سرشناسه:پوریزدی، رحمت، 1365-
عنوان و نام پديدآور:نخلستان مثل: تمثیلات و تشبیهاتی از اهل بیت / رحمت پوریزدی.
مشخصات نشر:کرمان: مهرتا، 1399.
مشخصات ظاهری:54 ص.
شابک:978-622-9743-92-8
وضعیت فهرست نویسی:فیپا
موضوع:احادیث -- تمثیل ها
موضوع:Hadith -- *Allegories
موضوع:چهارده معصوم -- احادیث
موضوع:*Fourteen Innocents of Shiite -- Hadiths
موضوع:ضرب المثل های فارسی -- شعر
موضوع:Proverbs, Persian -- Poetry
موضوع:ضرب المثل های فارسی -- شعر
موضوع:Proverbs, Persian -- Poetry
رده بندی کنگره:BP112/8
رده بندی دیویی:297/212
شماره کتابشناسی ملی:7351591
وضعيت ركورد:فیپا
ص: 1
نخلستان مثل: تمثیلات و تشبیهاتی از اهل بیت / رحمت پوریزدی
ص: 2
«وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛
این ها مثال هایی است که برای مردم می زنیم، شاید در آن بیندیشید!». (حشر/21)
تقدیم به: سیدالشهدا(علیه السلام) ویاران وفادارش
ص: 3
بسم الله الرحمن الرحیم
ص: 4
ص: 5
ص: 6
ص: 7
ص: 8
وه! چه مثال های بجا و پندهای رسایی وجود دارد، اگر در دل های پاک بنشیند و در گوش های شنوا جای گیرد و با اندیشه ای مصمم و عقل های باتدبیر برخورد کند.(1)
در این دفتر کوچک گلبرگی از تمثیلات و تشبیهات اهل بیت (علیهم السلام) را گردآوری و توضیح داده ایم. به امید آنکه راه تفکر و تعقل برایمان هموار شود و مسیر سبز هدایت و سعادت را به سادگی طی کنیم.
«رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛ پروردگارا! از ما بپذیر که تو شنوا و دانایی!». بقره/127.
محرم/1399
ryazdi1395@gmail.com
ص: 9
ص: 10
ص: 11
ص: 12
امام علی (علیه السلام): مَثَلُ الْعَالِمِ مَثَلُ النَّخْلَةِ يُنْتَظَرُ بِهَا مَتَى يَسْقُطُ عَلَيْكَ مِنْهَا شَيْ ء؛
مَثل دانشمند همچون درخت نخلی است که باید به انتظار بنشینی تا چیزی از آن بر تو فروافتد.(1)
بود هر کار بی استاد دشوار
نخست استاد باید آنگهی کار(2)
اگر عالِم، خود سخنى گويد، پخته تر است ازآنچه در جواب سؤال تو گويد، مانند درخت ميوه كه اگر از آن، ميوه خود فرود آيد، پخته تر خواهد بود و اگر تو چينى، خام و پخته درهم است و درراه تحصیل علم و دانش باید صبوری نمود و نباید عجولانه استاد خود را عوض کرد.
ص: 13
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): مَثَلُ المؤمِن مَثَلُ النَّخلَة، ما أَخَذتَ مِنها مِن شَي ءٍ نَفَعك؛ انسان باایمان همانند درخت نخل است که هر چیزی از آن برگیری مفید و سودمند است.(1)
شباهت های شگفت انگیز نخل با انسان.
نخل در 16 سالگی بالغ می شود و ثمر می دهد.
واحد شمارش نخل «نفر» است.
اصطلاح «کُشتن»، برای قطع درخت نخل به کار می رود.برای قطع درخت نخل حتماً باید «سر» آن را قطع کنند.
اگر چوب درخت نخل ر ا بسوزانیم «زغال» ندارد.
اگر زیرآب رود «خفه» می شود.
درختی عاشق است. نخل ها عاشق یکدیگر می شود.
امام علی (علیه السلام): إِنَّمَا مَثَلُ شِيعَتِنَا مَثَلُ النَّحْلِ فِي الطَّيْرِ لَيْسَ شَيْ ءٌ مِنَ الطَّيْرِ إِلَّا وَ هُوَ يَسْتَضْعِفُهَا وَ لَوْ أَنَّ الطَّيْرَ تَعْلَمُ مَا فِي أَجْوَافِهَا مِنَ الْبَرَكَةِ لَمْ تَفْعَلْ بِهَا ذَلِكَ؛
مَثل شیعیان ما همچون زنبورعسل در میان پرندگان است، هیچ پرنده ای نیست مگر آن که او را حقیر می شمارد؛ اما اگر پرندگان می دانستند که چه برکاتی در شکم او نهفته است با او چنین رفتار نمی کردند.(2)
ص: 14
عظمت و بزرگی چیزی به قد و قامت و شکل ظاهری نیست. بلکه به سود و منفعت رساندن آن است.
امام علی (علیه السلام): إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ كَرَجُلٍ لَهُ امْرَأَتَانِ إِذَا أَرْضَى إِحْدَاهُمَا أَسْخَطَ الْأُخْرَى؛
مثل دنیا و آخرت مثل مردی است که دو زن دارد زمانی که یکی را راضی کند دیگری خشمگین می شود.(1)
نمی توانیم هم دنیا را و هم آخرت را بخواهیم. ولیکن می توانیم دنیا را برای آخرت بخواهیم و دنیا را وسیله و پلی قرار دهیم برای رسیدن به آخرت. نمی توانیم این ثروت اندک دنیا را با خود به آخرت حمل کنیم ولیکن می توانیم چندین برابر آن را به آخرت از پیش بفرستیم به شرطی که با آن دلی را به دست آورده، گرسنه ای را سیر کرده، برهنه ای را پوشانده، دل شکسته ایرا امیدوار و شاد کرده، مدرسه ای را آباد کرده... پس سفره محبت، مهربانی و بخشندگی را در دنیا پهن کنیم تا در آخرت مهمان بی کران لطف خدای مهربان باشیم.
امام رضا (علیه السلام): مَثَلُ الِاسْتِغْفَارِ مَثَلُ وَرَقٍ عَلَى شَجَرَةٍ تُحَرَّكُ فَيَتَنَاثَر؛
مَثل استغفار (و توبه به درگاه خداوند) همچون برگ روی درخت است که چون درخت تکانی می خورد برگ ها می ریزند و پراکنده می شوند.(2)
ص: 15
استغفار و توبه باعث ریزش گناهان می شود؛ و ناگفته پیداست که استغفار چهار مرحله دارد: قلب، زبان، عمل، عدم بازگشت به گناه.
قلبم دیگر نمی خواهد گناه کند؛ زبانم به ذکر استغفار و یاد خدا آشنا می شود؛ عملم حق الناس را جبران می کند و دیگر به جاده لرزان گناه برنمی گردد.
