علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 37

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 37

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان

ص: 1

1- تهديد

1- آثار تهديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 154 - 2

2 - يهود ، مردمانى طغيانگر كه جز با تهديد ، در برابر حق تسليم نمى شدند .

و رفعنا فوقهم الطور بميثقهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 44 - 20

20- استفاده از تهديد و تشويق ، روش قرآن در تربيت و هدايت انسان

إنه كان حليمًا غفورًا

«حليماً» دربردارنده تهديد و «غفوراً» نويدى است اميدبخش و مشعر به تشويق

2- آثار تهديد انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 7

7- در پى تهديد شدن انبيا از سوى كفار ، خداوند به پيامبران وحى كرد كه قطعاً ستمگران را هلاك خواهد كرد .

قالوا . .. لنخرجنّكم ... فأوحى إليهم ربّهم لنهلكنّ الظلمين

ص: 1

3- آثار تهديد به عذاب دنيوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 25 - 3

3 - توجه دادن به عذاب آخرت ، بازدارنده تر از تهديد به عذاب دنيوى است .

نكال الأخرة و الأولى

عذاب آخرت، ممكن است از آن جهت نكال و مايه عبرت باشد كه توجه به آن در دنيا، ديگران را از فرجام كافران مى ترساند و از همسانى با گرفتاران به عذاب بر حذر مى دارد. در اين صورت تقديم «الأخرة» بر «الأولى»، بيانگر نقش برتر آن در عبرت آموزى است.

4- اعتدال در تهديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 8 - 19

19- لزوم رعايت اعتدال در تهديد و ايجاد موازنه بين خوف و رجا ، در كار تبليغ و هدايت خلق

قل إن افتريته فلا تملكون لى من اللّه شيئًا . .. و هو الغفور الرحيم

خداوند، همپاى تهديد منكران رسالت، غفران گسترده خويش را نيز به رخ آنان مى كشد و اين خود گوياى حقيقت ياد شده است.

5- تهديد ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 81 - 2

2 - قوم ابراهيم او را به آسيب ديدن از جانب معبودهاى خود تهديد مى كردند.

و لاأخاف ما تشركون به . .. و كيف أخاف ما أشركتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 46 - 3،6

3- آزر ، ابراهيم ( ع ) را - در صورت دست نكشيدن از بت ستيزى - به سنگساركردن تهديد كرد .

لئن لم تنته لأرجمنّك

«رجم» كه در اصل به معناى كشتن به وسيله سنگسار بوده است، به هريك از انواع كشتن نيز اطلاق مى گردد. اين لغت، به معناى ناسزا گفتن نيز آمده است (لسان العرب). در آيه، همه اين معانى محتمل است و برداشت يادشده براساس اصل معناى آن است.

6- آزر با تهديد ابراهيم ( ع ) به سنگسار كردن و نيز دور ساختن او از خود ، در صدد تحميل عقيده خويش بر ابراهيم ( ع ) و بازداشتن او از توحيد بود .

ص: 2

لئن لم تنته لأرجمنّك واهجرنى مليًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 24 - 1

1 - تنها واكنش قوم ابراهيم در برابر دعوت آن حضرت به توحيد عبادى ، تصميم به قتل و يا سوزاندن وى بود !

و إبرهيم إذ قال لقومه . .. اعبدوه ... فما كان جواب قومه إلاّ أن قالوا اقتلوه أو

6- تهديد ابو جهل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 35 - 3

3 - ابوجهل ، مورد نفرين و تهديد خداوند به عذاب

أولى لك فأولى ثمّ أولى لك فأولى

7- تهديد ابو لهب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 1 - 1،2

1 - خداوند ، با نفرين بر ابولهب ، او را به ضايع ساختن دستاورد ها و تلاش هايش تهديد كرد .

تبّت يدا أبى لهب و تبّ

«تَبٌّ» (مصدر «تبّت» و «تَبَّ»); يعنى، هلاكت (نهايه ابن اثير). «تَبٌّ» و «تبابٌ» به معناى قرار گرفتن دائم در خسارت است (مفردات). «تبّت يداه»; يعنى، دست هاى او ضايع شدند و زيان ديدند (قاموس). زيان ديدن دست، كنايه از هدر رفتن تلاش ها و دستاوردها است.

2 - ابولهب ، مورد نفرين و تهديد خداوند ، به گرفتارى در هلاكت و فرجامى زيان بار

و تبّ

فاعل «تبّ»، ابولهب است و نفرين خداوند به شخص او تعلق گرفته است. از آن جا كه معناى حقيقى نفرين، درباره خداوند تصور ندارد; مراد تهديد و توبيخ خواهد بود.

8- تهديد اذيت كنندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 58 - 10

ص: 3

10 - آزاردهندگان مردان و زنان مؤمن ، مورد تهديد خداوندند .

و الذين يؤذون المؤمنين . .. فقد احتملوا ... إثمًا مبينًا

گناه معرفى كردن آزار و اذيت مؤمنان، هشدار به افراد اذيت كننده است تا مواظب كار خود باشند.

9- تهديد استهزاگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 1 - 4

4 - طعن زنندگان به مردم با سخن يا اشاره ، مورد نفرين خداوند و تهديد به عذاب جهنّم

ويل لكلّ همزة لمزة

برخى از مفسران، كلمه «ويل» را نفرين دانسته و گفته اند: نفرين در اين موارد، همان تهديد به عقاب است. برداشت ياد شده، علاوه بر بيان اين نظر، گوياى تفاوتى است كه برخى از اهل لغت، درباره «همزة» و «لمزة» بيان داشته و گفته اند: «همزة»; يعنى، كسى كه همنشين خود را با الفاظ بد، بيازارد و «لمزة»; يعنى، كسى كه با چشم يا سر، به همنشين خود اشاره كند. (مجمع البيان)

10- تهديد استهزاگران محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 41 - 11

11- استهزاكنندگان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به عذاب الهى تهديد شدند .

و لقد استهزئَ برسل من قبلك فحاق بالذين سخروا منهم ما كانوا به يستهزءون

با توجه به اين كه در آيات پيشين، سخن از استهزاى كافران نسبت به پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) در ميان بوده; از يادآورى ابتلاى مسخره كنندگان پيامبران به عذاب، چنين استفاده مى شود كه اين فرجام در پيش روى استهزاكنندگان پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز هست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 63 - 13

13 - استهزاگران پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از طريق طرح پرسش هايى از امور غيبى ، از سوى خداوند تهديد شدند .

يسئلك الناس عن الساعة . .. و ما يدريك لعلّ الساعة تكون قريبًا

برداشت بالا، بنابراين احتمال است كه طرح پرسش، به منظور استهزا و مسخره كردن پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوده است. بنابراين، «لعلّ الساعة...» با توجه به تكرار اسم ظاهر به جاى ضمير، مى تواند براى تهديد مسخره كنندگان باشد.

ص: 4

11- تهديد استهزاگران وحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 6 - 5

5 - تهديد استهزاگران وحى از سوى خداوند به كيفر هاى اخروى

فسيأتيهم أنبؤا ما كانوا به يستهزءون

12- تهديد اسيران غزوه بدر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 71 - 5

5 - خداوند ، اسيران جنگ بدر را به گرفتار شدن دوباره به دست مسلمانان ، در صورت ادامه خيانت ، تهديد كرد .

و إن يريدوا خيانتك

جواب شرط «و إن يريدوا خيانتك . .. » در تقدير است و جمله «فقد خانوا اللّه ... » جانشين آن شده و دلالت بر آن دارد كه جمله با تقدير آن چنين است: اگر اسيران خيانتى دوباره را در سر مى پرورانند باكى نداشته باشيد و از آزادسازى آنان ابا نكنيد. زيرا خداوند خيانتكاران را در سلطه شما قرار خواهد داد ; همان گونه كه در جنگ بدر شما را بر آنان مسلط ساخت.

13- تهديد اشراف قوم سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 37 - 2،3

2 - تهديد أكيد سليمان ( ع ) مبنى بر فرستادن سپاهى گران ، پرتوان و بى هماورد به سوى مشركان سبا

فلنأتينّهم بجنود لاقبل لهم بها

جمله «لا قبل لهم بها» صفت «جنود» است; يعنى، سپاهى چنان عظيم كه ايشان را توان رويارويى با آن نباشد.

3 - هشدار سليمان ( ع ) به دربار سبا درباره پى آمد هاى ناگوار جنگ ( تبعيد ، آوارگى ، ذلت و خوارى )

و لنخرجنّهم منها أذلّة و هم صغرون

«أذلة» جمع «ذليل» و حال براى ضمير «هم» است; يعنى، آنان را از آن سرزمين همراه با ذلت و خوارى اخراج خواهيم كرد. عبارت «هم صاغرون» به تقدير «هم صاغرون فيها» است; يعنى، و در آن سرزمين، بيگانه، حقير و آواره خواهند بود.

14- تهديد اشراف مدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 88 - 2

ص: 5

2 - اشراف كفرپيشه مدين ، شعيب و مؤمنان به رسالتش را به تبعيد دسته جمعى تهديد كردند .

لنجرجنك يشعيب و الذين ءامنوا معك من قريتنا

«معك» مى تواند متعلق به «لنخرجنك» باشد. بر اين مبنا «لنخرجنك» حاكى از تبعيد دسته جمعى است.

15- تهديد اصحاب اخدود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 10 - 16

16 - خداوند ، اصحاب اخدود را به جهنم و عذاب سوزانى سخت تر از آن گرفتار خواهد كرد .

إنّ الذين . .. فلهم عذاب جهنّم و لهم عذاب الحريق

عبارت «الذين فتنوا» عام است و شامل تمام آزار دهندگان مردم مؤمن مى شود; چه در گذشته بدون توبه مرده باشند و يا در آينده و حال پيدا شده و فرصت توبه را از دست دهند. سياق آيات، قرينه بر اين است كه اصحاب «اخدود» مصداق بارز اين گروه بودند.

16- تهديد اصحاب كهف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 16 - 1

1- اصحاب كهف ، از سوى جامعه كفر ، مورد تهديد بودند و نيروى كافى براى مقابله با آنان را نداشتند .

و إذ اعتزلتموهم و ما يعبدون إلاّ اللّه فأوُواْ إلى الكهف

كنارگيرى (اعتزال) اصحاب كهف از جامعه خويش، نشانگر در تنگنا قرار گرفتن آنان از سوى جامعه و فشار مشركان بر ايشان است.

17- تهديد افشاگران عيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 148 - 12

12 - هشدار و تهديد خداوند به افشا كنندگان عيوب مردم و هتك كنندگان حرمت آنان

لايحب اللّه الجهر بالسوء . .. و كان اللّه سميعاً عليماً

توصيف خداوند به شنوايى و آگاهى، پس از بيان اوامر و نواهى، غالباً براى تهديد به كيفر و عقاب آورده مى شود.

ص: 6

18- تهديد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 3

3 - تهديد شدن كافران تكذيب گر ، به نزول عذاب الهى همچون اقوام و ملل پيشين

و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

19- تهديد امتيازطلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 4 - 3

3 - خداوند ، با تهديد رقابت كنندگان در امتيازات مادى ، بر ظهور حقيقت و مواجه شدن آنان با كيفر اخروى تأكيد كرده است .

ثمّ كلاّ سوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 7 - 4

4 - مشاهده جهنم و آتش سوزان آن و پيدايش علم حضورى براى گرفتاران به آن در قيامت ، تهديدى الهى و هشدارى ترديدناپذير ، براى دل بستگان به امتيازات دروغين

ألهيكم التكاثر . .. ثمّ لترونّها عين اليقين

20- تهديد انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 1

1- اقوام كافر پيشين پس از مواجهه با برهان هاى روشن و دلايل منطقى انبيا و پافشارى آنان بر مواضع خويش ، آنان را تهديد به تبعيد و يا بازگرداندن اجبارى به كفر ( ارتداد ) مى كردند .

و ما لنا ألاّ نتوكّل . .. لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا ... و قال الذين كفروا لرسلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 14 - 1،3

1- وعده خداوند به اسكان انبيا در سرزمين خويش ، در پى تهديد به اخراج شدن آنان از سوى اقوام كافر

و قال الذين كفروا لرسلهم لنخرجنّكم من أرضنا. .. فأوحى إليهم ... و لنسكننّكم الأر

3- تهديد شدن كافران ظالم به مرگ از سوى خداوند ، در پى تهديد شدن انبياى الهى از سوى آنان به اخراج از سرزمين مسكونى خويش

ص: 7

و قال الذين كفروا . .. لنخرجنّكم من أرضنا ... فأوحى إليهم ربّهم لنهلكنّ الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 77 - 4

4- بسيارى از رسولان الهى ، چونان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، با توطئه و كارشكنى و تهديد به تبعيد و اخراج از وطن خويش ، رو به رو بودند .

و إن كادوا ليستفزّونك . .. سنّة من قد أرسلنا قبلك من رسلنا

21- تهديد انبياى انطاكيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 18 - 6

6 - مردم انطاكيه ، پيامبران شان را در صورت دنبال كردن رسالت خود ، به سنگسار شدن و شكنجه دردناك تهديد كردند .

لئن لم تنتهوا لنرجمنّكم و ليمسّنّكم منّا عذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 19 - 3

3 - مردم انطاكيه ، به جهت تهديد كردن پيامبران شان به سنگسار شدن و شكنجه ، مورد سرزنش ايشان قرار گرفتند .

قالوا طئركم معكم أئن ذكّرتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 20 - 1

1 - حبيب نجار ، از حاشيه و كرانه شهر انطاكيه به دفاع از پيامبران تهديد شده به سنگسار و شكنجه ، شتافت .

و جاء من أقصا المدينة رجل يسعى

بيشتر مفسران - براساس شواهد تاريخى و روايات مربوطه - بر اين باورند كه مقصود از «رجل» حبيب نجار است و آيه شريفه تا آيه 27 درباره سرگذشت او مى باشد. گفتنى است كه حبيب نجار در كرانه شهر انطاكيه مى زيست و به عبادت در غار و يا چرانيدن گوسفندان مشغول بود و آن گاه كه شنيد پيامبران به سنگسار و شكنجه تهديد شده اند، به ميان مردم آمد و به دفاع از آنان برخاست. گفتنى است «الف» و «لامِ» «المدينة» براى عهد است و اشاره به شهر «اصحاب القرية» دارد.

22- تهديد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 89 - 3

ص: 8

3- انسان ، بدون رهنمود هاى وحى و دين الهى ، در معرض خطر ها و تهديد هاى جدى است .

و قل إنى أنا النذير المبين

انذار و اخطار پيامبران، دليل وجود خطرها و تهديدهاى بسيارى در پيش روى بشر است. بنابراين اگر انسان انذار و اخطارهاى پيامبران را ناديده بگيرد، دچار خطرها و آفتهاى بسيارى خواهد شد.

23- تهديد اهل تكاثر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 6 - 1

1 - مشاهده دوزخ در قيامت و گرفتارى به عذاب آن ، تهديدى الهى و هشدارى ترديدناپذير براى دلبستگان به امتيازات دروغين

لترونّ الجحيم

چنانچه «لترونّ الجحيم» جمله مستقلى باشد; بيانگر قطعى بودن رؤيت جهنم براى مخاطبان «ألهيكم التكاثر» خواهد بود سياق آيه كه بر تهديد اهل تكاثر دلالت دارد، نشانگر آن است كه مراد از ديدن جهنم، گرفتارى به آن است; بنابر اين حرف «ثمّ» در آيه آخر (ثمّ لتسئلنّ . ..)، بر تراخى رتبى دلالت دارد; زيرا حسابرسى، پيش از گرفتارى به عذاب جهنّم است.

24- تهديد اهل تكاثر مقارن بعثت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 3 - 4

4 - خداوند ، تهديدكننده افزون نمايان عصر بعثت به كيفرى گريزناپذير

ألهيكم التكاثر . .. كلاّ سوف تعلمون

25- تهديد اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 24

24 - هشدار خداوند به توطئه گران اهل كتاب و تهديد آنان به پاسخى مناسب

حتى يأتى اللّه بأمره إن اللّه على كل شىء قدير

در برداشت فوق، جمله «إن اللّه . ...» در ارتباط با حكم جهاد - كه از «يأتى اللّه بأمره» استفاده مى شود - ملاحظه شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 144 - 22

ص: 9

22 - اهل كتاب مورد تهديد خداوند به خاطر موضعگيرى و مخالفتشان با تغيير قبله

و ما اللّه بغفل عما يعملون

«و ما اللّه . ..» كنايه از تهديد اهل كتاب به كيفرهاى الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 4 - 13

13 - تهديد شدن اهل كتاب ( يهود و نصارا ) به عذاب سخت الهى ، در صورت كفر به آيات خداوند ، قرآن ، تورات و انجيل

نزّل عليك . .. انّ الّذين كفروا ... لهم عذاب شديد

از شأن نزول به دست مى آيد كه مورد آيه، اهل كتابند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 25 - 1

1 - تهديد اهل كتاب از سوى خداوند ، به لحاظ كفرشان به آيات الهى ، قتل پيامبران و عدالتخواهان و افترايشان در دين

قالوا لن تمسّنا النار . .. فكيف اذا جمعناهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 111 - 3

3 - رويارويى اهل كتاب با مسلمانان و تهديد آنان به پيكار عليه مسلمانان

و إن يقتلوكم يولّوكم الادبار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 151 - 6

6 - اهل كتاب در صورت انكار پيامبر (صلی الله علیه و آله) و يا هر يك از رسولان الهى ، به عذابى خوار كننده گرفتار خواهند شد .

أولئك هم الكفرون حقّاً و أعتدنا للكفرين عذاباً مهيناً

به گفته مفسران، مصداق مورد نظر براى «للكفرين»، يهود و نصارا هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 61 - 9

9 - اهل كتاب مورد تهديد و هشدار خداوند به خاطر برخورد منافقانه آنان با مسلمانان

و اللّه اعلم بما كانوا يكتمون

هدف از بيان آگاهى كامل خدا به اسرار پليد گروهى از اهل كتاب، مى تواند تهديد آنان به رسوايى در دنيا و عذاب الهى در آخرت باشد.

ص: 10

26- تهديد اهل مدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 93 - 1،4

1- شعيب ( ع ) از سر تهديد و هشدار ، از كفرپيشگان لجوج خواست تا همچنان بر مواضع نادرستشان پافشارى كنند .

و يقوم اعملوا على مكانتكم

4- شعيب ( ع ) ، كفرپيشگان قومش را به عذابى خواركننده هشدار داد .

سوف تعلمون من يأتيه عذاب يخزيه . .. وارتقبوا

27- تهديد بخيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 180 - 28

28 - تهديد و هشدار الهى نسبت به بخيلان

و اللّه بما تعملون خبير

28- تهديد بدعت گزاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 60 - 4

4 - خداوند ، مشركان صدر اسلام رابه خاطر افترا بستن و تحريم حلال ها ، به كيفر سخت قيامت تهديد كرد .

فجعلتم منه حراماً و حللا . .. و ما ظن الذين يفترون على اللّه الكذب يوم القيمة

29- تهديد بدكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 4 - 16

16 - تهديد بدكاران ، به كيفر اعمال از سوى خداوند

و اللّه بما تعملون بصير

يادآورى اين حقيقت كه خداوند، بر اعمال مردم آگاهى كامل دارد، دربردارنده تهديد بدكاران و نيز متضمن تشويق نيكوكاران است.

ص: 11

30- تهديد برادران يوسف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 62 - 7

7- يوسف ( ع ) على رغم ترغيب و تهديد برادران و نيز آماده سازى همه زمينه هاى مراجعت آنان ، اطمينان به بازگشت آنان نداشت و عدم موافقت يعقوب را با سفر بنيامين محتمل مى دانست .

لعلهم يرجعون

31- تهديد بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 72 - 2

2 - خداوند ، قوم موسى رابه معرفى قاتل نويد داد و قاتلان را به افشاى هويتشان تهديد كرد .

و اللّه مخرج ما كنتم تكتمون

مراد از «ما كنتم تكتمون» (آنچه را كتمان مى كرديد)، به قرينه جمله قبل، معرفى نكردن قاتل على رغم آگاهى به آن است. مراد از «إخراج» (مصدر مخرج)، به قرينه تكتمون، آشكار ساختن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 74 - 19

19 - بنى اسرائيليان گنهكار و داراى اعمال ناشايست ، مورد تهديد خداوند به كيفر و مجازات

و ما اللّه بغفل عما تعملون

از هدفهاى بيان آگاهى و توجه خداوند به اعمال گنهكاران، تهديد ايشان به كيفر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 71 - 22

22 - تهديد الهى نسبت به تبهكاران بنى اسرائيل

ثم عموا و صموا كثير منهم و اللّه بصير بماتعملون

از اهداف بيان آگاهى خداوند به رفتار و اعمال تبهكاران، تهديد آنان به عذاب و مانند آن مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 93 - 12

12 - خداوند ، بنى اسرائيل را به خاطر ناسپاسى ها و ايجاد اختلاف ، سرزنش كرده و به كيفر اخروى تهديد فرمود .

و لقد بوّأنا بنى إسرءيل مبوّأ صدق . .. فما اختلفوا حتى جاءهم العلم إن ربك يقضى ب

ص: 12

32- تهديد به آوارگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 37 - 3

3 - هشدار سليمان ( ع ) به دربار سبا درباره پى آمد هاى ناگوار جنگ ( تبعيد ، آوارگى ، ذلت و خوارى )

و لنخرجنّهم منها أذلّة و هم صغرون

«أذلة» جمع «ذليل» و حال براى ضمير «هم» است; يعنى، آنان را از آن سرزمين همراه با ذلت و خوارى اخراج خواهيم كرد. عبارت «هم صاغرون» به تقدير «هم صاغرون فيها» است; يعنى، و در آن سرزمين، بيگانه، حقير و آواره خواهند بود.

33- تهديد به اخراج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 167 - 1

1 - تهديد شدن لوط ( ع ) از سوى قوم خود ، به اخراج و تبعيد در صورت دست برنداشتن از تبليغ

قالوا لئن لم تنته . .. من المخرجين

ضمير فاعل در «قالوا» به قوم لوط باز مى گردد «إنتهاء» (مصدر تنته) يعنى دست برداشتن و پايان دادن.

34- تهديد به ارتداد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 1

1- اقوام كافر پيشين پس از مواجهه با برهان هاى روشن و دلايل منطقى انبيا و پافشارى آنان بر مواضع خويش ، آنان را تهديد به تبعيد و يا بازگرداندن اجبارى به كفر ( ارتداد ) مى كردند .

و ما لنا ألاّ نتوكّل . .. لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا ... و قال الذين كفروا لرسلهم

35- تهديد به اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 77 - 7

7 - حضرت موسى ( ع ) ، همراه با نفى ساحريت از خود ، فرعون و اطرافيانش را تهديد به شكست كرد و پيروزى قطعى خود را به آنان اعلام نمود .

و لا يفلح السحرون

ص: 13

36- تهديد به اعدام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 124 - 3

3 - فرعون ، ساحران مؤمن به موسى ( ع ) را تهديد كرد كه پس از بريدن دست و پايشان تمامى آنان را به چوبه دار خواهد بست .

ثم لأصلبنكم أجمعين

37- تهديد به انتقام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 37 - 8

8 - دلدارى خداوند به مؤمنان و تهديد كافران و مشركان حق گريز به انتقام و شكست

أليس اللّه بعزيز ذى انتقام

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ذيل آيه شريفه - كه از عزت و انتقام خداوند سخن گفته - داراى لحن تهديدآميز است.

38- تهديد به بارش سنگ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 83 - 6

6- خداوند ، مشركان و كافران به پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به كيفر هاى دنيوى و فرو ريختن سنگ هاى عذاب تهديد كرد .

و ما هى من الظلمين ببعيد

واقع شدن جمله «و ما هى . ..» پس از مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) (عند ربك) مى تواند قرينه بر اين باشد كه: از مصداقهاى مورد نظر براى «الظالمين» مشركان و كافران عصر بعثت است.

39- تهديد به تبعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 88 - 2

2 - اشراف كفرپيشه مدين ، شعيب و مؤمنان به رسالتش را به تبعيد دسته جمعى تهديد كردند .

لنجرجنك يشعيب و الذين ءامنوا معك من قريتنا

«معك» مى تواند متعلق به «لنخرجنك» باشد. بر اين مبنا «لنخرجنك» حاكى از تبعيد دسته جمعى است.

ص: 14

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 1

1- اقوام كافر پيشين پس از مواجهه با برهان هاى روشن و دلايل منطقى انبيا و پافشارى آنان بر مواضع خويش ، آنان را تهديد به تبعيد و يا بازگرداندن اجبارى به كفر ( ارتداد ) مى كردند .

و ما لنا ألاّ نتوكّل . .. لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا ... و قال الذين كفروا لرسلهم

40- تهديد به تصليب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 9

9 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مورد تهديد فرعون به قطع دست و پا و كشيده شدن بر صليب

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأُصلّبنّكم أجمعين

41- تهديد به جنگ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 4

4- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مشركان و كافران لجوج و حق ناپذير را به جنگ و جهاد تهديد كرد .

فإن تولّوا فقل ءاذنتكم على سواء

برداشت ياد شده بر اساس يكى از احتمالاتى است كه ميان مفسران در باره اين آيه مطرح است و آن اين كه جمله «آذنتكم على سواء» تهديد به جنگ و هشدار به جهاد است. مانند آيه «فانبذ إليهم على سواء» (انفال (8) آيه 58).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 37 - 1،2،3

1 - رد هديه ملكه سبا از سوى سليمان ( ع ) و فرمان وى مبنى بر بازگشت سفير به سوى بلقيس با پيام جنگ

ارجع إليهم فلنأتينّهم بجنود

سياق آيات نشانگر اين نكته است كه سليمان(ع) هديه را نپذيرفت و به آنان برگرداند.

2 - تهديد أكيد سليمان ( ع ) مبنى بر فرستادن سپاهى گران ، پرتوان و بى هماورد به سوى مشركان سبا

فلنأتينّهم بجنود لاقبل لهم بها

جمله «لا قبل لهم بها» صفت «جنود» است; يعنى، سپاهى چنان عظيم كه ايشان را توان رويارويى با آن نباشد.

3 - هشدار سليمان ( ع ) به دربار سبا درباره پى آمد هاى ناگوار جنگ ( تبعيد ، آوارگى ، ذلت و خوارى )

و لنخرجنّهم منها أذلّة و هم صغرون

ص: 15

«أذلة» جمع «ذليل» و حال براى ضمير «هم» است; يعنى، آنان را از آن سرزمين همراه با ذلت و خوارى اخراج خواهيم كرد. عبارت «هم صاغرون» به تقدير «هم صاغرون فيها» است; يعنى، و در آن سرزمين، بيگانه، حقير و آواره خواهند بود.

42- تهديد به جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 81 - 14

14 - منافقان متخلف از جنگ ، مورد تهديد خداوند به آتش سوزان دوزخ

قل نار جهنم أشد حراً لو كانوا يفقهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 27 - 11

11 - تهديد كافران به آتش دوزخ از سوى خداوند

فويل للذين كفروا من النار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 16 - 7

7 - بيم دادن خداوند به بندگانش ، درباره پيامد شوم كفر و شرك و گرفتار شدن به آتش دوزخ

لهم من فوقهم ظلل من النار . .. ذلك يخوّف اللّه به عباده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 26 - 1

1 - تهديد وليدبن مغيره ، به عذاب دوزخ از سوى خداوند

سأُصليه سقر

43- تهديد به حتميت كيفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 3 - 4

4 - خداوند ، تهديدكننده افزون نمايان عصر بعثت به كيفرى گريزناپذير

ألهيكم التكاثر . .. كلاّ سوف تعلمون

ص: 16

44- تهديد به ذلت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 37 - 3

3 - هشدار سليمان ( ع ) به دربار سبا درباره پى آمد هاى ناگوار جنگ ( تبعيد ، آوارگى ، ذلت و خوارى )

و لنخرجنّهم منها أذلّة و هم صغرون

«أذلة» جمع «ذليل» و حال براى ضمير «هم» است; يعنى، آنان را از آن سرزمين همراه با ذلت و خوارى اخراج خواهيم كرد. عبارت «هم صاغرون» به تقدير «هم صاغرون فيها» است; يعنى، و در آن سرزمين، بيگانه، حقير و آواره خواهند بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 8 - 7

7 - تهديد منافقان به شكست ذلت بار از سوى خداوند

ليخرجنّ الأعزّ . .. و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنين

45- تهديد به زندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 29 - 6

6 - موسى ( ع ) ، مورد تهديد فرعون به زندانى شدن ، در صورت پذيرش الوهيت غير او

قال لئن اتّخذت إلهًا غيرى لأجعلنّك من المسجونين

46- تهديد به سركوبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 38 - 7،8

7 - خداوند ، كافران عصر بعثت را در صورت از سرگيرى شرارت ها به سركوبى و نابودى تهديد كرد .

و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

8 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) از جانب خداوند مأموريت يافت تا سنت الهى را در سركوبى حق ستيزان به كافران عصر خويش ابلاغ كند .

قل للذين كفروا . .. و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

47- تهديد به سنگسار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 17

15 - يس - 36 - 18 - 6

6 - مردم انطاكيه ، پيامبران شان را در صورت دنبال كردن رسالت خود ، به سنگسار شدن و شكنجه دردناك تهديد كردند .

لئن لم تنتهوا لنرجمنّكم و ليمسّنّكم منّا عذاب أليم

48- تهديد به سوزاندن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 24 - 1

1 - تنها واكنش قوم ابراهيم در برابر دعوت آن حضرت به توحيد عبادى ، تصميم به قتل و يا سوزاندن وى بود !

و إبرهيم إذ قال لقومه . .. اعبدوه ... فما كان جواب قومه إلاّ أن قالوا اقتلوه أو

49- تهديد به شكست

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 88 - 3

3 - كافران و مشركان ، به عذاب و شكست تهديد شدند .

و لتعلمنّ نبأه بعد حين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 37 - 8

8 - دلدارى خداوند به مؤمنان و تهديد كافران و مشركان حق گريز به انتقام و شكست

أليس اللّه بعزيز ذى انتقام

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ذيل آيه شريفه - كه از عزت و انتقام خداوند سخن گفته - داراى لحن تهديدآميز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 8 - 7

7 - تهديد منافقان به شكست ذلت بار از سوى خداوند

ليخرجنّ الأعزّ . .. و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 5 - 2

2 - تهديد خداوند به شكست كافران ، در جنگ با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان

ص: 18

و يبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 11 - 1

1 - مرفهان تكذيب گر از سوى خداوند ، به عذاب و شكست تهديد شدند .

و ذرنى و المكذّبين

تعبير (مرا با تكذيب گران واگذار) تعبيرى تهديدآميز است. تهديد الهى هم ممكن است، ناظر به شكست كافران در جنگ ها باشد و هم عذاب اخروى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 1،2

1 - تهديد شدن وليدبن مغيره به عذاب و شكست ، از سوى خداوند

ذرنى و من خلقت وحيدًا

مطابق نظر مفسّران، اين آيه تا آيه 25 درباره وليدبن مغيره (يكى از سران مكه) نازل شده است (مجمع البيان). گفتنى است كلمه «وحيداً» در اين برداشت، حال براى «يا» در «ذرنى» است و عبارت «ذرنى و من خلقت وحيداً» (مرا تنها بگذار با آن كس كه خلقش كردم) و مانند آن، براى تهديد مى باشد.

2 - سران كفر و شرك ، مورد تهديد خداوند به عذاب و شكست

ذرنى و من خلقت وحيدًا

50- تهديد به شكست ذلت بار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 40 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) كافران و مشركان معاند را به مقابله فرا خواند و به شكست ذلت بار ( چون شكست روز بدر ) تهديد كرد .

من يأتيه عذاب يخزيه

بيشتر مفسران بر اين ديدگاه اند كه مقصود از عذاب خواركننده در دنيا، شكست كافران و مشركان معاند در جنگ ها (همچون جنگ بدر) است.

51- تهديد به شكنجه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 18 - 6

6 - مردم انطاكيه ، پيامبران شان را در صورت دنبال كردن رسالت خود ، به سنگسار شدن و شكنجه دردناك تهديد كردند .

ص: 19

لئن لم تنتهوا لنرجمنّكم و ليمسّنّكم منّا عذاب أليم

52- تهديد به طلاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 5 - 1

1 - تهديد شدن همسران خطاكار پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) از سوى خداوند به طلاق ، در صورت ادامه راه خطاى خويش و ترك توبه

عسى ربّه إن طلّقكنّ أن يبدّله أزوجًا خيرًا منكنّ

از لحن آيه شريفه استفاده مى شود كه اين آيه در مقام تهديد و هشدار است تا بلكه موجب بيدارى و تنبّه همسران رسول خدا شود; نه اين كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) تصميم بر طلاق آنان داشت. گفتنى است اقدام نكردن پيامبر(صلی الله علیه و آله) به طلاق همسرانش، مؤيد همين مطلب است.

53- تهديد به عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 66 - 2

2 - قوم و قبيله پيامبر، تهديد به عذاب از جانب خداوند را باور نكرده و آن را تكذيب كردند.

قل هو القادر على أن يبعث عليكم عذابا . .. و كذّب به قومك

در آيه «قل هو القادر» وعيدهايى از جانب خداوند مطرح گرديد. محتمل است مرجع ضمير «كذب به» همان وعيدهاى مطرح شده در آيه قبل باشد برداشت فوق بر اين اساس استوار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 70 - 9

9 - هود ( ع ) مردمش را در صورت مقامت بر شرك و پرستش نكردن خداى يگانه به عذاب الهى تهديد كرد .

فأتنا بما تعدنا إن كنت من الصدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 71 - 17

17 - هود ( ع ) ، قوم مشرك خويش را به نزول عذابى از جانب خداوند آگاه ساخت .

فانتظروا إنى معكم من المنتظرين

متعلق «انتظروا» به دليل آيه بعد، عذاب الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 20

6 - اعراف - 7 - 73 - 22

22 - صالح ( ع ) قوم خويش را به گرفتار آمدن به عذابى دردناك ، در صورت زيان رساندن به ناقه و يا بازدارى آن از چريدن ، هشدار داد .

فذروها تأكل فى أرض اللّه و لاتمسوها بسوء فيأخذكم عذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 39 - 1،2

1 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را ، در صورت امتناع ورزيدن از شركت در جنگ و جهاد ، تهديد به عذابى دردناك كرد .

إلا تنفروا يعذبكم عذاباً أليماً

2 - امتناع كنندگان از جهاد ، مورد تهديد خدا به عذابى سخت و دردناك

إلا تنفروا يعذبكم عذاباً أليماً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 101 - 7

7 - منافقان مرموز و پنهان كار مدينه ، از سوى خداوند به دو مرتبه عذاب علاوه بر عذاب بزرگ نهايى در قيامت ، تهديد شدند .

سنعذبهم مرتين ثم يردون إلى عذاب عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 21 - 13

13 - اعلام حمايت و پشتيبانى خدا از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن ، عليه توطئه گران و نيرنگ بازان عصر بعثت و تهديد آنان به عذاب

و إذا أذقنا الناس رحمة . .. إذا لهم مكر فى ءاياتنا قل اللّه أسرع مكراً

مكر خدا، مى تواند كنايه از عذاب او باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 83 - 6

6- خداوند ، مشركان و كافران به پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به كيفر هاى دنيوى و فرو ريختن سنگ هاى عذاب تهديد كرد .

و ما هى من الظلمين ببعيد

واقع شدن جمله «و ما هى . ..» پس از مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) (عند ربك) مى تواند قرينه بر اين باشد كه: از مصداقهاى مورد نظر براى «الظالمين» مشركان و كافران عصر بعثت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 93 - 4

4- شعيب ( ع ) ، كفرپيشگان قومش را به عذابى خواركننده هشدار داد .

سوف تعلمون من يأتيه عذاب يخزيه . .. وارتقبوا

ص: 21

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 101 - 13

13- خداوند ، مشركان عصر بعثت و منكران رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به عذاب و كيفر تهديد كرد .

فما أغنت عنهم ءالهتهم . .. لما جاء أمر ربك

خطاب كردن به پيامبر(صلی الله علیه و آله) (لما جاء أمر ربك) و (ذلك من أنباء القرى نقصه عليك) در بيان نتيجه گيرى از سرگذشت اقوام پيشين، حاوى اين نكته است كه: مشركان عصر پيامبر نيز در خطر گرفتار شدن به آن گونه عذابها بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 6 - 14

14- نويد به مغفرت گناه بندگان و تهديد آنان به عذاب شديد ، مقتضاى ربوبيت خداوند است .

و إن ربك لذو مغفرة . .. و إن ربك لشديد العقاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 13 - 18

18- خداوند كفرپيشگانى كه على رغم مشاهده آيات خدا ، ربوبيت او را منكر شوند ، به عذاب شديد و مكرى سخت تهديد كرده است .

و هم يجدلون فى الله و هو شديد المحال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 53 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، كافرانِ منكر آيات الهى را ، به عذاب ، تهديد كرده بود .

و يستعجلونك بالعذاب

«ال» در «العذاب» مى تواند عهد باشد و اشاره به عذابى باشد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به آن وعده داده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 54 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) كافران منكر آيات الهى را ، تهديد به عذاب كرده بود .

يستعجلونك بالعذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 7 - 11

11 - لهوگرايانِ مستكبرِ حق ناپذير ، مورد تهديد خداوند به عذابى بس دردناك اند .

و من الناس من يشترى لهو الحديث . .. ولّى مستكبرًا ...فبشّره بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 22

15 - سبأ - 34 - 12 - 13

13 - تهديد شدن جنيانِ در خدمت سليمان ( ع ) به عذاب با آتش از سوى خداوند ، در صورت سرپيچى از فرمان آن حضرت

و من الجنّ من يعمل بين يديه . .. و من يزغ منهم عن أمرنا نذقه من عذاب السعير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 4

4 - كفرپيشگان تكذيب گر ، مورد تهديد خداوند و در معرض عذاب الهى

ثمّ أخذت الذين كفروا فكيف كان نكير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 5

5 - تهديد مشركان حق ناپذير صدراسلام از سوى خداوند ، به هلاكت و عذاب همچون كافران پيشين

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و كانوا أشدّ منهم قوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 177 - 1

1 - مشركان و كافران صدراسلام ، به نزول عذاب فراگير و غافل گيرانه تهديد شدند .

فإذا نزل بساحتهم فساء صباح المنذرين

«ساحت» به فضاى باز اطراف محله مى گويند و در آيه شريفه، كنايه از شمول و فراگيرى عذاب الهى بر همه افراد است. نزول عذاب در بامداد (صباح) استعاره تمثيليه است كه عذاب الهى، به دشمنى تشبيه شده است كه در شب حركت مى كند و صبح گاهان غافل گيرانه يورش مى برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 88 - 3

3 - كافران و مشركان ، به عذاب و شكست تهديد شدند .

و لتعلمنّ نبأه بعد حين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 15 - 1

1 - ناراحتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از مشركان و تهديد آنان به سرنوشت شوم و عذاب الهى

قل اللّه أعبد . .. فاعبدوا ما شئتم من دونه

امر «فاعبدوا ما شئتم من دونه» براى تهديد و نشانگر شدت غضب و ناراحتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) از كافران و مشركان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 40 - 4

ص: 23

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) كافران و مشركان معاند را به عذاب فراگير و دائمى دوزخ تهديد كرد .

و يحلّ عليه عذاب مقيم

«على» براى استيلا و تمكن است و مى رساند كه عذاب الهى دشمنان رسول خدا، فراگير و گسترده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 70 - 4

4 - تهديد كافران لجوج و ستيزه جو ، به عذاب الهى

الذين كذّبوا بالكتب . .. فسوف يعلمون

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه جمله «فسوف يعلمون» - به قرينه آيه بعد (إذ الأغلال فى أعناقهم . ..) - در مقام تهديد مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 4

4 - تهديد مستكبران كفرپيشه از سوى خداوند ، به عذابى سخت و بدفرجام

فبشّره بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 25 - 27

27- كافران مكه ، مورد تهديد خداوند به عذابى دردناك

لو تزيّلوا لعذّبنا الذين كفروا منهم عذابًا أليمًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 17 - 5

5 - تهديد شدن كافران لجوج و حق گريز ، به نزول عذاب الهى

فستعلمون كيف نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 3

3 - تهديد شدن كافران تكذيب گر ، به نزول عذاب الهى همچون اقوام و ملل پيشين

و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 29 - 8

8 - تهديد شدن كافران لجوج و تكذيب گر ، به عذاب از سوى خداوند

فستعلمون من هو فى ضلل مبين

ص: 24

برداشت بالا، به سبب اين نكته است كه تعبير «فستعلمون» (پس به زودى خواهيد دانست)، داراى لحن تهديدآميز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 44 - 1

1 - تكذيب كنندگان قرآن و معاد ، از سوى خداوند به عذاب تهديد شدند .

فذرنى و من يكذّب بهذا الحديث

مقصود از «حديث» يا قرآن است و يا مسأله معاد كه در آيه پيش مطرح شده است. گفتنى است كه تعبير «فذرنى و من يكذّب» و مانند آن، در مورد تهديد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 24 - 3

3 - تهديد شدن كافران حق ناپذير به عذاب الهى ، به سبب دشمنى ها و كارشكنى هاى آنان نسبت به رسالت پيامبراسلام

فسيعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 11 - 1

1 - مرفهان تكذيب گر از سوى خداوند ، به عذاب و شكست تهديد شدند .

و ذرنى و المكذّبين

تعبير (مرا با تكذيب گران واگذار) تعبيرى تهديدآميز است. تهديد الهى هم ممكن است، ناظر به شكست كافران در جنگ ها باشد و هم عذاب اخروى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 1،2

1 - تهديد شدن وليدبن مغيره به عذاب و شكست ، از سوى خداوند

ذرنى و من خلقت وحيدًا

مطابق نظر مفسّران، اين آيه تا آيه 25 درباره وليدبن مغيره (يكى از سران مكه) نازل شده است (مجمع البيان). گفتنى است كلمه «وحيداً» در اين برداشت، حال براى «يا» در «ذرنى» است و عبارت «ذرنى و من خلقت وحيداً» (مرا تنها بگذار با آن كس كه خلقش كردم) و مانند آن، براى تهديد مى باشد.

2 - سران كفر و شرك ، مورد تهديد خداوند به عذاب و شكست

ذرنى و من خلقت وحيدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 34 - 1

1 - تكذيب كنندگان دين ، مورد نفرين و تهديد خداوند به عذاب و نابودى

و لكن كذّب و تولّى . .. أولى لك فأولى

ص: 25

عبارت «أولى لك فأولى» - مانند «ويل لك» - براى تهديد و نفرين عليه ديگرى به كار مى رود و نوعاً كسانى مورد خطاب اين جمله قرار مى گيرند كه در معرض هلاكت اند و بدين وسيله ترغيب مى شوند كه خود را از اين مهلكه نجات دهند (برگرفته از مفردات راغب و تفاسير).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 35 - 1

1 - تكذيب گران دين ، مورد نفرين و تهديد خداوند به عذاب و نابودى

و لكن كذّب و تولّى . .. ثمّ أولى لك فأولى

گفتنى است كه اين آيه، تأكيد براى آيه پيشين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 15 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 19 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 24 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 28 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 26

19 - مرسلات - 77 - 34 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 37 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 40 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 45 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 47 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 49 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

ص: 27

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 17 - 6

6 - خداوند ، كافران عصر بعثت را به عذابى نزديك تهديد كرد .

فمهّل . .. رويدًا

دادن مهلت كوتاه به منزله تهديد به عذاب، پس از انقضاى مهلت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 10 - 4

4 - خداوند ، تهديدكننده كافران عصر بعثت ، به گرفتار ساختن آنان در عقوبتى نظير فرجام قوم فرعون

ألم تر . .. و فرعون ذى الأوتاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 13 - 4

4 - خداوند ، تهديدكننده مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عذابى نظير كيفر امت هاى پيشين ( عاد ، ثمود و فرعون )

ربّك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 14 - 5

5 - خداوند ، تكذيب گران دين و روى گردانان از آن و نهى كنندگان مردم از نماز را ، به عذاب خويش تهديد كرده است .

ألم يعلم بأنّ اللّه يرى

جمله «ألم يعلم. ..» در مقام تهديد و حاكى از كيفرهايى است كه نظارت خداوند، آن را به دلالت التزامى مى رساند.

54- تهديد به عذاب اخروى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 158 - 10

10 - تهديد مشركان به آمدن قيامت و عذابهاى آن

قل انتظروا إنا منتظرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 87 - 8

8- ذوالقرنين ، ظالمان ساحل دريا را علاوه بر تهديد به مجازات و كيفر هاى خويش ، از عذاب سخت آخرت ، بيم داد .

قال أمّا من ظلم فسوف نعذّبه ثمّ يردّ إلى ربّه فيعذّبه

ص: 28

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 22 - 8

8 - تهديد شدن منكران قيامت و جرم پيشگان ، به عذاب قهر الهى در قيامت

الذين لايرجون لقاءنا . .. لابشرى يومئذ للمجرمين و يقولون حجرًا محجورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 51 - 3

3 - تهديد منكران معاد از سوى خداوند ، به عذاب سخت اخروى

ثمّ إنّكم أيّها الضالّون المكذّبون

خبر «إنّ» - كه در آيه بعد آمده - بيانگر عذاب هولناك منكران رستاخيز است.

55- تهديد به عذاب استيصال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 39 - 8

8 - تهديد شرك پيشگان عصر بعثت به عذاب استيصال

بل كذبوا . .. فانظر كيف كان عقبة الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 47 - 12

12 - خداوند ، تكذيب كنندگان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) را به عذاب استيصال تهديد فرمود .

فإذا جاء رسولهم قضى بينهم بالقسط و هم لايظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 48 - 1

1 - خداوند ، تكذيب كنندگان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) را به عذاب استيصال تهديد كرده بود .

و يقولون متى هذا الوعد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 53 - 3

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به امر خدا در جواب سؤال استهزاآميز مشركان ، تهديد خود را تكرار كرده ، وقوع عذاب نابودكننده را حتمى اعلام فرمود .

و يستنبئونك أحق هو قل إى و ربى إنه لحق

ص: 29

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 73 - 7،8

7 - خداوند ، قوم نوح را ، پيش از وقوع عذاب استيصال ، انذار كرده و به آنان هشدار داده بود .

و أغرقنا الذين كذبوا بأيتنا فانظر كيف كان عقبة المنذرين

8 - خداوند ، با بيان عاقبت نيك ياران حضرت نوح ( ع ) و فرجام شوم تكذيب كنندگانش ، پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان را دلدارى داده و مشركان را به عذاب استيصال تهديد نمود .

و اتل عليهم نبأ نوح . .. فانظر كيف كان عقبة المنذرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 102 - 5،6

5 - خداوند ، مشركان را به دليل از دست دادن زمينه ايمان ، به عذاب استيصال تهديد فرمود .

قل فانتظروا إنى معكم من المنتظرين

6 - پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) از سوى خداوند دستور يافت تا مشركان را به « عذاب استيصال » هشدار دهد و اعلان نمايد كه در انتظار وقوع آن باشند .

و ما تغنى الأيت و النذر عن قوم لايؤمنون. فهل ينتظرون إلا مثل أيام الذين خلوا من

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 109 - 11

11- خداوند ، تكذيب كنندگان رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به فرجام شوم و گرفتار آمدن به عذاب استيصال تهديد كرد .

أفلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان عقبة الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 34 - 10

10- كافران منكر حقانيت قرآن ، به عذاب استيصال تهديد شدند .

هل ينظرون إلاّ أن تأتيهم الملئكة أو يأتى أمر ربّك كذلك فعل الذين من قبلهم . ..

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 11

11 - خداوند ، مشركان بهانه جوى مكه را به عذاب استيصال تهديد كرد .

و قالوا إن نتّبع الهدى . .. و كم أهلكنا من قرية بطرت معيشتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 59 - 12

12 - خداوند ، مشركان مكه را به عذاب استيصال تهديد كرد .

و ما كان ربّك مهلك القرى حتّى يبعث فى أُمّها رسولاً

ص: 30

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 8 - 9

9 - سران كفر و شرك در عصر بعثت ، مورد تهديد خداوند به عذاب استيصال

بل لمّا يذوقوا عذاب

برداشت ياد شده از لحن تهديدآميز آيه شريفه به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 14 - 5

5 - سران كفر و شرك در صدراسلام ، به كيفر و عذاب استيصال تهديد شدند .

إن كلّ إلاّكذّب الرسل فحقّ عقاب

اين آيه و آيات گذشته - كه سرگذشت هلاكت بار اقوام بزرگ و مقتدر پيشين را يادآور شده - در واقع در جهت تهديد كافران و مشركان مكه است كه رهبرى جريان مخالف با رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) را در دست داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 15 - 1

1 - تهديد سران كفر و شرك عصر بعثت ، به عذاب ناگهانى ( بانگ سهمگين ) از سوى خداوند

و ما ينظر هؤلاء إلاّ صيحة وحدة

«ينظر» (از مصدر «نظر») به معناى «انتظار» است و مقصود از «صيحة» عذاب استيصال مى باشد كه ممكن است به صورت صاعقه و بانگ سهمگين باشد. آمدن كلمه «واحدة» نيز براى اشاره به ناگهانى و يكباره بودن نزول عذاب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 4

4 - خداوند ، مشركان و كافران حق ستيز را كراراً به عذاب استيصال تهديد كرده است .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم

فعل مضارع «نعد» دلالت بر استمرار مى كند. اين كلمه مشتق از «وعد» است و «وعد» هم در خير استعمال مى شود و هم در شر. چون در اين جا ضمير به مشركان و كافران بر مى گردد، براى شر و تهديد است.

56- تهديد به عذاب جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 1 - 4

4 - طعن زنندگان به مردم با سخن يا اشاره ، مورد نفرين خداوند و تهديد به عذاب جهنّم

ويل لكلّ همزة لمزة

ص: 31

برخى از مفسران، كلمه «ويل» را نفرين دانسته و گفته اند: نفرين در اين موارد، همان تهديد به عقاب است. برداشت ياد شده، علاوه بر بيان اين نظر، گوياى تفاوتى است كه برخى از اهل لغت، درباره «همزة» و «لمزة» بيان داشته و گفته اند: «همزة»; يعنى، كسى كه همنشين خود را با الفاظ بد، بيازارد و «لمزة»; يعنى، كسى كه با چشم يا سر، به همنشين خود اشاره كند. (مجمع البيان)

57- تهديد به عذاب دنيوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 40 - 1

1 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، كافران و مشركان لجوج را به عذابى خواركننده در دنيا هشدار داد .

فسوف تعلمون . من يأتيه عذاب يخزيه

مفسران بر اين عقيده اند كه مقصود از عذاب خواركننده، به قرينه ذيل آيه - كه از عذاب دائمى (اخروى) سخن مى گويد - عذاب دنيايى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 10 - 3

3- تهديد مشركان حق ستيز مكه ، از سوى خداوند به عذابى دنيوى و تيره كننده زندگى

فارتقب يوم تأتى السماء بدخان مبين

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه «دخان مبين»، كنايه از تيره روزى و عذاب دنيوى باشد، چه اين كه برخى از مفسران اين آيه را پاسخى به دعاى پيامبر(صلی الله علیه و آله) دانسته اند كه از خداوند خواست تا براى بيدار شدن مشركان، آنان را به قحطى اى همچون دوران يوسف مبتلا كند.

58- تهديد به عذاب ذلت بار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 66 - 9

9- خداوند ، مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به عذابى ذلت آور و خواركننده تهديد كرد .

و من خزى يومئذ إن ربك هو القوىُّ العزيز

مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) در جمله «إن ربك . ..» پس از بيان نزول عذاب به كفرپيشگان قوم ثمود ، تعريضى است به مخالفان پيامبر(صلی الله علیه و آله) كه آنان نيز در خطر گرفتار شدن به عذاب الهى اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 81 - 4

ص: 32

4 - تهديد مشركان مغرور و قارون صفت صدر اسلام از سوى خداوند به عذاب ذلّت بار

إنّ قرون كان من قوم موسى فبغى عليهم . .. فخسفنا به و بداره الأرض

يادآورى فرجام شوم قارون، پس از بيان بهانه جويى هاى سردمداران مشرك مكه - كه همگى از ثروتمندان بودند - نوعى تهديد به آنان است كه بايد به هوش باشند; زيرا ممكن است خداوند آنان را نيز هم چون قارون با خوارى و ذلت هلاك كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 40 - 1

1 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، كافران و مشركان لجوج را به عذابى خواركننده در دنيا هشدار داد .

فسوف تعلمون . من يأتيه عذاب يخزيه

مفسران بر اين عقيده اند كه مقصود از عذاب خواركننده، به قرينه ذيل آيه - كه از عذاب دائمى (اخروى) سخن مى گويد - عذاب دنيايى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 16 - 1

1 - كافران تكذيب گر ، از سوى خداوند به عذاب خفت بار تهديد شدند .

سنسمه على الخرطوم

«وَسْم» (از ريشه «نسمه») به معناى داغ نهادن است و «خرطوم» در اصل به معناى بينى فيل مى باشد. تعبير «بر بينى او داغ خواهيم زد»، كنايه از اين است كه او را به شدت ذليل خواهيم كرد.

59- تهديد به عذاب سخت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 17 - 1

1 - خداوند ، وليدبن مغيره را به عذابى سخت و طاقت فرسا تهديد كرد .

سأُرهقه صعودًا

«إرهاق»، به معناى به كارى دشوار واداشتن يا كار دشوارى را بر شخصى تحميل كردن است. «صعود» در اصل، به گردنه و راه دشوار كوه گفته مى شود (قاموس المحيط). براى هر امر شاق و طاقت فرسا نيز استعاره آورده مى شود. بنابراين «ساُرهقه صعوداً»; يعنى، به زودى او را بر كارى بس سخت و طاقت فرسا وادار خواهيم كرد.

60- تهديد به فرجام شوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 15 - 1

ص: 33

1 - ناراحتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از مشركان و تهديد آنان به سرنوشت شوم و عذاب الهى

قل اللّه أعبد . .. فاعبدوا ما شئتم من دونه

امر «فاعبدوا ما شئتم من دونه» براى تهديد و نشانگر شدت غضب و ناراحتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) از كافران و مشركان است.

61- تهديد به فرجام فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 19 - 3

3 - خداوند ، تهديد كننده كافران و تكذيب كنندگان قرآن به سرنوشتى همچون فرجام فرعونيان و قوم ثمود

هل أتيك . .. فرعون و ثمود . بل الذين كفروا فى تكذيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 20 - 7

7 - خداوند ، تهديدكننده كافران و تكذيب كنندگان قرآن ، به سرنوشتى همچون فرجام فرعونيان و قوم ثمود

هل أتيك حديث الجنود . .. و اللّه من ورائهم محيط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 10 - 4

4 - خداوند ، تهديدكننده كافران عصر بعثت ، به گرفتار ساختن آنان در عقوبتى نظير فرجام قوم فرعون

ألم تر . .. و فرعون ذى الأوتاد

62- تهديد به فرجام قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 19 - 3

3 - خداوند ، تهديد كننده كافران و تكذيب كنندگان قرآن به سرنوشتى همچون فرجام فرعونيان و قوم ثمود

هل أتيك . .. فرعون و ثمود . بل الذين كفروا فى تكذيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 20 - 7

7 - خداوند ، تهديدكننده كافران و تكذيب كنندگان قرآن ، به سرنوشتى همچون فرجام فرعونيان و قوم ثمود

هل أتيك حديث الجنود . .. و اللّه من ورائهم محيط

ص: 34

63- تهديد به فرجام قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 6 - 7

7 - خداوند ، تهديدكننده كافران عصر بعثت به سرنوشتى نظير فرجام قوم عاد

ألم تر كيف فعل ربّك بعاد

64- تهديد به فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 77 - 7

7 - حضرت موسى ( ع ) ، همراه با نفى ساحريت از خود ، فرعون و اطرافيانش را تهديد به شكست كرد و پيروزى قطعى خود را به آنان اعلام نمود .

و لا يفلح السحرون

65- تهديد به قتل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 24 - 1

1 - تنها واكنش قوم ابراهيم در برابر دعوت آن حضرت به توحيد عبادى ، تصميم به قتل و يا سوزاندن وى بود !

و إبرهيم إذ قال لقومه . .. اعبدوه ... فما كان جواب قومه إلاّ أن قالوا اقتلوه أو

66- تهديد به قطع پا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 9

9 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مورد تهديد فرعون به قطع دست و پا و كشيده شدن بر صليب

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأُصلّبنّكم أجمعين

ص: 35

67- تهديد به قطع دست

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 9

9 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مورد تهديد فرعون به قطع دست و پا و كشيده شدن بر صليب

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأُصلّبنّكم أجمعين

68- تهديد به كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 122 - 5

5- ابلاغ تهديد هاى خداوند به كفرپيشگان و رساندن بشارت هاى او به مؤمنان ، وظيفه پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

و قل . .. وانتظروا إنا منتظرون

69- تهديد به كيفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 101 - 13

13- خداوند ، مشركان عصر بعثت و منكران رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به عذاب و كيفر تهديد كرد .

فما أغنت عنهم ءالهتهم . .. لما جاء أمر ربك

خطاب كردن به پيامبر(صلی الله علیه و آله) (لما جاء أمر ربك) و (ذلك من أنباء القرى نقصه عليك) در بيان نتيجه گيرى از سرگذشت اقوام پيشين، حاوى اين نكته است كه: مشركان عصر پيامبر نيز در خطر گرفتار شدن به آن گونه عذابها بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 37 - 11

11- خداوند پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در صورت پيروى از آراى يهود و نصارا به عقوبتهايى از جانب خويش تهديد كرد .

لئن اتبعت أهواءهم . .. مالك من الله من ولىّ ولاواق

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «من الله» متعلق به «ولىّ» و «واق» باشد. بر اين مبنا «ولىّ و واق» متضمن معناى «منع» است و جمله «مالك ...» چنين معنا مى شود: براى تو ياور و نگه دارنده اى كه تو را از [عذاب] خدا باز دارد، وجود نخواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 29 - 5

5 - افرادى كه بخواهند از قانون جواز و ورود به خانه هاى غير مسكونى سوء استفاده كنند و نيتى جز بهره بردارى از آنها داشته

ص: 36

باشند ، به كيفر الهى تهديد شده اند .

ليس عليكم أن تدخلوا بيوتًا غير مسكونة . .. و اللّه يعلم ما تبدون و ما تكتمون

جمله «و اللّه يعلم ما تبدون و ما تكتمون» - كه علم همه جانبه و فراگير الهى به نهان و آشكار انسان را به وى يادآورى مى شود - هشدارى است به كسانى كه احكام ياد شده را رعايت نكنند و يا از آنها سوء استفاده كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 4 - 16

16 - تهديد بدكاران ، به كيفر اعمال از سوى خداوند

و اللّه بما تعملون بصير

يادآورى اين حقيقت كه خداوند، بر اعمال مردم آگاهى كامل دارد، دربردارنده تهديد بدكاران و نيز متضمن تشويق نيكوكاران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فيل - 105 - 1 - 9

9 - هشدار خداوند به مخالفان و حرمت شكنان كعبه و تهديد آنان به كيفرى نظير نابودى اصحاب فيل

ألم تر كيف فعل ربّك بأصحب الفيل

70- تهديد به كيفر اخروى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 61 - 11

11 - تهديد شرك پيشگان هدايت ناپذير صدراسلام از سوى خداوند ، به مؤاخذه و كيفر اخروى

ثمّ هو يوم القيمة من المحضرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 42 - 7

7 - تهديد شدن كافران حق ناپذير و باطل گرا ، به كيفر الهى در قيامت

فذرهم . .. حتّى يلقوا يومهم الذى يوعدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 4 - 3

3 - خداوند ، با تهديد رقابت كنندگان در امتيازات مادى ، بر ظهور حقيقت و مواجه شدن آنان با كيفر اخروى تأكيد كرده است .

ثمّ كلاّ سوف تعلمون

ص: 37

71- تهديد به كيفر سخت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 15 - 5

5 - خداوند ، مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در صورت تداوم بر مخالفت با نماز ، هدايت و تقوا ، به مؤاخذه اى سخت تهديد كرد .

لئن لم ينته لنسفعًا بالناصية

72- تهديد به كيفر هاى دنيوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 83 - 6

6- خداوند ، مشركان و كافران به پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به كيفر هاى دنيوى و فرو ريختن سنگ هاى عذاب تهديد كرد .

و ما هى من الظلمين ببعيد

واقع شدن جمله «و ما هى . ..» پس از مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) (عند ربك) مى تواند قرينه بر اين باشد كه: از مصداقهاى مورد نظر براى «الظالمين» مشركان و كافران عصر بعثت است.

73- تهديد به كيفرهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 66 - 15

15- يعقوب ( ع ) فرزندانش را به مجازات هاى الهى در صورت شكستن سوگند و پيمانشان ، هشدار داد .

قال الله على ما نقول وكيل

سياق آيه دلالت دارد كه غرض يعقوب(ع) از وكيل قرار دادن خداوند و توجه دادن فرزندانش به وكالت او ، هشدار دادن آنان به مجازات الهى است.

74- تهديد به مكر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 13 - 18

18- خداوند كفرپيشگانى كه على رغم مشاهده آيات خدا ، ربوبيت او را منكر شوند ، به عذاب شديد و مكرى سخت تهديد كرده است .

و هم يجدلون فى الله و هو شديد المحال

ص: 38

75- تهديد به مؤاخذه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 16 - 5

5 - تهديد شدن سران كفر و شرك در صدراسلام ، به مؤاخده شدن همچون مؤاخذه فرعون

إنّا أرسلنا إليكم رسولاً شهدًا عليكم . .. فعصى فرعون الرسول فأخذنه أخذًا وبيلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 3

3 - خداوند ، با توبيخ كسانى كه به تفريحات خانوادگى سرگرم شده و معاد را بعيد شمردند ، آنان را به مؤاخذه اخروى تهديد كرد .

بلى إنّ ربّه كان به بصيرًا

خبر از آگاهى خداوند به كارها و خصلت هاى منكران معاد، تهديد آنان به مؤاخذه با تعبيرى توبيخ آميز است.

76- تهديد به نابودى مال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 33 - 6

6 - تهديد شدن كافران صدراسلام ، به نابودى اموال و درايى هاى شان

كذلك العذاب . .. لو كانوا يعلمون

77- تهديد به هلاكت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 122 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) به كافران لجوج هشدار داد كه آينده اى ناخوشايند ( هلاكت در دنيا و عذاب در آخرت ) در پيش خواهند داشت .

وانتظروا

با توجه به آيات گذشته كه سخن از عذاب دنيوى و اخروى اقوام كفرپيشه داشت ، مى توان گفت: مراد از «انتظروا» هشدار كافران به عذابهاى دنيوى و اخروى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 41 - 4

4- خداوند كفرپيشگان و منكران رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به هلاك ساختن آنان و از ميان بردنشان تهديد كرد .

ص: 39

أولم يروا أنَّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 11 - 3

3- تهديد شدن جوامع ستمگر و مشركان ، به هلاكت و نابودى از سوى خداوند

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 31 - 2

2 - تهديد كافران مكّه از سوى خداوند ، به وقوع حوادثى ناگوار و مرگ آفرين براى ايشان در آينده

قل تربّصوا فإنّى معكم من المتربّصين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 51 - 4

4 - تهديد شدن كافران صدراسلام به هلاكت و نابودى ، از سوى خداوند

و لقد أهلكنا أشياعكم فهل من مدّكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 41 - 2

2 - تهديد خداوند ، به هلاكت كافران حق ناپذير

على أن نبدّل خيرًا منهم و ما نحن بمسبوقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 34 - 1

1 - تكذيب كنندگان دين ، مورد نفرين و تهديد خداوند به عذاب و نابودى

و لكن كذّب و تولّى . .. أولى لك فأولى

عبارت «أولى لك فأولى» - مانند «ويل لك» - براى تهديد و نفرين عليه ديگرى به كار مى رود و نوعاً كسانى مورد خطاب اين جمله قرار مى گيرند كه در معرض هلاكت اند و بدين وسيله ترغيب مى شوند كه خود را از اين مهلكه نجات دهند (برگرفته از مفردات راغب و تفاسير).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 35 - 1

1 - تكذيب گران دين ، مورد نفرين و تهديد خداوند به عذاب و نابودى

و لكن كذّب و تولّى . .. ثمّ أولى لك فأولى

گفتنى است كه اين آيه، تأكيد براى آيه پيشين است.

ص: 40

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 3

3 - تهديد شدن گنه پيشگان و كافران دنياگرا در صدر اسلام ، به هلاكت و جايگزين شدن مردمى ديگر ، از سوى خداوند

وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبديلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 15 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 17 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و نابودى

ثمّ نتبعهم الأخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 19 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 24 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 28 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

ص: 41

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 34 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 37 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 40 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 45 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 47 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 49 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

ص: 42

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 9 - 6

6 - خداوند ، تهديدكننده كافران عصر بعثت ، به فرجامى نظير هلاكت قوم ثمود

ألم تر كيف فعل ربّك . .. و ثمود الذين جابوا الصخر بالواد

78- تهديد بى تقوايان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 133 - 6

6 - تهديد بى تقوايان كفرپيشه به هلاكت و نابودى ، از سوى خداوند

ان اتقوا اللّه و إن تكفروا . .. ان يشأ يذهبكم ايها الناس

79- تهديد تاركان آداب معاشرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 28 - 12

12 - كسانى كه در ورود به خانه و محل سكونت ديگران آداب مورد توصيه خدا را رعايت نكنند ، به مجازات الهى تهديد شده اند .

و إن قيل لكم ارجعوا فارجعوا هو أزكى لكم و اللّه بما تعملون عليم

جمله «و اللّه بما تعملون عليم» - كه علم همه جانبه الهى را به بشر يادآور مى شود - هشدارى است به كسانى كه احكام ياد شده را رعايت نمى كنند.

80- تهديد تحريفگران آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 40 - 12

12 - تهديد خداوند ، نسبت به تحريف گران آيات الهى

اعملوا ما شئتم

تعبير «اعملوا ما شئتم» كنايه از ناتوانى تحريف گران آيات الهى براى فرار از مجازات است. آنان در نهايت نتيجه اعمال خود را خواهند چشيد; هر چند اكنون به خود وانهاده شده باشند.

ص: 43

81- تهديد توطئه گران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 81 - 7

7 - توطئه گران عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و فرامين او ، مورد تهديد و مؤاخذه خداوند

و اللّه يكتب ما يُبيّتون

جمله «و اللّه يكتب . .. » علاوه بر بيان اينكه اعمال آدميان ثبت مى شود، كنايه از تهديد مخالفان و توطئه گران و مؤاخذه آنان نيز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 21 - 13

13 - اعلام حمايت و پشتيبانى خدا از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن ، عليه توطئه گران و نيرنگ بازان عصر بعثت و تهديد آنان به عذاب

و إذا أذقنا الناس رحمة . .. إذا لهم مكر فى ءاياتنا قل اللّه أسرع مكراً

مكر خدا، مى تواند كنايه از عذاب او باشد.

82- تهديد توطئه گران قصه افك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 13

13 - تهديد شدن توطئه گران « افك » ، به انتقام و كيفر به ميزان نقش آنان در اين گناه از سوى خداوند .

إنّ الذين جاءو بالإفك . .. لكلّ امرى منهم ما اكتسب من الإثم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 23 - 8

8 - دستور قطع ارتباط با توطئه گران « افك » و تهديد آنان به عذاب بزرگ از سوى خداوند

إنّ الذين يرمون المحصنت . .. لهم عذاب عظيم

برداشت فوق، بر اين اساس است كه آيه ياد شده، از جمله آيات مربوط به ماجراى «افك» باشد.

83- تهديد ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 5

5 - اعتماد به ثروت در برابر تهديد هاى الهى ، خطرى در كمين ثروتمندان

تبّت يدا أبى لهب و تبّ . ما أغنى عنه ماله و ما كسب

ص: 44

84- تهديد ثروتمندان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 81 - 4

4 - تهديد مشركان مغرور و قارون صفت صدر اسلام از سوى خداوند به عذاب ذلّت بار

إنّ قرون كان من قوم موسى فبغى عليهم . .. فخسفنا به و بداره الأرض

يادآورى فرجام شوم قارون، پس از بيان بهانه جويى هاى سردمداران مشرك مكه - كه همگى از ثروتمندان بودند - نوعى تهديد به آنان است كه بايد به هوش باشند; زيرا ممكن است خداوند آنان را نيز هم چون قارون با خوارى و ذلت هلاك كند.

85- تهديد ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 10

10 - خداوند ، توانمندان متخلف از جهاد را به امكان رسوايى بيشتر در صورت ادامه دادن به تخلف ها تهديد كرد .

و سيرى اللّه عملكم و رسوله

جمله «سيرى اللّه عملكم و رسوله» مى تواند هشدارى باشد به متخلفان جنگ در جهت بازداشتن ايشان از كجرويها در آينده.

86- تهديد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 9

9 - فرعون بر پايه تحليل دروغين خويش و توطئه گر خواندن ساحران ، آنان را به مجازاتى شديد تهديد كرد .

إن هذا لمكر . .. فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 124 - 3

3 - فرعون ، ساحران مؤمن به موسى ( ع ) را تهديد كرد كه پس از بريدن دست و پايشان تمامى آنان را به چوبه دار خواهد بست .

ثم لأصلبنكم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 2

ص: 45

2 - ساحران در پاسخ فرعون و تهديد هاى وى اظهار كردند كه با كشته شدن به سوى خداى خويش باز خواهند گشت .

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

«إلى ربنا» متعلق به «منقلبون» است و كلمه «انقلاب»، در صورتى كه به «إلى» متعدى شود، به معناى بازگشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 8،9،13

8 - تهديد ساحران مؤمن از سوى فرعون به داشتن فرجامى تيره و وحشتناك

فلسوف تعلمون

9 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مورد تهديد فرعون به قطع دست و پا و كشيده شدن بر صليب

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأُصلّبنّكم أجمعين

13 - ايمان همه ساحران به موسى ( ع ) و تهديد فرعون به شكنجه و كشتن تمامى آنان

قال ءامنتم له . .. و لأُصلّبنّكم أجمعين

87- تهديد جنيان سليمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 12 - 13

13 - تهديد شدن جنيانِ در خدمت سليمان ( ع ) به عذاب با آتش از سوى خداوند ، در صورت سرپيچى از فرمان آن حضرت

و من الجنّ من يعمل بين يديه . .. و من يزغ منهم عن أمرنا نذقه من عذاب السعير

88- تهديد حبيب نجار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 22 - 2

2 - مؤمن انطاكيه ( حبيب نجار ) به دليل ايمان به خداى يكتا و پيروى از رسولان الهى ، مورد اعتراض و تهديد مردم كافر قرار گرفت .

و ما لى لا أعبد الذى فطرنى

از آهنگ آيه شريفه - كه با استفهام انكارى همراه است - مطلب ياد شده به دست مى آيد; زيرا استفهام انكارى، در رد چيزى به كار مى رود كه مورد انكار و اعتراض قرار گرفته است.

ص: 46

89- تهديد حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 4

4 - خداوند ، مشركان و كافران حق ستيز را كراراً به عذاب استيصال تهديد كرده است .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم

فعل مضارع «نعد» دلالت بر استمرار مى كند. اين كلمه مشتق از «وعد» است و «وعد» هم در خير استعمال مى شود و هم در شر. چون در اين جا ضمير به مشركان و كافران بر مى گردد، براى شر و تهديد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 80 - 9

9 - تهديد حق ستيزان از سوى خداوند ، به محاكمه نهايى و مشاهده جزاى خويش در فرجام

بلى و رسلنا لديهم يكتبون

فعل «يكتبون» از يك سو مى رساند كه خداوند، هميشه حق ستيزان را به مجرد وقوع جرم جزا نمى دهد و از سوى ديگر افاده مى كند كه تأخير جزاى آنان سبب غفلت نمى شود; زيرا فرشتگان آن را ثبت مى كنند و در محاكمه نهايى مورد استفاده قرار مى گيرد.

90- تهديد حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 83 - 12

12 - تهديد حق ستيزان عصر بعثت به محاكمه و مجازات در روز رجعت

و يوم نحشر من كلّ أُمّة فوجًا ممّن يكذّب بايتنا

ظاهراً آيه ياد شده، تعريض به رجعت كافران عصر بعثت نيز دارد.

91- تهديد حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 4

4- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مشركان و كافران لجوج و حق ناپذير را به جنگ و جهاد تهديد كرد .

فإن تولّوا فقل ءاذنتكم على سواء

برداشت ياد شده بر اساس يكى از احتمالاتى است كه ميان مفسران در باره اين آيه مطرح است و آن اين كه جمله «آذنتكم على سواء» تهديد به جنگ و هشدار به جهاد است. مانند آيه «فانبذ إليهم على سواء» (انفال (8) آيه 58).

ص: 47

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 7 - 11

11 - لهوگرايانِ مستكبرِ حق ناپذير ، مورد تهديد خداوند به عذابى بس دردناك اند .

و من الناس من يشترى لهو الحديث . .. ولّى مستكبرًا ...فبشّره بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 37 - 8

8 - دلدارى خداوند به مؤمنان و تهديد كافران و مشركان حق گريز به انتقام و شكست

أليس اللّه بعزيز ذى انتقام

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ذيل آيه شريفه - كه از عزت و انتقام خداوند سخن گفته - داراى لحن تهديدآميز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 39 - 2

2 - هشدار و تهديد ، از وظايف پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) در برخورد با كافران لجوج و حق ناپذير

قل يقوم اعملوا على مكانتكم إنّى عمل فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 17 - 5

5 - تهديد شدن كافران لجوج و حق گريز ، به نزول عذاب الهى

فستعلمون كيف نذير

92- تهديد خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 209 - 1

1 - تهديد الهى نسبت به كسانى كه پس از اتمام حجّت ، اقدام به تفرقه در جامعه اسلامى مى كنند .

يا ايها الذين امنوا ادخلوا فى السلم كافة و لا تتبعوا خطوات الشيطان . .. فان زللت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 4 - 13

13 - تهديد شدن اهل كتاب ( يهود و نصارا ) به عذاب سخت الهى ، در صورت كفر به آيات خداوند ، قرآن ، تورات و انجيل

نزّل عليك . .. انّ الّذين كفروا ... لهم عذاب شديد

از شأن نزول به دست مى آيد كه مورد آيه، اهل كتابند.

ص: 48

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 21 - 4

4 - تهديد كافران از سوى خداوند ، نسبت به قتل پيامبران و مردمان عدالتخواه

انّ الذين يكفرون . .. و يقتلون النّبيّن ... فبشّرهم بعذاب اليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 90 - 12

12 - هشدار و تهديد خداوند به مسلمانان ، در مورد تعرض به كافران و منافقانى كه پيكار با آنان ممنوع شده است .

و لو شاء اللّه لسلّطهم عليكم فلقاتلوكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 133 - 6

6 - تهديد بى تقوايان كفرپيشه به هلاكت و نابودى ، از سوى خداوند

ان اتقوا اللّه و إن تكفروا . .. ان يشأ يذهبكم ايها الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 134 - 10

10 - تهديد الهى نسبت به دنياپرستى و دنياپرستان

من كان يريد ثواب الدنيا . .. و كان اللّه سميعاً بصيراً

تذكر اين واقعيت كه خداوند ناظر اعمال دنياپرستان و شنواى گفتار آنهاست، در حقيقت تهديد آنان به مؤاخذه خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 26،28

26 - شهادت دهندگان به دروغ و ترك كنندگان شهادت حق ، مورد تهديد خدايند .

و إن تلوا او تعرضوا فإنّ اللّه كان بما تعملون خبيراً

بيان آگاهى خداوند به شهادتهاى دروغ و تركِ شهادتِ حق، كنايه از تهديد و عذاب الهى است.

28 - تهديد خداوند نسبت به كسانى كه از اجراى عدالت سرباز زنند و يا در اجراى آن كوتاهى كنند .

كونوا قومين بالقسط شهداء للّه . .. فإنّ اللّه كان بما تعملون خبيراً

برداشت فوق بر اين مبناست كه متعلق «تلوا» و «تعرضوا»، اقامه قسط باشد. يعنى اگر از اقامه قسط منحرف شديد يا از اجراى آن سرباز زديد خداوند بدان آگاه خواهد بود و ...

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 154 - 1

1 - خداوند ، با برافراشتن كوه طور بر سر يهود به منظور تهديد آنان ، از ايشان پيمان گرفت .

ص: 49

و رفعنا فوقهم الطور بميثقهم

«طور» علم است براى كوهى مخصوص و گفته شده «طور» به معناى مطلق كوه است (مفردات)، باء در «بميثقهم» سببيه است و بديهى است كه خود ميثاق نمى تواند دليل و سبب باشد بر اينكه خداوند كوه طور را بر سر آنان برافرازد. بنابراين مى توان گفت گرفتن ميثاق علت براى برافراشتن كوه طور بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 8 - 21

21 - هشدار و تهديد خداوند نسبت به كسانى كه به حق شهادت ندهند و براى خدا قيام نكنند .

كونوا قومين للّه شهداء بالقسط . .. و اتقوا اللّه إنّ اللّه خبير بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 61 - 9

9 - اهل كتاب مورد تهديد و هشدار خداوند به خاطر برخورد منافقانه آنان با مسلمانان

و اللّه اعلم بما كانوا يكتمون

هدف از بيان آگاهى كامل خدا به اسرار پليد گروهى از اهل كتاب، مى تواند تهديد آنان به رسوايى در دنيا و عذاب الهى در آخرت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 71 - 22

22 - تهديد الهى نسبت به تبهكاران بنى اسرائيل

ثم عموا و صموا كثير منهم و اللّه بصير بماتعملون

از اهداف بيان آگاهى خداوند به رفتار و اعمال تبهكاران، تهديد آنان به عذاب و مانند آن مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 96 - 14

14 - تهديد خداوند به متخلفان از احكام دين

و اتقوا اللّه الذى إليه تحشرون

هدف از جمله «اليه تحشرون» تهديد كسانى است كه تقوا را رعايت نكرده و از احكام الهى تخلف مى كنند.

93- تهديد در تربيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 213 - 12

12 - بشارت و انذار ، از روش هاى كاربردى پيامبران براى تبليغ و هدايت انسانها

ص: 50

فبعث اللّه النبيّن مبشّرين و منذرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 44 - 20

20- استفاده از تهديد و تشويق ، روش قرآن در تربيت و هدايت انسان

إنه كان حليمًا غفورًا

«حليماً» دربردارنده تهديد و «غفوراً» نويدى است اميدبخش و مشعر به تشويق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 20 - 13

13 - « بيم و اميد » ، « بشارت و انذار » و « تهديد و تشويق » ، از روش هاى تربيتى قرآن

إنّ الخسرين . .. لهم من فوقهم ظلل من النار ... لكن الذين اتّقوا ربّهم لهم غرف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 8 - 6

6 - ترغيب به كار خير و وعده پاداش به آن ، مقدّم بر تهديد در امر تربيت

فمن يعمل مثقال ذرّة خيرًا يره . و من يعمل مثقال ذرّة شرًّا يره

94- تهديد دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 174 - 11

11 - مؤمنان مجاهد همراه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( در غزوه حمراءالاسد يا بدر صغرا ) ، بى اعتنا به تهديد هاى دشمن و در پى جلب رضايت الهى

انّ النّاس قد جمعوا لكم . .. فانقلبوا ... و اتّبعوا رضوان اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 89 - 23

23 - توجه به ربوبيت خدا و علم همه جانبه او ، مستلزم توكل كردن بر وى و پايدارى در برابر تهديد دشمنان

وسع ربنا كل شىء علماً على اللّه توكلنا

ص: 51

95- تهديد دشمنان دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 25 - 5

5 - عذاب غافلگيرانه تكذيب كنندگان پيامبران در گذشته ، تهديدى عليه دشمنان دين است .

كذّب الذين من قبلهم فأتيهم العذاب من حيث لايشعرون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، در مقام تهديد و هشدارو عبرت آموزى است.

96- تهديد دشمنان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 13 - 4

4 - خداوند ، تهديدكننده مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عذابى نظير كيفر امت هاى پيشين ( عاد ، ثمود و فرعون )

ربّك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 14 - 9

9 - تهديد مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) و سركوب آنان از سوى خداوند ، جلوه ربوبيت او بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و در راستاى تدبير امور رسالت آن حضرت است .

ربّك

فعل «رَبَّ»، زمانى به كار مى رود كه شخص اداره كارى را به دست گيرد و به تدبير آن برخيزد (مصباح). بر اين اساس كلمه «ربّ»، به معناى مدبّر است و اضافه آن به ضميرى كه خطاب به رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) مى باشد، بيانگر تأثير كار خداوند در شؤون پيامبرى آن حضرت است.

97- تهديد دنياطلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 134 - 10

10 - تهديد الهى نسبت به دنياپرستى و دنياپرستان

من كان يريد ثواب الدنيا . .. و كان اللّه سميعاً بصيراً

تذكر اين واقعيت كه خداوند ناظر اعمال دنياپرستان و شنواى گفتار آنهاست، در حقيقت تهديد آنان به مؤاخذه خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 24 - 4

ص: 52

4 - روى گردانان از جهاد ، به خاطر علقه هاى عاطفى ( محبت پدر ، فرزند ، برادر ، همسر و خويشاوندان ) و دلبستگى مادى ( مال ، شغل و مسكن ) مورد تهديد خداوند

قل إن كان ءاباؤكم . .. و أمول اقترفتموها و ... أحب إليكم ... و جهاد فى سبيله فتر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 7 - 4

4 - مشاهده جهنم و آتش سوزان آن و پيدايش علم حضورى براى گرفتاران به آن در قيامت ، تهديدى الهى و هشدارى ترديدناپذير ، براى دل بستگان به امتيازات دروغين

ألهيكم التكاثر . .. ثمّ لترونّها عين اليقين

98- تهديد دنياطلبان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 3

3 - تهديد شدن گنه پيشگان و كافران دنياگرا در صدر اسلام ، به هلاكت و جايگزين شدن مردمى ديگر ، از سوى خداوند

وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبديلاً

99- تهديد رهبران شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 8 - 9

9 - سران كفر و شرك در عصر بعثت ، مورد تهديد خداوند به عذاب استيصال

بل لمّا يذوقوا عذاب

برداشت ياد شده از لحن تهديدآميز آيه شريفه به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 14 - 5

5 - سران كفر و شرك در صدراسلام ، به كيفر و عذاب استيصال تهديد شدند .

إن كلّ إلاّكذّب الرسل فحقّ عقاب

اين آيه و آيات گذشته - كه سرگذشت هلاكت بار اقوام بزرگ و مقتدر پيشين را يادآور شده - در واقع در جهت تهديد كافران و مشركان مكه است كه رهبرى جريان مخالف با رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) را در دست داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 53

15 - ص - 38 - 15 - 1

1 - تهديد سران كفر و شرك عصر بعثت ، به عذاب ناگهانى ( بانگ سهمگين ) از سوى خداوند

و ما ينظر هؤلاء إلاّ صيحة وحدة

«ينظر» (از مصدر «نظر») به معناى «انتظار» است و مقصود از «صيحة» عذاب استيصال مى باشد كه ممكن است به صورت صاعقه و بانگ سهمگين باشد. آمدن كلمه «واحدة» نيز براى اشاره به ناگهانى و يكباره بودن نزول عذاب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 16 - 5

5 - تهديد شدن سران كفر و شرك در صدراسلام ، به مؤاخده شدن همچون مؤاخذه فرعون

إنّا أرسلنا إليكم رسولاً شهدًا عليكم . .. فعصى فرعون الرسول فأخذنه أخذًا وبيلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 2

2 - سران كفر و شرك ، مورد تهديد خداوند به عذاب و شكست

ذرنى و من خلقت وحيدًا

100- تهديد رهبران كفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 8 - 9

9 - سران كفر و شرك در عصر بعثت ، مورد تهديد خداوند به عذاب استيصال

بل لمّا يذوقوا عذاب

برداشت ياد شده از لحن تهديدآميز آيه شريفه به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 14 - 5

5 - سران كفر و شرك در صدراسلام ، به كيفر و عذاب استيصال تهديد شدند .

إن كلّ إلاّكذّب الرسل فحقّ عقاب

اين آيه و آيات گذشته - كه سرگذشت هلاكت بار اقوام بزرگ و مقتدر پيشين را يادآور شده - در واقع در جهت تهديد كافران و مشركان مكه است كه رهبرى جريان مخالف با رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) را در دست داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 15 - 1

1 - تهديد سران كفر و شرك عصر بعثت ، به عذاب ناگهانى ( بانگ سهمگين ) از سوى خداوند

ص: 54

و ما ينظر هؤلاء إلاّ صيحة وحدة

«ينظر» (از مصدر «نظر») به معناى «انتظار» است و مقصود از «صيحة» عذاب استيصال مى باشد كه ممكن است به صورت صاعقه و بانگ سهمگين باشد. آمدن كلمه «واحدة» نيز براى اشاره به ناگهانى و يكباره بودن نزول عذاب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 16 - 5

5 - تهديد شدن سران كفر و شرك در صدراسلام ، به مؤاخده شدن همچون مؤاخذه فرعون

إنّا أرسلنا إليكم رسولاً شهدًا عليكم . .. فعصى فرعون الرسول فأخذنه أخذًا وبيلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 2

2 - سران كفر و شرك ، مورد تهديد خداوند به عذاب و شكست

ذرنى و من خلقت وحيدًا

101- تهديد شايعه سازان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 21 - 22

22 - تهديد شدن شايعه سازان و افترا زنندگان ، به اين كه خداوند بر سخنان پنهانى و راز هاى درونى آنان آگاه است .

إنّ الذين جاءو بالإفك . .. و لولا إذ سمعتموه قلتم ما يكون لنا أن نتكلّم بهذا ..

برداشت ياد شده از ارتباط اين آيه با آيات قبل - كه درباره شايعه و ماجراى «افك» بود - به دست آمده است.

102- تهديد شبهه افكنان در معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 17 - 6

6 - صحنه داورى در قيامت ، تهديدى گريزناپذير براى منكران معاد و شبهه افكنان در حقانيّت آن

عمّ يتساءلون . .. إنّ يوم الفصل كان ميقتًا

103- تهديد طالبان لهو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 55

14 - لقمان - 31 - 7 - 11

11 - لهوگرايانِ مستكبرِ حق ناپذير ، مورد تهديد خداوند به عذابى بس دردناك اند .

و من الناس من يشترى لهو الحديث . .. ولّى مستكبرًا ...فبشّره بعذاب أليم

104- تهديد طراح قصه افك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 16

16 - خداوند ، طراح و گرداننده اصلى ماجراى « افك » را به عذاب بزرگ تهديد كرد .

والذى تولّى كبره منهم له عذاب عظيم

«كبر» به معناى معظم شىء و قسمت عمده هر چيزى است و مرجع ضمير «كبره»، «افك» است. بر اين اساس معناى آيه چنين مى شود: «كسى كه متولى و عهده دار قسمت عمده ماجراى افك مى باشد...» و مقصود از آن، عامل اصلى و طراح اين ماجرا است.

105- تهديد طغيانگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 8 - 3

3 - خداوند ، كيفر دهنده طغيان گران و تهديد كننده آنان به كيفر هاى اخروى است .

ليطغى . .. إنّ إلى ربّك الرجعى

مراد از بيان بازگشت انسان ها به خداوند، توجّه دادن طغيان گران - كه در آيات پيشين مطرح بودند - به كيفرهاى الهى است.

106- تهديد ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 6 - 5

5 - هشدار خداوند به ظالمان پندناپذير و تهديد آنان به عذابهاى دوزخ

إنا كنا ظلمين. فلنسئلن الذين أرسل إليهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 11 - 3

3- تهديد شدن جوامع ستمگر و مشركان ، به هلاكت و نابودى از سوى خداوند

ص: 56

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 227 - 13

13 - تهديد ظالمان و كفرپيشگان از سوى خدا به كيفرى حتمى و نه چندان دور

و سيعلم الذين ظلموا أىّ منقلب ينقلبون

107- تهديد ظالمان دوران ذوالقرنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 87 - 1،8

1- ذوالقرنين ، از كيفر ساحل نشينان غرب ، چشم پوشى كرد و تنها كسانى را كه بر ستم كارى خود باقى بمانند ، به مجازات تهديد كرد .

قال أمّا من ظلم فسوف نعذّبه

8- ذوالقرنين ، ظالمان ساحل دريا را علاوه بر تهديد به مجازات و كيفر هاى خويش ، از عذاب سخت آخرت ، بيم داد .

قال أمّا من ظلم فسوف نعذّبه ثمّ يردّ إلى ربّه فيعذّبه

108- تهديد علماى اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 140 - 14

14 - عالمان اهل كتاب ، مورد تهديد خداوند به خاطر كتمان حقايق آسمانى

و من أظلم ممن كتم شهدة عنده من اللّه و ما اللّه بغفل عما تعملون

هدف از بيان آگاهى خدا و غفلت نداشتن از رفتار عالمان اهل كتاب، تهديد كردن آنان به كيفر و مجازات مى باشد.

109- تهديد فاسقان بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 145 - 15،16

15 - خداوند قوم موسى را از مخالفت با رسالت هاى وى بر حذر داشت و متخلفان را مردمى فاسق خواند .

سأوريكم دار الفسقين

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «الفاسقين» متمردان خود بنى اسرائيل باشد. بر اين مبنا جمله «ساوريكم»، كه پس

ص: 57

از فرمان به فراگيرى تورات و به كار بستن تعاليم آن واقع شده، اشاره به اين معنا دارد كه اگر گروهى اين فرمان را اطاعت نكنند، فاسقند. گفتنى است در اين صورت مقصود از «دار» جايگاه شوم و فرجام ناميمون آن گروه است.

16 - خداوند ، فاسقان بنى اسرائيل را به گرفتار آمدن به فرجامى شوم تهديد كرد .

سأوريكم دار الفسقين

110- تهديد فرقه هاى مذهبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 159 - 7

7 - پيروان مذاهب تشكيل شده بر اساس تفرقه دين، مورد تهديد خداوند

إنما أمرهم إلى الله

111- تهديد قاذف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 24 - 8

8 - كسانى كه با حيثيت زنان مؤمن ، بازى كرده و با قذف و نسبت دادن زنا به آنان ، به بد نام كردن ايشان در جامعه مى پردازند ، به محاكمه و بازخواست الهى تهديد شدند .

إنّ الذين يرمون المحصنت . .. يوم تشهد عليهم ألسنتهم ... بما كانوا يعملون

112- تهديد قريش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 66 - 2

2 - قوم و قبيله پيامبر، تهديد به عذاب از جانب خداوند را باور نكرده و آن را تكذيب كردند.

قل هو القادر على أن يبعث عليكم عذابا . .. و كذّب به قومك

در آيه «قل هو القادر» وعيدهايى از جانب خداوند مطرح گرديد. محتمل است مرجع ضمير «كذب به» همان وعيدهاى مطرح شده در آيه قبل باشد برداشت فوق بر اين اساس استوار است.

113- تهديد قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 58

14 - عنكبوت - 29 - 29 - 9،10،11

9 - لوط ( ع ) ، قوم اش را به خاطر ارتكاب عمل لواط ، راهزنى و ارتكاب علنى منكر ، به عذاب الهى وعده داد .

أئنّكم لتأتون الرجال . .. فما كان جواب قومه إلاّ أن قالوا ائتنا بعذاب اللّه

10 - قوم لوط ، از سرزنش حضرت لوط ( ع ) و وعده وى به عذاب ، پندنگرفتند و او را استهزا كردند .

فما كان جواب قومه إلاّ أن قالوا ائتنا بعذاب اللّه

11 - تنها پاسخ قوم لوط به لوط ( ع ) در برابر سرزنش و وعده عذاب ، درخواست نزول عذاب بود .

فما كان جواب قومه إلاّ أن قالوا ائتنا بعذاب اللّه

114- تهديد كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 5 - 7

7 - علم فراگير خداوند و شكست ناپذيرى او ، پشتوانه تهديد كفار به عذاب شديد

انّ الّذين كفروا لهم عذاب شديد و اللّه عزيز . .. انّ اللّه لا يخفى عليه شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 19 - 15

15 - تهديد خداوند نسبت به كافران ، براى بازدارى آنان از كفر

و من يكفر بايات اللّه فانّ اللّه سريع الحساب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 20 - 15

15 - تهديد كافران از جانب خداوند

و ان تولّوا . .. و اللّه بصير بالعباد

ذكر جمله «و اللّه بصير بالعباد»، كه بيانگر آگاهى همه جانبه خداوند نسبت به بندگان است، در پى جمله «و ان تولّوا . .. »، تهديدى است براى آنان كه از حق اعراض مى كنند. (كافران)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 21 - 4،18

4 - تهديد كافران از سوى خداوند ، نسبت به قتل پيامبران و مردمان عدالتخواه

انّ الذين يكفرون . .. و يقتلون النّبيّن ... فبشّرهم بعذاب اليم

18 - رضايت كفار عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به كشتار انبيا توسط گذشتگان ، علّت تهديد آنان به عذاب الهى *

و يقتلون النّبيّن . .. فبشّرهم بعذاب اليم

تهديد بازماندگان قاتلان انبيا به عذاب در صورتى صحيح است كه آنان به اعمال گذشتگان خويش راضى باشند.

ص: 59

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 178 - 12

12 - تهديد كافران به عذابى خواركننده از سوى خداوند

و لهم عذاب مهين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 133 - 6

6 - تهديد بى تقوايان كفرپيشه به هلاكت و نابودى ، از سوى خداوند

ان اتقوا اللّه و إن تكفروا . .. ان يشأ يذهبكم ايها الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 19 - 6

6 - كافران شكست خورده در جنگ بدر ، مورد تهديد خداوند به چشيدن دوباره طعم شكست در صورت بازگشت به جنگ

و إن تعودوا نعد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 38 - 3

3 - گرفتار شدن به سرنوشت شوم پيشينيان ، تهديد الهى نسبت به كافران ستيزه گر عليه اسلام

و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

جواب شرط «إن يعودوا . .. » حذف شده و جمله «فقد مضت ... » جانشين آن مى باشد و تقدير كلام چنين است: «و إن يعودوا فانتقمنا منهم كما انتقمنا من الأولين ... .»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 8 - 1

1- كافران به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قيامت ، مستحق عذاب دنيوى اندو به آن تهديد شده اند .

و لئن أخّرنا عنهم العذاب

جمله «ما يحبسه» (چه چيز مانع نزول آن عذاب است؟) مى رساند كه مراد از «العذاب» عذاب دنيوى است و نيز حكايت از اين دارد كه كفرپيشگان ، به آن عذاب تهديد شده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 83 - 6

6- خداوند ، مشركان و كافران به پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به كيفر هاى دنيوى و فرو ريختن سنگ هاى عذاب تهديد كرد .

و ما هى من الظلمين ببعيد

واقع شدن جمله «و ما هى . ..» پس از مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) (عند ربك) مى تواند قرينه بر اين باشد كه: از مصداقهاى

ص: 60

مورد نظر براى «الظالمين» مشركان و كافران عصر بعثت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 41 - 4

4- خداوند كفرپيشگان و منكران رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به هلاك ساختن آنان و از ميان بردنشان تهديد كرد .

أولم يروا أنَّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 47 - 4

4- خداوند ، با افشاى انگيزه هاى كافران در گوش فرا دادن به سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آنان را مورد تهديد قرار داد .

نحن أعلم . .. و إذ هم نحوى

اعلام اطلاع خداوند از گوش دادن كافران به سخنان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و آگاهى از گفت وگوى آنها، براى تهديد و هشدار به آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 4

4- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مشركان و كافران لجوج و حق ناپذير را به جنگ و جهاد تهديد كرد .

فإن تولّوا فقل ءاذنتكم على سواء

برداشت ياد شده بر اساس يكى از احتمالاتى است كه ميان مفسران در باره اين آيه مطرح است و آن اين كه جمله «آذنتكم على سواء» تهديد به جنگ و هشدار به جهاد است. مانند آيه «فانبذ إليهم على سواء» (انفال (8) آيه 58).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 227 - 13

13 - تهديد ظالمان و كفرپيشگان از سوى خدا به كيفرى حتمى و نه چندان دور

و سيعلم الذين ظلموا أىّ منقلب ينقلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 54 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) كافران منكر آيات الهى را ، تهديد به عذاب كرده بود .

يستعجلونك بالعذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 4

4 - كفرپيشگان تكذيب گر ، مورد تهديد خداوند و در معرض عذاب الهى

ثمّ أخذت الذين كفروا فكيف كان نكير

ص: 61

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 27 - 11

11 - تهديد كافران به آتش دوزخ از سوى خداوند

فويل للذين كفروا من النار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 88 - 3

3 - كافران و مشركان ، به عذاب و شكست تهديد شدند .

