علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 15

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 15 - انسان

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان

ص: 1

1- آثار اختيار انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 118 - 7

7- اختيار انسان ها و برخوردارى آنان از آزادى در گزينش دين ، زمينه بروز اختلافات دينى و مذهبى در ميان ايشان است .

و لو شاء ربك لجعل الناس أُمة وحدة و لايزالون مختلفين

مراد از اختلاف به قرينه «إلاّ من رحم» اختلافات دينى و مذهبى است و جمله «لايزالون . ..» (پيوسته با يكديگر اختلاف داريد) به منزله نتيجه اى براى مفهوم «لو شاء ...» مى باشد; يعنى، چون نخواسته كه شما را مجبور كند - بلكه خواسته كه مختار باشيد - پيوسته اختلاف داريد.

2- آثار استبعاد تجديد حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 16 - 4

4 - بعيد شمردن حيات دوباره انسان ها پس از مرگ ، عامل انكار معاد از سوى مشركان

أءذا متنا و كنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون

3- آثار اعتدال اعضاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 8 - 3

ص: 1

3 - تعادل قوا در ساختار روح انسان ، آماده سازنده آن براى آگاهى فطرى به پليدى ها و شناخت راه گريز از آنها است .

و ما سوّيها. فألهمها فجورها و تقويها

حرف «فاء» در «فألهمها» آن را بر تسويه (در آيه قبل) تفريع كرده است، تا بيانگر اين باشد كه خداوند، در ابتدا روح انسان را از قدرت هاى هماهنگ برخوردار كرده; آن گاه بدى ها و راه محفوظ ماندن از آنها را به او الهام مى كند. «تقوى» اسم مصدر است. فعل «اتّقيت»; يعنى، برحذر ماندم و خود را دور نگه داشتم (قاموس). بنابراين «تقواها»; يعنى، دور ماندن روح از فجور.

4- آثار انسان شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 40 - 6

6 - نقش تعيين كننده انسان شناسى ، در درك معارف الهى ( معاد و . . . )

أيحسب الإنسن أن يترك سدًى . ألم يك نطفة ... أليس ذلك بقدر على أن يحيى الموتى

برداشت ياد شده، به سبب اين نكته است كه خداوند، براى اثبات توانايى خويش بر احياى مردگان و برپايى قيامت، مسأله هدفمند بودن زندگى انسان و سير آفرينش او را مطرح ساخته است.

5- آثار پيروى از انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 24 - 7

7 - پيروى از بشرى معمولى و فاقد موقعيت اجتماعى ، گمراهى و جنون در نظر قوم ثمود

إنّا إذًا لفى ضلل و سعر

واژه «إذًا» ضلالت و جنون را مترتب بر تبعيت از «بشراً منّا واحداً» ساخته است. گفتنى است در صورتى كه «واحداً» اشاره به تنهايى و بى ياورى صالح(ع) داشته باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.

6- آثار تفكر در خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 9 - 12

12- تفكر در چگونگى آفرينش انسان زداينده هرگونه ترديد در حاكميت اراده و قدرت خدا بر اسباب و علل طبيعت

هو علىَّ هيّن و قد خلقتك من قبل و لم تك شيئًا

ص: 2

7- آثار تقصير در هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 54 - 5

5 - ملامت مبلغان دينى از سوى خداوند ، در صورت كوتاهى در هدايت خلق *

فما أنت بملوم

با توجه به مفهوم «فما أنت بملوم» روى گردانى رهبران الهى، از هدايت كافران، در همه جا مجاز نيست و در صورتى كه بى اذن الهى ترك تكليف كنند، مورد ملامت خواهند بود.

8- آثار تمايلات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 14 - 3

3- گرايش هاى طبيعى بشر ، ابزارى كارآمد در جهت سوق دادن او به كسب ارزش ها

أُولئك أصحب الجنّة خلدين فيها

خداوند، تمايل انسان به بقا و جاودانگى را در جهت سوق دادن وى به ايمان و استقامت به كار گرفته است.

9- آثار حق پذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 29 - 2

2 - توجه به تأثير حق در نفوس مستعد ، به رغم عناد كافران ، مشوق رهبران الهى به تداوم تبليغ

إنّا كنّا من قبل ندعوه . .. فذكّر فما أنت ... بكاهن

فاء در «فذكّر»، تكليف تذكر را متفرع بر آيات پيشين كرده است. در آن آيات سخن از حق ناپذيرى برخى از مردم و حق پذيرى و قدرشناسى گروهى ديگر به ميان آمده بود.

10- آثار خصلتهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 84 - 2،3

2- اعمال و موضع گيرى هاى انسان ها ، بازتابى از روحيه ها ، انگيزه ها و خصلت هاى درونى آنهاست .

كلّ يعمل على شاكلته

3- حسن استفاده برخى انسان ها از قرآن و سوء استفاده گروهى ديگر ، معلول خصلت ها و روحيات نفسانى خود آنان است .

ص: 3

و ننزّل من القرءان ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين و لايزيد الظلمين إلاّ خسارًا . ..

11- آثار خلافت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 39 - 7

7 - كفر ، ناسازگار با خلافت الهى انسان ها و به دور از شأن آنان

هو الذى جعلكم خلئف فى الأرض فمن كفر فعليه كفره

از اين كه خداوند در آغاز، مسأله خلافت انسان ها را مطرح ساخته و آن گاه پى آمد كفر را به آنان يادآور شده است، مى توان مطلب ياد شده را به دست آورد.

12- آثار خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 48 - 8

8- آفرينش نخستين انسان ها به دست خداوند ، دليل قدرت الهى بر آفرينش دوباره آنان پس از مرگ است .

لقد جئتمونا كما خلقنكم أوّل مرّة

تشبيه حضور آدميان در قيامت به تولدشان در دنيا، ممكن است در جهت رفع استبعاد معاد و نيز توبيخ مشركان به جهت انكار معاد باشد; يعنى، آن خلقت نخست، آيا دليل وافى و كافى براى پذيرش معاد و قدرت خداوند بر محقّق ساختن آن نبود؟

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 67 - 4

4- پديدارساختن انسان در صحنه هستى و آوردن او از عدم به وجود ، دليل قدرت خداوند بر احياى مجدد او و معاد

أوَلا يذكر الإنسن . .. و لم يك شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 10

10- آفرينش انسان از عناصر بى جانى چون : خاك ، نطفه ، علقه و مضغه ، جلوه روشنى از توانايى خدا بر احياى مجدد انسان در روز رستاخيز است .

فإنّا خلقنكم من تراب . .. لنبيّن لكم

«لنبيّن لكم» مفعولٌ له براى «خلقناكم» و به تقدير «لنبيّن لكم ان اللّه قادر على أن يحيى الموتى» است; يعنى، ما شما را از خاك و سپس از نطفه و سپس . .. آفريديم تا روشن سازيم كه خدا، بر احياى دوباره شما توانا است.

ص: 4

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 14 - 4

4 - آفرينش انسان ها و سير تكوين آنان ، جلوه عظمت ربوبى خداوند است .

ما لكم لاترجون للّه وقارًا . و قد خلقكم أطوارًا

13- آثار خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 15 - 13

13 - آفرينش انسان و هستى ، روشن ترين نشانه قدرت برتر الهى

أنّ اللّه الذى خلقهم هو أشدّ منهم قوّة

تكيه بر خالقيت خداوند در مقام بيان قدرت برتر او، بيانگر مطلب ياد شده است.

14- آثار ذكر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 67 - 3

3- توجه انسان به آفرينش و آمدن او از عدم به صحنه وجود ، زمينه استبعاد معاد و انكار آن را از بين مى برد .

أوَلا يذكر الإنسن أنّا خلقنه من قبل و لم يك شيئًا

مقصود از عدم و نيستى، الزاماً عدم مطلق نيست; بلكه مى تواند عدم نسبى باشد; يعنى، انسان قبلاً نبوده و الآن وجود دارد، گرچه مواد و عناصر او در قالب موجوداتى ديگر از قبل نيز وجود داشته باشد. اين احتمال نيز هست كه جمله «لم يك شيئاً» ناظر به دورانى باشد كه عناصر انسان، در قالب هيچ موجودى آفريده نشده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 4

4- توجه به پيدايش انسان و آفريده شدن وى از عناصرى بى جان ( خاك ، نطفه ، علقه و مضغه ) ، زداينده هر گونه ترديد در امكان برپايى رستاخيز و قدرت خدا بر بخشيدن حيات دو باره به مردگان

يأيّها الناس إن كنتم فى ريب من البعث فإنّا خلقنكم . ..ثمّ من مضغة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 16 - 4،5

4 - توّجه انسان به چگونگى خلقت خويش و مرگ و رستاخيز ، زمينه ساز گرايش وى به ايمان و رو كردن به ارزش هاى دينى و الهى

ص: 5

ثمّ إنّكم يوم القيمة تبعثون

در آيات نخستين اين سوره، سخن از مؤمنان راستين و صفات ارزشى آنان بود. اكنون دراين آيات - كه سخن از خلقت شگفت انسان و مرگ و رستاخيز او است - مى تواند رهنمودى باشد به انسان ها براى گرويدن به راه مؤمنان راستين.

5 - توجه به چگونگى خلقت نخستين انسان ، زداينده هر گونه ترديد در امكان معاد و توانايى خدا بر احياى مجدد مردگان

و لقد خلقنا الإنسن . .. ثمّ إنّكم يوم القيمة تبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 82 - 5

5 - توجه به آفرينش انسان و استمرار مرگ و حيات در زمين ، زداينده هر گونه ترديد و دو دلى نسبت به معاد و حيات مجدد انسان

و هو الذى أنشأ لكم السمع . .. و هو الذى يحى و يميت ... أفلاتعقلون ... قالوا أءذا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 77 - 9

9 - توجه انسان به مبدأ پيدايش خود ، زمينه ساز ممكن دانستن معاد و تصديق به آن

أوَلم ير الإنسن أنّا خلقنه من نطفة فإذا هو خصيم مبين

يادآورى مبدأ پيدايش انسان در شرايطى كه آيه شريفه و آيات بعد، درصدد اثبات معاد و رد شبهه منكران قيامت است، گوياى برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 58 - 2

2 - توجه به كيفيت پيدايش انسان از منى در رحم ، آسان كننده مسأله پذيرش معاد و توانايى خداوند بر احياى مجدد مردگان

أفرءيتم ما تمنون

روى سخن در آيه شريفه با منكران معاد است و مفاد آن چنين مى باشد: اگر شما به كيفيت پيدايش انسان از نطفه - كه در رحم مى ريزيد - توجه مى كرديد، در قدرت و توانايى خداوند بر آفرينش مجدد انسان ترديد نمى كرديد و به انكار معاد نمى پرداختيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 4

4 - توجه به آفرينش انسان و تداوم نسل او در زمين ، زمينه ساز پذيرش معاد است .

عمّ يتساءلون . .. و خلقنكم أزوجًا

در آيه دو چيز به عنوان دليل بر معاد ذكر شده است; خلقت انسان ها و زوجيت آنان; يعنى، چنين آفريده اى نمى تواند معاد نداشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 18 - 2

ص: 6

2 - توجّه به ماده اوليه خلقت انسان و سير پيدايش وى ، مانع كفر به خداوند و قدرت او و زمينه ساز باور به معاد

قتل الإنسن ماأكفره . من أىّ شىء خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 4،5

4 - توجّه انسان به پيدايش او از نطفه اى ناچيز ، بازدارنده وى از كفرورزى به خداوند و قدرت او و مايه باور به معاد است .

ما أكفره . .. من نطفة خلقه

5 - توجّه انسان به دوران نطفه بودن و ناتوانى هاى خويش در آغاز پيدايش ، از ميان برنده احساس بى نيازى از رهنمود هاى خداوند است .

أمّا من استغنى . .. من أىّ شىء خلقه . من نطفة خلقه

15- آثار ذكر خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 6

6 - توجه به آفرينش انسان از خون لخته و وابستگى تمام دانش هاى او به خداوند ، مايه ترك طغيان است .

خلق الإنسن من علق . .. علّم الإنسن ما لم يعلم . كلاّ إنّ الإنسن ليطغى

16- آثار ذكر عجز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 34 - 5

5 - توجه به قدرت برتر خداوند و عجز و ناتوانى خلق ، بازدارنده آنان از كفر و تكذيب

لاتنفذون إلاّ بسلطن . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

ارتباط دو آيه، نشانگر آن است كه غفلت جن و آدميان از قدرت خداوند، زمينه ساز تكذيب گرى آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 5

5 - توجّه انسان به دوران نطفه بودن و ناتوانى هاى خويش در آغاز پيدايش ، از ميان برنده احساس بى نيازى از رهنمود هاى خداوند است .

أمّا من استغنى . .. من أىّ شىء خلقه . من نطفة خلقه

ص: 7

17- آثار ذكر فرجام انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 14 - 19

19 - توجه دادن انسان به فرجام حيات خويش ( حضور در پيشگاه خداوند ) زمينه پيدايش تعهد براى عمل به وصاياى الهى است .

و وصّينا الإنسن . .. أن اشكرلى و لولديك إلىّ المصير

ذكر «إلىّ المصير» پس از چند توصيه به انسان، از سوى خداوند، مى تواند به منظور ايجاد انگيزه براى عمل به آن سفارش باشد.

18- آثار ذكر كرامت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 70 - 3

3- توجه انسان به مقام و كرامت الهى خويش ، مستلزم پرهيز از ناسپاسى خداوند است .

فيغرقكم بما كفرتم . .. و لقد كرّمنا بنى ءادم

يادآورى كرامت انسانها پس از ذكر ماجراى كسانى كه پس از رهايى از خطر مرگ به كفران نعمتهاى الهى روى آوردند; مى تواند مذمتى باشد براى آنان و نيز به انسانها توجه بدهد كه كرامت انسانى مستلزم اجتناب از كفران است.

19- آثار ذكر مراحل خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 18 - 5

5 - توجّه انسان به مراحل آفرينش خويش به دست خداوند ، بازدارنده او از كفران نعمت هاى الهى

ما أكفره . من أىّ شىء خلقه

در برداشت ياد شده، مراد از كفر - در آيه قبل - كفران نعمت دانسته شده است.

20- آثار ذكر مقهوريت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 37 - 5

5 - توجه انسان به فقر و مقهور بودن خويش در برابر خداوند ، مقتضى سرنهادن به فرمان او

أم عندهم خزائن ربّك أم هم المصيطرون

پرسش هاى انكارى، درصدد به رخ كشيدن فقر و مقهوريت انسان در برابر خداوند است.

ص: 8

21- آثار ذكر منشأ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 6

6 - توجه انسان ها به منتهى شدن همه نژاد ها به پدر و مادرى واحد ، از ميان برنده تفاخر هاى خيالى آنان

يأيّها الناس إنّا خلقنكم من ذكر و أنثى و جعلنكم شعوبًا و قبائل لتعارفوا إنّ أ

22- آثار ذكر نيازمندى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 5 - 6

6 - توجه به وابستگى تمام معلومات انسان به خداوند ، مايه اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به امداد الهى در توانا ساختن او بر دريافت و قرائت قرآن

اقرأ . .. علّم الإنسن ما لم يعلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 6

6 - توجه به آفرينش انسان از خون لخته و وابستگى تمام دانش هاى او به خداوند ، مايه ترك طغيان است .

خلق الإنسن من علق . .. علّم الإنسن ما لم يعلم . كلاّ إنّ الإنسن ليطغى

23- آثار سودمندى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 76 - 5

5- ارزش واقعى انسان ، به سودمند بودن و اثرآفرينى مثبت اوست .

أينما يوجّهه لايأت بخير

24- آثار شخصيت دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 72 - 2

2- شخصيت و ماهيت اخروى انسان ، بازتاب و نمودى از شخصيت دنيوى اوست .

ص: 9

و من كان فى هذه أعمى فهو فى الأخرة أعمى

25- آثار صفات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 15

15- رفتار انسان متأثر از خصلت هاى درونى اوست .

لأمسكتم . .. و كان الإنسن قتورًا

26- آثار عبرت ناپذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 69 - 8

8- امكان ابتلاى انسان به عذاب و هلاكت دنيوى ، پس از عبرت نياموختن از هشدار هاى خداوند

فلمّا نج-ّكم إلى البرّ أعرضتم . .. أم أمنتم أن يعيدكم فيه ... فيغرقكم بما كفرتم

27- آثار عجز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 53 - 3

3- انسان ها به محض احساس ضعف و دچار شدن به رنج و زحمت ، با تضرع و التماس به درگاه خداوند روى مى آورند .

ثمّ إذا مسّكم الضرّ فإليه تجئرون

«ضرّ» به معناى كسالت روحى و بدنى و كمبود اقتصادى است و «تجئرون» (از مصدر جؤار) به معناى زيادت در تضرع آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 32 - 14

14 - ضعف و فتور طبيعى انسان ، عامل مغفرت بى كران الهى نسبت به وى

إنّ ربّك وسع المغفرة هو أعلم بكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 36 - 3

3 - مقهور بودن انسان در برابر اراده خداوند ، مقتضى پرهيز از كفر و تكذيب

ص: 10

يرسل عليكما شواظ . .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

خداوند متعال در آيه قبل، قاهريت خويش را به خلق يادآورى كرده تا از تكذيب دست بردارند.

28- آثار عجله انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 11 - 5

5- انسان بر اثر خصلت شتابزدگى براى نيل به خواسته هاى خود ، از ابزار و وسايل شرّ و ناپسند بهره مى گيرد .

و يدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخير و كان الإنسن عجولاً

برداشت فوق مبتنى بر اين نكته است كه باء در «بالشرّ» و «بالخير» براى استعانت باشد; يعنى، انسان عجول وسايل خير و شرّ را مساوى مى بيند; مثلاً براى رسيدن به رفاه زندگى، از ابزارى چون دزدى، استثمار و احتكار استفاده مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 38 - 6

6- خوى شتاب زدگى آدمى ، زمينه ساز درخواست كافران مكه براى تحقق وعده هاى الهى ( عذاب ، برپايى قيامت و . . . )

خلق الإنسن من عجل . .. يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

برداشت ياد شده مبتنى براين است كه جمله «و يقولون متى . ..» عطف بر جمله «سأُوريكم...» باشد و اين دو جمله، با جمله «خلق الإنسان من عجل» - كه بيان گر خصلت عمومى انسان ها است - مرتبط باشند.

29- آثار غفلت از خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 78 - 1

1 - فراموشى و بى توجهى به مبدأ پيدايش انسان ، عامل دور شمردن برپايى قيامت و حيات مجدد انسان ها

و ضرب لنا مثلاً و نسى خلقه

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه عبارت «و نسى خلقه» حال براى فاعلِ «ضرب» است; يعنى، در حالى كه آفرينش خود را فراموش كرد، مَثَلى در رد عقيده به قيامت براى ما آورد.

30- آثار غفلت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 5 - 18

ص: 11

18 - استغفار فرشتگان براى آدميان ، در پى مشاهده غفلت زمينيان از عظمت خداوندى

و هو العلىّ العظيم . .. و يستغفرون لمن فى الأرض

بنابراين كه آيه درصدد بيان عظمت خداوند باشد و قهراً استغفار فرشتگان براى اهل زمين مى تواند از اين جهت باشد كه مردم غافل از عظمت خدايند.

31- آثار فضايل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 73 - 8

8- شايستگى هاى انسان ها در پيشگاه خدا ، زمينه ساز برخوردار شدن آنان از نعمت هاى خاص او

فبشّرنها بإسحق . .. أتعجبين من أمر الله رحمت الله و بركته عليكم أهل البيت

جمله «رحمت الله و بركاته. ..» حكايت از شايستگيهاى خاندان ابراهيم و منزلت والاى آنان در نزد خدا دارد و اين جمله تعليل براى مفهومى است كه از «أتعجبين...» استفاده مى شود و گوياى اين معناست كه چون شما خاندان ابراهيم خاندانى شايسته هستى پس شگفتى ندارد كه او شما را از نعمتهاى خاص خويش بهره مند سازد.

32- آثار كفران انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 67 - 10

10- غفلت از ياد خدا در پى نجات از خطرات ، برخاسته از خصلت حق ناشناسى شديد انسان است .

فلمّا نج-ّكم إلى البرّ أعرضتم و كان الإنسن كفورًا

جمله «و كان الإنسان كفوراً» - كه بيانگر يك خصلت عام همه انسانهاست - به منزله تعليل براى مطالب قبل است.

33- آثار كفران انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 49 - 2

2 - كفر و ناسپاسى انسان ها و روى گردانى آنان از پيام وحى ، بى تأثير براى يگانه مالك آسمان ها و زمين

فإنّ الإنسن كفور . للّه ملك السموت و الأرض

ص: 12

34- آثار كمال انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 17

17 - زمينه هاى كمال و ارزش هاى انسان ، جبران كننده فسادگرى هاى اوست .

أتجعل فيها من يفسد فيها . .. قال إنى أعلم ما لاتعلمون

چون خداوند پيش بينى فرشتگان مبنى بر فسادگرى انسان را رد نكرد ولى با گوشزد كردن وجود استعدادى ويژه در او، خلقت و خلافت وى را موجه دانست; معلوم مى شود: وجود آن استعداد در بشر جبران كننده جهات منفى اوست.

35- آثار منفعت طلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 11 - 6

6 - بهره جستن از خصلت نفع طلبى انسان ها ، از روش هاى قرآن براى تشويق آنان به كار هاى خير و انفاق در راه خداوند

من ذا الذى يقرض اللّه . .. فيضعفه له

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 17 - 6

6 - بهره جستن از خصلت نفع طلبى و خيرجويى انسان ها ، از روش هاى قرآن براى تشويق آنان به انفاق و انجام كار هاى خير

وأنفقوا خيرًا لأنفسكم . .. إن تقرضوا اللّه قرضًا حسنًا يضعفه لكم

36- آثار مؤاخذه دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 45 - 1،2

1 - در صورت مؤاخذه شدن مردم در دنيا از سوى خداوند ، هيچ جنبنده اى در سطح زمين باقى نخواهد ماند .

و لو يؤاخذ اللّه الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابّة

2 - در صورت مؤاخذه شدن مردم در دنيا از سوى خداوند ، هيچ انسانى - چه خوب و چه بد - در سطح زمين باقى نخواهد ماند .

و لو يؤاخذ اللّه الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابّة

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه مقصود از «دابّه» انسان ها باشد; زيرا مجازات و كيفر مربوط به آنان است. گفتنى است جمله «و لكن يؤخّرهم...» - كه در آن ضمير جمع به «الناس» بازمى گردد - تأييدكننده همين مطلب است.

ص: 13

37- آثار نفخ روح در انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 12

12- دميده شدنِ روحى الهى در انسان ، موجب شايستگى او براى مسجود فرشتگان شدن

و نفخت فيه من روحى فقعوا له سجدين

دستور خداوند به سجده ملائكه در برابر آدم(ع)، پس از خلقت كامل با دميده شدن روح در او، مى تواند حاكى از نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 8

8 - دميده شدن روح الهى در انسان ، موجب شايستگى وى براى مسجود فرشتگان بودن

خلق بشرًا من طين . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى فقعوا له سجدين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه فرمان خداوند به سجده بر آدم(ع)، پس از دميده شدن روح الهى در او صادر گرديد و اين مى رساند كه آنچه موجب شايستگى آدم براى سجده شد، روح الهى وى بود; نه جسم و كالبدش.

38- آثار نگرانى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 101 - 4

4 - شدت نگرانى و گرفتارى انسان ها در قيامت ، مشغول دارنده آنان به خويشتن و بازدارنده آنها از پرسش و پاسخ و گفتوگو با يكديگر

فإذا نفخ فى الصور فلاأنساب بينهم يومئذ و لايتساءلون

39- آرزوهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 120 - 10

10 - شيطان ، به خواسته ها و آرزو هاى انسان ، آگاه است .

هل أدّلك على شجرة الخلد و ملك لايبلى

ص: 14

40- آرزوى اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 11 - 2

2 - گرفتن نامه عمل از پشت سر در قيامت ، سرآغاز گرفتارى در موقعيتى دشوار كه هر كس ، فرياد هلاكت خواهى و آرزوى مرگ سر خواهد داد .

فسوف يدعوا ثبورًا

«ثبور» به معناى هلاكت و تباهى است. (مفردات راغب)

41- آرزوى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 32 - 25

25 - آگاهى كامل خداوند به آرزو ها و حالات درونى انسانها

و لا تتمنّوا . .. انّ اللّه كان بكل شىء عليماً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 10 - 5

5 - عزت و سرافرازى ، آرزو و آرمان انسان ها

من كان يريد العزّة فللّه العزّة جميعًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 59 - 3

3 - حيات جاودانه از خواسته ها و آرزو هاى انسان ها و دستيابى به آن ، مايه سرور و شادمانى آنان

أفما نحن بميّتين . إلاّ موتتنا الأُولى و ما نحن بمعذّبين

شگفتى از نمردن و جاودانه زيستن و اظهار سرور و خوشحالى كردن از دستيازى به حيات جاودانه، مى تواند حاكى از حقيقت ياد شده باشد. گفتنى است آيه بعد كه در آن بهشتيان دستيابى به حيات ابدى را فوز بزرگ مى شمرند (إنّ هذا لهو الفوز العظيم); مؤيد همين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 21 - 1

1 - هدف و آرمان انسان ، بايد دستيابى به سعادت و نيكبختى اخروى باشد ; نه مظاهر فريبنده دنيا .

و ما الحيوة الدنيا إلاّ متع الغرور . سابقوا إلى مغفرة من ربّكم و جنّة

ص: 15

42- آرزوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 61 - 3

3 - بودن در صراط مستقيم ، خواسته و آرمان انسان ها است .

و أن اعبدونى هذا صرط مستقيم

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه جمله «هذا صراط مستقيم»، تعليل براى امر به عبادت (أن اعبدونى) باشد و چون تعليل بايد به امرى مسلّم و روشن انجام گيرد. پس بودن در صراط مستقيم براى آدمى، امرى مسلّم و پذيرفته شده است.

43- آرمانهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 38 - 10،11

10 - نقش دعا و درخواست از خداوند ، در دستيابى انسان به آرمان خويش

هنا لك دعا زكريا ربّه قال ربّ هب لى من لدنك ذرية طيبة

11 - داشتن نسلى پاكيزه و صالح ، آرمانى والا و متعالى

قال ربّ هب لى من لدنك ذريّة طيبة

درخواست زكريا، كه از انبياى الهى است، به داشتن نسلى پاكيزه، دلالت بر والا بودن چنين خواسته اى مى كند.

44- آزادى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 253 - 12،13،15،20

12 - سُنّت خداوندى ، على رغم ارسال انبيا ، براى دعوت به ايمان و رفع اختلاف ، اجبار آدميان به ايمان و عدم اختلاف و كشتار نيست .

و لو شاء اللّه ما اقتتل الّذين . .. و لكن اختلفوا

13 - آزادى انسان ها در انتخاب كفر و ايمان به رسالت انبيا ، سُنّت الهى

و لو شاء اللّه ما اقتتل . .. و لكن اختلفوا فمنهم من امن و منهم من كفر

15 - اختلافات و كشمكش هاى اجتماعى ، برخاسته از اختيار و آزادى انسان

و لكن اختلفوا فمنهم من امن و منهم من كفر

20 - اختيار و آزادى انسان ، پرتويى از مشيّت و اراده الهى

و لو شاء اللّه ما اقتتل . .. و لكن اختلفوا ... و لكنّ اللّه يفعل ما يريد

جمله «و لو شاء اللّه ما اقتتل»، دلالت بر اختيار آدمى دارد; و جمله «و لكنّ اللّه» دلالت بر اين دارد كه هيچ چيز از اراده و خواست خدا خارج نيست. بنابراين اختيار آدمى نيز به اراده و خواست خداست.

ص: 16

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 256 - 1،3،4،12

1 - تحميل و اجبارى در پذيرش دين نيست .

لا اكراه فى الدّين

3 - غير مسلمانان را نبايد مجبور به پذيرش اسلام كرد .

لا اكراه فى الدّين

بنابراينكه «لا اكراه» در مقام تشريع باشد; يعنى تحميل عقايد و اوامر و نواهى دين بر كسانى كه خارج از اسلام هستند، جايز نيست.

4 - آزادى و اختيارِ آدمى در پذيرش ايمان و كفر

لا اكراه فى الدّين قد تبيّن الرّشد من الغىّ

12 - اسلام ، با بيان راه رُشد و آگاهى ، انسان را در مقام انتخاب قرار مى دهد .

لا اكراه فى الدّين قد تبيّن الرّشد من الغىّ فمن يكفر بالطّاغوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 257 - 7

7 - انسان ، همواره بر سر دوراهى نور و ظلمت

يخرجهم من الظّلمات الى النّور . .. يخرجونهم من النّور الى الظّلمات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 13

13 - انسان ، موجودى آزاد و مختار و مسؤول هدايت و گمراهى خويش

فمن اهتدى فلنفسه و من ضلّ فإنّما يضلّ عليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 5

5 - خداوند ، خواهان آگاهى انسان ها و نقش خود آنان در انتخاب مسير و فرجام خويش

فما أرسلنك عليهم حفيظًا إن عليك إلاّ البلغ

45- آسيب پذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 16 - 8،9

8 - انسان، موجودى اغواپذير است.

ص: 17

لأقعدن لهم صرطك المستقيم

9 - ابليس، آگاه به اغواپذيرى انسانها حتى پيش از خلقت آنان

لأقعدن لهم صرطك المستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 1

1 - انسان از هر سو (مقابل، پشت سر، راست و چپ) مورد هجوم توطئه هاى ابليس است.

ثم لأتينهم من بين أيديهم و من خلفهم و عن أيمنهم و عن شمائلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 27 - 5،14

5 - شيطان، عنصرى فريبكار و انسان، موجودى اغواپذير

يبنى ءادم لا يفتننكم الشيطن كما أخرج أبويكم من الجنة

14 - ضرورت هشيارى كامل در برابر اغواگريهاى شيطان به دليل توان وى بر نفوذ مخفيانه بر آدميان و سيطره و حاكميت او بر اغواشدگان

لا يفتننكم الشيطن . .. إنا جعلنا الشيطين أولياء للذين لايؤمنون

دو جمله «إنه يراكم . .. » و «إنا جعلنا ... » به منزله تعليلى است براى تأكيد خداوند به پرهيز از اغواگريهاى شيطان. يعنى توصيه و تأكيد ما بدان جهت است كه وى راه نفوذ مخفيانه را دارد و پس از گمراه كردنتان بر شما ولايت پيدا خواهد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 62 - 6،8

6- پندار ابليس در بى توجهى خداوند به ضعف ها و آسيب پذيرى هاى آدم و نسلش ، عامل اعتراض وى به تكريم آدم از سوى خداوند *

أرءيتك الذى كرّمت علىّ لئن أخّرتن إلى يوم القيمة لأحتنكنّ ذريّته

ذكر «لئن أخّرتن . .. لأحتنكنّ ...» پس از اعتراض به تكريم انسان، مى تواند به منظور برشمردن آسيب پذيرى، ضعف آدميان و عدم صلاحيت آنان براى تكريم باشد.

8- ابليس ، از همان آغاز خلقت نوع انسان ، از آسيب پذيرى و امكان تسلّط خويش بر آنان آگاهى داشت .

لئن أخّرتن إلى يوم القيمة لأحتنكنّ ذريّته

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 6

6 - انسانِ من هاى تعاليم دين و پيامبراسلام ، مواجه با خطر ها ، آسيب ها و دشوارى هاى علاج ناپذير است . *

و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم

از انذار كردن رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) به دست مى آيد كه بر سر راه انسان ها، خطرها، آسيب ها و دشوارى هاى بسيارى است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به آنان انذار و اخطار مى كند و اگر انسان از رهنمودهاى اسلام و پيامبر(صلی الله علیه و آله) بهره نگيرد و به آن ايمان نياورد، گرفتار

ص: 18

آنها خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 34 - 4

4 - آسيب پذيرى شديد انسان ، در حوزه مسائل مالى ( انفاق )

فلاتزكّوا أنفسكم . .. و أعطى قليلاً و أكدى

برداشت ياد شده از آن جا است كه خداوند، در عبارت «فلاتزكّوا. ..» انسان را از غرور وفريفتگى به خويشتن برحذر مى دارد و بلافاصله در عبارت «أفرأيت...» يكى از لغزشگاه هاى وى را - كه مسائل مالى است - بيان مى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 35 - 7

7 - جن نيز همانند انسان ، آسيب پذير از آتش و عوامل مادى

يرسل عليكما شواظ من نار و نحاس فلاتنتصران

46- آسيب پذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 70 - 3

3 - زندگى انسان ها بدون تعاليم قرآن و رهنمود هاى پيامبراسلام ، با خطر ها و آفت هاى گريزناپذير رو به رو خواهد بود .

و ما علّمنه الشعر . .. إن هو إلاّ ذكر و قرءان مبين . لينذر

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه انذار و اخطارِ مردم به وسيله قرآن و پيامبراسلام، حاكى از اين حقيقت است كه بر سر راه انسان ها خطرها و آسيب هاى بسيار وجود دارد كه به وسيله قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) شناخته مى شود و اگر انسان ها به اين امور توجه نكنند، با آنها روبه رو خواهند شد. گفتنى است معناى لغوى «انذار» (اعلام به امرى خطرناك و شايسته بر حذر بودن) مؤيد همين برداشت است.

47- آسيب ناپذيرى اعصاب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 2 - 8

8- ساختار مقاوم و آسيب ناپذيرى مغز و اعصاب آدمى ، باعث مى شود كه او در برابر بسيارى از رخداد هاى دهشتناك و هراس انگيز بتواند بر خود مسلط بماند و هشيارى خود را ار كف ندهد .

إنّ زلزلة الساعة شىء عظيم. .. يوم ترونها... و ترى الناس سكرى

ذكر «پريدن هوش از سر خلايق» براى ترسيم شدت و عظمت زلزله زمين در آستانه رستاخيز، حاكى از اين معنا است كه مغز و

ص: 19

اعصاب آدمى، با اين كه معمولاً در برابر رويدادهاى سخت و سهمگين، مقاوم و آسيب ناپذير است و انسان در شرايط سخت و دشوار مى تواند بر خود مسلط بماند و هشيارى خود را حفظ كند; لكن اضطراب و ترس ناشى از آن رخداد، به قدرى است كه هوش از سر تمامى خلايق خواهد ربود و آنان را چون مى زدگان مست، بى خود خواهد ساخت.

48- آفات زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 70 - 3

3 - زندگى انسان ها بدون تعاليم قرآن و رهنمود هاى پيامبراسلام ، با خطر ها و آفت هاى گريزناپذير رو به رو خواهد بود .

و ما علّمنه الشعر . .. إن هو إلاّ ذكر و قرءان مبين . لينذر

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه انذار و اخطارِ مردم به وسيله قرآن و پيامبراسلام، حاكى از اين حقيقت است كه بر سر راه انسان ها خطرها و آسيب هاى بسيار وجود دارد كه به وسيله قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) شناخته مى شود و اگر انسان ها به اين امور توجه نكنند، با آنها روبه رو خواهند شد. گفتنى است معناى لغوى «انذار» (اعلام به امرى خطرناك و شايسته بر حذر بودن) مؤيد همين برداشت است.

49- آفرينش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 6 - 1،2،3،4،8،11

1 - خداوند بر طبق مشيّت خود ، انسان ها را در رَحِم ها شكل مى دهد .

هو الذى يصوركم فى الارحام كيف يشاء

2 - شكل گيرى جنين ها در رَحم ها ، جلوه اى از قيّوميّت ( قوام دهنده هستى بودن ) خداوند

لا اله الاّ هو الحىّ القيّوم . .. هو الّذى يصوركم فى الارحام كيف يشاء

3 - انحصار صورتگرى جنين در رَحم به خداوند ، دليل وحدانيّت او

هو الّذى يصوركم فى الارحام كيف يشاء لا اله الاّ هو العزيز الحكيم

4 - شكل گيرى انسان در رَحِم ، نشانه اقتدار و حكمت خداوند است .

هو الّذى يصوركم . .. لا اله الاّ هو العزيز الحكيم

8 - هيچ قدرتى نمى تواند از مشيّت خدا در مورد چگونگى شكل گيرى جنين ، جلوگيرى كند .

هو الّذى يصوركم فى الارحام كيف يشاء لا اله الاّ هو العزيز الحكيم

از ارتباط كلمه «العزيز» (غالب لا يقهر) با شكل بندى انسان به مشيّت الهى، استفاده شده است.

11 - خداوند ، مقهور كافران نيست ; بلكه صورت دهى نظام فكرى و جسمى آنان به مشيّت اوست .

انّ الّذين كفروا . .. هو الّذى يصّوركم فى الارحام كيف يشاء

جمله «هو الّذى يصوّركم . .. »، جواب اين سؤال است كه اگر خدا عزيز و غالب است، چرا عده اى بدو كفر مىورزند؟ خداوند مى

ص: 20

فرمايد صورت دهى به نظام جسمى و فكرى انسان - گر چه كافر باشد -، خارج از مشيّت و خواست او نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 59 - 8،9،10

8 - خداوند انسان را با دو بُعد مادّى و غير مادى آفريد .

خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون

كلمه «من تراب»، اشاره به بعد مادى انسان، و امرِ به بودن (كُن)، اشاره به بُعد انسانى اوست.

9 - شكل گيرى بُعد مادى ، زمينه ايجاد بُعد انسانى انسان

خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون

جمله «خلقه من تراب»، حكايت از خلقت آدم در بُعد مادى دارد چون ضمير مفعولى به آدم برمى گردد. بنابراين آنچه با امرِ «كن» به وجود مى آيد، همان بُعد انسانى آدم است.

10 - اصالت بُعد غير مادى انسان ، در ساختار و هويّت وى

خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون

بعد از آنكه آدم از خاك آفريده شد، به او گفته شد: «كن» (باش)، كه گويا قبل از آن نبوده است; چرا كه هويّت انسانى نداشته است.

50- آفرينش و مصالح انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 33 - 8

8- مجموعه آفرينش جهان مادى ( آسمان ، زمين ، ماه ، خورشيد ، باران و . . . ) در خدمت انسان و هماهنگ و متناسب با نياز ها ، خواسته ها و مصالح او

الله الذى خلق السموت و الأرض . .. رزقًا لكم ... و سخ-ّر لكم الشمس و القمر دائبين

از اينكه خداوند فرمود: آسمانها، زمين، ماه، خورشيد و . .. را براى انسان تسخير و رام ساختيم، حكايت از آن دارد كه همه آنها با خلقت انسان و نيازمنديهاى وى هماهنگ شده است.

51- آفرينش و نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 33 - 8

8- مجموعه آفرينش جهان مادى ( آسمان ، زمين ، ماه ، خورشيد ، باران و . . . ) در خدمت انسان و هماهنگ و متناسب با نياز ها ، خواسته ها و مصالح او

الله الذى خلق السموت و الأرض . .. رزقًا لكم ... و سخ-ّر لكم الشمس و القمر دائبين

ص: 21

از اينكه خداوند فرمود: آسمانها، زمين، ماه، خورشيد و . .. را براى انسان تسخير و رام ساختيم، حكايت از آن دارد كه همه آنها با خلقت انسان و نيازمنديهاى وى هماهنگ شده است.

52- آگاهى اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 13 - 5

5- انسان بر اعمال خود در قيامت ، آگاهى مى يابد .

و كلّ إنسن . .. كتبًا يلقه منشورًا

53- آگاهى از عمل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 144 - 5،21

5 - خداوند ناظر بر رفتار انسان ها و آگاه به ضماير ايشان است .

قد نرى تقلب وجهك فى السماء

21 - اعمال انسان ها هرگز مورد غفلت خداوند نخواهد بود .

و ما اللّه بغفل عما يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 149 - 6

6 - اعمال انسان ها هرگز مورد غفلت خداوند نيست .

و ما اللّه بغفل عما تعملون

54- آگاهى از عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 28 - 13

13 - توجه و اعتقاد به آگاهى خداوند به اعمال انسان ها ، موجب برانگيختن آنان به رعايت دستورات الهى و پرهيز از نافرمانى او است .

و إن قيل لكم ارجعوا فارجعوا هو أزكى لكم و اللّه بما تعملون عليم

سخن تهديدآميز خداوند به مؤمنان (و اللّه بما تعملون عليم)، مى تواند به منظور مطلب فوق ادا شده باشد.

ص: 22

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 30 - 14

14 - خداوند ، از تمامى حركات و رفتار انسان ها ، آگاه و باخبر است .

إنّ اللّه خبير بما يصنعون

55- آگاهى از نيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 144 - 5

5 - خداوند ناظر بر رفتار انسان ها و آگاه به ضماير ايشان است .

قد نرى تقلب وجهك فى السماء

56- آگاهى از نيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 29 - 4

4 - خداوند به رفتار ، كردار ، نيات و اسرار آدميان آگاه است .

و اللّه يعلم ما تبدون و ما تكتمون

57- آگاهى از نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 20 - 13

13 - انتخاب پيامبران از ميان انسان ها و با ويژگى هاى انسانى ، برخاسته از بصيرت و بينايى همه جانبه خداوند بر احوال و نياز هاى انسان ها

و ما أرسلنا قبلك من المرسلين إلاّإنّهم ليأكلون الطعام . .. و كان ربّك بصيرًا

58- آگاهى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 7

ص: 23

7- آگاهى انسان در نشئه حجاب به ربوبيت خداوند ، برخاسته از آگاهى او در نشئه شهود است .

أشهدهم على أنفسهم . .. أن تقولوا يوم القيمة إنا كنا هذا غفلين

«أن تقولوا . .. » به تقدير «لام» و «لا»ى نافيه است. يعنى «لأن لا تقولوا» (ما مسأله اشهاد را عملى كرديم تا روز قيامت نگوييد از ربوبيت خدا غافل بوديم.) اين تعليل مى رساند كه اگر مسأله اشهاد نبود، حجت بر انسانها تمام نبود و خداوند آنها را به خاطر غفلت از ربوبيتش مؤاخذه نمى كرد. از لوازم اين معنا آن است كه آگاهى بالفعل انسانها نسبت به خدا به خاطر مسأله اشهاد مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 173 - 1

1 - وجود نشئه شهود و آگاه شدن آدمى به ربوبيت و وحدانيت خدا در آن نشئه ، از ميان برنده هر گونه عذر و بهانه اى براى روى آورى به شرك

و أشهدهم على أنفسهم . .. أو تقولوا إنما أشرك ءاباؤنا

59- آگاهى انسان در محشر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 30 - 4

4 - آگاهى انسان ها به تمامى اعمال و كرده هاى خود در عرصه محشر

و يوم نحشر هم جميعاً . .. هنالك تبلوا كل نفس ما أسلفت

كلمه «ما» در «ما أسلفت» ظهور در عموم دارد; يعنى، در عرصه محشر هر كسى به زير و رو كردن كرده هاى خويش خواهد پرداخت و از آنها با خبر خواهد شد.

60- آمرزش اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 20 - 18

18 - جهان آخرت ، عرصه ظهور غفران و آمرزگارى خداوند ، نسبت به بندگان و جلوه گاه رضايت و خرسندى او از آنان

و فى الأخرة . .. و مغفرة من اللّه و رضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 21 - 8

8 - آمرزش و چشم پوشى از گناه بندگان در قيامت ، جلوه ربوبيت و پروردگارى خداوند

سابقوا إلى مغفرة من ربّكم

ص: 24

61- آمرزش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 168 - 9

9 - آمرزش و هدايت انسان به دست خداوند است .

لم يكن اللّه ليغفر لهم و لاليهديهم طريقاً

62- آينده انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 19 - 1،2،3،5،7

1 - انسان ها ، مرحله هاى گوناگونى پيش رو دارند كه يكى پس از ديگرى بر همه شؤون آنان ، اثر خواهد گذاشت .

لتركبنّ طبقًا عن طبق

«طبق» در موردى به كار مى رود كه چيزى مسطّح بر مثل خود، قرار داده شود و آن را بپوشاند و به حالت نيز «طبق» گفته مى شود (مقاييس); زيرا انطباق آن بر صاحب حالت، مانند انطباق دو چيز بر يكديگر است (التحرير). تعبير «لتركبنّ» (حتماً سوار خواهيد شد)، كنايه از اين است كه آن حالت ها همچون مركب، انسان را به سمت و سوى مناسب خود خواهند برد.

2 - حالت ها و مراحل آينده انسان ، هر يك پايه و مقدمه اى براى حالت و مرحله بعدى است .

طبقًا عن طبق

حرف «عن» براى مجاوزه يا به معناى «بَعْد» است. در هر صورت بيانگر ترتب مرحله بعدى بر قبلى است. گفتنى است كه آن مراحل - به قرينه «كادح إلى ربّك» (در آيات پيشين) - زندگى دنيا، مرگ، برزخ، حشر، حساب و جزا است كه در نهايت به حضور در نزد پروردگار، مى انجامد.

3 - خداوند ، در تأكيد بر تعدد و تنوّع مراحل آينده انسان ، به شفق ، شب ، موجودات زمينى و ماه ، سوگند ياد كرده است .

فلا أُقسم بالشفق . .. لتركبنّ طبقًا عن طبق

5 - لزوم دورانديشى و توجّه به مراحلى كه در آينده ، براى انسان پيش خواهد آمد .

لتركبنّ طبقًا عن طبق

7 - مراحل آينده انسان ، مراحلى سرنوشت ساز و هر يك برتر و مهم تر از مرحله قبل و سزاوار آمادگى بيشتر است .

لتركبنّ طبقًا عن طبق

خبر از پيدايش حالت هاى پياپى و تأكيد آن با سوگندهاى مكرر، هشدارى است به انسان ها كه براى آن چاره انديشى كنند.

ص: 25

63- ابتلاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 7،13

7- خداوند ، انسان ها را مورد آزمون قرار مى دهد .

ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً

13- آزمون انسان ها از ناحيه خداوند ، در پرتو معاد و برپايى قيامت ، توجيه پذير است .

خلق السموت و الأرض . .. ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً و لئن قلت إنكم مبعوثون

طرح مسأله قيامت ، پس از بيان آزمودن انسانها ، حاوى اين نكته است كه بدون برپايى قيامت ، آزمون انسانها و مشخص شدن نيكوكاران از غيرشان ، ثمره و نتيجه مطلوب را نخواهد داشت.

64- ابداع انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 21 - 9

9 - خداوند ، خالق و آفريننده انسان ، براى نخستين بار و بدون سابقه و پيشينه

و هو خلقكم أوّل مرّة

مراد از «أوّل مرّة» زمانى است كه آدمى وجود نداشت و خداوند او را آفريد.

65- ابعاد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 242 - 4

4 - توانايى انسان ها در شناخت آيات و احكام با بكار بستن انديشه

يبيّن اللّه لكم اياته لعلّكم تعقلون

جمله «لعلّكم تعقلون» علاوه بر اينكه فهم و درك آيات الهى را هدف از تبيين آنها قرار داده، ضمناً راه فهميدن و درك كردن را نيز ارائه فرموده كه همان انديشه و تعقل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 59 - 8،9،10

8 - خداوند انسان را با دو بُعد مادّى و غير مادى آفريد .

خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون

كلمه «من تراب»، اشاره به بعد مادى انسان، و امرِ به بودن (كُن)، اشاره به بُعد انسانى اوست.

9 - شكل گيرى بُعد مادى ، زمينه ايجاد بُعد انسانى انسان

ص: 26

خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون

جمله «خلقه من تراب»، حكايت از خلقت آدم در بُعد مادى دارد چون ضمير مفعولى به آدم برمى گردد. بنابراين آنچه با امرِ «كن» به وجود مى آيد، همان بُعد انسانى آدم است.

10 - اصالت بُعد غير مادى انسان ، در ساختار و هويّت وى

خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون

بعد از آنكه آدم از خاك آفريده شد، به او گفته شد: «كن» (باش)، كه گويا قبل از آن نبوده است; چرا كه هويّت انسانى نداشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 119 - 13

13 - تأثير وضعيّت درونى انسان ، در حالات خارجى و رفتارى وى

عضّوا عليكم الأنامل من الغيظ

كينه دشمنان اسلام (كه يك وضعيت درونى است)، باعث گزيدن انگشتان (كه يك حالت خارجى است)، شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 151 - 8

8 - حالات روحى و روانىِ آدمى ، قانونمند و برخاسته از حاكميّت اراده الهى است .

سنلقى فى قلوب الّذين كفروا الرّعب بما اشركوا

از آنجا كه رعب معلول شرك شمرده شده (بما اشركوا)، معلوم مى شود رعب كه يك حالت روحى است، تابع قانون و علّت خويش است و از سويى چون خداوند القاى رعب را به خود نسبت داده (سنلقى)، معلوم مى شود كه اين قانون و علت تحت اراده الهى عمل مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 169 - 10

10 - حقيقت انسان ، فراتر از جسم وى

و لا تحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيل اللّه امواتا بل احيآء عند ربّهم يرزقون

با توجّه به اينكه جسم شهيدان در دنياست و برخوردار از روزى و حيات نيست، معلوم مى شود حقيقت آدمى چيزى فراتر از جسم اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 30 - 7

7 - انسان ، داراى دو نيروى متضاد ( دعوت كننده به گناه و بازدارنده از آن ) در نهاد خويش

فطوعت له نفسه قتل اخيه

چنانچه «تطويع» به معناى تسهيل باشد، بيانگر آن است كه نيرويى در درون قابيل وى را از ارتكاب قتل باز مى داشته، ولى در نهايت هواى نفس بر آن نيروى بازدارنده غلبه كرده است.

ص: 27

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 43 - 9

9 - انسان داراى گرايش فطرى به سوى نيكيها و زيباييهاست.

و زين لهم الشيطن ما كانوا يعملون

حركت انسان به دنبال شيطان، پس از زينت و زيبا جلوه دادن اعمال، بيانگر اين نكته است كه آدمى زيباييها را مى طلبد و خواهان حركت به دنبال آن است. از اين روست كه شيطان همان زشتيها را زيبا جلوه مى دهد و آدمى را مى فريبد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 138 - 11

11 - تأثيرپذيرى انسان از محيط هاى فاسد و فرهنگ هاى غلط

فأتوا على قوم . .. قالوا يموسى اجعل لنا إلهاً كما لهم ءالهة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 7

7- انسان ، موجودى مركب از جسم و روح

إنى خلق بشرًا من صلصل . .. فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 28 - 8

8- انسان ، حقيقتى فراتر از جسم دارد .

تتوفّ-هم الملئكة

روشن است كه جسم انسان پس از مرگ در زمين مى ماند و دچار پوسيدگى و زوال مى شود و اين نشان مى دهد كه آنچه ملائكه به صورت كامل مى گيرند، بايد غير از جسم وى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 32 - 6

6- انسان ، داراى حقيقتى فراتر از جسم

تتوفّ-هم الملئكة

روشن است كه جسم انسان پس از مرگ در زمين مى ماند و دچار پوسيدگى و زوال مى شود و اين نشان مى دهد كه آنچه ملائكه قبض روح اخذ مى كنند، بايد غير از جسم او بوده و قابل خطاب «سلام» و «ادخلوا» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 3

3- روح انسان ، تشكيل دهنده حقيقت و هويت انسانى وى است .

ص: 28

و الله خلقكم ثمّ يتوفّ-كم

برداشت فوق بر اين اساس است كه هنگام مرگ جسم انسان هم چنان باقى است و آنچه توسط خداوند دريافت مى شود، همان روح است كه از آن با ضمير «كم» تعبير شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 72 - 6

6- ازدواج و همسردارى و برخوردار شدن از فرزند ، از سنت هاى الهى و نهفته در سرشت انسان

و الله جعل لكم من أنفسكم أزوجًا و جعل لكم من أزوجكم بنين و حفدة

برداشت فوق با توجه به اين نكته است كه ماده «جعل» بيانگر سنت خداست و آنچه به عنوان سنت معرفى شود، روند طبيعى خواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 7 - 3

3 - انسان ، داراى ضميرى ناخود آگاه و دانسته هايى مى باشد كه غفلت آن را پوشانده است .

فإنّه يعلم السرّ و أخفى

«أخفى» اسم تفضيل است و مخفى تر از «سر» به چيزى تطبيق مى كند كه نه تنها انسان آن را از ديگران مكتوم داشته بلكه خود نيز به آن التفات ندارد، ولى در ذهن او ثبت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 25

25 - انسان ، موجودى است مركب از جسم و جان .

و منكم من يتوفّى

«توفى» (مصدر «يتوفّى») به معناى دريافت تام و كامل است و آنچه از انسان به وقت مرگ دريافت مى شود، روح او است نه جسم وى. پس انسان، از دو عنصر جسم و روح تشكيل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 33 - 12

12 - انكار بُعد معنوى انسان و منحصر پنداشتن او در بعد حيوانى ( چون خوردن و آشاميدن ) ، عامل تكذيب رسالت پيامبرِ پس از نوح ، از سوى اشراف

ما هذا إلاّ بشر مثلكم يأكل ممّا تأكلون منه و يشرب ممّا تشربون

تكيه اشراف برخوردن و آشاميدن براى انكار رسالت پيامبرشان، نشانگر اين حقيقت است كه آنان، انسان را موجودى در حد حيوان مى پنداشتند و منكر بعد معنوى او بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 4

ص: 29

4 - انسان ، موجودى مركب از جسم و روح

خلق بشرًا من طين . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 42 - 5

5 - جسم و روح آدمى ، دو حقيقت بوده و به هنگام مرگ از هم جدا مى شوند .

اللّه يتوفّى الأنفس حين موتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 11

11 - انسان ، موجودى است مركب از جسم و روح .

و منكم من يتوفّى

«توفّى» (مصدر «يتوفّى») به معناى دريافت تام و كامل شىء است و آنچه از انسان به وقت مرگ دريافت مى شود، روح او است نه جسم وى. پس انسان از دو عنصر جسم و روح تشكيل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 8

8 - انسان ، موجودى است مركب از جسم و روح .

أو نتوفّينّك

«توفّى» (مصدر «نتوفّينّك») به معناى دريافت تام و كامل شىء است و آنچه از انسان به وقت مرگ دريافت مى شود، روح او است نه جسم وى. پس انسان از دو عنصر جسم و روح تشكيل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 2 - 3

3 - وجدان اخلاقى ، از ابعاد وجود انسان

و لاأُقسم بالنفس اللوّامة

«وجدان اخلاقى»، اصطلاحى است رايج در موضوع انسان شناسى كه مى توان آن را از آيه شريفه استنباط كرد.

66- ابعاد وجودى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 92 - 4

4 - انسان ، از دو عنصر روح و جسم تشكيل يافته است .

ننجيك ببدنك

ص: 30

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 3 - 4

4 - ساختار وجودى انسان ، متناسب با نياز هاى وى و نمودار رحمت آفريدگار

الرحمن . .. خلق الإنسن

ارتباط خلقت انسان با رحمانيت خداوند، مى تواند در اين جهت باشد كه كيفيت آفرينش انسان، خود به گونه اى است كه رحمت الهى را نسبت به اين موجود مى نماياند; چه اين كه هر بعدى از ابعاد وجودى او، كامل و متناسب با نيازهاى وى است.

67- ابليس هنگام خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 31 - 2

2- ابليس ، به هنگام خلقت انسان ، در ميان فرشتگان بود و از زمره آنان به حساب مى آمد .

و إذ قال ربّك للملئكة إنى خلق بشرًا من . .. فإذا سوّيته ... فقعوا له سجدين .

برداشت فوق، مبتنى بر اين احتمال است كه استثنا متصل باشد و استثنا شدن ابليس از فرشتگان، نه به خاطر اين است كه وى فرشته بود; بلكه از بابِ تغليب، جزئى از آنها به شمار مى آمد.

68- اتقان ساختار انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 8 - 9

9 - استوارى ساختار انسان ، نمونه اى از اتقان و استحكام بى نظير آفريده هاى الهى است .

لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقويم . .. أليس اللّه بأحكم الحكمين

«حَكْم» (بر وزن صبر) با «اِحكام» (اتقان و استحكام بخشيدن) به يك معنا است. (قاموس) تعبير «أحكم الحاكمين»، اگر از اين ريشه گرفته شده باشد، آيه شريفه مى تواند ناظر به استحكام آفريده هاى خداوند باشد كه در آغاز سوره، به استحكام نمونه اى از آنها (انسان) اشاره شده بود.

69- اتمام حجت با انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 2 - 1

1 - خداوند ، با فرستادن رسولى كه مكتوباتى منزّه و به دور از انحراف را بر مردم بخواند ، بر آنان اتمام حجت مى كند .

ص: 31

لم يكن . .. منفكّين حتّى تأتيهم البيّنة . رسول من اللّه يتلوا صحفًا مطهّرة

70- اتمام حجت بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 13 - 4

4 - اتمام حجت خداوند بر انسان ها ، از راه ارائه آيات و نشانه هايش بر حقانيت خود

هو الذى يريكم ءايته

يادآورى آيات و نشانه هاى ارائه شده از سوى خداوند به بشر - پس از ذكر عذاب شدن كافران و منكران - مى تواند به منظور اتمام حجت باشد.

71- اتمام حجت بر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 157 - 2

2 - نزول قرآن موجب اتمام حجت خدا بر مشركان مكه و ساير انسانها

أنزل نه . .. أو تقولوا لو أنا أنزل علينا الكتب لكنا أهدى منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 48 - 5

5 - خداوند و پيامبران ، خواستار هدايت تمامى انسان ها و اتمام حجت بر آنان

و ما نريهم من ءاية إلاّ هى أكبر من أُختها

از اين كه خداوند، آيات و معجزات متعددى را به دست پيامبران ارائه مى كند و در اثبات حقانيت پيامبران و هدايت مردم به يك معجزه اكتفا نمى كند، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 35 - 15،16

15- قرآن و انذار هاى بيدارگرانه آن ، اتمام حجت الهى بر خلق

بلغ

«بلاغ» خبر براى «هذا»ى مقدر است. و آن اشاره به آيات هشدارگر قرآن مى باشد.

16- رسالت اصلى رهبران الهى ، ابلاغ پيام وحى و اتمام حجت بر خلق

فاصبر . .. و لاتستعجل لهم ... بلغ

«بلاغ» سخنى در توجيه و تعليل «فاصبر» و «لاتستعجل» است; يعنى، تو مأمور بلاغى و نگران فرجام كافران مباش.

ص: 32

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 51 - 6

6 - انذار هاى روشن پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، اتمام حجت بر خلق و سدّ كننده راه هر گونه عذر و بهانه

إنّى لكم منه نذير مبين . و لاتجعلوا مع اللّه ... إنّى لكم منه نذير مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 5

5 - خداوند ، حجّت را بر انسان ها تمام كرده و هيچ عذرى براى آنان باقى نگذاشته است .

إنّا هدينه السبيل إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 6 - 1

1 - ابلاغ وحى از سوى فرشتگان ، به منظور اتمام حجت بر خلق و انذار و اخطار به آنان است .

فالملقيت ذكرًا . عذرًا أو نذرًا

«عذر» و «نذر» مصدر و به معناى «اعذار و انذار» است و نصب اين دو، به جهت مفعول له بودن آنها براى «ملقيات» است و يا به سبب بدل بودن آنها، براى «ذكراً» است. برداشت ياد شده، مبتنى بر تركيب نخست است.

72- اجابت خواسته هاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 31 - 6

6- جايگاه خوب ، جايى است كه تمامى خواسته هاى انسان در آن برآورده شود .

و لنعم دار المتّقين . جنّ-ت عدن ... لهم فيها ما يشاءون

73- اجتماع اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 51 - 3

3 - گرد آمدن آدميان در پيشگاه خداوند در قيامت، مقتضاى ربوبيت اوست.

أن يحشروا إلى ربهم

ص: 33

74- اجل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 3،4

3 - خداوند قراردهنده اجل و مدتى براى عمر انسان

ثم قضى أجلا

با توجه به اينكه سخن از آفرينش آدمى است، «أجل» مى تواند به معنى نهايت عمر آدمى در اين جهان باشد. راغب گويد: «و يقال للمدة المضروبة لحياة الإنسان أجل». به مدت عمر معين شده براى آدمى أجل گويند.

4 - انسان، داراى دو اجل: حتمى و غير حتمى

ثم قضى أجلا و أجل مسمى عنده

ذكر دو أجل و توصيف يكى از آن دو به «مسمى» كه به معنى «علامت دار و معين است»، مى تواند قرينه اى باشد بر اين كه اجل ديگر نامعين و معلق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 17

17 - انسان و جن داراى اجل (عمرى) تعيين شده از سوى خداوند هستند.

و بلغنا أجلنا الذى أجلت لنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 5 - 7

7 - انسان ها ، براى حيات شان ، مدتى تعيين شده دارند و سرآمدن آن ، قطعى است .

فإنّ أجل اللّه لأت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 53 - 6

6 - هر كسى ، اجل و مدت تعيين شده اى براى زندگى دارد .

و لولا أجل مسمّى لجاءهم العذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 42 - 12

12 - حيات و عمر آدمى در دنيا ، محدود و داراى مدت معين و مشخص

و يرسل الأُخرى إلى أجل

كاربرد واژه «أجل» در مورد انسان، به معناى مدت تعيين شده براى حيات انسان است (مفردات راغب).

ص: 34

75- اجل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 61 - 8،13

8- همه انسان ها ، اجل معينى دارند .

و لكن يؤخّرهم إلى أجل مسمًّى

13- تعيين اجل مقرر براى انسان ها و تصميم به مؤاخذه و عقوبت كردن ظالمان و يا تأخير آن ، به دست خداوند است .

و لو يؤاخذ الله الناس . .. و لكن يؤخّرهم إلى أجل مسمًّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 30 - 2

2 - مردم ، اجل معينى دارند .

لكم ميعاد يوم لاتستأخرون عنه ساعة و لاتستقدمون

مراد از «ميعاد» - به قرينه آيه قبل - احتمال دارد زمان وقوع قيامت باشد. هم چنين احتمال دارد وقت تعيين شده براى مرگ هر انسانى باشد. برداشت ياد شده بنابر احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 45 - 4

4 - همه انسان ها ، اجل معينى دارند .

و لكن يؤخّرهم إلى أجل مسمًّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 11 - 3،4،11

3 - مرگ ، سرنوشت حتمى همه انسان ها

و لن يؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها

4 - هركس ، داراى اجل ( زمان مردن ) معينى است كه فرا خواهد رسيد .

و لن يؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها

11 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قول اللّه : « و لن يؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها » قال : إنّ عنداللّه كُتُباً مرقومةً يقدّم منها ما يشاء و يؤخّر ما يشاء فإذا كان ليلة القدر أنزل اللّه فيها كلَّ شىء يكون إلى ليلة مثلها فذلك قوله : « و لن يؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها » إذا أنزله و كتبه كتّاب السماوات و هو الذى لايؤخّره ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند: «و لن يؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها» روايت شده كه فرمود: نزد خداوند كتاب هايى است [كه حوادث آينده] در آنها نوشته شده [و آن حوادث قطعى نيست]. خداوند هر چه را از آن بخواهد، مقدم مى آورد و هر چه را بخواهد تأخير مى اندازد. پس چون شب قدر فرا رسد، آنچه را كه تا شب قدر سال بعد بايد واقع شود، نازل مى كند [و حتمى مى سازد] و اين است سخن خدا: «و لن يؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها»; يعنى، آن گاه كه خداوند اجل را [در شب قدر] نازل كرد و كاتبان آسمان آن را ثبت كردند، آن همان است كه به تأخير نمى اندازد».

ص: 35

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 4 - 5

5 - هر انسانى ، داراى اجل و عمرى مشخص است .

و يؤخّركم إلى أجل مسمًّى

منظور از خطاب در «يؤخّركم» مى تواند يكايك افراد قوم نوح يا مجموعه باشد. برداشت ياد شده، مبتنى بر احتمال نخست است.

76- احاطه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 1 - 2

2 - قيامت ، انسان ها را در ميان گرفته و راه گريز را بر آنها خواهد بست .

هل أتيك حديث الغشية

«غشاء» و «غطاء» (پوشاننده) به يك معنا است و قيامت، از آن جهت «غاشية» ناميده مى شود كه با حوادث سهمگين خود، خلق را احاطه مى كند. (مقاييس اللغة)

77- احاطه گناه بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 81 - 3،4،5

3 - خداوند ، نه تنها اندك بودن عذاب يهود را تضمين نكرده ; بلكه در صورت احاطه داشتن گناه بر آنان ، ايشان را در آتش دوزخ ماندگار خواهد كرد .

أتخذتم عند اللّه عهداً . .. بلى من كسب سيئة ... هم فيها خلدون

4 - گنهكارانى كه گناهانشان سراسر وجود آنان را فرا گيرد ، در آتش دوزخ براى هميشه گرفتار خواهند شد .

من كسب سيئة و أحطت به خطيئته فأولئك أصحب النار هم فيها خلدون

«سيئة» و «خطيئة» هر دو به معناى بدى و گناه است.

5 - اصرار بر گناه ، موجب احاطه پيدا كردن گناهان بر سراسر وجود آدمى است .

من كسب سيئة و أحطت به خطيئته

چنانچه مجرد ارتكاب گناه باعث احاطه خطيئه بر انسان مى شد، جمله «أحاطت . ..» آورده نمى شد. لذا اين احتمال تقويت مى شود كه احاطه خطيئه بر اثر اصرار بر گناه و يا تكرار گناهان حاصل مى شود.

ص: 36

78- احتضار انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 5،6

5 - اشتياق و علاقه شديد انسان ها به توصيه و سفارش درباره خانواده و اموال خود ، به وقت رو به رو شدن با مرگ

فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

ياد كرد ناتوانى انسان ها از توصيه و سفارش درباره اموال و كسان خود، مى رساند كه در سرشت بشر چنين علاقه و تمايلى وجود دارد.

6 - علاقه و اشتياق شديد انسان ها به ديدار خانواده و كسان خود ، به وقت رو به رو شدن با مرگ

فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

79- احساسات اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 167 - 6

6 - وجود احساسات و حالات روانى براى انسان ها در قيامت

لو أن لنا كرّة فنتبرأ منهم كما تبرّءوا منا

80- احضار انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 52 - 1

1- رستاخيز ، روز احضار انسان ها از سوى خداوند

يوم يدعوكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 32 - 1

1 - تمامى انسان ها بدون استثنا ، در قيامت براى حساب رسى و كيفر و پاداش به پيشگاه خداوند احضار خواهند شد .

و إن كلّ لمّا جميع لدينا محضرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 53 - 3،4

3 - زنده شدن انسان ها و احضارشان به پيشگاه خداوند در قيامت ، تنها به مدت يك صيحه و بانگ زدن به طول مى انجامد .

إن كانت إلاّ صيحة وحدة فإذا هم جميع لدينا محضرون

ص: 37

توصيف نفخ صور به اين كه آن تنها يك صيحه است، مى تواند براى بيان مدت زمان زنده شدن و احضار گشتن انسان ها به پيشگاه خداوند رحمان باشد.

4 - احضار انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت ، بسيار سريع و بى هيچ فاصله اى با نفخ صور انجام خواهد پذيرفت .

إن كانت إلاّ صيحة وحدة فإذا هم جميع لدينا محضرون

برداشت ياد شده از آمدن «إذا»ى فجائيه - پس از ذكر نفخ صور - به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 31 - 4

4 - همه انسان ها در قيامت ، به پيشگاه خداوند احضار خواهند شد .

ثمّ إنّكم يوم القيمة عند ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 5 - 3

3 - احضار انسان ها در صحنه قيامت ، از اهداف محشور ساختن آنان است . *

مبعوثون . ليوم عظيم

لام در «ليوم» ممكن است بر تعليل دلالت كند; يعنى، حشر انسان ها به جهت روز قيامت و حضور در صحنه هاى آن است.

81- احياى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 9 - 9

9 - احياى انسان ها در قيامت همچون احياى زمين از راه يك سلسله عوامل و زمينه هاى حيات آفرين خواهد بود .

فأحيينا به الأرض بعد موتها كذلك النشور

برداشت ياد شده از تشبيه به كار رفته در آيه شريفه به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 57 - 3

3 - آفرينش نخستين انسان ها ، دليل امكان حيات مجدد و رستاخيز دوباره آنان از سوى خداوند است .

نحن خلقنكم فلولا تصدّقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 27 - 2

2 - آفرينش آسمان با وجود صلابت بيشتر آن نسبت به پيكر انسان ، برهانى آشكار بر امكان معاد و قدرت خداوند بر زنده كردن دوباره انسان ها

ص: 38

ءأنتم أشدّ خلقًا أم السماء بنيها

«أنتم» خطاب به منكران معاد است كه آيات قبل سخنان آنان را نقل كرده بود. جمله «بناها» مستأنفه و مفاد آن اين است كه آسمان با آن كه محكم تر است، خداوند آن را ساخت; چگونه آفرينش دوباره خود را محال مى پنداريد؟

82- احياى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 32،33

32 - گمراه نبودن انسان هدايت يافته ، به منزله كشتن وى و هدايت انسان گمراه ، به منزله زنده كردنش مى باشد .

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

امام صادق(ع) در توضيح آيه فوق فرمود: من اخرجها من ضلال الى هدى فكانما احياها و من اخرجها من هدى الى ضلال فقد قتلها.

_______________________________

كافى، ج 2، ص 210، ح 1; نورالثقلين، ج 1، ص 619، ح 153.

33 - سيراب نمودن تشنه اى كه به آب دسترسى ندارد ، به منزله احياى اوست .

و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

امام صادق(ع): . .. و من سقى الماء فى موضع لايوجد فيه الماء كان كمن احيا نفساً و «من احياها فكانما احيا الناس جميعاً».

_______________________________

كافى، ج 4، ص 57، ح 3; تفسير برهان، ج 1، ص 464، ح 9.

83- اختلاف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 28

28 - تشكل تمام آدميان در يك امت ، خواست خداوند نيست .

و لو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 118 - 5،6

5- عموم انسان ها همواره بر سر دين حق اختلاف مى كنند .

و لايزالون مختلفين

6- اختلاف انسان ها در دين و پرهيز آنان از پذيرش حق ، خارج از مشيت خداوند نيست .

و لو شاء ربك لجعل الناس أُمة وحدة و لايزالون مختلفين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 39

9 - نحل - 16 - 92 - 12،15،16

12- خداوند ، تحقيقاً حقايق مورد اختلاف انسان ها را در قيامت ، بيان خواهد كرد .

و ليبيّننّ لكم يوم القيمة ما كنتم فيه تختلفون

15- درگيرى و اختلاف مستمر آدميان ، در زندگى دنيوى

و ليبيّننّ لكم يوم القيمة ما كنتم فيه تختلفون

آمدن فعل «كنتم» و نظاير آن بر سر فعل ديگر، بيانگر استمرار مضمون آن فعل است.

16- مخفى ماندن برخى از حقايق و مسائل مورد اختلاف انسان ها ، در دنيا

و ليبيّننّ لكم يوم القيمة ما كنتم فيه تختلفون

ترديدى نيست كه حق در پاره اى از مسائل مورد اختلاف مردم در دنيا روشن است. بنابراين تبيين حقايق مورد اختلاف در قيامت، مربوط به مسائلى است كه حق در آنها روشن نيست.

84- اختلاف دينى انسان هاى نخستين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 4

4 - امت واحد و يكتاپرست نخستين ، ديرى نپاييد كه گرفتار تفرقه دينى شده و به دو دسته موحد و مشرك انشعاب يافتند .

و ما كان الناس إلا أمة وحدة فاختلفوا

قيد «ديرى نپاييد» از طرف «فاء» در «فاختلفوا»، بدست مى آيد.

85- اختيار انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 5 - 15

15 - انسان در عين دارا بودن اختيار در عبادت خدا ، بدون اعانت او بر انجام آن توانا نيست .

إياك نعبد و إياك نستعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 35 - 18

18 - انسان موجودى مختار در اطاعت و معصيت خداوند

و لاتقربا هذه الشجرة فتكونا من الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 195 - 8

ص: 40

8 - انسان ، موجودى برخوردار از اختيار انتخاب راه نجات يا هلاكت خويش

و لاتلقوا بأيديكم إلى التهلكة

آوردن كلمه «بأيديكم» (با دستان خويش) رساى به اين است كه آدمى در نجات و هلاكت خويش، برخوردار از انتخاب و اختيار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 219 - 21

21 - انسان ، موجودى انتخابگر

كذلك يبين اللّه . .. لعلّكم تتفكرون. فى الدنيا و الاخرة

اگر انسان در رقم زدن سرنوشت خويش مجبور بود، تبيين آيات و ارائه راه صحيح از غلط، بى معنا بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 240 - 2

2 - مرگ ، به اراده و اختيار انسان نيست . *

يتوفّون منكم

مجهول آوردن كلمه «يتوفّون» اشاره به اختيارى نبودن مرگ است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 253 - 15،18،19،20

15 - اختلافات و كشمكش هاى اجتماعى ، برخاسته از اختيار و آزادى انسان

و لكن اختلفوا فمنهم من امن و منهم من كفر

18 - ايمان يا كفر ، انتخاب آدمى در برابر روشنگرى انبياى الهى

من بعد ما جاءتهم البيّنات . .. و لكن اختلفوا فهمنهم من امن و منهم من كفر

19 - حاكميّت اراده الهى بر افعال اختيارى انسان و تحولات اجتماعى - تاريخى

و لو شاء اللّه ما اقتتل . .. و لكنّ اللّه يفعل ما يريد

20 - اختيار و آزادى انسان ، پرتويى از مشيّت و اراده الهى

و لو شاء اللّه ما اقتتل . .. و لكن اختلفوا ... و لكنّ اللّه يفعل ما يريد

جمله «و لو شاء اللّه ما اقتتل»، دلالت بر اختيار آدمى دارد; و جمله «و لكنّ اللّه» دلالت بر اين دارد كه هيچ چيز از اراده و خواست خدا خارج نيست. بنابراين اختيار آدمى نيز به اراده و خواست خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 268 - 9

9 - آزادىِ انسان در پذيرش دعوت خدا و يا وسوسه شيطان

الشّيطان يعدكم . .. و اللّه يعدكم مغفرة منه و فضلا

ص: 41

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 6 - 12

12 - اختيار كافران در انتخاب كفر خارج از مشيّت الهى نيست .

انّ الّذين كفروا . .. و اللّه عزيز ... هو الّذى يصوّركم فى الارحام كيف يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 20 - 9،17

9 - انسان با اختيار خويش ، دين را مى پذيرد و يا نفى مى كند .

فان اسلموا فقد اهتدوا و ان تولّوا

17 - هدايت يافتن انسان با انتخاب خود ، ارزشمند است .

ءاسلمتم فان اسلموا فقد اهتدوا و ان تولّوا فانما عليك البلاغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 30 - 9،10

9 - اختيارى بودن اعمال انسان ، مورد پذيرش او در قيامت

تودّ لو انّ بينها و بينه امداً بعيداً

از اينكه انسان دوست دارد ميان او و عملش فاصله باشد و نمى گويد مجبور بودم، معلوم مى شود كه انسان مى پذيرد اعمالش، اختيارى بوده است.

10 - انسان در انجام اعمال نيك و بد ، مجبور نيست .

تودّ لو انّ بينها و بينه امداً بعيداً

در روز قيامت كه روز كشف حقايق است، قبول عمل به عنوان كرده خويش، دليل بر عدم جبر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 103 - 30

30 - اختيار و آزادى انسان ، در پذيرش هدايت و عدم پذيرش آن

لعلكم تهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 182 - 11

11 - اختيار آدمى ، در اعمال و رفتار خويش

ذلك بما قدّمت ايديكم و انّ اللّه ليس بظلاّم للعبيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 170 - 11،12،17

11 - آزادى انسان در انتخاب راه سعادت و شقاوت

ص: 42

فامنوا خيراً لكم و إن تكفروا فان للّه ما فى السموت و الارض

12 - كفرورزى مردمان و اختيار كفر از سوى آنان ، خارج از خواست خداوند و سيطره او نيست .

و إن تكفروا فان للّه ما فى السموت و الارض

بديهى است كه فرمانروايى خداوند بر هستى مترتب بر كفرورزى مردمان نيست ; بنابراين جواب شرط (ان تكفروا) محذوف است و جمله «فان للّه . ..» جانشين و بيانگر آن مى باشد ; بر اين اساس معناى «و ان تكفروا ...» چنين مى شود: تمام هستى و از جمله كفرورزى كافران مملوك خداوند است و خارج از خواست و اراده او نيست.

17 - اختيار انسان ها در انتخاب ايمان و كفر ، برخاسته از علم و حكمت خداوند

فامنوا خيراً لكم و إن تكفروا . .. و كان اللّه عليماً حكيماً

يادآورى علم و حكمت خداوند در ذيل آيه اشاره به اين است كه تمامى معارف ياد شده در آيه و از جمله آنها اختيار آدمى، عالمانه و حكيمانه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 35 - 8،10،11

8 - مشيت خداوند بر هدايت جبرى مردم قرار نگرفته است.

و لو شاء اللّه لجمعهم على الهدى

حرف «لو» براى امتناع است ; يعنى خدا اين چنين هدايتى را نمى خواهد، در صورتى كه مسلماً هدايت اختيارى و تشريعى را خداوند خواهان است، پس ناچار بايد اين هدايت، هدايت جبرى باشد.

10 - خواست خداوند، آزادى و اختيار انسان در انتخاب راه هدايت است.

و لو شاء اللّه لجمعهم على الهدى

11 - انسان در انتخاب راه هدايت و ظلالت آزاد است.

فإن استطعت أن تبتغى . .. و لو شاء اللّه لجمعهم على الهدى

از اينكه خداوند مى فرمايد اگر هر گونه معجزه بيايد ايمان نمى آورند و اگر خداوند مى خواست مى توانست هدايت كند، معلوم مى شود كه انسان در انتخاب راه آزاد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 104 - 6،11

6 - آدمى برخوردار از حق انتخاب و گزينش، پس از رويارويى با حق و باطل است.

قد جاءكم بصائر من ربكم فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعليها

11 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) روشنگر و ارائه دهنده بينش صحيح به مردم است، نه نگهبان و واداركننده مردم به پذيرش آن.

قد جاءكم بصائر من ربكم . .. و ما أنا عليكم بحفيظ

«حفيظ» به معناى «حافظ» و متعلق آن محذوف است. با توجه به اينكه بحث درباره بينشها و عقايد است، متعلق آن متناسب با همين مضمون است كه مضمون عقيدتى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 107 - 1،3،5

ص: 43

1 - اگر مشيت الهى بر مشرك نبودن آدميان تعلق مى گرفت، هيچكس به شرك گرايش نمى يافت.

و لو شاء الله ما أشركوا

3 - خداوند خواهان ايمان آزادانه و انتخابى آدميان

و لو شاء الله ما أشركوا

5 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) مسؤول وادار ساختن مردم به ايمان و رها ساختن آنان از شرك نيست.

و ما جعلنك عليهم حفيظا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 137 - 15

15 - اختيار تكوينى انسان در انتخاب مسير شرك و توحيد

و لو شاء الله ما فعلوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 148 - 11

11 - انسان داراى اختيار در عقيده و عمل، و جبرگرايى انديشه اى باطل است.

كذلك كذب الذين من قبلهم حتى ذاقوا بأسنا قل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 149 - 4،5،6،9

4 - سنت خداوند، هدايت آزادانه و از روى اختيار انسانها با دلايل محكم و رساست.

قل فلله الحجة البلغة فلو شاء لهديكم أجمعين

مفهوم جمله امتناعيه «لو شاء . .. » آن است كه خداوند هدايت آزادانه آدميان را خواسته است، نه جبر آنان بر هدايت. چگونگى اين هدايت در جمله «فلله ... » بيان گرديده است. يعنى اينكه خداوند چنين خواسته كه با حجتهاى بالغه آدميان را هدايت كند.

5 - انسان در انتخاب مسير هدايت يا ضلالت مختار است.

قل فلله الحجة البلغة فلو شاء لهديكم أجمعين

6 - اگر مشيت خداوند اجبار انسان بر هدايت بود، همگان را، بى استثنا، هدايت مى كرد.

فلو شاء لهديكم أجمعين

9 - سنت و مشيت خداوند بر هدايت و ضلالت جبرى آدميان قرار نگرفته است.

فلو شاء لهديكم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 30 - 9

9 - انسانها بر انتخاب راه هدايت و يا گمراهى توانا هستند.

حق عليهم الضللة إنهم اتخذوا الشيطين أولياء

ص: 44

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 176 - 10

10 - انسان در عين حاكميت مشيت خدا بر وى ، در تعيين سرنوشت خويش دخيل است .

و لو شئنا لرفعنه بها و لكنه أخلد إلى الأرض

جمله «و لو شئنا . .. » مى رساند كه سرنوشت انسان با مشيت الهى رقم مى خورد. جمله «و لكنه ... » تعليل براى مفهوم جمله قبل است و دلالت مى كند كه مشيت الهى در تعيين سرنوشت انسان، منوط به عملكرد خود آدمى مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 17 - 4

4 - انسان در افعال خويش نه مستقل از اراده خداوند است و نه از سوى او مجبور به انجام افعال خويش

و ما رميت إذ رميت و لكن اللّه رمى

چون از يكسو فعل پيامبر(صلی الله علیه و آله) به خود او استناد داده شده و از سوى ديگر همان فعل به خداوند نسبت داده شده است، معلوم مى شود انسان در انجام افعال، نه از استقلال كامل برخوردار است و نه مجبور به انجام افعال خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 19

19 - اختيار انسان و نقش خود وى در رقم زدن سرنوشت خويش

فما كان اللّه ليظلمهم و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 99 - 3

3 - محيط اجتماعى ، در عين تأثير گذاشتن بر خصلت هاى روحى و گرايش هاى عقيدتى انسان ، از وى سلب اختيار و انتخاب نمى كند .

الأعراب أشد كفراً و نفاقاً . .. و من الأعراب من يؤمن باللّه

تصريح به وجود مؤمنان راستين در ميان اعراب باديه نشين به دنبال بيان خصلت كفر ورزى و نفاق شديد آنان، مى تواند إشعار به مطلب فوق داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 3 - 17

17 - ضرورت اختيار بندگى و پرستش خداوند يكتا

ذلكم اللّه ربكم فاعبدوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 44 - 5

5 - انسان موجودى آزاد ، مختار و تعيين كننده سرنوشت خويش است .

ص: 45

و لكن الناس أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 96 - 6

6 - دچار شدن به سنت محروميت از ايمان ، برخاسته از اراده و اختيار خود انسان است .

و لاتكونن من الذين كذبوا بأيت اللّه . .. الذين حقت عليهم كلمت ربك لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 99 - 2،3

2 - خداوند ، انسان را موجودى مختار و انتخاب گر آفريده است .

و لو شاء ربك لأمن من فى الأرض كلهم جميعاً

مفعول «شاء» محذوف است و به قرينه «أفأنت تكره الناس» - كه متفرع بر «لو شاء ربك» است - تقديرش «لو شاء ربك أن يكره الناس» مى شود; يعنى، اگر خدا خواسته بود كه مردم را بر ايمان مجبور كند . .. و مفهومش اين است كه خداوند نخواسته مردم مجبور بر ايمان آوردن باشند; بلكه خواسته است كه خودشان انتخاب گر باشند.

3 - انسان ها ، در پذيرش و عدم پذيرش دين الهى مختارند .

و لو شاء ربك لأمن من فى الأرض كلهم جميعاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 108 - 8،10

8 - مردم در پذيرش و عدم پذيرش قرآن ، آزاد و مختارند .

قد جاءكم الحق من ربكم فمن اهتدى فإنما يهتدى لنفسه و من ضل فإنما يضل عليها و ما أ

10 - انسان ، موجودى آزاد و مختار است .

فمن اهتدى فإنما يهتدى لنفسه و من ضل فإنما يضل عليها و ما أنا عليكم بوكيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 83 - 7

7- نفس آدمى بر آراستن كار هاى زشت و ناروا و واداشتن او به ارتكاب آنها تواناست .

قال بل سوّلت لكم أنفسكم أمرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 3 - 7

7- آدمى در كردار و عمل خويش ، مختار و آزاد است .

الذين يستحبّون الحيوة الدنيا على الأخرة . .. أُولئك فى ضلل بعيد

در تعريف «اختيار» گفته اند: اختيار، توان و قدرت بر تصميم گيرى است. اينكه در آيه آمده است: آنان كه تصميم بر ترجيح دنيا بر آخرت مى گيرند، در گمراهى هستند، حكايت از اختيار آدمى دارد.

ص: 46

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 22 - 9

9- دعوت و القاى شيطان از انسان سلب اختيار نمى كند و او مسؤول اعمال خويش خواهد بود .

و ما كان لى عليكم من سلطن إلاّ أن دعوتكم فاستجبتم لى فلاتلومونى و لوموا أنفسكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 51 - 8،10

8- انسان ، موجودى مختار و در برابر تمامى حركت ها ، تلاش ها و رفتار خويش ، مسؤول است .

ليجزى الله كلّ نفس ما كسبت

از اينكه خداوند از رفتار انسان بازخواهى مى كند، استفاده مى شود كه آدمى موجودى مختار و مسؤول است; چون بازخواهى هگامى معقول است كه اختيار و مسؤوليتى وجود داشته باشد.

10- كيفر و پاداش الهى تنها در برابر مكتسبات و اعمال ارادى انسان است ، نه در مقابل امور ذاتى و فطرى

ليجزى الله كلّ نفس ما كسبت

تصريح به اينكه كيفر و پاداش الهى در برابر كسب و تلاش خود انسان است (ما كسبت)، مى تواند بيانگر مطلب فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 42 - 2،3

2- ابليس ، هيچ گونه سلطه اى بر بندگان خداوند ندارد و نمى تواند آنان را به اجبار به گمراهى بكشاند .

إن عبادى ليس لك عليهم سلطن

«سلطان» دست يافتن به چيزى از طريق قهر و اجبار است.

3- انسان ، در برابر اغواگرى و سلطه طلبى ابليس ، آزاد و مختار و توانا بر مخالفت است .

إن عبادى ليس لك عليهم سلطن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 60 - 4

4- انسان ، در برابر محيط اجتماعى و عوامل تأثيرگذار ، مجبور نيست و در تعيين سرنوشت خويش مختار است .

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغبرين

خداوند، همسر لوط(ع) را به خاطر اينكه همنشين قوم بدكار لوط بود، عذاب كرد. اين مى رساند كه همسر لوط(ع) در همنشينى و يا ترك آن آزاد بود و مى توانست خود را از آلوده شدن نجات دهد و گرنه عذاب وى غير معقول و به دور از اقتضاى حكمت خداوند حكيم بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 9 - 8

8- انسان در پذيرش مسير زندگى آزاد است و خواست خداوند بر هدايت جبرى او تعلق نگرفته است .

ص: 47

و لو شاء لهديكم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 33 - 13

13- انكار حقانيت كتاب هاى آسمانى ، چيزى بود كه خود منكران آن را برگزيدند و خداوند آنان را بر آن وادار نكرد .

كذلك فعل الذين من قبلهم و ما ظلمهم الله و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

اين برداشت، مبتنى بر اين احتمال است كه مراد از ظلم به نفس، انحراف از مسير حق باشد كه خداوند آن را به منحرفان اسناد مى دهد و نقش خود را نفى مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 35 - 13

13- انسان ها در پذيرش دين و يا رد آن ، مختارند .

و قال الذين أشركوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شىء . .. فهل على الرسل إلاّ ا

آوردن عبارت «فهل على الرسل إلاّ البلاغ. ..» در پايان آيه، مى تواند جواب ادعاى مشركان درباره جبرى بودن عقيده شان باشد; به اين صورت كه خداوند در جواب آنان مى فرمايد: پيامبران فقط براى ابلاغ پيام خداوند فرستاده شده اند و جبرى در كار نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 43 - 9

9- بناى خداوند ، در هدايت مردم ، استفاده از قدرت قاهره و مجبور ساختن آنان نيست .

لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شىء . .. و ما أرسلنا من قبلك إلاّ رجالاً نوحى إل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 93 - 5،8

5- مشيت الهى ، در قرار گرفتن انسان ها در مسير اختيار و مسؤوليت است نه جبر و ناگزيرى .

يضلّ من يشاء . .. و لتسئلنّ عمّا كنتم تعملون

بيان مسؤوليت انسان (و لتسئلنّ . ..) پس از طرح مشيت الهى، اشاره به اين حقيقت دارد كه مشيت خداوند مايه سلب مسؤوليت انسان نيست; بلكه مسؤوليت آفرين است.

8- هدايت و گمراهى انسان ها توسط خداوند ، تابع خواست و انتخاب خود آنان است .

يضلّ من يشاء و يهدى من يشاء

برداشت فوق، بنابراين احتمال است كه فاعل «يشاء»، ضميرى باشد كه به «من» برگردد و با فاعل «يضلّ» متحد نباشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 99 - 6

6- انسان در برابر وسوسه ها و توطئه هاى شيطان ، مختار و بر مخالفت با او تواناست .

إنه ليس له سلطن على الذين ءامنوا و على ربّهم يتوكّلون

ص: 48

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 100 - 2

2- انسان در برابر وسوسه ها و توطئه هاى شيطان ، مختار و بر مخالفت با او تواناست .

إنما سلطنه على الذين يتولّونه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 104 - 3

3- راهيابى به هدايت ، نيازمند خواست خود انسان و بسته به اختيار اوست .

إن الذين لايؤمنون بأيت الله لايهديهم الله

از «لايؤمنون» استفاده مى شود: آنان كه نمى خواهند ايمان بياورند از لطف و هدايت الهى محرومند; پس راهيابى به لطف و هدايت او مشروط به خواست خود انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 15 - 3

3- انسان در انتخاب راه هدايت يا گمراهى مختار است .

من اهتدى فإنما يهتدى لنفسه و من ضلّ فإنما يضلّ عليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 38 - 4

4- انسان ها ، حتى در برابر اعمال ناپسند و مورد نفرت خداوند ، آزادى و اختيار عمل دارند .

كلّ ذلك كان سيّئه عند ربّك مكروهًا

از اينكه خداوند، پس از برشمردن كارهاى زشت، از آنها نهى كرده و سپس فرموده است: «سيئه عند ربك مكروهاً» به دست مى آيد كه منفور خداوند بودن باعث جلوگيرى تكوينى از وقوع آنها به دست بشر نمى كند. و اين، خود حكايت از اختيار عمل انسان مى نمايد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 63 - 8

8- انسان در پيروى و عدم پيروى از ابليس ، توانا و مختار است .

فمن تبعك منهم فإن جهنّم جزاؤكم

نسبت دادن تبعيت به انسان از يكسو و مورد تهديد قرار دادن او از سوى ديگر، نشانگر اختيار انسان در انتخاب راه خود است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 69 - 9

9- خداوند ، پيش آورنده زمينه ها و عامل هاى تصميم گيرى خود انسان در گام نهادن به خطرات

ص: 49

أم أمنتم أن يعيدكم فيه . .. فيرسل عليكم

آوردن فعل متعدى «يعيد» و «يرسل» - كه فاعل آنها خداوند است - حكايت از آن دارد كه خداوند، مقدمه و زمينه هاى رفتن به سمت خطر را فراهم مى آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 84 - 5

5- نقش انتخاب و اختيار خود انسان ، در شكل گيرى روحيات و ملكات نفسانى وى

و ننزّل من القرءان . .. كلّ يعمل على شاكلته

در آيه هاى قبل، مؤمنانْ مورد تمجيد و ظالمانْ مورد نكوهش قرار گرفتند و در اين آيه علت موضع گيرى دوگانه مؤمنان و ظالمان، تفاوت ملكات نفسانى آنان بيان شده است. اكنون مدح و مذمت انسان بر اساس ملكات نفسانى او در صورتى صحيح است كه در ساختن ملكات خويش، مؤثر و انتخابگر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 107 - 2،3

2- گرايش به ايمان و كفر ، متكى به اراده و تصميم خود انسان است .

ءامنوا به أو لاتؤمنوا

3- انتخاب راه كفر يا ايمان ، پس از ابلاغ و تبيين تعاليم دين ، با خود مردم است .

و قرءانًا فرقنه لتقرأه على الناس على مكث . .. قل ءامنوا به أو لاتؤمنوا

ذكر «قل ءامنوا به أو لاتؤمنوا» پس از بيان فلسفه نزول تدريجى قرآن و تبيين حق و باطل براى مردم، مى تواند بيانگر نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 7،9

7- وظيفه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و رهبران الهى ، هموارساختن راه هدايت و واگذارى انتخاب به خود مردم است .

فلعلّك بخع نفسك . .. إنّا جعلنا ما على الأرض زينة لها لنبلوهم

بيان فريبندگى زمين و بستر امتحان بودن آن پس از بيان رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) در محدوده انذار و تبشير، مى تواند گوياى اين مطلب باشد كه وظيفه رهبران دينى، هدايت است و انتخاب، با خود مردم است.

9- انتخاب راه ، براساس اختيار و آگاهى ، از هدف هاى ارائه قرآن به انسان و ايجاد شرايط مناسب براى زندگى وى در زمين است .

لم يؤمنوا بهذا الحديث . .. جعلنا ما على الأرض زينة لها لنبلوهم

در آيه قبل، خداوند، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را از پافشارى بى حد براى ايمان آورى مردم به قرآن، بازداشته است و در اين آيه، بيان مى دارد كه دنيا و جلوه هاى آن، براى آزمايش انسان ها برپا شده است، بنابراين، خداوند، گرچه قرآن را مايه آگاهى انسان قرار داده، ولى نمى خواهد او را بر پذيرش آن اجبار كند، بلكه مى خواهد كه او با آگاهى كامل و با اختيار خود، در اين آزمون شركت كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 29 - 7،11

ص: 50

7- تصميم و خواست خود انسان ، محور و اساس ايمان و كفرش است .

فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر

11- برخوردارى انسان از حق انتخاب ايمان و كفر ، به معناى بى تفاوتى ايمان و كفر در فرجام اخروى او ، نيست .

فمن شاء فليؤمن و من شاء فليكفر إنّا أعتدنا للظلمين نارًا

امر در «فليكفر» براى تهديد است و جمله «إنّا أعتدنا. ..» گوياى اين معنا است كه اختيار انسان در انتخاب ايمان يا كفر، بدان معنا نيست كه او، بر انتخاب خويش، مؤاخذه و يا تشويق نخواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 8

8- اَعمال انسان ، اختيارى وى و دستاورد خود او است .

ما قدّمت يداه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 120 - 13

13 - شيطان ، نمى تواند انسان را به خواسته هاى خويش مجبور سازد .

فوسوس . .. هل أدّلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 15

15 - انسان ، داراى اختيار در انتخاب راه هدايت و يا گمراهى

فإمّا يأتينّكم منّى هدًى فمن اتبع هداى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 74 - 8

8- تأثير جامعه بر فرد ، جبرى و غير قابل اجتناب نيست و حفظ سلامت اخلاقى در محيط كاملا فاسد و آلوده ، ممكن است .

و نجّينه من القرية التى كانت تعمل الخبئث

برداشت ياد شده به خاطر اين است كه حضرت لوط(ع) توانسته بود در محيط آلوده و فاسد قومش، پاك و بى گناه بماند و سرانجام نجات يابد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 27 - 9

9 - انسان در انتخاب راه و روش زندگى و عقيده و ديانت ، مختار است .

يليتنى اتّخذت مع الرسول سبيلاً

اين كه ظالمان عمل نپيمودن راه پيامبر(صلی الله علیه و آله) را به خود نسبت مى دهند (اتخذت. ..) و از اين كار اظهار پشيمانى و تأسف مى كنند، حاكى از مطلب ياد شده است.

ص: 51

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 57 - 9

9 - انسان در انتخاب دين ، آزاد و مختار است .

إلاّ من شاء أن يتّخذ إلى ربّه سبيلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 62 - 9

9 - انسان ، داراى اراده و موجودى آزاد و مختار

لمن أراد أن يذّكّر أو أراد شكورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 9

9 - استفاده و يا عدم استفاده از ابزار و حواس شناخت ، در اختيار خود انسان ها است .

و لاتسمع الصمّ الدعاء إذا ولّوا مدبرين

«إذا ولّوا» قرينه است بر اين كه مراد از «الصمّ» كسانى اند كه خود را به كرى مى زنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 13 - 3

3 - خداوند ، خواهان حركت اختيارى انسان با ابزار و زمينه هاى معرفتى خويش ، براى رسيدن به هدايت است .

و لو شئنا لأتينا كلّ نفس هديها

استدراك «و لكن حقّ. ..» در برگيرنده معنايى است كه حاوى جواب «لو» است; يعنى، آيه، چنين معنايى را القا مى كند: «اگر ما مى خواستيم هدايت هر كسى را براى او مسلم مى كرديم، اما چنين نمى خواهيم، بلكه مى خواهيم كه خود او تصميم بگيرد. در نتيجه، كسانى كه تصميم به گمراهى مى گيرند، به جهنم خواهند رفت».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 21 - 11

11 - بازگشت گناهكاران از گناه خويش ، اجبارى نبوده و به اراده خود آنان است .

لعلّهم يرجعون

معلوم آورده شدن فعل «يرجعون» مخصوصاً با حرف ترجّى «لعلّ» گوياى اين نكته است كه در نظام دينى، حتى براى مجرمان و فاسقان نيز اجبارى وجود ندارد و اين خود آنان اند كه بايد تصميم به بازگشت بگيرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 21 - 2،8

2 - ابليس ، سلطه گريزناپذير بر مردم ندارد .

ص: 52

و ما كان له عليهم من سلطن

8 - مبادى شك و معرفت ، در اختيار خود انسان است .

إلاّ لنعلم من يؤمن بالأخرة ممّن هو منها فى شكّ

از اين كه در آيه، شك و ترديد مذموم شمرده شده و پى آمد آن، تبعيت از ابليس معرفى گرديده است; نشان مى دهد كه حصول چنين معرفتى براى انسان در اختيار خود او است. در غير اين صورت، نبايد امر مذمومى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 31 - 6

6 - مبادى ايمان ، امرى اختيارى است .

لن نؤمن

از اين كه مشركان ادعا كرده اند «ما هرگز ايمان نمى آوريم»، به دست مى آيد كه ايمان آوردن در اختيار خود انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 50 - 10

10 - گمراهى و هدايت ، در اختيار خود انسان است .

إن ضللت فإنّما أضلّ . .. و إن اهتديت فبما يوحى إلىّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 10 - 6،7

6 - عزت و ذلت انسان ها ، به انتخاب و به دست خود او است .

من كان يريد العزّة فللّه العزّة جميعًا

برداشت ياد شده، از واژه «يريد» به دست مى آيد.

7 - انسان ، موجودى مختار و انتخاب گر

من كان يريد العزّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 45 - 5

5 - انسان ، موجودى مختار بوده و رفتار او تعيين كننده سرنوشت او است .

و لو يؤاخذ اللّه الناس بما كسبوا

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه «با» در «بماكسبوا» براى سببيت است; يعنى، اگر خدا آنان را به سبب رفتارشان مؤاخده كند. .. .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 30 - 5

5 - انسان ، موجودى مختار و توانا بر آزاد شدن از هرگونه جبر اجتماعى - فرهنگى

ص: 53

و ما كان لنا عليكم من سلطن بل كنتم قومًا طغين

برداشت ياد شده از آن جا است كه پيشوايان كفر، اجبار كردن مشركان به گمراهى را از خود سلب كرده و خودِ آنان را مقصّر معرّفى خواهند كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 163 - 3

3 - نقش اختيار و انتخاب انسان ، در بدفرجامى و دوزخى شدن خود

إلاّ من هو صال الجحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 18 - 5

5 - آزادى و اختيار انسان ، در عرضه افكار و عقايد و انتخاب صحيح آنها

الذين يستمعون القول فيتّبعون أحسنه

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته كه لازمه شنيدن سخنان، وجود افكار و عقايد گوناگون و آزادى در بيان آنها است و لازمه گزينش بهترين سخنان و پيروى از آنها، وجود آزادى انتخاب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 12،13

12 - خدا ، تنها فراهم آورنده وسايل و زمينه هاى هدايت به قرآن است و مردم در پذيرش و عدم پذيرش آن آزاد و مختاراند .

إنّا أنزلنا عليك الكتب . .. فمن اهتدى فلنفسه و من ضلّ فإنّما يضلّ عليها

13 - انسان ، موجودى آزاد و مختار و مسؤول هدايت و گمراهى خويش

فمن اهتدى فلنفسه و من ضلّ فإنّما يضلّ عليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 59 - 8

8 - انسان ، خود تعيين كننده سرنوشت خويش است .

قد جاءتك ءايتى فكذّبت بها و استكبرت و كنت من الكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 17 - 4

4 - انسان ، موجودى مختار و در برابر تمامى تلاش ها و رفتارهايش ، مسؤول است .

اليوم تجزى كلّ نفس بما كسبت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 17 - 12

ص: 54

12 - انسان ، داراى اختيار و آزادى در انتخاب هدايت و گمراهى و تعيين سرنوشت خويش

فاستحبّوا العمى . .. فأخذتهم ... بما كانوا يكسبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 8 - 2،4

2 - مشيت خداوند ، حركت انسان ها به سوى فرجام ، براساس اختيار و انتخاب خود آنان

و لو شاء اللّه لجعلهم أُمّة وحدة

4 - انسان در انتخاب دين و تعيين سرنوشت خويش ، داراى اختيار است .

فريق فى الجنّة و فريق فى السعير . و لو شاء اللّه ... يدخل من يشاء ... و الظلمون

از اين كه خداوند نخواسته همگان به اجبار آيين واحدى داشته باشند، مى توان استفاده كرد كه انتخاب آيين و سرنوشت، به اختيار انسان واگذار شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 4

4 - آزادى در انتخاب راه و عقيده ، حق مسلم هر انسان است .

فما أرسلنك عليهم حفيظًا

اين كه حتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) وظيفه اى جز تبليغ دين ندارد و در فرض روى گردانى بايد مشركان را به حال خود واگذارد، نشان مى دهد كه انسان در انتخاب عقيده آزاد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 10 - 7

7 - خداوند ، فراهم آورنده زمينه هاى هدايت و انسان خود انتخاب كننده آن است .

الذى جعل لكم . .. لعلّكم تهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 58 - 8

8- تعلّق اراده الهى ، به هموار ساختن راه بيدارى و هدايت ، براى انسان ها و نه اجبار ايشان

فإنّما يسّرنه بلسانك لعلّهم يتذكّرون

تعبير «لعلّهم. ..» از سوى خداوند، نظر به «ترجّى» حقيقى ندارد. از اين رو پيام «لعلّهم...»، حركت انتخابى و بدون اجبار خلق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 12 - 14

14 - خداوند ، خواهان شكرگزارى اختيارى انسان ها در برابر نعمت هاى او

سخّر لكم البحر . .. و لعلّكم تشكرون

ص: 55

تعبير «لعلّ» از سوى خداوند، بيانگر ترديد او نيست; بلكه پيامدار اين معنا است كه آدميان با مشاهده نعمت هاى خداوند، زمينه شكرگزارى را پيدا مى كنند و البته ممكن است در اين راه گام بگذارند و يا راه ناسپاسى را پيشه كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 14

14 - راه يابى انسان به كمال ، در پرتو عنصر اختيار ، همراه با تذكّر و هشدار

و ما أنت عليهم بجبّار فذكّر بالقرءان

خداوند از يك سو پيامبر(صلی الله علیه و آله) را از اعمال فشار براى هدايت كافران باز داشته و از سوى ديگر، آن حضرت را موظف به تذكّر و هشداردهى كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 8 - 6

6 - همه موجودات ، ناگزير از اطاعت خداوند و تنها انسان داراى حق انتخاب آگاهانه

و النجم و الشجر يسجدان . .. و وضع الميزان . ألاّتطغوا فى الميزان

خداوند، در آيات پيشين «نجم» و «شجر» را تسليم بى چون و چراى فرمان حق شمرده و هستى را مسخر قوانين دانسته است; اما تنها از انسان مى خواهد كه خود با اختيار و انتخاب سر بر آستان معيارها بسايد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 16 - 4

4 - انسان در گرايش به كفر ، داراى آزادى و اختيارات بوده و وسوس هاى شيطان ، فقط در حد دعوت و انگيزش است .

إذ قال للإنسن اكفر فلمّا كفر

امر «اُكفر»، نشانگر نقش شيطان در انگيزش انسان است و معناى «كفر» با انتساب آن به خود انسان، بيانگر اختيار آدمى در انتخاب راه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 2 - 4،5

4 - انسان ، مجبور آفريده نشده ، بلكه آزاد و مختار است .

هو الذى خلقكم فمنكم كافر و منكم مؤمن

يادآورى اين نكته كه انسان ها پس از آفرينش، به دو دسته كافر و مؤمن تقسيم مى شوند، گوياى حقيقت ياد شده است.

5 - انسان ، موجودى انتخاب گر و توانا بر تشخيص حق از باطل و پيمودن راه آن

فمنكم كافر و منكم مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 19 - 4

4 - انسان ، موجودى است مختار و انتخاب گر .

ص: 56

فمن شاء اتّخذ إلى ربّه سبيلاً

مطلب ياد شده، از تعبير «من شاء» (هر كس بخواهد) استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 31 - 18

18 - انسان ، بهوجودآورنده زمينه هاى گمراهى يا هدايت خويش از سوى خداوند

كذلك يضلّ اللّه من يشاء و يهدى من يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 37 - 1،2

1 - انسان ، موجودى است مختار و با اراده .

لمن شاء منكم أن يتقدّم أو يتأخّر

جمله «لمن شاء. ..» خبر مقدم و عبارت «أن يتقدّم...» مبتداى مؤخر است. اين مبتدا و خبر، جمله اى خبرى و در مقام انشا است; مانند «فمن شاء فليؤمن و من شاء فليكفر»، (كهف، آيه 29). بر اين اساس مفاد آيه شريفه چنين است: هر كس خواست، پيش تازد و هر كس خواست، واپس رود.

2 - پيشرفت و تكامل معنوى يا سقوط و انحطاط انسان ، در دست خود او است .

لمن شاء منكم أن يتقدّم أو يتأخّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 55 - 2

2 - انسان ، موجودى مختار و با اراده ، در عقيده ، انديشه و رفتار

فمن شاء ذكره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 56 - 1،2

1 - اختيار و خواست انسان مستقل نيست ; بلكه منوط به مشيّت و خواست خداوند به داشتن اين اختيار و خواست است .

و ما يذكرون إلاّ أن يشاء اللّه

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه خداوند در آيه قبل (فمن شاء ذكره)، براى بشر خواست و اختيار قائل شده است و در آيه مورد بحث فرمود: اين خواست و اختيار، بسته به مشيت و خواست خداوند است. بنابراين بشر در اختيار و خواست خود، مستقل نيست.

2 - تعلق مشيت الهى ، به مختار و آزاد بودن بشر

فمن شاء ذكره . و ما يذكرون إلاّ أن يشاء اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 3،13

ص: 57

3 - انسان ، موجودى است مختار و با اراده .

إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

13 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) فى قول اللّه « . . .إنّا هديناه السبيل إمّا شاكراً و إمّا كفوراً » قال : عرّفناه فإمّا آخذ ، و إمّا تارك . . . ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند «. ..إنّا هديناه السبيل إمّا شاكراً و إمّا كفوراً» روايت شده كه فرمود: [معناى آيه اين است كه] ما راه [سعادت] را به انسان نشان داديم، يا آن را انتخاب مى كند و يا ترك مى كند (اختيار انتخاب با او است)».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 29 - 6

6 - انسان ، موجودى است مختار و انتخاب گر .

فمن شاء اتّخذ إلى ربّه سبيلاً

برداشت ياد شده از تعبير «من شاء» (هر كس بخواهد) استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 39 - 5

5 - انسان فرجام نيك يا بد را به خواست خود ، انتخاب مى كند و بر آن مجبور نيست .

فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مابًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 12 - 5

5 - انسان ، در انتخاب دين ، داراى اختيار تكوينى است .

فمن شاء ذكره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 28 - 8

8 - انسان ، موجودى انتخابگر و توانمند بر پذيرش يا ردّ دين

لمن شاء منكم أن يستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 29 - 10

10 - انسان در خواسته ها و كار هاى خود ، نه فاقد اراده است و نه داراى استقلال مطلق .

و ما تشاءون إلاّ أن يشاء اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 22 - 2

2 - پذيرش دين ، اجبارى نيست .

ص: 58

لست عليهم بمصيطر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 10 - 5

5 - انسان ، موجودى مختار و توانا بر حركت در راه خير يا شر و داراى ابزار لازم آن

ألم نجعل له . .. و هدينه النجدين

بيان برخوردارى انسان از چشم و زبان - پيش از اشاره به آشناسازى او با راه هاى خير و شرّ - به منظور اتمام حجت بر او است كه براى شناخت راه صحيح و انتخاب آن، ابزار لازم در اختيار او نهاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 4 - 3

3 - انسان به طبع خويش ، داراى تلاش هايى متفاوت ( سودمند و زيان بخش ) و برخوردار از نيروى انتخاب است .

إنّ سعيكم لشتّى

مفاد آيه شريفه ممكن است اختلاف تلاش برخى از انسان ها، با دسته اى ديگر باشد و نيز مى تواند نشانگر اختلاف تلاش هاى گوناگون هر انسان باشد. برداشت ياد شده، ناظر به دومين احتمال است. آيات بعد - كه تلاش هاى خوب و بد را مشخص ساخته - در حقيقت بيانگر قدرت انتخاب و توصيه به برگزيدن تلاش هاى نيك است.

86- اختيار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 100 - 1،2

1 - انسان در عين مختار بودن ، بدون اذن خداوند قادر بر انتخاب و انجام هيچ كارى نيست .

و لو شاء ربك لأمن من فى الأرض . .. و ما كان لنفس أن تؤمن إلا بإذن اللّه

خداوند در آيه قبل (و لو شاء ربك) مختار بودن انسانها را بيان فرمود. اين آيه شريفه نيز براى دفع توهم تفويض است; يعنى، گر چه آدميان در پذيرش ايمان و كفر آزادند، لكن بايد متوجه باشند كه انتخاب هر يك از آنها بى اذن خداوند ممكن نيست. برداشت فوق با الغاى خصوصيت از ايمان، آورده شده است.

2 - انسان در عين مختار بودن ، توانايى انتخاب ايمان بدون رخصت و اذن خداوند را نخواهد داشت .

و لو شاء ربك لأمن من فى الأرض . .. و ما كان لنفس أن تؤمن إلا بإذن اللّه

87- اختيار تكوينى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 53 - 9

ص: 59

9 - انسان ، داراى اختيار تكوينى در پذيرش هدايت و ضلالت

لعلكم تهتدون

88- اختيارات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 105 - 9

9- هيچ كس حق تحميل عقيده و دين خويش بر مردم را ندارد ، هر چند بر حق باشد .

و بالحقّ نزل و ما أرسلنك إلاّ مبشّرًا و نذيرًا

وقتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) حق تحميل اسلام را - كه دين حق است - بر مردم نداشت و تنها عهده دار بشارت و انذار مردمان بود، ديگران به طريق اولى چنين حقى ندارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 28 - 5

5- انحراف و كفر انسان هاى دوزخى ، ناشى از سوء اختيار خود آنان است ; نه معلول عوامل جبرى .

و قد قدّمت إليكم بالوعيد

تعبير «قد قدّمت إليكم بالوعيد» بدان معنا است كه بر گمراهان، قبلاً اتمام حجت شده است و ديگر مجالى براى جدال و تخاصم نيست. لازمه اتمام حجت و مجرم بودن فرد، اين است كه او مجبور نبوده و به سوء اختيار خود، عليه حجت الهى اقدام كرده است.

89- اخلاص انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 11

11 - احساس نياز، تضرع، اخلاص و التزام به شكرگزارى، حالات مختلف انسان به هنگام گرفتارى در سختيهاست.

تدعونه تضرعا و خفية لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

90- اخلاق انسان كامل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 19 - 14

14 - انسان كامل ، در بينش دين ، همپاى عقيده صحيح و بايسته از اخلاق شايسته برخوردار است .

يبنىّ لاتشرك باللّه . .. و اقصد فى مشيك و اغضض من صوتك

ص: 60

با توجه به اين كه هر پدرى - و از جمله لقمان - خواهان رساندن فرزند خود به بالاترين مراحل كمال است و براى اين به فرزند خود رهنمودهايى ارائه مى كند، مطلب بالا قابل استفاده است.

91- ادراك انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 31 - 2

2 - توان يادگيرى حقايق هستى ، حكمت آفرينش انسان و راز لياقت او براى خلافت در زمين

إنى جاعل فى الأرض خليفة . .. و علّم ءادم الأسماء كلها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 44 - 2

2 - قواى ادراكى انسان تحت سلطه و نفوذ اراده الهى

إذ يريكموهم . .. و يقللكم فى أعينهم

92- ادراك انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 14 - 10

10 - تمام مردم ، حتى كافران ، در اصل آفرينش خويش ، از قدرت درك حقايق و قلبى روشن و فهميده برخورداراند .

بل ران على قلوبهم ما كانوا يكسبون

93- ادعاى شكست ناپذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 1

1 - رفتار برخى از انسان ها ، بسان كسى است كه خود را شكست ناپذير و تواناترين موجود مى پندارد .

أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

فاعل «يحسب» ضميرى است كه به «الإنسان» در آيه قبل برمى گردد و به قرينه آيات بعد، روى سخن با مؤمنان حقيقى نيست; بلكه كافران و يا آنها و منافقان مورد نظر هستند. بنابراين بايد گفت: عموم «الإنسان»، يا عموم عرفى است و مراد بيشتر مردمى است كه در زمان نزول اين آيات، در مكه بوده و از زمره مؤمنان حقيقى نبودند و يا ارجاع ضمير به آن، به صورت استخدام بوده و تنها بخشى از افرادِ مرجع ضمير، مقصود هستند.

ص: 61

94- اراده اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 37 - 6

6 - اراده ، عزم و تصميم آدمى در قيامت ، همواره باقى و ماندگار خواهد بود .

يريدون ان يخرجوا من النار

95- اراده انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 29 - 7

7- تصميم و خواست خود انسان ، محور و اساس ايمان و كفرش است .

فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 62 - 9

9 - انسان ، داراى اراده و موجودى آزاد و مختار

لمن أراد أن يذّكّر أو أراد شكورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 3 - 14

14 - انتخاب راه هدايت ، منوط به اراده خود انسان است .

لعلّهم يهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 14 - 4

4 - خواست و اراده خود انسان ، تعيين كننده سرنوشت او است .

يغفر لمن يشاء و يعذّب من يشاء

ضمير فاعلى مستتر در «يشاء» در يك احتمال به «من» بازمى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 14 - 3

ص: 62

3 - پيدايش موجودى شعورمند و صاحب اراده از گلى خشكيده ( چون انسان ) ، شايان تأمل و درس آموزى است .

خلق الإنسن من صلصل

تذكر به مبدأ پيدايش انسان، ممكن است نظر به مطلب بالا داشته باشد; چه اين كه آيات سوره تماماً توحيدى است و در مقام نماياندن ربوبيت يگانه حق مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 37 - 1

1 - انسان ، موجودى است مختار و با اراده .

لمن شاء منكم أن يتقدّم أو يتأخّر

جمله «لمن شاء. ..» خبر مقدم و عبارت «أن يتقدّم...» مبتداى مؤخر است. اين مبتدا و خبر، جمله اى خبرى و در مقام انشا است; مانند «فمن شاء فليؤمن و من شاء فليكفر»، (كهف، آيه 29). بر اين اساس مفاد آيه شريفه چنين است: هر كس خواست، پيش تازد و هر كس خواست، واپس رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 3

3 - انسان ، موجودى است مختار و با اراده .

إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

96- ارزش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 44

44 - رسيدن به مواهب آخرت تنها بهاى ارزشمند در مقابل جان آدمى است .

ماله فى الأخرة من خلق و لبئس ماشروا به أنفسهم

جمله «لقد علموا . ..» به ضميمه «لبئس ...» دلالت بر اين دارد كه: آدمى اگر به قيمت از دست دادن آخرت منافع دنيوى را كسب كند، خويشتن را به بهاى بدى فروخته و خود را تباه ساخته است. بنابراين تنها چيزى كه مى تواند جلوگير زيانكار شدن آدمى باشد، به دست آوردن آخرت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 76 - 4

4 - وفاى به عهد و رعايت تقوا ، ملاك ارزش انسان در پيشگاه خداوند ; نه انتساب به نژادى خاص

ذلك بانّهم قالوا ليس علينا . .. بلى من اوفى بعهده و اتّقى فان اللّه يحب المتّقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 63

4 - مائده - 5 - 32 - 19

19 - ارزش والاى انسان در پيشگاه خداوند

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 104 - 2

2 - ارزش و تعالى انسان در سايه پيروى از قرآن و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است .

و إذا قيل لهم تعالوا

به كارگيرى كلمه «تعالوا» كه از ريشه «علو» به معناى بالا است مى تواند اشاره به اين باشد كه تعالى واقعى انسان با گرايش به دستورات خدا و رسول او امكان پذير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 26 - 8

8 - ارزش واقعى انسانها در گرو تقواپيشگى است.

و لباس التقوى ذلك خير

برداشت فوق بر اين اساس است كه «خير» وصف باشد نه افعل تفضيل و كلمه «ذلك» همانند ضمير فصل دلالت بر حصر كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 14 - 2

2 - ماده اى كم ارزش ، مبدأ آفرينش موجودى ارزشمند چون انسان

خلق الإنسن من صلصل كالفخّار

نكره آمدن «صلصال» مى تواند براى بيان كم ارزشى ماده اى باشد كه خداوند از آن، موجودى والا و ارجمند به نام انسان را آفريده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 33 - 2

2 - ارزش انسان ، برتر از آسمان و زمين و نعمت هاى موجود در آن

متعًا لكم

97- ارزش جان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 111 - 9

9 - دين الهى و حمايت از آن ، داراى ارزش برتر از جان و مال انسانها

ص: 64

إن اللّه اشترى من المؤمنين أنفسهم و أمولهم . .. يقتلون فى سبيل اللّه

98- ارزش حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 179 - 7

7 - ارزش حيات و زندگى دنيوى انسان ها ، در گرو رسيدن آنان به تقواپيشگى است .

و لكم فى القصاص حيوة . .. لعلكم تتقون

برداشت فوق مبتنى بر اين نكته است كه «لعلكم . ..» بيان غايت براى «حياة» باشد; يعنى، قانون قصاص تشريع شد تا حيات جامعه را تضمين كند و حيات و زندگى به خودى خود ارزشى ندارد مگر اينكه زمينه اى براى تحصيل تقوا باشد.

99- ارزش خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 2 - 3

3 - تعليم قرآن ، نعمت و ارزشى فراتر از اصل خلقت انسان و نعمت هاى ديگر

علّم القرءان . خلق الإنسن

سوره «الرحمان»، حاوى بيان انواع نعمت هايى است كه خداوند به انسان عطا كرده است. از اين كه مسأله تعليم قرآن، سرآغاز همه نعمت ها و حتى آفرينش انسان قرار گرفته، مطلب بالا استفاده مى شود.

100- ارزش رضايت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 119 - 12

12 - جلب رضايت خداوند و خشنودى انسان از وى ، برتر از بهره مندى از بهشت جاويدان

رضى اللّه عنهم و رضوا عنه ذلك الفوز العظيم

برداشت فوق بر اين مبناست كه ذلك تنها اشاره به جمله «رضى اللّه عنهم و رضوا عنه» باشد.

101- ارزش عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 15 - 7

ص: 65

7 - سرمايه هاى وجودى انسان ، ارزشمندترين سرمايه ها است .

الذين خسروا أنفسهم و أهليهم

خداوند سرمايه هايى از قبيل مال، علم و. .. را ذكر نفرموده و سرمايه عمر را بر سرمايه خانواده مقدم داشته است. از اين نكته مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 45 - 3

3 - سرمايه عمر آدمى ، گران قدر و پرارزش است .

و كنّا نخوض مع الخائضين

از اين كه به بطالت گذراندن عمر، از عوامل دوزخى شدن برشمرده شده است، مى توان استفاده كرد كه عمر آدمى بسيار گران قدر و پرارزش است.

102- ارزش عنصر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 14 - 2

2 - ماده اى كم ارزش ، مبدأ آفرينش موجودى ارزشمند چون انسان

خلق الإنسن من صلصل كالفخّار

نكره آمدن «صلصال» مى تواند براى بيان كم ارزشى ماده اى باشد كه خداوند از آن، موجودى والا و ارجمند به نام انسان را آفريده است.

103- ارزش مال انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 111 - 9

9 - دين الهى و حمايت از آن ، داراى ارزش برتر از جان و مال انسانها

إن اللّه اشترى من المؤمنين أنفسهم و أمولهم . .. يقتلون فى سبيل اللّه

104- ارزش نجات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 105 - 13

ص: 66

13 - رهاسازى انسان ها از اسارت نظام هاى فسادگر و غير توحيدى ، ارزشى الهى

فأرسل معى بنى إسراءيل

105- ارزيابى عمل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 8 - 1

1 - قيامت روز سنجش و ارزيابى اعمال و عقايد آدميان است.

و الوزن يومئذ الحق

106- ازدياد نسل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 3،6

3 - پيدايش انسان و تكثير نسل او در زمين ، نشانه و جلوه قدرت خداوند رحمان

الرحمن . .. قل هو الذى ذرأكم فى الأرض

6 - آفرينش بشر و تكثير نسل او در زمين ، نشانه توانايى خداوند بر رستاخيز و حيات دوباره انسان ها در قيامت

قل هو الذى ذرأكم . .. و إليه تحشرون

107- استبداد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 23 - 5

5 - انسان ، موجودى بيدادگر و خودكامه

إذا هم يبغون فى الأرض بغير الحق

«بغى بنا حق» كنايه از ستم كردن به ديگران و تجاوز به حقوق آنان است. به كارگيرى فعل مضارع (يبغون) - كه مفيد استمرار است - بيانگر وجود خوى خودكامگى و قانع نبودن به حق خود و تجاوز به حقوق ديگران است.

108- استبعاد نبوت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 2 - 1

ص: 67

1- شگفتى بيجاى كافران ، از آمدن فردى از جنس خودشان ، براى انذار ايشان

بل عجبوا أن جاءهم منذر منهم

109- استتار عيوب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 26 - 2،7

2 - لباسهايى كه زشتيهاى آدمى را مستور مى دارد و لباسهاى زينتى، از نعمتهاى خداوند است.

قد أنزلنا عليكم لباسا يورى سوءتكم و ريشا

«ريش» به معناى پسر پرندگان است، و از آنجا كه پرهاى پرندگان پوشش و زينت آنهاست، به اين مناسبت در مورد لباس زينتى به كار برده مى شود.

7 - اهميت برتر پرهيز از رذايل اخلاقى با تقوا، نسبت به نهان ساختن زشتيهاى ظاهرى با لباس

و لباس التقوى ذلك خير

110- استحكام بدن انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 2

2 - وجود انسان و مفاصل اندام او ، داراى استحكام و استوارى

و شددنا أسرهم

«أسر» در اصل به معناى بستن با بند است (مفردات راغب); ولى مراد از «شددنا أسرهم» - در نظر برخى از اهل لغت - استحكام وجود انسان است (لسان العرب). در ديدگاه برخى ديگر، منظور از آن استحكام مفاصل و بندهاى اندام آدمى است. (قاموس المحيط)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 27 - 1

1 - آسمان ، پديده اى مقاوم تر از جسم انسان ها و آفرينش آن باعظمت تر از آفرينش آنها است .

ءأنتم أشدّ خلقًا أم السماء

استفهام در «ءأنتم» تقريرى است و براى اعتراف گرفتن از مخاطب به كار مى رود. «السماء» ممكن است اشاره به آسمان مشهود باشد و نيز ممكن است اسم جنس بوده و بر تمام آسمان ها قابل تطبيق باشد. «شدّت»، به معناى صلابت و استحكام است. اين وصف درباره جسم و غير جسم به كار مى رود. بنابراين تعبير «أشدّ خلقاً» به معناى استحكام بيشتر در خلقت و يا دشوارتر بودن آفرينش [در نظر مخاطبان ]است.

ص: 68

111- استخوان بندى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 4

4 - پس از شكل گيرى و استخوان بندى بدن جنين ، استخوان ها با رويش گوشت پوشيده مى شوند .

فكسونا العظم لحمًا

«كَسْو» (مصدر «كسونا») به معناى پوشانيدن است.

112- استعاذه از وسوسه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 7،14

7 - پناه بردن به خداوند از خطر وسوسه جنيان و انسان ها ، مايه مصونيت انسان در برابر آن

قل أعوذ بربّ الناس . .. من الجنّة و الناس

14 - لزوم پناه بردن به خداوند از آثار وسوسه هاى جن و انس

قل أعوذ بربّ الناس . .. الذى يوسوس فى صدور الناس . من الجنّة و الناس

113- استعداد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 8

8- انسان موجودى توانمند براى بيان مقاصد و نظرات خويش

فإذا هو خصيم مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 77 - 9

9 - توانايى انسان بر شناخت نيك و بد

و افعلوا الخير

در جمله ياد شده خداوند، مؤمنان را به انجام دادن كار نيك توصيه كرده; اما سخنى از اين به ميان نياورده است كه كدام عمل، نيك و كدام عمل، بد است و اصولاً معيار نيكى و بدى در اعمال چيست؟ اين مى تواند بدان جهت باشد كه انسان خود مستقلاً مى تواند حسن و قبح و نيكى و بدى را بشناسد.

ص: 69

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 10

10 - انسان ها ، داراى توانايى و استعدادى به مراتب فراتر از عظيم ترين موجودات طبيعى عالم اند .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و . .. فأبين أن يحملنها و ... و حملها الإنسن

ترس آسمان ها و. .. از پذيرش امانت الهى و قبول آن از سوى انسان حكايت از توانايى و استعداد برتر انسان ها از موجودات ياد شده مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 73 - 4

4 - انسان ، برخوردار از زمينه هاى دستيابى به منزلتى برتر از فرشتگان و شايسته براى مسجود ملائكه شدن

فقعوا له سجدين . فسجد الملئكة كلّهم أجمعون

114- استعداد انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 6

6- انسان ها داراى زمينه هاى دستيابى به منزلتى فراتر از فرشتگان و شايستگى براى سجده ملائكه بر ايشان هستند .

و إذ قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 7

7 - انسان ، داراى استعداد ها و كمالات برين

و صوّركم فأحسن صوركم

برداشت ياد شده بر اين اساس مبتنى است كه مقصود از صورت ، شامل صورت ظاهرى (شكل و شمايل) و باطنى (استعدادهاى زاينده صنايع و كمالات) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 12 - 6

6 - همه انسان ها ، استعداد شناخت معارف قرآن را دارند .

فمن شاء ذكره

ص: 70

115- استعدادهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 16،17،22،25

16 - انسان داراى ارزش ها و استعدادهايى كه وى را شايسته خلقت و زيبنده خلافت مى كرد .

إنى أعلم ما لاتعلمون

مقصود از «ما لاتعلمون» مى تواند استعداد و قابليت نهفته در انسان باشد. همچنين مراد از آن مى تواند علوم و حقايقى باشد كه بر فرشتگان مخفى بوده و شايستگى دريافت آن را نداشتند. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

17 - زمينه هاى كمال و ارزش هاى انسان ، جبران كننده فسادگرى هاى اوست .

أتجعل فيها من يفسد فيها . .. قال إنى أعلم ما لاتعلمون

چون خداوند پيش بينى فرشتگان مبنى بر فسادگرى انسان را رد نكرد ولى با گوشزد كردن وجود استعدادى ويژه در او، خلقت و خلافت وى را موجه دانست; معلوم مى شود: وجود آن استعداد در بشر جبران كننده جهات منفى اوست.

22 - انسان ، توانا به فراگيرى علوم و دريافت حقايق غيبى كه حتى فرشتگان استعداد يادگيرى و دريافت آنها را ندارند .

إنى أعلم ما لاتعلمون

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «ما لا تعلمون» خصوص استعداد نهفته در آدم (ع) نباشد; بلكه مقصود علوم و حقايقى باشد كه در نزد خداوند است. بر اين مبنا مراد از «إنى أعلم ما لاتعلمون» - در رابطه با خلقت و خلافت آدم (ع) - اين است كه: در نزد خداوند حقايقى است كه بايد موجودى به آنها آگاه شود و شما فرشتگان تحمل آن را نداشته و نداريد و تنها انسان است كه استعداد دريافت آنها را دارد و مى تواند مظهر آنها بشود. جمله «ألم أقل ...» در آيه 33 مؤيد اين معناست.

25 - انسان ، شايسته دستيابى به مقام خلافت الهى است .

إنى جاعل فى الأرض خليفة

به قرينه آيات بعد كه آدم (ع) - به عنوان نمونه اى از نوع انسان - برتر از فرشتگان و دارنده علم تمامى اسما معرفى شده و حقايقى (غيب آسمانها و زمين) به وى تعليم داده شده، اين نظر تأييد مى شود كه مراد از خلافت، خلافت الهى است; چرا كه او تنها موجودى معرفى شده كه مظهر علم الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 31 - 2

2 - توان يادگيرى حقايق هستى ، حكمت آفرينش انسان و راز لياقت او براى خلافت در زمين

إنى جاعل فى الأرض خليفة . .. و علّم ءادم الأسماء كلها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 104 - 3

3 - همه انسانها داراى زمينه پذيرش هدايت و دريافت آگاهى از جانب خداوند هستند.

قد جاءكم بصائر من ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 3 - 3

ص: 71

3 - انسانها قادر به فراگيرى قرآن و شايسته براى فهم معارف آن هستند.

اتبعوا ما أنزل إليكم من ربكم

با توجه به اينكه پيروى از قرآن بدون فهم محتواى آن امكان پذير نيست و تصريح شده كه قرآن به سوى انسانها آمده است، معلوم مى شود كه آنان قادر به درك مفاهيم قرآن هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 23 - 9

9- انسان ، موجودى با استعدادِ هميشه ماندن و فنا نپذيرفتن

هم فيها خلدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 31 - 5

5- بشر ، شايسته دستيابى به مقام رسالت و پيامبرى است .

و لاأقول إنى ملك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 116 - 6

6 - ابليس ، بر اطاعت از خداوند يا معصيت او ، مجبور نبود .

فسجدوا لأدم إلاّإبليس أبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 18 - 8

8 - انسان ، داراى توان تحليل افكار و عقايد گوناگون و تشخيص و انتخاب بهترين آنها

الذين يستمعون القول فيتّبعون أحسنه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 28 - 10

10 - بيدارى ، پندپذيرى و دستيابى به تقواپيشگى ، براى تمامى انسان ها - از همه طيف هاى فكرى و اجتماعى - ميسر و ممكن است .

لقد ضربنا للناس فى هذا القرءان من كلّ مثل لعلّهم يتذكّرون . .. لعلّهم يتّقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 52 - 5

5 - ميسر بودن شناخت صفات و افعال خداوند ( چون رازقيت او ) براى انسان ها

أوَلم يعلموا أنّ اللّه يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

ص: 72

از سرزنش شدن كسانى كه مشيت خداوند در روزى را نشناخته اند، برداشت ياد شده به دست مى آيد; زيرا سرزنش از انجام ندادن كارى، نشان دهنده آن است كه آن كار براى انسان مقدور و ميسر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 7

7 - خداوند ، در پى آفرينش انسان از نطفه ، او را توانمند و مهيّا براى رسيدن به مصلحت هاى خويش قرار داد .

من نطفة خلقه فقدّره

برخى از اهل لغت، ضمن بر شمردن معانى متعددى براى «تقدير»، دقّت و تفكر در متعادل ساختن امور و مهيّا ساختن آنها را، از جمله معانى آن قرار داده اند (لسان العرب). «فاء» در «فقدّره» گوياى اين است كه مهيّا شدن انسان براى مصالح خويش، از آثار و پيامدهاى سيستم خلقت او است.

116- استعدادهاى بدن انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 11 - 7

7- سيستم بدن انسان ، براى زندگى طولانى و بدون تغذيه در خواب ، قابليت دارد . *

فضربنا على ءاذانهم فى الكهف سنين عددًا

از ظاهر آيات سوره كهف، برمى آيد كه اصحاب كهف، در آن سال هاى متمادى، زنده، ولى در خواب بودند.

117- استغاثه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 4

4 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، روى به خدا آورده و او را به فريادرسى مى خوانند .

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

118- استغفار براى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 5 - 8،13،18،20

8 - استغفار و آمرزش خواهى هميشگى فرشتگان ، براى زمينيان

و يستغفرون لمن فى الأرض

ص: 73

13 - استغفار ملائكه براى زمينيان ، مورد پذيرش خداوند است .

و يستغفرون لمن فى الأرض ألا إنّ اللّه هوالغفور الرحيم

18 - استغفار فرشتگان براى آدميان ، در پى مشاهده غفلت زمينيان از عظمت خداوندى

و هو العلىّ العظيم . .. و يستغفرون لمن فى الأرض

بنابراين كه آيه درصدد بيان عظمت خداوند باشد و قهراً استغفار فرشتگان براى اهل زمين مى تواند از اين جهت باشد كه مردم غافل از عظمت خدايند.

20 - استغفار فرشتگان براى زمينيان ، موجب بقاى نظام هستى

تكاد السموت يتفطّرن . .. و الملئكة ... و يستغفرون لمن فى الأرض

چنانچه آيات در مقام توحيد و نفى شرك باشد، از ارتباط فرازهاى آيه مى توان استفاده كرد كه پيامد گناه شرك، چنان بزرگ و سنگين است كه اگراستغفار ملائكه براى زمينيان نبود، نظام هستى فرو مى پاشيد.

119- استفاده از استعداد انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 13

13 - حفظ سلامت و تعادل اجتماعى ، در پرتو به كارگيرى توانايى ها و استعداد هاى مختلف نيرو هاى انسانى

نحن قسمنا بينهم . .. ليتّخذ بعضهم بعضًا سخريًّا

از حكمت الهى و برترى خداوند در برنامه ريزى - كه به طور غير مستقيم از آيه استفاده مى شود - مى توان مطلب بالا را نتيجه گرفت.

120- استفاده از گرايشهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 89 - 5،6

5 - بهره گيرى از گرايش انسان به زيبايى و جاودانگى ، در جهت هدايت وى به ايمان و جهاد ، امرى است شايسته و بايسته .

جهدوا بأمولهم . .. أعد اللّه لهم جنت تجرى من تحتها الأنهر

6 - حسن بهره گيرى از گرايش هاى طبيعى انسان ها ، در جهت هدايت و ارشاد آنان به ارزشها

أعد اللّه لهم جنت تجرى من تحتها الأنهر

121- استقرار انسان ها در زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 74

1 - بقره - 2 - 36 - 15،16،21

15 - زمين محل سكونت و قرارگاه موقت انسانها

و لكم فى الأرض مستقرّ و متع إلى حين

«إلى حين» (تا هنگامى) علاوه بر تعلقش به «متاع»، به «مستقر» نيز متعلق هست.

16 - مدت زمان استقرار و سكونت آدميان در زمين ، نامعلوم براى آنان

و لكم فى الأرض مستقرّ و متع إلى حين

نكره آمدن كلمه «حين» رساننده اين معناست كه: مدت زمان سكونت انسانها در زمين، براى آنان نامعلوم خواهد ماند و بدان آگاهى نخواهند يافت.

21 - « عن الصادق ( ع ) . . . ( فى قوله تعالى ) « و لكم فى الأرض مستقر و متاع إلى حين » قال إلى يوم القيامة . . . ;

از امام صادق(ع) درباره آيه «و لكم فى الأرض مستقر و متاع إلى حين» روايت شده كه فرمود: (استقرار در زمين و بهره مندى از آن) تا روز قيامت خواهد بود . ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 165 - 1،5

1 - استقرار انسانهاى هر عصر در زمين به جانشينى نسلهاى گذشته، در اختيار خدا و به دست اوست.

و هو الذى جعلكم خلئف الأرض

«خلائف» جمع خليفه (جانشين) است. اگر مخاطبان آيه انسانهاى موجود در هر عصر باشند، مراد از جانشينى، جانشينى مردم هر عصر از مردم عصر پيشين خواهد بود. و اگر مخاطبان همه انسانها باشند، مقصود از جانشينى انسانها، جانشينى آنان از انسانهاى منقرض شده اى است كه پيش از بنى آدم بوده اند. اين احتمال نيز گفته شده كه منظور جانشينى انسان از خداست.

5 - آزمون انسانها از جانب خدا هدف از مستقر ساختن آنان در زمين و برترى دادن برخى از ايشان بر برخى ديگر

هو الذى جعلكم خلئف الأرض و رفع بعضكم فوق بعض درجت ليبلوكم

به نظر مى رسد «ليبلوكم علاوه بر اين كه متعلق به «رفع» است، متعلق به «جعلكم» نيز باشد.

122- استمداد اخروى انسان هاى پيرو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 5

5- افراد عوام و تابع ، پس از حضور در پيشگاه خداوند در قيامت به رهبران مستكبر خويش اعتراض و از آنان درخواست كمك خواهند كرد .

و برزوا لله جميعًا فقال الضعفؤا للذين استكبروا إنّا كنّا لكم تبعًا فهل أنتم مغن

ص: 75

123- اسرار انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 41

41 - آگاهى خداوند به اسرار انسان ها و انگيزه هاى آنان

منكم من يريد الدّنيا . .. و اللّه عليم بذات الصّدور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 167 - 22

22 - خداوند ، دانا به اسرار و نهان ها و آنچه آدميان در دل و نيّت خويش دارند .

و اللّه اعلم بما يكتمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 179 - 12

12 - تنها خداوند آگاه به غيب ها و اسرار نهانى است .

و ما كان اللّه ليطلعكم على الغيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 63 - 2

2 - خداوند ، آگاه به نيّات و اسرار درونى انسان

يعلم اللّه ما فى قلوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 3 - 5،6،7

5 - خداوند، آگاه از نهان و آشكار انسان

يعلم سركم و جهركم

6 - آشكار و نهان آدمى، در نزد خداوند يكسان است.

يعلم سركم و جهركم

عطف «جهركم» بر مفعول «يعلم» و تكرار نشدن فعل مى تواند بيانگر مطلب فوق باشد.

7 - آگاهى خداوند بر سرّ و آشكار آدمى، برخاسته از حاكميت كامل او بر سراسر هستى است.

و هو اللّه فى السموت و فى الأرض يعلم سركم و جهركم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 33 - 4

4 - خداوند به حالات درونى و نهانى آدمى آگاه است.

قد نعلم إنه ليحزنك الذى يقولون

ص: 76

124- اسرار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 6

6 - اسرار و توطئه هاى پنهانى انسان ها در قلمرو علم خداوند است .

يعلم ماتكتمون

125- اصلاح عقيده انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 7

7- اصلاح عقايد و رفتار انسان ها و نيز تعيين حد و مرز اختيار و آزادى آنان ، رسالتى الهى برعهده پيامبران

أصلوتك تأمرك أن نترك . .. قال يقوم أرءيتم إن كنت على بيّنة من ربى

126- اصلاح عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 7

7- اصلاح عقايد و رفتار انسان ها و نيز تعيين حد و مرز اختيار و آزادى آنان ، رسالتى الهى برعهده پيامبران

أصلوتك تأمرك أن نترك . .. قال يقوم أرءيتم إن كنت على بيّنة من ربى

127- اضطراب اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 14 - 4

4 - حاضران صحنه قيامت ، ناآرام و نگران اند .

فإذا هم بالساهرة

«ساهرة»; يعنى، زمين صاف و پهناورى كه پيمايندگان آن، در شب بيدار مى مانند (تاج العروس). بيدارى در صحنه قيامت، كنايه از خوف و اضطرابى است كه آرامش را از حاضران سلب مى كند.

ص: 77

128- اضطراب قلب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 11 - 9

9 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : إنّ القلبَ ليُرَجَّج . . . حتّى يَعقِدَ على الإيمان فإذا عقد على الإيمان قرّ و ذلك قول اللّه عزّوجلّ : « و من يؤمن باللّه يهد قلبه » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: قلب [انسان ]در حال اضطراب است . .. تا اين كه با ايمان و باور پيوند خورد. پس زمانى كه بر ايمان پيوند خورد، قرار و ثبات مى يابد و اين سخن خداى عزّوجلّ است: و من يؤمن باللّه يهد قلبه».

129- اضلال انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 32

32 - گمراه نبودن انسان هدايت يافته ، به منزله كشتن وى و هدايت انسان گمراه ، به منزله زنده كردنش مى باشد .

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

امام صادق(ع) در توضيح آيه فوق فرمود: من اخرجها من ضلال الى هدى فكانما احياها و من اخرجها من هدى الى ضلال فقد قتلها.

_______________________________

كافى، ج 2، ص 210، ح 1; نورالثقلين، ج 1، ص 619، ح 153.

130- اطاعت از انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 70 - 1

1 - تصديق رسولان الهى و پيروى از آنان ، ميثاق خداوند از بنى اسرائيل

لقد اخذنا ميثق بنى اسرءيل و ارسلنا اليهم رسلا

جمله «و ارسلنا اليهم رسلا» مى رساند كه مورد ميثاق تصديق رسولان الهى است.

131- اطاعت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 6 - 4

4 - تشويق انسان ها از سوى خداوند ، به سجده و فرمانبرى از قوانين الهى ، همچون ديگر موجودات طبيعت

و النجم و الشجر يسجدان

ص: 78

ذكر سجده و فرمانبرى ستارگان و گياهان براى خداوند، مى تواند به منظور تشويق و برانگيختن بشر به پيروى از قوانين الهى و خضوع در برابر آن، ادا شده باشد.

132- اظهار حقيقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 2

2 - خداوند پس از خلقت هر انسان ، حقيقت وى را در ارتباط با ربوبيت الهى بر او آشكار مى سازد .

و إذ أخذ ربك . .. و أشهدهم على أنفسهم ألست بربكم

«أشهده على كذا» يعنى او را حاضر كرد تا وجود امرى يا تحقق فعلى را ببيند و بر آن آگاه شود تا به هنگام لزوم گواهى دهد. بنابراين «أشهدهم على أنفسهم»، يعنى خداوند انسانها را به وجود خودشان حاضر كرد تا خود را ببينند. جمله «ألست بربكم» (آيا پروردگار شما نيستم)، بيان مى دارد كه مراد از شهود خويش، ديدن خود در ارتباط با ربوبيت خداوند است. يعنى خود را ببينند و دريابند كه وجودشان وابسته به خداوند و ربوبيت اوست.

133- اعتدال انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 38 - 3

3 - خداوند ، وجود انسان را كامل و به دور از هرگونه كاستى و فزونى قرار داده است .

فسوّى

«تسويه» و «تعديل» به يك معنا است(مصباح اللغة) و اعتدال هر چيزى، به دور ماندن آن از افراط و تفريط است. «رجل سوى»; يعنى، مردى كه اخلاق و خلقتش متعادل و از افراط و تفريط به دور است(مفردات راغب).

134- اعتدال جسمى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 4 - 4

4 - انسان ، آفريده اى راست قامت و داراى اعتدال و به دور از هرگونه افراط و تفريط

لقد خلقنا الإنسن فى كبد

برخى از اهل لغت، «كبد» را به معناى استوا و استقامت دانسته و برخى ديگر آن را، راست قامت معنا كرده اند. (لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 79

20 - تين - 95 - 4 - 2

2 - ساختار وجودى انسان ، استوارترين و زيباترين ساختار و در اوج اعتدال است .

لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقويم

«قَوام» (به فتح قاف); يعنى، «عدل» و به كسر قاف; يعنى، نظام و ركن و آنچه مايه قيام چيزى باشد (صحاح). «تقويم»، يا از اوّلى گرفته شده و به معناى تعديل است و يا از دوّمى مشتق شده و به معناى «قوام دادن» و «عنصرهاى چيزى را سامان بخشيدن» است. در اين صورت مفاد آيه اين مى شود كه نظام خلقتِ انسان، در اوج حُسن و نيكويى است. حُسن هر چيز در عرف مردم، به زيبايى حسّى آن است; ولى بيشتر موارد آن در قرآن، ناظر به نوعى از زيبايى است كه با بصيرت درك مى شود.

135- اعتراض انسان هاى پيرو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 5

5- افراد عوام و تابع ، پس از حضور در پيشگاه خداوند در قيامت به رهبران مستكبر خويش اعتراض و از آنان درخواست كمك خواهند كرد .

و برزوا لله جميعًا فقال الضعفؤا للذين استكبروا إنّا كنّا لكم تبعًا فهل أنتم مغن

136- اعمال انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 7 - 5،7

5 - آگاهى خداوند به كردار و انديشه هاى آدميان برخاسته از حضور و نظارت مستقيم وى بر آنان و انديشه هايشان است.

فلنقصن عليهم بعلم و ما كنا غائبين

جمله «و ما كنا غائبين» در حقيقت توضيح «بعلم» است و اشاره به چگونگى علم الهى به اعمال بندگان دارد. يعنى علم الهى برخاسته از حضور وى است، نه اينكه چيزى و يا كسى واسطه اين آگاهى باشد.

7 - خداوند در آگاهى خويش به اعمال و انديشه ها بى نياز از بازجويى انسانها و پاسخ آنان است.

فلنسئلن . .. فلنقصن عليهم بعلم و ما كنا غائبين

137- اغواپذيرى اكثريت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 7

7 - بيشتر آدميان، گرفتار دامها و تزويرهاى ابليس و ناسپاس در برابر خداوند هستند.

ص: 80

و لاتجد أكثرهم شكرين

138- اغواپذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 36 - 6

6 - شيطان عنصرى اغواگر و انسان موجودى اغواپذير است .

فأزلهما الشيطن عنها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 168 - 10

10 - شيطان موجودى اغواگر و انسان موجودى اغواپذير است .

و لاتتبعوا خطوت الشيطن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 16 - 8،9

8 - انسان، موجودى اغواپذير است.

لأقعدن لهم صرطك المستقيم

9 - ابليس، آگاه به اغواپذيرى انسانها حتى پيش از خلقت آنان

لأقعدن لهم صرطك المستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 22 - 6

6 - انسان موجودى اغواپذير

فوسوس لهما . .. فدليهما بغرور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 27 - 5

5 - شيطان، عنصرى فريبكار و انسان، موجودى اغواپذير

يبنى ءادم لا يفتننكم الشيطن كما أخرج أبويكم من الجنة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 100 - 23

23- شيطان عنصرى اغواگر و انسان موجودى اغواپذير

ص: 81

من بعد أن نزغ الشيطن بينى و بين إخوتى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 39 - 11

11- انسان ، موجودى تأثيرپذير از إلقائات و تبليغات

لأغوينّهم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 40 - 4

4- ابليس ، به تكثير نسل آدم ( ع ) و حوا و نيز به اغواپذيرى اكثر آنان و تأثيرناپذيرى بندگان خالص خدا از وسوسه هايش ، از آغاز خلقت انسان آگاه بود .

لأغوينّهم أجمعين . إلاّ عبادك منهم المخلصين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 41 - 2

2- توانايى ابليس به اغواى اكثريت مردم و ناتوانى وى بر اغواى بندگان خالص خداوند ، قانون و سنت الهى

إلاّ عبادك منهم المخلصين . قال هذا صرط علىّ مستقيم

برداشت فوق، مبتنى بر اين احتمال است كه مشاراليه «هذا» امر اغواگرى ابليس نسبت به اكثريت مردم و اغوا ناپذيرى بندگان خالص باشد. كلمه «علىّ» دربردارنده تضمين و عهده دارى است و «مستقيم» چيزى است كه انحراف در آن راه ندارد. بنابراين معناى «هذا صراط علىّ مستقيم» اين خواهد بود: چنين امرى از ناحيه خداوند، حكمى تغييرناپذير است كه اصطلاحاً آن را «سنت» مى نامند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 121 - 7

7 - انسان ، موجودى اغواپذير است .

فوسوس . .. فأكلا منها

139- اغواى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 27 - 1

1 - شيطان همواره در صدد اغواى فرزندان آدم (انسانها) است.

يبنى ءادم لا يفتننكم الشيطن

ص: 82

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 63 - 4

4- شيطان ، تا برپايى قيامت زنده و همواره به اغواى نسل آدم ( ع ) مشغول است .

لئن أخّرتن إلى يوم القيمة لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً . قال اذهب فمن تبعك

140- اغواى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 20 - 2

2 - تصميم ابليس بر اغواى مردم ، براساس علم و آگاهى نبود و صرفاً مبتنى بر گمان و حدس بود .

و لقد صدّق عليهم إبليس ظنّه

تعبير «راست يافت ابليس گمانش را. ..» نشانگر اين است كه در بدو امر، چنين تصديقى براى او وجود نداشت و صرفاً حدس و گمان بوده است.

141- افتراهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 5 - 5

5 - دروغ گفتن برخى از انسان ها و جن درباره خداوند

و أنّا ظننّا أن لن تقول الإنس و الجنّ على اللّه كذبًا

142- افساد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 7،8،17،24

7 - فرشتگان مطمئن به فسادگرى و خونريزى انسان ، پيش از آفرينش وى

قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء

«سفك» (مصدر يسفك) به معناى ريختن است و «من . .. يسفك الدماء» (كسى كه ... خونها خواهد ريخت) كنايه از كشتارهاى فراوان است.

8 - فرشتگان با پيش بينى فسادگرى انسان ، او را شايسته خلافت نمى ديدند .

قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء

17 - زمينه هاى كمال و ارزش هاى انسان ، جبران كننده فسادگرى هاى اوست .

ص: 83

أتجعل فيها من يفسد فيها . .. قال إنى أعلم ما لاتعلمون

چون خداوند پيش بينى فرشتگان مبنى بر فسادگرى انسان را رد نكرد ولى با گوشزد كردن وجود استعدادى ويژه در او، خلقت و خلافت وى را موجه دانست; معلوم مى شود: وجود آن استعداد در بشر جبران كننده جهات منفى اوست.

24 - ساكنان زمين پيش از آدم ( ع ) موجوداتى فسادگر و خونريز بودند .

إنى جاعل فى الأرض خليفة قالوا أتجعل فيهامن يفسد فيها

ظاهر آيه شريفه مى نماياند كه منشأ اطمينان فرشتگان به فسادگرى بشر خليفه او در زمين است. اين حقيقت مى تواند به دو معنا اشاره داشته باشد: 1- آدم (ع) و نسل او جانشين انسانهاى پيشين هستند; 2- انسانهاى پيشين موجوداتى فسادگر بوده اند.

143- افكار انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 24 - 11،12،13

11 - قلب انسان ( انديشه هاى او ) در اختيار خداست .

و اعلموا أن اللّه يحول بين المرء و قلبه

چون خداوند حايل بين قلب و انسان است، پس در حقيقت هر انديشه اى بخواهد وارد قلب شود بايد از طريق خدا باشد و اين بدين معناست كه انديشه هاى آدمى در اختيار خداوند است.

12 - خداوند آگاه به همه انديشه هاى آدمى

و اعلموا أن اللّه يحول بين المرء و قلبه

13 - توجه به علم كامل خداوند بر انديشه ها ، زمينه ساز اجابت دعوت خدا و رسول و پرهيز از نفاق و دورويى

لاتكونوا كالذين قالوا سمعنا و هم لايسمعون . .. و اعلموا أن اللّه يحول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 5 - 6

6- خداوند ، به همه افكار و انديشه ها آگاه است .

إنه عليم بذات الصدور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 25 - 3،4

3- نيّات ، انگيزه ها و افكار آدمى در عبادت خداوند و احسان به پدر و مادر ، تحت نظارت كامل خداوند است .

و قضى ربّك ألاّتعبدوا إلاّ إيّاه و بالولدين إحسنًا . .. و اخفض لهما جناح الذلّ

4- خداوند ، از خود انسان به حالات و افكار درونى وى ، آگاه تر است .

ربّكم أعلم بما فى نفوسكم

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه مفضل عليه «أعلم»، «منكم» باشد; يعنى، آگاهى خداوند به درون شما از خودتان بيشتر است.

ص: 84

144- اقرار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 5

5 - انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج فراگير ، به ناتوانى خود و قدرت و يارى خداوند اذعان مى كنند .

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 5

5 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، به ناتوانى خود و قدرت يارى رسانى خداوند پى برده و اعتراف مى كنند .

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

145- اقسام اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 7 - 1،2

1 - مردم در آخرت سه دسته اند : اصحاب الميمنه ( نيك بختان ) اصحاب المشئمه ( نگون بختان ) و سابقون ( پيشتازان )

و كنتم أزوجًا ثلثة

بيان «أزواجاً ثلاثة» محذوف و تقدير آن چنين است: «و كنتم أزواجاً ثلاثة: اصحاب الميمنة و اصحاب المشئمة و السابقون». در آيات بعد به تفصيل وضعيت اين سه دسته تبيين شده است.

2 - حضور انسان ها در قيامت در سه دسته مختلف و دست يافتن آنها به سعادت و يا گرفتار شدن در شقاوت و بدبختى ، فرجامى قطعى و غير قابل ترديد

و كنتم أزوجًا ثلثة

تعبير «كنتم» به صيغه ماضى، بيانگر آن است كه حضور در رستاخيز، چنان حتمى و غيرقابل ترديد است كه گويا در گذشته محقق شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 40 - 1

1 - حاضران در قيامت ، به دو دسته متمايزِ طغيان گران و خداترسان دور از هوا و هوس ، تقسيم خواهند شد .

فأمّا من طغى . .. و أمّا من خاف مقام ربّه

در تركيب آيات حاضر، گفته شده است كه جمله «فإذا جاءت الطامّة الكبرى» حاوى ادات شرط و فعل شرط است و تقسيم حاضران به دو دسته - كه از جملات «فأمّا من طغى. .. و أمّا من خاف...» استفاده مى شود - جزاى آن است.

ص: 85

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 7 - 1

1 - انسان ها در قيامت ، به دسته هاى مختلف تقسيم خواهند شد .

و إذا النفوس زوّجت

سياق آيات، دلالت دارد كه آنچه پيش از اين آيه آمده بود، «اشراط الساعة» و حوادثى بود كه در آستانه قيامت رخ مى نمود. از اين آيه به بعد حوادثى آمده است كه در قيامت رخ خواهد داد. «زوج» در اصل به معناى صنف و نوع از هر چيز است. (لسان العرب)

146- اقسام انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 7 - 1

1 - تقسيم انسان ها به ثابت قدمان بر هدايت و مغضوبين درگاه خدا و گمراهان ، از طبقه بندى هاى مردم در قرآن

صرط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لاالضآلّين

مراد از «نعمت» در «انعمت عليهم» به قرينه فرازهاى قبل و بعد، نعمت هدايت است، نه نعمتهاى مادى. علاوه بر اينكه همه موجودات، حتى كافران، از اين نعمتها برخوردار هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 32 - 4

4 - انسان ها در ارتباط با دين الهى و كتاب آسمانى ، به سه دسته ستمكار ، ميانه رو و پيشتاز تقسيم مى شوند .

فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرت

برداشت ياد شده، براين احتمال است كه ضمير «منهم» به «عبادنا» (عموم بندگان) بازگردد; به ويژه اگر مقصود از «الكتاب» مطلق كتاب هاى آسمانى باشد، اين احتمال تقويت خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 8 - 3

3 - « عن أبى جعفر ( ع ) قال : إنّ اللّه خلق الخلق على ثلاث طبقات و أنزلهم ثلاث منازل و بيّن ذلك فى كتابه حيث قال : « و أصحاب الميمنة ما أصحاب الميمنة . . . » . . . و أمّا ما ذكرت من أصحاب الميمنة فهم المؤمنون حقّاً . . . ;

از امام باقر(ع) روايت شده كه خداوند مردم راسه گونه آفريده و آنان را در سه رتبه قرار داده است. و اين مطلب را در كتاب خود بيان كرده است; آن جا كه مى فايد: «فأصحاب الميمنة ما أصحاب الميمنة...» و اما اصحاب الميمنه [كه در قرآن] ياد شده آنان مؤمنان حقيقى [و راستين] هستند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 86

18 - واقعه - 56 - 9 - 3

3 - « عن أبى جعفر ( ع ) : . . .أمّا ما ذكرت أصحاب المشئمة فمنهم أهل الكتاب ;

از امام باقر(ع) روايت شده: . ..اصحاب المشئمه كه [در قرآن] ياد شده برخى از آنان اهل كتاب هستند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 16 - 4

4 - وجود انسان هايى حق ناپذير در جامعه ، به رغم شناخت نشانه هاى درستى آن

إنّه كان لأيتنا عنيدًا

«عنيد» و «عنود» به كسى گفته مى شود كه حق را شناخته است; ولى عمداً و آگاهانه با آن مخالفت مىورزد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 39 - 1

1 - تقسيم شدن انسان ها به هنگام شكل گيرى در رحم به دو صنف مرد و زن ، از نشانه هاى قدرت خداوند است .

فجعل منه الزوجين الذكر و الأُنثى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 2

2 - انسان ها در برابر هدايت الهى دو دسته اند : سپاس گزار و هدايت يافته و يا ناسپاس و هدايت ناپذير .

إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 21 - 2

2 - بزرگ ترين معجزات نيز ، در هدايت برخى از افراد ، كارساز نيست .

فأريه الأية الكبرى . فكذّب

- بزرگ ترين معجزات نيز، در هدايت برخى از افراد، كارساز نيست.

147- اقليت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 10 - 11

11 - تنها اندكى از مردمان شكرگزار نعمتهاى خداوند هستند.

قليلا ما تشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 87

5 - اعراف - 7 - 17 - 9،10

9 - تنها گروهى از انسانها سپاسگزار خداوند بوده و از تزوير و فريب ابليس رهايى مى يابند.

و لاتجد أكثرهم شكرين

10 - ابليس آگاه به نفوذ ناپذيرى برخى از آدميان در برابر اغواگريهاى وى

ثم لأتينهم من بين أيديهم . .. و لاتجد أكثرهم شكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 62 - 7،12

7- سوگند ابليس براى به دست گرفتن زمام امور و منحرف ساختن فرزندان آدم ( ع ) - جزاندكى از آنان - در صورت مهلت خداوند به وى تا روز قيامت

لئن أخّرتن إلى يوم القيمة لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

12- ابليس ، على رغم سوگند و تصميم قطعى بر گمراه كردن ذريه آدم ( ع ) ، بر ناتوانى خويش از تسلط بر گروه اندكى از آنان اعتراف كرد .

لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 13 - 11،13

11 - بسيارى از مردم ، كم شكرگزارى مى كنند .

و قليل من عبادى الشكور

«شكور» صيغه مبالغه است و دلالت بر كثرت مى كند. بنابراين، معناى عبارت «و قليل من...» چنين مى شود: كم هستند از بندگان من كه زياد سپاس گزارى كنند.

13 - انسان هاى داراى عمل صالح زياد ، اندك هستند .

اعملوا ءال داود شكرًا و قليل من عبادى الشكور

بنابراين كه «شكر» مفعولٌ له «اعملوا» باشد، «قليل من عبادى الشكور» اشعار به اين نكته دارد: كسانى كه به منظور اداى شكر عمل صالح انجام دهند، كم هستند.

148- اكثريت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 20 - 8

8 - بيشتر مردم ، از ابليس پيروى مى كنند .

فاتّبعوه إلاّ فريقًا من المؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 88

20 - عبس - 80 - 17 - 5

5 - بخش عظيمى از انسان ها - با وجود دلايل فراوان بر ربوبيت خداوند - همچنان بر انكار آن اصرار مىورزند .

قتل الإنسن ما أكفره

نفرين «قتل الإنسان» عموم انسان ها و افراد را مى گيرد زيرا حرف «ال» در آن يا براى استغراق است و يا بر ماهيت دلالت دارد و جنس انسان مورد نفرين قرار گرفته است. از آنجا كه در اين موارد عموم حقيقى مراد نيست، چنين تعبيرى بيانگر كثرت چشمگير افراد مورد نظر خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 5 - 1

1 - بيشتر انسان ها ، با وجود برخوردارى از بهترين نوع خلقت ، به پست ترين حالت ها سقوط كرده ، از هر فرومايه اى حقيرتر مى شوند .

ثمّ رددنه أسفل سفلين

افراد باقى مانده در «مستثنى منه»، همواره بيشتر از افراد «مستثنى» است; و گرنه تخصيص اكثر خواهد بود كه ناروا است. به اين جهت و نيز با نظر به مؤخر ساختن ياد مؤمنان و نيز اسناد «أسفل سافلين» به ضمير «رددناه» - كه به جنس انسان برمى گردد - مى توان گفت: افرادى كه از مقام «بهترين خلقت» سقوط مى كنند، در اكثريت اند.

149- امتحان انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 49 - 13

13 - انسان در رهگذر سختى ها و نيز نعمت ها و تفضلات الهى ، مورد آزمايش خداوند است .

و فى ذلكم بلاء من ربكم عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 33

33 - آزمون انسان ها ، فلسفه ايجاد شريعت هاى گوناگون و امت هاى متعدد

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً . .. ليبلوكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 9 - 3

3- خداوند ، با اعطاى نعمت به انسان ها و نيز سلب آن نعمت ، ايشان را آزمايش مى كند .

ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً . .. و لئن أذقنا الإنسن منا رحمة ثم نزعنها منه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 89

11 - طه - 20 - 131 - 15

15 - خداوند ، آزمايش كننده انسان ها است .

لنفتنهم فيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 37 - 1

1- تذكر خداوند ، به ضعف شديد انسان در آزمون هاى مالى و دست كشيدن از اموال

إن يسئلكموها فيحفكم تبخلوا و يخرج أضغنكم

150- امتحان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 165 - 5

5 - آزمون انسانها از جانب خدا هدف از مستقر ساختن آنان در زمين و برترى دادن برخى از ايشان بر برخى ديگر

هو الذى جعلكم خلئف الأرض و رفع بعضكم فوق بعض درجت ليبلوكم

به نظر مى رسد «ليبلوكم علاوه بر اين كه متعلق به «رفع» است، متعلق به «جعلكم» نيز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 17 - 10

10 - هدف از آزمون انسان ها از سوى خداوند ، پى بردن به حقيقت و چگونگى رفتار آنان نيست .

ليبلى المؤمنين . .. إن اللّه سميع عليم

بيان شنوايى و دانايى مطلق خداوند پس از مطرح ساختن آزمون انسانها مى تواند بدين منظور باشد كه هدف از آزمون انسانها آگاه شدن به وضعيت آنان نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 6 - 19

19- نعمت رهايى از نظام هاى ظالمانه اجتماعى ، از وسيله هاى آزمايش الهى

اذكروا نعمة الله عليكم إذ أنجكم من ءال فرعون . .. و فى ذلكم بلاء من ربكّم عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 12،13،15،16

12- حقيقت نمايانده شده در رؤيا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، وسيله آزمايش مردم بود .

و ما جعلنا الرءيا التى أرينك إلاّ فتنة للناس

13- نمايانده شدن برخى حقايق به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در معراج ، وسيله آزمايش مردم بود . *

ص: 90

و ما جعلنا الرءيا التى أرينك إلاّ فتنة للناس

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «رؤيا» به معناى خواب نباشد; بلكه به معناى مشاهده در بيدارى باشد كما اينكه در لغت آمده رؤيا، گاهى در بيدارى است (لسان العرب). و نيز اشاره به اولين آيه سوره، يعنى معراج پيامبر(صلی الله علیه و آله) داشته باشد.

15- شجره ملعونه در قرآن ، وسيله آزمايش مردم

إلاّ فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القرءان

16- خداوند ، برخى از مردم ملعون و مطرود را وسيله آزمايش ديگر مردمان قرار مى دهد .

و ما جعلنا . .. الشجرة الملعونة فى القرءان

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مراد از «شجرة الملعونة فى القرآن» مردمانى هستند كه در قرآن، مورد لعن و نفرين خداوند قرار گرفته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 2،14

2- جلوه و زيبايى مظاهر طبيعت ، زمينه آزمايش آدميان است .

زينة لها لنبلوهم أيّهم أحسن عملاً

14- « عن على بن الحسين ( ع ) : . . .انّ اللّه عزّوجلّ . . .انّما خلق الدنيا و خلق أهلها ، ليبلوهم فيها أيّهم أحسن عملاً لآخرته ;

از امام سجاد(ع) روايت شده كه فرمود: . .. همانا، خداى، عزّوجلّ، ... دنيا و اهل آن را، تنها، براى اين آفريد تا آنان را در آن بيازمايد كه كدام شان براى آخرت اش بهتر عمل مى كند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 35 - 3،4

3- آدميان ، به وسيله شرّ و خير موجود در جهان آزموده مى شوند .

و نبلوكم بالشرّ و الخير فتنة

4- حكمت و فلسفه خلقت انسان ، امتحان و آزمايش او است .

كلّ نفس ذائقة الموت و نبلوكم بالشرّ و الخير فتنة

از ارتباط دو جمله «كلّ. ..» و «نبلوكم...» استفاده مى شود كه جمله اخير پاسخ سؤال مقدرى است كه: اگر مرگ سرنوشت همگان است، پس چرا انسان ها آفريده شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 30 - 6

6 - آزمايش آدميان ، سنت الهى است .

و إن كنّا لمبتلين

«إبتلاء» (مصدر «مبتلين») به معناى امتحان و آزمايش است. تكيه بر اسم فاعل - كه بيانگر ثبوت صفت در موصوف - و ذكر آن بعد از «كنّا» - كه مفيد استمرار است - بيانگر برداشت فوق مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 91

17 - محمد - 47 - 31 - 3

3- آزمايش انسان ها در صحنه عمل ، از سنت هاى الهى است .

و لنبلونّكم حتّى نعلم المجهدين منكم و الصبرين

فعل مضارع، افاده استمرار مى كند و تأكيد آن سنتى تخلف ناپذير را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 2 - 3،23

3 - آزمايش شدن همه انسان ها ، از سوى خداوند

ليبلوكم

23 - « عن الرّضا ( ع ) : . . .و أمّا قوله : « ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً » فإنّه عزّوجلّ خلق خلقه ليبلوهم بتكليف طاعته و عبادته ، لا على سبيل الإمتحان و التجربة لأنّه لم يزل عليماً بكلّ شىء . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده است: . .. اما سخن خداوند: (ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً) پس خداوند عزّوجلّ مخلوقاتش را آفريد تا آنان را بهوسيله تكليف نمودن به طاعت و عبادت خود، آزمايش كند; ولى اين آزمودن، براى تجربه اندوزى و آگاهى يافتن نبود; زيرا خداوند هميشه به تمام اشيا عالم بوده است... .»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 17 - 1

1 - رفاه بر آمده از ايمان و دين دارى ، عرصه آزمايش انسان ها از سوى خداوند

و ألّوِاستقموا على الطريقة لأسقينهم ماء غدقًا . لنفتنهم فيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 31 - 6

6 - آزمايش انسان ها ، فلسفه نقل برخى از حقايق در قرآن

و ما جعلنا عدّتهم إلاّ فتنة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 5

5 - آزمون انسان ها ، سنت اجتناب ناپذير خداوند

إنّا خلقنا الإنسن . .. نبتليه

جمله «نبتليه» حال براى فاعل «خلقنا» است; يعنى، ما انسان را آفريديم، در حالى كه اراده امتحان او را داشتيم. بنابراين امتحان انسان از آغاز خلقتش، مورد نظر خداوند حكيم بوده و براى هميشه خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 1،2،3

1 - خداوند ، انسان ها را امتحان مى كند .

ص: 92

فأمّا الإنسن إذا ما ابتليه ربّه

حرف «ال» در «الإنسان» براى جنس و بيانگر اين است كه آيه شريفه درباره نوع انسان ها است. «إبتلاء» به معناى اختبار و امتحان است. (قاموس)

2 - امتحان بندگان ، جلوه ربوبيت خداوند و در راستاى تدبير امور آنان است .

ربّه

3 - خداوند ، با بهره مند ساختن آبرومندانه مردم از ماديات و رساندن آنها به نعمت و رفاه ، آنان را آزمايش مى كند .

ابتليه ربّه فأكرمه و نعّمه

«اكرام» اين است كه بدون تحقير به كسى نفعى رسانده شود و يا به كسى عطاى شرافتمندانه اى داده شود(مفردات راغب). فعل «أكرمه» به معناى «او را با عظمت و بى عيب شمرد» نيز آمده و فعل «نعّمه»; يعنى، او را رفاهمند ساخت (قاموس). حرف فاء در «فأكرمه»، براى تفصيل مجمل به كار رفته و نوع امتحان را بيان مى كند.

151- امتنان بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 18 - 10

10 - امتنان خداوند بر انسان ، به خاطر نزول باران

و أنزلنا من السماء ماء بقدر فأسكن-ّه فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 22 - 4

4 - امكان بهرهورى از موهبت هاى طبيعت ، امتنان الهى بر انسان

فأنشأنا لكم به جنّت . .. على الفلك تحملون

152- امداد به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 6 - 6

6 - انسان بدون يارى شدن از جانب خدا ، از راهيابى به صراط مستقيم ناتوان است .

إهدنا الصرط المستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 197 - 7

7 - تنها خداوند توانا بر يارى بندگان و دفاع از خويشتن است .

ص: 93

و الذين تدعون من دونه لايستطيعون نصركم و لا أنفسهم ينصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 28 - 7

7- تنها خداى يگانه هستى ، حاضر در همه صحنه ها و قادر به يارى انسان

فلولا . .. اتّخذوا من دون اللّه ... بل ضلّوا عنهم

برداشت بالا با استفاده از مفهوم آيه به دست مى آيد; زيرا اين آيه به مشركان تعريض دارد كه چرا خدايانى را پرستيدند كه به هنگام نياز، بدان ها دسترسى نداشته و آنها را گم كنند و چرا رو به خدايى نياورده اند كه همه جا هست و هيچ مكانى از او خالى نيست؟

153- امداد به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 1 - 7

7 - خداوند ، بر حفاظت انسان ها از خطر ها و آسيب ها توانا است .

قل أعوذ بربّ الناس

154- امكان عصمت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 33 - 19

19 - امكان دارد كه برخى از انسان ها ، از عصمت ويژه خدادادى برخوردار شوند .

إنّما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس أهل البيت

155- امنيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 126 - 11

11 - امنيت و رزق و روزى بندگان ، پرتوى از ربوبيت خداست .

رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله من الثمرت

ص: 94

156- اميدوارى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 108 - 8

8 - رحمانيت خداوند ، اميد و ملجأ تمامى مردم در صحنه دهشت زا و مخوف قيامت

و خشعت الأصوات للرحمن

157- اميدوارى به حسن فرجام انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 106 - 7

7- نگرش مثبت و اميدوارانه انديشه مذهبى ، نسبت به فرجام جامعه بشرى

و لقد كتبنا فى الزبور . .. أنّ الأرض يرثها عبادى الصلحون . إنّ فى هذا لبلغًا

158- انتقام جويى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 167 - 5

5 - وجود حس انتقام جويى براى انسان ها در قيامت

فنتبرأ منهم كما تبرّءوا منا

159- انحطاط انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 55 - 3

3 - كفرورزى تا مرز از دست دادن زمينه هاى ايمان ، عامل سقوط آدمى از مرتبه انسانيت به مرحله پست ترين حيوانات

إن شر الدواب عنداللّه الذين كفروا فهم لايؤمنون

160- اندوه بر كفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 36 - 8

ص: 95

8- تأسف بر كفرورزى و هدايت ناپذيرى انسان هاى عنود و لجوج ، امرى نابه جا و بى مورد

لن يؤمن من قومك إلاّ من قد ءامن فلاتبتئس بما كانوا يفعلون

161- اندوه بر هدايت ناپذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 36 - 8

8- تأسف بر كفرورزى و هدايت ناپذيرى انسان هاى عنود و لجوج ، امرى نابه جا و بى مورد

لن يؤمن من قومك إلاّ من قد ءامن فلاتبتئس بما كانوا يفعلون

162- انذار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور تذكر و هشدار به انسان ها نسبت به خصلت هاى نفسانى نارواى آنان

قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربّى إذًا لأمسكتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 45 - 2

2- انذار و اخطار به مردمان در پرتو وحى ، وظيفه و رسالت اصلى پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

قل إنّما أُنذركم بالوحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 1 - 11

11 - انذار و اخطار به همه انسان ها در تمام گيتى ، از اهداف قرآن و پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

نزّل الفرقان على عبده ليكون للعلمين نذيرًا

ضمير در «ليكون» ممكن است به دو چيز بازگردد: 1- «فرقان» 2- «عبده» (پيامبر اسلام).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 7 - 5،6

5 - نزول فرشته اى براى همراهى با پيامبر (صلی الله علیه و آله) جهت انذار مردمان ، انتظار بى جاى كافران

و قالوا . .. لولا أُنزل إليه ملك فيكون معه نذيرًا

6 - نزول فرشته اى بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى همراهى با او در انذار مردمان ، شرط پذيرش رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و درستى آن از نظر

ص: 96

كافران بود .

لولا أُنزل إليه ملك فيكون معه نذيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 3 - 8

8 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از جانب خداوند ، مأمور به انذار مردم بود .

هو الحقّ من ربّك لتنذر قومًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 34 - 1

1 - نقش پيامبران ، انذار و هشدار دادن به مردمان است .

و ما أرسلنا فى قرية من نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 14

14 - هشدار دادن به مردم از عذاب شديد الهى ، محور اساسى رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

إن هو إلاّ نذير لكم بين يدى عذاب شديد

قصر در «إن هو إلاّ نذير» از نوع قصر اضافى و در رابطه با مسأله اتهام جنون به پيامبر(صلی الله علیه و آله) است; يعنى، پيامبر(صلی الله علیه و آله) آن گونه نيست كه شما معرفى مى كنيد; بلكه او تنها يك انذارگر است و هدفى جز اين ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 6 - 1

1 - پيامبراسلام ، وظيفه دار انذار و اخطار به مردم برپايه تعاليم قرآن

تنزيل العزيز الرحيم . لتنذر قومًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 70 - 1،2

1 - انذار و اخطار به انسان ها ، فلسفه نزول قرآن

و قرءان مبين . لينذر

لام در فعل «لينذر» براى تعليل است و ضمير فاعلى آن فعل، يا به قرآن بازمى گردد; كه در اين صورت مصدر مؤول به فعلِ «انذر» متعلق مى شود. و يا به پيامبر(صلی الله علیه و آله) بازمى گردد; كه در اين صورت، به فعلِ «أرسل» متعلق خواهد بود. گفتنى است كه براشت ياد شده، مبتنى بر فرض اول است.

2 - انذار و اخطار به انسان ها ، از اهداف رسالت پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

و ما علّمنه الشعر و ما ينبغى له . .. لينذر

ص: 97

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 65 - 2

2 - انذار و اخطار به مردمان ، رسالت و تكليف پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

إنّما أنا منذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 70 - 3،6

3 - انذار و اخطار به مردمان ، رسالت و تكليف پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

إنّما أنا نذير

6 - وحى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، تنها در محدوده انذار به مردمان و به منظور اخطار به آنان بوده است .

إن يوحى إلىّ إلاّ أنّما أنا نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 71 - 17

17 - اخطار و انذار مردم درباره رستاخيز انسان ها ، از وظايف رسولان الهى

و ينذرونكم لقاء يومكم هذا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 18 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور انذار و اخطار مردم از لحظه فرا رسيدن مرگ و قريب الوقوع بودن آن براى همگان

و أنذرهم يوم الأزفة

برخى از مفسران «يوم الآزفة» را روز فرا رسيدن مرگ دانسته اند; زيرا آنچه نزديك به انسان و قريب الوقوع است، لحظه مرگ او است. هم چنين تعبير «إذ القلوب لدى الحناجر...» درباره لحظه مرگ انسان ها، مناسب تر از لحظه فرا رسيدن قيامت مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 3 - 10

10- انسان ها ، از گذشته اى دور برخوردار از انذار ها و هشدار هاى الهى

إنّا كنّا منذرين

تعبير «كنّا» (با ساختار ماضى بعيد) و «منذرين» (با كاربرد اسمى)، بر اين نكته دلالت دارد كه انسان ها از گذشته اى دور، مورد انذارهاى الهى بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 50 - 6،7

6 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، اخطار دهنده اى از جانب خداوند به آدميان

إنّى لكم منه نذير

ص: 98

مراد از «منه» اخطار از جانب خداوند است.

7 - مأموريت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، انذار خلق از عذاب الهى با بيانى روشن و بى ابهام

إنّى لكم منه نذير مبين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه مراد از «منه»، اين باشد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مردم را از عذاب الهى (من عذابه) بيم دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 51 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، انذارگر و بيم دهنده آدميان از عواقب شوم شرك

و لاتجعلوا مع اللّه . .. إنّى لكم منه نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 56 - 3

3 - هماهنگى كتاب هاى آسمانى ، در بيان انذار ها و هدايت خلق

أم لم ينبّأ بما فى صحف موسى . و إبرهيم ... هذا نذير من النذر الأُولى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 26 - 4

4 - انذار و اخطار به مردمان ، در قلمرو رسالت پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

و إنّما أنا نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 2 - 2

2 - انذار و اخطار به مردم ، رسالت اصلى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و نقطه آغازين دعوت آن حضرت

قم فأنذر

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين سوره، از سوره هايى است كه در مراحل اوليه رسالت پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 6 - 1

1 - ابلاغ وحى از سوى فرشتگان ، به منظور اتمام حجت بر خلق و انذار و اخطار به آنان است .

فالملقيت ذكرًا . عذرًا أو نذرًا

«عذر» و «نذر» مصدر و به معناى «اعذار و انذار» است و نصب اين دو، به جهت مفعول له بودن آنها براى «ملقيات» است و يا به سبب بدل بودن آنها، براى «ذكراً» است. برداشت ياد شده، مبتنى بر تركيب نخست است.

ص: 99

163- انذارهاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، فرستاده الهى براى گواهى بر خلق و بشارت و انذار آنان

إنّا أرسلنك شهدًا و مبشّرًا و نذيرًا

164- انسان از خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 37 - 6،9

6- آفرينش آدمى از خاك و سپس نطفه و تكامل آن به صورت انسانى كامل ، سير پيدايش انسان است .

بالذى خلقك من تراب ثمّ من نطفة ثمّ سوّيك رجلاً

جمله «خلقك من تراب» يا نظر به اين دارد كه خداوند، حضرت آدم(ع) را از خاك آفريد - بنابراين، اصل همه انسان ها خاك است - و يا اين كه نطفه از غذاهايى توليد مى شود كه از خاك گرفته شده است.

9- آفرينش انسان از خاك و نطفه و معتدل ساختن او ، دلايلى روشن بر امكان برپايى معاد و كافى در رفع استبعاد قيامت است .

و ما أظنّ الساعة قائمة . .. أكفرت بالذى خلقك من تراب

پاسخ مرد مؤمن به ثروت مند مغرور، با جمله «أكفرت بالذى. ..» حكايت از آن دارد كه انكار معاد از جانب او كه با جمله «و ما أظنّ...» بيان شده بود، به جهت استبعاد تجديد حيات آدمى پس از مرگ بوده است، لذا مرد مؤمن، با يادآورى قدرت خداوند و بيان سابقه خاك و نطفه بودن آدمى، به رفع اين استبعاد و بيان قدرت خداوند پرداخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 5

5- خاك ، مبدأ نخستين آفرينش انسان

فإنّا خلقنكم من تراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 2

2 - خاك ، ماده و عنصر نخستين آفرينش انسان ها است .

و اللّه خلقكم من تراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 2

2 - خاك ، مبدأ نخستين آفرينش انسان

خلقكم من تراب

ص: 100

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 32 - 15

15 - خاك و عناصر آن ، ماده اصلى پيدايش انسان به اراده الهى

إذ أنشأكم من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 15 - 3

3 - آفرينش انسان و جن ، دو موجود شعورمند ، از دو عنصر كاملاً متفاوت ( خاك و آتش ) ، نمود قدرت خداوند

خلق الإنسن من . .. و خلق الجانّ من مارج من نار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 16 - 1،2،3

1 - جلوه هاى ربوبيت الهى در آفرينش انسان از « خاك » و جن از « آتش » ، غير قابل انكار و تكذيب ناپذير است .

خلق الإنسن . .. و خلق الجانّ ... فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

2 - تبديل گلى خشكيده به موجودى چون « انسان » و شعله آتش به موجود زنده اى چون « جن » ، نمود ربوبيت يگانه خداوند

خلق الإنسن من صلصل كالفخار. .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

3 - پيدايش خصلت هاى ويژه انسانى از مشتى خاك و پيدايش موجود زنده داراى درك و شعورمندى چون جن از شعله آتش ، نعمت هايى شايان تأمل و قدرشناسى *

خلق الإنسن من صلصل . .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 17 - 3

3 - خاك ، عنصر اصلى آفرينش آدم

و اللّه أنبتكم من الأرض

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين احتمال است كه مقصود از «أنبتكم» پيدايش اصل انسان ها (حضرت آدم(ع)) باشد. بر اين اساس «الأرض» اشاره به عنصر خاكى آفرينش آدم خواهد بود.

165- انسان از زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 61 - 14

14- عناصر زمينى ، خميرمايه خلقت انسان است .

هو أنشأكم من الأرض

ص: 101

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 1

1 - ماده خلقت انسان ها ، فراهم آمده از زمين و عناصر آن

جعل لكم الأرض . .. منها خلقنكم

مرجع ضمير در «منها» «الأرض» در آيات قبل است.

166- انسان از علقه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 2 - 2،4

2 - انسان ، از خون لخته آفريده شده است .

خلق الإنسن من علق

«علق»; يعنى، مطلق خون يا خونى كه به شدت سرخ است، يا خون غليظ و يا جامد (قاموس). برخى آن را جمع «عَلَقة» دانسته اند كه به اعتبار جنس بودن «الإنسان»، وصف آن قرار گرفته است. (الدرّالمصون)

4 - آگاهى از قدرت خداوند بر آفرينش انسان از خون لخته ، زمينه ساز توجه به او در آغاز هر كار است .

اقرأ باسم ربّك . .. خلق الإنسن من علق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 6

6 - توجه به آفرينش انسان از خون لخته و وابستگى تمام دانش هاى او به خداوند ، مايه ترك طغيان است .

خلق الإنسن من علق . .. علّم الإنسن ما لم يعلم . كلاّ إنّ الإنسن ليطغى

167- انسان از گل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 2

2 - گِلى مخصوص، خمير مايه آفرينش انسان

هو الذى خلقكم من طين

نكره بودن «طين» دلالت دارد كه گِلى مخصوص براى آفرينش انسان به كار رفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 12 - 12

ص: 102

12 - عن أبى عبدالله(ع): . .. فإن أول من قاس إبليس حين قال: « خلقتنى من نار و خلقته من طين» فقاس ما بين النار و الطين، و لو قاس نورية آدم بنورية النار عرف فضل ما بين النورين ... .

از امام صادق(ع) روايت شده است: . .. اولين كسى كه قياس كرد ابليس بود آنگاه كه (خطاب به خداوند) گفت: «مرا از آتش آفريده اى و او (آدم) را از گل» و بين آتش و خاك قياس كرد، اگر نورانيت آدم(ع) را با روشنايى آتش مقايسه كرده بود، تفاوت بين آن دو نور را در مى يافت ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 12 - 2،3

2 - آفرينش نخستين انسان از عصاره گِل ( خاك آميخته با آب )

و لقد خلقنا الإنسن

سياق آيات مورد بحث، نشان مى دهد كه مراد از «انسان»، نوع انسان است كه شامل «حضرت آدم» و غير او مى شود. بنابراين مقصود از «خلق» در اين آيه، آفرينش ابتدايى آدم است كه از «گِل» آفريده شد. آيه بعد نيز، بيانگر آفرينش نسل آدم است كه از نطفه آفريده شده و مى شود.

3 - آفرينش انسان از گِلى ناچيز و بى جان ، نمود عظمت و قدرت خيره كننده آفريدگار

و لقد خلقنا الإنسن من سللة من طين

نكره آوردن «سلالة» و «طين» ظاهراً براى تحقير است; يعنى: به يقين ما انسان را از عصاره اى ناچيز از گلِى بى مقدار آفريديم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 13 - 3

3 - آفرينش نسل آدم از نطفه پس از آفرينش خود وى از عصاره گِل

و لقد خلقنا الإنسن من سللة من طين . ثمّ جعلنه نطفة فى قرار مكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 7 - 5،7،8

5 - آغاز آفرينش انسان ( آدم ) ، از گِل است .

و بدأ خلق الإنسن من طين

7 - خلقت موجودى شگفت مانند انسان از گِلى بى شكل و فاقد حيات ، نمود آفرينش نيكوى خدا است .

أحسن كلّ شىء خلقه و بدأ خلق الإنسن من طين

8 - آفرينش انسان از گِل ، نشانه علم و تدبير خدا است .

يدبّر الأمر . .. علم الغيب و الشهدة ... و بدأ خلق الإنسن من طين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 71 - 4

4 - گِل ، خميرمايه آفرينش انسان

إذ قال ربّك للملئكة إنّى خلق بشرًا من طين

ص: 103

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 5

5 - گِل و روح ، آغاز و پايان سير تكوين انسان

خلق بشرًا من طين . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 76 - 5

5 - گِل ، مبدأ و عنصر اوليه خلقت انسان

خلقته من طين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 14 - 1،3

1 - انسان ، آفريده شده به اراده خداوند از گِلى خشك همچون سفال

خلق الإنسن من صلصل كالفخّار

«صلصال» به گل خشك و «فخّار» به سفال گفته مى شود.

3 - پيدايش موجودى شعورمند و صاحب اراده از گلى خشكيده ( چون انسان ) ، شايان تأمل و درس آموزى است .

خلق الإنسن من صلصل

تذكر به مبدأ پيدايش انسان، ممكن است نظر به مطلب بالا داشته باشد; چه اين كه آيات سوره تماماً توحيدى است و در مقام نماياندن ربوبيت يگانه حق مى باشد.

168- انسان از گل خشك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 26 - 1،2

1- خداوند ، پديد آورنده انسان ها از گِل خشكيده

و لقد خلقنا الإنسن من صلصل من حمإ مسنون

2- گل خشكيده ، تيره رنگ ، بد بو و متغير ، خمير مايه اصلى آفرينش انسان

و لقد خلقنا الإنسن من صلصل من حمإ مسنون

«صلصال» در لغت به معناى صداى برخاسته از شىء خشك و «حمأ» گل سياه و بد بو و «مسنون» به معناى متغير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 28 - 6

6- خداوند ، انسان را از گِلى خشكيده ، سياه ، بد بو و متغير آفريده است .

ص: 104

و إذ قال ربّك للملئكة إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون

«صلصال» در لغت، به معناى صداى برخاسته از شىء خشك و «حمأ» به معناى گِل سياه و بد بو و «مسنون» به معناى متغير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 33 - 7

7- خداوند ، انسان را از گِلى خشكيده ، سياه ، بد بو و متغير آفريده است .

لبشر خلقته من صلصل من حمإ مسنون

169- انسان از نطفه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 2،6،9

2- نطفه ، منشأ پيدايش آدمى است .

خلق الإنسن من نطفة

6- مجادله گرى و ستيزه جويى انسان آفريده شده از مايعى مثل نطفه ، امرى شگفت آور و به دور از انتظار

خلق الإنسن من نطفة فإذا هو خصيم مبين

إذا در «فإذا هو . ..» فجائيه است و در جايى به كار مى رود كه عملى برخلاف انتظار انجام شود.

9- آفرينش انسان از نطفه ، به صورت مجادله گرى سخنور ، شاهد و گواه وحدانيت خداوند است .

تعلى عمّا يشركون . خلق الإنسن من نطفة فإذا هو خصيم مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 37 - 6،9

6- آفرينش آدمى از خاك و سپس نطفه و تكامل آن به صورت انسانى كامل ، سير پيدايش انسان است .

بالذى خلقك من تراب ثمّ من نطفة ثمّ سوّيك رجلاً

جمله «خلقك من تراب» يا نظر به اين دارد كه خداوند، حضرت آدم(ع) را از خاك آفريد - بنابراين، اصل همه انسان ها خاك است - و يا اين كه نطفه از غذاهايى توليد مى شود كه از خاك گرفته شده است.

9- آفرينش انسان از خاك و نطفه و معتدل ساختن او ، دلايلى روشن بر امكان برپايى معاد و كافى در رفع استبعاد قيامت است .

و ما أظنّ الساعة قائمة . .. أكفرت بالذى خلقك من تراب

پاسخ مرد مؤمن به ثروت مند مغرور، با جمله «أكفرت بالذى. ..» حكايت از آن دارد كه انكار معاد از جانب او كه با جمله «و ما أظنّ...» بيان شده بود، به جهت استبعاد تجديد حيات آدمى پس از مرگ بوده است، لذا مرد مؤمن، با يادآورى قدرت خداوند و بيان سابقه خاك و نطفه بودن آدمى، به رفع اين استبعاد و بيان قدرت خداوند پرداخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 105

12 - مؤمنون - 23 - 13 - 3

3 - آفرينش نسل آدم از نطفه پس از آفرينش خود وى از عصاره گِل

و لقد خلقنا الإنسن من سللة من طين . ثمّ جعلنه نطفة فى قرار مكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 77 - 2

2 - نطفه ، مبدأ پيدايش و خميرمايه آفرينش انسان است .

أوَلم ير الإنسن أنّا خلقنه من نطفة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 1،2،11

1 - نطفه ، مبدأ پيدايش انسان

إنّا خلقنا الإنسن من نطفة أمشاج

2 - آفرينش انسان از نطفه ، جلوه عظمت و قدرت خداوند

إنّا خلقنا الإنسن من نطفة أمشاج

انتساب آفرينش انسان از نطفه به خداوند، با به كارگيرى ضمير متكلم مع الغير، بيانگر مطلب ياد شده است.

11 - آفرينش انسان از نطفه ، دليل قدرت خداوند بر آفرينش مجدد او در روز رستاخيز

هل أتى على الإنسن حين من الدهر لم يكن شيئًا مذكورًا . إنّا خلقنا الإنسن من نطف

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است، موضوع آيه 5 اين سوره تا پايان آن، درباره مسائل قيامت (مانند بهشت و جهنم و جايگاه كافران و خوبان و. ..) است. ضمن آن كه آيه پايانى سوره پيش - كه درباره اثبات توانايى خداوند بر احياى مردگان بود - تأييدكننده همين مطلب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 6،7

6 - آفرينش انسان از مايعى بى مقدار و سير تكاملى آن در رحم ، جلوه قدرت خداوند

ألم نخلقكم . .. فقدرنا فنعم القدرون

برداشت ياد شده، با توجه به اين مطلب است كه خداوند، وصف «فنعم القادرون» را پس از طرح مسأله آفرينش بشر و تقدير آن، مطرح فرموده است.

7 - آفرينش انسان ، از مايعى ناچيز و سير متوازن و تكاملى وى در رحم ، نشانه توانايى خداوند بر برپايى قيامت و احياى مردگان

ألم نخلقكم من ماء . .. فقدرنا فنعم القدرون

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين آيات تا آخر سوره، درصدد اثبات برپايى قيامت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 2

2 - انسان ها ، از نطفه آفريده شده اند .

ص: 106

من نطفة خلقه

انسان پس از رفع خطر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 23 - 2

2 - مردم پس از رهايى از اضطرار و خطر مرگ ، پيمان خود را با خدا مى شكنند و به ناسپاسى و تجاوز از حق مى پردازند .

لئن أنجيتنا من هذه لنكوننّ من الشكرين. فلما أنجيهم إذا هم يبغون فى الأرض بغير ال

170- انسان پس از مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 62 - 1

1 - آدميان پس از مرگ، به سوى خداوند (مولاى حقيقى خود) بازمى گردند.

ثم ردوا إلى الله موليهم الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 94 - 1

1 - انسان در پى مرگ، مانند آفرينش نخستين خويش، تنها نزد خداوند حضور مى يابد.

و لقد جئتمونا فردى كما خلقنكم أول مرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 14 - 5

5 - فناناپذيرى گوهر وجودى انسان پس از مرگ

إنّا إلى ربّنا لمنقلبون

از به كار رفتن واژه «انقلاب»، استفاده مى شود كه انسان با مرگ نابود نمى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 4 - 1

1- آگاهى خداوند ، از كاستى هايى كه زمين ، پس از مرگ در جسم آدميان ايجاد مى كند .

قد علمنا ما تنقص الأرض منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 18 - 1

ص: 107

1 - بازگشت انسان پس از مرگ ، به عناصر نخستين آفرينش خود ( خاك و . . . )

و اللّه أنبتكم من الأرض نباتًا . ثمّ يعيدكم فيها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 3 - 4

4 - موادّ جسمانى انسان ، پس از مرگ از بين نمى رود .

ألّن نجمع عظامه

برداشت ياد شده از تعبير «نجمع» - از ماده «جمع» (گردآوردن) - استفاده مى شود; زيرا گردآوردن در جايى صادق است كه اجزايى پراكنده وجود داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 30 - 1،2

1 - انسان پس از مرگ به سوى دادگاه عدل الهى ، هدايت و سوق داده مى شود .

إلى ربّك يومئذ المساق

2 - استقلال روح از بدن و بقاى آن پس از مرگ

إلى ربّك يومئذ المساق

سوق داده شدن انسان پس از مرگ، بى ترديد به جسم او نيست; بلكه به حقيقت ديگرى به نام «روح» است. پس مى توان دريافت كه روح، حقيقتى مستقل از جسم است و همواره باقى خواهد بود.

171- انسان در بدو خلقت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 94 - 1

1 - انسان در پى مرگ، مانند آفرينش نخستين خويش، تنها نزد خداوند حضور مى يابد.

و لقد جئتمونا فردى كما خلقنكم أول مرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 30 - 4

4 - انسانها در آغاز خلقتشان نه گرفتار گمراهيند و نه هدايتيابى آنان محقق است.

كما بدأكم تعودون. فريقا هدى و فريقا حق عليهم الضللة

قرآن ريشه گرايش به گمراهى و توفيق هدايتيابى انسانها را با جمله «انهم اتخذوا الشياطين اولياء من دون الله» به خود آنان نسبت داده و بديهى است كه آدمى در آغاز پيدايشش نه قدرت انتخاب دارد و نه مى توان فعلى را - كه بر آن مؤاخذه صحيح باشد - به وى نسبت داد. بنابراين تحقق هدايت يافتن و يا گمراه گشتن پس از اين مرحله، يعنى مرحله قدرت انتخاب، تحقق مى يابد.

ص: 108

172- انسان در زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 6

6 - آدميان، در عين استقرار در زمين، ثبات نداشته و در آن به وديعت هستند.

أنشأكم من نفس وحدة فمستقر و مستودع

توصيف انسانها به «مستقر» و «مستودع» ظهور در آن دارد كه هر كدام از آحاد انسان داراى اين وصف هستند و بنابراين هر كدام هم «مستقر» و هم «مستودع» مى باشند. برداشت فوق بر اين مبناست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 24 - 7

7 - زمين، محل سكونت و قرارگاه موقت انسانها و شياطين است.

و لكم فى الأرض مستقر و متع إلى حين

قيد «إلى حين» علاوه بر تقييد «متاع»، كلمه «مستقر» را نيز مقيد مى كند.

173- انسان در سختى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 9،11

9 - آدمى در شدايد با خداوند يگانه پيمان مى بندد كه در صورت نجات سپاسگزار او باشد.

لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

11 - احساس نياز، تضرع، اخلاص و التزام به شكرگزارى، حالات مختلف انسان به هنگام گرفتارى در سختيهاست.

تدعونه تضرعا و خفية لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 16

16 - انسان ، گرفتار تناقض در مواجهه با خوشى ها و ناخوشى ها

إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة فرح بها و إن تصبهم سيّئة . ..فإنّ الإنسن كفور

از مضمون آيه شريفه چنين استفاده مى شود كه انسان، در حال رفاه و آسايش يادى از خدا نمى كند; گويى منشأ آن نعمت ها كسى غير خداوند است; ولى زمانى كه ناگوارى به او رو مى آورد، خدا را متهم كرده و ناسپاسى مى كند.

ص: 109

174- انسان در عالم خلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 3،7،9

3 - هر يك از انسان ها پس از خلقتشان در حيات دنيا ، داراى دو نشئه وجودى هستند : نشئه شهود ارتباط خويش با خداوند و نشئه غيبت و محجوب بودن از خدا

و إذ أخذ ربك . .. و أشهدهم على أنفسهم

عطف «أشهدهم» بر «أخذ ربك» دلالت مى كند كه مسأله اشهاد و اقرار در همين حيات دنيوى انسان انجام گرفته است. يعنى هر يك از انسانهاى موجود بالعيان ربوبيت خداوند را مشاهده كرده اند. و اين در حالى است كه عموم انسانها چنين شهود و علم حضورى را نسبت به پروردگار خويش ندارند. لذا مى توان گفت انسان داراى دو جنبه است: جنبه اى كه شاهد ربوبيت خدا بوده و جنبه اى كه چنين شهودى براى او نيست.

7- آگاهى انسان در نشئه حجاب به ربوبيت خداوند ، برخاسته از آگاهى او در نشئه شهود است .

أشهدهم على أنفسهم . .. أن تقولوا يوم القيمة إنا كنا هذا غفلين

«أن تقولوا . .. » به تقدير «لام» و «لا»ى نافيه است. يعنى «لأن لا تقولوا» (ما مسأله اشهاد را عملى كرديم تا روز قيامت نگوييد از ربوبيت خدا غافل بوديم.) اين تعليل مى رساند كه اگر مسأله اشهاد نبود، حجت بر انسانها تمام نبود و خداوند آنها را به خاطر غفلت از ربوبيتش مؤاخذه نمى كرد. از لوازم اين معنا آن است كه آگاهى بالفعل انسانها نسبت به خدا به خاطر مسأله اشهاد مى باشد.

9 - غفلت آدمى از ربوبيت خدا در نشئه حجاب و حيات دنيوى ، با سابقه نشئه شهود ، عذرى غير قابل پذيرش

أشهدهم على أنفسهم . .. أن تقولوا يوم القيمة إنا كنا هذا غفلين

175- انسان در عالم ذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 3،4،6،7،9

3 - هر يك از انسان ها پس از خلقتشان در حيات دنيا ، داراى دو نشئه وجودى هستند : نشئه شهود ارتباط خويش با خداوند و نشئه غيبت و محجوب بودن از خدا

و إذ أخذ ربك . .. و أشهدهم على أنفسهم

عطف «أشهدهم» بر «أخذ ربك» دلالت مى كند كه مسأله اشهاد و اقرار در همين حيات دنيوى انسان انجام گرفته است. يعنى هر يك از انسانهاى موجود بالعيان ربوبيت خداوند را مشاهده كرده اند. و اين در حالى است كه عموم انسانها چنين شهود و علم حضورى را نسبت به پروردگار خويش ندارند. لذا مى توان گفت انسان داراى دو جنبه است: جنبه اى كه شاهد ربوبيت خدا بوده و جنبه اى كه چنين شهودى براى او نيست.

4 - هر انسانى در نشئه شهود به گونه اى محسوس ربوبيت و وحدانيت خداوند را دريافته است .

و أشهدهم على أنفسهم ألست بربكم قالوا بلى

6 - اعتراف انسان به ربوبيت خدا در نشئه شهود

ألست بربكم قالوا بلى

ص: 110

7- آگاهى انسان در نشئه حجاب به ربوبيت خداوند ، برخاسته از آگاهى او در نشئه شهود است .

أشهدهم على أنفسهم . .. أن تقولوا يوم القيمة إنا كنا هذا غفلين

«أن تقولوا . .. » به تقدير «لام» و «لا»ى نافيه است. يعنى «لأن لا تقولوا» (ما مسأله اشهاد را عملى كرديم تا روز قيامت نگوييد از ربوبيت خدا غافل بوديم.) اين تعليل مى رساند كه اگر مسأله اشهاد نبود، حجت بر انسانها تمام نبود و خداوند آنها را به خاطر غفلت از ربوبيتش مؤاخذه نمى كرد. از لوازم اين معنا آن است كه آگاهى بالفعل انسانها نسبت به خدا به خاطر مسأله اشهاد مى باشد.

9 - غفلت آدمى از ربوبيت خدا در نشئه حجاب و حيات دنيوى ، با سابقه نشئه شهود ، عذرى غير قابل پذيرش

أشهدهم على أنفسهم . .. أن تقولوا يوم القيمة إنا كنا هذا غفلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 173 - 1،2،3

1 - وجود نشئه شهود و آگاه شدن آدمى به ربوبيت و وحدانيت خدا در آن نشئه ، از ميان برنده هر گونه عذر و بهانه اى براى روى آورى به شرك

و أشهدهم على أنفسهم . .. أو تقولوا إنما أشرك ءاباؤنا

2 - در صورت نبود نشئه شهود و اقرار براى فرزندان ، آنان در انتخاب عقيده ، جز تبعيت و تقليد از پدران ، راهى نداشتند .

و أشهدهم على أنفسهم . .. أو تقولوا إنما أشرك ءاباؤنا من قبل

3 - در صورتى كه واقعه اشهاد و اقرار به ربوبيت خدا تحقق نمى يافت ، آدميان در حيات دنيا به ربوبيت و وحدانيت خدا آگاه نمى شدند .

و أشهدهم على أنفسهم . .. أو تقولوا إنما أشرك ءاباؤنا

176- انسان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 30 - 1

1 - حضور انسانها در قيامت، مانند آفرينش نخستينشان، در دو گروه هدايت يافته و گمراه گشته

فريقا هدى

جمله «فريقا هدى . ..» حال براى فاعل «بدأكم» و بيانگر وجه مشابهت مطرح شده در جمله «كما بدأكم تعودون» است و حاصل معنى چنين مى شود: خداوند شما را آفريد در حالى كه شايستگان هدايت را هدايت كرد و مستحقان گمراهى را به گمراهى كشاند و به همين صورت (دو جناح بودن) به سوى او باز خواهيد گشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 10 - 1

1 - در قيامت ، انسان هيچ قدرتى در برابر خواست خداوند و كيفر هاى او ندارد .

فما له من قوّة

ص: 111

177- انسان در محضر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 89 - 4

4 - قيامت ، عرصه حضور انسان ها در پيشگاه خدا

إلاّ من أتى اللّه بقلب سليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 8 - 12

12 - خداوند ، انسان ها را ، پس از حضور در پيشگاه خود ، از همه اعمال شان آگاه خواهد ساخت .

إلىّ مرجعكم فأنبّئكم بما كنتم تعملون

178- انسان دوستى ذوالقرنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 95 - 7

7- ذوالقرنين ، داراى روحيه توحيدى و انسان دوستى و ستيز با متجاوزان بود .

ما مكّنّى فيه ربّى خير فأعينونى بقوّة

ذوالقرنين، در عين پيشنهاد مردم براى دريافت كارمزد براى ساختن سدّ، از پذيرفتن آن امتناع كرده و با امكانات و قدرت خدادادى، در حمايت از آسيب پذيران، به ساختن سدّ مى پردازد. اين برخورد، بشان دهنده روحيات ذوالقرنين است.

179- انسان شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 174 - 2

2 - بيان مراحل و مراتب وجودى انسان و تبيين موفقيت انسان در آن مراحل ، نمونه اى از تبيين آيات قرآن است .

كذلك نفصل الأيت

180- انسان شناسى پرندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 112

15 - ص - 38 - 19 - 6

6 - پرندگان ، داراى نوعى شعور و شناخت نسبت به انسان و خدا

و الطير محشورة كلّ له أوّاب

181- انسان شناسى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 82 - 7

7 - انسان ، موجودى جاودان در بينش اديان الهى و پديده اى فناپذير در نگرش شرك پيشگان تاريخ

بل قالوا . .. قالوا أءذا متنا ... أءنّا لمبعوثون

182- انسان قبل از خلقت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 28 - 5

5 - آدمى پيش از زندگى دنيوى خويش ، موجودى مرده و فاقد حيات بود .

كنتم أموتاً فأحيكم

183- انسان كامل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 258 - 9

9 - حضرت ابراهيم ( ع ) ، نمونه اى از هدايت يافتگان به راه رشد ، بهره مندان از ولايت الهى و روندگان به سوى نور

قد تبيّن الرّشد . .. اللّه ولىّ الّذين امنوا ... الم تر الى الّذى حاجّ ابرهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 4

4 - انسان هاى متعهد و والا در انديشه هدايت ديگران

يأيها الرسول لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 11،14

ص: 113

11- پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) كامل ترين و متعالى ترين انسان در طول تاريخ بشر

و جئنابك شهيدًا على هؤلاء

برداشت فوق، بر اين اساس است كه «هؤلاء» اشاره به «شهيداً»; يعنى، گواهان هر امت داشته باشد كه در اين صورت پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) تنها انسانى است كه بر همه انسانهاى طول تاريخ و گواهان آنان شرافت و برترى دارد.

14- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شايسته ترين انسان و قرآن كامل ترين برنامه براى رشد و هدايت آدميان است .

و جئنابك شهيدًا على هؤلاء و نزّلنا عليك الكتب تبينًا لكلّ شىء و هدًى

با توجه به ارتباط دو بخش آيه; يعنى، «و جئنا بك شهيدا . ..» با «و نزّلنا عليك ...» و نيز بنابر اينكه «شهيداً» را به معناى الگو بدانيم و شهادت را شهادت عملى به شمار آوريم، برداشت فوق را مى توان به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 100 - 9

9 - انسان صالح ، انسان كامل و آرمانىِ مكتب وحى

ربّ هب لى من الصلحين

از اين كه حضرت ابراهيم(ع) فرزند مورد علاقه اش را از ميان انسان هاى صالح خواسته است، مى توان استفاده كرد كه آنچه براى ابراهيم(ع) مهم و به صورت يك آرمان تلقى مى شد; انسان كامل و صالح بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 112 - 8

8 - انسان صالح ، انسان كامل و آرمانى در مكتب وحى

نبيًّا من الصلحين

از اين كه ابراهيم(ع) فرزند مورد علاقه اش را از ميان انسان هاى صالح درخواست كرد (ربّ هب لى من الصالحين) و خداوند هم فرزندى با صفت صالح به ايشان عطا فرمود، مى توان استفاده كرد كه آنچه براى ابراهيم(ع) مهم و به صورت يك آرمان تلقّى مى شد، انسان كامل و صالح بود.

184- انسان مستعد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 23 - 1

1 - تفهيم معارف دينى به انسان هاى مستعد ، از سنت هاى خداوند

و لو علم اللّه فيهم خيرا لأسمعهم

ص: 114

185- انسان و آينده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 23 - 5

5- حوادث آينده ، از علم و قدرت قطعى انسان خارج است .

و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلك غدًا

186- انسان و امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 7

7 - انسان ، امانت عرضه شده الهى را قبول كرد و از پذيرش آن خوددارى نكرد .

إنّا عرضنا الأمانة . .. و حملها الإنسن

187- انسان و جنيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 11

11 - نوعى دوستى و ارتباط و تبعيت ميان برخى از آدميان گمراه و جن (شيطانها) برقرار است.

و قال أولياؤهم من الإنس

188- انسان و چهارپايان مفيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 22 - 1

1 - وجود مركب هاى راهوار و چهارپايان باربر در خدمت انسان - براى طى مسافت هاى طولانى بيابان ها - نشانه ربوبيت و پروردگارى خدا

هو الذى يسيركم فى البر

روى سخن در اين آيات با مشركان و آن دسته از مردمان است كه از ربوبيت خدا - كه در تار و پود جهان آفرينش جلوه گر است - غافل و بى توجه هستند.

ص: 115

189- انسان و حيات جاودان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 23 - 9

9- انسان ، موجودى با استعدادِ هميشه ماندن و فنا نپذيرفتن

هم فيها خلدون

190- انسان و دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 20 - 9

9 - انسان با اختيار خويش ، دين را مى پذيرد و يا نفى مى كند .

فان اسلموا فقد اهتدوا و ان تولّوا

191- انسان و طبيعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 26 - 8

8 - تسلّط انسان بر مظاهر هستى ، به خواست و مشيّت خداست .

تؤتى الملك من تشاء

«مُلك» (يعنى تسلّط) را خداوند به انسان مى دهد; پس انسان هر تسلّطى كه دارد از جانب خداست.

192- انسان و قبول امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 7،9،12

7 - انسان ، امانت عرضه شده الهى را قبول كرد و از پذيرش آن خوددارى نكرد .

إنّا عرضنا الأمانة . .. و حملها الإنسن

9 - ظلم و جهل آدمى ، سبب شد كه امانت الهى را بپذيرد .

الأمانة . .. و حملها الإنسن إنّه كان ظلومًا جهولاً

12 - انسان ها ، به رغم پذيرش امانت الهى ، آگاهى همه جانبه از آن نداشتند .

و حملها الإنسن إنّه كان . .. جهولاً

ص: 116

193- انسان و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 108 - 8

8 - مردم در پذيرش و عدم پذيرش قرآن ، آزاد و مختارند .

قد جاءكم الحق من ربكم فمن اهتدى فإنما يهتدى لنفسه و من ضل فإنما يضل عليها و ما أ

194- انسان و ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 81 - 9

9- آدميان ، ناتوان از ضربه زدن به فرشتگان حتى در صورتى كه آنان ، به شمايل انسان ها باشند .

يلوط إنا رسل ربك لن يصلوا إليك

195- انسان و نقص

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 7 - 2

2 - خداوند ، انسان را آفريده اى كامل و به دور از هرگونه كاستى و اضافات قرار داده است .

فسوّيك

عبارت «سوّاك»; يعنى، تو را «سَوِىّ» قرار داد. «سَوِىّ» به چيزى گفته مى شود كه اندازه و كيفيت آن، از افراط و تفريط به دور باشد.(مفردات راغب)

196- انسان و هدايت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 4

4 - انسان هاى متعهد و والا در انديشه هدايت ديگران

يأيها الرسول لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر

ص: 117

197- انسان ها پس از مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 10

10- انسانها ، پس از مرگ براى حضور در صحنه قيامت ، زنده شده و برانگيخته خواهند شد .

و لئن قلت إنكم مبعوثون من بعد الموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 13 - 4

4 - تمام نشدن پرونده اعمال انسان ها پس از مرگ

ينبّؤا الإنسن يومئذ بما قدّم و أخّر

برداشت ياد شده، براساس احتمال دوم در آيه شريفه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 11 - 1،2

1 - انسان در ديدگاه منكران معاد ; پس از مرگ نابود شده و از او چيزى جز استخوان هاى پوسيده باقى نمى ماند .

أءذا كنّا عظمًا نخرة

«نَخير»; يعنى، صداى بينى و «نخرة» به استخوان كهنه و پوسيده اى گفته مى شود كه با اندك تماسى از هم بپاشد و چنانچه قدرى از آن باقى باشد - به گونه اى كه با وزش باد به صدا درآيد - به آن «ناخر» مى گويند. (لسان العرب)

2 - از هم پاشيده شدن اجزاى بدن انسان پس از مرگ ، مايه استبعاد معاد در ديدگاه منكران آن

أءذا كنّا عظمًا نخرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 8 - 3

3 - تمام انسان ها پس از مرگ ، دوباره زنده خواهند شد .

إنّه على رجعه لقادر

آيه شريفه صرفاً در مقام بيان توانمندى خداوند نيست; بلكه در صدد دفع پندار منكران معاد نيز مى باشد.

198- انسان ها در آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 72 - 4

4- فرجام نيك و بد انسان ها در آخرت ، تابع عملكرد و بينش دنيوى آنان است .

و من كان فى هذه أعمى فهو فى الأخرة أعمى و أضلّ سبيلاً

ص: 118

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 21 - 1

1 - مردم در عالَم آخرت ، دو گروه اند : گروهى مشمول عذاب اند و گروهى مشمول رحمت .

ثمّ اللّه ينشئ النشأة الأخرة إنّ اللّه على كلّ شىء قدير . يعذّب من يشاء و يرحم م

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 16 - 5،6

5 - انسان ها ، در عالم آخرت ، حيات مجدد پيدا مى كنند .

الذين كفروا و كذّبوا بأيتنا و لقاىِ الأخرة

مراد از «لقاء الآخرة» مى تواند تحقق لقاى انسان ها با خدا در عالم آخرت باشد كه در اين صورت، مستلزم حيات مجدد آنها است.

6 - حضور در عالم آخرت ، فرجامى همگانى است .

و لقاىِ الأخرة

اضافه مصدر «لقاء» به مفعول خود (الأخرة) نشان دهنده اين است كه فاعل آن حذف شده است. و عبارت اين طور بوده است «لقائهم الأخرة»

199- انسان ها در بدو خلقت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 48 - 7

7- انسان ها ، مانند زمان تولد ، فاقد هرگونه مال و فرزند و عنوان و اعتبار ، در صحنه قيامت حضور خواهند يافت .

لقد جئتمونا كما خلقنكم أوّل مرّة

تشبيه حضور انسان ها در قيامت به زمان تولد آنان، ممكن است از جهت همراه نداشتن امكانات مادّى و خالى بودن از هرگونه عنوان و اعتبار باشد.

200- انسان ها در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 1

1 - جهنم ، فرجام بسيارى از انسان ها و جنيان

و لقد ذرأنا لجهنم كثيراً من الجن و الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 7،8،10

ص: 119

7- خداوند ، دوزخ را از جنيان و انسان ها پر خواهد كرد .

لأملأنّ جهنم من الجنة والناس أجمعين

8- پر كردن جهنم از انسان ها و جنيان ، حقيقتى كه خداوند از پيش بيان داشته بود .

تمت كلمة ربك لأملأنّ جهنم من الجنة والناس

«تمت»; يعنى، به طور كامل و بدون هيچ نقصى تحقق يافت. مفسران برآنند كه مقصود از «كلمة ربك» - كه با جمله «لأملأنّ ...» تفسير شده است - همان سخنى است كه خداوند در داستان آدم و ابليس فرمود: «فالحق والحق أقول. لأملأنّ جهنم منك و ممن تبعك منهم أجمعين»; حق اين است - و من جز حق نمى گويم - كه جهنم را از تو و از همه كسانى كه از تو پيروى مى كنند پر خواهم كرد. سوره ص، آيه 84 و 85».

10- دوزخى شدن جن و انس به سبب اختلاف در دين ، گواه راستى و درستى سخن خداوند ( جهنم را از جن و انس پر خواهم كرد ) است .

و لايزالون مختلفين . .. و تمت كلمة ربك لأملأنّ جهنم

سخن از تحقق يافتن فرموده خداوند (تمت كلمة ربك . ..) پس از بيان اختلافهاى مردم و پوشيده شدن حق بر آنان، گوياى اين نكته است كه: همان اختلافها - كه مخفى ماندن حق را در پى داشت - موجب دوزخى شدن انسانها و جنيان شده و حقانيت كلمه خدا (لأملأنّ ...) را به طور كامل محقق ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 13 - 6

6 - سوگند خداوند به انباشتن جهنم از مجرمان جنّى و انسى

و لكن حقّ القول منّى لأملأنّ جهنّم من الجِنّة و الناس

لام در «لأملأنّ» براى قسم است و حكايت ازآن دارد كه «القول» در فراز قبلى، سوگند است.

201- انسان ها در سختى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 1،4،5

1 - نيايش خالصانه انسان با خدا ، به هنگام گرفتارى ها و مصيبت هاى سخت و جانكاه

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا

«ضرّ» به معناى مطلق آسيب است، ولى در اين جا با توجه به «ال» - كه به اصطلاح اهل ادب «ال» كماليه است - به معناى آسيب سخت و جانكاه مى باشد.

4 - آدميان ، به هنگام گرفتارى و رنج ، اهل دعا شده و در هر حالتى خدا را به فريادرسى مى خوانند .

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا لجنبه أو قاعداً أو قائماً

5 - انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج فراگير ، به ناتوانى خود و قدرت و يارى خداوند اذعان مى كنند .

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا

ص: 120

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 68 - 9

9- انسان ها به هنگام گرفتار آمدن به گرداب حوادث مرگ آفرين ، هيچ كارساز و پشتيبانى جز خداوند براى نجات خويش نمى يابند .

ثمّ لاتجدوا لكم وكيلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 4،5

4 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، روى به خدا آورده و او را به فريادرسى مى خوانند .

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

5 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، به ناتوانى خود و قدرت يارى رسانى خداوند پى برده و اعتراف مى كنند .

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 49 - 5

5 - ضعف و ناتوانى آدمى در برخورد با مشكلات

و إن مسّه الشرّ فيئوس قنوط

از كاربرد واژه «مسّ» و آمدن صيغه مبالغه «يؤُس» و «قنوط» استفاده مى شود كه انسان با اندك گرفتارى، احساس ضعف و ناتوانى كرده و دچار يأس و نااميدى مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 51 - 5

5 - انسان به هنگام گرفتارى ، رو به سوى خدا مى آورد و اصرار و التماس مى كند .

و إذا مسّه الشرّ فذو دعاء عريض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 20 - 1،2

1 - انسان هنگام مبتلا شدن به شرّ و بدى ، بسيار بى صبر و ناشكيبا است .

إذا مسّه الشرّ جزوعًا

«جزع» ضد صبر است; يعنى، بى صبرى و ناشكيبايى (العين و قاموس المحيط).

2 - بى صبرى و ناشكيبايى در برابر بدى ها و شرور ، از ويژگى هاى انسان است .

إذا مسّه الشرّ جزوعًا

ص: 121

202- انسان ها در عالم برزخ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 3

3 - وجود عالم برزخ ( عالم پس از دنيا و پيش از برپايى قيامت ) و زنده شدن و مردن انسان ها در آن عالم *

قالوا ربّنا أمتّنا اثنتين و أحييتنا اثنتين

در اين كه مقصود از دو مردن و دو زنده شدن چيست؟ ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد: مهم ترين آنها، دو نظريه است: 1- زنده شدن در عالم برزخ و قيامت و مردن در دنيا و عالم برزخ; 2- مرگ در آغاز تكوين انسان، پيش از دميده شدن روح در وجود وى و مردن در پايان عمر و زنده شدن با دميدن روح در انسان و زنده شدن در قيامت. اين حقيقت در سوره «بقره» چنين ياد شده است: «و كنتم أمواتاً فأحياكم ثمّ يميتكم ثمّ يحييكم ثمّ إليه ترجعون». برداشت ياد شده مبتنى بر ديدگاه نخست است.

203- انسان ها در عالم ذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 47 - 19

19 - اعتراف پيشين تمامى آدميان به توحيد ; قبل از پيدايش در صحنه گيتى *

قالوا ءاذنّ-ك ما منّا من شهيد

از اين كه مشركان در قيامت مى گويند كه ما قبلاً به توحيد گواهى داده ايم - با آن كه در دنيا مشرك بوده اند - مى توان برداشت نمود كه آنان قبل از پيدايش در دنيا (عالم ذر) بدان گواهى داده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 8 - 9

9 - باور كردن موضوع ميثاق فطرت ( پيمانى كه خداوند از همه انسان ها در عالم ذر گرفته ، ) براى كافران امرى دشوار است .

و قد أخذ ميثقكم إن كنتم مؤمنين

204- انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 48 - 1

1 - انسان در آينده با روزى عظيم ( قيامت ) مواجه خواهد شد .

واتقوا يوماً

مراد از كلمه «يوماً» روز قيامت است و نكره آمدنش حكايت از عظمت آن دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 122

1 - بقره - 2 - 148 - 9،10

9 - خداوند همه انسان ها را - هر كجا كه باشند - در صحنه قيامت حاضر خواهد ساخت .

أين ما تكونوا يأت بكم اللّه جميعاً

10 - حضور يكپارچه انسان ها در صحنه قيامت

أين ما تكونوا يأت بكم اللّه جميعاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 87 - 2،3

2 - قيامت ، پايان گردآورى انسان ها از سوى خداوند

ليجمعنّكم الى يوم القيمة

3 - قيامت ، روز گردآورى تمامى انسانها

ليجمعنّكم الى يوم القيمة

بر اساس اين احتمال كه «الى» به معنى «فى» باشد ; چنانچه برخى از مفسران اظهار داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 12 - 10

10 - خداوند، قطعاً و بدون ترديد، تمامى انسانها را در صحنه قيامت گرد خواهد آورد.

ليجمعنكم إلى يوم القيمة لا ريب فيه

مرجع ضمير «فيه» مى تواند مضمون جمله «ليجمعنكم» باشد، يعنى جمع كردن شما در قيامت بدون ترديد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 36 - 7

7 - خداوند مردگان را در قيامت برخواهد انگيخت.

و الموتى يبعثهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 51 - 3

3 - گرد آمدن آدميان در پيشگاه خداوند در قيامت، مقتضاى ربوبيت اوست.

أن يحشروا إلى ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 60 - 14

14 - خداوند در قيامت آدميان را به كردارهاى دنيويشان آگاه مى كند.

ثم إليه مرجعكم ثم ينبئكم بما كنتم تعملون

ص: 123

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 5

5 - جنيان و انسانها در قيامت مورد بازخواست مشترك قرار خواهند گرفت.

يمعشر الجن . .. و قال أولياؤهم من الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 132 - 1

1 - هر يك از افراد جن و انس در روز قيامت از مرتبه و درجه ويژه خود برخوردارند.

و لكل درجت مما عملوا

تنوين «و لكل» عوض محذوف است و به قرينه آيه 128 و 130، محذوف «جن و انس» است، يعنى: «لكل من الجن و الإنس . ..» و چون آيات پيشين ترسيم قيامت بوده، ظاهر آن است كه درجات مطرح شده در آيه مربوط به آن روز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 10

10 - هيچ انسانى در روز قيامت نمى تواند مدعى غفلت از ربوبيت خدا در حيات دنيوى خويش باشد .

أشهدهم على أنفسهم . .. أن تقولوا يوم القيمة إنا كنا هذا غفلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 105 - 3

3- اختيار و انتخاب در روز قيامت ، از انسان ها سلب مى شود .

يوم يأت لاتكلم نفس إلاّ بإذنه

قرين بودن هر گونه سخن در قيامت با اذن خداوند، مى تواند به اين معنا باشد كه: صحنه قيامت مانند دنيا نيست كه انسانها با اراده خويش سخن بگويند و يا افعال ديگرى انجام دهند و احياناً كارى كنند كه مورد رضايت خدا نباشد; بلكه اختيار از آنها سلب مى شود و نمى توانند هر چه را مى خواهند بگويند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 1

1- همه انسان ها به صورت دسته جمعى در قيامت در پيشگاه خداوند حضور خواهند يافت .

و برزوا لله جميعًا

«جميعاً» حال براى ضمير «برزوا» است و مرجع ضمير آن مى تواند همه انسانها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 48 - 1،2

1- روز قيامت ، تمامى انسان ها - گرچه خود نخواهند - به پيشگاه پروردگار عرضه خواهند شد .

و عرضوا على ربّك صفًّا

ص: 124

مجهول بودن «عُرِضوا» نشانگر آن است كه انسان ها ناگريز از حاضر شدن نزد خداوند هستند و از خود اختيار ندارد.

2- حضور انسان ها در قيامت ، با صفوفى منظم و سازماندهى شده خواهد بود .

و عرضوا على ربّك صفًّا

«صفّاً» حال براى نايب فاعل «عرضوا» است (مصفوفين) يعنى، عرضه انسان ها، به صورت صف است كه حكايت از نظم و طبقه بندى آدميان دارد. البته به قرينه آيات ديگر، اين صف بندى به شكل مجموعه اى مختلط نيست، بلكه هر گروه و پيروان هر طريقه، در گروهى مجزاى از ديگرى، در صحنه قيامت حضور مى يابند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 40 - 7

7- در قيامت ، رابطه انسان با مالكيت هاى اعتبارى او در دنيا ، به كلى بريده خواهد شد .

و أنذرهم يوم الحسرة . .. إنّا نحن نرث الأرض و من عليها و إلينا يرجعون

خداوند، هم زمين را ميراث خود دانسته و هم آدميان را; يعنى هم مالكان اعتبارى و هم ملك هاى اعتبارى; بنابراين در قيامت، اين دو تنها با مالك حقيقى خود مرتبط خواهند شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 108 - 5

5 - مردم حاضر در صحنه قيامت ، گفتار خود را با صدايى آهسته به زبان خواهند آورد .

يومئذ . .. خشعت الأصوات للرحمن

«خشوع صوت» به معناى پايين آمدن صدا است (تاج العروس).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 1

1 - نشانه هاى خضوع و تسليم در برابر خداوند ، بر چهره تمامى انسان ها ( در قيامت ) نقش خواهد بست .

. .. و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

«عناء» به معناى خاضع شدن و مطيع گشتن است (لسان العرب). «وجه» به معناى صورت است و از آن جهت كه آثار خضوع و ذلت، بيش از همه جا در چهره آشكار مى گردد، اين واژه استفاده شده است. «ال» در «الوجوه» نيز محتمل است معناى استغراق داشته باشد و يا آن كه عوض مضاف اليه بوده و مراد از آن «وجوه المجرمين» باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر اولين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 103 - 7

7- « عن النبى (صلی الله علیه و آله) فى معنى « الفزع الأكبر » : ان الناس يصاح بهم صيحة واحدة فلايبقى ميّت إلاّ نشر و لا حىّ إلاّ مات إلاّ ما شاء اللّه ثمّ يصاح بهم صيحة أخرى فينشر من مات و يصفون جميعاً و تنشقّ السماء و تهدّ الأرض و تخرّ الجبال و تزفر النيران و ترمى بمثل الجبال شرراً فلايبقى ذو روح إلاّ إنخلع قلبه و ذكر ذنبه و شغل بنفسه إلاّ ما شاء اللّه ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه در معناى «فزع أكبر» فرمود: به درستى كه يك صيحه بر مردم زده مى شود كه مرده اى نمى

ص: 125

ماند، مگر اين كه زنده مى شود وزنده اى نمى ماند، مگر اين كه مى ميرد، جز آنچه را كه خدا بخواهد. سپس صيحه ديگرى بر آنان زده مى شود و آنان كه مرده اند زنده گشته و همگى به صف كشيده خواهند شد. و آسمان شكافته و زمين در هم كوبيده و كوه ها فرو ريخته و آتش شعله هايى چون كوه بركشد، پس هيچ صاحب روحى نماند، مگر اين كه [از هراس] دل او كنده شود و گناهان خود را يادآورد و هر كس به فكر خويش باشد، مگر آنچه را خدا بخواهد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 89 - 4

4 - قيامت ، عرصه حضور انسان ها در پيشگاه خدا

إلاّ من أتى اللّه بقلب سليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 102 - 6

6 - توجه انسان ها در قيامت ، به عدم امكان بازگشت به دنيا و تدارك گذشته ها

فلو أنّ لنا كرّة فنكون من المؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 43 - 12،13

12 - روز قيامت ، روز تفكيك شدن كامل انسان هاى مؤمن از انسان هاى كافر است .

يومئذ يصّدّعون

احتمال دارد مراد از تفكيك شدن و جدايى در روز قيامت، تفكيك صفوف اهل بهشت از صفوف كسانى كه اهل جهنم اند باشد. آيه بعد، مؤيد اين برداشت است

13 - قيامت ، روز جدايى و پراكندگى كامل انسان ها است .

يومئذ يصّدّعون

«يصّدّعون» از ريشه «صدع» به معناى «جدا شدن و پارگى در اجسام سخت» است. احتمال دارد كه مراد از «يصّدّعون» جدايى صف سعادت مندان و شقاوت مندان باشد و احتمال دارد پراكندگى و جدا شدن انسان ها از هم باشد. برداشت بالا، بنابر احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 12 - 6

6 - حضور انسان در صحنه قيامت ، حضورى جسمانى است .

و لو ترى . .. ناكسوا رءوسهم

از سر به زير انداختن - كه علامت شرمسارى است - استفاده مى شود كه انسان ها در قيامت، با بدن مادى حضور پيدا مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 7 - 6

ص: 126

6 - سخن گفتن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از بازآفرينى انسان ها در قيامت

رجل ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم لفى خلق جديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 1،2،4

1 - با فرارسيدن زمان برپايى قيامت بر اثر صيحه و فرياد مرگ بار ، انسان ها از هرگونه توصيه و اندك سفارشى ، ناتوان خواهند شد .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية

نكره آمدن «توصية» مى تواند براى تقليل باشد.

2 - با فرارسيدن زمان برپايى قيامت بر اثر صيحه و فرياد مرگ بار ، انسان ها از مراجعه به كسان خود ناتوان خواهند بود .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

4 - انسان ها به وقت شنيدن صيحه و فرياد سهمگين در آستانه برپايى قيامت ، از هرگونه تحرك و عملى ناتوان خواهند بود .

صيحة وحدة . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه ناتوانى انسان ها از توصيه و مراجعه به كسان خود، به عنوان مثال و مصداق آمده و مقصود اصلى بيان ناتوانى كامل بشر در برابر مشيت خداوند به برپايى قيامت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 69 - 3،9

3 - تابش نور عدل و قسط الهى بر اهل زمين در قيامت

و أشرقت الأرض بنور ربّها

بسيارى از مفسران گفته اند: مقصود از نور در اين آيه، به قرينه جمله هاى بعدى - كه درباره نامه اعمال و داورى به حق خداوند سخن گفته است - نور عدل و قسط الهى است; چنان كه در فرهنگ عرب، به پادشاهى كه عادل باشد گفته مى شود (أشرقت الأفاق بعدلك و أضائت الدنيا بقسطك).

9 - احضار شاهدانى چند در عرصه قيامت براى گواهى دادن بر اعمال بندگان ، هنگام عرضه نامه اعمالشان

و الشهداء

«شهدا» جمع «شاهد» (گواه) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 54 - 3

3 - حضور انسان ها در قيامت ، جلوه اى از ربوبيت الهى است .

ألا إنّهم فى مرية من لقاء ربّهم

اضافه «لقاء» به وصف ربوبيت - و نه ديگر اوصاف و اسماى الهى - معناى بالا را افاده مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 7 - 22

ص: 127

22 - تقسيم انسان ها در قيامت ، به دو گروه بهشتى و دوزخى

فريق فى الجنّة و فريق فى السعير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 38 - 5

5 - قيامت ، عرصه حضور انسان در پيشگاه الهى است .

حتّى إذا جاءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 21 - 1،2،3

1- حضور يكايك انسان ها در صحنه قيامت ، همراه با دو مأمور پيش برنده و گواه

و جاءت كلّ نفس معها سائق و شهيد

2- حركت انسان در صحنه قيامت ، با راهنمايى و فرمان ملائكه

معها سائق

بنابراين كه «سائق» فرشته اى از فرشتگان باشد - و نه اعمال آدمى - برداشت ياد شده استفاده مى شود.

3- هراس انسان در قيامت ، از حضور در دادگاه عدل الهى *

و جاءت كلّ نفس معها سائق

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه تعبير «سائق» و مأمور پيش برنده، از آن جهت ياد شده باشد كه بى رغبتى و هراس انسان را، از حضور اختيارى در محكمه عدل الهى بنماياند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 7 - 5

5 - نگرانى و سردرگمى آدميان ، در لحظه هاى آغازين رستاخيز و خروج از قبرها

يخرجون من الأجداث كأنّهم جراد منتشر

تشبيه به «جراد منتشر»، بيانگر سردرگمى و حركت هاى نامنظم و حيرت زده آدميان، پس از خروج از قبرها در روز رستاخيز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 3

3 - برانگيخته شدن انسان ها در قيامت ، امرى قطعى است .

قل بلى و ربّى لتبعثنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 5

5 - حشر و برانگيخته شدن انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت

ص: 128

و إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 18 - 1

1 - قيامت ، روز عرضه شدن و به نمايش در آمدن انسان ها در پيشگاه خداوند و در محكمه عدل او

يومئذ تعرضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 20 - 4

4 - تمامى انسان ها در قيامت ، با حساب رسى اعمال خويش روبه رو مى شوند .

إنّى ظننت أنّى ملق حسابيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 26 - 4

4 - تمامى انسان ها در قيامت ، با حساب رسى اعمال خويش روبه رو خواهند شد .

و لم أدر ما حسابيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 4 - 4

4 - برانگيخته شدن انسان ها در قيامت ، در قالب جسمى همانند جسم دنيايى آنان

قدرين على أن نسوّى بنانه

تصريح به درست كردن انگشتان، مى تواند اشاره به حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 12 - 1

1 - سرنوشت انسان در قيامت و تعيين جايگاه وى ( بهشت يا دوزخ ) ، تنها در اختيار خداوند است .

إلى ربّك يومئذ المستقرّ

كلمه «مستقرّ» مى تواند مصدر ميمى باشد; يعنى، «استقرار الإنسان يوم القيامة ينتهى إلى حكم ربّك و مشيئته» و نيز مى تواند به معناى مكان استقرار باشد; يعنى، تعيين قرارگاه انسان (بهشت يا جهنم) تنها به حكم و فرمان خدا بازمى گردد. گفتنى است تقديم «إلى ربّك» (خبر) بر «مستقر» (مبتدا) افاده حصر مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 14 - 1،2،3

1 - بصيرت و بينايى كامل انسان به خويشتن خويش در قيامت

إلى ربّك يومئذ المستقرّ . .. بل الإنسن على نفسه بصيرة

ص: 129

2 - هر انسانى در عرصه قيامت ، خود شاهد و گواه بر محكوميت خويش خواهد بود .

بل الإنسن على نفسه بصيرة

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين احتمال است كه «بصيرة» صفت براى موصوف محذوفى (مانند «حجّة») باشد. در اين صورت مفاد اين آيه مانند آيه 24 از سوره «نور» است (يوم تشهد عليهم ألسنتهم و أيديهم و أرجلهم بما كانوا يعملون).

3 - مجموعه رفتار ها و كردار هاى هر انسانى در قيامت ، براى او آن چنان روشن است كه نيازى به دليل و گواه ديگران نيست .

بل الإنسن على نفسه بصيرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 7 - 1

1 - انسان ها در قيامت ، به دسته هاى مختلف تقسيم خواهند شد .

و إذا النفوس زوّجت

سياق آيات، دلالت دارد كه آنچه پيش از اين آيه آمده بود، «اشراط الساعة» و حوادثى بود كه در آستانه قيامت رخ مى نمود. از اين آيه به بعد حوادثى آمده است كه در قيامت رخ خواهد داد. «زوج» در اصل به معناى صنف و نوع از هر چيز است. (لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 14 - 3

3 - حاضران صحنه قيامت ، داراى قدرت درك و شناخت

علمت نفس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 5 - 3

3 - حاضران صحنه قيامت ، داراى قدرت درك و شناخت

علمت نفس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 2

2 - مردم در صحنه قيامت ، به حال ايستاده در انتظار فرجام نهايى خويش اند .

يوم يقوم الناس لربّ العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 2

2 - صحنه گريزناپذير قيامت ، براى برخى جز فروتنى و تسليم ذلّت بار چاره اى باقى نمى گذارد .

حديث الغشية . وجوه يومئذ خشعة

ص: 130

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 26 - 5

5 - وجود كارگزارانى چند ، براى حسابرسى اعمال مردم در قيامت

ثمّ إنّ علينا حسابهم

برداشت ياد شده، از ضمير «نا» استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 22 - 1،2،6

1 - تجلّى حضور خداوند ، در تمام صحنه هاى قيامت براى همه مردم

و جاء ربّك

خداوند، همواره و در همه جا، در دنيا و آخرت، حضور دارد. بنابراين معناى «جاء»، ظهور همين حقيقت براى حاضران در صحنه قيامت است; چه آن كه آنان حضور خداوند را در همه امور، مشاهده خواهند كرد.

2 - انسان ها در قيامت ، خود را به طور كامل ، مقهور ربوبيت و تدبير خداوند خواهند ديد .

و جاء ربّك

اضافه «ربّ» به ضمير خطاب - كه به مخاطب خاصى نظر ندارد - بيانگر آن است كه آنچه براى همگان مشهود خواهد شد، جلوه هاى ربوبيت خداوند در هر شخص است.

6 - رسيدگى به كار هاى انسان ها در قيامت ، داراى قسمت هاى گوناگون و تفكيك شده است .

صفًّا صفًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 3

3 - انسان ها در قيامت ، به گروه هايى گوناگون تقسيم خواهند شد .

يومئذ يصدر الناس أشتاتًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 8 - 2

2 - كار هاى ناروا ، هر چند به وزن مورچه ريز و يا ذرّات معلق در هوا باشد ، باقى مانده ، در قيامت بر انسان عرضه خواهد شد .

و من يعمل مثقال ذرّة شرًّا يره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 4 - 3

3 - تشبيه وضع انسان ها در قيامت ، به انبوه ملخ هاى پراكنده *

يوم يكون الناس كالفراش المبثوث

برداشت ياد شده، ناظر به اين احتمال است كه فَراش - چنان كه فرّاء گفته است - به معناى ملخ هايى باشد كه بر زمين گسترده شده، درهم مى لولند. گفتنى است كه اين معنا، تنها از فرّاء نقل شده است.

ص: 131

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 6 - 1

1 - برخى از مردم در قيامت ، داراى كردارى سنگين و ارجمند در پيشگاه خداوند

فأمّا من ثقلت موزينه

به وزنه هايى كه با آن متاع را مى سنجند و نيز به ابزار سنجش هر چيز، «ميزان» گفته مى شود (برگرفته از لسان العرب). سنگينى وزنه ها در قيامت، بيانگر سنگينى اعمال است كه به تناسب ماهيت آنها، مراد ارج و بهاى فراوان آنها خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 8 - 1

1 - اعمال برخى از مردم در قيامت ، سبك وزن و بى ارزش است .

و أمّا من خفّت موزينه

«موازين» يا جمع «ميزان» و يا جمع «موزون» است. برداشت ياد شده، با هر دو مبنا سازگار است.

205- انسان ها در محضر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 1

1- همه انسان ها به صورت دسته جمعى در قيامت در پيشگاه خداوند حضور خواهند يافت .

و برزوا لله جميعًا

«جميعاً» حال براى ضمير «برزوا» است و مرجع ضمير آن مى تواند همه انسانها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 48 - 7،9

7- حضور همه انسان ها در پيشگاه خداوند در روز قيامت

و برزوا لله الوحد القهّار

9- ظهور و بروز حقيقت انسان و نهان و آشكار وى به هنگام حضور در پيشگاه خداوند در روز رستاخيز

يوم تبدّل الأرض . .. و برزوا لله الوحد القهّار

يكى از معانى «بروز» كشف و ظهور حقيقتى است كه قبلاً پنهان و در خفا بوده است (مفردات راغب).

206- انسان ها و حوادث قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 132

20 - غاشيه - 88 - 1 - 1

1 - خداوند ، هشداردهنده به انسان ها و تشويق كننده آنان به شنيدن حوادث قيامت

هل أتيك حديث الغشية

استفهام در «هل أتاك»، براى ترغيب به شنيدن پاسخ است و خطاب در آن، گرچه ممكن است به طور مستقيم متوجه پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد; ولى به دليل سياق آيات، مراد عموم انسان ها است.

207- انسان ها و دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 32 - 4

4 - انسان ها در ارتباط با دين الهى و كتاب آسمانى ، به سه دسته ستمكار ، ميانه رو و پيشتاز تقسيم مى شوند .

فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرت

برداشت ياد شده، براين احتمال است كه ضمير «منهم» به «عبادنا» (عموم بندگان) بازگردد; به ويژه اگر مقصود از «الكتاب» مطلق كتاب هاى آسمانى باشد، اين احتمال تقويت خواهد شد.

208- انسان ها و نعمت علم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 1

1 - واكنش بيشتر انسان ها در برابر نعمت دانش و هنر نويسندگى ، واكنشى نامناسب و به دور از انتظار است .

كلاّ

حرف «كلاّ»، براى باز داشتن از رويه اى است كه يا در جملات پيش از آن، تشريح يا اشاره شده باشد و يا از سياق آيات به دست آيد و در آيه - به قرينه «ليطغى» - ناظر به حالتى است كه نوع انسان ها در برابر نعمت علم و قلم به خود مى گيرند. تعبير «الإنسان - كه براى جنس به كار رفته - ناظر به غالب افراد آن است كه از آن به عموم عرفى تعبير مى شود.

209- انسان ها و نعمت كتابت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 1

1 - واكنش بيشتر انسان ها در برابر نعمت دانش و هنر نويسندگى ، واكنشى نامناسب و به دور از انتظار است .

كلاّ

حرف «كلاّ»، براى باز داشتن از رويه اى است كه يا در جملات پيش از آن، تشريح يا اشاره شده باشد و يا از سياق آيات به دست

ص: 133

آيد و در آيه - به قرينه «ليطغى» - ناظر به حالتى است كه نوع انسان ها در برابر نعمت علم و قلم به خود مى گيرند. تعبير «الإنسان - كه براى جنس به كار رفته - ناظر به غالب افراد آن است كه از آن به عموم عرفى تعبير مى شود.

210- انسان ها هنگام آسايش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 54 - 5

5- انسان ها در برخورد با آسايش و رفع ناگوارى ها ، يكسان نيستند .

ثمّ إذا كشف الضرّ عنكم إذا فريق منكم بربّهم يشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 8 - 13

13 - انسان ها هنگام رهايى از مشكلات و دستيابى به آسودگى ، موقعيت گذشته خود را فراموش كرده و ناسپاس مى شوند .

و إذا مسّ الإنسن ضرّ . .. ثمّ إذا خوّله نعمة منه نسى ما كان يدعوا إليه من قبل

211- انسان ها هنگام برپايى قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 48 - 12

12- « سأل حبر من اليهود ، رسول الله (صلی الله علیه و آله) فقال : أين الناس « يوم تبدّل الأرض غير الأرض ؟ » قال : هم فى الظلمة دون الجسر ;

دانشمند يهودى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) [درباره آيه] «يوم تبدل الأرض غير الأرض» سؤال كرد كه [در آن هنگام ]مردم كجا هستند حضرت فرمود: آنان در تاريكى نزديك پل هستند».

212- انسان ها هنگام رفاه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 6

6 - انسان ها ، هنگام برخوردارى از نعمت و رفاه ، خود را نزد خداوند ، عزّت مند و با كرامت مى پندارند .

فأمّا الإنسن إذا . .. نعّمه فيقول ربّى أكرمن

اكرام در فعل هاى «أكرمه» و «أكرمن»، به يك معنا نيست; زيرا لحن آيه شريفه گوينده «ربّى أكرمن» را نكوهش كرده; با آن كه اكرام را در «أكرمه» پذيرفته است. بنابراين در «أكرمه» مراد «رساندن نفع بدون خوارى و ذلت» است - كه در «مفردات

ص: 134

راغب» از معانى اكرام شمرده شده - و در «أكرمن» مقصود «با عظمت شمردن و بى عيب دانستن» است كه در «قاموس» آمده است.

213- انسان ها هنگام رفع سختى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 54 - 5

5- انسان ها در برخورد با آسايش و رفع ناگوارى ها ، يكسان نيستند .

ثمّ إذا كشف الضرّ عنكم إذا فريق منكم بربّهم يشركون

214- انسان ها هنگام نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 6

6 - انسان ها ، هنگام برخوردارى از نعمت و رفاه ، خود را نزد خداوند ، عزّت مند و با كرامت مى پندارند .

فأمّا الإنسن إذا . .. نعّمه فيقول ربّى أكرمن

اكرام در فعل هاى «أكرمه» و «أكرمن»، به يك معنا نيست; زيرا لحن آيه شريفه گوينده «ربّى أكرمن» را نكوهش كرده; با آن كه اكرام را در «أكرمه» پذيرفته است. بنابراين در «أكرمه» مراد «رساندن نفع بدون خوارى و ذلت» است - كه در «مفردات راغب» از معانى اكرام شمرده شده - و در «أكرمن» مقصود «با عظمت شمردن و بى عيب دانستن» است كه در «قاموس» آمده است.

215- انسان هاى بى شخصيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 12 - 11

11 - جامعه بى فرهنگ بدوى ، زاينده انسان هاى بى ارج و مسؤوليت گريز *

و كنتم قومًا بورًا

برداشت بالا با توجّه به اين نكته است كه در اين مجموعه آيات، به جاى هر عنوان ديگرى، تعبير «الأعراب» مطرح شده و اين تعبير مى تواند مشعر به عليت باشد. هم چنين واژه «كنتم» حكايت از ديرينه اى طولانى دارد و «قوماً» اشاره به حيثيت اجتماعى مى تواند داشته باشد و واژه «بوراً» نيز به معناى بى خاصيتى و بيهودگى است.

ص: 135

216- انسان هاى پيرو در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 5

5- افراد عوام و تابع ، پس از حضور در پيشگاه خداوند در قيامت به رهبران مستكبر خويش اعتراض و از آنان درخواست كمك خواهند كرد .

و برزوا لله جميعًا فقال الضعفؤا للذين استكبروا إنّا كنّا لكم تبعًا فهل أنتم مغن

217- انسان هاى پيشگام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 32 - 4

4 - انسان ها در ارتباط با دين الهى و كتاب آسمانى ، به سه دسته ستمكار ، ميانه رو و پيشتاز تقسيم مى شوند .

فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرت

برداشت ياد شده، براين احتمال است كه ضمير «منهم» به «عبادنا» (عموم بندگان) بازگردد; به ويژه اگر مقصود از «الكتاب» مطلق كتاب هاى آسمانى باشد، اين احتمال تقويت خواهد شد.

218- انسان هاى تولد نيافته

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 4،5

4 - برخى آدميان در زمين استقرار يافته و برخى تولد نيافته اند و در اصلاب به وديعت هستند.

أنشأكم من نفس وحدة فمستقر و مستودع

تقسيم بندى آدميان به دو گروه «مستقر» و «مستودع» پس از ايجاد اوليه آنان، اين معنى را كه «مستقر» يعنى استقرار يافته در زمين و «مستودع» يعنى به وديعت گذارده شده در اصلاب، تقويت مى نمايد. لازم به ذكر است در اين خصوص مفسران وجوه ديگرى نيز ذكر كرده اند.

5 - استقرار و استيداع، دو حالتى كه بنى آدم در يكى از آن دو قرار دارند.

أنشأكم من نفس وحدة فمستقر و مستودع

219- انسان هاى تولد يافته

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 4،5

ص: 136

4 - برخى آدميان در زمين استقرار يافته و برخى تولد نيافته اند و در اصلاب به وديعت هستند.

أنشأكم من نفس وحدة فمستقر و مستودع

تقسيم بندى آدميان به دو گروه «مستقر» و «مستودع» پس از ايجاد اوليه آنان، اين معنى را كه «مستقر» يعنى استقرار يافته در زمين و «مستودع» يعنى به وديعت گذارده شده در اصلاب، تقويت مى نمايد. لازم به ذكر است در اين خصوص مفسران وجوه ديگرى نيز ذكر كرده اند.