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی باز آ(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): إِنَّ مَثَلَ هَذَا الدِّينِ كَمَثَلِ شَجَرَةٍ ثَابِتَةٍ(2) الْإِيمَانُ أَصْلُهَا وَ الصَّلَاةُ عُرُوقُهَا وَ الزَّكَاةُ مَاؤُهَا وَ الصَّوْمُ سَعَفُهَا وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَرَقُهَا وَ الْكَفُّ عَنِ الْمَحَارِمِ ثَمَرُهَا فَلَا تَكْمُلُ شَجَرَةٌ إِلَّا بِالثَّمَرِ كَذَلِكَ الْإِيمَانُ لَا يَكْمُلُ إِلَّا بِالْكَفِّ عَنِ الْمَحَارِم؛مثل اين دين همچون مثل درخت ثابت بوده كه ايمان پايه آن و نماز ريشه هايش و زكات آبش و روزه شاخه هايش و حُسن خلق برگ های آن و خوددارى از محارم ميوه اش مى باشد و همان طوری كه درخت كامل نمى شود مگر با ميوه همان طور ايمان كامل نمى گردد مگر با نگهدارى از محارم.(3)
انسان بی ایمان و بی عمل همانند درخت خشک و بی ثمره است. انسان باایمان و با عمل همانند درختان سرسبز همیشه پرطراوت و پرثمر است و همواره در حال رشد و شکوفایی است.
ص: 16
امام کاظم (علیه السلام): إِنَّ مَثَلَ الدُّنْيَا مَثَلُ الْحَيَّةِ مَسُّهَا لَيِّنٌ وَ فِي جَوْفِهَا السَّمُّ الْقَاتِلُ يَحْذَرُهَا الرِّجَالُ ذَوُو الْعُقُولِ وَ يَهْوِي إِلَيْهَا الصِّبْيَانُ بِأَيْدِيهِم؛
مثل دنیا همچون مار است که ظاهر آن و تماس با آن نرم است ولی درون آن زهر کشنده است. مردان عاقل از آن حذر می کنند ولی بچه ها به سوی آن دست دراز می کنند.(1)
دنیا ظاهری زیبا و فریبنده و باطنی خطرناک دارد و کسانی را به خود جذب و شیفته می کند که همچون کودکان بی توجه و ناآگاه از عواقب کارند.
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ! ز بهر هیچ درهیچ مپیچ(2)
مثل دنیا نسبت به آخرت، همانند لباسی است که از اول تا آخرش پاره شده و به نخی آویزان شده و چیزی نمانده که آن نخ نیز قطع شود.(3)
دنیا اعتباری ندارد و قابل اعتماد نیست خطرات چنان انسان را احاطه کرده است که از فردای خود بی خبر است پس دل بستن به آن و غفلت از مرگ وزندگی پس از مرگ عاقلانه نیست.
ص: 17
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): مَثَلُ المُومنِ وَ أخیه کَمَثَلِ الکَفین ینقِّی احدهما الاخری؛
مثل مؤمن و برادرش مثل دو دست است که یکی دیگری را می شوید و پاک می کند.(1)
هر انسان مؤمن باید تلاش کند که عیوب و اوصاف ناپسند را از برادر مؤمنش بزداید و او را پیراسته از آلودگی ها کند؛ و دوستان حقیقی عیب های یکدیگر را پاک می کنند
منسوب به امام علی (علیه السلام): الوَلَدُ العاقِ كَالإصبعِ الزائدةِ إن تَرَكتَ شانَت وَ إن قَطَعَت آلمت؛
فرزند نافرمان همانند انگشت زیادی است که اگر آن را وانهی عیب است و اگر بریده شود سبب درد می شود.(2)
انسان اگر فرزند ناشایست خود را از خود دور کند مایه غم و غصه است و اگر به حال خودش رها کند مایه آبروریزی و خجالت است.
زنانِ باردار ای مرد هشیاراگر وقت ولادت مار زایند
از آن بهتر به نزدیک خردمند
که فرزندان ناهموار زایند(3)
امام باقر (علیه السلام): مَثَلُ الْحَرِيصِ عَلَى الدُّنْيَا كَمَثَلِ دُودَةِ الْقَزِّ كُلَّمَا ازْدَادَتْ عَلَى نَفْسِهَا لَفّاً كَانَ أَبْعَدَ لَهَا مِنَ الْخُرُوجِ حَتَّى تَمُوتَ غَمّاً؛
ص: 18
حریص بر دنیا همچون کرم ابریشم است که هر چه بیشتر بر اطراف خود تا ر می تند او را از بیرون آمدن بازمی دارد تا این که از غصه بمیرد.(1)
طمع را سه حرف بی نُقَط ایجاد کردند
نُقَط را شرم می آید که برگِرد طمع گردد(2)
برخی بنی بشرِ حریص گمان می کنند که تمام گره های دنیا با دندان تیز حرص به مال باز می شود. حال آنکه سخت در گِل مانده اند؛ چراکه هر چه بیشتر به دنبال آن باشند گره های زندگی بیشتر و محکم ترمی گردد و در این باتلاق بی پایان فرو می رود. پایانی برای این حریص نیست جز مرگ و تنهایی قبر.
امام باقر (علیه السلام): الْمُؤْمِنُونَ فِي تَبَارِّهِمْ وَ تَرَاحُمِهِمْ وَ تَعَاطُفِهِمْ كَمِثْلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى لَهُ سَائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمَّى؛
مثل مؤمنين در دوستى و رحمت و عطوفت ورزيدن به يكديگر، همانند يك پيكر است هنگامی که عضوى از آن به درد آيد ساير اعضا با بیداری و تب با آن هم ناله می شوند.(3)
بنی آدم اعضای یکدیگر
که در آفرینش ز یک گوهرند
چه عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار(4)
ص: 19
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): مَثَلُ الَّذِي يَعْلَمُ الْخَيْرَ وَ لَا يَعْمَلُ بِهِ مَثَلُ السِّرَاجِ يُضِي ءُ لِلنَّاسِ وَ يُحْرِقُ نَفْسَه؛
دانشمند بی عمل همانند چراغی است که به دیگران نور می افشاند و خود را می سوزاند.(1)
علم داری و عمل نه دان که خری
بارِ گوهر بری و کاه خوری(2)علم به ما روشنایی و توانایی می بخشد و ایمان عشق و امید.
علم ابزار می سازد و ایمان مقصد.
علم سرعت می دهد و ایمان جهت.
علم توانستن است و ایمان خوب خواستن.
علم می نماید که چه هست و ایمان الهام می بخشد که چه باید کرد.
علم انقلاب بیرون است و ایمان انقلاب درون.
علم جهان را جهان آدمی می کند و ایمان روان را روان آدمی می سازد.
علم وجود انسان را به صورت افقی گسترش می دهد و ایمان به شکل عمودی بالا می برد.