و لتعلمنّ نبأه بعد حين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 37 - 8

8 - دلدارى خداوند به مؤمنان و تهديد كافران و مشركان حق گريز به انتقام و شكست

أليس اللّه بعزيز ذى انتقام

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ذيل آيه شريفه - كه از عزت و انتقام خداوند سخن گفته - داراى لحن تهديدآميز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 39 - 1،2

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سر تهديد و هشدار ، از كفرپيشگان لجوج خواست تا همچنان بر مواضع نادرستشان پافشارى كنند .

قل يقوم اعملوا على مكانتكم

آهنگ آيه شريفه، آهنگى تهديدآميز و هشدار دهنده است.

2 - هشدار و تهديد ، از وظايف پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) در برخورد با كافران لجوج و حق ناپذير

قل يقوم اعملوا على مكانتكم إنّى عمل فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 40 - 2،4

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) كافران و مشركان معاند را به مقابله فرا خواند و به شكست ذلت بار ( چون شكست روز بدر ) تهديد كرد .

من يأتيه عذاب يخزيه

بيشتر مفسران بر اين ديدگاه اند كه مقصود از عذاب خواركننده در دنيا، شكست كافران و مشركان معاند در جنگ ها (همچون جنگ بدر) است.

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) كافران و مشركان معاند را به عذاب فراگير و دائمى دوزخ تهديد كرد .

و يحلّ عليه عذاب مقيم

«على» براى استيلا و تمكن است و مى رساند كه عذاب الهى دشمنان رسول خدا، فراگير و گسترده است.

ص: 62

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 70 - 4

4 - تهديد كافران لجوج و ستيزه جو ، به عذاب الهى

الذين كذّبوا بالكتب . .. فسوف يعلمون

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه جمله «فسوف يعلمون» - به قرينه آيه بعد (إذ الأغلال فى أعناقهم . ..) - در مقام تهديد مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 4

4 - خداوند ، مشركان و كافران حق ستيز را كراراً به عذاب استيصال تهديد كرده است .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم

فعل مضارع «نعد» دلالت بر استمرار مى كند. اين كلمه مشتق از «وعد» است و «وعد» هم در خير استعمال مى شود و هم در شر. چون در اين جا ضمير به مشركان و كافران بر مى گردد، براى شر و تهديد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 35 - 1

1 - تهديد كافران مجادله گر در آيات الهى از سوى خداوند

و يعلم الذين يجدلون فى ءايتنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 10 - 1

1- تهديد شدن كافران سست انديش و بيهوده گرا ، به فرجامى سخت و جانكاه

فارتقب يوم تأتى السماء بدخان مبين

تعبير «بدخان مبين»، مى تواند حكايت از عذاب دنيوى و نيز سختى هاى صحنه قيامت داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 4

4 - تهديد مستكبران كفرپيشه از سوى خداوند ، به عذابى سخت و بدفرجام

فبشّره بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 17 - 5

5 - تهديد شدن كافران لجوج و حق گريز ، به نزول عذاب الهى

فستعلمون كيف نذير

ص: 63

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 3

3 - تهديد شدن كافران تكذيب گر ، به نزول عذاب الهى همچون اقوام و ملل پيشين

و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 29 - 8

8 - تهديد شدن كافران لجوج و تكذيب گر ، به عذاب از سوى خداوند

فستعلمون من هو فى ضلل مبين

برداشت بالا، به سبب اين نكته است كه تعبير «فستعلمون» (پس به زودى خواهيد دانست)، داراى لحن تهديدآميز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 5 - 2

2 - تهديد خداوند به شكست كافران ، در جنگ با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان

و يبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 7 - 5

5 - بشارت خداوند به پيروزى و سعادتمندى مؤمنان و تهديد او نسبت به شكست و بدبختى كافران

إنّ ربّك هو أعلم بمن ضلّ عن سبيله و هو أعلم بالمهتدين

بنابر گفته مفسران، اين آيه متضمن وعد و وعيد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 16 - 1

1 - كافران تكذيب گر ، از سوى خداوند به عذاب خفت بار تهديد شدند .

سنسمه على الخرطوم

«وَسْم» (از ريشه «نسمه») به معناى داغ نهادن است و «خرطوم» در اصل به معناى بينى فيل مى باشد. تعبير «بر بينى او داغ خواهيم زد»، كنايه از اين است كه او را به شدت ذليل خواهيم كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 41 - 2

2 - تهديد خداوند ، به هلاكت كافران حق ناپذير

على أن نبدّل خيرًا منهم و ما نحن بمسبوقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 64

19 - معارج - 70 - 42 - 7

7 - تهديد شدن كافران حق ناپذير و باطل گرا ، به كيفر الهى در قيامت

فذرهم . .. حتّى يلقوا يومهم الذى يوعدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 19 - 3

3 - خداوند ، تهديد كننده كافران و تكذيب كنندگان قرآن به سرنوشتى همچون فرجام فرعونيان و قوم ثمود

هل أتيك . .. فرعون و ثمود . بل الذين كفروا فى تكذيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 20 - 7

7 - خداوند ، تهديدكننده كافران و تكذيب كنندگان قرآن ، به سرنوشتى همچون فرجام فرعونيان و قوم ثمود

هل أتيك حديث الجنود . .. و اللّه من ورائهم محيط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 6 - 8

8 - سوگند خداوند به سپيده دم ، شب هاى ده گانه ، جفت ، تاق و گذشت شب ، براى تأكيد بر دارا بودن توان اجراى تهديدات خويش و نابود ساختن كافران

و الفجر . .. ألم تر كيف فعل ربّك بعاد

ممكن است مراد از سوگندها، تأكيد بر قدرت خداوند بر نابود ساختن مخالفان پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد; در اين صورت جواب قسم محذوف خواهد بود. گفتنى است كه جواب قسم در احتمال ديگر، آيه چهاردهم اين سوره است كه مراقبت شديد خداوند را مطرح كرده است.

115- تهديد كافران بهانه جو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 96 - 4

4- مشركان و كافران حق ناپذير و بهانه جو ، مورد تهديد خداوند

قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً. قل كفى بالله شهيدًا بينى و بينكم

تذكر خداوند به گواه و ناظر بودن ميان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مشركان حق ناپذير، مى تواند به منظور تهديد آنان باشد.

ص: 65

116- تهديد كافران حق ستيز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 38 - 7

7 - خداوند ، كافران عصر بعثت را در صورت از سرگيرى شرارت ها به سركوبى و نابودى تهديد كرد .

و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

117- تهديد كافران حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 96 - 4

4- مشركان و كافران حق ناپذير و بهانه جو ، مورد تهديد خداوند

قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً. قل كفى بالله شهيدًا بينى و بينكم

تذكر خداوند به گواه و ناظر بودن ميان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مشركان حق ناپذير، مى تواند به منظور تهديد آنان باشد.

118- تهديد كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 13

13 - تهديد مشركان كفرپيشه صدر اسلام به عذاب دردناك جهنم

بشر الذين كفروا بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 102 - 5

5- خداوند ، مشركان و كفرپيشگان عصر بعثت را به عذاب هاى شديد دنيوى تهديد كرد .

و كذلك أخذ ربك إذا أخذ القرى و هى ظلمة إن أخذه أليم شديد

برداشت فوق، از مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) در «كذلك أخذ ربك» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 31 - 15

15- شكستو نابودى كفرپيشگان و پيروزى اهل ايمان ، از تهديد هاى خداوند به كافران و از وعده هاى او به مؤمنان عصر بعثت

حتى يأتى وعد الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 66

15 - صافات - 37 - 177 - 1

1 - مشركان و كافران صدراسلام ، به نزول عذاب فراگير و غافل گيرانه تهديد شدند .

فإذا نزل بساحتهم فساء صباح المنذرين

«ساحت» به فضاى باز اطراف محله مى گويند و در آيه شريفه، كنايه از شمول و فراگيرى عذاب الهى بر همه افراد است. نزول عذاب در بامداد (صباح) استعاره تمثيليه است كه عذاب الهى، به دشمنى تشبيه شده است كه در شب حركت مى كند و صبح گاهان غافل گيرانه يورش مى برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 51 - 4

4 - تهديد شدن كافران صدراسلام به هلاكت و نابودى ، از سوى خداوند

و لقد أهلكنا أشياعكم فهل من مدّكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 17 - 2

2 - تهديد خداوند به دچار كردن كافران تكذيب گر صدراسلام ، به سرنوشت شوم و هلاكت بار باغداران يمنى

إنّا بلونهم كما بلونا أصحب الجنّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 33 - 6

6 - تهديد شدن كافران صدراسلام ، به نابودى اموال و درايى هاى شان

كذلك العذاب . .. لو كانوا يعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 3

3 - تهديد شدن گنه پيشگان و كافران دنياگرا در صدر اسلام ، به هلاكت و جايگزين شدن مردمى ديگر ، از سوى خداوند

وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبديلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 12 - 3

3 - كافران عصر بعثت ، مورد تهديد شديد خداوند به مقابله اى سريع و برخوردى سخت با آنان

إنّ بطش ربّك لشديد

لسان العرب از ابن سيده نقل مى كند كه «بطش» به معناى هجوم سريع است.

ص: 67

119- تهديد كافران ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 14 - 3

3- تهديد شدن كافران ظالم به مرگ از سوى خداوند ، در پى تهديد شدن انبياى الهى از سوى آنان به اخراج از سرزمين مسكونى خويش

و قال الذين كفروا . .. لنخرجنّكم من أرضنا ... فأوحى إليهم ربّهم لنهلكنّ الظلمين

120- تهديد كافران لجوج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 13 - 18

18- خداوند كفرپيشگانى كه على رغم مشاهده آيات خدا ، ربوبيت او را منكر شوند ، به عذاب شديد و مكرى سخت تهديد كرده است .

و هم يجدلون فى الله و هو شديد المحال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 40 - 1

1 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، كافران و مشركان لجوج را به عذابى خواركننده در دنيا هشدار داد .

فسوف تعلمون . من يأتيه عذاب يخزيه

مفسران بر اين عقيده اند كه مقصود از عذاب خواركننده، به قرينه ذيل آيه - كه از عذاب دائمى (اخروى) سخن مى گويد - عذاب دنيايى است.

121- تهديد كافران مدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 86 - 13

13 - شعيب ، كافران قوم خويش را به گرفتار آمدن به فرجامى همانند سرنوشت فسادگران پيشين تهديد كرد .

و أنظروا كيف كان عقبة المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 87 - 8

8 - شعيب ( ع ) ، كافران قوم خويش را به داورى خدا و گرفتارسازى آنان به عقوبت هاى الهى در دنيا تهديد كرد .

و طائفة لم يؤمنوا فاصبروا حتى يحكم اللّه بيننا

ص: 68

با توجه به ذيل آيه 89 (ربنا افتح . .. ) معلوم مى شود مقصود شعيب از داورى خداوند، تحقق امرى است كه نابودى كافران در دنيا و در نتيجه پيروزى اهل ايمان را در پى خواهد داشت. چنانچه مخاطب در «فاصبروا» خصوص كافران باشد، اين معنا از وضوح بيشترى برخوردار خواهد بود.

122- تهديد كافران مقارن بعثت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 17 - 6

6 - خداوند ، كافران عصر بعثت را به عذابى نزديك تهديد كرد .

فمهّل . .. رويدًا

دادن مهلت كوتاه به منزله تهديد به عذاب، پس از انقضاى مهلت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 6 - 7

7 - خداوند ، تهديدكننده كافران عصر بعثت به سرنوشتى نظير فرجام قوم عاد

ألم تر كيف فعل ربّك بعاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 9 - 6

6 - خداوند ، تهديدكننده كافران عصر بعثت ، به فرجامى نظير هلاكت قوم ثمود

ألم تر كيف فعل ربّك . .. و ثمود الذين جابوا الصخر بالواد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 10 - 4

4 - خداوند ، تهديدكننده كافران عصر بعثت ، به گرفتار ساختن آنان در عقوبتى نظير فرجام قوم فرعون

ألم تر . .. و فرعون ذى الأوتاد

123- تهديد كافران مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 25 - 27

27- كافران مكه ، مورد تهديد خداوند به عذابى دردناك

لو تزيّلوا لعذّبنا الذين كفروا منهم عذابًا أليمًا

ص: 69

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 31 - 2

2 - تهديد كافران مكّه از سوى خداوند ، به وقوع حوادثى ناگوار و مرگ آفرين براى ايشان در آينده

قل تربّصوا فإنّى معكم من المتربّصين

124- تهديد كفران كنندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 66 - 7

7 - شرك پيشگان ناسپاس ، مورد تهديد خداوندند .

هم يشركون . ليكفروا بما ءاتينهم ... فسوف يعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 9 - 4

4 - معاد ، تهديدى براى مال دوستان و ناسپاسان

لكنود . .. لحبّ الخير لشديد . أفلايعلم إذا بعثر ما فى القبور

125- تهديد گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 22 - 8

8 - تهديد شدن منكران قيامت و جرم پيشگان ، به عذاب قهر الهى در قيامت

الذين لايرجون لقاءنا . .. لابشرى يومئذ للمجرمين و يقولون حجرًا محجورًا

126- تهديد گناهكاران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 3

3 - تهديد شدن گنه پيشگان و كافران دنياگرا در صدر اسلام ، به هلاكت و جايگزين شدن مردمى ديگر ، از سوى خداوند

وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبديلاً

ص: 70

تهديد گوساله پرستان بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 152 - 1،2

1 - خداوند ، گوساله پرستان بنى اسرائيل را به غضبى شديد و قريب الوقوع تهيد كرد .

إن الذين اتخذوا العجل سينالهم غضب من ربهم و ذلة فى الحيوة الدنيا

«فى الحيوة الدنيا» علاوه بر اينكه قيد براى «ذلة» است، مى تواند «قيد» براى غضب نيز باشد. در اين صورت مراد از غضب الهى گرفتار ساختن به عذابهاى دنيوى است. نكرده آوردن «غضب» دلالت بر شدت غضب و عظمت آن دارد.

2 - خداوند ، گوساله پرستان بنى اسرائيل را به پديد آوردن ذلتى شديد در زندگى دنيوى آنان تهديد كرد .

إن الذين اتخذوا العجل سينالهم . .. ذلة فى الحيوة الدنيا

127- تهديد لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 167 - 1

1 - تهديد شدن لوط ( ع ) از سوى قوم خود ، به اخراج و تبعيد در صورت دست برنداشتن از تبليغ

قالوا لئن لم تنته . .. من المخرجين

ضمير فاعل در «قالوا» به قوم لوط باز مى گردد «إنتهاء» (مصدر تنته) يعنى دست برداشتن و پايان دادن.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 168 - 1،2

1 - تسليم نشدن لوط ( ع ) در برابر تهديد هاى قوم منحرف خويش

قال إنّى لعملكم من القالين

«قلا» (مصدر «قالين») به معناى بغض و دشمنى است. برداشت ياد شده با توجه به اقدام لوط(ع) به اظهار تنفر نسبت به كردار قومش - على رغم تهديد اكيد آنان به اخراج و تبعيد وى - به دست مى آيد.

2 - حضرت لوط ( ع ) - به رغم تهديد شدن به تبعيد - تنفر و دشمنى خود را با كردار زشت قوم خود اعلام كرد و بر آن تأكيد ورزيد .

قال إنّى لعملكم من القالين

128- تهديد مال دوستى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 9 - 4

ص: 71

4 - معاد ، تهديدى براى مال دوستان و ناسپاسان

لكنود . .. لحبّ الخير لشديد . أفلايعلم إذا بعثر ما فى القبور

129- تهديد مانعان از تقوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 12 - 6

6 - بازدارندگان مردم از امر به تقوا ، طغيان گر و مورد تهديد الهى اند .

ليطغى . .. أرءيت الذى ينهى . عبدًا ... أو أمر بالتّقوى

تهديد، از سياق آيات استفاده مى شود.

130- تهديد مانعان از جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 18 - 1

1 - بازدارندگان مجاهدان از جهاد ، مورد تهديد خداوندند .

قد يعلم اللّه المعوّقين منكم

«معوّق» از ريشه «عوق» به بازدارنده اطلاق مى شود (مفردات راغب). لازم به ذكر است كه «قد يعلم...» كنايه از تهديد و هشدار است.

131- تهديد مانعان از نماز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 14 - 5

5 - خداوند ، تكذيب گران دين و روى گردانان از آن و نهى كنندگان مردم از نماز را ، به عذاب خويش تهديد كرده است .

ألم يعلم بأنّ اللّه يرى

جمله «ألم يعلم. ..» در مقام تهديد و حاكى از كيفرهايى است كه نظارت خداوند، آن را به دلالت التزامى مى رساند.

132- تهديد مانعان از نماز محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 15 - 5

ص: 72

5 - خداوند ، مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در صورت تداوم بر مخالفت با نماز ، هدايت و تقوا ، به مؤاخذه اى سخت تهديد كرد .

لئن لم ينته لنسفعًا بالناصية

133- تهديد متخلفان از جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 24 - 4

4 - روى گردانان از جهاد ، به خاطر علقه هاى عاطفى ( محبت پدر ، فرزند ، برادر ، همسر و خويشاوندان ) و دلبستگى مادى ( مال ، شغل و مسكن ) مورد تهديد خداوند

قل إن كان ءاباؤكم . .. و أمول اقترفتموها و ... أحب إليكم ... و جهاد فى سبيله فتر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 39 - 2

2 - امتناع كنندگان از جهاد ، مورد تهديد خدا به عذابى سخت و دردناك

إلا تنفروا يعذبكم عذاباً أليماً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 81 - 14

14 - منافقان متخلف از جنگ ، مورد تهديد خداوند به آتش سوزان دوزخ

قل نار جهنم أشد حراً لو كانوا يفقهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 10،18

10 - خداوند ، توانمندان متخلف از جهاد را به امكان رسوايى بيشتر در صورت ادامه دادن به تخلف ها تهديد كرد .

و سيرى اللّه عملكم و رسوله

جمله «سيرى اللّه عملكم و رسوله» مى تواند هشدارى باشد به متخلفان جنگ در جهت بازداشتن ايشان از كجرويها در آينده.

18 - تهديد متخلفان از جنگ و منافقان ، به رسوايى و افشاى اسرارشان در آخرت از سوى خداوند

فينبئكم بما كنتم تعملون

134- تهديد متخلفان از مسافرت به حديبيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 16 - 13

ص: 73

13 - تهديد متخلّفان از سفر حديبيه ، به عذاب دردناك ، در صورت تخلف و روى گردانى دوباره از جهاد

و إن تتولّوا كما تولّيتم من قبل يعذّبكم عذابًا أليمًا

135- تهديد مجادله گران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 35 - 1

1 - تهديد كافران مجادله گر در آيات الهى از سوى خداوند

و يعلم الذين يجدلون فى ءايتنا

136- تهديد محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 37 - 9،11

9- خداوند پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در صورت پيروى از آراى يهود و نصارا به محروم كردن از يارى و حفاظت خويش تهديد كرد .

لئن اتبعت أهواءهم . .. مالك من الله من ولىّ ولاواق

«ولىّ» به معناى ياور و «واق» اسم فاعل از «وقاية» به معناى نگهدارنده است. «من الله» مى تواند متعلق به محذوف و حال براى «ولىّ» و «واق» باشد. بر اين مبنا جمله «مالك ...» چنين معنا مى شود: براى تو از جانب خداوند هيچ ياور و نگه دارنده اى نخواهد بود ; يعنى، امدادهاى خداوند به تو نخواهد رسيد.

11- خداوند پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در صورت پيروى از آراى يهود و نصارا به عقوبتهايى از جانب خويش تهديد كرد .

لئن اتبعت أهواءهم . .. مالك من الله من ولىّ ولاواق

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «من الله» متعلق به «ولىّ» و «واق» باشد. بر اين مبنا «ولىّ و واق» متضمن معناى «منع» است و جمله «مالك ...» چنين معنا مى شود: براى تو ياور و نگه دارنده اى كه تو را از [عذاب] خدا باز دارد، وجود نخواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 77 - 4

4- بسيارى از رسولان الهى ، چونان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، با توطئه و كارشكنى و تهديد به تبعيد و اخراج از وطن خويش ، رو به رو بودند .

و إن كادوا ليستفزّونك . .. سنّة من قد أرسلنا قبلك من رسلنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 64 - 1

ص: 74

1 - درخواست تهديدآميز و آمرانه مشركان از پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) به عبادت معبودهايى جز اللّه

قل أفغير اللّه تأمرونّى أعبد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 5 - 7

7 - تهديد مشركان عصر بعثت ، به موضع گيرى در برابر عملكرد و تبليغ پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فاعمل إنّنا عملون

بنابه گفته مفسّران تركيب «فاعمل إنّنا عاملون» نوعى تهديد را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 17 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مورد تهديد مخالفان به اقدامى سازمان يافته عليه او ، در صورت ادامه دادن به اداى نماز

ينهى . عبدًا إذا صلّى ... فليدع ناديه

امر در «فليدع»، تعجيزى و بيانگر آن است كه دعوت از هم نشينان، براى شخص مخالف نماز سودى ندارد. اين سخن، نشانگر وجود چنين تهديدى از سوى مخالفان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 3 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مورد تهديد دسيسه ها و نيرنگ هاى فوق سرّى دشمن

قل . .. و من شرّ غاسق إذا وقب

137- تهديد مخالفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 96 - 14

14 - تهديد خداوند به متخلفان از احكام دين

و اتقوا اللّه الذى إليه تحشرون

هدف از جمله «اليه تحشرون» تهديد كسانى است كه تقوا را رعايت نكرده و از احكام الهى تخلف مى كنند.

138- تهديد مخالفان تقوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 15 - 5

ص: 75

5 - خداوند ، مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در صورت تداوم بر مخالفت با نماز ، هدايت و تقوا ، به مؤاخذه اى سخت تهديد كرد .

لئن لم ينته لنسفعًا بالناصية

139- تهديد مخالفان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 66 - 9

9- خداوند ، مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به عذابى ذلت آور و خواركننده تهديد كرد .

و من خزى يومئذ إن ربك هو القوىُّ العزيز

مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) در جمله «إن ربك . ..» پس از بيان نزول عذاب به كفرپيشگان قوم ثمود ، تعريضى است به مخالفان پيامبر(صلی الله علیه و آله) كه آنان نيز در خطر گرفتار شدن به عذاب الهى اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 15 - 5

5 - خداوند ، مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در صورت تداوم بر مخالفت با نماز ، هدايت و تقوا ، به مؤاخذه اى سخت تهديد كرد .

لئن لم ينته لنسفعًا بالناصية

140- تهديد مرفهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 11 - 1

1 - مرفهان تكذيب گر از سوى خداوند ، به عذاب و شكست تهديد شدند .

و ذرنى و المكذّبين

تعبير (مرا با تكذيب گران واگذار) تعبيرى تهديدآميز است. تهديد الهى هم ممكن است، ناظر به شكست كافران در جنگ ها باشد و هم عذاب اخروى.

141- تهديد مستكبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 7 - 11

11 - لهوگرايانِ مستكبرِ حق ناپذير ، مورد تهديد خداوند به عذابى بس دردناك اند .

و من الناس من يشترى لهو الحديث . .. ولّى مستكبرًا ...فبشّره بعذاب أليم

ص: 76

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 4

4 - تهديد مستكبران كفرپيشه از سوى خداوند ، به عذابى سخت و بدفرجام

فبشّره بعذاب أليم

142- تهديد مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 39 - 1

1 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را ، در صورت امتناع ورزيدن از شركت در جنگ و جهاد ، تهديد به عذابى دردناك كرد .

إلا تنفروا يعذبكم عذاباً أليماً

143- تهديد مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 4 - 13

13 - تهديد شدن اهل كتاب ( يهود و نصارا ) به عذاب سخت الهى ، در صورت كفر به آيات خداوند ، قرآن ، تورات و انجيل

نزّل عليك . .. انّ الّذين كفروا ... لهم عذاب شديد

از شأن نزول به دست مى آيد كه مورد آيه، اهل كتابند.

144- تهديد مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 158 - 10

10 - تهديد مشركان به آمدن قيامت و عذابهاى آن

قل انتظروا إنا منتظرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 59 - 15

15 - تهديد مشركان به كيفر هاى اخروى ، زمينه ساز گرايش آنان به پرستش خداى يگانه و پرهيز از شرك و دوگانه پرستى

إنى أخاف عليكم عذاب يوم عظيم

ص: 77

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 14

14 - تهديد مشركان پيمان شكن ، به عذاب دردناك شكست

و بشر الذين كفروا بعذاب أليم

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مراد از «عذاب أليم»، عذاب شكست در برابر جبهه اسلام باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 46 - 1

1 - خداوند ، مشركان را كراراً به عذاب استيصال تهديد كرده بود .

و إما نرينك بعض الذى نعدهم

«نعد» فعل مضارع است و دلالت بر استمرار مى كند و نيز مشتق از «وعد» است و «وعد» هم در خير استعمال مى شود و هم در شر. در اين جا چون ضمير «هم» به مشركان بر مى گردد براى شر و تهديد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 53 - 3

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به امر خدا در جواب سؤال استهزاآميز مشركان ، تهديد خود را تكرار كرده ، وقوع عذاب نابودكننده را حتمى اعلام فرمود .

و يستنبئونك أحق هو قل إى و ربى إنه لحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 73 - 8

8 - خداوند ، با بيان عاقبت نيك ياران حضرت نوح ( ع ) و فرجام شوم تكذيب كنندگانش ، پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان را دلدارى داده و مشركان را به عذاب استيصال تهديد نمود .

و اتل عليهم نبأ نوح . .. فانظر كيف كان عقبة المنذرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 102 - 5

5 - خداوند ، مشركان را به دليل از دست دادن زمينه ايمان ، به عذاب استيصال تهديد فرمود .

قل فانتظروا إنى معكم من المنتظرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 83 - 6

6- خداوند ، مشركان و كافران به پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به كيفر هاى دنيوى و فرو ريختن سنگ هاى عذاب تهديد كرد .

و ما هى من الظلمين ببعيد

ص: 78

واقع شدن جمله «و ما هى . ..» پس از مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) (عند ربك) مى تواند قرينه بر اين باشد كه: از مصداقهاى مورد نظر براى «الظالمين» مشركان و كافران عصر بعثت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 56 - 9

9- سوگند خداوند به ذات خود ، براى تهديد و مورد مؤاخذه قرار دادن مشركان

تالله لتسئلنّ عمّا كنتم تفترون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 9 - 7

7- دلدارى و تقويت روحيه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان و تهديد مشركان ، از جانب خداوند

ثمّ صدقنهم الوعد . .. و أهلكنا المسرفين

ذكر وعده خداوند به پيروزى همه پيامبران و مؤمنان و نابودى دشمنان آنان، مى تواند به منظور نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 11 - 3

3- تهديد شدن جوامع ستمگر و مشركان ، به هلاكت و نابودى از سوى خداوند

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 18 - 11

11- نويد فتح و پيروزى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان و تهديد مشركان ، به شكست و نابودى از جانب خداوند

بل نقذف بالحقّ. .. و لكم الويل ممّا تصفون

از لحن و آهنگ آيه شريفه - با توجه به اين كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل حق درگير با مشركان حق ستيز بوده اند - استفاده مى شود كه اين آيه در صدد دادن بشارت پيروزى، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان است. هم چنين تهديد و اخطار به مشركان به شكست و نابودى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 4

4- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مشركان و كافران لجوج و حق ناپذير را به جنگ و جهاد تهديد كرد .

فإن تولّوا فقل ءاذنتكم على سواء

برداشت ياد شده بر اساس يكى از احتمالاتى است كه ميان مفسران در باره اين آيه مطرح است و آن اين كه جمله «آذنتكم على سواء» تهديد به جنگ و هشدار به جهاد است. مانند آيه «فانبذ إليهم على سواء» (انفال (8) آيه 58).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 79

12 - فرقان - 25 - 42 - 9

9 - مشركان ، به دليل مقاومت و خيره سرى در برابر دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به عذاب و كيفر الهى تهديد شدند .

و سوف يعلمون حين يرون العذاب من أضلّ سبيلاً

جمله «و سوف يعلمون حين يرون العذاب. ..» براى تهديد مشركان لجوج به عذاب، بيان شده است و اين عذاب هم مى تواند در دنيا باشد (مانند شكست سخت آنان به دست مسلمانان در جنگ بدر) و هم مى تواند عذاب اخروى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 66 - 7

7 - شرك پيشگان ناسپاس ، مورد تهديد خداوندند .

هم يشركون . ليكفروا بما ءاتينهم ... فسوف يعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 34 - 11

11 - مشركان ، مورد تهديد سخت خداوندند .

فتمتّعوا فسوف تعلمون

امر «فتمتّعوا» به قرينه «فسوف تعلمون» و نيز توصيف آنان به روى آوردن به شرك، پس از نيل به رفاه، براى توبيخ است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 48 - 5

5 - تهديد شدن مشركان از سوى خداوند

إنّ ربّى . .. علّ-م الغيوب

استفاده از صفت «علاّم الغيوب» در گفتوگو با مشركان، مى تواند كنايه از تهديد باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 88 - 3

3 - كافران و مشركان ، به عذاب و شكست تهديد شدند .

و لتعلمنّ نبأه بعد حين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 3 - 18

18 - تهديد شدن مشركان ، به عذاب و كيفر از جانب خداوند

و الذين اتّخذوا من دونه أولياء . .. إنّ اللّه يحكم بينهم فى ما هم فيه يختلفون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 15 - 1

ص: 80

1 - ناراحتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از مشركان و تهديد آنان به سرنوشت شوم و عذاب الهى

قل اللّه أعبد . .. فاعبدوا ما شئتم من دونه

امر «فاعبدوا ما شئتم من دونه» براى تهديد و نشانگر شدت غضب و ناراحتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) از كافران و مشركان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 37 - 8

8 - دلدارى خداوند به مؤمنان و تهديد كافران و مشركان حق گريز به انتقام و شكست

أليس اللّه بعزيز ذى انتقام

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ذيل آيه شريفه - كه از عزت و انتقام خداوند سخن گفته - داراى لحن تهديدآميز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 40 - 2،4

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) كافران و مشركان معاند را به مقابله فرا خواند و به شكست ذلت بار ( چون شكست روز بدر ) تهديد كرد .

من يأتيه عذاب يخزيه

بيشتر مفسران بر اين ديدگاه اند كه مقصود از عذاب خواركننده در دنيا، شكست كافران و مشركان معاند در جنگ ها (همچون جنگ بدر) است.

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) كافران و مشركان معاند را به عذاب فراگير و دائمى دوزخ تهديد كرد .

و يحلّ عليه عذاب مقيم

«على» براى استيلا و تمكن است و مى رساند كه عذاب الهى دشمنان رسول خدا، فراگير و گسترده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 16

16 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ستيزى و دشمنى مشركان و تهديد آنان به كيفر و عذاب

أنت تحكم بين عبادك فى ما كانوا فيه يختلفون

از تعليم خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مبنى بر درخواست داورى از او درباره مشركان حق ستيز، برداشت بالا به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 33 - 7

7- بيان هلاكت فرعونيان و نجات بنى اسرائيل از سوى خداوند ، پيامدار تهديد براى مشركان و نويدى براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان

و لقد نجّينا بنى إسرءيل . .. بلؤا مبين

با توجه به اين كه آيات گذشته، در زمينه رويارويى مشركان و مؤمنان بود; طرح سرگذشت فرعونيان و بنى اسرائيل، پيامدار مطلب ياد شده است.

ص: 81

145- تهديد مشركان بهانه جو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 96 - 4

4- مشركان و كافران حق ناپذير و بهانه جو ، مورد تهديد خداوند

قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً. قل كفى بالله شهيدًا بينى و بينكم

تذكر خداوند به گواه و ناظر بودن ميان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مشركان حق ناپذير، مى تواند به منظور تهديد آنان باشد.

146- تهديد مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 13

13 - تهديد مشركان كفرپيشه صدر اسلام به عذاب دردناك جهنم

بشر الذين كفروا بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 4 - 6

6 - تهديد مشركان معاهد صدر اسلام به لغو پيمان عدم تعرض مسلمانان با آنان در صورت مشاهده كمترين كوتاهى در عمل به مواد آن و مشاهده هر گونه كمك به دشمنان اسلام

ثم لم ينقصوكم شيئاً و لم يظهروا عليكم أحداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 20 - 9

9 - خداوند ، مشركان بهانه جوى عصر بعثت را به كيفرى سخت و قريب الوقوع تهديد كرد .

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه . .. فانتظروا

امر در «انتظروا» مى تواند براى تهديد (تهديد به عذاب) و به كارگيرى ماده «انتظار» بيانگر قريب الوقوع بودن عذاب باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 39 - 8

8 - تهديد شرك پيشگان عصر بعثت به عذاب استيصال

بل كذبوا . .. فانظر كيف كان عقبة الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 60 - 4

4 - خداوند ، مشركان صدر اسلام رابه خاطر افترا بستن و تحريم حلال ها ، به كيفر سخت قيامت تهديد كرد .

ص: 82

فجعلتم منه حراماً و حللا . .. و ما ظن الذين يفترون على اللّه الكذب يوم القيمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 101 - 13

13- خداوند ، مشركان عصر بعثت و منكران رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به عذاب و كيفر تهديد كرد .

فما أغنت عنهم ءالهتهم . .. لما جاء أمر ربك

خطاب كردن به پيامبر(صلی الله علیه و آله) (لما جاء أمر ربك) و (ذلك من أنباء القرى نقصه عليك) در بيان نتيجه گيرى از سرگذشت اقوام پيشين، حاوى اين نكته است كه: مشركان عصر پيامبر نيز در خطر گرفتار شدن به آن گونه عذابها بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 102 - 5

5- خداوند ، مشركان و كفرپيشگان عصر بعثت را به عذاب هاى شديد دنيوى تهديد كرد .

و كذلك أخذ ربك إذا أخذ القرى و هى ظلمة إن أخذه أليم شديد

برداشت فوق، از مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) در «كذلك أخذ ربك» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 3

3 - هلاكت اقوام گذشته با عذاب الهى ، نمونه هايى بارز از جدى بودن تهديد هاى خداوند و راهنماى كافى براى مشركان عصر بعثت

أفلم يهد لهم كم أهلكنا قبلهم من القرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 93 - 3

3 - تهديد مشركان عصر بعثت به عذاب دنيوى از سوى خداوند

قل ربّ إمّا ترينّى ما يوعدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 5 - 2

2 - مشركان صدراسلام ، مورد تهديد خداوند به كيفر هاى سخت دنيايى

أُولئك الذين لهم سوء العذاب

قيد «فى الأخرة» در ذيل آيه، نشانگر آن است كه مراد از «سوء العذاب» عذاب دنيوى و تقدير آن چنين است: «أُولئك الذين لهم فى الدنيا سوء العذاب».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 61 - 11

ص: 83

11 - تهديد شرك پيشگان هدايت ناپذير صدراسلام از سوى خداوند ، به مؤاخذه و كيفر اخروى

ثمّ هو يوم القيمة من المحضرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 5

5 - تهديد مشركان حق ناپذير صدراسلام از سوى خداوند ، به هلاكت و عذاب همچون كافران پيشين

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و كانوا أشدّ منهم قوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 170 - 3

3 - مشركانِ مخالف قرآن در صدراسلام ، به كيفر و عذاب الهى تهديد شدند .

فكفروا به فسوف يعلمون

جمله «فسوف يعلمون» جمله اى است تهديد آميز عليه مشركانِ مخالف قرآن. در اين كه اين تهديد مربوط به چه مسأله اى است و متعلق علم در (يعلمون) چيست، دو ديدگاه وجود دارد: 1- عذاب استيصال، 2- پى آمدهاى ناگوار اجتماعى و فردى كفر و شكست خوردن جبهه كفر در آينده نزديك. برداشت ياد شده مبتنى برديدگاه نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 177 - 1

1 - مشركان و كافران صدراسلام ، به نزول عذاب فراگير و غافل گيرانه تهديد شدند .

فإذا نزل بساحتهم فساء صباح المنذرين

«ساحت» به فضاى باز اطراف محله مى گويند و در آيه شريفه، كنايه از شمول و فراگيرى عذاب الهى بر همه افراد است. نزول عذاب در بامداد (صباح) استعاره تمثيليه است كه عذاب الهى، به دشمنى تشبيه شده است كه در شب حركت مى كند و صبح گاهان غافل گيرانه يورش مى برد.

147- تهديد مشركان قريش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 9 - 13

13 - كافران قريش ، مورد تهديد شديد خداوند

أَوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و عمروها أكثر ممّا عمروها و جاءتهم رسلهم بال

به قرينه اين كه سوره روم، مكى است، مراد از «أكثر ممّا عمروها» كافران قريش اند كه در برابر پيامبر(صلی الله علیه و آله) به مخالفت برخاستند.

ص: 84

148- تهديد مشركان لجوج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 40 - 1

1 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، كافران و مشركان لجوج را به عذابى خواركننده در دنيا هشدار داد .

فسوف تعلمون . من يأتيه عذاب يخزيه

مفسران بر اين عقيده اند كه مقصود از عذاب خواركننده، به قرينه ذيل آيه - كه از عذاب دائمى (اخروى) سخن مى گويد - عذاب دنيايى است.

149- تهديد مشركان معاهد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 4 - 6

6 - تهديد مشركان معاهد صدر اسلام به لغو پيمان عدم تعرض مسلمانان با آنان در صورت مشاهده كمترين كوتاهى در عمل به مواد آن و مشاهده هر گونه كمك به دشمنان اسلام

ثم لم ينقصوكم شيئاً و لم يظهروا عليكم أحداً

150- تهديد مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 17

17- مشركان مكه ، مورد تهديد خداوند به فرجامى شوم

و قال الذين أشركوا . .. فسيروا فى الأرض فانظروا كيف كان عقبة المكذّبين

بنابراين احتمال كه مخاطبان امر «سيروا» مشركان مكه اند استفاده مى شود كه دعوت از آنان براى سير و سفر در زمين جهت مطالعه سرانجام تكذيب كنندگان انبيا پس از بازگويى ديدگاه آن مشركان در باره خداوند، هشدارى است به آنان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 11

11 - خداوند ، مشركان بهانه جوى مكه را به عذاب استيصال تهديد كرد .

و قالوا إن نتّبع الهدى . .. و كم أهلكنا من قرية بطرت معيشتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 59 - 12

12 - خداوند ، مشركان مكه را به عذاب استيصال تهديد كرد .

ص: 85

و ما كان ربّك مهلك القرى حتّى يبعث فى أُمّها رسولاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 7

7 - تهديد شديد مشركان مكه از سوى خداوند ، به خاطر تن در ندادن به تعاليم پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت قالوا ما هذا إلاّ رجل. .. و كذّب الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 79 - 6

6 - تهديد مشركان مكه از سوى خداوند ، در برابر توطئه چينى آنان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أم أبرموا أمرًا فإنّا مبرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 10 - 3

3- تهديد مشركان حق ستيز مكه ، از سوى خداوند به عذابى دنيوى و تيره كننده زندگى

فارتقب يوم تأتى السماء بدخان مبين

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه «دخان مبين»، كنايه از تيره روزى و عذاب دنيوى باشد، چه اين كه برخى از مفسران اين آيه را پاسخى به دعاى پيامبر(صلی الله علیه و آله) دانسته اند كه از خداوند خواست تا براى بيدار شدن مشركان، آنان را به قحطى اى همچون دوران يوسف مبتلا كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 13 - 1

1- تبعيدكنندگان پيامبر (صلی الله علیه و آله) از شهر مكه ، مورد تهديد خداوند به هلاكت و نابودى

و كأيّن من قرية هى أشدّ قوّة من قريتك . .. أهلكنهم

با اين كه خروج پيامبر(صلی الله علیه و آله)، از مكه و هجرت ايشان به سوى مدينه ظاهراً به انتخاب خود حضرت صورت گرفته بود; ولى شرايط سختى كه مشركان براى آن حضرت پديد آورده بودند، منتهى به تصميم هجرت شد. ازاين رو خداوند خروج آن حضرت را به منزله تبعيد شمرده و فعل را به صورت متعدى به همه مشركان مكه نسبت داده است.

151- تهديد معرضان از جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 18 - 7

7 - مسلمانانى كه شركتشان در جهاد ، اندك بود مورد تهديد خداوندند .

و لايأتون البأس إلاّ قليلاً

ص: 86

جمله «و لايأتون. ..» احتمال دارد كه مستقل باشد و احتمال دارد كه حال براى «المعوّقين» و يا «القائلين» باشد. در صورت نخست، اين فراز از آيه، سومين گروهى خواهند بود كه متعلق «يعلم اللّه»اند. لازم به گفتن است كه مراد از «البأس » - كه به معناى «سختى و شدت» است - به قرينه مقام، جنگ است. «يعلم اللّه» كنايه از تهديد و هشدار است.

152- تهديد معرضان از دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 14 - 5

5 - خداوند ، تكذيب گران دين و روى گردانان از آن و نهى كنندگان مردم از نماز را ، به عذاب خويش تهديد كرده است .

ألم يعلم بأنّ اللّه يرى

جمله «ألم يعلم. ..» در مقام تهديد و حاكى از كيفرهايى است كه نظارت خداوند، آن را به دلالت التزامى مى رساند.

153- تهديد مفتريان بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 60 - 4

4 - خداوند ، مشركان صدر اسلام رابه خاطر افترا بستن و تحريم حلال ها ، به كيفر سخت قيامت تهديد كرد .

فجعلتم منه حراماً و حللا . .. و ما ظن الذين يفترون على اللّه الكذب يوم القيمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 21 - 22

22 - تهديد شدن شايعه سازان و افترا زنندگان ، به اين كه خداوند بر سخنان پنهانى و راز هاى درونى آنان آگاه است .

إنّ الذين جاءو بالإفك . .. و لولا إذ سمعتموه قلتم ما يكون لنا أن نتكلّم بهذا ..

برداشت ياد شده از ارتباط اين آيه با آيات قبل - كه درباره شايعه و ماجراى «افك» بود - به دست آمده است.

154- تهديد مفتريان به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 8 - 8

8- افترا زنندگان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مورد تهديد از سوى خداوند

قل . .. هو أعلم بما تفيضون

مخاطب «تفيضون» كافرانى اند كه آيات روشن قرآن را مورد انكار قرار داده و نسبت سحر به آن داده اند. خداوند با موظّف كردن

ص: 87

پيامبر(صلی الله علیه و آله) به ابلاغ اين حقيقت كه احوال مشركان، در حيطه علم و آگاهى خداوند قرار دارد; در حقيقت ايشان را تهديد به عذاب كرده است.

155- تهديد مفسدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 220 - 13،15

13 - تهديد خداوند ، نسبت به فسادگران در امور ايتام

قل اصلاح لهم خير . .. و اللّه يعلم المفسد من المصلح

15 - تهديد مصلح نما هاى مفسد و بشارت به مصلحان واقعى ، از جانب خدا

و اللّه يعلم المفسد من المصلح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 63 - 3

3 - تهديد خداوند نسبت به مفسدان

فانّ اللّه عليم بالمفسدين

156- تهديد مكذبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 16 - 1

1 - كافران تكذيب گر ، از سوى خداوند به عذاب خفت بار تهديد شدند .

سنسمه على الخرطوم

«وَسْم» (از ريشه «نسمه») به معناى داغ نهادن است و «خرطوم» در اصل به معناى بينى فيل مى باشد. تعبير «بر بينى او داغ خواهيم زد»، كنايه از اين است كه او را به شدت ذليل خواهيم كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 11 - 1

1 - مرفهان تكذيب گر از سوى خداوند ، به عذاب و شكست تهديد شدند .

و ذرنى و المكذّبين

تعبير (مرا با تكذيب گران واگذار) تعبيرى تهديدآميز است. تهديد الهى هم ممكن است، ناظر به شكست كافران در جنگ ها باشد و هم عذاب اخروى.

ص: 88

157- تهديد مكذبان آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 52 - 3

3 - كافران منكر نبوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و منكر آيات الهى قرآن ، مورد تهديد خداوندند .

و ما يجحد بأيتنا إلاّ الكفرون . .. و قالوا لولا أنزل عليه ءايت ... أَوَلم يكف

اعلام كفايت گواهى خداوند ميان منكران و پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى تواند تهديدى براى كافران منكر قرآن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 53 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، كافرانِ منكر آيات الهى را ، به عذاب ، تهديد كرده بود .

و يستعجلونك بالعذاب

«ال» در «العذاب» مى تواند عهد باشد و اشاره به عذابى باشد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به آن وعده داده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 54 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) كافران منكر آيات الهى را ، تهديد به عذاب كرده بود .

يستعجلونك بالعذاب

158- تهديد مكذبان انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 109 - 11

11- خداوند ، تكذيب كنندگان رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به فرجام شوم و گرفتار آمدن به عذاب استيصال تهديد كرد .

أفلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان عقبة الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 4

4 - كفرپيشگان تكذيب گر ، مورد تهديد خداوند و در معرض عذاب الهى

ثمّ أخذت الذين كفروا فكيف كان نكير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 3

ص: 89

3 - تهديد شدن كافران تكذيب گر ، به نزول عذاب الهى همچون اقوام و ملل پيشين

و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

159- تهديد مكذبان دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 34 - 1

1 - تكذيب كنندگان دين ، مورد نفرين و تهديد خداوند به عذاب و نابودى

و لكن كذّب و تولّى . .. أولى لك فأولى

عبارت «أولى لك فأولى» - مانند «ويل لك» - براى تهديد و نفرين عليه ديگرى به كار مى رود و نوعاً كسانى مورد خطاب اين جمله قرار مى گيرند كه در معرض هلاكت اند و بدين وسيله ترغيب مى شوند كه خود را از اين مهلكه نجات دهند (برگرفته از مفردات راغب و تفاسير).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 35 - 1

1 - تكذيب گران دين ، مورد نفرين و تهديد خداوند به عذاب و نابودى

و لكن كذّب و تولّى . .. ثمّ أولى لك فأولى

گفتنى است كه اين آيه، تأكيد براى آيه پيشين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 15 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 17 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و نابودى

ثمّ نتبعهم الأخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 19 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

ص: 90

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 24 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 28 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 34 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 37 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 40 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 45 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ص: 91

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 47 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 49 - 1

1 - تهديد شدن تكذيب گران دين ، از سوى خداوند به هلاكت و عذاب اخروى

ويل يومئذ للمكذّبين

«ويل»، در اصل به معناى عذاب و هلاكت است (لسان العرب) و در مقام تهديد و وعيد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 8 - 7

7 - حكم نافذ و قضاوت حكيمانه خداوند ، تهديدى براى تكذيب كنندگان دين و منكران قيامت

فما يكذّبك بعد بالدين . أليس اللّه بأحكم الحكمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 13 - 4

4 - تكذيب كنندگان تعاليم هدايت گر دين و دستورات تقواپيشگىِ آن ، طغيان گر و مورد تهديد الهى اند .

ليطغى . .. أرءيت إن كذّب و تولّى

سياق آيات، بر تهديد دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 14 - 5

5 - خداوند ، تكذيب گران دين و روى گردانان از آن و نهى كنندگان مردم از نماز را ، به عذاب خويش تهديد كرده است .

ألم يعلم بأنّ اللّه يرى

جمله «ألم يعلم. ..» در مقام تهديد و حاكى از كيفرهايى است كه نظارت خداوند، آن را به دلالت التزامى مى رساند.

ص: 92

160- تهديد مكذبان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 170 - 3

3 - مشركانِ مخالف قرآن در صدراسلام ، به كيفر و عذاب الهى تهديد شدند .

فكفروا به فسوف يعلمون

جمله «فسوف يعلمون» جمله اى است تهديد آميز عليه مشركانِ مخالف قرآن. در اين كه اين تهديد مربوط به چه مسأله اى است و متعلق علم در (يعلمون) چيست، دو ديدگاه وجود دارد: 1- عذاب استيصال، 2- پى آمدهاى ناگوار اجتماعى و فردى كفر و شكست خوردن جبهه كفر در آينده نزديك. برداشت ياد شده مبتنى برديدگاه نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 59 - 1

1- تهديد منكرانِ پيام هاى روشن و قابل درك قرآن ، به فرجامى سخت از سوى خداوند

فإنّما يسّرنه . .. فارتقب إنّهم مرتقبون

عبارت «إنّهم مرتقبون»، كنايه از اين است كه كافران به بيان هاى روشن وحى ايمان نمى آورند تا سرانجام وعيدهاى ما تحقق يابد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 44 - 1

1 - تكذيب كنندگان قرآن و معاد ، از سوى خداوند به عذاب تهديد شدند .

فذرنى و من يكذّب بهذا الحديث

مقصود از «حديث» يا قرآن است و يا مسأله معاد كه در آيه پيش مطرح شده است. گفتنى است كه تعبير «فذرنى و من يكذّب» و مانند آن، در مورد تهديد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 23 - 7

7 - خداوند ، منكران معاد و تكذيب كنندگان قرآن را ، به مؤاخذه افكار و كردارشان تهديد كرده است .

و اللّه أعلم بما يوعون

مقصود از بيان آگاهى خداوند، به افكار انباشته در ظرف ذهن و كردار موجود در نامه عمل، تهديد به مؤاخذه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 19 - 3

3 - خداوند ، تهديد كننده كافران و تكذيب كنندگان قرآن به سرنوشتى همچون فرجام فرعونيان و قوم ثمود

هل أتيك . .. فرعون و ثمود . بل الذين كفروا فى تكذيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 93

20 - بروج - 85 - 20 - 7

7 - خداوند ، تهديدكننده كافران و تكذيب كنندگان قرآن ، به سرنوشتى همچون فرجام فرعونيان و قوم ثمود

هل أتيك حديث الجنود . .. و اللّه من ورائهم محيط

161- تهديد مكذبان قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 2 - 3

3 - تهديد منكران قيامت ، به دست برداشتن از انكار آن تا فرصت باقى مانده

ليس لوقعتها كاذبة

«كاذبة» مى تواند صفت براى موصوف مقدر باشد (نفس كاذبة). در اين صورت آيه شريفه نظر به كافران دارد كه تا وقت باقى است، دست از انكار قيامت بردارند; زيرا روزى كه قيامت واقع شود، آنان جز تسليم شدن در برابر واقعيت و گرفتار سرافكندگى شدن فرجامى ندارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 46 - 3

3 - تهديد تكذيب گران روز جزا ، به محروميت از موهبت هاى بهشتى

كلوا و تمتّعوا قليلاً

امر در «كلوا و تمتّعوا» در معناى تهديد و انذار به كار رفته است. در آيات گذشته، از مواهب بهشت و تأمين خواسته هاى تقواپيشگان در آن، سخن به ميان آمده است. از اين مطلب استفاده مى شود كه اين تهديد، ناظر به محروميت از موهبت هاى بهشتى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 8 - 7

7 - حكم نافذ و قضاوت حكيمانه خداوند ، تهديدى براى تكذيب كنندگان دين و منكران قيامت

فما يكذّبك بعد بالدين . أليس اللّه بأحكم الحكمين

162- تهديد مكذبان متقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 13 - 4

4 - تكذيب كنندگان تعاليم هدايت گر دين و دستورات تقواپيشگىِ آن ، طغيان گر و مورد تهديد الهى اند .

ليطغى . .. أرءيت إن كذّب و تولّى

ص: 94

سياق آيات، بر تهديد دلالت دارد.

163- تهديد مكذبان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 47 - 12

12 - خداوند ، تكذيب كنندگان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) را به عذاب استيصال تهديد فرمود .

فإذا جاء رسولهم قضى بينهم بالقسط و هم لايظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 48 - 1

1 - خداوند ، تكذيب كنندگان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) را به عذاب استيصال تهديد كرده بود .

و يقولون متى هذا الوعد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 101 - 13

13- خداوند ، مشركان عصر بعثت و منكران رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به عذاب و كيفر تهديد كرد .

فما أغنت عنهم ءالهتهم . .. لما جاء أمر ربك

خطاب كردن به پيامبر(صلی الله علیه و آله) (لما جاء أمر ربك) و (ذلك من أنباء القرى نقصه عليك) در بيان نتيجه گيرى از سرگذشت اقوام پيشين، حاوى اين نكته است كه: مشركان عصر پيامبر نيز در خطر گرفتار شدن به آن گونه عذابها بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 40 - 1

1- خداوند منكران رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را همواره به عذاب هاى دنيوى تهديد مى كرد .

و إن مَّا نرينّك بعض الذى نعدهم

تحقق بخشيدن برخى از عذابهاى موعود در حيات پيامبر(صلی الله علیه و آله) - كه مفاد «نرينّك بعض الذى نعدهم أو نتوفينّك» است - حاكى از آن است كه مراد از وعيدها (نعدهم) عذابهاى دنيوى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 41 - 4

4- خداوند كفرپيشگان و منكران رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به هلاك ساختن آنان و از ميان بردنشان تهديد كرد .

أولم يروا أنَّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 95

14 - عنكبوت - 29 - 52 - 3

3 - كافران منكر نبوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و منكر آيات الهى قرآن ، مورد تهديد خداوندند .

و ما يجحد بأيتنا إلاّ الكفرون . .. و قالوا لولا أنزل عليه ءايت ... أَوَلم يكف

اعلام كفايت گواهى خداوند ميان منكران و پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى تواند تهديدى براى كافران منكر قرآن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 25 - 10

10 - منكران نبوت پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، از سوى خداوند تهديد شده اند .

إنّ ربّك هو يفصل بينهم يوم القيمة

به قرينه خطاب «ربّك» احتمال دارد مرجع ضمير در «بينهم» مشركان و كافرانى باشند كه نبوت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را قبول نداشتند و خداوند، با اين بيان درصدد تهديد آنها است.

164- تهديد مكذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 22 - 8

8 - تهديد شدن منكران قيامت و جرم پيشگان ، به عذاب قهر الهى در قيامت

الذين لايرجون لقاءنا . .. لابشرى يومئذ للمجرمين و يقولون حجرًا محجورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 51 - 3

3 - تهديد منكران معاد از سوى خداوند ، به عذاب سخت اخروى

ثمّ إنّكم أيّها الضالّون المكذّبون

خبر «إنّ» - كه در آيه بعد آمده - بيانگر عذاب هولناك منكران رستاخيز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 44 - 1

1 - تكذيب كنندگان قرآن و معاد ، از سوى خداوند به عذاب تهديد شدند .

فذرنى و من يكذّب بهذا الحديث

مقصود از «حديث» يا قرآن است و يا مسأله معاد كه در آيه پيش مطرح شده است. گفتنى است كه تعبير «فذرنى و من يكذّب» و مانند آن، در مورد تهديد به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 17 - 6

ص: 96

6 - صحنه داورى در قيامت ، تهديدى گريزناپذير براى منكران معاد و شبهه افكنان در حقانيّت آن

عمّ يتساءلون . .. إنّ يوم الفصل كان ميقتًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 3

3 - خداوند ، با توبيخ كسانى كه به تفريحات خانوادگى سرگرم شده و معاد را بعيد شمردند ، آنان را به مؤاخذه اخروى تهديد كرد .

بلى إنّ ربّه كان به بصيرًا

خبر از آگاهى خداوند به كارها و خصلت هاى منكران معاد، تهديد آنان به مؤاخذه با تعبيرى توبيخ آميز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 23 - 7

7 - خداوند ، منكران معاد و تكذيب كنندگان قرآن را ، به مؤاخذه افكار و كردارشان تهديد كرده است .

و اللّه أعلم بما يوعون

مقصود از بيان آگاهى خداوند، به افكار انباشته در ظرف ذهن و كردار موجود در نامه عمل، تهديد به مؤاخذه است.

165- تهديد ملكه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 37 - 1،3

1 - رد هديه ملكه سبا از سوى سليمان ( ع ) و فرمان وى مبنى بر بازگشت سفير به سوى بلقيس با پيام جنگ

ارجع إليهم فلنأتينّهم بجنود

سياق آيات نشانگر اين نكته است كه سليمان(ع) هديه را نپذيرفت و به آنان برگرداند.

3 - هشدار سليمان ( ع ) به دربار سبا درباره پى آمد هاى ناگوار جنگ ( تبعيد ، آوارگى ، ذلت و خوارى )

و لنخرجنّهم منها أذلّة و هم صغرون

«أذلة» جمع «ذليل» و حال براى ضمير «هم» است; يعنى، آنان را از آن سرزمين همراه با ذلت و خوارى اخراج خواهيم كرد. عبارت «هم صاغرون» به تقدير «هم صاغرون فيها» است; يعنى، و در آن سرزمين، بيگانه، حقير و آواره خواهند بود.

166- تهديد منافع فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 55 - 4

4 - گريز بنى اسرائيل از مصر ، تهديدى عليه منافع فرعونيان

و إنّهم لنا لغائظون

ص: 97

چنانچه خشم فرعونيان به خاطر اين باشد كه با گريز بنى اسرائيل از مصر، نيروى كار عظيمى از دستشان خارج مى شد و زيان بسيارى بر آنان وارد مى گشت، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

167- تهديد منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 167 - 20

20 - افشاگرى و تهديد خداوند عليه عملكرد هاى كفرآميز منافقان

يقولون بافواههم ما ليس فى قلوبهم و اللّه اعلم بما يكتمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 64 - 8

8 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور موضع گيرى در برابر منافقان و تهديد ايشان به افشاى اسرارشان

يحذر المنفقون . .. قل استهزءوا إن اللّه مخرج ما تحذرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 81 - 14

14 - منافقان متخلف از جنگ ، مورد تهديد خداوند به آتش سوزان دوزخ

قل نار جهنم أشد حراً لو كانوا يفقهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 18

18 - تهديد متخلفان از جنگ و منافقان ، به رسوايى و افشاى اسرارشان در آخرت از سوى خداوند

فينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 101 - 13

13 - منافقان ، مورد تهديد خداوند به بازگشت قهرى و ابتلا به عذاب بزرگ در قيامت

ثم يردون إلى عذاب عظيم

168- تهديد منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 98

7 - توبه - 9 - 74 - 23

23 - تهديد أكيد خداوند بر كيفر سخت دنيوى و اخروى منافقان صدر اسلام ، در صورت امتناع آنان از توبه و پافشارى بر مواضع كفرآميز توطئه گرانه خود

فإن يتوبوا . .. و إن يتولوا يعذبهم اللّه عذاباً أليماً فى الدنيا و الأخرة

169- تهديد منافقان مدينه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 101 - 7

7 - منافقان مرموز و پنهان كار مدينه ، از سوى خداوند به دو مرتبه عذاب علاوه بر عذاب بزرگ نهايى در قيامت ، تهديد شدند .

سنعذبهم مرتين ثم يردون إلى عذاب عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 15 - 7

7 - منافقان مدينه ، از سوى خداوند ، به خاطر شكستن عهد خود تهديد شدند .

و لقد كانوا عهدوا اللّه من قبل . .. و كان عهد اللّه مسئولاً

170- تهديد موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 29 - 1،6

1 - روى آورى فرعون به تهديد موسى ( ع ) با احساس ناتوانى از مقابله با منطق او

قال لئن اتّخذت إلهًا غيرى لأجعلنّك من المسجونين

6 - موسى ( ع ) ، مورد تهديد فرعون به زندانى شدن ، در صورت پذيرش الوهيت غير او

قال لئن اتّخذت إلهًا غيرى لأجعلنّك من المسجونين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 30 - 1

1 - دست بر نداشتن موسى ( ع ) از تبليغ رسالت خويش در برابر تهديد هاى فرعون

قال . .. لأجعلنّك من المسجونين . قال أوَلوجئتك بشىء مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 27 - 5

ص: 99

5 - اطمينان موسى ( ع ) به حمايت خداوند از او ، در برابر تهديد به قتل از سوى فرعون

أقتل موسى . .. قال ... عذت بربّى و ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 20 - 2

2- موسى ( ع ) ، متكى به حمايت پروردگار در قبال هجوم و تهديد فرعونيان

و إنّى عذت بربّى و ربّكم أن ترجمون

171- تهديد مؤمن آل فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 44 - 7

7 - مؤمن آل فرعون ، از سوى فرعونيان مورد تهديد سخت قرار گرفته بود .

و أُفوّض أمرى إلى اللّه

گفتنى است كه واگذاركردن كار خود به خدا از سوى مؤمن آل فرعون (به قرينه جمله «فوقاه اللّه سي-ّئات ما مكروا» در آيه بعد) بيانگر وجود نوعى تهديد و ارعاب از جانب فرعونيان است.

172- تهديد مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 86 - 5

5 - تهديد اهل ايمان و ساختن چهره اى ناپسند از راه خدا ، از روش هاى دشمنان دين براى مبارزه با پيامبران و اديان الهى

و تصدون عن سبيل اللّه من ءامن به و تبغونها عوجاً

173- تهديد مؤمنان راستين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 7

7 - تهديد ها و شكنجه ها ، بى تأثير در بازدارى مؤمنان راستين از طريق ايمان و باور هاى دينى

إنا إلى ربنا منقلبون

ص: 100

174- تهديد مؤمنان مدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 86 - 2،3

2 - كافران قوم شعيب بر سر هر كوى و برزن مؤمنان به خدا را مورد تهديد قرار مى دادند و آنان را از سلوك راه خدا بازمى داشتند .

و لا تقعدوا بكل صرط توعدون و تصدون عن سبيل اللّه من ءامن به

«ايعاد» مصدر «توعدون» به معناى تهديد كردن و به شكنجه و أمثال آن ترساندن است. «من ءامن» مربوط به فعل «توعدون» و «تصدون» است و به اصطلاح اهل ادب مفعولى است «متنازع فيه». گفتنى است كه در برداشت فوق ضمير در «به» به «اللّه» برگردانده شده است.

3 - شعيب از مردم خويش خواست تا دست از تهديد اهل ايمان بردارند و آنان را از پيمودن راه خدا بازندارند .

و لا تقعدوا بكل صرط توعدون و تصدون عن سبيل اللّه من ءامن به

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 88 - 2

2 - اشراف كفرپيشه مدين ، شعيب و مؤمنان به رسالتش را به تبعيد دسته جمعى تهديد كردند .

لنجرجنك يشعيب و الذين ءامنوا معك من قريتنا

«معك» مى تواند متعلق به «لنخرجنك» باشد. بر اين مبنا «لنخرجنك» حاكى از تبعيد دسته جمعى است.

175- تهديد نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 116 - 1

1 - تهديد جدى نوح ( ع ) از سوى اشراف و رفاه طلبان قومش ، مبنى بر سنگسار شدن در صورت دست برنداشتن از تبليغ

قالوا لئن لم تنته ينوح لتكوننّ من المرجومين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 117 - 2

2 - نوح ( ع ) ، نگران تكذيب ارزش ها و تعاليم الهى از سوى مردم بود ; نه نگران تهديد خود او از سوى آنان .

قال ربّ إنّ قومى كذّبون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه شكوه نوح(ع) به درگاه خدا در پى تهديدهاى سخت مخالفان، از تكذيب گرى آنان بود نه از تهديدهاى آنها.

ص: 101

176- تهديد وليد بن مغيره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 1

1 - تهديد شدن وليدبن مغيره به عذاب و شكست ، از سوى خداوند

ذرنى و من خلقت وحيدًا

مطابق نظر مفسّران، اين آيه تا آيه 25 درباره وليدبن مغيره (يكى از سران مكه) نازل شده است (مجمع البيان). گفتنى است كلمه «وحيداً» در اين برداشت، حال براى «يا» در «ذرنى» است و عبارت «ذرنى و من خلقت وحيداً» (مرا تنها بگذار با آن كس كه خلقش كردم) و مانند آن، براى تهديد مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 17 - 1

1 - خداوند ، وليدبن مغيره را به عذابى سخت و طاقت فرسا تهديد كرد .

سأُرهقه صعودًا

«إرهاق»، به معناى به كارى دشوار واداشتن يا كار دشوارى را بر شخصى تحميل كردن است. «صعود» در اصل، به گردنه و راه دشوار كوه گفته مى شود (قاموس المحيط). براى هر امر شاق و طاقت فرسا نيز استعاره آورده مى شود. بنابراين «ساُرهقه صعوداً»; يعنى، به زودى او را بر كارى بس سخت و طاقت فرسا وادار خواهيم كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 26 - 1

1 - تهديد وليدبن مغيره ، به عذاب دوزخ از سوى خداوند

سأُصليه سقر

177- تهديد هابيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 27 - 13

13 - قابيل ، برادرش هابيل را به قتل تهديد كرد .

قال لاقتلنك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 28 - 8

8 - نهراسيدن هابيل از تهديد برادرش به قتل وى *

لئن بسطت إلى يدك لتقتلنى . .. انى اخاف اللّه رب العلمين

تأكيد هابيل بر ترس خويش از خداوند (انى اخاف)، مى تواند اشاره به اين باشد كه از تهديد برادر، ترسى به دل او راه نيافته است.

ص: 102

178- تهديد هدايت ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 15 - 5

5 - خداوند ، مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در صورت تداوم بر مخالفت با نماز ، هدايت و تقوا ، به مؤاخذه اى سخت تهديد كرد .

لئن لم ينته لنسفعًا بالناصية

179- تهديد هدايت ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 61 - 11

11 - تهديد شرك پيشگان هدايت ناپذير صدراسلام از سوى خداوند ، به مؤاخذه و كيفر اخروى

ثمّ هو يوم القيمة من المحضرين

180- تهديد همسران محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 5 - 1

1 - تهديد شدن همسران خطاكار پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) از سوى خداوند به طلاق ، در صورت ادامه راه خطاى خويش و ترك توبه

عسى ربّه إن طلّقكنّ أن يبدّله أزوجًا خيرًا منكنّ

از لحن آيه شريفه استفاده مى شود كه اين آيه در مقام تهديد و هشدار است تا بلكه موجب بيدارى و تنبّه همسران رسول خدا شود; نه اين كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) تصميم بر طلاق آنان داشت. گفتنى است اقدام نكردن پيامبر(صلی الله علیه و آله) به طلاق همسرانش، مؤيد همين مطلب است.

181- تهديد يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 32 - 8

8- زندانى كه يوسف ( ع ) به محبوس شدن در آن تهديد شد ، موجب خوار گشتن و حقير پنداشتن او مى شد .

ليسجنن و ليكونًا من الصغرين

جمله خوار و بى مقدار خواهد شد (ليكوناً من الصاغرين) به منزله نتيجه اى براى عبارت «زندانى خواهد شد» (ليسجنن) است ;

ص: 103

زيرا يوسف(ع) هنگام ترجيح زندان بر خواسته زنان - در آيه بعد - سخنى از ترجيح حقير شدن نگفت.

182- تهديد يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 4 - 13

13 - تهديد شدن اهل كتاب ( يهود و نصارا ) به عذاب سخت الهى ، در صورت كفر به آيات خداوند ، قرآن ، تورات و انجيل

نزّل عليك . .. انّ الّذين كفروا ... لهم عذاب شديد

از شأن نزول به دست مى آيد كه مورد آيه، اهل كتابند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 12 - 6

6 - تهديد شدن يهود به هزيمت و شكست ، پس از پيروزى مسلمين در جنگ بدر

قل للّذين كفروا ستغلبون

در شأن نزول آيه آمده است كه آيه شريفه بعد از جنگ بدر - آنگاه كه رسول خدا از آن جنگ به طرف بنى قينقاع بازمى گشتند - نازل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 154 - 1،2

1 - خداوند ، با برافراشتن كوه طور بر سر يهود به منظور تهديد آنان ، از ايشان پيمان گرفت .

و رفعنا فوقهم الطور بميثقهم

«طور» علم است براى كوهى مخصوص و گفته شده «طور» به معناى مطلق كوه است (مفردات)، باء در «بميثقهم» سببيه است و بديهى است كه خود ميثاق نمى تواند دليل و سبب باشد بر اينكه خداوند كوه طور را بر سر آنان برافرازد. بنابراين مى توان گفت گرفتن ميثاق علت براى برافراشتن كوه طور بوده است.

2 - يهود ، مردمانى طغيانگر كه جز با تهديد ، در برابر حق تسليم نمى شدند .

و رفعنا فوقهم الطور بميثقهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 17 - 13

13 - تهديد يهود از سوى خداوند ، به خاطر اختلاف هاى مغرضانه و جاه طلبانه آنان در امر رسالت پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) *

بيّنت من الأمر . .. إنّ ربّك يقضى بينهم يوم القيمة فيما كانوا فيه يختلفون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 8 - 6

ص: 104

6 - تهديد يهوديان از سوى خداوند ، به فرجام بد و ناگوار اخرويشان

إنّ الموت الذى تفرّون منه . .. فينبّئكم بما كنتم تعملون

عوامل تهديد كفران كنندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 10 - 5

5 - صحنه برملا شدن راز ها و نيت هاى پنهان ، هول انگيز و تهديدى براى ناسپاسان و مال دوستان

أفلايعلم إذا . .. و حصّل ما فى الصدور

183- عوامل تهديد گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 93 - 14

14 - نظارت بىوقفه و فراگير خداوند نسبت به كردار بندگان ، تهديدى براى گمراهان و مايه دلگرمى هدايت يافتگان است .

فمن اهتدى . .. و من ضلّ ... و ما ربّك بغفل عمّا تعملون

با توجه به آيات پيشين كه در آن سخن از هدايت يافتگان و گمراهان به ميان آمده است، تأكيد بر غافل نبودن خدا از عملكرد مردمان، دلگرم كننده هدايت يافتگان از يكسو و مايه تشويش خاطر گمراهان از سوى ديگر است.

184- عوامل تهديد مال دوستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 10 - 5

5 - صحنه برملا شدن راز ها و نيت هاى پنهان ، هول انگيز و تهديدى براى ناسپاسان و مال دوستان

أفلايعلم إذا . .. و حصّل ما فى الصدور

185- فلسفه تهديد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 1

1 - بازگشت ساحران مؤمن به كفر ( ارتداد ) و پيروى از آيين فرعونيان ، از هدف هاى تهديد فرعون در مورد آنان

لأقطّعنّ . .. قالوا لن نؤثرك

ص: 105

پاسخ ساحران مؤمن به فرعون (لن نؤثرك)، حكايت از آن دارد كه تهديدات فرعون، براى بازگرداندن ساحران از راه ايمان بوده است.

186- فلسفه تهديد حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 24 - 3

3 - تهديد شدن كافران حق ناپذير به عذاب الهى ، به سبب دشمنى ها و كارشكنى هاى آنان نسبت به رسالت پيامبراسلام

فسيعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا

187- فلسفه تهديد كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 24 - 3

3 - تهديد شدن كافران حق ناپذير به عذاب الهى ، به سبب دشمنى ها و كارشكنى هاى آنان نسبت به رسالت پيامبراسلام

فسيعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا

188- قدرت بر تهديد كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 6 - 8

8 - سوگند خداوند به سپيده دم ، شب هاى ده گانه ، جفت ، تاق و گذشت شب ، براى تأكيد بر دارا بودن توان اجراى تهديدات خويش و نابود ساختن كافران

و الفجر . .. ألم تر كيف فعل ربّك بعاد

ممكن است مراد از سوگندها، تأكيد بر قدرت خداوند بر نابود ساختن مخالفان پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد; در اين صورت جواب قسم محذوف خواهد بود. گفتنى است كه جواب قسم در احتمال ديگر، آيه چهاردهم اين سوره است كه مراقبت شديد خداوند را مطرح كرده است.

189- نقش تهديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 10 - 4

ص: 106

4 - انذار و تهديد ، از روش هاى قرآن براى بازداشتن انسان ها از كفر و انكار حقايق و تكذيب آيات الهى

و الذين كفروا و كذبوا بايتنا أولئك اصحب الجحيم

190- نياز به تهديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 31 - 12

12- جنيان ، نيازمند تشويق و تهديد ، براى گرايش يافتن به ايمان

أجيبوا . .. ءامنوا ... يغفر لكم ... و يجركم من عذاب أليم

منطوق «يجركم. ..» تشويق و مفهوم آن بيانگر تهديد است; يعنى، اگر ايمان نياوريد، پناه داده نمى شويد و به عذاب دردناك گرفتار خواهيد شد.

ص: 107

2- تهليل

1- تهليل در دعا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 87 - 19

19- تهليل و تنزيه خداوند و اعتراف به تقصير و گناه كارى خويش ، از آداب دعا و نيايش است .

فنادى فى الظلمت أن لاإله إلاّأنت سبحنك إنّى كنت من الظلمين

2- تهليل ذكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 39 - 11

11 - « روى عن أبى عبداللّه ( ع ) انّه سئل عن قوله « و سبّح بحمد ربّك قبل طلوع الشمس و قبل الغروب » فقال تقول حين تصبح و حين تمسى عشرات مرّات « لا إله إلاّ اللّه وحده لا شريك له و له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو على كلّ شىء قدير ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند «و سبّح بحمد ربّك قبل طلوع الشمس و قبل الغروب» سؤال شد، امام فرمود: «در وقت صبح و شام ده ها مرتبه مى گويى «لا إله إلاّ اللّه وحده لا شريك له و له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو على كلّ شىء قدير». ..».

3- تهليل يونس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 108

11 - انبياء - 21 - 87 - 14،15

14- روى آوردن يونس ( ع ) در شكم ماهى به تهليل و تنزيه خداوند ، در نيايش ويژه خويش

فنادى فى الظلمت أن لاإله إلاّأنت سبحنك

15- « لا إله إلاّ أنت سبحانك إنّى كنت من الظالمين » ، ندا و دعاى يونس ( ع ) به هنگام گرفتار شدن در ظلمت شكم ماهى

فنادى فى الظلمت أن لاإله إلاّأنت سبحنك إنّى كنت من الظلمين

4- جذابيت ذكر تهليل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 36 - 7

7 - كلمه توحيد و شعار « لا إله إلاّ اللّه » سخنى جذاب و گيرا براى مردم عصر بعثت

و إذا قيل لهم لا إله إلاّ اللّه يستكبرون . و يقولون ...لشاعر

5- ذكر تهليل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 25 - 3

3- شعار « لا إله إلاّ اللّه » ، پرستش خداى يگانه و مبارزه با شرك و چندگانه پرستى ، محتواى وحى الهى به تمامى رسولان

من رسول إلاّنوحى إليه أنّه لا إله إلاّأنا فاعبدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 35 - 2

2 - « لا إله إلاّ اللّه » شعار پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)

إذا قيل لهم لا إله إلاّ اللّه

6- فوايد تهليل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 88 - 3

3- نقش تهليل و تسبيح خدا و اقرار به ظلم به خويشتن ، در استجابت دعا و رهايى از غم ها

فنادى فى الظلمت أن لاإله إلاّأنت سبحنك إنّى كنت من الظلمين . فاستجبنا له و ن

ص: 109

3- تهمت

1- آثار تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 112 - 1

1 - انتساب گناه خود به ديگران ، دروغى شنيع و گناهى آشكار است .

و من يكسب خطيئة . .. ثم يرم به برياً فقد احتمل بهتناً و اثماً مبيناً

نكره آوردن كلمه «بهتناً» و «اثماً»، براى اشاره به بزرگى آن دو گناه است. كلمه «بهتان»، به معناى دروغ بستن به ديگران است، به گونه اى كه از شنيدن چنين دروغى مبهوت و متحير مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 50 - 10

10 - نسبت دادن جرم و گناه خويش به ديگران و چهره مظلومانه به خود گرفتن ، از نشانه هاى نفاق و اوصاف منافقان

أم يخافون أن يحيف اللّه عليهم و رسوله بل أُولئك هم الظلمون

منافقان خدا و رسول او را به ستم و اجحاف كردن در داورى هايشان متهم مى كردند. در مقابل خداوند نيز با تأكيد فراوان، آنان را ظالم معرفى كرده است اين مطلب مى تواند بيانگر برداشت فوق باشد.

2- آثار تهمت به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 48 - 3

3- مخالفت و عنادورزى كافران با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، با تمثيل و توصيف هاى ناروا ، در پى دارنده گمراهى علاج ناپذير براى آنان

كيف ضربوا لك الأمثال فضلّوا فلايستطيعون سبيلاً

ص: 110

برداشت فوق بنابراين است كه مراد از «سبيلاً» راه هدايت باشد.

3- آثار تهمت به نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 73 - 2

2 - خداوند ، عذاب استيصال را بر قوم نوح آن گاه نازل كرد كه آنان - با وجود براهين و شواهد قطعى بر رسالت آن حضرت - آن را انكار كرده و او را متهم به دروغ گويى كردند .

إذ قال لقومه يقوم إن كان كبر عليكم مقامى . .. فعلى اللّه توكلت فأجمعوا ... فإن ت

4- آثار روانى تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 25 - 3

3 - تأثير سوء بيهوده گويى و نسبت هاى ناروا دادن ، در سلامت روحى و روانى جامعه

لايسمعون فيها لغوًا و لاتأثيمًا

5- آمرزش تهمت به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 25 - 5

5 - تمامى گناهان ، حتى گناه كفر ، تكذيب پيامبر و تهمت و افترا بر او ، قابل بخشايش خداوند است .

أم يقولون افترى . .. يقبل التوبة عن عباده و يعفواْ عن السيّئات

از واژه «السيئات» - كه جمع محلى به الف و لام است - و نيز از ارتباط اين آيه با آيه قبل - كه سخن از تهمت افتراى پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر خدا از سوى مشركان بود - مطلب بالا استفاده مى شود.

6- اجتناب از تهمت افسانه به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 15 - 2

2 - افسانه پنداشتن قرآن ، پندارى واهى و سزاوار پرهيز است .

قال أسطير الأوّلين . كلاّ ... كلاّ

ص: 111

حرف «كلاّ» در اين آيه، مى تواند تأكيد «كلاّ» در آيه قبل باشد.

7- اجتناب از تهمت به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 70 - 5

5 - اجتناب از اتهام به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اداى سخنى آزار دهنده بر آن حضرت ، استوارگويى است .

لاتكونوا كالذين ءاذوا موسى فبرّأه اللّه . .. و قولوا قولاً سديدًا

8- احكام تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 16 - 5

5 - بازگو كردن تهمت هاى بى دليل و نقل آن براى ديگران ، اكيداً ممنوع است .

و لولا إذ سمعتموه قلتم ما يكون لنا أن نتكلم بهذا

9- اعراض از تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 17 - 1

1 - پرهيز از تأثيرپذيرى در برابر شايعه ها و دامن زدن به آنها و نيز اجتناب از تهمت زدن به ديگران و بازى با حيثيت آنان ، اندرزى الهى به مؤمنان

يعظكم اللّه أن تعودوا لمثله أبدًا إن كنتم مؤمنين

10- اعلان تبرى از تهمت به مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 16 - 9

9 - اظهار تنفر و نشان دادن واكنش منفى ، وظيفه مسلمانان در برابر شايعه ها و تهمت هاى بى دليل جنسى عليه ديگر مسلمانان

و لولا إذ سمعتموه قلتم ما يكون لنا أن نتكلّم بهذا سبحنك هذا بهتن عظيم

ص: 112

11- انگيزه تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 16

16 - يهوديان و منافقان ، تنها به انگيزه دروغ بستن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، رغبت به شنيدن سخنان او داشتند .

سمعون للكذب

برداشت فوق بر اين مبناست كه «للكذب» مفعول له براى «سمعون» باشد و به قرينه «لم يأتوك»، منظور شنيدن سخنان پيامبر(صلی الله علیه و آله) است. يعنى سخنان تو را مى شنوند تا بر تو دروغ ببندند و شايعه سازى كنند.

12- اهميت رفع تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 50 - 9

9- ضرورت تلاش براى اعاده حيثيت و رفع اتهام هاى ناروا

فلما جاءه الرسول قال ارجع إلى ربك فسئله ما بال النسوة

13- بهشتيان و تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 35 - 6

6 - بهشتيان ، هرگز دروغ نمى گويند و يكديگر را به دروغ گويى متهم نمى كنند .

و لا كذّابًا

«كذّاباً» يا به معناى «كَذِباً» (دروغ) و يا مصدر باب تفعيل و به معناى تكذيب است (لسان العرب). بنابراين مفاد «و لا كذّاباً» اين است كه در بهشت، دروغ وجود ندارد يا اين كه كسى تكذيب گفتار خويش را از ديگران نمى شنود; زيرا همگان صداقت يكديگر را باور دارند.

14- بى منطقى تهمت به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 32 - 1

1 - تهمت ها و ادعا هاى كافران عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به دور از عقل و منطق

أم تأمرهم أحلمهم بهذا

«أم» در «أم تأمرهم» منقطعه و جمله - به تقدير استفهام - استفهام انكارى است. «احلام» معادل عقول است; يعنى، «أم

ص: 113

تأمرهم عقولهم». مقصود اين است كه ايشان تحت تأثير عقل عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) موضع گيرى نمى كنند; بلكه طغيان و سركشى است كه آنان را به اين كار وامى دارد.

15- پوچى تهمت افسانه به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 15 - 2

2 - افسانه پنداشتن قرآن ، پندارى واهى و سزاوار پرهيز است .

قال أسطير الأوّلين . كلاّ ... كلاّ

حرف «كلاّ» در اين آيه، مى تواند تأكيد «كلاّ» در آيه قبل باشد.

16- تبرئه خود از تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 67 - 13

13 - تلاش براى تبرئه كردن خويش از اتهامات ناروا ، امرى نيكو و شايسته

قالوا أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أكون من الجهلين

17- ترس از تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 155 - 9

9 - ترس موسى ( ع ) از متهم شدن به كشتن حاضران در ميقات ، مايه اندوه فراوان بر هلاكت ايشان شد .

قال رب لو شئت أهلكتهم من قبل

برداشت فوق توجيهى است احتمالى بر اينكه چرا موسى(ع) به خاطر هلاكت همراهانش به دور از چشمان بنى اسرائيل، اندوهناك شد.

18- تنزيه از تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 35 - 6

6 - بهشتيان ، هرگز دروغ نمى گويند و يكديگر را به دروغ گويى متهم نمى كنند .

ص: 114

و لا كذّابًا

«كذّاباً» يا به معناى «كَذِباً» (دروغ) و يا مصدر باب تفعيل و به معناى تكذيب است (لسان العرب). بنابراين مفاد «و لا كذّاباً» اين است كه در بهشت، دروغ وجود ندارد يا اين كه كسى تكذيب گفتار خويش را از ديگران نمى شنود; زيرا همگان صداقت يكديگر را باور دارند.

19- توجيه ناپذيرى تهمت افسانه به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 18 - 3

3 - افسانه پنداشتن قرآن و تكذيب قيامت ، توجيه ناپذير است .

قال أسطير الأوّلين . .. هذا الذى كنتم به تكذّبون . كلاّ

حرف «كلاّ» ممكن است براى ردع و منع از توهّماتى باشد كه در آيات پيشين، كافران گرفتار آن دانسته شده بودند.

20- تهمت آشفتگى به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 2

2- معرفى قرآن به صورت مجموعه اى غيرمنظم و كتابى بدون انسجام ، از تبليغات سوء مشركانِ ستم پيشه

بل قالوا أضغث أحلم

برداشت ياد شده باتوجه به معناى لغوى «أضغاث» (اشياى آشفته و دسته هاى پراكنده و بى انسجام) است.

21- تهمت اختلاف افكنى به هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 94 - 20

20 - اتهام تفرقه افكنى ، اتهامى سخت و غير قابل تحمل براى هارون بود .

إنّى خشيت أن تقول فرّقت بين بنى إسرءيل

ترس هارون(ع) از اتهام تفرقه افكنى، با توجه به واژه «خشيت» - كه خوفى همراه با بزرگ شمارى است - بر شدت ناگوارى آن براى وى دلالت دارد.

ص: 115

22- تهمت اخلالگرى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 2 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از نگاه مشركان ، فردى گنه كار و برهم زننده نظم اجتماعى شرك

ليغفر لك اللّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر

«ذنبك» به معناى اتهام ها و گناهانى است كه مشركان، براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) برمى شمردند; زيرا با بعثت آن حضرت، حرمت بت ها درهم ريخت، نظم جاهلى جامعه شرك - با ايمان آوردن طبقات مختلف اجتماعى - بر هم خورد و اين همه امورى بود كه از نظر مشركان، جرم و گناه پيامبر(صلی الله علیه و آله) تلقى مى شد.

23- تهمت اخلالگرى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 26 - 11،12

11 - تصميم فرعون بر قتل موسى ( ع ) ، به اتهام فسادانگيزى و اخلالگرى او در نظم عمومى كشور

أقتل موسى . .. إنّى أخاف ... أن يظهر فى الأرض الفساد

12 - موسى ( ع ) از سوى فرعون ، به فسادانگيزى و اخلالگرى در نظم عمومى سراسر كشور مصر متهم شد .

أو أن يظهر فى الأرض الفساد

آمدن تعبير «فى الأرض» (در زمين) گوياى اين نكته است كه موسى(ع) به اخلال و فسادانگيزى در سراسر كشور متهم گرديد; نه در نقطه اى خاص.

24- تهمت ارتجاع به دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 17 - 17،19

17- منكران معاد ، توجيه كنندگان كفر خويش ، با روشنفكر مآبى و اتهام ارتجاع به دين

فيقول ما هذا إلاّ أسطير الأوّلين

آيه بعد، گوينده «ماهذا إلاّ. ..» را وعده به عذاب داده است. از اين نكته استفاده مى شود كه نسبت دادن «أساطير الأوّلين» به وعده هاى حق، نه از سر جهل و نادانى; بلكه به دليل كفر و گستاخى بوده است و با اين تعبير، كافران توجيه گر كفر خويش بوده اند.

19- پيشينه داشتن انديشه هاى دينى ، زمينه ارتجاعى شمرده شدن آن از سوى كافران *

فيقول ما هذا إلاّ أسطير الأوّلين

تعبير «الأولين» نشانگر پرسابقه بودن عقيده به معاد در ميان جوامع است و تعبير «أساطير»، اشاره به ارتجاعى بودن انديشه معاد دارد. قرين آمدن اين دو تعبير، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

ص: 116

25- تهمت ارتجاع به هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 137 - 3

3 - تهمت ارتجاع و واپس گرايى به هود ( ع ) از سوى قوم عاد

إن هذا إلاّ خلق الأوّلين

26- تهمت استهزاگرى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 67 - 8

8 - قوم موسى وى را به استهزا كردن بنى اسرائيل متهم كردند .

أتتخذنا هزواً

27- تهمت افترا به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 105 - 1

1- مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را در استناد قرآن به خداوند دروغگو و مفترى مى دانستند .

يقولون إنما يعلّمه بشر . .. إنما يفترى الكذب الذين لايؤمنون بأيت الله

28- تهمت افتراگويى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 8 - 1

1 - كافران ، اظهارات پيامبر (صلی الله علیه و آله) را درباره تجديد حيات انسان ها پس از مرگ ، افتراى او بر خدا مى دانستند .

و قال الذين كفروا هل ندلّكم على رجل ينبّئكم . .. أفترى على اللّه كذبًا

ص: 117

29- تهمت افساد به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 26 - 11،12

11 - تصميم فرعون بر قتل موسى ( ع ) ، به اتهام فسادانگيزى و اخلالگرى او در نظم عمومى كشور

أقتل موسى . .. إنّى أخاف ... أن يظهر فى الأرض الفساد

12 - موسى ( ع ) از سوى فرعون ، به فسادانگيزى و اخلالگرى در نظم عمومى سراسر كشور مصر متهم شد .

أو أن يظهر فى الأرض الفساد

آمدن تعبير «فى الأرض» (در زمين) گوياى اين نكته است كه موسى(ع) به اخلال و فسادانگيزى در سراسر كشور متهم گرديد; نه در نقطه اى خاص.

30- تهمت افسانه بودن قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 25 - 10،15

10 - افسانه خواندن قرآن، از شيوه هاى مبارزه كافران و مشركان با اسلام

حتى إذا جاءوك يجدلونك يقول الذين كفروا إن هذا إلا أسطير الأولين

15 - اسطوره خواندن قرآن و جدال و سرسختى در برابر آن، كفرورزى است.

يقول الذين كفروا إن هذا إلا أسطير الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 26 - 3

3 - افسانه خواندن قرآن و كهنه دانستن مطالب آن، از ترفندهاى كافران براى جلوگيرى از گوش فرادادن مردم به آن

إن هذا إلا أسطير الأولين. و هم ينهون عنه

«اول» به معناى آغاز است، و مراد كافران از اين اتهام كهنه بودن مطالب قرآن مى تواند باشد.

31- تهمت افسانه به دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 68 - 7

7 - كافران فرو رفته در خرافات و شرك ، متهم كننده پيام انبيا به خرافه و افسانه

و قال الذين كفروا . .. إن هذا إلاّ أسطير الأوّلين

با توجه به اين كه وعده معاد و رستاخيز همواره از سوى پيامبران الهى مطرح مى شده است، مى توان گفت كه واژه «أوّلين» اشاره به آن بزرگواران دارد.

ص: 118

32- تهمت افسانه به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 24 - 1

1- منكران آخرت ، آيات قرآن را سخنانى ساختگى و قصه هاى نوشته شده پيشينيان قلمداد مى كردند .

فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة . .. و إذا قيل لهم ماذا أنزل ربّكم قالوا أس

«أساطير» (جمع اُسطوره) به معناى داستانهاى ساختگى و سخنان موهومى است كه به صورت مكتوب مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 25 - 2،3،5،7،8،12،14،15،16

2- كيفر كسانى كه قرآن را اسطوره مى خوانند ، در قيامت بدون هيچ كاستى داده خواهد شد .

قالوا أسطر الأولين . ليحملوا أوزارهم كاملة يوم القيمة

3- ساختگى دانستن قرآن ، گناهى بس بزرگ و سنگين

قالوا أسطر الأولين . ليحملوا أوزارهم كاملة يوم القيمة

5- كسانى كه با ساختگى دانستن قرآن ، ديگران را به گمراهى كشيدند ، بخشى از گناهان آنان را به عهده خواهند داشت .

و إذا قيل لهم ماذا أنزل ربّكم قالوا أسطر الأولين . ليحملوا أوزارهم كاملة يوم ال

برداشت فوق، بر اساس اين احتمال است كه «من» براى تبعيض باشد.

7- كسانى كه قرآن را اسطوره مى خوانند ، علاوه بر گناه افترا زدن به قرآن ، برخى از گناه ديگران ( گناه گمراهى آنان ) را نيز بر دوش مى كشند .

قالوا أسطر الأولين . ليحملوا أوزارهم كاملة يوم القيمة و من أوزار الذين يضلّونه

اين برداشت، مبتنى بر تبعيض بودن «من» در «من أوزارهم» است.

8- اسطوره قلمداد كردن قرآن ، بازدارنده مردم از ايمان به آن است .

قالوا أسطر الأولين . ليحملوا ... و من أوزار الذين يضلّونهم

12- ادعاى اسطوره اى بودن قرآن ، جاهلانه و به دور از مبانى علمى است .

قالوا أسطر الأولين . .. يضلّونهم بغير علم

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه «بغير» حال براى ضمير فاعلى «يضلّون» باشد و از آن جايى كه مايه اضلال، اسطوره خواندن قرآن بوده است، معلوم مى شود كه آن ادعا عالمانه نبوده است.

14- بار گناه اسطوره خواندن قرآن ، بارى بس ناشايست و زشت

قالوا أسطر الأولين . .. ألا ساء ما يزرون

15- اسطوره تلقى كنندگان قرآن ، به پيامد كلام گمراه گر خود توجه ندارند .

قالوا أسطر الأولين . .. و من أوزار الذين يضلّونهم بغير علم

16- اسطوره تلقى كنندگان قرآن ، نيازمند به هشدار الهى ، به خاطر بى خبرى از پيامد گناه و كيفر عمل زشت خويش

قالوا أسطر الأولين . ليحملوا أوزارهم ... ألا ساء ما يزرون

ص: 119

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 26 - 2

2- اسطوره خواندن و ساختگى دانستن قرآن ، مكر و توطئه دشمنان اين كتاب آسمانى است .

و إذا قيل لهم ماذا أنزل ربّكم قالوا أسطر الأولين . .. قد مكر الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 28 - 15

15- اسطوره خواندن قرآن ، توطئه عليه دين الهى و انتخاب كفر ، اعمالى زشت و ناپسند

و إذا قيل لهم ماذا أنزل ربّكم قالوا أسطر الأولين . .. قد مكر الذين من قبلهم ...

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 90 - 6

6 - افسانه خواندن قرآن از سوى كافران ، دروغى ناروا به ساحت آن

إن هذا إلاّ أسطير الأوّلين . .. و إنّهم لكذبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 5 - 1،2،4،5

1 - كافران ، مدعى بودند كه قرآن ، افسانه هاى مكتوب پيشينيان است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) از روى آنها نسخه بردارى كرده و به آنها سامان بخشيده است .

و قالوا أسطيرالأوّلين اكتتبها

2 - كفرپيشگان بر اين داعيه بودند كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى ساختن قرآن ، از برخى از اشخاص درخواست استنساخ از اسطوره هاى پيشينيان را كرده است .

و قالوا أسطيرالأوّلين اكتتبها

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه فعل «اكتتبها» در معناى حقيقى خود (نوشتن و نسخه بردارى پيامبراسلام) استعمال نشده باشد; زيرا به گواه تاريخ پيامبر(صلی الله علیه و آله) آشنا به نوشتن نبوده است. بنابراين مقصود از آن، درخواست نوشتن از ديگران است; چنان كه نوشته هاى بزرگان را ديگران مى نويسند، ولى به آنان نسبت مى دهند.

4 - كافران ، مدعى بودند كه قرآن همان افسانه هاى پيشينيان است كه گروهى در هر صبح و شام و به صورت مخفيانه ، بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ديكته كرده و مى خوانند .

و قالوا أسطيرالأوّلين اكتتبها فهى تملى عليه بكرة و أصيلاً

مراد از صبح و شام، مى تواند وقت هايى باشد كه مردم در منظر و مراى نيستند و به طور معمول، كسى كه مى خواهد متن مقدسى را بسارد، آن را به صورت پنهانى انجام مى دهد تا كسى خبردار نشود.

5 - كافران مدعى بودند كه گروهى با استنتاخ از افسانه هاى پيشينيان و املاى آن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را در ساختن قرآن كمك مى كنند .

و أعانه عليه قوم ءاخرون . .. و قالوا أسطيرالأوّلين اكتتبها فهى تملى عليه بكرة و

ص: 120

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 15 - 1،2

1 - كافران تكذيب گر ، آيات قرآن و مطالب آن را بى اساس و از افسانه هاى كهن مى پنداشتند .

إذا تتلى عليه ءايتنا قال أسطير الأوّلين

2 - معرفى قرآن به عنوان افسانه كهن ، از ترفند هاى هميشگى كافران تكذيب گر

إذا تتلى عليه ءايتنا قال أسطير الأوّلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 13 - 3،5

3 - تكذيب كنندگان قيامت ، معارف قرآن را نوشته هايى بى اساس و ساخته و پرداخته پيشينيان مى دانند .

قال أسطير الأوّلين

(«أساطير» جمع «اُسطوره») به سخن هاى زيبا و نوشته شده اى گفته مى شود كه در محتوا، شبيه ياوه سرايى باشد (لسان العرب). مراد از استناد «أساطير» به «أوّلين» يا اين است كه اين اساطير، تراوش افكار آنان است و يا اين كه زندگانى آنان، در اين افسانه ها ترسيم شده است. برداشت ياد شده، ناظر به احتمال نخست است.

5 - منكران قيامت ، قرآن را مجموعه اى افسانه اى ، درباره نسل هاى انقراض يافته بشر مى دانند .

إذا تتلى عليه ءايتنا قال أسطير الأوّلين

ر. ك. توضيح 3

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 14 - 3

3 - روى گردانى كافران از قرآن ، به دليل ناتوانى آنان از درك مفاهيم آن است و افسانه دانستن آن ، بهانه اى بيش نيست .

قال أسطير الأوّلين . كلاّ بل ران على قلوبهم

33- تهمت افسانه به معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 17 - 14

14- وعده الهى به معاد ، اسطوره اى كهنه و بى اساس ، در نگاه نسل كافر عصيانگر

و الذى قال لولديه أُفّ لكما أتعداننى أن أُخرج . .. فيقول ما هذا إلاّ أسطير الأ

ص: 121

34- تهمت امداد به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 4 - 2

2 - كافران ، مدعى مدد رسانى جمعى از مردم غير مسلمان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ساختن و پرداختن قرآن

و قال الذين كفروا إن هذا إلاّ إفك افتريه و أعانه عليه قوم ءاخرون

طبق نظر مفسران، مقصود از «قوم آخرون» مردم غير مسلمان همچون يهود است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 5 - 5

5 - كافران مدعى بودند كه گروهى با استنتاخ از افسانه هاى پيشينيان و املاى آن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را در ساختن قرآن كمك مى كنند .

