علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 9

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 9

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان

ص: 1

1- افترا

1- آثار افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 50 - 9

9 _ افترا بر خدا ، از عوامل مؤثر در بازماندن از رشد و كمال

الم تر الى الذين يزكون . .. انظر كيف يفترون على اللّه الكذب و كفى به اثماً مبينا

«اثم» در لغت به معناى چيزى است كه آدمى را از ثواب و صلاح بازمى دارد و مصداق ثواب و صلاح به دليل آيه قبل، تزكيه نفس و پيمودن راه كمال است.

2- آثار افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 21 - 7

7 _ افترا به خداوند و تكذيب آيات الهى، مانع سعادت و رستگارى است.

و من أظلم ممن افترى على اللّه كذبا أو كذب بايته إنه لايفلح الظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 93 - 10

10 _ افترازنندگان به خداوند هنگام احتضار در حالتى بسيار سخت قرار مى گيرند.

و من أظلم ممن افترى . .. و لو ترى إذ الظلمون فى غمرت الموت

ص: 1

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 69 - 2

2 _ بدعت گذارى در دين و افترا بر خداوند ، مانع از رستگارى است .

الذين يفترون على اللّه الكذب لا يفلحون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 70 - 7

7 _ انتساب فرزند به خدا ، بدعت در دين و افترا و دروغ بستن به او ، كفر و موجب عذاب شديد اخروى است .

الذين يفترون على اللّه الكذب . .. إلينا مرجعهم ثم نذيقهم العذاب الشديد بما كانوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 19 - 9

9_ دروغ بستن به خدا ، موجب بازدارى مردم از پيوستن به راه او و منحرف ساختن دين الهى و نشانه كفر به آخرت است .

و من أظلم ممن افترى . .. و هم بالأخرة هم ك_فرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 21 - 1

1_ دروغ بستن به خدا وبازدارى مردم از راه او ، موجب خسارت و تباه كردن سرمايه عمر است .

و من أظلم ممن افترى على الله كذبًا . .. أُول_ئك الذين خسروا أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 56 - 14

14- افترا بستن به خداوند ، مورد غضب و سخط شديد خداوند

و يجعلون لما لايعلمون نصيبًا ممّا رزقن_هم تالله لتسئلنّ عمّا كنتم تفترون

التفات از غيبت به خطاب، مى تواند حاكى از نكته فوق باشد. قسم به لفظ جلاله و لام و نون تأكيد در فعل مجهول «تُسئلنّ» نيز مى تواند مؤيد برداشت فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 5

5 - افتراى بر خداوند و گفتن چيز هاى دروغ و خود بافته در باره او ، گناهى عظيم و موجب استحقاق عذاب استيصال و نابودى است .

لاتفتروا على اللّه كذبًا فيسحتكم بعذاب

«إسحات» (مصدر «يسحتكم») به معناى ريشه كن كردن و نابود ساختن است. «فيسحتكم بعذاب» با توجه به نكره بودن «عذاب» _ كه بر عظمت و شدت آن دلالت دارد _ به اين معنا است: شما را با عذابى سخت، ريشه كن و هلاك خواهد ساخت.

ص: 2

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 60 - 1،2،4

1 - كسانى كه برخدا دروغ بسته اند ، در قيامت با چهره سياه برانگيخته خواهند شد .

و يوم القي_مة ترى الذين كذبوا على اللّه وجوههم مسودّة

2 - كسانى كه بر خدا دروغ مى بندند ، در روز قيامت ، با ذلت و خوارى ظاهر خواهند شد .

و يوم القي_مة ترى الذين كذبوا على اللّه وجوههم مسودّة

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه از جمله «وجوههم مسودّة» معناى كنايى اراده شده است; يعنى، دروغ زنندگان به خدا، روسياه و شرمسار خواهند بود.

4 - دروغ بستن بر خداوند ، گناهى نابخشودنى و موجب روسياهى و خوارى در قيامت

و يوم القي_مة ترى الذين كذبوا على اللّه وجوههم مسودّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 24 - 5

5 - اگر پيامبر (صلی الله علیه و آله) كوچك ترين افترا و دروغى بر خدا مى بست ، كذب وى فاش و از نعمت دريافت وحى محروم مى شد .

أم يقولون افترى على اللّه كذبًا فإن يشإِ اللّه يختم على قلبك

بنابراين كه جمله «فإن يشإ اللّه. ..» پاسخ اتهام مشركان باشد، مى توان استفاده كرد كه اگر پيامبر(صلی الله علیه و آله) دروغ و افترايى بر خدا مى بست، خداوند قلب او را مهر و موم مى كرد و در نتيجه از دريافت وحى، محروم مى ماند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 45 - 1

1 - مؤاخذه شديد پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در صورت دروغ بستن بر خداوند

لأخذنا منه باليمين

«أخذ بيمين» در آيه شريفه، كنايه از مؤاخذه شديد است; زيرا انسان ها كارهاى بزرگ و سخت را با دست راست انجام مى دهند كه نوعاً نيرومندتر از دست چپ است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 152 - 6

6 _ ابتلاى افترازنندگان بر خدا ، به خشم او و آميخته شدن زندگانى آنان به ذلت و خوارى ، از سنت هاى خداوند در جوامع انسانى است .

و كذلك نجزى المفترين

3- آثار افترا به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 3

9 - نحل - 16 - 25 - 8،15

8- اسطوره قلمداد كردن قرآن ، بازدارنده مردم از ايمان به آن است .

قالوا أس_طر الأولين . ليحملوا ... و من أوزار الذين يضلّونهم

15- اسطوره تلقى كنندگان قرآن ، به پيامد كلام گمراه گر خود توجه ندارند .

قالوا أس_طر الأولين . .. و من أوزار الذين يضلّونهم بغير علم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 26 - 2

2 - استكبار در برابر حقايق الهى و افترا بر دين ، موجب گرفتارى به آتش دوزخ است .

و استكبر . فقال إن ه_ذا إلاّ سحر ... سأُصليه سقر

4- آثار افترا به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 15 - 5

5 - هتك حرمت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و افترا به حريم آن حضرت ، گناهى بزرگ در پيشگاه خداوند و در پى دارنده فرجامى ناگوار

إذ تلقّونه بألسنتكم . .. و تحسبونه هيّنًا و هو عند اللّه عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 33

33 _ تعلق اراده الهى به عذاب و ضلالت آدمى ، پيامد كفرورزى ، تحريفگرى ، دروغپردازى عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پيروى از تحريفگران دين

الذين يسرعون فى الكفر . .. و من يرد اللّه فتنته فلن تملك له من اللّه شيئاً

5- اجتناب از افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 80 - 13

13 - ضرورت پرهيز از نسبت دادن چيزى ( حكمى ، سخنى و . . . ) به خداوند ، در صورتى كه انتساب آن به خدا معلوم و يقينى نباشد .

أم تقولون على اللّه ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 4

10 - اسراء - 17 - 73 - 6،7

6- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در هيچ شرايطى مجاز نيست غير از وحى ، سخنى را به خداوند نسبت دهد .

و إن كادوا ليفتنونك عن الذى أوحينا إليك لتفترى علينا غيره

7- هشدار خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) به اجتناب از افترا و دروغ بستن بر او ، بر اثر توطئه و ترفند دشمنان

و إن كادوا ليفتنونك عن الذى أوحينا إليك لتفترى علينا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 89 - 3

3- لزوم پرهيز از سخن ناروا در باره خداوند و نسبت دادن فرزندگزينى به او

ولدًا . لقد جئتم شيئًا إدًّا

6- احكام افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 18 - 2

2_ حرمت بدعت گذارى در دين و انتساب امرى خود بافته و دروغين به خداوند

و من أظلم ممن افترى على الله كذبًا

7- استحاله افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 5 - 1

1 - ايمان آورندگان از جن ، دروغ بستن بر خداوند را از سوى انس و جن ، امرى ناممكن و بعيد مى دانستند .

و أنّا ظننّا أن لن تقول الإنس و الجنّ على اللّه كذبًا

8- افترا بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 105 - 1

1 _ موسى ( ع ) در حضور فرعون خويشتن را از هر گونه افترا بر خداوند مبرّا دانست .

حقيق على أن لا أقول على اللّه إلا الحق

ص: 5

9- افترا به ائمه(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 60 - 8

8 - « عن خيثمة قال : سمعت أباعبداللّه ( ع ) يقول من حدث عنّا بحديث فنحن سائلوه عنه يوماً فإن صدق علينا فإنّما يصدق على اللّه و على رسوله و إن كذب علينا فإنّما يكذب على اللّه و على رسوله لأنّا إذا حدّثنا لانقول قال فلان ، و قال فلان إنّما نقول قال اللّه وقال رسوله ثمّ تلا ه_ذه الأية ، « و يوم القيامة ترى الذين كذبوا على اللّه » . . . ;

خيثمه مى گويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه مى فرمود: هر كس حديثى را از ما روايت كند، ما روزى از او بازخواست مى كنيم. اگر حديث را همان گونه كه ما گفته ايم. نقل كند، در حقيقت نقل صحيحى از خدا و رسولش كرده است. اگر دروغ به ما نسبت دهد، او به خدا و رسول نسبت دروغ داده است; زيرا ما وقتى حديثى مى گوييم، نمى گوييم: فلانى گفته است; بلكه مى گوييم خدا و رسولش فرموده اند. سپس آيه «و يوم القيامة ترى الذين كذبوا على اللّه...» را تلاوت فرمود».

10- افترا به تورات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 93 - 10

10 _ نسبت هاى ناروا و دروغ بستن بنى اسرائيل ، به تورات

قل فاْتوا بالتورية فاتلوها ان كنتم صادقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 78 - 4

4 - عوام يهود ، خيالات واهى و نسبت داده شده به تورات را به عنوان كتاب آسمانى و دستورات الهى پذيرفته بودند .

لايعلمون الكتب إلا امانى

«امانى» (جمع امنية) به معناى خيالات واهى و دروغهاى بافته شده است. استثنا در جمله فوق، استثناى منقطع است. بنابراين «لا يعلمون ...»; يعنى، عوام يهود به محتواى تورات آگاهى ندارند، بلكه خيالات واهى و مطالب دروغين را به عنوان كتاب مى شناسند.

11- افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 80 - 12،15

12 - بيشتر از چند روز نبودن عذاب قيامت براى يهوديان گنهكار ، از نسبت هاى دروغين يهود به خداوند

ص: 6

و قالوا لن تمسنا النار إلا أياماً معدودة . .. أم تقولون على اللّه ما لاتعلمون

15 - نسبت دادن حكم و سخنى به خداوند ، در صورتى كه او آن را بيان نكرده باشد ، نسبتى دروغ و امرى نارواست .

أتخذتم عند اللّه عهداً . .. أم تقولون على اللّه ما لاتعلمون

برداشت فوق، مقتضاى معادله ميان دو جمله «أتخذتم عند اللّه عهداً» و «أم تقولون على اللّه . ..» است; يعنى، سخن يا حكمى كه به خداوند نسبت مى دهيد يا خود خدا آن را بيان كرده كه در اين صورت، نسبتى روا و صحيح است و اگر نه دروغى است كه به خداوند نسبت مى دهيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 116 - 2

2 - داشتن زاده و اختيار كردن فرزند ، از نسبت هاى نارواى يهود ، نصارا و مشركان به خداوند

و قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه

مراد از ضمير در «قالوا» - به قرينه آيه 113 - يهود، نصارا و مشركان است. يهود «عزير» و نصارا «مسيح(ع)» را فرزند خدا مى پنداشتند و مشركان نيز فرشتگان را فرزند او مى شمردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 169 - 2،3،8

2 - شيطان ، ترغيب كننده آدميان به افترا بستن به خداوند ( بدعت گذارى و تحريف احكام دين )

إنما يأمركم . .. أن تقولوا على اللّه ما لاتعلمون

«قول» و مشتقات آن هرگاه با «على» متعدى شود به معناى نسبت دادن و افترا بستن است.

3 - حرام دانستن حلال ها و حلال پنداشتن حرام ها ، افترا بستن بر خداوند است .

يأيها الناس . .. إنما يأمركم .... أن تقولوا على اللّه ما لاتعلمون

8 - تلاش براى واداشتن مردم به بدعتگذارى و افترا بر خدا ، كارى شيطانى و ملاكى براى تشخيص دشمنان انسان است .

إنه لكم عدو مبين. إنما يأمركم ... أن تقولوا على اللّه ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 75 - 13،14،15،17

13 _ اهل كتاب به دروغ ، برترى خويش را بر غير همكيشان خود و نيز جواز تصرّف در اموال آنان را به خدا نسبت مى دادند .

ذلك بانّهم قالوا ليس علينا فى الامّيّن سبيل و يقولون على اللّه الكذب

14 _ اهل كتاب ، عقايد خودساخته شان را آگاهانه به خدا نسبت مى دادند .

و يقولون على اللّه الكذب و هم يعلمون

15 _ نسبت دادن برترى نژادى و مشروعيّت تضييع حقوق ديگران به خدا ، نسبتى دروغ و نارواست .

ذلك بانّهم قالوا ليس علينا فى الامّيّن سبيل و يقولون على اللّه الكذب و هم يعلمون

17 _ نسبت تجويز خيانت در امانت ، به خداوند ، دروغ بستن به اوست .

و منهم من ان تأمنه بدينار لا يؤدّه اليك . .. قالوا ليس علينا فى الامّيّن سبيل و

رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) در پى نزول آيه فوق فرمود: كذب اعداء اللّه ما من شىء كان فى الجاهلية الاّ و هو تحت قدمىّ هاتين الاّ الامانة

ص: 7

فانّها مؤدّاة الى البرّ و الفاجر.

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 244 ; مجمع البيان، ج 2، ص 778.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 78 - 9

9 _ افتراى آگاهانه برخى از اهل كتاب ( عالمان آنان ) ، به خدا و دين او

و يقولون هو من عند اللّه . .. و يقولون على اللّه الكذب و هم يعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 94 - 1،2

1 _ ادعاى يهود مبنى بر تحريم برخى از خوردنى ها افتراى آنان بر خداوند

كل الطعام كان . .. فمن افترى على اللّه الكذب

2 _ افترا و دروغ بستن آگاهانه به خداوند ( بدعت ) ، ظلمى است بزرگ .

فمن افترى . .. فاولئك هم الظالمون

ضمير فَصل، دلالت بر بزرگى ظلم مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 181 - 15،16،17،18

15 _ همسنگى گناه و زشتى فقير پنداشتن خدا و نسبت هاى ناروا به او ، با گناه كشتار انبيا

سنكتب ما قالوا و قتلهم الانبيآء بغير حقّ

16 _ نسبت ناروا به خداوند و كشتن پيامبران ، گناهى بزرگ و موجب عذاب سوزان دوزخ

سنكتب ما قالوا و قتلهم الانبيآء بغير حقّ و نقول ذوقوا عذاب الحريق

«حريق»، به معناى محرِق (سوزاننده) است. گفتنى است عذاب سوزان براى كشتن پيامبران و نسبت ناروا به خدا دادن، حاكى از بزرگى چنين گناهانى است.

17 _ عذاب سوزان نسبت دهندگان فقر به خدا و قاتلان انبيا ، با فرمان مستقيم خداوند

نقول ذوقوا عذاب الحريق

18 _ اعتقاد به نيازمندى امام به اموالى كه به ايشان پرداخت مى شود ، در حكم فقير دانستن خداوند است .

لقد سمع اللّه قول الّذين قالوا انّ اللّه فقير

امام باقر (ع) درباره آيه فوق فرمود: هم الّذين يزعمون ان الامام يحتاج منهم الى ما يحملون اليه.

_______________________________

نورالثقلين، ج 1، ص 416، ح 456 ; بحارالانوار، ج 24، ص 278، ح 4.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 182 - 1

1 _ عذاب سخت يهود در آخرت ، دستاورد اعمال نارواى آنان ( نسبت دادن فقر به خدا و كشتن انبيا )

ص: 8

ذوقوا عذاب الحريق. ذلك بما قدّمت ايديكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 48 - 10

10 _ پندار وجود شريك براى خدا ، افترا و نسبتى ناروا

و من يشرك باللّه فقد افترى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 50 - 1،2،4،5،6،7،9

1 _ يهود ، داعيه دار نسبتهايى ناروا به خداوند ، على رغم علم و آگاهى به كذب و بطلان آن نسبتها

انظر كيف يفترون على اللّه الكذب

ضمير در «يفترون» به «الذين اوتوا الكتاب» برمى گردد، و مراد از آن به قرينه آيات گذشته يهوديان هستند.

2 _ علم و آگاهى يهود به بطلان افترا هاى خويش بر خداوند *

انظر كيف يفترون على اللّه الكذب

چون افترا به معناى دروغ بستن است، آوردن كلمه «الكذب» براى تفهيم اين معناست كه يهوديان با اينكه مى دانند _ مثلا _ خداوند به آنها امتيازى نداده، آن را به خدا نسبت مى دهند.

4 _ هر نوع شرك به خدا ، افترا و نسبتى دروغين بر اوست .

و من يشرك باللّه فقد افترى . .. انظر كيف يفترون على اللّه الكذب

5 _ يهود ، مورد سرزنش خداوند به خاطر نسبت هاى ناروا به خداوند

انظر كيف يفترون على اللّه الكذب

6 _ ادعاى يهود مبنى بر پاك و پيراستگى خويش در پيشگاه خداوند ، افترا بر اوست .

الم تر الى الذين يزكون . .. انظر كيف يفترون على اللّه الكذب

ادعاى پاكى و رشديافتگى يهود مى تواند از مصاديق مورد نظر از افترا بر خدا باشد. چون مدعى بودند كه اين پيراستگى را خداوند به آنها داده است.

7 _ افتراى يهود بر خداوند دليل آلودگى آنان و پيراسته نبودنشان از انحراف

الم تر . .. انظر كيف يفترون على اللّه الكذب

جمله «انظر كيف» مى تواند دليلى باشد بر اثبات عدم تزكيه يهوديان كه در آيه قبل مطرح شده است.

9 _ افترا بر خدا ، از عوامل مؤثر در بازماندن از رشد و كمال

الم تر الى الذين يزكون . .. انظر كيف يفترون على اللّه الكذب و كفى به اثماً مبينا

«اثم» در لغت به معناى چيزى است كه آدمى را از ثواب و صلاح بازمى دارد و مصداق ثواب و صلاح به دليل آيه قبل، تزكيه نفس و پيمودن راه كمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 93 - 3،24،28

3 _ انكار نزول وحى بر بشر، افترا به خداوند است.

ص: 9

ما أنزل الله على بشر من شىء . .. و من أظلم ممن افترى على الله كذبا

24 _ دروغ بستن به خداوند و به دروغ مدعى دريافت وحى شدن و ادعاى آوردن مانند براى قرآن، سخنانى باطل و ناحق است.

ممن افترى على الله كذبا أو قال . .. بما كنتم تقولون على الله غير الحق

28 _ عن أبى جعفر(ع): «و من أظلم ممن افترى على الله كذبا . .. » قال: من ادعى الامامة دون الإمام.

امام باقر(ع) درباره «و من أظلم . .. » فرمود: مدعى منصب امامت، بدون اينكه امام بر حق باشد، افترا زننده بر خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 137 - 19

19 _ شريك پنداشتن براى خداوند افترا به اوست.

فذرهم و ما يفترون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 140 - 8،9

8 _ تحريم خودسرانه روزيهاى الهى (زهد نامشروع) حرام و افترا به خداوند است.

قد خسر الذين . .. و حرموا ما رزقهم الله

9 _ وضع مقررات جاهلانه و انتساب به خدا، ويژگى مشركان عصر جاهلى

و جعلوالله . .. و حرموا ما رزقهم الله افتراء على الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 144 - 7،8،9

7 _ تحريمهاى بى دليل، افترا به خدا و از بزرگترين ستمهاست.

قل ءالذكرين حرم . .. فمن أظلم ممن افترى على الله كذبا

8 _ تحريم استفاده از گوشت شتر، گاو و جنين آنها، افترا به خداوند است.

قل ءالذكرين حرم . .. ومن أظلم ممن افترى على الله كذبا

9 _ جعل احكام و انتساب آنها به خداوند موجب گمراه شدن مردم ناآگاه مى شود.

افترى على الله كذبا ليضل الناس بغير علم

«بغير علم» مى تواند حال يا وصف براى يكى از سه مورد باشد: «افترى»، «ليضل» و «الناس». برداشت فوق بر اساس احتمال سوم است. لذا معنى جمله چنين مى شود: تا گمراه كند مردم را در حالى كه آنان جاهل هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 150 - 2

2 _ مشركان صدر اسلام تحريمها و بدعتهاى نارواى خود را به خداوند نسبت مى دادند.

قل هلم شهداءكم الذين يشهدون أن الله حرم هذا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 10

5 - اعراف - 7 - 20 - 6

6 _ شيطان در مورد آثار شجره نهى شده، خداوند را به دروغگويى متهم كرد.

قال ما نهيكما ربكما عن هذه الشجرة إلا أن تكونا ملكين أو تكونا من الخلدين

جمله «إلا أن تكونا . .. » در حقيقت تكذيب گفتار خداوند است كه فرمود: فتكونا من الظالمين.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 28 - 11

11 _ انتساب حكمى به خداوند بدون يقين به صدور آن از جانب او، امرى نكوهيده و ناپسند

أتقولون على الله ما لا تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 33 - 15،17

15 _ فتوا و نسبت دادن حكمى به خداوند بدون علم به صدورش از ناحيه او، حرام است.

إنما حرم . .. و أن تقولوا على الله ما لا تعلمون

17 _ حرام شمردن زينتها و روزيهاى حلال و پاكيزه، افترا بر خداوند است.

قل من حرم زينة الله . .. أن تقولوا على الله ما لا تعلمون

از مصاديق مورد نظر براى افترا، به قرينه آيه قبل، تحريم زينتها و روزيهاى پاكيزه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 37 - 15

15 _ پندار شريك براى خدا، افترا بر وى و تكذيب آيات اوست.

فمن أظلم ممن افترى على الله كذبا . .. أين ما كنتم تدعون من دون الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 30 - 10

10 _ توبيخ يهود و نصارا از جانب خداوند ، به خاطر ادعاى دروغين فرزند بودن عزير و مسيح براى خدا

و قالت اليهود عزير ابن اللّه . .. أنى يؤفكون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 17 - 8

8 _ افترا بستن به خدا ، نشانه وجود روحيه جرم پيشگى و بزهكارى در افترا زننده

فمن أظلم ممن افترى على اللّه كذباً . .. إنه لا يفلح المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 30 - 10

ص: 11

10 _ شرك ( اعتقاد به وجود مولويت و ربوبيت براى غير خدا ) پندارى باطل و افترا بر خداوند است .

و ردوا إلى اللّه موليهم الحق و ضل عنهم ما كانوا يفترون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 68 - 10

10 _ مشركان بدون توجه به درستى و نادرستى مدعاى خويش ( فرزندگزينى خدا ) ، آن را به خدا نسبت مى دادند .

قالوا اتخذ اللّه ولداً . .. أتقولون على اللّه ما لا تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 20 - 2

2_ كفرورزى كافران و اعمال ايشان ( افترا بر خداوند ، بازدارى از راه خدا و . . . ) خارج از حاكميت خداوند نيست .

و من أظلم ممن افترى على الله كذبًا . .. أُولئك لم يكونوا معجزين

ماضى بودن معناى جمله «أُول_ئك لم يكونوا . ..» (آنان هيچ گاه ازحاكميت خدا خارج نبوده اند) مى رساند كه: گرايش كافران به كفر نيز تحت حاكميت خدا صورت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 57 - 6

6- انتساب دخترانى به خداوند از سوى مشركان ، افترا و دروغى ساختگى است .

و يجعلون لله البن_ت سبح_نه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 61 - 6

6- مشركان مكه ، على رغم اسناد سخنان ناروا به خداوند ، مورد عقوبت دنيوى قرار نگرفتند و مهلت حيات پيدا كردند .

كنتم تفترون . و يجعلون لله البن_ت ... و لو يؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترك عليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 62 - 1،10

1- مشركان دوران جاهليت ، چيزهايى را به خداوند نسبت مى دادند كه براى خود ، خوش نداشتند .

و يجعلون لله ما يكرهون

مراد از «يجعلون» (قرار مى دهند) به قرينه آيات قبل (و يجعلون لله البنات) اسناد دادن و متصف كردن است.

10- مشركان ، در برابر اسناد امور ناروا به خداوند ، براى خود برترين ها را قائل بودند .

و يجعلون لله ما يكرهون . .. أن لهم الحسنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 116 - 4

ص: 12

4- بدعت ( نسبت دادن حكم بى اساس و ساختگى به دين ) ، تهمتى است دروغين به خدا .

و لاتقولوا . .. ه_ذا حل_ل و ه_ذا حرام لتفتروا على الله الكذب

برداشت فوق، بنابراين نكته است كه «لام» در «لتفتروا» براى بيان نتيجه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 73 - 9

9- عقب نشينى و يا عدول پيامبر (صلی الله علیه و آله) از مواضع اصولى خويش ( تعاليم وحى شده بر آن حضرت ) نوعى افترا بر خداست .

و إن كادوا ليفتنونك عن الذى أوحينا إليك لتفترى علينا غيره

چون مواضع و رفتار پيامبر(صلی الله علیه و آله) برخاسته از تعاليم آسمانى است، هر رفتارى از جانب او به خداوند نسبت داده مى شود. بنابراين در صورت عدول آن حضرت از موضع وحيانى به غير آن نيز وحى تلقى مى شود و اين نوعى افترا بر خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 5 - 9

9- نسبت دادن فرزندگزينى به خدا ، سخنى بس گزاف و دروغ است .

قالوا اتخذ اللّه ولدًا . .. كبرت كلمة تخرج من أفوههم إن يقولون إلاّ كذبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 15 - 10،13

10- افترا بستن بر خداوند ، بزرگ ترين ظلم ها است .

فمن أظلم ممّن افترى على اللّه كذبًا

13- خداوند را داراى شريك دانستن ، پندارى دروغ و افترا بر او است .

فمن أظلم ممّن افترى على اللّه كذبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 88 - 1

1- فرزندگزينى ، از نسبت هاى نارواى شرك پيشگان عصر بعثت ، به خداوند

و قالوا اتّخذ الرحمن ولدًا

فعل «اتّخذ» گوياى آن است كه گويندگان اين سخن، معتقد بودند: خداوند يكى از موجودات را به فرزندى برگزيده است; نه آن كه فرزندى از او متولد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 90 - 1

1- انتساب فرزندگزينى به خداوند ، به اندازه اى ناروا و شنيع است كه جهان آفرينش تاب تحمل آن را ندارد .

و قالوا . .. تكاد السموت يتفطّرن منه و تنشقّ الأرض و تخرّ الجبال هدًّا

«فطر» (ريشه «تفطّر») به معناى شكافتن از ناحيه طول و «انشقاق» به معناى ترك خوردگى و پيدايش رخنه و «خرّ» (مصدر

ص: 13

«تخرّ») ساقط شدنى است كه با بانگ و صداى فروافتادن همراه باشد (مفردات راغب). «هدّاً» به معناى شكستن و با خاك يكسان كردن (لسان العرب). اين كلمه مصدرى است كه به معناى اسم مفعول (مهدودة) استعمال شده و حال براى «الجبال» است. بيان مجموعه عظيم ترين موجودات هستى تأكيد بر غيرقابل تحمل بودن انتساب فرزندگزينى به خداوند، براى مجموعه آفرينش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 91 - 1

1- انتساب فرزندگزينى به خداوند ، سخنى بس ناروا و سنگين براى جهان آفرينش

تكاد السموت يتفطّرن منه . .. أن دعوا للرحم_ن

«دَعَوا» به معناى «جعلوا» (لسان العرب). «أن دعوا» ضمير «منه» (درآيه قبل) را تبيين مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 3

3 - سِحر خواندن معجزات پيامبران ، دروغ بستن به خداوند است .

لاتفتروا على اللّه كذبًا

إفترا; يعنى، دروغ بافتن و به قرينه «على اللّه»، مراد دروغى است كه در باره خداوند ساخته و پرداخته شده باشد. اضافه كلمه «كذباً» براى تأكيد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 92 - 3

3 - شرك ، مستلزم ناقص شمردن ذات كامل حق و نسبت دادن جهل و ناآگاهى به ساحت او

سبح_ن اللّه عمّا يصفون . ع_لم الغيب و الشه_دة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 68 - 3

3 - شرك به خدا ، دروغ و افترا به خدا است .

هم يشركون . .. و من أظلم ممّن افترى على اللّه كذبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 8 - 1

1 - كافران ، اظهارات پيامبر (صلی الله علیه و آله) را درباره تجديد حيات انسان ها پس از مرگ ، افتراى او بر خدا مى دانستند .

و قال الذين كفروا هل ندلّكم على رجل ينبّئكم . .. أفترى على اللّه كذبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 43 - 14

14 - مشركان ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را افترازننده به خدا مى دانستند .

ص: 14

إلاّ إفك مفترًى

«إفك»; يعنى، بازداشته شدن چيزى از وضعيتى كه شايسته است در آن وضعيت باشد. و در دروغ استعمال مى شود (مفردات راغب). آوردن «مفترًى» به عنوان صفت «إفك»، مى تواند به اين منظور باشد كه آنان قرآن را دروغى مى دانستند كه به خدا نسبت داده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 149 - 6

6 - انتساب عملى بدون رجحان و برترى به خداوند ، نسبتى نابه جا به او و نشانه نشناختن منزلت او است .

فاستفتهم ألربّك البنات و لهم البنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 152 - 3

3 - فرزند داشتن خدا ، دروغ محض و سخنى ناروا در حق خداوند

ولد اللّه و إنّهم لك_ذبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 180 - 5

5 - نسبت هاى مشركان به خداوند و توصيف هاى آنان از او ، ناسازگار با مقام عزت او است .

سبح_ن ربّك ربّ العزّة عمّا يصفون

يادآورى وصف «عزت» براى خداوند، در وقت تنزيه او از توصيف ها و نسبت هاى مشركان، مى تواند گوياى حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 32 - 2

2 - دروغ بستن به خدا و تكذيب قرآن و دين حق ، از خصوصيات كافران است .

فمن أظلم ممّن كذب على اللّه و كذّب بالصدق

مخاطبان آيه شريفه _ به قرينه ذيل آيه (مثوًى للكافرين) _ كافران مى باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 60 - 8

8 - « عن خيثمة قال : سمعت أباعبداللّه ( ع ) يقول من حدث عنّا بحديث فنحن سائلوه عنه يوماً فإن صدق علينا فإنّما يصدق على اللّه و على رسوله و إن كذب علينا فإنّما يكذب على اللّه و على رسوله لأنّا إذا حدّثنا لانقول قال فلان ، و قال فلان إنّما نقول قال اللّه وقال رسوله ثمّ تلا ه_ذه الأية ، « و يوم القيامة ترى الذين كذبوا على اللّه » . . . ;

خيثمه مى گويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه مى فرمود: هر كس حديثى را از ما روايت كند، ما روزى از او بازخواست مى كنيم. اگر حديث را همان گونه كه ما گفته ايم. نقل كند، در حقيقت نقل صحيحى از خدا و رسولش كرده است. اگر دروغ به ما نسبت دهد، او به خدا و رسول نسبت دروغ داده است; زيرا ما وقتى حديثى مى گوييم، نمى گوييم: فلانى گفته است; بلكه مى گوييم خدا و

ص: 15

رسولش فرموده اند. سپس آيه «و يوم القيامة ترى الذين كذبوا على اللّه...» را تلاوت فرمود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 28 - 8

8- شرك ، دروغ و افترا به خداوند است .

ات_ّخذوا من دون اللّه . .. و ذلك إفكهم و ما كانوا يفترون

«ذلك» اشاره به اتخاذ آلهه است _ كه از «اتّخذوا من دون اللّه» استفاده مى شود _ و «إفك» در آيه شريفه مصداقى جز شرك و وسيله تقرب قرار دادن آلهه ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 7 - 2

2 - سحر خواندن معجزات پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، افترا بر خداوند است .

فلمّا جاءهم بالبيّن_ت قالوا ه_ذا سحر . .. و من أظلم ممّن افترى على اللّه الكذب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 44 - 1

1 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، مصون و مبرّا از دروغ بستن به خداوند

و لو تقوّل علينا بعض الأقاويل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 45 - 2

2 - دروغ بستن بر خدا ، گناهى بس بزرگ و نابخشودنى

و لو تقوّل علينا . .. لأخذنا منه باليمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 5 - 5

5 - دروغ گفتن برخى از انسان ها و جن درباره خداوند

و أنّا ظننّا أن لن تقول الإنس و الجنّ على اللّه كذبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 171 - 2،6

2 _ قرآن ، فراخوان اهل كتاب به خوددارى از گفتار باطل درباره خداوند

ياهل الكتب . .. لاتقولوا على اللّه الا الحق

6 _ ضرورت پرهيز از هرگونه سخن نابحق درباره خداوند

و لاتقولوا على اللّه الا الحق

ص: 16

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 103 - 2،3،4،5،6،7،8،12

2 _ كافران عصر جاهلى جعل احكامى را درباره بحيره ، سائبه ، وصيله و حامى به خداوند نسبت مى دادند .

ما جعل اللّه . .. و لكن الذين كفروا يفترون على اللّه الكذب

3 _ افترا بر خداوند از نشانه هاى كفر

و لكن الذين كفروا يفترون على اللّه الكذب

چنانچه عنوان «الذين كفروا» عنوان مشير نباشد، جمله «لكن الذين كفروا» عهده دار بيان يكى از ويژگيهاى كفرپيشگان خواهد بود.

4 _ احكام ويژه بحيره ( ماده شترى كه پنجمين حمل مادر خويش باشد ) از بدعت ها و افترا هاى كافران عصر جاهلى بر خداوند .

ما جعل اللّه من بحيرة . .. و لكن الذين كفروا يفترون

لسان العرب معناى مذكور براى بحيره را از برخى لغويين نقل كرده است. در جاهليت گوش چنين شترى را مى شكافتند تا علامت آن باشد كه نبايستى بر آن سوار شوند و از آب و چراگاهها او را منع كنند و نيز هرگز نبايد به كشتن آن اقدام كنند.

5 _ لزوم آزاد سازى سائبه ( شترى كه ده ماده شتر زاييده باشد ) از انديشه هاى خرافى و افترا هاى كافران عصر جاهلى بر خداوند

ما جعل اللّه من بحيرة و لاسائبة . .. و لكن الذين كفروا يفترون

معناى ذكر شده براى سائبه در قاموس المحيط آمده و حكم آن از نظر مردم جاهلى همانند احكام بحيره بوده است. امام صادق(ع) در توضيح معناى «سائبة» در آيه فوق فرمود: ان اهل الجاهلية كانوا ... اذا ولدت (الناقة) عشراً جعلوها سائبة و لايستحلون ظهرها و لااكلها ... .

_______________________________

معانى الاخبار، ص 148، ح 1; نورالثقلين، ج 1، ص 683، ح 410.

6 _ احكام ويژه وصيله ( گوسفند ماده اى كه همزاد با بره نر باشد ) بدعت و از افترا هاى كافران عصر جاهلى بر خداوند

ما جعل اللّه من . .. و لاوصيلة و لكن الذين كفروا يفترون

در دوره جاهليت اگر گوسفندى دو قلو مى زائيد كه يكى از آن دو نر بود، ذبح آن را تحريم مى كردند و همزاد آن را «وصيلة» مى ناميدند يعنى ماده گوسفندى كه سرنوشت همزادش را به سرنوشت خود گره زد و سبب شد كه بر آستان بتها ذبح نشود. امام صادق(ع) در توضيح معناى «وصيلة» در آيه فوق فرمود: «ان اهل الجاهلية كانوا اذا ولدت الناقة ولدين فى بطن قالوا: وصلت، فلايستحلون ذبحها و لااكلها ... .

_______________________________

معانى الاخبار، ص 148، ح 1; نورالثقلين، ج 1، ص 683، ح 410.

7 _ احكام ويژه حامى ( شتر نرى كه از صلبش ده شتر به وجود آيد ) از بدعت ها و افترا هاى مردم جاهلى بر خداوند

ما جعل اللّه . .. و لاحام و لكن الذين كفروا يفترون

اعراب جاهلى از سوار شدن بر شتر مذكور امتناع مىورزيدند و آن را از هيچ آب و چراگاهى منع نمى كردند.

8 _ لزوم مبارزه با انديشه هاى خرافى و احكامى كه به دروغ به خداوند نسبت داده مى شود

ما جعل اللّه . .. و لكن الذين كفروا يفترون على اللّه الكذب

12 _ بيشتر كفرپيشگان عصر بعثت احكام رايج درباره بحيره ، سائبه ، وصيله و حام ، را احكامى الهى مى پنداشتند .

ما جعل اللّه من بحيرة . .. يفترون على اللّه الكذب و اكثرهم لايعقلون

ص: 17

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 89 - 1،2،3

1 _ شعيب ( ع ) در پاسخ اشراف كفرپيشه مدين ، گرايش به آيين شرك را افترا بر خداوند دانست .

قد افترينا على اللّه كذبا إن عدنا فى ملتكم

2 _ شركورزى ، افترا بر خداوند است .

قد افترينا على اللّه كذبا إن عدنا فى ملتكم

3 _ شعيب ( ع ) و همگامان مؤمنش ، بيزار از گرايش به آيين شرك و افترا بستن بر خدا

قال أو لو كنا كرهين. قد افترينا على اللّه كذبا إن عدنا فى ملتكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 152 - 7،8

7 _ قوم موسى با گرايش به گوساله پرستى بر خداوند افترا بستند .

و كذلك نجزى المفترين

مصداق مورد نظر براى «المفترين» مشركان و گوساله پرستان بنى اسرائيل هستند. بنابراين شركورزى آنان افترا بر خدا بود. «افتراء»، از «فريه»، به معناى دورغ بافتن است. و مراد از «مفترين»، به مناسبت مورد، كسانى هستند كه بر خدا دروغ مى بندند ; يعنى به دروغ چيزى را به خدا نسبت مى دهند.

8 _ پرستش غير خدا و گرايش هاى شرك آلود ، افترا بستن به خداوند است .

إن الذين اتخذوا العجل . .. و كذلك نجزى المفترين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 169 - 10،11،13،14،15،16

10 _ نسبت ندادن امور ناروا به خدا ، از پيمان هاى خداوند با يهوديان

ألم يؤخذ عليهم ميثق الكتب أن لا يقولوا على اللّه إلا الحق

11 _ ادعاى آمرزش گناه يهوديان بدون توبه ، از نسبت هاى دروغين دنياگرايان يهود به خداوند

و يقولون سيغفر لنا . .. ألم يؤخذ عليهم ... أن لا يقولوا على اللّه إلا الحق

13 _ انتساب امورى ناحق به خداوند ، امرى نكوهيده و حرام

أن لا يقولوا على اللّه إلا الحق

14 _ حرمت انتساب امورى نابحق به خداوند ، حكمى بيان شده در تورات

ألم يؤخذ عليهم ميثق الكتب أن لا يقولوا على اللّه إلا الحق

15 _ اظهار اطمينان به مغفرت الهى ، على رغم اصرار بر گناه ، سخنى نابحق درباره خداست .