علم طبیعت ساز است و ایمان انسان ساز.
علم به انسان نیروی منفصل می دهد و ایمان نیروی متصل.
علم زیبایی عقل است و ایمان زیبایی روح.
علم امنیت بیرونی می دهد و ایمان امنیت درونی.
علم جهان را با انسان سازگار می کند و ایمان انسان را با خودش.
علم ضامن شناخت بهتر تکوین است و ایمان ضامن آگاهی عمیق از تشریع است.
ص: 20
علم از هست ها در قلمرو محسوسات سخن می گوید و ایمان از هست ها در قلمرو کل هستی.
علم از بودها گفتگو می کند و دین از بایدها.(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): مَثَلُ الَّذِي يَدْعُو بِغَيْرِ عَمَلٍ كَمَثَلِ الَّذِي يَرْمِي بِغَيْرِ قَوْسٍ؛
مثل آن کسی که دعا می کند ولی درراه رسیدن به خواسته اش تلاش نمی کند مثل کسی است که از کمان بدون زه تیراندازی کند.(2)
انسان های موفق اهل عمل و امید و دعا هستند ولیکن انسان های تنبل و بی اراده تنها دست به دعا دارند و اهل تلاش و همت و پشتکار نیستند. به قول معروف از تو حرکت از خدابرکت.
نیک وردی را تو از برکرده ای
لیک، سوراخ دعا گم کرده ای(3)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): مَثَلُ الَّذِي يَتَعَلَّمُ الْعِلْمَ فِي صِغَرِهِ كَالنَّقْشِ عَلَى الْحَجَرِ وَ مَثَلُ الَّذِي يَتَعَلَّمُ الْعِلْمَ فِي كِبَرِهِ كَالَّذِي يَكْتُبُ عَلَى الْمَاء؛
مثل كسى كه در كودكى علم فراگیرد، چون نقش بر روى سنگ باشد و كسى كه در بزرگى دانش آموزد همچون نوشتن بر آب باشد (4)
ص: 21
هر کس در سنین پایین تر به تحصیل علم و دانش تلاش کنند این دانش برای او ماندگارتر است. ولکن دانش آموختن در سن بزرگی به سرعت از حافظه پاک می شود و ماندگاری زیادی ندارد.
درخت تو گر بار دانش بگیرد
به زیر آوری چرخ نیلوفری را(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): مَثَلُ اَهلِ بَيتى كَمَثلِ سفينةِ نوحٍ مَن رَكِبها نجا وَ مَن تَخَلّفَ عنها غَرِق؛ مثل اهل بیت من همانند كشتى نوح است، هر كس بر آن سوار شود نجات يابد و هر كه تخلف ورزد غرق گردد.(2)
هر کس همراه اهل بیت (علیهم السلام) باشد نجات یافته است و هر کس از دستورات آن ها سرپیچی کند هلاک می شود. ناگفته پیداست که تنها عشق و علاقه به اهل بیت (علیهم السلام) کافی نیست بلکه این پیوند و علاقه باید در گفتار و رفتار نمایان شود.
در این زمینه امام صادق(علیه السلام) می فرماید: کسی که در زبان و سخن ادعای پیروی از ما را نماید و در عمل، با اعمال و آثار ما مخالفت ورزد از شیعیان ما نیست. شیعه ماکسی است که در زبان و قلب و عمل از ما پیروی کند.(3)
ص: 22
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): مَثَلُ الّذي يَتَعلّمُ العلمَ ثُمّ لا يُحَدِّثُ به كَمَثل الّذي يَكنِزُ الكنزَ فلا يُنفِقُ منه؛
حكايت كسى كه علم آموزد و از آن سخن نكند چون كسى است كه گنجى نهد و از آن خرج نكند.(1)
زکات دانش نشر آن است و اگر فردی دانش را آموخت و آن را آموزش و نشر نداد مانند کسی که گنجی را پنهان کرده و از آن بهره نمی برد.
عالم آن کس بوَد که بد نکند
نه بگوید به خلق و خود نکند(2)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): مَثَلُ المؤمنِ كَمَثَلِ العطّارِ إن جالَستَه نَفَعَك وَ إن مَشَيتَه نَفَعَك و إن شاركتَه نَفَعَك؛
حكايت مؤمن چون عطر فروش است اگر با او نشينى سودت دهد اگر با او همراه شوی سودت دهد و اگر با او مشارکت كنى سودت دهد.(3)
رفاقت و دوستی با چنین دوستانی است که آدمی را به نوک قله موفقیت و سعادت می رساند. چراکه تمام وجودش خیروبرکت است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): مَثَلُ الجَليسِ الصّالحِ مَثَلُ الدّاريّ إن لم يَجِدك مِن عِطرِه عَلَقَك مِن ريحِهِ؛
ص: 23
حكايت هم نشین خوب مثل عطار است كه اگر از عطر خويش به تو ندهد بوى خوش آن در تو آويزد.(1)
چه بخواهی یا نخواهی کمال هم نشین در تو اثر می گذارد. هرچند او چیزی نگوید ولکن عمل و رفتار او را می بینی و می آموزی.
حضرت عیسی (علیه السلام): مَثَلُ عُلَمَاءِ السَّوْءِ مَثَلُ صَخْرَةٍ وَقَعَتْ عَلَى فَمِ النَّهَرِ لَا هِيَ تَشْرَبُ الْمَاءَ وَ لَا هِيَ تَتْرُكُ الْمَاءَ يَخْلُصُ إِلَى الزَّرْع؛
مَثَل دانشمندان ناشایسته مَثَل سنگ بزرگی است که بردهانه رود قرار می گیرد که نه خود آب می آشامد و نه مجال می دهد تا آب به کشتزار برسد.(2)
شایسته است به خود نگاه کنیم تا براثر غفلت تبدیل به چنین سنگ وحشتناکی نشویم. چراکه هم خویش را از راه و رسم صحیح زندگی محروم می کنیم و هم دیگران را از زندگی و حیات حقیقی بی بهره می کنیم.
امام علی (علیه السلام): مَثَلُ الدُّنْيَا كَظِلِّكَ إِنْ وَقَفْتَ وَقَفَ وَ إِنْ طَلَبْتَهُ بَعُدَ؛
مثال دنیا مانند سایه توست، اگر بایستی می ایستد و اگر دنبالش کنی دور می شود.(3)
ص: 24
انسان هر چه دنبال خواسته های دنیایی خود برود اولاً: تمام شدنی نیست و ثانیاً: به تمام آن ها نمی رسد و ثالثاً: رسیدن به آن ها سخت تر می شود و آن ها از او دورتر می شوند.