و أعانه عليه قوم ءاخرون . .. و قالوا أسطيرالأوّلين اكتتبها فهى تملى عليه بكرة و

35- تهمت املاى قرآن به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 5 - 4

4 - كافران ، مدعى بودند كه قرآن همان افسانه هاى پيشينيان است كه گروهى در هر صبح و شام و به صورت مخفيانه ، بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ديكته كرده و مى خوانند .

و قالوا أسطيرالأوّلين اكتتبها فهى تملى عليه بكرة و أصيلاً

مراد از صبح و شام، مى تواند وقت هايى باشد كه مردم در منظر و مراى نيستند و به طور معمول، كسى كه مى خواهد متن مقدسى را بسارد، آن را به صورت پنهانى انجام مى دهد تا كسى خبردار نشود.

36- تهمت بخل به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 26 - 3

3 - تصور وحى نبودن قرآن و تراوش آن از مغزى مجنون و يا شيطانى مطرود و پندار بخلورزى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در بيان حقايق ، كژانديشى و گم كردن راه حقيقت است .

فأين تذهبون

ممكن است استفهام در آيه شريفه، ناظر به توهّماتى باشد كه مخالفان درباره قرآن و شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) داشتند. در اين صورت پرسش آيه اين است كه: فكر شما به كجا مى رود و چه مى پنداريد؟! قرآن غير آنچه گفته شد، نيست.

ص: 122

37- تهمت بدعتگذارى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 37 - 6

6 - موسى ( ع ) ، متهم به فردى دروغ گو و دين ساز از سوى فرعون

و إنّى لأظنّه كذبًا

38- تهمت برترى طلبى به نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 24 - 8

8 - اشراف كافر ، نوح ( ع ) را به سلطه جويى و برترى طلبى متهم كردند .

يريد أن يتفضّل عليكم

«إرادة» (مصدر «يريد») به معناى خواستن و «تفضّل» (مصدر «يتفضّل») به معناى برترى جستن است; يعنى: «مى خواهد بر شما برترى جويد».

39- تهمت به اديان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 113 - 12

12 - بى پايه و اساس خواندن اديان الهى ، سخنى برخاسته از جهل است .

كذلك قال الذين لايعلمون مثل قولهم

توصيف مشركان به بى دانشى، پس از بيان ادعاى آنان (بى اساس بودن دين يهود و نصارا) اشاره به اين حقيقت دارد كه: بى پايه شمردن اديان الهى، ريشه در جهل و نادانى دارد.

40- تهمت به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 119 - 21

21 - اتهام بدعتگذارى و تجاوز به احكام دين الهى به اسلام و مسلمانان در تبليغات مشركان مكه

إن ربك هو أعلم بالمعتدين

كاربرد فعل تفضيل «أعلم» و تأكيد و حصر آن با «إن» و ضمير فصل «هو» در مواردى است كه مدعيان و منكرانى در برابر

ص: 123

وجود داشته باشند. بدين معنى كه چه بسا مشركان، مسلمانان را به سبب پايبندى به احكام اسلام به بدعتگذارى متهم مى ساختند.

41- تهمت به انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 74 - 4

4 - هيچ پيامبرى بعد از نوح ( ع ) مبعوث نشد مگر اينكه قومش در برابرش ايستادند و رسالتش را انكار و او را به دروغ گويى متهم كردند .

ثم بعثنا من بعده رسلا إلى قومهم فجاءوهم بالبينت فما كانوا ليؤمنوا بما كذبوا به م

«فاء» در «فجاءوهم» فاى فصيحه بوده و بر حذف جمله قبل از خودش دلالت دارد و تقدير آن چنين است: « . .. رسلا إلى قومهم فكذبوهم فجاءوهم بالبينات ... ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 57 - 6

6 - اتهام زدن ، از ترفند هاى قدرت ها براى مقابله با پيامبران و حق گويان

أجئتنا لتخرجنا من أرضنا بسحرك

42- تهمت به برگزيدگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 156 - 6

6 - اتهام به برگزيدگان الهى ، گناهى بزرگ *

و بكفرهم و قولهم على مريم بهتناً عظيماً

43- تهمت به پيروان موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 131 - 10

10 - اتهام شومى و نامباركى به موسى ( ع ) و پيروانش از فرعونيان ، اتهامى ناروا و برخاسته از جهل آنان بود .

يطيروا بموسى و من معه . .. و لكن أكثرهم لايعلمون

ص: 124

44- تهمت به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 4،7

4 - فرعون ، شكست ساحران و پيروزى موسى را صحنه سازى و ايمان آنان را توطئه اى از پيش طراحى شده اعلام كرد .

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة

كلمه «هذا» اشاره است به ماجراى شكست ساحران و پيروزى موسى و در آخر اظهار ايمان ساحران به ربوبيت خداوند و پيامبرى موسى و هارون.

7 - فرعون با توطئه گر خواندن موسى ( ع ) و ساحران ، براندازى حكومت فرعونيان و بيرون راندن ايشان را ، از پايتخت مصر از اهداف توطئه آنان شمرد .

إن هذا لمكر . .. لتخرجوا منها أهلها

مراد از «أهلها» هم مى تواند فرعون، درباريان و وابستگان به او باشد و هم مى تواند مراد از آن تمامى ساكنان مصر باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 1

1 - ساحران مؤمن با بيان انگيزه فرعون بر نابودى آنان ، اتهام هاى دروغين وى ( توطئه گرى و آواره سازى مردمان ) را قاطعانه مردود دانستند .

و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 9

9 - فراگرفتن سِحر از موسى ( ع ) و هم دستى با او در توطئه عليه فرعون ، از اتهامات فرعون به ساحران مؤمن بود .

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 7

7 - اتهام ساحران از سوى فرعون ، به شاگردى موسى ( ع ) و يادگرفتن سحر در مكتب او

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

45- تهمت به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 125

10 - اسراء - 17 - 40 - 11،12

11- عقيده به دختر داشتن خدا ، اتهامى بس بزرگ و نارواست .

و اتّخذ من الملئكة أنثًا إنكم لتقولون قولاً عظيمًا

12- عقيده به انوثيت فرشتگان و دختر خدا دانستن آنان ، سخن و اتهامى بس بزرگ و غير قابل باور است .

و اتّخذ من الملئكة أنثًا إنكم لتقولون قولاً عظيمًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 44 - 15

15- تحمل سخنان ناروا و سخيف مشركان درباره خداوند ، ناشى از بردبارى و آمرزندگى خداست .

إنكم لتقولون قولاً عظيمًا . .. سبحنه و تعلى عمّا يقولون علوًّا كبيرًا ... إنه

ذكر «إنه كان حليماً غفوراً»، پس از بيان سخنان نارواى مشركان درباره خداوند، به اين معنا اشعار دارد كه آن سخنان، شايسته واكنش و مجازات است اما چون خداوند حليم و غفور است، آنها را تحمل مى كند.

46- تهمت به دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 119 - 21

21 - اتهام بدعتگذارى و تجاوز به احكام دين الهى به اسلام و مسلمانان در تبليغات مشركان مكه

إن ربك هو أعلم بالمعتدين

كاربرد فعل تفضيل «أعلم» و تأكيد و حصر آن با «إن» و ضمير فصل «هو» در مواردى است كه مدعيان و منكرانى در برابر وجود داشته باشند. بدين معنى كه چه بسا مشركان، مسلمانان را به سبب پايبندى به احكام اسلام به بدعتگذارى متهم مى ساختند.

47- تهمت به دينداران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 62 - 7

7 - تهمت و تحقير ، از ترفند ها و ابزار هاى طاغيان و دشمنان دين ، عليه دينداران و مؤمنان

رجالاً كنّا نعدّهم من الأشرار

ص: 126

48- تهمت به رسولان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 1

1 - تكذيب و اتهام ، شيوه هميشگى اقوام و جوامعِ كفرپيشه و شرك آلود در برابر فرستادگان الهى

كذلك ما أتى الذين من قبلهم من رسول إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

49- تهمت به رهبران دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 28 - 5

5 - رهبران و مبلغان دينى بايد در برابر تكبر ، استهزا و تهمت هاى دشمنان ديانت با سعه صدر به تكليف خود عمل كنند .

قال لمن حوله ألاتستمعون . .. إنّ رسولكم... لمجنون. قال ربّ المشرق و المغرب و ما

50- تهمت به زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 58 - 1،2

1 - كسانى كه با مردان و زنان مؤمن بى گناه ، نسبتى ناروا بدهند ، زير بار بهتان رفته اند .

و الذين يؤذون المؤمنين و المؤمنت بغير ما اكتسبوا فقد احتملوا بهتنًا

2 - نسبت ناروا به مردان و زنان مؤمن بى گناه ، آزار و اذيت آنان و گناه است .

و الذين يؤذون المؤمنين و المؤمنت بغير ما اكتسبوا فقد احتملوا . .. إثمًا مبينًا

به قرينه «فقد احتملوا بهتاناً» مراد از آزار و اذيت مؤمنان، تهمت زدن و نسبت ناروا دادن به آنها است.

51- تهمت به صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 26 - 1،4

1 - دلجويى خداوند از صالح پيامبر ( ع ) ، در قبال تكذيب ها و اتهام هاى قومش نسبت به ايشان

سيعلمون غدًا من الكذّاب الأشر

4 - متهم كنندگان صالح ( ع ) به دروغ گويى و خودخواهى ، خود دروغ گويان و خودخواهان واقعى اند .

سيعلمون غدًا من الكذّاب الأشر

ص: 127

52- تهمت به عفيفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 19 - 10

10 - اشاعه فحشا در ميان جامعه اسلامى و تهمت آلودگى جنسى به مؤمنان پاكدامن ، از ترفند هاى منافقان

إنّ الذين يحبّون أن تشيع الفحشة فى الذين ءامنوا لهم عذاب أليم

تعبير «فى الذين آمنوا» (در ميان صفوف مؤمنان) بيانگر اين نكته است كه اشاعه دهندگان فحشا، خود از مؤمنان نيستند; بلكه در ميان صفوف مؤمنان رخنه كرده اند و آنان را به فساد مى كشانند. گفتنى است چون آيات پيشين درباره ماجراى «افك» بود كه به دست منافقان انجام گرفت، مى توان استفاده كرد كه مقصود در «الذين يحبّون...» همان منافقان اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 26 - 11

11 - زنان و مردان نيك سرشت و نيك كردار ، از نسبت هاى نارواى افراد خبيث و بدخواه در باره آنان ، منزه و پيراسته اند .

للخبيثين . .. للطيّبين ... أُولئك مبرّءون ممّا يقولون

مشاراليه «أُولئك» «طيّبين» (مردان و زنان نيك و پاكدامن) است و مرجع ضمير «يقولون»، «خبيثين» (مردان و زنان خبيث) مى باشد.

53- تهمت به عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 55 - 9

9 - تنزيه حضرت عيسى ( ع ) از تهمت هاى نارواى كافران ، توسّط خداوند

و مطهّرك من الذين كفروا

بنابراينكه متعلّق تطهير به قرينه آيات سابق، اتهاماتى باشد كه به حضرتش زدند و «من»، نشويّه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 110 - 40

40 - كافران بنى اسرائيل پس از مشاهده معجزات عيسى ( ع ) ، وى را ساحرى زبردست معرفى كردند .

فقال الذين كفروا منهم ان هذا الا سحر مبين

در برداشت فوق «هذا» اشاره به مسيح(ع) گرفته شده است، بر اين مبنا اطلاق سحر به آن حضرت از باب مبالغه و حاكى از اين است كه كافران وى را ساحرى زبردست مى پنداشتند به گونه اى كه گويا خود آن حضرت، سحر است.

ص: 128

54- تهمت به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 31 - 4،5

4 - كافران مكه معارف قرآن را نوشتار ها و سخنان بى اساس مردمان نخستين قلمداد مى كردند .

إن هذا إلا أسطير الأولين

«اساطير» به معناى نوشتارهاى بى اساس است و «الأولين» به معناى انسانهاى نخستين. گفتنى است كه «اساطير الأولين» مى تواند به اين معنا باشد كه اين اسطوره ها در باره انسانهاى اوليه است و مى تواند به اين معنا باشد كه اينها اسطوره هايى است ساخته و پرداخته انسانهاى نخستين.

5 - معرفى قرآن به عنوان افسانه هاى كهن و دروغين از ترفند هاى كافران براى مقابله با قرآن

قالوا . .. إن هذا إلا أسطير الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 4 - 3،8

3 - تهمت و افترا ، ابزار و شيوه هاى مبارزه كافران عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و قال الذين كفروا إن هذا إلاّ إفك افتريه و أعانه عليه قوم ءاخرون

8 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله « إفك افتراه » قال : الإفك الكذب ;

از امام باقر(ع) روايت شده است كه درباره قول خدا: «إفك افتراه» فرمود: افك به معناى دروغ است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 9 - 7

7 - استفاده از شيوه هاى بهانه جويانه و دروغ عليه قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شيوه اى ناموفق و ناكام

و قال الذين كفروا إن هذا إلاّ إفك . .. أسطيرالأوّلين ... رجلاً مسحورًا... فضلّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 3 - 4

4 - خداوند ، در مقابل تهمت مشركان ( ساختگى بودن قرآن ) ايستاده و از حقانيت قرآن ، دفاع كرده است .

أم يقولون افتريه بل هو الحقّ

55- تهمت به مادر بنيامين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 77 - 7

7- فرزندان يعقوب گرايش بنيامين به دزدى را از ناحيه مادر وى دانسته و او را منشأ پيدايش ناهنجارى فرزندانش شمردند .

إن يسرق فقد سرق أخ له من قبل

ص: 129

جواب شرط (إن يسرق) جمله اى محذوف است و جمله «فقد سرق . ..» - از باب آمدن سبب به جاى مسبب - جانشين جواب مى باشد. بنابراين جمله «إن يسرق ...» چنين معنا مى شود: اگر او دزدى كرد خلاف انتظار نيست; زيرا برادر مادرى اش نيز دزدى كرده بود پس دزدى آنان ريشه مادرى دارد.

56- تهمت به مبلغان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 28 - 5

5 - رهبران و مبلغان دينى بايد در برابر تكبر ، استهزا و تهمت هاى دشمنان ديانت با سعه صدر به تكليف خود عمل كنند .

قال لمن حوله ألاتستمعون . .. إنّ رسولكم... لمجنون. قال ربّ المشرق و المغرب و ما

57- تهمت به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 99 - 2

2 - يهوديان ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به نداشتن دليل و برهانى روشن بر حقانيت رسالتش متهم مى كردند .

و لقد أنزلنا إليك ءايت بينت

معمولا بيان جمله با تأكيد حكايت از آن دارد كه مخاطبان، مضمون آن جمله را مورد ترديد قرار داده يا انكار مى كنند و از آن جا كه جمله «و لقد أنزلنا . ..» با حرف لام - كه حاكى از قسم مقدر است - و نيز با حرف «قد» تأكيد شده معلوم مى شود كه يهوديان مخاطب آيه، مضمون جمله فوق را مورد ترديد و يا انكار قرار مى دادند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 46 - 6،7

6 - بى اعتنايى و پشت گوش انداختن گفته هاى يهود ، اتهام آن به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

من الذين هادوا . .. يقولون ... واسمع غير مسمع

بر اين مبنا كه «غير مسمع» اخبار باشد، نه نفرين. و جمله «اسمع غير مسمع» بدين معناست: اى پيامبر سخنان ما را بشنو، اگر چه تاكنون نسبت به گفته ها و سخنان ما ناشنوا بودى و اعتنايى بدانها نداشتى.

7 - درك ننمودن گفته هاى يهود ، تهمت آنان به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

واسمع غير مسمع

برداشت فوق بر اين مبناست كه شنيدن به معناى درك كردن باشد. يعنى درك كن و بفهم آنچه را ما مى گوييم ; اگر چه تاكنون سخنان ما را درك نكردى و نفهميدى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 130

5 - انعام - 6 - 7 - 4

4 - اتهام سحر، وسيله اى براى مبارزه كافران با رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و آيات الهى

لقال الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 105 - 3

3 - فراگيرى قرآن از ديگران، اتهام كافران به پيامبر(صلی الله علیه و آله)

و ليقولوا درست

لام در «ليقولوا» به معنى عاقبت است. يعنى نهايت سخن منكران در برابر تصريف آيات آن است كه مى گفتند پيامبر(صلی الله علیه و آله) قرآن را از ديگران آموخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 8

8 - شرك پيشگان عصر بعثت ، قرآن را ساخته و پرداخته ذهن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) مى پنداشتند .

قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا أو بدّله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 47 - 11

11- استفاده از تهمت و شخصيت شكنى ، از روش هاى مبارزه كافران با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تعاليم او

إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 48 - 5

5- كافران ، على رغم به كار بردن شگرد ها و اتهام هاى مختلف براى جلوگيرى از گسترش پيام پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، هرگز موفق به آن نشدند .

انظر كيف ضربوا لك الأمثال فضلّوا فلايستطيعون سبيلاً

برداشت فوق، مبتنى بر اين احتمال است كه مقصود از «ناتوانى كافران از راه يابى» نيافتن چاره و راهى براى مسدود كردن پيام آن حضرت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 1،3

1- خواب آشفته دانستن قرآن ، از تبليغات سوء مشركان ستم پيشه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

بل قالوا أضغث أحلم

«أضغاث» (جمع «ضغث») به معناى دسته ها و مختلط ها و «أحلام» (جمع «حلم») به معناى خواب ها است. اين تعبير (أضغاث أحلام) به خواب هاى آشفته و پراكنده اطلاق مى شود.

ص: 131

3- ساخته و پرداخته بودن قرآن از جانب پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از تهمت هاى مشركانِ ستم پيشه به آن حضرت

بل افتريه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 1

1 - هم دستى و تشكل تنى چند از مردمان عصر بعثت ، براى تهمت زنى و شايعه سازى عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و برخى از مؤمنان

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

«عصبة» در لغت به معناى گروهى متشكل و پشتيبان هم است كه از ده نفر تا چهل نفر باشند. آمدن فعل «مجىء» به صورت جمع نيز، مؤيد اين است كه تهمت زنندگان به شكل دسته جمعى، به كار تهمت و شايعه سازى مى پرداختند. گفتنى است آيه شريفه - براساس تاريخ و شأن نزول آن - در باره خانواده پيامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است كه مورد اتهام تنى چند از بدخواهان قرار گرفته بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 16 - 3،4

3 - ماجراى « افك » ، بهتان بزرگى عليه « حريم » پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

هذا بهتن عظيم

4 - مسلمانان ، موظف اند در برابر شايعه ها و تهمت هاى بى اساس عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و حريم آن حضرت ، واكنشى صريح و منفى نشان دهند و به مقابله جدى با آنها برخيزند .

و لولا إذ سمعتموه قلتم . .. هذا بهتن عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 4 - 1،3،6

1 - كافران ، منكر نزول وحى بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) بودند و قرآن را دروغ و ساخته و پرداخته او مى دانستند .

و قال الذين كفروا إن هذا إلاّ إفك افتريه

3 - تهمت و افترا ، ابزار و شيوه هاى مبارزه كافران عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و قال الذين كفروا إن هذا إلاّ إفك افتريه و أعانه عليه قوم ءاخرون

6 - تهمت و افترا زدن كافران به گناهى كه تنها خود مرتكب آن بودند ، از شيوه هاى آنان در مبارزه ، عليه پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

و قال الذين كفروا إن هذا إلاّ إفك افتريه . .. فقد جاءو ظلمًا و زورًا

برداشت ياد شده از آن جا استفاده مى شود كه كافران، پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) را متهم به دروغ گويى مى كردند; در حالى كه خود، دروغ پرداز بودند و به دروغ و به ناحق، قرآن را ساخته و پرداخته آن حضرت مى شمردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 5 - 2

2 - كفرپيشگان بر اين داعيه بودند كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى ساختن قرآن ، از برخى از اشخاص درخواست استنساخ از اسطوره هاى پيشينيان را كرده است .

ص: 132

و قالوا أسطيرالأوّلين اكتتبها

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه فعل «اكتتبها» در معناى حقيقى خود (نوشتن و نسخه بردارى پيامبراسلام) استعمال نشده باشد; زيرا به گواه تاريخ پيامبر(صلی الله علیه و آله) آشنا به نوشتن نبوده است. بنابراين مقصود از آن، درخواست نوشتن از ديگران است; چنان كه نوشته هاى بزرگان را ديگران مى نويسند، ولى به آنان نسبت مى دهند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 8 - 7

7 - سران كفر و شرك ، سازندگان تهمت و افترا بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تخريب گران افكار عمومى جامعه صدراسلام بودند .

و قال الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا

از جمله «إن تتّبعون إلاّ. ..; پيروى نمى كنيد مگر...» استفاده مى شود كه دو گروه در جامعه بودند: 1- گويندگان اين سخن، 2- مخاطبان و پيروان. و به قرينه صفت «الظالمون» مى توان گفت كه: «گويندگان از سران كفر و شرك بودند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 9 - 7

7 - استفاده از شيوه هاى بهانه جويانه و دروغ عليه قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شيوه اى ناموفق و ناكام

و قال الذين كفروا إن هذا إلاّ إفك . .. أسطيرالأوّلين ... رجلاً مسحورًا... فضلّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 210 - 2

2 - اتهام مشركان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مبنى بر دريافت قرآن از شياطين

و ما تنزّلت به الشيطين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 8 - 7

7 - دفاع خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به خاطر اتهامى كه كافران به آن حضرت نسبت داده بودند .

أفترى على اللّه كذبًا أم به جنّة بل

«بل» براى اضراب و رد ترديدى است كه كافران درباره حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) مطرح كردند; يعنى، آنچه كافران مى گويند، هيچ كدام درست نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 76 - 1،2،3

1 - محزون و غمگين نشدن از سخنان ناروا و تهمت هاى غم انگيز دشمنان ، توصيه خداوند به پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

فلايحزنك قولهم

مقصود از «قولهم» (سخنان مشركان) به قرينه آيات گذشته (آيه 69) - كه درباره شاعر دانستن پيامبر(صلی الله علیه و آله) بود - تهمت هاى غم انگيزى از قبيل شاعر بودن است كه به پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) نسبت مى دادند.

ص: 133

2 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، در برابر سخنان ناروا و تهمت هاى غم انگيز مخالفان دعوتش ، مورد تسلّى خاطر و دلجويى خداوند قرار گرفت .

فلايحزنك قولهم

3 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، با سخنان ناروا و تهمت هاى غم انگيز دشمنانِ رسالتش روبه رو بود .

فلايحزنك قولهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 8 - 3

3- نسبت افترا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از شيوه هاى كافران در مبارزه با آن حضرت

قال الذين كفروا . .. هذا سحر مبين . أم يقولون افتريه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 3

3 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ستيزى و اتهام هاى نارواى كافران

كذلك ما أتى . .. إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 6 - 4

4 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر تهمت ها و افترا هاى كافران مخالف

فستبصر و يبصرون . بأييّكم المفتون

58- تهمت به مردان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 58 - 1،2

1 - كسانى كه با مردان و زنان مؤمن بى گناه ، نسبتى ناروا بدهند ، زير بار بهتان رفته اند .

و الذين يؤذون المؤمنين و المؤمنت بغير ما اكتسبوا فقد احتملوا بهتنًا

2 - نسبت ناروا به مردان و زنان مؤمن بى گناه ، آزار و اذيت آنان و گناه است .

و الذين يؤذون المؤمنين و المؤمنت بغير ما اكتسبوا فقد احتملوا . .. إثمًا مبينًا

به قرينه «فقد احتملوا بهتاناً» مراد از آزار و اذيت مؤمنان، تهمت زدن و نسبت ناروا دادن به آنها است.

ص: 134

59- تهمت به مريم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 156 - 2،4،8،10

2 - بهتان يهوديان به مريم ( ع ) ، نمونه اى از كفرپيشگى آنهاست .

و بكفرهم و قولهم على مريم بهتناً عظيماً

بدان احتمال كه «قولهم» تفسير و تبيين كفر در «بكفرهم» باشد.

4 - يهوديان ، مريم ( ع ) را به كردارى بسيار ناشايست متهم كردند .

و قولهم على مريم بهتناً عظيماً

«بهتان» به معناى افترا و اتهام است. و مراد از آن در آيه فحشا و بى عفتى است.

8 - اتهام نارواى يهود به حضرت مريم ( ع ) از عوامل محكوميت آنان به لعن و نفرين الهى

و قولهم على مريم بهتناً عظيماً

10 - اتهام ارتباط نامشروع مريم ( ع ) با مردى نجار به نام يوسف ، و باردار شدن وى به عيسى ( ع ) ، بهتان بزرگ يهود به ساحت پاك مريم

و بكفرهم و قولهم على مريم بهتناً عظيماً

امام صادق(ع): . .. الم ينسبوا مريم بنت عمران الى انها حملت بعيسى من رجل نجار اسمه يوسف ... .

_______________________________

امالى صدوق، ص 92، ح 3، مجلس 22; تفسير برهان، ج 1، ص 426، ح 2.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 171 - 18

18 - پاك بودن دامن حضرت مريم ( ع ) از تهمت هاى نارواى يهوديان

انما المسيح عيسى ابن مريم رسول اللّه و كلمته القها إلى مريم و روح منه

جملات «انما المسيح . .. روح منه» علاوه بر اينكه رد عقيده غلوآميز مسيحيان درباره حضرت عيسى(ع) است، مى تواند اشاره به ناروايى اتهام يهوديان نسبت به مريم(ع) نيز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 26 - 7،8

7- عيسى ( ع ) ، وظيفه دفاع از مادر خويش در مقابل تهمت هاى مردم را به عهده گرفت .

فإمّاترينّ من البشر أحدًا فقولى إنّى نذرت للرحمن صومًا

توصيه مادر به سكوت از جانب عيسى(ع) بدان معنا بود كه او نگران دفاع از خود نباشد، چرا كه عيسى(ع) خود آن را انجام خواهد داد. سخن گفتن عيسى(ع) با مادر پس از ولادت، اين اطمينان را به مريم داده بود كه او براين كار كاملاً توانا است.

8- عيسى ( ع ) ، شيوه برخورد با مردم و چگونگى واكنش در برابر بهتان آنان را به مادرش مريم ( س ) آموخت .

فإمّا ترينّ من البشر أحدًا فقولى

ص: 135

60- تهمت به مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 119 - 21

21 - اتهام بدعتگذارى و تجاوز به احكام دين الهى به اسلام و مسلمانان در تبليغات مشركان مكه

إن ربك هو أعلم بالمعتدين

كاربرد فعل تفضيل «أعلم» و تأكيد و حصر آن با «إن» و ضمير فصل «هو» در مواردى است كه مدعيان و منكرانى در برابر وجود داشته باشند. بدين معنى كه چه بسا مشركان، مسلمانان را به سبب پايبندى به احكام اسلام به بدعتگذارى متهم مى ساختند.

61- تهمت به ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 40 - 12

12- عقيده به انوثيت فرشتگان و دختر خدا دانستن آنان ، سخن و اتهامى بس بزرگ و غير قابل باور است .

و اتّخذ من الملئكة أنثًا إنكم لتقولون قولاً عظيمًا

62- تهمت به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 71 - 6

6 - قوم موسى ، ويژگى هاى اوليه گاوى را كه بايد ذبح مى شد ، نارسا پنداشته و موسى ( ع ) را به كوتاهى در بيان حقيقت متهم كردند .

قالوا الئن جئت بالحق

مفهوم كلام قوم موسى (الآن . ..; هم اكنون حق را به تمامى بيان كردى) اين است كه: وى قبل از ذكر اوصاف ياد شده در اين آيه، حق را به طور كامل بيان نكرده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 7

7 - فرعون با توطئه گر خواندن موسى ( ع ) و ساحران ، براندازى حكومت فرعونيان و بيرون راندن ايشان را ، از پايتخت مصر از اهداف توطئه آنان شمرد .

إن هذا لمكر . .. لتخرجوا منها أهلها

مراد از «أهلها» هم مى تواند فرعون، درباريان و وابستگان به او باشد و هم مى تواند مراد از آن تمامى ساكنان مصر باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

ص: 136

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 127 - 6

6 - موسى ( ع ) و قوم او در پندار اشرافيان و فرعونيان ، مردمى فسادگر بودند .

أتذر موسى و قومه ليفسدوا فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 131 - 10

10 - اتهام شومى و نامباركى به موسى ( ع ) و پيروانش از فرعونيان ، اتهامى ناروا و برخاسته از جهل آنان بود .

يطيروا بموسى و من معه . .. و لكن أكثرهم لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 27 - 4

4 - استهزا و تهمت ، از ابزار مقابله فرعون با رسالت موسى ( ع )

قال لِمن حوله ألا تستمعون . .. قال إنّ رسولكم... لمجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 28 - 1،3

1 - دست برنداشتن موسى ( ع ) از تبليغ رسالت خويش در برابر تهمت ها و سخنان نارواى فرعون عليه او

قال إنّ رسولكم . .. لمجنون . قال ربّ المشرق و المغرب و ما بينهما

3 - اهتمام موسى ( ع ) به تبيين « ربّ العالمين » على رغم روبه رو شدن با استهزا و تهمت فرعون

قال لمن حوله ألاتستمعون . .. إنّ رسولكم... لمجنون. قال ربّ المشرق و المغرب و ما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 34 - 5

5 - تناقض گويى فرعون ، در اتهام هاى خويش عليه موسى ( ع )

قال إنّ رسولكم . .. لمجنون ... قال ... إنّ هذا لسحر عليم

فرعون از يك سو موسى(ع) را مجنون و از سويى ديگر ساحرِ بسيار دانا و كاردان مى خواند و اين تناقض گويى آشكارى است كه در يك مجلس از فرعون به طور ناخواسته سر زده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 7

7 - اتهام ساحران از سوى فرعون ، به شاگردى موسى ( ع ) و يادگرفتن سحر در مكتب او

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

ص: 137

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 19 - 7

7 - عارى بودن از انگيزه هاى اصلاح طلبانه ، اتهام ديگر مرد اسرائيلى به موسى ( ع )

و ما تريد أن تكون من المصلحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 69 - 2،5،11،12

2 - خداوند ، از اتهامى كه قوم موسى به آن حضرت وارد كردند ، دفاع كرد و او را از آن مبرّا دانست .

لاتكونوا كالذين ءاذوا موسى فبرّأه اللّه ممّا قالوا

«برّأه اللّه ممّا قالوا» قرينه است بر اين كه مراد از اذيت به موسى(ع)، تهمت و افترا بوده است.

5 - تهمت به موسى ( ع ) ، موجب آزردگى و اذيت آن حضرت بود .

لاتكونوا كالذين ءاذوا موسى فبرّأه اللّه ممّا قالوا

11 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) : إنّ بنى اسرائيل كانوا يقولون ليس لموسى ما للرجال ! و كان موسى إذا أراد الإغتسال يذهب إلى موضع لايراه أحد من الناس و كان يوماً يغتسل على شطّ نهر و قد وضع ثيابه على صخرة فأمر اللّه الصخرة فتباعدت عنه حتّى نظر بنوإسرائيل إليه فعلموا أنّه ليس كما قالوا ، فأنزل اللّه « ياأيّها الذين آمنوا لاتكونوا . . . » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه بنى اسراييل درباره حضرت موسى(ع) مى گفتند: او فاقد آلت مردانگى است! روش موسى براى شست وشوى خود آن بود كه به مكانى مى رفت كه ديده نشود. روزى، خود را در كنار رودى مى شست و لباس خود را بر صخره اى گذاشته بود. خداوند، به آن صخره فرمان داد (از موسى دورشو!) و صخره، از او دور شد. تا آن كه بنى اسراييل، موسى(ع) را در آن حال (عريان) ديدند، پس دانستند كه آن طور كه مى گفتند نيست. پس خداوند (با اشاره به اين داستان) فرمود: ياأيّها الذين آمنوا لاتكونوا...».

12 - « فى مجمع البيان : إنّ موسى و هارون صعدا الجبل ، فمات هارون فقالت بنوإسرائيل : أنت قتلته ! فأمر اللّه الملائكة فحملته حتّى مرّوا به على بنى إسرائيل و تكلّمت الملائكة بموته حتّى عرفوا أنّه قد مات و برّأه اللّه من ذلك عن علىّ ( ع )

از حضرت على(ع): در مورد اين سخن خدا: «يا أيّها الذين آمنوا لاتكونوا كالذين آذوا موسى» روايت شده كه موسى(ع) و هارون به كوهى بالا رفتند و هارون، آن جا وفات كرد. پس بنى اسراييل، به موسى گفتند: تو او را كشته اى! خداوند به ملائكه فرمان داد و آنان جنازه هارون را حمل كردند و بر بنى اسراييل عبور دادند و ملائكه، از مرگ هارون سخن گفتند، تا اين كه بنى اسراييل دانستند هارون، مرده است و خداوند، بدين گونه موسى(ع) را از اين اتهام تبرئه كرد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 20 - 1

1- موسى ( ع ) ، مورد هجوم كينه ها و تهمت هاى فرعونيان در پى ابلاغ پيام الهى

و إنّى عذت بربّى و ربّكم أن ترجمون

برداشت بالا بر اين اساس است كه «رجم» (مصدر «ترجمون»)، در اين آيه به معناى تهمت زدن باشد.

ص: 138

63- تهمت به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 1

1 - هم دستى و تشكل تنى چند از مردمان عصر بعثت ، براى تهمت زنى و شايعه سازى عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و برخى از مؤمنان

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

«عصبة» در لغت به معناى گروهى متشكل و پشتيبان هم است كه از ده نفر تا چهل نفر باشند. آمدن فعل «مجىء» به صورت جمع نيز، مؤيد اين است كه تهمت زنندگان به شكل دسته جمعى، به كار تهمت و شايعه سازى مى پرداختند. گفتنى است آيه شريفه - براساس تاريخ و شأن نزول آن - در باره خانواده پيامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است كه مورد اتهام تنى چند از بدخواهان قرار گرفته بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 19 - 10

10 - اشاعه فحشا در ميان جامعه اسلامى و تهمت آلودگى جنسى به مؤمنان پاكدامن ، از ترفند هاى منافقان

إنّ الذين يحبّون أن تشيع الفحشة فى الذين ءامنوا لهم عذاب أليم

تعبير «فى الذين آمنوا» (در ميان صفوف مؤمنان) بيانگر اين نكته است كه اشاعه دهندگان فحشا، خود از مؤمنان نيستند; بلكه در ميان صفوف مؤمنان رخنه كرده اند و آنان را به فساد مى كشانند. گفتنى است چون آيات پيشين درباره ماجراى «افك» بود كه به دست منافقان انجام گرفت، مى توان استفاده كرد كه مقصود در «الذين يحبّون...» همان منافقان اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 21 - 10

10 - اشاعه فحشا و بازى با حيثيت مؤمنان و بدنام كردن آنان ، فرمان بردارى از شيطان و گام نهادن در راه او است .

و من يتّبع خطوت الشيطن فإنّه يأمر بالفحشاء و المنكر

نهى از پيروى شيطان - پس از محكوميت ماجراى «افك» و ممنوعيت اشاعه فحشا - مى تواند هشدارى باشد به رواج دهندگان فحشا كه رفتارشان، رفتارى است شيطانى و در حقيقت گام نهادن در راه شيطان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 58 - 8

8 - بهتان به مؤمنان ، گناه روشن و آشكارى است .

و الذين يؤذون المؤمنين و . .. فقد احتملوا بهتنًا و إثمًا مبينًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 62 - 7

7 - تهمت و تحقير ، از ترفند ها و ابزار هاى طاغيان و دشمنان دين ، عليه دينداران و مؤمنان

رجالاً كنّا نعدّهم من الأشرار

ص: 139

64- تهمت به نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 9 - 11

11 - طرد شدن نوح پيامبر ( ع ) ، از سوى قومش ، با دشنام و اتهام

و قالوا مجنون و ازدجر

برداشت ياد شده بر اين احتمال است كه «و ازدجر» به معناى «و ازدجره قومه» باشد.

65- تهمت به همسر محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 2

2 - هم دستى و تشكل تنى چند از منافقان عصر بعثت ، براى تهمت زنى و شايعه سازى عليه خانواده پيامبر (صلی الله علیه و آله)

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

بيشتر مفسران بر اين باورند كه گروه بهتان زننده (عصبة منكم) از منافقان بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 12 - 10

10 - قذف يكى از همسران پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، « افك » و بهتانى آشكار بود .

إنّ الذين جاءو بالإفك . .. لولا إذ سمعتموه ... و قالوا هذا إفك مبين

66- تهمت به هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 66 - 2

2 - اشراف كفرپيشه قوم هود ، وى را به سفاهت و دروغگويى متهم كردند .

قال الملأ الذين كفروا . .. انا لنريك فى سفاهة و إنا لنظنك من الكذبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 53 - 2

2- قوم عاد ، هود ( ع ) را به نداشتن معجزه و دليلى روشن بر حقانيت نبوتش ، متهم مى كردند .

قالوا يهود ما جئتنا ببيّنة

ص: 140

67- تهمت به يعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 17 - 7

7- فرزندان يعقوب ، او را درباره گزارشهايشان ، متهم به ناباورى كردند .

و ما أنت بمؤمن لنا و لو كنا صدقين

معناى جمله «و لو كنا صادقين» به ضميمه «و ما أنت بمؤمن لنا» چنين مى شود: درباره يوسف حقيقت را بگوييم نمى پذيرى، دروغ هم بگوييم نمى پذيرى ; اين دو براى تو تفاوتى ندارد. اين سخن فرزندان يعقوب، متهم ساختن او به ناباورى نسبت به ايشان است.

68- تهمت به يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 25 - 11،12،15

11- زليخا به هنگام برخورد با شوهرش ، عزيز مصر ، يوسف ( ع ) را به قصد تجاوز به خويش متهم كرد .

قالت ما جزاء من أراد بأهلك سوءًا

«جزاء» به معناى سزا و كيفر و «ما» در جمله فوق نافيه است. بنابراين «ما جزاء ...» ; يعنى: نيست كيفر و سزاى كسى كه خواسته باشد به همسرت تجاوز كند ، مگر زندان يا عذابى دردناك.

12- پيشدستى زليخا در طرح اتهام عليه يوسف ( ع )

و ألفيا سيدها لدا الباب قالت ما جزاء من أراد بأهلك سوءًا

15- زليخا در نزد عزيز مصر ، يوسف ( ع ) را به تحقق تجاوز ، متهم نكرد .

ما جزاء من أراد بأهلك سوءًا

برداشت فوق ، از فعل «أراد» (قصد كرد) استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 28 - 4،8

4- عزيز مصر شواهد ارائه شده از سوى داورِ ماجراى يوسف و زليخا را ، براى رفع اتهام از يوسف ( ع ) و اثبات بى گناهى او كافى دانست .

فلما رءا قميصه قُدّ من دُبر قال إنه من كيدكنّ

8- عزيز مصر ، پيشدستى زليخا در متهم ساختن يوسف ( ع ) و تعيين كيفر براى او را ، از مكر هاى زليخا شمرد .

قالت ما جزاء من أراد بأهلك سوءًا . .. إنه من كيدكنّ

برداشت فوق، ناظر به اين احتمال است كه ضمير در «إنه . ..» به معنايى كه از «قالت ما جزاء ...» در آيه 25 استفاده مى شود ،

ص: 141

برگردد و آن معنا ، پيشدستى كردن زليخا براى محقّ جلوه دادن خويش و گنه كار نشان دادن طرف مقابل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 35 - 3

3- گناهكار وانمود كردن يوسف ( ع ) ، از اهداف زندانى ساختن او *

ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأيت ليسجننه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 51 - 17،19

17- زليخا پيش از جلسه بازجويى و محكمه دادرسى ، يوسف ( ع ) را مجرم معرفى مى كرد و به كام جويى از وى متهم مى ساخت .

قالت امرأت العزيز الئن حصحص الحق أنا رودته عن نفسه و إنه لمن الصدقين

برداشت فوق از قيد «الآن» استفاده مى شود.

19- اعتراف زليخا به دروغگويى خويش در متهم ساختن يوسف ( ع ) به درخواست كام جويى

أنا رودته عن نفسه و إنه لمن الصدقين

69- تهمت بى عقلى به يعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 94 - 8

8- سست شدن عقل و خرد بر اثر پيرى و كهنسالى ، اتهام خانواده يعقوب به آن حضرت

لولا أن تفنّدون

«فَنَد» به معناى فساد عقل بر اثر پيرى است و «تفنيد» (مصدر تفنّدون) ; يعنى ، كسى را به خاطر پيرى و فرتوتى سست انديشه شمردن (كشاف).

70- تهمت تبانى به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 10،11

10 - فرعون ، شكست ساحران از موسى ( ع ) را ، امرى تصنّعى و براثر تبانى قبلى با موسى ( ع ) دانست و آنان را به سهل انگارى عمدى متهم ساخت .

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

11 - در ديدگاه فرعون ، ساحران پيش از حضور در ميدان مبارزه ، به موسى ( ع ) ايمان داشتند و ايمان آنان در صحنه مبارزه ،

ص: 142

ايمانى صورى و برنامه ريزى شده بود .

ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 4

4 - اتهام ساحران از سوى فرعون ، به هم دستى با موسى ( ع ) براى توطئه عليه وى

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

71- تهمت تجاوزگرى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 19 - 6

6 - متهم شدن موسى ( ع ) از سوى مرد اسرائيلى به داشتن انگيزه هاى جبارانه و روحيه ظلم و تجاوزگرى

إن تريد إلاّ أن تكون جبّارًا فى الأرض

72- تهمت تعلم به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 103 - 2،3

2- كافران و مشركان ، قرآن را در ميان مردم خود ، آموزه هاى فرد عجمى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) معرفى مى كردند .

و لقد نعلم أنهم يقولون إنما يعلّمه بشر . .. أعجمىّ

عجمى دانستن قرآن، از پاسخ خداوند كه فرمود: «لسان الذى يلحدون إليه أعجمىّ . ..» به دست مى آيد.

3- آموختن قرآن از بشر ، يكى از تهمت هاى كافران و مشركان به پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) بود .

و لقد نعلم أنهم يقولون إنما يعلّمه بشر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 14 - 2

2- اتهام مشركان مكه به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، درباره الهى نبودن سخنان آن حضرت و دريافت و آموزش مطالب از ديگران

و قالوا معلّم

ص: 143

73- تهمت تكبر به صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 25 - 4

4 - تأكيد قوم ثمود بر دروغ گويى ، قدرت طلبى و خودخواهى صالح ( ع ) ، در ادعاى پيامبرى

بل هو كذّاب أشر

«أشر» به معناى متكبر و خودخواه است.

74- تهمت جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 7 - 1،4

1 - در صورت نزول كتابى ملموس از سوى خداوند بر پيامبر(صلی الله علیه و آله)، كفرورزان آن را سحر خواهند دانست.

و لو نزلنا عليك كتبا فى قرطاس فلمسوه بأيديهم لقال الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبي

4 - اتهام سحر، وسيله اى براى مبارزه كافران با رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و آيات الهى

لقال الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبين

75- تهمت جادو به انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 3

3 - سِحر خواندن معجزات پيامبران ، دروغ بستن به خداوند است .

لاتفتروا على اللّه كذبًا

إفترا; يعنى، دروغ بافتن و به قرينه «على اللّه»، مراد دروغى است كه در باره خداوند ساخته و پرداخته شده باشد. اضافه كلمه «كذباً» براى تأكيد است.

76- تهمت جادو به پيروان موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 132 - 3

3 - فرعونيان ايمان به رسالت موسى را سحرزدگى مى دانستند .

مهما تأتنا به من ءاية لتسحرنا بها فما نحن لك بمؤمنين

ص: 144

77- تهمت جادو به تورات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 11

11 - قرآن و تورات ، دو جادوى پشتيبان يكديگر ، در ادعاى كافران صدراسلام

قالوا سحران تظهرا

78- تهمت جادو به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 2 - 16

16 - اتهام سحر و افسونگرى ، از حربه هاى تبليغاتى كفرپيشگان مكه عليه قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قال الكفرون إن هذا لسحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 12،13،15

12- نسبت نارواى سحر به قرآن و جادوگرى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى مشركان ستم پيشه

أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

13- مشركان ستم پيشه ، ضمن ايراد اتهام سحر به قرآن ، آن را هرگز شايسته پيروى نمى دانستند .

أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

استفهام در جمله «أفتأتون السحر» انكارى است و جمله «و أنتم تبصرون» حال براى فاعل «تأتون» مى باشد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: آيا شما با چشم باز و آگاهى به دنبال قرآن - كه سحر است - مى رويد؟ يعنى اين كه شايسته نبودن قرآن براى پيروى، امرى است روشن و بديهى.

15- سحر بودن قرآن و ساحر بودن پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، دليل واهى و بهانه ديگر مشركان ستم پيشه براى ايمان نياوردنشان

أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

مشركان براى ردّ ادعاى نبوت پيامبر(صلی الله علیه و آله)، دو دليل واهى و بهانه جويانه مى آوردند: 1- بشر بودن آن حضرت (هل هذا إلاّ بشر مثلكم)، 2- ساحر بودن ايشان (أفتأتون السحر).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 11

11 - قرآن و تورات ، دو جادوى پشتيبان يكديگر ، در ادعاى كافران صدراسلام

قالوا سحران تظهرا

ص: 145

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 43 - 15

15 - اتهام بى پرده كافران ، مبنى بر جادوى آشكار بودن قرآن كريم

و قال الذين كفروا للحقّ لمّا جاءهم إن هذا إلاّ سحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 15 - 2،4

2 - قرآن ، سحرى آشكار در ديدگاه مشركان

و قالوا إن هذا إلاّ سحر مبين

4 - اصرار و پافشارى مشركان بر متهم كردن قرآن و معجزه الهى به سحر و جادوگرى

و قالوا إن هذا إلاّ سحر مبين

برداشت فوق از به كار رفتن نفى و استثنا در آيه شريفه كه دلالت بر حصر و قطعى بودن مفاد آن است، استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 24 - 1،2،3

1 - اتهام سحر و جادوگرى به قرآن ، از سوى وليدبن مغيره

فقال إن هذا إلاّ سحر

2 - اتهام سحر و جادوگرى به قرآن ، طرحى حساب شده از سوى وليدبن مغيره

إنّه فكّر و قدّر . .. فقال إن هذا إلاّ سحر

3 - قرآن ، در ديدگاه غرض آلود وليدبن مغيره ، سحرى برگرفته شده از ساحران پيشين بود .

فقال إن هذا إلاّ سحر يؤثر

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه «يؤثر» از ماده «أثر» (روايت و مطلب نقل شده از پيشينيان) باشد.

79- تهمت جادو به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 2 - 16

16 - اتهام سحر و افسونگرى ، از حربه هاى تبليغاتى كفرپيشگان مكه عليه قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قال الكفرون إن هذا لسحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 12

12- نسبت نارواى سحر به قرآن و جادوگرى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى مشركان ستم پيشه

أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

ص: 146

80- تهمت جادو به معجزه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 15 - 1

1 - مشركان صدر اسلام ، معجزات الهى را سحرى آشكار و بى ترديد مى دانستند .

و قالوا إن هذا إلاّ سحر مبين

مشاراليهِ «هذا» هم مى تواند معجزه باشد - كه در آيه قبل از آن به «آية» ياد شده است - و هم مى تواند قرآن كريم باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

81- تهمت جادو به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 132 - 1

1 - فرعونيان با سحر خواندن تمامى معجزات موسى ، به وى گفتند كه هرگز رسالتش را تصديق نخواهند كرد .

مهما تأتنا به من ءاية لتسحرنا بها فما نحن لك بمؤمنين

«مهما» از أسماء شرط و به معناى «اى شىء» است. و «من» در «من آية» بيان «مهما» است. بنابراين جمله «مهما تأتنا ... » يعنى «هر چيزى را كه به عنوان معجزه بياورى ... .»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 76 - 5،6

5 - فرعون و اطرافيانش ، على رغم مشاهده معجزه بزرگ موسى ( ع ) ، آن را سحرى آشكار خوانده و حضرتش را متهم به جادوگرى كردند .

فلما جاءهم الحق من عندنا قالوا إن هذا لسحر مبين

6 - تهمت سحر به معجزه بزرگ حضرت موسى ( ع ) از سوى فرعون و اطرافيانش ، برخاسته از روحيه سركشى و تبه كارى آنان بود .

فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمين. فلما جاءهم الحق من عندنا قالوا إن هذا لسحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 2

2 - موسى ( ع ) ، پس از مشاهده عمل ساحران ، براى رفع اتهام ساحرى از خود ، سحر بودن آن عمل را به آنان گوشزد نمود .

فلما ألقوا قال موسى ما جئتم به السحر

ص: 147

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 2

2 - شرك و سِحر خواندن معجزات موسى و ادعاى آوردن همانند براى آن و تكذيب رسالت الهى آن حضرت ، از جمله افترا هاى فرعونيان به خداوند بود .

لاتفتروا على اللّه كذبًا

با توجه به آيات پيشين كه مشتمل بر بيان توحيد از زبان موسى(ع) و نيز ارائه معجزات، و عكس العمل فرعون در سحر خواندن آنها بود، مى توان به مواردى از افتراهاى فرعونيان اشاره كرد.

82- تهمت جادو به وحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 15 - 3

3 - اتهام سحر و ساحرى به پيامبران و وحى ، زشت ترين موضع گيرى تكذيب گران عليه آنان *

أفسحر هذه

اختصاص به ذكر يافتن موضوع «سحر»، بيانگر مطلب بالا است.

83- تهمت جادوزدگى به شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 185 - 2

2 - متهم شدن شعيب ( ع ) از سوى مردم « اَيكه » به جنون و سحرزدگى

قالوا إنّما أنت من المسحّرين

«مسحّر» (مفرد «مسحّرين») به كسى گفته مى شود كه به سختى افسون شده باشد.

84- تهمت جادوزدگى به صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 153 - 1

1 - اتهام جنون و سحرزدگى به صالح ( ع ) از سوى ثموديان

قالوا إنّما أنت من المسحّرين

«مسحّر» (مفرد «مسحّرين») به كسى گفته مى شود كه به شدت افسون شده باشد.

ص: 148

85- تهمت جادوزدگى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 47 - 6،7،9

6- متهم كردن پيامبر (صلی الله علیه و آله) به سحرشدگى ، نمودى از مستورى قلب كافران و ناتوانى آنان از درك حقايق است .

و جعلنا فى قلوبهم أكنّة أن يفقهوه و فى ءاذانهم وقرًا و . .. إذ يقول الظلمون إن

7- نسبت دهندگان سحرزدگى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمانى ستمكارند .

إذ يقول الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا

9- كافران از طريق اعلام سحرشدگى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در صدد ايجاد بدبينى در پيروان ، نسبت به آن حضرت بودند .

إذ يقول الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مخاطب «إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحوراً» مؤمنين باشد و كافران با تهمت «مسحور» به پيامبر(صلی الله علیه و آله) - كه بر شخص خارج شده از حد اعتدال بر اثر سحرزدگى اطلاق مى شود - مى خواستند در آنان نسبت به آن حضرت، بدبينى ايجاد كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 49 - 9

9- ناتوانى مشركان از درك حقانيت معاد ، عامل متهم ساختن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى آنان به سحرزدگى *

إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا . .. و قالوا أءذا كنّا عظمًا ... أءنَّا لمبعوثون

احتمال دارد كه شنيدن سخنان غير قابل درك از پيامبر(صلی الله علیه و آله) عامل نسبت دادن جنون و سحرزدگى به آن حضرت از سوى مشركان بوده است و از جمله آن سخنان، تبليغ پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مورد معاد جسمانى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 8 - 6،9،12

6 - سحر زدگى ، اتهام ظالمانه مشركان به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قال الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا

9 - هرگونه اتهام ناروا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( همچون سحر زدگى و . . . ) ظلم است و اتهام زنندگان ظالم اند .

و قال الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا

12 - تهمت سحر زدگى ، آخرين توجيه و حربه سران كفر و شرك عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قال الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا

سران كفر و شرك، به ترتيب چند تهمت و افترا را عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) مطرح كردند كه اولين آن، تهمت دروغ گويى به آن حضرت و خدشه در اصالت وحى بود. آخرين آن نيز تهمت سحرزدگى به ايشان بود. در تاريخ آمده است كه گويندگان اين سخن عتبة بن ربيعه، ابوسفيان و ... بوده اند كه از سران شرك و كفر به شمار مى آمدند. بنابراين آنچه در تاريخ آمده، مؤيد ديگرى براى برداشت ياد شده است.

ص: 149

86- تهمت جادوزدگى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 9،10

9- فرعون پس از مشاهده معجزه هاى نُه گانه موسى ( ع ) ، او را متهم به سحر و سحرزدگى كرد .

ءاتينا موسى تسع ءايت . .. فقال له فرعون إنى لأظنّك يموسى مسحورًا

10- اتهام جادوگرى و سحرزدگى فرعون به موسى ( ع ) ، متكى بر ظن و گمان او بود نه مبتنى بر دليل و برهان

موسى . .. فقال له فرعون إنى لأظنّك يموسى مسحورًا

87- تهمت جادوگرى به انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 4

4 - اتهام ساحرى و جادوگرى به پيامبران ، ترفندى از سوى مخالفان ايشان

و قالوا يأيّه الساحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 15 - 3

3 - اتهام سحر و ساحرى به پيامبران و وحى ، زشت ترين موضع گيرى تكذيب گران عليه آنان *

أفسحر هذه

اختصاص به ذكر يافتن موضوع «سحر»، بيانگر مطلب بالا است.

88- تهمت جادوگرى به رسولان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 4

4 - اتهام سحر و جنون ، موضع هميشگى كافران در برابر رسولان الهى

ما أتى الذين . .. إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

89- تهمت جادوگرى به سليمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 150

1 - بقره - 2 - 102 - 2

2 - شياطين ، حضرت سليمان را به جادوگرى متهم مى كردند .

و ما كفر سليمن و لكن الشيطين كفروا

مراد از «ما كفر سليمان» (سليمان كافر نشد) نفى جادوگرى از سليمان (ع) است. جمله «و لكن الشياطين ...» و نيز «ما تتلوا الشياطين» حكايت از آن دارد كه: اتهام سحر به حضرت سليمان از سوى شياطين عنوان شده و نشر پيدا كرده بود.

90- تهمت جادوگرى به عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 6 - 10،11

10 - بنى اسرائيل ، معجزات و دلايل روشن عيسى ( ع ) را سحرى آشكار خواندند .

فلمّا جاءهم بالبيّنت قالوا هذا سحر مبين

11 - اتهام سحر و ساحرى ، از حربه هاى تبليغاتى دشمنان عيسى ( ع ) عليه آن حضرت

فلمّا جاءهم بالبيّنت قالوا هذا سحر مبين

91- تهمت جادوگرى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 12

12- كفرپيشگان ، قيامت را امرى گزاف و طرح آن را از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) چون سحر ، نيرنگى روشن قلمداد مى كردند .

إن هذا إلاّ سحر مبين

«هذا» به گفتار پيامبر(صلی الله علیه و آله) مبنى بر زنده شدن مردگان و برپايى قيامت اشاره دارد. اطلاق «سحر» بر اين گفتار و ادعا، از باب تشبيه است و وجه شبه آن بطلان و نيرنگ مى باشد; يعنى، اين سخن ظاهرى فريبنده و باطنى پوچ و بى اساس دارد و در بطلان و نيرنگ بازى، همانند سحر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 15 - 5

5- كافران مكه ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را متهم به سحر مى كردند .

بل نحن قوم مسحورون

در آيه فوق، هر چند به «سحر كننده» تصريح نشده، ولى تناسب حكم و موضوع و نيز آيه هاى ديگرى كه به اين موضوع تصريح كرده است، مقصود پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 151

11 - انبياء - 21 - 3 - 15،17

15- سحر بودن قرآن و ساحر بودن پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، دليل واهى و بهانه ديگر مشركان ستم پيشه براى ايمان نياوردنشان

أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

مشركان براى ردّ ادعاى نبوت پيامبر(صلی الله علیه و آله)، دو دليل واهى و بهانه جويانه مى آوردند: 1- بشر بودن آن حضرت (هل هذا إلاّ بشر مثلكم)، 2- ساحر بودن ايشان (أفتأتون السحر).

17- تكذيب پيامبر (صلی الله علیه و آله) و نسبت هاى ناروا ( جادوگرى و . . . ) به او ظلم است .

و أسرّوا النجوى الذين ظلموا هل هذا إلاّبشر. .. أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

جمله «هل هذا إلاّ بشر. .. أفتأتون السحر...» بدل براى «النجوى» است; يعنى، محتواى نجواى ستمگران اين بود كه نسبت سحر به پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى دادند. با توصيف اين افراد به «ظالمان»، نشانگر اين است كه نسبت ناروا به پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مصداق بارز ظلم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 10

10 - موضع گيرى خصمانه كافران صدراسلام عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و موسى ( ع ) و متهم ساختن آنان به ساحرى

قالوا سحران تظهرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 4 - 6،7

6 - كافران ، پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) را ساحر و بسيار دروغگو مى دانستند .

و قال الكفرون هذا سحر كذّاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 5

5 - اتهام سحر يا جنون ، از سوى كافران به پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله)

كذلك ما أتى . .. إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

ضمير «من قبلهم» به كافران عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) بازمى گردد; يعنى، اگر اينان تو را به سحر و جنون متهم مى كنند، مطلب تازه اى نيست ; زيرا پيشينيان نيز، همين شيوه را داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 2 - 3

3 - اتهام سحر و جادوگرى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از سوى كافران با مشاهده هر معجزه

و إن يروا ءاية يعرضوا و يقولوا سحر مستمرّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 6 - 14،15

14 - بنى اسرائيل ، معجزات و دلايل روشن رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) را سحرى آشكار خواندند .

ص: 152

فلمّا جاءهم بالبيّنت قالوا هذا سحر مبين

15 - متهم كردن رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) به سحر و ساحرى ، از حربه هاى تبليغاتى بنى اسرائيل عليه آن حضرت

فلمّا جاءهم بالبيّنت قالوا هذا سحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 7 - 2،7

2 - سحر خواندن معجزات پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، افترا بر خداوند است .

فلمّا جاءهم بالبيّنت قالوا هذا سحر . .. و من أظلم ممّن افترى على اللّه الكذب

7 - كسانى كه از پذيرش دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) خوددارى ورزيده و آن حضرت را با داشتن معجزات و دلايل روشن ، به سحر و ساحرى متهم كردند ، افترازنندگان به خدا و از ستمكارترين مردم اند .

فلمّا جاءهم بالبيّنت . .. و من أظلم ممّن افترى على اللّه الكذب

92- تهمت جادوگرى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 109 - 2،3

2 - اشراف و بزرگان دربار فرعون بر مبناى ساحر بودن موسى و سحر بودن معجزات وى ، جلسه مشورتى خويش را آغاز كردند .

قال الملأ من قوم فرعون إن هذا لسحر عليم

جمله «إن هذا . .. » مى تواند از نتايج بحث و گفتگوى اشراف باشد. يعنى در ابتدا اين مسأله مطرح شد كه امور خارق العاده موسى از چه سنخى است. همچنين مى تواند بيانگر اين باشد كه آنان ساحر بودن موسى را مفروض گرفته بودند و درباره روش مبارزه با وى تبادل نظر مى كردند. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.

3 - اشراف و بزرگان قوم فرعون پس از تبادل نظر در جلسه مشورتى به اين نتيجه رسيدند كه موسى ( ع ) بدون هيچ ترديد ساحرى زبردست و معجزه وى سحر است .

قال الملأ من قوم فرعون إن هذا لسحر عليم

برداشت فوق بر اساس اولين احتمالى است كه در توضيح فيش قبل درباره جمله «إن هذا . .. » بيان شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 110 - 5

5 - انتخاب روش مبارزه با موسى پس از تصميم به ساحر خواندن وى و تحليل اهداف او ( برچيدن حكومت فرعونى ) ، از مسائل مطرح شده در جلسه مشورتى بزرگان دربار فرعون

فماذا تأمرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 10

ص: 153

10- اتهام جادوگرى و سحرزدگى فرعون به موسى ( ع ) ، متكى بر ظن و گمان او بود نه مبتنى بر دليل و برهان

موسى . .. فقال له فرعون إنى لأظنّك يموسى مسحورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 102 - 1

1- تذكر موسى ( ع ) به آگاهى و اعتقاد درونى فرعون به حقانيت معجزات او على رغم سحر خواندن آنها

إنى لأظنّك يموسى مسحورًا . قال لقد علمت ما أنزل هؤلاء إلاّ ربّ السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 57 - 2،4

2 - سِحر و ساحرى ، از اتهامات فرعون به موسى ( ع )

أجئتنا . .. بسحرك يموسى

4 - فرعون آيات و معجزات الهى موسى ( ع ) را سِحر خواند و آن را وسيله اى براى بيرون راندن فرعونيان از مصر دانست .

لتخرجنا من أرضنا بسحرك يموسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 58 - 3

3 - فرعون ، معجزات موسى ( ع ) را سِحر خوانده و امكان انجام نظير آن را دليل معجزه نبودن آن دانسته بود .

فلنأتيّنك بسحر مثله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 63 - 3،5

3 - تأكيد بر ساحربودن موسى و هارون ( ع ) ، از جمله حركت هاى تبليغى فرعونيان بود .

قالوا إن هذن لسحرن

حرف «إن» مخفف از «إنّ» و ملغى از عمل است; ولى معناى تأكيد را مى رساند.

5 - متهم ساختن موسى و هارون ( ع ) به تلاش و برنامه ريزى براى بيرون راندن قبطيان از مصر به وسيله سِحر ، از جمله محور هاى تبليغاتى فرعونيان عليه موسى ( ع )

لسحرن يريدان أن يخرجاكم من أرضكم بسحرهما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 7،8

7 - فرعون ، موسى ( ع ) را برترين ساحر و معجزه او را سِحرى فراتر از آنچه به ديگران آموخته بود ، قلمداد كرد .

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

8 - فرعون ، موسى ( ع ) را به استادى ساحران و سر رشته دارى امور آنان متهم كرد .

ءامنتم له . .. إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

ص: 154

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 34 - 2

2 - تلاش فرعون براى سحر قلمداد كردن معجزات موسى براى اطرافيانش

قال للملإ حوله إنّ هذا لسحر عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 6

6 - اصرار و پافشارى فرعون بر سحر شمردن معجزه موسى

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 13 - 2

2 - سحر خوانده شدن معجزات الهى موسى ، از سوى فرعونيان على رغم وضوح و روشنى آن

فلمّا جاءتهم ءايتنا مبصرة قالوا هذا سحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 36 - 4

4 - انكار معجزات موسى از سوى فرعونيان ، به اتهام سحر و ساختگى بودن آنها

فلمّا جاءهم موسى بئايتنا بيّنت قالوا ما هذا إلاّ سحر مفترًى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 10

10 - موضع گيرى خصمانه كافران صدراسلام عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و موسى ( ع ) و متهم ساختن آنان به ساحرى

قالوا سحران تظهرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 24 - 6

6 - تهمت سحر و دروغ گويى به موسى ( ع ) ، از سوى فرعون ، هامان و قارون

فقالوا سحر كذّاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 1

1 - متهم شدن موسى ( ع ) ، به سحر و افسون گرى از سوى فرعونيان

و قالوا يأيّه الساحر ادع

ص: 155

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 39 - 6

6 - اتهام سحر و جنون از سوى فرعون به موسى ( ع ) ، پس از مشاهده دلايل و برهان هاى روشن رسالت آن حضرت

أرسلنه . .. بسلطن مبين ... و قال سحر أو مجنون

93- تهمت جادوگرى به هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 63 - 3،5

3 - تأكيد بر ساحربودن موسى و هارون ( ع ) ، از جمله حركت هاى تبليغى فرعونيان بود .

قالوا إن هذن لسحرن

حرف «إن» مخفف از «إنّ» و ملغى از عمل است; ولى معناى تأكيد را مى رساند.

5 - متهم ساختن موسى و هارون ( ع ) به تلاش و برنامه ريزى براى بيرون راندن قبطيان از مصر به وسيله سِحر ، از جمله محور هاى تبليغاتى فرعونيان عليه موسى ( ع )

لسحرن يريدان أن يخرجاكم من أرضكم بسحرهما

94- تهمت جاهلانه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 113 - 8

8 - تورات و انجيل ، راهگشاى حل اختلاف مذهبى يهود و نصارا

قالت اليهود . .. و قالت النصرى ... و هم يتلون الكتب

جمله حاليه «و هم يتلون الكتاب» مى تواند به داعى تعجب ايراد شده باشد; يعنى، باعث شگفتى است كه يهود و نصارا كتابهاى آسمانى را مى خوانند، ولى در عين حال اين گونه اختلاف دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 131 - 10

10 - اتهام شومى و نامباركى به موسى ( ع ) و پيروانش از فرعونيان ، اتهامى ناروا و برخاسته از جهل آنان بود .

يطيروا بموسى و من معه . .. و لكن أكثرهم لايعلمون

ص: 156

95- تهمت جن زدگى به نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 9 - 9

9 - قوم نوح ، آن حضرت را به جنون و آسيب ديدگى از سوى جن متهم مى كردند .

و قالوا مجنون و ازدجر

مفسران، عبارت «و ازدجر» را به معناى «ازدجره الجنّ» (جن ايشان را آزار رسانده است) گرفته اند.

96- تهمت جنون به رسولان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 4

4 - اتهام سحر و جنون ، موضع هميشگى كافران در برابر رسولان الهى

ما أتى الذين . .. إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

97- تهمت جنون به شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 185 - 2

2 - متهم شدن شعيب ( ع ) از سوى مردم « اَيكه » به جنون و سحرزدگى

قالوا إنّما أنت من المسحّرين

«مسحّر» (مفرد «مسحّرين») به كسى گفته مى شود كه به سختى افسون شده باشد.

98- تهمت جنون به صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 153 - 1

1 - اتهام جنون و سحرزدگى به صالح ( ع ) از سوى ثموديان

قالوا إنّما أنت من المسحّرين

«مسحّر» (مفرد «مسحّرين») به كسى گفته مى شود كه به شدت افسون شده باشد.

ص: 157

99- تهمت جنون به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 184 - 1،2،3

1 - كفرپيشگان عصر بعثت ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به سبب دعوت به توحيد و معاد ، فردى مجنون مى پنداشتند .

أو لم يتفكروا ما بصاحبهم من جنة

«جنة» به معناى ديوانگى است. به دليل آيات بعد كه مسأله قيامت و توحيد مطرح شده است، مى توان گفت اين دو مسأله در بين معارف الهى بيشترين نقش را در متهم كردن پيامبر(صلی الله علیه و آله) به جنون داشته است.

2 - خداوند كفرپيشگان را به تفكر در ادعاى ناصوابشان ( مجنون پنداشتن پيامبر ) فراخواند .

أو لم يتفكروا ما بصاحبهم من جنة

3 - خداوند با يادآورى همنشينى پيامبر (صلی الله علیه و آله) با مردم ، مشركان را به بطلان پندارشان ( مجنون بودن پيامبر ) رهنمون ساخت .

أو لم يتفكروا ما بصاحبهم من جنة

به كارگيرى كلمه «صاحب» و اضافه آن به ضمير (صاحبهم، يعنى همنشينشان) اشاره به حقيقتى دارد كه تفكر در آن كافى در بطلان ادعاى مشركان است. يعنى او همواره همنشين آنان بود و اگر اثرى از جنون در او وجود داشت، آشكار مى گشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 6 - 3

3- كافران مكه ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به خاطر ادعاى نزول وحى بر خود ، فردى مجنون و ديوانه مى دانستند .

و قالوا يأيها الذى نزّل عليه الذّكر إنك لمجنون

شواهد تاريخى گواهند كه قبل از ادعاى نبوت پيامبر(صلی الله علیه و آله) آنان چنين تهمتى را به آن حضرت نسبت نمى دادند، پس اين تهمت به خاطر نكته ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 1،2،3

1 - جنون ، يكى از نسبت هاى نارواى كافران و رفاه زدگان به ساحت پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله)

أم يقولون به جنّة

«به جنّة»;يعنى، «او گرفتار نوعى جنون است و اين اتهام ديگرى بود كه از سوى كافران و مترفان، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) زده مى شد.

2 - شخصيت ، منش و گويش خردمندانه پيامبر (صلی الله علیه و آله) گواهى روشن بر مبرا بودن آن حضرت از اتهام كافران ( جنون )

أم لم يعرفوا رسولهم . .. أم يقولون به جنّة

3 - توبيخ كافران از سوى خداوند ، به خاطر نسبت دادن جنون به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، على رغم آشنايى كاملشان با شخصيت خردمند آن حضرت

أم لم يعرفوا رسولهم . .. أم يقولون به جنّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 8 - 5

5 - كافران ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به خاطر اظهار امكان بازآفرينى انسان ها در قيامت ، متهم به جنون مى كردند .

ص: 158

و قال الذين كفروا هل ندلّكم على رجل . .. أم به جنّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 6،8

6 - دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از مردم مكه براى انديشيدن درباره جنون نسبت داده شده به آن حضرت

ثمّ تتفكّروا ما بصاحبكم من جِنّة

مراد از «صاحب»، به قرينه «هو» در عبارت بعدى، پيامبر(صلی الله علیه و آله) است.

8 - نسبت جنون به پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى مردم مكه ، ناشى از بى انديشگى بوده است .

ثمّ تتفكّروا ما بصاحبكم من جِنّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 53 - 7

7 - نسبت دادن جنون به پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى مشركان ، حدس و گمان و به دور از علم و آگاهى بود .

أفترى على اللّه أم به جِنّة . .. ما بصاحبكم من جِنّة ... و قد كفروا به من قبل و

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 36 - 1،2

1 - اتهام جنون و شاعر بودن به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شيوه مشركان و كافران در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و يقولون أئنّا لتاركوا ءالهتنا لشاعر مجنون

آمدن فعل «يقولون» به صيغه مضارع، حكايت از استمرار اين سخن دارد.

2 - مشركان ، دليل نپذيرفتن دعوت پيامبراسلام را ، مجنون و شاعر بودن آن حضرت معرفى مى كردند .

و يقولون أئنّا لتاركوا ءالهتنا لشاعر مجنون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه لام در «لشاعر» براى تعليل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 14 - 3

3- اتهام جنون به پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى مشركان مكه

ثمّ تولّوا عنه و قالوا معلّم مجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 5

5 - اتهام سحر يا جنون ، از سوى كافران به پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله)

كذلك ما أتى . .. إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

ضمير «من قبلهم» به كافران عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) بازمى گردد; يعنى، اگر اينان تو را به سحر و جنون متهم مى كنند، مطلب تازه اى نيست ; زيرا پيشينيان نيز، همين شيوه را داشته اند.

ص: 159

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 29 - 7

7 - اتهام كهانت و جنون به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از سوى كافران

فما أنت بنعمت ربّك بكاهن و لامجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 51 - 5،8

5 - اتهام جنون به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به هنگام شنيدن قرآن از سوى كافران

لمّا سمعوا الذكر و يقولون إنّه لمجنون

8 - كافران ، قرآن را نشانه جنون پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى دانستند .

لمّا سمعوا الذكر و يقولون إنّه لمجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 22 - 1،7

1 - برخى از مردم عصر بعثت ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را ديوانه شمرده و او را به تدوين قرآن براساس اختلالات عقلى ، متهم مى كردند .

و ما صاحبكم بمجنون

7 - جنون آميز خواندن رفتار و گفتار پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از شيوه هاى مبارزه مخالفان با آن حضرت در صدراسلام

و ما صاحبكم بمجنون

100- تهمت جنون به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 27 - 3

3 - اقدام فرعون به متهم كردن موسى ( ع ) به جنون

قال إنّ رسولكم . .. لمجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 39 - 6

6 - اتهام سحر و جنون از سوى فرعون به موسى ( ع ) ، پس از مشاهده دلايل و برهان هاى روشن رسالت آن حضرت

أرسلنه . .. بسلطن مبين ... و قال سحر أو مجنون

ص: 160

101- تهمت جنون به نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 25 - 1

1 - متهم شدن نوح ( ع ) ، از سوى اشراف قومش ، به نوعى ديوانگى و جنون

فقال الملؤا الذين كفروا . .. إن هو إلاّ رجل به جنّة

«إن» معادل ماى نافيه است; يعنى: «ما هو إلاّ رجل. ..». نكره آوردن «جنّة» نيز براى تنويع است. بنابراين عبارت «به جنّة»;يعنى، او گرفتار نوعى ديوانگى است. «تربّص» (مصدر «تربّصوا») به معناى حلول چيزى را براى كسى، انتظار كشيدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 9 - 9

9 - قوم نوح ، آن حضرت را به جنون و آسيب ديدگى از سوى جن متهم مى كردند .

و قالوا مجنون و ازدجر

مفسران، عبارت «و ازدجر» را به معناى «ازدجره الجنّ» (جن ايشان را آزار رسانده است) گرفته اند.

102- تهمت جنون به هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 54 - 2

2- قوم عاد ، هود ( ع ) را متهم به اغتشاش روانى كردند و سخنان او را برخاسته از جنون پنداشتند .

إن نقول إلاّ اعتريك بعض ءالهتنا بسوء

«سوء» به معناى رنج ، سختى ، مرض و آفت و مانند اينهاست. و مراد از آن ، در آيه شريفه - به مناسبت مورد - مرض جنون و مانند آن مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 55 - 6

6- ناتوانى بت ها براى از ميان بردن هود ( ع ) ، على رغم بيزارى جستن علنى او از آنها ، نشانه حقيقت نداشتن ادعاى قوم عاد ( ابتلاى هود به جنون از ناحيه بت ها )

إن نقول إلاّ اعتريك بعض ءالهتنا بسوء . .. فكيدونى جميعًا ثم لاتنظرون

103- تهمت جهل به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 2 - 4

ص: 161

4 - اتهام گمراهى و جهل به پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى مشركان

ما ضلّ صاحبكم و ما غوى

آيه شريفه در رد اين ديدگاه مشركان است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) را متهم به گمراهى و جهل مى كردند.

104- تهمت جهل به مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 8 - 10

10 - پيروان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در پندار و بيان نكوهشگر و طعن آلود مشركان ، مردمانى نادان و دنباله رو فردى سحر زده

و قالوا . .. إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا

از لحن آيه شريفه، استفاده مى شود كه كافران، اين سخن را از سر نكوهش و طعن مى گفتند و چون پيروى از فردى سحرزده، امرى غير منطقى است، در حقيقت پيروان آن حضرت را، مردمانى نادان مى پنداشتند.

105- تهمت حسد به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 15 - 13

13 - منع شدگان از شركت در فتح خيبر ، متهم كننده مؤمنان به حسدورزى

فسيقولون بل تحسدوننا

106- تهمت حكومت طلبى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 57 - 3

3 - برنامه ريزى و توطئه براى بيرون راندن فرعون و فرعونيان از مصر و تلاش براى رسيدن به حكومت ، اتهام فرعون به حضرت موسى ( ع )

أجئتنا لتخرجنا من أرضنا بسحرك يموسى

107- تهمت خرافه به دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 68 - 7

ص: 162

7 - كافران فرو رفته در خرافات و شرك ، متهم كننده پيام انبيا به خرافه و افسانه

و قال الذين كفروا . .. إن هذا إلاّ أسطير الأوّلين

با توجه به اين كه وعده معاد و رستاخيز همواره از سوى پيامبران الهى مطرح مى شده است، مى توان گفت كه واژه «أوّلين» اشاره به آن بزرگواران دارد.

108- تهمت خطا به يعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 95 - 1،2

1- بستگان يعقوب باور به زنده بودن يوسف ( ع ) را خطاى ديرينه يعقوب ( ع ) و اصرار بر آن را برخاسته از كژانديشى مى شمردند .

إنك لفى ضللك القديم

مقصود فرزندان و بستگان يعقوب از خطاى ديرينه وى (ضلالك القديم) مى تواند اعتقاد او به زنده بودن يوسف(ع) و يا برتر دانستن وى بر ديگر فرزندان باشد. هر چند بعيد نيست كه هر دو معنا نيز مراد باشد.

2- بستگان يعقوب با سوگند ، وى را به كژروى و ارتكاب خطا در برتر دانستن يوسف ( ع ) و محبّت بيش از حد به وى متهم كردند .

إنك لفى ضللك القديم

109- تهمت خوش باورى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 61 - 3،17

3 - معرفى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به عنوان فردى ساده و خوش باور نمونه اى از اذيت هاى منافقان نسبت به آن حضرت

الذين يؤذون النبى و يقولون هو أذن

«اُذُن» به كسى گفته مى شود كه به هر سخنى گوش فرا دهد و زود باور كند ; يعنى، ساده و خوش باور باشد. گفتنى است كه برداشت فوق بر اين اساس است كه جمله «يقولون هو أذن» براى بيان مورد و نمونه اى باشد كه منافقان، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را به آن متهم كرده و باعث رنجش خاطر آن حضرت مى شدند.

17 - از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روايت شده كه ضمن يك خطبه طولانى فرمود : « سمونى اذناً و زعموا انّى كذلك لكثرة ملازمته [ على ( ع ) ] اياى و اقبالى عليه حتى انزل اللّه عز و جل فى ذلك قرآناً « و مهم الذين يؤذون النبى و يقولون هو اذن . . . » ;

ص: 163

110- تهمت خيال پردازى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 224 - 4

4 - اتهام مشركان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) مبنى بر ابداع قرآن با وهم و خيال خويش

و الشعراء يتّبعهم الغاون

111- تهمت دروغگويى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 66 - 2

2 - اشراف كفرپيشه قوم هود ، وى را به سفاهت و دروغگويى متهم كردند .

قال الملأ الذين كفروا . .. انا لنريك فى سفاهة و إنا لنظنك من الكذبين

112- تهمت دروغگويى به ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 43 - 2

2 - انكار رسالت حضرت ابراهيم ( ع ) و متهم شدن او به دروغ گويى ، از سوى قوم او ( كلدانيان )

فقد كذّبت . .. و قوم إبرهيم و قوم لوط

113- تهمت دروغگويى به انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 42 - 2

2 - تكذيب پيامبران ، متهم كردن آنان به دروغ گويى و انكار رسالت ايشان ، سابقه دار در تاريخ بشر

و ان يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم قوم نوح و عاد و ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 4 - 2

2 - انكار رسالت پيامبران و متهم كردن آنان به دروغ گويى ، سابقه دار در تاريخ بشر

و إن يكذّبوك فقد كذّبت رسل من قبلك

ص: 164

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 25 - 2

2 - انكار رسالت پيامبران و متهم كردن آنان به دروغ گويى ، سابقه دار در تاريخ بشر

و إن يكذّبوك فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 52 - 11

11 - نادرست پنداشتن وعده الهى به برپايى قيامت و دروغگو دانستن پيامبران ، كفر و از نشانه هاى كافران است .

الذين كفروا . .. قالوا يويلنا ... هذا ما وعد الرحمن و صدق المرسلون

114- تهمت دروغگويى به پيروان نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 27 - 15

15- اشراف و سران قوم نوح ، پيروان آن حضرت را در ادعاى ايمان ، به دروغ گويى متهم مى كردند .

بل نظنكم كذبين

115- تهمت دروغگويى به شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 93 - 5

5- مردم مدين ، شعيب ( ع ) را به دروغ گويى در ادعاى نبوت و رسالت متهم مى كردند .

سوف تعلمون . .. من هو كذب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 2

2 - انكار رسالت شعيب ( ع ) و متهم شدن او به دروغ گويى از سوى مردم مدين

فقد كذّبت . .. و أصحب مدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 186 - 4

4 - شعيب ( ع ) متهم به دروغ گويى در ادعاى رسالت ، از سوى مردم اَيكه

و إن نظنّك لمن الكذبين

ص: 165

«إنْ» مخفف از ثقيله و«ظَنْ» (مصدر «نظن») مرادف «ايقان» (يقين داشتن) است; يعنى، «قطعًا تو را از جمله دروغ گويان مى دانيم».

116- تهمت دروغگويى به صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 38 - 1

1 - فرستاده الهى پس از نوح ، متهم به دروغ گويى از سوى اشراف و عناصر مرفه قومش

و قال الملأ من قومه . .. إن هو إلاّ رجل افترى ... و ما نحن له بمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 39 - 6

6 - مردمِ جامعه پس از نوح ، هشدار عذاب را جدى نگرفتند و فرستاده الهى را به دروغ گويى متهم كردند .

قال ربّ انصرنى بما كذّبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 25 - 4

4 - تأكيد قوم ثمود بر دروغ گويى ، قدرت طلبى و خودخواهى صالح ( ع ) ، در ادعاى پيامبرى

بل هو كذّاب أشر

«أشر» به معناى متكبر و خودخواه است.

117- تهمت دروغگويى به لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 43 - 3

3 - مخالفت همگانى قوم لوط با رسالت او و دروغگو خوانده شدن وى از سوى آنان

و قوم إبرهيم و قوم لوط

118- تهمت دروغگويى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 38 - 5

ص: 166

5- كافران دين ستيز مكه ، پيامبراسلام و مؤمنان را در باره وعده هاى الهى دروغگو مى پنداشتند .

و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 35 - 2

2- مشركان مكه ، سرگذشت نوح و قوم او را ، داستانى ساختگى و بافته پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى پنداشتند .

و لقد أرسلنا نوحًا . .. أم يقولون افتريه

برداشت فوق ، براين اساس است كه ضمير مفعولى در «إفتراه» به داستان نوح(ع) و قوم او كه در آيات پيشين آمده ، باز گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 101 - 1،2

1- متهم شدن پيامبر (صلی الله علیه و آله) به دروغ گويى از سوى مشركان ، با رخ دادن نسخ و تبديل پيامى به پيام ديگر در برخى از آيات قرآن

و إذا بدّلنا ءاية مكان ءاية . .. قالوا إنما أنت مفتر

2- نسخ و تغيير برخى از پيام هاى الهى ، دستاويزى براى مشركان در مبارزه با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و متهم كردن او به دروغ گويى

و إذا بدّلنا ءاية مكان ءاية . .. قالوا إنما أنت مفتر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 105 - 1

1- مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را در استناد قرآن به خداوند دروغگو و مفترى مى دانستند .

يقولون إنما يعلّمه بشر . .. إنما يفترى الكذب الذين لايؤمنون بأيت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 42 - 1

1 - مشركان صدراسلام ، رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار و او را به دروغ گويى متهم مى كردند .

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 3 - 3

3 - از سوى مشركان ، به پيامبر (صلی الله علیه و آله) اتهام دروغ پردازى زده مى شد .

أم يقولون افتريه بل هو الحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 8 - 1

1 - كافران ، اظهارات پيامبر (صلی الله علیه و آله) را درباره تجديد حيات انسان ها پس از مرگ ، افتراى او بر خدا مى دانستند .

و قال الذين كفروا هل ندلّكم على رجل ينبّئكم . .. أفترى على اللّه كذبًا

ص: 167

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 4 - 1

1 - مشركان صدراسلام ، رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار نموده و او را به دروغ گويى متهم كردند .

و إن يكذّبوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 25 - 1

1 - مشركان صدراسلام ، رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار نموده و آن حضرت را به دروغ گويى متهم مى كردند .

و إن يكذّبوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 4 - 6،7

6 - كافران ، پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) را ساحر و بسيار دروغگو مى دانستند .

و قال الكفرون هذا سحر كذّاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 7 - 4

4 - سران كفر و شرك ، كلام توحيدى و يكتاپرستى رسول خدا را ، سخنى دروغ و ساختگى مى پنداشتند .

إن هذا إلاّ اختلق

مقصود از واژه «اختلاق» - هنگامى كه در وصف كلامى آورده شود - سخن ساختگى و دروغى است كه سابقه نداشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 24 - 1،2

1 - نسبت كذب و افترا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از ديگر موضع گيرى هاى منكران ، در قبال وحى قرآنى

اللّه الذى أنزل الكتب بالحقّ . .. أم يقولون افترى على اللّه كذبًا

ارتباط اين آيه با آيات 17 و 18 مى تواند توجيه گر واژه «أم» باشد; يعنى، منكران قرآن گاهى با انكار معاد مى خواهند وحى را انكار كنند و زمانى هم با نسبت كذب به پيامبر درصدد انكار حقانيت قرآن مى باشند.

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به خاطر دعوت مؤمنان به مودت اهل بيت ، در معرض اتهام كذب از سوى عناصر سست ايمان *

أم يقولون افترى على اللّه كذبًا

چنانچه مخاطب در «لا أسئلكم» مسلمانان باشند، از ارتباط «أم يقولون» با آيه شريفه، مى توان استفاده كرد كه فاعل «يقولون» عناصر سست ايمان هستند و نه مشركان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 33 - 1

ص: 168

1 - اتهام كافران به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در ابداع قرآن از نزد خود و نسبت دادن آن به خداوند

أم يقولون تقوّله

«تقوّل»; يعنى، به دروغ چيزى را به كسى نسبت دادن (المصباح المنير). مقصود كافران اين است كه قرآن، كلام خداوند نيست و پيامبر(صلی الله علیه و آله) به دروغ آن را به او نسبت مى دهد.

119- تهمت دروغگويى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 67 - 7

7 - قوم موسى وى را به دروغ گويى در ابلاغ حكم خدا ( فرمان ذبح گاو ) ، متهم كردند .

إن اللّه يأمركم . .. قالوا أتتخذنا هزواً

با وجود اينكه موسى(ع) با جمله «إن اللّه. ..» تصريح مى كند كه خداوند چنين دستورى داده بنى اسرائيل با خطاب به موسى (ع) (أتتخذنا) او را صادر كننده آن فرمان مى پنداشتند; يعنى، بر اين گمان بودند كه وى به گزاف آن حكم را به خداوند نسبت مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 36 - 5

5 - متهم شدن موسى ( ع ) به دروغ گويى در ادعاى رسالت

و ما سمعنا بهذا فى ءابائنا الأوّلين

«هذا» به ادعاى رسالت از سوى موسى اشاره دارد; زيرا فرعون وى را متهم به دروغ گويى مى كند، به اين دليل كه اگر رسالت از سوى خدا درست باشد، بايد پيش از تو در ميان نياكان ما اين امر تحقق مى يافت; در حالى كه چنين چيزى در تاريخ پيشينيان، شنيده نشده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 38 - 8

8 - متهم شدن موسى ( ع ) به دروغ گويى از سوى فرعون ، به خاطر مردود دانستن الوهيت وى و فراخواندن همگان به پرستش خداى يگانه

و إنّى لأظنّه من الكذبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 24 - 6

6 - تهمت سحر و دروغ گويى به موسى ( ع ) ، از سوى فرعون ، هامان و قارون

فقالوا سحر كذّاب

ص: 169

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 37 - 5،6،15

5 - دستور ساختن بناى مرتفع و رصدخانه براى اطلاع پيدا كردن از خداى موسى ( ع ) ، نيرنگ و ترفند فرعون براى اثبات دروغ گويى موسى ( ع ) درادعاى وجود خداى يكتا در جهان

أسبب السموت فأطّلع إلى إله موسى

در اين كه مقصود اصلى فرعون از ساختن بناى مرتفع چه بوده، ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد: از جمله اين كه فرعون با ساختن بناى مرتفع، درصدد نبود كه به راه هاى آسمان دست يابد; زيرا كوه هاى مرتفعى وجود داشت كه از برج ها و بناى احداثى او بلندتر بود. از اين رو مقصود اصلى او اين بود كه براى مردم اثبات كند كه راه يافتن به آسمان، امرى ناممكن است. بنابر اين ادعاى موسى(ع) به اين كه در جهان خدايى هست كه با او ارتباط دارد، دروغ و باطل مى باشد. گفتنى است ذيل آيه - كه در آن از بى اثر بودن توطئه فرعون سخن به ميان آمده - مؤيد همين برداشت است.

6 - موسى ( ع ) ، متهم به فردى دروغ گو و دين ساز از سوى فرعون

و إنّى لأظنّه كذبًا

15 - كار ساز نبودن مكر و حيله فرعون در ساختن بناى بلند ، به بهانه اطلاع يافتن از خداى موسى ( ع ) و اثبات دروغ گو بودن او

يهمن ابن لى صرحًا. .. فأطّلع إلى إله موسى... و ما كيد فرعون إلاّ فى تباب

برداشت ياد شده به اين خاطر است كه از مصاديق اصلى «كيد فرعون» ساختن بناى بلند مى باشد.

120- تهمت دروغگويى به مومنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 38 - 5

5- كافران دين ستيز مكه ، پيامبراسلام و مؤمنان را در باره وعده هاى الهى دروغگو مى پنداشتند .

و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

121- تهمت دروغگويى به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 38 - 5

5- كافران دين ستيز مكه ، پيامبراسلام و مؤمنان را در باره وعده هاى الهى دروغگو مى پنداشتند .

و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 48 - 5

5 - كافران صدراسلام ، مؤمنان را دروغگو دانسته و عقيده آنان به برپايى قيامت را بى اساس مى پنداشتند .

ص: 170

و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

122- تهمت دروغگويى به نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 73 - 1

1 - قوم نوح ، نبوت او را با وجود شواهد و براهين صدق ، نپذيرفته و آن حضرت را به دروغ گويى متهم كردند .

يقوم إن كان كبر عليكم مقامى . .. فإن توليتم فما سألتكم من أجر ... فكذبوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 27 - 14

14- اشراف قوم نوح ، آن حضرت را در ادعاى پيامبرى به دروغ گويى متهم مى كردند .

بل نظنكم كذبين

متهم كردن نوح و پيروانش به دروغ گويى برحسب مدعاى آنان است; يعنى ، اتهام نوح به دروغ گويى در ارتباط با ادعاى نبوت است و نسبت به پيروانش در ادعاى ايمان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 32 - 8

8- نوح ( ع ) ، در پندار نارواى كفرپيشگان قومش ، فردى دروغگو و ارائه كننده مطالب نادرست

إن كنت من الصدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 26 - 6

6 - مردم ، هشدار عذاب را جدّى نگرفتند و نوح ( ع ) را به دروغ گويى متهم ساختند .

قال ربّ انصرنى بما كذّبون

123- تهمت دروغگويى به هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 38 - 1

1 - فرستاده الهى پس از نوح ، متهم به دروغ گويى از سوى اشراف و عناصر مرفه قومش

و قال الملأ من قومه . .. إن هو إلاّ رجل افترى ... و ما نحن له بمؤمنين

ص: 171

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 39 - 6

6 - مردمِ جامعه پس از نوح ، هشدار عذاب را جدى نگرفتند و فرستاده الهى را به دروغ گويى متهم كردند .

قال ربّ انصرنى بما كذّبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 22 - 2

2- قوم عاد ، متهم كننده هود ( ع ) ، به دروغ پردازى براى جداسازى آنان از خدايانشان

قالوا أجئتنا لتأفكنا عن ءالهتنا

124- تهمت دنياطلبى به نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 29 - 3

3- دستيابى به مال و دارايى مردم به بهانه پيامبرى ، تحليل نابخردانه سران و اشراف قوم نوح از ادعاى نبوت و رسالت آن حضرت

و يقوم لاأسئلكم عليه مالاً

از اينكه نوح(ع) در پاسخ به قوم خويش ، مطرح مى سازد كه كمترين مالى از آنان مطالبه نمى كند ، معلوم مى شود كه كفرپيشگان چنين اتهامى را متوجه او كرده بودند.

125- تهمت رؤياى آشفته به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 1

1- خواب آشفته دانستن قرآن ، از تبليغات سوء مشركان ستم پيشه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

بل قالوا أضغث أحلم

«أضغاث» (جمع «ضغث») به معناى دسته ها و مختلط ها و «أحلام» (جمع «حلم») به معناى خواب ها است. اين تعبير (أضغاث أحلام) به خواب هاى آشفته و پراكنده اطلاق مى شود.

126- تهمت رياست طلبى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 6 - 6

ص: 172

6 - سران شرك و كفر ، هدف و انگيزه پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) از دعوت به يكتاپرستى را ، دستيابى به رياست و آقايى بر دينداران مى دانستند .

أجعل الألهة إلهًا وحدًا . .. إنّ هذا لشىء يراد

برداشت ياد شده، براساس اين ديدگاه است كه «هذا» اشاره به يكتاپرستى و نفى آيين شرك (مضمون دعوت پيامبراسلام) باشد و مقصود از «شىء يراد» سيادت و آقايى بر مردم باشد كه در نگاه سران كفر، هدف و آرزوى پيامبراسلام بود; زيرا با يكى شدن پرستش ها، قهراً آن حضرت رهبرى امت يكتاپرست را به عهده مى گرفت.

127- تهمت زنا به مريم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 20 - 2

2- مريم ( س ) از متهم شدن به زنا ، درپى دريافت بشارت به عيسى ( ع ) نگران بود .

أنّى يكون . .. و لم أك بغيًّا

با اين كه «لم يمسسنى بشر» براى نفى اسباب عادى حامله شدن كافى بود، ولى جمله «و لم أك بغيّاً» نيز از مريم(س) صادر گرديد. برخى آن را قرينه براين قرار داده اند كه «لم يمسسنى...» تنها به نكاح مشروع نظر دارد و «لم أك بغيّاً» نوع نامشروع آن را نفى مى كند; و محتمل است مراد از «لم يمسسنى...» مطلق هم بسترى باشد و اضافه شدن «لم أك بغيّاً» به اين خاطر است كه مريم(س) دريافت كه در صورت حامله شدن، به زنا متهم خواهد شد. و با اين سخن، اظهار كرد كه تحمل آن اتهام، بر من سنگين خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 27 - 3،6

3- مردم با ديدن مريم ( س ) همراه كودك خويش ، بدون پرس و جو او را به زنا متهم كردند .

فأتت به قومها تحمله قالوا يمريم لقد جئت شيئًا فريًّا

«فريّاً» صفت مشبهه به معانى «سنگين و بزرگ» و «شگفت» و «كار بى سابقه» آمده و از ريشه «فرى» به معناى قطع گرفته شده است; به اين تناسب كه چنين عملى قطع روند گذشته است. در هر صورت مرادِ كسانى كه اين سخن را به مريم(س) گفتند، اتهام زنا و خلاف بوده است.

6- « عن أبى جعفر ( ع ) قال : لمّا قالت العواتق . . . لمريم ( ع ) : « لقد جئت شيئاً فريّاً » أنطق اللّه تعالى عيسى ( ع ) عند ذلك ;

از امام باقر(ع) روايت شده كه فرمود: چون دختران نورس به مريم گفتند: «لقد جئت شيئاً فريّاً» خداوند در آن هنگام زبان عيسى(ع) را به سخن گفتن گشود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 28 - 6

6- مردم بيت المقدس ، مريم ( س ) را به زنا متهم كردند .

ص: 173

و ما كانت أُمّك بغيًّا

«بغىّ»، يعنى زن بدكاره (قاموس). مردم گرچه مريم(س) را صريحاً به زنا متهم نكردند، ولى با كنايه اين كار را انجام دادند. جمله «و ما كانت ...» (مادرت بدكاره نبود)، يعنى تو اين چنين هستى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 29 - 1،7

1- مريم ( س ) با اشاره به نوزادش ( عيسى ( ع ) ) كار پاسخ گويى به اتهامات وارده را به او واگذار كرد .

و ما كانت أُمّك بغيًّا . فأشارت إليه

7- مريم ( س ) از سوى افرادى متعدد به زنا متهم شده بود .

قالوا يمريم . .. قالوا كيف نكلّم

128- تهمت ساختگى به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 6 - 3

3 - ردّ اتهام كافران از سوى خداوند نسبت به ساختگى بودن قرآن

و إنّك لتلقّى القرءان من لدن حكيم عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 43 - 13

13 - مشركان ، معتقد بودند قرآن ساخته و پرداخته است ; نه وحى .

و قالوا ما هذا إلاّ إفك مفترًى

مشاراليه «هذا» به قرينه «تتلى عليهم آياتنا» مى تواند قرآن باشد. هم چنين مى تواند حاصل تلاوت (قول به توحيد) باشد. برداشت ياد شده بنابر احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 44 - 1

1 - مشركان ، در حالى قرآن را ساخته و پرداخته [ دست ] بشر مى دانستند كه هيچ دليل آسمانى نداشتند .

و قال الذين كفروا للحقّ لمّا جاءهم إن هذا إلاّ سحر مبين . و ما ءاتينهم من كتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 53 - 6

6 - نسبت دادن ساختگى بودن قرآن از سوى مشركان ، ناآگاهانه و به دور از علم بوده است .