و يقولون سيغفر لنا . .. ألم يؤخذ عليهم ... أن لا يقولوا على اللّه إلا الحق

16 _ يهوديان ، آگاه به حرمت انتساب امور ناحق به خداوند بودند .

و درسوا ما فيه

هدف از بيان اين حقيقت كه يهوديان، تورات را همواره مى خواندند، رساندن اين معناست كه آنان به محتواى تورات آگاهى كامل داشتند.

ص: 18

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 17

17- رهبران مستكبر ، در قيامت ، در پى معرفى شدن به عنوان مسؤول گمراهى پيروان ، گمراهى خود و آنان را به خداوند نسبت خواهند داد .

فقال الضعف_ؤا للذين استكبروا إنّا كنّا لكم تبعًا . .. قالوا لو هدي_نا الله لهدين

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه مراد از هدايت در آيه هدايت در برابر گمراهى است و نه احتمال ديگر كه به معناى راهنمايى براى نجات از عذاب باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 105 - 5

5- ساحت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، منزه از افترا بستن به خداست .

إنما يفترى الكذب الذين لايؤمنون بأي_ت الله

برداشت فوق، به خاطر اين است كه آيه در جواب كسانى آمده كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مفترى شمرده اند. خداوند نيز در ردّ آنان مى فرمايد: «افترا زاييده كفر است و از پيامبرى كه به آيات الهى مؤمن است، افترا صادر نمى شود».

12- افترا به خدا در جاهليت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 33 - 8

8 _ شيوع كردار زشت، رفتار نكوهيده، ستمگرى، شرك و افترا بر خدا در ميان مردم جاهلى

قل من حرم زينة الله . .. إنما حرم ربى الفوحش ... و أن تقولوا على الله ما لا تعلم

مراد از حصر در جمله «انما حرم . .. » مى تواند حصر حقيقى باشد. يعنى اساس محرمات الهى منحصر در آن پنج امر ذكر شده است و ديگر محرمات به اين امور بازمى گردند. و نيز مى تواند مراد از آن، حصر قلب، كه از اقسام حصر اضافى است، باشد. اين گونه حصر نظارت بر اعتقاد و روش مخاطب دارد و به هدف رد پندار و روش او و اثبات عكس آن ايراد مى شود. يعنى زينتها و روزيهايى كه شما تحريم كرده ايد و از آن پرهيز داريد، حلال است و فواحش و ... حرام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 138 - 6،7

6 _ مشركان عصر جاهلى قوانين و سنتهاى ساختگى و پندارى خود را به خداوند نسبت مى دادند.

و قالوا هذه أنعم . .. افتراء عليه

7 _ وعده الهى به كيفر مشركان به سبب افتراهاى آنان به خدا (ممنوعيت خوردن برخى از چهارپايان و محصولات، سوار نشدن بر برخى از چهارپايان، نبردن نام خدا به هنگام ذبح)

سيجزيهم بما كانوا يفترون

ص: 19

13- افترا به دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 78 - 9

9 _ افتراى آگاهانه برخى از اهل كتاب ( عالمان آنان ) ، به خدا و دين او

و يقولون هو من عند اللّه . .. و يقولون على اللّه الكذب و هم يعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 25 - 1

1 _ تهديد اهل كتاب از سوى خداوند ، به لحاظ كفرشان به آيات الهى ، قتل پيامبران و عدالتخواهان و افترايشان در دين

قالوا لن تمسّنا النار . .. فكيف اذا جمعناهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 116 - 1

1- نسبت دادن برداشت هاى شخصى ، بى اساس و دروغين خود به دين ، حرام و ممنوع است .

و لاتقولوا لما تصف ألسنتكم الكذب ه_ذا حل_ل و ه_ذا حرام

14- افترا به عفيف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 156 - 9

9 _ نسبت دادن فحشا و بى عفتى به پاكدامنان ( قذف ) ، حرام و موجب دورى از رحمت خداوند

و بكفرهم و قولهم على مريم بهتناً عظيماً

15- افترا به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 35 - 1

1_ مشركان عصر بعثت ، قرآن را ساخته و پرداخته پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى پنداشتند .

أم يقولون افتري_ه

در اينكه مقصود از ضمير در «يقولون» چه كسانى هستند، دو نظر ابراز شده است: برخى برآنند كه مقصود، مشركان عصر

ص: 20

پيامبر(صلی الله علیه و آله) هستند و گروهى ديگر از مفسران، مراد از آن را كفرپيشگان قوم نوح مى دانند. برداشت فوق براساس نظر اول است. گفتنى است كه براين اساس، مخاطب كلمه «قل» پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ضمير مفعولى در «إفتراه» به قرآن و يا خصوص داستان نوح(ع) باز مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 3

3- ساخته و پرداخته بودن قرآن از جانب پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از تهمت هاى مشركانِ ستم پيشه به آن حضرت

بل افتريه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 8 - 1

1- كافران ، مدعى منتسب نبودن قرآن به مبدأ وحى و انتساب دروغين آن از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) به خداوند

أم يقولون افتري_ه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 22 - 1

1 - برخى از مردم عصر بعثت ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را ديوانه شمرده و او را به تدوين قرآن براساس اختلالات عقلى ، متهم مى كردند .

و ما صاحبكم بمجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 25 - 1

1 - برخى از مردم عصر بعثت ، قرآن را كلامى القا شده از سوى شيطان مى پنداشتند .

و ما هو بقول شيط_ن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 26 - 3

3 - تصور وحى نبودن قرآن و تراوش آن از مغزى مجنون و يا شيطانى مطرود و پندار بخلورزى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در بيان حقايق ، كژانديشى و گم كردن راه حقيقت است .

فأين تذهبون

ممكن است استفهام در آيه شريفه، ناظر به توهّماتى باشد كه مخالفان درباره قرآن و شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) داشتند. در اين صورت پرسش آيه اين است كه: فكر شما به كجا مى رود و چه مى پنداريد؟! قرآن غير آنچه گفته شد، نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 8

8 _ شرك پيشگان عصر بعثت ، قرآن را ساخته و پرداخته ذهن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) مى پنداشتند .

ص: 21

قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا أو بدّله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 17 - 7

7 _ شرك پيشگان عصر بعثت ، قرآن را ساخته ذهن پيامبر (صلی الله علیه و آله) دانسته و آن حضرت را فردى مفترى ( كسى كه بر خدا دروغ مى بندد ) مى خواندند .

قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا أو بدّله . .. قل ... فمن أظلم ممن ا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 37 - 7

7 _ شباهت و همگونى قرآن با كتاب هاى آسمانى پيشين ( تورات ، انجيل و . . . ) دستاويز مشركان صدر اسلام براى زدن برچسب « ساختگى بودن » به آن

و ما كان هذا القرءان أن يفترى من دون اللّه و لكن تصديق الذى بين يديه و تفصيل الك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 38 - 1

1 _ « ساختگى بودن » از برچسب هاى شرك پيشگان عصر بعثت به قرآن و در راستاى مبارزه آنان با پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) بود .

و ما كان هذا القرءان أن يفترى . .. أم يقولون افتريه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 26 - 2

2- اسطوره خواندن و ساختگى دانستن قرآن ، مكر و توطئه دشمنان اين كتاب آسمانى است .

و إذا قيل لهم ماذا أنزل ربّكم قالوا أس_طر الأولين . .. قد مكر الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 103 - 10

10- نسبت دادن قرآن به بشر ، نسبتى ناروا و دور از حق است .

لسان الذى يلحدون إليه أعجمىّ

در مفهوم «الحاد» انحراف از حق نهفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 88 - 12

12- اعتقاد برخى از مردم عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عدم وحيانيت قرآن و ساختگى بودن آن

قل لئن اجتمعت الإنس و الجنّ . .. لايأتون بمثله

از اينكه قرآن با قاطعيت تمام اعلام تحدى مى كند، مى توان آن را پاسخ اين شبهه كه «قرآن وحى نيست» تلقى كرد.

ص: 22

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 224 - 4

4 - اتهام مشركان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) مبنى بر ابداع قرآن با وهم و خيال خويش

و الشعراء يتّبعهم الغاون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 3 - 2

2 - مشركان ، قرآن را ساخته و پرداخته پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى دانستند .

أم يقولون افتري_ه

«فرى» ريشه «افترا» به آن دروغى گفته مى شود كه خود شخص آن را بسازد (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 33 - 1

1 - اتهام كافران به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در ابداع قرآن از نزد خود و نسبت دادن آن به خداوند

أم يقولون تقوّله

«تقوّل»; يعنى، به دروغ چيزى را به كسى نسبت دادن (المصباح المنير). مقصود كافران اين است كه قرآن، كلام خداوند نيست و پيامبر(صلی الله علیه و آله) به دروغ آن را به او نسبت مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 25 - 1

1 - قرآن ، در نظر غرض آلود وليدبن مغيره ، ساخته و پرداخته انسان است .

إن ه_ذا إلاّ قول البشر

16- افترا به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 15 - 8

8_ مشركان عصر بعثت به خاطر دنيا طلبى و تجمل گرايى ، قرآن را نپذيرفته و آن را ساخته دست پيامبر (صلی الله علیه و آله) قلمداد مى كردند .

أم يقولون افتري_ه . .. من كان يريد الحي_وة الدنيا و زينتها

بيان پيامدهاى دنياخواهى و تجمل گرايى، پس از دعوت به توحيد و اقامه برهانى روشن براى آن، اشاره به ريشه هاى اصرار مشركان به كفرورزى دارد; يعنى، اينكه مشركان با وجود دليلى روشن بر حقانيت قرآن، حقايق مطرح شده در آن را نمى پذيرند به دليل دنياخواهى آنان است.

ص: 23

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 35 - 1

1_ مشركان عصر بعثت ، قرآن را ساخته و پرداخته پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى پنداشتند .

أم يقولون افتري_ه

در اينكه مقصود از ضمير در «يقولون» چه كسانى هستند، دو نظر ابراز شده است: برخى برآنند كه مقصود، مشركان عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) هستند و گروهى ديگر از مفسران، مراد از آن را كفرپيشگان قوم نوح مى دانند. برداشت فوق براساس نظر اول است. گفتنى است كه براين اساس، مخاطب كلمه «قل» پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ضمير مفعولى در «إفتراه» به قرآن و يا خصوص داستان نوح(ع) باز مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 8 - 1،7،9

1- كافران ، مدعى منتسب نبودن قرآن به مبدأ وحى و انتساب دروغين آن از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) به خداوند

أم يقولون افتري_ه

7- كفرورزى و نسبت هاىِ نارواى مشركان به ساحت وحى و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مورد علم و آگاهى خداوند

قل . .. هو أعلم بما تفيضون فيه

9- پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مقام تنزيه خويش از اتهام افترا ، اميدوار و متكى به داورى خداوند

قل إن افتريته . .. كفى به شهيدًا بينى و بينكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 5

5 _ گمان باطل برخى از مسلمانان صدر اسلام مبنى بر خيانت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در غنايم جنگى

و ما كان لنبىّ ان يغلّ

در برخى از شأن نزولهاىِ مربوط به آيه آمده كه غنيمتى از غنايم جنگى بدر مفقود شد و عدّه اى چنين پنداشتند كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) آن را تصاحب كرده است. (مجمع البيان، ذيل آيه.) و از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود: ... الم ينسبوا نبيّنا محمّداً (صلی الله علیه و آله) ... الم ينسبوه يوم بدر الى انّه اخذ لنفسه من المغنم قطيفة حمراء حتّى اظهره اللّه عزّ و جلّ على القطيفة و برء نبيّه من الخيانة و انزل بذالك فى كتابه «و ما كان لنبىّ ان يغلّ ... ».

_______________________________

امالى صدوق، ص 92، مجلس 22، ح 3 ; تفسير برهان، ج 1، ص 324، ح 1.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 162 - 9،12

9 _ نسبت خيانت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، زمينه ساز خشم و غضب الهى

ما كان لنبىّ ان يغلّ . .. كمن بآء بسخط من اللّه

جمله «كمن بآء بسخط» مى تواند اشاره به كسانى باشد كه به ساحت پاك پيامبر (صلی الله علیه و آله) چنين اتهاماتى را وارد كردند ; چنانچه در

ص: 24

آيه قبل بدان اشاره شد.

12 _ دوزخ ، جايگاه شوم ترك كنندگان جهاد ، خيانتكاران و آنانكه پيامبر (صلی الله علیه و آله) را متّهم به خيانتكارى مى كنند .

انّ الّذين تولّوا منكم . .. و ما كان لنبىّ ان يغلّ ... كمن بآء بسخط من اللّه و م

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 78 - 10

10 _ نسبت دادن خوبى ها به خدا و بدى ها به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( ثنويت ) ، نشانه دورى كامل از درك دقيق معارف الهى

فمال هؤلاء القوم لا يكادون يفقهون حديثا

مراد از «حديثا» به مناسبت مورد، معارف الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 16

16 _ يهوديان و منافقان ، تنها به انگيزه دروغ بستن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، رغبت به شنيدن سخنان او داشتند .

سمعون للكذب

برداشت فوق بر اين مبناست كه «للكذب» مفعول له براى «سمعون» باشد و به قرينه «لم يأتوك»، منظور شنيدن سخنان پيامبر(صلی الله علیه و آله) است. يعنى سخنان تو را مى شنوند تا بر تو دروغ ببندند و شايعه سازى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 203 - 5

5 _ مشركان آيات قرآن را مجموعه اى ساخته شده و گزينش شده به دست پيامبر (صلی الله علیه و آله) قلمداد مى كردند .

لو لا اجتبيتها

«اجتباء» (مصدر اجتبيت) به معناى جمع آورى كردن با گزينش و انتخاب است. (مفردات راغب). مشركان با نسبت دادن «اجتباء» به پيامبر(صلی الله علیه و آله) (اجتبيت) اين معنا را القا مى كردند كه او مطالب قرآن را از اين سو و آن سو جمع آورى و گزينش مى كند و به مردم ارائه مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 8

8 _ شرك پيشگان عصر بعثت ، قرآن را ساخته و پرداخته ذهن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) مى پنداشتند .

قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا أو بدّله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 17 - 7

7 _ شرك پيشگان عصر بعثت ، قرآن را ساخته ذهن پيامبر (صلی الله علیه و آله) دانسته و آن حضرت را فردى مفترى ( كسى كه بر خدا دروغ مى بندد ) مى خواندند .

قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا أو بدّله . .. قل ... فمن أظلم ممن ا

ص: 25

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 48 - 2

2 _ مشركان وعده عذاب استيصال را ، به دليل نامعلوم بودن زمان وقوع آن ، دروغ و ادعاى بى اساس پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان مى پنداشتند .

و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

با توجه به اينكه استفهام در جمله «متى هذا الوعد» براى ريشخند و استهزاست، برداشت فوق از آن استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 13 - 1

1_ مشركان عصر بعثت ، قرآن را دروغهايى ساخته و پرداخته دست پيامبر (صلی الله علیه و آله) قلمداد مى كردند .

أم يقولون افتري_ه

«إفتراه» به معناى دروغ بافتن است. ضمير فاعلى در «إفتراه» به پيامبر(صلی الله علیه و آله) برمى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 3 - 2

2 - مشركان ، قرآن را ساخته و پرداخته پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى دانستند .

أم يقولون افتري_ه

«فرى» ريشه «افترا» به آن دروغى گفته مى شود كه خود شخص آن را بسازد (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 43 - 14

14 - مشركان ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را افترازننده به خدا مى دانستند .

إلاّ إفك مفترًى

«إفك»; يعنى، بازداشته شدن چيزى از وضعيتى كه شايسته است در آن وضعيت باشد. و در دروغ استعمال مى شود (مفردات راغب). آوردن «مفترًى» به عنوان صفت «إفك»، مى تواند به اين منظور باشد كه آنان قرآن را دروغى مى دانستند كه به خدا نسبت داده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 60 - 8

8 - « عن خيثمة قال : سمعت أباعبداللّه ( ع ) يقول من حدث عنّا بحديث فنحن سائلوه عنه يوماً فإن صدق علينا فإنّما يصدق على اللّه و على رسوله و إن كذب علينا فإنّما يكذب على اللّه و على رسوله لأنّا إذا حدّثنا لانقول قال فلان ، و قال فلان إنّما نقول قال اللّه وقال رسوله ثمّ تلا ه_ذه الأية ، « و يوم القيامة ترى الذين كذبوا على اللّه » . . . ;

خيثمه مى گويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه مى فرمود: هر كس حديثى را از ما روايت كند، ما روزى از او بازخواست مى كنيم. اگر حديث را همان گونه كه ما گفته ايم. نقل كند، در حقيقت نقل صحيحى از خدا و رسولش كرده است. اگر دروغ به ما نسبت دهد،

ص: 26

او به خدا و رسول نسبت دروغ داده است; زيرا ما وقتى حديثى مى گوييم، نمى گوييم: فلانى گفته است; بلكه مى گوييم خدا و رسولش فرموده اند. سپس آيه «و يوم القيامة ترى الذين كذبوا على اللّه...» را تلاوت فرمود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 24 - 1

1 - نسبت كذب و افترا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از ديگر موضع گيرى هاى منكران ، در قبال وحى قرآنى

اللّه الذى أنزل الكت_ب بالحقّ . .. أم يقولون افترى على اللّه كذبًا

ارتباط اين آيه با آيات 17 و 18 مى تواند توجيه گر واژه «أم» باشد; يعنى، منكران قرآن گاهى با انكار معاد مى خواهند وحى را انكار كنند و زمانى هم با نسبت كذب به پيامبر درصدد انكار حقانيت قرآن مى باشند.

17- افترا به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 48 - 2

2 _ مشركان وعده عذاب استيصال را ، به دليل نامعلوم بودن زمان وقوع آن ، دروغ و ادعاى بى اساس پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان مى پنداشتند .

و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

با توجه به اينكه استفهام در جمله «متى هذا الوعد» براى ريشخند و استهزاست، برداشت فوق از آن استفاده مى شود.

18- افترا به نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 60 - 2

2 _ اشراف و سرشناسان قوم نوح وى را در احاطه گمراهى هاى آشكار مى پنداشتند .

قال الملأ من قومه إنا لنريك فى ضلل مبين

19- افترا به وحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 8 - 7

7- كفرورزى و نسبت هاىِ نارواى مشركان به ساحت وحى و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مورد علم و آگاهى خداوند

قل . .. هو أعلم بما تفيضون فيه

ص: 27

20- افتراى شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 68 - 3

3 - شرك به خدا ، دروغ و افترا به خدا است .

هم يشركون . .. و من أظلم ممّن افترى على اللّه كذبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 24 - 8

8 _ شرك، افترا و پندارى باطل و ساختگى است.

و ضل عنهم ما كانوا يفترون

21- انبيا و افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 67 - 18

18 - پيامبران ، هرگز حكمى را به دروغ به خداوند نسبت نمى دهند .

أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أكون من الجهلين

22- بى ثمرى افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 8

8 - افترا و دروغ بستن به خداوند ، هيچ ثمرى براى انجام دهنده آن ندارد .

لاتفتروا على اللّه كذبًا . .. و قد خاب من افترى

«خيب» به معناى بهره نبردن و محروم شدن است. (قاموس). به قرينه صدر آيه _كه موضوع آن افترا به خداوند بود _ مقصود، محروميت و نتيجه نگرفتن كسى است كه در باره خداوند سخنانى ناصحيح و دروغ به زبان آورده بود.

23- پوچى افترا به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 28

9 - نحل - 16 - 25 - 12

12- ادعاى اسطوره اى بودن قرآن ، جاهلانه و به دور از مبانى علمى است .

قالوا أس_طر الأولين . .. يضلّونهم بغير علم

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه «بغير» حال براى ضمير فاعلى «يضلّون» باشد و از آن جايى كه مايه اضلال، اسطوره خواندن قرآن بوده است، معلوم مى شود كه آن ادعا عالمانه نبوده است.

24- تبرى از افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 89 - 3

3 _ شعيب ( ع ) و همگامان مؤمنش ، بيزار از گرايش به آيين شرك و افترا بستن بر خدا

قال أو لو كنا كرهين. قد افترينا على اللّه كذبا إن عدنا فى ملتكم

25- تشويق به افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 169 - 8

8 - تلاش براى واداشتن مردم به بدعتگذارى و افترا بر خدا ، كارى شيطانى و ملاكى براى تشخيص دشمنان انسان است .

إنه لكم عدو مبين. إنما يأمركم ... أن تقولوا على اللّه ما لاتعلمون

26- تهمت افترا به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 105 - 1

1- مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را در استناد قرآن به خداوند دروغگو و مفترى مى دانستند .

يقولون إنما يعلّمه بشر . .. إنما يفترى الكذب الذين لايؤمنون بأي_ت الله

27- حرمت افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 156 - 9

9 _ نسبت دادن فحشا و بى عفتى به پاكدامنان ( قذف ) ، حرام و موجب دورى از رحمت خداوند

ص: 29

و بكفرهم و قولهم على مريم بهتناً عظيماً

28- حرمت افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 33 - 6،7

6 _ پندار وجود شريك براى خداوند و افتراى بر او از محرمات الهى است.

أن تشركوا بالله ما لم ينزل به سلطنا و أن تقولوا على الله ما لا تعلمون

7 _ انجام اعمال زشت، رفتارهاى نكوهيده، ستمگرى و افترا بر خداوند، از محرمات الهى در تمامى اديان گذشته است.

قل إنما حرم

فعل ماضى «حرم» مى تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 18 - 2

2_ حرمت بدعت گذارى در دين و انتساب امرى خود بافته و دروغين به خداوند

و من أظلم ممن افترى على الله كذبًا

29- دلايل پوچى افترا به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 25 - 4

4 - مطرود بودن شيطان از درگاه خداوند ، شاهد واهى بودن پندار كسانى است كه معارف الهى قرآن را القاى شيطان مى پنداشتند .

و ما هو بقول شيط_ن رجيم

30- زمينه افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 93 - 26

26 _ استكبار زمينه سخن ناحق گفتن درباره خداوند است.

بما كنتم تقولون على الله غير الحق و كنتم عن ءايته تستكبرون

ص: 30

31- زمينه افترا به وحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 11 - 10

10- حق ناپذيرى و هدايت گريزى كافران ، منتهى به دروغ شمردن پيام راستين وحى

و إذ لم يهتدوا به فسيقولون ه_ذا إفك قديم

«فاء» در «فسيقولون»، بيانگر ترتّب و نتيجه است; يعنى، اتهام آنان به قرآن، نتيجه حق ناپذيرى و هدايت گريزى آنان است.

32- سرزنش افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 20

20 _ ناپسندى گوش سپارى به گفتار دروغ و دروغ بستن بر ديگران

سمعون للكذب

«للكذب» يا مفعول به است براى «سمعون» و يا مفعول له. برداشت فوق بر اساس هر دو احتمال مى باشد.

33- ظلم افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 31 - 17

17_ سخن نابحق گفتن درباره مردم و نالايق شمردن آنان بدون هيچ دليل و برهان ، ظلم به آنان است .

لا أقول . .. الله أعلم بما فى أنفسهم إنى إذًا لمن الظ_لمين

34- ظلم افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 21 - 1،3

1 _ افترازنندگان به خداوند، ظالمترين مردم هستند.

و من أظلم ممن افترى على اللّه كذبا

3 _ افتراى به خداوند و تكذيب آيات الهى، بزرگترين ظلم است.

و من أظلم ممن افترى على اللّه كذبا أو كذب بايته

ص: 31

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 93 - 1

1 _ افترا به خداوند بالاترين ظلم و از بزرگترين گناهان است.

و من أظلم ممن افترى على الله كذبا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 37 - 1

1 _ افترازنندگان بر خدا و تكذيب كنندگان آيات الهى، ستمكارترين مردمند.

فمن أظلم ممن افترى على الله كذبا أو كذب بأيته

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 17 - 1

1 _ افترا بستن به خدا ( چيزى را به دروغ به خدا نسبت دادن ) بدترين نوع بيدادگرى است .

فمن أظلم ممن افترى على اللّه كذباً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 18 - 1

1_ دروغ بستن به خداوند ، بزرگترين ظلم است .

و من أظلم ممن افترى على الله كذبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 61 - 5

5- نسبت دادن امور ناروا به خداوند و كشتن دختران ، عملى ظالمانه است .

كنتم تفترون . و يجعلون لله البن_ت سبح_نه ... أم يدسّه فى التراب ... و لو يؤاخذ ا

به قرينه سياق آيات _ كه درباره مشركان و عقايد باطل آنها درباره خداوند بود _ ممكن است مراد از «الناس» مشركان باشد و «ال» در «الناس» عهد ذكرى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 68 - 1

1 - ظالم ترين افراد ، كسانى اند كه به خداوند دروغ ببندند .

و من أظلم ممّن افترى على اللّه كذبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 32 - 1،4

1 - دروغ بستن به خدا و تكذيب قرآن و دين حق ، بزرگ ترين نوع ظلم است .

ص: 32

فمن أظلم ممّن كذب على اللّه و كذّب بالصدق

مقصود از «صدق» قرآن و دين حق مى باشد.

4 - شرك ، افترا و دروغ بستن به خداوند ، بزرگ ترين ظلم به شمار مى رود .

فمن أظلم ممّن كذب على اللّه و كذّب بالصدق

يكى از مصاديق مورد نظر دروغ بستن به خدا _ با توجه به اين كه آيه شريفه در رديف آيات مربوط به مشركان قرار دارد و نيز اين سوره از سوره هاى مكى است و مردم مكه بيشتر مشرك بودند _ شريك قائل شدن براى خداوند يكتا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 7 - 1

1 - افترا و نسبت دروغ به خدا بستن ، بالاترين ظلم و بدترين گناه است .

و من أظلم ممّن افترى على اللّه الكذب

تقبيح افترا بر خداوند با تعبير «أظلم» (صيغه اسم تفضيل)، نشان از بزرگى گناه آن دارد.

35- ظلم افترا به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 17 - 2

2 _ تكذيب قرآن و ساختگى خواندن آن _ على رغم اعتقاد به الهى بودنش _ اوج بيدادگرى است .

فمن أظلم ممن . .. أو كذّب بأيته

36- عوامل افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 103 - 14

14 _ جهالت و نارسائى عقل و انديشه ، عامل رواج بدعت ها و افترا ها در جامعه كفرپيشه عصر جاهلى

و لكن الذين كفروا يفترون على اللّه الكذب و اكثرهم لايعقلون

37- عوامل افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 60 - 6

6 - تكبر ، ريشه اصلى كفر و دروغ بستن بر خداوند

ص: 33

و كنت من الك_فرين . .. الذين كذبوا على اللّه ... أليس فى جهنّم مثوًى للمتكبّرين

توصيف شدن كافران و دروغ زنندگان بر خدا به متكبر، مى تواند گوياى حقيقت ياد شده باشد.

38- فرجام شوم افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 9

9 - افترا و دروغ بستن به ديگران ، كارى ناروا و بى عاقبت است .

و قد خاب من افترى

39- قرآن و افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 37 - 1

1 _ قرآن كتابى است كه نسبت ساختگى و غير الهى بودن را ، نه در شكل و نه در محتوا ، نمى پذيرد .

و ما كان هذا القرءان أن يفترى من دون اللّه

نفى صفت افترا و ساختگى بودن از قرآن با به كارگيرى «ما كان» _ كه براى نفى شأن و استعداد است _ بيانگر اين حقيقت مى باشد كه: در قرآن _ چه در شكل و چه در محتواى آن _ هيچ نشانه اى كه حاكى از غير الهى بودن آن باشد، وجود ندارد.

40- كيفر اخروى افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 60 - 1

1 _ افترا و دروغ بستن به خداوند ، مجازاتى بسيار سخت و فوق تصور را در قيامت ، در پى خواهد داشت .

و ما ظن الذين يفترون على اللّه الكذب يوم القيمة

41- كيفر افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 162 - 12

12 _ دوزخ ، جايگاه شوم ترك كنندگان جهاد ، خيانتكاران و آنانكه پيامبر (صلی الله علیه و آله) را متّهم به خيانتكارى مى كنند .

انّ الّذين تولّوا منكم . .. و ما كان لنبىّ ان يغلّ ... كمن بآء بسخط من اللّه و م

ص: 34

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 182 - 1

1 _ عذاب سخت يهود در آخرت ، دستاورد اعمال نارواى آنان ( نسبت دادن فقر به خدا و كشتن انبيا )

ذوقوا عذاب الحريق. ذلك بما قدّمت ايديكم

42- كيفر افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 93 - 20،23

20 _ عذاب خواركننده در برزخ، جزاى گفتار نادرست درباره خداوند و افتراى به اوست.

اليوم تجزون عذاب الهون بما كنتم تقولون على الله غير الحق

23 _ گفتن سخن ناحق درباره خداوند، عقوبت سنگين در پى دارد.

بما كنتم تقولون على الله غير الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 138 - 7،8

7 _ وعده الهى به كيفر مشركان به سبب افتراهاى آنان به خدا (ممنوعيت خوردن برخى از چهارپايان و محصولات، سوار نشدن بر برخى از چهارپايان، نبردن نام خدا به هنگام ذبح)

سيجزيهم بما كانوا يفترون

8 _ افترا بر خداوند از گناهان بزرگ و موجب كيفر اوست.

سيجزيهم بما كانوا يفترون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 139 - 6،7،11

6 _ كيفر الهى در انتظار مشركانى است كه توصيفهاى ناروا و احكام ساخته خود را به خدا نسبت مى دادند.

سي__جزيهم بما كانوا يف__ترون. و قالوا ما فى بطون ... سيجزيهم وصفهم

7 _ افترا به خداوند و انتساب احكام ساختگى به او، كيفر او را در پى دارد.

و قالوا ما فى بطون . .. سيجزيهم وصفهم

11 _ كيفر كسانى كه احكام خود ساخته را به خداوند منتسب مى سازند، مجازاتى حكيمانه و عالمانه است.

سيجزيهم وصفهم إنه حكيم عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 61 - 4

ص: 35

4- عقوبت افترا به خدا و شرك ، به قدرى شديد و سنگين است كه در صورت وقوع ، همه جنبندگان را فرا مى گيرد .

بربّهم يشركون . .. كنتم تفترون . و يجعلون لله البن_ت ... و لو يؤاخذ الله الناس ب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 62 - 12

12- افترا زدن به خداوند و دادن نسبت هاى ناروا به او ، در پى دارنده آتش جهنّم است .

عمّا كنتم تفترون . و يجعلون لله البن_ت ... و يجعلون لله ما يكرهون ... لاجرم أن ل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 95 - 6

6- نسبت نارواى فرزندگزينى به خداوند ، درپى دارنده عذاب الهى در قيامت

و كلّهم ءاتيه يوم القي_مة

خبر از حضور در عرصه قيامت، هشدار به عذاب آن روز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 28 - 9

9- تنها ماندن مشركان در طوفان عذاب ، بازتاب دروغ ها و افتراهايشان به خداوند

بل ضلّوا عنهم و ذلك إفكهم

چنانچه «ذلك» اشاره به عدم نصرت مشركان از سوى آلهه باشد _ كه از مضمون صدر آيه استفاده مى شود _ و بعد از «ذلك» كلمه اى در تقدير باشد; يعنى، «ذلك أثر إفكهم» مى توان به نكته ياد شده پى برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 46 - 1،2

1 - مرگ و هلاكت ، مجازات الهى براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در صورت دروغ بستن بر خداوند

ثمّ لقطعنا منه الوتين

«وتين» نام رگى است در قلب كه اگر بريده شود انسان بى درنگ مى ميرد. (قاموس المحيط)

2 - دروغ بستن بر خداوند ، داراى مجازات مرگ و هلاكت

و لو تقوّل علينا . .. لقطعنا منه بالوتين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 47 - 2

2 - مرگ و نابودى ، كيفر قطعى و رهايى ناپذير گناه دروغ بستن بر خدا و ادعاى دروغين نبوت

فما منكم من أحد عنه ح_جزين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 36

11 - انبياء - 21 - 18 - 10

10- نسبت ناروا به خداوند موجب استحقاق هلاكت و عذاب الهى است .

لكم الويل ممّا تصفون

«الويل» در اصل به معناى عذاب و هلاكت است و در جايى استعمال مى شود كه كسى و يا كسانى در معرض هلاكتى باشند كه مستحق آن هستند (لسان العرب).

43- كيفر افترا به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 105 - 8

8- افترا بستن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن ، موجب عذاب دردناك اخروى است .

لهم عذاب أليم . إنما يفترى الكذب الذين لايؤمنون

44- كيفر افترا به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 105 - 8

8- افترا بستن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن ، موجب عذاب دردناك اخروى است .

لهم عذاب أليم . إنما يفترى الكذب الذين لايؤمنون

45- گناه افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 181 - 15،16

15 _ همسنگى گناه و زشتى فقير پنداشتن خدا و نسبت هاى ناروا به او ، با گناه كشتار انبيا

سنكتب ما قالوا و قتلهم الانبيآء بغير حقّ

16 _ نسبت ناروا به خداوند و كشتن پيامبران ، گناهى بزرگ و موجب عذاب سوزان دوزخ

سنكتب ما قالوا و قتلهم الانبيآء بغير حقّ و نقول ذوقوا عذاب الحريق

«حريق»، به معناى محرِق (سوزاننده) است. گفتنى است عذاب سوزان براى كشتن پيامبران و نسبت ناروا به خدا دادن، حاكى از بزرگى چنين گناهانى است.

ص: 37

46- گناه افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 50 - 8

8 _ افترا بر خدا ، گناهى آشكار و بزرگ

و كفى به اثماً مبيناً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 93 - 1

1 _ افترا به خداوند بالاترين ظلم و از بزرگترين گناهان است.

و من أظلم ممن افترى على الله كذبا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 138 - 8،9

8 _ افترا بر خداوند از گناهان بزرگ و موجب كيفر اوست.

سيجزيهم بما كانوا يفترون

9 _ جعل قانون و منتسب كردن آن به خداوند از گناهان بزرگ است.

و قالوا . .. سيجزيهم بما كانوا يفترون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 35 - 3

3_ نسبت دادن مطالب خود ساخته به خداوند جرم و گناه است .

قل إن افتريته فعلىّ إجرامى

«إفتراء» به معناى دروغ بافتن است و در آن نسبت دادن به ديگرى قيد نشده است; ولى قرينه هاى موجود در آيه شريفه از لحاظ اين قيد در «إفتراه» و «إفتريته» حكايت دارد. بنابراين «إن افتريته ...»; يعنى، اگر آن را من بافته باشم و به خدا نسبت دهم ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 5 - 11

11- افترا بستن بر خدا ، گناهى بزرگ است .

قالوا اتخذ اللّه ولدًا . .. كبرت كلمة ... إن يقولون إلاّ كذبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 5

5 - افتراى بر خداوند و گفتن چيز هاى دروغ و خود بافته در باره او ، گناهى عظيم و موجب استحقاق عذاب استيصال و نابودى است .

لاتفتروا على اللّه كذبًا فيسحتكم بعذاب

ص: 38

«إسحات» (مصدر «يسحتكم») به معناى ريشه كن كردن و نابود ساختن است. «فيسحتكم بعذاب» با توجه به نكره بودن «عذاب» _ كه بر عظمت و شدت آن دلالت دارد _ به اين معنا است: شما را با عذابى سخت، ريشه كن و هلاك خواهد ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 7 - 1

1 - افترا و نسبت دروغ به خدا بستن ، بالاترين ظلم و بدترين گناه است .

و من أظلم ممّن افترى على اللّه الكذب

تقبيح افترا بر خداوند با تعبير «أظلم» (صيغه اسم تفضيل)، نشان از بزرگى گناه آن دارد.

47- گناه افترا به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 25 - 3،14

3- ساختگى دانستن قرآن ، گناهى بس بزرگ و سنگين

قالوا أس_طر الأولين . ليحملوا أوزارهم كاملة يوم القي_مة

14- بار گناه اسطوره خواندن قرآن ، بارى بس ناشايست و زشت

قالوا أس_طر الأولين . .. ألا ساء ما يزرون

48- گناه افترا به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 15 - 5

5 - هتك حرمت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و افترا به حريم آن حضرت ، گناهى بزرگ در پيشگاه خداوند و در پى دارنده فرجامى ناگوار

إذ تلقّونه بألسنتكم . .. و تحسبونه هيّنًا و هو عند اللّه عظيم

49- لغويت افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 3 - 7

7 - « روى عن أبى عبداللّه ( ع ) انه قال : هو « اللغو » أن يتقوّل الرجل عليك بالباطل أو يأتيك بما ليس فيك فتعرض عنه للّه ، و فى رواية آخرى أنّه الغناء و الملاهى ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: «لغو» اين است كه كسى سخن باطلى را به تو ببندد، يا چيزى را كه در تو نيست به

ص: 39

تو نسبت دهد و تو براى خدا، از او اعراض كنى. و در روايت ديگرى آمده است كه «لغو» غنا و لهويات است.

50- محمد(صلی الله علیه و آله) و افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 46 - 1

1 - مرگ و هلاكت ، مجازات الهى براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در صورت دروغ بستن بر خداوند

ثمّ لقطعنا منه الوتين

«وتين» نام رگى است در قلب كه اگر بريده شود انسان بى درنگ مى ميرد. (قاموس المحيط)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 47 - 1

1 - ناتوانى همگان از نجات پيامبر (صلی الله علیه و آله) از كيفر الهى ، در صورت دروغ بستن آن حضرت بر خداوند

فما منكم من أحد عنه ح_جزين

51- مغضوبيت افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 56 - 14

14- افترا بستن به خداوند ، مورد غضب و سخط شديد خداوند

و يجعلون لما لايعلمون نصيبًا ممّا رزقن_هم تالله لتسئلنّ عمّا كنتم تفترون

التفات از غيبت به خطاب، مى تواند حاكى از نكته فوق باشد. قسم به لفظ جلاله و لام و نون تأكيد در فعل مجهول «تُسئلنّ» نيز مى تواند مؤيد برداشت فوق باشد.

52- منشأ افترا به آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 7 - 4

4 - دروغ پردازى عليه دين و آيات الهى ، داراى ريشه در گناه پيشگى فرد

أفّاك أثيم

مى توان گفت: «أثيم» در مقام بيان فلسفه «أفّاك» است.