امام علی (علیه السلام): مَثَلُ الْمُنَافِقِ كَالْحَنْظَلَةِ الْخَضِرَةِ أَوْرَاقُهَا الْمُرِّ مَذَاقُهَا؛
مثل منافق مانند میوه حنظل است که برگ های آن سبز است و طعمش تلخ.(1)
منافق ظاهرش به گونه ای و باطنش به گونه دیگر است مانند هندوانه ابوجهل است؛ که ظاهرش سبز ولی مزه اش تلخ است.
ای بسا ریشِ سفید و دل چو قیر
ای بسا ریشِ سیاه و دل مُنیر(2)
امام علی (علیه السلام): مَثَلُ الْعَقْلِ فِي الْقَلْبِ كَمَثَلِ السِّرَاجِ فِي وَسَطِ الْبَيْت؛
مثل عقل و خرد در قلب همانند چراغ در میان خانه است.(3)
چراغ در وسط خانه همه جای خانه را روشن می کند ولی اگر در گوشه ای از خانه باشد بعضی از قسمت های آن را کاملاً روشن نمی کند. استفاده از عقل در هر مسئله موجب می شود که انسان همه جوانب و اطراف آن مسئله را به طور روشن موردبررسی قرار دهد.
ص: 25
امام علی (علیه السلام): إيّاكُم وَ الفُرقَةَ فَإنَّ الشّاذَّ عَن أهلِ الحَقِّ لِلشِّيطانِ كَما أنَّ الشَّاذَّ مِنَ الغَنَمِ لِلذِّئبِ؛حذر می دهم شمارا از جدا شدن (و تک روی)، پس همانا شخص جداشده از اهل حق نصیب شیطان است همچنان که گوسفند جداشده (از گله) نصیب گرگ می شود.(1)
اجتماع مؤمنان زمینه ساز همفکری و همدلی آنان و قوت قلب ایمان آن هاست. مراقبت از یکدیگر و تواصی به خوبی ها و ترک بدی ها در این اجتماعات شکل می گیرد کسی که تک روی کند و خود را از این اجتماع و فوائد آن محروم نماید زمینه نفوذ شیطان در خود را هموار کرده است.
قرآن کریم: مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ؛
مثل آنان که مالشان را درراه خدا انفاق می کنند به مانند دانه ای است که از آن هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد و خداوند از این مقدار نیز برای هر که خواهد بیفزاید و خدا را رحمت بی منتهاست و (به همه چیز) داناست.(2)
در دفتر حساب وکتاب الهی، شمارش پاداش انفاق را کسی جز خالق بشر نمی داند. اوست که روزی می دهد و اوست که دوست دارد به انفاق کننده چنین لطفی کند. اوست که کاهی را کوهی می بخشد؛ و دریای رحمت و مهربانی او بی پایان و بی نهایت است.
ص: 26
جوانمرد و خُوش خُوی و بخشنده باش
چو حق بر تو پاشد تو بر خلق پاش(1)
قرآن کریم: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى كَالَّذي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَلى شَيْ ءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرين؛
ای کسانی که ایمان آورده اید! بخشش های خود را با منت و آزار، باطل نسازید! همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق می کند؛ و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمی آورد؛ (کار او) همچون قطعه سنگی است که بر آن، (قشر نازکی از) خاک باشد؛ (و بذرهایی در آن افشانده شود؛) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاک ها و بذرها را بشوید،) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند. آن ها از کاری که انجام داده اند، چیزی به دست نمی آورند؛ و خداوند، جمعیت کافران را هدایت نمی کند.(2)
هر کس و هر چیز را در کنار خدا قرار دادن، توهین به مقام الهی است. اگر کسی به شما بگوید: من شما و سنگ را دوست دارم، این توهین به شماست. اگر بگوید: از غذایی که تهیه کرده ام، هم شما بخورید و هم گربه ام می خورد، توهین است.
یک روز تمام مسافران هواپیما را پیاده و باری را که بسته شده بود تخلیه کردند و گفتند: یک موش در هواپیما دیده شده است. پرسیدیم: این همه مسافر و بار به خاطر یک موش باید پیاده شود؟ گفتند: بله زیرا ممکن است این موش یکی از سیم ها را بجُود و رابطه خلبان با فرودگاه قطع شود؛
ص: 27
و موجب سقوط هواپیما شود. آری موش شرک، سیم اخلاص را می جود و رابطه بنده با خالق را قطع می کند.(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): النَّاسُ مَعَادِنُ كَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ؛
انسان ها معادنی هستند مانند معادن طلا و نقره.(2)
حقیقت انسان، حقیقتی است باارزش و ناشناخته که باید همچون معدن استخراج شود و تفاوت میان انسان ها مانند تفاوت طلا و نقره است که در عین دوگانگی هر یک ارزشی مخصوص به خوددارند.همه کس به یک خوی و یک خاست نیست
ده انگشت با یکدِگر راست نیست(3)
رسول خدا (علیه السلام): إِنَّ لِلْقُلُوبِ صَدَأٌ كَصَدَإِ النُّحَاسِ فَاجْلُوهَا بِالاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ؛
همانا قلب ها زنگار می گیرند؛ همانند زنگار گرفتن آهن؛ پس آن ها را با استغفار و تلاوت قرآن جلا دهید.(4)
گاهی دلم به رحم نمی آید، گاهی نمی توانم ببخشم و بگذرم، گاهی تنبلم و شاد نیستم، گاهی نمی خواهم خوب باشم... این ها برای اینکه قلب من زنگ زده دیگر صاف نیست تا صدای دل نشین
ص: 28
و گوش نوازش را بشنوم. تنها جسم و وسائل خانه و ماشین که نیست نیاز به تمیزی و گَردگیری داشته باشد. بلکه روح و جان انسان نیز نیاز به پاکیزگی و تمیز شدن دارد.
امام علی (علیه السلام): مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّي؛ تمام کارهای نیک و جهاد درراه خدا در برابر امربه معروف و نهی از منکر، چونان قطره ای در برابر دریای مواج و پهناور است.(1)
امر به نیکی و نهی از بدی، شامل هر چیز خوب و نیک و هر چیز شر و بد می شود. از مصادیق امربه معروف: ورزش کردن، تغذیه سالم، خوب صحبت کردن، مدارا کردن، اهل گذشت بودن، سلام کردن، نیکی به پدر و مادر، احترام به بزرگ ترها،حجاب و... و هزاران کار نیک دیگر. از مصادیق نهی از منکر: بازداشتن از غیبت، تهمت، سوءظن، بداخلاقی، ربا،... و هر هزار کار بد دیگر.