قالوا ما هذا إلاّ سحر مبين . .. و قد كفروا به من قبل و يقذفون بالغيب

ص: 174

129- تهمت سفاهت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 66 - 2

2 - اشراف كفرپيشه قوم هود ، وى را به سفاهت و دروغگويى متهم كردند .

قال الملأ الذين كفروا . .. انا لنريك فى سفاهة و إنا لنظنك من الكذبين

130- تهمت سفاهت به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 13 - 3،4،6

3 - مؤمنان راستين در ديدگاه منافقان ، مردمى سفيه و بى خردند .

قالوا أنؤمن كما ءامن السفهاء

4 - بيمار دلىِ اهل نفاق ، منشأ متهم ساختن اهل ايمان به بى خردى است .

فى قلوبهم مرض . .. قالوا أنؤمن كما ءامن السفهاء

6 - منافقان ، با متهم ساختن اهل ايمان به بى خردى ، دعوت به ايمان را پذيرا نبودند .

قالوا أنؤمن كما ءامن السفهاء

131- تهمت سلطه جويى به نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 24 - 8

8 - اشراف كافر ، نوح ( ع ) را به سلطه جويى و برترى طلبى متهم كردند .

يريد أن يتفضّل عليكم

«إرادة» (مصدر «يريد») به معناى خواستن و «تفضّل» (مصدر «يتفضّل») به معناى برترى جستن است; يعنى: «مى خواهد بر شما برترى جويد».

132- تهمت شاعرى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 4

ص: 175

4- نسبت نارواى شعر و شاعرى به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از سوى مشركانِ ستم پيشه

بل هو شاعر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 224 - 3

3 - حقيقت قرآن مبرّا از شعر ، و ساحت پيامبر (صلی الله علیه و آله) منزه از شاعرى و خيال پردازى

و الشعراء يتّبعهم الغاون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 36 - 1،2

1 - اتهام جنون و شاعر بودن به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شيوه مشركان و كافران در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و يقولون أئنّا لتاركوا ءالهتنا لشاعر مجنون

آمدن فعل «يقولون» به صيغه مضارع، حكايت از استمرار اين سخن دارد.

2 - مشركان ، دليل نپذيرفتن دعوت پيامبراسلام را ، مجنون و شاعر بودن آن حضرت معرفى مى كردند .

و يقولون أئنّا لتاركوا ءالهتنا لشاعر مجنون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه لام در «لشاعر» براى تعليل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 30 - 1

1 - نسبت دادن پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به شعر و شاعرى از جمله اتهام هاى مكرر كافران

أم يقولون شاعر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 41 - 4

4 - اتهام شعر به قرآن و شاعرى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از سوى كافران و مشركان در آغاز رسالت

و ما هو بقول شاعر

133- تهمت شرارت به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 62 - 5

5 - طغيان گران در دنيا ، مؤمنان را از اشرار به حساب مى آوردند .

رجالاً كنّا نعدّهم من الأشرار

ص: 176

134- تهمت شعر به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 4

4- نسبت نارواى شعر و شاعرى به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از سوى مشركانِ ستم پيشه

بل هو شاعر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 224 - 3

3 - حقيقت قرآن مبرّا از شعر ، و ساحت پيامبر (صلی الله علیه و آله) منزه از شاعرى و خيال پردازى

و الشعراء يتّبعهم الغاون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 41 - 4

4 - اتهام شعر به قرآن و شاعرى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از سوى كافران و مشركان در آغاز رسالت

و ما هو بقول شاعر

135- تهمت شومى به پيروان صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 47 - 1

1 - اتهام شومى و نامباركى به صالح پيامبر ( ع ) و پيروان او ، از سوى كافران ثمود

قالوا اطّيّرنا بك و بمن معك

«تطيّر» (مصدر «اطيّرنا») مقابل تفأل و به معناى فال بد زدن است; يعنى، چيزى يا كسى را مايه شومى و بدبختى خود انگاشتن. بنابراين «اطيّرنا بك و بمن معك»; يعنى، ما تو و پيروانت را مايه بدبختى خود مى دانيم.

136- تهمت شومى به صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 47 - 1،3

1 - اتهام شومى و نامباركى به صالح پيامبر ( ع ) و پيروان او ، از سوى كافران ثمود

قالوا اطّيّرنا بك و بمن معك

ص: 177

«تطيّر» (مصدر «اطيّرنا») مقابل تفأل و به معناى فال بد زدن است; يعنى، چيزى يا كسى را مايه شومى و بدبختى خود انگاشتن. بنابراين «اطيّرنا بك و بمن معك»; يعنى، ما تو و پيروانت را مايه بدبختى خود مى دانيم.

3 - پديد آمدن دو دستگى و خصومت هاى اجتماعى در پى دعوت صالح ( ع ) ، زمينه بد يُمن خوانده شدن وى از سوى كافران

فإذا هم فريقان يختصمون . .. قالوا اطّيّرنا بك

احتمالاً آنچه كافران به عنوان شومى و نامباركى از آن ياد كرده اند، همان دو دستگى و اختلافات اجتماعى باشد كه درپى دعوت صالح(ع) و پيدايش مؤمن و كافر به وجود آمده بود.

137- تهمت شيطان به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 20 - 6

6 - شيطان در مورد آثار شجره نهى شده، خداوند را به دروغگويى متهم كرد.

قال ما نهيكما ربكما عن هذه الشجرة إلا أن تكونا ملكين أو تكونا من الخلدين

جمله «إلا أن تكونا . .. » در حقيقت تكذيب گفتار خداوند است كه فرمود: فتكونا من الظالمين.

138- تهمت ظاهربينى به پيروان نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 27 - 11

11- اشراف قوم نوح ، ايمان توده هاى مستضعف را ايمانى سطحى و برخاسته از خوش باورى و عدم تفكر مى شمردند .

ما نريك اتبعك إلاّ الذين هم أراذلنا بادى الرّأى

«بادى» از «بدوّ» و به معناى ظاهر است. «ظاهر الرأى»; يعنى، ديد سطحى و انديشه خالى از تفكر و تأمل. «بادى الرأى» مى تواند ظرف براى «اتبعك» باشد. براين اساس معناى جمله «مانريك ...» چنين است: مى بينيم كه أراذل از تو پيروى كرده اند و پيروى آنان سطحى و بدون تأمل در درستى و نادرستى ادعاى تو بوده است.

139- تهمت ظلم به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 19 - 6

6 - متهم شدن موسى ( ع ) از سوى مرد اسرائيلى به داشتن انگيزه هاى جبارانه و روحيه ظلم و تجاوزگرى

إن تريد إلاّ أن تكون جبّارًا فى الأرض

ص: 178

140- تهمت فراموشى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 88 - 9،13

9 - سامرى و پيروان او ، به دروغ مدعى فراموش شدن معرفى گوساله به عنوان معبود ، از جانب موسى ( ع ) شدند .

هذا إلهكم و إله موسى فنسى

در باره مرجع ضمير فاعلى «نسى» دو احتمال وجود دارد: 1- مرجع موسى(ع) باشد. 2- مرجع سامرى باشد. برداشت ياد شده براساس احتمال اول است.

13 - موسى ( ع ) در ديدگاه و تبلغات سامريان ، رهبرى فراموش كار حتى در اصولى ترين مسائل اعتقادى

فقالوا هذا إلهكم و إله موسى فنسى

141- تهمت قدرت طلبى به صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 25 - 4

4 - تأكيد قوم ثمود بر دروغ گويى ، قدرت طلبى و خودخواهى صالح ( ع ) ، در ادعاى پيامبرى

بل هو كذّاب أشر

«أشر» به معناى متكبر و خودخواه است.

142- تهمت قدرت طلبى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 78 - 1،2،3

1 - فرعون و اطرافيانش ، پس از شيندن سخنان موسى ( ع ) ، او و هارون ( ع ) را به تلاش براى براندازى حكومت متهم كردند .

قال موسى . .. قالوا أجئتنا لتلفتنا عما وجدنا عليه ءاباءنا و تكون لكما الكبرياء

2 - فرعون و اطرافيانش ، حضرت موسى ( ع ) را متهم كردند كه تلاش او نه به خاطر هدايت ; بلكه براى برگرداندن آنان از سنّت و روش پدرانشان و تصاحب قدرت و حكومت بر سرزمين مصر است .

قالوا أجئتنا لتلفتنا عما وجدنا عليه ءاباءنا و تكون لكما الكبرياء فى الأرض

3 - فرعون و اطرافيانش ، حضرت موسى و هارون ( ع ) را به انحصارطلبى در قدرت متهم كردند .

و تكون لكما الكبرياء فى الأرض

برداشت فوق از تقديم خبر «تكون» بر اسمش - كه مى تواند مفيد حصر باشد - استفاده شده است.

ص: 179

143- تهمت قدرت طلبى به هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 78 - 1،3

1 - فرعون و اطرافيانش ، پس از شيندن سخنان موسى ( ع ) ، او و هارون ( ع ) را به تلاش براى براندازى حكومت متهم كردند .

قال موسى . .. قالوا أجئتنا لتلفتنا عما وجدنا عليه ءاباءنا و تكون لكما الكبرياء

3 - فرعون و اطرافيانش ، حضرت موسى و هارون ( ع ) را به انحصارطلبى در قدرت متهم كردند .

و تكون لكما الكبرياء فى الأرض

برداشت فوق از تقديم خبر «تكون» بر اسمش - كه مى تواند مفيد حصر باشد - استفاده شده است.

144- تهمت كتمان حقايق به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 26 - 3

3 - تصور وحى نبودن قرآن و تراوش آن از مغزى مجنون و يا شيطانى مطرود و پندار بخلورزى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در بيان حقايق ، كژانديشى و گم كردن راه حقيقت است .

فأين تذهبون

ممكن است استفهام در آيه شريفه، ناظر به توهّماتى باشد كه مخالفان درباره قرآن و شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) داشتند. در اين صورت پرسش آيه اين است كه: فكر شما به كجا مى رود و چه مى پنداريد؟! قرآن غير آنچه گفته شد، نيست.

145- تهمت كج فكرى به يعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 95 - 1،4

1- بستگان يعقوب باور به زنده بودن يوسف ( ع ) را خطاى ديرينه يعقوب ( ع ) و اصرار بر آن را برخاسته از كژانديشى مى شمردند .

إنك لفى ضللك القديم

مقصود فرزندان و بستگان يعقوب از خطاى ديرينه وى (ضلالك القديم) مى تواند اعتقاد او به زنده بودن يوسف(ع) و يا برتر دانستن وى بر ديگر فرزندان باشد. هر چند بعيد نيست كه هر دو معنا نيز مراد باشد.

4- بستگان يعقوب او را در خبر استشمام بوى يوسف ( ع ) تكذيب كرده و اين احساس را ناشى از كژانديشى دانستند .

قال أبوهم إنى لأجد ريح يوسف . .. قالوا تالله إنك لفى ضللك القديم

ص: 180

146- تهمت كهانت به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 42 - 4

4 - اتهام كهانت به قرآن و كاهنى به پپامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، از سوى كافران و مشركان

و لا بقول كاهن

147- تهمت كهانت به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 29 - 7

7 - اتهام كهانت و جنون به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از سوى كافران

فما أنت بنعمت ربّك بكاهن و لامجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 42 - 4

4 - اتهام كهانت به قرآن و كاهنى به پپامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، از سوى كافران و مشركان

و لا بقول كاهن

148- تهمت گمراهى به انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 9 - 6

6 - پيامبران ، متهم به گمراهى شديد از سوى كافران محكوم به دوزخ

إن أنتم إلاّ فى ضلل كبير

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين احتمال است كه جمله «إن أنتم. ..» دنباله اعتراف هاى كافران باشد. گفتنى است كه صفت «كبير» (براى «ضلال») اشاره به شدّت و نهايت گمراهى است.

149- تهمت گمراهى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 2 - 4

ص: 181

4 - اتهام گمراهى و جهل به پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى مشركان

ما ضلّ صاحبكم و ما غوى

آيه شريفه در رد اين ديدگاه مشركان است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) را متهم به گمراهى و جهل مى كردند.

150- تهمت گمراهى به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 32 - 1

1 - گنه پيشگان كافر ، با مشاهده مؤمنان به نكوهش آشكار ايشان پرداخته ، آنان را ره گم كرده قلمداد مى كنند .

و إذا رأوهم قالوا إنّ هؤلاء لضالّون

جمله «إذا رأوهم. ..»، بيانگر برخورد علنى كافران با مؤمنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 34 - 7،8

7 - قيامت ، روز ظهور حقايق و برملا شدن خطاى كافران در گمراه دانستن مؤمنان

قالوا إنّ هؤلاء لضالّون . .. فاليوم الذين ءامنوا من الكفّار يضحكون

8 - تمسخر مؤمنان ، با ريشخند ، چشمك ، لطيفه سازى و گمراه دانستن آنان ، گناه و از نشانه هاى كفر است .

إنّ الذين أجرموا . .. يضحكون ... يتغامزون ... فكهين ... من الكفّار

151- تهمت گناه به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 2 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از نگاه مشركان ، فردى گنه كار و برهم زننده نظم اجتماعى شرك

ليغفر لك اللّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر

«ذنبك» به معناى اتهام ها و گناهانى است كه مشركان، براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) برمى شمردند; زيرا با بعثت آن حضرت، حرمت بت ها درهم ريخت، نظم جاهلى جامعه شرك - با ايمان آوردن طبقات مختلف اجتماعى - بر هم خورد و اين همه امورى بود كه از نظر مشركان، جرم و گناه پيامبر(صلی الله علیه و آله) تلقى مى شد.

152- تهمت گوساله پرستى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 182

11 - طه - 20 - 88 - 10

10 - سامرى و طرفداران و مبلغان او ، پرستش گوساله را از جمله عقايد موسى ( ع ) وانمود كردند .

فقالوا هذا إلهكم و إله موسى فنسى

153- تهمت مسيحيان به يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 113 - 14

14 - اتهام هريك از يهود و نصارا به يكديگر ( بى پايه و اساس بودن آيين يكديگر ) اتهامى جاهلانه است .

و قالت اليهود ليست النصرى . .. كذلك قال الذين لايعلمون

برداشت فوق از تشبيه سخن يهود و نصارا به گفته جاهلان، استفاده شده است.

154- تهمت هاى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 99 - 2

2 - يهوديان ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به نداشتن دليل و برهانى روشن بر حقانيت رسالتش متهم مى كردند .

و لقد أنزلنا إليك ءايت بينت

معمولا بيان جمله با تأكيد حكايت از آن دارد كه مخاطبان، مضمون آن جمله را مورد ترديد قرار داده يا انكار مى كنند و از آن جا كه جمله «و لقد أنزلنا . ..» با حرف لام - كه حاكى از قسم مقدر است - و نيز با حرف «قد» تأكيد شده معلوم مى شود كه يهوديان مخاطب آيه، مضمون جمله فوق را مورد ترديد و يا انكار قرار مى دادند.

155- تهمت ياوه گويى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 58 - 11

11 - اتهام ياوه سرايى ، حربه كافران عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان بود .

ليقولنّ الذين كفروا إن أنتم إلاّ مبطلون

باطل، در اصل، به معناى «بى ثبات و بى ريشه» است. گاهى، درباره كسى به كار برده مى شود كه مطلبى عارى از حقيقت بگويد (مفردات راغب).

ص: 183

156- تهمت ياوه گويى به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 58 - 11،13

11 - اتهام ياوه سرايى ، حربه كافران عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان بود .

ليقولنّ الذين كفروا إن أنتم إلاّ مبطلون

باطل، در اصل، به معناى «بى ثبات و بى ريشه» است. گاهى، درباره كسى به كار برده مى شود كه مطلبى عارى از حقيقت بگويد (مفردات راغب).

13 - كافران ، سخنان مؤمنان پيرو پيامبر (صلی الله علیه و آله) را نيز عارى از حقيقت مى دانستند .

و لئن جئتهم بأية ليقولنّ الذين كفروا إن أنتم إلاّ مبطلون

جمع آورده شدن مخاطب كافران (إن أنتم. ..) در خطاب به پيامبر(صلی الله علیه و آله) احتمال دارد از اين جهت باشد كه آنان، مى خواستند با اين موضع گيرى، مدافع فكرى براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) باقى نگذارند و گفته هاى مؤمنان را نيز پيشاپيش، مخدوش اعلام كنند.

157- تهمت يهود به مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 113 - 14

14 - اتهام هريك از يهود و نصارا به يكديگر ( بى پايه و اساس بودن آيين يكديگر ) اتهامى جاهلانه است .

و قالت اليهود ليست النصرى . .. كذلك قال الذين لايعلمون

برداشت فوق از تشبيه سخن يهود و نصارا به گفته جاهلان، استفاده شده است.

158- خطر تهمت به اديان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 88 - 11

11 - لزوم هشيارى در برابر جعل و منتسب سازى عقايد انحرافى و ساختگى به پيامبران و مكتب آنان

هذا إلهكم و إله موسى فنسى

نقل افتراى سامريان به موسى(ع) و مطرح ساختن عقايد انحرافى خويش، به عنوان عقايد موسى(ع)، هشدارى به همه، به ويژه پاسداران اديان الهى است كه همواره خطر جعل و دروغ بستن به پيامبران الهى، در مهم ترين بنيان هاى جهان بينى وجود دارد.

159- خطر تهمت به انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 184

11 - طه - 20 - 88 - 11

11 - لزوم هشيارى در برابر جعل و منتسب سازى عقايد انحرافى و ساختگى به پيامبران و مكتب آنان

هذا إلهكم و إله موسى فنسى

نقل افتراى سامريان به موسى(ع) و مطرح ساختن عقايد انحرافى خويش، به عنوان عقايد موسى(ع)، هشدارى به همه، به ويژه پاسداران اديان الهى است كه همواره خطر جعل و دروغ بستن به پيامبران الهى، در مهم ترين بنيان هاى جهان بينى وجود دارد.

160- دلايل رد تهمت جنون به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 22 - 4

4 - مشاهده كمال عقلانى پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى معاشران آن حضرت ، دليلى كافى بر مردود بودن ادعاى جنون درباره او است .

و ما صاحبكم بمجنون

عنوان «صاحبكم» گوياى مردود بودن اتهام جنون است; زيرا مصاحبت روز مرّه كسانى كه به پيامبر(صلی الله علیه و آله) تهمت جنون مى زدند، با آن حضرت، مايه شناخت وضعيت فكرى آن بزرگوار بوده و دستاويزى براى نسبت جنون باقى نمى گذارد.

161- رد تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 67 - 6

6 - مبلغان دين بايد در برابر اتهام هاى ناروا از خويشتن دفاع كنند .

قال يقوم ليس بى سفاهة و لكنى رسول من رب العلمين

162- رد تهمت افسانه به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 14 - 1

1 - افسانه پنداشتن قرآن ، ديدگاهى مطرود است و صاحب نظران نبايد از قرآن چنين تصورى داشته باشند .

كلاّ

حرف «كلاّ»، براى منع مخاطب از پذيرفتن سخنى است كه پيش از آن، مطرح بوده است.

ص: 185

163- رد تهمت به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 221 - 1

1 - پاسخ كوبنده و موضع گيرى سخت خداوند ، در برابر مدعيان دخالت شياطين در نزول قرآن

هل أُنبّئكم على من تنزّل الشيطين

اصرار و تأكيد خداوند بر ردّ گفتار و اتهام هاى مشركان به قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله)، بيانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 6 - 3

3 - ردّ اتهام كافران از سوى خداوند نسبت به ساختگى بودن قرآن

و إنّك لتلقّى القرءان من لدن حكيم عليم

164- رد تهمت جنون به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 22 - 2

2 - نسبت ديوانگى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نسبتى ناروا و مردود است .

و ما صاحبكم بمجنون

165- رفع تهمت از خود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 26 - 3

3- لزوم دفاع از خويش در برابر اتهام هاى ناروا

قالت ما جزاء . .. قال هى رودتنى عن نفسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 52 - 5

5- لزوم تلاش براى رفع اتهام ناروا از خويش

ذلك ليعلم أنى لم أخنه بالغيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 33 - 10

ص: 186

10- برشمردن امتيازات و ويژگى ها ، به منظور رفع اتهام از خود يا ديگران ناپسند نيست .

قال إنّى عبد اللّه . .. و يوم أُبعث حيًّا

166- رفع تهمت از ديگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 33 - 10

10- برشمردن امتيازات و ويژگى ها ، به منظور رفع اتهام از خود يا ديگران ناپسند نيست .

قال إنّى عبد اللّه . .. و يوم أُبعث حيًّا

167- رفع تهمت از محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 65 - 1

1 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، مأمور به ابلاغ رسالت و تكليف خود به مردم و رفع اتهام از خويش

قل إنّما أنا منذر

حصر «إنّما أنا. ..» از نوع حصر اضافى است و نسبت به افتراهاى مشركان عليه پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) سنجيده شده است. آنان حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) را به ساحر، شاعر و يا مجنون بودن متهم مى كردند. خداوند نيز در پاسخ آنان فرمود: او تنها منذر و اخطارگر الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 70 - 2

2 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، مأمور به ابلاغ رسالت و تكليف خود به مردم و رفع اتهام از خويش

إن يوحى إلىّ إلاّ أنّما أنا نذير مبين

حصر در «إنّما أنا نذير. ..» از نوع حصر اضافى است و نسبت به افتراهاى مشركان عليه پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) سنجيده شده است. آنان، ايشان را به شاعر، ساحر، دروغگو و مجنون بودن متهم مى كردند. خداوند نيز در پاسخ آنان فرمود: او تنها يك منذر و اخطارگر الهى است.

168- رفع تهمت از يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 50 - 8

ص: 187

8- رفع اتهام و اثبات بى گناهى ، هدف يوسف ( ع ) از تقاضاى تحقيق در ماجراى زنانى كه دست هاى خويش را با مشاهده يوسف ( ع ) بريدند .

قال ارجع إلى ربك فسئله ما بال النسوة الّ-تى قطعن أيديهنّ

169- زشتى تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 25 - 4

4 - زشتى و ناروايى بيهوده گويى و دادن نسبت هاى ناروا به ديگران

لايسمعون فيها لغوًا و لاتأثيمًا

170- زمينه تهمت افسانه به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 13 - 6

6 - تجاوزگرى و آلودگى به گناه ، زمينه ساز انكار معارف قرآن و ارتجاعى خواندن آيات آن است .

كلّ معتد أثيم . إذا تتلى عليه ءايتنا قال أسطير الأوّلين

171- سرزنش تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 112 - 2

2 - متهم ساختن افراد بى گناه ، دروغى بهت آور و گناهى آشكار است .

و من يكسب . .. ثم يرم به برياً فقد احتمل بهتناً و اثماً مبيناً

برداشت فوق را فرمايش امام صادق(ع) تأييد مى كند كه فرمود: . .. فاما اذا قلت ما ليس فيه فذلك قول اللّه «فقد احتمل بهتاناً و اثما مبينا».

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 275، ح 270; نورالثقلين، ج 1، ص 549، ح 556.

172- سرزنش تهمت به عفيفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 188

12 - نور - 24 - 4 - 8

8 - اتهام بى دليل زنا به زنان پاكدامن ، بدترين نوع فسق است و نسبت دهندگان آن ، سرآمد فاسقان اند .

والذين يرمون المحصنت ثمّ لم يأتوا بأربعة شهداء . .. و أُولئك هم الفسقون

ضمير «هم» ضمير فصل و «الفاسقون» مسند همراه با «ال» جنس و مفيد حصر است. منحصر كردن اهل فسق به نسبت دهندگان زناى بى دليل به زنان پاكدامن، بيانگر برداشت ياد شده است.

173- ظلم تهمت به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 47 - 7

7- نسبت دهندگان سحرزدگى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمانى ستمكارند .

إذ يقول الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 8 - 9

9 - هرگونه اتهام ناروا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( همچون سحر زدگى و . . . ) ظلم است و اتهام زنندگان ظالم اند .

و قال الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا

174- عوامل تهمت به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 8

8 - نسبت جنون به پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى مردم مكه ، ناشى از بى انديشگى بوده است .

ثمّ تتفكّروا ما بصاحبكم من جِنّة

175- عوامل رفع تهمت از انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 27 - 5

5 - اعطاى معجزه به پيامبران ، در جهت رفع اتهام كذب و يا رياست خواهى از ايشان

بل هو كذّاب أشر . سيعلمون غدًا من الكذّاب الأشر . إنّا مرسلوا الناقة فتنة لهم

از آن جا كه «إنّا مرسلوا الناقة» در قبال اتهام «بل هو كذّاب أشر» مطرح شده است; مى توان نتيجه گرفت كه اعطاى معجزه،

ص: 189

وسيله اى كارآمد براى رفع اتهام كذب از صالح پيامبر(ع) است.

176- فلسفه تهمت به مادر بنيامين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 77 - 8

8- فرزندان يعقوب با اين تحليل كه دزدى بنيامين ريشه مادرى دارد ، درصدد پيراستن خويش از عار و ننگ دزدى او بودند .

إن يسرق فقد سرق أخ له من قبل

برادران يوسف با توصيف بنيامين به دارا بودن روحيه دزدى (إن يسرق) و اثبات آن با مطرح ساختن دزدى برادر مادرى اش، درصدد بيان اين معنا بودند كه مادر آن دو در پيدايش روحيه دزدى نقش داشته ; ولى ساير برادرانش چون از مادرانى ديگرند، از اين ناهنجارى پيراسته اند.

177- فلسفه تهمت جادوگرى به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 2

2 - هدف كافران از اتهام سحر به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مبارزه با اسلام و خاموش كردن نور خدا بود .

فلمّا جاءهم . .. قالوا هذا سحر ... يريدون ليطفؤا نور اللّه

178- فلسفه تهمت جادوگرى به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 12

12- فرعون ، به خاطر ناتوانى از مقابله با معجزات موسى ( ع ) و احساس خطر از آن ، او را متهم به جادوگرى كرد .

و لقد ءاتينا موسى تسع ءايت بيّنت . .. فقال له فرعون إنى لأظنّك يموسى مسحورًا

احتمال دارد «مسحور» اسم مفعول جانشين اسم فاعل «ساحر» شده و به همان معناى فاعل باشد. به قرينه معجزه هاى موسى(ع) كه بيشتر با اتهام ساحرى سازگار است.

179- گناه تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 112 - 1،2،4

ص: 190

1 - انتساب گناه خود به ديگران ، دروغى شنيع و گناهى آشكار است .

و من يكسب خطيئة . .. ثم يرم به برياً فقد احتمل بهتناً و اثماً مبيناً

نكره آوردن كلمه «بهتناً» و «اثماً»، براى اشاره به بزرگى آن دو گناه است. كلمه «بهتان»، به معناى دروغ بستن به ديگران است، به گونه اى كه از شنيدن چنين دروغى مبهوت و متحير مى شود.

2 - متهم ساختن افراد بى گناه ، دروغى بهت آور و گناهى آشكار است .

و من يكسب . .. ثم يرم به برياً فقد احتمل بهتناً و اثماً مبيناً

برداشت فوق را فرمايش امام صادق(ع) تأييد مى كند كه فرمود: . .. فاما اذا قلت ما ليس فيه فذلك قول اللّه «فقد احتمل بهتاناً و اثما مبينا».

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 275، ح 270; نورالثقلين، ج 1، ص 549، ح 556.

4 - تهمت به بى گناهان ، گناهى واضح و آشكار

و من يكسب خطيئة أو اثماً ثم يرم به برياً فقد احتمل بهتناً و اثماً مبيناً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 58 - 8

8 - بهتان به مؤمنان ، گناه روشن و آشكارى است .

و الذين يؤذون المؤمنين و . .. فقد احتملوا بهتنًا و إثمًا مبينًا

180- مبارزه با تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 61 - 7

7 - مبلغان دين بايد در برابر اتهام هاى ناروا از خويشتن دفاع كنند .

إنا لنريك فى ضلل مبين. قال يقوم ليس بى ضللة و لكنى رسول

181- مسلمانان و تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 108 - 6

6 - برخى از مسلمانان ، در زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) مرتكب سرقت و خيانت شدند و با نقشه و توطئه در صدد متهم كردن ديگران بودند .

و هو معهم اذ يبيتون ما لايرضى من القول

در شأن نزول آمده كه طعمة بن ابيرق پس از سرقت با خود انديشيد كه كالاى مسروقه را به خانه يك يهودى بيندازد و در حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله) سوگند ياد كند كه آن يهودى سرقت كرده و خود از هر خيانتى مبراست.

ص: 191

182- ممنوعيت نقل تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 16 - 5

5 - بازگو كردن تهمت هاى بى دليل و نقل آن براى ديگران ، اكيداً ممنوع است .

و لولا إذ سمعتموه قلتم ما يكون لنا أن نتكلم بهذا

183- منشأ تهمت به دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 42 - 1

1 - اتهام هاى كافران ، عليه دين و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ناشى از مكر و حليه آنان

أم تريدون كيدًا

184- منشأ تهمت به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 42 - 1

1 - اتهام هاى كافران ، عليه دين و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ناشى از مكر و حليه آنان

أم تريدون كيدًا

185- منشأ تهمت جادو به تورات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 50 - 3

3 - اتهام بى دليل سحر به قرآن و تورات از سوى كافران صدراسلام ، برخاسته از هواپرستى آنان بود .

قالوا سحران تظهرا . .. فاعلم أنّما يتّبعون أهواءهم

ص: 192

186- منشأ تهمت جادو به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 50 - 3

3 - اتهام بى دليل سحر به قرآن و تورات از سوى كافران صدراسلام ، برخاسته از هواپرستى آنان بود .

قالوا سحران تظهرا . .. فاعلم أنّما يتّبعون أهواءهم

187- موانع تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 17 - 2

2 - ايمان ، بازدارنده انسان از دامن زدن به شايعه ها و تهمت هاى ناروا عليه يكديگر

يعظكم اللّه أن تعودوا لمثله أبدًا إن كنتم مؤمنين

پيام و مفهوم جمله «إن كنتم مؤمنين; اگر مؤمن هستيد» در آيه شريفه - كه مربوط به ماجراى «افك» است - اين مى باشد كه: اگر ايمان راستين در فردى وجود داشته باشد او هرگز دست به شايعه ها و تهمت هاى ناروا عليه كسى نخواهد زد.

188- موضعگيرى عليه تهمت به مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 16 - 9

9 - اظهار تنفر و نشان دادن واكنش منفى ، وظيفه مسلمانان در برابر شايعه ها و تهمت هاى بى دليل جنسى عليه ديگر مسلمانان

و لولا إذ سمعتموه قلتم ما يكون لنا أن نتكلّم بهذا سبحنك هذا بهتن عظيم

189- ناامنى تهمت زنندگان به مريم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 33 - 7

7- اتهام زنندگان به مريم ( س ) ، از سلامت و امنيت بى بهره بودند .

و السلم علىّ

«السلام»، يعنى سلام كامل و داراى همه خصوصيات. اين سخن دارى حصر اضافى است و در برابر كسانى كه براى توبيخ مريم گرد آمده بودند، حاوى نوعى تعريض است; يعنى تنها من از آن سلامت كامل برخوردارم، ولى شما چنين نيستيد.

ص: 193

190- نارضايتى مسلمانان از تهمت به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 69 - 7

7 - مسلمانان ، از تهمتى كه قوم موسى به او زده بود ، ناخشنود بودند .

يأيّها الذين ءامنوا لاتكونوا كالذين ءاذوا موسى

از اين كه خداوند، براى نهى مؤمنان از آزار پيامبر(صلی الله علیه و آله) به جاى فرمان صريح، فرموده است: «مانند قوم موسى نباشيد كه او را با تهمت آزردند»، مى توان به دست آورد كه مؤمنان، خود، از كار قوم موسى، ناخشنود بوده اند و خداوند، از اين تشبيه، براى تفهيم مقصود بهره گرفته است.

ص: 194

4- تيمم

1- احكام تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 43 -

3،17،20،21،23،25،28،29،30،31،39،40

3 - وضو ، غسل و تيمّم در حال مستى ، باطل است . *

لا تقربوا الصلوة و انتم سكارى

نهى از نزديك شدن به نماز مى تواند اشاره به بطلان وضو و غسل و تيمم نيز باشد، چون نزديك شدن به نماز با آنها تحقق مى يابد.

17 - تيمم ، موجب رفع جنابت نمى شود .

و لا جنباً . .. حتى تغتسلوا

بر اين مبنا كه مراد از «عابرى سبيل» مسافر باشد، جمله «لا تقربوا . .. » گوياى اين است كه مسافر جنب با فرض جنابت مى تواند نماز بخواند و با توجّه به ذيل آيه، كه وظيفه مسافر جنب را تيمم قرار داده، معلوم مى شود تيمم او رافع جنابتش نيست.

20 - وظيفه مسافرى كه دسترسى به آب ندارد ، تيمم است .

او على سفر . .. فلم تجدوا ماءً فتيمّموا

21 - خروج بول و غائط ، از موجبات وضو و تيمم

او جاء احد منكم من الغائط . .. فلم تجدوا ماءً فتيمّموا

«غائط» به محل دفع بول و مدفوع گفته مى شود. و آمدن از آن محل، كنايه از خروج بول و مدفوع است.

23 - جماع ، از موجبات غسل و يا تيمم

او لمستم النساء . .. فتيمّموا

مؤيّد برداشت فوق فرمايش امام صادق (ع) است كه درباره «لمستم النساء» در آيه فوق فرمود: هو الجماع . .. .

_______________________________

كافى، ج 5، ص 555، ح 5 ; نورالثقلين، ج 1، ص 484، ح 270.

25 - لزوم جستجو براى يافتن آب ، قبل از تيمم *

ص: 195

فلم تجدوا ماءً فتيمّموا

نيافتن (فلم تجدوا)، فرع بر جستجوست.

28 - تيمّم بايد بر زمين پاك ، پاكيزه و مباح باشد .

فتيمّموا صعيداً طيباً

«صعيد» به معناى خاك و يا مطلق زمين است. (قاموس). «طيب» به معناى پاك از نجاست و پاكيزه از آلودگى است. برخى برآنند كه «طيب» دلالت بر اباحه زمين نيز دارد. چون تصرف در مال ديگرى، تصرفى غير طيب است.

29 - تيمّم بايد بر خاك باشد .

فتيمّموا صعيداً

بنابر اينكه «صعيد» تنها به خاك گفته شود و نه به مطلق زمين.

30 - مسح قسمتى از صورت و دست ها ، از واجبات تيمم

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم

چون ماده «مسح» بدون واسطه حرف جرّ مى تواند مفعول داشته باشد، بنابراين آوردن «باء» بر كلمه «وجوه» براى تبعيض است. و «ايديكم» نيز به دليل مجرور بودن، حكم «وجوه» را در تبعيض داراست.

31 - وجوب تقديم مسح صورت بر دست ها در تيمم

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم

تقدم ذكرى «وجه» بر «ايدى»، دلالت بر تقدم آن در انجام تيمم دارد.

39 - دستيابى به آب ، موجب بطلان تيمم

فلم تجدوا ماءً فتيمّموا صعيداً طيباً

امام صادق (ع) در مورد كسى كه پس از تيمم، آب پيدا كرده، فرمود: . .. اذا رأى الماء و كان يقدر عليه انتقض التيمم.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 244، ح 143 ; نورالثقلين، ج 1، ص 485، ح 274.

40 - تيمم بايد بر زمين پاكيزه باشد .

فتيمّموا صعيداً طيباً

امام صادق در باره (صعيداَ طيباَ) در آيه فوق فرمود: (صعيداَ) الموضع المرتفع و (الطيب) الموضع الذي ينحدر عنه الماء.

مرتفع بودن زمين و عبور آب از روى آن، كه در حديث آمده، كنايه از پاكيزه بودن زمين است ; چون اگر زمين گود باشد، جايگاه كثافات مى شود و آب در آن مى ماند و لجن مى گردد.

_______________________________

معانى الاخبار، ص 283 ; نورالثقلين، ج 1، ص 485، ح 275 ; بحار الانوار، ج 76، ص 347، ح 12.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 -

12،13،14،18،19،20،23،24،25،26،42،44،45

12 - وظيفه مريض ، كه آب براى او ضرر داشته باشد ، تيمم است .

و إن كنتم مرضى . .. فلم تجدوا ماء فتيمموا

جمله «فلم تجدوا ماء» نسبت به مريض به اين معناست كه آب براى او موجب ضرر شود.

13 - وظيفه مسافر در صورت نيافتن آب براى وضو يا غسل ، تيمم است .

او على سفر . .. فلم تجدوا ماء فتيمموا صعيداً طيباً

ص: 196

14 - وظيفه محدث و جنب در صورت نيافتن آب براى غسل يا وضو ، تيمم است .

او جاء أحد منكم من الغائط او لمستم النساء فلم تجدوا ماء فتيمموا

18 - تيمم بر هر چه به آن زمين گفته مى شود ، جايز است .

فتيمموا صعيداً طيباً

در برداشت فوق «صعيد» به معناى زمين گرفته شده است، چه از جنس خاك باشد يا سنگ و يا چيز ديگر، چنانچه برخى از اهل لغت گفته اند.

19 - تيمم ، بر خاك ، جايز و مجزى است .

فتيمموا صعيداً طيباً

برخى از اهل لغت برآنند كه «صعيد» تنها بر خاك اطلاق مى شود. با توجه به كلمه «منه» بعيد نيست اين معنى در آيه مراد باشد.

20 - چيزى كه بر آن تيمم مى شود ، بايد پاك ، پاكيزه و مباح باشد .

فتيمموا صعيداً طيباً

«طيب» در لغت به معناى طاهر و حلال آمده و حلال بودن خاك به معناى مباح بودن آن است.

23 - مسح قسمتى از صورت و دست ها ، از واجبات تيمم

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

«باء» در «وجوهكم» براى تبعيض است و كلمه «ايديكم»، به صورت «مجرور» عطف است بر «وجوهكم». يعنى تنها قسمتى از صورت و قسمتى از دستها بايد تيمم شود. مؤيد برداشت فوق، فرمايش امام باقر(ع) است كه درباره آيه فوق فرمود: ... فلما وضع الوضوء ان لم تجدوا الماء اثبت بعض الغسل مسحاً لانه قال «بوجوهكم» ثم وصل بها «و ايديكم» ... .

_______________________________

كافى، ج 3، ص 30، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 596، ح 70.

24 - در تيمم نخست بايد صورت مسح شود و آنگاه دستها

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

به نظر مى رسد تقديم صورت بر دستها، اشاره به ترتيبى باشد كه رعايت آن در تيمم لازم است. برداشت فوق را فرمايش منقول از امام باقر(ع) تأييد مى كند كه در بيان چگونگى تيمم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: فضرب بيده الارض ثم مسح احديهما على الاخرى ثم مسح يديه بجبينه ثم مسح كفيه كل واحد منهما على الاخرى.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 244، ح 144; تفسير برهان، ج 1، ص 372، ح 15.

25 - ترتيب خاصى در مسح دست ها ، به هنگام تيمم ، لازم نيست . *

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

چون آيه ترتيب بين صورت و دستها را ذكر كرده است چنانچه ترتيب، در دستها نيز لازم بود، آن را بيان مى كرد.

26 - ضرورت آغشتگى دست ها به خاك ، هنگام مسح اعضاى تيمم

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

«من» در «منه» براى تبعيض است وضمير آن به صعيد بر مى گردد يعنى جزئى از آن صعيد را به صورت و دستهاى خود بكشيد و تحقق اين معنا به اين است كه كف دستها به خاك آغشته شده باشد.

42 - لزوم زدن دو دست بر زمين و مسح پيشانى با آنها و كشيدن كف هر يك از دو دست بر پشت ديگرى در تيمم

فلم تجدوا الماء فتيمموا صعيداً طيباً فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

ص: 197

از امام باقر(ع) روايت شده كه: پيامبر(صلی الله علیه و آله) بعد از خواندن آيه فوق چنين تيممم نمودند: فضرب بيده الارض . .. ثم مسح يديه بجبينه ثم مسح كفيه كل واحد منهما على الاخرى.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 244، ح 144; تفسير برهان، ج 1، ص 454، ح 27.

44 - دسترسى به آب ، موجب بطلان تيمم

فلم تجدوا الماء فتيمموا صعيداً طيباً

از امام صادق(ع) روايت شده كه در مورد كسى كه پس از تيمم، آب پيدا كرده فرمود: . .. اذا راى الماء و كان يقدر عليه انتقض التيمم.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 244، ح 143; نور الثقلين، ج 1، ص 485، ح 274.

45 - تيمم ، بايد بر زمين پاكيزه باشد .

فتيمموا صعيداً طيباً

از امام صادق(ع) درباره «صعيداَ طيباَ» در آيه فوق روايت شده: «الصعيد» الموضع المرتفع و« الطيب» الموضع الذي ينحدر عنه الماء.

مرتفع بودن زمين و عبور آب بر روى آن كه در حديث آمده، كنايه از پاكيزه بودن زمين است چون اگر زمين گود باشد، جايگاه كثافات شده و آب در آن مانده و لجن مى گردد.

_______________________________

معانى الاخبار، ص 283; نورالثقلين، ج 1، ص 485، ح 275.

2- اهميت تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 32

32 - تشريع وضو ، غسل و تيمم ، از نعمت هاى الهى

فاغسلوا وجوهكم و ايديكم . .. و لكن يريد ليطهركم وليتم نعمته عليكم

3- بطلان تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 43 - 39

39 - دستيابى به آب ، موجب بطلان تيمم

فلم تجدوا ماءً فتيمّموا صعيداً طيباً

امام صادق (ع) در مورد كسى كه پس از تيمم، آب پيدا كرده، فرمود: . .. اذا رأى الماء و كان يقدر عليه انتقض التيمم.

_______________________________

ص: 198

تفسير عياشى، ج 1، ص 244، ح 143 ; نورالثقلين، ج 1، ص 485، ح 274.

4- ترتيب در تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 24،25

24 - در تيمم نخست بايد صورت مسح شود و آنگاه دستها

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

به نظر مى رسد تقديم صورت بر دستها، اشاره به ترتيبى باشد كه رعايت آن در تيمم لازم است. برداشت فوق را فرمايش منقول از امام باقر(ع) تأييد مى كند كه در بيان چگونگى تيمم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: فضرب بيده الارض ثم مسح احديهما على الاخرى ثم مسح يديه بجبينه ثم مسح كفيه كل واحد منهما على الاخرى.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 244، ح 144; تفسير برهان، ج 1، ص 372، ح 15.

25 - ترتيب خاصى در مسح دست ها ، به هنگام تيمم ، لازم نيست . *

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

چون آيه ترتيب بين صورت و دستها را ذكر كرده است چنانچه ترتيب، در دستها نيز لازم بود، آن را بيان مى كرد.

5- تيمم بر خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 19

19 - تيمم ، بر خاك ، جايز و مجزى است .

فتيمموا صعيداً طيباً

برخى از اهل لغت برآنند كه «صعيد» تنها بر خاك اطلاق مى شود. با توجه به كلمه «منه» بعيد نيست اين معنى در آيه مراد باشد.

6- تيمم بر زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 18

18 - تيمم بر هر چه به آن زمين گفته مى شود ، جايز است .

فتيمموا صعيداً طيباً

در برداشت فوق «صعيد» به معناى زمين گرفته شده است، چه از جنس خاك باشد يا سنگ و يا چيز ديگر، چنانچه برخى از اهل

ص: 199

لغت گفته اند.

7- تيمم در مستى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 43 - 3

3 - وضو ، غسل و تيمّم در حال مستى ، باطل است . *

لا تقربوا الصلوة و انتم سكارى

نهى از نزديك شدن به نماز مى تواند اشاره به بطلان وضو و غسل و تيمم نيز باشد، چون نزديك شدن به نماز با آنها تحقق مى يابد.

8- شرايط تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 43 - 25،28

25 - لزوم جستجو براى يافتن آب ، قبل از تيمم *

فلم تجدوا ماءً فتيمّموا

نيافتن (فلم تجدوا)، فرع بر جستجوست.

28 - تيمّم بايد بر زمين پاك ، پاكيزه و مباح باشد .

فتيمّموا صعيداً طيباً

«صعيد» به معناى خاك و يا مطلق زمين است. (قاموس). «طيب» به معناى پاك از نجاست و پاكيزه از آلودگى است. برخى برآنند كه «طيب» دلالت بر اباحه زمين نيز دارد. چون تصرف در مال ديگرى، تصرفى غير طيب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 20،45

20 - چيزى كه بر آن تيمم مى شود ، بايد پاك ، پاكيزه و مباح باشد .

فتيمموا صعيداً طيباً

«طيب» در لغت به معناى طاهر و حلال آمده و حلال بودن خاك به معناى مباح بودن آن است.

45 - تيمم ، بايد بر زمين پاكيزه باشد .

فتيمموا صعيداً طيباً

از امام صادق(ع) درباره «صعيداَ طيباَ» در آيه فوق روايت شده: «الصعيد» الموضع المرتفع و« الطيب» الموضع الذي ينحدر عنه الماء.

مرتفع بودن زمين و عبور آب بر روى آن كه در حديث آمده، كنايه از پاكيزه بودن زمين است چون اگر زمين گود باشد، جايگاه

ص: 200

كثافات شده و آب در آن مانده و لجن مى گردد.

_______________________________

معانى الاخبار، ص 283; نورالثقلين، ج 1، ص 485، ح 275.

9- فلسفه تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 29

29 - هدف از تشريع وضو ، غسل و تيمم ، طهارت مؤمنان و اتمام نعمت الهى به آنان است ، نه ايجاد حرج و مشقت .

إذا قمتم إلى الصّلوة فاغسلوا . .. و لكن يريد ليطهركم وليتم نعمته عليكم

10- مبطلات تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 44

44 - دسترسى به آب ، موجب بطلان تيمم

فلم تجدوا الماء فتيمموا صعيداً طيباً

از امام صادق(ع) روايت شده كه در مورد كسى كه پس از تيمم، آب پيدا كرده فرمود: . .. اذا راى الماء و كان يقدر عليه انتقض التيمم.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 244، ح 143; نور الثقلين، ج 1، ص 485، ح 274.

11- مسح در تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 23،24،25،26،42

23 - مسح قسمتى از صورت و دست ها ، از واجبات تيمم

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

«باء» در «وجوهكم» براى تبعيض است و كلمه «ايديكم»، به صورت «مجرور» عطف است بر «وجوهكم». يعنى تنها قسمتى از صورت و قسمتى از دستها بايد تيمم شود. مؤيد برداشت فوق، فرمايش امام باقر(ع) است كه درباره آيه فوق فرمود: ... فلما وضع الوضوء ان لم تجدوا الماء اثبت بعض الغسل مسحاً لانه قال «بوجوهكم» ثم وصل بها «و ايديكم» ... .

_______________________________

كافى، ج 3، ص 30، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 596، ح 70.

ص: 201

24 - در تيمم نخست بايد صورت مسح شود و آنگاه دستها

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

به نظر مى رسد تقديم صورت بر دستها، اشاره به ترتيبى باشد كه رعايت آن در تيمم لازم است. برداشت فوق را فرمايش منقول از امام باقر(ع) تأييد مى كند كه در بيان چگونگى تيمم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: فضرب بيده الارض ثم مسح احديهما على الاخرى ثم مسح يديه بجبينه ثم مسح كفيه كل واحد منهما على الاخرى.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 244، ح 144; تفسير برهان، ج 1، ص 372، ح 15.

25 - ترتيب خاصى در مسح دست ها ، به هنگام تيمم ، لازم نيست . *

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

چون آيه ترتيب بين صورت و دستها را ذكر كرده است چنانچه ترتيب، در دستها نيز لازم بود، آن را بيان مى كرد.

26 - ضرورت آغشتگى دست ها به خاك ، هنگام مسح اعضاى تيمم

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

«من» در «منه» براى تبعيض است وضمير آن به صعيد بر مى گردد يعنى جزئى از آن صعيد را به صورت و دستهاى خود بكشيد و تحقق اين معنا به اين است كه كف دستها به خاك آغشته شده باشد.

42 - لزوم زدن دو دست بر زمين و مسح پيشانى با آنها و كشيدن كف هر يك از دو دست بر پشت ديگرى در تيمم

فلم تجدوا الماء فتيمموا صعيداً طيباً فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

از امام باقر(ع) روايت شده كه: پيامبر(صلی الله علیه و آله) بعد از خواندن آيه فوق چنين تيممم نمودند: فضرب بيده الارض . .. ثم مسح يديه بجبينه ثم مسح كفيه كل واحد منهما على الاخرى.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 244، ح 144; تفسير برهان، ج 1، ص 454، ح 27.

12- مكان تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 20،45

20 - چيزى كه بر آن تيمم مى شود ، بايد پاك ، پاكيزه و مباح باشد .

فتيمموا صعيداً طيباً

«طيب» در لغت به معناى طاهر و حلال آمده و حلال بودن خاك به معناى مباح بودن آن است.

45 - تيمم ، بايد بر زمين پاكيزه باشد .

فتيمموا صعيداً طيباً

از امام صادق(ع) درباره «صعيداَ طيباَ» در آيه فوق روايت شده: «الصعيد» الموضع المرتفع و« الطيب» الموضع الذي ينحدر عنه الماء.

مرتفع بودن زمين و عبور آب بر روى آن كه در حديث آمده، كنايه از پاكيزه بودن زمين است چون اگر زمين گود باشد، جايگاه كثافات شده و آب در آن مانده و لجن مى گردد.

_______________________________

ص: 202

معانى الاخبار، ص 283; نورالثقلين، ج 1، ص 485، ح 275.

13- موارد تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 43 - 18

18 - وظيفه مريضى كه آب براى او ضرر داشته باشد ، تيمم است .

و ان كنتم مرضى . .. فتيمّموا

14- موجبات تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 43 - 21،22،23

21 - خروج بول و غائط ، از موجبات وضو و تيمم

او جاء احد منكم من الغائط . .. فلم تجدوا ماءً فتيمّموا

«غائط» به محل دفع بول و مدفوع گفته مى شود. و آمدن از آن محل، كنايه از خروج بول و مدفوع است.

22 - وظيفه محدث و جُنُب در صورت نيافتن آب براى برپايى نماز ، تيمم است .

او جاء احد منكم من الغائط او لمستم النساء فلم تجدوا ماءً فتيمّموا

23 - جماع ، از موجبات غسل و يا تيمم

او لمستم النساء . .. فتيمّموا

مؤيّد برداشت فوق فرمايش امام صادق (ع) است كه درباره «لمستم النساء» در آيه فوق فرمود: هو الجماع . .. .

_______________________________

كافى، ج 5، ص 555، ح 5 ; نورالثقلين، ج 1، ص 484، ح 270.

15- واجبات تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 43 - 30،31

30 - مسح قسمتى از صورت و دست ها ، از واجبات تيمم

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم

چون ماده «مسح» بدون واسطه حرف جرّ مى تواند مفعول داشته باشد، بنابراين آوردن «باء» بر كلمه «وجوه» براى تبعيض است. و «ايديكم» نيز به دليل مجرور بودن، حكم «وجوه» را در تبعيض داراست.

31 - وجوب تقديم مسح صورت بر دست ها در تيمم

ص: 203

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم

تقدم ذكرى «وجه» بر «ايدى»، دلالت بر تقدم آن در انجام تيمم دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 23،42

23 - مسح قسمتى از صورت و دست ها ، از واجبات تيمم

فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

«باء» در «وجوهكم» براى تبعيض است و كلمه «ايديكم»، به صورت «مجرور» عطف است بر «وجوهكم». يعنى تنها قسمتى از صورت و قسمتى از دستها بايد تيمم شود. مؤيد برداشت فوق، فرمايش امام باقر(ع) است كه درباره آيه فوق فرمود: ... فلما وضع الوضوء ان لم تجدوا الماء اثبت بعض الغسل مسحاً لانه قال «بوجوهكم» ثم وصل بها «و ايديكم» ... .

_______________________________

كافى، ج 3، ص 30، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 596، ح 70.

42 - لزوم زدن دو دست بر زمين و مسح پيشانى با آنها و كشيدن كف هر يك از دو دست بر پشت ديگرى در تيمم

فلم تجدوا الماء فتيمموا صعيداً طيباً فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه

از امام باقر(ع) روايت شده كه: پيامبر(صلی الله علیه و آله) بعد از خواندن آيه فوق چنين تيممم نمودند: فضرب بيده الارض . .. ثم مسح يديه بجبينه ثم مسح كفيه كل واحد منهما على الاخرى.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 244، ح 144; تفسير برهان، ج 1، ص 454، ح 27.

16- وجوب تيمم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 21

21 - وجوب وضو ، غسل و تيمم ، وجوب غيرى است .

إذا قمتم إلى الصّلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم فلم تجدوا ماء فتيمموا

با توجه به اينكه وضو و . .. را براى نماز، واجب كرده است، وجوب غيرى از آن استفاده مى شود.

ص: 204

5- تين

1- مراد از تين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 1 - 5

5 - « عن أبى الحسن الاوّل قال : قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : إنّ اللّه تبارك و تعالى . . . اختار من البلدان أربعة فقال عزّوجلّ : « و التين و الزيتون . و طور سينين . و هذا البلد الأمين » فالتين المدينة ، و الزيتون بيت المقدّس ، و طور سينين الكوفة و هذا البلد الأمين مكّة ;

از امام موسى بن جعفر(ع) روايت شده است كه فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند تبارك و تعالى . .. از بين شهرها، چهار شهر را انتخاب كرد. او - كه عزيز و جليل است - فرمود: « والتين و الزيتون . و طور سينين . و هذا البلد الأمين». پس «تين» مدينه و «زيتون» بيت المقدس و «طور سينين» كوفه و «هذا البلد الأمين» مكه است.»

ص: 205

6- ثبات قدم

1- ثابت قدمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 3

3- خداوند ، كسانى را كه به سخنان استوار و جاودانه ( قرآن ) ايمان آورند ، در دنيا و آخرت ثابت قدم و خلل ناپذير مى كند .

يثبّت الله الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

برداشت فوق بر اين اساس است كه «باء» در «بالقول» متعلق به «آمنوا» باشد; يعنى، كسانى كه به سخنان استوار، كه به قرينه آيه قبل مى تواند همان «كلمه طيبه» باشد، ايمان آورند از ناحيه خداوند مورد تأييد هستند.

2- ثابت قدمان در ايمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 30

30 - كسانى كه على رغم فقر و تنگدستى و گرفتار بودن به مشكلات ، بر ايمان خويش استوارند ، تقواپيشگان حقيقى هستند .

و الصبرين فى البأساء و الضراء . .. أولئك هم المتقون

3- ثابت قدمان در صراط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 76 - 10

10- تنها انسان درست كردار و ايستاده بر صراط مستقيم ، شايستگى دعوت ديگران به عدل را دارد .

و من يأمر بالعدل و هو على صرط مستقيم

ص: 206

توصيف امر كننده به عدل به اينكه خود در صراط مستقيم باشد، در حقيقت بيان شرط شايستگى براى چنين مسؤوليت است.

4- ثابت قدمان در هدايت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 7 - 1

1 - تقسيم انسان ها به ثابت قدمان بر هدايت و مغضوبين درگاه خدا و گمراهان ، از طبقه بندى هاى مردم در قرآن

صرط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لاالضآلّين

مراد از «نعمت» در «انعمت عليهم» به قرينه فرازهاى قبل و بعد، نعمت هدايت است، نه نعمتهاى مادى. علاوه بر اينكه همه موجودات، حتى كافران، از اين نعمتها برخوردار هستند.

ثبات قدم

5- آثار ثبات قدم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 7 - 9

9- روحيه قوى و ثبات قدم ، مؤثرترين عامل پيروزى در مبارزه عليه دشمن

و يثبّت أقدامكم

بيان «يثبّت . ..» پس از «ينصركم» و اختصاص به ذكر يافتن آن، مطلب بالا را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 2 - 17

17 - ثبات و تزلزل روانى ، از عوامل مهم پيروزى و شكست در نبرد

فأتيهم اللّه . .. و قذف فى قلوبهم الرعب

6- آثار ثبات قدم محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 74 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) از ترفند هاى لغزش آفرين مشركان و كمترين تمايل به آنان ، در پرتو ثبات قدم اعطا شده به او از جانب خداوند ، در امان بود .

و لولا أن ثبّتنك لقد كدتّ تركن إليهم شيئًا قليلاً

ص: 207

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 75 - 6

6- حمايت خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، منوط به پايدارى او در طريق وحى

و لولا أن ثبّتنك لقد كدتّ تركن إليهم شيئًا قليلاً. إذًا لأذقنك ضعف الحيوة و ضعف

7- اهميت ثبات قدم در دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 2

2 - در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران حق ناپذير ، نمى تواند مجوز عدول مبلغان و رهبران جامعه اسلامى از مواضع عقيدتى خويش و سازش و مسامحه با آنان باشد .

و لاتطع . ..أن كان ذا مال و بنين

ترديدى نيست كه اجابت خواسته هاى كافران و يا سازش با آنان از سوى رهبران جامعه اسلامى، به جهت طمع شخصى نيست; بلكه براى در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران و صرف آنها در جهت مصالح و منافع مسلمين است; ولى چون اين كار به قيمت عدول از مواضع اعتقادى و يا سازش با كافران است، جايز نمى باشد.

8- اهميت ثبات قدم رهبران دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 2

2 - در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران حق ناپذير ، نمى تواند مجوز عدول مبلغان و رهبران جامعه اسلامى از مواضع عقيدتى خويش و سازش و مسامحه با آنان باشد .

و لاتطع . ..أن كان ذا مال و بنين

ترديدى نيست كه اجابت خواسته هاى كافران و يا سازش با آنان از سوى رهبران جامعه اسلامى، به جهت طمع شخصى نيست; بلكه براى در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران و صرف آنها در جهت مصالح و منافع مسلمين است; ولى چون اين كار به قيمت عدول از مواضع اعتقادى و يا سازش با كافران است، جايز نمى باشد.

9- اهميت ثبات قدم مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 106 - 5

ص: 208

5 - بهانه جويى و اتهام كافران نبايد سبب نگرانى و تزلزل مؤمنان گردد.

و ليقولوا درست . .. اتبع ما أوحى اليك

فرمان به اتباع از وحى، پس از اشاره به شبهات كافران، تأكيدى بر لزوم استقامت مؤمنان در برابر شبهات كافران است.

10- ثبات قدم پيروان ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 4 - 5

5 - ابراهيم ( ع ) ، داراى همگامانى ثابت قدم ، در مسير حركت توحيدى خويش

قد كانت لكم أسوة حسنة فى إبرهيم و الذين معه

تعبير «معه» افاده معيت و همراهى پايدار مى كند; زيرا مقيد به زمان يا مكان خاصى نيست.

11- ثبات قدم در ايمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 4

4- استوار ماندن بر ايمان و ثمربخشى دنيوى و اخروى آن ، در گرو تأييد و عنايت خاص خداوند است .

يثبّت الله الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

12- ثبات قدم در دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 135 - 2

2 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) مأمور اعلام به ثبات و قاطعيت عملى بر آيين خود در برابر كفار

قل يقوم اعملوا على مكانتكم إنى عامل فسوف تعلمون

13- ثبات قدم در ديندارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 63 - 12

12 - صلابت و جديت انسان در ديندارى ، شرط اساسى براى رسيدن به مرحله تقواپيشگى است .

خذوا ما ءاتينكم بقوة . .. لعلكم تتقون

ص: 209

برداشت فوق از قيد «بقوة» استفاده شده است.

14- ثبات قدم در هدايت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 7 - 6

6 - خداشناسان موحد ، خواهان هدايت به راه ثابت قدمان بر هدايت هستند .

الحمد للّه . .. إهدنا الصرط المستقيم. صرط الذين انعمت عليهم

15- ثبات قدم رهبران دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 74 - 8

8- رهبران دينى ، بايد همواره بر مواضع اصولى خويش ثابت و استوار بوده و در برابر كافران و دشمنان ، سازش ناپذير باشند .

و لولا أن ثبّتنك لقد كدتّ تركن إليهم شيئًا قليلاً

16- ثبات قدم مجاهدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 11 - 18،19

18 - استحكام اردوگاه مسلمانان و استوارى گام هاى آنان بر شنزار محل اقامتشان ، از اهداف نزول باران در آستانه جنگ بدر

ينزل عليكم من السماء ماء ليطهّركم . .. و يثبت به الأقدام

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «الاقدام» گامهاى مجاهدان باشد. بنابراين «و يثبت به الاقدام» يعنى هدف از نزول باران اين بود كه خداوند گامهاى شما را استوار سازد و از لغزش و فرو رفتن در شنزارها بازدارد.

19 - خداوند با تقويت دل هاى مجاهدان بدر آنان را براى رويارويى با مشركان ثابت قدم ساخت .

ليربط على قلوبكم و يثبت به الأقدام

«يثبت به الأقدام» در عين اينكه بيانگر هدفى از اهداف نزول باران است، نبودن «لام» در آن مى رساند كه اين هدف به دنبال «ليربط على قلوبكم» حاصل مى شود. بنابراين مى توان گفت ضمير در «به» به استحكام قلوب، كه از «ليربط على قلوبكم» استفاده مى شود، برمى گردد. قابل ذكر است كه در برداشت فوق ثبات قدم (يثبت به الأقدام) به معناى كنايى آن (پايدارى و عزم راسخ) گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 210

6 - انفال - 8 - 12 - 1،2

1 - خداوند با وحى به فرشتگان حاضر در كارزار بدر ، آنان را از پشتيبانى خويش در ثبات بخشيدن به مجاهدان آگاه ساخت .

إذ يوحى ربك إلى الملئكة أنى معكم فثبتوا الذين

2 - ايجاد پايدارى در مجاهدان ، فرمان خداوند به فرشتگان گسيل شده به جنگ بدر

إذ يوحى ربك إلى الملئكة أنى معكم فثبتوا الذين

17- ثبات قدم محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 135 - 2

2 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) مأمور اعلام به ثبات و قاطعيت عملى بر آيين خود در برابر كفار

قل يقوم اعملوا على مكانتكم إنى عامل فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 4 - 6

6 - استوارى پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر آيينى عظيم *

إنّك لعلى خلق عظيم

برخى از اهل لغت، براى «خلق» - افزون بر معناى «سجيه» - معناى آيين نيز ياد كرده اند (قاموس المحيط و تاج العروس). برداشت ياد شده مبتنى بر اين معنا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 11 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، بر طريق هدايت استوار و ثابت قدم بود .

إن كان على الهدى

جمله «كان على الهدى»، مربوط به كلمه «عبداً» در آيه قبل است كه در شأن نزول هاى متعدد بر شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) تطبيق يافته است. حرف «على» در «على الهدى» نيز بر استقرار و استوار بودن دلالت دارد.

18- ثبات قدم مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 22 - 3

3 - امت اسلامى ، امتى راست قامت ، سرافراز و برخوردار از هدفى روشن در زندگى

أمّن يمشى سويًّا على صرط مستقيم

ص: 211

19- ثبات قدم مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 5،15،16

5- ايمان و عقيده مؤمنان برپايه سخن پايدار و اصول خلل ناپذير و جاودانه استوار است .

يثبّت الله الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «باء» در «بالقول» متعلق به «آمنوا» باشد.

15- « قال الصادق ( ع ) : ان الشيطان ليأتى الرجل من أوليائنا عند موته عن يمينه و عن شماله ليضلّه عمّا هو عليه فيأبى الله عزّوجلّ له ذلك و ذلك قول الله تعالى : « يثبّت الله الذين آمنوا بالقول الثابت فى الحياة الدنيا و فى الأخرة » ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: همانا شيطان براى گمراه كردن دوستان ما به هنگام مرگشان، از چپ و راست به آنان نزديك مى شود. پس خداوند - عزّوحلّ - از گمراهى او مانع مى شود و اين همان سخن خداوند است كه مى فرمايد: «يثبّت الله الذين آمنوا بالقول الثابت ...».

16- « قال أميرالمؤمنين ( ع ) صلوات الله عليه : إن ابن آدم . . . فإذا أدخل قبره أتاه ملكا القبر . . . فيقولان : من ربك و ما دينك و من نبيك ؟ فيقول : الله ربّى و دينى الإسلام و نبيى محمد (صلی الله علیه و آله) فيقولان له : ثبّتك الله فيما تحبّ و ترضى و هو قول الله عزّوجلّ : « يثبّت الله الذين آمنوا بالقول الثابت فى الحياة الدنيا و فى الأخرة » . . . ;

از اميرالمؤمنين(ع) روايت شده است كه فرمود: همانا آدمى زاده را . .. آن گاه كه وارد قبرش مى كنند، دو فرشته نزدش مى آيند ... و مى گويند: پروردگارت كيست؟ و دينت چيست؟ و پيامبرت كيست؟ پس پاسخ مى گويد: «خداوند» پروردگارم و «اسلام» دين من و پيامبرم حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) است. پس به او مى گويند: خداوند تو را در آنچه دوست مى دارى و به آن راضى هستى ثابت قدم و استوار كرده است و اين همان سخن خداوند است كه مى فرمايد: «يثبّت الله الذين آمنوا بالقول الثابت ...»...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 38 - 3

3- مؤمن ، داراى ثبات و استقرار در عقيده ، ولى كافر ، اسير در چنگال هاى شكّ و ترديد و بى ثبات است .

ما أظنّ . .. و ما أظنّ ... لكنّاْ هو اللّه ربّى

سخنان سمبل كفر و دنياپرستى، در آيه، همواره، ترديد را با خود همراه دارد، لذا در نقل سخن او، دو بار واژه «ظنّ» و يك بار نيز «لئن» به كار گرفته شده، ولى مردِ سمبل ايمان، با قاطعيّت عقيده خود را بيان كرده و راه عملى خود را مطرح ساخته است.

20- ثبات قدم مؤمنان به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 3

3- خداوند ، كسانى را كه به سخنان استوار و جاودانه ( قرآن ) ايمان آورند ، در دنيا و آخرت ثابت قدم و خلل ناپذير مى كند .

ص: 212

يثبّت الله الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

برداشت فوق بر اين اساس است كه «باء» در «بالقول» متعلق به «آمنوا» باشد; يعنى، كسانى كه به سخنان استوار، كه به قرينه آيه قبل مى تواند همان «كلمه طيبه» باشد، ايمان آورند از ناحيه خداوند مورد تأييد هستند.

21- زمينه ثبات قدم مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 7 - 6

6- وعده خداوند به پيروزى و ثبات قدم مؤمنان ، در صورت اقدام به جهاد و حمايت از دين

يأيّها الذين ءامنوا إن تنصروا اللّه . .. و يثبّت أقدامكم

22- عوامل ثبات قدم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 18

18 - عن أبى عبدالله(ع) قال: إن الله عز و جل إذا أراد بعبد خيرا نكت فى قلبه نكتة من نور و فتح مسامع قلبه و كل به ملكا يسدده و إذا أراد بعبد سوءا نكت فى قلبه نكتة سوداء و سد مسامع قلبه و وكل به شيطانا يضله ثم تلا هذه الآية: «فمن يرد الله أن يهديه يشرح صدره للاسلام و من يرد أن يضله يجعل صدره ضيقا حرجا».

امام صادق(ع) فرمود: هر گاه خداوند عز و جل براى بنده اى خيرى بخواهد، در دلش نقطه اى از نور ايجاد مى كند و گوشهاى دلش را بازمى گرداند و فرشته اى بر او مى گمارد كه وى را در كارهايش استوار نمايد. و آنگاه كه خدا براى بنده اى بدى بخواهد، در دلش نقطه اى سياه ايجاد كرده و گوشهاى دلش را مى بندد و شيطانى را بر او مى گمارد تا گمراهش كند، سپس امام صادق(ع) آيه «فمن يرد الله ... » را تلاوت فرمود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 2

2- ايمان ، عامل آرامش و استوارى روح و ثبات قدمى انسان در زندگى و موجب رفع هرگونه تزلزل ، اضطراب و نگرانى است .

الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

23- عوامل ثبات قدم مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 1

ص: 213

1- خداوند ، مؤمنان را با سخنى استوار و برهانى ترديدناپذير ، ثابت قدم و مطمئن مى سازد .

يثبّت الله الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «باء» در «بالقول» متعلق به «يثبّت» و براى سببيت باشد.

24- منشأ ثبات قدم مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 14

14- ثابت قدم كردن مؤمنان و افزايش گمراهى ستم پيشگان از سوى خداوند ، بسته به مشيت اوست .

يثبّت الله الذين ءامنوا . .. و يفعل الله ما يشاء

ص: 214

7- ثروت

1- آثار اجتماعى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 15

15- نقش ثروت اندوزى و عدم انفاق ، در زوال جامعه و پيدايش تحولات ويرانگر اجتماعى *

تدعون لتنفقوا . .. و إن تتولّوا يستبدل قومًا غيركم

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه تعبير «يستبدل قوماً غيركم» اشاره به يكى از سنت هاى اجتماعى خداوند داشته باشد; زيرا امت هاى گرفتار در انحرافات اقتصادى، از درون پوسيده و يا به وسيله ملتى ديگر مقهور مى شوند.

2- آثار اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 5 - 4

4 - انفاق ، پرهيز از ثروت اندوزى ، تزكيه خواهى ، سخاوت مندى و اخلاص ، از نشانه هاى تقواپيشگى است .

أعطى و اتّقى

فعل «اتّقى» در مقابل فعل «استغنى» (در آيات بعد)، قرار گرفته و نقطه مقابل استغنا (ثروت اندوزى) را «تقوا» ناميده است. از طرف ديگر عطف «اتّقى» بر «أعطى» - كه با عطف تفسيرى يا سبب بر مسبب و يا عكس آن سازگار است - انفاق را نشانه تقوا قرار داده است. آيات آخر سوره - كه از عنوان «من أعطى و اتّقى» با نامى ديگر (الأتقى . الذى يؤتى ماله يتزكّى ...) ياد كرده - مصاديق ديگر تقوا را بر شمرده است.

ص: 215

3- آثار ازدياد ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 5

5 - ثروت انبوه و جمعيت بسيار ، از عوامل تكذيب دين و از موانع ايمان است .

أن كان ذا مال و بنين

4- آثار اعتماد به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 5

5 - اعتماد به ثروت در برابر تهديد هاى الهى ، خطرى در كمين ثروتمندان

تبّت يدا أبى لهب و تبّ . ما أغنى عنه ماله و ما كسب

5- آثار اهتمام به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 17 - 11

11 - پندار ذلّت براى يتيمان ، مايه توهّم معيار بودن ثروت براى عزّت مندى است .

نعّمه فيقول ربّى أكرمن . .. كلاّ بل لاتكرمون اليتيم

كلمه كلاّ - به قرينه تقابل «اكرمن» و «لاتكرمون» اين نكته را گوشزد مى كند كه گوينده «ربّى اكرمن»، اگر يتيمان را محترم و گرامى مى دانست، ثروت را مايه احترام نزد خداوند، قرار نمى داد; زيرا در آن صورت معترف بود كه يتيم با وجود محروميت از ثروت نيز گرامى است; ولى حال كه يتيمان را گرامى نمى شمارد، اين گمان براى او پديدار شده است كه فقط ثروتمندان نزد خداوند محترم اند.

6- آثار تعديل ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 12

12- منافع همه طبقات جامعه ، حتى ثروتمندان ، در گرو انفاق و نوعى تعديل ثروت *

تدعون لتنفقوا . .. و اللّه الغنىّ و أنتم الفقراء

تعبير «و أنتم الفقراء» ممكن است هم شامل نياز انسان به پاداش الهى و هم شامل نوعى نياز طبيعى و اجتماعى انسان ها باشد; يعنى، اصولاً جامعه بدون انفاق، دوام نمى يابد و تشريع انفاق از سوى خداوند، در واقع تضمينى بر ثبات و پايدارى جوامع بشرى

ص: 216

است.

7- آثار تفاخر به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 3 - 3

3 - تلاش براى افزون تر قلمداد كردن ثروت و منزلت خويش از ديگران ، درپى دارنده كيفر الهى است .

سوف تعلمون

جمله «سوف تعلمون» تهديد است و از آن جا كه صرف آگاهى به پوچى افتخارات، تهديد به شمار نمى آيد; مراد هشدار به فرجامى است كه اهل «تكاثر»، با آن مواجه خواهند شد.

8- آثار تكذيبگرى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 13 - 4

4 - خداوند ، بى نياز از انفاق ، تقوا و ايمانِ مردم و مصون از آسيب بخلورزى و تكذيب گرىِ ثروت اندوزان *

فأمّا من أعطى . .. و أمّا من بخل ... و إنّ لنا للأخرة و الأُولى

9- آثار ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 180 - 2

2 - داشتن دارايى فراوان از شرايط وجوب وصيت هاى مالى است .

كتب عليكم . .. إن ترك خيراً الوصية

مراد از «خير» مال و دارايى است. برخى از مفسران فراوانى آن را نيز قيد كرده و گفته اند: به دارايى اندك كلمه خير اطلاق نمى شود. مناسبت حكم و موضوع; يعنى، وصيت براى پدر و مادر و همه خويشان و نيز نكره آوردن كلمه «خيراً» مؤيد اين معنا در آيه شريفه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 55 - 1

1 - برخوردارى انسان از مال و اولاد فراوان ، نشانه سعادتمندى و محبوبيت وى نزد خداوند نيست .

فلا تعجبك أمولهم و لا أولدهم

ص: 217

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 8،10

8 - اعطاى امكانات دنيوى فراوان به منافقان از جانب خدا ، تنها مايه عذاب و گرفتارى آنان در دنياست .

إنما يريد اللّه أن يعذبهم بها فى الدنيا

10 - كثرت مال و اولاد ، مايه رنج و گرفتارى براى بى ايمانان

أن يعذبهم بها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 86 - 8،9

8 - تمكن و ثروت ، زمينه عافيت طلبى منافقان و گريز آنان از جهاد

استئذنك أولوا الطول منهم

9 - ثروت فراوان ، زمينه گرايش انسان به عافيت طلبى و موجب تن دادن به ذلت و خوارى و ترك فريضه جهاد

و إذا أنزلت سورة . . و جهدوا مع رسوله استئذنك أولوا الطول منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 5

5 - ثروت و توانمندى ، زمينه راحت طلبى ، ذلت پذيرى و روى گردانى انسان از جهاد *

يستئذنونك و هم أغنياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 3

3- برخوردارى از رفاه و ثروت ، زمينه ساز گرايش به فسق و گناه

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

ذكر مترفان جامعه از ميان ساير قشرها براى فاسق شدن، در حالى كه فسق و گناه از عهده همه مردم برمى آيد و اختصاص به گروه خاصّى ندارد، ممكن است به خاطر نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 10

10- كثرت مال ، تأثيرى در گرايش انسان به انفاق و پرهيز از روحيه بخلورزى ندارد .

لو أنتم تملكون . .. لأمسكتم خشية الإنفاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 34 - 5

5- فراوانى مال و فرزند ، زمينه لغزش و غرور انسان است .

ص: 218

لأحدهما جنّتين . .. فقال لصحبه و هو يحاوره أنا أكثر منك مالاً و أعزّ نفرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 40 - 3

3- دارايى ها و توان مندى ها ، از عمده ترين زمينه هاى غفلت و كفرورزى است .

و هم فى غفلة و هم لايؤمنون . إنّا نحن نرث الأرض

از جمله وجوه ارتباطى اين آيه با آيه قبل، بيان اسباب غفلت و سعى در ريشه كن كردن آن است. دراين آيه خداوند براى متنبّه ساختن آدميان و از بين بردن عوامل غفلت آنان، بر فناپذيرى ثروت هاى دنيا و ساكنان زمين تأكيد كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 55 - 3

3 - ثروت و فرزندان ذكور ، دو ملاك براى ارزيابى موقعيت انسان در پيشگاه خدا در ديدگاه مشركان عصر بعثت

أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 56 - 1

1 - مال و فرزند بسيار ، نشانه لطف و مهر خداوند در ديدگاه شرك پيشگان مرفه صدراسلام

أيحسبون . .. من مال و بنين . نسارع لهم فى الخيرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 33 - 7

7 - نقش مؤثر مسائل اقتصادى ( فقر و غنا ) در آلودگى به فحشا و فساد جنسى و يا اجتناب از آنها

و ليستعفف الذين لايجدون نكاحًا حتّى يغنيهم اللّه من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 76 - 8،14

8 - ثروت فراوان ، زمينه ساز طغيان و تجاوز در جامعه

و ءاتينه من الكنوز

14 - برخوردارى از مال و ثروت فراوان ، زمينه ساز غرور و سرمستى است .

و ءاتينه من الكنوز . .. إذ قال له قومه لاتفرح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 6،23،24

6 - برخوردارى از امكانات و دارايى هاى زياد ، زمينه ساز دلبسته شدن انسان به دنيا و غافل شدن وى از سراى آخرت

و ابتغ فيما ءاتيك اللّه الدار الأخرة

ص: 219

23 - نقش تعيين كننده ثروت ، در صلاح و فساد جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

24 - لزوم به كارگيرى ثروت در راه اصلاح جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 79 - 2

2 - قدرت و ثروت ، از موجبات فخرفروشى ، خودنمايى و تجمل گرايى

فخرج على قومه فى زينته

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 34 - 3

3 - برخوردارى از ثروت و رفاه ، موجب پيدايش خصلت حق ناپذيرى است .

و ما أرسلنا فى قرية من نذير إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به كفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 36 - 6

6 - توسعه اقتصادى برخورداران از مال و مكنت ، از ناحيه خداوند است و نبايد آنان به خاطر برخوردارى از آنها ، خود را برتر بدانند .

و قالوا نحن أكثر أمولاً و أولدًا . .. قل إنّ ربّى يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 28 - 5

5 - اندوختن مال و ثروت بدون ايمان و مصرف آنها در جهت سعادت اخروى ، مايه حسرت و تأسف در قيامت

ما أغنى عنّى ماليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 10

10 - ثروت و قدرت بدون ايمان ، سعادت بخش و سودمند به حال بشر نيست ; بلكه موجب خسارت و بدبختى است .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 3 - 1

1 - ثروت و منزلت ، نشانه برترى نيست و برتر پنداشتن خويش بر ديگران به جهت آن ، پندارى ناروا است .

كلاّ

ص: 220

حرف «كلاّ»، مطالب قبل خود را منتفى مى داند و مخاطب را از باور داشتن آن باز مى دارد.

10- آثار ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 21

21 - زراندوزى و انباشتگى ثروت در دست افراد ، از زمينه هاى پيدايش فساد و تباهى در جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 9

9 - قدرت طلبى و زراندوزى ، از موجبات هلاكت و بدفرجامى

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك . .. من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 8

8 - فريفته شدن به ثروت و قدرت ، زمينه ساز انكار معاد

أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

مفاد آيه شريفه، ممكن است اين باشد كه فرد قدرتمند، نبايد گمان كند كه كسى قادر بر زنده ساختن و محاسبه و عذاب او نيست. هم چنين به قرينه آيه بعد، فرد ثروتمند را از فريفته شدن به ثروت خويش و پندار رهايى از حساب و نظارت خداوند، برحذر داشته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 2

2 - بخلورزى ، و زراندوزى و تكذيب وعده هاى خداوند ، زمينه ساز سقوط و هلاكت

و أمّا من بخل . .. إذا تردّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 14 - 3

3 - بخل و ثروت اندوزىِ حاصل از آن و تكذيب وعده هاى خداوند ، زمينه ساز گرفتارى به آتش برافروخته دوزخ

و أمّا من بخل و استغنى . و كذّب ... فأنذرتكم نارًا تلظّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 16 - 3

ص: 221

3 - بخل و ثروت اندوزى حاصل از آن و تكذيب پاداش هاى الهى ، زمينه ساز تكذيب حكم انفاق و خوددارى از صرف مال در راه تزكيه نفس

و أمّا من بخل . .. الذى كذّب و تولّى

ارتباط اين آيه با آيات پيشين، بيانگر اتحاد «من بخل. ..» با «الذى كذّب...» است و ارتباط آن با آيات بعد - كه از اعطاى مال به قصد تزكيه سخن گفته است - قرينه بر اين است كه علاوه بر تكذيبِ هدايت و انذار; تكذيب حكم انفاق نيز مراد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 9 - 5

5 - خوى ثروت اندوزى و احساس بى نيازى ، زمينه ساز مخالفت با برگزارى نماز

أن رءاه استغنى . .. أرءيت الذى ينهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 14 - 7

7 - حالت طغيان گرى و ثروت اندوزى و احساس بى نيازى مطلق ، مايه بى پروا شدن انسان در برابر نظارت خداوند

ليطغى . أن رءاه استغنى ... ألم يعلم بأنّ اللّه يرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 1 - 1

1 - تلاش براى برترى يافتن بر ديگران در ثروت و منزلت ، مردم را به خود مشغول ساخته ، از اهداف مهم تر باز داشته است .

ألهيكم التكاثر

«الهاه كذا»; يعنى، او را مشغول ساخته و از امر مهم تر باز داشت (مفردات). تكاثر، به معناى «مكاثرة» است; يعنى، افزون تر بودن را ابزار غلبه بر ديگران قرار دادن (تاج العروس) و يا رقابت با يكديگر در فراوانى مال و عزت. (مفردات)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 2

2 - ثروت اندوزى ، زمينه ساز تحقير مردم و عيب جويى از آنان است .

ويل لكلّ همزة لمزة الذى جمع مالاً و عدّده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 3،4

3 - ثروت ، زمينه ساز فراموشى مرگ و آخرت

يحسب أنّ ماله أخلده

4 - انباشتن ثروت ، نشانه احساس كاذب جاودانگى است .

الذى جمع مالاً و عدّده . يحسب أنّ ماله أخلده

ص: 222

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 1

1 - مؤثر دانستن ثروت ، در جاودانگى و رهايى از نابودى و مرگ ، پندارى نادرست و ناروا است .

أخلده . كلاّ

حرف «كلاّ»، مخاطب را از پذيرش گفتارهاى بيان شده در جملات پيش، بازمى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 8 - 3

3 - غيبت ، عيب جويى و انباشتن ثروت ، زمينه محبوس ماندن در آتشى مسلّط و فراگير در جهنم

إنّها عليهم مؤصدة

حرف «على» در «عليهم»، بر احاطه و سلطه دلالت دارد.

11- آثار ثروت اندوزى قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 22

22 - زراندوزى قارون و خوددارى وى از پرداختن حقوق مالى ، باعث پيدايش فساد و تباهى در ميان بنى اسرائيل بود .

و لاتبغ الفساد فى الأرض

12- آثار ثروت طاغوتيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 8

8 - ثروت و زينت هاى فراوان دنيوى در دست طاغوت و طاغوتيان ، از عوامل گمراهى مردم است .

ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا . .. ليضلوا عن سبيلك

13- آثار ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 20 - 8

8 - دنياطلبى و ثروت خواهى ، زمينه ساز بى ارزش انگاشتن يتيمان و دست اندازى به ارث آنان

بل لاتكرمون اليتيم . .. و تأكلون التراث ... و تحبّون المال حبًّا جمًّا

ص: 223

14- آثار ثروت قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 76 - 6،9

6 - ثروت افسانه اى قارون ، موجب طغيان وى عليه ملت خود گرديد .

و ءاتينه من الكنوز

بازگو كردن ثروت فراوان قارون، پس از معرفى وى به عنوان فردى متجاوز و طغيانگر، مى تواند توضيح دهنده عليت اين طغيان و تجاوز باشد.

9 - شادمانى مغرورانه قارون به خاطر ثروت افسانه اى خويش

و ءاتينه من الكنوز . .. إذ قال له قومه لاتفرح

15- آثار ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 17

17 - ثروت انبوه براى كافران ، عذاب آور و سختى آفرين است .

لنفتنهم فيه

از معانى «فتنة» عذاب و مشقت است (قاموس). لام در «لنفتنهم» لام عاقبة و بيانگر بازتاب پيش بينى نشده ثروت مندى است.

16- آثار ثروت كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 4

4 - ثروت و جمعيت بسيار كافران در صدر اسلام ، عامل تكذيب دين و مانع آنان از پذيرش ايمان

أن كان ذا مال و بنين

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه «أن كان ذا. ..» متعلق به فعل محذوفى (مانند «كذّب») باشد كه جمله شرطيه «إذا تتلى...» - در آيه بعد - بر آن دلالت دارد. تقدير آن چنين است: «لكونه ذا مال و بنين كذّب بآياتنا...».

17- آثار ثروت منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 224

7 - توبه - 9 - 85 - 14،15

14 - مال و اولاد فراوان منافقان ، موجب گرايش آنان به كفر در هنگام مرگ

و تزهق أنفسهم و هم كفرون

15 - كثرت مال و اولاد منافقان نمودى از عذاب الهى و زمينه ساز جان كندن دشوار و حسرت بار آنان

أن يعذبهم . .. و تزهق أنفسهم و هم كفرون

با توجه به اينكه «تزهق أنفسهم» مى تواند عطف تفسيرى براى «أن يعذبهم» باشد، برداشت فوق استفاده مى شود.

18- آثار ذكر منشأ ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 31 - 7

7- توجه به منشأ خدايى داشتن دارايى ها و ثروت ها ، مشوّق انسان ها به انفاق و بخشش است .

قل لعبادى . .. و ينفقوا ممّا رزقنهم

از اينكه خداوند، اموال و امكانات انسان را به خود نسبت داد و آنها را روزى خدادادى دانست مى توان برداشت فوق را به دست آورد.

19- آثار عقيده به منشأ ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 29 - 6

6 - اعتقاد به خدادادى بودن امكانات و دارايى ها ، زمينه ساز پيدايش روحيه انفاق گرى در انسان

و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانية

از هدف هاى يادآورى اين حقيقت (خدادادى بودن دارايى ها) در بيان لزوم انفاق، مى تواند تسهيل آن و ايجاد روحيه انفاق گرى در انسان ها باشد.

20- آثار علاقه به ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 7 - 1

1 - دل خوشى به ثروت زياد ، مايه روى آوردن انسان به طغيان و شكستن حريم ديگران

أن رءاه استغنى

«أن رءاه. ..» - به تقدير لام تعليل - مفعول له و بيانگر سبب طغيان است.

ص: 225

21- آثار كثرت ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 76 - 11

11 - ثروت فراوان و نخوت آفرين ، زمينه ساز سنگ دلى و بى رحمى است .

إذ قال له قومه لاتفرح

22- آرزوى ثروت قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 79 - 11

11 - دستيابى به ثروتى هم چون ثروت قارون ، نهايت آرزوى دنياطلبان غافل قوم وى بود .

قال الذين يريدون الحيوة الدنيا يليت لنا مثل ما أُوتى قرون

23- ابزار عذاب ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1،2،3،4،5

1 - دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

2 - گنجينه هاى ثروت اندوزان را ، جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

«احماء» مصدر «يحمى» يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث «عليها» به «الذهب» و «الفضة» برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و «يكوى» از ماده «كىّ» و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ به عضو بدن است.

3 - پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

4 - سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

5 - طلا ها و نقره هاى گداخته شده در آتش دوزخ ، تجسمى از گنجينه شدن آنها در دنيا توسط كنزاندوزان

الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها ... هذا ما كنزتم لأنفسكم

ص: 226

24- اتكاى به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 69 - 4

4 - اعتماد و اتكاى منافقان و كافران به قدرت ، ثروت و فرزندان بسيار خويش

كانوا أشد منكم قوة و أكثر أمولا و أولداً

25- اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 2

2 - لزوم پرهيز از زراندوزى ، سخن چينى و تمسخر مردم

همزة لمزة . الذى جمع مالاً ... كلاّ

26- اجتناب از ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 30 - 5

5 - انديشه صحيح نسبت به فقر و غنا ، برخورد شايسته با يتيمان و مسكينان ، قطع حرام خوارى و دل نبستن به ثروت ، زمينه ساز ورود به بهشت برين

فأمّا الإنسن إذا ما ابتليه . .. و ادخلى جنّتى

27- احكام ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 12

12 - انباشتن و نهان كردن ثروت و محروم ساختن جامعه از منافع آن ، حرام و داراى عقوبتى است دردناك .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

ص: 227

28- ارزش اخروى ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 36 - 3،4

3 - ثروت هاى دنيا ، هر چند دو برابر شود ، و كافران آن را در قبال رهايى از دوزخ بپردازند ، پذيرفتنى نيست .

إنّ الذين كفروا لو أنَّ لهم ما فى الارض جميعاً . .. ما تقبل منهم و لهم عذاب اليم

4 - قيامت ، صحنه بروز كارساز نبودن ثروت دنيا براى زراندوزان بى ايمان

إنّ الذين كفروا لو أنَّ لهم ما فى الارض جميعاً و مثله معه . .. ما تقبل منهم

29- ارزش ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 35 - 8

8- درست كارى اقتصادى ، داراى ارزشى برتر از مال داشتن و دارايى

ذلك خير و أحسن تأويلا

ممكن است مفضل عليه «خير»، كم فروشى و خيانت در سنجش كالا و سود حاصله از آن باشد; يعنى، رعايت عدل و انصاف و به كارگيرى ترازوى كامل و سود حاصله از آن، بهتر از كم فروشى و سود به دست آمده از آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 79 - 12،13

12 - قدرت و ثروت ، ملاك ارزش و معيار اصلى بهره مندى و خوشبختى در نگاه دنياطلبان قوم قارون

قال الذين يريدون الحيوة الدنيا يليت لنا مثل ما أُوتى قرون إنّه لذو حظّ عظيم

13 - قدرت و ثروت در نگاه مؤمنان آخرت جو ، ملاك ارزش و معيار اصلى بهره مندى و خوشبختى نيست .

قال الذين يريدون الحيوة الدنيا يليت لنا مثل ما أُوتى قرون إنّه لذو حظّ عظيم

تعبير «قال الذين يريدون الحياة الدنيا» مى رساند كه اين گفته، تنها مربوط به دنياطلبان سست ايمان است; نه مؤمنان آخرت جو.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 80 - 6

6 - قدرت و ثروت ( هر چند بسيار و افسانه اى باشد ) در نگاه اهل معرفت و مؤمنان دين شناس ، بسى كم ارزش تر از پاداش هاى الهى است .

و قال الذين أُوتوا العلم ويلكم ثواب اللّه خير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 31 - 3

3 - ثروت و اشرافيت ، ملاك تمامى ارزش ها - حتى ارزش هاى دينى - در نگاه مشركان مكه

ص: 228

لولا نزّل هذا القرءان . .. عظيم

مشركان در مقام اعتراض به پيامبر(صلی الله علیه و آله) اظهار مى داشتند: اگر وحى اصالت داشت، مى بايست بر اشراف نازل مى شد. از اين نكته استفاده مى شود كه ملاك ارزش براى آنان، مال و مقام بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 52 - 6

6 - قدرت و ثروت ، تنها ملاك ارزش در ديدگاه فرعون و فرعونيان

قال يقوم أليس لى ملك مصر . .. أم أنا خير من هذا الذى

برداشت ياد شده با توجه به دو نكته زير است: الف) فرعون پس از يادآورى فرمانروايى و ثروت خويش، موسى(ع) را غير قابل قياس با خود مى داند و اين نشان دهنده بينش فرعون در زمينه ملاك ارزش است. ب) سخنرانى فرعون و تكيه وى بر قدرت و ثروت، نشان مى دهد كه در جامعه قبطى چنين ديدگاهى وجود داشته است.

30- ارزيابى با ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 52 - 17

17 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) نبايد در برخورد با مردم، فقر و غنا و گرسنگى و سيرى را ملاك قرار دهد.

ما عليك من حسابهم من شىء و ما من حسابك عليهم من شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 35 - 1

1 - مترفان ، دارايى بيشتر و اولاد زيادتر را ملاك برترى و ارزش مى دانند .

قال مترفوها . .. و قالوا نحن أكثر أمولاً و أولدًا

31- استفاده از ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 7

7 - امكان بهره گيرى از ثروت چشمگير كافران ، نبايد توجه رهبران دينى را به توانگران كافر معطوف سازد .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

نهى خداوند از توجه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به ثروت كافران، ممكن است براى بيان اين نكته باشد كه جهت بهبود زندگى مؤمنان، نبايد به سرمايه هاى كافران چشم داشت و به اين منظور نيز، مسلمان شدن آنان را آرزو كرد.

ص: 229

32- استفاده از ثروت مرفهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 22

22- امكان بهره گيرى از ثروت توانگران در صورت گرايش آنان به اسلام ، نبايد دستاويزى براى كنارگيرى از تهيدستان مؤمن قرار گيرد .

و لاتعد عيناك عنهم تريد زينة الحيوة الدنيا

33- افساد ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 25

25 - زراندوزان انحصارطلب ، عناصرى مفسد و تباهى آفرين

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 14

14 - زراندوزان قارون صفت ، عناصرى مجرم و تبه كاراند .

قال إنّما أُوتيته على علم عندى. .. و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

34- امام مهدى(ع) و ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 16

16 - معاذ بن كثير گويد : از امام صادق ( ع ) شنيدم كه مى فرمود : « . . . إذا قام قائمنا حرّم على كلّ ذى كنز كنز حتّى يأتيه به فيستعين به على عدوّه و هو قول اللّه عز و جل فى كتابه : « و الذين يكنزون الذّهب و الفضة و لا ينفقون ها فى سبيل اللّه فبشّرهم بعذاب أليم » ;

. .. هنگامى كه قائم ما قيام كند بر هر صاحب كنزى، كنزش را ممنوع مى كند تا اينكه آن را بياورد و حضرت، به وسيله آن بر ضد دشمن خود كمك بگيرد و اين سخن خدا در كتاب اوست كه فرمود: كسانى را كه زر و سيم گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا انفاق نمى كنند، به عذاب دردناكى بشارت ده ... ».

ص: 230

35- امتحان با ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 17 - 4

4 - آزمايش انسان ها درباره دارايى ها و امكاناتشان ، سنّت الهى است .

إنّا بلونهم كما بلونا أصحب الجنّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 18 - 4

4 - ثروت و مكنت ، عرصه آزمون الهى

إنّا بلونهم كما بلونا أصحب الجنّة . .. و لايستثنون

36- انحصارطلبى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 25

25 - زراندوزان انحصارطلب ، عناصرى مفسد و تباهى آفرين

و لاتبغ الفساد فى الأرض

37- اهميت اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 12 - 9

9 - لزوم تقواپيشگى و ضرورت پرهيز از خوى طغيان گرى و ثروت اندوزى

ليطغى . أن رءاه استغنى ... أو أمر بالتّقوى

متعلق «تقوا»، ممكن است طغيان و استغنا باشد كه در آيات پيشين مطرح بود.

38- ايمان و ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 36 - 13

13- داشتن ايمان و تقوا ، منافاتى با برخوردارى انسان از مال و ثروت ندارد .

و إن تؤمنوا و تتّقوا . .. و لايسئلكم أمولكم

ص: 231

تعبير «لايسئلكم أموالكم»، مى رساند كه مؤمن متقى مى تواند داراى مال و ثروت باشد و اسلام بنا ندارد ثروت مؤمنان را از ايشان بگيرد.

39- بى ارزشى ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 4

4 - سقوط و هلاكت ثروتمندان بخيل در دنيا و آخرت ، گواه بى ثمر بودن ثروت و واهى بودن احساس بى نيازى آنان از پاداش هاى الهى است .

استغنى . .. و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 3

3 - دارايى هاى انسان ، هر چند افزايش يابد ، ناچيز و بى ارزش است .

مالاً

نكره آوردن «مالاً»، براى تحقير آن است.

40- بى ارزشى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 58 - 7

7 - « عن ابى حمزة عن ابى جعفر ( ع ) قال : قلت : « قل بفضل اللّه و برحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون » فقال : الاقرار بنبوة محمد (صلی الله علیه و آله) و الايتمام باميرالمؤمنين ( ع ) هو خير مما يجمع هؤلاء فى دنياهم ;

از ابوحمزه نقل شده كه گفت: [در حضور امام باقر (ع) اين آيه را تلاوت كردم ] « قل بفضل اللّه . ..» امام فرمود: اقرار به نبوت محمد (صلی الله علیه و آله) و اقتدا به اميرالمؤمنين (ع) بهتر است از چيزهايى كه اينان در دنياى خود جمع مى كنند».

41- بى ارزشى ثروت قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 80 - 7

7 - ثروت افسانه اى قارون ، بسى كم ارزش تر از پاداش هاى الهى در ديدگاه فرزانگان بنى اسرائيل

و قال الذين أُوتوا العلم ويلكم ثواب اللّه خير

ص: 232

42- بى ارزشى ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 1

1 - هشدار خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نسبت به اجابت خواسته هاى كافران تكذيب گر و سازش و مسامحه با آنان ، به صرف ثروت و نيروى انسانى بسيار آنان

و لاتطع كلّ حلاّف . .. أن كان ذا مال و بنين

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه جمله «أن كان ذا مال . ..» متعلق به «لاتطع» باشد. گفتنى است در آغاز «أن» لام تعليل در تقدير است.