ص: 40

53- منشأ افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 67 - 24

24 - جهل و نادانى منشأ و دليلى براى نسبت دادن حكم و امرى دروغين به خداست .

أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أكون من الجهلين

موسى (ع) در پاسخ اتهام قومش، مبنى بر اينكه دستور ذبح گاو دستور خود اوست و او آن را به خدا نسبت مى دهد، بيان داشت كه: وى از امور جاهلانه به دور است; يعنى، چنين امرى مقتضاى جهل مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 63 - 9

9- افترا ها و نسبت هاى نارواى مشركان به خداوند ، برخاسته از اغواى شيطان بوده است .

و يجعلون لله البن_ت . .. و يجعلون لله ما يكرهون ... لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلك

ذكر قصه بعثت انبيا در ميان امتهاى پيشين و تحت تأثير اغواى شيطان قرار گرفتن آنان، مى تواند تعريضى باشد به مشركان مكه كه نسبتهاى ناروا به خداوند مى دادند.

54- منشأ افترا به دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 7 - 4

4 - دروغ پردازى عليه دين و آيات الهى ، داراى ريشه در گناه پيشگى فرد

أفّاك أثيم

مى توان گفت: «أثيم» در مقام بيان فلسفه «أفّاك» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 105 - 3

3- كفر و حق ناپذيرى ، منشأ دروغ پردازى و افترا بستن به حقايق دين است .

إنما يفترى الكذب الذين لايؤمنون بأي_ت الله

55- موارد افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 41

5 - انعام - 6 - 137 - 19

19 _ شريك پنداشتن براى خداوند افترا به اوست.

فذرهم و ما يفترون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 140 - 8

8 _ تحريم خودسرانه روزيهاى الهى (زهد نامشروع) حرام و افترا به خداوند است.

قد خسر الذين . .. و حرموا ما رزقهم الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 144 - 7،8

7 _ تحريمهاى بى دليل، افترا به خدا و از بزرگترين ستمهاست.

قل ءالذكرين حرم . .. فمن أظلم ممن افترى على الله كذبا

8 _ تحريم استفاده از گوشت شتر، گاو و جنين آنها، افترا به خداوند است.

قل ءالذكرين حرم . .. ومن أظلم ممن افترى على الله كذبا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 56 - 12،16

12- دخيل دانستن معبود هاى باطل در امر روزى رسانى به بندگان ، افترايى بيش نيست .

و يجعلون لما لايعلمون نصيبًا ممّا رزقن_هم تالله لتسئلنّ عمّا كنتم تفترون

ممكن است متعلق «تفترون»، «جعل نصيب» براى معبودهاى باطل از سوى مشركان باشد و مراد از سهم قرار دادن براى معبودها، دخيل دانستن آنها در امر روزى رسانى است.

16- نقش استقلالى قائل شدن به ابزار و عوامل ، افترايى است كه مؤاخذه در پى دارد .

و يجعلون لما لايعلمون نصيبًا . .. تالله لتسئلنّ عمّا كنتم تفترون

56- موارد افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 59 - 6

6 _ حرام كردن حلال خدا بى اذن او ، افترا و بدعت است .

فجعلتم منه حراماً . .. قل ءاللّه أذن لكم أم على اللّه تفترون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 60 - 2

ص: 42

2 _ تحريم حلال و تحليل حرام ، افترا و دروغ بستن به خداوند است .

فجعلتم منه حراماً و حللا . .. و ما ظن الذين يفترون على اللّه الكذب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 69 - 1،4

1 _ نسبت دادن فرزند به خدا ، افترا و دورغ بستن به اوست .

قالوا اتخذ اللّه ولداً . .. قل إن الذين يفترون على اللّه الكذب

4 _ نسبت دادن چيزى به خداوند ، بدون دليل قاطع و بى اطلاع از درستى يا نادرستى آن ، افترا و دروغ بستن به خداست .

إن عندكم من سلطن بهذا أتقولون على اللّه ما لا تعلمون. قل إن الذين يفترون على الل

57- موانع افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 105 - 6

6- ايمان ، مانع افترا و دروغ پردازى است .

إنما يفترى الكذب الذين لايؤمنون بأي_ت الله

58- موانع افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 8 - 5

5- اعتقاد به كيفر حتمى افترازنندگان به خداوند ، مايه اجتناب از هر گونه نسبت دروغ به ساحت حق

قل إن افتريته فلا تملكون لى من اللّه شيئًا

59- موسى(ع) و افترا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 67 - 17

17 - استعاذه موسى ( ع ) به خدا ، از اينكه امرى را به دروغ ، به خداوند نسبت دهد .

أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أكون من الجهلين

جمله «أعوذ باللّه . ..» ناظر به اتهاماتى است كه جمله «أتتخذنا هزواً» گوياى آن است. اين جمله بيانگر دو پندار باطل و اتهام ناروا مى باشد: 1_ موسى(ع) مردم را به بازيچه گرفته است. 2_ دستور ذبح گاو، فرمان خدا نيست بلكه ساخته خود موسى(ع) است.

ص: 43

60- ناپسندى افترا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 9

9 - افترا و دروغ بستن به ديگران ، كارى ناروا و بى عاقبت است .

و قد خاب من افترى

61- ناپسندى افترا به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 25 - 14

14- بار گناه اسطوره خواندن قرآن ، بارى بس ناشايست و زشت

قالوا أس_طر الأولين . .. ألا ساء ما يزرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 28 - 15

15- اسطوره خواندن قرآن ، توطئه عليه دين الهى و انتخاب كفر ، اعمالى زشت و ناپسند

و إذا قيل لهم ماذا أنزل ربّكم قالوا أس_طر الأولين . .. قد مكر الذين من قبلهم ...

ص: 44

2- افراط

1- آثار افراط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 147 - 4

4 _ پرورش يافتگان مكتب انبيا ، گناه و اسراف ( زياده روى در امور ) را نقطه ضعف و مانع پيروزى خود مى دانند . *

و ما كان قولهم الّا ان قالوا ربّنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فى امرنا . .. و انصر

از اينكه مردان الهى نصرت و پيروزى بر دشمنان را پس از درخواست آمرزش گناهان طلب مى كنند (اغفرلنا . .. و انصرنا)، معلوم مى شود كه آنان پيروزى را در گرو پاكى از گناه مى دانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 40 - 11

11 - مجريان احكام الهى ، در صورت زياده روى از حد عدالت و مقابله به مثل ، خود ستمگر و محروم از محبت خدا خواهند بود .

جزؤا سيّئة سيّئة مثلها . .. إنّه لايحبّ الظ_لمين

ممكن است «إنّه لايحبّ الظالمين» ناظر به قانون مقابله به مثل باشد.

2- آثار افراط در انفاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 29 - 5،6

5- زياده روى در انفاق ، موجب بازماندن انسان از كار هاى بايسته خويش

فتقعد ملومًا محسورًا

كاربرد ماده «قعود» در آيه، مى تواند اشاره به بازماندن انسان از كارهاى خود داشته باشد كه در اين حال انسان مورد ملامت

ص: 45

ديگران قرار مى گيرد و حسرت مى خورد.

6- بخل ، باعث سرزنش و زياده روى در انفاق ، عامل ناتوانى و حسرت انسان در زندگى است .

و لاتجعل يدك . .. و لاتبسطها كلّ البسط فتقعد ملومًا محسورًا

برداشت فوق بنابراين نكته است كه «ملوماً» به «لاتجعل يدك مغلولة» و «محسوراً» به «لاتبسطها» نظر داشته باشد و نيز بنابراين است كه «محسوراً» به معناى جدا شدن شخص از امكانات خويش باشد و مايه حسرت او گردد.

3- آثار افراط در سرور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 75 - 1،3

1 - شادمانى ناحق و سر مستى گسترده در جامعه از سوى كافران و مشركان ، سبب گرفتار شدن آنان به انواع عذاب ها در قيامت

ذلكم بما كنتم تفرحون فى الأرض بغير الحقّ و بما كنتم تمرحون

«با» در «بما كنتم» براى سببيت است. «فرح» (مصدر «تفرحون») به معناى سرور و شادمانى است و «مرح» (مصدر «تمرحون») به معناى سرور و شادمانى افراطى و بيش از حد است آن گونه كه سبب غرور و سر مستى مى گردد. گفتنى است در اين برداشت ، مشار اليه «ذلكم» عذاب هاى ياد شده در آيات پيشين، دانسته شده است.

3 - افراط در شادمانى و زندگى سرمستانه ، زمينه ساز غفلت از حقايق و معارف الهى و انكار و تكذيب آنها

الذين كذّبوا بالكت_ب . .. ذلكم بما كنتم تفرحون فى الأرض بغير الحقّ و بما كنتم تم

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه مشار اليه «ذلكم» تكذيب كافران باشد.

4- آثار افراط در مصرف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 87 - 19

19 _ افراط و تفريط در بهره جويى از مواهب پاكيزه و حلال الهى ، عامل محروميت از محبت خداوند

لاتحرموا . .. و لاتعتدوا إنّ اللّه لايحب المعتدين

5- اجتناب از افراط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 12 - 34

34 _ لزوم حفظ اعتدال در امور و پرهيز از افراط و تفريط

سواء السبيل

ص: 46

تعبير به «سواء السبيل» كه به معنى راه ميانه و معتدل است، بيانگر اين است كه اعتدال و ميانه روى، مطلوب خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 19 - 2

2 - لازم است كه در تمامى شؤون زندگى ، اعتدال ، رعايت و از افراط و تفريط پرهيز شود .

و اقصد فى مشيك

احتمال دارد مراد از «اعتدال در مشى» اِتخاذِ روشِ معتدل و ميانه و به دور از هرگونه افراط و تفريط در همه چيز باشد و نه فقط در راه رفتن.

6- اجتناب از افراط در سرور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 37 - 1،2

1- خداوند ، فراخوان مردمان به پرهيز از راه رفتن مغرورانه و برخاسته از خوشى و سرمستى فراوان

و لاتمش فى الأرض مرحًا

«مرح» به معنى شدت خوشحالى و بيش از اندازه است (مفردات راغب و لسان العرب).

2- پرهيز از هرگونه تكبر و خوشى و سرمستى افراطى ، امرى لازم و واجب است .

و لاتمش فى الأرض مرحًا

برداشت ياد شده، بر اين اساس است كه مراد از «لاتمش» احتمال دارد رفتار باشد كه شامل همه حالتهاى انسان مى شود و نه راه رفتن

7- افراط اصحاب الجنة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 28 - 8

8 - باغداران يمنى ، گرفتار جهل و افراط و تفريط

قال أوسطهم ألم أقل لكم لولا تسبّحون

8- افراط در انفاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 67 - 3

ص: 47

3 _ افراط و زياده روى در هر كارى _ حتى در امور خيريه چون بخشش _ امرى مذموم و ناپسند

و الذين إذا أنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قوامًا

9- افراط در تلاش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 9 - 3

3 - تلاش بىوقفه و بدون استراحت ، ناهنجار و برخلاف طبيعت خدادادى انسان است .

و جعلنا نومكم سباتًا

جمله «و جعلنا . ..» در مقام امتنان است. توصيف نعمت خواب به اين كه «كار و تلاشِ انسان را قطع مى كند»، بيانگر اين است كه خداوند از او، تلاش بى استراحت نخواسته است.

10- افراط در دين ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 35 - 4

4 - جدال در آيات الهى ( تعاليم دين ) ، بدون دليل و برهان و از سر جهل و بى فكرى ، موجب ترديد و شكاك بودن انسان در معارف الهى و زياده روى در مخالفت با آن

كذلك يضلّ اللّه من هو مسرف مرتاب . الذين يج_دلون فى ءاي_ت اللّه بغير سلط_ن أتي_ه

جمله «الذين يجادلون. ..» در واقع بيانگر علت مسرف و مرتاب (شكاك) بودن برخى از انسان ها است; يعنى، چون برخى به جاى فكر كردن در آيات الهى، از سر جهل و يا تقليد به مجادله با آن بر مى خيزند. از اين رو نسبت به تعاليم الهى همواره در شك و ترديد به سر مى برند و در مخالفت با تعاليم آسمانى اسراف مى كنند.

11- افراط در سرور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 10 - 6

6_ حالات روحىو روانى انسان ( نااميدى ، شادمانى مفرط ، تكبر و . . . ) حتى باكمترين سختىو رفاه تغييرپذير است .

و ل_ئن أذقنا الإنس_ن . .. إنّه ليئوس كفور. و ل_ئن أذقنه نعماء ... إنّه لفرح فخور

ص: 48

12- افراط در طغيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 4

4 - افراط در گناه و طغيان گرى ، در كنار بهره بردن از نعمت ها و كرم الهى ، دور از انتظار و امرى ناشايسته است .

كلاّ إنّ الإنس_ن ليطغى

مى توان گفت: حرف «كلاّ» ناظر به جمله هاى بعد است; نه آيه هاى قبل، زيرا زمان نزول آنها با زمان نزول اين آيه و آيات پس از آن، فاصله زيادى داشته است. در اين صورت مفاد «كلاّ»، باز داشتن انسان از طغيان و ساير كارهايى است كه تا «كلاّ لئن لم تنته ...» آمده است. در نتيجه حرف «كلاّ» در آن آيه نيز، تأكيد اين كلمه خواهد بود.

13- افراط در گناه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 34 - 6

6 - اسراف و زياده روى در گناه ، عامل نزول عذاب هلاكت بار الهى

حجارة من طين . .. للمسرفين

وصف «مسرفين»، مشعر به عليت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 4

4 - افراط در گناه و طغيان گرى ، در كنار بهره بردن از نعمت ها و كرم الهى ، دور از انتظار و امرى ناشايسته است .

كلاّ إنّ الإنس_ن ليطغى

مى توان گفت: حرف «كلاّ» ناظر به جمله هاى بعد است; نه آيه هاى قبل، زيرا زمان نزول آنها با زمان نزول اين آيه و آيات پس از آن، فاصله زيادى داشته است. در اين صورت مفاد «كلاّ»، باز داشتن انسان از طغيان و ساير كارهايى است كه تا «كلاّ لئن لم تنته ...» آمده است. در نتيجه حرف «كلاّ» در آن آيه نيز، تأكيد اين كلمه خواهد بود.

14- افراط در گناه قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 34 - 3

3 - اسراف ( تجاوز از قانون الهى و زياده روى در گناه ) ، بارزترين جرم قوم لوط بود .

أُرسلنا إلى قوم مجرمين . .. للمسرفين

تعبير «مسرف» در اين آيه، به معناى تجاوز از قانون است كه بر قوم مجرم لوط، منطبق شده است.

ص: 49

15- افراط در مخالفت با قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 5 - 2

2 - مخالفت سرسختانه و افراط گرانه مشركان عصر بعثت ، با قرآن

أن كنتم قومًا مسرفين

16- افراط در مخالفت با محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 5 - 1

1 - افراط و زياده روى مردم عصر بعثت در مخالفت با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مانع لطف خدا در فرستادن وحى نبود .

أفنضرب عنكم الذكر صفحًا أن كنتم قومًا مسرفين

با توجه به مقام آيه _ كه مسأله وحى را مطرح مى كند _ مراد از «اسراف»، افراط و زياده روى در مخالفت با وحى خواهد بود.

17- افراط در مصرف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 87 - 17

17 _ ناسازگارى ايمان با افراط و تفريط در بهره گيرى از مواهب الهى در دنيا

يايها الذين ءامنوا لاتحرموا . .. و لاتعتدوا

18- افراط مردم مقارن بعثت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 5 - 1

1 - افراط و زياده روى مردم عصر بعثت در مخالفت با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مانع لطف خدا در فرستادن وحى نبود .

أفنضرب عنكم الذكر صفحًا أن كنتم قومًا مسرفين

با توجه به مقام آيه _ كه مسأله وحى را مطرح مى كند _ مراد از «اسراف»، افراط و زياده روى در مخالفت با وحى خواهد بود.

ص: 50

19- افراط مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 5 - 2

2 - مخالفت سرسختانه و افراط گرانه مشركان عصر بعثت ، با قرآن

أن كنتم قومًا مسرفين

20- اهميت اجتناب از افراط و تفريط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 29 - 7

7- رعايت اعتدال در معيشت و تأمين زندگى و پرهيز از افراط و تفريط در آن ، امرى شايسته و لازم

لاتجعل يدك مغلولة . .. و لاتبسطها كلّ البسط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 38

38- اعتدال ورزيدن و پرهيز از هرگونه افراط و تفريط در امور خود و ديگران لازم است .

و كان أمره فرطًا

برخى مفسّران گفته اند كه كلمه «فرط» به موارد افراط اختصاص ندارد، بلكه در موارد تفريط نيز استعمال مى شود (ر. ك: البحرالمحيط).

21- حرمت افراط در قصاص

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 33 - 10

10- زياده روى اولياى مقتول ، در انتقام گيرى از قاتل ، ممنوع و حرام است .

فلايسرف فى القتل

22- زمينه اجتناب از افراط در انفاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 30 - 5

5- توجه به نقش اصلى مشيت و تقدير خدا در روزى انسان ها ، زمينه ساز اجتناب از بخل و افراط در انفاق به بخشش همه اموال و

ص: 51

داراييهاست .

و لاتجعل يدك مغلولة إلى عنقك . .. إن ربّك يبسط الرزق لمن يشاء

جمله «إن ربّك. ..» در مقام تعليل براى جمله «و لاتجعل يدك...» است. بنابراين مفهوم آيه چنين مى شود: خداوند روزى رسان است، پس نبايد از ترس تهيدستى، بخل ورزيد و انفاق نكرد.

23- زمينه افراط در انتقام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 40 - 13

13 - انسان ، در معرض افراط و زياده روى ، به هنگام انتقام گرفتن و دستيابى به قدرت

جزؤا سيّئة سيّئة مثلها . .. إنّه لايحبّ الظ_لمين

هشدار الهى، مى تواند ناظر به اين نكته باشد كه انسان هاى ستمديده، در معرض خطر افراط در انتقام گيرى اند.

24- سرزنش افراط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 67 - 3

3 _ افراط و زياده روى در هر كارى _ حتى در امور خيريه چون بخشش _ امرى مذموم و ناپسند

و الذين إذا أنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قوامًا

25- سرزنش افراط در سرور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 10 - 4

4_ تكبر ، فخرفروشى و شادمانى مفرط بر اثر رسيدن به رفاه و آسايش ، رذايلى ناپسند و نكوهيده

و ل_ئن أذقنه نعماء بعد ضرّاء مسته . .. إنّه لفرح فخور

آيه بعد (إلاّ الذين . ..) گوياى اين است كه هدف قرآن از بيان خصلتهاى ياد شده براى انسان (يؤوس ،كفور و ...) مجرد اخبار از چنين صفاتى براى او نيست; بلكه در مقام مذمت و نكوهش از انسانى است كه چنين حالاتى را داراست.

26- ظلم افراط در انتقام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 52

16 - شورى - 42 - 40 - 12

12 - ستمديده اى كه در گرفتن انتقام افراط كند ، خود ستمگر است .

جزؤا سيّئة . .. إنّه لايحبّ الظ_لمين

27- موانع افراط در تلاش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 10 - 1

1 - تاريكى شب _ بسان لباسى پوشيده بر موجودات _ با مستور ساختن آنها از ديد انسان ، مانع تلاش و فعاليت بيش از حد او است .

و جعلنا الّيل لباسًا

تقابل اين آيه و آيه بعد _ كه روز را زمان تلاش براى زندگى دانسته است _ بيانگر برداشت ياد شده است.

28- موانع افراط در قصاص

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 33 - 14

14- توجه ولى مقتول به حمايت خدا از او ، بازدارنده وى از زياده روى و تجاوز در قصاص است .

جعلنا لوليّه سلط_نًا فلايسرف فى القتل إنه كان منصورًا

افراط و تفريط

29- {افراط و تفريط}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 197 - 14

14 _ نكوهش زُهد افراطى

و تزوّدوا

با توجّه به شأن نزول نقل شده در مجمع البيان كه عده اى توشه خود را به دور مى ريختند و آيه در مقابل مى فرمايد: و تزوّدوا.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 236 - 13

13 _ ضرورت پرهيز از افراط ( اسراف ) و تفريط ، در كالاى پرداختى به زنان مطلّقه *

ص: 53

متّعوهنّ . .. بالمعروف

افراط و تفريط، خارج از حدّ متعارف است ; لذا كلمه «بالمعروف» آن دو را نفى مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 27 - 8

8 _ روابط و اخلاق جنسى در اسلام معتدل و به دور از افراط و تفريط است . *

و يريد الّذين يتّبعون الشّهوات ان تميلوا ميلاً عظيماً

خداوند، آراء هواپرستان را در روابط جنسى مقابل احكام خويش شمرده و با توصيف آن آراء به انحراف، اشاره به اعتدال احكام الهى و دورى آن از افراط و تفريط كرده است.

30- اهميت اجتناب از افراط و تفريط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 29 - 7

7- رعايت اعتدال در معيشت و تأمين زندگى و پرهيز از افراط و تفريط در آن ، امرى شايسته و لازم

لاتجعل يدك مغلولة . .. و لاتبسطها كلّ البسط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 38

38- اعتدال ورزيدن و پرهيز از هرگونه افراط و تفريط در امور خود و ديگران لازم است .

و كان أمره فرطًا

برخى مفسّران گفته اند كه كلمه «فرط» به موارد افراط اختصاص ندارد، بلكه در موارد تفريط نيز استعمال مى شود (ر. ك: البحرالمحيط).

ص: 54

3- افساد

1- آثار افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 27 - 9،11

9 - قرآن كسانى را به گمراهى مى كشاند كه : عهد هاى الهى را نقض كنند ، پيوندهايى كه خداوند به برقرارى آنها فرمان داده بگسلند و در زمين به فسادگرى بپردازند .

و ما يضل به إلا الفسقين. الذين ... يفسدون فى الأرض

11 - شكستن پيمان هاى الهى ، گسستن روابطى كه خداوند به برقرارى آنها فرمان داده و فسادگرى در زمين ، زيان واقعى انسان را در پى دارد .

الذين ينقضون عهد اللّه . .. أولئك هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 7

7 - فتنه انگيزى بدتر از جنگ و خونريزى است .

و الفتنة أشد من القتل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 103 - 16

16 _ فسادگران داراى زمينه هايى براى تكذيب آيات الهى و انكار رسالت پيامبران

فظلموا بها فانظر كيف كان عقبة المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 6

ص: 55

6 _ جرم و تبه كارى ، زمينه ساز حق ستيزى است .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 91 - 7

7 _ عصيان و فسادانگيزى مستمر تا لحظه مرگ ، مانع پذيرش توبه از سوى خداوند است .

ءالئن و قد عصيت قبل و كنت من المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 8 - 13

13- فسادانگيزى ، گناهى بزرگ و در پى دارنده مجازات دنيوى و اخروى خداوند است .

و إن عدتم عدنا و جعلنا جهنّم للك_فرين حصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 60 - 8

8 - ادامه اعمال خلاف ، از سوى مفسدان در جامعه دينى ، باعث سلب مصونيت از آنان مى شود .

لئن لم ينته المن_فقون والذين فى قلوبهم مرض و المرجفون فى المدينة لنغرينّك بهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 61 - 9

9 - بر آحاد جامعه اسلامى ، روا و جايز است كه ادامه دهندگان به فساد را پس از فرمان حاكم اسلامى ، با رعايت مراحل و شرايط ، به قتل برسانند .

لئن لم ينته المن_فقون . .. أينما ثقفوا أُخذوا و قتّلوا تقتيلاً

در آيه پيش وقتى سخن از تهديد منافقان و بيماردلان و. .. به ميان آمد، خداوند فرمود: «اگر آنان، ادامه بدهند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را بر آنها چنان مسلط خواهد كرد كه ادامه زندگى براى شان ممكن نباشد» و در اين آيه، فعل هاى «أُخذوا» و «قتّلوا» را مجهول آورده و براى انجام دادن وظيفه ياد شده، كسى را معرفى نكرده است. به نظر مى رسد، با توجه به مهدورالدم اعلام شدن گروه هاى ياد شده، در آيه، به مسلمانان اجازه مى دهد كه آن افراد را به قتل برسانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 28 - 11

11 - فسادانگيزى ، ناسازگار با ايمان و نيك كردارى و تبه كارى ، ناسازگار با تقواپيشگى

أم نجعل الذين ءامنوا و عملوا الص_لح_ت كالمفسدين . ..المتّقين كالفجّار

ص: 56

2- آثار افساد اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 76 - 6

6 _ تهمت سحر به معجزه بزرگ حضرت موسى ( ع ) از سوى فرعون و اطرافيانش ، برخاسته از روحيه سركشى و تبه كارى آنان بود .

فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمين. فلما جاءهم الحق من عندنا قالوا إن هذا لسحر مبين

3- آثار افساد اصحاب ايكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 185 - 3

3 - دنياطلبى و فسادانگيزى مردم اَيكه ، مانع درك آنان از مفاهيم بلند وآسمانى پيام شعيب ( ع )

قالوا إنّما أنت من المسحّرين

بيان تقلب مردم «ايكه» در معاملات و روحيه فسادانگيزى آنان (پيش از ذكر موضع گيرى آنها در مقابل شعيب(ع) مى تواند نشانگراين باشد كه آنچه سبب شد تا مردم ايكه مفاهيم مهم معرفتى آن حضرت را جنون آميز، بيهوده و گزاف به شمار آورده و او را فردى افسون شده بخوانند، اين بود كه آنان گرفتار دنياطلبى و فسادانگيزى شده بودند.

4- آثار افساد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 17

17 - تبه كارى ، عامل نابودى جوامع پيشين با عذاب قهر الهى

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون. ..و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

5- آثار افساد بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 5 - 1،8

1- انتقام خداوند از بنى اسرائيل ، به وسيله نيروهايى توانمند و جنگاور ، در پى نخستين فسادانگيزى آنان

فإذا جاء وعد أُول_هما بعثنا عليكم عبادًا لنا أُولى بأس شديد

«بأس» در لغت به معناى شدت در جنگ است و «أُولى بأس» توانمندى و جنگاورى را معنا مى دهد.

8- در امان نبودن بنى اسرائيل حتى در زواياى خانه هاى خود ، به دنبال فسادانگيزى و تعقيب قرار گرفتنشان از سوى مردانى

ص: 57

جنگاور

فجاسوا خل_ل الديار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 7 - 7،9،10

7- فسادانگيزى و بدكردارى بنى اسرائيل ، زمينه ساز شكست و نابودى آنان

بعثنا عليكم عبادًا لنا . .. و إن أسأتم فلها فإذا جاء وعد الأخرة ليسئوا وجوهكم

جمله «إن أسأتم» مى تواند تبيين كننده علت شكست نخستين و سركوب شدن بعدى بنى اسرائيل باشد; يعنى، شكستهاى آنان نمونه و مصداقى از نتيجه بديهاى آنهاست.

9- مورد تاخت و تاز قرار گرفتن بنى اسرائيل به وسيله جنگاورانى قدرتمند ، با فرا رسيدن دومين مرحله فسادانگيزى آنان و هويدا شدن غبار غم و شكست در چهره آنها

فإذا جاء وعد الأخرة ليسئوا وجوهكم

ضمير فاعلى «هم» در «ليسئوا» به «عباداً» باز مى گردد و لام در آن براى تعليل است; يعنى، بندگان ما براى اندوهگين كردن شما (بنى اسرائيل) بيايند.

10- فتح مسجدالاقصى ، توسط جنگاورانى نيرومند و ر ها شدن آن از دست بنى اسرائيل ، در پى فسادانگيزى مجدد آنان

و ليدخلوا المسجد كما دخلوه أوّل مرّة

نوع مفسّران برآنند كه مقصود از «المسجد»، مسجدالأقصى است.

6- آثار افساد فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 76 - 6

6 _ تهمت سحر به معجزه بزرگ حضرت موسى ( ع ) از سوى فرعون و اطرافيانش ، برخاسته از روحيه سركشى و تبه كارى آنان بود .

فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمين. فلما جاءهم الحق من عندنا قالوا إن هذا لسحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 91 - 3،6

3 _ خداوند ، ايمان فرعون را بى اثر خواند و به درخواست او براى نجات دادنش ، به خاطر نافرمانى ها و فسادانگيزى هاى سابق ، جواب رد داد .

قال ءامنت أنه لا إله إلا الذى . .. و أنا من المسلمين. ءالئن و قد عصيت قبل و كنت

6 _ عصيانگرى و فسادانگيزى پيوسته فرعون ، مانع پذيرفته شدن توبه وى از سوى خداوند شد .

ءالئن و قد عصيت قبل و كنت من المفسدين

ص: 58

7- آثار افساد فى الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 83 - 2

2 - برترى جويى و فسادانگيزى در زمين ، مانع دستيابى انسان به سراى آخرت

تلك الدار الأخرة نجعلها للذين لايريدون علوًّا فى الأرض و لا فسادًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 2

2- فسادگرى در زمين و گسستن از خويشاوندان ، موجب خشم و نفرين الهى

تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامكم . أول_ئك الذين لعنهم اللّه

8- آثار افساد قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 153 - 3

3 - سرمستى ، رفاه زدگى ، اسراف گرى و فسادانگيزى ثموديان ، مانع درك آنان از مفاهيم بلند و آسمانى پيام صالح ( ع )

قالواإنّما أنت من المسحّرين

بيان رفاه مندى، اسراف گرى و فسادانگيزى ثموديان، پيش از ذكر موضع گيرى آنان در مقابل صالح(ع)، مى تواند نشان دهنده اين حقيقت باشد كه آنچه سبب شد، ثموديان مفاهيم مهم معرفتى صالح(ع) را، كلماتى جنون آميز، بيهوده و گزاف به شمار آوردند و او را فردى افسون شده بخوانند; اين بود كه آنان گرفتار غرور، سرمستى، اسراف و فسادگرى شده بودند.

9- آثار افساد قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 78 - 5

5_ پيشينه تبه كارى قوم لوط و خو گرفتن با عمل شنيع لواط ، آنان را به سوى خانه لوط ( ع ) براى تعرض به مهمانانش ، گسيل داشت .

و جاءه قومه يهرعون إليه و من قبل كانوا يعملون السيئات

جمله «و من قبل كانوا . ..» _ كه حكايت از پيشينه تبه كارى و استمراربدكارى در ميان قوم دارد - بيانگر فاعل محذوف از «يهرعون» مى باشد; يعنى ، عامل و باعث هجوم قوم لوط به خانه لوط(ع) ، سابقه سوء و خوى بدكارى آنان بود.

ص: 59

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 59 - 4

4- جرم و تبه كارى قوم لوط ، عامل هلاكت و عذاب آنان شد .

قالوا إنا أُرسلنا إلى قوم مجرمين . إلاّ ءال لوط إنا لمنجّوهم أجمعين

10- آثار افساد كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 88 - 8

8- عذاب اخروى كافران ، بازتاب فسادگرى مستمر خود آنان است .

زدن_هم عذابًا . .. بما كانوا يفسدون

11- آثار افساد منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 11 - 10

10 - فسادگرى منافقان ، زمينه ساز افزايش بيمارىِ دل و انديشه آنان

فزادهم اللّه مرضاً . .. بما كانوا يكذبون. و إذا قيل لهم لاتفسدوا

برداشت فوق مبتنى بر دو امر است: 1_ «إذا قيل . ..» عطف بر «يكذبون» باشد. 2_ «بما كانوا يكذبون» علاوه بر تعلقش به «و لهم عذاب أليم» - متعلق به «فزادهم اللّه» نيز باشد. بر اين مبنا جمله چنين مى شود: «فزادهم اللّه مرضاً ... بما كانوا اذا قيل لهم ... لهم».

12- آثار تداوم بر افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 10،11

10 _ تبه كارى مستمر فرعون و اطرافيانش ، عامل سركشى آنان از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا . .. موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمي

11 _ جرم مستمر و تبه كارى ، زمينه ساز پيدايش روح استكبار و سر باز زدن از پذيرش حق است .

فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمين

ص: 60

13- ابزار افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 22 - 9

9- قدرت و امكانات در دست انسان هاى ناصالح ، ابزار فسادانگيزى و گسستن عواطف انسانى

فهل عسيتم إن تولّيتم أن تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامكم

بنابراين كه «تولّيتم» به معناى عهده دارى امور باشد; در حقيقت آيه شريفه هشدارى به بيماردلان سست ايمان است كه اگر روزى، قدرت و حكومت در دستشان قرار گيرد، فسادگرى آنان گسترش يافته و پهنه زمين را آلوده مى سازند.

14- اجتناب از افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 56 - 11

11 _ پرهيز از فسادگرى در زمين سيره و روش محسنان و زمينه ساز دستيابى به رحمت الهى است .

و لاتفسدوا فى الأرض . .. إن رحمت اللّه قريب من المحسنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 26،28

26 _ قوم شعيب برخوردار از دليلى روشن براى التزام به عدالت در امور اقتصادى و پرهيز از فسادگرى در زمين بودند .

قد جاءتكم بينة من ربكم فأوفوا الكيل و الميزان . .. و لاتفسدوا فى الأرض

تفريع جمله «اوفوا الكيل» بر جمله «قد جاءتكم بينة» بيانگر اين است كه بينه ارائه شده به قوم شعيب به گونه اى بوده است كه باور به آن در پى دارنده رعايت عدالت در امور اقتصادى و پرهيز از فسادگرى در زمين بوده است.

28 _ خير و صلاح واقعى انسان ها در گرو يكتاپرستى ، سلامت امور اقتصادى و پرهيز از فسادانگيزى است .

ذلكم خير لكم

«ذلكم» اشاره به تمامى مسائلى است كه شعيب قوم خويش را بدانها رهنمون ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 36 - 9

9 - پرهيز از افساد در زمين ، از جمله پيام هاى شعيب ( ع ) به مردم مدين بود .

و إلى مدين أخاهم شعيبًا فقال . .. و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 60 - 7

7 - لزوم هشدار به افراد فسادگر ، براى پايان دادن به كار خود ، پيش از اقدام عملى عليه آنان

لئن لم ينته المن_فقون و الذين فى قلوبهم مرض و المرجفون فى المدينة لنغرينّك بهم

ص: 61

15- اجتناب از افساد فى الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 19

19 - لزوم پرهيز از ايجاد فساد و تباهى در جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

16- احكام افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 85 - 7

7_ فسادانگيزى و فسادگرى ، امرى حرام و بسيار ناپسند است .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«مفسدين» حال مؤكد است و همان نهى «لاتعثوا=لاتفسدوا» را تأكيد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 25 - 6

6_ فسادگرى در زمين از محرمات الهى است .

والذين . .. يفسدون فى الأرض أُول_ئك لهم اللعنة و لهم سوء الدار

17- اعراض كافران از افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 193 - 5،6

5 - لزوم ترك جنگ با كافران ، در صورت دست برداشتن آنان از فتنه انگيزى و ايجاد مزاحمت براى گسترش دين خدا

فإن انتهوا فلا عدون إلا على الظلمين

متعلق «إنتهوا . ..» - به قرينه فرازهاى پيش - فتنه انگيزى و بازدارى از حاكميت يافتن دين الهى است. جواب شرط (فإن انتهوا) محذوف است وجمله «فلاعدوان...» جانشين آن مى باشد; يعنى، پس اگر از فتنه انگيزى دست كشيدند و مانع گسترش و حاكميت دين خدا نشدند، آنان را نكشيد; زيرا تعدى تنها بر ستمكاران رواست.

6 - در صورتى كه كفرپيشگان محارب يا فتنه انگيز از كفرورزى دست بكشند ، نبايد با آنان نبرد كرد .

فإن انتهوا فلا عدون إلا على الظلمين

ص: 62

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه متعلق «انتهوا» كفرورزى باشد.

18- افساد اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 9،10

9 _ فرعون و اطرافيانش ، مردمانى تبهكار و مجرم بودند .

إلى فرعون و ملإيه . .. و كانوا قوماً مجرمين

10 _ تبه كارى مستمر فرعون و اطرافيانش ، عامل سركشى آنان از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا . .. موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 7

7 _ فرعون و اطرافيان وى ، مردمانى تبهكار و مجرم بودند .

فرعون و ملإيه . .. و كانوا قوماً مجرمين ... و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره الم

19- افساد انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 7،8،17،24

7 _ فرشتگان مطمئن به فسادگرى و خونريزى انسان ، پيش از آفرينش وى

قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء

«سفك» (مصدر يسفك) به معناى ريختن است و «من . .. يسفك الدماء» (كسى كه ... خونها خواهد ريخت) كنايه از كشتارهاى فراوان است.

8 _ فرشتگان با پيش بينى فسادگرى انسان ، او را شايسته خلافت نمى ديدند .

قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء

17 _ زمينه هاى كمال و ارزش هاى انسان ، جبران كننده فسادگرى هاى اوست .

أتجعل فيها من يفسد فيها . .. قال إنى أعلم ما لاتعلمون

چون خداوند پيش بينى فرشتگان مبنى بر فسادگرى انسان را رد نكرد ولى با گوشزد كردن وجود استعدادى ويژه در او، خلقت و خلافت وى را موجه دانست; معلوم مى شود: وجود آن استعداد در بشر جبران كننده جهات منفى اوست.

24 _ ساكنان زمين پيش از آدم ( ع ) موجوداتى فسادگر و خونريز بودند .

إنى جاعل فى الأرض خليفة قالوا أتجعل فيهامن يفسد فيها

ظاهر آيه شريفه مى نماياند كه منشأ اطمينان فرشتگان به فسادگرى بشر خليفه او در زمين است. اين حقيقت مى تواند به دو معنا

ص: 63

اشاره داشته باشد: 1_ آدم (ع) و نسل او جانشين انسانهاى پيشين هستند; 2_ انسانهاى پيشين موجوداتى فسادگر بوده اند.

20- افساد اهل مدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 24

24 _ شعيب ( ع ) ، مردم خويش را از فسادگرى در زمين نهى كرد .

و لاتفسدوا فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 85 - 6

6_ شعيب ( ع ) ، مردم خويش را از فسادگرى در سراسر پهنه گيتى برحذر داشت .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«عُثو» (مصدر لاتعثوا) به معناى فسادگرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 36 - 12

12 - مردم مدين ، رويكردى تبهكارانه و فسادبرانگيز داشته اند .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

ذكر نهى «لاتعثوا» در نخستين دعوت شعيب(ع) و به همراه دعوت به توحيد و آخرت، احتمال دارد به خاطر اين بوده است كه آنان، مفسد بوده اند.

21- افساد با جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 34

34 - رساندن زيان به مردم با اعمال سحر و نيز آموختن آن به انگيزه مفسده جويى ، حرام و گناهى در حد كفر است .

فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه . .. و يتعلمون مايضرهم و ل

22- افساد بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 64

1 - بقره - 2 - 60 - 17

17 - خداوند ، بنى اسرائيل را از فسادگرى در سراسر پهنه گيتى بر حذر داشت .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«عثو» (مصدر لاتعثوا) به معناى فسادگرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 4 - 1،3،10

1- هشدار خداوند به بنى اسرائيل نسبت به دوبار فسادانگيزى قطعى آنان در آينده

و قضينا إلى بنى إسرءيل فى الكت_ب لتفسدنّ فى الأرض مرّتين

خداوند از آيات 4 تا 8 از دوبار فسادانگيزى بنى اسرائيل و سركوبى آنان خبر داده است. در اينكه اين دو بار تا كنون به وقوع پيوسته است يا خير، ميان مفسران بحث و گفتوگوى بسيار شده است و هيچ دليل قاطع و قانع كننده هم در خود آيات و بيرون از آنها براى وقوع و عدم وقوع آن دو حادثه وجود ندارد. از اين رو، برداشتهاى آيات ياد شده به صورت پيشگويى و به گونه اى نوشته شده است كه با هر دو احتمال سازگار باشد. گفتنى است: «قضاء» به معناى فيصله دادن شىء است و متعدى شدن آن به «إلى» متضمن معناى «ايحاء» و «اعلام» است و چنان كه از آيات بعدى برمى آيد، آيه شريفه در مقام تهديد است.

3- پيشگويى تورات درباره دوبار فساد انگيزى مهم بنى اسرائيل

و قضينا إلى بنى إسرءيل فى الكت_ب لتفسدنّ فى الأرض مرّتين

10- « عن على بن أبى طالب ( ع ) فى قوله « لتفسدنّ فى الأرض مرّتين » قال : الأولى قتل زكريا عليه الصلوة و السلام و الأخرى قتل يحيى عليه السلام ;

از على بن ابى طالب(ع) روايت شده است كه درباره قول خدا «لتفسدنّ فى الأرض مرّتين» فرمود: بار اول كشتن زكريا _ عليه الصلوة و السلام _ و بار دوم كشتن يحيى _ عليه السلام _ بوده است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 5 - 4،9

4- جنگاورى و توانمندى بنى اسرائيل ، در نخستين مرحله از فسادانگيزيشان

بعثنا عليكم عبادًا لنا أُولى بأس شديد

گسيل نيروهاى بسيار پرتوان براى سركوبى بنى اسرائيل، نشانگر توانمندى آنان در جنگ و مبارزه است.

9- فسادانگيزى بنى اسرائيل و سركوبى آنان توسط جنگاورانى قدرتمند ، وعده قطعى و تخلف ناپذير خداوند

بعثنا عليكم . .. و كان وعدًا مفعولاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 7 - 13

13- دومين هجوم نيرو هاى فاتح مسجدالاقصى بر بنى اسرائيل فسادگر و سركش ، هجومى توفنده و ويرانگر

و ليتبّروا ما علوًّا تتبيرًا

«تتبير» به معناى اهلاك است و آوردن مفعول مطلق (تتبيرا) _ كه براى تأكيد است _ إشعار به سختى هجوم دارد.

ص: 65

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 8 - 1

1- ايجاد اميدوارى به رحمت در بنى اسرائيل ، على رغم دو بار فسادانگيزى و شكست تلخشان به وسيله خداوند

عسى ربّكم أن يرحمكم

مخاطبان آيه با توجه به آيات قبل، بنى اسرائيل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 104 - 9

9- وعده خداوند به بنى اسرائيل جهت گردآورى آنان در سرزمين فلسطين ، پس از فرا رسيدن دومين موعد فساد آنان در آن سرزمين

جئنا بكم لفيفًا

برداشت فوق بدان احتمال است كه «وعد الأخرة» اشاره اى باشد به آن دو موعدى كه خداوند در آغاز اين سوره (آيه 4) براى بنى اسرائيل پيش بينى كرده و به آنان هشدار داده است.

23- افساد بيماردلان مدينه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 60 - 19

19 - در صورتى كه منافقان و بيماردلان و شايعه پراكنان ، در مدينه ، به كار هاى خلاف خود ادامه مى دادند ، چنان مورد قهر پيامبر (صلی الله علیه و آله) قرار مى گرفتند كه مجبور به ترك مدينه مى شدند .

لنغرينّك بهم ثمّ لايجاورونك فيها إلاّ قليلاً

«لايجاورونك فيها إلاّ قليلاً» كنايه از آوارگى و در به درى است. لازم به ذكر است كه «قليلاً» صفت مفعول مطلق محذوف (جوار) است.

24- افساد پادشاهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 34 - 3،4

3 - ويرانى شهر ها ، تباهى جامعه و ذلّت عزّتمندان ، نتيجه هميشگى سلطه شاهان بر كشور بيگانه

إنّ الملوك إذا دخلوا قرية أفسدوها و جعلوا أعزّة أهلها أذلّة

4 - تأكيد بلقيس بر استمرار شيوه شاهان در تباه ساختن ممالك تحت سلطه خويش

قالت إنّ الملوك . .. و كذلك يفعلون

ص: 66

25- افساد پسر نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 46 - 1،3،4،5،6

1_ فرزند ناخلف حضرت نوح ، انسانى ناصالح و فسادپيشه بود .

إنه عمل غير ص_لح

3_ فسادپيشگى فرزند نوح ، موجب محسوب نشدن وى از خانواده نوح ( ع ) در پيشگاه خداوند

إنه ليس من أهلك إنه عمل غير ص_لح

جمله «إنه عمل . ..» علت براى «إنه ليس من أهلك» مى باشد; يعنى ، چون فرزندت داراى عمل ناشايست است ، ما او را از خانواده تو به حساب نمى آوريم.

4_ فسادپيشگى فرزند نوح ، موجب هلاكت وى در حادثه طوفان

فكان من المغرقين . .. إنه ليس من أهلك إنه عمل غير ص_لح

5_ نوح ( ع ) ، ناآگاه به تباهى و فساد بى حد فرزند ناخلف خويش

إنه عمل غير ص_لح

6_ نوح ( ع ) ناآگاه به گسستن پيوند فرزندى كنعان با او بر اثر اعمال ناشايستش

إن ابنى من أهلى . .. إنه ليس من أهلك

26- افساد ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 25

25 - زراندوزان انحصارطلب ، عناصرى مفسد و تباهى آفرين

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 14

14 - زراندوزان قارون صفت ، عناصرى مجرم و تبه كاراند .

قال إنّما أُوتيته على علم عندى. .. و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

27- افساد جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 67

7 - يونس - 10 - 81 - 11

11 _ سحر ، عامل فساد است و ساحران اهل فسادند .

ما جئتم به السحر . .. إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

28- افساد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 6

6 _ موسى ( ع ) ، با خطاب به ساحران ، آنان را گروهى مفسد و مقابله آنان با خود را عملى فسادانگيز خواند .

قال موسى ما جئتم به السحر . .. إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

29- افساد جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 31 - 7

7 _ كشاندن جامعه به فساد و تباهى ، از گناهان كبيره

لا تاكلوا اموالكم بينكم بالباطل . .. و لا تقتلوا انفسكم ... ان تجتنبوا كبائر ما

30- افساد جاه طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 14 - 8

8 - ظلم و جاه طلبى ، فسادگرى است .

ظلمًا و علوًّا . فانظر كيف كان ع_قبة المفسدين

31- افساد جن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 38 - 2،3

2 - اسارت و در بند بودن گروهى از شياطينِ فسادانگيز و اخلال گر جنى ، جلوه اى از اقتدار حكومت ممتاز سليمان ( ع )

و ءاخرين مقرّنين فى الأصفاد

اسارت و در بند بودن گروهى از شياطين در حكومت سليمان(ع) _ در مقابل گروه ديگرى كه به خدمت گزارى مشغول بودند _ مى

ص: 68

تواند گوياى اين حقيقت باشد كه اين دسته اگر آزاد گذاشته مى شدند، در حكومت سليمان(ع) اخلال و فساد ايجاد مى كردند.

3 - گروهى از شياطين جنى ، درصدد فسادانگيزى و اخلال گرى در كار خيراند .

و ءاخرين مقرّنين فى الأصفاد

32- افساد جنيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 29

29 _ « عن ابى جعفر محمد بن على ( ع ) انه قال فى قول اللّه عز و جل : « و إذ قال ربك للملائكة إنى جاعل فى الأرض خليفة قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها و . . . » قال : . . . و إنما قال ذالك بعض الملائكة لما عرفوا من حال من كان فى الأرض من الجن قبل آدم . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند كه به ملائكه فرمود: «مى خواهم در زمين جانشين قرار دهم و ملائكه گفتند: آيا مى خواهى كسى را بر روى زمين قرار دهى كه فساد كند . ..؟» روايت شده كه فرمود: ... اين سخن بعضى از ملائكه بود; زيرا آنان قبل از آفرينش آدم فساد در زمين را از جن ديده بودند ...».

33- افساد حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 5

5 _ حق ستيزان ، مردمى تبهكار و مجرمند .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

34- افساد در جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 33 - 2،8

2 _ محاربين در صورت فسادانگيزى در جامعه ايمانى ، محكوم به يكى از حدود چهارگانه ( قتل ، به دار آويختن ، قطع دست و پا و تبعيد )

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه و رسوله . .. او ينفوا فى الارض

برداشت فوق بر اين مبناست كه واو عاطفه در «و يسعون» واو جمع باشد. يعنى حد ذكر شده از آن محاربى است كه فسادگر باشد. تكرار نشدن «الذين» در «يسعون» مؤيد اين معناست.

8 _ تلاش براى فساد و تباهى جامعه ايمانى ، ستيزه جويى با خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) است .

ص: 69

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه و رسوله و يسعون فى الارض فساداً

برداشت فوق بر اين مبناست كه «واو» در «و يسعون» تفسيريه باشد. يعنى فسادگرى در جامعه ايمانى، مصداقى از محاربه با خدا و رسول است.

35- افساد در زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 27 - 8،9

8 - آنان كه در زمين فسادانگيز هستند ، فاسقند .

إلا الفسقين. الذين ... يفسدون فى الأرض

9 - قرآن كسانى را به گمراهى مى كشاند كه : عهد هاى الهى را نقض كنند ، پيوندهايى كه خداوند به برقرارى آنها فرمان داده بگسلند و در زمين به فسادگرى بپردازند .

و ما يضل به إلا الفسقين. الذين ... يفسدون فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 60 - 18،22

18 - فسادگرى در زمين از محرمات مؤكد است .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

كلمه «مفسدين» حال براى فاعل «لاتعثوا» است و از آن جا كه «لاتعثوا» حاكى از حرمت فسادگرى است، «مفسدين» حال مؤكده خواهد بود و دلالت بر تأكيد آن تكليف دارد.

22 - اباحه بهره گيرى از نعمت هاى الهى تا آن جاست كه به فساد در زمين نينجامد .

كلوا و اشربوا من رزق اللّه و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

نهى از فسادگرى پس از توصيه به بهره گيرى از خوراكيها و نوشيدنيها، به منزله قيدى است براى آن توصيه.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 56 - 1،3،11

1 _ حرمت فسادگرى در زمين

و لاتفسدوا فى الأرض

3 _ تخريب آبادانى هاى زمين و به هدر دادن امكانات طبيعى آن ، از مصاديق فسادگرى در زمين

و لاتفسدوا فى الأرض بعد إصلحها

آيه بعد «و هو الذى . .. » كه بيانگر جلوه اى از آبادانى زمين است مى تواند قرينه اى باشد بر اينكه از مصاديق مورد نظر براى «لا تفسدوا ... » تخريب آبادانيهاى زمين و ... است.

11 _ پرهيز از فسادگرى در زمين سيره و روش محسنان و زمينه ساز دستيابى به رحمت الهى است .

و لاتفسدوا فى الأرض . .. إن رحمت اللّه قريب من المحسنين

ص: 70

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 74 - 16،17

16 _ صالح ( ع ) مردم خويش را از فسادگرى در زمين بر حذر داشت .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«لا تعثوا» از «عثى يعثى عثوا» است، يعنى فساد نكنيد.

17 _ فسادانگيزى و فسادگرى در زمين ، امرى حرام و بسيار ناپسند

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«لا تعثوا» خود به معناى «فساد نكنيد» است. بنابراين «مفسدين» حال مؤكد خواهد بود و همان نهى را تأكيد مى كند. لذا جمله «لا تعثوا ... » دلالت بر شدت ناپسندى و حرمت فسادانگيزى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 25،26

25 _ كمفروشى و كم مقدار و كم ارزش جلوه دادن اجناس مردم ، حرام و از مصاديق فسادانگيزى در زمين است .

فأوفوا الكيل و الميزان و لا تبخسوا الناس أشياءهم و لا تفسدوا فى الأرض

26 _ قوم شعيب برخوردار از دليلى روشن براى التزام به عدالت در امور اقتصادى و پرهيز از فسادگرى در زمين بودند .

قد جاءتكم بينة من ربكم فأوفوا الكيل و الميزان . .. و لاتفسدوا فى الأرض

تفريع جمله «اوفوا الكيل» بر جمله «قد جاءتكم بينة» بيانگر اين است كه بينه ارائه شده به قوم شعيب به گونه اى بوده است كه باور به آن در پى دارنده رعايت عدالت در امور اقتصادى و پرهيز از فسادگرى در زمين بوده است.

36- افساد رهبران ظلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 206 - 2،3،8،9،11،12

2 _ تكبّر ، غرور و سرسختى ، در قبال دعوت به تقوا ، از نشانه هاى حاكمان ناصالح و مفسد

و اذا تولّى سعى . .. و اذا قيل له اتق اللّه اخذته العزة بالاثم

در صورتى كه «تولى»، به معناى پذيرش حكومت باشد.

3 _ سرسختى ، غرور و تكبّر برخاسته از گناه ، مانع نصيحت پذيرى حاكمان مفسد

و اذا قيل له اتق اللّه اخذته العزة بالاثم

بنابراينكه «بالاثم»، متعلق به «العزّة» باشد.

8 _ حاكمان مُفسد ، در حِصار سرسختى ، تكبّر و غرور برخاسته از گناه خويش هستند .

و اذا تولّى . .. اخذته العزة بالاثم

بنابراينكه «تولى»، به معناى پذيرش حكومت باشد و «باء» در «بالاثم»، سببيّه و متعلّق به «العزّة» باشد.

9 _ حاكمان مفسد در برابر دعوت به تقوا ، به خاطر سرسختى ، تكبر و غرور ، آلوده به گناه مى شوند .

ص: 71

اخذته العزة بالاثم

بنابراينكه «باء» سببيه در «بالإثم»، متعلق به «اخذته» باشد.

11 _ هيچ كيفرى جز عذاب جهنّم ، نمى تواند حاكمان مفسد ، سرسخت ، متكبّر و مغرور را رام كند .

و اذا تولى سعى . .. فحسبه جهنم

12 _ جهنّم ، كيفر حاكمان مفسد ، سرسخت و حق ناپذير

و اذا تولى سعى . .. فحسبه جهنّم

37- افساد رهبران فاسد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 205 - 16

16 _ حاكمان فاسد و فسادانگيز ، مبغوض خداوند هستند .

اذا تولى . .. و اللّه لا يحب الفساد

38- افساد زنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 28 - 6،11

6_ زنان در پيدايش روابط نامشروع جنسى و انحرافات اخلاقى ، نقشى عمده و بسزا دارند .

إنه من كيدكنّ

برداشت فوق ، با توجه به اين احتمال است كه ضمير در «إنه» به مراوده وصال _ كه از «هى رودتنى . ..» به دست مى آيد _ باز گردد.

11_ حيله و مكر ، از ابزار هاى زنان براى ايجاد فساد و انحراف

إنه من كيدكنّ

39- افساد شايعه پراكنان مدينه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 60 - 19

19 - در صورتى كه منافقان و بيماردلان و شايعه پراكنان ، در مدينه ، به كار هاى خلاف خود ادامه مى دادند ، چنان مورد قهر پيامبر (صلی الله علیه و آله) قرار مى گرفتند كه مجبور به ترك مدينه مى شدند .

لنغرينّك بهم ثمّ لايجاورونك فيها إلاّ قليلاً

ص: 72

«لايجاورونك فيها إلاّ قليلاً» كنايه از آوارگى و در به درى است. لازم به ذكر است كه «قليلاً» صفت مفعول مطلق محذوف (جوار) است.

40- افساد شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 119 - 17

17 _ دورى شيطان از رحمت الهى ، زمينه اغواگرى و ترويج خرافه پرستى و فساد از ناحيه او

لعنه اللّه و قال . .. لاضلنهم و لامنينهم و لامرنهم فليبتكن ءإذان الأنعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 100 - 21

21_ شيطان با وسوسه ها و دسيسه هاى خويش ، ميان يوسف ( ع ) و برادرانش فسادانگيزى كرد .

من بعد أن نزغ الشيط_ن بينى و بين إخوتى

«نزغ» به معناى تحريك كردن بر فساد است و مراد از «نزغ شيطان» وسوسه هايى است كه او براى ايجاد فساد به انسانها القا مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 53 - 6،10

6- شيطان ، همواره در ميان انسان ها به منظور فتنه انگيزى و فسادگرى ، نفوذ و رخنه مى كند .

إن الشيط_ن ينزغ بينهم

«نزغ» در لغت به معناى «ورود در امرى براى فسادانگيزى» و نيز«فريب و خدعه» است (مفردات راغب و لسان العرب).

10- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مصون از راه يابى شيطان و فسادانگيزى هاى او

إن الشيط_ن ينزغ بينهم

با اينكه مخاطب آيه، پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى باشد و او مأمور ابلاغ پيام الهى است اما در اختلاف افكنى و دشمنى ايجاد كردن شيطان، مخاطب واقع نشده است. بنابراين استفاده مى شود كه پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مصون از نفوذ شيطان بود.

41- افساد ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 14 - 8

8 - ظلم و جاه طلبى ، فسادگرى است .

ظلمًا و علوًّا . فانظر كيف كان ع_قبة المفسدين

ص: 73

42- افساد فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 103 - 11

11 _ فرعون و بزرگان دربارش ، مردمى فسادانگيز بودند .

إلى فرعون و ملإيه . .. فانظر كيف كان عقبة المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 9،10

9 _ فرعون و اطرافيانش ، مردمانى تبهكار و مجرم بودند .

إلى فرعون و ملإيه . .. و كانوا قوماً مجرمين

10 _ تبه كارى مستمر فرعون و اطرافيانش ، عامل سركشى آنان از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا . .. موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 7

7 _ موسى ( ع ) ، فرعون و اطرافيانش را گروهى مفسد و توطئه هاى آنان را محكوم به شكست دانست .

إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 7

7 _ فرعون و اطرافيان وى ، مردمانى تبهكار و مجرم بودند .

فرعون و ملإيه . .. و كانوا قوماً مجرمين ... و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره الم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 91 - 1،5،8

1 _ خداوند ، فرعون را به خاطر نافرمانى ها و فسادانگيزيهايش تا لحظه مرگ ، مورد ملامت و سرزنش قرار داد .

حتى إذا أدركه الغرق قال ءامنت أنه لا إله إلا الذى . .. ءالئن

5 _ فرعون ، مفسدى بود كه تا لحظه مرگ ، دست از فسادانگيزى برنداشت .

ءالئن . .. و كنت من المفسدين

8 _ از امام صادق ( ع ) روايت شده است كه فرمود : « . . . قال [ جبرئيل ] يا محمد لما أغرق اللّه فرعون « قال آمنت أنه لا اله إلا الذى آمنت به بنواسرائيل و أنا من المسلمين » فأخذت حمأة فوضعت ها فى فيه ثم قلت له : « آلئن و قد عصيت قبل و كنت من المفسدين » و عملت ذلك من غير أمر اللّه خفت أن تلحقه الرحمة من اللّه عز و جل و يعذبنى اللّه على ما فعلت فلما كان الآن و

ص: 74

أمرنى اللّه عزّ و جل أن اؤدى إليك ما قلته أنا لفرعون امنت و علمت أن ذلك كان للّه تعالى رضاً . . . ;

. .. جبرئيل گفت: اى محمد! هنگامى كه خدا فرعون را غرق كرد، فرعون گفت: ايمان آوردم كه خدايى نيست به جز خدايى كه بنى اسرائيل به او ايمان دارند و من از تسليم شدگانم. پس من قطعه اى از لجن برداشتم و در دهان او گذاشتم و گفتم اكنون؟! در حالى كه قبلا عصيان كردى و از مفسدان بودى. و اين كار را بدون فرمان خدا انجام دادم ; ترسيدم رحمت خدا به او برسد و خدا مرا براى اين كار عذاب كند. پس چون اين لحظه فرارسيد و خداوند فرمان داد آنچه را من به فرعون گفتم به شما برسانم، ايمن شدم و دانستم كه آن كار مورد رضاى خدا بوده است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 4 - 14

14 - فرعون ، از زمره مفسدان تاريخ مصر و از تبار آنان

إنّه كان من المفسدين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه «من» در «من المفسدين»، نشويه و بيانگر خاستگاه خانوادگى فرعون باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 17 - 6

6 - فرعون و دار و دسته وى ، مردمى تبه كار در ديدگاه موساى جوان

فلن أكون ظهيرًا للمجرمين

گرچه «المجرمين» شامل همه تبه كاران مى شود; ولى مصداق بارز و مورد نظر موسى(ع) فرعون و دار و دسته اش مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 12 - 1

1 - فرعون و قوم عاد و ثمود ، در ممالك و مناطق خود ، به فساد و ناهنجارى ها دامن زده ، و آن را گسترش مى دادند .

فأكثروا فيها الفساد

43- افساد فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 103 - 11

11 _ فرعون و بزرگان دربارش ، مردمى فسادانگيز بودند .

إلى فرعون و ملإيه . .. فانظر كيف كان عقبة المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 133 - 9

9 _ فرعونيان ، مردمى مجرم و تبهكار

ص: 75

و كانوا قوما مجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 7

7 _ موسى ( ع ) ، فرعون و اطرافيانش را گروهى مفسد و توطئه هاى آنان را محكوم به شكست دانست .

إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 14 - 7

7 - فرعونيان ، مردمى فسادگر

فانظر كيف كان ع_قبة المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 4 - 16

16 - حكومت فرعون ها در مصر ، آميخته با فساد ، تباهى و بدبختى مردم آن سرزمين بود .

إنّه كان من المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 17 - 6

6 - فرعون و دار و دسته وى ، مردمى تبه كار در ديدگاه موساى جوان

فلن أكون ظهيرًا للمجرمين

گرچه «المجرمين» شامل همه تبه كاران مى شود; ولى مصداق بارز و مورد نظر موسى(ع) فرعون و دار و دسته اش مى باشد.

44- افساد قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 20

20 - قارون ، عنصرى فسادگر و تباهى آفرين بود .

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 83 - 3

3 - برترى جويى و فسادانگيزى ، مهم ترين و اصلى ترين صفت ناپسند قارون

تلك الدار الأخرة نجعلها للذين لايريدون علوًّا فى الأرض و لا فسادًا

ص: 76

برداشت بالا با توجه به اين نكته است كه آيه مورد بحث نوعى جمع بندى از مطالبى است كه تا اين جا درباره داستان قارون و اوصاف وى ذكر شده بود. در اين جمع بندى از دو صفت قارون (كه مهم ترين و محورى ترين اوصاف او بود) ياد شده است.

45- افساد قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 12 - 1

1 - فرعون و قوم عاد و ثمود ، در ممالك و مناطق خود ، به فساد و ناهنجارى ها دامن زده ، و آن را گسترش مى دادند .

فأكثروا فيها الفساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 11 - 6

6 - قوم ثمود ، محروم سازنده خود از كمالات نفسانى و گرفتار فساد و تباهى بودند .

و قد خاب من دسّيها . كذّبت ثمود بطغويها

اين آيه، بيانگر يكى از مصاديق آيه قبل است.

46- افساد قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 12 - 1

1 - فرعون و قوم عاد و ثمود ، در ممالك و مناطق خود ، به فساد و ناهنجارى ها دامن زده ، و آن را گسترش مى دادند .

فأكثروا فيها الفساد

47- افساد قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 78 - 2

2_ قوم لوط ، مردمى تبه كار و مبتلا به عمل شنيع لواط ( همجنس بازى ) بودند .

و من قبل كانوا يعملون السيئات

از مصداقهاى بارز براى «السيئات» _ به مناسبت مورد _ لواط و همجنس بازى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 77

9 - حجر - 15 - 58 - 3

3- قوم لوط ، مردمى جرم پيشه و تبهكار

قالوا إنا أُرسلنا إلى قوم مجرمين . إلاّ ءال لوط

مراد از «قوم مجرمين» _ به قرينه آيات بعد _ قوم لوط است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 30 - 7

7 - قوم لوط ، مردمى مفسد بودند .

على القوم المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 37 - 5

5 - تلاش لوط ( ع ) براى حمايت از ميهمانانش در برابر قوم آلوده و فسادگر خويش

و لقد رودوه عن ضيفه

«مراوده» به معناى تنازع ميان دو فرد است كه هر يك، خلاف خواست ديگرى را دنبال مى كند (مفردات راغب).

48- افساد كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 9،11،15

9 - فتنه انگيزى كافران ، مجوز نبرد با ايشان است ، هر چند كه با مسلمانان سر جنگ نداشته باشند .

و قتلوا فى سبيل اللّه يقتلونكم . .. الفتنة أشد من القتل

جمله «والفتنة أشد من القتل»، به اصطلاح اصوليين حاكم بر «الذين يقاتلونكم» است و موجب توسعه در موضوع حكم مطرح شده در آيه قبل مى شود; يعنى، آيه قبل بيان داشت كه با كافران حربى نبرد كنيد و جمله «الفتنة . ..» بيان مى كند كه فتنه انگيزى به منزله جنگ است.

11 - آواره ساختن مسلمانان از ديارشان از مصداق هاى فتنه انگيزى كافران است .

و أخرجوهم من حيث أخرجوكم و الفتنة أشد من القتل

15 - فتنه انگيزى كافران ، مجوز كشتن و نبرد با آنها در مسجد الحرام و نواحى آن نيست .

و الفتنة أشد من القتل و لاتقتلوهم عند المسجدالحرام حتى يقتلوكم

جمله «و الفتنة . ..» بيان مى دارد كه كافران فتنه انگيز همانند كافران محارب هستندو لذا بايد باآنان نبرد كرد. به نظر مى رسد جمله «و لاتقاتلوهم عند المسجد الحرام ...» به منزله استثنا از اين قانون باشد; يعنى، فتنه انگيزى كافران، مجوز جنگ در مسجد الحرام نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 78

1 - بقره - 2 - 193 - 1

1 - نبرد با كافران ، تا برطرف شدن فتنه هاى آنان ، وظيفه اى ضرورى بر عهده مسلمانان

و قتلوهم حتى لاتكون فتنة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 88 - 7

7- عذاب كافران ، به تناسب عملكرد و فساد آنان ، متفاوت است .

زدن_هم عذابًا فوق العذاب بما كانوا يفسدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 28 - 9

9 - كافران ، مفسدان و تبه كاران روى زمين هستند .

كالمفسدين فى الأرض . .. كالفجّار

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه آيه شريفه، در مقام توصيف كسانى است كه در آيه قبل از آنان به «الذين كفروا» (كسانى كه كفر ورزيدند) ياد شده است.

49- افساد كافران مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 12 - 5

5- كافران مكه ، مردمانى مجرم و تبهكار بودند .

ربما يودّ الذين كفروا . .. كذلك نسلكه فى قلوب المجرمين

50- افساد گروههاى نُه گانه قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 48 - 1،2

1 - وجود نُه فرد و يا گروه فسادانگيز ، در جامعه ثمود ، هم زمان با رسالت صالح ( ع )

و كان فى المدينة تسعة رهط يفسدون

«تسعة رهط»; يعنى، نُه گروه، اما احتمال دارد كه به معناى نُه فرد نيز باشد. در «المنجد» آمده است: هرگاه عددى به «رهط» نسبت داده شود، «رهط» به معناى شخص مى باشد.

2 - گروه هاى نُه گانه شهر ثموديان ، داراى فسادگرى هاى گسترده و به دور از كمترين اصلاح طلبى و خيرانديشى

و كان فى المدينة . .. يفسدون فى الأرض و لايصلحون

ص: 79

قيد «فى الأرض» نشانگر گستردگى دامنه فسادگرى آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 49 - 2،4

2 - فسادانگيزى گروه هاى نُه گانه مخالف صالح ، على رغم اظهار اعتقادشان به خدا

يفسدون فى الأرض . .. قالوا تقاسموا باللّه

سوگند خوردن به خدا، حكايت از نوعى باور به خدا دارد.

4 - مبارزه با صالح پيامبر و از ميان بردن وى ، محور اتحاد و همكارى گروه هاى فسادگر على رغم داشتن اختلاف

و كان فى المدينة تسعة رهط . .. تقاسموا باللّه لنبيّتنّه و أهله

نُه گانه بودن گروه هاى مزبور، خود دليل تمايزات و وجود نقطه هاى افتراق ميان آنان است; با اين حال براى از ميان بردن صالح باهم متّحد شدند.

51- افساد مأجوج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 94 - 1،12

1- مردم شمال ، از طوايفى فسادانگيز به نام يأجوج و مأجوج ، به ذوالقرنين شكايت بردند .

قالوا ي_ذا القرنين إنّ يأجوج و مأجوج مفسدون

مفسران و موّرخان، با استفاده از ادله مختلف و برخى متون باستانى، اين را مسلم گرفته اند كه مراد از يأجوج و مأجوج، همان قبايل مغول و تاتار هستند.

12- « عن أميرالمؤمنين ( ع ) : إنّ ذاالقرنين . . . وجد . . . قوماً لايكادون يفقهون قولاً قالوا : يا ذاالقرنين ! إنّ يأجوج و مأجوج خلف ه_ذين الجبلين و هم يفسدون فى الأرض إذا كان إبّان زروعنا و ثمارنا خرجوا علينا من ه_ذين السدّين ، فرعوا من ثمارنا و زروعنا حتّى لايبقون من ها شيئاً « فهل نجعل لك خرجاً » نؤديه إليك فى كلّ عام « على أن تجعل بيننا و بينهم سدًّا » ;

از اميرالمؤمنين(ع) روايت شده:. .. همانا ذوالقرنين، قومى را يافت كه فهم هيچ سخنى براى آنان آسان نبود. آنان به او گفتند: اى ذوالقرنين! همانا، يأجوج و مأجوج، پشت اين دو كوه اند و آنان در زمين فساد مى كنند. زمانى كه فصل برداشت زراعت هاى ما و چيدن ميوه هايمان فرامى رسد، آنان، از پشت اين دو سدّ (دو كوه) به ما حملهور شده و از ميوه هاى ما و زراعت هاى ما آن قدر مى چرانند كه هيچ چيز از را باقى نمى گذارند. آيا براى تو هزينه اى قرار دهيم كه هر ساله به تو بپردازيم تا بين ما و آنان سدّى برقرار سازى؟».

52- افساد مانعان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 88 - 3

ص: 80

3- جلوگيرى از رواج دين الهى ، فسادانگيزى است و سد كنندگان راه خدا مفسدند .

الذين كفروا و صدّوا عن سبيل الله . .. بما كانوا يفسدون

53- افساد متخلفان از غزوه تبوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 47 - 1،6،12

1 _ متخلفان جنگ تبوك ( منافقان ) ، در صورت شركت در آن ، جز فساد و تباهى به بار نمى آوردند .

لو خرجوا فيكم ما زادوكم إلا خبالا

«خبال» به معناى فساد و تباهى است; يعنى، اگر منافقان براى جنگ بيرون مى آمدند براى شما چيزى جز فساد و تباهى نمى افزودند.

6 _ متخلفان جنگ تبوك در صورت شركت در آن جنگ ، جز نفوذ در ميان صفوف لشكر اسلام به منظور فتنه جويى ، نقشى ديگر نداشتند .

لو خرجوا فيكم ما زادوكم إلا خبالا و لأوضعوا خللكم يبغونكم الفتنة

12 _ ماهيت فسادانگيز و فتنه جويانه متخلفان جنگ تبوك ، دليل كراهت و ناخوشايندى خداوند از شركت آنان در جنگ

و لكن كره اللّه انبعاثهم . .. لو خرجوا فيكم ما زادوكم إلا خبالا ... يبغونكم الفت

54- افساد محارب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 33 - 3

3 _ حدود چهارگانه ( قتل ، به دار آويختن ، قطع دست و پا و تبعيد ) ، كيفرى مناسب براى محاربان فسادگر

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه و رسوله و يسعون فى الارض فساداً

«جزاء» در لغت به معناى كيفر و پاداشى است كه كافى باشد.

55- افساد مخالفان انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 8

8 _ مخالفان راه انبيا ، مردمانى مجرم و تبهكارند .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

ص: 81

56- افساد مسرفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 152 - 1

1 - اسراف گران ، مايه فساد در زمين و فاقد كمترين اصلاح گرى

المسرفين . الذين يفسدون فى الأرض و لايصلحون

57- افساد مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 64 - 33

33 _ ناكامى يهود در جنگ افروزى هاى خود عليه مسلمانان ، نمود ناتوانى آنان بر اثر نفرين خداوند

غلت ايديهم . .. كلما اوقدوا ناراً للحرب اطفأها اللّه

برداشت فوق بر اين اساس است كه جمله «كلما اوقدوا . ..» بيان نتيجه اى براى «غلت ايديهم» باشد.

58- افساد مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 63 - 6

6 _ افساد مستمر نصارا

فانّ اللّه عليم بالمفسدين

مصداق مفسدان در اينجا نصارايند و واژه «مفسدين» با يك مرتبه افساد سازگار نيست بلكه ظهور در استمرار دارد.

59- افساد مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 50 - 6

6 _ مشركان ، مردمى تبهكار و مجرمند .

ماذا يستعجل منه المجرمون

ص: 82

60- افساد مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 8

8 - فتنه انگيزى مشركان مكه عليه مسلمانان صدر اسلام

أخرجوكم و الفتنة أشد من القتل

61- افساد مكذبان آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 103 - 14

14 _ تكذيب كنندگان آيات الهى و منكران رسالت انبيا ، از مفسدان و در معرض فرجامى شوم هستند .

فظلموا بها فانظر كيف كان عقبة المفسدين

به كارگيرى عنوان «مفسدين» براى فرعون و اشرافيان دربارش مى تواند به اين سبب باشد كه آنان آيات الهى را تكذيب كردند و رسالت موسى(ع) را نپذيرفتند. همچنين مى تواند براى تبيين ريشه تكذيب آيات الهى و انكار رسالت از سوى آنان باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

62- افساد مكذبان انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 103 - 14

14 _ تكذيب كنندگان آيات الهى و منكران رسالت انبيا ، از مفسدان و در معرض فرجامى شوم هستند .

فظلموا بها فانظر كيف كان عقبة المفسدين

به كارگيرى عنوان «مفسدين» براى فرعون و اشرافيان دربارش مى تواند به اين سبب باشد كه آنان آيات الهى را تكذيب كردند و رسالت موسى(ع) را نپذيرفتند. همچنين مى تواند براى تبيين ريشه تكذيب آيات الهى و انكار رسالت از سوى آنان باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

63- افساد مكذبان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 40 - 6،8

6 _ كسانى كه به آسمانى بودن قرآن باور دارند و در عين حال آن را تكذيب مى كنند ، مفسد هستند .

و منهم من يؤمن به . .. و ربك أعلم بالمفسدين

ص: 83

برداشت بالا مبتنى بر اين است كه ضمير «هم» به تكذيب كنندگان برگردد و مراد از «المفسدين» دسته اول (من يؤمن به) باشد.

8 _ كسانى كه قرآن را تكذيب مى كنند ، مردمى مفسد هستند .

و منهم من يؤمن به و منهم من لا يؤمن به و ربك أعلم بالمفسدين

64- افساد منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 11 - 1،2،3،5،7،9

1 - منافقان ، عناصرى فسادگر و تباه كننده جامعه

و إذا قيل لهم لاتفسدوا فى الأرض

كلمه «فى الأرض» نشانگر اين است كه فسادگرى منافقان محدود به خود و اطرافيانشان نبوده، بلكه فسادى است فراگير و سرايت كننده به جامعه اى كه در آن به سر مى برند.

2 - اعمال ناپسند و مفسدانه منافقان عصرِ بعثت ، مورد اعتراض مسلمانان آن عصر

و إذا قيل لهم لاتفسدوا فى الأرض

3 - منافقان فسادپيشه ، حتى كمترين فسادگرى را درباره خويش ، پذيرا نيستند .

قالوا إنّما نحن مصلحون

كلمه «إنما» دلالت بر حصر دارد و حصر در جمله مذكور به اصطلاح «حصر موصوف در صفت» است. بنابراين جمله «إنما نحن مصلحون»; يعنى: از ما جز كارهاى صواب سر نمى زند و همه كارهاى ما موجب اصلاح جامعه است.

5 - منافقان بر اثر بيمارىِ دل و انديشه ، فسادگرى هاى خويش را اصلاح طلبى قلمداد مى كنند .

فى قلوبهم مرض . .. قالوا إنما نحن مصلحون

7 - فسادگرى و نصيحت ناپذيرى منافقان ، برخاسته از بيمار دلى آنان است .

فى قلوبهم مرض . .. و إذا قيل لهم لاتفسدوا فى الأرض

9 - فسادگرى و اصلاح ناپذيرى منافقان ، موجب گرفتار آمدن آنان به عذابى دردناك خواهد شد .

و لهم عذاب اليم بما كانوا . .. إذا قيل لهم لاتفسدوا فى الأرض

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه: «إذا قيل» عطف بر «يكذبون» در آيه قبل باشد. بر اين مبنا، مفاد جمله «إذا قيل ...» نيز همانند «يكذبون» بيانگر سبب گرفتارى منافقان به عذاب اليم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 12 - 1،2،3،4،5،6،7

1 - منافقان ، مردمى فسادپيشه و تبهكارند .

ألا إنهم هم المفسدون

2 - منافقان ، سرچشمه و منشأ فساد ها و تبهكارى ها در جوامع دينى هستند .

ألا إنهم هم المفسدون

ص: 84

در آياتى از قرآن غير منافقان نيز فسادگر خوانده شده اند بنابراين حصر در جمله «ألا إنهم . ..»(تنها منافقان فسادگرند) حصر ادعايى است و اشاره به اين معنا دارد كه: فسادگرى غير منافقان در قياس با منافقان چيزى به حساب نمى آيد; و يا اينكه فساد ديگران نيز به گونه اى به نفاق و منافقان باز مى گردد.