5 - استقرار و استيداع، دو حالتى كه بنى آدم در يكى از آن دو قرار دارند.

أنشأكم من نفس وحدة فمستقر و مستودع

220- انسان هاى ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 32 - 4

4 - انسان ها در ارتباط با دين الهى و كتاب آسمانى ، به سه دسته ستمكار ، ميانه رو و پيشتاز تقسيم مى شوند .

فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرت

برداشت ياد شده، براين احتمال است كه ضمير «منهم» به «عبادنا» (عموم بندگان) بازگردد; به ويژه اگر مقصود از «الكتاب» مطلق كتاب هاى آسمانى باشد، اين احتمال تقويت خواهد شد.

221- انسان هاى قبل از آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 23،24

23 - آدم ( ع ) و نسل او ، جانشين انسانهايى كه پيش از آنان در زمين مى زيستند .

إنى جاعل فى الأرض خليفة

«خليفة» به معناى، جانشين و جايگزين است و اين معنا اقتضا مى كند كسى كه خليفه به جاى او آمده، در ميان باشد و در آيه بيان نشده است كه او كيست و لذا نظرهاى مختلفى ايراد شده است، از جمله: انسانهايى كه پيش از آدم (ع) و نسل او در زمين سكونت داشته اند. اطمينان فرشتگان به فسادگرى بشر مؤيد اين احتمال است.

24 - ساكنان زمين پيش از آدم ( ع ) موجوداتى فسادگر و خونريز بودند .

إنى جاعل فى الأرض خليفة قالوا أتجعل فيهامن يفسد فيها

ظاهر آيه شريفه مى نماياند كه منشأ اطمينان فرشتگان به فسادگرى بشر خليفه او در زمين است. اين حقيقت مى تواند به دو معنا اشاره داشته باشد: 1- آدم (ع) و نسل او جانشين انسانهاى پيشين هستند; 2- انسانهاى پيشين موجوداتى فسادگر بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 133 - 15

ص: 137

15 - سكونت موجوداتى مانند انسان در زمين قبل از سكونت آدم(ع) و فرزندان او

كما أنشأكم من ذرية قوم ءاخرين

اگر «أنشأكم» خطاب به همه مردم زمين باشد، مفاد آيه بيانگر اين است كه ساكنان فعلى زمين از نسل ساكنان قبلى آن نبوده اند. زيرا به مقتضاى تشبيه «كما أنشأكم ...» ساكنان قبلى جملگى نابود شده و نسل كنونى بشر از ذريه قومى ديگر (قوم ءاخرين) هستند، نه از ساكنان قبلى زمين.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 39 - 3

3 - آدم ( ع ) و نسل او ، جانشين انسان هايى كه پيش از آنان در زمين مى زيستند .

هو الذى جعلكم خلئف فى الأرض

222- انسان هاى گمراه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 30 - 3

3 - گمراهى، سرنوشت گروهى از انسانهاست.

و فريقا حق عليهم الضللة

223- انسان هاى مبتلا به سختى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 33 - 2

2 - انسان هاى گرفتار در سختى ها و تنگنا ها ، مرجع خود را ، خداوند مى دانند و براى نجات خويش ، به او روى مى آورند .

و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم منيبين إليه

«إنابة» مصدر «منيب» به معناى «رجوع مكرّر در مكرّر» است (مفردات راغب).

224- انسان هاى مجادله گر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 20 - 17،18

17 - برخى انسان ها درباره خدا ، به رغم وجود نشانه هاى فراوان در برابر آنان ، جاهلانه ، جدال مى كنند .

ألم تروا أنّ اللّه سخّر لكم ما فى السموت . .. و أسبغ عليكم ... و من الناس من يج-

ص: 138

18 - برخى انسان ها ، بدون داشتن علم و منبع هدايت و كتاب روشن كننده ، درباره خداوند ، به مجادله مى پردازند .

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم و لا هدًى و لا كتب منير

225- انسان هاى محروم از ادراك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 6

6 - بسيارى از انسان ها و جنيان ، على رغم داشتن قلب و ابزار درك ، خويشتن را از فهم حقايق و معارف الهى محروم مى سازند .

لهم قلوب لايفقهون بها

جمله «لهم قلوب» (آنها قلب دارند) مى رساند كه انسانها و جنيان گمراه ابزار درك دارند و جمله «لايفقهون بها» توضيح مى دهد كه آنان از ابزار شناختى كه در اختيار دارند بهره نمى گيرند.

226- انسان هاى معتدل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 32 - 4

4 - انسان ها در ارتباط با دين الهى و كتاب آسمانى ، به سه دسته ستمكار ، ميانه رو و پيشتاز تقسيم مى شوند .

فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرت

برداشت ياد شده، براين احتمال است كه ضمير «منهم» به «عبادنا» (عموم بندگان) بازگردد; به ويژه اگر مقصود از «الكتاب» مطلق كتاب هاى آسمانى باشد، اين احتمال تقويت خواهد شد.

227- انسان هاى ممتاز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 54 - 37

37 - خداوند آگاه به بندگان لايق و سزاوار تفضل و احسان خاص خويش

ذلك فضل اللّه يؤتيه من يشاء و اللّه واسع عليم

متعلق «عليم» به مناسبت مورد، لياقت افراد براى اعطاى فضل و احسان خاص الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 20 - 6

6 - مؤمنان مهاجر و مجاهد در راه خدا ، داراى برترين مرتبه و بزرگترين درجه درپيشگاه خداوند

ص: 139

الذين ءامنوا و هاجروا و جهدوا . .. أعظم درجة عند اللّه

228- انسان هاى موحد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 33 - 16

16 - انسان هايى كه در هر شرايط عقيده توحيدى خود را حفظ مى كنند ، وجود دارد .

و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم . .. إذا فريق منهم بربّهم يشركون

229- انسان هاى ناسپاس هنگام خطر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 22 - 15

15 - انسان هاى ناسپاس ، به هنگام احساس خطر مرگ ( غرق شدن و . . . ) با خدا پيمان مؤكد مى بندند كه : اگر از آن ورطه نجات يابند ، هرگز گرد گناه نگردند و به جرگه بندگان شاكر و سپاسگزارش بپيوندند .

و ظنوا أنهم أحيط بهم دعوا اللّه . .. لئن أنجيتنا من هذه لنكوننّ من الشكرين

230- انسان هاى هدايت ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 42 - 10

10 - تضرع نكردن و شكوفا نشدن فطرت توحيدى برخى مردم، حتى با قرار گرفتن در تنگنا و سختى

لعلهم يتضرعون

آوردن كلمه ترجى «لعل» بيانگر اين نكته مى توان باشد كه آدميان همواره و در همه موارد در پى سختيها رو به خدا نياورده و تضرع نمى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 137 - 18

18 - هدايت ناپذيرى برخى از مردم حقيقتى است كه بايد آن را در تبليغ مد نظر داشت.

و لو شاء الله ما فعلوه فذرهم و ما يفترون

ص: 140

231- انسان هنگام آسايش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 10 - 2

2- احساس مصونيت از ابتلا به سختى ها ومحنتها ، از حالت هاى انسان به هنگام رفاه و آسايش

و لئن أذقنه نعماء بعد ضرّاء مسته ليقولنّ ذهب السيئات عنّى

«لئن أذقناه . ..» دلالت بر برطرف شدن سختيها دارد. از اين رو جمله «ذهب السيئات عنّى» (رنجها از من دور شد) - كه انسان به خاطر گفتن و اعتقاد به آن مذمت شده است - مفهومى ديگر دارد و آن پندار عدم ابتلاى دوباره به رنجها و ناملايمات است.

232- انسان هنگام رفاه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 10 - 2

2- احساس مصونيت از ابتلا به سختى ها ومحنتها ، از حالت هاى انسان به هنگام رفاه و آسايش

و لئن أذقنه نعماء بعد ضرّاء مسته ليقولنّ ذهب السيئات عنّى

«لئن أذقناه . ..» دلالت بر برطرف شدن سختيها دارد. از اين رو جمله «ذهب السيئات عنّى» (رنجها از من دور شد) - كه انسان به خاطر گفتن و اعتقاد به آن مذمت شده است - مفهومى ديگر دارد و آن پندار عدم ابتلاى دوباره به رنجها و ناملايمات است.

233- انسان هنگام سختى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 53 - 3

3- انسان ها به محض احساس ضعف و دچار شدن به رنج و زحمت ، با تضرع و التماس به درگاه خداوند روى مى آورند .

ثمّ إذا مسّكم الضرّ فإليه تجئرون

«ضرّ» به معناى كسالت روحى و بدنى و كمبود اقتصادى است و «تجئرون» (از مصدر جؤار) به معناى زيادت در تضرع آمده است.

234- انسان هنگام سرور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 16

16 - انسان ، گرفتار تناقض در مواجهه با خوشى ها و ناخوشى ها

إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة فرح بها و إن تصبهم سيّئة . ..فإنّ الإنسن كفور

از مضمون آيه شريفه چنين استفاده مى شود كه انسان، در حال رفاه و آسايش يادى از خدا نمى كند; گويى منشأ آن نعمت ها

ص: 141

كسى غير خداوند است; ولى زمانى كه ناگوارى به او رو مى آورد، خدا را متهم كرده و ناسپاسى مى كند.

235- انسان هنگام سلب نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 9 - 2

2- آدمى ، به هنگام از دست دادن امكانات و موهبت هاى دنيوى ، از رحمت الهى مأيوس شده و تدبير خداوند در هستى را منكر مى شود .

و لئن أذقنا الإنسن . .. إنّه ليئوس كفور

«كفور» مى تواند از كفر - كه به معناى انكار است - گرفته شده باشد. بر اين اساس جمله «إنه ... كفور» اشاره به اين دارد كه: انسان در پى برخوردار شدن از نعمت و سلب آن نعمت از وى چنين مى پندارد كه تبديلها و تغييرها در هستى به دست خداوند نيست و از اختيار او بيرون است.

236- انعطاف پذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 22 - 6

6 - انسان موجودى اغواپذير

فوسوس لهما . .. فدليهما بغرور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 138 - 11

11 - تأثيرپذيرى انسان از محيط هاى فاسد و فرهنگ هاى غلط

فأتوا على قوم . .. قالوا يموسى اجعل لنا إلهاً كما لهم ءالهة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 58 - 3

3- انسان ، در برابر خبر هاى ناگوار انفعال پذير است .

و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 16 - 3

3 - آشنايى با مرحله حسابرسى نامه هاى اعمال ، زمينه ساز باور انسان به تغييرپذير بودن حالات خويش است .

ص: 142

فلا أُقسم

جمله «طبقاً عن طبق» (در آيات بعد) - كه سوگندهاى مكرر اين آيات مربوط به آن است - از دگرگونى حالات انسان خبر مى دهد و حرف «فاء» در «فلا اُقسم» اين مجموعه را بر آيات پيشين - كه درباره محاسبه نامه هاى اعمال بود - تفريع كرده است; يعنى، حال كه از حساب و كتاب آگاه شديد، بدانيد كه دگرگونى حالات حتمى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 5 - 4

4 - انسان ، تحت تأثير القائات و تعاليم بيرونى و آماده شكل گرفتن براساس آنها است .

قل أعوذ . .. من شرّ الوسواس الخنّاس . الذى يوسوس فى صدور الناس

237- انقياد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 60 - 5

5 - خداوند ، مى تواند انسان ها را خوى فرشتگى بخشد و آنان را مطيع و فرمانبر خويش قرار دهد .

و لو نشاء لجعلنا منكم ملئكة فى الأرض يخلفون

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه مراد از «لجعلنا منكم ملائكة» اين باشد كه، مى توانيم خوى عصيان و طغيان را از شما باز گيريم و شما را همانند ملائكه مطيع و فرمانبردار خود قرار دهيم. علامه در «الميزان» اين احتمال را پذيرفته اند.

238- انگيزه هاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 25 - 3

3- نيّات ، انگيزه ها و افكار آدمى در عبادت خداوند و احسان به پدر و مادر ، تحت نظارت كامل خداوند است .

و قضى ربّك ألاّتعبدوا إلاّ إيّاه و بالولدين إحسنًا . .. و اخفض لهما جناح الذلّ

239- اهداف خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 6

6 - رسيدن انسان به هدف آفرينشِ خود ، در گرو معاد او است .

عن النبأ العظيم . .. و خلقنكم

ص: 143

240- اهميت اختيار انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 33 - 4

4 - پيشگيرى خداوند از گسترش فضاى كفر و بى اختيار شدن انسان ها و برهم خوردن زمينه هاى انتخاب

و لولا أن يكون الناس أمّة وحدة

مراد از «اُمّة واحدة» شدن مردم، ممكن است تمايل يافتن آنان به كفر باشد.

241- اهميت استعداد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 106 - 5

5- لزوم به كارگيرى روشى متناسب با استعداد فكرى و روحى انسان براى تفهيم دقيق معارف دين و آموزه هاى قرآن

و قرءانًا فرقنه لتقرأه على الناس على مكث

از اينكه خداوند در بيان معارف دينى در قرآن، از روش تدريج و گام به گام استفاده كرده است; نكته فوق به دست مى آيد.

242- اهميت انذار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 18

18- حقيقتى كه در رؤيا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ارائه شد و نيز طرح شجره ملعونه در قرآن ، به منظور انذار و ترساندن مردم است .

و ما جعلنا الرءيا التى أرينك إلاّ فتنة . .. و الشجرة الملعونة فى القرءان و نخوّ

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مفعول بىواسطه اى براى «نخوّفهم» در تقدير باشد همانند «بذلك». بنابراين معنا چنين مى شود: ما به وسيله اينها، مردم را انذار مى كنيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 7 - 8

8 - انذار و اخطار به مردمان ، از اهداف مهم و محورى رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لولا أُنزل إليه ملك فيكون معه نذيرًا

اين كه كافران تنها مسأله انذار را به عنوان هدف و محور رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و فرشتگان يادآور شدند، مى تواند حاكى از حقيقت ياد شده باشد.

ص: 144

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 51 - 6

6 - انذار و اخطار به مردمان ، محور رسالت و بعثت پيامبران

و لو شئنا لبعثنا فى كلّ قرية نذيرًا

برداشت فوق، از توصيف پيامبران به انذارگر و اخطار كننده، به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 3 - 9

9- هشدار و انذار خلق ، از اهداف اصلى نزول قرآن

إنّا أنزلنه . .. إنّا كنّا منذرين

243- اهميت انسان شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 21 - 2،5

2 - آيات الهى در وجود انسان ، داراى اهميتى ويژه و شايان مطالعه عميق

و فى الأرض ءايت . .. و فى أنفسكم أفلاتبصرون

از اختصاص به ذكر يافتن «أنفسكم» در قبال همه مظاهر هستى، اهميت آن و از تعبير «أفلاتبصرون» لزوم مطالعه ژرف برداشت مى شود.

5 - مطالعه در وجود انسان و شگفتى هاى آن ، از راه هاى تحكيم مبانى توحيدى و خداشناسى

و فى الأرض ءايت . .. و فى أنفسكم أفلاتبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 40 - 8

8 - انسان و احياى مجدد او در روز رستاخيز ، از مباحث اساسى و محورى قرآن در دوره نخستين رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لا أقسم بيوم القيمة . .. أيحسب الإنسن ألّن نجمع عظامه ... أيحسب الإنسن أن يتر

برداشت ياد شده، به اين سبب است كه اين سوره - كه از سوره هاى مكى و نازل شده در مرحله نخستين رسالت است - از آغاز تا پايان، درباره دو موضوع انسان و قيامت بحث كرده است.

244- اهميت بقاى نسل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 145

15 - فاطر - 35 - 45 - 6،7

6 - بقاى نسل انسان و تداوم حيات زندگان در كره زمين ، فلسفه به تأخير افتادن كيفر گناه كاران و كافران تا قيامت

و لو يؤاخذ اللّه الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابّة و لكن يؤخّرهم إلى أج

7 - مصلحت بقاى نسل انسان ها و حيات در زمين ، مهم تر از مصلحت عقوبت دنيايى بندگان گنه كار و كافران

و لو يؤاخذ اللّه الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابّة و لكن يؤخّرهم إلى أج

245- اهميت تربيت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 80 - 7

7 - هدف از نزول قرآن ، تربيت انسان و حركت دادن او به سوى كمال است .

تنزيل من ربّ العلمين

246- اهميت تربيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 8 - 6

6 - بعثت پيامبران ، مقتضاى ربوبيت خداوند و در راستاى تربيت و رشد و كمال انسان ها

و الرسول يدعوكم لتؤمنوا بربّكم

«ربّ»; يعنى، تربيت كننده و تربيتْ ايجاد حالتى در شىء پس از حالت قبل است، تا آن گاه كه به حد تمام و كمال برسد (مفردات راغب).

247- اهميت تزكيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 2 - 6

6 - تلاوت آيات الهى ، تزكيه نفوس و تعليم كتاب و حكمت ، اصول و محور هاى برنامه رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در هدايت خلق

يتلوا عليهم ءايته و يزكّيهم و يعلّمهم الكتب و الحكمة

248- اهميت تعليم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 146

1 - بقره - 2 - 151 - 7،8

7 - تلاوت آيات الهى بر مردم و پاكسازى آنان از آلودگى ها ( شرك و . . . ) از وظايف پيامبر (صلی الله علیه و آله) و از اهداف رسالت اوست .

يتلوا عليكم ءايتنا و يزكيكم

8 - تعليم حقايق و معارف قرآن و آموزش حكمت به مردم ، از وظايف پيامبر (صلی الله علیه و آله) و از هدف هاى رسالت اوست .

و يعلمكم الكتب و الحكمة

249- اهميت تكامل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 80 - 7

7 - هدف از نزول قرآن ، تربيت انسان و حركت دادن او به سوى كمال است .

تنزيل من ربّ العلمين

250- اهميت تكامل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 38 - 3

3- نهى خداوند از ناپسندى ها ، در جهت تربيت ، رشد و كمال آدميان است .

كلّ ذلك كان سيّئه عند ربّك مكروهًا

خداوند، پس از نهى از چندين عمل ناپسند مى فرمايد: همه اينها در نزد پروردگارت ناپسند است. ذكر صفت «ربّ» به جاى اسم ذات و يا هر صفت ديگرى مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه آن در راستاى پرورش انسانهاست، چه اينكه «ربّ» به معناى پرورش آمده است.

251- اهميت تنبه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 3 - 1

1- هدف از نزول قرآن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، هشدار و توجه دادن به مردم ونصيحت كردن آنان است .

ما أنزّلنا . .. إلاّ تذكرة لمن يخشى

استثنا در «إلاّ تذكرة» منقطع است و «تذكرة» مفعولٌ له مى باشد; يعنى، «لكن أنزلنا للتذكرة». «تذكرة» معنايى گسترده تر از «راهنمايى» و «نشانه دادن» دارد و هرچه را مايه توجه به چيزى گردد شامل مى شود (مفردات راغب و به معناى «وعظ» نيز مى آيد (مصباح و قاموس).

ص: 147

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 70 - 2

2 - اهتمام ابراهيم ( ع ) براى به انديشه واداشتن مردم شرك پيشه عصر خويش درباره حقيقت معبود هاى شان

إذ قال . .. ما تعبدون

استفهام در «ماتعبدون» استفهام حقيقى نيست; زيرا ابراهيم(ع) مى ديد كه آنان بت مى پرستند. بنابراين پرسش ياد شده بدان منظور بوده است كه افكار آنان را برآشوبد و به انديشيدن درباره آنچه مى پرستند وادارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 51 - 5

5 - تنبه و بيدارى مردمان ، از هدف هاى تعاليم قرآن

و لقد وصّلنا لهم القول لعلّهم يتذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 151 - 1

1 - لزوم آگاهى بخشيدن به مردم درباره عقايد خرافى

ألا إنّهم من إفكهم ليقولون

از به كار رفتن «ألا» - كه براى تنبيه است - برداشت بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 4 - 8

8- بيدارگرى و بينش دهى ، وظيفه مبلغان الهى حتى پس از روى گردانى مردم *

و الذين كفروا عمّا أنذروا معرضون . قل أرءيتم ما تدعون من دون اللّه

ارتباط اين آيه با ذيل آيه قبل (و الذين كفروا. .. معرضون) ممكن است اين نكته را برساند كه اعراض كافران، تكليف مبلغان الهى را ساقط نمى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 55 - 2

2 - بيدارگرى و تذكر مردم به ارزش هاى الهى ، تكليفى هميشگى براى مبلغان دينى

و ذكّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 52 - 2

2 - بيدارى و آگاهى انسان ها ، در قلمرو رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و ما هو إلاّ ذكر للعلمين

ص: 148

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 12 - 1

1 - خداوند ، آگاه ساختن انسان ها را با خوبى و بدى و رساندن خوبان و بدكاران را به فرجام شايسته آنان ، بر خود لازم شمرده است .

إنّ علينا للهدى

«هدى» مصدر و به معناى ارشاد و راهنمايى است (قاموس). مراد از هدايت ممكن است اعم از هدايت فطرى و تشريعى و نيز رساندن به مقصد باشد. جملات «سنيسّره لليسرى» و «سنيسّره للعسرى» (در آيات پيشين) مؤيد تعميم است.

252- اهميت حقوق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 42 - 2

2 - حقوق تمامى انسان ها - حتى غيرمؤمنان - محترم است .

إنّما السبيل على الذين يظلمون الناس

از ذكر «الناس» به جاى «الذين آمنوا»، مى توان استفاده كرد كه تجاوز به انسان هاى غير مؤمن نيز مطرود و ناروا است.

253- اهميت حل اختلاف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 11

11 - تنها خداوند داور نهايى در حل اختلاف هاى بندگان است .

أنت تحكم بين عبادك فى ما كانوا فيه يختلفون

تقديم مسنداليه (أنت)، بر خبر فعلى (تحكم) افاده حصر مى كند.

254- اهميت حواس انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 31 - 7

7 - شنوايى و بينايى و ديگر حواس ، از جلوه هاى ربوبيت خدا بر انسانها

أمن يملك السمع و الأبصر

ص: 149

255- اهميت خصلتهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 84 - 6

6- لزوم دقت انسان نسبت به ساختار ملكات نفسانى و باور هاى بنيادين خويش

قل كلّ يعمل على شاكلته

«شاكلة» به دو معناست: يكى، شخصيت و خلقيات ذاتى و ديگرى، خلقيات و عادات اكتسابى است. برداشت فوق، به قرينه آيه قبل، مبتنى بر معناى دوم آن است. بنابراين آيه در مقام هشدار به انسانهاست كه در شكل بخشيدن به شخصيت خويش، دقت لازم را مبذول دارند.

256- اهميت خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 8،9

8 - تمجيد و ستايش خداوند از خويش ، به خاطر آفرينش انسان

ثمّ أنشأنه خلقًا ءاخر فتبارك اللّه أحسن الخلقين

9 - آفرينش انسان ، آفرينشى بس مهم و ستايش برانگيز

ثمّ أنشأنه خلقًا ءاخر فتبارك اللّه أحسن الخلقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 71 - 6

6 - اهميت آفرينش انسان در مجموعه نظام هستى

بالملأ الأعلى إذ يختصمون . .. إذ قال ربّك للملئكة إنّى خلق بشرًا من طين

از مجموع آيات مربوط به آفرينش انسان و جهان به دست مى آيد كه خداوند، تنها آفرينش انسان را با فرشتگان در ميان گذاشت و نه موجودات ديگر را. بنابراين از اين نكته، مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 14

14 - اهميت آفرينش انسان در مجموعه نظام هستى

إذ قال ربّك للملئكة إنّى خلق بشرًا من طين . .. فقعوا له سجدين

در ميان گذاشتن و به اطلاع رساندن آفرينش انسان به ملائكه - پيش از آفرينش آدم(ع) - مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 150

15 - ص - 38 - 75 - 5

5 - آفرينش انسان ، آفرينشى بس مهم و با عظمت و مورد توجه ويژه خداوند

ما منعك أن تسجد لما خلقت بيدىّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 21

21 - تمجيد و تحسين خداوند از خويش به خاطر آفريدن آسمان ، زمين و انسان

اللّه الذى جعل لكم الأرض . .. و صوّركم ... فتبارك اللّه ربّ العلمين

جمله «فتبارك اللّه ربّ العالمين» داراى آهنگ تمجيد و تحسين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 4 - 2

2 - آفرينش انسان در مقايسه با ساير جانداران زمين ، داراى ويژگى ، امتياز و اهميت

و فى خلقكم و ما يبثّ من دابّة

از اين كه انسان به صورت مستقل و مقدم بر ساير جانداران ياد شده است، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 7

7 - آفرينش انسان ، از مايعى ناچيز و سير متوازن و تكاملى وى در رحم ، نشانه توانايى خداوند بر برپايى قيامت و احياى مردگان

ألم نخلقكم من ماء . .. فقدرنا فنعم القدرون

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين آيات تا آخر سوره، درصدد اثبات برپايى قيامت باشد.

257- اهميت خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 1

1 - آفرينش مجموعه عالم ( آسمان ها و زمين ) ، در مقايسه با آفرينش انسان ها بزرگ تر و آفريدن آن سخت تر و مهم تر است .

لخلق السموت و الأرض أكبر من خلق الناس

مقصود از «أكبر»، با عظمت تر، سخت تر و مهم تر بودن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 20 - 6

6 - انسان و آفرينش او ، مورد توجه و عنايت ويژه خداوند

و اللّه جعل لكم الأرض بساطًا . لتسلكوا منها سبلاً فجاجًا

ص: 151

خداوند، كره زمين را به گونه اى آفريده كه براى بشر قابل بهرهورى باشد و نيز آن را در جهت مصالح و منافع او آفريده است. از اين نكته مى توان به برداشت ياد شده دست يافت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 20 - 3

3 - هدايت انسان به راه راست و آسان ساختن سلوك آن ، مهم تر از آفرينش اندام او است .

ثمّ السبيل

حرف «ثمّ» براى تراخى است و چنانچه جمله «ثمّ السبيل يسّره»، تفسير جمله «قدّره» و بيان گوشه اى از تقديرات الهى درباره انسان باشد; مراد تراخى رتبى خواهد بود; يعنى، آنچه بعد از ثمّ ذكر شده است، والاتر و ارجمندتر است.

258- اهميت ذكر عجز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 34 - 4

4 - خداوند ، خواهان توجه خلق به قدرت مطلق او و عجز و ناتوانى خويش

إن استطعتم أن تنفذوا . .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

259- اهميت رستگارى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 41 - 5

5 - نجات و رستگارى مردم ، هدف و محور تمامى تلاش هاى ارشادى ، سياسى و اجتماعى مؤمن آل فرعون

و قال رجل مؤمن من ءال فرعون يكتم إيمنه . .. و يقوم مالى أدعوكم إلى النجوة

260- اهميت شعور انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 23 - 9

9 - نطق و شعورمندى انسان ، نشانه اى از آيات حق الهى *

و فى أنفسكم أفلاتبصرون . .. إنّه لحقّ مثل ما أنّكم تنطقون

از ارتباط ميان «إنّه لحقّ» با «تنطقون»، ممكن است مطلب بالا استفاده شود.

ص: 152

261- اهميت شناسايى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 7

7 - تشخيص و تمييز انسان ها بهوسيله يكديگر ، امرى مهم در قوام جامعه و مناسبات اجتماعى

و جعلنكم شعوبًا و قبائل لتعارفوا

از اين كه شناخت اعضاى جامعه بشرى نسبت به يكديگر، غايت و هدف پيدايش تكوينى «شعوب و قبائل» معرفى شده; دانسته مى شود كه تعارف و شناسايى انسان ها نسبت به يكديگر داراى نقشى مهم در قوام و پايدارى زندگى اجتماعى آنان است.

262- اهميت عمر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 23 - 5

5- نيل به بهشت ، تنها دستاورد شايسته و بدون زيان در برابر سرمايه عمر و جان آدمى است .

أُولئك الذين خسروا أنفسهم . .. إن الذين ءامنوا ... أُولئك أصحب الجنة

عنوان كردن بهشت ، به عنوان پاداش مؤمنان در مقابل زيانكارشمردن كفرپيشگان ، اشاره به برداشت فوق دارد.

263- اهميت عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 15 - 6

6 - سرمايه عمر و بهره از خانواده ، سرمايه كمال و سعادت آدمى است .

إنّ الخسرين الذين خسروا أنفسهم و أهليهم يوم القيمة

264- اهميت مصالح انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 41 - 7،9

7 - تأكيد خداوند بر جهاد با مال و جان ( در عين بى نيازى او از جهاد و تلاش مردم ) ، به خاطر تأمين مصالح خود انسانهاست .

ما لكم إذا قيل لكم انفروا . .. إلا تنفروا يعذبكم ... انفروا خفافاً و ثقالا جهدوا

9 - احكام و قوانين الهى ، در جهت منافع و مصالح واقعى انسانهاست .

انفروا . .. و جهدوا ... ذلكم خير لكم إن كنتم تعلمون

ص: 153

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 22

22 - دعوت به توبه و رهنمود هاى خداوند به انسان ها ، در جهت مصالح و منافع خود آنان است .

فإن يتوبوا يك خيراً لهم

265- اهميت موعظه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 90 - 15

15- امر و نهى خداوند ، در جهت موعظه آدميان است .

إن الله يأمر . .. و ينهى ... يعظكم

266- اهميت نجات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 41 - 5

5 - نجات و رستگارى مردم ، هدف و محور تمامى تلاش هاى ارشادى ، سياسى و اجتماعى مؤمن آل فرعون

و قال رجل مؤمن من ءال فرعون يكتم إيمنه . .. و يقوم مالى أدعوكم إلى النجوة

267- اهميت هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 20

20 - اهتمام اسلام به هدايت و رهنمون ساختن هر چه بيشتر انسان ها به حق

فإن يتوبوا يك خيراً لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 12 - 8

8- اهتمام خداوند به هدايت انسان ها در طول تاريخ و اتمام حجت بر آنان

و لقد أرسلنا من قبلك فى شيع الأولين . .. كذلك نسلكه فى قلوب المجرمين

ص: 154

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 15 - 7

7- غرض از خلقت كوه ها ، نهر ها و راه ها هدايت انسان ها است .

و ألقى فى الأرض روسى . .. و أنهرًا و سبلاً لعلّكم تهتدون

برداشت مذكور، بنابراين نكته است كه مراد از «تهتدون» هدايت معنوى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 6 - 2

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر هدايت مردم و ايمان آنان به قرآن ، بسيار شايق و حريص بود .

فلعلّك بخع نفسك على ءاثرهم إن لم يؤمنوابهذا الحديث أسفًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 57 - 3

3 - ايمان و راهيابى مردم به خدا ، تنها اجر و مزد پيامبر (صلی الله علیه و آله) در انجام رسالت خويش

ما أسئلكم عليه من أجر إلاّ من شاء أن يتّخذ إلى ربّه سبيلاً

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه استثنا در «إلاّ من شاء. ..» متصل باشد و مضافى نيز محذوف و در تقدير باشد; يعنى، «إلاّ من شاء أن يتخذ إلى ربّه سبيلاً بالإيمان و الطاعة و...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 12 - 5

5 - رسالت و هدايت خلق ، بارى سنگين و همراه با نگرانى ها و نيازمند التجا به درگاه الهى

قال ربّ إنّى أخاف أن يكذّبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 38 - 9

9 - مؤمنان ، وظيفه دار هدايت مردم و نشان دادن راه درست زندگى به آنان

اتّبعون أهدكم سبيل الرشاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 40 - 2

2 - اهتمام و تلاش پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى هدايت تمامى انسان ها ، حتى حق گريزان

أفأنت تسمع الصمّ أو تهدى العمى

از لحن آيه شريفه - كه به صورت استفهام انكارى بيان شده است - استفاده مى شود كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مسير هدايت ديگران تلاش فراوانى داشتند تا بدان جا كه آن حضرت خواهان هدايت خدافراموشانِ همدم شيطان نيز بوده است.

ص: 155

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 2

2- هدايت خلق در مسير بايسته زندگى و ارائه قوانين حق ، دو هدف مهم رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أرسل رسوله بالهدى و دين الحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 5

5 - تلاش و پيگيرى شديد پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، درصدد هدايت همگان به سوى حق

و ما أنت عليهم بجبّار

از اين كه خداوند، وظيفه پيامبر(صلی الله علیه و آله) را تنها تذكر و هشدار دانسته و به او يادآورى كرده كه وظيفه اش واداشتن ديگران به ايمان به جبر و تلاش بيش از حد نيست; مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 9 - 7

7 - هدايت انسان ها و بيرون آوردن آنان از ورطه گمراهى ، هدف الهى در بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و نازل كردن قرآن

هو الذى ينزّل على عبده . .. ليخرجكم من الظلمت إلى النور

واژه «ظلمات»، استعاره از گمراهى و واژه «نور» استعاره از هدايت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 14 - 7

7 - عيسى بن مريم ( ع ) ، از حواريون خواست او را در هدايت خلق به سوى خداوند يارى كنند .

كما قال عيسى ابن مريم للحواريّين من أنصارى إلى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 2 - 10

10 - هدف بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، هدايت مردم و بيرون آوردن آنان از گمراهى ها است .

يتلوا عليهم . .. و إن كانوا من قبل لفى ضلل مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 3 - 2

2 - تاريخ آينده بشريت ، شاهد برانگيخته شدن مردانى بزرگ براى هدايت خلق و زنده نگه داشتن اسلام و قرآن

يتلوا عليهم ءايته . .. و ءاخرين منهم لمّا يلحقوا بهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 7 - 4

ص: 156

4 - هدايت انسان ها به راه خداوند ، اساس دعوت دين و محور تلاش پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

إنّ ربّك هو أعلم بمن ضلّ عن سبيله و هو أعلم بالمهتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 20 - 3

3 - هدايت انسان به راه راست و آسان ساختن سلوك آن ، مهم تر از آفرينش اندام او است .

ثمّ السبيل

حرف «ثمّ» براى تراخى است و چنانچه جمله «ثمّ السبيل يسّره»، تفسير جمله «قدّره» و بيان گوشه اى از تقديرات الهى درباره انسان باشد; مراد تراخى رتبى خواهد بود; يعنى، آنچه بعد از ثمّ ذكر شده است، والاتر و ارجمندتر است.

268- ايمان انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 170 - 20

20 - خداوند ، آگاه به ايمان و كفر مردمان

فامنوا خيراً لكم و إن تكفروا . .. و كان اللّه عليماً حكيماً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 29 - 11

11- برخوردارى انسان از حق انتخاب ايمان و كفر ، به معناى بى تفاوتى ايمان و كفر در فرجام اخروى او ، نيست .

فمن شاء فليؤمن و من شاء فليكفر إنّا أعتدنا للظلمين نارًا

امر در «فليكفر» براى تهديد است و جمله «إنّا أعتدنا. ..» گوياى اين معنا است كه اختيار انسان در انتخاب ايمان يا كفر، بدان معنا نيست كه او، بر انتخاب خويش، مؤاخذه و يا تشويق نخواهد شد.

269- ايمان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 7 - 2

2 - خداوند ، از ايمان مردم بى نياز است و از آن بهره اى نخواهد برد .

إن تكفروا فإنّ اللّه غنىّ عنكم

ص: 157

270- بازجويى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 21

21 - قيامت ، روز حضور انسان در برابر خدا و آگاه شدن او از تمامى كرده هايش و نيز روز محاكمه و تعيين سرنوشت

ثم تردون إلى علم الغيب و الشهدة فينبئكم بما كنتم تعملون

271- بازگشت انسان به زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 25 - 3

3 - انسانها پس از مرگ و مدفون شدن در زمين، دوباره زنده خواهند شد و از دل خاك به عرصه زمين بازخواهند گشت.

و فيها تموتون و منها تخرجون

اخراج از زمين (و منها تخرجون) مى تواند به اين معنا باشد كه انسانها از درون زمين، كه معمولاً در آن مدفون مى شوند ; پس از زنده شدن به سطح زمين بازگردانده مى شوند ; و مى تواند به اين معنا باشد كه از كره زمين اخراج و به جايى ديگر منتقل خواهند شد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

272- باطن عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 9 - 6

6 - « عن مُعاذ بن جبل قال : سألت رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) ما هذه السرائر التى تبلى بها العباد فى الآخرة ؟ فقال سرائركم هى أعمالكم من الصلاة و الصيام و الزكاة و الوضوء و الغسل من الجنابة و كلّ مفروض لأنّ الأعمال كلّها سرائر خفية ;

از معاذ بن جبل روايت شده كه گفت: از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سؤال كردم: مراد از «سرائر» - كه بندگان در آخرت با آن امتحان مى شوند - چيست؟ حضرت فرمود: سرائر شما، همان اعمال شما از نماز، روزه، زكات، وضو، غسل جنابت و تمام فرايض است; زيرا تمام اعمال باطن هايى ناپيدايند».

273- بخل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 11

11 - جان آدميان ، عجين با بخل و آزمندى

و احضرت الانفس الشح

ص: 158

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 4،5،10،13،14

4- انسان ها ، حتى با مالك بودن تمامى خزاين رحمت پروردگار ، باز هم گرفتار بخل و نگران تهى دستى خويشند .

قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربّى إذًا لأمسكتم خشية الإنفاق

با توجه به اينكه خداوند، خصلت بخل را براى تمامى انسانها دانسته است (و كان الإنسان قتوراً) احتمال دارد كه مخاطب (لو أنتم تملكون) تمامى انسانها باشند.

5- انسان ها ، هر چند داراى ثروت و مكنت فراوان باشند ، باز هم گرفتار بخل بوده و دست از آن برنمى دارند .

قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربّى إذًا لأمسكتم خشية الإنفاق

10- كثرت مال ، تأثيرى در گرايش انسان به انفاق و پرهيز از روحيه بخلورزى ندارد .

لو أنتم تملكون . .. لأمسكتم خشية الإنفاق

13- انسان ها ، داراى روحيه خست و بخلند .

و كان الإنسن قتورًا

«قتور» صيغه مبالغه از «قتر» به معناى خوددارى از پرداخت نفقه و اكتفا كردن به حداقل و قُوت ناچيز است (مفردات راغب).

14- بخل ، داراى ريشه در نهاد بشر و خصلتى نيرومند در نوع انسانها

و كان الإنسن قتورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 37 - 2

2- بخل و امتناع انسان ها از انفاق تمامى اموال ، حتى در صورت تأكيد خداوند به انفاق آن

إن يسئلكموها فيحفكم تبخلوا

بنابراين كه مراد از «أموالكم» در آيه قبل - كه مرجع ضمير «ها» در «إن يسئلكموها» است - تمامى اموال باشد، برداشت ياد شده استقاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 16 - 15

15 - بخل و حرص ، عجين شده در جان بشر و برخاسته از طبيعت او است .

و من يوق شحّ نفسه

مطلب ياد شده، از اضافه «شحّ» به «نفسه» به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 21 - 1،2

1 - انسان ، به هنگام دستيابى به خير و خوبى ، از بهره مند شدن ديگران از آن به شدت منع مى كند .

و إذا مسّه الخير منوعًا

2 - بخلورزى و خوددارى از رسيدن خير به ديگران ، از ويژگى هاى انسان

ص: 159

و إذا مسّه الخير منوعًا

274- بداهت عبوديت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 36 - 6

6- لزوم عبوديت در برابر پروردگار ، وظيفه اى بى نياز از هرگونه استدلال

و إنّ اللّه ربّى و ربّكم فاعبدوه

در كلام عيسى(ع) اين موضوع كه «هركس ربّ باشد، سزاوار پرستش است»، اصلى پذيرفته شده تلقى شده است.

275- بدترين انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 1

1 - انسان هاى حق ناشنوا و خاموش از بيان معارف حق و فاقدان فهم حقايق دينى ، بدترين جنبندگان در پيشگاه خداوند

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

كلمات «الصم» و «البكم» به ترتيب جمع «الاصم = كر» و «الابكم = لال» است. «الذين لايعقلون» خبر سوم براى «إن» مى باشد. قابل ذكر است كه صفت بودن آن براى «الصم» و «البكم» نيز محتمل است.

276- بدترين انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 46 - 10

10 - خاندان فرعون ، از بدترين مردمان جهان

أدخلوا ءال فرعون أشدّ العذاب

مجازات خاندان فرعون به شديدترين مجازات ها، گوياى حقيقت ياد شده است.

277- بدن انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 7

7- انسان ، موجودى مركب از جسم و روح

ص: 160

إنى خلق بشرًا من صلصل . .. فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 4

4 - انسان ، موجودى مركب از جسم و روح

خلق بشرًا من طين . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 11

11 - انسان ، موجودى است مركب از جسم و روح .

و منكم من يتوفّى

«توفّى» (مصدر «يتوفّى») به معناى دريافت تام و كامل شىء است و آنچه از انسان به وقت مرگ دريافت مى شود، روح او است نه جسم وى. پس انسان از دو عنصر جسم و روح تشكيل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 8

8 - انسان ، موجودى است مركب از جسم و روح .

أو نتوفّينّك

«توفّى» (مصدر «نتوفّينّك») به معناى دريافت تام و كامل شىء است و آنچه از انسان به وقت مرگ دريافت مى شود، روح او است نه جسم وى. پس انسان از دو عنصر جسم و روح تشكيل شده است.

278- برترى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 70 - 13،16،17

13- خداوند ، آدميان را بر بسيارى از مخلوقات عالم ، امتيازى خاص و فضيلتى بزرگ داده است .

و فضّلنهم على كثير ممّن خلقنا تفضيلاً

از نظر اهل لغت، استعمال فعل «فضل» همراه با مفعول مطلق (تفضيلاً) به معناى ممتاز ساختن و به خصلتى اختصاص دادن است (قاموس المحيط). و بزرگى فضيلت، از نكره آمدن «تفضيلاً» - كه دال بر تعظيم است - استفاده گرديد.

16- برترى و فضيلت آدميان بر همه موجودات آفرينش *

و فضّلنهم على كثير

«كثير» در اين جا به معناى «جميع» و مخلوقات فراوان خداست. چنان كه در لغت «كثير» به معناى «جميع» بسيار استعمال شده است (مجمع البيان).

17- انسان در مشتركات خويش با ساير موجودات ، داراى فضيلت و برترى بسيار است . *

ص: 161

و فضّلنهم على كثير ممّن خلقنا تفضيلاً

احتمال دارد كه تفاوت «كرّمنا» و «فضّلنا» كه در توصيف انسان است; اين تفاوت را داشته باشند كه كرامت، صفتى ذاتى و ويژه انسان است و فضيلت چيزى است كه موجوداتى دارند اما يكى در آن ميان برترش را دارد.

279- برترى انسان بر چهارپايان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 14

14 - فهم حقايق و معارف دينى و حق بينى و حق شنوى ، ملاك انسانيت و برترى انسان بر چهارپايان است .

أولئك كالأنعم

280- برترى انسان بر ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 22

22 - انسان ، توانا به فراگيرى علوم و دريافت حقايق غيبى كه حتى فرشتگان استعداد يادگيرى و دريافت آنها را ندارند .

إنى أعلم ما لاتعلمون

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «ما لا تعلمون» خصوص استعداد نهفته در آدم (ع) نباشد; بلكه مقصود علوم و حقايقى باشد كه در نزد خداوند است. بر اين مبنا مراد از «إنى أعلم ما لاتعلمون» - در رابطه با خلقت و خلافت آدم (ع) - اين است كه: در نزد خداوند حقايقى است كه بايد موجودى به آنها آگاه شود و شما فرشتگان تحمل آن را نداشته و نداريد و تنها انسان است كه استعداد دريافت آنها را دارد و مى تواند مظهر آنها بشود. جمله «ألم أقل ...» در آيه 33 مؤيد اين معناست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 13

13- انسان ، داراى مقامى برتر از فرشتگان

إذ قال ربّك للملئكة . .. فقعوا له سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 30 - 3

3- انسان ، داراى مقامى برتر از فرشتگان

فقعوا له سجدين . فسجد الملئكة كلّهم أجمعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 162

10 - كهف - 18 - 50 - 6

6- انسان ها داراى زمينه هاى دستيابى به منزلتى فراتر از فرشتگان و شايستگى براى سجده ملائكه بر ايشان هستند .

و إذ قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 116 - 6

6 - ابليس ، بر اطاعت از خداوند يا معصيت او ، مجبور نبود .

فسجدوا لأدم إلاّإبليس أبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 11

11 - انسان ، داراى مقام و شرافتى فراتر و برتر از فرشتگان *

فإذا سوّيته . .. فقعوا له سجدين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه خداوند در ضمن چهار آيه قبل فرشتگان را از «ملأ أعلى» (موجودات برين) معرفى كرده است; ولى در اين آيه به آنان فرمان داد كه بايد در برابر آدم سجده كنند. ناگفته نماند مقصود از آدم و انسان همه انسان ها نيست; بلكه افرادى اند كه در پرتو ايمان و عمل صالح، سير كمال را پيموده و به خدا نزديك شده اند.

281- برترى انسان بر موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 29 - 3

3 - برترى و شرافت انسان بر تمامى موجودات زمين

خلق لكم ما فى الأرض جميعاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 6

6 - انسان ، در مقايسه با ديگر موجودات ، موجودى زيباتر ، برتر و كامل تر است .

خلق السموت و الأرض بالحقّ و صوّركم فأحسن صوركم

اختصاص به ذكر يافتن انسان با وصف «فأحسن صوركم» - پس از يادآورى آفرينش آسمان ها و زمين - مى تواند اشاره به مطلب ياد شده باشد.

ص: 163

282- برترى بدن اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 41 - 4

4 - انسان ها در قيامت ، در جسم و جانى برتر از دنيا و مناسب حيات اخروى ، محشور خواهند شد . *

على أن نبدّل خيرًا منهم . و ما نحن بمسبوقين

283- برگزيدگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 6 - 6

6- گزينش انسان هاى لايق از ناحيه خداوند ، پرتوى از ربوبيت اوست .

كذلك يجتبيك ربك

284- بشارت به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 28 - 2

2 - خداوند ، تنها پناهگاه انسان و نويددهنده او در مشكلات و نااميدى ها است .

و هو الذى ينزّل الغيث من بعد ما قنطوا

آيه شريفه با طرح نزول باران در شرايط نااميدى، ضمن اشاره به رحمت گسترده الهى، ناظر به اين نكته است كه در بدترين شرايط هم نبايد نااميد شد و بايد به خدا پناه برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، فرستاده الهى براى گواهى بر خلق و بشارت و انذار آنان

إنّا أرسلنك شهدًا و مبشّرًا و نذيرًا

285- بصيرت اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 14 - 1

1 - بصيرت و بينايى كامل انسان به خويشتن خويش در قيامت

ص: 164

إلى ربّك يومئذ المستقرّ . .. بل الإنسن على نفسه بصيرة

286- بصيرت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 14 - 4

4 - انسان ، موجودى خودآگاه و بصير بر احوال خويش

بل الإنسن على نفسه بصيرة

287- بعث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 42 - 1

1 - رستاخيز و لحظه خروج آدميان از خاك ، هنگام شنود فرياد آسمانى بهوسيله همگان

يوم يسمعون الصيحة بالحقّ ذلك يوم الخروج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 44 - 1

1 - قيامت ، روز شكافتن زمين و خروج سريع آدميان از دل خاك

يوم تشقّق الأرض عنهم سراعًا

مطلب بالا، بر اين اساس است كه «سراعاً» اشاره به خروج سريع داشته است.

288- بعثت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 70 - 3

3 - بعثت پيامبرانى متعدد و بلند مرتبه از جانب خداوند براى بنى اسرائيل

و ارسلنا اليهم رسلا

تنوين در «رسلا» مى تواند اشاره به عظمت و مرتبه والاى آن رسولان داشته باشد.

ص: 165

289- بعد جسمى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 92 - 4

4 - انسان ، از دو عنصر روح و جسم تشكيل يافته است .

ننجيك ببدنك

290- بعد روحى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 92 - 4

4 - انسان ، از دو عنصر روح و جسم تشكيل يافته است .

ننجيك ببدنك

291- بقاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 12 - 11

11 - نابود نشدن انسان با مرگ

ليجمعنكم إلى يوم القيمة

جمله «ليجمعنكم» و تعديه آن به «إلى»، بيانگر گردآورى مستمر آدميان تا قيامت است و لازمه اين نيز فانى نشدن آدمى پس از مرگ است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 14 - 5

5 - فناناپذيرى گوهر وجودى انسان پس از مرگ

إنّا إلى ربّنا لمنقلبون

از به كار رفتن واژه «انقلاب»، استفاده مى شود كه انسان با مرگ نابود نمى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 3 - 4

4 - موادّ جسمانى انسان ، پس از مرگ از بين نمى رود .

ألّن نجمع عظامه

برداشت ياد شده از تعبير «نجمع» - از ماده «جمع» (گردآوردن) - استفاده مى شود; زيرا گردآوردن در جايى صادق است كه

ص: 166

اجزايى پراكنده وجود داشته باشد.

292- بقاى نسل انسان در زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 6

6 - هبوط آدم و حوا ( ع ) به زمين ، ملازم با ابقاى تمامى نسل انسانى در آن است .

قال اهبطا . .. بعضكم لبعض عدوّ فإمّا يأتينّكم

ضمير جمع در «بعضكم» و «يأتينّكم» گوياى اين نكته است كه هنگام صدور فرمان هبوط، ادامه يافتن زندگى بشر در زمين، قطعى بوده است.

293- بلوغ انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 18

18- پايان اوج مرحله جوانى ( بلوغ الأشد ) ، نقطه آغازين منحنى نزول است . و سرانجام مرحله پيرى ( أرذل العمر ) ، نقطه پايانى اين منحنى در زندگى انسان مى باشد .

فإنّا خلقنكم من تراب. .. ثمّ لتبلغوا أشدّكم... لكيلا يعلم من بعد علم شيئًا

294- بوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 94 - 5

5- هر يك از انسان ها داراى بويى مخصوص به خويش

إنى لأجد ريح يوسف

295- بهترين انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 32 - 7

7 - پيشتازان در انجام كار هاى خير ، از بهترين مردم و والاترين آنان در پيشگاه خداوند

و منهم سابق بالخيرت

ص: 167

از تقسيم بندى سه گانه مردم در تمسّك به قرآن و دين دارى (ضعيف، قوى و. ..) و آمدن گروه پيشتاز در انجام خيرات به عنوان آخرين و قوى ترين گروه، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 47 - 3

3 - پيامبران ، بهترين افراد از ميان انسان ها

و إنّهم عندنا لمن المصطفين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 7 - 1

1 - افراد مؤمن و داراى عمل صالح ، بهترين مردم و برترين موجودات اند .

إنّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت أُولئك هم خير البريّة

296- بهترين خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 10

10 - نوع خلقت انسان ، برترين و بهترين شكل آفرينش براى او

ثمّ أنشأنه خلقًا ءاخر فتبارك اللّه أحسن الخلقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 6

6 - انسان ، برخوردار از بهترين شكل و شمايل و اندامى موزون

و صوّركم فأحسن صوركم

297- بهره دنيوى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 37 - 3،4

3 - هر انسانى داراى نصيب و بهره اى ثبت شده و حتمى در دنياست.

أولئك ينالهم نصيبهم من الكتب

4 - همه مردم، حتى افترا زنندگان بر خدا و تكذيب كنندگان آيات او، تا فرا رسيدن مرگشان به بهره مقدر خويش در دنيا خواهند رسيد.

ص: 168

فمن أظلم . .. أولئك ينالهم نصيبهم من الكتب حتى إذا جاءتهم رسلنا

«الكتاب» مصدر و به معناى اسم مفعول است، يعنى مكتوب و مقدر. «من» براى ابتداى غايت است. يعنى آنچه از مقدرات الهى سهم كافران است، به آنان خواهد رسيد.

298- بهره هاى دنيوى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 29

29 - « عن على بن أبى طالب ( ع ) فى قول اللّه عزّوجلّ « و لاتنس نصيبك من الدنيا » قال : لاتنس صحّتك و قوّتك و فراغك و شبابك و نشاطك أن تطلب بها الأخرة ;

از حضرت على(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ «و لاتنس نصيبك من الدنيا» روايت شده است: آيه شريفه مى گويد: فراموش نكن كه با سلامتى، توان، فراغت، جوانى و شادابى خود آخرت را كسب نمايى».

299- بى ارزشى عنصر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 18 - 3

3 - ماده اصلى در آفرينش انسان ، ماده اى پست و ناچيز بوده است .

من أىّ شىء خلقه

استفهام در اين آيه، براى تحقير است. نكره بودن كلمه «شىء» نيز به قرينه سياق آيات - كه مراحل تكامل انسان از مرحله نطفه تا مرحله حشر را بر مى شمرد - مفيد تحقير است.

300- بى ارزشى نطفه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 4

4 - نطفه انسان ، موجودى پست و بى ارزش

من نطفة

تنكير «نطفة» دلالت بر تحقير مى كند.

ص: 169

301- بى پناهى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 101 - 5

5 - بى پناهى و تنهايى شديد انسان ها در عرصه قيامت ، على رغم حضور در جمع

فلاأنساب بينهم يومئذ و لايتساءلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 47 - 8

8 - قيامت ، صحنه بى پناهى و بى ياورى انسان ها است .

ما لكم من ملجإ يومئذ

302- بى پناهى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 22 - 4،5

4 - هيچ پناهگاهى براى بشر در برابر عذاب خداوند ، جز خود خدا وجود ندارد .

و لن أجد من دونه ملتحدًا

5 - هيچ كس ، توانايى پناه دادن به انس و جن در برابر عذاب الهى را ندارد .

و لن أجد من دونه ملتحدًا

303- بى پناهى انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 4 - 1

1 - مردم در قيامت ، مانند پروانه هاى ريز و پراكنده در هوا ، هراسان و بى سامان به هر طرف روى خواهند آورد .

يوم يكون الناس كالفراش المبثوث

«فَراشَة» (مفرد «فَراش»); يعنى، آنچه بال زده و در حرارت چراغ سقوط كرده و خود را مى سوزاند (تاج العروس) «فرّاء» آنها را ملخ هايى مى داند كه روى زمين گسترده و در هم مى لولند (مجمع البيان). تشبيه مردم در قيامت به آن حشرات، نشانگر سردرگمى، ترس و اضطرابى است كه انسان ها را به هر سو خواهد كشاند.

ص: 170

304- بى تقوايى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 131 - 16

16 - كفرورزى انسان ها و بى تقوايى آنان ، خارج از خواست و اختيار خداوند نخواهد بود .

و إن تكفروا فان للّه ما فى السموت و ما فى الأرض

بيان مالكيت خداوند نسبت به تمامى هستى پس از جمله «ان تكفروا»، مى تواند اشاره به اين معنا باشد كه، كفرورزى انسانها چون خارج از هستى نيست، در اختيار خداوند است.

305- بى شعورى انسان هاى منفعل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 4

4 - انسان هاى بى ثبات ، از حيات و شعور واقعى ، بى بهره اند .

إذاهم يستبشرون . .. و لئن أرسلنا ... يكفرون . فإنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ

306- بى صبرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 61 - 3

3 - انسان تنوع طلب و ناشكيبا بر يكنواختى است .

لن نصبر على طعام وحد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 11 - 5

5 - بشر در دستيابى به خواسته ها و تمايلات خود ، موجودى عجول و ناشكيباست .

و لو يعجل اللّه للناس الشر استعجالهم بالخير

«الخير» به معناى هر چيز خوب و دلخواه است و «استعجال» منصوب به نزع خافض مى باشد و تقدير آن «كاستعجالهم بالخير» است; يعنى، اگر خداوند نيز همانند انسانها - كه در رسيدن به خواسته هاى خود عجول و ناشكيبا هستند - بى درنگ به مجازات بزهكاران مى پرداخت و . .. .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 51 - 6

6 - انسان ، موجودى كم ظرفيت در ملايمات و ناملايمات

ص: 171

و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض . .. و إذا مسّه الشرّ فذو دعاء عريض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 19 - 1،3

1 - انسان ، موجودى بس بى صبر و ناشكيبا

إنّ الإنسن خلق هلوعًا

«هلوع»، در دو معنا به كار مى رود: 1- جزوع (بى صبر و ناشكيبا); 2- حريص و آزمند (العين). برداشت ياد شده براساس معناى نخست است.

3 - ناشكيبايى و آزمندى ، نهفته در سرشت بشر

إنّ الإنسن خلق هلوعًا

مطلب ياد شده، از تعبير «خلق» درباره صفت «هلوع» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 20 - 1،2

1 - انسان هنگام مبتلا شدن به شرّ و بدى ، بسيار بى صبر و ناشكيبا است .

إذا مسّه الشرّ جزوعًا

«جزع» ضد صبر است; يعنى، بى صبرى و ناشكيبايى (العين و قاموس المحيط).

2 - بى صبرى و ناشكيبايى در برابر بدى ها و شرور ، از ويژگى هاى انسان است .

إذا مسّه الشرّ جزوعًا

307- بى ياورى اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 35 - 3

3 - خلق ، ناتوان از يارى رسانى به يكديگر و عاجز از عكس العمل دفاعى در مقابل سختى هاى محشر

يرسل عليكما . .. فلاتنتصران

308- بى ياورى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 18 - 5

5 - بى ياورى انسان در قيامت ، حتى از سوى خويشاوندان خود

و إن تدع مثقلة إلى حملها لايحمل منه شىء و لو كان ذاقربى

ص: 172

309- بى ياورى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 13 - 9

9- انسان ، در برابر اراده و قدرت الهى ، فاقد كمترين ياور و يارى دهنده

أهلكنهم فلاناصر لهم

310- بينايى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 171 - 5

5 - حواس آدمى ( شنوايى ، بينايى و . . . ) از ابزار درك و شناخت اوست .

صم بكم عمى فهم لايعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 23 - 4

4 - انسان ، برخوردار از قدرت شنوايى ، بينايى و تعقّل

و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة

مقصود از«أفئدة» - به قرينه «سمع» و «أبصار» - عقول است و استعمال اين واژه در معناى ياد شده، در قرآن بسيار شايع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 9

9 - خداوند ، انسان را شنوا و بينا آفريد .

فجعلنه سميعًا بصيرًا

311- بينش اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 8،11

8 - حاضران صحنه قيامت ، خداوند را محشور كننده انسان ها و اختياردار قواى درك و فهم آنان مى دانند .

لم حشرتنى أعمى

ص: 173

11 - در ديدگاه حاضران صحنه قيامت بدن انسان در آن جا ، بايد با بدنى دنيايى او هماهنگ باشد .

لم حشرتنى أعمى و قد كنت بصيرًا

312- بينش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 7 - 5

5 - بينش انسان ، رفتارساز و شكل دهنده كردار او است .

ليطغى . أن رءاه استغنى

313- بينش انسان كامل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 73 - 5

5- اولياى خداوند و افراد كامل ، خطاى خود را در صورت فراموشى نيز مايه استحقاق مؤاخذه مى دانند .

لاتؤاخذنى بما نسيت

در خواست موسى از خضر(ع) مبنى بر مؤاخذه نشدن، دال بر آن است كه خطا، حتى در صورت نسيان نيز قابليت مؤاخذه دارد.

314- بينش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 11

11 - انسان ها ، آسودگى و برخوردارى از نعمت ها را ، نتيجه دانش و تلاش خود مى دانند .

ثمّ إذا خوّلنه نعمة منّا قال إنّما أُوتيته على علم

315- بينش پوچى خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 115 - 2

2 - گزاف و بى هدف شمردن آفرينش انسان ، پندارى غلط و ناروا

أفحسبتم أنّما خلقنكم عبثًا

ص: 174

316- بيهوشى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 2 - 7

7- شدت و هراس ناشى از زلزله زمين در آستانه برپايى رستاخيز ، هوش از سر تمامى مردم روى زمين خواهد ربود و آنان را مانند مى زدگان مست ، بى خود خواهد ساخت .

إنّ زلزلة الساعة شىء عظيم. .. يوم ترونها... و ترى الناس سكرى

«سكارى» جمع «سكران» است. «سكران» نيز به كسى گفته مى شود كه در اثر خوردن شراب، عقلش را از دست بدهد (مست شود).

317- پاداش اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 2 - 10

10 - تكامل و تعالى و داشتن دستاوردى بهتر ، فلسفه و هدف آغازين خلقت بشر و برخوردار شدن از جزا و پاداش اخروى ( بهشت برين ) ، فلسفه و هدف نهايى آفرينش او است .

ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً

به مقتضاى جمله «ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً»، هدف از خلقت انسان و تقدير مرگ و حيات براى وى، تكامل و داشتن دستاوردى بهتر در دنيا است; ولى چون پاداش و جايزه اصلى آن را در جهان آخرت دريافت مى كند، بنابراين مى توان گفت: تكامل، هدف مرحله اولى خلقت بشر و بهشت برين، هدف مرحله نهايى آفرينش او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 7 - 5

5 - جن ، همچون انسان ، داراى تكليف و مورد بازخواست خدا و كيفر و پاداش در قيامت

و أنّهم ظنّوا كما ظننتم أن لن يبعث اللّه أحدًا

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه مبعوث شدن انسان ها در قيامت، بيانگر كيفر و پاداش و حسابرسى آن است.

318- پاداش اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 51 - 1

1- تغيير و تبديل نظام كنونى آسمان ها و زمين به نظام ديگر در آستانه برپايى قيامت ، به منظور كيفر و پاداش انسانهاست .

ص: 175

يوم تبدّل الأرض غير الأرض . .. و برزوا لله ... ليجزى الله كلّ نفس ما كسبت

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «ليجزى» متعلق به «برزوا» در آيه 48 باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 15 - 10،13

10 - دنيا ، محل تلاش و آخرت جاى كيفر و پاداش و مواجه شدن با نتيجه تلاش است .

إنّ الساعة ءاتية . .. لتجزى كلّ نفس بما تسعى

13 - حضور در صحنه قيامت و برخورد با سزاى اعمال دنيايى خود ، فرجام همه انسان ها است .

إنّ الساعة . .. لتجزى كلّ نفس بما تسعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 28 - 1

1 - هدفمند بودن آفرينش جهان ، مقتضى برپايى قيامت به منظور كيفر بندگان و يا پاداش به آنان

و ما خلقنا السماء . .. بطلاً... أم نجعل الذين ءامنوا و عملوا الصلحت

يادآورى برابر نبودن سرنوشت مؤمنان با مفسدان، پس از طرح مسأله بى هدف نبودن آفرينش جهان، مى رساند كه اگر مؤمنان و مفسدان يكسان باشند، لازم مى آيد كه جهان آفرينش بى هدف باشد و چون جهان آفرينش هدفمند است، پس بايد سرنوشت اين دو گروه يكسان نباشد. و از آن جايى كه در دنيا يكسان زندگى مى كنند، پس بايد جهان ديگرى (رستاخيز) باشد كه با آنان برخورد متفاوت و متناسب شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 32 - 4

4 - جن ، همانند انسان داراى مسؤوليت و كيفر و پاداش در آخرت

سنفرغ لكم أيّه الثقلان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

319- پاداش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 12

12 - همه انسان ها ، براى كيفر و پاداش به سوى خدا بازمى گردند .

فإلينا يرجعون

ص: 176

320- پاداش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 38 - 18

18 - پاداش برتر و مازاد بر استحقاق بندگان ، پرتوى از مشيت خدا بر اعطاى روزى بى شمار او

ليجزيهم اللّه أحسن ما عملوا و يزيدهم من فضله و اللّه يرزق من يشاء بغير حساب

جمله «و اللّه يرزق من يشاء بغير حساب» در مقام تعليل براى جمله «ليجزيهم اللّه. ..» و «يزيدهم...» است; چون خداوند به هر كس كه بخواهد روزى بى حساب و فراون مى دهد. از اين رو به مردان الهى پاداش افزون بر استحقاقشان، عنايت مى فرمايد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 5 - 4

4 - رسيدگى نهايى به كار مردمان و تعيين كيفر و پاداش براى آنان ، از شؤون خداوند

و إلى اللّه ترجع الأُمور

در صورتى كه مراد از«الأمور» كارهاى مربوط به انسان ها باشد; آيه شريفه به فلسفه قيامت و حضور مردم در پيشگاه خداوند، جهت محاسبه اعمال و مشخص شدن فرجام نهايى شان اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 26 - 3

3 - حساب رسى و كيفر و پاداش بندگان ، مهم ترين خصوصيت معاد و فلسفه برپايى قيامت

و الذين يصدّقون بيوم الدين

مطلب ياد شده، از تعبير «يوم الدين» درباره قيامت، به دست مى آيد.

321- پاسخ اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 52 - 3

3- پاسخ سريع و بى چون و چراى انسان ها ، به پرسش هاى خداوند در قيامت

يوم يدعوكم فتستجيبون بحمده

322- پاكى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 36

36 - طهارت انسان و اتمام نعمت الهى بر او ، زمينه ساز سپاسگزارى از خداوند

ص: 177

و لكن يريد ليطهركم وليتم نعمته عليكم لعلكم تشكرون

در برداشت فوق «لعلكم»، غايت و تعليل براى «ليطهركم» و «ليتم» گرفته شده است.

323- پايان عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 49 - 1

1 - زندگى نسل انسان ها در دنيا ، با يك صيحه و فرياد سهمگين به پايان خواهد رسيد .

و يقولون متى هذا الوعد . .. ما ينظرون إلاّ صيحة وحدة تأخذهم

«صيحة» به معناى صداى بلند و سهمگين است و مقصود از آيه شريفه، با توجه به آيه قبل - كه در آن كافران از زمان برپايى قيامت سؤال مى كردند - بيانِ نشانه هاى برپايى قيامت و شرايطى است كه در آن، رستاخيز برپا مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 81 - 5

5 - پايان عمر آدمى در دنيا ، پايان حيات ابليس و سرآغاز مرگ او است .

من المنظرين . إلى يوم الوقت المعلوم

324- پدر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 189 - 2

2 - شخص واحد ( آدم ( ع ) ) منشأ و مبدأ همه انسانهاست .

خلقكم من نفس وحدة

برداشت فوق و نظاير آن مبتنى بر اين نظر است كه مراد از نفس واحده و زوجش آدم(ع) و حوا(س) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 6 - 1

1 - خداوند ، انسان ها را از يك تن ( آدم ( ع ) ) آفريد .

خلقكم من نفس وحدة

مفسران بر اين ديدگاه اند كه مقصود از «نفس واحدة» آدم ابوالبشر است.

ص: 178

325- پراكندگى انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 9 - 1

1 - در قيامت ، مردگان از قبر ها برانگيخته و پراكنده خواهند شد .

بعثر ما فى القبور

«بَعْثَرَ» (معلوم «بُعْثرَ»); يعنى، بيرون كشيد; اجزا را زير و رو كرد; متفرق ساخت; آشكار كرد و برانگيخت (صحاح اللغة). صاحب «مفردات» بعيد نمى داند كه فعل «بُعْثِرَ»، مركّب از فعل هاى «بُعِثَ» و «اُثيرَ» باشد; زيرا معناى هر دو را دارد. مصداق بارز «ما فى القبور» - به قرينه ضمير جمع عاقل در جمله «إنّ ربّهم ...» (در آيات بعد) - انسان ها هستند.

326- پرسش از وحى به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 43 - 10

10- دعوت خداوند از مشركان مكه براى تفحص و تحقيق از عالمان ، جهت به دست آوردن حقانيت وحى به انسان

و ما أرسلنا من قبلك إلاّ رجالاً . .. فسئلوا أهل الذكر إن كنتم لاتعلمون

مخاطب فعل «فسئلوا» به قرينه آيات قبل - كه درباره مشركان بود - مى تواند مشركان باشد.

327- پرسشگرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 67 - 5

5- انسان ، موجودى پرسشگر ، خردورز و داراى قدرت تجزيه و تحليل خلقت خويش است و بر مقايسه گذشته و آينده نظام آفرينش توانا است .

و يقول الإنسن أءذا مامتّ . .. أوَلا يذكر الإنسن أنّا خلقنه

328- پليدى اضلال انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 1 - 3

3- منحرف ساختن مردم از راه خدا ، بارزترين و زشت ترين حركت كفرآميز

الذين كفروا و صدّوا عن سبيل اللّه

پس از طرح مسأله كفر، در آيه موضوع «صدّ عن سبيل اللّه» مطرح شده است، تا به اثرى از آثار كفر اشاره شده باشد.

ص: 179

329- پناهگاه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 72 - 8

8 - هيچ گريزگاه و مأوايى جز خداوند براى انسان نيست.

و هو الذى إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 53 - 3،4،5

3- انسان ها به محض احساس ضعف و دچار شدن به رنج و زحمت ، با تضرع و التماس به درگاه خداوند روى مى آورند .

ثمّ إذا مسّكم الضرّ فإليه تجئرون

«ضرّ» به معناى كسالت روحى و بدنى و كمبود اقتصادى است و «تجئرون» (از مصدر جؤار) به معناى زيادت در تضرع آمده است.

4- انسان ها ، فطرتاً خداوند را تنها پناهگاه و ملجأ خويش مى دانند .

ثمّ إذا مسّكم الضرّ فإليه تجئرون

5- منشأبودن خداوند براى تمامى نعمت ها و پناهگاه انحصارى بودن او براى گرفتاران و آسيب ديدگان ، دليل وحدانيت او و بطلان ثنويت

و قال الله لاتتخذوا إلهين اثنين إنما هو إله وحد . .. و ما بكم من نعمة فمن الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 81 - 4،5

4- آفرينش كوه ها به گونه اى كه قابل پناه گرفتن براى انسان باشد ، به قدرت خداست .

و الله . .. جعل لكم من الجبال أكننًا

5- امكان مأوى گرفتن انسان در دل صخره ها و سنگر گرفتن در شكاف كوه ها ، از نعمت هاى الهى

و جعل لكم من الجبال أكننًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 27 - 13

13- خداوند ، تنها ملجأ و پناه آدميان است .

و لن تجد من دونه ملتحدًا

«التحاد» يعنى «به سوى چيزى عدول كردن و به آن پناه آوردن» و «ملتحد» - به قرينه مقام - مكانى است كه شخص خائف، به سوى آن راه خود را كج كند تا در پناه آن محفوظ بماند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 180

10 - مريم - 19 - 18 - 3،4

3- خداوند ، پناه گاه انسان ، در تنگا ها است .

إنّى أعوذ بالرحمن

4- رحمت وافر خداوند ، مقتضى پناه دادن او به گرفتاران و بى پناهان است .

إنّى أعوذ بالرحمن منك

«رحمان» صيغه مبالغه و به معناى بسيار مهربان است. تكيه حضرت مريم براين نام از بين نام هاى ديگر خداوند نشانه ويژگى اين وصف در بين اوصاف خداوند و تناسب بيشتر آن با مقام استعاذه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 88 - 2،3

2 - خدا ، تنها پناهگاه بى پناهان

و هو يجير

«إجارة» (مصدر «يجير») به معناى پناه دادن است و «هو» فاعل معنوى و تقديم آن مفيد حصر مى باشد. جمله «هو يجير» عطف بر «بيده ملكوت كل شىء» و به تقدير «و من هو يجير...» است; يعنى، «و كيست آن كه تنها او پناه مى دهد».

3 - عدم وجود كمترين پناهگاه ، در برابر خداوند

و لايجار عليه

«مجار عليه» به كسى گفته مى شود كه در برابر او و على رغم ميل و خواسته او، به كسى پناه داده مى شود. بنابراين عبارت «لايجار عليه»; يعنى، در برابر خدا كسى نيست، كه على رغم خواست او، به كسى پناه دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 98 - 6

6 - خدا ، تنها پناهگاه انسان براى ايمن ماندن از شرّ هاى شياطين

أعوذ بك من همزت الشيطين . و أعوذ بك ربّ أن يحضرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 65 - 7

7 - خداوند ، پناهگاه انسان و نجات بخش او است .

فإذا ركبوا فى الفلك دعوا اللّه مخلصين له الدّين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 4 - 13

13 - انسان ، همواره نيازمند ملجأ و شفيع براى جبران كاستى هاى خود است .

ما لكم من دونه من ولىّ و لاشفيع

«شفع» ريشه «شفيع» به معناى «ضميمه كردن چيزى به ديگرى» است (مفردات راغب). شفاعت، به معناى «پيوستن چيزى به ديگرى، جهت كمك به او» است (مفردات راغب). نفى هرگونه «ولىّ و شفيعى» جز خدا براى انسان، نشان دهنده اين است كه

ص: 181

انسان به آن نياز اساسى دارد و به دنبال آن مى رود و خداوند مى خواهد به او رهنمود بدهد كه نياز ياد شده در كجا برآورده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 28 - 2

2 - خداوند ، تنها پناهگاه انسان و نويددهنده او در مشكلات و نااميدى ها است .

و هو الذى ينزّل الغيث من بعد ما قنطوا

آيه شريفه با طرح نزول باران در شرايط نااميدى، ضمن اشاره به رحمت گسترده الهى، ناظر به اين نكته است كه در بدترين شرايط هم نبايد نااميد شد و بايد به خدا پناه برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 20 - 5

5- تنها پروردگار جهان ، پناهگاه انسان ، در سختى ها و دشوارى هاى زندگى است .

و إنّى عذت بربّى و ربّكم

330- پناهگاه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 50 - 2

2 - خداوند ، تنها ملجأ و پناهگاه واقعى آدميان

ففرّوا إلى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 6 - 1

1 - برخى از مردان بنى آدم ، به گروهى از مردان جنى پناه مى بردند .

و أنّه كان رجال من الإنس يعوذون برجال من الجنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 22 - 4

4 - هيچ پناهگاهى براى بشر در برابر عذاب خداوند ، جز خود خدا وجود ندارد .

و لن أجد من دونه ملتحدًا

ص: 182

331- پنهان كارى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 54 - 3

3 - انسان ها ، توانايى دارند برخى از مقاصد خود را پنهان دارند .

إن تبدوا شيئًا أو تخفوه

332- پوچ انگارى خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 116 - 1

1 - انكار معاد و بيهوده شمردن آفرينش انسان ، اهانت به ساحت آفريننده جهان ( خدا ) است .

أفحسبتم أنّما خلقنكم عبثًا . .. لاترجعون . فتعلى اللّه

«تعالى» (مصدر «تعالى») به معناى والايى و بلندمرتبگى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 36 - 6

6 - پوچ انگارى خلقت انسان و بى هدف دانستن زندگى او ، تأثيرگذار در انكار كردن معاد و ايمان نياوردن به روز قيامت

أيحسب الإنسن أن يترك سدًى

آيه شريفه در سلسله آيات مربوط به تكذيب معاد از سوى كافران قرار دارد. از اين رو مى تواند درصدد بيان علل تكذيب روز قيامت باشد; هم چنان كه مى تواند بيانگر نشانه هاى تحقّق چنين روزى باشد.

333- پيدايش صورت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 8 - 3

3 - مرحله پيدايش قيافه و سيما براى هر انسان ، پس از مراحل آفرينش ، تكميل و تعديل اعضاى او است .

فى أىّ صورة ما شاء ركّبك

جمله «فى أىّ صورة. ..» مستأنفه و بيانگر مرحله اى ديگر از مراحل پيدايش انسان است. برخى آن را تفسير جمله «فعدلك» در آيه قبل، قرار داده و مرحله تعديل و چهره پردازى را يكى دانسته اند.

ص: 183

334- پيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 13

13- « عن أبى جعفر ( ع ) : إذا بلغ العبد مائة سنة فذلك أرذل العمر ;

از امام باقر(ع) روايت شده است: هر گاه بنده خدا به صد سال مى رسد، [عمر او] «أرذل العمر» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 24

24 - تنها برخى از انسان ها به مرحله پايانى پيرى ( أرذل العمر ) مى رسند .

و منكم من يردّ إلى أرذل العمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 6 - 2

2 - آفرينش انسان از خاك ، رشد مرحله به مرحله او در رحم ، صعود تدريجى از طفوليت ( مرحله ضعف جسمى و عقلى ) به اوج جوانى و نزول تدريجى از اوج بتوانايى ( جوانى ) به حضيض ناتوانى ( كهولت و پيرى ) ، جلوه هاى ربوبيت خدا و يگانگى او

فإنّا خلقناكم من تراب . ..لكيلا يعلم من بعد علم شيئًا ... ذلك بأنّ اللّه هو الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 54 - 2،4،7،10

2 - مراحل مختلف حيات انسان ، از كودكى تا پيرى ، به دست خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف ثمّ جعل من بعد ضعف قوّة ثمّ جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

4 - سير مراحل زندگى آدمى ، از كودكى تا پيرى ، تخلف ناپذير و غير قابل تغيير است .

خلقكم من ضعف ثمّ جعل من بعد ضعف قوّة ثمّ جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

7 - از ضَعف به كمال جسمانى رسيدنِ انسان ها و سپس فرتوت و ناتوان شدن آنان ، از آيه هاى خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف . .. و شيبة

10 - دوران پيرى انسان ها ، دوران ناتوانى و ضعفى ادامه دار است .

ثمّ جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

«شيبة» به معناى پيرى است و آورده شدن آن پس از «ضعفاً» به عنوان عطف بيان، با اين كه «ضعفاً» مقصود را مى رساند، به خاطر يادآورى اين نكته است كه در اين دوران، ضعف، قابل جبران نيست و تا مرگ ادامه دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 8

8 - پايان اوج مرحله جوانى ( بلوغ اشد ) نقطه آغاز منحنى نزول و سرانجام مرحله پيرى ، نقطه پايان اين منحنى در زندگى انسان است .

ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا . .. لتبلغوا أجلاً مسمّىً

ص: 184

335- پيوند انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 17

17 - انسان ها ، اعضاى يك پيكره و به منزله يك مجموعه

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

از اينكه خداوند كشتن و زنده كردن يك فرد را به منزله كشتن و زنده كردن همه مى داند، پيوستگى فرد و جامعه، مانند اعضاى يك مجموعه، به دست مى آيد.

336- تأثيرپذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 9 - 2

2- آدمى ، به هنگام از دست دادن امكانات و موهبت هاى دنيوى ، از رحمت الهى مأيوس شده و تدبير خداوند در هستى را منكر مى شود .

و لئن أذقنا الإنسن . .. إنّه ليئوس كفور

«كفور» مى تواند از كفر - كه به معناى انكار است - گرفته شده باشد. بر اين اساس جمله «إنه ... كفور» اشاره به اين دارد كه: انسان در پى برخوردار شدن از نعمت و سلب آن نعمت از وى چنين مى پندارد كه تبديلها و تغييرها در هستى به دست خداوند نيست و از اختيار او بيرون است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 10 - 6

6- حالات روحىو روانى انسان ( نااميدى ، شادمانى مفرط ، تكبر و . . . ) حتى باكمترين سختىو رفاه تغييرپذير است .

و لئن أذقنا الإنسن . .. إنّه ليئوس كفور. و لئن أذقنه نعماء ... إنّه لفرح فخور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 39 - 11

11- انسان ، موجودى تأثيرپذير از إلقائات و تبليغات

لأغوينّهم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 64 - 5

ص: 185

5- تأثيرپذيرى عميق روح و روان آدمى در برابر صدا ها و نغمه ها

و استفزز من استطعت منهم بصوتك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 37 - 2

2- آدمى تحت تأثير گرايش هاى طبيعى انسانى قرار دارد ; نه صرفاً متأثر از شرايط بيرونى .

خلق الإنسن من عجل

از اين كه خلقت بشر از خمير مايه عجله و شتاب دانسته شده است، استفاده مى شود كه انسان ها فقط از شرايط و محيط خارجى (جامعه، تربيت و. ..) تأثير نمى پذيرند، بلكه غرايز انسانى نيز در آنان مؤثرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 53 - 7

7- تأثيرپذيرى انسان ، از خانواده و جامعه خويش

قالوا وجدنا ءاباءنا لها عبدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 36 - 1،3

1 - انسان ها ، به هنگام برخوردارى از اندك رحمتى ، شادمان ، به هنگام مواجهه با كمى ناگوارى ، مأيوس و نااميد مى شوند .

و إذا أذقنا الناس رحمة . .. يقنطون

«قنوط» در لغت، به معناى «يأس از خير» است (مفردات راغب). «ذوق» به معناى «چشيدن و خوردن بسيار كم» استعمال مى شود. كاربرد «أذقنا» به جاى هر واژه ديگر، مى تواند به منظور ياد شده باشد. لازم به ذكر است كه تنوين «رحمة» و« سيّئة» تنكير و براى قِلّت است.

3 - انسان ها ، شخصيتى تأثيرپذير و انفعالى دارند .

و إذا أذقنا الناس . .. فرحوا بها و إن تصبهم ... يقنطون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 49 - 4

4 - انسان از شرايط و محيط بيرونى خويش ، سريعاً تأثير مى پذيرد .

إذاهم يستبشرون . و إن كانوا من قبل ... لمبلسين

تكرار «من قبل» در آيه، مى تواند به منظور تأكيد بر اين نكته باشد كه انسان، در برخورد با حوادث خوش حال كننده و يا غم آور، به سرعت تغيير مى كند و حالى به حالى مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 82 - 8

8 - انسان ، موجودى تأثيرپذير از عوامل بيرونى و از القائات و تبليغات آنها

ص: 186

لأغوينّهم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 34 - 8

8 - تأثيرپذيرى سريع انسان ها ، از اخلاق نيك ديگران

ادفع بالتى هى أحسن فإذا الذى بينك و بينه عدوة كأنّه ولىّ حميم

با توجه به اين كه «إذا»ى فجائيه براى بيان ناگهانى بودن امرى به كار مى رود و نوعى ملازمه با سرعت و شتاب وقوع آن دارد، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 8

8- روح انسان ، تأثيرپذير از تكرار و تنوع

و صرّفنا الأيت لعلّهم يرجعون

«صرّفنا»، بيانگر تنوع و تكرار است و به كارگيرى آن، بدين جهت است كه انتظار مى رود تأثير و كارايى آن فزون تر باشد.

337- تأثيرپذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 50 - 6

6 - آدمى تحت تأثير شرايط مختلف زندگى ، حالت هاى گوناگون پيدا مى كند .

و إن مسّه الشرّ فيئوس قنوط . و لئن أذقنه رحمة منّا من بعد ضرّاء مسّته ليقولنّ ه

338- تأمين برخى از نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 34 - 4

4- خداوند ، بخشى از هر يك از انواع تقاضا ها و درخواست هاى انسان را به آنان عطا فرمود .

و ءاتيكم من كلّ ما سألتموه

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه: «من» در «من كلّ» براى تبعيض باشد و نيز مقصود از سؤال در جمله «سألتموه» درخواست و تقاضاى زبانى باشد، نه نيازها و خواسته هاى وجودى.

ص: 187

339- تأمين روزى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 40 - 8

8 - آفرينش انسان ها و تأمين روزى آنان ، از آيات الهى است .

اللّه الذى خلقكم ثمّ رزقكم

340- تأمين مصالح انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 35 - 20

20 - تكاليف الهى ، تأمين كننده مصالح و منافع انسانهاست .

و لاتقربا هذه الشجرة فتكونا من الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 61 - 20

20 - راضى بودن به آنچه خدا مقرر كرده و شكيبا بودن بر آن ، تأمين كننده خير و مصلحت واقعى انسان است .

لن نصبر على طعام وحد . .. قال أتستبدلون الذى هو أدنى بالذى هو خير

341- تأمين معاش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 20 - 5

5- زمين ، مركز تأمين امكانات و وسايل معيشت انسان

و الأرض مددنها . .. و جعلنا لكم فيها معيش و من لستم له برزقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 70 - 7

7- امتنان خدا بر آدميان به خاطر بهره مند كردن آنان از كرامت انسانى و نيز ذخيره هاى معيشتى دريا و خشكى

و لقد كرّمنا بنى ءادم و حملنهم . .. و رزقنهم من الطيّبت

ص: 188

342- تأمين منافع انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 21 - 10

10- فرمان هاى خدا و دستور او به جهاد ، در جهت منافع خود انسان ها است .

فإذا عزم الأمر فلو صدقوا اللّه لكان خيرًا لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 10

10- تشريع انفاق از سوى خداوند ، صرفاً در جهت منافع خود انسان ها است .

تدعون لتنفقوا . .. و من يبخل فإنّما يبخل عن نفسه و اللّه الغنىّ و أنتم الفقراء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 6 - 5

5 - آفرينش زمين ، نعمتى الهى براى انسان ها و در جهت منافع حياتى آنان است .

ألم نجعل الأرض مهدًا

«مَهْد» و «مِهاد»، به معناى مكانى است كه ممهّد و مهيّا باشد (مفردات راغب). بنابراين جمله «ألم نجعل...»، حاكى از اين است كه خداوند زمين را به گونه اى قرار داده است كه براى ادامه حيات بشر آماده باشد.

343- تأمين منافع انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 3 - 9

9- بيان هاى تمثيلى و توصيفى قرآن ، براى توده هاى بشر و در جهت منافع آنان

كذلك يضرب اللّه للناس أمثلهم

لام در «للناس» بيانگر منفعت است.

344- تأمين نياز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 130 - 7

7 - خداوند ، تأمين كننده نياز هاى آدمى

يغن اللّه كلا من سعته

ص: 189

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 131 - 4

4 - مالكيت خداوند بر هستى ، دليل توانمندى او بر رفع نياز هاى انسان

يغن اللّه كلا من سعته . .. و للّه ما فى السموت و ما فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 9،10

9 - خداوند ، تمامى نياز هاى بشر را از نوع پاكيزه و دلپذيرش فراهم ساخته است .

و رزقكم من الطيّبت

10 - فراهم ساختن تمامى نياز هاى بشر از نوع پاكيزه و دلپذير آن - پس از آفرينش او - جلوه اى از قدرت و ربوبيت بى همتاى خداوند

فأحسن صوركم و رزقكم من الطيّبت

345- تأمين نياز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 48 - 1،3

1 - خداوند ، تنها برآورنده نياز ها و عطاكننده ثروت و مكنت به آدميان

و أنّه هو أغنى

3 - نياز هاى مقطعى و دراز مدت بشر ، برآورده شده در نظام هستى از سوى خداوند *

و أنّه هو أغنى و أقنى

«أقنى»; يعنى، «أعطى القنية» و «قنية» به سرمايه هاى باقى و ذخاير پايدار گفته مى شود. بنابراين جمع ميان «أغنى» و «أقنى» بيانگر مطلب ياد شده است.

346- تأمين نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 26 - 10

10 - تأمين نيازهاى مادى انسان و تبيين ارزشهاى معنوى وى، از نشانه هاى الوهيت خداوند

يبنى ءادم قد أنزلنا . .. ذلك من ءايت الله

مشاراليه «ذلك»، آفرينش لباس (أنزلنا عليكم لباسا) و تبيين ارزش تقوا (و لباس التقوى ذلك خير) است. گفتنى است كه لباس و بيان ارزش تقوا از جهت آيت بودن خصوصيتى ندارد و لذا به كليه نيازهاى مادى و تبيين ارزشهاى معنوى تعميم داده شده است.

ص: 190

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 34 - 9،11

9- تمامى آنچه خداوند در تأمين نياز ها و خواسته هاى بشر به او داده است ، نعمت و احسان است .

و ءاتيكم من كلّ ما سألتموه و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها

از اينكه خداوند داده هاى خود به بشر (و ءاتيكم من كلّ ما سألتموه) را نعمت خوانده است (و إن تعدوا نعمت الله . ..)، مطلب فوق به دست مى آيد.

11- تأمين همه نياز ها و خواسته هاى وجودى انسان و برخوردار ساختن وى از نعمت هاى بيشمار ، دليل توحيد ربوبى خداوند

الله الذى خلق السموت و الأرض . .. و ءاتيكم من كلّ ما سألتموه و إن تعدّوا نعمت ا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 11 - 13

13- برآورده شدن نياز هاى انسان از طبيعت ، از نشانه هاى توحيد و خداشناسى است .

هو الذى أنزل . .. ماء لكم ... ينبت لكم به ... إن فى ذلك لأية لقوم يتفكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 14 - 14

14- عوامل طبيعى مجارى تحقق اراده خداوند در تأمين نياز هاى انسان

و هو الذى سخ-ّر البحر لتأكلوا منه لحمًا طريًّا و تستخرجوا منه حلية تلبسونها و تر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 81 - 10

10- اتمام نعمت خداوند بر انسان ، با تدارك امكانات مختلف زندگى و متناسب با نياز هاى متنوع وى

و الله جعل لكم من بيوتكم سكنًا . .. أثثًا و متعًا ... و سربيل تقيكم بأسكم كذلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 66 - 2

2- تأمين نياز هاى مادى انسان در زمين ، دليل قدرت و كفايت خدا در حمايت همه جانبه از انسان است .

و كفى بربّك وكيلاً. ربّكم الذى يزجى لكم الفلك فى البحر لتبتغوا من فضله

از اينكه خداوند، پس از تذكر كفايت و وكالت خود، اين نكته را كه كشتيها را به منظور برآوردن منافع انسانها به حركت درمى آورد، يادآورى كرده است مى تواند براى بيان نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 3

3- ملائكه ، به فرمان الهى در خدمت تنظيم حيات بشرند . *

قلنا للملئكة اسجدوا لأدم فسجدوا

ص: 191

اصل معناى سجود، تسليم و فروتنى است. ممكن است فرمان سجده در برابر آدم، به معناى گذاردن پيشانى به زمين نباشد، بلكه معناى آن، انقياد و تسليم آنان در برابر آدم و تأمين نيازها و ديگر امور لازم او باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 79 - 2،3

2 - تدارك نياز هاى زندگى انسان ( چون خوردنى ها و آشاميدنى ها ) در زمين ، از شؤون ربوبيت خداوند

فإنّهم عدوٌّ لى إلاّ ربّ العلمين . .. و الذى هو يطعمنى و يسقين

3 - تنها تأمين كننده نياز هاى زندگى انسان ، شايسته پرستش است ; نه بت هاى بى جان و ساخته دست مردمان .

فإنّهم عدوٌّ لى إلاّ . .. و الذى هو يطعمنى و يسقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 33 - 9

9 - فلسفه احياى زمين و روياندن دانه ها از جانب خداوند ، بهره مندى انسان ها و تأمين زندگى آنان است .

و ءاية لهم الأرض الميتة أحيينها و أخرجنا منها حبًّا فمنه يأكلون

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، پس از طرح مسأله احياى زمين و روياندن دانه ها از آن، تنها مسأله تغذيه انسان ها را يادآور شده است. يادآورى اين مسأله مى تواند گوياى حقيقت بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 87 - 3

3 - قرآن ، كتابى هماهنگ و سازگار با فطرت ، نياز ها و خواسته هاى گوناگون بشر

إن هو إلاّ ذكر للعلمين

با توجه به جهانى و فرامليتى بودن قرآن، مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 80 - 2،3

2 - تأمين خواسته ها و نياز هاى بشر در سير و سفر خويش ، از حكمت هاى آفرينش شتران

و لتبلغوا عليها حاجة فى صدوركم

3 - سوار شدن و تأمين خواسته ها و نياز هاى بشر در سير و سفر خويش ، حكمت اصلى آفرينش شتران

لتركبوا منها . .. و لتبلغوا عليها حاجة فى صدوركم

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه لام تعليل تنها بر سر «لتركبوا» و «لتبلغوا. ..» آمده است; نه براى منافع ديگر و حمل و نقل.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 12 - 14

14 - اطلاع دقيق خداوند از راه هاى تأمين نيازمندى هاى آدميان ، تضمين كننده روزى رسانى وى به آنان

ص: 192

له مقاليد السموت و الأرض يبسط الرزق . .. إنّه بكلّ شىء عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 13 - 5

5 - هماهنگى نعمت هاى الهى و ذخاير و امكانات زمين با نياز هاى انسان ، نشانى از ربوبيت خداوند است .

و الذى خلق . .. ثمّ تذكروا نعمة ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 18 - 2

2 - نظام گردش خورشيد ، در جهت تأمين نياز هاى بشر و نعمتى غيرقابل انكار و تكذيب ناپذير

ربّ المشرقين و ربّ المغربين . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

از ارتباط بين دو آيه و نعمت خواندن گردش خورشيد، مطلب بالا برداشت مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 27 - 3

3 - تأمين آب مورد نياز بشر در زمين ، از سوى خداوند

و أسقينكم ماء

347- تأمين نيازهاى روحى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 73 - 3

3 - تأمين نياز انسان ( نياز وى به آسايش ، پس از تلاش هاى روزانه ) هدف الهى از برقرار ساختن شب

جعل لكم الّيل . .. لتسكنوا فيه

348- تأمين نيازهاى مادى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 9 - 5

5- برآوردن نياز هاى معنوى و روحى بشر همراه با تأمين نياز هاى مادى وى ، از نعمت ها و الطاف الهى بر انسان است .

و الأنعم خلقها لكم . .. و على الله قصد السبيل

از قرار گرفتن آيه فوق، در سياق آياتى كه در مقام بيان نعمتها و امتنان الهى بر انسان است، نكته ياد شده استفاده مى شود.

ص: 193

349- تأمين نيازهاى معنوى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 38 - 5

5 - قرآن، معجزه اى كافى براى هدايت و برآورنده تمامى نيازهاى هدايتى انسان است.

و قالوا لولا نزل عليه ءاية . .. ما فرطنا فى الكتب من شىء

با توجه به آيه قبل، كه سخن از نزول معجزات بوده مى توان گفت مراد از «الكتاب» قرآن است و چون قرآن كتاب هدايت و «من شىء» بيانگر جامعيت آن است، لذا بر مبرا بودن قرآن از هرگونه كاستى در جهت هدايت آدميان دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 9 - 5

5- برآوردن نياز هاى معنوى و روحى بشر همراه با تأمين نياز هاى مادى وى ، از نعمت ها و الطاف الهى بر انسان است .

و الأنعم خلقها لكم . .. و على الله قصد السبيل

از قرار گرفتن آيه فوق، در سياق آياتى كه در مقام بيان نعمتها و امتنان الهى بر انسان است، نكته ياد شده استفاده مى شود.

350- تاريخ انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 23

23 - آدم ( ع ) و نسل او ، جانشين انسانهايى كه پيش از آنان در زمين مى زيستند .

إنى جاعل فى الأرض خليفة

«خليفة» به معناى، جانشين و جايگزين است و اين معنا اقتضا مى كند كسى كه خليفه به جاى او آمده، در ميان باشد و در آيه بيان نشده است كه او كيست و لذا نظرهاى مختلفى ايراد شده است، از جمله: انسانهايى كه پيش از آدم (ع) و نسل او در زمين سكونت داشته اند. اطمينان فرشتگان به فسادگرى بشر مؤيد اين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 133 - 15

15 - سكونت موجوداتى مانند انسان در زمين قبل از سكونت آدم(ع) و فرزندان او

كما أنشأكم من ذرية قوم ءاخرين

اگر «أنشأكم» خطاب به همه مردم زمين باشد، مفاد آيه بيانگر اين است كه ساكنان فعلى زمين از نسل ساكنان قبلى آن نبوده اند. زيرا به مقتضاى تشبيه «كما أنشأكم ...» ساكنان قبلى جملگى نابود شده و نسل كنونى بشر از ذريه قومى ديگر (قوم ءاخرين) هستند، نه از ساكنان قبلى زمين.

ص: 194

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 1

1 - انسان ها در جامعه نخستين به صورت امت واحد مى زيستند .

و ما كان الناس إلا أمة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 39 - 3

3 - آدم ( ع ) و نسل او ، جانشين انسان هايى كه پيش از آنان در زمين مى زيستند .

هو الذى جعلكم خلئف فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 18 - 4

4- كفر و حق ناباورى ، داراى ديرينه در گذشته تاريخ جن و انس

حقّ عليهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس

351- تاريخ خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 27 - 3

3- جن قبل از خلقت انسان ، آفريده شده است .

و الجانّ خلقنه من قبل من نار السموم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 28 - 5

5- فرشتگان ، قبل از آفرينش انسان ، موجود بودند .

و إذ قال ربّك للملئكة إنى خلق بشرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 116 - 10

10 - سجده در برابر موجودى ديگر ، به فرمان خداوند و در جهت اطاعت او ، مجاز است و نشانه پرستش مسجود نيست .

و إذ قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 56 - 6

ص: 195

6 - آفرينش جن ، قبل از آفرينش انسان ها *

و ما خلقت الجنّ و الإنس

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه تقدم لفظى جن بر انس، دال بر تقدم خارجى باشد.

352- تامين معاش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 24 - 9

9 - زمين در بر دارنده وسيله زندگانى و معيشت انسانها براى زمانى موقت و نامعلوم

و لكم فى الأرض مستقر و متع إلى حين

353- تبديل انسان به خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 18 - 1،3

1 - بازگشت انسان پس از مرگ ، به عناصر نخستين آفرينش خود ( خاك و . . . )

و اللّه أنبتكم من الأرض نباتًا . ثمّ يعيدكم فيها

3 - بازگشت انسان ها پس از مرگ ، به عناصر نخستين آفرينش خود و زنده شدن مجدد آنان از همان عناصر ، جلوه قدرت و عظمت خداوند

ما لكم لاترجون للّه وقارًا . .. ثمّ يعيدكم فيها و يخرجكم إخراجًا

354- تبديل انسان به ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 60 - 4

4 - تبديل ماهيت انسانى به فرشته ( مجرد ) ، امرى ممكن براى خداوند

و لو نشاء لجعلنا منكم ملئكة

گروهى از مفسران آيه شريفه را ناظر بدين معنا دانسته اند كه اگر خداوند بخواهد، مى تواند فرزندان انسان را فرشته قرار دهد كه جانشين او در زمين گردند.

ص: 196

355- تبديل علقه به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 39 - 2

2 - تحوّل نطفه به علقه و تكامل علقه به موجودى معتدل و هماهنگ از دو صنف زن و مرد ، روند آفرينش انسان

ألم يك نطفة من منىّ يمنى . ثمّ كان علقة فخلق فسوّى . فجعل منه الذكر و الأُنثى

356- تبيين نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 12 - 11

11- تبيين همه نياز هاى انسان در سعادت و كمال خويش ، در قلمرو تعاليم دين و آموزه هاى وحى است .

إن هذا القرءان يهدى . .. و كلّ شىء فصّلنه تفصيلاً

نوع مفسّران برآنند كه چون قرآن، كتاب هدايت و در جهت تأمين سعادت و كمال آدمى است، بنابراين مقصود از «و كلّ شىء» همه امور مرتبط با سعادت و كمال و هدايت است، نه تمامى حقايق و پديده هاى عالم.

357- تجاوز به حقوق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 60 - 20

20 - تجاوز به حقوق و مزاياى ديگران ، از جلوه هاى فسادگرى است .

كلوا و اشربوا . .. و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

358- تجاوزگرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 23 - 2،5

2 - مردم پس از رهايى از اضطرار و خطر مرگ ، پيمان خود را با خدا مى شكنند و به ناسپاسى و تجاوز از حق مى پردازند .

لئن أنجيتنا من هذه لنكوننّ من الشكرين. فلما أنجيهم إذا هم يبغون فى الأرض بغير ال

5 - انسان ، موجودى بيدادگر و خودكامه

إذا هم يبغون فى الأرض بغير الحق

«بغى بنا حق» كنايه از ستم كردن به ديگران و تجاوز به حقوق آنان است. به كارگيرى فعل مضارع (يبغون) - كه مفيد استمرار است - بيانگر وجود خوى خودكامگى و قانع نبودن به حق خود و تجاوز به حقوق ديگران است.

ص: 197

359- تجديد حيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 81 - 5

5 - شفايابى انسان پس از بيمارى و حيات مجدد وى پس از مرگ ، نمود هاى ربوبيت الهى

إلاّ ربّ العلمين . .. و إذا مرضت ... و الذى يميتنى ثمّ يحيين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 3

3 - آفرينش ابتدايى انسان ، خود گواه امكان معاد و احياى مجدد وى

أمّن يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

سخن گفتن خداوند درباره «بدء» و پديد آوردن خلق در كنار مسأله معاد، مى تواند از آن جهت باشد كه به انسان يادآورى كند كه اعاده حيات براى پديدآورنده آن، كارى دشوار و نشدنى نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 7 - 3،5،6

3 - بازآفرينى انسان ها پس از قطعه قطعه و پراكنده شدن اجزاى بدنشان ، امرى ناشدنى در ديدگاه كافران

و قال الذين كفروا . .. إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم لفى خلق جديد

«مزق» در لغت به معناى پاره پاره شدن و قطعه گرديدن است (العين).

5 - كافران ، به دليل امكان نداشتن بازآفرينى انسان ها ، وقوع قيامت را منكر بودند .

و قال الذين كفروا لاتأتينا الساعة . .. و قال الذين كفروا ... إذا مزّقتم كلّ ممزّ

اين آيه عطف به آيه «و قال الذين كفروا لاتأتينا الساعة. ..» است و به منزله اقامه دليل براى آن مى باشد.

6 - سخن گفتن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از بازآفرينى انسان ها در قيامت

رجل ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم لفى خلق جديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 16 - 1

1 - انسان ها پس از مردن و تبديل شدن به خاك و استخوان ، دوباره زنده شده و آفرينشى جديد خواهند يافت .

أءذا متنا و كنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 5

5 - انكار قدرت خداوند بر حيات مجدد انسان ها و برپايى قيامت از سوى كافران

ص: 198

قالوا ربّنا أمتّنا اثنتين و أحييتنا اثنتين فاعترفنا بذنوبنا

اعتراف كافران در روز قيامت به دو بار مردن و زنده شدن و نيز گنه كار بودن شان، نشانگر آن است كه آنان در دنيا منكر توانايى خداوند بر احياى مجدد انسان ها بودند. از اين رو به خطاكار بودن شان اعتراف مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 47 - 1

1 - ضرورت برپايى قيامت و خلقت دوباره آدميان ، در بينش الهى

و أنّ عليه النشأة الأُخرى

360- تجديد حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 16 - 5

5 - انسان ها ، در عالم آخرت ، حيات مجدد پيدا مى كنند .

الذين كفروا و كذّبوا بأيتنا و لقاىِ الأخرة

مراد از «لقاء الآخرة» مى تواند تحقق لقاى انسان ها با خدا در عالم آخرت باشد كه در اين صورت، مستلزم حيات مجدد آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 3 - 15

15 - احاطه علمى خداوند به ذرات پراكنده در زمين ، پشتوانه تحقق معاد و حيات مجدد انسان ها

يعلم ما يلج فى الأرض . .. و قال الذين كفروا لاتأتينا الساعة قل بلى و ربّى لتأتين

توجه دادن به اين حقيقت كه خداوند از اجزاى پراكنده اطلاع دارد، اشعار به امكان تحقّق معاد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 8 - 4

4 - كافران ، بازآفرينى انسان ها را - پس از قطعه قطعه شدن - از سوى خداوند ، امرى ناشدنى مى دانستند .

هل ندلّكم على رجل ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم . ..أفترى على اللّه

كافران مدعى بودند كه امر بازآفرينى انسان ها در قيامت - كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) مطرح مى كند - افترا به خداوند است. احتمال دارد از اين جهت باشد كه آنان اين امر را حتى براى خدا ناشدنى مى دانستند. ازاين رو مى گفتند اسناد چنين امرى به خدا، دروغ بستن به او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 18 - 1

1 - تمامى انسان ها ، پس از مرگ و تبديل شدن به خاك و استخوان ، دوباره زنده شده و آفرينشى جديد خواهند يافت .

ص: 199

أءذا متنا و كنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون . .. قل نعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 3،4،5

3 - آفرينش جهان پهناور ( آسمان ها و زمين ) ، دليل توانايى خداوند بر آفرينش مجدد و رستاخيز انسان ها و جهان است .

لخلق السموت و الأرض أكبر من خلق الناس

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه در سلسله آياتى قرار دارد كه درباره اثبات معاد و رد ديدگاه مشركان است; چنان كه در دو آيه بعد از آن بحث به ميان آمده است.

4 - آفرينش مجدد انسان ها در قيامت ، براى خداوند آسان تر از آفرينش آغازين جهان و انسان است .

لخلق السموت و الأرض أكبر من خلق الناس

5 - بيشتر مردم ، به عظمت آفرينش جهان و قدرت بى پايان خداوند و امكان حيات مجدد انسان ها در قيامت پى نبرده اند .

لخلق السموت و الأرض أكبر . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

برداشت بالا مبتنى بر اين احتمال است كه متعلق «لايعلمون» مطلبى باشد كه در آغاز آيه آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 68 - 7

7 - آفرينش مجدد انسان ها براى خداوند ، بسيار سهل و آسان است .

إنّ الساعة لأتية لاريب فيها . .. هو الذى يحيى و يميت فإذا قضى أمرًا فإنّما يقول

برداشت ياد شده، از آن جا است كه آيه شريفه در رديف آياتى قرار گرفته كه درصدد اثبات معاد و حيات مجدد انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 41 - 5

5 - ربوبيت خداوند نسبت به مشرق و مغرب عالم ، دليل توانايى او بر احياى مجدد انسان ها است .

بربّ المشرق و المغرب إنّا لقدرون . على أن نبدّل خيرًا منهم و ما نحن بمسبوقين

361- تجمع اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 99 - 8

8- گرد آوردن آدميان در صحنه قيامت ، كارى عظيم و شگفت انگيز است .

و نفخ فى الصور فجمعنهم جمعًا

«جمعاً» مفعولِ مطلق تأكيدى براى «جمعناهم» است و نكره آوردن آن، مفيد عظمت و اعجاب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 200

15 - سبأ - 34 - 26 - 2،7

2 - ربوبيت خداوند ، مقتضى جمع انسان ها در قيامت و داورى نهايى بين جريان حق و باطل

قل يجمع بيننا ربّنا ثمّ يفتح بيننا بالحقّ

7 - خداوند ، سرانجام همگان را در روزى گردهم خواهد آورد .

قل يجمع بيننا ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 32 - 2

2 - احضار تمامى انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت ، به صورت دسته جمعى و يك جا خواهد بود .

و إن كلّ لمّا جميع لدينا محضرون

«جميع» فعيل به معناى مفعول (مجموع) و ضد متفرق است و مقصود از آن در آيه شريفه، اجتماع و انضمام تمامى افراد، از همه اقوام و جوامع بشرى در يك مكان (قيامت) است.

362- تحريك تمايلات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 9

9 - نگاه ، تحريك كننده تمايلات انسان و مايه شيفتگى او به منظره هاى دلربا است .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

363- تحليل گرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 67 - 5

5- انسان ، موجودى پرسشگر ، خردورز و داراى قدرت تجزيه و تحليل خلقت خويش است و بر مقايسه گذشته و آينده نظام آفرينش توانا است .

و يقول الإنسن أءذا مامتّ . .. أوَلا يذكر الإنسن أنّا خلقنه

364- تحولات انسان ها پس از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 69 - 15

ص: 201

15 - پيدايش تكامل در اندام و نيروى جسمى انسان ها ، پس از طوفان نوح *

من بعد قوم نوح و زادكم فى الخلق بصطة

365- تحولات جسمانى در انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 69 - 15

15 - پيدايش تكامل در اندام و نيروى جسمى انسان ها ، پس از طوفان نوح *

من بعد قوم نوح و زادكم فى الخلق بصطة

366- تحولات زندگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 99 - 3

3 - مرگ ، سرآغاز تحولى عميق در سير حيات و فرايند زندگى بشر

حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون

367- تحولات زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 53 - 6

6- زندگى دنيوى انسان ها ، آميزه اى از برخوردارى از نعمت و محروميت

و ما بكم من نعمة فمن الله ثمّ إذا مسّكم الضرّ

368- تحولات قلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 13 - 7

7 - تحولات و دگرگونى هاى دل آدمى ، به دست خداست .

و جعلنا قلوبهم قسية

ص: 202

369- تحير اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 5 - 2

2- انسان پس از مرگ ، داراى سردرگمى و نابسامانى و نيازمند امداد و دستگيرى

سيهديهم و يصلح بالهم

از اين كه خداوند، به شهيدان نويد داده كه آنان را پس از مرگ هدايت كرده و امورشان را سامان خواهد بخشيد; استفاده مى شود كه بشر پس از مرگ، سردرگم و بى سامان خواهد بود; ولى شهيدان از اين مشكل در امان مى مانند.

370- تحير اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 4 - 4

4 - مردم در نخستين مراحل رستاخيز ، سردرگم و حيرت زده خواهند بود .

كالفراش المبثوث

«مبثوث»، به معناى منتشر و متفرق است. «بَثَّ الغُبارَ»; يعنى، غبار را برانگيخت (قاموس). پراكندگى و افشانده بودن، نشانگر آشفتگى و پريشان حالى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 6 - 5

5 - مرحله سنجش اعمال ، پس از تخريب كوه ها و گذشت دوران سرگردانى مردم در قيامت است .

يوم يكون الناس كالفراش . .. و تكون الجبال كالعهن المنفوش . فأمّا من ثقلت موزينه

حرف «فاء» در «فأمّا» بيانگر نكته ياد شده است.

371- تداوم حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 25 - 7

7- حيات انسان ها با مرگ پايان نمى پذيرد و پس از آن نيز ادامه دارد .

و إنا لنحن نحى و نميت . .. و إن ربّك هو يحشرهم

از اينكه خداوند، در آيه 23 فرمود: «ما انسانها را مى ميرانيم» و در اين آيه مى فرمايد: «انسانها را گرد خواهيم آورد» حاكى از تداوم حيات انسان پس از مرگ است.

ص: 203

372- تداوم نسل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 8 - 1،3

1 - خداوند ، نسل انسان نخستين را ، از طريق آبى پست و بى مقدار تداوم بخشيد .

ثمّ جعل نسله من سللة من ماء مهين

3 - تداوم نسل انسان ، با آبى پست ( منى ) ، نمونه عزت و علم و تدبير الهى است .

اللّه الذى . .. و بدأ خلق الإنسن من طين . ثمّ جعل نسله من سللة من ماء مهين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 4

4 - توجه به آفرينش انسان و تداوم نسل او در زمين ، زمينه ساز پذيرش معاد است .

عمّ يتساءلون . .. و خلقنكم أزوجًا

در آيه دو چيز به عنوان دليل بر معاد ذكر شده است; خلقت انسان ها و زوجيت آنان; يعنى، چنين آفريده اى نمى تواند معاد نداشته باشد.

373- تدبير امور انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 89 - 14،15

14 - خداوند ، مالك و مدبر انسانها

ربنا

15 - خواست ها و مشيت هاى الهى درباره انسان ها در راستاى تدبير امور آنهاست .

إلا أن يشاء اللّه ربنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 189 - 14

14 - خداوند ، پروردگار انسان ها و تدبيركننده امور آنهاست .

دعوا اللّه ربهما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 191 - 5،6

5 - تنها خداوند شايسته پرستش و توانا بر تدبير امور انسانهاست .

هو الذى خلقكم . .. أيشركون ما لايخلق شيئا

6 - پندار شريك براى خدا در تدبير امور انسان و جهان ، پندارى نارواست و باورداران آن سزاوار سرزنش هستند .

ص: 204

أيشركون ما لايخلق شيئا و هم يخلقون

استفهام در «أيشركون» انكار توبيخى است. يعنى استفهامى است كه به انگيزه سرزنش ايراد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 203 - 10،11

10 - قرآن و روشنگرى هاى آن پرتويى از ربوبيت خدا و در جهت تدبير امور انسانهاست .

هذا بصائر من ربكم

11 - خداوند مربى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تدبيركننده امور همه انسانهاست .

من ربى . .. من ربكم

374- تدبير امور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 107 - 4،9

4 - سرپرستى انسان ها و تدبير امورشان ، تنها به دست خدا و در اختيار اوست .

و ما لكم من دون اللّه من ولى و لانصير

9 - نسخ اديان و جايگزينى دينى ديگر از سوى خدا ، در جهت تدبير امور انسان ها و به منظور يارى آنهاست .

ما ننسخ من ءاية . .. و ما لكم من دون اللّه من ولى و لانصير

برداشت فوق مقتضاى ارتباط بين جمله «ما ننسخ من ءاية . ..» با جمله «و ما لكم ...» است.

375- تدبير امور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 3 - 4

4 - تربيت انسانها و تدبير امور آنان در تمامى مراحل حيات، از اهداف نزول قرآن است.

اتبعوا ما أنزل إليكم من ربكم

كلمه «ربكم» اشاره به اين دارد كه نزول قرآن براى تربيت و تدبير امور مردم است.

376- تدبير انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 102 - 5

ص: 205

5 - غير خدا، فاقد هر گونه نقش در ربوبيت و تدبير انسانهاست.

و جعلوا لله شركاء الجن . .. سبحنه ... ذلكم الله ربكم

توصيف خداوند به يگانگى در ربوبيت، در پى سخن از شرك، در حقيقت رد پندار ربوبيت غير خداوند است.

377- تدبير زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 37 - 2

2 - مديريت خداوند در تدبير معيشت انسان ها ، امرى روشن و قابل درك است .

أَوَلم يروا أنّ اللّه يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

378- تذكر به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 69 - 7

7 - قرآن ، كتابى سراسر ياد و يادآورى براى انسان است .

إن هو إلاّ ذكر

«ذكر» مصدرى است كه براى بيان مبالغه، وصف براى قرآن قرار گرفته و به معناى تذكر و يادآورى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 26 - 2

2 - گذرا بودن فرصت هاى زندگى ، تذكرى به انسان در استفاده صحيح و بهينه از آن

كلّ من عليها فان

تذكر خداوند به فناى زمينيان، هشدارى به آنها است كه از فرصت حيات بيشترين بهره بردارى كنند و امكانات خويش را در مسير فانى دنيا هدر ندهند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 113 - 10

10 - متذكر و متنّبه ساختن آدميان ، از اهداف قرآن و بيانات روشن آن

و صرّفنا فيه من الوعيد لعلّهم . .. أو يحدث لهم ذكرًا

«ذكر» نقطه مقابل نسيان است (مقاييس اللغة) بنابراين «ذكر»; يعنى، فراموش نكردن و در خاطر زنده نگه داشتن.

ص: 206

379- تذكر به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 58 - 5

5- تذكار بشر ، هدف نهايى و مورد انتظار وحى

فإنّما يسّرنه . .. لعلّهم يتذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 9 - 4

4 - هدف از نزول قرآن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، توجّه دادن به مردم و نصيحت كردن آنان است .

سنقرئك . .. فذكّر

380- تذكر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 28 - 2،3

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به يادآورى قصه خلقت انسان

و إذ قال ربّك للملئكة إنى خلق بشرًا

«إذ» مفعول به براى «اذكر» مقدر است و به قرينه كاف «ربك» مخاطب فعل، پيامبر(صلی الله علیه و آله) است.

3- قصه خلقت انسان از گِلى بد بو ، خشكيده و متغير ، شايسته ياد و يادآورى

و إذ قال ربّك للملئكة إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون

381- تذكر نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 29 - 2

2 - قرآن ، يادآور نياز هاى بشر و تأمين كننده آن است .

إنّ هذه تذكرة

واژه «تذكرة» در بيشتر لغت نامه ها چنين معنا و تعريف شده است: «ما يُستَذكَرُ به الحاجة» (چيزى كه بهوسيله آن نيازها خاطر نشان مى شود و انسان همواره آن را به ياد دارد و فراموشش نمى كند) (ر. ك: قاموس، صحاح، تاج العروس و لسان العرب). بر اين اساس مى توان استفاده كرد كه قرآن، نيازهاى انسان ها را بدان ها يادآور شده است; بگونه اى كه آن را همواره در خاطر دارد و در واقع آنها را تأمين خواهد كرد.

ص: 207

تربيت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 170 - 6

6 - هدايت و تربيت تمامى انسان ها ، هدف از بعثت پيامبران و نزول كتب آسمانى

يأيها الناس قد جاءكم الرسول بالحق من ربكم

382- ترس اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 1

1 - ناتوانى ، هراس و وحشت همه گروه ها و مجموعه ها ، در روز قيامت

و ترى كلّ أمّة جاثية

«جُثُوّ» (مصدر «جاثية») به معناى به زانو نشستن است و در اين جا مى تواند كنايه از هراس، دلهره و تسليم باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 21 - 3

3- هراس انسان در قيامت ، از حضور در دادگاه عدل الهى *

و جاءت كلّ نفس معها سائق

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه تعبير «سائق» و مأمور پيش برنده، از آن جهت ياد شده باشد كه بى رغبتى و هراس انسان را، از حضور اختيارى در محكمه عدل الهى بنماياند.

383- ترس از انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 37 - 13

13 - امكان ترس پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) از مردم به خاطر اجراى حكم الهى كه زمينه اجتماعى ندارد .

و تخفى فى نفسك ما اللّه مبديه و تخشى الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 13 - 3،6

3 - ترس از مردم و بيم نداشتن از خدا ، نشانه بارز نفاق است .

لأنتم أشدّ رهبة فى صدورهم من اللّه

6 - هراس از مردم و خدا نترسى منافقان ، معلول سطحى نگرى و سبك مغزى آنان است .

ص: 208

لأنتم أشدّ رهبة فى صدورهم من اللّه ذلك بأنّهم قوم لايفقهون

384- ترس انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 28 - 16

16 - انسان ها ، طبيعتاً ، نگران از دست رفتن حقوق خويش از سوى همسانان خودند .

تخافونهم كخيفتكم أنفسكم

385- ترس انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 4 - 1

1 - مردم در قيامت ، مانند پروانه هاى ريز و پراكنده در هوا ، هراسان و بى سامان به هر طرف روى خواهند آورد .

يوم يكون الناس كالفراش المبثوث

«فَراشَة» (مفرد «فَراش»); يعنى، آنچه بال زده و در حرارت چراغ سقوط كرده و خود را مى سوزاند (تاج العروس) «فرّاء» آنها را ملخ هايى مى داند كه روى زمين گسترده و در هم مى لولند (مجمع البيان). تشبيه مردم در قيامت به آن حشرات، نشانگر سردرگمى، ترس و اضطرابى است كه انسان ها را به هر سو خواهد كشاند.

386- تزكيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 151 - 7،11

7 - تلاوت آيات الهى بر مردم و پاكسازى آنان از آلودگى ها ( شرك و . . . ) از وظايف پيامبر (صلی الله علیه و آله) و از اهداف رسالت اوست .

يتلوا عليكم ءايتنا و يزكيكم

11 - پيراستن مردم از آلودگى ها و تعليم قرآن ، احكام و معارف دين ، از وظايف اساسى مبلغان دين و از رؤوس برنامه هاى آنان است .

يتلوا عليكم ءايتنا و يزكيكم و يعلمكم الكتب و الحكمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 7 - 1،4

1 - مسلمانان براى تزكيه كسانى كه خود را از تعاليم الهى بى نياز مى پندارند ، هيچ تكليف و مسؤوليتى ندارند .

ص: 209

و ما عليك ألاّ يزّكّى

ما در «و ما عليك ألاّ يزّكّى» مى تواند نافيه باشد كه با تقدير مبتداى محذوف معناى آيه چنين مى شود: «نيست بر تو باكى در مورد اقدام نكردن او به تزكيه خويش» و نيز ممكن است استفهاميه و مفاد آن چنين باشد: «چيست بر تو در مورد اقدام نكردن او به تزكيه خويش»؟ در هر صورت مراد اين است كه بى توجّهى شخص كافر به تزكيه خويش، براى تو مسؤوليت آفرين نيست كه هدايت او را بر پذيرش مؤمن مقدم مى دارى!.

4 - وظيفه تزكيه و پاكسازى ديگران از آلودگى هاى معنوى ، تكليفى سنگين و نيازمند برخوردارى از كمالاتى ويژه است .

و ما عليك ألاّ يزّكّى

نفى تكليف از مخاطب، در مورد تزكيه كافرانى كه در مجلس پيامبر(صلی الله علیه و آله) حضور داشتند، بيانگر آن است كه وى در مقامى نبود كه اين تكليف از او ساخته باشد و خداوند، از چنين افرادى انجام دادن آن را نخواسته است.

387- تساوى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 25 - 9،10

9 - نشأت گرفتن انسان ها از يكديگر ، نشانه همسانى منزلت انسانى آنان

بعضكم من بعض

10 - يكسانىِ مقامِ انسانىِ بردگان با ساير انسانها

من فتياتكم المؤمنات . .. بعضكم من بعض

388- تساوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 64 - 9

9 - همه انسان ها با يكديگر برابرند و هيچكس بر ديگرى ربوبيّت ندارد .

و لا يتّخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 195 - 16،18

16 - همه انسان ها ، چه زن و چه مرد ، داراى حقيقت و ماهيّتى واحد

من ذكر او انثى بعضكم من بعض

تذكّر اين نكته كه شما انسانها چه زن و چه مرد از يكديگر هستيد، بيان يكسانى و عدم برترى جنسى نسبت به جنس ديگر است.

18 - يكسانى زن و مرد در ماهيّت و حقيقت انسانى ، فلسفه تساوى آنان در برخوردارى از اجر و پاداش اعمال نيك

انّى لا اضيع عمل عامل منكم من ذكر او انثى بعضكم من بعض

ص: 210

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 18 - 14،15،17

14 - خداوند ، هيچ فرد ، گروه و طايفه اى را مقربتر و عزيزتر از ديگر مردمان نيافريده است .

بل انتم بشر ممن خلق

15 - همسانى و همگونى يهود و نصارا با ديگر انسان ها ، دليل نادرستى پندار آنان بر محبوبيت و تقرب در پيشگاه خداوند

نحن ابنؤا اللّه و احبؤه . .. بل انتم بشر ممن خلق

17 - تساوى يهود و نصارا با ديگر انسان ها در برخوردارى از آمرزش الهى و يا گرفتار شدن به عذاب

بل انتم بشر ممن خلق يغفر لمن يشاء و يعذب من يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 18

18 - انسان ها ، داراى منزلتى برابر در برخوردارى از حق حيات

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

جزاى يكسان براى كشتن هر فرد و پاداش مساوى براى احياى وى، حاكى از برابرى تمامى انسانها در حق حيات است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 15 - 12

12 - تساوى همه انسانها، حتى پيامبران الهى، در برابر قانون الهى و پيامدهاى اخروى آن

قل إنى أخاف إن عصيت ربى عذاب يوم عظيم

چون پيامبر(صلی الله علیه و آله) با تمام عظمتش مى فرمايد در صورت نافرمانى از عذاب مى ترسم، بنابراين استثنايى در كار رسيدگى به امور بندگان در قيامت وجود ندارد و اگر چنين تبعيضى بود، ديگر ترس پيامبران(ع) از عصيان معنى نداشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 3

3 - هيچ تفاوت ذاتى و بنيادى در بين تيره ها و نژادهاى مختلف بشر وجود ندارد.

هو الذى أنشأكم من نفس وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 71 - 5،7

5- برده داران ، هيچ گاه برده هاى خود را در امكانات فراوان اقتصادى و معيشتى خويش ، شريك نمى سازند و خود را با آنان مساوى و برابر نمى دانند .

فما الذين فضّلوا برادّى رزقهم على ما ملكت أيمنهم فهم فيه سواء

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه آيه در صدد بيان يك حكم اقتصادى درباره بردگان نباشد; بلكه براى بيان يك واقعيت خارجى و ارتباط آن با مسأله شرك باشد. بر اين اساس پيام آيه چنين مى شود: شما كه بردگان را با خود برابر نمى دانيد، پس

ص: 211

چطور برخى از بندگان خدا را با خدا برابر مى دانيد و آنها را شريك او مى پنداريد؟

7- سنت الهى در تفاوت روزى انسان ها ، به معناى عدم لزوم رعايت مساوات و عدالت اجتماعى ، از سوى آنان نيست . *

و الله فضّل . .. فما الذين فضّلوا برادّى رزقهم على ما ملكت أيمنهم فهم فيه سواء

برداشت فوق بر اساس اين نكته است كه جمله " فما الذين فضلوا . .." در مقام توبيخ از كسانى باشد كه مساوات را ميان خود مراعات نمى كنند و با توجه به صدر آيه، مى توان چنين برداشت كرد: خداوند گرچه انسانها را در روزى متفاوت قرار داده است; ولى اين بدان معنا نيست كه مردم مساوات را ميان خود رعايت نكنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 8

8- تساوى انسان ها در اهداف تبليغى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فإن تولّوا فقل ءاذنتكم على سواء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 33 - 14،26

14 - بردگان ، هم سنگ با مالكانشان در بستن قرارداد بازخريد خويش

الذين يبتغون الكتب ممّا ملكت أيمنكم فكاتبوهم

برداشت ياد شده به خاطر صيغه مفاعله بودن «كاتبوا» است كه لازمه آن، مشاركت بردگان با مالكان خويش در عقد قرارداد بازخريدشان است.

26 - شخصيت و كرامت انسانى كنيزان ، به منزله شخصيت و كرامت دختران آزاد است .

و لاتكرهوا فتيتكم على البغاء . .. إن أردن تحصّنًا

«فتيات» (جمع «فتية») به معناى دختران جوان است (لسان العرب). برداشت ياد شده از تعبير «فتياتكم»(دختران جوانتان) به جاى «إمائكم»(كنيزانتان) - با آن كه مقصود از دختران جوان، همان كنيزان است - استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 61 - 5

5 - شخصيت افراد نابينايان ، لنگ ها و مريضان ، برابر شخصيت ديگر انسان ها است .

ليس على الأعمى حرج . .. أن تأكلوا من بيوتكم ... أو ما ملكتم مفاتحه أو صديقكم

از اين كه افراد ناقص العضو (مانند نابينايان و. ..) در استفاده از خوراكى هاى منازل خويشان خود همانند ديگر افراد جامعه شمرده شدند، حاكى از حقيقت ياد شده است. گفتنى است آنچه در برخى از تواريخ آمده كه برخى از مردم از هم غذا شدن با نابينايان، مريضان و... خوددارى مى كردند تأييد كننده همين برداشت است; زيرا اسلام خواسته است با چنين سنّتِ نادرستى مبارزه كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 7

7 - انسان ها ، در اصل خلقت ، همسان اند .

أن خلقكم من تراب

ص: 212

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 6 - 2

2 - همه انسان ها ، از نظر ريشه خلقت و نيز در حقيقت انسانى - بى هيچ امتياز و تبعيضى - مشترك و برابراند .

خلقكم من نفس وحدة

يادآورى خداوند به اين كه همه انسان ها از يك نفس آفريده شده اند، مى تواند به منظور بيان حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 13 - 5

5 - تساوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) با ديگر مردمان در برابر قانون الهى و در پيشگاه عدل خداوند در قيامت

إنّى أخاف إن عصيت ربّى عذاب يوم عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 15 - 4

4 - تساوى انسان ها ، در برابر قانون كيفر و پاداش الهى

من عمل صلحًا . .. و من أساء

از عموم و شمول واژه «من»، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 18 - 7

7 - در تكاليف دين ، تفاوتى ميان رهبران و امت نيست .

فاتّبعها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 22 - 7

7 - نبود هيچ گونه استثنا و تبعيض ، در نظام كيفرى و پاداش دهى خداوند به خلق

و لتجزى كلّ نفس بما كسبت و هم لايظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 2

2 - نژاد هاى مختلف بشر ، فاقد كمترين مزيّت بر يكديگر در اصل آفرينش

يأيّها الناس إنّا خلقنكم من ذكر و أنثى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 41 - 4

ص: 213

4 - همه انسان ها به هنگام رستاخيز ، در احاطه منادى حق به گونه اى همسان *

و استمع يوم يناد المناد من مكان قريب

تعبير «من مكان قريب» ممكن است بيانگر اين نكته باشد كه در قيامت، همه انسان ها در برابر مبدأ حاكميت و نداى حق، نسبتى همسان دارند و بعد مكانى وجود ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 47 - 3

3 - همه انسان ها ، حتى پيامبران ، در برابر قوانين الهى برابر و مساوى اند .

فما منكم من أحد عنه حجزين

مجازات شدن پيامبر(صلی الله علیه و آله) در برابر گناه و مخالفت با قوانين الهى، مى تواند گوياى حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 22 - 3

3 - همه انسان ها در برابر قوانين الهى برابراند و هيچ كس در جامعه اسلامى مصونيت قانونى ندارد .

قل إنّى لن يجيرنى من اللّه أحد

389- تساوى حقوق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 65 - 5

5 - استخدام طبيعت و بهره گيرى از منافع آن ، حق مشروع و متساوى همه انسان ها

ألم تر أنّ اللّه سخّر لكم ما فى الأرض

رام قرار داده شدن آنچه در زمين است براى انسان، مستلزم اين حقيقت است كه همه انسان ها در بهره بردارى از زمين و آنچه در آن است، از حق برابرى برخوردار مى باشند و هيچ كس حق ندارد، ديگرى را از اين حق باز دارد.

390- تشابه انسان با جن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 18 - 6

6- جن ، موجودى داراى شعور ، تكليف ، مرگ و معاد ، همانند انسان

حقّ عليهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس

قرار گرفتن «جن» در كنار «انس»، به عنوان امت هايى كه برخى از آنان مشمول كيفر حتمى الهى شده اند، مى رساند كه: اولاً جن مانند انسان داراى شعور و تكليف است; زيرا بدون آن كيفر معنا ندارد و ثانياً آنان نيز داراى مرگ و معاداند; زيرا براى انكار

ص: 214

معاد، كيفر شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 19 - 14

14- جنيان نيز همانند انسان ها ، داراى درجات اخروى و دريافت كننده نتايج اعمالشان در قيامت

أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس . .. و لكلّ درجت ممّا عملوا

391- تشابه جن با انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 29 - 4،11،13

4- جنيان ، همانند انسان نيازمند سكوت و آرامش براى درك مفاهيم

فلمّا حضروه قالوا أنصتوا

تعبير «أنصتوا» و فراخواندن به سكوت براى فهم بهتر و دقيق تر سخن است; هرچند تلاش براى فهم بهتر، خود احترام نهادن بر سخن و گوينده نيز مى باشد.

11- جنيان ، همانند آدميان ، گرفتار گمراهى و گناه و نيازمند هدايت گران و بيم دهندگان

ولّوا إلى قومهم منذرين

«منذرين»، در جايى معنا دارد كه گناه و انحرافى وجود داشته و يا زمينه آن فراهم باشد.

13- جن ، همانند انسان ، داراى شعور و اراده و تكليف

و إذ صرفنا إليك نفرًا من الجنّ . .. ولّوا إلى قومهم منذرين

استماع قرآن، ايمان به آن و انذار ديگران، گوياى مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 31 - 9،13

9- جنيان ، نيازمند غفران الهى ، همانند آدميان

و ءامنوا به يغفر لكم من ذنوبكم و يجركم من عذاب أليم

وعده غفران، نشانگر نياز است; چه اين كه اگر نيازى در كار نباشد، نويد تحقق نمى يابد.

13- وجود كيفر كردار براى جن ، همانند آدميان

قالوا يقومنا . .. ءامنوا به يغفر لكم من ذنوبكم و يجركم من عذاب أليم

از تعبير «يجركم. ..»، استفاده مى شود كه اگر غفران و پناه الهى نباشد، گناه آنان نيز همانند آدميان داراى كيفرى سخت خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 10 - 3

ص: 215

3 - جنيان ، همانند انسان در زمين سكونت دارند .

و الأرض وضعها للأنام

در صورتى كه «أنام» به معناى جن و انس باشد، برداشت بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 13 - 4،5

4 - جن ، همانند انسان ، بهره مند از نعمت هاى زمين و داراى درك و مسؤوليت

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

در صورتى كه خطاب در آيه شريفه، متوجه جن و انس باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.

5 - وجود عناصرى كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

در صورتى كه آيه شريفه خطاب به جن و انس باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 18 - 5

5 - جن همانند انسان ، برخوردار از نعمت چرخش منظم خورشيد *

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

بنابراين كه مخاطب «ربّكما» انسان و جن باشند، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 21 - 5

5 - جن همانند انسان ، برخوردار از نعمت ها و موهبت هاى زمين و داراى درك و مسؤوليت

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 23 - 5

5 - جن ، همانند انسان بهره مند از مظاهر زيباى طبيعت و داراى درك و مسؤوليت

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

در صورتى كه خطاب در آيه شريفه متوجه جن و انس باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 25 - 6

6 - جن همانند انسان ، بهره مند از نعمت هاى زمين و داراى درك و مسؤوليت

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

استفهام در «فبأى ءالآء» توبيخى است.

ص: 216

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 32 - 4،6

4 - جن ، همانند انسان داراى مسؤوليت و كيفر و پاداش در آخرت

سنفرغ لكم أيّه الثقلان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

6 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 34 - 2

2 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 35 - 7

7 - جن نيز همانند انسان ، آسيب پذير از آتش و عوامل مادى

يرسل عليكما شواظ من نار و نحاس فلاتنتصران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 36 - 5

5 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 38 - 1

1 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر ، در ميان جن همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 40 - 2

2 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 42 - 1

ص: 217

1 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

تثنيه آمدن «كما» و «تكذّبان» به خاطر توجه خطاب به جن و انس است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 45 - 1

1 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

تثنيه آمدن «كما» و «تكذّبان»، به خاطر توجه خطاب به جن و انس است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 47 - 2

2 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 49 - 2

2 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 51 - 2

2 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 53 - 3

3 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 55 - 3

3 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

ص: 218

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 56 - 10

10 - جن همانند آدميان ، داراى غريزه و روابط جنسى

لم يطمثهنّ إنس قبلهم و لاجانّ

برداشت بالا با توجه به اين نكته است كه اولاً مخاطب آيات، «جن و انس» مى باشند و ثانياً «لم يطمثهنّ. ..جانّ» مى رساند كه جنيان نيز زمينه روابط جنسى را دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 57 - 2

2 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 58 - 4

4 - علاقه و گرايش به زنان زيبا ، امرى فطرى و اصيل در نهاد بشر و جن

فيهنّ قصرت الطرف . .. كأنّهنّ الياقوت و المرجان

از اين كه خداوند، به عنوان نويدى بزرگ به خلق، بشارت همسران زيبا و جذاب را مى دهد، استفاده مى شود كه تمايل به آنان، امرى طبيعى و اصيل در نهاد انسان و جن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 59 - 2

2 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 61 - 2

2 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 63 - 2

2 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 219

18 - رحمن - 55 - 65 - 3

3 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 67 - 3

3 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 69 - 3

3 - وجود عناصر كافر و تكذيبگر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 71 - 3

3 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 73 - 3

3 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 74 - 5

5 - جن همانند آدميان ، داراى غريزه و روابط جنسى

لم يطمثهنّ إنس قبلهم و لاجانّ

برداشت ياد شده، با توجه به دو نكته زير است: الف) مخاطب آيات شريفه، جن و انس مى باشند ب) «لم يطمثهنّ. .. و لاجانّ» مى رساند كه جنيان نيز برخوردار از زمينه روابط جنسى اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 75 - 4

4 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

ص: 220

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 77 - 2

2 - وجود عناصر كافر و تكذيب گر در ميان جن ، همانند آدميان

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 7 - 5

5 - جن ، همچون انسان ، داراى تكليف و مورد بازخواست خدا و كيفر و پاداش در قيامت

و أنّهم ظنّوا كما ظننتم أن لن يبعث اللّه أحدًا

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه مبعوث شدن انسان ها در قيامت، بيانگر كيفر و پاداش و حسابرسى آن است.

392- تشابه خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 46 - 6

6 - همگونى مرد و زن در اصل خلقت ( نطفه )

و أنّه خلق الزوجين الذكر و الأُنثى . من نطفة إذا تمنى

393- تشبيه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 53 - 9

9 - جان آدمى چونان جهان طبيعت ، سرشار از آيات الهى و شايسته تأمل و انديشه است .

سنريهم ءايتنا فى الأفاق و فى أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 12

12 - انسان در اين جهان ، همچون رونده اى گم كرده راه و دين راهى است درست ، و دينداران مردمى راه يافته اند .

إنّا هدينه السبيل إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

ص: 221

394- تشبيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 4 - 1،3

1 - مردم در قيامت ، مانند پروانه هاى ريز و پراكنده در هوا ، هراسان و بى سامان به هر طرف روى خواهند آورد .

يوم يكون الناس كالفراش المبثوث

«فَراشَة» (مفرد «فَراش»); يعنى، آنچه بال زده و در حرارت چراغ سقوط كرده و خود را مى سوزاند (تاج العروس) «فرّاء» آنها را ملخ هايى مى داند كه روى زمين گسترده و در هم مى لولند (مجمع البيان). تشبيه مردم در قيامت به آن حشرات، نشانگر سردرگمى، ترس و اضطرابى است كه انسان ها را به هر سو خواهد كشاند.

3 - تشبيه وضع انسان ها در قيامت ، به انبوه ملخ هاى پراكنده *

يوم يكون الناس كالفراش المبثوث

برداشت ياد شده، ناظر به اين احتمال است كه فَراش - چنان كه فرّاء گفته است - به معناى ملخ هايى باشد كه بر زمين گسترده شده، درهم مى لولند. گفتنى است كه اين معنا، تنها از فرّاء نقل شده است.

395- تشبيه انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 2 - 12

12- بيم و هراس مردم در عرصه محشر ، به اندازه اى است كه آنان هچون مردم مى خورده و مست ، عقل و هوش خود را از كف خواهند داد .

و ترى الناس سكرى و ما هم بسكرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 7 - 4

4 - منظره رستاخيز آدميان ، همچون منظره ملخ هاى پراكنده بر پهنه زمين

يخرجون من الأجداث كأنّهم جراد منتشر

396- تشبيه به آغاز خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 29 - 13

13 - شباهت و همگونى معاد انسانها با آغاز آفرينش آنان

كما بدأكم تعودون

ص: 222

397- تشبيه به خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 5

5 - خروج مجدد انسان از زمين و حيات تازه او ، همانند آفرينش نخستين او از زمين خواهد بود .

و منها نخرجكم تارة أُخرى

«تارة أخرى»; يعنى، بار ديگر گفتنى است كه مرتبه اول بيرون آمدن انسان از خاك، همان خلقت اوليه او از نطفه است و بار دوم زمانى است كه پس از مرگ مجدداً از زمين برانگيخته خواهد شد. «تارة أخرى» اشاره به همين تشابه دارد تا استعبادها را نيز تلويحاً رد كرده باشد.

398- تشبيه خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 28 - 1

1 - آفرينش نخستين انسان ها و زنده كردن مجدد آنان پس از مرگ ، براى خداوند همانند آفريدن يك تَن است .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 17 - 1

1 - خداوند ، انسان را همچون نباتات از زمين آفريده است .

و اللّه أنبتكم من الأرض نباتًا

399- تشنگى اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 29 - 16

16- انسان ، در جهان آخرت ، داراى احساس تشنگى و نيازمند آب است .

يغاثوا بماء

400- تشويق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 223

18 - رحمن - 55 - 6 - 4

4 - تشويق انسان ها از سوى خداوند ، به سجده و فرمانبرى از قوانين الهى ، همچون ديگر موجودات طبيعت

و النجم و الشجر يسجدان

ذكر سجده و فرمانبرى ستارگان و گياهان براى خداوند، مى تواند به منظور تشويق و برانگيختن بشر به پيروى از قوانين الهى و خضوع در برابر آن، ادا شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 19 - 1

1 - خداوند ، ترغيب كننده مردم به بررسى و دقّت در كيفيت استوار ماندن كوه ها در زمين

و إلى الجبال كيف نصبت

«نصب» به معناى برپاداشتن و راست نگه داشتن چيزى در حالت اعتدال است. (مقاييس اللغة)

401- تشويق به مطالعه خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 36 - 4

4 - ترغيب خداوند ، به مطالعه درباره آفرينش انسان و هدف و فلسفه زندگى او

أيحسب الإنسن أن يترك سدًى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 1 - 3

3 - ترغيب خداوند ، به مطالعه در مبدأ پيدايش انسان و نعمت وجود او در جهان هستى

هل أتى على الإنسن حين من الدهر لم يكن شيئًا مذكورًا

آغاز شدن سوره با طرح مسأله پيدايش انسان در برهه اى از زمان، مى تواند به منظور جلب توجه انسان ها، به اين مسأله و ترغيب آنان به مطالعه درباره آن باشد.

402- تصحيح عقيده انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 34 - 5

5 - برطرف ساختن افكار انحرافى مردم در باره خداوند ، مقدم بر بيان صفات ثبوتى او است .

كى نسبّحك كثيرًا . و نذكرك كثيرًا

در كلام موسى(ع)، تسبيح - كه ابطال عقايد ناروا است - بر ذكر خدا مقدم شده است، بنابراين رتبه تخليه، مقدم بر تحليه است.

ص: 224

403- تضرّع انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 11

11 - احساس نياز، تضرع، اخلاص و التزام به شكرگزارى، حالات مختلف انسان به هنگام گرفتارى در سختيهاست.

تدعونه تضرعا و خفية لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

404- تضمين پاداش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 94 - 7

7- تنظيم نامه عمل براى هر يك از انسان ها از سوى خدا ، پشتوانه تضمين پاداش كامل آنان است .

فمن يعمل . .. إنّا له كتبون

جمله «إنّا له كاتبون» عطف بر جمله «فلاكفران لسعيه» و تأكيد كننده مضمون آن است و در حقيقت، بيانگر اين نكته است كه چون اعمال همه انسان ها را مى نويسيم، پس بدون كم و كاست، پاداش آنان را خواهيم داد.

405- تعاليم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 70 - 4،5

4 - ناسازگارى برنامه ها و اهداف پيامبران با تمايلات نفسانى بنى اسرائيل

كلما جاءهم رسول بما لاتهوى انفسهم

5 - انطباق و عدم انطباق رسالت انبيا با تمايلات نفسانى ، عامل تصديق و تكذيب پيامبران از سوى بنى اسرائيل

كلما جاءهم رسول بما لاتهوى انفسهم فريقاً كذبوا و فريقاً يقتلون

406- تعداد زندگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 2

2 - انسان ، از آغاز آفرينش خود تا روز قيامت ، برخوردار از دو مرگ و دو حيات

قالوا ربّنا أمتّنا اثنتين و أحييتنا اثنتين

ص: 225

407- تعداد مرگ انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 2

2 - انسان ، از آغاز آفرينش خود تا روز قيامت ، برخوردار از دو مرگ و دو حيات

قالوا ربّنا أمتّنا اثنتين و أحييتنا اثنتين

408- تعدد هواوهوس انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 3 - 3

3 - انسان ، داراى انواع هوا ها و هوس هاى نفسانى

و اتّبعوا أهواءهم

جمع آمدن «أهواء»، مى تواند اشاره به مطلب ياد شده باشد.

409- تعديل تمايلات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 55 - 4

4 - رسالت پيامبران ، در جهت تعديل تمايلات بشر است نه سركوب كردن آنها .

أئنّكم لتأتون الرجال شهوة من دون النساء

لوط پيامبر(ع)، به قومش نمى گويد كه بايد جلوى غريزه را به كلى گرفت; بلكه مى گويد: بايد آن را به گونه اى صحيح ارضا كرد.

410- تعقل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 7

7 - تعقل و انديشه ، حق شنوى و درس آموزى ، از ويژگى هاى انسان و فارق ميان او و حيوان است .

أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون إن هم إلاّ كالأنعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 226

19 - ملك - 67 - 23 - 4

4 - انسان ، برخوردار از قدرت شنوايى ، بينايى و تعقّل

و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة

مقصود از«أفئدة» - به قرينه «سمع» و «أبصار» - عقول است و استعمال اين واژه در معناى ياد شده، در قرآن بسيار شايع است.

411- تعقل در تكامل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 68 - 7

7 - سرزنش خداوند بر عدم تعقل و انديشه ، در مراحل تكاملى قواى انسان و سير نزولى آن

و من نعمّره ننكّسه فى الخلق أفلايعقلون

412- تعقل در خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 7،9

7 - صاحبان درك از بيان آيات خداوند در زمينه كيفيت آفرينش انسان بهره مى برند.

هو الذى أنشأكم . .. قد فصلنا الأيت لقوم يفقهون

9 - تفكر در چگونگى آفرينش انسان، راهى براى رسيدن به توحيد است.

و هو الذى أنشأكم . .. قد فصلنا الأيت لقوم يفقهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 77 - 1

1 - خداوند انسان كافر را به دليل انديشه نكردن در چگونگى مبدأ پيدايش خود سرزنش كرده است .

أوَلم ير الإنسن أنّا خلقنه من نطفة

برداشت ياد شده از لحن سرزنش آميز آيه شريفه به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 78 - 2

2 - دقت و انديشه در چگونگى پيدايش انسان ، زمينه ساز ممكن دانستن برپايى قيامت و حيات مجدد انسان ها

أوَلم ير الإنسن . .. و ضرب لنا مثلاً و نسى خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 227

16 - غافر - 40 - 67 - 18

18 - چگونگى آفرينش انسان و سير تحوّل آن ، بسترى مناسب براى تعقل و خردورزى

هو الذى خلقكم من تراب . .. لعلّكم تعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 14 - 3

3 - پيدايش موجودى شعورمند و صاحب اراده از گلى خشكيده ( چون انسان ) ، شايان تأمل و درس آموزى است .

خلق الإنسن من صلصل

تذكر به مبدأ پيدايش انسان، ممكن است نظر به مطلب بالا داشته باشد; چه اين كه آيات سوره تماماً توحيدى است و در مقام نماياندن ربوبيت يگانه حق مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 58 - 4

4 - تشويق منكران معاد از سوى خداوند ، به مطالعه در فرايند پيدايش انسان از منى

أفرءيتم ما تمنون

413- تعقل در عنصر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 18 - 1

1 - خداوند ، ترغيب كننده انسان ها به انديشه و دقت در نخستين عنصر آفرينش خود

من أىّ شىء خلقه

414- تعليم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 151 - 9،12

9 - آموزش علوم و حقايقى كه بشر از دستيابى به آنها ناتوان است ، از اهداف و برنامه هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى باشد .

و يعلمكم ما لم تكونوا تعلمون

12 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) علاوه بر معالم دينى و معارف الهى ، علوم ديگرى را نيز به مردم آموزش داد . *

و يعلمكم ما لم تكونوا تعلمون

ب) علومى غير از آنها كه جمله «يعلمكم ما لم تكونوا تعلمون» رساننده آن است.

ص: 228

415- تعليم قرآن به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 2 - 1،2

1 - خداوند ، معلم انسان و تعليم دهنده قرآن

الرحمن . علّم القرءان

2 - نزول قرآن و تعليم آن به انسان ، تبلور رحمت گسترده خداوند به خلق

الرحمن . علّم القرءان

اسناد تعليم به اسم «رحمان»، بيانگر مطلب بالا است.

416- تغذيه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 54 - 1،3،6

1 - تغذيه انسان و چريدن دام هاى او از گياهان و روييدنى هاى زمين ، از هدف هاى خلقت نباتات

أزوجًا من نبات . .. كلوا و ارعوا أنعمكم

«رعى» به معناى چرانيدن است. «ارعوا أنعامكم»; يعنى، دام هاى خود را به چرا ببريد تا از نباتات رويانيده شده تغذيه نمايند.

3 - جواز بهره بردارى انسان از روييدنى هاى زمين براى تغذيه

كلوا وارعوا أنعمكم

6 - نظام زمين و تناسب آن براى حيات و تغذيه انسان ها و دام هاى آنان ، حاوى نشانه هاى فراوانى بر ربوبيت الهى است .

جعل لكم الأرض . .. كلوا ... فى ذلك لأيت

417- تغذيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 11 - 4

4 - خرما ، داراى اهميتى ويژه براى تغذيه انسان در مقايسه با ساير ميوه ها

فيها فكهة و النخل ذات الأكمام

در صورتى كه واژه «فاكهة» شامل خرما نيز بشود، مورد توجه قرار گرفتن دو مرتبه نخل ها، مى توان مطلب بالا را به دست آورد.

ص: 229

418- تغيير صفات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 60 - 5

5 - خداوند ، مى تواند انسان ها را خوى فرشتگى بخشد و آنان را مطيع و فرمانبر خويش قرار دهد .

و لو نشاء لجعلنا منكم ملئكة فى الأرض يخلفون

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه مراد از «لجعلنا منكم ملائكة» اين باشد كه، مى توانيم خوى عصيان و طغيان را از شما باز گيريم و شما را همانند ملائكه مطيع و فرمانبردار خود قرار دهيم. علامه در «الميزان» اين احتمال را پذيرفته اند.

419- تغيير فكر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 82 - 17

17 - افكار آدمى ، همواره در حال تغيير و تحوّل است .

و لو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً

420- تغيير ماهيت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 60 - 4

4 - تبديل ماهيت انسانى به فرشته ( مجرد ) ، امرى ممكن براى خداوند

و لو نشاء لجعلنا منكم ملئكة

گروهى از مفسران آيه شريفه را ناظر بدين معنا دانسته اند كه اگر خداوند بخواهد، مى تواند فرزندان انسان را فرشته قرار دهد كه جانشين او در زمين گردند.

421- تفاخر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 2 - 1

1 - عموم مردم تا لحظه مرگ ، گرفتار رقابت با يكديگر و تفاخر به مال و مقام اند .

حتّى زرتم المقابر

ص: 230

422- تفاوت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 104 - 6،7

6 - مردم در صحنه قيامت نيز ، داراى درك و فهم هاى متفاوت خواهند بود .

إذ يقول أمثلهم طريقة إن لبثتم

حضور كسانى كه صحيح تر مى انديشند و قضاوت واقعى ترى نسبت به ديگران، دارند; گواه تفاوتى است كه از اين نظر در بين انسان ها در قيامت وجود دارد.

7 - ملكات و تفاوت هاى انسان ها ، در قيامت نيز بروز و ظهور خواهند داشت .

إذ يقول أمثلهم طريقة

«أمثلهم طريقة» بيانگر خصلت شخصى است كه نظريه «يك روز» را مطرح ساخته است. حدوث اين خصلت براى وى در آخرت بعيد به نظر مى رسد. بنابراين بايد گفت اين ويژگى، بروز و ظهور ملكاتى است كه در دنيا براى او تحصيل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 1

1 - مردم ، در قالب گروه هايى متفاوت ، صحنه قيامت را به سوى سرنوشت مخصوص خويش ، ترك خواهند كرد .

يومئذ يصدر الناس أشتاتًا ليروا أعملهم

«يصدر»; يعنى، منصرف مى شود و بازمى گردد (مفردات و صحاح اللغة). «أشتاتاً» (جمع «شتّ») به معناى «تفرق يافتگان» است (صحاح اللغة). مفاد آيه شريفه ناظر به مرحله پس از حسابرسى است كه مردم از آن برمى گردند و به سوى بهشت و جهنم مى روند. فعل «يصدر» و نيز مشاهده اعمال (يا پاداش و كيفر آن)، با اين معنا سازگارتر است; گرچه اين احتمال نيز منتفى نيست كه مراد، رجوع انسان ها به حيات دوباره باشد; ولى فعل «يصدر» و نيز مشاهده اعمال (يا پاداش و كيفر آن)، با احتمال نخست، سازگارتر است.

423- تفاوت استعداد انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 51 - 2

2- استعداد ها و ظرفيت هاى وجودى آدميان براى رشد و كمال ، متفاوت است .

و لقد ءاتينا إبرهيم رشده

از اين كه خداوند به ابراهيم(ع) رشدِ متناسب و مخصوص به او اعطا فرموده; به دست مى آيد كه هر انسانى داراى قابليت و استعداد مخصوص به خود و متفاوت با ديگران است.

ص: 231

424- تفاوت اقتصادى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 6 - 25

25- تفاوت هاى بشر در برخوردارى از نعمت هاى الهى ، برخاسته از حكمت خداست .

يتم نعمته عليك و على ءال يعقوب . .. إن ربك عليم حكيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 26 - 2

2- خداوند ، به برخى از انسان ها روزى فراوان مى دهد و برخى ديگر را روزى اندك نصيب مى سازد .

الله يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

«بسط» به معناى توسعه دادن و «قدر» به معناى تنگ گرداندن است و تنگ شدن روزى ، كنايه از اندك و ناچيز بودن آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 71 - 2،4

2- انسان ها ، در بهره مندى از رزق و روزى الهى ، متفاوتند .

و الله فضّل بعضكم على بعض فى الرزق

4- تساوى كامل ميان انسان ها در بهرهورى از امكانات مادى و اقتصادى ، ممكن نيست .

و الله فضّل بعضكم على بعض

برداشت فوق به خاطر اين است كه خداوند تفاوت انسانها را به صورت يك سنت بيان كرده و سنتهاى الهى نيز تغييرناپذير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 75 - 5

5- انسان ها در مالكيت و قلمرو اختيارات ، متفاوتند .

عبدًا مملوكًا لايقدر على شىء و من رزقنه . .. فهو ينفق منه سرًّا و جهرًا

برداشت فوق به خاطر اين است كه مثالهاى قرآن، داراى حقيقت و حاكى از واقعيتهاى خارجى - نه غير حقيقى و سنبليك - است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 2،5

2- برترى مرتبه برخى انسان ها بر بعضى ديگر و تفاوت مراتب مادى آنان ، در قلمرو اراده الهى است .

فضّلنا بعضهم على بعض

5- تفاوت آدميان در برخوردارى از موهبت ها و امكانات دنيا ، نمودى از تفاوت اخروى آنهاست .

انظر كيف فضّلنا بعضهم . .. و للأخرة أكبر درجت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 12

ص: 232

12 - تفاوت مقدار ثروت افراد جامعه با يكديگر مشروع است و تساوى همگان در مالكيت ثروت الزامى نيست .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 7

7 - طبقات اجتماعى و تفاوت سطح زندگى آنان ، بسته به تدبير الهى و تابع تقدير و برنامه ريزى او است .

و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت

425- تفاوت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 207 - 10

10 - تفاوت عميق ميان انسان ها و تقسيم بندى آنها بر مبناى جهانبينى ، عقيده ، عمل و اخلاق

و من الناس من يقول . .. ربّنا اتنا ... من يعجبك ... من يشرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 286 - 4

4 - تفاوت ظرفيّت انسان ها در تحمّل تكاليف الهى

لا يكلّف اللّه نفساً إلاّ وُسعها

مفرد آوردن كلمه «نفساً» كه اشاره به تك تك انسانهاست و ارجاع ضمير «وسعها» به «نفساً»، مى تواند بيانگر اين معنا باشد كه هر انسانى داراى طاقت و تحمل خاص خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 32 - 1،3

1 - خداوند ، برخى از مردم را با برخوردار نمودن بيشتر از نعمت هاى خويش ، بر برخى ديگر برترى داده است .

و لا تتمنّوا ما فضّل اللّه به بعضكم على بعض

3 - وجود تفاوت هاى خدادادى در ميان مردم

و لا تتمنّوا ما فضّل اللّه به بعضكم على بعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 34 - 3،4،9

3 - مجموعه مردان ، داراى برترى بر مجموعه زنان *

الرجال قوّامون . .. بما فضّل اللّه بعضهم على بعض

چنانچه «بعضهم» اشاره به «الرجال» و «بعض» اشاره به «النساء» باشد، مراد از برترى مردان بر زنان مى تواند برترى نوع آنان

ص: 233

باشد، نه برترى يكايك مردان بر يكايك زنان.

4 - برترى گروه هاى مردان بر گروه هاى همسان خويش از زنان *

بما فضّل اللّه بعضهم على بعض

برخى برآنند كه تفضيل مردان بر زنان در شرايط همسان و گروههاى همسان است.

9 - برترى هاى مردم بر يكديگر ، برخاسته از فضل الهى است .

فضّل اللّه بعضهم على بعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 42 - 4

4 - انسان ها در باورشان به معارف دين و انجام تكاليف الهى ، برخوردار از توانايى هاى متفاوت هستند .

و الذين ءامنوا و عملوا الصلحت لانكلف نفساً إلا وسعها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 25

25- آدميان ، در دانش و آگاهى داراى مراتبى گوناگونند .

نرفع درجت من نشاء و فوق كل ذى علم عليم

مفسّران در اين آيه «عليم» را دو گونه تفسير كرده اند: 1- مراد از آن هر دانا و دانشمندى است. 2- مقصود از آن خداوند مى باشد. بر اساس معناى نخست مفاد جمله چنين مى شود: هر دانشمندى يافت شود دانشمندتر از او وجود دارد. و بر اساس معناى دوم مفاد جمله مذكور چنين است: علم خدا افزون تر از علم هر دانشمندى است. برداشت فوق، ناظر به اولين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 11 - 9

9- انسان ها داراى رتبه و درجات متفاوت در برخوردارى از نعمت هاى بزرگ خداوند

إن نحن إلاّ بشر مثلكم و لكنّ الله يمنّ على من يشاء من عباده

پيامبران به همانندى خويش با مردم از جهت بشر بودن معترف بودند و همچنين يادآورى مى كردند كه آنان اين تفاوت را با ساير انسانها دارند كه از موهبت ويژه خداوند برخوردار شده اند و اين، از تفاوت رتبه انسانها حكايت مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 54 - 5

5- انسان ها در برخورد با آسايش و رفع ناگوارى ها ، يكسان نيستند .

ثمّ إذا كشف الضرّ عنكم إذا فريق منكم بربّهم يشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 93 - 3

3- يك دست نبودن همه انسان ها در عقيده و رفتار و وجود تفاوت ميان آنان ، بر اساس خواست و تدبير الهى است .

ص: 234

و لو شاء الله لجعلكم أُمّة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 84 - 7،9،10

7- نفوس انسان ها ، داراى ساختار هاى متفاوت و مختلف

قل كلّ يعمل على شاكلته

9- ربوبيت الهى ، مقتضى آگاهى عميق او به هدايت پيشگان و تمايز آنان با ديگران

فربّكم أعلم بمن هو أهدى سبيلاً

ذكر صفت «ربّ» به جاى اسم «الله» و يا صفات ديگر براى بيان آگاهى خداوند از گروههاى انسانى، مشعر به نكته ياد شده است.

10- تفاوت انسان ها ، در برخوردارى از زمينه هاى هدايت

بمن هو أهدى سبيلاً

«أهدى» - كه افعل تفضيل است - دلالت بر مراتب مختلف هدايت مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 30 - 27

27 - « عن بعض أصحابنا عن أحدهما قال : إنّ اللّه قضى الإختلاف على خلقه و كان أمراً قد قضاه فى علمه كما قضى على الأُمم من قبلكم و هى السنن و الأمثال يجرى على الناس ، فجرت علينا كما جَرَت على الذين من قبلنا ، و قول اللّه حقّ . قال اللّه : . . .لاتبديل . . . ;

از امام باقر(ع) يا امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: خداوند، در بين خلق، اختلاف را حتمى كرد و اين امرى بود كه در علم الهى بود. همان گونه كه درباره امت هاى پيشين شما بود. آن، سنت ها و مثال هايى است كه در ميان مردم جارى است و بر ما نيز جارى است و سخن خداوند حق است كه مى فرمايد: ... لاتبديل لخلق اللّه... .».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 33 - 18

18 - انسان ها ، در برخورد با آسايش و ناملايمات ، يكسان نيستند .

و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم . .. ثمّ إذا أذاقهم منه رحمة إذا فريق منهم بربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 13 - 4

4 - نفوس انسانى ، در هدايت پذيرى ، متفاوت اند .

كلّ نفس هديها

اضافه شدن «هُدى» به «ها» بيان كننده اين معنا است كه هر نفسى، هدايتى مخصوص و متناسب خودش را دارد و اين حكايت از تفاوت نفوس مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 235

15 - فاطر - 35 - 8 - 8

8 - انسان واقع بين ، خودشناس و بصير ، با انسان فاقد بصيرت و واقع نگرى ، از نظر سرنوشت و ارزشيابى برابر نيست .

أفمن زيّن له سوء عمله فرءاه حسنًا

«همزه» در «أفمن زيّن له. ..» استفهام انكارى و «من»، مبتدا است و خبر آن - به قرينه مقام «فإنّ اللّه يضلّ من يشاء» - جمله اى مقدر مانند «كمن ليس كذلك» يا «كمن هداه» مى باشد; يعنى، آيا كسى كه اعمالش براى وى زينت داده شود، مانند كسى است كه چنين نيست و راه هدايت را پيموده است؟

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 58 - 3

3 - مؤمنان نيكوكار باافرادبدكردار ، از نظر شخصيت و سرنوشت برابر و هم سنگ نيستند .

و ما يستوى . .. و الذين ءامنوا و عملوا الصلحت و لا المسىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 61 - 2

2 - انسان ها ، در نوع با هم متحداند و اختلاف و تفاوتشان در خصوصيات فردى است .

على أن نبدّل أمثلكم

«أمثال» جمع «مِثل» است. دو چيز در صورتى مثل هم هستند كه در نوع مشترك و در خصوصيات شخصى متمايز باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 4 - 3

3 - انسان به طبع خويش ، داراى تلاش هايى متفاوت ( سودمند و زيان بخش ) و برخوردار از نيروى انتخاب است .

إنّ سعيكم لشتّى

مفاد آيه شريفه ممكن است اختلاف تلاش برخى از انسان ها، با دسته اى ديگر باشد و نيز مى تواند نشانگر اختلاف تلاش هاى گوناگون هر انسان باشد. برداشت ياد شده، ناظر به دومين احتمال است. آيات بعد - كه تلاش هاى خوب و بد را مشخص ساخته - در حقيقت بيانگر قدرت انتخاب و توصيه به برگزيدن تلاش هاى نيك است.

426- تفاوت تلاش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 4 - 1،2،3

1 - انسان ها ، در شيوه كار و تلاش و نتيجه آن ، با يكديگر متفاوت اند .

إنّ سعيكم لشتّى

«شتّى» (جمع «شتيت») به معناى متفرق ها است. «سعى» گرچه مفرد است; ولى به قرينه اضافه شدن به «كم»، در معناى جمع است. اين آيه گرچه جواب قسم هاى پيش است; ولى جواب تفصيلى قسم، مطالبى است كه در آيات بعد آمده است. مراد از

ص: 236

تفاوت تلاش ها - به قرينه آيات بعد - تفاوت شيوه ها و پى آمدهاى عمل است.

2 - خداوند ، در تأكيد بر گوناگون بودن تلاش هاى انسان ها و شيوه ها و آثار آن ، به شب و روز و به ذات خويش ، سوگند ياد كرده است .

و الّيل . .. إنّ سعيكم لشتّى

3 - انسان به طبع خويش ، داراى تلاش هايى متفاوت ( سودمند و زيان بخش ) و برخوردار از نيروى انتخاب است .

إنّ سعيكم لشتّى

مفاد آيه شريفه ممكن است اختلاف تلاش برخى از انسان ها، با دسته اى ديگر باشد و نيز مى تواند نشانگر اختلاف تلاش هاى گوناگون هر انسان باشد. برداشت ياد شده، ناظر به دومين احتمال است. آيات بعد - كه تلاش هاى خوب و بد را مشخص ساخته - در حقيقت بيانگر قدرت انتخاب و توصيه به برگزيدن تلاش هاى نيك است.

427- تفاوت رتبه هاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 165 - 3،4،5

3 - خداوند در اعطاى نعمتهاى خويش برخى از مردم را بر برخى ديگر برترى بخشيد. (برترى در مقام، ثروت و ...)

و رفع بعضكم فوق بعض درجت

4 - برترى برخى از انسانها بر برخى ديگر و تفاوت آنان در برخوردار شدن از نعمتها، تدبيرى است از جانب خدا در راستاى ربوبيت او بر جوامع بشرى

و هو رب كل شىء . .. رفع بعضكم فوق بعض درجت

5 - آزمون انسانها از جانب خدا هدف از مستقر ساختن آنان در زمين و برترى دادن برخى از ايشان بر برخى ديگر

هو الذى جعلكم خلئف الأرض و رفع بعضكم فوق بعض درجت ليبلوكم

به نظر مى رسد «ليبلوكم علاوه بر اين كه متعلق به «رفع» است، متعلق به «جعلكم» نيز باشد.

428- تفاوت رنگ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 22 - 1،5

1 - آفرينش آسمان ها و زمين و گوناگونى زبان ها و رنگ هاى آدميان ، از آيات الهى است .

و من ءايته خلق السموت و الأرض و اختلف ألسنتكم و ألونكم

5 - آيه بودن آفرينش آسمان ها و زمين و تفاوت زبان ها و رنگ هاى مردم ، براى دانشمندان قابل درك است .

و من ءايته خلق السموت و الأرض و اختلف ألسنتكم و ألونكم إنّ فى ذلك لأيت للعل

ص: 237

429- تفاوت روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 71 - 2،7

2- انسان ها ، در بهره مندى از رزق و روزى الهى ، متفاوتند .

و الله فضّل بعضكم على بعض فى الرزق

7- سنت الهى در تفاوت روزى انسان ها ، به معناى عدم لزوم رعايت مساوات و عدالت اجتماعى ، از سوى آنان نيست . *

و الله فضّل . .. فما الذين فضّلوا برادّى رزقهم على ما ملكت أيمنهم فهم فيه سواء

برداشت فوق بر اساس اين نكته است كه جمله " فما الذين فضلوا . .." در مقام توبيخ از كسانى باشد كه مساوات را ميان خود مراعات نمى كنند و با توجه به صدر آيه، مى توان چنين برداشت كرد: خداوند گرچه انسانها را در روزى متفاوت قرار داده است; ولى اين بدان معنا نيست كه مردم مساوات را ميان خود رعايت نكنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 52 - 1

1 - خداوند ، توسعه دهنده روزى برخى از انسان ها و در تنگنا قرار دهنده برخى ديگر

أوَلم يعلموا أنّ اللّه يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

«قدر» (مصدر «يقدر») در آيه شريفه مربوط به رزق و روزى بوده و به معناى ضيق و تنگ گرفتن است.

430- تفاوت زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 21 - 7

7 - زندگى و مرگ مؤمنان نيك كردار ، غيرقابل قياس با زندگى و مرگ گناه پيشگان

أم حسب الذين اجترحوا السيّئات أن نجعلهم كالذين ءامنوا و عملواالصلحت سواء محياه

431- تفاوت عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 4 - 1،2

1 - انسان ها ، در شيوه كار و تلاش و نتيجه آن ، با يكديگر متفاوت اند .

إنّ سعيكم لشتّى

«شتّى» (جمع «شتيت») به معناى متفرق ها است. «سعى» گرچه مفرد است; ولى به قرينه اضافه شدن به «كم»، در معناى جمع است. اين آيه گرچه جواب قسم هاى پيش است; ولى جواب تفصيلى قسم، مطالبى است كه در آيات بعد آمده است. مراد از تفاوت تلاش ها - به قرينه آيات بعد - تفاوت شيوه ها و پى آمدهاى عمل است.

ص: 238

2 - خداوند ، در تأكيد بر گوناگون بودن تلاش هاى انسان ها و شيوه ها و آثار آن ، به شب و روز و به ذات خويش ، سوگند ياد كرده است .

و الّيل . .. إنّ سعيكم لشتّى

432- تفاوت فهم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 102 - 13

13- بهره مندى افراد از قرآن ، متفاوت و داراى مراتب است .

قل نزّله روح القدس من ربّك بالحقّ ليثبّت الذين ءامنوا و هدًى و بشرى للمسلمين

از اينكه قرآن هدف خود را ايجاد ثبات قدم براى مؤمنان و رهنمود و بشارت براى مسلمانان مى داند و اين دو گروه باهم متفاوتند، استفاده مى شود كه بهره مندى از قرآن براى افراد مختلف يكسان نيست.

433- تفاوت گرايشهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 20 - 4

4 - انسان ، در هر مرحله اى از مراحل زندگى دنيوى ( كودكى ، نوجوانى ، جوانى ، ميان سالى و پيرى ) ، داراى روحيه و گرايشى متفاوت با مرحله قبل و مرحله بعد است .

اعلموا أنّما الحيوة الدنيا لعب . .. و تكاثر فى الأمول و الأولد

برداشت ياد شده در صورتى به دست مى آيد كه هر يك از خصلت هاى پنجگانه ياد شده در آيه شريفه، به ترتيب بيانگر يكى از مراحل زندگى انسان باشد.

434- تفاوت مرگ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 21 - 7

7 - زندگى و مرگ مؤمنان نيك كردار ، غيرقابل قياس با زندگى و مرگ گناه پيشگان

أم حسب الذين اجترحوا السيّئات أن نجعلهم كالذين ءامنوا و عملواالصلحت سواء محياه

ص: 239

435- تفاوت مسؤوليت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 120 - 6

6 - تفاوت مسؤوليت انسان ها در پيشگاه خداوند ، متناسب با بهره مندى آنها از علم و امكانات *

ما كان لأهل المدينة و من حولهم من الأعراب أن يتخلفوا

برداشت فوق بدان احتمال است كه اختصاص به ذكر يافتن اهل مدينه و اطراف آن در آيه، مبتنى بر اين اصل كلى (برخوردارى از علم و امكانات) باشد.

436- تفديه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 14 - 1

1 - مجرمان در قيامت ، براى نجات خود از عذاب الهى ، آماده فدا كردن همه انسان هاى كره زمين اند .

و من فى الأرض جميعًا

437- تفضل بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 71 - 16

16 - استدلال ها و براهين ، افاضاتى از ناحيه خدا بر قلب و انديشه انسانها

ما نزل اللّه بها من سلطن

مراد از «تنزيل» مى تواند «ايجاد كردن» باشد. بنابراين «ما نزل ... » يعنى خداوند هيچ دليل و برهانى براى شرك نيافريده است. در اين صورت مقصود از «سلطن» اعم از براهين عقلى و نقلى خواهد بود. و نيز مى تواند مراد از «تنزيل» نازل كردن معارف دين و احكام الهى باشد. بر اين مبنا مقصود از «سلطن» برهان نقلى خواهد بود. برداشت فوق مبتنى بر معناى اول است.

438- تفضل به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 12 - 7

7- روزى ها ، منافع و ذخاير الهى ، فضل خداوند و براى بهرهورى انسان است .

لتبتغوا فضلاً من ربّكم

ص: 240

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 84 - 13

13- عطاى الهى به انسان ، افزون تر از آن چه او آرزو كرده ، نمودى از رحمت خاص خداوند به وى است .

و أنت أرحم الرحمين . .. و ءاتينه أهله و مثلهم معهم رحمة من عندنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 72 - 3

3 - نعمت هاى بهشتى ، تفضل الهى و افزون بر استحقاق آدمى است . *

تلك الجنّة الّتى أُورثتموها

واژه «اُورثتموه» از ماده «ارث») به معناى رسيدن مال بدون عوض و زحمت است. عبارت «بما كنتم تعملون» نيز نقش عمل را در رسيدن به بهشت بيان مى كند. اين مطلب نشانگر آن است كه عمل تنها زمينه اى براى دستيابى به بهشت است و نعمت هاى بى كران الهى در آن، تفضل الهى است.

439- تفضل به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 38 - 17

17- بعثت پيامبران براى آموزش توحيد و نفى شرك ، از تفضّلات الهى بر مردم است .

ما كان لنا أن نشرك . .. ذلك من فضل الله ... على الناس

440- تفكر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 67 - 5

5- انسان ، موجودى پرسشگر ، خردورز و داراى قدرت تجزيه و تحليل خلقت خويش است و بر مقايسه گذشته و آينده نظام آفرينش توانا است .

و يقول الإنسن أءذا مامتّ . .. أوَلا يذكر الإنسن أنّا خلقنه

441- تفكر در خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 11 - 1

ص: 241

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور توجه دادن كافران و مشركان بر آفرينش انسان و جهان و ترغيب آنان به تأمل و تفكر درباره آنها

فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

استفتا و پرسش در آيه شريفه، براى ترغيب به تفكر و تأمل است; نه براى پرسش و استفتاى حقيقى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 35 - 1

1 - خداوند ، خواهان تأمل و انديشيدن انسان درباره نحوه پيدايش خود

أم خلقوا من غير شىء

پرسش در آيه شريفه در حقيقت براى واداشته شدن انسان به انديشه و تفكر صورت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 58 - 1

1 - فرايند پيدايش انسان از منى در رحم ، شايان مطالعه و تأمل

أفرءيتم ما تمنون

مراد از «امناء» (مصدر «تمنون») ريختن منى در رحم است; يعنى، آيا به منى - كه آن را به صورت نطفه در رحم زن مى ريزيد - انديشيده ايد؟

442- تقدير استعدادهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 6

6 - توانمندى هاى انسان و ويژگى هاى جسمى ، اخلاقى و رفتارى او ، داراى ميزانى تعيين شده از سوى خداوند

فقدّره

حدّ نهايى و اندازه هر چيزى را «قدر» آن مى گويند (مقاييس اللغة). بنابراين، تقدير; يعنى، اندازه و مقدار چيزى را مشخص ساختن.

443- تقدير بعث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 5 - 2

2 - روز قيامت و ويژگى هاى آن و وقوع حشر انسان ها در آن ، از پيش تعيين شده است .

مبعوثون . ليوم عظيم

«لام» در «ليوم»، لام توقيف است و معنايى نظير «عند» دارد.

ص: 242

444- تقدير خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 4

4 - ستايش خداوند از خود ، در آفرينش انسان و اندازه گيرى هاى دقيق در خلقت وى

فقدرنا فنعم القدرون

445- تقدير روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 30 - 5

5- توجه به نقش اصلى مشيت و تقدير خدا در روزى انسان ها ، زمينه ساز اجتناب از بخل و افراط در انفاق به بخشش همه اموال و داراييهاست .

و لاتجعل يدك مغلولة إلى عنقك . .. إن ربّك يبسط الرزق لمن يشاء

جمله «إن ربّك. ..» در مقام تعليل براى جمله «و لاتجعل يدك...» است. بنابراين مفهوم آيه چنين مى شود: خداوند روزى رسان است، پس نبايد از ترس تهيدستى، بخل ورزيد و انفاق نكرد.

446- تقدير سرنوشت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 44 - 6

6 - انسان در تحقق سرنوشت خويش مؤثر است ; هر چند از سوى خداوند مقدّر شده باشد .

إذ يريكموهم إذالتقيتم . .. ليقضى اللّه أمرا كان مفعولا

تمهيداتى از قبيل رؤياى پيامبر(صلی الله علیه و آله)، كم جلوه دادن هر يك از دو سپاه در نظر ديگرى و مانند آنها، كه به منظور ترغيب طرفين به رويارويى است، نشان مى دهد كه تحقق جنگ بدر از اختيار طرفين خارج نبوده و امكان تخلف داشته است. جمله «و لو أريكهم كثيرا ... » در آيه قبل نيز اين معنا را تأييد مى كند. و اگر آن امر مقدر، يعنى تحقق جنگ بدر، از اختيار طرفين جنگ خارج بود، نيازى به اين تمهيدات ترغيب كننده نداشت.

447- تقدير صفات جسمانى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 243

20 - عبس - 80 - 19 - 6

6 - توانمندى هاى انسان و ويژگى هاى جسمى ، اخلاقى و رفتارى او ، داراى ميزانى تعيين شده از سوى خداوند

فقدّره

حدّ نهايى و اندازه هر چيزى را «قدر» آن مى گويند (مقاييس اللغة). بنابراين، تقدير; يعنى، اندازه و مقدار چيزى را مشخص ساختن.

448- تقدير عمل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 6

6 - توانمندى هاى انسان و ويژگى هاى جسمى ، اخلاقى و رفتارى او ، داراى ميزانى تعيين شده از سوى خداوند

فقدّره

حدّ نهايى و اندازه هر چيزى را «قدر» آن مى گويند (مقاييس اللغة). بنابراين، تقدير; يعنى، اندازه و مقدار چيزى را مشخص ساختن.

449- تقدير قدرت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 7

7 - قدرت خداوند بر آفرينش انسان ها ، تنظيم توانمندى هاى آنان ، هدايت تكوينى و نيز ميراندن و به گور افكندن آنها ، دليل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قيامت است .

خلقه فقدّره . ثمّ السبيل يسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره

450- تقسيم انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 105 - 4

4- انسان ها در قيامت ، به دو گروه تيره بختان و سعادتمندان تقسيم خواهند شد .

فمنهم شقى و سعيد

ص: 244

451- تقسيم بندى حسابرسى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 22 - 6

6 - رسيدگى به كار هاى انسان ها در قيامت ، داراى قسمت هاى گوناگون و تفكيك شده است .

صفًّا صفًّا

452- تقويت روحيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 20 - 14

14 - آزمايش انسان ها براى توانمند ساختن روحيه آنها ، به اقتضاى ربوبيت خدا و ناشى از بصيرت و بينايى او به احوال آنان

و جعلنا بعضكم لبعض فتنة أتصبرون و كان ربّك بصيرًا

453- تكاليف انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 111 - 19

19 - جهاد با جان و مال در راه خدا ، تكليفى الهى بر همه انسان ها و در همه شرايع است نه مخصوص به مسلمانان و شريعت اسلام .

إن اللّه اشترى من المؤمنين أنفسهم و أمولهم . .. وعداً عليه حقاً فى التورية و الإ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 9 - 7

7- انسان ، بايد همواره و در همه حال ( فقر ، غنا و . . . ) سپاسگزار خداوند باشد .

و لئن أذقنا الإنسن منا رحمة . .. إنّه ليئوس كفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 17 - 14

14- همه انسان ها از هر گروه و طايفه ( مشركان ، يهود ، نصارا و . . . ) وظيفه دار ايمان به قرآن

و من يكفر به من الأحزاب فالنار موعده

ص: 245

454- تكاليف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 25 - 1

1- خداوند انسان ها را به عهد ها و پيمانهايى ملزم ساخته است .

والذين ينقضون عهد الله

مراد از «عهد الله» - چنان چه در آيه 20 گذشت - عهدها و پيمانهايى است كه خداوند با انسانها دارد و يا عهدها و پيمانهايى است كه آدميان با خداوند مى بندد.

455- تكامل اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 18 - 12

12 - ربوبيت و تكامل بخشى خداوند ، داراى تداوم حتى درجهان آخرت

فكهين بما ءاتيهم ربّهم و وقيهم ربّهم عذاب الجحيم

در صورتى كه اضافه «ربّ» به «هم»، بيانگر ربوبيت قبلى و فعلى خداوند نسبت به بهشتيان باشد - و نه صرفاً به لحاظ گذشته - معلوم مى گردد كه جريان تكامل بخشى در جهان آخرت نيز تداوم دارد. گفتنى است كه تربيت كردن - كه در واژه «ربّ» هست - عبارت است از ايجاد حالتى در شىء پس از حالت قبل، تا زمانى كه به حد تمام و كمال برسد. (مفردات راغب)

456- تكامل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 10 - 8

8 - بازگشت به سوى پروردگار و ملاقات با او ، جلوه ربوبيت وى در مسير تكامل انسان است .

بل هم بلقاء ربّهم كفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 7 - 6

6 - آفرينش ، برخوردارى از اعضاى كامل و هماهنگى اندام با يكديگر ، سه مرحله پياپى در سير پيدايش انسان

خلقك فسوّيك فعدلك

ترتيب - كه مفاد حرف «فاء» است - ممكن است «حقيقى» و يا «ذكرى» باشد. برداشت ياد شده، براساس احتمال اول است.

ص: 246

457- تكامل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 56 - 7

7 - پرستش خداوند ، عالى ترين مرتبه تكامل جن و انس

و ما خلقت . .. إلاّ ليعبدون

«لام» در «ليعبدون» براى بيان غايت است. با توجه به اين كه افعال الهى و اهداف او، گزاف نيست و كمال را به دنبال دارد، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 23 - 14

14 - خداوند ، خواهان هدايت تمامى انسان ها ، در راستاى تعالى و رشد آنان

و لقد جاءهم من ربّهم الهدى

ذكر «ربّ» و اضافه آن به «هم» - كه به مشركان بازمى گردد - مشعر به مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 39 - 3

3 - آگاهى انسان ها ، از منشأ پيدايش بشر و سير تكوين او

إنّا خلقنهم ممّا يعلمون

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه «من» در «ممّا»ابتدائيه باشد.

458- تكامل جسمانى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 69 - 15

15 - پيدايش تكامل در اندام و نيروى جسمى انسان ها ، پس از طوفان نوح *

من بعد قوم نوح و زادكم فى الخلق بصطة

459- تكامل خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 1 - 2

2 - پيدايش انسان در زمين ، داراى روند تكاملى بود و با پشت سر گذاشتن دورانى دراز ، به تدريج چهره انسانى يافت .

لم يكن شيئًا مذكورًا

ص: 247

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه مفاد جمله «لم يكن شيئاً مذكوراً» چنين باشد: انسان در برهه اى از زمان چيزى بود; ولى آن چيز هنوز قابليت نام انسان را نداشت; بلكه به تدريج تكامل يافته و چهره انسانى پيدا كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 8 - 3

3 - مرحله پيدايش قيافه و سيما براى هر انسان ، پس از مراحل آفرينش ، تكميل و تعديل اعضاى او است .

فى أىّ صورة ما شاء ركّبك

جمله «فى أىّ صورة. ..» مستأنفه و بيانگر مرحله اى ديگر از مراحل پيدايش انسان است. برخى آن را تفسير جمله «فعدلك» در آيه قبل، قرار داده و مرحله تعديل و چهره پردازى را يكى دانسته اند.

460- تكبر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 10 - 6

6- حالات روحىو روانى انسان ( نااميدى ، شادمانى مفرط ، تكبر و . . . ) حتى باكمترين سختىو رفاه تغييرپذير است .

و لئن أذقنا الإنسن . .. إنّه ليئوس كفور. و لئن أذقنه نعماء ... إنّه لفرح فخور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 37 - 3

3- انسان ها ، ناتوان تر از آنند كه با غرور و گردن فرازى ، بتوانند رخنه اى در زمين ايجاد كنند و يا قامت خود را به كوه ها برسانند .

و لاتمش فى الأرض مرحًا إنك لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولاً

«لن» براى نفى ابدى است و دلالت بر تعجيز دارد و در اين آيه، حكايت از آن دارد كه: انسان، از شكافتن زمين با گامهاى سرمستانه خود و عاجز و ناتوان است.

461- تكذيب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 70 - 5،9،16

5 - انطباق و عدم انطباق رسالت انبيا با تمايلات نفسانى ، عامل تصديق و تكذيب پيامبران از سوى بنى اسرائيل

كلما جاءهم رسول بما لاتهوى انفسهم فريقاً كذبوا و فريقاً يقتلون

9 - تكذيب پيامبران الهى و كشتن آنان ، شيوه بنى اسرائيل در برخورد با انبيا

كلما جاءهم رسول . .. فريقاً كذبوا و فريقاً يقتلون

ص: 248

16 - هشدار خداوند به مسلمانان در مورد خطر گرفتارى آنان به لغزشهايى همانند لغزش هاى بنى اسرائيل : ( نقض پيمان هاى الهى ، هواپرستى ، تكذيب و قتل انبيا )

إنّ الذين ءامنوا . .. لاتهوى انفسهم فريقاً كذبوا و فريقاً يقتلون

از اهداف اين بخش از آيات با توجه به ذكر مسلمانان در ابتداء كلام (ان الذين ءامنوا) و آنگاه بيان سرگذشت شوم بنى اسرائيل، اين است كه مسلمانان را از گرفتار شدن به چنين سرنوشتى پرهيز دهد و به آنان گوشزد كند كه آنان نيز در خطر آلودگى به چنين اعمال ناروايى هستند.

462- تكريم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 70 - 2،7،18

2- عنايت خاص خداوند به آدميان با اعطاى ارزشى ويژه به آنان

و لقد كرّمنا بنى ءادم

7- امتنان خدا بر آدميان به خاطر بهره مند كردن آنان از كرامت انسانى و نيز ذخيره هاى معيشتى دريا و خشكى

و لقد كرّمنا بنى ءادم و حملنهم . .. و رزقنهم من الطيّبت

18- « عن على بن محمد ( الهادى ) : . . . ان معناه ( صحة الخلقة ) كمال الخلق للإنسان و كمال الحواس و ثبات العقل و التمييز و إطلاق اللسان بالنطق ، و ذلك قول الله : « و لقد كرّمنا بنى آدم و حملناهم فى البرّ و البحر و رزقناهم من الطيّبات و فضّلنا على كثير ممّن خلقنا تفضيلاً » فقد أخبر عزّوجلّ عن تفضيله بنى آدم على سائر خلقه . . . ;

از امام على بن محمد(هادى)(ع) روايت شده است:. .. همانا معنماى «صحة الخلقة» كامل بودن آفرينش انسان و كامل بودن خواس و برقرار بودن عقل و قدرت تشخيص و گويا بودن زبان اوست و آن سخن خداوند است كه مى فرمايد: «و لقد كرّمنا بنى آدم و حملناهم فى البرّ و البحر و رزقناهم من الطيّبات و فضّلناهم على كثير ممّن خلقنا تفضيلاً» پس به تحقيق خداوند عزّوجلّ خبر داده است از [چگونگى ]برترى بخشيدن آدمى زاده بر ساير مخلوقاتش...».

463- تكلم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 9

9- آفرينش انسان از نطفه ، به صورت مجادله گرى سخنور ، شاهد و گواه وحدانيت خداوند است .

تعلى عمّا يشركون . خلق الإنسن من نطفة فإذا هو خصيم مبين

ص: 249

464- تكليف انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 93 - 7

7 - پايبندى به ميثاق هاى خدا ، از وظايف ضرورى بندگان است .

و إذ أخذنا ميثقكم و رفعنا فوقكم الطور خذوا ما ءاتينكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 21 - 13

13- يقين به حقانيّت وعده هاى خداوند و باور به معاد ، تكليفى الهى و معرفتى ارجمند است .

أعثرنا عليهم ليعلموا أنّ وعد اللّه حقّ و أنّ الساعة لا ريب فيها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 24 - 5

5- انسان ها ، همواره ، بايد به ياد خدا باشند .

واذكّر ربّك إذا نسيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 92 - 6

6- بشر ، مأمور پرستش و عبوديت خداوند واحد است .

و أنا ربّكم فاعبدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 31 - 2،4

2 - جن و انس ، هر دو داراى مسؤوليت و حسابرسى در قيامت

سنفرغ لكم أيّه الثقلان

4 - ارجمندى و مرتبت جن و انس ، به عنوان دو موجود شعورمند و مسؤول در نظام جهان

سنفرغ لكم أيّه الثقلان

ممكن است وصف «ثقلان» (دو موجود وزين و گران سنگ) از آن جهت به جن و انس اطلاق شده باشد كه در پرتو شعور و مسؤوليتشان، مورد حسابرسى خداوند قرار مى گيرند وشايستگى آن را دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 32 - 4

4 - جن ، همانند انسان داراى مسؤوليت و كيفر و پاداش در آخرت

سنفرغ لكم أيّه الثقلان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

ص: 250

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 39 - 4

4 - جن نيز همچون آدميان ، مكلف و مسؤول است .

فيومئذ لايسل عن ذنبه إنس و لاجانّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 39 - 3

3 - انسان ، موجودى است مكلف و مسؤول در برابر فرمان هاى الهى .

أم لكم أيمن . .. إنّ لكم لما تحكمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 7 - 5

5 - جن ، همچون انسان ، داراى تكليف و مورد بازخواست خدا و كيفر و پاداش در قيامت

و أنّهم ظنّوا كما ظننتم أن لن يبعث اللّه أحدًا

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه مبعوث شدن انسان ها در قيامت، بيانگر كيفر و پاداش و حسابرسى آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 7

7 - انسان ، موجودى مكلف و مسؤول در پيشگاه خداوند

نبتليه

آزمايش شدن انسان، نشان دهنده مكلّف و مسؤول بودن او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 4

4 - انسان ، موجودى است مكلف و مسؤول .

إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

نشان دادن راه درست و آن گاه تهديد كردن به دوزخ و يا بشارت دادن به بهشت - كه در آيات بعد آمده - گوياى مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 10 - 6

6 - خداوند ، انسان را به تلاش بى استراحت ، براى تهيه معاش موظّف نساخته است .

و جعلنا الّيل لباسًا

آيه بعد، تهيه معاش را در برابر لباس بودن شب و توقّف آفرين بودن خواب، قرار داده است. بنابراين مى توان گفت: اگر تلاشِ پى گير، مطلوب خداوند بود; موانعى از قبيل خواب و تاريكى شب را بازدارنده انسان نمى ساخت.

ص: 251

465- تكليف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 125 - 3

3 - مردم ، بايد پياپى براى زيارت خانه خدا ( حج و عمره ) به سوى آن جايگاه روانه شوند .

و إذ جعلنا البيت مثابة للناس و أمناً و اتخذوا

جمله «إتخذوا . ..» كه جمله اى انشايى و دستورى است مى تواند قرينه بر اين باشد كه مقصود از «جعلنا البيت ...» نيز معنايى انشايى و دستورى است; يعنى، مراد از «جعل»، تشريع قانون است. بنابراين مفاد جمله چنين مى شود: بايد مردم به سوى خانه خدا بيايند و امنيت آن را به شايستگى پاس بدارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 159 - 3

3 - همه مردم ، مخاطبان كتب آسمانى و موظف به فراگيرى معارف و احكام آن هستند .

من بعد ما بينه للناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 99 - 2

2- عبادت پروردگار ، وظيفه بندگان در تمام عمر

و اعبد ربّك حتى يأتيك اليقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 39 - 6

6- اجتناب از شرك به خداوند ، تكليفى الهى بر بندگان

و لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 36 - 6

6- لزوم عبوديت در برابر پروردگار ، وظيفه اى بى نياز از هرگونه استدلال

و إنّ اللّه ربّى و ربّكم فاعبدوه

در كلام عيسى(ع) اين موضوع كه «هركس ربّ باشد، سزاوار پرستش است»، اصلى پذيرفته شده تلقى شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 5

ص: 252

5 - مردم ، موظف اند كار هاى خود را براى رضاى خدا ، يك و يا دو نفره و به دور از غوغا سالارى و هياهو انجام دهند .

أن تقوموا للّه مثنى و فردى

احتمال دارد سفارش به قيام براى خدا به صورت دو نفرى (اقل جمع) و يا يك نفرى، به خاطر پرهيز از هياهو و هرچه خالصانه تر شدن آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 15 - 4،6،20

4- انسان ها در همه اديان آسمانى ، موظف به رعايت حقوق والدين و احسان به ايشان

و وصّينا الإنسن بولديه إحسنًا

ماضى آمدن واژه «وصّينا» و نيز اطلاق و شمول واژه «الإنسان»، مى رساند كه اين فرمان مخصوص نسل يا امتى نيست; بلكه مطلق انسان ها مأمور به آن بوده و هستند.

6- انسان ، مكلف به رعايت هر چه بيشتر حقوق والدين و احسانى فراتر از رفع نياز هاى اوليه آنان *

و وصّينا الإنسن بولديه إحسنًا

در واژه «إحساناً»، نوعى خدمت فزون تر از حد ضرورت نهفته است. به علاوه تنوين «إحساناً» بر بزرگى و تفخيم دلالت دارد.

20- انسان ، موظف به سپاس گزارى در برابر خدا ، به خاطر نعمت هاى عطا شده به او و پدر و مادرش

إذا بلغ أشدّه . .. قال ربّ أوزعنى أن أشكر نعمتك الّتى أنعمت علىّ و على ولدىّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 38 - 1،2

1 - هيچ كتاب آسمانى ، آدميان را در انتخاب راه درست و نادرست ، آزاد ندانسته ; بلكه همگان را به گزينش راه درست مكلف ساخته است .

إنّ لكم فيه لما تخيّرون

2 - انسان در ديدگاه كتاب هاى آسمانى ، موجودى مكلف و مسؤول است ; نه آزاد مطلق و عنان گسيخته .

إنّ لكم فيه لما تخيّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 23 - 5

5 - خداوند براى انسان ها ، اوامر و تكاليفى دارد كه بايد بدون كم و كاست انجام پذيرد .

لمّا يقض ما أمره

«قضاء» در وجوه گوناگونى استعمال دارد كه بازگشت همه آنها، به پايان يافتن و كامل شدن است. اين ماده در معانى «فيصله دادن»، «فراغت يافتن»، «اداكردن» و «به پايان رساندن» كاربرد دارد.(لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 1 - 3

3 - اعتراف به پاك بودن خداوند از هر عيب و نقصى ، وظيفه اى الهى بر عهده همه انسان ها است .

ص: 253

سبّح اسم ربّك

خطاب «سبّح»، ممكن است ويژه پيامبر(صلی الله علیه و آله) نباشد; گرچه روى سخن با آن حضرت است; زيرا مفاد آيات قرآن بدون توجه به آيه هاى قبل و بعد نيز مراد بوده و در محتواى عام خود قابل تمسك هستند.

466- تلاش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 6 - 1،7

1 - انسان ها ، با شتابى طاقت فرسا به سوى خداوند در حركت اند .

يأيّها الإنسن إنّك كادح إلى ربّك كدحًا

حرف «ال» در «الإنسان»، براى جنس است. بنابراين «ياأيّها الإنسان» خطاب به يكايك انسان ها است. «كدح»; يعنى، تلاش كردن و به زحمت افتادن (مفردات راغب) و به قرينه حرف «إلى»، معناى «سيركردن» نيز در آن ملحوظ است. از جمله معانى اين كلمه خدشه وارد كردن است (لسان العرب)، ممكن است گفته شود: در آيه از لغت «كدح» - به منظور مبالغه در تلاش - معناى «خدشه وارد كردن» اراده شده است; يعنى، تلاشى شديد كه گويا شخص به آن وسيله به خود آسيب مى رساند.

7 - انسان ، موجودى حركت آفرين و پر تلاش است .

انشقّت . .. مدّت ... كادح إلى ربّك

آيات پيشين درباره آسمان و زمين، افعالى را به كار برد كه بيانگر حالت انفعالى آنها بود; ولى در اين آيه انسان را به «تلاش كننده» توصيف كرده است. اين تفاوت تعبير، برخاسته از ويژگى انسان در استناد حركت ها به خود او است.

467- تلاش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 27 - 9

9 - تفاوت معيشت انسان ها و لزوم تلاش آنان براى كسب روزى ، تدبير الهى است .

و لو بسط اللّه الرزق لعباده . .. و لكن ينزّل بقدر

468- تمايلات اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 12 - 5

5- تمايلات جسمانى و مادى بشر ، همراه با وى در جهان آخرت

جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر

ص: 254

باغ ها و منظره زيباى آن و جريان رودها و آواى دلكش آن، امورى است كه بشر در پرتو حواس و جنبه وجود مادى خويش، از آنها لذت برده و سود مى جويد. خداوند، مؤمنان را به برخوردارى از اين لذت ها در جهان آخرت، نويد داده است.

469- تمايلات اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 54 - 4

4 - انسان در حيات اخروى ، داراى تمايلات و لذت هاى مادى

إنّ المتّقين فى جنّ-ت و نهر

از اين كه خداوند وعده به «جنّات» و «نهر» داده است، استفاده مى شود كه انسان در آخرت نيز از مظاهر طبيعى لذت خواهد برد.

470- تمايلات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 235 - 4،5،6

4 - جواز خواستگارى تلويحى از زنان در عِدّه ، تسهيلى بر مردان در گرايش هاى طبيعى آنان

لا جناح . .. علم اللّه انّكم ستذكرونهنّ

5 - بى صبرى مردان در اظهار تمايل به ازدواج با زنان بى شوهر

علم اللّه انّكم ستذكرونهنّ

6 - توجّه به تمايلات و كشش هاى طبيعى انسان ، در قوانين الهى

علم اللّه انّكم ستذكرونهنّ

با توجّه به اينكه جمله «علم اللّه» تعليل است براى حكم خداوند به تجويز خواستگارى، نقش تمايلات طبيعى آدمى در قوانين الهى به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 266 - 6

6 - انسان ، دوستدار و خواهان بهره مندى از اعمال خِير خويش و نتايج آن

ايودّ احدكم ان تكون له جنّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 94 - 25

25 - آگاهى هميشگى و دقيق خداوند به اعمال انسان و انگيزه هاى او

ص: 255

انّ اللّه كان بما تعملون خبيراً

«خبير» به كسى گفته مى شود كه به باطن اشيا آگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 107 - 14

14 - بهره بردارى از انگيزه « محبوب شدن » ، از روش هاى قرآن در ارشاد و تربيت

إنّ اللّه لايحب من كان خواناً اثيماً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 96 - 6

6 - بهره گيرى از تمايل مردم به رفاه و آسايش دنيوى و بهبود وضع اقتصادى ، از روش هاى قرآن براى هدايت آنان به ايمان و تقواست .

و لو أن أهل القرى ءامنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركت من السماء و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 59 - 11

11 - راضى بودن به عطاياى خداوند و اميد داشتن به فضل او ، نشأت گرفته از ميل و رغبت واقعى انسان به خدا

و لو أنهم رضوا ما ءاتيهم اللّه . .. إنا إلى اللّه رغبون

برداشت فوق بر اين اساس است كه جمله «إنا إلى اللّه راغبون»، تعليل براى جمله پيشين باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 54 - 1

1 - مستحقان عذاب استيصال ، به هنگام وقوع آن ، مايلند تمام مايملك خود را براى نجات جان خويش ، نثار كنند .

و لو أن لكل نفس ظلمت ما فى الأرض لافتدت به

با توجه به اينكه آيات فراز پيش، برخى مربوط به عذاب استيصال: (قل أرأيتم إن اتيكم عذابه بياتاً أو نهاراً . .. ) و برخى مربوط به عذاب قيامت است: (ثم قيل للذين ظلموا ذوقوا عذاب الخلد)، آيه فوق مى تواند بيانگر حال ستمگران به هنگام مشاهده عذاب استيصال باشد و مى تواند مربوط به عذاب قيامت باشد، برداشت فوق بر پايه احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 21 - 10

10 - زن و مرد ، به هم تمايل و گرايش دارند .

أزوجًا لتسكنوا إليها

متعدى شدن فعل «لتسكنوا» با «إلى» با اين كه حق اين بود كه «لتسكنوا عندها» گفته شود براى تضمين معناى تمايل است.

ص: 256

471- تمثيل به تكلم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 23 - 7

7 - حقانيت وعده هاى الهى مانند قدرت آدميان بر نطق ، روشن و انكارناپذير است .

و ما توعدون . .. إنّه لحقّ مثل ما أنّكم تنطقون

بنابراين كه ضمير «إنّه» به «ما توعدون» بازگردد، تمثيل آيه شريفه در جهت بيان اين معنا است كه تحقق وعده هاى الهى، همان قدر روشن است كه سخن گفتن آدميان و قدرت ايشان بر نطق واضح مى باشد.

472- تناسب اعضاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 1

1- خداوند ، اجزاى انسان را متناسب و آن گونه كه شايسته و سزاوار اوست ، آفريده است .

إنى خلق بشرًا . .. فإذا سوّيته

«تسوية» به معناى قرار دادن شىء به گونه اى است كه هر جزئى از آن، در جايگاه شايسته خود قرار گرفته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 1

1 - اندام انسان ، برخوردار از اعتدال ، تناسب و هماهنگى

فإذا سوّيته

«سوّيته» به معناى «اعتدلته» (آن را معتدل و متناسب ساختم) مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 2

2 - آفرينش انسان و تقدير و حسابگرى هاى دقيق در اندام وى از سوى خداوند ، ستايش برانگيز است .

ألم نخلقكم من ماء مهين . .. فقدرنا فنعم القدرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 7 - 3،5،6

3 - خداوند ، قامت انسان را استوار ساخت و اعضاى او را هماهنگ و متوازن قرار داد .

فعدلك

فعل «عَدَلَ»، در موردى به كار مى رود كه چيزى را به پا دارند تا به اعتدال درآيد و استقامت يابد(مقاييس اللغة). اين فعل در مورد برقرار كردن توازن و تعادل نيز به كار مى رود.(قاموس)

5 - آفرينش انسان و هماهنگ ساختن اجزاى او ، جلوه كرم خداوند است .

ص: 257

بربّك الكريم . الذى خلقك فسوّيك فعدلك

6 - آفرينش ، برخوردارى از اعضاى كامل و هماهنگى اندام با يكديگر ، سه مرحله پياپى در سير پيدايش انسان

خلقك فسوّيك فعدلك

ترتيب - كه مفاد حرف «فاء» است - ممكن است «حقيقى» و يا «ذكرى» باشد. برداشت ياد شده، براساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 8 - 3

3 - مرحله پيدايش قيافه و سيما براى هر انسان ، پس از مراحل آفرينش ، تكميل و تعديل اعضاى او است .

فى أىّ صورة ما شاء ركّبك

جمله «فى أىّ صورة. ..» مستأنفه و بيانگر مرحله اى ديگر از مراحل پيدايش انسان است. برخى آن را تفسير جمله «فعدلك» در آيه قبل، قرار داده و مرحله تعديل و چهره پردازى را يكى دانسته اند.

473- تناسب اندام انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 4،5

4 - متناسب آفريده شدن اندام انسان و نفخِ روح در آن ، از آيات الهى است .

اللّه الذى أحسن . .. و بدأ خلق الإنسن ... ثمّ سوّيه و نفخ فيه من روحه

5 - اعتدال و تناسب اندام و سيستم وجود انسان ، به تدبير خداوند است .

ثمّ سوّيه

«تسوية» مصدر «سوى» به معناى متناسب و خالى از افراط و تفريط و طبق مقتضاى حكمت بودن است. (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 6،8

6 - انسان ، برخوردار از بهترين شكل و شمايل و اندامى موزون

و صوّركم فأحسن صوركم

8 - آفرينش انسان خوش اندام و سرشار از استعداد ها و كمالات ، جلوه اى از قدرت و ربوبيت بى همتاى خداوند .

و صوّركم فأحسن صوركم

474- تنبه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 10

ص: 258

10 - انسان در قيامت ، به خاطرات زندگانى خود در دنيا و ويژگى هاى جسمى خويش در آن دوران آگاه خواهد بود .

قال ربّ لم حشرتنى أعمى و قد كنت بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 7 - 16

16 - خداوند ، انسان را در قيامت از تمامى اعمالش با خبر خواهد ساخت .

فينبّئكم بما كنتم تعملون

475- تنبه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 113 - 10

10 - متذكر و متنّبه ساختن آدميان ، از اهداف قرآن و بيانات روشن آن

و صرّفنا فيه من الوعيد لعلّهم . .. أو يحدث لهم ذكرًا

«ذكر» نقطه مقابل نسيان است (مقاييس اللغة) بنابراين «ذكر»; يعنى، فراموش نكردن و در خاطر زنده نگه داشتن.

476- تنبه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 9 - 11

11 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور بيدار كردن مردمان و توجه دادن آنان به ارزش علم و معرفت و برترى عالمان بر جاهلان

قل هل يستوى الذين يعلمون و الذين لايعلمون

مأموريت پيامبر(صلی الله علیه و آله) به اعلام اين حقيقت روشن كه عالمان با جاهلان برابر نيستند، صرفاً براى بيدار كردن مردم و توجه دادن آنان به ارزش والاى علم و معرفت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 27 - 5

5 - متذكر شدن و بيدار گشتن مردم ، هدف و فلسفه آمدن مثل ها در قرآن است .

و لقد ضربنا للناس فى هذا القرءان من كلّ مثل لعلّهم يتذكّرون

ص: 259

477- تنزيه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 5 - 5

5 - انسان ، در اصل خلقت خويش ، از پستى ها پاك و منزّه است .

لقد خلقنا الإنسن أحسن تقويم . ثمّ رددنه أسفل سفلين

478- تنوع حالات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 49 - 5

5 - انسان ها ، در هنگامه هاى مختلف زندگى ( برخوردارى و محروم بودن از نعمت هاى خداوند ) حالات گوناگون دارند .

فإذا أصاب به من يشاء . .. يستبشرون . و إن كانوا من قبل ... لمبلسين

479- تنوع رنگ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 28 - 2

2 - تنوع رنگ ها در انسان ها ، جنبندگان و دام ها ، از نعمت هاى الهى

و من الناس و الدّوابّ و الأنعم مختلف ألونه

480- تنوع طلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 61 - 3

3 - انسان تنوع طلب و ناشكيبا بر يكنواختى است .

لن نصبر على طعام وحد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 8

8- روح انسان ، تأثيرپذير از تكرار و تنوع

و صرّفنا الأيت لعلّهم يرجعون

«صرّفنا»، بيانگر تنوع و تكرار است و به كارگيرى آن، بدين جهت است كه انتظار مى رود تأثير و كارايى آن فزون تر باشد.

ص: 260

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 12 - 6

6 - روح و ذائقه انسان ، تنوع طلب و خداوند برآورنده اين نياز ها *

فيها فكهة و النخل ذات الأكمام . و الحبّ ذوالعصف و الريحان

از اين كه خداوند متعال، خوراكى هاى متنوع با شكل هاى گوناگون را به انسان يادآورى كرده و نيز در اختيار او قرار داده و بر اين گوناگونى بر انسان منت نهاده است، مى توان مطلب بالا را نتيجه گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 48 - 4

4 - لزوم توجه به روحيه تنوع طلب انسان ، در راستاى انگيزش او به سوى ارزش ها *

ذواتا أفنان

از اين كه خداوند براى ترغيب انسان ها به ايمان و حق پذيرى، بر نعمت هاى متنوع تكيه كرده است، مطلب ياد شده را مى توان استفاده كرد.

481- تنهايى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 95 - 2

2- تمامى موجودات شعورمند آفرينش در صحنه قيامت ، يكه و تنها و بدون ياور و همراه ، حاضر خواهند شد .

ءاتيه يوم القيمة فردًا

«فرداً» حال براى ضمير فاعلى «آتيه» مى باشد; يعنى، آمدن موجودات در قيامت در حال انفراد و تنهايى است.

482- توجيه گرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 30 - 17

17 - توانايى آدمى در توجيه نفس خويش براى ارتكاب گناه

فطوعت له نفسه قتل اخيه فقتله

ص: 261

483- توحيد اوّليه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 174 - 4

4 - انسان ها پيش از گرايش به شرك موحد بودند .

و لعلهم يرجعون

484- توشه اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 110 - 6

6 - انجام كار هاى خير ، توشه انسان براى سراى آخرت است .

و ما تقدموا لأنفسكم من خير تجدوه عنداللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 5 - 5

5 - انسان در دنيا ، پيش فرستنده دستاورد خويش و ذخيره سازنده آن براى صحنه حسابرسى اعمال

علمت نفس ما قدّمت

485- توشه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 51 - 4

4 - اعمال انسان ، اندوخته ها و پيش فرستاده هايى است كه داراى آثارى مثبت يا منفى در لحظه مرگ و پس از آن است .

ذوقوا عذاب الحريق. ذلك بما قدمت أيديكم

486- توصيه به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 7 - 3

3 - شناخت مراحل تكوين و مسير نزول نطفه مراحل تكامل آن تا آفرينش كامل انسان ، توصيه خداوند به همه انسان ها است .

فلينظر . .. يخرج من بين الصلب و الترائب

ص: 262

487- توطئه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 6

6 - اسرار و توطئه هاى پنهانى انسان ها در قلمرو علم خداوند است .

يعلم ماتكتمون

488- تهديد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 89 - 3

3- انسان ، بدون رهنمود هاى وحى و دين الهى ، در معرض خطر ها و تهديد هاى جدى است .

و قل إنى أنا النذير المبين

انذار و اخطار پيامبران، دليل وجود خطرها و تهديدهاى بسيارى در پيش روى بشر است. بنابراين اگر انسان انذار و اخطارهاى پيامبران را ناديده بگيرد، دچار خطرها و آفتهاى بسيارى خواهد شد.

489- تهييج تمايلات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 135 - 7

7 - بهره بردارى از تمايل انسان به فرجام نيك و حسن عاقبت، روشى در تبليغ و دعوت مردم به دين است.

فسوف تعلمون من تكون له عقبة الدار

490- ثأثيرپذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 43 - 6

6 - تأثيرپذيرى شديد انسان از محيط اجتماعى خويش

كانت تعبد من دون اللّه إنّها كانت من قوم كفرين

«إنّها. ..» در مقام تعليل براى مطلب قبل است; يعنى، چون بلقيس از ميان كافران برخاسته و در ميان آنها رشد يافته بود، نمى توانست از عادت و رفتار شرك آلود خويش - كه از آنان گرفته بود - روى برتابد.

ص: 263

491- ثبت آثار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 12 - 4،6

4 - همه آثار برجامانده از انسان ها پس از مرگ ( چون : بنا ها ، اختراعات و سنت ها و . . . ) نوشته و ثبت خواهد شد .

و نكتب . .. ءاثرهم

6 - آثار وجودى انسان و نقشى كه شخصيت او در جامعه و نامش در تاريخ داشته است ، نوشته و ثبت خواهد شد .

و نكتب . .. ءاثرهم

برداشت ياد شده، بر اين اساس است كه مقصود از «آثار» آثار وجودى انسان و نقش بودنِ او در جامعه و نامش در تاريخ باشد (مانند وجود پدر و مادر در ميان خانواده كه وجودشان موجب وحدت و الفت و دل گرمى ميان اعضاى خانواده است). و نيز نام خوشى كه از انسان هاى بزرگ و كامل به يادگار مى ماند و منشأ اثر در جامعه و تاريخ مى گردد; زيرا آنان به عنوان الگو مطرح اند (مانند امام خمينى(ره) در عصر حاضر).

492- ثبت عمل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 152 - 12

12 - از امام باقر ( ع ) روايت شده كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود : « ان الملك ينزل الصحيفة اول النهار و اول الليل يكتب فيهاعمل ابن آدم فاملوا فى اول ها خيراً و فى آخر ها خيراً فان اللّه يغفر لكم ما بين ذلك انشاء اللّه ، فان اللّه يقول : اذكرونى اذكروكم ;

ملك كارنامه عمل ]انسان[ را در اول روز و اول شب مى آورد و اعمال بنى آدم را ثبت مى كند، پس سعى كنيد در اول روز و اول شب خوبى را املا نماييد كه خداوند ان شاء اللّه ما بين آن را مى بخشد; زيرا خداوند مى فرمايد: «اذكرونى اذكركم».

493- جانشينى در انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 165 - 1،2

1 - استقرار انسانهاى هر عصر در زمين به جانشينى نسلهاى گذشته، در اختيار خدا و به دست اوست.

و هو الذى جعلكم خلئف الأرض

«خلائف» جمع خليفه (جانشين) است. اگر مخاطبان آيه انسانهاى موجود در هر عصر باشند، مراد از جانشينى، جانشينى مردم هر عصر از مردم عصر پيشين خواهد بود. و اگر مخاطبان همه انسانها باشند، مقصود از جانشينى انسانها، جانشينى آنان از انسانهاى منقرض شده اى است كه پيش از بنى آدم بوده اند. اين احتمال نيز گفته شده كه منظور جانشينى انسان از خداست.

2 - آمدن هر نسلى به جاى نسل پيشين، پرتوى از ربوبيت خدا بر انسانهاست.

ص: 264

و هو رب كل شىء . .. و هو الذى جعلكم خلئف الأرض

494- جاودانگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 5 - 14

14- انسان در آخرت فنا شدنى نيست و براى هميشه باقى مى ماند .

هم فيها خلدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 82 - 7

7 - انسان ، موجودى جاودان در بينش اديان الهى و پديده اى فناپذير در نگرش شرك پيشگان تاريخ

بل قالوا . .. قالوا أءذا متنا ... أءنّا لمبعوثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 4 - 4

4 - انسان ، موجودى جاودانه است .

إن كلّ نفس لمّا عليها حافظ

«نفس» يا به معناى روح است و يا شخص (مصباح). حفاظت از روح انسان، بلكه حتى شخص او، بر پيشگيرى از نابودى او توقف دارد كه مستلزم جاودانگى انسان است، گرچه در قالبى غير از اين جسم به حيات خود ادامه دهد.

495- جاودانگى تمايلات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 71 - 10

10 - خواهش ها و كشش هاى درونى انسان ، همراه با او حتى در بهشت و جهان آخرت

و فيها ما تشتهيه الأنفس

از اين كه انسان حتى در بهشت داراى شهوات و خواهش ها است، مطلب بالا استفاده مى شود.

496- جاودانگى زيباطلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 265

17 - فتح - 48 - 5 - 6

6 - لذّت جويى ها و زيبايى طلبى هاى انسان ، همراه با وى در جهان آخرت

ليدخل . .. جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر خلدين فيها

نويد بودن «جنّات تجرى. ..»، متوقف بر وجود حسّ زيبايى پسندى و لذّت جويى در انسان اخروى است.

497- جاودانگى لذايذ انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 5 - 6

6 - لذّت جويى ها و زيبايى طلبى هاى انسان ، همراه با وى در جهان آخرت

ليدخل . .. جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر خلدين فيها

نويد بودن «جنّات تجرى. ..»، متوقف بر وجود حسّ زيبايى پسندى و لذّت جويى در انسان اخروى است.

498- جايگاه زندگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 56 - 2

2 - خداوند زمين را بدون فساد آفريد و آن را براى زندگانى انسان ها جايگاهى شايسته قرار داد .

بعد إصلحها

499- جدايى انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 38 - 1،2

1 - قيامت ، روز جداسازى ميان خلايق و داورى ميان حق و باطل است .

هذا يوم الفصل

«فصل»به حايل بين دو چيز و نيز به داورى ميان حق و باطل گفته مى شود (قاموس المحيط). روز قيامت، از اين رو «يوم الفصل» ناميده شده كه در آن روز، ميان خلايق جدايى خواهد افتاد و حق از باطل تميز داده شده و مورد داورى قرار خواهد گرفت.

2 - جداسازى ميان خلايق و داورى ميان حق و باطل ، از مهم ترين خصيصه روز قيامت

هذا يوم الفصل

توصيف روز قيامت به «يوم الفصل» در سلسله آيات مربوط به حوادث قبل و بعد از برپايى قيامت، گوياى برداشت ياد شده است.

ص: 266

500- جسم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 25

25 - انسان ، موجودى است مركب از جسم و جان .

و منكم من يتوفّى

«توفى» (مصدر «يتوفّى») به معناى دريافت تام و كامل است و آنچه از انسان به وقت مرگ دريافت مى شود، روح او است نه جسم وى. پس انسان، از دو عنصر جسم و روح تشكيل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 8

8 - انسان ، از دو عنصر ( جسم و روح ) است .

ثمّ سوّيه و نفخ فيه من روحه

501- جنيان و اغواى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 15

15 - جنيان از اغواى آدميان بهره و لذت مى برند.

و قال أولياؤهم من الإنس ربنا استمتع بعضنا ببعض

502- جنيان و انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 6،8،9،13

6 - جنيان داراى قدرت نفوذ و سلطه بر آدميان هستند.

يمعشر الجن قد استكثرتم من الإنس

8 - جنيان در تلاشند با گسترش نفوذ خود بر آدميان تعداد بيشترى از آنان را گمراه كنند.

يمعشر الجن قد استكثرتم من الإنس

در لسان العرب آمده است: «استكثر من الشى» رغب فى الكثير منه يعنى در انبوهى از آن ميل و رغبت كرد. لذا «استكثرتم من الإنس» در آيه - كه خطاب به جنيان است - يعنى شما در بسيارى از آدميان ميل و رغبت كرديد تا آنان را گمراه سازيد.

ص: 267

9 - جنيان اغواگر در صدد تبديل هر چه بيشتر آدميان به شيطانهاى اغواگر مانند خود هستند. *

يمعشر الجن قد استكثرتم من الإنس

«استكثار» به معنى طلب زيادتى است، لذا از معانى محتمل در «استكثرتم من الانس» آن است كه استكثار از آن جهت باشد كه شيطانها در صددند از آدميان نيز هر چه بيشتر شيطان توليد كنند.

13 - جنيان اغواگر و انسانهاى پيرو آنها براى انحراف و گمراهى از يكديگر بهره مى برند.

و قال أولياؤهم من الإنس ربنا استمتع بعضنا ببعض

«استمتع» به معناى طلب تمتع و بهره جويى است و مراد از «بعض»، برخى از جنيان و انسانها هستند، چون بناى سخن نيز سؤال از روابط متقابل اين دو گروه در دنياست.

503- جنين انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 3

3 - انسان در مراحل نخستين جنينى ، فاقد روح انسانى است و پس از شكل گيرى اندام ، در او روح دميده مى شود .

جعل . .. من ماء مهين . ثمّ سوّيه و نفخ فيه من روحه

504- جوانى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 6 - 2

2 - آفرينش انسان از خاك ، رشد مرحله به مرحله او در رحم ، صعود تدريجى از طفوليت ( مرحله ضعف جسمى و عقلى ) به اوج جوانى و نزول تدريجى از اوج بتوانايى ( جوانى ) به حضيض ناتوانى ( كهولت و پيرى ) ، جلوه هاى ربوبيت خدا و يگانگى او

فإنّا خلقناكم من تراب . ..لكيلا يعلم من بعد علم شيئًا ... ذلك بأنّ اللّه هو الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 7،8

7 - منحنى صعود انسان در حيات دنيوى ، از طفوليت آغاز مى شود و در نقطه اوج جوانى پايان مى پذيرد .

ثمّ يخرجكم طفلاً ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا

8 - پايان اوج مرحله جوانى ( بلوغ اشد ) نقطه آغاز منحنى نزول و سرانجام مرحله پيرى ، نقطه پايان اين منحنى در زندگى انسان است .

ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا . .. لتبلغوا أجلاً مسمّىً

ص: 268

505- جهش در خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 10

10 - تبديل شدن خاك - پس از گذر از مراحل لازم - به انسان ، جهش گون و سريع است .

أن خلقكم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

«إذا» فجاييه است و دلالت بر ناگهانى بودن مى كند، لذا از آن، سرعت و حالت جهشى بودن به دست مى آيد.

506- جهل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 216 - 19

19 - انسان بدون هدايت الهى ، در تشخيص مصالح و مفاسد خويش دچار اشتباه مى شود .

كتب عليكم القتال و هو كره لكم . .. و انتم لا تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 232 - 16

16 - جهلِ انسان به حكمت ها و آثار احكام الهى

فلا تعضلوهنّ . .. و اللّه يعلم و انتم لا تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 247 - 20

20 - بينش محدود آدمى ، منشأ اعتراض وى به افعال الهى

قالوا انى . .. و اللّه واسع عليم

جمله «و اللّه واسع عليم» تعريضى به مُعترضين است كه شما بينشى محدود داريد و لذا اعتراض به گزينش طالوت (افعال الهى) مى كنيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 11 - 26،28

26 - ناتوانى انسان از شناخت خويشانى كه نفعشان به وى نزديكتر و بيشتر است .

اباءُوكم و ابناؤكم لاتدرون ايّهم اقرب لكم نفعاً

ناتوانى انسان از مقايسه منافع پدر با منافع پسر خويش و تشخيص برترين آنها، نمونه گوياى عجز او از شناخت ميزان نفع رسانى خويشان است.

28 - ناآگاهى از ميزان سودمندى وارثان براى دنيا و آخرت آدمى ، دليل ناتوانى وى براى تعيين صحيح سهام ارث

اباءُوكم و ابناؤكم لاتدرون ايّهم اقرب لكم نفعاً

ص: 269

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 19 - 16

16 - عدم آگاهى انسان به تمامى مصالح و مفاسد خويش

فعسى ان تكرهوا شيئاً و يجعل اللّه فيه خيراً كثيراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 79 - 3

3 - درك انتساب ناگوارى ها به خداوند از يكسو و انتسابش به انسان از سوى ديگر ، دور از فهم عموم مردم

قل كلّ من عند اللّه . .. ما اصابك من حسنة فمن اللّه و ما اصابك من سيّئة فمن نفسك

على رغم اينكه بين رسول خدا و ديگران در قانون پيشامد مشكلات تفاوتى نيست، خطاب را متوجه پيامبر (صلی الله علیه و آله) كرد تا به اين نكته اشاره كند كه فهم اين حقيقت در خور درك عموم نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 18

18 - انسان ها و حتى پيامبرانى همانند مسيح ( ع ) ناآگاه به آنچه خداوند در درون ذات خويش دارد .

تعلم ما فى نفسى و لا اعلم ما فى نفسك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 24 - 8

8 - مدت زمان استقرار و سكونت آدميان در زمين، نامعلوم براى آنان

و لكم فى الأرض مستقر و متع إلى حين

نكره آمدن كلمه «حين» بيانگر اين است كه مدت زمان سكونت انسانها در زمين نامعلوم است و بدان آگاهى نخواهند يافت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 188 - 8

8 - انسان ها ، حتى پيامبران ، آگاه به امور غيبى جهان نيستند .

و لو كنت أعلم الغيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 41 - 10

10 - ناآگاهى انسان ها ، نسبت به برخى مصالح و منافع واقعى خود

ذلكم خير لكم إن كنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 270

7 - توبه - 9 - 105 - 11

11 - غفلت و جهل انسان نسبت به حقيقت اعمال خود در دنيا

فينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 77 - 2

2- وجود رخدادهايى نهانى در آسمان ها و زمين ، غير قابل كشف براى آدميان

و لله غيب السموت و الأرض

غيب دانستن برخى از امور و رخدادهاى موجود در آسمانها، دليل آن است كه آنها از قلمرو دانش بشر بيرون است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 35 - 16

16 - ذات خداوند ، حقيقتى دست نايافتنى و غير قابل شناخت براى بشر

اللّه نور السموت و الأرض مثل نوره كمشكوة . .. نور على نور

برداشت ياد شده، بر اساس اين دو نكته اى است كه در «تشبيه نور خدا» وجود دارد: 1- به جاى تشبيه ذات خدا، يكى از اوصاف او - كه نور باشد - مورد تشبيه قرار گرفت در حالى كه آيه شريفه، در مقام معرفى خود خداوند است. 2- نور خدا - كه امرى نامحسوس است - به چند چيز محسوس و قابل شناخت براى همگان تشبيه شده است. بنابراين ذات خدا، شناختنى نيست و آنچه قابل شناخت است، صفات او مى باشد. اين شناخت نيز در محدوده شناخت محسوسات ميسر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 8

8 - انسان ، موجودى ظلم پيشه و بس نادان است .

و حملها الإنسن إنّه كان ظلومًا جهولاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 36 - 7

7 - جهان ، داراى پديده هاى جان دارى است كه چگونگى حاكميت قانون زوجيت بر آنها ، براى بشر ناشناخته است .

سبحن الذى خلق الأزوج كلّها . .. و ممّا لايعلمون

متعلق علم در «لايعلمون» ذكر نشده است; ولى به تناسب اين كه آيه شريفه درصدد بيان حاكميتِ قانونِ زوجيت بر پديده هاى جان دار جهان است، مى تواند حاكميت همين قانون باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 10 - 7،8

7 - بشر ، ناتوان از صعود كامل به تمامى آسمان ها و دستيابى به همه حقايق عالم

فليرتقوا فى الأسبب

ص: 271

«سبب» (مفرد «أسباب») به معناى ريسمانى است كه به وسيله آن فرد از درخت خرما و مانند آن بالا مى رود و مقصود از آن مى تواند وسيله صعود به آسمان ها باشد. برداشت ياد شده نيز مبتنى بر اين احتمال است. گفتنى است: امر «ليرتقوا» در تعجيز به كار رفته است; يعنى، به دنبال وسيله هاى صعود برويد; ولى هرگز نمى توانيد.

8 - بشر ، ناتوان از دستيابى به حقايق مربوط به گزينش پيامبران و برگزيدن رسولان الهى به انتخاب خود

فليرتقوا فى الأسبب

برداشت ياد شده مبتنى بر اين ديدگاه است كه امر «فليرتقوا» مربوط به انتخاب پيامبران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 8

8 - علم و آگاهى انسان ها ، محدود بوده و همواره پاره اى از حقايق براى آنان ناشناخته خواهد بود .

علم الغيب و الشهدة

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه نهان و غايب بودن بعضى از امور در مقايسه با آگاهى انسان ها، سنجيده مى شود; وگرنه همه حقايق براى خداوند مشهود و آشكار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 22 - 1

1- انسان در دنيا ، گرفتار غفلت و بى خبرى نسبت به حقايق اخروى

لقد كنت فى غفلة من هذا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 5

5 - ناتوانى و نادانى انسان ، در آغاز تولد

ذرنى و من خلقت وحيدًا

كلمه «وحيداً» مى تواند حال براى مفعول محذوف باشد; يعنى، «خلقته منفرداً». بر اين اساس و به قرينه آيات بعد (و جعلت له مالاً ممدوداً ...)، مقصود از «خلقت وحيداً»، ناتوانى و نادارى انسان در آغاز تولد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اخلاص - 112 - 1 - 9

9 - ذات خداوند ، حيرت افزا و غير قابل شناخت است .

اللّه

«اَلِهَ»; يعنى، متحير ماند. برخى اهل لغت در كلمه «اللّه»، اين معنا را مقصود مى دانند. (مفردات)

ص: 272

507- جهل انسان به امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 12

12 - انسان ها ، به رغم پذيرش امانت الهى ، آگاهى همه جانبه از آن نداشتند .

و حملها الإنسن إنّه كان . .. جهولاً

508- جهل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 39 - 7

7- هيچ كس به پايه و زيربناى قوانينى كه ايجاب كننده وجود چيزى يا عامل نابودى آن است آگاهى ندارد .

و عنده أُمّ الكتب

از مصاديق «اُمّ الكتاب» به قرينه فراز قبل قوانينى است كه بر اساس آن محو و اثبات انجام مى گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 5

5- خداوند ، پيوسته موجوداتى را پديد مى آورد كه انسان ها به آنها آگاهى ندارند .

خلق السموت و الأرض . .. خلق الإنسن ... و الأنعم خلقها لكم ... و يخلق ما لاتعلم

از اينكه «خلق» را در فرازهاى قبلى به صورت ماضى و در عبارت اخير به صورت مضارع به كار برده است، مطلب فوق برداشت مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 38 - 9،13

9- اكثريت انسان ها ، از قدرت خداوند در احياى مجدد انسان ها ناآگاهند .

بلى وعدًا عليه حقًّا و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

ممكن است به قرينهء تناسب موضوع - كه انكار و اثبات معاد است - متعلق «لايعلمون» قدرت خداوند بر احياى مجدد انسانها باشد.

13- اكثريت انسان ها ، درباره حقيقت معاد چيزى نمى دانند .

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

احتمال دارد مفعول به «لايعلمون»، «شيئاً» محذوف باشد و بنابراين نكته ياد شده قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 78 - 2،3

2- انسان به هنگام تولد از مادر ، فاقد هرگونه دانش و آگاهى است .

ص: 273

أخرجكم من بطون أمّهتكم لاتعلمون شيئًا

3- عدم برخوردارى فرزند انسان از علم و آگاهى از طريق ابزار شنوايى ، بينايى و قلب به هنگام تولد ، از نشانه هاى تدبير و حكمت الهى *

و الله أخرجكم من بطون أمّهتكم لاتعلمون شيئًا

اين آيه در مقام اثبات توحيد و توجه دادن انسانها به آثار و نشانه هاى الهى است. بنابراين عالم نبودن فرزندان و عدم توجه آنان به موقعيت خويش، در مراحل تولد و پس از آن، مى تواند اشاره به حكمت الهى و اهميت اين موضوع در زندگى انسانها داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 19 - 8،9

8 - علم و آگاهى خداوند به اسرار مردم و جهل آنان به اسرار يكديگر

و اللّه يعلم و أنتم لاتعلمون

برداشت ياد شده براساس اين احتمال است كه مفعول «يعلم» اسرار مردم و علايق آنان باشد; چنان كه تعبير «يحبّون» (دوست دارند)، تأييد كننده همين مطلب است.

9 - انسان ها نسبت به پيامد و بازتاب شوم دنيوى و اخروى اشاعه فحشا در جامعه ، آگاهى درست و كاملى ندارند .

إنّ الذين يحبّون أن تشيع الفحشة . .. و اللّه يعلم و أنتم لاتعلمون

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مفعول «لاتعلمون» نتيجه و بازتاب كار زشت اشاعه فحشا و فساد جنسى در جامعه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 34 - 5،7

5 - انسان ها ، از آينده خود و حتى دستاورد هاى فرداى خويش ، ناآگاه اند .

و ما تدرى نفس ماذا تكسب غدًا

7 - انسان ها ، از جايگاه و مكان مرگ خويش ، بى اطلاع اند .

و ما تدرى نفس بأىّ أرض تموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 30 - 6

6 - زمان وقوع قيامت ، براى هيچ كس روشن نيست .

يقولون متى هذا الوعد . .. قل لكم ميعاد يوم

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه خداوند، به سؤال درباره زمان وقوع پاسخ نداده و تنها به حتمى بودن وقوع آن بسنده كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 5

5 - بيشتر مردم ، به عظمت آفرينش جهان و قدرت بى پايان خداوند و امكان حيات مجدد انسان ها در قيامت پى نبرده اند .

ص: 274

لخلق السموت و الأرض أكبر . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

برداشت بالا مبتنى بر اين احتمال است كه متعلق «لايعلمون» مطلبى باشد كه در آغاز آيه آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 11 - 14

14 - ناآگاهى انسان ها ، نسبت به بعضى از مصالح و منافع واقعى خود

ذلكم خير لكم إن كنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 43 - 1

1 - آگاهى به زمان وقوع قيامت - حتى براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) - مقدور نيست .

فيم أنت من ذكريها

«ذكرى» به معناى ذكر فراوان است. اين كلمه نسبت به كلمه «ذكر»، مبالغه بيشترى دارد (مفردات راغب). مراد از استفهام انكارى در جمله «فيمَ أنت...» اين است كه اى پيامبر! تو منزلتى نيستى كه بتوانى هرگونه اطلاعى را درباره قيامت، به آنان ارائه كنى.

509- جهل به مقدرات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 10 - 3

3 - محروميت جن از شناخت مقدّرات الهى ، درباره اهل زمين پس از ممنوعيت آنان از استراق سمع آسمان

و أنّا لاندرى أشرّ أُريد بمن فى الأرض أم أراد بهم ربّهم رشدًا

510- حافظ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 21

21- « عن أبى الحسن الرضا ( ع ) قال : إعلم . . . ان الله تبارك و تعالى . . . قائم ليس على معنا انتصاب و قيام على ساق فى كبد كما قامت الأشياء و لكن « قائم » يخبر أنه حافظ والله هو القائم على كل نفس بما كسبت . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده است كه فرمود: بدان كه خداوند - تبارك و تعالى - . .. قائم است نه به معناى ايستادن و در ميان آسمان بر روى پا قرار گرفتن آن گونه كه اشيا قيام دارند و ايستاده اند ; بلكه [خداوند ]قائم است، به اين معنا مى باشد كه او حافظ است و تنها خداوند است كه حافظ هر فردى مى باشد با آنچه كسب كرده است».

ص: 275

511- حاكم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 61 - 1

1 - تنها خداوند بر تمامى بندگان خود و امور آنها تسلط و غلبه كامل دارد.

و هو القاهر فوق عباده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 188 - 6

6 - خداوند و مشيت او حاكم بر امور انسان ها و تمامى هستى

قل لاأملك لنفسى نفعا و لا ضرا إلا ما شاء اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 11 - 11

11- خداوند ، بر انسان و سرنوشت او و بر تمام هستى حاكميت دارد .

إن الله لايغير . .. و إذا أراد الله بقوم سوءًا فلامردّ له

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 7 - 2

2 - حاكميت مشيت خداوند ، بر توانمندى هاى همه انسان ها حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فلاتنسى . إلاّ ما شاء اللّه

مفاد استثنا در «إلاّ ماشاء اللّه» الزاماً اين نيست كه خداوند براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) فراموشى آيات را اراده خواهد كرد; بلكه مى توان گفت: اين استثنا را فرموده است تا اين نكته را بفهماند كه مصونيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) از فراموشى; همواره معلّق بر خواست خداوند است و آن حضرت از خود استقلالى ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 5 - 4

4 - حاكميت خداوند ، بر آغاز و فرجام انسان ها

لقد خلقنا الإنسن . .. ثمّ رددنه

512- حالات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 276

4 - مائده - 5 - 116 - 15

15 - خداوند آگاه به گفته ها و انديشه هاى آدميان و تمامى حالات و صفات نفسانى ايشان

ان كنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 11

11 - احساس نياز، تضرع، اخلاص و التزام به شكرگزارى، حالات مختلف انسان به هنگام گرفتارى در سختيهاست.

تدعونه تضرعا و خفية لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 10 - 2،3،6

2- احساس مصونيت از ابتلا به سختى ها ومحنتها ، از حالت هاى انسان به هنگام رفاه و آسايش

و لئن أذقنه نعماء بعد ضرّاء مسته ليقولنّ ذهب السيئات عنّى

«لئن أذقناه . ..» دلالت بر برطرف شدن سختيها دارد. از اين رو جمله «ذهب السيئات عنّى» (رنجها از من دور شد) - كه انسان به خاطر گفتن و اعتقاد به آن مذمت شده است - مفهومى ديگر دارد و آن پندار عدم ابتلاى دوباره به رنجها و ناملايمات است.

3- انسان ، پس از گذر از محنت ها و دستيابى به موهبت هاى دنيوى ، به شادمانى بسيار ، تكبر و فخرفروشى مبتلا خواهد شد .

و لئن أذقنه نعماء بعد ضرّاء مسته . .. إنّه لفرح فخور

جمله «إنه لفرح فخور» جمله مستأنفه است و بيانگر بازتاب معنايى است كه از «ليقولنّ . ..» استفاده مى شود; يعنى ، انسان مى پندارد كه مشكلات بر او روى نخواهد آورد; در نتيجه بى اندازه شادمان مى شود و فخرفروشى مى كند.

6- حالات روحىو روانى انسان ( نااميدى ، شادمانى مفرط ، تكبر و . . . ) حتى باكمترين سختىو رفاه تغييرپذير است .

و لئن أذقنا الإنسن . .. إنّه ليئوس كفور. و لئن أذقنه نعماء ... إنّه لفرح فخور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 34 - 13

13- خداوند ، به احوال بندگان و نياز هاى آنان داناست .

فاستجاب له ربه . .. إنه هو السميع العليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 64 - 4

4 - خداوند ، به وضعيت انسان در همه حال ، دانا است .

قد يعلم ما أنتم عليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 58 - 10

10 - خداوند ، بر احوال بندگان و به گناهان آنان ، آگاهى كامل دارد .

ص: 277

و كفى به بذنوب عباده خبيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 8 - 16

16 - نظام كيفر و پاداش خداوند ، بر اساس علم همه جانبه او به احوال و كردار بندگان است .

الذين كفروا لهم عذاب شديد . .. إنّ اللّه عليم بما يصنعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 43 - 4

4 - خنده و گريه ، از بارزترين نمود ها و ويژگى هاى طبيعت انسان

و أنّه هو أضحك و أبكى

از اختصاص به ذكر يافتن خنده و گريه در ميان ساير افعال انسان، مطلب بالا استفاده مى شود.

513- حالات درونى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 25 - 2،4

2- ربوبيت خداوند ، مقتضى علم و آگاهى كامل او بر حالات درونى انسانها

ربّكم أعلم بما فى نفوسكم

4- خداوند ، از خود انسان به حالات و افكار درونى وى ، آگاه تر است .

ربّكم أعلم بما فى نفوسكم

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه مفضل عليه «أعلم»، «منكم» باشد; يعنى، آگاهى خداوند به درون شما از خودتان بيشتر است.

514- حالات روانى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 19 - 16

16 - انسان ، موجودى است كه حالت هاى درونى متضادى ، بر او عارض مى شود .

فإذا جاء الخوف . .. فإذا ذهب الخوف

ص: 278

515- حامى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 66 - 2

2- تأمين نياز هاى مادى انسان در زمين ، دليل قدرت و كفايت خدا در حمايت همه جانبه از انسان است .

و كفى بربّك وكيلاً. ربّكم الذى يزجى لكم الفلك فى البحر لتبتغوا من فضله

از اينكه خداوند، پس از تذكر كفايت و وكالت خود، اين نكته را كه كشتيها را به منظور برآوردن منافع انسانها به حركت درمى آورد، يادآورى كرده است مى تواند براى بيان نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 36 - 2

2 - خداوند ، شايسته ترين حامى بندگان و دفع كننده شر دشمنان از آنان است .

أليس اللّه بكاف عبده

مقصود از كفايت خداوند، با توجه به جملات بعدى آيه شريفه - كه درباره تهديدها و ارعاب هاى دشمنان سخن مى گويد - حمايت الهى از پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان در برابر دشمنان است.

516- حتميت افشاى راز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 10 - 2

2 - آشكار شدن اسرار درونى انسان در قيامت ، قهرى و بيرون از اختيار او است .

حصّل

مجهول بودن «حصّل»، دلالت بر نكته ياد شده دارد.

517- حتميت بعث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 3

3 - برانگيخته شدن انسان ها در قيامت ، امرى قطعى است .

قل بلى و ربّى لتبعثنّ

ص: 279

518- حتميت حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 18 - 2

2 - حضور مردم در پيشگاه خداوند در قيامت و حسابرسى اعمال آنان ، قطعى و ترديدناپذير است .

يوم يقوم الناس لربّ العلمين . كلاّإنّ كتب الفجّار ... كلاّإنّ كتب الأبرار

519- حتميت حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 12 - 10

10 - خداوند، قطعاً و بدون ترديد، تمامى انسانها را در صحنه قيامت گرد خواهد آورد.

ليجمعنكم إلى يوم القيمة لا ريب فيه

مرجع ضمير «فيه» مى تواند مضمون جمله «ليجمعنكم» باشد، يعنى جمع كردن شما در قيامت بدون ترديد است.

520- حتميت ذلت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 2

2 - صحنه گريزناپذير قيامت ، براى برخى جز فروتنى و تسليم ذلّت بار چاره اى باقى نمى گذارد .

حديث الغشية . وجوه يومئذ خشعة

521- حتميت عذاب اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 2

2 - صحنه گريزناپذير قيامت ، براى برخى جز فروتنى و تسليم ذلّت بار چاره اى باقى نمى گذارد .

حديث الغشية . وجوه يومئذ خشعة

522- حتميت كيفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 280

20 - انفطار - 82 - 16 - 2

2 - انسان ها در قيامت ، مقهور نظام كيفرى خداوند و ناتوان از هرگونه استتار و مقاومت

و ما هم عنها بغائبين

523- حتميت مرگ انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 15 - 1،5

1 - مرگ ، سرنوشت محتوم هر انسان پس از خلقت

ثمّ إنّكم بعد ذلك لميّتون

«ذلك»، اشاره به آخرين مرحله خلقت انسان (ثمّ أنشأناه خلقاً آخر) است.

5 - مرگ ، معمايى حل نشدنى براى بشر و غير قابل پيشگيرى حتى در پرتو پيشرفت هاى علمى

ثمّ إنّكم بعد ذلك لميّتون

تأكيدهاى آيه، ممكن است اشاره اى باشد به گريزناپذيرى انسان از مرگ و برداشت فوق، نيز، بر پايه اين احتمال است.

524- حتميت مرگ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 58 - 4

4- ويرانى شهر ها و مرگ و مير همه مردمان قبل از قيامت ، امرى حتمى ، غير قابل تغيير و نوشته شده در كتاب تقدير الهى است .

كان ذلك فى الكتب مسطورًا

«ال» در «الكتاب» براى معرفه و عهد است و مراد از آن، لوح محفوظ و كتاب تقدير است.

525- حدوث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 2

2 - انسان ها ، موجوداتى حادث و ناپايدارند .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

ص: 281

526- حرص انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 16 - 15

15 - بخل و حرص ، عجين شده در جان بشر و برخاسته از طبيعت او است .

و من يوق شحّ نفسه

مطلب ياد شده، از اضافه «شحّ» به «نفسه» به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 19 - 2،3

2 - انسان ، موجودى حريص و آزمند

إنّ الإنسن خلق هلوعًا

3 - ناشكيبايى و آزمندى ، نهفته در سرشت بشر

إنّ الإنسن خلق هلوعًا

مطلب ياد شده، از تعبير «خلق» درباره صفت «هلوع» استفاده مى شود.

527- حسابرسى اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 31 - 2،3

2 - جن و انس ، هر دو داراى مسؤوليت و حسابرسى در قيامت

سنفرغ لكم أيّه الثقلان

3 - بسيج تمامى امكانات هستى در نشأه آخرت ، براى حسابرسى نهايى خلق

سنفرغ لكم أيّه الثقلان

نسبت داده شدن «فراغ» به خداوند - با ضمير متكلم مع الغير - مى تواند كنايه از اين باشد كه او تمامى اسباب و عوامل را در جهت رسيدگى به حساب خلق، در قيامت قرار مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 32 - 5

5 - ربوبيت الهى در حق جن و انس ، مستلزم برپا داشتن نظام حسابرسى اعمال براى آنان

سنفرغ لكم أيّه الثقلان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

ارتباط «ربّكما» با محتواى آيه قبل، بيانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 33 - 2

ص: 282

2 - جنيان چونان آدميان ، مشمول محاسبه الهى و قوانين عام خداوند در سراى واپسين

يمعشر الجنّ و الإنس إن استطعتم . .. لاتنفذون

از ذكر «جنّ» و تقديم آن بر «إنس»، مى توان استفاده كرد كه نبايد گمان برد كه جنيان، به واسطه داشتن اجرام لطيف، قدرت بر فرار از محاكمه و عقاب الهى دارند.

528- حسابرسى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 21 - 5،7

5- انسان ها در قيامت مورد حسابرسى قرار مى گيرند .

و يخافون سوء الحساب

7- انسان ها بايد از مواجه شدن با حساب سخت و ناگوار قيامت ، خائف و هراسان باشند .

و يخافون سوء الحساب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 41 - 9

9- اهميت و عظمت موقعيت حسابرسى انسان ها در قيامت *

ربّنا اغفرلى . .. يوم يقوم الحساب

اينكه حضرت ابراهيم(ع) در ميان موقعيتها و صحنه هاى گوناگون روز قيامت تنها از وقت حسابرسى ياد كرده است، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 93 - 7

7- انسان ها ، در قيامت در برابر اعمال خود بازپرسى مى شوند .

و لتسئلنّ عمّا كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 1 - 6

6- انسان در برابر رفتار و كردار خويش ، مسؤول بوده و در قيامت مورد مؤاخذه و بازخواست قرار خواهد گرفت .

اقترب للناس حسابهم

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه حسابرسى آن گاه معقول و متصور است كه مسؤوليت و بازخواهى در كار باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 51 - 5

ص: 283

5 - انسان ها پس از زنده شدن در قيامت ، بى هيچ فاصله و تأخيرى براى حسابرسى به پيشگاه خداوند احضار مى شوند .

فإذا هم من الأجداث إلى ربّهم ينسلون

بيشتر مفسران برآنند كه مقصود از حركت سريع انسان ها به سوى پروردگار، احضار آنان براى حسابرسى است. گفتنى است كه به كار رفتن «إذا»ى فجائيه، مى رساند كه اين حسابرسى بى هيچ فاصله اى پس از نفخ صور انجام خواهد پذيرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 54 - 1

1 - قيامت ، روز حساب رسى از تمام رفتار و كردار هاى بندگان

فإذا هم جميع لدينا محضرون . فاليوم لاتظلم نفس شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 7 - 19،21

19 - حسابرسى اعمال بندگان از سوى خداوند در قيامت ، متكى به علم همه جانبه او است .

فينبّئكم بما كنتم تعملون إنّه عليم بذات الصدور

برداشت بالا از آن جا است كه جمله «إن-ّه عليم بذات الصدور» تعليل براى جمله «فينب-ّئكم بما كنتم تعملون» است; يعنى، چون خداوند به باطن افراد آگاه است، پس مى تواند آنان را به كردارشان آگاه سازد و به حسابرسى آنان بپردازد.

21 - ربوبيت الهى ، مقتضى برپايى قيامت و حسابرسى اعمال بندگان

ثمّ إلى ربّكم مرجعكم فينبّئكم بما كنتم تعملون إنّه عليم بذات الصدور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 18 - 2

2 - قيامت ، روز حساب رسى و عرضه شدن نيات ، انگيزه ها ، افكار و رفتار انسان ها به محكمه عدل الهى

يومئذ تعرضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 43 - 3

3 - خروج انسان ها از گور ها و زنده شدن آنان ، براى محاكمه با سرعت انجام مى پذيرد .

يوم يخرجون من الأجداث سراعًا كأنّهم إلى نصب يوفضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 30 - 1

1 - انسان پس از مرگ به سوى دادگاه عدل الهى ، هدايت و سوق داده مى شود .

إلى ربّك يومئذ المساق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 284

20 - نبأ - 78 - 27 - 1

1 - قيامت ، صحنه حسابرسى انسان ها است .

إنّهم كانوا لايرجون حسابًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 9

9 - ايستادن در پيشگاه خداوند براى حسابرسى اعمال ، از صحنه هاى خوفناك و حوادث بزرگ روز قيامت است .

ليوم عظيم . يوم يقوم الناس لربّ العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 22 - 3،5

3 - رسيدگى به حال انسان ها در قيامت ، از شؤون ربوبيت خداوند است .

كلاّ إذا . .. و جاء ربّك

5 - فرشتگان ، مأمور رسيدگى به امور انسان ها در قيامت

و الملك صفًّا صفًّا

از جمله «يومئذ يتذكّر الإنسان» در آيه بعد، معلوم مى شود كه حضور فرشتگان در قيامت در رابطه با كار انسان ها است.

529- حسابرسى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 17 - 18

18 - حسابرسى انسان ها ، تنها در اختيار خدا است .

إليه ترجعون

تقديم «إليه» بر «ترجعون» مى تواند مفيد حصر باشد. گفتنى است: «إليه ترجعون» مى تواند كنايه از اين حقيقت باشد كه انسان ها، سرانجام، حسابرسى خواهند شد.

530- حسابرسى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 40 - 8

8- حسابرسى بندگان در شأن خداوند است نه وظيفه اى برعهده پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و علينا الحساب

تقديم «علينا» بر «الحساب» دلالت بر حصر دارد. بنابراين «علينا الحساب» ; يعنى، حساب بندگان تنها برعهده ماست نه برعهده

ص: 285

تو و نه غير تو. قابل ذكر است كه جمله «علينا الحساب» عطف بر «إنما عليك البلاغ» است نه بر «عليك البلاغ»، زيرا در اين صورت «إنما» بر «عليك الحساب» داخل شده و معناى جمله چنين مى شود: «فقط حسابرسى بر ماست نه چيز ديگر» و اين معنا قطعاً مراد نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 53 - 3

3 - انسان ها در قيامت ، مورد مجازات و پاداش الهى قرار خواهند گرفت .