43- بى تأثيرى ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 28 - 2

2 - كارساز نبودن ثروت من هاى ايمان ، در سعادت اخروى بشر

ما أغنى عنّى ماليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 13 - 3

3 - بى ثمر بودن ثروت ، در نجات از هلاكت و سقوط ، برخاسته از سلطه كامل خداوند بر دنيا و آخرت است .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى . .. و إنّ لنا للأخرة و الأُولى

44- بى تأثيرى ثروت اصحاب شمال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 28 - 1

1 - كارساز نبودن ثروت كافران دوزخى ( اصحاب الشمال ) ، در رهايى آنان از عذاب قيامت

ما أغنى عنّى ماليه

ص: 233

45- بى تأثيرى ثروت بخيلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 1

1 - ثروت بخيلان و زراندوزان ، هنگام سقوط و هلاكتشان ، كارساز نبوده و خطرى را برطرف نمى سازد .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

«أغنى عنه»; يعنى، او را كافى بود (مفردات راغب) و «أغن عنى شَرَّك»; يعنى، شرّ خود را برگردان و بازدار (نهايه ابن اثير). براساس اين دو معنا جمله «ما يغنى عنه ماله»; يعنى، ثروتش او را بى نياز نمى سازد و از او [خطرى را] باز نمى دارد. «تردّى» به معناى در معرض هلاكت قرار گرفتن است (مفردات راغب) و فعل «تردّى»; يعنى، سقوط كرد. (قاموس)

46- بى تأثيرى ثروت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 1

1 - ثروت بخيلان و زراندوزان ، هنگام سقوط و هلاكتشان ، كارساز نبوده و خطرى را برطرف نمى سازد .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

«أغنى عنه»; يعنى، او را كافى بود (مفردات راغب) و «أغن عنى شَرَّك»; يعنى، شرّ خود را برگردان و بازدار (نهايه ابن اثير). براساس اين دو معنا جمله «ما يغنى عنه ماله»; يعنى، ثروتش او را بى نياز نمى سازد و از او [خطرى را] باز نمى دارد. «تردّى» به معناى در معرض هلاكت قرار گرفتن است (مفردات راغب) و فعل «تردّى»; يعنى، سقوط كرد. (قاموس)

47- بى تأثيرى ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 28 - 1

1 - كارساز نبودن ثروت كافران دوزخى ( اصحاب الشمال ) ، در رهايى آنان از عذاب قيامت

ما أغنى عنّى ماليه

48- بينش ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 1

1 - شيفتگان ثروت ، بقاى خود را در گرو انباشتن آن دانسته و آن را نشانه جاودانگى مى نمايانند .

يحسب أنّ ماله أخلده

ص: 234

جمله «يحسب. ..» استعاره است; يعنى، زراندوزان مانند كسى عمل مى كنند كه خود را جاودان مى دانند.

49- تاريخ ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 5

5 - قدرت طلبى و زراندوزى ، داراى ديرينه اى بسيار طولانى در تاريخ بشر

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

50- تجزيه بدن ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 6 - 3

3 - خداوند ، مالك و صاحب اختيار آتشى است كه در قيامت ، زراندوزان غيبت كننده و عيب جو را درهم مى شكند .

و ما أدريك ما الحطمة . نار اللّه

«نار اللّه»، خبر است براى ضمير محذوف كه به «الحطمة» برمى گردد.

51- تقوا و ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 36 - 13

13- داشتن ايمان و تقوا ، منافاتى با برخوردارى انسان از مال و ثروت ندارد .

و إن تؤمنوا و تتّقوا . .. و لايسئلكم أمولكم

تعبير «لايسئلكم أموالكم»، مى رساند كه مؤمن متقى مى تواند داراى مال و ثروت باشد و اسلام بنا ندارد ثروت مؤمنان را از ايشان بگيرد.

52- توصيه به ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 11 - 9

9 - دست كشيدن از منع نمازگزاران و روى آوردن به هدايت ، توصيه خداوند به طغيان گران ثروت اندوز

ليطغى . أن رءاه استغنى ... الذى ينهى . عبدًا إذا صلّى . أرءيت إن كان على الهدى

ص: 235

جمله «كان على الهدى» ممكن است مربوط به «الذى ينهى» باشد; در اين صورت مفاد آيه شريفه اين است كه: به من خبر ده كسى كه نمازگزار را نهى مى كند، اگر خود بر طريق هدايت قرار گرفته بود [آيا بهتر نبود؟]

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 12 - 10

10 - نهى نكردن مردم از نماز و ترغيب كردن آنان به تقوا ، توصيه خداوند به طغيان گران ثروت اندوز

ليطغى . أن رءاه استغنى ... الذى ينهى . عبدًا إذا صلّى ... أو أمر بالتّقوى

جمله «أمر بالتقوى» ممكن است مربوط به «الذى ينهى» باشد. در اين صورت مفاد آيه شريفه اين خواهد بود كه: به من خبر ده كسى كه نمازگزار را - نهى مى كند، اگر [به جاى آن ]مردم را به تقوا امر كند [آيا برايش بهتر نيست؟]

53- ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 75 - 4

4- توانمندى همراه با انفاقگرى ، از الطاف و نعمت هاى الهى به انسان است .

و من رزقنه منا رزقًا حسنًا فهو ينفق منه سرًّا و جهرًا

54- ثروت ابو لهب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 1،2

1 - ابولهب ، داراى ثروت چشمگير و دست مايه هاى فراوانى بود .

ماله و ما كسب

در فرق «مال» و «ما كسب»، سه وجه گفته شده است: 1. «مال» ثروت و «ما كسب» نتيجه عمل است; 2. «مال» ثروت و «ما كسب» جاه و مقامى است كه شخص آن را به دست آورده است; 3. «مال» سرمايه و «ما كسب» درآمد آن است.

2 - ابولهب ، ثروت و موقعيت هاى اكتسابى خويش را ، نجات بخش از تهديد هاى الهى مى دانست .

ما أغنى عنه ماله و ما كسب

55- ثروت اندوزان در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 2،3،4،5

ص: 236

2 - گنجينه هاى ثروت اندوزان را ، جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

«احماء» مصدر «يحمى» يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث «عليها» به «الذهب» و «الفضة» برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و «يكوى» از ماده «كىّ» و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ به عضو بدن است.

3 - پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

4 - سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

5 - طلا ها و نقره هاى گداخته شده در آتش دوزخ ، تجسمى از گنجينه شدن آنها در دنيا توسط كنزاندوزان

الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها ... هذا ما كنزتم لأنفسكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 3

3 - عيب جويان ، غيبت كنندگان ، سخن چينان ، بدگويان ، تمسخركنندگان مردم و زراندوزان ، در آتش جهنم افكنده خواهند شد .

لينبذنّ فى الحطمة

آيات بعد، بيانگر آن است كه مراد از «حطمة»، آتش جهنم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 6 - 3

3 - خداوند ، مالك و صاحب اختيار آتشى است كه در قيامت ، زراندوزان غيبت كننده و عيب جو را درهم مى شكند .

و ما أدريك ما الحطمة . نار اللّه

«نار اللّه»، خبر است براى ضمير محذوف كه به «الحطمة» برمى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 8 - 2

2 - آتش جهنم ، جاودان و گرفتارى زراندوزان استهزاگر در آن ، هميشگى است .

إنّها عليهم مؤصدة

56- ثروت اندوزان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1

1 - دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

ص: 237

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

57- ثروت اندوزى جهنميان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 2

2 - زراندوزى ، از ويژگى هاى مجرمان دوزخى

و جمع فأوعى

58- ثروت اندوزى قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 10

10 - قارون ، فردى افزون طلب و ناراضى به سهم خويش بود .

و لاتنس نصيبك من الدنيا

59- ثروت اندوزى مسلمانان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 10 - 4

4 - بروز روحيه ثروت اندوزى و كوتاهى در امر انفاق ، در ميان مسلمانان صدراسلام پس از فتح مكه

و ما لكم ألاّتنفقوا فى سبيل اللّه

آيه شريفه - چنان كه از عبارت هاى آن استفاده مى شود - پس از فتح مكه نازل شده است. توبيخ مسلمانان از سوى خداوند، به خاطر كوتاهى آنان در امر انفاق، نشان مى دهد كه آنان، پس از استقرار اسلام در جزيرة العرب و آسوده خاطر شدن، گرفتار نوعى مال دوستى و ثروت اندوزى شدند.

60- ثروت اندوزى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 3

3- مشركان از ترس گرفتار شدن به فقر و فلاكت ، هر چند ثروت اختصاصى انبوه هم داشته باشند ، از آن انفاق نمى كنند .

قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربّى إذًا لأمسكتم خشية الإنفاق

ص: 238

61- ثروت داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 16 - 1

1 - سليمان ، وارث مقام ، امكانات و دارايى هاى داوود

و ورث سليمن داود

با توجه به آيه قبل (ما داوود و سليمان را به نحو يكسان از علم ويژه برخوردار كرديم) بايد اذعان كرد كه مراد از «ورث سليمان داود» چيزى از قبيل علم موهبتى نيست. علاوه بر اين، علوم موهبتى همانند نبوت - برخلاف علوم اكتسابى - اصولاً قابل انتقال نيست.

62- ثروت قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 76 - 4،5

4 - قارون ، اندوخته هاى بسيارى داشت .

و ءاتينه من الكنوز ما إنّ مفاتحه لتنوأُ بالعصبة أُولى القوّة

5 - حمل كليد صندوق هاى گنج قارون ، كارى دشوار بود حتى براى جماعتى نيرومند .

إنّ مفاتحه لتنوأُ بالعصبة أُولى القوّة

63- ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 75 - 14

14- ثروت ، مكنت ، خوش نمايى و آراستگى زندگى كافران ، استدراج است .

هم أحسن أثثًا و رءيًا . .. فليمدد له الرحمن مدًّا حتّى إذا رأوا ما يوعدون

«استدراج»; يعنى، كسى را آهسته آهسته و به آرامى نزديك چيزى بردن (لسان العرب) در اين آيه «مدّاً» - كه مفعول مطلق است - بيان نوعى خاصى از امهال است كه مقصود از آن به قرينه «حتّى إذا. ..»، نزديك ساختن كافران به عذاب موعود الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 4 - 5

5 - هشدار خداوند درباره فريب خوردن از تحركات سياسى و اقتصادى كافران و ثروت و مكنت آنان در جامعه

ص: 239

فلايغررك تقلّبهم فى البلد

برخى از اهل لغت نوشته اند: «تَقلَّبَ فى الأُمور»; يعنى، «تصرّف كيف يشاء» (در هر كارى مطابق خواسته خود دخل و تصرف كرد). مقصود از «تقلّبهم فى البلاد» تحركات سياسى و اقتصادى كافران در شهرها از راه سفرهاى تجارتى (مانند سفرهاى كافران قريش از مكه به شام، يمن و ...) است.

64- ثروت كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 3

3 - كافران تكذيب گر ، در صدراسلام از قشر ثروتمند و پرفرزند و نفرات بودند .

أن كان ذا مال و بنين

65- ثروت منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 55 - 15،16

15 - مال و اولاد فراوان منافقان ، زمينه گرايش آنان به كفر در هنگام مرگ

فلا تعجبك أمولهم . .. و تزهق أنفسهم و هم كفرون

16 - جان كندن دشوار و حسرت بار منافقان و كفر نهايى آنان ، پيامد كثرت مال و اولاد و نمودى از عذاب الهى

فلا تعجبك أمولهم . .. يريد اللّه ليعذبهم بها ... و تزهق أنفسهم و هم كفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 69 - 2

2 - فرجام سوء منافقان و كفرپيشگان گذشته تاريخ - على رغم برخوردارى آنان از قدرت ، مال و فرزند فزونتر - هشدارى است به منافقان هر عصر .

وعد اللّه المنفقين . .. كالذين من قبلكم كانوا أشد منكم قوة و أكثر أمولا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 86 - 8

8 - تمكن و ثروت ، زمينه عافيت طلبى منافقان و گريز آنان از جهاد

استئذنك أولوا الطول منهم

ص: 240

66- ثروت منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 1

1 - منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، برخوردار از مال و اولاد فراوان و امكانات مادى و مفاخر اجتماعى

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

67- ثروت و تخلفات اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 84 - 20

20- غنى و ثروت مردمان ، نمى تواند در بازدارى آنان از تخلفات اقتصادى ، عاملى اساسى محسوب شود .

لاتنقصوا المكيال و الميزان إنى أريكم بخير

68- حتميت هلاكت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 1

1 - ثروت بخيلان و زراندوزان ، هنگام سقوط و هلاكتشان ، كارساز نبوده و خطرى را برطرف نمى سازد .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

«أغنى عنه»; يعنى، او را كافى بود (مفردات راغب) و «أغن عنى شَرَّك»; يعنى، شرّ خود را برگردان و بازدار (نهايه ابن اثير). براساس اين دو معنا جمله «ما يغنى عنه ماله»; يعنى، ثروتش او را بى نياز نمى سازد و از او [خطرى را] باز نمى دارد. «تردّى» به معناى در معرض هلاكت قرار گرفتن است (مفردات راغب) و فعل «تردّى»; يعنى، سقوط كرد. (قاموس)

69- حرمت ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 9،22

9 - حرمت ثروت اندوزى و انفاق نكردن آن در راه خدا

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. فبشرهم بعذاب أليم

ص: 241

70- حقيقت ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 11

11 - ثروت و قدرت ، خود به خود ، ناپسند نيست ; بلكه مى توان آن را در جهت سعادت و بهروزى انسان به كار برد .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

برداشت ياد شده با توجه به آمدن تعبير «خسارت» درباره مال و فرزندان بسيار است; زيرا خسارت در جايى به كار مى رود كه توقع سودهى از آنجا مى رود (مانند خسارت تاجر و كاسب).

71- خيريت ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 180 - 3

3 - ثروت و دارايى خير است .

إن ترك خيراً

72- دعوت از ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 1

1 - آتش دوزخ ، مجرمان و ثروت اندوزان را به سوى خود فرامى خواند .

تدعوا من . .. و جمع فأوعى

«وعاء» (ماده «أوعى») به معناى ظرف است و مقصود از «جمع فأوعى» اندوختن و ذخيره كردن مال و ثروت است.

73- دنياطلبان و ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 34 - 4

4- كثرت مال و عزّت اجتماعى حاصل آمده از آن ، مهم ترين ارزش در نظر دنياگرايان است .

فقال لصحبه . .. أنا أكثر منك مالاً و أعزّ نفرًا

ص: 242

74- ذلت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 7

7 - غيبت كنندگان ، عيب جويان و زراندوزان ، مردمى خوار و بى ارزش در پيشگاه خداوند

همزة لمزة . الذى جمع مالاً ... لينبذنّ

«نَبْذ»، به معناى افكندن و دور انداختن چيزى، بر اثر بى اعتنايى به آن است. (مفردات)

75- روش تعديل ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 7 - 6

6 - تعيين مصارف ششگانه براى « فىء » ، به منظور تعديل ثروت و تمركز نيافتن آن در ميان ثروتمندان

و ما أفاء اللّه . .. فللّه ... كى لايكون دولة بين الأغنياء

76- زمينه ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 77 - 1،2

1- برخى از ناآگاهان كفر به آيات الهى را ، موجب دستيابى خود به مال و فرزند فراوان مى پندارند .

كفر بأيتنا و قال لأُتينّ مالاً و ولدًا

جمله «قال لأُوتينّ. ..» بر «كفر بأياتنا» مترتب است; يعنى، گوينده اين سخن به گمان اين كه كفر او، موجب دستيابى به مال و فرزند مى گردد، كفر را برگزيده است.

2- گمان دستيابى به مال و فرزند به مجرد كفرورزى ، پندارى بس ناروا و شگفت انگيز است .

أفرءيت الذى كفر بأيتنا و قال

همزه استفهام در «أفرأيت» مفيد تعجب و متضمن معناى امر است; يعنى، به قدرى شگفت آور است كه جا دارد حتماً چنين كسى را ببينى. حرف «فاء» در اين براى ترتيب معنوى است; يعنى، كافرانى كه گفته آنان در آيات پيشين آمد، در حال رفاه و تنعّم، چنان سخنانى را گفتند; ولى تعجب از كسى است كه ايمان را به هواى پيداكردن مال و فرزند رها مى كند و به كافران مى پيوندد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 78 - 2،3،4

2- كسى كه كفرورزى را مايه فراوانى مال و اولاد مى داند ، مانند كسى سخن گفته است كه يا به غيب آگاه شده و يا از خداوند پيمان گرفته است .

ص: 243

كفر بأيتنا و قال . .. أطّلع الغيب أم اتّخذ عندالرحمن عهدًا

3- كفر را موجب دستيابى به مال و فرزند دانستن ، سخنى بى مبنا و ادعايى پوچ است .

كفر بأيتنا . .. أطّلع الغيب أم اتّخذ عندالرحمن عهدًا

4- اسباب و علل اعطاى مال و اولاد ، از امور غيبى بوده و از حيطه آگاهى انسان ها بيرون است .

أطّلع الغيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 2

2 - اعتقاد قارون به نقش تعيين كننده دانش و ابتكار در دستيابى انسان به مال و ثروت و نه لطف و احسان خداوند

إذ قال له قومه . .. أحسن كما أحسن اللّه إليك ... قال إنّما أُوتيته على علم عندى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 33 - 6،8،9

6 - بهره مندى از اوج رفاه و ثروت ، بدون اسباب و علل ، ناسازگار با قانون بهره گيرى از ابزار و وسايل در تأمين معيشت *

و لولا أن يكون الناس أمّة وحدة لجعلنا . .. معارج عليها يظهرون

برداشت بالا بدان احتمال است كه مراد از «امت واحده» تساوى انسان ها در برابر بهره گيرى از اسباب و وسايل در تأمين معيشت باشد.

8 - دستيابى انسان به مال و ثروت ، تنها در پرتو استفاده وى از قوانين طبيعى و اجتماعى است .

و لولا أن يكون الناس أمّة وحدة

چنانچه مراد از «امت واحده» تساوى انسان ها در برابر بهره گيرى از اسباب و وسايل در تأمين معيشت باشد، مفاد آيه اين خواهد شد كه اگر نه اين بود كه همه مردم امت واحده هستند و در برابر قوانين طبيعت يكسانند، ما براى كافران استثنا قائل شده و آنها را از ثروت چشمگيرى بهره مند مى ساختيم; ولى همه با هم يكسانند و هر شخصى چه مؤمن باشد و چه كافر، تنها از ابزار مادى بايد بهره بگيرد.

9 - ايمان و كفر ، نقشى در ايجاد رفاه و ثروت براى آدمى ندارد . *

و لولا أن يكون الناس أمّة وحدة لجعلنا لمن يكفر

77- سرزنش تفاخر به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 34 - 7

7- تحقير ديگران از سوى ثروت مندان و دارايى هاى خود را به رخ آنان كشيدن ، كارى مذموم و ناپسند است .

أنا أكثر منك مالاً و أعزّ نفرًا

ص: 244

78- سرزنش ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 4

4 - سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

79- سرزنش ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 8 - 2

2 - حالت بخلورزى و ثروت اندوزى ، ناپسند و نقطه مقابل تقوا است .

فأمّا من أعطى و اتّقى . .. و أمّا من بخل و استغنى

صاحب «العين» گفته است: فعل «استغنى»، به معناى «به ثروت رسيد» است. براساس اين معنا، «استغناء»; يعنى، ثروت اندوزى و باب استفعال بودن آن، بر مبالغه در ثروت مندى دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 1 - 2

2 - تفاخر بر ديگران و رقابت با يكديگر در مقام و ثروت ، نكوهيده و ناروا است .

ألهيكم التكاثر

80- سوزاندن پشت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 - پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

81- سوزاندن پهلوى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 - پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

ص: 245

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

82- سوزاندن پيشانى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 - پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

83- شدت علاقه به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 9 - 6

6 - ناسپاسى دشمنان دين ، در برابر نعمت هاى خداوند و دلبستگى شديد آنها به دارايى خويش ، نشان بى توجهى آنان به معاد

إنّ الإنسن لربّه لكنود . .. أفلايعلم إذا بعثر ما فى القبور

84- عبرت از فرجام ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 11

11 - سرانجام شوم زورمداران و زراندوزان تاريخ ، درس عبرتى است براى ديگران .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

85- عذاب با ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 9

9 - تحقق اراده الهى به عذاب دنيوى منافقان ، از طريق اعطاى مال وفرزند فراوان و نعمت هاى ظاهرى به آنان

إنما يريد اللّه أن يعذبهم بها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 17

ص: 246

17 - ثروت انبوه براى كافران ، عذاب آور و سختى آفرين است .

لنفتنهم فيه

از معانى «فتنة» عذاب و مشقت است (قاموس). لام در «لنفتنهم» لام عاقبة و بيانگر بازتاب پيش بينى نشده ثروت مندى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 17

86- عذاب ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 10،16

10 - آنان كه طلا و نقره مى اندوزند و از انفاق آن در راه خدا ، امتناع مىورزند ، مستحق عذابى دردناكند .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

16 - معاذ بن كثير گويد : از امام صادق ( ع ) شنيدم كه مى فرمود : « . . . إذا قام قائمنا حرّم على كلّ ذى كنز كنز حتّى يأتيه به فيستعين به على عدوّه و هو قول اللّه عز و جل فى كتابه : « و الذين يكنزون الذّهب و الفضة و لا ينفقون ها فى سبيل اللّه فبشّرهم بعذاب أليم » ;

. .. هنگامى كه قائم ما قيام كند بر هر صاحب كنزى، كنزش را ممنوع مى كند تا اينكه آن را بياورد و حضرت، به وسيله آن بر ضد دشمن خود كمك بگيرد و اين سخن خدا در كتاب اوست كه فرمود: كسانى را كه زر و سيم گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا انفاق نمى كنند، به عذاب دردناكى بشارت ده ... ».

87- عقيده به جاودانگى با ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 1

1 - شيفتگان ثروت ، بقاى خود را در گرو انباشتن آن دانسته و آن را نشانه جاودانگى مى نمايانند .

يحسب أنّ ماله أخلده

جمله «يحسب. ..» استعاره است; يعنى، زراندوزان مانند كسى عمل مى كنند كه خود را جاودان مى دانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 1

1 - مؤثر دانستن ثروت ، در جاودانگى و رهايى از نابودى و مرگ ، پندارى نادرست و ناروا است .

أخلده . كلاّ

حرف «كلاّ»، مخاطب را از پذيرش گفتارهاى بيان شده در جملات پيش، بازمى دارد.

ص: 247

88- عوامل ازدياد ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 4 - 5

5 - پرداخت زكات ، مايه رشد سرمايه و ازدياد ثروت

و الذين هم للزكوة فعلون

«زكات» از مصدر «زُكُوّ» مشتق است. «زكو» هم به معناى نمو و ازدياد مى آيد و هم به معناى پاكى و طهارت. بنابراين مى توان گفت: انفاق مال، بدان جهت كه مايه رشد و ازدياد سرمايه است و يا طهارت جان و سلامت نفس انفاق كننده را در پى دارد، زكات ناميده شده است.

89- عوامل محروميت از ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 27 - 3

3 - بخل و محروم كردن بينوايان از اموال خويش ، از عوامل زوال نعمت و محروميت صاحبان ثروت و مكنت

أن لايدخلنّها اليوم عليكم مسكين . .. بل نحن محرومون

90- فرجام ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 14

14 - زراندوزان ، اهل جهنمند .

فبشرهم بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 10 - 8

8 - خداوند ، در تأكيد بر تفاوت فرجام انفاق گران با تقوا و بخيلان زراندوز ، به سيطره شب و جلوه روز و به ذات خويش ، سوگند ياد كرده است .

و الّيل . .. إنّ سعيكم لشتّى . فأمّا من أعطى ... لليسرى . و أمّا من بخل ... فسني

ص: 248

91- فرجام سخت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 10 - 1

1 - خداوند ، بخيلان و زراندوزانى را كه تكذيب گر پاداش هاى الهى اند ، به آينده اى سخت دچار و راه گرفتارى به آن را برايشان هموار مى سازد .

فسنيسّره للعسرى

تعبير «آسان ساختن» در اين آيه، لزوماً تعبيرى استهزاآميز نيست; زيرا مى توان گفت: مراد مهيّا ساختن زمينه درافتادن به فرجام سخت است.

92- فرجام شوم ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 10،11،13

10 - زورمداران و زراندوزان ، داراى فرجامى شوم و ناخوشايند

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك . .. من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

11 - سرانجام شوم زورمداران و زراندوزان تاريخ ، درس عبرتى است براى ديگران .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

13 - نكوهش قارون از سوى خدا ، به خاطر درس نگرفتن از فرجام شوم زراندوزان پيش از خود

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

93- فريبندگى ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 94 - 6

6 - مغرور شدن به داراييها و توهم برخوردارى از شفاعت از سوى معبودهاى خيالى از عوامل غفلت انسان و دورى او از واقعيتهاست.

و تركتم ما خولنكم وراء ظهوركم و ما نرى معكم شفعاءكم الذين زعمتم

روى سخن آيه با مشركان و حكايت حال آنان پس از مرگ است، جمله هاى «و تركتم . .. » و «ما نرى ... » بيان دو عامل عمده گمراهى و سوء عاقبت مشركان است كه يكى از آنها مغرور شدن به دنيا و ديگرى توهم برخوردارى از شفاعت از سوى معبودهاى خويش است.

ص: 249

94- فلسفه ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 4

4 - ذخيره سازى ثروت براى پيشگيرى از حوادث احتمالى زندگانى ، ناپسند و زمينه ساز ريشخند كردن و بدنام ساختن ديگران است .

ويل لكلّ همزة لمزة . الذى جمع مالاً و عدّده

جمله «عدّده»; يعنى، آن را ذخيره روزگار ساخت. (قاموس)

95- كافران و ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 28 - 4

4 - تأسف و حسرت شديد كافران دوزخى ، از بهره مناسب نبردن از اموال و ثروت خويش و ذخيره نكردن آن براى سعادت اخروى

ما أغنى عنّى ماليه

لحن و سياق اين آيه، مى رساند كه كافران اين سخن را، از روى تأسف و حسرت به زبان مى آورند.

96- كيفر ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 3

3 - آتش دوزخ ، كيفر زراندوزان كافر

و جمع فأوعى

97- كيفر ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 12

12 - انباشتن و نهان كردن ثروت و محروم ساختن جامعه از منافع آن ، حرام و داراى عقوبتى است دردناك .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 4

ص: 250

4 - زراندوزى ، از موجبات دوزخى شدن

و جمع فأوعى

98- گنجهاى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1،2،4

1 - دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

2 - گنجينه هاى ثروت اندوزان را ، جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

«احماء» مصدر «يحمى» يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث «عليها» به «الذهب» و «الفضة» برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و «يكوى» از ماده «كىّ» و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ به عضو بدن است.

4 - سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

99- مبارزه با ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 24 - 10

10 - رسالت موسى ، داراى محتوايى ضد استكبارى و مخالف منافع صاحبان زر و زور

ولقد أرسلنا موسى . .. إلى فرعون و همن و قرون فقالوا سحر كذّاب

اعزام موسى(ع) از سوى خداوند به سوى مستكبران و صاحبان زر و زور (مانند فرعون، هامان و قارون) و مخالفت شديد آنان با آن حضرت حاكى از مطلب يادشده است.

100- محدوده ثروت فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 51 - 2

2 - مباهات فرعون ، به قلمرو قدرت و ميزان مكنت و دارايى خويش

و نادى فرعون فى قومه قال يقوم أليس لى ملك مصر. .. أفلاتبصرون

ص: 251

101- محروميت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 9 - 4

4 - وجود زمينه محروميت از پاداش هاى نيكوى الهى ، براى بخيلان و زراندوزان

و أمّا من بخل و استغنى . و كذّب بالحسنى

جمله «كذّب بالحسنى»، بخل و ثروت اندوزى را «تكذيب حسنى» ناميده است; يعنى، كسى كه «حسنى» (فرجام نيك) را باور دارد، اين دو راه را انتخاب نمى كند; زيرا در اين صورت، خود را در معرض محروميت از آن قرار داده است.

102- محمد(صلی الله علیه و آله) و ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 10 - 10

10 - اعطاى گنج و ثروت فراوان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، بر خلاف حكمت الهى و مصلحت او بود .

أو يلقى إليه كنز أو تكون له جنّة . .. إن شاء جعل لك خيرًا من ذلك جنّ-ت ... و يجع

خداوند در آيه شريفه، به انتظار كافران از پيامبر(صلی الله علیه و آله) مبنى بر داشتن باغ هاى پرثمر پاسخ گفت; ولى نسبت به داشتن گنج و ثروت فراوان پاسخ نفرمود. از اين نكته مى توان استفاده كرد كه داشتن گنج و ثروت بسيار بر خلاف حكمت الهى و مصلحت است و اين امر، چنان روشن است كه نياز به پاسخ گويى ندارد.

103- ملاك ارزش ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 15 - 10

10 - غنا و ثروت همراه با جود و بخشش ، شايسته ستايش و مدح است .

و اللّه هو الغنىّ الحميد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 12 - 3

3 - برخوردارى از اموال و ثروت بدون ايمان و دين دارى ، بى ارزش در نظام ارزشى قرآن

و جعلت له مالاً ممدودًا

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، درصدد محكوم كردن كسى است كه از ثروت و اموال برخوردار بوده; ولى از ايمان بى بهره است و در مقابل دين، موضع مخالف گرفته است.

ص: 252

104- منابع ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 37 - 7

7 - دريا ، يكى از منابع ثروت و قدرت

و الشيطين كلّ بنّاء و غوّاص

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه خداوند، در پاسخ به درخواست سليمان(ع) مبنى بر داشتن حكومت مقتدر، مسأله به خدمت درآوردن شياطين براى غواصى و استخراج منابع و ذخاير آن را مطرح ساخت.

105- منشأ ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 88 - 8

8- خداوند ، مالك و منشأ تمامى ثروت ها و متاع هاى انسان است .

لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

خداوند امكانات و نعمتهاىِ در دست بشر را داده خود شمرده است (متّعنا) و اين بيانگر اين حقيقت است كه همه آنها منشأ خدايى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 11

11 - دارايى ها و امكانات دنيا ، همه از آنِ خداوند و عطاى او است .

متّعنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 76 - 7

7 - مال و ثروت ، داده خدا و عطايى از جانب او

و ءاتينه من الكنوز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 1،15

1 - مال و ثروت ، داده خدا و عطايى از جانب او است .

و ابتغ فيما ءاتيك اللّه

ص: 253

15 - مال و ثروت ، نمودى از احسان خداوند به انسان ها است .

و أحسن كما أحسن اللّه إليك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 28 - 14

14 - اموال و دارايى انسان ها ، روزى خدادادى است .

شركاء فى ما رزقنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 36 - 6

6 - توسعه اقتصادى برخورداران از مال و مكنت ، از ناحيه خداوند است و نبايد آنان به خاطر برخوردارى از آنها ، خود را برتر بدانند .

و قالوا نحن أكثر أمولاً و أولدًا . .. قل إنّ ربّى يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 48 - 1

1 - خداوند ، تنها برآورنده نياز ها و عطاكننده ثروت و مكنت به آدميان

و أنّه هو أغنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 12 - 2

2 - اموال و دارايى هاى بشر ، به قدرت و مشيت خداوند و از نعمت هاى او است .

و جعلت له مالاً ممدودًا

106- منشأ ثروت اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 3،6

3 - ثروت ها و زيور آلات فرعون و اطرافيان او ، از جانب خداوند و داده او بود .

ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا فى الحيوة الدنيا

6 - بهره مندى فرعون و اطرافيان او از ثروت هاى خدادادى ، مقتضاى ربوبيت الهى بود .

ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا

ص: 254

107- منشأ ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 19 - 4

4 - زر اندوزى و انباشتن ثروت ، برخاسته از روح ناشكيبايى و آزمندى انسان

و جمع فأوعى . إنّ الإنسن خلق هلوعًا

جمله «إنّ االإنسان. ..»، مى تواند در مقام تعليل براى جمله قبلى (و جمع فأوعى) باشد. برداشت ياد شده، براساس اين نكته است.

108- منشأ ثروت فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 3،6

3 - ثروت ها و زيور آلات فرعون و اطرافيان او ، از جانب خداوند و داده او بود .

ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا فى الحيوة الدنيا

6 - بهره مندى فرعون و اطرافيان او از ثروت هاى خدادادى ، مقتضاى ربوبيت الهى بود .

ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا

109- منشأ ثروت قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 3،4

3 - قارون ، مدعى بهره مندى از دانش و خلاقيت ويژه براى تحصيل ثروت بود .

قال إنّما أُوتيته على علم عندى

4 - مؤثر دانستن دانش و ابتكار فردى در فزونى ثروت ، توجيه قارون براى ترك انفاق و احسان نكردن خود

إذ قال له قومه . .. و أحسن ... قال إنّما أُوتيته على علم عندى

از اين كه قارون در پاسخ به توصيه قومش به انفاق و احسان، گفت: اين ثروت ها، ناشى از دانش و ابتكار من است; مى توان استفاده كرد كه او با اين پاسخ، درصدد توجيه كار خود (ترك احسان) برآمده بود.

110- منشأ ثروت محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 8 - 2

2 - خداوند ، تنگدستى پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به ثروتمندى و بى نيازى از ديگران مبدّل ساخت .

ص: 255

فأغنى

«غِنى»، به معناى توانگر بودن (صحاح اللغة) و «غَناء» (بر وزن كلام) به معناى اكتفاكردن است (مصباح). فعل «أغنى» به دليل حذف متعلقات آن، مى تواند هر دو معنا را برساند.

111- موانع ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 4 - 4

4 - توجّه به ظهور حقايق در قيامت ، بازدارنده انسان از تلاش براى پيروزى بر حريفان ، در مسابقه ثروت و مقام

ألهيكم التكاثر . .. ثمّ كلاّ سوف تعلمون

112- موانع ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 21 - 1

1 - خداوند ، بازدارنده انسان از عشقورزى به ثروت و تصاحب حق ديگران و بى توجّهى به نيازمندان و يتيمان

بل لاتكرمون اليتيم . و لاتحضّون ... و تأكلون ... و تحبّون ... كلاّ

حرف «كلاّ»، براى ردع و بازداشتن مخاطب از امورى است كه پيش از آن مطرح بوده است.

113- موانع علاقه به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 10 - 4

4 - توجّه به برملا شدن خصلت ها و علاقه ها در قيامت ، بازدارنده انسان از خوى ناسپاسى ، بخل و دل بستگى به ثروت

لكنود . .. أفلايعلم إذا ... و حصّل ما فى الصدور

114- موسى(ع) و ثروت اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 10،11

10 - موسى ( ع ) در دعاى خود ، نابودى كامل ثروت هاى فرعون و اطرافيانش را از خداوند خواستار گرديد .

ربنا اطمس على أمولهم

ص: 256

گاهى «طموس» به چيزى نسبت داده مى شود و از آن فساد، تباهى و نابودى خود آن شىء اراده مى شود; مانند طموس قلب، يعنى فساد و تباهى قلب; طموس طريق، يعنى خراب شدن و از بين رفتن راه و گاهى از آن تباهى آثار و لوازم شىء اراده مى شود; مانند طموس نجم، يعنى زوال نور آن; طموس چشم، يعنى محور نور آن. برداشت فوق مبتنى بر استعمال اول است.

11 - موسى ( ع ) در دعاى خود ، براى جلوگيرى از گمراه شدن مردم ، از خداوند درخواست كرد تا جاذبه هاى اموال فرعون و اطرافيانش را ( در چشم و دل مردم ) دگرگون نمايد .

ربنا ليضلوا عن سبيلك ربنا اطمس على أمولهم

115- موسى(ع) و ثروت فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 10،11

10 - موسى ( ع ) در دعاى خود ، نابودى كامل ثروت هاى فرعون و اطرافيانش را از خداوند خواستار گرديد .

ربنا اطمس على أمولهم

گاهى «طموس» به چيزى نسبت داده مى شود و از آن فساد، تباهى و نابودى خود آن شىء اراده مى شود; مانند طموس قلب، يعنى فساد و تباهى قلب; طموس طريق، يعنى خراب شدن و از بين رفتن راه و گاهى از آن تباهى آثار و لوازم شىء اراده مى شود; مانند طموس نجم، يعنى زوال نور آن; طموس چشم، يعنى محور نور آن. برداشت فوق مبتنى بر استعمال اول است.

11 - موسى ( ع ) در دعاى خود ، براى جلوگيرى از گمراه شدن مردم ، از خداوند درخواست كرد تا جاذبه هاى اموال فرعون و اطرافيانش را ( در چشم و دل مردم ) دگرگون نمايد .

ربنا ليضلوا عن سبيلك ربنا اطمس على أمولهم

116- نابودى ثروت باغدار متكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 42 - 3

3- اميد و آرزوى مرد مؤمن ، با زوال امكانات ثروت مند مغرور ، تحقق يافت .

فعسى ربّى أن . .. و أُحيط بثمره

117- نابودى ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 17 - 3

3 - ثروت و مكنت كافران تكذيب گر ، در معرض نابودى با عذاب الهى

ص: 257

إنّا بلونهم كما بلونا أصحب الجنّة

118- ناپسندى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 15 - 3

3 - طمعورزى و افزون خواهى در به چنگ آوردن ثروت و قدرت بيشتر ، خصلتى ناپسند و محكوم است .

ثمّ يطمع أن أزيد

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين دسته از آيات - كه درباره افراد كافر و دين ستيزى همچون وليدبن مغيره است - درصدد بيان خصلت هاى زشت آنان و محكوم كردن آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 1،4

1 - انباشتن مال و ابراز علاقه به ثروت با شمارش مكرر آن ، ناپسند و زمينه ساز گرفتارى به عذاب الهى است .

ويل لكلّ . .. الذى جمع مالاً و عدّده

«عدّده» يا از ريشه «عدّ» (شمردن) است و يا از ريشه «عدّة» (مال و اسلحه اى كه براى حوادث روزگار ذخيره مى شود). برداشت ياد شده، ناظر به معناى اول است.

4 - ذخيره سازى ثروت براى پيشگيرى از حوادث احتمالى زندگانى ، ناپسند و زمينه ساز ريشخند كردن و بدنام ساختن ديگران است .

ويل لكلّ همزة لمزة . الذى جمع مالاً و عدّده

جمله «عدّده»; يعنى، آن را ذخيره روزگار ساخت. (قاموس)

119- نعمت ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 39 - 7

7 - قدرت ، مكنت و ثروت در صورت بودن در مسير الهى ، عطيه خداوندى است .

و هب لى ملكًا . .. هذا عطاؤنا فامنن أو أمسك بغير حساب

از تعبير «عطاؤنا» درباره قدرت سياسى و مكنت و ثروت سليمان(ع) - كه در مسير رسالت الهى قرار داشت - برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 12 - 2

ص: 258

2 - اموال و دارايى هاى بشر ، به قدرت و مشيت خداوند و از نعمت هاى او است .

و جعلت له مالاً ممدودًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 11 - 3

3 - برخوردارى از جاى امن ، هدايت و ثروت ، نعمت هاى الهى و سزاوار بازگو كردن براى ديگران است .

فاوى . .. فهدى ... فأغنى ... و أمّا بنعمة ربّك فحدّث

120- نفى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 25 - 5

5 - تعديل اقتصادى به نفع سائلان و محرومان جامعه و مخالفت با زراندوزى ، سياست اقتصادى اسلام

و جمع فأوعى . .. إلاّ المصلّين ... و الذين فى أمولهم حقّ معلوم . للسائل و المحرو

دو آيه مورد بحث - كه در توصيف مؤمنان است - در مقابل جمله «و جمع فأوعى» - كه در وصف كافران توانگر بود - قرار دارد. از مجموع اين توصيف ها، مى توان به مطلب ياد شده پى برد.

121- نقش ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 5 - 9

9 - ثروت ها و اموال ، وسيله برپايى و قوام جامعه

اموالكم الّتى جعل اللّه لكم قياماً

كلمه «قياماً»، به معنى برپادارنده است. (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 2

2 - برخوردارى انسان از مال و اولاد فراوان ، نشانه سعادتمندى و محبوبيت وى نزد خدا نيست .

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 36 - 4،11

4- مال و ثروت و سطح معيشت انسان ، از زمينه هاى شكل گيرى اخلاق و جهان بينى او است .

ص: 259

أنا أكثر منك مالاً . .. و هو ظالم لنفسه قال ما أظنّ أن تبيد هذه أبدًا . و ما أظن

از مرد ثروت مند، دو گونه برخورد در آيات نقل گرديده است: 1- در مسائل اخلاقى، به تفاخر (أنا أكثر منك مالاً) پرداخته است. 2- در مسائل اعتقادى درباره قيامت اظهار ترديد كرده است. بيان ورود مرد ثروت مند به باغ خويش و غرور و سرمستى او از ديدن آن همه نعمت، گوياى نقش تموّل در پديدار شدن آن عقايد و برخوردها است.

11- در بينش دنياگرايان ، ثروت مندى ، نشانه محبوبيّت بيشتر انسان نزد خداوند است .

ولئن رُددتُّ إلى ربّى لأجدنّ خيرًا منها منقلبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 3

3 - مال و ثروت ، وسيله دستيابى به سعادت اخروى است .

و ابتغ فيما ءاتيك اللّه الدار الأخرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 35 - 1

1 - مترفان ، دارايى بيشتر و اولاد زيادتر را ملاك برترى و ارزش مى دانند .

قال مترفوها . .. و قالوا نحن أكثر أمولاً و أولدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 37 - 12

12 - « عن أبى بصير قال : ذكرنا عند أبى جعفر ( ع ) من الأغنياء من الشيعة فكأنّه كره ما سمع فيهم قال : يا أبامحمد إذا كان المؤمن غنيًّا و صولاً له معروف إلى أصحابه أعطاه اللّه أجر ما ينفق فى البرّ ، أجره مرّتين ضعفين لأنّ اللّه تعالى يقول فى كتابه « و ما أموالكم و لا أولادكم بالّتى تقرّبكم عندنا زلفى إلاّ من آمن و عمل صالحاً فأُولئك لهم جزاء الضعف بما عملوا و هم فى الغرفات آمنون » ;

از ابى بصير روايت شده كه نزد امام باقر(ع) صحبت از [بدگويى] اغنياى شيعه شد و گويا امام(ع) از شنيدن سخنان ما ناخشنود گرديد و فرمود: اى ابامحمد! (كنيه ابوبصير) آن گاه كه مؤمن ثروتمند و اهل صله رحم باشد و نيكى به ياران كند، خداوند پاداش آنچه را كه در نيكى انفاق نموده است، دو برابر عطا نمايد; چون خداوند - تبارك و تعالى - در قرآنش مى فرمايد: (و ما أموالكم و لا أولادكم بالتى. ..)».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 23 - 14

14 - تأثير اقتدار مادى انسان ، در جهت گيرى هاى فكرى و اعتقادى وى

إلاّ قال مترفوها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 18 - 4

ص: 260

4 - ثروت و مكنت ، عرصه آزمون الهى

إنّا بلونهم كما بلونا أصحب الجنّة . .. و لايستثنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 11

11 - ثروت و قدرت ، خود به خود ، ناپسند نيست ; بلكه مى توان آن را در جهت سعادت و بهروزى انسان به كار برد .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

برداشت ياد شده با توجه به آمدن تعبير «خسارت» درباره مال و فرزندان بسيار است; زيرا خسارت در جايى به كار مى رود كه توقع سودهى از آنجا مى رود (مانند خسارت تاجر و كاسب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 5 - 3

3 - ثروت و امكانات مادى ، زمينه ساز بازماندن از تلاش براى درك معارف الهى و غافل سازنده انسان از عاقبت خويش *

أمّا من استغنى

مراد از «استغناء» ممكن است داشتن مال و ثروت باشد. در اين صورت - به قرينه «جاءك يسعى و هو يخشى» در توصيف جبهه مقابل - مى توان گفت ثروتمندان در معرض ترك حضور در مجالس دينى و خوددارى از تلاش براى آموختن دين و دچار محروميت از خشيت هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 4 - 4

4 - ثروت ها ، هر چند گران بها و نفيس باشند ، در برطرف ساختن خطر ها و اضطراب انسان از حوادث آغازين قيامت ، هيچ گونه كارآيى نخواهند داشت .

و إذا العشار عطّلت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 10

10 - خودپسندى و احساس شرافت مندى بر اثر ثروت ، حالتى نكوهيده و ناشايست است .

فيقول ربّى أكرمن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 17 - 8

8 - راه دستيابى به عزّت و گران قدرى در پيشگاه خداوند ، گرامى داشتن يتيمان است ; نه برخوردارى از رفاه و ثروت .

و نعّمه فيقول ربّى أكرمن . .. كلاّ بل لاتكرمون اليتيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 261

20 - فجر - 89 - 18 - 8

8 - راه رسيدن به عزّت و شرافت در پيشگاه خداوند ، احسان به مسكينان و تشويق ديگران به آن است ; نه افزايش ثروت و رفاه .

ربّى أكرمن . .. كلاّ بل ... و لاتحضّون على طعام المسكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 23 - 8

8 - مال دوستان و حرام خواران ، در آخرت به ارزش حقيقى ثروت و لزوم مصرف آن در اطعام گرسنگان و فوايد بزرگداشت يتيمان ، پى خواهند برد .

لاتكرمون . .. و لاتحضّون ... تأكلون ... تحبّون ... كلاّ ... يومئذ يتذكّر الإنس-

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 6

6 - ثروت و مقام ، نمى تواند مانع تحقق نفرين خداوند باشد و عذاب او را دفع كند .

ما أغنى عنه ماله و ما كسب

به قرينه آيه بعد، جمله «ما أغنى . ..» به دفع آتش جهنم نيز نظر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 3 - 4

4 - ثروت و مقام ، مانع گرفتارى به شعله هاى آتش جهنم نيست .

ما أغنى عنه ماله و ما كسب . سيصلى نارًا ذات لهب

122- نقش ثروت اندوزى ابو لهب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 3

3 - ثروت ابولهب و جاه و مقامى كه كسب كرده بود ، او را از گرفتارى به هلاكت و ناكامى در تلاش هايش ، رهايى نبخشيد .

تبّت يدا أبى لهب و تبّ . ما أغنى عنه ماله و ما كسب

«أغنى عنه»; يعنى، منصرف ساخت و بازگرداند از او (برگرفته از نهايه ابن اثير). به قرينه آيه قبل و بعد، مراد بازداشتن از هلاكت و آتش جهنم است.

123- نقش ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 262

19 - قلم - 68 - 14 - 2

2 - در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران حق ناپذير ، نمى تواند مجوز عدول مبلغان و رهبران جامعه اسلامى از مواضع عقيدتى خويش و سازش و مسامحه با آنان باشد .

و لاتطع . ..أن كان ذا مال و بنين

ترديدى نيست كه اجابت خواسته هاى كافران و يا سازش با آنان از سوى رهبران جامعه اسلامى، به جهت طمع شخصى نيست; بلكه براى در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران و صرف آنها در جهت مصالح و منافع مسلمين است; ولى چون اين كار به قيمت عدول از مواضع اعتقادى و يا سازش با كافران است، جايز نمى باشد.

124- هشدار به ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 8

8 - تنهايى و بى پناهى در قيامت ، هشدارى به مال اندوزان و قدرت مداران

و لايغنى عنهم ما كسبوا شي-ًا و لا ما اتّخذوا من دون اللّه أولياء

125- هلاكت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 6،7

6 - تاريخ بشر ، شاهد عذاب و هلاكت جوامعى قدرتمندتر و زراندوزتر از قارون بوده است .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

7 - تعلق اراده الهى بر نابودسازى جوامع قدرت طلب و زراندوز پيش از قارون ، با خشم و قهر خود

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون. ..و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 13

13- گروه هاى ثروت اندوز و بى توجه به احتياج نيازمندان ، در معرض نابودى و جايگزين شدن گروه هاى ديگر به جاى ايشان

و إن تتولّوا يستبدل قومًا غيركم

126- ثروت اندوزان

{ثروت اندوزان}

ص: 263

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 8 - 1

1 - دسته اى از مردم ، از صرف اموال خود در موارد لازم ، بخل ورزيده و همواره درصدد ثروت اندوزى و غنى ساختن خويش اند .

و أمّا من بخل و استغنى

«بخل»; يعنى، دور نگه داشتن اندوخته ها، از مصارفى كه منع آنها از آن شايسته نيست (مفردات).

127- آثار تكذيبگرى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 13 - 4

4 - خداوند ، بى نياز از انفاق ، تقوا و ايمانِ مردم و مصون از آسيب بخلورزى و تكذيب گرىِ ثروت اندوزان *

فأمّا من أعطى . .. و أمّا من بخل ... و إنّ لنا للأخرة و الأُولى

128- ابزار عذاب ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1،2،3،4،5

1 - دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

2 - گنجينه هاى ثروت اندوزان را ، جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

«احماء» مصدر «يحمى» يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث «عليها» به «الذهب» و «الفضة» برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و «يكوى» از ماده «كىّ» و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ به عضو بدن است.

3 - پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

4 - سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

5 - طلا ها و نقره هاى گداخته شده در آتش دوزخ ، تجسمى از گنجينه شدن آنها در دنيا توسط كنزاندوزان

الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها ... هذا ما كنزتم لأنفسكم

ص: 264

129- افساد ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 25

25 - زراندوزان انحصارطلب ، عناصرى مفسد و تباهى آفرين

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 14

14 - زراندوزان قارون صفت ، عناصرى مجرم و تبه كاراند .

قال إنّما أُوتيته على علم عندى. .. و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

130- امام مهدى(ع) و ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 16

16 - معاذ بن كثير گويد : از امام صادق ( ع ) شنيدم كه مى فرمود : « . . . إذا قام قائمنا حرّم على كلّ ذى كنز كنز حتّى يأتيه به فيستعين به على عدوّه و هو قول اللّه عز و جل فى كتابه : « و الذين يكنزون الذّهب و الفضة و لا ينفقون ها فى سبيل اللّه فبشّرهم بعذاب أليم » ;

. .. هنگامى كه قائم ما قيام كند بر هر صاحب كنزى، كنزش را ممنوع مى كند تا اينكه آن را بياورد و حضرت، به وسيله آن بر ضد دشمن خود كمك بگيرد و اين سخن خدا در كتاب اوست كه فرمود: كسانى را كه زر و سيم گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا انفاق نمى كنند، به عذاب دردناكى بشارت ده ... ».

131- انحصارطلبى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 25

25 - زراندوزان انحصارطلب ، عناصرى مفسد و تباهى آفرين

و لاتبغ الفساد فى الأرض

132- بى تأثيرى ثروت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 265

20 - ليل - 92 - 11 - 1

1 - ثروت بخيلان و زراندوزان ، هنگام سقوط و هلاكتشان ، كارساز نبوده و خطرى را برطرف نمى سازد .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

«أغنى عنه»; يعنى، او را كافى بود (مفردات راغب) و «أغن عنى شَرَّك»; يعنى، شرّ خود را برگردان و بازدار (نهايه ابن اثير). براساس اين دو معنا جمله «ما يغنى عنه ماله»; يعنى، ثروتش او را بى نياز نمى سازد و از او [خطرى را] باز نمى دارد. «تردّى» به معناى در معرض هلاكت قرار گرفتن است (مفردات راغب) و فعل «تردّى»; يعنى، سقوط كرد. (قاموس)

133- بينش ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 1

1 - شيفتگان ثروت ، بقاى خود را در گرو انباشتن آن دانسته و آن را نشانه جاودانگى مى نمايانند .

يحسب أنّ ماله أخلده

جمله «يحسب. ..» استعاره است; يعنى، زراندوزان مانند كسى عمل مى كنند كه خود را جاودان مى دانند.

134- تجزيه بدن ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 6 - 3

3 - خداوند ، مالك و صاحب اختيار آتشى است كه در قيامت ، زراندوزان غيبت كننده و عيب جو را درهم مى شكند .

و ما أدريك ما الحطمة . نار اللّه

«نار اللّه»، خبر است براى ضمير محذوف كه به «الحطمة» برمى گردد.

135- توصيه به ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 11 - 9

9 - دست كشيدن از منع نمازگزاران و روى آوردن به هدايت ، توصيه خداوند به طغيان گران ثروت اندوز

ليطغى . أن رءاه استغنى ... الذى ينهى . عبدًا إذا صلّى . أرءيت إن كان على الهدى

جمله «كان على الهدى» ممكن است مربوط به «الذى ينهى» باشد; در اين صورت مفاد آيه شريفه اين است كه: به من خبر ده كسى كه نمازگزار را نهى مى كند، اگر خود بر طريق هدايت قرار گرفته بود [آيا بهتر نبود؟]

ص: 266

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 12 - 10

10 - نهى نكردن مردم از نماز و ترغيب كردن آنان به تقوا ، توصيه خداوند به طغيان گران ثروت اندوز

ليطغى . أن رءاه استغنى ... الذى ينهى . عبدًا إذا صلّى ... أو أمر بالتّقوى

جمله «أمر بالتقوى» ممكن است مربوط به «الذى ينهى» باشد. در اين صورت مفاد آيه شريفه اين خواهد بود كه: به من خبر ده كسى كه نمازگزار را - نهى مى كند، اگر [به جاى آن ]مردم را به تقوا امر كند [آيا برايش بهتر نيست؟]

136- ثروت اندوزان در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 2،3،4،5

2 - گنجينه هاى ثروت اندوزان را ، جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

«احماء» مصدر «يحمى» يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث «عليها» به «الذهب» و «الفضة» برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و «يكوى» از ماده «كىّ» و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ به عضو بدن است.

3 - پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

4 - سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

5 - طلا ها و نقره هاى گداخته شده در آتش دوزخ ، تجسمى از گنجينه شدن آنها در دنيا توسط كنزاندوزان

الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها ... هذا ما كنزتم لأنفسكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 3

3 - عيب جويان ، غيبت كنندگان ، سخن چينان ، بدگويان ، تمسخركنندگان مردم و زراندوزان ، در آتش جهنم افكنده خواهند شد .

لينبذنّ فى الحطمة

آيات بعد، بيانگر آن است كه مراد از «حطمة»، آتش جهنم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 6 - 3

3 - خداوند ، مالك و صاحب اختيار آتشى است كه در قيامت ، زراندوزان غيبت كننده و عيب جو را درهم مى شكند .

و ما أدريك ما الحطمة . نار اللّه

«نار اللّه»، خبر است براى ضمير محذوف كه به «الحطمة» برمى گردد.

ص: 267

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 8 - 2

2 - آتش جهنم ، جاودان و گرفتارى زراندوزان استهزاگر در آن ، هميشگى است .

إنّها عليهم مؤصدة

137- ثروت اندوزان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1

1 - دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

138- حتميت هلاكت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 1

1 - ثروت بخيلان و زراندوزان ، هنگام سقوط و هلاكتشان ، كارساز نبوده و خطرى را برطرف نمى سازد .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

«أغنى عنه»; يعنى، او را كافى بود (مفردات راغب) و «أغن عنى شَرَّك»; يعنى، شرّ خود را برگردان و بازدار (نهايه ابن اثير). براساس اين دو معنا جمله «ما يغنى عنه ماله»; يعنى، ثروتش او را بى نياز نمى سازد و از او [خطرى را] باز نمى دارد. «تردّى» به معناى در معرض هلاكت قرار گرفتن است (مفردات راغب) و فعل «تردّى»; يعنى، سقوط كرد. (قاموس)

139- دعوت از ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 1

1 - آتش دوزخ ، مجرمان و ثروت اندوزان را به سوى خود فرامى خواند .

تدعوا من . .. و جمع فأوعى

«وعاء» (ماده «أوعى») به معناى ظرف است و مقصود از «جمع فأوعى» اندوختن و ذخيره كردن مال و ثروت است.

ص: 268

140- ذلت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 7

7 - غيبت كنندگان ، عيب جويان و زراندوزان ، مردمى خوار و بى ارزش در پيشگاه خداوند

همزة لمزة . الذى جمع مالاً ... لينبذنّ

«نَبْذ»، به معناى افكندن و دور انداختن چيزى، بر اثر بى اعتنايى به آن است. (مفردات)

141- سرزنش ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 4

4 - سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

142- سوزاندن پشت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 - پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

143- سوزاندن پهلوى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 - پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

144- سوزاندن پيشانى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 269

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 - پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

145- عبرت از فرجام ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 11

11 - سرانجام شوم زورمداران و زراندوزان تاريخ ، درس عبرتى است براى ديگران .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

146- عذاب ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 10،16

10 - آنان كه طلا و نقره مى اندوزند و از انفاق آن در راه خدا ، امتناع مىورزند ، مستحق عذابى دردناكند .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

16 - معاذ بن كثير گويد : از امام صادق ( ع ) شنيدم كه مى فرمود : « . . . إذا قام قائمنا حرّم على كلّ ذى كنز كنز حتّى يأتيه به فيستعين به على عدوّه و هو قول اللّه عز و جل فى كتابه : « و الذين يكنزون الذّهب و الفضة و لا ينفقون ها فى سبيل اللّه فبشّرهم بعذاب أليم » ;

. .. هنگامى كه قائم ما قيام كند بر هر صاحب كنزى، كنزش را ممنوع مى كند تا اينكه آن را بياورد و حضرت، به وسيله آن بر ضد دشمن خود كمك بگيرد و اين سخن خدا در كتاب اوست كه فرمود: كسانى را كه زر و سيم گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا انفاق نمى كنند، به عذاب دردناكى بشارت ده ... ».

147- فرجام ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 14

14 - زراندوزان ، اهل جهنمند .

فبشرهم بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 270

20 - ليل - 92 - 10 - 8

8 - خداوند ، در تأكيد بر تفاوت فرجام انفاق گران با تقوا و بخيلان زراندوز ، به سيطره شب و جلوه روز و به ذات خويش ، سوگند ياد كرده است .

و الّيل . .. إنّ سعيكم لشتّى . فأمّا من أعطى ... لليسرى . و أمّا من بخل ... فسني

148- فرجام سخت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 10 - 1

1 - خداوند ، بخيلان و زراندوزانى را كه تكذيب گر پاداش هاى الهى اند ، به آينده اى سخت دچار و راه گرفتارى به آن را برايشان هموار مى سازد .

فسنيسّره للعسرى

تعبير «آسان ساختن» در اين آيه، لزوماً تعبيرى استهزاآميز نيست; زيرا مى توان گفت: مراد مهيّا ساختن زمينه درافتادن به فرجام سخت است.

149- فرجام شوم ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 10،11،13

10 - زورمداران و زراندوزان ، داراى فرجامى شوم و ناخوشايند

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك . .. من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

11 - سرانجام شوم زورمداران و زراندوزان تاريخ ، درس عبرتى است براى ديگران .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

13 - نكوهش قارون از سوى خدا ، به خاطر درس نگرفتن از فرجام شوم زراندوزان پيش از خود

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

150- كيفر ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 3

3 - آتش دوزخ ، كيفر زراندوزان كافر

و جمع فأوعى

ص: 271

151- گنجهاى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1،2،4

1 - دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

2 - گنجينه هاى ثروت اندوزان را ، جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

«احماء» مصدر «يحمى» يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث «عليها» به «الذهب» و «الفضة» برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و «يكوى» از ماده «كىّ» و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ به عضو بدن است.

4 - سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

152- مبارزه با ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 24 - 10

10 - رسالت موسى ، داراى محتوايى ضد استكبارى و مخالف منافع صاحبان زر و زور

ولقد أرسلنا موسى . .. إلى فرعون و همن و قرون فقالوا سحر كذّاب

اعزام موسى(ع) از سوى خداوند به سوى مستكبران و صاحبان زر و زور (مانند فرعون، هامان و قارون) و مخالفت شديد آنان با آن حضرت حاكى از مطلب يادشده است.

153- محروميت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 9 - 4

4 - وجود زمينه محروميت از پاداش هاى نيكوى الهى ، براى بخيلان و زراندوزان

و أمّا من بخل و استغنى . و كذّب بالحسنى

جمله «كذّب بالحسنى»، بخل و ثروت اندوزى را «تكذيب حسنى» ناميده است; يعنى، كسى كه «حسنى» (فرجام نيك) را باور دارد، اين دو راه را انتخاب نمى كند; زيرا در اين صورت، خود را در معرض محروميت از آن قرار داده است.

ص: 272

154- هشدار به ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 8

8 - تنهايى و بى پناهى در قيامت ، هشدارى به مال اندوزان و قدرت مداران

و لايغنى عنهم ما كسبوا شي-ًا و لا ما اتّخذوا من دون اللّه أولياء

155- هلاكت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 6،7

6 - تاريخ بشر ، شاهد عذاب و هلاكت جوامعى قدرتمندتر و زراندوزتر از قارون بوده است .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

7 - تعلق اراده الهى بر نابودسازى جوامع قدرت طلب و زراندوز پيش از قارون ، با خشم و قهر خود

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون. ..و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 13

13- گروه هاى ثروت اندوز و بى توجه به احتياج نيازمندان ، در معرض نابودى و جايگزين شدن گروه هاى ديگر به جاى ايشان

و إن تتولّوا يستبدل قومًا غيركم

ثروت اندوزى

156- آثار اجتماعى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 15

15- نقش ثروت اندوزى و عدم انفاق ، در زوال جامعه و پيدايش تحولات ويرانگر اجتماعى *

تدعون لتنفقوا . .. و إن تتولّوا يستبدل قومًا غيركم

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه تعبير «يستبدل قوماً غيركم» اشاره به يكى از سنت هاى اجتماعى خداوند داشته باشد; زيرا امت هاى گرفتار در انحرافات اقتصادى، از درون پوسيده و يا به وسيله ملتى ديگر مقهور مى شوند.

ص: 273

157- آثار اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 5 - 4

4 - انفاق ، پرهيز از ثروت اندوزى ، تزكيه خواهى ، سخاوت مندى و اخلاص ، از نشانه هاى تقواپيشگى است .

أعطى و اتّقى

فعل «اتّقى» در مقابل فعل «استغنى» (در آيات بعد)، قرار گرفته و نقطه مقابل استغنا (ثروت اندوزى) را «تقوا» ناميده است. از طرف ديگر عطف «اتّقى» بر «أعطى» - كه با عطف تفسيرى يا سبب بر مسبب و يا عكس آن سازگار است - انفاق را نشانه تقوا قرار داده است. آيات آخر سوره - كه از عنوان «من أعطى و اتّقى» با نامى ديگر (الأتقى . الذى يؤتى ماله يتزكّى ...) ياد كرده - مصاديق ديگر تقوا را بر شمرده است.

158- آثار ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 21

21 - زراندوزى و انباشتگى ثروت در دست افراد ، از زمينه هاى پيدايش فساد و تباهى در جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 9

9 - قدرت طلبى و زراندوزى ، از موجبات هلاكت و بدفرجامى

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك . .. من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 8

8 - فريفته شدن به ثروت و قدرت ، زمينه ساز انكار معاد

أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

مفاد آيه شريفه، ممكن است اين باشد كه فرد قدرتمند، نبايد گمان كند كه كسى قادر بر زنده ساختن و محاسبه و عذاب او نيست. هم چنين به قرينه آيه بعد، فرد ثروتمند را از فريفته شدن به ثروت خويش و پندار رهايى از حساب و نظارت خداوند، برحذر داشته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 2

2 - بخلورزى ، و زراندوزى و تكذيب وعده هاى خداوند ، زمينه ساز سقوط و هلاكت

و أمّا من بخل . .. إذا تردّى

ص: 274

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 14 - 3

3 - بخل و ثروت اندوزىِ حاصل از آن و تكذيب وعده هاى خداوند ، زمينه ساز گرفتارى به آتش برافروخته دوزخ

و أمّا من بخل و استغنى . و كذّب ... فأنذرتكم نارًا تلظّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 16 - 3

3 - بخل و ثروت اندوزى حاصل از آن و تكذيب پاداش هاى الهى ، زمينه ساز تكذيب حكم انفاق و خوددارى از صرف مال در راه تزكيه نفس

و أمّا من بخل . .. الذى كذّب و تولّى

ارتباط اين آيه با آيات پيشين، بيانگر اتحاد «من بخل. ..» با «الذى كذّب...» است و ارتباط آن با آيات بعد - كه از اعطاى مال به قصد تزكيه سخن گفته است - قرينه بر اين است كه علاوه بر تكذيبِ هدايت و انذار; تكذيب حكم انفاق نيز مراد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 9 - 5

5 - خوى ثروت اندوزى و احساس بى نيازى ، زمينه ساز مخالفت با برگزارى نماز

أن رءاه استغنى . .. أرءيت الذى ينهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 14 - 7

7 - حالت طغيان گرى و ثروت اندوزى و احساس بى نيازى مطلق ، مايه بى پروا شدن انسان در برابر نظارت خداوند

ليطغى . أن رءاه استغنى ... ألم يعلم بأنّ اللّه يرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 1 - 1

1 - تلاش براى برترى يافتن بر ديگران در ثروت و منزلت ، مردم را به خود مشغول ساخته ، از اهداف مهم تر باز داشته است .

ألهيكم التكاثر

«الهاه كذا»; يعنى، او را مشغول ساخته و از امر مهم تر باز داشت (مفردات). تكاثر، به معناى «مكاثرة» است; يعنى، افزون تر بودن را ابزار غلبه بر ديگران قرار دادن (تاج العروس) و يا رقابت با يكديگر در فراوانى مال و عزت. (مفردات)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 2

2 - ثروت اندوزى ، زمينه ساز تحقير مردم و عيب جويى از آنان است .

ويل لكلّ همزة لمزة الذى جمع مالاً و عدّده

ص: 275

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 3،4

3 - ثروت ، زمينه ساز فراموشى مرگ و آخرت

يحسب أنّ ماله أخلده

4 - انباشتن ثروت ، نشانه احساس كاذب جاودانگى است .

الذى جمع مالاً و عدّده . يحسب أنّ ماله أخلده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 1

1 - مؤثر دانستن ثروت ، در جاودانگى و رهايى از نابودى و مرگ ، پندارى نادرست و ناروا است .

أخلده . كلاّ

حرف «كلاّ»، مخاطب را از پذيرش گفتارهاى بيان شده در جملات پيش، بازمى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 8 - 3

3 - غيبت ، عيب جويى و انباشتن ثروت ، زمينه محبوس ماندن در آتشى مسلّط و فراگير در جهنم

إنّها عليهم مؤصدة

حرف «على» در «عليهم»، بر احاطه و سلطه دلالت دارد.

159- آثار ثروت اندوزى قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 22

22 - زراندوزى قارون و خوددارى وى از پرداختن حقوق مالى ، باعث پيدايش فساد و تباهى در ميان بنى اسرائيل بود .

و لاتبغ الفساد فى الأرض

160- آثار علاقه به ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 7 - 1

1 - دل خوشى به ثروت زياد ، مايه روى آوردن انسان به طغيان و شكستن حريم ديگران

أن رءاه استغنى

ص: 276

«أن رءاه. ..» - به تقدير لام تعليل - مفعول له و بيانگر سبب طغيان است.

161- اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 2

2 - لزوم پرهيز از زراندوزى ، سخن چينى و تمسخر مردم

همزة لمزة . الذى جمع مالاً ... كلاّ

162- احكام ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 12

12 - انباشتن و نهان كردن ثروت و محروم ساختن جامعه از منافع آن ، حرام و داراى عقوبتى است دردناك .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

163- اهميت اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 12 - 9

9 - لزوم تقواپيشگى و ضرورت پرهيز از خوى طغيان گرى و ثروت اندوزى

ليطغى . أن رءاه استغنى ... أو أمر بالتّقوى

متعلق «تقوا»، ممكن است طغيان و استغنا باشد كه در آيات پيشين مطرح بود.

164- بى ارزشى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 58 - 7

7 - « عن ابى حمزة عن ابى جعفر ( ع ) قال : قلت : « قل بفضل اللّه و برحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون » فقال : الاقرار بنبوة محمد (صلی الله علیه و آله) و الايتمام باميرالمؤمنين ( ع ) هو خير مما يجمع هؤلاء فى دنياهم ;

از ابوحمزه نقل شده كه گفت: [در حضور امام باقر (ع) اين آيه را تلاوت كردم ] « قل بفضل اللّه . ..» امام فرمود: اقرار به نبوت محمد (صلی الله علیه و آله) و اقتدا به اميرالمؤمنين (ع) بهتر است از چيزهايى كه اينان در دنياى خود جمع مى كنند».

ص: 277

165- تاريخ ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 5

5 - قدرت طلبى و زراندوزى ، داراى ديرينه اى بسيار طولانى در تاريخ بشر

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

166- ثروت اندوزى جهنميان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 2

2 - زراندوزى ، از ويژگى هاى مجرمان دوزخى

و جمع فأوعى

167- ثروت اندوزى قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 10

10 - قارون ، فردى افزون طلب و ناراضى به سهم خويش بود .

و لاتنس نصيبك من الدنيا

168- ثروت اندوزى مسلمانان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 10 - 4

4 - بروز روحيه ثروت اندوزى و كوتاهى در امر انفاق ، در ميان مسلمانان صدراسلام پس از فتح مكه

و ما لكم ألاّتنفقوا فى سبيل اللّه

آيه شريفه - چنان كه از عبارت هاى آن استفاده مى شود - پس از فتح مكه نازل شده است. توبيخ مسلمانان از سوى خداوند، به خاطر كوتاهى آنان در امر انفاق، نشان مى دهد كه آنان، پس از استقرار اسلام در جزيرة العرب و آسوده خاطر شدن، گرفتار نوعى مال دوستى و ثروت اندوزى شدند.

ص: 278

169- ثروت اندوزى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 3

3- مشركان از ترس گرفتار شدن به فقر و فلاكت ، هر چند ثروت اختصاصى انبوه هم داشته باشند ، از آن انفاق نمى كنند .

قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربّى إذًا لأمسكتم خشية الإنفاق

170- حرمت ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 9،22

9 - حرمت ثروت اندوزى و انفاق نكردن آن در راه خدا

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. فبشرهم بعذاب أليم

171- سرزنش ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 8 - 2

2 - حالت بخلورزى و ثروت اندوزى ، ناپسند و نقطه مقابل تقوا است .

فأمّا من أعطى و اتّقى . .. و أمّا من بخل و استغنى

صاحب «العين» گفته است: فعل «استغنى»، به معناى «به ثروت رسيد» است. براساس اين معنا، «استغناء»; يعنى، ثروت اندوزى و باب استفعال بودن آن، بر مبالغه در ثروت مندى دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 1 - 2

2 - تفاخر بر ديگران و رقابت با يكديگر در مقام و ثروت ، نكوهيده و ناروا است .

ألهيكم التكاثر

172- فلسفه ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 4

ص: 279

4 - ذخيره سازى ثروت براى پيشگيرى از حوادث احتمالى زندگانى ، ناپسند و زمينه ساز ريشخند كردن و بدنام ساختن ديگران است .

ويل لكلّ همزة لمزة . الذى جمع مالاً و عدّده

جمله «عدّده»; يعنى، آن را ذخيره روزگار ساخت. (قاموس)

173- كيفر ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 4

4 - زراندوزى ، از موجبات دوزخى شدن

و جمع فأوعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 12

12 - انباشتن و نهان كردن ثروت و محروم ساختن جامعه از منافع آن ، حرام و داراى عقوبتى است دردناك .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

174- منشأ ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 19 - 4

4 - زر اندوزى و انباشتن ثروت ، برخاسته از روح ناشكيبايى و آزمندى انسان

و جمع فأوعى . إنّ الإنسن خلق هلوعًا

جمله «إنّ االإنسان. ..»، مى تواند در مقام تعليل براى جمله قبلى (و جمع فأوعى) باشد. برداشت ياد شده، براساس اين نكته است.

175- موانع ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 4 - 4

4 - توجّه به ظهور حقايق در قيامت ، بازدارنده انسان از تلاش براى پيروزى بر حريفان ، در مسابقه ثروت و مقام

ألهيكم التكاثر . .. ثمّ كلاّ سوف تعلمون

ص: 280

176- ناپسندى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 15 - 3

3 - طمعورزى و افزون خواهى در به چنگ آوردن ثروت و قدرت بيشتر ، خصلتى ناپسند و محكوم است .

ثمّ يطمع أن أزيد

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين دسته از آيات - كه درباره افراد كافر و دين ستيزى همچون وليدبن مغيره است - درصدد بيان خصلت هاى زشت آنان و محكوم كردن آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 1،4

1 - انباشتن مال و ابراز علاقه به ثروت با شمارش مكرر آن ، ناپسند و زمينه ساز گرفتارى به عذاب الهى است .

ويل لكلّ . .. الذى جمع مالاً و عدّده

«عدّده» يا از ريشه «عدّ» (شمردن) است و يا از ريشه «عدّة» (مال و اسلحه اى كه براى حوادث روزگار ذخيره مى شود). برداشت ياد شده، ناظر به معناى اول است.

4 - ذخيره سازى ثروت براى پيشگيرى از حوادث احتمالى زندگانى ، ناپسند و زمينه ساز ريشخند كردن و بدنام ساختن ديگران است .

ويل لكلّ همزة لمزة . الذى جمع مالاً و عدّده

جمله «عدّده»; يعنى، آن را ذخيره روزگار ساخت. (قاموس)

177- نفى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 25 - 5

5 - تعديل اقتصادى به نفع سائلان و محرومان جامعه و مخالفت با زراندوزى ، سياست اقتصادى اسلام

و جمع فأوعى . .. إلاّ المصلّين ... و الذين فى أمولهم حقّ معلوم . للسائل و المحرو

دو آيه مورد بحث - كه در توصيف مؤمنان است - در مقابل جمله «و جمع فأوعى» - كه در وصف كافران توانگر بود - قرار دارد. از مجموع اين توصيف ها، مى توان به مطلب ياد شده پى برد.

178- نقش ثروت اندوزى ابو لهب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 281

20 - مسد - 111 - 2 - 3

3 - ثروت ابولهب و جاه و مقامى كه كسب كرده بود ، او را از گرفتارى به هلاكت و ناكامى در تلاش هايش ، رهايى نبخشيد .

تبّت يدا أبى لهب و تبّ . ما أغنى عنه ماله و ما كسب

«أغنى عنه»; يعنى، منصرف ساخت و بازگرداند از او (برگرفته از نهايه ابن اثير). به قرينه آيه قبل و بعد، مراد بازداشتن از هلاكت و آتش جهنم است.

ثروت طلبى

179- آثار ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 20 - 8

8 - دنياطلبى و ثروت خواهى ، زمينه ساز بى ارزش انگاشتن يتيمان و دست اندازى به ارث آنان

بل لاتكرمون اليتيم . .. و تأكلون التراث ... و تحبّون المال حبًّا جمًّا

180- اجتناب از ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 30 - 5

5 - انديشه صحيح نسبت به فقر و غنا ، برخورد شايسته با يتيمان و مسكينان ، قطع حرام خوارى و دل نبستن به ثروت ، زمينه ساز ورود به بهشت برين

فأمّا الإنسن إذا ما ابتليه . .. و ادخلى جنّتى

181- موانع ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 21 - 1

1 - خداوند ، بازدارنده انسان از عشقورزى به ثروت و تصاحب حق ديگران و بى توجّهى به نيازمندان و يتيمان

بل لاتكرمون اليتيم . و لاتحضّون ... و تأكلون ... و تحبّون ... كلاّ

حرف «كلاّ»، براى ردع و بازداشتن مخاطب از امورى است كه پيش از آن مطرح بوده است.

ص: 282

182- ثروتمندان

آثار فساد ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 7

7- فسق و فساد طبقه ثروتمند در گرايش ديگر طبقات به فساد و تباهى ، تأثير و نقش مهمى دارد .

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

اختصاص به ذكر يافتن مترفان از ميان ديگر طبقات، بيانگر اين است كه فسق و فساد اين طبقه تأثير بيشتر و نقش مهم ترى در مقايسه با ديگر طبقات در فاسد شدن جامعه و نابودى آن دارد.

183- آثار فسق ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 1

1- فسق و گناهِ برخورداران از مكنت و ثروتمندان هر جامعه ، عامل هلاكت و نابودى آن جامعه است .

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

«مترف» از واژه «ترفه» گرفته شده و «ترفه» هم به معناى روزى و نعمت فراوان است (مفردات راغب).

184- آثار كفر ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 24 - 1

1 - صاحبان زر و زور با نيرنگ هاى بزرگ خود ، تعداد بسيارى از مردم را گمراه كردند .

و قد أضلّوا كثيرًا

185- آثار كفر ثروتمندان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 47 - 3

3 - كفر كافران ثروتمند ، موجب خوددارى آنان از انفاق به مستمندان مؤمن

قال الذين كفروا للذين ءامنوا أنطعم من لو يشاء اللّه أطعمه

آمدن اسم ظاهر (قال الذين كفروا) به جاى ضمير (قالوا) - در حالى كه مقام، اقتضاى آمدن ضمير دارد - مى تواند بيانگر اين نكته باشد كه آنچه سبب خوددارى كافران از انفاق شد، كفر آنان بود.

ص: 283

186- آثار گناه ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 1

1- فسق و گناهِ برخورداران از مكنت و ثروتمندان هر جامعه ، عامل هلاكت و نابودى آن جامعه است .

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

«مترف» از واژه «ترفه» گرفته شده و «ترفه» هم به معناى روزى و نعمت فراوان است (مفردات راغب).

187- استهزاهاى ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 6

6 - بسيارى از اقوام صاحب قدرت و مكنت و دل خوش كرده به دانش بشرى خويش ، عذاب الهى ( عذاب استيصال ) را به تمسخر گرفته بودند .

و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

گفتنى است كه آنچه مورد استهزاى كافران قرار مى گرفت، عذاب استيصال است.

188- اصلاح ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 36 - 7

7 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اصلاح بينش برخورداران از مال و مكنت درباره منشأ روزى

و قالوا نحن أكثر أمولاً . .. قل إنّ ربّى يبسط الرزق لمن يشاء

189- اضلال ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 30 - 7

7- ايجاد انحراف در دين ، از شيوه ها و ابزار هاى دنياپرستان و صاحبان زر و زور براى نيل به هدف هاى مادى خود

و أحلّوا قومهم . .. و جعلوا لله أندادًا ... قل تمتّعوا

ص: 284

190- امتحان ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 18 - 10

10 - ثروتمندان ، در انجام دادن وظيفه رسيدگى به يتيمان و مسكينان ، همواره مورد آزمايش الهى اند .

ابتليه ربّه فأكرمه و نعّمه . .. اليتيم ... طعام المسكين

191- امتنان ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 6 - 1

1 - به رخ كشيدن انفاق اموالى انبوه و مباهات به آن ، ورد زبان قلدر مآبان گردنكش

يقول أهلكت مالاً لبدًا

«يقول» مضارعى است كه استمرار را مى رساند. فاعل آن كسى است كه در آيه قبل، به «فريفته قدرت خويش» توصيف شده است. «لبداً»; يعنى، انباشته (مفردات راغب). مفاد آيه شريفه اين است كه گوينده اين سخن، اهل انفاق بوده است; ولى به دليل تفاخر يا رياكارى و يا اتلاف ناميدن انفاق، مورد مذمت قرار گرفته است و يا اين كه او به دروغ، ادعاى انفاق مى كند. آيه بعد نيز با اين احتمال ها سازگار است.

192- اهتمام به ثروتمندان كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 7

7 - امكان بهره گيرى از ثروت چشمگير كافران ، نبايد توجه رهبران دينى را به توانگران كافر معطوف سازد .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

نهى خداوند از توجه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به ثروت كافران، ممكن است براى بيان اين نكته باشد كه جهت بهبود زندگى مؤمنان، نبايد به سرمايه هاى كافران چشم داشت و به اين منظور نيز، مسلمان شدن آنان را آرزو كرد.

193- بينش ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 35 - 9

9- ثروت مندان و قدرت مندان ، در خطر پندار جاودانگى نعمت ها در دنيايند .

ص: 285

أنا أكثر منك مالاً . .. قال ما أظنّ أن تبيد هذه أبدًا

داستان مذكور در آيه، چه واقعى باشد و چه سمبليك، بيان خصلت هاى آدمى و واكنش هاى او در شرايط مختلف است. از جمله اين خصلت ها آن است كه وقتى در اوج رفاه قرار گيرد و اموال خود را در اطراف خود مشاهده كند، چنين مى پندارد كه نعمت هاى اطراف او جاودانه هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 36 - 6

6 - توسعه اقتصادى برخورداران از مال و مكنت ، از ناحيه خداوند است و نبايد آنان به خاطر برخوردارى از آنها ، خود را برتر بدانند .

و قالوا نحن أكثر أمولاً و أولدًا . .. قل إنّ ربّى يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

194- پيروى از ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 5

5 - قوم نوح ، از نظر فرهنگى و دينى ، تحت تأثير صاحبان زر و زور و پيرو آنان بودند .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه «مال» مظهر زر و قدرت اقتصادى و «ولد» نماد زور و قدرت سياسى است كه از كثرت نفرات نشأت مى گيرد.

195- تأمين منافع ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 23 - 5

5 - آيين شرك ، حافظ منافع صاحبان زر و زور بوده و آيين توحيدى ناسازگار با آن است .

و قالوا لاتذرنّ ءالهتكم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

196- تبرّى از ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 14

14 - ترحم به فقيران و بيزارى از ثروتمندان و يا بى اعتنايى به فقيران و طمع به ثروتمندان ، نبايد مؤمنان را از شهادت به حق

ص: 286

بازدارد .

كونوا قومين بالقسط شهداء للّه . .. ان يكن غنياً او فقيراً فاللّه اولى بهما

شهادت درباره فقير و ثروتمند چهار صورت دارد: يا شهادت عليه ثروتمند است به خاطر گرايش ضد استكبارى، يا به نفع اوست به خاطر طمع يا ترس، يا عليه فقير است به خاطر بى اعتنايى به او، و يا به نفع اوست به خاطر ترحم و گرايش به مستضعفان، خداوند دخالت دادن اين موارد را در اداى شهادت ممنوع دانسته است.

197- تحقير ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 4

4 - اغنيا و توانمندانِ روى گردان از جهاد در صدر اسلام ، مورد نكوهش و تحقير خداوند قرار گرفتند .

إنما السبيل على الذين . ... و هم أغنياء رضوا بأن يكونوا مع الخوالف

198- ترك انفاق ثروتمندان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 22 - 1

1 - خداوند ، توانگران صدراسلام را از سوگند بر ترك انفاق به خويشاوندان ، بينوايان و مهاجران به صرف گناه گذشته آنان ، بر حذر داشت .

ولايأتل أُوْلوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا أُوْلى القربى و المسكين و المهجرين

«إيتلاء» (مصدر «يأتلى») مى تواند مشتق از «الو» به معناى «تقصير و منع» باشد. هم چنين مى تواند از «اليّه» به معناى «حلف» و سوگند خوردن باشد. در صورتى كه به معناى «حلف» باشد، «يؤتوا» منفى به «لا» ى محذوف است; يعنى، «لايحلفوا أن لايؤتوا...» درباره شأن نزول آيه شريفه دو نظر وجود دارد: 1- آيه درباره كسانى نازل شد كه پس از ماجراى «افك»، سوگند ياد كردند كه از انفاق به گروهى كه در اين ماجرا دست داشتند خوددارى كنند. 2- در خصوص ابوبكر نازل شد كه او پس از ماجراى «افك»، از انفاق به «مسطح بن اثاثة» - كه پسرخاله يا پسر خواهر وى بود - امتناع ورزيد.

199- تكليف ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 22 - 5،6

5 - تأمين نيازمند هاى خويشاوندان ، بينوايان و مهاجران ، بر اغنيا و ثروتمندان واجب است .

و لايأتل أُوْلوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا أُوْلى القربى و المسكين و المهجري

ص: 287

6 - تأمين نيازمندى هاى مهاجران مسلمان صدراسلام ، وظيفه اى الهى بر عهده توانگران بود .

و لايأتل أُولوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا . ..المهجرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 18 - 12

12 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال إنّ اللّه عزّوجلّ . . .فرض فى أموال الأغنياء حقوقاً غير الزكاة فقال عزّوجلّ : « . . .أقرضوا اللّه قرضاً حسناً » و هذا غير الزكاة . . . ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه خداى عزّوجلّ . ..در اموال صاحبان ثروت، حقى غير زكات واجب نموده... و فرموده است: «...أقرضوا اللّه قرضاً حسناً» و اين «قرض حسن» غير از زكات است...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 24 - 2

2 - نيازمندان ، داراى حق در اموال توانگران و شريك ثروت آنان

و الذين فى أمولهم حقّ معلوم

تعبير «حق»، مى تواند بيانگر حقيقت ياد شده باشد.

200- توصيه به ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 13 - 1

1 - آزادسازى بردگان و هزينه كردن ثروت در اين راه ، خواسته خداوند از ثروتمندان است .

فكّ رقبة

جمله «يقول أهلكت مالاً لبداً» در آيات پيشين، بيانگر اين است كه روى سخن در اين آيات با ثروتمندان است. «رقبة»; يعنى، گردن و كنايه از تمام بدن است; زيرا با به بند كشيده شدن گردن، تمام بدن اسير مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 14 - 1

1 - تغذيه مردم ، در روزگار گرفتارى آنان به گرسنگى رنج آور ، خواسته خداوند از ثروتمندان است .

أو إطعم فى يوم ذى مسغبة

«سَغِبَ»; يعنى، گرسنه ماند و «مسغبة» مصدر آن است و در احتمالى ديگر اين لفظ جز در گرسنگى همراه با رنج استعمال ندارد. (قاموس)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 16 - 1

ص: 288

1 - تأمين مواد غذايى براى تهى دستان و پابرهنگان ، به ويژه در دوران خشكسالى ، خواسته خداوند از ثروتمندان

يقول أهلكت مالاً لبدًا . .. أو إطعام فى يوم ... أو مسكينًا ذا متربة

«متربة» به معناى زمين گير و نيازمند بودن است (صحاح). اين كلمه مصدر «تَرِبَ» است; يعنى، داراى خاك فراوان شد، خاك به دست او رسيد، به خاك چسبيد، زيان ديد و فقير شد (قاموس). «ذا متربة» كنايه از شدّت فقر است، به حدى كه نه فرش و پوشاكى دارد كه او را از خاك جدا سازد و نه در خانه او جز خاك، آذوقه اى فراهم مى آيد.

201- تهديد ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 5

5 - اعتماد به ثروت در برابر تهديد هاى الهى ، خطرى در كمين ثروتمندان

تبّت يدا أبى لهب و تبّ . ما أغنى عنه ماله و ما كسب

202- تهديد ثروتمندان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 81 - 4

4 - تهديد مشركان مغرور و قارون صفت صدر اسلام از سوى خداوند به عذاب ذلّت بار

إنّ قرون كان من قوم موسى فبغى عليهم . .. فخسفنا به و بداره الأرض

يادآورى فرجام شوم قارون، پس از بيان بهانه جويى هاى سردمداران مشرك مكه - كه همگى از ثروتمندان بودند - نوعى تهديد به آنان است كه بايد به هوش باشند; زيرا ممكن است خداوند آنان را نيز هم چون قارون با خوارى و ذلت هلاك كند.

203- تهديد ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 10

10 - خداوند ، توانمندان متخلف از جهاد را به امكان رسوايى بيشتر در صورت ادامه دادن به تخلف ها تهديد كرد .

و سيرى اللّه عملكم و رسوله

جمله «سيرى اللّه عملكم و رسوله» مى تواند هشدارى باشد به متخلفان جنگ در جهت بازداشتن ايشان از كجرويها در آينده.

ص: 289

204- ثروتمندان بخيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 181 - 10

10 - زراندوزان بخيل ، در خطر تقابل وبرخورد با انبيا و احكام الهى

و لا يحسبنّ الّذين يبخلون . .. لقد سمع اللّه قول الّذين قالوا ... و نحن اغنياء

نقل كلام يهود و پندار آنان، پس از بيان شرّ بودن بخل و ترك انفاق، هشدارى به بخيلان است كه بخلورزى و ترك انفاق، آدمى را به ورطه اى مى كشاند كه يهوديان را به آن كشاند. (قالوا انّ اللّه فقير).

205- ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 7

7 - وجود قشرى ثروتمند و قدرت مند ( صاحبان مال و فرزند بسيار ) ، در ميان قوم نوح

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

206- ثروتمندان كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 36 - 4

4 - قيامت ، صحنه بروز كارساز نبودن ثروت دنيا براى زراندوزان بى ايمان

إنّ الذين كفروا لو أنَّ لهم ما فى الارض جميعاً و مثله معه . .. ما تقبل منهم

207- ثروتمندان كافر در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 3

3 - آتش دوزخ ، كيفر زراندوزان كافر

و جمع فأوعى

ص: 290

208- ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 1،10

1 - گناه و كيفر تخلف از جهاد ، تنها متوجه كسانى است كه على رغم توانمندى ، از آن روى برگردانند .

إنما السبيل على الذين يستئذنونك و هم أغنياء

10 - توانمندان متخلف از جهاد ، گرفتار خصلت حق ناپذيرى

الذين يستئذنونك و هم أغنياء . .. طبع اللّه على قلوبهم فهم لا يعلمون

209- ثروتمندان مدينه در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 7 - 8

8 - وجود افرادى غنى و توانگر در ميان مسلمانان مدينه ، در سال هاى نخست هجرت *

كى لايكون دولة بين الأغنياء منكم

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه مراد از «أغنياء»، غنى نسبى نباشد; بلكه به معناى افرادى باشد كه در جامعه آن عصر، توانمند به حساب مى آمدند.

210- ثروتمندان و انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 23 - 8

8 - قدرتمندان و ثروتمندانِ سرمست ، تشكيل دهنده جبهه اصلى مخالفان پيامبران

و كذلك ما أرسلنا من قبلك فى قرية من نذير إلاّ قال مترفوها

«مُتْرَف» (از ماده «تُرفَة») به معناى فزونى و بسيارى نعمت است. با توجه به اين كه بسيارى از دارندگان نعمت، غرق در شهوات و هواهاى نفسانى مى شوند، واژه «مترف» به معناى كسانى كه به نعمت مغرور شده و سرمستى و طغيان كرده اند به كار مى رود.

211- ثروتمندان و تزكيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 7 - 8

8 - ثروتمندان ، در خطر محروميت از تزكيه و تصفيه باطن *

أمّا من استغنى . .. ألاّ يزّكّى

ص: 291

برداشت ياد شده براساس احتمالى است كه در معناى «استغنى» داده شده كه مراد غنى و ثروتمند بودن است.

212- ثروتمندان و غزوه تبوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 2

2 - تلاش برخى از اشراف و توانمندان براى شركت نكردن در جنگ تبوك ، با كسب مجوز از پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)

الذين يستئذنونك و هم أغنياء

213- ثروتمندان و فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 18 - 7

7 - بى توجّهى ثروتمندان به مستمندان و پرهيز آنان از كمك رسانى به بينوايان ، به دور از انتظار و نشانه رد شدن در امتحان الهى است .

إذا ما ابتليه ربّه فأكرمه و نعّمه . .. كلاّ بل ... و لاتحضّون على طعام المسكين

214- ثروتمندان هنگام قحطى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 14 - 4

4 - سرمايه داران ، در كمك هاى اقتصادى به مردم قحطى زده ، بايد تغذيه آنان را در اولويت قرار دهند .

أو إطعم فى يوم ذى مسغبة

215- حق ناپذيرى ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 4

4- مترفان و صاحبان مال و منال بيش از ديگران در معرض نافرمانى خدا و حق ناپذيرى قرار دارند .

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مفعول «أمرنا» كلمه محذوفى چون «بالطاعة» و . .. باشد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: ما مترفان جامعه را به طاعت و بندگى فرمان مى دهيم، ولى آنان برخلاف انتظار راه فسق و نافرمانى پيشه مى سازند.

ص: 292

216- حقوق ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 15

15 - قوانين الهى ، حامى و تأمين كننده حقوق فقيران و ثروتمندان

ان يكن غنياً او فقيراً فاللّه اولى بهما

هدف از ايراد جمله «فاللّه اولى بهما» (خداوند به رعايت حال آنان سزاوارتر است) پس از الزام اهل ايمان به اقامه قسط و شهادت به حق، مى تواند اين معنا باشد كه تنها با رعايت قوانين الهى، حقوق انسانها - چه غنى و چه فقير - تأمين خواهد شد.

217- خطر تكبر ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 7

7 - عجب و خودپسندى ، خطرى در كمين ثروت مندان ; حتى كسانى كه نعمت ها را وابسته به خداوند ديده و به ربوبيت او ايمان دارند .

ربّى أكرمن

واژه «ربّى»، نشانگر مؤمن بودن گوينده آن به ربوبيت خداوند است. بنابراين گرچه «الإنسان» مطلق است; ولى سخن درباره خداپرستان است.

218- خطر عجب ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 7

7 - عجب و خودپسندى ، خطرى در كمين ثروت مندان ; حتى كسانى كه نعمت ها را وابسته به خداوند ديده و به ربوبيت او ايمان دارند .

ربّى أكرمن

واژه «ربّى»، نشانگر مؤمن بودن گوينده آن به ربوبيت خداوند است. بنابراين گرچه «الإنسان» مطلق است; ولى سخن درباره خداپرستان است.

ص: 293

219- دعوت ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 23 - 1

1 - توصيه أكيد صاحبان زر و زور به مردم در عصر نوح ( ع ) ، به دست بر نداشتن از عبادت معبود هاى خويش

و قالوا لاتذرنّ ءالهتكم

«إله» (مفرد «آلهه») به معناى معبود است. گفتنى است تأكيد در برداشت ياد شده از آمدن «ن» تأكيد ثقيله «لاتذرنّ» استفاده مى شود.

220- دين ستيزى ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 22 - 2

2 - قدرت صاحبان زر و زور در عصر نوح ( ع ) ، در خدمت مكر و حيله گرى عليه دين الهى و در جهت گمراه كردن مردم قرار داشت .

و مكروا مكرًا كبّارًا

221- ذلت ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 3

3 - تن دادن اشراف توانمند ، به ذلتِ همطراز شدن با افراد عاجز ، به منظور نرفتن به جنگ

و هم أغنياء رضوا بأن يكونوا مع الخوالف

222- رد منافع ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 23 - 5

5 - آيين شرك ، حافظ منافع صاحبان زر و زور بوده و آيين توحيدى ناسازگار با آن است .

و قالوا لاتذرنّ ءالهتكم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

ص: 294

223- رسوايى ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 10

10 - خداوند ، توانمندان متخلف از جهاد را به امكان رسوايى بيشتر در صورت ادامه دادن به تخلف ها تهديد كرد .

و سيرى اللّه عملكم و رسوله

جمله «سيرى اللّه عملكم و رسوله» مى تواند هشدارى باشد به متخلفان جنگ در جهت بازداشتن ايشان از كجرويها در آينده.

224- زمينه كيفر ثروتمندان متكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 19 - 4

4 - ربوبيت خداوند ، مقتضى كيفر و مجازات كافران تكذيب گر و ثروتمندان مغرور

فلاتطع المكذّبين . ..أن كان ذا مال و بنين ... فطاف عليها طائف من ربّك

225- زمينه گناه ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 7 - 4

4 - فراهم بودن زمينه هاى افراط در گناه براى ثروتمندان

أن رءاه استغنى

226- زمينه هلاكت ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 8

8- فريفته شدن به دنيا و امكانات فناپذير آن و اصيل پنداشتن آنها ، از زمينه هاى سقوط تمدن ها و نابودى دنياگرايان است .

أىّ الفريقين خير مقامًا . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

227- زيانكارى ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 295

10 - كهف - 18 - 35 - 5

5- آسيب و زيان ناسپاسى توانگران در برابر نعمت هاى الهى ، دامنگير خود ايشان است .

فقال . .. أنا أكثر منك مالاً و أعزّ نفرًا ... و هو ظالم لنفسه

228- زيانكارى ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 13

13 - قدرت اقتصادى و سياسى صاحبان زر و زور در عصر نوح ( ع ) ، نتيجه اى جز خسارت و بدبختى براى آنان در برنداشت .

من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

229- سرزنش ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 4،6

4 - اغنيا و توانمندانِ روى گردان از جهاد در صدر اسلام ، مورد نكوهش و تحقير خداوند قرار گرفتند .

إنما السبيل على الذين . ... و هم أغنياء رضوا بأن يكونوا مع الخوالف

6 - نكوهش خداوند نسبت به ثروتمندانِ گريزان از جنگ ، در قبال دلجويى او از تهيدستان مشتاق جهاد

و لا على الذين إذا . .. إنما السبيل على الذين

230- سرزنش غفلت ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 15 - 5

5 - بى اعتنايى ثروتمندان به نياز هاى خويشاوندان يتيم خود ، دور از انتظار و نكوهيده تر از بى توجّهى آنان به ديگر نيازمندان است .