گاهی گردوغبار روی لباس شما می نشیند و گاهی دوده. غبار با ضربه ی محکمی که بر لباس می زنید برطرف می شود اما اگر همین ضربه را به دوده بزنید، هم دستتان سیاه می شود وهم دوده به لباس فرو می رود، برطرف کردن دوده با فوت است و برطرف غبار با ضربه، پس هر منکری را باید به گونه ای خاص برطرف کرد.(2)
ص: 29
امام صادق (علیه السلام): إِنَّ صَدَقَةَ النَّهَارِ تَمِيثُ الْخَطِيئَةَ كَمَا يَمِيثُ الْمَاءُ الْمِلْحَ وَ إِنَّ صَدَقَةَ اللَّيْلِ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ جَلَّ جَلَالُهُ؛
همانا صدقه ی روز، گناه را ذوب می کند همچنان که آب، نمک را ذوب می کند و همانا صدقه شب (آتش) غضب پروردگار را فرومی نشاند.(1)
از مصادیق صدقه: انفاق، لبخند زدن به روی مؤمن، پدر، مادر و همسر است، دل شاد کردن، گره از کار دیگران باز کردن، سلام کردن، سخن نیک گفتن، کمک و یاری به مظلوم و ناتوان، آموزش علم و دانش، پرداخت زکات واجب و...
بنوش و بپوش و ببخش و بده
برای دگر روز، چیزی بنه(2)
***
زان دو نیم است دانه ی گندم
که یکی خودخوری یکی مردم(3)
امام صادق (علیه السلام): إِذَا اتَّهَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ مِنْ قَلْبِهِ كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ؛
هرگاه مؤمن به برادر خود تهمت زند، ایمان در قلب او ذوب می شود همانند ذوب شدن نمک در آب.(4)
ص: 30
تنها به دست آوردن ایمان، مهم و کافی نیست بلکه مؤمن واقعی کسی است که آن را نگه دارد.
امام کاظم (علیه السلام): لَا تَكُونُوا كَالْمُنْخُلِ يُخْرِجُ مِنْهُ الدَّقِيقَ الطَّيِّبَ وَ يُمْسِكُ النُّخَالَةَ كَذَلِكَ أَنْتُمْ تُخْرِجُونَ الْحِكْمَةَ مِنْ أَفْوَاهِكُمْ وَ يَبْقَى الْغِلُّ فِي صُدُورِكُم؛
مانند غربال نباشید که آرد خوب را بیرون می دهد و نخاله (سبوس) را نگه می دارد. بدین سان شما نیز از دهانتان حکمت بیرون شود و کینه و ناخالصی در دل هایتان به جا ماند.(1)
بعضی از انسان ها زبانشان حکمت دارد و دیگران استفاده می کنند و هدایت می شود ولی در دل هایشان از آن حکمت خبری نیست؛ و خودشان به گفتارشان عمل نمی کنند و رذایل اخلاقی را برای دیگران بیان می کنند ولی خودشان به آن مبتلا هستند. دیگران را از کینه بر حذر می دارند ولکن خود در دل، کینه انباشته اند.
بس سر که فُتاده زبان است
بایک نقطه، زبان زیان است(2)***
مَزَن بی تامل به گفتار دَم
نِکو گو، اگر دیر گویی چه غم(3)
منسوب به امام علی (علیه السلام): شُربُ الدَواءِ لِلجَسَدِ كالصابونِ لِلثوبِ يُنَقيه وَ لكن يُخلِقُه ؛
ص: 31
خوردن دارو در بدن اثر سوء می گذارد همانند صابون در جامه که چرک را می زداید ولی آن را به فرسودگی می کشاند.(1)
گاهی دارو برای سلامتی بدن نیاز می شود ولکن مصرف زیادی آن نیز آسیب زا است؛ و ممکن است بر دیگر اعضا تأثیر منفی بگذارد.
امام علی (علیه السلام): زَلَّةُ الْعَالِمِ كَانْكِسَارِ السَّفِينَةِ تَغْرَقُ وَ تُغْرِق؛
گمراهی دانشمندان همچون شکستن کشتی است که هم خود غرق می شود و هم باعث غرق دیگران است.(2)
شایسته است همواره شخص دانشمند با دو بال علم و تقوا پرواز کند. علم بدون عمل و تقوا باعث نابودی خود و دیگران است.
امام علی (علیه السلام): عِلْمٌ بِلَا عَمَلٍ كَشَجَرٍ بِلَا ثَمَر؛
علم بدون عمل همچون درخت بدون میوه است.(3)
اگر کسی علم دارد ولی بهره ای از علم خود نمی برد و این علم را جامه ی عمل نمی پوشاند مانند درختی است بدون ثمر؛ زیرا علم به تنهائی نجات بخش نیست بلکه عمل آن انسان را نجات
ص: 32
می دهد. بهترین قوانین اگر اجرا نشود ارزشی ندارد. بهترین نسخه اگر توسط مریض به کار گرفته نشود شفابخش نیست.
امام سجاد (علیه السلام): إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرَابِ يُقَرِّبُ لَكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَاعِدُ لَكَ الْقَرِيب؛
از مصاحبت و هم نشینی با دروغ گو بپرهیز چراکه او همچون سراب است که دور را برایت نزدیک و نزدیک را برایت دور جلوه می دهد.(1)
شخص دروغ گو آن چنان شیرین زبانی و با کلمات بازی می کند که انسان گمان می کند حقیقت را بیان می کند و آن چنان جذاب صحبت می کند که دور را نزدیک و نزدیک را دور جلوه می دهد. همانند سراب که هیچی و پوچی را نشان می دهد.
با ما کج و با خود کج و با خلق خدا کج
آخر قدمی راست بیا، ای همه جا کج(2)
امام علی (علیه السلام): إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِيرِ، فَإِنَّهُ كَالسَّيْفِ الْمَسْلُولِ، يَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ يَقْبُحُ أَثَرُهُ؛
از مصاحبت و هم نشینی با انسان شرور بپرهیز، زیرا او همچون شمشیر برهنه (شمشیری که از غلاف کشیده شده است) است که ظاهرش زیباست ولی نتیجه ای شوم به دنبال دارد.(3)
ص: 33
همیشه نباید نگاه ما به ظاهر اشیاء و افراد محدود شود و چه بسا اموری که ظاهری زیبا دارند ولی در باطن شری را به دنبال دارند. خداوند قرآن کریم می فرماید: «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون». بقره/216.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): لَا تُمِيتُوا الْقُلُوبَ بِكَثْرَةِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ فَإِنَّ الْقُلُوبَ تَمُوتُ كَالزُّرُوعِ إِذَا كَثُرَ عَلَيْهِ الْمَاء؛
دل ها را با خوردن و نوشیدن زیاد نمیرانید همانا دل ها می میرند همچون زراعتی که آب بر آن زیاد شود.(1)
نه چندان بخور، کز دهانت بر آید
نه چندان که از ضعف، جانت برآید(2)
خدا را شکرت که حس سیری را به ما عنایت کردی و معده ای کوچک به بنی بشر دادی و الا معلوم نبود سرنوشت ما چگونه بود.ندارند تن پروران آگهی
که پُر معده باشد ز حکمت تُهی(3)
امام علی (علیه السلام): فَضلُ العاقِلِ عَلَى الجاهِلِ كَفَضلِ البَدرِ عَلَى السُّهى؛
برتری شخص خردمند بر شخص بی خرد همچون برتری ماه شب چهارده است بر ستاره سُهی.(4)
ص: 34
ستاره سُهی یکی از کم نورترین ستاره هاست که در مجموعه ستارگان دُب اکبر واقع شده است.