أءنّا لمدينون

«دين» (مصدر «مدينون») به معناى جزا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 19 - 6

6 - علم همه جانبه خداوند به احوال ظاهر و باطن انسان ها ، دليل توانايى او بر حسابرسى سريع بندگان

إنّ اللّه سريع الحساب . .. يعلم خائنة الأعين و ما تخفى الصدور

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه جمله «يعلم خائنة الأعين. ..» تعليل براى جمله «إنّ اللّه سريع الحساب» باشد; يعنى، چون خداوند از تمامى حالات انسان ها آگاهى كامل دارد، اعمال بندگانش را با سرعت رسيدگى خواهد كرد و نيازى به ارائه دليل و شهود ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 26 - 3

3 - حساب رسى و كيفر و پاداش بندگان ، مهم ترين خصوصيت معاد و فلسفه برپايى قيامت

و الذين يصدّقون بيوم الدين

مطلب ياد شده، از تعبير «يوم الدين» درباره قيامت، به دست مى آيد.

531- حسابرسى راز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 10 - 3

3 - قيامت ، روز حسابرسى نيت ها ، خصلت ها و اسرار درونى است .

و حصّل ما فى الصدور

تهديد به ظهور اسرار درونى در قيامت، كنايه از تأثير آنها در فرجام اخروى است. بنابراين انسان ها، براساس رازهاى سينه خود نيز، محاسبه و كيفر خواهند شد.

ص: 286

532- حسابرسى عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 26 - 4

4 - تمامى انسان ها در قيامت ، با حساب رسى اعمال خويش روبه رو خواهند شد .

و لم أدر ما حسابيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 4 - 2

2 - افكار و كردار انسان ها ، محفوظ مانده و محاسبه خواهد شد .

إن كلّ نفس لمّا عليها حافظ

خبر از حفاظت و مراقبت بر انسان ها، هشدارى است به آنان كه نپندارند آنچه انجام مى دهند، فانى گشته و پيامدى نخواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 9 - 1

1 - تمام اسرار و اعمال كتمان شده ، در قيامت ارزيابى گشته ، و مورد سنجش و شناسايى قرار خواهد گرفت .

يوم تبلى السرائر

«سرائر» جمع «سريرة» (آنچه كتمان شود) است (قاموس) و چون با حرف «ال» همراه است، بر عموم دلالت دارد. «ابلاء» (مصدر «تبلى») به معناى امتحان كردن است (مصباح). مراد از آزمودن سرائر، سنجش و محاسبه آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 26 - 4،5

4 - حسابرسى اعمال ، از اهداف احضار همگان در پيشگاه خداوند است .

إنّ إلينا إيابهم . ثمّ إنّ علينا حسابهم

5 - وجود كارگزارانى چند ، براى حسابرسى اعمال مردم در قيامت

ثمّ إنّ علينا حسابهم

برداشت ياد شده، از ضمير «نا» استفاده شده است.

533- حسرت اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 167 - 11

11 - اعمال نارواى آدميان در قيامت ، به صورت حسرتى مجسم در پيش روى آنان قرار خواهد گرفت .

كذلك يريهم اللّه أعملهم حسرت عليهم

ص: 287

برداشت فوق بر اين اساس است كه: «يرى» از رؤيت قلبى باشد. در اين صورت «حسرات» مفعول سوم براى «يرى» خواهد بود و معناى جمله چنين مى شود: خداوند اعمال مشركان را به صورت حسرتهايى، بر آنان جلوه گر خواهد ساخت.

534- حسن فرجام انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 50 - 3

3 - باغ هاى جاويدان بهشت ، فرجامى نيك براى انسان ها

لحسن مئاب . جنّ-ت عدن

535- حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 148 - 9،10،13،14

9 - خداوند همه انسان ها را - هر كجا كه باشند - در صحنه قيامت حاضر خواهد ساخت .

أين ما تكونوا يأت بكم اللّه جميعاً

10 - حضور يكپارچه انسان ها در صحنه قيامت

أين ما تكونوا يأت بكم اللّه جميعاً

13 - برپا كردن قيامت و آوردن همه انسان ها در آن ، مظهر قدرت همه جانبه خداوند است .

يأت بكم اللّه جميعاً إن اللّه على كل شىء قدير

14 - برپا كردن صحنه قيامت و آوردن انسان ها به آن صحنه ، درخور قادرى مطلق است .

يأت بكم اللّه جميعاً إن اللّه على كل شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 22 - 1

1 - خداوند تمامى آدميان را در روز قيامت گرد مى آورد.

و يوم نحشرهم جميعا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 36 - 7

7 - خداوند مردگان را در قيامت برخواهد انگيخت.

و الموتى يبعثهم اللّه

ص: 288

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 38 - 8

8 - تمامى جنبندگان زمين و پرندگان آسمان، مانند انسان، در قيامت برانگيخته مى شوند.

ثم إلى ربهم يحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 51 - 3

3 - گرد آمدن آدميان در پيشگاه خداوند در قيامت، مقتضاى ربوبيت اوست.

أن يحشروا إلى ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 72 - 6،7

6 - باور به اينكه حشر آدمى تنها به سوى خداست، برانگيزاننده او به تسليم در برابر خداوند و پروا از اوست.

و أمرنا لنسلم لرب . .. و اتقوه و هو الذى إليه تحشرون

7 - قيامت روز گرد آمدن تمامى آدميان در پيشگاه خداوند است.

و هو الذى إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 73 - 4،14

4 - حشر آدميان به سوى خداوند، نشانه اى از حقانيت آفرينش و راه نداشتن بيهودگى در آن است.

و هو الذى إليه تحشرون. و هو الذى خلق السموت و الأرض بالحق

14 - دانايى خداوند به غيب و شهود عالم، پشتوانه حشر تمامى انسانها و ظهور مالكيت و حاكميت انحصارى خداوند در قيامت است.

إليه تحشرون . .. يوم ينفخ فى الصور علم الغيب و الشهدة

با توجه به اينكه در آخرين جمله آيه قبل سخن از حشر آدميان بود و در اين آيه از نفخ صور و برپايى قيامت ياد شده و سپس جمله «عالم الغيب و الشهادة» آمده، گويا اين جمله پاسخى است به كسانى كه چگونگى حشر آدميان را، با وجود متلاشى شدن اجساد و از بين رفتن آثار، امرى ناممكن مى دانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 1

1 - خداوند در روز قيامت تمامى جن و انس را گرد مى آورد.

و يوم يحشرهم جميعا يمعشر الجن قد استكثرتم من الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 57 - 9

ص: 289

9 - خداوند در قيامت مردگان را از جايگاهشان بيرون خواهد كشيد و آنان را زنده خواهد كرد .

كذلك نخرج الموتى

مراد از بيرون كشيدن مردگان، زنده كردن آنهاست و به كارگيرى «اخراج» به جاى «احياء» مى تواند اشاره به اين باشد كه مردگان در هر كجا مدفون باشند و يا به چيزى در زمين و آسمان و يا درياها آميخته باشند، از آنجا بيرون آورده مى شوند و زنده مى گردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 10

10- انسانها ، پس از مرگ براى حضور در صحنه قيامت ، زنده شده و برانگيخته خواهند شد .

و لئن قلت إنكم مبعوثون من بعد الموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 103 - 5

5- سراى آخرت ، عرصه گرد آمدن همه انسانهاست .

ذلك يوم مجموع له الناس

«ذلك» اشاره به «الأخرة» است و به نظر مى رسد مذكرآوردن آن به لحاظ خبر (يوم) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 1،3

1- همه انسان ها به صورت دسته جمعى در قيامت در پيشگاه خداوند حضور خواهند يافت .

و برزوا لله جميعًا

«جميعاً» حال براى ضمير «برزوا» است و مرجع ضمير آن مى تواند همه انسانها باشد.

3- قطعى بودن وقوع قيامت و حضور همه انسان ها در آن

و برزوا لله جميعًا

ماضى آوردن فعل «برزوا» براى بيان حادثه اى كه در آينده (قيامت) واقع خواهد شد، حكايت از قطعى بودن آن مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 25 - 1،2،6

1- خداوند ، همه انسان ها را در قيامت جمع خواهد كرد .

و إن ربّك هو يحشرهم

2- ربوبيت خداوند براى انسان ها ، مقتضى گردآورى آنها در روز قيامت

و إن ربّك هو يحشرهم

6- حشر و رستاخيز انسان ها ، برخاسته از حكمت و علم خداوند است .

و إن ربّك هو يحشرهم إنه حكيم عليم

ص: 290

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 36 - 6

6- قيامت ، روز برانگيخته شدن انسانها

قال ربّ فأنظرنى إلى يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 71 - 3

3- قيامت ، روز فراخوانى همه نسل ها و گروه هاى مردم ، همراه با پيشوايانشان

يوم ندعوا كلّ أناس بإممهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 97 - 9

9- حشر انسان در قيامت ، حشرى جسمانى است .

و نحشرهم يوم القيمة على وجوههم عميًا و بكمًا و صمًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 108 - 3

3 - فرمان احضار انسان ها در صحنه قيامت ، فرمانى فراگير و به دور از هرگونه نافرجامى و اختلال خواهد بود .

يومئذ يتّبعون الداعى لاعوج له

ضمير «له» ممكن است به «الداعى» بازگردد و حاكى از نبود «عوج» و ناهنجارى در دعوت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 40 - 5

5 - پرسش خداوند از ملائكه درباره پرستيده شدنشان از سوى مشركان ، با فاصله اى از بازآفرينى و گردآورى خواهد بود .

و يوم يحشرهم . .. ثمّ يقول للملئكة

«ثم» براى تراخى است و كاربرد آن در آيه، مفيد نكته ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 51 - 4،5

4 - انسان ها پس از زنده شدن از قبر ها ، به سوى پروردگار خويش خواهند شتافت .

فإذا هم من الأجداث إلى ربّهم ينسلون

«نسلان» (مصدر «ينسلون») به معناى گام برداشتن سريع است.

5 - انسان ها پس از زنده شدن در قيامت ، بى هيچ فاصله و تأخيرى براى حسابرسى به پيشگاه خداوند احضار مى شوند .

فإذا هم من الأجداث إلى ربّهم ينسلون

بيشتر مفسران برآنند كه مقصود از حركت سريع انسان ها به سوى پروردگار، احضار آنان براى حسابرسى است. گفتنى است كه به

ص: 291

كار رفتن «إذا»ى فجائيه، مى رساند كه اين حسابرسى بى هيچ فاصله اى پس از نفخ صور انجام خواهد پذيرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 144 - 4

4 - قيامت ، روز رستاخيز انسان ها

يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 38 - 8

8 - شياطين نيز ، همچون آدميان در قيامت محشور خواهند شد .

قال يليت بينى و بينك بعد المشرقين

از خطاب «بينك» استفاده مى شود كه شياطين نيز در روز قيامت محشور خواهند شد. البته برداشت ياد شده در صورتى است كه منظور از «شياطين»، شياطين جن يا اعم از شياطين جن و انس باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 44 - 3

3 - گرد آمدن و حشر آدميان در قيامت ، كارى سهل براى خداوند

ذلك حشر علينا يسير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 50 - 2

2 - زنده و جمع شدن همه انسان هاى تاريخ در قيامت

إنّ الأوّلين و الأخرين . لمجموعون إلى ميقت يوم معلوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 9 - 8

8 - قيامت ، روز فراهم آمدن انسان ها براى محاكمه و كيفر و پاداش

و اتّقوا اللّه الذى إليه تحشرون

«حشر» (مصدر «تحشرون») به معناى جمع كردن و فراهم آوردن است. فراهم آمدن مردم در قيامت، براى محاكمه و تعيين كيفر و پاداش براى آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 18 - 1

1 - قيامت ، روز برانگيخته شدن انسان ها براى محاكمه

يوم يبعثهم اللّه جميعًا فيحلفون له

ص: 292

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 9 - 1،3

1 - خداوند ، همه انسان ها را براى حسابرسى در روز قيامت گرد مى آورد .

يوم يجمعكم

3 - قيامت ، روز گرد هم آمدن همه انسان ها است .

ليوم الجمع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 15 - 7

7 - برانگيخته شدن و رستاخيز انسان ها در قيامت ، تنها به سوى خداوند است .

و إليه النشور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 5

5 - حشر و برانگيخته شدن انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت

و إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 18 - 1

1 - قيامت ، روز عرضه شدن و به نمايش در آمدن انسان ها در پيشگاه خداوند و در محكمه عدل او

يومئذ تعرضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 18 - 3

3 - حضور انسان ها در صحنه قيامت ، به صورت گروهى و دسته دسته است .

فتأتون أفواجًا

«فوج» (مفرد «أفواج») به معناى جماعتى از مردم است. (لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 13 - 1

1 - هنگام برپايى رستاخيز ، همه انسان ها تنها با يك نهيب به سوى صحنه قيامت رانده خواهند شد .

فإنّما هى زجرة وحدة

«زجر»; يعنى، دفع كردن و راندن با بانگ و فرياد (مفردات راغب) و مراد از «زجرة» همان نفخه دوم صور است. ضمير «هى» به «كرّة» بازمى گردد.

ص: 293

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 14 - 1،5

1 - تمام مردگان پس از نفخ صور ، زنده گشته و در دشت هموار قيامت حاضر خواهند شد .

فإذا هم بالساهرة

«ساهرة»; يعنى، فلات و سرزمين پهناور، مسطّح و بى آب. اين كلمه از ريشه «سَهَر» است; يعنى، ممكن نبودن خواب در شب (لسان العرب). نامگذارى فلات به «ساهرة»، به اين اعتبار است كه پيمايندگان آن در شب بيدار مى مانند.

5 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله « فإذا هم بالساهرة » و الساهرة الأرض ، كانوا فى القبور فلمّا سمعوا الزجرة خرجوا من قبورهم فاستووا على الأرض . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «فإذا هم بالساهرة» روايت شده كه «ساهرة» [به معناى] زمين است. آنان (انسان ها) در قبرها هستند; پس چون صيحه [قيامت ]را شنيدند، از قبرهايشان خارج مى شوند و بر سطح زمين قرار مى گيرند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 35 - 1

1 - تمام انسان ها ، در صحنه قيامت حاضر شده ; كردار هاى فراموش گشته خويش و اهداف آن تلاش ها را به خاطر خواهند آورد .

يوم يتذكّر الإنسن ما سعى

«ما» در «ما سعى» موصول و عائد آن حذف شده است; يعنى، «ما سعى له». اين تعبير بر اهدافى منطبق است كه سعى انسان، براى دستيابى به آن بوده است. ممكن است «ما» مصدريه باشد; يعنى، «سعيه». در اين صورت آنچه به ياد انسان خواهد آمد، نفس سعى و تلاش او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 4 - 1

1 - انسان ها ، در قيامت برانگيخته خواهند شد .

ألا يظنّ أُولئك أنّهم مبعوثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 23 - 3

3 - حاضران در صحنه قيامت ، در آغاز برپايى آن جهنم را مشاهده نمى كنند . *

و جاْىء يومئذ بجهنّم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 4،5

4 - تمام مردم در قيامت ، با بيرون آورده شدن از زمين ، در صحنه محشر حضور خواهند يافت .

و أخرجت الأرض أثقالها . .. يومئذ يصدر الناس أشتاتًا

ص: 294

جمله «يصدر الناس»، ممكن است ناظر به رجوع مردم به حيات دوباره (معاد) باشد.

5 - مشاهده كردار و مواجه شدن با پاداش و كيفر آن ، از اهداف حشر انسان ها در قيامت

يصدر الناس أشتاتًا ليروا أعملهم

حرف «لام» در «ليروا»، بيانگر برداشت ياد شده است. مشاهده اعمال، يا به معناى مشاهده پاداش و كيفر آنها است و يا ناظر به تجّسم اعمال و مشهود بودن آن در قيامت است.

536- حشر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 203 - 7،10

7 - حشر ( برانگيخته شدن ) همگان ، تنها به سوى خداوند است .

و اعلموا انكم اليه تحشرون

10 - اجتماع حج گزاران ، يادآور جمع شدن انسان ها در قيامت

و اعلموا انكم اليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 172 - 9

9 - حضور تماى انسان ها - مستكبران و عبادت كنندگان - به پيشگاه خداوند در قيامت

لن يستنكف المسيح ان يكون عبداً للّه . .. و يستكبر فسيحشرهم إليه جميعاً

كلمه «اما» در آيه بعد تفصيل و توضيح «فسيحشرهم . ..» مى باشد. بنابراين ضمير «هم» شامل هر دو گروه عبادت كنندگان و كسانى كه از عبادت خدا استنكاف دارند مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 96 - 12

12 - بيرون آمدن حتمى مردم از جايگاه هاى خويش و اجتماع ايشان در پيشگاه خداوند ، در روز قيامت

الذى إليه تحشرون

«حشر» به معناى بركندن جماعتى از سراى خويش و بيرون راندن آنان از مقرشان است. (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 28 - 1

1 - آفرينش نخستين انسان ها و زنده كردن مجدد آنان پس از مرگ ، براى خداوند همانند آفريدن يك تَن است .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 295

16 - فصلت - 41 - 29 - 5

5 - جنيان نيز همانند انسان ها ، در قيامت محشور خواهند شد . *

ربّنا أرنا الذين أضلاّنا من الجنّ و الإنس

دوزخيان از خداوند درخواست مى كنند كه رهبران گمراه كننده جنّى و انسى خويش را به آنان بنماياند، از اين مطلب، برداشت ياد شده را مى توان به دست آورد.

537- حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 7

7 - تنها خداوند آگاه از زمان قيامت و حشر آدمى است.

و أجل مسمى عنده

مراد از «اجل مسمى» مى تواند زمان برپايى قيامت باشد كه پس از ذكر خلقت و عمر آدمى به عنوان آخرين منزل ذكر شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 28 - 3

3 - قيامت ، روز حشر و گردآورى تمامى انسان ها ( نيكان و بدان ، و مؤمنان و مشركان )

للذين أحسنوا . .. و الذين كسبوا السيئات ... و يوم نحشرهم جميعاً

ضمير «هم» در «نحشرهم» به هر دو دسته نيكان و بدان برمى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 5 - 1،2

1- انسان ها پس از مردن و به خاك تبديل شدن - براى حضور در صحنه قيامت - دوباره زنده مى شوند و آفرينشى جديد مى يابند .

أءذا كنّا تربًا أءنا لفى خلق جديد

2- آدمى پس از مردن و خاك گشتن ، در مسير آفرينشى جديد براى حضور در صحنه قيامت قرار مى گيرد .

أءنا لفى خلق جديد

كلمه «فى» در «أءنا لفى خلق جديد» مى رساند كه پديده جديد پس از خاك شدن شروع مى شود و در مسير آفرينش جديد قرار مى گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 47 - 5،6

5- هيچ كس از حضور در صحنه قيامت معاف نخواهد بود .

و حشرنهم فلم نغادر منهم أحدًا

ص: 296

«غدر» به معناى «ترك كردن» است.

6- حشرِ بدون استثناى همه انسان ها ، هشدارى براى مشركان و دنياگرايان است .

و حشرنهم فلم نغادر منهم أحدًا

با توجه به اين كه آيات قبل در مورد دنياگرايان مشرك صفت بود، تصريح به استثناناپذيرى حشر، تعريضى است به آنان كه به دنيا دل خوش كردند و به آخرت بها ندادند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 48 - 1،2،4

1- روز قيامت ، تمامى انسان ها - گرچه خود نخواهند - به پيشگاه پروردگار عرضه خواهند شد .

و عرضوا على ربّك صفًّا

مجهول بودن «عُرِضوا» نشانگر آن است كه انسان ها ناگريز از حاضر شدن نزد خداوند هستند و از خود اختيار ندارد.

2- حضور انسان ها در قيامت ، با صفوفى منظم و سازماندهى شده خواهد بود .

و عرضوا على ربّك صفًّا

«صفّاً» حال براى نايب فاعل «عرضوا» است (مصفوفين) يعنى، عرضه انسان ها، به صورت صف است كه حكايت از نظم و طبقه بندى آدميان دارد. البته به قرينه آيات ديگر، اين صف بندى به شكل مجموعه اى مختلط نيست، بلكه هر گروه و پيروان هر طريقه، در گروهى مجزاى از ديگرى، در صحنه قيامت حضور مى يابند.

4- ربوبيّت الهى ، مقتضى حشر آدميان و عرضه شدن آنان در پيش گاه پروردگار است .

و حشرنهم . .. و عرضوا على ربّك صفًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 110 - 10

10- برپايى قيامت و حضور آدميان نزد خداوند ، لازمه يگانه معبود بودن او است .

أنّما إلهكم إله وحد فمن كان يرجوا لقاء ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 85 - 5

5- قيامت ، روز حشر و اجتماع انسان ها

يوم نحشر

«حشر»; يعنى، جمع كردن به گونه اى كه با سوق دادن همراه باشد (مقاييس اللغه).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 15 - 13

13 - حضور در صحنه قيامت و برخورد با سزاى اعمال دنيايى خود ، فرجام همه انسان ها است .

إنّ الساعة . .. لتجزى كلّ نفس بما تسعى

ص: 297

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 108 - 1،2

1 - با متلاشى شدن كوه ها و مسطح شدن زمين در قيامت ، دعوت كننده اى ، آدميان را به بيرون آمدن از قبر ها دعوت خواهد كرد .

يومئذ يتّبعون الداعى لاعوج له

ظاهراً مقصود از «داعى» - كه تمامى مردم از او تبعيت خواهند كرد و به نداى او پاسخ مثبت خواهند داد - كسى است كه آدميان را از قبرها براى حشر فرا مى خواند.

2 - همه آدميان ، بدون هيچ تخلف و با انضباط كامل ، به نداى دعوت كننده روز قيامت پاسخ داده و از وى پيروى خواهند كرد .

يومئذ يتّبعون الداعى لاعوج له

ضمير «له» ممكن است به «اتباع» (مستفاد از «يتّبعون») برگردد. دراين صورت مفاد «لاعوج له» اين است كه در پيروى از داعى روز قيامت، هيچ تخلف و انحرافى صورت نخواهد گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 124 - 8

8 - قيامت ، روز گردآورى و احضار انسان ها است .

و نحشره يوم القيمة

«حشر» به معناى جمع كردن همراه با راندن و سوق دادن است (مقاييس اللغة). اين واژه تنها در مورد «گروه» به كار مى رود (مفردات راغب) و در آيه گرچه ضماير مفرد آمده است; ولى چون همه غافلان از ياد خدا، همين فرجام را خواهند داشت، در حقيقت «حشر» به گروه نسبت داده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 25 - 5،6،7،8

5 - خروج انسان ها از قبر در قيامت ، به خواست و دعوت خداوند است .

ثمّ إذا دعاكم دعوة من الأرض إذا أنتم تخرجون

بنابر اين كه «من الأرض» متعلق به «تخرجون» باشد، نكته ياد شده، استفاده مى شود.

6 - همه مردمان در روز قيامت ، با يك نداى خداوند ، به طور ناگهانى از دل خاك بيرون مى آيند .

ثمّ إذا دعاكم دعوة من الأرض إذا أنتم تخرجون

7 - مردگان ، در قيامت ، در پاسخ به نداى خداوند براى زنده شدن ، خود ، از قبر ها خارج مى شوند .

إذا دعاكم . .. إذا أنتم تخرجون

8 - معاد و حشر انسان ها در قيامت ، جسمانى است .

إذا دعاكم دعوة من الأرض إذا أنتم تخرجون

«من الأرض» متعلق به «دعاكم» است، در نتيجه آنچه در دل زمين قرار دارد و بيرون مى آيد، امرى جسمانى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 26 - 6،7

ص: 298

6 - فرمان بردارىِ محضِ موجودات عالم از خداوند ، دليل اطاعت انسان ها از نداى او براى زنده شدن مجدد در قيامت است .

إذا دعاكم دعوة . .. إذا أنتم تخرجون . و له من فى السموت ... كلّ له قنتون

جمله «كلٌّ له قانتون» عطف به جمله «و له من فى . ..» است و جمله «و له من فى...» را مى توان به منزله دليلى براى آيه قبل تلقى كرد. بنابراين، معناى آيه چنين مى شود: به دليل اين كه همه، از جمله انسان ها تسليم محض خدايند، با صدور فرمان خداوند به برخاستن از قبر، زنده مى شوند.

7 - مالكيت مطلقِ خداوند بر تمامى هستى ، دليل توانايى وى بر حشر انسان ها درقيامت است .

ثمّ إذا دعاكم دعوة . .. إذا أنتم تخرجون . و له من فى السموت و الأرض

«و له من فى السماوات و. ..» مى تواند به منزله دليلى براى «ثمّ إذا دعاكم ... تخرجون» در آيه قبلى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 65 - 7

7 - انسان ها به روز قيامت ، در قالب جسمانى ( همانند جسم دنيايى محشور ) و زنده خواهند شد .

اليوم نختم على أفوههم و تكلّمنا أيديهم و تشهد أرجلهم بما كانوا يكسبون

باز ايستادن از سخن گفتن و گواهى دادن دست و پا بر كردارهاى انسان، دليل جسمانى بودن معاد، همانند جسم دنيايى است كه داراى دهان، دست و پا مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 16 - 1

1 - انسان ها پس از مردن و تبديل شدن به خاك و استخوان ، دوباره زنده شده و آفرينشى جديد خواهند يافت .

أءذا متنا و كنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 79 - 5

5 - قيامت ، روز برانگيخته شدن انسان ها

يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 6 - 3

3- حشر تمامى انسان ها و نيز معبود هاى دروغين مشركان ، در قيامت

يدعوا من دون اللّه . .. و إذا حشر الناس كانوا لهم أعداء

از عبارت «كانوا لهم أعداء» استفاده مى شود كه معبودهاى مشركان نيز همانند مردم، محشور مى شوند و در آن رويارويى، عداوت ها صورت مى گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 41 - 4

ص: 299

4 - انسان ها در قيامت ، در جسم و جانى برتر از دنيا و مناسب حيات اخروى ، محشور خواهند شد . *

على أن نبدّل خيرًا منهم . و ما نحن بمسبوقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 25 - 4

4 - وجود كارگزارانى چند ، در مرحله حضور مردم در پيشگاه خداوند در قيامت *

إنّ إلينا إيابهم

ضمير جمع (نا) در «إلينا»، مى تواند بيانگر رجوع مردم به مجموعه اى از كارگزاران صحنه قيامت باشد كه به فرمان خداوند در آن مقام قرار گرفته اند.

538- حشر دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 72 - 5

5 - حشر آدميان، در بستر تاريخ تا قيامت، فقط به سوى خداوند است.

و هو الذى إليه تحشرون

539- حشر قهرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 24 - 14،15

14 - انسان ها ، چه بخواهند و چه نخواهند ، تنها به سوى خداوند محشور مى شوند .

و أنه إليه تحشرون

تقديم «اليه» بر «تحشرون» دلالت بر حصر دارد. و مجهول آمدن فعل «تحشرون» حكايت از آن دارد كه آدمى در حشر به سوى خداوند اختيارى ندارد.

15 - توجه انسان ها به حشر قهرى ايشان به پيشگاه الهى ، زمينه ساز گرايش آنان به اجابت دعوت خدا و رسول

يأيها الذين ءامنوا استجيبوا . .. و أنه إليه تحشرون

هدف از بيان حشر آدميان به سوى خداوند پس از «استجيبوا . .. »، ايجاد زمينه براى اجابت دعوت خدا و رسول است.

540- حضور انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 300

10 - اسراء - 17 - 52 - 5

5- حضور انسان ها در صحنهء قيامت ، همراه با ستايش خداوند است .

يوم يدعوكم فتستجيبون بحمده

«بحمده» حال براى ضمير «تستجيبون» است و معناى آن چنين است: شما دعوت خدا را اجابت مى كنيد در حالى كه خدا را حمد مى كنيد.

541- حفظ حيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 61 - 5

5 - حضور همواره فرشتگان محافظ در كنار آدمى براى حفظ حيات اوست.

و يرسل عليكم حفظة حتى إذا جاء أحدكم الموت

چون غايت گسيل ملائكه محافظ، مرگ آدمى است (حتى إذا جاء أحدكم الموت)، به قرينه تناسب حكم و موضوع بايد حضور فرشتگان براى حفظ و بقاى حيات آدمى باشد.

542- حفظ حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 15

15 - حفظ حيات يك انسان و جلوگيرى از نابودى وى در پيشگاه خداوند به منزله حفظ حيات همه انسانهاست .

و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

مراد از «احياء» نمى تواند زنده كردن مردگان باشد ; بلكه به معناى حفظ حيات انسانها و جلوگيرى از هلاكت آنان است. برداشت فوق را فرمايش منقول از امام صادق(ع) تأييد مى كند كه در پاسخ سؤال از معناى «من احياها» در آيه فوق فرمود: نجاها من غرق او حرق او سبع او عدو ... .

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 313، ح 84; تفسير برهان، ج 1، ص 464، ح 11.

543- حق ناپذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 118 - 6

6- اختلاف انسان ها در دين و پرهيز آنان از پذيرش حق ، خارج از مشيت خداوند نيست .

و لو شاء ربك لجعل الناس أُمة وحدة و لايزالون مختلفين

ص: 301

544- حقوق انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 12

12 - اعتبار مالكيت شخصى در اسلام و پذيرش تفاوت در مقدار مالكيت

و ءاتى المال على حبه ذوى القربى . .. و السائلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 18

18 - انسان ها ، داراى منزلتى برابر در برخوردارى از حق حيات

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

جزاى يكسان براى كشتن هر فرد و پاداش مساوى براى احياى وى، حاكى از برابرى تمامى انسانها در حق حيات است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 104 - 6

6 - آدمى برخوردار از حق انتخاب و گزينش، پس از رويارويى با حق و باطل است.

قد جاءكم بصائر من ربكم فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 5

5 - اصل مالكيت مردم بر اموال ، اصلى پذيرفته شده در اسلام

ليأكلون أمول الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 33 - 6

6- همه انسان ها ( مؤمن و كافر ) داراى حق بهرهورى از طبيعت

الله الذى خلق . .. رزقًا لكم ... و سخ-ّر لكم الشمس و القمر دائبين و سخ-ّر لكم ال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 2،3

2 - انسان ، داراى حق تصرف و بهره بردارى در تمام محصولات طبيعت

متعًا لكم

3 - حق مالكيت انسان بر دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) و بهره بردارى از آنها ، از حقوق پذيرفته شده در اسلام

ص: 302

لأنعمكم

«أنعام» جمع «نَعَم» است. اين كلمه در مورد شتر، گاو و گوسفند به كار مى رود; هر چند مفرد آن تنها در مورد شتر كاربرد دارد (لسان العرب). اضافه شدن «أنعام» به ضمير «كم»، حاكى از حق تصرف و مالكيت انسان بر دام ها است.

545- حقوق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 22 - 4،5

4 - همه انسان ها داراى حق بهره گيرى از مواهب طبيعى و نعمت هاى الهى هستند .

فأخرج به من الثمرت رزقاً لكم

5 - همه انسان ها ، داراى حق تصرف در گسترده زمين هستند .

الذى جعل لكم الأرض فرشاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 29 - 4

4 - همه انسان ها داراى حق بهره گيرى از مواهب زمين

خلق لكم ما فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 84 - 4

4 - داشتن وطن و سرپناه از حقوق ملت ها و جوامع بشرى است . *

من ديركم

قرآن با اضافه كردن كلمه «ديار» به «كم» و نسبت دادن خانه و وطن به انسانها (دياركم = خانه هايتان و وطنتان) اين حقيقت را امضا و تثبيت مى كند كه: هر ملت و طايفه اى اين حق را دارد كه در سرزمينى سكنا گزيند و محلى را براى زندگى انتخاب كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 125 - 5

5 - حضور در خانه خدا ( كعبه ) حقى براى عموم مردم است .

إذ جعلنا البيت مثابة للناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 168 - 6

6 - بهره بردارى از زمين حق همه انسانهاست و اختصاص به گروه و يا امتى خاص ( مسلمان و يا . . . ) ندارد .

يأيها الناس كلوا مما فى الأرض حللا طيباً

ص: 303

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 4،15

4 - سكونت در زادگاه و موطن ، حق مشروع انسان ها

الذين أُخرجوا من ديرهم بغير حقّ

15 - دفاع ، حقى مشروع در تمامى شريعت هاى آسمانى

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت ... و مسجد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 4

4 - آزادى در انتخاب راه و عقيده ، حق مسلم هر انسان است .

فما أرسلنك عليهم حفيظًا

اين كه حتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) وظيفه اى جز تبليغ دين ندارد و در فرض روى گردانى بايد مشركان را به حال خود واگذارد، نشان مى دهد كه انسان در انتخاب عقيده آزاد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 8 - 5

5 - هر انسانى ، داراى حق حيات است و سلب كننده آن در قيامت بايد پاسخگو باشد .

و إذا الموءودة سئلت

ذكر «موءودة» (دختر زنده به گور شده) به جهت پيشگيرى از ارتكاب اين جنايت بوده است; و گرنه حرمتِ گرفتن جان ديگران، اختصاص به اين نوع خاص ندارد.

546- حقيقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 189 - 16

16 - اعمال و رفتار آدمى سازنده حقيقت و ماهيت اوست .

و لكن البر من اتقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 240 - 1

1 - حقيقت انسان ، با مرگ نابود نمى شود . *

و الذين يُتوفّون منكم

«توفّى»، به معناى گرفتن كامل چيزى است كه داده شده است; نه نابود كردنش.

ص: 304

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 10 - 6

6 - هر انسانى ، داراى حقيقتى وراى صورت ظاهرى خويش

انّما ياكلون فى بطونهم ناراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 56 - 6

6 - انسان ، على رغم دگرگونى هاى جسم ، يك هويّت مستمر است .

كلّما نضجت جلودهم بدّلنا هم جلوداً غيرها

مؤيد برداشت فوق فرمايش امام صادق (ع) است كه در پاسخ سؤال از آيه فوق فرمود: ارأيت لو اخذت لبنة فكسرتها و صيرتها تراباً ثم ضربتها فى القالب أهى التى كانت انما هى ذلك و حدث تغيير آخر و الاصل واحد.

_______________________________

تفسير قمى، ج 1، ص 141 ; نورالثقلين، ج 1، ص 494، ح 313.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 60 - 2

2 - روح انسان تمام حقيقت اوست.

هو الذى يتوفكم بالّيل

خداوند روح را توفى مى كند و مى گويد شما را توفى كردم، و اين مى رساند كه انسان همان روح است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 93 - 19

19 - روح، تمام حقيقت انسان است و مرگ با خروج آن از بدن حاصل مى شود. *

أخرجوا أنفسكم

ممكن است «أخرجوا انفسكم» فرمان ملائكه به ظالمان براى بيرون ساختن جانهاى آنان باشد. در اين صورت چون «نفس» بر «روح» اطلاق شده، اصالت روح و نقش اساسى آن در وجود انسانى را بيان مى نمايد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 37 - 10

10 - روح، تمام حقيقت انسان است.

إذا جاءتهم رسلنا يتوفونهم

قرآن از مرگ به گرفتن كامل (توفى) تعبير كرده، در حالى كه جسم آدمى گرفته نمى شود; بنابراين روح و جان آدمى تمام حقيقت اوست.

ص: 305

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 50 - 4

4 - حقيقت آدمى به روح اوست .

إذ يتوفى الذين كفروا الملئكة

بديهى است كه انسان با مردن، جسمش باقى است، پس آنچه را ملائكه دريافت مى كنند، حقيقتى است غير جسم كه از آن به روح تعبير مى كنيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 7 - 7

7- سرگذشت انسانها ، شكل دهنده ماهيت و حقيقت آنهاست .

لقد كان فى يوسف و إخوته ءايت للسائلين

نياوردن كلمه «قصة» در جمله «لقد كان فى يوسف . ..» - با اينكه مراد از آن «فى قصة يوسف ...» است - مى تواند اشاره به اين معنا باشد كه سرگذشت انسانها ، شكل دهنده ماهيت آنان است ; يعنى ، انسان همان سرگذشت اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 3

3- روح انسان ، تشكيل دهنده حقيقت و هويت انسانى وى است .

و الله خلقكم ثمّ يتوفّ-كم

برداشت فوق بر اين اساس است كه هنگام مرگ جسم انسان هم چنان باقى است و آنچه توسط خداوند دريافت مى شود، همان روح است كه از آن با ضمير «كم» تعبير شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 28

28 - روح ، عنصر اصلى حقيقت آدمى است .

و منكم من يتوفّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 35 - 4

4 - در نظر منكران معاد ، انسان موجودى صرفاً مادى و جسمانى است .

أيعدكم . .. و كنتم ترابًا و عظمًا أنّكم مخرجون

از اين كه اشراف، خاك و استخوان شدن را به خود انسان نسبت داده اند نه به جسم او (يعنى نگفتند «و كان جسمكم تراباً. ..») استفاده مى شود كه آنان براى انسان، هويتى بيرون از كالبد و جسم او معتقد نبودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 12

ص: 306

12 - هويّت و حقيقت آدمى ، به روح او است .

و بدأ خلق الإنسن من طين . .. ثمّ سوّيه و نفخ فيه من روحه و جعل لكم السمع

مورد خطاب قرار دادن انسان، پس از دميده شدن روح در او، نه پيش از آن مى تواند بيان كننده نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 10 - 3

3 - در نظر كافران ، حقيقت انسان ، در جسم و اجزاى مادى ، خلاصه شده است .

و قالوا أءذا ضللنا فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 11 - 2

2 - انسان ، داراى حقيقتى فراتر از جسم است .

قل يتوفّيكم ملك الموت

واژه «توفّى» به معناى دريافت كامل است (مفردات راغب). بى شك آنچه دريافت مى شود، بدن نيست; چه اينكه بدن در جاى خويش باقى مى ماند، پس آنچه ملك الموت دريافت مى كند حقيقتى غير از جسم انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 9

9 - انسانيت ، هويت و شخصيت انسان به روح الهى او بستگى دارد ; نه به جسم و كالبدش .

فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى فقعوا له سجدين

برداشت ياد شده از آن جا است كه سجده فرشتگان بر آدم(ع) - كه نشانه شخصيت و هويت ارزشمند انسانى او است - پس از دميده شدن روح الهى در وى بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 42 - 3،4

3 - روحِ انسان تمام حقيقت او است .

اللّه يتوفّى الأنفس حين موتها

«توفّى» (مصدر «يتوفّى») به معناى دريافت تام و كامل شىء است و آنچه از انسان به وقت مرگ دريافت مى شود، روح او است نه جسم وى. با توجه به اين معنا دو حقيقت روشن مى شود: 1- حقيقت انسان به روح او است كه در دنيا و آخرت باقى و جاودانه است. 2- انسان از دو عنصر جسم و روح تشكيل يافته كه به هنگام مرگ از هم جدا مى شوند.

4 - مرگ ، دريافت كامل حقيقت آدمى است .

اللّه يتوفّى الأنفس حين موتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 14

ص: 307

14 - روح ، عنصر اصلى حقيقت آدمى است .

و منكم من يتوفّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 11

11 - روح ، عنصر اصلى حقيقت آدمى است .

أو نتوفّينّك

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه انسان در آغاز آفرينشش، با نفخ روح تكوّن يافته است و با دريافت شدن روحش مى ميرد. سپس با بازگشت همين روح به سوى خدا بازمى گردد (فإلينا يرجعون). بنابراين، روح عنصر اصلى حقيقت آدمى و ثابت و فنا ناپذير خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 27 - 9

9- روح انسان ها ، تمام حقيقت انسانيت آنان

فكيف إذا توفّتهم الملئكة

تعبير «توفّتهم» و مفعول واقع شدن «هم»، مى رساند كه شخصيت و هويت واقعى هر انسان، به روح او است; زيرا به هنگام مرگ جسم، فرومانده و در خاك مضمحل مى شود و تنها روح است كه از بدن جدا مى گردد. در اين جا ضمير «هم» در حقيقت به ارواح بازگشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 3 - 4

4- انسان در نگاه مشركانِ عصر بعثت ، موجودى صرفاً مادى و جسمانى است .

أءذا متنا و كنّا ترابًا ذلك رجع بعيد

تعبير «كنّا تراباً» مى رساند كه توجه كافران، بيشتر به متلاشى شدن اجزاى بدن در خاك بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 61 - 2

2 - انسان ها ، در نوع با هم متحداند و اختلاف و تفاوتشان در خصوصيات فردى است .

على أن نبدّل أمثلكم

«أمثال» جمع «مِثل» است. دو چيز در صورتى مثل هم هستند كه در نوع مشترك و در خصوصيات شخصى متمايز باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 4 - 4

4 - انسان ، موجودى جاودانه است .

إن كلّ نفس لمّا عليها حافظ

ص: 308

«نفس» يا به معناى روح است و يا شخص (مصباح). حفاظت از روح انسان، بلكه حتى شخص او، بر پيشگيرى از نابودى او توقف دارد كه مستلزم جاودانگى انسان است، گرچه در قالبى غير از اين جسم به حيات خود ادامه دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 4

4 - برخوردارى انسان از خلقت برتر ، حقيقتى است كه خداوند آن را با سوگند به انجير ، زيتون ، طور سينا و شهر مكه ، بيان داشته و بر آن تأكيد كرده است .

و التين . .. لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقويم

547- حقيقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 21 - 9

9 - نقش اساسى جسم در حقيقت انسان

من نطفة خلقه . .. ثمّ أماته فأقبره

تشريح مراحل وجودى انسان، با بيان پيدايش او از نطفه و مردن و دفن او و نيز محدود دانسته شدن حركت تكاملى او در فاصله شكل گيرى از نطفه تا لحظه مرگ، گوياى نقش اساسى جسم انسان در مراحل وجودى او است.

548- حقيقت علم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 5 - 2

2 - ظرف معلومات انسان ، در اصل آفرينش او تهى است .

ما لم يعلم

تعبير «ما لم يعلم» (چيزى را كه نمى دانست) شامل معلومات اكتسابى و غير اكتسابى هر دو مى شود.

549- حل اختلاف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 25 - 3

3 - ربوبيت و پروردگارى خدا مقتضى حلِّ نهايى اختلافات بشر است .

إنّ ربّك هو يفصل بينهم يوم القيمة فيما كانوا فيه يختلفون

ص: 309

550- حمايت از انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 66 - 2

2- تأمين نياز هاى مادى انسان در زمين ، دليل قدرت و كفايت خدا در حمايت همه جانبه از انسان است .

و كفى بربّك وكيلاً. ربّكم الذى يزجى لكم الفلك فى البحر لتبتغوا من فضله

از اينكه خداوند، پس از تذكر كفايت و وكالت خود، اين نكته را كه كشتيها را به منظور برآوردن منافع انسانها به حركت درمى آورد، يادآورى كرده است مى تواند براى بيان نكته ياد شده باشد.

551- حواس انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 171 - 5

5 - حواس آدمى ( شنوايى ، بينايى و . . . ) از ابزار درك و شناخت اوست .

صم بكم عمى فهم لايعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 9

9 - انسان ، واجد دو نوع قوه ادراكى ( حسى و باطنى ) است .

و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة

552- حيات اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 28 - 6

6 - انسان ها داراى دو حياتند : حيات دنيوى و حيات اخروى

فأحيكم ثم يميتكم ثم يحييكم

برخى از مفسران «ثم يحييكم» (سپس شما را ]پس از ميراندن[ زنده مى كند) را حاكى از حيات برزخى دانسته اند و گروهى آن را به زنده شدن مردگان براى برپايى قيامت كبرى تفسير كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 310

7 - توبه - 9 - 72 - 5

5 - حيات انسان در آخرت ، حياتى مادى و جسمانى است نه صرفاً معنوى و روحانى .

وعد اللّه المؤمنين . .. جنت تجرى ... مسكن طيبة

بهره گيرى از لذايذ مادى، چون باغهاى پوشيده از درخت و خانه هاى دلپذير، در سراى آخرت، مستلزم وجود مادى و جسمانى انسان نيز مى باشد.

553- حيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 243 - 13

13 - حيات انسان ها ، تفضّل الهى بر آنان

ثمّ احياهم انّ اللّه لذوفضل على النّاس

«انّ اللّه» همان گونه كه مى تواند تعليل نقل داستان باشد، مى تواند تعليل جمله «ثمّ احياهم» نيز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 129 - 4

4 - انحصار مالكيت و حاكميت مطلق خداوند بر هستى ، دليل عجز غير خدا در تدبير شؤون زندگى انسانها

ليس لك من الامر شىء . .. و للّه ما فى السّموات و ما فى الارض

زيرا جمله «ليس لك . .. » با جمله «و للّه ما فى السّموات» تعليل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 17 - 9

9 - حيات و مرگ مسيح ( ع ) و مادرش مريم و تمامى اهل زمين ، در قبضه قدرت خداوند

قل فمن يملك من اللّه شيئاً ان اراد ان يهلك . .. و من فى الأرض جميعاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 18

18 - انسان ها ، داراى منزلتى برابر در برخوردارى از حق حيات

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

جزاى يكسان براى كشتن هر فرد و پاداش مساوى براى احياى وى، حاكى از برابرى تمامى انسانها در حق حيات است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 62 - 3

3 - حكم نافذ و لازم الاجرا در آفرينش و حيات و مرگ انسان، تنها از آن خداوند است.

ص: 311

و يرسل عليكم . .. ثم ردوا إلى الله موليهم الحق ألا له الحكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 94 - 3

3 - حيات انسان، و امكانات ديگر زندگى او، جملگى از آن خداوند و داده اوست.

كما خلقنكم أول مرة و تركتم ما خولنكم وراء ظهوركم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 5

5 - استقرار و استيداع، دو حالتى كه بنى آدم در يكى از آن دو قرار دارند.

أنشأكم من نفس وحدة فمستقر و مستودع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 51 - 9

9- حيات نخستين انسان ، خود گوياترين دليل بر امكان حيات دوباره اوست .

فسيقولون من يعيدنا قل الذى فطركم أوّل مرّة

554- حيات دنيوى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 28 - 6

6 - انسان ها داراى دو حياتند : حيات دنيوى و حيات اخروى

فأحيكم ثم يميتكم ثم يحييكم

برخى از مفسران «ثم يحييكم» (سپس شما را ]پس از ميراندن[ زنده مى كند) را حاكى از حيات برزخى دانسته اند و گروهى آن را به زنده شدن مردگان براى برپايى قيامت كبرى تفسير كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 24 - 3،9

3 - زندگى انسانها در دنيا همواره آميخته به دشمنى و عداوت با يكديگر است.

قال اهبطوا بعضكم لبعض عدو

برداشت فوق بر اين اساس است كه مخاطب كلمه «اهبطوا» تنها، آدميان باشند. در اين صورت مراد از «بعضكم لبعض عدو» دشمنى انسانها با يكديگر خواهد بود.

9 - زمين در بر دارنده وسيله زندگانى و معيشت انسانها براى زمانى موقت و نامعلوم

و لكم فى الأرض مستقر و متع إلى حين

ص: 312

555- حيات مجدد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 25 - 3

3 - انسانها پس از مرگ و مدفون شدن در زمين، دوباره زنده خواهند شد و از دل خاك به عرصه زمين بازخواهند گشت.

و فيها تموتون و منها تخرجون

اخراج از زمين (و منها تخرجون) مى تواند به اين معنا باشد كه انسانها از درون زمين، كه معمولاً در آن مدفون مى شوند ; پس از زنده شدن به سطح زمين بازگردانده مى شوند ; و مى تواند به اين معنا باشد كه از كره زمين اخراج و به جايى ديگر منتقل خواهند شد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

556- حيات موقّت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 6

6 - آدميان، در عين استقرار در زمين، ثبات نداشته و در آن به وديعت هستند.

أنشأكم من نفس وحدة فمستقر و مستودع

توصيف انسانها به «مستقر» و «مستودع» ظهور در آن دارد كه هر كدام از آحاد انسان داراى اين وصف هستند و بنابراين هر كدام هم «مستقر» و هم «مستودع» مى باشند. برداشت فوق بر اين مبناست.

557- حيات واقعى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 24 - 2

2 - دين و تعليمات و رهنمود هاى خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مايه حيات واقعى انسان

يأيها الذين ءامنوا استجيبوا للّه و للرسول إذا دعاكم لما يحييكم

مراد از «ما» در «لما يحييكم»، تمامى تعليمات و معارف و رهنمودهاى خدا و رسول اوست.

558- حياى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 22 - 9

ص: 313

9 - آدمى ذاتاً برخوردار از حيا و شرمسار از مكشوف بودن شرمگاه خويش

بدت لهما سوءتهما و طفقا يخصفان عليهما

559- خالق انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 21 - 3،4

3 - خداوند ، آفريننده همه انسان هاى موجود و پيشينيان آنان است .

اعبدوا ربكم الذى خلقكم و الذين من قبلكم

4 - آفريننده انسان ها ، تنها حقيقتى كه شايسته و بايسته پرستش است .

اعبدوا ربكم الذى خلقكم و الذين من قبلكم

توصيف خداوندبه «خالقيت» - پس از بيان لزوم پرستش او - بيانگر علت لزوم پرستش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 54 - 16

16 - خداوند ، آفريننده انسانهاست .

فتوبوا إلى بارئكم . .. ذلكم خير لكم عند بارئكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 1

1 - تنها خداوند پديدآورنده آسمانها و زمين و برقرار كننده نور و ظلمت، آفريدگار آدمى است.

الحمد للّه الذى خلق . .. هو الذى خلقكم من طين

معرفه بودن مسنداليه «هو» و مسند «الذى» مفيد حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 1

1 - پديدآورنده آدميان، تنها خداوند است.

و هو الذى أنشأكم من نفس وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 11 - 1

1 - خداوند، خالق همه انسانهاست.

و لقد خلقنكم

ص: 314

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 54 - 1

1 - خداوند ، آفريدگار آسمان ها و زمين و پروردگار راستين انسانهاست .

إن ربكم اللّه الذى خلق السموت و الأرض فى ستة أيام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 1

1- خداوند ، خالق و آفريننده انسان است .

خلق الإنسن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 67 - 1

1- خداوند ، آفريننده انسان و پديدآورنده او در صحنه هستى

خلقنه من قبل و لم يك شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 56 - 3

3- خداوند ، خالق جهان طبيعت ( آسمان ها ، زمين و انسان ) است .

ربّكم ربّ السموت والأرض الذى فطرهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 66 - 1

1 - انسان ، آفريده خدا وزنده به اراده او است .

و هو الذى أحياكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 12 - 1

1 - خدا ، خالق و آفريدگار انسان

و لقد خلقنا الإنسن

«من» در «من سلالة» ابتدائيه و «سلالة» به معناى «عصاره» است. «طين» به اجزائى از خاك كه با آب درآميخته باشد (گِل) گفته مى شود. «من طين» متعلق به عامل مقدر و صفت براى «سلالة» است; يعنى: به يقين ما انسان را از عصاره اى از «گِل»آفريديم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 78 - 6

ص: 315

6 - تدبير حيات بشر ، به دست آفريدگار او است و نه بت هاى ناتوان .

هل يسمعونكم . .. فإنّهم عدوٌّ لى ... الذى خلقنى فهو يهدين

«فاء» تفريعيه در «فهو يهدين» مى رساند كه تدبير و هدايت، مترتب بر خلقت است و كار تدبير از آفرينش جدا نيست تا اين كه خدا خالق باشد; ولى تدبير امور انسان ها به دست موجودات ديگر.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 79 - 1

1 - پروردگار جهانيان ، خدايى است كه پس از آفرينش بشر ، او را از غذاهاو نوشيدنى ها بهره مند ساخته است .

الذى خلقنى . .. و الذى هو يطعمنى و يسقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 2

2 - خداى يگانه ، آغازگر آفرينش انسان و بازگرداننده وى در روز رستاخيز

أمّن يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

مفسران برآنند كه مراد از «إعاده» بازگرداندن در روز قيامت است. بنابراين مراد از «الخلق» آفرينش انسان خواهد بود; يعنى، كيست آن كه آفرينش انسان را آغاز مى كند، آن گاه در آخرت او را برمى گرداند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 2

2 - خداوند ، پديد آورنده انسان ها از خاك است .

خلقكم من تراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 54 - 3

3 - خداوند ، تنها آفريننده انسان ها است .

اللّه الذى خلقكم

معرفه بودن مبتدا و خبر اختصاص و حصر را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 96 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان و مصنوعات و دست ساخته هاى او ( بت و . . . )

و اللّه خلقكم و ما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 27 - 3،12

ص: 316

3 - خداوند ، خالق و آفريدگار ذات و سرشت انسان

إلاّ الذى فطرنى

12 - شأن هدايت گرى ، شايسته آفريدگارى كه سرشت انسان را پديد آورده و از خواست ها و نياز هاى او آگاه است .

إلاّ الذى فطرنى فإنّه سيهدين

تفريع هدايت بر جنبه آفريدگارى و سرشت آفرينى خداوند، حكايت از مطلب ياد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 16 - 1

1- خداوند ، خالق انسان و آگاه به وسوسه هاى نفسانى وى

و لقد خلقنا الإنسن و نعلم ما توسوس به نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 2 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريننده انسان ها

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 4،5،7

4 - خداوند ، انسان را تصوير كرد و به وى صورت انسانى بخشيد .

و صوّركم

5 - انسان ها ، از نظر ظاهر و باطن و صورت و سيرت ، زيبا و نيكو آفريده شده اند .

فأحسن صوركم

«صورت» عبارت است از هيئت هر شيئى كه با آن، از ديگر اشيا جدا و ممتاز مى گردد و شامل شكل ظاهرى و هويت باطنى آن مى شود (اقتباس از مفردات راغب).

7 - آفرينش انسانِ زيبا صورت و نيكو سيرت ، مظهر و مصداق روشن آفرينش بحق خدا است .

خلق السموت و الأرض بالحقّ و صوّركم فأحسن صوركم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 14 - 2،3

2 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان و جهان است .

ألا يعلم من خلق

3 - خالقيت خداوند نسبت به انسان و جهان ، نشانه و دليل احاطه علمى او به تمامى حقايق جهان و نيز راز دل ها و ضمير انسان ها است .

إنّه عليم بذات الصدور . ألا يعلم من خلق

عبارت «ألا يعلم من خلق» در مقام تبيين چگونگى آگاهى خداوند، از راز دل ها و ضمير انسان ها است; يعنى، خداوند چون خالق

ص: 317

و آگاه به خلق خويش است، پس به راز دل ها و نهان آدميان آگاهى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان و تكثير كننده نسل او است .

قل هو الذى ذرأكم

«ذرأ»به معناى خلق است; ولى به گفته برخى از مفسران و اهل لغت، اين واژه در آيه شريفه و آيات مشابه آن، به معناى تكثير نسل بشر است (برگرفته از لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 7 - 1،2

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

الذى خلقك

2 - خداوند ، انسان را آفريده اى كامل و به دور از هرگونه كاستى و اضافات قرار داده است .

فسوّيك

عبارت «سوّاك»; يعنى، تو را «سَوِىّ» قرار داد. «سَوِىّ» به چيزى گفته مى شود كه اندازه و كيفيت آن، از افراط و تفريط به دور باشد.(مفردات راغب)

560- خالق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 189 - 1

1 - خداوند ، آفريننده همه انسانهاست .

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 51 - 8

8- خداوند ، آفريننده و خالق انسانهاست .

إن أجرى إلاّ على الذى فطرنى

«فطر» (مصدر فطرنى); يعنى ، آفريدن چيزى كه سابقه وجودى نداشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 61 - 12

12- تنها خداوند ، ايجاد كننده و آفريننده انسان است .

ص: 318

هو أنشأكم من الأرض

تركيبهايى همانند «هو أنشأكم» و «أنا قمت» - كه مبتدا در معنا ، فاعل است و خبر آن فعل مى باشد - گاهى حاكى از تأكيد است و گاهى دلالت بر حصر دارد. قرينه هاى موجود در كلام ، تعيين كننده آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 3

3- خداوند ، آفريدگار و خالق انسانهاست .

و لذلك خلقهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 1

1- موجوديّت انسان ها و دستاوردهايشان و نيز تدبير امور آنان به دست خداوند است .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت

از معانى «قائم بودن بر كسى» در اختيار داشتن شؤون آن كس، تدبير امور او و قوام بخشيدن به وى است. حرف «باء» در «بماكسبت» به معناى «مع» مى باشد و مراد از «من هو...» خداوند متعال است. بنابراين مفاد «من هو قائم...» اين است كه: خداوند قوام بخش انسانها و هر آنچه به دست آورده اند مى باشد و او شؤون ايشان را اداره و تدبير مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 8

8 - خداوند ، آفريننده و خالق انسان ها است .

الذى فطرنا

«فَطْر» از ماده «فطرة» به معناى ابتدا و اختراع است و «فطر اللّه الخلق»; يعنى آنها را آفريد و آغاز كرد (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 3

3- خدا ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

فإنّا خلقنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 1

1 - خداوند ، آغازكننده آفرينش انسان و بازآفريننده او پس از مرگ است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

«ال» در «الخلق» عهد است و مراد از آن به قرينه «ترجعون» انسان هايند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 319

15 - فاطر - 35 - 11 - 1

1 - خدا ، خالق و آفريننده انسان ها

و اللّه خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 21 - 9

9 - خداوند ، خالق و آفريننده انسان ، براى نخستين بار و بدون سابقه و پيشينه

و هو خلقكم أوّل مرّة

مراد از «أوّل مرّة» زمانى است كه آدمى وجود نداشت و خداوند او را آفريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 3 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها

خلق الإنسن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 57 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها

نحن خلقنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 39 - 2

2 - خداوند ، خالق انسان ها است .

إنّا خلقنهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 14 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

و قد خلقكم

ص: 320

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 4

4 - تنها خداوند ، خالق بشر است .

و من خلقت وحيدًا

در اين برداشت، كلمه «وحيداً» حال براى «تا» در «خلقت» گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 9

9 - خداوند ، انسان را شنوا و بينا آفريد .

فجعلنه سميعًا بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

نحن خلقنهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 20 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

ألم نخلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 1

1 - خداوند ، آفريدگار تمامى انسان ها است .

و خلقنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 18 - 4

4 - خداوند ، خالق همه انسان ها است .

قتل الإنسن . .. من أىّ شىء خلقه

فاعل «خلقه» خداوند است كه سياق آيه شريفه، از تصريح به آن بى نياز ساخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 1

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

ص: 321

خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

لقد خلقنا الإنسن فى كبد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

لقد خلقنا الإنسن

حرف «ال» در «الإنسان»، يا براى استغراق جنس است و يا به حقيقت و ماهيت او نظر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 2 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

خلق الإنسن

561- خالق مصنوعات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 96 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان و مصنوعات و دست ساخته هاى او ( بت و . . . )

و اللّه خلقكم و ما تعملون

562- خدا و ايمان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 6 - 10

10 - خداوند ، بى نياز از ايمان انسان ها

و استغنى اللّه

متعلق و مورد استغناى خداوند در آيه شريفه، مى تواند دو چيز باشد: 1- استغناى خداوند از ايمان انسان ها به او; 2- استغناى الهى از اين كه پس از ارائه معجزات و دلايل روشن از سوى پيامبران، باز هم معجزات و دلايل ديگرى به بشر عرضه دارد; زيرا

ص: 322

همين مقدار براى هدايت بشر كافى است. برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

563- خدا و ضمير انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 97 - 7

7- خداوند ، از ضمير انسان و احساسات و عواطف روحى و روانى او ، كاملاً آگاه است .

و لقد نعلم أنك يضيق صدرك بما يقولون

564- خدا و نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 9 - 4

4- نيازمندى هاى مادى ، جسمانى ، معنوى و فكرى انسان ها از سوى خداوند تأمين شده است .

و الأنعم خلقها لكم . .. و على الله قصد السبيل

آيات سابق مى تواند نيازمنديهاى جسمى انسان را در نظر داشته باشد و مراد از «قصد السبيل» در اين آيه نيز مى تواند نيازمنديهاى معنوى انسان باشد.

565- خداشناسى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 4،5،6،10

4 - هر انسانى در نشئه شهود به گونه اى محسوس ربوبيت و وحدانيت خداوند را دريافته است .

و أشهدهم على أنفسهم ألست بربكم قالوا بلى

5 - خداوند پس از شناساندن خود به انسان ها از آنان خواست تا بر ربوبيت خدا و عبوديت خويش گواه باشند .

و أشهدهم على أنفسهم ألست بربكم

6 - اعتراف انسان به ربوبيت خدا در نشئه شهود

ألست بربكم قالوا بلى

10 - هيچ انسانى در روز قيامت نمى تواند مدعى غفلت از ربوبيت خدا در حيات دنيوى خويش باشد .

أشهدهم على أنفسهم . .. أن تقولوا يوم القيمة إنا كنا هذا غفلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 323

6 - اعراف - 7 - 173 - 1

1 - وجود نشئه شهود و آگاه شدن آدمى به ربوبيت و وحدانيت خدا در آن نشئه ، از ميان برنده هر گونه عذر و بهانه اى براى روى آورى به شرك

و أشهدهم على أنفسهم . .. أو تقولوا إنما أشرك ءاباؤنا

566- خداشناسى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 106 - 13

13 - اتصاف خداوند به قدرتى فراگير و مطلق ، امرى روشن براى انسانها

ألم تعلم أن اللّه كل شىء قدير

استفهام در جمله فوق استفهام تقريرى است و اين نوع استفهام در موردى به كار مى رود كه مخاطب مضمون جمله را پذيرفته و آن را باور دارد. از آنجا كه مخاطب جمله فوق همه انسانها هستند; يعنى، «ألم تعلم أيها الأنسان»، معلوم مى شود: همگان به قدرت مطلق خدا آگاه هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 107 - 2

2 - انحصار حاكميت خداوند بر تمام هستى ، حقيقتى روشن براى همگان

ألم تعلم أن اللّه له ملك السموت و الأرض

استفهام تقريرى در «ألم تعلم . ..» گوياى برداشت فوق است. براى توضيح بيشتر به برداشت شماره 13 آيه قبل مراجعه شود.

خداشناسى در انسان هاى نخستين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 5

5 - تاريخ شاهد دين دارى و گرايش به خدا از روز آغازين پيدايش انسان

و ما كان الناس إلا أمة وحدة فاختلفوا

567- خدمت به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 20 - 2،6،9،10،11

2 - قرار داشتن نظام آسمان ها و زمين در خدمت منافع انسان ، به اراده و تدبير خدا است .

ص: 324

ألم تروا أنّ اللّه سخّر لكم ما فى السموت و ما فى الأرض

6 - آسمان ها ، موجوداتى دارد كه همه آنها ، در خدمت انسان اند .

لكم ما فى السموت

9 - مسخّر بودن آسمان ها و زمين براى انسان ، در بردارنده درس خداشناسى است .

ألم تروا أنّ اللّه سخّر لكم ما فى السموت

استفهام در آيه، مى تواند تقريرى باشد. بنابراين، مراد آيه اين خواهد بود كه شما، خود مى بينيد كه خداوند موجودات آسمان ها و زمين را مسخّر كرده است.

10 - مسخّر و در خدمت انسان بودن همه موجودات ، امرى محسوس و قابل مشاهده است .

ألم تروا أنّ اللّه سخّر لكم ما فى السموت و ما فى الأرض

11 - منت گزارى خداوند بر انسان ، به خاطر قرار دادن منافع طبيعت در خدمت وى

ألم تروا أنّ اللّه سخّر لكم ما فى السموت و ما فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 72 - 1

1 - خداوند ، دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) را رام انسان و در خدمت او قرار داده است .

أنّا خلقنا لهم أنعمًا . .. و ذلّلنها لهم

«تذليل» (مصدر «ذلّلنا») به معناى خوار كردن و به خضوع واداشتن چيزى است. و مقصود از آن در آيه شريفه، رام كردن و در اختيار قرار دادن انعام براى بشر است.

568- خدمت به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 31 - 10

10- انسان به هر مرحله از قرب و منزلت الهى برسد ، نيازمند به عبادت ( نماز و . . . ) و خدمت به خلق ( انفاق ) است .

قل لعبادى الذين ءامنوا يقيموا الصلوة و ينفقوا ممّا رزقنهم

اضافه «عباد» به «ياء» متكلم، تشريفيه و بيانگر قرب و منزلت بندگان به پيشگاه خداوند است. بنابراين فرمان خداوند به آنان براى اقامه نماز و انفاق، نشانگر آن است كه بنده، هر چند به مقام قرب الهى رسيده باشد، نيازمند به انجام دو فريضه نماز و انفاق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 3

3- ملائكه ، به فرمان الهى در خدمت تنظيم حيات بشرند . *

قلنا للملئكة اسجدوا لأدم فسجدوا

اصل معناى سجود، تسليم و فروتنى است. ممكن است فرمان سجده در برابر آدم، به معناى گذاردن پيشانى به زمين نباشد، بلكه

ص: 325

معناى آن، انقياد و تسليم آنان در برابر آدم و تأمين نيازها و ديگر امور لازم او باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 46 - 7

7 - باد ها ، به عنوان عاملى طبيعى ، در خدمت بشرند .

أن يرسل الرياح . .. و ليذيقكم ... و لتبتغوا من فضله

569- خروج انسان ها از قبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 25 - 5،6،7

5 - خروج انسان ها از قبر در قيامت ، به خواست و دعوت خداوند است .

ثمّ إذا دعاكم دعوة من الأرض إذا أنتم تخرجون

بنابر اين كه «من الأرض» متعلق به «تخرجون» باشد، نكته ياد شده، استفاده مى شود.

6 - همه مردمان در روز قيامت ، با يك نداى خداوند ، به طور ناگهانى از دل خاك بيرون مى آيند .

ثمّ إذا دعاكم دعوة من الأرض إذا أنتم تخرجون

7 - مردگان ، در قيامت ، در پاسخ به نداى خداوند براى زنده شدن ، خود ، از قبر ها خارج مى شوند .

إذا دعاكم . .. إذا أنتم تخرجون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 51 - 4

4 - انسان ها پس از زنده شدن از قبر ها ، به سوى پروردگار خويش خواهند شتافت .

فإذا هم من الأجداث إلى ربّهم ينسلون

«نسلان» (مصدر «ينسلون») به معناى گام برداشتن سريع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 52 - 4،12

4 - كافران در قيامت ، از زنده شدن و بيرون آمدن شان از قبر ها ، بسيار شگفت زده خواهند شد .

قالوا يويلنا من بعثنا من مرقدنا

برداشت ياد شده از آن جا است كه استفهام (من) در آيه شريفه، براى تعجب استعمال شده است.

12 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « يا ويلنا من بعثنا من مرقدنا » فإن القوم كانوا فى القبور ، فلمّا قاموا حسبوا أنّهم كانوا نيامًا ، قالوا « يا ويلنا من بعثنا من مرقدنا » قالت الملائكة « هذا ما وعد الرحمان و صدق المرسلون » ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند كه مى فرمايد: «يا ويلنا من بعثنا من مرقدنا. ..» روايت شده كه فرمود: مردم كه در قبراند; وقتى برمى خيزند مى پندارند كه در خواب بوده اند [ازاين رو] مى گويند: «يا ويلنا من بعثنا من مرقدنا». فرشتگان مى گويند:

ص: 326

«هذا ما وعد الرحمان و صدق المرسلون».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 4 - 1

1 - قبر ها هنگام برپايى قيامت ، زير و رو شده و هر چه در آن است بيرون ريخته خواهد شد .

و إذا القبور بعثرت

معناى «بعثرت»، اين است كه خاك قبرها زير و رو شود و هر آنچه در آن است، پراكنده گردد. از آن جا كه فعل «بعثر» متضمن معناى «بُعِثَ» و «اُثيرَ» است، بعيد نيست اين فعل مركب از آن دو فعل باشد. (مفردات راغب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 4

4 - تمام مردم در قيامت ، با بيرون آورده شدن از زمين ، در صحنه محشر حضور خواهند يافت .

و أخرجت الأرض أثقالها . .. يومئذ يصدر الناس أشتاتًا

جمله «يصدر الناس»، ممكن است ناظر به رجوع مردم به حيات دوباره (معاد) باشد.

570- خستگى ناپذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 49 - 1

1 - انسان ، موجودى خستگى ناپذير در طلب خير و منافع خويش

لايسئم الإنسن من دعاء الخير

571- خصلتهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 118 - 10

10 - نمود قهرى اسرار درونى انسان ، بر زبان و در بيان

قد بدت البغضاء من افواههم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 84 - 5

5- نقش انتخاب و اختيار خود انسان ، در شكل گيرى روحيات و ملكات نفسانى وى

و ننزّل من القرءان . .. كلّ يعمل على شاكلته

ص: 327

در آيه هاى قبل، مؤمنانْ مورد تمجيد و ظالمانْ مورد نكوهش قرار گرفتند و در اين آيه علت موضع گيرى دوگانه مؤمنان و ظالمان، تفاوت ملكات نفسانى آنان بيان شده است. اكنون مدح و مذمت انسان بر اساس ملكات نفسانى او در صورتى صحيح است كه در ساختن ملكات خويش، مؤثر و انتخابگر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 40 - 5

5 - توجه شريعت به خصلت هاى درونى مردم ، در تنظيم برنامه هاى تبليغى خود *

أم تسئلهم أجرًا فهم من مغرم مثقلون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه خداوند چون دلبستگى شديد مردم به مال را مى دانسته است، پيامبران را از درخواست مزد مادى از مردم، دور داشته است.

572- خصلتهاى انسان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 23 - 7

7 - قيامت، صحنه بروز ملكات و خصلتهاى تثبيت شده و پنهان آدمى

و اللّه ربنا ما كنا مشركين

مشركان در قيامت دروغ مى گويند، حال آنكه براى آنان فايده اى ندارد. دليل اين كار، به فرموده صاحب الميزان، رسوخ خصلت دروغگويى در آنهاست.

573- خضوع اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 1،6

1 - نشانه هاى خضوع و تسليم در برابر خداوند ، بر چهره تمامى انسان ها ( در قيامت ) نقش خواهد بست .

. .. و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

«عناء» به معناى خاضع شدن و مطيع گشتن است (لسان العرب). «وجه» به معناى صورت است و از آن جهت كه آثار خضوع و ذلت، بيش از همه جا در چهره آشكار مى گردد، اين واژه استفاده شده است. «ال» در «الوجوه» نيز محتمل است معناى استغراق داشته باشد و يا آن كه عوض مضاف اليه بوده و مراد از آن «وجوه المجرمين» باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر اولين احتمال است.

6 - ظهور حيات حقيقى و فنا ناپذير خداوند و قيوميت او بر هستى در قيامت ، مايه خضوع و ذلت عميق آدميان در برابر او خواهد شد .

و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

ص: 328

574- خطاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 8 - 7

7 - امكان خطاكردن انسان ، در ارزيابى رفتار خود و خوب و بد آن

أفمن زيّن له سوء عمله فرءاه حسنًا

575- خطاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 95 - 15

15- انسان ، در ارزش گذارى ها و تعيين ارزش هاى برتر ، دچار خطا مى شود .

و لاتشتروا . .. ثمنًا قليلاً إنما عند الله هو خير لكم إن كنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 37 - 9

9 - امكان خطاكردن انسان ، در ارزيابى ملموس ترين رفتار زشت و زيباى خويش

و قال فرعون يهمن ابن لى صرحًا . .. كذلك زيّن لفرعون سوء عمله

برداشت يادشده با توجه به اين نكته است كه فرعون - باوجود مشاهده معجزات و شنيدن دلايل روشن و انكارناپذير موسى(ع) - اقدام به كارى نابخردانه (ساختن بنايى بلند براى آگاهى از خدا. ..) كرده بود. خداوند نيز اين اقدام را نمونه اى از كارهاى زشت فرعون، دانسته است كه در نظر او زيبا و پسنديده مى نمود.

576- خطر عصيان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 81 - 19

19- انسان در معرض سركشى ، در برابر خداوند است .

كذلك يتمّ نعمته عليكم لعلّكم تسلمون

استعمال كلمه «لعل» كه براى بيان توقع و صرف امكان و انتظار است، نشانگر آن است كه اگر توجهى به نعمتهاى فراوان خدا نباشد، تسليم شدن انسانها در برابر او دور مى نمايد.

ص: 329

577- خطر گمراهى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 39 - 10

10- انسان ها ، در معرض اغواگرى ابليسند

لأغوينّهم أجمعين

578- خطر لغزش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 55 - 10

10 - همه انسان ها در معرض گناهو لغزش اند .

و استغفر لذنبك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 18 - 3

3 - انسان ها ، حتى متقين ، همواره در معرض لغزش و نيازمند استغفار مداوم

و بالأسحار هم يستغفرون

579- خطر وسوسه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 5،9

5 - پناه بردن به خداوند از خطر وسوسه جن و انس ، توصيه اى الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل أعوذ . .. من الجنّة و الناس

9 - وسوسه جنيان براى انسان ها ، خطرناك تر از وسوسه هم نوعان شان است .

من الجنّة و الناس

تقديم «الجنّة»، به جهت يكنواخت شدن آخر آيه هاى اين سوره و يا ناظر به افزون تر بودن خطر وسوسه جنيان است. برداشت ياد شده، ناظر به احتمال دوم است.

ص: 330

580- خلافت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 1،4،5،6،8،16،20،23،25

1 - خداوند بعد از آفرينش آسمان ها و مواهب زمين ، به خلقت انسان پرداخت ، تا او را به منصب خلافت برساند .

خلق لكم ما فى الأرض . .. و إذ قال ربّك للملئكة إنى جاعل فى الأرض خليفة

با توجه به آيه 34 از همين سوره و آيات ديگرى كه درباره خلقت آدم (ع) است، مى توان گفت: سخن خداوند با فرشتگان درباره آدم، قبل از خلقت وى بوده است. بنابراين «إنى جاعل فى الأرض خليفة» علاوه بر بيان خلافت آدم(ع) دلالت بر آفرينش او نيز دارد; يعنى: مى خواهم ]موجودى[ بيافرينم و او را خليفه قرار دهم.

4 - گفتگوى خدا و فرشتگان درباره خلقت و خلافت انسان

و إذ قال ربّك للملئكة . .. قالوا أتجعل فيها من يفسد ... قال إنى أعلم ما لاتعلمون

5 - خداوند تقدير خويش را بر خلقت و خلافت انسان در زمين ، به فرشتگان اعلام كرد .

و إذ قال ربّك للملئكة إنى جاعل فى الأرض خليفة

6 - خلافت انسان در زمين داراى نوعى ارتباط با فرشتگان

و إذ قال ربّك للملئكة إنى جاعل فى الأرض خليفة

از آن جايى كه مسأله خلقت و خلافت انسان در زمين با فرشتگان در ميان گذاشته شد، معلوم مى شود وجود انسان در روى زمين ارتباط تنگاتنگى با فرشتگان دارد.

8 - فرشتگان با پيش بينى فسادگرى انسان ، او را شايسته خلافت نمى ديدند .

قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء

16 - انسان داراى ارزش ها و استعدادهايى كه وى را شايسته خلقت و زيبنده خلافت مى كرد .

إنى أعلم ما لاتعلمون

مقصود از «ما لاتعلمون» مى تواند استعداد و قابليت نهفته در انسان باشد. همچنين مراد از آن مى تواند علوم و حقايقى باشد كه بر فرشتگان مخفى بوده و شايستگى دريافت آن را نداشتند. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

20 - نا آگاهى فرشتگان به ارزش هاى والاى انسان ، موجب شد تا فسادگرى او براى فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فيها من يفسد فيها . .. قال إنى أعلم ما لاتعلمون

23 - آدم ( ع ) و نسل او ، جانشين انسانهايى كه پيش از آنان در زمين مى زيستند .

إنى جاعل فى الأرض خليفة

«خليفة» به معناى، جانشين و جايگزين است و اين معنا اقتضا مى كند كسى كه خليفه به جاى او آمده، در ميان باشد و در آيه بيان نشده است كه او كيست و لذا نظرهاى مختلفى ايراد شده است، از جمله: انسانهايى كه پيش از آدم (ع) و نسل او در زمين سكونت داشته اند. اطمينان فرشتگان به فسادگرى بشر مؤيد اين احتمال است.

25 - انسان ، شايسته دستيابى به مقام خلافت الهى است .

إنى جاعل فى الأرض خليفة

به قرينه آيات بعد كه آدم (ع) - به عنوان نمونه اى از نوع انسان - برتر از فرشتگان و دارنده علم تمامى اسما معرفى شده و حقايقى (غيب آسمانها و زمين) به وى تعليم داده شده، اين نظر تأييد مى شود كه مراد از خلافت، خلافت الهى است; چرا كه او تنها موجودى معرفى شده كه مظهر علم الهى است.

ص: 331

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 - اعتراف فرشتگان به عالمانه و حكيمانه بودن آفرينش انسان و انتخاب او براى خلافت

إنّك أنت العليم الحكيم

از هدفهاى فرشتگان در توصيف خداوند به عليم و حكيم بودن - پس از اظهار تشكيك در شايستگى انسان براى خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والاى انسان و عالمانه و حكيمانه بودن آفرينش اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 39 - 1،3

1 - خداوند ، انسان ها را جانشين خود در زمين براى چگونه زيستن و هرگونه دخل و تصرف و بهره جستن از آن قرار داده است .

هو الذى جعلكم خلئف فى الأرض

«خلافت» به معناى نيابت از غير است (مفردات راغب). در اين كه مقصود از نيابت چيست، ميان مفسران سه ديدگاه وجود دارد: 1- جانشنى انسان ها از خداوند در اداره زندگى خويش; 2- جانشينى انسان ها و ملت ها به جاى يكديگر و به ارث بردن تمامى دارايى ها و تمدن هاى پيشينيان. 3- جانشنى انسان هاى حاضر از انسان هاى پيش از خلقت آدم(ع). برداشت ياد شده مبتنى بر ديدگاه نخست است.

3 - آدم ( ع ) و نسل او ، جانشين انسان هايى كه پيش از آنان در زمين مى زيستند .

هو الذى جعلكم خلئف فى الأرض

581- خلقت ابتدايى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 3

3 - آفرينش ابتدايى انسان ، خود گواه امكان معاد و احياى مجدد وى

أمّن يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

سخن گفتن خداوند درباره «بدء» و پديد آوردن خلق در كنار مسأله معاد، مى تواند از آن جهت باشد كه به انسان يادآورى كند كه اعاده حيات براى پديدآورنده آن، كارى دشوار و نشدنى نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 27 - 4،13

4 - آفرينش نخست انسان ، نشانه قدرت مندى خداوند بر باز آفرينى او در عالم آخرت است .

و هو الذى يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

13 - آفرينش نخست انسان ها و بازآفرينى آنان پس از مرگ ، مقتضاى حكمت و عزت خداوند است .

و هو الذى يبدؤا الخلق ثمّ يعيده . .. و هو العزيز الحكيم

ص: 332

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 40 - 2

2 - آفرينش آغازين انسان ، از نطفه و علقه به همراه ساختارى معتدل و هماهنگ ، دليل قدرت خداوند بر برپايى قيامت و احياى مردگان

ألم يك نطفة من منىّ يمنى . .. فخلق فسوّى ... أليس ذلك بقدر على أن يحيى الموتى

582- خلقت ابتدايى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 3

3 - آفرينش نخستين انسان ، نشانه قدرت مندى خداوند بر باز آفرينى وى در عالم آخرت است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده ثمّ إليه ترجعون

اين آيه، به قرينه آيه بعد - كه درباره برپايى قيامت است - درصدد اثبات معاد از طريق توجه دادن به خلقتِ نخستينِ انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 28 - 1،3

1 - آفرينش نخستين انسان ها و زنده كردن مجدد آنان پس از مرگ ، براى خداوند همانند آفريدن يك تَن است .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

3 - فاصله افتادن ميان خلقت نخستين انسان و زنده كردن مجدد او پس از مرگ ، تأثيرى در آن خلقت ندارد .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

چنان چه مفسران گفته اند، مشركان با تعجب سؤال مى كردند كه «چگونه امكان دارد كه انسانى پس از سال ها مردن، مجدداً زنده شود؟». آيه در صدد پاسخ به آن پرسش است و تشريح مى كند كه خلقت نخستين و دوباره، همانند آفريدن يك تن است و فاصله ايجاد شده، تأثيرى ندارد.

583- خلقت اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 49 - 6

6- رستاخيز و معاد انسان ، آفرينشى نو و جديد است .

أءنَّا لمبعوثون خلقًا جديدًا

ص: 333

584- خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 4،5،16،20

4 - گفتگوى خدا و فرشتگان درباره خلقت و خلافت انسان

و إذ قال ربّك للملئكة . .. قالوا أتجعل فيها من يفسد ... قال إنى أعلم ما لاتعلمون

5 - خداوند تقدير خويش را بر خلقت و خلافت انسان در زمين ، به فرشتگان اعلام كرد .

و إذ قال ربّك للملئكة إنى جاعل فى الأرض خليفة

16 - انسان داراى ارزش ها و استعدادهايى كه وى را شايسته خلقت و زيبنده خلافت مى كرد .

إنى أعلم ما لاتعلمون

مقصود از «ما لاتعلمون» مى تواند استعداد و قابليت نهفته در انسان باشد. همچنين مراد از آن مى تواند علوم و حقايقى باشد كه بر فرشتگان مخفى بوده و شايستگى دريافت آن را نداشتند. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

20 - نا آگاهى فرشتگان به ارزش هاى والاى انسان ، موجب شد تا فسادگرى او براى فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فيها من يفسد فيها . .. قال إنى أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 - اعتراف فرشتگان به عالمانه و حكيمانه بودن آفرينش انسان و انتخاب او براى خلافت

إنّك أنت العليم الحكيم

از هدفهاى فرشتگان در توصيف خداوند به عليم و حكيم بودن - پس از اظهار تشكيك در شايستگى انسان براى خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والاى انسان و عالمانه و حكيمانه بودن آفرينش اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 228 - 8

8 - خداوند ، آفريننده هر چيزى است كه در رحم به وجود مى آيد . ( خون ، جنين و . . . . )

ما خلق اللّه فى ارحامهنّ

با توجّه به لفظ «ما» كه خود، جنين و . .. را شامل مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 1 - 2،4،5،9،10

2 - آفرينش انسان و تدبير امور او به دست خداوند ، مقتضى تقوا و پروا از اوست .

اتّقوا ربّكم الّذى خلقكم

جمله «الّذى خلقكم . .. »، صفت براى «ربّكم» و اشاره به علت لزوم رعايت تقواست. يعنى چون شما را خلق كرد و امور شما را

ص: 334

تدبير نمود، لازم است تقوا داشته باشيد و احكام او را انجام دهيد.

4 - خداوند ، آفريننده انسان ها از شخص واحد ( آدم )

ربّكم الّذى خلقكم من نفس واحدة

5 - آفرينش آدميان از شخص واحد و نبودن امتياز در خلقت آنان ، پرتويى از ربوبيّت الهى نسبت به آنان

اتّقوا ربّكم الّذى خلقكم من نفس واحدة

9 - تساوى مردم در اصل آفرينش و نبودن امتياز در خلقت آنان ، موجب مسؤوليت تمامى آنان در برابر قوانين الهى

اتّقوا ربّكم الذى خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها

جمله «خلقكم من نفس واحدة»، علاوه بر بيان اين حقيقت كه تمامى انسانها از نسلى واحدند، به اين معنا اشاره دارد كه بين آنان در خلقت هيچگونه امتياز و تبعيضى نيست و لذا همه موظف به رعايت تقوا هستند.

10 - خداوند ، گسترش دهنده مردان و زنان بسيار ( نسل بشر ) ، از يك زن و مرد ( آدم و حوّا )

خلقكم من نفس واحدة . .. و بثّ منهما رجالاً كثيراً و نساءً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 133 - 1

1 - خداوند ، توانا بر هلاكت تمامى انسان ها و آفرينش انسانهايى ديگر

ان يشأ يذهبكم ايها الناس و يأت باخرين و كان اللّه على ذلك قديراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 17 - 27

27 - مالكيت و سلطنت مطلق خداوند بر هستى ، دليل توانايى او بر هر نوع آفرينش ( مانند آفرينش انسان بدون واسطه پدر )

للّه ملك السموت و الارض و ما بينهما يخلق ما يشاء

بنابر اينكه «يخلق ما يشاء»، نتيجه اى باشد براى «للّه ملك السموت والارض»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 2،8،10،11

2 - گِلى مخصوص، خمير مايه آفرينش انسان

هو الذى خلقكم من طين

نكره بودن «طين» دلالت دارد كه گِلى مخصوص براى آفرينش انسان به كار رفته است.

8 - اراده و قضاى الهى حاكم بر پيدايش و مرگ آدمى

هو الذى خلقكم . .. ثم قضى أجلا و أجل مسمى عنده

10 - توجه انسان به آفرينش و مرگ خويش، زمينه شناخت ربوبيت يگانه خداوند

بربهم يعدلون. هو الذى خلقكم من طين ثم قضى أجلا ... ثم أنتم تمترون

11 - مطالعه در آفرينش انسان و مرگ و حيات وى، زداينده ترديد در يگانگى خداوند

هو الذى خلقكم من طين ثم قضى أجلا . .. ثم أنتم تمترون

از جمله «ثم أنتم تمترون»، كه بيان استبعاد هر گونه ترديد در يگانگى خداوند پس از توجه به مضامين صدر آيه است، چنين

ص: 335

برمى آيد كه بعد از اين توجه، على القاعده نبايد ترديدى در توحيد و اعتقاد بدان وجود داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 29 - 14

14 - آفرينش نخستين انسان دليلى بر امكان معاد

كما بدأكم تعودون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 2،3

2 - خداوند پس از خلقت هر انسان ، حقيقت وى را در ارتباط با ربوبيت الهى بر او آشكار مى سازد .

و إذ أخذ ربك . .. و أشهدهم على أنفسهم ألست بربكم

«أشهده على كذا» يعنى او را حاضر كرد تا وجود امرى يا تحقق فعلى را ببيند و بر آن آگاه شود تا به هنگام لزوم گواهى دهد. بنابراين «أشهدهم على أنفسهم»، يعنى خداوند انسانها را به وجود خودشان حاضر كرد تا خود را ببينند. جمله «ألست بربكم» (آيا پروردگار شما نيستم)، بيان مى دارد كه مراد از شهود خويش، ديدن خود در ارتباط با ربوبيت خداوند است. يعنى خود را ببينند و دريابند كه وجودشان وابسته به خداوند و ربوبيت اوست.

3 - هر يك از انسان ها پس از خلقتشان در حيات دنيا ، داراى دو نشئه وجودى هستند : نشئه شهود ارتباط خويش با خداوند و نشئه غيبت و محجوب بودن از خدا

و إذ أخذ ربك . .. و أشهدهم على أنفسهم

عطف «أشهدهم» بر «أخذ ربك» دلالت مى كند كه مسأله اشهاد و اقرار در همين حيات دنيوى انسان انجام گرفته است. يعنى هر يك از انسانهاى موجود بالعيان ربوبيت خداوند را مشاهده كرده اند. و اين در حالى است كه عموم انسانها چنين شهود و علم حضورى را نسبت به پروردگار خويش ندارند. لذا مى توان گفت انسان داراى دو جنبه است: جنبه اى كه شاهد ربوبيت خدا بوده و جنبه اى كه چنين شهودى براى او نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 26 - 4

4- تبديل گِل و لاى بد بو و تيره رنگ به انسان ، از آيات خداوند است .

و لقد خلقنا الإنسن من صلصل من حمإ مسنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 28 - 1،4

1- خداوند ، تصميم خود را مبنى بر آفرينش انسان ، به ملائكه اعلام كرد .

و إذ قال ربّك للملئكة إنى خلق بشرًا

4- ربوبيت خداوند ، مقتضى بازگويى قصه خلقت انسان براى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و إذ قال ربّك للملئكة إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون

ص: 336

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 1،2

1- خداوند ، اجزاى انسان را متناسب و آن گونه كه شايسته و سزاوار اوست ، آفريده است .

إنى خلق بشرًا . .. فإذا سوّيته

«تسوية» به معناى قرار دادن شىء به گونه اى است كه هر جزئى از آن، در جايگاه شايسته خود قرار گرفته باشد.

2- خداوند ، پس از پديد آوردن بدن انسان با اجزاى متناسب از گِل خشكيده ، در او روح دميد و او را حيات بخشيد .

فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 9

9- آفرينش انسان از نطفه ، به صورت مجادله گرى سخنور ، شاهد و گواه وحدانيت خداوند است .

تعلى عمّا يشركون . خلق الإنسن من نطفة فإذا هو خصيم مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 11

11- آفرينش و مرگ و اعطاى دانش و سلب آن از انسان ، جلوه اى از علم و قدرت الهى است .

و الله خلقكم ثمّ يتوفّ-كم . .. إن الله عليم قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 37 - 9

9- آفرينش انسان از خاك و نطفه و معتدل ساختن او ، دلايلى روشن بر امكان برپايى معاد و كافى در رفع استبعاد قيامت است .

و ما أظنّ الساعة قائمة . .. أكفرت بالذى خلقك من تراب

پاسخ مرد مؤمن به ثروت مند مغرور، با جمله «أكفرت بالذى. ..» حكايت از آن دارد كه انكار معاد از جانب او كه با جمله «و ما أظنّ...» بيان شده بود، به جهت استبعاد تجديد حيات آدمى پس از مرگ بوده است، لذا مرد مؤمن، با يادآورى قدرت خداوند و بيان سابقه خاك و نطفه بودن آدمى، به رفع اين استبعاد و بيان قدرت خداوند پرداخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 9 - 11

11- آفرينش انسان ، نمودى از قدرت خداوند است .

و قد خلقتك من قبل و لم تك شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 66 - 4

4 - تجلى ربوبيت خدا در آفرينش و در مرگ و حيات مجدد انسان ها

و هو الذى أحياكم ثمّ يميتكم ثمّ يحييكم

ص: 337

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 12 - 3

3 - آفرينش انسان از گِلى ناچيز و بى جان ، نمود عظمت و قدرت خيره كننده آفريدگار

و لقد خلقنا الإنسن من سللة من طين

نكره آوردن «سلالة» و «طين» ظاهراً براى تحقير است; يعنى: به يقين ما انسان را از عصاره اى ناچيز از گلِى بى مقدار آفريديم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 79 - 2

2 - گسترش تدريجى نسل بشر در روى زمين ، پس از پيدايش نوع آن

و هو الذى ذرأكم فى الأرض

برداشت فوق، با توجه به معناى «ذرأ» (پراكندن) استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 7،8،10

7 - انسان ها ، در اصل خلقت ، همسان اند .

أن خلقكم من تراب

8 - آفرينش انسان از خاك تا صورت آدمى ، مراحل مختلفى داشته است .

أن خلقكم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

«ثمّ» حرف تراخى است و دلالت بر مهلت و مدت مى كند و از طرفى «إذا» فجاييه است و دلالت بر ناگهانى بودن مى كند. جمع بين اين دو، به اين است كه ميان خلق انسان از مبدأ خاك تا صورت انسانى، مراحلى طى شده كه چندان روشن و آشكار نبوده است.

10 - تبديل شدن خاك - پس از گذر از مراحل لازم - به انسان ، جهش گون و سريع است .

أن خلقكم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

«إذا» فجاييه است و دلالت بر ناگهانى بودن مى كند، لذا از آن، سرعت و حالت جهشى بودن به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 21 - 13

13 - آيه بودن آفرينش انسان از خاك ، براى متفكران ، قابل درك است .

و من ءايته أن خلقكم من تراب . .. إنّ فى ذلك لأيت لقوم يتفكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 27 - 2،4

2 - خداوند ، آغازكننده آفرينش انسان و بازآفريننده او پس از مرگ است .

و هو الذى يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

ص: 338

«ال» در «الخلق» به قرينه «تخرجون»، در آيات قبل، مى تواند عهد باشد و منظور از آن انسان است.

4 - آفرينش نخست انسان ، نشانه قدرت مندى خداوند بر باز آفرينى او در عالم آخرت است .

و هو الذى يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 30 - 11

11 - خداوند ، انسان ها را با آفرينشى خاص و فطرتى واحد ، آفريده است .

فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها

«فطرت»، مصدرى است كه دلالت بر هيئت خاصى مى كند. از آن جا كه «فطر» به معناى «ايجاد و آفريدن» آمده است، مصدر آن دلالت بر نوع خاصى از آفرينش او مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 40 - 8

8 - آفرينش انسان ها و تأمين روزى آنان ، از آيات الهى است .

اللّه الذى خلقكم ثمّ رزقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 54 - 1،13،14

1 - انسان ، در مرحله آغازين آفرينش ، آكنده از ضعف و ناتوانى است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف

«من» در «من ضعف» ابتداييه است و ضَعْف در مقابل «قوّه» معناى شناخته شده اى دارد. آورده شدن «من ضعف» (از ضعف آفريده است) به جاى عبارت ها و يا واژه گانى مانند «ضعيفاً» براى توجه دادن به اين نكته است كه انسان ها، در آغاز خلقت، آكنده از ضعف اند.

13 - آفرينش انسان و مراحل حيات وى ، امرى عالمانه و از روى آگاهى است .

اللّه الذى خلقكم . .. و هو العليم القدير

14 - آفرينش انسان و حالات مختلف او در مدت عمر ، براساس مشيت خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف . .. يخلق ما يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 8 - 2،4

2 - تكوّن وجود انسان ، تنها با بخشى از آب منى است .

و جعل نسله من سللة من ماء مهين

«سلالة» در لغت به معناى «جدا شده و كنده شده» است و مراد از «ماء مهين» منى است و «من» در «من ماء. ..» براى تبعيض و جزئيت است.

4 - آفرينش حضرت آدم ( ع ) با آفرينش نسل او ، متفاوت است .

ص: 339

خلق الإنسن من طين . ثمّ جعل نسله من سللة من ماء مهين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 4 - 4

4 - خداوند ، ساختار وجودى انسان را ، شكل و سامان داده است .

ما جعل اللّه لرجل من قلبين فى جوفه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 6،14

6 - خداوند ، انسان ها را زوج زوج ( زن و مرد ) آفريد .

ثمّ جعلكم أزوجًا

14 - آفرينش انسان در قالب مرد و زن و آگاهى از باردارى و زايمان زنان و مقدار عمر آدمى ، كارى آسان براى خداوند

و اللّه خلقكم من تراب ثمّ من نطفة . .. و ما يعمّر من معمّر و لاينقص من عمره إلاّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 13 - 6،8،10

6 - آفرينش جهان هستى چون انسان ، دريا ، خورشيد و ماه ، از نشانه هاى خداى حقيقى ( اللّه )

و اللّه خلقكم من تراب . .. ثمّ جعلكم أزوجًا ... و ما يستوى البحران ... و سخّر ال

«ذلكم» اشاره به كسى است كه اشياى ذكر شده را آفريده و صاحب خلق و جعل مى باشد.

8 - آفرينش جهان ( انسان ، دريا ، خورشيد و ماه ) ، جلوه اى از ربوبيت خدا است .

اللّه خلقكم من تراب . .. و ما يستوى البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... ذلكم ال

10 - آفرينش انسان ، دريا ، خورشيد و ماه ، جلوه اى از فرمانروايى مطلق خدا بر جهان هستى است .

و اللّه خلقكم من تراب . .. و ما يستوى البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... له ال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 28 - 1

1 - آفرينش انسان ، جنبندگان و دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، از نشانه هاى ربوبيت بى همتاى خداوند

ألم تر أنّ اللّه . .. و من الناس و الدّوابّ و الأنعم

«أنعام» جمع «نَعَم» (شتر) مى باشد; ولى اين واژه در مجموع شتر، گاو و گوسفند نيز به كار مى رود; چنان كه در آيه شريفه به همين معنا استعمال شده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 77 - 4،5

4 - انكار معاد و ممكن ندانستن آن در عين آگاهى از مبدأ پيدايش انسان ، امرى شگفت آور است .

أوَلم ير الإنسن أنّا خلقنه من نطفة

ص: 340

برداشت ياد شده از آن جا است كه همزه در «أوَلم ير. ..» براى استفهام انكارى و تعجبى است. گفتنى است مخاطب آيه شريفه - به قرينه آيات بعد - منكران قيامت است.

5 - آفرينش انسان از نطفه ، دليل و نشانه توانايى خداوند بر برپايى قيامت و زنده كردن انسان

أوَلم ير الإنسن أنّا خلقنه من نطفة

با توجه به آيات بعدى و نيز شأن نزول ها كه اين آيه و آيات بعدى را درباره فردى به نام «عاصب بنوائل» (از منكران معاد) دانسته است (مجمع البيان و ديگر تفاسير)، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 11 - 2،4

2 - ناچيز بودن آفرينش انسان در مقايسه با آفرينش جهان ( آسمان ها ، زمين و . . . )

فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

ضمير جمع «هم» در «فاستفتهم» - به قرينه آيات پيشين - به كافران و مشركان بازمى گردد و مقصود از «من خلقنا» آسمان ها، زمين، فرشتگان و ديگر موجودات آسمانى است.

4 - آفرينش جهانى سخت تر از آفرينش انسان ، ( آسمان ها ، زمين و فرشتگان ) گواه قدرت خداوند بر آفرينش مجدد انسان ها در قيامت و آسان و ممكن بودن آن براى او است .

فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

برداشت ياد شده از آن جا است كه روى سخن آيه شريفه مشركان اند; آنان كه منكر معاد بوده و آفرينش مجدد انسان ها را از خاك، امرى بعيد و بسيار سخت و ناممكن مى شمردند و «أءذا مِتنا و كنّا ترابا و عظاما أءنا لمبعوثون»، (آيه 16 همين سوره).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 71 - 1،5

1 - خداوند ، پيش از آفرينش انسان ، فرشتگان را از آن باخبر ساخت .

إذ قال ربّك للملئكة إنّى خلق بشرًا

5 - ارتباط داشتن آفرينش انسان با ملأاعلى ( عالم فرشتگان )

بالملأ الأعلى إذ يختصمون . .. إذ قال ربّك للملئكة إنّى خلق بشرًا

گفتوگوى خداوند با فرشتگان در ملأ اعلى (عالم فرشتگان)، درباره آفرينش انسان، مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 8،13

8 - آفرينش انسان خوش اندام و سرشار از استعداد ها و كمالات ، جلوه اى از قدرت و ربوبيت بى همتاى خداوند .

و صوّركم فأحسن صوركم

13 - آفرينش زمين ، آسمان ، انسان و روزى هاى او ، از اوصاف معبود و ربّ حقيقى

اللّه الذى جعل لكم الأرض . .. و صوّركم فأحسن صوركم و رزقكم من الطيّبت ذلكم اللّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 341

16 - غافر - 40 - 67 - 16

16 - آفرينشِ انسان و سير تطور و تحوّل وى از خاك تا پيرى و مرگ ، نشانه اى از قدرت و ربوبيت بى همتاى خداوند است .

هو الذى خلقكم من تراب . .. و لتبلغوا أجلاً مسمّىً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 23 - 1،3

1 - انسان ، پديده اى است ساخته خداوند رحمان .

قل هو الذى أنشاكم

3 - پيدايش بشر و نعمت هاى نهفته در وجود او ( قدرت شنوايى ، بينايى و تعقّل ) ، نشانه و جلوه قدرت خداى رحمان

الرحمن . .. هو الذى أنشاكم و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 3،6

3 - پيدايش انسان و تكثير نسل او در زمين ، نشانه و جلوه قدرت خداوند رحمان

الرحمن . .. قل هو الذى ذرأكم فى الأرض

6 - آفرينش بشر و تكثير نسل او در زمين ، نشانه توانايى خداوند بر رستاخيز و حيات دوباره انسان ها در قيامت

قل هو الذى ذرأكم . .. و إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 36 - 5

5 - آفرينش انسان و هدفمندى زندگى او ، نشانه برپايى قيامت

و تذرون الأخرة . وجوه يومئذ ناضرة ... أيحسب الإنسن أن يترك سدًى

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين آيه، در سلسله آياتى قرار دارد كه درباره معاد و اثبات برپايى قيامت براى كيفر و پاداش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 1 - 1،4

1 - انسان در برهه اى از روزگار ، وجود خارجى نداشت ; بلكه موجودى حادث و نوآفريده است .

هل أتى على الإنسن حين من الدهر لم يكن شيئًا مذكورًا

«هل» در اين آيه، براى استفهام تقريرى است و مفاد آن اثبات مضمون جمله است; يعنى، «قد أتى على الإنسان». گفتنى است كه جمله «لم يكن شيئاً مذكوراً» به معناى «كان معدوماً» دانسته شده است. بر اين اساس، مفاد آيه شريفه اين است كه انسان موجودى نوپيدا بوده و در برهه اى از زمان، وجود خارجى نداشته است.

4 - « عن حُمران قال : أباجعفر ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ « هل أتى على الإنسان حين من الدهر لم يكن شيئاً مذكوراً » فقال : كان شيئاً و لم يكن مذكوراً . . . ;

حمران گويد: از امام باقر(ع) از سخن خداوند عزّوجلّ «هل أتى على الإنسان حين من الدهر لم يكن شيئاً مذكوراً» سؤال كردم

ص: 342

فرمود: انسان، موجود بود; ولى هنوز شايستگى نام انسان را نداشت».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 7 - 5،6

5 - آفرينش انسان و هماهنگ ساختن اجزاى او ، جلوه كرم خداوند است .

بربّك الكريم . الذى خلقك فسوّيك فعدلك

6 - آفرينش ، برخوردارى از اعضاى كامل و هماهنگى اندام با يكديگر ، سه مرحله پياپى در سير پيدايش انسان

خلقك فسوّيك فعدلك

ترتيب - كه مفاد حرف «فاء» است - ممكن است «حقيقى» و يا «ذكرى» باشد. برداشت ياد شده، براساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 9

9 - آفرينش نخست انسان ، دليل قدرت خداوند بر اعاده حيات او است .

لقد خلقنا الإنسن . .. أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

چنانچه در اين آيه، سخن از قدرت خداوند بر معاد باشد، تعبير «لقد خلقنا» در آيه قبل، براى رفع استبعاد معاد خواهد بود.

585- خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 20 - 1

1- ميراندن انسان ها و خلق انسانهايى جديد به جاى آنان ، كار دشوارى براى خداوند نيست .

إن يشأ يذهبكم و يأت بخلق جديد . و ما ذلك على الله بعزيز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 6 - 2،16،18،20،23

2 - همه انسان ها ، از نظر ريشه خلقت و نيز در حقيقت انسانى - بى هيچ امتياز و تبعيضى - مشترك و برابراند .

خلقكم من نفس وحدة

يادآورى خداوند به اين كه همه انسان ها از يك نفس آفريده شده اند، مى تواند به منظور بيان حقيقت ياد شده باشد.

16 - آفريدن جهان هستى ( آسمان ، زمين ، انسان و . . . ) ، از اوصاف و نشانه هاى خداى حقيقى ( اللّه )

خلق السموت و الأرض . .. خلقكم من نفس وحدة ... ذلكم اللّه

«ذلكم» اشاره به كسى است كه اشياى ذكر شده را آفريده و صاحب اوصاف خلق و جعل است.

18 - آفرينش جهان ( آسمان ، زمين ، خورشيد ، ماه و انسان ) جلوه ربوبيت خدا است .

خلق السموت و الأرض . .. خلقكم من نفس وحدة ... ذلكم اللّه ربّكم

20 - آفرينش آسمان ها ، زمين ، خورشيد ، ماه و انسان ، جلوه فرمانروايى مطلق خدا بر جهان هستى است .

ص: 343

خلق السموت و الأرض . .. له الملك

23 - آفرينش جهان ( آسمان ، زمين و انسان ) ، دليل يكتايى خدا و پوچى معبود هاى ديگر

خلق السموت و الأرض . .. خلقكم من نفس وحدة ... لا إله إلاّ هو

برداشت بالا مبتنى براين ديدگاه است كه جمله «لا إله إلاّ هو» - كه پس از بحث از خلقت جهان آمده است - به منزله نتيجه و جمع بندى آن بحث باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 7

7 - قدرت خداوند بر آفرينش انسان ها ، تنظيم توانمندى هاى آنان ، هدايت تكوينى و نيز ميراندن و به گور افكندن آنها ، دليل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قيامت است .

خلقه فقدّره . ثمّ السبيل يسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 5 - 4

4 - حاكميت خداوند ، بر آغاز و فرجام انسان ها

لقد خلقنا الإنسن . .. ثمّ رددنه

586- خلقت اوليه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 78 - 6

6 - پيدايش انسان هاى نخستين ، دليل و شاهدِ امكانِ زنده شدن مجدد آنان پس از مرگ و خاكستر شدن بدن ها

و ضرب لنا مثلاً و نسى خلقه قال من يحىِ العظم و هى رميم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 79 - 1

1 - آفرينش نخستين انسان ها ، دليل و شاهدِ امكانِ برپايى قيامت و توانايى خدا بر احياى مجدد انسان ها

قل يحييها الذى أنشأها أوّل مرّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 21 - 9

9 - خداوند ، خالق و آفريننده انسان ، براى نخستين بار و بدون سابقه و پيشينه

و هو خلقكم أوّل مرّة

مراد از «أوّل مرّة» زمانى است كه آدمى وجود نداشت و خداوند او را آفريد.

ص: 344

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 57 - 3

3 - آفرينش نخستين انسان ها ، دليل امكان حيات مجدد و رستاخيز دوباره آنان از سوى خداوند است .

نحن خلقنكم فلولا تصدّقون

587- خلقت بدن انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 5

5- خلقت بدن انسان ، مقدم بر روح اوست .

إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

برداشت فوق، مبتنى بر اين احتمال است كه ذكر «نفخت» پس از ذكر تسويه بدن، ممكن است اشاره به تقدم خلقت بدن بر روح داشته باشد.

588- خلقت تدريجى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 3

3- خلقت اوّليه انسان ، به تدريج انجام گرفته است .

إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون . فإذا سوژيته و نفخت فيه من روحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 1،3

1 - آفرينش انسان از سوى خداوند ، تدريجى است .

بدأ خلق الإنسن من طين . .. ثمّ جعل نسله ... ثمّ سوّيه و نفخ فيه من روحه

3 - انسان در مراحل نخستين جنينى ، فاقد روح انسانى است و پس از شكل گيرى اندام ، در او روح دميده مى شود .

جعل . .. من ماء مهين . ثمّ سوّيه و نفخ فيه من روحه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 14 - 2

2 - آفرينش انسان ها به تدريج و با گذر از چند مرحله ( همچون نطفه ، علقه ، مضغه و . . . ) است .

و قد خلقكم أطوارًا

ص: 345

«طور» (مفرد «أطوار») به معناى «مرّة» (يك دفعه) و «حال» آمده است. مقصود در اين آيه مى تواند مراحل و حالات گوناگونى باشد كه در آفرينش بشر موجود است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 17 - 5

5 - آفرينش انسان ، تدريجى و تكاملى است .

و اللّه أنبتكم من الأرض نباتًا

برداشت ياد شده، به سبب آن است كه خلقت نباتات، داراى چنين خصوصيتى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 38 - 1

1 - تبديل شدن نطفه به علقه ، از مراحل تكوين انسان و به صورت تدريجى است .

ألم يك نطفة . .. ثمّ كان علقة

با توجه به كاربرد «ثمّ» - كه براى بيان فاصله زمانى است - مطلب ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 39 - 5

5 - آفرينش انسان ، داراى روندى تدريجى و رو به تكامل

فخلق فسوّى . فجعل منه الزوجين

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه حرف «فا» در «فخلق»، «فسوّى» و «فجعل» براى ترتيب معنوى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 5 - 3

3 - آفرينش انسان ، تدريجى است .

فلينظر الإنسن ممّ خلق

589- خلقت روح انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 5

5- خلقت بدن انسان ، مقدم بر روح اوست .

إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

برداشت فوق، مبتنى بر اين احتمال است كه ذكر «نفخت» پس از ذكر تسويه بدن، ممكن است اشاره به تقدم خلقت بدن بر روح داشته باشد.

ص: 346

590- خواب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 60 - 1

1 - تنها خداوند است كه با قبض روح آدمى وى را در شب به خواب مى برد.

هو الذى يتوفكم بالّيل

«توفى» در آيه به معناى قبض روح است و چون در خواب نيز روح آدمى گرفته مى شود، از آن به «توفى» تعبير شده است.

591- خواسته هاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 5 - 19

19 - خداوند ، توانا بر انجام تمامى خواسته هاى بندگان است .

و إياك نستعين

برداشت فوق لازمه اين معناست كه مراد از استعانت، استعانت در همه امور باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 42 - 7

7 - انسان ها خواهان سعادت هميشگى و عمرى جاودانه اند .

هم فيها خلدون

وعده به پاداش در صورتى مؤثر و ترغيب كننده آدمى است كه وى خواهان آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 120 - 8،10

8 - انسان ، خواهان زندگى جاويد و ملك و مالكيت فنا ناپذير است .

هل أدّلك على شجرة الخلد و ملك لايبلى

شيطان براى كارگر ساختن وسوسه خويش در آدم، از زمينه هايى بهره برد كه در آدم وجود داشت. آن زمينه ها، ميل به جاودانگى و مالكيت فنا ناپذير است.

10 - شيطان ، به خواسته ها و آرزو هاى انسان ، آگاه است .

هل أدّلك على شجرة الخلد و ملك لايبلى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 347

11 - انبياء - 21 - 89 - 6

6- حفظ دستاورد هاى زندگى پس از مرگ در پرتو داشتن فرزند ، خواسته طبيعى انسان است .

و زكريّا إذ نادى ربّه ربّ لاتذرنى فردًا و أنت خير الورثين

از اين كه پيامبرى چون زكريا(ع)، خواستار حفظ دستاوردهاى خود در پرتو فرزنددار شدن بود، مى توان استفاده كرد كه همه انسان ها چنين خواسته اى دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 38 - 6

6 - راه يافتن به راه درست زندگى ، از آرمان ها و خواسته هاى همه انسان ها است .

قال فرعون . .. و ما أهديكم إلاّ سبيل الرشاد ... و قال الذى ءامن يقوم اتّبعون أه

اين كه فرعون و مؤمن آل فرعون، هر دو مدعى نشان دادن راه صواب به مردم اند، مى رساند كه همه مردم خواستار چنين راهى مى باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 39 - 10

10 - حيات جاويدان و سراى پايدار ، خواسته طبيعى انسان ها است .

و إنّ الأخرة هى دار القرار

تذكر به ناپايدارى زندگى دنيوى و جاودانگى حيات اخروى، خود گوياى مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 29 - 10

10 - انسان در خواسته ها و كار هاى خود ، نه فاقد اراده است و نه داراى استقلال مطلق .

و ما تشاءون إلاّ أن يشاء اللّه

592- خواسته هاى انسان و اراده خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 34 - 10

10- خواست انسان ها و تلاش آنان در برابر اراده خداوند ، شكست خورده و بى ثمر است .

فصرف عنه كيدهنّ

ص: 348

593- خواسته هاى معنوى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 128 - 14

14 - دعا به درگاه خداوند ، مؤثر در برآورده شدن خواسته هاى معنوى انسان است .

ربنا واجعلنا مسلمين لك . .. و تب علينا

594- خوددوستى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 14 - 4

4 - حبّ ذات ، نيرومندترين و عزيزترين دوستى ها است .

يودّ المجرم لويفتدى من عذاب يومئذ ببنيه . .. و من فى الأرض جميعًا ثمّ ينجيه

رضايت به فدا شدن همه عزيزان و محبوبان عالم، براى نجات جان خويش از عذاب الهى، بيانگر حقيقت ياد شده است.

595- خوددوستى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 54 - 1

1 - مستحقان عذاب استيصال ، به هنگام وقوع آن ، مايلند تمام مايملك خود را براى نجات جان خويش ، نثار كنند .

و لو أن لكل نفس ظلمت ما فى الأرض لافتدت به

با توجه به اينكه آيات فراز پيش، برخى مربوط به عذاب استيصال: (قل أرأيتم إن اتيكم عذابه بياتاً أو نهاراً . .. ) و برخى مربوط به عذاب قيامت است: (ثم قيل للذين ظلموا ذوقوا عذاب الخلد)، آيه فوق مى تواند بيانگر حال ستمگران به هنگام مشاهده عذاب استيصال باشد و مى تواند مربوط به عذاب قيامت باشد، برداشت فوق بر پايه احتمال اول است.

596- خونريزى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 7،24

7 - فرشتگان مطمئن به فسادگرى و خونريزى انسان ، پيش از آفرينش وى

قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء

«سفك» (مصدر يسفك) به معناى ريختن است و «من . .. يسفك الدماء» (كسى كه ... خونها خواهد ريخت) كنايه از كشتارهاى فراوان است.

ص: 349

24 - ساكنان زمين پيش از آدم ( ع ) موجوداتى فسادگر و خونريز بودند .

إنى جاعل فى الأرض خليفة قالوا أتجعل فيهامن يفسد فيها

ظاهر آيه شريفه مى نماياند كه منشأ اطمينان فرشتگان به فسادگرى بشر خليفه او در زمين است. اين حقيقت مى تواند به دو معنا اشاره داشته باشد: 1- آدم (ع) و نسل او جانشين انسانهاى پيشين هستند; 2- انسانهاى پيشين موجوداتى فسادگر بوده اند.

597- خويشاوندى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 1 - 17

17 - خويشاوندى كليه افراد بشر با يكديگر *

خلقكم من نفس واحدة . .. و اتّقوا اللّه ... و الارحام

«ارحام»، به معناى خويشان است، از آن رو كه بازگشتشان به يك رحم است. بنابراين واقع شدن «الارحام» پس از «خلقكم من نفس واحدة»، مى تواند اشاره به اين باشد كه تمامى انسانها با يكديگر خويشاوند هستند.

598- خيرخواهى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 11 - 1،2

1- انسان ، شرّ و بدى را چونان خير و خوبى ، طالب و خواستار است .

و يدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخير

مراد از «دعا» مطلق درخواست است اعم از اينكه به لفظ دعا باشد و يا به غير آن.

2- خيرطلبى در انسان ، اصيل و در پى شرّ بودنش ، تبعى و غير اصيل است .

و يدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخير

برداشت فوق از تشبيه شرخواهى انسان به طالب خير بودنش استفاده گرديده است; يعنى، همان طور كه انسان همواره و به طور طبيعى و اصيل طالب خير است، به دنبال شر هم خواهد رفت.

599- خيرطلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 170 - 8

8 - انسان ، موجودى خير طلب و كمال جو

يأيها الناس . .. فامنوا خيراً لكم

ص: 350

جمله «خيراً لكم» خيرجويى و سعادت طلبى را براى انسان مفروض و طبيعى دانسته و تنها وى را به مصداق واقعى خير و سعادت كه ايمان به قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد، رهنمون ساخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 15 - 9

9 - انسان ، موجودى نيكوگزين و در انديشه به دست آوردن بهترين ها

قل أذلك خير أم جنّة الخلد التى وعد المتّقون

خداوند، مردم را به گزينش بهترين راه و روش زندگى، با مقايسه ميان دو نوع طرز تفكر و روش زيستن، فراخوانده است. اين فراخوانى، گوياى اين نكته است كه گزينش بهترين و برترين، امرى طبيعى و مشترك ميان همه انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 62 - 2

2 - انسان ، طالب خير و دنبال بهترين ها براى خويش است .

أذلك خير نزلاً أم شجرة الزقّوم

از پرسش درباره خوب يا خوب تر بودن دو نوع زندگى، مى توان استفاده كرد كه انسان طبيعتاً طالب خير و به دنبال بهترين ها است; ولى در تشخيص آن ممكن است دچار خطا شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 49 - 1

1 - انسان ، موجودى خستگى ناپذير در طلب خير و منافع خويش

لايسئم الإنسن من دعاء الخير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 16 - 12

12 - انسان ، موجودى خير طلب و كمال جو

أنفقوا خيرًا لأنفسكم

جمله «خيراً لأنفسكم»، خيرجويى و كمال طلبى را براى انسان مفروض و طبيعى دانسته و تنها وى را به مصداق هاى واقعى خير و سعادت (انفاق و. ..) رهنمون ساخته است.

600- درجات اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 132 - 1،2،5

1 - هر يك از افراد جن و انس در روز قيامت از مرتبه و درجه ويژه خود برخوردارند.

ص: 351

و لكل درجت مما عملوا

تنوين «و لكل» عوض محذوف است و به قرينه آيه 128 و 130، محذوف «جن و انس» است، يعنى: «لكل من الجن و الإنس . ..» و چون آيات پيشين ترسيم قيامت بوده، ظاهر آن است كه درجات مطرح شده در آيه مربوط به آن روز باشد.

2 - درجات اخروى انسان و جن بازتاب اعمال دنيوى ايشان است.

و لكل درجت مما عملوا

5 - درجات و مراتب آخرت بر اساس آگاهى خداوند از اعمال جن و انس و سنجش دقيق آن اعطا مى گردد.

و لكل درجت مما عملوا و ما ربك بغفل عما يعملون

601- درك اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 14 - 3

3 - حاضران صحنه قيامت ، داراى قدرت درك و شناخت

علمت نفس

602- دشمنان انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 36 - 10

10 - انسان و شيطان دشمن يكديگر در زندگى دنيوى

اهبطوا بعضكم لبعض عدوّ

چنانچه مخاطب كلمه «اهبطوا» آدم(ع)، حواو شيطان باشد، مراد از «بعضكم لبعض عدو» دشمنى شيطان و انسان با يكديگر خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 168 - 9،16

9 - شيطان دشمنى آشكار براى انسانهاست .

إنه لكم عدو مبين

16 - واداشتن مردم به استفاده از حرام ها و پليدى ها و نيز بازداشتن آنان از نعمت هاى حلال ، نمودى از دشمنى شيطان با انسان است .

كلوا مما فى الأرض حللا طيباً و لاتتبعوا خطوت الشيطن إنه لكم عدو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 352

1 - بقره - 2 - 169 - 6

6 - دعوتگرى شيطان به بدى ها و بدعتگذارى ها ، نمودى از شيطنت او و دليل دشمنى وى با انسانهاست .

إنه لكم عدو مبين. إنما يأمركم بالسوء و الفحشاء و أن تقولوا على اللّه ما لاتعلمون

جمله «إنما يأمركم . ..» دليلى است براى «إنه لكم عدو»; يعنى، نشانه و دليل دشمنى شيطان با شما انسانها اين است كه او شما را به كارهاى ناروا ترغيب مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 142 - 10،11

10 - شيطان دشمن آشكار آدمى است.

إنه لكم عدو مبين

11 - دشمنى شيطان با انسان، فلسفه نهى شدن آدمى از پيروى اوست.

و لا تتبعوا . .. إنه لكم عدو مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 22 - 13،14

13 - شيطان، دشمنى آشكار براى انسان است.

إن الشيطن لكما عدو مبين

14 - هشدار و تذكر پيشاپيش خداوند به آدم و حوا، در مورد دشمنى آشكار شيطان با آنان

و أقل لكما إن الشيطن لكما عدو مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 5 - 16

16- شيطان دشمن آشكار انسان

إن الشيطن للإنسن عدو مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 12 - 10

10- نفوذ شيطان در انسان ها و ترغيب آنان به نفاق ، دروغ پردازى ، فريب كارى و طرح توطئه هاى شوم ، نمودى از دشمنى آشكار او با ايشان است .

إن الشيطن للإنسن عدو مبين . .. اقتلوا يوسف ... أرسله معنا غدًا يرتع و يلعب و إ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 53 - 6،13

6- شيطان ، همواره در ميان انسان ها به منظور فتنه انگيزى و فسادگرى ، نفوذ و رخنه مى كند .

إن الشيطن ينزغ بينهم

ص: 353

«نزغ» در لغت به معناى «ورود در امرى براى فسادانگيزى» و نيز«فريب و خدعه» است (مفردات راغب و لسان العرب).

13- شيطان ، بى ترديد با انسان دشمنى آشكار و ديرينه دارد .

إن الشيطن كان للإنسن عدوًّا مبينًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 62 - 13

13- تكريم آدم ( ع ) از سوى خداوند ، برانگيزاننده ابليس بر دشمنى و بدخواهى براى ذريه آدم

قال ءأسجد لمن خلقت طينًا . قال أرءيتك هذا الذى كرّمت علىّ لئن أخّرتن إلى يوم ال

از اينكه ابليس، پيش از تصميم قطعى خود بر اغواى نسل آدم(ع)، به بزرگداشت آدم(ع) از سوى خداوند و برترى دادن او بر خودش اعتراض كرد، مى توان استفاده كرد كه آن تكريم، دشمنى وى را برانگيخته بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 18،19،23

18- ابليس و نسل او ، دشمن انسان هايند .

أفتتّخدونه و ذرّيّته أولياء من دونى و هم لكم عدوٌّ

19- پذيرش ولايت شيطان و نسل او از سوى برخى مردم ، با وجود عداوت شياطين با آدميان ، كارى ناشايست و شگفت انگيز و سزاوار سرزنش است .

أفتتّخذونه و ذرّيّته أولياء من دونى و هم لكم عدوٌّ

همزه «استفهام» در «أفتتّخذونه» مفيد معناى انكار همراه با تعجب است.

23- تمرد شيطان از سجده بر آدم ، نمايانگر عداوت او با آدميان است .

فسجدوا إلاّ إبليس . .. و هم لكم عدوٌّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 117 - 4،8

4 - امتناع ابليس از سجده در برابر آدم ، نشانگر دشمنى او با آدم و ديگرانسان ها است .

إلاّإبليس أبى . فقلنا ي--َادم إنّ هذا عدوّ لك و لزوجك

معرفى ابليس پس از امتناع از سجده، به عنوان دشمن «آدم و حوا» نشانگر آن است كه ترك سجده، علامت اين دشمنى بوده است و دشمن شدن او با حوا، گوياى اين است كه ابليس پس از ماجراى سجده بر آدم، با جنس انسان، خصومت يافته است.

8 - ابليس ، دشمن و بدخواه انسان و در صدد محروم ساختن او از نعمت هاى الهى و گرفتار ساختن او به رنج و سختى

إنّ هذا عدوّ لك و لزوجك . .. فتشقى

طرح خصومت ابليس با حوا، گوياى آن است كه وى با تمامى انسان ها دشمن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 8

8 - انسان و شيطان دشمنانى آشتى ناپذيراند .

ص: 354

اهبطا . .. بعضكم لبعض عدوّ

در برداشت ياد شده، «اهبطا» خطاب به آدم و ابليس است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 77 - 3

3 - هر عامل بازدارنده از پرستش خدا ، دشمن واقعى انسان است .

فإنّهم عدوٌّ لى إلاّ ربّ العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 15 - 13

13 - شيطان ، دشمن انسان و عامل گمراهى وى

إنّه عدوٌّ مضلّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 6 - 2،4

2 - شيطان ، دشمن انسان ها است .

إنّ الشيطن لكم عدوّ

4 - فريبكاران ، دشمنان بشريت اند .

و لايغرنّكم باللّه الغرور . .. فاتّخذوه عدوًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 60 - 7،8

7 - شيطان ، دشمن مسلّم و آشكار انسان است .

إنّه لكم عدوٌّ مبين

8 - دشمنى شيطان نسبت به انسان ، امرى روشن و ترديدناپذير است .

أن لاتعبدوا الشيطن إنّه لكم عدوٌّ مبين

برداشت ياد شده از اين رو است كه جمله «إنّه لكم. ..» (يعنى مسلّم بودن دشمنى شيطان نسبت به انسان)، تعليل براى نهى از پيروى او قرار گرفته است و تعليل به امرى آن گاه صحيح است كه آن امر، از امور مسلّم و روشن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 82 - 4

4 - بدخواهى و دشمنى ابليس نسبت به انسان ها و انتقام گيرى وى از آنان ، در ماجراى سجده بر آدم

قال فبعزّتك لأغوينّهم أجمعين

بيشتر مفسران برآنند كه تصميم ابليس بر گمراه ساختن انسان ها، پس از اطلاع يافتن وى از طرد شدن از درگاه الهى بوده است. اين در واقع نوعى انتقام گيرى از آدم ابوالبشر و دشمنى با او است.

ص: 355

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 62 - 4

4 - شيطان ، دشمن آشكار آدميان

إنّه لكم عدوّ مبين

603- دشمنان سعادت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 9 - 4

4 - مستكبران ، دشمن سعادت و خوشبختى مردم و خواستار ضلالت و گمراهى آنان

و من الناس من يجدل . ..ليضلّ عن سبيل اللّه

جمله «ليضل عن سبيل اللّه» به تقدير «ليضل الناس عن سبيل اللّه» است; يعنى، جدال اين گروه نادان و استكبارپيشه با توحيد و يكتاپرستى و جلوگيرى از گرايش مردم به آن، نه بدان جهت است كه آنان خواستار سعادت مردم اند; بلكه بدان منظور است كه مردم را از راه خدا - كه راه خوشبختى است - بازدارند و آنان را به ضلالت و گمراهى سوق دهند.

604- دشمنى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 4،5

4- انسان ، موجودى مجادله گر و ستيزه جو درباره خالق خويش است .

فإذا هو خصيم

«خصم» (مصدر «خصيم») به معناى جدال و منازعه است (لسان العرب). درباره متعلق «خصيم» دو احتمال وجود دارد:1- متعلق آن خداوند باشد. 2- حذف متعلق قرينه عموميت و اطلاق باشد; يعنى، خصيم بودن از خصوصيات انسان است. برداشت فوق - به قرينه صدر آيه گذشته كه از خداوند خالق سخن مى گويد - بنابر احتمال اول است.

5- جدال و ستيزه جويى ، از جمله ويژگى هاى انسان است .

فإذا هو خصيم مبين

برداشت فوق، بر طبق احتمال دوم در متعلق خصيم است; يعنى، متعلق خصيم حذف شده تا دلالت كند كه انسان پيوسته سعى در جدال و ستيزه دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 77 - 6،8

6 - خصومت و ستيزه جويى با خدا ، از ويژگى هاى نوع انسان ها است .

ص: 356

أوَلم ير الإنسن أنّا خلقنه من نطفة فإذا هو خصيم

برداشت ياد شده مبتنى بر اين ديدگاه است كه «الف» و «لامِ» «الإنسان» براى جنس و يا استغراق عرفى باشد نه براى عهد; چنان كه برخى از مفسران آن را مربوط به فردى خاص به نام «عاصب بن وائل» دانسته اند.

8 - خصومت و ستيزه جويى انسان با خدا ، امرى شگفت آور و به دور از انتظار و شأن آدمى

فإذا هو خصيم مبين

برداشت بالا از «إذا»ى فجائيه - كه براى امرى غير منتظره به كار مى رود - استفاده شده است.

605- دشمنى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 36 - 11

11 - زندگانى انسان ها در زمين ، همواره آغشته به دشمنى و عداوت با يكديگر است .

اهبطوا بعضكم لبعض عدو

برداشت فوق بر اين اساس است كه مخاطب كلمه «اهبطوا» و ديگر خطابهاى موجود در آيه آدم(ع)، حوا و نسل ايشان باشد. در اين صورت مراد از «بعضكم لبعض عدو» دشمنى انسانها با يكديگر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 24 - 2،3

2 - هبوط آدميان و شيطان به زمين همراه با عداوت و دشمنى با يكديگر

قال اهبطوا بعضكم لبعض عدو

چنانچه مخاطب «اهبطوا»، آدم و حوا و شيطان باشد، مراد از «بعضكم لبعض»، شيطان از يكسو و آدميان از سوى ديگر است.

3 - زندگى انسانها در دنيا همواره آميخته به دشمنى و عداوت با يكديگر است.

قال اهبطوا بعضكم لبعض عدو

برداشت فوق بر اين اساس است كه مخاطب كلمه «اهبطوا» تنها، آدميان باشند. در اين صورت مراد از «بعضكم لبعض عدو» دشمنى انسانها با يكديگر خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 7،13

7 - زندگى انسان در زمين ، همواره قرين دشمنى و ستيز آدميان با يكديگر بوده است .

اهبطا منها جميعًا بعضكم لبعض عدوّ

در باره مراد از «بعضكم لبعض عدوّ» دو ديدگاه وجود دارد: 1- مراد دشمنى شياطين با انسان ها است. دراين نظر «اهبطا» خطاب به ابليس و آدم خواهد بود. 2- مراد دشمنى انسان ها با يكديگر است. مبناى اين نظر، مخاطب بودن آدم(ع) و حوا است. در هر دو مبنا، خطاب به آدم و حوا(ع) و ابليس به اعتبار ذريه آنان خواهد بود. در برداشت ياد شده، دومين ديدگاه پذيرفته شده است.

13 - خداوند دشمنى افراد بشر را با يكديگر را به آدم و حوا ( ع ) گوشزد كرد و راه رهايى از پى آمد هاى آن را به آنان آموخت .

ص: 357

بعضكم لبعض عدوّ . .. فمن اتبع هداى فلايضلّ و لايشقى

606- دشمنى با انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 26

26- جن ها ، بر كينه توزى با آدميان ، توانا هستند .

كان من الجنّ . .. و هم لكم عدوٌّ

شيطان كه با آدميان عداوت مىورزد، از طائفه جن است (كان من الجنّ) بنابراين، جنيان، بر انجام كارهاى خصمانه نسبت به آدميان، توان مندند.

607- دعاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 1

1 - نيايش خالصانه انسان با خدا ، به هنگام گرفتارى ها و مصيبت هاى سخت و جانكاه

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا

«ضرّ» به معناى مطلق آسيب است، ولى در اين جا با توجه به «ال» - كه به اصطلاح اهل ادب «ال» كماليه است - به معناى آسيب سخت و جانكاه مى باشد.

608- دعوت از انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 83 - 9

9- خداوند ، انسان ها را به مطالعه آثار گذشتگان و عبرت گيرى از فرجام شوم ستم كاران ، فرا خوانده است .

و ما هى من الظلمين ببعيد

بر اساس اينكه مراد از ضمير «هى» آباديهاى قوم لوط باشد ، هدف از جمله «ما هى . ..» ترغيب انسانها به گذر كردن بر ديار قوم لوط و ديدن آثار عذاب الهى است; تا بدين وسيله عبرت گيرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 88 - 2

2- فراخوانى همه مخاطبان قرآن ( جن و انس ) به آزمودن اعجاز قرآن

ص: 358

قل لئن اجتمعت الإنس و الجنّ على أن يأتوا بمثل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 14 - 1،3

1 - خداوند ، فراخوان مردم به دعا و نيايش به درگاه او

فادعوا اللّه

3 - خداوند ، فراخوان انسان ها به عبادت خالصانه او

مخلصين له الدين

طبق گفته مفسران، واژه «دين» در اين آيه، به معناى عبادت است. آمدن اين واژه در معناى ياد شده از كاربردهاى رايج در لغت عرب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 41 - 6

6 - مؤمنان ، وظيفه دار فراخواندن مردم به نجات و رستگارى

و يقوم مالى أدعوكم إلى النجوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 28 - 5

5 - آموختن تعاليم قرآن و پايدارى بر عمل به آن ، دعوت خداوند از همه انسان ها است .

إن هو إلاّ ذكر للعلمين . لمن شاء منكم أن يستقيم

مخاطبان در «منكم» گرچه همان كسانى اند كه «أين تذهبون» خطاب به آنان بود; ولى به قرينه «للعالمين» اين رهنمود براى عموم مردم است.

609- دعوت به مطالعه خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 37 - 4

4 - فراخواندن خداوند ، به مطالعه درباره مبدأ و مراحل تكوين انسان

ألم يك نطفة من منىّ يمنى

610- دفن آخرين انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 359

20 - انفطار - 82 - 4 - 2

2 - دفن آخرين نسل انسان در زمين با به هم ريختن آسمان و ستارگان و زمين ، فاصله چندانى نخواهد داشت . *

و إذا القبور بعثرت

تعبير «قبر» و زير و رو شدن خاك آن، ممكن است حاكى از اين باشد كه هنگام پايان يافتن دنيا و آغاز آخرت، بقاياى جسم برخى از انسان ها در قبرها باقى خواهد ماند. كلمه «القبور» - به دليل داشتن «ال» استغراق - همه قبرهاى موجود در آن زمان را شامل مى شود. در نتيجه بايد گفت اين آيه، درباره ساير انسان ها - كه چيزى از جسمشان باقى نمانده باشد - سخنى نگفته است.

611- دفن انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 7

7 - قدرت خداوند بر آفرينش انسان ها ، تنظيم توانمندى هاى آنان ، هدايت تكوينى و نيز ميراندن و به گور افكندن آنها ، دليل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قيامت است .

خلقه فقدّره . ثمّ السبيل يسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره

612- دقت در حسابرسى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 11 - 7

7 - علم خداوند ، پشتوانه دقّت در حسابرسى و مجازات انسان ها در قيامت است .

إنّ ربّهم بهم يومئذ لخبير

613- دقت در كيفر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 11 - 7

7 - علم خداوند ، پشتوانه دقّت در حسابرسى و مجازات انسان ها در قيامت است .

إنّ ربّهم بهم يومئذ لخبير

614- دلايل حسابرسى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 360

18 - ذاريات - 51 - 6 - 2

2 - برنامه و حساب دقيق حاكم بر هستى ، خود دليل ضرورت قيامت و محاسبه نهايى كردار آدميان *

و الذريت . .. و إنّ الدين لوقع

از مناسبت ميان مقسم به و جواب قسم، استفاده مى شود: همان طور كه تمام مظاهر طبيعت به گونه اى حساب شده در ارتباط باهم قرار دارند و هدفى را دنبال مى كنند; به طريق اولى حيات انسان بى فرجام نيست و بدون حساب پايان نمى پذيرد.

615- دلايل عجز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 57 - 15

15- آگاهى گسترده خداوند و مراقبت او بر همه چيز ، دليل عجز همگان از آسيب رسانى به اوست .

و لاتضرونه شيئًا إن ربى على كل شىء حفيظ

جمله «إن ربى . ..» تعليل است براى جمله «لاتضرونه شيئاً».

616- دلايل فضايل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 4

4 - برخوردارى انسان از خلقت برتر ، حقيقتى است كه خداوند آن را با سوگند به انجير ، زيتون ، طور سينا و شهر مكه ، بيان داشته و بر آن تأكيد كرده است .

و التين . .. لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقويم

617- دلايل نيازمندى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 8 - 6

6 - بازگشت انسان ها به خداوند ، دليل نيازمندى آنان به او است .

أن رءاه استغنى . إنّ إلى ربّك الرجعى

618- دنياطلبى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 361

8 - رعد - 13 - 26 - 3

3- گروهى از انسان ها به زندگى دنيا دل خوش مى كنند و از سراى آخرت غافل مى مانند .

فرحوا بالحيوة الدنيا و ما الحيوة الدنيا فى الأخرة إلاّ متع

بيان ناچيزى دنيا در قياس با آخرت ، پس از مذمّت گروهى كه به دنيا دل خوش كرده اند (فرحوا بالحيوة الدنيا) ، مى رساند كه مراد از آن گروه ، مردمى هستند كه آخرت را نپذيرفته و يا از آن غفلت كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 16 - 1

1 - عموم مردم ، دنيا را بر آخرت ترجيح مى دهند .

بل تؤثرون الحيوة الدنيا

«ايثار» به معناى تفضيل و برترى دادن است (مصباح) و خطاب «تؤثرون»، ناظر به طبيعت دنياگرايانه اى است كه در غالب انسان ها وجود دارد.

619- دورانهاى عمر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 36

36- « و روى أنّ أرذل العمر أن يكون عقله عقل إبن سبع سنين ;

روايت شده كه پست ترين دوران عمر زمانى است كه عقل انسان، همانند عقل بچه هفت ساله گردد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 54 - 2،4،10،11،12،13،14،15

2 - مراحل مختلف حيات انسان ، از كودكى تا پيرى ، به دست خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف ثمّ جعل من بعد ضعف قوّة ثمّ جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

4 - سير مراحل زندگى آدمى ، از كودكى تا پيرى ، تخلف ناپذير و غير قابل تغيير است .

خلقكم من ضعف ثمّ جعل من بعد ضعف قوّة ثمّ جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

10 - دوران پيرى انسان ها ، دوران ناتوانى و ضعفى ادامه دار است .

ثمّ جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

«شيبة» به معناى پيرى است و آورده شدن آن پس از «ضعفاً» به عنوان عطف بيان، با اين كه «ضعفاً» مقصود را مى رساند، به خاطر يادآورى اين نكته است كه در اين دوران، ضعف، قابل جبران نيست و تا مرگ ادامه دارد.

11 - تحولات مراحل عمر آدمى ( از كودكى تا پيرى ) ، تجلى توان مندى و علم الهى است .

اللّه الذى خلقكم . .. ثمّ جعل ... شيبة ... و هو العليم القدير

12 - رساندن انسان ها از دوران ناتوانى جنينى و نوزادى به توان مندى دوران جوانى و سپس فرتوت ساختن آنان ، نشانه توان مندى خداوند بر باز آفرينى انسان ها درقيامت است . *

ص: 362

اللّه الذى خلقكم . .. يخلق ما يشاء

عبارت «يخلق ما يشاء» به قرينه آيه پنجاه - كه در آن، بر توان مندى خداوند بر معاد انسان ها، برهان اقامه شده بود - و نيز آيه پنجاه و پنج - كه درباره برپايى قيامت است - مى تواند درباره معاد و بازآفرينى انسان ها، در قيامت باشد.

13 - آفرينش انسان و مراحل حيات وى ، امرى عالمانه و از روى آگاهى است .

اللّه الذى خلقكم . .. و هو العليم القدير

14 - آفرينش انسان و حالات مختلف او در مدت عمر ، براساس مشيت خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف . .. يخلق ما يشاء

15 - رساننده انسان از دوران قوّت و توان مندى به دوران ضعف و ناتوانى ، خداوند است .

اللّه الذى . .. جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

620- دوستى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 21 - 12،15

12 - پيدايش دوستى و محبت ميان انسان ها ، برخاسته از لطف و عنايت خداوند و از آيات او است .

و من ءايته . .. و جعل بينكم مودّة و رحمة

نكته فوق بنابر اين احتمال است كه خطاب «و جعل بينكم مودّة. ..» خطاب به همه انسان ها است.

15 - انديشمندان و متفكران ، آيه الهى بودن روابط دوستانه زن و شوهر و محبت بين انسان ها را درمى يابند .

و من ءايته أن . .. و جعل بينكم مودّة و رحمة إنّ فى ذلك لأيت لقوم يتفكّرون

621- دين انسان هاى نخستين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 3

3 - توحيد و يكتاپرستى ، دين مشترك جوامع بشرى نخستين

و ما كان الناس إلا أمة وحدة فاختلفوا

«امت» به هر جمعيتى كه امر واحدى آنان را گرد هم آورده باشد گفته مى شود. مراد از آن امر واحد - كه جوامع بشرى نخستين را گرد هم آورد و از ايشان يك امت تشكيل داد - به قرينه آيه قبل، توحيد و يكتاپرستى است.

622- دين و طبع انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 363

4 - مائده - 5 - 87 - 8،9،10

8 - احكام و قوانين الهى هماهنگ با طبايع انسان است .

لاتحرموا طيبت ما احل اللّه لكم

ذكر كلمه «طيبت» على رغم اينكه براى رساندن معناى مقصود (نهى از تحريم حلالها) نيازى بدان نبود، براى اشاره به اين حقيقت است كه حلالهاى الهى مطابق طبع انسانها و مايه لذت آنان است.

9 - جواز بهره گيرى از ماديات در گرو تناسب آن با طبع آدمى است .

لاتحرموا طيبت ما احل اللّه لكم

10 - مصلحت انسان ها پايه و اساس قوانين و احكام دين اسلام

طيبت ما احل اللّه لكم

كلمه طيب كه به معناى چيزى است كه خوشايند آدمى باشد و نيز حرف لام در «لكم» كه براى منفعت است مى رساند خداوند در حلال كردن چيزها سودبرى انسانها را لحاظ كرده است.

623- ذكر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 10 - 4

4- قرآن ، ياد آورنده انسان و حاوى مسائل مربوط به آدميان است .

كتبًا فيه ذكركم

برداشت ياد شده مبتنى براين است كه «ذكر» به معناى چيزى را به زبان آوردن و ياد كردن باشد. گفتنى است كه اين معنا از معانى مشهور و غالب آن است.

624- ذكر حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 9 - 2

2 - قيامت و گرد آمدن انسان ها در آن روز ، براى محاكمه و مجازات ، شايان ياد و يادآورى

يوم يجمعكم

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه «يوم» متعلّق به فعل مقدّر «اذكر» باشد.

625- ذكر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 364

9 - حجر - 15 - 28 - 3

3- قصه خلقت انسان از گِلى بد بو ، خشكيده و متغير ، شايسته ياد و يادآورى

و إذ قال ربّك للملئكة إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 71 - 3

3 - داستان آفرينش انسان و مجادله و گفتوگوى فرشتگان با خداوند در اين باره ، شايان ياد و يادآورى است .

إذ قال ربّك للملئكة إنّى خلق بشرًا

برداشت ياد شده بر اين اساس مبتنى است كه «إذ» متعلق به فعل مقدر همچون «أذكر» باشد.

626- ذكر خلقت انسان بر محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 28 - 4

4- ربوبيت خداوند ، مقتضى بازگويى قصه خلقت انسان براى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و إذ قال ربّك للملئكة إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون

627- ذكر سختى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 5

5 - توجه به همراه بودن زندگانى با سختى ها ، مايه پى بردن انسان به ضعف خويش در برابر خداوند

فى كبد . أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

628- ذكر عجز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 7

7 - توجه به عجز انسان در برابر قدرت خداوند ، مانع انكار معاد

أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

جمله «أهلكت مالاً لبداً» (در آيه بعد)، مى تواند حاكى از آن باشد كه گوينده آن، به اين دليل انفاق ها را اتلاف مال مى داند كه منكر پاداش پس از مرگ است. در اين صورت آيه شريفه، ريشه آن پندار را مى زند و مى گويد: مگر انسان گمان مى كند كه كسى

ص: 365

قادر نيست او را حيات بخشيده و به او پاداش دهد كه مى گويد: انفاق هايم مايه اتلاف اموالم شد؟ آرى خداوند بر اعاده او قدرتمند است; گرچه انفاق هاى چنين شخصى در آن روز پاداشى نخواهد داشت.

629- ذكر عنصر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 5 - 1،4

1 - تحقيق درباره منشأ آفرينش انسان و توجّه به عنصر اوليه جسم وى ، زمينه ساز باور به امكان احياى دوباره او است .

فلينظر الإنسن ممّ خلق

جمله «إنّه على رجعه لقادر» - در آيات بعد - بيانگر آن است كه آنچه از اين آيه به بعد مطرح شده، آماده سازنده ذهن انسان براى باور به امكان معاد است.

4 - لزوم تحقيق درباره منشأ آفرينش انسان و كشف عنصر اصلى در پيدايش جسم او

فلينظر الإنسن ممّ خلق

630- ذكر مدبر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 23 - 9

9 - توجّه به وابستگى آفرينش ، تدبير ، هدايت ، مرگ و قبر انسان به خداوند ، زمينه ساز انجام دادن تكاليف الهى

من نطفة خلقه . .. ثمّ أماته فأقبره ... كلاّ لمّا يقض ما أمره

631- ذكر هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 23 - 9

9 - توجّه به وابستگى آفرينش ، تدبير ، هدايت ، مرگ و قبر انسان به خداوند ، زمينه ساز انجام دادن تكاليف الهى

من نطفة خلقه . .. ثمّ أماته فأقبره ... كلاّ لمّا يقض ما أمره

632- ذلت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 6

ص: 366

6 - ظهور حيات حقيقى و فنا ناپذير خداوند و قيوميت او بر هستى در قيامت ، مايه خضوع و ذلت عميق آدميان در برابر او خواهد شد .

و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 1

1 - جمعى از حاضران صحنه قيامت ، شكسته حال و سرافكنده اند و ذلّت و خوارى در چهره آنان نمايان است .

وجوه يومئذ خشعة

«خشوع»; يعنى، در برابر كسى سر تعظيم فرود آوردن و سر به زير بودن و «خاشع» به معناى شكسته حال است (مقاييس اللغة). مراد از «وجوه» - به قرينه «ليس لهم طعام» در آيات بعد - صاحبان وجوه است و اِسناد خشوع به چهره ها - كه محل بروز آثار آن است - نوعى مبالغه و بيانگر شدت خشوع است.

633- راز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 77 - 1

1 - خداوند ، آگاه به آنچه آدمى پنهان مى دارد يا آشكار مى كند .

أن اللّه يعلم ما يسرّون و ما يعلنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 19 - 8

8 - علم و آگاهى خداوند به اسرار مردم و جهل آنان به اسرار يكديگر

و اللّه يعلم و أنتم لاتعلمون

برداشت ياد شده براساس اين احتمال است كه مفعول «يعلم» اسرار مردم و علايق آنان باشد; چنان كه تعبير «يحبّون» (دوست دارند)، تأييد كننده همين مطلب است.

634- راز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 8 - 4

4 - خداوند آگاه به اسرار انسان ها و انديشه هاى آنان

و من الناس من يقول ءامنا . .. و ما هم بمؤمنين

ص: 367

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 9 - 4

4 - منافقان علم گسترده و همه جانبه خدا و آگاهى او را به اسرار و نهان انسان ها ، باور نداشته و بدان معتقد نيستند .

يخدعون اللّه

از اينكه منافقان با نفاق خويش در صدد نيرنگ زدن به خدا برآمده اند، معلوم مى شود كه آنان مى پنداشتند، اگر امرى را مخفى كنند، خداوند از آن آگاه نمى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 72 - 4

4 - خداوند ، آگاه به اسرار انسان ها و توانا بر افشاى آنهاست .

و اللّه مخرج ما كنتم تكتمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 61 - 8

8 - علم خداوند به اسرار درونى هر كس ، كاملتر از آگاهى خود اوست .

و اللّه اعلم بما كانوا يكتمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 22،23

22 - دانايى گسترده و دقيق به درون انسان ها ، تنها از آن خداست .

تعلم ما فى نفسى . .. انك انت علّم الغيوب

23 - درون و ذات مردمان و انديشه هاى ابراز نشده ايشان از جمله امور غيبى

تعلم ما فى نفسى . .. انك انت علّم الغيوب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 78 - 2

2 - علم خداوند به كردار و گفتار مخفيانه آدميان

يعلم سرّهم و نجويهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 25 - 1

1- خداوند بر آنچه در باطن انسانهاست ، آگاهى كامل دارد .

ربّكم أعلم بما فى نفوسكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 368

11 - طه - 20 - 7 - 2،4،10

2 - اسرار و راز هاى بازگو نشده افراد و نيت هاى آنان ، براى خداوند آشكار است و بر آن آگاهى كامل دارد .

فإنّه يعلم السرّ

«سر»، يعنى آنچه از ديگران كتمان مى شود (لسان العرب).

4 - خداوند به راز هاى فراموش شده آدمى و نهفته ترين اسرار او آگاه است .

فإنّه يعلم . .. أخفى

10 - « محمدبن مسلم قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ : « يعلم السرّ و أخفى » قال : « السرّ » ما كتمته فى نفسك ، و « أخفى » ما خطر ببالك ثمّ أنسيته ;

محمدبن مسلم گفت: از امام صادق(ع) در باره سخن خداى عزّوجلّ: «يعلم السرّ و أخفى» سؤال كردم فرمود: «سرّ» آن است كه در درون خود، آن را پنهان كرده باشى و «أخفى» آن است كه به قلبت خطور كرده و سپس از خاطرت برده شود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 63 - 8

8 - خداوند ، به نهان و اسرار درونى انسان آگاه است .

قد يعلم اللّه الذين يتسلّلون منكم لواذًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 54 - 1،4

1 - خداوند ، بر هر چه كه انسان ها آن را آشكار كنند و يا پنهان كنند ، آگاه است .

إن تبدوا شيئًا أو تخفوه فإنّ اللّه كان بكلّ شىء عليمًا

4 - آگاهى خداوند به آنچه انسان ها آن را آشكار مى كنند و يا پوشيده مى دارند ، برخاسته از علم وسيع و گسترده الهى به كائنات است .

إن تبدوا شيئًا أو تخفوه فإنّ اللّه كان بكلّ شىء عليمًا

تكرار «شىء» در كلام كه، اوّلى مربوط به احوال انسان و دومى دال بر همه چيز است، اين نكته را مى رساند كه علم به آن اوّلى، جزيى از علم به همه كائنات است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 38 - 5

5 - خداوند ، به نيت ها و راز هاى دل آدميان آگاه است .

إنّه عليم بذات الصدور

635- رازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 369

13 - نمل - 27 - 25 - 6

6 - خداوند ، آگاه بر اعمال نهان و آشكار آدميان

و يعلم ما تخفون و ما تعلنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 74 - 1

1 - خداوند ، آگاه به نيات و انديشه هاى پنهان در سينه هاى مردمان و دانا به گفتار ها و كردار هاى آشكار آنان

و إنّ ربّك ليعلم ما تكنّ صدورهم و ما يعلنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 75 - 2

2 - علم الهى به اسرار و اعمال آدميان ، تنها گوشه اى از علم گسترده او به امور پنهان و آشكار آسمان و زمين

و إنّ ربّك ليعلم ما تكنّ . .. و ما من غائبة ... إلاّ فى كتب مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 69 - 2

2 - احاطه علمى خداوند ، به اسرار درون و اعمال و گفته هاى آشكار انسان ها

و ربّك يعلم ما تكنّ صدورهم و ما يعلنون

«إكنان «(مصدر «تكنّ») به معناى پنهان كردن و «إعلان» (مصدر «يعلنون») به معناى آشكار كردن است. بنابراين «ما تكنّ صدورهم»; يعنى، آنچه كه سينه هاى آنان در خود پنهان مى كند و «ما يعلنون»; يعنى، آنچه كه آشكار مى كنند. گفتنى است كه «ما» در «يعلنون» شامل هم گفتار مى شود و هم كردار.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 10 - 17

17 - علم و آگاهى خداوند به اسرار نهفته در سينه هاى انسان ها ، برتر از آگاهى خود آنان است .

أَوَ ليس اللّه بأعلم بما فى صدور العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 51 - 20

20 - علم خداوند به درون سينه ها ، برخاسته از دانايى وسيع او است .

و اللّه يعلم ما فى قلوبكم و كان اللّه عليمًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 54 - 9

9 - خداوند ، آگاه به همه امور حتى به گرايش هاى قلبى و درونى انسان ها

ص: 370

ألا إنّهم فى مرية من لقاء ربّهم ألا إنّه بكلّ شىء محيط

ذكر احاطه علمى بر تمامى پديده هاى هستى، در پى بيان ترديد درونى مشركان در حقانيت معاد، مى تواند بيانگر برداشت بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 13 - 1،4،5

1 - خداوند ، به تمامى گفته هاى پنهانى و آشكار آدميان آگاهى كامل دارد .

و أسرّوا قولكم أو اجهروا به إنّه عليم

توصيف خداوند با صيغه مبالغه «عليم»، مى تواند بيانگر كثرت و كمال علم او باشد.

4 - خداوند ، به نيت ها ، راز دل ها و ضمير آدميان ، آگاهى كامل دارد .

إنّه عليم بذات الصدور

5 - آگاهى كامل خداوند به راز دل ها و ضمير آدميان ، دليل احاطه كامل او بر تمامى گفته ها و توطئه هاى نهان و آشكار كافران است .

و أسرّوا قولكم أو اجهروا به إنّه عليم بذات الصدور

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه جمله «إنّه عليم. ..»، در مقام تعليل براى عبارت «و أسرّوا قولكم أو اجهروا» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 14 - 3

3 - خالقيت خداوند نسبت به انسان و جهان ، نشانه و دليل احاطه علمى او به تمامى حقايق جهان و نيز راز دل ها و ضمير انسان ها است .

إنّه عليم بذات الصدور . ألا يعلم من خلق

عبارت «ألا يعلم من خلق» در مقام تبيين چگونگى آگاهى خداوند، از راز دل ها و ضمير انسان ها است; يعنى، خداوند چون خالق و آگاه به خلق خويش است، پس به راز دل ها و نهان آدميان آگاهى دارد.

636- رذايل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 11

11 - جان آدميان ، عجين با بخل و آزمندى

و احضرت الانفس الشح

ص: 371

637- رستگارى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 24 - 6

6 - علاقه شديد پيامبران الهى ، نسبت به هدايت و رستگارى انسان ها

قل أوَ لو جئتكم بأهدى ممّا وجدتم عليه ءاباءكم

پيامبران، در برابر مخالفت هاى مؤكد قوم خويش (إنّا وجدنا . .. إنّا على آثارهم) با لحنى نرم و ملايم آنان را به مسير آيين توحيد فرامى خواندند، از اين مطلب، شيفتگى شديد آنان به هدايت انسان ها استفاده مى شود.

638- رشد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 17

17- منحنى صعود انسان در زندگى دنيوى ، از طفوبيت آغاز مى شود و در اوج جوانى ، به پايان مى رسد .

فإنّا خلقنكم من تراب. .. ثمّ نخرجكم طفلاً ثمّ لتبلغوا أشدّكم

639- رشد جسمانى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 19

19- منحنى صعود ، قوس رشد و تكامل قواى جسمى و عقلى انسان و منحنى نزول ، قوس ضعف و انحطاط آن قوا است .

لتبلغوا أشدّكم. .. منكم من يردّ إلى أرذل العمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 6،9

6 - زندگى دنيوى ، داراى دو منحنى صعود و نزول است .

ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا

مقصود از «بلوغ أشدّ» اوج صعود انسان از نظر قواى جسمانى و عقلانى است و مراد از «شيوخ» منحنى نزول اين قوا مى باشد.

9 - منحنى صعود ، قوس رشد و تكامل قواى جسمى و عقلى انسان و منحنى نزول ، قوس ضعف و انحطاط آن قوا است .

ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا

ص: 372

640- رشد عقلى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 6،9

6 - زندگى دنيوى ، داراى دو منحنى صعود و نزول است .

ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا

مقصود از «بلوغ أشدّ» اوج صعود انسان از نظر قواى جسمانى و عقلانى است و مراد از «شيوخ» منحنى نزول اين قوا مى باشد.

9 - منحنى صعود ، قوس رشد و تكامل قواى جسمى و عقلى انسان و منحنى نزول ، قوس ضعف و انحطاط آن قوا است .

ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا

641- رفاه طلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 16 - 11

11 - طبيعت انسان ، رفاه دوست و فقرگريز است .

فأمّا الإنسن . .. أكرمن ...أهنن

642- رفتار انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 47 - 9

9 - همه اعمال و رفتار آدميان در حيطه سلطنت خداوند است .

و اللّه بمايعملون محيط

643- رفع نياز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 43 - 4

4 - نزول تورات از سوى خداوند ، با هدف رفع نياز انسان ها

و لقد ءاتينا موسى الكتب من بعد ما أهلكنا القرون الاُولى

ص: 373

644- رنجهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 4 - 2،3

2 - انسان موجودى فرو رفته در سختى و رنج

لقد خلقنا الإنسن فى كبد

«كبد» به معناى مشقت است. (مفردات راغب)

3 - خداوند ، با سوگند به شهر مكه و حضرت ابراهيم و اسماعيل ( ع ) ، برآميخته بودن زندگانى انسان با رنج و سختى ، تأكيد كرده است .

لا أُقسم . .. لقد خلقنا الإنسن فى كبد

اين آيه، جواب قسم هايى است كه در آيات پيشين آمده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 6

6 - آميخته بودن زندگانى انسان با رنج و سختى ، نشان برخوردار نبودن او از برترين قدرت

الإنسن فى كبد . أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

ارتباط اين آيه با آيه قبل، گوياى آن است كه بيان دشوارى هاى زندگانى انسان، براى اثبات مقهور بودن وى و بى پايه بودن خود برتربينى او است.

645- روح انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 60 - 2

2 - روح انسان تمام حقيقت اوست.

هو الذى يتوفكم بالّيل

خداوند روح را توفى مى كند و مى گويد شما را توفى كردم، و اين مى رساند كه انسان همان روح است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 37 - 10

10 - روح، تمام حقيقت انسان است.

إذا جاءتهم رسلنا يتوفونهم

قرآن از مرگ به گرفتن كامل (توفى) تعبير كرده، در حالى كه جسم آدمى گرفته نمى شود; بنابراين روح و جان آدمى تمام حقيقت اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 374

9 - حجر - 15 - 29 - 7

7- انسان ، موجودى مركب از جسم و روح

إنى خلق بشرًا من صلصل . .. فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 25

25 - انسان ، موجودى است مركب از جسم و جان .

و منكم من يتوفّى

«توفى» (مصدر «يتوفّى») به معناى دريافت تام و كامل است و آنچه از انسان به وقت مرگ دريافت مى شود، روح او است نه جسم وى. پس انسان، از دو عنصر جسم و روح تشكيل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 8

8 - انسان ، از دو عنصر ( جسم و روح ) است .

ثمّ سوّيه و نفخ فيه من روحه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 4،5،6

4 - انسان ، موجودى مركب از جسم و روح

خلق بشرًا من طين . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

5 - گِل و روح ، آغاز و پايان سير تكوين انسان

خلق بشرًا من طين . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

6 - روح بشر ، پديده اى لطيف

و نفخت فيه من روحى

از تعبير «نفخ» كه به معناى وارد كردن باد و هوا در داخل اجسام است، مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 11

11 - انسان ، موجودى است مركب از جسم و روح .

و منكم من يتوفّى

«توفّى» (مصدر «يتوفّى») به معناى دريافت تام و كامل شىء است و آنچه از انسان به وقت مرگ دريافت مى شود، روح او است نه جسم وى. پس انسان از دو عنصر جسم و روح تشكيل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 8

ص: 375

8 - انسان ، موجودى است مركب از جسم و روح .

أو نتوفّينّك

«توفّى» (مصدر «نتوفّينّك») به معناى دريافت تام و كامل شىء است و آنچه از انسان به وقت مرگ دريافت مى شود، روح او است نه جسم وى. پس انسان از دو عنصر جسم و روح تشكيل شده است.

646- روزى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 198 - 4

4 - رزق و روزى آدميان ، فضل خداوند است .

فضلا من ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 39 - 5

5 - آنچه در اختيار آدمى است ، رزق الهى است .

و انفقوا مما رزقهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 2 - 16،17

16 - روزى ها و بهره هاى مادى ، از تفضلات الهى بر مردم

يبتغون فضلا من ربهم

17 - دستيابى مردم به روزى و درآمد هاى مادى ، پرتوى از ربوبيت خداوند نسبت به آنان

يبتغون فضلا من ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 88 - 5

5 - رزق و روزى هاى الهى ، امكاناتى پاكيزه و حلال براى انسانها

و كلوا مما رزقكم اللّه حللا طيباً

«حللا طيباً» مى تواند مفعول براى «كلوا»باشد و «من» در «مما رزقكم الله» بيان براى «حللا طيباً» و مى تواند توضيحى براى «ما رزقكم اللّه» گرفته شود. در هر صورت رساى به مطلب فوق خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 142 - 3

3 - خداوند گوشت چهارپايان (شتر، گاو، گوسفند) را روزى انسان قرار داده است.

ص: 376

و من الأنعم . .. كلوا مما رزقكم الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 4

4 - انسان ها ذاتا شايسته دريافت نعمت هاى خداوند هستند .

لم يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم

برداشت فوق با توجه به برداشت قبل و توضيح آن به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 34 - 8

8 - شتر ، گاو و گوسفند ، روزى انسان ها و عطاى خداوند به آنان

على ما رزقهم من بهيمة الأنعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 13

13 - آفرينش زمين ، آسمان ، انسان و روزى هاى او ، از اوصاف معبود و ربّ حقيقى

اللّه الذى جعل لكم الأرض . .. و صوّركم فأحسن صوركم و رزقكم من الطيّبت ذلكم اللّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 57 - 1

1 - خداوند ، بى نياز از رزق و عطاياى بندگان خويش

ما أُريد منهم من رزق

647- روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 3 - 5

5 - امكانات و دارايى هاى انسان ، رزقى است عطا شده از جانب خدا

و مما رزقنهم ينفقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 22 - 9،11،12

9 - آب هاى نازل شده از ابر ها ، سببى اساسى براى پيدايش روزى انسان ها

فأخرج به من الثمرت رزقاً لكم

ص: 377

11 - ميوه درختان از مواهب الهى و رزق و روزى انسانهاست .

فأخرج به من الثمرت رزقاً لكم

12 - آفرينش آسمان ، نزول باران ، به ثمر رسيدن ميوه ها و پيدايش روزى براى انسان ها ، جلوه هايى از ربوبيت خداوند است .

اعبدوا ربكم . .. الذى جعل لكم ... رزقاً لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 126 - 11

11 - امنيت و رزق و روزى بندگان ، پرتوى از ربوبيت خداست .

رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله من الثمرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 172 - 7

7 - خداوند روزى دهنده به بندگان خويش

رزقنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 31 - 3

3 - تأمين بىوقفه رزق و روزى انسان ها از سوى خدا ، جلوه اى از ربوبيت بى همتاى اوست .

قل من يرزقكم من السماء و الأرض

اين آيه شريفه - به قرينه آيه بعد - در مقام رد پندار ربوبيت غير خدا و توجه دادن شرك پيشگان به ربوبيت بى همتاى خداست. گفتنى است كه به كارگيرى فعل مضارع (يرزقكم) بيانگر استمرار روزى و بىوقفه بودن آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 59 - 1

1 - رزق انسان ، داده خداوند و نازل شده از جانب اوست .

قل أرءيتم ما أنزل اللّه لكم من رزق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 26 - 2

2- خداوند ، به برخى از انسان ها روزى فراوان مى دهد و برخى ديگر را روزى اندك نصيب مى سازد .

الله يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

«بسط» به معناى توسعه دادن و «قدر» به معناى تنگ گرداندن است و تنگ شدن روزى ، كنايه از اندك و ناچيز بودن آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 114 - 5

ص: 378

5- خداوند ، بيش از نياز انسان ها ، روزى در اختيارشان قرار داده است .

فكلوا ممّا رزقكم الله حللاً طيبًا

با توجه به اينكه «من» در «ممّا رزقكم الله» براى تبعيض است و از طرف ديگر خداوند به خوردن نعمتها تشويق مى كند، معلوم مى شود كه مقدارى از رزق خدا براى انسان كافى است و از مفهوم آن، اين برداشت، به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 30 - 2،3،4،7

2- روزى خداوند به انسان ها ، جلوه ربوبيت و پروردگارى اوست .

إن ربّك يبسط الرزق

3- ربوبيت خدا ، مقتضى مقدر كردن تفاوت روزى براى بندگان است .

إن ربّك يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

4- تفاوت روزى انسان ها ، تدبير الهى در جهت پرورش و رشد آنان است .

إن ربّك يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

تأكيد بر ربوبيت الهى در مورد «يبسط» و «يقدر» مى رساند كه اين بسط و تقدير نشأت يافته از ربوبيت اوست (تا چرخ زندگى بچرخد و انسانها در پرتو اين تفاوت آزمايش شوند و تكامل يابند).

7- تفاوت روزى انسان ها ، بر اساس آگاهى و بينش عميق خداوند به بندگان است .

يبسط الرزق . .. و يقدر إنه كان بعباده خبيرًا بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 35 - 9

9 - تدبير روزى و تغذيه انسان ها از زمين ، از نشانه هاى قدرت خدا است .

و ءاية لهم الأرض الميتة أحيينها. .. و فجّرنا فيها من العيون . ليأكلوا من ثمره و

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيات بالا، با طرح مسأله احياى زمين و تغذيه انسان ها از آن، درصدد نشان دادن جلوه هايى از قدرت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 23 - 2

2 - تضمين قطعى ، روزى خلق از سوى خداوند *

و فى السّماء رزقكم . .. فَوَربّ السّماء و الأرض إنّه لحقّ

ضمير «إنّه» مى تواند به روزى آدميان بازگردد كه در «فى السّماء رزقكم» بيان شده است. در اين صورت پيام آيه شريفه اين است كه فكر روزى، شما را از تحقيق و انديشه در آيات الهى باز ندارد; زيرا خداوند روزى شما را تضمين كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 58 - 6

6 - قدرت و نيروى پايان ناپذير الهى ، پشتوانه روزى دهى او به خلق

ص: 379

إنّ اللّه هو الرزّاق ذوالقوّة المتين

از ارتباط ميان دو بخش آيه، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 33 - 1

1 - سودمندى آسمان ، شب ، روز ، زمين ، آب ، گياه و كوه ها براى انسان و دام ، هدف خداوند از آفرينش و سامان بخشى آنها است .

متعًا لكم و لأنعمكم

«متاعاً» مفعول له است. اين كلمه گرچه اسم است براى هر چيزى كه سودمند باشد (لسان العرب); ولى در اين آيه جايگزين مصدر شده است; يعنى، «تمتيعاً لكم».

648- روزى طيب انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 10

10 - فراهم ساختن تمامى نياز هاى بشر از نوع پاكيزه و دلپذير آن - پس از آفرينش او - جلوه اى از قدرت و ربوبيت بى همتاى خداوند

فأحسن صوركم و رزقكم من الطيّبت

649- روزى عايله انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 20 - 3

3- خداوند ، روزى ده افراد تحت تكفل انسانها

و جعلنا لكم فيها معيش و من لستم له برزقين

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «من لستم له برازقين» دفع يك توهم باشد و آن اين است كه: انسانها تصور مى كنند كه افراد تحت تكفل يا حيوانات خود را، روزى مى دهند و خداوند، با «من لستم له برازقين» مى فرمايد: آنها نيز از خوان گسترده خدا، روزى مى خورند.

650- روزى مقدر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 380

5 - اعراف - 7 - 37 - 3،4

3 - هر انسانى داراى نصيب و بهره اى ثبت شده و حتمى در دنياست.

أولئك ينالهم نصيبهم من الكتب

4 - همه مردم، حتى افترا زنندگان بر خدا و تكذيب كنندگان آيات او، تا فرا رسيدن مرگشان به بهره مقدر خويش در دنيا خواهند رسيد.

فمن أظلم . .. أولئك ينالهم نصيبهم من الكتب حتى إذا جاءتهم رسلنا

«الكتاب» مصدر و به معناى اسم مفعول است، يعنى مكتوب و مقدر. «من» براى ابتداى غايت است. يعنى آنچه از مقدرات الهى سهم كافران است، به آنان خواهد رسيد.

651- روش گفتگوى خدا با انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 51 - 1،2،3،4،6،7

1 - گفتوگوى خداوند با بشر ، تنها از طريق وحى ، يا از وراى حجاب و يا از طريق پيك صورت مى گيرد .

و ما كان لبشر أن يكلّمه اللّه إلاّ وحيًا . .. أو يرسل رسولاً

2 - الهامات درونى ، تنها راه سخن گفتن مستقيم و بلاواسطه خدا با انسان است .

و ما كان لبشر أن يكلّمه اللّه إلاّ وحيًا

با توجه به انحصار سخن گفتن خدا با انسان در سه قسم مطرح شده در آيه شريفه و نيز با توجه به معناى «وحى» - كه به قرينه دو قسم بعدى اشاره به الهامات درونى دارد - مطلب بالا استفاده مى شود.

3 - وحى ، عالى ترين شكل ارتباط خدا با انسان است . *

و ما كان لبشر أن يكلّمه اللّه إلاّ وحيًا

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه تعدد مراتب سه گانه، به ترتيب اولويت و تقدم باشد.

4 - به سخن آوردن پديده هاى جهان طبيعت ، يكى از راه هاى سخن گفتن خداوند با انسان است .

أو من وراى حجاب

برداشت ياد شده بر اين پايه است كه مفسران، «حجاب» را در «من وراء حجاب» به معناى پديده هاى طبيعى تفسير كرده اند.

6 - نزول فرشته بر پيامبران ، يكى از راه هاى گفتوگوى خداوند با انسان است .

أو يرسل رسولاً فيوحى بإذنه ما يشاء

7 - بعثت رسولان و پيامبران ، يكى از راه هاى گفتوگوى خداوند با انسان ها

أو يرسل رسولاً

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه فرستادن رسول غير از وساطت فرشتگان در ابلاغ وحى بوده و «فيوحى» نظر به ابلاغ وحى داشته باشد.

ص: 381

652- رهبران انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 9

9 - ابراهيم ( ع ) ، پيشوا و امامى براى همه انسانها

قال إنى جاعلك للناس إماماً

653- زمان شكل گيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 9

9- مضغه ، مرحله شكل گيرى و ظهور تدريجى اعضا و جوارح جنين در رحم مادر است .

ثمّ من مضغة مخلّقة و غير مخلّقة

و صفت براى «مضغة» است و «غير مخلقة» نيز عطف بر «مخلقة» مى باشد. «تخليق» (مصدر «مخلقة») به معناى تصوير و شكل دادن است. توصيف «مضغة» به «مخلقة و غير مخلقة» مى رساند كه جنين در اين مرحله، مرتباً شكلى را مى پذيرد و صورتى را از دست مى دهد و اين روند تا ظهور كامل اعضا و جوارح ادامه مى يابد.

654- زمينه آسيب پذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 52 - 4

4- انسان من هاى ايمان ، مواجه با خطر ها ، آسيب ها و دشوارى هاى علاج ناپذير است . *

هذا بلغ للناس و لينذروا به

از اينكه خداوند، قرآن را وسيله انذار و اخطار قرار داد به دست مى آيد كه بر سر راه انسانها خطرها و آسيبهاى بسيارى وجود دارد كه قرآن به آنان اخطار و انذار مى كند و اگر انسان از رهنمودهاى قرآن بهره نگيرد و به آن ايمان نياورد گرفتار آنها خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 6 - 3

3 - انسان من هاى ايمان ، مواجه با خطر ها ، آسيب ها و دشوارى هاى علاج ناپذير است . *

لتنذر قومًا ما أُنذر ءاباؤهم

از اين كه خداوند قرآن را وسيله انذار و اخطار قرار داده است، به دست مى آيد كه بر سر راه انسان ها، خطرها و آسيب هاى بسيارى وجود دارد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به آنان اخطار و انذار كرده است و اگر انسان از رهنمودهاى قرآن بهره نگيرد و به آن ايمان نياورد، گرفتار آنها خواهد شد.

ص: 382

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 2 - 2

2 - انسان ، همواره در خطر آسيب ديدن از بعضى مخلوقات

من شرّ ما خلق

655- زمينه ازدياد نسل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 4

4 - انسان ، موجودى زمينى و زمين بستر مناسب و طبيعى براى تكثير نسل او

ذرأكم فى الأرض

مطلب ياد شده، از قيد «فى الأرض» استفاده مى شود.

656- زمينه بينايى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 86 - 7

7 - بينايى انسان در پرتو وجود روز ، نشانه اى از تدبير خداى جهان

و النهار مبصرًا إنّ فى ذلك لأيت

وصف «مبصراً» گرچه از نظر لفظ براى «نهار» آمده است; اما در حقيقت وصفى است براى انسان كه در پرتو روشنى روز، قادر به ديدن اشيا مى باشد.

657- زمينه بينش پوچى خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 115 - 4

4 - انكار معاد ، مستلزم بيهوده شمردن آفرينش انسان

أنّما خلقنكم عبثًا و أنّكم إلينا لاترجعون

658- زمينه پاداش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 383

19 - تغابن - 64 - 3 - 11

11 - معاد و بازگشت انسان ها ، به پيشگاه عدل الهى براى كيفر و پاداش ، مقتضاى آفرينش به حق و هدفمند جهان است .

خلق السموت و الأرض . .. و إليه المصير

ذكر معاد انسان ها - پس از بيان آفرينش جهان بر پايه حق و هدفمندى - مى تواند گوياى نكته ياد شده باشد.

659- زمينه پيدايش انسان هاى كامل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 8،9

8- پديد آمدن نيكوكارترين انسان ها ( انسان هاى كامل ) هدف از آزمون آدميان از ناحيه خداوند است .

ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً

بلاء (مصدر يبلوا) به معناى آزمودن است و از آن جا كه آزمونهاى الهى براى آگاهى يافتن نيست، مى توان گفت مقصود از آن، بروز امرى است كه به عنوان هدف از آزمون مطرح است. بنابراين معناى «ليبلوكم ...» چنين مى شود: تا شما را بيازمايد و هدف از آزمون اين است كه بهترين و كاملترينها در صحنه وجود، پديد آيند و ظاهر شوند.

9- پديد آمدن نيكوكارترين انسان ها ( انسان هاى كامل ) از هدف هاى آفرينش آسمان ها و زمين است .

خلق السموت و الأرض . .. ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً

«ليبلوكم» متعلق به «خلق السموات . ..» است و بيانگر هدف آفرينش مى باشد.

660- زمينه تأثير علم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 52 - 3

3 - كارايى دانش و تلاش اقتصادى بشر در رفاه و توسعه اقتصادى ، منوط به مشيت خداوند است .

إنّما أُوتيته على علم . .. أوَلم يعلموا أنّ اللّه يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه جمله «أوَلم يعلموا. ..» عطف بر جمله «و لكنّ أكثر الناس لايعلمون» مى باشد; يعنى، كافران توسعه روزى خود را در اثر تلاش و دانش خود مى پندارند; در حالى كه بيشتر آنان به اين حقيقت آگاهى ندارند كه توسعه روزى و يا تنگ شدن آن بر مردم، بسته به مشيت و تقدير الهى است و چه بسا دو ملت و يا دو فرد يكسان به تلاش اقتصادى بپردازند; ولى روزى آنان يكسان نباشد.

661- زمينه تأثيرپذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 384

10 - اسراء - 17 - 41 - 2

2- تنوع و گوناگونى سخن ، داراى نقشى بس مؤثر در تأثيرپذيرى انسان از آن

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان ليذّكّروا

از اينكه خداوند مى فرمايد: «ما آيات خود را براى تنبه مشركان، متنوع و گوناگون بيان كرديم» مى توان استفاده كرد كه چنين بيانى، داراى نقشى بس مؤثر است.

662- زمينه تأمين خواسته هاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 16 - 4

4 - برآورده شدن تمامى خواسته ها و ارضاى همه تمايلات انسان ، تنها در سايه تقواپيشگى ميسّر است .

جنّة الخلد التى وعد المتّقون . .. لهم فيها ما يشاءون خلدين

663- زمينه تحقير انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 2

2 - ثروت اندوزى ، زمينه ساز تحقير مردم و عيب جويى از آنان است .

ويل لكلّ همزة لمزة الذى جمع مالاً و عدّده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 6

6 - بى توجهى به محدوديت عمر ، زمينه ساز بى اعتنايى به شخصيت ديگران و ضربه زدن به اعتبار آنان است .

همزة لمزة . .. يحسب أنّ ماله أخلده

664- زمينه تدبير امور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 2

2 - امتحان بندگان ، جلوه ربوبيت خداوند و در راستاى تدبير امور آنان است .

ربّه

ص: 385

665- زمينه تغذيه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 54 - 5

5 - تنوع نباتات ، فراهم آورنده زمينه مناسب براى تغذيه انسان و انواع دام ها

نبات شتّى . كلوا وارعوا أنعمكم

666- زمينه تكامل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 11 - 14

14 - ايجاد زمينه هاى تكامل معنوى در انسانها از نعمتهاى خدا و سزاوار شكر و سپاسگزارى از اوست.

قليلا ما تشكرون. و لقد خلقنكم ... ثم قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 73 - 4

4 - انسان ، برخوردار از زمينه هاى دستيابى به منزلتى برتر از فرشتگان و شايسته براى مسجود ملائكه شدن

فقعوا له سجدين . فسجد الملئكة كلّهم أجمعون

667- زمينه تكذيب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 70 - 11

11 - هواپرستى بنى اسرائيل ، زمينه ساز تكذيب انبيا و قتل آنان

رسول بما لاتهوى انفسهم فريقاً كذبوا و فريقاً يقتلون

668- زمينه تنبه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 6 - 8

8 - غفلت زدايى از مردمِ غافل و بيدار كردن آنان ، از اهداف رسالت و فلسفه بعثت رسولان الهى

لتنذر قومًا ما أُنذر ءاباؤهم فهم غفلون

ص: 386

669- زمينه حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 4 - 3

3 - بيرون آمدن اجساد مردگان از قبر ها ، پيش درآمدى بر احضار انسان ها در صحنه قيامت است .

و إذا القبور بعثرت

مراد از زير و رو شدن قبرها - به قرينه آيه بعد - فراهم شدن مقدمات حضور انسان ها در محشر است.

670- زمينه حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 2

2 - زلزله زمين ، از مقدّمات حشر مردم و حسابرسى اعمال آنان در قيامت است .

إذا زلزلت الأرض . .. يومئذ يصدر الناس

671- زمينه حيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 2 - 4

4- « وحى » حيات بخش انسان و جامعه است .

ينزّل الملئكة بالروح من أمره على من يشاء

چنان كه مفسّران گفته اند، مراد از «الروح» مى تواند وحى باشد. به كار بردن كلمه «الروح» به جاى وحى، استعاره است. وجه شبه اين استعاره حيات بخش بودن وحى است; همان گونه كه روح حيات بخش موجودات مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 52 - 4

4 - قرآن ، حيات بخش جان انسان ها است .

كذلك أوحينا إليك روحًا

به كارگيرى واژه «روح» به جاى «قرآن» يا «كتاب»، اشاره به جنبه حيات بخشى قرآن دارد.

ص: 387

672- زمينه دشمنى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 12

12 - تناول آدم و حوا از ميوه ممنوع بهشت ، زمينه ساز پيدايش روحيه دشمنى در انسان ها شد .

فأكلا . .. بعضكم لبعض عدوّ

673- زمينه سرور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 8

8 - انسان ، گرفتار سرخوشى به هنگام برخوردارى از كمترين رفاه و نعمت هاى دنيوى

و إنّا إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة فرح بها

«إذاقة» (مصدر «أذقنا») به معناى چشاندن است. اين تعبير در موردى به كار مى رود كه بهره كمى از چيزى گرفته شود.

674- زمينه سعادت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 12

12- نزول قرآن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در جهت تبيين همه حقايق مربوط به رشد و سعادت آدمى و نياز هاى هدايتى او

و نزّلنا عليك الكتب تبينًا لكلّ شىء

هر چند «كلّ شىء» افاده عموم مى كند و به ظاهر همه حقايق عالم هستى را مى تواند شامل شود، ولى در اين جا قرينه هاى عرفى وجود دارد كه دايره آن را محدود مى سازد; از جمله اينكه چون قرآن كتاب هدايت، سعادت و رشد است، حقايقى كه بيان مى كند در قلمرو همين سه موضوع خواهد بود.

675- زمينه شناسايى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 19

19 - وجود تفاوت هاى قومى در نسل بشر ، به منظور سهولت شناسايى هر يك ، نمودى از علم و كاردانى خداوند است .

و جعلنكم شعوبًا و قبائل لتعارفوا . .. إنّ اللّه عليم خبير

از ارتباط «إنّ اللّه عليم خبير» با «جعلناكم شعوباً. ..»، مطلب بالا قابل برداشت است.

ص: 388

676- زمينه كفران انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 18

18 - انسان ، بدون تأثيرپذيرى از مكتب وحى ، گرفتار كفران و ناسپاسى است .

فإن أعرضوا . .. فإنّ الإنسن كفور

677- زمينه كيفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 11

11 - معاد و بازگشت انسان ها ، به پيشگاه عدل الهى براى كيفر و پاداش ، مقتضاى آفرينش به حق و هدفمند جهان است .

خلق السموت و الأرض . .. و إليه المصير

ذكر معاد انسان ها - پس از بيان آفرينش جهان بر پايه حق و هدفمندى - مى تواند گوياى نكته ياد شده باشد.

678- زمينه لغزش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 5 - 10

10 - اهل زمين ، در طبيعت زمينى خود - بدون بهره گيرى از وحى و شريعت الهى - مبتلا به لغزش و گمراهى اند .

كذلك يوحى . .. و يستغفرون لمن فى الأرض

679- زمينه مصالح انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 9 - 12

12 - تكاليف و توصيه هاى الهى ، در جهت تأمين منافع و مصالح واقعى انسان ها است .

ذلكم خير لكم إن كنتم تعلمون

ص: 389

680- زمينه مصالح انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 10 - 4

4 - منوعيت جن از استراق سمع آسمان ، در جهت خير و صلاح اهل زمين است .

و أنّا لاندرى أشرّ أُريد بمن فى الأرض أم أراد بهم ربّهم رشدًا

آيه دوم - كه گوياى هدايت گرى قرآن به سوى رشد و درستى است - قرينه است براين كه خداوند با نزول قرآن، خير و صلاح بشر را اراده كرده و در اين راستا جن را، از استراق سمع آسمان ممنوع ساخته است.

681- زمينه وسوسه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 120 - 11

11 - شيطان ، از نياز ها و خواسته هاى آدمى براى فريب و وسوسه در دل آنان بهره مى برد .

هل أدّلك على شجرة الخلد و ملك لايبلى

682- زمينه هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 27 - 6

6 - هدايت انسان ها ، از شؤون خالقيت خداوند است .

الذى فطرنى فإنّه سيهدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 35 - 7

7 - هدفدارى خلقت انسان ، مستلزم بعثت رسولان و هدايت آدميان به سوى اهداف بايسته

أم خلقوا من غير شىء

چنانچه عبارت «من غير شىء» به معناى «من غير غاية» باشد; از ارتباط مسأله هدفدارى خلقت انسان با آيات پيشين - كه درباره حقانيت رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قرآن بود - مطلب بالا استفاده مى شود.

683- زندگى اجتماعى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 390

10 - اسراء - 17 - 17 - 6

6- دوران پس از نوح ( ع ) ، سرآغاز فصل جديد زندگى اجتماعى و گروهى بشر

من القرون من بعد نوح

خداوند د رآيه قبل فرمود:« بسيارى از جوامع بشرى را به خاطر فسق و فساد مترفان هلاك كرديم» و در اين آيه سخن از هلاكت اقوام پس از نوح به ميانن آورده است. از مجموع اين دو آيه استفاده مى شود كه وضعيت اجتماعى پيش از نوح(ع) به گونه اى نبود كه طبقه مترف وجود و يا نفوذ داشته باشد و گرنه دچار عذاب مى شدند. پس عذاب شدن اقوام پس از نوح(ع) نشان مى دهد كه زندگى اجتماعى آنان به گونه اى ديگر - كه دچار عذاب شدند - بود و فصل جديدى را آغاز كرد.

684- زندگى اجتماعى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 2

2 - زندگى انسان ها از آغاز تاريخ ، زندگى اجتماعى بود .

و ما كان الناس إلا أمة وحدة

«امت» به هر جمعيتى گفته مى شود كه امر واحدى آنان را گرد هم آورده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 53 - 5

5 - مؤمنان و كافران ، داراى روحيات و عملكرد متمايز و جدا از يكديگر على رغم زندگى مشترك آنان در يك جامعه

و هو الذى مرج البحرين هذا عذب فرات و هذا ملح أُجاج . .. و حجرًا محجورًا

برداشت ياد شده، بر اين اساس استوار است كه تشبيه و تمثيل به كار رفته در آيه شريفه، ناظر به افراد يك جامعه باشد كه برخى مؤمن اند و برخى ديگر كافر; ولى در عين حال اين دو گروه، از نظر روحيات و رفتار، از هم جدا و متمايزاند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 14

14 - نياز متقابل و ارتباط ناگسستنى انسان ها با يكديگر در زندگى اجتماعى

و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت ليتّخذ بعضهم بعضًا سخريًّا

685- زندگى اجتماعى انسان هاى نخستين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 1

1 - انسان ها در جامعه نخستين به صورت امت واحد مى زيستند .

ص: 391

و ما كان الناس إلا أمة وحدة

686- زندگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 6

6 - سراسر زندگى انسان از آغاز تا فرجام ، تحت تدبير خداى يگانه

أمّن يبدؤا الخلق ثمّ يعيده و من يرزقكم من السماء و الأرض

واژه «يبدأ» اشاره به آغاز و «يعيد» اشاره به فرجام و «يرزقكم» يادآورى به نياز مداوم انسان در طول زندگى به الطاف و حمايت هاى الهى است.

687- زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 12 - 12

12 - تنظيم معيشت انسان ها ، در پرتو علم و آگاهى خداوند به مصالح نظام هستى

يبسط الرزق . .. إنّه بكلّ شىء عليم

688- زندگى انسان ها در زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 5

5 - پراكندگى انسان ها و سكنا گزيدن آنها در مناطق مختلف زمين ، از آيات الهى است .

و من ءايته . .. ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

689- زوال قدرت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 68 - 2

2 - قواى انسان - هرچند نيرومند باشد - زوال پذير و در معرض سستى است .

و من نعمّره ننكّسه فى الخلق

ص: 392

690- زوجيت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 46 - 2

2 - پيدايش زوجين ( نر و ماده ) ، از آبى اندك ( نطفه ) ، شايان تأمل و درس آموزى

و أنّه خلق الزوجين الذكر و الأُنثى . من نطفة

«نطفه» در اصل به آب اندكى گفته مى شود كه ته ظرف باقى مانده باشد (قاموس المحيط).

691- زوجيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 166 - 5

5 - همسرى و زوجيت مرد با زن ، به تدبير الهى و جلوه اى از ربوبيت او است .

خلق لكم ربّكم من أزوجكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 6،14،15

6 - خداوند ، انسان ها را زوج زوج ( زن و مرد ) آفريد .

ثمّ جعلكم أزوجًا

14 - آفرينش انسان در قالب مرد و زن و آگاهى از باردارى و زايمان زنان و مقدار عمر آدمى ، كارى آسان براى خداوند

و اللّه خلقكم من تراب ثمّ من نطفة . .. و ما يعمّر من معمّر و لاينقص من عمره إلاّ

15 - آفرينش انسان در قالب زن و مرد و آگاهى از باردارى و زايمان زنان و مقدار عمر آدمى ، نشانه توانايى خداوند بر برپايى قيامت و احياى مجدد انسان ها

و اللّه خلقكم من تراب ثمّ من نطفة . .. إنّ ذلك على اللّه يسير

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه اين آيه، در سلسله آياتى قرار دارد كه در صدد اثبات قدرت مطلق خدا و نيز توانايى او بر احياى مردگان مى باشد; مانند آيه «و اللّه الذى أرسل الرياح. .. فأحيينا به الأرض بعد موتها كذلك النشور»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 11 - 7

7 - زوجيت و همسرى ، امرى الهى و در راستاى منافع انسان

جعل لكم من أنفسكم أزوجًا

ص: 393

692- زياده طلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 15 - 2

2 - انسان ، موجودى بى نهايت طلب و افزون خواه ، در به چنگ آوردن ثروت و قدرت

ثمّ يطمع أن أزيد

693- زيان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 65 - 7

7 - شرك ، بى ترديد به زيان انسان ها است .

لئن أشركت . .. و لتكوننّ من الخسرين

«نون» در «لتكوننّ» براى تأكيد و رفع ترديد است.

694- زيانكارى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 2 - 1،2

1 - عموم انسان ها ، سرمايه خويش را از كف داده ، در زيان بزرگى فرورفته اند .

إنّ الإنسن لفى خسر

«انسان» اسم جنس و حرف «ال» در آن، براى استغراق افراد است. تعميم خسارت بر تمامى انسان ها و آنگاه استثناى مؤمنان (در آيه بعد)، بيانگر آن است كه اكثريت چشمگيرى از انسان ها، دچار خسارت اند.

2 - خداوند ، در تأكيد بر خسارت بار بودن وضع انسان ها ، به عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) سوگند ياد كرده است .

و العصر . إنّ الإنسن لفى خسر

695- زيباطلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 13

13- گرايش به زيبايى ها ، در سرشت انسان نهفته است .

جعلنا ما على الأرض زينة لها لنبلوهم

آفرينش زيبايى ها به منظور آزمايش انسان، در صورتى معنا خواهد داشت كه گرايش به زيبايى در وجود انسان نهفته باشد.

ص: 394

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 38 - 12

12 - انسان ها ، طبعاً ، به زيبايى و خوبى گرايش دارند .

و زيّن لهم الشيطن أعملهم

اين كه شيطان، كارهاى ناروا را خوب جلوه مى دهد، تا مردم را از راه خدا باز دارد، حكايت از اين حقيقت مى كند كه مردم، به زيبايى و خوبى گرايش دارند و شيطان از اين گرايش، استفاده مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 8 - 5

5 - گرايش و تمايل انسان به زيبايى و گريز وى از زشتى

أفمن زيّن له سوء عمله فرءاه حسنًا

از اين كه شيطان براى گمراه كردن مردم، از راه زيبا جلوه دادن اعمال زشت آنان وارد مى شود، مى توان مطلب ياد شده را استنباط كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 12 - 7

7 - گرايش انسان ها به زيبايى و تزيين با زيورآلات

و تستخرجون حلية تلبسونها

آيه شريفه در صدد گزارش از يك واقعيت خارجى است و آن استفاده مدام انسان ها از زيورآلات دريايى است. اين كار حكايت از تمايل و گرايشى است كه در درون انسان ها وجود دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 6 - 6

6 - انسان ، موجودى زيباشناس و زيبايى خواه

إنّا زيّنّا السماء الدنيا بزينة الكواكب

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه خداوند در آيه شريفه، درصدد بيان جلوه هاى ربوبيتِ بى همتاى خود در طبيعت است و اگر زيبايى آسمانِ پرستاره براى بشر محسوس و مطلوب نباشد، اين بيان بيهوده خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 25 - 6

6 - گرايش درونى انسان به زيبايى ها

فزيّنوا لهم . .. و حقّ عليهم القول

از اين كه اعمال ناشايست انسان ها را برايشان خوب و نيك جلوه مى دادند، مى توان استفاده كرد كه طبيعت انسان از بدى گريزان است و به خوبى تمايل دارد.

ص: 395

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 22 - 2

2 - تزيين و تجمل ، امرى طبيعى و ارزشى در زندگى انسان

يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه يكى از كاربردهاى عمده مرواريد و مرجان، تزيين و تجمل با آن دو است و خداوند به خاطر اعطاى آنها به انسان ها، بر ايشان منت نهاده و آن را منفعتى براى آنان شمرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 58 - 4

4 - علاقه و گرايش به زنان زيبا ، امرى فطرى و اصيل در نهاد بشر و جن

فيهنّ قصرت الطرف . .. كأنّهنّ الياقوت و المرجان

از اين كه خداوند، به عنوان نويدى بزرگ به خلق، بشارت همسران زيبا و جذاب را مى دهد، استفاده مى شود كه تمايل به آنان، امرى طبيعى و اصيل در نهاد انسان و جن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 70 - 2

2 - انسان ، فطرتاً مجذوب زيبايى صورت و سيرت

فيهنّ خيرت حسان

از اين كه خداوند به عنوان نويدى بزرگ به خلق، بشارت به زيبايى صورت و سيرت حوريان بهشتى مى دهد، استفاده مى شود كه تمايل به زيبايى ظاهرى و باطنى، خواسته اى اصيل و نهاده شده در فطرت بشر است; نه گرايشى تلقينى و زاييده فرهنگ و محيط.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 5 - 5

5 - انسان ، موجودى زيباشناس و زيبايى خواه

إنّا زيّنّا السماء الدنيا بمصبيح

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه آيه شريفه، درصدد بيان جلوه هاى فرمان روايى و قدرت بى همتاى خداوند در طبيعت است و اگر زيبايى آسمان پرستاره براى بشر محسوس و مطلوب نباشد، بيان اين مطلب بيهوده خواهد بود.

696- زيبايى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 6،8

6 - انسان ، برخوردار از بهترين شكل و شمايل و اندامى موزون

ص: 396

و صوّركم فأحسن صوركم

8 - آفرينش انسان خوش اندام و سرشار از استعداد ها و كمالات ، جلوه اى از قدرت و ربوبيت بى همتاى خداوند .

و صوّركم فأحسن صوركم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 6،8

6 - انسان ، در مقايسه با ديگر موجودات ، موجودى زيباتر ، برتر و كامل تر است .

خلق السموت و الأرض بالحقّ و صوّركم فأحسن صوركم

اختصاص به ذكر يافتن انسان با وصف «فأحسن صوركم» - پس از يادآورى آفرينش آسمان ها و زمين - مى تواند اشاره به مطلب ياد شده باشد.

8 - زيبايى و كمال ، از ويژگى هاى انسان و از نعمت هاى الهى براى او است .

خلق السموت . .. فأحسن صوركم

برداشت ياد شده از آنجا كه آيه شريفه در مقام امتنان و برشمردن نعمت هاى اعطايى به انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 2

2 - ساختار وجودى انسان ، استوارترين و زيباترين ساختار و در اوج اعتدال است .

لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقويم

«قَوام» (به فتح قاف); يعنى، «عدل» و به كسر قاف; يعنى، نظام و ركن و آنچه مايه قيام چيزى باشد (صحاح). «تقويم»، يا از اوّلى گرفته شده و به معناى تعديل است و يا از دوّمى مشتق شده و به معناى «قوام دادن» و «عنصرهاى چيزى را سامان بخشيدن» است. در اين صورت مفاد آيه اين مى شود كه نظام خلقتِ انسان، در اوج حُسن و نيكويى است. حُسن هر چيز در عرف مردم، به زيبايى حسّى آن است; ولى بيشتر موارد آن در قرآن، ناظر به نوعى از زيبايى است كه با بصيرت درك مى شود.

697- زيبايى خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 5

5 - انسان ها ، از نظر ظاهر و باطن و صورت و سيرت ، زيبا و نيكو آفريده شده اند .

فأحسن صوركم

«صورت» عبارت است از هيئت هر شيئى كه با آن، از ديگر اشيا جدا و ممتاز مى گردد و شامل شكل ظاهرى و هويت باطنى آن مى شود (اقتباس از مفردات راغب).

ص: 397

698- زيبايى طلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 108 - 14

14 - انسان فطرتاً به زيباييها گرايش دارد.

كذلك زينا لكل أمة عملهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 14 - 6

6- گرايش انسان ها به زيبايى و تزيين با زيورآلات

تستخرجوا منه حلية تلبسونها

فعل مضارع «تلبسونها» حكايت از واقعيت خارجى مى كند و آن استفاده از زيورآلات است. از طرفى، تزيين جزء نيازهاى ضرورى انسان نيست و در عين حال در كنار آن نيازها ذكر شده است و اين حكايت از حقيقت ياد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 63 - 5

5- گرايش و تمايل انسان به زيبايى و گريز از زشتى

فزيّن لهم الشيطن أعملهم

از اينكه شيطان اعمال زشت مردم را تزيين كرد و آنان را به وسيله همان عمل گمراه ساخت، نشان دهنده نكته فوق است.

699- ساختار انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 9 - 2

2 - ساختار وجودى انسان و مراحل پيدايش او ، فاقد زمينه آلودگى به كفر و گناه است .

الذى خلقك فسوّيك فعدلك . فى أىُّ صورة ما شاء ركّبك . كلاّ

حرف «كلاّ» - به قرينه آيات پيشين - ممكن است براى رفع اين توهّم باشد كه زمينه كفر و گناه، در وجود كافران و گنه كاران نهاده شده است; يعنى، با آن تسويه، تعديل و تركيب، جايى براى اين توهّم نمى ماند; بلكه علت گناه و كفر به خداوند را بايد در تكذيب كيفرهاى اخروى جست و جو كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 2

2 - ساختار وجودى انسان ، استوارترين و زيباترين ساختار و در اوج اعتدال است .

لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقويم

«قَوام» (به فتح قاف); يعنى، «عدل» و به كسر قاف; يعنى، نظام و ركن و آنچه مايه قيام چيزى باشد (صحاح). «تقويم»، يا از

ص: 398

اوّلى گرفته شده و به معناى تعديل است و يا از دوّمى مشتق شده و به معناى «قوام دادن» و «عنصرهاى چيزى را سامان بخشيدن» است. در اين صورت مفاد آيه اين مى شود كه نظام خلقتِ انسان، در اوج حُسن و نيكويى است. حُسن هر چيز در عرف مردم، به زيبايى حسّى آن است; ولى بيشتر موارد آن در قرآن، ناظر به نوعى از زيبايى است كه با بصيرت درك مى شود.

700- ساختار مغز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 2 - 8

8- ساختار مقاوم و آسيب ناپذيرى مغز و اعصاب آدمى ، باعث مى شود كه او در برابر بسيارى از رخداد هاى دهشتناك و هراس انگيز بتواند بر خود مسلط بماند و هشيارى خود را ار كف ندهد .

إنّ زلزلة الساعة شىء عظيم. .. يوم ترونها... و ترى الناس سكرى

ذكر «پريدن هوش از سر خلايق» براى ترسيم شدت و عظمت زلزله زمين در آستانه رستاخيز، حاكى از اين معنا است كه مغز و اعصاب آدمى، با اين كه معمولاً در برابر رويدادهاى سخت و سهمگين، مقاوم و آسيب ناپذير است و انسان در شرايط سخت و دشوار مى تواند بر خود مسلط بماند و هشيارى خود را حفظ كند; لكن اضطراب و ترس ناشى از آن رخداد، به قدرى است كه هوش از سر تمامى خلايق خواهد ربود و آنان را چون مى زدگان مست، بى خود خواهد ساخت.

701- ستارگان و نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 49 - 5

5 - بى تأثيرى ستارگان ، در نيازمندى و بى نيازى انسان *

و أنّه هو أغنى و أقنى . و أنّه هو ربّ الشعرى

ارتباط اين آيه با آيه قبل، مى تواند بيانگر اين معنا باشد كه در ميان عرب جاهلى، اين اعتقاد وجود داشت كه ستاره «شعرى»، داراى تأثير در فقر و غناى انسان ها است و قرآن درصدد نفى اين اعتقاد مى باشد.

702- سجده بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 8

8 - دميده شدن روح الهى در انسان ، موجب شايستگى وى براى مسجود فرشتگان بودن

خلق بشرًا من طين . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى فقعوا له سجدين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه فرمان خداوند به سجده بر آدم(ع)، پس از دميده شدن روح الهى در او صادر گرديد و

ص: 399

اين مى رساند كه آنچه موجب شايستگى آدم براى سجده شد، روح الهى وى بود; نه جسم و كالبدش.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 73 - 3

3 - تجلى بزرگداشت انسان ، در سجده فرشتگان بر آدم ( ع )

فسجد الملئكة كلّهم أجمعون

703- سجده ملائكه بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 12

12- دميده شدنِ روحى الهى در انسان ، موجب شايستگى او براى مسجود فرشتگان شدن

و نفخت فيه من روحى فقعوا له سجدين

دستور خداوند به سجده ملائكه در برابر آدم(ع)، پس از خلقت كامل با دميده شدن روح در او، مى تواند حاكى از نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 6

6- انسان ها داراى زمينه هاى دستيابى به منزلتى فراتر از فرشتگان و شايستگى براى سجده ملائكه بر ايشان هستند .

و إذ قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 11 - 13

13 - انسانها داراى زمينه هاى دستيابى به منزلتى فراتر از فرشتگان و شايسته شدن براى سجده ملائكه بر ايشان.

لقد مكنكم فى الأرض . .. و لقد خلقنكم ... ثم قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

آيه قبل دلالت مى كند كه مطالب عنوان شده در آيه مورد بحث - كه از جمله آنها سجده فرشتگان بر آدم(ع) است - از نعمتهاى الهى براى همه انسانهاست. در حالى كه نه سجده بر آدم به منزله سجده بر همگان است و نه سجده بر او نعمت براى ديگران، بنابراين، مى توان گفت جمله «قلنا للملائكه ...» پس از «خلقناكم» اشاره به اين دارد كه خداوند در همه انسانها اين زمينه را ايجاد كرده است كه بتوانند مسجود ملائكه بشوند.

704- سختى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 400

20 - بلد - 90 - 4 - 2،3

2 - انسان موجودى فرو رفته در سختى و رنج

لقد خلقنا الإنسن فى كبد

«كبد» به معناى مشقت است. (مفردات راغب)

3 - خداوند ، با سوگند به شهر مكه و حضرت ابراهيم و اسماعيل ( ع ) ، برآميخته بودن زندگانى انسان با رنج و سختى ، تأكيد كرده است .

لا أُقسم . .. لقد خلقنا الإنسن فى كبد

اين آيه، جواب قسم هايى است كه در آيات پيشين آمده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 6

6 - آميخته بودن زندگانى انسان با رنج و سختى ، نشان برخوردار نبودن او از برترين قدرت

الإنسن فى كبد . أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

ارتباط اين آيه با آيه قبل، گوياى آن است كه بيان دشوارى هاى زندگانى انسان، براى اثبات مقهور بودن وى و بى پايه بودن خود برتربينى او است.

705- سخن آشكار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 3

3- احاطه علمى به گفتار نهان و آشكار آدميان ، در انحصار خداوند است .

إن أدرى . .. إنّه يعلم الجهر من القول

جمله «إنّه. ..» تعليل براى عدم آگاهى پيامبر(صلی الله علیه و آله) از زمان وقوع عذاب است و اين حكايت از انحصار علم براى خدا دارد.

706- سخن انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 4 - 1

1- آگاهى پروردگار به تمامى سخنان اهل زمين و آسمان

قال ربّى يعلم القول فى السماء والأرض

ص: 401

707- سخن انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 7 - 1

1 - خداوند ، به آنچه كه آدمى مى گويد و اظهار مى كند ، آگاه است .

و إن تجهر بالقول فإنّه يعلم السرّ و أخفى

جمله «فإنّه يعلم. ..» جانشين جواب شرط «إن تجهر» است و معناى آيه اين است كه اگر سخن آشكار كنى [خدا مى داند]، زيرا كه او سرّ و مخفى تر از آن را مى داند. دراين موارد، بيان علت از تصريح به جواب شرط بى نياز مى كند.

708- سخن پنهان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 3

3- احاطه علمى به گفتار نهان و آشكار آدميان ، در انحصار خداوند است .

إن أدرى . .. إنّه يعلم الجهر من القول

جمله «إنّه. ..» تعليل براى عدم آگاهى پيامبر(صلی الله علیه و آله) از زمان وقوع عذاب است و اين حكايت از انحصار علم براى خدا دارد.

709- سرعت حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 18 - 4

4 - حضور انسان در قيامت ، پس از نفخ صور ، فورى و بى درنگ است .

يوم ينفخ فى الصور فتأتون أفواجًا

حرف «فاء» علاوه بر تفريع، دلالت بر تعقيب دارد; يعنى، بيانگر اين است كه بين نفخ صور و آمدن مردم، فاصله اى نخواهد بود.

710- سرعت حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 53 - 4

4 - احضار انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت ، بسيار سريع و بى هيچ فاصله اى با نفخ صور انجام خواهد پذيرفت .

إن كانت إلاّ صيحة وحدة فإذا هم جميع لدينا محضرون

برداشت ياد شده از آمدن «إذا»ى فجائيه - پس از ذكر نفخ صور - به دست مى آيد.

ص: 402

711- سرگردانى اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 7 - 5

5 - نگرانى و سردرگمى آدميان ، در لحظه هاى آغازين رستاخيز و خروج از قبرها

يخرجون من الأجداث كأنّهم جراد منتشر

تشبيه به «جراد منتشر»، بيانگر سردرگمى و حركت هاى نامنظم و حيرت زده آدميان، پس از خروج از قبرها در روز رستاخيز است.

712- سرمايه اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 89 - 1

1 - قلب سليم ، تنها سرمايه ثمربخش براى انسان در قيامت

يوم لاينفع . .. إلاّ من أتى اللّه بقلب سليم

713- سرمايه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 86 - 1

1 - سراى آخرت و نعمت هاى آن ، سرمايه انسان ها در قبال ايمان و عمل به كتاب هاى آسمانى است .

أولئك الذين اشتروا الحيوة الدنيا بالأخرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 22 - 6

6 - عمل نيك ، سرمايه و مددكار دنيوى و اُخروى انسان

حبطت اعمالهم فى الدّنيا و الاخرة و ما لهم من ناصرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 116 - 7

7 - اموال و فرزندان ( پشتوانه مالى و نيروى انسانى ) ، مهمترين سرمايه مادى بشر

انّ الذين كفروا لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم

ص: 403

با وجود اينكه هيچ چيز توان كفايت از خدا را ندارد، نام بردن از مال و اولاد، دلالت بر ويژگى و اهميت خاص آن دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 177 - 3

3 - ايمان به خداوند ، سرمايه سعادت بخشِ انسان

انّ الّذين اشتروا الكفر بالايمان . .. لهم عذاب اليم

زيرا مى فرمايد برخى كفر را به بهاى ايمان خريدند و از دست دادن اين بها، موجب گرفتارى به عذاب است. لذا ايمان، سرمايه اى فرض شده كه از دست دادن آن موجب عذاب دردناكى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 180 - 4،5،23،25

4 - داده هاى الهى ( امكانات مادى و معنوى ) به انسان ها ، فضل خداوند و از ملك اوست .

و لا يحسبنّ الّذين يبخلون بما اتيهم اللّه من فضله

5 - توجّه به از جانب خدا بودن دارايى ها ، آسان كننده انفاق و بخشش و بيانگر زشتى و شناعت بخلورزى

و لا يحسبنّ الّذين يبخلون بما اتيهم اللّه من فضله

تذكّر خداوند به اينكه داراييهاى شما، فضلى از جانب اوست (بما آتيهم اللّه من فضله)، براى اين هدف است كه انفاق را بر آدمى آسان كند و زشتى بخل را بر او آشكار سازد.

23 - دارايى هاى انسان از آن خداست و به او باز خواهد گشت .

بما اتيهم اللّه من فضله . .. و للّه ميراث السّموات و الارض

25 - توجّه به خارج شدن تمام دارايى ها از دست انسان ، مايه شناخت زشتى بخل و ترك انفاق

و لا يحسبنّ الّذين يبخلون . .. و للّه ميراث السّموات و الارض

جمله «و للّه ميراث السّموات . .. »، بيانگر اين نكته است كه اموال از دست شما خارج و به خدا باز خواهد گشت. بنابراين چرا انفاق نمى كنيد و خود را از ثواب و پاداش انفاق محروم مى سازيد؟

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 103 - 5

5- اَعمال آدمى ، در سراى دنيا ، دست مايه و سرمايه اصلى او است .

الأخسرين أعملاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 104 - 5

5- سعى و تلاش آدمى در دنيا ، سرمايه اصلى او است .

الأخسرين أعملاً . الذين ضلّ سعيهم فى الحيوة الدنيا

ص: 404

714- سرنوشت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 50 - 9

9 - عملكرد انسان داراى نقشى بسزا در چگونگى تدبير امور او از سوى خداوند

يسومونكم سوء العذاب . .. و فى ذلكم بلاء من ربكم عظيم. و إذ فرقنا بكم البحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 18

18 - انسان و انتخاب او داراى نقشى بسزا در تحقق مقدرات الهى است .

و ابتغوا ما كتب اللّه لكم

فرمان الهى به انسانها، مبنى بر اينكه در پى دست يافتن به مقدرات الهى باشند (و ابتغوا ما كتب اللّه لكم) گوياى اين است كه: تحقق برخى از آنچه كه خداوند براى انسان مقدر كرده، مشروط به انتخاب و عملكرد او نيز هست; يعنى، انسان در تحقق آنها نقش دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 189 - 16

16 - اعمال و رفتار آدمى سازنده حقيقت و ماهيت اوست .

و لكن البر من اتقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 223 - 7

7 - تأثير نحوه روابط زناشويى ، در سرنوشت نيك يا بد انسان

فاتوا حرثكم انى شئتم و قدّموا لانفسكم

به نظر مى رسد جمله «و قدّموا لانفسكم» به منزله تقييدى باشد براى اختيار و آزادى آدمى در آميزش ; يعنى زندگى زناشويى در سرنوشت آدمى مؤثّر است; پس آن روشى را برگزينيد كه فرجامى نيك داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 112 - 13

13 - تأثير گرايش هاى اعتقادى و رفتارى انسان ها ، در سرنوشت آنان

ضربت عليهم الذّلّة . .. ذلك بانّهم كانوا يكفرون ... ذلك بما عصوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 173 - 18

18 - سرنوشت اخروى انسان در گرو موضعگيرى فكرى و عملى وى در دنيا

فاما الذين ءامنوا . .. و اما الذين استنكفوا و استكبروا فيعذبهم

ص: 405

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 16 - 4

4 - انسان ، زمينه ساز هدايت ( سرنوشت ) خويش

يهدى . .. من اتبع رضونه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 80 - 12

12 - انسان خود تعيين كننده سرنوشت و فرجام خويش

قدمت لهم انفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 30 - 3

3 - گمراهى، سرنوشت گروهى از انسانهاست.

و فريقا حق عليهم الضللة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 137 - 14

14 - عملكرد انسان ها در تعيين سرنوشت آنان به دست خدا داراى ارزشى بسزاست .

و تمت كلمت ربك الحسنى على بنى إسرءيل بما صبروا

نكته فوق با توجه به بيان سبب يارى خدا، يعنى «بما صبروا»، برداشت شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 176 - 10

10 - انسان در عين حاكميت مشيت خدا بر وى ، در تعيين سرنوشت خويش دخيل است .

و لو شئنا لرفعنه بها و لكنه أخلد إلى الأرض

جمله «و لو شئنا . .. » مى رساند كه سرنوشت انسان با مشيت الهى رقم مى خورد. جمله «و لكنه ... » تعليل براى مفهوم جمله قبل است و دلالت مى كند كه مشيت الهى در تعيين سرنوشت انسان، منوط به عملكرد خود آدمى مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 19

19 - اختيار انسان و نقش خود وى در رقم زدن سرنوشت خويش

فما كان اللّه ليظلمهم و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 406

7 - توبه - 9 - 83 - 11

11 - نقش اساسى برخى مواضع و عملكرد هاى نخستين انسان ، در عملكرد و مواضع آينده وى

لن تخرجوا معى . .. إنكم رضيتم بالقعود أول مرّة

تصريح به «أول مرّة» نقش داشتن عملكرد نخستين را در حركتهاى آينده انسان مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 27 - 10

10 - سرنوشت خوب و بد انسان در آخرت ، بستگى به عملكرد او دارد .

و الذين كسبوا السيئات . .. أولئك أصحب النار هم فيها خلدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 11 - 6

6- خداوند در پى تحوّل و تغيير در گرايش ها و رفتار هاى جوامع بشرى ، وضعيّت و سرنوشت آنان را تغيير مى دهد .

إن الله لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بأنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 13 - 6

6- « عن محمدبن مسلم عن أبى جعفر و أبى عبدالله ( عليهماالسلام ) عن قوله : « و كلّ إنسان ألزمناه طائره فى عنقه » قال : قدره الذى قدر عليه ;

محمدبن مسلم از امام باقر و امام صادق - عليهماالسلام - درباره سخن خدا «و كلّ إنسان ألزمناه طائره فى عنقه» روايت كرده است كه فرمودند: كسى كه مى بايستى سرنوشت انسان را مقدر كند، تقدير كرده است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 59 - 8

8 - انسان ، خود تعيين كننده سرنوشت خويش است .

قد جاءتك ءايتى فكذّبت بها و استكبرت و كنت من الكفرين

715- سرنوشت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 39 - 9

9 - سنت خداوند بر تعيين سرنوشت انسان ها در پرتو عملكرد خودشان ، با وجود قدرت او بر تعيين قطعى همه امور

إلا تنفروا يعذبكم . .. و لا تضروه شيئاً و اللّه على كل شىء قدير

خداوند، از يك سو مؤمنان را به جهاد بر مى انگيزد و از سوى ديگر بى نيازى خود را از عملكرد آنان اظهار مى كند و اين نشان

ص: 407

دهنده سنت او بر نقش دادن به انسان در تعيين سرنوشت خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 4 - 6

6 - معاد ( رستاخيز ) سرنوشت حتمى تمامى انسانهاست .

إنه يبدؤا الخلق ثم يعيده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 8 - 4

4 - سرنوشت انسان ( سعادت و شقاوت اخروى ) در گرو اعمال و كردار اوست .

أولئك مأويهم النار بما كانوا يكسبون

716- سرور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 51 - 5،10

5 - انسان ها ، به محض مشاهده باد هاى نويد بخش باران ، بدون توجّه به خدايى بودن آنها ، خوش حال مى شوند ، ولى در برخورد با باد هاى مخرّب ، ناسپاس مى گردند !

فإذا أصاب به من يشاء من عباده . .. يستبشرون ... و لئن أرسلنا ريحًا ... يكفرون

«يكفرون» به قرينه اين كه سخن از نعمت و قطع شدن آن است، كفر و ناسپاسى است.

10 - شادمانى ، در شرايط رفاه ، و كفر و ناسپاسى به هنگام سختى و حسرت ، حالات و صفات انسان ها است .

فإذا أصاب . .. إذا هم يستبشرون ... و لئن أرسلنا ريحًا ... من بعده يكفرون

717- سطحى نگرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 88 - 10

10 - انسان ، موجودى سطحى نگر است ; ولى خداوند آگاه به حقايق نهان كردار او است آن گونه كه به اسرار نهفته هستى آگاهى دارد .

و ترى الجبال تحسبها جامدة . .. إنّه خبير بما تفعلون

در صورتى كه «ترى الجبال. ..» بيانگر اسرار نهفته جهان و سطحى نگرى انسان نسبت به هستى باشد، آيه بالا نشان دهنده علم برتر خدا در قبال سطحى نگرى انسان است و تعبير «إنّه خبير بما تفعلون» مى رساند كه خداوند آگاه به اسرار هستى، از پنهانى ترين كردار آدميان آگاه است.

ص: 408

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 22 - 4

4- حقيقت ، قابل شهود در دنيا ; اما آدمى گرفتار غفلت و سطحى نگرى

لقد كنت فى غفلة من هذا

«غفلت» در جايى صادق است كه حقيقت قابل شهود باشد; ولى آدمى به دلايلى از مشاهده آن محروم بماند. تعبير «كشفنا...» مى رساند كه آدمى در دنيا، گرفتار سطحى نگرى است و چشمانش در حجاب دنياگرايى قرار دارد.

718- سعادت اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 134 - 5

5 - اسلام دينى جامع و خواهان سعادت آدميان در دنيا و آخرت

من كان يريد ثواب الدنيا فعند اللّه ثواب الدنيا و الأخرة

719- سعادت دنيوى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 134 - 5

5 - اسلام دينى جامع و خواهان سعادت آدميان در دنيا و آخرت

من كان يريد ثواب الدنيا فعند اللّه ثواب الدنيا و الأخرة

720- سعادت طلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 135 - 6،7

6 - انسان، جوينده فرجام نيك و پوينده مسيرى است كه آن را سعادت مى پندارد.

اعملوا . .. فسوف تعلمون من تكون له عقبة الدار

7 - بهره بردارى از تمايل انسان به فرجام نيك و حسن عاقبت، روشى در تبليغ و دعوت مردم به دين است.

فسوف تعلمون من تكون له عقبة الدار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 409

6 - اعراف - 7 - 42 - 7

7 - انسان ها خواهان سعادت هميشگى و عمرى جاودانه اند .

هم فيها خلدون

وعده به پاداش در صورتى مؤثر و ترغيب كننده آدمى است كه وى خواهان آن باشد.

721- سكونت انسان در زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 24 - 8

8 - مدت زمان استقرار و سكونت آدميان در زمين، نامعلوم براى آنان

و لكم فى الأرض مستقر و متع إلى حين

نكره آمدن كلمه «حين» بيانگر اين است كه مدت زمان سكونت انسانها در زمين نامعلوم است و بدان آگاهى نخواهند يافت.

722- سلطه بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 129 - 1

1 - خداوند، همان گونه كه شيطانهاى جن را بر آدميان مسلط مى كند، برخى از ظالمان را بر برخى ديگر مسلط مى سازد.

يمعشر الجن قد استكثرتم . .. و كذلك نولى بعض الظلمين بعضا

«كذلك» تشبيه تسلط ظالمان بر ظالمان به سلطه جنيان بر آدميان است. يعنى همان گونه كه جنيان را بر آدميان مسلط مى سازيم، مردم ظالم را بر گروه ظالم ديگر ولايت مى دهيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 84 - 4

4- انسان ، در حصار روحيات و ملكات نفسانى و باور هاى درونى خويش است .

قل كلّ يعمل على شاكلته

«شاكلة» در لغت هم به معناى ملكات نفسانى و هم به معناى طريقه و روشى است كه انسان برگزيده آمده است (قاموس المحيط). در هر صورت حكايت از اين حقيقت مى كند كه آدمى، محصور روحيات و باورهاى خود است.

723- سلطه خصلتهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 410

10 - اسراء - 17 - 84 - 4

4- انسان ، در حصار روحيات و ملكات نفسانى و باور هاى درونى خويش است .

قل كلّ يعمل على شاكلته

«شاكلة» در لغت هم به معناى ملكات نفسانى و هم به معناى طريقه و روشى است كه انسان برگزيده آمده است (قاموس المحيط). در هر صورت حكايت از اين حقيقت مى كند كه آدمى، محصور روحيات و باورهاى خود است.

724- سن رشد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 34 - 23

23- « عن أبى بصير قال : قال أبوعبدالله ( ع ) : إذا بلغ العبد ثلاثاً و ثلاثين سنة فقد بلغ أشدّه . . . ;

ابوبصير روايت كرده است كه امام صادق(ع) فرمود: آن گاه كه بنده به سن 33 سالگى برسد . .. به رشد لازم رسيده است [و اين است مقصود از]«بلغ أشدّه»...».

725- سوءاستفاده از آرزوهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 38 - 7

7 - آرمان ها و خواسته هاى انسان ها ، در معرض سوء استفاده مستكبران و صاحبان زر و زور

قال فرعون . .. و ماأهديكم إلاّ سبيل الرشاد ... و قال الذى ءامن يقوم اتّبعون أهد

شعار فرعون به نشان دادن راه درست زندگى - در مقابل شعار موسى(ع) و مؤمن آل فرعون - بيانگر حقيقت ياد شده است.

726- سودجويى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 245 - 6

6 - بهره جستن از خصلت نفع طلبى انسان ها ، از روش هاى قرآن براى تشويق آنان به انفاق در راه خداوند و كار هاى خير

من ذا الذى يقرض اللّه . .. فيضاعفه له اضعافاً كثيرةً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 77 - 32

32 - بهره بردارى از سرشت سودجويى انسان ، از روش هاى قرآن براى ترغيب به انجام تكاليف

ص: 411

قل متاع الّدنيا قليل و الاخرة خير لمن اتّقى

727- سوگند به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 3 - 6

6 - سوگند خداوند به انسان توليدمثل كننده و فرزندانش

و والد و ما ولد

واژه «والد» ممكن است به شخص خاصى نظر نداشته باشد; بلكه اسم جنس بوده و بر هر انسان مذكر و يا حتى مؤنثى كه در توليد مثل نقش داشته باشند، اطلاق گردد (ر. ك: لسان العرب). در اين صورت شگفتى تكثير نسل و نقش اعجاب برانگيز پدر و مادر در آن و نيز عظمت فرزند به وجود آمده از آنها، راز سوگند خداوند به آنان است.

728- سوگند به جان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 7 - 1

1 - سوگند خداوند به جان انسان ها

و نفس

«نفس»، به معناى روح و نيز جسد آمده است (صحاح اللغة). آيات بعد - كه ويژگى هاى روح انسان را مطرح مى كند - قرينه بر اراده معناى اول است. كلمه «نفس» گرچه نكره است; ولى بر ابهام دلالت ندارد. بلكه مراد جنس نفس است; زيرا آنچه بعد از آن، درباره نفس ذكر شده مربوط به تمام نفس ها است. نكره در اين موارد، مفيد تفخيم است.

729- سوگند به فرزندان انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 3 - 6

6 - سوگند خداوند به انسان توليدمثل كننده و فرزندانش

و والد و ما ولد

واژه «والد» ممكن است به شخص خاصى نظر نداشته باشد; بلكه اسم جنس بوده و بر هر انسان مذكر و يا حتى مؤنثى كه در توليد مثل نقش داشته باشند، اطلاق گردد (ر. ك: لسان العرب). در اين صورت شگفتى تكثير نسل و نقش اعجاب برانگيز پدر و مادر در آن و نيز عظمت فرزند به وجود آمده از آنها، راز سوگند خداوند به آنان است.

ص: 412

730- سهولت بعث اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 7

7 - برانگيختن انسان ها و حسابرسى از آنان در قيامت ، كارى سهل و آسان براى خداوند

لتبعثنّ ثمّ لتنبّؤنّ بما عملتم و ذلك على اللّه يسير

731- سهولت تصرف در زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 22 - 7

7 - دخالت در شؤون زندگى همه انسان ها ، به رغم وسعت و گستردگى آن ، براى خداوند بسى سهل و آسان است .

ما أصاب من مصيبة . .. إنّ ذلك على اللّه يسير

732- سهولت حسابرسى اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 7

7 - برانگيختن انسان ها و حسابرسى از آنان در قيامت ، كارى سهل و آسان براى خداوند

لتبعثنّ ثمّ لتنبّؤنّ بما عملتم و ذلك على اللّه يسير

733- سيماى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 1

1 - نشانه هاى خضوع و تسليم در برابر خداوند ، بر چهره تمامى انسان ها ( در قيامت ) نقش خواهد بست .

. .. و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

«عناء» به معناى خاضع شدن و مطيع گشتن است (لسان العرب). «وجه» به معناى صورت است و از آن جهت كه آثار خضوع و ذلت، بيش از همه جا در چهره آشكار مى گردد، اين واژه استفاده شده است. «ال» در «الوجوه» نيز محتمل است معناى استغراق داشته باشد و يا آن كه عوض مضاف اليه بوده و مراد از آن «وجوه المجرمين» باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر اولين احتمال است.

ص: 413

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 1،3

1 - جمعى از حاضران صحنه قيامت ، شكسته حال و سرافكنده اند و ذلّت و خوارى در چهره آنان نمايان است .

وجوه يومئذ خشعة

«خشوع»; يعنى، در برابر كسى سر تعظيم فرود آوردن و سر به زير بودن و «خاشع» به معناى شكسته حال است (مقاييس اللغة). مراد از «وجوه» - به قرينه «ليس لهم طعام» در آيات بعد - صاحبان وجوه است و اِسناد خشوع به چهره ها - كه محل بروز آثار آن است - نوعى مبالغه و بيانگر شدت خشوع است.

3 - چهره حاضران صحنه قيامت ، نمايانگر فرجام كار آنان است .

وجوه يومئذ خشعة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 8 - 1،2

1 - برخى از حاضران در صحنه قيامت ، در رفاه ، خوش گذرانى و حالتى شايسته به سر برده ، آثار برخوردارى از نعمت در چهره آنان نمودار خواهد شد .

وجوه يومئذ ناعمة

براى تمامى معانى گوناگونى كه ماده «ن. ع. م،» براى آنها به كار مى رود، يك اصل وجود دارد كه بر «داشتن رفاه، خوب زندگى كردن و شايستگى» دلالت دارد (مقاييس اللغة). «ناعمة»; يعنى، كسى كه زندگى و تغذيه نيكو دارد (قاموس). توصيف «وجوه» به اين وصف، بيانگر بروز نشانه هاى آن حالت در چهره ها است.

2 - چهره حاضران در صحنه قيامت ، نمايانگر فرجام آنان است .

وجوه يومئذ ناعمة

734- سيماى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 11 - 2،3،5

2 - خداوند، عطا كننده شكل و شمايل انسانى به انسانهاست.

ثم صورنكم

3 - خداوند، مبدأ و منشأ انسانها (آدم) را آفريد و سپس به او صورت انسانى عطا كرد.

و لقد خلقنكم ثم صورنكم ثم قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

«خلقناكم» (شما را در گذشته آفريديم)، خطاب به همه انسانهاست و چون همه انسانها پيش از فرمان سجده بر آدم آفريده نشده بودند، معلوم مى شود آن جمله ناظر به آفرينش چيزى است كه مى توانسته مبدأ همگان باشد و به همين لحاظ آفرينش او آفرينش همه انسانها شمرده شده است فراز بعد (ثم قلنا . ..) مى رساند كه آن چيز همان شد كه به «آدم ابوالبشر» معروف است. قابل ذكر است كه دلالت آيه بر اين كه خود آن مبدأ ياد شده آدم(ع) شده باشد به صورت احتمال مطرح است.

5 - وجود فاصله زمانى بين آفرينش مبداء انسانها و اعطاى صورت انسانى به او

ص: 414

و لقد خلقنكم ثم صورنكم

735- سينه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 118 - 20

20 - سينه آدمى ، كانون محبت ها و نفرتها

و ما تخفى صدورهم اكبر

736- شخصيت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 72 - 2

2- شخصيت و ماهيت اخروى انسان ، بازتاب و نمودى از شخصيت دنيوى اوست .

و من كان فى هذه أعمى فهو فى الأخرة أعمى

737- شخصيت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 225 - 7

7 - تغيير شخصيّت معنوى انسان ، در اثر كار هاى لغو و بيهوده *

لا يؤاخذكم الله باللغو فى ايمانكم و لكن يؤاخذكم بما كسبت قلوبكم

آيه مزبور احتمالا در صدد تقسيم سوگند به لغو و جِدّ و كفّاره داشتن يكى و نداشتن ديگرى نيست; بلكه در صدد بيان اين است كه اگر چه خداوند در سوگندهاى لغو كيفرى قرار نداده است; ولى اين عمل حكايت از قلبى بيمار دارد و يا اينكه به تدريج به بيمارى قلب و دل مى انجامد و خداوند بر اين بيمارى مؤاخذه مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 64 - 10

10 - مأموريّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر دعوت اهل كتاب به آزادانديشى و داشتن شخصيّت مستقل انسانى

تعالوا . .. و لا يتّخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 415

3 - آل عمران - 3 - 143 - 3

3 - ميدان نبرد ، عرصه بروز شخصيّت و حقيقت درونى افراد

و لقد كنتم تمنّون الموت . .. فقد رايتموه و انتم تنظرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 93 - 14

14 - ايمان ، عمل صالح ، تقوا و انجام كار هاى نيك به وجه احسن معيار ارزشگذارى بر انسان ها و نقد منزلت و شخصيت آنان

ليس على الذين ءامنوا . .. ثم اتقوا و احسنوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 11 - 13

13 - انسانها داراى زمينه هاى دستيابى به منزلتى فراتر از فرشتگان و شايسته شدن براى سجده ملائكه بر ايشان.

لقد مكنكم فى الأرض . .. و لقد خلقنكم ... ثم قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

آيه قبل دلالت مى كند كه مطالب عنوان شده در آيه مورد بحث - كه از جمله آنها سجده فرشتگان بر آدم(ع) است - از نعمتهاى الهى براى همه انسانهاست. در حالى كه نه سجده بر آدم به منزله سجده بر همگان است و نه سجده بر او نعمت براى ديگران، بنابراين، مى توان گفت جمله «قلنا للملائكه ...» پس از «خلقناكم» اشاره به اين دارد كه خداوند در همه انسانها اين زمينه را ايجاد كرده است كه بتوانند مسجود ملائكه بشوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 9

9 - انسانيت ، هويت و شخصيت انسان به روح الهى او بستگى دارد ; نه به جسم و كالبدش .

فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى فقعوا له سجدين

برداشت ياد شده از آن جا است كه سجده فرشتگان بر آدم(ع) - كه نشانه شخصيت و هويت ارزشمند انسانى او است - پس از دميده شدن روح الهى در وى بود.

738- شدت لجاجت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 32 - 8

8 - عناد و لجاجت آدمى در برابر حق تا مرز رضايت به نابودى خويش و گرفتار شدن به عذاب هاى الهى

اللّهم إن كان هذا هو الحق من عندك فأمطر علينا حجارة . .. أو ائتنا بعذاب أليم

ص: 416

739- شرخواهى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 11 - 1،2

1- انسان ، شرّ و بدى را چونان خير و خوبى ، طالب و خواستار است .

و يدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخير

مراد از «دعا» مطلق درخواست است اعم از اينكه به لفظ دعا باشد و يا به غير آن.

2- خيرطلبى در انسان ، اصيل و در پى شرّ بودنش ، تبعى و غير اصيل است .

و يدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخير

برداشت فوق از تشبيه شرخواهى انسان به طالب خير بودنش استفاده گرديده است; يعنى، همان طور كه انسان همواره و به طور طبيعى و اصيل طالب خير است، به دنبال شر هم خواهد رفت.

740- شعور انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 14 - 3

3 - پيدايش موجودى شعورمند و صاحب اراده از گلى خشكيده ( چون انسان ) ، شايان تأمل و درس آموزى است .

خلق الإنسن من صلصل

تذكر به مبدأ پيدايش انسان، ممكن است نظر به مطلب بالا داشته باشد; چه اين كه آيات سوره تماماً توحيدى است و در مقام نماياندن ربوبيت يگانه حق مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 31 - 4

4 - ارجمندى و مرتبت جن و انس ، به عنوان دو موجود شعورمند و مسؤول در نظام جهان

سنفرغ لكم أيّه الثقلان

ممكن است وصف «ثقلان» (دو موجود وزين و گران سنگ) از آن جهت به جن و انس اطلاق شده باشد كه در پرتو شعور و مسؤوليتشان، مورد حسابرسى خداوند قرار مى گيرند وشايستگى آن را دارند.

741- شفاعت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 44 - 2

2 - وجود شفاعت براى انسان ها در پيشگاه خداوند

قل للّه الشفعة جميعًا

ص: 417

تأكيد خداوند بر انحصار شفاعت به خود، نشانه اين حقيقت است كه اصل شفاعت مورد مقبول خدا قرار دارد; ولى اين كار تنها با اذن و رضاى او ميسر است; چنان كه در آيات ديگر به اين حقيقت تصريح شده است مثل «ما من شفيع إلاّ من بعد إذنه. ..» (يونس(10) آيه 3) و «و لايشفعون إلاّلمن ارتضى» (انبياء(21) آيه 28).

742- شفيع انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 4 - 13

13 - انسان ، همواره نيازمند ملجأ و شفيع براى جبران كاستى هاى خود است .

ما لكم من دونه من ولىّ و لاشفيع

«شفع» ريشه «شفيع» به معناى «ضميمه كردن چيزى به ديگرى» است (مفردات راغب). شفاعت، به معناى «پيوستن چيزى به ديگرى، جهت كمك به او» است (مفردات راغب). نفى هرگونه «ولىّ و شفيعى» جز خدا براى انسان، نشان دهنده اين است كه انسان به آن نياز اساسى دارد و به دنبال آن مى رود و خداوند مى خواهد به او رهنمود بدهد كه نياز ياد شده در كجا برآورده مى شود.

743- شقى ترين انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 16 - 1

1 - كسانى كه هدايت و انذار هاى الهى را تكذيب كرده و از آن روى گردان شدند ، شقى ترين افراد و گرفتار دشوارترين فرجام اند .

الذى كذّب و تولّى

آيات پيشين - كه سخن از «هدايت» و «انذار» به ميان آورده بود - قرينه است بر اين كه تكذيب و تولّى در رابطه با همان امور است.

744- شك انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 28 - 1

1 - هيچ كس ، حتى مؤمنان راستين ، بر انجام كامل وظايف و تكاليف الهى خود اطمينان ندارد .

إنّ عذاب ربّهم غير مأمون

ص: 418

745- شكل بندى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 11 - 15

15 - عن أبى جعفر(ع) فى قوله: «و لقد خلقنكم ثم صورنكم»: اما «خلقناكم» فنطفة ثم علقة ثم مضغة ثم عظما ثم لحما، و اما «صورناكم» فالعين و الأنف و الأذنين و الفم و اليدين و الرجلين . .. .

از امام باقر(ع) درباره آيه «و لقد خلقناكم . ..»، روايت شده است: مراد از «خلقناكم» مراحل مختلف آفرينش يعنى نطفه، خون بسته، آنگاه مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده) و بعد استخوان و سپس گوشت است. و مراد از «صورناكم» شكل گرفتن با چشم، بينى، دو گوش، دهان، دست و پا مى باشد ... .

746- شكل گيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 8 - 2

2 - سامان يافتن هر انسان در شكلى خاص ، حاصل تركيب اجزاى او با يكديگر است .

ركّبك

747- شكل نياكان انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 47 - 13

13 - اسلاف انسان ، داراى شكل و صورتى غير از انسان كنونى *

فنردّها على ادبارها

كلمه «ادبار»، جمع «دبر»، به معناى پشت و عقب است. و احتمال دارد مراد از آن، اسلاف انسانها باشد و تهديد الهى به بازگرداندن انسان به آن اسلاف، نشانه همانند نبودن صورت انسانهاى فعلى با گذشتگان است.

748- شگفتى تجمع اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 99 - 8

8- گرد آوردن آدميان در صحنه قيامت ، كارى عظيم و شگفت انگيز است .

و نفخ فى الصور فجمعنهم جمعًا

ص: 419

«جمعاً» مفعولِ مطلق تأكيدى براى «جمعناهم» است و نكره آوردن آن، مفيد عظمت و اعجاب است.

749- شگفتى خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 9

9 - پديد آمدن موجودى زنده به نام انسان از خاك مرده ، امرى غير منتظره و سزاوار تأمل است .

أن خلقكم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

«إذا»ى فجاييه در آيه، مى تواند حكايت از اين حقيقت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 6 - 3

3 - آفرينش انسان از آب ، شگفت انگيز و نشانه قدرت خداوند بر معاد است .

عليها حافظ . .. خلق من ماء دافق

برداشت ياد شده، با توجه به ارتباط اين آيه با جمله «إنّه على رجعه لقادر» در آيات بعد است.

750- شگفتى دشمنى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 6

6- مجادله گرى و ستيزه جويى انسان آفريده شده از مايعى مثل نطفه ، امرى شگفت آور و به دور از انتظار

خلق الإنسن من نطفة فإذا هو خصيم مبين

إذا در «فإذا هو . ..» فجائيه است و در جايى به كار مى رود كه عملى برخلاف انتظار انجام شود.

751- شگفتى مجادله گرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 6

6- مجادله گرى و ستيزه جويى انسان آفريده شده از مايعى مثل نطفه ، امرى شگفت آور و به دور از انتظار

خلق الإنسن من نطفة فإذا هو خصيم مبين

إذا در «فإذا هو . ..» فجائيه است و در جايى به كار مى رود كه عملى برخلاف انتظار انجام شود.

ص: 420

752- شناخت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 9

9 - ربوبيت خداوند بر انسان ها ، مقتضى شناخت ذات و حالات آنان است .

إنّ ربّه كان به بصيرًا

753- شناخت مراحل خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 5 - 2

2 - شناخت مراحل آغازين خلقت انسان ، زمينه ساز پى بردن به تحت مراقبت بودن وى و مايه شناخت قدرت خداوند بر ثبت كردار او است .

عليها حافظ . فلينظر الإنسن ممّ خلق

ارتباط دو آيه، با توجّه به حرف «فاء» در «فلينظر»، بيانگر برداشت ياد شده است.

754- شنوايى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 171 - 5

5 - حواس آدمى ( شنوايى ، بينايى و . . . ) از ابزار درك و شناخت اوست .

صم بكم عمى فهم لايعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 23 - 4

4 - انسان ، برخوردار از قدرت شنوايى ، بينايى و تعقّل

و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة

مقصود از«أفئدة» - به قرينه «سمع» و «أبصار» - عقول است و استعمال اين واژه در معناى ياد شده، در قرآن بسيار شايع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 9

9 - خداوند ، انسان را شنوا و بينا آفريد .

ص: 421

فجعلنه سميعًا بصيرًا

755- شؤون انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 7 - 6

6 - شكر و سپاس گزارى در خور شأن بندگان ، و كفر و ناسپاسى دور از شأن آنان است .

و لايرضى لعباده الكفر و إن تشكروا يرضه لكم

756- شهامت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 90 - 10

10 - برخوردارى انسان ها از روحيه نبرد و شهامت جنگيدن ، به خواست و مشيت خداوند است .

و لو شاء اللّه لسلّطهم عليكم فلقاتلوكم

757- شيطان و انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 22 - 13

13 - شيطان، دشمنى آشكار براى انسان است.

إن الشيطن لكما عدو مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 27 - 1،11

1 - شيطان همواره در صدد اغواى فرزندان آدم (انسانها) است.

يبنى ءادم لا يفتننكم الشيطن

11 - شيطان در صدد برملا ساختن زشتيهاى آدميان و كندن لباس تقواى ايشان است.

ينزع عنهما لباسهما ليريهما سوءتهما

هشدار به فريبكارى شيطان و مطرح كردن برهنه سازى آدم و حوا پس از بيان ارزش برتر لباس تقوا، بيدارباشى است به آدميان كه شيطان در تلاش است تا جامه تقوا را از اندام و قلب و روح آنان به درآورد.

ص: 422

758- صحت ادراك عقلى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 3

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شهادت دهنده و تأكيدكننده بر درستى ادراكات عقلى و گرايش فطرى انسان *

إنّا أرسلنك شهدًا و مبشّرًا

برداشت بالا بدان احتمال است كه منظور از «شاهداً»، شهادت دادن به درستى ازرش هايى باشد كه انسان با عقل و فطرت آن را درك كرده يا مى تواند درك كند. قرينه بر درستى اين احتمال، تقدم «شاهداً» بر «مبشّراً و نذيراً» است; چه اين كه اول بايد ارزش تبيين گردد; سپس بر اجراى آن تأكيد شود.

759- صفات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 168 - 10

10 - شيطان موجودى اغواگر و انسان موجودى اغواپذير است .

و لاتتبعوا خطوت الشيطن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 195 - 8

8 - انسان ، موجودى برخوردار از اختيار انتخاب راه نجات يا هلاكت خويش

و لاتلقوا بأيديكم إلى التهلكة

آوردن كلمه «بأيديكم» (با دستان خويش) رساى به اين است كه آدمى در نجات و هلاكت خويش، برخوردار از انتخاب و اختيار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 205 - 8

8 - قدرت و حكومت ، خصلت هاى درونى انسان را نمايان مى سازد .

و اذا تولى سعى فى الأرض ليفسد فيها و يهلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 245 - 6

6 - بهره جستن از خصلت نفع طلبى انسان ها ، از روش هاى قرآن براى تشويق آنان به انفاق در راه خداوند و كار هاى خير

من ذا الذى يقرض اللّه . .. فيضاعفه له اضعافاً كثيرةً

ص: 423

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 286 - 16

16 - محدوديّتِ توانِ انسان

و لا تحمّلنا ما لا طاقة لنا به

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 11

11 - احساس نياز، تضرع، اخلاص و التزام به شكرگزارى، حالات مختلف انسان به هنگام گرفتارى در سختيهاست.

تدعونه تضرعا و خفية لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 11 - 5

5 - بشر در دستيابى به خواسته ها و تمايلات خود ، موجودى عجول و ناشكيباست .

و لو يعجل اللّه للناس الشر استعجالهم بالخير

«الخير» به معناى هر چيز خوب و دلخواه است و «استعجال» منصوب به نزع خافض مى باشد و تقدير آن «كاستعجالهم بالخير» است; يعنى، اگر خداوند نيز همانند انسانها - كه در رسيدن به خواسته هاى خود عجول و ناشكيبا هستند - بى درنگ به مجازات بزهكاران مى پرداخت و . .. .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 21 - 3

3 - انسان ، موجودى ناسپاس در برابر نعمت هاى خداوند

و إذا أذقنا الناس رحمة . .. إذا لهم مكر فى ءاياتنا

مفهوم آيه اين است كه: انسانها به جاى شكر و سپاسگزارى در برابر نعمتهايى كه به ايشان عطا كرده ايم، با آيات و نشانه هاى ما به نيرنگورزى و توطئه برخاستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 23 - 3،4،5

3 - انسان ، موجودى ناسپاس در برابر دستگيرى هاى خداوند

فلما أنجيهم إذا هم يبغون فى الأرض بغير الحق

4 - انسان ، عنصرى سست پيمان و عهدشكن

لئن أنجيتنا من هذه لنكوننّ من الشكرين. فلما أنجيهم إذا هم يبغون فى الأرض بغير ال

5 - انسان ، موجودى بيدادگر و خودكامه

إذا هم يبغون فى الأرض بغير الحق

«بغى بنا حق» كنايه از ستم كردن به ديگران و تجاوز به حقوق آنان است. به كارگيرى فعل مضارع (يبغون) - كه مفيد استمرار

ص: 424

است - بيانگر وجود خوى خودكامگى و قانع نبودن به حق خود و تجاوز به حقوق ديگران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 9 - 2،5،6

2- آدمى ، به هنگام از دست دادن امكانات و موهبت هاى دنيوى ، از رحمت الهى مأيوس شده و تدبير خداوند در هستى را منكر مى شود .

و لئن أذقنا الإنسن . .. إنّه ليئوس كفور

«كفور» مى تواند از كفر - كه به معناى انكار است - گرفته شده باشد. بر اين اساس جمله «إنه ... كفور» اشاره به اين دارد كه: انسان در پى برخوردار شدن از نعمت و سلب آن نعمت از وى چنين مى پندارد كه تبديلها و تغييرها در هستى به دست خداوند نيست و از اختيار او بيرون است.

5- علاقه و دلبستگى شديد انسان به نعمتهايى كه در اختيار دارد .

ثم نزعنها منه

كلمه «نزع» به معناى كندن است. به كارگيرى اين كلمه در سلب نعمت ، براى رساندن دلبستگى شديد انسان به موهبتهاى دنيوى است.

6- انسان از نظر روحى و روانى ، موجودى ضعيف و ناتوان است .

و لئن أذقنا الإنسن منا رحمة ثم نزعنها منه إنّه ليئوس كفور

ذوق (ريشه لغوى أذقنا) به معناى چشيدن غذا براى درك مزه آن است. قرآن، اعطاى نعمت را به چشانيدن غذا تشبيه كرده است تا به اين نكته اشاره كند كه: انسان از نظر روحى و روانى، ضعيف است به گونه اى كه حتى با دستيابى به اندكى از موهبتهاى دنيوى و از دست دادن آن، نمى تواند خويشتن دارى كند و سرانجام به كفر و نااميدى كشيده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 34 - 13،14

13- انسان در برابر نعمت هاى بيكران الهى ، بسيار ستم پيشه و ناسپاس است .

و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنسن لظلوم كفّار

«ظلوم» و «كفّار» صيغه مبالغه است و بر كثرت و فراوانى معناى خود دلالت دارد.

14- انسان به خويشتن ستمكار و در برابر نعمت و احسان ، بسيار ناسپاس است .

و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنسن لظلوم كفّار

مقصود از «ظلوم» بودن انسان، به قرينه بيان نعمتها و داده هاى الهى به وى، ظلم به خويشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 4،5

4- انسان ، موجودى مجادله گر و ستيزه جو درباره خالق خويش است .

فإذا هو خصيم

«خصم» (مصدر «خصيم») به معناى جدال و منازعه است (لسان العرب). درباره متعلق «خصيم» دو احتمال وجود دارد:1- متعلق آن خداوند باشد. 2- حذف متعلق قرينه عموميت و اطلاق باشد; يعنى، خصيم بودن از خصوصيات انسان است. برداشت فوق

ص: 425

- به قرينه صدر آيه گذشته كه از خداوند خالق سخن مى گويد - بنابر احتمال اول است.

5- جدال و ستيزه جويى ، از جمله ويژگى هاى انسان است .

فإذا هو خصيم مبين

برداشت فوق، بر طبق احتمال دوم در متعلق خصيم است; يعنى، متعلق خصيم حذف شده تا دلالت كند كه انسان پيوسته سعى در جدال و ستيزه دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 58 - 3،7

3- انسان ، در برابر خبر هاى ناگوار انفعال پذير است .

و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا

7- توانمندى انسان بر فرو خوردن خشم و كنترل احساسات خويش

و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا و هو كظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 11 - 1،4

1- انسان ، شرّ و بدى را چونان خير و خوبى ، طالب و خواستار است .

و يدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخير

مراد از «دعا» مطلق درخواست است اعم از اينكه به لفظ دعا باشد و يا به غير آن.

4- سرشت انسان ، آميخته با عجله و شتابزدگى است .

و كان الإنسن عجولاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 37 - 4

4- خصلت هاى درونى آدمى ، پايه رفتار و كردار اوست .

و لاتمش فى الأرض مرحًا

«مرحاً» حال براى ضمير فاعلى «لاتمش» است و بر تأثير آن حالت، در رفتار و راه رفتن دلالت مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 67 - 9،10

9- انسان ، موجودى بس ناسپاس و حق ناشناس

و كان الإنسن كفورًا

«كفور» صيغه مبالغه و براى مبالغه در كفران نعمت (ناديده گرفتن نعمت) است.

10- غفلت از ياد خدا در پى نجات از خطرات ، برخاسته از خصلت حق ناشناسى شديد انسان است .

فلمّا نج-ّكم إلى البرّ أعرضتم و كان الإنسن كفورًا

جمله «و كان الإنسان كفوراً» - كه بيانگر يك خصلت عام همه انسانهاست - به منزله تعليل براى مطالب قبل است.

ص: 426

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 83 - 1،6

1- انسان ، به هنگام برخوردارى از رفاه و نعمت هاى الهى ، به ناسپاسى و خداگريزى مى گرايد .

و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه

«نئا» به معناى «بَعُد» (دورى مى شود) است و «أعرض و نئا بجانبه» (اعراض كرد و كناره گرفت) كنايه از حق ناسپاسى و گريز از خداست.

6- انسان ، در برخورد با كمترين سختى ها و ناگوارى ها ، دچار يأس و سرخوردگى شديد مى شود .

و إذا مسّه الشرّ كان يوسًا

تعبير از گرفتار شدن به شرّ و سختى به «مسّه الشرّ» (شر او را مس كند) حاكى از كمترين ناگوارى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 4،5،13،14

4- انسان ها ، حتى با مالك بودن تمامى خزاين رحمت پروردگار ، باز هم گرفتار بخل و نگران تهى دستى خويشند .

قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربّى إذًا لأمسكتم خشية الإنفاق

با توجه به اينكه خداوند، خصلت بخل را براى تمامى انسانها دانسته است (و كان الإنسان قتوراً) احتمال دارد كه مخاطب (لو أنتم تملكون) تمامى انسانها باشند.

5- انسان ها ، هر چند داراى ثروت و مكنت فراوان باشند ، باز هم گرفتار بخل بوده و دست از آن برنمى دارند .

قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربّى إذًا لأمسكتم خشية الإنفاق

13- انسان ها ، داراى روحيه خست و بخلند .

و كان الإنسن قتورًا

«قتور» صيغه مبالغه از «قتر» به معناى خوددارى از پرداخت نفقه و اكتفا كردن به حداقل و قُوت ناچيز است (مفردات راغب).

14- بخل ، داراى ريشه در نهاد بشر و خصلتى نيرومند در نوع انسانها

و كان الإنسن قتورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 54 - 6،7

6- انسان ، مجادلگرترين موجود هستى است .