يقول أهلكت مالاً لبدًا . .. يتيمًا ذا مقربة

231- سوء استفاده ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 23 - 3

ص: 296

3 - سوء استفاده صاحبان زر و زور و تزوير ، از عقايد مذهبى مردم در عصر حضرت نوح ( ع )

و قالوا لاتذرنّ ءالهتكم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

توصيه مؤكد صاحبان زر و زور به مردمِ عادى، درباره حفظ عقايد مذهبى خود - با آن كه خود آنان جز به مال و منال خويش نمى انديشند - بيانگر حقيقت ياد شده است.

232- سوگند ثروتمندان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 22 - 1

1 - خداوند ، توانگران صدراسلام را از سوگند بر ترك انفاق به خويشاوندان ، بينوايان و مهاجران به صرف گناه گذشته آنان ، بر حذر داشت .

ولايأتل أُوْلوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا أُوْلى القربى و المسكين و المهجرين

«إيتلاء» (مصدر «يأتلى») مى تواند مشتق از «الو» به معناى «تقصير و منع» باشد. هم چنين مى تواند از «اليّه» به معناى «حلف» و سوگند خوردن باشد. در صورتى كه به معناى «حلف» باشد، «يؤتوا» منفى به «لا» ى محذوف است; يعنى، «لايحلفوا أن لايؤتوا...» درباره شأن نزول آيه شريفه دو نظر وجود دارد: 1- آيه درباره كسانى نازل شد كه پس از ماجراى «افك»، سوگند ياد كردند كه از انفاق به گروهى كه در اين ماجرا دست داشتند خوددارى كنند. 2- در خصوص ابوبكر نازل شد كه او پس از ماجراى «افك»، از انفاق به «مسطح بن اثاثة» - كه پسرخاله يا پسر خواهر وى بود - امتناع ورزيد.

233- شريك ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 24 - 2

2 - نيازمندان ، داراى حق در اموال توانگران و شريك ثروت آنان

و الذين فى أمولهم حقّ معلوم

تعبير «حق»، مى تواند بيانگر حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 25 - 2

2 - سائلان و محرومان جامعه ، داراى حق در اموال توانگران و شريك ثروت آنان

و الذين فى أمولهم حقّ معلوم . للسائل و المحروم

ص: 297

234- طغيان ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 7 - 6

6 - گرفتارى به طغيان ، براى كسانى كه در سايه كرم خداوند و به كمك علوم خدادادى ، به ثروت رسيده و خود را بى نياز مى بينند ، خلاف انتظار و واكنشى ناشايست در برابر نعمت هاى الهى است .

الأكرم . الذى علّم ... كلاّ إنّ الإنسن ليطغى . أن رءاه استغنى

235- طمع به ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 14

14 - ترحم به فقيران و بيزارى از ثروتمندان و يا بى اعتنايى به فقيران و طمع به ثروتمندان ، نبايد مؤمنان را از شهادت به حق بازدارد .

كونوا قومين بالقسط شهداء للّه . .. ان يكن غنياً او فقيراً فاللّه اولى بهما

شهادت درباره فقير و ثروتمند چهار صورت دارد: يا شهادت عليه ثروتمند است به خاطر گرايش ضد استكبارى، يا به نفع اوست به خاطر طمع يا ترس، يا عليه فقير است به خاطر بى اعتنايى به او، و يا به نفع اوست به خاطر ترحم و گرايش به مستضعفان، خداوند دخالت دادن اين موارد را در اداى شهادت ممنوع دانسته است.

236- عجب ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 6 - 1

1 - به رخ كشيدن انفاق اموالى انبوه و مباهات به آن ، ورد زبان قلدر مآبان گردنكش

يقول أهلكت مالاً لبدًا

«يقول» مضارعى است كه استمرار را مى رساند. فاعل آن كسى است كه در آيه قبل، به «فريفته قدرت خويش» توصيف شده است. «لبداً»; يعنى، انباشته (مفردات راغب). مفاد آيه شريفه اين است كه گوينده اين سخن، اهل انفاق بوده است; ولى به دليل تفاخر يا رياكارى و يا اتلاف ناميدن انفاق، مورد مذمت قرار گرفته است و يا اين كه او به دروغ، ادعاى انفاق مى كند. آيه بعد نيز با اين احتمال ها سازگار است.

237- عذرخواهى ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 298

7 - توبه - 9 - 94 - 1،3

1 - إخبار خداوند از اقدام توانمندان متخلف از جهاد ، به عذرتراشى پس از بازگشت مؤمنان از جنگ تبوك

يعتذرون إليكم إذا رجعتم إليهم

3 - خداوند ، خواهان اعتماد نكردن رهبر و مؤمنان بر عذرتراشى هاى توانمندان متخلف از جهاد

قل لا تعتذروا لن نؤمن لكم

238- فرجام شوم ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 82 - 17

17 - ثروت اندوزان قارون صفت و ناسپاس ، در معرض گرفتار شدن به فرجام شوم قارون

فخسفنا به و بداره الأرض . .. ويكأنّه لايفلح الكفرون

239- كفران ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 7 - 6

6 - گرفتارى به طغيان ، براى كسانى كه در سايه كرم خداوند و به كمك علوم خدادادى ، به ثروت رسيده و خود را بى نياز مى بينند ، خلاف انتظار و واكنشى ناشايست در برابر نعمت هاى الهى است .

الأكرم . الذى علّم ... كلاّ إنّ الإنسن ليطغى . أن رءاه استغنى

240- كيفر ثروتمندان متكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 42 - 6

6- كيفر الهى ، در كمين لحظه هاى خوش ثروت مندان به خود بالنده و سرمست است .

و أُحيط بثمره فأصبح يقلّب كفّيه على ما أنفق فيها

تعبير «أُحيط بثمره» نشان دهنده نزديكى فصل ثمرگيرى و دستيابى به نتايج است كه براى فرد سرمايگذار، حساس ترين و شيرين ترين لحظات است.

ص: 299

241- گمراهگرى ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 24 - 1

1 - صاحبان زر و زور با نيرنگ هاى بزرگ خود ، تعداد بسيارى از مردم را گمراه كردند .

و قد أضلّوا كثيرًا

242- مال ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 19 - 3

3 - نيازمندان سائل و محرومان ، داراى حق در مال ثروتمندان جامعه

و فى أمولهم حق للسّائل و المحروم

243- مباهات ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 6 - 1

1 - به رخ كشيدن انفاق اموالى انبوه و مباهات به آن ، ورد زبان قلدر مآبان گردنكش

يقول أهلكت مالاً لبدًا

«يقول» مضارعى است كه استمرار را مى رساند. فاعل آن كسى است كه در آيه قبل، به «فريفته قدرت خويش» توصيف شده است. «لبداً»; يعنى، انباشته (مفردات راغب). مفاد آيه شريفه اين است كه گوينده اين سخن، اهل انفاق بوده است; ولى به دليل تفاخر يا رياكارى و يا اتلاف ناميدن انفاق، مورد مذمت قرار گرفته است و يا اين كه او به دروغ، ادعاى انفاق مى كند. آيه بعد نيز با اين احتمال ها سازگار است.

244- مخالفان ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 15

15 - پيامبران ، در قطب مخالف صاحبان زر و زور

قال نوح ربّ إنّهم عصونى و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

ص: 300

245- مخالفت ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 22 - 3

3 - ثروتمندان و زورمداران حيله گر ، مخالفان اصلى دعوت نوح ( ع )

و مكروا مكرًا كبّارًا

246- مسؤوليت ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 180 - 14

14 - مسؤوليت انسان بالاخص دارندگان ثروت ، درباره پدر و مادر و ساير خويشاوندان *

الوصية للولدين و الأقربين بالمعروف حقاً على المتقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 180 - 8

8 - مسؤوليت سنگين ثروتمندان در تأمين هزينه جهاد و دستگيرى از مستمندان

و لا يحسبنّ الّذين يبخلون بما اتيهم اللّه من فضله

چنانچه «فضل» به معناى زايد بر نياز باشد، ثروتمندان هستند كه دارايى آنان افزون بر نيازشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 12

12 - توانمندان ، داراى مسؤوليتى افزونتر از ديگران در جامعه

يستئذنونك و هم أغنياء

چون متخلفان از جهاد به دليل توانمنديشان مورد مؤاخذه و مذمت قرار گرفته اند، برداشت فوق استفاده مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 22 - 12

12 - گذشت از لغزش هاى خويشاوندان ، بينوايان و مهاجرانِ راه خدا و برخورد كريمانه با آنان ، وظيفه اى الهى بر عهده توانگران

و لايأتل أُولوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا أُوْلى القربى . .. و ليعفوا و ليصفحو

«عفو» در لغت به معناى گذشت است و «صفح» به معناى گذشت همراه با ترك ملامت نسبت به خطا كار است (فروق اللغة). چنين گذشتى، حاكى از كرامت و بزرگوارى گذشت كننده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 8

ص: 301

8 - گرسنگان و بينوايان ، داراى حق تغذيه از اموال توانمندان

و لايحضّ على طعام المسكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 14 - 4

4 - سرمايه داران ، در كمك هاى اقتصادى به مردم قحطى زده ، بايد تغذيه آنان را در اولويت قرار دهند .

أو إطعم فى يوم ذى مسغبة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 16 - 6

6 - سرمايه داران ، بايد تغذيه تهى دستان را بر ديگر كمك هاى خويش ترجيح دهند .

أو إطعم . .. مسكينًا ذا متربة

247- مصالح ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 12،13

12 - سود مصلحت واقعى فقرا و يا اغنيا ، از طريق شهادت نابحق تأمين نخواهد شد .

ان يكن غنياً او فقيراً فاللّه اولى بهما

13 - منافع شخصى و رعايت مصالح والدين ، بستگان ، فقيران و ثروتمندان ، بايد تحت الشعاع حق و رضايت خدا باشد .

كونوا . .. شهداء للّه و لو على أنفسكم او الولدين و الاقربين ان يكن

248- مكر ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 22 - 1

1 - استفاده صاحبان زر و زور از مكر و نيرنگى بس بزرگ ، عليه دعوت نوح ( ع ) و در جهت گمراه كردن مردم

من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا . و مكروا مكرًا كبّارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 23 - 4

4 - دفاع از عقايد مذهبى و شرك آميز مردم ، از حيله ها و نيرنگ هاى صاحبان زر و زور ، براى مبارزه با دعوت توحيدى نوح ( ع )

ص: 302

و قالوا لاتذرنّ ءالهتكم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

249- مؤمنان صدر اسلام و ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 2

2 - مؤمنان صدر اسلام ، مأمور دست رد زدن بر سينه توانمندان متخلف از جنگ تبوك و بى اثر شمردن عذرتراشى آنان

قل لا تعتذروا لن نؤمن لكم

250- نقش ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 79 - 10

10 - نقش مؤثر ثروتمندان و صاحبان زر و زور ، در گرايش مردم به دنياطلبى و زخارف آن

فخرج على قومه فى زينته قال الذين . .. يليت لنا مثل ما أُوتى قرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 27 - 10

10 - تأثير عميق و سرنوشت ساز گروه هاى پرنفوذ و قدرتمند اجتماعى ، همچون صاحبان زر و زور ، در فرهنگ و باور هاى دينى جامعه

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا . .. يضلّوا عبادك و لايلدوا إلاّ فا

251- نقش ثروتمندان فاسق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 6

6- افزايش تعداد مترفان و ثروتمندان فاسق و تبهكار در جامعه ، از عوامل هلاكت و نابودى آن جامعه براساس سنت هاى خداوند

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

برخى برآنند «أمرنا» به معناى «كثرنا» (فزونى داديم) است (مفردات راغب) كه بر اساس آن، مراد از «أمرنا مترفيها» افزايش مترفان در جامعه است.

ص: 303

252- نقش ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 5،8

5 - قوم نوح ، از نظر فرهنگى و دينى ، تحت تأثير صاحبان زر و زور و پيرو آنان بودند .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه «مال» مظهر زر و قدرت اقتصادى و «ولد» نماد زور و قدرت سياسى است كه از كثرت نفرات نشأت مى گيرد.

8 - صاحبان زر و زور ، عامل اصلى گمراهى و كفر قوم نوح بودند .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 27 - 9

9 - تأثيرپذيرى قوم نوح ، از سران كفر و شرك و صاحبان زر و زور جامعه

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا . .. يضلّوا عبادك و لايلدوا إلاّ فا

253- هشدار به ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 35 - 9

9- ثروت مندان و قدرت مندان ، در خطر پندار جاودانگى نعمت ها در دنيايند .

أنا أكثر منك مالاً . .. قال ما أظنّ أن تبيد هذه أبدًا

داستان مذكور در آيه، چه واقعى باشد و چه سمبليك، بيان خصلت هاى آدمى و واكنش هاى او در شرايط مختلف است. از جمله اين خصلت ها آن است كه وقتى در اوج رفاه قرار گيرد و اموال خود را در اطراف خود مشاهده كند، چنين مى پندارد كه نعمت هاى اطراف او جاودانه هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 81 - 3

3 - فرجام شوم قارون ، درس عبرتى است براى همه ثروتمندان مغرور و طغيانگر .

إنّ قارون . .. فبغى عليهم ... فخسفنا به و بداره الأرض

254- هماهنگى ثروتمندان با قدرتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 304

16 - غافر - 40 - 24 - 9

9 - امكان اتحاد و موضع گيرى واحد صاحبان زر و زور ، در برابر تعاليم پيامبران الهى ( چون پيامبر اسلام )

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا . .. إلى فرعون و همن و قرون فقالوا سحر كذّ

255- هماهنگى قدرتمندان با ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 25 - 13

13 - امكان اتحاد و موضع گيرى واحد صاحبان زر و زور در برابر تعاليم پيامبران الهى ( چون پيامبر اسلام )

قالوا اقتلوا أبناء الذين ءامنوا معه و استحيوا نساءهم

ص: 305

8- ثنويت

1- آثار ثنويت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 78 - 15

15 - پندار ثنويت و درك نكردن توحيد ، ملازم با نفهميدن هر گونه سخن

فمال هؤلاء القوم لا يكادون يفقهون حديثا

2- جهان بينى ثنويت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 78 - 9

9 - دو مبدأ براى جهان هستى و حوادث آن پنداشتن ( ثنويت ) ، انديشه اى مردود و واهى

قل كلّ من عند اللّه

3- دلايل بطلان ثنويت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 53 - 5

5- منشأبودن خداوند براى تمامى نعمت ها و پناهگاه انحصارى بودن او براى گرفتاران و آسيب ديدگان ، دليل وحدانيت او و بطلان ثنويت

و قال الله لاتتخذوا إلهين اثنين إنما هو إله وحد . .. و ما بكم من نعمة فمن الله

ص: 306

4- نهى از ثنويت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 51 - 1

1- برگزيدن دو معبود و عقيده به آن دو ( ثنويت ) ، مورد نهى خداوند

و قال الله لاتتخذوا إلهين اثنين

ص: 307

9- جادو

1- آثار استفاده از جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 20

20 - به كارگيرى سحر و سوء استفاده از آن آدمى را به ورطه كفر مى كشاند .

إنما نحن فتنة فلاتكفر

2- آثار تعلم جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 41

41 - يهود در عين آگاهى به اينكه فراگيرى سحر موجب محروم شدن آنان از همه مواهب اخروى خواهد شد ، به آموزش آن پرداختند .

و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الأخرة من خلق

«خلاق» به معناى بهره وافر و نصيب نيكوست. نكره بودن كلمه «خلاق» به همراه «من» زايده، دلالت بر قلت دارد و ظاهر آن است كه ضمير در «علموا» به يهوديان بر مى گردد.

3- آثار تعلم جادوى زيانبار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 43

ص: 308

43 - يهوديان با آموزش سحر هاى زيان آور ، خويشتن را تباه و بهاى بدى را كسب كردند .

ماله فى الأخرة من خلق و لبئس ماشروا به أنفسهم

4- آثار جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 11

11 - سحر ، عامل فساد است و ساحران اهل فسادند .

ما جئتم به السحر . .. إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 10

10 - سِحر ، حقيقت اشيا را تغيير نمى دهد .

يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

5- آثار جادو با ترشحات دهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 2

2 - دميدن در گره ها و رساندن ذرّات آب دهان به آن به شكلى خاص ، نوعى جادو و داراى آثارى نامطلوب بر انسان است .

و من شرّ النفّ-ثت فى العقد

6- آثار جادو با گره زدن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 2

2 - دميدن در گره ها و رساندن ذرّات آب دهان به آن به شكلى خاص ، نوعى جادو و داراى آثارى نامطلوب بر انسان است .

و من شرّ النفّ-ثت فى العقد

7- آثار روانى جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 309

11 - طه - 20 - 66 - 8

8 - سِحر ، داراى تأثير و نفوذ بر قواى ادراكى و قوه مخيله

يخيّل إليه من سحرهم

8- آثار سوء استفاده از جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 40

40 - كسانى كه علم سحر را براى سوء استفاده و ضرر رسانى فراگيرند ، از مواهب آخرت محروم خواهند شد .

و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الأخرة من خلق

ضمير مفعولى در «اشتراه» به «ما يضرهم و لاينفعهم» - كه مراد آن سحرهاى زيان آور است - بر مى گردد.

9- ابطال جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 6

6 - خداوند ، توانا بر ابطال سحر و بى اثر كردن نَفَس جادوگران

و من شرّ النفّ-ثت فى العقد

10- احكام جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 34،36

34 - رساندن زيان به مردم با اعمال سحر و نيز آموختن آن به انگيزه مفسده جويى ، حرام و گناهى در حد كفر است .

فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه . .. و يتعلمون مايضرهم و ل

36 - جواز فراگيرى و به كارگيرى علم سحر در جهت منافع مردم

يتعلمون مايضرهم و لاينفعهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 9

9 - سِحر ، كارى نامشروع و پرهيز از آن ضرورى است .

كيد سحر و لايفلح الساحر حيث أتى

ص: 310

مكر بودن سحر و بسته بودن راه موفقيت بر ساحر - كه در اين آيه بيان گرديده است - بيانى كافى بر مشروعيت نداشتن و مجاز نبودن آن است.

11- اختلاف افكنى با جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 28

28 - جدايى انداختن بين زن و شوهر به وسيله سحر ، گناهى در حد كفر است .

إنما نحن فتنة فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

12- استغفار از جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 8

8 - سِحر و ساحرى ، گناهى نيازمند توبه و مغفرت خداوند

ليغفر لنا . .. و ما أكرهتنا عليه من السحر

نيازمندى سحر و ساحرى به غفران الهى، نشان از گناه بودن آن دارد، اشاره ساحران به اكراهى بودن آن، نوعى اعتذار از صدور آن گناه، براى جلب مغفرت الهى است.

13- استفاده از جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 36

36 - جواز فراگيرى و به كارگيرى علم سحر در جهت منافع مردم

يتعلمون مايضرهم و لاينفعهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 58 - 1

1 - فرعون براى مقابله با موسى ( ع ) به وسيله سحر مصمم شد .

فلنأتيّنك بسحر مثله

«لنأتينّك» حاوى لام تأكيد و نون تأكيد ثقليه است و بر اعلان تصميم قطعى فرعون براى مقابله با موسى(ع) دلالت مى كند.

ص: 311

14- استمداد فرعون از جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 79 - 4

4 - فرعون ، براى مبارزه با موسى و هارون ( ع ) به سحر و جادو متوسل شد .

و قال فرعون ائتونى بكل سحر عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 60 - 3

3 - تهيه و تدارك براى ارائه سِحرى بزرگ در برابر موسى ( ع ) ، از حيله هاى فرعون

فلنأتيّنك بسحر . .. فجمع كيده

15- اضرار با جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 34،40

34 - رساندن زيان به مردم با اعمال سحر و نيز آموختن آن به انگيزه مفسده جويى ، حرام و گناهى در حد كفر است .

فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه . .. و يتعلمون مايضرهم و ل

40 - كسانى كه علم سحر را براى سوء استفاده و ضرر رسانى فراگيرند ، از مواهب آخرت محروم خواهند شد .

و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الأخرة من خلق

ضمير مفعولى در «اشتراه» به «ما يضرهم و لاينفعهم» - كه مراد آن سحرهاى زيان آور است - بر مى گردد.

16- افساد با جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 34

34 - رساندن زيان به مردم با اعمال سحر و نيز آموختن آن به انگيزه مفسده جويى ، حرام و گناهى در حد كفر است .

فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه . .. و يتعلمون مايضرهم و ل

17- اقسام جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 312

1 - بقره - 2 - 102 - 33

33 - برخى از سحر ها ضرر آفرين و بعضى سودمند است .

يتعلمون مايضرهم و لاينفعهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 2

2 - دميدن در گره ها و رساندن ذرّات آب دهان به آن به شكلى خاص ، نوعى جادو و داراى آثارى نامطلوب بر انسان است .

و من شرّ النفّ-ثت فى العقد

18- اهل بابل و جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 15،24،25،32

15 - هاروت و ماروت به مردمان بابل سحر مى آموختند .

و ما أنزل على الملكين . .. و ما يعلمان من أحد

24 - مردم بابل از هاروت و ماروت سحرى را آموختند كه بتوانند با آن بين زن و شوهرش جدايى افكنند .

فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

25 - نقش مردم بابل در رواج علم سحر

فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

32 - مردم بابل از هاروت و ماروت سحرهايى را فرا گرفتند كه نتيجه اى جز ضرر براى آنان نداشت .

يتعلمون مايضرهم و لاينفعهم

19- اهميت اجتناب جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 9

9 - سِحر ، كارى نامشروع و پرهيز از آن ضرورى است .

كيد سحر و لايفلح الساحر حيث أتى

مكر بودن سحر و بسته بودن راه موفقيت بر ساحر - كه در اين آيه بيان گرديده است - بيانى كافى بر مشروعيت نداشتن و مجاز نبودن آن است.

ص: 313

20- بطلان جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 76 - 7

7 - سحر و جادوگرى ، باطل و عارى از حقيقت است .

فلما جاءهم الحق من عندنا قالوا إن هذا لسحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 7 - 9

9- سحر ، از مقوله باطل

قال الذين كفروا . .. هذا سحر

از تقابل كلمه «حقّ» در آيه با «سحر»، مطلب ياد شده استفاده مى شود.

21- بى ارزشى جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 10

10 - سِحر ، عملى بى ارزش است و تغيير مكان دادن ساحر ، تأثيرى در ثمربخشى آن ندارد .

و لايفلح الساحر حيث أتى

22- پوچى جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 45 - 3

3 - معجزه ، امرى واقعى ، و سحر عملى خيالى و فاقد حقيقت و واقعيت است .

فألقى موسى عصاه فإذا هى تلقف ما يأفكون

«إفك» در اصل به سخنى گفته مى شود كه اصل و ريشه نداشته و دروغ است. بنابراين سحر را بدان جهت «إفك» مى نامند كه فاقد حقيقت و واقعيت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 5

5 - وجود نشانه هايى ترديدناپذير در تفاوت معجزه موسى با هرگونه افسون ، در نظر سحرشناسان

فأُلقى السحرة سجدين

برداشت ياد شده از سجده بى درنگ ساحران، در پى مشاهده معجزه موسى استفاده مى شود.

ص: 314

23- پيدايش جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 51

51 - از امام باقر ( ع ) روايت شده كه فرمود : « . . . فلما هلك سليمان وضع ابليس السحر و كتبه فى كتاب ثم طواه و كتب على ظهره « هذا ما وضع آصف بن برخيا لملك سليمان بن داود من ذخاير كنوز العلم من أراد كذا و كذا فليفعل كذا و كذا » ثم دفنه تحت السرير ثم استثاره لهم فقرأه فقال الكافرون ما كان سليمان ( ع ) يغلبنا إلا بهذا و قال المؤمنون بل هو عبداللّه و نبيّه فقال اللّه جلّ ذكره « واتبعوا ما تتلوا الشياطين على ملك سليمان و ما كفر سليمان و لكن الشياطين كفروا يعلمون الناس السحر . . . ;

آن هنگام كه سليمان (ع) وفات يافت ابليس سحر را پايه گذارى كرد و در كتابى نوشت; سپس آن را پيچيده و بر روى آن چنين نوشت: اين چيزى است كه آصف بن برخيا ساخته است براى برپايى حكومت سليمان بن داود(ع) كه در آن ذخيره هاى علم انباشته شده است. هر كس چنين مى خواهد چنان كند. سپس ابليس آن را زير تخت سليمان(ع) پنهان نمود; سپس آن نامه را بيرون آورده براى آنان خواند. پس كافران در آن جلسه گفتند: سليمان بر ما چيره نگشت و حكومت نيافت مگر از راه سحر و مؤمنانشان گفتند: هرگز اين چنين نيست; بلكه او بنده و پيامبر خدا بود. خداوند مى فرمايد: واتبعوا ما تتلوا الشياطين على ملك سليمان و ما كفر سليمان و لكن الشياطين كفروا يعلمون الناس السحر ...».

24- تأثير جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 29

29 - تأثير سحر بر روان و افكار انسان هاى سحر شده

يفرقون به بين المرء و زوجه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 4

4 - جادوى ساحران فرعونى ، مايه هراس شديد مردم گشت .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس و استرهبوهم

«استرهاب» به معناى ترسانيدن است. جمله «استرهبوهم» هم مى تواند عطف بر جزاى شرط، يعنى «سحروا ... » باشد و هم مى تواند عطف بر «فلما ألقوا ... » باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. يعنى: سحروا أعين الناس و استرهبوهم بسحرهم.

ص: 315

25- تأثير جادو در انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 12

12 - امكان تأثير سِحر بر قوه خيال و وهم پيامبران الهى

يخيّل إليه من سحرهم

ترسيم چيزى در ديدگان انسان، برخلاف شكل واقعى آن (مانند شكسته وانمود شدن چوبى كه در آب موج دار قرار دارد) مانع شناخت حقيقت آن چيز نيست; تا نقصى براى درك و فهم انسان به شمار آيد و با نبوت ناسازگار باشد.

26- تأثير جادو در قواى ادراكى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 8

8 - سِحر ، داراى تأثير و نفوذ بر قواى ادراكى و قوه مخيله

يخيّل إليه من سحرهم

27- تأثير جادو در موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 11

11 - ديدگان و قوه خيال موسى ( ع ) نيز ، تحت تأثير سِحر ساحران فرعون قرار گرفت .

يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

28- تاريخ جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 15،25،52

15 - هاروت و ماروت به مردمان بابل سحر مى آموختند .

و ما أنزل على الملكين . .. و ما يعلمان من أحد

25 - نقش مردم بابل در رواج علم سحر

فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

52 - از امام جعفر صادق ( ع ) درباره سخن خداوند كه مى فرمايد : « . . . و ما أنزل على الملكين ببابل هاروت و ماروت » روايت شده كه فرمود : « و كان بعد نوح ( ع ) قد كثر السحرة . . . ;

ص: 316

بعد از حضرت نوح(ع) ساحران نيرنگباز زياد گشتند و خداوند دو فرشته رابه سوى پيامبر آن زمان فرستاد تا آنان به آن پيامبر، شيوه هاى سحر ساحران و كارهايى را كه با آن، سحر باطل و مردود مى شود بياموزند. سپس آن پيامبر شيو ه هاى سحر را فرا گرفت و به فرمان خداوند آن را به بندگان خدا نيز آموخت و به آنان گفت: جلو سحر ساحران را بگيريد و آن را باطل نماييد و آنان را نهى كرد از اينكه مردم را سحر كنند ... و (كلام خدا كه فرمود:) «آن دو فرشته هيچ كس را تعليم سحر نمى دادند مگر اينكه از قبل مى گفتند ما وسيله آزمايش هستيم»; يعنى، آن پيامبر به دو فرشته دستور داد كه به صورت بشر ظاهر شوند و آنچه ازخدا درباره سحر و ابطال آن آموخته اند به مردم ياد بدهند ... پس خداى عز و جل به آنان فرمود: با سحر و ضربه زدن به ديگران و دعوت مردم به اين كه ما بر قدرت احيا و اماته داريم و كارهايى مى كنيم كه فقط خداوند به آن قدرت دارد، كافر نشويد و خداوند فرموده: «و ما هم بضارين به من أحد إلا بإذن اللّه»; يعنى، آنان كه سحر را فرا گرفته بودند نمى توانستند بدون اجازه و علم خدا به كسى زيانى برسانند; زيرا اگر خدا مى خواست، با زور جلوى آنها را مى گرفت. و نيز فرموده: «آنان از علوم سحر چيزهايى را ياد مى گرفتند كه در جهت زيان آنها بود نه نفعشان» (يعنى) آنان چيزهايى فرا مى گرفتند كه موجب ضرر در دينشان بود و نفعى در آن نبود ... و (نيز خداوند) فرمود: «و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الأخرة من خلق»; زيرا آنان معتقد بودند كه آخرتى در كار نيست پس آنان معتقد بودند وقتى كه آخرتى نباشد بهره و نصيبى هم بعد از دنيا نيست وبه فرض بعد از دنيا آخرتى باشد، آنان به سبب كفرشان از آن محروم خواهند بود ...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 112 - 2

2 - رواج سحر در سرزمين مصر به هنگام بعثت موسى ( ع )

يأتوك بكل سحر عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 79 - 3

3 - سحر و جادو در عصر فرعون ، دانشى رايج بود و ساحران چيره دست بسيارى در كشور مصر مى زيستند .

قالوا إن هذا لسحر . .. و لا يفلح السحرون ... و قال فرعون ائتونى بكل سحر عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 58 - 4

4 - وجود سِحر و ساحر ، در مصر باستان

فلنأتيّنك بسحر مثله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 7

7 - سِحر متداول در عصر فرعون ، محدود به نوعى خاص و در قالب نمايش سِحر بر اشياى افكنده شده بر زمين بود . *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

تعبيرى كه ساحران در بيان خويش به كار گرفتند (يا مى افكنى و يا نخست ما مى افكنيم)، مى تواند حاكى از آن باشد كه كسى انتظار سحرى از نوع ديگر را نداشت. فراهم آوردن ريسمان ها و عصاها - كه آيه بعد بر آن دلالت دارد - نيز گوياى همين نكته

ص: 317

است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 37 - 2

2 - رواج سحر و ساحرى در قلمرو حكومت فرعون

و ابعث فى المدائن حشرين . يأتوك بكلّ سحّار عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 40 - 4

4 - فرعون و مردم عصر وى ، عقيده مند به افسون و جادو بوده و ساحران داراى جايگاه و منزلت ويژه در نزد آنان بودند .

لعلّنا نتّبع السحرة إن كانوا هم الغلبين

دعوت همگانى از مردم براى شركت در هماوردى فرعون با موسى(ع) و تصريح به پيروى همگى از ساحران، در صورت پيروزى آنها بر موسى(ع)، گوياى برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 153 - 7

7 - اطلاع ثموديان ، از مسأله افسون و سحرزدگى

قالوا إنّما أنت من المسحّرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 185 - 7

7 - اطلاع مردم « اَيكه » از مسأله جادو و سحرزدگى

قالوا إنّما أنت من المسحّرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 3

3 - آشنايى مردم عصر موسى ( ع ) ، با مقوله سحر و آثار شگفت آن

و قالوا يأيّه الساحر

متهم كردن موسى(ع)، به سحر پس از مشاهده آيات شگفت الهى، نشان مى دهد كه فرعونيان مشابه آن كارها را در توان ساحران مى ديدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 7 - 10

10- وجود پديده سحر و جادو ، در جامعه عصر بعثت

هذا سحر مبين

ص: 318

29- تعلم جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 36،40

36 - جواز فراگيرى و به كارگيرى علم سحر در جهت منافع مردم

يتعلمون مايضرهم و لاينفعهم

40 - كسانى كه علم سحر را براى سوء استفاده و ضرر رسانى فراگيرند ، از مواهب آخرت محروم خواهند شد .

و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الأخرة من خلق

ضمير مفعولى در «اشتراه» به «ما يضرهم و لاينفعهم» - كه مراد آن سحرهاى زيان آور است - بر مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 9،12

9 - فراگرفتن سِحر از موسى ( ع ) و هم دستى با او در توطئه عليه فرعون ، از اتهامات فرعون به ساحران مؤمن بود .

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

12 - سِحر ، از علوم قابل تعليم و يادگيرى

علّمكم السحر

30- تعليم جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 3،9،11،15،52

3 - شياطين علومى از سحر را بر مردم عصر سليمان تلاوت كرده و به آنها جادوگرى مى آموختند .

ما تتلوا الشيطين على ملك سليمن . .. يعلمون الناس السحر

فعل «تتلوا» از مصدر تلاوت (خواندن و قرائت كردن) است. مراد از «ما»ى موصوله - به قرينه فرازهاى بعد - سحر و مانند آن مى باشد. متعلق «تتلوا» به دليل «يعلمون الناس» «على الناس» مى باشد. يعنى، يهود دنباله رو سحرى بودند كه شياطين آن را براى مردم مى خواندند.

9 - كفرورزى شياطين با تعليم سحر به مردم

و لكن الشيطين كفروا يعلمون الناس السحر

11 - گروهى از يهوديان به آموختن سحر هاى تعليم داده شده از سوى شياطين روى آورده و به جادوگرى پرداختند .

واتبعوا ما تتلوا الشيطين

ضمير در «اتبعوا» به «فريق من الذين أوتوا الكتاب» در آيه قبل بر مى گردد.

15 - هاروت و ماروت به مردمان بابل سحر مى آموختند .

ص: 319

و ما أنزل على الملكين . .. و ما يعلمان من أحد

52 - از امام جعفر صادق ( ع ) درباره سخن خداوند كه مى فرمايد : « . . . و ما أنزل على الملكين ببابل هاروت و ماروت » روايت شده كه فرمود : « و كان بعد نوح ( ع ) قد كثر السحرة . . . ;

بعد از حضرت نوح(ع) ساحران نيرنگباز زياد گشتند و خداوند دو فرشته رابه سوى پيامبر آن زمان فرستاد تا آنان به آن پيامبر، شيوه هاى سحر ساحران و كارهايى را كه با آن، سحر باطل و مردود مى شود بياموزند. سپس آن پيامبر شيو ه هاى سحر را فرا گرفت و به فرمان خداوند آن را به بندگان خدا نيز آموخت و به آنان گفت: جلو سحر ساحران را بگيريد و آن را باطل نماييد و آنان را نهى كرد از اينكه مردم را سحر كنند ... و (كلام خدا كه فرمود:) «آن دو فرشته هيچ كس را تعليم سحر نمى دادند مگر اينكه از قبل مى گفتند ما وسيله آزمايش هستيم»; يعنى، آن پيامبر به دو فرشته دستور داد كه به صورت بشر ظاهر شوند و آنچه ازخدا درباره سحر و ابطال آن آموخته اند به مردم ياد بدهند ... پس خداى عز و جل به آنان فرمود: با سحر و ضربه زدن به ديگران و دعوت مردم به اين كه ما بر قدرت احيا و اماته داريم و كارهايى مى كنيم كه فقط خداوند به آن قدرت دارد، كافر نشويد و خداوند فرموده: «و ما هم بضارين به من أحد إلا بإذن اللّه»; يعنى، آنان كه سحر را فرا گرفته بودند نمى توانستند بدون اجازه و علم خدا به كسى زيانى برسانند; زيرا اگر خدا مى خواست، با زور جلوى آنها را مى گرفت. و نيز فرموده: «آنان از علوم سحر چيزهايى را ياد مى گرفتند كه در جهت زيان آنها بود نه نفعشان» (يعنى) آنان چيزهايى فرا مى گرفتند كه موجب ضرر در دينشان بود و نفعى در آن نبود ... و (نيز خداوند) فرمود: «و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الأخرة من خلق»; زيرا آنان معتقد بودند كه آخرتى در كار نيست پس آنان معتقد بودند وقتى كه آخرتى نباشد بهره و نصيبى هم بعد از دنيا نيست وبه فرض بعد از دنيا آخرتى باشد، آنان به سبب كفرشان از آن محروم خواهند بود ...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 12

12 - سِحر ، از علوم قابل تعليم و يادگيرى

علّمكم السحر

31- تعليم جادو در بابل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 13

13 - يهوديان براى مبارزه با پيامبر (صلی الله علیه و آله) علاوه بر انكار بشارت هاى تورات ، از سحر و جادو مدد مى گرفتند .

نبذ فريق . .. كتب اللّه وراء ظهورهم ... واتبعوا ما تتلوا الشيطين

در آيه قبل گذشت كه جمله «نبذ فريق» پس از «لما جاءهم» مى رساند كه: يهود به خاطر اينكه بتوانند رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را انكار كنند بشارتهاى تورات را درباره آن حضرت، ناديده گرفتند. عطف جمله «اتبعوا ...» بر «نبذ فريق» نيز اقتضا مى كند كه دنبال كردن سحر به همين منظور بوده است.

ص: 320

32- تفاوت معجزه با جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 8

8- آگاهى مشركان در عصر بعثت ، از ماهيت معجزه و فرق آن با سحر و خواب هاى پريشان و شعر

بل قالوا أضغث أحلم بل افتريه بل هو شاعر

مشركان در مخالفت با پيامبر(صلی الله علیه و آله) ابتدا سخن او را سحر، يا شعر و يا خواب هاى آشفته مى دانستند. سپس براى اثبات رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) از ايشان خواستار معجزه شدند. اين مى رساند كه آنان از معجزه و فرق آن با سحر و شعر و... آگاه بودند و به آن اعتراف داشتند.

33- تفاوت معجزه و جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 102 - 7

7- بصيرت بخشى و بينش دهى معجزه ، ملاك تمايز آن از سحر و جادوگرى

إنى لأظنّك يموسى مسحورًا . قال لقد علمت ما أنزل هؤلاء إلاّ ... بصائر

تأكيد موسى(ع) بر «بصائر» بودن معجزاتش در قبال اتهام سحر به معجزات او از سوى فرعون، مى تواند خود ردّى باشد بر اتهام فرعون با ارائه ملاك; يعنى، سحر هرگز بصيرت آفرين نيست در حالى كه معجزه، بصيرت آفرين است.

34- توبه از جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 8

8 - سِحر و ساحرى ، گناهى نيازمند توبه و مغفرت خداوند

ليغفر لنا . .. و ما أكرهتنا عليه من السحر

نيازمندى سحر و ساحرى به غفران الهى، نشان از گناه بودن آن دارد، اشاره ساحران به اكراهى بودن آن، نوعى اعتذار از صدور آن گناه، براى جلب مغفرت الهى است.

35- تهمت جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 7 - 1،4

1 - در صورت نزول كتابى ملموس از سوى خداوند بر پيامبر(صلی الله علیه و آله)، كفرورزان آن را سحر خواهند دانست.

ص: 321

و لو نزلنا عليك كتبا فى قرطاس فلمسوه بأيديهم لقال الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبي

4 - اتهام سحر، وسيله اى براى مبارزه كافران با رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و آيات الهى

لقال الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبين

36- تهمت جادو به انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 3

3 - سِحر خواندن معجزات پيامبران ، دروغ بستن به خداوند است .

لاتفتروا على اللّه كذبًا

إفترا; يعنى، دروغ بافتن و به قرينه «على اللّه»، مراد دروغى است كه در باره خداوند ساخته و پرداخته شده باشد. اضافه كلمه «كذباً» براى تأكيد است.

37- تهمت جادو به پيروان موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 132 - 3

3 - فرعونيان ايمان به رسالت موسى را سحرزدگى مى دانستند .

مهما تأتنا به من ءاية لتسحرنا بها فما نحن لك بمؤمنين

38- تهمت جادو به تورات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 11

11 - قرآن و تورات ، دو جادوى پشتيبان يكديگر ، در ادعاى كافران صدراسلام

قالوا سحران تظهرا

39- تهمت جادو به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 2 - 16

16 - اتهام سحر و افسونگرى ، از حربه هاى تبليغاتى كفرپيشگان مكه عليه قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ص: 322

قال الكفرون إن هذا لسحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 12،13،15

12- نسبت نارواى سحر به قرآن و جادوگرى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى مشركان ستم پيشه

أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

13- مشركان ستم پيشه ، ضمن ايراد اتهام سحر به قرآن ، آن را هرگز شايسته پيروى نمى دانستند .

أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

استفهام در جمله «أفتأتون السحر» انكارى است و جمله «و أنتم تبصرون» حال براى فاعل «تأتون» مى باشد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: آيا شما با چشم باز و آگاهى به دنبال قرآن - كه سحر است - مى رويد؟ يعنى اين كه شايسته نبودن قرآن براى پيروى، امرى است روشن و بديهى.

15- سحر بودن قرآن و ساحر بودن پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، دليل واهى و بهانه ديگر مشركان ستم پيشه براى ايمان نياوردنشان

أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

مشركان براى ردّ ادعاى نبوت پيامبر(صلی الله علیه و آله)، دو دليل واهى و بهانه جويانه مى آوردند: 1- بشر بودن آن حضرت (هل هذا إلاّ بشر مثلكم)، 2- ساحر بودن ايشان (أفتأتون السحر).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 11

11 - قرآن و تورات ، دو جادوى پشتيبان يكديگر ، در ادعاى كافران صدراسلام

قالوا سحران تظهرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 43 - 15

15 - اتهام بى پرده كافران ، مبنى بر جادوى آشكار بودن قرآن كريم

و قال الذين كفروا للحقّ لمّا جاءهم إن هذا إلاّ سحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 15 - 2،4

2 - قرآن ، سحرى آشكار در ديدگاه مشركان

و قالوا إن هذا إلاّ سحر مبين

4 - اصرار و پافشارى مشركان بر متهم كردن قرآن و معجزه الهى به سحر و جادوگرى

و قالوا إن هذا إلاّ سحر مبين

برداشت فوق از به كار رفتن نفى و استثنا در آيه شريفه كه دلالت بر حصر و قطعى بودن مفاد آن است، استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 323

19 - مدثر - 74 - 24 - 1،2،3

1 - اتهام سحر و جادوگرى به قرآن ، از سوى وليدبن مغيره

فقال إن هذا إلاّ سحر

2 - اتهام سحر و جادوگرى به قرآن ، طرحى حساب شده از سوى وليدبن مغيره

إنّه فكّر و قدّر . .. فقال إن هذا إلاّ سحر

3 - قرآن ، در ديدگاه غرض آلود وليدبن مغيره ، سحرى برگرفته شده از ساحران پيشين بود .

فقال إن هذا إلاّ سحر يؤثر

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه «يؤثر» از ماده «أثر» (روايت و مطلب نقل شده از پيشينيان) باشد.

40- تهمت جادو به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 2 - 16

16 - اتهام سحر و افسونگرى ، از حربه هاى تبليغاتى كفرپيشگان مكه عليه قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قال الكفرون إن هذا لسحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 12

12- نسبت نارواى سحر به قرآن و جادوگرى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى مشركان ستم پيشه

أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

41- تهمت جادو به معجزه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 15 - 1

1 - مشركان صدر اسلام ، معجزات الهى را سحرى آشكار و بى ترديد مى دانستند .

و قالوا إن هذا إلاّ سحر مبين

مشاراليهِ «هذا» هم مى تواند معجزه باشد - كه در آيه قبل از آن به «آية» ياد شده است - و هم مى تواند قرآن كريم باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

ص: 324

42- تهمت جادو به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 132 - 1

1 - فرعونيان با سحر خواندن تمامى معجزات موسى ، به وى گفتند كه هرگز رسالتش را تصديق نخواهند كرد .

مهما تأتنا به من ءاية لتسحرنا بها فما نحن لك بمؤمنين

«مهما» از أسماء شرط و به معناى «اى شىء» است. و «من» در «من آية» بيان «مهما» است. بنابراين جمله «مهما تأتنا ... » يعنى «هر چيزى را كه به عنوان معجزه بياورى ... .»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 76 - 5،6

5 - فرعون و اطرافيانش ، على رغم مشاهده معجزه بزرگ موسى ( ع ) ، آن را سحرى آشكار خوانده و حضرتش را متهم به جادوگرى كردند .

فلما جاءهم الحق من عندنا قالوا إن هذا لسحر مبين

6 - تهمت سحر به معجزه بزرگ حضرت موسى ( ع ) از سوى فرعون و اطرافيانش ، برخاسته از روحيه سركشى و تبه كارى آنان بود .

فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمين. فلما جاءهم الحق من عندنا قالوا إن هذا لسحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 2

2 - موسى ( ع ) ، پس از مشاهده عمل ساحران ، براى رفع اتهام ساحرى از خود ، سحر بودن آن عمل را به آنان گوشزد نمود .

فلما ألقوا قال موسى ما جئتم به السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 2

2 - شرك و سِحر خواندن معجزات موسى و ادعاى آوردن همانند براى آن و تكذيب رسالت الهى آن حضرت ، از جمله افترا هاى فرعونيان به خداوند بود .

لاتفتروا على اللّه كذبًا

با توجه به آيات پيشين كه مشتمل بر بيان توحيد از زبان موسى(ع) و نيز ارائه معجزات، و عكس العمل فرعون در سحر خواندن آنها بود، مى توان به مواردى از افتراهاى فرعونيان اشاره كرد.

43- تهمت جادو به وحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 15 - 3

ص: 325

3 - اتهام سحر و ساحرى به پيامبران و وحى ، زشت ترين موضع گيرى تكذيب گران عليه آنان *

أفسحر هذه

اختصاص به ذكر يافتن موضوع «سحر»، بيانگر مطلب بالا است.

44- جادو با ترشحات دهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 1

1 - زنانى ، در عصر بعثت با گره زدن و افشاندن ترشحات دهان بر گره ها ، مردم را جادو مى كردند .

النفّ-ثت فى العقد

فعل «نَفَثَ»، زمانى گفته مى شود كه شخص ترشحاتى از دهان بيرون افكند (مصباح) و «نَفْث» شبيه دميدن و كمتر از آب دهان افكندن است (صحاح). حرف «ال» در «النفّاثات»، گرچه براى تعريف جنس است; ولى در مقايسه با «غاسق» و «حاسد» - كه نكره آورده شده است - ممكن است به معروف بودن كسانى كه «نفّاثة» (افسون گر) بودند، نظر داشته باشد.

45- جادو با گره زدن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 1

1 - زنانى ، در عصر بعثت با گره زدن و افشاندن ترشحات دهان بر گره ها ، مردم را جادو مى كردند .

النفّ-ثت فى العقد

فعل «نَفَثَ»، زمانى گفته مى شود كه شخص ترشحاتى از دهان بيرون افكند (مصباح) و «نَفْث» شبيه دميدن و كمتر از آب دهان افكندن است (صحاح). حرف «ال» در «النفّاثات»، گرچه براى تعريف جنس است; ولى در مقايسه با «غاسق» و «حاسد» - كه نكره آورده شده است - ممكن است به معروف بودن كسانى كه «نفّاثة» (افسون گر) بودند، نظر داشته باشد.

46- جادو پس از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 52

52 - از امام جعفر صادق ( ع ) درباره سخن خداوند كه مى فرمايد : « . . . و ما أنزل على الملكين ببابل هاروت و ماروت » روايت شده كه فرمود : « و كان بعد نوح ( ع ) قد كثر السحرة . . . ;

بعد از حضرت نوح(ع) ساحران نيرنگباز زياد گشتند و خداوند دو فرشته رابه سوى پيامبر آن زمان فرستاد تا آنان به آن پيامبر، شيوه هاى سحر ساحران و كارهايى را كه با آن، سحر باطل و مردود مى شود بياموزند. سپس آن پيامبر شيو ه هاى سحر را فرا

ص: 326

گرفت و به فرمان خداوند آن را به بندگان خدا نيز آموخت و به آنان گفت: جلو سحر ساحران را بگيريد و آن را باطل نماييد و آنان را نهى كرد از اينكه مردم را سحر كنند ... و (كلام خدا كه فرمود:) «آن دو فرشته هيچ كس را تعليم سحر نمى دادند مگر اينكه از قبل مى گفتند ما وسيله آزمايش هستيم»; يعنى، آن پيامبر به دو فرشته دستور داد كه به صورت بشر ظاهر شوند و آنچه ازخدا درباره سحر و ابطال آن آموخته اند به مردم ياد بدهند ... پس خداى عز و جل به آنان فرمود: با سحر و ضربه زدن به ديگران و دعوت مردم به اين كه ما بر قدرت احيا و اماته داريم و كارهايى مى كنيم كه فقط خداوند به آن قدرت دارد، كافر نشويد و خداوند فرموده: «و ما هم بضارين به من أحد إلا بإذن اللّه»; يعنى، آنان كه سحر را فرا گرفته بودند نمى توانستند بدون اجازه و علم خدا به كسى زيانى برسانند; زيرا اگر خدا مى خواست، با زور جلوى آنها را مى گرفت. و نيز فرموده: «آنان از علوم سحر چيزهايى را ياد مى گرفتند كه در جهت زيان آنها بود نه نفعشان» (يعنى) آنان چيزهايى فرا مى گرفتند كه موجب ضرر در دينشان بود و نفعى در آن نبود ... و (نيز خداوند) فرمود: «و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الأخرة من خلق»; زيرا آنان معتقد بودند كه آخرتى در كار نيست پس آنان معتقد بودند وقتى كه آخرتى نباشد بهره و نصيبى هم بعد از دنيا نيست وبه فرض بعد از دنيا آخرتى باشد، آنان به سبب كفرشان از آن محروم خواهند بود ...».

47- جادو در جدايى همسران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 24،28

24 - مردم بابل از هاروت و ماروت سحرى را آموختند كه بتوانند با آن بين زن و شوهرش جدايى افكنند .

فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

28 - جدايى انداختن بين زن و شوهر به وسيله سحر ، گناهى در حد كفر است .

إنما نحن فتنة فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

48- جادو در دوران بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 3

3 - آشنايى مردم عصر موسى ( ع ) ، با مقوله سحر و آثار شگفت آن

و قالوا يأيّه الساحر

متهم كردن موسى(ع)، به سحر پس از مشاهده آيات شگفت الهى، نشان مى دهد كه فرعونيان مشابه آن كارها را در توان ساحران مى ديدند.

ص: 327

49- جادو در دوران سليمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 3،10

3 - شياطين علومى از سحر را بر مردم عصر سليمان تلاوت كرده و به آنها جادوگرى مى آموختند .

ما تتلوا الشيطين على ملك سليمن . .. يعلمون الناس السحر

فعل «تتلوا» از مصدر تلاوت (خواندن و قرائت كردن) است. مراد از «ما»ى موصوله - به قرينه فرازهاى بعد - سحر و مانند آن مى باشد. متعلق «تتلوا» به دليل «يعلمون الناس» «على الناس» مى باشد. يعنى، يهود دنباله رو سحرى بودند كه شياطين آن را براى مردم مى خواندند.

10 - رواج سحر در زمان حضرت سليمان ( ع )

ما تتلوا الشيطين على ملك سليمن . .. يعلمون الناس السحر

50- جادو در دوران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 37 - 2

2 - رواج سحر و ساحرى در قلمرو حكومت فرعون

و ابعث فى المدائن حشرين . يأتوك بكلّ سحّار عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 40 - 4

4 - فرعون و مردم عصر وى ، عقيده مند به افسون و جادو بوده و ساحران داراى جايگاه و منزلت ويژه در نزد آنان بودند .

لعلّنا نتّبع السحرة إن كانوا هم الغلبين

دعوت همگانى از مردم براى شركت در هماوردى فرعون با موسى(ع) و تصريح به پيروى همگى از ساحران، در صورت پيروزى آنها بر موسى(ع)، گوياى برداشت ياد شده است.

51- جادو در دوران مقارن بعثت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 7 - 10

10- وجود پديده سحر و جادو ، در جامعه عصر بعثت

هذا سحر مبين

ص: 328

52- جادو در دوران موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 3

3 - آشنايى مردم عصر موسى ( ع ) ، با مقوله سحر و آثار شگفت آن

و قالوا يأيّه الساحر

متهم كردن موسى(ع)، به سحر پس از مشاهده آيات شگفت الهى، نشان مى دهد كه فرعونيان مشابه آن كارها را در توان ساحران مى ديدند.

53- جادو در عصر فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 79 - 3

3 - سحر و جادو در عصر فرعون ، دانشى رايج بود و ساحران چيره دست بسيارى در كشور مصر مى زيستند .

قالوا إن هذا لسحر . .. و لا يفلح السحرون ... و قال فرعون ائتونى بكل سحر عليم

54- جادو در فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 64 - 7

7 - فرعونيان ، در سخنان و تبليغات خويش ، سِحر برتر و بى رقيب را ، نشانگر حقانيت مرام ساحر و عقايد او قلمداد مى كردند .

و قد أفلح اليوم من استعلى

بسيج ساحران براى ابطال ادعاهاى موسى(ع)، حاكى از آن است كه در نظر فرعونيان، قدرت ساحر ميزان حق و باطل بود.

55- جادو در مصرباستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 58 - 4

4 - وجود سِحر و ساحر ، در مصر باستان

فلنأتيّنك بسحر مثله

ص: 329

56- جادو گرى در دوران موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 112 - 2

2 - رواج سحر در سرزمين مصر به هنگام بعثت موسى ( ع )

يأتوك بكل سحر عليم

57- جادو و كفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 7،28،34

7 - به كارگيرى سحر گناهى بزرگ و به منزله كفر است .

و ما كفر سليمن

چنانچه گذشت، مراد از جمله فوق نفى جادوگرى از سليمان است. ولى از آن جا كه از جادوگرى به كفرورزى، تعبير شده، به دست مى آيد كه: جادوگرى خود نوعى كفر است و يا گناهى است به منزله كفر.

28 - جدايى انداختن بين زن و شوهر به وسيله سحر ، گناهى در حد كفر است .

إنما نحن فتنة فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

34 - رساندن زيان به مردم با اعمال سحر و نيز آموختن آن به انگيزه مفسده جويى ، حرام و گناهى در حد كفر است .

فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه . .. و يتعلمون مايضرهم و ل

58- جادوگران فرعون و ترك جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 2

2 - ساحران پس از رخصت دهى موسى ( ع ) آنچه را براى جادوگرى تدارك ديده بودند ، در مقابل تماشاگران ر ها كردند و چشم هاى آنان را سحر كردند .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس

59- جادوى چشم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 2

2 - ساحران پس از رخصت دهى موسى ( ع ) آنچه را براى جادوگرى تدارك ديده بودند ، در مقابل تماشاگران ر ها كردند و چشم

ص: 330

هاى آنان را سحر كردند .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس

60- جادوى زيانبار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 32،33

32 - مردم بابل از هاروت و ماروت سحرهايى را فرا گرفتند كه نتيجه اى جز ضرر براى آنان نداشت .

يتعلمون مايضرهم و لاينفعهم

33 - برخى از سحر ها ضرر آفرين و بعضى سودمند است .

يتعلمون مايضرهم و لاينفعهم

61- جادوى سودمند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 33

33 - برخى از سحر ها ضرر آفرين و بعضى سودمند است .

يتعلمون مايضرهم و لاينفعهم

62- جادوى مباح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 36

36 - جواز فراگيرى و به كارگيرى علم سحر در جهت منافع مردم

يتعلمون مايضرهم و لاينفعهم

63- حرمت جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 9

9 - سِحر ، كارى نامشروع و پرهيز از آن ضرورى است .

كيد سحر و لايفلح الساحر حيث أتى

ص: 331

مكر بودن سحر و بسته بودن راه موفقيت بر ساحر - كه در اين آيه بيان گرديده است - بيانى كافى بر مشروعيت نداشتن و مجاز نبودن آن است.

64- حقيقت جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 117 - 6

6 - سحر ، امرى ناپايدار در برابر معجزه

فإذا هى تلقف ما يأفكون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 45 - 3

3 - معجزه ، امرى واقعى ، و سحر عملى خيالى و فاقد حقيقت و واقعيت است .

فألقى موسى عصاه فإذا هى تلقف ما يأفكون

«إفك» در اصل به سخنى گفته مى شود كه اصل و ريشه نداشته و دروغ است. بنابراين سحر را بدان جهت «إفك» مى نامند كه فاقد حقيقت و واقعيت است.

65- دانش جادو در اصحاب ايكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 185 - 7

7 - اطلاع مردم « اَيكه » از مسأله جادو و سحرزدگى

قالوا إنّما أنت من المسحّرين

66- دانش جادو در قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 153 - 7

7 - اطلاع ثموديان ، از مسأله افسون و سحرزدگى

قالوا إنّما أنت من المسحّرين

ص: 332

67- درخواست جادو از موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 64 - 8

8 - فرعونيان ، پذيرش دعوت هاى موسى ( ع ) را ، به توان مندى او در آوردن سِحرى بى نظير مشروط كرده بودند .

و قد أفلح اليوم من استعلى

68- دلايل بطلان جادو جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 7

7 - بلعيده شدن سِحر ساحران به وسيله عصاى موسى ، نشانه بطلان سِحر و حقانيت معجزه موسى

و ألق ما فى يمينك تلقف ما صنعوا إنّما صنعوا كيد سحر

جمله «إنّما صنعوا. ..» تعليل براى «تلقف» است; يعنى، بدان جهت كه سحر، كيدى بيش نيست، در برابر حقيقت اعجاز موسى نابود خواهد شد و به دين وسيله بطلان سحر ساحران و حقانيت معجزه اثبات خواهد گرديد.

69- زمينه تأثير جادو بر محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در معرض خطر از سوى جادوگران و كسانى كه با دميدن در گره هايى مخصوص ، درصدد آزار دادن آن حضرت بودند .

و من شرّ النفّ-ثت فى العقد

70- زيان جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 26

26 - تأثير سحر و زيان رسانى آن ، به اذن خدا و خواست اوست .

و ما هم بضارين به من أحد إلا بإذن اللّه

ص: 333

71- سليمان(ع) و جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 6

6 - حضرت سليمان ( ع ) منزه از جادوگرى و گرايش پيدا كردن به كفر

و ما كفر سليمن

72- سوء استفاده از جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 19،20

19 - هاروت و ماروت ، پيش از تعليم سحر به مردم ، ايشان را از به كارگيرى نا به جاى آن و سوء استفاده از آن ، بر حذر مى داشتند .

و ما يعلمان من أحد حتى يقولا إنما نحن فتنة فلاتكفر

20 - به كارگيرى سحر و سوء استفاده از آن آدمى را به ورطه كفر مى كشاند .

إنما نحن فتنة فلاتكفر

73- شياطين و جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 5

5 - شياطين ، دستيابى سليمان رابه سلطنت ، دستاورد سحر و جادو قلمداد مى كردند .

على ملك سليمن و ما كفر سليمن

نفى جادوگرى از سليمان - پس از بيان اينكه شياطين نوشته هايى از علم سحر را براى مردم، عليه سلطنت سليمان مى خواندند - رساى به اين معناست كه: شياطين چنين وانمود مى كردند كه آنچه را تلاوت مى كنند همان است كه سليمان را به سلطنت رساند و با اين شيوه در صدد نفى پيامبرى از او بودند.

74- ضعف جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 45 - 6

6 - ظهور ناتوانى سحر هر چند بزرگ ، در برابر معجزه

فإذا هى تلقف ما يأفكون

ص: 334

به كارگيرى «ما» - كه واژه ابهام است - نشانگر عظمت سحر ساحران مى باشد.

75- عوامل شيوع جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 25

25 - نقش مردم بابل در رواج علم سحر

فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

76- كيفر جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 53

53 - عمرو بن عبيد وارد بر امام صادق ( ع ) شد . . . و گفت : دوست دارم گناهان كبيره را از روى قرآن بشناسم ، امام فرمود : « . . . والسحر لان اللّه عز و جل يقول : و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الأخرة من خلق . . . ;

. .. از جمله گناهان كبيره «سحر» است چون خداوند مى فرمايد: مسلّماً آنان (ساحران) مى دانستند هر كس خريدار اين متاع (سحر) باشد در آخرت هيچ نصيبى براى وى نخواهد بود ...».

77- گناه تعليم جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 34

34 - رساندن زيان به مردم با اعمال سحر و نيز آموختن آن به انگيزه مفسده جويى ، حرام و گناهى در حد كفر است .

فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه . .. و يتعلمون مايضرهم و ل

78- گناه جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 7،53

7 - به كارگيرى سحر گناهى بزرگ و به منزله كفر است .

و ما كفر سليمن

چنانچه گذشت، مراد از جمله فوق نفى جادوگرى از سليمان است. ولى از آن جا كه از جادوگرى به كفرورزى، تعبير شده، به دست

ص: 335

مى آيد كه: جادوگرى خود نوعى كفر است و يا گناهى است به منزله كفر.

53 - عمرو بن عبيد وارد بر امام صادق ( ع ) شد . . . و گفت : دوست دارم گناهان كبيره را از روى قرآن بشناسم ، امام فرمود : « . . . والسحر لان اللّه عز و جل يقول : و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الأخرة من خلق . . . ;

. .. از جمله گناهان كبيره «سحر» است چون خداوند مى فرمايد: مسلّماً آنان (ساحران) مى دانستند هر كس خريدار اين متاع (سحر) باشد در آخرت هيچ نصيبى براى وى نخواهد بود ...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 8

8 - سِحر و ساحرى ، گناهى نيازمند توبه و مغفرت خداوند

ليغفر لنا . .. و ما أكرهتنا عليه من السحر

نيازمندى سحر و ساحرى به غفران الهى، نشان از گناه بودن آن دارد، اشاره ساحران به اكراهى بودن آن، نوعى اعتذار از صدور آن گناه، براى جلب مغفرت الهى است.

79- ماروت و تعليم جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 15،18،19،24

15 - هاروت و ماروت به مردمان بابل سحر مى آموختند .

و ما أنزل على الملكين . .. و ما يعلمان من أحد

18 - هاروت و ماروت ، تعاليم خود ( سحر ) را آزمونى براى مردم دانسته و به آنان هشدار مى دادند .

و ما يعلمان من أحد حتى يقولا إنما نحن فتنة

19 - هاروت و ماروت ، پيش از تعليم سحر به مردم ، ايشان را از به كارگيرى نا به جاى آن و سوء استفاده از آن ، بر حذر مى داشتند .

و ما يعلمان من أحد حتى يقولا إنما نحن فتنة فلاتكفر

24 - مردم بابل از هاروت و ماروت سحرى را آموختند كه بتوانند با آن بين زن و شوهرش جدايى افكنند .

فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

80- معجزه و جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 109 - 2،3

2 - اشراف و بزرگان دربار فرعون بر مبناى ساحر بودن موسى و سحر بودن معجزات وى ، جلسه مشورتى خويش را آغاز كردند .

قال الملأ من قوم فرعون إن هذا لسحر عليم

ص: 336

جمله «إن هذا . .. » مى تواند از نتايج بحث و گفتگوى اشراف باشد. يعنى در ابتدا اين مسأله مطرح شد كه امور خارق العاده موسى از چه سنخى است. همچنين مى تواند بيانگر اين باشد كه آنان ساحر بودن موسى را مفروض گرفته بودند و درباره روش مبارزه با وى تبادل نظر مى كردند. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.

3 - اشراف و بزرگان قوم فرعون پس از تبادل نظر در جلسه مشورتى به اين نتيجه رسيدند كه موسى ( ع ) بدون هيچ ترديد ساحرى زبردست و معجزه وى سحر است .

قال الملأ من قوم فرعون إن هذا لسحر عليم

برداشت فوق بر اساس اولين احتمالى است كه در توضيح فيش قبل درباره جمله «إن هذا . .. » بيان شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 115 - 2

2 - ساحران ، جادويى همانند معجزه موسى ( ع ) تدارك ديده بودند .

إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

به كارگيرى «تلقى» و «ملقين»، كه هر دو از مصدر «القاء» به معناى افكندن است، مى رساند كه جادوى آنان مشابهت صورى با معجزه موسى داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 117 - 6

6 - سحر ، امرى ناپايدار در برابر معجزه

فإذا هى تلقف ما يأفكون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 118 - 1

1 - عصاى موسى ( ع ) با بلعيدن جادوى ساحران ، موجب به كرسى نشستن حق و پوچ گشتن دستاورد هاى ساحران شد .

فوقع الحق و بطل ما كانوا يعملون

دربرداشت فوق ضمير «كانوا» و «يعملون» به ساحران برگردانده شده است. بر اين مبنا مراد از «ما» در «ما كانوا ... » همان ابزار و آلاتى است كه با سحر خويش آنها را در چشم بينندگان به صورت جانورانى پر تحرك جلوه داده بودند.

81- منشأ تأثير جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 26

26 - تأثير سحر و زيان رسانى آن ، به اذن خدا و خواست اوست .

و ما هم بضارين به من أحد إلا بإذن اللّه

ص: 337

82- منشأ تهمت جادو به تورات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 50 - 3

3 - اتهام بى دليل سحر به قرآن و تورات از سوى كافران صدراسلام ، برخاسته از هواپرستى آنان بود .

قالوا سحران تظهرا . .. فاعلم أنّما يتّبعون أهواءهم

83- منشأ تهمت جادو به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 50 - 3

3 - اتهام بى دليل سحر به قرآن و تورات از سوى كافران صدراسلام ، برخاسته از هواپرستى آنان بود .

قالوا سحران تظهرا . .. فاعلم أنّما يتّبعون أهواءهم

84- موانع پيروى از جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 16

16- مشركان صدراسلام ، پيروى از سحر را با عقل و خرد ناسازگار مى ديدند .

أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

85- ناپايدارى جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 117 - 6

6 - سحر ، امرى ناپايدار در برابر معجزه

فإذا هى تلقف ما يأفكون

86- نقش جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 338

11 - طه - 20 - 69 - 5

5 - سِحر ، مكر و حيله ساحر است و واقعيات را تغيير نمى دهد .

إنّما صنعوا كيد سحر

87- نقش مكان در جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 10

10 - سِحر ، عملى بى ارزش است و تغيير مكان دادن ساحر ، تأثيرى در ثمربخشى آن ندارد .

و لايفلح الساحر حيث أتى

88- ويژگيهاى جادو در دوران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 7

7 - سِحر متداول در عصر فرعون ، محدود به نوعى خاص و در قالب نمايش سِحر بر اشياى افكنده شده بر زمين بود . *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

تعبيرى كه ساحران در بيان خويش به كار گرفتند (يا مى افكنى و يا نخست ما مى افكنيم)، مى تواند حاكى از آن باشد كه كسى انتظار سحرى از نوع ديگر را نداشت. فراهم آوردن ريسمان ها و عصاها - كه آيه بعد بر آن دلالت دارد - نيز گوياى همين نكته است.

89- يهود و تعلم جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 41،43

41 - يهود در عين آگاهى به اينكه فراگيرى سحر موجب محروم شدن آنان از همه مواهب اخروى خواهد شد ، به آموزش آن پرداختند .

و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الأخرة من خلق

«خلاق» به معناى بهره وافر و نصيب نيكوست. نكره بودن كلمه «خلاق» به همراه «من» زايده، دلالت بر قلت دارد و ظاهر آن است كه ضمير در «علموا» به يهوديان بر مى گردد.

43 - يهوديان با آموزش سحر هاى زيان آور ، خويشتن را تباه و بهاى بدى را كسب كردند .

ماله فى الأخرة من خلق و لبئس ماشروا به أنفسهم

ص: 339

جادوگران

90- آثار ايمان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 21

21 - پايه هاى حكومت فرعون پس از ماجراى ساحران و ايمان آنان به موسى ( ع ) ، بسيار متزلزل شد .

و لتعلمنّ أيّنا أشدّ عذابًا و أبقى

تفاوت برخوردهاى اوليه فرعون با برخوردهاى پس از ايمان ساحران، نشان از تزلزل حكومت فرعون و احساس خطر شديد او از ناحيه موسى(ع) و مؤمنان به او دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 1

1 - خشم و برآشفتن فرعون از ايمان سريع ساحران به موسى ( ع ) ، بدون رخصت و اجازه وى

قال ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم

91- آثار پيروزى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 64 - 6

6 - فرعونيان نجات و بقاى خود را در گرو غلبه ساحران بر موسى ( ع ) در صحنه مقابله مى دانستند .

و قد أفلح اليوم من استعلى

92- آثار ترس جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 74 - 3

3 - هراس از جهنم و عذاب طاقت فرساى آن ، مايه تحكيم ايمان در قلب ساحران فرعون

إنّا ءامنّا بربّنا . .. إنّه من يأت ربّه مجرمًا فإنّ له جهنّم

جمله «إنّه من يأت. ..» تعليل براى محتواى آيه قبل است.

ص: 340

93- آثار جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 11

11 - ديدگان و قوه خيال موسى ( ع ) نيز ، تحت تأثير سِحر ساحران فرعون قرار گرفت .

يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 67 - 1

1 - موسى ( ع ) ، پس از مشاهده سِحر ساحران فرعون ، در دل خويش از پى آمد هاى احتمالى آن احساس نگرانى كرد .

من سحرهم . .. فأوجس فى نفسه خيفة موسى

«أوجس» به معناى «أحسَّ» و نيز به معناى «أضمر(اخفاكرد)» آمده است (لسان العرب). در اين آيه، معناى «أحسَّ» به نظر مناسب تر مى رسد; چرا كه معناى «اخفا» در «فى نفسه» آمده است. بنابراين «أوجس فى نفسه...»; يعنى، موسى(ع) در دل خود نگرانى و ترسى را احساس كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 68 - 1،3

1 - دل قوى داشتن و نگران نبودن از پى آمد هاى سِحر ساحران فرعون ، مفاد وحى خداوند به موسى ( ع ) در ميدان مقابله با ساحران

فأوجس . .. قلنا لاتخف

3 - موسى ( ع ) از القاى شبهه و احتمال گمراهى مردم به واسطه سِحر ساحران نگران بود .

قلنا لاتخف إنّك أنت الاعلى

جمله «إنّك أنت الاعلى» تعليل براى «لاتخف» است و دلالت مى كند كه موسى(ع) از اين نگران بود كه معجزه او با سحر ساحران مشتبه گردد و مردم به حقانيت او پى نبرند. خداوند با بيان برترى قطعى او، زمينه هراسش را از بين برد.

94- آخرت طلبى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 14،17

14 - ساحران مؤمن با تحقير قدرت فرعون ، به او اعلام كردند كه بالاترين شكنجه هاى او ، تنها به زندگانى دنيايى آنان خاتمه مى دهد و به آخرتشان آسيبى نخواهد رسانيد .

فاقض ما أنت قاض إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

چنانچه «هذه الحياة» مفعولٌ به براى «تقضى» باشد، مراد از «قضا»، منقضى ساختن خواهد بود. اهل لغت مى گويند: تمام معانى «قضا» به انقطاع يافتن و تمام شدن بازگشت دارد (لسان العرب). بنابراين مفاد آيه چنين مى شود: اى فرعون! با حكم خود به هرچه مى توانى فيصله بده و آن را تمام كن; زيرا تو فقط اين زندگانى دنيا را خاتمه مى دهى.

ص: 341

17 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، داراى ايمان و اعتقاد محكم به آخرت بودند .

فاقض . .. إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

95- آگاهى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 4

4 - ساحران به رسالت ها و پيام هاى موسى ( ع ) قبل از اقدام به مبارزه با وى آگاه بودند .

قالوا ءامنا برب العلمين

تأكيد ساحران به ربوبيت خداوند و پذيرش سريع آن پس از آگاهى به حقانيت موسى(ع)، بيانگر اين است كه آنان پيش از حضور در صحنه مبارزه به پيامهاى وى، كه بارزترين آن اعتقاد به ربوبيت مطلق خداوند است، آگاه شده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 2

2 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مردمى هوشيار و به ترفند ها و سياست بازى هاى فرعون و اشرافيان دربار وى آگاه بودند .

رب موسى و هرون

به نظر مى رسد از اهداف ساحران در تفسير «رب العلمين» به «رب موسى و هرون» اين باشد كه مبادا فرعونيان پس از خاتمه ماجرا چنين وانمود كنند كه ساحران به فرعون سجده كردند و او را «رب العلمين» خواندند. و اين معنا حكايت از هوشيارى ساحران و آگاهى آنان به ترفندهاى فرعون دارد.

96- آمادگى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 7

7 - ساحران پس از اعلام آمادگى براى مبارزه با موسى ( ع ) از فرعون خواستند تا در صورت پيروزى از پاداشى گران برخوردار شوند .

قالوا إن لنا لأجراً إن كنا نحن الغلبين

جمله «إن لنا . .. » استفهامى است و حرف استفهام مقدر مى باشد. يعنى: إن لنا ... . نكره آمدن كلمه «أجراً» دلالت بر بزرگى و گرانسنگى پاداش دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 2

2 - ساحران فرعون ، آمادگى خويش را براى پيش قدم شدن در ارائه سِحر خود ، اعلام كردند .

ص: 342

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 11

11 - ساحران مؤمن ، آمادگى خود را براى تحمّل هرگونه شكنجه و كشتار در جهت حفظ ايمان خويش اعلام كردند .

لن نؤثرك . .. فاقض ما أنت قاض

«قضا» به معناى حكم كردن و داورى است. جمله «فاقض...» از زبان ساحران مؤمن و خطاب به فرعون است; يعنى، هر حكمى را كه مى توانى و قضاوت آن از تو ساخته است، صادر كن. ما آماده پذيرش هر نوع شكنجه و عذاب در راه ايمان خود هستيم.

97- ابزار جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 5،9

5 - ريسمان و عصا ، از وسايل كار ساحران فرعون

فإذا حبالهم و عصيّهم

حبل (مفرد «حبال») به معناى ريسمان و «عصا» (مفرد «عصىّ») به معناى چوب دستى است.

9 - ساحران فرعون ، پيش از حضور در صحنه مقابله با موسى ( ع ) ، ريسمان ها وعصا هاى فراوانى را تدارك ديده بودند .

فإذا حبالهم و عصيّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 1

1 - استفاده ساحران از ريسمان و چوب براى انجام سحر خود

فألقوا حبالهم و عصيّهم

«حبال» (جمع «حبل») به معناى ريسمان ها و «عِصّى» (جمع «عصا») به معناى چوبدستى ها است.

98- ابطال جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 2،7

2 - بلعيده شدن سِحر ساحران فرعون و بطلان گرديدن ساخته هاى آنان با عصاى موسى ( ع ) ، وعده خداوند به آن حضرت .

و ألق ما فى يمينك تلقف ما صنعوا

فعل «تلقف» و نظاير آن (نزد برخى از اهل لغت) در موردى به كار مى رود كه چيزى گرفته شود و خورده يا بلعيده گردد (لسان العرب).

ص: 343

7 - بلعيده شدن سِحر ساحران به وسيله عصاى موسى ، نشانه بطلان سِحر و حقانيت معجزه موسى

و ألق ما فى يمينك تلقف ما صنعوا إنّما صنعوا كيد سحر

جمله «إنّما صنعوا. ..» تعليل براى «تلقف» است; يعنى، بدان جهت كه سحر، كيدى بيش نيست، در برابر حقيقت اعجاز موسى نابود خواهد شد و به دين وسيله بطلان سحر ساحران و حقانيت معجزه اثبات خواهد گرديد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 1

1 - عصاى موسى با اعجاز او ، تمامى ابزار و آلات سِحر جادوى ساحران فرعون ( بند ها و عصا ها ) را بلعيد .

تلقف ما صنعوا . .. فأُلقى السحرة

«فاء» در «فألقى» فصيحه و حاكى از جملاتى محذوفى است. مفاد آيه با تقديرات آن چنين مى شود: موسى(ع) عصاى خود را انداخت و عصا آلات سحر را بلعيد، آن گاه ساحران به سجده افتادند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 45 - 2،5

2 - بلعيده شدن ابزار ساحران ( ريسمان ها و عصا ها ) به وسيله عصاى موسى

فإذا هى تلقف ما يأفكون

5 - عصاى موسى با بلعيدن ابزار جادويى ساحران ، صحنه اى شگفت و به دور از انتظار همگان به وجود آورد .

فإذا هى تلقف ما يأفكون

برداشت ياد شده از آن جا است كه «إذا» براى مفاجات است و نشانگر آن است كه جمله پس از آن، در يك حالت غير منتظره واقع شده است.

99- اتحاد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 115 - 3

3 - ساحران دربار فرعون ، يكدل و يكزبان و يار يكديگر در مبارزه با موسى ( ع )

قالوا يموسى إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

بديهى ست ساحران جمله هاى «إما أن تلقى» و «إما أن نكون نحن الملقين» را دسته جمعى و يا يك به يك نگفتند. بنابراين استناد اين جمله ها به آنان حكايت از هميارى و يكدلى آنان در مبارزه با موسى(ع) دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 9

9 - ساحرانِ فرعون ، يك دل و يك زبان و يار يكديگر ، در مبارزه با موسى ( ع ) بودند .

و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

ص: 344

صدق «أوّل من ألقى» بر همه ساحران، گوياى هدف مشترك و وحدت رويه آنان است.

100- احترام جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 5

5 - ساحران ، داراى موقعيت و احترام در ميان جامعه فرعونى *

و قالوا يأيّه الساحر

برداشت ياد شده بدين احتمال است كه خطاب «يأيّه الساحر»، استهزايى نباشد; بلكه براى احترام ادا شده باشد. و مؤيد آن، ذيل آيه شريفه است كه فرعونيان از موسى(ع) تقاضاى رفع عذاب كردند.

101- احضار جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 38 - 2

2 - گردآورى ساحران در سريع ترين وقت ، پس از پيشنهاد مشاوران فرعون

قالوا . .. و ابعث فى المدائن ... فجمع السحرة

برداشت ياد شده با توجه به آمدن «فاء» - كه بيانگر نبودن فاصله زمانى است - استفاده مى شود.

102- ادب جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 4

4 - برخورد و گفت وگوى ساحران فرعون با موسى ( ع ) در ميدان مبارزه ، همراه با نزاكت و اظهار ادب نسبت به آن حضرت بود .

يموسى إمّا أن تلقى و إمّا

احاله انتخاب آغازگر به موسى(ع) و پرهيز از تحكّم در اين زمينه، خالى از ابراز ادب و نزاكت از سوى ساحران نيست.

103- اذيتهاى جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 3،4

3 - افسون گران ، انسان هايى شرور و آزاردهنده ديگران

ص: 345

و من شرّ النفّ-ثت فى العقد

اضافه شرّ در آيه قبل و بعد، به نكره و در اين آيه به معرفه، بيانگر تعميم شر بودن به تمام كسانى است كه «نفّاث» (افسون گر) بودند.

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در معرض خطر از سوى جادوگران و كسانى كه با دميدن در گره هايى مخصوص ، درصدد آزار دادن آن حضرت بودند .

و من شرّ النفّ-ثت فى العقد

104- استعاذه از جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 5

5 - پناه بردن به خداوند از شرّ جادوگران ، توصيه اى الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل أعوذ . .. و من شرّ النفّ-ثت فى العقد

105- استغفار جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 9

9 - ساحران فرعون ، پس از ايمان به موسى ( ع ) از اقدام به سِحر به نفع فرعون ، اظهار پشيمانى كرده و خواستار بخشش الهى شدند .

ليغفر لنا . .. ما أكرهتنا عليه من السحر

106- استقامت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 1

1 - اظهار پايدارى بر طريق ايمان و به هيچ انگاشتن مجازات هاى فرعون ، عكس العمل ساحران مؤمن به موسى ( ع ) در برابر فرعون

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 8،10

ص: 346

8 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) پس از اعلان پايدارى بر طريق ايمان ، به دعا به درگاه خدا پرداختند .

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

10 - ساحران مؤمن در عين اظهار استقامت در برابر فرعون ، خود را براى مقاومت در برابر شكنجه هاى فرعون و پايدارى بر طريق ايمان ، نيازمند امداد هاى الهى دانستند .

ربنا أفرغ علينا صبراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 2،11

2 - ساحران مؤمن ، برترى دادن فرعون بر خداوند و بهادادن به تهديدات او در برابر دلايل روشن موسى ( ع ) را ، به كلى منتقى دانسته و ثبات و استحكام ايمان خود را نشان دادند .

قالوا لن نؤثرك على ما جاءنا من البيّنت والذى فطرنا

11 - ساحران مؤمن ، آمادگى خود را براى تحمّل هرگونه شكنجه و كشتار در جهت حفظ ايمان خويش اعلام كردند .

لن نؤثرك . .. فاقض ما أنت قاض

«قضا» به معناى حكم كردن و داورى است. جمله «فاقض...» از زبان ساحران مؤمن و خطاب به فرعون است; يعنى، هر حكمى را كه مى توانى و قضاوت آن از تو ساخته است، صادر كن. ما آماده پذيرش هر نوع شكنجه و عذاب در راه ايمان خود هستيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 1

1 - ساحران مؤمن ، در برابر فرعون و تهديد هاى وى ، بر ايمان خود به پروردگارشان تأكيد كردند .

لن نؤثرك . .. إنّا ءامنّا بربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 50 - 1،2

1 - اعلام آمادگى ساحران مؤمن به موسى ( ع ) در برابر فرعون براى پذيرش هر شكنجه در راه ايمان خويش

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف . .. قالوا لاضير

2 - خشم و تهديد شديد فرعون ، فاقد كمترين تأثير در ساحران مؤمن به موسى ( ع )

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف . .. قالوا لاضير

107- استمداد از جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 111 - 4،5

4 - خنثى سازى معجزه موسى ( ع ) با استمداد از ساحران زبردست ، از آراى تصويب شده از جلسه سران و بزرگان حكومت فرعونيان

ص: 347

و أرسل فى المدائن حشرين

5 - سران دربار فرعون از وى خواستند با تأخير مجازات موسى و هارون موافقت كرده و ساحران زبردست و كاردان را از اطراف و اكناف احضار كند .

و أرسل فى المدائن حشرين

«حشرين» به معناى جمع كنندگان و كوچ دهندگان است و مفعول آن به قرينه آيه قبل و بعد «ساحرين» مى باشد و خود «حشرين» مفعول براى «أرسل» است. بنابراين جمله «أرسل ... » يعنى: نيروهايى را براى جمع آورى و گسيل ساحران بسيج كن.

108- اطمينان به پيروزى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 39 - 2

2 - اطمينان فرعون و درباريان او به غلبه ساحران كارآزموده بر موسى ( ع )

و قيل للناس هل أنتم مجتمعون

دعوت از مردم، مى تواند نشانگر اطمينان فرعونيان به پيروزى ساحران باشد. گفتنى است كه تعابيرى چون: «لعلّنا» و «إن كانوا» - كه بيانگر نوعى ترديد بوده و در آيه بعدى آمده است - شگردى تبليغى براى تهييج ساحران بود تا آنان توان خويش را در اين راه به كار گيرند.

109- اطمينان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 115 - 4

4 - ساحران دربار فرعون مطمئن به غلبه سحرشان بر معجزه موسى ( ع )

إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

از اينكه ساحران اختيار شروع كننده مبارزه را به موسى(ع) واگذاشتند و جمله مربوط به خويش را با تأكيد بيان داشتند، معلوم مى شود آنان به غلبه خويش اطمينان داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 3،6

3 - ساحران فرعون ، نسبت به غلبه و پيروزى خود بر موسى ( ع ) در ميدان مبارزه ، اطمينان داشتند .

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

پيشنهاد به موسى(ع) براى تعيين آغازكننده، حكايت از اطمينان ساحران به كار خود و نتيجه آن و يا لااقل تظاهر به آن از سوى آنان دارد.

ص: 348

6 - ساحران فرعون ، شكست موسى ( ع ) را در صورت اقدام او به سِحر ، حتمى ديده و نيازى به وارد عمل شدن خود احساس نمى كردند . *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

ساحران دو شق تخيير را، به گونه اى بيان كردند كه گويا اگر موسى(ع) ابزار سحر خود را بيفكند، كار او تمام است و ناتوانى او بر همگان روشن خواهد شد و تنها در صورتى كه آنها دست به كار شوند، نوبت «اول» و «دوم» معنا پيدا مى كند از اين رو وصف «أوّل من ألقى» را در باره موسى(ع) به كار نبردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 3

3 - غرور و اطمينان سرشار ساحران به غلبه خويش بر موسى ( ع )

و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

110- افساد جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 11

11 - سحر ، عامل فساد است و ساحران اهل فسادند .

ما جئتم به السحر . .. إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

111- افساد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 6

6 - موسى ( ع ) ، با خطاب به ساحران ، آنان را گروهى مفسد و مقابله آنان با خود را عملى فسادانگيز خواند .

قال موسى ما جئتم به السحر . .. إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

112- اقرار جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 1

1 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) ، به ربوبيت خداى موسى ( ع ) و هارون بر تمام هستى ايمان آورده و بدان اعتراف كردند .

ص: 349

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 2

2 - ساحران مؤمن ، به گناه و خطاى خويش معترف و به آمرزش خداوند اميدوار بودند .

إنّا ءامنّا بربّنا ليغفر لنا خطينا

«خطايا» (جمع «خطيئة») به معناى گناهانى است كه از روى عمد انجام شود (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 47 - 1

1 - اعتراف ساحران به پروردگار جهانيان و ايمان به توحيد ربوبى ، پس از مشاهده معجزه موسى و بطلان سحر خويش

فألقى موسى عصاه . .. قالوا ءامنّا بربّ العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 48 - 3

3 - اعتراف و ايمان ساحران به رسالت موسى و هارون ( ع )

قالوا ءامنّا بربّ العلمين

قيد «ربّ موسى و هارون» اعتراف ضمنى بر ايمان آوردن ساحران به رسالت موسى و هارون(ع) است. آيه بعد (قال آمنتم له...) اين مطلب را تأييد مى كند.

113- اكراه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 5

5 - ساحران مؤمن ، برخلاف ميل باطنى و با اجبار حكومت فرعونى ، وادار به مقابله با موسى ( ع ) شده بودند .

و ما أكرهتنا عليه من السحر

«إكراه»; يعنى، وادار كردن كسى به كارى كه خود تمايل به آن نداشته باشد. گفتنى است كه «أكرهتنا» سخن ساحران مؤمن، خطاب به فرعون است; يعنى، تو ما را به سحر و مبارزه عليه موسى(ع) وادار كردى. اقداماتى كه ساحران در شيوه اجراى سحر انجام دادند، گرچه اختيارى بود; ولى احضار آنان در صحنه مبارزه با موسى(ع) اجبارى بوده است.

114- امتيازخواهى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 350

13 - شعراء - 26 - 41 - 5

5 - امتياز خواهى ساحران از فرعون ، با قرار دادن پيروزى خود در هاله اى از ابهام

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

ترديد ساحران در پيروزى خود، فرعون را در وحشت از شكست فرو مى برد و اشتياق به پيروزى را به هر قيمت در وجود او مشتعل مى ساخت. ساحران از اين زمينه براى دست يافتن به امتيازات بيشتر سود جستند. گفتنى است كه آيه 44 همين سوره - كه در آن ساحران پس از مطمئن شدن به دريافت مزد از فرعون پيروزى خود را بر موسى(ع) قطعى اعلام كردند (قالوا بعزّة فرعون إنّا نحن الغالبون) - مؤيد همين برداشت است.

115- اميدوارى به پيروزى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 40 - 1

1 - اميدوارى فرعونيان به غلبه ساحران بر موسى ( ع ) و پيروى مردم از آنان

لعلّنا نتّبع السحرة إن كانوا هم الغلبين

واژه «لعلّ» براى اظهار اميد است.

116- اميدوارى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 2

2 - ساحران مؤمن ، به گناه و خطاى خويش معترف و به آمرزش خداوند اميدوار بودند .

إنّا ءامنّا بربّنا ليغفر لنا خطينا

«خطايا» (جمع «خطيئة») به معناى گناهانى است كه از روى عمد انجام شود (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 1

1 - اظهار اميدوارى ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، به برخوردارى از غفران الهى

إنّا نطمع أن يغفر لنا ربّنا خطينا

117- انقياد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 351

6 - اعراف - 7 - 126 - 9

9 - صبر در برابر تحمل شكنجه هاى فرعون و تسليم خدا بودن تا آخرين لحظه حيات ، درخواست ساحران مؤمن در دعا به درگاه خداوند

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

118- ايمان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 2،3

2 - ساحران ، ايمانشان را به خداوند به همگان اعلام كردند .

قالوا ءامنا برب العلمين

كلمه «قالوا» بيانگر اين است كه ساحران ايمانشان را به خدا و ربوبيت مطلق او علنى ساختند و به همگان اعلام كردند.

3 - ساحران به هنگام سجده به درگاه خداوند ، ايمانشان را به ربوبيت وى اعلام داشتند .

و ألقى السحرة سجدين. قالوا ءامنا برب العلمين

برداشت فوق بر اين اساس است كه جمله «قالوا ءامنا . .. » حال براى «السحرة» و يا بدل اشتمال براى «القى السحرة ... » باشد. بر اين دو مبنا آيه مورد بحث دلالت مى كند كه ساحران به هنگام سجده به درگاه خدا براى اينكه توهم نشود به فرعون سجده مى كنند، ايمان خويش را به خداوند اظهار كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 1،2،4،5

1 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) ، به ربوبيت خداى موسى ( ع ) و هارون بر تمام هستى ايمان آورده و بدان اعتراف كردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

2 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مردمى هوشيار و به ترفند ها و سياست بازى هاى فرعون و اشرافيان دربار وى آگاه بودند .

رب موسى و هرون

به نظر مى رسد از اهداف ساحران در تفسير «رب العلمين» به «رب موسى و هرون» اين باشد كه مبادا فرعونيان پس از خاتمه ماجرا چنين وانمود كنند كه ساحران به فرعون سجده كردند و او را «رب العلمين» خواندند. و اين معنا حكايت از هوشيارى ساحران و آگاهى آنان به ترفندهاى فرعون دارد.

4 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) به پيامبرى وى و برادرش هارون ايمان آوردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

مى توان گفت از اهداف ساحران در نام بردن خصوص «موسى و هارون»، پذيرش ايشان به عنوان پيامبران الهى بوده است.

5 - ساحران ، ايمان خويش را به موسى ( ع ) و هارون به همگان اعلام كردند .

قالوا ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

ص: 352

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 1،4،6،8

1 - فرعون در پى گرايش ساحران به رسالت موسى ( ع ) و ايمانشان به ربوبيت خداوند ، بشدت برآشفت و آنان را به سبب ايمانشان توبيخ كرد .

قال فرعون ءامنتم به قبل أن ءاذن لكم

ضمير در «به» هم مى تواند به موسى(ع) برگردانده شود و هم مى تواند به «رب» برگردانده شود. در هر صورت برداشت فوق از آيه استفاده مى شود.

4 - فرعون ، شكست ساحران و پيروزى موسى را صحنه سازى و ايمان آنان را توطئه اى از پيش طراحى شده اعلام كرد .

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة

كلمه «هذا» اشاره است به ماجراى شكست ساحران و پيروزى موسى و در آخر اظهار ايمان ساحران به ربوبيت خداوند و پيامبرى موسى و هارون.

6 - فرعون ، ايمان ساحران را به موسى ( ع ) ، خطرى براى موقعيت و حكومت خويش احساس كرد .

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة لتخرجوا منها أهلها

8 - بيرون راندن و آواره ساختن مردم پايتخت مصر ، تحليل فرعون از داستان مبارزه ساحران با موسى و ايمان آوردن آنان

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة لتخرجوا منها أهلها

برداشت فوق بر اين مبناست كه مراد از «أهلها» همه مردم مصر (عوامل حكومت و توده مردم) باشد، نه خصوص عوامل حكومتى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 124 - 1،2،3

1 - فرعون بر كيفر دادن تمامى ساحران مؤمن به موسى ( ع ) تصميم قطعى گرفت و بر آن سوگند ياد كرد .

لأقطعن . .. ثم لأصلبنكم

حرف «لام» در «لاقطعن» در «لاصلبن» لام تأكيد و حاكى از سوگند مقدر است.

2 - قطع يك دست و يك پا در جهت خلاف يكديگر ، از كيفر هاى تعيين شده از سوى فرعون براى ساحران مؤمن به موسى ( ع )

لأقطعن أيديكم و أرجلكم من خلف

3 - فرعون ، ساحران مؤمن به موسى ( ع ) را تهديد كرد كه پس از بريدن دست و پايشان تمامى آنان را به چوبه دار خواهد بست .

ثم لأصلبنكم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 1،2

1 - اظهار پايدارى بر طريق ايمان و به هيچ انگاشتن مجازات هاى فرعون ، عكس العمل ساحران مؤمن به موسى ( ع ) در برابر فرعون

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

2 - ساحران در پاسخ فرعون و تهديد هاى وى اظهار كردند كه با كشته شدن به سوى خداى خويش باز خواهند گشت .

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

«إلى ربنا» متعلق به «منقلبون» است و كلمه «انقلاب»، در صورتى كه به «إلى» متعدى شود، به معناى بازگشتن است.

ص: 353

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 1،2،3،4،5،6،8

1 - ساحران مؤمن با بيان انگيزه فرعون بر نابودى آنان ، اتهام هاى دروغين وى ( توطئه گرى و آواره سازى مردمان ) را قاطعانه مردود دانستند .

و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

2 - ايمان ساحران به آيات الهى تنها انگيزه فرعون بر شكنجه و مجازات آنان

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة لتخرجوا . .. و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

نقمت «مصدر تنقم» به معناى عقوبت كردن و كراهت داشتن است و «أن ءامنا» مفعولٌ له براى «تنقم» مى باشد. تقدير جمله چنين است: و ما تنقم منا لشىء إلا لايماننا. يعنى اى فرعون تنها چيزى كه تو را بر عقوبت ما واداشته ايمان ماست، نه اينكه ما را توطئه گر و امثال آن بدانى. به عبارت ديگر يعنى تو خود مى دانى كه اتهامهايت واقعيت ندارد.

3 - ساحران گرويده به موسى ( ع ) ، برخوردار از ايمانى راسخ به آيات خداوند

و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

4 - ساحران گرويده به موسى ( ع ) به مجرد آگاهى به آيات الهى ، آنها را باور كردند و بدآنهاايمان آوردند .

ءامنا بايت ربنا لما جاءتنا

برداشت فوق با توجه به كلمه «لما» استفاده شده است.

5 - ساحران گرويده به موسى ( ع ) مؤمنانى در كمال شجاعت و شهامت

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون. و ما تنقم منا إلا أن ءامنا

6 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، در ايمان خويش متكى به آيات و براهينى متعدد بودند .

أن ءامنا بايت ربنا لما جاءتنا

8 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) پس از اعلان پايدارى بر طريق ايمان ، به دعا به درگاه خدا پرداختند .

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 5،6،7

5 - ساحران به جهت تخصص در سِحر ، حقانيت گفته هاى موسى ( ع ) و سِحر نبودن كار او را به روشنى درك كردند .

فأُلقى السحرة سجّدًا قالوا ءامنّا

از ظاهر آيه برمى آيد، كه در ميدان مبارزه، تنها ساحران بودند كه ايمان خود را اعلام كردند و يا لااقل اولين افراد بودند. اين سبقت در ايمان از سوى ساحران، به جهت شناخت آنان از كار خود و تفاوت آن با معجزه بود.

6 - ساحران با مشاهده بطلان سِحرشان ، ربوبيت خداوند بر همه موجودات را باور كرده و به آن ايمان آوردند .

قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

7 - ساحران فرعون ، با صراحت ، ايمان خويش به خداوند را اعلام كردند .

قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 354

11 - طه - 20 - 71 - 1،2،11

1 - ساحران به خاطر ايمان به موسى ( ع ) ، مورد توبيخ و بازخواست فرعون قرار گرفتند .

قالوا ءامنّا . .. قال ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم

«آمنتم» چه جمله خبرى باشد و چه استفهامى (به تقدير همزه)، مراد از آن توبيخ است و ضمير «له» به قرينه حرف لام - كه براى ربط «أمن» به غير خداوند به كار مى رود - و به تناسب ضمير «إنّه» در «إنّه لكبيركم» به موسى(ع) برمى گردد.

2 - ساحران فرعون ، موسى و هارون ( ع ) را پيامبر خدا دانسته و به آنان ايمان آوردند .

ءامنتم له

تعبير ساحران در آيه قبل، «آمنّا بربّ هارون و موسى» بود; ولى فرعون در توبيخ خود، آنان را مؤمن به موسى(ع) معرفى كرد. گفتنى است كه اين نكته گوياى تلازم ايمان به «ربّ موسى و هارون» با ايمان به رسالت آن دو در دعوت به ربوبيت خداوند است.

11 - در ديدگاه فرعون ، ساحران پيش از حضور در ميدان مبارزه ، به موسى ( ع ) ايمان داشتند و ايمان آنان در صحنه مبارزه ، ايمانى صورى و برنامه ريزى شده بود .

ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 2،3،7،11،14،17

2 - ساحران مؤمن ، برترى دادن فرعون بر خداوند و بهادادن به تهديدات او در برابر دلايل روشن موسى ( ع ) را ، به كلى منتقى دانسته و ثبات و استحكام ايمان خود را نشان دادند .