رسول (صلی الله علیه و آله): الْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْلِ؛
عبادت همراه با حرام خواری همچون ساختمانی بر زمین شنزار است.(1)
پایه عبادت، لقمه حلال است. عبادت با لقمه حرام همچون خانه ای که از پای بست ویران است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَرَى ذَنْبَهُ كَأَنَّهُ صَخْرَةٌ يَخَافُ أَنْ تَقَعَ عَلَيْهِ وَ إِنَّ الْكَافِرَ يَرَى ذَنْبَهُ كَأَنَّهُ ذُبَابٌ مَرَّ عَلَى أَنْفِه؛همانا مؤمن گناه خود را همچون تخته سنگ بزرگی می بیند که می ترسد به روی او بیفتد و کافر گناه خود را مانند مگسی می بیند که از جلوی بینی اش رد شود.(2)
یکی از عوامل ارتکاب گناه کوچک شمردن آن است و اما کسی که حقیقت گناه و اثرات بسیار مخرب آن را به خوبی می شناسد از ارتکاب آن دوری می کند.
ص: 35
امام علی (علیه السلام): إِنَ بِذَوِي الْعُقُولِ مِنَ الْحَاجَةِ إِلَى الْأَدَبِ كَمَا يَظْمَأُ الزَّرْعُ إِلَى الْمَطَر؛
همانا نیاز صاحبان خرد به ادب همچون نیاز زراعت به باران است.(1)
گاهی زمین کشاورزی از هر لحاظ آماده است امام چون که آب کافی ندارد. محصولاتش به بار نمی نشیند و ثمره ای نمی دهد. همین گونه شایسته است فرد دانا، خودش را به آداب و اخلاق زینت دهد. چراکه ادب به انسان شخصیت و عزت می دهد؛ و بر اساس ادب است که انسان مورد قضاوت قرار می گیرد.
باادب باش که سرمایه ی خوبان ادب است
فرق ما بین بنی آدم و حیوان ادب است
راحت روح زنان زینت مردان ادب است
آیه آیه همه جا سوره قرآن ادب است(2)
امام علی (علیه السلام): صُحْبَةُ الْأَشْرَارِ تَكْسِبُ الشَّرَّ كَالرِّيحِ إِذَا مَرَّتْ بِالنَّتْنِ حَمَلَتْ نَتْناً؛مصاحبت با بدان بدی بار آورد، همچون باد که اگر بر چیز گندیده بورزد بوی بد با خود آورد.(3)
دوست و همراهی با انسان های ناشایست، خواه وناخواه لباس بدی و شرارت به تن ما می پوشاند.
امام علی (علیه السلام): مُصَاحِبُ الْأَشْرَارِ كَرَاكِبِ الْبَحْرِ إِنْ سَلِمَ مِنَ الْغَرَقِ لَمْ يَسْلَمْ مِنَ الْفَرَق؛
ص: 36
هم نشین بدان همچون مسافر دریاست که اگر از غرق شدن جان به سلامت برد از ترس در امان نباشد.(1)
هم نشینی با انسان ها شرور این آسیب را داد که هرلحظه ممکن است طومار زندگی آدمی را بپیچند و عاقبت به شری را نصیب شخص کنند؛ و اگر از هلاکت نجات یابد. بازهم در امان نیست چراکه آدمی را با دوستانش می شناسند ازاین رو دائم در معرض تهمت قرار دارد.
امام علی (علیه السلام): عِلْمٌ لَا يَنْفَعُ كَدَوَاءٍ لَا يَنْجَع؛
علمی که نفعی نبخشد؛ مانند دارویی است که اثربخش نباشد.(2)
علم بهتر است یا ثروت؟
در این رابطه امام علی (علیه السلام) چنین می فرماید:علم انسان را حفظ می کند و انسان مال را.
با ا نفاق از مال کم می شود ولی بر علم افزوده می گردد.
کسی که با مال و ثروت بزرگی یافته، بزرگی اش با زوال مال از بین می رود ولی کسی که از رهگذر علم بزرگی یافته، بزرگی اش هرگز از بین نخواهد رفت. انسان به وسیله علم، کسب طاعت می کند که پس از مرگ ستایش مردم به دنبال دارد.
علم حاکم است و مال محکوم.
علما باقی هستند و مال اندوزان فانی.
ص: 37
فراوانی مال موجب فساد دین و قساوت قلب هاست و حال آنکه زیاد داشتن علم و عمل، به صلاح دین و وسیله ای است برای رسیدن به بهشت.
علم صاحب خود را محافظت می کند ولی شخص ثروتمند باید از مال خود حفاظت کند.
علم میراث پیامبران است ولی مال میراث قارون و فرعون و شداد است.
صاحب علم به بزرگواری و عظمت یاد می شود ولی صاحب مال با بخیل، پَست معروف می شود.
علم ترس و بیم سرقت نیست ولی در مال ترس و بیم سرقت هست.
علم باگذشت زمان همواره تازه است و طراوت دارد ولی مال باگذشت زمان کهنه و فرسوده می شود.
علم از صاحبش جدا نمی شود و با او داخل قبر می شود ولی مال برای دیگران می ماند و او را تنها می گذارد.
علم قلب را نورانی می کند ولی مال قساوت قلب می آورد.
کسی که علم و عمل می اندوزد همواره تواضع او رو به افزایش است. کسی که مال می اندوزد همواره تکبر او رو به افزایش است.کسی که علم می آموزد دوستان او رو به افزایش اند. کسی که مال می اندوزد دشمنان او رو به افزایش اند.(1)
ص: 38
رسول خدا (علیه السلام): الْعَالِمُ بَيْنَ الْجُهَّالِ كَالْحَيِّ بَيْنَ الْأَمْوَاتِ ؛
دانشمند در ميان مردم چون زنده در ميان مردگان است.(1)
بُوَد معلومِ هر آزاده و بنده
که نادان مرده و داناست زنده(2)
حیات حقیقی انسان به دانش است؛ و افرادی که به دنبال تحصیل علم و دانش نیستند در حقیقت مرده به حساب می آیند؛ و مرده نیز هیچ خاصیتی بر او مترتب نیست.
امام علی (علیه السلام): إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْ ءٍ قَبِلَتْهُ ؛
دل نوجوان همانند زمین خالی است که هر چه در آن افکنده شود آن را می پذیرد.(3)
نوجوانان برای دریافت مطالب و هدایت آماده ترند مانند زمین خالی و حاصلخیزی که آماده پذیرش هرگونه بذر و نهال است.