و كان الإنسن أكثر شىء جدلاً

«جدل» يعنى: «گفتوگو به گونه نزاع و برترى طلبى» (مفردات راغب). البته، غالباً، جدال، در جايى به كار مى رود كه اين نزاع و گفتوگو، با سخنان باطل و بى اساس باشد.

7- انسان ، موجودى مباحثگر و نيازمند مشاهده دلايل و بيان هاى مختلف براى پذيرش حق است .

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان للناس من كلّ مثل و كان الإنسن أكثر شىء جدلاً

بيان مجادلگرى انسان، پس از اشاره به ارائه مثال ها و بيان هاى مختلف در قرآن، گويا به اين نكته اشاره دارد كه براى اين موجود مجادلگر، سخن بسيار و با طرح هاى مختلف بايد گفته شود تا او قانع شده و به راه هدايت، رهنمون گردد.

ص: 427

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 37 - 1،2

1- طبيعت آدمى ، بسيار عجول و شتابزده است .

خلق الإنسن من عجل

تعبير «انسان از شتاب آفريده شده» كنايه از اين است كه شتاب در سرشت آدمى عجين شده است; وگرنه انسان از نطفه و . .. آفريده شده است; نه از شتاب.

2- آدمى تحت تأثير گرايش هاى طبيعى انسانى قرار دارد ; نه صرفاً متأثر از شرايط بيرونى .

خلق الإنسن من عجل

از اين كه خلقت بشر از خمير مايه عجله و شتاب دانسته شده است، استفاده مى شود كه انسان ها فقط از شرايط و محيط خارجى (جامعه، تربيت و. ..) تأثير نمى پذيرند، بلكه غرايز انسانى نيز در آنان مؤثرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 38 - 6

6- خوى شتاب زدگى آدمى ، زمينه ساز درخواست كافران مكه براى تحقق وعده هاى الهى ( عذاب ، برپايى قيامت و . . . )

خلق الإنسن من عجل . .. يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

برداشت ياد شده مبتنى براين است كه جمله «و يقولون متى . ..» عطف بر جمله «سأُوريكم...» باشد و اين دو جمله، با جمله «خلق الإنسان من عجل» - كه بيان گر خصلت عمومى انسان ها است - مرتبط باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 46 - 7

7- كافران و انسان هاى لجوج ، از قدرت و عذاب الهى تأثير پذيرفته و متنبّه مى شوند ; نه از منطق و برهان .

و لئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّك ليقولنّ يويلنا إنّا كنّا ظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 66 - 5

5 - انسان ، آفريده اى بسيار ناسپاس در برابر خداوند

و هو الذى أحياكم . .. إنّ الإنسن لكفور

«كفور» صيغه مبالغه و مشتق از ريشه «كفر» است. «كفر» گاهى در مقابل ايمان به كار مى رود و گاهى در مقابل شكر. بنابراين «كفور» در جمله ياد شده، مى تواند در مقابل «شكور» (بسيار سپاس گزار) و به معناى بسيار ناسپاس باشد. هم چنين مى تواند به معناى بسيار بى ايمان باشد. برداشت فوق بر پايه احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 15 - 9

9 - انسان ، موجودى نيكوگزين و در انديشه به دست آوردن بهترين ها

ص: 428

قل أذلك خير أم جنّة الخلد التى وعد المتّقون

خداوند، مردم را به گزينش بهترين راه و روش زندگى، با مقايسه ميان دو نوع طرز تفكر و روش زيستن، فراخوانده است. اين فراخوانى، گوياى اين نكته است كه گزينش بهترين و برترين، امرى طبيعى و مشترك ميان همه انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 51 - 10

10 - شادمانى ، در شرايط رفاه ، و كفر و ناسپاسى به هنگام سختى و حسرت ، حالات و صفات انسان ها است .

فإذا أصاب . .. إذا هم يستبشرون ... و لئن أرسلنا ريحًا ... من بعده يكفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 62 - 2

2 - انسان ، طالب خير و دنبال بهترين ها براى خويش است .

أذلك خير نزلاً أم شجرة الزقّوم

از پرسش درباره خوب يا خوب تر بودن دو نوع زندگى، مى توان استفاده كرد كه انسان طبيعتاً طالب خير و به دنبال بهترين ها است; ولى در تشخيص آن ممكن است دچار خطا شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 8 - 4،5

4 - انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج ، روى به خدا آورده و او را به فريادرسى مى خوانند .

و إذا مسّ الإنسن ضرّ دعا ربّه منيبًا إليه

«إنابة» (مصدر «منيباً») به معناى رجوع است و «منيباً إليه»; يعنى، بازگشت به خدا با توبه و اخلاص (مفردات راغب).

5 - انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج ، به ناتوانى خود و قدرت يارى رسانى خداوند پى برده و اعتراف مى كنند .

و إذا مسّ الإنسن ضرّ دعا ربّه منيبًا إليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 4

4 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، روى به خدا آورده و او را به فريادرسى مى خوانند .

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 61 - 13

13 - ناسپاسى ، رفتارى ريشه دار در انسان ها و خصلتى مشترك ميان آنان

إنّ اللّه لذو فضل على الناس و لكنّ أكثر الناس لايشكرون

تصريح به لفظ «ناس» در جمله «و لكن أكثر الناس لايشكرون» به جاى ضمير «هم» - كه به «الناس» قبل بازمى گردد - مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

ص: 429

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 49 - 4

4 - سيطره يأس و نااميدى بر انسان ، به هنگام مواجه شدن با سختى و ناكامى ها ( شرور )

و إن مسّه الشرّ فيئوس قنوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 50 - 1

1 - غرور و خودبينى آدمى ، پس از رفع گرفتارى و رسيدن به كمترين رفاه

و لئن أذقنه رحمة منّا من بعد ضرّاء مسّته ليقولنّ هذا لى

«رحمت» - به قرينه «ضرّاء» - كنايه از رفاه و آسايش است. از تنكير «رحمة» - كه براى تقليل است - و نيز از واژه «أذقنا» (چشانديم) مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 51 - 6

6 - انسان ، موجودى كم ظرفيت در ملايمات و ناملايمات

و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض . .. و إذا مسّه الشرّ فذو دعاء عريض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 15،16

15 - انسان ، موجودى كم ظرفيت ، كوته بين و ناسپاس است .

و إنّا إذا أذقنا . .. و إن تصبهم ... الإنسن كفور

اين كه انسان در برخورد با اندك نعمت و يا سختى، تغيير روحيه مى دهد، نشانه كم ظرفيتى او است و اين كه به امكان تغيير و تحول شرايط رفاه نمى انديشد و به آن دلخوش است، نشانگر كوته نظرى او است.

16 - انسان ، گرفتار تناقض در مواجهه با خوشى ها و ناخوشى ها

إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة فرح بها و إن تصبهم سيّئة . ..فإنّ الإنسن كفور

از مضمون آيه شريفه چنين استفاده مى شود كه انسان، در حال رفاه و آسايش يادى از خدا نمى كند; گويى منشأ آن نعمت ها كسى غير خداوند است; ولى زمانى كه ناگوارى به او رو مى آورد، خدا را متهم كرده و ناسپاسى مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 9

9 - خصلت هاى روحى انسان ، داراى تأثير عميق بر شناخت هاى وى *

مستكبرًا كأن لم يسمعها

تعبير «مستكبراً»، در صورتى كه مشعر به عليت باشد، مى فهماند كه «كبر» به عنوان يك روحيه و خصلت بر دريافت هاى معرفتى و حسّى انسان تأثير مى گذارد و چه بسا آن را خنثى مى كند (كأن لم يسمعها).

ص: 430

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 32 - 4

4 - انسان ، همواره در معرض لغزش و غفلت از خدا و فرونهادن مسؤوليت ها *

لكلّ أوّاب حفيظ

واژه «أوّاب» در جايى صادق است كه فرد، گرفتار نوعى غفلت و لغزش شود و يا در معرض چنين مشكلى قرار داشته باشد و نيازمند به آن باشد كه خويش را در مسير توجه به خدا، حفظ كرده يا بدان مسير متوجه سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 48 - 4

4 - لزوم توجه به روحيه تنوع طلب انسان ، در راستاى انگيزش او به سوى ارزش ها *

ذواتا أفنان

از اين كه خداوند براى ترغيب انسان ها به ايمان و حق پذيرى، بر نعمت هاى متنوع تكيه كرده است، مطلب ياد شده را مى توان استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 18 - 8

8 - بهره جستن از خصلت نفع طلبى انسان ها ، از روش هاى قرآن براى تشويق آنان به كار هاى خير و انفاق در راه خداوند

و أقرضوا اللّه . .. يضعف لهم و لهم أجر كريم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 20 - 4

4 - انسان ، در هر مرحله اى از مراحل زندگى دنيوى ( كودكى ، نوجوانى ، جوانى ، ميان سالى و پيرى ) ، داراى روحيه و گرايشى متفاوت با مرحله قبل و مرحله بعد است .

اعلموا أنّما الحيوة الدنيا لعب . .. و تكاثر فى الأمول و الأولد

برداشت ياد شده در صورتى به دست مى آيد كه هر يك از خصلت هاى پنجگانه ياد شده در آيه شريفه، به ترتيب بيانگر يكى از مراحل زندگى انسان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 19 - 1،2

1 - انسان ، موجودى بس بى صبر و ناشكيبا

إنّ الإنسن خلق هلوعًا

«هلوع»، در دو معنا به كار مى رود: 1- جزوع (بى صبر و ناشكيبا); 2- حريص و آزمند (العين). برداشت ياد شده براساس معناى نخست است.

2 - انسان ، موجودى حريص و آزمند

ص: 431

إنّ الإنسن خلق هلوعًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 20 - 1،2

1 - انسان هنگام مبتلا شدن به شرّ و بدى ، بسيار بى صبر و ناشكيبا است .

إذا مسّه الشرّ جزوعًا

«جزع» ضد صبر است; يعنى، بى صبرى و ناشكيبايى (العين و قاموس المحيط).

2 - بى صبرى و ناشكيبايى در برابر بدى ها و شرور ، از ويژگى هاى انسان است .

إذا مسّه الشرّ جزوعًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 21 - 1،2

1 - انسان ، به هنگام دستيابى به خير و خوبى ، از بهره مند شدن ديگران از آن به شدت منع مى كند .

و إذا مسّه الخير منوعًا

2 - بخلورزى و خوددارى از رسيدن خير به ديگران ، از ويژگى هاى انسان

و إذا مسّه الخير منوعًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 15 - 2

2 - انسان ، موجودى بى نهايت طلب و افزون خواه ، در به چنگ آوردن ثروت و قدرت

ثمّ يطمع أن أزيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 6

6 - انسان ها ، هنگام برخوردارى از نعمت و رفاه ، خود را نزد خداوند ، عزّت مند و با كرامت مى پندارند .

فأمّا الإنسن إذا . .. نعّمه فيقول ربّى أكرمن

اكرام در فعل هاى «أكرمه» و «أكرمن»، به يك معنا نيست; زيرا لحن آيه شريفه گوينده «ربّى أكرمن» را نكوهش كرده; با آن كه اكرام را در «أكرمه» پذيرفته است. بنابراين در «أكرمه» مراد «رساندن نفع بدون خوارى و ذلت» است - كه در «مفردات راغب» از معانى اكرام شمرده شده - و در «أكرمن» مقصود «با عظمت شمردن و بى عيب دانستن» است كه در «قاموس» آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 1

1 - رفتار برخى از انسان ها ، بسان كسى است كه خود را شكست ناپذير و تواناترين موجود مى پندارد .

أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

ص: 432

فاعل «يحسب» ضميرى است كه به «الإنسان» در آيه قبل برمى گردد و به قرينه آيات بعد، روى سخن با مؤمنان حقيقى نيست; بلكه كافران و يا آنها و منافقان مورد نظر هستند. بنابراين بايد گفت: عموم «الإنسان»، يا عموم عرفى است و مراد بيشتر مردمى است كه در زمان نزول اين آيات، در مكه بوده و از زمره مؤمنان حقيقى نبودند و يا ارجاع ضمير به آن، به صورت استخدام بوده و تنها بخشى از افرادِ مرجع ضمير، مقصود هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 6 - 1،10

1 - انسان ، داراى طبيعتى ناسپاس در برابر نعمت هاى خداوند

إنّ الإنسن لربّه لكنود

«ال» در «الإنسان» براى جنس است و بر استغراق افراد دلالت دارد. «كنود»، به معناى كفور است. برخى از قبايل عرب، آن را در معناى «عاصى» به كار مى برند. اسناد اين خصلت به عموم مردم، به معناى گرفتار بودن نوع انسان ها به آن است.

10 - « قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : « إنّ الإنسان لربّه لكنود » قال : لكفور الذى يأكل وحده ، و يضرب عبده و يمنع رِفْدَه ;

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) [آيه] «إنّ الإنسان لربّه لكنود» را تلاوت كرده فرمود: [«لكنود» يعنى ]ناسپاس، همان كه به تنهايى غذا مى خورد و غلام خود را مى زند و از بخشش امتناع مىورزد».

760- صلاحيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 4

4 - انسان ها ذاتا شايسته دريافت نعمت هاى خداوند هستند .

لم يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم

برداشت فوق با توجه به برداشت قبل و توضيح آن به دست مى آيد.

761- صُلب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 1

1 - خداوند با گرفتن هر يك از انسان ها از صلب پدرانشان ، آنان را به صحنه وجود آورد .

و إذ أخذ ربك من بنى ءادم من ظهورهم ذريتهم

«ذرية» به معناى نسل است. «ظهر» (مفرد «ظهور») به معناى پشت است كه از آن به صلب تعبير مى شود. ضمير در «ظهورهم» به بنى آدم برمى گردد و «من ظهورهم» بدل براى «من بنى ءادم» است. أخذ نسل بنى آدم از صلب آنان به معناى آفرينش نسل آدمى از صلب پدرانشان است.

ص: 433

762- صورت اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 38 - 3

3 - چهره انسان در قيامت ، نمايانگر فرجام او است .

وجوه يومئذ مسفرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 40 - 4

4 - چهره انسان در قيامت ، نمايشگر فرجام او است .

و وجوه يومئذ عليها غبرة

763- صورت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 8 - 1،5

1 - خداوند ، شكل هر انسان را مطابق خواست خويش ، ترسيم كرده است .

فى أىّ صورة ما شاء ركّبك

5 - هيئت و سيماى هر انسان ، جلوه گاه كرم و ربوبيت الهى است .

بربّك الكريم . .. فى أىّ صورة ما شاء ركّبك

764- صورت انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 20 - 2

2- حيات مجدد انسان ها در قيامت ، با دميده شدن در صورت هاى آنان *

و نفخ فى الصور

«صور» در احتمالى ضعيف به معناى صورت ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 24 - 3

3 - چهره هاى انسان ها در قيامت ، بيانگر فرجام آنها است .

ص: 434

وجوه يومئذ ناضرة . .. و وجوه يومئذ باسرة

765- صورت دهى به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 8

8 - آفرينش انسان از خاك تا صورت آدمى ، مراحل مختلفى داشته است .

أن خلقكم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

«ثمّ» حرف تراخى است و دلالت بر مهلت و مدت مى كند و از طرفى «إذا» فجاييه است و دلالت بر ناگهانى بودن مى كند. جمع بين اين دو، به اين است كه ميان خلق انسان از مبدأ خاك تا صورت انسانى، مراحلى طى شده كه چندان روشن و آشكار نبوده است.

766- ضعف ابداعات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 11

11 - ابداعات و صناعت هاى غير الهى ، همراه با ضعف ها و كاستى ها و غير قابل مقايسه با صنع برتر خداوند

فتبارك اللّه أحسن الخلقين

767- ضعف انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 239 - 8

8 - عجز انسان از فراگيرى احكام الهى بدون تعليم خداوند

كما علّمكم ما لم تكونوا تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 255 - 23

23 - ناتوانى و عجز انسان از دستيابى به علم مطلق الهى

و لا يحيطون بشىء من علمه الاّ بما شاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 435

2 - بقره - 2 - 280 - 13

13 - محدوديّت توانايى انسان ، در شناخت حقيقت و مصالح و مفاسد امور

خير لكم ان كنتم تعلمون

جمله شرطيه «ان كنتم تعلمون»، مى تواند كنايه از جهل و ناآگاهى انسان به صلاح و فساد خويش باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 168 - 15

15 - انسان ، ناتوان از جلوگيرى و دفع مرگ مقدّر خويش

فادرؤا عن انفسكم الموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 28 - 7،8،9،10،11،14

7 - انسان ، ضعيف و ناتوان خلق شده است .

خلق الانسان ضعيفاً

8 - انسان ، موجودى ضعيف در برابر غريزه جنسى

خلق الانسان ضعيفاً

به قرينه آيات گذشته، مراد از «ضعيفاً» مى تواند كم طاقتى انسان در برابر غريزه جنسى باشد.

9 - ضعف و ناتوانى انسان در برابر غريزه جنسى ، ريشه تسهيل قوانين و مقررات ازدواج و روابط جنسى

يريد اللّه ان يخفّف عنكم و خلق الانسان ضعيفاً

10 - ضعف و ناتوانى انسان ، منشأ تسهيل احكام دين از جانب خداوند

يريد اللّه ان يخفّف عنكم و خلق الانسان ضعيفاً

بر اين مبنا كه مراد از تخفيف، سهولت در نفس احكام الهى باشد.

11 - انسان ، ناتوان از تحمل عواقب انحراف از حدود الهى در روابط جنسى

و يريد الّذين يتّبعون الشّهوات ان تميلوا ميلا عظيماً . .. خلق الانسان ضعيفاً

جمله «خلق الانسان ضعيفاً» مى تواند بيانگر علت لزوم پيروى از احكام الهى در ازدواج و اجتناب از پيروى هواپرستان باشد. يعنى قوانين الهى، جوامع را سبكبار خواهد كرد و انحراف از آن موجب مشقت خواهد شد و انسان توان تحمل آن مشقتها را ندارد.

14 - ناتوانى انسان در شناخت قوانين صحيح ، دليل جعل قوانين از سوى خداوند است . *

حرّمت . .. يريد اللّه ان يخفّف عنكم و خلق الانسان ضعيفاً

چون در آيات پيشين سخن از جعل احكام بود، مى توان گفت مراد از «ضعيفاً»، ناتوانى انسان براى جعل قوانين صحيح است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 72 - 6

6 - برخى از مردمان داراى ارزيابى نادرست از مشكلات و مصيبت هاى رسيده و ناتوان از تشخيص نعمت هاى الهى از غير آن

فان اصابتكم مصيبة قال قد انعم اللّه علىّ

ص: 436

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 82 - 16

16 - بشر ، ناتوان از ارائه مفاهيم و تعاليمى همچون قرآن است كه همگون و بدون اختلاف باشد .

و لو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 88 - 16

16 - ناتوانى همه انسان ها و تمامى عوامل در برابر اراده خدا

اتريدون ان تهدوا من اضلّ اللّه و من يضلل اللّه فلن تجد له سبيلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 8

8 - نجاتبخش نبودن قدرت و تمكن مادى از هلاكت و قهر الهى

ألم يروا كم أهلكنا من قبلهم من قرن مكنهم فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 9 - 4،7

4 - كافران، مدعى عدم شايستگى بشر براى احراز مقام رسالت و اختصاص آن به فرشتگان

و لو جعلنه ملكا

7 - مردم عادى از تحمل مشاهده چهره واقعى فرشتگان در دنيا ناتوان هستند.

و لو أنزلنا ملكا لقضى الأمر . .. و لو جعلنه ملكا لجعلنه رجلا

در آيه قبل نزول فرشتگان را به صورت اصلى مشروط به قضاى امر و هلاكت كافران دانست و در اين آيه نزول فرضى فرشته را براى مردم به شكل مردان اعلام مى كند. از اين دو نكته مى توان مطلب بالا را استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 18 - 1

1 - آدميان، مقهور در برابر اقتدار يگانه خداوند هستند.

و هو القاهر فوق عباده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 89 - 24

24 - انسان بدون توكل بر خدا ، ناتوان از پايدارى بر ايمان خويش است .

إلا أن يشاء اللّه . .. على اللّه توكلنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 437

6 - اعراف - 7 - 188 - 1،4

1 - انسان ها ، حتى پيامبران ، بجز در سايه مشيت خدا ، نه بر جلب منفعت توانايى دارند و نه بر دفع ضرر

قل لاأملك لنفسى نفعا و لا ضرا إلا ما شاء اللّه

«ملك» به معناى توانايى و تمكن داشتن است. كلمه «لنفسى» مى تواند قرينه بر اين باشد كه مراد از توانايى بر منفعت، توان جلب منفعت، و مقصود از تمكن بر ضرر، توانايى بر دفع ضرر است.

4 - انسان ها ، حتى پيامبران ، ناتوان از شناسايى سود و زيان خويش هستند .

قل لاأملك لنفسى نفعا و لا ضرا

با توجه به آيه قبل - كه آگاهى پيامبر(صلی الله علیه و آله) را از زمان قيامت نفى مى كرد - و نيز جمله بعد - كه درباره آگاهى نداشتن پيامبر(صلی الله علیه و آله) از غيب است - مى توان گفت جمله «لاأملك . .. » ناظر به تمكن علمى به نفع و ضرر نيز مى باشد. بنابراين «لاأملك» اشاره به اين معنا نيز دارد كه انسان ناتوان از شناسايى منافع و مضار خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 194 - 4

4 - همگان در برابر خدا ، ناتوان و نيازمند و ناچيزند .

إن الذين تدعون من دون اللّه عباد أمثالكم

«مثل»، جمع أمثال، به معناى همانند و همسان است. كلمه «عباد»، كه حاكى از ناتوانى و نيازمندى است ; وجه شبه بين معبودان و عبادت كنندگان ايشان است. يعنى معبودان شما نيز همانند خود شما نيازمند و ناتوان هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 9 - 6

6- انسان از نظر روحى و روانى ، موجودى ضعيف و ناتوان است .

و لئن أذقنا الإنسن منا رحمة ثم نزعنها منه إنّه ليئوس كفور

ذوق (ريشه لغوى أذقنا) به معناى چشيدن غذا براى درك مزه آن است. قرآن، اعطاى نعمت را به چشانيدن غذا تشبيه كرده است تا به اين نكته اشاره كند كه: انسان از نظر روحى و روانى، ضعيف است به گونه اى كه حتى با دستيابى به اندكى از موهبتهاى دنيوى و از دست دادن آن، نمى تواند خويشتن دارى كند و سرانجام به كفر و نااميدى كشيده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 6

6- برخى از انسان ها ، از حفظ دستاورد هاى علمى خويش در همه مراحل زندگى ناتوانند .

و منكم من يردّ إلى . .. لكى لايعلم بعد علم شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 54 - 1،5،10،12

1 - انسان ، در مرحله آغازين آفرينش ، آكنده از ضعف و ناتوانى است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف

ص: 438

«من» در «من ضعف» ابتداييه است و ضَعْف در مقابل «قوّه» معناى شناخته شده اى دارد. آورده شدن «من ضعف» (از ضعف آفريده است) به جاى عبارت ها و يا واژه گانى مانند «ضعيفاً» براى توجه دادن به اين نكته است كه انسان ها، در آغاز خلقت، آكنده از ضعف اند.

5 - بيرون آورنده انسان ها از ناتوانى دوران جنينى و نوزادى و رساننده آنها به كمال جسمانى ، خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف ثمّ جعل من بعد ضعف قوّة

10 - دوران پيرى انسان ها ، دوران ناتوانى و ضعفى ادامه دار است .

ثمّ جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

«شيبة» به معناى پيرى است و آورده شدن آن پس از «ضعفاً» به عنوان عطف بيان، با اين كه «ضعفاً» مقصود را مى رساند، به خاطر يادآورى اين نكته است كه در اين دوران، ضعف، قابل جبران نيست و تا مرگ ادامه دارد.

12 - رساندن انسان ها از دوران ناتوانى جنينى و نوزادى به توان مندى دوران جوانى و سپس فرتوت ساختن آنان ، نشانه توان مندى خداوند بر باز آفرينى انسان ها درقيامت است . *

اللّه الذى خلقكم . .. يخلق ما يشاء

عبارت «يخلق ما يشاء» به قرينه آيه پنجاه - كه در آن، بر توان مندى خداوند بر معاد انسان ها، برهان اقامه شده بود - و نيز آيه پنجاه و پنج - كه درباره برپايى قيامت است - مى تواند درباره معاد و بازآفرينى انسان ها، در قيامت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 15

15 - انسان ، موجودى كم ظرفيت ، كوته بين و ناسپاس است .

و إنّا إذا أذقنا . .. و إن تصبهم ... الإنسن كفور

اين كه انسان در برخورد با اندك نعمت و يا سختى، تغيير روحيه مى دهد، نشانه كم ظرفيتى او است و اين كه به امكان تغيير و تحول شرايط رفاه نمى انديشد و به آن دلخوش است، نشانگر كوته نظرى او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 37 - 1

1- تذكر خداوند ، به ضعف شديد انسان در آزمون هاى مالى و دست كشيدن از اموال

إن يسئلكموها فيحفكم تبخلوا و يخرج أضغنكم

768- ضعف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 49 - 5

5 - ضعف و ناتوانى آدمى در برخورد با مشكلات

و إن مسّه الشرّ فيئوس قنوط

از كاربرد واژه «مسّ» و آمدن صيغه مبالغه «يؤُس» و «قنوط» استفاده مى شود كه انسان با اندك گرفتارى، احساس ضعف و

ص: 439

ناتوانى كرده و دچار يأس و نااميدى مى شود.

769- ضعف تدبير انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 31 - 2،3

2 - انسان ها ، ناتوان از سلطه همه جانبه بر زمين و به كنترل در آوردن همه عوامل طبيعت

و ما أنتم بمعجزين فى الأرض

به عجز درآوردن، ملازم با سلطه يافتن و كتنرل داشتن بر شىء است.

3 - تدبير هاى بشرى براى جلوگيرى از بازتاب هاى گناهان خود ، فاقد تأثير و كارايى است .

و ما أصبكم . .. و ما أنتم بمعجزين فى الأرض

برداشت ياد شده برپايه ارتباط اين قسمت از آيه، با آيه قبل است.

770- ضعف جسمانى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 19

19- منحنى صعود ، قوس رشد و تكامل قواى جسمى و عقلى انسان و منحنى نزول ، قوس ضعف و انحطاط آن قوا است .

لتبلغوا أشدّكم. .. منكم من يردّ إلى أرذل العمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 54 - 7،9،15

7 - از ضَعف به كمال جسمانى رسيدنِ انسان ها و سپس فرتوت و ناتوان شدن آنان ، از آيه هاى خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف . .. و شيبة

9 - رسيدن انسان از مرحله ضعف و ناتوانى به توان مندى ، نشانه علم و قدرت خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف . .. و هو العليم القدير

15 - رساننده انسان از دوران قوّت و توان مندى به دوران ضعف و ناتوانى ، خداوند است .

اللّه الذى . .. جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 9

9 - منحنى صعود ، قوس رشد و تكامل قواى جسمى و عقلى انسان و منحنى نزول ، قوس ضعف و انحطاط آن قوا است .

ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا

ص: 440

771- ضمير ناخودآگاه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 3

3 - آدمى به هنگام گرفتارى و دشواريها و بن بستها، ناخودآگاه خداوند يگانه را به استمداد مى طلبد.

قل من ينجيكم من ظلمت البر و البحر تدعونه تضرعا و خفية

در آيه شريفه روى سخن با مشركان است و زمانى كه مشرك در آن شرايط ويژه فقط خداوند را مى خواند، روشن است كه معبودهاى خيالى از ذهن او دور شده و فطرت توحيدى بر همه پندارهاى موهوم غلبه يافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 7 - 3

3 - انسان ، داراى ضميرى ناخود آگاه و دانسته هايى مى باشد كه غفلت آن را پوشانده است .

فإنّه يعلم السرّ و أخفى

«أخفى» اسم تفضيل است و مخفى تر از «سر» به چيزى تطبيق مى كند كه نه تنها انسان آن را از ديگران مكتوم داشته بلكه خود نيز به آن التفات ندارد، ولى در ذهن او ثبت است.

772- طبع انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 11

11 - جان آدميان ، عجين با بخل و آزمندى

و احضرت الانفس الشح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 34 - 18

18- سرشت انسان با نوعى از ظلم به خويشتن و ناسپاسى عجين است .

إنّ الإنسن لظلوم كفّار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 11 - 4

4- سرشت انسان ، آميخته با عجله و شتابزدگى است .

و كان الإنسن عجولاً

ص: 441

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 29 - 9

9- مورد سرزنش قرار گرفتن و حسرت خوردن بر از دست داده ها ، امورى ناخوشايند بر انسان ها و ناسازگار با طبع آنها

فتقعد ملومًا محسورًا

از اينكه خداوند پيامد افراط و تفريط در انفاق را مورد سرزنش قرار گرفتن و حسرت خوردن ذكر كرده است تا به اين وسيله انسان براى دچار نشدن به آن از افراط و تفريط پرهيز كند، به دست مى آيد كه چنين حالاتى براى انسان ناخوشايند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 81 - 8

8 - جواز بهره گيرى از روزى ها و امكانات ، درگرو تناسب آن با طبع انسان است .

كلوا من طيّبت ما رزقنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 121 - 14

14 - طبيعت انسان ، از مكشوف بودن شرمگاه خود متنفر است و آن را زشت مى شمارد . *

و طفقا يخصفان عليهما

تلاش آدم و حوا(ع) براى پوشاندن خود، حاكى از ناپسند شمردن برهنگى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 22 - 2

2 - تزيين و تجمل ، امرى طبيعى و ارزشى در زندگى انسان

يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه يكى از كاربردهاى عمده مرواريد و مرجان، تزيين و تجمل با آن دو است و خداوند به خاطر اعطاى آنها به انسان ها، بر ايشان منت نهاده و آن را منفعتى براى آنان شمرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 19 - 3

3 - ناشكيبايى و آزمندى ، نهفته در سرشت بشر

إنّ الإنسن خلق هلوعًا

مطلب ياد شده، از تعبير «خلق» درباره صفت «هلوع» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 9 - 3

3 - تلاش بىوقفه و بدون استراحت ، ناهنجار و برخلاف طبيعت خدادادى انسان است .

ص: 442

و جعلنا نومكم سباتًا

جمله «و جعلنا . ..» در مقام امتنان است. توصيف نعمت خواب به اين كه «كار و تلاشِ انسان را قطع مى كند»، بيانگر اين است كه خداوند از او، تلاش بى استراحت نخواسته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 16 - 11

11 - طبيعت انسان ، رفاه دوست و فقرگريز است .

فأمّا الإنسن . .. أكرمن ...أهنن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 4 - 3

3 - انسان به طبع خويش ، داراى تلاش هايى متفاوت ( سودمند و زيان بخش ) و برخوردار از نيروى انتخاب است .

إنّ سعيكم لشتّى

مفاد آيه شريفه ممكن است اختلاف تلاش برخى از انسان ها، با دسته اى ديگر باشد و نيز مى تواند نشانگر اختلاف تلاش هاى گوناگون هر انسان باشد. برداشت ياد شده، ناظر به دومين احتمال است. آيات بعد - كه تلاش هاى خوب و بد را مشخص ساخته - در حقيقت بيانگر قدرت انتخاب و توصيه به برگزيدن تلاش هاى نيك است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 6 - 3

3 - ايمان و عمل صالح ، هماهنگ با ساختار وجودى انسان و نشان باقى ماندن او ، در كامل ترين نظام خلقت است .

أحسن تقويم . .. الذين ءامنوا و عملوا الصلحت

773- طبع انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 48 - 3

3 - كتابت و نگارش با دست راست ، طبيعت اولى انسان ها است .

و لاتخطّه بيمينك

قيد «بيمينك»، تأكيدى است و حاكى از شكل رايج نوشتن در ميان مردم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 28 - 12،16

12 - انسان ها ، به رغم اين كه امكانات شان خدادادى است ، حاضر نيستند بَرده ها و موجودات زيردست شان را در آنها سهيم كنند .

ص: 443

هل لكم من ما ملكت أيمنكم من شركاء فى ما رزقنكم فأنتم فيه سواء

16 - انسان ها ، طبيعتاً ، نگران از دست رفتن حقوق خويش از سوى همسانان خودند .

تخافونهم كخيفتكم أنفسكم

774- طبقه بندى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 8 - 1

1 - تقسيم انسان ها به : تقواپيشگان ، كافران و منافقان ، از طبقه بندى هاى مردم در قرآن

هدًى للمتقين . .. إن الذين كفروا ... و من الناس من يقول ءامنا

775- طغيانگرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 27 - 6

6 - وجود زمينه هاى طغيان و فزون طلبى در انسان

لبغوا فى الأرض

اين كه رفاه و ثروت، انسان ها را به طغيان و فساد مى كشد، نشانگر آن است كه در انسان زمينه طغيانگرى وجود دارد.

776- طمع انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 11

11 - جان آدميان ، عجين با بخل و آزمندى

و احضرت الانفس الشح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 5 - 2

2 - ملاك حليت اشيا ، پاكيزگى و سازگارى آنها با طبع است .

اليوم احل لكم الطيبت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 444

19 - مدثر - 74 - 15 - 2

2 - انسان ، موجودى بى نهايت طلب و افزون خواه ، در به چنگ آوردن ثروت و قدرت

ثمّ يطمع أن أزيد

777- طول عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 20

20- برخى از انسان ها ، پيش از رسيدن به مرحله پايانى پيرى ( أرذل العمر ) زندگى را به درود گفته و از دنيا مى روند .

و منكم من يتوفّى و منكم من يردّ إلى أرذل العمر

778- ظلم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 34 - 13،14،18

13- انسان در برابر نعمت هاى بيكران الهى ، بسيار ستم پيشه و ناسپاس است .

و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنسن لظلوم كفّار

«ظلوم» و «كفّار» صيغه مبالغه است و بر كثرت و فراوانى معناى خود دلالت دارد.

14- انسان به خويشتن ستمكار و در برابر نعمت و احسان ، بسيار ناسپاس است .

و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنسن لظلوم كفّار

مقصود از «ظلوم» بودن انسان، به قرينه بيان نعمتها و داده هاى الهى به وى، ظلم به خويشتن است.

18- سرشت انسان با نوعى از ظلم به خويشتن و ناسپاسى عجين است .

إنّ الإنسن لظلوم كفّار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 8

8 - انسان ، موجودى ظلم پيشه و بس نادان است .

و حملها الإنسن إنّه كان ظلومًا جهولاً

779- ظلم به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 445

14 - عنكبوت - 29 - 40 - 20

20 - ظلم به بندگان ، جزء سنّت هاى خداوند نيست .

و ما كان اللّه ليظلمهم

780- ظهور عجز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 27 - 3

3 - ظهور و بروز ناتوانى انسان ها ، در مقابل قدرت خداوند در آستانه مرگ

و قيل من راق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 30 - 3

3 - لحظه مرگ ، لحظه بروز ناتوانى كامل انسان و حاكميت تام خداوند بر سرنوشت او

إلى ربّك يومئذ المساق

از آن جايى كه قيامت روز حساب و مجازات است، سوق دادن انسان به درگاه خداوند در آن روز، مى تواند نشانگر اين حقيقت باشد كه سرنوشت انسان ها (بهشتى يا جهنمى شدن آنان)، در آن تعيين خواهد شد.

781- عبادات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 25 - 3

3- نيّات ، انگيزه ها و افكار آدمى در عبادت خداوند و احسان به پدر و مادر ، تحت نظارت كامل خداوند است .

و قضى ربّك ألاّتعبدوا إلاّ إيّاه و بالولدين إحسنًا . .. و اخفض لهما جناح الذلّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 38 - 2

2 - بى نيازى مطلق خداوند ، از عبادت انسان ها

فإن استكبروا فالذين عند ربّك يسبّحون له

ص: 446

782- عبرت از تفاوت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 1

1- خداوند ، فراخوان آدميان براى تأمل و درس آموزى از تفاوت رتبه دنيوى انسانها

انظر كيف فضّلنا بعضهم على بعض

783- عبرت از عجز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 37 - 7

7- توجه به استحكام مظاهر طبيعت و ضعف خويش در برابر آنها ، مايه عبرت و پندگيرى است .

لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولاً

ذكر «إنك لن تخرق الأرض و . ..» در واقع توجه دادن به استحكام مظاهر طبيعت و متقابلاً ضعف انسان است كه مى تواند براى آدمى، عبرت آموز باشد.

784- عبوديت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 172 - 8

8 - اشتراك فرشتگان و انسان ها در عبوديت و بندگى خداوند

لن يستنكف المسيح ان يكون عبداً للّه و لاالملئكة المقربون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 118 - 2

2 - تمامى انسان ها بنده و مملوك خداوند هستند .

ان تعذبهم فانهم عبادك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 8

8 - انسان از گذشته هاى دور تاريخ برخوردار از روحيه پرستش بود .

قال يقوم اعبدوا اللّه ما لكم من إله غيره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 447

6 - اعراف - 7 - 172 - 5

5 - خداوند پس از شناساندن خود به انسان ها از آنان خواست تا بر ربوبيت خدا و عبوديت خويش گواه باشند .

و أشهدهم على أنفسهم ألست بربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 92 - 6

6- بشر ، مأمور پرستش و عبوديت خداوند واحد است .

و أنا ربّكم فاعبدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 62 - 4

4 - انسان ها ، بندگان خدايند .

اللّه يبسط الرزق . .. من عباده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 39 - 5

5 - مردم ، بنده خداوند هستند .

يبسط الرزق لمن يشاء من عباده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 30 - 4

4 - همه انسان ها ، عبد و بنده خدايند .

يحسرة على العباد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 8 - 4

4- انسان ، حتى پس از برخوردارى از روحيه عبوديت و خداجويى ، نيازمند بينش يابى و تذكّر

تبصرة و ذكرى لكلّ عبد منيب

تعبير «لكلّ عبد منيب»، مى رساند كه انسان حتى با داشتن روحيه عبوديت و انابه، باز نيازمند تبصرة (بينش يابى) و تذكّر است. ازاين رو خداوند، مظاهر طبيعت را به گونه اى قرار داده تا مايه بينش و تذكّر آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 57 - 2

2 - عبادت و بندگى خلق به درگاه خداوند ، فاقد كمترين سود براى ذات بى نياز او

و ما خلقت . .. إلاّ ليعبدون . ما أُريد منهم من رزق

ص: 448

تعبير «ما اُريد. ..» - در پى «إلاّ ليعبدون» - مى رساند كه حتى عبادت خلق نيز به خاطر آن نيست كه نيازى از خدا را برآورده مى سازد.

785- عبوديت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 17 - 4

4 - همه انسان ها ، بنده خدا هستند ولو به آن معتقد و معترف نباشند .

أضللتم عبادى

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه خداوند مشركانى را كه معبودهاى گوناگونى مى پرستند بندگان خدا خوانده است (عبادى).

786- عجب انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 6

6 - انسان ها ، هنگام برخوردارى از نعمت و رفاه ، خود را نزد خداوند ، عزّت مند و با كرامت مى پندارند .

فأمّا الإنسن إذا . .. نعّمه فيقول ربّى أكرمن

اكرام در فعل هاى «أكرمه» و «أكرمن»، به يك معنا نيست; زيرا لحن آيه شريفه گوينده «ربّى أكرمن» را نكوهش كرده; با آن كه اكرام را در «أكرمه» پذيرفته است. بنابراين در «أكرمه» مراد «رساندن نفع بدون خوارى و ذلت» است - كه در «مفردات راغب» از معانى اكرام شمرده شده - و در «أكرمن» مقصود «با عظمت شمردن و بى عيب دانستن» است كه در «قاموس» آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 1

1 - رفتار برخى از انسان ها ، بسان كسى است كه خود را شكست ناپذير و تواناترين موجود مى پندارد .

أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

فاعل «يحسب» ضميرى است كه به «الإنسان» در آيه قبل برمى گردد و به قرينه آيات بعد، روى سخن با مؤمنان حقيقى نيست; بلكه كافران و يا آنها و منافقان مورد نظر هستند. بنابراين بايد گفت: عموم «الإنسان»، يا عموم عرفى است و مراد بيشتر مردمى است كه در زمان نزول اين آيات، در مكه بوده و از زمره مؤمنان حقيقى نبودند و يا ارجاع ضمير به آن، به صورت استخدام بوده و تنها بخشى از افرادِ مرجع ضمير، مقصود هستند.

ص: 449

787- عجز اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 33 - 3

3 - آدميان و جنيان ، فاقد هرگونه توانايى و قدرت در گريز از عذاب الهى در روز رستاخيز

لاتنفذون إلاّ بسلطن

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه «لاتنفذون . ..» تأكيد فراز اول آيه باشد; بدان معنا كه گريز از مجازات الهى نيازمند قدرت و توان است و شما فاقد هرگونه قدرتيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 35 - 3

3 - خلق ، ناتوان از يارى رسانى به يكديگر و عاجز از عكس العمل دفاعى در مقابل سختى هاى محشر

يرسل عليكما . .. فلاتنتصران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 36 - 1

1 - سختى هاى محشر و ناتوانى مجرمان جن و انس ، در گريز از صحنه آخرت ، نعمتى الهى در خدمت اجراى عدالت

يرسل عليكما شواظ من نار و نحاس . .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

از اطلاق «ءالآء» بر مفاد آيه قبل، مطلب ياد شده قابل برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 10 - 1،3،5

1 - در قيامت ، انسان هيچ قدرتى در برابر خواست خداوند و كيفر هاى او ندارد .

فما له من قوّة

3 - قيامت روز بى ثمر ماندن نيرو هاى درونى و بيرونى انسان ، در برابر حسابرسى كار هاى پنهانى او است .

فما له من قوّة و لا ناصر

5 - « عن أبى بصير فى قوله : « فما له من قوّة و لا ناصر » قال : [ و الظاهر أنّ القائل أبوعبداللّه ( ع ) ] ما له قوّة يقوّى بها على خالقه و لا ناصر من اللّه ينصره إن أراد به سوءاً ;

از ابى بصير [ظاهراً از امام صادق(ع)] درباره سخن خداوند «فما له من قوّة و لا ناصر» روايت شده كه فرمود: [يعنى] آن انسان هيچ نيرويى ندارد كه با آن بر آفريدگارش چيره گردد و اگر خداوند درباره او اراده بدى داشته باشد; ياورى نخواهد داشت كه او را در برابر خدا يارى دهد».

788- عجز اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 450

17 - جاثيه - 45 - 28 - 1

1 - ناتوانى ، هراس و وحشت همه گروه ها و مجموعه ها ، در روز قيامت

و ترى كلّ أمّة جاثية

«جُثُوّ» (مصدر «جاثية») به معناى به زانو نشستن است و در اين جا مى تواند كنايه از هراس، دلهره و تسليم باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 34 - 4

4 - ناتوانى همگان ، از مقاومت در برابر سختى هاى قيامت

يوم يفرّ المرء

فرار مردان - با توجّه به اين كه ترجيح فرار بر قرار به ويژه براى مرد تحمل نوعى زبونى و حقارت است - نشانگر سنگينى مشكلات قيامت و ناتوانى همه انسان ها از تحمّل آن است.

789- عجز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 5 - 15

15 - انسان در عين دارا بودن اختيار در عبادت خدا ، بدون اعانت او بر انجام آن توانا نيست .

إياك نعبد و إياك نستعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 6 - 6

6 - انسان بدون يارى شدن از جانب خدا ، از راهيابى به صراط مستقيم ناتوان است .

إهدنا الصرط المستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 24 - 1،2

1 - انسان ها در همه ادوار و اعصار از آوردن همانند حتى براى سوره اى از سوره هاى قرآن ناتوانند .

فأتوا بسورة . .. فإن لم تفعلوا و لن تفعلوا

حرف «لن» براى نفى هميشگى و ابدى است، لذا «لن تفعلوا» (هرگز همانند براى قرآن نمى آوريد) دلالت براين دارد كه: بشر در هيچ عصرى نمى تواند همانند براى قرآن بياورد.

2 - ناتوانى انسان ها از آوردن همانند براى قرآن ، از پيشگويى هاى قرآن است .

و لن تفعلوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 451

1 - بقره - 2 - 128 - 11

11 - انسان در هر مقام و منزلتى ، ناتوان از اداى وظايف الهى خويش است .

و تب علينا

از آن جا كه ابراهيم و اسماعيل (ع) از گناه و معصيت منزهند، ولى در عين حال به درگاه خدا توبه مى كنند و تقاضاى پذيرفته شدن آن را دارند نكاتى به دست مى آيد; از جمله اينكه: انسان در هر منزلتى - هر چند منزلت پيامبران باشد - نمى تواند وظيفه عبوديت خويش را به درگاه خدا ادا كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 134 - 3

3 - آدمى توان جلوگيرى از تحقق وعده ها و برنامه هاى خداوند و گريز از آن را ندارد.

إن ما توعدون لأت و ما أنتم بمعجزين

در لسان العرب آمده است: «معنى الاعجاز الغوث و السبق». يعنى اعجاز فرو نهادن و پيشى گرفتن است. «معجزه» اسم فاعل آن، به معنى فروگذارنده و پيشى گيرنده است. يعنى شما نمى توانيد از بروز قيامت و وعده هاى خداوند جلوگيرى كنيد و يا بر آن پيشى گيريد و از شمول آن خارج گرديد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 53 - 6

6 - دفع عذاب استيصال ، به هنگام وقوع آن ، در توان هيچ كس نيست .

قل إى و ربى إنه لحق و ما أنتم بمعجزين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 34 - 8

8- ناتوانى انسان از شناخت همه نعمت هاى الهى

و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها

ناتوانى انسان از شمارش نعمتهاى الهى ممكن است به اين دليل باشد كه او از شناخت بسيارى از نعمتهاى الهى عاجز است، تا چه رسد به شمارش همه آنها.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 46 - 3

3- انسان ها ، هر چند از همه امكانات و استعداد هاى خويش بهره جويند ، باز در برابر قدرت نامحدود خداوند ناتوانند .

و قد مكروا مكرهم و عند الله مكرهم و إن كان مكرهم لتزول منه الجبال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 84 - 4

4- انسان در برابر اراده خداوند ، موجودى ناتوان است .

ص: 452

فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 46 - 8

8- توانايى هاى انسان در برابر عذاب الهى ، فاقد كارآيى است .

أو يأخذهم فى تقلّبهم فما هم بمعجزين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 37 - 3

3- انسان ها ، ناتوان تر از آنند كه با غرور و گردن فرازى ، بتوانند رخنه اى در زمين ايجاد كنند و يا قامت خود را به كوه ها برسانند .

و لاتمش فى الأرض مرحًا إنك لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولاً

«لن» براى نفى ابدى است و دلالت بر تعجيز دارد و در اين آيه، حكايت از آن دارد كه: انسان، از شكافتن زمين با گامهاى سرمستانه خود و عاجز و ناتوان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 44 - 12

12- آدميان ، از درك عميق و فهم كامل تسبيح همه موجودات هستى براى خداوند ، ناتوانند .

و لكن لاتفقهون تسبيحهم

بنابر اينكه مخاطب آيه، همان گونه كه از ظاهر آن برمى آيد، انسانها باشد، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 88 - 1،3،4،8

1- مأموريت پيامبر (صلی الله علیه و آله) به اعلام ناتوانى انس و جن در آوردن همانند قرآن

قل لئن اجتمعت الإنس و الجنّ . .. لايأتون بمثله

3- قرآن ، حاوى حقايق ، آموزه ها و معارفى است كه انس و جن هرگز توان دست يافتن به آن حقايق را ، بدون وحى پيدا نخواهند كرد .

قل لئن اجتمعت الإنس و الجنّ على أن يأتوا بمثل هذا القرءان لايأتون . .. ظهيرًا

ناتوانى انسانها و جنيان از آوردن همانندى براى قرآن، مطلق است و شامل معارف و آموزه هاى آن نيز مى شود.

4- نيرو هاى بشرى و جنى ، حتى در صورت پشتيبانى و هميارى يكديگر ، از آوردن همانند قرآن و هماوردى با آن ، عاجزند .

قل لئن اجتمعت . .. و لو كان بعضهم لبعض ظهيرًا

8- عجز انسان از آوردن همانند قرآن ، بيانگر دانش و توان اندك وى در برابر خداست .

و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً . .. قل لئن اجتمعت ... لايأتون بمثله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 453

10 - كهف - 18 - 23 - 5

5- حوادث آينده ، از علم و قدرت قطعى انسان خارج است .

و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلك غدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 41 - 5

5- انسان ، از مقابله با اراده ناتوان است .

فتصبح صعيدًا زلقًا . أو يصبح ماؤها غورًا فلن تستطيع له طلبًا

«لن» براى نفى هميشگى است. جمله «لن تستطيع له طلباً» يعنى، اگر خداوند بخواهد آب ها را فرو ببرد، كسى نمى تواند در جست وجوى آن برآمده و موفق به يافتن آن گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 78 - 4

4- اسباب و علل اعطاى مال و اولاد ، از امور غيبى بوده و از حيطه آگاهى انسان ها بيرون است .

أطّلع الغيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 46 - 4

4- عذاب الهى بسيار سخت و انسان در برابر آن ، بسيار ناتوان است .

و لئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّك ليقولنّ يويلنا

اين كه كافران لجوج، با لمس و احساس اندك عذاب الهى، اعتراف به حق مى كنند، بيانگر شدت عذاب الهى و ضعف انسان در برابر آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 73 - 4

4 - بشر ، بدون هدايت وحى ، ناتوان از شناخت و پيمودن راه درست

و إنّك لتدعوهم إلى صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 21 - 17

17 - هيچ كس بيرون از مشيت خدا و بدون برخوردارى از فضل و رحمت او ، قادر بر مخالفت با شيطان و اجتناب از فحشا و منكرات نيست .

لاتتّبعوا خطوت الشيطن . .. و لولا فضل اللّه عليكم و رحمته ما زكى منكم من أحد أب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 454

12 - نور - 24 - 35 - 16

16 - ذات خداوند ، حقيقتى دست نايافتنى و غير قابل شناخت براى بشر

اللّه نور السموت و الأرض مثل نوره كمشكوة . .. نور على نور

برداشت ياد شده، بر اساس اين دو نكته اى است كه در «تشبيه نور خدا» وجود دارد: 1- به جاى تشبيه ذات خدا، يكى از اوصاف او - كه نور باشد - مورد تشبيه قرار گرفت در حالى كه آيه شريفه، در مقام معرفى خود خداوند است. 2- نور خدا - كه امرى نامحسوس است - به چند چيز محسوس و قابل شناخت براى همگان تشبيه شده است. بنابراين ذات خدا، شناختنى نيست و آنچه قابل شناخت است، صفات او مى باشد. اين شناخت نيز در محدوده شناخت محسوسات ميسر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 60 - 8

8 - فرايند رويش درختان در دامان طبيعت ، خارج از قلمرو توان بشر

ما كان لكم أن تنبتوا شجرها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 49 - 12

12 - بشر ، ناتوان از ارائه كتابى برتر و هدايت كننده تر از قرآن و تورات

قل فأتوا بكتب . .. هو أهدى ... إن كنتم صدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 68 - 5

5 - بشر ، فاقد صلاحيت گزينش پيامبر و تشريع قانون براى مردم

و ربّك . .. يختار ما كان لهم الخيرة

«خيرة» به معناى «تخيّر» (اختيار كردن) است; مانند «طيرة» كه به معناى «تطيّر» مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 22 - 1

1 - انسان ها ، هيچ گاه ، قدرت ناتوان كردن خداوند را ندارند .

و ما أنتم بمعجزين فى الأرض و لا فى السماء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 68 - 3

3 - انسان ، در جلوگيرى از تحليل و سستى قواى خويش به هنگام پيرى ، ناتوان است .

و من نعمّره ننكّسه فى الخلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 455

15 - ص - 38 - 10 - 2،7،8

2 - بشر از فرمانروايى بر جهان هستى ، محروم و ناتوان است .

أم لهم ملك السموت و الأرض و ما بينهما

7 - بشر ، ناتوان از صعود كامل به تمامى آسمان ها و دستيابى به همه حقايق عالم

فليرتقوا فى الأسبب

«سبب» (مفرد «أسباب») به معناى ريسمانى است كه به وسيله آن فرد از درخت خرما و مانند آن بالا مى رود و مقصود از آن مى تواند وسيله صعود به آسمان ها باشد. برداشت ياد شده نيز مبتنى بر اين احتمال است. گفتنى است: امر «ليرتقوا» در تعجيز به كار رفته است; يعنى، به دنبال وسيله هاى صعود برويد; ولى هرگز نمى توانيد.

8 - بشر ، ناتوان از دستيابى به حقايق مربوط به گزينش پيامبران و برگزيدن رسولان الهى به انتخاب خود

فليرتقوا فى الأسبب

برداشت ياد شده مبتنى بر اين ديدگاه است كه امر «فليرتقوا» مربوط به انتخاب پيامبران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 51 - 9،10

9 - ناتوانى انسان ها در دنيا ، از دفع عذاب الهى و پيامد هاى هلاكت بار ستم خويش

و الذين ظلموا من هؤلاء سيصيبهم سيّئات ماكسبوا و ما هم بمعجزين

10 - انسان ها ، مقهور اراده و قدرت خدا هستند .

و ما هم بمعجزين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 3 - 7

7 - مفاهيم وحى ، قبل از نزول در قالب واژگان عرب ، مفاهيمى فراتر از عقل بشر بوده است .

إنّا جعلنه قرءانًا عربيّا لعلّكم تعقلون

از اين كه فلسفه عربى بودن قرآن، خردورزى در آن قرار داده شده است، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 13 - 11

11 - دستاورد هاى بشرى در زمينه تسخير طبيعت و موجودات ، مرهون توفيق و امداد الهى است ; نه توانايى انسان .

و ما كنّا له مقرنين

«إقران» (مصدر «مقرنين»)، به معناى قدرت داشتن و توانا بودن بر چيزى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 82 - 7

7 - پروردگار گستره هستى ، فراتر از دسترسى انديشه بشر و منزّه از توصيف هاى خلق

سبحن ربّ السموت و الأرض ربّ العرش عمّا يصفون

ص: 456

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه «سبحان . .. عمّا يصفون» نظر به همه خلق داشته باشد و از آن جهت كه عام است، شامل مشركان نيز بشود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 20 - 4

4- انسان بى اتكا به پروردگار ، ناتوان از مبارزه با ظلم و كفر

و إنّى عذت بربّى و ربّكم

موسى(ع) با اين كه در سير دعوت به توحيد و رهايى بندگان براى رفع استثمار و ترويج توحيد، از «سلطان مبين» برخوردار بود; با اين حال خويش را در برابر هجوم دشمنان نيازمند به حمايت و امداد پروردگار مى ديد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 2 - 4

4 - ناتوانى بشر از ارائه كتاب ، برنامه و معارفى فراتر از قرآن و يا همانند آن

تنزيل الكتب من اللّه العزيز

برداشت بالا با توجه به دو نكته زير به دست مى آيد: الف) از ارتباط ميان «تنزيل الكتاب» با وصف «العزيز» نوعى تحدى استفاده مى شود. ب) مطرح ساختن عزت و شكست ناپذيرى خداوند در مورد قرآن، در ابعاد مختلفى تصوير مى شود; از جمله در بُعد محتوايى و لفظى آن.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 20 - 3

3 - انسان ، بدون روشنگرى هاى وحى ، ناتوان از درك عميق بسيارى از حقايق هستى

هذا بصائر للناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 2 - 4

4- ناتوانى بشر از ارائه كتاب ، برنامه و معارفى فراتر از قرآن

تنزيل الكتب من اللّه العزيز

از ارتباط ميان «تنزيل الكتاب» با وصف «العزيز» نوعى تحدى استفاده مى شود طرح عزت و شكست ناپذيرى خداوند در زمينه نزول قرآن در ابعاد مختلفى تصوير مى شود و از جمله در بعد محتوايى و لفظى آن.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 26 - 10

10- توانمندى هاى فكرى و مادى بشر ، بى اثر در مقابله با عذاب محتوم الهى

و لقد مكّنّ-هم . .. فما أغنى عنهم سمعهم و لا أبصرهم و لا أفئدتهم من شىء

واژه «مكّنّا» اشاره به توانمندى مادى و واژه هاى «سمع»، «أبصار» و »أفئدة» اشاره به ابزار علمى و معرفتى است كه هيچ يك

ص: 457

از اينها براى قوم عاد ثمر نبخشيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 34 - 3،4

3 - بشر ، ناتوان از آوردن سخنى نو و پرطراوت چون قرآن

فليأتوا بحديث مثله

امر در «فليأتوا» براى تعجيز و بيان ناتوانى بشر از آوردن سخنى مانند قرآن است.

4 - عجز آدميان از آوردن سخنى همچون قرآن ، برترين گواه بر الهى بودن آن

فليأتوا بحديث مثله إن كانوا صدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 16 - 3

3 - انديشه بشر ، ناتوان از درك برخى حقايق عالم

إذ يغشى السدرة مايغشى

از اين كه پوشش «سدرة المنتهى»، به صورت مبهم (آنچه مى پوشاند) آمده است; مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 24 - 1

1 - عجز و ناتوانى انسان ، در دستيابى به تمامى تمنيات و آرزو هاى خويش

أم للإنسن ما تمنّى

استفهام در عبارت «أم للإنسان» انكارى است; يعنى، «ليس للإنسان ماتمنّى».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 35 - 2

2 - علم غيب و آگاهى به فرجام امور ، غيرقابل دسترسى براى انسان

أعنده علم الغيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 69 - 1

1 - تشكيل دادن ابر و ريزاندن باران از آن ، خارج از قلمرو توانايى بشر

ءأنتم أنزلتموه من المزن

«مزن» به معناى ابر است. استفهام در «ءأنتم...» استفهام انكارى و معادل حرف نفى است; يعنى، شما نمى توانيد آبى را كه مى نوشيد، از ابر فرود آوريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 458

18 - واقعه - 56 - 72 - 1

1 - ايجاد و آفرينش درخت آتش زنه ، خارج از قلمرو توانايى بشر

ءأنتم أنشأتم شجرتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 78 - 2

2 - لوح محفوظ ، كتابى غير قابل دسترسى براى بشر

فى كتب مكنون

«مكنون» به معناى نهفته و پنهان است. مقصود از آن، پنهان بودن محتويات لوح محفوظ از ديد بشر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 85 - 3

3 - انسان ، ناتوان از مشاهده و درك حضور خداوند و فرشتگان در كنار محتضر

و نحن أقرب إليه منكم و لكن لاتبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 86 - 6

6 - ناتوانى انسان براى گريز از مرگ ، نشانه آن است كه او تحت قيمومت و تدبير خداوند قرار دارد .

فلولا إن كنتم غير مدينين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 4 - 22

22 - ناتوان بودن همگان ، حتى پيامبران ، از مصونيت بخشيدن به انسان در برابر عذاب الهى

و ما أملك لك من اللّه من شىء

با توجه به اين كه استغفار براى رفع عذاب صورت مى گيرد; جمله «و ما أملك. ..» مى رساند كه چنانچه استغفار، مورد پذيرش خداوند قرار نگيرد، من در برابر عذاب الهى كار ديگرى نمى توانم انجام دهم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 3 - 2

2 - شناخت ژرفاى حقيقت و عظمت قيامت ، بس دشوار و دست نايافتنى براى بشر

و ما أدريك ما الحاقّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 22 - 5

5 - هيچ كس ، توانايى پناه دادن به انس و جن در برابر عذاب الهى را ندارد .

ص: 459

و لن أجد من دونه ملتحدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 5

5 - ناتوانى و نادانى انسان ، در آغاز تولد

ذرنى و من خلقت وحيدًا

كلمه «وحيداً» مى تواند حال براى مفعول محذوف باشد; يعنى، «خلقته منفرداً». بر اين اساس و به قرينه آيات بعد (و جعلت له مالاً ممدوداً ...)، مقصود از «خلقت وحيداً»، ناتوانى و نادارى انسان در آغاز تولد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 27 - 2

2 - شناخت حقيقت دوزخ ، بس دشوار و دست نيافتنى براى بشر

و ما أدريك ما سقر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 3 - 3

3 - آگاهى از صالح يا ناصالح بودن افراد ، براى همگان مقدور نيست .

و مايدريك

«ما» براى استفهام است و جمله «مايدريك. ..» (چه چيز تو را آگاه مى سازد)، نشانگر بسته بودن راه آگاهى براى مخاطب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 29 - 4

4 - انسان ، بدون خواست خداوند ، حتى از خواستن و تصميم گرفتن نيز عاجز است .

و ما تشاءون إلاّ أن يشاء اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 14 - 2

2 - هيچ كس ، قدرت فرار از عذاب هاى الهى را ندارد .

ألم تر كيف فعل . .. إنّ ربّك لبالمرصاد

كمين زدن خداوند در راه خطاكاران، كنايه از نبود هيچ راه گريزى از تهديدهاى او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 5

5 - توجه به همراه بودن زندگانى با سختى ها ، مايه پى بردن انسان به ضعف خويش در برابر خداوند

فى كبد . أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

ص: 460

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اخلاص - 112 - 1 - 9،17

9 - ذات خداوند ، حيرت افزا و غير قابل شناخت است .

اللّه

«اَلِهَ»; يعنى، متحير ماند. برخى اهل لغت در كلمه «اللّه»، اين معنا را مقصود مى دانند. (مفردات)

17 - « قال الباقر ( ع ) معنى قوله « اللّه أحد » المعبود الذى يأله الخلق عن ادراكه و الإحاطة بكيفيته فرد بإلهيته متعال عن صفات خلقه ;

امام باقر(ع) فرمود: . .. معناى قول خدا «اللّه أحد»،[اين است كه او] معبودى است كه مخلوقات از درك حقيقت او و احاطه بر چگونگى او حيران و سرگردان اند. او در اله بودن خود يكتا است و بالاتر از صفات مخلوقات خود است».

790- عجز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 38 - 6

6 - ناتوانى بشر از آوردن سوره اى همانند يكى از سوره هاى قرآن ، نشانه بارز آسمانى بودن قرآن است .

قل فأتوا بسورة مثله و ادعوا من استطعتم من دون اللّه إن كنتم صدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 1

1 - هيچ كس حتى پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) ، جدا از مشيت خداوند ، توانايى جلب منفعت و دفع ضرر از خويشتن را ندارد .

قل لاأملك لنفسى ضرّاً و لانفعاً إلا ما شاء اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 50 - 1

1 - راه نجات به هنگام وقوع عذاب استيصال بسته است و هيچ كس را توانايى دفع آن نيست .

قل أرءيتم إن أتيكم عذابه بيتاً أو نهاراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 3 - 10

10- انسان ، ناتوان از تشخيص زمان مرگ خويش و پايان زندگانى بشر در دنيا

يمتعكم متعًا حسنًا إلى أجل مسمًّى

نكره آمدن «أجل» اشاره به اين دارد كه: پايان زندگى انسانها، هر چند مشخص و معين است، ولى براى آنان ناشناخته مى ماند و راهى براى آگاهى به آن ندارند. قابل ذكر است كه مراد از «أجل» مى تواند پايان زندگى هر فرد باشد و محتمل است مقصود از

ص: 461

آن، پايان زندگانى مجموعه انسانها در دنيا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 14 - 1،6،9

1- انسان ها و معبود هاى دروغينشان ، ناتوان از آوردن ده سوره هم طراز قرآن

قل فأتوا بعشر سور مثله . .. فإلّم يستجيبوا لكم

ظاهر اين است كه خطاب در «لكم» و «اعملوا» - به قرينه «فهل أنتم مسلمون» - متوجه مشركان باشد. براين اساس، ضمير فاعلى در «يستجيبوا» به «من استطعتم» باز مى گردد; يعنى، [اى پيامبر ! به مشركان بگو:] اگر كسى و از جمله معبودهايتان، براى آوردن همانند قرآن - به خاطر عجزشان - دعوت شما را اجابت نكردند ... .

6- قرآن ، به دليل ناتوانى همگان از آوردن كتابى همسان آن ، نشانه يكتايى خدا و نبود هيچ معبودى شايسته پرستش جز او

فإلّم يستجيبوا لكم فاعلموا . .. أن لا إله إلاّ هو

«أن لا إله إلاّ هو» - كه حاكى از يكتايى خدا و ضرورت توحيد عبادى است - عطف بر «أنما أُنزل . ..» مى باشد لذا جزاى شرط (فإلّم يستجيبوا) خواهد بود و حكايت از آن دارد كه قرآن، به دليل ناتوانى بشر از آوردن همانند براى آن، خود نشانه اى بر توحيد است.

9- ناتوانى همگان ، از آوردن همانند براى قرآن ، دليل لزوم پذيرش اسلام و تسليم شدن در برابر خداست .

فإلّم يستجيبوا لكم . .. فهل أنتم مسلمون

برداشت فوق ، با توجه به حرف «فاء» كه جمله «هل أنتم . ..» را بر «فإلّم يستجيبوا ...» تفريع كرده است ، استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 30 - 4

4- همگان ، ناتوان از دفع كيفر هاى خداوند و عاجز از يارى كردن گرفتاران به عذاب الهى اند .

من ينصرنى من الله

استفهام در جمله «من ينصرنى . ..» استفهام انكارى است. «نصر» به معناى يارى كردن است و چون در آيه با حرف «من» متعدى شده، معناى نجات و خلاص در آن تضمين شده است. بنابراين معناى «من ينصرنى ...» چنين مى شود: هيچ كس نمى تواند مرا از عقاب الهى نجات دهد اگر آنان را طرد كنم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 33 - 5

5- هيچ كس ، توان ايستادگى در برابر مشيت الهى را ندارد .

إنما يأتيكم به الله إن شاء و ما أنتم بمعجزين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 63 - 12

12- همگان از دفع كيفر هاى خداوند و يارى گرفتاران به عذاب هاى او ناتوانند .

فمن ينصرنى من الله إن عصيته

ص: 462

فعل «ينصر» به دليل آنكه با «من» متعدى شده ، متضمن معناى «ينجى» (نجات مى دهد) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 66 - 12

12- همگان ، از دفع كيفر ها و عذاب هاى الهى ناتوانند .

إن ربك هو القوىُّ العزيز

بيان اقتدار و شكست ناپذيرى خداوند ، با جمله اى كه حاوى حصر است و قدرت و اقتدار را از ديگران نفى مى كند ، اشاره به اين حقيقت دارد كه: هيچ كس در برابر اراده خداوند ، تاب مقاومت نخواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 81 - 9

9- آدميان ، ناتوان از ضربه زدن به فرشتگان حتى در صورتى كه آنان ، به شمايل انسان ها باشند .

يلوط إنا رسل ربك لن يصلوا إليك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 21 - 24

24- اكثريت مردم به جريان امور به تدبير خدا و توان او بر انجام مشيّتهايش و ناتوانى همگان در برابر او ، ناآگاهند .

و الله غالب على أمره و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 34 - 10

10- خواست انسان ها و تلاش آنان در برابر اراده خداوند ، شكست خورده و بى ثمر است .

فصرف عنه كيدهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 67 - 11

11- هيچ كس و هيچ تدبير و برنامه اى نمى تواند از اجراى تقديرها ، مشيت ها و فرمان هاى تكوينى خدا جلوگيرى كند .

ما أُغنى عنكم من الله من شىء إن الحكم إلاّ لله

«اغناء» (مصدر اُغنى) از غَنا و به معناى كفايت كردن و منع نمودن است (برگرفته شده از لسان العرب). «من شىء» مفعول براى «ما اُغنى» و «من الله» حال براى «شىء» مى باشد. بنابراين جمله «ما اُغنى عنكم ...» چنين معنا مى شود: من [با تدبير خويش ]كفايت نمى كنم و باز نمى دارم چيزى (بلا و مصيبتى) را كه از ناحيه خداوند [مقدّر] باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 68 - 7

7- تقدير ها و مشيت هاى الهى ، حاكم بر تدبير بندگان است .

ص: 463

و لما دخلوا من حيث أمرهم أبوهم ما كان يغنى عنهم من الله من شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 34 - 3

3- هيچ كس نمى تواند از نزول عذاب الهى جلوگيرى كند .

و ما لهم من الله من واق

«واق» اسم فاعل از «وقاية» است و «وقايه» به معناى مصون داشتن و محافظت كردن است. مقصود از «من الله» به قرينه جمله هاى قبل «من عذاب الله» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 35 - 7

7- آدميان در حيات دنيا از تصور و درك صحيح بهشت و ويژگى هاى آن ، ناتوانند .

مثل الجنة التى وعد المتقون

برخى برآنند كه كلمه «مثل» در آيه شريفه به معناى شبيه و مانند مى باشد و به اين نكته اشاره دارد كه آنچه در بيان بهشت ذكر مى شود به عنوان مشابه است و گرنه واقعيت و حقيقت آن چيزديگرى است كه نمى توان آن را توصيف كرد; زيرا بشر در تنگناى حيات دنيا از ادراك آن ناتوان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 22 - 14

14- بشر ، هيچ گاه قادر به خزينه كردن آب در آسمان ( ابر ها ) نيست .

و ما أنتم له بخزنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 18 - 2

2- انسان ها ، توان شكرگزارى مطلوب و اداى حق نعمت هاى بى شمار خداوند را ندارند .

و إن تعدّوا نعمة الله لاتحصوها إن الله لغفور رحيم

از اينكه خداوند پس از بيان نعمتهاى بى شمار بر بندگان، خود را با صفت «غفور» (آمرزنده) توصيف مى كند، مى توان استفاده كرد كه انسانها از عهده شكر نعمتهاى فراوان الهى بر نخواهند آمد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 110 - 6،7

6 - هيچ كس ، توان احاطه يافتن بر علم و معلومات خداوند را ندارد .

يعلم ما . .. و لايحيطون به علمًا

مراد از احاطه علمى به خداوند، به قرينه صدر آيه، احاطه به دانسته ها و اسرار نهفته در كارهاى او است.

7 - آدميان ، از وقوف بر همه اسرار و ملاك هاى افعال خداوند ناتوان اند .

ص: 464

و لايحيطون به علمًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 1،2،4

1 - با فرارسيدن زمان برپايى قيامت بر اثر صيحه و فرياد مرگ بار ، انسان ها از هرگونه توصيه و اندك سفارشى ، ناتوان خواهند شد .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية

نكره آمدن «توصية» مى تواند براى تقليل باشد.

2 - با فرارسيدن زمان برپايى قيامت بر اثر صيحه و فرياد مرگ بار ، انسان ها از مراجعه به كسان خود ناتوان خواهند بود .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

4 - انسان ها به وقت شنيدن صيحه و فرياد سهمگين در آستانه برپايى قيامت ، از هرگونه تحرك و عملى ناتوان خواهند بود .

صيحة وحدة . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه ناتوانى انسان ها از توصيه و مراجعه به كسان خود، به عنوان مثال و مصداق آمده و مقصود اصلى بيان ناتوانى كامل بشر در برابر مشيت خداوند به برپايى قيامت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 66 - 6

6 - انسان ها ، در برابر مشيت و اراده الهى ناتوان اند .

و لو نشاء لطمسنا على أعينهم . .. فأنّى يبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 67 - 4

4 - انسان ها در برابر مشيت خداوند ناتوان اند .

و لو نشاء لمسخنهم على مكانتهم . .. و لايرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 160 - 2

2 - تمامى انسان ها ، به جز بندگان مخلَص خدا ، از توصيف شايسته او ناتوان هستند .

سبحن اللّه عمّا يصفون . إلاّ عباد اللّه المخلصين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 36 - 13

13 - ناتوانى همگان از هدايت گمراه شده الهى

و من يضلل اللّه فما له من هاد

ص: 465

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 37 - 2

2 - ناتوانى همگان ، از گمراه كردن هدايت يافته الهى

و من يهد اللّه فما له من مضلّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 5

5 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، به ناتوانى خود و قدرت يارى رسانى خداوند پى برده و اعتراف مى كنند .

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 29 - 7

7 - هيچ قدرتى ، توانايى دفاع كردن از مردم در برابر عذاب الهى را ندارد .

فمن ينصرنا من بأس اللّه إن جاءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 33 - 6

6 - هيچ كس ، توانايى هدايت كردن گمراه شدگان الهى را ندارد .

و من يضلل اللّه فما له من هاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 10 - 5

5 - انسان ها بدون استمداد از شريعت الهى ، از حل اختلافات خويش ناتوان اند .

و ما اختلفتم فيه من شىء فحكمه إلى اللّه

چنانچه جمله «فحكمه. ..» در مقام انشا باشد از ارجاع حكم به خداوند، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 31 - 1،2

1 - انسان ها ، هيچ گونه راه فرار و گريزى در برابر قدرت الهى ندارند .

و ما أنتم بمعجزين فى الأرض

كلمه «معجزين» (از ماده «عجز») به معناى به عجز در آوردن است; اما اين كلمه در بسيارى از آيات قرآن به معناى فرار كردن از حيطه قدرت الهى و از چنگال عذاب او آمده است (كه لازمه معناى لغوى آن مى باشد).

2 - انسان ها ، ناتوان از سلطه همه جانبه بر زمين و به كنترل در آوردن همه عوامل طبيعت

و ما أنتم بمعجزين فى الأرض

به عجز درآوردن، ملازم با سلطه يافتن و كتنرل داشتن بر شىء است.

ص: 466

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 7 - 12

12 - ناتوانى مردم از درك بعضى از مصالح اجتماعى خويش و نياز آنان به رهبرى الهى

لو يطيعكم فى كثير من الأمر لعنتّم

تعبير «لعنتّم» مى رساند كه مردم، تمايلاتى دارند كه اگر بنا باشد رهبرى جامعه از تمايلات آنان پيروى كند، خود مردم به مشقت مى افتند و اين نيست مگر از آن جهت كه تمايلات و آراى آنان، در چنين مواردى، غير واقع بينانه و مخالف مصالح واقعى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 61 - 4

4 - زمان برپايى رستاخيز ، خارج از قلمرو دانش بشر

و ننشئكم فى ما لاتعلمون

«ما»ى موصوله در «فيما»، مى تواند كنايه از كيفيت خلقت اخروى و يا كنايه از زمان حيات مجدد يافتن انسان در آخرت باشد. برداشت بالا بر پايه احتمال دوم است; يعنى، ما مرگ را بر اين اساس مقدر كرديم كه در زمانى كه نمى دانيد، شما را بار ديگر ايجاد كنيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 47 - 1

1 - ناتوانى همگان از نجات پيامبر (صلی الله علیه و آله) از كيفر الهى ، در صورت دروغ بستن آن حضرت بر خداوند

فما منكم من أحد عنه حجزين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 14 - 1

1 - شناخت ژرفاى حقيقت و عظمت روز قيامت ( روز داورى ميان اهل حق و باطل ) ، بس دشوار و دست نايافتنى براى بشر

و ما أدريك ما يوم الفصل

از تعبير «و ما أدراك. ..»(چه چيز آگاه ساخت تو را...) استفاده مى شود: قيامت، حقيقتى بس بزرگ و عميق است كه كسى به درستى و شايستگى از آن آگاه نيست و تنها در پرتو وحى الهى، قابل شناخت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 39 - 3

3 - ظهور ناتوانى كامل بشر ، در برابر خداوند در عرصه قيامت

فإن كان لكم كيد فكيدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 37 - 11

ص: 467

11 - ناتوانى همگان ، از گفتوگوى خودسرانه با خداوند در قيامت

لايملكون منه خطابًا

مرجع ضمير فاعلى «لايملكون»، موجودات عاقلى است كه از «ما بينهما» دانسته مى شود. «منه» حال براى «خطاباً» و حرف «من» براى اتصال و ارتباط است. مفاد آيه اين است كه در رابطه با خداوند، هيچ سخنى براى آنان مقدور نيست. به قرينه آيه بعد، مى توان گفت: مراد كلام نادرست و شفاعت غير مأذون است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 16 - 2

2 - انسان ها در قيامت ، مقهور نظام كيفرى خداوند و ناتوان از هرگونه استتار و مقاومت

و ما هم عنها بغائبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 17 - 1

1 - شناخت حقيقت قيامت ، براى همگان ميسّر نيست .

و ما أدريك ما يوم الدين

استفهام «ما أدراك» (چه چيز تو را دانا ساخت)، حاكى از محروميت عموم مردم از ابزار شناخت قيامت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 18 - 1

1 - انسان ، فاقد ابزار شناخت براى تصور قيامت و پى بردن به حقيقت آن

ثمّ ما أدريك ما يوم الدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 19 - 1،5،11

1 - هيچ كس در قيامت ، براى انجام دادن كارى به نفع ديگران ، از خود اختيار و مالكيتى ندارد .

يوم لاتملك نفس لنفس شيئًا

5 - ناتوانى انسان ها از يارى رسانى به يكديگر ، از حوادث بزرگ و وصف ناپذير قيامت

و ما أدريك . .. ثمّ ما أدريك ما يوم الدين . يوم لاتملك نفس لنفس شيئًا

11 - ناتوانى انسان ها از يارى رسانى به يكديگر در قيامت ، جلوه اى از حاكميّت مطلقه خداوند بر رخداد هاى آن است .

يوم لاتملك نفس لنفس شيئًا و الأمر يومئذ للّه

ارتباط صدر و ذيل آيه شريفه، گوياى برداشت ياد شده است.

ص: 468

791- عجزها انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 100 - 1

1 - انسان در عين مختار بودن ، بدون اذن خداوند قادر بر انتخاب و انجام هيچ كارى نيست .

و لو شاء ربك لأمن من فى الأرض . .. و ما كان لنفس أن تؤمن إلا بإذن اللّه

خداوند در آيه قبل (و لو شاء ربك) مختار بودن انسانها را بيان فرمود. اين آيه شريفه نيز براى دفع توهم تفويض است; يعنى، گر چه آدميان در پذيرش ايمان و كفر آزادند، لكن بايد متوجه باشند كه انتخاب هر يك از آنها بى اذن خداوند ممكن نيست. برداشت فوق با الغاى خصوصيت از ايمان، آورده شده است.

792- عجله انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 11 - 5

5 - بشر در دستيابى به خواسته ها و تمايلات خود ، موجودى عجول و ناشكيباست .

و لو يعجل اللّه للناس الشر استعجالهم بالخير

«الخير» به معناى هر چيز خوب و دلخواه است و «استعجال» منصوب به نزع خافض مى باشد و تقدير آن «كاستعجالهم بالخير» است; يعنى، اگر خداوند نيز همانند انسانها - كه در رسيدن به خواسته هاى خود عجول و ناشكيبا هستند - بى درنگ به مجازات بزهكاران مى پرداخت و . .. .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 11 - 4

4- سرشت انسان ، آميخته با عجله و شتابزدگى است .

و كان الإنسن عجولاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 37 - 1

1- طبيعت آدمى ، بسيار عجول و شتابزده است .

خلق الإنسن من عجل

تعبير «انسان از شتاب آفريده شده» كنايه از اين است كه شتاب در سرشت آدمى عجين شده است; وگرنه انسان از نطفه و . .. آفريده شده است; نه از شتاب.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 8 - 1

1 - شتاب آدميان در خروج از قبر ها ، براى اجابت منادى رستاخيز

ص: 469

يخرجون من الأجداث . .. مهطعين إلى الداع

793- عدالتخواهى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 90 - 18

18- عدل و احسان و بخشش به خويشاوندان ، از تمايلات فطرى انسان

يأمر بالعدل و الإحسن و إيتاىءِ ذى القربى . .. لعلّكم تذكّرون

برداشت فوق بر اين اساس است كه خداوند امر به عدل و . .. را مواعظى در جهت تذكر آدميان مى شمارد و در واژه «تذكّر» اين معنا نهفته است كه: اصل گرايش به ارزشهاى مذكور، در نهاد همگان موجود است و در صورت غفلت نيازمند يادآورى مى باشد.

794- عذاب اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 21 - 12

12 - گرفتار شدن انسان ها به عذاب بزرگ در آخرت ، هرگز مطلوب خداوند نيست .

و لنذيقنّهم من العذاب الأدنى دون العذاب الأكبر لعلّهم يرجعون

از گرفتار كردن فاسقان به عذاب دنيوى، به منظور متنبه شدن، استفاده مى شود كه خداوند خوش ندارد كه آنان را در آخرت به عذاب گرفتار كند.

795- عذاب درونى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 7 - 6

6 - سوختن انسان در آتش جهنم ، از درون او آغاز خواهد شد .

الّتى تطّلع على الأفئدة

ريشه «اطلاع» (طاء و لام و عين)، بر ظهور و بروز دلالت دارد (مقاييس اللغة). ظاهر شدن آتش جهنم بر قلب، حاكى از نقطه شروع آن است.

796- عرضه امانت به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 470

14 - احزاب - 33 - 72 - 7

7 - انسان ، امانت عرضه شده الهى را قبول كرد و از پذيرش آن خوددارى نكرد .

إنّا عرضنا الأمانة . .. و حملها الإنسن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 7

7 - مؤمنان ، وظيفه خود را در قبال امانت الهى به انجام مى رسانند .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت . ..ليعذّب اللّه... يتوب اللّه على المؤمنين و الم

797- عزت طلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 10 - 5

5 - عزت و سرافرازى ، آرزو و آرمان انسان ها

من كان يريد العزّة فللّه العزّة جميعًا

798- عصيان انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 133 - 6

6 - اگر جن و انس راه طاعت و يا عصيان پيشه كنند، هيچ سود و زيانى به خداوند نمى رساند.

و ربك الغنى ذو الرحمة

799- عصيانگرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 61 - 10

10- همه انسان ها ، به نوعى مرتكب گناه و عمل ناروا مى شوند .

و لو يؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترك عليها من دابّة

كلمه «الناس» با وجود «ال» استغراق، دلالت بر عموم مى كند و نيز اينكه در صورت مؤاخذه و عقوبت، هيچ انسانى - بنابر اينكه مراد از «دابّة» انسان باشد - باقى نمى ماند، مى تواند مؤيد برداشت ياد شده باشد.

ص: 471

800- عطاياى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 57 - 1

1 - خداوند ، بى نياز از رزق و عطاياى بندگان خويش

ما أُريد منهم من رزق

801- عظمت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 33 - 9

9- انسان ، موجودى بس شريف و بلند مرتبه در مجموعه نظام آفرينش و جهان مادى

الله الذى خلق السموت و الأرض . .. رزقًا لكم ... و سخ-ّر لكم الشمس و القمر دائبين

از اينكه آسمانها، زمين، ماه، خورشيد و . .. با همه عظمتهايشان، براى انسان شده است، معلوم مى شود كه انسان موجودى با عظمت وارزشمندتر از همه آنها و يا دست كم داراى شرافت و مرتبه ويژه اى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 54 - 3

3 - انسان ، موجودى با عظمت و بزرگ

و هو الذى خلق من الماء بشرًا

برداشت فوق، از تنوين «بشراً» - كه براى تعظيم است - استفاده مى شود.

802- عظمت خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 75 - 5

5 - آفرينش انسان ، آفرينشى بس مهم و با عظمت و مورد توجه ويژه خداوند

ما منعك أن تسجد لما خلقت بيدىّ

803- عقيده انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 472

9 - ابراهيم - 14 - 18 - 3

3- عقيده به ربوبيت خداوند داراى جايگاهى ويژه در ميان اعتقادات دينى

مثل الذين كفروا بربّهم

ذكر ربوبيت خدا از ميان ساير متعلقات ايمان، دلالت بر اهميت آن مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 41 - 8

8 - امكان تفاوت داشتن ظاهر و باطن انسان و ناهم خوانى باور درونى با رفتار ظاهرى

يعبدون الجنّ أكثرهم بهم مؤمنون

خداوند متعال در مسأله عبادت، جن پرستى مشركان را به صورت عام و مطلق ذكر كرده و در ايمان مشركان به جنيان، اكثريت را مطرح ساخته است. احتمال دارد مطرح كردن ايمان اكثريت در كنار عبادت همه، به خاطر نكته بالا باشد. ملائكه نيز به لحاظ حقيقت ياد شده، چنين چيزى را ابراز كرده باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 7 - 6

6 - قيامت و رستاخيز ، از اصول اعتقادى مشترك ميان انسان و جن

و أنّهم ظنّوا كما ظننتم أن لن يبعث اللّه أحدًا

804- عقيده انسان كامل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 19 - 14

14 - انسان كامل ، در بينش دين ، همپاى عقيده صحيح و بايسته از اخلاق شايسته برخوردار است .

يبنىّ لاتشرك باللّه . .. و اقصد فى مشيك و اغضض من صوتك

با توجه به اين كه هر پدرى - و از جمله لقمان - خواهان رساندن فرزند خود به بالاترين مراحل كمال است و براى اين به فرزند خود رهنمودهايى ارائه مى كند، مطلب بالا قابل استفاده است.

805- عقيده انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 93 - 3

3- يك دست نبودن همه انسان ها در عقيده و رفتار و وجود تفاوت ميان آنان ، بر اساس خواست و تدبير الهى است .

و لو شاء الله لجعلكم أُمّة وحدة

ص: 473

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 6 - 2

2 - در نگاه برخى از انسان ها ، گروهى از جن توانا بر حل مشكلات بشر و پناهگاهى امن در مواقع ترس و اضطراب

و أنّه كان رجال من الإنس يعوذون برجال من الجنّ

پناه بردن به كسى و جايى، در وقتى است كه انسان با مشكلى سخت و مسائلى وحشتناك و اضطراب آور روبه رو شده باشد.

806- علايق انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 9 - 5

5- علاقه و دلبستگى شديد انسان به نعمتهايى كه در اختيار دارد .

ثم نزعنها منه

كلمه «نزع» به معناى كندن است. به كارگيرى اين كلمه در سلب نعمت ، براى رساندن دلبستگى شديد انسان به موهبتهاى دنيوى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 48 - 4

4- دور بودن از رنج و تعب ، زندگى توأم با سلامتى و امنيت و ماندگارى و جاودانگى ، از امورى كه مورد علاقه شديد انسان است .

لايمسّهم فيها نصب و ما هم منها بمخرجين

ذكر وضعيت متقين در بهشت، به منظور تشويق انسانها جهت پيوستن به صفوف تقواپيشگان است. طبيعى است ذكر اين وضعيت، بايد به گونه اى باشد كه مطلوب انسانها و مورد علاقه آنها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 89 - 8

8- ارث ، داراى پيشينه اى ديرين در تاريخ و علاقه به ارث نهادن و ارث بردن ، امرى طبيعى و رايج ميان انسان ها ، حتى پيامبران

ربّ لاتذرنى فردًا و أنت خير الورثين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 23 - 8

8 - علاقه و تمايل طبيعى همه انسان ها ، به زيور آلات و پوشيدن لباس هاى ابريشمين

يحلّون فيها من اساور من ذهب و لؤلؤًا و لباسهم فيها حرير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 474

15 - سبأ - 34 - 37 - 3

3 - انسان ها ، حتى مترفان ، داشتن قرب و منزلت در پيشگاه خدا را شايق و دوستداراند .

نحن أكثر أمولاً و أولدًا . .. و ما أمولكم و لا أولدكم بالّتى تقرّبكم عندنا زلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 5،6

5 - اشتياق و علاقه شديد انسان ها به توصيه و سفارش درباره خانواده و اموال خود ، به وقت رو به رو شدن با مرگ

فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

ياد كرد ناتوانى انسان ها از توصيه و سفارش درباره اموال و كسان خود، مى رساند كه در سرشت بشر چنين علاقه و تمايلى وجود دارد.

6 - علاقه و اشتياق شديد انسان ها به ديدار خانواده و كسان خود ، به وقت رو به رو شدن با مرگ

فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 56 - 2

2 - بودن در كنار همسران خود و برخوردارى از آرامش و موهبت هاى طبيعت ، از نعمت هاى الهى و دلپذير براى همگان

فى شغل فكهون . هم و أزوجهم فى ظلل على الأرائك متّكئون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه درصدد بيان نعمت هاى الهى براى اهل بهشت و تشويق مردم به ايمان براى برخوردار شدن از اين نعمت ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 30 - 11

11 - انسان ، در اشتياق رستگارى و نيازمند راهنمايى ، براى تشخيص راه ها و مصاديق آن

ذلك هو الفوز المبين

تأكيد با ضمير فصل در زمينه نماياندن رستگارى راستين، نشانگر آن است كه اولاً انسان در نهاد خودش، عشق به رستگارى دارد و ثانياً دستيابى به آن، نيازمند هدايت و راهنمايى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 36 - 12

12- دلبستگى انسان به دارايى هاى خويش ، شديدتر از ساير دلبستگى هاى وى

و لايسئلكم أمولكم

از اين كه خداوند در كنار تشويق به ايمان و تقوا، فوراً به انسان يادآور شده كه هدف از اين ايمان و تقوا، گرفتن مال از ايشان نيست; استفاده مى شود كه دلبستگى انسان به مال زياد است و چه بسا بيشتر از ساير دلبستگى ها است; زيرا خداوند، تنها به همين يك نكته اشاره فرموده است.

ص: 475

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 5 - 8

8 - بشر ، شيفته جاودانگى و ارزش هاى جاودان

ليدخل . .. جنّ-ت ... خلدين فيها

نويد، همواره به چيزى صورت مى گيرد كه مورد اشتياق و تمايل است. از اين كه خداوند، بشارت به خلود در نعمت ها داده است، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 40 - 4

4 - دلبستگى عميق انسان ها ، به مال

أم تسئلهم أجرًا فهم من مغرم مثقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 58 - 4

4 - علاقه و گرايش به زنان زيبا ، امرى فطرى و اصيل در نهاد بشر و جن

فيهنّ قصرت الطرف . .. كأنّهنّ الياقوت و المرجان

از اين كه خداوند، به عنوان نويدى بزرگ به خلق، بشارت همسران زيبا و جذاب را مى دهد، استفاده مى شود كه تمايل به آنان، امرى طبيعى و اصيل در نهاد انسان و جن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 11 - 8

8 - علاقه و دلبستگى انسان به فرزندان ، قوى تر و بيشتر از همسر ، برادر و ديگر خويشاوندان است . *

يودّ المجرم لويفتدى من عذاب يومئذ ببنيه

تقدّم ذكرى نام فرزندان بر ديگر خويشاوندان و مردمان، ممكن است براى بيان مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 8 - 8

8 - انسان ، شيفته ابديت و دوستدار زندگى جاودانه است .

خلدين فيها أبدًا

نويد، آن گاه براى شخص سودمند است كه باب طبع و موافق خواسته هاى او باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 8 - 1

1 - تمايل شديد به مال ، از ويژگى هاى طبيعت انسان است .

و إنّه لحبّ الخير لشديد

ص: 476

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 2

2 - انسان ، خواهان بقا و پوياى عوامل آن است .

يحسب أنّ ماله أخلده

آيه شريفه كسانى را ملامت مى كند كه عامل جاودانه شدن را ثروت مى پندارند; ولى علاقه آنان به جاودانگى را مذموم ندانسته و وجود آن را مفروض گرفته است.

807- علايق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 45 - 9

9 - انسان ها ، به جلب محبت خداوند علاقه مندند . *

إنّه لايحبّ الكفرين

ذكر اين نكته كه هر كس كافر است، از محبت خداوند محروم است به منظور اين است كه انسان ها، ترغيب شوند تا به ايمان و عمل صالح روى بياورند و اين، وقتى اثربخش است كه انسان ها، به جلب محبت خداوند علاقه اى داشته باشند.

808- علم اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 8 - 12

12 - خداوند ، انسان ها را ، پس از حضور در پيشگاه خود ، از همه اعمال شان آگاه خواهد ساخت .

إلىّ مرجعكم فأنبّئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 8 - 8

8 - آگاهى يافتن انسان در دادگاه الهى در قيامت ، به تمامى اعمال گذشته خويش

فينبّئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 7 - 6

6 - انسان ها هنگام حضور در پيشگاه خداوند نامه هاى اعمال خود را در اختيار داشته و به كردار خويش آگاهى يافته اند .

فملقيه . فأمّا من أُوتى كتبه بيمينه

ص: 477

«فاء» در «فأمّا» بيانگر ارتباط مفاد اين آيه با ملاقات خداوند است كه در آيه قبل مطرح شده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 11 - 1

1 - مشاهده نامه اعمال در قيامت ، مايه آگاهى به كردار ها و پيش بينى كيفر ها است .

و أمّا من أُوتى . .. فسوف يدعوا ثبورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 3 - 2،6

2 - همه انسان ها ، در آينده هنگام حسابرسى نعمت ها ، به پوچى افتخارات مادى پى خواهند برد .

سوف تعلمون

زمان مورد نظر در «سوف تعلمون» - به قرينه «ثمّ لتسئلنّ يومئذ عن النعيم» - هنگام حسابرسى نعمت ها است.

6 - قيامت ، زمان ظهور حقايق و پى بردن انسان ها به نيك و بد اعمال خويش

كلاّ سوف تعلمون

وعده «سوف تعلمون» - به قرينه «لتسئلنّ يومئذ عن النعيم» - ناظر به زمان برپايى قيامت است.

809- علم اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 4

4 - انسان ها ، از تمامى كرده هاى خويش در قيامت آگاه مى شوند .

ثمّ لتنبّؤنّ بما عملتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 13 - 1،2،3،6

1 - آگاه شدن انسان ها در قيامت ، از تمامى كرده هاى خويش در دنيا ، از نخستين تا آخرين آنها

ينبّؤا الإنسن يومئذ بما قدّم و أخّر

مفسران در تبيين «بما قدّم و أخّر» سه احتمال بيان كرده اند: 1- مقصود از«بما قدّم» اعمالى است كه در آغاز زندگى انجام داده نشده و مراد از «أخّر»انجام دادن عمل در پايان عمر است. 2- مراد از «بما قدّم» اعمالى است كه در دنيا پايان مى پذيرد (مانند نماز) و مقصود از «أخّر» اعمالى است كه ثواب آنها پايان ندارد (مانند صدقه جاريه و سنت حسنه). 3- مقصود از «بما قدّم» اقدام به عمل و مراد از «أخّر» به تأخير انداختن و انجام ندادن آن است. برداشت ياد شده، مبتنى بر احتمال نخست است.

2 - اطلاع يافتن انسان در قيامت ، از تمامى اعمال خود در طول عمرش و اثر آنها پس از مرگ خويش ( مانند صدقه جاريه و سنت حسنه يا سيئه )

ينبّؤا الإنسن يومئذ بما قدّم و أخّر

ص: 478

3 - آگاه شدن انسان ها در قيامت ، از تمامى تكاليفى كه انجام داده و يا وظايفى كه ترك كرده اند .

ينبّؤا الإنسن يومئذ بما قدّم و أخّر

6 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « ينبّؤا الإنسان يومئذ بما قدّم و أخّر » بما قدّم من خير و شرّ و ما أخّر ممّا سَنَّ من سُنّة ليَسْتَنَّ بها مَن بعده فإن كان شرّاً كان عليه مثل وِزْرِهم و لايَنْقُصُ من وزرهم شىءٌ و ان كان خيراً كان له مثل اُجورهم و لاينقص من اُجورهم شىء ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند: «ينبّؤا الإنسان يومئذ بما قدّم و أخّر» روايت شده كه فرمود: [انسان آگاه مى شود] به آنچه از خوبى و بدى از پيش فرستاده و آنچه در پس خود نهاده و برخاسته از سنت هايى بوده كه بنيان گذارى كرده است تا افراد بعد از او به آن عمل كنند. اگر آن سنت ها بد بوده به اندازه گناه عمل كنندگان براى سنت گذار گناه هست، بدون اين كه از گناه عمل كنندگان كاسته شود و اگر خير بوده، براى او مثل پاداش عمل كنندگان هست; در عين حال كه از پاداش آنان هيچ كاسته نخواهد شد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 14 - 1

1 - قيامت ، روز آگاهى انسان ها به كردار دنيايى خويش و آثار و نتايج آن

علمت نفس ما أحضرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 11 - 2

2 - قيامت ، روز پى بردن همگان به آگاهى دقيق خداوند از اسرار درونى ايشان

يومئذ

تعبير «يومئذ» قيامت را زمان علم خداوند، قرار داده و درباره علم او در دنيا، بيانى ندارد و از آن جا كه علم الهى ازلى و ابدى است، اختصاص يافتن آن به قيامت، ناظر به قابل انكار نبودن آن است; يعنى، گرچه در دنيا برخى به علم او معترف نيستند; ولى در قيامت، آنان نيز به اين حقيقت پى خواهند برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 4 - 2

2 - آگاهى تمام مردم ، از بى پايه بودن امتيازات مادى ، هنگام حسابرسى نعمت ها در قيامت

ثمّ كلاّ سوف تعلمون

آخرين آيه سوره، بيانگر زمانى است كه مفاد «سوف تعلمون» تحقق مى يابد.

810- علم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 216 - 15

ص: 479

15 - محدوديّت آگاهى انسان ، نسبت به كليّه مصالح و مفاسد احكام و خير و شر امور

و انتم لا تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 180 - 10

10 - درك صحيح انسان از خير و شرّ خويش ، زمينه بخشش و انفاق از دارايى هاى خدادادى و پرهيز از بخل

و لا يحسبنّ الّذين يبخلون بما اتيهم اللّه من فضله هو خيراً لهم بل هو شرّ لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 4 - 20

20 - آموخته هاى انسان ، از جانب خداوند است .

تعلمونهن مما علمكم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 6،11

6- برخى از انسان ها ، از حفظ دستاورد هاى علمى خويش در همه مراحل زندگى ناتوانند .

و منكم من يردّ إلى . .. لكى لايعلم بعد علم شيئًا

11- آفرينش و مرگ و اعطاى دانش و سلب آن از انسان ، جلوه اى از علم و قدرت الهى است .

و الله خلقكم ثمّ يتوفّ-كم . .. إن الله عليم قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 10 - 17

17 - علم و آگاهى خداوند به اسرار نهفته در سينه هاى انسان ها ، برتر از آگاهى خود آنان است .

أَوَ ليس اللّه بأعلم بما فى صدور العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 5

5 - خداوند ، خواهان آگاهى انسان ها و نقش خود آنان در انتخاب مسير و فرجام خويش

فما أرسلنك عليهم حفيظًا إن عليك إلاّ البلغ

811- علم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 12 - 12

ص: 480

12 - آگاه شدن بشر به قدرت و علم همه جانبه خداوند ، از حكمت هاى آفرينش آسمان ها و زمين

اللّه الذى خلق سبع سموت . .. لتعلموا أنّ اللّه على كلّ شىء قدير و أنّ اللّه قد

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه «لام» در جمله «لتعلموا. ..» تعليل براى عبارت «خلق سبع سماوات» است و اين جمله بيانگر علت و فلسفه آفرينش آسمان ها و زمين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 39 - 3

3 - آگاهى انسان ها ، از منشأ پيدايش بشر و سير تكوين او

إنّا خلقنهم ممّا يعلمون

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه «من» در «ممّا»ابتدائيه باشد.

812- علم انسان هاى نخستين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 31 - 11،12

11 - قابيل ، از انسان هاى نخستين و با تجربيات ناچيز و بسيار محدود

ليريه كيف يورى سوءة اخيه

آگاه نبودن قابيل به كيفيت دفن جسد دلالت دارد كه وى از انسانهاى نخستين، و تجربياتش ناچيز و بسيار محدوده بوده است.

12 - اطلاعات و تجربيات انسان هاى نخستين ، ناچيز و محدود

ليريه كيف يورى سوءة اخيه

813- علم به اعمال انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 18 - 5

5 - تحليل انگيزه هاى اهداف نهفته آدميان در اعمال ، بسى دقيق تر از آگاهى يافتن به اسرار پنهان نظام ماده *

إنّ اللّه يعلم غيب السموت و الأرض و اللّه بصير بما تعملون

در مورد غيب آسمان ها و زمين (نظام ماده)، واژه «يعلم» به كار رفته; ولى در مورد اعمال آدميان واژه «بصير» استخدام شده است. از اين نكته استفاده مى شود كه شناخت پنهانى هاى نظام ماده، با «علم» صورت مى گيرد; ولى تحليل درون مايه هاى عمل آدمى با علم ساده مسير نيست; بلكه نيازمند بصيرت و بينش عميق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 12 - 1

ص: 481

1 - كاتبان نامه عمل ، به تمامى كار ها و نيت هاى انسان آگاه اند .

يعلمون ما تفعلون

دانستن تمام ويژگى هاى «عمل»، بدون دانستن انگيزه انجام دادن آن، امكان پذير نيست. بنابراين علم به «ماتفعلون»، علم به هدف از انجام دادن آن نيز مى باشد.

814- علم به ايمان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 49 - 1

1 - آگاهى كامل خداوند ، از ايمان يا كفر انسان ها

و إنّا لنعلم أنّ منكم مكذّبين

815- علم به تفكر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 5 - 4

4 - امكان آگاهى جن از انديشه ها ، عقايد و رفتار انسان ها

و أنّا ظننّا أن لن تقول الإنس و الجنّ على اللّه كذبًا

816- علم به رازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 49 - 2

2 - خداوند ، آگاه به نهان انسان ها و اسرار درونى آنان

و إنّا لنعلم أنّ منكم مكذّبين

برداشت ياد شده، به سبب اين نكته است كه ايمان و كفر، از امور نهانى و از اسرار درونى انسان ها است.

817- علم به عقيده انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 5 - 4

4 - امكان آگاهى جن از انديشه ها ، عقايد و رفتار انسان ها

ص: 482

و أنّا ظننّا أن لن تقول الإنس و الجنّ على اللّه كذبًا

818- علم به عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 111 - 8

8- رساندن انسان ها به سزايى كامل و مطابق با اعمال و رفتار آنان ، تنها درخور كسى است كه به تمام اعمال و جزئيات رفتار ايشان آگاه باشد .

ليوفينّهم ربك أعملهم إنه بما يعملون خبير

بيان آگاهى خداوند به تمامى اعمال و جزئيات آن ، پس از مطرح ساختن اداى كامل پاداش و كيفر اعمال ، گوياى برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 123 - 11

11- آگاهى به اعمال و رفتار انسانها ، از شرايط ربوبيت است .

و ما ربك بغفل عما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 5 - 4

4 - امكان آگاهى جن از انديشه ها ، عقايد و رفتار انسان ها

و أنّا ظننّا أن لن تقول الإنس و الجنّ على اللّه كذبًا

819- علم به فرجام انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 103 - 7

7- پيامبر (صلی الله علیه و آله) - در شناخت فرجام انسان ها - تعليم ديده از جانب خداوند و بازگوكننده معارف وحى است .

هل ننبّئكم

ضمير متكلم مع الغير در «ننبّئكم» گوياى اين است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) از پيش خود سخن نمى گويد، بلكه آموخته هاى الهى خويش را ارائه مى دهد.

ص: 483

820- علم به كفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 49 - 1

1 - آگاهى كامل خداوند ، از ايمان يا كفر انسان ها

و إنّا لنعلم أنّ منكم مكذّبين

821- علم به گناه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 70 - 9

9- آگاهى از ميزان جرايم انسان ها و درجات عذاب آنان ، از شؤون ربوبيت الهى است .

فوربّك . .. ثمّ لنحن أعلم

822- علم به نيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 12 - 1

1 - كاتبان نامه عمل ، به تمامى كار ها و نيت هاى انسان آگاه اند .

يعلمون ما تفعلون

دانستن تمام ويژگى هاى «عمل»، بدون دانستن انگيزه انجام دادن آن، امكان پذير نيست. بنابراين علم به «ماتفعلون»، علم به هدف از انجام دادن آن نيز مى باشد.

823- علم به نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 32 - 17،18

17 - توصيه خداوند به ازدواج غير متأهلان ، نشأت گرفته از علم و آگاهى او به واقعيت ها و نياز هاى آدميان است .

و أنكحوا الأيمى منكم . .. واللّه ... عليم

18 - گشايش در كار مؤمنان و تفضل به آنان از جانب خداوند ، بر پايه علم گسترده او به مصالح و نياز هاى آنان است .

يغنهم اللّه من فضله و اللّه وسع عليم

ص: 484

824- علم خدا به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 15 - 6

6 - آفرينش زمين و بستر مناسب بودن آن براى حركت و روزى انسان ها ، جلوه علم و آگاهى خداوند بر احوال نهان و آشكار انسان ها

إنّه عليم بذات الصدور . .. هو الذى جعل لكم الأرض ذلولاً ... و كلوا من رزقه

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، درصدد تبيين چگونگى علم خداوند بر احوال و ضمير انسان ها است كه در دو آيه قبل، از آن سخن به ميان آمده است.

825- علم خدا به رازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 23 - 3

3 - آگاهى خداوند ، به اسرار درونى و نيت هاى انسان

و اللّه أعلم بما يوعون

826- علم خدا به نيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 23 - 3

3 - آگاهى خداوند ، به اسرار درونى و نيت هاى انسان

و اللّه أعلم بما يوعون

827- علم لدنى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 86 - 4

4- بقا و زوال علوم اعطايى خدا به بشر ، حتى دريافت وحى توسط پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، منوط به مشيت خداست .

و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً. و لئن شئنا لنذهبنّ بالذى أوحينا إليك

ص: 485

828- عمر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 145 - 2

2 - تمام انسان ها داراى عمرى معيّن و زمان مرگشان در علم الهى ، مشخّص است .

و ما كان لنفس ان تموت . .. كتاباً مؤجّلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 178 - 6

6 - كوتاه بودن مدّت حيات آدمى در دنيا و يا به درازا كشيدن آن ، در اختيار خداست .

انّما نملى لهم خير . .. انّما نملى لهم

از اينكه «املاء» در آيه شريفه به خداوند اسناد داده شده است، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 3

3 - خداوند قراردهنده اجل و مدتى براى عمر انسان

ثم قضى أجلا

با توجه به اينكه سخن از آفرينش آدمى است، «أجل» مى تواند به معنى نهايت عمر آدمى در اين جهان باشد. راغب گويد: «و يقال للمدة المضروبة لحياة الإنسان أجل». به مدت عمر معين شده براى آدمى أجل گويند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 4،6،7،8

4- آغاز زندگى انسان از پايين ترين مراتب ادراكى و جسمانى و بازگشت وى در پايان ، به همان نقطه *

و الله خلقكم ثمّ يتوفّ-كم و منكم من يردّ إلى أرذل العمر

در ماده «يردّ» اين معنا نهفته است كه انسان ابتدا در نقطه اى قرار داشته، سپس سير تكاملى را دنبال كرده است و در نهايت هم به همان نقطه آغازين باز مى گردد. خداوند از نقطه آغازين به عنوان پست ترين نقطه حيات ياد كرده است.

6- برخى از انسان ها ، از حفظ دستاورد هاى علمى خويش در همه مراحل زندگى ناتوانند .

و منكم من يردّ إلى . .. لكى لايعلم بعد علم شيئًا

7- دوران كهنسالى همراه با نادانى ، از پست ترين مراحل زندگى انسان

و منكم من يردّ إلى أرذل العمر لكى لايعلم بعد علم شيئًا

8- برخى از انسان ها آن چنان به پيرى مى رسند كه تمامى اندوخته هاى علمى خود را از دست مى دهند .

و منكم من يردّ إلى أرذل العمر لكى لايعلم بعد علم شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 16،17،18،21،22

16- زندگى دنيوى داراى دو منحنى صعود و نزول است .

ص: 486

فإنّا خلقنكم من تراب. .. ثمّ لتبلغوا أشدّكم... و منكم من يردّ إلى أرذل العمر

17- منحنى صعود انسان در زندگى دنيوى ، از طفوبيت آغاز مى شود و در اوج جوانى ، به پايان مى رسد .

فإنّا خلقنكم من تراب. .. ثمّ نخرجكم طفلاً ثمّ لتبلغوا أشدّكم

18- پايان اوج مرحله جوانى ( بلوغ الأشد ) ، نقطه آغازين منحنى نزول است . و سرانجام مرحله پيرى ( أرذل العمر ) ، نقطه پايانى اين منحنى در زندگى انسان مى باشد .

فإنّا خلقنكم من تراب. .. ثمّ لتبلغوا أشدّكم... لكيلا يعلم من بعد علم شيئًا

21- قواى جسمى و عقلى در مرحله نهايى پيرى ، به درجه اى كاهش مى يابد كه انسان از فراگيرى محروم مى ماند و تمامى دانسته هاى پيشين خود را از دست مى دهد .

منكم من يردّ إلى أرذل العمر لكيلا يعلم من بعد علم شيئًا

22- مرحله پايانى پيرى ، مرحله ناپسند دوران زندگى براى انسان است .

إلى أرذل العمر

829- عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 11

11 - امكان كم و زياد شدن عمر طبيعى انسان ها

و ما يعمّر من معمّر و لاينقص من عمره إلاّ فى كتب

830- عمل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 74 - 18

18 - خداوند ، به تمامى اعمال و رفتار آدميان آگاه است .

و ما اللّه بغفل عما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 85 - 31

31 - خداوند ، آگاه به تمامى اعمال و رفتار انسانهاست .

و ما اللّه بغفل عما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 110 - 13،14

ص: 487

13 - خداوند ، بى نياز از اعمال خير بندگان ( اقامه نماز ، پرداخت زكات و . . . )

و ما تقدموا لأنفسكم من خير تجدوه عنداللّه

هدف از آوردن قيد «لأنفسكم» (براى خودتان) توجه دادن انسانها به اين حقيقت است كه: آنچه انجام مى دهيد خود از آن بهره مى گيريد. مبادا خيال كنيد كه خداوند به آنها نيازمند است و سودى عايد او مى شود.

14 - خداوند ، آگاه به اعمال و رفتار نيك آدميان است .

إن اللّه بما تعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 140 - 13

13 - خداوند از اعمال انسان ها غافل نبوده و به همه آنها آگاهى دارد .

و ما اللّه بغفل عما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 215 - 12

12 - آگاهى خداوند به كليّه اعمال خير انسان

و ما تفعلوا من خير فانّ اللّه به عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 233 - 38

38 - اعمال انسان ، مورد نظارت خداوند است .

و اعلموا انّ اللّه بما تعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 234 - 13،15

13 - آگاهى گسترده و همه جانبه الهى به اعمال انسان

و اللّه بما تعملون خبير

15 - توجّه به آگاهى خداوند از اعمال انسان ، زمينه عمل به احكام اوست .

و الذين يتوفّون . .. و اللّه بما تعملون خبير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 237 - 16

16 - بينايى گسترده و عميق خداوند بر اعمال انسانها

ان اللّه بما تعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 488

2 - بقره - 2 - 265 - 14

14 - نظارت دائمى خداوند ، بر اعمال انسان

و اللّه بما تعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 270 - 3

3 - آگاهى و دانايى خداوند به كوچكترين اعمال بندگان

و ما انفقتم من نفقة . .. فانّ اللّه يعلمه

نكره بودن «نفقه» و «نذر»، دلالت بر هر نوع و هر مقدار از نفقه و نذر دارد; هر چند بسيار اندك باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 271 - 8

8 - آگاهى گسترده خداوند به اعمال انسان

و اللّه بما تعملون خبير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 283 - 13

13 - آگاهى همه جانبه و فراگير خداوند به اعمال انسانها

و اللّه بما تعملون عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 284 - 7،8،9،14

7 - خداوند ، مالك انسان و اعمال و نيّات وى

للّه ما فى السّموات و ما فى الارض و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به ال

8 - مالكيّت مطلق الهى ، علت و دليل سلطه وى به اعمال و نيّات انسان و محاسبه آنها

للّه ما فى السّموات و ما فى الارض و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به ال

جمله «للّه ما فى السّموات . .. » به منزله تمهيدى است براى «ان تبدوا ... » يعنى خداوند مالك حقيقى همه چيز است كه از جمله آنها، اعمال و نيّات انسان مى باشد. و چون مالك حقيقى است، قادر به محاسبه نيّات و اعمال آدمى است.

9 - خداوند پس از محاسبه اعمال و نيّات انسان ، وى را يا عفو خواهد كرد و يا عذاب .

و ان تبدوا . .. فيغفر لمن يشاء و يعذّب من يشاء

14 - خداوند ، قادر بر محاسبه اعمال و نيّات انسان و آمرزش و عذاب او

و ان تبدوا . .. يحاسبكم به اللّه فيغفر ... و يعذّب ... و اللّه على كلّ شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 286 - 6

ص: 489

6 - قانونمندى نظام اعمال و بازتاب هاى آن

لها ما كسبت و عليها ما اكتسبت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 153 - 25

25 - آگاهى خداوند به جزئيترين حركت ها و رفتار آدمى

و اللّه خبير بما تعملون

«خبير» به كسى گفته مى شود كه عالم به زواياى مخفى و باطنى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 156 - 14

14 - بينايى خداوند به رفتار و كردار بندگان

و اللّه بما تعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 166 - 4

4 - جريان افعال ارادى بندگان به اذن خداوند

قل هو من عند انفسكم . .. و ما اصابكم ... فباذن اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 167 - 21

21 - توجّه به دانايى خداوند بر راز دل ها و عملكرد هاى آدمى ، زمينه ساز پرهيز از نفاق و ارتكاب اعمال ناپسند

و اللّه اعلم بما يكتمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 180 - 26

26 - آگاهى كامل و دقيق خداوند به تمامى اعمال و رفتار انسان

و اللّه بما تعملون خبير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 182 - 11

11 - اختيار آدمى ، در اعمال و رفتار خويش

ذلك بما قدّمت ايديكم و انّ اللّه ليس بظلاّم للعبيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 490

3 - نساء - 4 - 94 - 25

25 - آگاهى هميشگى و دقيق خداوند به اعمال انسان و انگيزه هاى او

انّ اللّه كان بما تعملون خبيراً

«خبير» به كسى گفته مى شود كه به باطن اشيا آگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 108 - 2،8،9،12

2 - خيانت پيشگان گنهكار ، ناباور به نظارت و آگاهى خداوند بر اعمال انسانها

يستخفون من الناس و لايستخفون من اللّه

پنهان سازى از خداوند نامعقول است. بنابراين جمله « و لايستخفون من اللّه» مى تواند اشاره به اين معنا باشد كه گناهكاران، در حقيقت خداوند را ناظر و آگاه به اعمال نمى دانند تا در صدد پنهان سازى اعمال نارواى خويش از او باشند.

8 - خداوند ، محيط به تمامى اعمال انسان

و كان اللّه بما يعملون محيطاً

9 - آگاهى كامل خداوند به تمامى گفتار و رفتار آشكار و نهان آدمى

و هو معهم اذ يبيتون ما لايرضى من القول و كان اللّه بما يعملون محيطاً

12 - توجه به احاطه كامل خداوند به اعمال آدمى ، زمينه پرهيز انسان از كار هاى ناشايست

و كان اللّه بما يعملون محيطاً

تذكر اين معنا كه خداوند آگاه و محيط به تمامى اعمال مى باشد، براى اين منظور است كه انسانها با توجه به اين حقيقت از اعمال ناشايست پرهيز كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 17

17 - آگاهى خداوند به تمامى اعمال انسانها

فإنّ اللّه كان بما تعملون خبيراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 24

24 - آگاهى دقيق و همه جانبه خداوند ، به اعمال و رفتار آدميان

فإنّ اللّه كان بما تعملون خبيراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 8 - 2،19

2 - اعمال انسان بايد براى خدا باشد .

يأيها الذين ءامنوا كونوا قومين للّه

مراد از «قيام» مى تواند انجام تمامى اعمالى باشد كه خداوند به آنها امر كرده است.

ص: 491

19 - آگاهى همه جانبه خداوند به تمامى اعمال آدمى

إنّ اللّه خبير بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 12 - 5

5 - آگاهى خداوند به تمامى اعمال و رفتار انسانها

قال اللّه انى معكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 99 - 3

3 - آگاهى خداوند به اعمال آشكار و مخفى انسان

و اللّه يعلم ما تبدون و ما تكتمون

در برداشت فوق «ماتبدون» به اعمال و رفتار آشكار انسان و «ما تكتمون» به رفتارها و كردارهايى كه در نهان و به دور از چشم مردم انجام مى گيرد، تفسير شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 105 - 16،17

16 - خداوند آگاه به كردار و رفتار همه انسانهاست .

فينبئكم بما كنتم تعملون

17 - رفتار و كردار انسان در دنيا ، تعيين كننده فرجام او در قيامت

فينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 3 - 8،9

8 - آگاهى خداوند از اعمال انسان

و يعلم ما تكسبون

9 - آگاهى خداوند از نتيجه و سرانجام عمل انسان

و يعلم ما تكسبون

مراد از «ما تكسبون» مى تواند جزا و نتيجه عمل باشد كه آدمى آن را با عمل خود به دست مى آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 13 - 5

5 - توجه به آگاهى خداوند بر گفتار و كردار آدميان، برانگيزنده آنان به ايمان

فهم لا يؤمنون . .. و هو السميع العليم

ص: 492

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 60 - 5،6،15

5 - خداوند به عملكرد روزانه آدميان آگاه است.

و يعلم ما جرحتم بالنهار

«جرح» به معناى «كسب» است. (لسان العرب).

6 - خداوند در عين آگاهى به اعمال روز گذشته آدميان (اعمال ناروا)، آنان را از خواب شب بيدار مى كند و روح را به آنان بازمى گرداند.

هو الذى يتوفكم بالّيل و يعلم ما جرحتم بالنهار ثم يبعثكم فيه

15 - آگاهى خداوند بر كردارهاى آدمى، هشدارى به او در مورد عملكردش و پيامدهاى آن

ثم ينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 103 - 9

9 - خداوند در عين آگاهى بر كردارهاى آدميان، به آنان لطف دارد.

هو يدرك الأبصر و هو اللطيف الخبير

از معانى «لطيف» رفق و لطف است و مقتضاى كنار هم آمدن دو صفت لطيف و خبير، خصوصاً در صورتى كه «الخبير» صفت «اللطيف» باشد، برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 112 - 17

17 - كارها و فعاليتهاى جن و انس در قلمرو مشيت خداوند است.

و لو شاء ربك ما فعلوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 132 - 4،5

4 - پروردگار هيچگاه از اعمال و رفتار جنيان و انسانها غافل نيست.

و ما ربك بغفل عما يعملون

5 - درجات و مراتب آخرت بر اساس آگاهى خداوند از اعمال جن و انس و سنجش دقيق آن اعطا مى گردد.

و لكل درجت مما عملوا و ما ربك بغفل عما يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 159 - 9

9 - خداوند آگاه به اعمال و رفتار انسانهاست.

ينبئهم بما كانوا يفعلون

ص: 493

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 129 - 10

10 - خداوند ، بر اعمال و رفتار آدميان نظارت دارد .

فينظر كيف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 17 - 4،5،6

4 - انسان در افعال خويش نه مستقل از اراده خداوند است و نه از سوى او مجبور به انجام افعال خويش

و ما رميت إذ رميت و لكن اللّه رمى

چون از يكسو فعل پيامبر(صلی الله علیه و آله) به خود او استناد داده شده و از سوى ديگر همان فعل به خداوند نسبت داده شده است، معلوم مى شود انسان در انجام افعال، نه از استقلال كامل برخوردار است و نه مجبور به انجام افعال خويش است.

5 - افعال آدمى در عين انتسابش به وى ، به خداوند نيز منتسب است .

و ما رميت إذ رميت و لكن اللّه رمى

6 - ضرورت توجه به نقش اصلى خداوند در توفيق آدمى به انجام اعمال شايسته

فلم تقتلوهم و لكن اللّه قتلهم و ما رميت إذ رميت و لكن اللّه رمى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 39 - 9

9 - تمامى اعمال انسان ها تحت نظارت دقيق خداوند

فإن اللّه بما يعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 47 - 9،11

9 - همه اعمال و رفتار آدميان در حيطه سلطنت خداوند است .

و اللّه بمايعملون محيط

11 - كردار آدميان ، خارج از مشيت خداوند تحقق نخواهد پذيرفت .

و اللّه بمايعملون محيط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 72 - 19

19 - اعمال انسان ها تحت نظارت كامل خداوند است .

و اللّه بما تعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 16 - 11

ص: 494

11 - آگاهى عميق خداوند به عملكرد نهان و آشكار آدميان

و اللّه خبير بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 105 - 11

11 - غفلت و جهل انسان نسبت به حقيقت اعمال خود در دنيا

فينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 38 - 2

2- نيت ها ، انگيزه ها ، افكار و رفتار آشكار و پنهانى انسان در قلمرو علم خداوند

ربّنا إنك تعلم ما نخفى و ما نعلن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 91 - 9،11

9- خداوند ، به همه اعمال آدميان آگاه است .

إن الله يعلم ما تفعلون

11- اعتقاد و توجه به علم خداوند به همه اعمال آدميان ، پشتوانه اجراى فرمان هاى اوست .

و أوفوا بعهد الله . .. إن الله يعلم ما تفعلون

برداشت فوق، از تعليل «إن الله يعلم ما تفعلون» به دست مى آيد; يعنى، به عهد و پيمان خود با خدا وفادار باشيد; چون كه خدا از اعمال شما آگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 8

8- اَعمال انسان ، اختيارى وى و دستاورد خود او است .

ما قدّمت يداه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 68 - 7

7 - خدا ، آگاه به تمامى اعمال آدميان

اللّه أعلم بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 8 - 13

13 - خداوند ، به همه اعمال و رفتار انسان ها ، آگاهى دارد .

ص: 495

فأنبّئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 45 - 14

14 - خداوند ، به هر چيز كه انسان ها انجام دهند ، آگاهى دارد .

و اللّه يعلم ما تصنعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 18

18 - اَعمال انسان ها ، تحت نظارت و آگاهى كامل خداوند است .

فأُنبّئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 23 - 18

18 - خداوند ، بر اَعمال و زواياى قلب و انديشه آدميان آگاهى دارد .

إنّ اللّه عليم بذات الصدور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 29 - 14،20

14 - خداوند ، به همه اَعمال انسان ها ، آگاهى دارد .

و أنّ اللّه بما تعملون خبير

20 - توجه ژرف به گردش شب و روز و رام بودن و در مدار مشخص بودن خورشيد و ماه ، انسان را به قابل فهم بودن آگاهى خداوند از اَعمال انسان ها ، رهنمون مى كند .

ألم تر . .. و أنّ اللّه بما تعملون خبير

«أنّ اللّه بما. ..» عطف بر «أنّ اللّه يولج...» است. بنابراين، ارتباط «أنّ اللّه...» با فراز قبلى هم روشن مى شود و آن اين است كه هر كس چنان ساخت و سازى را ببيند، خواهد فهميد كه خداوند، به كردار انسان ها آگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 30 - 2،3

2 - نوسان هاى مداوم شب و روز ، حركت منظم و قانون مند خورشيد و ماه ، آگاهى خداوند به اَعمال انسان ها ، بر حق محض بودن او دلالت دارد .

ألم تر أنّ اللّه يولج الّيل . .. و يولج النهار ... و سخّر الشمس و ... و أنّ اللّ

«ذلك بأنّ اللّه. ..» مى تواند در جايگاه نتيجه براى دليل هاى ياد شده باشد.

3 - لازمه حقانيت خدا ، آگاهى وى بر اَعمال انسان ها است .

ذلك بأنّ اللّه هو الحقّ

ص: 496

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 2 - 9

9 - خداوند ، بر همه اعمال انسان ها ، آگاهى كامل دارد .

إنّ اللّه كان بما تعملون خبيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 41 - 8

8 - امكان تفاوت داشتن ظاهر و باطن انسان و ناهم خوانى باور درونى با رفتار ظاهرى

يعبدون الجنّ أكثرهم بهم مؤمنون

خداوند متعال در مسأله عبادت، جن پرستى مشركان را به صورت عام و مطلق ذكر كرده و در ايمان مشركان به جنيان، اكثريت را مطرح ساخته است. احتمال دارد مطرح كردن ايمان اكثريت در كنار عبادت همه، به خاطر نكته بالا باشد. ملائكه نيز به لحاظ حقيقت ياد شده، چنين چيزى را ابراز كرده باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 8 - 15،16

15 - تمامى رفتار و دست ساخته هاى انسان ها ، در قلمرو علم خدا است .

إنّ اللّه عليم بما يصنعون

16 - نظام كيفر و پاداش خداوند ، بر اساس علم همه جانبه او به احوال و كردار بندگان است .

الذين كفروا لهم عذاب شديد . .. إنّ اللّه عليم بما يصنعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 76 - 5

5 - همه حركت ها و رفتار هاى انسان - در نهان و آشكار - در قلمرو علم خداوند است .

نعلم ما يسرّون و ما يعلنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 70 - 7،8

7 - همه رفتار هاى آدمى ، تحت قلمرو علم كامل خداوند قرار دارد .

و هو أعلم بما يفعلون

8 - خداوند ، داناترين آگاهان به رفتار هاى آدمى است .

و هو أعلم بما يفعلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 23 - 2

ص: 497

2 - مقام ربوبيت و پروردگارى خداوند ، مقتضى علم فراگير او نسبت به انسان ها و اعمال آنان

ظننتم أنّ اللّه لايعلم . .. ظننتم بربّكم

لحن انكارآميز آيه و تعبير «ظننتم» و نيز آمدن صفت «ربّ»، نشانگر برداشت يادشده است; يعنى، اين گونه گمان درباره «پروردگار» گمانى بى جا و ناروا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 50 - 17

17 - اطلاع دقيق خداوند ، از هر گونه عملكرد آدمى

فلننبّئنّ الذين كفروا بما عملوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 29 - 10

10 - انسان در خواسته ها و كار هاى خود ، نه فاقد اراده است و نه داراى استقلال مطلق .

و ما تشاءون إلاّ أن يشاء اللّه

831- عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 92 - 7

7- رفتار و كردار انسانها ، خارج از اراده و مشيت خداوند نيست .

إن ربى بما تعملون محيط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 42 - 7

7- خداوند ، به عملكرد و دستاورد هر انسانى آگاه است .

يعلم ما تكسب كل نفس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 93 - 3

3- يك دست نبودن همه انسان ها در عقيده و رفتار و وجود تفاوت ميان آنان ، بر اساس خواست و تدبير الهى است .

و لو شاء الله لجعلكم أُمّة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 28 - 11

ص: 498

11 - تمامى رفتار و كردار انسان ها در قلمرو علم خداوند است .

و اللّه بما تعملون عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 29 - 4

4 - خداوند به رفتار ، كردار ، نيات و اسرار آدميان آگاه است .

و اللّه يعلم ما تبدون و ما تكتمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 188 - 2

2 - خداوند ، داراى احاطه علمى بر تمامى اعمال و رفتار بندگان

قال ربّى أعلم بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 25 - 6

6 - خداوند ، آگاه بر اعمال نهان و آشكار آدميان

و يعلم ما تخفون و ما تعلنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 75 - 2

2 - علم الهى به اسرار و اعمال آدميان ، تنها گوشه اى از علم گسترده او به امور پنهان و آشكار آسمان و زمين

و إنّ ربّك ليعلم ما تكنّ . .. و ما من غائبة ... إلاّ فى كتب مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 88 - 8،9،10

8 - آگاهى عميق و همه جانبه خداوند به كردار آدميان

إنّه خبير بما تفعلون

9 - آگاهى خداوند به كردار آدميان ، هشدارى است نسبت به موضع گيرى آنان در برابر آيات الهى .

ألم يروا أنّا جعلنا الّيل . .. و ترى الجبال... صنع اللّه الذى أتقن كلّ شىء إنّه

تذكر به «إنّه خبير. ..» پس از يادآورى آيات توحيدى، هشدارى است به آدميان كه مبادا از كنار اين آيات بى تفاوت بگذرند و آنها را ناديده بگيرند!

10 - انسان ، موجودى سطحى نگر است ; ولى خداوند آگاه به حقايق نهان كردار او است آن گونه كه به اسرار نهفته هستى آگاهى دارد .

و ترى الجبال تحسبها جامدة . .. إنّه خبير بما تفعلون

در صورتى كه «ترى الجبال. ..» بيانگر اسرار نهفته جهان و سطحى نگرى انسان نسبت به هستى باشد، آيه بالا نشان دهنده علم

ص: 499

برتر خدا در قبال سطحى نگرى انسان است و تعبير «إنّه خبير بما تفعلون» مى رساند كه خداوند آگاه به اسرار هستى، از پنهانى ترين كردار آدميان آگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 89 - 3

3 - آگاهى عميق خداوند به اعمال بندگان ، پشتوانه پاداش او به نيك كرداران

إنّه خبير بما تفعلون . من جاء بالحسنة فله خير منها

از ارتباط «من جاء. ..» با بخش پايانى آيه قبل (إنّه خبير بما تفعلون) مى توان مطلب ياد شده را استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 69 - 2

2 - احاطه علمى خداوند ، به اسرار درون و اعمال و گفته هاى آشكار انسان ها

و ربّك يعلم ما تكنّ صدورهم و ما يعلنون

«إكنان «(مصدر «تكنّ») به معناى پنهان كردن و «إعلان» (مصدر «يعلنون») به معناى آشكار كردن است. بنابراين «ما تكنّ صدورهم»; يعنى، آنچه كه سينه هاى آنان در خود پنهان مى كند و «ما يعلنون»; يعنى، آنچه كه آشكار مى كنند. گفتنى است كه «ما» در «يعلنون» شامل هم گفتار مى شود و هم كردار.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 69 - 10

10 - تمامى رفتار و كردار انسان ها در دنيا ، تحت نظارت گروهى شاهد و گواه قرار دارد .

و الشهداء

برداشت ياد شده به خاطر اين مطلب است كه لازمه گواهى شاهدان در قيامت، نظارت و حضور آنان در صحنه هاى اعمال بندگان در دنيا مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 40 - 14

14 - آگاهى كامل خداوند به تمامى اعمال انسان ها

إنّه بما تعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 54 - 9

9 - خداوند ، آگاه به همه امور حتى به گرايش هاى قلبى و درونى انسان ها

ألا إنّهم فى مرية من لقاء ربّهم ألا إنّه بكلّ شىء محيط

ذكر احاطه علمى بر تمامى پديده هاى هستى، در پى بيان ترديد درونى مشركان در حقانيت معاد، مى تواند بيانگر برداشت بالا باشد.

ص: 500

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 25 - 8

8 - خداوند ، آگاه و دانا به تمامى افعال بندگان خويش

و هوالذى . .. و يعلم ما تفعلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 9

9 - علم گسترده خداوند بر اعمال خلق ، ملاك داورى ميان آنان در قيامت *

يوم القيمة يفصل بينكم و اللّه بما تعملون بصير

از ارتباط «يفصل بينكم» - درصورتى كه «يفصل» به معناى «يحكم» (داورى خواهد كرد) باشد - و «واللّه بماتعملون بصير» مطلب بالا استفاده مى شود.

832- عمل انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 167 - 10

10 - خداوند ، ارائه كننده اعمال دنيوى انسان ها به ايشان در صحنه قيامت

كذلك يريهم اللّه أعملهم

833- عمل پنهانى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 10

10 - خداوند ، به اعمال نهانى انسان ها آگاه است .

علم اللّه أنكم كنتم تختانون أنفسكم

834- عمل صالح انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 127 - 22

22 - آگاهى همه جانبه خداوند به اعمال نيك آدميان

ص: 501

و ما تفعلوا من خير فإنّ اللّه كان به عليماً

835- عمل ناپسند انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 60 - 7

7 - خداوند با وجود كارهاى بد آدميان به آنان مهلت مى دهد.

هو الذى يتوفكم بالّيل و يعلم ما جرحتم بالنهار ثم يبعثكم فيه

جمله حاليه «و يعلم»، به قرينه جملات قبل و بعد، نوعى تهديد و توبيخ است ; اگر چه تصريحى به بدكارى آدميان ندارد.

836- عنصر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 12 - 12

12 - عن أبى عبدالله(ع): . .. فإن أول من قاس إبليس حين قال: « خلقتنى من نار و خلقته من طين» فقاس ما بين النار و الطين، و لو قاس نورية آدم بنورية النار عرف فضل ما بين النورين ... .

از امام صادق(ع) روايت شده است: . .. اولين كسى كه قياس كرد ابليس بود آنگاه كه (خطاب به خداوند) گفت: «مرا از آتش آفريده اى و او (آدم) را از گل» و بين آتش و خاك قياس كرد، اگر نورانيت آدم(ع) را با روشنايى آتش مقايسه كرده بود، تفاوت بين آن دو نور را در مى يافت ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 26 - 1،2

1- خداوند ، پديد آورنده انسان ها از گِل خشكيده

و لقد خلقنا الإنسن من صلصل من حمإ مسنون

2- گل خشكيده ، تيره رنگ ، بد بو و متغير ، خمير مايه اصلى آفرينش انسان

و لقد خلقنا الإنسن من صلصل من حمإ مسنون

«صلصال» در لغت به معناى صداى برخاسته از شىء خشك و «حمأ» گل سياه و بد بو و «مسنون» به معناى متغير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 28 - 6

6- خداوند ، انسان را از گِلى خشكيده ، سياه ، بد بو و متغير آفريده است .

و إذ قال ربّك للملئكة إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون

«صلصال» در لغت، به معناى صداى برخاسته از شىء خشك و «حمأ» به معناى گِل سياه و بد بو و «مسنون» به معناى متغير

ص: 502

است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 2،6

2- خداوند ، پس از پديد آوردن بدن انسان با اجزاى متناسب از گِل خشكيده ، در او روح دميد و او را حيات بخشيد .

فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

6- گِل بد بو ، سياه و خشكيده به انضمام روح الهى ، آغاز پيدايش نخستين انسان

إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 33 - 2،4،7

2- ابليس ، از ماده اوّليه خلقت انسان ، آگاهى كامل داشت .

قال لم أكن لأسجد لبشر خلقته من صلصل من حمإ مسنون

4- ابليس ، با توجه به ماده اوّليه خلقت انسان ، او را شايسته مسجود شدن موجودى چون خود نمى ديد .

قال لم أكن لأسجد لبشر خلقته من صلصل من حمإ مسنون

تعبير «لم أكن لأسجد» به جاى «لا أسجد» يا «لست أسجد»، مى تواند بيانگر اين نكته باشد كه شيطان، مقام خود را برتر از آدم(ع) مى ديد.

7- خداوند ، انسان را از گِلى خشكيده ، سياه ، بد بو و متغير آفريده است .

لبشر خلقته من صلصل من حمإ مسنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 4،5،7

4- توجه به پيدايش انسان و آفريده شدن وى از عناصرى بى جان ( خاك ، نطفه ، علقه و مضغه ) ، زداينده هر گونه ترديد در امكان برپايى رستاخيز و قدرت خدا بر بخشيدن حيات دو باره به مردگان

يأيّها الناس إن كنتم فى ريب من البعث فإنّا خلقنكم . ..ثمّ من مضغة

5- خاك ، مبدأ نخستين آفرينش انسان

فإنّا خلقنكم من تراب

7- تحول خاك به نطفه ، تبديل نطفه به علقه و تكامل علقه به مضغه ، روند آفرينش انسان

فإنّا خلقنكم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ من مضغة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 6 - 4،6

4 - آفرينش انسان و انواع گياهان از بستر خاك مرده و بى جان ، نمايشى است از قدرتمندى و توانايى خداوند بر احياى همه مردگان در روز رستاخيز .

فإنا خلقناكم من تراب. .. و ترى الأرض هامدة... و أنّه يحى الموتى

ص: 503

جمله «و أنّه يحيى. ..» عطف بر «أنّ الله هو الحقّ» و به تقدير «و ذلك بأنّ اللّه يحيى الموتى » مى باشد; يعنى، آن قدرت نمايى ها بدان سبب است كه خداوند مى تواند مردگان را زنده كند.

6 - آفرينش انسان و روياندن انواع گياهان از بستر خاك مرده و بى جان ، نمودى از قدرت بى كران و نامحدود خداوند

و أنّه على كلّ شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 7 - 6،8

6 - آفرينش انسان و انواع گياهان از بستر خاك مرده و بى جان ، يادآور رستاخيز و دليلى گويا بر قطعى بودن برپايى آن .

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «الساعة» به برپايى قيامت و «ذلك» در آيه قبل به خلقت انسان و ايجاد انواع گياهان: إن كنتم فى ريب من البعث فإنّا خلقناكم من تراب. .. فإذا أنزلنا عليها الماء اهتزّت و ربت» اشاره داشته باشد.

8 - خلقت انسان و رويش انواع گياهان از خاك بى جان ، نشانگر توانمندى خدا بر احياى مردگان در روز رستاخيز

فإنّا خلقناكم . .. و ترى الأرض هامدة ... و أنّ اللّه يبعث من فى القبور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 12 - 2

2 - آفرينش نخستين انسان از عصاره گِل ( خاك آميخته با آب )

و لقد خلقنا الإنسن

سياق آيات مورد بحث، نشان مى دهد كه مراد از «انسان»، نوع انسان است كه شامل «حضرت آدم» و غير او مى شود. بنابراين مقصود از «خلق» در اين آيه، آفرينش ابتدايى آدم است كه از «گِل» آفريده شد. آيه بعد نيز، بيانگر آفرينش نسل آدم است كه از نطفه آفريده شده و مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 13 - 3

3 - آفرينش نسل آدم از نطفه پس از آفرينش خود وى از عصاره گِل

و لقد خلقنا الإنسن من سللة من طين . ثمّ جعلنه نطفة فى قرار مكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 54 - 2

2 - نطفه و منى ، خميرمايه و عنصر نخستين آفرينش انسان

و هو الذى خلق من الماء بشرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 1،2،3،4،6

1 - از جمله آيات خداوند ، آفريدن انسان ها از خاك است .

و من ءايته أن خلقكم من تراب

ص: 504

2 - خداوند ، پديد آورنده انسان ها از خاك است .

خلقكم من تراب

3 - خاك ، مبدأ پيدايش انسان ها است .

و من ءايته أن خلقكم من تراب

4 - پديدآمدن انسان هاى زنده از دل خاك مرده ، نمودى از پديد آوردن موجود جان دار از موجود بى جان به دست خداوند است .

يخرج الحىّ من الميّت . .. و من ءايته أن خلقكم من تراب

6 - پديد آوردن موجودى زنده مانند انسان از دل خاك مرده ، از نشانه هاى توان مندى خداوند بر احياى مجدد انسان ها است .

و كذلك تخرجون . و من ءايته أن خلقكم من تراب

از اين آيه به بعد، چندين آيه، در صدد شمارش آيات الهى است. از ميان آن آيات، ذكر مناسب ترين آيه با «و كذالك تخرجون» پس از آن، مى تواند در ضمن بيان آيات الهى، اشاره به نكته فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 7 - 5،7،8

5 - آغاز آفرينش انسان ( آدم ) ، از گِل است .

و بدأ خلق الإنسن من طين

7 - خلقت موجودى شگفت مانند انسان از گِلى بى شكل و فاقد حيات ، نمود آفرينش نيكوى خدا است .

أحسن كلّ شىء خلقه و بدأ خلق الإنسن من طين

8 - آفرينش انسان از گِل ، نشانه علم و تدبير خدا است .

يدبّر الأمر . .. علم الغيب و الشهدة ... و بدأ خلق الإنسن من طين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 8

8 - انسان ، از دو عنصر ( جسم و روح ) است .

ثمّ سوّيه و نفخ فيه من روحه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 2،8

2 - خاك ، ماده و عنصر نخستين آفرينش انسان ها است .

و اللّه خلقكم من تراب

8 - آفرينش آدم ( ع ) از خاك و انسان از نطفه و در قالب زن و مرد ، از نشانه هاى قدرت خدا و يكتايى او است .

و اللّه خلقكم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ جعلكم أزوجًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 11 - 6،7

ص: 505

6 - آفرينش آغازين انسان از گِل چسبنده بود .

إنّا خلقنهم من طين لازب

«طين» به معناى «گِل» و «لازب» به معناى «چسبنده» است.

7 - آفرينش انسان از گِل چسبنده ، گواه برترى آفرينش جهان طبيعت بر آفرينش انسان و شاهد توانايى خدا بر احياى مجدد انسان ها از خاك است .

إنّا خلقنهم من طين لازب

برداشت فوق از آن جا است كه جمله «إنّا خلقناهم من طين لازب» تعليل است براى آنچه مورد استفتا و استفهام در جملات قبل بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 71 - 4

4 - گِل ، خميرمايه آفرينش انسان

إذ قال ربّك للملئكة إنّى خلق بشرًا من طين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 76 - 5،9

5 - گِل ، مبدأ و عنصر اوليه خلقت انسان

خلقته من طين

9 - ابليس ، از عنصر و ماده اوليه خلقت خود و انسان آگاهى كامل داشت .

خلقتنى من نار و خلقته من طين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 2،4

2 - خاك ، مبدأ نخستين آفرينش انسان

خلقكم من تراب

4 - تحوّل خاك به نطفه تبديل نطفه به علقه و تكامل آن ، روند آفرينش انسان

خلقكم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ يخرجكم طفلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 32 - 15

15 - خاك و عناصر آن ، ماده اصلى پيدايش انسان به اراده الهى

إذ أنشأكم من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 46 - 3

ص: 506

3 - پيدايش انسان از آبى اندك ( نطفه ) ، نمودى از قدرت و ربوبيت الهى

و أنّ إلى ربّك المنتهى . .. و أنّه خلق ... من نطفة

از ارتباط اين آيه با آيه «و أنّ إلى ربّك المنتهى»، مطلب بالا قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 14 - 1،3،4

1 - انسان ، آفريده شده به اراده خداوند از گِلى خشك همچون سفال

خلق الإنسن من صلصل كالفخّار

«صلصال» به گل خشك و «فخّار» به سفال گفته مى شود.

3 - پيدايش موجودى شعورمند و صاحب اراده از گلى خشكيده ( چون انسان ) ، شايان تأمل و درس آموزى است .

خلق الإنسن من صلصل

تذكر به مبدأ پيدايش انسان، ممكن است نظر به مطلب بالا داشته باشد; چه اين كه آيات سوره تماماً توحيدى است و در مقام نماياندن ربوبيت يگانه حق مى باشد.

4 - آب و خاك ، داراى نقش عمده در شكل گيرى وجود انسان

خلق الإنسن من صلصل كالفخّار

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه واژه «صلصال» گر چه به معناى گل خشكيده است; ولى به هرحال در آن آميختگى خاك با آب مطرح است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 15 - 3

3 - آفرينش انسان و جن ، دو موجود شعورمند ، از دو عنصر كاملاً متفاوت ( خاك و آتش ) ، نمود قدرت خداوند

خلق الإنسن من . .. و خلق الجانّ من مارج من نار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 16 - 1،2،3

1 - جلوه هاى ربوبيت الهى در آفرينش انسان از « خاك » و جن از « آتش » ، غير قابل انكار و تكذيب ناپذير است .

خلق الإنسن . .. و خلق الجانّ ... فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

2 - تبديل گلى خشكيده به موجودى چون « انسان » و شعله آتش به موجود زنده اى چون « جن » ، نمود ربوبيت يگانه خداوند

خلق الإنسن من صلصل كالفخار. .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

3 - پيدايش خصلت هاى ويژه انسانى از مشتى خاك و پيدايش موجود زنده داراى درك و شعورمندى چون جن از شعله آتش ، نعمت هايى شايان تأمل و قدرشناسى *

خلق الإنسن من صلصل . .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 17 - 2،3

ص: 507

2 - انسان ، از عناصر زمينى آفريده شده است .

و اللّه أنبتكم من الأرض

3 - خاك ، عنصر اصلى آفرينش آدم

و اللّه أنبتكم من الأرض

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين احتمال است كه مقصود از «أنبتكم» پيدايش اصل انسان ها (حضرت آدم(ع)) باشد. بر اين اساس «الأرض» اشاره به عنصر خاكى آفرينش آدم خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 1،2،4،11

1 - نطفه ، مبدأ پيدايش انسان

إنّا خلقنا الإنسن من نطفة أمشاج

2 - آفرينش انسان از نطفه ، جلوه عظمت و قدرت خداوند

إنّا خلقنا الإنسن من نطفة أمشاج

انتساب آفرينش انسان از نطفه به خداوند، با به كارگيرى ضمير متكلم مع الغير، بيانگر مطلب ياد شده است.

4 - مبدأ پيدايش انسان ، آميزه اى از نطفه مرد و زن است . *

من نطفة أمشاج

به گفته برخى از مفسران، مقصود از «أمشاج»، ممكن است اختلاط نطفه مرد و زن باشد.

11 - آفرينش انسان از نطفه ، دليل قدرت خداوند بر آفرينش مجدد او در روز رستاخيز

هل أتى على الإنسن حين من الدهر لم يكن شيئًا مذكورًا . إنّا خلقنا الإنسن من نطف

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است، موضوع آيه 5 اين سوره تا پايان آن، درباره مسائل قيامت (مانند بهشت و جهنم و جايگاه كافران و خوبان و. ..) است. ضمن آن كه آيه پايانى سوره پيش - كه درباره اثبات توانايى خداوند بر احياى مردگان بود - تأييدكننده همين مطلب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 20 - 2،4

2 - آفرينش انسان ها ، از مايعى پست و بى مقدار ( نطفه )

ألم نخلقكم من ماء مهين

«مهين»، در معانى حقير، ضعيف و قليل به كار مى رود (قاموس المحيط).

4 - آفرينش انسان ها از مايعى پست و بى مقدار ( نطفه ) ، نشانه قدرت و عظمت خداوند

ألم نخلقكم من ماء مهين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 18 - 2

2 - توجّه به ماده اوليه خلقت انسان و سير پيدايش وى ، مانع كفر به خداوند و قدرت او و زمينه ساز باور به معاد

قتل الإنسن ماأكفره . من أىّ شىء خلقه

ص: 508

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 2،4

2 - انسان ها ، از نطفه آفريده شده اند .

من نطفة خلقه

4 - توجّه انسان به پيدايش او از نطفه اى ناچيز ، بازدارنده وى از كفرورزى به خداوند و قدرت او و مايه باور به معاد است .

ما أكفره . .. من نطفة خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 6 - 1،2

1 - منى ( نطفه مرد ) ، عنصر اصلى در آفرينش جسم انسان

خلق من ماء دافق

«دَفَقَ الماء»; يعنى، آب به شدّت ريخت; اين فعل به صورت لازم و متعدى استعمال مى شود; برخى تنها متعدى بودن آن را پذيرفته و «دافق» را به معناى «مدفوق» يا «ذى دفق» معنا كرده اند(مصباح). آب جهنده گرچه مى تواند بر منى مرد و تخمك زن تطبيق كند; زيرا هر دو از كيسه منى در مرد و تخمدان در زن بيرون مى جهند; ولى انصراف عرفى آن به نطفه مرد است.

2 - جسم انسان ، از آبى آفريده شده است كه از مرد و زن يكباره تخليه شده و از ظرف خود بيرون مى جهد .

ماء دافق

اين احتمال وجود دارد كه مراد از «ماء دافق»، نطفه مرد و تخمك زن - هر دو - باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 8 - 2

2 - آفرينش انسان از منى ، برهان قدرت خداوند بر معاد و تجديد حيات انسان است .

خلق من ماء . .. يخرج ... إنّه على رجعه لقادر

837- عنصر خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 61 - 14

14- عناصر زمينى ، خميرمايه خلقت انسان است .

هو أنشأكم من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 1

1 - ماده خلقت انسان ها ، فراهم آمده از زمين و عناصر آن

ص: 509

جعل لكم الأرض . .. منها خلقنكم

مرجع ضمير در «منها» «الأرض» در آيات قبل است.

838- عواطف انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 215 - 6

6 - توجه اسلام به عواطف انسان ، در مصارف انفاق

فللوالدين و الاقربين و اليتامى و المساكين و ابن السبيل

از اينكه در ابتدا «والدين» ذكر شده است سپس «اقربين» و پس از آن «يتامى».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 21 - 5

5 - تحريك عواطف انسانى از روش هاى قرآن براى جلوگيرى از ظلم و گناه

اثماً مبيناً. و كيف تأخذونه و قد افضى بعضكم الى بعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 38 - 7

7 - فرمان هاى دين در رسيدگى مالى به ديگران ، با عواطف طبيعى انسان ، هماهنگ است .

فأَت ذا القربى حقّه و المسكين و ابن السبيل

تقدم اداى حقوق خويشان بر ديگران، مى تواند با توجه به اين نكته باشد كه انسان، به صورت فطرى و طبيعى، رسيدگى به خويشان را در اولويت قرار مى دهد.

839- عوامل اغواناپذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 65 - 5

5- عبوديت و بندگى خداوند ، بيمه كننده و نيروبخش آدميان در برابر وسوسه ها و لشكركشى هاى شيطان

لأحتنكنّ ذريّته . .. إن عبادى ليس لك عليهم سلطن

ص: 510

840- عوامل اغواى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 33 - 22

22 - شيطان ، از عوامل فريبنده انسان است .

و لايغرّنّكم باللّه الغرور

«غرور» صيغه مبالغه و به معناى «بسيار فريبنده» است و مراد از آن، در آيه، مى تواند شيطان باشد.

841- عوامل انحطاط انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 97 - 9

9 - سقوط ارزش هاى والاى انسان ، پيامد ماندن در سيطره مستكبران

انّ الّذين توفّيهم الملئكة ظالمى انفسهم قالوا فيم كنتم قالوا كنّا مستضعفين فى ال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 63 - 6

6- پيروى انسان از ابليس ، عامل از دست دادن كرامت انسانى و هم سنخ شدن با او

فمن تبعك منهم فإن جهنّم جزاؤكم

التفات از خطاب مفرد به جمع، حكايت از آن دارد كه پيروان شيطان، در رديف او قرار گرفته و با او هم سنخ مى شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 5

5 - تخلف و عصيان از فرمان هاى پروردگار ، موجب سقوط انسان و تنزل مقام او است .

و عصى ءادم . .. قال اهبطا منها

جمله «ثمّ اجتباه. ..» گرچه قبل از ماجراى هبوط ذكر شده است; ولى براساس آياتى كه در سوره بقره گذشت، توبه آدم پس از هبوط بوده است. بنابراين جمله «قال اهبطا...» بيان مجازات عصيان آدم است و «ثمّ اجتباه...» جمله معترضه مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 11

11 - هواپرستى و شرك ، موجب سقوط انسان از منزلت انسانى خويش

أرءيت من اتّخذ إلهه هويه . .. إن هم إلاّ كالأنعم بل هم أضلّ سبيلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 21 - 9

ص: 511

9 - خطاپيشگى و غوطهورى در گناه ، مايه سقوط و بدفرجامى انسان و نه لغزش هاى ناخواسته *

اجترحوا السيّئات

تعبير «إجترحوا» - كه در آن معناى طلب و پى جويى نهفته است - مى تواند بيانگر اين معنا باشد كه آنچه انسان را از جرگه مؤمنان صالح خارج مى سازد، نه صرف لغزش; بلكه گناه جويى است.

842- عوامل انقراض انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 11 - 2

2 - مجازات كفار و منكران قيامت ( از ميان برداشتن ايشان ) منجر به انقراض نسل بشر خواهد شد .

و لو يعجل اللّه للناس الشر . .. لقضى إليهم أجلهم

«ال» در «الناس» ال جنسيه و مفيد استغراق است; يعنى، اگر سنت الهى درباره جوامع بشرى اين بود كه هر انسان كفرپيشه را در دنيا بى درنگ مجازات كند، هر آينه تا كنون زمين از وجود انسان تهى شده و نسل بشر منقرض گشته بود. در حالى كه اين با فلسفه آفرينش انسان (و لكم فى الأرض مستقر و متاع إلى حين. بقره / 36) ناسازگار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 45 - 2

2 - در صورت مؤاخذه شدن مردم در دنيا از سوى خداوند ، هيچ انسانى - چه خوب و چه بد - در سطح زمين باقى نخواهد ماند .

و لو يؤاخذ اللّه الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابّة

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه مقصود از «دابّه» انسان ها باشد; زيرا مجازات و كيفر مربوط به آنان است. گفتنى است جمله «و لكن يؤخّرهم...» - كه در آن ضمير جمع به «الناس» بازمى گردد - تأييدكننده همين مطلب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 49 - 1

1 - زندگى نسل انسان ها در دنيا ، با يك صيحه و فرياد سهمگين به پايان خواهد رسيد .

و يقولون متى هذا الوعد . .. ما ينظرون إلاّ صيحة وحدة تأخذهم

«صيحة» به معناى صداى بلند و سهمگين است و مقصود از آيه شريفه، با توجه به آيه قبل - كه در آن كافران از زمان برپايى قيامت سؤال مى كردند - بيانِ نشانه هاى برپايى قيامت و شرايطى است كه در آن، رستاخيز برپا مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 3

3 - ميان وقوع صيحه و فرياد سهمگين و مرگ و انقراض نسل بشر در دنيا ، هيچ فاصله اى نخواهد بود .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

ناتوانى بشر از هرگونه توصيه و سفارش و يا مراجعه به كسان خود - با شنيدن صيحه و فرياد سهمگين - حاكى از حقيقت ياد شده

ص: 512

است.

843- عوامل انقياد اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 5

5 - مالك و مدبّر بودن خداوند بر تمام عوالم هستى ، وادار سازنده مردم به گردن نهادن در برابر حكم او در قيامت

يوم يقوم الناس لربّ العلمين

«لام» در «لربّ العالمين» در معناى تعليل به كار رفته و مفاد آيه اين است كه فرمانبردارى كامل مردم، به جهت قرار گرفتن آنان در پيشگاه «ربّ العالمين» است.

844- عوامل انقياد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 69 - 8

8- ربوبيت خداوند ، مقتضى سلوك خاشعانه و منقادانه جهان و انسان در مسير تعيين شده از جانب او

فاسلكى سبل ربّك ذللاً

آيه شريفه هر چند درباره زنبور عسل است، ولى ياد زندگى آنان براى انسان مى تواند گوياى اين پيام باشد كه: انسان نيز مانند ديگر موجودات طبيعت، بايد در مسير پروردگارش گام بردارد.

845- عوامل تأمين نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 11 - 6

6- طبيعت به گونه اى آفريده شده است كه نياز هاى انسان را به خوبى تأمين مى كند .

هو الذى أنزل من السّماء ماء لكم . .. ينبت لكم

تكرار «لكم» در دو آيه، هم چنين فعل «تسيمون» جملگى دلالت بر آن دارند كه: اين مجموعه براى منافع آدمى ايجاد گشته و در نتيجه با نيازهاى او تناسب و هماهنگى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 3 - 8

8- نقش مهم دعا و التجا به درگاه خدا ، در تحولات زندگى انسان و تأمين نياز هاى وى

ص: 513

ذكر رحمت ربّك عبده زكريّا . إذ نادى ربّه

846- عوامل تكامل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 24 - 3

3 - وحى و رسالت ، در راستاى رشد و تكامل انسان ; و نه برآوردن تمنيات هواپرستانه او *

و لقد جاءهم من ربّهم الهدى . أم للإنسن ما تمنّى

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه: الف) مراد از «الهدى» در آيه پيش، وحى و رسالت باشد. ب) آيه «أم للإنسان...» با «و لقد جاءهم من ربّهم...» مرتبط باشد; يعنى، انسان نبايد انتظار آن را داشته باشد كه آمال هواپرستانه اش، در شريعت ارضا شود.

847- عوامل تكامل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 4

4- ربوبيّت الهى ، مقتضى ارائه آيات ، براى رشد و تعالى بشر است .

ذكّر بأيت ربّه

848- عوامل تكريم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 18 - 10

10 - كرامت انسانى ، در گرو گرايش به توحيد ربوبى و سجود و انقياد در برابر خدا

و كثير حقّ عليه العذاب و من يهن اللّه فما له من مكرم

849- عوامل تنبه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 87 - 4

4 - قرآن ، كتاب آسمانى جن و انس و مايه ياد و بيدارى آنان

إن هو إلاّ ذكر للعلمين

عالم (مفرد «عالمين») است و به مجموعه ودسته اى از موجودات گفته مى شود. بنابراين «العالمين»; يعنى، همه موجودات به

ص: 514

لحاظ مجموعه ها و دسته ها. بنابر ديدگاه بسيارى از مفسران، مقصود از آن مى تواند علاوه بر انسان ها جن هم باشد، چنان كه در آيه نخست سوره «جن» آمده است (فقالوا إنّا سمعنا قرآناً عجباً . يهدى إلى الرشد فآمنّا به...).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 52 - 1

1 - قرآن ، مايه تذكّر و بيدارى جهانيان است .

و ما هو إلاّ ذكر للعلمين

850- عوامل حيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 49 - 7

7 - زندگى بشر ، مرهون حيات زمين ( وجود گياهان و نباتات ) و دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) است .

و أنزلنا . .. لنحيى به بلدة ميتًا و نسقيه ممّا خلقنا أنعمًا و أناسىّ

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه تقدم «بلدة ميتاً» و «أنعاماً» بر «أناسىّ» از نوع تقدم علت بر معلول و سبب بر مسبب باشد. گفتنى است برخى از مفسران (مانند زمخشرى در كتاب الكشاف) نكته ياد شده را يادآور شده اند.

851- عوامل حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 70 - 5،6

5 - عقل و ايمان ، مايه حيات انسان است .

و قرءان مبين . لينذر من كان حيًّا

بيشتر مفسران برآنند كه در جمله «من كان حيّاً» يا استعاره به كار رفته و مقصود از آن انسان عاقل يا مؤمن است. و يا اين كه در اين جمله، مجاز مرسل به كار رفته است; يعنى، چون تعاليم قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) سبب حيات واقعى بشر است، از اين رو تعبير «حىّ» آمده است; مثل آيه شريفه: «استجيبوا للّه و للرسول إذا دعاكم لما يحييكم» (انفال (8) آيه 24). گفتنى است كه برداشت ياد شده مبتنى بر فرض نخست است.

6 - تعاليم قرآن و رهنمود هاى پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ، مايه حيات واقعى انسان ها است .

لينذر من كان حيًّا

ص: 515

852- عوامل دشمنى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 36 - 14

14 - تناول آدم ( ع ) و حوا از شجره ممنوعه ، زمينه ساز ايجاد روحيه دشمنى در ميان انسانها *

فأزلّهما الشيطن عنها . .. و قلنا اهبطوا بعضكم لبعض عدوّ

853- عوامل دوستى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 63 - 10

10 - عوامل دشمنى زا ، ناپايدار در مقابل اراده خداوند بر ايجاد محبت و دوستى ميان انسانها

و لكن اللّه ألف بينهم إنه عزيز

جمله «لو أنفقت . .. » اشاره به اين دارد كه عوامل دشمنى زا در ميان قبايل عرب بسيار شديد بوده است. و جمله استدراكيه «و لكن اللّه ... » اشاره به اين دارد كه آن عوامل در برابر اراده خدا نمى توانست اثرى داشته باشد. يعنى اگر چه آنان داراى دشمنيهاى ديرپاى بودند و امكان الفت بين آنها نبود، ولى خداوند چنين خواست كه آنان با يكديگر الفت يابند.

854- عوامل رشد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 102 - 5

5- نزول معجزات از جانب پروردگار هستى ، در جهت رشد و بصيرت يافتن آدميان است .

ما أنزل هؤلاء إلاّ ربّ السموت و الأرض بصائر

855- عوامل رضايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 21 - 5

5 - برخوردارى از توجّهات و عنايت هاى خداوند ، مايه خشنودى انسان و دست يافتن او به فرجامى پسنديده و رضايت بخش

ابتغاء وجه ربّه . .. و لسوف يرضى

ص: 516

856- عوامل ضعف انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 84 - 15

15- فرو بردن غم ها و اندوه ها و خوددارى كردن از اظهار و ابراز آنها ، داراى تأثيرى منفى بر جسم و توان آدمى است .

وابيضت عيناه من الحزن فهو كظيم

برداشت فوق، از تفريع «هو كظيم» به وسيله حرف «فاء» بر «ابيضت عيناه من الحزن» استفاده مى شود ; يعنى، اينكه چشمان يعقوب(ع) از حزن و اندوه بى فروغ شد. اين نشانه آن است كه او غمها و اندوه ها را در درون خويش محبوس مى داشت و از اظهار آن خوددارى مى كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 85 - 7

7- رنج ها و غصه هاى شديد ، فرساينده توان جسمى آدمى و هلاك سازنده وى

قالوا تالله تفتؤا تذكر يوسف حتى تكون حرضًا أو تكون من الهلكين

857- عوامل ظهور باطن انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 42 - 4

4 - بروز باطن انسان و حقيقت ايمان وى ، در مراحل دشوار و تكاليف سخت الهى ( همانند جنگ و جهاد )

لو كان عرضاً قريباً و سفراً قاصداً لاتبعوك و لكن بعدت عليهم الشقة

858- عوامل عجز اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 10 - 4

4 - حسابرسى و سنجش نهان كارى ها و نيت هاى انسان ، مايه ناتوانى او از هرگونه دفاع و محروميت او از كمترين يار و ياور در قيامت

يوم تبلى السرائر . فما له من قوّة و لا ناصر

حرف «فاء» در «فما له من. ..»، نبود قوت و ناصر را بر «تبلى السرائر» تفريع كرده و آن را نتيجه حسابرسى قرار داده است; يعنى، روز قيامت با متمايز شدن سريره هاى نيك و بد، راهى جز پذيرفتن جزاى آن براى انسان باقى نمى ماند; زيرا نه او را ياراى انكار است و نه كسى به حمايت از او برخواهد خاست.

ص: 517

859- عوامل كرامت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 18

18 - ملاك قرار گرفتن تقوا ، به عنوان يگانه عامل كرامت انسان ها ، متكى بر علم و كاردانى خداوند است .

إنّ أكرمكم عند اللّه أتقيكم إنّ اللّه عليم خبير

860- عوامل گمراهى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 5 - 17

17- شيطان ، مترصد زمينه هاى مساعد براى نفوذ در انسان و منحرف ساختن او

لاتقصص رءياك . .. فيكيدوا ... إن الشيطن للإنسن عدو مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 39 - 1

1- ابليس ، گمراه شدن خود از سوى خداوند را ، عامل زيبا نماياندن زشتى ها و به گمراهى كشاندن همه انسان ها معرفى كرد .

قال ربّ بما أغويتنى لأزيننّ لهم فى الأرض و لأغوينّهم أجمعين

«با» در «بما» باى سببيه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 9 - 4

4 - مستكبران ، دشمن سعادت و خوشبختى مردم و خواستار ضلالت و گمراهى آنان

و من الناس من يجدل . ..ليضلّ عن سبيل اللّه

جمله «ليضل عن سبيل اللّه» به تقدير «ليضل الناس عن سبيل اللّه» است; يعنى، جدال اين گروه نادان و استكبارپيشه با توحيد و يكتاپرستى و جلوگيرى از گرايش مردم به آن، نه بدان جهت است كه آنان خواستار سعادت مردم اند; بلكه بدان منظور است كه مردم را از راه خدا - كه راه خوشبختى است - بازدارند و آنان را به ضلالت و گمراهى سوق دهند.

861- عوامل محروميت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 121 - 20

20 - عصيان پروردگار ، موجب ناكامى انسان و بازماندنش از راه رشد و كمال است .

و عصى ءادم ربّه فغوى

ص: 518

862- عوامل مصونيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 7

7 - پناه بردن به خداوند از خطر وسوسه جنيان و انسان ها ، مايه مصونيت انسان در برابر آن

قل أعوذ بربّ الناس . .. من الجنّة و الناس

863- عوامل مؤثر در تأمين نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 39 - 14

14- نقش مؤثر دعا در كنار ديگر عوامل طبيعى ، براى تأمين نياز ها و خواسته هاى انسان

الحمد لله الذى وهب لى على الكبر إسمعيل و إسحق إن ربّى لسميع الدعاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 12 - 8

8- انسان تنها در پرتو حركت و تلاش مى تواند به روزى هاى خدادادى و نياز هاى خويش دست يابد .

لتبتغوا فضلاً من ربّكم

«إبتغاء» (از باب افتعال) به معناى تلاش و كوشش بسيار براى دستيازى به خواسته هاست (مفردات راغب).

864- عوامل مؤثر در زندگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 3 - 8

8- نقش مهم دعا و التجا به درگاه خدا ، در تحولات زندگى انسان و تأمين نياز هاى وى

ذكر رحمت ربّك عبده زكريّا . إذ نادى ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 3 - 7

7 - آسمان و زمين ، از منابع ارتزاق انسان ها و تأثير گذارد در حيات آنان

يرزقكم من السماء و الأرض

ص: 519

865- عوامل مؤثر در سرنوشت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 7

7 - انسان ها و جنيان داراى نقشى مؤثر در تعيين فرجام و سرنوشت خويش ( دوزخى شدن و يا رهايى از آن )

لهم قلوب لايفقهون بها . .. و لهم ءاذان لايسمعون بها

جمله «لايفقهون بها» و نظاير آن مى رساند كه گمراهان به دليل بهره نجستن از ابزار شناخت، به وادى گمراهى گرفتار شده اند و بنابراين خود مقصر هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 6

6 - رفتار انسان ها ، تعيين كننده سرنوشت اخروى آنان است .

ثمّ لتنبّؤنّ بما عملتم

866- عوامل مؤثر در سرنوشت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 109 - 12

12 - گفتار ها ، داراى نقشى بسيار مؤثر در سرنوشت انسان و كسب رضايت و يا سخط خداوند

لاتنفع الشفعة . .. و رضى له قولاً

867- عوامل مؤثر در فرجام اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 24 - 7

7 - كردار انسان در دنيا ، ذخيره هايى ماندگار و تعيين كننده فرجام او در آخرت

قدّمت لحياتى

868- عوامل مؤثر در فرجام انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 520

17 - زخرف - 43 - 67 - 8

8 - تأثير مهم روابط صميمانه و ماهيت دوستان ، در موضع گيرى هاى دينى انسان و فرجام اخروى او

فاختلف الأحزاب . .. الأخلاّء يومئذ بعضهم لبعض عدوّ

با توجه به ارتباط اين آيه با آيات پيشين - كه در زمينه اختلاف گروهى و احزاب درباره عيسى(ع) و دين الهى بود - مطلب بالا استفاده مى شود.

869- عوامل مؤثر در فهم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 14 - 7

7 - شناخت ها و كردار انسان ، سرمايه و دستاورد او و مؤثر در گرايش ها و ضعف و قوّت فهم او است .

ما كانوا يكسبون

تعبير «يكسبون» - كه ناظر به تكذيب اعتدا و گناه كافران است - بيانگر اين است كه انديشه ها و كردار، سرمايه اى است كه آن را به دست آورده اند; گرچه براى آنان چيزى جز زيان دربرندارد.

870- عوامل مؤثر در گرايشهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 23 - 9

9 - بهره گيرى قرآن از تمايلات طبيعى انسان ها ، در گرايش دادن آنان به ايمان و عمل صالح

إنّ اللّه يدخل الذين ءامنوا . .. و لباسهم فيها حرير

871- عوامل نجات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 14

14 - پيروى از رهنمود هاى خداوند ، نجات دهنده انسان ها ، از عواقب دشمنى ها و كشمكش هاى زمينيان است .

بعضكم لبعض عدوّ فإمّا يأتينّكم منّى هدًى

872- عوامل نگرانى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 521

16 - فصلت - 41 - 50 - 21

21 - وجود قيامت ، دغدغه جدى انسان ، حتى براى آنان كه ظاهراً منكر آن هستند .

و ما أظنّ الساعة قائمة و لئن رجعت إلى ربّى

873- عوامل هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 25 - 3

3 - هدايت و ره يابى انسان ها به راه راست ، در گرو مشيت خداوند است .

و يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

874- عهد انسان با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 9

9 - آدمى در شدايد با خداوند يگانه پيمان مى بندد كه در صورت نجات سپاسگزار او باشد.

لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 64 - 5

5 - آدمى پس از نجات از شدايد، على رغم پيمان عدم شرك و سپاسگزارى از خداوند، پيمان شكنى مى كند و مجدداً شرك مىورزد.

لئن أنجنا . .. قل الله ينجيكم ... ثم أنتم تشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 22 - 15

15 - انسان هاى ناسپاس ، به هنگام احساس خطر مرگ ( غرق شدن و . . . ) با خدا پيمان مؤكد مى بندند كه : اگر از آن ورطه نجات يابند ، هرگز گرد گناه نگردند و به جرگه بندگان شاكر و سپاسگزارش بپيوندند .

و ظنوا أنهم أحيط بهم دعوا اللّه . .. لئن أنجيتنا من هذه لنكوننّ من الشكرين

ص: 522

875- عهد انسان ها با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 190 - 8

8 - انسان ها پس از نيايش به درگاه خدا و دستيابى به نياز ها و آرمان هاى خويش ، پيمان ها و تعهدات خويش را با خدا فراموش و آنها را نقض مى كنند .

لئن ءاتيتنا صلحاً . .. فلما ءاتيهما صلحاً جعلا له شركاء

876- عهد خدا با انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 27 - 1،2

1 - خداوند ، انسان ها را به عهد ها و پيمانهايى ملزم ساخته است .

الذين ينقضون عهد اللّه من بعد ميثقه

«عهد» به معناى پيمان است و مراد از عهد اللّه (پيمان خدا) مى تواند وظايف و تكاليفى باشد كه خداوند آنها را بر دوش انسانها گذاشته است. همچنين مراد از آن مى تواند تعهداتى باشد كه آدمى خويشتن را ملتزم به رعايت آنها كرده و به گونه اى - همانند سوگند به خدا - آنها رابه خداوند مرتبط كرده است. برداشت فوق مبتنى بر احتمال اول است.

2 - ضرورت پايبندى به عهد ها و پيمانهايى كه خداوند بر عهده انسان ها قرار داده است .

الذين ينقضون عهد اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 40 - 13،14

13 - ضرورت پايبندى به عهدهايى كه خداوند با آدميان دارد .

أوفوا بعهدى

14 - وفاى خداوند به عهدى كه انسان ها در نزد خدا دارند ، مشروط به پايبندى آنان به عهد هاى الهى است .

و أوفوا بعهدى أوف بعهدكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 64 - 3

3 - ضرورت پايبندى به پيمانهايى كه خداوند با انسان ها دارد .

ثم توليتم من بعد ذلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 83 - 19

19 - تكاليف دينى ، پيمان هاى خدا با مردم است .

ص: 523

و إذ خذنا ميثق بنى إسرءيل . .. و ءاتوا الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 93 - 8

8 - پذيرش تعاليم و برنامه هاى كتاب هاى آسمانى و عمل به آنها ، از پيمان هاى خداوند با بندگان است .

و إذ أخذنا ميثقكم . .. خذوا ما ءاتينكم بقوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 125 - 15

15 - فرمان هاى خدا به انسان ها ، عهد او با آنان است .

عهدنا إلى إبرهيم و إسمعيل أن طهرا بيتى

تعبير كردن از دستور و فرمان با فعل «عهدنا» گوياى برداشت فوق است.

877- عهد شكنى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 64 - 5

5 - آدمى پس از نجات از شدايد، على رغم پيمان عدم شرك و سپاسگزارى از خداوند، پيمان شكنى مى كند و مجدداً شرك مىورزد.

لئن أنجنا . .. قل الله ينجيكم ... ثم أنتم تشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 23 - 2،4

2 - مردم پس از رهايى از اضطرار و خطر مرگ ، پيمان خود را با خدا مى شكنند و به ناسپاسى و تجاوز از حق مى پردازند .

لئن أنجيتنا من هذه لنكوننّ من الشكرين. فلما أنجيهم إذا هم يبغون فى الأرض بغير ال

4 - انسان ، عنصرى سست پيمان و عهدشكن

لئن أنجيتنا من هذه لنكوننّ من الشكرين. فلما أنجيهم إذا هم يبغون فى الأرض بغير ال

878- عهد شكنى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 190 - 8

8 - انسان ها پس از نيايش به درگاه خدا و دستيابى به نياز ها و آرمان هاى خويش ، پيمان ها و تعهدات خويش را با خدا فراموش

ص: 524

و آنها را نقض مى كنند .

لئن ءاتيتنا صلحاً . .. فلما ءاتيهما صلحاً جعلا له شركاء

879- غرايز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 134 - 4

4 - استفاده از غريزه سودخواهى و پاداش طلبى انسان ها براى نيل آنان به سعادت ، از روش هاى تربيتى قرآن

من كان يريد ثواب الدنيا فعند اللّه ثواب الدنيا و الأخرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 71 - 6،8

6 - بهره گيرى قرآن از حس منفعت خواهى انسان و گريز از ضرر براى تبليغ توحيد و معارف الهى

قل أندعوا من دون الله ما لا ينفعنا و لا يضرنا

8 - استفاده مثبت و سازنده از غريزه جلب منفعت، روشى در تبليغ دين

قل أندعوا من دون الله ما لا ينفعنا و لا يضرنا

880- غفلت از عجز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 34 - 1

1 - سرزنش شدن كافران و تكذيب گران جن و انس از سوى خداوند ، بر بى توجهى آنان نسبت به قدرت مطلق الهى و عجز و ناتوانى خويش

إن استطعتم . .. لاتنفذون إلاّ بسلطن . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

با توجه به ارتباط اين آيه با آيه قبل، از استفهام توبيخى در «فبأىّ. ..» مطلب بالا استفاده مى شود. گفتنى است كه تثنيه آمدن «كما» و «تكذّبان» به خاطر توجه خطاب به جن و انس است.

881- غفلت از كيفيت خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 16 - 5

5 - سرزنش تكذيب گران و كافران جن و انس از سوى خداوند ، به خاطر نينديشيدن آنان در اهميت آفرينش خود از خاك و آتش

ص: 525

خلق الإنسن من صلصل . .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

882- غفلت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 105 - 11

11 - غفلت و جهل انسان نسبت به حقيقت اعمال خود در دنيا

فينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 90 - 20

20- انسان ، در معرض غفلت و روى گردانى از تمايلات فطرى و دريافت هاى عقلى خويش و نيازمند به تذكر و بيدار باش

إن الله يأمر . .. و ينهى ... يعظكم لعلّكم تذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 15 - 4

4 - انسان ها ، شديداً در معرض غفلت از مرگ خويش اند .

ثمّ إنّكم بعد ذلك لميّتون

تأكيدهاى مكرر در آيه فوق (إنّ، لام و جمله اسميه) مى تواند بيانگر مطلب بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 114 - 2

2 - انسان ، غافل از كوتاهى و ناپايدارى زندگى دنيوى

قل إن لبثتم إلاّ قليلاً لو أنّكم كنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 58 - 9

9- غفلت ها و حق فراموشى هاى انسان ، عميق و ديرپاى

فإنّما يسّرنه بلسانك لعلّهم يتذكّرون

خداوند، فهم حقايق قرآن را با زبان پيامبر(صلی الله علیه و آله) سهولت بخشيده است. در عين حال با تعبير «لعلّهم...» به پيامبر(صلی الله علیه و آله) تذكر مى دهد كه با وجود آسانى فهم قرآن، انتظار نداشته باش كه بى چون و چرا همه بيدار شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 22 - 1،4

ص: 526

1- انسان در دنيا ، گرفتار غفلت و بى خبرى نسبت به حقايق اخروى

لقد كنت فى غفلة من هذا

4- حقيقت ، قابل شهود در دنيا ; اما آدمى گرفتار غفلت و سطحى نگرى

لقد كنت فى غفلة من هذا

«غفلت» در جايى صادق است كه حقيقت قابل شهود باشد; ولى آدمى به دلايلى از مشاهده آن محروم بماند. تعبير «كشفنا...» مى رساند كه آدمى در دنيا، گرفتار سطحى نگرى است و چشمانش در حجاب دنياگرايى قرار دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 35 - 4

4 - غفلت انسان ، از كردار خويش و فراموش كردن آن پيش از برپايى قيامت

يوم يتذكّر الإنسن ما سعى

883- غفلت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 26 - 3

3- گروهى از انسان ها به زندگى دنيا دل خوش مى كنند و از سراى آخرت غافل مى مانند .

فرحوا بالحيوة الدنيا و ما الحيوة الدنيا فى الأخرة إلاّ متع

بيان ناچيزى دنيا در قياس با آخرت ، پس از مذمّت گروهى كه به دنيا دل خوش كرده اند (فرحوا بالحيوة الدنيا) ، مى رساند كه مراد از آن گروه ، مردمى هستند كه آخرت را نپذيرفته و يا از آن غفلت كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 67 - 6

6- انسان ها پس از رهايى از خطر هاى مرگ آفرين ، خدا را فراموش مى كنند و از حق روى گردان مى شوند .

فلمّا نج-ّكم إلى البرّ أعرضتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 39 - 14

14- « عن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : إذا دخل أهل الجنّة الجنّة و أهل النار النار . . . يقال : يا أهل الجنّة خلود فلاموت و يا أهل النار خلود فلاموت ثمّ قرأ رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : « و أنذرهم يوم الحسرة إذ قضى الأمر و هم فى غفلة » و أشار بيده و قال : أهل الدنيا فى غفلة ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده: آن گاه كه بهشتيان به بهشت و جهنميان به جهنم درآيند . .. گفته مى شود: اى اهل بهشت! (اين جا) جاودانگى است و مرگ نيست و اى اهل آتش! (اين جا) جاودانگى است و مرگ نيست، سپس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اين آيه را خواند «و أنذرهم يوم الحسرة إذ قضى الأمر و هم فى غفلة» (آن گاه حضرت) با دست خود اشاره كرد و فرمود: اهل دنيا در غفلت اند».

ص: 527

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 1 - 1

1- انسان ها از حسابرسى قيامت - در عين نزديك بودن آن - در غفلت شديد به سر مى برند .

اقترب للناس حسابهم و هم فى غفلة معرضون

كلمه «فى» در «فى غفلة» براى ظرفيت مجازى است و دلالت بر شدتِ وصف مى كند; يعنى، غفلت مردم از حسابرسى قيامت بسيار شديد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 62 - 9

9 - انسان ها در بيشتر عمر خود ، غافل از الطاف الهى در حق خويش

قليلاً ما تذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 49 - 3

3 - انقراض نسل بشر در دنيا و آغاز قيامت ، غافل گيرانه و در حالى خواهد بود كه همگان سرگرم جدال و كشمكش روزانه اند .

ما ينظرون إلاّ صيحة وحدة تأخذهم و هم يخصّمون

«يخصّمون» (از ماده «خصومت» و «خصام») به معناى جدال و كشمكش است و جمله «و هم يخصمون»، حال براى ضمير مفعولى در «تأخذهم» است; يعنى، در حالى كه آنان سرگرم جدال و كشمكش بر سر زندگى مادى اند، ناگهان صيحه سهمگين آنان را فراخواهد گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 8 - 13

13 - انسان ها هنگام رهايى از مشكلات و دستيابى به آسودگى ، موقعيت گذشته خود را فراموش كرده و ناسپاس مى شوند .

و إذا مسّ الإنسن ضرّ . .. ثمّ إذا خوّله نعمة منه نسى ما كان يدعوا إليه من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 47 - 6

6 - انسان ها ، در معرض غفلت نسبت به روز قيامت

من قبل أن يأتى يوم لامردّ له من اللّه

تأكيد خداوند، درباره حقيقت روز قيامت، مى تواند از آن جهت باشد كه بسيارى از مردم نسبت به اين امر مهم غافل اند.

884- غفلت دنيوى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 528

5 - انعام - 6 - 60 - 17

17 - آدمى در دنيا از حقيقت اعمال خود و بازتابهاى آن غافل است.

ثم ينبئكم بما كنتم تعملون

885- فراموشى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 28 - 16

16 - نسيان آدمى ، علت نامگذارى وى به انسان

و خلق الانسان ضعيفاً

امام صادق (ع) درباره علّت نامگذارى آدميان به انسان فرمود: لانّه ينسى.

_______________________________

علل الشرايع، ص 15، ح 1، ب 11 ; معانى الاخبار، ص 48، ح 1.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 11

11- آفرينش و مرگ و اعطاى دانش و سلب آن از انسان ، جلوه اى از علم و قدرت الهى است .

و الله خلقكم ثمّ يتوفّ-كم . .. إن الله عليم قدير

886- فرجام اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 95 - 5

5 - اعمال و رفتار آدميان ، تعيين كننده فرجام آنان در سراى آخرت است .

بما قدمت أيديهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 105 - 17

17 - رفتار و كردار انسان در دنيا ، تعيين كننده فرجام او در قيامت

فينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 60 - 8

8 - فرجام كار انسان ها در قيامت ، تنها در اختيار خداوند است .

ص: 529

و قلوبهم وجلة أنّهم إلى ربّهم رجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 23 - 3

3 - سرنوشت هر كسى به روز رستاخيز ، درگرو اعمال او خواهد بود .

و قدمنا إلى ما عملوا من عمل فجعلنه هباء منثورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 13 - 5

5 - سرنوشت انسان در قيامت ، در گرو رفتار و كردار دنيايى او است .

ينبّؤا الإنسن يومئذ بما قدّم و أخّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 38 - 3

3 - چهره انسان در قيامت ، نمايانگر فرجام او است .

وجوه يومئذ مسفرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 40 - 4

4 - چهره انسان در قيامت ، نمايشگر فرجام او است .

و وجوه يومئذ عليها غبرة

887- فرجام اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 7 - 23

23 - در قيامت جز ورود به جهنم و يا بهشت ، سرنوشت ديگرى در انتظار انسان نخواهد بود .

فريق فى الجنّة و فريق فى السعير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 8 - 6

6 - يكسان سازى سرنوشت انسان ها در قيامت ، ناهماهنگ با فلسفه نزول وحى و بعثت پيامبران

و كذلك أوحينا . .. لتنذر ... و لو شاء اللّه لجعلهم أمّة وحدة

از آنجا كه آيه شريفه در ادامه آيات مربوط به وحى مى باشد، مى توان استفاده كرد كه نزول وحى با يكسان ساختن انسان ها، از

ص: 530

نظر كفر و ايمان و در نتيجه وحدت سرنوشت آنان ناسازگار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 24 - 3

3 - چهره هاى انسان ها در قيامت ، بيانگر فرجام آنها است .

وجوه يومئذ ناضرة . .. و وجوه يومئذ باسرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 2

2 - مردم در صحنه قيامت ، به حال ايستاده در انتظار فرجام نهايى خويش اند .

يوم يقوم الناس لربّ العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 3

3 - چهره حاضران صحنه قيامت ، نمايانگر فرجام كار آنان است .

وجوه يومئذ خشعة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 8 - 2

2 - چهره حاضران در صحنه قيامت ، نمايانگر فرجام آنان است .

وجوه يومئذ ناعمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 1

1 - مردم ، در قالب گروه هايى متفاوت ، صحنه قيامت را به سوى سرنوشت مخصوص خويش ، ترك خواهند كرد .

يومئذ يصدر الناس أشتاتًا ليروا أعملهم

«يصدر»; يعنى، منصرف مى شود و بازمى گردد (مفردات و صحاح اللغة). «أشتاتاً» (جمع «شتّ») به معناى «تفرق يافتگان» است (صحاح اللغة). مفاد آيه شريفه ناظر به مرحله پس از حسابرسى است كه مردم از آن برمى گردند و به سوى بهشت و جهنم مى روند. فعل «يصدر» و نيز مشاهده اعمال (يا پاداش و كيفر آن)، با اين معنا سازگارتر است; گرچه اين احتمال نيز منتفى نيست كه مراد، رجوع انسان ها به حيات دوباره باشد; ولى فعل «يصدر» و نيز مشاهده اعمال (يا پاداش و كيفر آن)، با احتمال نخست، سازگارتر است.

ص: 531

888- فرجام انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 28 - 7

7 - خداوند فرجام سير انسانهاست و همگان ، تنها به سوى او باز خواهند گشت .

ثم إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 46 - 1

1 - انسان ها به ملاقات خدا خواهند رفت و تنها به سوى او باز خواهند گشت .

أنهم ملقوا ربهم و أنهم إليه رجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 48 - 1

1 - انسان در آينده با روزى عظيم ( قيامت ) مواجه خواهد شد .

واتقوا يوماً

مراد از كلمه «يوماً» روز قيامت است و نكره آمدنش حكايت از عظمت آن دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 156 - 2

2 - انسان و همه شؤون او از خداوند نشأت گرفته است و به سوى او باز خواهد گشت .

قالوا . .. إنا إليه رجعون

«رجوع» به معناى: بازگشتن به چيزى است كه منشأ و مبدأ بوده است و مقصود از «نا» در «إنا» انسان و متعلقات اوست. بنابراين «إنا إليه راجعون» حكايت از آن دارد كه: آدمى و همه آنچه به او تعلق دارد از خداوند نشأت گرفته و همه به او باز مى گردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 203 - 7

7 - حشر ( برانگيخته شدن ) همگان ، تنها به سوى خداوند است .

و اعلموا انكم اليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 223 - 12

12 - كليه انسان ها ، خداوند را ملاقات خواهند كرد .

و اعلموا انكم ملاقوه

ص: 532

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 245 - 14

14 - خداوند ، مبدأ همه انسانهاست و بازگشت آنان تنها به سوى اوست .

و اليه ترجعون

«رجوع»، يعنى بازگشت شخص به آنجا كه بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 281 - 4

4 - خداوند ، مبدأ و منت هاى آدميان

ترجعون فيه الى اللّه

مبدأ بودن خدا با توجّه به معناى «رجع» است كه به معنى بازگشت به مبدأ است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 28 - 18

18 - بازگشت انسان ها به سوى خداوند است .

و الى اللّه المصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 29 - 3

3 - بازگشت انسان به سوى خدايى است كه از علم و قدرت مطلق برخوردار است .

و الى اللّه المصير. قل ان تخفوا ... و اللّه على كل شىء قدير

از ارتباط اين آيه با جمله «و الى اللّه المصير».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 30 - 2

2 - بازگشت انسان به سوى خدا ، در روزى كه هر كس كردار خويش را حاضر مى يابد .

و الى اللّه المصير . .. يوم تجد كل نفس ما عملت

بنابراينكه «يوم تجد»، متعلّق به «المصير» در «و الى اللّه المصير» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 55 - 17

17 - مبدأ انسان ها ، خداوند است و بازگشتشان تنها به سوى اوست .

ثمّ الىّ مرجعكم

با توجّه به معناى «رجوع» كه بازگشت به جايى است كه در سابق بوده است.

ص: 533

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 128 - 1

1 - سرنوشت آدميان تنها به دست خداست ، نه حتّى رسول او .

ليس لك من الامر شىء

بنابر اينكه «ال» در «الامر» براى جنس باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 151 - 9

9 - تأثير وضعيت روحى و حالات قلبى آدمى ، در سرنوشت او ( شكست و پيروزى )

و هو خير النّاصرين. سنلقى فى قلوب الّذين كفروا الرّعب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 158 - 1،2،3

1 - مرگ و يا كشته شدن ، چه در راه خدا و چه در راه غيرِ او ، مسيرى است به سوى خداوند ، نه نابودى و فنا .

و لئن مُتّم او قُتلتم لالى اللّه تحشرون

از اينكه قيد «فى سبيل اللّه» ذكر نشده، به دست مى آيد كه مراد، هر نوع مردن و كشته شدن است و مؤيّد اين معنا تقديم مردن بر كشته شدن است ; به خلاف آيه قبل.

2 - خداوند ، مرجع و فرجام انسان ها ، براى جزا و پاداش

و لئن مُتّم او قُتلتم لالى اللّه تحشرون

«لالى اللّه تحشرون»، مى تواند كنايه از جزا و پاداش الهى باشد.

3 - ايمان به حشر و بقاى آدمى پس از مرگ ، برانگيزنده وى براى حضور در ميدان كارزار عليه دشمنان دين

و لئن مُتّم او قُتلتم لالى اللّه تحشرون

خداوند با بيان اين معنا كه آدمى با مرگ و يا كشته شدن، چه در راه منافع دنيا و يا راه خدا، به سوى او محشور مى شود، او را به جهاد ترغيب و انگيزه پيكار در راه خدا را در او تقويت مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 162 - 13،14

13 - خشنودى و خشم الهى ، معيار شناخت سرنوشت خوب و بد انسانها

افمن اتّبع رضوان اللّه كمن بآء بسخط من اللّه و مأويه جهنّم

14 - تفاوت فرجام آدميان بر مبناى عملكرد آنان ، نمودى از عدل خداوند

توفّى كلّ نفس ما كسبت و هم لا يظلمون. افمن اتّبع رضوان اللّه كمن بآء بسخط من الل

در برداشت فوق جمله «افمن اتّبع . .. » دليل و تعليل عدل الهى در پاداش و جزا گرفته شده است ; يعنى بايد هر نفسى پاداش و جزاى كامل خويش را ببيند ; چرا كه هيچ وجدانى نمى تواند بپذيرد كه انسانهاى نيكوكار همسنگ بزهكاران باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 534

3 - آل عمران - 3 - 165 - 9

9 - نقش آدمى در فرجام و سرنوشت خويش

قل هو من عند انفسكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 169 - 9

9 - بقاى انسان ، پس از مرگ

بل احيآء عند ربّهم يرزقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 185 - 1

1 - مرگ ، سرنوشت حتمى براى همگان

كلّ نفس ذائقة الموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 191 - 33

33 - اعتقاد به هدفدارى آفرينش ، دليل نگرانى خردمندان از سرنوشت خود در قيامت است .

ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانك فقنا عذاب النّار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 78 - 1

1 - مرگ ، مرحله اى اجتناب ناپذير در سرنوشت انسان

اين ما تكونوا يدرككم الموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 88 - 9

9 - نقش تعيين كننده عمل انسان در سرنوشت او

و اللّه اركسهم بما كسبوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 80 - 12

12 - انسان خود تعيين كننده سرنوشت و فرجام خويش

قدمت لهم انفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 535

4 - مائده - 5 - 105 - 12،13

12 - خداوند ، آغاز و فرجام همه انسانها

إلى اللّه مرجعكم جميعاً

«مرجع» به معناى بازگشتن است و به كار بردن اين كلمه در بيان سير انسان به سوى خداوند مى رساند كه او مبدأ انسانها نيز بوده است.

13 - بازگشت همه آدميان - چه هدايت يافتگان و چه اهل كفر - تنها به سوى خداست .

إلى اللّه مرجعكم جميعاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 72 - 5

5 - حشر آدميان، در بستر تاريخ تا قيامت، فقط به سوى خداوند است.

و هو الذى إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 108 - 16،18

16 - بازگشت تمامى آدميان، با هرگونه باور و عمل، به سوى خداوند است.

كذلك زينا لكل أمة عملهم ثم إلى ربهم مرجعهم

18 - خداوند مبدأ انسان و مرجع نهائى اوست.

ثم إلى ربهم مرجعهم

واژه «مرجع» از رجوع است و راغب مى گويد: «الرجوع العود إلى ما كان منه البدء». رجوع برگشت به جايى است كه شروع از آنجا بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 164 - 8،9

8 - بازگشت انسانها تنها به سوى خداوند است.

ثم إلى ربكم مرجعكم

تقديم «إلى ربكم» بر متعلق خود «مرجعكم» دلالت بر حصر دارد.

9 - برپايى قيامت و بازگشت انسانها به خدا، پرتوى از ربوبيت خدا بر انسانها و براى تدبير امور آنان است.

ثم إلى ربكم مرجعكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 25 - 4،5

4 - انسانها پس از سپرى كردن زمان حضورشان در زمين و مرگ همگان، به مكانى ديگر منتقل خواهند شد.

و لكم فى الأرض مستقر و متع إلى حين . .. و منها تخرجون

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «منها تخرجون» اخراج از كره زمين و انتقال به مكانى ديگر باشد. گفتنى است كه

ص: 536

چون مخاطبان آيه همه انسانها هستند، اخراج از زمين و انتقال به مكانى ديگر پس از مرگ همگان و سپرى كردن مدت زمانى است كه «إلى حين» بدان اشاره داشت.

5 - حيات دنيا گذرگاهى موقت، نه پايان زندگى انسان

متع إلى حين . .. و منها تخرجون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 147 - 4

4 - حضور در صحنه قيامت و برخورد با سزاى اعمال دنيوى ، فرجام همه انسانهاست .

لقاء الأخرة

كلمه «لقاء» (رسيدن و برخورد كردن) مصدرى است كه به مفعولش اضافه شده و فاعل آن محذوف است ; يعنى: «و لقائهم الأخرة».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 3

3 - خداوند رقم زننده سرنوشت و تعيين كننده فرجام انسان ها و جنيان

و لقد ذرأنا لجهنم كثيراً من الجن و الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 24 - 14

14 - انسان ها ، چه بخواهند و چه نخواهند ، تنها به سوى خداوند محشور مى شوند .

و أنه إليه تحشرون

تقديم «اليه» بر «تحشرون» دلالت بر حصر دارد. و مجهول آمدن فعل «تحشرون» حكايت از آن دارد كه آدمى در حشر به سوى خداوند اختيارى ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 30 - 6

6 - فرجام كار هر كس در قيامت در دست خداست .

و يوم نحشر هم جميعاً . .. هنالك تبلوا كل نفس ما أسلفت و ردوا إلى اللّه موليهم ال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 4

4- آغاز زندگى انسان از پايين ترين مراتب ادراكى و جسمانى و بازگشت وى در پايان ، به همان نقطه *

و الله خلقكم ثمّ يتوفّ-كم و منكم من يردّ إلى أرذل العمر

در ماده «يردّ» اين معنا نهفته است كه انسان ابتدا در نقطه اى قرار داشته، سپس سير تكاملى را دنبال كرده است و در نهايت هم به همان نقطه آغازين باز مى گردد. خداوند از نقطه آغازين به عنوان پست ترين نقطه حيات ياد كرده است.

ص: 537

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 15 - 1

1 - مرگ ، سرنوشت محتوم هر انسان پس از خلقت

ثمّ إنّكم بعد ذلك لميّتون

«ذلك»، اشاره به آخرين مرحله خلقت انسان (ثمّ أنشأناه خلقاً آخر) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 16 - 2

2 - رستاخيز و حيات اخروى ، آخرين حلقه در سير تحولى آفرينش انسان

ثمّ إنّكم يوم القيمة تبعثون

اين بخش از آيات، در مقام بيان سير تكامل آفرينش انسان است. بنابراين مسأله رستاخيز، مى تواند نه به عنوان صرفاً يك هشدار; بلكه به عنوان آخرين حلقه متصل به حلقه هاى پيشين باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 115 - 6

6 - انسان ، در حركت و بازگشت به سوى خدا است .

و أنّكم إلينا لاترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 64 - 6

6 - بازگشت انسان به سوى خدا است .

يوم يرجعون إليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 15 - 7

7 - زندگى در بهشت جاودان ، بهترين و برترين زندگى و سرانجام براى انسان

قل أذلك خير أم جنّة الخلد . .. جزاء و مصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 8 - 10،11

10 - بازگشت همه انسان ها ، تنها ، به سوى خداوند است .

إلىّ مرجعكم

تقديم خبر (إلىّ) بر مبتدا (مرجعكم)، افاده حصر مى كند.

11 - مبدأ و مرجع انسان ها ، خداوند است .

ص: 538

إلىّ مرجعكم

رجوع، به معناى «بازگشت به جايى است كه آغاز، از آن جا بوده است. ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 17 - 16

16 - خداوند ، مبدأ و مقصد انسان هااست .

إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 21 - 5

5 - بازگشت همه انسان ها ، تنها ، به خداوند است .

و إليه تقلبون

«قلب» (ريشه «تقلبون») به معناى «بازگرداندن چيزى از جهتى به جهتى» است. با توجّه به معناى لغوى آن، «تقلبون»، به معناى «ترجعون» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 37 - 8

8 - گاهى ، فرجام انسان ها را عوامل ويران گر طبيعى ، رقم مى زند .

فأخذتهم الرجفة فأصبحوا فى دارهم جثمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 40 - 12

12 - گاهى عوامل ويران گر طبيعى ، فرجام انسان ها را رقم مى زنند .

فكلاًّ أخذنا بذنبه فمنهم من أرسلنا عليه حاصبًا و منهم من أخذته الصيحة و منهم من

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 57 - 1،3،4

1 - مرگ ، سرنوشت حتمى همه است .

كلّ نفس ذائقة الموت

3 - خداوند ، مبدأ و مرجع انسان ها است .

ثمّ إلينا ترجعون

4 - بازگشت انسان ها به خداوند ، قهرى و حتمى است .

ثمّ إلينا ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 539

14 - روم - 30 - 11 - 4،5،7،8

4 - مرگ ، سرنوشت همه انسان ها است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

5 - انسان ها ، پس از باز آفرينى در عالم آخرت ، به سوى خداوند باز مى گردند .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده ثمّ إليه ترجعون

7 - خداوند ، مبدأ انسان ها و مرجع نهايى آنها است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده ثمّ إليه ترجعون

كلمه «ترجعون» از ريشه «رجوع» است و طبق گفته راغب، رجوع، بازگشت به جايى است كه مبدأ و شروع بوده است.

8 - بازگشت قهرى تمامى آدميان ، به سوى خدا است .

ثمّ إليه ترجعون

مجهول آورده شدن فعل «ترجعون» (بازگشت داده خواهيد شد) مى تواند اشاره به قهرى بودن بازگشت داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 16 - 6

6 - حضور در عالم آخرت ، فرجامى همگانى است .

و لقاىِ الأخرة

اضافه مصدر «لقاء» به مفعول خود (الأخرة) نشان دهنده اين است كه فاعل آن حذف شده است. و عبارت اين طور بوده است «لقائهم الأخرة»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 14،20

14 - آغاز و بازگشت انسان ها ، خداوند است .

ثمّ إلىّ مرجعكم

«رجوع» در لغت، به معناى بازگشت به جايگاهى است كه شروع از آن جا بوده است (مفردات راغب).

20 - قيامت ، عرصه بازگشت انسان ها به سوى خداوند است .

ثمّ إلىّ مرجعكم فأُنبّئكم بما كنتم تعملون

مراد از بازگشت به خداوند، و آن گاه آگاه شدن از كردار خويش، حضور در صحنه قيامت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 3 - 11

11بازگشت همگان تنها به سوى خداوند است .

إليه المصير

«مصير» به معناى بازگشت است و تقديم «إليه» مفيد حصر مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 540

17 - زخرف - 43 - 14 - 4

4 - خداوند ، منت هاى حركت و سير وجودى انسان است .

و إنّا إلى ربّنا لمنقلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 15 - 8

8 - بازگشت همه انسان ها ( نيك كرداران و بدكاران ) به سوى پروردگار

من عمل صلحًا . .. و من أساء ... ثمّ إلى ربّكم ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 19 - 2

2- مرگ ، سرنوشت محتوم هر انسان

و جاءت سكرة الموت بالحقّ

ماضى آمدن فعل «جاءت»، بيانگر تحقق حتمى سكرات مرگ است. به علاوه واژه «بالحقّ» ممكن است تأكيد همين معنا باشد و تحقق حتمى را افاده كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 26 - 1

1 - كسى كه سرانجامش مرگ است ، نبايد دنيا را بر آخرت ترجيح دهد و خود را دل بسته آن كند .

بل تحبّون العاجلة . .. كلاّ إذا بلغت التراقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 6 - 4

4 - ملاقات خداوند و حضور در پيشگاه او ، فرجام محتوم هر انسان و با هر نوع كردار است .

يأيّها الإنسن إنّك كادح . .. فملقيه

889- فرجام انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 36 - 9

9 - بازگشت تمامى انسانها به سوى خداوند است.

ثم إليه يرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 541

7 - توبه - 9 - 94 - 15

15 - بازگشت قهرى همه انسان ها به سوى خداوند آگاه به نهان و آشكار

ثم تردون إلى علم الغيب و الشهدة

مجهول آمدن «تردون» ممكن است اشاره به بازگشت قهرى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 105 - 7

7 - بازگشت همه انسان ها به سوى خدا ، امرى قطعى و اجتناب ناپذير است .

و ستردون إلى علم الغيب و الشهدة

«سين» در «ستردون» مى تواند براى تأكيد بر تحقق فعل «تردون» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 4 - 1

1 - بازگشت همه انسان ها ( مؤمنان و كافران ) تنها به سوى خداوند است .

إليه مرجعكم جميعاً

«مرجع» - كه مصدر ميمى و به معناى بازگشتن است - مبتدا و «إليه» خبر آن است. تقديم خبر بر مبتدا مفيد حصر مى باشد. مخاطب ضمير در «مرجعكم» به قرينه جمله «ليجزى الذين آمنوا ... » هر دو گروه مؤمن و كافر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 56 - 3،4

3 - بازگشت همه انسان ها ، تنها به سوى خداست .

و إليه ترجعون

4 - بازگشت به خداوند ، غايت و نهايت حيات و مرگ انسانهاست .

هو يحى و يميت و إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 4 - 1

1- انسانها ، از ناحيه خدايند و فقط به سوى او باز مى گردند .

إلى الله مرجعكم

«رجوع» به معناى بازگشتن به چيزى است كه شروع نيز از آن بوده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 34 - 13،15

13- بازگشت انسان ها به سوى خداوند است .

و إليه ترجعون

ص: 542

15- بازگشت انسان ها به خدا ، قهرى و اجتناب ناپذير است .

و إليه ترجعون

برداشت فوق ، از مجهول بودن فعل «ترجعون» استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 5 - 1،2

1- انسان ها پس از مردن و به خاك تبديل شدن - براى حضور در صحنه قيامت - دوباره زنده مى شوند و آفرينشى جديد مى يابند .

أءذا كنّا تربًا أءنا لفى خلق جديد

2- آدمى پس از مردن و خاك گشتن ، در مسير آفرينشى جديد براى حضور در صحنه قيامت قرار مى گيرد .

أءنا لفى خلق جديد

كلمه «فى» در «أءنا لفى خلق جديد» مى رساند كه پديده جديد پس از خاك شدن شروع مى شود و در مسير آفرينش جديد قرار مى گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 16

16- بازگشت انسان ها فقط به خداوند است .

و إليه متاب

«متاب» مصدر ميمى از «تابَ» و به معناى بازگشتن است. كسره باء در آن حاكى از حذف ياى متكلم مى باشد و تقديم «إليه» بر آن دلالت بر حصر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 36 - 12

12- بازگشت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و نيز ساير انسان ها فقط به خداوند است .

و إليه مئاب

«مئاب» به معناى بازگشت است و كسره «مئابِ» در آيه شريفه ، حاكى از حذف «ياء» متكلم مى باشد. بنابراين «مئابِ» يعنى مئابى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 41 - 3

3- خداوند ، آدميان را به تدريج مى ميراند و از ميان مى برد .

أولم يروا أنَّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 28 - 7

ص: 543

7- انسان با مرگ ، نيست و نابود نمى شود .

تتوفّ-هم الملئكة

«تتوفّى» (از مصدر توفّى) به معناى گرفتن چيزى به صورت كامل است و اين حكايت از آن دارد كه انسان با مرگ نابود نمى شود; بلكه حقيقت وى اخذ و منتقل مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 30 - 14

14- حيات انسان ها با مرگ ، پايان نمى پذيرد .

للذين أحسنوا . .. و لدار الأخرة خير

با توجه با اينكه آيه درصدد پاداش نيكوكاران در سراى ديگر است معلوم مى شود كه مرگ پايان حيات آنان نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 32 - 5

5- انسان ، با مرگ نيست و نابود نمى شود .

الذين تتوفّ-هم الملئكة

«تتوفى» (از مصدر توفى) به معناى گرفتن چيزى به صورت كامل است و اين معنا حكايت از آن دارد كه حقيقت انسان گرفته مى شود و منتقل مى گردد. فراز بعدى آيه (سلام عليكم فادخلوا الجنّة) نيز مؤيد برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 58 - 2

2- سرنوشت همه انسان ها ، قبل از فرا رسيدن قيامت ، مرگ و مير است .

و إن من قرية إلاّ نحن مهلكوها قبل يوم القيمة أو معذّبوها عذابًا شديدًا

هلاكت و عذاب الهى، هر دو كنايه از مرگ است و بيان اين حقيقت، شايد از اين جهت باشد كه همه انسانها قبل از قيامت مى ميرند منتهى صالحان با مرگ طبيعى و كافران با عذاب خواهند مرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 40 - 4

4- همه آدميان به سوى خداوند بازگردانده خواهند شد .

و إلينا يرجعون

از مجهول بودن «يرجعون» استفاده مى شود كه انسان ها - چه بخواهند و چه نخواهند - به خداوند رجوع داده خواهند شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 15 - 13

13 - حضور در صحنه قيامت و برخورد با سزاى اعمال دنيايى خود ، فرجام همه انسان ها است .

إنّ الساعة . .. لتجزى كلّ نفس بما تسعى

ص: 544

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 2،4

2 - بازگشت به اندرون زمين ، سرنوشت همه انسان ها است .

و فيها نعيدكم

4 - مرگ و معاد ، سرنوشت همه انسان ها است .

و فيها نعيدكم و منها نخرجكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 35 - 1،5

1- مرگ ، سرنوشت اجتناب ناپذير انسان ها است .

كلّ نفس ذائقة الموت

«نفس» داراى معانى متعددى است كه از جمله آنها «حقيقت»، «عين» و «ذات» مى باشد. بنابراين «كلّ نفس ذائقة الموت»; يعنى، هر شخصى طعم مرگ را خواهيد چشيد.

5- بازگشت تمامى انسان ها به سوى خدا است .

و إلينا ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 93 - 3

3- بازگشت تمامى انسان ها به سوى خداوند است .

كلٌّ إلينا رجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 6

6 - بازگشت تمامى انسان ها ، تنها به سوى خدا است .

و إلىّ المصير

«مصير» مصدر ميمى و به معناى بازگشتن است. تقديم «إلىّ» (خبر) بر «مصير» (مبتدا) مفيد حصر است; يعنى، «ليس الرجوع إلاّ إلىّ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 66 - 2

2 - مرگ ، سرنوشت قطعى تمامى انسان ها

ثمّ يميتكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 545

12 - مؤمنون - 23 - 79 - 3،4

3 - بازگشت قهرى همه انسان ها ، به سوى خدا است .

و إليه تحشرون

4 - خدا ، مبدأ آغازين و مرجع نهايى انسان ها

و هو الذى ذرأكم . .. و إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 6

6 - سراسر زندگى انسان از آغاز تا فرجام ، تحت تدبير خداى يگانه

أمّن يبدؤا الخلق ثمّ يعيده و من يرزقكم من السماء و الأرض

واژه «يبدأ» اشاره به آغاز و «يعيد» اشاره به فرجام و «يرزقكم» يادآورى به نياز مداوم انسان در طول زندگى به الطاف و حمايت هاى الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 39 - 7

7 - بازگشت به خداوند و دريافت كيفر يا پاداش او در سراى آخرت ، فرجام قطعى انسان ها است .

و ظنّوا أنّهم إلينا لايرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 70 - 9

9 - بازگشت همه انسان ها ، تنها به سوى خداوند است .

و إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 88 - 12

12 - بازگشت همگان تنها به سوى خداوند است .

و إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 8 - 13

13 - انسان ها ، در پى سپرى شدن عمر جهان ، در محضر خداوند حضور مى يابند .

ما خلق اللّه . .. إلاّ بالحقّ و أجل مسمّى ... و إنّ كثيرًا من الناس بلقاى ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 23 - 4

ص: 546

4 - خداوند ، تنها مبدأ و مرجع انسان ها است .

إلينا مرجعهم

از تقديم خبر، حصر استفاده مى شود. لازم به ذكر است كه آيه، اگرچه درباره كافران است، اما كافران، در مورد بازگشت شان به خدا خصوصيتى ندارند و اين بازگشت، براى همه انسان ها است. گفتنى است از واژه «مرجع» (بازگشتن) به دست مى آيد كه مبدأ نيز خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 11 - 9،10،11

9 - بازگشت انسان به سوى پروردگار ، پس از مرگ و پايان حيات دنيوى ، قهرى است .

يتوفّيكم . .. ثمّ إلى ربّكم ترجعون

فعل مجهول «ترجعون» (بازگشت داده مى شويد) حكايت از بازگشت قهرى دارد.

10 - پروردگار ، مبدأ و منت هاى حركت انسان ها است .

ثمّ إلى ربّكم ترجعون

«رجوع» در جايى اطلاق مى شود كه سابقه اى داشته باشد.

11 - ربوبيت خداوند ، مقتضى بازگشت انسان ها به سوى او پس از اتمام حيات دنيوى است .

ثمّ إلى ربّكم ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 18 - 15

15 - بازگشت انسان ها ، تنها به سوى خداوند است .

و إلى اللّه المصير

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه آيه شريفه تنها ناظر به بازگشت انسان ها باشد. گفتنى است تقديم خبر (إلى اللّه) بر مبتدا (المصير)، مفيد حصر مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 83 - 5

5 - بازگشت همگان ، به سوى خدا است .

و إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 7 - 14،15

14 - خداوند ، مرجع و فرجام سير انسان ها است .

ثمّ إلى ربّكم مرجعكم

15 - قيامت ، روز بازگشت انسان ها به خدا و فرجام سير آنان

ثمّ إلى ربّكم مرجعكم

ص: 547

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 44 - 8

8 - بازگشت همه انسان ها پس از مرگ تنها به سوى خدا است .

ثمّ إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 43 - 5

5 - بازگشت همه انسان ها ، به سوى خدا است .

و أنّ مردّنا إلى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 21 - 11

11 - بازگشت انسان ها ، تنها به سوى خداوند است .

و إليه ترجعون

تقديم «إليه» بر «ترجعون» مى تواند براى افاده حصر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 8 - 2

2 - مشيت خداوند ، حركت انسان ها به سوى فرجام ، براساس اختيار و انتخاب خود آنان

و لو شاء اللّه لجعلهم أُمّة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 15 - 30

30 - بازگشت همه انسان ها به سوى خدا است .

و إليه المصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 85 - 7

7 - بازگشت حتمى و قهرى آدميان ، به سوى فرمانرواى هستى ( خداوند )

و إليه ترجعون

مجهول آمدن «تُرجعون»، قهرى بودن معاد را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 60 - 1

ص: 548

1 - مرگ ، سرنوشتى گريزناپذير براى انسان ها

نحن قدّرنا بينكم الموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 8 - 1

1 - مرگ ، سرنوشتى حتمى و اجتناب ناپذير براى انسان ها

قل إنّ الموت . .. فإنّه ملقيكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 11 - 3

3 - مرگ ، سرنوشت حتمى همه انسان ها

و لن يؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 11

11 - معاد و بازگشت انسان ها ، به پيشگاه عدل الهى براى كيفر و پاداش ، مقتضاى آفرينش به حق و هدفمند جهان است .

خلق السموت و الأرض . .. و إليه المصير

ذكر معاد انسان ها - پس از بيان آفرينش جهان بر پايه حق و هدفمندى - مى تواند گوياى نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 21 - 1

1 - مرگ ، سرنوشت محتوم همه انسان ها است .

ثمّ أماته

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 25 - 1

1 - بازگشت همه انسان ها به سوى خداوند است .

إنّ إلينا إيابهم

«إياب»، از ريشه «اُوب» و به معناى رجوع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 5 - 4

4 - حاكميت خداوند ، بر آغاز و فرجام انسان ها

لقد خلقنا الإنسن . .. ثمّ رددنه

ص: 549

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 8 - 2

2 - خداوند ، مرجع و مقصد نهايى همه انسان ها است .

إنّ إلى ربّك الرجعى

آيات پيشين، نشان مى دهد كه مصداق بارز «رجعى» بازگشت انسان ها است.

890- فضايل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 29 - 2،3

2 - خداوند ، مواهب زمين را براى انسان ها و در راستاى منافع آنان آفريد .

هو الذى خلق لكم ما فى الأرض جميعاً

برداشت فوق با استفاده از لام انتفاع در «لكم» به دست آمده است.

3 - برترى و شرافت انسان بر تمامى موجودات زمين

خلق لكم ما فى الأرض جميعاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 16،17،19،20

16 - انسان داراى ارزش ها و استعدادهايى كه وى را شايسته خلقت و زيبنده خلافت مى كرد .

إنى أعلم ما لاتعلمون

مقصود از «ما لاتعلمون» مى تواند استعداد و قابليت نهفته در انسان باشد. همچنين مراد از آن مى تواند علوم و حقايقى باشد كه بر فرشتگان مخفى بوده و شايستگى دريافت آن را نداشتند. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

17 - زمينه هاى كمال و ارزش هاى انسان ، جبران كننده فسادگرى هاى اوست .

أتجعل فيها من يفسد فيها . .. قال إنى أعلم ما لاتعلمون

چون خداوند پيش بينى فرشتگان مبنى بر فسادگرى انسان را رد نكرد ولى با گوشزد كردن وجود استعدادى ويژه در او، خلقت و خلافت وى را موجه دانست; معلوم مى شود: وجود آن استعداد در بشر جبران كننده جهات منفى اوست.

19 - فرشتگان ، ناآگاه به زمينه هاى كمال و ارزش هاى والاى انسان

إنى أعلم ما لاتعلمون

20 - نا آگاهى فرشتگان به ارزش هاى والاى انسان ، موجب شد تا فسادگرى او براى فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فيها من يفسد فيها . .. قال إنى أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 19

ص: 550

19 - ارزش والاى انسان در پيشگاه خداوند

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 84 - 5

5 - فرزند صالح، موهبتى الهى و امتيازى براى انسان است.

و وهبنا له إسحق و يعقوب

لحن آيه در مقام امتنان به ابراهيم(ع) است و مقتضاى اين گونه بيان آن است كه اين نوع نعمت امتيازى ويژه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 67 - 1

1 - خداوند ، شب و روز را به خاطر انسان برقرار كرد .

هو الذى جعل لكم الّيل لتسكنوا فيه و النهار مبصراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 32 - 11،14

11- مسخّر و رام بودن كشتى ها از سوى خداوند ، به منظور بهرهورى و سود بردن انسان است .

و سخ-ّر لكم الفلك

14- خداوند ، رام سازنده نهر ها و رود ها براى بهرهورى انسان

و سخ-ّر لكم الأنهر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 33 - 1،3،8،9

1- خداوند ، رام سازنده خورشيد و ماه براى بهره بردارى انسان

و سخ-ّر لكم الشمس و القمر دائبين

3- خداوند ، رام سازنده شب و روز براى بهرهورى انسان

و سخ-ّر لكم الّيل و النهار

8- مجموعه آفرينش جهان مادى ( آسمان ، زمين ، ماه ، خورشيد ، باران و . . . ) در خدمت انسان و هماهنگ و متناسب با نياز ها ، خواسته ها و مصالح او

الله الذى خلق السموت و الأرض . .. رزقًا لكم ... و سخ-ّر لكم الشمس و القمر دائبين

از اينكه خداوند فرمود: آسمانها، زمين، ماه، خورشيد و . .. را براى انسان تسخير و رام ساختيم، حكايت از آن دارد كه همه آنها با خلقت انسان و نيازمنديهاى وى هماهنگ شده است.

9- انسان ، موجودى بس شريف و بلند مرتبه در مجموعه نظام آفرينش و جهان مادى

الله الذى خلق السموت و الأرض . .. رزقًا لكم ... و سخ-ّر لكم الشمس و القمر دائبين

از اينكه آسمانها، زمين، ماه، خورشيد و . .. با همه عظمتهايشان، براى انسان شده است، معلوم مى شود كه انسان موجودى با

ص: 551

عظمت وارزشمندتر از همه آنها و يا دست كم داراى شرافت و مرتبه ويژه اى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 34 - 6،10

6- انسان برخوردار از نعمت ها و احسان بيشمار الهى است .

و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها

10- انسان ، مورد لطف و عنايت خاص خداوند و داراى مقام و مرتبه ويژه در پيشگاه اوست .

و ءاتيكم من كلّ ما سألتموه و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 20 - 2

2- زمين و امكانات آن در خدمت بشر

و الأرض مددنها . .. و أنبتنا فيها من كلّ شىء موزون . و جعلنا لكم فيها معيش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 13

13- انسان ، داراى مقامى برتر از فرشتگان

إذ قال ربّك للملئكة . .. فقعوا له سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 5 - 2

2- آفرينش دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) به منظور بهره گيرى انسان از آنهاست .

و الأنعم خلقها لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 11 - 2

2- رويش گياهان و درختان ميوه به منظور بهره بردارى انسان است

ينبت لكم به الزرع و الزيتون و النخيل و الأعنب و من كلّ الثمرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 12 - 1،2

1- خداوند شب ، روز ، خورشيد و ماه را براى آدميان رام و مسخر ساخته است .

هو الذى . .. و سخ-ّر لكم الّيل و النهار و الشمس و القمر

2- رام و مسخر بودن خورشيد ، ماه ، شب و روز از نعمت هاى الهى و در جهت بهره بردارى انسان است .

و سخ-ّر لكم الّيل و النهار و الشمس و القمر

ص: 552

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 13 - 1

1- خداوند ، تمام مخلوقات زمين را براى آدميان رام و مسخر گردانيده است .

و سخ-ّر لكم الّيل . .. و ما ذرأ لكم فى الأرض مختلفًا ألونه

«الذرء» در لغت به معناى آفريدن و به عرصه ظهور آوردن است (لسان العرب). لازم به ذكر است كه برداشت فوق، بر اساس نصب «ما» و معطوف بودنش به «الليل» به دست آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 14 - 1

1- خداوند ، دريا ها را رام و در تسخير بشر قرار داده است .

و هو الذى سخ-ّر البحر لتأكلوا منه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 15 - 1

1- خداوند ، كوه ها را ثابت و استوار در زمين قرار داده است تا آن را چونان بسترى آرام براى انسان مهيا سازد .

و ألقى فى الأرض روسى أن تميدبكم

«رواسى» (جمع راسية) از ماده «رسو» بوده و به معناى ثبوت و استوارى است و مراد از آن كوههاست كه به خاطر وصف غالبشان به اين نام، نام گذارى شده اند و «القاء» وقتى با «فى» همراه باشد به معناى قرار دادن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 18 - 7

7- انسان ، داراى موقعيتى ويژه در جهان و همه عوامل طبيعى در خدمت وى

و الأنعم خلقها لكم . .. ما ذرأ لكم ... سخ-ّر لكم ... و إن تعدّوا نعمة الله لاتح

با توجه به اينكه از آيه 5 تا 16 نعمتهاى ارزانى شده به انسان ذكر گرديده و سرانجام غير قابل شمارش بودن نعمتهاى الهى بيان شده است، مطلب فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 69 - 15،17

15- طبيعت ( كوه و صحرا ) و زنبور عسل ، در خدمت انسان قرار دارند .

و أوحى ربّك إلى النحل أن اتخذى من الجبال بيوتًا . .. ثمّ كلى من كلّ الثمرت ... ف

17- انسان در مقايسه با ديگر موجودات طبيعت ، از مقام و منزلت ويژه اى برخوردار است .

إن لكم فى الأنعم لعبرة نسقيكم . .. شراب مختلف ألونه فيه شفاء للناس

خداوند، بسيارى از موجودات طبيعت، چون شتر، گاو و گوسفند و نيز زنبورهاى عسل را براى بهرهورى انسانها آفريده است. اين موضوع مى تواند حاكى از منزلت و شرافت ويژه انسان در جهان طبيعت باشد.

ص: 553

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 70 - 1،2،13،16،17،18،19

1- همه انسان ها ( مؤمن و غير مؤمن ) داراى كرامت و منزلت خدادادى اند .

و لقد كرّمنا بنى ءادم

2- عنايت خاص خداوند به آدميان با اعطاى ارزشى ويژه به آنان

و لقد كرّمنا بنى ءادم

13- خداوند ، آدميان را بر بسيارى از مخلوقات عالم ، امتيازى خاص و فضيلتى بزرگ داده است .

و فضّلنهم على كثير ممّن خلقنا تفضيلاً

از نظر اهل لغت، استعمال فعل «فضل» همراه با مفعول مطلق (تفضيلاً) به معناى ممتاز ساختن و به خصلتى اختصاص دادن است (قاموس المحيط). و بزرگى فضيلت، از نكره آمدن «تفضيلاً» - كه دال بر تعظيم است - استفاده گرديد.

16- برترى و فضيلت آدميان بر همه موجودات آفرينش *

و فضّلنهم على كثير

«كثير» در اين جا به معناى «جميع» و مخلوقات فراوان خداست. چنان كه در لغت «كثير» به معناى «جميع» بسيار استعمال شده است (مجمع البيان).

17- انسان در مشتركات خويش با ساير موجودات ، داراى فضيلت و برترى بسيار است . *

و فضّلنهم على كثير ممّن خلقنا تفضيلاً

احتمال دارد كه تفاوت «كرّمنا» و «فضّلنا» كه در توصيف انسان است; اين تفاوت را داشته باشند كه كرامت، صفتى ذاتى و ويژه انسان است و فضيلت چيزى است كه موجوداتى دارند اما يكى در آن ميان برترش را دارد.

18- « عن على بن محمد ( الهادى ) : . . . ان معناه ( صحة الخلقة ) كمال الخلق للإنسان و كمال الحواس و ثبات العقل و التمييز و إطلاق اللسان بالنطق ، و ذلك قول الله : « و لقد كرّمنا بنى آدم و حملناهم فى البرّ و البحر و رزقناهم من الطيّبات و فضّلنا على كثير ممّن خلقنا تفضيلاً » فقد أخبر عزّوجلّ عن تفضيله بنى آدم على سائر خلقه . . . ;

از امام على بن محمد(هادى)(ع) روايت شده است:. .. همانا معنماى «صحة الخلقة» كامل بودن آفرينش انسان و كامل بودن خواس و برقرار بودن عقل و قدرت تشخيص و گويا بودن زبان اوست و آن سخن خداوند است كه مى فرمايد: «و لقد كرّمنا بنى آدم و حملناهم فى البرّ و البحر و رزقناهم من الطيّبات و فضّلناهم على كثير ممّن خلقنا تفضيلاً» پس به تحقيق خداوند عزّوجلّ خبر داده است از [چگونگى ]برترى بخشيدن آدمى زاده بر ساير مخلوقاتش...».

19- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله تعالى : « و فضّلناهم على كثير ممّن خلقنا تفضيلاً » قال : خلق كل شىء منكباً غير الإنسان خلق منتصباً ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خداوند متعال:«و فضّلنا على كثير ممّن خلقنا تفضيلاً» روايت شده است كه فرمود: تمام موجودات (حيوانات) بر روى دست و پا راه مى روند و رو به زمين مى باشند، غير از انسان كه راست قامت خلق شده است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 54 - 2

2 - شتر ، گاو و گوسفند ، براى انسان و در خدمت او است .

كلوا وارعوا أنعمكم

ص: 554

به شتر، گاو و گوسفند «أنعام» گفته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 116 - 6

6 - ابليس ، بر اطاعت از خداوند يا معصيت او ، مجبور نبود .

فسجدوا لأدم إلاّإبليس أبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 23

23 - ارزش انسان و زندگى او ، در پرتو علم و آگاهى

أرذل العمر لكيلا يعلم من بعد علم شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 65 - 1،2

1 - همه موجودات زمين ( جمادات ، نباتات و حيوانات ) در خدمت انسان و مسخر و رام شده براى بهره بردارى او

ألم تر أنّ اللّه سخّر لكم ما فى الأرض

2 - انسان ، شريف ترين و گرامى ترين آفريده خدا در زمين

سخّر لكم ما فى الأرض . .. لرءوف رحيم

«استفهام» در «ألم تر. ..» براى تقرير مى باشد. «تسخير» (مصدر «سخر») به معناى رام قرار دادن است. گفتنى است روى سخن در اين قسمت نيز با انسان هايى است كه مى بينند خداوند در گستره زمين، همه چيز را - از جمادات و نباتات و حيوانات - رام آنها ساخته و در اختيارشان قرار داده است تا در سايه آن بتوانند انواع نيازهاى زندگى خود را برطرف سازند و چرخه زندگى شان بىوقفه بچرخد; اما در عين حال مى پندارند كه سرنوشتشان در دست خدايان ديگرى رقم خورده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 19 - 8

8 - وجود انسان ، محور پيدايش نعمت هاى گوناگون در طبيعت

فأنشأنا لكم . .. لكم فيها فوكه ... و منها تأكلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 22 - 2

2 - بستر خشكى ها و پهنه دريا ها ، در خدمت بهرهورى بشر ، به عنايت و لطف خداوند

و عليها و على الفلك تحملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 17 - 8

ص: 555

8 - قرار گرفتن جن در خدمت اهداف بشر

و حشر لسليمن جنوده من الجنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 7 - 9

9 - انسان ، در ميان ساير موجودات جهان ، موجودى ممتاز است .

أحسن كلّ شىء خلقه و بدأ خلق الإنسن من طين

ذكر انسان، به تنهايى از ميان پديده هاى عالم (كلّ شىء) احتمال دارد به جهت نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 33 - 10

10 - انسان ، مورد لطف خداوند و برخوردار از جايگاه ويژه در پيشگاه او

و ءاية لهم الأرض الميتة أحيينها و أخرجنا منها حبًّا فمنه يأكلون

احياى زمين و روياندن دانه ها از آن براى تغذيه انسان، مى تواند حاكى از حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 72 - 1

1 - خداوند ، دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) را رام انسان و در خدمت او قرار داده است .

أنّا خلقنا لهم أنعمًا . .. و ذلّلنها لهم

«تذليل» (مصدر «ذلّلنا») به معناى خوار كردن و به خضوع واداشتن چيزى است. و مقصود از آن در آيه شريفه، رام كردن و در اختيار قرار دادن انعام براى بشر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 8،10،11

8 - دميده شدن روح الهى در انسان ، موجب شايستگى وى براى مسجود فرشتگان بودن

خلق بشرًا من طين . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى فقعوا له سجدين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه فرمان خداوند به سجده بر آدم(ع)، پس از دميده شدن روح الهى در او صادر گرديد و اين مى رساند كه آنچه موجب شايستگى آدم براى سجده شد، روح الهى وى بود; نه جسم و كالبدش.

10 - انسان ، در مجموعه نظام آفرينش ، از مقام ، شرافت و جايگاه ويژه برخوردار است .

فإذا سوّيته . .. فقعوا له سجدين

برداشت ياد شده از سجده همه فرشتگان بر آدم، قابل استفاده است.

11 - انسان ، داراى مقام و شرافتى فراتر و برتر از فرشتگان *

فإذا سوّيته . .. فقعوا له سجدين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه خداوند در ضمن چهار آيه قبل فرشتگان را از «ملأ أعلى» (موجودات برين) معرفى كرده است; ولى در اين آيه به آنان فرمان داد كه بايد در برابر آدم سجده كنند. ناگفته نماند مقصود از آدم و انسان همه انسان ها

ص: 556

نيست; بلكه افرادى اند كه در پرتو ايمان و عمل صالح، سير كمال را پيموده و به خدا نزديك شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 10 - 5

5 - بهرهورى انسان از موهبت هاى طبيعى ، هدف اصلى از خلقت هستى

الذى جعل لكم الأرض مهدًا و جعل لكم فيها سبلاً

به كار رفتن كلمه «لكم» و تكرار آن، مى تواند اشاره به اين نكته داشته باشد كه هدف از آفرينش نعمت ها بهوسيله خداوند، بهرهورى انسان از آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 13 - 3

3 - انسان ، هدف و غايت نظام جهان *

و سخّر لكم ما فى السموت و ما فى الأرض

در صورتى كه «لام» در «لكم» براى غايت باشد، اين معنا را افاده مى كند كه تسخير موجودات جهان و نظام بخشيدن به آنها، هدف و غايتى دارد. اين غايت، انسان است و همه آنها نهايتاً براى انسان قرار داده شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 15 - 17

17- انسان رشد يافته ، متوجه به پروردگار و رشددهنده خويش

حتّى إذا بلغ أشدّه . .. قال ربّ

انسان در چهل سالگى; يعنى، اوج كمال و قواى عقلانى به پروردگار خويش التجا جسته و نقش خداوند را در رشد و كمال خود در مى يابد. بدين جهت در آيه شريفه به جاى ساير اوصاف الهى، صفت «ربّ» يادشده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 11 - 4

4- مظاهر طبيعت با گستردگى و تنوع ، در خدمت منافع انسان

و نزّلنا . .. فأنبتنا ... و النخل ... رزقًا للعباد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 31 - 4

4 - ارجمندى و مرتبت جن و انس ، به عنوان دو موجود شعورمند و مسؤول در نظام جهان

سنفرغ لكم أيّه الثقلان

ممكن است وصف «ثقلان» (دو موجود وزين و گران سنگ) از آن جهت به جن و انس اطلاق شده باشد كه در پرتو شعور و مسؤوليتشان، مورد حسابرسى خداوند قرار مى گيرند وشايستگى آن را دارند.

ص: 557

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 7 - 9

9 - انسان ، جانشين خداوند در زمين

جعلكم مستخلفين فيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 20 - 6

6 - انسان و آفرينش او ، مورد توجه و عنايت ويژه خداوند

و اللّه جعل لكم الأرض بساطًا . لتسلكوا منها سبلاً فجاجًا

خداوند، كره زمين را به گونه اى آفريده كه براى بشر قابل بهرهورى باشد و نيز آن را در جهت مصالح و منافع او آفريده است. از اين نكته مى توان به برداشت ياد شده دست يافت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 9

9 - خداوند ، انسان را شنوا و بينا آفريد .

فجعلنه سميعًا بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 2،3

2 - ساختار وجودى انسان ، استوارترين و زيباترين ساختار و در اوج اعتدال است .

لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقويم

«قَوام» (به فتح قاف); يعنى، «عدل» و به كسر قاف; يعنى، نظام و ركن و آنچه مايه قيام چيزى باشد (صحاح). «تقويم»، يا از اوّلى گرفته شده و به معناى تعديل است و يا از دوّمى مشتق شده و به معناى «قوام دادن» و «عنصرهاى چيزى را سامان بخشيدن» است. در اين صورت مفاد آيه اين مى شود كه نظام خلقتِ انسان، در اوج حُسن و نيكويى است. حُسن هر چيز در عرف مردم، به زيبايى حسّى آن است; ولى بيشتر موارد آن در قرآن، ناظر به نوعى از زيبايى است كه با بصيرت درك مى شود.

3 - انسان ، كامل ترين موجودات و ارجمندترين آفريده ها است .

لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقويم

مراد از «أحسن تقويم» - به قرينه آيه بعد - نقطه مقابل «أسفل سافلين» است; يعنى، هر انسانى در اصل خلقت خويش، از برترين نوع آفرينش برخوردار است و سقوط برخى از انسان ها به پست ترين حالت ها، عارضى و غير اصيل است.

891- فطرت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 213 - 45

ص: 558

45 - مردم ، قبل از حضرت نوح ، امت واحده اى بودند كه بر فطرت ( بدون هدايت انبيا ) مى زيستند .

كان الناس امة واحدة

امام باقر (ع): كانوا قبل نوح امة واحدة على فطرة اللّه لا مهتدين و لا ضلّالا «فبعث اللّه النبيّن»

_______________________________

مجمع البيان، ج 2، ص 543 ; نورالثقلين، ج 1، ص 209، ح 783 و 784.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 119 - 4

4 - انسان ، بر فطرت خداجويى و مسير حق پويى است .

لاتخذن من عبادك نصيباً مفروضاً. و لاضلنهم

گمراه كردن، كه از جمله «لاضلنهم» استفاده مى شود، بايد مسبوق به هدايت باشد تا گمراه كردن صدق كند و هدايت مسبوق به گمراهى نسبت به تمامى انسانها هدايت فطرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 40 - 1،3،4،5

1 - توجه به خداى يگانه، نداى فطرت همه انسانها

قل أرءيتكم . .. أغير اللّه تدعون

استفهام در جمله «أرءيتكم»، استفهام تقريرى و بيانى بر اين مضمون است كه آدمى را چاره اى جز اعتراف به يگانگى خداوند در خلق و امر نيست.

3 - بيدارى و بروز فطرت خداجو و توحيدى انسان به هنگام رويارويى با عذاب الهى

قل أرءيتكم إن أتيكم عذاب اللّه

4 - بيدارى فطرت توحيدى انسان به هنگام روبرو شدن با مرگ

قل أرءيتكم إن أتيكم عذاب اللّه أو أتيكم الساعة أغير اللّه تدعون

5 - بيدارى فطرت توحيدى انسان در تنگناها و سختيها

قل أرءيتكم إن أتيكم عذاب اللّه . .. أغير اللّه تدعون

گر چه در آيه دو مورد عذاب و مرگ ذكر گرديده، ولى روشن است كه اينها نمونه هايى از شدايد و سختيهاست كه آدمى با آن روبرو مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 41 - 1،2،3

1 - گرايش همه انسانها، حتى مشركان، در سختيها و شدايد به خداى يگانه

بل إياه تدعون

2 - آدمى به هنگام روبرو شدن با شدايد، خداوند يگانه را خالصانه به يارى مى طلبد.

إن أتيكم عذاب اللّه . .. بل إياه تدعون

خلوص در دعا مستفاد از اضراب «بل» و ضمير مفعولى «اياه» است كه بر عامل خويش مقدم شده است و در نتيجه معناى حصر

ص: 559

دارد. يعنى فقط او را مى خوانيد، كه تعبير مصطلح آن «خلوص» است.

3 - بيدار ساختن فطرت توحيدى آدمى و يادآورى تجربه هاى توحيدى دينى، از روشهاى هدايتى قرآن

قل أرءيتكم . .. بل إياه تدعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 42 - 8

8 - سختيها و كاستيها، زمينه شكوفايى فطرت توحيدى انسانها

بل إياه تدعون . .. فأخدنهم بالبأساء و الضراء لعلهم يتضرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 43 - 9

9 - انسان داراى گرايش فطرى به سوى نيكيها و زيباييهاست.

و زين لهم الشيطن ما كانوا يعملون

حركت انسان به دنبال شيطان، پس از زينت و زيبا جلوه دادن اعمال، بيانگر اين نكته است كه آدمى زيباييها را مى طلبد و خواهان حركت به دنبال آن است. از اين روست كه شيطان همان زشتيها را زيبا جلوه مى دهد و آدمى را مى فريبد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 48 - 9

9 - گرايش فطرى انسان به تحصيل امنيت خاطر و آسايش روان

فمن ءامن و أصلح فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون

تكيه بر دستاورد امنيت خاطر در رسالت پيامبران، گوياى ريشه دار بودن چنين خواسته اى در آدميان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 7

7 - گرايش به خداوند با فطرت آدمى عجين است.

قل من ينجيكم . .. تدعونه تضرعا و خفية

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 76 - 9

9 - گرايش و محبت فطرى انسان به خداوند افول ناپذير و جاويد است.

فلما أفل قال لا أحب الأفلين

جمله «لا أحب . .. » - كه بيشتر جنبه عاطفى و روانى دارد تا جنبه استدلالى - مى تواند عنايت به موضوع فطرى بودن گرايش به موجود زوال ناپذير و همچنين گريز از زوال پذير به عنوان «رب» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 560

5 - اعراف - 7 - 16 - 10

10 - انسانها بر اساس طينت اولى خويش سالكان صراط مستقيم الهى هستند.

لأقعدن لهم صرطك المستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 30 - 4

4 - انسانها در آغاز خلقتشان نه گرفتار گمراهيند و نه هدايتيابى آنان محقق است.

كما بدأكم تعودون. فريقا هدى و فريقا حق عليهم الضللة

قرآن ريشه گرايش به گمراهى و توفيق هدايتيابى انسانها را با جمله «انهم اتخذوا الشياطين اولياء من دون الله» به خود آنان نسبت داده و بديهى است كه آدمى در آغاز پيدايشش نه قدرت انتخاب دارد و نه مى توان فعلى را - كه بر آن مؤاخذه صحيح باشد - به وى نسبت داد. بنابراين تحقق هدايت يافتن و يا گمراه گشتن پس از اين مرحله، يعنى مرحله قدرت انتخاب، تحقق مى يابد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 65 - 8

8 - انسان از ديرباز برخوردار از روحيه پرستش بود .

يقوم اعبدوا اللّه ما لكم من إله غيره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 3

3 - نفس آدميان بر فطرت ايمان است .

ذلك بأن اللّه لم يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم حتى يغيروا ما بأنفسهم

در آيه قبل تصريح شد كه فرعونيان پس از انكار آيات الهى به هلاكت رسيدند و نعمتها از آنان سلب شد. از ارتباط آيه مورد بحث با آيه قبل مى توان استفاده كرد كه مصداق روشن «ما بأنفسهم» نداشتن حالت انكار نسبت به آيات الهى است، كه از آن مى توان به ايمان فطرى ياد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 30 - 6،8،11،12،14،16،18،19،23،24،26

6 - اسلام ، دينى هماهنگ با فطرت و سرشت انسان ها است .

للدين حنيفًا فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها

بنابراين كه نصب «فطرت» به خاطر بدليت آن از «حنيف» و «حنيفاً» حال براى «الدين» باشند، نكته بالا قابل استفاده است.

8 - انسان ها ، در گرايش به دين توحيدى ، سرشتى همگون دارند .

للدين حنيفًا فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها

11 - خداوند ، انسان ها را با آفرينشى خاص و فطرتى واحد ، آفريده است .

فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها

«فطرت»، مصدرى است كه دلالت بر هيئت خاصى مى كند. از آن جا كه «فطر» به معناى «ايجاد و آفريدن» آمده است، مصدر

ص: 561

آن دلالت بر نوع خاصى از آفرينش او مى كند.

12 - فطرت انسان ها ، از انحراف و كجى به دور است .

للدين حنيفًا فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها

در صورتى كه «حنيفاً» حال براى «الدين» و نصب «فطرت» به خاطر بدل بودن براى «حنيف» باشد، معلوم مى شود همان طور كه دين الهى، دور از انحراف و كجى است، فطرت انسان نيز چنين است.

14 - سنت خداوند درباره فطرت انسان ها ، تغييرناپذير است .

فطرت اللّه الّتى . .. لا تبديل لخلق اللّه

احتمال دارد «خلق» حاصل مصدر و به معناى «مخلوق» باشد و احتمال دارد مصدر و به معناى «آفريدن» باشد. بنابر احتمال دوم، مراد از اين كه «در آفريدن خداوند، تغييرى نيست»، نكته ياد شده است.

16 - ثبات و بقاى دين توحيدى ، به خاطر هماهنگى آن با فطرت انسانى است .

فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها . .. ذلك الدين القيّم

«ذلك» اشاره به دينى است كه از هرگونه انحراف و كجى به دور بوده و مطابق با فطرت انسان ها است و خداوند، آنان را مأمور به رويگرد تمام عيار به سمت آن كرده است.

18 - اكثريت مردم ، به دين حقى كه فطرت انسان ها با آن هماهنگ است ، جاهل اند .

فطرت اللّه . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

متعلق «لايعلمون» در آيه نيامده است. احتمال دارد به قرينه ذكر دين فطرى (اسلام)، متعلق آن نكته اى باشد كه در بالا آمده است.

19 - صرف داشتن فطرت ، براى يافتن دين حق و باور به آن ، كافى نيست .

فأقم وجهك للدين حنيفًا فطرت اللّه . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

گويا «و لكنّ» براى دفع توهم است. آن توهّم، اين است كه «اگر دين حق، فطرى و مطابق با سرشت انسان ها است چرا برخى، از آن اعراض مى كنند؟». آيه، به آن توهّم اينگونه جواب مى دهد كه براى پذيرش دين حق، آگاهى لازم است.

23 - « عن زرارة ، قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ « فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها » قال : فطرهم جميعاً على التوحيد ;

از زراره روايت شده كه گفت: از امام صادق(ع) درباره اين سخن خداى عزّوجلّ «فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها» سؤال كردم. فرمود: خدا، انسان ها را بر فطرت توحيد آفريده است».

24 - « عن زرارة ، قال : قلت لأبى جعفر ( ع ) أصلحك اللّه ! قول اللّه عزّوجلّ فى كتابه « فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها » قال : فطرهم على التوحيد عندالميثاق على معرفته أنّه ربّهم . . . ;

زراره گويد: به امام باقر(ع) گفتم: أصلحك الله! معناى اين سخن خداى عزّوجلّ «فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها» چيست؟ فرمود: خدا، مردم را بر عقيده توحيد آفريد، آنگاه كه با آنان، پيمان بست كه او را به پروردگارى خود بشناسند. ..».

26 - « عن مسعدة ، قال : . . .قلت لأبى عبداللّه ( ع ) أفَضَلالاً كانوا قبل النبيين أم على هدًى ؟ قال : لم يكونوا على هدًى كانوا على فطرة اللّه الّتى فطرهم عليها . . . و لم يكونوا ليهتدوا حتّى يهديهم اللّه . . . ;

مسعده گويد: . .. به امام صادق(ع) گفتم: آيا قبل از آمدن پيامبران، مردم، بر طريق ضلالت بودند يا هدايت؟ فرمود: بر طريق هدايت نبودند. بلكه بر فطرتى بودند كه خداوند، آنها را بر آن آفريده بود ... آنان، چنان نبودند كه خودشان به هدايت دست يابند، مگر آنكه خدا هدايت شان مى كرد».

ص: 562

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 31 - 3،7

3 - رويكرد به شرك ، با سرشت و فطرت انسان ها ، ناسازگار است .

فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها . .. و لاتكونوا من المشركين

7 - تقواپيشگى و عبادت ، همسوى با فطرت انسان ها است .

فأقم وجهك للدين حنيفًا فطرت اللّه الّتى فطرالناس عليها . .. و اتّقوه و أقيموا ال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 25 - 3

3 - زمينه هاى ادراك توحيد ، در سرشت بشر نهفته است و تنها ، نيازمند تذكّر و زُدايش غفلت است .

و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض ليقولنّ اللّه

احتمال دارد كه پاسخ داده شده از سوى كافران به پرسش «خالق عالم كيست؟» از ناحيه عقل نظرى باشد و احتمال دارد كه برخاسته از فطرت توحيدى آنان باشد كه در همه انسان ها هست. برداشت بالا، بر اساس احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 32 - 2،5

2 - شديد شدن مشكلات و گرفتارى ها ، زمينه بروز فطرت گرايش به خدا در انسان ها است .

و إذا غشيهم موج كالظّلل دعوا اللّه مخلصين

5 - عقيده به توحيد و نجات بخشى خداوند ، باورى فطرى براى انسان ها است .

و إذا غشيهم موج كالظّلل دعوا اللّه مخلصين له

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 27 - 3،12

3 - خداوند ، خالق و آفريدگار ذات و سرشت انسان

إلاّ الذى فطرنى

12 - شأن هدايت گرى ، شايسته آفريدگارى كه سرشت انسان را پديد آورده و از خواست ها و نياز هاى او آگاه است .

إلاّ الذى فطرنى فإنّه سيهدين

تفريع هدايت بر جنبه آفريدگارى و سرشت آفرينى خداوند، حكايت از مطلب ياد شده دارد.

892- فطرت توحيدى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 3

3 - آدمى به هنگام گرفتارى و دشواريها و بن بستها، ناخودآگاه خداوند يگانه را به استمداد مى طلبد.

ص: 563

قل من ينجيكم من ظلمت البر و البحر تدعونه تضرعا و خفية

در آيه شريفه روى سخن با مشركان است و زمانى كه مشرك در آن شرايط ويژه فقط خداوند را مى خواند، روشن است كه معبودهاى خيالى از ذهن او دور شده و فطرت توحيدى بر همه پندارهاى موهوم غلبه يافته است.

893- فطريات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 69 - 11

11- آبرودارى و پاسدارى از حيثيت ، شرافت و عزت خويش ، خصلت و فطرى بشرى

قال . .. فلاتفضحون ... و لاتخزون

از اينكه لوط(ع) براى دفع تجاوز مردم به مهمانانش از آنان درخواست مى كند كه او را با آن عمل، شرمسار و خوار نكنند (فلاتفضحون . .. و لاتخزون) حاكى است كه: متجاوزان نيز براى حفظ آبرو و حيثيت شخصى، جايگاهى ويژه قائل بودند و گرنه تمسك آن حضرت به آن چندان عقلايى نبود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 53 - 4

4- انسان ها ، فطرتاً خداوند را تنها پناهگاه و ملجأ خويش مى دانند .

ثمّ إذا مسّكم الضرّ فإليه تجئرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 72 - 6

6- ازدواج و همسردارى و برخوردار شدن از فرزند ، از سنت هاى الهى و نهفته در سرشت انسان

و الله جعل لكم من أنفسكم أزوجًا و جعل لكم من أزوجكم بنين و حفدة

برداشت فوق با توجه به اين نكته است كه ماده «جعل» بيانگر سنت خداست و آنچه به عنوان سنت معرفى شود، روند طبيعى خواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 90 - 18،19

18- عدل و احسان و بخشش به خويشاوندان ، از تمايلات فطرى انسان

يأمر بالعدل و الإحسن و إيتاىءِ ذى القربى . .. لعلّكم تذكّرون

برداشت فوق بر اين اساس است كه خداوند امر به عدل و . .. را مواعظى در جهت تذكر آدميان مى شمارد و در واژه «تذكّر» اين معنا نهفته است كه: اصل گرايش به ارزشهاى مذكور، در نهاد همگان موجود است و در صورت غفلت نيازمند يادآورى مى باشد.

19- بيزارى از فحشا ، زشتى و ستم ، نهفته در نهاد آدميان

و ينهى عن . .. لعلّكم تذكّرون

ص: 564

«تذكّر» ياد آوردن چيزى است كه قبلاً انسان به نوعى از آن آگاه بوده و يا بدان تمايل داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 32 - 6

6- زشتى و پليدى زنا ، امرى نهفته در وجدان همه انسان هاى طول تاريخ

إنه كان فحشة و ساء سبيلاً

جمله اسميه «إنه كان فاحشة و ساء سبيلاً» دلالت بر ثبوت و استمرار دارد و در ضمن تعليلى است براى نهى «لاتقربوا الزنى». افزودن اين تعليل، براى برانگيختن مردم و مخاطبان جهت عمل به «لاتقربوا» است. چنين امرى هم، وقتى تأثيربخش خواهد بود كه خود مردم بدى آن را بفهمند و اطلاق تعليل، بد بودن آن را در نزد مردم مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 33 - 17

17- حمايت از كشته شده به ظلم ، امرى عقلى و فطرى در ميان جوامع بشرى

و من قتل مظلومًا . .. إنه كان منصورًا

برداشت فوق، بنابراين احتمال است كه «يارى شدن مقتول» (منصوراً) از سوى خداوند نباشد; بلكه اصلى باشد كه در نزد همه مردم رايج است. و جمله «إنه كان منصوراً»، خبر از يك واقعيت عينى و اجتماعى مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 67 - 2،5

2- تنگنا هاى زندگى و لحظه هاى خطرآفرين كه هيچ اميدى به رهايى از آنها نيست ، بيدارگر فطرت خداجويى در نهاد انسان

و إذا مسّكم الضرّ . .. ضلّ من تدعون إلاّ إيّاه

ذكر گرفتارى در دريا در ميان ابتلاهاى فراوانى كه ممكن است انسانها را گرفتار كند، به اين جهت است كه در تلاطم دريا اميدى براى نجات و رهايى نيست.