قالوا لن نؤثرك على ما جاءنا من البيّنت والذى فطرنا

3 - ساحر مؤمن مصر ، تحت تأثير آيات و بينات الهى ، قرار گرفتند و خدا را بر فرعون ترجيح دادند .

لن نؤثرك على ما جاءنا من البيّنت والذى فطرنا

7 - ساحران مؤمن ، معتقد به رسالت موسى ( ع ) از جانب خالق آنان

على ما جاءنا من البيّنت والذى فطرنا

11 - ساحران مؤمن ، آمادگى خود را براى تحمّل هرگونه شكنجه و كشتار در جهت حفظ ايمان خويش اعلام كردند .

لن نؤثرك . .. فاقض ما أنت قاض

«قضا» به معناى حكم كردن و داورى است. جمله «فاقض...» از زبان ساحران مؤمن و خطاب به فرعون است; يعنى، هر حكمى را كه مى توانى و قضاوت آن از تو ساخته است، صادر كن. ما آماده پذيرش هر نوع شكنجه و عذاب در راه ايمان خود هستيم.

14 - ساحران مؤمن با تحقير قدرت فرعون ، به او اعلام كردند كه بالاترين شكنجه هاى او ، تنها به زندگانى دنيايى آنان خاتمه مى دهد و به آخرتشان آسيبى نخواهد رسانيد .

فاقض ما أنت قاض إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

چنانچه «هذه الحياة» مفعولٌ به براى «تقضى» باشد، مراد از «قضا»، منقضى ساختن خواهد بود. اهل لغت مى گويند: تمام معانى «قضا» به انقطاع يافتن و تمام شدن بازگشت دارد (لسان العرب). بنابراين مفاد آيه چنين مى شود: اى فرعون! با حكم خود به هرچه مى توانى فيصله بده و آن را تمام كن; زيرا تو فقط اين زندگانى دنيا را خاتمه مى دهى.

17 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، داراى ايمان و اعتقاد محكم به آخرت بودند .

فاقض . .. إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

ص: 355

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 1،9

1 - ساحران مؤمن ، در برابر فرعون و تهديد هاى وى ، بر ايمان خود به پروردگارشان تأكيد كردند .

لن نؤثرك . .. إنّا ءامنّا بربّنا

9 - ساحران فرعون ، پس از ايمان به موسى ( ع ) از اقدام به سِحر به نفع فرعون ، اظهار پشيمانى كرده و خواستار بخشش الهى شدند .

ليغفر لنا . .. ما أكرهتنا عليه من السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 74 - 3

3 - هراس از جهنم و عذاب طاقت فرساى آن ، مايه تحكيم ايمان در قلب ساحران فرعون

إنّا ءامنّا بربّنا . .. إنّه من يأت ربّه مجرمًا فإنّ له جهنّم

جمله «إنّه من يأت. ..» تعليل براى محتواى آيه قبل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 48 - 1،2،3

1 - ساحران پس از مشاهده معجزه موسى ، بيزارى خود را از فرعون و ادعاى ربوبيت او ، به صراحت و در حضور وى ، اعلام داشتند .

قالوا ءامنّا بربّ العلمين . ربّ موسى و هرون

جمله «ربّ موسى و هارون» - كه عطف بيان براى «بربّ العالمين» مى باشد - تعريضى است به فرعون و نيز كنايه از اين نكته است كه ديگر ربّ بودن تو، پذيرفتنى نيست.

2 - تأكيد ساحران بر ايمان خويش به پروردگار يگانه هستى ، به گونه اى صريح و بى ابهام

قالوا ءامنّا بربّ العلمين . ربّ موسى و هرون

3 - اعتراف و ايمان ساحران به رسالت موسى و هارون ( ع )

قالوا ءامنّا بربّ العلمين

قيد «ربّ موسى و هارون» اعتراف ضمنى بر ايمان آوردن ساحران به رسالت موسى و هارون(ع) است. آيه بعد (قال آمنتم له...) اين مطلب را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 13

13 - ايمان همه ساحران به موسى ( ع ) و تهديد فرعون به شكنجه و كشتن تمامى آنان

قال ءامنتم له . .. و لأُصلّبنّكم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 50 - 1،2،3

ص: 356

1 - اعلام آمادگى ساحران مؤمن به موسى ( ع ) در برابر فرعون براى پذيرش هر شكنجه در راه ايمان خويش

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف . .. قالوا لاضير

2 - خشم و تهديد شديد فرعون ، فاقد كمترين تأثير در ساحران مؤمن به موسى ( ع )

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف . .. قالوا لاضير

3 - اعتقاد ساحران مؤمن به زيان نكردن انسان از تحمل دشوارى ها در راه خدا

قالوا لاضير إنّا إلى ربّنا منقلبون

جمله «إنّا إلى ربّنا. ..» تعليل براى «لاضير» و بيانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 6

6 - ساحرانِ گرويده به موسى ( ع ) ، از نخستين مؤمنان به وى

إنّا نطمع أن يغفر . .. إن كنّا أوّل المؤمنين

119- بسيج جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 111 - 5،6

5 - سران دربار فرعون از وى خواستند با تأخير مجازات موسى و هارون موافقت كرده و ساحران زبردست و كاردان را از اطراف و اكناف احضار كند .

و أرسل فى المدائن حشرين

«حشرين» به معناى جمع كنندگان و كوچ دهندگان است و مفعول آن به قرينه آيه قبل و بعد «ساحرين» مى باشد و خود «حشرين» مفعول براى «أرسل» است. بنابراين جمله «أرسل ... » يعنى: نيروهايى را براى جمع آورى و گسيل ساحران بسيج كن.

6 - بسيج نيرو هاى حكومتى به تمامى شهر هاى تحت نفوذ فرعون ، طرح كارگزاران دربار براى گردآورى و احضار ساحران زبردست

و أرسل فى المدائن حشرين

«ال» در «المدائن» عهد ذهنى است و اشاره به شهرهاى تحت نفوذ حكومت فرعون دارد. زيرا معهود بين فرعون و اشراف دربار همان شهرهاى كشور خودشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 112 - 3

3 - احضار همه ساحران زبردست براى مبارزه با موسى ( ع ) ، درخواست اشرافيان دربار فرعون از فرعون

يأتوك بكل سحر عليم

ص: 357

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 1

1 - ساحرانى زبردست و كارآمد پس از فراخوانى آنان براى مبارزه با موسى ، به درگاه فرعون حاضر شدند .

و جاء السحرة فرعون

«ال» در «السحرة» عهد ذكرى است و اشاره به «كل سحر عليم» دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 36 - 5

5 - تدبير مشاوران فرعون ، مبنى بر اعزام اشخاصى به تمام شهر ها و گردآورى نيروى لازم جهت مبارزه با موسى ( ع ) و برادرش

قالوا . .. و ابعث فى المدائن حشرين

«المدائن» جمع محلّى به «ال» و مفيد عموم است; يعنى، همه شهرها.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 37 - 1

1 - گردآورى تمامى ساحران كارآزموده و ماهر براى مقابله با معجزات موسى ، طرح مشاوران فرعون بود .

و ابعث فى المدائن حشرين . يأتوك بكلّ سحّار عليم

120- بشارت به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 114 - 2

2 - فرعون به ساحران بشارت داد كه در صورت پيروزى علاوه بر دريافت پاداشى گران ، از مقرّبان درگاهش خواهند شد .

قال نعم و إنكم لمن المقربين

121- بطلان جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 120 - 1

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) و بطلان سحر خويش ، به خاك افتادند و به درگاه خداوند سجده كردند .

و ألقى السحرة سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 3

ص: 358

3 - موسى ( ع ) ، شكست ساحران و ابطال سحر آنان را ، قطعى و غير قابل ترديد اعلام كرد .

قال موسى ما جئتم به السحر إن اللّه سيبطله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 1

1 - پى بردن ساحران به حقانيت رسالت موسى ( ع ) ، در پى مشاهده بطلان افسون خود در برابر معجزه موسى

فإذا هى تلقف ما يأفكون . فأُلقى السحرة سجدين

برداشت ياد شده با توجه به تفريع «أُلقى» بر آيه پيش به دست مى آيد.

122- بينش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 6

6 - ساحران فرعون ، شكست موسى ( ع ) را در صورت اقدام او به سِحر ، حتمى ديده و نيازى به وارد عمل شدن خود احساس نمى كردند . *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

ساحران دو شق تخيير را، به گونه اى بيان كردند كه گويا اگر موسى(ع) ابزار سحر خود را بيفكند، كار او تمام است و ناتوانى او بر همگان روشن خواهد شد و تنها در صورتى كه آنها دست به كار شوند، نوبت «اول» و «دوم» معنا پيدا مى كند از اين رو وصف «أوّل من ألقى» را در باره موسى(ع) به كار نبردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 3

3 - ساحران ، با مشاهده معجزه موسى ، آن را قدرتى الهى دانسته و در برابر عظمت خداوند اظهار فروتنى كردند .

فأُلقى السحرة سجّدًا قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 12

12 - تحقير دنيا و حاكميت موقت فرعون در آن ، از سوى ساحران مؤمن

إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

فعل «تقضى» خطاب به فرعون و «هذه الحياة» مفعول فيه آن است; يعنى، «إنّما تقضى مدة هذه الحياة الدنيا» (دايره حكم رانى تو، همين زندگى دنيايى است و فراتر از آن در دسترس تو نيست).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 5

ص: 359

5 - فرعون ، داراى عزت و جلال در چشم و دل ساحران عصر خود .

فلمّا جاء السحرة . .. و قالوا بعزّة فرعون

123- پاداش به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 114 - 2

2 - فرعون به ساحران بشارت داد كه در صورت پيروزى علاوه بر دريافت پاداشى گران ، از مقرّبان درگاهش خواهند شد .

قال نعم و إنكم لمن المقربين

124- پاداش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 114 - 1

1 - فرعون به خواسته ساحران ( اعطاى پاداش در صورت پيروزى ) ، پاسخ مثبت داد .

ان لنا لأجراً . .. قال نعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 41 - 1،3

1 - پرسش ساحران ، از فرعون نسبت به پاداش خود در صورت غلبه بر موسى ( ع )

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

3 - اهتمام ساحران به دريافت پاداش و نه پيروزى فكرى و عقيدتى

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 42 - 1،3

1 - پاسخ مثبت فرعون ، به امتيازطلبى ساحران براى غلبه بر موسى ( ع )

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا . .. قال نعم

3 - فرعون ، براى جلب حمايت ساحران ، بيش از انتظارشان به آنان وعده مزد و پاداش داد .

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا . .. و إنّكم إذًا لمن المقرّبين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه ساحران تنها درخواست مزد داشته اند; ولى فرعون علاوه بر پاسخ مثبت به آن، وعده تقرّب به درگاه خود را نيز به آنان داد.

ص: 360

125- پرسش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 41 - 1

1 - پرسش ساحران ، از فرعون نسبت به پاداش خود در صورت غلبه بر موسى ( ع )

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

126- پشيمانى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 9

9 - ساحران فرعون ، پس از ايمان به موسى ( ع ) از اقدام به سِحر به نفع فرعون ، اظهار پشيمانى كرده و خواستار بخشش الهى شدند .

ليغفر لنا . .. ما أكرهتنا عليه من السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 2،10

2 - ندامت ساحران از گذشته شرك آلود و غفلت بار خود در پيشگاه خدا

إنّا نطمع أن يغفر لنا ربّنا خطينا

10 - اظهار ندامت ساحران ، از قرار دادن دانش خويش در خدمت فرعون ، براى مبارزه با موسى ( ع )

إنّا نطمع أن يغفر لنا ربّنا خطينا

كلمه «خطايانا» مى تواند اشاره به اقدامى باشد كه ساحران در خدمت نظام فرعونى، براى مبارزه با حق انجام داده اند.

127- پوچى جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 118 - 1

1 - عصاى موسى ( ع ) با بلعيدن جادوى ساحران ، موجب به كرسى نشستن حق و پوچ گشتن دستاورد هاى ساحران شد .

فوقع الحق و بطل ما كانوا يعملون

دربرداشت فوق ضمير «كانوا» و «يعملون» به ساحران برگردانده شده است. بر اين مبنا مراد از «ما» در «ما كانوا ... » همان ابزار و آلاتى است كه با سحر خويش آنها را در چشم بينندگان به صورت جانورانى پر تحرك جلوه داده بودند.

ص: 361

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 43 - 2

2 - اطمينان موسى به غلبه خويش و پوچى افسون ساحران

قال لهم موسى ألقوا ما أنتم ملقون

شتاب نداشتن موسى(ع) در ارائه معجزه خويش، حاكى از اطمينان او و تعبير «ألقوا ما أنتم ملقون» نشانگر بى اعتنايى وى به همه دست مايه هاى ساحران است.

128- پيروزى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 41 - 5

5 - امتياز خواهى ساحران از فرعون ، با قرار دادن پيروزى خود در هاله اى از ابهام

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

ترديد ساحران در پيروزى خود، فرعون را در وحشت از شكست فرو مى برد و اشتياق به پيروزى را به هر قيمت در وجود او مشتعل مى ساخت. ساحران از اين زمينه براى دست يافتن به امتيازات بيشتر سود جستند. گفتنى است كه آيه 44 همين سوره - كه در آن ساحران پس از مطمئن شدن به دريافت مزد از فرعون پيروزى خود را بر موسى(ع) قطعى اعلام كردند (قالوا بعزّة فرعون إنّا نحن الغالبون) - مؤيد همين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 3

3 - غرور و اطمينان سرشار ساحران به غلبه خويش بر موسى ( ع )

و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

129- پيشنهاد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 1

1 - ساحران فرعون ، در ميدان مبارزه و رويارويى با موسى ( ع ) ، تعيين آغازكننده را به آن حضرت محول كردند .

قالوا يموسى إمّا أن تلقى . .. ألقى

ص: 362

130- تبرّى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 48 - 1

1 - ساحران پس از مشاهده معجزه موسى ، بيزارى خود را از فرعون و ادعاى ربوبيت او ، به صراحت و در حضور وى ، اعلام داشتند .

قالوا ءامنّا بربّ العلمين . ربّ موسى و هرون

جمله «ربّ موسى و هارون» - كه عطف بيان براى «بربّ العالمين» مى باشد - تعريضى است به فرعون و نيز كنايه از اين نكته است كه ديگر ربّ بودن تو، پذيرفتنى نيست.

131- تبليغ جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 16

16 - ساحران مؤمن با وجود تهديدات فرعون ، در صدد نصيحت و ارشاد و هدايت وى بودند .

ما جاءنا من البيّنت و الذى فطرنا فاقض ما أنت قاض إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

اشاره ساحران به بينات موسى(ع) و خالقيت خداوند و محدوديت قدرت فرعون، پس از موضع گيرى خصمانه او، مى تواند به منظور رام ساختن و پند و اندرز دادن به او باشد.

132- تجديدنظر جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 120 - 2

2 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) به عظمت خداوند پى بردند و او را شايسته و بايسته پرستش يافتند .

و ألقى السحرة سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 1،2،3

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) ربوبيت خداوند را بر تما هستى باور كردند و به آن ايمان آوردند .

قالوا ءامنا برب العلمين

2 - ساحران ، ايمانشان را به خداوند به همگان اعلام كردند .

قالوا ءامنا برب العلمين

كلمه «قالوا» بيانگر اين است كه ساحران ايمانشان را به خدا و ربوبيت مطلق او علنى ساختند و به همگان اعلام كردند.

3 - ساحران به هنگام سجده به درگاه خداوند ، ايمانشان را به ربوبيت وى اعلام داشتند .

ص: 363

و ألقى السحرة سجدين. قالوا ءامنا برب العلمين

برداشت فوق بر اين اساس است كه جمله «قالوا ءامنا . .. » حال براى «السحرة» و يا بدل اشتمال براى «القى السحرة ... » باشد. بر اين دو مبنا آيه مورد بحث دلالت مى كند كه ساحران به هنگام سجده به درگاه خدا براى اينكه توهم نشود به فرعون سجده مى كنند، ايمان خويش را به خداوند اظهار كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 1،4

1 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) ، به ربوبيت خداى موسى ( ع ) و هارون بر تمام هستى ايمان آورده و بدان اعتراف كردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

4 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) به پيامبرى وى و برادرش هارون ايمان آوردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

مى توان گفت از اهداف ساحران در نام بردن خصوص «موسى و هارون»، پذيرش ايشان به عنوان پيامبران الهى بوده است.

133- تصليب جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 13،15

13 - قطع يك دست و يك پا در جهت مخالف يكديگر و دار زدن بر تنه درختان خرما ، از جمله مجازات هاى تعيين شده براى ساحران مؤمن از سوى فرعون بود .

فلأقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأصلّبنّكم

«جذع» (مفرد «جذوع») به معناى ساق درخت است و حرف «فى» نشانه آن است كه فرعون در تهديد خود، مكان هميشگى ساحران را پس از قطع دست و پايشان، چوبه هاى دار در نظر گرفته بود. اين مطلب كنايه از آن دارد كه بدن آنان هرگز از دار پايين آورده نخواهد شد.

15 - تصميم فرعون بر شكنجه و به صليب كشيدن ساحران مؤمن و نظارت مستقيم خود بر اجراى آن ، تصميمى قاطع و مستبدانه بود .

لأقطّعنّ . .. لأصلّبنّكم ... لتعلمنّ أيّنا أشدّ عذابًا و أبقى

فرعون در واكنش هاى قبلى خود در برابر موسى(ع) با اطرافيان خويش به مشورت مى نشست; ولى در مجازات ساحران، تصميم مستبدانه و شخصى خود را با سوگند بر اجراى آن اعلام كرد و با لام قسم و نون تأكيد ثقيله و فعل هايى از باب تفعيل، قاطعيت خود را در اين تصميم ابراز كرد. گفتنى كه فعل هاى «لأقطّعنّ» و «لأصلبنّ» كه از باب تفعيل اند، با ثلاثى مجرد در معنا يكسان بوده و تفاوتى جز تأكيد افزون تر ندارند.

ص: 364

134- تكبر جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 3

3 - غرور و اطمينان سرشار ساحران به غلبه خويش بر موسى ( ع )

و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

135- تلاش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 43 - 3

3 - تلاش ساحران براى انجام كارى شبيه به معجزه موسى

ألقوا ما أنتم ملقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 7

7 - سعى ساحران بر ارائه كارى قوى تر و چشمگيرتر از معجزه موسى و در عين حال هم سنخ با آن

فألقوا حبالهم و عصيّهم

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران از ريسمان ها و عصاهاى متعدد براى مبارزه با معجزه (عصاى اژدها شوند) موسى(ع) استفاده كردند.

136- تملق جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 8

8 - اقدام ساحران به ستايش فرعون در لحظه شروع عمليات خود ، با هدف جلب حمايت او و نزديك ساختن خويش بهوى

فألقوا . .. و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

137- تنبه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 1

1 - پى بردن ساحران به حقانيت رسالت موسى ( ع ) ، در پى مشاهده بطلان افسون خود در برابر معجزه موسى

ص: 365

فإذا هى تلقف ما يأفكون . فأُلقى السحرة سجدين

برداشت ياد شده با توجه به تفريع «أُلقى» بر آيه پيش به دست مى آيد.

138- تواضع جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 3

3 - ساحران ، با مشاهده معجزه موسى ، آن را قدرتى الهى دانسته و در برابر عظمت خداوند اظهار فروتنى كردند .

فأُلقى السحرة سجّدًا قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

139- توطئه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 118 - 2

2 - ساحران در مدتى طولانى و به طور مستمر در تدارك سحر خويش عليه موسى ( ع ) بودند .

و بطل ما كانوا يعملون

فعل مضارع «يعملون» پس از «كانوا» حكايت از مداومت ساحران به مهياسازى خويش براى جادوگرى دارد.

140- تهديد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 9

9 - فرعون بر پايه تحليل دروغين خويش و توطئه گر خواندن ساحران ، آنان را به مجازاتى شديد تهديد كرد .

إن هذا لمكر . .. فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 124 - 3

3 - فرعون ، ساحران مؤمن به موسى ( ع ) را تهديد كرد كه پس از بريدن دست و پايشان تمامى آنان را به چوبه دار خواهد بست .

ثم لأصلبنكم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 2

ص: 366

2 - ساحران در پاسخ فرعون و تهديد هاى وى اظهار كردند كه با كشته شدن به سوى خداى خويش باز خواهند گشت .

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

«إلى ربنا» متعلق به «منقلبون» است و كلمه «انقلاب»، در صورتى كه به «إلى» متعدى شود، به معناى بازگشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 8،9،13

8 - تهديد ساحران مؤمن از سوى فرعون به داشتن فرجامى تيره و وحشتناك

فلسوف تعلمون

9 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مورد تهديد فرعون به قطع دست و پا و كشيده شدن بر صليب

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأُصلّبنّكم أجمعين

13 - ايمان همه ساحران به موسى ( ع ) و تهديد فرعون به شكنجه و كشتن تمامى آنان

قال ءامنتم له . .. و لأُصلّبنّكم أجمعين

141- تهمت به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 4،7

4 - فرعون ، شكست ساحران و پيروزى موسى را صحنه سازى و ايمان آنان را توطئه اى از پيش طراحى شده اعلام كرد .

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة

كلمه «هذا» اشاره است به ماجراى شكست ساحران و پيروزى موسى و در آخر اظهار ايمان ساحران به ربوبيت خداوند و پيامبرى موسى و هارون.

7 - فرعون با توطئه گر خواندن موسى ( ع ) و ساحران ، براندازى حكومت فرعونيان و بيرون راندن ايشان را ، از پايتخت مصر از اهداف توطئه آنان شمرد .

إن هذا لمكر . .. لتخرجوا منها أهلها

مراد از «أهلها» هم مى تواند فرعون، درباريان و وابستگان به او باشد و هم مى تواند مراد از آن تمامى ساكنان مصر باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 1

1 - ساحران مؤمن با بيان انگيزه فرعون بر نابودى آنان ، اتهام هاى دروغين وى ( توطئه گرى و آواره سازى مردمان ) را قاطعانه مردود دانستند .

و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 367

11 - طه - 20 - 71 - 9

9 - فراگرفتن سِحر از موسى ( ع ) و هم دستى با او در توطئه عليه فرعون ، از اتهامات فرعون به ساحران مؤمن بود .

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 7

7 - اتهام ساحران از سوى فرعون ، به شاگردى موسى ( ع ) و يادگرفتن سحر در مكتب او

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

142- تهمت تبانى به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 10،11

10 - فرعون ، شكست ساحران از موسى ( ع ) را ، امرى تصنّعى و براثر تبانى قبلى با موسى ( ع ) دانست و آنان را به سهل انگارى عمدى متهم ساخت .

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

11 - در ديدگاه فرعون ، ساحران پيش از حضور در ميدان مبارزه ، به موسى ( ع ) ايمان داشتند و ايمان آنان در صحنه مبارزه ، ايمانى صورى و برنامه ريزى شده بود .

ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 4

4 - اتهام ساحران از سوى فرعون ، به هم دستى با موسى ( ع ) براى توطئه عليه وى

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

143- جادوگران در دربار فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 1،3

1 - ساحرانى زبردست و كارآمد پس از فراخوانى آنان براى مبارزه با موسى ، به درگاه فرعون حاضر شدند .

و جاء السحرة فرعون

«ال» در «السحرة» عهد ذكرى است و اشاره به «كل سحر عليم» دارد.

3 - ساحران بدون هيچ اجبارى از سوى نيرو هاى فرعونى براى مبارزه با موسى ( ع ) به دربار فرعون حاضر شدند .

ص: 368

و جاء السحرة فرعون

بيان حضور ساحران به دربار فرعون با جمله «و جاء السحرة» (ساحران آمدند) و نه با جمله اى همانند «و اَتَوا بالسحرة» (ساحران را آوردند)، حكايت از اين دارد كه ساحران به دلخواه خويش، و نه از روى اجبار و اكراه، به دربار حاضر شدند.

144- جادوگران در سرزمين مصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 79 - 3

3 - سحر و جادو در عصر فرعون ، دانشى رايج بود و ساحران چيره دست بسيارى در كشور مصر مى زيستند .

قالوا إن هذا لسحر . .. و لا يفلح السحرون ... و قال فرعون ائتونى بكل سحر عليم

145- جادوگران فرعون و ترك جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 2

2 - ساحران پس از رخصت دهى موسى ( ع ) آنچه را براى جادوگرى تدارك ديده بودند ، در مقابل تماشاگران ر ها كردند و چشم هاى آنان را سحر كردند .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس

146- جادوگران فرعون و تعاليم موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 47 - 2

2 - آگاهى قبلى ساحران از پيام توحيدى موسى ( ع ) و تنها نيازمند مشاهده دليلى روشن

قالوا ءامنّا بربّ العلمين

147- جادوگران فرعون و دعوت موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 10

10 - ساحران فرعون ، از دعوت موسى ( ع ) و هماهنگى هارون با او ، پيش از اقدام به مبارزه با آنان آگاه بودند .

ءامنّا بربّ هرون و موسى

ص: 369

148- جادوگران فرعون و دعوت هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 10

10 - ساحران فرعون ، از دعوت موسى ( ع ) و هماهنگى هارون با او ، پيش از اقدام به مبارزه با آنان آگاه بودند .

ءامنّا بربّ هرون و موسى

149- جادوگران فرعون و رب العالمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 3

3 - پيشگيرى از فريبكارى و خدعه گرى فرعون ، از اهداف ساحران در تفسير « رب العلمين » به « رب موسى و هرون »

رب موسى و هرون

150- جادوگران فرعون و فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 1،2

1 - اظهار پايدارى بر طريق ايمان و به هيچ انگاشتن مجازات هاى فرعون ، عكس العمل ساحران مؤمن به موسى ( ع ) در برابر فرعون

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

2 - ساحران در پاسخ فرعون و تهديد هاى وى اظهار كردند كه با كشته شدن به سوى خداى خويش باز خواهند گشت .

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

«إلى ربنا» متعلق به «منقلبون» است و كلمه «انقلاب»، در صورتى كه به «إلى» متعدى شود، به معناى بازگشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 1،10

1 - ساحران مؤمن با بيان انگيزه فرعون بر نابودى آنان ، اتهام هاى دروغين وى ( توطئه گرى و آواره سازى مردمان ) را قاطعانه مردود دانستند .

و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

10 - ساحران مؤمن در عين اظهار استقامت در برابر فرعون ، خود را براى مقاومت در برابر شكنجه هاى فرعون و پايدارى بر طريق

ص: 370

ايمان ، نيازمند امداد هاى الهى دانستند .

ربنا أفرغ علينا صبراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 5

5 - فرعون ، داراى عزت و جلال در چشم و دل ساحران عصر خود .

فلمّا جاء السحرة . .. و قالوا بعزّة فرعون

151- جادوگران فرعون و مردم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 4،5،6

4 - جادوى ساحران فرعونى ، مايه هراس شديد مردم گشت .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس و استرهبوهم

«استرهاب» به معناى ترسانيدن است. جمله «استرهبوهم» هم مى تواند عطف بر جزاى شرط، يعنى «سحروا ... » باشد و هم مى تواند عطف بر «فلما ألقوا ... » باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. يعنى: سحروا أعين الناس و استرهبوهم بسحرهم.

5 - ساحران فرعونى پس از چشمبندى مردم به ترسانيدن آنان پرداختند .

فلما ألقوا . .. و استرهبوهم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «استرهبوا» عطف بر «فلما ألقوا . .. » باشد. بر اين مبنا «استرهبوهم» دلالت مى كند كه ساحران پس از چشمبندى با حركات و سكنات خويش سعى مى كردند مردم را كاملا مرعوب سحر خويش سازند.

6 - ساحران فرعونى با افكندن ابزار سحر خويش و ايجاد هول و هراس در مردم ، سحرى بس بزرگ و شگفت آور را به نمايش گذاشتند .

سحروا أعين الناس و استرهبوهم و جاءو بسحر عظيم

152- جادوگران فرعون و معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 3

3 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، معتقد به معاد و بازگشت به خدا پس از سپرى كردن حيات دنيا

إنا إلى ربنا منقلبون

ص: 371

153- جادوگران فرعون و معجزه موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 120 - 1،2

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) و بطلان سحر خويش ، به خاك افتادند و به درگاه خداوند سجده كردند .

و ألقى السحرة سجدين

2 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) به عظمت خداوند پى بردند و او را شايسته و بايسته پرستش يافتند .

و ألقى السحرة سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 1

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) ربوبيت خداوند را بر تما هستى باور كردند و به آن ايمان آوردند .

قالوا ءامنا برب العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 1

1 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) ، به ربوبيت خداى موسى ( ع ) و هارون بر تمام هستى ايمان آورده و بدان اعتراف كردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 2،3

2 - ساحران با مشاهده معجزه موسى و بلعيده شدن سِحرشان با اعجاز او ، در برابر خداوند به سجده افتادند .

فأُلقى السحرة سجّدًا

3 - ساحران ، با مشاهده معجزه موسى ، آن را قدرتى الهى دانسته و در برابر عظمت خداوند اظهار فروتنى كردند .

فأُلقى السحرة سجّدًا قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

154- جادوگران فرعون و موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 115 - 1،2،3

1 - ساحران پس از اجتماع در صحنه رويارويى با موسى ( ع ) ، شروع كننده مبارزه را به انتخاب وى وانهادند .

قالوا يموسى إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

بديهى است هر يك از طرفين (موسى از يك سو و ساحران از سوى ديگر) براى عرضه كار خود در صحنه مبارزه حاض---ر شده بودند. بنابراين تخييرِ مستفاد از جمله «إما أن تلقى ... »، ناظر به شروع كننده كار است، نه به اصل انجام آن.

ص: 372

2 - ساحران ، جادويى همانند معجزه موسى ( ع ) تدارك ديده بودند .

إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

به كارگيرى «تلقى» و «ملقين»، كه هر دو از مصدر «القاء» به معناى افكندن است، مى رساند كه جادوى آنان مشابهت صورى با معجزه موسى داشته است.

3 - ساحران دربار فرعون ، يكدل و يكزبان و يار يكديگر در مبارزه با موسى ( ع )

قالوا يموسى إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

بديهى ست ساحران جمله هاى «إما أن تلقى» و «إما أن نكون نحن الملقين» را دسته جمعى و يا يك به يك نگفتند. بنابراين استناد اين جمله ها به آنان حكايت از هميارى و يكدلى آنان در مبارزه با موسى(ع) دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 118 - 2

2 - ساحران در مدتى طولانى و به طور مستمر در تدارك سحر خويش عليه موسى ( ع ) بودند .

و بطل ما كانوا يعملون

فعل مضارع «يعملون» پس از «كانوا» حكايت از مداومت ساحران به مهياسازى خويش براى جادوگرى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 5

5 - برخورد و ملاقات ساحران با موسى ( ع ) در پايتخت مصر ، پيش از حضورشان در صحنه مبارزه

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 1،3،4،5

1 - ساحران فرعون ، در ميدان مبارزه و رويارويى با موسى ( ع ) ، تعيين آغازكننده را به آن حضرت محول كردند .

قالوا يموسى إمّا أن تلقى . .. ألقى

3 - ساحران فرعون ، نسبت به غلبه و پيروزى خود بر موسى ( ع ) در ميدان مبارزه ، اطمينان داشتند .

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

پيشنهاد به موسى(ع) براى تعيين آغازكننده، حكايت از اطمينان ساحران به كار خود و نتيجه آن و يا لااقل تظاهر به آن از سوى آنان دارد.

4 - برخورد و گفت وگوى ساحران فرعون با موسى ( ع ) در ميدان مبارزه ، همراه با نزاكت و اظهار ادب نسبت به آن حضرت بود .

يموسى إمّا أن تلقى و إمّا

احاله انتخاب آغازگر به موسى(ع) و پرهيز از تحكّم در اين زمينه، خالى از ابراز ادب و نزاكت از سوى ساحران نيست.

5 - علاقه مندى ساحران فرعون ، به پيشدستى در ارائه سِحر خويش ، قبل از اقدام موسى ( ع ) به ارائه آيات *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

تفاوت تعبير در بخش دوم پيشنهاد، نشانگر اين نكته است كه ساحران براى شروع كردن، انگيزه بيشترى داشتند و بدين وسيله آن را ابراز مى كردند; زيرا به جاى «أن نكون . ..» مى توانستند بگويند «أمّا أن نلقى»

ص: 373

155- جادوگران فرعون و نبوّت موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 4

4 - ساحران به رسالت ها و پيام هاى موسى ( ع ) قبل از اقدام به مبارزه با وى آگاه بودند .

قالوا ءامنا برب العلمين

تأكيد ساحران به ربوبيت خداوند و پذيرش سريع آن پس از آگاهى به حقانيت موسى(ع)، بيانگر اين است كه آنان پيش از حضور در صحنه مبارزه به پيامهاى وى، كه بارزترين آن اعتقاد به ربوبيت مطلق خداوند است، آگاه شده بودند.

156- جادوگران و حكومتهاى باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 6

6 - خدمت فن سحر و ساحران به حكومت هاى باطل

و جاء السحرة فرعون

157- جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 115 - 2

2 - ساحران ، جادويى همانند معجزه موسى ( ع ) تدارك ديده بودند .

إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

به كارگيرى «تلقى» و «ملقين»، كه هر دو از مصدر «القاء» به معناى افكندن است، مى رساند كه جادوى آنان مشابهت صورى با معجزه موسى داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 3،4،6

3 - جادوى ساحران فرعونى از نوع چشمبندى و نشان دادن اشيا بر خلاف واقع آن بوده است .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس

4 - جادوى ساحران فرعونى ، مايه هراس شديد مردم گشت .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس و استرهبوهم

ص: 374

«استرهاب» به معناى ترسانيدن است. جمله «استرهبوهم» هم مى تواند عطف بر جزاى شرط، يعنى «سحروا ... » باشد و هم مى تواند عطف بر «فلما ألقوا ... » باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. يعنى: سحروا أعين الناس و استرهبوهم بسحرهم.

6 - ساحران فرعونى با افكندن ابزار سحر خويش و ايجاد هول و هراس در مردم ، سحرى بس بزرگ و شگفت آور را به نمايش گذاشتند .

سحروا أعين الناس و استرهبوهم و جاءو بسحر عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 117 - 1

1 - خداوند پس از جادوگرى ساحران به موسى فرمان داد تا عصاى خويش را در صحنه مبارزه ر ها سازد .

و أوحينا إلى موسى أن ألق عصاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 1

1 - پس از درخواست موسى ( ع ) ، ساحران با به ميدان ريختن آنچه داشتند ( چوب ها و طناب ها ) به كار سحر پرداختند .

قال لهم موسى ألقوا . .. فلما ألقوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 8

8 - ساحران فرعون ، جادويى هم نوع با معجزه موسى ( ع ) تدارك ديده بودند .

أن تلقى . .. من ألقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 4،6

4 - ساحران فرعون ، به مجرد اجازه موسى ( ع ) ، ابزار سِحر خود را به كار انداختند و سِحر خويش را آغاز كردند .

قال بل ألقوا فإذا

سرعت عمل ساحران است. از اين رو مفاد آيه چنين است: «موسى گفت شما سحرتان را بيندازيد و آنان سحر خويش را ارائه كردند كه ناگهان ريسمان ها و...».

6 - ساحران فرعون ، با سِحر خود چنين وانمود كردند كه ريسمان ها و عصا هاى آنان به هر طرف شتافته و حركت مى كند .

فإذا حبالهم و عصيّهم يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

«أنّها تسعى» نائب فاعل «يخيّل» است و فعل «يخيّل إليه» دلالت دارد كه ريسمان ها و چوب دستى ها در واقع بى حركت بودند; نه آن كه با ماده اى آغشته شده باشند كه براثر تابش آفتاب، واقعاً به حركت درآمده باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 1،2،7

ص: 375

1 - استفاده ساحران از ريسمان و چوب براى انجام سحر خود

فألقوا حبالهم و عصيّهم

«حبال» (جمع «حبل») به معناى ريسمان ها و «عِصّى» (جمع «عصا») به معناى چوبدستى ها است.

2 - اقدام ساحران ، پس از پيشنهاد موسى ( ع ) ، به افكندن ريسمان ها و عصا هاى خود براى نماياندن سحر خويش

قال لهم موسى ألقوا . .. فألقوا حبالهم و عصيّهم

7 - سعى ساحران بر ارائه كارى قوى تر و چشمگيرتر از معجزه موسى و در عين حال هم سنخ با آن

فألقوا حبالهم و عصيّهم

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران از ريسمان ها و عصاهاى متعدد براى مبارزه با معجزه (عصاى اژدها شوند) موسى(ع) استفاده كردند.

158- جذابيت جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 67 - 3

3 - سِحر ارائه شده از سوى ساحران فرعون ، سِحرى چشمگير و جذاب و اغواكننده بود .

فأوجس فى نفسه خيفة موسى

«خيفة» به معناى نوعى از خوف و نگرانى است. بروز اين نگرانى براى موسى(ع)، پس از سحر ساحران فرعون، از چشمگير و هنرمندانه بودن كار آنان حكايت دارد، به گونه اى كه موسى(ع) خطر فريب خوردن مردم را به وضوح مى ديد.

159- جلب رضايت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 42 - 5

5 - اقدام فرعون به جلب رضايت و حمايت هر چه بيشتر ساحران

أئنّ لنا لأجرًا . .. قال نعم و إنّكم إذًا لمن المقرّبين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه فرعون علاوه بر پاداش مورد نظر ساحران، به آنان وعده مقام هاى فزون تر را نيز داد.

160- جنگ روانى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 4

4 - تبليغات روانى ساحران به هنگام انجام عمليات خود

ص: 376

فألقوا . .. و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

161- چوب جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 1

1 - استفاده ساحران از ريسمان و چوب براى انجام سحر خود

فألقوا حبالهم و عصيّهم

«حبال» (جمع «حبل») به معناى ريسمان ها و «عِصّى» (جمع «عصا») به معناى چوبدستى ها است.

162- حق پذيرى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 6

6 - تأثير عميق آيات الهى در آگاهان و اهل شناخت

فأُلقى السحرة سجدين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران چون با افسون آشنا بودند و خيال را از واقعيت تشخيص مى دادند، زودتر از ديگران به معجزه بودن كار موسى(ع) و حقانيت رسالت وى پى بردند.

163- حمايت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 42 - 6

6 - فرعون از پيروزى خود در برابر معجزه موسى ( ع ) مأيوس شده و تنها به حمايت ساحران چشم دوخته بود .

قال نعم و إنّكم إذًا لمن المقرّبين

تلاش فرعون براى جلب حمايت ساحران از خود، به هر قيمت ممكن و بيش از انتظار آنها، گوياى برداشت ياد شده است.

164- خالق جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 7

7 - ساحران مؤمن ، معتقد به رسالت موسى ( ع ) از جانب خالق آنان

ص: 377

على ما جاءنا من البيّنت والذى فطرنا

165- خداشناسى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 12

12 - ساحران در پاسخ فرعون ، خداوند را برتر از او و وصول به خدا را ، ارجمندتر از آسايش دنيوى و پاينده تر از زندگانى در دنيا معرفى كردند .

إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا . .. واللّه خير و أبقى

166- خدمات جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 6

6 - خدمت فن سحر و ساحران به حكومت هاى باطل

و جاء السحرة فرعون

167- خطر جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در معرض خطر از سوى جادوگران و كسانى كه با دميدن در گره هايى مخصوص ، درصدد آزار دادن آن حضرت بودند .

و من شرّ النفّ-ثت فى العقد

168- خواسته هاى جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 7

7 - ساحران پس از اعلام آمادگى براى مبارزه با موسى ( ع ) از فرعون خواستند تا در صورت پيروزى از پاداشى گران برخوردار شوند .

قالوا إن لنا لأجراً إن كنا نحن الغلبين

ص: 378

جمله «إن لنا . .. » استفهامى است و حرف استفهام مقدر مى باشد. يعنى: إن لنا ... . نكره آمدن كلمه «أجراً» دلالت بر بزرگى و گرانسنگى پاداش دارد.

169- خواسته هاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 114 - 1

1 - فرعون به خواسته ساحران ( اعطاى پاداش در صورت پيروزى ) ، پاسخ مثبت داد .

ان لنا لأجراً . .. قال نعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 9

9 - صبر در برابر تحمل شكنجه هاى فرعون و تسليم خدا بودن تا آخرين لحظه حيات ، درخواست ساحران مؤمن در دعا به درگاه خداوند

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

170- خيال انگيزى جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 7

7 - سِحر ساحران فرعون ، داراى تأثير بر قواى ادراكى مردم و ايجاد خيال و تصور در آنان

يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

«يخيّل إليه»; يعنى، به وهم و خيال موسى(ع) چنين وانمود شد كه ريسمان ها و عصاها حركت مى كنند. ضمير «إليه» گرچه به موسى(ع) بازمى گردد; ولى روشن است كه همه مردم حاضر در آن صحنه نيز چنين احساسى داشتند.

171- دعاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 8،9

8 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) پس از اعلان پايدارى بر طريق ايمان ، به دعا به درگاه خدا پرداختند .

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

9 - صبر در برابر تحمل شكنجه هاى فرعون و تسليم خدا بودن تا آخرين لحظه حيات ، درخواست ساحران مؤمن در دعا به درگاه

ص: 379

خداوند

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

172- دعوت از جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 36 - 5

5 - تدبير مشاوران فرعون ، مبنى بر اعزام اشخاصى به تمام شهر ها و گردآورى نيروى لازم جهت مبارزه با موسى ( ع ) و برادرش

قالوا . .. و ابعث فى المدائن حشرين

«المدائن» جمع محلّى به «ال» و مفيد عموم است; يعنى، همه شهرها.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 38 - 1

1 - پيشنهاد مشاوران مبنى بر فراخوانى ساحران از همه شهر ها ، مورد پذيرش فرعون

قالوا . .. و ابعث فى المدائن ... فجمع السحرة

173- دلايل بطلان جادو جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 7

7 - بلعيده شدن سِحر ساحران به وسيله عصاى موسى ، نشانه بطلان سِحر و حقانيت معجزه موسى

و ألق ما فى يمينك تلقف ما صنعوا إنّما صنعوا كيد سحر

جمله «إنّما صنعوا. ..» تعليل براى «تلقف» است; يعنى، بدان جهت كه سحر، كيدى بيش نيست، در برابر حقيقت اعجاز موسى نابود خواهد شد و به دين وسيله بطلان سحر ساحران و حقانيت معجزه اثبات خواهد گرديد.

174- دنياطلبى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 41 - 3،4

3 - اهتمام ساحران به دريافت پاداش و نه پيروزى فكرى و عقيدتى

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

4 - ساحران عصر فرعون ، قشرى سودجو و دنياگرا

ص: 380

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران يا موسى(ع) را حق مى دانستند و يا باطل; در هر دو صورت درخواست مزد و پاداش در برابر احياى حق و يا نابودى آن، بيانگر سودجويى و دنيامدارى است.

175- ذلت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 119 - 2

2 - ساحران دربار فرعون پس از بطلان سحرشان شكست خوردند و در صحنه مبارزه به ذلت افتادند .

فغلبوا هنالك و انقلبوا صغرين

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مراد از ضمير «فغلبوا» و «انقلبوا» ساحران باشد.

176- روش برخورد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 4

4 - برخورد و گفت وگوى ساحران فرعون با موسى ( ع ) در ميدان مبارزه ، همراه با نزاكت و اظهار ادب نسبت به آن حضرت بود .

يموسى إمّا أن تلقى و إمّا

احاله انتخاب آغازگر به موسى(ع) و پرهيز از تحكّم در اين زمينه، خالى از ابراز ادب و نزاكت از سوى ساحران نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 4

4 - تبليغات روانى ساحران به هنگام انجام عمليات خود

فألقوا . .. و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

177- ريسمان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 5،6،9

5 - ريسمان و عصا ، از وسايل كار ساحران فرعون

فإذا حبالهم و عصيّهم

حبل (مفرد «حبال») به معناى ريسمان و «عصا» (مفرد «عصىّ») به معناى چوب دستى است.

ص: 381

6 - ساحران فرعون ، با سِحر خود چنين وانمود كردند كه ريسمان ها و عصا هاى آنان به هر طرف شتافته و حركت مى كند .

فإذا حبالهم و عصيّهم يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

«أنّها تسعى» نائب فاعل «يخيّل» است و فعل «يخيّل إليه» دلالت دارد كه ريسمان ها و چوب دستى ها در واقع بى حركت بودند; نه آن كه با ماده اى آغشته شده باشند كه براثر تابش آفتاب، واقعاً به حركت درآمده باشند.

9 - ساحران فرعون ، پيش از حضور در صحنه مقابله با موسى ( ع ) ، ريسمان ها وعصا هاى فراوانى را تدارك ديده بودند .

فإذا حبالهم و عصيّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 1،2

1 - استفاده ساحران از ريسمان و چوب براى انجام سحر خود

فألقوا حبالهم و عصيّهم

«حبال» (جمع «حبل») به معناى ريسمان ها و «عِصّى» (جمع «عصا») به معناى چوبدستى ها است.

2 - اقدام ساحران ، پس از پيشنهاد موسى ( ع ) ، به افكندن ريسمان ها و عصا هاى خود براى نماياندن سحر خويش

قال لهم موسى ألقوا . .. فألقوا حبالهم و عصيّهم

178- زمينه ارتداد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 1

1 - بازگشت ساحران مؤمن به كفر ( ارتداد ) و پيروى از آيين فرعونيان ، از هدف هاى تهديد فرعون در مورد آنان

لأقطّعنّ . .. قالوا لن نؤثرك

پاسخ ساحران مؤمن به فرعون (لن نؤثرك)، حكايت از آن دارد كه تهديدات فرعون، براى بازگرداندن ساحران از راه ايمان بوده است.

179- زهد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 12

12 - ساحران در پاسخ فرعون ، خداوند را برتر از او و وصول به خدا را ، ارجمندتر از آسايش دنيوى و پاينده تر از زندگانى در دنيا معرفى كردند .

إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا . .. واللّه خير و أبقى

ص: 382

180- زيركى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 2

2 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مردمى هوشيار و به ترفند ها و سياست بازى هاى فرعون و اشرافيان دربار وى آگاه بودند .

رب موسى و هرون

به نظر مى رسد از اهداف ساحران در تفسير «رب العلمين» به «رب موسى و هرون» اين باشد كه مبادا فرعونيان پس از خاتمه ماجرا چنين وانمود كنند كه ساحران به فرعون سجده كردند و او را «رب العلمين» خواندند. و اين معنا حكايت از هوشيارى ساحران و آگاهى آنان به ترفندهاى فرعون دارد.

181- سبقت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 43 - 1

1 - پيشنهاد موسى ( ع ) به ساحران ، براى پيشقدم شدن در نماياندن سحر خويش

قال لهم موسى ألقوا ما أنتم ملقون

182- سجده جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 120 - 1

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) و بطلان سحر خويش ، به خاك افتادند و به درگاه خداوند سجده كردند .

و ألقى السحرة سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 3

3 - ساحران به هنگام سجده به درگاه خداوند ، ايمانشان را به ربوبيت وى اعلام داشتند .

و ألقى السحرة سجدين. قالوا ءامنا برب العلمين

برداشت فوق بر اين اساس است كه جمله «قالوا ءامنا . .. » حال براى «السحرة» و يا بدل اشتمال براى «القى السحرة ... » باشد. بر اين دو مبنا آيه مورد بحث دلالت مى كند كه ساحران به هنگام سجده به درگاه خدا براى اينكه توهم نشود به فرعون سجده مى كنند، ايمان خويش را به خداوند اظهار كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 2

ص: 383

2 - ساحران با مشاهده معجزه موسى و بلعيده شدن سِحرشان با اعجاز او ، در برابر خداوند به سجده افتادند .

فأُلقى السحرة سجّدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 2

2 - به سجده در افتادن بى درنگ ساحران ، با مشاهده معجزه پيروز موسى

فأُلقى السحرة سجدين

به كارگيرى «فاء» تعقيب و فعل مجهول «أُلقى» بيانگر آن است كه ساحران با مشاهده آن منظره عجيب، اختيار از كف دادند و بلافاصله به سجده درافتادند.

183- سرزنش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 1

1 - فرعون در پى گرايش ساحران به رسالت موسى ( ع ) و ايمانشان به ربوبيت خداوند ، بشدت برآشفت و آنان را به سبب ايمانشان توبيخ كرد .

قال فرعون ءامنتم به قبل أن ءاذن لكم

ضمير در «به» هم مى تواند به موسى(ع) برگردانده شود و هم مى تواند به «رب» برگردانده شود. در هر صورت برداشت فوق از آيه استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 1

1 - ساحران به خاطر ايمان به موسى ( ع ) ، مورد توبيخ و بازخواست فرعون قرار گرفتند .

قالوا ءامنّا . .. قال ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم

«آمنتم» چه جمله خبرى باشد و چه استفهامى (به تقدير همزه)، مراد از آن توبيخ است و ضمير «له» به قرينه حرف لام - كه براى ربط «أمن» به غير خداوند به كار مى رود - و به تناسب ضمير «إنّه» در «إنّه لكبيركم» به موسى(ع) برمى گردد.

184- سودجويى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 8

8 - سودجويى ، از انگيزه هاى ساحران براى مبارزه با موسى ( ع )

قالوا إن لنا لأجراً إن كنا نحن الغلبين

ص: 384

185- سوگند جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 6

6 - سوگند ساحران به عزت و قدرت فرعون

و قالوا بعزّة فرعون

186- سهولت ابطال جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 6

6 - خداوند با بيان هم سنخ بودن سحرِ ارائه شده از سوى همه ساحران فرعون ، ابطال آن را براى موسى ( ع ) ، امرى سهل و آسان جلوه داد .

كيد سحر

«ساحر» نكره است و بر وحدت دلالت دارد; يعنى، يك ساحر. مراد از آن، واحد حقيقى نيست; بلكه مراد اين است كه كيد همه ساحران به جهت تشابه و هم سنخى، به منزله مكر يك ساحر است و كثرت ساحران برپيچيده بودن آن نيافزوده است.

187- شجاعت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 5

5 - ساحران گرويده به موسى ( ع ) مؤمنانى در كمال شجاعت و شهامت

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون. و ما تنقم منا إلا أن ءامنا

188- شرارت جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 3

3 - افسون گران ، انسان هايى شرور و آزاردهنده ديگران

و من شرّ النفّ-ثت فى العقد

اضافه شرّ در آيه قبل و بعد، به نكره و در اين آيه به معرفه، بيانگر تعميم شر بودن به تمام كسانى است كه «نفّاث» (افسون گر)

ص: 385

بودند.

189- شعبده جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 3،5

3 - جادوى ساحران فرعونى از نوع چشمبندى و نشان دادن اشيا بر خلاف واقع آن بوده است .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس

5 - ساحران فرعونى پس از چشمبندى مردم به ترسانيدن آنان پرداختند .

فلما ألقوا . .. و استرهبوهم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «استرهبوا» عطف بر «فلما ألقوا . .. » باشد. بر اين مبنا «استرهبوهم» دلالت مى كند كه ساحران پس از چشمبندى با حركات و سكنات خويش سعى مى كردند مردم را كاملا مرعوب سحر خويش سازند.

190- شكست جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 8

8 - راه موفقيت و پيروزى بر ساحران بسته است .

و لايفلح الساحر حيث أتى

«ال» در «الساحر» براى جنس است و «حيث أتى»; يعنى، «حيث أقبل» (هرجا رو آورد).

191- شكست جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 117 - 3،4،5

3 - عصاى موسى ( ع ) پس از افكنده شدن ، تمام بافته هاى جادويى ساحران را بلعيد و به كام خويش فروبرد .

فإذا هى تلقف ما يأفكون

«لَقْف» (مصدر تلقف) به معناى گرفتن چيزى با سرعت است و در آيه شريفه به مناسبت مورد به «بلعيدن» تفسير شده است. جمله «فإذا هى ... » مى تواند خبر از رخدادى باشد كه در صحنه مبارزه اتفاق افتاده است. در اين صورت تقدير جمله چنين خواهد بود: أوحينا إلى موسى أن ألق عصاك فالقيها فإذا هى تلقف.

4 - خداوند به موسى ( ع ) بشارت داد كه عصاى وى پس از ر ها شدن ، تمام ساخته هاى دروغين ساحران را خواهد بلعيد .

أن ألق عصاك فإذا هى تلقف ما يأفكون

ص: 386

در برداشت فوق جمله «فإذا هى . .. »، همانند «أن ألق عصاك»، تفسير «أوحينا» گرفته شده است. بر اين مبنا تقدير جمله بدين صورت خواهد شد: ألق عصاك فإذا القيتها إذا هى تلقف ما يأفكون.

5 - عصاى موسى ( ع ) با بلعيدن ابزار جادويى ساحران ، صحنه اى شگفت و به دور از انتظار همگان به وجود آورد .

فإذا هى تلقف ما يأفكون

«إذا» براى مفاجات است و دلالت مى كند كه جمله پس از آن در يك حالت غير منتظره واقع شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 119 - 1،2

1 - فرعونيان با ناكامى ساحران خويش در حضور انبوه تماشاچيان مغلوب گشتند و با ذلت ، صحنه مبارزه را ترك كردند .

فغلبوا هنالك و انقلبوا صغرين

در برداشت فوق ضمير در «فغلبوا» و «انقلبوا» به فرعونيان بازگردانده شده است.

2 - ساحران دربار فرعون پس از بطلان سحرشان شكست خوردند و در صحنه مبارزه به ذلت افتادند .

فغلبوا هنالك و انقلبوا صغرين

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مراد از ضمير «فغلبوا» و «انقلبوا» ساحران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 4

4 - فرعون ، شكست ساحران و پيروزى موسى را صحنه سازى و ايمان آنان را توطئه اى از پيش طراحى شده اعلام كرد .

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة

كلمه «هذا» اشاره است به ماجراى شكست ساحران و پيروزى موسى و در آخر اظهار ايمان ساحران به ربوبيت خداوند و پيامبرى موسى و هارون.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 83 - 2

2 - در پس تحقق معجزه موسى ( ع ) و شكست ساحران ، تنها گروه اندكى از بنى اسرائيل به وى گرويده و ايمان آوردند .

فما ءامن لموسى إلا ذرية من قومه

برداشت فوق بر اساس ارجاع ضمير «من قومه» به «موسى» است ; ضمناً تنكير «ذرية» دلالت بر تقليل مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 10

10 - فرعون ، شكست ساحران از موسى ( ع ) را ، امرى تصنّعى و براثر تبانى قبلى با موسى ( ع ) دانست و آنان را به سهل انگارى عمدى متهم ساخت .

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

ص: 387

192- شكنجه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 15،18

15 - تصميم فرعون بر شكنجه و به صليب كشيدن ساحران مؤمن و نظارت مستقيم خود بر اجراى آن ، تصميمى قاطع و مستبدانه بود .

لأقطّعنّ . .. لأصلّبنّكم ... لتعلمنّ أيّنا أشدّ عذابًا و أبقى

فرعون در واكنش هاى قبلى خود در برابر موسى(ع) با اطرافيان خويش به مشورت مى نشست; ولى در مجازات ساحران، تصميم مستبدانه و شخصى خود را با سوگند بر اجراى آن اعلام كرد و با لام قسم و نون تأكيد ثقيله و فعل هايى از باب تفعيل، قاطعيت خود را در اين تصميم ابراز كرد. گفتنى كه فعل هاى «لأقطّعنّ» و «لأصلبنّ» كه از باب تفعيل اند، با ثلاثى مجرد در معنا يكسان بوده و تفاوتى جز تأكيد افزون تر ندارند.

18 - فرعون ، دوران مجازات ساحران مؤمن ( قطع دست و پا و بستن به چوبه دار ) را در مقايسه با مدت عذاب هاى موعود موسى ( ع ) ، طولانى تر و پايدارتر اعلام كرد .

و لتعلمنّ أيّنا أشدّ عذابًا و أبقى

«عذاباً» تميز براى «أشدّ» و قرينه بر تميز محذوف «أبقى» است; يعنى، «و أبقى عذاباً».

193- عجز جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 77 - 8

8 - جادوگران ، از رسيدن به پيروزى و دستيابى به آرزو هاى خود ناتوانند .

لا يفلح السحرون

194- عجز جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 4

4 - جاذبه نيرومند معجزه موسى ، توان هرگونه درنگ و مقاومت را از ساحران فرعون سلب كرد .

فأُلقى السحرة

فعل «أُلقى» مجهول است و دلالت دارد كه ساحران وادار به سجده شدند، به گونه اى كه گويا عاملى آنها را بر سجده مجبور ساخته است.

ص: 388

195- عصاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 5،6،9

5 - ريسمان و عصا ، از وسايل كار ساحران فرعون

فإذا حبالهم و عصيّهم

حبل (مفرد «حبال») به معناى ريسمان و «عصا» (مفرد «عصىّ») به معناى چوب دستى است.

6 - ساحران فرعون ، با سِحر خود چنين وانمود كردند كه ريسمان ها و عصا هاى آنان به هر طرف شتافته و حركت مى كند .

فإذا حبالهم و عصيّهم يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

«أنّها تسعى» نائب فاعل «يخيّل» است و فعل «يخيّل إليه» دلالت دارد كه ريسمان ها و چوب دستى ها در واقع بى حركت بودند; نه آن كه با ماده اى آغشته شده باشند كه براثر تابش آفتاب، واقعاً به حركت درآمده باشند.

9 - ساحران فرعون ، پيش از حضور در صحنه مقابله با موسى ( ع ) ، ريسمان ها وعصا هاى فراوانى را تدارك ديده بودند .

فإذا حبالهم و عصيّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 2

2 - اقدام ساحران ، پس از پيشنهاد موسى ( ع ) ، به افكندن ريسمان ها و عصا هاى خود براى نماياندن سحر خويش

قال لهم موسى ألقوا . .. فألقوا حبالهم و عصيّهم

196- عقيده جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 120 - 2

2 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) به عظمت خداوند پى بردند و او را شايسته و بايسته پرستش يافتند .

و ألقى السحرة سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 1

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) ربوبيت خداوند را بر تما هستى باور كردند و به آن ايمان آوردند .

قالوا ءامنا برب العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 2،3،4

2 - ساحران در پاسخ فرعون و تهديد هاى وى اظهار كردند كه با كشته شدن به سوى خداى خويش باز خواهند گشت .

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

ص: 389

«إلى ربنا» متعلق به «منقلبون» است و كلمه «انقلاب»، در صورتى كه به «إلى» متعدى شود، به معناى بازگشتن است.

3 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، معتقد به معاد و بازگشت به خدا پس از سپرى كردن حيات دنيا

إنا إلى ربنا منقلبون

4 - ساحران مؤمن به موسى ، معتقد به دستيابى كشته شدگان راه خدا به موهبتهايى برتر از نعمت ها و آسايش هاى دنيوى

إنا إلى ربنا منقلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 10

10 - ساحران مؤمن در عين اظهار استقامت در برابر فرعون ، خود را براى مقاومت در برابر شكنجه هاى فرعون و پايدارى بر طريق ايمان ، نيازمند امداد هاى الهى دانستند .

ربنا أفرغ علينا صبراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 50 - 3،4

3 - اعتقاد ساحران مؤمن به زيان نكردن انسان از تحمل دشوارى ها در راه خدا

قالوا لاضير إنّا إلى ربّنا منقلبون

جمله «إنّا إلى ربّنا. ..» تعليل براى «لاضير» و بيانگر مطلب ياد شده است.

4 - توجه و اعتقاد ساحران گرويده به موسى ( ع ) ، نسبت به معاد هم پاى عقيده به پروردگار يگانه هستى

قالوا ءامنّا بربّ العلمين . .. إنّا إلى ربّنا منقلبون

197- علايق جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 5

5 - علاقه مندى ساحران فرعون ، به پيشدستى در ارائه سِحر خويش ، قبل از اقدام موسى ( ع ) به ارائه آيات *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

تفاوت تعبير در بخش دوم پيشنهاد، نشانگر اين نكته است كه ساحران براى شروع كردن، انگيزه بيشترى داشتند و بدين وسيله آن را ابراز مى كردند; زيرا به جاى «أن نكون . ..» مى توانستند بگويند «أمّا أن نلقى»

198- علم جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 47 - 2

ص: 390

2 - آگاهى قبلى ساحران از پيام توحيدى موسى ( ع ) و تنها نيازمند مشاهده دليلى روشن

قالوا ءامنّا بربّ العلمين

199- عوامل استقامت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 74 - 3

3 - هراس از جهنم و عذاب طاقت فرساى آن ، مايه تحكيم ايمان در قلب ساحران فرعون

إنّا ءامنّا بربّنا . .. إنّه من يأت ربّه مجرمًا فإنّ له جهنّم

جمله «إنّه من يأت. ..» تعليل براى محتواى آيه قبل است.

200- عوامل ايمان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 47 - 1

1 - اعتراف ساحران به پروردگار جهانيان و ايمان به توحيد ربوبى ، پس از مشاهده معجزه موسى و بطلان سحر خويش

فألقى موسى عصاه . .. قالوا ءامنّا بربّ العلمين

201- عوامل شجاعت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 6،9

6 - باور به معاد و بازگشت به خدا پس از مرگ ، عامل نهراسيدن ساحران مؤمن از مجازات ها و شكنجه هاى فرعون

إنا إلى ربنا منقلبون

9 - نجات از شرك و پذيرش ربوبيت خداوند ، عامل بى پروايى ساحران مؤمن در برابر مجازات ها و شكنجه هاى فرعونى

إنا إلى ربنا منقلبون

در برداشت فوق جمله «إنا إلى ربنا منقلبون» توصيف تحولات عقيدتى ساحران و انقلاب درونى آنان گرفته شده است. در اين صورت مراد از آن جمله، بازگشت به خدا با رها شدن از باورهاى باطل و پذيرش ربوبيت وى خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 50 - 6

6 - عقيده به معاد و بازگشت انسان به سوى خدا پس از مرگ ، عامل نهراسيدن ساحران مؤمن از مجازات مرگ

ص: 391

قال . .. لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف ... قالوا لاضير إنّا إلى ربّنا منقلبو

202- غضب بر جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 1

1 - خشم و برآشفتن فرعون از ايمان سريع ساحران به موسى ( ع ) ، بدون رخصت و اجازه وى

قال ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم

203- فرجام جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 8

8 - تهديد ساحران مؤمن از سوى فرعون به داشتن فرجامى تيره و وحشتناك

فلسوف تعلمون

204- فرعون و بسيج جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 79 - 1

1 - فرعون ، براى مبارزه با حضرت موسى ( ع ) و مقابله با معجزه بزرگ او ، دستور داد تا تمام جادوگران كاردان و ماهر را به پايتختش احضار كنند .

و قال فرعون ائتونى بكل سحر عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 80 - 1

1 - مأموران حكومت ، پس از دستور فرعون ، تمام ساحران چيره دست و ماهر را از اطراف و اكناف كشور فراخوانده و در پايتخت گرد آوردند .

و قال فرعون ائتونى بكل سحر عليم. فلما جاء السحرة

ص: 392

205- فرعون و جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 114 - 1،2

1 - فرعون به خواسته ساحران ( اعطاى پاداش در صورت پيروزى ) ، پاسخ مثبت داد .

ان لنا لأجراً . .. قال نعم

2 - فرعون به ساحران بشارت داد كه در صورت پيروزى علاوه بر دريافت پاداشى گران ، از مقرّبان درگاهش خواهند شد .

قال نعم و إنكم لمن المقربين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 7

7 - فرعون با توطئه گر خواندن موسى ( ع ) و ساحران ، براندازى حكومت فرعونيان و بيرون راندن ايشان را ، از پايتخت مصر از اهداف توطئه آنان شمرد .

إن هذا لمكر . .. لتخرجوا منها أهلها

مراد از «أهلها» هم مى تواند فرعون، درباريان و وابستگان به او باشد و هم مى تواند مراد از آن تمامى ساكنان مصر باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 1

1 - ساحران مؤمن با بيان انگيزه فرعون بر نابودى آنان ، اتهام هاى دروغين وى ( توطئه گرى و آواره سازى مردمان ) را قاطعانه مردود دانستند .

و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

206- فرعونيان و احضار جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 112 - 3

3 - احضار همه ساحران زبردست براى مبارزه با موسى ( ع ) ، درخواست اشرافيان دربار فرعون از فرعون

يأتوك بكل سحر عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 2،3

2 - مأموران بسيج شده براى جلب ساحران با موفقيت كامل مأموريت خويش را به انجام رساندند .

يأتوك بكل سحر عليم. و جاء السحرة فرعون

با توجه به اينكه ال در «السحرة» عهد ذكرى است و مراد از آن همان «كل سحر عليم» است كه در فرمان فرعون آمده بود،

ص: 393

معلوم مى شود مأموران بدون هيچ كم و كاستى موفق به اجراى فرمان فرعون شدند.

3 - ساحران بدون هيچ اجبارى از سوى نيرو هاى فرعونى براى مبارزه با موسى ( ع ) به دربار فرعون حاضر شدند .

و جاء السحرة فرعون

بيان حضور ساحران به دربار فرعون با جمله «و جاء السحرة» (ساحران آمدند) و نه با جمله اى همانند «و اَتَوا بالسحرة» (ساحران را آوردند)، حكايت از اين دارد كه ساحران به دلخواه خويش، و نه از روى اجبار و اكراه، به دربار حاضر شدند.

207- فضايل جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 6

6 - ساحرانِ گرويده به موسى ( ع ) ، از نخستين مؤمنان به وى

إنّا نطمع أن يغفر . .. إن كنّا أوّل المؤمنين

208- فلسفه تهديد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 1

1 - بازگشت ساحران مؤمن به كفر ( ارتداد ) و پيروى از آيين فرعونيان ، از هدف هاى تهديد فرعون در مورد آنان

لأقطّعنّ . .. قالوا لن نؤثرك

پاسخ ساحران مؤمن به فرعون (لن نؤثرك)، حكايت از آن دارد كه تهديدات فرعون، براى بازگرداندن ساحران از راه ايمان بوده است.

209- قبول خواسته هاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 42 - 1

1 - پاسخ مثبت فرعون ، به امتيازطلبى ساحران براى غلبه بر موسى ( ع )

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا . .. قال نعم

210- قتل جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 394

11 - طه - 20 - 69 - 11

11 - « عن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) قال : إذا أخذتم الساحر فاقتلوه ثمّ قرأ « و لايفلح الساحر حيث أتى » قال : لايأمن حيث وجد ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه فرمود: هرگاه بر ساحرى دست يافتيد او را بكشيد; سپس اين آيه را قرائت فرمود: «و لايفلح الساحر حيث أتى» [آن گاه]فرمود: ساحر هرجا يافت شود در امان نيست».

211- قطع پاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 13

13 - قطع يك دست و يك پا در جهت مخالف يكديگر و دار زدن بر تنه درختان خرما ، از جمله مجازات هاى تعيين شده براى ساحران مؤمن از سوى فرعون بود .

فلأقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأصلّبنّكم

«جذع» (مفرد «جذوع») به معناى ساق درخت است و حرف «فى» نشانه آن است كه فرعون در تهديد خود، مكان هميشگى ساحران را پس از قطع دست و پايشان، چوبه هاى دار در نظر گرفته بود. اين مطلب كنايه از آن دارد كه بدن آنان هرگز از دار پايين آورده نخواهد شد.

212- قطع دست جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 13

13 - قطع يك دست و يك پا در جهت مخالف يكديگر و دار زدن بر تنه درختان خرما ، از جمله مجازات هاى تعيين شده براى ساحران مؤمن از سوى فرعون بود .

فلأقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأصلّبنّكم

«جذع» (مفرد «جذوع») به معناى ساق درخت است و حرف «فى» نشانه آن است كه فرعون در تهديد خود، مكان هميشگى ساحران را پس از قطع دست و پايشان، چوبه هاى دار در نظر گرفته بود. اين مطلب كنايه از آن دارد كه بدن آنان هرگز از دار پايين آورده نخواهد شد.

213- كيفر جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 124 - 1،2

1 - فرعون بر كيفر دادن تمامى ساحران مؤمن به موسى ( ع ) تصميم قطعى گرفت و بر آن سوگند ياد كرد .

ص: 395

لأقطعن . .. ثم لأصلبنكم

حرف «لام» در «لاقطعن» در «لاصلبن» لام تأكيد و حاكى از سوگند مقدر است.

2 - قطع يك دست و يك پا در جهت خلاف يكديگر ، از كيفر هاى تعيين شده از سوى فرعون براى ساحران مؤمن به موسى ( ع )

لأقطعن أيديكم و أرجلكم من خلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 2،11

2 - ايمان ساحران به آيات الهى تنها انگيزه فرعون بر شكنجه و مجازات آنان

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة لتخرجوا . .. و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

نقمت «مصدر تنقم» به معناى عقوبت كردن و كراهت داشتن است و «أن ءامنا» مفعولٌ له براى «تنقم» مى باشد. تقدير جمله چنين است: و ما تنقم منا لشىء إلا لايماننا. يعنى اى فرعون تنها چيزى كه تو را بر عقوبت ما واداشته ايمان ماست، نه اينكه ما را توطئه گر و امثال آن بدانى. به عبارت ديگر يعنى تو خود مى دانى كه اتهامهايت واقعيت ندارد.

11 - كيفر هاى تعيين شده از سوى فرعون براى ساحران مؤمن ، شكنجه هايى طاقتفرسا و تحمل آن نيازمند صبرى وافر بود .

ربنا أفرغ علينا صبراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 13

13 - قطع يك دست و يك پا در جهت مخالف يكديگر و دار زدن بر تنه درختان خرما ، از جمله مجازات هاى تعيين شده براى ساحران مؤمن از سوى فرعون بود .

فلأقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأصلّبنّكم

«جذع» (مفرد «جذوع») به معناى ساق درخت است و حرف «فى» نشانه آن است كه فرعون در تهديد خود، مكان هميشگى ساحران را پس از قطع دست و پايشان، چوبه هاى دار در نظر گرفته بود. اين مطلب كنايه از آن دارد كه بدن آنان هرگز از دار پايين آورده نخواهد شد.

214- گناه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 2

2 - ساحران مؤمن ، به گناه و خطاى خويش معترف و به آمرزش خداوند اميدوار بودند .

إنّا ءامنّا بربّنا ليغفر لنا خطينا

«خطايا» (جمع «خطيئة») به معناى گناهانى است كه از روى عمد انجام شود (لسان العرب).

ص: 396

215- مبارزه با جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 118 - 3

3 - معجزه موسى ( ع ) در صحنه مبارزه با ساحران ، عامل تثبيت حقانيت وى و از ميان رفتن تمام دستاورد هاى ديرينه فرعون و اشراف دربارش شد .

فوقع الحق و بطل ما كانوا يعملون

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از ضمير «كانوا» و «يعملون» فرعون و فرعونيان باشد. بر اين مبنا مقصود از «ما» در «ما كانوا» تلاشهاى فرعونيان براى تثبيت ربوبيت فرعون و مانند آن خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 63 - 4

4 - هارون ، همگام موسى ( ع ) در مبارزه با فرعون و حاضر در صحنه مقابله موسى و ساحران

إن هذن لسحرن

216- مبارزه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 4

4 - ساحران به رسالت ها و پيام هاى موسى ( ع ) قبل از اقدام به مبارزه با وى آگاه بودند .

قالوا ءامنا برب العلمين

تأكيد ساحران به ربوبيت خداوند و پذيرش سريع آن پس از آگاهى به حقانيت موسى(ع)، بيانگر اين است كه آنان پيش از حضور در صحنه مبارزه به پيامهاى وى، كه بارزترين آن اعتقاد به ربوبيت مطلق خداوند است، آگاه شده بودند.

217- محروميت جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 77 - 5

5 - ساحران ، محروم از رستگارى اند .

لا يفلح السحرون

ص: 397

218- مدحهاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 8

8 - اقدام ساحران به ستايش فرعون در لحظه شروع عمليات خود ، با هدف جلب حمايت او و نزديك ساختن خويش بهوى

فألقوا . .. و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

219- مكر جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 5

5 - سِحر ، مكر و حيله ساحر است و واقعيات را تغيير نمى دهد .

إنّما صنعوا كيد سحر

220- مناظره با جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 4

4 - ترساندن فرعونيان از عذاب - به خاطر افتراى بر خداوند - سرلوحه سخنان موسى ( ع ) در صحنه مقابله با ساحران فرعون

قال لهم موسى ويلكم لاتفتروا على اللّه كذبًا فيسحتكم بعذاب

«ويل»; يعنى، «اندوه» و «هلاكت» و «هر سختى كه از ناحيه عذاب پديد آيد» (لسان العرب). «ويلكم» نفرين است; يعنى، عذاب باد بر شما. برخى آن را مفعول براى فعل محذوف دانسته اند; يعنى، ألزموا ويلكم (با هلاكت و عذابتان همدم باشيد). جمله «فيسحتكم بعذاب» روشنگر مفاد «ويلكم» است.

221- منشأ اميدوارى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 3

3 - قرار گرفتن در صف نخستين مؤمنان ، سرمايه اميد ساحران به آمرزش الهى

إنّا نطمع أن يغفر . .. أن كنّا أوّل المؤمنين

عبارت «أن كنّا. ..» تعليل براى اميد داشتن به غفران الهى است; يعنى، چون ما در صف نخستين ايمان آوردگان به موسى قرار گرفتيم اين ما را اميدوار به غفران مى نمايد.

ص: 398

222- منفعت طلبى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 41 - 4

4 - ساحران عصر فرعون ، قشرى سودجو و دنياگرا

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران يا موسى(ع) را حق مى دانستند و يا باطل; در هر دو صورت درخواست مزد و پاداش در برابر احياى حق و يا نابودى آن، بيانگر سودجويى و دنيامدارى است.

223- مواعظ جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 16

16 - ساحران مؤمن با وجود تهديدات فرعون ، در صدد نصيحت و ارشاد و هدايت وى بودند .

ما جاءنا من البيّنت و الذى فطرنا فاقض ما أنت قاض إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

اشاره ساحران به بينات موسى(ع) و خالقيت خداوند و محدوديت قدرت فرعون، پس از موضع گيرى خصمانه او، مى تواند به منظور رام ساختن و پند و اندرز دادن به او باشد.

224- موسى(ع) و جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 1،2

1 - موسى ( ع ) با بى اعتنايى به جادوگرى ساحران شروع مبارزه را به آنان واگذاشت .

قال ألقوا

2 - ساحران پس از رخصت دهى موسى ( ع ) آنچه را براى جادوگرى تدارك ديده بودند ، در مقابل تماشاگران ر ها كردند و چشم هاى آنان را سحر كردند .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 80 - 2

2 - حضرت موسى ( ع ) ، پس از رويارويى با انبوه ساحران ، از آنان خواست تا با به كار گرفتن تمام توان خود آنچه را كه به قصد ميدان انداختن آورده اند ، به زمين بيندازند .

ص: 399

فلما جاء السحرة قال لهم موسى ألقوا ما أنتم ملقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 1،2،6

1 - پس از درخواست موسى ( ع ) ، ساحران با به ميدان ريختن آنچه داشتند ( چوب ها و طناب ها ) به كار سحر پرداختند .

قال لهم موسى ألقوا . .. فلما ألقوا

2 - موسى ( ع ) ، پس از مشاهده عمل ساحران ، براى رفع اتهام ساحرى از خود ، سحر بودن آن عمل را به آنان گوشزد نمود .

فلما ألقوا قال موسى ما جئتم به السحر

6 - موسى ( ع ) ، با خطاب به ساحران ، آنان را گروهى مفسد و مقابله آنان با خود را عملى فسادانگيز خواند .

قال موسى ما جئتم به السحر . .. إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 1

1 - موسى ( ع ) ، شروع مبارزه را به ساحران فرعون واگذار نمود و بر آغاز كار از سوى آنان تأكيد كرد .

إمّا أن تلقى . .. قال بل ألقوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 43 - 1

1 - پيشنهاد موسى ( ع ) به ساحران ، براى پيشقدم شدن در نماياندن سحر خويش

قال لهم موسى ألقوا ما أنتم ملقون

225- موسى(ع) و شكست جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 3،4،5

3 - موسى ( ع ) ، شكست ساحران و ابطال سحر آنان را ، قطعى و غير قابل ترديد اعلام كرد .

قال موسى ما جئتم به السحر إن اللّه سيبطله

4 - موسى ( ع ) ، شكست ساحران و ابطال سحر آنان را ، به خدا مرتبط نموده و خود را صرفاً واسطه فعل او اعلام كرد .

قال موسى ما جئتم به السحر إن اللّه سيبطله إن اللّه لايصلح عمل المفسدين. و يحق ال

5 - موسى ( ع ) ، از پيش بر پيروزى خود و شكست ساحران و ابطال سحرشان ، اطمينان داشت .

قال موسى ما جئتم به السحر إن اللّه سيبطله

ص: 400

226- موقعيت اجتماعى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 5

5 - ساحران ، داراى موقعيت و احترام در ميان جامعه فرعونى *

و قالوا يأيّه الساحر

برداشت ياد شده بدين احتمال است كه خطاب «يأيّه الساحر»، استهزايى نباشد; بلكه براى احترام ادا شده باشد. و مؤيد آن، ذيل آيه شريفه است كه فرعونيان از موسى(ع) تقاضاى رفع عذاب كردند.

227- ناامنى جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 11

11 - « عن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) قال : إذا أخذتم الساحر فاقتلوه ثمّ قرأ « و لايفلح الساحر حيث أتى » قال : لايأمن حيث وجد ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه فرمود: هرگاه بر ساحرى دست يافتيد او را بكشيد; سپس اين آيه را قرائت فرمود: «و لايفلح الساحر حيث أتى» [آن گاه]فرمود: ساحر هرجا يافت شود در امان نيست».

228- نقش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 40 - 2

2 - ناتوانى فرعونيان در مبارزه با موسى ( ع ) و منحصر شدن تمام قدرت و تدبير نظام فرعونى در وجود ساحران

لعلّنا نتّبع السحرة إن كانوا هم الغلبين

با اين كه در نظام فرعونى تلاش بر حذف همه نيروها و منحصر دانستن فرعون در جايگاه رهبرى بوده است; اما ناتوانى او از مقابله با موسى(ع) و نياز وى به كارآيى ساحران، سبب گشت تا به جاى فرعون، ساحران پيشواى مردم قلمداد شوند.

229- وعده به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 42 - 2،3

2 - تأكيد فرعون بر قرار گرفتن ساحران در زمره مقربان وى ، با پيروزى بر موسى ( ع )

و إنّكم إذًا لمن المقرّبين

3 - فرعون ، براى جلب حمايت ساحران ، بيش از انتظارشان به آنان وعده مزد و پاداش داد .

ص: 401

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا . .. و إنّكم إذًا لمن المقرّبين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه ساحران تنها درخواست مزد داشته اند; ولى فرعون علاوه بر پاسخ مثبت به آن، وعده تقرّب به درگاه خود را نيز به آنان داد.

230- وقت مبارزه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 38 - 3،4

3 - گردآورى ساحران ، براى هماوردى با موسى ( ع ) در وقت و روزى معين ( پيش از ظهر روز عيد ) بود .

فجمع السحرة لميقت يوم معلوم

«ميقات» به زمان معين گفته مى شود و مراد از آن در اين جا - به قرينه آيه 59 سوره طه - پيش از ظهر (ضحى) مى باشد. مقصود از «يوم معلوم» به دليل آيه ياد شده روز جشن (يوم الزينة) است و روز جشن همان روز عيد مى باشد.

4 - اهميت زمان و روز خاص در بازتاب هماوردى موسى ( ع ) با ساحران در نگاه فرعونيان

فجمع السحرة لميقت يوم معلوم

تصريح به زمان معين، نشانگر اهميت و نقش آن است .

231- ويژگيهاى ايمان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 8

8 - ساحران ، ايمان خود به خداوند را به گونه اى اعلام كردند كه فرعون نتواند آن را تحريف و از آن سوء استفاده كند .

قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

از آن جايى كه موسى(ع) مدتى در خانه فرعون پرورش يافته بود، اگر ساحران «ربّ موسى» مى گفتند، اين احتمال وجود داشت كه فرعون سجده آنان و گفته هايشان را به نفع خود توجيه كند و خود را «ربّ موسى» بداند. آنان با آوردن اسم هارون در كنار اسم موسى(ع) (ربّ هارون و موسى) راه سوء استفاده از كلام خود را به روى فرعون بستند.

232- هدايتگرى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 16

16 - ساحران مؤمن با وجود تهديدات فرعون ، در صدد نصيحت و ارشاد و هدايت وى بودند .

ما جاءنا من البيّنت و الذى فطرنا فاقض ما أنت قاض إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

ص: 402

اشاره ساحران به بينات موسى(ع) و خالقيت خداوند و محدوديت قدرت فرعون، پس از موضع گيرى خصمانه او، مى تواند به منظور رام ساختن و پند و اندرز دادن به او باشد.

233- جادوگران فرعون

{جادوگران فرعون}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 7

7 - سِحر ساحران فرعون ، داراى تأثير بر قواى ادراكى مردم و ايجاد خيال و تصور در آنان

يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

«يخيّل إليه»; يعنى، به وهم و خيال موسى(ع) چنين وانمود شد كه ريسمان ها و عصاها حركت مى كنند. ضمير «إليه» گرچه به موسى(ع) بازمى گردد; ولى روشن است كه همه مردم حاضر در آن صحنه نيز چنين احساسى داشتند.

234- آثار ايمان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 21

21 - پايه هاى حكومت فرعون پس از ماجراى ساحران و ايمان آنان به موسى ( ع ) ، بسيار متزلزل شد .

و لتعلمنّ أيّنا أشدّ عذابًا و أبقى

تفاوت برخوردهاى اوليه فرعون با برخوردهاى پس از ايمان ساحران، نشان از تزلزل حكومت فرعون و احساس خطر شديد او از ناحيه موسى(ع) و مؤمنان به او دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 1

1 - خشم و برآشفتن فرعون از ايمان سريع ساحران به موسى ( ع ) ، بدون رخصت و اجازه وى

قال ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم

235- آثار پيروزى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 64 - 6

6 - فرعونيان نجات و بقاى خود را در گرو غلبه ساحران بر موسى ( ع ) در صحنه مقابله مى دانستند .

ص: 403

و قد أفلح اليوم من استعلى

236- آثار ترس جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 74 - 3

3 - هراس از جهنم و عذاب طاقت فرساى آن ، مايه تحكيم ايمان در قلب ساحران فرعون

إنّا ءامنّا بربّنا . .. إنّه من يأت ربّه مجرمًا فإنّ له جهنّم

جمله «إنّه من يأت. ..» تعليل براى محتواى آيه قبل است.

237- آثار جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 11

11 - ديدگان و قوه خيال موسى ( ع ) نيز ، تحت تأثير سِحر ساحران فرعون قرار گرفت .

يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 67 - 1

1 - موسى ( ع ) ، پس از مشاهده سِحر ساحران فرعون ، در دل خويش از پى آمد هاى احتمالى آن احساس نگرانى كرد .

من سحرهم . .. فأوجس فى نفسه خيفة موسى

«أوجس» به معناى «أحسَّ» و نيز به معناى «أضمر(اخفاكرد)» آمده است (لسان العرب). در اين آيه، معناى «أحسَّ» به نظر مناسب تر مى رسد; چرا كه معناى «اخفا» در «فى نفسه» آمده است. بنابراين «أوجس فى نفسه...»; يعنى، موسى(ع) در دل خود نگرانى و ترسى را احساس كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 68 - 1،3

1 - دل قوى داشتن و نگران نبودن از پى آمد هاى سِحر ساحران فرعون ، مفاد وحى خداوند به موسى ( ع ) در ميدان مقابله با ساحران

فأوجس . .. قلنا لاتخف

3 - موسى ( ع ) از القاى شبهه و احتمال گمراهى مردم به واسطه سِحر ساحران نگران بود .

قلنا لاتخف إنّك أنت الاعلى

جمله «إنّك أنت الاعلى» تعليل براى «لاتخف» است و دلالت مى كند كه موسى(ع) از اين نگران بود كه معجزه او با سحر

ص: 404

ساحران مشتبه گردد و مردم به حقانيت او پى نبرند. خداوند با بيان برترى قطعى او، زمينه هراسش را از بين برد.

238- آخرت طلبى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 14،17

14 - ساحران مؤمن با تحقير قدرت فرعون ، به او اعلام كردند كه بالاترين شكنجه هاى او ، تنها به زندگانى دنيايى آنان خاتمه مى دهد و به آخرتشان آسيبى نخواهد رسانيد .

فاقض ما أنت قاض إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

چنانچه «هذه الحياة» مفعولٌ به براى «تقضى» باشد، مراد از «قضا»، منقضى ساختن خواهد بود. اهل لغت مى گويند: تمام معانى «قضا» به انقطاع يافتن و تمام شدن بازگشت دارد (لسان العرب). بنابراين مفاد آيه چنين مى شود: اى فرعون! با حكم خود به هرچه مى توانى فيصله بده و آن را تمام كن; زيرا تو فقط اين زندگانى دنيا را خاتمه مى دهى.

17 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، داراى ايمان و اعتقاد محكم به آخرت بودند .

فاقض . .. إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

239- آگاهى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 4

4 - ساحران به رسالت ها و پيام هاى موسى ( ع ) قبل از اقدام به مبارزه با وى آگاه بودند .

قالوا ءامنا برب العلمين

تأكيد ساحران به ربوبيت خداوند و پذيرش سريع آن پس از آگاهى به حقانيت موسى(ع)، بيانگر اين است كه آنان پيش از حضور در صحنه مبارزه به پيامهاى وى، كه بارزترين آن اعتقاد به ربوبيت مطلق خداوند است، آگاه شده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 2

2 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مردمى هوشيار و به ترفند ها و سياست بازى هاى فرعون و اشرافيان دربار وى آگاه بودند .

رب موسى و هرون

به نظر مى رسد از اهداف ساحران در تفسير «رب العلمين» به «رب موسى و هرون» اين باشد كه مبادا فرعونيان پس از خاتمه ماجرا چنين وانمود كنند كه ساحران به فرعون سجده كردند و او را «رب العلمين» خواندند. و اين معنا حكايت از هوشيارى ساحران و آگاهى آنان به ترفندهاى فرعون دارد.

ص: 405

240- آمادگى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 7

7 - ساحران پس از اعلام آمادگى براى مبارزه با موسى ( ع ) از فرعون خواستند تا در صورت پيروزى از پاداشى گران برخوردار شوند .

قالوا إن لنا لأجراً إن كنا نحن الغلبين

جمله «إن لنا . .. » استفهامى است و حرف استفهام مقدر مى باشد. يعنى: إن لنا ... . نكره آمدن كلمه «أجراً» دلالت بر بزرگى و گرانسنگى پاداش دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 2

2 - ساحران فرعون ، آمادگى خويش را براى پيش قدم شدن در ارائه سِحر خود ، اعلام كردند .

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 11

11 - ساحران مؤمن ، آمادگى خود را براى تحمّل هرگونه شكنجه و كشتار در جهت حفظ ايمان خويش اعلام كردند .

لن نؤثرك . .. فاقض ما أنت قاض

«قضا» به معناى حكم كردن و داورى است. جمله «فاقض...» از زبان ساحران مؤمن و خطاب به فرعون است; يعنى، هر حكمى را كه مى توانى و قضاوت آن از تو ساخته است، صادر كن. ما آماده پذيرش هر نوع شكنجه و عذاب در راه ايمان خود هستيم.

241- ابزار جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 5،9

5 - ريسمان و عصا ، از وسايل كار ساحران فرعون

فإذا حبالهم و عصيّهم

حبل (مفرد «حبال») به معناى ريسمان و «عصا» (مفرد «عصىّ») به معناى چوب دستى است.

9 - ساحران فرعون ، پيش از حضور در صحنه مقابله با موسى ( ع ) ، ريسمان ها وعصا هاى فراوانى را تدارك ديده بودند .

فإذا حبالهم و عصيّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 1

1 - استفاده ساحران از ريسمان و چوب براى انجام سحر خود

ص: 406

فألقوا حبالهم و عصيّهم

«حبال» (جمع «حبل») به معناى ريسمان ها و «عِصّى» (جمع «عصا») به معناى چوبدستى ها است.

242- ابطال جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 2،7

2 - بلعيده شدن سِحر ساحران فرعون و بطلان گرديدن ساخته هاى آنان با عصاى موسى ( ع ) ، وعده خداوند به آن حضرت .

و ألق ما فى يمينك تلقف ما صنعوا

فعل «تلقف» و نظاير آن (نزد برخى از اهل لغت) در موردى به كار مى رود كه چيزى گرفته شود و خورده يا بلعيده گردد (لسان العرب).

7 - بلعيده شدن سِحر ساحران به وسيله عصاى موسى ، نشانه بطلان سِحر و حقانيت معجزه موسى

و ألق ما فى يمينك تلقف ما صنعوا إنّما صنعوا كيد سحر

جمله «إنّما صنعوا. ..» تعليل براى «تلقف» است; يعنى، بدان جهت كه سحر، كيدى بيش نيست، در برابر حقيقت اعجاز موسى نابود خواهد شد و به دين وسيله بطلان سحر ساحران و حقانيت معجزه اثبات خواهد گرديد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 1

1 - عصاى موسى با اعجاز او ، تمامى ابزار و آلات سِحر جادوى ساحران فرعون ( بند ها و عصا ها ) را بلعيد .

تلقف ما صنعوا . .. فأُلقى السحرة

«فاء» در «فألقى» فصيحه و حاكى از جملاتى محذوفى است. مفاد آيه با تقديرات آن چنين مى شود: موسى(ع) عصاى خود را انداخت و عصا آلات سحر را بلعيد، آن گاه ساحران به سجده افتادند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 45 - 2،5

2 - بلعيده شدن ابزار ساحران ( ريسمان ها و عصا ها ) به وسيله عصاى موسى

فإذا هى تلقف ما يأفكون

5 - عصاى موسى با بلعيدن ابزار جادويى ساحران ، صحنه اى شگفت و به دور از انتظار همگان به وجود آورد .

فإذا هى تلقف ما يأفكون

برداشت ياد شده از آن جا است كه «إذا» براى مفاجات است و نشانگر آن است كه جمله پس از آن، در يك حالت غير منتظره واقع شده است.

ص: 407

243- اتحاد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 115 - 3

3 - ساحران دربار فرعون ، يكدل و يكزبان و يار يكديگر در مبارزه با موسى ( ع )

قالوا يموسى إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

بديهى ست ساحران جمله هاى «إما أن تلقى» و «إما أن نكون نحن الملقين» را دسته جمعى و يا يك به يك نگفتند. بنابراين استناد اين جمله ها به آنان حكايت از هميارى و يكدلى آنان در مبارزه با موسى(ع) دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 9

9 - ساحرانِ فرعون ، يك دل و يك زبان و يار يكديگر ، در مبارزه با موسى ( ع ) بودند .

و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

صدق «أوّل من ألقى» بر همه ساحران، گوياى هدف مشترك و وحدت رويه آنان است.

244- احترام جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 5

5 - ساحران ، داراى موقعيت و احترام در ميان جامعه فرعونى *

و قالوا يأيّه الساحر

برداشت ياد شده بدين احتمال است كه خطاب «يأيّه الساحر»، استهزايى نباشد; بلكه براى احترام ادا شده باشد. و مؤيد آن، ذيل آيه شريفه است كه فرعونيان از موسى(ع) تقاضاى رفع عذاب كردند.

245- احضار جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 38 - 2

2 - گردآورى ساحران در سريع ترين وقت ، پس از پيشنهاد مشاوران فرعون

قالوا . .. و ابعث فى المدائن ... فجمع السحرة

برداشت ياد شده با توجه به آمدن «فاء» - كه بيانگر نبودن فاصله زمانى است - استفاده مى شود.

ص: 408

246- ادب جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 4

4 - برخورد و گفت وگوى ساحران فرعون با موسى ( ع ) در ميدان مبارزه ، همراه با نزاكت و اظهار ادب نسبت به آن حضرت بود .

يموسى إمّا أن تلقى و إمّا

احاله انتخاب آغازگر به موسى(ع) و پرهيز از تحكّم در اين زمينه، خالى از ابراز ادب و نزاكت از سوى ساحران نيست.

247- استغفار جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 9

9 - ساحران فرعون ، پس از ايمان به موسى ( ع ) از اقدام به سِحر به نفع فرعون ، اظهار پشيمانى كرده و خواستار بخشش الهى شدند .

ليغفر لنا . .. ما أكرهتنا عليه من السحر

248- استقامت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 1

1 - اظهار پايدارى بر طريق ايمان و به هيچ انگاشتن مجازات هاى فرعون ، عكس العمل ساحران مؤمن به موسى ( ع ) در برابر فرعون

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 8،10

8 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) پس از اعلان پايدارى بر طريق ايمان ، به دعا به درگاه خدا پرداختند .

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

10 - ساحران مؤمن در عين اظهار استقامت در برابر فرعون ، خود را براى مقاومت در برابر شكنجه هاى فرعون و پايدارى بر طريق ايمان ، نيازمند امداد هاى الهى دانستند .

ربنا أفرغ علينا صبراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 2،11

ص: 409

2 - ساحران مؤمن ، برترى دادن فرعون بر خداوند و بهادادن به تهديدات او در برابر دلايل روشن موسى ( ع ) را ، به كلى منتقى دانسته و ثبات و استحكام ايمان خود را نشان دادند .

قالوا لن نؤثرك على ما جاءنا من البيّنت والذى فطرنا

11 - ساحران مؤمن ، آمادگى خود را براى تحمّل هرگونه شكنجه و كشتار در جهت حفظ ايمان خويش اعلام كردند .

لن نؤثرك . .. فاقض ما أنت قاض

«قضا» به معناى حكم كردن و داورى است. جمله «فاقض...» از زبان ساحران مؤمن و خطاب به فرعون است; يعنى، هر حكمى را كه مى توانى و قضاوت آن از تو ساخته است، صادر كن. ما آماده پذيرش هر نوع شكنجه و عذاب در راه ايمان خود هستيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 1

1 - ساحران مؤمن ، در برابر فرعون و تهديد هاى وى ، بر ايمان خود به پروردگارشان تأكيد كردند .

لن نؤثرك . .. إنّا ءامنّا بربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 50 - 1،2

1 - اعلام آمادگى ساحران مؤمن به موسى ( ع ) در برابر فرعون براى پذيرش هر شكنجه در راه ايمان خويش

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف . .. قالوا لاضير

2 - خشم و تهديد شديد فرعون ، فاقد كمترين تأثير در ساحران مؤمن به موسى ( ع )

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف . .. قالوا لاضير

249- استمداد از جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 111 - 4،5

4 - خنثى سازى معجزه موسى ( ع ) با استمداد از ساحران زبردست ، از آراى تصويب شده از جلسه سران و بزرگان حكومت فرعونيان

و أرسل فى المدائن حشرين

5 - سران دربار فرعون از وى خواستند با تأخير مجازات موسى و هارون موافقت كرده و ساحران زبردست و كاردان را از اطراف و اكناف احضار كند .

و أرسل فى المدائن حشرين

«حشرين» به معناى جمع كنندگان و كوچ دهندگان است و مفعول آن به قرينه آيه قبل و بعد «ساحرين» مى باشد و خود «حشرين» مفعول براى «أرسل» است. بنابراين جمله «أرسل ... » يعنى: نيروهايى را براى جمع آورى و گسيل ساحران بسيج كن.

ص: 410

250- اطمينان به پيروزى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 39 - 2

2 - اطمينان فرعون و درباريان او به غلبه ساحران كارآزموده بر موسى ( ع )

و قيل للناس هل أنتم مجتمعون

دعوت از مردم، مى تواند نشانگر اطمينان فرعونيان به پيروزى ساحران باشد. گفتنى است كه تعابيرى چون: «لعلّنا» و «إن كانوا» - كه بيانگر نوعى ترديد بوده و در آيه بعدى آمده است - شگردى تبليغى براى تهييج ساحران بود تا آنان توان خويش را در اين راه به كار گيرند.

251- اطمينان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 115 - 4

4 - ساحران دربار فرعون مطمئن به غلبه سحرشان بر معجزه موسى ( ع )

إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

از اينكه ساحران اختيار شروع كننده مبارزه را به موسى(ع) واگذاشتند و جمله مربوط به خويش را با تأكيد بيان داشتند، معلوم مى شود آنان به غلبه خويش اطمينان داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 3،6

3 - ساحران فرعون ، نسبت به غلبه و پيروزى خود بر موسى ( ع ) در ميدان مبارزه ، اطمينان داشتند .