امام کاظم (علیه السلام): مَثَلُ الدُّنْيَا مَثَلُ مَاءِ الْبَحْرِ كُلَّمَا شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشَانُ ازْدَادَ عَطَشاً حَتَّى يَقْتُلَه؛
مثل دنیا همچون آب دریاست، هر چه تشنه ای از آن بیشتر بنوشد تشنه تر می شود تا جایی که او را به هلاکت می رساند.(4)
ص: 39
ثروت و مال و مقام دنیا تمامی ندارد. فرد حریص هر آنچه داشته باشد بازهم در حال دویدن است. تا شاید در آینده در آسایش به سر ببرد غافل از اینکه این دوندگی خط پایان ندارد و آینده نیز بر هیچ کس روشن نیست و چنین شخصی اگر اهل قناعت نباشد به زودی خودش را غرق و به هلاکت می رساند.
امام علی (علیه السلام): الصَّاحِبُ كَالرُّقْعَةِ فَاتَّخِذْهُ مُشَاكِلا؛
هم نشین مانند وصله است پس همانند آن را انتخاب کن.(1)
برای وصله لباس باید از پارچه ای استفاده کرد که با جنس و رنگ لباس تناسب داشته باشد وگرنه آن وصله به چشم می آید؛ و موجب ناهماهنگی است باید در انتخاب هم نشین مانند همسر و دوست نیز خصوصیات اخلاقی و رفتاری او را در نظر گرفت و کسی را انتخاب کرد که با انسان سنخیت داشته باشد وگرنه شاهد عدم تفاهم و ناهماهنگی در روابط خواهیم بود.
أَوْحَى اللَّهُ إِلَى عِيسَى (علیه السلام): أَنْ كُنْ لِلنَّاسِ فِي الْحِلْمِ كَالْأَرْضِ تَحْتَهُمْ وَ فِي السَّخَاءِ كَالْمَاءِ الْجَارِي وَ فِي الرَّحْمَةِ كَالشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ فَإِنَّهُمَا يَطْلَعَانِ عَلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِر؛خداوند به حضرت عیسی (علیه السلام) وحی فرمود: در بردباری نسبت به مردم، مانند زمین زیر پای آن ها باش و در سخاوت مانند آب روان و در مهربانی مانند آفتاب و ماه باش زیرا این دو بر نیکوکار و بدکار یکسان می تابند.(2)
ص: 40
در برخورد خود با مردم و صبوری در مقابل بدرفتاری های مردم مانند افتاده و متواضع و صبور باشیم که همه بر آن پا می کوبند ولی همه را تحمل می کند؛ و در سخاوت مانند آب جاری باشیم که به هر جا بگذرد بدون هیچ چشم داشتی طراوت وزندگی ارزانی می کند؛ و در مهربانی مانند خورشید و ماه باش که مهربانی و لطف خود را از هیچ کس دریغ نمی کنند و به نیکوکار و تبهکار می تابند.
امام علی (علیه السلام): رُبَ كَلَامٍ كَالْحُسَامِ؛
بسا سخنی که همانند شمشیر (بُرنده ) است.(1)
هست تیغِ زبان زِ تیغِ
ب-َتَر
کاین خورد بر تن، آن خورَد به جگر(2)
آدمی زاد همواره شمشیری دو لبه به همراه خود دارد. می تواند با سخن و گفتارش آتشی را خاموش کند؛ قهری را به آشتی کشاند؛ جدایی را به وصل برساند؛ غم را به شادی کشاند و می تواند برعکس باشد.
منسوب به امام علی (علیه السلام): كَما تُعرَفُ أَواني الفَخَّارِ بِامتِحانِها بِأَصواتِها فَيُعلَمُ الصَّحِيحُ مِنها مِنَ المكسُورِ كذلكَ يُمتَحَنُ الإِنسانُ بِمَنطقِهِ فَيُعرَفُ ما عِندَهُ؛
ص: 41
همان طور که ظرف های سفالین را با صداهایشان می آزمایند و سالم را از شکسته تشخیص می دهند انسان نیز با سخنش آزموده می شود و آنچه نزد اوست معلوم می گردد.(1)
معیار عاقل یا نادان بودن انسان، سخنان او است. نه به پُست و مقام و ثروت و ظاهر و خاندان او.
آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست
و آن کس که مرا گفت نکو خود نیکوست
حال متکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست(2)
امام علی (علیه السلام): الْكَلَامُ كَالدَّوَاءِ قَلِيلُهُ يَنْفَعُ وَ كَثِيرُهُ قَاتِل؛
سخن چون داروست، اندکش سود می بخشد و بسیارش کشنده است.(3)
دارو را به اندازه نیاز باید مصرف کرد؛ سخن هم باید به اندازه نیاز باشد.
دارو را باید در وقت مناسب مصرف کرد؛ سخن را نیز باید در موقع و زمان مناسب مطرح نمود.
بعضی داروها تلخ و بعضی شیرین است؛ سخن نیز گاهی تلخ و گاهی شیرین است.
همان گونه که داروی تلخ را در لفاف یا لعاب شیرین قرارمی د هند (مانند کپسول )؛ سخن به ظاهر تلخ را (مانند سخن حق) باید در لفاف مطرح نمود و تا جان شخص پذیرای آن باشد.(4)
ص: 42
امام علی (علیه السلام): لَا تَكُنْ فِيمَا تُورِدُ كَحَاطِبِ لَيْلٍ وَ غُثَاءِ سَيْل؛در ایراد سخن چون هیزم چین شب و کف و خاشاک روی سیل مباش.(1)
جمع کنند هیزم در شب در اثر عدم دید کافی ممکن است هر چیز خوب و بدی را جمع نماید و نیز سیل ممکن است هر چیز باارزش یا بی ارزش را با خود بیاورد و این حدیث توصیه می فرماید که سخنگو باید مراقب باشد و فقط کلام صحیح و مفید بر زبان جاری کند و مانند این دو خوب و بد را در هم نگیرد.
امام علی (علیه السلام): الْمُتَعَبِّدُ عَلَى غَيْرِ فِقْهٍ كَحِمَارِ الطَّاحُونَةِ يَدُورُ وَ لَا يَبْرَح؛
عبادت کننده بدون دانش چون الاغ آسیاب است که به دور خود می گردد و خلاصی و رهایی ندارد.(2)
عبادتی انسان را به کمال الهی نزدیک تر می کند که با بصیرت و آگاهی به احکام و ضوابط آن باشد.