5- انسان ها ، فطرتاً از مرگ و نيستى گريزان بوده و علاقه مند به بقا هستند .

و إذا مسّكم الضرّ ضلّ من تدعون إلاّ إيّاه

از اينكه خداوند فرموده است: «وقتى انسانها احساس خطر جدّى مى كنند، تنها رو به سوى او مى آورند تا آنها را از مرگ نجات دهد» حكايت از آن دارد كه آنان علاقه مند به بقا و گريزان از مرگ هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 13

13- گرايش به زيبايى ها ، در سرشت انسان نهفته است .

جعلنا ما على الأرض زينة لها لنبلوهم

آفرينش زيبايى ها به منظور آزمايش انسان، در صورتى معنا خواهد داشت كه گرايش به زيبايى در وجود انسان نهفته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 565

11 - انبياء - 21 - 55 - 4

4- حق جويى و حقيقت پذيرى ، طبيعت و فطرت انسانى است .

أجئتنا بالحقّ

از اين كه مشركان و بت پرستان، پذيرش «حق» را اصلى مفروض مى دانستند و ترديد آنان تنها در حقانيت دعوت ابراهيم(ع) بود، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 64 - 5

5- بت پرستى و شرك ، از ديد فطرت انسانى ، ظلم و ستم است .

فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا إنّكم أنتم الظلمون

برداشت ياد شده مبتنى براين است كه مقصود از «أنفسهم» به خود آمدن و ضمير و وجدان آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 28 - 7

7 - رشد و طهارت ، امورى فطرى و مطلوب همه انسان ها است .

و إن قيل لكم ارجعوا فارجعوا هو أزكى لكم

جمله «هو أزكى لكم» به منزله تعليل است و تعليل آن گاه صحيح است كه شىء تعليل شده (رشد يافته تر و پاكيزه تر بودن) مورد پذيرش مخاطبان باشد. بنابراين مى توان گفت: رشد، بالندگى، طهارت و پاكى، امرى مورد پذيرش و مطلوب همگان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 30 - 12

12 - رشد و طهارت ، مطلوب و فطرى همه انسان ها است .

ذلك أزكى لهم

جمله «ذلك أزكى لهم» به منزله تعليل است و تعليل آن گاه صحيح است كه شىء تعليل شده (رشد و پاكى) مورد پذيرش مخاطبان باشد. بنابراين مى توان گفت كه پاكى و رشد، مورد پذيرش و مطلوب همگان است و اين به سبب امرى فطرى خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 24 - 7

7 - گرايش به پرستش آفريدگار هستى ، گرايشى فطرى و طبيعى

فصدّهم عن السبيل

«السبيل» (آن راه) اشاره به همان راه طبيعى و فطرى دارد كه راهى يگانه است و در صورت نبود مانعى در آن، انسان ها به خداى يگانه ره مى برند و هدايت مى يابند. همه انحراف ها نيز ناشى از موانعى است كه شيطان در اين طريق پديد مى آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 30 - 25

ص: 566

25 - « عن عبداللّه بن سنان ، عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : سألته عن قول اللّه عزّوجلّ : « فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها » ما تلك الفطرة ؟ قال : هى الإسلام . . . ;

عبداللّه بن سنان گويد: از امام صادق(ع) پرسيدم: «فطرتى را كه خدا مى فرمايد: «فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها» چيست؟ فرمود: آن فطرت، همان اسلام است (يعنى، تسليم در برابر خدا). ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 33 - 7

7 - فطرت خداجويى ، قوى ترين گرايش در وجود انسان ها است .

و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم منيبين إليه

از اين كه انسان ها، در تماس با دشوارى هاو مشكل ها، به خدا روى مى آورند، نشان دهنده اين گرايش قوى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 25 - 16

16 - « عن أبى جعفر ( ع ) . . . قال : قال رسول اللّه : كلّ مولود يولد على الفطرة يعنى على المعرفة بأنّ اللّه عزّوجلّ خالقه ، فذلك قوله « و لئن سألتهم من خلق السماوات و الأرض ليقولنّ اللّه » ;

از امام باقر(ع) روايت شده است كه . .. گفت: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر مولودى بر فطرت آفريده شده است يعنى بر معرفت اين كه خداى عزّوجلّ خالق او است و اين است قول خدا: و لئن سألتهم من خلق السماوات و الأرض ليقولنّ اللّه»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 10 - 9

9 - سخنان ، انديشه ها و عقايد اسلامى و قرآنى ، سازگار با طبع آدمى و موافق با عقل و فطرت او است .

إليه يصعد الكلم الطيّب

«طيّب» به معناى چيزى است كه مطابق با طبع انسان و لذت بخش باشد; مثل غذاى مطلوب و لذيذ. بنابراين كلام طيّب ; يعنى، سخنى كه عقل و فطرت آدمى آن را پسنديده و براى او لذت بخش و دل نشين باشد. گفتنى است كه مقصود از آن در اين آيه، تعاليم آسمانى و وحى الهى مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 7

7 - همسرگزينى و ازدواج زن و مرد ، مطابق با سرشت آدمى و در راستاى اصل آفرينش است .

و اللّه خلقكم . .. ثمّ جعلكم أزوجًا

تأكيد خداوند بر اين حقيقت كه انسان ها را جفت جفت و به صورت زن و مرد آفريد، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 8 - 2

2 - توحيد ربوبى ، باورى فطرى و غريزى انسان

ص: 567

و إذا مسّ الإنسن ضرّ دعا ربّه

از اين كه انسان ها در مواقع اضطرار و هنگامه هاى سخت، به خدا پناه مى برند و نجات خود را تنها در گرو مشيت او مى دانند; معلوم مى شود كه اين، باورى غريزى و ايمانى فطرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 2

2 - توحيد ربوبى ، باورى فطرى و غريزى انسان

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

از اين كه انسان ها در مواقع اضطرار و هنگامه هاى دشوار، به خدا پناه مى برند و نجات خود را تنها در گرو مشيت او مى دانند، روشن مى شود كه اين باورى غريزى و ايمانى فطرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 47 - 18

18 - تمامى انسان ها ، حتى مشركان ، برخوردار از فطرت توحيدى اند .

قالوا ءاذنّ-ك

از ماضى آوردن فعل «آذنّاك» مى توان استفاده كرد كه مشركان قبل از قيامت، به زبان حال اعتراف به توحيد داشته و منكر شرك بوده اند. با توجه به اين نكته مطلب ياد شده قابل برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 49 - 3

3 - افزون خواهى و زياده طلبى ، جزء سرشت آدمى است .

لايسئم الإنسن من دعاء الخير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 53 - 10

10 - خداجويى ، گرايش فطرى انسان ها است .

سنريهم . .. و فى أنفسهم حتّى يتبيّن لهم أنّه الحقّ

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه ضمير «أنّه» به خدا بازگردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 16 - 2،8

2 - توحيد ربوبى ، باور فطرى تمامى انسان ها

من بعد ما استجيب له

بنابراين احتمال كه اجابت كننده (استجيب له) فطرت انسان باشد، برداشت بالا استفاده مى شود.

8 - معارف دين ، داراى ريشه در فطرت و سرشت انسان

ص: 568

فى اللّه من بعد ما استجيب له

برداشت ياد شده بدين احتمال است كه مراد از «فى اللّه» دين خدا و اجابت كننده فطرت انسان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 13 - 2

2 - توجه به آفريننده نعمت ها ، به دنبال بهرهورى از آن ، امرى طبيعى و فطرى است .

لتستوا على ظهوره ثمّ تذكروا نعمة ربّكم إذا استويتم عليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 37 - 4

4 - خداجويى ، گرايش فطرى در نهاد هر انسان است .

و إنّهم ليصدّونهم عن السبيل

از اين مطلب كه شياطين مانع بازگشت اعراض كنندگان از ياد خدا هستند، استفاده مى شود كه انسان ها - حتى غافلان و حق گريزان - زمينه و تمايل به روى آوردن به سوى خدا را دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 48 - 12

12 - فطرت اوليه انسان ها ، توحيد ، خداپرستى و حق پذيرى است .

لعلّهم يرجعون

از سياق آيات پيشين - كه درباره توحيد و شرك است - و نيز از واژه «رجوع» استفاده مى شود كه انسان ها به توحيد گرايش فطرى دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 61 - 12

12 - انسان به سرشت خويش جستجوگر راه راست است . *

و اتّبعون هذا صرط مستقيم

برداشت بالا بدين احتمال است كه تعبير «هذا صراط مستقيم» پاسخى به روح جستجوگر آدمى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 62 - 5

5 - راه شيطان ، در تضاد با درك فطرى انسان

إنّه لكم عدوّ مبين

واژه «مبين» مى رساند كه انسان، براى درك دشمنى شيطان و نادرستى وسوسه ها و القائات وى، نياز به تأمل فراوان ندارد; بلكه به آسانى با ذخاير فطرى و عقلى خود آن را در مى يابد.

ص: 569

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 87 - 3

3 - توحيد ، امرى فطرى و شرك انحراف از فطرت انسانى است .

و لئن سألتهم من خلقهم ليقولنّ اللّه فأنّى يؤفكون

در صورتى كه آيه شريفه را مستقل از قبل بدانيم و ضمير «هم» به مطلق بشر بازگردد، استفاده مى شود كه توحيد در فطرى بودن انسان نهفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 11 - 9

9- گرايش به خير و خوبى ، امرى فطرى براى انسان ها

لو كان خيرًا ما سبقونا إليه

از اين كه حتى كافران خود را خيرجو دانسته اند، مطلب ياد شده استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 6

6- انسان در سرشت و نماد خويش ، موجودى حق طلب و حق پذير

و صرّفنا الأيت لعلّهم يرجعون

تعبير «يرجعون» مى تواند بدان معنا باشد كه انسان داراى فطرت حق پذير است و نماياندن آيات الهى به او، وسيله اى براى بازگشت به فطرت اوليه خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 21 - 10

10- فرمان هاى خدا و دستور او به جهاد ، در جهت منافع خود انسان ها است .

فإذا عزم الأمر فلو صدقوا اللّه لكان خيرًا لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 37 - 6

6- عشق به مال و ثروت ، ريشه دار در عمق وجود و جان انسان ها

إن يسئلكموها . .. و يخرج أضغنكم

اين كه حتى تأكيد خداوند به انفاق اموال، كينه ها را برمى انگيزد; نشانگر آن است كه دلبستگى انسان هابه اموال، بسيار نيرومند و عميق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 7 - 14

14 - عشق به ايمان و زيبايى آن در قلب انسان ، امرى فطرى و الهى است . *

ص: 570

حبّب إليكم الإيمن و زيّنه فى قلوبكم

برداشت بالا بنابر اين نكته است كه تحبيب ايمان و تزيين آن - به قرينه «فى قلوبكم» - بيانگر برنامه اى تكوينى باشد; يعنى، سرشت انسان متمايل به ايمان و مجذوب آن آفريده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 8

8 - گرايش انسان به جمع و اجتماع ، امرى فطرى و تكوينى است . *

و جعلنكم شعوبًا و قبائل

تعبير «جعلنا»، بيانگر قانون تكوينى است و چون در مورد انسان و قرار گرفتن او در ميان قوم و قبيله است، فطرى بودن گرايش به جمع را مى توان استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 7

7 - حقايق دين ، نهفته در نهاد آدميان ; اما نيازمند تذكر و يادآورى با پيام

فذكّر بالقرءان

واژه «ذك-ّر» به معناى تذكّر است. يادآورى كردن در جايى كاربرد دارد كه قبلاً مورد توجه بوده; اما به دلايلى مغفول واقع شده است. در مورد آدميان توجه قبلى آنان به حقايق دين، توجّه فطرى و غريزى خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 70 - 2

2 - انسان ، فطرتاً مجذوب زيبايى صورت و سيرت

فيهنّ خيرت حسان

از اين كه خداوند به عنوان نويدى بزرگ به خلق، بشارت به زيبايى صورت و سيرت حوريان بهشتى مى دهد، استفاده مى شود كه تمايل به زيبايى ظاهرى و باطنى، خواسته اى اصيل و نهاده شده در فطرت بشر است; نه گرايشى تلقينى و زاييده فرهنگ و محيط.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 74 - 2

2 - تمايل به عفت و پاكدامنى ، ارزشى نهفته در نهاد خلق

لم يطمثهنّ إنس قبلهم و لاجانّ

از اين كه خداوند به عنوان نويدى بزرگ به خلق، بشارت عفت و پاكدامنى همسران بهشتى شان را مى دهد; استفاده مى شود كه تمايل به آن خواسته اى است اصيل كه خداوند آن را برآورده ساخته است; نه تمايلى تلقينى و زاييده فرهنگ و محيط.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 8 - 7

7 - ايمان آوردن به خدا و سرنهادن در پيشگاه ربوبيت يگانه او ، ميثاق فطرى انسان ها با خداوند

ص: 571

لتؤمنوا بربّكم و قد أخذ ميثقكم

ضمير فاعل در «أخذ» به خدا بازمى گردد و مراد از ميثاق، ظاهراً همان ميثاق فطرت است كه در روايات از آن به «عالم ذر» تعبير شده است. براى اطلاع بيشتر به آيه 172 سوره «اعراف» مراجعه شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 5 - 12

12 - قلب آدمى ، داراى تمايل فطرى به حق و حركت در راه مستقيم است .

فلمّا زاغوا أزاغ اللّه قلوبهم

منحرف شدن قلب بر اثر گناه، موقوف بر آن است كه پيش از آن متمايل به حق بوده و - به اصطلاح - مصداق «قلب سليم» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 6 - 4،5

4 - طبيعت انسان ، با ايستادگى در برابر خداوند و مخالفت با او ، ناسازگار است .

يأيّها الإنسن ما غرّك

توبيخ گنه كاران، همراه با به رخ كشيدن انسان بودن آنان، بيانگر نكته ياد شده است.

5 - مخالفتِ انسان با احسان كنندگان و پرورش دهندگانش ، خلاف طبيعت او و شگفت آور است .

يأيّها الإنسن ما غرّك بربّك الكريم

894- فقرگريزى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 16 - 11

11 - طبيعت انسان ، رفاه دوست و فقرگريز است .

فأمّا الإنسن . .. أكرمن ...أهنن

895- فلسفه ابتلاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 8،14

8- پديد آمدن نيكوكارترين انسان ها ( انسان هاى كامل ) هدف از آزمون آدميان از ناحيه خداوند است .

ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً

بلاء (مصدر يبلوا) به معناى آزمودن است و از آن جا كه آزمونهاى الهى براى آگاهى يافتن نيست، مى توان گفت مقصود از آن، بروز امرى است كه به عنوان هدف از آزمون مطرح است. بنابراين معناى «ليبلوكم ...» چنين مى شود: تا شما را بيازمايد و هدف از

ص: 572

آزمون اين است كه بهترين و كاملترينها در صحنه وجود، پديد آيند و ظاهر شوند.

14- « عن الرضا ( ع ) قال : إن الله تبارك و تعالى . . . خلق السموات و الأرض فى ستة أيام . . . ليظهر للملائكة ما يخلقه منها شيئاً بعد شىء فيستدل بحدوث ما يحدث على الله تعالى مرّة بعد مرّة . . . و أما قوله عزوجل : « ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً » فإنه خلقهم ليبلوهم بتكليف طاعته و عبادته ، لا على سبيل الإمتحان والتجربة لأنه لم يزل عليماً بكلّ شىء . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده است كه فرمود: همانا خداى تبارك و تعالى . .. آسمانها و زمين را در شش روز آفريد ... تا آنچه را مى آفريند براى ملائكه يكى پس از ديگرى آشكار كند، كه به وسيله حدوث پديده ها تازه به تازه بر وجود خدا استدلال شود ... و اما قول خداى عزوجل «ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً»; يعنى، خدا انسانها را آفريد تا آنان را به وسيله تكليف به طاعت و عبادت خود آزمايش كند. البته نه براى امتحان و كشف مجهول; زيرا از ازل به همه چيز آگاه بوده و هست ...».

896- فلسفه اختيار انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 37 - 5

5- هدف از اعطاى آزادى به انسان ها براى اختيار كفر و ايمان و تلاش در راه آن ، جداسازى ناپاكان از پاكان است . *

فسينفقونها . .. و الذين كفروا إلى جهنم يحشرون. ليميز اللّه الخبيث من الطيب

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه «ليميز اللّه» متعلق به معناى ضمنى آيه قبل (اعطاى آزادى براى اختيار كفر و ايمان و مهلت دادن به انسانها در دنيا) باشد. قابل ذكر است كه گرايش به اين معنا بدان جهت است كه تعلق «ليميز» به «إلى جهنم يحشرون»، با توجه به جمله «فيجعله فى جهنم»، خالى از ابهام نيست.

897- فلسفه استقرار انسان در زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 14 - 2

2 - هدف از استقرار جوامع انسانى در زمين ، آزمون آنان از سوى خداوند

ثم جعلنكم خلئف فى الأرض من بعدهم لننظر كيف تعملون

898- فلسفه امتحان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 3

3- هدف از آزمودن انسان ها ، تمايز ميان نيكْ كردارترينِ افراد از ديگران است .

لنبلوهم أيّهم أحسن عملاً

ص: 573

899- فلسفه بعث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 5 - 3

3 - احضار انسان ها در صحنه قيامت ، از اهداف محشور ساختن آنان است . *

مبعوثون . ليوم عظيم

لام در «ليوم» ممكن است بر تعليل دلالت كند; يعنى، حشر انسان ها به جهت روز قيامت و حضور در صحنه هاى آن است.

900- فلسفه تفاوت اقتصادى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 8

8 - طبقات مختلف اجتماعى و تفاوت سطح زندگى آنان ، در جهت گردش نظام اجتماعى و بهرهورى انسان ها از نيروى خدماتى يكديگر است .

و رفعنا بعضهم . .. بعضًا سخريًّا

901- فلسفه حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 53 - 4

4 - جزا و كيفر و پاداش ، فلسفه برپا شدن قيامت و رستاخيز انسان ها است .

أءنّا لمدينون

آمدن عبارت «مدينون» (جزا داده شدگان) به جاى «مبعثون» (مبعوث شدگان) و «محيون» (زنده شدگان)، مى تواند بيانگر اين حقيقت باشد كه اساس رستاخيز انسان ها، مسأله جزا است; نه صرف زنده شدن دوباره انسان ها.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 26 - 4

4 - حسابرسى اعمال ، از اهداف احضار همگان در پيشگاه خداوند است .

إنّ إلينا إيابهم . ثمّ إنّ علينا حسابهم

ص: 574

902- فلسفه خلافت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 31 - 2

2 - توان يادگيرى حقايق هستى ، حكمت آفرينش انسان و راز لياقت او براى خلافت در زمين

إنى جاعل فى الأرض خليفة . .. و علّم ءادم الأسماء كلها

903- فلسفه خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 21 - 10

10 - هدف از آفرينش انسان ها ، نايل شدن آنان به مرتبه تقواست .

خلقكم . .. لعلكم تتقون

برداشت فوق بر اين اساس است كه: «لعلكم . ..» - علاوه بر تعلقش به «اعبدوا» - به «خلقكم» نيز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 1،30

1 - خداوند بعد از آفرينش آسمان ها و مواهب زمين ، به خلقت انسان پرداخت ، تا او را به منصب خلافت برساند .

خلق لكم ما فى الأرض . .. و إذ قال ربّك للملئكة إنى جاعل فى الأرض خليفة

با توجه به آيه 34 از همين سوره و آيات ديگرى كه درباره خلقت آدم (ع) است، مى توان گفت: سخن خداوند با فرشتگان درباره آدم، قبل از خلقت وى بوده است. بنابراين «إنى جاعل فى الأرض خليفة» علاوه بر بيان خلافت آدم(ع) دلالت بر آفرينش او نيز دارد; يعنى: مى خواهم ]موجودى[ بيافرينم و او را خليفه قرار دهم.

30 - امير المؤمنين ( ع ) فرمود : « . . . قالت الملائكة : سبحانك « أتجعل فى ها من يفسد فى ها و يسفك الدماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك » . . . فاجعله منّا فانا لانفسد فى الأرض و لانسفك الدماء . قال جلّ جلاله . . . « إنى أعلم ما لاتعلمون » انّى اريد ان اخلق خلقاً بيدى اجعل ذريته انبياء مرسلين و عباداً صالحين و ائمة مهتدين اجعلهم خلفائى فى ارضى . . . ;

. .. ملائكه گفتند: پروردگارا منزهى تو «آيا قرار مى دهى در زمين كسى را كه فساد و خونريزى مى كند و ما تسبيح و حمد تو را به جا مى آوريم و تقديست مى كنيم». پس خليفه را از ما قرار بده كه ما نه در زمين فساد مى كنيم و نه خونريزى مى نماييم. خداوند جل جلاله فرمود: من چيزى را مى دانم كه شما نمى دانيد; من اراده نموده ام كه با دست خود خلقى را بيافرينم كه از نسل او پيامبران مرسل، بندگان صالح و پيشوايان هدايت يافته به وجود آيند كه آنان را جانشينان خود بر مخلوقاتم در زمين قرار بدهم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 31 - 2

2 - توان يادگيرى حقايق هستى ، حكمت آفرينش انسان و راز لياقت او براى خلافت در زمين

إنى جاعل فى الأرض خليفة . .. و علّم ءادم الأسماء كلها

ص: 575

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 56 - 4

4 - رسيدن به مرتبه و منزلت شاكران ، از وظايف اساسى انسان و هدف از خلقت اوست .

ثم بعثنكم من بعد موتكم لعلكم تشكرون

به نظر مى رسد سپاسگزارى - كه به عنوان هدف از «بعثناكم» بيان شده - در برابر خصوص حيات دوباره نباشد، بلكه به عنوان هدف براى اصل حيات و زندگى مطرح باشد; يعنى، خداوند صاعقه زدگان بنى اسرائيل را حيات بخشيد و هدف آن بود كه در حيات دنيوى سپاسگزار باشند و به منزلت شاكران نايل شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 2

2 - خداوند بسيارى از انسان ها و جنيان را براى ورود به دوزخ آفريد .

و لقد ذرأنا لجهنم كثيراً من الجن و الإنس

«ذرأ» (مصدر ذرأنا) به معناى آفريدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 78 - 10

10- هدف از آفرينش انسان و اعطاى نعمت ( قواى ادراكى و . . . ) به او ، شناخت خداوند و شكر اوست .

و الله أخرجكم من بطون . .. و جعل لكم السمع ... لعلّكم تشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 4،14

4- تحقّق يافتن بهترين عمل و برترين عامل ، فلسفه آفرينش انسان و موهبت هاى پيرامون او است .

إنّا جعلنا . .. لنبلوهم أيّهم أحسن عملاً

عبارت «لنبلوهم. ..» در تبيين علّت و فلسفه آفرينش موهبت هاى زمين، به ايجاد زمينه براى تحقّق يافتن دو شاخصه اشاره كرده است: 1- بهترين عمل كننده از بين افراد انسان; 2- بهترين عمل از بين عمل ها.

14- « عن على بن الحسين ( ع ) : . . .انّ اللّه عزّوجلّ . . .انّما خلق الدنيا و خلق أهلها ، ليبلوهم فيها أيّهم أحسن عملاً لآخرته ;

از امام سجاد(ع) روايت شده كه فرمود: . .. همانا، خداى، عزّوجلّ، ... دنيا و اهل آن را، تنها، براى اين آفريد تا آنان را در آن بيازمايد كه كدام شان براى آخرت اش بهتر عمل مى كند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 35 - 4

4- حكمت و فلسفه خلقت انسان ، امتحان و آزمايش او است .

كلّ نفس ذائقة الموت و نبلوكم بالشرّ و الخير فتنة

از ارتباط دو جمله «كلّ. ..» و «نبلوكم...» استفاده مى شود كه جمله اخير پاسخ سؤال مقدرى است كه: اگر مرگ سرنوشت

ص: 576

همگان است، پس چرا انسان ها آفريده شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 115 - 3

3 - بينش غلط نسبت به هدف آفرينش ( بازگشت به سوى خدا ) ، ريشه انحرافات بشر و عامل دوزخى شدن وى

قالوا ربّنا غلبت علينا شقوتنا . .. أفحسبتم أنّما ... لاترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 4

4 - هدف آفرينش انسان ، محدود به زندگى دنيوى وى نيست .

يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

اعاده حيات مى رساند كه هدف از آفرينش، در همين زندگى زودگذر دنيايى تكميل نمى شود و گرنه نيازى به اعاده آن نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 17،19

17 - تعقل و خردورزى ، غايت و هدف معنوى آفرينش انسان ها است .

هو الذى خلقكم من تراب . .. لعلّكم تعقلون

19 - شناخت خردورزانه مبدأ و منت هاى آفرينش ( خدا و معاد ) ، فلسفه خلقت انسان

هو الذى خلقكم من تراب . .. لعلّكم تعقلون

برداشت بالا به خاطر اين نكته است كه آيه شريفه، در صدد شناساندن خدا به عنوان مبدأ آفرينش انسان و مسأله معاد است كه در آيه بعد از آن سخن به ميان خواهد آمد (هو الذى يحيى و يميت . ..).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 35 - 6

6 - خلقت انسان بدون هيچ هدف ارزشمند ، امرى نامعقول است .

أم خلقوا من غير شىء

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه واژه «شىء»، كنايه از غايت و هدف باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 47 - 3

3 - تحقق هدف الهى از آفرينش انسان ، منوط به برپايى قيامت *

و أنّه خلق . .. و أن عليه النشأة الأُخرى

از متفرع شدن «عليه النشأة الأخرى» بر «خلق الزوجين»، مى توان نتيجه گرفت كه خلقت دنيوى مرد و زن، به تنهايى كافى نيست و براى تحقق هدف الهى، در خلقت اخروى آنان ضرورى است.

ص: 577

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 3 - 3

3 - فلسفه خلقت انسان ، نهفته در مقام رحمانيت خداوند

الرحمن . .. خلق الإنسن

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه وصف «الرحمان» مشعر به عليت باشد; يعنى، چون خداوند داراى رحمت گسترده است، رحمت او مقتضى است كه فيض از خلق دريغ ندارد و نعمت وجود بر اندام آنان بپوشاند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 2 - 6

6 - كفر انسان ها به خداوند ، برخلاف مسير و فلسفه خلقت انسان و جهان و شگفت انگيز است .

هو الذى خلقكم فمنكم كافر و منكم مؤمن

تفريع «فمنكم كافر» بر موضوع آفرينش انسان از سوى خداوند (هو الذى خلقكم) و يادآورى آفرينش حق مدارانه جهان در آيه بعد، مى رساند كه كفر انسان ها به آفريننده خود، امرى شگفت انگيز و بيرون از مسير خلقت و به دور از انتظار است; زيرا انتظار از مخلوق (انسان)، اين است كه آفريننده خود را انكار نكند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 2 - 10،16،23

10 - تكامل و تعالى و داشتن دستاوردى بهتر ، فلسفه و هدف آغازين خلقت بشر و برخوردار شدن از جزا و پاداش اخروى ( بهشت برين ) ، فلسفه و هدف نهايى آفرينش او است .

ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً

به مقتضاى جمله «ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً»، هدف از خلقت انسان و تقدير مرگ و حيات براى وى، تكامل و داشتن دستاوردى بهتر در دنيا است; ولى چون پاداش و جايزه اصلى آن را در جهان آخرت دريافت مى كند، بنابراين مى توان گفت: تكامل، هدف مرحله اولى خلقت بشر و بهشت برين، هدف مرحله نهايى آفرينش او است.

16 - تلاش براى تكامل و بهتر شدن ، در راستاى هدف و فلسفه خلقت بشر و گناه و كوتاهى او ، بيرون از آن است .

ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً

جمله «ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً» مى رساند كه هر تلاشى براى تكامل و بهتر شدن، در جهت هدف خلقت بشر است. بنابراين، هر گناه و كوتاهى اى كه از بشر سر زند، خارج از دايره هدف خلقت است.

23 - « عن الرّضا ( ع ) : . . .و أمّا قوله : « ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً » فإنّه عزّوجلّ خلق خلقه ليبلوهم بتكليف طاعته و عبادته ، لا على سبيل الإمتحان و التجربة لأنّه لم يزل عليماً بكلّ شىء . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده است: . .. اما سخن خداوند: (ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً) پس خداوند عزّوجلّ مخلوقاتش را آفريد تا آنان را بهوسيله تكليف نمودن به طاعت و عبادت خود، آزمايش كند; ولى اين آزمودن، براى تجربه اندوزى و آگاهى يافتن نبود; زيرا خداوند هميشه به تمام اشيا عالم بوده است... .»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 39 - 6

ص: 578

6 - مطالعه در مبدأ و مراحل پيدايش انسان ، موجب راه يابى به هدف آفرينش آدمى و فلسفه زندگى او

أيحسب الإنسن أن يترك سدًى . ألم يك نطفة ... فخلق فسوّى . فجعل منه الزوجين الذكر

بيان سير تكوين انسان - پس از طرح موضوع بى هدف نبودن زندگى بشر - مى تواند گوياى حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 8

8 - آفرينش انسان از سوى خداوند ، حكيمانه و هدفمند و به دور از پوچى و بيهودگى است .

إنّا خلقنا الإنسن من نطفة . .. نبتليه

تأكيد خداوند بر آزمايش شدن انسان از آغاز خلقت وى، مى تواند براى نفى توهّم پوچى و بى هدف بودن آفرينش انسان ها باشد.

904- فلسفه خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 14

14- « عن الرضا ( ع ) قال : إن الله تبارك و تعالى . . . خلق السموات و الأرض فى ستة أيام . . . ليظهر للملائكة ما يخلقه منها شيئاً بعد شىء فيستدل بحدوث ما يحدث على الله تعالى مرّة بعد مرّة . . . و أما قوله عزوجل : « ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً » فإنه خلقهم ليبلوهم بتكليف طاعته و عبادته ، لا على سبيل الإمتحان والتجربة لأنه لم يزل عليماً بكلّ شىء . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده است كه فرمود: همانا خداى تبارك و تعالى . .. آسمانها و زمين را در شش روز آفريد ... تا آنچه را مى آفريند براى ملائكه يكى پس از ديگرى آشكار كند، كه به وسيله حدوث پديده ها تازه به تازه بر وجود خدا استدلال شود ... و اما قول خداى عزوجل «ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً»; يعنى، خدا انسانها را آفريد تا آنان را به وسيله تكليف به طاعت و عبادت خود آزمايش كند. البته نه براى امتحان و كشف مجهول; زيرا از ازل به همه چيز آگاه بوده و هست ...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 4،11

4- هدف از خلقت انسانها ، هدايت كردن ايشان به طريق حق و نزول رحمت بر آنان است .

إلاّ من رحم ربك و لذلك خلقهم

مشاراليه «ذلك» رحمتى است كه از جمله «رحم ربك» استفاده مى شود.

11- « عن أبى بصير عن أبى عبدالله ( ع ) قال : سألته عن قول الله عزوجل : . . . « إلاّ من رحم ربك و لذلك خلقهم » قال : خلقهم ليفعلوا ما يستوجبوا به رحمته فيرحمهم ;

ابوبصير گويد: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند «إلاّ من رحم ربك و لذلك خلقهم» سؤال كردم، فرمود: آنان را آفريد تا كارهايى را انجام دهند كه مستحق رحمت الهى شوند و در نتيجه خداوند ايشان را مورد رحمت قرار دهد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 46 - 6

ص: 579

6 - حيات آخرت ، حيات اصلى و هدف نهايى براى بشر است .

إنّا أخلصنهم بخالصة ذكرى الدار

از ستايش شدن پيامبران به آخرت انديشى و دنياگريزى، مى توان مطلب ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 56 - 1،9

1 - هدف خداوند ، از آفرينش جن و انس ، رسيدن آنان به مرتبه عبوديت و معرفت او است .

و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ ليعبدون

واژه «ليعبدون» - به دلالت التزامى - اشاره به حقيقت معرفت دارد; زيرا اصولاً عبوديت واقعى و ستايش حق، جز در پرتو معرفت تحقق نمى يابد.

9 - « عن أبى بصير قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قوله عزّوجلّ : « و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ ليعبدون » قال خلقهم ليأمرهم بالعبادة ;

ابى بصير مى گويد: از امام صادق(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ: «و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ ليعبدون» سؤال نمودم، فرمود: خداوند آنان را آفريد تا آنها را به عبادت فرمان دهد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 10 - 5

5 - ترديد جن پس از ممنوع شدن از استراق سمع آسمان ، در شناخت تقدير الهى درباره اهل زمين و خير و رشد بودن آفرينش آنها *

و أنّا لاندرى أشرّ أُريد بمن فى الأرض أم أراد بهم ربّهم رشدًا

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه ممنوعيت جن از استراق سمع آسمان، ظرف زمان براى پيدايش اين سؤال باشد كه خداوند، براى چه منظورى اهل زمين را آفريد; نه اين كه به چه هدفى آنان از استراق سمع، ممنوع شدند؟

905- فلسفه عرضه امانت به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 2،8

2 - غرض از عرضه امانت الهى به انسان ها ، عذاب منافقان و مشركان و اعطاى توفيق به مؤمنان است .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين و المنفقت و المشركين و المشركت

لام در «ليعذّب» براى تعليل است و درصدد بيان اين نكته است كه اين امانت، عرضه شده تا صفوف از هم تفكيك شود و كسانى كه پابند به آن خواهند ماند و كسانى كه پابند نخواهند بود، روشن شوند و در نتيجه، اهل عذاب از غير آنها روشن گردد.

8 - غرض از عرضه امانت الهى بر انسان ها ، اعطاى پاداش به مؤمنان است .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب ... و يتوب اللّه على المؤمنين و المؤمنت

ص: 580

906- فناپذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 2

2 - انسان ها ، موجوداتى حادث و ناپايدارند .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

907- فناپذيرى بدن انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 8 - 5

5- فناپذيرى و احتياج به خوراك ، از عوارض جسم انسان است .

و ما جعلنهم جسدًا لايأكلون الطعام و ما كانوا خلدين

آمدن لفظ «جسد» و آن گاه توصيف كردن پيامبران به اين كه آنان خوراك مى خوردند و مى مردند; بيانگر اين نكته است كه اين دو صفت مربوط به جسمانى بودن وجود انبيا است; زيرا اين جسم آدمى است كه نياز به خوراك دارد و فناپذير است، نه روح آدمى.

908- فهم اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 104 - 6

6 - مردم در صحنه قيامت نيز ، داراى درك و فهم هاى متفاوت خواهند بود .

إذ يقول أمثلهم طريقة إن لبثتم

حضور كسانى كه صحيح تر مى انديشند و قضاوت واقعى ترى نسبت به ديگران، دارند; گواه تفاوتى است كه از اين نظر در بين انسان ها در قيامت وجود دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 5 - 3

3 - حاضران صحنه قيامت ، داراى قدرت درك و شناخت

علمت نفس

ص: 581

909- قانونمندى انحطاط انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 16

16- قانونمندى و يكسانى راه هاى كمال و سعادت آدميان و نيز انحطاط آنها ، در طول تاريخ

فسيروا فى الأرض فانظروا كيف كان عقبة المكذّبين

از اينكه با فعلهاى امر «سيروا» و «انظروا» مردم دعوت به سير و مطالعه شده اند تا آنان به اين وسيله عبرت بگيرند، حكايت از اين دارد كه قوانين يكسانى بر روند امور جارى است.

910- قانونمندى تداوم نسل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 5

5 - آفرينش انسان و تداوم بخشى به نسل او در زمين ، داراى هدفى مشخص

ألم نجعل الأرض مهدًا . .. و خلقنكم أزوجًا

911- قانونمندى تفاوت روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 30 - 7

7- تفاوت روزى انسان ها ، بر اساس آگاهى و بينش عميق خداوند به بندگان است .

يبسط الرزق . .. و يقدر إنه كان بعباده خبيرًا بصيرًا

912- قانونمندى خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 8

8 - آفرينش انسان ، هدف دار و برنامه ريزى شده است .

منها خلقنكم . .. و منها نخرجكم تارة أُخرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 2

2 - آفرينش انسان و تقدير و حسابگرى هاى دقيق در اندام وى از سوى خداوند ، ستايش برانگيز است .

ص: 582

ألم نخلقكم من ماء مهين . .. فقدرنا فنعم القدرون

913- قانونمندى خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 5

5 - آفرينش انسان و تداوم بخشى به نسل او در زمين ، داراى هدفى مشخص

ألم نجعل الأرض مهدًا . .. و خلقنكم أزوجًا

914- قانونمندى روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 27 - 12

12 - نظام معيشت انسان ها ، حكيمانه و حساب شده است .

و لو بسط اللّه . .. ينزّل بقدر ما يشاء إنّه بعباده خبير بصير

از اين كه تقدير معيشت و جلوگيرى از بسط و گسترش روزى، به آگاهى و بصيرت خداوند استناد داده شده ، مطلب بالا استفاده مى شود.

915- قانونمندى سعادت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 16

16- قانونمندى و يكسانى راه هاى كمال و سعادت آدميان و نيز انحطاط آنها ، در طول تاريخ

فسيروا فى الأرض فانظروا كيف كان عقبة المكذّبين

از اينكه با فعلهاى امر «سيروا» و «انظروا» مردم دعوت به سير و مطالعه شده اند تا آنان به اين وسيله عبرت بگيرند، حكايت از اين دارد كه قوانين يكسانى بر روند امور جارى است.

916- قانونمندى محاكمه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 71 - 10

10- محاكمه انسان ها در قيامت ، بر اساس دلايل و اسناد مكتوب است .

ص: 583

ندعوا . .. فمن أُوتى كتبه بيمينه

917- قبض روح انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 93 - 19

19 - روح، تمام حقيقت انسان است و مرگ با خروج آن از بدن حاصل مى شود. *

أخرجوا أنفسكم

ممكن است «أخرجوا انفسكم» فرمان ملائكه به ظالمان براى بيرون ساختن جانهاى آنان باشد. در اين صورت چون «نفس» بر «روح» اطلاق شده، اصالت روح و نقش اساسى آن در وجود انسانى را بيان مى نمايد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 2 - 5

5 - شيوه قبض روح انسان ها ، مختلف و داراى انواع آسان و دشوار است .

و النشطت نشطًا

از جمله معانى «ناشط»، شخصى است كه سطل آب را از چاه بيرون مى كشد (قاموس). اطلاق اين كلمه بر فرشتگان - پس از توصيف آنان به «نازعات» (بيرون كشندگان) - ممكن است ناظر به انواع قبض روح باشد. در آيه قبل - به قرينه «غرقاً» - قبض روح سخت مورد نظر بود; ولى در آيه، قبض روحى مراد است كه همچون كشيدن دلو از چاه آرام آرام صورت مى پذيرد. گفتنى است كه اين تفاوت، ممكن است ناظر به تفاوت قبض روح مؤمن، با جان كندن كافر باشد.

918- قتل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 32

32 - گمراه نبودن انسان هدايت يافته ، به منزله كشتن وى و هدايت انسان گمراه ، به منزله زنده كردنش مى باشد .

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

امام صادق(ع) در توضيح آيه فوق فرمود: من اخرجها من ضلال الى هدى فكانما احياها و من اخرجها من هدى الى ضلال فقد قتلها.

_______________________________

كافى، ج 2، ص 210، ح 1; نورالثقلين، ج 1، ص 619، ح 153.

919- قدرت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 584

1 - بقره - 2 - 88 - 12

12 - آدمى ، مى تواند حتى در زمان گرفتاريش به لعنت خدا ، خود رابه سوى ايمان گرايش داده و اهل ايمان گردد .

لعنهم اللّه بكفر هم فقليلا ما يؤمنون

تفريع جمله «فقليلا ما يؤمنون» بر «لعنهم اللّه بكفرهم» مى رساند كه: كفر ورزى و دور شدن از رحمت خدا، بسيارى از زمينه هاى ايمان را از بين مى برد نه همه آنها را; يعنى، با وجود لعنت الهى انسان مى تواند خود را به سوى ايمان گرايش دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 134 - 5

5 - توان مردم بر كنتر نيروى خشم و غضب خويش

و الكاظمين الغيظ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 30 - 17

17 - توانايى آدمى در توجيه نفس خويش براى ارتكاب گناه

فطوعت له نفسه قتل اخيه فقتله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 10 - 1،2

1 - خداوند انسانها را براى بهره گيرى از زمين و امكانات آن توانا ساخت.

و لقد مكنكم فى الأرض

2 - توانايى انسانها بر بهره گيرى از امكانات زمين نعمتى بايسته شكرگزارى است.

و لقد مكنكم فى الأرض . .. قليلا ما تشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 188 - 2

2 - انسان ها در صورت مشيت الهى ، توانا بر جلب منفعت و يا دفع ضرر از خويش خواهند شد .

قل لاأملك لنفسى نفعا و لا ضرا إلا ما شاء اللّه

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «ما» موصوله در «إلا ما شاء اللّه» تمكن بر نفع و ضرر باشد. بر اين مبنا استثنا، استثناى متصل است و معناى آيه چنين مى شود: من توانايى بر نفع و ضرر خويش ندارم، مگر خداوند به من توانايى بخشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 42 - 3

3- انسان ، در برابر اغواگرى و سلطه طلبى ابليس ، آزاد و مختار و توانا بر مخالفت است .

إن عبادى ليس لك عليهم سلطن

ص: 585

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 99 - 6

6- انسان در برابر وسوسه ها و توطئه هاى شيطان ، مختار و بر مخالفت با او تواناست .

إنه ليس له سلطن على الذين ءامنوا و على ربّهم يتوكّلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 100 - 2

2- انسان در برابر وسوسه ها و توطئه هاى شيطان ، مختار و بر مخالفت با او تواناست .

إنما سلطنه على الذين يتولّونه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 3 - 9

9 - انسان ها ، اين ويژگى را دارند كه بتوانند عقيده اى برخلاف اعتقاد درونى شان ، ابراز كنند .

فليعلمنّ اللّه الذين صدقوا و ليعلمنّ الكذبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 54 - 3

3 - انسان ها ، توانايى دارند برخى از مقاصد خود را پنهان دارند .

إن تبدوا شيئًا أو تخفوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 10

10 - انسان ها ، داراى توانايى و استعدادى به مراتب فراتر از عظيم ترين موجودات طبيعى عالم اند .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و . .. فأبين أن يحملنها و ... و حملها الإنسن

ترس آسمان ها و. .. از پذيرش امانت الهى و قبول آن از سوى انسان حكايت از توانايى و استعداد برتر انسان ها از موجودات ياد شده مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 15 - 8

8 - خالق انسان ، همواره برتر و توانمندتر از انسان

أَوَلم يروا أنّ اللّه الذى خلقهم هو أشدّ منهم قوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 40 - 15

15 - انسان ، بر مهار نفس خويش از هوس هاى ناروا ، توانا است .

ص: 586

و نهى النفس عن الهوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 7

7 - خداوند ، در پى آفرينش انسان از نطفه ، او را توانمند و مهيّا براى رسيدن به مصلحت هاى خويش قرار داد .

من نطفة خلقه فقدّره

برخى از اهل لغت، ضمن بر شمردن معانى متعددى براى «تقدير»، دقّت و تفكر در متعادل ساختن امور و مهيّا ساختن آنها را، از جمله معانى آن قرار داده اند (لسان العرب). «فاء» در «فقدّره» گوياى اين است كه مهيّا شدن انسان براى مصالح خويش، از آثار و پيامدهاى سيستم خلقت او است.

920- قدرت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 55 - 1

1 - توانايى همه انسان ها ، در بهره بردن از درس ها و پند هاى قرآن

إنّه تذكرة . فمن شاء ذكره

خداوند، به طور كلى و عام فرمود: هر كس خواست از قرآن پند گيرد و متذكر شود. از اين مى توان استفاده كرد كه همه انسان ها، توانايى چنين كارى را دارند و مى توانند از قرآن پند گيرند و درس بياموزند.

921- قدرت بر ثبت عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 5 - 2

2 - شناخت مراحل آغازين خلقت انسان ، زمينه ساز پى بردن به تحت مراقبت بودن وى و مايه شناخت قدرت خداوند بر ثبت كردار او است .

عليها حافظ . فلينظر الإنسن ممّ خلق

ارتباط دو آيه، با توجّه به حرف «فاء» در «فلينظر»، بيانگر برداشت ياد شده است.

922- قدرت بيان انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 8

ص: 587

8- انسان موجودى توانمند براى بيان مقاصد و نظرات خويش

فإذا هو خصيم مبين

923- قدرت نفس انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 83 - 7

7- نفس آدمى بر آراستن كار هاى زشت و ناروا و واداشتن او به ارتكاب آنها تواناست .

قال بل سوّلت لكم أنفسكم أمرًا

924- قرآن و نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 17 - 2

2 - نزول قرآن ، داراى هدفى ارجمند و هماهنگ با واقعيت هستى و نياز هاى انسان

أنزل الكتب بالحقّ

حق، گاهى به معناى شىء مطابق با حكمت مى آيد و گاهى به معناى امر ضرورى و مورد نياز. برداشت ياد شده براساس هر دو احتمال است. هم چنين بر اين پايه استوار است كه «بالحقّ» متعلق به «أنزل» باشد.

925- قلب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 24 - 8،9،10،11

8 - خداوند ، حايل ميان انسان و قلب وى

و اعلموا أن اللّه يحول بين المرء و قلبه

9 - خداوند از قلب انسان به وى نزديكتر است .

و اعلموا أن اللّه يحول بين المرء و قلبه

10 - خداوند به قلب انسان از خود انسان نزديكتر است .

و اعلموا أن اللّه يحول بين المرء و قلبه

از لوازم اينكه خداوند حايل بين انسان و قلب او باشد، همان است كه در برداشت آورده شد.

11 - قلب انسان ( انديشه هاى او ) در اختيار خداست .

و اعلموا أن اللّه يحول بين المرء و قلبه

ص: 588

چون خداوند حايل بين قلب و انسان است، پس در حقيقت هر انديشه اى بخواهد وارد قلب شود بايد از طريق خدا باشد و اين بدين معناست كه انديشه هاى آدمى در اختيار خداوند است.

926- قلب انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 63 - 11

11 - انسان ها و قلب هاى ايشان در اختيار خداوند است .

و ألف بين قلوبهم . .. و لكن اللّه ألف بينهم

927- قواى ادراكى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 6،9،16

6 - قواى ادراكى ( چشم و گوش و قلب انسان ) از نشانه هاى خداوند است .

اللّه الذى أحسن . .. و بدأ خلق الإنسن ... و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة

9 - انسان ، واجد دو نوع قوه ادراكى ( حسى و باطنى ) است .

و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة

16 - قواى ادراكى انسان ( چشم و گوش و قلب ) مواهب الهى اند و شايسته است كه به خاطر آنها ، به درگاه وى شكرگزارى شود .

ثمّ سوّيه و نفخ فيه من روحه و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة قليلاً ما تشكرو

928- قوم ثمود و نبوت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 24 - 2

2 - رسالت الهى ، مرتبتى غير قابل دستيابى براى بشر در ديدگاه قوم ثمود

فقالوا أبشرًا منّا وحدًا نتّبعه

برداشت ياد شده در صورتى است كه گفتار قوم ثمود و انكار آنان، صرفاً جنبه بهانه جويى نداشته; بلكه ريشه در باورهاى آنان داشته باشد.

ص: 589

929- قويترين غريزه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 54 - 4

4 - حب نفس ، قوى ترين غريزه در انسان است .

و لو أن لكل نفس ظلمت ما فى الأرض لافتدت به

اينكه شخص معذب، حاضر است تمامى آنچه را كه در زمين است - اگر در اختيارش مى بود - جهت نجات خود، نثار كند، مى تواند بيانگر مطلب فوق باشد.

930- قياس انسان با آفرينش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 2

2 - انسان ، در مقايسه با مجموعه عالم هستى ، موجودى كوچك و ناچيزاست .

لخلق السموت و الأرض أكبر من خلق الناس

931- كاستيهاى جسد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 4 - 1

1- آگاهى خداوند ، از كاستى هايى كه زمين ، پس از مرگ در جسم آدميان ايجاد مى كند .

قد علمنا ما تنقص الأرض منهم

932- كافران و حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 1،2

1 - گمان كافران ، به برانگيخته نشدن انسان ها در قيامت

زعم الذين كفروا أن لن يبعثوا

2 - اعتقاد كافران به برانگيخته نشدن انسان ها در قيامت ، مبتنى بر گمان است ; نه يقين و علم .

زعم الذين كفروا أن لن يبعثوا

برداشت ياد شده، به اين دليل است كه ماده «زعم»، بيشتر در معناى «ظن» (گمان) و نيز درباره چيزى كه مورد ترديد بوده و اثبات نشده است، به كار مى رود.

ص: 590

933- كثرت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 28 - 5

5 - انبوهى شمار انسان ها ، فراهم آورنده زمينه تشكيك در معاد است .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

به قرينه اين كه فرموده است، خلقت نخستين شما و خلق مجددتان، براى خداوند همانند خلق يك نفر است، مى توان استفاده كرد كه چه بسا تشكيك در معاد، مربوط به فراوانى انسان ها و در هم آميختگى آنها پس از مرگ باشد.

934- كرامت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 192 - 5

5 - خردمندان ، خواستار كرامت انسانى و گريزان از خذلان و خوارى

لاولى الالباب . .. ربّنا انّك من تدخل النّار فقد اخزيته

خردمندان از آن جهت خواهان دورى از آتشند كه ورود در آتش را حاكى از خوارى و خفّت خويش در پيشگاه خداوند مى دانند و اين معنا كاشف از كرامتخواهى آنان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 3

3 - حق شنوايى و بيان حقايق و معارف دين و درك آنها ، از ملاك هاى ارزش و كرامت آدمى در پيشگاه خداوند

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

كلمه «دواب»، به معناى بهائم و يا جنبندگان، براى اشاره به اين است كه توصيف شدگان به منزله حيوانات هستند و ارزش نام انسان را ندارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 81 - 15

15- انسان ، بهره مند از لطف خاص خداوند و برخوردار از كرامت و مقام ويژه در جهان

و الله جعل لكم من بيوتكم . .. و جعل لكم من الجبال ... لعلّكم تسلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 16

ص: 591

16 - آگاهى خداوند ، به ميزان تقوا و كرامت انسان ها

إنّ أكرمكم عند اللّه أتقيكم إنّ اللّه عليم خبير

با توجّه به ارتباط «إنّ اللّه. ..» با «إنّ أكرمكم...»، برداشت بالا به دست مى آيد.

935- كظم غضب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 58 - 7

7- توانمندى انسان بر فرو خوردن خشم و كنترل احساسات خويش

و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا و هو كظيم

936- كفر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 131 - 16

16 - كفرورزى انسان ها و بى تقوايى آنان ، خارج از خواست و اختيار خداوند نخواهد بود .

و إن تكفروا فان للّه ما فى السموت و ما فى الأرض

بيان مالكيت خداوند نسبت به تمامى هستى پس از جمله «ان تكفروا»، مى تواند اشاره به اين معنا باشد كه، كفرورزى انسانها چون خارج از هستى نيست، در اختيار خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 170 - 20

20 - خداوند ، آگاه به ايمان و كفر مردمان

فامنوا خيراً لكم و إن تكفروا . .. و كان اللّه عليماً حكيماً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 29 - 11

11- برخوردارى انسان از حق انتخاب ايمان و كفر ، به معناى بى تفاوتى ايمان و كفر در فرجام اخروى او ، نيست .

فمن شاء فليؤمن و من شاء فليكفر إنّا أعتدنا للظلمين نارًا

امر در «فليكفر» براى تهديد است و جمله «إنّا أعتدنا. ..» گوياى اين معنا است كه اختيار انسان در انتخاب ايمان يا كفر، بدان معنا نيست كه او، بر انتخاب خويش، مؤاخذه و يا تشويق نخواهد شد.

ص: 592

937- كفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 18 - 4

4- كفر و حق ناباورى ، داراى ديرينه در گذشته تاريخ جن و انس

حقّ عليهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس

938- كفران اكثريت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 7

7 - بيشتر آدميان، گرفتار دامها و تزويرهاى ابليس و ناسپاس در برابر خداوند هستند.

و لاتجد أكثرهم شكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 50 - 6

6 - بيشتر مردم ، على رغم برخوردارى از نعمت هاى خداوند ، دچار ناسپاسى و قدرناشناسى اند .

فأبى أكثر الناس إلاّ كفورًا

939- كفران انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 12

12 - آدمى به هنگام شدايد بر ناسپاسى خويش در برابر خداوند اعتراف مى كند.

لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 10

10 - انسان در برابر نعمت هاى خدا و لطف و مهربانى هاى او ، موجودى ناسپاس است .

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا . .. فلما كشفنا عنه ضرّه مرّ كأن لم يدعنا إلى ضرّ م

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 21 - 3،8

3 - انسان ، موجودى ناسپاس در برابر نعمت هاى خداوند

ص: 593

و إذا أذقنا الناس رحمة . .. إذا لهم مكر فى ءاياتنا

مفهوم آيه اين است كه: انسانها به جاى شكر و سپاسگزارى در برابر نعمتهايى كه به ايشان عطا كرده ايم، با آيات و نشانه هاى ما به نيرنگورزى و توطئه برخاستند.

8 - انسان ، موجودى ناسپاس در برابر نعمت بعثت پيامبران و تعليمات الهى آنان

و إذا أذقنا الناس رحمة . .. إذا لهم مكر فى ءاياتنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 23 - 2،3

2 - مردم پس از رهايى از اضطرار و خطر مرگ ، پيمان خود را با خدا مى شكنند و به ناسپاسى و تجاوز از حق مى پردازند .

لئن أنجيتنا من هذه لنكوننّ من الشكرين. فلما أنجيهم إذا هم يبغون فى الأرض بغير ال

3 - انسان ، موجودى ناسپاس در برابر دستگيرى هاى خداوند

فلما أنجيهم إذا هم يبغون فى الأرض بغير الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 67 - 9

9- انسان ، موجودى بس ناسپاس و حق ناشناس

و كان الإنسن كفورًا

«كفور» صيغه مبالغه و براى مبالغه در كفران نعمت (ناديده گرفتن نعمت) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 66 - 5،6

5 - انسان ، آفريده اى بسيار ناسپاس در برابر خداوند

و هو الذى أحياكم . .. إنّ الإنسن لكفور

«كفور» صيغه مبالغه و مشتق از ريشه «كفر» است. «كفر» گاهى در مقابل ايمان به كار مى رود و گاهى در مقابل شكر. بنابراين «كفور» در جمله ياد شده، مى تواند در مقابل «شكور» (بسيار سپاس گزار) و به معناى بسيار ناسپاس باشد. هم چنين مى تواند به معناى بسيار بى ايمان باشد. برداشت فوق بر پايه احتمال اول است.

6 - شرك و بت پرستى و سرباز زدن از توحيد ، اوج ناسپاسى انسان در برابر خدا

و هو الذى أحياكم . .. إنّ الإنسن لكفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 51 - 1،5،9،10

1 - انسان ها ، به هنگام مشاهده وزش باد هاى مضر و نابودكننده مزارع ، به ناسپاسى مى گرايند .

و لئن أرسلنا ريحًا . .. يكفرون

«ريح» در مقابل «رياح» در آيه چهل و نه است. معمولاً، بادهاى سودمند، به صيغه جمع آورده مى شوند و در صورتى كه سخن از باد سوزان و مخرب باشد به صيغه مفرد مى آيد. قرينه مقابله و نيز واژه «مصفرّاً» - كه حال براى ضمير مفعولى «رأوه» است -

ص: 594

مؤيد اين نكته اند كه مراد از «ريح» بادهاى سوزان و مخرب اند.

5 - انسان ها ، به محض مشاهده باد هاى نويد بخش باران ، بدون توجّه به خدايى بودن آنها ، خوش حال مى شوند ، ولى در برخورد با باد هاى مخرّب ، ناسپاس مى گردند !

فإذا أصاب به من يشاء من عباده . .. يستبشرون ... و لئن أرسلنا ريحًا ... يكفرون

«يكفرون» به قرينه اين كه سخن از نعمت و قطع شدن آن است، كفر و ناسپاسى است.

9 - انسان ها ، با مشاهده خالى بودن ابر ها از باران ، ناسپاس مى شوند .

و لئن أرسلنا ريحًا فرأوه مصفرًّا لظلّوا من بعده يكفرون

طبق آنچه كه راغب، در مفردات اظهار داشته، ممكن است: «مصفرّاً» از ريشه «صفر» - بر وزن سفر - به معناى «خالى بودن» باشد.

10 - شادمانى ، در شرايط رفاه ، و كفر و ناسپاسى به هنگام سختى و حسرت ، حالات و صفات انسان ها است .

فإذا أصاب . .. إذا هم يستبشرون ... و لئن أرسلنا ريحًا ... من بعده يكفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 14 - 15

15 - انسان ، در معرض ناسپاسى نسبت به نعمت هاى الهى و حقوق والدين ونيازمند به تذكر است .

و وصّينا الإنسن بولديه . .. أن اشكرلى و لولديك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 32 - 12

12 - گروهى از مردم ، در برابر نعمت نجات از بلا ها و خطر هاى مرگ آفرين ، ناسپاس اند .

فلمّا نجّيهم إلى البرّ فمنهم مقتصد و ما يجحد بأيتنا إلاّ . ..كفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 17

17 - انسان ها ، شكرگزار نعمت هاى خداوند نيستند .

قليلاً ما تشكرون

به قرينه آيه بعد - كه در آن آمده است «و قالوا أءذا ضللنا. ..» - «قليلاً» مى تواند به معناى نفى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 8 - 9،13

9 - انسان در برابر نعمت ها و لطف هاى خداوند ، موجودى ناسپاس است .

و إذا مسّ الإنسن ضرّ دعا ربّه . .. ثمّ إذا خوّله نعمة منه نسى ما كان يدعوا إليه

13 - انسان ها هنگام رهايى از مشكلات و دستيابى به آسودگى ، موقعيت گذشته خود را فراموش كرده و ناسپاس مى شوند .

و إذا مسّ الإنسن ضرّ . .. ثمّ إذا خوّله نعمة منه نسى ما كان يدعوا إليه من قبل

ص: 595

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 61 - 13

13 - ناسپاسى ، رفتارى ريشه دار در انسان ها و خصلتى مشترك ميان آنان

إنّ اللّه لذو فضل على الناس و لكنّ أكثر الناس لايشكرون

تصريح به لفظ «ناس» در جمله «و لكن أكثر الناس لايشكرون» به جاى ضمير «هم» - كه به «الناس» قبل بازمى گردد - مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 6 - 1،7،10

1 - انسان ، داراى طبيعتى ناسپاس در برابر نعمت هاى خداوند

إنّ الإنسن لربّه لكنود

«ال» در «الإنسان» براى جنس است و بر استغراق افراد دلالت دارد. «كنود»، به معناى كفور است. برخى از قبايل عرب، آن را در معناى «عاصى» به كار مى برند. اسناد اين خصلت به عموم مردم، به معناى گرفتار بودن نوع انسان ها به آن است.

7 - خداوند ، در تأكيد بر ناسپاس بودن نوع انسان ها ، به اسبان تيزپاى مجاهدان سوگند ياد كرده است .

و العديت . .. إنّ الإنسن لربّه لكنود

اين آيه و دو آيه بعد كه عطف بر آن است، جواب سوگندهايى است كه در آغاز سوره آمده بود.

10 - « قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : « إنّ الإنسان لربّه لكنود » قال : لكفور الذى يأكل وحده ، و يضرب عبده و يمنع رِفْدَه ;

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) [آيه] «إنّ الإنسان لربّه لكنود» را تلاوت كرده فرمود: [«لكنود» يعنى ]ناسپاس، همان كه به تنهايى غذا مى خورد و غلام خود را مى زند و از بخشش امتناع مىورزد».

940- كفران انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 6

6 - ناسپاسى آدميان در برابر خدا آرزوى ابليس در اغواگريهاى خويش

ثم لأتينهم . .. و لاتجد أكثرهم شكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 83 - 1

1- انسان ، به هنگام برخوردارى از رفاه و نعمت هاى الهى ، به ناسپاسى و خداگريزى مى گرايد .

و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه

«نئا» به معناى «بَعُد» (دورى مى شود) است و «أعرض و نئا بجانبه» (اعراض كرد و كناره گرفت) كنايه از حق ناسپاسى و گريز از خداست.

ص: 596

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 13

13 - انسان ها در برابر نعمت ها و الطاف خداوند ، موجوداتى ناسپاس اند .

ثمّ إذا خوّلنه نعمة منّا قال إنّما أُوتيته على علم

مؤثر دانستن دانش و تلاش خود به عنوان عامل اصلى برخوردارى، نوعى ناسپاسى در برابر صاحب اصلى نعمت ها (خداوند كريم) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 51 - 1

1 - اعراض و روى گردانى انسان از خداوند ، پس از دستيابى به نعمت

و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نا بجانبه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 13،15

13 - كفران و ناسپاسى انسان ، به هنگام برخورد با كوچك ترين دشوارى در زندگى

و إن تصبهم سيّئة بما قدّمت أيديهم فإنّ الإنسن كفور

از نكره آمدن «سيّئة» - كه براى تحقير است - «كوچك ترين دشوارى» استفاده شده است.

15 - انسان ، موجودى كم ظرفيت ، كوته بين و ناسپاس است .

و إنّا إذا أذقنا . .. و إن تصبهم ... الإنسن كفور

اين كه انسان در برخورد با اندك نعمت و يا سختى، تغيير روحيه مى دهد، نشانه كم ظرفيتى او است و اين كه به امكان تغيير و تحول شرايط رفاه نمى انديشد و به آن دلخوش است، نشانگر كوته نظرى او است.

941- كفران نعمت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 34 - 13،14

13- انسان در برابر نعمت هاى بيكران الهى ، بسيار ستم پيشه و ناسپاس است .

و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنسن لظلوم كفّار

«ظلوم» و «كفّار» صيغه مبالغه است و بر كثرت و فراوانى معناى خود دلالت دارد.

14- انسان به خويشتن ستمكار و در برابر نعمت و احسان ، بسيار ناسپاس است .

و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنسن لظلوم كفّار

مقصود از «ظلوم» بودن انسان، به قرينه بيان نعمتها و داده هاى الهى به وى، ظلم به خويشتن است.

ص: 597

942- كمال انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 19

19 - فرشتگان ، ناآگاه به زمينه هاى كمال و ارزش هاى والاى انسان

إنى أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 7

7 - انسان ، داراى استعداد ها و كمالات برين

و صوّركم فأحسن صوركم

برداشت ياد شده بر اين اساس مبتنى است كه مقصود از صورت ، شامل صورت ظاهرى (شكل و شمايل) و باطنى (استعدادهاى زاينده صنايع و كمالات) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 8

8 - زيبايى و كمال ، از ويژگى هاى انسان و از نعمت هاى الهى براى او است .

خلق السموت . .. فأحسن صوركم

برداشت ياد شده از آنجا كه آيه شريفه در مقام امتنان و برشمردن نعمت هاى اعطايى به انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 12 - 16

16 - از تبار نيكان و خداپرستان بودن ، از فضايل و كمالات آدمى

و كانت من القنتين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 3

3 - انسان ، كامل ترين موجودات و ارجمندترين آفريده ها است .

لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقويم

مراد از «أحسن تقويم» - به قرينه آيه بعد - نقطه مقابل «أسفل سافلين» است; يعنى، هر انسانى در اصل خلقت خويش، از برترين نوع آفرينش برخوردار است و سقوط برخى از انسان ها به پست ترين حالت ها، عارضى و غير اصيل است.

943- كمال جسمانى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 598

14 - روم - 30 - 54 - 5،7،9،12،15

5 - بيرون آورنده انسان ها از ناتوانى دوران جنينى و نوزادى و رساننده آنها به كمال جسمانى ، خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف ثمّ جعل من بعد ضعف قوّة

7 - از ضَعف به كمال جسمانى رسيدنِ انسان ها و سپس فرتوت و ناتوان شدن آنان ، از آيه هاى خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف . .. و شيبة

9 - رسيدن انسان از مرحله ضعف و ناتوانى به توان مندى ، نشانه علم و قدرت خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف . .. و هو العليم القدير

12 - رساندن انسان ها از دوران ناتوانى جنينى و نوزادى به توان مندى دوران جوانى و سپس فرتوت ساختن آنان ، نشانه توان مندى خداوند بر باز آفرينى انسان ها درقيامت است . *

اللّه الذى خلقكم . .. يخلق ما يشاء

عبارت «يخلق ما يشاء» به قرينه آيه پنجاه - كه در آن، بر توان مندى خداوند بر معاد انسان ها، برهان اقامه شده بود - و نيز آيه پنجاه و پنج - كه درباره برپايى قيامت است - مى تواند درباره معاد و بازآفرينى انسان ها، در قيامت باشد.

15 - رساننده انسان از دوران قوّت و توان مندى به دوران ضعف و ناتوانى ، خداوند است .

اللّه الذى . .. جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

944- كمال طلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 15 - 13

13 - انسان ، شيفته ابديّت و دوستدار زندگى جاويد است .

خالدين فيها

وعده به جاودانگى، آنگاه نويد به حساب مى آيد كه انسان خواهان آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 170 - 8

8 - انسان ، موجودى خير طلب و كمال جو

يأيها الناس . .. فامنوا خيراً لكم

جمله «خيراً لكم» خيرجويى و سعادت طلبى را براى انسان مفروض و طبيعى دانسته و تنها وى را به مصداق واقعى خير و سعادت كه ايمان به قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد، رهنمون ساخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 21 - 4

4 - سوء استفاده شيطان از خصيصه كمال طلبى و منفعت جويى انسان براى گمراه سازى ايشان

و قاسمهما إنى لكما لمن النصحين

ص: 599

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 30 - 12

12 - رشد و طهارت ، مطلوب و فطرى همه انسان ها است .

ذلك أزكى لهم

جمله «ذلك أزكى لهم» به منزله تعليل است و تعليل آن گاه صحيح است كه شىء تعليل شده (رشد و پاكى) مورد پذيرش مخاطبان باشد. بنابراين مى توان گفت كه پاكى و رشد، مورد پذيرش و مطلوب همگان است و اين به سبب امرى فطرى خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 16 - 12

12 - انسان ، موجودى خير طلب و كمال جو

أنفقوا خيرًا لأنفسكم

جمله «خيراً لأنفسكم»، خيرجويى و كمال طلبى را براى انسان مفروض و طبيعى دانسته و تنها وى را به مصداق هاى واقعى خير و سعادت (انفاق و. ..) رهنمون ساخته است.

945- كمى شكر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 78 - 5

5 - شكرگزارى اندك انسان ، در برابر نعمت شنوايى ، بينايى و ادراكى خويش

أنشأ لكم السمع . .. قليلاً ما تشكرون

«ما» در «قليلاً ما» مفيد تقليل است. بنابراين «قليلاً ما» بيانگر تقليل بعد از تقليل است.

946- كوته بينى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 15

15 - انسان ، موجودى كم ظرفيت ، كوته بين و ناسپاس است .

و إنّا إذا أذقنا . .. و إن تصبهم ... الإنسن كفور

اين كه انسان در برخورد با اندك نعمت و يا سختى، تغيير روحيه مى دهد، نشانه كم ظرفيتى او است و اين كه به امكان تغيير و تحول شرايط رفاه نمى انديشد و به آن دلخوش است، نشانگر كوته نظرى او است.

ص: 600

947- كودكى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 6 - 2

2 - آفرينش انسان از خاك ، رشد مرحله به مرحله او در رحم ، صعود تدريجى از طفوليت ( مرحله ضعف جسمى و عقلى ) به اوج جوانى و نزول تدريجى از اوج بتوانايى ( جوانى ) به حضيض ناتوانى ( كهولت و پيرى ) ، جلوه هاى ربوبيت خدا و يگانگى او

فإنّا خلقناكم من تراب . ..لكيلا يعلم من بعد علم شيئًا ... ذلك بأنّ اللّه هو الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 54 - 2،4

2 - مراحل مختلف حيات انسان ، از كودكى تا پيرى ، به دست خداوند است .

اللّه الذى خلقكم من ضعف ثمّ جعل من بعد ضعف قوّة ثمّ جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

4 - سير مراحل زندگى آدمى ، از كودكى تا پيرى ، تخلف ناپذير و غير قابل تغيير است .

خلقكم من ضعف ثمّ جعل من بعد ضعف قوّة ثمّ جعل من بعد قوّة ضعفًا و شيبة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 7

7 - منحنى صعود انسان در حيات دنيوى ، از طفوليت آغاز مى شود و در نقطه اوج جوانى پايان مى پذيرد .

ثمّ يخرجكم طفلاً ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا

948- كيفر اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 7 - 5

5 - جن ، همچون انسان ، داراى تكليف و مورد بازخواست خدا و كيفر و پاداش در قيامت

و أنّهم ظنّوا كما ظننتم أن لن يبعث اللّه أحدًا

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه مبعوث شدن انسان ها در قيامت، بيانگر كيفر و پاداش و حسابرسى آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 11 - 1

1 - مشاهده نامه اعمال در قيامت ، مايه آگاهى به كردار ها و پيش بينى كيفر ها است .

و أمّا من أُوتى . .. فسوف يدعوا ثبورًا

ص: 601

949- كيفر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 51 - 1

1- تغيير و تبديل نظام كنونى آسمان ها و زمين به نظام ديگر در آستانه برپايى قيامت ، به منظور كيفر و پاداش انسانهاست .

يوم تبدّل الأرض غير الأرض . .. و برزوا لله ... ليجزى الله كلّ نفس ما كسبت

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «ليجزى» متعلق به «برزوا» در آيه 48 باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 28 - 1

1 - هدفمند بودن آفرينش جهان ، مقتضى برپايى قيامت به منظور كيفر بندگان و يا پاداش به آنان

و ما خلقنا السماء . .. بطلاً... أم نجعل الذين ءامنوا و عملوا الصلحت

يادآورى برابر نبودن سرنوشت مؤمنان با مفسدان، پس از طرح مسأله بى هدف نبودن آفرينش جهان، مى رساند كه اگر مؤمنان و مفسدان يكسان باشند، لازم مى آيد كه جهان آفرينش بى هدف باشد و چون جهان آفرينش هدفمند است، پس بايد سرنوشت اين دو گروه يكسان نباشد. و از آن جايى كه در دنيا يكسان زندگى مى كنند، پس بايد جهان ديگرى (رستاخيز) باشد كه با آنان برخورد متفاوت و متناسب شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 32 - 4

4 - جن ، همانند انسان داراى مسؤوليت و كيفر و پاداش در آخرت

سنفرغ لكم أيّه الثقلان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

950- كيفر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 12

12 - همه انسان ها ، براى كيفر و پاداش به سوى خدا بازمى گردند .

فإلينا يرجعون

951- كيفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 5 - 4

4 - رسيدگى نهايى به كار مردمان و تعيين كيفر و پاداش براى آنان ، از شؤون خداوند

ص: 602

و إلى اللّه ترجع الأُمور

در صورتى كه مراد از«الأمور» كارهاى مربوط به انسان ها باشد; آيه شريفه به فلسفه قيامت و حضور مردم در پيشگاه خداوند، جهت محاسبه اعمال و مشخص شدن فرجام نهايى شان اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 26 - 3

3 - حساب رسى و كيفر و پاداش بندگان ، مهم ترين خصوصيت معاد و فلسفه برپايى قيامت

و الذين يصدّقون بيوم الدين

مطلب ياد شده، از تعبير «يوم الدين» درباره قيامت، به دست مى آيد.

952- كيفيت حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 12

12 - « عن ابن عمر قال : تلا رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) هذه الآية « يوم يقوم الناس لربّ العالمين » قال : كيف بكم إذا جمعكم اللّه كما يجمع النبل فى الكنانة خمسين ألف سنة لاينظر إليكم ;

از [عبداللّه]بن عمر نقل شده كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آيه «يوم يقوم الناس لربّ العالمين» را تلاوت كرد و فرمود: چگونه خواهيد بود آن زمان كه خداوند شما را گردآورد، همان گونه كه تيرها را در جعبه تيردان گرد آورند و پنجاه هزار سال [به همين صورت فشرده جمع باشيد] و خدا به شما نظر نكند».

953- كيفيت خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 1

1 - خداوند با گرفتن هر يك از انسان ها از صلب پدرانشان ، آنان را به صحنه وجود آورد .

و إذ أخذ ربك من بنى ءادم من ظهورهم ذريتهم

«ذرية» به معناى نسل است. «ظهر» (مفرد «ظهور») به معناى پشت است كه از آن به صلب تعبير مى شود. ضمير در «ظهورهم» به بنى آدم برمى گردد و «من ظهورهم» بدل براى «من بنى ءادم» است. أخذ نسل بنى آدم از صلب آنان به معناى آفرينش نسل آدمى از صلب پدرانشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 3،5

3- خلقت اوّليه انسان ، به تدريج انجام گرفته است .

ص: 603

إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون . فإذا سوژيته و نفخت فيه من روحى

5- خلقت بدن انسان ، مقدم بر روح اوست .

إنى خلق بشرًا من صلصل من حمإ مسنون . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

برداشت فوق، مبتنى بر اين احتمال است كه ذكر «نفخت» پس از ذكر تسويه بدن، ممكن است اشاره به تقدم خلقت بدن بر روح داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 67 - 6

6- « عن مالك الجهنى قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه تعالى « أوَلا يذكر الإنسان أنّا خلقناه من قبل و لم يك شيئاً » . . . فقال : « لامقدّراً و لامكوّناً ;

از مالك جهنى نقل شده كه گفت: از امام صادق(ع) در باره سخن خداى تعالى «أوَلا يذكر الإنسان أنّا خلقناه من قبل و لم يك شيئاً» سؤال كردم، فرمود: [انسان ]نه در تقدير خلقت بود و نه به وجود آمده بود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 1 - 2

2 - پيدايش انسان در زمين ، داراى روند تكاملى بود و با پشت سر گذاشتن دورانى دراز ، به تدريج چهره انسانى يافت .

لم يكن شيئًا مذكورًا

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه مفاد جمله «لم يكن شيئاً مذكوراً» چنين باشد: انسان در برهه اى از زمان چيزى بود; ولى آن چيز هنوز قابليت نام انسان را نداشت; بلكه به تدريج تكامل يافته و چهره انسانى پيدا كرد.

954- گرايش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 216 - 2،6،7،21

2 - جنگ و خونريزى ، امرى ناخوشايند براى انسان

كتب عليكم القتال و هو كُره لكم

6 - خوشايندى و ناخوشايندى انسان ، ملاك خير و شر نيست .

و عسى ان تكرهوا شيئاً و هو خير لكم

7 - خوشايندى و ناخوشايندى انسان ، نبايد مانع انجام يا ترك احكام الهى شود .

كتب عليكم القتال و هو كره لكم و عسى ان تكرهوا شيئاً و هو خير لكم و عسى ان

21 - لزوم رضايت به مقدّرات الهى ، على رغم ميلِ نفسانى خود

عسى ان تكرهوا شيئاً و هو خير لكم

رسول اللّه (صلی الله علیه و آله): . .. ارض عن اللّه بما قدّروا ان كان خلاف هواك ... فانّه مثبت فى كتاب اللّه ... قال: «و عسى ان تكرهوا شيئاً»

_______________________________

ص: 604

تفسير طبرى، ج 2، ص 201 ; الدر المنثور، ج 1، ص 587.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 35

35 - آزمايش هاى الهى براى آشكار نمودن گرايش هاى درونى مردمان است ; نه اطّلاع يافتن خداوند از آنچه در درون ايشان مى گذرد .

و ليبتلى اللّه ما فى صدوركم . .. و اللّه عليم بذات الصّدور

جمله «و اللّه عليم . .. » اين حقيقت را بازگو مى كند كه آزمايش الهى در جنگ اُحد «صرفكم عنهم» براى اين نبود كه خداوند مؤمن واقعى را از غير آن تشخيص دهد، چرا كه خداوند به آنچه در سينه ها مى گذرد آگاه است ; بنابراين آزمايش الهى براى آشكار نمودن درون افراد خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 178 - 7

7 - آدمى ، همواره در پى خير و سعادت خويش است .

و لا يحسبنّ الّذين كفروا انّما نملى لهم خير لانفسهم

كافران از آن جهت عمر طولانى در دنيا را مى پسندند كه آن را براى خويش امرى خير و نيكو مى پندارند. بنابراين در پى سعادت خويشند ; گر چه مصداق واقعى آن را تشخيص نداده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 67 - 7

7 - دلبستگى انسان ها به مظاهر ناپايدار دنيا

تريدون عرض الدنيا و اللّه يريد الأخرة

فعل مضارع «تريدون» حاكى از استمرار است و دلالت بر اين دارد كه اين صفت (تلاش براى دنيا) با انسان عجين شده است. تعبير از كالا و متاع دنيوى به «عرض الدنيا»، اشاره به ناپايدارى مواهب دنيايى است. زيرا «عرض» به معناى چيز ناپايدار است.

955- گرايشهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 61 - 9

9 - گرايش طبيعى انسان به بهره بردارى از زمين

فادع لنا ربك يخرج لنا مما تنبت الأرض

بنى اسرائيل، از تنوع نداشتن غذا شكايت داشتند و در تقاضاى خويش قيد كردند كه تنوع غذاها، از روييدنيهاى زمين باشد. اين نشان مى دهد كه آدمى به بهره بردارى از زمين علاقه مند است و به آن گرايش دارد.

ص: 605

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 14 - 6،9

6 - شيفتگى مردمان نسبت به چهارپايان ( دامدارى ) و كشاورزى و توليد ( امكانات مادى )

زيّن للنّاس حبّ الشّهوات . .. الانعام و الحرث

9 - گرايش هاى طبيعى انسان ، مورد سوء استفاده عوامل گمراه كننده

زيّن للنّاس حبّ الشّهوات

بنابراينكه فاعل محذوف از «زيّن»، شيطان باشد، كه او يكى از عوامل گمراهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 15 - 13

13 - انسان ، شيفته ابديّت و دوستدار زندگى جاويد است .

خالدين فيها

وعده به جاودانگى، آنگاه نويد به حساب مى آيد كه انسان خواهان آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 26 - 13

13 - حكومت و حاكميت ، دلبستگى آور است .

و تنزع الملك ممن تشاء

«نزع»، به معناى كندن است و كندن، مسبوق به اتصال دو چيز با يكديگر است كه در مورد حكومت، از آن تعبير به «دلبستگى» مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 31 - 7

7 - بهره گيرى قرآن از عواطف و محبّت ها ، براى وادار نمودن به عمل

قل ان كنتم تحبون اللّه فاتبعونى يحببكم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 32 - 10

10 - گرايش انسان به جلب محبّت الهى *

يحببكم اللّه . .. فان اللّه لا يحب الكافرين

آنچه به عنوان پاداش براى تشويق به انجام عملى وعده مى دهند; بر اين اساس است كه تشويق شونده نسبت به آن علاقمند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 36 - 13

13 - علاقه انسان ، به سعادتمندى نسل خويش

ص: 606

و انّى اعيذها بك و ذريّتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 27 - 29

29 - وجود زمينه هاى گرايش به خير و شر در انسان از آغاز آفرينش

قال لاقتلنك . .. انما يتقبل اللّه من المتقين

با توجه به اينكه هابيل و قابيل هر دو فرزندان آدم بودند، لكن راههاى متضادى را برگزيدند، معلوم مى شود گرايشهاى درونى انسانها متفاوت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 30 - 7

7 - انسان ، داراى دو نيروى متضاد ( دعوت كننده به گناه و بازدارنده از آن ) در نهاد خويش

فطوعت له نفسه قتل اخيه

چنانچه «تطويع» به معناى تسهيل باشد، بيانگر آن است كه نيرويى در درون قابيل وى را از ارتكاب قتل باز مى داشته، ولى در نهايت هواى نفس بر آن نيروى بازدارنده غلبه كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 9

9 - قلب ، كانون ايمان و گرايش هاى اعتقادى انسان

و لم تؤمن قلوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 40 - 1،3

1 - توجه به خداى يگانه، نداى فطرت همه انسانها

قل أرءيتكم . .. أغير اللّه تدعون

استفهام در جمله «أرءيتكم»، استفهام تقريرى و بيانى بر اين مضمون است كه آدمى را چاره اى جز اعتراف به يگانگى خداوند در خلق و امر نيست.

3 - بيدارى و بروز فطرت خداجو و توحيدى انسان به هنگام رويارويى با عذاب الهى

قل أرءيتكم إن أتيكم عذاب اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 41 - 1

1 - گرايش همه انسانها، حتى مشركان، در سختيها و شدايد به خداى يگانه

بل إياه تدعون

ص: 607

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 43 - 9

9 - انسان داراى گرايش فطرى به سوى نيكيها و زيباييهاست.

و زين لهم الشيطن ما كانوا يعملون

حركت انسان به دنبال شيطان، پس از زينت و زيبا جلوه دادن اعمال، بيانگر اين نكته است كه آدمى زيباييها را مى طلبد و خواهان حركت به دنبال آن است. از اين روست كه شيطان همان زشتيها را زيبا جلوه مى دهد و آدمى را مى فريبد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 48 - 9

9 - گرايش فطرى انسان به تحصيل امنيت خاطر و آسايش روان

فمن ءامن و أصلح فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون

تكيه بر دستاورد امنيت خاطر در رسالت پيامبران، گوياى ريشه دار بودن چنين خواسته اى در آدميان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 13

13 - بررسى و تأمل در مورد گرايشها و انگيزه هاى فطرى آدمى، منبعى براى شناخت

من ينجيكم . .. تدعونه تضرعا و خفية لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 70 - 4

4 - التزام به دين الهى، امرى فطرى و آميخته با فطرت آدمى است.

و ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا

انتساب دين به كافران (دينهم) حكايت از آن دارد كه دينى براى آنان فرض شده است. بنا بر يك احتمال اين دين همان نداى فطرت است كه آنان را به توحيد و تدين فرامى خواند ; چنانكه صاحب الميزان فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 76 - 9

9 - گرايش و محبت فطرى انسان به خداوند افول ناپذير و جاويد است.

فلما أفل قال لا أحب الأفلين

جمله «لا أحب . .. » - كه بيشتر جنبه عاطفى و روانى دارد تا جنبه استدلالى - مى تواند عنايت به موضوع فطرى بودن گرايش به موجود زوال ناپذير و همچنين گريز از زوال پذير به عنوان «رب» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 95 - 9

9 - گرايش به توحيد امرى فطرى و معقول، و شرك پندارى دور از حقيقت و موجب شگفتى است.

ص: 608

ذلكم الله فأنى تؤفكون

در مفردات راغب آمده است كه «افك» به معناى دروغ و نيز هر چيزى است كه در غير مجرا و مسير صحيح خود قرار گرفته باشد. جمله «فأنى تؤفكون» در عين استفهام همراه با تعجب، بر انحراف و دروغ بودن شرك و در نتيجه بر حقانيت و راستى توحيد اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 108 - 14

14 - انسان فطرتاً به زيباييها گرايش دارد.

كذلك زينا لكل أمة عملهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 122 - 10

10 - زيبا پنداشتن اعمال و افكار از مهمترين عوامل انگيزش آدمى است.

كذلك زين للكفرين ما كانوا يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 135 - 6

6 - انسان، جوينده فرجام نيك و پوينده مسيرى است كه آن را سعادت مى پندارد.

اعملوا . .. فسوف تعلمون من تكون له عقبة الدار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 42 - 7

7 - انسان ها خواهان سعادت هميشگى و عمرى جاودانه اند .

هم فيها خلدون

وعده به پاداش در صورتى مؤثر و ترغيب كننده آدمى است كه وى خواهان آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 58 - 13

13 - گرايش انسان به شكرگزارى از خدا ، هدف بيان هاى گوناگون آيات الهى

كذلك نصرف الأيت لقوم يشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 59 - 7

7 - انسان ها از ديرباز برخوردار از روحيه گرايش به معبود و پرستش آن

يقوم اعبدوا اللّه ما لكم من إله غيره

ص: 609

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 73 - 8

8 - انسان ها از ديرباز برخوردار از روحيه پرستش بودند .

قال يقوم اعبدوا اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 8،27

8 - انسان از گذشته هاى دور تاريخ برخوردار از روحيه پرستش بود .

قال يقوم اعبدوا اللّه ما لكم من إله غيره

27 - گرايش طبيعت مردم به صلاح و رعايت عدالت در امور اقتصادى است .

و لاتفسدوا فى الأرض بعد إصلحها

آنچه در برداشت فوق آمده احتمالى است كه درباره «بعد إصلحها» گفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 72 - 4

4 - تمايل طبيعى و غريزى انسان به بوستان ، آب ، خانه هاى دلپذير و جاودانگى ، وسيله اى در جهت گرايش دادن وى به ارزش هاى معنوى

وعد اللّه المؤمنين و المؤمنت جنت تجرى

با توجه به اينكه خداوند، همين گرايشهاى طبيعى را وسيله هدايت انسانها و سوق دادن آنان به كسب ارزشها قرار داده است، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 116 - 8

8 - گرايش طبيعى انسان ها به قدرتى فراتر و نيرومند ، براى اتكا به او

و ما لكم من دون اللّه من ولىّ و لانصير

اينكه خداوند فرموده است: «براى شما جز او يار و سرپرستى نيست»، مبتنى بر وجود خصلت يارطلبى و استمداد و اتكا به مبدأ قدرت در انسانها مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 50 - 9

9- انسان از ديرباز ، برخوردار از روحيه پرستش و گرايش به معبود

اعبدوا الله ما لكم من إله غيره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 610

8 - هود - 11 - 61 - 9،15

9- انسان ، از ديرباز برخوردار از روحيه پرستش و گرايش به معبود

ما لكم من إله غيره

15- خداوند ، توان و استعدادِ آباد كردن زمين را به آدميان عطا كرده و ايشان را به سوى آبادانى گرايش داده است .

واستعمركم فيها

استعمره فيه، يعنى: «جعله يعمره; وى را آبادكننده آن قرار داد» (لسان العرب). بر اين اساس «استعمركم فيها» چنين معنا مى شود: خداوند شما را اين گونه قرار داده و آفريده است كه زمين را آباد سازيد; يعنى، توان آبادسازى زمين را به شما عطا كرده و نياز به آن را در شما ايجاد كرده است تا همواره به سمت آبادسازى زمين در حركت باشيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 84 - 10

10- انسان ، از ديرباز برخوردار از روحيه پرستش معبود و گرايش به آن بود .

اعبدوا الله ما لكم من إله غيره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 13

13- گرايش انسان به زيباييها

بل زيّن للذين كفروا مكرهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 39 - 8

8- گرايش به زيبايى ها ، از جمله گرايش هاى انسانهاست .

لأزيننّ لهم

از اينكه ابليس، از طريق تزيين اعمال به گمراهى انسانها مى پردازد، به دست مى آيد كه انسانها به زيبايى و زينت علاقه مند هستند و اين علاقه مندى باعث و انگيزه آنها در رفتارشان مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 6 - 2

2- انسان ، موجودى زيباپسند است .

و لكم فيها جمال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 14 - 6

6- گرايش انسان ها به زيبايى و تزيين با زيورآلات

تستخرجوا منه حلية تلبسونها

ص: 611

فعل مضارع «تلبسونها» حكايت از واقعيت خارجى مى كند و آن استفاده از زيورآلات است. از طرفى، تزيين جزء نيازهاى ضرورى انسان نيست و در عين حال در كنار آن نيازها ذكر شده است و اين حكايت از حقيقت ياد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 63 - 5

5- گرايش و تمايل انسان به زيبايى و گريز از زشتى

فزيّن لهم الشيطن أعملهم

از اينكه شيطان اعمال زشت مردم را تزيين كرد و آنان را به وسيله همان عمل گمراه ساخت، نشان دهنده نكته فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 95 - 13

13- انسان ، مجذوب ارزش هاى برتر است .

إنما عند الله هو خير لكم إن كنتم تعلمون

برداشت فوق، به خاطر اين است كه خداوند با نماياندن ارزشهاى برتر، انسان را به سوى ارزشهاى واقعى راهنمايى كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 11 - 1،2

1- انسان ، شرّ و بدى را چونان خير و خوبى ، طالب و خواستار است .

و يدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخير

مراد از «دعا» مطلق درخواست است اعم از اينكه به لفظ دعا باشد و يا به غير آن.

2- خيرطلبى در انسان ، اصيل و در پى شرّ بودنش ، تبعى و غير اصيل است .

و يدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخير

برداشت فوق از تشبيه شرخواهى انسان به طالب خير بودنش استفاده گرديده است; يعنى، همان طور كه انسان همواره و به طور طبيعى و اصيل طالب خير است، به دنبال شر هم خواهد رفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 3 - 4

4- بهره گيرى قرآن از گرايش هاى انسان ( گرايش به ابديت ) در ترغيب به ارزش هاى معنوى ، بهره مى گيرد .

يبشّر المؤمنين الذين يعملون الصلحت أنّ لهم أجرًا حسنًا . مكثين فيه أبدًا

روشن است كه تمايل به جاودانگى، در نهاد انسان ها وجود دارد و قرآن مجيد، از همين علاقه ها، براى سوق دادن آدمى به سوى ارزش ها، بهره بردارى كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 13

13- گرايش به زيبايى ها ، در سرشت انسان نهفته است .

ص: 612

جعلنا ما على الأرض زينة لها لنبلوهم

آفرينش زيبايى ها به منظور آزمايش انسان، در صورتى معنا خواهد داشت كه گرايش به زيبايى در وجود انسان نهفته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 6 - 3

3 - استفاده از گرايش هاى درونى انسان ها براى تحريك آنان به تلاش و كوشش در راه خدا ، از جمله روش هاى هدايتى قرآن است .

و من جهد فإنّما يجهد لنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 22 - 8

8 - انسان ها ، داراى گرايشى درونى به قدرتى برتر جهت انتخاب ولىّ و ياورند .

و ما لكم من دون اللّه من ولىّ و لانصير

نفى مطلق غيرخدا براى ولايت و ياورى، مبتنى بر وجود خصلت يارطلبى و اتكا به ولىّ برتر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 38 - 12

12 - انسان ها ، طبعاً ، به زيبايى و خوبى گرايش دارند .

و زيّن لهم الشيطن أعملهم

اين كه شيطان، كارهاى ناروا را خوب جلوه مى دهد، تا مردم را از راه خدا باز دارد، حكايت از اين حقيقت مى كند كه مردم، به زيبايى و خوبى گرايش دارند و شيطان از اين گرايش، استفاده مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 21 - 19

19 - گرفتار آمدن به فرجامى فلاكت بار ، ناخوشايند انسان ها و حتّى حق ناپذيران است .

أوَ لو كان الشيطن يدعوهم إلى عذاب السعير

همزه استفهام انكارى، حكايت كننده اين معنا است كه حق ناپذيران نيز از چنين فرجامى اِبا دارند و در صورتى كه متوجه بشوند كه گرفتار آتشى همواره شعلهور خواهند بود، از كارى كه منجر به ورود در آتش ياد شده بشود، خوددارى مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 8 - 5

5 - گرايش و تمايل انسان به زيبايى و گريز وى از زشتى

أفمن زيّن له سوء عمله فرءاه حسنًا

از اين كه شيطان براى گمراه كردن مردم، از راه زيبا جلوه دادن اعمال زشت آنان وارد مى شود، مى توان مطلب ياد شده را استنباط كرد.

ص: 613

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 12 - 7

7 - گرايش انسان ها به زيبايى و تزيين با زيورآلات

و تستخرجون حلية تلبسونها

آيه شريفه در صدد گزارش از يك واقعيت خارجى است و آن استفاده مدام انسان ها از زيورآلات دريايى است. اين كار حكايت از تمايل و گرايشى است كه در درون انسان ها وجود دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 25 - 6

6 - گرايش درونى انسان به زيبايى ها

فزيّنوا لهم . .. و حقّ عليهم القول

از اين كه اعمال ناشايست انسان ها را برايشان خوب و نيك جلوه مى دادند، مى توان استفاده كرد كه طبيعت انسان از بدى گريزان است و به خوبى تمايل دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 30 - 2

2 - گرايش هاى مادى و معنوى انسان ، متأثر از محدوده ديد و بينش او است .

و لم يرد إلاّ الحيوة الدنيا ذلك مبلغهم من العلم

عبارت «ذلك مبلغهم. ..»، مى تواند جنبه تعليلى براى دنيامدارى مشركان داشته باشد; يعنى، چون آنان از درك معارف معنوى عاجزاند، بنابراين تمامى همت خويش را در دنيا و مظاهر آن خلاصه كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 1 - 3

3 - انسان ، مجذوب رحمت است .

الرحمن

با توجه به اين كه خداوند در مقام جلب توجه انسان ها رحمت خود را به آنان يادآور شده است، استفاده مى شود كه انسان بيش از هر چيز، مفتون لطف و رحمت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 5 - 3،5

3 - منشأ انكار معاد ، تمايل انسان به فسق و فجور است ; نه وجود شبهه اى علمى .

أيحسب الإنسن ألّن نجمع عظامه . .. بل يريد ألإنسن ليفجر أمامه

5 - گرايش به فسق و فجور ، از تمايلات طبيعى انسان ها است .

بل يريد الإنسن ليفجر أمامه

ص: 614

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 6 - 3

3 - گرايش طبيعى انسان به فسق و فجور ، زمينه پرسش هاى انكارآميز او درباره قيامت .

بل يريد الإنسن ليفجر أمامه . يسئل أيّان يوم القيمة

جمله «يسئل أيّان. ..» استيناف بيانى و در مقام تعليل و تفسير «بل يريد الإنسان ليفجر...» است; يعنى، پرسش انكارآميز انسان، برخاسته از گرايش او به فسق و فجور است; چرا كه اگر قيامت را بپذيرد، نمى تواند به فسق و فجور متمايل گردد. ازاين رو براى ادامه راه فسق و فجور خويش، قيامت را انكار كرده و به تمسخر مى گيرد.

956- گسترش نسل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 79 - 2

2 - گسترش تدريجى نسل بشر در روى زمين ، پس از پيدايش نوع آن

و هو الذى ذرأكم فى الأرض

برداشت فوق، با توجه به معناى «ذرأ» (پراكندن) استفاده مى شود.

957- گفتگوى خدا با انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 118 - 17

17 - سخن گفتن خدا با عموم مردم ، انتظارى سخيف و امرى نامعقول است .

قال الذين لايعلمون لولا يكلمنا اللّه أو تأتينا ءاية . .. قد بيّنّا الأيت لقوم يو

پاسخ ندادن خداوند به اعتراض نخست مشركان (لولا يكلمنا اللّه) مى تواند اشاره به سخافت آن باشد; يعنى، اين درخواست و اعتراض آن چنان نا به جاست كه حتى شايسته پاسخگويى نيز نيست.

958- گمراهترين انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 5 - 1

1- عبادت گران غير خدا و حاجت طلبان از درگاه غير او ، گمراه ترين وسرگشته ترين انسان ها

و من أضلّ ممّن يدعوا من دون اللّه من لايستجيب له

ص: 615

959- گمراهى اكثريّت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 62 - 7،12

7- سوگند ابليس براى به دست گرفتن زمام امور و منحرف ساختن فرزندان آدم ( ع ) - جزاندكى از آنان - در صورت مهلت خداوند به وى تا روز قيامت

لئن أخّرتن إلى يوم القيمة لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

12- ابليس ، على رغم سوگند و تصميم قطعى بر گمراه كردن ذريه آدم ( ع ) ، بر ناتوانى خويش از تسلط بر گروه اندكى از آنان اعتراف كرد .

لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

960- گمراهى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 40 - 3

3- همه انسان ها ، حتى بندگان خالص خدا ، در معرض فريب و آراسته نمودن زشتى ها توسط ابليس

لأغوينّهم أجمعين . إلاّ عبادك منهم المخلصين

جمله «إلاّ عبادك منهم المخلصين» استثنا از جمله «لأغوينّهم أجمعين» است نه جمله «لأزيننّ لهم . ..» ;يعنى، ابليس از گمراهى بندگان خالص خدا ناتوان است، ولى به سراغ همه مى رود و درصدد وسوسه همگان برمى آيد. گفتنى است آيه 200 سوره «اعراف» -كه درباره وسوسه گرى شيطان براى پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) است - مؤيد همين حقيقت است (و إما ينزغنّك من الشيطان نزغ فاستعذ بالله).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 82 - 3

3 - گمراه كردن همه انسان ها ، هدف و فلسفه مهلت خواهى ابليس از خداوند بود .

قال ربّ فأنظرنى إلى يوم يبعثون . قال فإنّك من المنظرين ... قال فبعزّتك لأغوينّهم

از اين كه ابليس، پس از مهلت خواهى از خداوند و پذيرش اين خواسته از سوى او، اعلام كرد كه بر گمراه كردن مردم مصمم گشته است; مى توان به دست آورد كه هدف اصلى او از اين درخواست، همان گمراه سازى بنى آدم بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 21 - 2

2 - هدايت شدن يا گمراه گشتن مردمان ، خارج از قلمرو توانايى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ص: 616

قل إنّى لا أملك لكم ضرًّا و لا رشدًا

«ضرّ» در مقابل «نفع» و «رشد» در مقابل «غىّ» است و در اين آيه، هر يك از آن دو واژه - به لحاظ معنا - مى تواند قرينه براى ديگرى باشد; يعنى، «ضرّ» قرينه باشد كه مقصود از «رشد»، ضلالت است و «ضرّ» قرينه بر اين باشد كه مراد از «رشد»، نفع است.

961- گناه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 41 - 2

2 - مشخص و محرز بودن گناهان جن و انس در قيامت ، بدون بازجويى

فيومئذ لايسل عن ذنبه إنس و لاجانّ . .. يعرف المجرمون بسيمهم

962- گناه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 7

7- خداوند از تمامى گناهان بندگانش باخبر و بر همه آنها آگاه و ناظر است .

و كفى بربّك بذنوب عباده خبيرًا بصيرًا

963- گناه و طبع انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 10 - 2

2 - گناه پيشگى ، برخلاف طبيعت نفس انسان است .

دسّيها

راغب در «مفردات» اكراه را در معناى «دسّ» دخيل مى داند. بنابراين، نفس به وارد شدن در گناه، رغبتى ندارد.

964- گناهان انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 58 - 10

10 - خداوند ، بر احوال بندگان و به گناهان آنان ، آگاهى كامل دارد .

ص: 617

و كفى به بذنوب عباده خبيرًا

965- گواه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 5

5 - مسلمانان ، گواه بر اعمال ساير مردمان و پيامبر گواه بر اعمال مسلمانان است .

لتكونوا شهداء على الناس و يكون الرسول عليكم شهيداً

در اينكه مراد از «شهداء» و «شهيد» در آيه شريفه چيست، چند نظر ابراز شده است، از جمله گواهى بر اعمال است; يعنى، امت اسلامى و يا گروهى از آنان اعمال ديگر امتها را مشاهده مى كنند و در قيامت بر آن شهادت مى دهند و پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز ناظر اعمال مسلمانان است و در آخرت بر آن شهادت مى دهد.

966- گواه فطرت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 3

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شهادت دهنده و تأكيدكننده بر درستى ادراكات عقلى و گرايش فطرى انسان *

إنّا أرسلنك شهدًا و مبشّرًا

برداشت بالا بدان احتمال است كه منظور از «شاهداً»، شهادت دادن به درستى ازرش هايى باشد كه انسان با عقل و فطرت آن را درك كرده يا مى تواند درك كند. قرينه بر درستى اين احتمال، تقدم «شاهداً» بر «مبشّراً و نذيراً» است; چه اين كه اول بايد ارزش تبيين گردد; سپس بر اجراى آن تأكيد شود.

967- گواهان اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 21 - 1

1- حضور يكايك انسان ها در صحنه قيامت ، همراه با دو مأمور پيش برنده و گواه

و جاءت كلّ نفس معها سائق و شهيد

968- لذايذ اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 618

18 - قمر - 54 - 54 - 4

4 - انسان در حيات اخروى ، داراى تمايلات و لذت هاى مادى

إنّ المتّقين فى جنّ-ت و نهر

از اين كه خداوند وعده به «جنّات» و «نهر» داده است، استفاده مى شود كه انسان در آخرت نيز از مظاهر طبيعى لذت خواهد برد.

969- لذايذ انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 16

16 - انسانها از گمراه شدن توسط جنيان لذت و بهره مى برند.

و قال أولياؤهم من الإنس ربنا استمتع بعضنا ببعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 71 - 12

12 - لذت هاى چشم ، از برجسته ترين لذت هاى انسان است . *

و تلذّ الأعين

برداشت ياد شده بنابراين احتمال است كه «تلذّ الأعين» از باب ذكر خاص پس از عام بوده و براى بيان اهميت لذت هاى چشم آورده شده باشد.

970- لذتهاى اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 15 - 12

12- انسان ، در حيات اخروى همانند دنيا ، داراى نياز ها و لذت هاى مادى

فيها أنهر من ماء . .. من لبن ... من خمر ... من عسل مصفًّى و لهم فيهامن كلّ الثم

توصيف ها و ترغيب هاى خداوند به امورى چون نهرهاى آب گوارا، شير، شراب و عسل مى رساند كه انسان ها در آخرت از اين امور مادى، لذت مى برند و بدين لذت ها نيازمنداند.

971- لغزش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 619

4 - نساء - 4 - 119 - 23

23 - آدمى بر سر دو راهى پذيرش ولايت خداوند و يا پذيرش ولايت شيطان

و من يتخذ الشيطن ولياً من دون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 4 - 4

4 - انسان ها ، حتى مؤمنان حقيقى ، در معرض لغزش و نيازمند مغفرت خداوند *

أولئك هم المؤمنون حقا لهم . .. مغفرة و رزق كريم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 33 - 18

18 - هشدار خداوند به قرار داشتن انسان در معرض عوامل متعدّد انحراف آفرين

فلاتغرّنّكم الحيوة الدنيا و لايغرّنّكم باللّه الغرور

972- لغزش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 48

48- همه انسان ها حتى مؤمنان ، در معرض لغزش و نيازمند مغفرت الهى

وعد اللّه الذين . .. مغفرة

اين كه خداوند، به مؤمنان داراى عمل صالح نويد مغفرت داده است; در حقيقت مى نماياند كه بعضى از لغزش ها، براى همگان متوقع است و در صورت حفظ ايمان و عمل صالح، قابل جبران و بخشش است.

973- لغزشگاه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 5 - 4

4 - دنيا ، زمينه فريب و لغزشگاه انسان

فلاتغرنّكم الحيوة الدنيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 57 - 4

4 - انسان ها در جامعه فاسد و محيط منحرف ، بدون ايمان به خدا و لطف او ، در معرض انحراف و هلاكت اند .

ص: 620

و لولا نعمة ربّى لكنت من المحضرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 26 - 14

14 - همه انسان ها ، حتى پيامبران ، در معرض افتادن در دام هواى نفس اند .

يداود . .. فاحكم بين الناس بالحقّ و لاتتّبع الهوى

توصيه به پرهيز از پيروى هواى نفس به داوود(ع)، گوياى اين حقيقت است كه همه انسان ها، حتى پيامبران، در معرض چنين خطرى قرار دارند; و گرنه چنين توصيه اى لغو خواهد بود.

974- لغزشگاههاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 33 - 9

9- غريزه جنسى ، لغزشگاهى خطرناك براى آدمى است .

و إلاّ تصرف عنى كيدهنّ أصب إليهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 89 - 3

3- انسان ، بدون رهنمود هاى وحى و دين الهى ، در معرض خطر ها و تهديد هاى جدى است .

و قل إنى أنا النذير المبين

انذار و اخطار پيامبران، دليل وجود خطرها و تهديدهاى بسيارى در پيش روى بشر است. بنابراين اگر انسان انذار و اخطارهاى پيامبران را ناديده بگيرد، دچار خطرها و آفتهاى بسيارى خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 25 - 10

10- انسان ها حتى صالحان ، در معرض لغزش و كوتاهى نسبت به حقوق پدر و مادرند .

و اخفض لهما جناح الذلّ . .. ربّكم أعلم ... إن تكونوا صلحين فإنه كان للأوّبين غفو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 33 - 12

12- سلطه اولياى مقتول بر قاتل ، زمينه لغزش و زياده روى آنان در اعمال سلطه خويش

جعلنا لوليّه سلطنًا فلايسرف فى القتل

نهى الهى، نوعى هشدار است و هشدار، نشانگر وجود لغزشگاه مى باشد و «فاء» در «فلايسرف» - كه براى نتيجه است - نيز تأييد ديگرى است بر مطلب فوق.

ص: 621

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 34 - 2

2- مال يتيم وسوسه انگيز و زمينه ساز لغزش انسان با تصرف به ناحق در آن است .

و لاتقربوا مال اليتيم إلاّ بالتى هى أحسن

به كار رفتن واژه «لاتقربوا» (نزديك نشويد) به جاى «لاتأكلوا و لاتصرفوا» (نخوريد و تصرف نكنيد) ممكن است به اين دليل باشد كه: اموال يتيمان به دليل حامى جدّى نداشتن، در معرض دخل و تصرفهاى عدوانى و حيف و ميلهاى به ناحق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 39 - 9

9- انسان ، همواره در معرض ابتلا به شرك و نيازمند به هشدار است . *

لاتجعل مع الله إلهًاءاخر . .. و قضى ربّك ألاّتعبدوا إلاّ إيّاه ... لاتجعل مع ال

تأكيد بر پرهيز از شرك در اين مجموعه آيات (آيه 22 - 38) كه درباره مباحث مختلف خانوادگى و اجتماعى است بيانگر اين نكته است كه احتمال لغزش انسانها زياد است و بايد به آنها توجه داده شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 62 - 14

14- بيشتر انسان ها ، در معرض ابتلا به وسوسه ها و استيلاى شيطانند .

لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 64 - 12

12- مال و فرزند ، دو زمينه مهم نفوذ شيطان و لغزش انسان

و شاركهم فى الأمول و الأولد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 80 - 10

10- اعمال انسان ، همواره در معرض آميخته شدن به ناخالصيهاست .

ربّ أدخلنى مدخل صدق و أخرجنى مخرج صدق

از اينكه خداوند به پيامبرش امر مى كند كه «براى كسب اخلاص و صداقت از او استمداد بطلبد» استفاده مى شود كه اعمال آدمى در معرض ابتلا به رياست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 34 - 5

5- فراوانى مال و فرزند ، زمينه لغزش و غرور انسان است .

ص: 622

لأحدهما جنّتين . .. فقال لصحبه و هو يحاوره أنا أكثر منك مالاً و أعزّ نفرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 35 - 9

9- ثروت مندان و قدرت مندان ، در خطر پندار جاودانگى نعمت ها در دنيايند .

أنا أكثر منك مالاً . .. قال ما أظنّ أن تبيد هذه أبدًا

داستان مذكور در آيه، چه واقعى باشد و چه سمبليك، بيان خصلت هاى آدمى و واكنش هاى او در شرايط مختلف است. از جمله اين خصلت ها آن است كه وقتى در اوج رفاه قرار گيرد و اموال خود را در اطراف خود مشاهده كند، چنين مى پندارد كه نعمت هاى اطراف او جاودانه هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 13

13 - امكانات زندگى دنيوى ، دلربا و جذاب و انسان ها در خطر فريفته شدن به آن هستند .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا . .. زهرة الحيوة الدنيا

«زهرة» به معناى «يك شكوفه» است. در اين آيه، امكانات و متاع هاى دنيا به شكوفه درخت تشبيه شده است; يعنى، چنان كه شكوفه درخت، موجب زيبايى و جزابيت آن است، امكانات دنيايى نيز مايه حسن و جلوه حيات دنيا است. كلمه ياد شده در آيه، حال براى «ما» در «ما متّعنا» است و مفرد بودن آن، حاكى از يكنواختى تمامى لذت هاى دنيا است و ممكن است براى تحقير آن نيز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 213 - 3

3 - ابتلاى به شرك ، خطرى جدى در مسير عقيده و عمل انسان

فلاتدع مع اللّه إِلهًا ءاخر

نهى الهى - آن هم در ظاهر خطاب به پيامبر(صلی الله علیه و آله) - نشانگر آن است كه اصولاً انسان در معرض چنين خطرى قرار دارد; زيرا وقتى آن حضرت مورد هشدار قرار گيرد، تكليف ديگران روشن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 14 - 15

15 - انسان ، در معرض ناسپاسى نسبت به نعمت هاى الهى و حقوق والدين ونيازمند به تذكر است .

و وصّينا الإنسن بولديه . .. أن اشكرلى و لولديك

975- مال دوستى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 623

17 - محمد - 47 - 36 - 12

12- دلبستگى انسان به دارايى هاى خويش ، شديدتر از ساير دلبستگى هاى وى

و لايسئلكم أمولكم

از اين كه خداوند در كنار تشويق به ايمان و تقوا، فوراً به انسان يادآور شده كه هدف از اين ايمان و تقوا، گرفتن مال از ايشان نيست; استفاده مى شود كه دلبستگى انسان به مال زياد است و چه بسا بيشتر از ساير دلبستگى ها است; زيرا خداوند، تنها به همين يك نكته اشاره فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 37 - 1

1- تذكر خداوند ، به ضعف شديد انسان در آزمون هاى مالى و دست كشيدن از اموال

إن يسئلكموها فيحفكم تبخلوا و يخرج أضغنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 40 - 4

4 - دلبستگى عميق انسان ها ، به مال

أم تسئلهم أجرًا فهم من مغرم مثقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 8 - 1

1 - تمايل شديد به مال ، از ويژگى هاى طبيعت انسان است .

و إنّه لحبّ الخير لشديد

976- مالك انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 156 - 1

1 - خداوند مالك و اختيار دار انسان ها و آنان هم مملوك و در اختيار اويند .

قالوا إنا للّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 284 - 7

7 - خداوند ، مالك انسان و اعمال و نيّات وى

للّه ما فى السّموات و ما فى الارض و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به ال

ص: 624

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 132 - 6

6 - خداوند ، مالك انسان ها و خود ، تدبير كننده امور آنهاست .

و للّه ما فى السموت و ما فى الأرض و كفى باللّه وكيلا

از مصاديق مورد نظر براى «ما فى الارض»، انسانها هستند، چون خطاب قرآن با آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 89 - 14

14 - خداوند ، مالك و مدبر انسانها

ربنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 8

8 - تنها خداوند ، مالك و مدبر انسانهاست .

ألست بربكم قالوا بلى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 30 - 7

7 - خدا ، مولا و مالك حقيقى انسانهاست .

و ردوا إلى اللّه موليهم الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 38 - 4

4- اللّه ، يگانه مالك و مدبّر انسان و جهان هستى است .

لكنّاْ هو اللّه ربّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 4 - 2

2 - وحى و بعثت پيامبران ، مقتضاى مالكيت و ربوبيت بى شريك خدا بر جهان و انسان

كذلك يوحى إليك . .. له ما فى السموت و ما فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 6 - 3

3 - مالك و مدبّر بودن خداوند براى انسان ها ، دليل رجوع تمام حركت ها و تلاش هاى آنها به خداوند است .

كادح إلى ربّك

ص: 625

977- مالك انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 164 - 1

1 - تنها خداوند، «رب» (مالك و مدبر) انسانهاست.

أغير الله أبغى ربا

«بغى»، مصدر «أبغى»، به معناى جستجو و طلب كردن است. كلمه «ربا» مفعول براى «أبغى» و «غير الله» حال براى «ربا» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 56 - 3

3- خداوند ، پروردگار و مالك همه انسان ها و مدبر امور ايشان است .

على الله ربى و ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 10 - 2

2 - خدا مالك انسان ها و همه آنان بندگان او

و أنّ اللّه ليس بظلّ-م للعبيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 8

8 - خداوند ، مالك و مدبر انسان و سامان بخش تحولات زندگى و عوالم هستى او است .

ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 3 - 4

4 - مالكيت خداوند بر مردم ، از نوع مالكيت معبود بر بندگان است .

ملك الناس . إله الناس

ترتيب ذكرى دو وصف «ملك» و «إله»، ممكن است اشاره به نكته يادشده داشته باشد.

ص: 626

978- مالك حواس انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 31 - 5

5 - شنوايى و بينايى و ديگر حواس انسان ، تحت مالكيت و فرمان خداست .

أمن يملك السمع و الأبصر

كلمه «يملك» مى تواند از مصدر «مِلك» (مالك بودن) و نيز مى تواند از «مُلك» (فرمانروايى) باشد.

979- مالكيت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 39 - 4

4 - انسان ، مالك عمل و دستاورد تلاش خويش *

و أن ليس للإنسن إلاّ ما سعى

لام در «للإنسان» براى ملكيت است و «سعى» تمامى فعاليت هاى آدمى را شامل مى شود.

980- مالكيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 71 - 7،8

7 - مالكيت انسان بر دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، جلوه لطف خدا به انسان ها است .

أوَلم يروا . .. أنعمًا فهم لها ملكون

از آمدن جمله «فهم لها مالكون» (با فاء تفريع) مى توان برداشت بالا را استفاده كرد; زيرا خداوند علاوه بر آن كه انعام را براى بهره مندى انسان ها آفريده، مالكيت را نيز به انسان ها بخشيده است.

8 - مشروعيت مالكيت انسان ها بر دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند )

أنعمًا فهم لها ملكون

981- مبدأ انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 156 - 2،5

2 - انسان و همه شؤون او از خداوند نشأت گرفته است و به سوى او باز خواهد گشت .

قالوا . .. إنا إليه رجعون

ص: 627

«رجوع» به معناى: بازگشتن به چيزى است كه منشأ و مبدأ بوده است و مقصود از «نا» در «إنا» انسان و متعلقات اوست. بنابراين «إنا إليه راجعون» حكايت از آن دارد كه: آدمى و همه آنچه به او تعلق دارد از خداوند نشأت گرفته و همه به او باز مى گردند.

5 - جهان بينى مؤمنان صابر ( از خدا بودن و به سوى او بازگشتن ) دليل صبر و استقامت آنان در برابر دشوارى هاى راه ايمان

الذين إذا أصبتهم مصيبة قالوا إنا للّه و إنا إليه رجعون

«الذين . .. قالوا ...» علاوه بر بيان اوصاف و ويژگى صابران، حكايتگر دليل و علت صبر آنان نيز هست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 157 - 3

3 - مؤمنانى كه از سر باور به « از خدا بودن و به او بازگشتن » مصايب راه ايمان را تحمل مى كنند ، از مقامى والا در پيشگاه خداوند برخوردارند .

قالوا إنا للّه و إنا إليه راجعون. أولئك عليهم صلوت من ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 245 - 14

14 - خداوند ، مبدأ همه انسانهاست و بازگشت آنان تنها به سوى اوست .

و اليه ترجعون

«رجوع»، يعنى بازگشت شخص به آنجا كه بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 105 - 12

12 - خداوند ، آغاز و فرجام همه انسانها

إلى اللّه مرجعكم جميعاً

«مرجع» به معناى بازگشتن است و به كار بردن اين كلمه در بيان سير انسان به سوى خداوند مى رساند كه او مبدأ انسانها نيز بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 108 - 18

18 - خداوند مبدأ انسان و مرجع نهائى اوست.

ثم إلى ربهم مرجعهم

واژه «مرجع» از رجوع است و راغب مى گويد: «الرجوع العود إلى ما كان منه البدء». رجوع برگشت به جايى است كه شروع از آنجا بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 8 - 11

ص: 628

11 - مبدأ و مرجع انسان ها ، خداوند است .

إلىّ مرجعكم

رجوع، به معناى «بازگشت به جايى است كه آغاز، از آن جا بوده است. ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 17 - 16

16 - خداوند ، مبدأ و مقصد انسان هااست .

إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 57 - 3

3 - خداوند ، مبدأ و مرجع انسان ها است .

ثمّ إلينا ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 14

14 - آغاز و بازگشت انسان ها ، خداوند است .

ثمّ إلىّ مرجعكم

«رجوع» در لغت، به معناى بازگشت به جايگاهى است كه شروع از آن جا بوده است (مفردات راغب).

982- مبدأ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 4 - 1

1- انسانها ، از ناحيه خدايند و فقط به سوى او باز مى گردند .

إلى الله مرجعكم

«رجوع» به معناى بازگشتن به چيزى است كه شروع نيز از آن بوده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 79 - 4

4 - خدا ، مبدأ آغازين و مرجع نهايى انسان ها

و هو الذى ذرأكم . .. و إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 629

14 - روم - 30 - 11 - 7

7 - خداوند ، مبدأ انسان ها و مرجع نهايى آنها است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده ثمّ إليه ترجعون

كلمه «ترجعون» از ريشه «رجوع» است و طبق گفته راغب، رجوع، بازگشت به جايى است كه مبدأ و شروع بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 23 - 4

4 - خداوند ، تنها مبدأ و مرجع انسان ها است .

إلينا مرجعهم

از تقديم خبر، حصر استفاده مى شود. لازم به ذكر است كه آيه، اگرچه درباره كافران است، اما كافران، در مورد بازگشت شان به خدا خصوصيتى ندارند و اين بازگشت، براى همه انسان ها است. گفتنى است از واژه «مرجع» (بازگشتن) به دست مى آيد كه مبدأ نيز خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 11 - 10

10 - پروردگار ، مبدأ و منت هاى حركت انسان ها است .

ثمّ إلى ربّكم ترجعون

«رجوع» در جايى اطلاق مى شود كه سابقه اى داشته باشد.

983- مبدأ خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 26 - 1

1 - همه انسانها، فرزندان آدم(ع) و او مبدأ تكوين تمامى آنان است.

يبنى ءادم

چون مخاطب قرآن همه انسانها هستند و نه قشرى خاص، معلوم مى شود نسبت بين كلمه بنى آدم و مردمان نسبت تساوى است ; يعنى از نظر مصداق متحد هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 4 - 5

5 - خدا ، مبدأ پيدايش انسان است .

إنه يبدؤا الخلق

مصداق مورد نظر از «الخلق» به قرينه جمله «ليجزى الذين آمنوا . .. » انسان است.

ص: 630

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 6 - 1

1 - خداوند ، انسان ها را از يك تن ( آدم ( ع ) ) آفريد .

خلقكم من نفس وحدة

مفسران بر اين ديدگاه اند كه مقصود از «نفس واحدة» آدم ابوالبشر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 23 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور توجه دادن مردم به مبدأ پيدايش بشر و نعمت هاى نهفته در وجود او

قل هو الذى أنشاكم و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة

984- مبدأ خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور توجه دادن مردم به مبدأ پيدايش انسان ها و تكثير نسل او

قل هو الذى ذرأكم فى الأرض

985- متفكران و خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 21 - 13

13 - آيه بودن آفرينش انسان از خاك ، براى متفكران ، قابل درك است .

و من ءايته أن خلقكم من تراب . .. إنّ فى ذلك لأيت لقوم يتفكّرون

986- مجادله انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 49 - 3

3 - انقراض نسل بشر در دنيا و آغاز قيامت ، غافل گيرانه و در حالى خواهد بود كه همگان سرگرم جدال و كشمكش روزانه اند .

ما ينظرون إلاّ صيحة وحدة تأخذهم و هم يخصّمون

«يخصّمون» (از ماده «خصومت» و «خصام») به معناى جدال و كشمكش است و جمله «و هم يخصمون»، حال براى ضمير

ص: 631

مفعولى در «تأخذهم» است; يعنى، در حالى كه آنان سرگرم جدال و كشمكش بر سر زندگى مادى اند، ناگهان صيحه سهمگين آنان را فراخواهد گرفت.

987- مجادله درباره خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 71 - 2

2 - مجادله و گفتوگوى فرشتگان با خدا ، در ملأ اعلى درباره آفرينش انسان

بالملأ الأعلى إذ يختصمون . .. إذ قال ربّك للملئكة إنّى خلق بشرًا

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه «إذ» ظرف زمان ماضى بوده و متعلق به «إذ يختصمون» باشد.

988- مجادله گرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 4،5،9

4- انسان ، موجودى مجادله گر و ستيزه جو درباره خالق خويش است .

فإذا هو خصيم

«خصم» (مصدر «خصيم») به معناى جدال و منازعه است (لسان العرب). درباره متعلق «خصيم» دو احتمال وجود دارد:1- متعلق آن خداوند باشد. 2- حذف متعلق قرينه عموميت و اطلاق باشد; يعنى، خصيم بودن از خصوصيات انسان است. برداشت فوق - به قرينه صدر آيه گذشته كه از خداوند خالق سخن مى گويد - بنابر احتمال اول است.

5- جدال و ستيزه جويى ، از جمله ويژگى هاى انسان است .

فإذا هو خصيم مبين

برداشت فوق، بر طبق احتمال دوم در متعلق خصيم است; يعنى، متعلق خصيم حذف شده تا دلالت كند كه انسان پيوسته سعى در جدال و ستيزه دارد.

9- آفرينش انسان از نطفه ، به صورت مجادله گرى سخنور ، شاهد و گواه وحدانيت خداوند است .

تعلى عمّا يشركون . خلق الإنسن من نطفة فإذا هو خصيم مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 54 - 6،7،8

6- انسان ، مجادلگرترين موجود هستى است .

و كان الإنسن أكثر شىء جدلاً

«جدل» يعنى: «گفتوگو به گونه نزاع و برترى طلبى» (مفردات راغب). البته، غالباً، جدال، در جايى به كار مى رود كه اين نزاع و گفتوگو، با سخنان باطل و بى اساس باشد.

ص: 632

7- انسان ، موجودى مباحثگر و نيازمند مشاهده دلايل و بيان هاى مختلف براى پذيرش حق است .

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان للناس من كلّ مثل و كان الإنسن أكثر شىء جدلاً

بيان مجادلگرى انسان، پس از اشاره به ارائه مثال ها و بيان هاى مختلف در قرآن، گويا به اين نكته اشاره دارد كه براى اين موجود مجادلگر، سخن بسيار و با طرح هاى مختلف بايد گفته شود تا او قانع شده و به راه هدايت، رهنمون گردد.

8- اقناع روح مجادلگر آدمى و رام ساختن او در مسير حق ، فلسفه ارائه مثال ها و نمونه هاى متعدّد در قرآن است .

و لقد صرّفنا . .. و كان الإنسن أكثر شىء جدلاً

989- محافظت از انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 11 - 1،2،3،5،19

1- فرشتگانى عهده دار مراقبت و محافظت از انسان ها در برابر خطر ها و حوادث نابود كننده

له معقّبت . .. يحفظونه من أمر الله

«تعقيب» (مصدر معقّبات) ; يعنى، به منظور انجام كارى در پى كسى رفتن. بنابراين مراد از «معقبات» به قرينه «يحفظونه» نيروهايى است كه به منظور حفاظت آدمى در پى اويند و وى را دنبال مى كنند. مفسّران برآنند كه آن نيروها (معقّبات) فرشتگان الهى مى باشند.

2- هر فردى از انسانها ، بهره مند از مراقبت و محافظت چندين فرشته است .

له معقّبت . .. يحفظونه

برداشت فوق از جمع آوردن كلمه «معقّبات» استفاده مى شود. قابل ذكر است كه ضمير در «له» و ضمير مفعولى در «يحفظونه» به «من أسرّ القول ...» باز مى گردد و مراد از آن «انسان» است ; زيرا خطاب در جمله «سواء منكم» متوجه انسانهاست.

3- فرشتگان محافظ و پاسدار انسانها ، از همه اطراف و جوانب ، آنان را مراقبت مى كنند .

له معقّبت من بين يديه و من خلفه يحفظونه

«من بين يديه» يعنى از پيش رو و «من خلفه» يعنى از پشت سر و اين دو كنايه از جميع اطراف است.

5- فرشتگان به فرمان خداوند آدميان را از حوادث و خطر ها محافظت مى كنند .

يحفظونه من أمر الله

برداشت فوق بر اين اساس است كه «من» سببيه باشد.

19- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « له معقّبات من بين يديه و من خلقه يحفظونه من أمر الله » يقول : بأمر الله من أن يقع فى ركى ، أو يقع عليه حائط ، أو يصيبه شىء حتى إذا جاء القدر . . . يدفعونه إلى المقادير و هما ملكان يحفظانه بالليل و ملكان بالنهار يتعاقبانه ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا: «له معقّبات . ..» روايت شده كه مى فرمود: به فرمان خدا [حفظ مى كنند ]او را از اينكه در چاه بيفتد يا ديوار بر او فرو ريزد يا آسيبى به او برسد تا زمانى كه تقدير بيايد ... او را به تقدير وامى گذارند و آن محافظان، دو فرشته در شب و دو فرشته در روز به نوبت از او حفاظت مى كنند».

ص: 633

990- محافظت از انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 64 - 13

13- حفاظت و حراست خداوند از بندگان ، برخاسته از رحمت گسترده اوست .

فالله خير حفظًا و هو أرحم الرحمين

توصيف خداوند به «أرحم الراحمين» ، پس از ياد كردن از او به عنوان بهترين حافظ ، گوياى ارتباط ميان مضمون دو صفت ياد شده است ; يعنى ، چون أرحم الراحمين است بهترين حافظ مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 80 - 4

4- فنّ زره سازى داوود ( ع ) ، در جهت حفظ مردم از خطرات و پى آمد هاى جنگ بود .

داود . .. علّمنه صنعة لبوس لكم لتحصنكم من بأسكم

991- محافظت از ايمان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 33 - 2

2 - تنها فرستادگان الهى ، براى مراقبت از ايمان مردم و تشخيص هدايت و ضلالت آنان ، شايسته اند .

و ما أُرسلوا عليهم حفظين

مجهول بودن فعل «اُرسلوا»، گوياى آن است كه تنها كسانى مى توانند مراقب مردم باشند كه رسالتى برعهده آنان نهاده شده باشد. سياق كلام نشان مى دهد كه ارسال، بايد از جانب خداوند باشد.

992- محافظت از عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 4 - 2

2 - افكار و كردار انسان ها ، محفوظ مانده و محاسبه خواهد شد .

إن كلّ نفس لمّا عليها حافظ

خبر از حفاظت و مراقبت بر انسان ها، هشدارى است به آنان كه نپندارند آنچه انجام مى دهند، فانى گشته و پيامدى نخواهد داشت.

ص: 634

993- محاكمه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 6 - 1

1 - قيامت ، روز برانگيخته شدن انسان ها براى محاكمه و كيفر و پاداش

يوم يبعثهم اللّه جميعًا فينبّئهم بما عملوا

994- محدوده اختيار انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 36 - 12

12- « عن موسى بن جعفر ( ع ) . . . قال على بن الحسين ( ع ) : . . . و ليس لك أن تتكلم بما شئت لأن الله تعالى قال : « و لاتقف ما ليس لك به علم » . . . ;

امام موسى بن جعفر(ع) . .. از امام سجاد(ع) روايت كرده است كه فرمود: تو حق ندارى هر چه مى خواهى بگويى; چون خداوند متعال فرمود: و لاتقف ما ليس لك به علم...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 26 - 8

8 - انسان ها - به رغم داشتن اختيار - مقهور قوانين و سنت هاى تكوينى عالم آفرينش اند .

كلّ له قنتون

با توجه به اين واقعيت روشن كه انسان ها از دستورهاى تشريعى خداوند تمرد مى كنند، «كلٌّ له قانتون» تكوينى است. بنابراين، مراد از اطاعت خاضعانه همه موجودات - از جمله انسان ها - از خداوند، مى تواند اين باشد كه آنان، پيوسته تابع علل و اسباب تكوينى عالم اند و نمى توانند از آنها فراتر بروند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 15 - 10

10 - بازگشت آدميان به زندگى در عالم آخرت ، بازگشتى قهرى و بدون اختيار

ثمّ إلى ربّكم ترجعون

مجهول آمدن فعل «تُرجعون»، نشانگر آن است كه آدميان بدون اختيار و انتخاب، ناگزير به حيات اخروى اند و كافران برخلاف تمايلشان، به صحنه آخرت احضار خواهند شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 38 - 1،2

ص: 635

1 - هيچ كتاب آسمانى ، آدميان را در انتخاب راه درست و نادرست ، آزاد ندانسته ; بلكه همگان را به گزينش راه درست مكلف ساخته است .

إنّ لكم فيه لما تخيّرون

2 - انسان در ديدگاه كتاب هاى آسمانى ، موجودى مكلف و مسؤول است ; نه آزاد مطلق و عنان گسيخته .

إنّ لكم فيه لما تخيّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 39 - 1،2

1 - هيچ انسانى براى آزادى مطلق و عنان گسيخته خويش در برابر گزينش راه درست يا نادرست ، از خداوند تضمين و تعهد نگرفته است .

أم لكم أيمن علينا بلغة إلى يوم القيمة إنّ لكم لما تحكمون

2 - خداوند ، براى آزادى مطلق و عنان گسيخته هيچ انسانى ، تعهد نسپرده و تضمين نكرده است .

أم لكم أيمن . .. إنّ لكم لما تحكمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 40 - 2

2 - هيچ كس نمى تواند ضامن درستى اين انديشه شود كه خداوند ، سرنوشت مسلمانان و تبهكاران را يكسان دانسته و آزادى مطلق انسان ها را در برابر گزينش راه درست و نادرست ، تعهد كرده است .

أفنجعل المسلمين كالمجرمين . .. إنّ لكم فيه لما تخيّرون ... سلهم أيّهم بذلك زعيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 30 - 2

2 - انسان در برابر خداوند ، موجودى مستقل و كاملاً آزاد و مختار نيست ; بلكه در محدوده مشيّت و خواست او ، داراى آزادى و اختيار است .

و ما تشاءون إلاّ أن يشاء اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 37 - 12،14

12 - خداوند در امور جهان آخرت ، به هيچ كس اختيار تصميم گيرى و اظهار نظر نداده است .

لايملكون منه خطابًا

ممكن است «منه» به «لايملكون» متعلق باشد; يعنى، آن موجودات از جانب خداوند، مالك هيچ خطاب و اظهار نظرى درباره حوادث قيامت قرار داده نشده اند. به قرينه آيه بعد، مراد از آن، استقلال در تصميم گيرى است.

14 - خداوند ، در تدبير امور عالم و گستراندن رحمت خويش ، به احدى از مخلوقات خود حق اعتراض نداده است .

ربّ السموت . .. الرحمن لايملكون منه خطابًا

به قرينه صدر آيه، مى توان گفت: مراد از خطاب، اعتراض به كارهايى است كه از ربوبيت و رحمانيت خداوند نشأت گرفته است.

ص: 636

بنابراين محتواى آيه شريفه، به نظام كنونى جهان نيز ارتباط داشته و اختصاص به جهان آخرت ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 10 - 4

4 - بسته ماندن و باز شدن نامه اعمال انسان در قيامت ، در اختيار او نيست .

و إذا الصحف نشرت

مجهول بودن «نشرت»، گوياى برداشت ياد شده است.

995- محدوده اختيارات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 26 - 11

11- انسان ها در مصرف اموال خويش آزادى مطلق نداشته و محدوديت دارند .

و ءات . .. و لاتبذّر تبذيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 87 - 1

1- هيچ كس در قيامت خودسرانه ، حق شفاعت كردن و قدرت آن را ندارد .

المتّقين . .. المجرمين ... لايملكون الشفعة

در مورد مرجع ضمير فاعلى «لايملكون» احتمالاتى هست; از جمله آن كه مرجع ضمير، از مجموع «متقين» و «مجرمين» (در آيات پيشين) انتزاع شود; دراين صورت مقصود، همه مردم خواهدبود. درباره معناى «الشفاعة» نيز دو وجه محتمل است: 1- به معناى شفاعت كردن (مصدر معلوم)، 2- به معناى شفاعت شدن. اين برداشت و چند برداشت بعد، مبتنى بر وجه اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 36 - 3،4

3 - مردم ، حق ندارند كه تصميم هايى بگيرند كه با حكم ها وفرمان هاى خدا و پيامبرش مخالف باشد .

و ما كان لمؤمن و لامؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرًا أن يكون لهم الخيرة من أمرهم

4 - صِرف صاحب اختيار بودن در چيزى ، حقِّ تصميم گيرى را درباره آن نمى آورد .

و ما كان لمؤمن و لامؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرًا أن يكون لهم الخيرة من أمرهم

مرجع ضمير «أمرهم» عبارت «مؤمن و مؤمنة» است كه به اعتبار نكره بودن آنها و در سياق نفى واقع شدن، افاده عموم مى كند. اضافه «أمر» به ضمير «هم» مى تواند براى القاى اين نكته باشد كه در صورتى كه خداوند و پيامبرش، حتى درباره امور مربوط به مؤمنان، اعلام نظر كرده اند، آنان حق تصميم ديگرى ندارند.

ص: 637

996- محدوده اختيارات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 75 - 5

5- انسان ها در مالكيت و قلمرو اختيارات ، متفاوتند .

عبدًا مملوكًا لايقدر على شىء و من رزقنه . .. فهو ينفق منه سرًّا و جهرًا

برداشت فوق به خاطر اين است كه مثالهاى قرآن، داراى حقيقت و حاكى از واقعيتهاى خارجى - نه غير حقيقى و سنبليك - است.

997- محدوده ادراك انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 2 - 11

11 - بى احترامى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و رهبرى الهى ، داراى آثار ويرانگر و فراتر از درك و تحليل خود انسان *

لاترفعوا أصوتكم . .. و لاتجهروا له بالقول ... أن تحبط أعملكم و أنتم لاتشعرون

برداشت بالا بدان احتمال است كه «و أنتم لاتشعرون» نظر به اصل تأثير داشته باشد; يعنى، شما درك نمى كنيد كه بى احترامى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) تا چه ميزان تأثير منفى دارد.

998- محدوده زندگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 79 - 5

5 - زندگى بشر ، محدود به توقف ناپايدار وى در دنيا نيست .

و هو الذى ذرأكم فى الأرض و إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 4

4 - هدف آفرينش انسان ، محدود به زندگى دنيوى وى نيست .

يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

اعاده حيات مى رساند كه هدف از آفرينش، در همين زندگى زودگذر دنيايى تكميل نمى شود و گرنه نيازى به اعاده آن نبوده است.

999- محدوده عقل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 638

17 - زخرف - 43 - 3 - 7

7 - مفاهيم وحى ، قبل از نزول در قالب واژگان عرب ، مفاهيمى فراتر از عقل بشر بوده است .

إنّا جعلنه قرءانًا عربيّا لعلّكم تعقلون

از اين كه فلسفه عربى بودن قرآن، خردورزى در آن قرار داده شده است، مطلب بالا استفاده مى شود.

1000- محدوده علم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 56 - 7

7 - آگاهى كامل به هدايت پذيرى انسان ها ، از دسترس بشر دور است .

و هو أعلم بالمهتدين

تصريح خداوند به آگاه بودنش از افراد قابل هدايت، مى تواند اشاره باشد به اين كه ديگران - حتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) كه دوست دار هدايت همه انسان ها است - قادر به دست يافتن به اين آگاهى نيستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 8

8 - علم و آگاهى انسان ها ، محدود بوده و همواره پاره اى از حقايق براى آنان ناشناخته خواهد بود .

علم الغيب و الشهدة

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه نهان و غايب بودن بعضى از امور در مقايسه با آگاهى انسان ها، سنجيده مى شود; وگرنه همه حقايق براى خداوند مشهود و آشكار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 4 - 6

6 - حقيقت قرآن ، نزد خداوند است و بشر تنها بهره مند از جلوه هاى آن حقيقت ملكوتى است .

و إنّه فى أُمّ الكتب لدينا لعلىّ حكيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 33 - 8

8 - مرز هستى ، خارج از دسترسى علمى و فنى جن و بشر *

يمعشر الجنّ و الإنس إن استطعتم . .. لاتنفذون إلاّبسلطن

در صورتى كه مفاد آيه درمورد دنيا باشد، احتمال مى رود مراد از «سماوات و ارض» مجموعه هستى باشد كه جن و انس نمى توانند به مرزهاى هستى دست پيدا كنند. طبق اين احتمال «لاتنفذون إلاّ بسلطان» تأكيد صدر آيه شريفه است كه دسترسى به مرز هستى، نيازمند قدرت و توانى است كه جن و انس فاقد آن هستند.

ص: 639

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 61 - 4

4 - زمان برپايى رستاخيز ، خارج از قلمرو دانش بشر

و ننشئكم فى ما لاتعلمون

«ما»ى موصوله در «فيما»، مى تواند كنايه از كيفيت خلقت اخروى و يا كنايه از زمان حيات مجدد يافتن انسان در آخرت باشد. برداشت بالا بر پايه احتمال دوم است; يعنى، ما مرگ را بر اين اساس مقدر كرديم كه در زمانى كه نمى دانيد، شما را بار ديگر ايجاد كنيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 3 - 2

2 - شناخت ژرفاى حقيقت و عظمت قيامت ، بس دشوار و دست نايافتنى براى بشر

و ما أدريك ما الحاقّة

1001- محدوده علم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 28

28- دانش بشرى محدود است .

و فوق كل ذى علم عليم

تعميم جمله «و فوق كل . ..» به تمامى عالمان بشر اقتضا مى كند كه بين انسانها كسى نباشد كه از همه عالمان برتر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 107 - 7

7- دانش بشر ناتوان از پيش بينى زمان برپايى قيامت حتى به صورت احتمال

أو تأتيهم الساعة بغتة و هم لايشعرون

در صورتى مى توان گفت چيزى ناگهانى و بى خبر تحقق يافت كه آدمى زمان تحقق آن را حتى به صورت احتمال و حدس تعيين نكرده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 38 - 3

3 - قلمرو علم بشر به حقايق جهان ( آسمان ها ، زمين و . . . ) محدود است .

إنّ اللّه علم غيب السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 640

15 - يس - 36 - 36 - 6

6 - وجود پديده هايى خارج از قلمرو دانش بشر در جهان

و ممّا لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 2 - 2

2 - ابزار شناخت حقيقتِ ستاره « طارق » و ويژگى هاى آن ، در اختيار همگان نيست .

و ما أدريك ما الطارق

خطاب در «ما أدراك» در اين موارد، مخصوص شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيست; بلكه روى سخن با هر مخاطبى است كه اين سخن را دريافت كند.

1002- محدوده فهم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 4 - 4

4 - حقيقت ملكوتى قرآن ، فراتر از حد درك و دريافت عادى بشر

و إنّه فى أُمّ الكتب لدينا لعلىّ

جمله «إنّه فى اُمّ الكتاب لدينا لعلىّ» تأكيدى براى عبارت پيشين است; يعنى، قرآن داراى چنان مرتبه بلندى است كه اگر ما آن را از «اُم الكتاب » به زبان عربى بر نمى گردانديم و براى زمينيان نازل نمى كرديم، دستيابى به معارف آن براى هيچ انسانى مقدور نبود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 17 - 5

5 - حقيقت ملكوتى قرآن ، دور از درك و انديشه توده ها *

و لقد يسّرنا القرءان للذّكر

مفهوم «لقد يسّرنا. ..» اين است كه حقايق قرآنى در مرحله نخست و قبل از آسان شدن آن، سنگين بوده است; به گونه اى كه چه بسا بيشتر انسان ها از درك آن ناتوان بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 22 - 5

5 - حقيقت ملكوتى قرآن ، دور از درك و انديشه توده ها *

و لقد يسّرنا القرءان

مفهوم «و لقد يسّرنا القرآن. ..» اين است كه حقايق قرآنى، در مرحله نخست و قبل از آسان شدن آن، سنگين بوده است; به گونه اى كه چه بسا بيشتر انسان ها از درك آن ناتوان بوده اند.

ص: 641

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 32 - 5

5 - حقيقت ملكوتى قرآن ، دور از درك و انديشه توده ها *

و لقد يسّرنا القرءان

مفهوم «و لقد يسّرنا القرآن . ..» اين است كه حقايق قرآنى، در مرحله نخست و قبل از آسان شدن، سنگين بوده است; به گونه اى كه چه بسا بيشتر انسان ها در درك آن ناتوان مى شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 40 - 5

5 - حقيقت ملكوتى قرآن ، دور از درك و انديشه توده ها *

و لقد يسّرنا القرءان

مفهوم «و لقد يس-ّرنا» اين است كه حقايق قرآنى، در مرحله اول و قبل از آسان شدن، سنگين بوده است; به گونه اى كه چه بسا بيشتر انسان ها از درك آن ناتوان بوده اند.

1003- محدوده فهم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 58 - 11

11- حقيقت بهشت و دوزخ ، فراتر از سطح درك بشر

فإنّما يسّرنه بلسانك لعلّهم يتذكّرون

با توجه به ارتباط اين آيه با آيات پيشين - كه در ترسيم دوزخ و بهشت بود - استفاده مى شود كه آنچه در آن آيات آمده، شكل آسان شده و تنزل يافته مطلب است; نه ماهيت عالى آن.

1004- محدوده قدرت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 39 - 3

3 - برخى از جنيان ، قادر به انجام امور فوق طبيعى و خارج از محدوده قدرت بشر

قال عفريت من الجنّ أنا ءاتيك به قبل أن تقوم من مقامك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 60 - 8

ص: 642

8 - فرايند رويش درختان در دامان طبيعت ، خارج از قلمرو توان بشر

ما كان لكم أن تنبتوا شجرها

1005- محدوده مالكيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 75 - 5

5- انسان ها در مالكيت و قلمرو اختيارات ، متفاوتند .

عبدًا مملوكًا لايقدر على شىء و من رزقنه . .. فهو ينفق منه سرًّا و جهرًا

برداشت فوق به خاطر اين است كه مثالهاى قرآن، داراى حقيقت و حاكى از واقعيتهاى خارجى - نه غير حقيقى و سنبليك - است.

1006- محدوده مسؤوليت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 25 - 6

6 - انسان ها ، حتى انبياى الهى ، تنها اختياردار خويشند و نه ديگران .

قال رب انى لااملك الا نفسى و اخى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 5 - 6

6 - انسان در برابر كردار خويش و بازتاب آن ، حتى آنچه پس از مرگ او پديدار مى گردد ، مسؤول است .

علمت نفس ما . .. أخّرت

1007- محدوده مسؤوليت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 132 - 13

13 - خداوند ، انسان ها را به تدارك آذوقه و ارزاق ، تكليف نكرده است .

لانس-َلك رزقًا

مراد از سؤال در اين آيه، طلب تكليفى است و نكره آوردن «رزقاً» براى تعميم است; بنابراين مفاد «لانسئلك رزقاً» - به قرينه «نحن نرزقك» - چنين مى شود. ما تو را به تهيه رزق خود و خانواده ات، تكليف نكرده ايم.

ص: 643

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 38 - 3

3 - مسؤوليت هر كس تنها در برابر عمل خود - و نه عملكرد ديگران - ديدگاه مشترك تمامى اديان آسمانى است .

أم لم ينبّأ بما فى صحف موسى . و إبرهيم ... ألاّتزر وازرة وزر أُخرى

1008- محدوديت ادراكات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 103 - 4،5

4 - علم و ادراك بشر محدود است.

لا تدركه الأبصر

5 - خداوند حقيقتى فوق تصور و ادراك انسان و پيراسته از ويژگيهاى جسم است.

لا تدركه الأبصر

عدم امكان ديدن خداوند نشانه مبرا بودن او از خصوصيات جسم است.

1009- محدوديت بهره دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 7

7 - هر انسانى ، داراى سهمى محدود براى استفاده از امكانات و دارايى هاى خويش است .

و لاتنس نصيبك من الدنيا

عبارت ياد شده هشدارى است از جانب قوم قارون به وى كه سهم تو از دنيا نامحدود نيست. بنابراين از آنچه خدا به تو داده است، تنها مى توانى به مقدار سهم خودت بردارى و بقيه آن امانتى است در دست تو كه بايد به صاحبان آن برسانى.

1010- محدوديت بينايى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 27 - 13

13 - انسان در معرض ديد شياطين است و آنان از چشم آدميان نهانند.

إنه يريكم هو و قبيله من حيث لا ترونهم

ص: 644

1011- محدوديت علم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 103 - 4

4 - علم و ادراك بشر محدود است.

لا تدركه الأبصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 187 - 10

10 - دانش بشر ناتوان از پيش بينى زمان برپايى قيامت ، حتى به صورت احتمال

لا تأتيكم إلا بغتة

در صورتى مى توان گفت چيزى ناگهانى و بى خبر تحقق يافت كه انسان زمان تحقق آن را، حتى به صورت احتمال و حدس، در ذهن خويش ترسيم نكرده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 7

7- علم و آگاهى انسان محدود است .

و يخلق ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 23 - 5

5- حوادث آينده ، از علم و قدرت قطعى انسان خارج است .

و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلك غدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 26 - 8

8- محدوديت شناخت انسان به ظواهر امور ، دليل قابل اعتماد نبودن آراى وى در قبال رأى خداوند است .

اللّه أعلم . .. له غيب السموت و الأرض

خداوند، براى پايان بخشيدن به بحث ها و رد و ايرادهاى بشرى در زمينه مسائلى كه خود، به صراحت، نظر خويش را بيان داشته، به اين نكته اشاره كرده است كه علم اش، قابل مقايسه با علم بشر نيست; زيرا، او مالك غيب است و بشر گرفتار ظاهر.

1012- محدوديت علم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 85 - 4،11،12،14

ص: 645

4- عدم دستيابى بشر در طول تاريخ علمى خويش به شناختى قاطع و همه جانبه به حقيقت روح

و يسئلونك عن الروح

از اينكه خداوند در جواب سؤال از حقيقت روح، به جاى تبيين آن فرمود: «روح از امر من است» مى تواند به اين معنا باشد كه: كشف حقيقت روح براى بشر، دست نيافتنى است.

11- دستاورد هاى علمى بشر ، در زمينه حقيقت روح ، همواره اندك و ناچيز خواهد بود .

و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مخاطب «أُوتيتم» همه انسانها باشند.

12- علم بشر به حقايق و اسرار نهفته در هستى همانند روح ، اندك و ناچيز است .

يسئلونك . .. قل ... و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً

بنابر اينكه مراد از «العلم» مطلق علم باشد نه خصوص شناخت حقيقت روح، برداشت فوق استفاده مى گردد.

14- مقدار دانش بشر ، در مقايسه با مجموعه دانستنى هاى فراوان عالم ، ناچيز و اندك است .

و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً

بنابر اينكه مراد از «العلم» مطلق دانش باشد، نكته فوق قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 34 - 6

6 - علم بشر ، محدود و غير قابل مقايسه با علم مطلق خدا است .

إنّ اللّه عنده علم الساعة . .. و ما تدرى نفس ماذا تكسب غدًا

1013- محدوديت عمر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 99 - 9

9- اجل و عمر انسان ها در دنيا ، محدود و پايان پذير است .

أو لم يروا . .. و جعل لهم أجلاً لاريب فيه

بنابر اينكه مراد از «أجلاً» اجل و عمر محدود انسان در دنيا باشد نه زمان برپايى قيامت، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 42 - 12

12 - حيات و عمر آدمى در دنيا ، محدود و داراى مدت معين و مشخص

و يرسل الأُخرى إلى أجل

كاربرد واژه «أجل» در مورد انسان، به معناى مدت تعيين شده براى حيات انسان است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 646

16 - غافر - 40 - 67 - 15

15 - عمر هر انسان در دنيا ، داراى زمانى معين و محدود است .

و لتبلغوا أجلاً مسمّىً

1014- محدوديّت عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 84 - 4

4- انسان ، در حصار روحيات و ملكات نفسانى و باور هاى درونى خويش است .

قل كلّ يعمل على شاكلته

«شاكلة» در لغت هم به معناى ملكات نفسانى و هم به معناى طريقه و روشى است كه انسان برگزيده آمده است (قاموس المحيط). در هر صورت حكايت از اين حقيقت مى كند كه آدمى، محصور روحيات و باورهاى خود است.

1015- محدوديت فكر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 1 - 5

5 - قرآن ، در عرصه فكر ، انديشه و . . . پيروزِ شكست ناپذير و كتابى حكيمانه است .

تنزيل الكتب من اللّه العزيز الحكيم

برداشت بالا به خاطر اين نكته است كه چون خداوند، عزيز (پيروز شكست ناپذير) و حكيم است; بنابراين سخن او نيز در عرصه خاصِ خود (فكر، انديشه و. ..) چنين خواهد بود.

1016- محدوديت قدرت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 23 - 5

5- حوادث آينده ، از علم و قدرت قطعى انسان خارج است .

و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلك غدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 68 - 2

2 - قواى انسان - هرچند نيرومند باشد - زوال پذير و در معرض سستى است .

ص: 647

و من نعمّره ننكّسه فى الخلق

1017- محدوديت قواى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 103 - 2

2 - ناتوانى قواى باطنى انسان از درك حقيقت و ذات خداوند.

لا تدركه الأبصر

بنابراين كه «بصر» به معناى بصيرت باشد، چنانكه راغب مى گويد: « . .. و يقال لقوة القلب المدركة بصيرة و بصر ... و جمع البصر الأبصار». همچنين وى مى گويد ادراك يعنى رسيدن به عمق و نهايت چيزى.

1018- محروميت اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 10 - 5

5 - « عن أبى بصير فى قوله : « فما له من قوّة و لا ناصر » قال : [ و الظاهر أنّ القائل أبوعبداللّه ( ع ) ] ما له قوّة يقوّى بها على خالقه و لا ناصر من اللّه ينصره إن أراد به سوءاً ;

از ابى بصير [ظاهراً از امام صادق(ع)] درباره سخن خداوند «فما له من قوّة و لا ناصر» روايت شده كه فرمود: [يعنى] آن انسان هيچ نيرويى ندارد كه با آن بر آفريدگارش چيره گردد و اگر خداوند درباره او اراده بدى داشته باشد; ياورى نخواهد داشت كه او را در برابر خدا يارى دهد».

1019- محروميت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 41 - 3

3- محروميت انسان در قيامت ، از حمايت و شفاعت ديگران

يوم لايغنى . .. و هم لاينصرون

1020- محروميت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 10 - 2

ص: 648

2 - قيامت ، روز محروميت انسان از هرگونه يار و ياور در برابر كيفر هاى الهى است .

فما له من . .. و لا ناصر

1021- محصول عمر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 23 - 5

5- نيل به بهشت ، تنها دستاورد شايسته و بدون زيان در برابر سرمايه عمر و جان آدمى است .

أُولئك الذين خسروا أنفسهم . .. إن الذين ءامنوا ... أُولئك أصحب الجنة

عنوان كردن بهشت ، به عنوان پاداش مؤمنان در مقابل زيانكارشمردن كفرپيشگان ، اشاره به برداشت فوق دارد.

1022- مخالفت با انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 70 - 12

12 - مخالفت و رويارويى با انبيا و شكستن ميثاق الهى ، برخاسته از هواپرستى انسانها

كلما جاءهم رسول . .. فريقاً كذبوا و فريقاً يقتلون

1023- مدبر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 8

8 - تنها خداوند ، مالك و مدبر انسانهاست .

ألست بربكم قالوا بلى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 78 - 6

6 - تدبير حيات بشر ، به دست آفريدگار او است و نه بت هاى ناتوان .

هل يسمعونكم . .. فإنّهم عدوٌّ لى ... الذى خلقنى فهو يهدين

«فاء» تفريعيه در «فهو يهدين» مى رساند كه تدبير و هدايت، مترتب بر خلقت است و كار تدبير از آفرينش جدا نيست تا اين كه خدا خالق باشد; ولى تدبير امور انسان ها به دست موجودات ديگر.

ص: 649

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 4 - 2

2 - وحى و بعثت پيامبران ، مقتضاى مالكيت و ربوبيت بى شريك خدا بر جهان و انسان

كذلك يوحى إليك . .. له ما فى السموت و ما فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 14 - 3

3 - معاد و بازگشت به سوى خداوند ، لازمه ربوبيت مدبرانه او نسبت به انسان و جهان

و إنّا إلى ربّنا لمنقلبون

از آيه قبل استفاده شد كه هماهنگى طبيعت با نيازهاى انسان يك اتفاق نيست; بلكه براساس تدبير و ربوبيت خاص و عالمانه شكل يافته است. اكنون در اين آيه نتيجه مى گيرد كه وجود همان ربوبيت حسابگر و آگاه، مستلزم آن است كه حركت انسان در طبيعت، بى فرجام نباشد و از حيطه تدبير و ربوبيت خداوند خارج نشود; بلكه به سوى او بازگردد و در حلقه فرمان الهى تداوم يابد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 86 - 4

4 - انسان ، تحت تدبير و ربوبيت خداوند

فلولا إن كنتم غير مدينين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 6 - 3

3 - مالك و مدبّر بودن خداوند براى انسان ها ، دليل رجوع تمام حركت ها و تلاش هاى آنها به خداوند است .

كادح إلى ربّك

1024- مدبر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 164 - 1

1 - تنها خداوند، «رب» (مالك و مدبر) انسانهاست.

أغير الله أبغى ربا

«بغى»، مصدر «أبغى»، به معناى جستجو و طلب كردن است. كلمه «ربا» مفعول براى «أبغى» و «غير الله» حال براى «ربا» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 18 - 5

ص: 650

5- خداوند ، پروردگار همگان و مدبر امور ايشان است .

على ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 34 - 11

11- خداوند ، پروردگار انسان ها و تدبيركننده امور ايشان است .

هو ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 56 - 3

3- خداوند ، پروردگار و مالك همه انسان ها و مدبر امور ايشان است .

على الله ربى و ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 83 - 3

3- كيفر ستم كاران و گنه پيشگان ، مقتضاى ربوبيت خداوند و در جهت تدبير امور انسانهاست .

مسوّمة عند ربك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 101 - 11

11- نزول عذاب بر مشركان و گنه پيشگان ، جلوه اى از ربوبيت خدا و در جهت تدبير امور انسانهاست .

لما جاء أمر ربك

برداشت فوق ، با توجه به كلمه «رب» (مدبر و مربى) استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 102 - 4

4- نزول عذاب بر ستم پيشگان ( كافران و مشركان ) پرتوى از ربوبيت خدا در جهت تدبير امور انسانهاست .

و كذلك أخذ ربك إذا أخذ القرى و هى ظلمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 107 - 12

12- باور و توجه به قدرت و حاكميت مطلق خداوند ، موجب پذيرش ربوبيت او بر انسان و ساير هستى است .

إلاّ ما شاء ربك إن ربك فعال لما يريد

برداشت فوق ، با توجه به كلمه «رب» استفاده شده است.

ص: 651

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 110 - 8

8- مصالح جوامع بشرى و تدبير امور انسان ها ، مايه تقدير خداوند بر داورى نكردن او ميان حق گرايان و باطل انديشان ، در عرصه حيات دنياست .

لولا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم

برداشت فوق ، از كلمه «رب» - كه به معناى مدبر و مربى است - استفاده مى شود; يعنى ، تقدير ياد شده (لولا كلمة سبقت . ..) در راستاى تدبير امور انسانهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 83 - 17

17- تدبير امور انسانها ، در اختيار خداوند است .

عسى الله أن يأتينى بهم جميعًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 1،3،4

1- موجوديّت انسان ها و دستاوردهايشان و نيز تدبير امور آنان به دست خداوند است .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت

از معانى «قائم بودن بر كسى» در اختيار داشتن شؤون آن كس، تدبير امور او و قوام بخشيدن به وى است. حرف «باء» در «بماكسبت» به معناى «مع» مى باشد و مراد از «من هو...» خداوند متعال است. بنابراين مفاد «من هو قائم...» اين است كه: خداوند قوام بخش انسانها و هر آنچه به دست آورده اند مى باشد و او شؤون ايشان را اداره و تدبير مى كند.

3- مشركان على رغم اعترافشان به اينكه قوام بخش امور بندگان خداوند است ، براى او شريك هاى متعددى برگزيده بودند .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت و جعلوا لله شركاء

4- قوام بخشى به بندگان و تدبير امور ايشان ، از ويژگى هاى معبود شايسته پرستش

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت و جعلوا لله شركاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 36 - 4

4- خداوند ، تدبيركننده و پرورش دهنده همه انسان ها است .

و إنّ اللّه ربّى و ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 30 - 2

2 - تنها خداوند ، پروردگار و مدبر امور انسان ها است .

إنّ الذين قالوا ربّنا اللّه

با توجه به حصر مستفاد از «ربّنا اللّه»، مطلب بالا قابل برداشت است.

ص: 652

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 40 - 9

9 - خداوند ، مراقب و مدبر انسان ها است .

مقام ربّه

«مقام» ممكن است مصدر ميمى و به معناى قيام باشد. در اين صورت مراد از «مقام ربّه»، قائم بودن خداوند به امور انسان ها و مراقبت او از كردار آنها است. اضافه شدن «مقام» به «ربّ»، نشان ارتباط آن با ربوبيت و مدبر بودن خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 6 - 6

6 - خداوند ، مربى و مدبر انسان ها است .

يأيّها الإنسن . .. بربّك

آيه شريفه، خطاب به جنس انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 8

8 - خداوند ، مالك و مدبر انسان و سامان بخش تحولات زندگى و عوالم هستى او است .

ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 5 - 4

4 - الزام زمين به افشاى اخبار انسان ها در قيامت ، برخاسته از مقام ربوبيت خداوند و در راستاى تدبير امور آنها است .

بأنّ ربّك أوحى لها

تعبير «ربّك»، گرچه خطاب به شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) است; ولى در اين موارد مفاد آيه شريفه اختصاص به آن حضرت ندارد، بلكه خطاب به لحاظ جنبه هاى بشرى او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 1 - 3،8

3 - خداوند ، مالك مردم و تدبيركننده امور آنان

بربّ الناس

«ربّ» بر «مالك»، «سَرْور»، «مدّبر» و «مربّى» اطلاق مى شود. (لسان العرب)

8 - توجّه به ربوبيت خداوند و حاكميت تدبير او بر امور مردم ، وادارسازنده انسان هابه استعاذه و دلگرم كننده پناهندگان به او است .

قل أعوذ بربّ الناس

ص: 653

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 2 - 3

3 - خداوند ، بر تربيت و تدبير امور مردم ، تسلّط كامل دارد .

بربّ الناس . ملك الناس

ترتيب ذكرى دو وصف خداوند، ممكن است به نكته يادشده اشاره داشته باشد.

1025- مدت حسابرسى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 4 - 4

4 - عرصه محشر و حساب رسى خلايق ، پنجاه هزار سال به طول مى انجامد .

فى يوم كان مقداره خمسين ألف سنة

1026- مدت حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 12

12 - « عن ابن عمر قال : تلا رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) هذه الآية « يوم يقوم الناس لربّ العالمين » قال : كيف بكم إذا جمعكم اللّه كما يجمع النبل فى الكنانة خمسين ألف سنة لاينظر إليكم ;

از [عبداللّه]بن عمر نقل شده كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آيه «يوم يقوم الناس لربّ العالمين» را تلاوت كرد و فرمود: چگونه خواهيد بود آن زمان كه خداوند شما را گردآورد، همان گونه كه تيرها را در جعبه تيردان گرد آورند و پنجاه هزار سال [به همين صورت فشرده جمع باشيد] و خدا به شما نظر نكند».

1027- مدت عمر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 14

14 - آفرينش انسان در قالب مرد و زن و آگاهى از باردارى و زايمان زنان و مقدار عمر آدمى ، كارى آسان براى خداوند

و اللّه خلقكم من تراب ثمّ من نطفة . .. و ما يعمّر من معمّر و لاينقص من عمره إلاّ

ص: 654

1028- مدت عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 10

10 - برخى از انسان ها ، پيش از رسيدن به مرحله پيرى ، زندگى را به درود گفته ، از دنيا خواهند رفت .

ثمّ لتكونوا شيوخًا و منكم من يتوفّى من قبل

1029- مراتب اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 7

7- توجه به عظمت مراتب اخروى ، مايه گرايش به ارزش هاى عالى آن است .

انظر . .. و للأخرة أكبر درجت و أكبر تفضيلاً

دعوت خداوند از انسانها براى تعمق و تأمل در مدارج عالى اخروى، مى تواند به اين منظور باشد كه در انسانها انگيزه آخرت طلبى و تلاش براى كسب درجات عالى آخرت ايجاد كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 19 - 3

3- مراتب انسان ها در آخرت ، متناسب با عمل و كاركرد آنان ; بر خلاف مراتب دنيوى ايشان

و لكلّ درجت ممّا عملوا

با توجه به اين كه آيه شريفه، در مقام توصيف حالات انسان در آخرت است; انگشت نهادن بر «ممّا عملوا» ممكن است درصدد مقايسه ميان دنيا و آخرت و بيان تفاوت هاى اين دو زندگى باشد.

1030- مراتب اطلاعات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 7 - 8

8 - اظهار شده ها ، راز ها و مخفى تر از راز ها ، سه طبقه اطلاعات در ساختار دانسته هاى انسان است .

فإن تجهر القول فإنّه يعلم السرّ و أخفى

1031- مراتب انحطاط انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 655

1 - بقره - 2 - 74 - 11

11 - خطر سقوط آدمى به مرحله اى پست تر و ناشايسته تر از جمادات

و إن من الحجارة لما يتفجر . .. و إن منها لما يهبط من خشية اللّه

1032- مراتب انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 23

23- تفاوت رتبه و منزلت انسان ها در پيشگاه خداوند

نرفع درجت من نشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 32 - 11

11 - تفاوت درجات دين دارى و هدايت پذيرى انسان ها ، در فرهنگ قرآن

ثمّ أورثنا الكتب . .. فمنهم ظالم ... و منهم سابق بالخيرت

برداشت بالا از تقسيم شدن مردم در برابر قرآن به سه گروه ياد شده به دست مى آيد.

1033- مراتب دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 19 - 3

3- مراتب انسان ها در آخرت ، متناسب با عمل و كاركرد آنان ; بر خلاف مراتب دنيوى ايشان

و لكلّ درجت ممّا عملوا

با توجه به اين كه آيه شريفه، در مقام توصيف حالات انسان در آخرت است; انگشت نهادن بر «ممّا عملوا» ممكن است درصدد مقايسه ميان دنيا و آخرت و بيان تفاوت هاى اين دو زندگى باشد.

1034- مراتب علم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 25

25- آدميان ، در دانش و آگاهى داراى مراتبى گوناگونند .

نرفع درجت من نشاء و فوق كل ذى علم عليم

ص: 656

مفسّران در اين آيه «عليم» را دو گونه تفسير كرده اند: 1- مراد از آن هر دانا و دانشمندى است. 2- مقصود از آن خداوند مى باشد. بر اساس معناى نخست مفاد جمله چنين مى شود: هر دانشمندى يافت شود دانشمندتر از او وجود دارد. و بر اساس معناى دوم مفاد جمله مذكور چنين است: علم خدا افزون تر از علم هر دانشمندى است. برداشت فوق، ناظر به اولين احتمال است.

1035- مراتب كمال انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 51 - 2

2- استعداد ها و ظرفيت هاى وجودى آدميان براى رشد و كمال ، متفاوت است .

و لقد ءاتينا إبرهيم رشده

از اين كه خداوند به ابراهيم(ع) رشدِ متناسب و مخصوص به او اعطا فرموده; به دست مى آيد كه هر انسانى داراى قابليت و استعداد مخصوص به خود و متفاوت با ديگران است.

1036- مراحل خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 11 - 5،15

5 - وجود فاصله زمانى بين آفرينش مبداء انسانها و اعطاى صورت انسانى به او

و لقد خلقنكم ثم صورنكم

15 - عن أبى جعفر(ع) فى قوله: «و لقد خلقنكم ثم صورنكم»: اما «خلقناكم» فنطفة ثم علقة ثم مضغة ثم عظما ثم لحما، و اما «صورناكم» فالعين و الأنف و الأذنين و الفم و اليدين و الرجلين . .. .

از امام باقر(ع) درباره آيه «و لقد خلقناكم . ..»، روايت شده است: مراد از «خلقناكم» مراحل مختلف آفرينش يعنى نطفه، خون بسته، آنگاه مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده) و بعد استخوان و سپس گوشت است. و مراد از «صورناكم» شكل گرفتن با چشم، بينى، دو گوش، دهان، دست و پا مى باشد ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 37 - 6،7

6- آفرينش آدمى از خاك و سپس نطفه و تكامل آن به صورت انسانى كامل ، سير پيدايش انسان است .

بالذى خلقك من تراب ثمّ من نطفة ثمّ سوّيك رجلاً

جمله «خلقك من تراب» يا نظر به اين دارد كه خداوند، حضرت آدم(ع) را از خاك آفريد - بنابراين، اصل همه انسان ها خاك است - و يا اين كه نطفه از غذاهايى توليد مى شود كه از خاك گرفته شده است.

7- سير تكاملى آفرينش انسان ، از حضيض خاك تا اندام كامل و كاراى يك مرد ( انسان ) ، زمينه اى براى توجه او به خداوند است .

ص: 657

أكفرت بالذى خلقك من تراب ثمّ من نطفة ثمّ سوّيك رجلاً

«تسوية» به معناى «تعديل» است (تاج العروس) و «سوّاك رجلاً» يعنى تو را به صورت و حالت يك مرد معتدل ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 10 - 8

8- لزوم تصفيه درونى و اعتلاى روحى پدر ، هنگام انعقاد نطفه فرزند

قال ربّ اجعل لى ءاية قال ءايتك ألاّ تكلّم الناس ثلث ليال سويًّا

نشانه اى كه زكريا درخواست كرد، اگر براى تشخيص زمان انعقاد نطفه بوده، چنين درخواستى مى تواند نشانه حساسيت خاص مسأله باشد و آن حضرت براى مراعات مسائلى خاص و نيز آدابى لازم، زمان آن را خواهان گرديد تا با تهيه و تدارك مقدمات روحى لازم، اقدام به انجام مرحله انعقاد نطفه نمايد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 7،8،9،15،37

7- تحول خاك به نطفه ، تبديل نطفه به علقه و تكامل علقه به مضغه ، روند آفرينش انسان

فإنّا خلقنكم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ من مضغة

8- وجود فاصله زمانى ، ميان تحول خاك به نطفه ، نطفه به علقه و علقه به مضغه

فإنّا خلقنكم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ من مضغة

با توجه به، به كارگيرى «ثمّ» كه براى بيان فاصله زمانى است - برداشت فوق به دست مى آيد.

9- مضغه ، مرحله شكل گيرى و ظهور تدريجى اعضا و جوارح جنين در رحم مادر است .

ثمّ من مضغة مخلّقة و غير مخلّقة

و صفت براى «مضغة» است و «غير مخلقة» نيز عطف بر «مخلقة» مى باشد. «تخليق» (مصدر «مخلقة») به معناى تصوير و شكل دادن است. توصيف «مضغة» به «مخلقة و غير مخلقة» مى رساند كه جنين در اين مرحله، مرتباً شكلى را مى پذيرد و صورتى را از دست مى دهد و اين روند تا ظهور كامل اعضا و جوارح ادامه مى يابد.

15- وجود فاصله زمانى ميان پايان يافتن مراحل رشد جنين در رحم و فرا رسيدن زمان زايمان

و نقرّ فى الأرحام . .. إلى أجل مسمَّى ثمّ نخرجكم

عطف «نخرج» بر «نقرّ. .. إلى أجل مسمًّى»به وسيله «ثمّ» كه براى تراخى در زمان است - مى رساند كه جنين پس از اين كه مراحل رشد خود را در رحم به پايان رساند، بايد مدتى ديگر در رحم بماند تا زمان زايمان فرا برسد.

37- « عن أبى عبدالله بن مسعود قال : حدثنا رسول الله (صلی الله علیه و آله) . . . ان أحدكم يجمع خلقه فى بطن أمّه أربعين يوماً نطفة ، ثمّ يكون علقة مثل ذلك ، ثمّ يكون مضغة مثل ذلك ;

عبداللّه بن مسعود مى گويد: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به ما فرمود: . ..آفرينش هر يك از شما در شكم مادر[ بدين گونه ]كامل مى شود كه چهل روز «نطفه» است; سپس به قدر همين مدّت «علقه» است; سپس به قدر همين مدّت «مضغه» است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 6 - 2

2 - آفرينش انسان از خاك ، رشد مرحله به مرحله او در رحم ، صعود تدريجى از طفوليت ( مرحله ضعف جسمى و عقلى ) به اوج

ص: 658

جوانى و نزول تدريجى از اوج بتوانايى ( جوانى ) به حضيض ناتوانى ( كهولت و پيرى ) ، جلوه هاى ربوبيت خدا و يگانگى او

فإنّا خلقناكم من تراب . ..لكيلا يعلم من بعد علم شيئًا ... ذلك بأنّ اللّه هو الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 1،2،3،4،5،6

1 - نطفه ، پس از استقرار در رحم ، تبديل به علقه ( خون بسته ) مى شود .

ثمّ جعلنه نطفة فى قرار مكين . ثمّ خلقنا النطفة علقة

«خلق» (مصدر خلقنا) در اينجا به معناى تصيير (از حالى به حالى ديگر در آوردن) است. و بدين جهت متعدى به دو مفعول، به كار رفته است. «علقة» نيز به خون غليظ و بسته گفته مى شود.

2 - پس از آن كه نطفه در رحم به صورت علقه ( خون بسته ) در آمد ، علقه به تدريج از حالت خون بودن خارج مى شود و به صورت مضغه ( پاره گوشتى بدون استخوان ) در مى آيد .

فخلقنا العلقة مضغة

«مضغة» به پاره گوشت بدون استخوان گفته مى شود.

3 - علقه ، در رحم به صورت مضغه در مى آمد ، سپس مضغه تدريجاً به صورت استخوان بندى بدن جنين ، تغيير شكل مى دهد .

فخلقنا المضغة عظمًا

«عظم» مفرد «عظام» و به معناى استخوان است.

4 - پس از شكل گيرى و استخوان بندى بدن جنين ، استخوان ها با رويش گوشت پوشيده مى شوند .

فكسونا العظم لحمًا

«كَسْو» (مصدر «كسونا») به معناى پوشانيدن است.

5 - پيدايش حقيقتى روحانى و غير مادى ، پس از مرحله شكل گيرى كامل جنين

فكسونا العظم لحمًا ثمّ أنشأنه خلقًا ءاخر

«إنشاء» (مصدر «أنشأنا») به معناى پديد آوردن است; ولى چون در اين جا به دو مفعول متعدى شده است، به معناى تصيير (از صورتى به صورتى ديگر در آوردن) مى باشد. ضمير «ه» در «أنشأناه» به مضمون «فكسونا العظام لحماً» (مرحله شكل گيرى كامل جنين) باز مى گردد.

6 - رشد جنين و مراحل تكوين انسان در رحم ، جلوه اى از قدرت و توانايى عظيم خداوند

ثمّ خلقنا النطفة علقة . .. ثمّ أنشأنه خلقًا ءاخر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 15 - 3

3 - مرگ و انتقال از نشأه دنيا به آخرت ، حلقه اى از مراحل خلقت و تقدير حيات انسان

ثمّ انّكم بعد ذلك لميّتون

با توجه به اين كه آيات فوق، در مقام بيان سير تكاملى آفرينش انسان مى باشد، مسأله مرگ مى تواند نه به عنوان صرفاً يك هشدار; بلكه به عنوان حلقه اى مرتبط با حلقه هاى پيشين باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 659

12 - مؤمنون - 23 - 16 - 2

2 - رستاخيز و حيات اخروى ، آخرين حلقه در سير تحولى آفرينش انسان

ثمّ إنّكم يوم القيمة تبعثون

اين بخش از آيات، در مقام بيان سير تكامل آفرينش انسان است. بنابراين مسأله رستاخيز، مى تواند نه به عنوان صرفاً يك هشدار; بلكه به عنوان آخرين حلقه متصل به حلقه هاى پيشين باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 8

8 - آفرينش انسان از خاك تا صورت آدمى ، مراحل مختلفى داشته است .

أن خلقكم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

«ثمّ» حرف تراخى است و دلالت بر مهلت و مدت مى كند و از طرفى «إذا» فجاييه است و دلالت بر ناگهانى بودن مى كند. جمع بين اين دو، به اين است كه ميان خلق انسان از مبدأ خاك تا صورت انسانى، مراحلى طى شده كه چندان روشن و آشكار نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 72 - 5

5 - گِل و روح ، آغاز و پايان سير تكوين انسان

خلق بشرًا من طين . فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 4

4 - تحوّل خاك به نطفه تبديل نطفه به علقه و تكامل آن ، روند آفرينش انسان

خلقكم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ يخرجكم طفلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 58 - 1،3،5

1 - فرايند پيدايش انسان از منى در رحم ، شايان مطالعه و تأمل

أفرءيتم ما تمنون

مراد از «امناء» (مصدر «تمنون») ريختن منى در رحم است; يعنى، آيا به منى - كه آن را به صورت نطفه در رحم زن مى ريزيد - انديشيده ايد؟

3 - منى و نطفه مرد ، عنصر اصلى و مادى پيدايش انسان در رحم

أفرءيتم ما تمنون

5 - نقش انسان در پيدايش جنين ، تنها ر ها كردن منى در رحم است ; و نه بيشتر از آن .

أفرءيتم ما تمنون

ص: 660

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 59 - 1،3

1 - نقش انسان در پيدايش انسان از نطفه در رحم تنها ، ريختن منى در آن است ; و نه بيشتر از آن .

أفرءيتم ما تمنون . ءانتم تخلقونه

استفهام در «ءأنتم. ..» انكارى است; يعنى، اين شما نيستيد كه منى را به صورت انسان در مى آوريد; بلكه نقش شما تنها ريختن منى در رحم است.

3 - آفرينش انسان از منى در رحم ، جلوه اى از عظمت و قدرت بى مانند خداوند

أم نحن الخلقون

به كارگيرى ضمير متكلم مع الغير (نحن) در مسأله آفرينش انسان از منى در رحم، بيانگر عظمت آفرينش انسان و جلوه اى از قدرت برتر آفريننده آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 74 - 2

2 - آفرينش انسان از منى ، بر آوردن دانه ها از دل خاك و رشد و نموّ دادن آن ، فرو فرستادن باران از آسمان و ايجاد درخت آتش زنه براى بيابان گردان ; بيانگر مبرّا بودن ساحت او از نقص و كاستى

أفرءيتم ما تمنون . .. فسبّح باسم ربّك العظيم

تفريع «فسبّح» بر مطالب آيات پيشين، نشانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 14 - 2،3

2 - آفرينش انسان ها به تدريج و با گذر از چند مرحله ( همچون نطفه ، علقه ، مضغه و . . . ) است .

و قد خلقكم أطوارًا

«طور» (مفرد «أطوار») به معناى «مرّة» (يك دفعه) و «حال» آمده است. مقصود در اين آيه مى تواند مراحل و حالات گوناگونى باشد كه در آفرينش بشر موجود است.

3 - آفرينش بشر از سوى خداوند ، در قالب اشكال مختلف و با حالات گوناگون

و قد خلقكم أطوارًا

كاربرد واژه «أطوار» در اين آيه، ممكن است مانند كاربرد آن در جمله «الناس أطوار» باشد; يعنى، اصناف و حالات گوناگون.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 37 - 1،4

1 - نطفه ( منى ) ، مبدأ و آغاز تكوين انسان

ألم يك نطفة من منىّ يمنى

4 - فراخواندن خداوند ، به مطالعه درباره مبدأ و مراحل تكوين انسان

ألم يك نطفة من منىّ يمنى

ص: 661

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 38 - 1

1 - تبديل شدن نطفه به علقه ، از مراحل تكوين انسان و به صورت تدريجى است .

ألم يك نطفة . .. ثمّ كان علقة

با توجه به كاربرد «ثمّ» - كه براى بيان فاصله زمانى است - مطلب ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 39 - 5

5 - آفرينش انسان ، داراى روندى تدريجى و رو به تكامل

فخلق فسوّى . فجعل منه الزوجين

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه حرف «فا» در «فخلق»، «فسوّى» و «فجعل» براى ترتيب معنوى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 6

6 - آفرينش انسان در رحم ، همراه با تحولات و دگرگونى هاى پى درپى

إنّا خلقنا الإنسن من نطفة . .. نبتليه

«إبتلا»، مى تواند استعاره از انتقال از حالتى به حالت ديگر باشد. در اين صورت آيه شريفه، به تبديل نطفه به علقه، علقه به مضغه و... اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 6

6 - آفرينش انسان از مايعى بى مقدار و سير تكاملى آن در رحم ، جلوه قدرت خداوند

ألم نخلقكم . .. فقدرنا فنعم القدرون

برداشت ياد شده، با توجه به اين مطلب است كه خداوند، وصف «فنعم القادرون» را پس از طرح مسأله آفرينش بشر و تقدير آن، مطرح فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 21 - 12

12 - وجود نشانه هاى خداشناسى ، در مراحل پيدايش تا مرگ انسان

ما أكفره . من أىّ شىء خلقه ... ثمّ أماته فأقبره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 7 - 6

6 - آفرينش ، برخوردارى از اعضاى كامل و هماهنگى اندام با يكديگر ، سه مرحله پياپى در سير پيدايش انسان

خلقك فسوّيك فعدلك

ص: 662

ترتيب - كه مفاد حرف «فاء» است - ممكن است «حقيقى» و يا «ذكرى» باشد. برداشت ياد شده، براساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 8 - 3

3 - مرحله پيدايش قيافه و سيما براى هر انسان ، پس از مراحل آفرينش ، تكميل و تعديل اعضاى او است .

فى أىّ صورة ما شاء ركّبك

جمله «فى أىّ صورة. ..» مستأنفه و بيانگر مرحله اى ديگر از مراحل پيدايش انسان است. برخى آن را تفسير جمله «فعدلك» در آيه قبل، قرار داده و مرحله تعديل و چهره پردازى را يكى دانسته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 9 - 2

2 - ساختار وجودى انسان و مراحل پيدايش او ، فاقد زمينه آلودگى به كفر و گناه است .

الذى خلقك فسوّيك فعدلك . فى أىُّ صورة ما شاء ركّبك . كلاّ

حرف «كلاّ» - به قرينه آيات پيشين - ممكن است براى رفع اين توهّم باشد كه زمينه كفر و گناه، در وجود كافران و گنه كاران نهاده شده است; يعنى، با آن تسويه، تعديل و تركيب، جايى براى اين توهّم نمى ماند; بلكه علت گناه و كفر به خداوند را بايد در تكذيب كيفرهاى اخروى جست و جو كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 2 - 2

2 - انسان ، از خون لخته آفريده شده است .

خلق الإنسن من علق

«علق»; يعنى، مطلق خون يا خونى كه به شدت سرخ است، يا خون غليظ و يا جامد (قاموس). برخى آن را جمع «عَلَقة» دانسته اند كه به اعتبار جنس بودن «الإنسان»، وصف آن قرار گرفته است. (الدرّالمصون)

1037- مراحل رشد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 6،7،8

6 - زندگى دنيوى ، داراى دو منحنى صعود و نزول است .

ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا

مقصود از «بلوغ أشدّ» اوج صعود انسان از نظر قواى جسمانى و عقلانى است و مراد از «شيوخ» منحنى نزول اين قوا مى باشد.

7 - منحنى صعود انسان در حيات دنيوى ، از طفوليت آغاز مى شود و در نقطه اوج جوانى پايان مى پذيرد .

ثمّ يخرجكم طفلاً ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا

8 - پايان اوج مرحله جوانى ( بلوغ اشد ) نقطه آغاز منحنى نزول و سرانجام مرحله پيرى ، نقطه پايان اين منحنى در زندگى انسان

ص: 663

است .

ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا . .. لتبلغوا أجلاً مسمّىً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 24 - 3

3 - خوراكى هاى انسان ، همانند مراحل رشد و فناى جسم او ، دربردارنده دلايل و نشانه هاى خداوند است .

فلينظر الإنسن إلى طعامه

مراد از نظر به طعام - به قرينه آيات بعد - نظر به اسباب و نتايج آن و وابسته بودن مراحل پيدايش آن به خداوند است. عطف آياتى كه درباره غذاى انسان است، بر آياتى كه از حدوث و مرگ جسم او سخن گفته بود; نشانه هماهنگى نعمت هاى درونى و برونى انسان در دلالت بر خداوند است.

1038- مراحل عمر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 8،9،16

8 - پايان اوج مرحله جوانى ( بلوغ اشد ) نقطه آغاز منحنى نزول و سرانجام مرحله پيرى ، نقطه پايان اين منحنى در زندگى انسان است .

ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا . .. لتبلغوا أجلاً مسمّىً

9 - منحنى صعود ، قوس رشد و تكامل قواى جسمى و عقلى انسان و منحنى نزول ، قوس ضعف و انحطاط آن قوا است .

ثمّ لتبلغوا أشدّكم ثمّ لتكونوا شيوخًا

16 - آفرينشِ انسان و سير تطور و تحوّل وى از خاك تا پيرى و مرگ ، نشانه اى از قدرت و ربوبيت بى همتاى خداوند است .

هو الذى خلقكم من تراب . .. و لتبلغوا أجلاً مسمّىً

1039- مراحل وجود انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 174 - 2

2 - بيان مراحل و مراتب وجودى انسان و تبيين موفقيت انسان در آن مراحل ، نمونه اى از تبيين آيات قرآن است .

كذلك نفصل الأيت

ص: 664

1040- مراقبت از انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 117 - 14

14 - خداوند ، همواره نگاهبان و مراقب مردمان

فلما توفيتنى كنت انت الرقيب عليهم

حصر در جمله «كنت انت الرقيب عليهم» مى رساند كه خداوند به هنگام حضور عيسى(ع) نيز مراقب و حافظ امت عيسى(ع) بوده است ولى پس از توفى عيسى(ع)، تنها خداوند رقيب و حافظ آنهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 5 - 2

2 - شناخت مراحل آغازين خلقت انسان ، زمينه ساز پى بردن به تحت مراقبت بودن وى و مايه شناخت قدرت خداوند بر ثبت كردار او است .

عليها حافظ . فلينظر الإنسن ممّ خلق

ارتباط دو آيه، با توجّه به حرف «فاء» در «فلينظر»، بيانگر برداشت ياد شده است.

1041- مراقبت از عمل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 14 - 1،8

1 - خداوند ، مراقب كردار انسان و آگاه به آن است .

إنّ ربّك لبالمرصاد

«مرصاد»; يعنى، راه و مكانى كه در آن مراقب دشمن شده و به انتظار او مى نشينند (قاموس). حرف «باء» در «بالمرصاد» به معناى «فى» و حرف «ال» در آن، براى جنس و فهماندن عموم است; يعنى، در كمين تمامى انسان ها.

8 - خداوند ، براى تأكيد مراقبت خويش بر كردار بندگان ، به فجر ، شب هاى ده گانه ، شفع ، وتر و گذشت شب ، سوگند ياد كرده است .

و الفجر . .. إنّ ربّك لبالمرصاد

در برداشت ياد شده جمله «إنّ ربّك» مى تواند جواب سوگندهايى باشد كه در آغاز سوره آمده بود. بر اين اساس بيان سرنوشت عاد، ثمود و فرعون، جمله هايى معترضه و نوعى استدلال بر مقصود است.

1042- مراقبت از عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 4 - 3

ص: 665

3 - خداوند ، با سوگند به آسمان و ستارگان ، بر مراقبت از انسان و افكار و كردار او ، تأكيد ورزيده است .

و السماء و الطارق . .. إن كلّ نفس لمّا عليها حافظ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 4

4 - آزمايش هاى متعدد خداوند از انسان ها ، كمين هاى او براى مراقبت رفتار آنان است .

إنّ ربّك لبالمرصاد . فأمّا الإنسن إذا ما ابتليه ربّه

حرف «فاء» در «فأمّا الإنسان»، اين آيه را به آيه قبل مرتبط ساخته و ابتلا را مصداق آن قرار داده است.

1043- مربى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 2 - 12

12 - خدا ، پروردگار و مربى آدميان است .

عند ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 67 - 6

6 - ربوبيت و تدبير امور انسان در دست خداوند است .

هو الذى جعل لكم الّيل لتسكنوا فيه و النهار مبصراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 56 - 1

1- جهان هستى ( آسمان ها ، زمين و انسان ها ) ، تحت ربوبيت خداوند است .

بل ربّكم ربّ السموت والأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 65 - 3

3 - زمين ، سرشار از جلوه هاى ربوبيت خدا نسبت به انسان

ألم تر أنّ اللّه سخّر لكم ما فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 6

6 - سراسر زندگى انسان از آغاز تا فرجام ، تحت تدبير خداى يگانه

ص: 666

أمّن يبدؤا الخلق ثمّ يعيده و من يرزقكم من السماء و الأرض

واژه «يبدأ» اشاره به آغاز و «يعيد» اشاره به فرجام و «يرزقكم» يادآورى به نياز مداوم انسان در طول زندگى به الطاف و حمايت هاى الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 12

12 - خداوند ، پروردگار انسان ها است .

ذلكم اللّه ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 13 - 2

2 - هر يك از نعمت هاى زمين ، جلوه اى از ربوبيت انكارناپذير الهى به « جن و انس » و « مرد و زن »

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

به كار گرفتن وصف «ربّ»، اشاره به مطلب بالا دارد و تثنيه آمدن «كما» و «تكذّبان»، ممكن است به خاطر توجه خطاب به جن و انس و يا مرد و زن از انسان ها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 49 - 4

4 - نعمت هاى متنوع بهشت ، جلوه ربوبيت الهى به جن و انس

ذواتا أفنان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

به كار گرفتن وصف «ربّ» بيانگر مطلب بالا است. تثنيه آمدن «كما» و «تكذّبان»، ممكن است به خاطر توجه خطاب به جن و انس و يا مرد و زن از انسان ها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 51 - 4

4 - وجود چشمه هاى هميشه جارى در بهشت ، نمودى از ربوبيت الهى به جن و انس

فيهما عينان تجريان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 53 - 2

2 - ميوه هاى متنوع بهشت ، نمود ربوبيت الهى به جن و انس

فيهما من كلّ فكهة زوجان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 63 - 4

ص: 667

4 - بهشت هاى متنوع و متعدد ، جلوه اى از ربوبيت الهى به جن و انس

و من دونهما جنّتان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 67 - 2

2 - وجود چشمه هاى جوشان در باغ هاى بهشت ، نمودى از ربوبيت الهى به جن و انس

فيهما عينان نضّاختان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 69 - 2

2 - ميوه هاى متنوع - به ويژه خرما و انار - در بهشت ، نمود ربوبيت الهى به جن و انس

فيهما فكهة و نخل و رمّان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 71 - 2

2 - خلق حوريان نيك سيرت و زيباصورت بهشتى ، جلوه اى از ربوبيت پروردگار نسبت به جن و انس

فيهنّ خيرت حسان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 73 - 2

2 - حوريان جذاب و مستور در خيمه هاى بهشت ، نمودى از ربوبيت الهى نسبت به جن و انس

حور مقصورت فى الخيام . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 75 - 2

2 - حوريان باطراوت و پاكدامن بهشتى ، نمودى از ربوبيت الهى نسبت به جن و انس

لم يطمثهنّ إنس قبلهم . .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

1044- مربى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 3 - 1،16،19

1 - خدا ، پروردگار و مربى انسانهاست .

إن ربكم اللّه

ص: 668

16 - خداى خالق ، مدبر و فرمانرواى جهان ، پروردگار حقيقى و مربى انسانهاست .

الذى خلق السموت و الأرض . .. ثم استوى على العرش يدبر الأمر ... ذلكم اللّه ربكم

19 - تنها خداوندِ خالقِ مدبر ، پروردگار انسان ها و شايسته پرستش است .

اللّه الذى خلق . .. ثم استوى ... يدبر الأمر ... ذلكم اللّه ربكم فاعبدوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 23

23 - خدا پروردگار آدميان است .

إن عصيت ربى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 10

10 - خدا ، پروردگار و مربى انسانهاست .

و لو لا كلمة سبقت من ربك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 32 - 2

2 - خدا ، رب و پروردگار حقيقى آدميان است .

فذلكم اللّه ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 57 - 5

5 - خداوند ، رب و پرورش دهنده همه انسانهاست .

يأيها الناس قد جاءتكم موعظة من ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 34 - 11

11- خداوند ، پروردگار انسان ها و تدبيركننده امور ايشان است .

هو ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 56 - 3

3- خداوند ، پروردگار و مالك همه انسان ها و مدبر امور ايشان است .

على الله ربى و ربكم

ص: 669

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 2 - 14

14- خداوند ، رب و پروردگار همه انسانهاست .

لعلكم بلقاء ربكم توقنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 1،2

1- موجوديّت انسان ها و دستاوردهايشان و نيز تدبير امور آنان به دست خداوند است .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت

از معانى «قائم بودن بر كسى» در اختيار داشتن شؤون آن كس، تدبير امور او و قوام بخشيدن به وى است. حرف «باء» در «بماكسبت» به معناى «مع» مى باشد و مراد از «من هو...» خداوند متعال است. بنابراين مفاد «من هو قائم...» اين است كه: خداوند قوام بخش انسانها و هر آنچه به دست آورده اند مى باشد و او شؤون ايشان را اداره و تدبير مى كند.

2- هيچ كس و هيچ چيز ( معبود هاى اهل شرك و . . . ) هم پايه خداوند نبوده و به تدبير امور انسان ها و قوام بخشيدن به آنان توانا نيست .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت

«من» در «أفمن هو . ..» مبتداست و خبر آن شبه جمله اى همانند «كمن ليس كذلك» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 18 - 5

5- همه انسان ها ، حتى كفار ، تحت ربوبيت خداوندند .

مثل الذين كفروا بربّهم أعملهم كرماد اشتدّت به الريح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 80 - 2

2- التجا به ربوبيت خدا و خود را مربوب او دانستن ، از آداب دعا و نيايش

و قل ربّ أدخلنى مدخل صدق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 84 - 8

8- خداى پرورش دهنده انسان ها ، آگاه تر از همگان نسبت به ملكات نفسانى و زمينه هاى روحى آنان

فربّكم أعلم بمن هو أهدى سبيلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 14 - 10

10- ربوبيّت بر انسان ها و جهان آفرينش ، به هم پيوسته و تفكيك ناپذير است .

ص: 670

ربّنا ربّ السموت و الأرض لن ندعوا من دونه

اصحاب كهف، با مفروض دانستن ربوبيّت خداوند بر آفرينش، ربّ خود را نيز با بيان «ربّنا. ..» همان «ربّ» آسمان ها و زمين دانسته و تفكيك بين اين دو را مردود شمرده و با جمله «لقد قلنا إذاً شططاً» بر آن تأكيد كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 38 - 4

4- اللّه ، يگانه مالك و مدبّر انسان و جهان هستى است .

لكنّاْ هو اللّه ربّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 36 - 1،4

1- حضرت عيسى ( ع ) در گهواره ، خداوند را پروردگار خود و ديگر انسان ها معرفى كرد .

و إنّ اللّه ربّى و ربّكم

جمله «إنّ اللّه ربّى . ..» عطف بر «إنّى عبد اللّه» در آيات قبل است. اين آيه نيز نقل بخشى از گفته هاى عيسى(ع) در گهواره است و آيات «ذلك عيسى ... كن فيكون» در اين بين معترضه مى باشد. تشابه اين جمله با آنچه در سوره آل عمران و زخرف از عيسى(ع) نقل شده، تأييد كننده اين نكته است.

4- خداوند ، تدبيركننده و پرورش دهنده همه انسان ها است .

و إنّ اللّه ربّى و ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 133 - 12

12 - قرآن ، نشانه و دليلى روشن بر ربوبيت خداوند بر انسان ها است .

ب--َاية من ربّه أوَلم تأتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 1 - 2

2- خدا ، پروردگار آدميان است .

اتّقوا ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 19 - 3

3 - خدا ، پروردگار آدميان است .

فى ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 671

11 - حج - 22 - 30 - 6

6 - خدا ، پروردگار انسان ها

عند ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 8

8 - خدا ، پروردگار انسان ها

ربّنا اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 47 - 7

7 - خدا ، پروردگار آدميان

و إنّ يومًا عند ربّك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 54 - 9

9 - خدا ، پروردگار انسان ها

أنّه الحقّ من ربّك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 64 - 6

6 - بى نيازى و واجد بودن همه كمالات ، شرط شايستگى براى ربوبيت و تدبير امور عالم و آدم

و إنّ اللّه لهو الغنىّ الحميد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 67 - 6

6 - خدا ، پروردگار انسان ها

و ادع إلى ربّك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 77 - 4

4 - خدا ، پروردگار انسان ها

يأيّها الذين ءامنوا . .. و اعبدوا ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 672

12 - مؤمنون - 23 - 29 - 4

4 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

و قل ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 52 - 4

4 - خدا ، پروردگار آدميان

و أنا ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 57 - 3

3 - خدا ، پروردگار انسان ها

إنّ الذين هم من خشية ربّهم مشفقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 58 - 5

5 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

و الذين هم بأيت ربّهم يؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 59 - 2

2 - خدا ، تنها مربى و پروردگار انسان ها است .

و الذين هم بربّهم لايشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 60 - 5

5 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

إلى ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 76 - 4

4 - خدا ، پروردگار انسان ها

فما استكانوا لربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 673

12 - مؤمنون - 23 - 94 - 1

1 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

ربّ فلاتجعلنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 97 - 5

5 - خدا ، پروردگار آدميان است .

و قل ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 98 - 4

4 - خدا ، پروردگار آدميان است .

و أعوذ بك ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 99 - 2

2 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

قال ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 106 - 1

1 - خدا ، پروردگار آدميان است .

قالوا ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 107 - 1

1 - خدا ، پرودگار انسان ها است .

ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 109 - 2

2 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

يقولون ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 674

12 - مؤمنون - 23 - 117 - 6

6 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

فإنّما حسابه عند ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 118 - 4

4 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

و قل ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 33 - 7

7 - همه انسان ها ، تحت تربيت و ربوبيت خداوندند .

يأيّها الناس اتّقوا ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 25 - 6

6 - خداوند ، پروردگار حقيقى انسان ها است .

ءامنت بربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 62 - 2

2 - خداوند ، پروردگار انسان ها است .

ذلكم اللّه ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 15 - 22

22 - خداوند ، پروردگار يگانه همه انسان ها

اللّه ربّنا و ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 675

18 - حديد - 57 - 8 - 5

5 - خداوند ، پروردگار و مربى انسان ها

و الرسول يدعوكم لتؤمنوا بربّكم

واژه «ربّ» مشترك لفظى ميان وصف و مصدر است و در آيه شريفه معناى وصفى آن (تربيت كننده، مربى و پروردگار) اراده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 10 - 7

7 - اهل زمين ، تحت ربوبيت خداوند

أشرّ أُريد بمن فى الأرض . .. ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 6 - 6

6 - خداوند ، مربى و مدبر انسان ها است .

يأيّها الإنسن . .. بربّك

آيه شريفه، خطاب به جنس انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 9

9 - ربوبيت خداوند بر انسان ها ، مقتضى شناخت ذات و حالات آنان است .

إنّ ربّه كان به بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 8 - 5

5 - بازگشت انسان ها به خداوند و به كيفر رسيدن طغيان گران ، جلوه هاى ربوبيت خداوند و در راستاى تدبير امور انسان ها است .

ربّك

ضمير خطاب در «ربك»، ممكن است خطاب به هر كس باشد كه سخن را مى شنود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نصر - 110 - 3 - 7

7 - خداوند ، مرّبى و مدبّرى شايسته و بى عيب ، براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ديگران است .

فسبّح بحمد ربّك

مخاطب در «ربّك»، گرچه پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) است; ولى سياق سوره، بر تمام انسان ها منطبق است. در اين موارد آن حضرت به عنوان رسول و نيز فردى از افراد بشر، مورد خطاب قرار گرفته است.

ص: 676

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 2 - 3

3 - خداوند ، بر تربيت و تدبير امور مردم ، تسلّط كامل دارد .

بربّ الناس . ملك الناس

ترتيب ذكرى دو وصف خداوند، ممكن است به نكته يادشده اشاره داشته باشد.

1045- مرگ انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 145 - 1،2،3

1 - هيچ كس ، جز به فرمان خدا نمى ميرد .

و ما كان لنفس ان تموت الّا باذن اللّه

2 - تمام انسان ها داراى عمرى معيّن و زمان مرگشان در علم الهى ، مشخّص است .

و ما كان لنفس ان تموت . .. كتاباً مؤجّلا

3 - مرگ انسان ، سنّت تغييرناپذير الهى

و ما كان لنفس ان تموت . .. كتاباً مؤجّلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 169 - 9

9 - بقاى انسان ، پس از مرگ

بل احيآء عند ربّهم يرزقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 193 - 26

26 - مرگ انسان ، به مشيّت و اراده الهى است .

و توفّنا مع الابرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 14 - 15

15 - نبود فاصله زمانى بين مرگ تمامى انسان ها و آغاز قيامت

فاغرينا بينهم العداوة و البغضاء إلى يوم القيمة

بقاى مسيحيان تا روز قيامت، حاكى ازنبود فاصله بين قيامت و مرگ انسانهاست.

ص: 677

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 17 - 9

9 - حيات و مرگ مسيح ( ع ) و مادرش مريم و تمامى اهل زمين ، در قبضه قدرت خداوند

قل فمن يملك من اللّه شيئاً ان اراد ان يهلك . .. و من فى الأرض جميعاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 8،11

8 - اراده و قضاى الهى حاكم بر پيدايش و مرگ آدمى

هو الذى خلقكم . .. ثم قضى أجلا و أجل مسمى عنده

11 - مطالعه در آفرينش انسان و مرگ و حيات وى، زداينده ترديد در يگانگى خداوند

هو الذى خلقكم من طين ثم قضى أجلا . .. ثم أنتم تمترون

از جمله «ثم أنتم تمترون»، كه بيان استبعاد هر گونه ترديد در يگانگى خداوند پس از توجه به مضامين صدر آيه است، چنين برمى آيد كه بعد از اين توجه، على القاعده نبايد ترديدى در توحيد و اعتقاد بدان وجود داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 62 - 3

3 - حكم نافذ و لازم الاجرا در آفرينش و حيات و مرگ انسان، تنها از آن خداوند است.

و يرسل عليكم . .. ثم ردوا إلى الله موليهم الحق ألا له الحكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 94 - 2

2 - آدمى با مرگ، هر آنچه را خداوند در دنيا به او ارزانى داشته بود، رها مى سازد.

و تركتم ما خولنكم وراء ظهوركم

«تخويل» به معناى اعطا و تمليك است و مراد از «خولناكم» نعمتهايى است كه خداوند در دنيا به آدمى ارزانى فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 66 - 4

4 - تجلى ربوبيت خدا در آفرينش و در مرگ و حيات مجدد انسان ها

و هو الذى أحياكم ثمّ يميتكم ثمّ يحييكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 15 - 3

3 - مرگ و انتقال از نشأه دنيا به آخرت ، حلقه اى از مراحل خلقت و تقدير حيات انسان

ثمّ انّكم بعد ذلك لميّتون

با توجه به اين كه آيات فوق، در مقام بيان سير تكاملى آفرينش انسان مى باشد، مسأله مرگ مى تواند نه به عنوان صرفاً يك

ص: 678

هشدار; بلكه به عنوان حلقه اى مرتبط با حلقه هاى پيشين باشد.

1046- مرگ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 2

2 - همه انسان ها ، حتى پيامبران بزرگ ، در دنيا باقى نمانده و به سراى ديگر خواهند رفت .

تلك أمة قد خلت

از معانى خلو (مصدر خلت) گذشتن و سپرى شدن است و در اينجا كنايه از مردن مى باشد. ياآورى درگذشت پيامبران صرف يك خبر نيست; زيرا همگان بدان آگاهند; بلكه هدف از آن توجه دادن مخاطبان به اين حقيقت است كه: اگر مرگ سراغ پيامبران آمده شما را نيز رها نخواهد كرد، از آن غافل نباشيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 141 - 2

2 - همه انسان ها حتى پيامبران بزرگ در دنيا باقى نمانده و به سراى ديگر خواهند رفت .

تلك أمة قد خلت

براى روشن شدن برداشت فوق به آيه 134 ذيل برداشت شماره 2 مراجعه شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 25 - 1،4

1 - زمين عرصه حيات و مرگ آدميان

قال فيها تحبون و فيها تموتون

4 - انسانها پس از سپرى كردن زمان حضورشان در زمين و مرگ همگان، به مكانى ديگر منتقل خواهند شد.

و لكم فى الأرض مستقر و متع إلى حين . .. و منها تخرجون

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «منها تخرجون» اخراج از كره زمين و انتقال به مكانى ديگر باشد. گفتنى است كه چون مخاطبان آيه همه انسانها هستند، اخراج از زمين و انتقال به مكانى ديگر پس از مرگ همگان و سپرى كردن مدت زمانى است كه «إلى حين» بدان اشاره داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 50 - 1

1 - ميراندن انسان ها و گرفتن جان ايشان ، از مأموريت هاى فرشتگان

و لو ترى إذ يتوفى الذين كفروا الملئكة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 679

9 - ابراهيم - 14 - 20 - 1

1- ميراندن انسان ها و خلق انسانهايى جديد به جاى آنان ، كار دشوارى براى خداوند نيست .

إن يشأ يذهبكم و يأت بخلق جديد . و ما ذلك على الله بعزيز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 61 - 15

15- به محض فرا رسيدن اجل مقرر انسان هاى ظالم ، آنان بدون درنگ و بدون شتاب خواهند مرد .

فإذا جاء أجلهم لايستئخرون ساعة و لايستقدمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 11

11- آفرينش و مرگ و اعطاى دانش و سلب آن از انسان ، جلوه اى از علم و قدرت الهى است .

و الله خلقكم ثمّ يتوفّ-كم . .. إن الله عليم قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 4

4 - مرگ و معاد ، سرنوشت همه انسان ها است .

و فيها نعيدكم و منها نخرجكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 17

17- ميراندن انسان ها و نابود كردن جوامع و تمدن ها ، دليل قدرت بى مانند و شكست ناپذير خداوند است .

أنّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها أفهم الغلبون

زير سؤال بردن و نفى كردن پيروزى و چيرگى كافران در برابر قدرت الهى (أفهم الغالبون)، پس از طرح مسأله مرگ و مير انسان ها به وسيله خداوند، مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 4

4 - مرگ ، سرنوشت همه انسان ها است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 40 - 9

9 - مرگ انسان ها ، از آيات الهى است .

اللّه الذى . .. ثمّ يميتكم

ص: 680

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 3

3 - ميان وقوع صيحه و فرياد سهمگين و مرگ و انقراض نسل بشر در دنيا ، هيچ فاصله اى نخواهد بود .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

ناتوانى بشر از هرگونه توصيه و سفارش و يا مراجعه به كسان خود - با شنيدن صيحه و فرياد سهمگين - حاكى از حقيقت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 59 - 1

1 - انسان ها ، تنها يك بار در زندگى دنيا با مرگ رو به رو مى شوند .

إلاّ موتتنا الأُولى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 68 - 3

3 - مرگ و رستاخيز ، حقيقتى عام و در برگيرنده تمامى موجودات شعورمند آسمان ها و زمين و نه مخصوص انسان ها

و نفخ فى الصور فصعق من فى السموت و من فى الأرض . .. ثمّ نفخ فيه أُخرى فإذا هم ق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 21 - 1،12

1 - مرگ ، سرنوشت محتوم همه انسان ها است .

ثمّ أماته

12 - وجود نشانه هاى خداشناسى ، در مراحل پيدايش تا مرگ انسان

ما أكفره . من أىّ شىء خلقه ... ثمّ أماته فأقبره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 7

7 - قدرت خداوند بر آفرينش انسان ها ، تنظيم توانمندى هاى آنان ، هدايت تكوينى و نيز ميراندن و به گور افكندن آنها ، دليل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قيامت است .

خلقه فقدّره . ثمّ السبيل يسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره

1047- مرگ تدريجى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 681

8 - رعد - 13 - 41 - 3

3- خداوند ، آدميان را به تدريج مى ميراند و از ميان مى برد .

أولم يروا أنَّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

1048- مساوات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 1 - 9

9 - تساوى مردم در اصل آفرينش و نبودن امتياز در خلقت آنان ، موجب مسؤوليت تمامى آنان در برابر قوانين الهى

اتّقوا ربّكم الذى خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها

جمله «خلقكم من نفس واحدة»، علاوه بر بيان اين حقيقت كه تمامى انسانها از نسلى واحدند، به اين معنا اشاره دارد كه بين آنان در خلقت هيچگونه امتياز و تبعيضى نيست و لذا همه موظف به رعايت تقوا هستند.

1049- مسكن انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 36 - 15

15 - زمين محل سكونت و قرارگاه موقت انسانها

و لكم فى الأرض مستقرّ و متع إلى حين

«إلى حين» (تا هنگامى) علاوه بر تعلقش به «متاع»، به «مستقر» نيز متعلق هست.

1050- مسؤول تزكيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 7 - 2

2 - كسانى كه شايستگى ارشاد ديگران را ندارند ، مسؤول ناپاكى آنان نيز نيستند . *

و ما عليك ألاّ يزّكّى

اين احتمال وجود دارد كه مفاد جمله «و ما عليك. ..»، بستن راه عذر بر اعتراض كننده به حضور ابن ام مكتوم باشد. با اين بيان كه اگر خود را در برابر ناپاكى كافران مسؤول مى دانى خطاكرده اى; زيرا همين برخوردى كه با آن نابينا داشتى، نشان مى دهد كه نمى توانى عهده دارِ مقام ارشاد ديگران باشى و اين تكليف از تو برنمى آيد.

ص: 682

1051- مسؤول عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 119 - 7

7 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از راهنمايى مردم ، مسؤول عملكرد آنان نبوده و بر كفرپيشگى ايشان مؤاخذه نخواهد شد .

و لاتسئل عن أصحب الجحيم

1052- مسؤوليت اجتماعى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 90 - 14

14- مردم ، در قبال مسائل جامعه خويش چون : بى عدالتى ، فحشا ، بزهكارى ، ستم ، فقر و نيازمندى هاى اقتصادى مردم ، مسؤولند .

إن الله يأمر بالعدل و الإحسن و إيتاىءِ ذى القربى و ينهى عن الفحشاء و المنكر و ا

1053- مسؤوليت اجتماعى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 3

3 - مردم ، موظف اند هر كارى را - چه جمعى باشد و چه فردى - فقط براى رضاى خدا انجام دهند .

أن تقوموا للّه مثنى و فردى

«مثنى و فرادى» حال براى ضمير فاعلى «تقوموا» است و كلمه «مثنى» كنايه از تعدد مى باشد.

1054- مسؤوليت انذار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 7 - 9

9 - انجام رسالت الهى ( انذار مردمان ) در ديدگاه مشركان ، تنها در خور شأن فرشتگان بود ، نه در توان انسان .

و قالوا مالِ هذا الرسول . .. لولا أُنزل إليه ملك

برداشت فوق، از آن جا است كه مشركان به خاطر غذا خوردن و رفت و آمد پيامبر(صلی الله علیه و آله) در بازار، او را شايسته پيامبرى نمى دانستند و خواستار نزول فرشته اى براى هميارى با آن حضرت بودند.

ص: 683

1055- مسؤوليت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 40 - 15

15 - خداوند ، تنها مقامى است كه شايسته و بايسته هراس داشتن از اوست .

و إبى فارهبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 56 - 4

4 - رسيدن به مرتبه و منزلت شاكران ، از وظايف اساسى انسان و هدف از خلقت اوست .

ثم بعثنكم من بعد موتكم لعلكم تشكرون

به نظر مى رسد سپاسگزارى - كه به عنوان هدف از «بعثناكم» بيان شده - در برابر خصوص حيات دوباره نباشد، بلكه به عنوان هدف براى اصل حيات و زندگى مطرح باشد; يعنى، خداوند صاعقه زدگان بنى اسرائيل را حيات بخشيد و هدف آن بود كه در حيات دنيوى سپاسگزار باشند و به منزلت شاكران نايل شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 57 - 15

15 - سپاسگزارى از خداوند در برابر نعمت هاى او ، وظيفه اى است بر عهده بندگان

و ما ظلمونا و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 209 - 6

6 - مسؤوليت انسان در برابر قانون ، پس از دريافت آن

فان زللتم من بعد ما جاءتكم البيّنات

در برداشت فوق، «بيّنات»، به قوانين تفسير شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 211 - 11

11 - مسؤوليت خطير انسان در برابر نعمت هاى خداوند

و من يبدّل نعمة اللّه . .. فان اللّه شديد العقاب

شدت عقاب كفران نعمت، بيانگر مسؤوليّت خطير، در برابر نعمت الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 243 - 15

15 - شكر و سپاسگزارى ، وظيفه انسان ها در برابر تفضّلات الهى

انّ اللّه لذو فضل على النّاس و لكنّ اكثر النّاس لا يشكرون

ص: 684

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 3

3 - برخوردارى از نعمت ها و تفضّلات الهى ، مسؤوليت آور است .

انّ اللّه اصطفيك و طهّرك . .. يا مريم اقنتى لربّك

چون خداوند پس از آنكه مريم را برگزيد و تطهير كرد و . .. وى را مأمور به اطاعت و خضوع نمود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 50 - 13

13 - تقواى الهى و اطاعت از انبيا ، وظيفه آدمى پس از فرستادن پيامبران از سوى خداوند

و رسولا . .. و جئتكم باية من ربّكم فاتقوا اللّه و اطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 103 - 21

21 - تمسّك به ريسمان الهى ، مسؤوليت انسان در قبال نعمت هاى الهى *

و اعتصموا . .. و اذكروا ... لعلكم تهتدون

گويا اعتصام، مسؤوليتى است كه در برابر نعمتهاى الهى (همانند الفت و اخوت) به انسان تكليف شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 144 - 7

7 - وظيفه رسولان الهى ، راهنمايى و پيام آورى است و وظيفه مردم ، پيمودن آن راه بر اساس پيام هاى آن رسولان

و ما محمّد الّا رسول قد خلت من قبله الرّسل افاين مات

جمله «و ما محمّد . .. »، تعيين كننده وظيفه رسولان الهى (پيام آورى) است و جمله «افائن مات ... »، تعيين كننده وظيفه مردم است كه بايد همواره (چه رسولان در ميانشان باشند و يا نباشند) پايبند به آن پيامها باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 175 - 13

13 - ترس از خدا ، زمينه مسؤوليت پذيرى ، و ترس از غير خدا ، زمينه گريز از مسؤوليت

الّذين استجابوا . .. فلا تخافوهم و خافون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 181 - 11

11 - ثبت اعمال و گفتار انسان و مسؤوليت وى ، در برابر آنها

سنكتب ما قالوا و قتلهم الانبيآء بغير حقّ

ص: 685

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 1 - 9

9 - تساوى مردم در اصل آفرينش و نبودن امتياز در خلقت آنان ، موجب مسؤوليت تمامى آنان در برابر قوانين الهى

اتّقوا ربّكم الذى خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها

جمله «خلقكم من نفس واحدة»، علاوه بر بيان اين حقيقت كه تمامى انسانها از نسلى واحدند، به اين معنا اشاره دارد كه بين آنان در خلقت هيچگونه امتياز و تبعيضى نيست و لذا همه موظف به رعايت تقوا هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 1 - 2

2 - مسؤوليت انسان در برابر عهد ها و پيمان هاى خويش

يايها الذين ءامنوا اوفوا بالعقود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 7 - 3

3 - مسؤوليت انسان در برابر نعمت هاى الهى

و اذكروا نعمة اللّه عليكم و ميثقه الذى و اثقكم به

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 21 - 7

7 - مسؤوليت آدمى در برابر نعمت هاى الهى

اذكروا نعمة اللّه عليكم . .. ادخلوا الارض المقدسة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 101 - 5

5 - انسان موظف به تعديل حس كنجكاوى خويش مى باشد .

لاتسئلوا عن اشياء ان تبدلكم تسؤكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 110 - 3

3 - آدمى ، وظيفه دار يادكرد و فراديد داشتن نعمتهايى كه خداوند به وى و نزديكانش ارزانى داشته است .

اذ قال اللّه يعيسى ابن مريم اذكر نعمتى عليك و على ولدتك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 43 - 1

1 - آدمى موظف به تضرع و كرنش در برابر خداوند جهان است.

ص: 686

فلولا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 71 - 23

23 - آدمى وظيفه دار تسليم در برابر پرودگار جهان است.

و أمرنا لنسلم لرب العلمين

چنانكه جمعى از اهل ادب (مانند كسائى و فراء) گفته اند، لام پس از ماده «أمر» حرف مصدرى است به معنى «ان». بنابراين فعل «نسلم» به تأويل مصدر رفته است و مفعول دوم براى «أمرنا» محسوب مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 72 - 1

1 - اقامه نماز فرمانى است كه آدميان بايد بر آن گردن نهند.

و أمرنا لنسلم لرب العلمين. و أن أقيموا الصلوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 102 - 10

10 - توحيد در عبادت مهمترين وظيفه انسان در برابر پروردگار و خالق هستى است.

ذلكم الله ربكم . .. خلق كل شىء فاعبدوه

چون پس از بيان انحصار الوهيت در خداوند و بيان يكتايى او در خالقيت، امر به عبادت شده، چنين برمى آيد كه مهمترين وظيفه بنده در برابر خداوند عبادت و پرستش اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 10

10 - آدميان بايد در برابر وسوسه هاى جنيان و اغواگرى آنها هشيار بوده و از خود حراست كنند.

يمعشر الجن قد استكثرتم من الإنس

خبر دادن خداوند از سيطره و عملكرد جنيان، هشدارى به آدميان است تا دشمن خويش را بشناسند و تدابير لازم را در برابر او به كار برند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 130 - 3

3 - اشتراك جن و انس در لزوم اطاعت از رسولان الهى و بهرهورى از هدايتهاى ايشان

يمعشر الجن و الإنس ألم يأتكم رسل منكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 135 - 3

ص: 687

3 - انسان داراى مسؤوليت در برابر اعمال خويش است.

اعملوا على مكانتكم إنى عامل فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 151 - 27

27 - توصيه هاى خداوند (پرهيز از شرك و . ..) حقايقى است كه آدمى بايد در آنها دقت كند و ضرورت پرهيز از آنها را با عقل خويش دريابد.

ذلكم وصيكم به لعلكم تعقلون

مفعول «تعقلون» ضرورت پرهيز از محرمات ياد شده است. مراد از «توصيه» مى تواند به قرينه «تعقلون» سفارش به تأمل و دقت در احكام مذكور باشد. بنابراين جمله «ذلكم وصاكم به ...» يعنى خداوند سفارش كرده كه در محرمات بيان شده دقت كنيد; باشد كه ضرورت پرهيز از آنها را با عقل خويش دريابيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 164 - 5

5 - هر انسانى در پيشگاه خدا مسؤول اعمال و رفتار خويش است.

و لاتكسب كل نفس إلا عليها

مفعول «لاتكسب» كلمه «شيئا» و يا «عملا» است. «عليها» متعلق به فعلى محذوف، مانند «يحمل» مى باشد; يعنى: «لاتكسب كل نفس عملا إلا يحمل عليها». و اين كنايه از مسؤوليت هر كسى در برابر عمل خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 5

5 - انسانها موظف به سپاسگزارى از خداوند هستند.

و لاتجد أكثرهم شكرين

تأكيد فراوان ابليس بر اغواگرى انسانها و سپس بيان ناسپاسى آنها به عنوان دستاورد تلاش خويش، بيانگر اهميت ويژه سپاسگزارى در برابر خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 29 - 6

6 - انسانها موظف به دعا و نيايش به درگاه خداوند

و ادعوه مخلصين له الدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 42 - 3

3 - تكليف و مسؤوليت هر انسان در باور به معارف الهى و انجام تكاليف دين ، به ميزان قدرت و استطاعت اوست .

لانكلف نفساً إلا وسعها

ص: 688

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 94 - 8

8 - تضرع به درگاه خداوند و خشوع در برابر او امرى لازم بر عهده بندگان

لعلهم يضرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 130 - 4

4 - باور به توحيد ربوبى و پذيرش دعوت پيامبران ، امرى لازم بر عهده بندگان

لعلهم يذّكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 158 - 15

15 - همه انسان ها ، حتى يهود و نصارا ، بايد به خدا و پيامبر او ايمان آورند .

قل يأيها الناس . .. فامنوا باللّه و رسوله

مصداق مورد نظر براى «الناس»، به قرينه آيات گذشته و نيز آيه قبل كه بيان داشت اوصاف پيامبر در تورات و انجيل ثبت شده، يهود و نصارا است. بنابراين يهود و نصارا از مخاطبان «فامنوا ... » هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 205 - 5

5 - انسان ها بايد در دل و جان به ياد خدا بوده و در هر صبح و عصر لب به ذكر او گشايند .

و اذكر ربك . .. بالغدو و الاصال

«غدوة» (مفرد غدو) به معناى صبح (زمان طلوع فجر تا طلوع خورشيد) است. «آصال» جمع و يا جمع الجمع «اصيل» است و اصيل به زمان ميان عصر تا مغرب گفته مى شود. قابل ذكر است كه «ال» در «الغدو» و «الأصال» براى استغراق است و افاده عموم مى كند ; يعنى هر صبح و عصر.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 20 - 7

7 - آگاهى به تكاليف الهى از شرايط مسؤوليت انسان در برابر آن

و لاتولوا عنه و أنتم تسمعون

در برداشت فوق جمله حاليه «و أنتم تسمعون» قيد براى «أطيعوا» و «لاتولوا» گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 19

19 - انسان ، در برابر تمامى رفتار و حركات خويش مسؤول بوده و در قيامت بايد پاسخگو باشد .

ص: 689

فينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 61 - 6

6 - انسان ، موظف به مراقبت و مواظبت بر تمامى اعمال خويش است .

و ما تتلوا منه من قرءان و لا تعملون من عمل إلا كنا عليكم شهوداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 22 - 9

9- دعوت و القاى شيطان از انسان سلب اختيار نمى كند و او مسؤول اعمال خويش خواهد بود .

و ما كان لى عليكم من سلطن إلاّ أن دعوتكم فاستجبتم لى فلاتلومونى و لوموا أنفسكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 51 - 8

8- انسان ، موجودى مختار و در برابر تمامى حركت ها ، تلاش ها و رفتار خويش ، مسؤول است .

ليجزى الله كلّ نفس ما كسبت

از اينكه خداوند از رفتار انسان بازخواهى مى كند، استفاده مى شود كه آدمى موجودى مختار و مسؤول است; چون بازخواهى هگامى معقول است كه اختيار و مسؤوليتى وجود داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 93 - 3

3- همه انسان ها در برابر اعمال و رفتار خويش ، مسؤولند .

لنسئلنّهم . .. عمّا كانوا يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 1

1- انسان ، وظيفه دار توجه به نظارت گواهان الهى در هر عصرى بر اعمالش

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا

تكرار مضمون «يوم نبعث . ..» در ضمن چند آيه و نيز در تقدير بودن «اذكر» يا «اذكروا» بيانگر اهميت موضوع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 93 - 5،6

5- مشيت الهى ، در قرار گرفتن انسان ها در مسير اختيار و مسؤوليت است نه جبر و ناگزيرى .

يضلّ من يشاء . .. و لتسئلنّ عمّا كنتم تعملون

بيان مسؤوليت انسان (و لتسئلنّ . ..) پس از طرح مشيت الهى، اشاره به اين حقيقت دارد كه مشيت خداوند مايه سلب مسؤوليت

ص: 690

انسان نيست; بلكه مسؤوليت آفرين است.

6- انسان ها در قبال اعمال خويش ، متعهد و مسؤولند .

و لتسئلنّ عمّا كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 11 - 9

9- انسان وظيفه دار تأمّل در جوانب خواسته ها و آمال خويش

و يدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخير و كان الإنسن عجولاً

در آيه فوق، يكى از نقاط ضعف بشرى - كه منشأ آن شتابزدگى و دورانديش نبودن است - بيان شده كه در حقيقت هشدارى است به اينكه انسانها بايد دورانديش باشند و پيرامون مصالح خويش تأمّل و تفكر نمايند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 13 - 1

1- هر انسانى در قبال اعمال خويش مسؤول است

و كلّ إنسن ألزمنه طئره فى عنقه

مراد از «طائر» عمل انسان است چه خير باشد و چه شرّ.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 29 - 8

8- انسان نبايد مرتكب عملى شود كه مورد سرزنش قرار گيرد و از كرده خود پشيمان گشته و بر آن حسرت بخورد .

و لاتجعل يدك . .. فتقعد ملومًا محسورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 34 - 16

16- انسان ، در قبال عهد و پيمان خويش مسؤول است .

إن العهد كان مسئولاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 36 - 3،4

3- انسان ، در قبال فعاليت چشم ، گوش و قلب خويش ، در پيشگاه خداوند مسؤول است .

إن السمع و البصر و الفؤاد كلّ أُولئك كان عنه مسئولاً

4- انسان هاى واجد ابزار لازم براى كسب آگاهى و علم ، در پيشگاه خداوند ، مسؤول هستند .

إن السمع و البصر و الفؤاد كلّ أُولئك كان عنه مسئولاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 691

10 - اسراء - 17 - 44 - 19

19- انسان ، موظف به تلاش براى فهم حقايق هستى چون تسبيح و حمد موجودات براى خدا

لاتفقهون تسبيحهم إنه كان حليمًا غفورًا

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «إنه كان حليماً غفوراً» تهديد مشركان به خاطر نينديشيدن درباره تسبيح موجودات باشد. بنابراين، عبارت، اِشعار دارد بر اينكه تلاش براى فهم حقايق عالم لازم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 71 - 8

8- انسان ها در گزينش پيشوايان و پيروى كردن از آنان مسؤولند .

يوم ندعوا كلّ أُناس بإممهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 79 - 7

7- مسؤوليت انسان ، در برابر گفته ها و ادعا هاى خود

كلاّ سنكتب ما يقول و نمدّ له من العذاب مدًّا

خبر از نوشته شدن حتمى گفته ها (سنكتب. ..) و به دنبال آن بحث از عذاب الهى، حاكى از حسابرسى و مواخذه آن گفته ها و گوياى مسؤوليت انسان در برابر آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 15 - 9

9 - انسان ، دربرابر تلاش ها و كردار هاى پى گير و مداوم خويش ، مسؤول است .

لتجزى كلّ نفس بما تسعى

ماده «سعى» به جاى «عمل» ممكن است در بدى ها، ناظر به ناديده گرفتن لغزش هاى خالى از اصرار و در اعمال نيك، توصيه به كوشش مداوم باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 1 - 6

6- انسان در برابر رفتار و كردار خويش ، مسؤول بوده و در قيامت مورد مؤاخذه و بازخواست قرار خواهد گرفت .

اقترب للناس حسابهم

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه حسابرسى آن گاه معقول و متصور است كه مسؤوليت و بازخواهى در كار باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 146 - 6

6 - انسان ، در قبال نعمت هاى الهى مسؤول است .

أتتركون فى ما ههنا ءامنين

ص: 692

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه مقصود از «أتتركون» اين باشد كه خداوند انسان ها را در برابر نعمت هايى كه به آنان داده است، آسوده و بدون هيچ گونه مسؤوليتى رها نمى كند; بلكه شكر و سپاس آنها را از آنان مى خواهد و در صورت ناسپاسى و گناه، از ايشان سلب مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 93 - 13

13 - انسان ، در قبال اعمال خويش مسؤول است .

و ما ربّك بغفل عمّا تعملون

تعبير «و ما ربّك بغافل. ..» دربردارنده تهديد است و اين تهديد در صورتى صحيح است كه انسان، در برابر اعمال خود مسؤول و پاسخگو باشد; و گرنه غفلت و عدم غفلت خداوند، فرقى نخواهد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 62 - 6

6 - انسان ، مسؤول انديشه ها و گرايش هاى خويش و مورد بازخواست از سوى خداوند در قيامت

و يوم يناديهم فيقول أين شركاءى الذين كنتم تزعمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 65 - 6

6 - انسان ها در برابر دعوت پيامبران ، مسؤول بوده و نمى توانند آن را ناديده گرفته و بى تفاوت باشند .

و يوم يناديهم . .. ماذا أجبتم المرسلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 14 - 13

13 - انسان ها ، موظف به شكر نعمت هاى خداوندند .

أن اشكرلى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 26 - 8

8 - توصيه خداوند به اداى حمد به درگاه او ، به خاطر انجام دادن وظيفه انسان ها است و نه نياز خدا به حمد .

قل الحمد للّه . .. إنّ اللّه هو الغنىّ الحميد

اعلام بى نيازى مطلق خداوند در پى توصيه به حمد او، مى تواند به حقيقت ياد شده، دلالت داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 29 - 19

19 - لازم است كه انسان ، به نظارت دقيق خداوند بر اَعمال او ، توجه داشته باشد .

ص: 693

ألم تر أنّ اللّه . .. و أنّ اللّه بما تعملون خبير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 18

18 - انسان ها ، به شكرگزارى در برابر نعمت هاى الهى موظف اند .

قليلاً ما تشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 4 - 16

16 - بايسته است كه انسان ها ، به جاى حكم هاى ساختگى خود ، به احكام الهى پابند باشند .

ذلكم قولكم بأفوهكم و اللّه يقول الحقّ و هو يهدى السبيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 12 - 10

10 - انسان در برابر رفتار و آثار برجاى مانده از خود ، مسؤول بوده و با كيفر و پاداش دقيق آن ، رو به رو خواهد شد .

و نكتب ما قدّموا . .. أحصينه فى إمام مبين

برداشت ياد شده به سبب اين حقيقت است كه ذكر إحياى مردگان و شمارش و ثبت تمامى اعمال و آثار انسان، از مسؤوليت او در برابر رفتار و كردارش حكايت مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 32 - 3

3 - انسان ها در برابر رفتار و كردار هاى خود ، مسؤول بوده و در قيامت بايد پاسخگو باشند .

و إن كلّ لمّا جميع لدينا محضرون

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه احضار انسان ها به پيشگاه خداوند، حاكى از مسؤول بودن آنان در برابر رفتار خود و مجبور شدنشان به پاسخگويى درباره آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 13

13 - انسان ، موجودى آزاد و مختار و مسؤول هدايت و گمراهى خويش

فمن اهتدى فلنفسه و من ضلّ فإنّما يضلّ عليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 56 - 5،9

5 - خداوند ، داراى حق بر انسان ها است و آنان در برابر آن مسؤول اند .

يحسرتى على ما فرّطت فى جنب اللّه

ص: 694

9 - انسان ، مسؤول و سازنده سرنوشت خويش است .

يحسرتى على ما فرّطت . .. و إن كنت لمن السخرين

حرف «على» در جمله «على ما فرّطت» به معناى لام تعليل است و معناى جمله چنين مى باشد: واى به حال من به خاطر كوتاهى كردنم. .. . بنابراين همان گونه كه از ظاهر آيه به دست مى آيد، انسان تفريط خود در حق خدا و تمسخر كردن تعاليم قرآن را، سبب بدبختى و ندامت خود مى داند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 70 - 4

4 - تمامى رفتار و كردار انسان ، داراى كيفر و پاداش بوده و او در برابر آن مسؤول است .

و وفّيت كلّ نفس ما عملت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 17 - 4

4 - انسان ، موجودى مختار و در برابر تمامى تلاش ها و رفتارهايش ، مسؤول است .

اليوم تجزى كلّ نفس بما كسبت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 73 - 5

5 - انسان ها ، در برابر عقايد دينى خويش و انتخاب آن ، مسؤول بوده و در قيامت بايد پاسخگو باشند .

ثمّ قيل لهم أين ما كنتم تشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 46 - 3

3 - مسؤوليت انسان ، در برابر اعمال خويش

من عمل صلحًا فلنفسه و من أساء فعليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 5،6

5 - خداوند ، خواهان آگاهى انسان ها و نقش خود آنان در انتخاب مسير و فرجام خويش

فما أرسلنك عليهم حفيظًا إن عليك إلاّ البلغ

6 - هر انسانى ، خود مسؤول عملكرد و باور هاى خويش است .

فما أرسلنك عليهم حفيظًا

آيه شريفه مى تواند در مقام بيان اين نكته باشد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) مسؤول نافرمانى امت خويش نيست; بلكه هر كسى مسؤوليت تخلف خويش را خود برعهده دارد.

ص: 695

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 19 - 13

13 - انسان ، مسؤول باور ها و اعمال خويش

ستكتب شهدتهم و يسئلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 26 - 9

9 - مسؤوليت ويژه انسان در برابر هدايت و ارشاد بستگان نزديك خود *

و إذ قال إبرهيم لأبيه و قومه

تقديم «لأبيه» مى تواند توجه بيشتر ابراهيم(ع) به هدايت پدر را برساند; كه از آن اولويت هدايت و ارشاد بستگان نزديك استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 53 - 2

2 - مسؤوليت انسان در برابر تمامى اعمال ، حتى كوچك ترين عمل خود

و كلّ صغير و كبير مستطر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 21 - 5

5 - جن همانند انسان ، برخوردار از نعمت ها و موهبت هاى زمين و داراى درك و مسؤوليت

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 23 - 5

5 - جن ، همانند انسان بهره مند از مظاهر زيباى طبيعت و داراى درك و مسؤوليت

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

در صورتى كه خطاب در آيه شريفه متوجه جن و انس باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 25 - 6

6 - جن همانند انسان ، بهره مند از نعمت هاى زمين و داراى درك و مسؤوليت

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

استفهام در «فبأى ءالآء» توبيخى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 696

18 - حديد - 57 - 7 - 12

12 - انسان ، موظّف به انفاق كردن تنها بخشى از دارايى ها است ; و نه همه امكانات .

و أنفقوا ممّا جعلكم مستخلفين فيه

واژه «من» در «ممّا» به معناى «بعض» است. بنابراين «أنفقوا ممّا...»; يعنى، بخشى از آنچه را... انفاق كنيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 38 - 3

3 - انسان ، در برابر تمامى رفتار ها و كردار هاى خويش ، مسؤول و در قيامت مورد بازخواست است .

كلّ نفس بما كسبت رهينة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 36 - 1،2

1 - انسان در نگاه وحى ، موجودى يله و ر ها شده در اين جهان نيست .

أيحسب الإنسن أن يترك سدًى

«سدى» به معناى «مهمل»(يله و رها شده) است; چنان كه به شتر رها شده «ابل مهمله» گفته مى شود (صحاح اللغة). «ترك» (مصدر «يترك») در اصل به معناى جدايى چيزى از روى اختيار است و مجازاً در اهمال كارى و احساس مسؤوليت نكردن درباره چيزى به كار مى رود.

2 - انسان ، موجودى است مكلّف و مسؤول .

أيحسب الإنسن أن يترك سدًى

تذكر خداوند به مهمل آفريده نشدن انسان، مى تواند بيانگر دو حقيقت زير باشد: 1- انسان موجودى است مكلّف و مسؤول. 2- زندگى انسان، داراى فلسفه و هدف است. گفتنى است برداشت ياد شده، ناظر به حقيقت نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 7

7 - انسان ، موجودى مكلف و مسؤول در پيشگاه خداوند

نبتليه

آزمايش شدن انسان، نشان دهنده مكلّف و مسؤول بودن او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 4

4 - انسان ، موجودى است مكلف و مسؤول .

إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

نشان دادن راه درست و آن گاه تهديد كردن به دوزخ و يا بشارت دادن به بهشت - كه در آيات بعد آمده - گوياى مطلب ياد شده است.

ص: 697

1056- مسؤوليت انسان متعهد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 17 - 7

7 - انسان متعهد ، علاوه بر پرداختن به خود ، بايد به اصلاح ديگران نيز همت بگمارد .

يبنىّ أقم الصلوة و أمر بالمعروف و انه عن المنكر

1057- مسؤوليت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 3 - 9،12

9 - نماز و انفاق بايد برنامه هميشگى انسان باشد ، نه مقطعى و موقت

يقيمون الصلوة و مما رزقنهم ينفقون

برداشت فوق با توجه به فعلهاى مضارع (يقيمون و ينفقون) - كه حكايت از تجدد و استمرار دارد - استفاده شده است.

12 - تلاش براى رفع نياز نيازمندان ، وظيفه اى بر عهده همگان و يكى از نشانه هاى تقواست .

هدًى للمتقين . .. و مما رزقنهم ينفقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 21 - 1،9

1 - پرستش خداوند وظيفه اى ضرورى ، بر دوش همه مردم

يأيها الناس اعبدوا ربكم

9 - رسيدن به تقوا ، وظيفه اى ضرورى براى همه انسانهاست .

لعلكم تتقون

چون هدف از لزوم عبادت رسيدن به تقواست، نيل به تقوا نيز ضرورى مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 78 - 8

8 - دستيابى به محتواى كتاب هاى آسمانى وظيفه اى بر عهده همگان

منهم أميون لايعلمون الكتب

لحن آيه، گوياى سرزنش كسانى است كه از محتواى كتاب آسمانى خويش اطلاعى ندارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 121 - 8

ص: 698

8 - خواندن و تلاوت كتاب هاى آسمانى وظيفه اى بر عهده همگان

يتلونه حق تلاوته

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 10

10 - اقتدا به ابراهيم ( ع ) و پيروى از راه و روش او ، وظيفه اى است بر عهده همه انسان ها .

قال إنى جاعلك للناس إماماً

معرفى ابراهيم (ع) به عنوان امام و مقتداى مردم، مستلزم اين حكم تكليفى است كه: بايد مردم او را الگو قرار داده و به او اقتدا كنند و از راه و روشش پيروى كرده و از فرمانهاى او در هر زمينه اى اطاعت كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 133 - 13

13 - پرستش خداى يكتا ، وظيفه اى بر عهده همگان

نعبد . .. إلهاً وحداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 136 - 11

11 - تسليم خدا بودن ، وظيفه اى ضرورى بر عهده همگان

و نحن له مسلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 161 - 3

3 - فرشتگان و تمامى مردم در قيامت ، كفرپيشگانى را كه در حال كفر مرده اند ، لعنت كرده و خواستار دورى رحمت الهى از آنان خواهند شد .

أولئك عليهم لعنة اللّه و الملئكة و الناس أجمعين

لعنت مردم به معناى: نفرين و درخواست دورى لعنت شونده از رحمت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 168 - 2،7

2 - همه انسان ها مخاطب قرآن بوده و به رعايت احكام آن دعوت شده اند .

يأيها الناس كلوا مما فى الأرض حللا طيباً

7 - انسان ها نبايد خويشتن را به بهانه هاى واهى از قبيل : زهدگرايى ، آداب و رسوم قومى و . . . از امكانات و نعمت هاى زمين محروم سازند .

كلوا مما فى الأرض حللا طيباً

هر چند مقصود از امر (كلوا) - چنانچه مفسران برآنند - بيان اباحه است نه وجوب; ولى آوردن صيغه امر براى بيان اباحه مى تواند

ص: 699

اشاره به اين نكته باشد كه: متكلم در صدد ترغيب است و خوددارى از آن مباح را شايسته نمى شمرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 183 - 7

7 - تحصيل تقوا و پرهيز از گناهان ، وظيفه همه بندگان است .

لعلكم تتقون

وجوب روزه براى تحصيل تقوا، بيانگر اين است كه: نيل به تقوا لازم و ضرورى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 31 - 5

5 - همه انسان ها ، مأمور به پرستش و اطاعت بى چون و چراى خداى يگانه و پرهيز از شريك گرفتن غير ، براى اويند .

و ما أمروا إلا ليعبدوا إلها وحداً لا إله إلا هو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 17 - 10

10- انسانها ، بايد كتاب هاى آسمانى را پيشوا و مقتداى خويش قرار دهند .

و من قبله كتب موسى إمامًا و رحمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 35 - 5

5- هر كس مسؤول عملكرد خويش است و تنها خودش به خاطر گناهش مؤاخذه مى شود .

إن افتريته فعلىّ إجرامى

«إجرام» به معناى ارتكاب و كسب گناه است. تقديم «علىّ» بر «إجرامى» حكايت از حصر دارد; يعنى ، گناه افترا (اگر افترايى باشد) تنها متوجه من است نه ديگرى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 23 - 23

23- انسان ، نبايد به بهانه سپاس از مردمان و پاسخ گويى به اكرام آنان ، خداوند را معصيت كند .

أكرمى مثويه . .. قال معاذ الله إنه ربى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 15 - 1

1 - انسان ، وظيفه دار سنجش ميان فرجام تقواپيشگان و تكذيب كنندگان قيامت و دو زندگى بهشت و جهنم ، با تفكر در رهنمود هاى قرآن

قل أذلك خير أم جنّة الخلد التى وعد المتّقون

ص: 700

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 20 - 9

9 - انسان ها ، وظيفه دار صبر و شكيبايى در برابر آزمايش هاى الهى

و جعلنا بعضكم لبعض فتنة أتصبرون

استفهام در جمله «أتصبرون» استفهام حقيقى نيست; بلكه در معناى «امر» به كار رفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 59 - 10

10 - انسان ها ، وظيفه دار سؤال كردن از افراد خبير و آگاه در باره مبدأ و چگونگى آفرينش جهان هستى ( آسمان ها ، زمين و . . . )

الذى خلق السموت . .. فسئل به خبيرًا

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين مطلب است كه «فا» در «فسئل به خبيراً» جواب براى شرط مقدر و تقدير آن چنين باشد: «إن شئت تحقيق ما ذكر فسئل به خبيراً». گفتنى است در برداشت فوق، مرجع ضمير «به» خلق و استوا و «خبيراً» مفعول براى «فسئل» دانسته شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 4

4 - مردم ، موظف اند همديگر را در انجام هر كار خالصانه ، يارى دهند .

أن تقوموا للّه مثنى و فردى

احتمال دارد «مثنى» اشاره به اين نكته باشد كه مردم دو نفرى به همديگر كمك كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 39 - 5

5 - تمامى انسان ها ، در برابر اعمال و كردار خويش ، مسؤول اند .

اعملوا على مكانتكم إنّى عمل فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 21 - 2

2 - انسان ها ، بايد دنيا را ميدان مسابقه جهت دست يافتن به بهشت و آمرزش الهى قرار دهند .

و ما الحيوة الدنيا إلاّ متع الغرور . سابقوا إلى مغفرة من ربّكم و جنّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 33 - 3

3 - انسان ، در برابر عقايد و باور هاى خويش ، مسؤول بوده و همه آنها در نامه اعمال او ثبت است .

ص: 701

من أُوتى كتبه . .. و لم أدر ما حسابيه... خذوه... فاسلكوه . إنّه كان لايؤمن بالل

خداوند علت سرنوشت بد و عذاب كافران را، ايمان نياوردن به خداى بزرگ دانسته است. از اين نكته مى توان استفاده كرد كه انسان در برابر مجموعه عقايد و انديشه هاى خويش، مسؤول است و بايد در برابر خداى بزرگ پاسخگو باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 4

4 - انسان ، در برابر تمامى رفتار هاى فردى و اجتماعى خويش ، مسؤول بوده و همه آنها در نامه اعمال او ثبت است .

من أُوتى كتبه. .. و لم أدر ما حسابيه ... و لايحضّ على طعام المسكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 39 - 1

1 - همه انسان ها - جز اصحاب اليمين - اسير و گرفتار كردار خويش اند .

إلاّ أصحب اليمين

تعبير «رهينة»، مى رساند كه انسان ها به سبب رفتارشان، در قيد اسارت اند و به مقتضاى استثناى «إلاّ أصحاب اليمين» استفاده مى شود كه تنها، اصحاب اليمين (گروه نيك كردار و خوبان)، از اين قيد آزاداند.

1058- مسؤوليت انسان هاى لايق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 55 - 10

10- افراد كارآمد ، لايق و متخصص بايد از پذيرش مسؤوليت ها امتناع نورزند و در پى تصدّى آن باشند .

اجعلنى على خزائن الأرض إنى حفيظ عليم

1059- مسؤوليت پذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 11

11 - انسان ، موجودى مسؤوليت پذير است .

عرضنا الأمانة على السموت . .. فأبين ... و حملها الإنسن

ص: 702

1060- مسؤوليت فردى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 3

3 - مردم ، موظف اند هر كارى را - چه جمعى باشد و چه فردى - فقط براى رضاى خدا انجام دهند .

أن تقوموا للّه مثنى و فردى

«مثنى و فرادى» حال براى ضمير فاعلى «تقوموا» است و كلمه «مثنى» كنايه از تعدد مى باشد.

1061- مشابهت تفكر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 118 - 13

13 - همانندى انديشه هاى انسان ها ، از عوامل تكرار حوادث تاريخى است .

كذلك قال الذين . .. مثل قولهم تشبهت قلوبهم

1062- مشركان انسان هاى نخستين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 4

4 - امت واحد و يكتاپرست نخستين ، ديرى نپاييد كه گرفتار تفرقه دينى شده و به دو دسته موحد و مشرك انشعاب يافتند .

و ما كان الناس إلا أمة وحدة فاختلفوا

قيد «ديرى نپاييد» از طرف «فاء» در «فاختلفوا»، بدست مى آيد.

1063- مشكلات دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 83 - 6

6- همه انسان ها ، حتى پيامبران در معرض انواع رنج ها ، ناراحتى ها و ناگوارى ها در دنيا

و أيّوب . .. أنّى مسّنى الضرّ

ص: 703

1064- مصالح انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 54 - 18

18 - مصلحت انسان ها ، اساس احكام و فرمان هاى اديان الهى است .

ذلكم خير لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 184 - 20

20 - سودبخشى و مصلحت آميز بودن تكاليف براى انسان ها ، ملاك تشريع آنها از سوى خداوند

و أن تصوموا خير لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 27 - 2

2 - نوسان در مدت شب و روز ، دربردارنده خير و مصالح انسان

بيدك الخير . .. تولج الّيل فى النهار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 87 - 10

10 - مصلحت انسان ها پايه و اساس قوانين و احكام دين اسلام

طيبت ما احل اللّه لكم

كلمه طيب كه به معناى چيزى است كه خوشايند آدمى باشد و نيز حرف لام در «لكم» كه براى منفعت است مى رساند خداوند در حلال كردن چيزها سودبرى انسانها را لحاظ كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 91 - 6

6 - مصالح و مفاسد جوامع انسانى معيارى در تشريع احكام دين

انما الخمر . .. فاجتنبوه لعلكم تفلحون. انما يريد الشيطن ان يوقع بينكم العدوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 101 - 4

4 - عدم تبيين برخى حقايق از سوى خداوند ، به مصلحت جامعه انسانى است .

لاتسئلوا عن اشياء ان تبدلكم تسؤكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 19 - 4

ص: 704

4 - خير و صلاح انسان ها در پرهيز از ستيزه جويى با خدا و رسول او

و إن تنتهوا فهو خير لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 110 - 8

8- مصالح جوامع بشرى و تدبير امور انسان ها ، مايه تقدير خداوند بر داورى نكردن او ميان حق گرايان و باطل انديشان ، در عرصه حيات دنياست .

لولا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم

برداشت فوق ، از كلمه «رب» - كه به معناى مدبر و مربى است - استفاده مى شود; يعنى ، تقدير ياد شده (لولا كلمة سبقت . ..) در راستاى تدبير امور انسانهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 71 - 3

3- اراده خداوند به تفاوت روزى انسان ها ، نشأت يافته از علم او به نياز ها و مصالح واقعى آنهاست . *

إن الله عليم قدير . و الله فضّل بعضكم على بعض فى الرزق

تصريح به اينكه خدا باعث برترى يافتن برخى بر برخى ديگر در روزى است - پس از تذكر به اينكه خدا عالم و قادر است - مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه اين برترى دادنها عالمانه و نشأت يافته از آگاهى خداوند به مصالح و نيازهاى واقعى انسانهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 72 - 2

2- زوجيت در نظام زندگى انسان ها ، نعمتى است در جهت منافع و مصالح آنان .

و الله جعل لكم من أنفسكم أزوجًا

برداشت فوق با استفاده از «لام» در «لكم» است كه براى انتفاع مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 24 - 18

18- هدايت هاى خداوند ، همواره ، در جهت صلاح انسان و رساندن او به راه هاى درست و صحيح است .

عسى أن يهدين ربّى لأقرب من هذا رشدًا

در المصباح المنير آمده است: « «رُشْد» صلاح است و آن، رسيدن به صواب و درستى است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 129 - 8

8 - مصالح بشر و تدبير امور امت ها از سوى خداوند ، دليل نابود نكردن فورى مخالفان در دنيا است .

كلمة سبقت من ربّك

كلمه «ربّ» گوياى مطلب ياد شده است.

ص: 705

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 30 - 7

7 - مصلحت در پنهان ماندن زمان وقوع قيامت است .

و يقولون متى هذا الوعد . .. قل لكم ميعاد يوم

از اين كه خداوند به جاى پرداختن به جواب سؤال و روشن كردن وقت وقوع قيامت، تأكيد مى كند كه وقوع آن قطعى است و تقديم و تأخير ندارد، نكته ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 7

7 - قرآن ، كتابى سودمند براى بشر و در جهت منافع و مصالح او است .

إنّا أنزلنا عليك الكتب للناس

برداشت ياد شده با توجه به لام در «للناس» است كه متضمن معناى انتفاع مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 79 - 1،3

1 - خداوند ، دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) را به خاطر منافع و مصالح انسان ها آفريده است .

اللّه الذى جعل لكم الأنعم

لام در «لكم» براى تعليل است; يعنى، به خاطر شما، «أنعام» (جمع «نَعَمْ») در اصل به معناى شتر است; ولى گاهى براى مجموع «شتر، گاو و گوسفند» به كار مى رود. برداشت ياد شده بر اساس همين احتمال است.

3 - خداوند ، شتران را به خاطر منافع و مصالح انسان ها آفريد .

اللّه الذى جعل لكم الأنعم

جمله «و عليها و على الفلك تحملون» در آيه بعد، قرينه است براين كه مقصود از «أنعام» مى تواند تنها شتران (معناى اصلى اين واژه) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 13 - 3

3 - تشريع دين از سوى خداوند ، در جهت منافع و مصالح انسان است .

شرع لكم من الدين

با توجه به لام «لكم» - كه براى انتفاع است - و نيز از اين كه آيه در مقام امتنان است، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 19 - 3

3 - گستردگى و پهناورى زمين ، براى انسان و در جهت مصالح و منافع او است .

و اللّه جعل لكم الأرض بساطًا

ص: 706

مطلب ياد شده، از تعبير «لكم» (براى شما) استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 7

7 - خداوند ، در پى آفرينش انسان از نطفه ، او را توانمند و مهيّا براى رسيدن به مصلحت هاى خويش قرار داد .