3 - منافقان ، مفسدانى مدعى اصلاح گرى

إنما نحن مصلحون. ألا إنهم هم المفسدون

4 - منافقان ، بى خبر از فسادپيشگى و تبهكارى خويش

و لكن لايشعرون

5 - بيماردلى منافقان ، مانع از درك فسادگرى خويش

فى قلوبهم مرض . .. ألا إنهم هم المفسدون و لكن لايشعرون

6 - اهل ايمان ، بايد منافقان را همواره مفسده گر و تبهكار بدانند .

ألا إنهم هم المفسدون

بيان فسادگرى منافقان با جمله اسميه مقرون به حرف تنبيه (ألا = آگاه باشيد) و نيز حرف تأكيد (إنّ)، گوياى اين است كه منافقان با دروغ پردازيها مسلمانهايى را به اين پندار رسانده بودند كه ايشان مردمى اصلاح طلب هستند. بنابراين مى توان گفت از اهداف جمله «ألا» اين است كه: مسلمانان هرگز در مفسده گر بودنِ منافقان، ترديد نكنند.

7 - لزوم هوشيارى مؤمنان در برابر فسادگرى ها و تبهكارى هاى منافقان

ألا إنهم هم المفسدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 204 - 11

11 _ منافقان ، سرسخت ترين دشمن مسلمانان و اصلاح جامعه

و من الناس . .. و هو اَلَدُّ الخصام

«الخصام»، جمع خَصْم، به معناى دشمن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 205 - 1،2،3

1 _ تلاش منافقان براى فساد در زمين و نابودى حرث و نسل ، در صورت به حكومت رسيدن

و اذا تولّى سعى فى الأرض . .. الحرث و النسل

بنابراينكه «تولّى»، به معناى حكومت باشد.

2 _ داعيه اصلاح طلبى منافقان پيش از حاكميّت ، و فساد آنان پس از رسيدن به حكومت

و من الناس من يعجبك . .. و اذا تولى سعى فى الارض ليفسد فيها

3 _ داعيه اصلاح طلبى منافقان هنگام برخورد با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، و تلاش آنان در جهت فساد پس از بازگشت از محضر او *

و من الناس من يعجبك . .. و اذا تولى سعى فى الأرض

بنابراينكه «اذا تولّى»، به معناى بازگشت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 85

7 - توبه - 9 - 47 - 1

1 _ متخلفان جنگ تبوك ( منافقان ) ، در صورت شركت در آن ، جز فساد و تباهى به بار نمى آوردند .

لو خرجوا فيكم ما زادوكم إلا خبالا

«خبال» به معناى فساد و تباهى است; يعنى، اگر منافقان براى جنگ بيرون مى آمدند براى شما چيزى جز فساد و تباهى نمى افزودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 22 - 7

7- اخبار خداوند از فسادگرى و خويشاوندكشىِ عناصر سست ايمان منافق ، درصورت رسيدن به حكومت

فهل عسيتم إن تولّيتم أن تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامكم

برداشت بالا بنابر اين نكته است كه «تولّيتم» از ماده «ولايت» و به معناى بر عهده گرفتن حاكميت باشد و مخاطب آن بيماردلانى باشند كه به دليل سست ايمانى به هنگام فرمان جهاد، به وحشت افتاده و از آن طفره مى روند.

65- افساد منافقان مدينه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 60 - 19

19 - در صورتى كه منافقان و بيماردلان و شايعه پراكنان ، در مدينه ، به كار هاى خلاف خود ادامه مى دادند ، چنان مورد قهر پيامبر (صلی الله علیه و آله) قرار مى گرفتند كه مجبور به ترك مدينه مى شدند .

لنغرينّك بهم ثمّ لايجاورونك فيها إلاّ قليلاً

«لايجاورونك فيها إلاّ قليلاً» كنايه از آوارگى و در به درى است. لازم به ذكر است كه «قليلاً» صفت مفعول مطلق محذوف (جوار) است.

66- افساد نياكان فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 4 - 14،15

14 - فرعون ، از زمره مفسدان تاريخ مصر و از تبار آنان

إنّه كان من المفسدين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه «من» در «من المفسدين»، نشويه و بيانگر خاستگاه خانوادگى فرعون باشد.

15 - فساد و تباهى ، امرى ريشه دار در خاندان و نياكان فرعون

إنّه كان من المفسدين

تعبير از نياكان فرعون به «المفسدين» (به صورت جمع با «ال») نشان مى دهد كه همه آنان فسادگر بودند و فلسفه فسادگرى در

ص: 86

تاريخ فرعون ها، بسيار ريشه دار بوده است.

67- افساد يأجوج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 94 - 1،12

1- مردم شمال ، از طوايفى فسادانگيز به نام يأجوج و مأجوج ، به ذوالقرنين شكايت بردند .

قالوا ي_ذا القرنين إنّ يأجوج و مأجوج مفسدون

مفسران و موّرخان، با استفاده از ادله مختلف و برخى متون باستانى، اين را مسلم گرفته اند كه مراد از يأجوج و مأجوج، همان قبايل مغول و تاتار هستند.

12- « عن أميرالمؤمنين ( ع ) : إنّ ذاالقرنين . . . وجد . . . قوماً لايكادون يفقهون قولاً قالوا : يا ذاالقرنين ! إنّ يأجوج و مأجوج خلف ه_ذين الجبلين و هم يفسدون فى الأرض إذا كان إبّان زروعنا و ثمارنا خرجوا علينا من ه_ذين السدّين ، فرعوا من ثمارنا و زروعنا حتّى لايبقون من ها شيئاً « فهل نجعل لك خرجاً » نؤديه إليك فى كلّ عام « على أن تجعل بيننا و بينهم سدًّا » ;

از اميرالمؤمنين(ع) روايت شده:. .. همانا ذوالقرنين، قومى را يافت كه فهم هيچ سخنى براى آنان آسان نبود. آنان به او گفتند: اى ذوالقرنين! همانا، يأجوج و مأجوج، پشت اين دو كوه اند و آنان در زمين فساد مى كنند. زمانى كه فصل برداشت زراعت هاى ما و چيدن ميوه هايمان فرامى رسد، آنان، از پشت اين دو سدّ (دو كوه) به ما حملهور شده و از ميوه هاى ما و زراعت هاى ما آن قدر مى چرانند كه هيچ چيز از را باقى نمى گذارند. آيا براى تو هزينه اى قرار دهيم كه هر ساله به تو بپردازيم تا بين ما و آنان سدّى برقرار سازى؟».

68- افساد يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 33 - 18

18 _ هشدار خداوند به يهود نسبت به فرجام شوم ستيزه جويى با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و فسادانگيزى در زمين

من اجل ذلك كتبنا على بنى اسرءيل . .. انما جزؤا الذين يحاربون

چون در آيه پيش روى سخن با بنى اسرائيل بود، اين آيه مى تواند تعريض به اهداف و اعمال آنان در برابر پيامبر(صلی الله علیه و آله) داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 64 - 28،29،30،32،35،36،38

28 _ يهوديان ، همواره در تلاش آتش افروزى و فتنه گرى براى به راه انداختن جنگ عليه مسلمانان

كلما اوقدوا ناراً للحرب اطفأها اللّه

«ايقاد نار» كه به معناى آتش افروزى است، مى تواند كنايه از مكرها و شيطنت هايى باشد كه يهوديان به وسيله آن مردم خويش و يا ديگر طوايف را عليه مسلمانان مى شوراندند.

ص: 87

29 _ ناكامى همواره يهود در آتش افروزى هاى خويش عليه مسلمانان

كلما اوقدوا ناراً للحرب اطفأها اللّه

30 _ خداوند ، فرو نشاننده آتش هر جنگى كه يهوديان عليه مسلمانان بر افروزند .

كلما اوقدوا ناراً للحرب اطفأها اللّه

32 _ ايجاد دشمنى و كينه توزى در بين يهود ، تدبيرى الهى جهت خاموش نمودن جنگ افروزى آنان عليه مسلمانان *

و القينا بينهم العدوة و البغضاء . .. كلما اوقدوا ناراً للحرب اطفأها اللّه

بدان احتمال كه جمله «كلما اوقدوا . ..» بيان نتيجه اى براى جمله «القينا بينهم...» باشد ; وصل آن دو جمله بدون حرف عطف كه حكايت از شدت اتصال مضمون آنها دارد، تأييدى براى برداشت فوق است.

35 _ تلاش مستمر يهود براى ايجاد فساد و تباهى در زمين

و يسعون فى الارض فساداً

فعل مضارع «يسعون» حاكى از تلاش پيگير و مستمر است.

36 _ مفسده جويى يهود ، برخاسته از طغيان گرى و كفرورزى آنان *

طغيناً و كفراً . .. و يسعون فى الارض فساداً

38 _ مفسده جويى يهود ، عامل محروميت آنان از محبت خداوند

و يسعون فى الارض فساداً و اللّه لايحب المفسدين

69- اهميت ممانعت از افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 36 - 11

11 - بازداشتن مردم از تبهكارى و افساد در حد دعوت به توحيد عبادى و آخرت طلبى ، اهميت دارد .

ي_قوم اعبدوا اللّه و ارجوا اليوم الأخر و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

ذكر شدن نهى «لاتعثوا» در كنار دو امر مهم اعتقادى (توحيد و آخرت)، حاكى از اهميت آن است.

70- تبرى از افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 73 - 1

1_ فرزندان يعقوب در حضور يوسف ( ع ) و كارگزارانش ، بر منزه بودنشان از سرقت و نداشتن قصد فسادگرى و خرابكارى در مصر ، سوگند ياد كردند .

تالله لقد علمتم ما جئنا لنفسد فى الأرض و ما كنا س_رقين

گرچه مقسم عليه (آنچه بر انجام آن سوگند ياد مى شود) در آيه شريفه «لقد علمتم» است ; ولى در حقيقت «ما جئنا . ..» مقسم عليه مى باشد. بنابراين معناى جمله چنين مى شود: به خدا سوگند كه ما براى فساد به مصر نيامده ايم و هرگز سارق نبوده ايم و

ص: 88

شما اين حقيقت را به خوبى دانستيد.

71- ترك افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 39 - 6

6 _ لزوم ترك مبارزه با كافران در صورت دست برداشتن از فتنه انگيزى عليه اسلام و ايجاد مزاحمت براى گسترش دين خدا

فإن انتهوا فإن اللّه بما يعملون بصير

متعلق «انتهوا» به قرينه فرازهاى پيشين، فتنه انگيزى و جلوگيرى از حاكميت يافتن دين الهى است.

72- تعدد افساد بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 4 - 8

8- دو بار فسادانگيزى بنى اسرائيل در زمين ، از برجسته ترين حوادث و تحولات تاريخى آنان است .

لتفسدنّ فى الأرض مرّتين و لتعلنّ علوًّا كبيرًا

73- تهمت افساد به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 26 - 11،12

11 - تصميم فرعون بر قتل موسى ( ع ) ، به اتهام فسادانگيزى و اخلالگرى او در نظم عمومى كشور

أقتل موسى . .. إنّى أخاف ... أن يظهر فى الأرض الفساد

12 - موسى ( ع ) از سوى فرعون ، به فسادانگيزى و اخلالگرى در نظم عمومى سراسر كشور مصر متهم شد .

أو أن يظهر فى الأرض الفساد

آمدن تعبير «فى الأرض» (در زمين) گوياى اين نكته است كه موسى(ع) به اخلال و فسادانگيزى در سراسر كشور متهم گرديد; نه در نقطه اى خاص.

74- جرم افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 7

ص: 89

7 - فتنه انگيزى بدتر از جنگ و خونريزى است .

و الفتنة أشد من القتل

75- حرمت افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 60 - 18

18 - فسادگرى در زمين از محرمات مؤكد است .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

كلمه «مفسدين» حال براى فاعل «لاتعثوا» است و از آن جا كه «لاتعثوا» حاكى از حرمت فسادگرى است، «مفسدين» حال مؤكده خواهد بود و دلالت بر تأكيد آن تكليف دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 56 - 1

1 _ حرمت فسادگرى در زمين

و لاتفسدوا فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 74 - 17

17 _ فسادانگيزى و فسادگرى در زمين ، امرى حرام و بسيار ناپسند

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«لا تعثوا» خود به معناى «فساد نكنيد» است. بنابراين «مفسدين» حال مؤكد خواهد بود و همان نهى را تأكيد مى كند. لذا جمله «لا تعثوا ... » دلالت بر شدت ناپسندى و حرمت فسادانگيزى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 85 - 7

7_ فسادانگيزى و فسادگرى ، امرى حرام و بسيار ناپسند است .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«مفسدين» حال مؤكد است و همان نهى «لاتعثوا=لاتفسدوا» را تأكيد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 25 - 6

6_ فسادگرى در زمين از محرمات الهى است .

والذين . .. يفسدون فى الأرض أُول_ئك لهم اللعنة و لهم سوء الدار

ص: 90

76- حرمت افساد در زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 27 - 6

6 - فسادگرى در زمين از محرمات الهى است .

و يفسدون فى الأرض

77- ريشه كنى افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 10

10 - رفع فتنه ، از هدف هاى جنگ و جهاد در اسلام است .

و اقتلوهم حيث ثقفتموهم و أخرجوهم من حيث أخرجوكم و الفتنة أشد من القتل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 193 - 1،4

1 - نبرد با كافران ، تا برطرف شدن فتنه هاى آنان ، وظيفه اى ضرورى بر عهده مسلمانان

و قتلوهم حتى لاتكون فتنة

4 - هدف از تشريع جهاد و مبارزه در اسلام ، گسترش و جهانى شدن دين الهى و بر طرف شدن فتنه است .

و قتلوهم حتى لاتكون فتنة و يكون الدين للّه

78- زمينه افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 27 - 10

10 - تكبر در برابر سخن حق و باور نداشتن به روز حساب ، از زمينه هاى فسادگرى و كشتار افراد بى گناه در جامعه

كلّ متكبّر لايؤمن بيوم الحساب

توصيف فرعون فاسد و سفاك به متكبر و منكر روز حساب، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

ص: 91

79- زمينه افساد بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 7 - 8

8- فسادانگيزى مجدد بنى اسرائيل ، پس از رسيدن به قدرت و رفاه

لتفسدنّ فى الأرض مرّتين . .. ثمّ رددنا لكم الكرّة عليهم ... فإذا جاء وعد الأخرة

80- زمينه افساد در زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 12 - 2،3

2 - تجاوز از حريم خويش و نقض حقوق ديگران ، زمينه ساز افزايش فساد در جوامع است .

الذين طغوا . .. فأكثروا فيها الفساد

حرف «فاء» در «فأكثروا. ..»، افزايش فساد را بر طغيان (مذكور در آيه قبل) تفريع كرده است.

3 - فراوانى قدرت و امكانات مادى ، زمينه افزايش فساد در جوامع انسانى است .

إرم ذات العماد . .. ذى الأوتاد ... فأكثروا فيها الفساد

81- زمينه افساد شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 53 - 9،16

9- سخنان ناشايست و مشاجرات مردم ، بستر مناسب براى شيطنت ، فريب و فسادانگيزى شيطان

يقولوا التى هى أحسن إن الشيط_ن ينزغ بينهم

16- فسادانگيزى شيطان در ميان انسان ها ، بسته به زمينه هايى است كه خود آنان به وجود آورنده آن هستند .

يقولوا التى هى أحسن إن الشيط_ن ينزغ بينهم إن الشيط_ن كان للإنس_ن عدوًّا مبينًا

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه «إن الشيطان ينزغ بينهم» تعليل براى توصيه به قول احسن باشد; يعنى، چون شيطان از راه سخنان نارواى شما فتنه انگيزى مى كند، پس قول احسن را انتخاب كنيد. بنابراين، زمينه نفوذ و فتنه گرى شيطان در دست انسانهاست.

82- زمينه ترك افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 74 - 19

ص: 92

19 _ توجه به خدادادى بودن نعمت ها و به ياد داشتن همواره آن ، زمينه ساز پرهيز آدمى از فسادانگيزى است .

فاذكروا ءالاء اللّه و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

نهى از فسادانگيزى (لا تعثوا) در پى توجه دادن به نعمتهاى الهى، اشاره به اين نكته دارد كه توجه به نعمتهاى الهى مى تواند آدمى را از فسادانگيزى بر حذر دارد.

83- سابقه افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 62 - 2

2 - وجود فسادگران در جامعه ، داراى سابقه اى طولانى است .

لئن لم ينته . .. لنغرينّك بهم ... أينما ثقفوا أُخذوا ... سنّة اللّه فى الذين خلو

84- سرزنش افساد در خويشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 100 - 24

24_ ايجاد فساد ميان خويشاوندان و واداشتن آدميان به قطع رحم ، كارى شيطانى است .

من بعد أن نزغ الشيط_ن بينى و بين إخوتى

85- عوامل افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 8،11

8 _ مقابله با پيامبران ، عملى فسادانگيز است و مقابله كنندگان مردمى مفسدند .

قال موسى ما جئتم به السحر . .. إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

11 _ سحر ، عامل فساد است و ساحران اهل فسادند .

ما جئتم به السحر . .. إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

86- عوامل افساد جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 34 - 3

ص: 93

3 - ويرانى شهر ها ، تباهى جامعه و ذلّت عزّتمندان ، نتيجه هميشگى سلطه شاهان بر كشور بيگانه

إنّ الملوك إذا دخلوا قرية أفسدوها و جعلوا أعزّة أهلها أذلّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 23

23 - نقش تعيين كننده ثروت ، در صلاح و فساد جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

87- فرجام افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 33 - 18

18 _ هشدار خداوند به يهود نسبت به فرجام شوم ستيزه جويى با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و فسادانگيزى در زمين

من اجل ذلك كتبنا على بنى اسرءيل . .. انما جزؤا الذين يحاربون

چون در آيه پيش روى سخن با بنى اسرائيل بود، اين آيه مى تواند تعريض به اهداف و اعمال آنان در برابر پيامبر(صلی الله علیه و آله) داشته باشد.

88- فرجام افساد كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 12 - 16

16- بهشت ، پايان رنج و تلاش مؤمنان و دوزخ فرجام لذّت جويى و فساد كافران

الذين ءامنوا و عملوا الص_لح_ت جنّ_ت . .. و الذين كفروا... النارمثوًى لهم

در اين آيات، ميان زندگى، اهداف و فرجام مؤمنان و كافران، مقايسه صورت گرفته است. مؤمنان اهل جهاد و عمل صالح اند و در پى دشوارى هاى آن، از بهشت برخوردار خواهند شد. اما كافران اهل رفاه و لذت جويى اند و در پى آن گرفتار آتش خواهند بود.

89- كيفر افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 11 - 9

9 - فسادگرى و اصلاح ناپذيرى منافقان ، موجب گرفتار آمدن آنان به عذابى دردناك خواهد شد .

و لهم عذاب اليم بما كانوا . .. إذا قيل لهم لاتفسدوا فى الأرض

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه: «إذا قيل» عطف بر «يكذبون» در آيه قبل باشد. بر اين مبنا، مفاد جمله «إذا قيل ...» نيز

ص: 94

همانند «يكذبون» بيانگر سبب گرفتارى منافقان به عذاب اليم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 12

12 _ فسادانگيزى در زمين ، موجب مجازات اعدام

من قتل نفساً بغير نفس او فساد فى الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 33 - 9،15

9 _ محاربان با خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) به دليل فسادگرى در زمين محكوم به كيفرى سنگين

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه و رسوله و يسعون فى الارض فساداً ان يقتلوا

بنابر اينكه «يسعون فى الارض» عطف تفسيرى براى «الذين يحاربون» باشد، مى توان گفت داعى بر تفسير محاربان به فسادگران در زمين، بيان علت كيفرى است كه براى آنان ذكر شده است.

15 _ عذاب بزرگ اخروى پيامد و كيفر ستيزه جويى با خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) و فسادگرى در زمين

و لهم فى الاخرة عذاب عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 25 - 9،12

9_ فسادگران در زمين به لعنت خداوند و دورى از رحمت او گرفتار خواهند شد .

و ال_ذين . .. يف_سدون فى الأرض أُول_ئك لهم اللعنة

12_ آنان كه در زمين فساد مى كنند ، به سرايى شوم ( دوزخ ) گرفتار خواهند شد .

و الذين . .. يفسدون فى الأرض ... لهم سوء الدار

90- كيفر افساد بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 8 - 7

7- تهديد شدن بنى اسرائيل به كيفر مجدد در صورت بازگشت به فتنه گرى ، از سوى خداوند

و إن عدتم عدنا

91- گناه افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 95

4 - مائده - 5 - 33 - 6

6 _ فسادگرى در زمين ، گناهى برابر با گناه محاربه با خدا و رسول *

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه و رسوله و يسعون فى الارض فساداً

جزاى مساوى براى محاربان و مفسدان، حكايت از برابرى گناه آنان دارد. گفتنى است كه برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مفسدان، عنوانى مستقل از محاربان نسبت به كيفرهاى چهارگانه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 8 - 13

13- فسادانگيزى ، گناهى بزرگ و در پى دارنده مجازات دنيوى و اخروى خداوند است .

و إن عدتم عدنا و جعلنا جهنّم للك_فرين حصيرًا

92- مبارزه با افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 74 - 18

18 _ مبارزه با فساد و فسادانگيزى ، از اهداف مهم انبيا

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 85 - 9

9_ مبارزه با فساد و فسادانگيزى ، از هدف هاى مهم انبياست .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

93- مبارزه محمد(صلی الله علیه و آله) با افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 60 - 19

19 - در صورتى كه منافقان و بيماردلان و شايعه پراكنان ، در مدينه ، به كار هاى خلاف خود ادامه مى دادند ، چنان مورد قهر پيامبر (صلی الله علیه و آله) قرار مى گرفتند كه مجبور به ترك مدينه مى شدند .

لنغرينّك بهم ثمّ لايجاورونك فيها إلاّ قليلاً

«لايجاورونك فيها إلاّ قليلاً» كنايه از آوارگى و در به درى است. لازم به ذكر است كه «قليلاً» صفت مفعول مطلق محذوف (جوار) است.

ص: 96

94- محدوده افساد مأجوج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 94 - 2

2- منطقه گسترده اى از سرزمين شمال ، در عهد ذى القرنين ، مورد تهديد هجوم ها و فسادگرى هاى يأجوج و مأجوج قرار داشت .

إنّ يأجوج و مأجوج مفسدون فى الأرض

حرف «ال» در «فى الأرض» براى عهد حضورى است و چون تعبير «فى الأرض» براى مناطق كوچك و محدود، تعبير متعارفى نيست، مراد از آن منطقه اى گسترده خواهد بود.

95- محدوده افساد يأجوج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 94 - 2

2- منطقه گسترده اى از سرزمين شمال ، در عهد ذى القرنين ، مورد تهديد هجوم ها و فسادگرى هاى يأجوج و مأجوج قرار داشت .

إنّ يأجوج و مأجوج مفسدون فى الأرض

حرف «ال» در «فى الأرض» براى عهد حضورى است و چون تعبير «فى الأرض» براى مناطق كوچك و محدود، تعبير متعارفى نيست، مراد از آن منطقه اى گسترده خواهد بود.

96- مغضوبيت افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 62 - 5

5 - فسادگرى ، مبغوض خداوند بوده و خداوند ، وجود ، فسادگران را تحمل نمى كند .

أينما ثقفوا أُخذوا و قتّلوا . .. سنّة اللّه فى الذين خلوا

97- منشأ افساد فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 4 - 15

15 - فساد و تباهى ، امرى ريشه دار در خاندان و نياكان فرعون

ص: 97

إنّه كان من المفسدين

تعبير از نياكان فرعون به «المفسدين» (به صورت جمع با «ال») نشان مى دهد كه همه آنان فسادگر بودند و فلسفه فسادگرى در تاريخ فرعون ها، بسيار ريشه دار بوده است.

98- موارد افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 9

9 _ كشتار و خونريزى ، گناهى بزرگ و مصداق بارز فسادگرى است .

أتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء

فسادگرى شامل خونريزى نيز مى شود. بنابراين عطف «يسفك الدماء» بر «يفسد فيها» عطف خاص بر عام است و حكايت از آن دارد كه گناه خونريزى و آدمكشى از ديگر فسادگريها، بزرگتر و تباهى آن بيشتر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 60 - 20

20 - تجاوز به حقوق و مزاياى ديگران ، از جلوه هاى فسادگرى است .

كلوا و اشربوا . .. و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 160 - 4،5

4 - كتمان حقايق دينى و معارف كتب آسمانى ، فسادانگيز است .

إلا الذين تابوا و أصلحوا

5 - بازدارى مردم از درك معارف و حقايق كتاب هاى آسمانى و ايمان به آنها ، فسادانگيزى است .

إلا الذين تابوا و أصلحوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 11

11 - آواره ساختن مسلمانان از ديارشان از مصداق هاى فتنه انگيزى كافران است .

و أخرجوهم من حيث أخرجوكم و الفتنة أشد من القتل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 56 - 3

3 _ تخريب آبادانى هاى زمين و به هدر دادن امكانات طبيعى آن ، از مصاديق فسادگرى در زمين

و لاتفسدوا فى الأرض بعد إصلحها

ص: 98

آيه بعد «و هو الذى . .. » كه بيانگر جلوه اى از آبادانى زمين است مى تواند قرينه اى باشد بر اينكه از مصاديق مورد نظر براى «لا تفسدوا ... » تخريب آبادانيهاى زمين و ... است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 25

25 _ كمفروشى و كم مقدار و كم ارزش جلوه دادن اجناس مردم ، حرام و از مصاديق فسادانگيزى در زمين است .

فأوفوا الكيل و الميزان و لا تبخسوا الناس أشياءهم و لا تفسدوا فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 86 - 14

14 _ سد كنندگان راه خدا و ترسيم كنندگان چهره اى ناپسند از دين ، مردمى فسادگر و در خطر گرفتارى به سرنوشتى شوم هستند .

تصدون عن سبيل اللّه من ءامن به و تبغونها عوجاً . .. و أنظروا كيف كان عقبة المفسد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 48 - 7

7 _ وارونه جلوه دادن واقعيت هاى اجتماعى ، نشانه فتنه انگيزى است .

لقد ابتغوا الفتنة من قبل و قلبوا لك الأمور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 8

8 _ مقابله با پيامبران ، عملى فسادانگيز است و مقابله كنندگان مردمى مفسدند .

قال موسى ما جئتم به السحر . .. إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 85 - 8

8_ كم فروشى و بى مقدار و كم ارزش جلوه دادن اجناس مردم ، حرام و از مصداق هاى فسادانگيزى در زمين است .

أوفوا المكيال و الميزان . .. و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 73 - 9

9_ سرقت ، فسادگرى در زمين است .

ما جئنا لنفسد فى الأرض و ما كنا س_رقين

كارگزاران يوسف فرزندان يعقوب را به فسادگرى متهم نكرده بودند ; ولى آنان قبل از نفى سرقت از خويش ، مفسد بودن خود را انكار كردند ; زيرا سرقت را مصداق بارز فسادگرى مى دانستند.

ص: 99

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 25 - 6،9،12

6_ فسادگرى در زمين از محرمات الهى است .

والذين . .. يفسدون فى الأرض أُول_ئك لهم اللعنة و لهم سوء الدار

9_ فسادگران در زمين به لعنت خداوند و دورى از رحمت او گرفتار خواهند شد .

و ال_ذين . .. يف_سدون فى الأرض أُول_ئك لهم اللعنة

12_ آنان كه در زمين فساد مى كنند ، به سرايى شوم ( دوزخ ) گرفتار خواهند شد .

و الذين . .. يفسدون فى الأرض ... لهم سوء الدار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 88 - 3

3- جلوگيرى از رواج دين الهى ، فسادانگيزى است و سد كنندگان راه خدا مفسدند .

الذين كفروا و صدّوا عن سبيل الله . .. بما كانوا يفسدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 183 - 4

4 - كم فروشى ، تقلّب در معامله و بى ارزش شمردن متاع مردم ، از نمود هاى فسادگرى است .

أوفوا الكيل . .. و لاتبخسواالناس أشياءهم و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 30 - 3

3 - عمل لواط و راهزنى و ارتكاب علنى گناه ، از موارد افساد است .

أئنّكم لتأتون الرجال و تقطعون السبيل و تأتون فى ناديكم المنكر . .. انصرنى على ال

99- موارد افساد فى الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 22 - 10

10_ « قطع رحم » ، گناهى بزرگ و در رديف فسادانگيزى در زمين

تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامكم

از اين كه «تقطّعوا أرحامكم» در كنار «تفسدوا فى الأرض» قرار گرفته و از ميان همه گناهان اختصاص به ذكر يافته است; بزرگى گناه آن استفاده مى شود.

ص: 100

100- موانع افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 206 - 5

5 _ تقواى الهى ( ترس از خدا ) ، مانع سركشى و افساد

و اذا تولى سعى فى الأرض . .. و اذا قيل له اتق اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 10

10 _ سنت الهى جارى در جوامع انسانى ، با اعمال فسادانگيز مفسدان ، ناسازگار بوده و مانع ثبات و بقاى آن است .

إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

از فعل مضارع «لا يصلح» _ كه دال بر استمرار است _ سنت الهى استفاده مى شود.

101- ناپسندى افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 74 - 17

17 _ فسادانگيزى و فسادگرى در زمين ، امرى حرام و بسيار ناپسند

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«لا تعثوا» خود به معناى «فساد نكنيد» است. بنابراين «مفسدين» حال مؤكد خواهد بود و همان نهى را تأكيد مى كند. لذا جمله «لا تعثوا ... » دلالت بر شدت ناپسندى و حرمت فسادانگيزى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 85 - 7

7_ فسادانگيزى و فسادگرى ، امرى حرام و بسيار ناپسند است .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«مفسدين» حال مؤكد است و همان نهى «لاتعثوا=لاتفسدوا» را تأكيد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 36 - 10

10 - فسادانگيزى ، امرى ناشايست و ناروا است .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

ص: 101

102- ناهيان از منكر و افساد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 11

11_ ناهيان از منكر در ميان اقوام هلاك شده پيشين به دليل اندك بودنشان ، نتوانستند جامعه خويش را از فساد و تباهى بازدارند .

إلاّ قليلاً ممن أنجينا منهم

جمله «إلاّ قليلاً. ..» به قرينه «أنجيناهم» دلالت مى كند كه خداوند ناهيان از فساد را كه در برخى از جوامع بودند نجات داد و جامعه ايشان را به عذاب هلاك كرد. بنابراين آن صاحب خردان نتوانسته بودند جامعه خويش را از فساد بازدارند و لذا عذاب بر جامعه آنان نازل شد.

103- نشانه هاى افساد فى الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 49 - 10

10 - تلاش در جهت كشتن انبيا و محو پيام آنان ، بارزترين نمود فسادگرى در زمين

يفسدون فى الأرض . .. قالوا تقاسموا باللّه لنبيّتنّه

از اين كه خداوند از ميان همه فسادگرى هاى گروه هاى مورد بحث، تصميم ايشان به قتل پيامبر را مطرح ساخته است، معلوم مى شود كه اين تصميم، خطرناك ترين و خائنانه ترين برنامه اى است كه مى تواند از سوى مفسدان عملى شود.

104- نهى از افساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 60 - 17

17 - خداوند ، بنى اسرائيل را از فسادگرى در سراسر پهنه گيتى بر حذر داشت .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«عثو» (مصدر لاتعثوا) به معناى فسادگرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 74 - 16

16 _ صالح ( ع ) مردم خويش را از فسادگرى در زمين بر حذر داشت .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

ص: 102

«لا تعثوا» از «عثى يعثى عثوا» است، يعنى فساد نكنيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 24

24 _ شعيب ( ع ) ، مردم خويش را از فسادگرى در زمين نهى كرد .

و لاتفسدوا فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 85 - 6

6_ شعيب ( ع ) ، مردم خويش را از فسادگرى در سراسر پهنه گيتى برحذر داشت .

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«عُثو» (مصدر لاتعثوا) به معناى فسادگرى است.

105- وسعت افساد بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 4 - 7

7- فساد بنى اسرائيل ، فسادى عالمگير و گسترده است .

لتفسدنّ فى الأرض مرّتين

برداشت فوق بدان احتمال است كه مراد از «الأرض» همه زمين و كنايه از گستردگى فساد آنان باشد.

افساد فى الارض

106- آثار افساد فى الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 83 - 2

2 - برترى جويى و فسادانگيزى در زمين ، مانع دستيابى انسان به سراى آخرت

تلك الدار الأخرة نجعلها للذين لايريدون علوًّا فى الأرض و لا فسادًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 2

2- فسادگرى در زمين و گسستن از خويشاوندان ، موجب خشم و نفرين الهى

تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامكم . أول_ئك الذين لعنهم اللّه

ص: 103

107- اجتناب از افساد فى الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 19

19 - لزوم پرهيز از ايجاد فساد و تباهى در جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

108- موارد افساد فى الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 22 - 10

10_ « قطع رحم » ، گناهى بزرگ و در رديف فسادانگيزى در زمين

تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامكم

از اين كه «تقطّعوا أرحامكم» در كنار «تفسدوا فى الأرض» قرار گرفته و از ميان همه گناهان اختصاص به ذكر يافته است; بزرگى گناه آن استفاده مى شود.

109- نشانه هاى افساد فى الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 49 - 10

10 - تلاش در جهت كشتن انبيا و محو پيام آنان ، بارزترين نمود فسادگرى در زمين

يفسدون فى الأرض . .. قالوا تقاسموا باللّه لنبيّتنّه

از اين كه خداوند از ميان همه فسادگرى هاى گروه هاى مورد بحث، تصميم ايشان به قتل پيامبر را مطرح ساخته است، معلوم مى شود كه اين تصميم، خطرناك ترين و خائنانه ترين برنامه اى است كه مى تواند از سوى مفسدان عملى شود.

ص: 104

4- افسردگي

1- افسردگى اخروى روسياهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 41 - 1

1 - چهره برخى از اهل محشر ، در غبارى سياه و دودآسا فرو رفته ، آثار افسردگى و اندوه از سر و روى آنان خواهد باريد .

ترهقها قترة

«رَهق»; يعنى، فراگرفتن و پوشاندن و «قَتَرة» غبارى است كه مانند دود، سياه فام باشد (لسان العرب). هم چنين به هر اندوهى كه رخسار انسان را فرا گيرد «قَتَر» گفته مى شود. (مقاييس اللغة)

2- عوامل افسردگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 64 - 3

3 - تأثير رنگ ها ، در شادابى و يا پژمردگى انسان ها

مدهامّتان

3- عوامل افسردگى آسيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 9 - 4

4 - فرعون و همسرش به خاطر نداشتن فرزند افسرده بودند .

ص: 105

و قالت امرأت فرعون قرّت عين لى و لك

«قرّت عين» (روشنى چشم) كنايه از سرور و شادمانى است. بنابراين «قرّت عين لى و لك»; يعنى، اين مايه سرور و شادمانى من و تو خواهد شد.

4- عوامل افسردگى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 9 - 4

4 - فرعون و همسرش به خاطر نداشتن فرزند افسرده بودند .

و قالت امرأت فرعون قرّت عين لى و لك

«قرّت عين» (روشنى چشم) كنايه از سرور و شادمانى است. بنابراين «قرّت عين لى و لك»; يعنى، اين مايه سرور و شادمانى من و تو خواهد شد.

5- موانع افسردگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 21 - 6

6 - ازدواج و تشكيل خانواده ، از عوامل رفع اضطراب و افسردگى است .

أن خلق لكم من أنفسكم أزوجًا لتسكنوا إليها

ص: 106

5- افشاگري

1- تهديد افشاگران عيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 148 - 12

12 _ هشدار و تهديد خداوند به افشا كنندگان عيوب مردم و هتك كنندگان حرمت آنان

لايحب اللّه الجهر بالسوء . .. و كان اللّه سميعاً عليماً

توصيف خداوند به شنوايى و آگاهى، پس از بيان اوامر و نواهى، غالباً براى تهديد به كيفر و عقاب آورده مى شود.

2- هشدار به افشاگران عيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 148 - 12

12 _ هشدار و تهديد خداوند به افشا كنندگان عيوب مردم و هتك كنندگان حرمت آنان

لايحب اللّه الجهر بالسوء . .. و كان اللّه سميعاً عليماً

توصيف خداوند به شنوايى و آگاهى، پس از بيان اوامر و نواهى، غالباً براى تهديد به كيفر و عقاب آورده مى شود.

افشاگرى

3- {افشاگرى}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 69 - 3،4

3 _ افشاى سوءنيت اهل كتاب نسبت به مؤمنان ، از سوى خداوند

ص: 107

ودّت . .. لو يضلّونكم

4 _ هشدار خداوند به مؤمنان در مورد تلاش اهل كتاب براى گمراه سازى آنان

ودّت . .. لو يضلّونكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 72 - 4

4 _ خداوند ، رسواگر يهود با افشاى توطئه آنان در جهت متزلزل ساختن مؤمنان

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 73 - 3،12

3 _ نگرانى علماى يهود ، از افشاى توطئه آنان عليه اسلام

و قالت طائفة من اهل الكتاب . .. و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دينكم

نهى عالمان يهود از اعتماد به غير همكيشان، پس از طرح توطئه عليه مسلمانان، بيانگر نگرانى آنان از افشاى توطئه مى باشد.

12 _ افشاى توطئه علماى يهود عليه مسلمانان ، از جانب خداوند

و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دينكم . .. او يحاجوكم عند ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 23

23 _ ترس مسلمانان خودگزين و دنياطلبِ احد از افشاى موضع جاهلانه و شرك آميزشان در برابر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

و طائفة قد اهمّتهم انفسهم . .. يخفون فى انفسهم ما لايبدون لك

4- احكام افشاگرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 26 - 4

4_ افشاى گناه ديگران در محدوده دفاع از خويش جايز است .

قال هى رودتنى عن نفسى

5- افشاگرى اخروى مستضعفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 33 - 2

ص: 108

2 - افشاگرى مستضعفان در قيامت عليه مستكبران ، درباره تلاش شبانه روزى آنان در ترويج كفر

و قال الذين استضعفوا . .. بل مكر الّيل و النهار إذ تأمروننا أن نكفر باللّه

اضافه «مكر الّيل» مفيد معناى «فى» است و سياق آيه، دلالت مى كند كه مضاف اليه «مكر» چيز محذوفى مثل «كم» است. بنابراين معنا چنين مى شود: بلكه مكر شما در طول شب و روز درباره ما، اين بود كه به خدا كافر شويم.

6- افشاگرى از ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 148 - 5،6

5 _ مظلوم ، مجاز به دشنام دادن ظالم و افشاگرى عليه اوست .