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

پيشنهاد به موسى(ع) براى تعيين آغازكننده، حكايت از اطمينان ساحران به كار خود و نتيجه آن و يا لااقل تظاهر به آن از سوى آنان دارد.

6 - ساحران فرعون ، شكست موسى ( ع ) را در صورت اقدام او به سِحر ، حتمى ديده و نيازى به وارد عمل شدن خود احساس نمى كردند . *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

ساحران دو شق تخيير را، به گونه اى بيان كردند كه گويا اگر موسى(ع) ابزار سحر خود را بيفكند، كار او تمام است و ناتوانى او بر همگان روشن خواهد شد و تنها در صورتى كه آنها دست به كار شوند، نوبت «اول» و «دوم» معنا پيدا مى كند از اين رو وصف «أوّل من ألقى» را در باره موسى(ع) به كار نبردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 411

13 - شعراء - 26 - 44 - 3

3 - غرور و اطمينان سرشار ساحران به غلبه خويش بر موسى ( ع )

و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

252- افساد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 6

6 - موسى ( ع ) ، با خطاب به ساحران ، آنان را گروهى مفسد و مقابله آنان با خود را عملى فسادانگيز خواند .

قال موسى ما جئتم به السحر . .. إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

253- اقرار جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 1

1 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) ، به ربوبيت خداى موسى ( ع ) و هارون بر تمام هستى ايمان آورده و بدان اعتراف كردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 2

2 - ساحران مؤمن ، به گناه و خطاى خويش معترف و به آمرزش خداوند اميدوار بودند .

إنّا ءامنّا بربّنا ليغفر لنا خطينا

«خطايا» (جمع «خطيئة») به معناى گناهانى است كه از روى عمد انجام شود (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 47 - 1

1 - اعتراف ساحران به پروردگار جهانيان و ايمان به توحيد ربوبى ، پس از مشاهده معجزه موسى و بطلان سحر خويش

فألقى موسى عصاه . .. قالوا ءامنّا بربّ العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 48 - 3

3 - اعتراف و ايمان ساحران به رسالت موسى و هارون ( ع )

ص: 412

قالوا ءامنّا بربّ العلمين

قيد «ربّ موسى و هارون» اعتراف ضمنى بر ايمان آوردن ساحران به رسالت موسى و هارون(ع) است. آيه بعد (قال آمنتم له...) اين مطلب را تأييد مى كند.

254- اكراه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 5

5 - ساحران مؤمن ، برخلاف ميل باطنى و با اجبار حكومت فرعونى ، وادار به مقابله با موسى ( ع ) شده بودند .

و ما أكرهتنا عليه من السحر

«إكراه»; يعنى، وادار كردن كسى به كارى كه خود تمايل به آن نداشته باشد. گفتنى است كه «أكرهتنا» سخن ساحران مؤمن، خطاب به فرعون است; يعنى، تو ما را به سحر و مبارزه عليه موسى(ع) وادار كردى. اقداماتى كه ساحران در شيوه اجراى سحر انجام دادند، گرچه اختيارى بود; ولى احضار آنان در صحنه مبارزه با موسى(ع) اجبارى بوده است.

255- امتيازخواهى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 41 - 5

5 - امتياز خواهى ساحران از فرعون ، با قرار دادن پيروزى خود در هاله اى از ابهام

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

ترديد ساحران در پيروزى خود، فرعون را در وحشت از شكست فرو مى برد و اشتياق به پيروزى را به هر قيمت در وجود او مشتعل مى ساخت. ساحران از اين زمينه براى دست يافتن به امتيازات بيشتر سود جستند. گفتنى است كه آيه 44 همين سوره - كه در آن ساحران پس از مطمئن شدن به دريافت مزد از فرعون پيروزى خود را بر موسى(ع) قطعى اعلام كردند (قالوا بعزّة فرعون إنّا نحن الغالبون) - مؤيد همين برداشت است.

256- اميدوارى به پيروزى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 40 - 1

1 - اميدوارى فرعونيان به غلبه ساحران بر موسى ( ع ) و پيروى مردم از آنان

لعلّنا نتّبع السحرة إن كانوا هم الغلبين

واژه «لعلّ» براى اظهار اميد است.

ص: 413

257- اميدوارى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 2

2 - ساحران مؤمن ، به گناه و خطاى خويش معترف و به آمرزش خداوند اميدوار بودند .

إنّا ءامنّا بربّنا ليغفر لنا خطينا

«خطايا» (جمع «خطيئة») به معناى گناهانى است كه از روى عمد انجام شود (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 1

1 - اظهار اميدوارى ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، به برخوردارى از غفران الهى

إنّا نطمع أن يغفر لنا ربّنا خطينا

258- انقياد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 9

9 - صبر در برابر تحمل شكنجه هاى فرعون و تسليم خدا بودن تا آخرين لحظه حيات ، درخواست ساحران مؤمن در دعا به درگاه خداوند

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

259- ايمان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 2،3

2 - ساحران ، ايمانشان را به خداوند به همگان اعلام كردند .

قالوا ءامنا برب العلمين

كلمه «قالوا» بيانگر اين است كه ساحران ايمانشان را به خدا و ربوبيت مطلق او علنى ساختند و به همگان اعلام كردند.

3 - ساحران به هنگام سجده به درگاه خداوند ، ايمانشان را به ربوبيت وى اعلام داشتند .

و ألقى السحرة سجدين. قالوا ءامنا برب العلمين

برداشت فوق بر اين اساس است كه جمله «قالوا ءامنا . .. » حال براى «السحرة» و يا بدل اشتمال براى «القى السحرة ... » باشد.

ص: 414

بر اين دو مبنا آيه مورد بحث دلالت مى كند كه ساحران به هنگام سجده به درگاه خدا براى اينكه توهم نشود به فرعون سجده مى كنند، ايمان خويش را به خداوند اظهار كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 1،2،4،5

1 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) ، به ربوبيت خداى موسى ( ع ) و هارون بر تمام هستى ايمان آورده و بدان اعتراف كردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

2 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مردمى هوشيار و به ترفند ها و سياست بازى هاى فرعون و اشرافيان دربار وى آگاه بودند .

رب موسى و هرون

به نظر مى رسد از اهداف ساحران در تفسير «رب العلمين» به «رب موسى و هرون» اين باشد كه مبادا فرعونيان پس از خاتمه ماجرا چنين وانمود كنند كه ساحران به فرعون سجده كردند و او را «رب العلمين» خواندند. و اين معنا حكايت از هوشيارى ساحران و آگاهى آنان به ترفندهاى فرعون دارد.

4 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) به پيامبرى وى و برادرش هارون ايمان آوردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

مى توان گفت از اهداف ساحران در نام بردن خصوص «موسى و هارون»، پذيرش ايشان به عنوان پيامبران الهى بوده است.

5 - ساحران ، ايمان خويش را به موسى ( ع ) و هارون به همگان اعلام كردند .

قالوا ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 1،4،6،8

1 - فرعون در پى گرايش ساحران به رسالت موسى ( ع ) و ايمانشان به ربوبيت خداوند ، بشدت برآشفت و آنان را به سبب ايمانشان توبيخ كرد .

قال فرعون ءامنتم به قبل أن ءاذن لكم

ضمير در «به» هم مى تواند به موسى(ع) برگردانده شود و هم مى تواند به «رب» برگردانده شود. در هر صورت برداشت فوق از آيه استفاده مى شود.

4 - فرعون ، شكست ساحران و پيروزى موسى را صحنه سازى و ايمان آنان را توطئه اى از پيش طراحى شده اعلام كرد .

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة

كلمه «هذا» اشاره است به ماجراى شكست ساحران و پيروزى موسى و در آخر اظهار ايمان ساحران به ربوبيت خداوند و پيامبرى موسى و هارون.

6 - فرعون ، ايمان ساحران را به موسى ( ع ) ، خطرى براى موقعيت و حكومت خويش احساس كرد .

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة لتخرجوا منها أهلها

8 - بيرون راندن و آواره ساختن مردم پايتخت مصر ، تحليل فرعون از داستان مبارزه ساحران با موسى و ايمان آوردن آنان

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة لتخرجوا منها أهلها

برداشت فوق بر اين مبناست كه مراد از «أهلها» همه مردم مصر (عوامل حكومت و توده مردم) باشد، نه خصوص عوامل حكومتى.

ص: 415

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 124 - 1،2،3

1 - فرعون بر كيفر دادن تمامى ساحران مؤمن به موسى ( ع ) تصميم قطعى گرفت و بر آن سوگند ياد كرد .

لأقطعن . .. ثم لأصلبنكم

حرف «لام» در «لاقطعن» در «لاصلبن» لام تأكيد و حاكى از سوگند مقدر است.

2 - قطع يك دست و يك پا در جهت خلاف يكديگر ، از كيفر هاى تعيين شده از سوى فرعون براى ساحران مؤمن به موسى ( ع )

لأقطعن أيديكم و أرجلكم من خلف

3 - فرعون ، ساحران مؤمن به موسى ( ع ) را تهديد كرد كه پس از بريدن دست و پايشان تمامى آنان را به چوبه دار خواهد بست .

ثم لأصلبنكم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 1،2

1 - اظهار پايدارى بر طريق ايمان و به هيچ انگاشتن مجازات هاى فرعون ، عكس العمل ساحران مؤمن به موسى ( ع ) در برابر فرعون

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

2 - ساحران در پاسخ فرعون و تهديد هاى وى اظهار كردند كه با كشته شدن به سوى خداى خويش باز خواهند گشت .

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

«إلى ربنا» متعلق به «منقلبون» است و كلمه «انقلاب»، در صورتى كه به «إلى» متعدى شود، به معناى بازگشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 1،2،3،4،5،6،8

1 - ساحران مؤمن با بيان انگيزه فرعون بر نابودى آنان ، اتهام هاى دروغين وى ( توطئه گرى و آواره سازى مردمان ) را قاطعانه مردود دانستند .

و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

2 - ايمان ساحران به آيات الهى تنها انگيزه فرعون بر شكنجه و مجازات آنان

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة لتخرجوا . .. و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

نقمت «مصدر تنقم» به معناى عقوبت كردن و كراهت داشتن است و «أن ءامنا» مفعولٌ له براى «تنقم» مى باشد. تقدير جمله چنين است: و ما تنقم منا لشىء إلا لايماننا. يعنى اى فرعون تنها چيزى كه تو را بر عقوبت ما واداشته ايمان ماست، نه اينكه ما را توطئه گر و امثال آن بدانى. به عبارت ديگر يعنى تو خود مى دانى كه اتهامهايت واقعيت ندارد.

3 - ساحران گرويده به موسى ( ع ) ، برخوردار از ايمانى راسخ به آيات خداوند

و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

4 - ساحران گرويده به موسى ( ع ) به مجرد آگاهى به آيات الهى ، آنها را باور كردند و بدآنهاايمان آوردند .

ءامنا بايت ربنا لما جاءتنا

برداشت فوق با توجه به كلمه «لما» استفاده شده است.

ص: 416

5 - ساحران گرويده به موسى ( ع ) مؤمنانى در كمال شجاعت و شهامت

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون. و ما تنقم منا إلا أن ءامنا

6 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، در ايمان خويش متكى به آيات و براهينى متعدد بودند .

أن ءامنا بايت ربنا لما جاءتنا

8 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) پس از اعلان پايدارى بر طريق ايمان ، به دعا به درگاه خدا پرداختند .

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 5،6،7

5 - ساحران به جهت تخصص در سِحر ، حقانيت گفته هاى موسى ( ع ) و سِحر نبودن كار او را به روشنى درك كردند .

فأُلقى السحرة سجّدًا قالوا ءامنّا

از ظاهر آيه برمى آيد، كه در ميدان مبارزه، تنها ساحران بودند كه ايمان خود را اعلام كردند و يا لااقل اولين افراد بودند. اين سبقت در ايمان از سوى ساحران، به جهت شناخت آنان از كار خود و تفاوت آن با معجزه بود.

6 - ساحران با مشاهده بطلان سِحرشان ، ربوبيت خداوند بر همه موجودات را باور كرده و به آن ايمان آوردند .

قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

7 - ساحران فرعون ، با صراحت ، ايمان خويش به خداوند را اعلام كردند .

قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 1،2،11

1 - ساحران به خاطر ايمان به موسى ( ع ) ، مورد توبيخ و بازخواست فرعون قرار گرفتند .

قالوا ءامنّا . .. قال ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم

«آمنتم» چه جمله خبرى باشد و چه استفهامى (به تقدير همزه)، مراد از آن توبيخ است و ضمير «له» به قرينه حرف لام - كه براى ربط «أمن» به غير خداوند به كار مى رود - و به تناسب ضمير «إنّه» در «إنّه لكبيركم» به موسى(ع) برمى گردد.

2 - ساحران فرعون ، موسى و هارون ( ع ) را پيامبر خدا دانسته و به آنان ايمان آوردند .

ءامنتم له

تعبير ساحران در آيه قبل، «آمنّا بربّ هارون و موسى» بود; ولى فرعون در توبيخ خود، آنان را مؤمن به موسى(ع) معرفى كرد. گفتنى است كه اين نكته گوياى تلازم ايمان به «ربّ موسى و هارون» با ايمان به رسالت آن دو در دعوت به ربوبيت خداوند است.

11 - در ديدگاه فرعون ، ساحران پيش از حضور در ميدان مبارزه ، به موسى ( ع ) ايمان داشتند و ايمان آنان در صحنه مبارزه ، ايمانى صورى و برنامه ريزى شده بود .

ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 2،3،7،11،14،17

2 - ساحران مؤمن ، برترى دادن فرعون بر خداوند و بهادادن به تهديدات او در برابر دلايل روشن موسى ( ع ) را ، به كلى منتقى

ص: 417

دانسته و ثبات و استحكام ايمان خود را نشان دادند .

قالوا لن نؤثرك على ما جاءنا من البيّنت والذى فطرنا

3 - ساحر مؤمن مصر ، تحت تأثير آيات و بينات الهى ، قرار گرفتند و خدا را بر فرعون ترجيح دادند .

لن نؤثرك على ما جاءنا من البيّنت والذى فطرنا

7 - ساحران مؤمن ، معتقد به رسالت موسى ( ع ) از جانب خالق آنان

على ما جاءنا من البيّنت والذى فطرنا

11 - ساحران مؤمن ، آمادگى خود را براى تحمّل هرگونه شكنجه و كشتار در جهت حفظ ايمان خويش اعلام كردند .

لن نؤثرك . .. فاقض ما أنت قاض

«قضا» به معناى حكم كردن و داورى است. جمله «فاقض...» از زبان ساحران مؤمن و خطاب به فرعون است; يعنى، هر حكمى را كه مى توانى و قضاوت آن از تو ساخته است، صادر كن. ما آماده پذيرش هر نوع شكنجه و عذاب در راه ايمان خود هستيم.

14 - ساحران مؤمن با تحقير قدرت فرعون ، به او اعلام كردند كه بالاترين شكنجه هاى او ، تنها به زندگانى دنيايى آنان خاتمه مى دهد و به آخرتشان آسيبى نخواهد رسانيد .

فاقض ما أنت قاض إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

چنانچه «هذه الحياة» مفعولٌ به براى «تقضى» باشد، مراد از «قضا»، منقضى ساختن خواهد بود. اهل لغت مى گويند: تمام معانى «قضا» به انقطاع يافتن و تمام شدن بازگشت دارد (لسان العرب). بنابراين مفاد آيه چنين مى شود: اى فرعون! با حكم خود به هرچه مى توانى فيصله بده و آن را تمام كن; زيرا تو فقط اين زندگانى دنيا را خاتمه مى دهى.

17 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، داراى ايمان و اعتقاد محكم به آخرت بودند .

فاقض . .. إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 1،9

1 - ساحران مؤمن ، در برابر فرعون و تهديد هاى وى ، بر ايمان خود به پروردگارشان تأكيد كردند .

لن نؤثرك . .. إنّا ءامنّا بربّنا

9 - ساحران فرعون ، پس از ايمان به موسى ( ع ) از اقدام به سِحر به نفع فرعون ، اظهار پشيمانى كرده و خواستار بخشش الهى شدند .

ليغفر لنا . .. ما أكرهتنا عليه من السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 74 - 3

3 - هراس از جهنم و عذاب طاقت فرساى آن ، مايه تحكيم ايمان در قلب ساحران فرعون

إنّا ءامنّا بربّنا . .. إنّه من يأت ربّه مجرمًا فإنّ له جهنّم

جمله «إنّه من يأت. ..» تعليل براى محتواى آيه قبل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 48 - 1،2،3

ص: 418

1 - ساحران پس از مشاهده معجزه موسى ، بيزارى خود را از فرعون و ادعاى ربوبيت او ، به صراحت و در حضور وى ، اعلام داشتند .

قالوا ءامنّا بربّ العلمين . ربّ موسى و هرون

جمله «ربّ موسى و هارون» - كه عطف بيان براى «بربّ العالمين» مى باشد - تعريضى است به فرعون و نيز كنايه از اين نكته است كه ديگر ربّ بودن تو، پذيرفتنى نيست.

2 - تأكيد ساحران بر ايمان خويش به پروردگار يگانه هستى ، به گونه اى صريح و بى ابهام

قالوا ءامنّا بربّ العلمين . ربّ موسى و هرون

3 - اعتراف و ايمان ساحران به رسالت موسى و هارون ( ع )

قالوا ءامنّا بربّ العلمين

قيد «ربّ موسى و هارون» اعتراف ضمنى بر ايمان آوردن ساحران به رسالت موسى و هارون(ع) است. آيه بعد (قال آمنتم له...) اين مطلب را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 13

13 - ايمان همه ساحران به موسى ( ع ) و تهديد فرعون به شكنجه و كشتن تمامى آنان

قال ءامنتم له . .. و لأُصلّبنّكم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 50 - 1،2،3

1 - اعلام آمادگى ساحران مؤمن به موسى ( ع ) در برابر فرعون براى پذيرش هر شكنجه در راه ايمان خويش

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف . .. قالوا لاضير

2 - خشم و تهديد شديد فرعون ، فاقد كمترين تأثير در ساحران مؤمن به موسى ( ع )

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف . .. قالوا لاضير

3 - اعتقاد ساحران مؤمن به زيان نكردن انسان از تحمل دشوارى ها در راه خدا

قالوا لاضير إنّا إلى ربّنا منقلبون

جمله «إنّا إلى ربّنا. ..» تعليل براى «لاضير» و بيانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 6

6 - ساحرانِ گرويده به موسى ( ع ) ، از نخستين مؤمنان به وى

إنّا نطمع أن يغفر . .. إن كنّا أوّل المؤمنين

ص: 419

260- بسيج جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 111 - 5،6

5 - سران دربار فرعون از وى خواستند با تأخير مجازات موسى و هارون موافقت كرده و ساحران زبردست و كاردان را از اطراف و اكناف احضار كند .

و أرسل فى المدائن حشرين

«حشرين» به معناى جمع كنندگان و كوچ دهندگان است و مفعول آن به قرينه آيه قبل و بعد «ساحرين» مى باشد و خود «حشرين» مفعول براى «أرسل» است. بنابراين جمله «أرسل ... » يعنى: نيروهايى را براى جمع آورى و گسيل ساحران بسيج كن.

6 - بسيج نيرو هاى حكومتى به تمامى شهر هاى تحت نفوذ فرعون ، طرح كارگزاران دربار براى گردآورى و احضار ساحران زبردست

و أرسل فى المدائن حشرين

«ال» در «المدائن» عهد ذهنى است و اشاره به شهرهاى تحت نفوذ حكومت فرعون دارد. زيرا معهود بين فرعون و اشراف دربار همان شهرهاى كشور خودشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 112 - 3

3 - احضار همه ساحران زبردست براى مبارزه با موسى ( ع ) ، درخواست اشرافيان دربار فرعون از فرعون

يأتوك بكل سحر عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 1

1 - ساحرانى زبردست و كارآمد پس از فراخوانى آنان براى مبارزه با موسى ، به درگاه فرعون حاضر شدند .

و جاء السحرة فرعون

«ال» در «السحرة» عهد ذكرى است و اشاره به «كل سحر عليم» دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 36 - 5

5 - تدبير مشاوران فرعون ، مبنى بر اعزام اشخاصى به تمام شهر ها و گردآورى نيروى لازم جهت مبارزه با موسى ( ع ) و برادرش

قالوا . .. و ابعث فى المدائن حشرين

«المدائن» جمع محلّى به «ال» و مفيد عموم است; يعنى، همه شهرها.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 37 - 1

1 - گردآورى تمامى ساحران كارآزموده و ماهر براى مقابله با معجزات موسى ، طرح مشاوران فرعون بود .

ص: 420

و ابعث فى المدائن حشرين . يأتوك بكلّ سحّار عليم

261- بشارت به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 114 - 2

2 - فرعون به ساحران بشارت داد كه در صورت پيروزى علاوه بر دريافت پاداشى گران ، از مقرّبان درگاهش خواهند شد .

قال نعم و إنكم لمن المقربين

262- بطلان جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 120 - 1

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) و بطلان سحر خويش ، به خاك افتادند و به درگاه خداوند سجده كردند .

و ألقى السحرة سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 3

3 - موسى ( ع ) ، شكست ساحران و ابطال سحر آنان را ، قطعى و غير قابل ترديد اعلام كرد .

قال موسى ما جئتم به السحر إن اللّه سيبطله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 1

1 - پى بردن ساحران به حقانيت رسالت موسى ( ع ) ، در پى مشاهده بطلان افسون خود در برابر معجزه موسى

فإذا هى تلقف ما يأفكون . فأُلقى السحرة سجدين

برداشت ياد شده با توجه به تفريع «أُلقى» بر آيه پيش به دست مى آيد.

263- بينش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 6

6 - ساحران فرعون ، شكست موسى ( ع ) را در صورت اقدام او به سِحر ، حتمى ديده و نيازى به وارد عمل شدن خود احساس

ص: 421

نمى كردند . *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

ساحران دو شق تخيير را، به گونه اى بيان كردند كه گويا اگر موسى(ع) ابزار سحر خود را بيفكند، كار او تمام است و ناتوانى او بر همگان روشن خواهد شد و تنها در صورتى كه آنها دست به كار شوند، نوبت «اول» و «دوم» معنا پيدا مى كند از اين رو وصف «أوّل من ألقى» را در باره موسى(ع) به كار نبردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 3

3 - ساحران ، با مشاهده معجزه موسى ، آن را قدرتى الهى دانسته و در برابر عظمت خداوند اظهار فروتنى كردند .

فأُلقى السحرة سجّدًا قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 12

12 - تحقير دنيا و حاكميت موقت فرعون در آن ، از سوى ساحران مؤمن

إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

فعل «تقضى» خطاب به فرعون و «هذه الحياة» مفعول فيه آن است; يعنى، «إنّما تقضى مدة هذه الحياة الدنيا» (دايره حكم رانى تو، همين زندگى دنيايى است و فراتر از آن در دسترس تو نيست).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 5

5 - فرعون ، داراى عزت و جلال در چشم و دل ساحران عصر خود .

فلمّا جاء السحرة . .. و قالوا بعزّة فرعون

264- پاداش به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 114 - 2

2 - فرعون به ساحران بشارت داد كه در صورت پيروزى علاوه بر دريافت پاداشى گران ، از مقرّبان درگاهش خواهند شد .

قال نعم و إنكم لمن المقربين

265- پاداش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 422

6 - اعراف - 7 - 114 - 1

1 - فرعون به خواسته ساحران ( اعطاى پاداش در صورت پيروزى ) ، پاسخ مثبت داد .

ان لنا لأجراً . .. قال نعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 41 - 1،3

1 - پرسش ساحران ، از فرعون نسبت به پاداش خود در صورت غلبه بر موسى ( ع )

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

3 - اهتمام ساحران به دريافت پاداش و نه پيروزى فكرى و عقيدتى

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 42 - 1،3

1 - پاسخ مثبت فرعون ، به امتيازطلبى ساحران براى غلبه بر موسى ( ع )

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا . .. قال نعم

3 - فرعون ، براى جلب حمايت ساحران ، بيش از انتظارشان به آنان وعده مزد و پاداش داد .

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا . .. و إنّكم إذًا لمن المقرّبين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه ساحران تنها درخواست مزد داشته اند; ولى فرعون علاوه بر پاسخ مثبت به آن، وعده تقرّب به درگاه خود را نيز به آنان داد.

266- پرسش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 41 - 1

1 - پرسش ساحران ، از فرعون نسبت به پاداش خود در صورت غلبه بر موسى ( ع )

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

267- پشيمانى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 9

9 - ساحران فرعون ، پس از ايمان به موسى ( ع ) از اقدام به سِحر به نفع فرعون ، اظهار پشيمانى كرده و خواستار بخشش الهى شدند .

ص: 423

ليغفر لنا . .. ما أكرهتنا عليه من السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 2،10

2 - ندامت ساحران از گذشته شرك آلود و غفلت بار خود در پيشگاه خدا

إنّا نطمع أن يغفر لنا ربّنا خطينا

10 - اظهار ندامت ساحران ، از قرار دادن دانش خويش در خدمت فرعون ، براى مبارزه با موسى ( ع )

إنّا نطمع أن يغفر لنا ربّنا خطينا

كلمه «خطايانا» مى تواند اشاره به اقدامى باشد كه ساحران در خدمت نظام فرعونى، براى مبارزه با حق انجام داده اند.

268- پوچى جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 118 - 1

1 - عصاى موسى ( ع ) با بلعيدن جادوى ساحران ، موجب به كرسى نشستن حق و پوچ گشتن دستاورد هاى ساحران شد .

فوقع الحق و بطل ما كانوا يعملون

دربرداشت فوق ضمير «كانوا» و «يعملون» به ساحران برگردانده شده است. بر اين مبنا مراد از «ما» در «ما كانوا ... » همان ابزار و آلاتى است كه با سحر خويش آنها را در چشم بينندگان به صورت جانورانى پر تحرك جلوه داده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 43 - 2

2 - اطمينان موسى به غلبه خويش و پوچى افسون ساحران

قال لهم موسى ألقوا ما أنتم ملقون

شتاب نداشتن موسى(ع) در ارائه معجزه خويش، حاكى از اطمينان او و تعبير «ألقوا ما أنتم ملقون» نشانگر بى اعتنايى وى به همه دست مايه هاى ساحران است.

269- پيروزى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 41 - 5

5 - امتياز خواهى ساحران از فرعون ، با قرار دادن پيروزى خود در هاله اى از ابهام

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

ترديد ساحران در پيروزى خود، فرعون را در وحشت از شكست فرو مى برد و اشتياق به پيروزى را به هر قيمت در وجود او مشتعل

ص: 424

مى ساخت. ساحران از اين زمينه براى دست يافتن به امتيازات بيشتر سود جستند. گفتنى است كه آيه 44 همين سوره - كه در آن ساحران پس از مطمئن شدن به دريافت مزد از فرعون پيروزى خود را بر موسى(ع) قطعى اعلام كردند (قالوا بعزّة فرعون إنّا نحن الغالبون) - مؤيد همين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 3

3 - غرور و اطمينان سرشار ساحران به غلبه خويش بر موسى ( ع )

و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

270- پيشنهاد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 1

1 - ساحران فرعون ، در ميدان مبارزه و رويارويى با موسى ( ع ) ، تعيين آغازكننده را به آن حضرت محول كردند .

قالوا يموسى إمّا أن تلقى . .. ألقى

271- تبرّى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 48 - 1

1 - ساحران پس از مشاهده معجزه موسى ، بيزارى خود را از فرعون و ادعاى ربوبيت او ، به صراحت و در حضور وى ، اعلام داشتند .

قالوا ءامنّا بربّ العلمين . ربّ موسى و هرون

جمله «ربّ موسى و هارون» - كه عطف بيان براى «بربّ العالمين» مى باشد - تعريضى است به فرعون و نيز كنايه از اين نكته است كه ديگر ربّ بودن تو، پذيرفتنى نيست.

272- تبليغ جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 16

16 - ساحران مؤمن با وجود تهديدات فرعون ، در صدد نصيحت و ارشاد و هدايت وى بودند .

ما جاءنا من البيّنت و الذى فطرنا فاقض ما أنت قاض إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

ص: 425

اشاره ساحران به بينات موسى(ع) و خالقيت خداوند و محدوديت قدرت فرعون، پس از موضع گيرى خصمانه او، مى تواند به منظور رام ساختن و پند و اندرز دادن به او باشد.

273- تجديدنظر جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 120 - 2

2 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) به عظمت خداوند پى بردند و او را شايسته و بايسته پرستش يافتند .

و ألقى السحرة سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 1،2،3

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) ربوبيت خداوند را بر تما هستى باور كردند و به آن ايمان آوردند .

قالوا ءامنا برب العلمين

2 - ساحران ، ايمانشان را به خداوند به همگان اعلام كردند .

قالوا ءامنا برب العلمين

كلمه «قالوا» بيانگر اين است كه ساحران ايمانشان را به خدا و ربوبيت مطلق او علنى ساختند و به همگان اعلام كردند.

3 - ساحران به هنگام سجده به درگاه خداوند ، ايمانشان را به ربوبيت وى اعلام داشتند .

و ألقى السحرة سجدين. قالوا ءامنا برب العلمين

برداشت فوق بر اين اساس است كه جمله «قالوا ءامنا . .. » حال براى «السحرة» و يا بدل اشتمال براى «القى السحرة ... » باشد. بر اين دو مبنا آيه مورد بحث دلالت مى كند كه ساحران به هنگام سجده به درگاه خدا براى اينكه توهم نشود به فرعون سجده مى كنند، ايمان خويش را به خداوند اظهار كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 1،4

1 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) ، به ربوبيت خداى موسى ( ع ) و هارون بر تمام هستى ايمان آورده و بدان اعتراف كردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

4 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) به پيامبرى وى و برادرش هارون ايمان آوردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

مى توان گفت از اهداف ساحران در نام بردن خصوص «موسى و هارون»، پذيرش ايشان به عنوان پيامبران الهى بوده است.

ص: 426

274- تصليب جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 13،15

13 - قطع يك دست و يك پا در جهت مخالف يكديگر و دار زدن بر تنه درختان خرما ، از جمله مجازات هاى تعيين شده براى ساحران مؤمن از سوى فرعون بود .

فلأقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأصلّبنّكم

«جذع» (مفرد «جذوع») به معناى ساق درخت است و حرف «فى» نشانه آن است كه فرعون در تهديد خود، مكان هميشگى ساحران را پس از قطع دست و پايشان، چوبه هاى دار در نظر گرفته بود. اين مطلب كنايه از آن دارد كه بدن آنان هرگز از دار پايين آورده نخواهد شد.

15 - تصميم فرعون بر شكنجه و به صليب كشيدن ساحران مؤمن و نظارت مستقيم خود بر اجراى آن ، تصميمى قاطع و مستبدانه بود .

لأقطّعنّ . .. لأصلّبنّكم ... لتعلمنّ أيّنا أشدّ عذابًا و أبقى

فرعون در واكنش هاى قبلى خود در برابر موسى(ع) با اطرافيان خويش به مشورت مى نشست; ولى در مجازات ساحران، تصميم مستبدانه و شخصى خود را با سوگند بر اجراى آن اعلام كرد و با لام قسم و نون تأكيد ثقيله و فعل هايى از باب تفعيل، قاطعيت خود را در اين تصميم ابراز كرد. گفتنى كه فعل هاى «لأقطّعنّ» و «لأصلبنّ» كه از باب تفعيل اند، با ثلاثى مجرد در معنا يكسان بوده و تفاوتى جز تأكيد افزون تر ندارند.

275- تكبر جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 3

3 - غرور و اطمينان سرشار ساحران به غلبه خويش بر موسى ( ع )

و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

276- تلاش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 43 - 3

3 - تلاش ساحران براى انجام كارى شبيه به معجزه موسى

ألقوا ما أنتم ملقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 7

ص: 427

7 - سعى ساحران بر ارائه كارى قوى تر و چشمگيرتر از معجزه موسى و در عين حال هم سنخ با آن

فألقوا حبالهم و عصيّهم

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران از ريسمان ها و عصاهاى متعدد براى مبارزه با معجزه (عصاى اژدها شوند) موسى(ع) استفاده كردند.

277- تملق جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 8

8 - اقدام ساحران به ستايش فرعون در لحظه شروع عمليات خود ، با هدف جلب حمايت او و نزديك ساختن خويش بهوى

فألقوا . .. و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

278- تنبه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 1

1 - پى بردن ساحران به حقانيت رسالت موسى ( ع ) ، در پى مشاهده بطلان افسون خود در برابر معجزه موسى

فإذا هى تلقف ما يأفكون . فأُلقى السحرة سجدين

برداشت ياد شده با توجه به تفريع «أُلقى» بر آيه پيش به دست مى آيد.

279- تواضع جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 3

3 - ساحران ، با مشاهده معجزه موسى ، آن را قدرتى الهى دانسته و در برابر عظمت خداوند اظهار فروتنى كردند .

فأُلقى السحرة سجّدًا قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

280- توطئه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 118 - 2

2 - ساحران در مدتى طولانى و به طور مستمر در تدارك سحر خويش عليه موسى ( ع ) بودند .

ص: 428

و بطل ما كانوا يعملون

فعل مضارع «يعملون» پس از «كانوا» حكايت از مداومت ساحران به مهياسازى خويش براى جادوگرى دارد.

281- تهديد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 9

9 - فرعون بر پايه تحليل دروغين خويش و توطئه گر خواندن ساحران ، آنان را به مجازاتى شديد تهديد كرد .

إن هذا لمكر . .. فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 124 - 3

3 - فرعون ، ساحران مؤمن به موسى ( ع ) را تهديد كرد كه پس از بريدن دست و پايشان تمامى آنان را به چوبه دار خواهد بست .

ثم لأصلبنكم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 2

2 - ساحران در پاسخ فرعون و تهديد هاى وى اظهار كردند كه با كشته شدن به سوى خداى خويش باز خواهند گشت .

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

«إلى ربنا» متعلق به «منقلبون» است و كلمه «انقلاب»، در صورتى كه به «إلى» متعدى شود، به معناى بازگشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 8،9،13

8 - تهديد ساحران مؤمن از سوى فرعون به داشتن فرجامى تيره و وحشتناك

فلسوف تعلمون

9 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مورد تهديد فرعون به قطع دست و پا و كشيده شدن بر صليب

لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأُصلّبنّكم أجمعين

13 - ايمان همه ساحران به موسى ( ع ) و تهديد فرعون به شكنجه و كشتن تمامى آنان

قال ءامنتم له . .. و لأُصلّبنّكم أجمعين

282- تهمت به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 429

6 - اعراف - 7 - 123 - 4،7

4 - فرعون ، شكست ساحران و پيروزى موسى را صحنه سازى و ايمان آنان را توطئه اى از پيش طراحى شده اعلام كرد .

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة

كلمه «هذا» اشاره است به ماجراى شكست ساحران و پيروزى موسى و در آخر اظهار ايمان ساحران به ربوبيت خداوند و پيامبرى موسى و هارون.

7 - فرعون با توطئه گر خواندن موسى ( ع ) و ساحران ، براندازى حكومت فرعونيان و بيرون راندن ايشان را ، از پايتخت مصر از اهداف توطئه آنان شمرد .

إن هذا لمكر . .. لتخرجوا منها أهلها

مراد از «أهلها» هم مى تواند فرعون، درباريان و وابستگان به او باشد و هم مى تواند مراد از آن تمامى ساكنان مصر باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 1

1 - ساحران مؤمن با بيان انگيزه فرعون بر نابودى آنان ، اتهام هاى دروغين وى ( توطئه گرى و آواره سازى مردمان ) را قاطعانه مردود دانستند .

و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 9

9 - فراگرفتن سِحر از موسى ( ع ) و هم دستى با او در توطئه عليه فرعون ، از اتهامات فرعون به ساحران مؤمن بود .

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 7

7 - اتهام ساحران از سوى فرعون ، به شاگردى موسى ( ع ) و يادگرفتن سحر در مكتب او

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

283- تهمت تبانى به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 10،11

10 - فرعون ، شكست ساحران از موسى ( ع ) را ، امرى تصنّعى و براثر تبانى قبلى با موسى ( ع ) دانست و آنان را به سهل انگارى عمدى متهم ساخت .

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

ص: 430

11 - در ديدگاه فرعون ، ساحران پيش از حضور در ميدان مبارزه ، به موسى ( ع ) ايمان داشتند و ايمان آنان در صحنه مبارزه ، ايمانى صورى و برنامه ريزى شده بود .

ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 4

4 - اتهام ساحران از سوى فرعون ، به هم دستى با موسى ( ع ) براى توطئه عليه وى

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

284- جادوگران فرعون و ترك جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 2

2 - ساحران پس از رخصت دهى موسى ( ع ) آنچه را براى جادوگرى تدارك ديده بودند ، در مقابل تماشاگران ر ها كردند و چشم هاى آنان را سحر كردند .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس

285- جادوگران فرعون و تعاليم موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 47 - 2

2 - آگاهى قبلى ساحران از پيام توحيدى موسى ( ع ) و تنها نيازمند مشاهده دليلى روشن

قالوا ءامنّا بربّ العلمين

286- جادوگران فرعون و دعوت موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 10

10 - ساحران فرعون ، از دعوت موسى ( ع ) و هماهنگى هارون با او ، پيش از اقدام به مبارزه با آنان آگاه بودند .

ءامنّا بربّ هرون و موسى

ص: 431

287- جادوگران فرعون و دعوت هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 10

10 - ساحران فرعون ، از دعوت موسى ( ع ) و هماهنگى هارون با او ، پيش از اقدام به مبارزه با آنان آگاه بودند .

ءامنّا بربّ هرون و موسى

288- جادوگران فرعون و رب العالمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 3

3 - پيشگيرى از فريبكارى و خدعه گرى فرعون ، از اهداف ساحران در تفسير « رب العلمين » به « رب موسى و هرون »

رب موسى و هرون

289- جادوگران فرعون و فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 1،2

1 - اظهار پايدارى بر طريق ايمان و به هيچ انگاشتن مجازات هاى فرعون ، عكس العمل ساحران مؤمن به موسى ( ع ) در برابر فرعون

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

2 - ساحران در پاسخ فرعون و تهديد هاى وى اظهار كردند كه با كشته شدن به سوى خداى خويش باز خواهند گشت .

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

«إلى ربنا» متعلق به «منقلبون» است و كلمه «انقلاب»، در صورتى كه به «إلى» متعدى شود، به معناى بازگشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 1،10

1 - ساحران مؤمن با بيان انگيزه فرعون بر نابودى آنان ، اتهام هاى دروغين وى ( توطئه گرى و آواره سازى مردمان ) را قاطعانه مردود دانستند .

و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

10 - ساحران مؤمن در عين اظهار استقامت در برابر فرعون ، خود را براى مقاومت در برابر شكنجه هاى فرعون و پايدارى بر طريق ايمان ، نيازمند امداد هاى الهى دانستند .

ربنا أفرغ علينا صبراً

ص: 432

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 5

5 - فرعون ، داراى عزت و جلال در چشم و دل ساحران عصر خود .

فلمّا جاء السحرة . .. و قالوا بعزّة فرعون

290- جادوگران فرعون و مردم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 4،5،6

4 - جادوى ساحران فرعونى ، مايه هراس شديد مردم گشت .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس و استرهبوهم

«استرهاب» به معناى ترسانيدن است. جمله «استرهبوهم» هم مى تواند عطف بر جزاى شرط، يعنى «سحروا ... » باشد و هم مى تواند عطف بر «فلما ألقوا ... » باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. يعنى: سحروا أعين الناس و استرهبوهم بسحرهم.

5 - ساحران فرعونى پس از چشمبندى مردم به ترسانيدن آنان پرداختند .

فلما ألقوا . .. و استرهبوهم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «استرهبوا» عطف بر «فلما ألقوا . .. » باشد. بر اين مبنا «استرهبوهم» دلالت مى كند كه ساحران پس از چشمبندى با حركات و سكنات خويش سعى مى كردند مردم را كاملا مرعوب سحر خويش سازند.

6 - ساحران فرعونى با افكندن ابزار سحر خويش و ايجاد هول و هراس در مردم ، سحرى بس بزرگ و شگفت آور را به نمايش گذاشتند .

سحروا أعين الناس و استرهبوهم و جاءو بسحر عظيم

291- جادوگران فرعون و معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 3

3 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، معتقد به معاد و بازگشت به خدا پس از سپرى كردن حيات دنيا

إنا إلى ربنا منقلبون

292- جادوگران فرعون و معجزه موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 433

6 - اعراف - 7 - 120 - 1،2

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) و بطلان سحر خويش ، به خاك افتادند و به درگاه خداوند سجده كردند .

و ألقى السحرة سجدين

2 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) به عظمت خداوند پى بردند و او را شايسته و بايسته پرستش يافتند .

و ألقى السحرة سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 1

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) ربوبيت خداوند را بر تما هستى باور كردند و به آن ايمان آوردند .

قالوا ءامنا برب العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 1

1 - ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) ، به ربوبيت خداى موسى ( ع ) و هارون بر تمام هستى ايمان آورده و بدان اعتراف كردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 2،3

2 - ساحران با مشاهده معجزه موسى و بلعيده شدن سِحرشان با اعجاز او ، در برابر خداوند به سجده افتادند .

فأُلقى السحرة سجّدًا

3 - ساحران ، با مشاهده معجزه موسى ، آن را قدرتى الهى دانسته و در برابر عظمت خداوند اظهار فروتنى كردند .

فأُلقى السحرة سجّدًا قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

293- جادوگران فرعون و موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 115 - 1،2،3

1 - ساحران پس از اجتماع در صحنه رويارويى با موسى ( ع ) ، شروع كننده مبارزه را به انتخاب وى وانهادند .

قالوا يموسى إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

بديهى است هر يك از طرفين (موسى از يك سو و ساحران از سوى ديگر) براى عرضه كار خود در صحنه مبارزه حاض---ر شده بودند. بنابراين تخييرِ مستفاد از جمله «إما أن تلقى ... »، ناظر به شروع كننده كار است، نه به اصل انجام آن.

2 - ساحران ، جادويى همانند معجزه موسى ( ع ) تدارك ديده بودند .

إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

ص: 434

به كارگيرى «تلقى» و «ملقين»، كه هر دو از مصدر «القاء» به معناى افكندن است، مى رساند كه جادوى آنان مشابهت صورى با معجزه موسى داشته است.

3 - ساحران دربار فرعون ، يكدل و يكزبان و يار يكديگر در مبارزه با موسى ( ع )

قالوا يموسى إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

بديهى ست ساحران جمله هاى «إما أن تلقى» و «إما أن نكون نحن الملقين» را دسته جمعى و يا يك به يك نگفتند. بنابراين استناد اين جمله ها به آنان حكايت از هميارى و يكدلى آنان در مبارزه با موسى(ع) دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 118 - 2

2 - ساحران در مدتى طولانى و به طور مستمر در تدارك سحر خويش عليه موسى ( ع ) بودند .

و بطل ما كانوا يعملون

فعل مضارع «يعملون» پس از «كانوا» حكايت از مداومت ساحران به مهياسازى خويش براى جادوگرى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 5

5 - برخورد و ملاقات ساحران با موسى ( ع ) در پايتخت مصر ، پيش از حضورشان در صحنه مبارزه

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 1،3،4،5

1 - ساحران فرعون ، در ميدان مبارزه و رويارويى با موسى ( ع ) ، تعيين آغازكننده را به آن حضرت محول كردند .

قالوا يموسى إمّا أن تلقى . .. ألقى

3 - ساحران فرعون ، نسبت به غلبه و پيروزى خود بر موسى ( ع ) در ميدان مبارزه ، اطمينان داشتند .

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

پيشنهاد به موسى(ع) براى تعيين آغازكننده، حكايت از اطمينان ساحران به كار خود و نتيجه آن و يا لااقل تظاهر به آن از سوى آنان دارد.

4 - برخورد و گفت وگوى ساحران فرعون با موسى ( ع ) در ميدان مبارزه ، همراه با نزاكت و اظهار ادب نسبت به آن حضرت بود .

يموسى إمّا أن تلقى و إمّا

احاله انتخاب آغازگر به موسى(ع) و پرهيز از تحكّم در اين زمينه، خالى از ابراز ادب و نزاكت از سوى ساحران نيست.

5 - علاقه مندى ساحران فرعون ، به پيشدستى در ارائه سِحر خويش ، قبل از اقدام موسى ( ع ) به ارائه آيات *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

تفاوت تعبير در بخش دوم پيشنهاد، نشانگر اين نكته است كه ساحران براى شروع كردن، انگيزه بيشترى داشتند و بدين وسيله آن را ابراز مى كردند; زيرا به جاى «أن نكون . ..» مى توانستند بگويند «أمّا أن نلقى»

ص: 435

294- جادوگران فرعون و نبوّت موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 4

4 - ساحران به رسالت ها و پيام هاى موسى ( ع ) قبل از اقدام به مبارزه با وى آگاه بودند .

قالوا ءامنا برب العلمين

تأكيد ساحران به ربوبيت خداوند و پذيرش سريع آن پس از آگاهى به حقانيت موسى(ع)، بيانگر اين است كه آنان پيش از حضور در صحنه مبارزه به پيامهاى وى، كه بارزترين آن اعتقاد به ربوبيت مطلق خداوند است، آگاه شده بودند.

295- جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 115 - 2

2 - ساحران ، جادويى همانند معجزه موسى ( ع ) تدارك ديده بودند .

إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

به كارگيرى «تلقى» و «ملقين»، كه هر دو از مصدر «القاء» به معناى افكندن است، مى رساند كه جادوى آنان مشابهت صورى با معجزه موسى داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 3،4،6

3 - جادوى ساحران فرعونى از نوع چشمبندى و نشان دادن اشيا بر خلاف واقع آن بوده است .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس

4 - جادوى ساحران فرعونى ، مايه هراس شديد مردم گشت .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس و استرهبوهم

«استرهاب» به معناى ترسانيدن است. جمله «استرهبوهم» هم مى تواند عطف بر جزاى شرط، يعنى «سحروا ... » باشد و هم مى تواند عطف بر «فلما ألقوا ... » باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. يعنى: سحروا أعين الناس و استرهبوهم بسحرهم.

6 - ساحران فرعونى با افكندن ابزار سحر خويش و ايجاد هول و هراس در مردم ، سحرى بس بزرگ و شگفت آور را به نمايش گذاشتند .

سحروا أعين الناس و استرهبوهم و جاءو بسحر عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 117 - 1

1 - خداوند پس از جادوگرى ساحران به موسى فرمان داد تا عصاى خويش را در صحنه مبارزه ر ها سازد .

و أوحينا إلى موسى أن ألق عصاك

ص: 436

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 1

1 - پس از درخواست موسى ( ع ) ، ساحران با به ميدان ريختن آنچه داشتند ( چوب ها و طناب ها ) به كار سحر پرداختند .

قال لهم موسى ألقوا . .. فلما ألقوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 8

8 - ساحران فرعون ، جادويى هم نوع با معجزه موسى ( ع ) تدارك ديده بودند .

أن تلقى . .. من ألقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 4،6

4 - ساحران فرعون ، به مجرد اجازه موسى ( ع ) ، ابزار سِحر خود را به كار انداختند و سِحر خويش را آغاز كردند .

قال بل ألقوا فإذا

سرعت عمل ساحران است. از اين رو مفاد آيه چنين است: «موسى گفت شما سحرتان را بيندازيد و آنان سحر خويش را ارائه كردند كه ناگهان ريسمان ها و...».

6 - ساحران فرعون ، با سِحر خود چنين وانمود كردند كه ريسمان ها و عصا هاى آنان به هر طرف شتافته و حركت مى كند .

فإذا حبالهم و عصيّهم يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

«أنّها تسعى» نائب فاعل «يخيّل» است و فعل «يخيّل إليه» دلالت دارد كه ريسمان ها و چوب دستى ها در واقع بى حركت بودند; نه آن كه با ماده اى آغشته شده باشند كه براثر تابش آفتاب، واقعاً به حركت درآمده باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 1،2،7

1 - استفاده ساحران از ريسمان و چوب براى انجام سحر خود

فألقوا حبالهم و عصيّهم

«حبال» (جمع «حبل») به معناى ريسمان ها و «عِصّى» (جمع «عصا») به معناى چوبدستى ها است.

2 - اقدام ساحران ، پس از پيشنهاد موسى ( ع ) ، به افكندن ريسمان ها و عصا هاى خود براى نماياندن سحر خويش

قال لهم موسى ألقوا . .. فألقوا حبالهم و عصيّهم

7 - سعى ساحران بر ارائه كارى قوى تر و چشمگيرتر از معجزه موسى و در عين حال هم سنخ با آن

فألقوا حبالهم و عصيّهم

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران از ريسمان ها و عصاهاى متعدد براى مبارزه با معجزه (عصاى اژدها شوند) موسى(ع) استفاده كردند.

ص: 437

296- جذابيت جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 67 - 3

3 - سِحر ارائه شده از سوى ساحران فرعون ، سِحرى چشمگير و جذاب و اغواكننده بود .

فأوجس فى نفسه خيفة موسى

«خيفة» به معناى نوعى از خوف و نگرانى است. بروز اين نگرانى براى موسى(ع)، پس از سحر ساحران فرعون، از چشمگير و هنرمندانه بودن كار آنان حكايت دارد، به گونه اى كه موسى(ع) خطر فريب خوردن مردم را به وضوح مى ديد.

297- جلب رضايت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 42 - 5

5 - اقدام فرعون به جلب رضايت و حمايت هر چه بيشتر ساحران

أئنّ لنا لأجرًا . .. قال نعم و إنّكم إذًا لمن المقرّبين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه فرعون علاوه بر پاداش مورد نظر ساحران، به آنان وعده مقام هاى فزون تر را نيز داد.

298- جنگ روانى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 4

4 - تبليغات روانى ساحران به هنگام انجام عمليات خود

فألقوا . .. و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

299- چوب جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 1

1 - استفاده ساحران از ريسمان و چوب براى انجام سحر خود

فألقوا حبالهم و عصيّهم

«حبال» (جمع «حبل») به معناى ريسمان ها و «عِصّى» (جمع «عصا») به معناى چوبدستى ها است.

ص: 438

300- حق پذيرى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 6

6 - تأثير عميق آيات الهى در آگاهان و اهل شناخت

فأُلقى السحرة سجدين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران چون با افسون آشنا بودند و خيال را از واقعيت تشخيص مى دادند، زودتر از ديگران به معجزه بودن كار موسى(ع) و حقانيت رسالت وى پى بردند.

301- حمايت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 42 - 6

6 - فرعون از پيروزى خود در برابر معجزه موسى ( ع ) مأيوس شده و تنها به حمايت ساحران چشم دوخته بود .

قال نعم و إنّكم إذًا لمن المقرّبين

تلاش فرعون براى جلب حمايت ساحران از خود، به هر قيمت ممكن و بيش از انتظار آنها، گوياى برداشت ياد شده است.

302- خالق جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 7

7 - ساحران مؤمن ، معتقد به رسالت موسى ( ع ) از جانب خالق آنان

على ما جاءنا من البيّنت والذى فطرنا

303- خداشناسى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 12

12 - ساحران در پاسخ فرعون ، خداوند را برتر از او و وصول به خدا را ، ارجمندتر از آسايش دنيوى و پاينده تر از زندگانى در دنيا معرفى كردند .

إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا . .. واللّه خير و أبقى

ص: 439

304- خواسته هاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 114 - 1

1 - فرعون به خواسته ساحران ( اعطاى پاداش در صورت پيروزى ) ، پاسخ مثبت داد .

ان لنا لأجراً . .. قال نعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 9

9 - صبر در برابر تحمل شكنجه هاى فرعون و تسليم خدا بودن تا آخرين لحظه حيات ، درخواست ساحران مؤمن در دعا به درگاه خداوند

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

305- خيال انگيزى جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 7

7 - سِحر ساحران فرعون ، داراى تأثير بر قواى ادراكى مردم و ايجاد خيال و تصور در آنان

يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

«يخيّل إليه»; يعنى، به وهم و خيال موسى(ع) چنين وانمود شد كه ريسمان ها و عصاها حركت مى كنند. ضمير «إليه» گرچه به موسى(ع) بازمى گردد; ولى روشن است كه همه مردم حاضر در آن صحنه نيز چنين احساسى داشتند.

306- دعاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 8،9

8 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) پس از اعلان پايدارى بر طريق ايمان ، به دعا به درگاه خدا پرداختند .

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

9 - صبر در برابر تحمل شكنجه هاى فرعون و تسليم خدا بودن تا آخرين لحظه حيات ، درخواست ساحران مؤمن در دعا به درگاه خداوند

ربنا أفرغ علينا صبراً و توفنا مسلمين

ص: 440

307- دعوت از جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 36 - 5

5 - تدبير مشاوران فرعون ، مبنى بر اعزام اشخاصى به تمام شهر ها و گردآورى نيروى لازم جهت مبارزه با موسى ( ع ) و برادرش

قالوا . .. و ابعث فى المدائن حشرين

«المدائن» جمع محلّى به «ال» و مفيد عموم است; يعنى، همه شهرها.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 38 - 1

1 - پيشنهاد مشاوران مبنى بر فراخوانى ساحران از همه شهر ها ، مورد پذيرش فرعون

قالوا . .. و ابعث فى المدائن ... فجمع السحرة

308- دلايل بطلان جادو جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 7

7 - بلعيده شدن سِحر ساحران به وسيله عصاى موسى ، نشانه بطلان سِحر و حقانيت معجزه موسى

و ألق ما فى يمينك تلقف ما صنعوا إنّما صنعوا كيد سحر

جمله «إنّما صنعوا. ..» تعليل براى «تلقف» است; يعنى، بدان جهت كه سحر، كيدى بيش نيست، در برابر حقيقت اعجاز موسى نابود خواهد شد و به دين وسيله بطلان سحر ساحران و حقانيت معجزه اثبات خواهد گرديد.

309- دنياطلبى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 41 - 3،4

3 - اهتمام ساحران به دريافت پاداش و نه پيروزى فكرى و عقيدتى

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

4 - ساحران عصر فرعون ، قشرى سودجو و دنياگرا

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران يا موسى(ع) را حق مى دانستند و يا باطل; در هر دو صورت درخواست مزد و پاداش در برابر احياى حق و يا نابودى آن، بيانگر سودجويى و دنيامدارى است.

ص: 441

310- ذلت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 119 - 2

2 - ساحران دربار فرعون پس از بطلان سحرشان شكست خوردند و در صحنه مبارزه به ذلت افتادند .

فغلبوا هنالك و انقلبوا صغرين

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مراد از ضمير «فغلبوا» و «انقلبوا» ساحران باشد.

311- روش برخورد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 4

4 - برخورد و گفت وگوى ساحران فرعون با موسى ( ع ) در ميدان مبارزه ، همراه با نزاكت و اظهار ادب نسبت به آن حضرت بود .

يموسى إمّا أن تلقى و إمّا

احاله انتخاب آغازگر به موسى(ع) و پرهيز از تحكّم در اين زمينه، خالى از ابراز ادب و نزاكت از سوى ساحران نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 4

4 - تبليغات روانى ساحران به هنگام انجام عمليات خود

فألقوا . .. و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

312- ريسمان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 5،6،9

5 - ريسمان و عصا ، از وسايل كار ساحران فرعون

فإذا حبالهم و عصيّهم

حبل (مفرد «حبال») به معناى ريسمان و «عصا» (مفرد «عصىّ») به معناى چوب دستى است.

6 - ساحران فرعون ، با سِحر خود چنين وانمود كردند كه ريسمان ها و عصا هاى آنان به هر طرف شتافته و حركت مى كند .

فإذا حبالهم و عصيّهم يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

«أنّها تسعى» نائب فاعل «يخيّل» است و فعل «يخيّل إليه» دلالت دارد كه ريسمان ها و چوب دستى ها در واقع بى حركت بودند; نه آن كه با ماده اى آغشته شده باشند كه براثر تابش آفتاب، واقعاً به حركت درآمده باشند.

9 - ساحران فرعون ، پيش از حضور در صحنه مقابله با موسى ( ع ) ، ريسمان ها وعصا هاى فراوانى را تدارك ديده بودند .

فإذا حبالهم و عصيّهم

ص: 442

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 1،2

1 - استفاده ساحران از ريسمان و چوب براى انجام سحر خود

فألقوا حبالهم و عصيّهم

«حبال» (جمع «حبل») به معناى ريسمان ها و «عِصّى» (جمع «عصا») به معناى چوبدستى ها است.

2 - اقدام ساحران ، پس از پيشنهاد موسى ( ع ) ، به افكندن ريسمان ها و عصا هاى خود براى نماياندن سحر خويش

قال لهم موسى ألقوا . .. فألقوا حبالهم و عصيّهم

313- زمينه ارتداد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 1

1 - بازگشت ساحران مؤمن به كفر ( ارتداد ) و پيروى از آيين فرعونيان ، از هدف هاى تهديد فرعون در مورد آنان

لأقطّعنّ . .. قالوا لن نؤثرك

پاسخ ساحران مؤمن به فرعون (لن نؤثرك)، حكايت از آن دارد كه تهديدات فرعون، براى بازگرداندن ساحران از راه ايمان بوده است.

314- زهد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 12

12 - ساحران در پاسخ فرعون ، خداوند را برتر از او و وصول به خدا را ، ارجمندتر از آسايش دنيوى و پاينده تر از زندگانى در دنيا معرفى كردند .

إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا . .. واللّه خير و أبقى

315- زيركى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 2

2 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، مردمى هوشيار و به ترفند ها و سياست بازى هاى فرعون و اشرافيان دربار وى آگاه بودند .

رب موسى و هرون

ص: 443

به نظر مى رسد از اهداف ساحران در تفسير «رب العلمين» به «رب موسى و هرون» اين باشد كه مبادا فرعونيان پس از خاتمه ماجرا چنين وانمود كنند كه ساحران به فرعون سجده كردند و او را «رب العلمين» خواندند. و اين معنا حكايت از هوشيارى ساحران و آگاهى آنان به ترفندهاى فرعون دارد.

316- سبقت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 43 - 1

1 - پيشنهاد موسى ( ع ) به ساحران ، براى پيشقدم شدن در نماياندن سحر خويش

قال لهم موسى ألقوا ما أنتم ملقون

317- سجده جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 120 - 1

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) و بطلان سحر خويش ، به خاك افتادند و به درگاه خداوند سجده كردند .

و ألقى السحرة سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 3

3 - ساحران به هنگام سجده به درگاه خداوند ، ايمانشان را به ربوبيت وى اعلام داشتند .

و ألقى السحرة سجدين. قالوا ءامنا برب العلمين

برداشت فوق بر اين اساس است كه جمله «قالوا ءامنا . .. » حال براى «السحرة» و يا بدل اشتمال براى «القى السحرة ... » باشد. بر اين دو مبنا آيه مورد بحث دلالت مى كند كه ساحران به هنگام سجده به درگاه خدا براى اينكه توهم نشود به فرعون سجده مى كنند، ايمان خويش را به خداوند اظهار كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 2

2 - ساحران با مشاهده معجزه موسى و بلعيده شدن سِحرشان با اعجاز او ، در برابر خداوند به سجده افتادند .

فأُلقى السحرة سجّدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 2

ص: 444

2 - به سجده در افتادن بى درنگ ساحران ، با مشاهده معجزه پيروز موسى

فأُلقى السحرة سجدين

به كارگيرى «فاء» تعقيب و فعل مجهول «أُلقى» بيانگر آن است كه ساحران با مشاهده آن منظره عجيب، اختيار از كف دادند و بلافاصله به سجده درافتادند.

318- سرزنش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 1

1 - فرعون در پى گرايش ساحران به رسالت موسى ( ع ) و ايمانشان به ربوبيت خداوند ، بشدت برآشفت و آنان را به سبب ايمانشان توبيخ كرد .

قال فرعون ءامنتم به قبل أن ءاذن لكم

ضمير در «به» هم مى تواند به موسى(ع) برگردانده شود و هم مى تواند به «رب» برگردانده شود. در هر صورت برداشت فوق از آيه استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 1

1 - ساحران به خاطر ايمان به موسى ( ع ) ، مورد توبيخ و بازخواست فرعون قرار گرفتند .

قالوا ءامنّا . .. قال ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم

«آمنتم» چه جمله خبرى باشد و چه استفهامى (به تقدير همزه)، مراد از آن توبيخ است و ضمير «له» به قرينه حرف لام - كه براى ربط «أمن» به غير خداوند به كار مى رود - و به تناسب ضمير «إنّه» در «إنّه لكبيركم» به موسى(ع) برمى گردد.

319- سودجويى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 8

8 - سودجويى ، از انگيزه هاى ساحران براى مبارزه با موسى ( ع )

قالوا إن لنا لأجراً إن كنا نحن الغلبين

320- سوگند جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 445

13 - شعراء - 26 - 44 - 6

6 - سوگند ساحران به عزت و قدرت فرعون

و قالوا بعزّة فرعون

321- سهولت ابطال جادوى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 69 - 6

6 - خداوند با بيان هم سنخ بودن سحرِ ارائه شده از سوى همه ساحران فرعون ، ابطال آن را براى موسى ( ع ) ، امرى سهل و آسان جلوه داد .

كيد سحر

«ساحر» نكره است و بر وحدت دلالت دارد; يعنى، يك ساحر. مراد از آن، واحد حقيقى نيست; بلكه مراد اين است كه كيد همه ساحران به جهت تشابه و هم سنخى، به منزله مكر يك ساحر است و كثرت ساحران برپيچيده بودن آن نيافزوده است.

322- شجاعت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 5

5 - ساحران گرويده به موسى ( ع ) مؤمنانى در كمال شجاعت و شهامت

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون. و ما تنقم منا إلا أن ءامنا

323- شعبده جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 3،5

3 - جادوى ساحران فرعونى از نوع چشمبندى و نشان دادن اشيا بر خلاف واقع آن بوده است .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس

5 - ساحران فرعونى پس از چشمبندى مردم به ترسانيدن آنان پرداختند .

فلما ألقوا . .. و استرهبوهم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «استرهبوا» عطف بر «فلما ألقوا . .. » باشد. بر اين مبنا «استرهبوهم» دلالت مى كند كه ساحران پس از چشمبندى با حركات و سكنات خويش سعى مى كردند مردم را كاملا مرعوب سحر خويش سازند.

ص: 446

324- شكست جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 117 - 3،4،5

3 - عصاى موسى ( ع ) پس از افكنده شدن ، تمام بافته هاى جادويى ساحران را بلعيد و به كام خويش فروبرد .

فإذا هى تلقف ما يأفكون

«لَقْف» (مصدر تلقف) به معناى گرفتن چيزى با سرعت است و در آيه شريفه به مناسبت مورد به «بلعيدن» تفسير شده است. جمله «فإذا هى ... » مى تواند خبر از رخدادى باشد كه در صحنه مبارزه اتفاق افتاده است. در اين صورت تقدير جمله چنين خواهد بود: أوحينا إلى موسى أن ألق عصاك فالقيها فإذا هى تلقف.

4 - خداوند به موسى ( ع ) بشارت داد كه عصاى وى پس از ر ها شدن ، تمام ساخته هاى دروغين ساحران را خواهد بلعيد .

أن ألق عصاك فإذا هى تلقف ما يأفكون

در برداشت فوق جمله «فإذا هى . .. »، همانند «أن ألق عصاك»، تفسير «أوحينا» گرفته شده است. بر اين مبنا تقدير جمله بدين صورت خواهد شد: ألق عصاك فإذا القيتها إذا هى تلقف ما يأفكون.

5 - عصاى موسى ( ع ) با بلعيدن ابزار جادويى ساحران ، صحنه اى شگفت و به دور از انتظار همگان به وجود آورد .

فإذا هى تلقف ما يأفكون

«إذا» براى مفاجات است و دلالت مى كند كه جمله پس از آن در يك حالت غير منتظره واقع شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 119 - 1،2

1 - فرعونيان با ناكامى ساحران خويش در حضور انبوه تماشاچيان مغلوب گشتند و با ذلت ، صحنه مبارزه را ترك كردند .

فغلبوا هنالك و انقلبوا صغرين

در برداشت فوق ضمير در «فغلبوا» و «انقلبوا» به فرعونيان بازگردانده شده است.

2 - ساحران دربار فرعون پس از بطلان سحرشان شكست خوردند و در صحنه مبارزه به ذلت افتادند .

فغلبوا هنالك و انقلبوا صغرين

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مراد از ضمير «فغلبوا» و «انقلبوا» ساحران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 123 - 4

4 - فرعون ، شكست ساحران و پيروزى موسى را صحنه سازى و ايمان آنان را توطئه اى از پيش طراحى شده اعلام كرد .

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة

كلمه «هذا» اشاره است به ماجراى شكست ساحران و پيروزى موسى و در آخر اظهار ايمان ساحران به ربوبيت خداوند و پيامبرى موسى و هارون.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 447

7 - يونس - 10 - 83 - 2

2 - در پس تحقق معجزه موسى ( ع ) و شكست ساحران ، تنها گروه اندكى از بنى اسرائيل به وى گرويده و ايمان آوردند .

فما ءامن لموسى إلا ذرية من قومه

برداشت فوق بر اساس ارجاع ضمير «من قومه» به «موسى» است ; ضمناً تنكير «ذرية» دلالت بر تقليل مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 10

10 - فرعون ، شكست ساحران از موسى ( ع ) را ، امرى تصنّعى و براثر تبانى قبلى با موسى ( ع ) دانست و آنان را به سهل انگارى عمدى متهم ساخت .

إنّه لكبيركم الذى علّمكم السحر

325- شكنجه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 15،18

15 - تصميم فرعون بر شكنجه و به صليب كشيدن ساحران مؤمن و نظارت مستقيم خود بر اجراى آن ، تصميمى قاطع و مستبدانه بود .

لأقطّعنّ . .. لأصلّبنّكم ... لتعلمنّ أيّنا أشدّ عذابًا و أبقى

فرعون در واكنش هاى قبلى خود در برابر موسى(ع) با اطرافيان خويش به مشورت مى نشست; ولى در مجازات ساحران، تصميم مستبدانه و شخصى خود را با سوگند بر اجراى آن اعلام كرد و با لام قسم و نون تأكيد ثقيله و فعل هايى از باب تفعيل، قاطعيت خود را در اين تصميم ابراز كرد. گفتنى كه فعل هاى «لأقطّعنّ» و «لأصلبنّ» كه از باب تفعيل اند، با ثلاثى مجرد در معنا يكسان بوده و تفاوتى جز تأكيد افزون تر ندارند.

18 - فرعون ، دوران مجازات ساحران مؤمن ( قطع دست و پا و بستن به چوبه دار ) را در مقايسه با مدت عذاب هاى موعود موسى ( ع ) ، طولانى تر و پايدارتر اعلام كرد .

و لتعلمنّ أيّنا أشدّ عذابًا و أبقى

«عذاباً» تميز براى «أشدّ» و قرينه بر تميز محذوف «أبقى» است; يعنى، «و أبقى عذاباً».

326- عجز جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 4

4 - جاذبه نيرومند معجزه موسى ، توان هرگونه درنگ و مقاومت را از ساحران فرعون سلب كرد .

فأُلقى السحرة

ص: 448

فعل «أُلقى» مجهول است و دلالت دارد كه ساحران وادار به سجده شدند، به گونه اى كه گويا عاملى آنها را بر سجده مجبور ساخته است.

327- عصاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 5،6،9

5 - ريسمان و عصا ، از وسايل كار ساحران فرعون

فإذا حبالهم و عصيّهم

حبل (مفرد «حبال») به معناى ريسمان و «عصا» (مفرد «عصىّ») به معناى چوب دستى است.

6 - ساحران فرعون ، با سِحر خود چنين وانمود كردند كه ريسمان ها و عصا هاى آنان به هر طرف شتافته و حركت مى كند .

فإذا حبالهم و عصيّهم يخيّل إليه من سحرهم أنّها تسعى

«أنّها تسعى» نائب فاعل «يخيّل» است و فعل «يخيّل إليه» دلالت دارد كه ريسمان ها و چوب دستى ها در واقع بى حركت بودند; نه آن كه با ماده اى آغشته شده باشند كه براثر تابش آفتاب، واقعاً به حركت درآمده باشند.

9 - ساحران فرعون ، پيش از حضور در صحنه مقابله با موسى ( ع ) ، ريسمان ها وعصا هاى فراوانى را تدارك ديده بودند .

فإذا حبالهم و عصيّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 2

2 - اقدام ساحران ، پس از پيشنهاد موسى ( ع ) ، به افكندن ريسمان ها و عصا هاى خود براى نماياندن سحر خويش

قال لهم موسى ألقوا . .. فألقوا حبالهم و عصيّهم

328- عقيده جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 120 - 2

2 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) به عظمت خداوند پى بردند و او را شايسته و بايسته پرستش يافتند .

و ألقى السحرة سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 1

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسى ( ع ) ربوبيت خداوند را بر تما هستى باور كردند و به آن ايمان آوردند .

قالوا ءامنا برب العلمين

ص: 449

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 2،3،4

2 - ساحران در پاسخ فرعون و تهديد هاى وى اظهار كردند كه با كشته شدن به سوى خداى خويش باز خواهند گشت .

قالوا إنا إلى ربنا منقلبون

«إلى ربنا» متعلق به «منقلبون» است و كلمه «انقلاب»، در صورتى كه به «إلى» متعدى شود، به معناى بازگشتن است.

3 - ساحران مؤمن به موسى ( ع ) ، معتقد به معاد و بازگشت به خدا پس از سپرى كردن حيات دنيا

إنا إلى ربنا منقلبون

4 - ساحران مؤمن به موسى ، معتقد به دستيابى كشته شدگان راه خدا به موهبتهايى برتر از نعمت ها و آسايش هاى دنيوى

إنا إلى ربنا منقلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 10

10 - ساحران مؤمن در عين اظهار استقامت در برابر فرعون ، خود را براى مقاومت در برابر شكنجه هاى فرعون و پايدارى بر طريق ايمان ، نيازمند امداد هاى الهى دانستند .

ربنا أفرغ علينا صبراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 50 - 3،4

3 - اعتقاد ساحران مؤمن به زيان نكردن انسان از تحمل دشوارى ها در راه خدا

قالوا لاضير إنّا إلى ربّنا منقلبون

جمله «إنّا إلى ربّنا. ..» تعليل براى «لاضير» و بيانگر مطلب ياد شده است.

4 - توجه و اعتقاد ساحران گرويده به موسى ( ع ) ، نسبت به معاد هم پاى عقيده به پروردگار يگانه هستى

قالوا ءامنّا بربّ العلمين . .. إنّا إلى ربّنا منقلبون

329- علايق جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 5

5 - علاقه مندى ساحران فرعون ، به پيشدستى در ارائه سِحر خويش ، قبل از اقدام موسى ( ع ) به ارائه آيات *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

تفاوت تعبير در بخش دوم پيشنهاد، نشانگر اين نكته است كه ساحران براى شروع كردن، انگيزه بيشترى داشتند و بدين وسيله آن را ابراز مى كردند; زيرا به جاى «أن نكون . ..» مى توانستند بگويند «أمّا أن نلقى»

ص: 450

330- علم جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 47 - 2

2 - آگاهى قبلى ساحران از پيام توحيدى موسى ( ع ) و تنها نيازمند مشاهده دليلى روشن

قالوا ءامنّا بربّ العلمين

331- عوامل استقامت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 74 - 3

3 - هراس از جهنم و عذاب طاقت فرساى آن ، مايه تحكيم ايمان در قلب ساحران فرعون

إنّا ءامنّا بربّنا . .. إنّه من يأت ربّه مجرمًا فإنّ له جهنّم

جمله «إنّه من يأت. ..» تعليل براى محتواى آيه قبل است.

332- عوامل ايمان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 47 - 1

1 - اعتراف ساحران به پروردگار جهانيان و ايمان به توحيد ربوبى ، پس از مشاهده معجزه موسى و بطلان سحر خويش

فألقى موسى عصاه . .. قالوا ءامنّا بربّ العلمين

333- عوامل شجاعت جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 125 - 6،9

6 - باور به معاد و بازگشت به خدا پس از مرگ ، عامل نهراسيدن ساحران مؤمن از مجازات ها و شكنجه هاى فرعون

إنا إلى ربنا منقلبون

9 - نجات از شرك و پذيرش ربوبيت خداوند ، عامل بى پروايى ساحران مؤمن در برابر مجازات ها و شكنجه هاى فرعونى

إنا إلى ربنا منقلبون

در برداشت فوق جمله «إنا إلى ربنا منقلبون» توصيف تحولات عقيدتى ساحران و انقلاب درونى آنان گرفته شده است. در اين صورت مراد از آن جمله، بازگشت به خدا با رها شدن از باورهاى باطل و پذيرش ربوبيت وى خواهد بود.

ص: 451

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 50 - 6

6 - عقيده به معاد و بازگشت انسان به سوى خدا پس از مرگ ، عامل نهراسيدن ساحران مؤمن از مجازات مرگ

قال . .. لأُقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف ... قالوا لاضير إنّا إلى ربّنا منقلبو

334- غضب بر جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 1

1 - خشم و برآشفتن فرعون از ايمان سريع ساحران به موسى ( ع ) ، بدون رخصت و اجازه وى

قال ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم

335- فرجام جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 8

8 - تهديد ساحران مؤمن از سوى فرعون به داشتن فرجامى تيره و وحشتناك

فلسوف تعلمون

336- فضايل جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 6

6 - ساحرانِ گرويده به موسى ( ع ) ، از نخستين مؤمنان به وى

إنّا نطمع أن يغفر . .. إن كنّا أوّل المؤمنين

337- فلسفه تهديد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 1

1 - بازگشت ساحران مؤمن به كفر ( ارتداد ) و پيروى از آيين فرعونيان ، از هدف هاى تهديد فرعون در مورد آنان

ص: 452

لأقطّعنّ . .. قالوا لن نؤثرك

پاسخ ساحران مؤمن به فرعون (لن نؤثرك)، حكايت از آن دارد كه تهديدات فرعون، براى بازگرداندن ساحران از راه ايمان بوده است.

338- قبول خواسته هاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 42 - 1

1 - پاسخ مثبت فرعون ، به امتيازطلبى ساحران براى غلبه بر موسى ( ع )

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا . .. قال نعم

339- قطع پاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 13

13 - قطع يك دست و يك پا در جهت مخالف يكديگر و دار زدن بر تنه درختان خرما ، از جمله مجازات هاى تعيين شده براى ساحران مؤمن از سوى فرعون بود .

فلأقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأصلّبنّكم

«جذع» (مفرد «جذوع») به معناى ساق درخت است و حرف «فى» نشانه آن است كه فرعون در تهديد خود، مكان هميشگى ساحران را پس از قطع دست و پايشان، چوبه هاى دار در نظر گرفته بود. اين مطلب كنايه از آن دارد كه بدن آنان هرگز از دار پايين آورده نخواهد شد.

340- قطع دست جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 13

13 - قطع يك دست و يك پا در جهت مخالف يكديگر و دار زدن بر تنه درختان خرما ، از جمله مجازات هاى تعيين شده براى ساحران مؤمن از سوى فرعون بود .

فلأقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأصلّبنّكم

«جذع» (مفرد «جذوع») به معناى ساق درخت است و حرف «فى» نشانه آن است كه فرعون در تهديد خود، مكان هميشگى ساحران را پس از قطع دست و پايشان، چوبه هاى دار در نظر گرفته بود. اين مطلب كنايه از آن دارد كه بدن آنان هرگز از دار پايين آورده نخواهد شد.

ص: 453

341- كيفر جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 124 - 1،2

1 - فرعون بر كيفر دادن تمامى ساحران مؤمن به موسى ( ع ) تصميم قطعى گرفت و بر آن سوگند ياد كرد .

لأقطعن . .. ثم لأصلبنكم

حرف «لام» در «لاقطعن» در «لاصلبن» لام تأكيد و حاكى از سوگند مقدر است.

2 - قطع يك دست و يك پا در جهت خلاف يكديگر ، از كيفر هاى تعيين شده از سوى فرعون براى ساحران مؤمن به موسى ( ع )

لأقطعن أيديكم و أرجلكم من خلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 126 - 2،11

2 - ايمان ساحران به آيات الهى تنها انگيزه فرعون بر شكنجه و مجازات آنان

إن هذا لمكر مكرتموه فى المدينة لتخرجوا . .. و ما تنقم منا إلا أن ءامنا بايت ربنا

نقمت «مصدر تنقم» به معناى عقوبت كردن و كراهت داشتن است و «أن ءامنا» مفعولٌ له براى «تنقم» مى باشد. تقدير جمله چنين است: و ما تنقم منا لشىء إلا لايماننا. يعنى اى فرعون تنها چيزى كه تو را بر عقوبت ما واداشته ايمان ماست، نه اينكه ما را توطئه گر و امثال آن بدانى. به عبارت ديگر يعنى تو خود مى دانى كه اتهامهايت واقعيت ندارد.

11 - كيفر هاى تعيين شده از سوى فرعون براى ساحران مؤمن ، شكنجه هايى طاقتفرسا و تحمل آن نيازمند صبرى وافر بود .

ربنا أفرغ علينا صبراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 71 - 13

13 - قطع يك دست و يك پا در جهت مخالف يكديگر و دار زدن بر تنه درختان خرما ، از جمله مجازات هاى تعيين شده براى ساحران مؤمن از سوى فرعون بود .

فلأقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلف و لأصلّبنّكم

«جذع» (مفرد «جذوع») به معناى ساق درخت است و حرف «فى» نشانه آن است كه فرعون در تهديد خود، مكان هميشگى ساحران را پس از قطع دست و پايشان، چوبه هاى دار در نظر گرفته بود. اين مطلب كنايه از آن دارد كه بدن آنان هرگز از دار پايين آورده نخواهد شد.

342- گناه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 454

11 - طه - 20 - 73 - 2

2 - ساحران مؤمن ، به گناه و خطاى خويش معترف و به آمرزش خداوند اميدوار بودند .

إنّا ءامنّا بربّنا ليغفر لنا خطينا

«خطايا» (جمع «خطيئة») به معناى گناهانى است كه از روى عمد انجام شود (لسان العرب).

343- مبارزه با جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 118 - 3

3 - معجزه موسى ( ع ) در صحنه مبارزه با ساحران ، عامل تثبيت حقانيت وى و از ميان رفتن تمام دستاورد هاى ديرينه فرعون و اشراف دربارش شد .

فوقع الحق و بطل ما كانوا يعملون

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از ضمير «كانوا» و «يعملون» فرعون و فرعونيان باشد. بر اين مبنا مقصود از «ما» در «ما كانوا» تلاشهاى فرعونيان براى تثبيت ربوبيت فرعون و مانند آن خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 63 - 4

4 - هارون ، همگام موسى ( ع ) در مبارزه با فرعون و حاضر در صحنه مقابله موسى و ساحران

إن هذن لسحرن

344- مبارزه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 121 - 4

4 - ساحران به رسالت ها و پيام هاى موسى ( ع ) قبل از اقدام به مبارزه با وى آگاه بودند .

قالوا ءامنا برب العلمين

تأكيد ساحران به ربوبيت خداوند و پذيرش سريع آن پس از آگاهى به حقانيت موسى(ع)، بيانگر اين است كه آنان پيش از حضور در صحنه مبارزه به پيامهاى وى، كه بارزترين آن اعتقاد به ربوبيت مطلق خداوند است، آگاه شده بودند.

345- مدحهاى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 455

13 - شعراء - 26 - 44 - 8

8 - اقدام ساحران به ستايش فرعون در لحظه شروع عمليات خود ، با هدف جلب حمايت او و نزديك ساختن خويش بهوى

فألقوا . .. و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

346- مناظره با جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 4

4 - ترساندن فرعونيان از عذاب - به خاطر افتراى بر خداوند - سرلوحه سخنان موسى ( ع ) در صحنه مقابله با ساحران فرعون

قال لهم موسى ويلكم لاتفتروا على اللّه كذبًا فيسحتكم بعذاب

«ويل»; يعنى، «اندوه» و «هلاكت» و «هر سختى كه از ناحيه عذاب پديد آيد» (لسان العرب). «ويلكم» نفرين است; يعنى، عذاب باد بر شما. برخى آن را مفعول براى فعل محذوف دانسته اند; يعنى، ألزموا ويلكم (با هلاكت و عذابتان همدم باشيد). جمله «فيسحتكم بعذاب» روشنگر مفاد «ويلكم» است.

347- منشأ اميدوارى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 3

3 - قرار گرفتن در صف نخستين مؤمنان ، سرمايه اميد ساحران به آمرزش الهى

إنّا نطمع أن يغفر . .. أن كنّا أوّل المؤمنين

عبارت «أن كنّا. ..» تعليل براى اميد داشتن به غفران الهى است; يعنى، چون ما در صف نخستين ايمان آوردگان به موسى قرار گرفتيم اين ما را اميدوار به غفران مى نمايد.

348- منفعت طلبى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 41 - 4

4 - ساحران عصر فرعون ، قشرى سودجو و دنياگرا

أئنّ لنا لأجرًا إن كنّا نحن الغلبين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران يا موسى(ع) را حق مى دانستند و يا باطل; در هر دو صورت درخواست مزد و پاداش در برابر احياى حق و يا نابودى آن، بيانگر سودجويى و دنيامدارى است.

ص: 456

349- مواعظ جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 16

16 - ساحران مؤمن با وجود تهديدات فرعون ، در صدد نصيحت و ارشاد و هدايت وى بودند .

ما جاءنا من البيّنت و الذى فطرنا فاقض ما أنت قاض إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

اشاره ساحران به بينات موسى(ع) و خالقيت خداوند و محدوديت قدرت فرعون، پس از موضع گيرى خصمانه او، مى تواند به منظور رام ساختن و پند و اندرز دادن به او باشد.

350- موسى(ع) و جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 116 - 1،2

1 - موسى ( ع ) با بى اعتنايى به جادوگرى ساحران شروع مبارزه را به آنان واگذاشت .

قال ألقوا

2 - ساحران پس از رخصت دهى موسى ( ع ) آنچه را براى جادوگرى تدارك ديده بودند ، در مقابل تماشاگران ر ها كردند و چشم هاى آنان را سحر كردند .

فلما ألقوا سحروا أعين الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 80 - 2

2 - حضرت موسى ( ع ) ، پس از رويارويى با انبوه ساحران ، از آنان خواست تا با به كار گرفتن تمام توان خود آنچه را كه به قصد ميدان انداختن آورده اند ، به زمين بيندازند .

فلما جاء السحرة قال لهم موسى ألقوا ما أنتم ملقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 1،2،6

1 - پس از درخواست موسى ( ع ) ، ساحران با به ميدان ريختن آنچه داشتند ( چوب ها و طناب ها ) به كار سحر پرداختند .

قال لهم موسى ألقوا . .. فلما ألقوا

2 - موسى ( ع ) ، پس از مشاهده عمل ساحران ، براى رفع اتهام ساحرى از خود ، سحر بودن آن عمل را به آنان گوشزد نمود .

فلما ألقوا قال موسى ما جئتم به السحر

6 - موسى ( ع ) ، با خطاب به ساحران ، آنان را گروهى مفسد و مقابله آنان با خود را عملى فسادانگيز خواند .

قال موسى ما جئتم به السحر . .. إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

ص: 457

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 1

1 - موسى ( ع ) ، شروع مبارزه را به ساحران فرعون واگذار نمود و بر آغاز كار از سوى آنان تأكيد كرد .

إمّا أن تلقى . .. قال بل ألقوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 43 - 1

1 - پيشنهاد موسى ( ع ) به ساحران ، براى پيشقدم شدن در نماياندن سحر خويش

قال لهم موسى ألقوا ما أنتم ملقون

351- موسى(ع) و شكست جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 3،4،5

3 - موسى ( ع ) ، شكست ساحران و ابطال سحر آنان را ، قطعى و غير قابل ترديد اعلام كرد .

قال موسى ما جئتم به السحر إن اللّه سيبطله

4 - موسى ( ع ) ، شكست ساحران و ابطال سحر آنان را ، به خدا مرتبط نموده و خود را صرفاً واسطه فعل او اعلام كرد .

قال موسى ما جئتم به السحر إن اللّه سيبطله إن اللّه لايصلح عمل المفسدين. و يحق ال

5 - موسى ( ع ) ، از پيش بر پيروزى خود و شكست ساحران و ابطال سحرشان ، اطمينان داشت .

قال موسى ما جئتم به السحر إن اللّه سيبطله

352- موقعيت اجتماعى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 5

5 - ساحران ، داراى موقعيت و احترام در ميان جامعه فرعونى *

و قالوا يأيّه الساحر

برداشت ياد شده بدين احتمال است كه خطاب «يأيّه الساحر»، استهزايى نباشد; بلكه براى احترام ادا شده باشد. و مؤيد آن، ذيل آيه شريفه است كه فرعونيان از موسى(ع) تقاضاى رفع عذاب كردند.

ص: 458

353- نقش جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 40 - 2

2 - ناتوانى فرعونيان در مبارزه با موسى ( ع ) و منحصر شدن تمام قدرت و تدبير نظام فرعونى در وجود ساحران

لعلّنا نتّبع السحرة إن كانوا هم الغلبين

با اين كه در نظام فرعونى تلاش بر حذف همه نيروها و منحصر دانستن فرعون در جايگاه رهبرى بوده است; اما ناتوانى او از مقابله با موسى(ع) و نياز وى به كارآيى ساحران، سبب گشت تا به جاى فرعون، ساحران پيشواى مردم قلمداد شوند.

354- وعده به جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 42 - 2،3

2 - تأكيد فرعون بر قرار گرفتن ساحران در زمره مقربان وى ، با پيروزى بر موسى ( ع )

و إنّكم إذًا لمن المقرّبين

3 - فرعون ، براى جلب حمايت ساحران ، بيش از انتظارشان به آنان وعده مزد و پاداش داد .

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا . .. و إنّكم إذًا لمن المقرّبين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه ساحران تنها درخواست مزد داشته اند; ولى فرعون علاوه بر پاسخ مثبت به آن، وعده تقرّب به درگاه خود را نيز به آنان داد.

355- وقت مبارزه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 38 - 3،4

3 - گردآورى ساحران ، براى هماوردى با موسى ( ع ) در وقت و روزى معين ( پيش از ظهر روز عيد ) بود .

فجمع السحرة لميقت يوم معلوم

«ميقات» به زمان معين گفته مى شود و مراد از آن در اين جا - به قرينه آيه 59 سوره طه - پيش از ظهر (ضحى) مى باشد. مقصود از «يوم معلوم» به دليل آيه ياد شده روز جشن (يوم الزينة) است و روز جشن همان روز عيد مى باشد.

4 - اهميت زمان و روز خاص در بازتاب هماوردى موسى ( ع ) با ساحران در نگاه فرعونيان

فجمع السحرة لميقت يوم معلوم

تصريح به زمان معين، نشانگر اهميت و نقش آن است .

ص: 459

356- ويژگيهاى ايمان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 8

8 - ساحران ، ايمان خود به خداوند را به گونه اى اعلام كردند كه فرعون نتواند آن را تحريف و از آن سوء استفاده كند .

قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

از آن جايى كه موسى(ع) مدتى در خانه فرعون پرورش يافته بود، اگر ساحران «ربّ موسى» مى گفتند، اين احتمال وجود داشت كه فرعون سجده آنان و گفته هايشان را به نفع خود توجيه كند و خود را «ربّ موسى» بداند. آنان با آوردن اسم هارون در كنار اسم موسى(ع) (ربّ هارون و موسى) راه سوء استفاده از كلام خود را به روى فرعون بستند.

357- هدايتگرى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 16

16 - ساحران مؤمن با وجود تهديدات فرعون ، در صدد نصيحت و ارشاد و هدايت وى بودند .

ما جاءنا من البيّنت و الذى فطرنا فاقض ما أنت قاض إنّما تقضى هذه الحيوة الدنيا

اشاره ساحران به بينات موسى(ع) و خالقيت خداوند و محدوديت قدرت فرعون، پس از موضع گيرى خصمانه او، مى تواند به منظور رام ساختن و پند و اندرز دادن به او باشد.

ص: 460

10- جاسوسى

1- آثار جاسوسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 43

43 - پيشتازى در كفر ، دروغپردازى ، جاسوسى و تحريفگرى ، مايه خوارى در دنيا و عذاب بزرگ در آخرت

الذين يسرعون فى الكفر . .. لهم فى الدنيا خزى و لهم فى الاخرة عذاب عظيم

2- جاسوسى منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 15،17،36،45

15 - منافقان و يهوديان شتابنده در كفر ، مردمى دروغ پرداز ، جاسوس و فرمانبردار سران و عالمان تحريفگر يهود

سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين لم يأتوك يحرفون الكلم

برداشت فوق بر اين مبناست كه «للكذب» و «لقوم» مفعول له براى «سمعون» باشد. بنابراين «سمعون للكذب»، يعنى سخنان تو را مى شنوند تا بر تو دروغ ببندند و شايعه سازى كنند و «سمعون لقوم ءاخرين»، يعنى آنان جاسوس ديگرانند و سخنان تو را براى ديگران مى شنوند.

17 - شايعه سازى برخى از منافقان و يهوديان و جاسوسى آنان براى تحريفگران يهود ، فلسفه بازداشتن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از اندوه بر كفرورزى آنان

لايحزنك الذين يسرعون . .. سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين

36 - خداوند هرگز جان ودل ناپاك منافقان و يهوديان جاسوس و دروغپرداز را از آلودگى كفر و نفاق پاك نخواهد ساخت .

أولئك الذين لم يرد اللّه ان يطهر قلوبهم

45 - پيشتازى در كفر ، تحريفگرى ، دروغپردازى و جاسوسى ، نمودى از خوارى و رسوايى منافقان و يهوديان در دنيا

ص: 461

يسرعون فى الكفر . .. لهم فى الدنيا خزى

رسوايى يهوديان و منافقان، كه «لهم فى الدنيا خزى» بيانگر آن است، مى تواند همان رذايلى باشد كه در آيه مطرح شده است. زيرا اين رذايل يا خود رسوايى است و يا موجب رسوايى انسان در جامعه خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 47 - 9

9 - نفوذ در ميان رزمندگان اسلام به منظور جاسوسى و فتنه انگيزى ، از ترفند هاى منافقان

لو خرجوا فيكم ما زادوكم إلا خبالا . .. و فيكم سمعون لهم

3- جاسوسى همسر لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 78 - 23

23- « عن أبى عبدالله ( ع ) قال : إن الله تعالى بعث أربعة أملاك فى إهلاك قوم لوط . . . فأتوا لوطاً . . . فسلّموا عليه . . . فقال لهم : المنزل ؟ فقالوا : نعم . . . ثم مشى فلما بلغ باب المدينة . . . دخل و دخلوا معه حتى دخل منزله فلما رأتهم إمرأته . . . صعدت فوق السطح و صفقت فلم يسمعوا فدخنت فلما رأوا الدخان أقبلوا إلى الباب يهرعون . . . ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: خداوند چهار فرشته براى هلاك كردن قوم لوط فرستاد . .. آنان نزد لوط رفتند و بر او سلام كردند ... لوط آنان را دعوت به منزل كرد و آنان موافقت كردند; سپس رفت تا به دروازه شهر رسيد ... او با فرشتگان وارد شهر شدند تا به منزلش وارد شد همسر لوط وقتى كه آنان را ديد ... بالاى بام رفت و دست بر هم زد، ولى قوم لوط نشنيدند. پس دود به پا كرد; همين كه آن قوم دود را ديدند شتابان به درب خانه لوط رفتند...».

4- جاسوسى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 15،17،36،45

15 - منافقان و يهوديان شتابنده در كفر ، مردمى دروغ پرداز ، جاسوس و فرمانبردار سران و عالمان تحريفگر يهود

سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين لم يأتوك يحرفون الكلم

برداشت فوق بر اين مبناست كه «للكذب» و «لقوم» مفعول له براى «سمعون» باشد. بنابراين «سمعون للكذب»، يعنى سخنان تو را مى شنوند تا بر تو دروغ ببندند و شايعه سازى كنند و «سمعون لقوم ءاخرين»، يعنى آنان جاسوس ديگرانند و سخنان تو را براى ديگران مى شنوند.

17 - شايعه سازى برخى از منافقان و يهوديان و جاسوسى آنان براى تحريفگران يهود ، فلسفه بازداشتن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از اندوه بر كفرورزى آنان

لايحزنك الذين يسرعون . .. سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين

ص: 462

36 - خداوند هرگز جان ودل ناپاك منافقان و يهوديان جاسوس و دروغپرداز را از آلودگى كفر و نفاق پاك نخواهد ساخت .

أولئك الذين لم يرد اللّه ان يطهر قلوبهم

45 - پيشتازى در كفر ، تحريفگرى ، دروغپردازى و جاسوسى ، نمودى از خوارى و رسوايى منافقان و يهوديان در دنيا

يسرعون فى الكفر . .. لهم فى الدنيا خزى

رسوايى يهوديان و منافقان، كه «لهم فى الدنيا خزى» بيانگر آن است، مى تواند همان رذايلى باشد كه در آيه مطرح شده است. زيرا اين رذايل يا خود رسوايى است و يا موجب رسوايى انسان در جامعه خواهد شد.

ص: 463

11- جالوت

1- تجاوزگرى جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 251 - 17

17 - دفع تجاوز جالوتيان توسط طالوت و همراهانش ، جلوگير فساد در آن عصر

فهزموهم باذن اللّه و قتل داود جالوت . .. و لو لا دفع اللّه النّاس ... لفسدت الار

2- جنگ جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 250 - 6

6 - شركت جالوت در صف مقدّم لشكريان خود *

و لمّا برزوا الجالوت و جنوده

تقديم ذكرى «جالوت» نشانه اين است كه مؤمنان اوّل با او روبرو شدند و سپس با لشكريانش ; و لازمه آن، در صف مقدّم بودن جالوت است.

3- جهاد با جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 250 - 3

3 - نيرو هاى اندك طالوت با اميد به نصرت الهى ، به جنگ با جالوتيان رفتند .

ص: 464

و لمّا برزوا الجالوت . .. و انصرنا على القوم الكافرين

4- حكومت جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 249 - 19

19 - جالوت ، زمامدار ستمگر عصر بنى اسرائيل پس از حضرت موسى ( ع )

لا طاقة لنا اليوم بجالوت

5- رهبرى جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 249 - 19

19 - جالوت ، زمامدار ستمگر عصر بنى اسرائيل پس از حضرت موسى ( ع )

لا طاقة لنا اليوم بجالوت

6- سپاه جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 250 - 5

5 - جالوت و سپاهيان وى از زُمره كافران

و لمّا بروزا الجالوت و جنوده . .. و انصرنا على القوم الكافرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 251 - 4

4 - هزيمت و شكست سپاهيان جالوت به اذن الهى ، در برابر نيروى اندك طالوتيان

فهزموهم باذن اللّه

7- شكست سپاه جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 251 - 5،8،24

ص: 465

5 - اجابت دعا و نيايش طالوتيان ، با هزيمت و شكست سپاه جالوت

قالوا ربّنا . .. و انصرنا على القوم الكافرين. فهزموهم باذن اللّه

8 - هزيمت و شكست سپاه جالوت ، پس از كشته شدن وى *

فهزموهم باذن اللّه و قتل داودُ جالوت

بنابر اينكه «واو» در «و قَتَل . .. » حاليّه باشد; به تقدير «قد».

24 - چيرگى سپاه طالوت بر جالوتيان ، پرتويى از تفضّلِ جهانشمولِ الهى

فهزموهم باذن اللّه . .. و لكنّ اللّه ذو فضل على العالمين

8- ظلم جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 249 - 19

19 - جالوت ، زمامدار ستمگر عصر بنى اسرائيل پس از حضرت موسى ( ع )

لا طاقة لنا اليوم بجالوت

9- فرماندهى جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 250 - 6

6 - شركت جالوت در صف مقدّم لشكريان خود *

و لمّا برزوا الجالوت و جنوده

تقديم ذكرى «جالوت» نشانه اين است كه مؤمنان اوّل با او روبرو شدند و سپس با لشكريانش ; و لازمه آن، در صف مقدّم بودن جالوت است.

10- كفر جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 250 - 5

5 - جالوت و سپاهيان وى از زُمره كافران

و لمّا بروزا الجالوت و جنوده . .. و انصرنا على القوم الكافرين

ص: 466

11- هلاكت جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 251 - 7

7 - هلاكت جالوت ، به دست داود

و قتل داود جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 252 - 2

2 - داستان طالوت و هلاكت جالوتيان ، از آيات الهى

الم تر الى الملأ من بنى اسرائيل . .. تلك ايات اللّه

كلمه «تلك» اشاره به داستان طالوت و جالوت است.

ص: 467

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109