من نطفة خلقه فقدّره

برخى از اهل لغت، ضمن بر شمردن معانى متعددى براى «تقدير»، دقّت و تفكر در متعادل ساختن امور و مهيّا ساختن آنها را، از جمله معانى آن قرار داده اند (لسان العرب). «فاء» در «فقدّره» گوياى اين است كه مهيّا شدن انسان براى مصالح خويش، از آثار و پيامدهاى سيستم خلقت او است.

1065- مصالح انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 28

28 - خير و صلاح واقعى انسان ها در گرو يكتاپرستى ، سلامت امور اقتصادى و پرهيز از فسادانگيزى است .

ذلكم خير لكم

«ذلكم» اشاره به تمامى مسائلى است كه شعيب قوم خويش را بدانها رهنمون ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 95 - 7

7- نفع و صلاح واقعى انسان ها ، تنها در ارزش هاى معنوى و الهى نهفته است و نه در مطامع ناچيز دنيوى .

و لاتشتروا بعهد الله ثمنًا قليلاً إنما عند الله هو خير لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 49 - 5

5 - بعثت پيامبران و تعاليم اديان ، در جهت تأمين منافع و مصالح انسان ها است .

إنّما أنا لكم نذير مبين

به كارگيرى «لام» انتفاع در «لكم» مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 60 - 12

12 - احكام و توصيه هاى الهى ، برخوردار از حكمت و فلسفه و در جهت منافع و مصالح انسان ها است .

ألم أعهد إليكم يبنى ءادم أن لاتعبدوا الشيطن إنّه لكم عدوًّ مبين

توصيه خداوند به اطاعت نكردن از شيطان و بيان فلسفه و چرايى آن (إنّه لكم عدوٌّ مبين)، حاكى از حقيقت ياد شده است.

ص: 707

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 11 - 13،14

13 - احكام و قوانين الهى ، در جهت منافع و مصالح واقعى انسان ها است .

تؤمنون . .. و تجهدون ... ذلكم خير لكم

14 - ناآگاهى انسان ها ، نسبت به بعضى از مصالح و منافع واقعى خود

ذلكم خير لكم إن كنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 2 - 11

11 - حكم خداوند مبنى بر شكستن سوگند درباره محروميت از مباحات و حلال ها ، عالمانه و حكيمانه بوده و در جهت مصالح و منافع انسان ها است .

قد فرض اللّه لكم تحلّة أيمنكم . .. و هو العليم الحكيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 2 - 6

6 - انذار ها و اخطار هاى پيامبران ، در جهت مصالح و منافع خود مردم است .

إنّى لكم نذير مبين

در برداشت ياد شده، لام در «لكم» براى تعليل دانسته شده است; يعنى، «لأجل نفعكم».

1066- مصنوعات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 8 - 15

15 - تمامى رفتار و دست ساخته هاى انسان ها ، در قلمرو علم خدا است .

إنّ اللّه عليم بما يصنعون

1067- مطالعه خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 9

9 - پديد آمدن موجودى زنده به نام انسان از خاك مرده ، امرى غير منتظره و سزاوار تأمل است .

أن خلقكم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

ص: 708

«إذا»ى فجاييه در آيه، مى تواند حكايت از اين حقيقت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 46 - 2

2 - پيدايش زوجين ( نر و ماده ) ، از آبى اندك ( نطفه ) ، شايان تأمل و درس آموزى

و أنّه خلق الزوجين الذكر و الأُنثى . من نطفة

«نطفه» در اصل به آب اندكى گفته مى شود كه ته ظرف باقى مانده باشد (قاموس المحيط).

1068- مطالعه در تفاوت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 1

1- خداوند ، فراخوان آدميان براى تأمل و درس آموزى از تفاوت رتبه دنيوى انسانها

انظر كيف فضّلنا بعضهم على بعض

1069- مطالعه مبدأ خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 39 - 6

6 - مطالعه در مبدأ و مراحل پيدايش انسان ، موجب راه يابى به هدف آفرينش آدمى و فلسفه زندگى او

أيحسب الإنسن أن يترك سدًى . ألم يك نطفة ... فخلق فسوّى . فجعل منه الزوجين الذكر

بيان سير تكوين انسان - پس از طرح موضوع بى هدف نبودن زندگى بشر - مى تواند گوياى حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 40 - 5

5 - مطالعه در مبدأ و مراحل آفرينش انسان ، از راه هاى شناخت معاد و پى بردن به احياى مردگان

ألم يك نطفة من منىّ يمنى . .. فخلق فسوّى ... أليس ذلك بقدر على أن يحيى الموتى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 20 - 5

5 - تشويق خداوند ، به مطالعه درباره مبدأ و سير تكوين انسان ها

ألم نخلقكم من ماء مهين

ص: 709

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 8

8 - مطالعه و تأمّل در آفرينش انسان و مبدأ پيدايش و سير تكاملى آن ، موجب شناخت معاد و اثبات توانايى خداوند بر آن است .

ألم نخلقكم من ماء . .. فقدرنا فنعم القدرون

از اين كه ماجراى خلقت انسان با استفهام تقريرى (ألم نخلقكم. ..) آغاز شده، مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد.

1070- مطالعه مراحل خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 39 - 6

6 - مطالعه در مبدأ و مراحل پيدايش انسان ، موجب راه يابى به هدف آفرينش آدمى و فلسفه زندگى او

أيحسب الإنسن أن يترك سدًى . ألم يك نطفة ... فخلق فسوّى . فجعل منه الزوجين الذكر

بيان سير تكوين انسان - پس از طرح موضوع بى هدف نبودن زندگى بشر - مى تواند گوياى حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 40 - 5

5 - مطالعه در مبدأ و مراحل آفرينش انسان ، از راه هاى شناخت معاد و پى بردن به احياى مردگان

ألم يك نطفة من منىّ يمنى . .. فخلق فسوّى ... أليس ذلك بقدر على أن يحيى الموتى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 20 - 5

5 - تشويق خداوند ، به مطالعه درباره مبدأ و سير تكوين انسان ها

ألم نخلقكم من ماء مهين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 8

8 - مطالعه و تأمّل در آفرينش انسان و مبدأ پيدايش و سير تكاملى آن ، موجب شناخت معاد و اثبات توانايى خداوند بر آن است .

ألم نخلقكم من ماء . .. فقدرنا فنعم القدرون

از اين كه ماجراى خلقت انسان با استفهام تقريرى (ألم نخلقكم. ..) آغاز شده، مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد.

1071- مطالعه منشأ خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 710

20 - طارق - 86 - 5 - 1،4

1 - تحقيق درباره منشأ آفرينش انسان و توجّه به عنصر اوليه جسم وى ، زمينه ساز باور به امكان احياى دوباره او است .

فلينظر الإنسن ممّ خلق

جمله «إنّه على رجعه لقادر» - در آيات بعد - بيانگر آن است كه آنچه از اين آيه به بعد مطرح شده، آماده سازنده ذهن انسان براى باور به امكان معاد است.

4 - لزوم تحقيق درباره منشأ آفرينش انسان و كشف عنصر اصلى در پيدايش جسم او

فلينظر الإنسن ممّ خلق

1072- معاد انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 3،4

3 - آدميان ، پس از مرگ ، بار ديگر از دل خاك خارج خواهند شد .

و منها نخرجكم

4 - مرگ و معاد ، سرنوشت همه انسان ها است .

و فيها نعيدكم و منها نخرجكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 3،5

3 - آفرينش نخستين انسان ، نشانه قدرت مندى خداوند بر باز آفرينى وى در عالم آخرت است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده ثمّ إليه ترجعون

اين آيه، به قرينه آيه بعد - كه درباره برپايى قيامت است - درصدد اثبات معاد از طريق توجه دادن به خلقتِ نخستينِ انسان ها است.

5 - انسان ها ، پس از باز آفرينى در عالم آخرت ، به سوى خداوند باز مى گردند .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده ثمّ إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 16 - 5

5 - انسان ها ، در عالم آخرت ، حيات مجدد پيدا مى كنند .

الذين كفروا و كذّبوا بأيتنا و لقاىِ الأخرة

مراد از «لقاء الآخرة» مى تواند تحقق لقاى انسان ها با خدا در عالم آخرت باشد كه در اين صورت، مستلزم حيات مجدد آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 28 - 3،4،7

ص: 711

3 - فاصله افتادن ميان خلقت نخستين انسان و زنده كردن مجدد او پس از مرگ ، تأثيرى در آن خلقت ندارد .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

چنان چه مفسران گفته اند، مشركان با تعجب سؤال مى كردند كه «چگونه امكان دارد كه انسانى پس از سال ها مردن، مجدداً زنده شود؟». آيه در صدد پاسخ به آن پرسش است و تشريح مى كند كه خلقت نخستين و دوباره، همانند آفريدن يك تن است و فاصله ايجاد شده، تأثيرى ندارد.

4 - انسان ها ، پس از مرگ ، از جانب خداوند مجدداً زنده خواهند شد .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

7 - پاسخگويى خداوند به شبهه ايجاد شده در ذهن افراد درباره معاد و تجديد حيات انسان ها پس از مرگ ، بر اساس آگاهى او است .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة إنّ اللّه سميع بصير

ذكر «إنّ اللّه سميع. ..» در پايان آيه، به جاى اعلام قدرت مندى خداوند، مى تواند اين نكته را برساند كه چون خداوند، از شبهه ايجاد شده در ذهن ها خبر داشته، اقدام به پاسخگويى كرده است.

1073- معبود انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 163 - 1

1 - معبود حقيقى همه انسان ها ، معبودى است يگانه و يكتا

و إلهكم إله وحد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 98 - 4

4 - معبود حقيقى انسان ها ، همان معبود يگانه در جهان هستى است .

إنّما إلهكم اللّه الذى لا إله الاّهو

وصف «الذى. ..» براى تعليل است; يعنى، چون «اللّه» كسى است كه هيچ معبود بر حقّى در جهان جز او وجود ندارد، پس «خداى شما» نيز هم او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 23 - 4

4 - انسان با هر انديشه و مرام ، داراى معبودى براى خويش

من اتّخذ إلهه هويه

از تقديم «إلهه» بر «هواه»، استفاده مى شود كه وجود «إله» و معبود براى انسان، امرى غير قابل انكار است. با اين تفاوت كه مؤمن به عبوديت پروردگار روى آورده; ولى كافر و ناصالح هواى خويش را به خدايى برگزيده است.

ص: 712

1074- معلّم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 31 - 3

3 - خداوند نخستين آموزگار انسان

و علّم ءادم الأسماء كلها

1075- معلم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 2 - 1

1 - خداوند ، معلم انسان و تعليم دهنده قرآن

الرحمن . علّم القرءان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 3 - 6

6 - پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، معلم تمامى انسان ها در همه عصر ها و همه نسل ها

و يعلّمهم الكتب و الحكمة و . .. و ءاخرين منهم

برداشت ياد شده، بدان احتمال است كه «آخرين» عطف بر «هم» در «يعلّمهم الكتاب» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 4 - 1

1 - خداوند ، معلم انسان ها است .

الذى علّم

1076- مقام اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 123 - 4

4 - منزلت و جايگاه اخروى انسان ها ، در گرو اعمال ايشان است ، نه ادّعا ها و آرزو هاى خيالى آنان !

ليس بامانيكم و لا امانى أهل الكتب من يعمل سوءاً يجز به

ص: 713

1077- مقامات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 2،25

2 - انسان داراى جايگاهى ويژه در فلسفه جهان آفرينش

هو الذى خلق لكم . .. ثم استوى إلى السماء ... و إذ قال ربّك

25 - انسان ، شايسته دستيابى به مقام خلافت الهى است .

إنى جاعل فى الأرض خليفة

به قرينه آيات بعد كه آدم (ع) - به عنوان نمونه اى از نوع انسان - برتر از فرشتگان و دارنده علم تمامى اسما معرفى شده و حقايقى (غيب آسمانها و زمين) به وى تعليم داده شده، اين نظر تأييد مى شود كه مراد از خلافت، خلافت الهى است; چرا كه او تنها موجودى معرفى شده كه مظهر علم الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 151 - 23،24

23 - كشتن انسانها به ناحق از محرمات الهى است.

و لاتقتلوا النفس التى حرم الله إلا بالحق

«بالحق» صفت براى مفعول مطلق محذوف، يعنى «قتلا»، و «با» در آن به معناى ملابست است; يعنى: « لاتقتلوا النفس إلا قتلا متلبسا بالحق».

24 - حرمت كشتن انسان، از مشخصه هاى او در پيشگاه خداوند

و لاتقتلوا النفس التى حرم الله إلا بالحق

«التى حرم الله» به دليل استثنا (إلا بالحق)، صفت توضيحى براى «النفس» است. و اين بدان معناست كه حرمت كشتن انسان از تعاريف انسان شمرده و از مشخصه هاى او دانسته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 11 - 13

13 - انسانها داراى زمينه هاى دستيابى به منزلتى فراتر از فرشتگان و شايسته شدن براى سجده ملائكه بر ايشان.

لقد مكنكم فى الأرض . .. و لقد خلقنكم ... ثم قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

آيه قبل دلالت مى كند كه مطالب عنوان شده در آيه مورد بحث - كه از جمله آنها سجده فرشتگان بر آدم(ع) است - از نعمتهاى الهى براى همه انسانهاست. در حالى كه نه سجده بر آدم به منزله سجده بر همگان است و نه سجده بر او نعمت براى ديگران، بنابراين، مى توان گفت جمله «قلنا للملائكه ...» پس از «خلقناكم» اشاره به اين دارد كه خداوند در همه انسانها اين زمينه را ايجاد كرده است كه بتوانند مسجود ملائكه بشوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 71 - 5

ص: 714

5 - سوق دادن مردم به جايگاه بايسته آنان ، پرتويى از ربوبيت خداوند بر ايشان است .

قد وقع عليكم من ربكم رجس و غضب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 8،13

8- انسان ، برخوردار از مقام و شرافتى خاص

فإذا سوژيته و نفخت فيه من روحى

اضافه «روح» به «ياى» متكلم، براى تشريف و تكريم است.

13- انسان ، داراى مقامى برتر از فرشتگان

إذ قال ربّك للملئكة . .. فقعوا له سجدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 30 - 3

3- انسان ، داراى مقامى برتر از فرشتگان

فقعوا له سجدين . فسجد الملئكة كلّهم أجمعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 81 - 15

15- انسان ، بهره مند از لطف خاص خداوند و برخوردار از كرامت و مقام ويژه در جهان

و الله جعل لكم من بيوتكم . .. و جعل لكم من الجبال ... لعلّكم تسلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 70 - 3

3- توجه انسان به مقام و كرامت الهى خويش ، مستلزم پرهيز از ناسپاسى خداوند است .

فيغرقكم بما كفرتم . .. و لقد كرّمنا بنى ءادم

يادآورى كرامت انسانها پس از ذكر ماجراى كسانى كه پس از رهايى از خطر مرگ به كفران نعمتهاى الهى روى آوردند; مى تواند مذمتى باشد براى آنان و نيز به انسانها توجه بدهد كه كرامت انسانى مستلزم اجتناب از كفران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 1 - 8

8- بندگى براى خدا ، از شريف ترين و عزيزترين مرتبه ها ، براى انسان است .

أنزل على عبده الكتب

استفاده از عنوان «عبد» براى معرفى پيامبر(صلی الله علیه و آله)، نشان دهنده جايگاه بلند اين رتبه و منزلت، در قاموسِ كمالات و فضيلت هاى انسانى است.

ص: 715

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 20 - 7

7 - انسان ، محور و هدفى اصلى ، در نظام هستى است .

سخّر لكم ما فى السموت و ما فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 39 - 5

5 - مردم ، بنده خداوند هستند .

يبسط الرزق لمن يشاء من عباده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 39 - 1

1 - خداوند ، انسان ها را جانشين خود در زمين براى چگونه زيستن و هرگونه دخل و تصرف و بهره جستن از آن قرار داده است .

هو الذى جعلكم خلئف فى الأرض

«خلافت» به معناى نيابت از غير است (مفردات راغب). در اين كه مقصود از نيابت چيست، ميان مفسران سه ديدگاه وجود دارد: 1- جانشنى انسان ها از خداوند در اداره زندگى خويش; 2- جانشينى انسان ها و ملت ها به جاى يكديگر و به ارث بردن تمامى دارايى ها و تمدن هاى پيشينيان. 3- جانشنى انسان هاى حاضر از انسان هاى پيش از خلقت آدم(ع). برداشت ياد شده مبتنى بر ديدگاه نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 75 - 4

4 - انسان ، برخوردار از مقام و جايگاهى بس والا و ارزشمند در پيشگاه خداوند

ما منعك أن تسجد لما خلقت بيدىّ

تعبير «خلقت بيدىّ» (با دو دست قدرت خويش آفريدم) - كه درباره آفرينش انسان است - مى تواند كنايه از اين حقيقت باشد كه انسان موجودى والا مقام است; زيرا كه او دست ساخته الهى است. همچنين اشاره به اين نكته دارد كه آفرينش او نيز بس مهم و مورد عنايت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 68 - 3

3 - بندگى و عبوديت ، بالاترين مرتبه كمال وجودى انسان

إلاّ المتّقين . يعباد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 12 - 9

9- هدف قرار دادن لذت جويى و شكمبارگى در زندگى ، منشى حيوانى و نه شايسته مقام انسانى

ص: 716

و الذين كفروا يتمتّعون و يأكلون كما تأكل الأنعم

لحن شديد توبيخى آيه و به شمار آوردن لذّت جويى صرف و به دور از عقيده و ايمان در حد زندگى حيوانى، مطلب بالا را افاده مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 5

5 - رتبه و مقام انسان در پيشگاه خداوند والاتر از نظام طبيعت است .

متعًا لكم

1078- مقايسه گرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 67 - 5

5- انسان ، موجودى پرسشگر ، خردورز و داراى قدرت تجزيه و تحليل خلقت خويش است و بر مقايسه گذشته و آينده نظام آفرينش توانا است .

و يقول الإنسن أءذا مامتّ . .. أوَلا يذكر الإنسن أنّا خلقنه

1079- مقدرات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 51 - 2

2 - ثبت پيشاپيش همه مقدرات انسان ها ، از سوى خداوند

قل لن يصيبنا إلا ما كتب اللّه لنا

1080- مقهوريت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 5

5- ضعف قواى جسمى و فكرى انسان در كهنسالى ، نمودار مقهور بودن او در برابر تدبير الهى است .

و منكم من يردّ إلى أرذل العمر

تذكر خداوند به ناتوانى انسان پس از دوران توانايى، مى تواند اشاره به مقهوريت انسان در برابر تدبير الهى داشته باشد; زيرا واژه «يُردّ» كه به صورت مجهول آمده، اختيار را از انسان نفى مى كند و تعبير «الله خلقكم» در صدر آيه مى تواند اشاره به اين داشته

ص: 717

باشد كه آن بازگشت در اختيار كسى است كه حيات و مرگ به دست اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 42 - 6

6 - انسان ها هر چند مقتدر و توانمند باشند ، مقهور قدرت مطلق خداوند هستند .

فإنّا عليهم مقتدرون

1081- مقهوريت عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 24 - 4

4- كردار انسان ها ، مقهور خواست خداوند و مستند به خود ايشان است .

إنّى فاعل . .. إلاّ أن يشاء اللّه

چنان چه كسى بگويد: «به خواست خداوند، من، در آينده، چنين كارى را انجام خواهم داد» - براساس آيه شريف - گفتارى صحيح و مُجاز، به زبان آورده است. بنابراين، خواست خداوند، مانع استناد كار به خود انسان نيست.

1082- مقهوريت قلب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 30

30- قلب آدمى و توجهات و غفلت هاى آن ، در اختيار خداوند و مقهور اراده او است .

و لاتطع من أغفلنا قلبه عن ذكرنا

1083- مكان امتحان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 14 - 3

3 - دنيا ، محل تكليف و ميدان آزمون انسانهاست .

ثم جعلنكم خلئف فى الأرض . .. لننظر كيف تعملون

ص: 718

1084- مكان زندگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 25 - 1

1 - زمين عرصه حيات و مرگ آدميان

قال فيها تحبون و فيها تموتون

1085- مكر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 34 - 14

14- خداوند ، به ترفند ها و مكر هاى آدميان و راه خنثى كردن و از ميان بردن آن ، آگاه است .

فصرف عنه كيدهنّ إنه هو السميع العليم

از مصداقهاى مورد نظر براى متعلق «سميع» و «عليم»، به قرينه «كيدهنّ» ترفند زنان اشراف ، و به قرينه «صرف عنه» از ميان بردن مكرهاى ايشان است.

1086- ملاك ارزش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 76 - 5

5- ارزش واقعى انسان ، به سودمند بودن و اثرآفرينى مثبت اوست .

أينما يوجّهه لايأت بخير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 21 - 3

3 - ارزش و مرتبت انسان در پيشگاه خداوند ، در گرو ايمان و عمل صالح است .

أم حسب الذين . .. أن نجعلهم كالذين ءامنوا و عملوا الصلحت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 19 - 12

12- ايمان ، ملاك ارزش و ارجمندى انسان ، بى هيچ تفاوت ميان مردان و زنان

و استغفر . .. و للمؤمنين و المؤمنت

قرار گرفتن «مؤمنات» در كنار «مؤمنين» و ياد كردن از آن دو با وصف ايمان، مى رساند كه تمام ارزش و ارجمندى آنان، بر محور ايمان است و در اين راستا هر دو مشمول دعاى پيامبر(صلی الله علیه و آله) هستند.

ص: 719

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 2 - 4

4 - انسان هاى داراى نفس لوّامه ، بسى ارجمند در پيشگاه خداوند

و لاأُقسم بالنفس اللوّامة

1087- ملاك ارزش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 2 - 6

6 - نقص عضو ، از شخصيت و ارزش انسان نمى كاهد .

عبس و تولّى . أن جاءه الأعمى

1088- ملاك طبقه بندى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 79 - 11

11 - توحيد و شرك، ملاكى براى مرزبندى و طبقه بندى انسانها

إنى برىء مما تشركون . .. و ما أنا من المشركين

با توجه به اينكه ابراهيم(ع) پس از بيان عقيده توحيد و ابطال شرك صف خود را از مشركان جدا مى سازد و بر آن تأكيد مىورزد ملاكى براى طبقه بندى جوامع ارائه مى كند.

1089- ملاك مؤاخذه اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 41 - 7

7 - مؤاخذه و كيفر خلايق ( جن و انس ) ، در قيامت براساس جرم آنان است .

يعرف المجرمون بسيمهم فيؤخذ بالنوصى و الأقدام

1090- ملاك مؤاخذه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 720

18 - قمر - 54 - 53 - 3

3 - محاكمه آدميان در قيامت ، براساس مدارك مضبوط و انكارناپذير

و كلّ شىء فعلوه فى الزّبر . و كلّ صغير و كبير مستطر

1091- ملاكهاى تباهى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 45

45 - تباه شدن آدمى به محروميت از مواهب آخرت است .

ماله فى الأخرة من خلق و لبئس ماشروا به أنفسهم

1092- ملائكه و انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 161 - 6

6 - فرشتگان داراى ارتباطى تنگاتنگ با انسان ها و اعمال ايشان

أولئك عليهم لعنة اللّه و الملئكة

1093- ملائكه و حالات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 70 - 10

10- فرشتگان ، توانا بر سخن گفتن با آدميان و درك سخنان و حالات ايشان

قالوا سلمًا . .. قالوا لاتخف

1094- ملائكه و خلافت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 6،8،15،20

6 - خلافت انسان در زمين داراى نوعى ارتباط با فرشتگان

و إذ قال ربّك للملئكة إنى جاعل فى الأرض خليفة

از آن جايى كه مسأله خلقت و خلافت انسان در زمين با فرشتگان در ميان گذاشته شد، معلوم مى شود وجود انسان در روى زمين

ص: 721

ارتباط تنگاتنگى با فرشتگان دارد.

8 - فرشتگان با پيش بينى فسادگرى انسان ، او را شايسته خلافت نمى ديدند .

قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء

15 - فرشتگان با توجه به حضورشان در هستى و لياقتشان براى خلافت ، فلسفه اى براى خلقت و خلافت انسان نمى ديدند .

قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها . .. و نحن نسبح بحمدك

جمله حاليه «و نحن نسبح . ..» گوياى اين مطلب است كه: فرشتگان علاوه بر اينكه انسان رابه خاطر فسادگرى اش شايسته خلافت نمى دانستند، وجود خويش را براى احراز اين مقام لايق دانسته و زمين را از خلافت انسان بى نياز مى شمردند.

20 - نا آگاهى فرشتگان به ارزش هاى والاى انسان ، موجب شد تا فسادگرى او براى فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فيها من يفسد فيها . .. قال إنى أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 - اعتراف فرشتگان به عالمانه و حكيمانه بودن آفرينش انسان و انتخاب او براى خلافت

إنّك أنت العليم الحكيم

از هدفهاى فرشتگان در توصيف خداوند به عليم و حكيم بودن - پس از اظهار تشكيك در شايستگى انسان براى خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والاى انسان و عالمانه و حكيمانه بودن آفرينش اوست.

1095- ملائكه و خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 15،20

15 - فرشتگان با توجه به حضورشان در هستى و لياقتشان براى خلافت ، فلسفه اى براى خلقت و خلافت انسان نمى ديدند .

قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها . .. و نحن نسبح بحمدك

جمله حاليه «و نحن نسبح . ..» گوياى اين مطلب است كه: فرشتگان علاوه بر اينكه انسان رابه خاطر فسادگرى اش شايسته خلافت نمى دانستند، وجود خويش را براى احراز اين مقام لايق دانسته و زمين را از خلافت انسان بى نياز مى شمردند.

20 - نا آگاهى فرشتگان به ارزش هاى والاى انسان ، موجب شد تا فسادگرى او براى فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فيها من يفسد فيها . .. قال إنى أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 - اعتراف فرشتگان به عالمانه و حكيمانه بودن آفرينش انسان و انتخاب او براى خلافت

إنّك أنت العليم الحكيم

ص: 722

از هدفهاى فرشتگان در توصيف خداوند به عليم و حكيم بودن - پس از اظهار تشكيك در شايستگى انسان براى خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والاى انسان و عالمانه و حكيمانه بودن آفرينش اوست.

1096- ملائكه و عمل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 161 - 6

6 - فرشتگان داراى ارتباطى تنگاتنگ با انسان ها و اعمال ايشان

أولئك عليهم لعنة اللّه و الملئكة

1097- ملكات نفسانى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 55 - 7

7 - خصلت هاى تثبيت شده انسان ها ، در روز قيامت بروز مى كند .

و يوم تقوم الساعة يقسم المجرمون ما لبثوا غير ساعة كذلك كانوا يؤفكون

1098- مملوكيت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 24 - 3

3 - تأييد مالكيت انسان ، نسبت به بردگان

ما ملكت ايمانكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 118 - 2،3

2 - تمامى انسان ها بنده و مملوك خداوند هستند .

ان تعذبهم فانهم عبادك

3 - مملوكيت مردمان براى خداوند مجوز عذاب مشركان آنان از سوى خداوند

ان تعذبهم فانهم عبادك

ص: 723

1099- ممنوعيت تجسس از پيشينه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 112 - 4

4 - هدايتگران و مبلغان الهى ، نبايد در باره زندگى خصوصى گذشته گروندگان به دين تحقيق كنند .

قال و ما علمى بما كانوا يعملون

1100- منابع تأمين نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 33 - 10

10- دريا ها ، رودخانه ها ، خورشيد ، ماه و شب و روز ، هر كدام آيتى مستقل براى خداشناسى و برطرف كننده نيازى از نياز هاى انسان

و سخ-ّر لكم الفلك . .. و سخ-ّر لكم الأنهر . و سخ-ّر لكم الشمس و القمر دائبين و

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 19 - 5

5 - منابع گياهى زمين ، تأمين كننده بخش بزرگى از نيازمندى هاى انسان

لكم فيها فوكه كثيرة

ضمير «فيها» به «جنّات» بازمى گردد. «فواكه» جمع «فاكهه» است و «فاكهه» به هر نوع ميوه گفته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 21 - 4

4 - دام ها ، تأمين كننده بخش عظيمى از نيازمندى هاى انسان

و لكم فيها منفع كثيرة

1101- منابع تغذيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 27 - 2،6،8

2 - رويش گياهان مختلف ، با كاربرد هاى گوناگون ، از آميختن دو عنصر آب و خاك ، به منظور استفاده انسان ها و دام ها ، از آيات الهى است .

أوَلم يروا أنّا نسوق الماء إلى الأرض الجرز فنخرج به زرعًا تأكل منه أنعمهم و أنف

6 - آب ، داراى نقش اساسى ، در حيات و تغذيه انسان ها و حيوان ها است .

ص: 724

و نسوق الماء إلى الأرض الجرز فنخرج به زرعًا تأكل منه أنعمهم و أنفسهم

8 - نباتات ، منبع اصلى تغذيه انسان ها و حيوان ها است .

فنخرج به زرعًا تأكل منه أنعمهم و أنفسهم

1102- منازعه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 31 - 5

5 - خداوند ، بر جريان نزاع و مجادله مردمان در قيامت ، ناظر بوده و ميان آنان به داورى خواهد پرداخت .

ثمّ إنّكم يوم القيمة عند ربّكم تختصمون

تعبير «عند ربّكم» مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه خداوند، بر جريان نزاع مردم ناظر است و او تصميم نهايى را خواهدگرفت و ميان آنان داورى خواهد كرد.

1103- منافع انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 121 - 11

11 - منفعت و سود واقعى انسان ها ، در گرو ايمان به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) است .

و من يكفر به فأولئك هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 132 - 9

9 - پيروى از اديان الهى ، به سود خود آدمى است .

اصطفى لكم الدين

برداشت فوق از «لام» در «لكم» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 164 - 6

6 - حركت كشتى ها در دريا در جهت منافع انسان ، از نشانه هاى توحيد و رحمت گسترى خداوند است .

إن فى . .. الفلك تجرى فى البحر بما ينفع الناس ... لأيت

كلمه «ما» در «بما ينفع» مى تواند موصوله باشد كه در اين صورت «باء» به معناى مصاحبت است. بر اين مبنا «التى تجرى...»; يعنى، آن كشتيهايى كه در دريا حركت مى كنند و چيزهايى (از قبيل مال التجاره ها و ...) به همراه دارند كه براى مردم سودبخش است ... و نيز «ما» مى تواند مصدريه باشد كه در اين صورت «باء» به معناى سبب است; يعنى، كشتيهايى كه در دريا به خاطر

ص: 725

نفع رسانى به مردم در حركت هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 104 - 7،8

7 - بينش و آگاهيهاى ارائه شده از سوى خداوند، در جهت كمال و منافع انسان است.

فمن أبصر فلنفسه

8 - نفع و ضرر انسان در گرو پذيرش و يا عدم پذيرش بينشهاى ارائه شده از جانب خداوند است.

فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 81 - 14

14- مظاهر مادى طبيعت ، در خدمت آدميان و آفريده شده در جهت منافع آنان

و الله جعل لكم من بيوتكم . .. لعلّكم تسلمون

لام در «لكم» كه براى انتفاع است و در هر دو آيه به صورت تكرار آمده است، مى تواند بيانگر مطلب فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 12 - 6

6- روزى ها ، منافع و ذخاير الهى براى انسان ، جلوه ربوبيت خداوند براى اوست .

لتبتغوا فضلاً من ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 66 - 1

1- حركت پيوسته كشتى ها و قوانين حاكم بر آن ، در جهت منافع انسان و جلوه اى از ربوبيت خداوند است .

ربّكم الذى يزجى لكم الفلك فى البحر لتبتغوا من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 166 - 3،4

3 - نكاح و ارضاى غريزه جنسى از طريق طبيعى و خداپسند ، در جهت منافع و مصالح انسان ها است .

و تذرون ما خلق لكم ربّكم

برداشت ياد شده با توجه به قيد «لكم» (براى شما) استفاده شده است.

4 - هم جنس گرايى و ارضاى غريره جنسى ، بيرون از چارچوب ازدواج مردان با زنان ، راهى غيرطبيعى و بر ضد منافع و مصالح انسان ها است .

أتأتون الذكران . .. و تذرون ما خلق لكم ربّكم من أزوجكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 726

15 - سبأ - 34 - 46 - 15

15 - هشدار پيامبر (صلی الله علیه و آله) به مردم از عذاب الهى ، در راستاى نفع رسانى به آنان است .

إن هو إلاّ نذير لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 18 - 14

14 - پاكى و دورى از گناه و آلودگى ها ، به سود بشر

و من تزّكى فإنّما يتزّكى لنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 42 - 3

3 - آفرينش مركب هايى مانند كشتى ( چهارپايان و . . . ) از سوى خداوند ، به سود بشر و از نعمت هاى او است .

و ءاية لهم . .. و خلقنا لهم من مثله ما يركبون

گفتنى است كه لام در «لهم» براى انتفاع است; يعنى، مركب هاى مانند كشتى را به نفع انسان ها آفريديم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 13 - 6

6 - نزول باران ، در جهت منافع انسان ها است .

و ينزّل لكم من السماء رزقًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 4

4 - خداوند ، آسمان را در جهت منافع انسان ها برافراشته ساخت .

اللّه الذى جعل لكم . .. و السماء بناء

«بناء»، در لغت معنايى دارد كه شامل: ساختمان، خيمه، چادر و مانند اين ها مى شود: اطلاق «بناء» بر آسمان از باب تشبيه است; يعنى، «جعل لكم السماء كالبناء».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 79 - 1

1 - خداوند ، دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) را به خاطر منافع و مصالح انسان ها آفريده است .

اللّه الذى جعل لكم الأنعم

لام در «لكم» براى تعليل است; يعنى، به خاطر شما، «أنعام» (جمع «نَعَمْ») در اصل به معناى شتر است; ولى گاهى براى مجموع «شتر، گاو و گوسفند» به كار مى رود. برداشت ياد شده بر اساس همين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 727

16 - شورى - 42 - 11 - 7،9

7 - زوجيت و همسرى ، امرى الهى و در راستاى منافع انسان

جعل لكم من أنفسكم أزوجًا

9 - آفرينش چهارپايان و جفت قرار دادن آنها ، در خدمت منافع آدمى

جعل لكم . .. و من الأنعم أزوجًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 13 - 3

3 - تشريع دين از سوى خداوند ، در جهت منافع و مصالح انسان است .

شرع لكم من الدين

با توجه به لام «لكم» - كه براى انتفاع است - و نيز از اين كه آيه در مقام امتنان است، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 12 - 1،2

1 - خداوند ، مسخّر كننده دريا ها در جهت منافع آدميان

اللّه الذى سخّر لكم البحر

«لام» در «لكم» معناى منفعت را در بر دارد.

2 - لزوم توجه به تدبير خداوند در تسخير دريا ها ، در جهت بهرهورى و منافع انسان ها

اللّه الذى سخّر لكم البحر

با توجه به اين كه انسان ها به هر حال از منافع دريا بهره مند هستند; اين آيه درصدد بيان اصل بهرهورى آنان نيست; بلكه پيام آن، اين است كه آنان اين نعمت را بى حساب نپنداشته و اراده و تدبير الهى را در آن ناديده نگيرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 13 - 1،7

1 - مسخر بودن تمامى موجودات آسمان ها و زمين ، به اراده الهى و در جهت منافع آدميان

و سخّر لكم ما فى السموت و ما فى الأرض

«لام» در «لكم» براى منفعت است.

7 - مسخّر بودن طبيعت در جهت منافع انسان ، در بردارنده درس هاى توحيدى براى اهل تفكّر

اللّه الذى سخّر لكم البحر . .. و سخّر لكم ما فى السموت و ... إنّ فى ذلك لأيت ل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 11 - 4

4- مظاهر طبيعت با گستردگى و تنوع ، در خدمت منافع انسان

و نزّلنا . .. فأنبتنا ... و النخل ... رزقًا للعباد

ص: 728

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 57 - 3

3 - عبادت خلق به درگاه خداوند ، سودمند به حال خود آنان

و ما خلقت . .. إلاّ ليعبدون . و ما أُريد منهم من رزق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 40 - 7

7 - تكاليف مالى مورد درخواست دين ، در جهت منافع خود مردم است ; و نه پاداشى به رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) . *

أم تسئلهم أجرًا فهم من مغرم مثقلون

با توجه به اين كه در شريعت تكاليف مالى هست، از «أم تسئلهم أجراً» استفاده مى شود كه آن تكاليف به عنوان مزد پيامبر(صلی الله علیه و آله) نمى باشد; چه اين كه آنها در نيازها و منافع خود جامعه اسلامى مصرف مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 15 - 2

2 - خداوند ، زمين را به گونه اى آفريد كه در جهت مصالح و منافع انسان ها باشد .

جعل لكم الأرض ذلولاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 19 - 3

3 - گستردگى و پهناورى زمين ، براى انسان و در جهت مصالح و منافع او است .

و اللّه جعل لكم الأرض بساطًا

مطلب ياد شده، از تعبير «لكم» (براى شما) استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 20 - 2،3

2 - خداوند ، زمين را به گونه اى آفريد كه انسان بتواند در آن راه هاى وسيع براى خود بسازد .

لتسلكوا منها سبلاً فجاجًا

برخى از مفسران، بر آنند كه چون فعل «سلك» با «من» متعدى شده است، متضمن معناى اتخاذ است; يعنى، «لتتخذوا لأنفسكم منها سبلاً. ..».

3 - آفرينش زمين به صورت گسترده و پهناور ، به منظور ميسّر شدن راه هاى گشاده و روشن براى بشر است .

و اللّه جعل لكم الأرض بساطًا . لتسلكوا منها سبلاً فجاجًا

برداشت ياد شده، از لام «لتسلكوا» - كه براى غايت و يا تعليل است - استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

ص: 729

1 - آب ، زمين ، دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام هاى آنان است .

متعًا لكم و لأنعمكم

«متاعاً» اسم مصدر و جايگزين مصدر حقيقى «تمتيعاً»(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

1104- منافع انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 47 - 5

5 - گردش شب و روز و آرامش در شب و تلاش روزانه ، در راستاى تأمين نياز ها و منافع انسان ها و هماهنگ با آنها است .

و هو الذى جعل لكم الّيل لباسًا و النوم سباتًا و جعل النهار نشورًا

برداشت فوق، از لام «لكم» - كه براى انتفاع است - به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 60 - 12

12 - احكام و توصيه هاى الهى ، برخوردار از حكمت و فلسفه و در جهت منافع و مصالح انسان ها است .

ألم أعهد إليكم يبنى ءادم أن لاتعبدوا الشيطن إنّه لكم عدوًّ مبين

توصيه خداوند به اطاعت نكردن از شيطان و بيان فلسفه و چرايى آن (إنّه لكم عدوٌّ مبين)، حاكى از حقيقت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 12 - 6

6- كتاب هاى آسمانى ، پيامدار رحمت براى خلق و دربردارنده منافع حقيقى آنان

و من قبله كتب موسى إمامًا و رحمة

از لحن آيه شريفه استفاده مى شود كه قرآن نيز مانند تورات، امام و رحمت است و اين دو بعد، مخصوص به كتاب موسى نيست; بلكه ويژگى تمامى كتاب هاى آسمانى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 51 - 5

5 - هشدار هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، روشن و در جهت منافع آدميان

إنّى لكم منه نذير مبين

لام در «لكم» بيانگر انتفاع است.

ص: 730

1105- منت بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 70 - 7

7- امتنان خدا بر آدميان به خاطر بهره مند كردن آنان از كرامت انسانى و نيز ذخيره هاى معيشتى دريا و خشكى

و لقد كرّمنا بنى ءادم و حملنهم . .. و رزقنهم من الطيّبت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 20 - 11

11 - منت گزارى خداوند بر انسان ، به خاطر قرار دادن منافع طبيعت در خدمت وى

ألم تروا أنّ اللّه سخّر لكم ما فى السموت و ما فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 55 - 1

1 - امتنان خداوند بر خلق ، به خاطر قرار دادن پاداش هايى چون نعمت هاى بهشت براى ايشان

متّكين على فرش . .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

1106- منت بر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 11 - 1

1 - امتنان الهى بر خلق ، به خاطر قرار دادن انواع ميوه ها در زمين ، براى آنان

و الأرض وضعها للأنام . فيها فكهة

واژه «فاكهة» بر مطلق ميوه - از هر نوع باشد - اطلاق مى شود (قاموس المحيط).

1107- منشأ ادراك انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 11

11 - قدرت شنوايى و بينايى و درك انسان ، از روح او است .

نفخ فيه من روحه و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة

التفات از غيبت به خطاب، در آيه مى تواند به اين جهت باشد كه پس از دميده شدن روح، انسان، لايق خطاب مى شود و اين حكايت كننده آن است كه روح، چنين توانى را براى انسان ايجاد مى كند.

ص: 731

1108- منشأ اراده انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 20 - 8

8 - اراده و اقتدار خداوند ، حاكم بر اراده و اقتدار انسان ها

و كفّ أيدى الناس عنكم

تعبير «كفّ. ..»، مى رساند كه اراده الهى، فائق بر قدرت و اراده مردم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 29 - 1

1 - تصميم انسان به آموختن و پيمودن راه راست ، در گرو اراده و خواست خداوند است .

و ما تشاءون إلاّ أن يشاء اللّه

مفعول محذوف «و ما تشاءون» - به قرينه آيه قبل - تعبيرى نظير «أن تستقيموا» است.

1109- منشأ ازدياد نسل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 1،2

1 - خداوند ، خالق انسان و تكثير كننده نسل او است .

قل هو الذى ذرأكم

«ذرأ»به معناى خلق است; ولى به گفته برخى از مفسران و اهل لغت، اين واژه در آيه شريفه و آيات مشابه آن، به معناى تكثير نسل بشر است (برگرفته از لسان العرب).

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور توجه دادن مردم به مبدأ پيدايش انسان ها و تكثير نسل او

قل هو الذى ذرأكم فى الأرض

1110- منشأ ازدياد نسل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 3

3 - آفرينش نسل گسترده بشر ، از يك زن و مرد ( آدم و حوا ) به وسيله خداوند ، نمود عظمت آفريدگار

إنّا خلقنكم من ذكر و أنثى

تأكيد بر «نا»ى متكلم و انتساب خلقت به خداوند، مى تواند پيام مذكور را نيز دربرداشته باشد.

ص: 732

1111- منشأ استعداد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 4 - 8

8 - توانا ساختن انسان بر خواندن و نوشتن و آموختن علوم به او ، برخاسته از كرم والاى خداوند است .

و ربّك الأكرم . الذى علّم بالقلم

1112- منشأ استعدادهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 61 - 15،16

15- خداوند ، توان و استعدادِ آباد كردن زمين را به آدميان عطا كرده و ايشان را به سوى آبادانى گرايش داده است .

واستعمركم فيها

استعمره فيه، يعنى: «جعله يعمره; وى را آبادكننده آن قرار داد» (لسان العرب). بر اين اساس «استعمركم فيها» چنين معنا مى شود: خداوند شما را اين گونه قرار داده و آفريده است كه زمين را آباد سازيد; يعنى، توان آبادسازى زمين را به شما عطا كرده و نياز به آن را در شما ايجاد كرده است تا همواره به سمت آبادسازى زمين در حركت باشيد.

16- خداوند ، به دليل اعطاى توان و استعداد به بشر براى آبادسازى زمين ، شايسته و بايسته پرستش است .

اعبدوا الله . .. استعمركم فيها

جمله «استعمركم فيها» نيز همانند «هوأنشأكم» دليل براى «اعبدوا الله» مى باشد.

1113- منشأ امور انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 19 - 8

8 - زمام همه امور انسان ها در قيامت ، در دست خداوند است .

و الأمر يومئذ للّه

ممكن است «أمر» مفرد «اُمور» و به معناى كار و شأن باشد.

1114- منشأ انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 733

2 - بقره - 2 - 281 - 4

4 - خداوند ، مبدأ و منت هاى آدميان

ترجعون فيه الى اللّه

مبدأ بودن خدا با توجّه به معناى «رجع» است كه به معنى بازگشت به مبدأ است.

1115- منشأ پيدايش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 2

2- نطفه ، منشأ پيدايش آدمى است .

خلق الإنسن من نطفة

1116- منشأ پيدايش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 189 - 2

2 - شخص واحد ( آدم ( ع ) ) منشأ و مبدأ همه انسانهاست .

خلقكم من نفس وحدة

برداشت فوق و نظاير آن مبتنى بر اين نظر است كه مراد از نفس واحده و زوجش آدم(ع) و حوا(س) باشد.

1117- منشأ تأمين انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 36 - 1

1 - خداوند ، كفايت كننده امور بندگان و بى نيازكننده آنان از ديگران است .

أليس اللّه بكاف عبده

«كافى» به كسى گفته مى شود كه با وجود او، از ديگران بى نيازى حاصل مى شود.

1118- منشأ تأمين غذاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 15 - 2

ص: 734

2 - خداوند ، پديد آورنده بذر ها و دانه هاى خوراكى و روييدنى هاى زمين و تأمين كننده غذا هاى گياهى انسان است .

لنخرج به حبّ-ًا و نباتًا

1119- منشأ تأمين نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 34 - 1،2،3

1- خداوند ، همه نياز ها و خواسته هاى وجودى بشر را به او عطا كرده است .

و ءاتيكم من كلّ ما سألتموه

دو احتمال در باره سؤال در جمله «ما سألتموه» وجود دارد:1. سؤال به معناى دعا و درخواست زبانى; 2. سؤال و درخواست وجود و طبع انسان; يعنى، آنچه بشر در وجود و طبيعت خود به عنوان موجودى مستقل نياز دارد، خداوند به او عطا فرموده است. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.

2- انسان در تأمين همه نيازمندى هاى خويش محتاج به خداست .

و ءاتيكم من كلّ ما سألتموه

از اينكه خداوند فرمود: همه خواسته هاى شما را برآورده و تأمين كردم، دليل احتياج انسان در رفع تمامى نيازمنديهايش به او است.

3- خداوند ، آگاه به نياز ها و خواسته هاى انسان و توانا بر تأمين آنهاست .

و ءاتيكم من كلّ ما سألتموه

چون خداوند تمامى نيازهاى نوع بشر را برآورده است، معلوم مى شود از آن نيازها آگاه و بر اعطاى آنها قادر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 80 - 11

11- خداوند ، نياز هاى انسان را به تناسب شرايط مختلف زندگى او ، تأمين كرده است .

يوم ظعنكم و يوم إقامتكم و من أصوافها و أوبارها و أشعارها أثثًا و متعًا

برداشت فوق، به خاطر اين است كه خداوند پوست حيوانات را از آن جهت به عنوان نعمت يادآور شده كه وسيله اى است مناسب براى برپا كردن سرپناه در سفر و حضر.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 86 - 6

6 - تأمين تمام نياز هاى روحى و جسمى انسان ، در پرتو تدبير حكيمانه خداوند

جعلنا الّيل ليسكنوا فيه و النهار مبصرًا

از اين كه خداوند شب را براى آرامش بشر قرار داده و براى حركت و تلاش وى روز را آفريده است، استفاده مى شود كه نيازهاى بشر - حتى استراحت وى - از ديد خداوند پنهان نبوده و آن را تأمين كرده است.

ص: 735

1120- منشأ تبيين نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 12 - 12

12- قرآن ، دربردارنده همه بيان هاى هدايتى مورد نياز انسان در فصل ها و بخش هاى متعدد

إن هذا القرءان يهدى . .. و كلّ شىء فصّلنه تفصيلاً

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «فصّلناه» به معناى لغوى خود (جدا كردن) استعمال شده باشد.

1121- منشأ تجديد حيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 2

2 - خداى يگانه ، آغازگر آفرينش انسان و بازگرداننده وى در روز رستاخيز

أمّن يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

مفسران برآنند كه مراد از «إعاده» بازگرداندن در روز قيامت است. بنابراين مراد از «الخلق» آفرينش انسان خواهد بود; يعنى، كيست آن كه آفرينش انسان را آغاز مى كند، آن گاه در آخرت او را برمى گرداند.

1122- منشأ تجمع اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 15 - 29

29 - گردآورى تمامى انسان ها ، در صحنه قيامت به اراده خداوند

اللّه يجمع بيننا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 26 - 4

4 - خداوند ، گردآورنده آدميان در روز قيامت

ثمّ يجمعكم إلى يوم القيمة

حرف «إلى» به معناى «فى» است.

ص: 736

1123- منشأ تدبير امور انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 50 - 9

9 - عملكرد انسان داراى نقشى بسزا در چگونگى تدبير امور او از سوى خداوند

يسومونكم سوء العذاب . .. و فى ذلكم بلاء من ربكم عظيم. و إذ فرقنا بكم البحر

1124- منشأ تدبير امور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 29 - 6

6 - تدبير همه امور مردم و تربيت آنان ، به دست خداوند است .

ربّ العلمين

اختصاص «عالمين» به مردم در آيه «إن هو إلاّ ذكر للعالمين»، مى رساند كه مصداق برجسته آن در اين آيه نيز، مردم است.

1125- منشأ تدبير انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 37 - 2

2 - تدبير امور انسان ها ، در اختيار مالك و مدبّر جهان هستى است .

ربّك . .. ربّ السموت و الأرض و ما بينهما

«ربّ السماوات» - كه بيانگر «ربّك» در آيه قبل مى باشد - گوياى اين است كه ربّ تو همان ربّ جهان هستى است و آنان كه به ارباب متعدد مى انديشند، بر خطايند.

1126- منشأ تفاوت اجتماعى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 9

9 - تفاوت سطح معيشت و جايگاه اجتماعى انسان ها ، مبتنى بر حكمت و تدبير الهى است .

و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت ليتّخذ بعضهم بعضًا سخريًّا

بيان تفاوت سطح زندگى انسان ها همراه با فلسفه آن، نشانگر آن است كه اين كار از روى حكمت صورت گرفته است.

ص: 737

1127- منشأ تفاوت اقتصادى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 9

9 - تفاوت سطح معيشت و جايگاه اجتماعى انسان ها ، مبتنى بر حكمت و تدبير الهى است .

و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت ليتّخذ بعضهم بعضًا سخريًّا

بيان تفاوت سطح زندگى انسان ها همراه با فلسفه آن، نشانگر آن است كه اين كار از روى حكمت صورت گرفته است.

1128- منشأ تفاوت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 24

24- خداوند بر اساس مشيّت خويش ، برترى دهنده برخى از انسان ها بر برخى ديگر و اعطا كننده كمال به بهره مندان از آن

نرفع درجت من نشاء

اساس مشيّت خويش ، برترى دهنده برخى از انسانها بر برخى ديگر و اعطا كننده كمال به بهره مندان از آن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 2

2- برترى مرتبه برخى انسان ها بر بعضى ديگر و تفاوت مراتب مادى آنان ، در قلمرو اراده الهى است .

فضّلنا بعضهم على بعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 7

7 - طبقات اجتماعى و تفاوت سطح زندگى آنان ، بسته به تدبير الهى و تابع تقدير و برنامه ريزى او است .

و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت

1129- منشأ تفاوت روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 71 - 3

3- اراده خداوند به تفاوت روزى انسان ها ، نشأت يافته از علم او به نياز ها و مصالح واقعى آنهاست . *

إن الله عليم قدير . و الله فضّل بعضكم على بعض فى الرزق

تصريح به اينكه خدا باعث برترى يافتن برخى بر برخى ديگر در روزى است - پس از تذكر به اينكه خدا عالم و قادر است - مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه اين برترى دادنها عالمانه و نشأت يافته از آگاهى خداوند به مصالح و نيازهاى واقعى انسانهاست.

ص: 738

1130- منشأ تكريم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 70 - 1

1- همه انسان ها ( مؤمن و غير مؤمن ) داراى كرامت و منزلت خدادادى اند .

و لقد كرّمنا بنى ءادم

1131- منشأ توفيق انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 52 - 14

14 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نشان دهنده صراط مستقيم به انسان ها و خداوند توفيق دهنده آنان به حركت در مسير آن

نهدى به من نشاء من عبادنا و إنّك لتهدى إلى صرط مستقيم

تأمل در تفاوت دو هدايت، بيانگر معناى ياد شده است.

1132- منشأ حركت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 35 - 6

6- خدا ، مبدأ آغازين حركت انسان ها است .

و إلينا ترجعون

برداشت ياد شده از واژه «رجوع» استفاده مى شود; زيرا براى هر رجوع و بازگشتى، نقطه آغازين خواهد بود.

1133- منشأ حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 47 - 4

4- همه انسان ها ، در قيامت ، به اراده الهى ، جمع شده و گرد آورى خواهند شد .

و حشرنهم

«حشر» جمع كردن مردم در روز قيامت است (لسان العرب). ماضى آوردن «حشرنا» براى دلالت بر قطعى بودن حشر است.

ص: 739

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 8

8 - حاضران صحنه قيامت ، خداوند را محشور كننده انسان ها و اختياردار قواى درك و فهم آنان مى دانند .

لم حشرتنى أعمى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 6 - 2

2 - برانگيخته شدن انسان ها در روز رستاخيز به اراده الهى

يوم يبعثهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 2

2 - فرا رسيدن زمان پيدايش قيامت و محشور شدن انسان ها در آن ، در گرو خواست خداوند است .

ثمّ إذا شاء أنشره

1134- منشأ حيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 28 - 1

1 - خداوند ، به انسان ها حيات مى بخشد و آنان را مى ميراند .

و كنتم أموتاً فأحيكم ثم يميتكم ثم يحييكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 4

4- پديد آمدن روح و حيات در انسان ها ، به امر ويژه خداوند است .

و نفخت فيه من روحى

از اينكه خداوند، افاضه حيات به بشر را به خود اسناد داده است، مى تواند گوياى نكته فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 66 - 1

1 - انسان ، آفريده خدا وزنده به اراده او است .

و هو الذى أحياكم

ص: 740

1135- منشأ خداشناسى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 7

7- آگاهى انسان در نشئه حجاب به ربوبيت خداوند ، برخاسته از آگاهى او در نشئه شهود است .

أشهدهم على أنفسهم . .. أن تقولوا يوم القيمة إنا كنا هذا غفلين

«أن تقولوا . .. » به تقدير «لام» و «لا»ى نافيه است. يعنى «لأن لا تقولوا» (ما مسأله اشهاد را عملى كرديم تا روز قيامت نگوييد از ربوبيت خدا غافل بوديم.) اين تعليل مى رساند كه اگر مسأله اشهاد نبود، حجت بر انسانها تمام نبود و خداوند آنها را به خاطر غفلت از ربوبيتش مؤاخذه نمى كرد. از لوازم اين معنا آن است كه آگاهى بالفعل انسانها نسبت به خدا به خاطر مسأله اشهاد مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 173 - 3

3 - در صورتى كه واقعه اشهاد و اقرار به ربوبيت خدا تحقق نمى يافت ، آدميان در حيات دنيا به ربوبيت و وحدانيت خدا آگاه نمى شدند .

و أشهدهم على أنفسهم . .. أو تقولوا إنما أشرك ءاباؤنا

1136- منشأ خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 11 - 3،5

3 - خداوند، مبدأ و منشأ انسانها (آدم) را آفريد و سپس به او صورت انسانى عطا كرد.

و لقد خلقنكم ثم صورنكم ثم قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

«خلقناكم» (شما را در گذشته آفريديم)، خطاب به همه انسانهاست و چون همه انسانها پيش از فرمان سجده بر آدم آفريده نشده بودند، معلوم مى شود آن جمله ناظر به آفرينش چيزى است كه مى توانسته مبدأ همگان باشد و به همين لحاظ آفرينش او آفرينش همه انسانها شمرده شده است فراز بعد (ثم قلنا . ..) مى رساند كه آن چيز همان شد كه به «آدم ابوالبشر» معروف است. قابل ذكر است كه دلالت آيه بر اين كه خود آن مبدأ ياد شده آدم(ع) شده باشد به صورت احتمال مطرح است.

5 - وجود فاصله زمانى بين آفرينش مبداء انسانها و اعطاى صورت انسانى به او

و لقد خلقنكم ثم صورنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 1

1- آفرينش و مرگ انسان ها به دست خداوند است .

و الله خلقكم ثمّ يتوفّ-كم

ص: 741

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 9 - 10

10- پيدايش انسان در جهان به اراده خداوند و مسبوق به نيستى مطلق بوده است .

و قد خلقتك من قبل و لم تك شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 6

6 - آفرينش انسان از زمين و بازگشت دو باره او به آن و نيز رستاخيز و معاد او ، به اراده و خواست خداوند است .

خلقنكم . .. نعيدكم ... نخرجكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 79 - 1

1 - پيدايش نسل انسان در گستره زمين ، تنها به اراده و تدبير خداوند

و هو الذى ذرأكم فى الأرض و إليه تحشرون

«ذرء» (مصدر «ذرأ») به معناى پديد آوردن و پراكندن است. «تحشرون» - به قرينه «إليه» - متضمن معناى «ترجعون» و «حشر» (مصدر مجهول «تحشرون») به معناى جمع و گردآورى شدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 3

3 - نطفه ، خمير مايه و منشأ آفرينش انسان ها است .

خلقكم . .. من نطفة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 77 - 2

2 - نطفه ، مبدأ پيدايش و خميرمايه آفرينش انسان است .

أوَلم ير الإنسن أنّا خلقنه من نطفة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 21 - 10

10 - آفرينش انسان به وسيله خداوند ، دليل قدرت او بر اعطاى نطق به اعضا و جوارح آدمى

قالوا أنطقنا اللّه . .. و هو خلقكم أوّل مرّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 35 - 2،4

2 - پيدايش انسان ، بدون هيچ علت و مبدأ پديدآورنده ، امرى محال و نامعقول است .

ص: 742

أم خلقوا من غير شىء

«شىء» مى تواند كنايه از علت فاعلى باشد. بنابراين «من غير شىء»; يعنى، بدون علت و عامل پديدآورنده.

4 - نقش خود انسان در پيدايش و خلقت خويش ، امرى محال و نامعقول است .

أم هم الخلقون

در آيه شريفه دو فرض مطرح شده است: 1- اين كه پيدايش انسان بى علت باشد; 2- اين كه انسانِ معدوم، در پيدايش خويش نقش داشته باشد كه هر دوى آنها محال عقلى است. از اين رو آيه شريفه با استفهام انكارى ادا شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 46 - 1

1 - پيدايش زن و مرد ، از نطفه به اراده خداى يگانه

و أنّه خلق . .. الذكر و الأُنثى . من نطفة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 3 - 2

2 - رحمانيت خداوند ، منشأ آفرينش انسان

الرحمن . خلق الإنسن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 17 - 1

1 - خداوند ، انسان را همچون نباتات از زمين آفريده است .

و اللّه أنبتكم من الأرض نباتًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 37 - 3

3 - تكوين انسان از مايه اى ناچيز ( منى ) ، از نشانه هاى قدرت خداوند بر برپايى قيامت

ألم يك نطفة من منىّ يمنى

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين آيه در سلسله آياتى قرار دارد كه درصدد بيان مسأله معاد و اثبات آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 40 - 2

2 - آفرينش آغازين انسان ، از نطفه و علقه به همراه ساختارى معتدل و هماهنگ ، دليل قدرت خداوند بر برپايى قيامت و احياى مردگان

ألم يك نطفة من منىّ يمنى . .. فخلق فسوّى ... أليس ذلك بقدر على أن يحيى الموتى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 743

20 - انفطار - 82 - 7 - 3

3 - خداوند ، قامت انسان را استوار ساخت و اعضاى او را هماهنگ و متوازن قرار داد .

فعدلك

فعل «عَدَلَ»، در موردى به كار مى رود كه چيزى را به پا دارند تا به اعتدال درآيد و استقامت يابد(مقاييس اللغة). اين فعل در مورد برقرار كردن توازن و تعادل نيز به كار مى رود.(قاموس)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 8 - 2

2 - سامان يافتن هر انسان در شكلى خاص ، حاصل تركيب اجزاى او با يكديگر است .

ركّبك

1137- منشأ خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 2

2 - خداوند تمامى آدميان و نژادها و تيره هاى مختلف آن را از يك شخص (آدم) آفريده است.

و هو الذى أنشأكم من نفس وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 39 - 3

3 - آگاهى انسان ها ، از منشأ پيدايش بشر و سير تكوين او

إنّا خلقنهم ممّا يعلمون

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه «من» در «ممّا»ابتدائيه باشد.

1138- منشأ خواسته هاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 29 - 3،4،7

3 - هر يك از خواسته هاى انسان ، مسبوق به خواست الهى است .

و ما تشاءون إلاّ أن يشاء اللّه

آيه شريفه با توجّه به مضارع بودن فعل هاى «تشاءون» و «يشاء»، بر دو چيز دلالت دارد: 1. «خواستن» و «مشيّت» در انسان ها، عطاى خداوند و براساس خواست او است; 2. هر يك از خواسته هاى روز مرّه انسان، وابسته به خواست خداوند در همان مورد است. برداشت ياد شده گوياى نكته دوم است.

ص: 744

4 - انسان ، بدون خواست خداوند ، حتى از خواستن و تصميم گرفتن نيز عاجز است .

و ما تشاءون إلاّ أن يشاء اللّه

7 - ربوبيت خداوند بر انسان ها و سلطه او بر تمام امور آنان ، علت مشروط بودن خواسته هاى آنان به خواست خداوند است .

و ما تشاءون إلاّ أن يشاء اللّه ربّ العلمين

توصيف «اللّه» به وصف «ربّ العالمين»، به منزله بيان علّت براى نكته مطرح شده در آيه شريفه است.

1139- منشأ درك انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 8

8 - حاضران صحنه قيامت ، خداوند را محشور كننده انسان ها و اختياردار قواى درك و فهم آنان مى دانند .

لم حشرتنى أعمى

1140- منشأ رضايت اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 7 - 2

2 - خشنودى كامل انسان در قيامت ، در گرو ارزشمندى كردار او در دنيا است .

فأمّا من ثقلت موزينه . فهو فى عيشة راضية

1141- منشأ روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 60 - 4

4 - خداوند ، روزى دهنده جنبندگان و انسان ها است .

اللّه يرزقها و إيّاكم

1142- منشأ زوال علم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 7 - 9

9 - آگاهى خداوند از آشكار و نهان ، پشتوانه نفوذ مشيت خداوند در پيدايش و زوال آموخته هاى انسان

ص: 745

سنقرئك فلاتنسى . إلاّ ما شاء اللّه إنّه يعلم الجهر و ما يخفى

1143- منشأ زوجيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 36 - 2

2 - خداوند تمامى روييدنى هاى زمين ، انسان و پديده هاى ناشناخته در نزد بشر را به صورت زوج ( نر و ماده ) آفريده است .

سبحن الذى خلق الأزوج كلّها ممّا تنبت الأرض و من أنفسهم و ممّا لايعلمون

«زوج» (مفرد «أزواج») براى دو معنا به كار مى رود: 1- مقابل طاق و مرادف جفت; 2- به معناى نوع و صنف گفتنى است برداشت ياد شده مبتنى بر معناى نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 2

2 - پيدايش دو جنس مرد و زن در نوع انسان ، كار خداوند و نشان قدرت او است .

أزوجًا

«أزواجاً» حال براى ضمير «كم» در «خلقناكم» است. در اين صورت مفاد آيه چنين مى شود: خداوند شما را با حالت زوجيت و دو جنس بودن آفريد.

1144- منشأ زيبايى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 7

7 - آفرينش انسانِ زيبا صورت و نيكو سيرت ، مظهر و مصداق روشن آفرينش بحق خدا است .

خلق السموت و الأرض بالحقّ و صوّركم فأحسن صوركم

1145- منشأ سرنوشت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 3

3 - خداوند رقم زننده سرنوشت و تعيين كننده فرجام انسان ها و جنيان

و لقد ذرأنا لجهنم كثيراً من الجن و الإنس

ص: 746

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 14 - 3

3 - مشيت خداوند ، تعيين كننده سرنوشت نهايى انسان

يغفر لمن يشاء و يعذّب من يشاء

فاعل «يشاء» همان فاعل «يغفر» و «يعذّب» است و ضمير فاعل به خداوند بازمى گردد.

1146- منشأ سلطه انسان بر زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 62 - 5

5 - تسلط انسان بر زمين و بهره گيرى گسترده وى از نعمت هاى آن ، تدبيرى الهى و نشان دهنده الطاف خداوند در حق وى

و يجعلكم خلفاء الأرض

اسناد «جعل» به خداوند، براى يادآورى اين واقعيت است كه اگر شما بر گرده زمين سواريد و از آن سود مى جوييد، امرى اتفاقى نيست; بلكه در آن رموز و مناسبات زيادى به كار رفته كه همه وابسته به تدبير خداوند است و بر اين اساس است كه قادر به تصرف در زمين و تسلط بر آن هستيد. تعبير «خلفاء الأرض» اشاره به همين تصرف و تسلط دارد.

1147- منشأ سلطه بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 29 - 7

7 - ربوبيت خداوند بر انسان ها و سلطه او بر تمام امور آنان ، علت مشروط بودن خواسته هاى آنان به خواست خداوند است .

و ما تشاءون إلاّ أن يشاء اللّه ربّ العلمين

توصيف «اللّه» به وصف «ربّ العالمين»، به منزله بيان علّت براى نكته مطرح شده در آيه شريفه است.

1148- منشأ شكل گيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 8 - 6

6 - « عن الرضا ( ع ) عن آبائه عن النبىّ (صلی الله علیه و آله) . . . ان النطفة إذا استقرت فى الرحم أحضرها اللّه كلّ نسب بينها و بين آدم ، أما قرأت هذه الآية « فى أىّ صورة ما شاء ركّبك » أى فيما بينك و بين آدم . . . ;

امام رضا(ع) از طريق پدرانش از پيامبر(صلی الله علیه و آله) روايت كرده است كه فرمود: زمانى كه نطفه در رحم قرار گرفت، خداوند تمام نسب ها را - كه بين او و آدم است - براى [تركيب صورت]او حاضر مى كند. آيا اين آيه قرآن را نخوانده اى «فى أىّ صورة ما شاء ركّبك»;

ص: 747

يعنى،[ تو را به هر صورتى كه بخواهد] از بين صورت هايى كه در نسب تو تا آدم است [تركيب مى كند]».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 2 - 3

3 - تكوين يافتن انسان ها از خون جامد به دست خداوند ، شاهد و دليل ربوبيت او بر آنان است .

ربّك الذى خلق . خلق الإنسن من علق

اين آيه، بدل براى جمله «خلق» در آيه قبل و توصيف «ربّك» است.

1149- منشأ شناسايى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 4

4 - پيدايش نژاد ها و مليت هاى مختلف در ميان نسل بشر ، تدبير الهى در جهت شناخت آنان نسبت به يكديگر

و جعلنكم شعوبًا و قبائل لتعارفوا

هرگاه انسان ها از هر جهت شبيه يكديگر بودند، شناسايى آنان بهوسيله خودشان دشوار مى شد. بنابراين هر تمايز ظاهرى و اعتبارى، مى تواند به تشخّصات اجتماعى و سهولت ارتباط و شناخت آنان نسبت به هم كمك كند.

1150- منشأ عظمت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 12

12- دميده شدنِ روحى الهى در انسان ، موجب شايستگى او براى مسجود فرشتگان شدن

و نفخت فيه من روحى فقعوا له سجدين

دستور خداوند به سجده ملائكه در برابر آدم(ع)، پس از خلقت كامل با دميده شدن روح در او، مى تواند حاكى از نكته ياد شده باشد.

1151- منشأ علم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 104 - 2،5،7

2 - ارائه آگاهى به انسان، پرتوى از ربوبيت و لطف الهى است.

قد جاءكم بصائر من ربكم

ص: 748

تكرار ضمير «كم» و اضافه رب به آن بيانگر لطف خداوند به بندگانش است.

5 - قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) و برهانهاى ارائه شده از جانب خداوند، پيام آور بينش و آگاهى براى انسان است.

قد جاءكم بصائر من ربكم

7 - بينش و آگاهيهاى ارائه شده از سوى خداوند، در جهت كمال و منافع انسان است.

فمن أبصر فلنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 85 - 13

13- سرچشمه تمامى اندوخته هاى علمى بشر ، خداوند است .

و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً

تعبير «أُوتيتم» (داده شديد) و نسبت ندادن دريافت علم به خود انسان، اشاره به مقهور بودن انسان در برابر اراده اى برتر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 26 - 3

3 - هيچ كس به صورت مستقل و بدون عنايت الهى ، به حقايق پنهانى و امور غيبى آگاه نيست .

فلايظهر على غيبه أحدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 7 - 9

9 - آگاهى خداوند از آشكار و نهان ، پشتوانه نفوذ مشيت خداوند در پيدايش و زوال آموخته هاى انسان

سنقرئك فلاتنسى . إلاّ ما شاء اللّه إنّه يعلم الجهر و ما يخفى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 4 - 8

8 - توانا ساختن انسان بر خواندن و نوشتن و آموختن علوم به او ، برخاسته از كرم والاى خداوند است .

و ربّك الأكرم . الذى علّم بالقلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 5 - 1،3،5،6

1 - آموخته هاى انسان ، هديه خداوند و نعمت او است .

علّم الإنسن ما لم يعلم

آيه شريفه، در مقام امتنان و برشمردن نعمت هايى است كه جلوه هاى كرم خداوند است.

3 - خروج انسان از نادانى ، در گرو خواست خداوند و به دست او است .

علّم الإنسن ما لم يعلم

5 - ربوبيت خداوند بر انسان ، جلوه گر در آگاهى بخشيدن به او است .

ص: 749

و ربّك الأكرم . .. علّم الإنسن ما لم يعلم

چه اين آيه خبر براى «ربّك» باشد و چه «الأكرم» خبر آن بوده و اين آيه بدل براى «علّم بالقلم» قرار داده شود، برداشت ياد شده، استفاده مى شود.

6 - توجه به وابستگى تمام معلومات انسان به خداوند ، مايه اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به امداد الهى در توانا ساختن او بر دريافت و قرائت قرآن

اقرأ . .. علّم الإنسن ما لم يعلم

1152- منشأ عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 24 - 4

4- كردار انسان ها ، مقهور خواست خداوند و مستند به خود ايشان است .

إنّى فاعل . .. إلاّ أن يشاء اللّه

چنان چه كسى بگويد: «به خواست خداوند، من، در آينده، چنين كارى را انجام خواهم داد» - براساس آيه شريف - گفتارى صحيح و مُجاز، به زبان آورده است. بنابراين، خواست خداوند، مانع استناد كار به خود انسان نيست.

1153- منشأ فرجام اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 6 - 4

4 - فرجام انسان در قيامت ، وابسته به رفتار او است .

فأمّا من ثقلت موزينه

اين آيه از «ثقل موازين» در كردار نيك و آيات بعد از «خفّت» آن در كردار بد، سخن گفته است. بنابراين خوبى و بدى كردار، در فرجام اخروى دخيل است.

1154- منشأ فرجام اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 40 - 6

6 - سرنوشت انسان در آخرت ، وابسته به كردار و خصلت هاى او در دنيا است .

و ءاثر الحيوة الدنيا . .. خاف مقام ربّه

ص: 750

1155- منشأ قدرت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 13 - 4

4 - انسان ، توانا به تسخير تمامى قوا و امكانات طبيعت در پرتو اراده الهى *

و سخّر لكم ما فى السموت و ما فى الأرض

تعبير «سخّر لكم» ممكن است به اين معنا باشد كه خداوند، موجودات را مسخّر انسان قرار داده است; يعنى، انسان بالقوه قادر است كه در همه مظاهر طبيعت به نفع خويش تصرف كند.

1156- منشأ قدرت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 20 - 8

8 - اراده و اقتدار خداوند ، حاكم بر اراده و اقتدار انسان ها

و كفّ أيدى الناس عنكم

تعبير «كفّ. ..»، مى رساند كه اراده الهى، فائق بر قدرت و اراده مردم است.

1157- منشأ كرامت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 9

9- شرافت و كرامت انسان ، به روح الهى اوست .

إنى خلق بشرًا من صلصل . .. فإذا ... نفخت فيه من روحى

خداوند، در توصيف مايه جسمانى انسان، آن را گِلى بد بو و متغير ذكر كرد و در القاى روح به او، روح را به خود نسبت داد و چنين نسبتى، حاكى از نكته فوق است.

1158- منشأ كمال انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 38 - 3

3 - خداوند ، وجود انسان را كامل و به دور از هرگونه كاستى و فزونى قرار داده است .

فسوّى

ص: 751

«تسويه» و «تعديل» به يك معنا است(مصباح اللغة) و اعتدال هر چيزى، به دور ماندن آن از افراط و تفريط است. «رجل سوى»; يعنى، مردى كه اخلاق و خلقتش متعادل و از افراط و تفريط به دور است(مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 7 - 2

2 - خداوند ، انسان را آفريده اى كامل و به دور از هرگونه كاستى و اضافات قرار داده است .

فسوّيك

عبارت «سوّاك»; يعنى، تو را «سَوِىّ» قرار داد. «سَوِىّ» به چيزى گفته مى شود كه اندازه و كيفيت آن، از افراط و تفريط به دور باشد.(مفردات راغب)

1159- منشأ كورى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 126 - 8

8 - نابينايى و بسته بودن راه درك انسان در قيامت ، تبلور محروميت او از توجه و عنايت خداوند

لم حشرتنى أعمى . .. كذلك اليوم تنسى

1160- منشأ كيفر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 7 - 5

5 - مجازات انسان ها در قيامت ، بازتاب و محصول كردار دنيايى خود آنان است .

إنّما تجزون ما كنتم تعملون

1161- منشأ مالكيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 4 - 4

4 - مشروعيت مالكيت انسان ، در گرو امضاى آن از سوى خداوند است .

له ما فى السموت و ما فى الأرض

از اين كه خداوند، مالكيت حقيقى در جهان هستى را براى خود منحصر فرموده، مطلب بالا قابل برداشت است.

ص: 752

1162- منشأ مرگ انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 28 - 1

1 - خداوند ، به انسان ها حيات مى بخشد و آنان را مى ميراند .

و كنتم أموتاً فأحيكم ثم يميتكم ثم يحييكم

1163- منشأ مصنوعات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 24 - 2

2 - تجلى فعل الهى در تمامى جهان هستى ، حتى مصنوعات بشرى

و له الجوار المنشات

با اين كه در آيه شريفه، واژه «المنشئات» (ساخته شده به دست بشر) به كار رفته است; اما تعبير «له الجوار» (از آن او است كشتى ها) مى رساند كه هر چند كشتى ها ساخته دست بشر است; ولى انسان در همه ابعاد (مواد، طرح، محاسبه و. ..) مستقل از اراده خداوند نيست و با اندكى تأمل خويش را وامدار لطف و ربوبيت او مى بيند.

1164- منشأ معاد انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 1

1 - خداوند ، آغازكننده آفرينش انسان و بازآفريننده او پس از مرگ است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

«ال» در «الخلق» عهد است و مراد از آن به قرينه «ترجعون» انسان هايند.

1165- منشأ مقامات معنوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 24

24- خداوند بر اساس مشيّت خويش ، برترى دهنده برخى از انسان ها بر برخى ديگر و اعطا كننده كمال به بهره مندان از آن

نرفع درجت من نشاء

اساس مشيّت خويش ، برترى دهنده برخى از انسانها بر برخى ديگر و اعطا كننده كمال به بهره مندان از آن

ص: 753

1166- منشأ نجات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 1 - 10

10 - برطرف شدن تاريكى شب و شكافتن آن با طلوع صبحدم به تدبير خداوند ، دليل توانمندى او بر نجات انسان ها از حوادث خطرناك

قل أعوذ بربّ الفلق

1167- منشأ نفخ روح در انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 4

4- پديد آمدن روح و حيات در انسان ها ، به امر ويژه خداوند است .

و نفخت فيه من روحى

از اينكه خداوند، افاضه حيات به بشر را به خود اسناد داده است، مى تواند گوياى نكته فوق باشد.

1168- منفعت طلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 271 - 6

6 - بهره گيرى قرآن از نفع طلبى انسان ، براى عملِ به نيكيها

و ان تخفوها و تؤتوها الفقراء فهو خير لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 272 - 18

18 - بهره گيرى قرآن از خصلت نفع طلبى انسان ها ، در تشويق آنان به اعمال نيك

و ما تنفقوا من خير فلانفسكم . .. و ما تنفقوا من خير يوفّ اليكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 94 - 19

19 - تكيه بر سرشت سودجوى انسان و جهت دادن به آن ، از روش هاى قرآن براى تربيت

ص: 754

تبتغون عرض الحيوة الدّنيا فعند اللّه مغانم كثيرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 134 - 4

4 - استفاده از غريزه سودخواهى و پاداش طلبى انسان ها براى نيل آنان به سعادت ، از روش هاى تربيتى قرآن

من كان يريد ثواب الدنيا فعند اللّه ثواب الدنيا و الأخرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 165 - 4

4 - توجه انبيا به منفعت خواهى و خطرگريزى انسان در انتخاب روش هدايت

رسلا مبشرين و منذرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 71 - 6،8

6 - بهره گيرى قرآن از حس منفعت خواهى انسان و گريز از ضرر براى تبليغ توحيد و معارف الهى

قل أندعوا من دون الله ما لا ينفعنا و لا يضرنا

8 - استفاده مثبت و سازنده از غريزه جلب منفعت، روشى در تبليغ دين

قل أندعوا من دون الله ما لا ينفعنا و لا يضرنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 21 - 4

4 - سوء استفاده شيطان از خصيصه كمال طلبى و منفعت جويى انسان براى گمراه سازى ايشان

و قاسمهما إنى لكما لمن النصحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 6 - 2

2 - انسان ها ، موجوداتى اند كه در پى كسب منافع و سود براى خودشان اند .

و من جهد فإنّما يجهد لنفسه

ذكر بازگشت دستاورد تلاش هركس به خود او، نشان دهنده اين حقيقت است كه انسان ها، داراى چنين روحيه اى هستند و خداوند، به منظور تحريك و تشويق آنها، از آن روحيه، استفاده كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 49 - 1

1 - انسان ، موجودى خستگى ناپذير در طلب خير و منافع خويش

لايسئم الإنسن من دعاء الخير

ص: 755

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 18 - 8

8 - بهره جستن از خصلت نفع طلبى انسان ها ، از روش هاى قرآن براى تشويق آنان به كار هاى خير و انفاق در راه خداوند

و أقرضوا اللّه . .. يضعف لهم و لهم أجر كريم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 20 - 38

38 - بهره جستن از خصلت نفع طلبى انسان ها ، از روش هاى قرآن براى تشويق آنان به انفاق در راه خدا و انجام دادن كار هاى خير

و ءاتوا الزكوة . .. و ما تقدّموا لأنفسكم من خير تجدوه عند اللّه هو خيرًا و أعظم

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه خداوند، با يادآورى پاداش بزرگ و فراوان، ايجاد انگيزه نموده و از خصلت نفع طلبى انسان ها بهره جسته است.

1169- موانع انقراض انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 8

8 - اگر استمرار زندگى نوع انسان در زمين خواسته خدا نبود ، اختلاف پديد آمده در ميان جامعه نخستين ، نسل بشر را منقرض مى كرد .

و لو لا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم فيما فيه يختلفون

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه جمله «لو لا كلمة سبقت من ربك» اشاره به مضمون جمله «و لكم فى الأرض مستقر و متاع إلى حين» داشته باشد ; كه در اين صورت مراد از «لقضى بينهم» حكم به هلاكت و نابودى آنان خواهد بود.

1170- موانع وسوسه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 6،8

6 - خداوند ، توانا بر خنثى ساختن وسوسه هاى جن و انس

قل أعوذ بربّ الناس . .. من الجنّة و الناس

8 - دارا بودن مقام ربوبيت ، فرمان روايى و الوهيت ، دليل توانايى خداوند بر حفاظت مردم از خطر وسوسه هاى جنيان و انسان ها است .

بربّ الناس . ملك الناس . إله الناس ... من الجنّة و الناس

ص: 756

1171- موجودات قبل از انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 7 - 10

10 - قبل از انسان ها ، پديده هاى ديگرى چون گِل ( آب و خاك ) آفريده شده بودند .

و بدأ خلق الإنسن من طين

1172- موحدان انسان هاى نخستين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 4

4 - امت واحد و يكتاپرست نخستين ، ديرى نپاييد كه گرفتار تفرقه دينى شده و به دو دسته موحد و مشرك انشعاب يافتند .

و ما كان الناس إلا أمة وحدة فاختلفوا

قيد «ديرى نپاييد» از طرف «فاء» در «فاختلفوا»، بدست مى آيد.

1173- موعظه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 9 - 4

4 - هدف از نزول قرآن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، توجّه دادن به مردم و نصيحت كردن آنان است .

سنقرئك . .. فذكّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 21 - 1،4،5

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور موعظه و زنده نگه داشتن ياد قيامت در خاطره ها و توجّه دادن انسان ها ، به قدرت خداوند

فذكّر

«ذِكْر»، حالتى است در نفس انسان كه او را بر محافظت از معارفى كه فرا گرفته، توانا مى سازد. اين كلمه با «حفظ» به يك معنا است; جز اين كه اصل فراگيرى «حفظ» و در خاطر حاضر داشتن، «ذكر» خوانده مى شود (مفردات راغب); بنابراين «ذكّر»; يعنى، متوجّه ساز و به ذهن آنان بيفكن. اين واژه - چنانچه در قاموس آمده است - در معناى موعظه كردن نيز به كار مى رود.

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به جز وظيفه موعظه و يادآورى ، مسؤوليتى ندارد و اجبار و اكراه مردم ، از وظايف او نيست .

إنّما أنت مذكّر

ص: 757

5 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مسؤول واكنش هاى مردم در برابر پند و اندرزهايش نيست .

إنّما أنت مذكّر

حصر در «إنّما أنت مذكّر»، حصر اضافى است و به قرينه آيه بعد، ناظر به اثربخشى تذكّر است. مفاد آيه شريفه اين است كه: «وظيفه تو تنها تذكّر دادن است و پذيرش يا رد آن از سوى مردم، مؤاخذه اى را متوجّه تو نمى سازد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 22 - 1

1 - اجبار و وادار ساختن مردم به پذيرش پند ها و موعظه ها ، از تكاليف و رسالت هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) نيست .

لست عليهم بمصيطر

«صَطَر» و «سَطَر»، به يك معنا مى باشد (مفردات) و «مسيطر» به معناى عهده دار و مسلّط است. (مقاييس اللغة)

1174- مولاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 30 - 7

7 - خدا ، مولا و مالك حقيقى انسانهاست .

و ردوا إلى اللّه موليهم الحق

1175- مولاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 51 - 5

5 - خدا ، سرپرست و صاحب اختيار انسانهاست .

هو مولينا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 25

25 - لزوم اداى تكاليف الهى ، برخاسته از حق ولايت خداوند بر آدمى

فأقيموا الصلوة . .. هو موليكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 4 - 11،12

11 - انسان ها ، هيچ سرپرستى جز خداوند ندارند .

ص: 758

اللّه الذى خلق . .. ما لكم من دونه من ولىّ

12 - يكتايى خدا در خلق و تدبير عالم ، دليل وجود نداشتن سرپرست و ياورى براى انسان ها جز خود او است .

اللّه الذى خلق . .. ما لكم من دونه من ولىّ و لاشفيع

احتمال دارد ذكر «ما لكم من دونه. ..» پس از بيان يكتايى خداوند در آفرينندگى و تدبير، به اين منظور باشد كه چون همه چيز در دست اقتدار او است، كسى جز او نمى تواند ولىّ و شفيع باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 6

6 - تنها خداوند ، سرپرست و ياور حقيقى انسان ها ، در دنيا و آخرت است .

ولا يغنى . .. ما اتّخذوا من دون اللّه أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 11 - 5

5- جز خداوند ، سرپرست و حمايت كننده اى واقعى براى بشر نيست .

و أنّ الكفرين لا مولى لهم

از آيه شريفه استفاده مى شود: آن جا كه خداوند ولىّ و حامى كسى نباشد، ديگر هيچ نيرويى قادر به حمايت و سرپرستى او نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 2 - 6،7

6 - خداوند ، مولا و سرپرست حقيقى انسان ها است .

و اللّه موليكم

7 - تشريع خداوند ، از موضع مولويت او نسبت به انسان ها است .

قد فرض اللّه لكم . .. و اللّه موليكم

يادآورى مولا و سرپرست بودن خداوند - پس از تشريع قانون شكستن سوگند - مى تواند گوياى حقيقت ياد شده باشد.

1176- مولاى حقيقى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 62 - 1،2

1 - آدميان پس از مرگ، به سوى خداوند (مولاى حقيقى خود) بازمى گردند.

ثم ردوا إلى الله موليهم الحق

2 - خداوند، مولا و سرپرست حقيقى آدميان است.

ثم ردوا إلى الله موليهم الحق

ص: 759

1177- مؤاخذه اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 7 - 5

5 - جن ، همچون انسان ، داراى تكليف و مورد بازخواست خدا و كيفر و پاداش در قيامت

و أنّهم ظنّوا كما ظننتم أن لن يبعث اللّه أحدًا

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه مبعوث شدن انسان ها در قيامت، بيانگر كيفر و پاداش و حسابرسى آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 38 - 3

3 - انسان ، در برابر تمامى رفتار ها و كردار هاى خويش ، مسؤول و در قيامت مورد بازخواست است .

كلّ نفس بما كسبت رهينة

1178- مؤاخذه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 5

5 - جنيان و انسانها در قيامت مورد بازخواست مشترك قرار خواهند گرفت.

يمعشر الجن . .. و قال أولياؤهم من الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 71 - 1

1- همه انسان ها در قيامت درباره رفتار و اعمالشان مورد بازخواست قرار خواهند گرفت .

يوم ندعوا كلّ أُناس بإممهم

از اينكه خداوند فرموده است: «همه انسانها با پيشوايان خود در قيامت خوانده مى شوند» و نيز فرموده است: «هر كس كه كتابش در دست راستش باشد» به دست مى آيد كه همه، مورد بازخواست قرار مى گيرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 16

16 - انسان ها ، پس از مرگ ، در پيشگاه خداوند درباره اعمال دنيوى شان ، مؤاخذه خواهند شد .

إلىّ مرجعكم فأُنبّئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 760

15 - سبأ - 34 - 25 - 9

9 - انسان ها در قيامت ، درباره عملشان مورد مؤاخذه و پرسش قرار خواهند گرفت .

قل لاتسئلون عمّا أجرمنا و لانسئل عمّا تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 24 - 3

3 - وجود « موقف » و جايگاه سؤال و بازخواست از انسان ها ، در عرصه قيامت

وقفوهم إنّهم مسئولون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 9 - 3

3 - انسان در قيامت ، بر باور ها و ملكات نفسانى خويش ، مؤاخذه خواهد شد .

يوم تبلى السرائر

مراد از آزمودن سريره ها، حسابرسى و سنجش ميزان كيفر آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 11 - 5

5 - انسان ها در قيامت ، بر كفران نعمت ، بخلورزى و علاقه شديد به ثروت ، مؤاخذه خواهند شد .

لكنود . .. لحبّ الخير لشديد . أفلايعلم ... إنّ ربّهم بهم يومئذ لخبير

هشدار به آگاهىِ خداوند از افكار، اسرار و نيت ها، اشاره به مؤاخذه و حسابرسى است.

1179- مؤاخذه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 12

12 - انسان ، نسبت به عقايد و باور هاى بنيادين خود ، مورد بازخواست خدا قرار خواهد گرفت .

قل هاتوا برهنكم

از اين كه خداوند، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مأمور ساخت كه از مشركان، دليل بطلبد، استفاده مى شود كه اصولاً خداوند انسان را در برابر عقايدش بازخواست مى كند و در برابر هر عقيده اصولى از او دليل مى طلبد.

1180- مهمترين حواس انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 761

7 - يونس - 10 - 31 - 6

6 - شنوايى و بينايى ، از مهمترين و كارآمدترين قواى موجود در انسان

أمن يملك السمع و الأبصر

گزينش دو قوه «شنوايى» و «بينايى»، از ميان ديگر قوا، مفيد برداشت فوق است.

1181- مهمترين رنج انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 84 - 10

10- از دست دادن خانواده ( زن و فرزندان ) ، مهم ترين رنج و ناراحتى انسان است .

فكشفنا ما به من ضرّ و ءاتينه أهله و مثلهم معهم

1182- مهمترين علايق انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 71 - 14

14 - خوردن ، آشاميدن ، تجمل ، زيبايى ، داشتن همدم و همراهانى موافق ، از مهم ترين جاذبه و دلبستگى هاى انسان و وسيله آزمون او

يطاف عليهم بصحاف . .. و فيها ما تشتهيه الأنفس

برداشت ياد شده با توجه به دو نكته است: الف) موارد بالا در اين آيات بيان شده و تخصيص به ذكر يافته است. ب) خداوند به اهل تقوا نويد داده است كه اگر در اين زمينه ها كنترل و تقوا داشته باشند و از حدود الهى نگذرند، در بهشت به همه آنها دست خواهند يافت.

1183- ناپايدارى حاكميت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 26 - 7

7 - پادشاهى و فرمانروايى انسان ها ، امرى اعتبارى بوده و اين مقام در حقيقت تنها از آنِ خدا است .

امرأة تملكهم . .. و لها عرش عظيم ...اللّه لا إله إلاّ هو ربّ العرش العظيم

يادآورى الوهيت و ربوبيت مطلق خدا بر جهان و نيز عرش عظيم او (پس از ذكر عرش و فرمانروايى بزرگ ملكه سبا) مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

ص: 762

1184- ناپايدارى علم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 12

12- علم و قدرت انسان ، ناپايدار و علم و قدرت خداوند ، هميشگى است .

و منكم من يردّ إلى أرذل العمر لكى لايعلم بعد علم شيئًا إن الله عليم قدير

1185- ناپايدارى قدرت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 12

12- علم و قدرت انسان ، ناپايدار و علم و قدرت خداوند ، هميشگى است .

و منكم من يردّ إلى أرذل العمر لكى لايعلم بعد علم شيئًا إن الله عليم قدير

1186- ناظر عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 188 - 1

1 - هشدار شعيب ( ع ) به مردم حق ناپذير « اَيكه » ، درباره نظارت خداوند بر رفتار و اعمال ناشايست آنان

قال ربّى أعلم بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 93 - 14

14 - نظارت بىوقفه و فراگير خداوند نسبت به كردار بندگان ، تهديدى براى گمراهان و مايه دلگرمى هدايت يافتگان است .

فمن اهتدى . .. و من ضلّ ... و ما ربّك بغفل عمّا تعملون

با توجه به آيات پيشين كه در آن سخن از هدايت يافتگان و گمراهان به ميان آمده است، تأكيد بر غافل نبودن خدا از عملكرد مردمان، دلگرم كننده هدايت يافتگان از يكسو و مايه تشويش خاطر گمراهان از سوى ديگر است.

1187- نامگذارى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 28 - 16

ص: 763

16 - نسيان آدمى ، علت نامگذارى وى به انسان

و خلق الانسان ضعيفاً

امام صادق (ع) درباره علّت نامگذارى آدميان به انسان فرمود: لانّه ينسى.

_______________________________

علل الشرايع، ص 15، ح 1، ب 11 ; معانى الاخبار، ص 48، ح 1.

1188- ناملايمات در زندگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 66 - 6

6 - زندگانى انسان ها در دنيا ، آميزه اى از ناملايمات و برخوردارى از نعمت ها است .

فإذا ركبوا فى الفلك دعوا اللّه . .. فلمّا نجّيهم إلى البرّ ... ليكفروا بما ءاتي

1189- نامه عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 19 - 3

3 - هر انسانى ، داراى كارنامه و پرونده اى مستقل در محكمه عدل الهى

فأمّا من أُوتى كتبه بيمينه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 25 - 3

3 - هر انسانى ، داراى كارنامه و پرونده اى مستقل در محكمه عدل الهى

و أمّا من أُوتى كتبه بشماله

1190- نزول وحى به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 43 - 5

5- مشركان مكه ، نزول وحى به انسان را قبول نداشتند .

و ما أرسلنا من قبلك إلاّ رجالاً نوحى إليهم

آيه درصدد تعريض به مشركان و جواب گويى به آنان است كه طبق قرينه ها و آيات ديگر قرآن كريم (سوره يونس ، آيه 2) آنها مبعوث شدن انسان را از جانب خداوند براى پيامبرى قبول نداشتند. فعل «نوحى» در آيه قرينه و نشانه اى است بر نكته فوق.

ص: 764

1191- نژادهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 2

2 - خداوند تمامى آدميان و نژادها و تيره هاى مختلف آن را از يك شخص (آدم) آفريده است.

و هو الذى أنشأكم من نفس وحدة

1192- نسل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 58 - 8

8- نوه هاى دخترى نيز ، همانند پسر و نوه هاى پسرى ، ذريه و فرزند شخصى ، به شمار مى آيند .

أُولئك . .. و من ذرّيّة إبرهيم

از نظر تاريخى روشن است كه مريم و عيسى(ع) از نوادگان حضرت ابراهيم(ع) بوده اند و دراين آيه حضرت عيسى(ع)، يكى از افراد مورد نظر از «أُولئك» است كه از ذريّه انبيا شمرده شده است; بنابراين فرزندان دختر نيز از ذريّه به شمار مى آيند.

1193- نشانه هاى انسان هاى ارزشمند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 76 - 7

7- دعوت به عدل ، مهم ترين اثر و نشان انسان ارزشمند

و ضرب الله مثلاً رجلين أحدهما أبكم لايقدر على شىء . .. هل يستوى هو و من يأمر بال

1194- نشانه هاى برگزيدگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 6 - 9

9- خضوع و سجود ستارگان ، ماه و خورشيد براى انسان در رؤيا ، نشان برگزيده شدن و دستيابى او به علم و دانش است .

إنى رأيت أحد عشر كوكبًا . .. كذلك يجتبيك ربك و يعلمك

ص: 765

نشانه هاى تفاوت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 5

5- تفاوت آدميان در برخوردارى از موهبت ها و امكانات دنيا ، نمودى از تفاوت اخروى آنهاست .

انظر كيف فضّلنا بعضهم . .. و للأخرة أكبر درجت

1195- نشانه هاى تكريم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 70 - 6،9

6- تمكن انسان ها از سير و سياحت در دريا و خشكى ، جلوه اى از تكريم خداوند نسبت به آنان

و لقد كرّمنا بنى ءادم و حملنهم فى البرّ و البحر

برداشت فوق، مبتنى بر اين احتمال است كه واو در «و حملناهم» عطف تفسير باشد براى بيان «كرّمنا»; يعنى، ما انسانها را با دادن ابزار سياحت در دريا و خشكى، تكريم كرديم.

9- برخوردارى انسان ها از روزى هاى پاك و پاكيزه و متناسب ، جلوه اى از تكريم خداوند به آنان

و لقد كرّمنا بنى ءادم . .. و رزقنهم من الطيّبت

بنابر اينكه واو در «و رزقناهم . ..» تفسيرى و بيانگر مصداق و نوع تكريم خداوند به انسان باشد، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 55 - 1

1 - رفاه و برخوردارى از امكانات مادى - همچون مال و فرزند - نشانه كرامت انسان در نزد خدا نيست .

أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 73 - 3

3 - تجلى بزرگداشت انسان ، در سجده فرشتگان بر آدم ( ع )

فسجد الملئكة كلّهم أجمعون

1196- نشانه هاى جاودانگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 6 - 3

3 - ايمان و عمل صالح ، هماهنگ با ساختار وجودى انسان و نشان باقى ماندن او ، در كامل ترين نظام خلقت است .

ص: 766

أحسن تقويم . .. الذين ءامنوا و عملوا الصلحت

1197- نشانه هاى شقاوت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 124 - 11

11 - زندگانى پر دردسر در دنيا و محشور شدن با چشمانى نابينا در قيامت ، ازجلوه هاى گمراهى و شقاوت آدمى است .

فمن اتبع هداى فلايضلّ و لايشقى . و من أعرض عن ذكرى فإنّ له معيشة ضنكًا و نحشره ي

برداشت ياد شده، لازمه تقابل بين گروه هدايت يافتگان و غافلان است كه مجموع دو آيه، بيانگر آن است.

1198- نشانه هاى عجز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 6

6 - آميخته بودن زندگانى انسان با رنج و سختى ، نشان برخوردار نبودن او از برترين قدرت

الإنسن فى كبد . أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

ارتباط اين آيه با آيه قبل، گوياى آن است كه بيان دشوارى هاى زندگانى انسان، براى اثبات مقهور بودن وى و بى پايه بودن خود برتربينى او است.

1199- نشانه هاى گمراهى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 124 - 11

11 - زندگانى پر دردسر در دنيا و محشور شدن با چشمانى نابينا در قيامت ، ازجلوه هاى گمراهى و شقاوت آدمى است .

فمن اتبع هداى فلايضلّ و لايشقى . و من أعرض عن ذكرى فإنّ له معيشة ضنكًا و نحشره ي

برداشت ياد شده، لازمه تقابل بين گروه هدايت يافتگان و غافلان است كه مجموع دو آيه، بيانگر آن است.

1200- نشانه هاى مجادله گرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 55 - 2

2- خوددارى مردم از ايمان به قرآن و استغفار به درگاه الهى ، به منزله نشستن آنان در انتظار عذاب الهى است .

ص: 767

و ما منع الناس أن يؤمنوا . .. إلاّ أن تأتيهم سنّة الأوّلين

«أن يؤمنوا»در اصل «من أن يؤمنوا» بوده است و «أن تأتيهم»فاعل براى «منع» است، ولى از آن جا كه نظم معنابه كلمه اى بستگى دارد كه بعد از «إلاّ»در تقدير باشد،گفته مى شود كه «أن تأتيهم» در تقدير، «انتظار أن تأتيهم» است; يعنى: «ما منع الناس من أن يؤمنوا. ..إلاّ انتظار أن تأتيهم» و مراد اين است كه حال اين مردم، بسان حال كسى است كه در انتظار عذاب نشسته باشد و گرنه مانعى ديگر براى ايمان آنان وجود ندارد.

1201- نشانه هاى محدوديّت علم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 88 - 8

8- عجز انسان از آوردن همانند قرآن ، بيانگر دانش و توان اندك وى در برابر خداست .

و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً . .. قل لئن اجتمعت ... لايأتون بمثله

1202- نشئه شهود انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 3

3 - هر يك از انسان ها پس از خلقتشان در حيات دنيا ، داراى دو نشئه وجودى هستند : نشئه شهود ارتباط خويش با خداوند و نشئه غيبت و محجوب بودن از خدا

و إذ أخذ ربك . .. و أشهدهم على أنفسهم

عطف «أشهدهم» بر «أخذ ربك» دلالت مى كند كه مسأله اشهاد و اقرار در همين حيات دنيوى انسان انجام گرفته است. يعنى هر يك از انسانهاى موجود بالعيان ربوبيت خداوند را مشاهده كرده اند. و اين در حالى است كه عموم انسانها چنين شهود و علم حضورى را نسبت به پروردگار خويش ندارند. لذا مى توان گفت انسان داراى دو جنبه است: جنبه اى كه شاهد ربوبيت خدا بوده و جنبه اى كه چنين شهودى براى او نيست.

1203- نشئه غيب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 3

3 - هر يك از انسان ها پس از خلقتشان در حيات دنيا ، داراى دو نشئه وجودى هستند : نشئه شهود ارتباط خويش با خداوند و نشئه غيبت و محجوب بودن از خدا

و إذ أخذ ربك . .. و أشهدهم على أنفسهم

ص: 768

عطف «أشهدهم» بر «أخذ ربك» دلالت مى كند كه مسأله اشهاد و اقرار در همين حيات دنيوى انسان انجام گرفته است. يعنى هر يك از انسانهاى موجود بالعيان ربوبيت خداوند را مشاهده كرده اند. و اين در حالى است كه عموم انسانها چنين شهود و علم حضورى را نسبت به پروردگار خويش ندارند. لذا مى توان گفت انسان داراى دو جنبه است: جنبه اى كه شاهد ربوبيت خدا بوده و جنبه اى كه چنين شهودى براى او نيست.

1204- نصرت به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 107 - 9

9 - نسخ اديان و جايگزينى دينى ديگر از سوى خدا ، در جهت تدبير امور انسان ها و به منظور يارى آنهاست .

ما ننسخ من ءاية . .. و ما لكم من دون اللّه من ولى و لانصير

برداشت فوق مقتضاى ارتباط بين جمله «ما ننسخ من ءاية . ..» با جمله «و ما لكم ...» است.

1205- نظارت بر عمل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 14 - 4

4 - زير نظر داشتن كار هاى بندگان ، لازمه ربوبيت خداوند بر آنان است .

إنّ ربّك لبالمرصاد

1206- نعمت خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 2 - 3

3 - تعليم قرآن ، نعمت و ارزشى فراتر از اصل خلقت انسان و نعمت هاى ديگر

علّم القرءان . خلق الإنسن

سوره «الرحمان»، حاوى بيان انواع نعمت هايى است كه خداوند به انسان عطا كرده است. از اين كه مسأله تعليم قرآن، سرآغاز همه نعمت ها و حتى آفرينش انسان قرار گرفته، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 3 - 5

5 - وجود انسان از سوى خداوند ، خود نعمتى است الهى .

ص: 769

خلق الإنسن

از آيات بعدى استفاده مى شود كه خداوند در اين آيات درصدد بيان نعمت هاى الهى براى بشر است. بر اين اساس مى توان گفت: اين آيه، اصل وجود انسان را به عنوان نخستين نعمت الهى معرفى كرده است.

1207- نعمتها در زندگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 66 - 6

6 - زندگانى انسان ها در دنيا ، آميزه اى از ناملايمات و برخوردارى از نعمت ها است .

فإذا ركبوا فى الفلك دعوا اللّه . .. فلمّا نجّيهم إلى البرّ ... ليكفروا بما ءاتي

1208- نعمتهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 34 - 6

6- انسان برخوردار از نعمت ها و احسان بيشمار الهى است .

و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 18 - 2،5

2 - نظام گردش خورشيد ، در جهت تأمين نياز هاى بشر و نعمتى غيرقابل انكار و تكذيب ناپذير

ربّ المشرقين و ربّ المغربين . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

از ارتباط بين دو آيه و نعمت خواندن گردش خورشيد، مطلب بالا برداشت مى شود.

5 - جن همانند انسان ، برخوردار از نعمت چرخش منظم خورشيد *

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

بنابراين كه مخاطب «ربّكما» انسان و جن باشند، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 23 - 5

5 - جن ، همانند انسان بهره مند از مظاهر زيباى طبيعت و داراى درك و مسؤوليت

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

در صورتى كه خطاب در آيه شريفه متوجه جن و انس باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.

ص: 770

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 25 - 6

6 - جن همانند انسان ، بهره مند از نعمت هاى زمين و داراى درك و مسؤوليت

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

استفهام در «فبأى ءالآء» توبيخى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 30 - 2

2 - برخوردارى خلق از فيض هميشه در جوشش پروردگار خويش ، نعمتى انكارناپذير و شايان توجه براى جن و انس

كلّ يوم هو فى شأن . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه عنوان «ءالآء»، بر محتواى آيه قبل - كه همان نيازمندى خلق و نيازبرآورى خالق مى باشد - اطلاق شده است.

1209- نفخ روح در انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 2،17

2- خداوند ، پس از پديد آوردن بدن انسان با اجزاى متناسب از گِل خشكيده ، در او روح دميد و او را حيات بخشيد .

فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

17- « عن أبى عبدالله ( ع ) فى قوله عزّوحلّ : « فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى » قال : إن الله عزّوحلّ خلق خلقاً و خلق روحاً ثم أمر ملكاً فنفخ فيه . . . ;

از امام صادق(ع) در باره سخن خداوند عزّوحلّ «فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى» روايت شده است كه فرمود: همانا خداى عزّوحلّ بدنى و روحى را آفريد و به فرشته اى امر كرد تا روح را در آن بدن دميد. ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 99 - 6

6- قيامت ، با دميده شدن دوباره روح ها در اجساد و صورت هاى پيشين ، برپا مى شود . *

و نفخ فى الصور فجمعنهم جمعًا

برداشت بالا، بدان احتمال است كه «صور» جمع «صورة» باشد; يعنى: در «صورت ها (اجساد) روح، دميده مى شود. ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 3،4

3 - انسان در مراحل نخستين جنينى ، فاقد روح انسانى است و پس از شكل گيرى اندام ، در او روح دميده مى شود .

جعل . .. من ماء مهين . ثمّ سوّيه و نفخ فيه من روحه

ص: 771

4 - متناسب آفريده شدن اندام انسان و نفخِ روح در آن ، از آيات الهى است .

اللّه الذى أحسن . .. و بدأ خلق الإنسن ... ثمّ سوّيه و نفخ فيه من روحه

1210- نفى واسطه ميان انسان و خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 28 - 10

10- واسطه نبودن هيچ چيزى به عنوان معبود ميان خدا و انسان

فلولا نصرهم الذين اتّخذوا من دون اللّه قربانًا ءالهة . .. و ذلك إفكهم و ما كانوا

از جمله «إتّخذوا. ..» استفاده مى شود كه وسيله قرار دادن چيزى به عنوان آلهه براى تقرب به خداوند، كارى باطل و غير مجاز است.

1211- نقش اجتماعى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 75 - 4

4- نقش مؤثر موقعيت اجتماعى - دينى افراد در تشديد مجازات گناه و انحراف آنان از مدار وحى

و لولا أن ثبّتنك لقد كدتّ تركن إليهم . .. إذًا لأذقنك ضعف الحيوة و ضعف الممات

به نظر مى رسد كه دو چندان شدن مجازات پيامبر(صلی الله علیه و آله) در صورت عدول از مواضع خويش، به خاطر موقعيت آن حضرت بوده است. بنابراين هر كس با چنين موقعيتى دچار گناه شود، مجازاتش دو چندان خواهد شد.

1212- نقش اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 8 - 5

5 - در قيامت ، انسان خود ، محاسبه و ارزشيابى خواهد شد .

فسوف يحاسب

فعل «يحاسب» به شخص استناد يافته است; نه به عمل; بنابراين حسابرسى قيامت در مورد خود اشخاص خواهد بود. مى توان گفت: اعمال و نيت هاى انسان براى او، رتبه وجودى خاصى مى بخشد; زيرا ملكه او شده و ابعاد وجودى او را شكل مى دهد و در نتيجه سنجش آن انسان، در حقيقت محاسبه اعمال او است.

ص: 772

1213- نقش استعدادهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 35 - 25

25 - تمثيل هاى خداوند براى فهم معارف بلند الهى ، به امرى محسوس و قابل درك همگان ، برخاسته از علم فراگير او به ويژگى ها و استعداد هاى انسان ها است .

و يضرب اللّه الأمثل للناس و اللّه بكلّ شىء عليم

برداشت ياد شده مبتنى بر دو نكته است: 1- جمله «و اللّه بكلّ شىء عليم» عطف بر جمله «و يضرب اللّه الأمثال للناس» باشد. 2- تذكر به آگاهى همه جانبه خداوند، پس از بيان تمثيل براى مردم، مى رساند كه اين آگاهى مرتبط باانسان ها و ويژگى ها و استعدادهاى او براى بهره گيرى از چنين تمثيل هايى است.

1214- نقش انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 165 - 9

9 - نقش آدمى در فرجام و سرنوشت خويش

قل هو من عند انفسكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 16 - 4

4 - انسان ، زمينه ساز هدايت ( سرنوشت ) خويش

يهدى . .. من اتبع رضونه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 44 - 4

4 - انسان ، خود به وجود آورنده بدبختى و شقاوت خويش است .

و لكن الناس أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 95 - 7

7 - نقش انسان در تعيين سرنوشت خويش

و لاتكونن من الذين كذبوا . .. فتكون من الخسرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 11 - 8

ص: 773

8- انسان داراى نقشى بسزا در وضعيت اجتماعى و معيشتى و سرنوشت خويش

إن الله لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بأنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 27 - 5

5- انسان خود در هدايت و گمراهى خويش نقشى بسزا دارد .

إن الله يضل من يشاء و يهدى إليه من أناب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 20

20- انسان داراى نقشى بسزا در گمراهى و هدايت خويش

بل زيّن للذين كفروا مكرهم . .. و من يضلل الله فما له من هاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 7 - 9

9- انسان ها ، خود در فزونى و يا كاستى نعمت ها نقش اساسى دارند .

لئن شكرتم لأزيدنّكم و لئن كفرتم إن عذابى لشديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 18 - 9

9- انسان داراى نقشى تعيين كننده در سعادت و شقاوت خويش

لايقدرون ممّا كسبوا على شىء

اينكه در آيه آمده است: كافران توان به دست آوردن چيزى از دستاوردهاى خود را ندارند، حاكى است كه دستاورد انسان در سرنوشت وى نقش دارد و مراد از «على شىء»، به قرينه اينكه بحث از حبط عمل كافران است، مى تواند سعادت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 42 - 9

9- انسان ، خود زمينه ساز سلطه ابليس و اغواى او

إلاّ من اتبعك من الغاوين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 87 - 20

20- نقش خود انسان ، در ابتلا به كيفر الهى و مشكلات زندگى

إذ ذهب مغضبًا . .. سبحنك إنّى كنت من الظلمين

ص: 774

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 7

7 - انسان ، مظهر صنع بديع الهى است .

ثمّ أنشأنه خلقًا ءاخر فتبارك اللّه أحسن الخلقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 80 - 4

4 - نسبت ندادن شرور ، به خداوند و انتساب رحمت ها و نعمت ها ، به او ادب حضرت ابراهيم نسبت به خداوند

و إذا مرضت فهو يشفين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ابراهيم(ع) مريضى را به خود و شفا را به خدا نسبت داده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 60 - 9

9 - انسان ، تنها فراهم آورنده زمينه ها است ، نه تدبيرگر نظام درونى دانه ها براى تبديل شدن به درخت

ما كان لكم أن تنبتوا شجرها

روياندن شجر، به معناى كاشتن آن در متن طبيعت و سپردن آن به عوامل طبيعى رشددهنده نيست; زيرا اين كار از بشر نيز برمى آيد; بلكه مراد سامان دادن به نظام و استعداد درونى هسته اى است كه در درون طبيعت، تبديل به درختى با خواص ويژه مى شود. اين كار خارج از توان بشر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 92 - 9

9 - گمراهى هر فرد ، از ناحيه خود وى و نتايج شوم آن نيز گريبانگير خود او است .

و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرين

از اين كه فعل «ضلّ» به خود فرد نسبت داده شده و انذار هم مربوط به او است، مطلب ياد شده به دست مى آيد. گفتنى است كه اصولاً انذار در زمينه اى صورت مى گيرد كه نتايجى شوم در پى داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 9 - 4

4 - انسان ها ، در ساختن سرنوشت شان ، نقش تعيين كننده دارند .

و الذين ءامنوا و عملوا الصلحت لندخلنّهم فى الصلحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 23 - 7

7 - انسان ها ، در ساختن فرجام شان ، نقش تعيين كننده دارند .

يعذّب من يشاء . .. و الذين كفروا بأيت ... أولئك لهم عذاب أليم

ص: 775

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 37 - 7

7 - خود انسان ها ، در تعيين سرنوشتشان نقش آفرين اند .

فكذّبوه فأخذتهم الرجفة فأصبحوا فى دارهم جثمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 38 - 7

7 - انسان ها ، در سرنوشت و فرجام خود نقش آفرين اند .

فكذّبوه فأخذتهم الرجفة . .. و عادًا و ثمودًا و قد تبيّن لكم من مسكنهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 40 - 5

5 - خود انسان ها در سرنوشت شان ، نقش تعيين كننده دارند .

فكلاًّ أخذنا بذنبه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 55 - 7

7 - انسان ها ، در سرنوشت اخروى ، خود نقش اساسى دارند .

ذوقوا ما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 22 - 5

5 - انسان ، داراى نقشى تعيين كننده در سرنوشت خويش است .

و من يسلم وجهه إلى اللّه و هو محسن فقد استمسك بالعروة الوثقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 24 - 11

11 - انسان ، داراى نقشى اساسى در سرنوشت و فرجام خويش است .

و من كفر فلايحزنك كفره . .. ثمّ نضطرّهم إلى عذاب غليظ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 14 - 7

7 - انسان ، در خوبى و يا بدى وضعيت اخروى خويش ، نقش اساسى دارد .

فذوقوا بما نسيتم . .. و ذوقوا ... بما كنتم تعملون

ص: 776

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 8 - 8

8 - انسان ها ، در سعادت و شقاوت نهايى خود ، نقش اساسى دارند .

ليسئل الصدقين عن صدقهم و أعدّ للكفرين عذابًا أليمًا

از آن جايى كه بازگشت پرسش از «صادقين»(مؤمنان) درباره صداقت شان، به پاداش دهى است، معلوم مى شود كه صداقت - كه امرى اكتسابى است - و نيز متصف شدن به كفر - كه امرى انتخابى است - در گرفتن پاداش و يا عذاب شدن، نقش دارد و اين، همانا نقش انسان ها را در سعادت آفرينى و يا كسب شقاوت، بازگو مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 29 - 9

9 - انسان ها ، در تعيين سرنوشت خود و سعادت اخروى شان ، نقش دارند .

إن كنتنّ تردن اللّه و رسوله و الدار الأخرة فإنّ اللّه أعدّ للمحسنت . .. أجرًا ع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 66 - 10

10 - انسان ها خود ، در سرنوشت اخروى شان ، نقش تعيين كننده دارند .

يوم تقلّب وجوههم فى النار يقولون يليتنا أطعنا اللّه و أطعنا الرسولا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 67 - 5

5 - انسان ها خود ، در سرنوشت اخروى شان ، نقش اساسى دارند .

يوم تقلّب وجوههم فى النار . .. و قالوا ربّنا إنّا أطعنا سادتنا و كبراءنا فأضلّون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 71 - 8

8 - انسان ها ، در سعادت خويش ، نقش اساسى دارند .

و من يطع اللّه و رسوله فقد فاز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 4 - 4

4 - انسان ها ، نقشى تعيين كننده در تأمين سعادت اخروى خود دارند .

ليجزى الذين ءامنوا و عملوا الصلحت

«جزا»، پاداش در مقابل عمل است كه به اضافه «مغفرت» و «رزق كريم» حكايت از سعادت مى كند. گفتنى كه نسبت ايمان و عمل صالح به انسان ها، حكايت از نقش آنها در حقيقت ياد شده دارد.

ص: 777

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 26 - 4

4 - تدبير امور جامعه انسانى اصالتاً از آن خدا است نه بشر .

يداود إنّا جعلنك خليفة فى الأرض

تعيين خليفه از ناحيه خدا - كه با تأكيد بيان گرديده - حكايت از حقيقت ياد شده مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 75 - 6

6 - انسان ، جلوه اى از قدرت و عظمت خداوند

ما منعك أن تسجد لما خلقت بيدىّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 24 - 12

12 - سرنوشت حيات اخروى انسان ، به دست خود او است .

و قيل للظلمين ذوقوا ما كنتم تكسبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 56 - 9

9 - انسان ، مسؤول و سازنده سرنوشت خويش است .

يحسرتى على ما فرّطت . .. و إن كنت لمن السخرين

حرف «على» در جمله «على ما فرّطت» به معناى لام تعليل است و معناى جمله چنين مى باشد: واى به حال من به خاطر كوتاهى كردنم. .. . بنابراين همان گونه كه از ظاهر آيه به دست مى آيد، انسان تفريط خود در حق خدا و تمسخر كردن تعاليم قرآن را، سبب بدبختى و ندامت خود مى داند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 59 - 8

8 - انسان ، خود تعيين كننده سرنوشت خويش است .

قد جاءتك ءايتى فكذّبت بها و استكبرت و كنت من الكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 76 - 3،5

3 - انسان ، خود باعث دوزخى شدن خويش است ; نه خداوند .

و ما ظلمنهم و لكن كانوا هم الظلمين

5 - انسان ، خود تعيين كننده سرنوشت اخروى خويش است .

ص: 778

و ما ظلمنهم و لكن كانوا هم الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 17 - 5

5- برداشتن نخستين گام هاى هدايت بهوسيله خود انسان ، زمينه ساز بهره مندى او از هدايت افزون الهى

و الذين اهتدوا زادهم هدًى

تقدم «اهتدوا» بر «زادهم هدىً» مى رساند كه انسان بايد خود نخستين گام را در طريق هدايت پذيرى بردارد تا از هدايت الهى و هدايت قرآن بهره مند شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 26 - 4

4- انسان ها ، خود فراهم آورنده زمينه تسلّط شيطان بر خويش

الشيطن سوّل لهم . .. ذلك بأنّهم قالوا... سنطيعكم

در صورتى كه «ذالك» به تسويل هاى شيطان نظر داشته باشد; آيه در مقام بيان اين نكته است كه تسلّط شيطان بر انسان ها، جبرآفرين نيست; بلكه اين خود انسان هايند كه نخست راه را بر نفوذ و تسلّط وى مى گشايند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 30 - 8

8- خداوند ، پوشاننده اسرار آدميان و آنان خود فراهم آورنده زمينه رسوايى خويش *

و لتعرفنّهم فى لحن القول

از عبارت «و لو نشاء. ..»، مشيت الهى بر ستّاريت استفاده مى شود و از عبارت «لحن القول» نيز نقش خود انسان در شناخته شدن درونش بهوسيله ديگران، قابل برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 37 - 4

4 - بشر ، فاقد كمترين سلطه بر خزاين هستى و اداره نظام وجود

أم عندهم خزائن ربّك أم هم المصيطرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 58 - 5

5 - نقش انسان در پيدايش جنين ، تنها ر ها كردن منى در رحم است ; و نه بيشتر از آن .

أفرءيتم ما تمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 59 - 1

ص: 779

1 - نقش انسان در پيدايش انسان از نطفه در رحم تنها ، ريختن منى در آن است ; و نه بيشتر از آن .

أفرءيتم ما تمنون . ءانتم تخلقونه

استفهام در «ءأنتم. ..» انكارى است; يعنى، اين شما نيستيد كه منى را به صورت انسان در مى آوريد; بلكه نقش شما تنها ريختن منى در رحم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 63 - 2

2 - نقش انسان تنها شخم زدن زمين و پاشيدن بذر در آن است ; و نه بيشتر از آن .

أفرءيتم ما تحرثون

در آيه شريفه، تنها «حرث» (عمل آماده كردن زمين و پاشيدن دانه ها در آن)، به انسان نسبت داده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 40 - 11

11 - سرنوشت اخروى هر كس ، به دست خود او رقم مى خورد .

يوم ينظر المرء ما قدّمت يداه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 11

11 - كسانى كه در قيامت نامه عمل را از پشت سر دريافت كرده و به دوزخ گرفتار مى شوند ، خود عامل پيدايش چنين سرنوشتى اند .

أمّا من أُوتى كتبه . .. و يصلى سعيرًا ... بلى إنّ ربّه كان به بصيرًا

1215- نقش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 82 - 12

12- انسان ها خود ، در بهره بردن يا محروميت از هدايت قرآن نقش اصلى را دارند .

من القرءان ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين و لايزيد الظلمين إلاّ خسارًا

وصف «مؤمنين» و «ظالمين» مشعر به عليت است; يعنى، روحيه حق پذيرى مؤمن، زمينه بهرهورى وى از شفا و روحيهء حق ناپذيرى ظالم، عامل محروميت وى از قرآن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 14

14 - عوامل طبيعى و انسانى ، در خدمت اجراى اراده الهى

ص: 780

و لولا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 35 - 6،7

6 - انسان ، در پيدايش و روان ساختن چشمه ها ، هيچ نقشى نداشته و اين كار تنها با قدرت خدا انجام گرفته است .

و فجّرنا فيها من العيون . ليأكلوا من ثمره و ما عملته أيديهم

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه جمله «و ما عملته أيديهم» در موضع حال باشد و «ما» در «ما عملته» نافيه و ضمير آن به تفجير بازگردد.

7 - خرما و انگور ، از غذا هاى آماده براى انسان ، بدون دخالت وى در آماده سازى آنها

ليأكلوا من ثمره و ما عملته أيديهم

اين برداشت مبتنى بر اين احتمال است كه ضمير در «عملته» به «ثمر» بازگردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 64 - 1

1 - انسان در فرايند رشد و نموّ بذرى كه در زمين كشاورزى اش مى پاشد ، هيچ نقشى ندارد .

ءأنتم تزرعونه

«زرع» (مصدر «تزرعون»)، به معناى روياندن و رشد و نموّ بخشيدن است. ضمير مفعول «تزرعونه» به «حرث» در آيه قبل - كه از «تحرثون» استفاده مى شود - و يا به «بذر» - كه از مقام استفاده مى شود - باز مى گردد. استفهام در «ءأنتم...» انكارى است; يعنى، شما آن بذر را كه كاشته ايد، رشد نمى دهيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 2

2 - تنها جنيان و انسان ها ، به القاى افكار پليد و وسوسه هاى شيطانى در ذهن بشر مى پردازند .

الذى يوسوس فى صدور الناس . من الجنّة و الناس

1216- نقش بينش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 39 - 5

5 - وحى و داورى خداوند ، تابع داورى ها و ديدگاه هاى انسان ها نيست .

أم لكم أيمن . .. إنّ لكم لما تحكمون

ص: 781

1217- نقش تكليف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 132 - 16

16 - خداوند ، در تكليف بندگان به نماز ، براى خود سودى در نظر نداشته و به فكر تأمين رزق و آذوقه براى خود نبوده است .

وأمر أهلك بالصلوة . .. لانس-َلك رزقًا

مفاد جمله «لانسئلك رزقاً» ممكن است اين باشد كه ما با فرمان نماز، نمى خواهيم از تو رزقى را طلب كنيم و نياز خود را بر آورده سازيم.

1218- نقش تمايلات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 23 - 9

9 - بهره گيرى قرآن از تمايلات طبيعى انسان ها ، در گرايش دادن آنان به ايمان و عمل صالح

إنّ اللّه يدخل الذين ءامنوا . .. و لباسهم فيها حرير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 12 - 6

6- استفاده خداوند از تمايلات طبيعى بشر ، در جهت تشويق او به ايمان و ارزش ها

جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر

تمايل بشر به برخوردارى از بوستان هايى سرشار از رودهاى جارى، زمينه اى قرار گرفته است تا خداوند بهوسيله اين تمايل طبيعى، او را به ارزش هاى معنوى مشتاق سازد.

1219- نقش تمايلات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 14 - 5

5 - بهره گيرى خداوند از تمايلات طبيعى انسان ها در گرايش دادن آنان به ايمان و عمل صالح

إنّ اللّه يدخل الذين ءامنوا . .. جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر

1220- نقش خالق انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 782

10 - اسراء - 17 - 51 - 8

8- حقيقت قادرى كه بار نخست انسان را آفريد ، قادر و توانا بر آفرينش مجدد اوست .

من يعيدنا قل الذى فطركم أوّل مرّة

1221- نقش خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 3

3 - خلقت ويژه انسان و برخوردارى او از دانش و هنر نويسندگى ، دور ماندن او را از هر گونه انحراف تضمين نمى كند .

خلق الإنسن . .. علّم بالقلم ... كلاّ

حرف «كلاّ» مانع پيدايش پندارى است كه ممكن است با شنيدن آيات پيشين كه درباره آفرينش انسان و علم او بود، براى مخاطب به وجود آيد و انسان را از خطر هر انحرافى دور بداند.

1222- نقش خواسته هاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 34 - 9

9- خواست خود آدمى ، در رقم خوردن سرنوشت او از ناحيه خداوند ، نقشى بسزا دارد .

قال رب السجن أحب . .. فصرف عنه كيدهنّ

1223- نقش روحيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 3 - 5

5 - روحيات انسان ، تأثير عميقى در نحوه برداشت و استفاده وى از منابع شناخت و هدايت دارد .

هدًى و رحمة للمحسنين

از اين كه خداوند، تنها دارندگان روحيه احسان را بهره مند از هدايت و رحمت قرآنى دانسته است، استفاده مى شود كه روحيات خود انسان، در استفاده از منابع هدايتى نقش اساسى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 16 - 9

9 - شاكله روحى و روانى انسان ، در رفتار وى تأثير دارد .

ص: 783

و قالت طائفة . .. فارجعوا و يستئذن فريق منهم ... إن فررتم من الموت أو القتل

آنچه باعث اجازت خواهى منافقان از پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى ترك جهاد شد، ترس شان بود و همين ترس - كه حالتى روانى است - برانگيزاننده آنها براى فرار - كه حالتى رفتارى است - شده است.

1224- نقش زوجيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 45 - 3

3 - زوجيت ( مردى و زنى ) در ميان بشر ، داراى اهميت و زمينه ساز پى بردن به خالقيت يگانه خداوند

و أنّه خلق الزوجين الذكر و الأُنثى

از اين كه خداوند، مسأله زوجيت را به انسان تذكر داده و وحدت خالق رادر اين زمينه يادآورى نموده است; مطلب بالا استفاده مى شود.

1225- نقش سرنوشت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 7 - 7

7- سرگذشت انسانها ، شكل دهنده ماهيت و حقيقت آنهاست .

لقد كان فى يوسف و إخوته ءايت للسائلين

نياوردن كلمه «قصة» در جمله «لقد كان فى يوسف . ..» - با اينكه مراد از آن «فى قصة يوسف ...» است - مى تواند اشاره به اين معنا باشد كه سرگذشت انسانها ، شكل دهنده ماهيت آنان است ; يعنى ، انسان همان سرگذشت اوست.

1226- نقش شخصيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 121 - 7

7- شخصيت معنوى و فضايل شخصى انسان ها ، ملاك گزينش آنان از سوى خدا

إن إبرهيم كان أُمّة قانتًا لله حنيفًا و لم يك من المشركين . شاكرًا لأنعمه اجتبه

1227- نقش علم انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 784

20 - علق - 96 - 6 - 3،5

3 - خلقت ويژه انسان و برخوردارى او از دانش و هنر نويسندگى ، دور ماندن او را از هر گونه انحراف تضمين نمى كند .

خلق الإنسن . .. علّم بالقلم ... كلاّ

حرف «كلاّ» مانع پيدايش پندارى است كه ممكن است با شنيدن آيات پيشين كه درباره آفرينش انسان و علم او بود، براى مخاطب به وجود آيد و انسان را از خطر هر انحرافى دور بداند.

5 - دانستن و توانايى بر خواندن و نوشتن ، براى باز داشتن انسان از طغيان گرى كافى نيست .

علّم بالقلم . علّم الإنسن ما لم يعلم . كلاّ إنّ الإنسن ليطغى

1228- نقش كتابت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 3،5

3 - خلقت ويژه انسان و برخوردارى او از دانش و هنر نويسندگى ، دور ماندن او را از هر گونه انحراف تضمين نمى كند .

خلق الإنسن . .. علّم بالقلم ... كلاّ

حرف «كلاّ» مانع پيدايش پندارى است كه ممكن است با شنيدن آيات پيشين كه درباره آفرينش انسان و علم او بود، براى مخاطب به وجود آيد و انسان را از خطر هر انحرافى دور بداند.

5 - دانستن و توانايى بر خواندن و نوشتن ، براى باز داشتن انسان از طغيان گرى كافى نيست .

علّم بالقلم . علّم الإنسن ما لم يعلم . كلاّ إنّ الإنسن ليطغى

1229- نقش همدم اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 23 - 2

2- گزارش اعمال انسان در قيامت ، از سوى قرين وى به دادگاه عدل الهى

و قال قرينه هذا ما لدىّ عتيد

برداشت بالا بنابراين نكته است كه قرين انسان، همان ملكى باشد كه شاهد اعمال او است و «ما» اشاره باشد به اعمال آدمى كه در نزد وى ثبت و ضبط گرديده است.

1230- نگرانى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 7 - 5

ص: 785

5 - نگرانى و سردرگمى آدميان ، در لحظه هاى آغازين رستاخيز و خروج از قبرها

يخرجون من الأجداث كأنّهم جراد منتشر

تشبيه به «جراد منتشر»، بيانگر سردرگمى و حركت هاى نامنظم و حيرت زده آدميان، پس از خروج از قبرها در روز رستاخيز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 8 - 2

2 - آدميان در روز رستاخيز ، دلواپس و گردن كشيده براى درك موقعيت خويش

مهطعين إلى الداع

در لفظ «مهطعين» حركت سريع و كشيدن سر به طرف بالا - از روى نگرانى - نهفته است (قاموس المحيط).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 14 - 4

4 - حاضران صحنه قيامت ، ناآرام و نگران اند .

فإذا هم بالساهرة

«ساهرة»; يعنى، زمين صاف و پهناورى كه پيمايندگان آن، در شب بيدار مى مانند (تاج العروس). بيدارى در صحنه قيامت، كنايه از خوف و اضطرابى است كه آرامش را از حاضران سلب مى كند.

1231- نگرانى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 111 - 2

2- همه انسان ها نسبت به سرنوشت خويش در قيامت ، نگرانند .

يوم تأتى كلّ نفس تجدل عن نفسها

مجادله و دفاع كردن هر كسى از خويشتن، دليل نگرانى افراد در روز قيامت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 60 - 7

7 - نگرانى از تأمين معاش و زندگى ، امرى طبيعى و رايج در ميان انسان ها است .

إنّ أرضى وسعة . .. و كأيّن من دابّة لاتحمل رزقها اللّه يرزفها

بنابراين احتمال كه اين آيه، در صدد دفع توهمى باشد كه در ميان مسلمانان مكه، پس از توصيه به هجرت پديد آمده است، نكته ياد شده به دست مى آيد.

ص: 786

1232- نگهبانان انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 4 - 1

1 - هر انسانى ، داراى نگاهبان و مراقبت كننده اى مخصوص خويش است .

إن كلّ نفس لمّا عليها حافظ

«إن» حرف نفى و «لمّا» به معناى إلاّ است; يعنى، «ما كلّ نفس إلاّ عليها حافظ». مراد از «حافظ»، مأموران الهى اند كه مراقبت از انسان را بر عهده داشته، اعمال و كردار او را حفظ و ثبت مى كنند.

1233- نيات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 7 - 3،4،5،7

3 - خداوند آگاه به تمامى اعمال و انديشه هاى پيامبران و امتهاى آنان است.

فلنقصن عليهم بعلم و ما كنا غائبين

برداشت فوق بر اين اساس است كه «مرسلين» مرجع ضمير «عليهم» باشد.

4 - خداوند همواره حاضر و ناظر به كردار و انديشه هاى آدميان است.

و ما كنا غائبين

5 - آگاهى خداوند به كردار و انديشه هاى آدميان برخاسته از حضور و نظارت مستقيم وى بر آنان و انديشه هايشان است.

فلنقصن عليهم بعلم و ما كنا غائبين

جمله «و ما كنا غائبين» در حقيقت توضيح «بعلم» است و اشاره به چگونگى علم الهى به اعمال بندگان دارد. يعنى علم الهى برخاسته از حضور وى است، نه اينكه چيزى و يا كسى واسطه اين آگاهى باشد.

7 - خداوند در آگاهى خويش به اعمال و انديشه ها بى نياز از بازجويى انسانها و پاسخ آنان است.

فلنسئلن . .. فلنقصن عليهم بعلم و ما كنا غائبين

1234- نيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 14

14 - خداوند ، به ضماير ، نيات و مقاصد آدميان ، آگاه و از آنها باخبر است .

كيف و إن يظهروا عليكم . .. يرضونكم بأفوههم و تأبى قلوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 78 - 1

ص: 787

1 - توبيخ منافقان پيمان شكن از سوى خداوند ، به خاطر بينش غلطشان درباره علم و آگاهى كامل خدا به نيات و عملكرد آدميان

ألم يعلموا أن اللّه يعلم

1235- نياز انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 74 - 10

10 - همه انسان ها ، حتى مؤمنان حقيقى ، از خطا و گناه مصون نيستند و نيازمند مغفرت الهى هستند .

أولئك هم المؤمنون حقا لهم مغفرة و رزق كريم

1236- نياز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 19 - 3

3 - نياز انسان ها به يارى يكديگر در قيامت

يوم لاتملك نفس لنفس شيئًا

بيان سلب قدرت از يارى رسان، گوياى آن است كه نياز به كمك وجود دارد; ولى از كسى ساخته نيست.

1237- نياز متقابل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 14

14 - نياز متقابل و ارتباط ناگسستنى انسان ها با يكديگر در زندگى اجتماعى

و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت ليتّخذ بعضهم بعضًا سخريًّا

1238- نياز هاى معنوى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 42 - 3

3- انسان ، نيازمند به حفاظت و حمايت الهى در تمام لحظات زندگى

قل من يكلؤكم باليل والنهار من الرحمن

«كلاءة» (ماده «يكلأ») به معناى حفظ شىء است و «من» در «من الرحمان» بدليه است; يعنى، به جاى خداى رحمان.

ص: 788

1239- نيازمندى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 11

11 - احساس نياز، تضرع، اخلاص و التزام به شكرگزارى، حالات مختلف انسان به هنگام گرفتارى در سختيهاست.

تدعونه تضرعا و خفية لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 194 - 4

4 - همگان در برابر خدا ، ناتوان و نيازمند و ناچيزند .

إن الذين تدعون من دون اللّه عباد أمثالكم

«مثل»، جمع أمثال، به معناى همانند و همسان است. كلمه «عباد»، كه حاكى از ناتوانى و نيازمندى است ; وجه شبه بين معبودان و عبادت كنندگان ايشان است. يعنى معبودان شما نيز همانند خود شما نيازمند و ناتوان هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 5

5 - علوم و تجربه هاى بشرى ، نمى تواند جايگزين تعاليم الهى و تجربه هاى پيامبران شود و انسان را از آنها بى نياز سازد .

فلمّا جاءتهم رسلهم بالبيّنت فرحوا بما عندهم من العلم

1240- نيازهاى اجتماعى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 20 - 3

3 - حكومت و مديريت اجتماعى در نگاه وحى ، امرى ضرورى و پسنديده براى جوامع بشرى

و شددنا ملكه

تثبيت و تقويت حكومت داوود(ع) از سوى خداوند، گوياى سه نكته است: 1- اصل وجود حكومت و مديريت اجتماعى امرى ضرورى و مطلوب است; 2- در دست گرفتن حكومت و مديريت اجتماعى از سوى مردان الهى (همچون داوود(ع)) كارى بايسته و شايسته است و اين كار با اهداف معنوى و الهى بشر كاملاً سازگارى دارد; 3- دين از سياست اجتماع جدا نيست; بلكه كاملاً با آن سازگار و هماهنگ است.

ص: 789

1241- نيازهاى اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 111 - 5

5- نياز شديد همه انسان ها در قيامت ، به غفران و رحمت الهى

إن ربّك من بعدها لغفور رحيم . يوم تأتى كلّ نفس تجدل عن نفسها

برداشت فوق، با توجه به اين مطلب است كه آيه قبل، دربردارنده بشارت غفران و رحمت الهى باشد و بشارت بودن وعده غفران، در صورتى است كه انسان نياز مبرم به آن داشته باشد; زيرا مجادله و دفاع كردن از خود، بيانگر نوعى نياز به عنايت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 29 - 16

16- انسان ، در جهان آخرت ، داراى احساس تشنگى و نيازمند آب است .

يغاثوا بماء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 82 - 3

3 - نياز شديد انسان در قيامت به مغفرت و آمرزش پروردگار

و الذى أطمع أن يغفرلى خطيئتى يوم الدين

جايى كه حضرت ابراهيم(ع) خود را نيازمند مغفرت خدا بداند، ديگر انسان ها به آن بيشتر و شديدتر نياز خواهند داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 87 - 7

7 - نياز انسان به لطف و حمايت خدا ، در قيامت

و لاتخزنى يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 40 - 8

8 - انسان در صحنه قيامت ، در معرض آسيب ها و نيازمند امنيت

أم من يأتى ءامنًا يوم القيمة

با توجه به اتصاف مؤمنان به وصف امنيت و آرامش، مطلب بالا برداشت مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 8 - 13

13 - انسان در قيامت ، نيازمند ولايت و ياورى است .

و الظلمون ما لهم من ولىّ و لانصير

ص: 790

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 5 - 2

2- انسان پس از مرگ ، داراى سردرگمى و نابسامانى و نيازمند امداد و دستگيرى

سيهديهم و يصلح بالهم

از اين كه خداوند، به شهيدان نويد داده كه آنان را پس از مرگ هدايت كرده و امورشان را سامان خواهد بخشيد; استفاده مى شود كه بشر پس از مرگ، سردرگم و بى سامان خواهد بود; ولى شهيدان از اين مشكل در امان مى مانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 15 - 12

12- انسان ، در حيات اخروى همانند دنيا ، داراى نياز ها و لذت هاى مادى

فيها أنهر من ماء . .. من لبن ... من خمر ... من عسل مصفًّى و لهم فيهامن كلّ الثم

توصيف ها و ترغيب هاى خداوند به امورى چون نهرهاى آب گوارا، شير، شراب و عسل مى رساند كه انسان ها در آخرت از اين امور مادى، لذت مى برند و بدين لذت ها نيازمنداند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 24 - 4

4 - انسان پس از معاد ، نيازمند آب و هواى مطبوع و داراى ويژگى هاى جسمانى است .

لايذوقون فيها بردًا و لا شرابًا

1242- نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 5 - 14،18

14 - انسان در پرستش خدا و خلوص در آن ، نيازمند امداد الهى است .

إياك نعبد و إياك نستعين

متعلق «نستعين» همه وظايفى است كه از سوره حمد مى توان استفاده كرد و از آنها لزوم يكتا پرستى است كه از «إياك نعبد» به دست مى آيد; يعنى: نستعينك على عبادتك و خلوصها.

18 - انسان نيازمند يارى خداوند در تمامى امور خويش است .

إياك نستعين

برخى برآنند كه متعلق «نستعين» يعنى مورد استعانت، ذكر نشده تا حكايت از همه امور داشته باشد ; يعنى: نستعينك على امورنا كلها.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 6 - 4

ص: 791

4 - انسان همواره نيازمند هدايت هاى الهى است .

إهدنا الصرط المستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 35 - 15،17

15 - مسكن ، همسر و خوراك از نياز هاى ضرورى انسان

اسكن أنت و زوجك الجنة و كلا منها

جريان آفرينش آدم(ع) و نكات ذكر شده پيرامون آن، ترسيمى كلى از چهره انسان و نيازها، روحيات، افكار و . .. اوست نه مجرد داستانى از آدم(ع) و حوا; يعنى، اگر سخن از نياز آدم(ع) و حوا به مسكن، همسر و خوراك به ميان آمده بيانگر نياز همه انسانها به اين موارد مى باشد و اگر سخن از تشريع و هدايت است، نشانگر نياز همه انسانها به هدايت و تشريع خواهد بود.

17 - انسان موجودى نيازمند به قانون و هدايت هاى تشريعى از جانب خداوند

و لاتقربا هذه الشجرة فتكونا من الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 127 - 11

11 - تنها خداوند شنواى دعاى بندگان ، اجابت كننده درخواست هاى ايشان و آگاه به نياز هاى آنان است .

ربنا تقبل منا إنك أنت السميع العليم

شنوا بودن خداوند به مناسبت جمله قبل - كه حاوى دعا و درخواست است - كنايه از اجابت كردن و برآورده ساختن تقاضاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 4

4 - نياز مداوم زن و شوهر به يكديگر

هن لباس لكم و أنتم لباس لهن

در جمله «هن لباس لكم . ..» زن براى شوهر و شوهر براى زن، به لباس براى انسان، تشبيه شده اند. «نياز مداوم» وجه شبه روشنى است كه تشبيه مذكور گوياى آن مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 213 - 11،23،39

11 - جامعه بشرى ، نيازمند بعثت پيامبران براى حل اختلافات ( هدايت جامعه )

فبعث اللّه النبيّن . .. ليحكم بين الناس فيما اخلتفوا فيه

23 - ضرورت قانون و حكومت ، براى جامعه انسانى

و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس

39 - انسان ، همواره نيازمند به هدايت الهى است .

و اللّه يهدى من يشاء

هدايت مؤمنان از سوى خداوند - با وجود اينكه آنان هدايت يافته اند - حاكى از نياز دائمى انسان به هدايت الهى است.

ص: 792

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 257 - 10

10 - نياز دائمى انسان به رهبرى و ولايت

اللّه ولىّ الّذين امنوا . .. و الّذين كفروا اولياؤهم الطّاغوت

خارج نبودن هر انسانى از تحت ولايت و سرپرستى به مقتضاى تقسيم آنان به مؤمن و كافر، بيانگر اين معناست كه آدمى همواره نيازمند رهبرى و ولايت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 266 - 7

7 - نياز شديد آدمى به انفاق و اعمال خير خويش در قيامت

ايودّ احدكم . .. و اصابه الكبر و له ذرّيّة ضعفاء

از تشبيه انفاق به بوستانى كه صاحب آن در حال پيرى سخت نيازمندِ ثمراتِ كارهاى گذشته خويش است و انطباق آن بر حال آدمى كه در قيامت تنها از نتايج اعمال دنيوى مى تواند بهره گيرد، برداشت فوق استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 13

13 - بينش ها و شناخت هاى آدمى ، مؤثّر در شكل گيرى خواسته هاى وى

و طائفة قد اهمّتهم انفسهم يظنّون باللّه غير الحقّ ظنّ الجاهليّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 25 - 29

29 - ضرورت توجه به نياز هاى جنسى انسان ها در تنظيم قوانين و سياست هاى مربوط به هدايت صحيح مناسبات جنسى آنها

ذلك لمن خشى الْعنت منكم

چون خداوند با توجّه به غريزه جنسى انسانها ازدواج با كنيزان را تجويز كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 32 - 24

24 - خداوند ، دانا به درخواست ها و نياز هاى انسان

و سئلوا اللّه من فضله انّ اللّه كان بكل شىء عليماً

از مصاديق مورد نظر براى «بكل شىء»، تمام مسائلى است كه در اين آيه مطرح شده و از جمله، نيازها و درخواستهاى انسانهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 114 - 14

14 - باور به رازقيت بى نظير خداوند ، بازدارنده آدمى از بردن نياز به درگاه ديگران

ص: 793

و ارزقنا و انت خير الرزقين

جمله «و انت خير الرازقين» اشاره به علت درخواست روزى از خداوند دارد يعنى چون مى دانم تو بهترين رازق بندگان هستى از تو تقاضاى روزى دارم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 14 - 4،9

4 - انسان در جستجوى ولى و سرپرست براى خويش و نيازمند به آن است.

قل أغير اللّه أتّخد وليا

در استفهام انكارى صدر آيه، موضوعى مسلم فرض شده و آن نياز به ولى و سرپرست است. لذا سخن از آن است كه چه كسى را بايد به عنوان ولى و سرپرست برگزيد.

9 - نيازمندى و فقر آدمى، فلسفه احيتاج او به ولى و سرپرست

قل أغير اللّه أتّخد وليا . .. و هو يطعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 16 - 2

2 - آدمى، در هر مرتبه و با هر گونه عمل، براى رهايى از عذاب قيامت نيازمند رحمت خداوند است.

من يصرف عنه يومئذ فقد رحمه

«من» اسم موصول و از ادات عموم است، يعنى (هر كس) بنابراين مفاد صله آن «يصرف . .. » عموميت داشته و شامل همه مردم مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 126 - 9

9 - آدمى همواره نيازمند تذكر و هشدار است.

قد فصلنا الأيت لقوم يذكرون

«يذكرون» صيغه مضارع و معنى تجدد و استمرار دارد. ستوده شدن متذكران با اين بيان اشاره اى ظريف به اين نكته دارد كه آدمى همواره نيازمند متذكر شدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 26 - 3

3 - پوشاك، از نيازهاى اساسى زندگى انسان

يبنى ءادم قد أنزلنا عليكم لباسا

خداوند پس از بيان خلقت انسان، نعمت پوشاك را يادآور شده تا به اهميت خاص آن اشاره كرده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 37 - 18،19

ص: 794

18 - لحظه مرگ هنگام احساس نياز همه آدميان به فريادرسى تواناست.

أين ما كنتم تدعون من دون الله

19 - تنها خداوند، توانا به يارى انسان به هنگام مرگ است.

أين ما كنتم تدعون من دون الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 34 - 13

13- خداوند ، به احوال بندگان و نياز هاى آنان داناست .

فاستجاب له ربه . .. إنه هو السميع العليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 33 - 3

3- خداوند ، رام سازنده شب و روز براى بهرهورى انسان

و سخ-ّر لكم الّيل و النهار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 115 - 12

12- در نظر گرفته شدن نياز و توان بشر ، در احكام و تكاليف الهى

إنما حرّم عليكم . .. فمن اضطرّ غير باغ و لاعاد فإن الله غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 15 - 6

6- انسان در لحظه مرگ ( نظير زمان ولادت و هنگامه رستاخيز ) نيازمند سلامت و امنيتى ويژه از جانب خداوند

و سلم عليه يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حيًّا

نكره بودن «سلام» بيانگر برجستگى آن است و مراد از سلامت هنگام مرگ، در امان بودن از مواجه شدن با امرى ناخوشايند، نظير وحشت و اضطراب و نوميدى و . .. است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 33 - 6

6- نياز انسان به سلامت و امنيت الهى ، حتى در لحظه مرگ

والسلم علىّ . .. يوم أموت

مراد از سلامت هنگام مرگ، دور ماندن از وحشت، نوميدى، اضطراب و نظاير آن است كه منكران خدا و معاد به آن گرفتار مى شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 795

11 - طه - 20 - 120 - 11

11 - شيطان ، از نياز ها و خواسته هاى آدمى براى فريب و وسوسه در دل آنان بهره مى برد .

هل أدّلك على شجرة الخلد و ملك لايبلى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 89 - 5

5- آرزوى فرزنددار شدن ، آرزويى طبيعى براى انسان ها و اميدى پسنديده است .

ربّ لاتذرنى فردًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 32 - 17

17 - توصيه خداوند به ازدواج غير متأهلان ، نشأت گرفته از علم و آگاهى او به واقعيت ها و نياز هاى آدميان است .

و أنكحوا الأيمى منكم . .. واللّه ... عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 47 - 5

5 - گردش شب و روز و آرامش در شب و تلاش روزانه ، در راستاى تأمين نياز ها و منافع انسان ها و هماهنگ با آنها است .

و هو الذى جعل لكم الّيل لباسًا و النوم سباتًا و جعل النهار نشورًا

برداشت فوق، از لام «لكم» - كه براى انتفاع است - به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 4 - 13

13 - انسان ، همواره نيازمند ملجأ و شفيع براى جبران كاستى هاى خود است .

ما لكم من دونه من ولىّ و لاشفيع

«شفع» ريشه «شفيع» به معناى «ضميمه كردن چيزى به ديگرى» است (مفردات راغب). شفاعت، به معناى «پيوستن چيزى به ديگرى، جهت كمك به او» است (مفردات راغب). نفى هرگونه «ولىّ و شفيعى» جز خدا براى انسان، نشان دهنده اين است كه انسان به آن نياز اساسى دارد و به دنبال آن مى رود و خداوند مى خواهد به او رهنمود بدهد كه نياز ياد شده در كجا برآورده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 37 - 22

22 - زناشويى ، از نياز هاى اساسى انسان است .

فلمّا قضى زيد منها وطرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 796

15 - فاطر - 35 - 15 - 5

5 - نياز همه جانبه انسان به خدا و بى نيازى مطلق خداوند ، نشانه قدرت و يكتايى او

أنتم الفقراء إلى اللّه و اللّه هو الغنىّ

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين آيه در سلسله آياتى قرار دارد كه در صدد اثبات قدرت و يكتايى خداوند مى باشد. گفتنى است برخى از مفسران از اين آيه، براى يكى از براهين اثبات وجود خدا (برهان امكان و وجوب و فقر و غنا) استفاده كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 16 - 3

3 - انتخاب پيامبر براى هدايت انسان ها از ميان خود آنان ، كارى عالمانه و حكيمانه و متناسب با ويژگى هاى انسان ها و نياز هاى آنان است .

قالوا ربّنا يعلم إنّا إليكم لمرسلون

بيشتر مفسران برآنند كه به گواه گرفتن خدا و ياد علم و دانايى او، در پاسخ كسانى كه به دليل بشر بودن پيامبران منكر رسالت آنان بودند، مى تواند براى بيان اين نكته باشد كه اين انتخاب از سوى كسى است كه عالم و حكيم است و كار او نيز عالمانه و حكيمانه مى باشد; مثل آيه شريفه: «اللّه أعلم حيث يجعل رسالته» (أنعام (6) آيه 124).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 52 - 6

6 - احتياج انسان در تأمين رزق و روزى خود به خداوند

إنّما أُوتيته على علم . .. أوَلم يعلموا أنّ اللّه يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 17 - 9

9 - تشريع دين از سوى خداوند ، امرى ضرورى و مطابق با نياز هاى انسان است .

أنزل الكتب بالحقّ

بنابراين احتمال كه مراد از «الكتاب» محتواى آن (دين) باشد - چنان كه برخى از مفسران گفته اند - و نيز با توجه به معناى «حق»، مطلب ياد شده قابل برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 31 - 8

8 - انسان در زندگى خويش ، هماره نيازمند يارى و حمايت است .

و ما لكم من دون اللّه من ولىّ و لا نصير

در جمله «و ما لكم من دون اللّه. ..» اصل نياز انسان به سرپرست و ياور مسلم تلقى شده و آيه درصدد تعيين مصداق واقعى آن است.

ص: 797

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 9

9 - نياز انسان ها به الگوى الهى ، براى ره يابى به هدايت *

إنّا أرسلنك شهدًا

برداشت بالا بدان احتمال است كه مراد از «شاهداً» الگو بودن و معيار متعالى ارزش ها قرار گرفتن باشد; به طورى كه انسان ها هر چيزى را با مقايسه با او بسنجند و ارزش آن را بشناسند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 20 - 20

20 - انسان در هر مرحله از زندگى ، مواجه با راه هاى گوناگون حق و باطل و نيازمند هدايت مداوم

و يهديكم صرطًا مستقيمًا

از اين كه خداوند، براى مؤمنان مسأله هدايت را مطرح كرده; معلوم مى شود كه اصولاً انسان ها، حتى مؤمنان، در هر مرحله از زندگى، مواجه با ابهام ها و آزمون هاى جديدى مى شوند كه براى انتخاب راه صحيح، همواره نيازمند هدايت اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 3 - 4

4 - ساختار وجودى انسان ، متناسب با نياز هاى وى و نمودار رحمت آفريدگار

الرحمن . .. خلق الإنسن

ارتباط خلقت انسان با رحمانيت خداوند، مى تواند در اين جهت باشد كه كيفيت آفرينش انسان، خود به گونه اى است كه رحمت الهى را نسبت به اين موجود مى نماياند; چه اين كه هر بعدى از ابعاد وجودى او، كامل و متناسب با نيازهاى وى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 65 - 3

3 - وابستگى شديد مردم ، به محصولات كشاورزى

لو نشاء لجعلنه حطمًا فظلتم تفكّهون

طرح موضوع كشاورزى و اين كه اگر خداوند مانع محصول دادن آن شود، كافران به وضع رقّت بارى گرفتار خواهند شد، نشانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 7 - 5

5 - توفيق انسان در انجام دادن تكاليف دينى ، نيازمندِ امداد هاى ويژه خداوند

فسنيسّره لليسرى

ص: 798

1243- نيازهاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 38 - 14

14 - عن الرضا(ع): . .. إن اللّه عز و جل ... أنزل عليه القرآن فيه تبيان كل شىء بيّن فيه الحلال و الحرام و الحدود و الأحكام و جميع مايحتاج إليه الناس كملا فقال عز و جل: «ما فرطنا فى الكتاب من شىء» ... .

از امام رضا(ع) روايت شده است: . .. خداوند عز و جل ... قرآن را بر رسولش(صلی الله علیه و آله) نازل كرد، در قرآن روشنگرى براى هر چيزى وجود دارد، در آن حلال و حرام، حدود و احكام و تمامى آنچه را كه مورد نياز مردم است بطور كامل بيان فرمود و خداوند عز و جل فرمود: «ما در اين كتاب، هيچ چيز را فرو گذار نكرديم» ... .

1244- نيازهاى دائمى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 81 - 16

16- نياز به لباس ، نيازى دائمى براى انسان و تأمين آن از فراورده هاى حيوانى ، امرى موقت است .

و من أصوافها و أوبارها و أشعارها أثثًا و متعًا إلى حين . .. و جعل لكم سربيل تق

برداشت فوق، بر اين احتمال است كه قيد «إلى حين» مربوط به محدوديت بهره مندى از پشم، كرك و مو باشد و از اينكه اشياى ياد شده مقيد به زمانى محدود شده است، ولى «سرابيل» - كه ذكر عام بعد از خاص است - چنين قيدى ندارد، مى توان نكته ياد شده را به دست آورد.

1245- نيازهاى روحى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 72 - 7

7 - نياز بشر به استراحت و آرامش ، پس از تلاش هاى روزانه

من إله غير اللّه يأتيكم بليل تسكنون فيه

1246- نيازهاى مادى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 235 - 3

3 - توجّه خداوند به واقعيّت ها و زمينه هاى اجرايى ، در قانونگذارى براى انسان

علم اللّه انّكم ستذكرونهنّ

ص: 799

خداوند در تعليل حكم جواز خواستگارى تلويحى اين واقعيّت را گوشزد مى كند كه مردان طبعاً خاطرشان به خواستگارى در زمان عدّه مشغول است تا بفهماند در احكام الهى، واقعيّتها و نيز زمينه هاى اجرايى، لحاظ شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 14 - 10

10 - امكانات مادى ، و تمايل به آنها ، فقط وسيله اى براى گذران زندگانى دنياست و هدف آفرينش نيست .

زيّن للنّاس ذلك متاع الحيوة الدّنيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 117 - 5

5 - بى ثمر بودن انفاق هاى اهل كفر ، نمونه اى از كارا نبودن امكانات مادّى ، در بى نياز ساختن آنان از خدا

انّ الذين كفروا لن تغنى عنهم اموالهم . .. من اللّه ... مثل ما ينفقون ... كمثل ري

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 32 - 17

17 - آدمى بايد كمبود هاى خويش را با تقاضاى از خدا جبران كند ، نه با طمعورزى و دست اندازى به حقوق ديگران

و لا تتمنّوا ما فضّل اللّه . .. و سئلوا اللّه من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 2 - 19

19 - اهتمام اسلام به امور مادى و معنوى مردم

يبتغون فضلا من ربهم و رضوناً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 10 - 3،4

3 - زمين در بردارنده تمام نيازمنديهاى انسان براى ادامه حيات است.

و جعلنا لكم فيها معيش قليلا ما تشكرون

4 - خداوند فراهم سازنده راههايى گوناگون براى تأمين معيشت انسانها در زمين است.

و جعلنا لكم فيها معيش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 32 - 5

5 - زينت و زيبايى، همچون غذاى پاكيزه، بخشى از نيازهاى آدميان مى باشد.

قل من حرم زينة الله التى أخرج لعباده و الطيبت من الرزق

ذكر كردن خوراكيها و زينتها در يك جمله و برخورد مساوى در بيان حليت آنها، حاكى از نياز همسان آدمى به آنهاست.

ص: 800

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 34 - 5

5- همه نيازمندى ها و خواسته هاى مادى بشر در طبيعت وجود دارد .

و ءاتيكم من كلّ ما سألتموه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 71 - 3

3- اراده خداوند به تفاوت روزى انسان ها ، نشأت يافته از علم او به نياز ها و مصالح واقعى آنهاست . *

إن الله عليم قدير . و الله فضّل بعضكم على بعض فى الرزق

تصريح به اينكه خدا باعث برترى يافتن برخى بر برخى ديگر در روزى است - پس از تذكر به اينكه خدا عالم و قادر است - مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه اين برترى دادنها عالمانه و نشأت يافته از آگاهى خداوند به مصالح و نيازهاى واقعى انسانهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 81 - 16

16- نياز به لباس ، نيازى دائمى براى انسان و تأمين آن از فراورده هاى حيوانى ، امرى موقت است .

و من أصوافها و أوبارها و أشعارها أثثًا و متعًا إلى حين . .. و جعل لكم سربيل تق

برداشت فوق، بر اين احتمال است كه قيد «إلى حين» مربوط به محدوديت بهره مندى از پشم، كرك و مو باشد و از اينكه اشياى ياد شده مقيد به زمانى محدود شده است، ولى «سرابيل» - كه ذكر عام بعد از خاص است - چنين قيدى ندارد، مى توان نكته ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 118 - 3

3 - غذا و پوشاك از آغاز آفرينش انسان از جمله نياز هاى اصلى او بوده است .

إنّ لك ألاّتجوع فيها و لاتعرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 119 - 2

2 - آب و مسكن ، از جمله نياز هاى اساسى انسان از آغاز خلقت

و إنّك لاتظمؤا فيها و لاتضحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 8 - 2،5

2- پيامبران و مردم ، در ويژگى هاى جسمانى و نياز هاى بشرى همانند و همسان اند .

و ما جعلنهم جسدًا لايأكلون

ص: 801

5- فناپذيرى و احتياج به خوراك ، از عوارض جسم انسان است .

و ما جعلنهم جسدًا لايأكلون الطعام و ما كانوا خلدين

آمدن لفظ «جسد» و آن گاه توصيف كردن پيامبران به اين كه آنان خوراك مى خوردند و مى مردند; بيانگر اين نكته است كه اين دو صفت مربوط به جسمانى بودن وجود انبيا است; زيرا اين جسم آدمى است كه نياز به خوراك دارد و فناپذير است، نه روح آدمى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 12 - 5

5 - وجود آدمى ، نيازمند خواص متنوع نهفته در انواع ميوه ها ، حبوبات و سبزى ها *

و الأرض وضعها للأنام . فيها فكهة و النخل ... و الحبّ ... الريحان

از اين كه خداوند، پس از يادآورى آمادگى زمين براى زندگى انسان، ميوه هاى مختلف، حبوبات و سبزى ها را مورد اشاره قرار داده است; مى توان استفاده كرد كه انسان در زندگى خويش، به همه اين نعمت ها و خواص نهفته در آنها نيازمند است و كمبود هر يك، مى تواند انسان را با مشكل مواجه سازد.

1247- نيازهاى معنوى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 38 - 5

5 - انسان براى نيل به سعادت ، نيازمند هدايت ها و رهنمود هاى الهى است .

فإما يأتينكم منى هدًى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 4 - 4

4 - نياز مردم به هدايت الهى و كتب آسمانى

نزّل عليك الكتاب . .. من قبل هدى للنّاس

بهره مندى مردم از هدايت الهى و كتب آسمانى، حاكى است از نياز مردم به آن.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 8 - 4

4 - نياز انسان به امداد پروردگار ، براى استوار ماندن در مسير هدايت

ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 9 - 3

3 - اعتقاد به قيامت ، زمينه احساس نياز انسان به رحمت و هدايت الهى

ص: 802

ربّنا لا تزغ قلوبنا . .. ربّنا انّك جامع الناس

بنابراينكه «ربّنا انك جامع الناس»، بيانگر علّت طلب رحمت و استمرار هدايت خداوند باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 10 - 3،4،5،6،7

3 - اتّكاى به غير خدا ، هرگز خلأ ها و نياز هاى حقيقى انسان را برآورده نمى كند .

لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شيئاً

4 - مال و اولاد ، اهرم بازدارنده از گرايش به خدا

لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شيئاً

5 - اموال و اولاد ، هرگز انسان را از خدا بى نياز نمى سازد .

لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شيئاً

6 - كافران ، گرفتار خلأ جبران ناپذير معنوى

لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شيئاً

آيه، در صدد رد پندار كسانى است كه مال و اولاد را سبب بى نيازى از خدا و معنويت مى دانند.

7 - انسان در هر حال ، نيازمند به خداوند است .

لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 11 - 1،2

1 - تكيه بر مال ، اولاد و احساس بى نيازى از خدا ، شيوه فرعونيان و پيشنيان آنان

لن تغنى عنهم . .. كدأب ال فرعون و الذين من قبلهم

2 - فرعونيان ، نمونه بارز كافرانى كه امكانات مادى و انسانيشان ، آنها را از عذاب نرهانيد و از خدا بى نيازشان نكرد .

انّ الذين كفروا . .. كدأب ال فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 37 - 9

9 - انسان براى رشد معنوى خويش ، نيازمند پناه بردن به خدا از شر شيطان است .

و انّى اعيذها بك و ذريّتها . .. و انبتها نباتاً حسناً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 51 - 2

2 - عيسى ( ع ) ، خود را چون همه مردم ، موجودى نيازمند به ربوبيّت خدا مى دانست .

انّ اللّه ربّى و ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 803

3 - آل عمران - 3 - 116 - 3،4

3 - نياز همواره آدمى به خداوند

انّ الذين كفروا لن تغنى عنهم . .. من اللّه شيئاً

4 - مال و اولاد ( امكانات مادّى و انسانى ) نمى تواند خلأ ناشى از بى ايمانى به خدا را در جبهه كفر ، جبران كند .

انّ الذين كفروا لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شيئاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 165 - 7

7 - نياز همواره انسان ها به پيامبران براى هدايت و راهيابى

رسلا . .. لئلا يكون للناس على اللّه حجة بعد الرسل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 2 - 19

19 - اهتمام اسلام به امور مادى و معنوى مردم

يبتغون فضلا من ربهم و رضوناً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 23

23 - هر امتى ، نيازمند آيين و شريعتى الهى *

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً

چون خداوند براى تمامى امتها آيين و شريعت قرار داده، معلوم مى شود بشر نمى تواند بدون آيين و شريعتى از سوى خداوند، حياتى مطلوب داشته باشد و به كمال خويش برسد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 11

11 - احساس نياز، تضرع، اخلاص و التزام به شكرگزارى، حالات مختلف انسان به هنگام گرفتارى در سختيهاست.

تدعونه تضرعا و خفية لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 52 - 3

3 - نزول قرآن ناشى از علم كامل خداوند به نياز هاى هدايتى مردم

و لقد جئنهم بكتب فصلنه على علم هدى

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه «على علم» متعلق به «جئنهم» باشد. نكرده بودن كلمه «علم» اشاره به عظمت آن علم دارد كه در برداشت فوق به «علم كامل» تعبير شده است.

ص: 804

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 4 - 4

4 - انسان ها ، حتى مؤمنان حقيقى ، در معرض لغزش و نيازمند مغفرت خداوند *

أولئك هم المؤمنون حقا لهم . .. مغفرة و رزق كريم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 47 - 9

9- همگان ، حتى پيامبران الهى براى نيل به سعادت ، نيازمند مغفرت و رحمت الهى اند .

إلاّ تغفر لى و ترحمنى أكن من الخسرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 111 - 11

11- قرآن هر آنچه را مردم براى رسيدن به سعادت دنيا و آخرت بدان نيازمندند ، به روشنى بيان كرده است .

و لكن . .. تفصيل كل شىء

توصيف قرآن به «هدًى» و «رحمة» پس از «و لكن . .. تفصيل كل شىء» مى رساند كه مراد از «هر چيز» مسائل هدايتى و هر آنچه رحمت آفرين و مايه سعادت بشر مى باشد ، در آن بيان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 31 - 10

10- انسان به هر مرحله از قرب و منزلت الهى برسد ، نيازمند به عبادت ( نماز و . . . ) و خدمت به خلق ( انفاق ) است .

قل لعبادى الذين ءامنوا يقيموا الصلوة و ينفقوا ممّا رزقنهم

اضافه «عباد» به «ياء» متكلم، تشريفيه و بيانگر قرب و منزلت بندگان به پيشگاه خداوند است. بنابراين فرمان خداوند به آنان براى اقامه نماز و انفاق، نشانگر آن است كه بنده، هر چند به مقام قرب الهى رسيده باشد، نيازمند به انجام دو فريضه نماز و انفاق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 41 - 7

7- نياز همه انسان ها ، حتى انبياى بزرگ ، به آمرزش الهى در روز قيامت

ربّنا اغفرلى و لولدىّ و للمؤمنين يوم يقوم الحساب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 64 - 7

7- بشر ، براى رفع اختلاف هاى عقيدتى و نيل به عقيده اى سالم و برتر ، محتاج به وحى و تعاليم آسمانى است .

و ما أنزلنا عليك الكتب إلاّ لتبيّن لهم

ص: 805

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 12

12- نزول قرآن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در جهت تبيين همه حقايق مربوط به رشد و سعادت آدمى و نياز هاى هدايتى او

و نزّلنا عليك الكتب تبينًا لكلّ شىء

هر چند «كلّ شىء» افاده عموم مى كند و به ظاهر همه حقايق عالم هستى را مى تواند شامل شود، ولى در اين جا قرينه هاى عرفى وجود دارد كه دايره آن را محدود مى سازد; از جمله اينكه چون قرآن كتاب هدايت، سعادت و رشد است، حقايقى كه بيان مى كند در قلمرو همين سه موضوع خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 90 - 20

20- انسان ، در معرض غفلت و روى گردانى از تمايلات فطرى و دريافت هاى عقلى خويش و نيازمند به تذكر و بيدار باش

إن الله يأمر . .. و ينهى ... يعظكم لعلّكم تذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 98 - 9،10

9- انسان در هر عمل صالح ، مورد هجوم و وسوسه شيطان و نيازمند استعاذه و پناه بردن به خداوند است . *

من عمل صلحًا . .. فإذا قرأت القرءان فاستعذ بالله من الشيطن الرجيم

برداشت فوق، بدان احتمال است كه قراءت قرآن به عنوان نمونه اى از عمل صالح ذكر شده باشد كه در آيه قبل از آن سخن به ميان آمده بود.

10- همه انسان ها حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نيازمند استعاذه به خداوند از شر شيطان

فإذا قرأت القرءان فاستعذ بالله من الشيطن الرجيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 111 - 5

5- نياز شديد همه انسان ها در قيامت ، به غفران و رحمت الهى

إن ربّك من بعدها لغفور رحيم . يوم تأتى كلّ نفس تجدل عن نفسها

برداشت فوق، با توجه به اين مطلب است كه آيه قبل، دربردارنده بشارت غفران و رحمت الهى باشد و بشارت بودن وعده غفران، در صورتى است كه انسان نياز مبرم به آن داشته باشد; زيرا مجادله و دفاع كردن از خود، بيانگر نوعى نياز به عنايت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 121 - 6

6- انسان ، نيازمند به هدايت الهى در راهيابى به « صراط مستقيم »

هده إلى صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 806

9 - نحل - 16 - 125 - 9

9- انسان براى گرايش به راه خدا ، نيازمند موعظه نيك در كنار دلايل متقن عقلى

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة

برداشت فوق، با توجه به اين نكته است كه «الموعظة» عطف بر «بالحكمة» است و با يك سياق ذكر شده، در حالى كه «و جادلهم» با بيان ديگر و امرى مجزّا آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 2 - 7

7- انسان ، نيازمند به تكيه گاه و پشتيبان و خدا تنها تأمين كننده آن است .

ألاّتتخذوا من دونى وكيلاً

برداشت فوق با توجه به دو مسأله ذيل است: 1- «التوكيل» در لغت به معناى اعتماد به غير است و نايب گرفتن اوست (مفردات راغب). 2- در آيه، نياز انسان به تكيه گاه امرى مسلم شمرده شده و با نهى از اتكال به غير خدا اين حقيقت نشان داده شده است كه تنها خداوند تأمين كننده آن نياز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 39 - 9

9- انسان ، همواره در معرض ابتلا به شرك و نيازمند به هشدار است . *

لاتجعل مع الله إلهًاءاخر . .. و قضى ربّك ألاّتعبدوا إلاّ إيّاه ... لاتجعل مع ال

تأكيد بر پرهيز از شرك در اين مجموعه آيات (آيه 22 - 38) كه درباره مباحث مختلف خانوادگى و اجتماعى است بيانگر اين نكته است كه احتمال لغزش انسانها زياد است و بايد به آنها توجه داده شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 4

4- انسان ها ، نيازمند تذكر و بيدار باش ، حتى نسبت به گرايش هاى فطرى خويش

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان ليذّكّروا

در ماده «يذكروا» (متذكر شوند) اين نكته نهفته است كه موضوعات مورد تذكر، به نحوى در معرض فهم، ادراك و دريافت بشر وجود دارد و غفلت بر آن عارض مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 65 - 7،9

7- خداوند ، براى همگان كارساز و حامى كافى است و جز او به كسى نيازى نيست .

و كفى بربّك وكيلاً

9- آدميان نيازمند به توكل و اتكاى بر خداوند ، براى ايمن ماندن از سلطه ابليس

ليس لك عليهم سلطن و كفى بربّك وكيلاً

ص: 807

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 80 - 11،14

11- همه انسان ها ، حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى داشتن اخلاص و صداقت در عمل ، به امداد ويژه الهى نيازمندند .

و قل ربّ أدخلنى مدخل صدق و أخرجنى مخرج صدق

14- حفظ صداقت و راستى در انجام كار ها از آغاز تا انجام ، نيازمند قدرت و توانى خدادادى

أدخلنى . .. و اجعل لى من لدنك سلطنًا نصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 2 - 8

8- انسان ها ، نيازمند انذار و تبشير ، براى پايدارى بر ارزش ها و پرهيز از انحرافات اند .

لم يجعل له عوجًا قيّمًا لينذر بأسًا شديدًا. .. و يبشّر

خداوند قرآن را به عنوان تضمين كننده قِوام جامعه بشرى با دو ويژگى «انذار و تبشير» معرفى كرده است و اين مى رساند كه قوامْ بخشى، در پرتوِ اين دو عامل ميسّر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 24 - 22

22- همواره ياد كردن خداوند ، نيازمند توفيق و هدايت ويژه الهى است .

واذكّر ربّك إذا نسيت و قل عسى أن يهدين ربّى لأقرب من هذا رشدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 103 - 2

2- انسان ، در معرض غفلت از سود و زيان واقعى خويش و نيازمند هشدار پيامبران ( ع ) است .

قل هل ننبّئكم بالأخسرين أعملاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 18

18 - انسان ، براى رهايى از خطا ها و رسيدن به خوشبختى ، نيازمند رهنمود هاى الهى است .

فمن اتبع هداى فلايضلّ و لايشقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 130 - 9

9 - انسان در شرايط سخت ، براى كسب تحمل بيشتر ، به تسبيح و ياد خدا نيازمند است .

فاصبر على ما يقولون و سبّح بحمد ربّك

توصيه به تسبيح، پس از فرمان به «صبر»، نشانگر نقش تسبيح در توانمند شدن بر صبر است.

ص: 808

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 42 - 3

3- انسان ، نيازمند به حفاظت و حمايت الهى در تمام لحظات زندگى

قل من يكلؤكم باليل والنهار من الرحمن

«كلاءة» (ماده «يكلأ») به معناى حفظ شىء است و «من» در «من الرحمان» بدليه است; يعنى، به جاى خداى رحمان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 48 - 4

4- انسان ، در تشخيص ميان حق و باطل ، نيازمند به رهنمود هاى خدا است و بدون اين رهنمود ، در تشخيص خويش دچار خطا خواهد شد .

و لقد ءاتينا موسى و هرون الفرقان

از اين كه پيامبران، قدرت تشخيص خود را از خدا گرفته اند، به طريق اولى انسان ها نيز نيازمند اين جهت مى باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 51 - 5

5- تمامى انسان ها ، حتى پيامبران به عنايت خداوند در رشد و كمال نيازمنداند .

و لقد ءاتينا إبرهيم رشده من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 84 - 19

19- همه انسان ها ، حتى عبادت پيشگان ، نيازمند تذكر و يادآورى اند .

ذكرى للعبدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 19 - 4

4 - نياز انسان به پروردگار ، باور مشترك همه اديان توحيدى و مكاتب شرك

هذان خصمان اختصموا فى ربّهم

از اين آيه شريفه، استفاده مى شود كه آنچه مورد اختلاف واقع شده، مصداق «پروردگار» است و اما اصل نياز انسان به پروردگار، باورى پذيرفته شده در ميان تمامى مكاتب و اديان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 118 - 2

2 - همه انسان ها ، حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نيازمند دعا و نيايش براى جلب رحمت خداوند

و قل ربّ اغفر و ارحم

ص: 809

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 82 - 3

3 - نياز شديد انسان در قيامت به مغفرت و آمرزش پروردگار

و الذى أطمع أن يغفرلى خطيئتى يوم الدين

جايى كه حضرت ابراهيم(ع) خود را نيازمند مغفرت خدا بداند، ديگر انسان ها به آن بيشتر و شديدتر نياز خواهند داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 85 - 5

5 - همه انسان ها حتى پيامبران بزرگ ، نيازمند فضل خدا

و اجعلنى من ورثة جنّه النعيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 87 - 7

7 - نياز انسان به لطف و حمايت خدا ، در قيامت

و لاتخزنى يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 101 - 2

2 - نياز انسان به دوستِ دلسوز ، حتى در قيامت

و لاصديق حميم

حسرت گمراهان بر نداشتن رفيق، نشانگر نياز و كمبود آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 194 - 7

7 - نياز عميق بشر به انذار و انذارگران ، براى حركت در طريق كمال

و إنّه لتنزيل ربّ العلمين . .. لتكون من المنذرين

خداوند، قرآن را نازل شده از مقام ربوبيت و نيز وسيله انذار خلق شمرده است و اين دو، مى رساند كه بشر در راستاى تكامل خويش، به انذار و منذران سخت نيازمند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 209 - 3

3 - انسان ها ، نيازمند تذكر و يادآورى براى ره يافتن به حق

إلاّ لها منذرون . ذكرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 810

13 - نمل - 27 - 19 - 22

22 - نياز همه انسان ها حتى پيامبران ، به دعا براى كسب توفيق از درگاه خدا

و قال ربّ أوزعنى أن أشكر . .. و أن أعمل صلحًا ترضيه و أدخلنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 49 - 2

2 - بشر ، نيازمند هدايت و راهنمايى از جانب خداوند

قل فأتوا بكتب من عند اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 85 - 11

11 - انسان ، نيازمند به هدايت الهى است و در صورت بهره نجستن از آن گمراه مى شود .

قل ربّى أعلم من جاء بالهدى و من هو فى ضلل مبين

برداشت ياد شده با توجه به اين مطلب است كه گمراهى بشر در برابر هدايت ارائه شده از سوى خداوند قرار گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 14 - 15

15 - انسان ، در معرض ناسپاسى نسبت به نعمت هاى الهى و حقوق والدين ونيازمند به تذكر است .

و وصّينا الإنسن بولديه . .. أن اشكرلى و لولديك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 33 - 21

21 - انسان ها ، براى فريفته نشدن ، نيازمند هشدار هاى خداوندند .

إنّ وعد اللّه حقّ فلاتغرّنّكم الحيوة الدنيا و لايغرّنّكم باللّه الغرور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 15 - 1،3،6

1 - فقر و نياز شديد و همه جانبه انسان ها به خداوند

يأيّها الناس أنتم الفقراء إلى اللّه

معرفه بودن «الفقراء» براى جنس و يا استغراق است كه دلالت بر شدت فقر و نياز مى كند. هم چنين اطلاق فقر و مقيد نشدن آن به جهتى خاص، بيانگر همه جانبه بودن فقر و نياز است.

3 - نياز بشر به عبادت خدا و حاجت خواهى از درگاه او

و الذين تدعون من دونه . .. و لو سمعوا ما استجابوا لكم ... أنتم الفقراء إلى اللّه

با توجه به آيه قبل - كه درباره عبادت و حاجت خواهى مشركان بود - مى توان استفاده كرد كه از مصاديق مورد نظر براى فقر و غنا در اين آيه، مسأله نياز بشر به عبادت و بى نيازى خداوند از اين عبادت است.

ص: 811

6 - نياز بشر به خدا ، بيش از هر موجود ديگرى است .

أنتم الفقراء إلى اللّه

برخى از مفسران بر اين باورند كه تأكيد خداوند بر فقر و نياز انسان ها به خداوند - با آن كه همه موجودات عالم به او نيازمند هستند - گوياى حقيقت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 50 - 6

6 - نياز بشر در سعادت خود ، به چيزهايى غير از برخوردارى مادى و دانش اقتصادى

ثمّ إذا خوّلنه نعمة . .. فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 57 - 6

6 - نياز انسان به هدايت الهى در رسيدن به سعادت و خوشبختى

لو أنّ اللّه هدينى لكنت من المتّقين

از اين كه كافران رسيدن به مقام متقين (سعادتمندان) را منوط به هدايت الهى مى دانند، مطلب ياد شده را مى توان استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 25 - 4

4 - نياز بشر ، به وحى و دين الهى در شناخت حق و راه درست

فلمّا جاءهم بالحقّ من عندنا

برداشت ياد شده از آمدن قيد «عندنا» براى «حقّ» به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 38 - 8

8 - نياز بشر به مرشد و مقتدا ، در دست يافتن به راه درست زندگى

اتّبعون أهدكم سبيل الرشاد

از اين كه فرعون و مؤمن آل فرعون، هر دو مدعى نشان دادن راه صواب به مردم شدند، مى توان اين حقيقت را به دست آورد كه اصل نيازمندى انسان ها به راه درست و به مقتدايى كه خود اين راه را طى كرده و راهنماى ديگران باشد، جاى ترديد نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 53 - 3

3 - نياز همه انسان ها ، حتى پيامبران ، به هدايت الهى

و لقد ءاتينا موسى الهدى

آيه شريفه در مقام امتنان است. در اين مقام، اعطا و بخشش هدايت، دليل نياز بشر به آن است.

ص: 812

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 36 - 6

6 - انسان ، نيازمند يارى خداوند ، حتى در برابر كوچك ترين وسوسه شيطان

و إمّا ينزغنّك من الشيطن نزغ فاستعذ باللّه

برداشت ياد شده از تنكير «نزغ» - كه براى تحقير مى باشد - استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 43 - 12

12 - تمامى انسان ها - حتى پيامبران - نيازمند مغفرت و بخشش اند .

إنّ ربّك لذو مغفرة

بنابراين كه «لذو مغفرة» براى حق گرايان باشد و با توجه به اين كه پيامبران در رأس حق گرايان قرار دارند، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 44 - 4

4 - انسان ، نيازمند ولايت و ياورى از جانب خداوند ، در تمامى حالات زندگى خويش

و من يضلل اللّه فما له من ولىّ من بعده

اين كه گمراهان با محروم شدن از ولايت الهى ره به جايى نمى برند، نشانگر آن است كه انسان ها در تمامى حالات زندگى خويش نيازمند امداد و ولايت الهى اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 6 - 4

4 - سپرى شدن تاريخ [ رخداد ها و تحولات زندگى انسان در گذر زمان ] ، باعث بى نيازى بشر از وحى و هدايت هاى آسمانى نيست .

أفنضرب عنكم الذكر . .. و كم أرسلنا من نبىّ فى الأوّلين

فرستاده شدن پيامبران فراوان در امت هاى پيشين، نشانگر آن است كه انسان ها در هيچ يك از دوره هاى تاريخ، بى نياز از وحى الهى نيستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 27 - 8،11

8 - تمامى انسان ها ، حتى پيامبران بزرگ الهى ، نيازمند امداد و هدايت الهى اند .

فإنّه سيهدين

11 - ايمان به توحيد و خداى يگانه ، آغاز راه بوده و در ادامه آن انسان نيازمند راهنمايى از سوى خداوند است .

إلاّ الذى فطرنى فإنّه سيهدين

ص: 813

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 30 - 11

11 - انسان ، در اشتياق رستگارى و نيازمند راهنمايى ، براى تشخيص راه ها و مصاديق آن

ذلك هو الفوز المبين

تأكيد با ضمير فصل در زمينه نماياندن رستگارى راستين، نشانگر آن است كه اولاً انسان در نهاد خودش، عشق به رستگارى دارد و ثانياً دستيابى به آن، نيازمند هدايت و راهنمايى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 9 - 15

15- نياز عميق بشر به انذار هاى پيامبران الهى ، براى گرايش يافتن به حق

قل . .. و ما أنا إلاّ نذير مبين

با توجه به اين كه تمام رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) در اين آيه، در بعد انذار خلاصه شده است، نياز اساسى بسيارى از انسان ها به انذار در مسير هدايت استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 15 - 18

18- توفيق در ره يابى به صلاح و خودسازى ، نيازمند امداد و الهام الهى

قال ربّ أوزعنى أن أشكر نعمتك . .. و أن أعمل صلحًا

«أوزعنى» (از مصدر «ايزاع») به معناى الهام كردن و توفيق و بازداشتن از انحراف است. اين خود مى رساند كه توفيق شگرگزارى و خودسازى را نيز، بايد از خداوند طلب كرد و از او الهام گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 2 - 20

20- نياز هميشگى انسان ، به لطف و خطاپوشى خداوند

و الذين ءامنوا . .. كفّر عنهم سيّئاتهم

از اين كه خداوند به موحدان نيك كردار و مؤمن به قرآن و خط پيامبر(صلی الله علیه و آله)، نويد غفران داده است; استفاده مى شود كه حتى چنين مؤمنانى نيز نيازمند غفران خداوند هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 3 - 7

7- نياز همه انسان ها به پيام وحى و رهنمود هاى پرودگار ، براى رسيدن به حق و صلاح

بأنّ الذين كفروا اتّبعوا البطل و أنّ الذين ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم

مقيد شدن «الحقّ» به «من ربّهم» و مقابله «الحقّ من ربّهم» با «الباطل»، مى رساند كه بشر بيش از دو راه در پيش ندارد: راه باطل و يا راه حق، راه حق تنها همان راهى است كه منتسب به پروردگار و نازل شده از سوى او است از اين رو انسان براى رسيدن به حق، ضرورتاً نيازمند رهنمود خداوند است.

ص: 814

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 19 - 13

13- همه انسان ها ، حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان واقعى ، در معرض خطا و لغزش و نيازمند غفران الهى

و استغفر لذنبك و للمؤمنين و المؤمنت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 8

8 - بشارت و انذار ، دو نياز ضرورى بشر ، براى ره يابى به هدايت و انتخاب راه صحيح

إنّا أرسلنك . .. و مبشّرًا و نذيرًا

برداشت ياد شده بااستفاده از اين نكته است كه حقايق كتاب تشريع و محتواى رسالت پيامبران، منطبق بر نيازهاى واقعى بشر است و خداوند در اين آيه به دو عنصر بشارت و انذار، به عنوان اصول رسالت پيامبر اشاره فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 48

48- همه انسان ها حتى مؤمنان ، در معرض لغزش و نيازمند مغفرت الهى

وعد اللّه الذين . .. مغفرة

اين كه خداوند، به مؤمنان داراى عمل صالح نويد مغفرت داده است; در حقيقت مى نماياند كه بعضى از لغزش ها، براى همگان متوقع است و در صورت حفظ ايمان و عمل صالح، قابل جبران و بخشش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 8 - 4

4- انسان ، حتى پس از برخوردارى از روحيه عبوديت و خداجويى ، نيازمند بينش يابى و تذكّر

تبصرة و ذكرى لكلّ عبد منيب

تعبير «لكلّ عبد منيب»، مى رساند كه انسان حتى با داشتن روحيه عبوديت و انابه، باز نيازمند تبصرة (بينش يابى) و تذكّر است. ازاين رو خداوند، مظاهر طبيعت را به گونه اى قرار داده تا مايه بينش و تذكّر آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 37 - 6

6 - انديشه و خرد آدمى ، براى ره يابى به حقيقت ، نيازمند تذكار هاى وحى

إنّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب أو ألقى السمع و هو شهيد

تعبير «لذكرى» مى رساند كه خرد انسان در ره يابى به حقيقت، نيازمند تذكار الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 40 - 6

ص: 815

6 - نيازمندى انسان ها حتى پيامبران ، به ارتباط مستمر و مداوم با خداوند

و سب-ّح بحمد رب-ّك قبل طلوع الشمس . .. و أدبر السجود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 7

7 - حقايق دين ، نهفته در نهاد آدميان ; اما نيازمند تذكر و يادآورى با پيام

فذكّر بالقرءان

واژه «ذك-ّر» به معناى تذكّر است. يادآورى كردن در جايى كاربرد دارد كه قبلاً مورد توجه بوده; اما به دلايلى مغفول واقع شده است. در مورد آدميان توجه قبلى آنان به حقايق دين، توجّه فطرى و غريزى خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 18 - 3

3 - انسان ها ، حتى متقين ، همواره در معرض لغزش و نيازمند استغفار مداوم

و بالأسحار هم يستغفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 51 - 3

3 - انسان ، همواره در معرض ابتلا به شرك و نيازمند حفظ بينش توحيدى خويش

ففرّوا إلى اللّه . .. و لاتجعلوا مع اللّه إلهًا ءاخر

هشدار هميشگى قرآن، به (لاتجعلوا مع اللّه. ..) مى رساند كه انسان هميشه در معرض شرك پيشگى قرار دارد و بايد خود را از ابتلاى به آن دور نگه دارد و به خدا پناه برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 56 - 5

5 - انسان ، همواره نيازمند توجه به هدف آفرينش

و ذكّر . .. و ما خلقت ... إلاّ ليعبدون

از اين كه بعد از تذكر - كه وظيفه هميشگى و مستمر پيامبر(صلی الله علیه و آله) است - موضوع هدف آفرينش به آدميان يادآورى شده، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 29 - 3

3 - انسان ، نيازمند تذكر و هشدار براى حركت در مسير صلاح

فذكّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 816

18 - نجم - 53 - 54 - 5

5 - بشر در همه ادوار تاريخى ، نيازمند تذكر و عبرت آموزى از سرگذشت پيشينيان

و أنّه أهلك عادًا الأُولى

برداشت ياد شده در صورتى است كه اين آيات در صحف موسى و ابراهيم(ع) آمده باشد; چنان كه برخى از مفسران گفته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 28 - 8

8 - انسان ، جهت گذار سالم از مسير زندگى دنيوى و به بيراهه نيفتادن ، به نورى هدايت كننده در وجود خود نيازمند است .

و يجعل لكم نورًا تمشون به

برداشت ياد شده در صورتى استفاده مى شود كه مراد از «تمشون» طى كردن مسير زندگى دنيوى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 18 - 13

13 - انسان همواره در معرض لغزش و نيازمند توصيه و تذكر به تقوا

يأيّها الذين ءامنوا اتّقوا اللّه . .. و اتّقوا اللّه

از اين كه مؤمنان مورد دعوت هاى مكرر «اتّقوا. ..» قرار گرفته اند; نياز آن به اين دعوت استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 5 - 6

6 - نياز همه انسان ها حتى پيامبران ، به دعا و طلب آمرزش از خداوند

ربّنا عليك توكلنا. .. ربّنا لاتجعلنا فنتة ... واغفر لنا

از اين كه خداوند به مؤمنان رهنمود داده است كه چون ابراهيم(ع)، دعا و استغفار كنند، نياز داشتن آنان به دعا و استغفار استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 9 - 4

4 - انسان ، نيازمند هدايت از جانب خداوند

أرسل رسوله بالهدى

فرستاده شدن پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى هدايت، با اين فرض مى باشد كه انسان، نيازمند هدايت از سوى خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 20 - 41

41 - انسان ها ، هر چند بسيار نيكوكار باشند ، نيازمند آمرزش الهى اند .

و ما تقدّموا لأنفسكم . .. و استغفروا اللّه

مطلب ياد شده از ذكر شدن استغفار پس از تشويق به انجام دادن كارهاى خير به دست مى آيد.

ص: 817

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 29 - 3

3 - نياز بشر ، به تذكار هاى الهى و تعاليم قرآن كريم

إنّ هذه تذكرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 12 - 1

1 - انسان ، در تشخيص تكاليف دشوارى كه خداوند خواهان انجام گرفتن آن است ، نيازمند وحى است .

و ما أدريك ما العقبة

«العقبة» گرچه مطلق است; ولى مراد از آن - به قرينه سياق آيه - طريقه هاى سختى است كه سلوك آن، مطلوب خداوند مى باشد; وگرنه شناخت مطلق كارهاى دشوار بر كسى سخت نيست.

1248- نيازهاى معنوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 38 - 20

20 - نياز همه انسان ها - حتى پيامبران - در صحنه هاى زندگى به توكل بر خداوند

قل حسبى اللّه عليه يتوكّل المتوكّلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 32 - 5

5 - انسان ها ، حتى موحدان راستين ، نيازمند مغفرت و آمرزش الهى

نزلاً من غفور رحيم

با توجه به ارتباط اين آيه با آيات قبل، مطلب ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 23 - 7

7 - تمامى ره پويان مسير هدايت ، حتى بندگان مقرب الهى ، نيازمند بشارت هاى پيوسته و مستمر خداهستند .

يبشّر اللّه عباده الذين ءامنوا و عملوا الصلحت

برداشت ياد شده باتوجّه به دومطلب است: الف) بندگان مقرب الهى از «عباده الذين ءامنوا» استفاده مى شود. ب) با توجه به واژه «يبشّر» - كه از باب تفعيل و مفيد تكرار است - اين نكته بر مى آيد كه مؤمنان صالح، نيازمند بشارت هاى مداوم خداوند هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 818

17 - زخرف - 43 - 44 - 2

2 - همه انسان ها ، حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) نيازمند تذكر و يادآورى هاى وحى

و إنّه لذكر لك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 28 - 8

8 - همه انسان ها در تمامى سطوح ايمانى - حتى پيامبران - نيازمند آمرزش الهى اند .

ربّ اغفر لى و لولدىّ و لمن دخل بيتى مؤمنًا و للمؤمنين و المؤمنت

1249- نياكان انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 2

2 - خداوند تمامى آدميان و نژادها و تيره هاى مختلف آن را از يك شخص (آدم) آفريده است.

و هو الذى أنشأكم من نفس وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 12

12 - تمام انسان ها فرزندان آدم ( ع ) هستند .

أخذت ربك من بنى ءادم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 3 - 11

11- « عن أبى جعفر ( ع ) : . . . و ليس كلّ من فى الأرض من بنى آدم من ولد نوح قال الله فى كتابه : « . . . ذرّية من حملنا مع نوح » ;

از امام باقر(ع) روايت شده است: . .. چنان نيست كه تمام آدميان روى زمين از فرزندان نوح باشند. خداوند در كتابش فرمود: ... ذرّية من حملنا مع نوح».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 70 - 4

4- همه انسان ها ، از نسلى واحد و از فرزندان آدمند .

و لقد كرّمنا بنى ءادم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 819

15 - صافات - 37 - 77 - 2،4

2 - نسل نوح ( ع ) ، تنها نسل باقى مانده از ميان نجات يافتگان از عذاب طوفان براى هميشه تاريخ

و جعلنا ذرّيّته هم الباقين

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه حصر مستفاد از ضمير فصل «هم»، حصر اضافى باشد و در مقايسه با افراد موجود در كشتى سنجيده شود كه برخى از خاندان نوح(ع) و برخى از ديگر مردمان بودند كه به آن حضرت ايمان آورده بودند; يعنى، نسل مردم كافر طوفان زده و نيز نسل مردم مؤمن نجات يافته بر عرشه كشتى، همگى قطع شده و تنها نسل نوح(ع) باقى ماند.

4 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « و جعلنا ذرّيّته هم الباقين » يقول : بالحقّ و النبوّة و الكتاب و الإيمان فى عقبه ، و ليس كلّ من فى الأرض من بنى آدم من ولد نوح ( ع ) . . . ;

از امام باقر(ع) [درباره سخن خداوند كه مى فرمايد: ]«و جعلنا ذريته هم الباقين» روايت شده است: خدا مى فرمايد: ذريه او را با حق و نبوت و كتاب و ايمان باقى قرار داديم و آن طور نيست كه تمام فرزندان آدم - كه در روى زمين زندگى مى كنند - از فرزندان نوح(ع) باشند. ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 1

1 - همه انسان ها و تمامى نژاد هاى بشر ، پديد آمده از يك زن و مرد ( آدم و حوا )

يأيّها الناس إنّا خلقنكم من ذكر و أنثى

1250- نيت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 284 - 3،5،7،8،9،14

3 - خداوند ، حسابگر آنچه آدمى در دل دارد ; خواه آدمى آن را آشكار نمايد و يا پنهان سازد .

و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به اللّه

5 - منويات و ملكات نفسانيه انسان ، مورد محاسبه خداوند

و ان تبدوا ما فى انفسكم . .. يحاسبكم به اللّه

«ما فى النفس»، علاوه بر منويّات، مى تواند شامل ملكات نفسانيه (مانند شجاعت و بخل و . ..) نيز بشود. بنابراين احتمال كه «فى انفسكم»، متعلق به استقرار باشد; نه وجود تنها. و مستقر در نفس همان ملكات است.

7 - خداوند ، مالك انسان و اعمال و نيّات وى

للّه ما فى السّموات و ما فى الارض و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به ال

8 - مالكيّت مطلق الهى ، علت و دليل سلطه وى به اعمال و نيّات انسان و محاسبه آنها

للّه ما فى السّموات و ما فى الارض و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به ال

جمله «للّه ما فى السّموات . .. » به منزله تمهيدى است براى «ان تبدوا ... » يعنى خداوند مالك حقيقى همه چيز است كه از جمله آنها، اعمال و نيّات انسان مى باشد. و چون مالك حقيقى است، قادر به محاسبه نيّات و اعمال آدمى است.

9 - خداوند پس از محاسبه اعمال و نيّات انسان ، وى را يا عفو خواهد كرد و يا عذاب .

ص: 820

و ان تبدوا . .. فيغفر لمن يشاء و يعذّب من يشاء

14 - خداوند ، قادر بر محاسبه اعمال و نيّات انسان و آمرزش و عذاب او

و ان تبدوا . .. يحاسبكم به اللّه فيغفر ... و يعذّب ... و اللّه على كلّ شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 7 - 13

13 - آگاهى كامل خداوند از نيات قلبى و اسرار درونى انسان

إنّ اللّه عليم بذات الصدور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 15

15 - خداوند آگاه به گفته ها و انديشه هاى آدميان و تمامى حالات و صفات نفسانى ايشان

ان كنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 23 - 18

18 - خداوند ، بر اَعمال و زواياى قلب و انديشه آدميان آگاهى دارد .

إنّ اللّه عليم بذات الصدور

1251- نيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 38 - 5،6

5 - خداوند ، به نيت ها و راز هاى دل آدميان آگاه است .

إنّه عليم بذات الصدور

6 - آگاهى خداوند به نيت ها و راز دل ها ، دليل آگاهى كامل او از حقايق پنهانى تمامى جهان

إنّ اللّه علم غيب السموت و الأرض إنّه عليم بذات الصدور

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه جمله «إنّه عليم بذات الصدور» در مقام تعليل براى «إنّ اللّه عالم غيب. ..» مى باشد; يعنى، چون خداوند به نيت ها و راز دل ها - كه پنهانى ترين امور جهان است - آگاه مى باشد، پس نسبت به امور غيبى جهان نيز آگاه خواهد بود.

ص: 821

1252- وابستگى خواسته هاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 30 - 1

1 - مشيّت و خواست انسان ، در طول مشيّت و خواست خدا و وابسته به آن است .

و ما تشاءون إلاّ أن يشاء اللّه

مقصود آيه شريفه، اين است كه خواست بشر، وابسته به خواست خداوند است و تا او اذن ندهد، بشر نمى تواند چيزى را مستقلاً بخواهد و يا آن را تحقق بخشد.

1253- وارث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 40 - 1

1- خداوند ، تنها وارث تمامى زمين و زمينيان است .

إنّا نحن نرث الأرض و من عليها

1254- والدين انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 27 - 6

6 - آدم و حوا پدر و مادر همه انسانها

كما أخرج أبويكم من الجنة

1255- وجدان انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 162 - 10

10 - برانگيختن وجدان ها از روش هاى قرآن در تربيت

افمن اتّبع رضوان اللّه كمن بآء بسخط من اللّه

ص: 822

1256- وحدت قلب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 4 - 1

1 - خداوند ، براى هيچ كس ، دو قلب قرار نداده است .

ما جعل اللّه لرجل من قلبين فى جوفه

1257- وحى به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 7 - 4

4- كافران مكه ، بر اين باور بودند كه نزول هر نوع پيام آسمانى بر بشر ، بايد همراه با شاهد آسمانى محسوسى باشد . *

قالوا . .. لو ما تأتينا بالملئكة إن كنت من الصدقين

درخواست كافران از پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى آوردن ملائكه جهت تصديق نبوتش، ممكن است از اين رو باشد كه: آنان ارتباط بشر با خداوند را غير ممكن مى دانستند و براى قبول نبوت بشر، خواستار آوردن شاهد آسمانى بودند و ذكر نام ملائكه شايد به عنوان نمونه و يا شناخته شده بودن آنان باشد.

1258- وسعت نيازهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 5 - 7

7- نياز هاى گسترده آدمى ، از عوامل و زمينه هاى گرايش او به پرستش معبود

و من أضلّ مم-ّن يدعوا من دون اللّه من لايستجيب له إلى يوم القيمة و هم عن دعائهم

تكيه آيه شريفه بر دعا و نيازخواهى هاى انسان و اين كه جز خداوند، كسى قادر به اجابت نيازهاى هميشگى و گسترده انسان نيست، مى رساند كه خداوند از اين اهرم براى سوق دادن انسان ها به توحيد استفاده كرده است; چه اين كه نيازمندى آنان زمينه اى است هموار براى روى آورى به مبدأ توانمند بى نياز.

1259- وسوسه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 120 - 7

7 - پوشش خيرخواهى ، روش شيطان براى وسوسه در دل آدميان و فريب آنان

فوسوس إليه الشيطن فقال هل أدّلك

ص: 823

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 97 - 4

4 - همه انسان ها ، حتى پيامبران ، در معرض هجوم وسوسه هاى شيطان

و قل ربّ أعوذ بك من همزت الشيطين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در معرض تهاجم وسوسه هاى جنيان و انسان ها

قل أعوذ . .. من الجنّة و الناس

1260- ولادت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 5

5 - ناتوانى و نادانى انسان ، در آغاز تولد

ذرنى و من خلقت وحيدًا

كلمه «وحيداً» مى تواند حال براى مفعول محذوف باشد; يعنى، «خلقته منفرداً». بر اين اساس و به قرينه آيات بعد (و جعلت له مالاً ممدوداً ...)، مقصود از «خلقت وحيداً»، ناتوانى و نادارى انسان در آغاز تولد است.

1261- ولادت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 78 - 1،2،3

1- تولد انسان ها از مادرانشان ، جلوه اى از قدرت مطلق خداوند است .

إن الله على كلّ شىء قدير . و الله أخرجكم من بطون أمّهتكم

برداشت فوق، با استفاده از ارتباط اين آيه با آيه قبل است كه در پايان آن، سخن از قدرت بى پايان الهى به ميان آمده بود.

2- انسان به هنگام تولد از مادر ، فاقد هرگونه دانش و آگاهى است .

أخرجكم من بطون أمّهتكم لاتعلمون شيئًا

3- عدم برخوردارى فرزند انسان از علم و آگاهى از طريق ابزار شنوايى ، بينايى و قلب به هنگام تولد ، از نشانه هاى تدبير و حكمت الهى *

و الله أخرجكم من بطون أمّهتكم لاتعلمون شيئًا

اين آيه در مقام اثبات توحيد و توجه دادن انسانها به آثار و نشانه هاى الهى است. بنابراين عالم نبودن فرزندان و عدم توجه آنان به

ص: 824

موقعيت خويش، در مراحل تولد و پس از آن، مى تواند اشاره به حكمت الهى و اهميت اين موضوع در زندگى انسانها داشته باشد.

1262- ولى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 107 - 4،10

4 - سرپرستى انسان ها و تدبير امورشان ، تنها به دست خدا و در اختيار اوست .

و ما لكم من دون اللّه من ولى و لانصير

10 - مالكيت و حاكميت انحصارى خدا بر هستى ، مقتضى نبود هيچ سرپرست و ياورى براى بندگان جز او

له ملك السموت و الأرض و ما لكم من دون اللّه من ولى و لانصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 116 - 7

7 - براى انسان ها ، هيچ سرپرست و ياورى جز خداوند نيست .

و ما لكم من دون اللّه من ولىّ و لانصير

1263- ولى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 20 - 6

6- تنها خداوند ، ولى و سرپرست انسانهاست .

و ما كان لهم من دون الله من أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 101 - 14،16

14- خداوند ، ولى و سرپرست انسانهاست و امور ايشان به تمامى در اختيار اوست .

أنت ولىّ فى الدنيا و الأخرة

16- آفريننده هستى تنها حقيقت شايسته و توانمند براى سرپرستى و ولايت بر آدميان

فاطر السموت و الأرض أنت ولىّ فى الدنيا و الأخرة

يوسف(ع) پس از توصيف خداوند به پديد آورنده آسمانها و زمين (هستى) او را ولىّ خويش مى خواند تا به اين حقيقت اشاره كند كه: چون خدا خالق هستى است ، ولىّ و سرپرست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 825

8 - رعد - 13 - 11 - 16

16- تنها خداوند سرپرست و ياور انسانهاست .

ما لهم من دونه من وال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 8

8- تنها خداوند ولىّ و اختياردار امور انسانهاست .

أفاتخذتم من دونه أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 9 - 5

5 - ولايت و سرپرستى انسان ها ، در انحصار خداوند است .

فاللّه هو الولىّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 31 - 5،6

5 - انسان ها ، هيچ گونه سرپرست و ياورى جز خداوند ندارند .

و ما لكم من دون اللّه من ولىّ و لا نصير

6 - خداوند ، تنها يار و ياور انسان در حفاظت وى از عواقب ناگوار گناهان

و ما أصبكم . .. و ما لكم من دون اللّه من ولىّ و لا نصير

1264- ويژگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 151 - 6

6 - قلب ، جايگاه شكل گيرى حالات روحى و روانى آدمى

سنلقى فى قلوب الّذين كفروا الرّعب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 178 - 7

7 - آدمى ، همواره در پى خير و سعادت خويش است .

و لا يحسبنّ الّذين كفروا انّما نملى لهم خير لانفسهم

كافران از آن جهت عمر طولانى در دنيا را مى پسندند كه آن را براى خويش امرى خير و نيكو مى پندارند. بنابراين در پى سعادت خويشند ; گر چه مصداق واقعى آن را تشخيص نداده اند.

ص: 826

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 82 - 17

17 - افكار آدمى ، همواره در حال تغيير و تحوّل است .

و لو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 104 - 6

6 - آدمى برخوردار از حق انتخاب و گزينش، پس از رويارويى با حق و باطل است.

قد جاءكم بصائر من ربكم فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 151 - 24

24 - حرمت كشتن انسان، از مشخصه هاى او در پيشگاه خداوند

و لاتقتلوا النفس التى حرم الله إلا بالحق

«التى حرم الله» به دليل استثنا (إلا بالحق)، صفت توضيحى براى «النفس» است. و اين بدان معناست كه حرمت كشتن انسان از تعاريف انسان شمرده و از مشخصه هاى او دانسته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 21 - 4

4 - سوء استفاده شيطان از خصيصه كمال طلبى و منفعت جويى انسان براى گمراه سازى ايشان

و قاسمهما إنى لكما لمن النصحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 22 - 6

6 - انسان موجودى اغواپذير

فوسوس لهما . .. فدليهما بغرور

1265- ويژگيهاى احضار انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 32 - 2

2 - احضار تمامى انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت ، به صورت دسته جمعى و يك جا خواهد بود .

و إن كلّ لمّا جميع لدينا محضرون

ص: 827

«جميع» فعيل به معناى مفعول (مجموع) و ضد متفرق است و مقصود از آن در آيه شريفه، اجتماع و انضمام تمامى افراد، از همه اقوام و جوامع بشرى در يك مكان (قيامت) است.

1266- ويژگيهاى اخروى بدن انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 15 - 24

24- كالبد مادى بشر در آخرت ، داراى ويژگى هاى جديد

هو خلد فى النار . .. فقطّع أمعاءهم

بدن انسان در دنيا، نه در آتش باقى مى ماند و نه پس از متلاشى شدن به زندگى ادامه مى دهد; ولى در آخرت با وجود عوامل گدازنده و نابودكننده، او همچنان زنده مى ماند.

1267- ويژگيهاى اكثريت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 1

1 - واكنش بيشتر انسان ها در برابر نعمت دانش و هنر نويسندگى ، واكنشى نامناسب و به دور از انتظار است .

كلاّ

حرف «كلاّ»، براى باز داشتن از رويه اى است كه يا در جملات پيش از آن، تشريح يا اشاره شده باشد و يا از سياق آيات به دست آيد و در آيه - به قرينه «ليطغى» - ناظر به حالتى است كه نوع انسان ها در برابر نعمت علم و قلم به خود مى گيرند. تعبير «الإنسان - كه براى جنس به كار رفته - ناظر به غالب افراد آن است كه از آن به عموم عرفى تعبير مى شود.

1268- ويژگيهاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 22

22 - انسان ، توانا به فراگيرى علوم و دريافت حقايق غيبى كه حتى فرشتگان استعداد يادگيرى و دريافت آنها را ندارند .

إنى أعلم ما لاتعلمون

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «ما لا تعلمون» خصوص استعداد نهفته در آدم (ع) نباشد; بلكه مقصود علوم و حقايقى باشد كه در نزد خداوند است. بر اين مبنا مراد از «إنى أعلم ما لاتعلمون» - در رابطه با خلقت و خلافت آدم (ع) - اين است كه: در نزد خداوند حقايقى است كه بايد موجودى به آنها آگاه شود و شما فرشتگان تحمل آن را نداشته و نداريد و تنها انسان است كه استعداد دريافت آنها را دارد و مى تواند مظهر آنها بشود. جمله «ألم أقل ...» در آيه 33 مؤيد اين معناست.

ص: 828

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 31 - 2

2 - توان يادگيرى حقايق هستى ، حكمت آفرينش انسان و راز لياقت او براى خلافت در زمين

إنى جاعل فى الأرض خليفة . .. و علّم ءادم الأسماء كلها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 15 - 13

13 - انسان ، شيفته ابديّت و دوستدار زندگى جاويد است .

خالدين فيها

وعده به جاودانگى، آنگاه نويد به حساب مى آيد كه انسان خواهان آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 75 - 7

7 - روى آوردن انسان به درگاه خدا و بستن عهد با او ، به هنگام احساس نياز

و منهم من عهد اللّه لئن ءاتينا من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 44 - 5

5 - انسان موجودى آزاد ، مختار و تعيين كننده سرنوشت خويش است .

و لكن الناس أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 99 - 2

2 - خداوند ، انسان را موجودى مختار و انتخاب گر آفريده است .

و لو شاء ربك لأمن من فى الأرض كلهم جميعاً

مفعول «شاء» محذوف است و به قرينه «أفأنت تكره الناس» - كه متفرع بر «لو شاء ربك» است - تقديرش «لو شاء ربك أن يكره الناس» مى شود; يعنى، اگر خدا خواسته بود كه مردم را بر ايمان مجبور كند . .. و مفهومش اين است كه خداوند نخواسته مردم مجبور بر ايمان آوردن باشند; بلكه خواسته است كه خودشان انتخاب گر باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 108 - 10

10 - انسان ، موجودى آزاد و مختار است .

فمن اهتدى فإنما يهتدى لنفسه و من ضل فإنما يضل عليها و ما أنا عليكم بوكيل

ص: 829

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 94 - 5

5- هر يك از انسان ها داراى بويى مخصوص به خويش

إنى لأجد ريح يوسف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 100 - 23

23- شيطان عنصرى اغواگر و انسان موجودى اغواپذير

من بعد أن نزغ الشيطن بينى و بين إخوتى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 8

8- انسان ، برخوردار از مقام و شرافتى خاص

فإذا سوژيته و نفخت فيه من روحى

اضافه «روح» به «ياى» متكلم، براى تشريف و تكريم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 39 - 11

11- انسان ، موجودى تأثيرپذير از إلقائات و تبليغات

لأغوينّهم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 28 - 8

8- انسان ، حقيقتى فراتر از جسم دارد .

تتوفّ-هم الملئكة

روشن است كه جسم انسان پس از مرگ در زمين مى ماند و دچار پوسيدگى و زوال مى شود و اين نشان مى دهد كه آنچه ملائكه به صورت كامل مى گيرند، بايد غير از جسم وى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 53 - 3

3- انسان ها به محض احساس ضعف و دچار شدن به رنج و زحمت ، با تضرع و التماس به درگاه خداوند روى مى آورند .

ثمّ إذا مسّكم الضرّ فإليه تجئرون

«ضرّ» به معناى كسالت روحى و بدنى و كمبود اقتصادى است و «تجئرون» (از مصدر جؤار) به معناى زيادت در تضرع آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 830

10 - اسراء - 17 - 33 - 4

4- ممنوعيت قتل انسان ، از ويژگى ها و مشخصه هاى اوست .

و لاتقتلوا النفس التى حرّم الله إلاّ بالحقّ

عبارت «التى حرّم الله» به دليل استثناى «إلاّ بالحقّ» صفت توضيحى براى «النفس» است. بنابراين، حرمت قتل انسان، از جمله صفات وى به حساب مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 67 - 5

5- انسان ، موجودى پرسشگر ، خردورز و داراى قدرت تجزيه و تحليل خلقت خويش است و بر مقايسه گذشته و آينده نظام آفرينش توانا است .

و يقول الإنسن أءذا مامتّ . .. أوَلا يذكر الإنسن أنّا خلقنه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 7

7 - تعقل و انديشه ، حق شنوى و درس آموزى ، از ويژگى هاى انسان و فارق ميان او و حيوان است .

أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون إن هم إلاّ كالأنعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 62 - 9

9 - انسان ، داراى اراده و موجودى آزاد و مختار

لمن أراد أن يذّكّر أو أراد شكورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 82 - 8

8 - انسان ، موجودى تأثيرپذير از عوامل بيرونى و از القائات و تبليغات آنها

لأغوينّهم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 13

13 - انسان ، موجودى آزاد و مختار و مسؤول هدايت و گمراهى خويش

فمن اهتدى فلنفسه و من ضلّ فإنّما يضلّ عليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 17 - 4

4 - انسان ، موجودى مختار و در برابر تمامى تلاش ها و رفتارهايش ، مسؤول است .

ص: 831

اليوم تجزى كلّ نفس بما كسبت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 7

7 - انسان ، داراى استعداد ها و كمالات برين

و صوّركم فأحسن صوركم

برداشت ياد شده بر اين اساس مبتنى است كه مقصود از صورت ، شامل صورت ظاهرى (شكل و شمايل) و باطنى (استعدادهاى زاينده صنايع و كمالات) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 49 - 1

1 - انسان ، موجودى خستگى ناپذير در طلب خير و منافع خويش

لايسئم الإنسن من دعاء الخير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 8

8 - انسان ، گرفتار سرخوشى به هنگام برخوردارى از كمترين رفاه و نعمت هاى دنيوى

و إنّا إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة فرح بها

«إذاقة» (مصدر «أذقنا») به معناى چشاندن است. اين تعبير در موردى به كار مى رود كه بهره كمى از چيزى گرفته شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 19 - 5

5- انسان ، همواره گريزان و روى گردان از لحظه مرگ خويش

ذلك ما كنت منه تحيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 3 - 4

4 - ساختار وجودى انسان ، متناسب با نياز هاى وى و نمودار رحمت آفريدگار

الرحمن . .. خلق الإنسن

ارتباط خلقت انسان با رحمانيت خداوند، مى تواند در اين جهت باشد كه كيفيت آفرينش انسان، خود به گونه اى است كه رحمت الهى را نسبت به اين موجود مى نماياند; چه اين كه هر بعدى از ابعاد وجودى او، كامل و متناسب با نيازهاى وى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 4 - 2

2 - قدرت بيان ، از امتياز هاى مهم انسان و داراى نقش اساسى در زندگى او

ص: 832

خلق الإنسن . علّمه البيان

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه از ميان اوصاف و ويژگى هاى انسان، تنها به قدرت بيان تكيه شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 8 - 6

6 - همه موجودات ، ناگزير از اطاعت خداوند و تنها انسان داراى حق انتخاب آگاهانه

و النجم و الشجر يسجدان . .. و وضع الميزان . ألاّتطغوا فى الميزان

خداوند، در آيات پيشين «نجم» و «شجر» را تسليم بى چون و چراى فرمان حق شمرده و هستى را مسخر قوانين دانسته است; اما تنها از انسان مى خواهد كه خود با اختيار و انتخاب سر بر آستان معيارها بسايد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 2 - 2

2 - انسان ، جلوه قدرت و فرمان روايى مطلق خداوند است .

له الملك . .. و هو على كلّ شىء قدير . هو الذى خلقكم

يادآورى آفرينش انسان با تعبير «هو الذى خلقكم» (او است كه شما را آفريد) - پس از ذكر قدرت و فرمان روايى مطلق خداوند بر جهان - مى تواند براى بيان مصداق و جلوه اين قدرت و فرمان روايى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 8

8 - زيبايى و كمال ، از ويژگى هاى انسان و از نعمت هاى الهى براى او است .

خلق السموت . .. فأحسن صوركم

برداشت ياد شده از آنجا كه آيه شريفه در مقام امتنان و برشمردن نعمت هاى اعطايى به انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 16 - 12،15

12 - انسان ، موجودى خير طلب و كمال جو

أنفقوا خيرًا لأنفسكم

جمله «خيراً لأنفسكم»، خيرجويى و كمال طلبى را براى انسان مفروض و طبيعى دانسته و تنها وى را به مصداق هاى واقعى خير و سعادت (انفاق و. ..) رهنمون ساخته است.

15 - بخل و حرص ، عجين شده در جان بشر و برخاسته از طبيعت او است .

و من يوق شحّ نفسه

مطلب ياد شده، از اضافه «شحّ» به «نفسه» به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 23 - 4

ص: 833

4 - انسان ، برخوردار از قدرت شنوايى ، بينايى و تعقّل

و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة

مقصود از«أفئدة» - به قرينه «سمع» و «أبصار» - عقول است و استعمال اين واژه در معناى ياد شده، در قرآن بسيار شايع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 39 - 3

3 - انسان ، موجودى است مكلف و مسؤول در برابر فرمان هاى الهى .

أم لكم أيمن . .. إنّ لكم لما تحكمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 19 - 4

4 - انسان ، موجودى است مختار و انتخاب گر .

فمن شاء اتّخذ إلى ربّه سبيلاً

مطلب ياد شده، از تعبير «من شاء» (هر كس بخواهد) استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 5

5 - ناتوانى و نادانى انسان ، در آغاز تولد

ذرنى و من خلقت وحيدًا

كلمه «وحيداً» مى تواند حال براى مفعول محذوف باشد; يعنى، «خلقته منفرداً». بر اين اساس و به قرينه آيات بعد (و جعلت له مالاً ممدوداً ...)، مقصود از «خلقت وحيداً»، ناتوانى و نادارى انسان در آغاز تولد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 37 - 1

1 - انسان ، موجودى است مختار و با اراده .

لمن شاء منكم أن يتقدّم أو يتأخّر

جمله «لمن شاء. ..» خبر مقدم و عبارت «أن يتقدّم...» مبتداى مؤخر است. اين مبتدا و خبر، جمله اى خبرى و در مقام انشا است; مانند «فمن شاء فليؤمن و من شاء فليكفر»، (كهف، آيه 29). بر اين اساس مفاد آيه شريفه چنين است: هر كس خواست، پيش تازد و هر كس خواست، واپس رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 7

7 - انسان ، موجودى مكلف و مسؤول در پيشگاه خداوند

نبتليه

آزمايش شدن انسان، نشان دهنده مكلّف و مسؤول بودن او است.

ص: 834

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 3،4،7

3 - انسان ، موجودى است مختار و با اراده .

إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

4 - انسان ، موجودى است مكلف و مسؤول .

إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

نشان دادن راه درست و آن گاه تهديد كردن به دوزخ و يا بشارت دادن به بهشت - كه در آيات بعد آمده - گوياى مطلب ياد شده است.

7 - همه انسان ها ، داراى توانايى هاى لازم براى شناخت راه درست اند .

إنّا هدينه السبيل إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 29 - 6

6 - انسان ، موجودى است مختار و انتخاب گر .

فمن شاء اتّخذ إلى ربّه سبيلاً

برداشت ياد شده از تعبير «من شاء» (هر كس بخواهد) استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 20 - 5

5 - انسان ، موجودى تكامل پذير و آماده رشد

ثمّ السبيل يسّره

فراهم آوردن «راه» براى انسان و آسان سازى پيمودن آن، نشانگر اين است كه انسان، به گونه اى آفريده شده كه كمالات خود را بالفعل دارا نيست و براى تحصيل آن بايد راهى را طى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 6 - 7

7 - انسان ، موجودى حركت آفرين و پر تلاش است .

انشقّت . .. مدّت ... كادح إلى ربّك

آيات پيشين درباره آسمان و زمين، افعالى را به كار برد كه بيانگر حالت انفعالى آنها بود; ولى در اين آيه انسان را به «تلاش كننده» توصيف كرده است. اين تفاوت تعبير، برخاسته از ويژگى انسان در استناد حركت ها به خود او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 4 - 2

2 - انسان موجودى فرو رفته در سختى و رنج

ص: 835

لقد خلقنا الإنسن فى كبد

«كبد» به معناى مشقت است. (مفردات راغب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 11 - 3

3 - انسان ، به دليل برخوردارى از ابزار هاى شناخت ( توانايى بر ديدن و گفتن و نيز تشخيص راه خير و شر ) توانا بر پذيرش تكاليف دشوار و برداشتن گام هاى سنگين در راه خير

ألم نجعل . .. فلااقتحم العقبة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 2 - 1

1 - عموم انسان ها ، سرمايه خويش را از كف داده ، در زيان بزرگى فرورفته اند .

إنّ الإنسن لفى خسر

«انسان» اسم جنس و حرف «ال» در آن، براى استغراق افراد است. تعميم خسارت بر تمامى انسان ها و آنگاه استثناى مؤمنان (در آيه بعد)، بيانگر آن است كه اكثريت چشمگيرى از انسان ها، دچار خسارت اند.

1269- ويژگيهاى انقراض انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 49 - 3

3 - انقراض نسل بشر در دنيا و آغاز قيامت ، غافل گيرانه و در حالى خواهد بود كه همگان سرگرم جدال و كشمكش روزانه اند .

ما ينظرون إلاّ صيحة وحدة تأخذهم و هم يخصّمون

«يخصّمون» (از ماده «خصومت» و «خصام») به معناى جدال و كشمكش است و جمله «و هم يخصمون»، حال براى ضمير مفعولى در «تأخذهم» است; يعنى، در حالى كه آنان سرگرم جدال و كشمكش بر سر زندگى مادى اند، ناگهان صيحه سهمگين آنان را فراخواهد گرفت.

1270- ويژگيهاى بعث انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 4 - 4

4 - برانگيخته شدن انسان ها در قيامت ، در قالب جسمى همانند جسم دنيايى آنان

قدرين على أن نسوّى بنانه

تصريح به درست كردن انگشتان، مى تواند اشاره به حقيقت ياد شده باشد.

ص: 836

1271- ويژگيهاى جسمى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 4 - 4

4 - انسان ، آفريده اى راست قامت و داراى اعتدال و به دور از هرگونه افراط و تفريط

لقد خلقنا الإنسن فى كبد

برخى از اهل لغت، «كبد» را به معناى استوا و استقامت دانسته و برخى ديگر آن را، راست قامت معنا كرده اند. (لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 2

2 - ساختار وجودى انسان ، استوارترين و زيباترين ساختار و در اوج اعتدال است .

لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقويم

«قَوام» (به فتح قاف); يعنى، «عدل» و به كسر قاف; يعنى، نظام و ركن و آنچه مايه قيام چيزى باشد (صحاح). «تقويم»، يا از اوّلى گرفته شده و به معناى تعديل است و يا از دوّمى مشتق شده و به معناى «قوام دادن» و «عنصرهاى چيزى را سامان بخشيدن» است. در اين صورت مفاد آيه اين مى شود كه نظام خلقتِ انسان، در اوج حُسن و نيكويى است. حُسن هر چيز در عرف مردم، به زيبايى حسّى آن است; ولى بيشتر موارد آن در قرآن، ناظر به نوعى از زيبايى است كه با بصيرت درك مى شود.

1272- ويژگيهاى حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 95 - 2

2- تمامى موجودات شعورمند آفرينش در صحنه قيامت ، يكه و تنها و بدون ياور و همراه ، حاضر خواهند شد .

ءاتيه يوم القيمة فردًا

«فرداً» حال براى ضمير فاعلى «آتيه» مى باشد; يعنى، آمدن موجودات در قيامت در حال انفراد و تنهايى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 12

12 - برانگيختن انسان ها در قيامت ، با ويژگى هاى جسمانى است .

قال ربّ لم حشرتنى أعمى و قد كنت بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 104 - 12

ص: 837

12- « عن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : أيّها الناس إنّكم تحشرون إلى اللّه كما خلقتم حفاة عراة ، . . . ثمّ قرأ « كما بدأنا أوّل خلق نعيده وعداً علينا إنّا كنّا فاعلين » ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه فرمود: اى مردم! شما همان گونه كه آفريده شده ايد پا برهنه و عريان به سوى خدا محشور خواهيد شد . .. سپس [اين آيه را ]قرائت فرمود: «كما بدأنا أوّل خلق نعيده ...»».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 53 - 4

4 - احضار انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت ، بسيار سريع و بى هيچ فاصله اى با نفخ صور انجام خواهد پذيرفت .

إن كانت إلاّ صيحة وحدة فإذا هم جميع لدينا محضرون

برداشت ياد شده از آمدن «إذا»ى فجائيه - پس از ذكر نفخ صور - به دست مى آيد.

1273- ويژگيهاى خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 10

10 - نوع خلقت انسان ، برترين و بهترين شكل آفرينش براى او

ثمّ أنشأنه خلقًا ءاخر فتبارك اللّه أحسن الخلقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 6

6 - انسان ، برخوردار از بهترين شكل و شمايل و اندامى موزون

و صوّركم فأحسن صوركم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 17 - 5

5 - آفرينش انسان ، تدريجى و تكاملى است .

و اللّه أنبتكم من الأرض نباتًا

برداشت ياد شده، به سبب آن است كه خلقت نباتات، داراى چنين خصوصيتى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 2 - 6

6 - آفرينش انسان ، ممتاز و برتر از آفرينش ساير مخلوق ها است .

الذى خلق . خلق الإنسن من علق

آيه قبل، از خالقيت خداوند سخن گفت و در اين آيه، خلقت انسان به عنوان نمونه اى از مخلوقات او اختصاص به ذكر يافته است.

ص: 838

اين عنايت خاص، نشانگر برجستگى ويژه خلقت انسان است.

1274- ويژگيهاى خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 7

7 - خداوند ، در پى آفرينش انسان از نطفه ، او را توانمند و مهيّا براى رسيدن به مصلحت هاى خويش قرار داد .

من نطفة خلقه فقدّره

برخى از اهل لغت، ضمن بر شمردن معانى متعددى براى «تقدير»، دقّت و تفكر در متعادل ساختن امور و مهيّا ساختن آنها را، از جمله معانى آن قرار داده اند (لسان العرب). «فاء» در «فقدّره» گوياى اين است كه مهيّا شدن انسان براى مصالح خويش، از آثار و پيامدهاى سيستم خلقت او است.

1275- ويژگيهاى مالكيت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 53 - 4

4 - مالكيت حقيقى از آن خداوند است و مالكيت انسان در طول مالكيت او است .

له ما فى السموت و ما فى الأرض

1276- ويژگيهاى مصنوعات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 24 - 2

2 - آفرينش هاى بشرى ، همواره متكى به امكانات و الگو هاى موجود است . *

هو اللّه الخلق البارئ

وصف «الخالق البارئ» مى تواند تعريضى به صنايع و افعال بشرى باشد كه تمايز آن با خلق الهى در اين است كه آفرينش هاى بشرى، متكى به امكانات و الگوى پيشين است.

1277- هبوط انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 24 - 2

ص: 839

2 - هبوط آدميان و شيطان به زمين همراه با عداوت و دشمنى با يكديگر

قال اهبطوا بعضكم لبعض عدو

چنانچه مخاطب «اهبطوا»، آدم و حوا و شيطان باشد، مراد از «بعضكم لبعض»، شيطان از يكسو و آدميان از سوى ديگر است.

1278- هدافدارى زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 45 - 4

4 - هدفمند و جدى بودن زندگى آدمى

و كنّا نخوض مع الخائضين

1279- هدايت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 272 - 2،4

2 - هدايت يافتن انسان ها ، خارج از وظيفه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و تنها در قلمرو مشيّت الهى

ليس عليك هُديهُم و لكنّ اللّه يهدى من يشاء

4 - شدّت علاقه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) به هدايت مردم و تلاش وى در اين جهت

ليس عليك هديهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 168 - 9

9 - آمرزش و هدايت انسان به دست خداوند است .

لم يكن اللّه ليغفر لهم و لاليهديهم طريقاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 170 - 6

6 - هدايت و تربيت تمامى انسان ها ، هدف از بعثت پيامبران و نزول كتب آسمانى

يأيها الناس قد جاءكم الرسول بالحق من ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 18

18 - هدايت انسان ها ، تنها در اختيار خداوند است .

ص: 840

إنّ اللّه لايهدى القوم الكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 104 - 3

3 - هدايت انسان ها ، در گرو حضور قرآن با سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ميان آنها

تعالوا إلى ما أنزل اللّه و إلى الرسول

چنانچه مراد از «تعالوا . .. الى الرسول» پذيرش معارفى باشد كه به آن حضرت وحى مى شد ضميمه ساختن «الى الرسول» لزومى نداشت بنابراين آيه اشاره به اين دارد كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) علاوه بر مسائل وحى شده به وى، داراى دستورات و معارفى است كه از آنها به سنت پيامبر(صلی الله علیه و آله) تعبير مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 25 - 9

9- هدايت پذيرى تنها در گرو ابزار هدايت نيست ; بلكه خود انسان ها در آن نقش اساسى دارند .

يضرب الله الأمثال للناس لعلّهم يتذكّرون

بى شك از هدفهاى ذكر مَثَل، هدايت انسانها و پند دادن به آنان است; اما ذكر «لعلّ» براى آن، كه به معناى ترجى و طمع در انجام كار است، مى تواند مشعر به نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 24 - 18

18- هدايت هاى خداوند ، همواره ، در جهت صلاح انسان و رساندن او به راه هاى درست و صحيح است .

عسى أن يهدين ربّى لأقرب من هذا رشدًا

در المصباح المنير آمده است: « «رُشْد» صلاح است و آن، رسيدن به صواب و درستى است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 8

8 - قرآن ، كتابى نازل شده براى هدايت و راهنمايى مردم .

فمن اهتدى فلنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 52 - 9،10

9 - قرآن ، نور الهى در تاريكى هاى نادانى و موجب هدايت انسان از گمراهى است .

و لكن جعلنه نورًا نهدى به من نشاء من عبادنا

10 - هدايت انسان به وسيله وحى و قرآن ، تابع مشيت الهى است .

نهدى به من نشاء

ص: 841

1280- هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 6 - 9

9 - هدايت همگان به صراط مستقيم ، آرمان انسان موحد است .

إهدنا الصرط المستقيم

به كارگيرى «اهدنا» (ما را هدايت كن) به جاى «اهدنى» (مرا هدايت كن) حاوى نكته اى است كه در برداشت فوق آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 53 - 8

8 - دستيابى انسان ها به هدايت ، هدف از نزول كتاب هاى آسمانى است .

و إذ ءاتينا موسى الكتب و الفرقان لعلكم تهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 142 - 12،14،15،16

12 - قبله شدن كعبه ، زمينه ساز هدايت انسان ها به صراط مستقيم است .

ما وليهم عن قبلتهم . .. يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

جمله «للّه المشرق . ..» بيانگر اين است كه: كعبه و بيت المقدس هر دو ملك خداست و از اين جهت تفاوتى ندارند و جمله «يهدى ...» اشاره به اين دارد كه انتخاب كعبه به عنوان قبله، زمينه ساز هدايت انسانهاست و لذا آن را قبله همگان قرار داد.

14 - خداوند ، هدايت كننده انسان ها به صراط مستقيم است .

يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

15 - هدايت انسان ها به صراط مستقيم ، هدف از تشريع دين و جعل احكام از سوى خداوند است .

ما وليهم عن قبلتهم . .. يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

16 - خداوند ، در هدايت انسان ها و تشريع قوانين دين مختار است .

يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 13

13 - خداوند هدايت كننده انسانهاست .

إلا على الذين هدى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 151 - 4

4 - دستيابى انسان ها به هدايت و كامل شدن نعمت الهى بر ايشان ، از اهداف بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) است .

ص: 842

فولوا وجوهكم شطره . .. و لعلكم تهتدون. كما أرسلنا فيكم رسولا

چنانچه «كما أرسلنا . ..» بيانگر تشبيه مسأله تغيير قبله به رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) باشد; «لأتم نعمتى عليكم و لعلكم تهتدون» گوياى وجه شبه است; يعنى، همان گونه كه بعثت پيامبر براى اتمام نعمت بر بندگان و دستيابى آنان به هدايت مى باشد، تغيير قبله نيز داراى چنين هدفها و نتايجى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 185 - 6،10

6 - قرآن كتابى هدايتگر و راهنماى همه انسانهاست .

الذى أنزل فيه القرءان هدًى للناس

10 - قرآن ، حاوى دلايلى روشن و فراوان براى رهنمون ساختن انسان ها به هدايت هاى ويژه و مراحل والاى هدايت

الذى أنزل فيه القرءان هدًى للناس و بينت من الهدى

«بينة» به معناى دليل و روشن و آشكار است و جمع آوردن آن دلالت بر كثرت دارد. از معرفه بودن «الهدى» در «بينات من الهدى» چنين بر مى آيد كه مراد، هدايتهايى خاص است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 4

4- هدف از خلقت انسانها ، هدايت كردن ايشان به طريق حق و نزول رحمت بر آنان است .

إلاّ من رحم ربك و لذلك خلقهم

مشاراليه «ذلك» رحمتى است كه از جمله «رحم ربك» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 1 - 17

17- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، وظيفه دار هدايت مردم به راه خداى عزتمند ستودنى ، با تعاليم قرآن كريم

كتب أنزلنه إليك لتخرج الناس من الظلمت إلى النور . ..إلى صرط العزيز الحميد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 10 - 3

3- عنايت خداوند به هدايت انسان ها در طول تاريخ

و لقد أرسلنا من قبلك فى شيع الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 43 - 9

9- بناى خداوند ، در هدايت مردم ، استفاده از قدرت قاهره و مجبور ساختن آنان نيست .

لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شىء . .. و ما أرسلنا من قبلك إلاّ رجالاً نوحى إل

ص: 843

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 9 - 3

3- قرآن ، هدايتگر مردمان به خلل ناپذيرترين و استوارترين راهها

إن هذا القرءان يهدى للّتى هى أقوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 10

10 - خداوند ، از آغاز هبوط بشر بر زمين براى زندگى او ، هدايت و برنامه هايى را قرار داد .

اهبطا منها . .. فإمّا يأتينّكم منّى هدًى

خطاب در «إمّا يأتينّكم» تنها متوجه انسان ها است (هر چند «اهبطا» خطاب به ابليس و آدم باشد); زيرا پس از حتمى شدن گمراهى بر شياطين، ارائه هدايت به آنان لغو است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 7،9

7- ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( ع ) ، موظف بودند كه درچارچوب فرمان هاى الهى به هدايت مردم بپردازند ; و نه بر اساس سليقه شخصى و نه دستور گيرى از ديگران .

و جعلنهم أئمة يهدون بأمرنا

«بأمرنا» متعلق به «يهدون» و در حقيقت به منزله قيد و شرط براى هدايت كردن است; يعنى، هدايت كردن مردم بايد به فرمان ما باشد

9- هدايت مردم به سوى خدا و صفات ، افعال و سخنان او ، وظيفه ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( ع ) بود .

و جعلنهم أئمة يهدون بأمرنا

برداشت ياد شده براساس دو نكته است: 1- «أمر» در اصل به معناى شأن و لفظى است عام كه شامل تمامى افعال و اقوال مى شود (مفردات راغب). 2- «باء» در «بأمرنا» ممكن است براى غايت و به معناى «إلى» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 34 - 1

1 - خداوند ، فرستنده آيات روشنگر حقايق و راه هدايت از گمراهى ، براى مردمان

و لقد أنزلنا إليكم ءايت مبيّنت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 46 - 3

3 - خداوند ، هدايت گر انسان ها به صراط مستقيم ( راه معتدل ، ميانه و متناسب )

و اللّه يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

«استقامت» (مصدر «مستقيم») به معناى «اعتدال» و «استواء» است. به متوسط بين دو حال از نظر كمى و كيفى، بلندى و كوتاهى، سردى و گرمى و... «اعتدال» گويند و نيز هر شىء متناسب را، معتدل خوانند (لسان العرب).

ص: 844

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 78 - 1

1 - هدايت و راهنمايى خلق ، از شؤون ربوبيت و خالقيت خداوند

إلاّ ربّ العلمين . الذى خلقنى فهو يهدين

تفريع جمله «فهو يهدين» بر «ربّ العالمين» و «الذى خلقنى»، بيانگر برداشت ياد شده است; يعنى، چون او پروردگار جهانيان و نيز آفريننده من است; پس خود او هم مرا راهنمايى خواهد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 13 - 12

12 - هر كسى ، هدايت مخصوص خود را دارد .

كلّ نفس هديها

اضافه «هدى» به ضمير «ها» - كه مرجع آن نفس است - حاكى از اين است كه هر نفسى، هدايت ويژه خود را دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 24 - 1،2،3

1 - پيشوايانى ، از ميان بنى اسراييل ، براى هدايت مردم ، برخاستند .

لبنى إسرءيل . و جعلنا منهم أئمّة يهدون بأمرنا

2 - پيشوايان دينىِ برخاسته از قوم بنى اسراييل ، هدايت كننده مردم ، براساس و چهارچوب تعاليم الهى بودند .

لبنى إسرءيل . و جعلنا منهم أئمّة يهدون بأمرنا

3 - پيشوايان بنى اسراييل ، مردم را به توفيق خداوند ، هدايت و راهنمايى مى كردند .

و جعلنا منهم أئمّة يهدون بأمرنا

برداشت بالا، بنابراين است كه «أمر» در آيه، به معناى «شأن و فعل» باشد. در اين صورت هدايت به امر خدا، معناى توفيق مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 66 - 5

5 - مشيت و سنت خداوند در هدايت انسان ها ، بر بهره جستن آنان از ابزار هاى متعارف شناخت ( مانند بينايى و . . . ) استوار است ; نه بر اعجاز و ارائه كار هاى خارج از توان بشر .

و لو نشاء لطمسنا على أعينهم فاستبقوا الصرط فأنّى يبصرون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه اگر خداوند چشم و بينايى مردم كافر را از بين مى برد، آنان به قدرت خدا پى برده و به او ايمان مى آورند; ولى خدا چنين نكرده بلكه خواسته است كه آنان از راه ديدن حقايق الهى و شنيدن آنها (راه متعارف راهنمايى بشر) هدايت گردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 845

16 - فصلت - 41 - 17 - 3

3 - راهنمايى مردمان ، رسالت پيامبران الهى

إذ جاءتهم الرسل . .. و أمّا ثمود فهدينهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 6 - 5

5 - اشتياق و اهتمام شديد پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نسبت به هدايت مردم .

اللّه حفيظ عليهم و ما أنت عليهم بوكيل

از اين كه قرآن مى فرمايد: «خداوند مراقب عملكرد مشركان است و تو بر آنان وكيل نيستى» استفاده مى شود كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) نسبت به هدايت آنان شديداً شيفتگى نشان داده و از اصرار آنان به شرك آشفته خاطر مى شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 7

7 - وظيفه رهبران الهى ، آگاهى دادن به مردم و فراهم ساختن زمينه هاى انتخاب صحيح است ; نه تصميم گيرى از قِبل آنان .

فما أرسلنك عليهم حفيظًا إن عليك إلاّ البلغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 5 - 6

6 - عنايت خداوند به هدايت تمامى انسان ها ، حتى مشركان ستيزه جو

أفنضرب عنكم الذكر صفحًا أن كنتم قومًا مسرفين

آيه شريفه، نشانگر لطف و رحمت الهى است; بدين صورت كه خداوند، حتى با مخالفت فراوان مشركان، از فرو فرستادن قرآن دريغ نورزيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 6 - 3

3 - هدايت بشر ، سنت هميشگى و تغييرناپذير خداوند

أفنضرب عنكم الذكر . .. و كم أرسلنا من نبىّ فى الأوّلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 24 - 6

6 - علاقه شديد پيامبران الهى ، نسبت به هدايت و رستگارى انسان ها

قل أوَ لو جئتكم بأهدى ممّا وجدتم عليه ءاباءكم

پيامبران، در برابر مخالفت هاى مؤكد قوم خويش (إنّا وجدنا . .. إنّا على آثارهم) با لحنى نرم و ملايم آنان را به مسير آيين توحيد فرامى خواندند، از اين مطلب، شيفتگى شديد آنان به هدايت انسان ها استفاده مى شود.

ص: 846

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 54 - 4

4 - احساس مسؤوليت شديد پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براى هدايت مردم ، حتى دشمنان لجوج خويش

فتولّ عنهم فما أنت بملوم

تأكيد «فما أنت بملوم» پس از ترخيص «فتولّ عنهم» شدت احساس مسؤوليت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را در كار خويش مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 23 - 14

14 - خداوند ، خواهان هدايت تمامى انسان ها ، در راستاى تعالى و رشد آنان

و لقد جاءهم من ربّهم الهدى

ذكر «ربّ» و اضافه آن به «هم» - كه به مشركان بازمى گردد - مشعر به مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 29 - 7

7 - تمايل طبيعى پيامبر (صلی الله علیه و آله) به هدايت تمامى انسان ها ، حتى دنياپرستان روى گردان از ياد خدا

فأعرض عن من تولّى عن ذكرنا و لم يرد إلاّ الحيوة الدنيا

امر در «فأعرض» نشانگر آن است كه چنان تمايل طبيعى (هدايت تمامى انسان ها) در پيامبر(صلی الله علیه و آله) وجود داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 56 - 3

3 - هماهنگى كتاب هاى آسمانى ، در بيان انذار ها و هدايت خلق

أم لم ينبّأ بما فى صحف موسى . و إبرهيم ... هذا نذير من النذر الأُولى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 9 - 2

2 - هدايت و راهنمايى انسان ها ، مسؤوليتى الهى بر دوش پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أرسل رسوله بالهدى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 21 - 2

2 - هدايت شدن يا گمراه گشتن مردمان ، خارج از قلمرو توانايى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل إنّى لا أملك لكم ضرًّا و لا رشدًا

«ضرّ» در مقابل «نفع» و «رشد» در مقابل «غىّ» است و در اين آيه، هر يك از آن دو واژه - به لحاظ معنا - مى تواند قرينه براى ديگرى باشد; يعنى، «ضرّ» قرينه باشد كه مقصود از «رشد»، ضلالت است و «ضرّ» قرينه بر اين باشد كه مراد از «رشد»، نفع است.

ص: 847

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 1

1 - خداوند ، راه درست را به بشر نشان داده است .

إنّا هدينه السبيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 19 - 8

8 - هدايت مردم به خداوند و بيان ربوبيت او و ايجاد حالت خداترسى در آنان ، از نخستين اهداف پيامبران است .

فقل . .. و أهديك إلى ربّك فتخشى

- هدايت مردم به خداوند و بيان ربوبيت او و ايجاد حالت خداترسى در آنان، از نخستين اهداف پيامبران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 7

7 - قدرت خداوند بر آفرينش انسان ها ، تنظيم توانمندى هاى آنان ، هدايت تكوينى و نيز ميراندن و به گور افكندن آنها ، دليل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قيامت است .

خلقه فقدّره . ثمّ السبيل يسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره

1281- هدايت پذيرى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 104 - 3

3 - همه انسانها داراى زمينه پذيرش هدايت و دريافت آگاهى از جانب خداوند هستند.

قد جاءكم بصائر من ربكم

1282- هدايت پذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 13 - 4

4 - نفوس انسانى ، در هدايت پذيرى ، متفاوت اند .

كلّ نفس هديها

اضافه شدن «هُدى» به «ها» بيان كننده اين معنا است كه هر نفسى، هدايتى مخصوص و متناسب خودش را دارد و اين حكايت از تفاوت نفوس مى كند.

ص: 848

1283- هدايت طلبى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 38 - 6

6 - راه يافتن به راه درست زندگى ، از آرمان ها و خواسته هاى همه انسان ها است .

قال فرعون . .. و ما أهديكم إلاّ سبيل الرشاد ... و قال الذى ءامن يقوم اتّبعون أه

اين كه فرعون و مؤمن آل فرعون، هر دو مدعى نشان دادن راه صواب به مردم اند، مى رساند كه همه مردم خواستار چنين راهى مى باشند.

1284- هدايت همگانى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 13 - 1

1 - مشيت خداوند ، به هدايت حتمى و تكوينى همه انسان ها ، تعلق نگرفته است .

و لو شئنا لأتينا كلّ نفس هديها

1285- هدايتگر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 25 - 4

4 - خدا ، رهنمون انسان ها به راه راست و معتدل و به دور از افراط و تفريط است .

و يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 16 - 4

4 - خدا ، هادى و راهنماى آدميان است .

و أنّ اللّه يهدى من يريد

1286- هدايتگران اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 849

17 - ق - 50 - 21 - 2

2- حركت انسان در صحنه قيامت ، با راهنمايى و فرمان ملائكه

معها سائق

بنابراين كه «سائق» فرشته اى از فرشتگان باشد - و نه اعمال آدمى - برداشت ياد شده استفاده مى شود.

1287- هدفدارى خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 35 - 6،7

6 - خلقت انسان بدون هيچ هدف ارزشمند ، امرى نامعقول است .

أم خلقوا من غير شىء

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه واژه «شىء»، كنايه از غايت و هدف باشد.

7 - هدفدارى خلقت انسان ، مستلزم بعثت رسولان و هدايت آدميان به سوى اهداف بايسته

أم خلقوا من غير شىء

چنانچه عبارت «من غير شىء» به معناى «من غير غاية» باشد; از ارتباط مسأله هدفدارى خلقت انسان با آيات پيشين - كه درباره حقانيت رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قرآن بود - مطلب بالا استفاده مى شود.

1288- هدفدارى خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 2 - 11

11 - خلقت انسان ، هدفمند و جهت دار است .

خلق الموت و الحيوة ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً

1289- هدفدارى زندگى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 36 - 3،4،5

3 - زندگى انسان ، داراى فلسفه و هدفمند است .

أيحسب الإنسن أن يترك سدًى

4 - ترغيب خداوند ، به مطالعه درباره آفرينش انسان و هدف و فلسفه زندگى او

أيحسب الإنسن أن يترك سدًى

ص: 850

5 - آفرينش انسان و هدفمندى زندگى او ، نشانه برپايى قيامت

و تذرون الأخرة . وجوه يومئذ ناضرة ... أيحسب الإنسن أن يترك سدًى

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين آيه، در سلسله آياتى قرار دارد كه درباره معاد و اثبات برپايى قيامت براى كيفر و پاداش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 40 - 3

3 - هدف دارى آفرينش و زندگى انسان ، دليل وجود قيامت

أحسب الإنسن أن يترك سدًى . .. أليس ذلك بقدر على أن يحيى الموتى

يادآورى توانايى خداوند بر احياى مردگان - پس از طرح مسأله بى هدف نبودن زندگى انسان - مى تواند بيانگر اين حقيقت باشد كه هدفدار بودن آفرينش و زندگى بشر، اقتضا دارد كه انسان ها دوباره زنده شوند و به كردار آنان رسيدگى شود; زيرا جز اين، آفرينش و زندگى بشر، پوچ و بى هدف خواهد بود.

1290- هشدار به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 191 - 32

32 - همه انسان ها در خطر گرفتارى به آتش دوزخ

لايات لاولى الالباب . .. فقنا عذاب النّار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 108 - 11

11 - هشدار خداوند به انسان در مورد اعمال و كار هاى ناشايست نهانى او

اذ يبيتون . .. و كان اللّه بما يعملون محيطاً

از مصاديق مورد نظر براى «مايعلمون»، به قرينه جمله «اذ يبيتون»، اعمال پنهانى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 10 - 4

4 - انذار و تهديد ، از روش هاى قرآن براى بازداشتن انسان ها از كفر و انكار حقايق و تكذيب آيات الهى

و الذين كفروا و كذبوا بايتنا أولئك اصحب الجحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 105 - 5

5 - انسان همواره بر سر دو راهى هدايت و گمراهى

ص: 851

عليكم انفسكم لايضركم من ضل إذا اهتديتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 60 - 15

15 - آگاهى خداوند بر كردارهاى آدمى، هشدارى به او در مورد عملكردش و پيامدهاى آن

ثم ينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 10

10 - آدميان بايد در برابر وسوسه هاى جنيان و اغواگرى آنها هشيار بوده و از خود حراست كنند.

يمعشر الجن قد استكثرتم من الإنس

خبر دادن خداوند از سيطره و عملكرد جنيان، هشدارى به آدميان است تا دشمن خويش را بشناسند و تدابير لازم را در برابر او به كار برند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 17

17 - توجه انسان به بازگشت قهرى خود به سوى خداوند آگاه ، هشدارى است براى او .

ثم تردون إلى . .. فينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 19 - 2

2- هشدار خداوند به انسان ها نسبت به برخوردشان در برابر نعمت هاى فراوان او

و إن تعدوا نعمة الله لاتحصوها . .. و الله يعلم ما تسرّون و ما تعلنون

احتمال دارد مراد از بيان علم خداوند به نهان و آشكار انسانها در آيه، نكته ياد شده باشد; به دليل اينكه پس از بيان قابل شمارش نبودن نعمتهاى خداوند، خطاب به انسانها گفته مى شود: خدا از نهان و آشكار شما خبر دارد; يعنى، آنچه كه درباره نعمتهاى خدا اظهار مى كنيد و يا مخفى داريد از خدا پنهان نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 14 - 18

18 - هشدار الهى به انسان ها ، درباره تصييع حقوق والدين

أن اشكرلى و لولديك إلىّ المصير

جمله «إلىّ المصير» پس از توصيه به رعايت حال والدين و فرمان به سپاسگزارى از آنها، ناظر به اين نكته است كه انسان ها، در صورت رعايت نكردن توصيه و فرمان ياد شده، مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 852

14 - لقمان - 31 - 15 - 15

15 - خداوند به انسان ها درباره لغزش در عقيده و رفتار ناصحيح با والدين ، هشدار مى دهد .