لايحب اللّه الجهر بالسوء من القول إلاّ من ظلم

6 _ مظلوم ، مجاز به هتك حرمت ظالم و آشكار ساختن خصلت هاى ظالمانه وى ، براى مردم

لايحب اللّه الجهر بالسوء من القول إلاّ من ظلم

مناسبت حكم و موضوع اقتضا مى كند كه گفته شود مراد از اظهار عيوب ظالم گفتارى است كه مظلوم به وسيله آن ستمگرىِ ظالم را نسبت به خودش بيان كند، بنابراين مظلوم حق ندارد بديهاى ظالم را كه هيچ رابطه اى با وى ندارد، افشا كند.

7- افشاگرى بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 19 - 5

5 - افشا شدن راز قتل مرد قبطى به وسيله مرد اسرائيلى

قال ي_موسى . .. كما قتلت نفسًا بالأمس

8- افشاگرى جايز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 148 - 5،6

5 _ مظلوم ، مجاز به دشنام دادن ظالم و افشاگرى عليه اوست .

لايحب اللّه الجهر بالسوء من القول إلاّ من ظلم

6 _ مظلوم ، مجاز به هتك حرمت ظالم و آشكار ساختن خصلت هاى ظالمانه وى ، براى مردم

لايحب اللّه الجهر بالسوء من القول إلاّ من ظلم

مناسبت حكم و موضوع اقتضا مى كند كه گفته شود مراد از اظهار عيوب ظالم گفتارى است كه مظلوم به وسيله آن ستمگرىِ ظالم

ص: 109

را نسبت به خودش بيان كند، بنابراين مظلوم حق ندارد بديهاى ظالم را كه هيچ رابطه اى با وى ندارد، افشا كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 149 - 5

5 _ مجاز نبودن انسان در آشكار ساختن بدى هاى مردم و مخير بودن او در اظهار و مخفى كردن خوبى هاى آنان

لايحب اللّه الجهر بالسوء . .. إن تبدوا خيراً أو تخفوه

با توجه به آيه قبل كه درباره حرمت افشا و ابراز كارهاى بد ديگران بود، مى توان گفت اين آيه نيز درباره ابراز و اخفاى كارهاى نيك ديگران است. البته بر اين مبنا جواب شرط بايد جمله اى همانند «فلاجناح عليكم» در تقدير باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 33 - 13

13 _ ضرورت رسوا ساختن محاربان و فسادگران در جامعه

ذلك لهم خزى فى الدنيا

جمله «ذلك لهم خزى» مى رساند كه ضرورت رسوا ساختن محاربان و مفسدان، مفروض گرفته شده و اجراى حد، وسيله اى براى رسوا كردن آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 26 - 4

4_ افشاى گناه ديگران در محدوده دفاع از خويش جايز است .

قال هى رودتنى عن نفسى

9- افشاگرى حرام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 16 - 9

9 _ حرمت برقرار كردن روابط پنهانى با بيگانگان و در ميان نهادن اسرار مسلمانان با آنان

أم حسبتم أن تتركوا و لما يعلم اللّه الذين . .. لم يتخذوا من دون اللّه و لا رسوله

10- افشاگرى حفصه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 3 - 2،9

2 - يكى از همسران پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( حفصه ) ، سخن محرمانه و سرّى آن حضرت را [ براى عايشه ] فاش ساخت .

ص: 110

و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حديثًا فلمّا نبّأت به

مفسران، براساس شأن نزول ها، ماجراى نقل شده در آيه شريفه را مربوط به حفصه و عايشه دانسته اند.

9 - هيچ كس ، جز خداوند ، از افشا شدن راز پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى همسرش ( حفصه ) آگاه نبود .

قالت من أنباك ه_ذا قال نبّأنى العليم الخبير

از اين كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) آگاهى خود را از ناحيه خداوند دانسته است، مى توان به مطلب ياد شده پى برد.

11- افشاگرى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 175 - 14

14 _ افشاى توطئه ها و تبليغات سوء دشمنان دين پس از نبرد احد و مقابله با آنها ، از سوى خداوند

انّما ذلكم الشّيطان يخوّف اولياءه فلا تخافوهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 61 - 5

5 _ افشاى اسرار پليد منافقان اهل كتاب از سوى خداوند

و قد دخلوا بالكفر و هم قد خرجوا به

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 13

13 _ افشاى رفتار هاى فريبكارانه و كينه قلبى مشركان صدر اسلام نسبت به مسلمانان از سوى خداوند

و إن يظهروا عليكم لايرقبوا فيكم إلّاً و لاذمة . .. و تأبى قلوبهم

آمدن فعلهاى «يظهروا»، «يرقبوا» و «تأبى» به صورت فعل مضارع كه دلالت بر حال و آينده مى كند، مى تواند حاكى از اين حقيقت باشد كه آيه در صدد افشاى رازهاى منافقان عليه مسلمانان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 42 - 1

1 _ افشاگرى خداوند نسبت به روحيه مادى و آسايش طلب متخلفان از جنگ تبوك

لو كان عرضاً قريباً و سفراً قاصداً لاتبعوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 56 - 5

5 _ افشاى چهره منافقان صدر اسلام و ماهيت پليدشان از سوى خداوند براى مؤمنان

و يحلفون باللّه إنهم لمنكم و ما هم منكم

ص: 111

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 64 - 11

11 _ تأكيد خداوند بر افشاى حتمى اسرار خائنانه منافقان ، على رغم خواست و تمايل آنان به كتمان آن

يحذر المنفقون . .. إن اللّه مخرج ما تحذرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 65 - 4

4 _ خداوند از توجيه گرى هاى آينده منافقان نسبت به عملكرد خائنانه شان پرده برداشت .

و لئن سألتهم ليقولن إنما كنا نخوض و نلعب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 103 - 1

1- إخبار و پرده بردارى خداوند از توطئه هاى مخفيانه كافران و مشركان عليه حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و لقد نعلم أنهم يقولون إنما يعلّمه بشر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 47 - 4

4- خداوند ، با افشاى انگيزه هاى كافران در گوش فرا دادن به سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آنان را مورد تهديد قرار داد .

نحن أعلم . .. و إذ هم نحوى

اعلام اطلاع خداوند از گوش دادن كافران به سخنان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و آگاهى از گفت وگوى آنها، براى تهديد و هشدار به آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 16 - 5

5- افشاى حركت هاى مرموز كافران و منافقان ، از سوى خداوند براى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و منهم من يستمع إليك حتّى إذا خرجوا من عندك

خطاب آيه شريفه به پيامبر(صلی الله علیه و آله) است و ضمير «منهم» ممكن است به كافران بازگردد كه در آيات پيشين ياد شده اند و نيز ممكن است باتوجه به محتواى آيه _ كه نوعى حركت نفاق آميز را بيان داشته _ به منافقان بازگردد.

12- افشاگرى زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - زلزله - 99 - 5 - 4

4 - الزام زمين به افشاى اخبار انسان ها در قيامت ، برخاسته از مقام ربوبيت خداوند و در راستاى تدبير امور آنها است .

ص: 112

بأنّ ربّك أوحى لها

تعبير «ربّك»، گرچه خطاب به شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) است; ولى در اين موارد مفاد آيه شريفه اختصاص به آن حضرت ندارد، بلكه خطاب به لحاظ جنبه هاى بشرى او است.

13- افشاگرى عليه مستكبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 33 - 2

2 - افشاگرى مستضعفان در قيامت عليه مستكبران ، درباره تلاش شبانه روزى آنان در ترويج كفر

و قال الذين استضعفوا . .. بل مكر الّيل و النهار إذ تأمروننا أن نكفر باللّه

اضافه «مكر الّيل» مفيد معناى «فى» است و سياق آيه، دلالت مى كند كه مضاف اليه «مكر» چيز محذوفى مثل «كم» است. بنابراين معنا چنين مى شود: بلكه مكر شما در طول شب و روز درباره ما، اين بود كه به خدا كافر شويم.

14- افشاگرى محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 60 - 1

1 _ پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور افشاى سوابق ننگين اهل كتاب با توجه دادن آنان به گذشته شوم همكيشانشان

قل هل انبئكم بشرّ من ذلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 107 - 17

17 _ وحى الهى ، كمك كننده پيامبر (صلی الله علیه و آله) در افشاى چهره منافقانه و خيانت بار بانيان مسجد ضرار

و الذين اتخذوا مسجداً . .. و اللّه يشهد إنهم لكذبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 3 - 3

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور افشاى سرسختى مشركان در ترك پرستش خداوند ; حتى در فرض محال تن دادن پيامبر (صلی الله علیه و آله) به پرستش معبود هاى آنان

و لا أنتم ع_بدون ما أعبد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 5 - 3

ص: 113

3 - تصريح به آمادگى نداشتن مشركان براى پذيرش توحيد در هيچ زمان و تأكيد بر واهى بودن پيشنهاد سازش از سوى آنان ، وظيفه اى الهى بر عهده پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل . .. و لا أنتم ع_بدون ما أعبد

آيات آغاز سوره _ كه تسامح طرفين را در زمان آينده منتفى دانست _ با مفهوم خود، تكليف زمان حال را نيز روشن كرده است. در اين حال، وضعيت زمان حال به صراحت در اين آيه، بيان شد تا موضع گيرى ها شفاف باشد.

15- افشاگرى همسران محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 4 - 4

4 - دو همسر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به خاطر افشاكردن راز آن حضرت ، به انحراف قلبى از مسير حق دچار شده بودند .

فقد صغت قلوبكما

16- افشاگرى يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 26 - 2،5

2_ يوسف ( ع ) در نزد عزيز مصر ، تمناى نامشروع زليخا و استنكاف خويش را فاش ساخت ، و خود را از هر گونه اراده سوئى مبرّا دانست .

قال هى رودتنى عن نفسى

تركيبهايى نظير «هى رودتنى» و «أنا قمت» _ كه مبتدا در معنا فاعل است و خبر آن فعل مى باشد _ گاهى حاكى از تأكيد است و گاهى دلالت بر حصر دارد. و از آن جا كه يوسف(ع) در مقام رفع اتهام از خويش بود، معلوم مى شود او از جمله «هى رودتنى» معناى حصر را اراده كرده است. بنابراين «هى راودتنى» ; يعنى، او (زليخا) از من درخواست كام جويى داشت و من چنين درخواستى نداشتم و استنكاف ورزيدم.

5_ يوسف ( ع ) مراوده زليخا و وصال خواهى او را تا زمان دفاع از خويش ، پنهان كرده و فاش نساخته بود .

قالت . .. قال هى رودتنى عن نفسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 30 - 10

10_ « عن على بن الحسين ( ع ) : . . . فلما سمع الملك كلام الصبى . . . قال ليوسف : « أعرض عن هذا . . . » و اكتمه قال : فلم يكتمه يوسف و أذاعه فى المدينة حتى قلن نسوة منهنّ إمرأة العزيز تراود فتاها عن نفسه . . . ;

از امام سجاد(ع) نقل شده است: . .. همين كه پادشاه سخن كودك را شنيد ... به يوسف گفت: از اين ماجرا درگذر ... و آن را پوشيده بدار. [امام فرمود:] يوسف ماجرا را پوشيده نداشت و آن را در شهر منتشر كرد تا اينكه عده اى اززنان شهر گفتند: همسر

ص: 114

عزيز غلام خود را به خويش دعوت كرده است ...».

17- سختى افشاگرى اخروى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 20

20 _ بازگو شدن تخلف هاى دنيوى انسان در آخرت ، امرى دشوار و ناخوشايند براى اوست .

فينبئكم بما كنتم تعملون

تهديد خداوند به اين امر، نشان دهنده ناخشنودى انسان از آن است.

18- سرزنش افشاگرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 148 - 1

1 _ ناخشنودى خداوند از سخنى كه افشا كننده بدى ها و زشتى هاى ديگران باشد .

لايحب اللّه الجهر بالسوء من القول إلاّ من ظلم

در برداشت فوق، «من القول»، بيان براى «الجهر» گرفته شده است و با توجه به استثناى «الا من ظلم» معلوم مى شود مراد، افشاى بديهاى ديگران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 96 - 8

8 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) . . . قال الحسنة التقية و السيّئة الإذاعة . و قوله عزّوجلّ « ادفع بالتى هى أحسن السيئّة » قال : التى هى أحسن التقية . . . ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: «حسنه» تقيه است و «سيئه» شايع كردن [اسرار] است. [در باره ]قول خداى _ عزّوجلّ _ نيز «ادفع بالتى هى أحسن السيئّة» فرمود: آنكه احسن است، همان تقيه مى باشد ...».

19- ناخوشايندى افشاگرى اخروى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 20

20 _ بازگو شدن تخلف هاى دنيوى انسان در آخرت ، امرى دشوار و ناخوشايند براى اوست .

فينبئكم بما كنتم تعملون

ص: 115

تهديد خداوند به اين امر، نشان دهنده ناخشنودى انسان از آن است.

افشاى توطئه

20- {افشاى توطئه}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 118 - 24،25

24 - اتمام حجّت خداوند به مؤمنان ، درباره افشاگرى چهره حقيقى بيگانگان و دشمنان دين و ارائه روش هاى مصونيت از توطئه هاى آنان

يا ايها الذين امنوا . .. قد بيّنا لكم الايات

25 _ افشاگرى دسيسه و توطئه بيگانگان و دشمنان دين ، از آيات الهى است .

قد بدت البغضاء من افواههم . .. قد بيّنّا لكم الايات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 119 - 3،12

3 _ انديشه در آيات الهى ( افشاى توطئه و دشمنى كافران ) ، موجب رويگردانى اهل ايمان از محبّت بيگانگان

لا يألونكم خبالا ودّوا ما عنتّم . .. قد بيّنّا لكم الايات ان كنتم تعقلون. ها انت

12 _ افشاگرى كينه و خشم شديد دشمنان اسلام ( اهل كتاب ) با مؤمنان ، از جانب خداوند

و اذا خلوا عضّوا عليكم الأنامل من الغيظ

اِخبار از كارهاى پنهانى كافران، همان افشارگرى است.

21- افشاى توطئه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 217 - 24

24 _ هشدار خداوند به مسلمانان ، با افشاى نيّات و اهداف كفار نسبت به مسلمانان

و لا يزالون يقاتلونكم حتى يردّوكم عن دينكم ان استطاعوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 175 - 14

14 _ افشاى توطئه ها و تبليغات سوء دشمنان دين پس از نبرد احد و مقابله با آنها ، از سوى خداوند

انّما ذلكم الشّيطان يخوّف اولياءه فلا تخافوهم

ص: 116

22- افشاى توطئه عليه قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 103 - 1

1- إخبار و پرده بردارى خداوند از توطئه هاى مخفيانه كافران و مشركان عليه حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و لقد نعلم أنهم يقولون إنما يعلّمه بشر

23- افشاى توطئه عليه محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 103 - 1

1- إخبار و پرده بردارى خداوند از توطئه هاى مخفيانه كافران و مشركان عليه حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و لقد نعلم أنهم يقولون إنما يعلّمه بشر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 7

7 - خداوند ، توطئه بدخواهان و منافقان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( ماجراى افك ) را افشا كرد .

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم لاتحسبوه شرًّا لكم بل هو خير لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 3 - 12

12 - عنايت ويژه خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، با آگاه كردن ايشان از امور پنهانى عليه آن حضرت

و أظهره اللّه عليه . .. قال نبّأنى العليم الخبير

24- افشاى توطئه قتل موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 20 - 4

4 - شنود گفت و گو هاى سران حكومت فرعون به وسيله مرد ناشناس و رساندن سريع آن به موسى ( ع )

و جاء رجل . .. قال ي_موسى إنّ الملأ يأتمرون بك ليقتلوك

ص: 117

25- افشاى توطئه كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 103 - 1

1- إخبار و پرده بردارى خداوند از توطئه هاى مخفيانه كافران و مشركان عليه حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و لقد نعلم أنهم يقولون إنما يعلّمه بشر

26- افشاى توطئه گران قصه افك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 14 - 3

3 - فضل و رحمت الهى و افشاى چهره توطئه گران « افك » از سوى خدا ، مسلمانان صدراسلام را از خطر عذابى بزرگ نجات بخشيد .

و لولا فضل اللّه عليكم و رحمته . .. لمسّكم فى ما أفضتم فيه عذاب عظيم

27- افشاى توطئه مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 103 - 1

1- إخبار و پرده بردارى خداوند از توطئه هاى مخفيانه كافران و مشركان عليه حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و لقد نعلم أنهم يقولون إنما يعلّمه بشر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 42 - 3

3 - افشاگرى خداوند ، در مورد اهداف خائنانه و توطئه گرانه مشركان عليه جان پيامبر (صلی الله علیه و آله)

نتربص به ريب المنون . .. أم يريدون كيدًا

طبق گفته مفسران، ممكن است عبارت «يريدون . ..» نظر به توطئه «دارالندوه» داشته باشد.

28- افشاى توطئه منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 26 - 13

13- هشدار خداوند ، به افشاى اسرار توطئه هاى پنهان منافقان

ص: 118

و اللّه يعلم إسرارهم

تذكّر به علم خداوند، در حقيقت هشدارى است به منافقان تا گمان نكنند اسرارشان هميشه مخفى خواهد ماند.

29- افشاى توطئه منافقان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 7،8

7 - خداوند ، توطئه بدخواهان و منافقان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( ماجراى افك ) را افشا كرد .

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم لاتحسبوه شرًّا لكم بل هو خير لكم

8 - توطئه « افك » ، در نهايت با افشا شدن نيت و انگيزه بدخواهان و برملا شدن چهره كريه آنان ، به نفع مسلمانان به پايان رسيد .

إنّ الذين جاءو بالإفك . .. لاتحسبوه شرًّا لكم بل هو خير لكم

ص: 119

6- اقتصاد

1- 1- اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 17 - 2

2 _ ارتباط اخلاق و اقتصاد در اسلام

للّذين اتقوا . .. و المنفقين و المستغفرين بالاسحار

ذكر «المنفقين» به عنوان صفتى براى متّقين، بيانگر اين رابطه است.

2- 2- آثار تخلف اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 183 - 5

5 - نادرستى روابط اقتصادى ، سبب فراگيرى فساد و تباهى در جامعه

أوفوا الكيل . .. و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه جمله «و لاتعثوا. ..» عطف تفسيرى بر جمله پيشين باشد.

3- 3- آثار تخلفات اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 84 - 23

23_ پرستش غير خدا ، شرك در عبادت و ظلم و اجحاف در مبادلات ، درپى دارنده عذاب قيامت است .

اعبدوا الله . .. و لاتنقصوا المكيال ...إنى أخاف عليكم عذاب يوم محيط

ص: 120

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 95 - 3

3_ شركورزى ، ستمگرى ، كم فروشى و بى عدالتى در مبادلات ، عامل هاى دورى از رحمت خدا و زمينه ساز هلاكت است .

و إلى مدين أخاهم شعيبًا . .. ألا بُعدًا لمدين

4- 4- آثار توسعه اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 17 - 6

6 - توسعه اقتصادى ، فرهنگى و رشد دانش دينى ، به تنهايى نمى تواند تضمين كننده وحدت و همدلى اجتماعى باشد .

رزقن_هم من الطيّب_ت و فضّلن_هم على الع_لمين . و ءاتين_هم بيّن_ت من الأمر فما اخت

در آيه قبل، سخن از اعطاى كتاب، حكومت، نبوت، روزى هاى پاكيزه و شرافت اجتماعى كه خداوند در پى رسالت موسى(ع) به بنى اسرائيل عطا فرمود; ولى اين آيه «بغى» و تجاوزگرى را از صفاتى شمرده است كه در چنين جامعه اى باعث پيدايش اختلاف گرديد و حتى آن فرهنگ و اقتصاد شكوفا و معارف روشن نيز نتوانست اين روحيه را از ميان ببرد.

5- 5- آثار رشد اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 52 - 16

16_ آبادانى و رونق اقتصادى ، زمينه ساز قدرت و نيرومندى جوامع است .

يرسل السماء عليكم مدرارًا و يزدكم قوّة إلى قوّتكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 6 - 7

7- رشد اقتصادى و نيروى انسانى و توازن و همپايى آن دو ، داراى نقش تعيين كننده در سرنوشت ملتها

و أمددن_كم بأمول و بنين

در كنار هم ياد شدن «مال» و «فرزند» نشانگر آن است كه قرين بودن اين دو با يكديگر، در غلبه ملتها بر دشمنان خويش نقش آفرين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 73 - 10،11

10- پيشرفت اقتصادى و اجتماعى و بهبود آن ، الزاماً نشانه حقانيت يك انديشه و آيين نيست .

ص: 121

أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

11- موقعيت برتر اقتصادى و اجتماعى و بهره مندى هاى مادى ، زمينه ساز غفلت از حق و بهره نبردن از آيات قرآن

و إذا تتلى عليهم ءايتنا . .. أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 12

12- پيشرفت هاى اقتصادى و قدرت هاى چشم گير _ حتى در عالى ترين شكل آن _ تضمين كننده نجات جامعه از نابودى نيست .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أحسن أث_ثًا ورءيًا

6- 6- آثار سلامت اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 31

31 _ عدالت در امور اقتصادى و پرهيز از فسادگرى ، تنها در صورت پرستش خدا و ايمان به يگانگى او سعادت آفرين است .

ذلكم خير لكم إن كنتم مؤمنين

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مشاراليه «ذلكم»، معنايى باشد كه از «اوفوا الكيل . .. و لاتفسدوا ... » استفاده مى شود. در اين صورت مى توان گفت مراد از ايمان در «إن كنتم مؤمنين» ايمان به خداى يگانه و لزوم پرستش اوست. يعنى اگر به خداى يگانه ايمان داشته باشيد و تنها او را بپرستيد، عدالت در امور اقتصادى و پرهيز از فسادانگيزى متضمّن خير و صلاح شماست و اگر موحد نباشيد رعايت اين مسائل سعادت آفرين نخواهد بود.

7- 7- آثار عدالت اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 31

31 _ عدالت در امور اقتصادى و پرهيز از فسادگرى ، تنها در صورت پرستش خدا و ايمان به يگانگى او سعادت آفرين است .

ذلكم خير لكم إن كنتم مؤمنين

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مشاراليه «ذلكم»، معنايى باشد كه از «اوفوا الكيل . .. و لاتفسدوا ... » استفاده مى شود. در اين صورت مى توان گفت مراد از ايمان در «إن كنتم مؤمنين» ايمان به خداى يگانه و لزوم پرستش اوست. يعنى اگر به خداى يگانه ايمان داشته باشيد و تنها او را بپرستيد، عدالت در امور اقتصادى و پرهيز از فسادانگيزى متضمّن خير و صلاح شماست و اگر موحد نباشيد رعايت اين مسائل سعادت آفرين نخواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 122

8 - هود - 11 - 88 - 23

23_ اصلاح جوامع بشرى ، در گرو گرايش آنان به توحيد و يكتاپرستى و رعايت عدل و انصاف در مبادلات و امور اقتصادى است .

قال ي_قوم اعبدوا الله . .. أوفوا المكيال و الميزان بالقسط ... إن أُريد إلاّ الإص

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 35 - 4

4- رعايت عدل و انصاف اقتصادى ، در پى دارنده عاقبت و فرجامى نيك است .

ذلك خير و أحسن تأويلا

«تأويل» از مصدر «اَوْل» به معناى بازگشت به اصل است و مراد از آن، غايتى است كه منظور و مورد نظر است.

8- 8- آثار قدرت اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 20 - 10

10 - نقش اساسى قدرت اقتصادى ، در امنيت و اقتدار سياسى ملت ها *

فعجّل لكم ه_ذه و كفّ أيدى الناس عنكم

در صورتى كه «كفّ. ..» مترتّب بر فتح خيبر و غنايم آن (عجّل لكم ه_ذه) باشد و نتيجه آن شمرده شود; از آيه شريفه استفاده مى شود كه خداوند، براى امنيت بخشيدن به امت اسلامى در شرايط بحرانى، اين مهم را از طريق تقويت بنيه اقتصادى ايشان، تأمين كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 6،9،14

6 - قدرت سياسى و اقتصادى گروهى ، موجب پيروى و تأثيرپذيرى قوم نوح از آنان شد .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

9 - قدرت سياسى و اقتصادى ، زمينه ساز كفر و حق ناپذيرى

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

14 - قدرت اقتصادى ، داراى نقشى فزون تر از قدرت سياسى در لغزيدن انسان به ورطه سقوط و بى دينى *

من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

تقديم ذكرى «ماله» بر «ولده»، ممكن است اشاره به برداشت ياد شده باشد.

9- 9- آثار كمكهاى اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 123

7 - توبه - 9 - 60 - 14

14 _ تأثيرگذارى كمك هاى اقتصادى در موضع گيرى هاى اجتماعى و فكرى برخى از انسانها

و المؤلفة قلوبهم

دلجويى به وسيله كمكهاى مادى، در مورد افراد ضعيف الايمان و يا مخالفان، مى تواند بدين منظور باشد كه يا از جهت عقيده متمايل به حق شوند و يا دست كم در مواضع اجتماعى خود، از اسلام حمايت كنند.

10- 10- آثار مشكلات اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 7 - 5

5 - نقش فشار هاى اقتصادى ، در پراكندن مردم از پيرامون رهبرى

هم الذين يقولون لاتنفقوا على من عند رسول اللّه حتّى ينفضّوا

11- 11- آسيب شناسى اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 85 - 3،8

3_ كم فروشى و بى عدالتى در امور اقتصادى ، بارزترين انحراف اقتصادى قوم شعيب

و ي_قوم أوفوا المكيال و الميزان بالقسط

8_ كم فروشى و بى مقدار و كم ارزش جلوه دادن اجناس مردم ، حرام و از مصداق هاى فسادانگيزى در زمين است .

أوفوا المكيال و الميزان . .. و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 87 - 12

12_ آزادى بى قيد و شرط مالكان در تصرف اموال خويش ، زمينه ساز رعايت نكردن قسط و عدالت در مبادلات است .

أوفوا المكيال و الميزان بالقسط . .. أو أن نفعل فى أمولنا مانش_ؤا

12- 12- آسيب شناسى اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 35 - 5

5- كم فروشى و خيانت اقتصادى ، به گمان جلب منافع بيشتر ، بد فرجام و عملى زيان آور و ناميمون است .

ص: 124

و أوفوا الكيل . .. وزنوا بالقسطاس المستقيم ذلك خير و أحسن تأويلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 39 - 3

3 - اقتصاد متكى به ربا ، از بركات و مواهب معنوى خداوند ، بى بهره است .

ما ءاتيتم من ربًا ليربوا فى أمول الناس فلا يربوا عند اللّه

سوره روم، اگر چه مكى است و آيات مربوط به ربا، در مدينه نازل شده است، اما در عين حال، احتمال دارد _ چنان كه از ظاهر آيه برمى آيد _ «ربا» رباى اصطلاحى باشد.

13- 13- اخلاق و اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 17 - 2

2 _ ارتباط اخلاق و اقتصاد در اسلام

للّذين اتقوا . .. و المنفقين و المستغفرين بالاسحار

ذكر «المنفقين» به عنوان صفتى براى متّقين، بيانگر اين رابطه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 32 - 11

11 _ آميختگى مسائل اقتصادى اسلام با اخلاق

لا تاكلوا . .. و لا تتمنّوا ما فضّل اللّه ... للرّجال نصيب ... و للنساء نصيب

قرآن در اين آيه و آيات گذشته، مسأله اقتصادى (لا تاكلوا . .. للرجال نصيب) را با مسأله اخلاقى (لا تتمنوا) مرتبط دانسته و يكى را ريشه ديگرى معرفى كرده است.

14- 14- استفاده از رشد اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 47 - 18

18_ ضرورت بهره گيرى از شرايط شكوفايى اقتصاد جامعه براى مقابله با موقعيت هاى بحرانى

تزرعون سبع سنين دأبًا . .. إلاّ قليلاً مما تأكلون

ص: 125

15- 15- اسلام و اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 67 - 12

12 _ اهتمام اسلام به انفاق و تأمين نياز هاى معيشتى جامعه

و يقبضون أيديهم

16- 16- اقتصاد اسلامى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 130 - 10

10 _ تقوا ، پشتوانه اى براى اجراى احكام اقتصادى اسلام

لا تأكلوا الرّبوآ . .. و اتّقوا اللّه

17- 17- اقتصاد و اخلاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 262 - 4

4 _ هماهنگى اخلاق و اقتصاد ، در نظام تعاليم دين

لايتبعون ما انفقوا منّاً و لا اذىً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 282 - 54

54 _ هماهنگى اخلاق و اقتصاد در اسلام

اذا تداينتم . .. و لا يأب كاتب ... و استشهدوا ... و لا تسئموا ... و اتّقوا اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 283 - 8

8 _ هماهنگى نظام اخلاقى و روابط اقتصادى در اسلام

فرهان مقبوضة فان امن بعضكم بعضاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 38 - 7

7 - فرمان هاى دين در رسيدگى مالى به ديگران ، با عواطف طبيعى انسان ، هماهنگ است .

ص: 126

فأَت ذا القربى حقّه و المسكين و ابن السبيل

تقدم اداى حقوق خويشان بر ديگران، مى تواند با توجه به اين نكته باشد كه انسان، به صورت فطرى و طبيعى، رسيدگى به خويشان را در اولويت قرار مى دهد.

18- 18- اقتصاد و انديشه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 60 - 14

14 _ تأثيرگذارى كمك هاى اقتصادى در موضع گيرى هاى اجتماعى و فكرى برخى از انسانها

و المؤلفة قلوبهم

دلجويى به وسيله كمكهاى مادى، در مورد افراد ضعيف الايمان و يا مخالفان، مى تواند بدين منظور باشد كه يا از جهت عقيده متمايل به حق شوند و يا دست كم در مواضع اجتماعى خود، از اسلام حمايت كنند.

19- 19- اقتصاد و عبادت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 277 - 7

7 _ توجّه اسلام به مسائل اقتصادى ، در كنار مسائل عبادى

و اقاموا الصّلوة و اتوا الزّكوة

20- 20- امنيّت اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 2 - 6

6 _ لزوم برقرارى و حفظ امنيت اقتصادى در جامعه *

و اتوا اليتامى اموالهم . .. و لا تاكلوا اموالهم الى اموالكم

21- 21- اهميت استقلال اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 20 - 20

20 - ترغيب خداوند ، به تأمين تلاش براى نياز هاى زندگى و استقلال اقتصادى

ص: 127

و ءاخرون يضربون فى الأرض يبتغون من فضل اللّه

برداشت ياد شده، با توجه به اين مطلب است كه آيه شريفه، در مقام تمجيد از تلاش گران عرصه زندگى است. ضمن آن كه آمدن تعبير«فضل اللّه» در اين باره، تأييد كننده همين حقيقت است.

22- 22- اهميت اصلاح اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 181 - 3

3 - توجه پيامبران و رهبران الهى ، به اصلاح امور اقتصادى جامعه هم پاى مسائل اعتقادى و عبادى

إذ قال لهم شعيب ألاتتّقون . .. أوفوا الكيل و لاتكونوا من المخسرين

23- 23- اهميت اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 53 - 6

6 _ نكوهش خداوند از حكومت ها و حاكمان بى توجه به وضع اقتصادى مردم

فاذاً لا يؤتون النّاس نقيراً

جمله «فاذاً . .. » در مقام مذمت و نكوهش چنين روشى است.

24- 24- اهميت امنيت اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 99 - 13

13_ برخوردارى جوامع از امنيت و نبود هراس براى تأمين معيشت ، امرى مطلوب از ديدگاه قرآن و پيامبران

قال ادخلوا مصر إن شاء الله ءامنين

25- 25- اهميت برنامه ريزى در اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 47 - 20

20_ لزوم اهتمام حاكمان جامعه به برنامه ريزى ، محاسبه و پيش بينى شرايط اقتصادى

تزرعون سبع سنين . .. مما تأكلون

ص: 128

26- 26- اهميت پيش بينى بحران اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 47 - 20

20_ لزوم اهتمام حاكمان جامعه به برنامه ريزى ، محاسبه و پيش بينى شرايط اقتصادى

تزرعون سبع سنين . .. مما تأكلون

27- 27- اهميت تعادل اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 60 - 11

11 - ضرورت جيره بندى و تقسيم ارزاق در شرايط كمبود

فانفجرت منه اثنتا عشرة عيناً قد علم كل أناس مشربهم

28- 28- اهميت تعديل اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 25 - 5

5 - تعديل اقتصادى به نفع سائلان و محرومان جامعه و مخالفت با زراندوزى ، سياست اقتصادى اسلام

و جمع فأوعى . .. إلاّ المصلّين ... و الذين فى أمولهم حقّ معلوم . للسائل و المحرو

دو آيه مورد بحث _ كه در توصيف مؤمنان است _ در مقابل جمله «و جمع فأوعى» _ كه در وصف كافران توانگر بود _ قرار دارد. از مجموع اين توصيف ها، مى توان به مطلب ياد شده پى برد.

29- 29- اهميت رشد اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 60 - 5

5_ جواز بهره گيرى از فشار هاى اقتصادى براى نيل به مقاصد مشروع

فإن لم تأتونى به فلاكيل لكم عندى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 129

10 - اسراء - 17 - 6 - 10

10- رشد اقتصادى و ازدياد جمعيت به منظور برترى و فزونى يافتن بر نيروى انسانى و اقتصادى دشمن ، سياستى است شايسته و بايسته

و أمددن_كم بأمول و بنين و جعلن_كم أكثر نفيرًا

جمله «و جعلناكم. ..» بمنزله نتيجه براى جمله «و امددناكم ...» است; چرا كه «نفير» در لغت به عده اى از مردان گفته مى شود كه امكانات لازم براى كوچ كردن و حركت دسته جمعى را داشته باشند (مفردات راغب)، و مقصود از آن به مناسبت مورد، اين است كه خداوند با كمك اموال و فرزندان به شما، اين توانايى را داد كه بر دشمن خود فزونى داشته و چيره شويد.

30- 30- اهميت رونق اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 126 - 3

3 - رونق اقتصادى شهر مكه و بهره مند شدن شهروندان مؤمن آن از انواع ثمرات و ميوه ها ، دعاى ابراهيم ( ع ) به درگاه خداوند

و ارزق أهله من الثمرت من ءامن منهم

31- 31- اهميت سلامت اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 22

22 _ دعوت مردم به سلامت اقتصادى و رعايت عدالت در خريد و فروش ، از مهمترين رسالت هاى شعيب براى قوم خويش پس از دعوت به توحيد

يقوم اعبدوا اللّه . .. فأوفوا الكيل و الميزان و لاتبخسوا الناس أشياءهم

32- 32- اهميت عدالت اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 26،27

26 _ قوم شعيب برخوردار از دليلى روشن براى التزام به عدالت در امور اقتصادى و پرهيز از فسادگرى در زمين بودند .

قد جاءتكم بينة من ربكم فأوفوا الكيل و الميزان . .. و لاتفسدوا فى الأرض

تفريع جمله «اوفوا الكيل» بر جمله «قد جاءتكم بينة» بيانگر اين است كه بينه ارائه شده به قوم شعيب به گونه اى بوده است كه باور به آن در پى دارنده رعايت عدالت در امور اقتصادى و پرهيز از فسادگرى در زمين بوده است.

27 _ گرايش طبيعت مردم به صلاح و رعايت عدالت در امور اقتصادى است .

ص: 130

و لاتفسدوا فى الأرض بعد إصلحها

آنچه در برداشت فوق آمده احتمالى است كه درباره «بعد إصلحها» گفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 182 - 1،4

1 - استفاده از ترازوى دقيق در معاملات و رعايت عدالت اقتصادى ، از رهنمود هاى شعيب ( ع ) به مردم

وزنوا بالقسطاس المستقيم

«زِنَة و وَزْن» (مصدر «زنوا») به معناى سنجيدن و «قسطاس» (مرادف «ميزان») به معناى ترازو است. «مستقيم» نيز معادل درست مى باشد; يعنى، «و با ترازوى درست وزن كنيد».

4 - قسط اقتصادى و عدالت اجتماعى ، از اهداف اصيل و ديرين اديان آسمانى

أوفوا الكيل و لاتكونوا من المخسرين . وزنوا بالقسطاس المستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 9 - 3،4

3 - اهتمام اسلام به تصحيح روابط اقتصادى جامعه و رعايت عدل

و أقيموا الوزن بالقسط و لاتخسروا الميزان

برداشت بالا با توجه به اين نكته است كه خداوند در اين آيه و آيه قبل، براى فراخواندن انسان ها به عدل، با سه تعبير تأكيد كرده است.

4 - اهميت عدالت اقتصادى ، در قوام جامعه و برخوردارى از رحمت الهى *

الرحم_ن . .. و أقيموا الوزن بالقسط و لاتخسروا الميزان

برداشت ياد شده بدين احتمال است كه ارتباط اين آيه با آيات پيشين _ كه در زمينه قانون مندى نظام جهان و نيز رحمانيت خداوند بود _ بيانگر مطلب بالا باشد; يعنى، اگر قانون مندى شرط قوام هستى است و در پرتو اين قوانين، رحمت الهى شامل بشر شده، رعايت قوانين اقتصادى نيز شرط استوارى جامعه است و آنان در پرتو همين اصل از رحمت عام الهى (شكوفايى اقتصادى و رابطه صحيح اجتماعى) برخوردار خواهند شد.

33- 33- اهميت نظارت بر توزيع در بحران اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 55 - 11

11_ لزوم نظارت دولت بر امور اقتصادى ( توليد ، توزيع و . . . ) در شرايط بحرانى

قال اجعلنى على خزائن الأرض إنى حفيظ عليم

ص: 131

34- 34- اهميت نظارت بر توليد در بحران اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 55 - 11

11_ لزوم نظارت دولت بر امور اقتصادى ( توليد ، توزيع و . . . ) در شرايط بحرانى

قال اجعلنى على خزائن الأرض إنى حفيظ عليم

35- 35- اهميت نظام اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 28 - 15

15 _ لزوم توجه به پيامد هاى يك حكم و پيش بينى و تدارك تنش هاى اقتصادى _ اجتماعى آن *

إنما المشركون نجس فلا يقربوا المسجدالحرام . .. و إن خفتم عيلة فسوف يغنيكم اللّه

خداوند در اين آيه، پس از بيان حكم ممنوعيت ورود مشركان به مسجدالحرام، بلافاصله به پيامد اقتصادى آن براى مسلمين اشاره فرموده و با وعده به تدارك خسارت، اين مشكل را حل كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 1 - 13

13 _ توجه اسلام به امور اجتماعى و اقتصادى جامعه

يايها الذين ءامنوا اوفوا بالعقود أحلت لكم بهيمة الانعم

وفاى به عقد و معاهدات از امور اجتماعى، و بهره بردارى از چهارپايان، از امور اقتصادى است.