امام صادق (علیه السلام): إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَسْكُنُ إِلَى الْمُؤْمِنِ كَمَا يَسْكُنُ الظَّمْآنُ إِلَى الْمَاءِ الْبَارِدِ؛
مؤمن در نزد مؤمن آرامش می یابد، همچنان که انسان تشنه با آب سرد آرام می شود.(3)
ص: 43
مؤمن به دلیل ایمان واقعی که به خداوند دارد از یک طمأنینه و آرامش برخوردار است و افرادی که با او در ارتباط هستند. آن آرامش قلبی او در دیگران تأثیر می گذارد با سخنان صحیح و عمل درست و روحیه امیدوارکننده ای و حتی نورانیت و صفای باطنی که دارد آرامش را در قلب دیگران وارد می کند مثل انسان تشنه که وقتی از آب سرد می نوشد دلش آرام می گیرد. نیز صرف وجود مؤمن باعث برکت و آرامش است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله): الْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ يَشُدُّ بَعْضُهَا بَعْضاً؛
مؤمن برای مؤمن مانند ساختمان است که قسمتی از آن دیگر را قوت می بخشد و نگه می دارد.(1)
مؤمن باید به گونه ای باشد که برادر مؤمنش با بودن او امنیت و آرامش بیشتری داشته باشد. همانند ساختمان که اجزای یکدیگر را نگه می دارند.
آینه عیب را می گوید. موبه مو می گوید. با وضوح تمام می گوید نه با کنایه و ابهام. بی صدا می گوید. عیب را بی غرض می بیند و می گوید. خوب و بد را باهم می گوید محسوسات را می گوید (آنچه را دیده می گوید)
عیب نمایی آینه از روی خیرخواهی است نه به هدف تنقیص و ضربه زدن. در گفتن خجالت نمی کشد. عیب را که دید در حافظه نگه نداشته فراموش می کند تا مگر دوباره ببیند. به همه یکسان می گوید. هر بیشتر نزدیک شوی بهتر می گوید حال را می گوید نه گذشته یا آینده. آشکار و واضح می بیند (برای دیدن من کنجکاوی نمی کند)شرط دیدنش صافی صداقت است. همه وقت می گوید. همه را می بیند دوست و دشمن. یقین ترین چیزها را می گوید از نشان دادن خسته نمی شود. هیچ کس از آیینه آزرده نمی شود. کمک به اصلاح می کند. اگر شکسته شد بازنشان می دهد. ( به نقل از مرحوم حسن عرفان)
ص: 45
ص: 46
ص: 47
ص: 48
کنایه از آدم بسیار زیبا و دلربا.
در موردی که بسیار سریع اثر کند مانند خوردن دارو برای بیمار و یا پاسخ ناامیدکننده ای در پاسخ به سؤالی کسی.
به ناگاه وارد شدن یا رسیدن.
بسیار عجله و شتاب دارد، هنوز نیامده می خواهد برگردد.
ص: 49
به هم دانا و نادان کی بود خوش
کجا دمساز باشد آب وآتش (ناصرخسرو)
دو چیز یا دو کس که هرگز نزدیک هم نیایند و از یکدیگر فراری باشند.
دو چیز یا دو شخص که دقیقاً و کاملاً مثل هم باشند، شباهت فراوان دو چیز یا دو نفر.
وقتی بخواهیم به حلال و پاک بودن مالی یا غذایی اشاره کنیم از این مثل استفاده می کنیم.
هنگامی که بخواهیم از نشاط و شادابی کسی تعریف کنیم که در این فشارهای زندگی، هنوز خم به ابرو نیاورده و پژمرده و پیر نشده و حتی هرروز نیز جوان تر و شاداب تر می شود از این مثل استفاده می کنیم. همانند قالی کرمان که هر چه رویش راه بروند محکم تر، بادوام تر و زیباتر می شود.
ص: 50
اشاره به آدم هایی است که عیب و نقص خود را نادیده می گیرند و گمان می کنند که دیگران هم عیب های آنان را نمی بینند و نیز هر وقت کسی چیزی به نفعش نباشد خودش را به کری و لآلی و کوری می زند که گویا من نه دیدم نه شنیدم و نه گفتم.
اشاره به کسی که ثابت قدم نیست و آرامش و سکون ندارد و هرلحظه به دنبال کاری یا کسی می رود. به تعبیری جز اصحاب باد است. باد به هر طرف وزید او هم همراه باد می شود.
در نگاه اول زیبا و مفید و مطلوب است ولی بعد معلوم می شود که دروغ و بی ا ساس بوده است.
کسی که ظاهری خوب و فریبنده اما باطنی زشت و پلید و بدذات دارد.
آن چنان بامحبت و عشق به هم آمیخته اند که محو یکدیگر شدند.
کلافه، بی آرام و قرار، پریشان و مظطرب.
ص: 51
اشاره به بی نظمی و درهم بودن چیزی یا مکانی است.
وقتی جایی شلوغ و پر سروصدا باشد. به طوری که صدای نزدیک ترین کس را نشنوی از این مثل استفاده می کنند.
برای ساختن ظروف مسی نیاز به چکش کاری ظریف و زیاد است تا ظرف شکل و نقش و نگار گیرد.
برخی آدم ها نمی توانند یکجا باشند و دائم در حال حرکت و این طرف و آن طرف هستند؛ و معمولاً دنبال کارهای شخصی خود می روند و از زیر بار مسئولیت گروهی و جمعی فرار می کنند.
آدم درون گرا و توداری است. از خودش کم تر حرف میزند و بسیار رازدان و مرموز است.
بی نهایت ترش و بداخلاق و اخمو
بی رگ و بی غیرت.
ص: 52
جوی آب، هم سنگ دارد و هم آب. آب می گذرد و می رود؛ اما سنگ ریزه های ته آب باقی می ماند. اگر شخصی مدت ها درجایی یا در پست و موقعیتی باقی بماند؛ درحالی که اطرافیان او مدام تغییر کنند و بیایند و بروند از این مثل در مورد او استفاده می کنند.(1)
هنگامی که یک شی ء کوچک درجایی وسیع و شلوغ گم شود از این مثل استفاده می کنند و نیز به کم ارزش بودن یا کوچک بودن موضوعی در کنار موضوعات مهم تر به کار می رود.
وقتی بخواهیم مطلبی را برای کسی روشن و آشکار کنیم از مثال استفاده می کنیم؛ و آن وقت مثل را می گوییم تا اگر مثلی خوبی نزده باشیم شنونده آن را به خود نگیرد و برداشت به خود نکند.
شکر که این نامه به پایان رسید
***
پیشتر از عمر به پایان رسید (نظامی)
ص: 53
فوت کوزه گری، رحماندوست، مصطفی، انتشارت مدرسه، تهران، 1389.
احادیث تصویر و نمایشی، گروهی از نویسندگان، انتشارت قدس، قم،1399.
مثل های آسمانی، اسعدی، علی، دارالحدیث، قم،1383.
امثال وحکم دهخدا، علی اکبر، امیرکبیر، تهران، 1383.
پندها در تشابه ها و تفاوت ها، اکبری، محمود، انتشارت پیام مهدی، قم، 1386.
تمثیلات حجت الاسلام قرائتی، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، تهران،1383.
ص: 54