و إن جهداك على أن تشرك بى . .. فلاتطعهما و صاحبهما فى الدنيا معروفًا و اتّبع سب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 26 - 3

3 - توجه به ناپايدارى زندگى دنيايى ، هشدارى به انسان ها در فريفته نشدن به آن

كلّ من عليها فان

1291- هشدار به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 41 - 7

7 - پرهيز از پيوستن به ستمكاران و گرفتار شدن به كيفر آنان، هشدار خداوند به تمامى انسانها

و كذلك نجزى الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 74 - 10

10 - همه انسان ها ، حتى مؤمنان حقيقى ، از خطا و گناه مصون نيستند و نيازمند مغفرت الهى هستند .

أولئك هم المؤمنون حقا لهم مغفرة و رزق كريم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 105 - 6

6 - هشدار خداوند به انسان ها ، براى مراقبت از اعمال و حركات نهان و آشكار خويش و سرباز نزدن از فرمان هاى او در خفا و علن

و ستردون إلى علم الغيب و الشهدة فينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 62 - 3

3 - هشدار خداوند به فرزندان آدم ، درباره وسوسه هاى گمراه كننده شيطان

ألم أعهد إليكم يبنى ءادم أن لاتعبدوا الشيطن . .. و لقد أضلّ منكم جبلاًّ كثيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 2 - 10

10 - هشدار خداوند به انسان ها ، درباره رفتار و كردار هاى خويش

ص: 853

و اللّه بما تعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 25 - 5

5 - هلاكت فرعون ، هشدارى به مردم در امور دنيا و آخرت آنان بود .

فأخذه اللّه نكال الأخرة و الأولى

اضافه «نكال الأخرة. ..» ممكن است اضافه لاميه باشد; يعنى، هلاكت فرعون براى ديگران، هم نسبت به دنياى آنان و هم نسبت به آخرتشان مايه عبرت بود. در اين صورت، مراد از «أخذه اللّه» هلاكت فرعون و غرق شدن او است كه براى ديگران نكال آخرت و دنيابود; زيرا از طرفى به فرجام تكذيب پيامبران و گناه و انكار ربوبيت خداوند پى مى برند - كه امورى مربوط به آخرت است - و از طرفى دنيا را ناپايدار، حتى براى امثال فرعون مى بينند.

1292- هلاكت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 133 - 1

1 - خداوند ، توانا بر هلاكت تمامى انسان ها و آفرينش انسانهايى ديگر

ان يشأ يذهبكم ايها الناس و يأت باخرين و كان اللّه على ذلك قديراً

1293- هلاكت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 133 - 16

16 - اگر خداوند بخواهد با هلاك كردن آدميان موجوداتى ديگر را جايگزين آنان خواهد كرد.

إن يشأ يذهبكم و يستخلف من بعدكم ما يشاء

فعل «يذهبكم» خطاب به همه آدميان است و جمله «ما يشاء» (آنچه بخواهد)، عموميت دارد و منحصر به انسان نيست.

1294- همدم اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 23 - 1،7

1- انسان در قيامت ، داراى همدمى همراه و سخنگو

و قال قرينه

ص: 854

7- « فى المجمع « قال قرينه » يعنى الملك الشهيد عليه . . . و هو المروى عن أبى جعفر و أبى عبداللّه ( ع ) ;

در مجمع البيان در تفسير «قال قرينه» آمده است: مقصود فرشته اى است كه گواه بر آن [فرد] است . .. و اين معنايى است كه از امام باقر و امام صادق(ع) روايت شده است».

1295- همراهان اخروى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 21 - 5

5- دو فرشته ثبت كننده اعمال آدمى در دنيا ، همراهان وى در قيامت *

إذ يتلقّى المتلقّيان . .. و جاءت كلّ نفس معها سائق و شهيد

در آيات پيشين، سخن از فرشتگانى بود كه مأمور ضبط كردار آدميان بودند; اكنون در اين آيه ممكن است تعبير «سائق»، نظر به يكى از آن دو و تعبير «شهيد» ناظر به ديگرى باشد.

1296- يأس از هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 36 - 9

9- مبلغان دينى ، پس از يأس از هدايت پذيرى انسانها ، موظف به ابلاغ و بيان معارف الهى نيستند .

فلاتبتئس بما كانوا يفعلون

1297- يأس انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 10 - 6

6- حالات روحىو روانى انسان ( نااميدى ، شادمانى مفرط ، تكبر و . . . ) حتى باكمترين سختىو رفاه تغييرپذير است .

و لئن أذقنا الإنسن . .. إنّه ليئوس كفور. و لئن أذقنه نعماء ... إنّه لفرح فخور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 28 - 1،2

1 - خداوند ، فرو فرستنده باران ، پس از نااميدى انسان از بارش آن

و هو الذى ينزّل الغيث من بعد ما قنطوا

2 - خداوند ، تنها پناهگاه انسان و نويددهنده او در مشكلات و نااميدى ها است .

ص: 855

و هو الذى ينزّل الغيث من بعد ما قنطوا

آيه شريفه با طرح نزول باران در شرايط نااميدى، ضمن اشاره به رحمت گسترده الهى، ناظر به اين نكته است كه در بدترين شرايط هم نبايد نااميد شد و بايد به خدا پناه برد.

1298- ياور اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 93 - 4

4 - خداوند ، يگانه معبود به حق و تنها پشتوانه انسان در قيامت

أين ما كنتم تعبدون . من دون اللّه هل ينصرونكم أو ينتصرون

1299- ياور انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 116 - 7

7 - براى انسان ها ، هيچ سرپرست و ياورى جز خداوند نيست .

و ما لكم من دون اللّه من ولىّ و لانصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 31 - 3

3 - خداوند بى مدد ديگران ، ياورى كافى براى انسان در زندگى و تأمين كننده نياز هاى هدايتى او

و كفى بربّك هاديًا و نصيرًا

1300- ياور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 107 - 5،10

5 - انسان ها ، جز خداوند ياورى ندارند .

و ما لكم من دون اللّه من ولى و لانصير

10 - مالكيت و حاكميت انحصارى خدا بر هستى ، مقتضى نبود هيچ سرپرست و ياورى براى بندگان جز او

له ملك السموت و الأرض و ما لكم من دون اللّه من ولى و لانصير

ص: 856

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 113 - 9

9- تنها خداوند ، ياور و سرپرست انسانهاست .

و ما لكم من دون الله من أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 44 - 2

2- تنها ، خداوند ، قادر بر يارى رساندن در بحبوحه قطع همه اسباب ظاهرى است .

هنالك الولية للّه الحقّ

اهل لغت، تفاوتى را بين معناى «وِلايت» و «وَلايت» ذكر كرده اند و آن اين كه «وَلايت» به معناى نصرت است و «وِلايت» به معناى سرپرستى و تدبير. گرچه برخى مفسران اين تفاوت را انكار كرده اند، (ر.ك: الميزان) ولى با توجه به موارد مشابه در آيات ديگر و نيز آيه قبل كه سخن از نصرت است، به نظر مى رسد اين معنا در اين مورد، اقرب باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 15 - 3

3 - خدا ، تنها دستگير و ياور مردمان در دنيا و سراى آخرت

من كان يظنّ أن لن ينصره اللّه فى الدنيا و الأخرة. .. هل يذهبنّ كيده ما يغيظ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 3 - 9

9 - تنها خداوند ، ولى و يار و ياور حقيقى انسان است .

و الذين اتّخذوا من دونه أولياء ما نعبدهم إلاّ ليقرّبونا إلى اللّه زلفى

محكوم شدن ولىّ و ياور گرفتن غيرخدا - كه از جمله بعد استفاده مى شود (إنّ اللّه يحكم بينهم. ..) - بيانگر اين است كه تنها خدا ولىّ و ياور حقيقى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 31 - 5

5 - انسان ها ، هيچ گونه سرپرست و ياورى جز خداوند ندارند .

و ما لكم من دون اللّه من ولىّ و لا نصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 6

6 - تنها خداوند ، سرپرست و ياور حقيقى انسان ها ، در دنيا و آخرت است .

ولا يغنى . .. ما اتّخذوا من دون اللّه أولياء

ص: 857

انسان شناسى

1301- آثار انسان شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 40 - 6

6 - نقش تعيين كننده انسان شناسى ، در درك معارف الهى ( معاد و . . . )

أيحسب الإنسن أن يترك سدًى . ألم يك نطفة ... أليس ذلك بقدر على أن يحيى الموتى

برداشت ياد شده، به سبب اين نكته است كه خداوند، براى اثبات توانايى خويش بر احياى مردگان و برپايى قيامت، مسأله هدفمند بودن زندگى انسان و سير آفرينش او را مطرح ساخته است.

1302- انسان شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 174 - 2

2 - بيان مراحل و مراتب وجودى انسان و تبيين موفقيت انسان در آن مراحل ، نمونه اى از تبيين آيات قرآن است .

كذلك نفصل الأيت

1303- انسان شناسى پرندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 19 - 6

6 - پرندگان ، داراى نوعى شعور و شناخت نسبت به انسان و خدا

و الطير محشورة كلّ له أوّاب

1304- انسان شناسى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 82 - 7

7 - انسان ، موجودى جاودان در بينش اديان الهى و پديده اى فناپذير در نگرش شرك پيشگان تاريخ

بل قالوا . .. قالوا أءذا متنا ... أءنّا لمبعوثون

ص: 858

1305- اهميت انسان شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 40 - 8

8 - انسان و احياى مجدد او در روز رستاخيز ، از مباحث اساسى و محورى قرآن در دوره نخستين رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لا أقسم بيوم القيمة . .. أيحسب الإنسن ألّن نجمع عظامه ... أيحسب الإنسن أن يتر

برداشت ياد شده، به اين سبب است كه اين سوره - كه از سوره هاى مكى و نازل شده در مرحله نخستين رسالت است - از آغاز تا پايان، درباره دو موضوع انسان و قيامت بحث كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 21 - 2،5

2 - آيات الهى در وجود انسان ، داراى اهميتى ويژه و شايان مطالعه عميق

و فى الأرض ءايت . .. و فى أنفسكم أفلاتبصرون

از اختصاص به ذكر يافتن «أنفسكم» در قبال همه مظاهر هستى، اهميت آن و از تعبير «أفلاتبصرون» لزوم مطالعه ژرف برداشت مى شود.

5 - مطالعه در وجود انسان و شگفتى هاى آن ، از راه هاى تحكيم مبانى توحيدى و خداشناسى

و فى الأرض ءايت . .. و فى أنفسكم أفلاتبصرون

1306- انسان ها

آثار استبعاد تجديد حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 16 - 4

4 - بعيد شمردن حيات دوباره انسان ها پس از مرگ ، عامل انكار معاد از سوى مشركان

أءذا متنا و كنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون

1307- آثار پيروى از انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 24 - 7

7 - پيروى از بشرى معمولى و فاقد موقعيت اجتماعى ، گمراهى و جنون در نظر قوم ثمود

إنّا إذًا لفى ضلل و سعر

واژه «إذًا» ضلالت و جنون را مترتب بر تبعيت از «بشراً منّا واحداً» ساخته است. گفتنى است در صورتى كه «واحداً» اشاره به تنهايى و بى ياورى صالح(ع) داشته باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.

ص: 859

1308- آثار تقصير در هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 54 - 5

5 - ملامت مبلغان دينى از سوى خداوند ، در صورت كوتاهى در هدايت خلق *

فما أنت بملوم

با توجه به مفهوم «فما أنت بملوم» روى گردانى رهبران الهى، از هدايت كافران، در همه جا مجاز نيست و در صورتى كه بى اذن الهى ترك تكليف كنند، مورد ملامت خواهند بود.

1309- آثار حق پذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 29 - 2

2 - توجه به تأثير حق در نفوس مستعد ، به رغم عناد كافران ، مشوق رهبران الهى به تداوم تبليغ

إنّا كنّا من قبل ندعوه . .. فذكّر فما أنت ... بكاهن

فاء در «فذكّر»، تكليف تذكر را متفرع بر آيات پيشين كرده است. در آن آيات سخن از حق ناپذيرى برخى از مردم و حق پذيرى و قدرشناسى گروهى ديگر به ميان آمده بود.

1310- آثار خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 15 - 13

13 - آفرينش انسان و هستى ، روشن ترين نشانه قدرت برتر الهى

أنّ اللّه الذى خلقهم هو أشدّ منهم قوّة

تكيه بر خالقيت خداوند در مقام بيان قدرت برتر او، بيانگر مطلب ياد شده است.

1311- آثار ذكر خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 6

6 - توجه به آفرينش انسان از خون لخته و وابستگى تمام دانش هاى او به خداوند ، مايه ترك طغيان است .

ص: 860

خلق الإنسن من علق . .. علّم الإنسن ما لم يعلم . كلاّ إنّ الإنسن ليطغى

1312- آثار ذكر منشأ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 6

6 - توجه انسان ها به منتهى شدن همه نژاد ها به پدر و مادرى واحد ، از ميان برنده تفاخر هاى خيالى آنان

يأيّها الناس إنّا خلقنكم من ذكر و أنثى و جعلنكم شعوبًا و قبائل لتعارفوا إنّ أ

1313- آثار شخصيت دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 72 - 2

2- شخصيت و ماهيت اخروى انسان ، بازتاب و نمودى از شخصيت دنيوى اوست .

و من كان فى هذه أعمى فهو فى الأخرة أعمى

1314- آثار غفلت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 5 - 18

18 - استغفار فرشتگان براى آدميان ، در پى مشاهده غفلت زمينيان از عظمت خداوندى

و هو العلىّ العظيم . .. و يستغفرون لمن فى الأرض

بنابراين كه آيه درصدد بيان عظمت خداوند باشد و قهراً استغفار فرشتگان براى اهل زمين مى تواند از اين جهت باشد كه مردم غافل از عظمت خدايند.

1315- آثار فضايل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 73 - 8

8- شايستگى هاى انسان ها در پيشگاه خدا ، زمينه ساز برخوردار شدن آنان از نعمت هاى خاص او

فبشّرنها بإسحق . .. أتعجبين من أمر الله رحمت الله و بركته عليكم أهل البيت

جمله «رحمت الله و بركاته. ..» حكايت از شايستگيهاى خاندان ابراهيم و منزلت والاى آنان در نزد خدا دارد و اين جمله تعليل

ص: 861

براى مفهومى است كه از «أتعجبين...» استفاده مى شود و گوياى اين معناست كه چون شما خاندان ابراهيم خاندانى شايسته هستى پس شگفتى ندارد كه او شما را از نعمتهاى خاص خويش بهره مند سازد.

1316- آثار كفران انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 49 - 2

2 - كفر و ناسپاسى انسان ها و روى گردانى آنان از پيام وحى ، بى تأثير براى يگانه مالك آسمان ها و زمين

فإنّ الإنسن كفور . للّه ملك السموت و الأرض

1317- آثار مؤاخذه دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 45 - 1،2

1 - در صورت مؤاخذه شدن مردم در دنيا از سوى خداوند ، هيچ جنبنده اى در سطح زمين باقى نخواهد ماند .

و لو يؤاخذ اللّه الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابّة

2 - در صورت مؤاخذه شدن مردم در دنيا از سوى خداوند ، هيچ انسانى - چه خوب و چه بد - در سطح زمين باقى نخواهد ماند .

و لو يؤاخذ اللّه الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابّة

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه مقصود از «دابّه» انسان ها باشد; زيرا مجازات و كيفر مربوط به آنان است. گفتنى است جمله «و لكن يؤخّرهم...» - كه در آن ضمير جمع به «الناس» بازمى گردد - تأييدكننده همين مطلب است.

1318- آثار نگرانى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 101 - 4

4 - شدت نگرانى و گرفتارى انسان ها در قيامت ، مشغول دارنده آنان به خويشتن و بازدارنده آنها از پرسش و پاسخ و گفتوگو با يكديگر

فإذا نفخ فى الصور فلاأنساب بينهم يومئذ و لايتساءلون

1319- آرزوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 862

15 - يس - 36 - 61 - 3

3 - بودن در صراط مستقيم ، خواسته و آرمان انسان ها است .

و أن اعبدونى هذا صرط مستقيم

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه جمله «هذا صراط مستقيم»، تعليل براى امر به عبادت (أن اعبدونى) باشد و چون تعليل بايد به امرى مسلّم و روشن انجام گيرد. پس بودن در صراط مستقيم براى آدمى، امرى مسلّم و پذيرفته شده است.

1320- آسيب پذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 70 - 3

3 - زندگى انسان ها بدون تعاليم قرآن و رهنمود هاى پيامبراسلام ، با خطر ها و آفت هاى گريزناپذير رو به رو خواهد بود .

و ما علّمنه الشعر . .. إن هو إلاّ ذكر و قرءان مبين . لينذر

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه انذار و اخطارِ مردم به وسيله قرآن و پيامبراسلام، حاكى از اين حقيقت است كه بر سر راه انسان ها خطرها و آسيب هاى بسيار وجود دارد كه به وسيله قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) شناخته مى شود و اگر انسان ها به اين امور توجه نكنند، با آنها روبه رو خواهند شد. گفتنى است معناى لغوى «انذار» (اعلام به امرى خطرناك و شايسته بر حذر بودن) مؤيد همين برداشت است.

1321- آفات زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 70 - 3

3 - زندگى انسان ها بدون تعاليم قرآن و رهنمود هاى پيامبراسلام ، با خطر ها و آفت هاى گريزناپذير رو به رو خواهد بود .

و ما علّمنه الشعر . .. إن هو إلاّ ذكر و قرءان مبين . لينذر

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه انذار و اخطارِ مردم به وسيله قرآن و پيامبراسلام، حاكى از اين حقيقت است كه بر سر راه انسان ها خطرها و آسيب هاى بسيار وجود دارد كه به وسيله قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) شناخته مى شود و اگر انسان ها به اين امور توجه نكنند، با آنها روبه رو خواهند شد. گفتنى است معناى لغوى «انذار» (اعلام به امرى خطرناك و شايسته بر حذر بودن) مؤيد همين برداشت است.

1322- آگاهى از عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 28 - 13

ص: 863

13 - توجه و اعتقاد به آگاهى خداوند به اعمال انسان ها ، موجب برانگيختن آنان به رعايت دستورات الهى و پرهيز از نافرمانى او است .

و إن قيل لكم ارجعوا فارجعوا هو أزكى لكم و اللّه بما تعملون عليم

سخن تهديدآميز خداوند به مؤمنان (و اللّه بما تعملون عليم)، مى تواند به منظور مطلب فوق ادا شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 30 - 14

14 - خداوند ، از تمامى حركات و رفتار انسان ها ، آگاه و باخبر است .

إنّ اللّه خبير بما يصنعون

1323- آگاهى از نيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 29 - 4

4 - خداوند به رفتار ، كردار ، نيات و اسرار آدميان آگاه است .

و اللّه يعلم ما تبدون و ما تكتمون

1324- آمرزش اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 20 - 18

18 - جهان آخرت ، عرصه ظهور غفران و آمرزگارى خداوند ، نسبت به بندگان و جلوه گاه رضايت و خرسندى او از آنان

و فى الأخرة . .. و مغفرة من اللّه و رضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 21 - 8

8 - آمرزش و چشم پوشى از گناه بندگان در قيامت ، جلوه ربوبيت و پروردگارى خداوند

سابقوا إلى مغفرة من ربّكم

1325- ابتلاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 864

8 - هود - 11 - 7 - 7،13

7- خداوند ، انسان ها را مورد آزمون قرار مى دهد .

ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً

13- آزمون انسان ها از ناحيه خداوند ، در پرتو معاد و برپايى قيامت ، توجيه پذير است .

خلق السموت و الأرض . .. ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً و لئن قلت إنكم مبعوثون

طرح مسأله قيامت ، پس از بيان آزمودن انسانها ، حاوى اين نكته است كه بدون برپايى قيامت ، آزمون انسانها و مشخص شدن نيكوكاران از غيرشان ، ثمره و نتيجه مطلوب را نخواهد داشت.

1326- اتمام حجت با انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 2 - 1

1 - خداوند ، با فرستادن رسولى كه مكتوباتى منزّه و به دور از انحراف را بر مردم بخواند ، بر آنان اتمام حجت مى كند .

لم يكن . .. منفكّين حتّى تأتيهم البيّنة . رسول من اللّه يتلوا صحفًا مطهّرة

1327- اتمام حجت بر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 157 - 2

2 - نزول قرآن موجب اتمام حجت خدا بر مشركان مكه و ساير انسانها

أنزل نه . .. أو تقولوا لو أنا أنزل علينا الكتب لكنا أهدى منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 48 - 5

5 - خداوند و پيامبران ، خواستار هدايت تمامى انسان ها و اتمام حجت بر آنان

و ما نريهم من ءاية إلاّ هى أكبر من أُختها

از اين كه خداوند، آيات و معجزات متعددى را به دست پيامبران ارائه مى كند و در اثبات حقانيت پيامبران و هدايت مردم به يك معجزه اكتفا نمى كند، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 35 - 15،16

15- قرآن و انذار هاى بيدارگرانه آن ، اتمام حجت الهى بر خلق

بلغ

ص: 865

«بلاغ» خبر براى «هذا»ى مقدر است. و آن اشاره به آيات هشدارگر قرآن مى باشد.

16- رسالت اصلى رهبران الهى ، ابلاغ پيام وحى و اتمام حجت بر خلق

فاصبر . .. و لاتستعجل لهم ... بلغ

«بلاغ» سخنى در توجيه و تعليل «فاصبر» و «لاتستعجل» است; يعنى، تو مأمور بلاغى و نگران فرجام كافران مباش.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 51 - 6

6 - انذار هاى روشن پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، اتمام حجت بر خلق و سدّ كننده راه هر گونه عذر و بهانه

إنّى لكم منه نذير مبين . و لاتجعلوا مع اللّه ... إنّى لكم منه نذير مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 5

5 - خداوند ، حجّت را بر انسان ها تمام كرده و هيچ عذرى براى آنان باقى نگذاشته است .

إنّا هدينه السبيل إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 6 - 1

1 - ابلاغ وحى از سوى فرشتگان ، به منظور اتمام حجت بر خلق و انذار و اخطار به آنان است .

فالملقيت ذكرًا . عذرًا أو نذرًا

«عذر» و «نذر» مصدر و به معناى «اعذار و انذار» است و نصب اين دو، به جهت مفعول له بودن آنها براى «ملقيات» است و يا به سبب بدل بودن آنها، براى «ذكراً» است. برداشت ياد شده، مبتنى بر تركيب نخست است.

1328- اجتماع اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 51 - 3

3 - گرد آمدن آدميان در پيشگاه خداوند در قيامت، مقتضاى ربوبيت اوست.

أن يحشروا إلى ربهم

1329- اجل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 61 - 8،13

ص: 866

8- همه انسان ها ، اجل معينى دارند .

و لكن يؤخّرهم إلى أجل مسمًّى

13- تعيين اجل مقرر براى انسان ها و تصميم به مؤاخذه و عقوبت كردن ظالمان و يا تأخير آن ، به دست خداوند است .

و لو يؤاخذ الله الناس . .. و لكن يؤخّرهم إلى أجل مسمًّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 30 - 2

2 - مردم ، اجل معينى دارند .

لكم ميعاد يوم لاتستأخرون عنه ساعة و لاتستقدمون

مراد از «ميعاد» - به قرينه آيه قبل - احتمال دارد زمان وقوع قيامت باشد. هم چنين احتمال دارد وقت تعيين شده براى مرگ هر انسانى باشد. برداشت ياد شده بنابر احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 45 - 4

4 - همه انسان ها ، اجل معينى دارند .

و لكن يؤخّرهم إلى أجل مسمًّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 11 - 3،4،11

3 - مرگ ، سرنوشت حتمى همه انسان ها

و لن يؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها

4 - هركس ، داراى اجل ( زمان مردن ) معينى است كه فرا خواهد رسيد .

و لن يؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها

11 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قول اللّه : « و لن يؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها » قال : إنّ عنداللّه كُتُباً مرقومةً يقدّم منها ما يشاء و يؤخّر ما يشاء فإذا كان ليلة القدر أنزل اللّه فيها كلَّ شىء يكون إلى ليلة مثلها فذلك قوله : « و لن يؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها » إذا أنزله و كتبه كتّاب السماوات و هو الذى لايؤخّره ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند: «و لن يؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها» روايت شده كه فرمود: نزد خداوند كتاب هايى است [كه حوادث آينده] در آنها نوشته شده [و آن حوادث قطعى نيست]. خداوند هر چه را از آن بخواهد، مقدم مى آورد و هر چه را بخواهد تأخير مى اندازد. پس چون شب قدر فرا رسد، آنچه را كه تا شب قدر سال بعد بايد واقع شود، نازل مى كند [و حتمى مى سازد] و اين است سخن خدا: «و لن يؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها»; يعنى، آن گاه كه خداوند اجل را [در شب قدر] نازل كرد و كاتبان آسمان آن را ثبت كردند، آن همان است كه به تأخير نمى اندازد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 4 - 5

5 - هر انسانى ، داراى اجل و عمرى مشخص است .

ص: 867

و يؤخّركم إلى أجل مسمًّى

منظور از خطاب در «يؤخّركم» مى تواند يكايك افراد قوم نوح يا مجموعه باشد. برداشت ياد شده، مبتنى بر احتمال نخست است.

1330- احاطه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 1 - 2

2 - قيامت ، انسان ها را در ميان گرفته و راه گريز را بر آنها خواهد بست .

هل أتيك حديث الغشية

«غشاء» و «غطاء» (پوشاننده) به يك معنا است و قيامت، از آن جهت «غاشية» ناميده مى شود كه با حوادث سهمگين خود، خلق را احاطه مى كند. (مقاييس اللغة)

1331- احضار انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 52 - 1

1- رستاخيز ، روز احضار انسان ها از سوى خداوند

يوم يدعوكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 32 - 1

1 - تمامى انسان ها بدون استثنا ، در قيامت براى حساب رسى و كيفر و پاداش به پيشگاه خداوند احضار خواهند شد .

و إن كلّ لمّا جميع لدينا محضرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 53 - 3،4

3 - زنده شدن انسان ها و احضارشان به پيشگاه خداوند در قيامت ، تنها به مدت يك صيحه و بانگ زدن به طول مى انجامد .

إن كانت إلاّ صيحة وحدة فإذا هم جميع لدينا محضرون

توصيف نفخ صور به اين كه آن تنها يك صيحه است، مى تواند براى بيان مدت زمان زنده شدن و احضار گشتن انسان ها به پيشگاه خداوند رحمان باشد.

4 - احضار انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت ، بسيار سريع و بى هيچ فاصله اى با نفخ صور انجام خواهد پذيرفت .

إن كانت إلاّ صيحة وحدة فإذا هم جميع لدينا محضرون

برداشت ياد شده از آمدن «إذا»ى فجائيه - پس از ذكر نفخ صور - به دست مى آيد.

ص: 868

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 31 - 4

4 - همه انسان ها در قيامت ، به پيشگاه خداوند احضار خواهند شد .

ثمّ إنّكم يوم القيمة عند ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 5 - 3

3 - احضار انسان ها در صحنه قيامت ، از اهداف محشور ساختن آنان است . *

مبعوثون . ليوم عظيم

لام در «ليوم» ممكن است بر تعليل دلالت كند; يعنى، حشر انسان ها به جهت روز قيامت و حضور در صحنه هاى آن است.

1332- احياى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 9 - 9

9 - احياى انسان ها در قيامت همچون احياى زمين از راه يك سلسله عوامل و زمينه هاى حيات آفرين خواهد بود .

فأحيينا به الأرض بعد موتها كذلك النشور

برداشت ياد شده از تشبيه به كار رفته در آيه شريفه به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 57 - 3

3 - آفرينش نخستين انسان ها ، دليل امكان حيات مجدد و رستاخيز دوباره آنان از سوى خداوند است .

نحن خلقنكم فلولا تصدّقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 27 - 2

2 - آفرينش آسمان با وجود صلابت بيشتر آن نسبت به پيكر انسان ، برهانى آشكار بر امكان معاد و قدرت خداوند بر زنده كردن دوباره انسان ها

ءأنتم أشدّ خلقًا أم السماء بنيها

«أنتم» خطاب به منكران معاد است كه آيات قبل سخنان آنان را نقل كرده بود. جمله «بناها» مستأنفه و مفاد آن اين است كه آسمان با آن كه محكم تر است، خداوند آن را ساخت; چگونه آفرينش دوباره خود را محال مى پنداريد؟

ص: 869

1333- اختلاف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 28

28 - تشكل تمام آدميان در يك امت ، خواست خداوند نيست .

و لو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 118 - 5،6

5- عموم انسان ها همواره بر سر دين حق اختلاف مى كنند .

و لايزالون مختلفين

6- اختلاف انسان ها در دين و پرهيز آنان از پذيرش حق ، خارج از مشيت خداوند نيست .

و لو شاء ربك لجعل الناس أُمة وحدة و لايزالون مختلفين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 92 - 12،15،16

12- خداوند ، تحقيقاً حقايق مورد اختلاف انسان ها را در قيامت ، بيان خواهد كرد .

و ليبيّننّ لكم يوم القيمة ما كنتم فيه تختلفون

15- درگيرى و اختلاف مستمر آدميان ، در زندگى دنيوى

و ليبيّننّ لكم يوم القيمة ما كنتم فيه تختلفون

آمدن فعل «كنتم» و نظاير آن بر سر فعل ديگر، بيانگر استمرار مضمون آن فعل است.

16- مخفى ماندن برخى از حقايق و مسائل مورد اختلاف انسان ها ، در دنيا

و ليبيّننّ لكم يوم القيمة ما كنتم فيه تختلفون

ترديدى نيست كه حق در پاره اى از مسائل مورد اختلاف مردم در دنيا روشن است. بنابراين تبيين حقايق مورد اختلاف در قيامت، مربوط به مسائلى است كه حق در آنها روشن نيست.

1334- اختيار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 100 - 1،2

1 - انسان در عين مختار بودن ، بدون اذن خداوند قادر بر انتخاب و انجام هيچ كارى نيست .

و لو شاء ربك لأمن من فى الأرض . .. و ما كان لنفس أن تؤمن إلا بإذن اللّه

خداوند در آيه قبل (و لو شاء ربك) مختار بودن انسانها را بيان فرمود. اين آيه شريفه نيز براى دفع توهم تفويض است; يعنى، گر چه آدميان در پذيرش ايمان و كفر آزادند، لكن بايد متوجه باشند كه انتخاب هر يك از آنها بى اذن خداوند ممكن نيست. برداشت فوق با الغاى خصوصيت از ايمان، آورده شده است.

ص: 870

2 - انسان در عين مختار بودن ، توانايى انتخاب ايمان بدون رخصت و اذن خداوند را نخواهد داشت .

و لو شاء ربك لأمن من فى الأرض . .. و ما كان لنفس أن تؤمن إلا بإذن اللّه

1335- ادراك انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 14 - 10

10 - تمام مردم ، حتى كافران ، در اصل آفرينش خويش ، از قدرت درك حقايق و قلبى روشن و فهميده برخورداراند .

بل ران على قلوبهم ما كانوا يكسبون

1336- ارزش جان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 111 - 9

9 - دين الهى و حمايت از آن ، داراى ارزش برتر از جان و مال انسانها

إن اللّه اشترى من المؤمنين أنفسهم و أمولهم . .. يقتلون فى سبيل اللّه

1337- ارزش حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 179 - 7

7 - ارزش حيات و زندگى دنيوى انسان ها ، در گرو رسيدن آنان به تقواپيشگى است .

و لكم فى القصاص حيوة . .. لعلكم تتقون

برداشت فوق مبتنى بر اين نكته است كه «لعلكم . ..» بيان غايت براى «حياة» باشد; يعنى، قانون قصاص تشريع شد تا حيات جامعه را تضمين كند و حيات و زندگى به خودى خود ارزشى ندارد مگر اينكه زمينه اى براى تحصيل تقوا باشد.

1338- ارزش عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 15 - 7

7 - سرمايه هاى وجودى انسان ، ارزشمندترين سرمايه ها است .

الذين خسروا أنفسهم و أهليهم

ص: 871

خداوند سرمايه هايى از قبيل مال، علم و. .. را ذكر نفرموده و سرمايه عمر را بر سرمايه خانواده مقدم داشته است. از اين نكته مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 45 - 3

3 - سرمايه عمر آدمى ، گران قدر و پرارزش است .

و كنّا نخوض مع الخائضين

از اين كه به بطالت گذراندن عمر، از عوامل دوزخى شدن برشمرده شده است، مى توان استفاده كرد كه عمر آدمى بسيار گران قدر و پرارزش است.

1339- ارزش مال انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 111 - 9

9 - دين الهى و حمايت از آن ، داراى ارزش برتر از جان و مال انسانها

إن اللّه اشترى من المؤمنين أنفسهم و أمولهم . .. يقتلون فى سبيل اللّه

1340- ارزش نجات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 105 - 13

13 - رهاسازى انسان ها از اسارت نظام هاى فسادگر و غير توحيدى ، ارزشى الهى

فأرسل معى بنى إسراءيل

1341- استعاذه از وسوسه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 7،14

7 - پناه بردن به خداوند از خطر وسوسه جنيان و انسان ها ، مايه مصونيت انسان در برابر آن

قل أعوذ بربّ الناس . .. من الجنّة و الناس

14 - لزوم پناه بردن به خداوند از آثار وسوسه هاى جن و انس

قل أعوذ بربّ الناس . .. الذى يوسوس فى صدور الناس . من الجنّة و الناس

ص: 872

1342- استعداد انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 6

6- انسان ها داراى زمينه هاى دستيابى به منزلتى فراتر از فرشتگان و شايستگى براى سجده ملائكه بر ايشان هستند .

و إذ قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 7

7 - انسان ، داراى استعداد ها و كمالات برين

و صوّركم فأحسن صوركم

برداشت ياد شده بر اين اساس مبتنى است كه مقصود از صورت ، شامل صورت ظاهرى (شكل و شمايل) و باطنى (استعدادهاى زاينده صنايع و كمالات) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 12 - 6

6 - همه انسان ها ، استعداد شناخت معارف قرآن را دارند .

فمن شاء ذكره

1343- استغاثه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 4

4 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، روى به خدا آورده و او را به فريادرسى مى خوانند .

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

1344- استغفار براى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 5 - 8،13،18،20

8 - استغفار و آمرزش خواهى هميشگى فرشتگان ، براى زمينيان

ص: 873

و يستغفرون لمن فى الأرض

13 - استغفار ملائكه براى زمينيان ، مورد پذيرش خداوند است .

و يستغفرون لمن فى الأرض ألا إنّ اللّه هوالغفور الرحيم

18 - استغفار فرشتگان براى آدميان ، در پى مشاهده غفلت زمينيان از عظمت خداوندى

و هو العلىّ العظيم . .. و يستغفرون لمن فى الأرض

بنابراين كه آيه درصدد بيان عظمت خداوند باشد و قهراً استغفار فرشتگان براى اهل زمين مى تواند از اين جهت باشد كه مردم غافل از عظمت خدايند.

20 - استغفار فرشتگان براى زمينيان ، موجب بقاى نظام هستى

تكاد السموت يتفطّرن . .. و الملئكة ... و يستغفرون لمن فى الأرض

چنانچه آيات در مقام توحيد و نفى شرك باشد، از ارتباط فرازهاى آيه مى توان استفاده كرد كه پيامد گناه شرك، چنان بزرگ و سنگين است كه اگراستغفار ملائكه براى زمينيان نبود، نظام هستى فرو مى پاشيد.

1345- استفاده از استعداد انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 13

13 - حفظ سلامت و تعادل اجتماعى ، در پرتو به كارگيرى توانايى ها و استعداد هاى مختلف نيرو هاى انسانى

نحن قسمنا بينهم . .. ليتّخذ بعضهم بعضًا سخريًّا

از حكمت الهى و برترى خداوند در برنامه ريزى - كه به طور غير مستقيم از آيه استفاده مى شود - مى توان مطلب بالا را نتيجه گرفت.

1346- استقرار انسان ها در زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 36 - 15،16،21

15 - زمين محل سكونت و قرارگاه موقت انسانها

و لكم فى الأرض مستقرّ و متع إلى حين

«إلى حين» (تا هنگامى) علاوه بر تعلقش به «متاع»، به «مستقر» نيز متعلق هست.

16 - مدت زمان استقرار و سكونت آدميان در زمين ، نامعلوم براى آنان

و لكم فى الأرض مستقرّ و متع إلى حين

نكره آمدن كلمه «حين» رساننده اين معناست كه: مدت زمان سكونت انسانها در زمين، براى آنان نامعلوم خواهد ماند و بدان آگاهى نخواهند يافت.

21 - « عن الصادق ( ع ) . . . ( فى قوله تعالى ) « و لكم فى الأرض مستقر و متاع إلى حين » قال إلى يوم القيامة . . . ;

ص: 874

از امام صادق(ع) درباره آيه «و لكم فى الأرض مستقر و متاع إلى حين» روايت شده كه فرمود: (استقرار در زمين و بهره مندى از آن) تا روز قيامت خواهد بود . ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 165 - 1،5

1 - استقرار انسانهاى هر عصر در زمين به جانشينى نسلهاى گذشته، در اختيار خدا و به دست اوست.

و هو الذى جعلكم خلئف الأرض

«خلائف» جمع خليفه (جانشين) است. اگر مخاطبان آيه انسانهاى موجود در هر عصر باشند، مراد از جانشينى، جانشينى مردم هر عصر از مردم عصر پيشين خواهد بود. و اگر مخاطبان همه انسانها باشند، مقصود از جانشينى انسانها، جانشينى آنان از انسانهاى منقرض شده اى است كه پيش از بنى آدم بوده اند. اين احتمال نيز گفته شده كه منظور جانشينى انسان از خداست.

5 - آزمون انسانها از جانب خدا هدف از مستقر ساختن آنان در زمين و برترى دادن برخى از ايشان بر برخى ديگر

هو الذى جعلكم خلئف الأرض و رفع بعضكم فوق بعض درجت ليبلوكم

به نظر مى رسد «ليبلوكم علاوه بر اين كه متعلق به «رفع» است، متعلق به «جعلكم» نيز باشد.

1347- اسرار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 6

6 - اسرار و توطئه هاى پنهانى انسان ها در قلمرو علم خداوند است .

يعلم ماتكتمون

1348- اصلاح عقيده انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 7

7- اصلاح عقايد و رفتار انسان ها و نيز تعيين حد و مرز اختيار و آزادى آنان ، رسالتى الهى برعهده پيامبران

أصلوتك تأمرك أن نترك . .. قال يقوم أرءيتم إن كنت على بيّنة من ربى

1349- اصلاح عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 7

ص: 875

7- اصلاح عقايد و رفتار انسان ها و نيز تعيين حد و مرز اختيار و آزادى آنان ، رسالتى الهى برعهده پيامبران

أصلوتك تأمرك أن نترك . .. قال يقوم أرءيتم إن كنت على بيّنة من ربى

1350- اضطراب اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 14 - 4

4 - حاضران صحنه قيامت ، ناآرام و نگران اند .

فإذا هم بالساهرة

«ساهرة»; يعنى، زمين صاف و پهناورى كه پيمايندگان آن، در شب بيدار مى مانند (تاج العروس). بيدارى در صحنه قيامت، كنايه از خوف و اضطرابى است كه آرامش را از حاضران سلب مى كند.

1351- اطاعت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 6 - 4

4 - تشويق انسان ها از سوى خداوند ، به سجده و فرمانبرى از قوانين الهى ، همچون ديگر موجودات طبيعت

و النجم و الشجر يسجدان

ذكر سجده و فرمانبرى ستارگان و گياهان براى خداوند، مى تواند به منظور تشويق و برانگيختن بشر به پيروى از قوانين الهى و خضوع در برابر آن، ادا شده باشد.

1352- اغواپذيرى اكثريت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 7

7 - بيشتر آدميان، گرفتار دامها و تزويرهاى ابليس و ناسپاس در برابر خداوند هستند.

و لاتجد أكثرهم شكرين

1353- اغواى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 20 - 2

ص: 876

2 - تصميم ابليس بر اغواى مردم ، براساس علم و آگاهى نبود و صرفاً مبتنى بر گمان و حدس بود .

و لقد صدّق عليهم إبليس ظنّه

تعبير «راست يافت ابليس گمانش را. ..» نشانگر اين است كه در بدو امر، چنين تصديقى براى او وجود نداشت و صرفاً حدس و گمان بوده است.

1354- اقرار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 5

5 - انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج فراگير ، به ناتوانى خود و قدرت و يارى خداوند اذعان مى كنند .

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 5

5 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، به ناتوانى خود و قدرت يارى رسانى خداوند پى برده و اعتراف مى كنند .

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

1355- اقسام اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 7 - 1،2

1 - مردم در آخرت سه دسته اند : اصحاب الميمنه ( نيك بختان ) اصحاب المشئمه ( نگون بختان ) و سابقون ( پيشتازان )

و كنتم أزوجًا ثلثة

بيان «أزواجاً ثلاثة» محذوف و تقدير آن چنين است: «و كنتم أزواجاً ثلاثة: اصحاب الميمنة و اصحاب المشئمة و السابقون». در آيات بعد به تفصيل وضعيت اين سه دسته تبيين شده است.

2 - حضور انسان ها در قيامت در سه دسته مختلف و دست يافتن آنها به سعادت و يا گرفتار شدن در شقاوت و بدبختى ، فرجامى قطعى و غير قابل ترديد

و كنتم أزوجًا ثلثة

تعبير «كنتم» به صيغه ماضى، بيانگر آن است كه حضور در رستاخيز، چنان حتمى و غيرقابل ترديد است كه گويا در گذشته محقق شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 40 - 1

ص: 877

1 - حاضران در قيامت ، به دو دسته متمايزِ طغيان گران و خداترسان دور از هوا و هوس ، تقسيم خواهند شد .

فأمّا من طغى . .. و أمّا من خاف مقام ربّه

در تركيب آيات حاضر، گفته شده است كه جمله «فإذا جاءت الطامّة الكبرى» حاوى ادات شرط و فعل شرط است و تقسيم حاضران به دو دسته - كه از جملات «فأمّا من طغى. .. و أمّا من خاف...» استفاده مى شود - جزاى آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 7 - 1

1 - انسان ها در قيامت ، به دسته هاى مختلف تقسيم خواهند شد .

و إذا النفوس زوّجت

سياق آيات، دلالت دارد كه آنچه پيش از اين آيه آمده بود، «اشراط الساعة» و حوادثى بود كه در آستانه قيامت رخ مى نمود. از اين آيه به بعد حوادثى آمده است كه در قيامت رخ خواهد داد. «زوج» در اصل به معناى صنف و نوع از هر چيز است. (لسان العرب)

1356- اقسام انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 7 - 1

1 - تقسيم انسان ها به ثابت قدمان بر هدايت و مغضوبين درگاه خدا و گمراهان ، از طبقه بندى هاى مردم در قرآن

صرط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لاالضآلّين

مراد از «نعمت» در «انعمت عليهم» به قرينه فرازهاى قبل و بعد، نعمت هدايت است، نه نعمتهاى مادى. علاوه بر اينكه همه موجودات، حتى كافران، از اين نعمتها برخوردار هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 32 - 4

4 - انسان ها در ارتباط با دين الهى و كتاب آسمانى ، به سه دسته ستمكار ، ميانه رو و پيشتاز تقسيم مى شوند .

فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرت

برداشت ياد شده، براين احتمال است كه ضمير «منهم» به «عبادنا» (عموم بندگان) بازگردد; به ويژه اگر مقصود از «الكتاب» مطلق كتاب هاى آسمانى باشد، اين احتمال تقويت خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 8 - 3

3 - « عن أبى جعفر ( ع ) قال : إنّ اللّه خلق الخلق على ثلاث طبقات و أنزلهم ثلاث منازل و بيّن ذلك فى كتابه حيث قال : « و أصحاب الميمنة ما أصحاب الميمنة . . . » . . . و أمّا ما ذكرت من أصحاب الميمنة فهم المؤمنون حقّاً . . . ;

از امام باقر(ع) روايت شده كه خداوند مردم راسه گونه آفريده و آنان را در سه رتبه قرار داده است. و اين مطلب را در كتاب خود

ص: 878

بيان كرده است; آن جا كه مى فايد: «فأصحاب الميمنة ما أصحاب الميمنة...» و اما اصحاب الميمنه [كه در قرآن] ياد شده آنان مؤمنان حقيقى [و راستين] هستند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 9 - 3

3 - « عن أبى جعفر ( ع ) : . . .أمّا ما ذكرت أصحاب المشئمة فمنهم أهل الكتاب ;

از امام باقر(ع) روايت شده: . ..اصحاب المشئمه كه [در قرآن] ياد شده برخى از آنان اهل كتاب هستند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 16 - 4

4 - وجود انسان هايى حق ناپذير در جامعه ، به رغم شناخت نشانه هاى درستى آن

إنّه كان لأيتنا عنيدًا

«عنيد» و «عنود» به كسى گفته مى شود كه حق را شناخته است; ولى عمداً و آگاهانه با آن مخالفت مىورزد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 39 - 1

1 - تقسيم شدن انسان ها به هنگام شكل گيرى در رحم به دو صنف مرد و زن ، از نشانه هاى قدرت خداوند است .

فجعل منه الزوجين الذكر و الأُنثى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 2

2 - انسان ها در برابر هدايت الهى دو دسته اند : سپاس گزار و هدايت يافته و يا ناسپاس و هدايت ناپذير .

إمّا شاكرًا و إمّا كفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 21 - 2

2 - بزرگ ترين معجزات نيز ، در هدايت برخى از افراد ، كارساز نيست .

فأريه الأية الكبرى . فكذّب

- بزرگ ترين معجزات نيز، در هدايت برخى از افراد، كارساز نيست.

1357- اقليت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 10 - 11

ص: 879

11 - تنها اندكى از مردمان شكرگزار نعمتهاى خداوند هستند.

قليلا ما تشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 9،10

9 - تنها گروهى از انسانها سپاسگزار خداوند بوده و از تزوير و فريب ابليس رهايى مى يابند.

و لاتجد أكثرهم شكرين

10 - ابليس آگاه به نفوذ ناپذيرى برخى از آدميان در برابر اغواگريهاى وى

ثم لأتينهم من بين أيديهم . .. و لاتجد أكثرهم شكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 62 - 7،12

7- سوگند ابليس براى به دست گرفتن زمام امور و منحرف ساختن فرزندان آدم ( ع ) - جزاندكى از آنان - در صورت مهلت خداوند به وى تا روز قيامت

لئن أخّرتن إلى يوم القيمة لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

12- ابليس ، على رغم سوگند و تصميم قطعى بر گمراه كردن ذريه آدم ( ع ) ، بر ناتوانى خويش از تسلط بر گروه اندكى از آنان اعتراف كرد .

لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 13 - 11،13

11 - بسيارى از مردم ، كم شكرگزارى مى كنند .

و قليل من عبادى الشكور

«شكور» صيغه مبالغه است و دلالت بر كثرت مى كند. بنابراين، معناى عبارت «و قليل من...» چنين مى شود: كم هستند از بندگان من كه زياد سپاس گزارى كنند.

13 - انسان هاى داراى عمل صالح زياد ، اندك هستند .

اعملوا ءال داود شكرًا و قليل من عبادى الشكور

بنابراين كه «شكر» مفعولٌ له «اعملوا» باشد، «قليل من عبادى الشكور» اشعار به اين نكته دارد: كسانى كه به منظور اداى شكر عمل صالح انجام دهند، كم هستند.

1358- اكثريت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 20 - 8

ص: 880

8 - بيشتر مردم ، از ابليس پيروى مى كنند .

فاتّبعوه إلاّ فريقًا من المؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 17 - 5

5 - بخش عظيمى از انسان ها - با وجود دلايل فراوان بر ربوبيت خداوند - همچنان بر انكار آن اصرار مىورزند .

قتل الإنسن ما أكفره

نفرين «قتل الإنسان» عموم انسان ها و افراد را مى گيرد زيرا حرف «ال» در آن يا براى استغراق است و يا بر ماهيت دلالت دارد و جنس انسان مورد نفرين قرار گرفته است. از آنجا كه در اين موارد عموم حقيقى مراد نيست، چنين تعبيرى بيانگر كثرت چشمگير افراد مورد نظر خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 5 - 1

1 - بيشتر انسان ها ، با وجود برخوردارى از بهترين نوع خلقت ، به پست ترين حالت ها سقوط كرده ، از هر فرومايه اى حقيرتر مى شوند .

ثمّ رددنه أسفل سفلين

افراد باقى مانده در «مستثنى منه»، همواره بيشتر از افراد «مستثنى» است; و گرنه تخصيص اكثر خواهد بود كه ناروا است. به اين جهت و نيز با نظر به مؤخر ساختن ياد مؤمنان و نيز اسناد «أسفل سافلين» به ضمير «رددناه» - كه به جنس انسان برمى گردد - مى توان گفت: افرادى كه از مقام «بهترين خلقت» سقوط مى كنند، در اكثريت اند.

1359- امتحان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 165 - 5

5 - آزمون انسانها از جانب خدا هدف از مستقر ساختن آنان در زمين و برترى دادن برخى از ايشان بر برخى ديگر

هو الذى جعلكم خلئف الأرض و رفع بعضكم فوق بعض درجت ليبلوكم

به نظر مى رسد «ليبلوكم علاوه بر اين كه متعلق به «رفع» است، متعلق به «جعلكم» نيز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 17 - 10

10 - هدف از آزمون انسان ها از سوى خداوند ، پى بردن به حقيقت و چگونگى رفتار آنان نيست .

ليبلى المؤمنين . .. إن اللّه سميع عليم

بيان شنوايى و دانايى مطلق خداوند پس از مطرح ساختن آزمون انسانها مى تواند بدين منظور باشد كه هدف از آزمون انسانها آگاه شدن به وضعيت آنان نيست.

ص: 881

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 6 - 19

19- نعمت رهايى از نظام هاى ظالمانه اجتماعى ، از وسيله هاى آزمايش الهى

اذكروا نعمة الله عليكم إذ أنجكم من ءال فرعون . .. و فى ذلكم بلاء من ربكّم عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 12،13،15،16

12- حقيقت نمايانده شده در رؤيا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، وسيله آزمايش مردم بود .

و ما جعلنا الرءيا التى أرينك إلاّ فتنة للناس

13- نمايانده شدن برخى حقايق به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در معراج ، وسيله آزمايش مردم بود . *

و ما جعلنا الرءيا التى أرينك إلاّ فتنة للناس

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «رؤيا» به معناى خواب نباشد; بلكه به معناى مشاهده در بيدارى باشد كما اينكه در لغت آمده رؤيا، گاهى در بيدارى است (لسان العرب). و نيز اشاره به اولين آيه سوره، يعنى معراج پيامبر(صلی الله علیه و آله) داشته باشد.

15- شجره ملعونه در قرآن ، وسيله آزمايش مردم

إلاّ فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القرءان

16- خداوند ، برخى از مردم ملعون و مطرود را وسيله آزمايش ديگر مردمان قرار مى دهد .

و ما جعلنا . .. الشجرة الملعونة فى القرءان

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مراد از «شجرة الملعونة فى القرآن» مردمانى هستند كه در قرآن، مورد لعن و نفرين خداوند قرار گرفته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 2،14

2- جلوه و زيبايى مظاهر طبيعت ، زمينه آزمايش آدميان است .

زينة لها لنبلوهم أيّهم أحسن عملاً

14- « عن على بن الحسين ( ع ) : . . .انّ اللّه عزّوجلّ . . .انّما خلق الدنيا و خلق أهلها ، ليبلوهم فيها أيّهم أحسن عملاً لآخرته ;

از امام سجاد(ع) روايت شده كه فرمود: . .. همانا، خداى، عزّوجلّ، ... دنيا و اهل آن را، تنها، براى اين آفريد تا آنان را در آن بيازمايد كه كدام شان براى آخرت اش بهتر عمل مى كند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 35 - 3،4

3- آدميان ، به وسيله شرّ و خير موجود در جهان آزموده مى شوند .

و نبلوكم بالشرّ و الخير فتنة

4- حكمت و فلسفه خلقت انسان ، امتحان و آزمايش او است .

كلّ نفس ذائقة الموت و نبلوكم بالشرّ و الخير فتنة

ص: 882

از ارتباط دو جمله «كلّ. ..» و «نبلوكم...» استفاده مى شود كه جمله اخير پاسخ سؤال مقدرى است كه: اگر مرگ سرنوشت همگان است، پس چرا انسان ها آفريده شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 30 - 6

6 - آزمايش آدميان ، سنت الهى است .

و إن كنّا لمبتلين

«إبتلاء» (مصدر «مبتلين») به معناى امتحان و آزمايش است. تكيه بر اسم فاعل - كه بيانگر ثبوت صفت در موصوف - و ذكر آن بعد از «كنّا» - كه مفيد استمرار است - بيانگر برداشت فوق مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 31 - 3

3- آزمايش انسان ها در صحنه عمل ، از سنت هاى الهى است .

و لنبلونّكم حتّى نعلم المجهدين منكم و الصبرين

فعل مضارع، افاده استمرار مى كند و تأكيد آن سنتى تخلف ناپذير را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 2 - 3،23

3 - آزمايش شدن همه انسان ها ، از سوى خداوند

ليبلوكم

23 - « عن الرّضا ( ع ) : . . .و أمّا قوله : « ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً » فإنّه عزّوجلّ خلق خلقه ليبلوهم بتكليف طاعته و عبادته ، لا على سبيل الإمتحان و التجربة لأنّه لم يزل عليماً بكلّ شىء . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده است: . .. اما سخن خداوند: (ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً) پس خداوند عزّوجلّ مخلوقاتش را آفريد تا آنان را بهوسيله تكليف نمودن به طاعت و عبادت خود، آزمايش كند; ولى اين آزمودن، براى تجربه اندوزى و آگاهى يافتن نبود; زيرا خداوند هميشه به تمام اشيا عالم بوده است... .»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 17 - 1

1 - رفاه بر آمده از ايمان و دين دارى ، عرصه آزمايش انسان ها از سوى خداوند

و ألّوِاستقموا على الطريقة لأسقينهم ماء غدقًا . لنفتنهم فيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 31 - 6

6 - آزمايش انسان ها ، فلسفه نقل برخى از حقايق در قرآن

و ما جعلنا عدّتهم إلاّ فتنة

ص: 883

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 5

5 - آزمون انسان ها ، سنت اجتناب ناپذير خداوند

إنّا خلقنا الإنسن . .. نبتليه

جمله «نبتليه» حال براى فاعل «خلقنا» است; يعنى، ما انسان را آفريديم، در حالى كه اراده امتحان او را داشتيم. بنابراين امتحان انسان از آغاز خلقتش، مورد نظر خداوند حكيم بوده و براى هميشه خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 1،2،3

1 - خداوند ، انسان ها را امتحان مى كند .

فأمّا الإنسن إذا ما ابتليه ربّه

حرف «ال» در «الإنسان» براى جنس و بيانگر اين است كه آيه شريفه درباره نوع انسان ها است. «إبتلاء» به معناى اختبار و امتحان است. (قاموس)

2 - امتحان بندگان ، جلوه ربوبيت خداوند و در راستاى تدبير امور آنان است .

ربّه

3 - خداوند ، با بهره مند ساختن آبرومندانه مردم از ماديات و رساندن آنها به نعمت و رفاه ، آنان را آزمايش مى كند .

ابتليه ربّه فأكرمه و نعّمه

«اكرام» اين است كه بدون تحقير به كسى نفعى رسانده شود و يا به كسى عطاى شرافتمندانه اى داده شود(مفردات راغب). فعل «أكرمه» به معناى «او را با عظمت و بى عيب شمرد» نيز آمده و فعل «نعّمه»; يعنى، او را رفاهمند ساخت (قاموس). حرف فاء در «فأكرمه»، براى تفصيل مجمل به كار رفته و نوع امتحان را بيان مى كند.

1360- امداد به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 1 - 7

7 - خداوند ، بر حفاظت انسان ها از خطر ها و آسيب ها توانا است .

قل أعوذ بربّ الناس

1361- امكان عصمت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 33 - 19

ص: 884

19 - امكان دارد كه برخى از انسان ها ، از عصمت ويژه خدادادى برخوردار شوند .

إنّما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس أهل البيت

1362- امنيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 126 - 11

11 - امنيت و رزق و روزى بندگان ، پرتوى از ربوبيت خداست .

رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله من الثمرت

1363- اميدوارى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 108 - 8

8 - رحمانيت خداوند ، اميد و ملجأ تمامى مردم در صحنه دهشت زا و مخوف قيامت

و خشعت الأصوات للرحمن

1364- اميدوارى به حسن فرجام انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 106 - 7

7- نگرش مثبت و اميدوارانه انديشه مذهبى ، نسبت به فرجام جامعه بشرى

و لقد كتبنا فى الزبور . .. أنّ الأرض يرثها عبادى الصلحون . إنّ فى هذا لبلغًا

1365- انتقام جويى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 167 - 5

5 - وجود حس انتقام جويى براى انسان ها در قيامت

فنتبرأ منهم كما تبرّءوا منا

ص: 885

1366- اندوه بر كفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 36 - 8

8- تأسف بر كفرورزى و هدايت ناپذيرى انسان هاى عنود و لجوج ، امرى نابه جا و بى مورد

لن يؤمن من قومك إلاّ من قد ءامن فلاتبتئس بما كانوا يفعلون

1367- اندوه بر هدايت ناپذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 36 - 8

8- تأسف بر كفرورزى و هدايت ناپذيرى انسان هاى عنود و لجوج ، امرى نابه جا و بى مورد

لن يؤمن من قومك إلاّ من قد ءامن فلاتبتئس بما كانوا يفعلون

1368- انذار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور تذكر و هشدار به انسان ها نسبت به خصلت هاى نفسانى نارواى آنان

قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربّى إذًا لأمسكتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 45 - 2

2- انذار و اخطار به مردمان در پرتو وحى ، وظيفه و رسالت اصلى پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

قل إنّما أُنذركم بالوحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 1 - 11

11 - انذار و اخطار به همه انسان ها در تمام گيتى ، از اهداف قرآن و پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

نزّل الفرقان على عبده ليكون للعلمين نذيرًا

ضمير در «ليكون» ممكن است به دو چيز بازگردد: 1- «فرقان» 2- «عبده» (پيامبر اسلام).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 7 - 5،6

ص: 886

5 - نزول فرشته اى براى همراهى با پيامبر (صلی الله علیه و آله) جهت انذار مردمان ، انتظار بى جاى كافران

و قالوا . .. لولا أُنزل إليه ملك فيكون معه نذيرًا

6 - نزول فرشته اى بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى همراهى با او در انذار مردمان ، شرط پذيرش رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و درستى آن از نظر كافران بود .

لولا أُنزل إليه ملك فيكون معه نذيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 3 - 8

8 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از جانب خداوند ، مأمور به انذار مردم بود .

هو الحقّ من ربّك لتنذر قومًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 34 - 1

1 - نقش پيامبران ، انذار و هشدار دادن به مردمان است .

و ما أرسلنا فى قرية من نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 14

14 - هشدار دادن به مردم از عذاب شديد الهى ، محور اساسى رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

إن هو إلاّ نذير لكم بين يدى عذاب شديد

قصر در «إن هو إلاّ نذير» از نوع قصر اضافى و در رابطه با مسأله اتهام جنون به پيامبر(صلی الله علیه و آله) است; يعنى، پيامبر(صلی الله علیه و آله) آن گونه نيست كه شما معرفى مى كنيد; بلكه او تنها يك انذارگر است و هدفى جز اين ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 6 - 1

1 - پيامبراسلام ، وظيفه دار انذار و اخطار به مردم برپايه تعاليم قرآن

تنزيل العزيز الرحيم . لتنذر قومًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 70 - 1،2

1 - انذار و اخطار به انسان ها ، فلسفه نزول قرآن

و قرءان مبين . لينذر

لام در فعل «لينذر» براى تعليل است و ضمير فاعلى آن فعل، يا به قرآن بازمى گردد; كه در اين صورت مصدر مؤول به فعلِ «انذر» متعلق مى شود. و يا به پيامبر(صلی الله علیه و آله) بازمى گردد; كه در اين صورت، به فعلِ «أرسل» متعلق خواهد بود. گفتنى است كه براشت ياد شده، مبتنى بر فرض اول است.

ص: 887

2 - انذار و اخطار به انسان ها ، از اهداف رسالت پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

و ما علّمنه الشعر و ما ينبغى له . .. لينذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 65 - 2

2 - انذار و اخطار به مردمان ، رسالت و تكليف پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

إنّما أنا منذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 70 - 3،6

3 - انذار و اخطار به مردمان ، رسالت و تكليف پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

إنّما أنا نذير

6 - وحى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، تنها در محدوده انذار به مردمان و به منظور اخطار به آنان بوده است .

إن يوحى إلىّ إلاّ أنّما أنا نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 71 - 17

17 - اخطار و انذار مردم درباره رستاخيز انسان ها ، از وظايف رسولان الهى

و ينذرونكم لقاء يومكم هذا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 18 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور انذار و اخطار مردم از لحظه فرا رسيدن مرگ و قريب الوقوع بودن آن براى همگان

و أنذرهم يوم الأزفة

برخى از مفسران «يوم الآزفة» را روز فرا رسيدن مرگ دانسته اند; زيرا آنچه نزديك به انسان و قريب الوقوع است، لحظه مرگ او است. هم چنين تعبير «إذ القلوب لدى الحناجر...» درباره لحظه مرگ انسان ها، مناسب تر از لحظه فرا رسيدن قيامت مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 3 - 10

10- انسان ها ، از گذشته اى دور برخوردار از انذار ها و هشدار هاى الهى

إنّا كنّا منذرين

تعبير «كنّا» (با ساختار ماضى بعيد) و «منذرين» (با كاربرد اسمى)، بر اين نكته دلالت دارد كه انسان ها از گذشته اى دور، مورد انذارهاى الهى بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 888

18 - ذاريات - 51 - 50 - 6،7

6 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، اخطار دهنده اى از جانب خداوند به آدميان

إنّى لكم منه نذير

مراد از «منه» اخطار از جانب خداوند است.

7 - مأموريت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، انذار خلق از عذاب الهى با بيانى روشن و بى ابهام

إنّى لكم منه نذير مبين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه مراد از «منه»، اين باشد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مردم را از عذاب الهى (من عذابه) بيم دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 51 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، انذارگر و بيم دهنده آدميان از عواقب شوم شرك

و لاتجعلوا مع اللّه . .. إنّى لكم منه نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 56 - 3

3 - هماهنگى كتاب هاى آسمانى ، در بيان انذار ها و هدايت خلق

أم لم ينبّأ بما فى صحف موسى . و إبرهيم ... هذا نذير من النذر الأُولى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 26 - 4

4 - انذار و اخطار به مردمان ، در قلمرو رسالت پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

و إنّما أنا نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 2 - 2

2 - انذار و اخطار به مردم ، رسالت اصلى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و نقطه آغازين دعوت آن حضرت

قم فأنذر

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين سوره، از سوره هايى است كه در مراحل اوليه رسالت پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 6 - 1

1 - ابلاغ وحى از سوى فرشتگان ، به منظور اتمام حجت بر خلق و انذار و اخطار به آنان است .

فالملقيت ذكرًا . عذرًا أو نذرًا

«عذر» و «نذر» مصدر و به معناى «اعذار و انذار» است و نصب اين دو، به جهت مفعول له بودن آنها براى «ملقيات» است و يا

ص: 889

به سبب بدل بودن آنها، براى «ذكراً» است. برداشت ياد شده، مبتنى بر تركيب نخست است.

1369- انذارهاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، فرستاده الهى براى گواهى بر خلق و بشارت و انذار آنان

إنّا أرسلنك شهدًا و مبشّرًا و نذيرًا

1370- انسان ها پس از مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 10

10- انسانها ، پس از مرگ براى حضور در صحنه قيامت ، زنده شده و برانگيخته خواهند شد .

و لئن قلت إنكم مبعوثون من بعد الموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 13 - 4

4 - تمام نشدن پرونده اعمال انسان ها پس از مرگ

ينبّؤا الإنسن يومئذ بما قدّم و أخّر

برداشت ياد شده، براساس احتمال دوم در آيه شريفه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 11 - 1،2

1 - انسان در ديدگاه منكران معاد ; پس از مرگ نابود شده و از او چيزى جز استخوان هاى پوسيده باقى نمى ماند .

أءذا كنّا عظمًا نخرة

«نَخير»; يعنى، صداى بينى و «نخرة» به استخوان كهنه و پوسيده اى گفته مى شود كه با اندك تماسى از هم بپاشد و چنانچه قدرى از آن باقى باشد - به گونه اى كه با وزش باد به صدا درآيد - به آن «ناخر» مى گويند. (لسان العرب)

2 - از هم پاشيده شدن اجزاى بدن انسان پس از مرگ ، مايه استبعاد معاد در ديدگاه منكران آن

أءذا كنّا عظمًا نخرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 8 - 3

ص: 890

3 - تمام انسان ها پس از مرگ ، دوباره زنده خواهند شد .

إنّه على رجعه لقادر

آيه شريفه صرفاً در مقام بيان توانمندى خداوند نيست; بلكه در صدد دفع پندار منكران معاد نيز مى باشد.

1371- انسان ها در آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 72 - 4

4- فرجام نيك و بد انسان ها در آخرت ، تابع عملكرد و بينش دنيوى آنان است .

و من كان فى هذه أعمى فهو فى الأخرة أعمى و أضلّ سبيلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 21 - 1

1 - مردم در عالَم آخرت ، دو گروه اند : گروهى مشمول عذاب اند و گروهى مشمول رحمت .

ثمّ اللّه ينشئ النشأة الأخرة إنّ اللّه على كلّ شىء قدير . يعذّب من يشاء و يرحم م

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 16 - 5،6

5 - انسان ها ، در عالم آخرت ، حيات مجدد پيدا مى كنند .

الذين كفروا و كذّبوا بأيتنا و لقاىِ الأخرة

مراد از «لقاء الآخرة» مى تواند تحقق لقاى انسان ها با خدا در عالم آخرت باشد كه در اين صورت، مستلزم حيات مجدد آنها است.

6 - حضور در عالم آخرت ، فرجامى همگانى است .

و لقاىِ الأخرة

اضافه مصدر «لقاء» به مفعول خود (الأخرة) نشان دهنده اين است كه فاعل آن حذف شده است. و عبارت اين طور بوده است «لقائهم الأخرة»

1372- انسان ها در بدو خلقت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 48 - 7

7- انسان ها ، مانند زمان تولد ، فاقد هرگونه مال و فرزند و عنوان و اعتبار ، در صحنه قيامت حضور خواهند يافت .

لقد جئتمونا كما خلقنكم أوّل مرّة

تشبيه حضور انسان ها در قيامت به زمان تولد آنان، ممكن است از جهت همراه نداشتن امكانات مادّى و خالى بودن از هرگونه

ص: 891

عنوان و اعتبار باشد.

1373- انسان ها در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 1

1 - جهنم ، فرجام بسيارى از انسان ها و جنيان

و لقد ذرأنا لجهنم كثيراً من الجن و الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 7،8،10

7- خداوند ، دوزخ را از جنيان و انسان ها پر خواهد كرد .

لأملأنّ جهنم من الجنة والناس أجمعين

8- پر كردن جهنم از انسان ها و جنيان ، حقيقتى كه خداوند از پيش بيان داشته بود .

تمت كلمة ربك لأملأنّ جهنم من الجنة والناس

«تمت»; يعنى، به طور كامل و بدون هيچ نقصى تحقق يافت. مفسران برآنند كه مقصود از «كلمة ربك» - كه با جمله «لأملأنّ ...» تفسير شده است - همان سخنى است كه خداوند در داستان آدم و ابليس فرمود: «فالحق والحق أقول. لأملأنّ جهنم منك و ممن تبعك منهم أجمعين»; حق اين است - و من جز حق نمى گويم - كه جهنم را از تو و از همه كسانى كه از تو پيروى مى كنند پر خواهم كرد. سوره ص، آيه 84 و 85».

10- دوزخى شدن جن و انس به سبب اختلاف در دين ، گواه راستى و درستى سخن خداوند ( جهنم را از جن و انس پر خواهم كرد ) است .

و لايزالون مختلفين . .. و تمت كلمة ربك لأملأنّ جهنم

سخن از تحقق يافتن فرموده خداوند (تمت كلمة ربك . ..) پس از بيان اختلافهاى مردم و پوشيده شدن حق بر آنان، گوياى اين نكته است كه: همان اختلافها - كه مخفى ماندن حق را در پى داشت - موجب دوزخى شدن انسانها و جنيان شده و حقانيت كلمه خدا (لأملأنّ ...) را به طور كامل محقق ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 13 - 6

6 - سوگند خداوند به انباشتن جهنم از مجرمان جنّى و انسى

و لكن حقّ القول منّى لأملأنّ جهنّم من الجِنّة و الناس

لام در «لأملأنّ» براى قسم است و حكايت ازآن دارد كه «القول» در فراز قبلى، سوگند است.

ص: 892

1374- انسان ها در سختى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 1،4،5

1 - نيايش خالصانه انسان با خدا ، به هنگام گرفتارى ها و مصيبت هاى سخت و جانكاه

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا

«ضرّ» به معناى مطلق آسيب است، ولى در اين جا با توجه به «ال» - كه به اصطلاح اهل ادب «ال» كماليه است - به معناى آسيب سخت و جانكاه مى باشد.

4 - آدميان ، به هنگام گرفتارى و رنج ، اهل دعا شده و در هر حالتى خدا را به فريادرسى مى خوانند .

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا لجنبه أو قاعداً أو قائماً

5 - انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج فراگير ، به ناتوانى خود و قدرت و يارى خداوند اذعان مى كنند .

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 68 - 9

9- انسان ها به هنگام گرفتار آمدن به گرداب حوادث مرگ آفرين ، هيچ كارساز و پشتيبانى جز خداوند براى نجات خويش نمى يابند .

ثمّ لاتجدوا لكم وكيلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 4،5

4 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، روى به خدا آورده و او را به فريادرسى مى خوانند .

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

5 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، به ناتوانى خود و قدرت يارى رسانى خداوند پى برده و اعتراف مى كنند .

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 49 - 5

5 - ضعف و ناتوانى آدمى در برخورد با مشكلات

و إن مسّه الشرّ فيئوس قنوط

از كاربرد واژه «مسّ» و آمدن صيغه مبالغه «يؤُس» و «قنوط» استفاده مى شود كه انسان با اندك گرفتارى، احساس ضعف و ناتوانى كرده و دچار يأس و نااميدى مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 51 - 5

5 - انسان به هنگام گرفتارى ، رو به سوى خدا مى آورد و اصرار و التماس مى كند .

ص: 893

و إذا مسّه الشرّ فذو دعاء عريض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 20 - 1،2

1 - انسان هنگام مبتلا شدن به شرّ و بدى ، بسيار بى صبر و ناشكيبا است .

إذا مسّه الشرّ جزوعًا

«جزع» ضد صبر است; يعنى، بى صبرى و ناشكيبايى (العين و قاموس المحيط).

2 - بى صبرى و ناشكيبايى در برابر بدى ها و شرور ، از ويژگى هاى انسان است .

إذا مسّه الشرّ جزوعًا

1375- انسان ها در عالم برزخ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 3

3 - وجود عالم برزخ ( عالم پس از دنيا و پيش از برپايى قيامت ) و زنده شدن و مردن انسان ها در آن عالم *

قالوا ربّنا أمتّنا اثنتين و أحييتنا اثنتين

در اين كه مقصود از دو مردن و دو زنده شدن چيست؟ ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد: مهم ترين آنها، دو نظريه است: 1- زنده شدن در عالم برزخ و قيامت و مردن در دنيا و عالم برزخ; 2- مرگ در آغاز تكوين انسان، پيش از دميده شدن روح در وجود وى و مردن در پايان عمر و زنده شدن با دميدن روح در انسان و زنده شدن در قيامت. اين حقيقت در سوره «بقره» چنين ياد شده است: «و كنتم أمواتاً فأحياكم ثمّ يميتكم ثمّ يحييكم ثمّ إليه ترجعون». برداشت ياد شده مبتنى بر ديدگاه نخست است.

1376- انسان ها در عالم ذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 47 - 19

19 - اعتراف پيشين تمامى آدميان به توحيد ; قبل از پيدايش در صحنه گيتى *

قالوا ءاذنّ-ك ما منّا من شهيد

از اين كه مشركان در قيامت مى گويند كه ما قبلاً به توحيد گواهى داده ايم - با آن كه در دنيا مشرك بوده اند - مى توان برداشت نمود كه آنان قبل از پيدايش در دنيا (عالم ذر) بدان گواهى داده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 8 - 9

9 - باور كردن موضوع ميثاق فطرت ( پيمانى كه خداوند از همه انسان ها در عالم ذر گرفته ، ) براى كافران امرى دشوار است .

ص: 894

و قد أخذ ميثقكم إن كنتم مؤمنين

1377- انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 48 - 1

1 - انسان در آينده با روزى عظيم ( قيامت ) مواجه خواهد شد .

واتقوا يوماً

مراد از كلمه «يوماً» روز قيامت است و نكره آمدنش حكايت از عظمت آن دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 148 - 9،10

9 - خداوند همه انسان ها را - هر كجا كه باشند - در صحنه قيامت حاضر خواهد ساخت .

أين ما تكونوا يأت بكم اللّه جميعاً

10 - حضور يكپارچه انسان ها در صحنه قيامت

أين ما تكونوا يأت بكم اللّه جميعاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 87 - 2،3

2 - قيامت ، پايان گردآورى انسان ها از سوى خداوند

ليجمعنّكم الى يوم القيمة

3 - قيامت ، روز گردآورى تمامى انسانها

ليجمعنّكم الى يوم القيمة

بر اساس اين احتمال كه «الى» به معنى «فى» باشد ; چنانچه برخى از مفسران اظهار داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 12 - 10

10 - خداوند، قطعاً و بدون ترديد، تمامى انسانها را در صحنه قيامت گرد خواهد آورد.

ليجمعنكم إلى يوم القيمة لا ريب فيه

مرجع ضمير «فيه» مى تواند مضمون جمله «ليجمعنكم» باشد، يعنى جمع كردن شما در قيامت بدون ترديد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 36 - 7

7 - خداوند مردگان را در قيامت برخواهد انگيخت.

ص: 895

و الموتى يبعثهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 51 - 3

3 - گرد آمدن آدميان در پيشگاه خداوند در قيامت، مقتضاى ربوبيت اوست.

أن يحشروا إلى ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 60 - 14

14 - خداوند در قيامت آدميان را به كردارهاى دنيويشان آگاه مى كند.

ثم إليه مرجعكم ثم ينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 5

5 - جنيان و انسانها در قيامت مورد بازخواست مشترك قرار خواهند گرفت.

يمعشر الجن . .. و قال أولياؤهم من الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 132 - 1

1 - هر يك از افراد جن و انس در روز قيامت از مرتبه و درجه ويژه خود برخوردارند.

و لكل درجت مما عملوا

تنوين «و لكل» عوض محذوف است و به قرينه آيه 128 و 130، محذوف «جن و انس» است، يعنى: «لكل من الجن و الإنس . ..» و چون آيات پيشين ترسيم قيامت بوده، ظاهر آن است كه درجات مطرح شده در آيه مربوط به آن روز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 10

10 - هيچ انسانى در روز قيامت نمى تواند مدعى غفلت از ربوبيت خدا در حيات دنيوى خويش باشد .

أشهدهم على أنفسهم . .. أن تقولوا يوم القيمة إنا كنا هذا غفلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 105 - 3

3- اختيار و انتخاب در روز قيامت ، از انسان ها سلب مى شود .

يوم يأت لاتكلم نفس إلاّ بإذنه

قرين بودن هر گونه سخن در قيامت با اذن خداوند، مى تواند به اين معنا باشد كه: صحنه قيامت مانند دنيا نيست كه انسانها با اراده خويش سخن بگويند و يا افعال ديگرى انجام دهند و احياناً كارى كنند كه مورد رضايت خدا نباشد; بلكه اختيار از آنها سلب

ص: 896

مى شود و نمى توانند هر چه را مى خواهند بگويند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 1

1- همه انسان ها به صورت دسته جمعى در قيامت در پيشگاه خداوند حضور خواهند يافت .

و برزوا لله جميعًا

«جميعاً» حال براى ضمير «برزوا» است و مرجع ضمير آن مى تواند همه انسانها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 48 - 1،2

1- روز قيامت ، تمامى انسان ها - گرچه خود نخواهند - به پيشگاه پروردگار عرضه خواهند شد .

و عرضوا على ربّك صفًّا

مجهول بودن «عُرِضوا» نشانگر آن است كه انسان ها ناگريز از حاضر شدن نزد خداوند هستند و از خود اختيار ندارد.

2- حضور انسان ها در قيامت ، با صفوفى منظم و سازماندهى شده خواهد بود .

و عرضوا على ربّك صفًّا

«صفّاً» حال براى نايب فاعل «عرضوا» است (مصفوفين) يعنى، عرضه انسان ها، به صورت صف است كه حكايت از نظم و طبقه بندى آدميان دارد. البته به قرينه آيات ديگر، اين صف بندى به شكل مجموعه اى مختلط نيست، بلكه هر گروه و پيروان هر طريقه، در گروهى مجزاى از ديگرى، در صحنه قيامت حضور مى يابند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 40 - 7

7- در قيامت ، رابطه انسان با مالكيت هاى اعتبارى او در دنيا ، به كلى بريده خواهد شد .

و أنذرهم يوم الحسرة . .. إنّا نحن نرث الأرض و من عليها و إلينا يرجعون

خداوند، هم زمين را ميراث خود دانسته و هم آدميان را; يعنى هم مالكان اعتبارى و هم ملك هاى اعتبارى; بنابراين در قيامت، اين دو تنها با مالك حقيقى خود مرتبط خواهند شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 108 - 5

5 - مردم حاضر در صحنه قيامت ، گفتار خود را با صدايى آهسته به زبان خواهند آورد .

يومئذ . .. خشعت الأصوات للرحمن

«خشوع صوت» به معناى پايين آمدن صدا است (تاج العروس).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 1

1 - نشانه هاى خضوع و تسليم در برابر خداوند ، بر چهره تمامى انسان ها ( در قيامت ) نقش خواهد بست .

ص: 897

. .. و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

«عناء» به معناى خاضع شدن و مطيع گشتن است (لسان العرب). «وجه» به معناى صورت است و از آن جهت كه آثار خضوع و ذلت، بيش از همه جا در چهره آشكار مى گردد، اين واژه استفاده شده است. «ال» در «الوجوه» نيز محتمل است معناى استغراق داشته باشد و يا آن كه عوض مضاف اليه بوده و مراد از آن «وجوه المجرمين» باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر اولين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 103 - 7

7- « عن النبى (صلی الله علیه و آله) فى معنى « الفزع الأكبر » : ان الناس يصاح بهم صيحة واحدة فلايبقى ميّت إلاّ نشر و لا حىّ إلاّ مات إلاّ ما شاء اللّه ثمّ يصاح بهم صيحة أخرى فينشر من مات و يصفون جميعاً و تنشقّ السماء و تهدّ الأرض و تخرّ الجبال و تزفر النيران و ترمى بمثل الجبال شرراً فلايبقى ذو روح إلاّ إنخلع قلبه و ذكر ذنبه و شغل بنفسه إلاّ ما شاء اللّه ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه در معناى «فزع أكبر» فرمود: به درستى كه يك صيحه بر مردم زده مى شود كه مرده اى نمى ماند، مگر اين كه زنده مى شود وزنده اى نمى ماند، مگر اين كه مى ميرد، جز آنچه را كه خدا بخواهد. سپس صيحه ديگرى بر آنان زده مى شود و آنان كه مرده اند زنده گشته و همگى به صف كشيده خواهند شد. و آسمان شكافته و زمين در هم كوبيده و كوه ها فرو ريخته و آتش شعله هايى چون كوه بركشد، پس هيچ صاحب روحى نماند، مگر اين كه [از هراس] دل او كنده شود و گناهان خود را يادآورد و هر كس به فكر خويش باشد، مگر آنچه را خدا بخواهد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 89 - 4

4 - قيامت ، عرصه حضور انسان ها در پيشگاه خدا

إلاّ من أتى اللّه بقلب سليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 102 - 6

6 - توجه انسان ها در قيامت ، به عدم امكان بازگشت به دنيا و تدارك گذشته ها

فلو أنّ لنا كرّة فنكون من المؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 43 - 12،13

12 - روز قيامت ، روز تفكيك شدن كامل انسان هاى مؤمن از انسان هاى كافر است .

يومئذ يصّدّعون

احتمال دارد مراد از تفكيك شدن و جدايى در روز قيامت، تفكيك صفوف اهل بهشت از صفوف كسانى كه اهل جهنم اند باشد. آيه بعد، مؤيد اين برداشت است

13 - قيامت ، روز جدايى و پراكندگى كامل انسان ها است .

يومئذ يصّدّعون

ص: 898

«يصّدّعون» از ريشه «صدع» به معناى «جدا شدن و پارگى در اجسام سخت» است. احتمال دارد كه مراد از «يصّدّعون» جدايى صف سعادت مندان و شقاوت مندان باشد و احتمال دارد پراكندگى و جدا شدن انسان ها از هم باشد. برداشت بالا، بنابر احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 12 - 6

6 - حضور انسان در صحنه قيامت ، حضورى جسمانى است .

و لو ترى . .. ناكسوا رءوسهم

از سر به زير انداختن - كه علامت شرمسارى است - استفاده مى شود كه انسان ها در قيامت، با بدن مادى حضور پيدا مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 7 - 6

6 - سخن گفتن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از بازآفرينى انسان ها در قيامت

رجل ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم لفى خلق جديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 1،2،4

1 - با فرارسيدن زمان برپايى قيامت بر اثر صيحه و فرياد مرگ بار ، انسان ها از هرگونه توصيه و اندك سفارشى ، ناتوان خواهند شد .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية

نكره آمدن «توصية» مى تواند براى تقليل باشد.

2 - با فرارسيدن زمان برپايى قيامت بر اثر صيحه و فرياد مرگ بار ، انسان ها از مراجعه به كسان خود ناتوان خواهند بود .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

4 - انسان ها به وقت شنيدن صيحه و فرياد سهمگين در آستانه برپايى قيامت ، از هرگونه تحرك و عملى ناتوان خواهند بود .

صيحة وحدة . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه ناتوانى انسان ها از توصيه و مراجعه به كسان خود، به عنوان مثال و مصداق آمده و مقصود اصلى بيان ناتوانى كامل بشر در برابر مشيت خداوند به برپايى قيامت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 69 - 3،9

3 - تابش نور عدل و قسط الهى بر اهل زمين در قيامت

و أشرقت الأرض بنور ربّها

بسيارى از مفسران گفته اند: مقصود از نور در اين آيه، به قرينه جمله هاى بعدى - كه درباره نامه اعمال و داورى به حق خداوند سخن گفته است - نور عدل و قسط الهى است; چنان كه در فرهنگ عرب، به پادشاهى كه عادل باشد گفته مى شود (أشرقت الأفاق بعدلك و أضائت الدنيا بقسطك).

ص: 899

9 - احضار شاهدانى چند در عرصه قيامت براى گواهى دادن بر اعمال بندگان ، هنگام عرضه نامه اعمالشان

و الشهداء

«شهدا» جمع «شاهد» (گواه) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 54 - 3

3 - حضور انسان ها در قيامت ، جلوه اى از ربوبيت الهى است .

ألا إنّهم فى مرية من لقاء ربّهم

اضافه «لقاء» به وصف ربوبيت - و نه ديگر اوصاف و اسماى الهى - معناى بالا را افاده مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 7 - 22

22 - تقسيم انسان ها در قيامت ، به دو گروه بهشتى و دوزخى

فريق فى الجنّة و فريق فى السعير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 38 - 5

5 - قيامت ، عرصه حضور انسان در پيشگاه الهى است .

حتّى إذا جاءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 21 - 1،2،3

1- حضور يكايك انسان ها در صحنه قيامت ، همراه با دو مأمور پيش برنده و گواه

و جاءت كلّ نفس معها سائق و شهيد

2- حركت انسان در صحنه قيامت ، با راهنمايى و فرمان ملائكه

معها سائق

بنابراين كه «سائق» فرشته اى از فرشتگان باشد - و نه اعمال آدمى - برداشت ياد شده استفاده مى شود.

3- هراس انسان در قيامت ، از حضور در دادگاه عدل الهى *

و جاءت كلّ نفس معها سائق

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه تعبير «سائق» و مأمور پيش برنده، از آن جهت ياد شده باشد كه بى رغبتى و هراس انسان را، از حضور اختيارى در محكمه عدل الهى بنماياند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 7 - 5

5 - نگرانى و سردرگمى آدميان ، در لحظه هاى آغازين رستاخيز و خروج از قبرها

ص: 900

يخرجون من الأجداث كأنّهم جراد منتشر

تشبيه به «جراد منتشر»، بيانگر سردرگمى و حركت هاى نامنظم و حيرت زده آدميان، پس از خروج از قبرها در روز رستاخيز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 3

3 - برانگيخته شدن انسان ها در قيامت ، امرى قطعى است .

قل بلى و ربّى لتبعثنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 5

5 - حشر و برانگيخته شدن انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت

و إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 18 - 1

1 - قيامت ، روز عرضه شدن و به نمايش در آمدن انسان ها در پيشگاه خداوند و در محكمه عدل او

يومئذ تعرضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 20 - 4

4 - تمامى انسان ها در قيامت ، با حساب رسى اعمال خويش روبه رو مى شوند .

إنّى ظننت أنّى ملق حسابيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 26 - 4

4 - تمامى انسان ها در قيامت ، با حساب رسى اعمال خويش روبه رو خواهند شد .

و لم أدر ما حسابيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 4 - 4

4 - برانگيخته شدن انسان ها در قيامت ، در قالب جسمى همانند جسم دنيايى آنان

قدرين على أن نسوّى بنانه

تصريح به درست كردن انگشتان، مى تواند اشاره به حقيقت ياد شده باشد.

ص: 901

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 12 - 1

1 - سرنوشت انسان در قيامت و تعيين جايگاه وى ( بهشت يا دوزخ ) ، تنها در اختيار خداوند است .

إلى ربّك يومئذ المستقرّ

كلمه «مستقرّ» مى تواند مصدر ميمى باشد; يعنى، «استقرار الإنسان يوم القيامة ينتهى إلى حكم ربّك و مشيئته» و نيز مى تواند به معناى مكان استقرار باشد; يعنى، تعيين قرارگاه انسان (بهشت يا جهنم) تنها به حكم و فرمان خدا بازمى گردد. گفتنى است تقديم «إلى ربّك» (خبر) بر «مستقر» (مبتدا) افاده حصر مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 14 - 1،2،3

1 - بصيرت و بينايى كامل انسان به خويشتن خويش در قيامت

إلى ربّك يومئذ المستقرّ . .. بل الإنسن على نفسه بصيرة

2 - هر انسانى در عرصه قيامت ، خود شاهد و گواه بر محكوميت خويش خواهد بود .

بل الإنسن على نفسه بصيرة

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين احتمال است كه «بصيرة» صفت براى موصوف محذوفى (مانند «حجّة») باشد. در اين صورت مفاد اين آيه مانند آيه 24 از سوره «نور» است (يوم تشهد عليهم ألسنتهم و أيديهم و أرجلهم بما كانوا يعملون).

3 - مجموعه رفتار ها و كردار هاى هر انسانى در قيامت ، براى او آن چنان روشن است كه نيازى به دليل و گواه ديگران نيست .

بل الإنسن على نفسه بصيرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 7 - 1

1 - انسان ها در قيامت ، به دسته هاى مختلف تقسيم خواهند شد .

و إذا النفوس زوّجت

سياق آيات، دلالت دارد كه آنچه پيش از اين آيه آمده بود، «اشراط الساعة» و حوادثى بود كه در آستانه قيامت رخ مى نمود. از اين آيه به بعد حوادثى آمده است كه در قيامت رخ خواهد داد. «زوج» در اصل به معناى صنف و نوع از هر چيز است. (لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 14 - 3

3 - حاضران صحنه قيامت ، داراى قدرت درك و شناخت

علمت نفس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 5 - 3

3 - حاضران صحنه قيامت ، داراى قدرت درك و شناخت

ص: 902

علمت نفس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 2

2 - مردم در صحنه قيامت ، به حال ايستاده در انتظار فرجام نهايى خويش اند .

يوم يقوم الناس لربّ العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 2

2 - صحنه گريزناپذير قيامت ، براى برخى جز فروتنى و تسليم ذلّت بار چاره اى باقى نمى گذارد .

حديث الغشية . وجوه يومئذ خشعة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 26 - 5

5 - وجود كارگزارانى چند ، براى حسابرسى اعمال مردم در قيامت

ثمّ إنّ علينا حسابهم

برداشت ياد شده، از ضمير «نا» استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 22 - 1،2،6

1 - تجلّى حضور خداوند ، در تمام صحنه هاى قيامت براى همه مردم

و جاء ربّك

خداوند، همواره و در همه جا، در دنيا و آخرت، حضور دارد. بنابراين معناى «جاء»، ظهور همين حقيقت براى حاضران در صحنه قيامت است; چه آن كه آنان حضور خداوند را در همه امور، مشاهده خواهند كرد.

2 - انسان ها در قيامت ، خود را به طور كامل ، مقهور ربوبيت و تدبير خداوند خواهند ديد .

و جاء ربّك

اضافه «ربّ» به ضمير خطاب - كه به مخاطب خاصى نظر ندارد - بيانگر آن است كه آنچه براى همگان مشهود خواهد شد، جلوه هاى ربوبيت خداوند در هر شخص است.

6 - رسيدگى به كار هاى انسان ها در قيامت ، داراى قسمت هاى گوناگون و تفكيك شده است .

صفًّا صفًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 3

3 - انسان ها در قيامت ، به گروه هايى گوناگون تقسيم خواهند شد .

يومئذ يصدر الناس أشتاتًا

ص: 903

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 8 - 2

2 - كار هاى ناروا ، هر چند به وزن مورچه ريز و يا ذرّات معلق در هوا باشد ، باقى مانده ، در قيامت بر انسان عرضه خواهد شد .

و من يعمل مثقال ذرّة شرًّا يره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 4 - 3

3 - تشبيه وضع انسان ها در قيامت ، به انبوه ملخ هاى پراكنده *

يوم يكون الناس كالفراش المبثوث

برداشت ياد شده، ناظر به اين احتمال است كه فَراش - چنان كه فرّاء گفته است - به معناى ملخ هايى باشد كه بر زمين گسترده شده، درهم مى لولند. گفتنى است كه اين معنا، تنها از فرّاء نقل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 6 - 1

1 - برخى از مردم در قيامت ، داراى كردارى سنگين و ارجمند در پيشگاه خداوند

فأمّا من ثقلت موزينه

به وزنه هايى كه با آن متاع را مى سنجند و نيز به ابزار سنجش هر چيز، «ميزان» گفته مى شود (برگرفته از لسان العرب). سنگينى وزنه ها در قيامت، بيانگر سنگينى اعمال است كه به تناسب ماهيت آنها، مراد ارج و بهاى فراوان آنها خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 8 - 1

1 - اعمال برخى از مردم در قيامت ، سبك وزن و بى ارزش است .

و أمّا من خفّت موزينه

«موازين» يا جمع «ميزان» و يا جمع «موزون» است. برداشت ياد شده، با هر دو مبنا سازگار است.

انسان ها در محضر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 1

1- همه انسان ها به صورت دسته جمعى در قيامت در پيشگاه خداوند حضور خواهند يافت .

و برزوا لله جميعًا

«جميعاً» حال براى ضمير «برزوا» است و مرجع ضمير آن مى تواند همه انسانها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 904

9 - ابراهيم - 14 - 48 - 7،9

7- حضور همه انسان ها در پيشگاه خداوند در روز قيامت

و برزوا لله الوحد القهّار

9- ظهور و بروز حقيقت انسان و نهان و آشكار وى به هنگام حضور در پيشگاه خداوند در روز رستاخيز

يوم تبدّل الأرض . .. و برزوا لله الوحد القهّار

يكى از معانى «بروز» كشف و ظهور حقيقتى است كه قبلاً پنهان و در خفا بوده است (مفردات راغب).

انسان ها و حوادث قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 1 - 1

1 - خداوند ، هشداردهنده به انسان ها و تشويق كننده آنان به شنيدن حوادث قيامت

هل أتيك حديث الغشية

استفهام در «هل أتاك»، براى ترغيب به شنيدن پاسخ است و خطاب در آن، گرچه ممكن است به طور مستقيم متوجه پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد; ولى به دليل سياق آيات، مراد عموم انسان ها است.

1378- انسان ها و دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 32 - 4

4 - انسان ها در ارتباط با دين الهى و كتاب آسمانى ، به سه دسته ستمكار ، ميانه رو و پيشتاز تقسيم مى شوند .

فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرت

برداشت ياد شده، براين احتمال است كه ضمير «منهم» به «عبادنا» (عموم بندگان) بازگردد; به ويژه اگر مقصود از «الكتاب» مطلق كتاب هاى آسمانى باشد، اين احتمال تقويت خواهد شد.

1379- انسان ها و نعمت علم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 1

1 - واكنش بيشتر انسان ها در برابر نعمت دانش و هنر نويسندگى ، واكنشى نامناسب و به دور از انتظار است .

كلاّ

حرف «كلاّ»، براى باز داشتن از رويه اى است كه يا در جملات پيش از آن، تشريح يا اشاره شده باشد و يا از سياق آيات به دست آيد و در آيه - به قرينه «ليطغى» - ناظر به حالتى است كه نوع انسان ها در برابر نعمت علم و قلم به خود مى گيرند. تعبير

ص: 905

«الإنسان - كه براى جنس به كار رفته - ناظر به غالب افراد آن است كه از آن به عموم عرفى تعبير مى شود.

1380- انسان ها و نعمت كتابت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 1

1 - واكنش بيشتر انسان ها در برابر نعمت دانش و هنر نويسندگى ، واكنشى نامناسب و به دور از انتظار است .

كلاّ

حرف «كلاّ»، براى باز داشتن از رويه اى است كه يا در جملات پيش از آن، تشريح يا اشاره شده باشد و يا از سياق آيات به دست آيد و در آيه - به قرينه «ليطغى» - ناظر به حالتى است كه نوع انسان ها در برابر نعمت علم و قلم به خود مى گيرند. تعبير «الإنسان - كه براى جنس به كار رفته - ناظر به غالب افراد آن است كه از آن به عموم عرفى تعبير مى شود.

1381- انسان ها هنگام آسايش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 54 - 5

5- انسان ها در برخورد با آسايش و رفع ناگوارى ها ، يكسان نيستند .

ثمّ إذا كشف الضرّ عنكم إذا فريق منكم بربّهم يشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 8 - 13

13 - انسان ها هنگام رهايى از مشكلات و دستيابى به آسودگى ، موقعيت گذشته خود را فراموش كرده و ناسپاس مى شوند .

و إذا مسّ الإنسن ضرّ . .. ثمّ إذا خوّله نعمة منه نسى ما كان يدعوا إليه من قبل

1382- انسان ها هنگام برپايى قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 48 - 12

12- « سأل حبر من اليهود ، رسول الله (صلی الله علیه و آله) فقال : أين الناس « يوم تبدّل الأرض غير الأرض ؟ » قال : هم فى الظلمة دون الجسر ;

دانشمند يهودى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) [درباره آيه] «يوم تبدل الأرض غير الأرض» سؤال كرد كه [در آن هنگام ]مردم كجا هستند حضرت فرمود: آنان در تاريكى نزديك پل هستند».

ص: 906

1383- انسان ها هنگام رفاه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 6

6 - انسان ها ، هنگام برخوردارى از نعمت و رفاه ، خود را نزد خداوند ، عزّت مند و با كرامت مى پندارند .

فأمّا الإنسن إذا . .. نعّمه فيقول ربّى أكرمن

اكرام در فعل هاى «أكرمه» و «أكرمن»، به يك معنا نيست; زيرا لحن آيه شريفه گوينده «ربّى أكرمن» را نكوهش كرده; با آن كه اكرام را در «أكرمه» پذيرفته است. بنابراين در «أكرمه» مراد «رساندن نفع بدون خوارى و ذلت» است - كه در «مفردات راغب» از معانى اكرام شمرده شده - و در «أكرمن» مقصود «با عظمت شمردن و بى عيب دانستن» است كه در «قاموس» آمده است.

1384- انسان ها هنگام رفع سختى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 54 - 5

5- انسان ها در برخورد با آسايش و رفع ناگوارى ها ، يكسان نيستند .

ثمّ إذا كشف الضرّ عنكم إذا فريق منكم بربّهم يشركون

1385- انسان ها هنگام نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 6

6 - انسان ها ، هنگام برخوردارى از نعمت و رفاه ، خود را نزد خداوند ، عزّت مند و با كرامت مى پندارند .

فأمّا الإنسن إذا . .. نعّمه فيقول ربّى أكرمن

اكرام در فعل هاى «أكرمه» و «أكرمن»، به يك معنا نيست; زيرا لحن آيه شريفه گوينده «ربّى أكرمن» را نكوهش كرده; با آن كه اكرام را در «أكرمه» پذيرفته است. بنابراين در «أكرمه» مراد «رساندن نفع بدون خوارى و ذلت» است - كه در «مفردات راغب» از معانى اكرام شمرده شده - و در «أكرمن» مقصود «با عظمت شمردن و بى عيب دانستن» است كه در «قاموس» آمده است.

ص: 907

1386- اهميت انذار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 18

18- حقيقتى كه در رؤيا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ارائه شد و نيز طرح شجره ملعونه در قرآن ، به منظور انذار و ترساندن مردم است .

و ما جعلنا الرءيا التى أرينك إلاّ فتنة . .. و الشجرة الملعونة فى القرءان و نخوّ

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مفعول بىواسطه اى براى «نخوّفهم» در تقدير باشد همانند «بذلك». بنابراين معنا چنين مى شود: ما به وسيله اينها، مردم را انذار مى كنيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 7 - 8

8 - انذار و اخطار به مردمان ، از اهداف مهم و محورى رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لولا أُنزل إليه ملك فيكون معه نذيرًا

اين كه كافران تنها مسأله انذار را به عنوان هدف و محور رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و فرشتگان يادآور شدند، مى تواند حاكى از حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 51 - 6

6 - انذار و اخطار به مردمان ، محور رسالت و بعثت پيامبران

و لو شئنا لبعثنا فى كلّ قرية نذيرًا

برداشت فوق، از توصيف پيامبران به انذارگر و اخطار كننده، به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 3 - 9

9- هشدار و انذار خلق ، از اهداف اصلى نزول قرآن

إنّا أنزلنه . .. إنّا كنّا منذرين

1387- اهميت بقاى نسل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 45 - 6،7

6 - بقاى نسل انسان و تداوم حيات زندگان در كره زمين ، فلسفه به تأخير افتادن كيفر گناه كاران و كافران تا قيامت

و لو يؤاخذ اللّه الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابّة و لكن يؤخّرهم إلى أج

7 - مصلحت بقاى نسل انسان ها و حيات در زمين ، مهم تر از مصلحت عقوبت دنيايى بندگان گنه كار و كافران

و لو يؤاخذ اللّه الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابّة و لكن يؤخّرهم إلى أج

ص: 908

1388- اهميت تربيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 8 - 6

6 - بعثت پيامبران ، مقتضاى ربوبيت خداوند و در راستاى تربيت و رشد و كمال انسان ها

و الرسول يدعوكم لتؤمنوا بربّكم

«ربّ»; يعنى، تربيت كننده و تربيتْ ايجاد حالتى در شىء پس از حالت قبل است، تا آن گاه كه به حد تمام و كمال برسد (مفردات راغب).

1389- اهميت تزكيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 2 - 6

6 - تلاوت آيات الهى ، تزكيه نفوس و تعليم كتاب و حكمت ، اصول و محور هاى برنامه رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در هدايت خلق

يتلوا عليهم ءايته و يزكّيهم و يعلّمهم الكتب و الحكمة

1390- اهميت تعليم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 151 - 7،8

7 - تلاوت آيات الهى بر مردم و پاكسازى آنان از آلودگى ها ( شرك و . . . ) از وظايف پيامبر (صلی الله علیه و آله) و از اهداف رسالت اوست .

يتلوا عليكم ءايتنا و يزكيكم

8 - تعليم حقايق و معارف قرآن و آموزش حكمت به مردم ، از وظايف پيامبر (صلی الله علیه و آله) و از هدف هاى رسالت اوست .

و يعلمكم الكتب و الحكمة

1391- اهميت تكامل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 38 - 3

3- نهى خداوند از ناپسندى ها ، در جهت تربيت ، رشد و كمال آدميان است .

كلّ ذلك كان سيّئه عند ربّك مكروهًا

ص: 909

خداوند، پس از نهى از چندين عمل ناپسند مى فرمايد: همه اينها در نزد پروردگارت ناپسند است. ذكر صفت «ربّ» به جاى اسم ذات و يا هر صفت ديگرى مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه آن در راستاى پرورش انسانهاست، چه اينكه «ربّ» به معناى پرورش آمده است.

1392- اهميت تنبه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 3 - 1

1- هدف از نزول قرآن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، هشدار و توجه دادن به مردم ونصيحت كردن آنان است .

ما أنزّلنا . .. إلاّ تذكرة لمن يخشى

استثنا در «إلاّ تذكرة» منقطع است و «تذكرة» مفعولٌ له مى باشد; يعنى، «لكن أنزلنا للتذكرة». «تذكرة» معنايى گسترده تر از «راهنمايى» و «نشانه دادن» دارد و هرچه را مايه توجه به چيزى گردد شامل مى شود (مفردات راغب و به معناى «وعظ» نيز مى آيد (مصباح و قاموس).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 70 - 2

2 - اهتمام ابراهيم ( ع ) براى به انديشه واداشتن مردم شرك پيشه عصر خويش درباره حقيقت معبود هاى شان

إذ قال . .. ما تعبدون

استفهام در «ماتعبدون» استفهام حقيقى نيست; زيرا ابراهيم(ع) مى ديد كه آنان بت مى پرستند. بنابراين پرسش ياد شده بدان منظور بوده است كه افكار آنان را برآشوبد و به انديشيدن درباره آنچه مى پرستند وادارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 51 - 5

5 - تنبه و بيدارى مردمان ، از هدف هاى تعاليم قرآن

و لقد وصّلنا لهم القول لعلّهم يتذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 151 - 1

1 - لزوم آگاهى بخشيدن به مردم درباره عقايد خرافى

ألا إنّهم من إفكهم ليقولون

از به كار رفتن «ألا» - كه براى تنبيه است - برداشت بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 4 - 8

ص: 910

8- بيدارگرى و بينش دهى ، وظيفه مبلغان الهى حتى پس از روى گردانى مردم *

و الذين كفروا عمّا أنذروا معرضون . قل أرءيتم ما تدعون من دون اللّه

ارتباط اين آيه با ذيل آيه قبل (و الذين كفروا. .. معرضون) ممكن است اين نكته را برساند كه اعراض كافران، تكليف مبلغان الهى را ساقط نمى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 55 - 2

2 - بيدارگرى و تذكر مردم به ارزش هاى الهى ، تكليفى هميشگى براى مبلغان دينى

و ذكّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 52 - 2

2 - بيدارى و آگاهى انسان ها ، در قلمرو رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و ما هو إلاّ ذكر للعلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 12 - 1

1 - خداوند ، آگاه ساختن انسان ها را با خوبى و بدى و رساندن خوبان و بدكاران را به فرجام شايسته آنان ، بر خود لازم شمرده است .

إنّ علينا للهدى

«هدى» مصدر و به معناى ارشاد و راهنمايى است (قاموس). مراد از هدايت ممكن است اعم از هدايت فطرى و تشريعى و نيز رساندن به مقصد باشد. جملات «سنيسّره لليسرى» و «سنيسّره للعسرى» (در آيات پيشين) مؤيد تعميم است.

1393- اهميت حقوق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 42 - 2

2 - حقوق تمامى انسان ها - حتى غيرمؤمنان - محترم است .

إنّما السبيل على الذين يظلمون الناس

از ذكر «الناس» به جاى «الذين آمنوا»، مى توان استفاده كرد كه تجاوز به انسان هاى غير مؤمن نيز مطرود و ناروا است.

ص: 911

1394- اهميت حل اختلاف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 11

11 - تنها خداوند داور نهايى در حل اختلاف هاى بندگان است .

أنت تحكم بين عبادك فى ما كانوا فيه يختلفون

تقديم مسنداليه (أنت)، بر خبر فعلى (تحكم) افاده حصر مى كند.

1395- اهميت خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 1

1 - آفرينش مجموعه عالم ( آسمان ها و زمين ) ، در مقايسه با آفرينش انسان ها بزرگ تر و آفريدن آن سخت تر و مهم تر است .

لخلق السموت و الأرض أكبر من خلق الناس

مقصود از «أكبر»، با عظمت تر، سخت تر و مهم تر بودن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 20 - 6

6 - انسان و آفرينش او ، مورد توجه و عنايت ويژه خداوند

و اللّه جعل لكم الأرض بساطًا . لتسلكوا منها سبلاً فجاجًا

خداوند، كره زمين را به گونه اى آفريده كه براى بشر قابل بهرهورى باشد و نيز آن را در جهت مصالح و منافع او آفريده است. از اين نكته مى توان به برداشت ياد شده دست يافت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 20 - 3

3 - هدايت انسان به راه راست و آسان ساختن سلوك آن ، مهم تر از آفرينش اندام او است .

ثمّ السبيل

حرف «ثمّ» براى تراخى است و چنانچه جمله «ثمّ السبيل يسّره»، تفسير جمله «قدّره» و بيان گوشه اى از تقديرات الهى درباره انسان باشد; مراد تراخى رتبى خواهد بود; يعنى، آنچه بعد از ثمّ ذكر شده است، والاتر و ارجمندتر است.

1396- اهميت رستگارى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 41 - 5

ص: 912

5 - نجات و رستگارى مردم ، هدف و محور تمامى تلاش هاى ارشادى ، سياسى و اجتماعى مؤمن آل فرعون

و قال رجل مؤمن من ءال فرعون يكتم إيمنه . .. و يقوم مالى أدعوكم إلى النجوة

1397- اهميت شناسايى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 7

7 - تشخيص و تمييز انسان ها بهوسيله يكديگر ، امرى مهم در قوام جامعه و مناسبات اجتماعى

و جعلنكم شعوبًا و قبائل لتعارفوا

از اين كه شناخت اعضاى جامعه بشرى نسبت به يكديگر، غايت و هدف پيدايش تكوينى «شعوب و قبائل» معرفى شده; دانسته مى شود كه تعارف و شناسايى انسان ها نسبت به يكديگر داراى نقشى مهم در قوام و پايدارى زندگى اجتماعى آنان است.

1398- اهميت عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 15 - 6

6 - سرمايه عمر و بهره از خانواده ، سرمايه كمال و سعادت آدمى است .

إنّ الخسرين الذين خسروا أنفسهم و أهليهم يوم القيمة

1399- اهميت مصالح انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 41 - 7،9

7 - تأكيد خداوند بر جهاد با مال و جان ( در عين بى نيازى او از جهاد و تلاش مردم ) ، به خاطر تأمين مصالح خود انسانهاست .

ما لكم إذا قيل لكم انفروا . .. إلا تنفروا يعذبكم ... انفروا خفافاً و ثقالا جهدوا

9 - احكام و قوانين الهى ، در جهت منافع و مصالح واقعى انسانهاست .

انفروا . .. و جهدوا ... ذلكم خير لكم إن كنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 22

22 - دعوت به توبه و رهنمود هاى خداوند به انسان ها ، در جهت مصالح و منافع خود آنان است .

فإن يتوبوا يك خيراً لهم

ص: 913

1400- اهميت موعظه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 90 - 15

15- امر و نهى خداوند ، در جهت موعظه آدميان است .

إن الله يأمر . .. و ينهى ... يعظكم

1401- اهميت نجات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 41 - 5

5 - نجات و رستگارى مردم ، هدف و محور تمامى تلاش هاى ارشادى ، سياسى و اجتماعى مؤمن آل فرعون

و قال رجل مؤمن من ءال فرعون يكتم إيمنه . .. و يقوم مالى أدعوكم إلى النجوة

1402- اهميت هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 20

20 - اهتمام اسلام به هدايت و رهنمون ساختن هر چه بيشتر انسان ها به حق

فإن يتوبوا يك خيراً لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 12 - 8

8- اهتمام خداوند به هدايت انسان ها در طول تاريخ و اتمام حجت بر آنان

و لقد أرسلنا من قبلك فى شيع الأولين . .. كذلك نسلكه فى قلوب المجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 15 - 7

7- غرض از خلقت كوه ها ، نهر ها و راه ها هدايت انسان ها است .

و ألقى فى الأرض روسى . .. و أنهرًا و سبلاً لعلّكم تهتدون

برداشت مذكور، بنابراين نكته است كه مراد از «تهتدون» هدايت معنوى باشد.

ص: 914

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 6 - 2

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر هدايت مردم و ايمان آنان به قرآن ، بسيار شايق و حريص بود .

فلعلّك بخع نفسك على ءاثرهم إن لم يؤمنوابهذا الحديث أسفًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 57 - 3

3 - ايمان و راهيابى مردم به خدا ، تنها اجر و مزد پيامبر (صلی الله علیه و آله) در انجام رسالت خويش

ما أسئلكم عليه من أجر إلاّ من شاء أن يتّخذ إلى ربّه سبيلاً

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه استثنا در «إلاّ من شاء. ..» متصل باشد و مضافى نيز محذوف و در تقدير باشد; يعنى، «إلاّ من شاء أن يتخذ إلى ربّه سبيلاً بالإيمان و الطاعة و...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 12 - 5

5 - رسالت و هدايت خلق ، بارى سنگين و همراه با نگرانى ها و نيازمند التجا به درگاه الهى

قال ربّ إنّى أخاف أن يكذّبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 38 - 9

9 - مؤمنان ، وظيفه دار هدايت مردم و نشان دادن راه درست زندگى به آنان

اتّبعون أهدكم سبيل الرشاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 40 - 2

2 - اهتمام و تلاش پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى هدايت تمامى انسان ها ، حتى حق گريزان

أفأنت تسمع الصمّ أو تهدى العمى

از لحن آيه شريفه - كه به صورت استفهام انكارى بيان شده است - استفاده مى شود كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مسير هدايت ديگران تلاش فراوانى داشتند تا بدان جا كه آن حضرت خواهان هدايت خدافراموشانِ همدم شيطان نيز بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 2

2- هدايت خلق در مسير بايسته زندگى و ارائه قوانين حق ، دو هدف مهم رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أرسل رسوله بالهدى و دين الحقّ

ص: 915

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 5

5 - تلاش و پيگيرى شديد پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، درصدد هدايت همگان به سوى حق

و ما أنت عليهم بجبّار

از اين كه خداوند، وظيفه پيامبر(صلی الله علیه و آله) را تنها تذكر و هشدار دانسته و به او يادآورى كرده كه وظيفه اش واداشتن ديگران به ايمان به جبر و تلاش بيش از حد نيست; مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 9 - 7

7 - هدايت انسان ها و بيرون آوردن آنان از ورطه گمراهى ، هدف الهى در بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و نازل كردن قرآن

هو الذى ينزّل على عبده . .. ليخرجكم من الظلمت إلى النور

واژه «ظلمات»، استعاره از گمراهى و واژه «نور» استعاره از هدايت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 14 - 7

7 - عيسى بن مريم ( ع ) ، از حواريون خواست او را در هدايت خلق به سوى خداوند يارى كنند .

كما قال عيسى ابن مريم للحواريّين من أنصارى إلى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 2 - 10

10 - هدف بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، هدايت مردم و بيرون آوردن آنان از گمراهى ها است .

يتلوا عليهم . .. و إن كانوا من قبل لفى ضلل مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 3 - 2

2 - تاريخ آينده بشريت ، شاهد برانگيخته شدن مردانى بزرگ براى هدايت خلق و زنده نگه داشتن اسلام و قرآن

يتلوا عليهم ءايته . .. و ءاخرين منهم لمّا يلحقوا بهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 7 - 4

4 - هدايت انسان ها به راه خداوند ، اساس دعوت دين و محور تلاش پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

إنّ ربّك هو أعلم بمن ضلّ عن سبيله و هو أعلم بالمهتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 20 - 3

ص: 916

3 - هدايت انسان به راه راست و آسان ساختن سلوك آن ، مهم تر از آفرينش اندام او است .

ثمّ السبيل

حرف «ثمّ» براى تراخى است و چنانچه جمله «ثمّ السبيل يسّره»، تفسير جمله «قدّره» و بيان گوشه اى از تقديرات الهى درباره انسان باشد; مراد تراخى رتبى خواهد بود; يعنى، آنچه بعد از ثمّ ذكر شده است، والاتر و ارجمندتر است.

1403- ايمان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 7 - 2

2 - خداوند ، از ايمان مردم بى نياز است و از آن بهره اى نخواهد برد .

إن تكفروا فإنّ اللّه غنىّ عنكم

1404- بازجويى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 21

21 - قيامت ، روز حضور انسان در برابر خدا و آگاه شدن او از تمامى كرده هايش و نيز روز محاكمه و تعيين سرنوشت

ثم تردون إلى علم الغيب و الشهدة فينبئكم بما كنتم تعملون

1405- باطن عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 9 - 6

6 - « عن مُعاذ بن جبل قال : سألت رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) ما هذه السرائر التى تبلى بها العباد فى الآخرة ؟ فقال سرائركم هى أعمالكم من الصلاة و الصيام و الزكاة و الوضوء و الغسل من الجنابة و كلّ مفروض لأنّ الأعمال كلّها سرائر خفية ;

از معاذ بن جبل روايت شده كه گفت: از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سؤال كردم: مراد از «سرائر» - كه بندگان در آخرت با آن امتحان مى شوند - چيست؟ حضرت فرمود: سرائر شما، همان اعمال شما از نماز، روزه، زكات، وضو، غسل جنابت و تمام فرايض است; زيرا تمام اعمال باطن هايى ناپيدايند».

1406- بداهت عبوديت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 917

10 - مريم - 19 - 36 - 6

6- لزوم عبوديت در برابر پروردگار ، وظيفه اى بى نياز از هرگونه استدلال

و إنّ اللّه ربّى و ربّكم فاعبدوه

در كلام عيسى(ع) اين موضوع كه «هركس ربّ باشد، سزاوار پرستش است»، اصلى پذيرفته شده تلقى شده است.

1407- بدترين انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 46 - 10

10 - خاندان فرعون ، از بدترين مردمان جهان

أدخلوا ءال فرعون أشدّ العذاب

مجازات خاندان فرعون به شديدترين مجازات ها، گوياى حقيقت ياد شده است.

1408- برترى بدن اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 41 - 4

4 - انسان ها در قيامت ، در جسم و جانى برتر از دنيا و مناسب حيات اخروى ، محشور خواهند شد . *

على أن نبدّل خيرًا منهم . و ما نحن بمسبوقين

1409- برگزيدگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 6 - 6

6- گزينش انسان هاى لايق از ناحيه خداوند ، پرتوى از ربوبيت اوست .

كذلك يجتبيك ربك

1410- بشارت به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 28 - 2

2 - خداوند ، تنها پناهگاه انسان و نويددهنده او در مشكلات و نااميدى ها است .

ص: 918

و هو الذى ينزّل الغيث من بعد ما قنطوا

آيه شريفه با طرح نزول باران در شرايط نااميدى، ضمن اشاره به رحمت گسترده الهى، ناظر به اين نكته است كه در بدترين شرايط هم نبايد نااميد شد و بايد به خدا پناه برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، فرستاده الهى براى گواهى بر خلق و بشارت و انذار آنان

إنّا أرسلنك شهدًا و مبشّرًا و نذيرًا

1411- بعث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 42 - 1

1 - رستاخيز و لحظه خروج آدميان از خاك ، هنگام شنود فرياد آسمانى بهوسيله همگان

يوم يسمعون الصيحة بالحقّ ذلك يوم الخروج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 44 - 1

1 - قيامت ، روز شكافتن زمين و خروج سريع آدميان از دل خاك

يوم تشقّق الأرض عنهم سراعًا

مطلب بالا، بر اين اساس است كه «سراعاً» اشاره به خروج سريع داشته است.

1412- بوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 94 - 5

5- هر يك از انسان ها داراى بويى مخصوص به خويش

إنى لأجد ريح يوسف

1413- بهترين انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 919

15 - فاطر - 35 - 32 - 7

7 - پيشتازان در انجام كار هاى خير ، از بهترين مردم و والاترين آنان در پيشگاه خداوند

و منهم سابق بالخيرت

از تقسيم بندى سه گانه مردم در تمسّك به قرآن و دين دارى (ضعيف، قوى و. ..) و آمدن گروه پيشتاز در انجام خيرات به عنوان آخرين و قوى ترين گروه، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 47 - 3

3 - پيامبران ، بهترين افراد از ميان انسان ها

و إنّهم عندنا لمن المصطفين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 7 - 1

1 - افراد مؤمن و داراى عمل صالح ، بهترين مردم و برترين موجودات اند .

إنّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت أُولئك هم خير البريّة

1414- بى پناهى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 101 - 5

5 - بى پناهى و تنهايى شديد انسان ها در عرصه قيامت ، على رغم حضور در جمع

فلاأنساب بينهم يومئذ و لايتساءلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 47 - 8

8 - قيامت ، صحنه بى پناهى و بى ياورى انسان ها است .

ما لكم من ملجإ يومئذ

1415- بى پناهى انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 4 - 1

1 - مردم در قيامت ، مانند پروانه هاى ريز و پراكنده در هوا ، هراسان و بى سامان به هر طرف روى خواهند آورد .

ص: 920

يوم يكون الناس كالفراش المبثوث

«فَراشَة» (مفرد «فَراش»); يعنى، آنچه بال زده و در حرارت چراغ سقوط كرده و خود را مى سوزاند (تاج العروس) «فرّاء» آنها را ملخ هايى مى داند كه روى زمين گسترده و در هم مى لولند (مجمع البيان). تشبيه مردم در قيامت به آن حشرات، نشانگر سردرگمى، ترس و اضطرابى است كه انسان ها را به هر سو خواهد كشاند.

1416- بى ياورى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 18 - 5

5 - بى ياورى انسان در قيامت ، حتى از سوى خويشاوندان خود

و إن تدع مثقلة إلى حملها لايحمل منه شىء و لو كان ذاقربى

1417- بينش اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 8،11

8 - حاضران صحنه قيامت ، خداوند را محشور كننده انسان ها و اختياردار قواى درك و فهم آنان مى دانند .

لم حشرتنى أعمى

11 - در ديدگاه حاضران صحنه قيامت بدن انسان در آن جا ، بايد با بدنى دنيايى او هماهنگ باشد .

لم حشرتنى أعمى و قد كنت بصيرًا

1418- بينش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 11

11 - انسان ها ، آسودگى و برخوردارى از نعمت ها را ، نتيجه دانش و تلاش خود مى دانند .

ثمّ إذا خوّلنه نعمة منّا قال إنّما أُوتيته على علم

1419- بيهوشى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 2 - 7

ص: 921

7- شدت و هراس ناشى از زلزله زمين در آستانه برپايى رستاخيز ، هوش از سر تمامى مردم روى زمين خواهد ربود و آنان را مانند مى زدگان مست ، بى خود خواهد ساخت .

إنّ زلزلة الساعة شىء عظيم. .. يوم ترونها... و ترى الناس سكرى

«سكارى» جمع «سكران» است. «سكران» نيز به كسى گفته مى شود كه در اثر خوردن شراب، عقلش را از دست بدهد (مست شود).

1420- پاداش اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 51 - 1

1- تغيير و تبديل نظام كنونى آسمان ها و زمين به نظام ديگر در آستانه برپايى قيامت ، به منظور كيفر و پاداش انسانهاست .

يوم تبدّل الأرض غير الأرض . .. و برزوا لله ... ليجزى الله كلّ نفس ما كسبت

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «ليجزى» متعلق به «برزوا» در آيه 48 باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 15 - 10،13

10 - دنيا ، محل تلاش و آخرت جاى كيفر و پاداش و مواجه شدن با نتيجه تلاش است .

إنّ الساعة ءاتية . .. لتجزى كلّ نفس بما تسعى

13 - حضور در صحنه قيامت و برخورد با سزاى اعمال دنيايى خود ، فرجام همه انسان ها است .

إنّ الساعة . .. لتجزى كلّ نفس بما تسعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 28 - 1

1 - هدفمند بودن آفرينش جهان ، مقتضى برپايى قيامت به منظور كيفر بندگان و يا پاداش به آنان

و ما خلقنا السماء . .. بطلاً... أم نجعل الذين ءامنوا و عملوا الصلحت

يادآورى برابر نبودن سرنوشت مؤمنان با مفسدان، پس از طرح مسأله بى هدف نبودن آفرينش جهان، مى رساند كه اگر مؤمنان و مفسدان يكسان باشند، لازم مى آيد كه جهان آفرينش بى هدف باشد و چون جهان آفرينش هدفمند است، پس بايد سرنوشت اين دو گروه يكسان نباشد. و از آن جايى كه در دنيا يكسان زندگى مى كنند، پس بايد جهان ديگرى (رستاخيز) باشد كه با آنان برخورد متفاوت و متناسب شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 32 - 4

4 - جن ، همانند انسان داراى مسؤوليت و كيفر و پاداش در آخرت

سنفرغ لكم أيّه الثقلان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

ص: 922

1421- پاداش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 38 - 18

18 - پاداش برتر و مازاد بر استحقاق بندگان ، پرتوى از مشيت خدا بر اعطاى روزى بى شمار او

ليجزيهم اللّه أحسن ما عملوا و يزيدهم من فضله و اللّه يرزق من يشاء بغير حساب

جمله «و اللّه يرزق من يشاء بغير حساب» در مقام تعليل براى جمله «ليجزيهم اللّه. ..» و «يزيدهم...» است; چون خداوند به هر كس كه بخواهد روزى بى حساب و فراون مى دهد. از اين رو به مردان الهى پاداش افزون بر استحقاقشان، عنايت مى فرمايد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 5 - 4

4 - رسيدگى نهايى به كار مردمان و تعيين كيفر و پاداش براى آنان ، از شؤون خداوند

و إلى اللّه ترجع الأُمور

در صورتى كه مراد از«الأمور» كارهاى مربوط به انسان ها باشد; آيه شريفه به فلسفه قيامت و حضور مردم در پيشگاه خداوند، جهت محاسبه اعمال و مشخص شدن فرجام نهايى شان اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 26 - 3

3 - حساب رسى و كيفر و پاداش بندگان ، مهم ترين خصوصيت معاد و فلسفه برپايى قيامت

و الذين يصدّقون بيوم الدين

مطلب ياد شده، از تعبير «يوم الدين» درباره قيامت، به دست مى آيد.

1422- پاسخ اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 52 - 3

3- پاسخ سريع و بى چون و چراى انسان ها ، به پرسش هاى خداوند در قيامت

يوم يدعوكم فتستجيبون بحمده

ص: 923

1423- پايان عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 49 - 1

1 - زندگى نسل انسان ها در دنيا ، با يك صيحه و فرياد سهمگين به پايان خواهد رسيد .

و يقولون متى هذا الوعد . .. ما ينظرون إلاّ صيحة وحدة تأخذهم

«صيحة» به معناى صداى بلند و سهمگين است و مقصود از آيه شريفه، با توجه به آيه قبل - كه در آن كافران از زمان برپايى قيامت سؤال مى كردند - بيانِ نشانه هاى برپايى قيامت و شرايطى است كه در آن، رستاخيز برپا مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 81 - 5

5 - پايان عمر آدمى در دنيا ، پايان حيات ابليس و سرآغاز مرگ او است .

من المنظرين . إلى يوم الوقت المعلوم

1424- پدر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 189 - 2

2 - شخص واحد ( آدم ( ع ) ) منشأ و مبدأ همه انسانهاست .

خلقكم من نفس وحدة

برداشت فوق و نظاير آن مبتنى بر اين نظر است كه مراد از نفس واحده و زوجش آدم(ع) و حوا(س) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 6 - 1

1 - خداوند ، انسان ها را از يك تن ( آدم ( ع ) ) آفريد .

خلقكم من نفس وحدة

مفسران بر اين ديدگاه اند كه مقصود از «نفس واحدة» آدم ابوالبشر است.

1425- پراكندگى انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 9 - 1

1 - در قيامت ، مردگان از قبر ها برانگيخته و پراكنده خواهند شد .

بعثر ما فى القبور

ص: 924

«بَعْثَرَ» (معلوم «بُعْثرَ»); يعنى، بيرون كشيد; اجزا را زير و رو كرد; متفرق ساخت; آشكار كرد و برانگيخت (صحاح اللغة). صاحب «مفردات» بعيد نمى داند كه فعل «بُعْثِرَ»، مركّب از فعل هاى «بُعِثَ» و «اُثيرَ» باشد; زيرا معناى هر دو را دارد. مصداق بارز «ما فى القبور» - به قرينه ضمير جمع عاقل در جمله «إنّ ربّهم ...» (در آيات بعد) - انسان ها هستند.

1426- پليدى اضلال انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 1 - 3

3- منحرف ساختن مردم از راه خدا ، بارزترين و زشت ترين حركت كفرآميز

الذين كفروا و صدّوا عن سبيل اللّه

پس از طرح مسأله كفر، در آيه موضوع «صدّ عن سبيل اللّه» مطرح شده است، تا به اثرى از آثار كفر اشاره شده باشد.

1427- پناهگاه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 50 - 2

2 - خداوند ، تنها ملجأ و پناهگاه واقعى آدميان

ففرّوا إلى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 6 - 1

1 - برخى از مردان بنى آدم ، به گروهى از مردان جنى پناه مى بردند .

و أنّه كان رجال من الإنس يعوذون برجال من الجنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 22 - 4

4 - هيچ پناهگاهى براى بشر در برابر عذاب خداوند ، جز خود خدا وجود ندارد .

و لن أجد من دونه ملتحدًا

1428- پيوند انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 925

4 - مائده - 5 - 32 - 17

17 - انسان ها ، اعضاى يك پيكره و به منزله يك مجموعه

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

از اينكه خداوند كشتن و زنده كردن يك فرد را به منزله كشتن و زنده كردن همه مى داند، پيوستگى فرد و جامعه، مانند اعضاى يك مجموعه، به دست مى آيد.

1429- تأثيرپذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 50 - 6

6 - آدمى تحت تأثير شرايط مختلف زندگى ، حالت هاى گوناگون پيدا مى كند .

و إن مسّه الشرّ فيئوس قنوط . و لئن أذقنه رحمة منّا من بعد ضرّاء مسّته ليقولنّ ه

1430- تأمين معاش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 20 - 5

5- زمين ، مركز تأمين امكانات و وسايل معيشت انسان

و الأرض مددنها . .. و جعلنا لكم فيها معيش و من لستم له برزقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 70 - 7

7- امتنان خدا بر آدميان به خاطر بهره مند كردن آنان از كرامت انسانى و نيز ذخيره هاى معيشتى دريا و خشكى

و لقد كرّمنا بنى ءادم و حملنهم . .. و رزقنهم من الطيّبت

1431- تأمين منافع انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 3 - 9

9- بيان هاى تمثيلى و توصيفى قرآن ، براى توده هاى بشر و در جهت منافع آنان

كذلك يضرب اللّه للناس أمثلهم

لام در «للناس» بيانگر منفعت است.

ص: 926

1432- تأمين نياز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 48 - 1،3

1 - خداوند ، تنها برآورنده نياز ها و عطاكننده ثروت و مكنت به آدميان

و أنّه هو أغنى

3 - نياز هاى مقطعى و دراز مدت بشر ، برآورده شده در نظام هستى از سوى خداوند *

و أنّه هو أغنى و أقنى

«أقنى»; يعنى، «أعطى القنية» و «قنية» به سرمايه هاى باقى و ذخاير پايدار گفته مى شود. بنابراين جمع ميان «أغنى» و «أقنى» بيانگر مطلب ياد شده است.

1433- تجاوز به حقوق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 60 - 20

20 - تجاوز به حقوق و مزاياى ديگران ، از جلوه هاى فسادگرى است .

كلوا و اشربوا . .. و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

1434- تجديد حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 16 - 5

5 - انسان ها ، در عالم آخرت ، حيات مجدد پيدا مى كنند .

الذين كفروا و كذّبوا بأيتنا و لقاىِ الأخرة

مراد از «لقاء الآخرة» مى تواند تحقق لقاى انسان ها با خدا در عالم آخرت باشد كه در اين صورت، مستلزم حيات مجدد آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 3 - 15

15 - احاطه علمى خداوند به ذرات پراكنده در زمين ، پشتوانه تحقق معاد و حيات مجدد انسان ها

يعلم ما يلج فى الأرض . .. و قال الذين كفروا لاتأتينا الساعة قل بلى و ربّى لتأتين

توجه دادن به اين حقيقت كه خداوند از اجزاى پراكنده اطلاع دارد، اشعار به امكان تحقّق معاد است.

ص: 927

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 8 - 4

4 - كافران ، بازآفرينى انسان ها را - پس از قطعه قطعه شدن - از سوى خداوند ، امرى ناشدنى مى دانستند .

هل ندلّكم على رجل ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم . ..أفترى على اللّه

كافران مدعى بودند كه امر بازآفرينى انسان ها در قيامت - كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) مطرح مى كند - افترا به خداوند است. احتمال دارد از اين جهت باشد كه آنان اين امر را حتى براى خدا ناشدنى مى دانستند. ازاين رو مى گفتند اسناد چنين امرى به خدا، دروغ بستن به او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 18 - 1

1 - تمامى انسان ها ، پس از مرگ و تبديل شدن به خاك و استخوان ، دوباره زنده شده و آفرينشى جديد خواهند يافت .

أءذا متنا و كنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون . .. قل نعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 3،4،5

3 - آفرينش جهان پهناور ( آسمان ها و زمين ) ، دليل توانايى خداوند بر آفرينش مجدد و رستاخيز انسان ها و جهان است .

لخلق السموت و الأرض أكبر من خلق الناس

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه در سلسله آياتى قرار دارد كه درباره اثبات معاد و رد ديدگاه مشركان است; چنان كه در دو آيه بعد از آن بحث به ميان آمده است.

4 - آفرينش مجدد انسان ها در قيامت ، براى خداوند آسان تر از آفرينش آغازين جهان و انسان است .

لخلق السموت و الأرض أكبر من خلق الناس

5 - بيشتر مردم ، به عظمت آفرينش جهان و قدرت بى پايان خداوند و امكان حيات مجدد انسان ها در قيامت پى نبرده اند .

لخلق السموت و الأرض أكبر . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

برداشت بالا مبتنى بر اين احتمال است كه متعلق «لايعلمون» مطلبى باشد كه در آغاز آيه آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 68 - 7

7 - آفرينش مجدد انسان ها براى خداوند ، بسيار سهل و آسان است .

إنّ الساعة لأتية لاريب فيها . .. هو الذى يحيى و يميت فإذا قضى أمرًا فإنّما يقول

برداشت ياد شده، از آن جا است كه آيه شريفه در رديف آياتى قرار گرفته كه درصدد اثبات معاد و حيات مجدد انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 41 - 5

5 - ربوبيت خداوند نسبت به مشرق و مغرب عالم ، دليل توانايى او بر احياى مجدد انسان ها است .

ص: 928

بربّ المشرق و المغرب إنّا لقدرون . على أن نبدّل خيرًا منهم و ما نحن بمسبوقين

1435- تجمع اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 99 - 8

8- گرد آوردن آدميان در صحنه قيامت ، كارى عظيم و شگفت انگيز است .

و نفخ فى الصور فجمعنهم جمعًا

«جمعاً» مفعولِ مطلق تأكيدى براى «جمعناهم» است و نكره آوردن آن، مفيد عظمت و اعجاب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 26 - 2،7

2 - ربوبيت خداوند ، مقتضى جمع انسان ها در قيامت و داورى نهايى بين جريان حق و باطل

قل يجمع بيننا ربّنا ثمّ يفتح بيننا بالحقّ

7 - خداوند ، سرانجام همگان را در روزى گردهم خواهد آورد .

قل يجمع بيننا ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 32 - 2

2 - احضار تمامى انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت ، به صورت دسته جمعى و يك جا خواهد بود .

و إن كلّ لمّا جميع لدينا محضرون

«جميع» فعيل به معناى مفعول (مجموع) و ضد متفرق است و مقصود از آن در آيه شريفه، اجتماع و انضمام تمامى افراد، از همه اقوام و جوامع بشرى در يك مكان (قيامت) است.

1436- تحولات انسان ها پس از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 69 - 15

15 - پيدايش تكامل در اندام و نيروى جسمى انسان ها ، پس از طوفان نوح *

من بعد قوم نوح و زادكم فى الخلق بصطة

ص: 929

1437- تحولات زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 53 - 6

6- زندگى دنيوى انسان ها ، آميزه اى از برخوردارى از نعمت و محروميت

و ما بكم من نعمة فمن الله ثمّ إذا مسّكم الضرّ

1438- تحير اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 4 - 4

4 - مردم در نخستين مراحل رستاخيز ، سردرگم و حيرت زده خواهند بود .

كالفراش المبثوث

«مبثوث»، به معناى منتشر و متفرق است. «بَثَّ الغُبارَ»; يعنى، غبار را برانگيخت (قاموس). پراكندگى و افشانده بودن، نشانگر آشفتگى و پريشان حالى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 6 - 5

5 - مرحله سنجش اعمال ، پس از تخريب كوه ها و گذشت دوران سرگردانى مردم در قيامت است .

يوم يكون الناس كالفراش . .. و تكون الجبال كالعهن المنفوش . فأمّا من ثقلت موزينه

حرف «فاء» در «فأمّا» بيانگر نكته ياد شده است.

1439- تداوم حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 25 - 7

7- حيات انسان ها با مرگ پايان نمى پذيرد و پس از آن نيز ادامه دارد .

و إنا لنحن نحى و نميت . .. و إن ربّك هو يحشرهم

از اينكه خداوند، در آيه 23 فرمود: «ما انسانها را مى ميرانيم» و در اين آيه مى فرمايد: «انسانها را گرد خواهيم آورد» حاكى از تداوم حيات انسان پس از مرگ است.

ص: 930

1440- تدبير امور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 3 - 4

4 - تربيت انسانها و تدبير امور آنان در تمامى مراحل حيات، از اهداف نزول قرآن است.

اتبعوا ما أنزل إليكم من ربكم

كلمه «ربكم» اشاره به اين دارد كه نزول قرآن براى تربيت و تدبير امور مردم است.

1441- تدبير انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 102 - 5

5 - غير خدا، فاقد هر گونه نقش در ربوبيت و تدبير انسانهاست.

و جعلوا لله شركاء الجن . .. سبحنه ... ذلكم الله ربكم

توصيف خداوند به يگانگى در ربوبيت، در پى سخن از شرك، در حقيقت رد پندار ربوبيت غير خداوند است.

1442- تدبير زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 37 - 2

2 - مديريت خداوند در تدبير معيشت انسان ها ، امرى روشن و قابل درك است .

أَوَلم يروا أنّ اللّه يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

1443- تذكر به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 58 - 5

5- تذكار بشر ، هدف نهايى و مورد انتظار وحى

فإنّما يسّرنه . .. لعلّهم يتذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 9 - 4

4 - هدف از نزول قرآن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، توجّه دادن به مردم و نصيحت كردن آنان است .

ص: 931

سنقرئك . .. فذكّر

1444- ترس اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 1

1 - ناتوانى ، هراس و وحشت همه گروه ها و مجموعه ها ، در روز قيامت

و ترى كلّ أمّة جاثية

«جُثُوّ» (مصدر «جاثية») به معناى به زانو نشستن است و در اين جا مى تواند كنايه از هراس، دلهره و تسليم باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 21 - 3

3- هراس انسان در قيامت ، از حضور در دادگاه عدل الهى *

و جاءت كلّ نفس معها سائق

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه تعبير «سائق» و مأمور پيش برنده، از آن جهت ياد شده باشد كه بى رغبتى و هراس انسان را، از حضور اختيارى در محكمه عدل الهى بنماياند.

1445- ترس از انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 37 - 13

13 - امكان ترس پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) از مردم به خاطر اجراى حكم الهى كه زمينه اجتماعى ندارد .

و تخفى فى نفسك ما اللّه مبديه و تخشى الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 13 - 3،6

3 - ترس از مردم و بيم نداشتن از خدا ، نشانه بارز نفاق است .

لأنتم أشدّ رهبة فى صدورهم من اللّه

6 - هراس از مردم و خدا نترسى منافقان ، معلول سطحى نگرى و سبك مغزى آنان است .

لأنتم أشدّ رهبة فى صدورهم من اللّه ذلك بأنّهم قوم لايفقهون

ص: 932

1446- ترس انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 28 - 16

16 - انسان ها ، طبيعتاً ، نگران از دست رفتن حقوق خويش از سوى همسانان خودند .

تخافونهم كخيفتكم أنفسكم

1447- ترس انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 4 - 1

1 - مردم در قيامت ، مانند پروانه هاى ريز و پراكنده در هوا ، هراسان و بى سامان به هر طرف روى خواهند آورد .

يوم يكون الناس كالفراش المبثوث

«فَراشَة» (مفرد «فَراش»); يعنى، آنچه بال زده و در حرارت چراغ سقوط كرده و خود را مى سوزاند (تاج العروس) «فرّاء» آنها را ملخ هايى مى داند كه روى زمين گسترده و در هم مى لولند (مجمع البيان). تشبيه مردم در قيامت به آن حشرات، نشانگر سردرگمى، ترس و اضطرابى است كه انسان ها را به هر سو خواهد كشاند.

1448- تزكيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 151 - 7،11

7 - تلاوت آيات الهى بر مردم و پاكسازى آنان از آلودگى ها ( شرك و . . . ) از وظايف پيامبر (صلی الله علیه و آله) و از اهداف رسالت اوست .

يتلوا عليكم ءايتنا و يزكيكم

11 - پيراستن مردم از آلودگى ها و تعليم قرآن ، احكام و معارف دين ، از وظايف اساسى مبلغان دين و از رؤوس برنامه هاى آنان است .

يتلوا عليكم ءايتنا و يزكيكم و يعلمكم الكتب و الحكمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 7 - 1،4

1 - مسلمانان براى تزكيه كسانى كه خود را از تعاليم الهى بى نياز مى پندارند ، هيچ تكليف و مسؤوليتى ندارند .

و ما عليك ألاّ يزّكّى

ما در «و ما عليك ألاّ يزّكّى» مى تواند نافيه باشد كه با تقدير مبتداى محذوف معناى آيه چنين مى شود: «نيست بر تو باكى در مورد اقدام نكردن او به تزكيه خويش» و نيز ممكن است استفهاميه و مفاد آن چنين باشد: «چيست بر تو در مورد اقدام نكردن او به تزكيه خويش»؟ در هر صورت مراد اين است كه بى توجّهى شخص كافر به تزكيه خويش، براى تو مسؤوليت آفرين نيست كه

ص: 933

هدايت او را بر پذيرش مؤمن مقدم مى دارى!.

4 - وظيفه تزكيه و پاكسازى ديگران از آلودگى هاى معنوى ، تكليفى سنگين و نيازمند برخوردارى از كمالاتى ويژه است .

و ما عليك ألاّ يزّكّى

نفى تكليف از مخاطب، در مورد تزكيه كافرانى كه در مجلس پيامبر(صلی الله علیه و آله) حضور داشتند، بيانگر آن است كه وى در مقامى نبود كه اين تكليف از او ساخته باشد و خداوند، از چنين افرادى انجام دادن آن را نخواسته است.

1449- تساوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 64 - 9

9 - همه انسان ها با يكديگر برابرند و هيچكس بر ديگرى ربوبيّت ندارد .

و لا يتّخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 195 - 16،18

16 - همه انسان ها ، چه زن و چه مرد ، داراى حقيقت و ماهيّتى واحد

من ذكر او انثى بعضكم من بعض

تذكّر اين نكته كه شما انسانها چه زن و چه مرد از يكديگر هستيد، بيان يكسانى و عدم برترى جنسى نسبت به جنس ديگر است.

18 - يكسانى زن و مرد در ماهيّت و حقيقت انسانى ، فلسفه تساوى آنان در برخوردارى از اجر و پاداش اعمال نيك

انّى لا اضيع عمل عامل منكم من ذكر او انثى بعضكم من بعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 18 - 14،15،17

14 - خداوند ، هيچ فرد ، گروه و طايفه اى را مقربتر و عزيزتر از ديگر مردمان نيافريده است .

بل انتم بشر ممن خلق

15 - همسانى و همگونى يهود و نصارا با ديگر انسان ها ، دليل نادرستى پندار آنان بر محبوبيت و تقرب در پيشگاه خداوند

نحن ابنؤا اللّه و احبؤه . .. بل انتم بشر ممن خلق

17 - تساوى يهود و نصارا با ديگر انسان ها در برخوردارى از آمرزش الهى و يا گرفتار شدن به عذاب

بل انتم بشر ممن خلق يغفر لمن يشاء و يعذب من يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 18

18 - انسان ها ، داراى منزلتى برابر در برخوردارى از حق حيات

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

ص: 934

جزاى يكسان براى كشتن هر فرد و پاداش مساوى براى احياى وى، حاكى از برابرى تمامى انسانها در حق حيات است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 15 - 12

12 - تساوى همه انسانها، حتى پيامبران الهى، در برابر قانون الهى و پيامدهاى اخروى آن

قل إنى أخاف إن عصيت ربى عذاب يوم عظيم

چون پيامبر(صلی الله علیه و آله) با تمام عظمتش مى فرمايد در صورت نافرمانى از عذاب مى ترسم، بنابراين استثنايى در كار رسيدگى به امور بندگان در قيامت وجود ندارد و اگر چنين تبعيضى بود، ديگر ترس پيامبران(ع) از عصيان معنى نداشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 3

3 - هيچ تفاوت ذاتى و بنيادى در بين تيره ها و نژادهاى مختلف بشر وجود ندارد.

هو الذى أنشأكم من نفس وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 71 - 5،7

5- برده داران ، هيچ گاه برده هاى خود را در امكانات فراوان اقتصادى و معيشتى خويش ، شريك نمى سازند و خود را با آنان مساوى و برابر نمى دانند .

فما الذين فضّلوا برادّى رزقهم على ما ملكت أيمنهم فهم فيه سواء

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه آيه در صدد بيان يك حكم اقتصادى درباره بردگان نباشد; بلكه براى بيان يك واقعيت خارجى و ارتباط آن با مسأله شرك باشد. بر اين اساس پيام آيه چنين مى شود: شما كه بردگان را با خود برابر نمى دانيد، پس چطور برخى از بندگان خدا را با خدا برابر مى دانيد و آنها را شريك او مى پنداريد؟

7- سنت الهى در تفاوت روزى انسان ها ، به معناى عدم لزوم رعايت مساوات و عدالت اجتماعى ، از سوى آنان نيست . *

و الله فضّل . .. فما الذين فضّلوا برادّى رزقهم على ما ملكت أيمنهم فهم فيه سواء

برداشت فوق بر اساس اين نكته است كه جمله " فما الذين فضلوا . .." در مقام توبيخ از كسانى باشد كه مساوات را ميان خود مراعات نمى كنند و با توجه به صدر آيه، مى توان چنين برداشت كرد: خداوند گرچه انسانها را در روزى متفاوت قرار داده است; ولى اين بدان معنا نيست كه مردم مساوات را ميان خود رعايت نكنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 8

8- تساوى انسان ها در اهداف تبليغى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فإن تولّوا فقل ءاذنتكم على سواء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 33 - 14،26

ص: 935

14 - بردگان ، هم سنگ با مالكانشان در بستن قرارداد بازخريد خويش

الذين يبتغون الكتب ممّا ملكت أيمنكم فكاتبوهم

برداشت ياد شده به خاطر صيغه مفاعله بودن «كاتبوا» است كه لازمه آن، مشاركت بردگان با مالكان خويش در عقد قرارداد بازخريدشان است.

26 - شخصيت و كرامت انسانى كنيزان ، به منزله شخصيت و كرامت دختران آزاد است .

و لاتكرهوا فتيتكم على البغاء . .. إن أردن تحصّنًا

«فتيات» (جمع «فتية») به معناى دختران جوان است (لسان العرب). برداشت ياد شده از تعبير «فتياتكم»(دختران جوانتان) به جاى «إمائكم»(كنيزانتان) - با آن كه مقصود از دختران جوان، همان كنيزان است - استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 61 - 5

5 - شخصيت افراد نابينايان ، لنگ ها و مريضان ، برابر شخصيت ديگر انسان ها است .

ليس على الأعمى حرج . .. أن تأكلوا من بيوتكم ... أو ما ملكتم مفاتحه أو صديقكم

از اين كه افراد ناقص العضو (مانند نابينايان و. ..) در استفاده از خوراكى هاى منازل خويشان خود همانند ديگر افراد جامعه شمرده شدند، حاكى از حقيقت ياد شده است. گفتنى است آنچه در برخى از تواريخ آمده كه برخى از مردم از هم غذا شدن با نابينايان، مريضان و... خوددارى مى كردند تأييد كننده همين برداشت است; زيرا اسلام خواسته است با چنين سنّتِ نادرستى مبارزه كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 7

7 - انسان ها ، در اصل خلقت ، همسان اند .

أن خلقكم من تراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 6 - 2

2 - همه انسان ها ، از نظر ريشه خلقت و نيز در حقيقت انسانى - بى هيچ امتياز و تبعيضى - مشترك و برابراند .

خلقكم من نفس وحدة

يادآورى خداوند به اين كه همه انسان ها از يك نفس آفريده شده اند، مى تواند به منظور بيان حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 13 - 5

5 - تساوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) با ديگر مردمان در برابر قانون الهى و در پيشگاه عدل خداوند در قيامت

إنّى أخاف إن عصيت ربّى عذاب يوم عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 15 - 4

ص: 936

4 - تساوى انسان ها ، در برابر قانون كيفر و پاداش الهى

من عمل صلحًا . .. و من أساء

از عموم و شمول واژه «من»، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 18 - 7

7 - در تكاليف دين ، تفاوتى ميان رهبران و امت نيست .

فاتّبعها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 22 - 7

7 - نبود هيچ گونه استثنا و تبعيض ، در نظام كيفرى و پاداش دهى خداوند به خلق

و لتجزى كلّ نفس بما كسبت و هم لايظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 2

2 - نژاد هاى مختلف بشر ، فاقد كمترين مزيّت بر يكديگر در اصل آفرينش

يأيّها الناس إنّا خلقنكم من ذكر و أنثى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 41 - 4

4 - همه انسان ها به هنگام رستاخيز ، در احاطه منادى حق به گونه اى همسان *

و استمع يوم يناد المناد من مكان قريب

تعبير «من مكان قريب» ممكن است بيانگر اين نكته باشد كه در قيامت، همه انسان ها در برابر مبدأ حاكميت و نداى حق، نسبتى همسان دارند و بعد مكانى وجود ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 47 - 3

3 - همه انسان ها ، حتى پيامبران ، در برابر قوانين الهى برابر و مساوى اند .

فما منكم من أحد عنه حجزين

مجازات شدن پيامبر(صلی الله علیه و آله) در برابر گناه و مخالفت با قوانين الهى، مى تواند گوياى حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 22 - 3

3 - همه انسان ها در برابر قوانين الهى برابراند و هيچ كس در جامعه اسلامى مصونيت قانونى ندارد .

ص: 937

قل إنّى لن يجيرنى من اللّه أحد

1450- تساوى حقوق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 65 - 5

5 - استخدام طبيعت و بهره گيرى از منافع آن ، حق مشروع و متساوى همه انسان ها

ألم تر أنّ اللّه سخّر لكم ما فى الأرض

رام قرار داده شدن آنچه در زمين است براى انسان، مستلزم اين حقيقت است كه همه انسان ها در بهره بردارى از زمين و آنچه در آن است، از حق برابرى برخوردار مى باشند و هيچ كس حق ندارد، ديگرى را از اين حق باز دارد.

1451- تشابه خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 46 - 6

6 - همگونى مرد و زن در اصل خلقت ( نطفه )

و أنّه خلق الزوجين الذكر و الأُنثى . من نطفة إذا تمنى

1452- تشبيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قارعه - 101 - 4 - 1،3

1 - مردم در قيامت ، مانند پروانه هاى ريز و پراكنده در هوا ، هراسان و بى سامان به هر طرف روى خواهند آورد .

يوم يكون الناس كالفراش المبثوث

«فَراشَة» (مفرد «فَراش»); يعنى، آنچه بال زده و در حرارت چراغ سقوط كرده و خود را مى سوزاند (تاج العروس) «فرّاء» آنها را ملخ هايى مى داند كه روى زمين گسترده و در هم مى لولند (مجمع البيان). تشبيه مردم در قيامت به آن حشرات، نشانگر سردرگمى، ترس و اضطرابى است كه انسان ها را به هر سو خواهد كشاند.

3 - تشبيه وضع انسان ها در قيامت ، به انبوه ملخ هاى پراكنده *

يوم يكون الناس كالفراش المبثوث

برداشت ياد شده، ناظر به اين احتمال است كه فَراش - چنان كه فرّاء گفته است - به معناى ملخ هايى باشد كه بر زمين گسترده شده، درهم مى لولند. گفتنى است كه اين معنا، تنها از فرّاء نقل شده است.

ص: 938

1453- تشبيه انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 2 - 12

12- بيم و هراس مردم در عرصه محشر ، به اندازه اى است كه آنان هچون مردم مى خورده و مست ، عقل و هوش خود را از كف خواهند داد .

و ترى الناس سكرى و ما هم بسكرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 7 - 4

4 - منظره رستاخيز آدميان ، همچون منظره ملخ هاى پراكنده بر پهنه زمين

يخرجون من الأجداث كأنّهم جراد منتشر

1454- تشويق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 6 - 4

4 - تشويق انسان ها از سوى خداوند ، به سجده و فرمانبرى از قوانين الهى ، همچون ديگر موجودات طبيعت

و النجم و الشجر يسجدان

ذكر سجده و فرمانبرى ستارگان و گياهان براى خداوند، مى تواند به منظور تشويق و برانگيختن بشر به پيروى از قوانين الهى و خضوع در برابر آن، ادا شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 19 - 1

1 - خداوند ، ترغيب كننده مردم به بررسى و دقّت در كيفيت استوار ماندن كوه ها در زمين

و إلى الجبال كيف نصبت

«نصب» به معناى برپاداشتن و راست نگه داشتن چيزى در حالت اعتدال است. (مقاييس اللغة)

1455- تصحيح عقيده انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 34 - 5

ص: 939

5 - برطرف ساختن افكار انحرافى مردم در باره خداوند ، مقدم بر بيان صفات ثبوتى او است .

كى نسبّحك كثيرًا . و نذكرك كثيرًا

در كلام موسى(ع)، تسبيح - كه ابطال عقايد ناروا است - بر ذكر خدا مقدم شده است، بنابراين رتبه تخليه، مقدم بر تحليه است.

1456- تضمين پاداش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 94 - 7

7- تنظيم نامه عمل براى هر يك از انسان ها از سوى خدا ، پشتوانه تضمين پاداش كامل آنان است .

فمن يعمل . .. إنّا له كتبون

جمله «إنّا له كاتبون» عطف بر جمله «فلاكفران لسعيه» و تأكيد كننده مضمون آن است و در حقيقت، بيانگر اين نكته است كه چون اعمال همه انسان ها را مى نويسيم، پس بدون كم و كاست، پاداش آنان را خواهيم داد.

1457- تعليم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 151 - 9،12

9 - آموزش علوم و حقايقى كه بشر از دستيابى به آنها ناتوان است ، از اهداف و برنامه هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى باشد .

و يعلمكم ما لم تكونوا تعلمون

12 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) علاوه بر معالم دينى و معارف الهى ، علوم ديگرى را نيز به مردم آموزش داد . *

و يعلمكم ما لم تكونوا تعلمون

ب) علومى غير از آنها كه جمله «يعلمكم ما لم تكونوا تعلمون» رساننده آن است.

1458- تعليم قرآن به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 2 - 1،2

1 - خداوند ، معلم انسان و تعليم دهنده قرآن

الرحمن . علّم القرءان

2 - نزول قرآن و تعليم آن به انسان ، تبلور رحمت گسترده خداوند به خلق

الرحمن . علّم القرءان

اسناد تعليم به اسم «رحمان»، بيانگر مطلب بالا است.

ص: 940

1459- تغذيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 11 - 4

4 - خرما ، داراى اهميتى ويژه براى تغذيه انسان در مقايسه با ساير ميوه ها

فيها فكهة و النخل ذات الأكمام

در صورتى كه واژه «فاكهة» شامل خرما نيز بشود، مورد توجه قرار گرفتن دو مرتبه نخل ها، مى توان مطلب بالا را به دست آورد.

1460- تفاخر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 2 - 1

1 - عموم مردم تا لحظه مرگ ، گرفتار رقابت با يكديگر و تفاخر به مال و مقام اند .

حتّى زرتم المقابر

1461- تفاوت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 104 - 6،7

6 - مردم در صحنه قيامت نيز ، داراى درك و فهم هاى متفاوت خواهند بود .

إذ يقول أمثلهم طريقة إن لبثتم

حضور كسانى كه صحيح تر مى انديشند و قضاوت واقعى ترى نسبت به ديگران، دارند; گواه تفاوتى است كه از اين نظر در بين انسان ها در قيامت وجود دارد.

7 - ملكات و تفاوت هاى انسان ها ، در قيامت نيز بروز و ظهور خواهند داشت .

إذ يقول أمثلهم طريقة

«أمثلهم طريقة» بيانگر خصلت شخصى است كه نظريه «يك روز» را مطرح ساخته است. حدوث اين خصلت براى وى در آخرت بعيد به نظر مى رسد. بنابراين بايد گفت اين ويژگى، بروز و ظهور ملكاتى است كه در دنيا براى او تحصيل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 1

1 - مردم ، در قالب گروه هايى متفاوت ، صحنه قيامت را به سوى سرنوشت مخصوص خويش ، ترك خواهند كرد .

ص: 941

يومئذ يصدر الناس أشتاتًا ليروا أعملهم

«يصدر»; يعنى، منصرف مى شود و بازمى گردد (مفردات و صحاح اللغة). «أشتاتاً» (جمع «شتّ») به معناى «تفرق يافتگان» است (صحاح اللغة). مفاد آيه شريفه ناظر به مرحله پس از حسابرسى است كه مردم از آن برمى گردند و به سوى بهشت و جهنم مى روند. فعل «يصدر» و نيز مشاهده اعمال (يا پاداش و كيفر آن)، با اين معنا سازگارتر است; گرچه اين احتمال نيز منتفى نيست كه مراد، رجوع انسان ها به حيات دوباره باشد; ولى فعل «يصدر» و نيز مشاهده اعمال (يا پاداش و كيفر آن)، با احتمال نخست، سازگارتر است.

1462- تفاوت استعداد انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 51 - 2

2- استعداد ها و ظرفيت هاى وجودى آدميان براى رشد و كمال ، متفاوت است .

و لقد ءاتينا إبرهيم رشده

از اين كه خداوند به ابراهيم(ع) رشدِ متناسب و مخصوص به او اعطا فرموده; به دست مى آيد كه هر انسانى داراى قابليت و استعداد مخصوص به خود و متفاوت با ديگران است.

1463- تفاوت اقتصادى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 6 - 25

25- تفاوت هاى بشر در برخوردارى از نعمت هاى الهى ، برخاسته از حكمت خداست .

يتم نعمته عليك و على ءال يعقوب . .. إن ربك عليم حكيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 26 - 2

2- خداوند ، به برخى از انسان ها روزى فراوان مى دهد و برخى ديگر را روزى اندك نصيب مى سازد .

الله يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

«بسط» به معناى توسعه دادن و «قدر» به معناى تنگ گرداندن است و تنگ شدن روزى ، كنايه از اندك و ناچيز بودن آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 71 - 2،4

2- انسان ها ، در بهره مندى از رزق و روزى الهى ، متفاوتند .

و الله فضّل بعضكم على بعض فى الرزق

ص: 942

4- تساوى كامل ميان انسان ها در بهرهورى از امكانات مادى و اقتصادى ، ممكن نيست .

و الله فضّل بعضكم على بعض

برداشت فوق به خاطر اين است كه خداوند تفاوت انسانها را به صورت يك سنت بيان كرده و سنتهاى الهى نيز تغييرناپذير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 75 - 5

5- انسان ها در مالكيت و قلمرو اختيارات ، متفاوتند .

عبدًا مملوكًا لايقدر على شىء و من رزقنه . .. فهو ينفق منه سرًّا و جهرًا

برداشت فوق به خاطر اين است كه مثالهاى قرآن، داراى حقيقت و حاكى از واقعيتهاى خارجى - نه غير حقيقى و سنبليك - است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 2،5

2- برترى مرتبه برخى انسان ها بر بعضى ديگر و تفاوت مراتب مادى آنان ، در قلمرو اراده الهى است .

فضّلنا بعضهم على بعض

5- تفاوت آدميان در برخوردارى از موهبت ها و امكانات دنيا ، نمودى از تفاوت اخروى آنهاست .

انظر كيف فضّلنا بعضهم . .. و للأخرة أكبر درجت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 12

12 - تفاوت مقدار ثروت افراد جامعه با يكديگر مشروع است و تساوى همگان در مالكيت ثروت الزامى نيست .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 7

7 - طبقات اجتماعى و تفاوت سطح زندگى آنان ، بسته به تدبير الهى و تابع تقدير و برنامه ريزى او است .

و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت

1464- تفاوت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 207 - 10

10 - تفاوت عميق ميان انسان ها و تقسيم بندى آنها بر مبناى جهانبينى ، عقيده ، عمل و اخلاق

و من الناس من يقول . .. ربّنا اتنا ... من يعجبك ... من يشرى

ص: 943

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 286 - 4

4 - تفاوت ظرفيّت انسان ها در تحمّل تكاليف الهى

لا يكلّف اللّه نفساً إلاّ وُسعها

مفرد آوردن كلمه «نفساً» كه اشاره به تك تك انسانهاست و ارجاع ضمير «وسعها» به «نفساً»، مى تواند بيانگر اين معنا باشد كه هر انسانى داراى طاقت و تحمل خاص خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 32 - 1،3

1 - خداوند ، برخى از مردم را با برخوردار نمودن بيشتر از نعمت هاى خويش ، بر برخى ديگر برترى داده است .

و لا تتمنّوا ما فضّل اللّه به بعضكم على بعض

3 - وجود تفاوت هاى خدادادى در ميان مردم

و لا تتمنّوا ما فضّل اللّه به بعضكم على بعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 34 - 3،4،9

3 - مجموعه مردان ، داراى برترى بر مجموعه زنان *

الرجال قوّامون . .. بما فضّل اللّه بعضهم على بعض

چنانچه «بعضهم» اشاره به «الرجال» و «بعض» اشاره به «النساء» باشد، مراد از برترى مردان بر زنان مى تواند برترى نوع آنان باشد، نه برترى يكايك مردان بر يكايك زنان.

4 - برترى گروه هاى مردان بر گروه هاى همسان خويش از زنان *

بما فضّل اللّه بعضهم على بعض

برخى برآنند كه تفضيل مردان بر زنان در شرايط همسان و گروههاى همسان است.

9 - برترى هاى مردم بر يكديگر ، برخاسته از فضل الهى است .

فضّل اللّه بعضهم على بعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 42 - 4

4 - انسان ها در باورشان به معارف دين و انجام تكاليف الهى ، برخوردار از توانايى هاى متفاوت هستند .

و الذين ءامنوا و عملوا الصلحت لانكلف نفساً إلا وسعها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 25

25- آدميان ، در دانش و آگاهى داراى مراتبى گوناگونند .

نرفع درجت من نشاء و فوق كل ذى علم عليم

ص: 944

مفسّران در اين آيه «عليم» را دو گونه تفسير كرده اند: 1- مراد از آن هر دانا و دانشمندى است. 2- مقصود از آن خداوند مى باشد. بر اساس معناى نخست مفاد جمله چنين مى شود: هر دانشمندى يافت شود دانشمندتر از او وجود دارد. و بر اساس معناى دوم مفاد جمله مذكور چنين است: علم خدا افزون تر از علم هر دانشمندى است. برداشت فوق، ناظر به اولين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 11 - 9

9- انسان ها داراى رتبه و درجات متفاوت در برخوردارى از نعمت هاى بزرگ خداوند

إن نحن إلاّ بشر مثلكم و لكنّ الله يمنّ على من يشاء من عباده

پيامبران به همانندى خويش با مردم از جهت بشر بودن معترف بودند و همچنين يادآورى مى كردند كه آنان اين تفاوت را با ساير انسانها دارند كه از موهبت ويژه خداوند برخوردار شده اند و اين، از تفاوت رتبه انسانها حكايت مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 54 - 5

5- انسان ها در برخورد با آسايش و رفع ناگوارى ها ، يكسان نيستند .

ثمّ إذا كشف الضرّ عنكم إذا فريق منكم بربّهم يشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 93 - 3

3- يك دست نبودن همه انسان ها در عقيده و رفتار و وجود تفاوت ميان آنان ، بر اساس خواست و تدبير الهى است .

و لو شاء الله لجعلكم أُمّة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 84 - 7،9،10

7- نفوس انسان ها ، داراى ساختار هاى متفاوت و مختلف

قل كلّ يعمل على شاكلته

9- ربوبيت الهى ، مقتضى آگاهى عميق او به هدايت پيشگان و تمايز آنان با ديگران

فربّكم أعلم بمن هو أهدى سبيلاً

ذكر صفت «ربّ» به جاى اسم «الله» و يا صفات ديگر براى بيان آگاهى خداوند از گروههاى انسانى، مشعر به نكته ياد شده است.

10- تفاوت انسان ها ، در برخوردارى از زمينه هاى هدايت

بمن هو أهدى سبيلاً

«أهدى» - كه افعل تفضيل است - دلالت بر مراتب مختلف هدايت مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 30 - 27

27 - « عن بعض أصحابنا عن أحدهما قال : إنّ اللّه قضى الإختلاف على خلقه و كان أمراً قد قضاه فى علمه كما قضى على الأُمم

ص: 945

من قبلكم و هى السنن و الأمثال يجرى على الناس ، فجرت علينا كما جَرَت على الذين من قبلنا ، و قول اللّه حقّ . قال اللّه : . . .لاتبديل . . . ;

از امام باقر(ع) يا امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: خداوند، در بين خلق، اختلاف را حتمى كرد و اين امرى بود كه در علم الهى بود. همان گونه كه درباره امت هاى پيشين شما بود. آن، سنت ها و مثال هايى است كه در ميان مردم جارى است و بر ما نيز جارى است و سخن خداوند حق است كه مى فرمايد: ... لاتبديل لخلق اللّه... .».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 33 - 18

18 - انسان ها ، در برخورد با آسايش و ناملايمات ، يكسان نيستند .

و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم . .. ثمّ إذا أذاقهم منه رحمة إذا فريق منهم بربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 13 - 4

4 - نفوس انسانى ، در هدايت پذيرى ، متفاوت اند .

كلّ نفس هديها

اضافه شدن «هُدى» به «ها» بيان كننده اين معنا است كه هر نفسى، هدايتى مخصوص و متناسب خودش را دارد و اين حكايت از تفاوت نفوس مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 8 - 8

8 - انسان واقع بين ، خودشناس و بصير ، با انسان فاقد بصيرت و واقع نگرى ، از نظر سرنوشت و ارزشيابى برابر نيست .

أفمن زيّن له سوء عمله فرءاه حسنًا

«همزه» در «أفمن زيّن له. ..» استفهام انكارى و «من»، مبتدا است و خبر آن - به قرينه مقام «فإنّ اللّه يضلّ من يشاء» - جمله اى مقدر مانند «كمن ليس كذلك» يا «كمن هداه» مى باشد; يعنى، آيا كسى كه اعمالش براى وى زينت داده شود، مانند كسى است كه چنين نيست و راه هدايت را پيموده است؟

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 58 - 3

3 - مؤمنان نيكوكار باافرادبدكردار ، از نظر شخصيت و سرنوشت برابر و هم سنگ نيستند .

و ما يستوى . .. و الذين ءامنوا و عملوا الصلحت و لا المسىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 61 - 2

2 - انسان ها ، در نوع با هم متحداند و اختلاف و تفاوتشان در خصوصيات فردى است .

على أن نبدّل أمثلكم

ص: 946

«أمثال» جمع «مِثل» است. دو چيز در صورتى مثل هم هستند كه در نوع مشترك و در خصوصيات شخصى متمايز باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 4 - 3

3 - انسان به طبع خويش ، داراى تلاش هايى متفاوت ( سودمند و زيان بخش ) و برخوردار از نيروى انتخاب است .

إنّ سعيكم لشتّى

مفاد آيه شريفه ممكن است اختلاف تلاش برخى از انسان ها، با دسته اى ديگر باشد و نيز مى تواند نشانگر اختلاف تلاش هاى گوناگون هر انسان باشد. برداشت ياد شده، ناظر به دومين احتمال است. آيات بعد - كه تلاش هاى خوب و بد را مشخص ساخته - در حقيقت بيانگر قدرت انتخاب و توصيه به برگزيدن تلاش هاى نيك است.

1465- تفاوت تلاش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 4 - 1،2،3

1 - انسان ها ، در شيوه كار و تلاش و نتيجه آن ، با يكديگر متفاوت اند .

إنّ سعيكم لشتّى

«شتّى» (جمع «شتيت») به معناى متفرق ها است. «سعى» گرچه مفرد است; ولى به قرينه اضافه شدن به «كم»، در معناى جمع است. اين آيه گرچه جواب قسم هاى پيش است; ولى جواب تفصيلى قسم، مطالبى است كه در آيات بعد آمده است. مراد از تفاوت تلاش ها - به قرينه آيات بعد - تفاوت شيوه ها و پى آمدهاى عمل است.

2 - خداوند ، در تأكيد بر گوناگون بودن تلاش هاى انسان ها و شيوه ها و آثار آن ، به شب و روز و به ذات خويش ، سوگند ياد كرده است .

و الّيل . .. إنّ سعيكم لشتّى

3 - انسان به طبع خويش ، داراى تلاش هايى متفاوت ( سودمند و زيان بخش ) و برخوردار از نيروى انتخاب است .

إنّ سعيكم لشتّى

مفاد آيه شريفه ممكن است اختلاف تلاش برخى از انسان ها، با دسته اى ديگر باشد و نيز مى تواند نشانگر اختلاف تلاش هاى گوناگون هر انسان باشد. برداشت ياد شده، ناظر به دومين احتمال است. آيات بعد - كه تلاش هاى خوب و بد را مشخص ساخته - در حقيقت بيانگر قدرت انتخاب و توصيه به برگزيدن تلاش هاى نيك است.

1466- تفاوت رتبه هاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 165 - 3،4،5

3 - خداوند در اعطاى نعمتهاى خويش برخى از مردم را بر برخى ديگر برترى بخشيد. (برترى در مقام، ثروت و ...)

ص: 947

و رفع بعضكم فوق بعض درجت

4 - برترى برخى از انسانها بر برخى ديگر و تفاوت آنان در برخوردار شدن از نعمتها، تدبيرى است از جانب خدا در راستاى ربوبيت او بر جوامع بشرى

و هو رب كل شىء . .. رفع بعضكم فوق بعض درجت

5 - آزمون انسانها از جانب خدا هدف از مستقر ساختن آنان در زمين و برترى دادن برخى از ايشان بر برخى ديگر

هو الذى جعلكم خلئف الأرض و رفع بعضكم فوق بعض درجت ليبلوكم

به نظر مى رسد «ليبلوكم علاوه بر اين كه متعلق به «رفع» است، متعلق به «جعلكم» نيز باشد.

1467- تفاوت رنگ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 22 - 1،5

1 - آفرينش آسمان ها و زمين و گوناگونى زبان ها و رنگ هاى آدميان ، از آيات الهى است .

و من ءايته خلق السموت و الأرض و اختلف ألسنتكم و ألونكم

5 - آيه بودن آفرينش آسمان ها و زمين و تفاوت زبان ها و رنگ هاى مردم ، براى دانشمندان قابل درك است .

و من ءايته خلق السموت و الأرض و اختلف ألسنتكم و ألونكم إنّ فى ذلك لأيت للعل

1468- تفاوت روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 71 - 2،7

2- انسان ها ، در بهره مندى از رزق و روزى الهى ، متفاوتند .

و الله فضّل بعضكم على بعض فى الرزق

7- سنت الهى در تفاوت روزى انسان ها ، به معناى عدم لزوم رعايت مساوات و عدالت اجتماعى ، از سوى آنان نيست . *

و الله فضّل . .. فما الذين فضّلوا برادّى رزقهم على ما ملكت أيمنهم فهم فيه سواء

برداشت فوق بر اساس اين نكته است كه جمله " فما الذين فضلوا . .." در مقام توبيخ از كسانى باشد كه مساوات را ميان خود مراعات نمى كنند و با توجه به صدر آيه، مى توان چنين برداشت كرد: خداوند گرچه انسانها را در روزى متفاوت قرار داده است; ولى اين بدان معنا نيست كه مردم مساوات را ميان خود رعايت نكنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 52 - 1

1 - خداوند ، توسعه دهنده روزى برخى از انسان ها و در تنگنا قرار دهنده برخى ديگر

أوَلم يعلموا أنّ اللّه يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

ص: 948

«قدر» (مصدر «يقدر») در آيه شريفه مربوط به رزق و روزى بوده و به معناى ضيق و تنگ گرفتن است.

1469- تفاوت زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 21 - 7

7 - زندگى و مرگ مؤمنان نيك كردار ، غيرقابل قياس با زندگى و مرگ گناه پيشگان

أم حسب الذين اجترحوا السيّئات أن نجعلهم كالذين ءامنوا و عملواالصلحت سواء محياه

1470- تفاوت عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 4 - 1،2

1 - انسان ها ، در شيوه كار و تلاش و نتيجه آن ، با يكديگر متفاوت اند .

إنّ سعيكم لشتّى

«شتّى» (جمع «شتيت») به معناى متفرق ها است. «سعى» گرچه مفرد است; ولى به قرينه اضافه شدن به «كم»، در معناى جمع است. اين آيه گرچه جواب قسم هاى پيش است; ولى جواب تفصيلى قسم، مطالبى است كه در آيات بعد آمده است. مراد از تفاوت تلاش ها - به قرينه آيات بعد - تفاوت شيوه ها و پى آمدهاى عمل است.

2 - خداوند ، در تأكيد بر گوناگون بودن تلاش هاى انسان ها و شيوه ها و آثار آن ، به شب و روز و به ذات خويش ، سوگند ياد كرده است .

و الّيل . .. إنّ سعيكم لشتّى

1471- تفاوت فهم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 102 - 13

13- بهره مندى افراد از قرآن ، متفاوت و داراى مراتب است .

قل نزّله روح القدس من ربّك بالحقّ ليثبّت الذين ءامنوا و هدًى و بشرى للمسلمين

از اينكه قرآن هدف خود را ايجاد ثبات قدم براى مؤمنان و رهنمود و بشارت براى مسلمانان مى داند و اين دو گروه باهم متفاوتند، استفاده مى شود كه بهره مندى از قرآن براى افراد مختلف يكسان نيست.

ص: 949

1472- تفاوت مرگ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 21 - 7

7 - زندگى و مرگ مؤمنان نيك كردار ، غيرقابل قياس با زندگى و مرگ گناه پيشگان

أم حسب الذين اجترحوا السيّئات أن نجعلهم كالذين ءامنوا و عملواالصلحت سواء محياه

1473- تفاوت مسؤوليت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 120 - 6

6 - تفاوت مسؤوليت انسان ها در پيشگاه خداوند ، متناسب با بهره مندى آنها از علم و امكانات *

ما كان لأهل المدينة و من حولهم من الأعراب أن يتخلفوا

برداشت فوق بدان احتمال است كه اختصاص به ذكر يافتن اهل مدينه و اطراف آن در آيه، مبتنى بر اين اصل كلى (برخوردارى از علم و امكانات) باشد.

1474- تفديه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 14 - 1

1 - مجرمان در قيامت ، براى نجات خود از عذاب الهى ، آماده فدا كردن همه انسان هاى كره زمين اند .

و من فى الأرض جميعًا

1475- تفضل به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 38 - 17

17- بعثت پيامبران براى آموزش توحيد و نفى شرك ، از تفضّلات الهى بر مردم است .

ما كان لنا أن نشرك . .. ذلك من فضل الله ... على الناس

ص: 950

1476- تقدير بعث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 5 - 2

2 - روز قيامت و ويژگى هاى آن و وقوع حشر انسان ها در آن ، از پيش تعيين شده است .

مبعوثون . ليوم عظيم

«لام» در «ليوم»، لام توقيف است و معنايى نظير «عند» دارد.

1477- تقدير روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 30 - 5

5- توجه به نقش اصلى مشيت و تقدير خدا در روزى انسان ها ، زمينه ساز اجتناب از بخل و افراط در انفاق به بخشش همه اموال و داراييهاست .

و لاتجعل يدك مغلولة إلى عنقك . .. إن ربّك يبسط الرزق لمن يشاء

جمله «إن ربّك. ..» در مقام تعليل براى جمله «و لاتجعل يدك...» است. بنابراين مفهوم آيه چنين مى شود: خداوند روزى رسان است، پس نبايد از ترس تهيدستى، بخل ورزيد و انفاق نكرد.

1478- تقدير قدرت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 7

7 - قدرت خداوند بر آفرينش انسان ها ، تنظيم توانمندى هاى آنان ، هدايت تكوينى و نيز ميراندن و به گور افكندن آنها ، دليل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قيامت است .

خلقه فقدّره . ثمّ السبيل يسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره

1479- تقسيم انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 105 - 4

4- انسان ها در قيامت ، به دو گروه تيره بختان و سعادتمندان تقسيم خواهند شد .

فمنهم شقى و سعيد

ص: 951

1480- تقسيم بندى حسابرسى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 22 - 6

6 - رسيدگى به كار هاى انسان ها در قيامت ، داراى قسمت هاى گوناگون و تفكيك شده است .

صفًّا صفًّا

1481- تقويت روحيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 20 - 14

14 - آزمايش انسان ها براى توانمند ساختن روحيه آنها ، به اقتضاى ربوبيت خدا و ناشى از بصيرت و بينايى او به احوال آنان

و جعلنا بعضكم لبعض فتنة أتصبرون و كان ربّك بصيرًا

1482- تكاليف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 25 - 1

1- خداوند انسان ها را به عهد ها و پيمانهايى ملزم ساخته است .

والذين ينقضون عهد الله

مراد از «عهد الله» - چنان چه در آيه 20 گذشت - عهدها و پيمانهايى است كه خداوند با انسانها دارد و يا عهدها و پيمانهايى است كه آدميان با خداوند مى بندد.

1483- تكامل اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 18 - 12

12 - ربوبيت و تكامل بخشى خداوند ، داراى تداوم حتى درجهان آخرت

فكهين بما ءاتيهم ربّهم و وقيهم ربّهم عذاب الجحيم

در صورتى كه اضافه «ربّ» به «هم»، بيانگر ربوبيت قبلى و فعلى خداوند نسبت به بهشتيان باشد - و نه صرفاً به لحاظ گذشته - معلوم مى گردد كه جريان تكامل بخشى در جهان آخرت نيز تداوم دارد. گفتنى است كه تربيت كردن - كه در واژه «ربّ» هست - عبارت است از ايجاد حالتى در شىء پس از حالت قبل، تا زمانى كه به حد تمام و كمال برسد. (مفردات راغب)

ص: 952

1484- تكامل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 56 - 7

7 - پرستش خداوند ، عالى ترين مرتبه تكامل جن و انس

و ما خلقت . .. إلاّ ليعبدون

«لام» در «ليعبدون» براى بيان غايت است. با توجه به اين كه افعال الهى و اهداف او، گزاف نيست و كمال را به دنبال دارد، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 23 - 14

14 - خداوند ، خواهان هدايت تمامى انسان ها ، در راستاى تعالى و رشد آنان

و لقد جاءهم من ربّهم الهدى

ذكر «ربّ» و اضافه آن به «هم» - كه به مشركان بازمى گردد - مشعر به مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 39 - 3

3 - آگاهى انسان ها ، از منشأ پيدايش بشر و سير تكوين او

إنّا خلقنهم ممّا يعلمون

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه «من» در «ممّا»ابتدائيه باشد.

1485- تكليف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 125 - 3

3 - مردم ، بايد پياپى براى زيارت خانه خدا ( حج و عمره ) به سوى آن جايگاه روانه شوند .

و إذ جعلنا البيت مثابة للناس و أمناً و اتخذوا

جمله «إتخذوا . ..» كه جمله اى انشايى و دستورى است مى تواند قرينه بر اين باشد كه مقصود از «جعلنا البيت ...» نيز معنايى انشايى و دستورى است; يعنى، مراد از «جعل»، تشريع قانون است. بنابراين مفاد جمله چنين مى شود: بايد مردم به سوى خانه خدا بيايند و امنيت آن را به شايستگى پاس بدارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 953

1 - بقره - 2 - 159 - 3

3 - همه مردم ، مخاطبان كتب آسمانى و موظف به فراگيرى معارف و احكام آن هستند .

من بعد ما بينه للناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 99 - 2

2- عبادت پروردگار ، وظيفه بندگان در تمام عمر

و اعبد ربّك حتى يأتيك اليقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 39 - 6

6- اجتناب از شرك به خداوند ، تكليفى الهى بر بندگان

و لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 36 - 6

6- لزوم عبوديت در برابر پروردگار ، وظيفه اى بى نياز از هرگونه استدلال

و إنّ اللّه ربّى و ربّكم فاعبدوه

در كلام عيسى(ع) اين موضوع كه «هركس ربّ باشد، سزاوار پرستش است»، اصلى پذيرفته شده تلقى شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 5

5 - مردم ، موظف اند كار هاى خود را براى رضاى خدا ، يك و يا دو نفره و به دور از غوغا سالارى و هياهو انجام دهند .

أن تقوموا للّه مثنى و فردى

احتمال دارد سفارش به قيام براى خدا به صورت دو نفرى (اقل جمع) و يا يك نفرى، به خاطر پرهيز از هياهو و هرچه خالصانه تر شدن آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 15 - 4،6،20

4- انسان ها در همه اديان آسمانى ، موظف به رعايت حقوق والدين و احسان به ايشان

و وصّينا الإنسن بولديه إحسنًا

ماضى آمدن واژه «وصّينا» و نيز اطلاق و شمول واژه «الإنسان»، مى رساند كه اين فرمان مخصوص نسل يا امتى نيست; بلكه مطلق انسان ها مأمور به آن بوده و هستند.

6- انسان ، مكلف به رعايت هر چه بيشتر حقوق والدين و احسانى فراتر از رفع نياز هاى اوليه آنان *

و وصّينا الإنسن بولديه إحسنًا

ص: 954

در واژه «إحساناً»، نوعى خدمت فزون تر از حد ضرورت نهفته است. به علاوه تنوين «إحساناً» بر بزرگى و تفخيم دلالت دارد.

20- انسان ، موظف به سپاس گزارى در برابر خدا ، به خاطر نعمت هاى عطا شده به او و پدر و مادرش

إذا بلغ أشدّه . .. قال ربّ أوزعنى أن أشكر نعمتك الّتى أنعمت علىّ و على ولدىّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 38 - 1،2

1 - هيچ كتاب آسمانى ، آدميان را در انتخاب راه درست و نادرست ، آزاد ندانسته ; بلكه همگان را به گزينش راه درست مكلف ساخته است .

إنّ لكم فيه لما تخيّرون

2 - انسان در ديدگاه كتاب هاى آسمانى ، موجودى مكلف و مسؤول است ; نه آزاد مطلق و عنان گسيخته .

إنّ لكم فيه لما تخيّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 23 - 5

5 - خداوند براى انسان ها ، اوامر و تكاليفى دارد كه بايد بدون كم و كاست انجام پذيرد .

لمّا يقض ما أمره

«قضاء» در وجوه گوناگونى استعمال دارد كه بازگشت همه آنها، به پايان يافتن و كامل شدن است. اين ماده در معانى «فيصله دادن»، «فراغت يافتن»، «اداكردن» و «به پايان رساندن» كاربرد دارد.(لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 1 - 3

3 - اعتراف به پاك بودن خداوند از هر عيب و نقصى ، وظيفه اى الهى بر عهده همه انسان ها است .

سبّح اسم ربّك

خطاب «سبّح»، ممكن است ويژه پيامبر(صلی الله علیه و آله) نباشد; گرچه روى سخن با آن حضرت است; زيرا مفاد آيات قرآن بدون توجه به آيه هاى قبل و بعد نيز مراد بوده و در محتواى عام خود قابل تمسك هستند.

1486- تلاش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 27 - 9

9 - تفاوت معيشت انسان ها و لزوم تلاش آنان براى كسب روزى ، تدبير الهى است .

و لو بسط اللّه الرزق لعباده . .. و لكن ينزّل بقدر

ص: 955

1487- تمايلات اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 54 - 4

4 - انسان در حيات اخروى ، داراى تمايلات و لذت هاى مادى

إنّ المتّقين فى جنّ-ت و نهر

از اين كه خداوند وعده به «جنّات» و «نهر» داده است، استفاده مى شود كه انسان در آخرت نيز از مظاهر طبيعى لذت خواهد برد.

1488- تنبه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 10

10 - انسان در قيامت ، به خاطرات زندگانى خود در دنيا و ويژگى هاى جسمى خويش در آن دوران آگاه خواهد بود .

قال ربّ لم حشرتنى أعمى و قد كنت بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 7 - 16

16 - خداوند ، انسان را در قيامت از تمامى اعمالش با خبر خواهد ساخت .

فينبّئكم بما كنتم تعملون

1489- تنبه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 9 - 11

11 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور بيدار كردن مردمان و توجه دادن آنان به ارزش علم و معرفت و برترى عالمان بر جاهلان

قل هل يستوى الذين يعلمون و الذين لايعلمون

مأموريت پيامبر(صلی الله علیه و آله) به اعلام اين حقيقت روشن كه عالمان با جاهلان برابر نيستند، صرفاً براى بيدار كردن مردم و توجه دادن آنان به ارزش والاى علم و معرفت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 27 - 5

5 - متذكر شدن و بيدار گشتن مردم ، هدف و فلسفه آمدن مثل ها در قرآن است .

و لقد ضربنا للناس فى هذا القرءان من كلّ مثل لعلّهم يتذكّرون

ص: 956

1490- تنوع رنگ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 28 - 2

2 - تنوع رنگ ها در انسان ها ، جنبندگان و دام ها ، از نعمت هاى الهى

و من الناس و الدّوابّ و الأنعم مختلف ألونه

1491- تنهايى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 95 - 2

2- تمامى موجودات شعورمند آفرينش در صحنه قيامت ، يكه و تنها و بدون ياور و همراه ، حاضر خواهند شد .

ءاتيه يوم القيمة فردًا

«فرداً» حال براى ضمير فاعلى «آتيه» مى باشد; يعنى، آمدن موجودات در قيامت در حال انفراد و تنهايى است.

1492- توحيد اوّليه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 174 - 4

4 - انسان ها پيش از گرايش به شرك موحد بودند .

و لعلهم يرجعون

1493- توصيه به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 7 - 3

3 - شناخت مراحل تكوين و مسير نزول نطفه مراحل تكامل آن تا آفرينش كامل انسان ، توصيه خداوند به همه انسان ها است .

فلينظر . .. يخرج من بين الصلب و الترائب

ص: 957

1494- توطئه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 6

6 - اسرار و توطئه هاى پنهانى انسان ها در قلمرو علم خداوند است .

يعلم ماتكتمون

1495- ثبت آثار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 12 - 4،6

4 - همه آثار برجامانده از انسان ها پس از مرگ ( چون : بنا ها ، اختراعات و سنت ها و . . . ) نوشته و ثبت خواهد شد .

و نكتب . .. ءاثرهم

6 - آثار وجودى انسان و نقشى كه شخصيت او در جامعه و نامش در تاريخ داشته است ، نوشته و ثبت خواهد شد .

و نكتب . .. ءاثرهم

برداشت ياد شده، بر اين اساس است كه مقصود از «آثار» آثار وجودى انسان و نقش بودنِ او در جامعه و نامش در تاريخ باشد (مانند وجود پدر و مادر در ميان خانواده كه وجودشان موجب وحدت و الفت و دل گرمى ميان اعضاى خانواده است). و نيز نام خوشى كه از انسان هاى بزرگ و كامل به يادگار مى ماند و منشأ اثر در جامعه و تاريخ مى گردد; زيرا آنان به عنوان الگو مطرح اند (مانند امام خمينى(ره) در عصر حاضر).

1496- جانشينى در انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 165 - 1،2

1 - استقرار انسانهاى هر عصر در زمين به جانشينى نسلهاى گذشته، در اختيار خدا و به دست اوست.

و هو الذى جعلكم خلئف الأرض

«خلائف» جمع خليفه (جانشين) است. اگر مخاطبان آيه انسانهاى موجود در هر عصر باشند، مراد از جانشينى، جانشينى مردم هر عصر از مردم عصر پيشين خواهد بود. و اگر مخاطبان همه انسانها باشند، مقصود از جانشينى انسانها، جانشينى آنان از انسانهاى منقرض شده اى است كه پيش از بنى آدم بوده اند. اين احتمال نيز گفته شده كه منظور جانشينى انسان از خداست.

2 - آمدن هر نسلى به جاى نسل پيشين، پرتوى از ربوبيت خدا بر انسانهاست.

و هو رب كل شىء . .. و هو الذى جعلكم خلئف الأرض

ص: 958

1497- جدايى انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 38 - 1،2

1 - قيامت ، روز جداسازى ميان خلايق و داورى ميان حق و باطل است .

هذا يوم الفصل

«فصل»به حايل بين دو چيز و نيز به داورى ميان حق و باطل گفته مى شود (قاموس المحيط). روز قيامت، از اين رو «يوم الفصل» ناميده شده كه در آن روز، ميان خلايق جدايى خواهد افتاد و حق از باطل تميز داده شده و مورد داورى قرار خواهد گرفت.

2 - جداسازى ميان خلايق و داورى ميان حق و باطل ، از مهم ترين خصيصه روز قيامت

هذا يوم الفصل

توصيف روز قيامت به «يوم الفصل» در سلسله آيات مربوط به حوادث قبل و بعد از برپايى قيامت، گوياى برداشت ياد شده است.

1498- جهل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 39 - 7

7- هيچ كس به پايه و زيربناى قوانينى كه ايجاب كننده وجود چيزى يا عامل نابودى آن است آگاهى ندارد .

و عنده أُمّ الكتب

از مصاديق «اُمّ الكتاب» به قرينه فراز قبل قوانينى است كه بر اساس آن محو و اثبات انجام مى گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 5

5- خداوند ، پيوسته موجوداتى را پديد مى آورد كه انسان ها به آنها آگاهى ندارند .

خلق السموت و الأرض . .. خلق الإنسن ... و الأنعم خلقها لكم ... و يخلق ما لاتعلم

از اينكه «خلق» را در فرازهاى قبلى به صورت ماضى و در عبارت اخير به صورت مضارع به كار برده است، مطلب فوق برداشت مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 38 - 9،13

9- اكثريت انسان ها ، از قدرت خداوند در احياى مجدد انسان ها ناآگاهند .

بلى وعدًا عليه حقًّا و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

ممكن است به قرينهء تناسب موضوع - كه انكار و اثبات معاد است - متعلق «لايعلمون» قدرت خداوند بر احياى مجدد انسانها باشد.

13- اكثريت انسان ها ، درباره حقيقت معاد چيزى نمى دانند .

ص: 959

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

احتمال دارد مفعول به «لايعلمون»، «شيئاً» محذوف باشد و بنابراين نكته ياد شده قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 78 - 2،3

2- انسان به هنگام تولد از مادر ، فاقد هرگونه دانش و آگاهى است .

أخرجكم من بطون أمّهتكم لاتعلمون شيئًا

3- عدم برخوردارى فرزند انسان از علم و آگاهى از طريق ابزار شنوايى ، بينايى و قلب به هنگام تولد ، از نشانه هاى تدبير و حكمت الهى *

و الله أخرجكم من بطون أمّهتكم لاتعلمون شيئًا

اين آيه در مقام اثبات توحيد و توجه دادن انسانها به آثار و نشانه هاى الهى است. بنابراين عالم نبودن فرزندان و عدم توجه آنان به موقعيت خويش، در مراحل تولد و پس از آن، مى تواند اشاره به حكمت الهى و اهميت اين موضوع در زندگى انسانها داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 19 - 8،9

8 - علم و آگاهى خداوند به اسرار مردم و جهل آنان به اسرار يكديگر

و اللّه يعلم و أنتم لاتعلمون

برداشت ياد شده براساس اين احتمال است كه مفعول «يعلم» اسرار مردم و علايق آنان باشد; چنان كه تعبير «يحبّون» (دوست دارند)، تأييد كننده همين مطلب است.

9 - انسان ها نسبت به پيامد و بازتاب شوم دنيوى و اخروى اشاعه فحشا در جامعه ، آگاهى درست و كاملى ندارند .

إنّ الذين يحبّون أن تشيع الفحشة . .. و اللّه يعلم و أنتم لاتعلمون

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مفعول «لاتعلمون» نتيجه و بازتاب كار زشت اشاعه فحشا و فساد جنسى در جامعه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 34 - 5،7

5 - انسان ها ، از آينده خود و حتى دستاورد هاى فرداى خويش ، ناآگاه اند .

و ما تدرى نفس ماذا تكسب غدًا

7 - انسان ها ، از جايگاه و مكان مرگ خويش ، بى اطلاع اند .

و ما تدرى نفس بأىّ أرض تموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 30 - 6

6 - زمان وقوع قيامت ، براى هيچ كس روشن نيست .

يقولون متى هذا الوعد . .. قل لكم ميعاد يوم

ص: 960

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه خداوند، به سؤال درباره زمان وقوع پاسخ نداده و تنها به حتمى بودن وقوع آن بسنده كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 5

5 - بيشتر مردم ، به عظمت آفرينش جهان و قدرت بى پايان خداوند و امكان حيات مجدد انسان ها در قيامت پى نبرده اند .

لخلق السموت و الأرض أكبر . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

برداشت بالا مبتنى بر اين احتمال است كه متعلق «لايعلمون» مطلبى باشد كه در آغاز آيه آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 11 - 14

14 - ناآگاهى انسان ها ، نسبت به بعضى از مصالح و منافع واقعى خود

ذلكم خير لكم إن كنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 43 - 1

1 - آگاهى به زمان وقوع قيامت - حتى براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) - مقدور نيست .

فيم أنت من ذكريها

«ذكرى» به معناى ذكر فراوان است. اين كلمه نسبت به كلمه «ذكر»، مبالغه بيشترى دارد (مفردات راغب). مراد از استفهام انكارى در جمله «فيمَ أنت...» اين است كه اى پيامبر! تو منزلتى نيستى كه بتوانى هرگونه اطلاعى را درباره قيامت، به آنان ارائه كنى.

1499- جهل به مقدرات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 10 - 3

3 - محروميت جن از شناخت مقدّرات الهى ، درباره اهل زمين پس از ممنوعيت آنان از استراق سمع آسمان

و أنّا لاندرى أشرّ أُريد بمن فى الأرض أم أراد بهم ربّهم رشدًا

1500- حافظ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 21

ص: 961

21- « عن أبى الحسن الرضا ( ع ) قال : إعلم . . . ان الله تبارك و تعالى . . . قائم ليس على معنا انتصاب و قيام على ساق فى كبد كما قامت الأشياء و لكن « قائم » يخبر أنه حافظ والله هو القائم على كل نفس بما كسبت . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده است كه فرمود: بدان كه خداوند - تبارك و تعالى - . .. قائم است نه به معناى ايستادن و در ميان آسمان بر روى پا قرار گرفتن آن گونه كه اشيا قيام دارند و ايستاده اند ; بلكه [خداوند ]قائم است، به اين معنا مى باشد كه او حافظ است و تنها خداوند است كه حافظ هر فردى مى باشد با آنچه كسب كرده است».

1501- حاكم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 61 - 1

1 - تنها خداوند بر تمامى بندگان خود و امور آنها تسلط و غلبه كامل دارد.

و هو القاهر فوق عباده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 188 - 6

6 - خداوند و مشيت او حاكم بر امور انسان ها و تمامى هستى

قل لاأملك لنفسى نفعا و لا ضرا إلا ما شاء اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 11 - 11

11- خداوند ، بر انسان و سرنوشت او و بر تمام هستى حاكميت دارد .

إن الله لايغير . .. و إذا أراد الله بقوم سوءًا فلامردّ له

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 7 - 2

2 - حاكميت مشيت خداوند ، بر توانمندى هاى همه انسان ها حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فلاتنسى . إلاّ ما شاء اللّه

مفاد استثنا در «إلاّ ماشاء اللّه» الزاماً اين نيست كه خداوند براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) فراموشى آيات را اراده خواهد كرد; بلكه مى توان گفت: اين استثنا را فرموده است تا اين نكته را بفهماند كه مصونيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) از فراموشى; همواره معلّق بر خواست خداوند است و آن حضرت از خود استقلالى ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 5 - 4

4 - حاكميت خداوند ، بر آغاز و فرجام انسان ها

ص: 962

لقد خلقنا الإنسن . .. ثمّ رددنه

1502- حامى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 66 - 2

2- تأمين نياز هاى مادى انسان در زمين ، دليل قدرت و كفايت خدا در حمايت همه جانبه از انسان است .

و كفى بربّك وكيلاً. ربّكم الذى يزجى لكم الفلك فى البحر لتبتغوا من فضله

از اينكه خداوند، پس از تذكر كفايت و وكالت خود، اين نكته را كه كشتيها را به منظور برآوردن منافع انسانها به حركت درمى آورد، يادآورى كرده است مى تواند براى بيان نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 36 - 2

2 - خداوند ، شايسته ترين حامى بندگان و دفع كننده شر دشمنان از آنان است .

أليس اللّه بكاف عبده

مقصود از كفايت خداوند، با توجه به جملات بعدى آيه شريفه - كه درباره تهديدها و ارعاب هاى دشمنان سخن مى گويد - حمايت الهى از پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان در برابر دشمنان است.

1503- حتميت افشاى راز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 10 - 2

2 - آشكار شدن اسرار درونى انسان در قيامت ، قهرى و بيرون از اختيار او است .

حصّل

مجهول بودن «حصّل»، دلالت بر نكته ياد شده دارد.

1504- حتميت بعث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 3

3 - برانگيخته شدن انسان ها در قيامت ، امرى قطعى است .

قل بلى و ربّى لتبعثنّ

ص: 963

1505- حتميت حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 18 - 2

2 - حضور مردم در پيشگاه خداوند در قيامت و حسابرسى اعمال آنان ، قطعى و ترديدناپذير است .

يوم يقوم الناس لربّ العلمين . كلاّإنّ كتب الفجّار ... كلاّإنّ كتب الأبرار

1506- حتميت حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 12 - 10

10 - خداوند، قطعاً و بدون ترديد، تمامى انسانها را در صحنه قيامت گرد خواهد آورد.

ليجمعنكم إلى يوم القيمة لا ريب فيه

مرجع ضمير «فيه» مى تواند مضمون جمله «ليجمعنكم» باشد، يعنى جمع كردن شما در قيامت بدون ترديد است.

1507- حتميت ذلت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 2

2 - صحنه گريزناپذير قيامت ، براى برخى جز فروتنى و تسليم ذلّت بار چاره اى باقى نمى گذارد .

حديث الغشية . وجوه يومئذ خشعة

1508- حتميت عذاب اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 2

2 - صحنه گريزناپذير قيامت ، براى برخى جز فروتنى و تسليم ذلّت بار چاره اى باقى نمى گذارد .

حديث الغشية . وجوه يومئذ خشعة

ص: 964

1509- حتميت كيفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 16 - 2

2 - انسان ها در قيامت ، مقهور نظام كيفرى خداوند و ناتوان از هرگونه استتار و مقاومت

و ما هم عنها بغائبين

1510- حتميت مرگ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 58 - 4

4- ويرانى شهر ها و مرگ و مير همه مردمان قبل از قيامت ، امرى حتمى ، غير قابل تغيير و نوشته شده در كتاب تقدير الهى است .

كان ذلك فى الكتب مسطورًا

«ال» در «الكتاب» براى معرفه و عهد است و مراد از آن، لوح محفوظ و كتاب تقدير است.

1511- حدوث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 2

2 - انسان ها ، موجوداتى حادث و ناپايدارند .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

1512- حسابرسى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 21 - 5،7

5- انسان ها در قيامت مورد حسابرسى قرار مى گيرند .

و يخافون سوء الحساب

7- انسان ها بايد از مواجه شدن با حساب سخت و ناگوار قيامت ، خائف و هراسان باشند .

و يخافون سوء الحساب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 965

9 - ابراهيم - 14 - 41 - 9

9- اهميت و عظمت موقعيت حسابرسى انسان ها در قيامت *

ربّنا اغفرلى . .. يوم يقوم الحساب

اينكه حضرت ابراهيم(ع) در ميان موقعيتها و صحنه هاى گوناگون روز قيامت تنها از وقت حسابرسى ياد كرده است، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 93 - 7

7- انسان ها ، در قيامت در برابر اعمال خود بازپرسى مى شوند .

و لتسئلنّ عمّا كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 1 - 6

6- انسان در برابر رفتار و كردار خويش ، مسؤول بوده و در قيامت مورد مؤاخذه و بازخواست قرار خواهد گرفت .

اقترب للناس حسابهم

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه حسابرسى آن گاه معقول و متصور است كه مسؤوليت و بازخواهى در كار باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 51 - 5

5 - انسان ها پس از زنده شدن در قيامت ، بى هيچ فاصله و تأخيرى براى حسابرسى به پيشگاه خداوند احضار مى شوند .

فإذا هم من الأجداث إلى ربّهم ينسلون

بيشتر مفسران برآنند كه مقصود از حركت سريع انسان ها به سوى پروردگار، احضار آنان براى حسابرسى است. گفتنى است كه به كار رفتن «إذا»ى فجائيه، مى رساند كه اين حسابرسى بى هيچ فاصله اى پس از نفخ صور انجام خواهد پذيرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 54 - 1

1 - قيامت ، روز حساب رسى از تمام رفتار و كردار هاى بندگان

فإذا هم جميع لدينا محضرون . فاليوم لاتظلم نفس شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 7 - 19،21

19 - حسابرسى اعمال بندگان از سوى خداوند در قيامت ، متكى به علم همه جانبه او است .

فينبّئكم بما كنتم تعملون إنّه عليم بذات الصدور

برداشت بالا از آن جا است كه جمله «إن-ّه عليم بذات الصدور» تعليل براى جمله «فينب-ّئكم بما كنتم تعملون» است; يعنى، چون خداوند به باطن افراد آگاه است، پس مى تواند آنان را به كردارشان آگاه سازد و به حسابرسى آنان بپردازد.

ص: 966

21 - ربوبيت الهى ، مقتضى برپايى قيامت و حسابرسى اعمال بندگان

ثمّ إلى ربّكم مرجعكم فينبّئكم بما كنتم تعملون إنّه عليم بذات الصدور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 18 - 2

2 - قيامت ، روز حساب رسى و عرضه شدن نيات ، انگيزه ها ، افكار و رفتار انسان ها به محكمه عدل الهى

يومئذ تعرضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 43 - 3

3 - خروج انسان ها از گور ها و زنده شدن آنان ، براى محاكمه با سرعت انجام مى پذيرد .

يوم يخرجون من الأجداث سراعًا كأنّهم إلى نصب يوفضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 30 - 1

1 - انسان پس از مرگ به سوى دادگاه عدل الهى ، هدايت و سوق داده مى شود .

إلى ربّك يومئذ المساق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 27 - 1

1 - قيامت ، صحنه حسابرسى انسان ها است .

إنّهم كانوا لايرجون حسابًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 9

9 - ايستادن در پيشگاه خداوند براى حسابرسى اعمال ، از صحنه هاى خوفناك و حوادث بزرگ روز قيامت است .

ليوم عظيم . يوم يقوم الناس لربّ العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 22 - 3،5

3 - رسيدگى به حال انسان ها در قيامت ، از شؤون ربوبيت خداوند است .

كلاّ إذا . .. و جاء ربّك

5 - فرشتگان ، مأمور رسيدگى به امور انسان ها در قيامت

و الملك صفًّا صفًّا

از جمله «يومئذ يتذكّر الإنسان» در آيه بعد، معلوم مى شود كه حضور فرشتگان در قيامت در رابطه با كار انسان ها است.

ص: 967

1513- حسابرسى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 40 - 8

8- حسابرسى بندگان در شأن خداوند است نه وظيفه اى برعهده پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و علينا الحساب

تقديم «علينا» بر «الحساب» دلالت بر حصر دارد. بنابراين «علينا الحساب» ; يعنى، حساب بندگان تنها برعهده ماست نه برعهده تو و نه غير تو. قابل ذكر است كه جمله «علينا الحساب» عطف بر «إنما عليك البلاغ» است نه بر «عليك البلاغ»، زيرا در اين صورت «إنما» بر «عليك الحساب» داخل شده و معناى جمله چنين مى شود: «فقط حسابرسى بر ماست نه چيز ديگر» و اين معنا قطعاً مراد نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 53 - 3

3 - انسان ها در قيامت ، مورد مجازات و پاداش الهى قرار خواهند گرفت .

أءنّا لمدينون

«دين» (مصدر «مدينون») به معناى جزا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 19 - 6

6 - علم همه جانبه خداوند به احوال ظاهر و باطن انسان ها ، دليل توانايى او بر حسابرسى سريع بندگان

إنّ اللّه سريع الحساب . .. يعلم خائنة الأعين و ما تخفى الصدور

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه جمله «يعلم خائنة الأعين. ..» تعليل براى جمله «إنّ اللّه سريع الحساب» باشد; يعنى، چون خداوند از تمامى حالات انسان ها آگاهى كامل دارد، اعمال بندگانش را با سرعت رسيدگى خواهد كرد و نيازى به ارائه دليل و شهود ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 26 - 3

3 - حساب رسى و كيفر و پاداش بندگان ، مهم ترين خصوصيت معاد و فلسفه برپايى قيامت

و الذين يصدّقون بيوم الدين

مطلب ياد شده، از تعبير «يوم الدين» درباره قيامت، به دست مى آيد.

ص: 968

1514- حسابرسى راز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 10 - 3

3 - قيامت ، روز حسابرسى نيت ها ، خصلت ها و اسرار درونى است .

و حصّل ما فى الصدور

تهديد به ظهور اسرار درونى در قيامت، كنايه از تأثير آنها در فرجام اخروى است. بنابراين انسان ها، براساس رازهاى سينه خود نيز، محاسبه و كيفر خواهند شد.

1515- حسابرسى عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 26 - 4

4 - تمامى انسان ها در قيامت ، با حساب رسى اعمال خويش روبه رو خواهند شد .

و لم أدر ما حسابيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 4 - 2

2 - افكار و كردار انسان ها ، محفوظ مانده و محاسبه خواهد شد .

إن كلّ نفس لمّا عليها حافظ

خبر از حفاظت و مراقبت بر انسان ها، هشدارى است به آنان كه نپندارند آنچه انجام مى دهند، فانى گشته و پيامدى نخواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 9 - 1

1 - تمام اسرار و اعمال كتمان شده ، در قيامت ارزيابى گشته ، و مورد سنجش و شناسايى قرار خواهد گرفت .

يوم تبلى السرائر

«سرائر» جمع «سريرة» (آنچه كتمان شود) است (قاموس) و چون با حرف «ال» همراه است، بر عموم دلالت دارد. «ابلاء» (مصدر «تبلى») به معناى امتحان كردن است (مصباح). مراد از آزمودن سرائر، سنجش و محاسبه آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 26 - 4،5

4 - حسابرسى اعمال ، از اهداف احضار همگان در پيشگاه خداوند است .

إنّ إلينا إيابهم . ثمّ إنّ علينا حسابهم

5 - وجود كارگزارانى چند ، براى حسابرسى اعمال مردم در قيامت

ص: 969

ثمّ إنّ علينا حسابهم

برداشت ياد شده، از ضمير «نا» استفاده شده است.

1516- حسن فرجام انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 50 - 3

3 - باغ هاى جاويدان بهشت ، فرجامى نيك براى انسان ها

لحسن مئاب . جنّ-ت عدن

1517- حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 148 - 9،10،13،14

9 - خداوند همه انسان ها را - هر كجا كه باشند - در صحنه قيامت حاضر خواهد ساخت .

أين ما تكونوا يأت بكم اللّه جميعاً

10 - حضور يكپارچه انسان ها در صحنه قيامت

أين ما تكونوا يأت بكم اللّه جميعاً

13 - برپا كردن قيامت و آوردن همه انسان ها در آن ، مظهر قدرت همه جانبه خداوند است .

يأت بكم اللّه جميعاً إن اللّه على كل شىء قدير

14 - برپا كردن صحنه قيامت و آوردن انسان ها به آن صحنه ، درخور قادرى مطلق است .

يأت بكم اللّه جميعاً إن اللّه على كل شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 22 - 1

1 - خداوند تمامى آدميان را در روز قيامت گرد مى آورد.

و يوم نحشرهم جميعا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 36 - 7

7 - خداوند مردگان را در قيامت برخواهد انگيخت.

و الموتى يبعثهم اللّه

ص: 970

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 38 - 8

8 - تمامى جنبندگان زمين و پرندگان آسمان، مانند انسان، در قيامت برانگيخته مى شوند.

ثم إلى ربهم يحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 51 - 3

3 - گرد آمدن آدميان در پيشگاه خداوند در قيامت، مقتضاى ربوبيت اوست.

أن يحشروا إلى ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 72 - 6،7

6 - باور به اينكه حشر آدمى تنها به سوى خداست، برانگيزاننده او به تسليم در برابر خداوند و پروا از اوست.

و أمرنا لنسلم لرب . .. و اتقوه و هو الذى إليه تحشرون

7 - قيامت روز گرد آمدن تمامى آدميان در پيشگاه خداوند است.

و هو الذى إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 73 - 4،14

4 - حشر آدميان به سوى خداوند، نشانه اى از حقانيت آفرينش و راه نداشتن بيهودگى در آن است.

و هو الذى إليه تحشرون. و هو الذى خلق السموت و الأرض بالحق

14 - دانايى خداوند به غيب و شهود عالم، پشتوانه حشر تمامى انسانها و ظهور مالكيت و حاكميت انحصارى خداوند در قيامت است.

إليه تحشرون . .. يوم ينفخ فى الصور علم الغيب و الشهدة

با توجه به اينكه در آخرين جمله آيه قبل سخن از حشر آدميان بود و در اين آيه از نفخ صور و برپايى قيامت ياد شده و سپس جمله «عالم الغيب و الشهادة» آمده، گويا اين جمله پاسخى است به كسانى كه چگونگى حشر آدميان را، با وجود متلاشى شدن اجساد و از بين رفتن آثار، امرى ناممكن مى دانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 1

1 - خداوند در روز قيامت تمامى جن و انس را گرد مى آورد.

و يوم يحشرهم جميعا يمعشر الجن قد استكثرتم من الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 57 - 9

ص: 971

9 - خداوند در قيامت مردگان را از جايگاهشان بيرون خواهد كشيد و آنان را زنده خواهد كرد .

كذلك نخرج الموتى

مراد از بيرون كشيدن مردگان، زنده كردن آنهاست و به كارگيرى «اخراج» به جاى «احياء» مى تواند اشاره به اين باشد كه مردگان در هر كجا مدفون باشند و يا به چيزى در زمين و آسمان و يا درياها آميخته باشند، از آنجا بيرون آورده مى شوند و زنده مى گردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 10

10- انسانها ، پس از مرگ براى حضور در صحنه قيامت ، زنده شده و برانگيخته خواهند شد .

و لئن قلت إنكم مبعوثون من بعد الموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 103 - 5

5- سراى آخرت ، عرصه گرد آمدن همه انسانهاست .

ذلك يوم مجموع له الناس

«ذلك» اشاره به «الأخرة» است و به نظر مى رسد مذكرآوردن آن به لحاظ خبر (يوم) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 1،3

1- همه انسان ها به صورت دسته جمعى در قيامت در پيشگاه خداوند حضور خواهند يافت .

و برزوا لله جميعًا

«جميعاً» حال براى ضمير «برزوا» است و مرجع ضمير آن مى تواند همه انسانها باشد.

3- قطعى بودن وقوع قيامت و حضور همه انسان ها در آن

و برزوا لله جميعًا

ماضى آوردن فعل «برزوا» براى بيان حادثه اى كه در آينده (قيامت) واقع خواهد شد، حكايت از قطعى بودن آن مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 25 - 1،2،6

1- خداوند ، همه انسان ها را در قيامت جمع خواهد كرد .

و إن ربّك هو يحشرهم

2- ربوبيت خداوند براى انسان ها ، مقتضى گردآورى آنها در روز قيامت

و إن ربّك هو يحشرهم

6- حشر و رستاخيز انسان ها ، برخاسته از حكمت و علم خداوند است .

و إن ربّك هو يحشرهم إنه حكيم عليم

ص: 972

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 36 - 6

6- قيامت ، روز برانگيخته شدن انسانها

قال ربّ فأنظرنى إلى يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 71 - 3

3- قيامت ، روز فراخوانى همه نسل ها و گروه هاى مردم ، همراه با پيشوايانشان

يوم ندعوا كلّ أناس بإممهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 97 - 9

9- حشر انسان در قيامت ، حشرى جسمانى است .

و نحشرهم يوم القيمة على وجوههم عميًا و بكمًا و صمًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 108 - 3

3 - فرمان احضار انسان ها در صحنه قيامت ، فرمانى فراگير و به دور از هرگونه نافرجامى و اختلال خواهد بود .

يومئذ يتّبعون الداعى لاعوج له

ضمير «له» ممكن است به «الداعى» بازگردد و حاكى از نبود «عوج» و ناهنجارى در دعوت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 40 - 5

5 - پرسش خداوند از ملائكه درباره پرستيده شدنشان از سوى مشركان ، با فاصله اى از بازآفرينى و گردآورى خواهد بود .

و يوم يحشرهم . .. ثمّ يقول للملئكة

«ثم» براى تراخى است و كاربرد آن در آيه، مفيد نكته ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 51 - 4،5

4 - انسان ها پس از زنده شدن از قبر ها ، به سوى پروردگار خويش خواهند شتافت .

فإذا هم من الأجداث إلى ربّهم ينسلون

«نسلان» (مصدر «ينسلون») به معناى گام برداشتن سريع است.

5 - انسان ها پس از زنده شدن در قيامت ، بى هيچ فاصله و تأخيرى براى حسابرسى به پيشگاه خداوند احضار مى شوند .

فإذا هم من الأجداث إلى ربّهم ينسلون

بيشتر مفسران برآنند كه مقصود از حركت سريع انسان ها به سوى پروردگار، احضار آنان براى حسابرسى است. گفتنى است كه به

ص: 973

كار رفتن «إذا»ى فجائيه، مى رساند كه اين حسابرسى بى هيچ فاصله اى پس از نفخ صور انجام خواهد پذيرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 144 - 4

4 - قيامت ، روز رستاخيز انسان ها

يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 38 - 8

8 - شياطين نيز ، همچون آدميان در قيامت محشور خواهند شد .

قال يليت بينى و بينك بعد المشرقين

از خطاب «بينك» استفاده مى شود كه شياطين نيز در روز قيامت محشور خواهند شد. البته برداشت ياد شده در صورتى است كه منظور از «شياطين»، شياطين جن يا اعم از شياطين جن و انس باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 44 - 3

3 - گرد آمدن و حشر آدميان در قيامت ، كارى سهل براى خداوند

ذلك حشر علينا يسير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 50 - 2

2 - زنده و جمع شدن همه انسان هاى تاريخ در قيامت

إنّ الأوّلين و الأخرين . لمجموعون إلى ميقت يوم معلوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 9 - 8

8 - قيامت ، روز فراهم آمدن انسان ها براى محاكمه و كيفر و پاداش

و اتّقوا اللّه الذى إليه تحشرون

«حشر» (مصدر «تحشرون») به معناى جمع كردن و فراهم آوردن است. فراهم آمدن مردم در قيامت، براى محاكمه و تعيين كيفر و پاداش براى آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 18 - 1

1 - قيامت ، روز برانگيخته شدن انسان ها براى محاكمه

يوم يبعثهم اللّه جميعًا فيحلفون له

ص: 974

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 9 - 1،3

1 - خداوند ، همه انسان ها را براى حسابرسى در روز قيامت گرد مى آورد .

يوم يجمعكم

3 - قيامت ، روز گرد هم آمدن همه انسان ها است .

ليوم الجمع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 15 - 7

7 - برانگيخته شدن و رستاخيز انسان ها در قيامت ، تنها به سوى خداوند است .

و إليه النشور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 5

5 - حشر و برانگيخته شدن انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت

و إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 18 - 1

1 - قيامت ، روز عرضه شدن و به نمايش در آمدن انسان ها در پيشگاه خداوند و در محكمه عدل او

يومئذ تعرضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 18 - 3

3 - حضور انسان ها در صحنه قيامت ، به صورت گروهى و دسته دسته است .

فتأتون أفواجًا

«فوج» (مفرد «أفواج») به معناى جماعتى از مردم است. (لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 13 - 1

1 - هنگام برپايى رستاخيز ، همه انسان ها تنها با يك نهيب به سوى صحنه قيامت رانده خواهند شد .

فإنّما هى زجرة وحدة

«زجر»; يعنى، دفع كردن و راندن با بانگ و فرياد (مفردات راغب) و مراد از «زجرة» همان نفخه دوم صور است. ضمير «هى» به «كرّة» بازمى گردد.

ص: 975

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 14 - 1،5

1 - تمام مردگان پس از نفخ صور ، زنده گشته و در دشت هموار قيامت حاضر خواهند شد .

فإذا هم بالساهرة

«ساهرة»; يعنى، فلات و سرزمين پهناور، مسطّح و بى آب. اين كلمه از ريشه «سَهَر» است; يعنى، ممكن نبودن خواب در شب (لسان العرب). نامگذارى فلات به «ساهرة»، به اين اعتبار است كه پيمايندگان آن در شب بيدار مى مانند.

5 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله « فإذا هم بالساهرة » و الساهرة الأرض ، كانوا فى القبور فلمّا سمعوا الزجرة خرجوا من قبورهم فاستووا على الأرض . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «فإذا هم بالساهرة» روايت شده كه «ساهرة» [به معناى] زمين است. آنان (انسان ها) در قبرها هستند; پس چون صيحه [قيامت ]را شنيدند، از قبرهايشان خارج مى شوند و بر سطح زمين قرار مى گيرند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 35 - 1

1 - تمام انسان ها ، در صحنه قيامت حاضر شده ; كردار هاى فراموش گشته خويش و اهداف آن تلاش ها را به خاطر خواهند آورد .

يوم يتذكّر الإنسن ما سعى

«ما» در «ما سعى» موصول و عائد آن حذف شده است; يعنى، «ما سعى له». اين تعبير بر اهدافى منطبق است كه سعى انسان، براى دستيابى به آن بوده است. ممكن است «ما» مصدريه باشد; يعنى، «سعيه». در اين صورت آنچه به ياد انسان خواهد آمد، نفس سعى و تلاش او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 4 - 1

1 - انسان ها ، در قيامت برانگيخته خواهند شد .

ألا يظنّ أُولئك أنّهم مبعوثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 23 - 3

3 - حاضران در صحنه قيامت ، در آغاز برپايى آن جهنم را مشاهده نمى كنند . *

و جاْىء يومئذ بجهنّم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 4،5

4 - تمام مردم در قيامت ، با بيرون آورده شدن از زمين ، در صحنه محشر حضور خواهند يافت .

و أخرجت الأرض أثقالها . .. يومئذ يصدر الناس أشتاتًا

ص: 976

جمله «يصدر الناس»، ممكن است ناظر به رجوع مردم به حيات دوباره (معاد) باشد.

5 - مشاهده كردار و مواجه شدن با پاداش و كيفر آن ، از اهداف حشر انسان ها در قيامت

يصدر الناس أشتاتًا ليروا أعملهم

حرف «لام» در «ليروا»، بيانگر برداشت ياد شده است. مشاهده اعمال، يا به معناى مشاهده پاداش و كيفر آنها است و يا ناظر به تجّسم اعمال و مشهود بودن آن در قيامت است.

1518- حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 7

7 - تنها خداوند آگاه از زمان قيامت و حشر آدمى است.

و أجل مسمى عنده

مراد از «اجل مسمى» مى تواند زمان برپايى قيامت باشد كه پس از ذكر خلقت و عمر آدمى به عنوان آخرين منزل ذكر شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 28 - 3

3 - قيامت ، روز حشر و گردآورى تمامى انسان ها ( نيكان و بدان ، و مؤمنان و مشركان )

للذين أحسنوا . .. و الذين كسبوا السيئات ... و يوم نحشرهم جميعاً

ضمير «هم» در «نحشرهم» به هر دو دسته نيكان و بدان برمى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 5 - 1،2

1- انسان ها پس از مردن و به خاك تبديل شدن - براى حضور در صحنه قيامت - دوباره زنده مى شوند و آفرينشى جديد مى يابند .

أءذا كنّا تربًا أءنا لفى خلق جديد

2- آدمى پس از مردن و خاك گشتن ، در مسير آفرينشى جديد براى حضور در صحنه قيامت قرار مى گيرد .

أءنا لفى خلق جديد

كلمه «فى» در «أءنا لفى خلق جديد» مى رساند كه پديده جديد پس از خاك شدن شروع مى شود و در مسير آفرينش جديد قرار مى گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 47 - 5،6

5- هيچ كس از حضور در صحنه قيامت معاف نخواهد بود .

و حشرنهم فلم نغادر منهم أحدًا

ص: 977

«غدر» به معناى «ترك كردن» است.

6- حشرِ بدون استثناى همه انسان ها ، هشدارى براى مشركان و دنياگرايان است .

و حشرنهم فلم نغادر منهم أحدًا

با توجه به اين كه آيات قبل در مورد دنياگرايان مشرك صفت بود، تصريح به استثناناپذيرى حشر، تعريضى است به آنان كه به دنيا دل خوش كردند و به آخرت بها ندادند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 48 - 1،2،4

1- روز قيامت ، تمامى انسان ها - گرچه خود نخواهند - به پيشگاه پروردگار عرضه خواهند شد .

و عرضوا على ربّك صفًّا

مجهول بودن «عُرِضوا» نشانگر آن است كه انسان ها ناگريز از حاضر شدن نزد خداوند هستند و از خود اختيار ندارد.

2- حضور انسان ها در قيامت ، با صفوفى منظم و سازماندهى شده خواهد بود .

و عرضوا على ربّك صفًّا

«صفّاً» حال براى نايب فاعل «عرضوا» است (مصفوفين) يعنى، عرضه انسان ها، به صورت صف است كه حكايت از نظم و طبقه بندى آدميان دارد. البته به قرينه آيات ديگر، اين صف بندى به شكل مجموعه اى مختلط نيست، بلكه هر گروه و پيروان هر طريقه، در گروهى مجزاى از ديگرى، در صحنه قيامت حضور مى يابند.

4- ربوبيّت الهى ، مقتضى حشر آدميان و عرضه شدن آنان در پيش گاه پروردگار است .

و حشرنهم . .. و عرضوا على ربّك صفًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 110 - 10

10- برپايى قيامت و حضور آدميان نزد خداوند ، لازمه يگانه معبود بودن او است .

أنّما إلهكم إله وحد فمن كان يرجوا لقاء ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 85 - 5

5- قيامت ، روز حشر و اجتماع انسان ها

يوم نحشر

«حشر»; يعنى، جمع كردن به گونه اى كه با سوق دادن همراه باشد (مقاييس اللغه).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 15 - 13

13 - حضور در صحنه قيامت و برخورد با سزاى اعمال دنيايى خود ، فرجام همه انسان ها است .

إنّ الساعة . .. لتجزى كلّ نفس بما تسعى

ص: 978

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 108 - 1،2

1 - با متلاشى شدن كوه ها و مسطح شدن زمين در قيامت ، دعوت كننده اى ، آدميان را به بيرون آمدن از قبر ها دعوت خواهد كرد .

يومئذ يتّبعون الداعى لاعوج له

ظاهراً مقصود از «داعى» - كه تمامى مردم از او تبعيت خواهند كرد و به نداى او پاسخ مثبت خواهند داد - كسى است كه آدميان را از قبرها براى حشر فرا مى خواند.

2 - همه آدميان ، بدون هيچ تخلف و با انضباط كامل ، به نداى دعوت كننده روز قيامت پاسخ داده و از وى پيروى خواهند كرد .

يومئذ يتّبعون الداعى لاعوج له

ضمير «له» ممكن است به «اتباع» (مستفاد از «يتّبعون») برگردد. دراين صورت مفاد «لاعوج له» اين است كه در پيروى از داعى روز قيامت، هيچ تخلف و انحرافى صورت نخواهد گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 124 - 8

8 - قيامت ، روز گردآورى و احضار انسان ها است .

و نحشره يوم القيمة

«حشر» به معناى جمع كردن همراه با راندن و سوق دادن است (مقاييس اللغة). اين واژه تنها در مورد «گروه» به كار مى رود (مفردات راغب) و در آيه گرچه ضماير مفرد آمده است; ولى چون همه غافلان از ياد خدا، همين فرجام را خواهند داشت، در حقيقت «حشر» به گروه نسبت داده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 25 - 5،6،7،8

5 - خروج انسان ها از قبر در قيامت ، به خواست و دعوت خداوند است .

ثمّ إذا دعاكم دعوة من الأرض إذا أنتم تخرجون

بنابر اين كه «من الأرض» متعلق به «تخرجون» باشد، نكته ياد شده، استفاده مى شود.

6 - همه مردمان در روز قيامت ، با يك نداى خداوند ، به طور ناگهانى از دل خاك بيرون مى آيند .

ثمّ إذا دعاكم دعوة من الأرض إذا أنتم تخرجون

7 - مردگان ، در قيامت ، در پاسخ به نداى خداوند براى زنده شدن ، خود ، از قبر ها خارج مى شوند .

إذا دعاكم . .. إذا أنتم تخرجون

8 - معاد و حشر انسان ها در قيامت ، جسمانى است .

إذا دعاكم دعوة من الأرض إذا أنتم تخرجون

«من الأرض» متعلق به «دعاكم» است، در نتيجه آنچه در دل زمين قرار دارد و بيرون مى آيد، امرى جسمانى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 26 - 6،7

ص: 979

6 - فرمان بردارىِ محضِ موجودات عالم از خداوند ، دليل اطاعت انسان ها از نداى او براى زنده شدن مجدد در قيامت است .

إذا دعاكم دعوة . .. إذا أنتم تخرجون . و له من فى السموت ... كلّ له قنتون

جمله «كلٌّ له قانتون» عطف به جمله «و له من فى . ..» است و جمله «و له من فى...» را مى توان به منزله دليلى براى آيه قبل تلقى كرد. بنابراين، معناى آيه چنين مى شود: به دليل اين كه همه، از جمله انسان ها تسليم محض خدايند، با صدور فرمان خداوند به برخاستن از قبر، زنده مى شوند.

7 - مالكيت مطلقِ خداوند بر تمامى هستى ، دليل توانايى وى بر حشر انسان ها درقيامت است .

ثمّ إذا دعاكم دعوة . .. إذا أنتم تخرجون . و له من فى السموت و الأرض

«و له من فى السماوات و. ..» مى تواند به منزله دليلى براى «ثمّ إذا دعاكم ... تخرجون» در آيه قبلى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 65 - 7

7 - انسان ها به روز قيامت ، در قالب جسمانى ( همانند جسم دنيايى محشور ) و زنده خواهند شد .

اليوم نختم على أفوههم و تكلّمنا أيديهم و تشهد أرجلهم بما كانوا يكسبون

باز ايستادن از سخن گفتن و گواهى دادن دست و پا بر كردارهاى انسان، دليل جسمانى بودن معاد، همانند جسم دنيايى است كه داراى دهان، دست و پا مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 16 - 1

1 - انسان ها پس از مردن و تبديل شدن به خاك و استخوان ، دوباره زنده شده و آفرينشى جديد خواهند يافت .

أءذا متنا و كنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 79 - 5

5 - قيامت ، روز برانگيخته شدن انسان ها

يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 6 - 3

3- حشر تمامى انسان ها و نيز معبود هاى دروغين مشركان ، در قيامت

يدعوا من دون اللّه . .. و إذا حشر الناس كانوا لهم أعداء

از عبارت «كانوا لهم أعداء» استفاده مى شود كه معبودهاى مشركان نيز همانند مردم، محشور مى شوند و در آن رويارويى، عداوت ها صورت مى گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 41 - 4

ص: 980

4 - انسان ها در قيامت ، در جسم و جانى برتر از دنيا و مناسب حيات اخروى ، محشور خواهند شد . *

على أن نبدّل خيرًا منهم . و ما نحن بمسبوقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 25 - 4

4 - وجود كارگزارانى چند ، در مرحله حضور مردم در پيشگاه خداوند در قيامت *

إنّ إلينا إيابهم

ضمير جمع (نا) در «إلينا»، مى تواند بيانگر رجوع مردم به مجموعه اى از كارگزاران صحنه قيامت باشد كه به فرمان خداوند در آن مقام قرار گرفته اند.

1519- حشر دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 72 - 5

5 - حشر آدميان، در بستر تاريخ تا قيامت، فقط به سوى خداوند است.

و هو الذى إليه تحشرون

1520- حضور انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 52 - 5

5- حضور انسان ها در صحنهء قيامت ، همراه با ستايش خداوند است .

يوم يدعوكم فتستجيبون بحمده

«بحمده» حال براى ضمير «تستجيبون» است و معناى آن چنين است: شما دعوت خدا را اجابت مى كنيد در حالى كه خدا را حمد مى كنيد.

1521- حفظ حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 15

15 - حفظ حيات يك انسان و جلوگيرى از نابودى وى در پيشگاه خداوند به منزله حفظ حيات همه انسانهاست .

و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

ص: 981

مراد از «احياء» نمى تواند زنده كردن مردگان باشد ; بلكه به معناى حفظ حيات انسانها و جلوگيرى از هلاكت آنان است. برداشت فوق را فرمايش منقول از امام صادق(ع) تأييد مى كند كه در پاسخ سؤال از معناى «من احياها» در آيه فوق فرمود: نجاها من غرق او حرق او سبع او عدو ... .

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 313، ح 84; تفسير برهان، ج 1، ص 464، ح 11.

1522- حق ناپذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 118 - 6

6- اختلاف انسان ها در دين و پرهيز آنان از پذيرش حق ، خارج از مشيت خداوند نيست .

و لو شاء ربك لجعل الناس أُمة وحدة و لايزالون مختلفين

1523- حقوق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 22 - 4،5

4 - همه انسان ها داراى حق بهره گيرى از مواهب طبيعى و نعمت هاى الهى هستند .

فأخرج به من الثمرت رزقاً لكم

5 - همه انسان ها ، داراى حق تصرف در گسترده زمين هستند .

الذى جعل لكم الأرض فرشاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 29 - 4

4 - همه انسان ها داراى حق بهره گيرى از مواهب زمين

خلق لكم ما فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 84 - 4

4 - داشتن وطن و سرپناه از حقوق ملت ها و جوامع بشرى است . *

من ديركم

قرآن با اضافه كردن كلمه «ديار» به «كم» و نسبت دادن خانه و وطن به انسانها (دياركم = خانه هايتان و وطنتان) اين حقيقت را امضا و تثبيت مى كند كه: هر ملت و طايفه اى اين حق را دارد كه در سرزمينى سكنا گزيند و محلى را براى زندگى انتخاب كند.

ص: 982

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 125 - 5

5 - حضور در خانه خدا ( كعبه ) حقى براى عموم مردم است .

إذ جعلنا البيت مثابة للناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 168 - 6

6 - بهره بردارى از زمين حق همه انسانهاست و اختصاص به گروه و يا امتى خاص ( مسلمان و يا . . . ) ندارد .

يأيها الناس كلوا مما فى الأرض حللا طيباً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 4،15

4 - سكونت در زادگاه و موطن ، حق مشروع انسان ها

الذين أُخرجوا من ديرهم بغير حقّ

15 - دفاع ، حقى مشروع در تمامى شريعت هاى آسمانى

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت ... و مسجد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 4

4 - آزادى در انتخاب راه و عقيده ، حق مسلم هر انسان است .

فما أرسلنك عليهم حفيظًا

اين كه حتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) وظيفه اى جز تبليغ دين ندارد و در فرض روى گردانى بايد مشركان را به حال خود واگذارد، نشان مى دهد كه انسان در انتخاب عقيده آزاد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 8 - 5

5 - هر انسانى ، داراى حق حيات است و سلب كننده آن در قيامت بايد پاسخگو باشد .

و إذا الموءودة سئلت

ذكر «موءودة» (دختر زنده به گور شده) به جهت پيشگيرى از ارتكاب اين جنايت بوده است; و گرنه حرمتِ گرفتن جان ديگران، اختصاص به اين نوع خاص ندارد.

1524- حقيقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 983

20 - عبس - 80 - 21 - 9

9 - نقش اساسى جسم در حقيقت انسان

من نطفة خلقه . .. ثمّ أماته فأقبره

تشريح مراحل وجودى انسان، با بيان پيدايش او از نطفه و مردن و دفن او و نيز محدود دانسته شدن حركت تكاملى او در فاصله شكل گيرى از نطفه تا لحظه مرگ، گوياى نقش اساسى جسم انسان در مراحل وجودى او است.

1525- حل اختلاف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 25 - 3

3 - ربوبيت و پروردگارى خدا مقتضى حلِّ نهايى اختلافات بشر است .

إنّ ربّك هو يفصل بينهم يوم القيمة فيما كانوا فيه يختلفون

1526- حمايت از انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 66 - 2

2- تأمين نياز هاى مادى انسان در زمين ، دليل قدرت و كفايت خدا در حمايت همه جانبه از انسان است .

و كفى بربّك وكيلاً. ربّكم الذى يزجى لكم الفلك فى البحر لتبتغوا من فضله

از اينكه خداوند، پس از تذكر كفايت و وكالت خود، اين نكته را كه كشتيها را به منظور برآوردن منافع انسانها به حركت درمى آورد، يادآورى كرده است مى تواند براى بيان نكته ياد شده باشد.

1527- خالق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 189 - 1

1 - خداوند ، آفريننده همه انسانهاست .

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 51 - 8

8- خداوند ، آفريننده و خالق انسانهاست .

ص: 984

إن أجرى إلاّ على الذى فطرنى

«فطر» (مصدر فطرنى); يعنى ، آفريدن چيزى كه سابقه وجودى نداشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 61 - 12

12- تنها خداوند ، ايجاد كننده و آفريننده انسان است .

هو أنشأكم من الأرض

تركيبهايى همانند «هو أنشأكم» و «أنا قمت» - كه مبتدا در معنا ، فاعل است و خبر آن فعل مى باشد - گاهى حاكى از تأكيد است و گاهى دلالت بر حصر دارد. قرينه هاى موجود در كلام ، تعيين كننده آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 3

3- خداوند ، آفريدگار و خالق انسانهاست .

و لذلك خلقهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 1

1- موجوديّت انسان ها و دستاوردهايشان و نيز تدبير امور آنان به دست خداوند است .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت

از معانى «قائم بودن بر كسى» در اختيار داشتن شؤون آن كس، تدبير امور او و قوام بخشيدن به وى است. حرف «باء» در «بماكسبت» به معناى «مع» مى باشد و مراد از «من هو...» خداوند متعال است. بنابراين مفاد «من هو قائم...» اين است كه: خداوند قوام بخش انسانها و هر آنچه به دست آورده اند مى باشد و او شؤون ايشان را اداره و تدبير مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 8

8 - خداوند ، آفريننده و خالق انسان ها است .

الذى فطرنا

«فَطْر» از ماده «فطرة» به معناى ابتدا و اختراع است و «فطر اللّه الخلق»; يعنى آنها را آفريد و آغاز كرد (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 3

3- خدا ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

فإنّا خلقنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 985

14 - روم - 30 - 11 - 1

1 - خداوند ، آغازكننده آفرينش انسان و بازآفريننده او پس از مرگ است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

«ال» در «الخلق» عهد است و مراد از آن به قرينه «ترجعون» انسان هايند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 1

1 - خدا ، خالق و آفريننده انسان ها

و اللّه خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 21 - 9

9 - خداوند ، خالق و آفريننده انسان ، براى نخستين بار و بدون سابقه و پيشينه

و هو خلقكم أوّل مرّة

مراد از «أوّل مرّة» زمانى است كه آدمى وجود نداشت و خداوند او را آفريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 3 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها

خلق الإنسن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 57 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها

نحن خلقنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 39 - 2

2 - خداوند ، خالق انسان ها است .

إنّا خلقنهم

ص: 986

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 14 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

و قد خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 4

4 - تنها خداوند ، خالق بشر است .

و من خلقت وحيدًا

در اين برداشت، كلمه «وحيداً» حال براى «تا» در «خلقت» گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 9

9 - خداوند ، انسان را شنوا و بينا آفريد .

فجعلنه سميعًا بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

نحن خلقنهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 20 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

ألم نخلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 1

1 - خداوند ، آفريدگار تمامى انسان ها است .

و خلقنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 18 - 4

4 - خداوند ، خالق همه انسان ها است .

ص: 987

قتل الإنسن . .. من أىّ شىء خلقه

فاعل «خلقه» خداوند است كه سياق آيه شريفه، از تصريح به آن بى نياز ساخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 1

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

لقد خلقنا الإنسن فى كبد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

لقد خلقنا الإنسن

حرف «ال» در «الإنسان»، يا براى استغراق جنس است و يا به حقيقت و ماهيت او نظر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 2 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

خلق الإنسن

1528- خدا و ايمان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 6 - 10

10 - خداوند ، بى نياز از ايمان انسان ها

و استغنى اللّه

متعلق و مورد استغناى خداوند در آيه شريفه، مى تواند دو چيز باشد: 1- استغناى خداوند از ايمان انسان ها به او; 2- استغناى الهى از اين كه پس از ارائه معجزات و دلايل روشن از سوى پيامبران، باز هم معجزات و دلايل ديگرى به بشر عرضه دارد; زيرا همين مقدار براى هدايت بشر كافى است. برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

ص: 988

1529- خداشناسى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 106 - 13

13 - اتصاف خداوند به قدرتى فراگير و مطلق ، امرى روشن براى انسانها

ألم تعلم أن اللّه كل شىء قدير

استفهام در جمله فوق استفهام تقريرى است و اين نوع استفهام در موردى به كار مى رود كه مخاطب مضمون جمله را پذيرفته و آن را باور دارد. از آنجا كه مخاطب جمله فوق همه انسانها هستند; يعنى، «ألم تعلم أيها الأنسان»، معلوم مى شود: همگان به قدرت مطلق خدا آگاه هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 107 - 2

2 - انحصار حاكميت خداوند بر تمام هستى ، حقيقتى روشن براى همگان

ألم تعلم أن اللّه له ملك السموت و الأرض

استفهام تقريرى در «ألم تعلم . ..» گوياى برداشت فوق است. براى توضيح بيشتر به برداشت شماره 13 آيه قبل مراجعه شود.

1530- خدمت به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 31 - 10

10- انسان به هر مرحله از قرب و منزلت الهى برسد ، نيازمند به عبادت ( نماز و . . . ) و خدمت به خلق ( انفاق ) است .

قل لعبادى الذين ءامنوا يقيموا الصلوة و ينفقوا ممّا رزقنهم

اضافه «عباد» به «ياء» متكلم، تشريفيه و بيانگر قرب و منزلت بندگان به پيشگاه خداوند است. بنابراين فرمان خداوند به آنان براى اقامه نماز و انفاق، نشانگر آن است كه بنده، هر چند به مقام قرب الهى رسيده باشد، نيازمند به انجام دو فريضه نماز و انفاق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 3

3- ملائكه ، به فرمان الهى در خدمت تنظيم حيات بشرند . *

قلنا للملئكة اسجدوا لأدم فسجدوا

اصل معناى سجود، تسليم و فروتنى است. ممكن است فرمان سجده در برابر آدم، به معناى گذاردن پيشانى به زمين نباشد، بلكه معناى آن، انقياد و تسليم آنان در برابر آدم و تأمين نيازها و ديگر امور لازم او باشد.

ص: 989

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 46 - 7

7 - باد ها ، به عنوان عاملى طبيعى ، در خدمت بشرند .

أن يرسل الرياح . .. و ليذيقكم ... و لتبتغوا من فضله

1531- خروج انسان ها از قبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 25 - 5،6،7

5 - خروج انسان ها از قبر در قيامت ، به خواست و دعوت خداوند است .

ثمّ إذا دعاكم دعوة من الأرض إذا أنتم تخرجون

بنابر اين كه «من الأرض» متعلق به «تخرجون» باشد، نكته ياد شده، استفاده مى شود.

6 - همه مردمان در روز قيامت ، با يك نداى خداوند ، به طور ناگهانى از دل خاك بيرون مى آيند .

ثمّ إذا دعاكم دعوة من الأرض إذا أنتم تخرجون

7 - مردگان ، در قيامت ، در پاسخ به نداى خداوند براى زنده شدن ، خود ، از قبر ها خارج مى شوند .

إذا دعاكم . .. إذا أنتم تخرجون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 51 - 4

4 - انسان ها پس از زنده شدن از قبر ها ، به سوى پروردگار خويش خواهند شتافت .

فإذا هم من الأجداث إلى ربّهم ينسلون

«نسلان» (مصدر «ينسلون») به معناى گام برداشتن سريع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 52 - 4،12

4 - كافران در قيامت ، از زنده شدن و بيرون آمدن شان از قبر ها ، بسيار شگفت زده خواهند شد .

قالوا يويلنا من بعثنا من مرقدنا

برداشت ياد شده از آن جا است كه استفهام (من) در آيه شريفه، براى تعجب استعمال شده است.

12 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « يا ويلنا من بعثنا من مرقدنا » فإن القوم كانوا فى القبور ، فلمّا قاموا حسبوا أنّهم كانوا نيامًا ، قالوا « يا ويلنا من بعثنا من مرقدنا » قالت الملائكة « هذا ما وعد الرحمان و صدق المرسلون » ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند كه مى فرمايد: «يا ويلنا من بعثنا من مرقدنا. ..» روايت شده كه فرمود: مردم كه در قبراند; وقتى برمى خيزند مى پندارند كه در خواب بوده اند [ازاين رو] مى گويند: «يا ويلنا من بعثنا من مرقدنا». فرشتگان مى گويند: «هذا ما وعد الرحمان و صدق المرسلون».

ص: 990

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 4 - 1

1 - قبر ها هنگام برپايى قيامت ، زير و رو شده و هر چه در آن است بيرون ريخته خواهد شد .

و إذا القبور بعثرت

معناى «بعثرت»، اين است كه خاك قبرها زير و رو شود و هر آنچه در آن است، پراكنده گردد. از آن جا كه فعل «بعثر» متضمن معناى «بُعِثَ» و «اُثيرَ» است، بعيد نيست اين فعل مركب از آن دو فعل باشد. (مفردات راغب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 4

4 - تمام مردم در قيامت ، با بيرون آورده شدن از زمين ، در صحنه محشر حضور خواهند يافت .

و أخرجت الأرض أثقالها . .. يومئذ يصدر الناس أشتاتًا

جمله «يصدر الناس»، ممكن است ناظر به رجوع مردم به حيات دوباره (معاد) باشد.

1532- خضوع اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 1،6

1 - نشانه هاى خضوع و تسليم در برابر خداوند ، بر چهره تمامى انسان ها ( در قيامت ) نقش خواهد بست .

. .. و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

«عناء» به معناى خاضع شدن و مطيع گشتن است (لسان العرب). «وجه» به معناى صورت است و از آن جهت كه آثار خضوع و ذلت، بيش از همه جا در چهره آشكار مى گردد، اين واژه استفاده شده است. «ال» در «الوجوه» نيز محتمل است معناى استغراق داشته باشد و يا آن كه عوض مضاف اليه بوده و مراد از آن «وجوه المجرمين» باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر اولين احتمال است.

6 - ظهور حيات حقيقى و فنا ناپذير خداوند و قيوميت او بر هستى در قيامت ، مايه خضوع و ذلت عميق آدميان در برابر او خواهد شد .

و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

1533- خطاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 95 - 15

15- انسان ، در ارزش گذارى ها و تعيين ارزش هاى برتر ، دچار خطا مى شود .

و لاتشتروا . .. ثمنًا قليلاً إنما عند الله هو خير لكم إن كنتم تعلمون

ص: 991

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 37 - 9

9 - امكان خطاكردن انسان ، در ارزيابى ملموس ترين رفتار زشت و زيباى خويش

و قال فرعون يهمن ابن لى صرحًا . .. كذلك زيّن لفرعون سوء عمله

برداشت يادشده با توجه به اين نكته است كه فرعون - باوجود مشاهده معجزات و شنيدن دلايل روشن و انكارناپذير موسى(ع) - اقدام به كارى نابخردانه (ساختن بنايى بلند براى آگاهى از خدا. ..) كرده بود. خداوند نيز اين اقدام را نمونه اى از كارهاى زشت فرعون، دانسته است كه در نظر او زيبا و پسنديده مى نمود.

1534- خطر عصيان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 81 - 19

19- انسان در معرض سركشى ، در برابر خداوند است .

كذلك يتمّ نعمته عليكم لعلّكم تسلمون

استعمال كلمه «لعل» كه براى بيان توقع و صرف امكان و انتظار است، نشانگر آن است كه اگر توجهى به نعمتهاى فراوان خدا نباشد، تسليم شدن انسانها در برابر او دور مى نمايد.

1535- خطر گمراهى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 39 - 10

10- انسان ها ، در معرض اغواگرى ابليسند

لأغوينّهم أجمعين

1536- خطر لغزش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 55 - 10

10 - همه انسان ها در معرض گناهو لغزش اند .

و استغفر لذنبك

ص: 992

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 18 - 3

3 - انسان ها ، حتى متقين ، همواره در معرض لغزش و نيازمند استغفار مداوم

و بالأسحار هم يستغفرون

1537- خطر وسوسه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 5،9

5 - پناه بردن به خداوند از خطر وسوسه جن و انس ، توصيه اى الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل أعوذ . .. من الجنّة و الناس

9 - وسوسه جنيان براى انسان ها ، خطرناك تر از وسوسه هم نوعان شان است .

من الجنّة و الناس

تقديم «الجنّة»، به جهت يكنواخت شدن آخر آيه هاى اين سوره و يا ناظر به افزون تر بودن خطر وسوسه جنيان است. برداشت ياد شده، ناظر به احتمال دوم است.

1538- خلقت ابتدايى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 3

3 - آفرينش نخستين انسان ، نشانه قدرت مندى خداوند بر باز آفرينى وى در عالم آخرت است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده ثمّ إليه ترجعون

اين آيه، به قرينه آيه بعد - كه درباره برپايى قيامت است - درصدد اثبات معاد از طريق توجه دادن به خلقتِ نخستينِ انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 28 - 1،3

1 - آفرينش نخستين انسان ها و زنده كردن مجدد آنان پس از مرگ ، براى خداوند همانند آفريدن يك تَن است .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

3 - فاصله افتادن ميان خلقت نخستين انسان و زنده كردن مجدد او پس از مرگ ، تأثيرى در آن خلقت ندارد .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

چنان چه مفسران گفته اند، مشركان با تعجب سؤال مى كردند كه «چگونه امكان دارد كه انسانى پس از سال ها مردن، مجدداً زنده شود؟». آيه در صدد پاسخ به آن پرسش است و تشريح مى كند كه خلقت نخستين و دوباره، همانند آفريدن يك تن است و

ص: 993

فاصله ايجاد شده، تأثيرى ندارد.

1539- خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 20 - 1

1- ميراندن انسان ها و خلق انسانهايى جديد به جاى آنان ، كار دشوارى براى خداوند نيست .

إن يشأ يذهبكم و يأت بخلق جديد . و ما ذلك على الله بعزيز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 6 - 2،16،18،20،23

2 - همه انسان ها ، از نظر ريشه خلقت و نيز در حقيقت انسانى - بى هيچ امتياز و تبعيضى - مشترك و برابراند .

خلقكم من نفس وحدة

يادآورى خداوند به اين كه همه انسان ها از يك نفس آفريده شده اند، مى تواند به منظور بيان حقيقت ياد شده باشد.

16 - آفريدن جهان هستى ( آسمان ، زمين ، انسان و . . . ) ، از اوصاف و نشانه هاى خداى حقيقى ( اللّه )

خلق السموت و الأرض . .. خلقكم من نفس وحدة ... ذلكم اللّه

«ذلكم» اشاره به كسى است كه اشياى ذكر شده را آفريده و صاحب اوصاف خلق و جعل است.

18 - آفرينش جهان ( آسمان ، زمين ، خورشيد ، ماه و انسان ) جلوه ربوبيت خدا است .

خلق السموت و الأرض . .. خلقكم من نفس وحدة ... ذلكم اللّه ربّكم

20 - آفرينش آسمان ها ، زمين ، خورشيد ، ماه و انسان ، جلوه فرمانروايى مطلق خدا بر جهان هستى است .

خلق السموت و الأرض . .. له الملك

23 - آفرينش جهان ( آسمان ، زمين و انسان ) ، دليل يكتايى خدا و پوچى معبود هاى ديگر

خلق السموت و الأرض . .. خلقكم من نفس وحدة ... لا إله إلاّ هو

برداشت بالا مبتنى براين ديدگاه است كه جمله «لا إله إلاّ هو» - كه پس از بحث از خلقت جهان آمده است - به منزله نتيجه و جمع بندى آن بحث باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 7

7 - قدرت خداوند بر آفرينش انسان ها ، تنظيم توانمندى هاى آنان ، هدايت تكوينى و نيز ميراندن و به گور افكندن آنها ، دليل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قيامت است .