36- 36- برنامه ريزى در بحران اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 47 - 17،18

17_ ضرورت صرفه جويى در مصرف و آمادگى براى مقابله با شرايط بحرانى

فذروه فى سنبله إلاّ قليلاً مما تأكلون

18_ ضرورت بهره گيرى از شرايط شكوفايى اقتصاد جامعه براى مقابله با موقعيت هاى بحرانى

تزرعون سبع سنين دأبًا . .. إلاّ قليلاً مما تأكلون

ص: 132

37- 37- بى بركتى اقتصاد ربوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 39 - 3

3 - اقتصاد متكى به ربا ، از بركات و مواهب معنوى خداوند ، بى بهره است .

ما ءاتيتم من ربًا ليربوا فى أمول الناس فلا يربوا عند اللّه

سوره روم، اگر چه مكى است و آيات مربوط به ربا، در مدينه نازل شده است، اما در عين حال، احتمال دارد _ چنان كه از ظاهر آيه برمى آيد _ «ربا» رباى اصطلاحى باشد.

38- 38- بى عدالتى اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 21

21 _ ابتلاى قوم شعيب به كمفروشى و بى عدالتى در امور اقتصادى ، بارزترين انحراف اجتماعى _ اقتصادى آنان بود .

فأوفوا الكيل و الميزان و لا تبخسوا الناس أشياءهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 25 - 9

9 - استثمار و بى عدالتى اقتصادى ، از مشكلات عمده و اساسى جوامع در طول تاريخ

لقد أرسلنا رسلنا . .. و أنزلنا معهم الكت_ب و الميزان

با توجه به اين كه «ميزان» (ترازو) ابزارى است كه در مبادلات اقتصادى به كار مى رود و با آن كالاها را توزين مى كنند; مى توان گفت كه: اين واژه در آيه شريفه استعاره از خصوص عدالت اقتصادى است. بنابراين، پيام عدالت اقتصادى _ كه در اين آيه به عنوان رسالت همه پيامبران برشمرده است _ نشان مى دهد كه موضوع استثمار توده ها و ظلم و اجحاف اقتصادى به آنان، در تاريخ بشر ريشه داشته است و همه جوامع با آن مشكل دست به گريبان بوده اند.

39- 39- پايه هاى نظام اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 130 - 7،11

7 _ ايمان جامعه اسلامى ، زير بنا و اساس پذيرش قوانين الهى در اقتصاد

يا ايّها الذين امنوا لا تأكلوا الرّبوآ

مخاطب قرار دادن جامعه اسلامى با عنوان «يا ايّها الّذين آمنوا» و سپس نهى از رباخوارى، اشاره به اين حقيقت دارد كه پذيرش حكم ربا، منوط به ايمان است.

11 _ لزوم رعايت تقواى الهى در امور اقتصادى

ص: 133

لا تأكلوا الرّبوآ . .. و اتّقوا اللّه

مراد از تقوا به قرينه «لا تأكلوا الرّبوآ» يا خصوص رباخوارى و درآمدهاى نامشروع است و يا از مصاديق مورد نظر آيه، چنانچه متعلق تقوا، مطلق محرمات الهى باشد.

40- 40- پرسش از اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 1 - 5

5 _ بيان احكام و پاسخگويى به پرسش هاى اقتصادى _ اجتماعى از شؤون پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يسئلونك عن الأنفال قل الأنفال للّه و الرسول

41- 41- تضييق اقتصادى جايز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 60 - 5

5_ جواز بهره گيرى از فشار هاى اقتصادى براى نيل به مقاصد مشروع

فإن لم تأتونى به فلاكيل لكم عندى

42- 42- تعديل اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 41 - 6،10،11،12،19

6 _ يتيمان ، مساكين و در راه ماندگان ، بايد از خمس غنايم و ديگر درآمد ها بهره مند شوند .

و اليتمى و المسكين و ابن السبيل

10 _ پرداخت خمس غنيمت ها و ديگر استفاده هاى مالى ، نشان ايمان به خدا و ايمان به پيروزى آفرينى خدا در جنگ بدر است .

فأن للّه خمسه و للرسول . .. إن كنتم ءامنتم باللّه و ما أنزلنا على عبدنا

مراد از «ما أنزلنا . .. » مى تواند همان امدادهاى غيبى الهى باشد كه مسلمانان در پرتو آن به پيروزى در جنگ بدر دست يافتند.

11 _ آزمودن مسلمانان در ادعاى ايمانشان به خدا و آيات او منشايى براى تشريع دستور خمس

و اعلموا أنما غنمتم

برداشت فوق ناظر بر اين اساس است كه جمله «و اللّه على كل شىء قدير» ناظر به لزوم پرداخت خمس باشد. يعنى اين فرمان نه از آن روست كه خداوند نيازمند اموال شماست و بر رفع نياز بينوايان توانا نيست، بلكه هدف از اين فرمان اولا تمايز مؤمنان راستين از غير ايشان است و ثانيا اين است كه نياز نيازمندان هر جامعه توسط همان جامعه تأمين شود.

ص: 134

12 _ مسلمانان داراى زمينه هايى براى تخلف از دستور خمس و رساندنش به صاحبان آن

و اعلموا أنما غنمتم من شىء . .. إن كنتم ءامنتم

از اينكه پرداخت خمس نشانه ايمان به خدا و آيات او دانسته شده و به اين وسيله مورد تأكيد قرار گرفته، برداشت فوق به دست مى آيد.

19 _ رفع نياز هاى جامعه ايمانى از سوى خود مسلمانان ، منشأ تشريع خمس ، نه ناتوانى خداوند بر تأمين آن نيازها

و اعلموا أنما غنمتم من شىء . .. و اللّه على كل شىء قدير

43- 43- تفاوت اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 12

12 - اعتبار مالكيت شخصى در اسلام و پذيرش تفاوت در مقدار مالكيت

و ءاتى المال على حبه ذوى القربى . .. و السائلين

44- 44- تقويت بنيه اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 110 - 4

4 - مسلمانان صدر اسلام ، موظف به تقويت بنيه اعتقادى و اقتصادى خويش با برپا كردن نماز و پرداخت زكات ( براى مهيّا شدن زمينه هاى جهاد و مبارزه )

حتى يأتى اللّه بأمره . .. و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة

45- 45- توزيع در بحران اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 47 - 19

19_ كنترل حكومت بر روند توليد و توزيع ارزاق در شرايط بحرانى ، امرى ضرورى است .

تزرعون سبع سنين . .. إلاّ قليلاً مما تأكلون

التفات از خطاب به غيبت در آيه 49 ; يعنى ، آوردن «يغاث الناس» به جاى «تُغاثَون» و نيز «يعصرون» به جاى «تعصرون» گوياى اين است كه مخاطبان «تزرعون» و «ذروه» و مانند اينها سران حكومتند.

ص: 135

46- 46- توسعه اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 5 - 11

11 _ ثروت بايد براى رشد اقتصادى جامعه به كار گرفته شود .

اموالكم الّتى جعل اللّه لكم قياماً

از اينكه خداوند مال را براى برپايى جامعه قرار داده و به همين جهت پرداخت آن را به سفيهان منع كرده، معلوم مى شود كه ثروتها بايد در جهت رشد اقتصادى، كه قوام جامعه به آن بستگى دارد، به كار گرفته شود.

47- 47- توليد در بحران اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 47 - 19

19_ كنترل حكومت بر روند توليد و توزيع ارزاق در شرايط بحرانى ، امرى ضرورى است .

تزرعون سبع سنين . .. إلاّ قليلاً مما تأكلون

التفات از خطاب به غيبت در آيه 49 ; يعنى ، آوردن «يغاث الناس» به جاى «تُغاثَون» و نيز «يعصرون» به جاى «تعصرون» گوياى اين است كه مخاطبان «تزرعون» و «ذروه» و مانند اينها سران حكومتند.

48- 48- دانش اقتصاد يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 55 - 5

5_ يوسف ( ع ) بر نحوه كشت و برداشت و ذخيره سازى آذوقه ها و چگونگى تقسيم و توزيع آنها ، آگاهى كامل داشت .

قال اجعلنى على خزائن الأرض إنى . .. عليم

49- 49- دعوت به عدالت اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 85 - 2،4

2_ شعيب ( ع ) ، دعوت كننده مردم به برقرار ساختن قسط و عدالت در معاملات خويش

و ي_قوم أوفوا المكيال و الميزان بالقسط

4_ شعيب ( ع ) ، از قوم خويش خواست تا به هنگام خريد ، اجناس مردم را كم تعدادتر و كم ارزش تر از آنچه هست ، جلوه ندهند .

ص: 136

و لاتبخسوا الناس أشياءهم

«بخس»; يعنى، كم كردن و عيب گرفتن (المصباح المنير).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 9

9_ برخوردارى شعيب ( ع ) از مقام نبوت ، برانگيزنده او به فراخوانى مردمان به توحيد و رعايت عدل و انصاف در مبادلات

قالوا ي_شعيب أصلوتك تأمرك . .. قال ي_قوم أرءيتم إن كنت على بيّنة من ربى و رزقنى

سخنان شعيب(ع) در آيه مورد بحث ، پاسخى است به تحليل استهزاآميز قومش (أصلوتك). شعيب(ع) با جمله «أرءيتم ...» بيان مى دارد كه منشأ مخالفت وى با آرا و عقايد آنان و عملكرد ناصوابشان ، مسؤوليتى است كه خداوند برعهده او قرار داده است.

50- 50- دين و اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 8،10

8 _ كتب آسمانى ، مشتمل بر رهنمود هاى اقتصادى و راهگشاى تأمين نياز هاى جامعه *

و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل و ما أنزل اليهم من ربهم لاكلوا

ترتب رفاه اقتصادى بر عمل به تورات و انجيل مى تواند به اين معنا باشد كه خداوند به عنوان پاداش، بركتهاى زمين و آسمان را به روى عمل كنندگان بگشايد و مى تواند به اين معنا باشد كه در خود تورات و انجيل رهنمودهايى است ه عمل به آنها رونق اقتصادى را براى جامعه در پى دارد. برداشت فوق بر اساس معناى دوم است.

10 _ ارزشمندى رفاه اقتصادى جامعه از ديدگاه اديان الهى

لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم

چنانچه رفاه اقتصادى كه از جمله «لاكلوا . .»به دست مى آيد ارزشمند نبود، آن را به عنوان نتيجه اى براى اقامه كتب آسمانى ذكر نمى كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 1 - 7

7 _ احكام خداوند و قوانين دين ، فراگير امور مادى و مسائل اجتماعى انسانها

قل الأنفال للّه و الرسول

51- 51- رشد اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 6 - 1،2،3،4

ص: 137

1 _ لزوم آزمايش يتيمان تا هنگام بلوغ و توان ازدواج ، براى تشخيص رشد اقتصادى آنان

و ابتلوا اليتامى حتّى اذا بلغوا النّكاح . .. رشداً

2 _ رسيدن به مرحله بلوغ جنسى و تحقق رشد اقتصادى ، دو شرط براى تحويل اموال يتيمان به آنان

حتّى اذا بلغوا النّكاح فان انستم منهم رشداً فادفعوا اليهم اموالهم

3 _ رسيدن به مرحله بلوغ جنسى و تحقق رشد اقتصادى ، دو شرط براى جواز تصرف يتيمان در اموال خود

و ابتلوا التيامى . .. فادفعوا اليهم اموالهم

4 _ وجوب ردّ اموال يتيمان ، پس از بلوغ جنسى و احراز رشد اقتصادى آنان

و ابتلوا اليتامى . .. فان انستم منهم رشداً فادفعوا اليهم اموالهم

مؤيّد برداشت فوق فرمايش امام صادق (ع) است كه درباره آيه فوق فرمود: ايناس الرّشد حفظ المال.

_______________________________

من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 164، ح 7، ب 113 ; نورالثقلين، ج 1، ص 444، ح 60.

52- 52- ركود اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 275 - 3

3 _ رباخوارى ، موجب انحراف و نابسامانى نظام اقتصادى جامعه مى گردد .

الّذين يأكلون الرّبوا لا يَقُومونَ الاّ كما يقوم الّذى يتخبّطه الشّيطان

53- 53- روش اصلاح اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 1 - 3

3 - انذار و هشدار به عذاب ، روشى قرآنى در اصلاح روابط اقتصادى مردم

ويل للمطفّفين

54- 54- زمينه تخلفات اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 85 - 10

10_ جوامع مرفّه ، در خطر انحرافات اقتصادى و گسترش دادن ظلم و ستم در پهنه گيتى

إنى أري_كم بخير . .. أوفوا المكيال ... و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

ص: 138

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 87 - 12

12_ آزادى بى قيد و شرط مالكان در تصرف اموال خويش ، زمينه ساز رعايت نكردن قسط و عدالت در مبادلات است .

أوفوا المكيال و الميزان بالقسط . .. أو أن نفعل فى أمولنا مانش_ؤا

55- 55- زمينه تضيق اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 5

5 _ گرفتارى اهل كتاب در تنگنا هاى اقتصادى ، پيامد بى اعتنايى آنان به كتب آسمانى و فرامين الهى

و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل . .. لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم

56- 56- زمينه توسعه اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 7

7 _ نقش برپايى كتب آسمانى در نزول باران و ديگر مواهب آسمانى و رويش گياهان و دستيابى به ديگر نعمت هاى زمين

و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل . .. لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 14

14 - علم و آگاهى ، زمينه توسعه اقتصادى و برخوردارى از رفاه و آسايش

ثمّ إذا خوّلن_ه نعمة منّا قال إنّما أُوتيته على علم

از آهنگ اين آيه استفاده مى شود كه آنچه محكوم و مردود است، ناديده گرفتن نقش خدا به عنوان منشأ اصلى نعمت ها و تكيه كردن بر تلاش و دانش خود است; نه اين كه آيه شريفه درصدد نفى نقش دانش و تلاش بشر در توسعه اقتصادى و رفاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 52 - 3

3 - كارايى دانش و تلاش اقتصادى بشر در رفاه و توسعه اقتصادى ، منوط به مشيت خداوند است .

إنّما أُوتيته على علم . .. أوَلم يعلموا أنّ اللّه يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه جمله «أوَلم يعلموا. ..» عطف بر جمله «و ل_كنّ أكثر الناس لايعلمون» مى باشد; يعنى، كافران توسعه روزى خود را در اثر تلاش و دانش خود مى پندارند; در حالى كه بيشتر آنان به اين حقيقت آگاهى ندارند كه توسعه روزى و يا تنگ شدن آن بر مردم، بسته به مشيت و تقدير الهى است و چه بسا دو ملت و يا دو فرد يكسان به تلاش

ص: 139

اقتصادى بپردازند; ولى روزى آنان يكسان نباشد.

57- 57- زمينه رشد اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 103 - 11

11 _ پرداخت صدقه ( زكات ) ، تضمين كننده پاكى جامعه و شكوفايى اقتصاد آن *

خذ من أمولهم صدقة تطهرهم و تزكيهم

برداشت فوق بر اين اساس است كه تطهير و رشد، صرفاً فردى نباشد و نظر به حيثيت اجتماعى آن نيز داشته باشد. به تعبير ديگر، صدقه و زكات، از آن جهت كه تعديل ثروت را به دنبال دارد، عدالت اجتماعى را تضمين مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 112 - 4

4- دستيابى جامعه به رشد اقتصادى و رفاه ، در پرتو امنيت و آرامش اجتماعى

قرية كانت ءامنة مطمئنّة يأتيها رزقها رغدًا من كلّ مكان

برداشت فوق، با توجه به آمدن «يأتيها رزقها» پس از «آمنة مطمئنّة» است. گفتنى است كه آمدن فعل «كانت» به صيغه ماضى در آغاز و «يأتيها» به صيغه مضارع پس از آن، مؤيد برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 57 - 14

14 - امنيت ، از شرايط و زمينه هاى لازم براى رشد و شكوفايى اقتصادى و دادوستد

أوَلم نمكّن لهم حرمًا ءامنًا يجبى إليه ثمرت كلّ شىء

از تقديم مسأله امنيت شهر مكه بر شكوفايى اقتصادى آن در آيه بالا، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

58- 58- سلامت اقتصاد جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 188 - 12

12 - نقش بسزاى قاضيان در سلامت اقتصاد جامعه و حفظ حقوق مردم

و لاتأكلوا أمولكم بينكم بالبطل و تدلوا بها إلى الحكام . .. و أنتم تعلمون

ص: 140

59- 59- سياستگذارى در بحران اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 55 - 11

11_ لزوم نظارت دولت بر امور اقتصادى ( توليد ، توزيع و . . . ) در شرايط بحرانى

قال اجعلنى على خزائن الأرض إنى حفيظ عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 62 - 12

12_ سهميه بندى كالا ها در شرايط بحرانى و دريافت بهاى كالاى اعطا شده ، مقتضاى حراست از بيت المال و آگاهى به امور اقتصادى است .

اجعلنى على خزائن الأرض إنى حفيظ عليم . .. اجعلوا بض_عتهم فى رحالهم

عملكرد يوسف(ع) (سهميه بندى در شرايط كمبود و دريافت بهاى كالاها) به عنوان مدير و مسؤولى حفيظ و عليم ، گوياى برداشت فوق است.

60- 60- سياستهاى اقتصادى ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 62 - 13

13_ اعطاى مجانى كالا به مردم از سوى دولت ، حتى در شرايط بحرانى و سهميه بندى كالاها ، سياست شايسته و روايى نيست .

قال لفتي_نه اجعلوا بض_عتهم فى رحالهم

61- 61- شرايط تصدى امور اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 55 - 13

13_ دانش و امانت دارى ، شرط تصدّى امور مالى جامعه

اجعلنى . .. إنى حفيظ عليم

62- 62- ظلم تخلفات اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 94 - 9

ص: 141

9_ شركورزى ، انكار رسالت پيامبران و رعايت نكردن عدل و انصاف در مبادلات ، ستمگرى است .

و أخذت الذين ظلموا الصيحة

63- 63- عبادت و اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 77 - 5

5 _ پيوستگى مسائل عبادى و اقتصادى در اسلام

اقيموا الصلوة و اتوا الزكوة

64- 64- عدالت اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 279 - 12،13

12 _ عدالت ، بنيان نظام اقتصادى اسلام

فلكم رؤس اموالكم لا تَظلِمون و لا تُظلمون

جمله «لا تَظلمون . .. » به منزله علت براى مالكيّت شخصى بر سرمايه و نفى آن نسبت به بهره هاى ربوى است. و چون علّت همواره عهده دار بيان يك قاعده كلى است، بنابراين ظلم نكردن و مظلوم نشدن (عدالت مطلق)، پايه و اساس نظامِ اقتصادى مورد پذيرش اسلام است.

13 _ نفى نظامِ اقتصادِ ربوى و ايجاد و بسط نظام اقتصاد عادلانه ، از جمله اهداف والاى انبيا

فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله . .. لا تَظلِمون و لا تُظلَمون

اعلام جنگ از سوى خدا و رسول به هدف «لا تَظلِمون و لا تُظلَمون» صورت مى گيرد; بنابراين عدالت اقتصادى در جامعه از اهداف خدا و رسول اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 90 - 4

4 _ گرايش به توحيد و رعايت عدل در خريد و فروش و امور اقتصادى ، مايه خسارت در ديدگاه اشراف كفرپيشه قوم مدين

لئن اتبعتم شعيباً إنكم إذاً لخسرون

برداشت فوق با توجه به آيه 85، كه بيانگر پيامهاى شعيب است، به دست مى آيد.

ص: 142

65- 65- عدالت در بحران اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 59 - 10

10_ عدالت در داد و ستد به ويژه در شرايط بحرانى و كمبود ، امرى نيكو و ارزشمند است .

ألا ترون أنى أُوفى الكيل

در آيه 62 (اجعلوا بضاعتهم . ..) معلوم مى شود كه يوسف(ع) سهميه افراد را در برابر بهاى آن پرداخت مى كرد. از اين رو در برداشتها ، معامله و داد و ستد آورده شد.

66- 66- عذاب متخلفان اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 94 - 10

10_ ستمگران ، مشركان و آنان كه در مبادلات كم فروشى كرده و عدل و انصاف را رعايت نكنند ، در خطر گرفتار شدن به عذاب هاى دنيوى ( عذاب استيصال ) هستند .

و أخذت الذين ظلموا الصيحة

67- 67- عوامل انحطاط اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 276 - 1،3

1 _ خداوند ، سوق دهنده دائمى سرمايه هاى ربوى ، به نقصان و نابودى

يمحق اللّهُ الرّبوا

رو به كاستى رفتن را «مَحق» گويند. (مجمع البيان).

3 _ حاكميّت ربا در اقتصاد جامعه ، نابودكننده نظام اقتصادى آن جامعه

يمحق اللّه الرّبوا

68- 68- عوامل تحولات اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 11 - 8

8_ انسان داراى نقشى بسزا در وضعيت اجتماعى و معيشتى و سرنوشت خويش

إن الله لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بأنفسهم

ص: 143

69- 69- عوامل تضمين روابط اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 28 - 6

6 - نقش مؤثر ايمان به خدا و روز جزا در تضمين قرارداد ها و سلامت روابط اقتصادى و اجتماعى جامعه

و اللّه على ما نقول وكيل

مفسران بر اين باورند كه گواه گرفتن خداوند از سوى موسى(ع) در قرارداد خود با شعيب(ع) براى تأكيد بيشتر بر اين ميثاق و تضمين عمل به آن بود.

70- 70- عوامل توسعه اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 6

6 _ بپاداشتن كتب آسمانى و فرامين الهى در جامعه ، موجب رفاه اقتصادى و بهره مند شدن از نعمت هاى الهى

و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل . .. لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 96 - 1،7

1 _ جوامع بشرى در صورت ايمان به رسالت انبيا و رعايت تقوا از بركت هاى فراوان و گوناگون آسمان و زمين بهره مند خواهند شد .

و لو أن أهل القرى ءامنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركت من السماء و الأرض

7 _ اديان الهى خواستار بهبود وضع اقتصادى مردم و خواهان برخوردارى آنان از انواع خير ها و بركت هاى مادى

لفتحنا عليهم بركت من السماء و الأرض

71- 71- عوامل رشد اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 276 - 4

4 _ رواج صدقه و انفاق ، عاملى جهت رشد نظام اقتصادى

و يربى الصّدقات

«يربى» از «ارباء» به معناى رشد دادن و زياد كردن است.

ص: 144

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 112 - 16

16- دستيابى جامعه به امنيت ، رشد و رفاه اقتصادى و يا ابتلاى آن به فقر ، گرسنگى ، ناامنى و ترس ، در گرو اعمال افراد آن جامعه است .

و ضرب الله مثلاً قرية كانت ءامنة مطمئنّة . .. فكفرت بأنعم الله فأذقها الله لباس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 4 - 5

5 - پرداخت زكات ، مايه رشد سرمايه و ازدياد ثروت

و الذين هم للزكوة ف_علون

«زكات» از مصدر «زُكُوّ» مشتق است. «زكو» هم به معناى نمو و ازدياد مى آيد و هم به معناى پاكى و طهارت. بنابراين مى توان گفت: انفاق مال، بدان جهت كه مايه رشد و ازدياد سرمايه است و يا طهارت جان و سلامت نفس انفاق كننده را در پى دارد، زكات ناميده شده است.

72- 72- عوامل رشد اقتصادى در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 32 - 3

3 - تأثير حمل و نقل دريايى و كشتيرانى ، در زندگى اقتصادى جامعه عصر بعثت *

و من ءاي_ته الجوار فى البحر كالأعل_م

73- 73- عوامل شكوفايى اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 39 - 10

10 - پرداخت حقوق مالى ، عامل شكوفايى اقتصاد جامعه است .

و ما ءاتيتم من زكوة . .. هم المضعفون

احتمال دارد كه مراد از «مضعفون» (صاحبان زيادت) به معناى «زيادى در مال» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 32 - 12

12 - ضرورت بهره گيرى از توان نيرو هاى مختلف انسانى ، در ساختن اقتصاد و جامعه اى پايدار

ص: 145

نحن قسمنا بينهم . .. ليتّخذ بعضهم بعضًا سخريًّا

74- 74- فلسفه سياستهاى اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 103 - 10

10 _ تطهير و تكامل روحى و معنوى جامعه ، هدف اصلى برنامه هاى اجتماعى و اقتصادى اسلام است .

خذ من أمولهم صدقة تطهرهم و تزكيهم

75- 75- فلسفه نظام اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 41 - 9

9 _ برطرف سازى نياز نيازمندان از اهداف مسائل اقتصادى در اسلام

و لذى القربى و اليتمى و المسكين و ابن السبيل

76- 76- مسؤول سياستهاى اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 58 - 5،6

5 _ سياست گذارى امور مالى و اقتصادى جامعه اسلامى ( تقسيم صدقات ، نظارت بر آن و . . . ) از شؤون پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)

و منهم من يلمزك فى الصدقت

6 _ سياست گذارى امور مالى و اقتصادى جامعه اسلامى ، از اختيارات رهبرى

و منهم من يلمزك فى الصدقت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 59 - 4،5

4 _ حق تصميم گيرى در نحوه تقسيم و صرف بيت المال با پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

ما ءاتيهم اللّه و رسوله

5 _ سياست گذارى در امور مالى و اقتصادى ، از اختيارات رهبر جامعه اسلامى است .

ما ءاتيهم اللّه و رسوله

ص: 146

77- 77- مشمولان تأمين اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 41 - 7

7 _ يتيمان ، مساكين و در راه ماندگان در صورتى مى توانند از خمس استفاده كنند كه از وابستگان پيامبر (صلی الله علیه و آله) باشند . *

و اليتمى و المسكين و ابن السبيل

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «ال» در «اليتامى» و . .. جانشين مضاف إليه باشد ; يعنى يتامى الرسول و ... .

78- 78- معنويت در امور اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 36 - 8

8 - در بينش دينى ، نگاه به اقتصاد نيز بايد جنبه معنوى و الهى داشته باشد .

و قالوا نحن أكثر أمولاً . .. قل إنّ ربّى يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

79- 79- منابع اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 96 - 6

6 _ دريا ها در بردارنده امكانات قابل استفاده براى انسانها

متعاً لكم و للسيارة

80- 80- منشأ تحولات اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 11 - 7

7_ تحولات اجتماعى و معيشتى بشر در اختيار خداوند و به دست اوست .

إن الله لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بأنفسهم

ص: 147

81- 81- منشأ تفاوتهاى اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 165 - 3،4

3 _ خداوند در اعطاى نعمتهاى خويش برخى از مردم را بر برخى ديگر برترى بخشيد. (برترى در مقام، ثروت و ...)

و رفع بعضكم فوق بعض درجت

4 _ برترى برخى از انسانها بر برخى ديگر و تفاوت آنان در برخوردار شدن از نعمتها، تدبيرى است از جانب خدا در راستاى ربوبيت او بر جوامع بشرى

و هو رب كل شىء . .. رفع بعضكم فوق بعض درجت

82- 82- موانع تخلف اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 184 - 4

4 - تقوا و ايمان به خداى يگانه ، بازدارنده انسان از فساد و روابط ناسالم اقتصادى است .

و لاتكونوا من المخسرين . .. و لاتبخسوا الناس أشياءهم و لاتعثوا فى الأرض مفسدين .

توصيه شعيب(ع) به رعايت تقواى الهى و توجه به خداى يگانه _ پس از نهى از كم فروشى، برقرارى روابط ناسالم اقتصادى و فسادانگيزى در جامعه _ مى تواند حاكى از مطلب ياد شده باشد.

83- 83- موانع رشد اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 77 - 4

4- در ديدگاه كافران ، دين مانع پيشرفت اقتصادى و نظامى است .

كفر بأي_تنا و قال لأُتينّ مالاً و ولدًا

تلاش براى فراوانى اولاد (در عصر نزول قرآن) برخاسته از نيازهاى امنيتى و اقتصادى بود.

84- 84- نظام اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 17 - 2

2 _ ارتباط اخلاق و اقتصاد در اسلام

للّذين اتقوا . .. و المنفقين و المستغفرين بالاسحار

ص: 148

ذكر «المنفقين» به عنوان صفتى براى متّقين، بيانگر اين رابطه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 130 - 2،10

2 _ محكوميّت نظام هاى اقتصادى مبتنى بر ربا

يا ايّها الذين امنوا لا تأكلوا الرّبوآ اضعافاً مضاعفة

10 _ تقوا ، پشتوانه اى براى اجراى احكام اقتصادى اسلام

لا تأكلوا الرّبوآ . .. و اتّقوا اللّه

85- 85- نگرانى از آينده اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 31 - 11

11- نگرانى و اضطرابى ، براى آينده اقتصادى و زندگى مادى بشريت ، در بينش توحيدى وجود ندارد .

و لاتقتلوا . .. نحن نرزقهم و إيّاكم

اينكه خداوند، پس از نهى از قتل فرزند به خاطر فقر، روزى همه انسانها را از سوى خود تضمين شده معرفى مى كند، حكايت از آن دارد كه: جايى براى نگرانى از آينده اقتصادى نيست.

86- 86- نهى از تخلف اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 183 - 3

3 - نهى شعيب ( ع ) از فسادانگيزى در جامعه و چپاول گرى اقتصادى

و لاتعثوا فى الأرض مفسدين

«عُثُوّ» (مصدر «تعثوا») به افساد و تخريب بيش از حد گفته مى شود. بنابراين قيد «مفسدين» حال تأكيدى براى فاعل«تعثوا» است.

ص: 149

7- اقرار

1- آثار اقرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 9

9 _ اقرار انسان عليه خويش ، نافذ و داراى اعتبار قانونى است .

شهداء للّه و لو على أنفسكم

2- آثار اقرار به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 104 - 15

15 - « عن جميل قال كان الطيار يقول لى . . . فدخلت انا و هو على ابى عبداللّه ( ع ) فقال الطيار : جعلت فداك أرأيت ما ندب اللّه عز و جل إليه المؤمنين من قوله « يا أيها الذين آمنوا » اَدَخل فى ذلك المنافقون معهم ؟ قال : نعم و الضلّال و كل من أقر بالدعوة الظاهرة . . . ;

جميل مى گويد: من و طيار وارد بر امام صادق (ع) شديم، طيار به آن حضرت عرض نمود: فدايت شوم، آيا منافقين مشمول خطاب «يا أيها الذين آمنوا» هستند؟ امام فرمود: بله، حتى گمراهان و هر كس دعوت آشكار اسلام را پذيرفته، داخل اين آيه مى شود . ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 7،8،12،13

7 _ دستور آزادى مشركان ( آنانى كه به خاطر تخلف از فرمان منع سير و سياحت در غير ماه هاى حرام اسير مى شدند ) در صورت پذيرش توحيد و گرايش آنان به اسلام

ص: 150

و خذوهم . .. فإن تابوا و أقاموا الصلوة ... فخلّوا سبيلهم

8 _ فرمان رفع حصر از مشركان محاصره شده ( آنان كه به علت نقض فرمان منع رفت و آمد در غير ماه هاى حرام محاصره مى شدند ) در صورت قبول اسلام و ترك شرك

و احصروهم . .. فإن تابوا ... فخلّوا سبيلهم

12 _ آزاد كردن اسير در صورت توبه و پذيرفتن اسلام ، واجب است .

و خذوهم . .. فإن تابوا ... فخلّوا سبيلهم

13 _ رفع حصر از محاصره شدگان به دست قواى اسلام ، در صورت پذيرفته شدن اسلام از سوى آنان ، واجب است .

و احصروهم . .. فإن تابوا .... فخلّوا سبيلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 11 - 4،5

4 _ جنگيدن با كفار محارب ، پس از گرويدن آنان به اسلام ، ممنوع است .

فإن تابوا . .. فإخونكم فى الدين

جمله «فإخونكم فى الدين» اشاره به اين معنا دارد كه: كفار محارب با گرويدن به اسلام، برادران دينى مسلمانان محسوب شده و از آن پس، جنگيدن با آنان حرام است.

5 _ كفار محارب با گرويدن به اسلام ، برادران دينى مسلمانان محسوب شده و از حقوق و مزاياى اجتماعى مساوى برخوردار مى شوند .

فإن تابوا . .. فإخونكم فى الدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 112 - 5،6

5 _ رهايى اهل كتاب ( يهود ) از ذلت ، در گرو گرايش آنان به اسلام و يا بستن پيمان نامه اى با جامعه اسلامى ( پذيرش حاكميت جامعه اسلامى و شرايط ذمّه )

ضُربت عليهم الذّلّة . .. الّا بحبل من اللّه و حبل من الناس

بنابر اينكه «حبل من الناس»، رابطه و تعهّد با جامعه اسلامى باشد; به قرينه اينكه در سياق «حبل من اللّه» قرار گرفته است.

6 _ مسلمانان موظّف به رعايت حقوق اهل كتاب ( احترام به حقوق آنان ) ، در صورت گرايش آنان به اسلام و يا پذيرش عهدنامه با جامعه اسلامى

ضُربت عليهم الذّلّة أين ما ثقفوا الّا بحبل من اللّه و حبل من الناس

بنابر اينكه «ضربت» در مقام تشريع باشد و «الّا»، دو مورد را استثنا كند: گرايش به اسلام; و پذيرش پيمان نامه با مسلمين.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 25 - 6،8

6 _ اظهار ايمان از سوى كنيزان ، مجوز ازدواج با آنان

من فتياتكم المؤمنات و اللّه اعلم بايمانكم

تذكر به علم كامل الهى به ايمان انسانها، پس از مشروط دانستن ازدواج با كنيزان به ايمان، اشاره به اين است كه براى ازدواج با

ص: 151

كنيزان ايمان ظاهرى كافى است.

8 _ پذيرفته شدن شخص به عنوان مسلمان ، در گرو اظهار ايمان اوست ، نه ايمان واقعى

من فتياتكم المؤمنات و اللّه اعلم بايمانكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 94 - 6،8،9،11

6 _ حرمت قتل و هر گونه تعرض به دشمن ، در صورت اظهار اسلام

و لا تقولوا لمن القى اليكم السّلام لست مؤمنا

مراد از القاى اسلام، به قرينه «لست مؤمناً»، اظهار اسلام با گفتن شهادتين و يا سخنى كه حاكى از مسلمان شدن است، مى باشد.

8 _ لزوم پذيرش اسلام افراد ، با كمترين علامت و نشانه دال بر آن *

و لا تقولوا لمن القى اليكم السّلام لست مؤمنا

آيه شريفه سلام كردن شخص را علامت مسلمانى او دانسته و لذا تعرض به او را تحريم كرده است. بنابراين هر كردار و گفتارى كه نشانه مسلمانى باشد همين حكم را دارد و گوينده آن مسلمان تلقى مى شود.

9 _ تكفير اظهاركننده اسلام ، حرام است .

و لا تقولوا لمن القى اليكم السّلام لست مؤمنا

بنابر اينكه منظور از القاى سلام، اظهار اسلام باشد.

11 _ حرمت تعرض و قتل دشمنان در گرو اظهار تسليم است ، نه ايمان آوردن آنان .

و لا تقولوا لمن القى اليكم السّلام لست مؤمنا

بنابراين احتمال كه مراد از القاى سلام، تسليم شدن باشد، نه اظهار اسلام و ايمان.

3- آثار اقرار به حاكميت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 89 - 2

2 - اذعان به فرمان روايى خدا بر سراسر هستى و گرايش به شرك ، دو امر ناهمخوان و ناسازگار

قل من بيده . .. إن كنتم تعلمون . سيقولون للّه قل فأنّى تسحرون

4- آثار اقرار به رحمانيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 93 - 5

5- اعتراف به رحمانيت خداوند ، مستلزم پذيرش بندگى او است .

ءاتى الرحمن عبدًا

ص: 152

5- آثار اقرار به ظلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 88 - 3

3- نقش تهليل و تسبيح خدا و اقرار به ظلم به خويشتن ، در استجابت دعا و رهايى از غم ها

فنادى فى الظلم_ت أن لاإل_ه إلاّأنت سبح_نك إنّى كنت من الظ_لمين . فاستجبنا له و ن

6- آثار اقرار به كفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 3

3 _ رسميت يافتن كفر فرد در جامعه اسلامى ، با سخنان و اقرار هاى زبانى وى

يحلفون باللّه ما قالوا و لقد قالوا كلمة الكفر و كفروا بعد إسلمهم

برداشت فوق بر اين اساس است كه منافقان با نفى سخنان كفرآميز از خويش، مى خواهند خود را مسلمان نشان دهند و خداوند، براى بى اساس نشان دادن اقرار آنان، بر صدور سخنان كفرآميز از ناحيه آنان، تأكيد كرده است.

7- آثار اقرار به گناه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 102 - 2،5

2 _ اعتراف به گناه و انتقاد از خويش ، وسيله جلبِ غفران و رحمت الهى و از اركان توبه است .

و ءاخرون اعترفوا . .. عسى اللّه يتوب عليهم إن اللّه غفور رحيم

5 _ توجه گنهكار به زشتى عمل خويش و اعتراف به آن و نيز ندامت از آن ، به منزله توبه و زمينه بخشش گناه از سوى خدا

اعترفوا بذنوبهم . .. عسى اللّه أن يتوب عليهم

از اينكه خداوند در مقابل «اعترفوا» وعده «عسى اللّه أن يتوب» را داده است و بعد از اعتراف، مسأله ديگرى را به عنوان توبه مطرح نكرده است، مى توان مطلب فوق را استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 104 - 6

6 _ پذيرش توبه گنهكار ، در پرتو اعتراف و نيز خشكاندن ريشه هاى گناه است ; نه صرف ندامت .

و ءاخرون اعترفوا بذنوبهم . .. هو يقبل التوبة عن عباده و يأخذ الصدقت

ص: 153

برداشت فوق با توجه به شأن نزول است كه درآن چنين آمده: متخلفان از جنگ تبوك به خاطر دلبستگى به مال مرتكب گناه شدندو پس از ندامت و اعتراف، پيشنهاد كردند كه همان اموال را صدقه دهند تا ريشه گناهشان بخشكد، خداوند نيز بر پيشنهاد آنان صحه نهاد و تنها بخشى از مالشان را پذيرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 92 - 8

8_ عقوبت و سرزنش كسانى كه در حق آدمى ستم كرده اند پس از اعترافشان به گناه و توبه از آن ، به دور از شأن نيكوكاران است .

لاتثريب عليكم اليوم

«اليوم» ظرف و متعلق به «تثريب» است و مراد از آن زمانى است كه برادران يوسف به خطاى خويش اعتراف نموده و از گناه خود توبه كردند (و إن كنّا لخاطئين).

8- احكام اقرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 282 - 14

14 _ اقرار فرد عليه خود ، نافذ و مسموع است .

و ليملل الّذى عليه الحقّ

واگذارى املاى سند دين بر مديون، ظاهراً حاكى از نفوذ اقرار وى مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 9

9 _ اقرار انسان عليه خويش ، نافذ و داراى اعتبار قانونى است .