خلقه فقدّره . ثمّ السبيل يسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 5 - 4

ص: 994

4 - حاكميت خداوند ، بر آغاز و فرجام انسان ها

لقد خلقنا الإنسن . .. ثمّ رددنه

1540- خلقت اوليه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 78 - 6

6 - پيدايش انسان هاى نخستين ، دليل و شاهدِ امكانِ زنده شدن مجدد آنان پس از مرگ و خاكستر شدن بدن ها

و ضرب لنا مثلاً و نسى خلقه قال من يحىِ العظم و هى رميم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 79 - 1

1 - آفرينش نخستين انسان ها ، دليل و شاهدِ امكانِ برپايى قيامت و توانايى خدا بر احياى مجدد انسان ها

قل يحييها الذى أنشأها أوّل مرّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 21 - 9

9 - خداوند ، خالق و آفريننده انسان ، براى نخستين بار و بدون سابقه و پيشينه

و هو خلقكم أوّل مرّة

مراد از «أوّل مرّة» زمانى است كه آدمى وجود نداشت و خداوند او را آفريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 57 - 3

3 - آفرينش نخستين انسان ها ، دليل امكان حيات مجدد و رستاخيز دوباره آنان از سوى خداوند است .

نحن خلقنكم فلولا تصدّقون

1541- خوددوستى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 54 - 1

1 - مستحقان عذاب استيصال ، به هنگام وقوع آن ، مايلند تمام مايملك خود را براى نجات جان خويش ، نثار كنند .

و لو أن لكل نفس ظلمت ما فى الأرض لافتدت به

با توجه به اينكه آيات فراز پيش، برخى مربوط به عذاب استيصال: (قل أرأيتم إن اتيكم عذابه بياتاً أو نهاراً . .. ) و برخى مربوط به

ص: 995

عذاب قيامت است: (ثم قيل للذين ظلموا ذوقوا عذاب الخلد)، آيه فوق مى تواند بيانگر حال ستمگران به هنگام مشاهده عذاب استيصال باشد و مى تواند مربوط به عذاب قيامت باشد، برداشت فوق بر پايه احتمال اول است.

1542- خويشاوندى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 1 - 17

17 - خويشاوندى كليه افراد بشر با يكديگر *

خلقكم من نفس واحدة . .. و اتّقوا اللّه ... و الارحام

«ارحام»، به معناى خويشان است، از آن رو كه بازگشتشان به يك رحم است. بنابراين واقع شدن «الارحام» پس از «خلقكم من نفس واحدة»، مى تواند اشاره به اين باشد كه تمامى انسانها با يكديگر خويشاوند هستند.

1543- درجات اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 132 - 1،2،5

1 - هر يك از افراد جن و انس در روز قيامت از مرتبه و درجه ويژه خود برخوردارند.

و لكل درجت مما عملوا

تنوين «و لكل» عوض محذوف است و به قرينه آيه 128 و 130، محذوف «جن و انس» است، يعنى: «لكل من الجن و الإنس . ..» و چون آيات پيشين ترسيم قيامت بوده، ظاهر آن است كه درجات مطرح شده در آيه مربوط به آن روز باشد.

2 - درجات اخروى انسان و جن بازتاب اعمال دنيوى ايشان است.

و لكل درجت مما عملوا

5 - درجات و مراتب آخرت بر اساس آگاهى خداوند از اعمال جن و انس و سنجش دقيق آن اعطا مى گردد.

و لكل درجت مما عملوا و ما ربك بغفل عما يعملون

1544- درك اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 14 - 3

3 - حاضران صحنه قيامت ، داراى قدرت درك و شناخت

علمت نفس

ص: 996

1545- دشمنى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 36 - 11

11 - زندگانى انسان ها در زمين ، همواره آغشته به دشمنى و عداوت با يكديگر است .

اهبطوا بعضكم لبعض عدو

برداشت فوق بر اين اساس است كه مخاطب كلمه «اهبطوا» و ديگر خطابهاى موجود در آيه آدم(ع)، حوا و نسل ايشان باشد. در اين صورت مراد از «بعضكم لبعض عدو» دشمنى انسانها با يكديگر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 24 - 2،3

2 - هبوط آدميان و شيطان به زمين همراه با عداوت و دشمنى با يكديگر

قال اهبطوا بعضكم لبعض عدو

چنانچه مخاطب «اهبطوا»، آدم و حوا و شيطان باشد، مراد از «بعضكم لبعض»، شيطان از يكسو و آدميان از سوى ديگر است.

3 - زندگى انسانها در دنيا همواره آميخته به دشمنى و عداوت با يكديگر است.

قال اهبطوا بعضكم لبعض عدو

برداشت فوق بر اين اساس است كه مخاطب كلمه «اهبطوا» تنها، آدميان باشند. در اين صورت مراد از «بعضكم لبعض عدو» دشمنى انسانها با يكديگر خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 7،13

7 - زندگى انسان در زمين ، همواره قرين دشمنى و ستيز آدميان با يكديگر بوده است .

اهبطا منها جميعًا بعضكم لبعض عدوّ

در باره مراد از «بعضكم لبعض عدوّ» دو ديدگاه وجود دارد: 1- مراد دشمنى شياطين با انسان ها است. دراين نظر «اهبطا» خطاب به ابليس و آدم خواهد بود. 2- مراد دشمنى انسان ها با يكديگر است. مبناى اين نظر، مخاطب بودن آدم(ع) و حوا است. در هر دو مبنا، خطاب به آدم و حوا(ع) و ابليس به اعتبار ذريه آنان خواهد بود. در برداشت ياد شده، دومين ديدگاه پذيرفته شده است.

13 - خداوند دشمنى افراد بشر را با يكديگر را به آدم و حوا ( ع ) گوشزد كرد و راه رهايى از پى آمد هاى آن را به آنان آموخت .

بعضكم لبعض عدوّ . .. فمن اتبع هداى فلايضلّ و لايشقى

1546- دشمنى با انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 26

ص: 997

26- جن ها ، بر كينه توزى با آدميان ، توانا هستند .

كان من الجنّ . .. و هم لكم عدوٌّ

شيطان كه با آدميان عداوت مىورزد، از طائفه جن است (كان من الجنّ) بنابراين، جنيان، بر انجام كارهاى خصمانه نسبت به آدميان، توان مندند.

1547- دعوت از انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 83 - 9

9- خداوند ، انسان ها را به مطالعه آثار گذشتگان و عبرت گيرى از فرجام شوم ستم كاران ، فرا خوانده است .

و ما هى من الظلمين ببعيد

بر اساس اينكه مراد از ضمير «هى» آباديهاى قوم لوط باشد ، هدف از جمله «ما هى . ..» ترغيب انسانها به گذر كردن بر ديار قوم لوط و ديدن آثار عذاب الهى است; تا بدين وسيله عبرت گيرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 88 - 2

2- فراخوانى همه مخاطبان قرآن ( جن و انس ) به آزمودن اعجاز قرآن

قل لئن اجتمعت الإنس و الجنّ على أن يأتوا بمثل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 14 - 1،3

1 - خداوند ، فراخوان مردم به دعا و نيايش به درگاه او

فادعوا اللّه

3 - خداوند ، فراخوان انسان ها به عبادت خالصانه او

مخلصين له الدين

طبق گفته مفسران، واژه «دين» در اين آيه، به معناى عبادت است. آمدن اين واژه در معناى ياد شده از كاربردهاى رايج در لغت عرب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 41 - 6

6 - مؤمنان ، وظيفه دار فراخواندن مردم به نجات و رستگارى

و يقوم مالى أدعوكم إلى النجوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 998

20 - تكوير - 81 - 28 - 5

5 - آموختن تعاليم قرآن و پايدارى بر عمل به آن ، دعوت خداوند از همه انسان ها است .

إن هو إلاّ ذكر للعلمين . لمن شاء منكم أن يستقيم

مخاطبان در «منكم» گرچه همان كسانى اند كه «أين تذهبون» خطاب به آنان بود; ولى به قرينه «للعالمين» اين رهنمود براى عموم مردم است.

1548- دفن انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 7

7 - قدرت خداوند بر آفرينش انسان ها ، تنظيم توانمندى هاى آنان ، هدايت تكوينى و نيز ميراندن و به گور افكندن آنها ، دليل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قيامت است .

خلقه فقدّره . ثمّ السبيل يسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره

1549- دقت در حسابرسى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 11 - 7

7 - علم خداوند ، پشتوانه دقّت در حسابرسى و مجازات انسان ها در قيامت است .

إنّ ربّهم بهم يومئذ لخبير

1550- دقت در كيفر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 11 - 7

7 - علم خداوند ، پشتوانه دقّت در حسابرسى و مجازات انسان ها در قيامت است .

إنّ ربّهم بهم يومئذ لخبير

1551- دلايل حسابرسى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 6 - 2

ص: 999

2 - برنامه و حساب دقيق حاكم بر هستى ، خود دليل ضرورت قيامت و محاسبه نهايى كردار آدميان *

و الذريت . .. و إنّ الدين لوقع

از مناسبت ميان مقسم به و جواب قسم، استفاده مى شود: همان طور كه تمام مظاهر طبيعت به گونه اى حساب شده در ارتباط باهم قرار دارند و هدفى را دنبال مى كنند; به طريق اولى حيات انسان بى فرجام نيست و بدون حساب پايان نمى پذيرد.

1552- دلايل عجز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 57 - 15

15- آگاهى گسترده خداوند و مراقبت او بر همه چيز ، دليل عجز همگان از آسيب رسانى به اوست .

و لاتضرونه شيئًا إن ربى على كل شىء حفيظ

جمله «إن ربى . ..» تعليل است براى جمله «لاتضرونه شيئاً».

1553- دلايل نيازمندى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 8 - 6

6 - بازگشت انسان ها به خداوند ، دليل نيازمندى آنان به او است .

أن رءاه استغنى . إنّ إلى ربّك الرجعى

1554- دنياطلبى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 26 - 3

3- گروهى از انسان ها به زندگى دنيا دل خوش مى كنند و از سراى آخرت غافل مى مانند .

فرحوا بالحيوة الدنيا و ما الحيوة الدنيا فى الأخرة إلاّ متع

بيان ناچيزى دنيا در قياس با آخرت ، پس از مذمّت گروهى كه به دنيا دل خوش كرده اند (فرحوا بالحيوة الدنيا) ، مى رساند كه مراد از آن گروه ، مردمى هستند كه آخرت را نپذيرفته و يا از آن غفلت كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 16 - 1

1 - عموم مردم ، دنيا را بر آخرت ترجيح مى دهند .

ص: 1000

بل تؤثرون الحيوة الدنيا

«ايثار» به معناى تفضيل و برترى دادن است (مصباح) و خطاب «تؤثرون»، ناظر به طبيعت دنياگرايانه اى است كه در غالب انسان ها وجود دارد.

1555- دوستى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 21 - 12،15

12 - پيدايش دوستى و محبت ميان انسان ها ، برخاسته از لطف و عنايت خداوند و از آيات او است .

و من ءايته . .. و جعل بينكم مودّة و رحمة

نكته فوق بنابر اين احتمال است كه خطاب «و جعل بينكم مودّة. ..» خطاب به همه انسان ها است.

15 - انديشمندان و متفكران ، آيه الهى بودن روابط دوستانه زن و شوهر و محبت بين انسان ها را درمى يابند .

و من ءايته أن . .. و جعل بينكم مودّة و رحمة إنّ فى ذلك لأيت لقوم يتفكّرون

1556- ذكر حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 9 - 2

2 - قيامت و گرد آمدن انسان ها در آن روز ، براى محاكمه و مجازات ، شايان ياد و يادآورى

يوم يجمعكم

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه «يوم» متعلّق به فعل مقدّر «اذكر» باشد.

1557- ذكر مدبر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 23 - 9

9 - توجّه به وابستگى آفرينش ، تدبير ، هدايت ، مرگ و قبر انسان به خداوند ، زمينه ساز انجام دادن تكاليف الهى

من نطفة خلقه . .. ثمّ أماته فأقبره ... كلاّ لمّا يقض ما أمره

1558- ذكر هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1001

20 - عبس - 80 - 23 - 9

9 - توجّه به وابستگى آفرينش ، تدبير ، هدايت ، مرگ و قبر انسان به خداوند ، زمينه ساز انجام دادن تكاليف الهى

من نطفة خلقه . .. ثمّ أماته فأقبره ... كلاّ لمّا يقض ما أمره

1559- ذلت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 6

6 - ظهور حيات حقيقى و فنا ناپذير خداوند و قيوميت او بر هستى در قيامت ، مايه خضوع و ذلت عميق آدميان در برابر او خواهد شد .

و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 1

1 - جمعى از حاضران صحنه قيامت ، شكسته حال و سرافكنده اند و ذلّت و خوارى در چهره آنان نمايان است .

وجوه يومئذ خشعة

«خشوع»; يعنى، در برابر كسى سر تعظيم فرود آوردن و سر به زير بودن و «خاشع» به معناى شكسته حال است (مقاييس اللغة). مراد از «وجوه» - به قرينه «ليس لهم طعام» در آيات بعد - صاحبان وجوه است و اِسناد خشوع به چهره ها - كه محل بروز آثار آن است - نوعى مبالغه و بيانگر شدت خشوع است.

1560- راز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 8 - 4

4 - خداوند آگاه به اسرار انسان ها و انديشه هاى آنان

و من الناس من يقول ءامنا . .. و ما هم بمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 9 - 4

4 - منافقان علم گسترده و همه جانبه خدا و آگاهى او را به اسرار و نهان انسان ها ، باور نداشته و بدان معتقد نيستند .

يخدعون اللّه

از اينكه منافقان با نفاق خويش در صدد نيرنگ زدن به خدا برآمده اند، معلوم مى شود كه آنان مى پنداشتند، اگر امرى را مخفى كنند، خداوند از آن آگاه نمى شود.

ص: 1002

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 72 - 4

4 - خداوند ، آگاه به اسرار انسان ها و توانا بر افشاى آنهاست .

و اللّه مخرج ما كنتم تكتمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 61 - 8

8 - علم خداوند به اسرار درونى هر كس ، كاملتر از آگاهى خود اوست .

و اللّه اعلم بما كانوا يكتمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 22،23

22 - دانايى گسترده و دقيق به درون انسان ها ، تنها از آن خداست .

تعلم ما فى نفسى . .. انك انت علّم الغيوب

23 - درون و ذات مردمان و انديشه هاى ابراز نشده ايشان از جمله امور غيبى

تعلم ما فى نفسى . .. انك انت علّم الغيوب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 78 - 2

2 - علم خداوند به كردار و گفتار مخفيانه آدميان

يعلم سرّهم و نجويهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 25 - 1

1- خداوند بر آنچه در باطن انسانهاست ، آگاهى كامل دارد .

ربّكم أعلم بما فى نفوسكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 7 - 2،4،10

2 - اسرار و راز هاى بازگو نشده افراد و نيت هاى آنان ، براى خداوند آشكار است و بر آن آگاهى كامل دارد .

فإنّه يعلم السرّ

«سر»، يعنى آنچه از ديگران كتمان مى شود (لسان العرب).

4 - خداوند به راز هاى فراموش شده آدمى و نهفته ترين اسرار او آگاه است .

فإنّه يعلم . .. أخفى

ص: 1003

10 - « محمدبن مسلم قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ : « يعلم السرّ و أخفى » قال : « السرّ » ما كتمته فى نفسك ، و « أخفى » ما خطر ببالك ثمّ أنسيته ;

محمدبن مسلم گفت: از امام صادق(ع) در باره سخن خداى عزّوجلّ: «يعلم السرّ و أخفى» سؤال كردم فرمود: «سرّ» آن است كه در درون خود، آن را پنهان كرده باشى و «أخفى» آن است كه به قلبت خطور كرده و سپس از خاطرت برده شود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 63 - 8

8 - خداوند ، به نهان و اسرار درونى انسان آگاه است .

قد يعلم اللّه الذين يتسلّلون منكم لواذًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 54 - 1،4

1 - خداوند ، بر هر چه كه انسان ها آن را آشكار كنند و يا پنهان كنند ، آگاه است .

إن تبدوا شيئًا أو تخفوه فإنّ اللّه كان بكلّ شىء عليمًا

4 - آگاهى خداوند به آنچه انسان ها آن را آشكار مى كنند و يا پوشيده مى دارند ، برخاسته از علم وسيع و گسترده الهى به كائنات است .

إن تبدوا شيئًا أو تخفوه فإنّ اللّه كان بكلّ شىء عليمًا

تكرار «شىء» در كلام كه، اوّلى مربوط به احوال انسان و دومى دال بر همه چيز است، اين نكته را مى رساند كه علم به آن اوّلى، جزيى از علم به همه كائنات است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 38 - 5

5 - خداوند ، به نيت ها و راز هاى دل آدميان آگاه است .

إنّه عليم بذات الصدور

1561- رستگارى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 24 - 6

6 - علاقه شديد پيامبران الهى ، نسبت به هدايت و رستگارى انسان ها

قل أوَ لو جئتكم بأهدى ممّا وجدتم عليه ءاباءكم

پيامبران، در برابر مخالفت هاى مؤكد قوم خويش (إنّا وجدنا . .. إنّا على آثارهم) با لحنى نرم و ملايم آنان را به مسير آيين توحيد فرامى خواندند، از اين مطلب، شيفتگى شديد آنان به هدايت انسان ها استفاده مى شود.

ص: 1004

1562- روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 3 - 5

5 - امكانات و دارايى هاى انسان ، رزقى است عطا شده از جانب خدا

و مما رزقنهم ينفقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 22 - 9،11،12

9 - آب هاى نازل شده از ابر ها ، سببى اساسى براى پيدايش روزى انسان ها

فأخرج به من الثمرت رزقاً لكم

11 - ميوه درختان از مواهب الهى و رزق و روزى انسانهاست .

فأخرج به من الثمرت رزقاً لكم

12 - آفرينش آسمان ، نزول باران ، به ثمر رسيدن ميوه ها و پيدايش روزى براى انسان ها ، جلوه هايى از ربوبيت خداوند است .

اعبدوا ربكم . .. الذى جعل لكم ... رزقاً لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 126 - 11

11 - امنيت و رزق و روزى بندگان ، پرتوى از ربوبيت خداست .

رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله من الثمرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 172 - 7

7 - خداوند روزى دهنده به بندگان خويش

رزقنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 31 - 3

3 - تأمين بىوقفه رزق و روزى انسان ها از سوى خدا ، جلوه اى از ربوبيت بى همتاى اوست .

قل من يرزقكم من السماء و الأرض

اين آيه شريفه - به قرينه آيه بعد - در مقام رد پندار ربوبيت غير خدا و توجه دادن شرك پيشگان به ربوبيت بى همتاى خداست. گفتنى است كه به كارگيرى فعل مضارع (يرزقكم) بيانگر استمرار روزى و بىوقفه بودن آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1005

7 - يونس - 10 - 59 - 1

1 - رزق انسان ، داده خداوند و نازل شده از جانب اوست .

قل أرءيتم ما أنزل اللّه لكم من رزق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 26 - 2

2- خداوند ، به برخى از انسان ها روزى فراوان مى دهد و برخى ديگر را روزى اندك نصيب مى سازد .

الله يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

«بسط» به معناى توسعه دادن و «قدر» به معناى تنگ گرداندن است و تنگ شدن روزى ، كنايه از اندك و ناچيز بودن آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 114 - 5

5- خداوند ، بيش از نياز انسان ها ، روزى در اختيارشان قرار داده است .

فكلوا ممّا رزقكم الله حللاً طيبًا

با توجه به اينكه «من» در «ممّا رزقكم الله» براى تبعيض است و از طرف ديگر خداوند به خوردن نعمتها تشويق مى كند، معلوم مى شود كه مقدارى از رزق خدا براى انسان كافى است و از مفهوم آن، اين برداشت، به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 30 - 2،3،4،7

2- روزى خداوند به انسان ها ، جلوه ربوبيت و پروردگارى اوست .

إن ربّك يبسط الرزق

3- ربوبيت خدا ، مقتضى مقدر كردن تفاوت روزى براى بندگان است .

إن ربّك يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

4- تفاوت روزى انسان ها ، تدبير الهى در جهت پرورش و رشد آنان است .

إن ربّك يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

تأكيد بر ربوبيت الهى در مورد «يبسط» و «يقدر» مى رساند كه اين بسط و تقدير نشأت يافته از ربوبيت اوست (تا چرخ زندگى بچرخد و انسانها در پرتو اين تفاوت آزمايش شوند و تكامل يابند).

7- تفاوت روزى انسان ها ، بر اساس آگاهى و بينش عميق خداوند به بندگان است .

يبسط الرزق . .. و يقدر إنه كان بعباده خبيرًا بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 35 - 9

9 - تدبير روزى و تغذيه انسان ها از زمين ، از نشانه هاى قدرت خدا است .

و ءاية لهم الأرض الميتة أحيينها. .. و فجّرنا فيها من العيون . ليأكلوا من ثمره و

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيات بالا، با طرح مسأله احياى زمين و تغذيه انسان ها از آن، درصدد نشان دادن

ص: 1006

جلوه هايى از قدرت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 23 - 2

2 - تضمين قطعى ، روزى خلق از سوى خداوند *

و فى السّماء رزقكم . .. فَوَربّ السّماء و الأرض إنّه لحقّ

ضمير «إنّه» مى تواند به روزى آدميان بازگردد كه در «فى السّماء رزقكم» بيان شده است. در اين صورت پيام آيه شريفه اين است كه فكر روزى، شما را از تحقيق و انديشه در آيات الهى باز ندارد; زيرا خداوند روزى شما را تضمين كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 58 - 6

6 - قدرت و نيروى پايان ناپذير الهى ، پشتوانه روزى دهى او به خلق

إنّ اللّه هو الرزّاق ذوالقوّة المتين

از ارتباط ميان دو بخش آيه، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 33 - 1

1 - سودمندى آسمان ، شب ، روز ، زمين ، آب ، گياه و كوه ها براى انسان و دام ، هدف خداوند از آفرينش و سامان بخشى آنها است .

متعًا لكم و لأنعمكم

«متاعاً» مفعول له است. اين كلمه گرچه اسم است براى هر چيزى كه سودمند باشد (لسان العرب); ولى در اين آيه جايگزين مصدر شده است; يعنى، «تمتيعاً لكم».

1563- روزى طيب انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 10

10 - فراهم ساختن تمامى نياز هاى بشر از نوع پاكيزه و دلپذير آن - پس از آفرينش او - جلوه اى از قدرت و ربوبيت بى همتاى خداوند

فأحسن صوركم و رزقكم من الطيّبت

ص: 1007

1564- رهبران انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 9

9 - ابراهيم ( ع ) ، پيشوا و امامى براى همه انسانها

قال إنى جاعلك للناس إماماً

1565- زمينه پاداش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 11

11 - معاد و بازگشت انسان ها ، به پيشگاه عدل الهى براى كيفر و پاداش ، مقتضاى آفرينش به حق و هدفمند جهان است .

خلق السموت و الأرض . .. و إليه المصير

ذكر معاد انسان ها - پس از بيان آفرينش جهان بر پايه حق و هدفمندى - مى تواند گوياى نكته ياد شده باشد.

1566- زمينه تأثير علم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 52 - 3

3 - كارايى دانش و تلاش اقتصادى بشر در رفاه و توسعه اقتصادى ، منوط به مشيت خداوند است .

إنّما أُوتيته على علم . .. أوَلم يعلموا أنّ اللّه يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه جمله «أوَلم يعلموا. ..» عطف بر جمله «و لكنّ أكثر الناس لايعلمون» مى باشد; يعنى، كافران توسعه روزى خود را در اثر تلاش و دانش خود مى پندارند; در حالى كه بيشتر آنان به اين حقيقت آگاهى ندارند كه توسعه روزى و يا تنگ شدن آن بر مردم، بسته به مشيت و تقدير الهى است و چه بسا دو ملت و يا دو فرد يكسان به تلاش اقتصادى بپردازند; ولى روزى آنان يكسان نباشد.

1567- زمينه تحقير انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 2

2 - ثروت اندوزى ، زمينه ساز تحقير مردم و عيب جويى از آنان است .

ويل لكلّ همزة لمزة الذى جمع مالاً و عدّده

ص: 1008

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 6

6 - بى توجهى به محدوديت عمر ، زمينه ساز بى اعتنايى به شخصيت ديگران و ضربه زدن به اعتبار آنان است .

همزة لمزة . .. يحسب أنّ ماله أخلده

1568- زمينه تدبير امور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 2

2 - امتحان بندگان ، جلوه ربوبيت خداوند و در راستاى تدبير امور آنان است .

ربّه

1569- زمينه تنبه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 6 - 8

8 - غفلت زدايى از مردمِ غافل و بيدار كردن آنان ، از اهداف رسالت و فلسفه بعثت رسولان الهى

لتنذر قومًا ما أُنذر ءاباؤهم فهم غفلون

1570- زمينه حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 4 - 3

3 - بيرون آمدن اجساد مردگان از قبر ها ، پيش درآمدى بر احضار انسان ها در صحنه قيامت است .

و إذا القبور بعثرت

مراد از زير و رو شدن قبرها - به قرينه آيه بعد - فراهم شدن مقدمات حضور انسان ها در محشر است.

1571- زمينه حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 2

2 - زلزله زمين ، از مقدّمات حشر مردم و حسابرسى اعمال آنان در قيامت است .

ص: 1009

إذا زلزلت الأرض . .. يومئذ يصدر الناس

1572- زمينه دشمنى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 12

12 - تناول آدم و حوا از ميوه ممنوع بهشت ، زمينه ساز پيدايش روحيه دشمنى در انسان ها شد .

فأكلا . .. بعضكم لبعض عدوّ

1573- زمينه سرور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 8

8 - انسان ، گرفتار سرخوشى به هنگام برخوردارى از كمترين رفاه و نعمت هاى دنيوى

و إنّا إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة فرح بها

«إذاقة» (مصدر «أذقنا») به معناى چشاندن است. اين تعبير در موردى به كار مى رود كه بهره كمى از چيزى گرفته شود.

1574- زمينه شناسايى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 19

19 - وجود تفاوت هاى قومى در نسل بشر ، به منظور سهولت شناسايى هر يك ، نمودى از علم و كاردانى خداوند است .

و جعلنكم شعوبًا و قبائل لتعارفوا . .. إنّ اللّه عليم خبير

از ارتباط «إنّ اللّه عليم خبير» با «جعلناكم شعوباً. ..»، مطلب بالا قابل برداشت است.

1575- زمينه كيفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 11

11 - معاد و بازگشت انسان ها ، به پيشگاه عدل الهى براى كيفر و پاداش ، مقتضاى آفرينش به حق و هدفمند جهان است .

خلق السموت و الأرض . .. و إليه المصير

ذكر معاد انسان ها - پس از بيان آفرينش جهان بر پايه حق و هدفمندى - مى تواند گوياى نكته ياد شده باشد.

ص: 1010

1576- زمينه لغزش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 5 - 10

10 - اهل زمين ، در طبيعت زمينى خود - بدون بهره گيرى از وحى و شريعت الهى - مبتلا به لغزش و گمراهى اند .

كذلك يوحى . .. و يستغفرون لمن فى الأرض

1577- زمينه مصالح انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 10 - 4

4 - منوعيت جن از استراق سمع آسمان ، در جهت خير و صلاح اهل زمين است .

و أنّا لاندرى أشرّ أُريد بمن فى الأرض أم أراد بهم ربّهم رشدًا

آيه دوم - كه گوياى هدايت گرى قرآن به سوى رشد و درستى است - قرينه است براين كه خداوند با نزول قرآن، خير و صلاح بشر را اراده كرده و در اين راستا جن را، از استراق سمع آسمان ممنوع ساخته است.

1578- زمينه هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 27 - 6

6 - هدايت انسان ها ، از شؤون خالقيت خداوند است .

الذى فطرنى فإنّه سيهدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 35 - 7

7 - هدفدارى خلقت انسان ، مستلزم بعثت رسولان و هدايت آدميان به سوى اهداف بايسته

أم خلقوا من غير شىء

چنانچه عبارت «من غير شىء» به معناى «من غير غاية» باشد; از ارتباط مسأله هدفدارى خلقت انسان با آيات پيشين - كه درباره حقانيت رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قرآن بود - مطلب بالا استفاده مى شود.

ص: 1011

1579- زندگى اجتماعى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 2

2 - زندگى انسان ها از آغاز تاريخ ، زندگى اجتماعى بود .

و ما كان الناس إلا أمة وحدة

«امت» به هر جمعيتى گفته مى شود كه امر واحدى آنان را گرد هم آورده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 53 - 5

5 - مؤمنان و كافران ، داراى روحيات و عملكرد متمايز و جدا از يكديگر على رغم زندگى مشترك آنان در يك جامعه

و هو الذى مرج البحرين هذا عذب فرات و هذا ملح أُجاج . .. و حجرًا محجورًا

برداشت ياد شده، بر اين اساس استوار است كه تشبيه و تمثيل به كار رفته در آيه شريفه، ناظر به افراد يك جامعه باشد كه برخى مؤمن اند و برخى ديگر كافر; ولى در عين حال اين دو گروه، از نظر روحيات و رفتار، از هم جدا و متمايزاند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 14

14 - نياز متقابل و ارتباط ناگسستنى انسان ها با يكديگر در زندگى اجتماعى

و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت ليتّخذ بعضهم بعضًا سخريًّا

1580- زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 12 - 12

12 - تنظيم معيشت انسان ها ، در پرتو علم و آگاهى خداوند به مصالح نظام هستى

يبسط الرزق . .. إنّه بكلّ شىء عليم

1581- زندگى انسان ها در زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 5

5 - پراكندگى انسان ها و سكنا گزيدن آنها در مناطق مختلف زمين ، از آيات الهى است .

و من ءايته . .. ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

ص: 1012

1582- زوجيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 166 - 5

5 - همسرى و زوجيت مرد با زن ، به تدبير الهى و جلوه اى از ربوبيت او است .

خلق لكم ربّكم من أزوجكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 6،14،15

6 - خداوند ، انسان ها را زوج زوج ( زن و مرد ) آفريد .

ثمّ جعلكم أزوجًا

14 - آفرينش انسان در قالب مرد و زن و آگاهى از باردارى و زايمان زنان و مقدار عمر آدمى ، كارى آسان براى خداوند

و اللّه خلقكم من تراب ثمّ من نطفة . .. و ما يعمّر من معمّر و لاينقص من عمره إلاّ

15 - آفرينش انسان در قالب زن و مرد و آگاهى از باردارى و زايمان زنان و مقدار عمر آدمى ، نشانه توانايى خداوند بر برپايى قيامت و احياى مجدد انسان ها

و اللّه خلقكم من تراب ثمّ من نطفة . .. إنّ ذلك على اللّه يسير

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه اين آيه، در سلسله آياتى قرار دارد كه در صدد اثبات قدرت مطلق خدا و نيز توانايى او بر احياى مردگان مى باشد; مانند آيه «و اللّه الذى أرسل الرياح. .. فأحيينا به الأرض بعد موتها كذلك النشور»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 11 - 7

7 - زوجيت و همسرى ، امرى الهى و در راستاى منافع انسان

جعل لكم من أنفسكم أزوجًا

1583- زيان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 65 - 7

7 - شرك ، بى ترديد به زيان انسان ها است .

لئن أشركت . .. و لتكوننّ من الخسرين

«نون» در «لتكوننّ» براى تأكيد و رفع ترديد است.

ص: 1013

1584- سخن آشكار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 3

3- احاطه علمى به گفتار نهان و آشكار آدميان ، در انحصار خداوند است .

إن أدرى . .. إنّه يعلم الجهر من القول

جمله «إنّه. ..» تعليل براى عدم آگاهى پيامبر(صلی الله علیه و آله) از زمان وقوع عذاب است و اين حكايت از انحصار علم براى خدا دارد.

1585- سخن انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 7 - 1

1 - خداوند ، به آنچه كه آدمى مى گويد و اظهار مى كند ، آگاه است .

و إن تجهر بالقول فإنّه يعلم السرّ و أخفى

جمله «فإنّه يعلم. ..» جانشين جواب شرط «إن تجهر» است و معناى آيه اين است كه اگر سخن آشكار كنى [خدا مى داند]، زيرا كه او سرّ و مخفى تر از آن را مى داند. دراين موارد، بيان علت از تصريح به جواب شرط بى نياز مى كند.

1586- سخن پنهان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 3

3- احاطه علمى به گفتار نهان و آشكار آدميان ، در انحصار خداوند است .

إن أدرى . .. إنّه يعلم الجهر من القول

جمله «إنّه. ..» تعليل براى عدم آگاهى پيامبر(صلی الله علیه و آله) از زمان وقوع عذاب است و اين حكايت از انحصار علم براى خدا دارد.

1587- سرعت حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 18 - 4

4 - حضور انسان در قيامت ، پس از نفخ صور ، فورى و بى درنگ است .

يوم ينفخ فى الصور فتأتون أفواجًا

حرف «فاء» علاوه بر تفريع، دلالت بر تعقيب دارد; يعنى، بيانگر اين است كه بين نفخ صور و آمدن مردم، فاصله اى نخواهد بود.

ص: 1014

1588- سرعت حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 53 - 4

4 - احضار انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت ، بسيار سريع و بى هيچ فاصله اى با نفخ صور انجام خواهد پذيرفت .

إن كانت إلاّ صيحة وحدة فإذا هم جميع لدينا محضرون

برداشت ياد شده از آمدن «إذا»ى فجائيه - پس از ذكر نفخ صور - به دست مى آيد.

1589- سرنوشت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 39 - 9

9 - سنت خداوند بر تعيين سرنوشت انسان ها در پرتو عملكرد خودشان ، با وجود قدرت او بر تعيين قطعى همه امور

إلا تنفروا يعذبكم . .. و لا تضروه شيئاً و اللّه على كل شىء قدير

خداوند، از يك سو مؤمنان را به جهاد بر مى انگيزد و از سوى ديگر بى نيازى خود را از عملكرد آنان اظهار مى كند و اين نشان دهنده سنت او بر نقش دادن به انسان در تعيين سرنوشت خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 4 - 6

6 - معاد ( رستاخيز ) سرنوشت حتمى تمامى انسانهاست .

إنه يبدؤا الخلق ثم يعيده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 8 - 4

4 - سرنوشت انسان ( سعادت و شقاوت اخروى ) در گرو اعمال و كردار اوست .

أولئك مأويهم النار بما كانوا يكسبون

1590- سرور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 51 - 5،10

5 - انسان ها ، به محض مشاهده باد هاى نويد بخش باران ، بدون توجّه به خدايى بودن آنها ، خوش حال مى شوند ، ولى در

ص: 1015

برخورد با باد هاى مخرّب ، ناسپاس مى گردند !

فإذا أصاب به من يشاء من عباده . .. يستبشرون ... و لئن أرسلنا ريحًا ... يكفرون

«يكفرون» به قرينه اين كه سخن از نعمت و قطع شدن آن است، كفر و ناسپاسى است.

10 - شادمانى ، در شرايط رفاه ، و كفر و ناسپاسى به هنگام سختى و حسرت ، حالات و صفات انسان ها است .

فإذا أصاب . .. إذا هم يستبشرون ... و لئن أرسلنا ريحًا ... من بعده يكفرون

1591- سوگند به جان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 7 - 1

1 - سوگند خداوند به جان انسان ها

و نفس

«نفس»، به معناى روح و نيز جسد آمده است (صحاح اللغة). آيات بعد - كه ويژگى هاى روح انسان را مطرح مى كند - قرينه بر اراده معناى اول است. كلمه «نفس» گرچه نكره است; ولى بر ابهام دلالت ندارد. بلكه مراد جنس نفس است; زيرا آنچه بعد از آن، درباره نفس ذكر شده مربوط به تمام نفس ها است. نكره در اين موارد، مفيد تفخيم است.

1592- سهولت بعث اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 7

7 - برانگيختن انسان ها و حسابرسى از آنان در قيامت ، كارى سهل و آسان براى خداوند

لتبعثنّ ثمّ لتنبّؤنّ بما عملتم و ذلك على اللّه يسير

1593- سهولت تصرف در زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 22 - 7

7 - دخالت در شؤون زندگى همه انسان ها ، به رغم وسعت و گستردگى آن ، براى خداوند بسى سهل و آسان است .

ما أصاب من مصيبة . .. إنّ ذلك على اللّه يسير

ص: 1016

1594- سيماى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 1

1 - نشانه هاى خضوع و تسليم در برابر خداوند ، بر چهره تمامى انسان ها ( در قيامت ) نقش خواهد بست .

. .. و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

«عناء» به معناى خاضع شدن و مطيع گشتن است (لسان العرب). «وجه» به معناى صورت است و از آن جهت كه آثار خضوع و ذلت، بيش از همه جا در چهره آشكار مى گردد، اين واژه استفاده شده است. «ال» در «الوجوه» نيز محتمل است معناى استغراق داشته باشد و يا آن كه عوض مضاف اليه بوده و مراد از آن «وجوه المجرمين» باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر اولين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 1،3

1 - جمعى از حاضران صحنه قيامت ، شكسته حال و سرافكنده اند و ذلّت و خوارى در چهره آنان نمايان است .

وجوه يومئذ خشعة

«خشوع»; يعنى، در برابر كسى سر تعظيم فرود آوردن و سر به زير بودن و «خاشع» به معناى شكسته حال است (مقاييس اللغة). مراد از «وجوه» - به قرينه «ليس لهم طعام» در آيات بعد - صاحبان وجوه است و اِسناد خشوع به چهره ها - كه محل بروز آثار آن است - نوعى مبالغه و بيانگر شدت خشوع است.

3 - چهره حاضران صحنه قيامت ، نمايانگر فرجام كار آنان است .

وجوه يومئذ خشعة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 8 - 1،2

1 - برخى از حاضران در صحنه قيامت ، در رفاه ، خوش گذرانى و حالتى شايسته به سر برده ، آثار برخوردارى از نعمت در چهره آنان نمودار خواهد شد .

وجوه يومئذ ناعمة

براى تمامى معانى گوناگونى كه ماده «ن. ع. م،» براى آنها به كار مى رود، يك اصل وجود دارد كه بر «داشتن رفاه، خوب زندگى كردن و شايستگى» دلالت دارد (مقاييس اللغة). «ناعمة»; يعنى، كسى كه زندگى و تغذيه نيكو دارد (قاموس). توصيف «وجوه» به اين وصف، بيانگر بروز نشانه هاى آن حالت در چهره ها است.

2 - چهره حاضران در صحنه قيامت ، نمايانگر فرجام آنان است .

وجوه يومئذ ناعمة

1595- سيماى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1017

5 - اعراف - 7 - 11 - 2،3،5

2 - خداوند، عطا كننده شكل و شمايل انسانى به انسانهاست.

ثم صورنكم

3 - خداوند، مبدأ و منشأ انسانها (آدم) را آفريد و سپس به او صورت انسانى عطا كرد.

و لقد خلقنكم ثم صورنكم ثم قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

«خلقناكم» (شما را در گذشته آفريديم)، خطاب به همه انسانهاست و چون همه انسانها پيش از فرمان سجده بر آدم آفريده نشده بودند، معلوم مى شود آن جمله ناظر به آفرينش چيزى است كه مى توانسته مبدأ همگان باشد و به همين لحاظ آفرينش او آفرينش همه انسانها شمرده شده است فراز بعد (ثم قلنا . ..) مى رساند كه آن چيز همان شد كه به «آدم ابوالبشر» معروف است. قابل ذكر است كه دلالت آيه بر اين كه خود آن مبدأ ياد شده آدم(ع) شده باشد به صورت احتمال مطرح است.

5 - وجود فاصله زمانى بين آفرينش مبداء انسانها و اعطاى صورت انسانى به او

و لقد خلقنكم ثم صورنكم

1596- شخصيت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 72 - 2

2- شخصيت و ماهيت اخروى انسان ، بازتاب و نمودى از شخصيت دنيوى اوست .

و من كان فى هذه أعمى فهو فى الأخرة أعمى

1597- شگفتى تجمع اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 99 - 8

8- گرد آوردن آدميان در صحنه قيامت ، كارى عظيم و شگفت انگيز است .

و نفخ فى الصور فجمعنهم جمعًا

«جمعاً» مفعولِ مطلق تأكيدى براى «جمعناهم» است و نكره آوردن آن، مفيد عظمت و اعجاب است.

1598- صلاحيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 4

4 - انسان ها ذاتا شايسته دريافت نعمت هاى خداوند هستند .

ص: 1018

لم يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم

برداشت فوق با توجه به برداشت قبل و توضيح آن به دست مى آيد.

1599- صورت انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 20 - 2

2- حيات مجدد انسان ها در قيامت ، با دميده شدن در صورت هاى آنان *

و نفخ فى الصور

«صور» در احتمالى ضعيف به معناى صورت ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 24 - 3

3 - چهره هاى انسان ها در قيامت ، بيانگر فرجام آنها است .

وجوه يومئذ ناضرة . .. و وجوه يومئذ باسرة

1600- ضعف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 49 - 5

5 - ضعف و ناتوانى آدمى در برخورد با مشكلات

و إن مسّه الشرّ فيئوس قنوط

از كاربرد واژه «مسّ» و آمدن صيغه مبالغه «يؤُس» و «قنوط» استفاده مى شود كه انسان با اندك گرفتارى، احساس ضعف و ناتوانى كرده و دچار يأس و نااميدى مى شود.

1601- ضعف تدبير انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 31 - 2،3

2 - انسان ها ، ناتوان از سلطه همه جانبه بر زمين و به كنترل در آوردن همه عوامل طبيعت

و ما أنتم بمعجزين فى الأرض

به عجز درآوردن، ملازم با سلطه يافتن و كتنرل داشتن بر شىء است.

ص: 1019

3 - تدبير هاى بشرى براى جلوگيرى از بازتاب هاى گناهان خود ، فاقد تأثير و كارايى است .

و ما أصبكم . .. و ما أنتم بمعجزين فى الأرض

برداشت ياد شده برپايه ارتباط اين قسمت از آيه، با آيه قبل است.

1602- طبع انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 48 - 3

3 - كتابت و نگارش با دست راست ، طبيعت اولى انسان ها است .

و لاتخطّه بيمينك

قيد «بيمينك»، تأكيدى است و حاكى از شكل رايج نوشتن در ميان مردم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 28 - 12،16

12 - انسان ها ، به رغم اين كه امكانات شان خدادادى است ، حاضر نيستند بَرده ها و موجودات زيردست شان را در آنها سهيم كنند .

هل لكم من ما ملكت أيمنكم من شركاء فى ما رزقنكم فأنتم فيه سواء

16 - انسان ها ، طبيعتاً ، نگران از دست رفتن حقوق خويش از سوى همسانان خودند .

تخافونهم كخيفتكم أنفسكم

1603- طبقه بندى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 8 - 1

1 - تقسيم انسان ها به : تقواپيشگان ، كافران و منافقان ، از طبقه بندى هاى مردم در قرآن

هدًى للمتقين . .. إن الذين كفروا ... و من الناس من يقول ءامنا

1604- طول عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 20

20- برخى از انسان ها ، پيش از رسيدن به مرحله پايانى پيرى ( أرذل العمر ) زندگى را به درود گفته و از دنيا مى روند .

ص: 1020

و منكم من يتوفّى و منكم من يردّ إلى أرذل العمر

1605- ظلم به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 40 - 20

20 - ظلم به بندگان ، جزء سنّت هاى خداوند نيست .

و ما كان اللّه ليظلمهم

1606- عبادات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 25 - 3

3- نيّات ، انگيزه ها و افكار آدمى در عبادت خداوند و احسان به پدر و مادر ، تحت نظارت كامل خداوند است .

و قضى ربّك ألاّتعبدوا إلاّ إيّاه و بالولدين إحسنًا . .. و اخفض لهما جناح الذلّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 38 - 2

2 - بى نيازى مطلق خداوند ، از عبادت انسان ها

فإن استكبروا فالذين عند ربّك يسبّحون له

1607- عبرت از تفاوت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 1

1- خداوند ، فراخوان آدميان براى تأمل و درس آموزى از تفاوت رتبه دنيوى انسانها

انظر كيف فضّلنا بعضهم على بعض

1608- عبرت از عجز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 37 - 7

ص: 1021

7- توجه به استحكام مظاهر طبيعت و ضعف خويش در برابر آنها ، مايه عبرت و پندگيرى است .

لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولاً

ذكر «إنك لن تخرق الأرض و . ..» در واقع توجه دادن به استحكام مظاهر طبيعت و متقابلاً ضعف انسان است كه مى تواند براى آدمى، عبرت آموز باشد.

1609- عبوديت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 17 - 4

4 - همه انسان ها ، بنده خدا هستند ولو به آن معتقد و معترف نباشند .

أضللتم عبادى

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه خداوند مشركانى را كه معبودهاى گوناگونى مى پرستند بندگان خدا خوانده است (عبادى).

1610- عجب انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 6

6 - انسان ها ، هنگام برخوردارى از نعمت و رفاه ، خود را نزد خداوند ، عزّت مند و با كرامت مى پندارند .

فأمّا الإنسن إذا . .. نعّمه فيقول ربّى أكرمن

اكرام در فعل هاى «أكرمه» و «أكرمن»، به يك معنا نيست; زيرا لحن آيه شريفه گوينده «ربّى أكرمن» را نكوهش كرده; با آن كه اكرام را در «أكرمه» پذيرفته است. بنابراين در «أكرمه» مراد «رساندن نفع بدون خوارى و ذلت» است - كه در «مفردات راغب» از معانى اكرام شمرده شده - و در «أكرمن» مقصود «با عظمت شمردن و بى عيب دانستن» است كه در «قاموس» آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 1

1 - رفتار برخى از انسان ها ، بسان كسى است كه خود را شكست ناپذير و تواناترين موجود مى پندارد .

أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

فاعل «يحسب» ضميرى است كه به «الإنسان» در آيه قبل برمى گردد و به قرينه آيات بعد، روى سخن با مؤمنان حقيقى نيست; بلكه كافران و يا آنها و منافقان مورد نظر هستند. بنابراين بايد گفت: عموم «الإنسان»، يا عموم عرفى است و مراد بيشتر مردمى است كه در زمان نزول اين آيات، در مكه بوده و از زمره مؤمنان حقيقى نبودند و يا ارجاع ضمير به آن، به صورت استخدام بوده و تنها بخشى از افرادِ مرجع ضمير، مقصود هستند.

ص: 1022

1611- عجز اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 1

1 - ناتوانى ، هراس و وحشت همه گروه ها و مجموعه ها ، در روز قيامت

و ترى كلّ أمّة جاثية

«جُثُوّ» (مصدر «جاثية») به معناى به زانو نشستن است و در اين جا مى تواند كنايه از هراس، دلهره و تسليم باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 34 - 4

4 - ناتوانى همگان ، از مقاومت در برابر سختى هاى قيامت

يوم يفرّ المرء

فرار مردان - با توجّه به اين كه ترجيح فرار بر قرار به ويژه براى مرد تحمل نوعى زبونى و حقارت است - نشانگر سنگينى مشكلات قيامت و ناتوانى همه انسان ها از تحمّل آن است.

1612- عجز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 38 - 6

6 - ناتوانى بشر از آوردن سوره اى همانند يكى از سوره هاى قرآن ، نشانه بارز آسمانى بودن قرآن است .

قل فأتوا بسورة مثله و ادعوا من استطعتم من دون اللّه إن كنتم صدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 1

1 - هيچ كس حتى پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) ، جدا از مشيت خداوند ، توانايى جلب منفعت و دفع ضرر از خويشتن را ندارد .

قل لاأملك لنفسى ضرّاً و لانفعاً إلا ما شاء اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 50 - 1

1 - راه نجات به هنگام وقوع عذاب استيصال بسته است و هيچ كس را توانايى دفع آن نيست .

قل أرءيتم إن أتيكم عذابه بيتاً أو نهاراً

ص: 1023

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 3 - 10

10- انسان ، ناتوان از تشخيص زمان مرگ خويش و پايان زندگانى بشر در دنيا

يمتعكم متعًا حسنًا إلى أجل مسمًّى

نكره آمدن «أجل» اشاره به اين دارد كه: پايان زندگى انسانها، هر چند مشخص و معين است، ولى براى آنان ناشناخته مى ماند و راهى براى آگاهى به آن ندارند. قابل ذكر است كه مراد از «أجل» مى تواند پايان زندگى هر فرد باشد و محتمل است مقصود از آن، پايان زندگانى مجموعه انسانها در دنيا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 14 - 1،6،9

1- انسان ها و معبود هاى دروغينشان ، ناتوان از آوردن ده سوره هم طراز قرآن

قل فأتوا بعشر سور مثله . .. فإلّم يستجيبوا لكم

ظاهر اين است كه خطاب در «لكم» و «اعملوا» - به قرينه «فهل أنتم مسلمون» - متوجه مشركان باشد. براين اساس، ضمير فاعلى در «يستجيبوا» به «من استطعتم» باز مى گردد; يعنى، [اى پيامبر ! به مشركان بگو:] اگر كسى و از جمله معبودهايتان، براى آوردن همانند قرآن - به خاطر عجزشان - دعوت شما را اجابت نكردند ... .

6- قرآن ، به دليل ناتوانى همگان از آوردن كتابى همسان آن ، نشانه يكتايى خدا و نبود هيچ معبودى شايسته پرستش جز او

فإلّم يستجيبوا لكم فاعلموا . .. أن لا إله إلاّ هو

«أن لا إله إلاّ هو» - كه حاكى از يكتايى خدا و ضرورت توحيد عبادى است - عطف بر «أنما أُنزل . ..» مى باشد لذا جزاى شرط (فإلّم يستجيبوا) خواهد بود و حكايت از آن دارد كه قرآن، به دليل ناتوانى بشر از آوردن همانند براى آن، خود نشانه اى بر توحيد است.

9- ناتوانى همگان ، از آوردن همانند براى قرآن ، دليل لزوم پذيرش اسلام و تسليم شدن در برابر خداست .

فإلّم يستجيبوا لكم . .. فهل أنتم مسلمون

برداشت فوق ، با توجه به حرف «فاء» كه جمله «هل أنتم . ..» را بر «فإلّم يستجيبوا ...» تفريع كرده است ، استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 30 - 4

4- همگان ، ناتوان از دفع كيفر هاى خداوند و عاجز از يارى كردن گرفتاران به عذاب الهى اند .

من ينصرنى من الله

استفهام در جمله «من ينصرنى . ..» استفهام انكارى است. «نصر» به معناى يارى كردن است و چون در آيه با حرف «من» متعدى شده، معناى نجات و خلاص در آن تضمين شده است. بنابراين معناى «من ينصرنى ...» چنين مى شود: هيچ كس نمى تواند مرا از عقاب الهى نجات دهد اگر آنان را طرد كنم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 33 - 5

5- هيچ كس ، توان ايستادگى در برابر مشيت الهى را ندارد .

ص: 1024

إنما يأتيكم به الله إن شاء و ما أنتم بمعجزين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 63 - 12

12- همگان از دفع كيفر هاى خداوند و يارى گرفتاران به عذاب هاى او ناتوانند .

فمن ينصرنى من الله إن عصيته

فعل «ينصر» به دليل آنكه با «من» متعدى شده ، متضمن معناى «ينجى» (نجات مى دهد) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 66 - 12

12- همگان ، از دفع كيفر ها و عذاب هاى الهى ناتوانند .

إن ربك هو القوىُّ العزيز

بيان اقتدار و شكست ناپذيرى خداوند ، با جمله اى كه حاوى حصر است و قدرت و اقتدار را از ديگران نفى مى كند ، اشاره به اين حقيقت دارد كه: هيچ كس در برابر اراده خداوند ، تاب مقاومت نخواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 81 - 9

9- آدميان ، ناتوان از ضربه زدن به فرشتگان حتى در صورتى كه آنان ، به شمايل انسان ها باشند .

يلوط إنا رسل ربك لن يصلوا إليك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 21 - 24

24- اكثريت مردم به جريان امور به تدبير خدا و توان او بر انجام مشيّتهايش و ناتوانى همگان در برابر او ، ناآگاهند .

و الله غالب على أمره و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 34 - 10

10- خواست انسان ها و تلاش آنان در برابر اراده خداوند ، شكست خورده و بى ثمر است .

فصرف عنه كيدهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 67 - 11

11- هيچ كس و هيچ تدبير و برنامه اى نمى تواند از اجراى تقديرها ، مشيت ها و فرمان هاى تكوينى خدا جلوگيرى كند .

ما أُغنى عنكم من الله من شىء إن الحكم إلاّ لله

«اغناء» (مصدر اُغنى) از غَنا و به معناى كفايت كردن و منع نمودن است (برگرفته شده از لسان العرب). «من شىء» مفعول براى

ص: 1025

«ما اُغنى» و «من الله» حال براى «شىء» مى باشد. بنابراين جمله «ما اُغنى عنكم ...» چنين معنا مى شود: من [با تدبير خويش ]كفايت نمى كنم و باز نمى دارم چيزى (بلا و مصيبتى) را كه از ناحيه خداوند [مقدّر] باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 68 - 7

7- تقدير ها و مشيت هاى الهى ، حاكم بر تدبير بندگان است .

و لما دخلوا من حيث أمرهم أبوهم ما كان يغنى عنهم من الله من شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 34 - 3

3- هيچ كس نمى تواند از نزول عذاب الهى جلوگيرى كند .

و ما لهم من الله من واق

«واق» اسم فاعل از «وقاية» است و «وقايه» به معناى مصون داشتن و محافظت كردن است. مقصود از «من الله» به قرينه جمله هاى قبل «من عذاب الله» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 35 - 7

7- آدميان در حيات دنيا از تصور و درك صحيح بهشت و ويژگى هاى آن ، ناتوانند .

مثل الجنة التى وعد المتقون

برخى برآنند كه كلمه «مثل» در آيه شريفه به معناى شبيه و مانند مى باشد و به اين نكته اشاره دارد كه آنچه در بيان بهشت ذكر مى شود به عنوان مشابه است و گرنه واقعيت و حقيقت آن چيزديگرى است كه نمى توان آن را توصيف كرد; زيرا بشر در تنگناى حيات دنيا از ادراك آن ناتوان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 22 - 14

14- بشر ، هيچ گاه قادر به خزينه كردن آب در آسمان ( ابر ها ) نيست .

و ما أنتم له بخزنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 18 - 2

2- انسان ها ، توان شكرگزارى مطلوب و اداى حق نعمت هاى بى شمار خداوند را ندارند .

و إن تعدّوا نعمة الله لاتحصوها إن الله لغفور رحيم

از اينكه خداوند پس از بيان نعمتهاى بى شمار بر بندگان، خود را با صفت «غفور» (آمرزنده) توصيف مى كند، مى توان استفاده كرد كه انسانها از عهده شكر نعمتهاى فراوان الهى بر نخواهند آمد.

ص: 1026

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 110 - 6،7

6 - هيچ كس ، توان احاطه يافتن بر علم و معلومات خداوند را ندارد .

يعلم ما . .. و لايحيطون به علمًا

مراد از احاطه علمى به خداوند، به قرينه صدر آيه، احاطه به دانسته ها و اسرار نهفته در كارهاى او است.

7 - آدميان ، از وقوف بر همه اسرار و ملاك هاى افعال خداوند ناتوان اند .

و لايحيطون به علمًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 1،2،4

1 - با فرارسيدن زمان برپايى قيامت بر اثر صيحه و فرياد مرگ بار ، انسان ها از هرگونه توصيه و اندك سفارشى ، ناتوان خواهند شد .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية

نكره آمدن «توصية» مى تواند براى تقليل باشد.

2 - با فرارسيدن زمان برپايى قيامت بر اثر صيحه و فرياد مرگ بار ، انسان ها از مراجعه به كسان خود ناتوان خواهند بود .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

4 - انسان ها به وقت شنيدن صيحه و فرياد سهمگين در آستانه برپايى قيامت ، از هرگونه تحرك و عملى ناتوان خواهند بود .

صيحة وحدة . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه ناتوانى انسان ها از توصيه و مراجعه به كسان خود، به عنوان مثال و مصداق آمده و مقصود اصلى بيان ناتوانى كامل بشر در برابر مشيت خداوند به برپايى قيامت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 66 - 6

6 - انسان ها ، در برابر مشيت و اراده الهى ناتوان اند .

و لو نشاء لطمسنا على أعينهم . .. فأنّى يبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 67 - 4

4 - انسان ها در برابر مشيت خداوند ناتوان اند .

و لو نشاء لمسخنهم على مكانتهم . .. و لايرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 160 - 2

2 - تمامى انسان ها ، به جز بندگان مخلَص خدا ، از توصيف شايسته او ناتوان هستند .

سبحن اللّه عمّا يصفون . إلاّ عباد اللّه المخلصين

ص: 1027

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 36 - 13

13 - ناتوانى همگان از هدايت گمراه شده الهى

و من يضلل اللّه فما له من هاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 37 - 2

2 - ناتوانى همگان ، از گمراه كردن هدايت يافته الهى

و من يهد اللّه فما له من مضلّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 5

5 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، به ناتوانى خود و قدرت يارى رسانى خداوند پى برده و اعتراف مى كنند .

فإذا مسّ الإنسن ضرّ دعانا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 29 - 7

7 - هيچ قدرتى ، توانايى دفاع كردن از مردم در برابر عذاب الهى را ندارد .

فمن ينصرنا من بأس اللّه إن جاءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 33 - 6

6 - هيچ كس ، توانايى هدايت كردن گمراه شدگان الهى را ندارد .

و من يضلل اللّه فما له من هاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 10 - 5

5 - انسان ها بدون استمداد از شريعت الهى ، از حل اختلافات خويش ناتوان اند .

و ما اختلفتم فيه من شىء فحكمه إلى اللّه

چنانچه جمله «فحكمه. ..» در مقام انشا باشد از ارجاع حكم به خداوند، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 31 - 1،2

1 - انسان ها ، هيچ گونه راه فرار و گريزى در برابر قدرت الهى ندارند .

ص: 1028

و ما أنتم بمعجزين فى الأرض

كلمه «معجزين» (از ماده «عجز») به معناى به عجز در آوردن است; اما اين كلمه در بسيارى از آيات قرآن به معناى فرار كردن از حيطه قدرت الهى و از چنگال عذاب او آمده است (كه لازمه معناى لغوى آن مى باشد).

2 - انسان ها ، ناتوان از سلطه همه جانبه بر زمين و به كنترل در آوردن همه عوامل طبيعت

و ما أنتم بمعجزين فى الأرض

به عجز درآوردن، ملازم با سلطه يافتن و كتنرل داشتن بر شىء است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 7 - 12

12 - ناتوانى مردم از درك بعضى از مصالح اجتماعى خويش و نياز آنان به رهبرى الهى

لو يطيعكم فى كثير من الأمر لعنتّم

تعبير «لعنتّم» مى رساند كه مردم، تمايلاتى دارند كه اگر بنا باشد رهبرى جامعه از تمايلات آنان پيروى كند، خود مردم به مشقت مى افتند و اين نيست مگر از آن جهت كه تمايلات و آراى آنان، در چنين مواردى، غير واقع بينانه و مخالف مصالح واقعى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 61 - 4

4 - زمان برپايى رستاخيز ، خارج از قلمرو دانش بشر

و ننشئكم فى ما لاتعلمون

«ما»ى موصوله در «فيما»، مى تواند كنايه از كيفيت خلقت اخروى و يا كنايه از زمان حيات مجدد يافتن انسان در آخرت باشد. برداشت بالا بر پايه احتمال دوم است; يعنى، ما مرگ را بر اين اساس مقدر كرديم كه در زمانى كه نمى دانيد، شما را بار ديگر ايجاد كنيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 47 - 1

1 - ناتوانى همگان از نجات پيامبر (صلی الله علیه و آله) از كيفر الهى ، در صورت دروغ بستن آن حضرت بر خداوند

فما منكم من أحد عنه حجزين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 14 - 1

1 - شناخت ژرفاى حقيقت و عظمت روز قيامت ( روز داورى ميان اهل حق و باطل ) ، بس دشوار و دست نايافتنى براى بشر

و ما أدريك ما يوم الفصل

از تعبير «و ما أدراك. ..»(چه چيز آگاه ساخت تو را...) استفاده مى شود: قيامت، حقيقتى بس بزرگ و عميق است كه كسى به درستى و شايستگى از آن آگاه نيست و تنها در پرتو وحى الهى، قابل شناخت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1029

19 - مرسلات - 77 - 39 - 3

3 - ظهور ناتوانى كامل بشر ، در برابر خداوند در عرصه قيامت

فإن كان لكم كيد فكيدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 37 - 11

11 - ناتوانى همگان ، از گفتوگوى خودسرانه با خداوند در قيامت

لايملكون منه خطابًا

مرجع ضمير فاعلى «لايملكون»، موجودات عاقلى است كه از «ما بينهما» دانسته مى شود. «منه» حال براى «خطاباً» و حرف «من» براى اتصال و ارتباط است. مفاد آيه اين است كه در رابطه با خداوند، هيچ سخنى براى آنان مقدور نيست. به قرينه آيه بعد، مى توان گفت: مراد كلام نادرست و شفاعت غير مأذون است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 16 - 2

2 - انسان ها در قيامت ، مقهور نظام كيفرى خداوند و ناتوان از هرگونه استتار و مقاومت

و ما هم عنها بغائبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 17 - 1

1 - شناخت حقيقت قيامت ، براى همگان ميسّر نيست .

و ما أدريك ما يوم الدين

استفهام «ما أدراك» (چه چيز تو را دانا ساخت)، حاكى از محروميت عموم مردم از ابزار شناخت قيامت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 18 - 1

1 - انسان ، فاقد ابزار شناخت براى تصور قيامت و پى بردن به حقيقت آن

ثمّ ما أدريك ما يوم الدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 19 - 1،5،11

1 - هيچ كس در قيامت ، براى انجام دادن كارى به نفع ديگران ، از خود اختيار و مالكيتى ندارد .

يوم لاتملك نفس لنفس شيئًا

5 - ناتوانى انسان ها از يارى رسانى به يكديگر ، از حوادث بزرگ و وصف ناپذير قيامت

و ما أدريك . .. ثمّ ما أدريك ما يوم الدين . يوم لاتملك نفس لنفس شيئًا

11 - ناتوانى انسان ها از يارى رسانى به يكديگر در قيامت ، جلوه اى از حاكميّت مطلقه خداوند بر رخداد هاى آن است .

ص: 1030

يوم لاتملك نفس لنفس شيئًا و الأمر يومئذ للّه

ارتباط صدر و ذيل آيه شريفه، گوياى برداشت ياد شده است.

1613- عذاب اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 21 - 12

12 - گرفتار شدن انسان ها به عذاب بزرگ در آخرت ، هرگز مطلوب خداوند نيست .

و لنذيقنّهم من العذاب الأدنى دون العذاب الأكبر لعلّهم يرجعون

از گرفتار كردن فاسقان به عذاب دنيوى، به منظور متنبه شدن، استفاده مى شود كه خداوند خوش ندارد كه آنان را در آخرت به عذاب گرفتار كند.

1614- عذاب درونى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 7 - 6

6 - سوختن انسان در آتش جهنم ، از درون او آغاز خواهد شد .

الّتى تطّلع على الأفئدة

ريشه «اطلاع» (طاء و لام و عين)، بر ظهور و بروز دلالت دارد (مقاييس اللغة). ظاهر شدن آتش جهنم بر قلب، حاكى از نقطه شروع آن است.

1615- عقيده انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 93 - 3

3- يك دست نبودن همه انسان ها در عقيده و رفتار و وجود تفاوت ميان آنان ، بر اساس خواست و تدبير الهى است .

و لو شاء الله لجعلكم أُمّة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 6 - 2

2 - در نگاه برخى از انسان ها ، گروهى از جن توانا بر حل مشكلات بشر و پناهگاهى امن در مواقع ترس و اضطراب

و أنّه كان رجال من الإنس يعوذون برجال من الجنّ

ص: 1031

پناه بردن به كسى و جايى، در وقتى است كه انسان با مشكلى سخت و مسائلى وحشتناك و اضطراب آور روبه رو شده باشد.

1616- علايق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 45 - 9

9 - انسان ها ، به جلب محبت خداوند علاقه مندند . *

إنّه لايحبّ الكفرين

ذكر اين نكته كه هر كس كافر است، از محبت خداوند محروم است به منظور اين است كه انسان ها، ترغيب شوند تا به ايمان و عمل صالح روى بياورند و اين، وقتى اثربخش است كه انسان ها، به جلب محبت خداوند علاقه اى داشته باشند.

1617- علم اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 4

4 - انسان ها ، از تمامى كرده هاى خويش در قيامت آگاه مى شوند .

ثمّ لتنبّؤنّ بما عملتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 13 - 1،2،3،6

1 - آگاه شدن انسان ها در قيامت ، از تمامى كرده هاى خويش در دنيا ، از نخستين تا آخرين آنها

ينبّؤا الإنسن يومئذ بما قدّم و أخّر

مفسران در تبيين «بما قدّم و أخّر» سه احتمال بيان كرده اند: 1- مقصود از«بما قدّم» اعمالى است كه در آغاز زندگى انجام داده نشده و مراد از «أخّر»انجام دادن عمل در پايان عمر است. 2- مراد از «بما قدّم» اعمالى است كه در دنيا پايان مى پذيرد (مانند نماز) و مقصود از «أخّر» اعمالى است كه ثواب آنها پايان ندارد (مانند صدقه جاريه و سنت حسنه). 3- مقصود از «بما قدّم» اقدام به عمل و مراد از «أخّر» به تأخير انداختن و انجام ندادن آن است. برداشت ياد شده، مبتنى بر احتمال نخست است.

2 - اطلاع يافتن انسان در قيامت ، از تمامى اعمال خود در طول عمرش و اثر آنها پس از مرگ خويش ( مانند صدقه جاريه و سنت حسنه يا سيئه )

ينبّؤا الإنسن يومئذ بما قدّم و أخّر

3 - آگاه شدن انسان ها در قيامت ، از تمامى تكاليفى كه انجام داده و يا وظايفى كه ترك كرده اند .

ينبّؤا الإنسن يومئذ بما قدّم و أخّر

6 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « ينبّؤا الإنسان يومئذ بما قدّم و أخّر » بما قدّم من خير و شرّ و ما أخّر ممّا سَنَّ من سُنّة ليَسْتَنَّ بها مَن بعده فإن كان شرّاً كان عليه مثل وِزْرِهم و لايَنْقُصُ من وزرهم شىءٌ و ان كان خيراً كان له مثل اُجورهم و لاينقص

ص: 1032

من اُجورهم شىء ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند: «ينبّؤا الإنسان يومئذ بما قدّم و أخّر» روايت شده كه فرمود: [انسان آگاه مى شود] به آنچه از خوبى و بدى از پيش فرستاده و آنچه در پس خود نهاده و برخاسته از سنت هايى بوده كه بنيان گذارى كرده است تا افراد بعد از او به آن عمل كنند. اگر آن سنت ها بد بوده به اندازه گناه عمل كنندگان براى سنت گذار گناه هست، بدون اين كه از گناه عمل كنندگان كاسته شود و اگر خير بوده، براى او مثل پاداش عمل كنندگان هست; در عين حال كه از پاداش آنان هيچ كاسته نخواهد شد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 14 - 1

1 - قيامت ، روز آگاهى انسان ها به كردار دنيايى خويش و آثار و نتايج آن

علمت نفس ما أحضرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 11 - 2

2 - قيامت ، روز پى بردن همگان به آگاهى دقيق خداوند از اسرار درونى ايشان

يومئذ

تعبير «يومئذ» قيامت را زمان علم خداوند، قرار داده و درباره علم او در دنيا، بيانى ندارد و از آن جا كه علم الهى ازلى و ابدى است، اختصاص يافتن آن به قيامت، ناظر به قابل انكار نبودن آن است; يعنى، گرچه در دنيا برخى به علم او معترف نيستند; ولى در قيامت، آنان نيز به اين حقيقت پى خواهند برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 4 - 2

2 - آگاهى تمام مردم ، از بى پايه بودن امتيازات مادى ، هنگام حسابرسى نعمت ها در قيامت

ثمّ كلاّ سوف تعلمون

آخرين آيه سوره، بيانگر زمانى است كه مفاد «سوف تعلمون» تحقق مى يابد.

1618- علم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 12 - 12

12 - آگاه شدن بشر به قدرت و علم همه جانبه خداوند ، از حكمت هاى آفرينش آسمان ها و زمين

اللّه الذى خلق سبع سموت . .. لتعلموا أنّ اللّه على كلّ شىء قدير و أنّ اللّه قد

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه «لام» در جمله «لتعلموا. ..» تعليل براى عبارت «خلق سبع سماوات» است و اين جمله بيانگر علت و فلسفه آفرينش آسمان ها و زمين است.

ص: 1033

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 39 - 3

3 - آگاهى انسان ها ، از منشأ پيدايش بشر و سير تكوين او

إنّا خلقنهم ممّا يعلمون

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه «من» در «ممّا»ابتدائيه باشد.

1619- علم به ايمان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 49 - 1

1 - آگاهى كامل خداوند ، از ايمان يا كفر انسان ها

و إنّا لنعلم أنّ منكم مكذّبين

1620- علم به تفكر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 5 - 4

4 - امكان آگاهى جن از انديشه ها ، عقايد و رفتار انسان ها

و أنّا ظننّا أن لن تقول الإنس و الجنّ على اللّه كذبًا

1621- علم به عقيده انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 5 - 4

4 - امكان آگاهى جن از انديشه ها ، عقايد و رفتار انسان ها

و أنّا ظننّا أن لن تقول الإنس و الجنّ على اللّه كذبًا

1622- علم به عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 111 - 8

ص: 1034

8- رساندن انسان ها به سزايى كامل و مطابق با اعمال و رفتار آنان ، تنها درخور كسى است كه به تمام اعمال و جزئيات رفتار ايشان آگاه باشد .

ليوفينّهم ربك أعملهم إنه بما يعملون خبير

بيان آگاهى خداوند به تمامى اعمال و جزئيات آن ، پس از مطرح ساختن اداى كامل پاداش و كيفر اعمال ، گوياى برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 123 - 11

11- آگاهى به اعمال و رفتار انسانها ، از شرايط ربوبيت است .

و ما ربك بغفل عما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 5 - 4

4 - امكان آگاهى جن از انديشه ها ، عقايد و رفتار انسان ها

و أنّا ظننّا أن لن تقول الإنس و الجنّ على اللّه كذبًا

1623- علم به فرجام انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 103 - 7

7- پيامبر (صلی الله علیه و آله) - در شناخت فرجام انسان ها - تعليم ديده از جانب خداوند و بازگوكننده معارف وحى است .

هل ننبّئكم

ضمير متكلم مع الغير در «ننبّئكم» گوياى اين است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) از پيش خود سخن نمى گويد، بلكه آموخته هاى الهى خويش را ارائه مى دهد.

1624- علم به كفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 49 - 1

1 - آگاهى كامل خداوند ، از ايمان يا كفر انسان ها

و إنّا لنعلم أنّ منكم مكذّبين

ص: 1035

1625- علم به گناه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 70 - 9

9- آگاهى از ميزان جرايم انسان ها و درجات عذاب آنان ، از شؤون ربوبيت الهى است .

فوربّك . .. ثمّ لنحن أعلم

1626- علم خدا به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 15 - 6

6 - آفرينش زمين و بستر مناسب بودن آن براى حركت و روزى انسان ها ، جلوه علم و آگاهى خداوند بر احوال نهان و آشكار انسان ها

إنّه عليم بذات الصدور . .. هو الذى جعل لكم الأرض ذلولاً ... و كلوا من رزقه

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، درصدد تبيين چگونگى علم خداوند بر احوال و ضمير انسان ها است كه در دو آيه قبل، از آن سخن به ميان آمده است.

1627- علم لدنى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 86 - 4

4- بقا و زوال علوم اعطايى خدا به بشر ، حتى دريافت وحى توسط پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، منوط به مشيت خداست .

و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً. و لئن شئنا لنذهبنّ بالذى أوحينا إليك

1628- عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 11

11 - امكان كم و زياد شدن عمر طبيعى انسان ها

و ما يعمّر من معمّر و لاينقص من عمره إلاّ فى كتب

ص: 1036

1629- عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 92 - 7

7- رفتار و كردار انسانها ، خارج از اراده و مشيت خداوند نيست .

إن ربى بما تعملون محيط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 42 - 7

7- خداوند ، به عملكرد و دستاورد هر انسانى آگاه است .

يعلم ما تكسب كل نفس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 93 - 3

3- يك دست نبودن همه انسان ها در عقيده و رفتار و وجود تفاوت ميان آنان ، بر اساس خواست و تدبير الهى است .

و لو شاء الله لجعلكم أُمّة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 28 - 11

11 - تمامى رفتار و كردار انسان ها در قلمرو علم خداوند است .

و اللّه بما تعملون عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 29 - 4

4 - خداوند به رفتار ، كردار ، نيات و اسرار آدميان آگاه است .

و اللّه يعلم ما تبدون و ما تكتمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 188 - 2

2 - خداوند ، داراى احاطه علمى بر تمامى اعمال و رفتار بندگان

قال ربّى أعلم بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 25 - 6

6 - خداوند ، آگاه بر اعمال نهان و آشكار آدميان

و يعلم ما تخفون و ما تعلنون

ص: 1037

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 75 - 2

2 - علم الهى به اسرار و اعمال آدميان ، تنها گوشه اى از علم گسترده او به امور پنهان و آشكار آسمان و زمين

و إنّ ربّك ليعلم ما تكنّ . .. و ما من غائبة ... إلاّ فى كتب مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 88 - 8،9،10

8 - آگاهى عميق و همه جانبه خداوند به كردار آدميان

إنّه خبير بما تفعلون

9 - آگاهى خداوند به كردار آدميان ، هشدارى است نسبت به موضع گيرى آنان در برابر آيات الهى .

ألم يروا أنّا جعلنا الّيل . .. و ترى الجبال... صنع اللّه الذى أتقن كلّ شىء إنّه

تذكر به «إنّه خبير. ..» پس از يادآورى آيات توحيدى، هشدارى است به آدميان كه مبادا از كنار اين آيات بى تفاوت بگذرند و آنها را ناديده بگيرند!

10 - انسان ، موجودى سطحى نگر است ; ولى خداوند آگاه به حقايق نهان كردار او است آن گونه كه به اسرار نهفته هستى آگاهى دارد .

و ترى الجبال تحسبها جامدة . .. إنّه خبير بما تفعلون

در صورتى كه «ترى الجبال. ..» بيانگر اسرار نهفته جهان و سطحى نگرى انسان نسبت به هستى باشد، آيه بالا نشان دهنده علم برتر خدا در قبال سطحى نگرى انسان است و تعبير «إنّه خبير بما تفعلون» مى رساند كه خداوند آگاه به اسرار هستى، از پنهانى ترين كردار آدميان آگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 89 - 3

3 - آگاهى عميق خداوند به اعمال بندگان ، پشتوانه پاداش او به نيك كرداران

إنّه خبير بما تفعلون . من جاء بالحسنة فله خير منها

از ارتباط «من جاء. ..» با بخش پايانى آيه قبل (إنّه خبير بما تفعلون) مى توان مطلب ياد شده را استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 69 - 2

2 - احاطه علمى خداوند ، به اسرار درون و اعمال و گفته هاى آشكار انسان ها

و ربّك يعلم ما تكنّ صدورهم و ما يعلنون

«إكنان «(مصدر «تكنّ») به معناى پنهان كردن و «إعلان» (مصدر «يعلنون») به معناى آشكار كردن است. بنابراين «ما تكنّ صدورهم»; يعنى، آنچه كه سينه هاى آنان در خود پنهان مى كند و «ما يعلنون»; يعنى، آنچه كه آشكار مى كنند. گفتنى است كه «ما» در «يعلنون» شامل هم گفتار مى شود و هم كردار.

ص: 1038

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 69 - 10

10 - تمامى رفتار و كردار انسان ها در دنيا ، تحت نظارت گروهى شاهد و گواه قرار دارد .

و الشهداء

برداشت ياد شده به خاطر اين مطلب است كه لازمه گواهى شاهدان در قيامت، نظارت و حضور آنان در صحنه هاى اعمال بندگان در دنيا مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 40 - 14

14 - آگاهى كامل خداوند به تمامى اعمال انسان ها

إنّه بما تعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 54 - 9

9 - خداوند ، آگاه به همه امور حتى به گرايش هاى قلبى و درونى انسان ها

ألا إنّهم فى مرية من لقاء ربّهم ألا إنّه بكلّ شىء محيط

ذكر احاطه علمى بر تمامى پديده هاى هستى، در پى بيان ترديد درونى مشركان در حقانيت معاد، مى تواند بيانگر برداشت بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 25 - 8

8 - خداوند ، آگاه و دانا به تمامى افعال بندگان خويش

و هوالذى . .. و يعلم ما تفعلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 9

9 - علم گسترده خداوند بر اعمال خلق ، ملاك داورى ميان آنان در قيامت *

يوم القيمة يفصل بينكم و اللّه بما تعملون بصير

از ارتباط «يفصل بينكم» - درصورتى كه «يفصل» به معناى «يحكم» (داورى خواهد كرد) باشد - و «واللّه بماتعملون بصير» مطلب بالا استفاده مى شود.

1630- عمل انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1039

1 - بقره - 2 - 167 - 10

10 - خداوند ، ارائه كننده اعمال دنيوى انسان ها به ايشان در صحنه قيامت

كذلك يريهم اللّه أعملهم

1631- عنصر خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 61 - 14

14- عناصر زمينى ، خميرمايه خلقت انسان است .

هو أنشأكم من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 1

1 - ماده خلقت انسان ها ، فراهم آمده از زمين و عناصر آن

جعل لكم الأرض . .. منها خلقنكم

مرجع ضمير در «منها» «الأرض» در آيات قبل است.

1632- عوامل اغواى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 33 - 22

22 - شيطان ، از عوامل فريبنده انسان است .

و لايغرّنّكم باللّه الغرور

«غرور» صيغه مبالغه و به معناى «بسيار فريبنده» است و مراد از آن، در آيه، مى تواند شيطان باشد.

1633- عوامل انقراض انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 11 - 2

2 - مجازات كفار و منكران قيامت ( از ميان برداشتن ايشان ) منجر به انقراض نسل بشر خواهد شد .

و لو يعجل اللّه للناس الشر . .. لقضى إليهم أجلهم

«ال» در «الناس» ال جنسيه و مفيد استغراق است; يعنى، اگر سنت الهى درباره جوامع بشرى اين بود كه هر انسان كفرپيشه را

ص: 1040

در دنيا بى درنگ مجازات كند، هر آينه تا كنون زمين از وجود انسان تهى شده و نسل بشر منقرض گشته بود. در حالى كه اين با فلسفه آفرينش انسان (و لكم فى الأرض مستقر و متاع إلى حين. بقره / 36) ناسازگار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 45 - 2

2 - در صورت مؤاخذه شدن مردم در دنيا از سوى خداوند ، هيچ انسانى - چه خوب و چه بد - در سطح زمين باقى نخواهد ماند .

و لو يؤاخذ اللّه الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابّة

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه مقصود از «دابّه» انسان ها باشد; زيرا مجازات و كيفر مربوط به آنان است. گفتنى است جمله «و لكن يؤخّرهم...» - كه در آن ضمير جمع به «الناس» بازمى گردد - تأييدكننده همين مطلب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 49 - 1

1 - زندگى نسل انسان ها در دنيا ، با يك صيحه و فرياد سهمگين به پايان خواهد رسيد .

و يقولون متى هذا الوعد . .. ما ينظرون إلاّ صيحة وحدة تأخذهم

«صيحة» به معناى صداى بلند و سهمگين است و مقصود از آيه شريفه، با توجه به آيه قبل - كه در آن كافران از زمان برپايى قيامت سؤال مى كردند - بيانِ نشانه هاى برپايى قيامت و شرايطى است كه در آن، رستاخيز برپا مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 3

3 - ميان وقوع صيحه و فرياد سهمگين و مرگ و انقراض نسل بشر در دنيا ، هيچ فاصله اى نخواهد بود .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

ناتوانى بشر از هرگونه توصيه و سفارش و يا مراجعه به كسان خود - با شنيدن صيحه و فرياد سهمگين - حاكى از حقيقت ياد شده است.

1634- عوامل انقياد اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 5

5 - مالك و مدبّر بودن خداوند بر تمام عوالم هستى ، وادار سازنده مردم به گردن نهادن در برابر حكم او در قيامت

يوم يقوم الناس لربّ العلمين

«لام» در «لربّ العالمين» در معناى تعليل به كار رفته و مفاد آيه اين است كه فرمانبردارى كامل مردم، به جهت قرار گرفتن آنان در پيشگاه «ربّ العالمين» است.

ص: 1041

1635- عوامل تكامل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 4

4- ربوبيّت الهى ، مقتضى ارائه آيات ، براى رشد و تعالى بشر است .

ذكّر بأيت ربّه

1636- عوامل تنبه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 87 - 4

4 - قرآن ، كتاب آسمانى جن و انس و مايه ياد و بيدارى آنان

إن هو إلاّ ذكر للعلمين

عالم (مفرد «عالمين») است و به مجموعه ودسته اى از موجودات گفته مى شود. بنابراين «العالمين»; يعنى، همه موجودات به لحاظ مجموعه ها و دسته ها. بنابر ديدگاه بسيارى از مفسران، مقصود از آن مى تواند علاوه بر انسان ها جن هم باشد، چنان كه در آيه نخست سوره «جن» آمده است (فقالوا إنّا سمعنا قرآناً عجباً . يهدى إلى الرشد فآمنّا به...).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 52 - 1

1 - قرآن ، مايه تذكّر و بيدارى جهانيان است .

و ما هو إلاّ ذكر للعلمين

1637- عوامل حيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 70 - 5،6

5 - عقل و ايمان ، مايه حيات انسان است .

و قرءان مبين . لينذر من كان حيًّا

بيشتر مفسران برآنند كه در جمله «من كان حيّاً» يا استعاره به كار رفته و مقصود از آن انسان عاقل يا مؤمن است. و يا اين كه در اين جمله، مجاز مرسل به كار رفته است; يعنى، چون تعاليم قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) سبب حيات واقعى بشر است، از اين رو تعبير «حىّ» آمده است; مثل آيه شريفه: «استجيبوا للّه و للرسول إذا دعاكم لما يحييكم» (انفال (8) آيه 24). گفتنى است كه برداشت ياد شده مبتنى بر فرض نخست است.

6 - تعاليم قرآن و رهنمود هاى پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ، مايه حيات واقعى انسان ها است .

لينذر من كان حيًّا

ص: 1042

1638- عوامل دشمنى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 36 - 14

14 - تناول آدم ( ع ) و حوا از شجره ممنوعه ، زمينه ساز ايجاد روحيه دشمنى در ميان انسانها *

فأزلّهما الشيطن عنها . .. و قلنا اهبطوا بعضكم لبعض عدوّ

1639- عوامل دوستى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 63 - 10

10 - عوامل دشمنى زا ، ناپايدار در مقابل اراده خداوند بر ايجاد محبت و دوستى ميان انسانها

و لكن اللّه ألف بينهم إنه عزيز

جمله «لو أنفقت . .. » اشاره به اين دارد كه عوامل دشمنى زا در ميان قبايل عرب بسيار شديد بوده است. و جمله استدراكيه «و لكن اللّه ... » اشاره به اين دارد كه آن عوامل در برابر اراده خدا نمى توانست اثرى داشته باشد. يعنى اگر چه آنان داراى دشمنيهاى ديرپاى بودند و امكان الفت بين آنها نبود، ولى خداوند چنين خواست كه آنان با يكديگر الفت يابند.

1640- عوامل رضايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 21 - 5

5 - برخوردارى از توجّهات و عنايت هاى خداوند ، مايه خشنودى انسان و دست يافتن او به فرجامى پسنديده و رضايت بخش

ابتغاء وجه ربّه . .. و لسوف يرضى

1641- عوامل مصونيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 7

7 - پناه بردن به خداوند از خطر وسوسه جنيان و انسان ها ، مايه مصونيت انسان در برابر آن

قل أعوذ بربّ الناس . .. من الجنّة و الناس

ص: 1043

1642- عوامل مؤثر در سرنوشت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 109 - 12

12 - گفتار ها ، داراى نقشى بسيار مؤثر در سرنوشت انسان و كسب رضايت و يا سخط خداوند

لاتنفع الشفعة . .. و رضى له قولاً

1643- عوامل نگرانى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 50 - 21

21 - وجود قيامت ، دغدغه جدى انسان ، حتى براى آنان كه ظاهراً منكر آن هستند .

و ما أظنّ الساعة قائمة و لئن رجعت إلى ربّى

1644- عوامل هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 25 - 3

3 - هدايت و ره يابى انسان ها به راه راست ، در گرو مشيت خداوند است .

و يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

1645- عهد انسان ها با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 190 - 8

8 - انسان ها پس از نيايش به درگاه خدا و دستيابى به نياز ها و آرمان هاى خويش ، پيمان ها و تعهدات خويش را با خدا فراموش و آنها را نقض مى كنند .

لئن ءاتيتنا صلحاً . .. فلما ءاتيهما صلحاً جعلا له شركاء

ص: 1044

1646- عهد خدا با انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 27 - 1،2

1 - خداوند ، انسان ها را به عهد ها و پيمانهايى ملزم ساخته است .

الذين ينقضون عهد اللّه من بعد ميثقه

«عهد» به معناى پيمان است و مراد از عهد اللّه (پيمان خدا) مى تواند وظايف و تكاليفى باشد كه خداوند آنها را بر دوش انسانها گذاشته است. همچنين مراد از آن مى تواند تعهداتى باشد كه آدمى خويشتن را ملتزم به رعايت آنها كرده و به گونه اى - همانند سوگند به خدا - آنها رابه خداوند مرتبط كرده است. برداشت فوق مبتنى بر احتمال اول است.

2 - ضرورت پايبندى به عهد ها و پيمانهايى كه خداوند بر عهده انسان ها قرار داده است .

الذين ينقضون عهد اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 40 - 13،14

13 - ضرورت پايبندى به عهدهايى كه خداوند با آدميان دارد .

أوفوا بعهدى

14 - وفاى خداوند به عهدى كه انسان ها در نزد خدا دارند ، مشروط به پايبندى آنان به عهد هاى الهى است .

و أوفوا بعهدى أوف بعهدكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 64 - 3

3 - ضرورت پايبندى به پيمانهايى كه خداوند با انسان ها دارد .

ثم توليتم من بعد ذلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 83 - 19

19 - تكاليف دينى ، پيمان هاى خدا با مردم است .

و إذ خذنا ميثق بنى إسرءيل . .. و ءاتوا الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 93 - 8

8 - پذيرش تعاليم و برنامه هاى كتاب هاى آسمانى و عمل به آنها ، از پيمان هاى خداوند با بندگان است .

و إذ أخذنا ميثقكم . .. خذوا ما ءاتينكم بقوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 125 - 15

ص: 1045

15 - فرمان هاى خدا به انسان ها ، عهد او با آنان است .

عهدنا إلى إبرهيم و إسمعيل أن طهرا بيتى

تعبير كردن از دستور و فرمان با فعل «عهدنا» گوياى برداشت فوق است.

1647- عهد شكنى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 190 - 8

8 - انسان ها پس از نيايش به درگاه خدا و دستيابى به نياز ها و آرمان هاى خويش ، پيمان ها و تعهدات خويش را با خدا فراموش و آنها را نقض مى كنند .

لئن ءاتيتنا صلحاً . .. فلما ءاتيهما صلحاً جعلا له شركاء

1648- غفلت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 26 - 3

3- گروهى از انسان ها به زندگى دنيا دل خوش مى كنند و از سراى آخرت غافل مى مانند .

فرحوا بالحيوة الدنيا و ما الحيوة الدنيا فى الأخرة إلاّ متع

بيان ناچيزى دنيا در قياس با آخرت ، پس از مذمّت گروهى كه به دنيا دل خوش كرده اند (فرحوا بالحيوة الدنيا) ، مى رساند كه مراد از آن گروه ، مردمى هستند كه آخرت را نپذيرفته و يا از آن غفلت كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 67 - 6

6- انسان ها پس از رهايى از خطر هاى مرگ آفرين ، خدا را فراموش مى كنند و از حق روى گردان مى شوند .

فلمّا نج-ّكم إلى البرّ أعرضتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 39 - 14

14- « عن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : إذا دخل أهل الجنّة الجنّة و أهل النار النار . . . يقال : يا أهل الجنّة خلود فلاموت و يا أهل النار خلود فلاموت ثمّ قرأ رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : « و أنذرهم يوم الحسرة إذ قضى الأمر و هم فى غفلة » و أشار بيده و قال : أهل الدنيا فى غفلة ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده: آن گاه كه بهشتيان به بهشت و جهنميان به جهنم درآيند . .. گفته مى شود: اى اهل بهشت! (اين جا) جاودانگى است و مرگ نيست و اى اهل آتش! (اين جا) جاودانگى است و مرگ نيست، سپس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اين آيه را خواند «و أنذرهم يوم الحسرة إذ قضى الأمر و هم فى غفلة» (آن گاه حضرت) با دست خود اشاره كرد و فرمود: اهل دنيا در غفلت اند».

ص: 1046

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 1 - 1

1- انسان ها از حسابرسى قيامت - در عين نزديك بودن آن - در غفلت شديد به سر مى برند .

اقترب للناس حسابهم و هم فى غفلة معرضون

كلمه «فى» در «فى غفلة» براى ظرفيت مجازى است و دلالت بر شدتِ وصف مى كند; يعنى، غفلت مردم از حسابرسى قيامت بسيار شديد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 62 - 9

9 - انسان ها در بيشتر عمر خود ، غافل از الطاف الهى در حق خويش

قليلاً ما تذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 49 - 3

3 - انقراض نسل بشر در دنيا و آغاز قيامت ، غافل گيرانه و در حالى خواهد بود كه همگان سرگرم جدال و كشمكش روزانه اند .

ما ينظرون إلاّ صيحة وحدة تأخذهم و هم يخصّمون

«يخصّمون» (از ماده «خصومت» و «خصام») به معناى جدال و كشمكش است و جمله «و هم يخصمون»، حال براى ضمير مفعولى در «تأخذهم» است; يعنى، در حالى كه آنان سرگرم جدال و كشمكش بر سر زندگى مادى اند، ناگهان صيحه سهمگين آنان را فراخواهد گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 8 - 13

13 - انسان ها هنگام رهايى از مشكلات و دستيابى به آسودگى ، موقعيت گذشته خود را فراموش كرده و ناسپاس مى شوند .

و إذا مسّ الإنسن ضرّ . .. ثمّ إذا خوّله نعمة منه نسى ما كان يدعوا إليه من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 47 - 6

6 - انسان ها ، در معرض غفلت نسبت به روز قيامت

من قبل أن يأتى يوم لامردّ له من اللّه

تأكيد خداوند، درباره حقيقت روز قيامت، مى تواند از آن جهت باشد كه بسيارى از مردم نسبت به اين امر مهم غافل اند.

ص: 1047

1649- فرجام اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 7 - 23

23 - در قيامت جز ورود به جهنم و يا بهشت ، سرنوشت ديگرى در انتظار انسان نخواهد بود .

فريق فى الجنّة و فريق فى السعير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 8 - 6

6 - يكسان سازى سرنوشت انسان ها در قيامت ، ناهماهنگ با فلسفه نزول وحى و بعثت پيامبران

و كذلك أوحينا . .. لتنذر ... و لو شاء اللّه لجعلهم أمّة وحدة

از آنجا كه آيه شريفه در ادامه آيات مربوط به وحى مى باشد، مى توان استفاده كرد كه نزول وحى با يكسان ساختن انسان ها، از نظر كفر و ايمان و در نتيجه وحدت سرنوشت آنان ناسازگار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 24 - 3

3 - چهره هاى انسان ها در قيامت ، بيانگر فرجام آنها است .

وجوه يومئذ ناضرة . .. و وجوه يومئذ باسرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 2

2 - مردم در صحنه قيامت ، به حال ايستاده در انتظار فرجام نهايى خويش اند .

يوم يقوم الناس لربّ العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 2 - 3

3 - چهره حاضران صحنه قيامت ، نمايانگر فرجام كار آنان است .

وجوه يومئذ خشعة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 8 - 2

2 - چهره حاضران در صحنه قيامت ، نمايانگر فرجام آنان است .

وجوه يومئذ ناعمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 6 - 1

ص: 1048

1 - مردم ، در قالب گروه هايى متفاوت ، صحنه قيامت را به سوى سرنوشت مخصوص خويش ، ترك خواهند كرد .

يومئذ يصدر الناس أشتاتًا ليروا أعملهم

«يصدر»; يعنى، منصرف مى شود و بازمى گردد (مفردات و صحاح اللغة). «أشتاتاً» (جمع «شتّ») به معناى «تفرق يافتگان» است (صحاح اللغة). مفاد آيه شريفه ناظر به مرحله پس از حسابرسى است كه مردم از آن برمى گردند و به سوى بهشت و جهنم مى روند. فعل «يصدر» و نيز مشاهده اعمال (يا پاداش و كيفر آن)، با اين معنا سازگارتر است; گرچه اين احتمال نيز منتفى نيست كه مراد، رجوع انسان ها به حيات دوباره باشد; ولى فعل «يصدر» و نيز مشاهده اعمال (يا پاداش و كيفر آن)، با احتمال نخست، سازگارتر است.

1650- فرجام انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 36 - 9

9 - بازگشت تمامى انسانها به سوى خداوند است.

ثم إليه يرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 15

15 - بازگشت قهرى همه انسان ها به سوى خداوند آگاه به نهان و آشكار

ثم تردون إلى علم الغيب و الشهدة

مجهول آمدن «تردون» ممكن است اشاره به بازگشت قهرى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 105 - 7

7 - بازگشت همه انسان ها به سوى خدا ، امرى قطعى و اجتناب ناپذير است .

و ستردون إلى علم الغيب و الشهدة

«سين» در «ستردون» مى تواند براى تأكيد بر تحقق فعل «تردون» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 4 - 1

1 - بازگشت همه انسان ها ( مؤمنان و كافران ) تنها به سوى خداوند است .

إليه مرجعكم جميعاً

«مرجع» - كه مصدر ميمى و به معناى بازگشتن است - مبتدا و «إليه» خبر آن است. تقديم خبر بر مبتدا مفيد حصر مى باشد. مخاطب ضمير در «مرجعكم» به قرينه جمله «ليجزى الذين آمنوا ... » هر دو گروه مؤمن و كافر است.

ص: 1049

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 56 - 3،4

3 - بازگشت همه انسان ها ، تنها به سوى خداست .

و إليه ترجعون

4 - بازگشت به خداوند ، غايت و نهايت حيات و مرگ انسانهاست .

هو يحى و يميت و إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 4 - 1

1- انسانها ، از ناحيه خدايند و فقط به سوى او باز مى گردند .

إلى الله مرجعكم

«رجوع» به معناى بازگشتن به چيزى است كه شروع نيز از آن بوده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 34 - 13،15

13- بازگشت انسان ها به سوى خداوند است .

و إليه ترجعون

15- بازگشت انسان ها به خدا ، قهرى و اجتناب ناپذير است .

و إليه ترجعون

برداشت فوق ، از مجهول بودن فعل «ترجعون» استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 5 - 1،2

1- انسان ها پس از مردن و به خاك تبديل شدن - براى حضور در صحنه قيامت - دوباره زنده مى شوند و آفرينشى جديد مى يابند .

أءذا كنّا تربًا أءنا لفى خلق جديد

2- آدمى پس از مردن و خاك گشتن ، در مسير آفرينشى جديد براى حضور در صحنه قيامت قرار مى گيرد .

أءنا لفى خلق جديد

كلمه «فى» در «أءنا لفى خلق جديد» مى رساند كه پديده جديد پس از خاك شدن شروع مى شود و در مسير آفرينش جديد قرار مى گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 16

16- بازگشت انسان ها فقط به خداوند است .

و إليه متاب

ص: 1050

«متاب» مصدر ميمى از «تابَ» و به معناى بازگشتن است. كسره باء در آن حاكى از حذف ياى متكلم مى باشد و تقديم «إليه» بر آن دلالت بر حصر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 36 - 12

12- بازگشت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و نيز ساير انسان ها فقط به خداوند است .

و إليه مئاب

«مئاب» به معناى بازگشت است و كسره «مئابِ» در آيه شريفه ، حاكى از حذف «ياء» متكلم مى باشد. بنابراين «مئابِ» يعنى مئابى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 41 - 3

3- خداوند ، آدميان را به تدريج مى ميراند و از ميان مى برد .

أولم يروا أنَّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 28 - 7

7- انسان با مرگ ، نيست و نابود نمى شود .

تتوفّ-هم الملئكة

«تتوفّى» (از مصدر توفّى) به معناى گرفتن چيزى به صورت كامل است و اين حكايت از آن دارد كه انسان با مرگ نابود نمى شود; بلكه حقيقت وى اخذ و منتقل مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 30 - 14

14- حيات انسان ها با مرگ ، پايان نمى پذيرد .

للذين أحسنوا . .. و لدار الأخرة خير

با توجه با اينكه آيه درصدد پاداش نيكوكاران در سراى ديگر است معلوم مى شود كه مرگ پايان حيات آنان نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 32 - 5

5- انسان ، با مرگ نيست و نابود نمى شود .

الذين تتوفّ-هم الملئكة

«تتوفى» (از مصدر توفى) به معناى گرفتن چيزى به صورت كامل است و اين معنا حكايت از آن دارد كه حقيقت انسان گرفته مى شود و منتقل مى گردد. فراز بعدى آيه (سلام عليكم فادخلوا الجنّة) نيز مؤيد برداشت فوق است.

ص: 1051

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 58 - 2

2- سرنوشت همه انسان ها ، قبل از فرا رسيدن قيامت ، مرگ و مير است .

و إن من قرية إلاّ نحن مهلكوها قبل يوم القيمة أو معذّبوها عذابًا شديدًا

هلاكت و عذاب الهى، هر دو كنايه از مرگ است و بيان اين حقيقت، شايد از اين جهت باشد كه همه انسانها قبل از قيامت مى ميرند منتهى صالحان با مرگ طبيعى و كافران با عذاب خواهند مرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 40 - 4

4- همه آدميان به سوى خداوند بازگردانده خواهند شد .

و إلينا يرجعون

از مجهول بودن «يرجعون» استفاده مى شود كه انسان ها - چه بخواهند و چه نخواهند - به خداوند رجوع داده خواهند شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 15 - 13

13 - حضور در صحنه قيامت و برخورد با سزاى اعمال دنيايى خود ، فرجام همه انسان ها است .

إنّ الساعة . .. لتجزى كلّ نفس بما تسعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 2،4

2 - بازگشت به اندرون زمين ، سرنوشت همه انسان ها است .

و فيها نعيدكم

4 - مرگ و معاد ، سرنوشت همه انسان ها است .

و فيها نعيدكم و منها نخرجكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 35 - 1،5

1- مرگ ، سرنوشت اجتناب ناپذير انسان ها است .

كلّ نفس ذائقة الموت

«نفس» داراى معانى متعددى است كه از جمله آنها «حقيقت»، «عين» و «ذات» مى باشد. بنابراين «كلّ نفس ذائقة الموت»; يعنى، هر شخصى طعم مرگ را خواهيد چشيد.

5- بازگشت تمامى انسان ها به سوى خدا است .

و إلينا ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1052

11 - انبياء - 21 - 93 - 3

3- بازگشت تمامى انسان ها به سوى خداوند است .

كلٌّ إلينا رجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 6

6 - بازگشت تمامى انسان ها ، تنها به سوى خدا است .

و إلىّ المصير

«مصير» مصدر ميمى و به معناى بازگشتن است. تقديم «إلىّ» (خبر) بر «مصير» (مبتدا) مفيد حصر است; يعنى، «ليس الرجوع إلاّ إلىّ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 66 - 2

2 - مرگ ، سرنوشت قطعى تمامى انسان ها

ثمّ يميتكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 79 - 3،4

3 - بازگشت قهرى همه انسان ها ، به سوى خدا است .

و إليه تحشرون

4 - خدا ، مبدأ آغازين و مرجع نهايى انسان ها

و هو الذى ذرأكم . .. و إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 6

6 - سراسر زندگى انسان از آغاز تا فرجام ، تحت تدبير خداى يگانه

أمّن يبدؤا الخلق ثمّ يعيده و من يرزقكم من السماء و الأرض

واژه «يبدأ» اشاره به آغاز و «يعيد» اشاره به فرجام و «يرزقكم» يادآورى به نياز مداوم انسان در طول زندگى به الطاف و حمايت هاى الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 39 - 7

7 - بازگشت به خداوند و دريافت كيفر يا پاداش او در سراى آخرت ، فرجام قطعى انسان ها است .

و ظنّوا أنّهم إلينا لايرجعون

ص: 1053

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 70 - 9

9 - بازگشت همه انسان ها ، تنها به سوى خداوند است .

و إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 88 - 12

12 - بازگشت همگان تنها به سوى خداوند است .

و إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 8 - 13

13 - انسان ها ، در پى سپرى شدن عمر جهان ، در محضر خداوند حضور مى يابند .

ما خلق اللّه . .. إلاّ بالحقّ و أجل مسمّى ... و إنّ كثيرًا من الناس بلقاى ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 23 - 4

4 - خداوند ، تنها مبدأ و مرجع انسان ها است .

إلينا مرجعهم

از تقديم خبر، حصر استفاده مى شود. لازم به ذكر است كه آيه، اگرچه درباره كافران است، اما كافران، در مورد بازگشت شان به خدا خصوصيتى ندارند و اين بازگشت، براى همه انسان ها است. گفتنى است از واژه «مرجع» (بازگشتن) به دست مى آيد كه مبدأ نيز خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 11 - 9،10،11

9 - بازگشت انسان به سوى پروردگار ، پس از مرگ و پايان حيات دنيوى ، قهرى است .

يتوفّيكم . .. ثمّ إلى ربّكم ترجعون

فعل مجهول «ترجعون» (بازگشت داده مى شويد) حكايت از بازگشت قهرى دارد.

10 - پروردگار ، مبدأ و منت هاى حركت انسان ها است .

ثمّ إلى ربّكم ترجعون

«رجوع» در جايى اطلاق مى شود كه سابقه اى داشته باشد.

11 - ربوبيت خداوند ، مقتضى بازگشت انسان ها به سوى او پس از اتمام حيات دنيوى است .

ثمّ إلى ربّكم ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1054

15 - فاطر - 35 - 18 - 15

15 - بازگشت انسان ها ، تنها به سوى خداوند است .

و إلى اللّه المصير

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه آيه شريفه تنها ناظر به بازگشت انسان ها باشد. گفتنى است تقديم خبر (إلى اللّه) بر مبتدا (المصير)، مفيد حصر مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 83 - 5

5 - بازگشت همگان ، به سوى خدا است .

و إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 7 - 14،15

14 - خداوند ، مرجع و فرجام سير انسان ها است .

ثمّ إلى ربّكم مرجعكم

15 - قيامت ، روز بازگشت انسان ها به خدا و فرجام سير آنان

ثمّ إلى ربّكم مرجعكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 44 - 8

8 - بازگشت همه انسان ها پس از مرگ تنها به سوى خدا است .

ثمّ إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 43 - 5

5 - بازگشت همه انسان ها ، به سوى خدا است .

و أنّ مردّنا إلى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 21 - 11

11 - بازگشت انسان ها ، تنها به سوى خداوند است .

و إليه ترجعون

تقديم «إليه» بر «ترجعون» مى تواند براى افاده حصر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1055

16 - شورى - 42 - 8 - 2

2 - مشيت خداوند ، حركت انسان ها به سوى فرجام ، براساس اختيار و انتخاب خود آنان

و لو شاء اللّه لجعلهم أُمّة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 15 - 30

30 - بازگشت همه انسان ها به سوى خدا است .

و إليه المصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 85 - 7

7 - بازگشت حتمى و قهرى آدميان ، به سوى فرمانرواى هستى ( خداوند )

و إليه ترجعون

مجهول آمدن «تُرجعون»، قهرى بودن معاد را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 60 - 1

1 - مرگ ، سرنوشتى گريزناپذير براى انسان ها

نحن قدّرنا بينكم الموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 8 - 1

1 - مرگ ، سرنوشتى حتمى و اجتناب ناپذير براى انسان ها

قل إنّ الموت . .. فإنّه ملقيكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 11 - 3

3 - مرگ ، سرنوشت حتمى همه انسان ها

و لن يؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 11

11 - معاد و بازگشت انسان ها ، به پيشگاه عدل الهى براى كيفر و پاداش ، مقتضاى آفرينش به حق و هدفمند جهان است .

خلق السموت و الأرض . .. و إليه المصير

ذكر معاد انسان ها - پس از بيان آفرينش جهان بر پايه حق و هدفمندى - مى تواند گوياى نكته ياد شده باشد.

ص: 1056

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 21 - 1

1 - مرگ ، سرنوشت محتوم همه انسان ها است .

ثمّ أماته

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 25 - 1

1 - بازگشت همه انسان ها به سوى خداوند است .

إنّ إلينا إيابهم

«إياب»، از ريشه «اُوب» و به معناى رجوع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 5 - 4

4 - حاكميت خداوند ، بر آغاز و فرجام انسان ها

لقد خلقنا الإنسن . .. ثمّ رددنه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 8 - 2

2 - خداوند ، مرجع و مقصد نهايى همه انسان ها است .

إنّ إلى ربّك الرجعى

آيات پيشين، نشان مى دهد كه مصداق بارز «رجعى» بازگشت انسان ها است.

1651- فلسفه ابتلاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 8،14

8- پديد آمدن نيكوكارترين انسان ها ( انسان هاى كامل ) هدف از آزمون آدميان از ناحيه خداوند است .

ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً

بلاء (مصدر يبلوا) به معناى آزمودن است و از آن جا كه آزمونهاى الهى براى آگاهى يافتن نيست، مى توان گفت مقصود از آن، بروز امرى است كه به عنوان هدف از آزمون مطرح است. بنابراين معناى «ليبلوكم ...» چنين مى شود: تا شما را بيازمايد و هدف از آزمون اين است كه بهترين و كاملترينها در صحنه وجود، پديد آيند و ظاهر شوند.

14- « عن الرضا ( ع ) قال : إن الله تبارك و تعالى . . . خلق السموات و الأرض فى ستة أيام . . . ليظهر للملائكة ما يخلقه منها شيئاً بعد شىء فيستدل بحدوث ما يحدث على الله تعالى مرّة بعد مرّة . . . و أما قوله عزوجل : « ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً » فإنه خلقهم

ص: 1057

ليبلوهم بتكليف طاعته و عبادته ، لا على سبيل الإمتحان والتجربة لأنه لم يزل عليماً بكلّ شىء . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده است كه فرمود: همانا خداى تبارك و تعالى . .. آسمانها و زمين را در شش روز آفريد ... تا آنچه را مى آفريند براى ملائكه يكى پس از ديگرى آشكار كند، كه به وسيله حدوث پديده ها تازه به تازه بر وجود خدا استدلال شود ... و اما قول خداى عزوجل «ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً»; يعنى، خدا انسانها را آفريد تا آنان را به وسيله تكليف به طاعت و عبادت خود آزمايش كند. البته نه براى امتحان و كشف مجهول; زيرا از ازل به همه چيز آگاه بوده و هست ...».

1652- فلسفه امتحان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 3

3- هدف از آزمودن انسان ها ، تمايز ميان نيكْ كردارترينِ افراد از ديگران است .

لنبلوهم أيّهم أحسن عملاً

1653- فلسفه بعث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 5 - 3

3 - احضار انسان ها در صحنه قيامت ، از اهداف محشور ساختن آنان است . *

مبعوثون . ليوم عظيم

لام در «ليوم» ممكن است بر تعليل دلالت كند; يعنى، حشر انسان ها به جهت روز قيامت و حضور در صحنه هاى آن است.

1654- فلسفه تفاوت اقتصادى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 8

8 - طبقات مختلف اجتماعى و تفاوت سطح زندگى آنان ، در جهت گردش نظام اجتماعى و بهرهورى انسان ها از نيروى خدماتى يكديگر است .

و رفعنا بعضهم . .. بعضًا سخريًّا

1655- فلسفه حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1058

15 - صافات - 37 - 53 - 4

4 - جزا و كيفر و پاداش ، فلسفه برپا شدن قيامت و رستاخيز انسان ها است .

أءنّا لمدينون

آمدن عبارت «مدينون» (جزا داده شدگان) به جاى «مبعثون» (مبعوث شدگان) و «محيون» (زنده شدگان)، مى تواند بيانگر اين حقيقت باشد كه اساس رستاخيز انسان ها، مسأله جزا است; نه صرف زنده شدن دوباره انسان ها.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 26 - 4

4 - حسابرسى اعمال ، از اهداف احضار همگان در پيشگاه خداوند است .

إنّ إلينا إيابهم . ثمّ إنّ علينا حسابهم

1656- فلسفه خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 14

14- « عن الرضا ( ع ) قال : إن الله تبارك و تعالى . . . خلق السموات و الأرض فى ستة أيام . . . ليظهر للملائكة ما يخلقه منها شيئاً بعد شىء فيستدل بحدوث ما يحدث على الله تعالى مرّة بعد مرّة . . . و أما قوله عزوجل : « ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً » فإنه خلقهم ليبلوهم بتكليف طاعته و عبادته ، لا على سبيل الإمتحان والتجربة لأنه لم يزل عليماً بكلّ شىء . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده است كه فرمود: همانا خداى تبارك و تعالى . .. آسمانها و زمين را در شش روز آفريد ... تا آنچه را مى آفريند براى ملائكه يكى پس از ديگرى آشكار كند، كه به وسيله حدوث پديده ها تازه به تازه بر وجود خدا استدلال شود ... و اما قول خداى عزوجل «ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً»; يعنى، خدا انسانها را آفريد تا آنان را به وسيله تكليف به طاعت و عبادت خود آزمايش كند. البته نه براى امتحان و كشف مجهول; زيرا از ازل به همه چيز آگاه بوده و هست ...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 4،11

4- هدف از خلقت انسانها ، هدايت كردن ايشان به طريق حق و نزول رحمت بر آنان است .

إلاّ من رحم ربك و لذلك خلقهم

مشاراليه «ذلك» رحمتى است كه از جمله «رحم ربك» استفاده مى شود.

11- « عن أبى بصير عن أبى عبدالله ( ع ) قال : سألته عن قول الله عزوجل : . . . « إلاّ من رحم ربك و لذلك خلقهم » قال : خلقهم ليفعلوا ما يستوجبوا به رحمته فيرحمهم ;

ابوبصير گويد: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند «إلاّ من رحم ربك و لذلك خلقهم» سؤال كردم، فرمود: آنان را آفريد تا كارهايى را انجام دهند كه مستحق رحمت الهى شوند و در نتيجه خداوند ايشان را مورد رحمت قرار دهد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1059

15 - ص - 38 - 46 - 6

6 - حيات آخرت ، حيات اصلى و هدف نهايى براى بشر است .

إنّا أخلصنهم بخالصة ذكرى الدار

از ستايش شدن پيامبران به آخرت انديشى و دنياگريزى، مى توان مطلب ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 56 - 1،9

1 - هدف خداوند ، از آفرينش جن و انس ، رسيدن آنان به مرتبه عبوديت و معرفت او است .

و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ ليعبدون

واژه «ليعبدون» - به دلالت التزامى - اشاره به حقيقت معرفت دارد; زيرا اصولاً عبوديت واقعى و ستايش حق، جز در پرتو معرفت تحقق نمى يابد.

9 - « عن أبى بصير قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قوله عزّوجلّ : « و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ ليعبدون » قال خلقهم ليأمرهم بالعبادة ;

ابى بصير مى گويد: از امام صادق(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ: «و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ ليعبدون» سؤال نمودم، فرمود: خداوند آنان را آفريد تا آنها را به عبادت فرمان دهد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 10 - 5

5 - ترديد جن پس از ممنوع شدن از استراق سمع آسمان ، در شناخت تقدير الهى درباره اهل زمين و خير و رشد بودن آفرينش آنها *

و أنّا لاندرى أشرّ أُريد بمن فى الأرض أم أراد بهم ربّهم رشدًا

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه ممنوعيت جن از استراق سمع آسمان، ظرف زمان براى پيدايش اين سؤال باشد كه خداوند، براى چه منظورى اهل زمين را آفريد; نه اين كه به چه هدفى آنان از استراق سمع، ممنوع شدند؟

1657- فهم اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 104 - 6

6 - مردم در صحنه قيامت نيز ، داراى درك و فهم هاى متفاوت خواهند بود .

إذ يقول أمثلهم طريقة إن لبثتم

حضور كسانى كه صحيح تر مى انديشند و قضاوت واقعى ترى نسبت به ديگران، دارند; گواه تفاوتى است كه از اين نظر در بين انسان ها در قيامت وجود دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1060

20 - انفطار - 82 - 5 - 3

3 - حاضران صحنه قيامت ، داراى قدرت درك و شناخت

علمت نفس

1658- قانونمندى انحطاط انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 16

16- قانونمندى و يكسانى راه هاى كمال و سعادت آدميان و نيز انحطاط آنها ، در طول تاريخ

فسيروا فى الأرض فانظروا كيف كان عقبة المكذّبين

از اينكه با فعلهاى امر «سيروا» و «انظروا» مردم دعوت به سير و مطالعه شده اند تا آنان به اين وسيله عبرت بگيرند، حكايت از اين دارد كه قوانين يكسانى بر روند امور جارى است.

1659- قانونمندى تداوم نسل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 5

5 - آفرينش انسان و تداوم بخشى به نسل او در زمين ، داراى هدفى مشخص

ألم نجعل الأرض مهدًا . .. و خلقنكم أزوجًا

1660- قانونمندى تفاوت روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 30 - 7

7- تفاوت روزى انسان ها ، بر اساس آگاهى و بينش عميق خداوند به بندگان است .

يبسط الرزق . .. و يقدر إنه كان بعباده خبيرًا بصيرًا

1661- قانونمندى خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 5

5 - آفرينش انسان و تداوم بخشى به نسل او در زمين ، داراى هدفى مشخص

ص: 1061

ألم نجعل الأرض مهدًا . .. و خلقنكم أزوجًا

1662- قانونمندى روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 27 - 12

12 - نظام معيشت انسان ها ، حكيمانه و حساب شده است .

و لو بسط اللّه . .. ينزّل بقدر ما يشاء إنّه بعباده خبير بصير

از اين كه تقدير معيشت و جلوگيرى از بسط و گسترش روزى، به آگاهى و بصيرت خداوند استناد داده شده ، مطلب بالا استفاده مى شود.

1663- قانونمندى سعادت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 16

16- قانونمندى و يكسانى راه هاى كمال و سعادت آدميان و نيز انحطاط آنها ، در طول تاريخ

فسيروا فى الأرض فانظروا كيف كان عقبة المكذّبين

از اينكه با فعلهاى امر «سيروا» و «انظروا» مردم دعوت به سير و مطالعه شده اند تا آنان به اين وسيله عبرت بگيرند، حكايت از اين دارد كه قوانين يكسانى بر روند امور جارى است.

1664- قانونمندى محاكمه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 71 - 10

10- محاكمه انسان ها در قيامت ، بر اساس دلايل و اسناد مكتوب است .

ندعوا . .. فمن أُوتى كتبه بيمينه

1665- قدرت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 55 - 1

1 - توانايى همه انسان ها ، در بهره بردن از درس ها و پند هاى قرآن

ص: 1062

إنّه تذكرة . فمن شاء ذكره

خداوند، به طور كلى و عام فرمود: هر كس خواست از قرآن پند گيرد و متذكر شود. از اين مى توان استفاده كرد كه همه انسان ها، توانايى چنين كارى را دارند و مى توانند از قرآن پند گيرند و درس بياموزند.

1666- قدرت بر ثبت عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 5 - 2

2 - شناخت مراحل آغازين خلقت انسان ، زمينه ساز پى بردن به تحت مراقبت بودن وى و مايه شناخت قدرت خداوند بر ثبت كردار او است .

عليها حافظ . فلينظر الإنسن ممّ خلق

ارتباط دو آيه، با توجّه به حرف «فاء» در «فلينظر»، بيانگر برداشت ياد شده است.

1667- قلب انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 63 - 11

11 - انسان ها و قلب هاى ايشان در اختيار خداوند است .

و ألف بين قلوبهم . .. و لكن اللّه ألف بينهم

1668- كافران و حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 1،2

1 - گمان كافران ، به برانگيخته نشدن انسان ها در قيامت

زعم الذين كفروا أن لن يبعثوا

2 - اعتقاد كافران به برانگيخته نشدن انسان ها در قيامت ، مبتنى بر گمان است ; نه يقين و علم .

زعم الذين كفروا أن لن يبعثوا

برداشت ياد شده، به اين دليل است كه ماده «زعم»، بيشتر در معناى «ظن» (گمان) و نيز درباره چيزى كه مورد ترديد بوده و اثبات نشده است، به كار مى رود.

ص: 1063

1669- كثرت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 28 - 5

5 - انبوهى شمار انسان ها ، فراهم آورنده زمينه تشكيك در معاد است .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

به قرينه اين كه فرموده است، خلقت نخستين شما و خلق مجددتان، براى خداوند همانند خلق يك نفر است، مى توان استفاده كرد كه چه بسا تشكيك در معاد، مربوط به فراوانى انسان ها و در هم آميختگى آنها پس از مرگ باشد.

1670- كفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 18 - 4

4- كفر و حق ناباورى ، داراى ديرينه در گذشته تاريخ جن و انس

حقّ عليهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس

1671- كفران اكثريت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 7

7 - بيشتر آدميان، گرفتار دامها و تزويرهاى ابليس و ناسپاس در برابر خداوند هستند.

و لاتجد أكثرهم شكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 50 - 6

6 - بيشتر مردم ، على رغم برخوردارى از نعمت هاى خداوند ، دچار ناسپاسى و قدرناشناسى اند .

فأبى أكثر الناس إلاّ كفورًا

1672- كفران انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 6

6 - ناسپاسى آدميان در برابر خدا آرزوى ابليس در اغواگريهاى خويش

ص: 1064

ثم لأتينهم . .. و لاتجد أكثرهم شكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 83 - 1

1- انسان ، به هنگام برخوردارى از رفاه و نعمت هاى الهى ، به ناسپاسى و خداگريزى مى گرايد .

و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه

«نئا» به معناى «بَعُد» (دورى مى شود) است و «أعرض و نئا بجانبه» (اعراض كرد و كناره گرفت) كنايه از حق ناسپاسى و گريز از خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 13

13 - انسان ها در برابر نعمت ها و الطاف خداوند ، موجوداتى ناسپاس اند .

ثمّ إذا خوّلنه نعمة منّا قال إنّما أُوتيته على علم

مؤثر دانستن دانش و تلاش خود به عنوان عامل اصلى برخوردارى، نوعى ناسپاسى در برابر صاحب اصلى نعمت ها (خداوند كريم) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 51 - 1

1 - اعراض و روى گردانى انسان از خداوند ، پس از دستيابى به نعمت

و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نا بجانبه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 13،15

13 - كفران و ناسپاسى انسان ، به هنگام برخورد با كوچك ترين دشوارى در زندگى

و إن تصبهم سيّئة بما قدّمت أيديهم فإنّ الإنسن كفور

از نكره آمدن «سيّئة» - كه براى تحقير است - «كوچك ترين دشوارى» استفاده شده است.

15 - انسان ، موجودى كم ظرفيت ، كوته بين و ناسپاس است .

و إنّا إذا أذقنا . .. و إن تصبهم ... الإنسن كفور

اين كه انسان در برخورد با اندك نعمت و يا سختى، تغيير روحيه مى دهد، نشانه كم ظرفيتى او است و اين كه به امكان تغيير و تحول شرايط رفاه نمى انديشد و به آن دلخوش است، نشانگر كوته نظرى او است.

1673- كيفر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1065

9 - ابراهيم - 14 - 51 - 1

1- تغيير و تبديل نظام كنونى آسمان ها و زمين به نظام ديگر در آستانه برپايى قيامت ، به منظور كيفر و پاداش انسانهاست .

يوم تبدّل الأرض غير الأرض . .. و برزوا لله ... ليجزى الله كلّ نفس ما كسبت

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «ليجزى» متعلق به «برزوا» در آيه 48 باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 28 - 1

1 - هدفمند بودن آفرينش جهان ، مقتضى برپايى قيامت به منظور كيفر بندگان و يا پاداش به آنان

و ما خلقنا السماء . .. بطلاً... أم نجعل الذين ءامنوا و عملوا الصلحت

يادآورى برابر نبودن سرنوشت مؤمنان با مفسدان، پس از طرح مسأله بى هدف نبودن آفرينش جهان، مى رساند كه اگر مؤمنان و مفسدان يكسان باشند، لازم مى آيد كه جهان آفرينش بى هدف باشد و چون جهان آفرينش هدفمند است، پس بايد سرنوشت اين دو گروه يكسان نباشد. و از آن جايى كه در دنيا يكسان زندگى مى كنند، پس بايد جهان ديگرى (رستاخيز) باشد كه با آنان برخورد متفاوت و متناسب شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 32 - 4

4 - جن ، همانند انسان داراى مسؤوليت و كيفر و پاداش در آخرت

سنفرغ لكم أيّه الثقلان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

1674- كيفر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 5 - 4

4 - رسيدگى نهايى به كار مردمان و تعيين كيفر و پاداش براى آنان ، از شؤون خداوند

و إلى اللّه ترجع الأُمور

در صورتى كه مراد از«الأمور» كارهاى مربوط به انسان ها باشد; آيه شريفه به فلسفه قيامت و حضور مردم در پيشگاه خداوند، جهت محاسبه اعمال و مشخص شدن فرجام نهايى شان اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 26 - 3

3 - حساب رسى و كيفر و پاداش بندگان ، مهم ترين خصوصيت معاد و فلسفه برپايى قيامت

و الذين يصدّقون بيوم الدين

مطلب ياد شده، از تعبير «يوم الدين» درباره قيامت، به دست مى آيد.

ص: 1066

1675- كيفيت حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 12

12 - « عن ابن عمر قال : تلا رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) هذه الآية « يوم يقوم الناس لربّ العالمين » قال : كيف بكم إذا جمعكم اللّه كما يجمع النبل فى الكنانة خمسين ألف سنة لاينظر إليكم ;

از [عبداللّه]بن عمر نقل شده كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آيه «يوم يقوم الناس لربّ العالمين» را تلاوت كرد و فرمود: چگونه خواهيد بود آن زمان كه خداوند شما را گردآورد، همان گونه كه تيرها را در جعبه تيردان گرد آورند و پنجاه هزار سال [به همين صورت فشرده جمع باشيد] و خدا به شما نظر نكند».

1676- گفتگوى خدا با انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 118 - 17

17 - سخن گفتن خدا با عموم مردم ، انتظارى سخيف و امرى نامعقول است .

قال الذين لايعلمون لولا يكلمنا اللّه أو تأتينا ءاية . .. قد بيّنّا الأيت لقوم يو

پاسخ ندادن خداوند به اعتراض نخست مشركان (لولا يكلمنا اللّه) مى تواند اشاره به سخافت آن باشد; يعنى، اين درخواست و اعتراض آن چنان نا به جاست كه حتى شايسته پاسخگويى نيز نيست.

1677- گمراهترين انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 5 - 1

1- عبادت گران غير خدا و حاجت طلبان از درگاه غير او ، گمراه ترين وسرگشته ترين انسان ها

و من أضلّ ممّن يدعوا من دون اللّه من لايستجيب له

1678- گمراهى اكثريّت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 62 - 7،12

7- سوگند ابليس براى به دست گرفتن زمام امور و منحرف ساختن فرزندان آدم ( ع ) - جزاندكى از آنان - در صورت مهلت خداوند به وى تا روز قيامت

ص: 1067

لئن أخّرتن إلى يوم القيمة لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

12- ابليس ، على رغم سوگند و تصميم قطعى بر گمراه كردن ذريه آدم ( ع ) ، بر ناتوانى خويش از تسلط بر گروه اندكى از آنان اعتراف كرد .

لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

1679- گمراهى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 40 - 3

3- همه انسان ها ، حتى بندگان خالص خدا ، در معرض فريب و آراسته نمودن زشتى ها توسط ابليس

لأغوينّهم أجمعين . إلاّ عبادك منهم المخلصين

جمله «إلاّ عبادك منهم المخلصين» استثنا از جمله «لأغوينّهم أجمعين» است نه جمله «لأزيننّ لهم . ..» ;يعنى، ابليس از گمراهى بندگان خالص خدا ناتوان است، ولى به سراغ همه مى رود و درصدد وسوسه همگان برمى آيد. گفتنى است آيه 200 سوره «اعراف» -كه درباره وسوسه گرى شيطان براى پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) است - مؤيد همين حقيقت است (و إما ينزغنّك من الشيطان نزغ فاستعذ بالله).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 82 - 3

3 - گمراه كردن همه انسان ها ، هدف و فلسفه مهلت خواهى ابليس از خداوند بود .

قال ربّ فأنظرنى إلى يوم يبعثون . قال فإنّك من المنظرين ... قال فبعزّتك لأغوينّهم

از اين كه ابليس، پس از مهلت خواهى از خداوند و پذيرش اين خواسته از سوى او، اعلام كرد كه بر گمراه كردن مردم مصمم گشته است; مى توان به دست آورد كه هدف اصلى او از اين درخواست، همان گمراه سازى بنى آدم بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 21 - 2

2 - هدايت شدن يا گمراه گشتن مردمان ، خارج از قلمرو توانايى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل إنّى لا أملك لكم ضرًّا و لا رشدًا

«ضرّ» در مقابل «نفع» و «رشد» در مقابل «غىّ» است و در اين آيه، هر يك از آن دو واژه - به لحاظ معنا - مى تواند قرينه براى ديگرى باشد; يعنى، «ضرّ» قرينه باشد كه مقصود از «رشد»، ضلالت است و «ضرّ» قرينه بر اين باشد كه مراد از «رشد»، نفع است.

ص: 1068

1680- گناه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 7

7- خداوند از تمامى گناهان بندگانش باخبر و بر همه آنها آگاه و ناظر است .

و كفى بربّك بذنوب عباده خبيرًا بصيرًا

1681- گواه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 5

5 - مسلمانان ، گواه بر اعمال ساير مردمان و پيامبر گواه بر اعمال مسلمانان است .

لتكونوا شهداء على الناس و يكون الرسول عليكم شهيداً

در اينكه مراد از «شهداء» و «شهيد» در آيه شريفه چيست، چند نظر ابراز شده است، از جمله گواهى بر اعمال است; يعنى، امت اسلامى و يا گروهى از آنان اعمال ديگر امتها را مشاهده مى كنند و در قيامت بر آن شهادت مى دهند و پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز ناظر اعمال مسلمانان است و در آخرت بر آن شهادت مى دهد.

1682- لذايذ اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 54 - 4

4 - انسان در حيات اخروى ، داراى تمايلات و لذت هاى مادى

إنّ المتّقين فى جنّ-ت و نهر

از اين كه خداوند وعده به «جنّات» و «نهر» داده است، استفاده مى شود كه انسان در آخرت نيز از مظاهر طبيعى لذت خواهد برد.

1683- لغزش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 48

48- همه انسان ها حتى مؤمنان ، در معرض لغزش و نيازمند مغفرت الهى

وعد اللّه الذين . .. مغفرة

اين كه خداوند، به مؤمنان داراى عمل صالح نويد مغفرت داده است; در حقيقت مى نماياند كه بعضى از لغزش ها، براى همگان

ص: 1069

متوقع است و در صورت حفظ ايمان و عمل صالح، قابل جبران و بخشش است.

1684- مالك انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 164 - 1

1 - تنها خداوند، «رب» (مالك و مدبر) انسانهاست.

أغير الله أبغى ربا

«بغى»، مصدر «أبغى»، به معناى جستجو و طلب كردن است. كلمه «ربا» مفعول براى «أبغى» و «غير الله» حال براى «ربا» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 56 - 3

3- خداوند ، پروردگار و مالك همه انسان ها و مدبر امور ايشان است .

على الله ربى و ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 10 - 2

2 - خدا مالك انسان ها و همه آنان بندگان او

و أنّ اللّه ليس بظلّ-م للعبيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 8

8 - خداوند ، مالك و مدبر انسان و سامان بخش تحولات زندگى و عوالم هستى او است .

ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 3 - 4

4 - مالكيت خداوند بر مردم ، از نوع مالكيت معبود بر بندگان است .

ملك الناس . إله الناس

ترتيب ذكرى دو وصف «ملك» و «إله»، ممكن است اشاره به نكته يادشده داشته باشد.

ص: 1070

1685- مالكيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 71 - 7،8

7 - مالكيت انسان بر دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، جلوه لطف خدا به انسان ها است .

أوَلم يروا . .. أنعمًا فهم لها ملكون

از آمدن جمله «فهم لها مالكون» (با فاء تفريع) مى توان برداشت بالا را استفاده كرد; زيرا خداوند علاوه بر آن كه انعام را براى بهره مندى انسان ها آفريده، مالكيت را نيز به انسان ها بخشيده است.

8 - مشروعيت مالكيت انسان ها بر دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند )

أنعمًا فهم لها ملكون

1686- مبدأ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 4 - 1

1- انسانها ، از ناحيه خدايند و فقط به سوى او باز مى گردند .

إلى الله مرجعكم

«رجوع» به معناى بازگشتن به چيزى است كه شروع نيز از آن بوده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 79 - 4

4 - خدا ، مبدأ آغازين و مرجع نهايى انسان ها

و هو الذى ذرأكم . .. و إليه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 7

7 - خداوند ، مبدأ انسان ها و مرجع نهايى آنها است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده ثمّ إليه ترجعون

كلمه «ترجعون» از ريشه «رجوع» است و طبق گفته راغب، رجوع، بازگشت به جايى است كه مبدأ و شروع بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 23 - 4

4 - خداوند ، تنها مبدأ و مرجع انسان ها است .

إلينا مرجعهم

از تقديم خبر، حصر استفاده مى شود. لازم به ذكر است كه آيه، اگرچه درباره كافران است، اما كافران، در مورد بازگشت شان به

ص: 1071

خدا خصوصيتى ندارند و اين بازگشت، براى همه انسان ها است. گفتنى است از واژه «مرجع» (بازگشتن) به دست مى آيد كه مبدأ نيز خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 11 - 10

10 - پروردگار ، مبدأ و منت هاى حركت انسان ها است .

ثمّ إلى ربّكم ترجعون

«رجوع» در جايى اطلاق مى شود كه سابقه اى داشته باشد.

1687- مبدأ خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور توجه دادن مردم به مبدأ پيدايش انسان ها و تكثير نسل او

قل هو الذى ذرأكم فى الأرض

1688- مجادله انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 49 - 3

3 - انقراض نسل بشر در دنيا و آغاز قيامت ، غافل گيرانه و در حالى خواهد بود كه همگان سرگرم جدال و كشمكش روزانه اند .

ما ينظرون إلاّ صيحة وحدة تأخذهم و هم يخصّمون

«يخصّمون» (از ماده «خصومت» و «خصام») به معناى جدال و كشمكش است و جمله «و هم يخصمون»، حال براى ضمير مفعولى در «تأخذهم» است; يعنى، در حالى كه آنان سرگرم جدال و كشمكش بر سر زندگى مادى اند، ناگهان صيحه سهمگين آنان را فراخواهد گرفت.

1689- محافظت از انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 64 - 13

13- حفاظت و حراست خداوند از بندگان ، برخاسته از رحمت گسترده اوست .

فالله خير حفظًا و هو أرحم الرحمين

ص: 1072

توصيف خداوند به «أرحم الراحمين» ، پس از ياد كردن از او به عنوان بهترين حافظ ، گوياى ارتباط ميان مضمون دو صفت ياد شده است ; يعنى ، چون أرحم الراحمين است بهترين حافظ مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 80 - 4

4- فنّ زره سازى داوود ( ع ) ، در جهت حفظ مردم از خطرات و پى آمد هاى جنگ بود .

داود . .. علّمنه صنعة لبوس لكم لتحصنكم من بأسكم

1690- محافظت از ايمان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 33 - 2

2 - تنها فرستادگان الهى ، براى مراقبت از ايمان مردم و تشخيص هدايت و ضلالت آنان ، شايسته اند .

و ما أُرسلوا عليهم حفظين

مجهول بودن فعل «اُرسلوا»، گوياى آن است كه تنها كسانى مى توانند مراقب مردم باشند كه رسالتى برعهده آنان نهاده شده باشد. سياق كلام نشان مى دهد كه ارسال، بايد از جانب خداوند باشد.

1691- محافظت از عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 4 - 2

2 - افكار و كردار انسان ها ، محفوظ مانده و محاسبه خواهد شد .

إن كلّ نفس لمّا عليها حافظ

خبر از حفاظت و مراقبت بر انسان ها، هشدارى است به آنان كه نپندارند آنچه انجام مى دهند، فانى گشته و پيامدى نخواهد داشت.

1692- محاكمه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 6 - 1

1 - قيامت ، روز برانگيخته شدن انسان ها براى محاكمه و كيفر و پاداش

يوم يبعثهم اللّه جميعًا فينبّئهم بما عملوا

ص: 1073

1693- محدوده اختيارات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 75 - 5

5- انسان ها در مالكيت و قلمرو اختيارات ، متفاوتند .

عبدًا مملوكًا لايقدر على شىء و من رزقنه . .. فهو ينفق منه سرًّا و جهرًا

برداشت فوق به خاطر اين است كه مثالهاى قرآن، داراى حقيقت و حاكى از واقعيتهاى خارجى - نه غير حقيقى و سنبليك - است.

1694- محدوده علم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 28

28- دانش بشرى محدود است .

و فوق كل ذى علم عليم

تعميم جمله «و فوق كل . ..» به تمامى عالمان بشر اقتضا مى كند كه بين انسانها كسى نباشد كه از همه عالمان برتر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 107 - 7

7- دانش بشر ناتوان از پيش بينى زمان برپايى قيامت حتى به صورت احتمال

أو تأتيهم الساعة بغتة و هم لايشعرون

در صورتى مى توان گفت چيزى ناگهانى و بى خبر تحقق يافت كه آدمى زمان تحقق آن را حتى به صورت احتمال و حدس تعيين نكرده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 38 - 3

3 - قلمرو علم بشر به حقايق جهان ( آسمان ها ، زمين و . . . ) محدود است .

إنّ اللّه علم غيب السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 36 - 6

6 - وجود پديده هايى خارج از قلمرو دانش بشر در جهان

و ممّا لايعلمون

ص: 1074

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 2 - 2

2 - ابزار شناخت حقيقتِ ستاره « طارق » و ويژگى هاى آن ، در اختيار همگان نيست .

و ما أدريك ما الطارق

خطاب در «ما أدراك» در اين موارد، مخصوص شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيست; بلكه روى سخن با هر مخاطبى است كه اين سخن را دريافت كند.

1695- محدوده فهم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 58 - 11

11- حقيقت بهشت و دوزخ ، فراتر از سطح درك بشر

فإنّما يسّرنه بلسانك لعلّهم يتذكّرون

با توجه به ارتباط اين آيه با آيات پيشين - كه در ترسيم دوزخ و بهشت بود - استفاده مى شود كه آنچه در آن آيات آمده، شكل آسان شده و تنزل يافته مطلب است; نه ماهيت عالى آن.

1696- محدوده مالكيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 75 - 5

5- انسان ها در مالكيت و قلمرو اختيارات ، متفاوتند .

عبدًا مملوكًا لايقدر على شىء و من رزقنه . .. فهو ينفق منه سرًّا و جهرًا

برداشت فوق به خاطر اين است كه مثالهاى قرآن، داراى حقيقت و حاكى از واقعيتهاى خارجى - نه غير حقيقى و سنبليك - است.

1697- محدوده مسؤوليت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 132 - 13

13 - خداوند ، انسان ها را به تدارك آذوقه و ارزاق ، تكليف نكرده است .

لانس-َلك رزقًا

مراد از سؤال در اين آيه، طلب تكليفى است و نكره آوردن «رزقاً» براى تعميم است; بنابراين مفاد «لانسئلك رزقاً» - به قرينه

ص: 1075

«نحن نرزقك» - چنين مى شود. ما تو را به تهيه رزق خود و خانواده ات، تكليف نكرده ايم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 38 - 3

3 - مسؤوليت هر كس تنها در برابر عمل خود - و نه عملكرد ديگران - ديدگاه مشترك تمامى اديان آسمانى است .

أم لم ينبّأ بما فى صحف موسى . و إبرهيم ... ألاّتزر وازرة وزر أُخرى

1698- محدوديت بهره دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 7

7 - هر انسانى ، داراى سهمى محدود براى استفاده از امكانات و دارايى هاى خويش است .

و لاتنس نصيبك من الدنيا

عبارت ياد شده هشدارى است از جانب قوم قارون به وى كه سهم تو از دنيا نامحدود نيست. بنابراين از آنچه خدا به تو داده است، تنها مى توانى به مقدار سهم خودت بردارى و بقيه آن امانتى است در دست تو كه بايد به صاحبان آن برسانى.

1699- محدوديت علم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 85 - 4،11،12،14

4- عدم دستيابى بشر در طول تاريخ علمى خويش به شناختى قاطع و همه جانبه به حقيقت روح

و يسئلونك عن الروح

از اينكه خداوند در جواب سؤال از حقيقت روح، به جاى تبيين آن فرمود: «روح از امر من است» مى تواند به اين معنا باشد كه: كشف حقيقت روح براى بشر، دست نيافتنى است.

11- دستاورد هاى علمى بشر ، در زمينه حقيقت روح ، همواره اندك و ناچيز خواهد بود .

و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مخاطب «أُوتيتم» همه انسانها باشند.

12- علم بشر به حقايق و اسرار نهفته در هستى همانند روح ، اندك و ناچيز است .

يسئلونك . .. قل ... و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً

بنابر اينكه مراد از «العلم» مطلق علم باشد نه خصوص شناخت حقيقت روح، برداشت فوق استفاده مى گردد.

14- مقدار دانش بشر ، در مقايسه با مجموعه دانستنى هاى فراوان عالم ، ناچيز و اندك است .

و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً

بنابر اينكه مراد از «العلم» مطلق دانش باشد، نكته فوق قابل استفاده است.

ص: 1076

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 34 - 6

6 - علم بشر ، محدود و غير قابل مقايسه با علم مطلق خدا است .

إنّ اللّه عنده علم الساعة . .. و ما تدرى نفس ماذا تكسب غدًا

1700- محدوديّت عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 84 - 4

4- انسان ، در حصار روحيات و ملكات نفسانى و باور هاى درونى خويش است .

قل كلّ يعمل على شاكلته

«شاكلة» در لغت هم به معناى ملكات نفسانى و هم به معناى طريقه و روشى است كه انسان برگزيده آمده است (قاموس المحيط). در هر صورت حكايت از اين حقيقت مى كند كه آدمى، محصور روحيات و باورهاى خود است.

1701- محروميت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 41 - 3

3- محروميت انسان در قيامت ، از حمايت و شفاعت ديگران

يوم لايغنى . .. و هم لاينصرون

1702- مدبر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 164 - 1

1 - تنها خداوند، «رب» (مالك و مدبر) انسانهاست.

أغير الله أبغى ربا

«بغى»، مصدر «أبغى»، به معناى جستجو و طلب كردن است. كلمه «ربا» مفعول براى «أبغى» و «غير الله» حال براى «ربا» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1077

8 - هود - 11 - 18 - 5

5- خداوند ، پروردگار همگان و مدبر امور ايشان است .

على ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 34 - 11

11- خداوند ، پروردگار انسان ها و تدبيركننده امور ايشان است .

هو ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 56 - 3

3- خداوند ، پروردگار و مالك همه انسان ها و مدبر امور ايشان است .

على الله ربى و ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 83 - 3

3- كيفر ستم كاران و گنه پيشگان ، مقتضاى ربوبيت خداوند و در جهت تدبير امور انسانهاست .

مسوّمة عند ربك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 101 - 11

11- نزول عذاب بر مشركان و گنه پيشگان ، جلوه اى از ربوبيت خدا و در جهت تدبير امور انسانهاست .

لما جاء أمر ربك

برداشت فوق ، با توجه به كلمه «رب» (مدبر و مربى) استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 102 - 4

4- نزول عذاب بر ستم پيشگان ( كافران و مشركان ) پرتوى از ربوبيت خدا در جهت تدبير امور انسانهاست .

و كذلك أخذ ربك إذا أخذ القرى و هى ظلمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 107 - 12

12- باور و توجه به قدرت و حاكميت مطلق خداوند ، موجب پذيرش ربوبيت او بر انسان و ساير هستى است .

إلاّ ما شاء ربك إن ربك فعال لما يريد

برداشت فوق ، با توجه به كلمه «رب» استفاده شده است.

ص: 1078

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 110 - 8

8- مصالح جوامع بشرى و تدبير امور انسان ها ، مايه تقدير خداوند بر داورى نكردن او ميان حق گرايان و باطل انديشان ، در عرصه حيات دنياست .

لولا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم

برداشت فوق ، از كلمه «رب» - كه به معناى مدبر و مربى است - استفاده مى شود; يعنى ، تقدير ياد شده (لولا كلمة سبقت . ..) در راستاى تدبير امور انسانهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 83 - 17

17- تدبير امور انسانها ، در اختيار خداوند است .

عسى الله أن يأتينى بهم جميعًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 1،3،4

1- موجوديّت انسان ها و دستاوردهايشان و نيز تدبير امور آنان به دست خداوند است .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت

از معانى «قائم بودن بر كسى» در اختيار داشتن شؤون آن كس، تدبير امور او و قوام بخشيدن به وى است. حرف «باء» در «بماكسبت» به معناى «مع» مى باشد و مراد از «من هو...» خداوند متعال است. بنابراين مفاد «من هو قائم...» اين است كه: خداوند قوام بخش انسانها و هر آنچه به دست آورده اند مى باشد و او شؤون ايشان را اداره و تدبير مى كند.

3- مشركان على رغم اعترافشان به اينكه قوام بخش امور بندگان خداوند است ، براى او شريك هاى متعددى برگزيده بودند .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت و جعلوا لله شركاء

4- قوام بخشى به بندگان و تدبير امور ايشان ، از ويژگى هاى معبود شايسته پرستش

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت و جعلوا لله شركاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 36 - 4

4- خداوند ، تدبيركننده و پرورش دهنده همه انسان ها است .

و إنّ اللّه ربّى و ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 30 - 2

2 - تنها خداوند ، پروردگار و مدبر امور انسان ها است .

إنّ الذين قالوا ربّنا اللّه

ص: 1079

با توجه به حصر مستفاد از «ربّنا اللّه»، مطلب بالا قابل برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 40 - 9

9 - خداوند ، مراقب و مدبر انسان ها است .

مقام ربّه

«مقام» ممكن است مصدر ميمى و به معناى قيام باشد. در اين صورت مراد از «مقام ربّه»، قائم بودن خداوند به امور انسان ها و مراقبت او از كردار آنها است. اضافه شدن «مقام» به «ربّ»، نشان ارتباط آن با ربوبيت و مدبر بودن خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 6 - 6

6 - خداوند ، مربى و مدبر انسان ها است .

يأيّها الإنسن . .. بربّك

آيه شريفه، خطاب به جنس انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 8

8 - خداوند ، مالك و مدبر انسان و سامان بخش تحولات زندگى و عوالم هستى او است .

ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 5 - 4

4 - الزام زمين به افشاى اخبار انسان ها در قيامت ، برخاسته از مقام ربوبيت خداوند و در راستاى تدبير امور آنها است .

بأنّ ربّك أوحى لها

تعبير «ربّك»، گرچه خطاب به شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) است; ولى در اين موارد مفاد آيه شريفه اختصاص به آن حضرت ندارد، بلكه خطاب به لحاظ جنبه هاى بشرى او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 1 - 3،8

3 - خداوند ، مالك مردم و تدبيركننده امور آنان

بربّ الناس

«ربّ» بر «مالك»، «سَرْور»، «مدّبر» و «مربّى» اطلاق مى شود. (لسان العرب)

8 - توجّه به ربوبيت خداوند و حاكميت تدبير او بر امور مردم ، وادارسازنده انسان هابه استعاذه و دلگرم كننده پناهندگان به او است .

قل أعوذ بربّ الناس

ص: 1080

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 2 - 3

3 - خداوند ، بر تربيت و تدبير امور مردم ، تسلّط كامل دارد .

بربّ الناس . ملك الناس

ترتيب ذكرى دو وصف خداوند، ممكن است به نكته يادشده اشاره داشته باشد.

1703- مدت حسابرسى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 4 - 4

4 - عرصه محشر و حساب رسى خلايق ، پنجاه هزار سال به طول مى انجامد .

فى يوم كان مقداره خمسين ألف سنة

1704- مدت حشر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 6 - 12

12 - « عن ابن عمر قال : تلا رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) هذه الآية « يوم يقوم الناس لربّ العالمين » قال : كيف بكم إذا جمعكم اللّه كما يجمع النبل فى الكنانة خمسين ألف سنة لاينظر إليكم ;

از [عبداللّه]بن عمر نقل شده كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آيه «يوم يقوم الناس لربّ العالمين» را تلاوت كرد و فرمود: چگونه خواهيد بود آن زمان كه خداوند شما را گردآورد، همان گونه كه تيرها را در جعبه تيردان گرد آورند و پنجاه هزار سال [به همين صورت فشرده جمع باشيد] و خدا به شما نظر نكند».

1705- مدت عمر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 10

10 - برخى از انسان ها ، پيش از رسيدن به مرحله پيرى ، زندگى را به درود گفته ، از دنيا خواهند رفت .

ثمّ لتكونوا شيوخًا و منكم من يتوفّى من قبل

ص: 1081

1706- مراتب اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 7

7- توجه به عظمت مراتب اخروى ، مايه گرايش به ارزش هاى عالى آن است .

انظر . .. و للأخرة أكبر درجت و أكبر تفضيلاً

دعوت خداوند از انسانها براى تعمق و تأمل در مدارج عالى اخروى، مى تواند به اين منظور باشد كه در انسانها انگيزه آخرت طلبى و تلاش براى كسب درجات عالى آخرت ايجاد كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 19 - 3

3- مراتب انسان ها در آخرت ، متناسب با عمل و كاركرد آنان ; بر خلاف مراتب دنيوى ايشان

و لكلّ درجت ممّا عملوا

با توجه به اين كه آيه شريفه، در مقام توصيف حالات انسان در آخرت است; انگشت نهادن بر «ممّا عملوا» ممكن است درصدد مقايسه ميان دنيا و آخرت و بيان تفاوت هاى اين دو زندگى باشد.

1707- مراتب انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 23

23- تفاوت رتبه و منزلت انسان ها در پيشگاه خداوند

نرفع درجت من نشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 32 - 11

11 - تفاوت درجات دين دارى و هدايت پذيرى انسان ها ، در فرهنگ قرآن

ثمّ أورثنا الكتب . .. فمنهم ظالم ... و منهم سابق بالخيرت

برداشت بالا از تقسيم شدن مردم در برابر قرآن به سه گروه ياد شده به دست مى آيد.

1708- مراتب دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 19 - 3

3- مراتب انسان ها در آخرت ، متناسب با عمل و كاركرد آنان ; بر خلاف مراتب دنيوى ايشان

ص: 1082

و لكلّ درجت ممّا عملوا

با توجه به اين كه آيه شريفه، در مقام توصيف حالات انسان در آخرت است; انگشت نهادن بر «ممّا عملوا» ممكن است درصدد مقايسه ميان دنيا و آخرت و بيان تفاوت هاى اين دو زندگى باشد.

1709- مراتب علم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 25

25- آدميان ، در دانش و آگاهى داراى مراتبى گوناگونند .

نرفع درجت من نشاء و فوق كل ذى علم عليم

مفسّران در اين آيه «عليم» را دو گونه تفسير كرده اند: 1- مراد از آن هر دانا و دانشمندى است. 2- مقصود از آن خداوند مى باشد. بر اساس معناى نخست مفاد جمله چنين مى شود: هر دانشمندى يافت شود دانشمندتر از او وجود دارد. و بر اساس معناى دوم مفاد جمله مذكور چنين است: علم خدا افزون تر از علم هر دانشمندى است. برداشت فوق، ناظر به اولين احتمال است.

1710- مراتب كمال انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 51 - 2

2- استعداد ها و ظرفيت هاى وجودى آدميان براى رشد و كمال ، متفاوت است .

و لقد ءاتينا إبرهيم رشده

از اين كه خداوند به ابراهيم(ع) رشدِ متناسب و مخصوص به او اعطا فرموده; به دست مى آيد كه هر انسانى داراى قابليت و استعداد مخصوص به خود و متفاوت با ديگران است.

1711- مراقبت از عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 4 - 3

3 - خداوند ، با سوگند به آسمان و ستارگان ، بر مراقبت از انسان و افكار و كردار او ، تأكيد ورزيده است .

و السماء و الطارق . .. إن كلّ نفس لمّا عليها حافظ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 4

ص: 1083

4 - آزمايش هاى متعدد خداوند از انسان ها ، كمين هاى او براى مراقبت رفتار آنان است .

إنّ ربّك لبالمرصاد . فأمّا الإنسن إذا ما ابتليه ربّه

حرف «فاء» در «فأمّا الإنسان»، اين آيه را به آيه قبل مرتبط ساخته و ابتلا را مصداق آن قرار داده است.

1712- مربى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 3 - 1،16،19

1 - خدا ، پروردگار و مربى انسانهاست .

إن ربكم اللّه

16 - خداى خالق ، مدبر و فرمانرواى جهان ، پروردگار حقيقى و مربى انسانهاست .

الذى خلق السموت و الأرض . .. ثم استوى على العرش يدبر الأمر ... ذلكم اللّه ربكم

19 - تنها خداوندِ خالقِ مدبر ، پروردگار انسان ها و شايسته پرستش است .

اللّه الذى خلق . .. ثم استوى ... يدبر الأمر ... ذلكم اللّه ربكم فاعبدوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 23

23 - خدا پروردگار آدميان است .

إن عصيت ربى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 10

10 - خدا ، پروردگار و مربى انسانهاست .

و لو لا كلمة سبقت من ربك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 32 - 2

2 - خدا ، رب و پروردگار حقيقى آدميان است .

فذلكم اللّه ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 57 - 5

5 - خداوند ، رب و پرورش دهنده همه انسانهاست .

يأيها الناس قد جاءتكم موعظة من ربكم

ص: 1084

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 34 - 11

11- خداوند ، پروردگار انسان ها و تدبيركننده امور ايشان است .

هو ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 56 - 3

3- خداوند ، پروردگار و مالك همه انسان ها و مدبر امور ايشان است .

على الله ربى و ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 2 - 14

14- خداوند ، رب و پروردگار همه انسانهاست .

لعلكم بلقاء ربكم توقنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 1،2

1- موجوديّت انسان ها و دستاوردهايشان و نيز تدبير امور آنان به دست خداوند است .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت

از معانى «قائم بودن بر كسى» در اختيار داشتن شؤون آن كس، تدبير امور او و قوام بخشيدن به وى است. حرف «باء» در «بماكسبت» به معناى «مع» مى باشد و مراد از «من هو...» خداوند متعال است. بنابراين مفاد «من هو قائم...» اين است كه: خداوند قوام بخش انسانها و هر آنچه به دست آورده اند مى باشد و او شؤون ايشان را اداره و تدبير مى كند.

2- هيچ كس و هيچ چيز ( معبود هاى اهل شرك و . . . ) هم پايه خداوند نبوده و به تدبير امور انسان ها و قوام بخشيدن به آنان توانا نيست .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت

«من» در «أفمن هو . ..» مبتداست و خبر آن شبه جمله اى همانند «كمن ليس كذلك» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 18 - 5

5- همه انسان ها ، حتى كفار ، تحت ربوبيت خداوندند .

مثل الذين كفروا بربّهم أعملهم كرماد اشتدّت به الريح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 80 - 2

ص: 1085

2- التجا به ربوبيت خدا و خود را مربوب او دانستن ، از آداب دعا و نيايش

و قل ربّ أدخلنى مدخل صدق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 84 - 8

8- خداى پرورش دهنده انسان ها ، آگاه تر از همگان نسبت به ملكات نفسانى و زمينه هاى روحى آنان

فربّكم أعلم بمن هو أهدى سبيلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 14 - 10

10- ربوبيّت بر انسان ها و جهان آفرينش ، به هم پيوسته و تفكيك ناپذير است .

ربّنا ربّ السموت و الأرض لن ندعوا من دونه

اصحاب كهف، با مفروض دانستن ربوبيّت خداوند بر آفرينش، ربّ خود را نيز با بيان «ربّنا. ..» همان «ربّ» آسمان ها و زمين دانسته و تفكيك بين اين دو را مردود شمرده و با جمله «لقد قلنا إذاً شططاً» بر آن تأكيد كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 38 - 4

4- اللّه ، يگانه مالك و مدبّر انسان و جهان هستى است .

لكنّاْ هو اللّه ربّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 36 - 1،4

1- حضرت عيسى ( ع ) در گهواره ، خداوند را پروردگار خود و ديگر انسان ها معرفى كرد .

و إنّ اللّه ربّى و ربّكم

جمله «إنّ اللّه ربّى . ..» عطف بر «إنّى عبد اللّه» در آيات قبل است. اين آيه نيز نقل بخشى از گفته هاى عيسى(ع) در گهواره است و آيات «ذلك عيسى ... كن فيكون» در اين بين معترضه مى باشد. تشابه اين جمله با آنچه در سوره آل عمران و زخرف از عيسى(ع) نقل شده، تأييد كننده اين نكته است.

4- خداوند ، تدبيركننده و پرورش دهنده همه انسان ها است .

و إنّ اللّه ربّى و ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 133 - 12

12 - قرآن ، نشانه و دليلى روشن بر ربوبيت خداوند بر انسان ها است .

ب--َاية من ربّه أوَلم تأتهم

ص: 1086

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 1 - 2

2- خدا ، پروردگار آدميان است .

اتّقوا ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 19 - 3

3 - خدا ، پروردگار آدميان است .

فى ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 30 - 6

6 - خدا ، پروردگار انسان ها

عند ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 8

8 - خدا ، پروردگار انسان ها

ربّنا اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 47 - 7

7 - خدا ، پروردگار آدميان

و إنّ يومًا عند ربّك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 54 - 9

9 - خدا ، پروردگار انسان ها

أنّه الحقّ من ربّك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 64 - 6

6 - بى نيازى و واجد بودن همه كمالات ، شرط شايستگى براى ربوبيت و تدبير امور عالم و آدم

و إنّ اللّه لهو الغنىّ الحميد

ص: 1087

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 67 - 6

6 - خدا ، پروردگار انسان ها

و ادع إلى ربّك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 77 - 4

4 - خدا ، پروردگار انسان ها

يأيّها الذين ءامنوا . .. و اعبدوا ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 29 - 4

4 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

و قل ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 52 - 4

4 - خدا ، پروردگار آدميان

و أنا ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 57 - 3

3 - خدا ، پروردگار انسان ها

إنّ الذين هم من خشية ربّهم مشفقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 58 - 5

5 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

و الذين هم بأيت ربّهم يؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 59 - 2

2 - خدا ، تنها مربى و پروردگار انسان ها است .

و الذين هم بربّهم لايشركون

ص: 1088

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 60 - 5

5 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

إلى ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 76 - 4

4 - خدا ، پروردگار انسان ها

فما استكانوا لربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 94 - 1

1 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

ربّ فلاتجعلنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 97 - 5

5 - خدا ، پروردگار آدميان است .

و قل ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 98 - 4

4 - خدا ، پروردگار آدميان است .

و أعوذ بك ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 99 - 2

2 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

قال ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 106 - 1

1 - خدا ، پروردگار آدميان است .

قالوا ربّنا

ص: 1089

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 107 - 1

1 - خدا ، پرودگار انسان ها است .

ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 109 - 2

2 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

يقولون ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 117 - 6

6 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

فإنّما حسابه عند ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 118 - 4

4 - خدا ، پروردگار انسان ها است .

و قل ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 33 - 7

7 - همه انسان ها ، تحت تربيت و ربوبيت خداوندند .

يأيّها الناس اتّقوا ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 25 - 6

6 - خداوند ، پروردگار حقيقى انسان ها است .

ءامنت بربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 62 - 2

2 - خداوند ، پروردگار انسان ها است .

ذلكم اللّه ربّكم

ص: 1090

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 15 - 22

22 - خداوند ، پروردگار يگانه همه انسان ها

اللّه ربّنا و ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 8 - 5

5 - خداوند ، پروردگار و مربى انسان ها

و الرسول يدعوكم لتؤمنوا بربّكم

واژه «ربّ» مشترك لفظى ميان وصف و مصدر است و در آيه شريفه معناى وصفى آن (تربيت كننده، مربى و پروردگار) اراده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 10 - 7

7 - اهل زمين ، تحت ربوبيت خداوند

أشرّ أُريد بمن فى الأرض . .. ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 6 - 6

6 - خداوند ، مربى و مدبر انسان ها است .

يأيّها الإنسن . .. بربّك

آيه شريفه، خطاب به جنس انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 9

9 - ربوبيت خداوند بر انسان ها ، مقتضى شناخت ذات و حالات آنان است .

إنّ ربّه كان به بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 8 - 5

ص: 1091

5 - بازگشت انسان ها به خداوند و به كيفر رسيدن طغيان گران ، جلوه هاى ربوبيت خداوند و در راستاى تدبير امور انسان ها است .

ربّك

ضمير خطاب در «ربك»، ممكن است خطاب به هر كس باشد كه سخن را مى شنود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نصر - 110 - 3 - 7

7 - خداوند ، مرّبى و مدبّرى شايسته و بى عيب ، براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ديگران است .

فسبّح بحمد ربّك

مخاطب در «ربّك»، گرچه پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) است; ولى سياق سوره، بر تمام انسان ها منطبق است. در اين موارد آن حضرت به عنوان رسول و نيز فردى از افراد بشر، مورد خطاب قرار گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 2 - 3

3 - خداوند ، بر تربيت و تدبير امور مردم ، تسلّط كامل دارد .

بربّ الناس . ملك الناس

ترتيب ذكرى دو وصف خداوند، ممكن است به نكته يادشده اشاره داشته باشد.

1713- مرگ انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 2

2 - همه انسان ها ، حتى پيامبران بزرگ ، در دنيا باقى نمانده و به سراى ديگر خواهند رفت .

تلك أمة قد خلت

از معانى خلو (مصدر خلت) گذشتن و سپرى شدن است و در اينجا كنايه از مردن مى باشد. ياآورى درگذشت پيامبران صرف يك خبر نيست; زيرا همگان بدان آگاهند; بلكه هدف از آن توجه دادن مخاطبان به اين حقيقت است كه: اگر مرگ سراغ پيامبران آمده شما را نيز رها نخواهد كرد، از آن غافل نباشيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 141 - 2

2 - همه انسان ها حتى پيامبران بزرگ در دنيا باقى نمانده و به سراى ديگر خواهند رفت .

تلك أمة قد خلت

براى روشن شدن برداشت فوق به آيه 134 ذيل برداشت شماره 2 مراجعه شود.

ص: 1092

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 25 - 1،4

1 - زمين عرصه حيات و مرگ آدميان

قال فيها تحبون و فيها تموتون

4 - انسانها پس از سپرى كردن زمان حضورشان در زمين و مرگ همگان، به مكانى ديگر منتقل خواهند شد.

و لكم فى الأرض مستقر و متع إلى حين . .. و منها تخرجون

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «منها تخرجون» اخراج از كره زمين و انتقال به مكانى ديگر باشد. گفتنى است كه چون مخاطبان آيه همه انسانها هستند، اخراج از زمين و انتقال به مكانى ديگر پس از مرگ همگان و سپرى كردن مدت زمانى است كه «إلى حين» بدان اشاره داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 50 - 1

1 - ميراندن انسان ها و گرفتن جان ايشان ، از مأموريت هاى فرشتگان

و لو ترى إذ يتوفى الذين كفروا الملئكة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 20 - 1

1- ميراندن انسان ها و خلق انسانهايى جديد به جاى آنان ، كار دشوارى براى خداوند نيست .

إن يشأ يذهبكم و يأت بخلق جديد . و ما ذلك على الله بعزيز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 61 - 15

15- به محض فرا رسيدن اجل مقرر انسان هاى ظالم ، آنان بدون درنگ و بدون شتاب خواهند مرد .

فإذا جاء أجلهم لايستئخرون ساعة و لايستقدمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 70 - 11

11- آفرينش و مرگ و اعطاى دانش و سلب آن از انسان ، جلوه اى از علم و قدرت الهى است .

و الله خلقكم ثمّ يتوفّ-كم . .. إن الله عليم قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 4

4 - مرگ و معاد ، سرنوشت همه انسان ها است .

و فيها نعيدكم و منها نخرجكم

ص: 1093

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 17

17- ميراندن انسان ها و نابود كردن جوامع و تمدن ها ، دليل قدرت بى مانند و شكست ناپذير خداوند است .

أنّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها أفهم الغلبون

زير سؤال بردن و نفى كردن پيروزى و چيرگى كافران در برابر قدرت الهى (أفهم الغالبون)، پس از طرح مسأله مرگ و مير انسان ها به وسيله خداوند، مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 4

4 - مرگ ، سرنوشت همه انسان ها است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 40 - 9

9 - مرگ انسان ها ، از آيات الهى است .

اللّه الذى . .. ثمّ يميتكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 3

3 - ميان وقوع صيحه و فرياد سهمگين و مرگ و انقراض نسل بشر در دنيا ، هيچ فاصله اى نخواهد بود .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

ناتوانى بشر از هرگونه توصيه و سفارش و يا مراجعه به كسان خود - با شنيدن صيحه و فرياد سهمگين - حاكى از حقيقت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 59 - 1

1 - انسان ها ، تنها يك بار در زندگى دنيا با مرگ رو به رو مى شوند .

إلاّ موتتنا الأُولى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 68 - 3

3 - مرگ و رستاخيز ، حقيقتى عام و در برگيرنده تمامى موجودات شعورمند آسمان ها و زمين و نه مخصوص انسان ها

و نفخ فى الصور فصعق من فى السموت و من فى الأرض . .. ثمّ نفخ فيه أُخرى فإذا هم ق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1094

20 - عبس - 80 - 21 - 1،12

1 - مرگ ، سرنوشت محتوم همه انسان ها است .

ثمّ أماته

12 - وجود نشانه هاى خداشناسى ، در مراحل پيدايش تا مرگ انسان

ما أكفره . من أىّ شىء خلقه ... ثمّ أماته فأقبره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 7

7 - قدرت خداوند بر آفرينش انسان ها ، تنظيم توانمندى هاى آنان ، هدايت تكوينى و نيز ميراندن و به گور افكندن آنها ، دليل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قيامت است .

خلقه فقدّره . ثمّ السبيل يسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره

1714- مرگ تدريجى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 41 - 3

3- خداوند ، آدميان را به تدريج مى ميراند و از ميان مى برد .

أولم يروا أنَّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

1715- مساوات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 1 - 9

9 - تساوى مردم در اصل آفرينش و نبودن امتياز در خلقت آنان ، موجب مسؤوليت تمامى آنان در برابر قوانين الهى

اتّقوا ربّكم الذى خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها

جمله «خلقكم من نفس واحدة»، علاوه بر بيان اين حقيقت كه تمامى انسانها از نسلى واحدند، به اين معنا اشاره دارد كه بين آنان در خلقت هيچگونه امتياز و تبعيضى نيست و لذا همه موظف به رعايت تقوا هستند.

1716- مسكن انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 36 - 15

ص: 1095

15 - زمين محل سكونت و قرارگاه موقت انسانها

و لكم فى الأرض مستقرّ و متع إلى حين

«إلى حين» (تا هنگامى) علاوه بر تعلقش به «متاع»، به «مستقر» نيز متعلق هست.

1717- مسؤول تزكيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 7 - 2

2 - كسانى كه شايستگى ارشاد ديگران را ندارند ، مسؤول ناپاكى آنان نيز نيستند . *

و ما عليك ألاّ يزّكّى

اين احتمال وجود دارد كه مفاد جمله «و ما عليك. ..»، بستن راه عذر بر اعتراض كننده به حضور ابن ام مكتوم باشد. با اين بيان كه اگر خود را در برابر ناپاكى كافران مسؤول مى دانى خطاكرده اى; زيرا همين برخوردى كه با آن نابينا داشتى، نشان مى دهد كه نمى توانى عهده دارِ مقام ارشاد ديگران باشى و اين تكليف از تو برنمى آيد.

1718- مسؤول عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 119 - 7

7 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از راهنمايى مردم ، مسؤول عملكرد آنان نبوده و بر كفرپيشگى ايشان مؤاخذه نخواهد شد .

و لاتسئل عن أصحب الجحيم

1719- مسؤوليت اجتماعى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 3

3 - مردم ، موظف اند هر كارى را - چه جمعى باشد و چه فردى - فقط براى رضاى خدا انجام دهند .

أن تقوموا للّه مثنى و فردى

«مثنى و فرادى» حال براى ضمير فاعلى «تقوموا» است و كلمه «مثنى» كنايه از تعدد مى باشد.

1720- مسؤوليت انذار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1096

12 - فرقان - 25 - 7 - 9

9 - انجام رسالت الهى ( انذار مردمان ) در ديدگاه مشركان ، تنها در خور شأن فرشتگان بود ، نه در توان انسان .

و قالوا مالِ هذا الرسول . .. لولا أُنزل إليه ملك

برداشت فوق، از آن جا است كه مشركان به خاطر غذا خوردن و رفت و آمد پيامبر(صلی الله علیه و آله) در بازار، او را شايسته پيامبرى نمى دانستند و خواستار نزول فرشته اى براى هميارى با آن حضرت بودند.

1721- مسؤوليت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 3 - 9،12

9 - نماز و انفاق بايد برنامه هميشگى انسان باشد ، نه مقطعى و موقت

يقيمون الصلوة و مما رزقنهم ينفقون

برداشت فوق با توجه به فعلهاى مضارع (يقيمون و ينفقون) - كه حكايت از تجدد و استمرار دارد - استفاده شده است.

12 - تلاش براى رفع نياز نيازمندان ، وظيفه اى بر عهده همگان و يكى از نشانه هاى تقواست .

هدًى للمتقين . .. و مما رزقنهم ينفقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 21 - 1،9

1 - پرستش خداوند وظيفه اى ضرورى ، بر دوش همه مردم

يأيها الناس اعبدوا ربكم

9 - رسيدن به تقوا ، وظيفه اى ضرورى براى همه انسانهاست .

لعلكم تتقون

چون هدف از لزوم عبادت رسيدن به تقواست، نيل به تقوا نيز ضرورى مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 78 - 8

8 - دستيابى به محتواى كتاب هاى آسمانى وظيفه اى بر عهده همگان

منهم أميون لايعلمون الكتب

لحن آيه، گوياى سرزنش كسانى است كه از محتواى كتاب آسمانى خويش اطلاعى ندارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 121 - 8

8 - خواندن و تلاوت كتاب هاى آسمانى وظيفه اى بر عهده همگان

يتلونه حق تلاوته

ص: 1097

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 10

10 - اقتدا به ابراهيم ( ع ) و پيروى از راه و روش او ، وظيفه اى است بر عهده همه انسان ها .

قال إنى جاعلك للناس إماماً

معرفى ابراهيم (ع) به عنوان امام و مقتداى مردم، مستلزم اين حكم تكليفى است كه: بايد مردم او را الگو قرار داده و به او اقتدا كنند و از راه و روشش پيروى كرده و از فرمانهاى او در هر زمينه اى اطاعت كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 133 - 13

13 - پرستش خداى يكتا ، وظيفه اى بر عهده همگان

نعبد . .. إلهاً وحداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 136 - 11

11 - تسليم خدا بودن ، وظيفه اى ضرورى بر عهده همگان

و نحن له مسلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 161 - 3

3 - فرشتگان و تمامى مردم در قيامت ، كفرپيشگانى را كه در حال كفر مرده اند ، لعنت كرده و خواستار دورى رحمت الهى از آنان خواهند شد .

أولئك عليهم لعنة اللّه و الملئكة و الناس أجمعين

لعنت مردم به معناى: نفرين و درخواست دورى لعنت شونده از رحمت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 168 - 2،7

2 - همه انسان ها مخاطب قرآن بوده و به رعايت احكام آن دعوت شده اند .

يأيها الناس كلوا مما فى الأرض حللا طيباً

7 - انسان ها نبايد خويشتن را به بهانه هاى واهى از قبيل : زهدگرايى ، آداب و رسوم قومى و . . . از امكانات و نعمت هاى زمين محروم سازند .

كلوا مما فى الأرض حللا طيباً

هر چند مقصود از امر (كلوا) - چنانچه مفسران برآنند - بيان اباحه است نه وجوب; ولى آوردن صيغه امر براى بيان اباحه مى تواند اشاره به اين نكته باشد كه: متكلم در صدد ترغيب است و خوددارى از آن مباح را شايسته نمى شمرد.

ص: 1098

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 183 - 7

7 - تحصيل تقوا و پرهيز از گناهان ، وظيفه همه بندگان است .

لعلكم تتقون

وجوب روزه براى تحصيل تقوا، بيانگر اين است كه: نيل به تقوا لازم و ضرورى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 31 - 5

5 - همه انسان ها ، مأمور به پرستش و اطاعت بى چون و چراى خداى يگانه و پرهيز از شريك گرفتن غير ، براى اويند .

و ما أمروا إلا ليعبدوا إلها وحداً لا إله إلا هو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 17 - 10

10- انسانها ، بايد كتاب هاى آسمانى را پيشوا و مقتداى خويش قرار دهند .

و من قبله كتب موسى إمامًا و رحمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 35 - 5

5- هر كس مسؤول عملكرد خويش است و تنها خودش به خاطر گناهش مؤاخذه مى شود .

إن افتريته فعلىّ إجرامى

«إجرام» به معناى ارتكاب و كسب گناه است. تقديم «علىّ» بر «إجرامى» حكايت از حصر دارد; يعنى ، گناه افترا (اگر افترايى باشد) تنها متوجه من است نه ديگرى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 23 - 23

23- انسان ، نبايد به بهانه سپاس از مردمان و پاسخ گويى به اكرام آنان ، خداوند را معصيت كند .

أكرمى مثويه . .. قال معاذ الله إنه ربى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 15 - 1

1 - انسان ، وظيفه دار سنجش ميان فرجام تقواپيشگان و تكذيب كنندگان قيامت و دو زندگى بهشت و جهنم ، با تفكر در رهنمود هاى قرآن

قل أذلك خير أم جنّة الخلد التى وعد المتّقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1099

12 - فرقان - 25 - 20 - 9

9 - انسان ها ، وظيفه دار صبر و شكيبايى در برابر آزمايش هاى الهى

و جعلنا بعضكم لبعض فتنة أتصبرون

استفهام در جمله «أتصبرون» استفهام حقيقى نيست; بلكه در معناى «امر» به كار رفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 59 - 10

10 - انسان ها ، وظيفه دار سؤال كردن از افراد خبير و آگاه در باره مبدأ و چگونگى آفرينش جهان هستى ( آسمان ها ، زمين و . . . )

الذى خلق السموت . .. فسئل به خبيرًا

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين مطلب است كه «فا» در «فسئل به خبيراً» جواب براى شرط مقدر و تقدير آن چنين باشد: «إن شئت تحقيق ما ذكر فسئل به خبيراً». گفتنى است در برداشت فوق، مرجع ضمير «به» خلق و استوا و «خبيراً» مفعول براى «فسئل» دانسته شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 4

4 - مردم ، موظف اند همديگر را در انجام هر كار خالصانه ، يارى دهند .

أن تقوموا للّه مثنى و فردى

احتمال دارد «مثنى» اشاره به اين نكته باشد كه مردم دو نفرى به همديگر كمك كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 39 - 5

5 - تمامى انسان ها ، در برابر اعمال و كردار خويش ، مسؤول اند .

اعملوا على مكانتكم إنّى عمل فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 21 - 2

2 - انسان ها ، بايد دنيا را ميدان مسابقه جهت دست يافتن به بهشت و آمرزش الهى قرار دهند .

و ما الحيوة الدنيا إلاّ متع الغرور . سابقوا إلى مغفرة من ربّكم و جنّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 33 - 3

3 - انسان ، در برابر عقايد و باور هاى خويش ، مسؤول بوده و همه آنها در نامه اعمال او ثبت است .

من أُوتى كتبه . .. و لم أدر ما حسابيه... خذوه... فاسلكوه . إنّه كان لايؤمن بالل

خداوند علت سرنوشت بد و عذاب كافران را، ايمان نياوردن به خداى بزرگ دانسته است. از اين نكته مى توان استفاده كرد كه

ص: 1100

انسان در برابر مجموعه عقايد و انديشه هاى خويش، مسؤول است و بايد در برابر خداى بزرگ پاسخگو باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 4

4 - انسان ، در برابر تمامى رفتار هاى فردى و اجتماعى خويش ، مسؤول بوده و همه آنها در نامه اعمال او ثبت است .

من أُوتى كتبه. .. و لم أدر ما حسابيه ... و لايحضّ على طعام المسكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 39 - 1

1 - همه انسان ها - جز اصحاب اليمين - اسير و گرفتار كردار خويش اند .

إلاّ أصحب اليمين

تعبير «رهينة»، مى رساند كه انسان ها به سبب رفتارشان، در قيد اسارت اند و به مقتضاى استثناى «إلاّ أصحاب اليمين» استفاده مى شود كه تنها، اصحاب اليمين (گروه نيك كردار و خوبان)، از اين قيد آزاداند.

1722- مسؤوليت فردى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 3

3 - مردم ، موظف اند هر كارى را - چه جمعى باشد و چه فردى - فقط براى رضاى خدا انجام دهند .

أن تقوموا للّه مثنى و فردى

«مثنى و فرادى» حال براى ضمير فاعلى «تقوموا» است و كلمه «مثنى» كنايه از تعدد مى باشد.

1723- مشابهت تفكر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 118 - 13

13 - همانندى انديشه هاى انسان ها ، از عوامل تكرار حوادث تاريخى است .

كذلك قال الذين . .. مثل قولهم تشبهت قلوبهم

1724- مشكلات دنيوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1101

11 - انبياء - 21 - 83 - 6

6- همه انسان ها ، حتى پيامبران در معرض انواع رنج ها ، ناراحتى ها و ناگوارى ها در دنيا

و أيّوب . .. أنّى مسّنى الضرّ

1725- مصالح انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 28

28 - خير و صلاح واقعى انسان ها در گرو يكتاپرستى ، سلامت امور اقتصادى و پرهيز از فسادانگيزى است .

ذلكم خير لكم

«ذلكم» اشاره به تمامى مسائلى است كه شعيب قوم خويش را بدانها رهنمون ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 95 - 7

7- نفع و صلاح واقعى انسان ها ، تنها در ارزش هاى معنوى و الهى نهفته است و نه در مطامع ناچيز دنيوى .

و لاتشتروا بعهد الله ثمنًا قليلاً إنما عند الله هو خير لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 49 - 5

5 - بعثت پيامبران و تعاليم اديان ، در جهت تأمين منافع و مصالح انسان ها است .

إنّما أنا لكم نذير مبين

به كارگيرى «لام» انتفاع در «لكم» مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 60 - 12

12 - احكام و توصيه هاى الهى ، برخوردار از حكمت و فلسفه و در جهت منافع و مصالح انسان ها است .

ألم أعهد إليكم يبنى ءادم أن لاتعبدوا الشيطن إنّه لكم عدوًّ مبين

توصيه خداوند به اطاعت نكردن از شيطان و بيان فلسفه و چرايى آن (إنّه لكم عدوٌّ مبين)، حاكى از حقيقت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 11 - 13،14

13 - احكام و قوانين الهى ، در جهت منافع و مصالح واقعى انسان ها است .

تؤمنون . .. و تجهدون ... ذلكم خير لكم

14 - ناآگاهى انسان ها ، نسبت به بعضى از مصالح و منافع واقعى خود

ص: 1102

ذلكم خير لكم إن كنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 2 - 11

11 - حكم خداوند مبنى بر شكستن سوگند درباره محروميت از مباحات و حلال ها ، عالمانه و حكيمانه بوده و در جهت مصالح و منافع انسان ها است .

قد فرض اللّه لكم تحلّة أيمنكم . .. و هو العليم الحكيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 2 - 6

6 - انذار ها و اخطار هاى پيامبران ، در جهت مصالح و منافع خود مردم است .

إنّى لكم نذير مبين

در برداشت ياد شده، لام در «لكم» براى تعليل دانسته شده است; يعنى، «لأجل نفعكم».

1726- مطالعه در تفاوت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 1

1- خداوند ، فراخوان آدميان براى تأمل و درس آموزى از تفاوت رتبه دنيوى انسانها

انظر كيف فضّلنا بعضهم على بعض

1727- معاد انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 55 - 3،4

3 - آدميان ، پس از مرگ ، بار ديگر از دل خاك خارج خواهند شد .

و منها نخرجكم

4 - مرگ و معاد ، سرنوشت همه انسان ها است .

و فيها نعيدكم و منها نخرجكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 3،5

3 - آفرينش نخستين انسان ، نشانه قدرت مندى خداوند بر باز آفرينى وى در عالم آخرت است .

ص: 1103

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده ثمّ إليه ترجعون

اين آيه، به قرينه آيه بعد - كه درباره برپايى قيامت است - درصدد اثبات معاد از طريق توجه دادن به خلقتِ نخستينِ انسان ها است.

5 - انسان ها ، پس از باز آفرينى در عالم آخرت ، به سوى خداوند باز مى گردند .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده ثمّ إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 16 - 5

5 - انسان ها ، در عالم آخرت ، حيات مجدد پيدا مى كنند .

الذين كفروا و كذّبوا بأيتنا و لقاىِ الأخرة

مراد از «لقاء الآخرة» مى تواند تحقق لقاى انسان ها با خدا در عالم آخرت باشد كه در اين صورت، مستلزم حيات مجدد آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 28 - 3،4،7

3 - فاصله افتادن ميان خلقت نخستين انسان و زنده كردن مجدد او پس از مرگ ، تأثيرى در آن خلقت ندارد .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

چنان چه مفسران گفته اند، مشركان با تعجب سؤال مى كردند كه «چگونه امكان دارد كه انسانى پس از سال ها مردن، مجدداً زنده شود؟». آيه در صدد پاسخ به آن پرسش است و تشريح مى كند كه خلقت نخستين و دوباره، همانند آفريدن يك تن است و فاصله ايجاد شده، تأثيرى ندارد.

4 - انسان ها ، پس از مرگ ، از جانب خداوند مجدداً زنده خواهند شد .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

7 - پاسخگويى خداوند به شبهه ايجاد شده در ذهن افراد درباره معاد و تجديد حيات انسان ها پس از مرگ ، بر اساس آگاهى او است .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة إنّ اللّه سميع بصير

ذكر «إنّ اللّه سميع. ..» در پايان آيه، به جاى اعلام قدرت مندى خداوند، مى تواند اين نكته را برساند كه چون خداوند، از شبهه ايجاد شده در ذهن ها خبر داشته، اقدام به پاسخگويى كرده است.

1728- معبود انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 163 - 1

1 - معبود حقيقى همه انسان ها ، معبودى است يگانه و يكتا

و إلهكم إله وحد

ص: 1104

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 98 - 4

4 - معبود حقيقى انسان ها ، همان معبود يگانه در جهان هستى است .

إنّما إلهكم اللّه الذى لا إله الاّهو

وصف «الذى. ..» براى تعليل است; يعنى، چون «اللّه» كسى است كه هيچ معبود بر حقّى در جهان جز او وجود ندارد، پس «خداى شما» نيز هم او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 23 - 4

4 - انسان با هر انديشه و مرام ، داراى معبودى براى خويش

من اتّخذ إلهه هويه

از تقديم «إلهه» بر «هواه»، استفاده مى شود كه وجود «إله» و معبود براى انسان، امرى غير قابل انكار است. با اين تفاوت كه مؤمن به عبوديت پروردگار روى آورده; ولى كافر و ناصالح هواى خويش را به خدايى برگزيده است.

1729- معلم انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 2 - 1

1 - خداوند ، معلم انسان و تعليم دهنده قرآن

الرحمن . علّم القرءان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 3 - 6

6 - پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، معلم تمامى انسان ها در همه عصر ها و همه نسل ها

و يعلّمهم الكتب و الحكمة و . .. و ءاخرين منهم

برداشت ياد شده، بدان احتمال است كه «آخرين» عطف بر «هم» در «يعلّمهم الكتاب» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 4 - 1

1 - خداوند ، معلم انسان ها است .

الذى علّم

ص: 1105

1730- مقدرات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 51 - 2

2 - ثبت پيشاپيش همه مقدرات انسان ها ، از سوى خداوند

قل لن يصيبنا إلا ما كتب اللّه لنا

1731- مقهوريت عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 24 - 4

4- كردار انسان ها ، مقهور خواست خداوند و مستند به خود ايشان است .

إنّى فاعل . .. إلاّ أن يشاء اللّه

چنان چه كسى بگويد: «به خواست خداوند، من، در آينده، چنين كارى را انجام خواهم داد» - براساس آيه شريف - گفتارى صحيح و مُجاز، به زبان آورده است. بنابراين، خواست خداوند، مانع استناد كار به خود انسان نيست.

1732- مكان امتحان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 14 - 3

3 - دنيا ، محل تكليف و ميدان آزمون انسانهاست .

ثم جعلنكم خلئف فى الأرض . .. لننظر كيف تعملون

1733- مكر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 34 - 14

14- خداوند ، به ترفند ها و مكر هاى آدميان و راه خنثى كردن و از ميان بردن آن ، آگاه است .

فصرف عنه كيدهنّ إنه هو السميع العليم

از مصداقهاى مورد نظر براى متعلق «سميع» و «عليم»، به قرينه «كيدهنّ» ترفند زنان اشراف ، و به قرينه «صرف عنه» از ميان بردن مكرهاى ايشان است.

ص: 1106

1734- ملاك ارزش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 2 - 6

6 - نقص عضو ، از شخصيت و ارزش انسان نمى كاهد .

عبس و تولّى . أن جاءه الأعمى

1735- ملاك طبقه بندى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 79 - 11

11 - توحيد و شرك، ملاكى براى مرزبندى و طبقه بندى انسانها

إنى برىء مما تشركون . .. و ما أنا من المشركين

با توجه به اينكه ابراهيم(ع) پس از بيان عقيده توحيد و ابطال شرك صف خود را از مشركان جدا مى سازد و بر آن تأكيد مىورزد ملاكى براى طبقه بندى جوامع ارائه مى كند.

1736- ملاك مؤاخذه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 53 - 3

3 - محاكمه آدميان در قيامت ، براساس مدارك مضبوط و انكارناپذير

و كلّ شىء فعلوه فى الزّبر . و كلّ صغير و كبير مستطر

1737- ممنوعيت تجسس از پيشينه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 112 - 4

4 - هدايتگران و مبلغان الهى ، نبايد در باره زندگى خصوصى گذشته گروندگان به دين تحقيق كنند .

قال و ما علمى بما كانوا يعملون

ص: 1107

1738- منابع تغذيه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 27 - 2،6،8

2 - رويش گياهان مختلف ، با كاربرد هاى گوناگون ، از آميختن دو عنصر آب و خاك ، به منظور استفاده انسان ها و دام ها ، از آيات الهى است .

أوَلم يروا أنّا نسوق الماء إلى الأرض الجرز فنخرج به زرعًا تأكل منه أنعمهم و أنف

6 - آب ، داراى نقش اساسى ، در حيات و تغذيه انسان ها و حيوان ها است .

و نسوق الماء إلى الأرض الجرز فنخرج به زرعًا تأكل منه أنعمهم و أنفسهم

8 - نباتات ، منبع اصلى تغذيه انسان ها و حيوان ها است .

فنخرج به زرعًا تأكل منه أنعمهم و أنفسهم

1739- منازعه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 31 - 5

5 - خداوند ، بر جريان نزاع و مجادله مردمان در قيامت ، ناظر بوده و ميان آنان به داورى خواهد پرداخت .

ثمّ إنّكم يوم القيمة عند ربّكم تختصمون

تعبير «عند ربّكم» مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه خداوند، بر جريان نزاع مردم ناظر است و او تصميم نهايى را خواهدگرفت و ميان آنان داورى خواهد كرد.

1740- منافع انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 47 - 5

5 - گردش شب و روز و آرامش در شب و تلاش روزانه ، در راستاى تأمين نياز ها و منافع انسان ها و هماهنگ با آنها است .

و هو الذى جعل لكم الّيل لباسًا و النوم سباتًا و جعل النهار نشورًا

برداشت فوق، از لام «لكم» - كه براى انتفاع است - به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 60 - 12

12 - احكام و توصيه هاى الهى ، برخوردار از حكمت و فلسفه و در جهت منافع و مصالح انسان ها است .

ألم أعهد إليكم يبنى ءادم أن لاتعبدوا الشيطن إنّه لكم عدوًّ مبين

توصيه خداوند به اطاعت نكردن از شيطان و بيان فلسفه و چرايى آن (إنّه لكم عدوٌّ مبين)، حاكى از حقيقت ياد شده است.

ص: 1108

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 12 - 6

6- كتاب هاى آسمانى ، پيامدار رحمت براى خلق و دربردارنده منافع حقيقى آنان

و من قبله كتب موسى إمامًا و رحمة

از لحن آيه شريفه استفاده مى شود كه قرآن نيز مانند تورات، امام و رحمت است و اين دو بعد، مخصوص به كتاب موسى نيست; بلكه ويژگى تمامى كتاب هاى آسمانى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 51 - 5

5 - هشدار هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، روشن و در جهت منافع آدميان

إنّى لكم منه نذير مبين

لام در «لكم» بيانگر انتفاع است.

1741- منت بر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 11 - 1

1 - امتنان الهى بر خلق ، به خاطر قرار دادن انواع ميوه ها در زمين ، براى آنان

و الأرض وضعها للأنام . فيها فكهة

واژه «فاكهة» بر مطلق ميوه - از هر نوع باشد - اطلاق مى شود (قاموس المحيط).

1742- منشأ ازدياد نسل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 3

3 - آفرينش نسل گسترده بشر ، از يك زن و مرد ( آدم و حوا ) به وسيله خداوند ، نمود عظمت آفريدگار

إنّا خلقنكم من ذكر و أنثى

تأكيد بر «نا»ى متكلم و انتساب خلقت به خداوند، مى تواند پيام مذكور را نيز دربرداشته باشد.

ص: 1109

1743- منشأ امور انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 19 - 8

8 - زمام همه امور انسان ها در قيامت ، در دست خداوند است .

و الأمر يومئذ للّه

ممكن است «أمر» مفرد «اُمور» و به معناى كار و شأن باشد.

1744- منشأ پيدايش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 189 - 2

2 - شخص واحد ( آدم ( ع ) ) منشأ و مبدأ همه انسانهاست .

خلقكم من نفس وحدة

برداشت فوق و نظاير آن مبتنى بر اين نظر است كه مراد از نفس واحده و زوجش آدم(ع) و حوا(س) باشد.

1745- منشأ تأمين انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 36 - 1

1 - خداوند ، كفايت كننده امور بندگان و بى نيازكننده آنان از ديگران است .

أليس اللّه بكاف عبده

«كافى» به كسى گفته مى شود كه با وجود او، از ديگران بى نيازى حاصل مى شود.

1746- منشأ تأمين غذاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 15 - 2

2 - خداوند ، پديد آورنده بذر ها و دانه هاى خوراكى و روييدنى هاى زمين و تأمين كننده غذا هاى گياهى انسان است .

لنخرج به حبّ-ًا و نباتًا

ص: 1110

1747- منشأ تجمع اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 15 - 29

29 - گردآورى تمامى انسان ها ، در صحنه قيامت به اراده خداوند

اللّه يجمع بيننا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 26 - 4

4 - خداوند ، گردآورنده آدميان در روز قيامت

ثمّ يجمعكم إلى يوم القيمة

حرف «إلى» به معناى «فى» است.

1748- منشأ تدبير امور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 29 - 6

6 - تدبير همه امور مردم و تربيت آنان ، به دست خداوند است .

ربّ العلمين

اختصاص «عالمين» به مردم در آيه «إن هو إلاّ ذكر للعالمين»، مى رساند كه مصداق برجسته آن در اين آيه نيز، مردم است.

1749- منشأ تدبير انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 37 - 2

2 - تدبير امور انسان ها ، در اختيار مالك و مدبّر جهان هستى است .

ربّك . .. ربّ السموت و الأرض و ما بينهما

«ربّ السماوات» - كه بيانگر «ربّك» در آيه قبل مى باشد - گوياى اين است كه ربّ تو همان ربّ جهان هستى است و آنان كه به ارباب متعدد مى انديشند، بر خطايند.

1750- منشأ تفاوت اجتماعى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1111

17 - زخرف - 43 - 32 - 9

9 - تفاوت سطح معيشت و جايگاه اجتماعى انسان ها ، مبتنى بر حكمت و تدبير الهى است .

و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت ليتّخذ بعضهم بعضًا سخريًّا

بيان تفاوت سطح زندگى انسان ها همراه با فلسفه آن، نشانگر آن است كه اين كار از روى حكمت صورت گرفته است.

1751- منشأ تفاوت اقتصادى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 9

9 - تفاوت سطح معيشت و جايگاه اجتماعى انسان ها ، مبتنى بر حكمت و تدبير الهى است .

و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت ليتّخذ بعضهم بعضًا سخريًّا

بيان تفاوت سطح زندگى انسان ها همراه با فلسفه آن، نشانگر آن است كه اين كار از روى حكمت صورت گرفته است.

1752- منشأ تفاوت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 24

24- خداوند بر اساس مشيّت خويش ، برترى دهنده برخى از انسان ها بر برخى ديگر و اعطا كننده كمال به بهره مندان از آن

نرفع درجت من نشاء

اساس مشيّت خويش ، برترى دهنده برخى از انسانها بر برخى ديگر و اعطا كننده كمال به بهره مندان از آن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 2

2- برترى مرتبه برخى انسان ها بر بعضى ديگر و تفاوت مراتب مادى آنان ، در قلمرو اراده الهى است .

فضّلنا بعضهم على بعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 7

7 - طبقات اجتماعى و تفاوت سطح زندگى آنان ، بسته به تدبير الهى و تابع تقدير و برنامه ريزى او است .

و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت

ص: 1112

1753- منشأ تفاوت روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 71 - 3

3- اراده خداوند به تفاوت روزى انسان ها ، نشأت يافته از علم او به نياز ها و مصالح واقعى آنهاست . *

إن الله عليم قدير . و الله فضّل بعضكم على بعض فى الرزق

تصريح به اينكه خدا باعث برترى يافتن برخى بر برخى ديگر در روزى است - پس از تذكر به اينكه خدا عالم و قادر است - مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه اين برترى دادنها عالمانه و نشأت يافته از آگاهى خداوند به مصالح و نيازهاى واقعى انسانهاست.

1754- منشأ حركت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 35 - 6

6- خدا ، مبدأ آغازين حركت انسان ها است .

و إلينا ترجعون

برداشت ياد شده از واژه «رجوع» استفاده مى شود; زيرا براى هر رجوع و بازگشتى، نقطه آغازين خواهد بود.

1755- منشأ حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 47 - 4

4- همه انسان ها ، در قيامت ، به اراده الهى ، جمع شده و گرد آورى خواهند شد .

و حشرنهم

«حشر» جمع كردن مردم در روز قيامت است (لسان العرب). ماضى آوردن «حشرنا» براى دلالت بر قطعى بودن حشر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 8

8 - حاضران صحنه قيامت ، خداوند را محشور كننده انسان ها و اختياردار قواى درك و فهم آنان مى دانند .

لم حشرتنى أعمى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 6 - 2

2 - برانگيخته شدن انسان ها در روز رستاخيز به اراده الهى

يوم يبعثهم اللّه

ص: 1113

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 2

2 - فرا رسيدن زمان پيدايش قيامت و محشور شدن انسان ها در آن ، در گرو خواست خداوند است .

ثمّ إذا شاء أنشره

1756- منشأ خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 2

2 - خداوند تمامى آدميان و نژادها و تيره هاى مختلف آن را از يك شخص (آدم) آفريده است.

و هو الذى أنشأكم من نفس وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 39 - 3

3 - آگاهى انسان ها ، از منشأ پيدايش بشر و سير تكوين او

إنّا خلقنهم ممّا يعلمون

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه «من» در «ممّا»ابتدائيه باشد.

1757- منشأ درك انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 8

8 - حاضران صحنه قيامت ، خداوند را محشور كننده انسان ها و اختياردار قواى درك و فهم آنان مى دانند .

لم حشرتنى أعمى

1758- منشأ روزى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 60 - 4

4 - خداوند ، روزى دهنده جنبندگان و انسان ها است .

اللّه يرزقها و إيّاكم

ص: 1114

1759- منشأ زوجيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 36 - 2

2 - خداوند تمامى روييدنى هاى زمين ، انسان و پديده هاى ناشناخته در نزد بشر را به صورت زوج ( نر و ماده ) آفريده است .

سبحن الذى خلق الأزوج كلّها ممّا تنبت الأرض و من أنفسهم و ممّا لايعلمون

«زوج» (مفرد «أزواج») براى دو معنا به كار مى رود: 1- مقابل طاق و مرادف جفت; 2- به معناى نوع و صنف گفتنى است برداشت ياد شده مبتنى بر معناى نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 2

2 - پيدايش دو جنس مرد و زن در نوع انسان ، كار خداوند و نشان قدرت او است .

أزوجًا

«أزواجاً» حال براى ضمير «كم» در «خلقناكم» است. در اين صورت مفاد آيه چنين مى شود: خداوند شما را با حالت زوجيت و دو جنس بودن آفريد.

1760- منشأ شناسايى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 4

4 - پيدايش نژاد ها و مليت هاى مختلف در ميان نسل بشر ، تدبير الهى در جهت شناخت آنان نسبت به يكديگر

و جعلنكم شعوبًا و قبائل لتعارفوا

هرگاه انسان ها از هر جهت شبيه يكديگر بودند، شناسايى آنان بهوسيله خودشان دشوار مى شد. بنابراين هر تمايز ظاهرى و اعتبارى، مى تواند به تشخّصات اجتماعى و سهولت ارتباط و شناخت آنان نسبت به هم كمك كند.

1761- منشأ عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 24 - 4

4- كردار انسان ها ، مقهور خواست خداوند و مستند به خود ايشان است .

إنّى فاعل . .. إلاّ أن يشاء اللّه

ص: 1115

چنان چه كسى بگويد: «به خواست خداوند، من، در آينده، چنين كارى را انجام خواهم داد» - براساس آيه شريف - گفتارى صحيح و مُجاز، به زبان آورده است. بنابراين، خواست خداوند، مانع استناد كار به خود انسان نيست.

1762- منشأ فرجام اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 40 - 6

6 - سرنوشت انسان در آخرت ، وابسته به كردار و خصلت هاى او در دنيا است .

و ءاثر الحيوة الدنيا . .. خاف مقام ربّه

1763- منشأ قدرت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 20 - 8

8 - اراده و اقتدار خداوند ، حاكم بر اراده و اقتدار انسان ها

و كفّ أيدى الناس عنكم

تعبير «كفّ. ..»، مى رساند كه اراده الهى، فائق بر قدرت و اراده مردم است.

1764- منشأ كورى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 126 - 8

8 - نابينايى و بسته بودن راه درك انسان در قيامت ، تبلور محروميت او از توجه و عنايت خداوند

لم حشرتنى أعمى . .. كذلك اليوم تنسى

1765- منشأ كيفر اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 7 - 5

5 - مجازات انسان ها در قيامت ، بازتاب و محصول كردار دنيايى خود آنان است .

إنّما تجزون ما كنتم تعملون

ص: 1116

1766- منشأ مالكيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 4 - 4

4 - مشروعيت مالكيت انسان ، در گرو امضاى آن از سوى خداوند است .

له ما فى السموت و ما فى الأرض

از اين كه خداوند، مالكيت حقيقى در جهان هستى را براى خود منحصر فرموده، مطلب بالا قابل برداشت است.

1767- منشأ معاد انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 1

1 - خداوند ، آغازكننده آفرينش انسان و بازآفريننده او پس از مرگ است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

«ال» در «الخلق» عهد است و مراد از آن به قرينه «ترجعون» انسان هايند.

1768- منشأ مقامات معنوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 24

24- خداوند بر اساس مشيّت خويش ، برترى دهنده برخى از انسان ها بر برخى ديگر و اعطا كننده كمال به بهره مندان از آن

نرفع درجت من نشاء

اساس مشيّت خويش ، برترى دهنده برخى از انسانها بر برخى ديگر و اعطا كننده كمال به بهره مندان از آن

1769- موانع انقراض انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 8

8 - اگر استمرار زندگى نوع انسان در زمين خواسته خدا نبود ، اختلاف پديد آمده در ميان جامعه نخستين ، نسل بشر را منقرض مى كرد .

و لو لا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم فيما فيه يختلفون

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه جمله «لو لا كلمة سبقت من ربك» اشاره به مضمون جمله «و لكم فى الأرض مستقر و متاع

ص: 1117

إلى حين» داشته باشد ; كه در اين صورت مراد از «لقضى بينهم» حكم به هلاكت و نابودى آنان خواهد بود.

1770- موانع وسوسه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 6،8

6 - خداوند ، توانا بر خنثى ساختن وسوسه هاى جن و انس

قل أعوذ بربّ الناس . .. من الجنّة و الناس

8 - دارا بودن مقام ربوبيت ، فرمان روايى و الوهيت ، دليل توانايى خداوند بر حفاظت مردم از خطر وسوسه هاى جنيان و انسان ها است .

بربّ الناس . ملك الناس . إله الناس ... من الجنّة و الناس

1771- موعظه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 9 - 4

4 - هدف از نزول قرآن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، توجّه دادن به مردم و نصيحت كردن آنان است .

سنقرئك . .. فذكّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 21 - 1،4،5

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور موعظه و زنده نگه داشتن ياد قيامت در خاطره ها و توجّه دادن انسان ها ، به قدرت خداوند

فذكّر

«ذِكْر»، حالتى است در نفس انسان كه او را بر محافظت از معارفى كه فرا گرفته، توانا مى سازد. اين كلمه با «حفظ» به يك معنا است; جز اين كه اصل فراگيرى «حفظ» و در خاطر حاضر داشتن، «ذكر» خوانده مى شود (مفردات راغب); بنابراين «ذكّر»; يعنى، متوجّه ساز و به ذهن آنان بيفكن. اين واژه - چنانچه در قاموس آمده است - در معناى موعظه كردن نيز به كار مى رود.

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به جز وظيفه موعظه و يادآورى ، مسؤوليتى ندارد و اجبار و اكراه مردم ، از وظايف او نيست .

إنّما أنت مذكّر

5 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مسؤول واكنش هاى مردم در برابر پند و اندرزهايش نيست .

إنّما أنت مذكّر

حصر در «إنّما أنت مذكّر»، حصر اضافى است و به قرينه آيه بعد، ناظر به اثربخشى تذكّر است. مفاد آيه شريفه اين است كه: «وظيفه تو تنها تذكّر دادن است و پذيرش يا رد آن از سوى مردم، مؤاخذه اى را متوجّه تو نمى سازد».

ص: 1118

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 22 - 1

1 - اجبار و وادار ساختن مردم به پذيرش پند ها و موعظه ها ، از تكاليف و رسالت هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) نيست .

لست عليهم بمصيطر

«صَطَر» و «سَطَر»، به يك معنا مى باشد (مفردات) و «مسيطر» به معناى عهده دار و مسلّط است. (مقاييس اللغة)

1772- مولاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 51 - 5

5 - خدا ، سرپرست و صاحب اختيار انسانهاست .

هو مولينا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 25

25 - لزوم اداى تكاليف الهى ، برخاسته از حق ولايت خداوند بر آدمى

فأقيموا الصلوة . .. هو موليكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 4 - 11،12

11 - انسان ها ، هيچ سرپرستى جز خداوند ندارند .

اللّه الذى خلق . .. ما لكم من دونه من ولىّ

12 - يكتايى خدا در خلق و تدبير عالم ، دليل وجود نداشتن سرپرست و ياورى براى انسان ها جز خود او است .

اللّه الذى خلق . .. ما لكم من دونه من ولىّ و لاشفيع

احتمال دارد ذكر «ما لكم من دونه. ..» پس از بيان يكتايى خداوند در آفرينندگى و تدبير، به اين منظور باشد كه چون همه چيز در دست اقتدار او است، كسى جز او نمى تواند ولىّ و شفيع باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 6

6 - تنها خداوند ، سرپرست و ياور حقيقى انسان ها ، در دنيا و آخرت است .

ولا يغنى . .. ما اتّخذوا من دون اللّه أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 11 - 5

ص: 1119

5- جز خداوند ، سرپرست و حمايت كننده اى واقعى براى بشر نيست .

و أنّ الكفرين لا مولى لهم

از آيه شريفه استفاده مى شود: آن جا كه خداوند ولىّ و حامى كسى نباشد، ديگر هيچ نيرويى قادر به حمايت و سرپرستى او نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 2 - 6،7

6 - خداوند ، مولا و سرپرست حقيقى انسان ها است .

و اللّه موليكم

7 - تشريع خداوند ، از موضع مولويت او نسبت به انسان ها است .

قد فرض اللّه لكم . .. و اللّه موليكم

يادآورى مولا و سرپرست بودن خداوند - پس از تشريع قانون شكستن سوگند - مى تواند گوياى حقيقت ياد شده باشد.

1773- مؤاخذه اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 5

5 - جنيان و انسانها در قيامت مورد بازخواست مشترك قرار خواهند گرفت.

يمعشر الجن . .. و قال أولياؤهم من الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 71 - 1

1- همه انسان ها در قيامت درباره رفتار و اعمالشان مورد بازخواست قرار خواهند گرفت .

يوم ندعوا كلّ أُناس بإممهم

از اينكه خداوند فرموده است: «همه انسانها با پيشوايان خود در قيامت خوانده مى شوند» و نيز فرموده است: «هر كس كه كتابش در دست راستش باشد» به دست مى آيد كه همه، مورد بازخواست قرار مى گيرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 16

16 - انسان ها ، پس از مرگ ، در پيشگاه خداوند درباره اعمال دنيوى شان ، مؤاخذه خواهند شد .

إلىّ مرجعكم فأُنبّئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 25 - 9

9 - انسان ها در قيامت ، درباره عملشان مورد مؤاخذه و پرسش قرار خواهند گرفت .

ص: 1120

قل لاتسئلون عمّا أجرمنا و لانسئل عمّا تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 24 - 3

3 - وجود « موقف » و جايگاه سؤال و بازخواست از انسان ها ، در عرصه قيامت

وقفوهم إنّهم مسئولون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 9 - 3

3 - انسان در قيامت ، بر باور ها و ملكات نفسانى خويش ، مؤاخذه خواهد شد .

يوم تبلى السرائر

مراد از آزمودن سريره ها، حسابرسى و سنجش ميزان كيفر آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 11 - 5

5 - انسان ها در قيامت ، بر كفران نعمت ، بخلورزى و علاقه شديد به ثروت ، مؤاخذه خواهند شد .

لكنود . .. لحبّ الخير لشديد . أفلايعلم ... إنّ ربّهم بهم يومئذ لخبير

هشدار به آگاهىِ خداوند از افكار، اسرار و نيت ها، اشاره به مؤاخذه و حسابرسى است.

1774- ناپايدارى حاكميت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 26 - 7

7 - پادشاهى و فرمانروايى انسان ها ، امرى اعتبارى بوده و اين مقام در حقيقت تنها از آنِ خدا است .

امرأة تملكهم . .. و لها عرش عظيم ...اللّه لا إله إلاّ هو ربّ العرش العظيم

يادآورى الوهيت و ربوبيت مطلق خدا بر جهان و نيز عرش عظيم او (پس از ذكر عرش و فرمانروايى بزرگ ملكه سبا) مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

1775- ناظر عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 188 - 1

1 - هشدار شعيب ( ع ) به مردم حق ناپذير « اَيكه » ، درباره نظارت خداوند بر رفتار و اعمال ناشايست آنان

ص: 1121

قال ربّى أعلم بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 93 - 14

14 - نظارت بىوقفه و فراگير خداوند نسبت به كردار بندگان ، تهديدى براى گمراهان و مايه دلگرمى هدايت يافتگان است .

فمن اهتدى . .. و من ضلّ ... و ما ربّك بغفل عمّا تعملون

با توجه به آيات پيشين كه در آن سخن از هدايت يافتگان و گمراهان به ميان آمده است، تأكيد بر غافل نبودن خدا از عملكرد مردمان، دلگرم كننده هدايت يافتگان از يكسو و مايه تشويش خاطر گمراهان از سوى ديگر است.

1776- نامه عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 19 - 3

3 - هر انسانى ، داراى كارنامه و پرونده اى مستقل در محكمه عدل الهى

فأمّا من أُوتى كتبه بيمينه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 25 - 3

3 - هر انسانى ، داراى كارنامه و پرونده اى مستقل در محكمه عدل الهى

و أمّا من أُوتى كتبه بشماله

1777- نزول وحى به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 43 - 5

5- مشركان مكه ، نزول وحى به انسان را قبول نداشتند .

و ما أرسلنا من قبلك إلاّ رجالاً نوحى إليهم

آيه درصدد تعريض به مشركان و جواب گويى به آنان است كه طبق قرينه ها و آيات ديگر قرآن كريم (سوره يونس ، آيه 2) آنها مبعوث شدن انسان را از جانب خداوند براى پيامبرى قبول نداشتند. فعل «نوحى» در آيه قرينه و نشانه اى است بر نكته فوق.

ص: 1122

1778- نشانه هاى برگزيدگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 6 - 9

9- خضوع و سجود ستارگان ، ماه و خورشيد براى انسان در رؤيا ، نشان برگزيده شدن و دستيابى او به علم و دانش است .

إنى رأيت أحد عشر كوكبًا . .. كذلك يجتبيك ربك و يعلمك

1779- نشانه هاى تفاوت اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 21 - 5

5- تفاوت آدميان در برخوردارى از موهبت ها و امكانات دنيا ، نمودى از تفاوت اخروى آنهاست .

انظر كيف فضّلنا بعضهم . .. و للأخرة أكبر درجت

1780- نصرت به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 107 - 9

9 - نسخ اديان و جايگزينى دينى ديگر از سوى خدا ، در جهت تدبير امور انسان ها و به منظور يارى آنهاست .

ما ننسخ من ءاية . .. و ما لكم من دون اللّه من ولى و لانصير

برداشت فوق مقتضاى ارتباط بين جمله «ما ننسخ من ءاية . ..» با جمله «و ما لكم ...» است.

1781- نقش اجتماعى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 75 - 4

4- نقش مؤثر موقعيت اجتماعى - دينى افراد در تشديد مجازات گناه و انحراف آنان از مدار وحى

و لولا أن ثبّتنك لقد كدتّ تركن إليهم . .. إذًا لأذقنك ضعف الحيوة و ضعف الممات

به نظر مى رسد كه دو چندان شدن مجازات پيامبر(صلی الله علیه و آله) در صورت عدول از مواضع خويش، به خاطر موقعيت آن حضرت بوده است. بنابراين هر كس با چنين موقعيتى دچار گناه شود، مجازاتش دو چندان خواهد شد.

ص: 1123

1782- نقش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 82 - 12

12- انسان ها خود ، در بهره بردن يا محروميت از هدايت قرآن نقش اصلى را دارند .

من القرءان ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين و لايزيد الظلمين إلاّ خسارًا

وصف «مؤمنين» و «ظالمين» مشعر به عليت است; يعنى، روحيه حق پذيرى مؤمن، زمينه بهرهورى وى از شفا و روحيهء حق ناپذيرى ظالم، عامل محروميت وى از قرآن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 14

14 - عوامل طبيعى و انسانى ، در خدمت اجراى اراده الهى

و لولا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 35 - 6،7

6 - انسان ، در پيدايش و روان ساختن چشمه ها ، هيچ نقشى نداشته و اين كار تنها با قدرت خدا انجام گرفته است .

و فجّرنا فيها من العيون . ليأكلوا من ثمره و ما عملته أيديهم

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه جمله «و ما عملته أيديهم» در موضع حال باشد و «ما» در «ما عملته» نافيه و ضمير آن به تفجير بازگردد.

7 - خرما و انگور ، از غذا هاى آماده براى انسان ، بدون دخالت وى در آماده سازى آنها

ليأكلوا من ثمره و ما عملته أيديهم

اين برداشت مبتنى بر اين احتمال است كه ضمير در «عملته» به «ثمر» بازگردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 64 - 1

1 - انسان در فرايند رشد و نموّ بذرى كه در زمين كشاورزى اش مى پاشد ، هيچ نقشى ندارد .

ءأنتم تزرعونه

«زرع» (مصدر «تزرعون»)، به معناى روياندن و رشد و نموّ بخشيدن است. ضمير مفعول «تزرعونه» به «حرث» در آيه قبل - كه از «تحرثون» استفاده مى شود - و يا به «بذر» - كه از مقام استفاده مى شود - باز مى گردد. استفهام در «ءأنتم...» انكارى است; يعنى، شما آن بذر را كه كاشته ايد، رشد نمى دهيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 2

2 - تنها جنيان و انسان ها ، به القاى افكار پليد و وسوسه هاى شيطانى در ذهن بشر مى پردازند .

الذى يوسوس فى صدور الناس . من الجنّة و الناس

ص: 1124

1783- نقش بينش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 39 - 5

5 - وحى و داورى خداوند ، تابع داورى ها و ديدگاه هاى انسان ها نيست .

أم لكم أيمن . .. إنّ لكم لما تحكمون

1784- نقش تكليف انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 132 - 16

16 - خداوند ، در تكليف بندگان به نماز ، براى خود سودى در نظر نداشته و به فكر تأمين رزق و آذوقه براى خود نبوده است .

وأمر أهلك بالصلوة . .. لانس-َلك رزقًا

مفاد جمله «لانسئلك رزقاً» ممكن است اين باشد كه ما با فرمان نماز، نمى خواهيم از تو رزقى را طلب كنيم و نياز خود را بر آورده سازيم.

1785- نقش تمايلات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 14 - 5

5 - بهره گيرى خداوند از تمايلات طبيعى انسان ها در گرايش دادن آنان به ايمان و عمل صالح

إنّ اللّه يدخل الذين ءامنوا . .. جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر

1786- نقش زوجيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 45 - 3

3 - زوجيت ( مردى و زنى ) در ميان بشر ، داراى اهميت و زمينه ساز پى بردن به خالقيت يگانه خداوند

و أنّه خلق الزوجين الذكر و الأُنثى

از اين كه خداوند، مسأله زوجيت را به انسان تذكر داده و وحدت خالق رادر اين زمينه يادآورى نموده است; مطلب بالا استفاده مى شود.

ص: 1125

1787- نقش شخصيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 121 - 7

7- شخصيت معنوى و فضايل شخصى انسان ها ، ملاك گزينش آنان از سوى خدا

إن إبرهيم كان أُمّة قانتًا لله حنيفًا و لم يك من المشركين . شاكرًا لأنعمه اجتبه

1788- نگرانى اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 7 - 5

5 - نگرانى و سردرگمى آدميان ، در لحظه هاى آغازين رستاخيز و خروج از قبرها

يخرجون من الأجداث كأنّهم جراد منتشر

تشبيه به «جراد منتشر»، بيانگر سردرگمى و حركت هاى نامنظم و حيرت زده آدميان، پس از خروج از قبرها در روز رستاخيز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 8 - 2

2 - آدميان در روز رستاخيز ، دلواپس و گردن كشيده براى درك موقعيت خويش

مهطعين إلى الداع

در لفظ «مهطعين» حركت سريع و كشيدن سر به طرف بالا - از روى نگرانى - نهفته است (قاموس المحيط).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 14 - 4

4 - حاضران صحنه قيامت ، ناآرام و نگران اند .

فإذا هم بالساهرة

«ساهرة»; يعنى، زمين صاف و پهناورى كه پيمايندگان آن، در شب بيدار مى مانند (تاج العروس). بيدارى در صحنه قيامت، كنايه از خوف و اضطرابى است كه آرامش را از حاضران سلب مى كند.

ص: 1126

1789- نگرانى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 111 - 2

2- همه انسان ها نسبت به سرنوشت خويش در قيامت ، نگرانند .

يوم تأتى كلّ نفس تجدل عن نفسها

مجادله و دفاع كردن هر كسى از خويشتن، دليل نگرانى افراد در روز قيامت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 60 - 7

7 - نگرانى از تأمين معاش و زندگى ، امرى طبيعى و رايج در ميان انسان ها است .

إنّ أرضى وسعة . .. و كأيّن من دابّة لاتحمل رزقها اللّه يرزفها

بنابراين احتمال كه اين آيه، در صدد دفع توهمى باشد كه در ميان مسلمانان مكه، پس از توصيه به هجرت پديد آمده است، نكته ياد شده به دست مى آيد.

1790- نيات انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 14

14 - خداوند ، به ضماير ، نيات و مقاصد آدميان ، آگاه و از آنها باخبر است .

كيف و إن يظهروا عليكم . .. يرضونكم بأفوههم و تأبى قلوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 78 - 1

1 - توبيخ منافقان پيمان شكن از سوى خداوند ، به خاطر بينش غلطشان درباره علم و آگاهى كامل خدا به نيات و عملكرد آدميان

ألم يعلموا أن اللّه يعلم

1791- نياز انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 19 - 3

3 - نياز انسان ها به يارى يكديگر در قيامت

يوم لاتملك نفس لنفس شيئًا

بيان سلب قدرت از يارى رسان، گوياى آن است كه نياز به كمك وجود دارد; ولى از كسى ساخته نيست.

ص: 1127

1792- نيازهاى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 38 - 14

14 - عن الرضا(ع): . .. إن اللّه عز و جل ... أنزل عليه القرآن فيه تبيان كل شىء بيّن فيه الحلال و الحرام و الحدود و الأحكام و جميع مايحتاج إليه الناس كملا فقال عز و جل: «ما فرطنا فى الكتاب من شىء» ... .

از امام رضا(ع) روايت شده است: . .. خداوند عز و جل ... قرآن را بر رسولش(صلی الله علیه و آله) نازل كرد، در قرآن روشنگرى براى هر چيزى وجود دارد، در آن حلال و حرام، حدود و احكام و تمامى آنچه را كه مورد نياز مردم است بطور كامل بيان فرمود و خداوند عز و جل فرمود: «ما در اين كتاب، هيچ چيز را فرو گذار نكرديم» ... .

1793- نيازهاى معنوى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 38 - 20

20 - نياز همه انسان ها - حتى پيامبران - در صحنه هاى زندگى به توكل بر خداوند

قل حسبى اللّه عليه يتوكّل المتوكّلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 32 - 5

5 - انسان ها ، حتى موحدان راستين ، نيازمند مغفرت و آمرزش الهى

نزلاً من غفور رحيم

با توجه به ارتباط اين آيه با آيات قبل، مطلب ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 23 - 7

7 - تمامى ره پويان مسير هدايت ، حتى بندگان مقرب الهى ، نيازمند بشارت هاى پيوسته و مستمر خداهستند .

يبشّر اللّه عباده الذين ءامنوا و عملوا الصلحت

برداشت ياد شده باتوجّه به دومطلب است: الف) بندگان مقرب الهى از «عباده الذين ءامنوا» استفاده مى شود. ب) با توجه به واژه «يبشّر» - كه از باب تفعيل و مفيد تكرار است - اين نكته بر مى آيد كه مؤمنان صالح، نيازمند بشارت هاى مداوم خداوند هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 44 - 2

ص: 1128

2 - همه انسان ها ، حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) نيازمند تذكر و يادآورى هاى وحى

و إنّه لذكر لك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 28 - 8

8 - همه انسان ها در تمامى سطوح ايمانى - حتى پيامبران - نيازمند آمرزش الهى اند .

ربّ اغفر لى و لولدىّ و لمن دخل بيتى مؤمنًا و للمؤمنين و المؤمنت

1794- نيت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 38 - 5،6

5 - خداوند ، به نيت ها و راز هاى دل آدميان آگاه است .

إنّه عليم بذات الصدور

6 - آگاهى خداوند به نيت ها و راز دل ها ، دليل آگاهى كامل او از حقايق پنهانى تمامى جهان

إنّ اللّه علم غيب السموت و الأرض إنّه عليم بذات الصدور

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه جمله «إنّه عليم بذات الصدور» در مقام تعليل براى «إنّ اللّه عالم غيب. ..» مى باشد; يعنى، چون خداوند به نيت ها و راز دل ها - كه پنهانى ترين امور جهان است - آگاه مى باشد، پس نسبت به امور غيبى جهان نيز آگاه خواهد بود.

1795- وارث انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 40 - 1

1- خداوند ، تنها وارث تمامى زمين و زمينيان است .

إنّا نحن نرث الأرض و من عليها

1796- والدين انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 27 - 6

6 - آدم و حوا پدر و مادر همه انسانها

ص: 1129

كما أخرج أبويكم من الجنة

1797- وحى به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 7 - 4

4- كافران مكه ، بر اين باور بودند كه نزول هر نوع پيام آسمانى بر بشر ، بايد همراه با شاهد آسمانى محسوسى باشد . *

قالوا . .. لو ما تأتينا بالملئكة إن كنت من الصدقين

درخواست كافران از پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى آوردن ملائكه جهت تصديق نبوتش، ممكن است از اين رو باشد كه: آنان ارتباط بشر با خداوند را غير ممكن مى دانستند و براى قبول نبوت بشر، خواستار آوردن شاهد آسمانى بودند و ذكر نام ملائكه شايد به عنوان نمونه و يا شناخته شده بودن آنان باشد.

1798- وسوسه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 120 - 7

7 - پوشش خيرخواهى ، روش شيطان براى وسوسه در دل آدميان و فريب آنان

فوسوس إليه الشيطن فقال هل أدّلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 97 - 4

4 - همه انسان ها ، حتى پيامبران ، در معرض هجوم وسوسه هاى شيطان

و قل ربّ أعوذ بك من همزت الشيطين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در معرض تهاجم وسوسه هاى جنيان و انسان ها

قل أعوذ . .. من الجنّة و الناس

1799- ولادت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1130

9 - نحل - 16 - 78 - 1،2،3

1- تولد انسان ها از مادرانشان ، جلوه اى از قدرت مطلق خداوند است .

إن الله على كلّ شىء قدير . و الله أخرجكم من بطون أمّهتكم

برداشت فوق، با استفاده از ارتباط اين آيه با آيه قبل است كه در پايان آن، سخن از قدرت بى پايان الهى به ميان آمده بود.

2- انسان به هنگام تولد از مادر ، فاقد هرگونه دانش و آگاهى است .

أخرجكم من بطون أمّهتكم لاتعلمون شيئًا

3- عدم برخوردارى فرزند انسان از علم و آگاهى از طريق ابزار شنوايى ، بينايى و قلب به هنگام تولد ، از نشانه هاى تدبير و حكمت الهى *

و الله أخرجكم من بطون أمّهتكم لاتعلمون شيئًا

اين آيه در مقام اثبات توحيد و توجه دادن انسانها به آثار و نشانه هاى الهى است. بنابراين عالم نبودن فرزندان و عدم توجه آنان به موقعيت خويش، در مراحل تولد و پس از آن، مى تواند اشاره به حكمت الهى و اهميت اين موضوع در زندگى انسانها داشته باشد.

1800- ولى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 20 - 6

6- تنها خداوند ، ولى و سرپرست انسانهاست .

و ما كان لهم من دون الله من أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 101 - 14،16

14- خداوند ، ولى و سرپرست انسانهاست و امور ايشان به تمامى در اختيار اوست .

أنت ولىّ فى الدنيا و الأخرة

16- آفريننده هستى تنها حقيقت شايسته و توانمند براى سرپرستى و ولايت بر آدميان

فاطر السموت و الأرض أنت ولىّ فى الدنيا و الأخرة

يوسف(ع) پس از توصيف خداوند به پديد آورنده آسمانها و زمين (هستى) او را ولىّ خويش مى خواند تا به اين حقيقت اشاره كند كه: چون خدا خالق هستى است ، ولىّ و سرپرست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 11 - 16

16- تنها خداوند سرپرست و ياور انسانهاست .

ما لهم من دونه من وال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1131

8 - رعد - 13 - 16 - 8

8- تنها خداوند ولىّ و اختياردار امور انسانهاست .

أفاتخذتم من دونه أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 9 - 5

5 - ولايت و سرپرستى انسان ها ، در انحصار خداوند است .

فاللّه هو الولىّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 31 - 5،6

5 - انسان ها ، هيچ گونه سرپرست و ياورى جز خداوند ندارند .

و ما لكم من دون اللّه من ولىّ و لا نصير

6 - خداوند ، تنها يار و ياور انسان در حفاظت وى از عواقب ناگوار گناهان

و ما أصبكم . .. و ما لكم من دون اللّه من ولىّ و لا نصير

1801- ويژگيهاى احضار انسان ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 32 - 2

2 - احضار تمامى انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت ، به صورت دسته جمعى و يك جا خواهد بود .

و إن كلّ لمّا جميع لدينا محضرون

«جميع» فعيل به معناى مفعول (مجموع) و ضد متفرق است و مقصود از آن در آيه شريفه، اجتماع و انضمام تمامى افراد، از همه اقوام و جوامع بشرى در يك مكان (قيامت) است.

1802- ويژگيهاى انقراض انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 49 - 3

3 - انقراض نسل بشر در دنيا و آغاز قيامت ، غافل گيرانه و در حالى خواهد بود كه همگان سرگرم جدال و كشمكش روزانه اند .

ما ينظرون إلاّ صيحة وحدة تأخذهم و هم يخصّمون

«يخصّمون» (از ماده «خصومت» و «خصام») به معناى جدال و كشمكش است و جمله «و هم يخصمون»، حال براى ضمير مفعولى در «تأخذهم» است; يعنى، در حالى كه آنان سرگرم جدال و كشمكش بر سر زندگى مادى اند، ناگهان صيحه سهمگين

ص: 1132

آنان را فراخواهد گرفت.

1803- ويژگيهاى حشر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 95 - 2

2- تمامى موجودات شعورمند آفرينش در صحنه قيامت ، يكه و تنها و بدون ياور و همراه ، حاضر خواهند شد .

ءاتيه يوم القيمة فردًا

«فرداً» حال براى ضمير فاعلى «آتيه» مى باشد; يعنى، آمدن موجودات در قيامت در حال انفراد و تنهايى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 12

12 - برانگيختن انسان ها در قيامت ، با ويژگى هاى جسمانى است .

قال ربّ لم حشرتنى أعمى و قد كنت بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 104 - 12

12- « عن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : أيّها الناس إنّكم تحشرون إلى اللّه كما خلقتم حفاة عراة ، . . . ثمّ قرأ « كما بدأنا أوّل خلق نعيده وعداً علينا إنّا كنّا فاعلين » ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه فرمود: اى مردم! شما همان گونه كه آفريده شده ايد پا برهنه و عريان به سوى خدا محشور خواهيد شد . .. سپس [اين آيه را ]قرائت فرمود: «كما بدأنا أوّل خلق نعيده ...»».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 53 - 4

4 - احضار انسان ها به پيشگاه خداوند در قيامت ، بسيار سريع و بى هيچ فاصله اى با نفخ صور انجام خواهد پذيرفت .

إن كانت إلاّ صيحة وحدة فإذا هم جميع لدينا محضرون

برداشت ياد شده از آمدن «إذا»ى فجائيه - پس از ذكر نفخ صور - به دست مى آيد.

1804- ويژگيهاى خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 7

7 - خداوند ، در پى آفرينش انسان از نطفه ، او را توانمند و مهيّا براى رسيدن به مصلحت هاى خويش قرار داد .

ص: 1133

من نطفة خلقه فقدّره

برخى از اهل لغت، ضمن بر شمردن معانى متعددى براى «تقدير»، دقّت و تفكر در متعادل ساختن امور و مهيّا ساختن آنها را، از جمله معانى آن قرار داده اند (لسان العرب). «فاء» در «فقدّره» گوياى اين است كه مهيّا شدن انسان براى مصالح خويش، از آثار و پيامدهاى سيستم خلقت او است.

1805- هدافدارى زندگى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 45 - 4

4 - هدفمند و جدى بودن زندگى آدمى

و كنّا نخوض مع الخائضين

1806- هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 6 - 9

9 - هدايت همگان به صراط مستقيم ، آرمان انسان موحد است .

إهدنا الصرط المستقيم

به كارگيرى «اهدنا» (ما را هدايت كن) به جاى «اهدنى» (مرا هدايت كن) حاوى نكته اى است كه در برداشت فوق آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 53 - 8

8 - دستيابى انسان ها به هدايت ، هدف از نزول كتاب هاى آسمانى است .

و إذ ءاتينا موسى الكتب و الفرقان لعلكم تهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 142 - 12،14،15،16

12 - قبله شدن كعبه ، زمينه ساز هدايت انسان ها به صراط مستقيم است .

ما وليهم عن قبلتهم . .. يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

جمله «للّه المشرق . ..» بيانگر اين است كه: كعبه و بيت المقدس هر دو ملك خداست و از اين جهت تفاوتى ندارند و جمله «يهدى ...» اشاره به اين دارد كه انتخاب كعبه به عنوان قبله، زمينه ساز هدايت انسانهاست و لذا آن را قبله همگان قرار داد.

14 - خداوند ، هدايت كننده انسان ها به صراط مستقيم است .

يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

ص: 1134

15 - هدايت انسان ها به صراط مستقيم ، هدف از تشريع دين و جعل احكام از سوى خداوند است .

ما وليهم عن قبلتهم . .. يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

16 - خداوند ، در هدايت انسان ها و تشريع قوانين دين مختار است .

يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 13

13 - خداوند هدايت كننده انسانهاست .

إلا على الذين هدى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 151 - 4

4 - دستيابى انسان ها به هدايت و كامل شدن نعمت الهى بر ايشان ، از اهداف بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) است .

فولوا وجوهكم شطره . .. و لعلكم تهتدون. كما أرسلنا فيكم رسولا

چنانچه «كما أرسلنا . ..» بيانگر تشبيه مسأله تغيير قبله به رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) باشد; «لأتم نعمتى عليكم و لعلكم تهتدون» گوياى وجه شبه است; يعنى، همان گونه كه بعثت پيامبر براى اتمام نعمت بر بندگان و دستيابى آنان به هدايت مى باشد، تغيير قبله نيز داراى چنين هدفها و نتايجى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 185 - 6،10

6 - قرآن كتابى هدايتگر و راهنماى همه انسانهاست .

الذى أنزل فيه القرءان هدًى للناس

10 - قرآن ، حاوى دلايلى روشن و فراوان براى رهنمون ساختن انسان ها به هدايت هاى ويژه و مراحل والاى هدايت

الذى أنزل فيه القرءان هدًى للناس و بينت من الهدى

«بينة» به معناى دليل و روشن و آشكار است و جمع آوردن آن دلالت بر كثرت دارد. از معرفه بودن «الهدى» در «بينات من الهدى» چنين بر مى آيد كه مراد، هدايتهايى خاص است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 4

4- هدف از خلقت انسانها ، هدايت كردن ايشان به طريق حق و نزول رحمت بر آنان است .

إلاّ من رحم ربك و لذلك خلقهم

مشاراليه «ذلك» رحمتى است كه از جمله «رحم ربك» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 1 - 17

ص: 1135

17- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، وظيفه دار هدايت مردم به راه خداى عزتمند ستودنى ، با تعاليم قرآن كريم

كتب أنزلنه إليك لتخرج الناس من الظلمت إلى النور . ..إلى صرط العزيز الحميد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 10 - 3

3- عنايت خداوند به هدايت انسان ها در طول تاريخ

و لقد أرسلنا من قبلك فى شيع الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 43 - 9

9- بناى خداوند ، در هدايت مردم ، استفاده از قدرت قاهره و مجبور ساختن آنان نيست .

لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شىء . .. و ما أرسلنا من قبلك إلاّ رجالاً نوحى إل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 9 - 3

3- قرآن ، هدايتگر مردمان به خلل ناپذيرترين و استوارترين راهها

إن هذا القرءان يهدى للّتى هى أقوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 10

10 - خداوند ، از آغاز هبوط بشر بر زمين براى زندگى او ، هدايت و برنامه هايى را قرار داد .

اهبطا منها . .. فإمّا يأتينّكم منّى هدًى

خطاب در «إمّا يأتينّكم» تنها متوجه انسان ها است (هر چند «اهبطا» خطاب به ابليس و آدم باشد); زيرا پس از حتمى شدن گمراهى بر شياطين، ارائه هدايت به آنان لغو است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 7،9

7- ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( ع ) ، موظف بودند كه درچارچوب فرمان هاى الهى به هدايت مردم بپردازند ; و نه بر اساس سليقه شخصى و نه دستور گيرى از ديگران .

و جعلنهم أئمة يهدون بأمرنا

«بأمرنا» متعلق به «يهدون» و در حقيقت به منزله قيد و شرط براى هدايت كردن است; يعنى، هدايت كردن مردم بايد به فرمان ما باشد

9- هدايت مردم به سوى خدا و صفات ، افعال و سخنان او ، وظيفه ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( ع ) بود .

و جعلنهم أئمة يهدون بأمرنا

برداشت ياد شده براساس دو نكته است: 1- «أمر» در اصل به معناى شأن و لفظى است عام كه شامل تمامى افعال و اقوال مى

ص: 1136

شود (مفردات راغب). 2- «باء» در «بأمرنا» ممكن است براى غايت و به معناى «إلى» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 34 - 1

1 - خداوند ، فرستنده آيات روشنگر حقايق و راه هدايت از گمراهى ، براى مردمان

و لقد أنزلنا إليكم ءايت مبيّنت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 46 - 3

3 - خداوند ، هدايت گر انسان ها به صراط مستقيم ( راه معتدل ، ميانه و متناسب )

و اللّه يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

«استقامت» (مصدر «مستقيم») به معناى «اعتدال» و «استواء» است. به متوسط بين دو حال از نظر كمى و كيفى، بلندى و كوتاهى، سردى و گرمى و... «اعتدال» گويند و نيز هر شىء متناسب را، معتدل خوانند (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 78 - 1

1 - هدايت و راهنمايى خلق ، از شؤون ربوبيت و خالقيت خداوند

إلاّ ربّ العلمين . الذى خلقنى فهو يهدين

تفريع جمله «فهو يهدين» بر «ربّ العالمين» و «الذى خلقنى»، بيانگر برداشت ياد شده است; يعنى، چون او پروردگار جهانيان و نيز آفريننده من است; پس خود او هم مرا راهنمايى خواهد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 13 - 12

12 - هر كسى ، هدايت مخصوص خود را دارد .

كلّ نفس هديها

اضافه «هدى» به ضمير «ها» - كه مرجع آن نفس است - حاكى از اين است كه هر نفسى، هدايت ويژه خود را دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 24 - 1،2،3

1 - پيشوايانى ، از ميان بنى اسراييل ، براى هدايت مردم ، برخاستند .

لبنى إسرءيل . و جعلنا منهم أئمّة يهدون بأمرنا

2 - پيشوايان دينىِ برخاسته از قوم بنى اسراييل ، هدايت كننده مردم ، براساس و چهارچوب تعاليم الهى بودند .

لبنى إسرءيل . و جعلنا منهم أئمّة يهدون بأمرنا

3 - پيشوايان بنى اسراييل ، مردم را به توفيق خداوند ، هدايت و راهنمايى مى كردند .

و جعلنا منهم أئمّة يهدون بأمرنا

ص: 1137

برداشت بالا، بنابراين است كه «أمر» در آيه، به معناى «شأن و فعل» باشد. در اين صورت هدايت به امر خدا، معناى توفيق مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 66 - 5

5 - مشيت و سنت خداوند در هدايت انسان ها ، بر بهره جستن آنان از ابزار هاى متعارف شناخت ( مانند بينايى و . . . ) استوار است ; نه بر اعجاز و ارائه كار هاى خارج از توان بشر .

و لو نشاء لطمسنا على أعينهم فاستبقوا الصرط فأنّى يبصرون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه اگر خداوند چشم و بينايى مردم كافر را از بين مى برد، آنان به قدرت خدا پى برده و به او ايمان مى آورند; ولى خدا چنين نكرده بلكه خواسته است كه آنان از راه ديدن حقايق الهى و شنيدن آنها (راه متعارف راهنمايى بشر) هدايت گردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 17 - 3

3 - راهنمايى مردمان ، رسالت پيامبران الهى

إذ جاءتهم الرسل . .. و أمّا ثمود فهدينهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 6 - 5

5 - اشتياق و اهتمام شديد پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نسبت به هدايت مردم .

اللّه حفيظ عليهم و ما أنت عليهم بوكيل

از اين كه قرآن مى فرمايد: «خداوند مراقب عملكرد مشركان است و تو بر آنان وكيل نيستى» استفاده مى شود كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) نسبت به هدايت آنان شديداً شيفتگى نشان داده و از اصرار آنان به شرك آشفته خاطر مى شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 7

7 - وظيفه رهبران الهى ، آگاهى دادن به مردم و فراهم ساختن زمينه هاى انتخاب صحيح است ; نه تصميم گيرى از قِبل آنان .

فما أرسلنك عليهم حفيظًا إن عليك إلاّ البلغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 5 - 6

6 - عنايت خداوند به هدايت تمامى انسان ها ، حتى مشركان ستيزه جو

أفنضرب عنكم الذكر صفحًا أن كنتم قومًا مسرفين

آيه شريفه، نشانگر لطف و رحمت الهى است; بدين صورت كه خداوند، حتى با مخالفت فراوان مشركان، از فرو فرستادن قرآن دريغ نورزيد.

ص: 1138

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 6 - 3

3 - هدايت بشر ، سنت هميشگى و تغييرناپذير خداوند

أفنضرب عنكم الذكر . .. و كم أرسلنا من نبىّ فى الأوّلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 24 - 6

6 - علاقه شديد پيامبران الهى ، نسبت به هدايت و رستگارى انسان ها

قل أوَ لو جئتكم بأهدى ممّا وجدتم عليه ءاباءكم

پيامبران، در برابر مخالفت هاى مؤكد قوم خويش (إنّا وجدنا . .. إنّا على آثارهم) با لحنى نرم و ملايم آنان را به مسير آيين توحيد فرامى خواندند، از اين مطلب، شيفتگى شديد آنان به هدايت انسان ها استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 54 - 4

4 - احساس مسؤوليت شديد پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براى هدايت مردم ، حتى دشمنان لجوج خويش

فتولّ عنهم فما أنت بملوم

تأكيد «فما أنت بملوم» پس از ترخيص «فتولّ عنهم» شدت احساس مسؤوليت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را در كار خويش مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 23 - 14

14 - خداوند ، خواهان هدايت تمامى انسان ها ، در راستاى تعالى و رشد آنان

و لقد جاءهم من ربّهم الهدى

ذكر «ربّ» و اضافه آن به «هم» - كه به مشركان بازمى گردد - مشعر به مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 29 - 7

7 - تمايل طبيعى پيامبر (صلی الله علیه و آله) به هدايت تمامى انسان ها ، حتى دنياپرستان روى گردان از ياد خدا

فأعرض عن من تولّى عن ذكرنا و لم يرد إلاّ الحيوة الدنيا

امر در «فأعرض» نشانگر آن است كه چنان تمايل طبيعى (هدايت تمامى انسان ها) در پيامبر(صلی الله علیه و آله) وجود داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 56 - 3

3 - هماهنگى كتاب هاى آسمانى ، در بيان انذار ها و هدايت خلق

أم لم ينبّأ بما فى صحف موسى . و إبرهيم ... هذا نذير من النذر الأُولى

ص: 1139

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 9 - 2

2 - هدايت و راهنمايى انسان ها ، مسؤوليتى الهى بر دوش پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أرسل رسوله بالهدى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 21 - 2

2 - هدايت شدن يا گمراه گشتن مردمان ، خارج از قلمرو توانايى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل إنّى لا أملك لكم ضرًّا و لا رشدًا

«ضرّ» در مقابل «نفع» و «رشد» در مقابل «غىّ» است و در اين آيه، هر يك از آن دو واژه - به لحاظ معنا - مى تواند قرينه براى ديگرى باشد; يعنى، «ضرّ» قرينه باشد كه مقصود از «رشد»، ضلالت است و «ضرّ» قرينه بر اين باشد كه مراد از «رشد»، نفع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 3 - 1

1 - خداوند ، راه درست را به بشر نشان داده است .

إنّا هدينه السبيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 19 - 8

8 - هدايت مردم به خداوند و بيان ربوبيت او و ايجاد حالت خداترسى در آنان ، از نخستين اهداف پيامبران است .

فقل . .. و أهديك إلى ربّك فتخشى

- هدايت مردم به خداوند و بيان ربوبيت او و ايجاد حالت خداترسى در آنان، از نخستين اهداف پيامبران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 22 - 7

7 - قدرت خداوند بر آفرينش انسان ها ، تنظيم توانمندى هاى آنان ، هدايت تكوينى و نيز ميراندن و به گور افكندن آنها ، دليل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قيامت است .

خلقه فقدّره . ثمّ السبيل يسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره

1807- هدايت پذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 1140

14 - سجده - 32 - 13 - 4

4 - نفوس انسانى ، در هدايت پذيرى ، متفاوت اند .

كلّ نفس هديها

اضافه شدن «هُدى» به «ها» بيان كننده اين معنا است كه هر نفسى، هدايتى مخصوص و متناسب خودش را دارد و اين حكايت از تفاوت نفوس مى كند.

1808- هدايت همگانى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 13 - 1

1 - مشيت خداوند ، به هدايت حتمى و تكوينى همه انسان ها ، تعلق نگرفته است .

و لو شئنا لأتينا كلّ نفس هديها

1809- هدايتگر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 25 - 4

4 - خدا ، رهنمون انسان ها به راه راست و معتدل و به دور از افراط و تفريط است .

و يهدى من يشاء إلى صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 16 - 4

4 - خدا ، هادى و راهنماى آدميان است .

و أنّ اللّه يهدى من يريد

1810- هدايتگران اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 21 - 2

2- حركت انسان در صحنه قيامت ، با راهنمايى و فرمان ملائكه

معها سائق

بنابراين كه «سائق» فرشته اى از فرشتگان باشد - و نه اعمال آدمى - برداشت ياد شده استفاده مى شود.

ص: 1141

1811- هدفدارى خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 2 - 11

11 - خلقت انسان ، هدفمند و جهت دار است .

خلق الموت و الحيوة ليبلوكم أيّكم أحسن عملاً

1812- هشدار به انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 41 - 7

7 - پرهيز از پيوستن به ستمكاران و گرفتار شدن به كيفر آنان، هشدار خداوند به تمامى انسانها

و كذلك نجزى الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 74 - 10

10 - همه انسان ها ، حتى مؤمنان حقيقى ، از خطا و گناه مصون نيستند و نيازمند مغفرت الهى هستند .

أولئك هم المؤمنون حقا لهم مغفرة و رزق كريم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 105 - 6

6 - هشدار خداوند به انسان ها ، براى مراقبت از اعمال و حركات نهان و آشكار خويش و سرباز نزدن از فرمان هاى او در خفا و علن

و ستردون إلى علم الغيب و الشهدة فينبئكم بما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 62 - 3

3 - هشدار خداوند به فرزندان آدم ، درباره وسوسه هاى گمراه كننده شيطان

ألم أعهد إليكم يبنى ءادم أن لاتعبدوا الشيطن . .. و لقد أضلّ منكم جبلاًّ كثيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 2 - 10

10 - هشدار خداوند به انسان ها ، درباره رفتار و كردار هاى خويش

ص: 1142

و اللّه بما تعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 25 - 5

5 - هلاكت فرعون ، هشدارى به مردم در امور دنيا و آخرت آنان بود .

فأخذه اللّه نكال الأخرة و الأولى

اضافه «نكال الأخرة. ..» ممكن است اضافه لاميه باشد; يعنى، هلاكت فرعون براى ديگران، هم نسبت به دنياى آنان و هم نسبت به آخرتشان مايه عبرت بود. در اين صورت، مراد از «أخذه اللّه» هلاكت فرعون و غرق شدن او است كه براى ديگران نكال آخرت و دنيابود; زيرا از طرفى به فرجام تكذيب پيامبران و گناه و انكار ربوبيت خداوند پى مى برند - كه امورى مربوط به آخرت است - و از طرفى دنيا را ناپايدار، حتى براى امثال فرعون مى بينند.

1813- هلاكت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 133 - 16

16 - اگر خداوند بخواهد با هلاك كردن آدميان موجوداتى ديگر را جايگزين آنان خواهد كرد.

إن يشأ يذهبكم و يستخلف من بعدكم ما يشاء

فعل «يذهبكم» خطاب به همه آدميان است و جمله «ما يشاء» (آنچه بخواهد)، عموميت دارد و منحصر به انسان نيست.

1814- يأس از هدايت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 36 - 9

9- مبلغان دينى ، پس از يأس از هدايت پذيرى انسانها ، موظف به ابلاغ و بيان معارف الهى نيستند .

فلاتبتئس بما كانوا يفعلون

1815- ياور اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 93 - 4

4 - خداوند ، يگانه معبود به حق و تنها پشتوانه انسان در قيامت

أين ما كنتم تعبدون . من دون اللّه هل ينصرونكم أو ينتصرون

ص: 1143

1816- ياور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 107 - 5،10

5 - انسان ها ، جز خداوند ياورى ندارند .

و ما لكم من دون اللّه من ولى و لانصير

10 - مالكيت و حاكميت انحصارى خدا بر هستى ، مقتضى نبود هيچ سرپرست و ياورى براى بندگان جز او

له ملك السموت و الأرض و ما لكم من دون اللّه من ولى و لانصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 113 - 9

9- تنها خداوند ، ياور و سرپرست انسانهاست .

و ما لكم من دون الله من أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 44 - 2

2- تنها ، خداوند ، قادر بر يارى رساندن در بحبوحه قطع همه اسباب ظاهرى است .

هنالك الولية للّه الحقّ

اهل لغت، تفاوتى را بين معناى «وِلايت» و «وَلايت» ذكر كرده اند و آن اين كه «وَلايت» به معناى نصرت است و «وِلايت» به معناى سرپرستى و تدبير. گرچه برخى مفسران اين تفاوت را انكار كرده اند، (ر.ك: الميزان) ولى با توجه به موارد مشابه در آيات ديگر و نيز آيه قبل كه سخن از نصرت است، به نظر مى رسد اين معنا در اين مورد، اقرب باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 15 - 3

3 - خدا ، تنها دستگير و ياور مردمان در دنيا و سراى آخرت

من كان يظنّ أن لن ينصره اللّه فى الدنيا و الأخرة. .. هل يذهبنّ كيده ما يغيظ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 3 - 9

9 - تنها خداوند ، ولى و يار و ياور حقيقى انسان است .

و الذين اتّخذوا من دونه أولياء ما نعبدهم إلاّ ليقرّبونا إلى اللّه زلفى

محكوم شدن ولىّ و ياور گرفتن غيرخدا - كه از جمله بعد استفاده مى شود (إنّ اللّه يحكم بينهم. ..) - بيانگر اين است كه تنها خدا ولىّ و ياور حقيقى است.

ص: 1144

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 31 - 5

5 - انسان ها ، هيچ گونه سرپرست و ياورى جز خداوند ندارند .

و ما لكم من دون اللّه من ولىّ و لا نصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 6

6 - تنها خداوند ، سرپرست و ياور حقيقى انسان ها ، در دنيا و آخرت است .

ولا يغنى . .. ما اتّخذوا من دون اللّه أولياء

انسانيت

1817- انحطاط از انسانيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 55 - 3

3 - كفرورزى تا مرز از دست دادن زمينه هاى ايمان ، عامل سقوط آدمى از مرتبه انسانيت به مرحله پست ترين حيوانات

إن شر الدواب عنداللّه الذين كفروا فهم لايؤمنون

1818- فاقدان ارزش انسانيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 5

5 - انسانهايى كه حقايق دينى را نپذيرند ، فاقد ارزش انسانى هستند .

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

1819- فاقدان انسانيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 10

10- انسان حق گريز ، فاقد ارزش هاى انسانى و خاصيت واقعى حيات

أولئك الذين . .. فأصمّهم و أعمى أبصرهم

ص: 1145

كسانى كه در نتيجه بيماردلى مشاراليه «أولئك. ..» قرار گرفته اند به ظاهر گوش و چشم دارند اما خداوند در حقيقت اين ابزار را براى آنان زايد و بى خاصيت قلمداد كرده است زيرا بهره نجستن از امكانات، چونان محروميت از آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 15 - 2

2 - ظالمان و منحرفان از حق ، مردمى حقير و فاقد ارزش هاى انسانى در پيشگاه خداوند

و أمّا القسطون فكانوا لجهنّم حطبًا

«حطب»، به معناى چوب خشك و هيزم است. تشبيه ظالمان و منحرفان از حق به آن، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

1820- محرومان از انسانيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 53 - 1

1 - كافران حق ناپذير ، از حيات معنوى و امتيازات بشرى ، محروم اند .

و ما أنت بهد العمى عن ضللتهم

در آيه، كسانى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز توان خارج كردن آنها را، از گمراهى ندارد، به كوران تشبيه شده اند و مراد از آنها كافران اند. تشبيه كافران به كوران، استعاره مصرحه است و «هادى»، استعاره كنايى است.

1821- ملاك انسانيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 14

14 - فهم حقايق و معارف دينى و حق بينى و حق شنوى ، ملاك انسانيت و برترى انسان بر چهارپايان است .

أولئك كالأنعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 56 - 6

6 - پايبندى به پيمان از ملاك هاى انسانيت انسان

إن شر الدواب . .. ثم ينقضون

ص: 1146

1822- نشانه هاى انسانيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 55 - 4

4 - ايمان به آيات الهى ، نشان انسانيت انسان و ملاك ارجمندى او در پيشگاه خداوند

إن شر الدواب عنداللّه الذين كفروا فهم لايؤمنون

ص: 1147

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109