شهداء للّه و لو على أنفسكم

9- اقرار آدم(ع) به عصيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 23 - 1،4

1 _ آدم و حوا پس از توبيخ خداوند بر تناول از شجره نهى شده، به خطاى خويش پى بردند و بدان اعتراف كردند.

قالا ربنا ظلنا أنفسنا

4 _ آدم و حوا پس از اعتراف به لغزش خويش از خداوند خواستند تا گناهشان را بيامرزد و بر آنان ترحم كند.

قالا ربنا ظلنا أنفسنا و إن لم تغفر لنا و ترحمنا

ص: 154

10- اقرار آزر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 44 - 14

14- آزر ، به رحمان بودن خداوند و ناروابودن سرپيچى از فرمان هاى او ، آگاه و معترف بود .

إنّ الشيط_ن كان للرحمن عصيًّا

تعليل بودن جمله «إنّ الشيطان. ..» براى نهى «لاتعبد» در گرو اعتراف آزر به نادرستى سركشى شيطان از فرمان خدا است.

11- اقرار ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 38 - 1

1- اذعان حضرت ابراهيم ( ع ) در دعاى خويش به علم همه جانبه خداوند به نهان و آشكار انسان

ربّنا إنك تعلم ما نخفى و ما نعلن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 62 - 2

2- بت پرستان ، ابراهيم ( ع ) را براى اعتراف به شكستن بت ها مورد بازجويى قرار دادند .

قالوا ءأنت فعلت ه_ذا ب_الهتنا ي_إبرهيم

استفهام در «ءأنت» استفهام تقريرى و به منظور اعتراف گرفتن از مخاطب است; يعنى، بت پرستان مى دانستند كه ابراهيم(ع) شكننده بت ها است; ولى به خاطر اقرار و اعتراف گرفتن از آن حضرت گفتند: «ءأنت فعلت».

12- اقرار ابليس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 36 - 5

5- ابليس ، معترف به روز قيامت و برانگيخته شدن انسان ها در آن روز

قال ربّ فأنظرنى إلى يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 39 - 3

ص: 155

3- ابليس ، معترف به گمراهى خود بود .

قال ربّ بما أغويتنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 62 - 12

12- ابليس ، على رغم سوگند و تصميم قطعى بر گمراه كردن ذريه آدم ( ع ) ، بر ناتوانى خويش از تسلط بر گروه اندكى از آنان اعتراف كرد .

لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 79 - 6

6 - ابليس ، معترف به قيامت و روز برانگيخته شدن انسان ها در آن روز

قال ربّ فأنظرنى إلى يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 83 - 2

2 - ابليس ، ناتوان از گمراه كردن بندگان مخلَص خدا و معترف به آن

لأغوينهّم أجمعين . إلاّ عبادك منهم المخلصين

13- اقرار ابليس به اغواگرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 16 - 6

6 _ ابليس خود معترف به گمراهى و گمراه گرى خويش

فبما أغويتنى لأقعدن لهم صرطك المستقيم

14- اقرار ابليس به صراط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 16 - 5

5 _ ابليس، معترف و معتقد به مستقيم بودن صراط الهى

لأقعدن لهم صرطك المستقيم

ص: 156

15- اقرار ابليس به گمراهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 16 - 6

6 _ ابليس خود معترف به گمراهى و گمراه گرى خويش

فبما أغويتنى لأقعدن لهم صرطك المستقيم

16- اقرار اخروى بت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 29 - 4

4 _ بت هاى اهل شرك در قيامت ، بر يگانگى خدا و آگاهى او بر ظاهر و باطن اشيا اعتراف خواهند كرد .

فكفى باللّه شهيداً بيننا و بينكم إن كنا عن عبادتكم لغفلين

17- اقرار اخروى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 1

1 - اعتراف مشركان حق ناپذير و ستيزه جو ، به بى فايده بودن كامل عبادت غيرخدا و حاجت خواهى از معبود هاى ادعايى خويش

أين ما كنتم تشركون . من دون اللّه قالوا ضلّوا عنّا بل لم نكن ندعوا من قبل شيئًا

جمله «ضلّوا عنّا» (از نظر ما ناپديد شدند و آنان را گم كرديم) كنايه از بطلان و پوچى آيين شرك و بى اثر بودن معبودهاى ادعايى در عرصه قيامت است. گفتنى است جمله «بل لم نكن ندعوا...» مى تواند به معناى بى اثر بودن حاجت خواهى از معبودها باشد; زيرا چيزى كه بى فايده است مانند اين است كه وجود ندارد. هم چنين مى تواند گوياى انكار عبادت معبودها باشد كه از سرِ ناچارى و اضطراب به آنها متوسل شده باشند. احتمال نخست مؤيد برداشت ياد شده است.

18- اقرار اخروى رهبران شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 63 - 4،5

4 - اعتراف پيشوايان شرك به ربوبيت خداوند در قيامت

قال الذين حقّ عليهم القول ربّنا

5 - اقرار پيشوايان شرك در قيامت ، به نقش اغواگرانه خويش در گرويدن مردم به شرك

ص: 157

قال الذين حقّ عليهم القول ربّنا ه_ؤلاء الذين أغوينا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 30 - 3

3 - سران شرك در قيامت ، بدون اجبار به نقش خود در گمراهى مشركان اقرار خواهند كرد .

و ما كان لنا عليكم من سلط_ن بل كنتم قومًا ط_غين

برداشت ياد شده از آن جا است كه پيشوايان شرك، در پاسخ به اتهامِ داشتن نقش در گمراهى مشركان، تنها به اجبار نكردن بر گمراهى اكتفا كرده و اصل نقش داشتن خود را نفى نخواهند كرد. پذيرش دست داشتن در گمراهى مشركان در دو آيه بعد (فأغويناكم إنا كنا غاوين)، مؤيد اين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 31 - 3

3 - پذيرش مقصر بودن و داشتن نقش در گمراهى مشركان ، از سوى پيشوايان شرك در عرصه قيامت

فحقّ علينا قول ربّنا إنّا لذائقون

اين كه پيشوايانِ شرك، خود را در استحقاق عذاب الهى شريك مى دانند، حاكى از پذيرش نوعى از مسؤوليت در گمراهى مشركان است.

19- اقرار اخروى شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 22 - 4

4- اعتراف شيطان در قيامت به حقانيت وعده هاى خداوند و پوچى وعده هاى خود

و قال الشيط_ن . .. إنّ الله وعدكم وعد الحق و وعدتكم فأخلفتكم

20- اقرار اخروى غافلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 6

6 - روى گردانان از ياد خدا ، با حضور در صحنه قيامت ، به ربوبيت خداوند اعتراف خواهند كرد .

قال ربّ

ص: 158

21- اقرار اخروى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 130 - 9

9 _ كافران جن و انس در قيامت با اعتراف به آمدن رسولان الهى، عليه خود شهادت خواهند داد.

ألم يأتكم رسل منكم . .. قالوا شهدنا على أنفسنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 97 - 11

11- اعتراف كافران در قيامت ، به ظلم و ستم پيشگى خويش در دنيا

بل كنّا ظ_لمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 67 - 1،4

1 - كافران ، در حال سوختن در آتش جهنم ، اعلام مى كنند كه مطيع بزرگان و رؤساى گمراه سازشان بودند .

إنّ اللّه لعن الك_فرين . .. يوم تقلّب ... و قالوا ربّنا إنّا أطعنا سادتنا ... فأ

4 - كافران ، در قيامت ، با مشاهده آتش جهنم ، به ربوبيت خداوند اعتراف مى كنند .

يوم تقلّب وجوههم فى النار . .. و قالوا ربّنا

ماضى آوردن عبارت «قالوا ربّنا» در مقابل «يقولون ياليتنا» احتمال دارد كه مربوط به زمانى باشد كه هنوز در عذاب واقع نشده اند و تنها، آن را مشاهده كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 68 - 2

2 - كافرانِ پيرو در قيامت ، به ربوبيت خداوند اعتراف مى كنند .

و قالوا . .. ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 52 - 5،9

5 - كافران در قيامت ، به درستى وعده هاى خداوند رحمان پى برده و به آن اعتراف خواهند كرد .

ه_ذا ما وعد الرحم_ن

9 - كافران در قيامت ، به صراحت و راست گفتارى رسولان الهى پى برده و به آن اعتراف خواهند كرد .

قالوا ي_ويلنا . .. و صدق المرسلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 1،6،7

1 - اعتراف كافران در قيامت ، به دو بار مردن و دو بار زنده شدن خود با قدرت الهى

ص: 159

قالوا ربّنا أمتّنا اثنتين و أحييتنا اثنتين

6 - اعتراف كافران لجوج و حق ناپذير در قيامت به ربوبيت خداوند

قالوا ربّنا

7 - اعتراف كافران حق ناپذير در قيامت ، به گناهان خود پس از مشاهده قدرت الهى در آخرت

فاعترفنا بذنوبنا فهل إلى خروج من سبيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 34 - 7،8،10

7- عدل الهى در كيفر كافران ، مورد اقرار خود آنان ، در قيامت

أليس ه_ذا بالحقّ قالوا بلى و ربّنا

«ه_ذا» اشاره به عذاب كافران است و مصداق بارز «حقّ» در زمينه مجازات، «عدل» است.

8- كافران ، چشنده عذاب الهى در قيامت ، پس از اقرارشان به مجرميت خويش

أليس ه_ذا بالحقّ قالوا بلى و ربّنا قال فذوقوا العذاب

10- اعتراف و پشيمانى كافران در قيامت ، بى تأثير به حال ايشان

أليس ه_ذا بالحقّ قالوا بلى و ربّنا قال فذوقوا

كافران با اين كه به حق اقرار مى كنند; باز هم به ايشان حكم مى شود كه: «فذوقوا العذاب». بنابراين اعتراف آنان سودى نمى بخشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 9 - 1،4

1 - اعتراف كافران در دوزخ ، به آمدن پيامبران انذار كننده براى آنان

ألم يأتكم نذير . قالوا بلى قد جاءنا نذير

4 - اعتراف كافران در دوزخ ، به تكذيب عمدى و آگاهانه خويش ، نسبت به پيامبران و اديان الهى

قالوا بلى قد جاءنا نذير فكذّبنا و قلنا ما نزّل اللّه من شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 10 - 1

1 - اعتراف كافران دوزخى ، به گوش نسپردن و انديشه نكردن درباره تعاليم دين و پيامبران الهى

و قالوا لو كنّا نسمع أو نعقل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 11 - 1

1 - اعتراف كافران در دوزخ به گناه و تقصير خويش درباره دين

فاعترفوا بذنبهم

ص: 160

22- اقرار اخروى كافرانپيرو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 7

7- كافرانِ پيرو ، در قيامت با اعتراف به پيروى كوركورانه از رهبران خويش ، آنان را مسؤول بدفرجامى خود معرفى خواهند كرد .

فقال الضعف_ؤا للذين استكبروا إنّا كنّا لكم تبعًا فهل أنتم مغنون عنّا من عذاب الل

23- اقرار اخروى گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 18

18 _ اعتراف گمراهان در قيامت به تبعيت از خواهشهاى نفسانى خويش تا آخرين لحظه عمر

ربنا استمتع بعضنا ببعض و بلغنا أجلنا الذى أجلت لنا

جمله «و بلغنا»، پس از «ربنا استمتع . .. »، بيان استمرار بهره گيرى گمراهان از تمتعات دنيا تا لحظه رسيدن اجل است. بنابراين عمر آنها در اين منظور صرف شده است.

24- اقرار اخروى گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 49 - 14

14- مجرمان ، در قيامت ، خود به بدكارى و استحقاق عقوبت خويش ، معترف خواهند بود .

ي_ويلتنا مال ه_ذا الكت_ب . .. و وجدوا ما عملوا حاضرًا و لايظلم ربّك أحدًا

25- اقرار اخروى متقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 27 - 1

1 - اذعان متقين در بهشت ، به نقش لطف الهى در رهايى آنان از عذاب دوزخ و ورود ايشان به بهشت

فمنّ اللّه علينا و وقي_نا عذاب السموم

ص: 161

26- اقرار اخروى مستضعفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 47 - 5

5 - اعتراف مستضعفان در آتش دورخ ، به پيروى كامل خويش از مستكبران در دنيا

فيقول الضعف_ؤا للذين استكبروا إنّا كنّا لكم تبعًا

آمدن «تبعاً» (به صورت مصدر) مفيد مبالغه است; يعنى، تابعيت محض و پيروى كامل.

27- اقرار اخروى مستكبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 48 - 3،8

3 - اعتراف مستكبران در دوزخ ، به تغييرناپذير بودن حكم الهى درباره عذاب آنان و پيروانشان

قال الذين استكبروا . .. إنّ اللّه قد حكم بين العباد

8 - اعتراف مستكبران در دوزخ ، به بندگى خود و حاكميت مطلق خداوند

إنّ اللّه قد حكم بين العباد

28- اقرار اخروى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 23 - 6

6 _ اعتراف مشركان در قيامت به الوهيت و ربوبيت خداوند

و اللّه ربنا ما كنا مشركين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 86 - 3،4

3- مشركان ، در قيامت به ربوبيت خداى يگانه ، اقرار مى كنند .

قالوا ربّنا ه_ؤلاء شركاؤنا

4- مشركان ، در قيامت به گناه و خطا بودن شرك مستمر خويش اعتراف مى كنند .

ه_ؤلاء شركاؤنا الذين كنّا ندعوا من دونك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 106 - 2

2 - اقرار ذليلانه مشركان در تنگناى دوزخ ، به ربوبيت و پروردگارى خداوند

ص: 162

قالوا ربّنا غلبت . .. قومًا ضالّين

«غلبة» (مصدر «غلبت») به معناى چيره شدن است. «شقوة» معادل «شقاوة» و در مقابل سعادت است. در اين جا مراد از شقاوت، عوامل و اسباب آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 1

1 - اعتراف مشركان حق ناپذير و ستيزه جو ، به بى فايده بودن كامل عبادت غيرخدا و حاجت خواهى از معبود هاى ادعايى خويش

أين ما كنتم تشركون . من دون اللّه قالوا ضلّوا عنّا بل لم نكن ندعوا من قبل شيئًا

جمله «ضلّوا عنّا» (از نظر ما ناپديد شدند و آنان را گم كرديم) كنايه از بطلان و پوچى آيين شرك و بى اثر بودن معبودهاى ادعايى در عرصه قيامت است. گفتنى است جمله «بل لم نكن ندعوا...» مى تواند به معناى بى اثر بودن حاجت خواهى از معبودها باشد; زيرا چيزى كه بى فايده است مانند اين است كه وجود ندارد. هم چنين مى تواند گوياى انكار عبادت معبودها باشد كه از سرِ ناچارى و اضطراب به آنها متوسل شده باشند. احتمال نخست مؤيد برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 47 - 13

13 - اعتراف مشركان در قيامت ، به بطلان باورهايشان نسبت به معبود هاى خويش

و يوم يناديهم أين شركاءى قالوا ءاذنّ_ك ما منّا من شهيد

29- اقرار اخروى معرضان از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 6

6 - روى گردانان از ياد خدا ، با حضور در صحنه قيامت ، به ربوبيت خداوند اعتراف خواهند كرد .

قال ربّ

30- اقرار اخروى موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 16 - 8

8 - اعتراف همه خلايق در قيامت به اختصاص داشتن فرمان روايى جهان به خداوند

لمن الملك اليوم للّه الوحد القهّار

جمله «للّه الواحد القهّار» پاسخ سؤال در «لمن الملك اليوم» است; برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه گوينده اين پاسخ از سوى خلايق مى باشد; يعنى، همان مردمى كه در قيامت نمايان مى شوند (هم بارزون)

ص: 163

31- اقرار از متهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 62 - 4

4- اعتراف گرفتن از متهمان و مجرمان در منظر همگان ، از شيوه هاى محاكمه و كيفر دادن در ميان قوم بت پرست ابراهيم

قالوا فأتوا به على أعين الناس . .. قالوا ءأنت فعلت ه_ذا ب_الهتنا ي_إبرهيم

32- اقرار اصحاب الجنة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 27 - 1

1 - توجه و اعتراف باغداران يمنى ، به محروم شدن خويش از تمامى محصولات باغ

بل نحن محرومون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 30 - 2

2 - اعتراف باغداران يمنى ، به مسؤول و مقصر بودن همگى در محروميت از محصولات باغ

فأقبل بعضهم على بعض يتل_ومون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 31 - 2

2 - اعتراف باغداران يمنى ، به طغيان و تجاوز از حدود الهى بر اثر نپرداختن سهم بينوايان

إنّا كنّا ط_غين

33- اقرار انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 5

5 _ انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج فراگير ، به ناتوانى خود و قدرت و يارى خداوند اذعان مى كنند .

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا

ص: 164

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 5

5 - انسان ها ، هنگام گرفتارى و رنج ، به ناتوانى خود و قدرت يارى رسانى خداوند پى برده و اعتراف مى كنند .

فإذا مسّ الإنس_ن ضرّ دعانا

34- اقرار اهل عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 134 - 10

10 - گرفتاران عذاب ، ربوبيت خداوند را دريافته و به آن اعتراف خواهند كرد .

و لو أنّا أهلكن_هم . .. لقالوا ربّنا

35- اقرار اهل مدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 91 - 1

1_ مردم مدين ، از درك كردن و فهميدن بسيارى از تعاليم شعيب ( ع ) محروم بوده و بدان اعتراف مى كردند .

قالوا ي_شعيب ما نفقه كثيرًا مما تقول

36- اقرار برادران يوسف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 9 - 10

10_ برادران يوسف ، كشتن يا تبعيد او را گناه مى شمردند و به ناروا بودن آن معترف بودند .

اقتلوا يوسف أو اطرحوه أرضًا . .. و تكونوا من بعده قومًا ص_لحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 17 - 5

5_ برادران يوسف در داستان ساختگى خويش ( طعمه گرگ شدن يوسف ) ناخواسته به كوتاهى در حراست از يوسف ( ع ) اعتراف كردند .

إنا له لح_فظون . .. ذهبنا نستبق ... فأكله الذئب

ص: 165

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 77 - 1

1_ برادران يوسف با مشاهده جام شاهى در اثاثيه بنيامين ، وى را سارق آن جام شناختند و به آن اعتراف كردند .

قالوا إن يسرق فقد سرق أخ له من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 91 - 3،8،9

3_ برادران يوسف با سوگند به خداوند به منزلت برتر او اذعان و اعتراف كردند .

تالله لقد ءاثرك الله علينا

حرف «تاء» در «تالله» حرف قسم است.

8_ تأكيد و اقرار برادران يوسف به ارتكاب خطا در حق برادرشان يوسف ( ع )

و إن كنّا لخ_طئين

«إن» در جمله فوق به اصطلاح مخفّفه از مثقّله (إنّ) است. دليل آن حرف «لام» در «لخاطئين» مى باشد.

9_ برادران يوسف در حضور او به گناه و خطاى خويش اعتراف نموده و از رفتار گذشته خود اظهار ندامت كردند .

و إن كنّا لخ_طئين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 92 - 4

4_ يوسف ( ع ) پس از اعتراف برادرانش به خطا ، هر گونه سرزنش آنان را از ناحيه خويش و ديگران ، ناروا شمرد .

لاتثريب عليكم اليوم

كلمه «تثريب» نكره است و پس از حرف نفى (لا) قرار گرفته است. از اين رو شامل هر گونه ملامت مى شود. ياد نكردن از فاعل (سرزنش كننده) دلالت بر عموم دارد ; يعنى، هيچ كس نه من و نه ديگرى. جمله «لاتثريب عليكم اليوم» جمله اى خبرى و در مقام انشا و دستور است ; يعنى، نبايد شما ملامت شويد و يا نبايد هيچ كس شما را ملامت كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 97 - 1،2،5

1_ فرزندان يعقوب در حضور وى خويشتن را گنهكار دانسته و به گناه خويش اقرار و اعتراف كردند .

قالوا ي_أبانا استغفر لنا ذنوبنا إنا كنّا خ_طئين

2_ فرزندان يعقوب على رغم گناه دانستن رفتارشان با يوسف ( ع ) و بنيامين و يعقوب ( ع ) ، آن را مرتكب مى شدند .

قالوا ي_أبانا استغفر لنا ذنوبنا إنا كنّا خ_طئين

مراد از «ذنوبنا» به قرينه مقام رفتار فرزندان يعقوب با وى و يوسف و بنيامين مى باشد.

5_ فرزندان يعقوب به تقرّب وى در نزد خداوند باور داشته و بدان معترف بودند .

ي_أبانا استغفر لنا ذنوبنا

ص: 166

37- اقرار بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 109 - 5

5 - بندگان شايسته خدا ، همواره معترف به ايمان و بيمناك از كاستى اعمال خويش

إنّه كان فريق من عبادى يقولون ربّنا ءامنّا فاغفر لنا و ارحمنا

38- اقرار بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 84 - 5

5 - بنى اسرائيل به عهدهايى كه خداوند با آنان داشت معترف بوده ، بر آن گواهى مى دهند .

و إذ أخذنا ميثقكم . .. ثم أقررتم و أنتم تشهدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 85 - 1

1 - بنى اسرائيل عصر بعثت ، على رغم اعترافشان به پيمان الهى ( پرهيز از خونريزى ) ، همديگر را مى كشتند .

ثم اقررتم . .. ثم أنتم هؤلاء تقتلون أنفسكم

كلمه «هؤلاء» در جمله «ثم أنتم هؤلاء» (شما همانانى هستيد) اشاره به اين معنا دارد كه: آنچه را آيه مورد بحث مى خواهد بيان كند مربوط به بنى اسرائيل عصر بعثت است و خطابهاى آيه نظير خطابهاى گذشته نيست كه صفت گذشتگان را با عنايتى به موجودين نسبت مى داد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 149 - 2،3

2 _ بنى اسرائيل پس از آگاهى به گمراهى خويش ، از گوساله پرستى توبه كردند و به گناه خويش معترف شدند .

قالوا لئن لم يرحمنا ربنا و يغفر لنا لنكونن من الخسرين

3 _ بنى اسرائيل پس از اذعان به گمراهى خويش ، به اين حقيقت رسيدند كه نجاتشان از فرجام شوم گوساله پرستى در گرو شمول رحمت خدا و مغفرت اوست .

قالوا لئن لم يرحمنا ربنا و يغفر لنا لنكونن من الخسرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 3

3- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اقرار گرفتن از بنى اسرائيل نسبت به حق ناپذيرى فرعون و پيروان او ، على رغم اعطاى معجزات فراوان به موسى ( ع )

و لقد ءاتينا موسى تسع ءاي_ت بيّن_ت فسئل بنى إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون إنى لأ

ص: 167

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 87 - 2

2 - بنى اسرائيل ، به پيمان شكنى و تخلف از قول و قرار خود با موسى ( ع ) معترف بودند .

ما أخلفنا موعدك بملكنا

39- اقرار به ارسال انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 50 - 2

2 - اعتراف دوزخيان ، به گسيل شدن رسولان الهى همراه با دلايل و برهان هاى روشن به سوى آنان

قالوا أَوَلم تك تأتيكم رسلكم بالبيّن_ت قالوا بلى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 9 - 1

1 - اعتراف كافران در دوزخ ، به آمدن پيامبران انذار كننده براى آنان

ألم يأتكم نذير . قالوا بلى قد جاءنا نذير

40- اقرار به استحقاق كيفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 49 - 14

14- مجرمان ، در قيامت ، خود به بدكارى و استحقاق عقوبت خويش ، معترف خواهند بود .

ي_ويلتنا مال ه_ذا الكت_ب . .. و وجدوا ما عملوا حاضرًا و لايظلم ربّك أحدًا

41- اقرار به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 53 - 9

9 - اقرار افتخارآميز ايمان آوردگان از اهل كتاب به اسلام خويش ، پيش از نزول قرآن

إنّا كنّا من قبله مسلمين

ص: 168

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 25 - 7

7 _ احكام و مقررات مشروط به ايمان ، تنها مبتنى بر اظهار ايمان است ، نه خصوص ايمان واقعى

من فتياتكم المؤمنات و اللّه اعلم بايمانكم

42- اقرار به اعجاز قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 15 - 3

3 - پى بردن مشركان صدر اسلام به اعجاز و خارق العاده بودن قرآن كريم

و قالوا إن ه_ذا إلاّ سحر مبين

سحر دانستن قرآن، اعتراف به اعجاز و خارق العاده بودن آن است; زيرا سحر، خود نوعى از كارهاى خارق العاده است و مشركان به ناچار و از سر لجاج و عناد، قرآن را به آن متهم كرده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 7 - 5

5- اعتراف ضمنى كافران ، نسبت به اعجاز قرآن و نفوذ عميق آن در دل ها و انديشه ها

قال الذين كفروا للحقّ لمّا جاءهم ه_ذا سحر مبين

از اين كه كافران، قرآن را سحر مى خواندند، استفاده مى شود كه آنان آثار خارق العاده آن را ديده و چون درصدد ايمان نبوده اند، نام آن را سحر گذاشته اند.

43- اقرار به اغواگرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 63 - 5

5 - اقرار پيشوايان شرك در قيامت ، به نقش اغواگرانه خويش در گرويدن مردم به شرك

قال الذين حقّ عليهم القول ربّنا ه_ؤلاء الذين أغوينا

44- اقرار به امدادهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 5

ص: 169

5 _ انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج فراگير ، به ناتوانى خود و قدرت و يارى خداوند اذعان مى كنند .

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا

45- اقرار به ايمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 137 - 10

10 - خداوند ، اقرار و اعتراف انسان ها را به اركان ايمان ، مى شنود و به انديشه ها و باور هاى آنان آگاه است .

فإن ءامنوا . .. فقد اهتدوا ... و هو السميع العليم

در برداشت فوق، جمله «و هو السميع العليم» در ارتباط با صدر آيه معنا شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 53 - 6

6 _ حُسن اظهار ايمان به كتاب الهى و پيروى از رسولان الهى ، در پيشگاه ربوبى

ربّنا امنا بما انزلت و اتّبعنا الرسول

46- اقرار به بصيرت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 35 - 2

2 - موسى ( ع ) در عين ارائه پيشنهاد در باره امور رسالت خويش ، در محضر خداوند ، به آگاهى كامل او اعتراف كرد و تصميمات او را دقيق و صحيح دانست .

و أشركه فى أمرى . .. إنّك كنت بنا بصيرًا

47- اقرار به بطلان شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 47 - 13

13 - اعتراف مشركان در قيامت ، به بطلان باورهايشان نسبت به معبود هاى خويش

و يوم يناديهم أين شركاءى قالوا ءاذنّ_ك ما منّا من شهيد

ص: 170

48- اقرار به تأثير قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 30 - 4

4 - اعتراف ناخودآگاه مشركان مكه ، به تأثير خارق العاده قرآن در مخاطبان خود

قالوا ه_ذا سحر

اگر مشركان مكه شاهد چنين تأثيرى نبودند، دليلى نداشت كه آن را سحر معرفى كنند.

49- اقرار به تزيين عمل ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 96 - 7

7 - خطاكارى و تسويل نفس ( تزيين داده شدن عمل از سوى نفس ) ، از جمله اعترافات سامرى در هنگام محاكمه

قال بصرت . .. و كذلك سوّلت لى نفسى

«تسويل» به معناى نيكو و زيبا جلوه دادن و محبوب ساختن چيزى در ديدگاه ديگرى است، تا او وادار به گفتن سخنى مخصوص و يا انجام كارى خاص شود (لسان العرب). برخى نيز آن را از «سول» به معناى استرخا (نرمى و آسانى) مشتق دانسته و به معناى آسان ساختن گرفته اند.

50- اقرار به تعدد حيات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 1

1 - اعتراف كافران در قيامت ، به دو بار مردن و دو بار زنده شدن خود با قدرت الهى

قالوا ربّنا أمتّنا اثنتين و أحييتنا اثنتين

51- اقرار به تعدد مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 1

1 - اعتراف كافران در قيامت ، به دو بار مردن و دو بار زنده شدن خود با قدرت الهى

قالوا ربّنا أمتّنا اثنتين و أحييتنا اثنتين

ص: 171

52- اقرار به تكذيب اديان آسمانى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 9 - 4

4 - اعتراف كافران در دوزخ ، به تكذيب عمدى و آگاهانه خويش ، نسبت به پيامبران و اديان الهى

قالوا بلى قد جاءنا نذير فكذّبنا و قلنا ما نزّل اللّه من شىء

53- اقرار به تكذيب انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 9 - 4

4 - اعتراف كافران در دوزخ ، به تكذيب عمدى و آگاهانه خويش ، نسبت به پيامبران و اديان الهى

قالوا بلى قد جاءنا نذير فكذّبنا و قلنا ما نزّل اللّه من شىء

54- اقرار به تنزيه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 1 - 2

2 - تمام پديده هاى موجود در آسمان ها و زمين ، تسبيح گوى خداوند و معترف به مبرّا بودن ساحت او از هر نقص و كاستى

سبّح للّه ما فى السم_وت و الأرض

«تسبيح»، به معناى تنزيه و مبرّا كردن است. «ما» از الفاظ عموم بوده و دربرگيرنده همه پديده ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 26 - 6

6 - منزّه دانستن خداوند از هر عيب و نقصى و اعتراف به اين حقيقت ، امرى مهم در سلسله معارف الهى

و سبّحه ليلاً طويلاً

توصيه خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مبنى بر تسبيح او در بيشتر اوقات شب _ به عنوان برنامه اى دائمى _ بيانگر حقيقت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 1 - 3

3 - اعتراف به پاك بودن خداوند از هر عيب و نقصى ، وظيفه اى الهى بر عهده همه انسان ها است .

سبّح اسم ربّك

خطاب «سبّح»، ممكن است ويژه پيامبر(صلی الله علیه و آله) نباشد; گرچه روى سخن با آن حضرت است; زيرا مفاد آيات قرآن بدون توجه به آيه هاى قبل و بعد نيز مراد بوده و در محتواى عام خود قابل تمسك هستند.

ص: 172

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 2 - 4

4 - نبودن افراط و تفريط در ساختار مخلوقات ، دليل لزوم تسبيح خداوند و اعتراف به دور بودن او از هر عيب و نقص

سبّح اسم ربّك . .. الذى خلق فسوّى

وصف «الذى . ..»، بيانگر علت تسبيح است و حرف «فاء» در «فسوّى» دلالت دارد كه غرض اصلى از توصيف خداوند با جمله «خلق فسوّى»، بيان تسويه است و ذكر خلقت، به عنوان مقدمه براى بيان تسويه مى باشد.

55- اقرار به توحيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 171 - 31

31 _ باور به يگانگى خداوند و اقرار به آن ، اعتقاد و سخنى حق درباره خداوند

لاتقولوا على اللّه الا الحق . .. انما اللّه اله وحد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 85 - 4

4 _ ضرورت اقرار زبانى به توحيد ، رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و حقانيت قرآن پس از باور به آن

فاثبهم اللّه بما قالوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 112 - 6

6_ پذيرش توحيد بازگشت به خداست .

و من تاب معك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 38 - 2

2- مرد مؤمن ، با اعتراف به ربوبيّت خداى يگانه و اظهار بى زارى از شرك ، انديشه خود را از افكار انحرافى ثروت مند مغرور ، متمايز ساخت .

ل_كنّاْ هو اللّه ربّى و لاأشرك بربّى أحدًا

«ل_كنّاْ» در اصل «ل_كنْ أنا» بوده است و پس از حذف همزه «أنا» و ادغام نون ها، دو كلمه، به صورت يك كلمه نوشته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 18 - 1

ص: 173

1 _ اعتراف معبود هاى مشركان به روز رستاخيز و در پيشگاه خداوند ، به منزه بودن او از داشتن هر گونه شريك

و يوم يحشرهم و ما يعبدون من دون اللّه . .. قالوا سبح_نك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 25 - 4

4 - شايسته است كه پس از مجاب شدن افراد و اعتراف شان به توحيد ، خداوند ، حمد و ستايش شود .

و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض ليقولنّ اللّه قل الحمد للّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 47 - 19

19 - اعتراف پيشين تمامى آدميان به توحيد ; قبل از پيدايش در صحنه گيتى *

قالوا ءاذنّ_ك ما منّا من شهيد

از اين كه مشركان در قيامت مى گويند كه ما قبلاً به توحيد گواهى داده ايم _ با آن كه در دنيا مشرك بوده اند _ مى توان برداشت نمود كه آنان قبل از پيدايش در دنيا (عالم ذر) بدان گواهى داده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 40 - 9

9 _ اگر مشركان از صداقت بهره مند باشند، بر گرايش خويش به هنگام سختيها، به خداى يگانه اقرار مى كنند.

قل أرءيتكم . .. أغير اللّه تدعون إن كنتم صدقين

56- اقرار به توحيد ربوبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 87 - 1

1 - اعتراف به حاكميت و ربوبيت يگانه خدا بر جهان هستى ، امرى غير قابل گريز براى هر انسان دانشور و خردورز

إن كنتم تعلمون. .. قل من ربّ السم_وت السبع... سيقولون للّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 47 - 1

1 - اعتراف ساحران به پروردگار جهانيان و ايمان به توحيد ربوبى ، پس از مشاهده معجزه موسى و بطلان سحر خويش

فألقى موسى عصاه . .. قالوا ءامنّا بربّ الع_لمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 44 - 15

ص: 174

15 - اعتراف بلقيس به ربوبيت يگانه خدا بر جهانيان

و أسلمت مع سليم_ن للّه ربّ الع_لمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 50 - 15

15 - اعتقاد و اعتراف برخى از منكران قيامت به ربوبيت خداى يگانه

و ما أظنّ الساعة قائمة و لئن رجعت إلى ربّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 46 - 10

10 - اقرار به يگايگى پروردگار هستى و اعلام پيامبرى خويش ، نخستين سخن موسى ( ع ) در برابر فرعون و فرعونيان

فقال إنّى رسول ربّ الع_لمين

57- اقرار به حاكميت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 87 - 1

1 - اعتراف به حاكميت و ربوبيت يگانه خدا بر جهان هستى ، امرى غير قابل گريز براى هر انسان دانشور و خردورز

إن كنتم تعلمون. .. قل من ربّ السم_وت السبع... سيقولون للّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 89 - 1

1 - اعتراف به حاكميت و فرمان روايى خداوند بر سراسر هستى ، امرى غير قابل گريز براى اهل دانش و خرد

قل من بيده . .. إن كنتم تعلمون . سيقولون للّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 16 - 8

8 - اعتراف همه خلايق در قيامت به اختصاص داشتن فرمان روايى جهان به خداوند

لمن الملك اليوم للّه الوحد القهّار

جمله «للّه الواحد القهّار» پاسخ سؤال در «لمن الملك اليوم» است; برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه گوينده اين پاسخ از سوى خلايق مى باشد; يعنى، همان مردمى كه در قيامت نمايان مى شوند (هم بارزون)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 48 - 8

ص: 175

8 - اعتراف مستكبران در دوزخ ، به بندگى خود و حاكميت مطلق خداوند

إنّ اللّه قد حكم بين العباد

58- اقرار به حشر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 36 - 5

5- ابليس ، معترف به روز قيامت و برانگيخته شدن انسان ها در آن روز

قال ربّ فأنظرنى إلى يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 79 - 6

6 - ابليس ، معترف به قيامت و روز برانگيخته شدن انسان ها در آن روز

قال ربّ فأنظرنى إلى يوم يبعثون

59- اقرار به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 11 - 3

3- اعتراف به سخن حق ، اگر چه دشمن آن را گفته باشد ، مطلوب و پسنديده است .

قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا . .. قالت ... إن نحن إلاّ بشر مثلكم

اينكه انبياى الهى در مقام پاسخ گويى به مخالفان، كلام آنها را درباره بشر بودن خود مورد تأييد قرار مى دادند، حكايت از پسنديده بودن اعتراف به سخن مطابق با واقع مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 22 - 25

25- اعتراف به حق در قيامت ، رهايى بخش از عذاب نيست .

إنى كفرت بما أشركتمون من قبل إن الظ_لمين لهم عذاب أليم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «إن الظالمين لهم عذاب أليم» كلام خداوند باشد. از اينكه خداوند ماجراى برخورد مستكبران و پيروانشان و نيز برخورد آنها با شيطان و اعتراف شيطان به خطاى خود در قيامت را بيان مى كند و آن گاه مى فرمايد كه براى ستمگران عذابى دردناك در نظر گرفته شده است، نكته فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 176

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 9

9 - ايمان و اعتراف به حق ، در شرايط اضطرار و ناگزيرى ، فاقد ارزش و اصالت است .

قال ربّ ارجعون . .. كلاَّ إنّها كلمة هو قائلها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 143 - 26

26 _ پيامبران الهى پيشتاز در ايمان به حقايق و اقرار به آن

و أنا أول المؤمنين

60- اقرار به حق ناپذيرى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 3

3- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اقرار گرفتن از بنى اسرائيل نسبت به حق ناپذيرى فرعون و پيروان او ، على رغم اعطاى معجزات فراوان به موسى ( ع )

و لقد ءاتينا موسى تسع ءاي_ت بيّن_ت فسئل بنى إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون إنى لأ

61- اقرار به حق ناپذيرى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 3

3- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اقرار گرفتن از بنى اسرائيل نسبت به حق ناپذيرى فرعون و پيروان او ، على رغم اعطاى معجزات فراوان به موسى ( ع )

و لقد ءاتينا موسى تسع ءاي_ت بيّن_ت فسئل بنى إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون إنى لأ

62- اقرار به حقانيت محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 1

1 - عوام ، يهود در حضور مسلمانان به حقانيت پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و انطباق نشانه هاى پيامبر موعود ، بر آن حضرت اعتراف مى كردند .

و إذا لقوا الذين ءامنوا قالوا ءامنا . .. قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم

ص: 177

جمله «أتحدثونهم . ..; چرا حقايقى كه خدا در اختيار شما نهاده به مسلمانان باز مى گوييد؟» دلالت بر اين دارد كه مراد از «آمنا» بيان ويژگيهاى پيامبر موعود در تورات و تطبيق آن با رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) است. بنابراين «آمنا»; يعنى، ما تصديق مى كنيم كه محمد(صلی الله علیه و آله) همان پيامبر موعود است و ويژگيهاى بيان شده بر او تطبيق مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 12

12 _ « عن ابى جعفر ( ع ) فى قول اللّه « ليظهره على الدين كله . . . » يكون ان لا يبقى أحد إلا أقرّ بمحمد (صلی الله علیه و آله) ;

از امام باقر (ع) درباره قول خدا «ليظهره على الدين كله . .. » روايت شده: [زمانى] خواهد بود هيچ كس باقى نمى ماند مگر اينكه به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) اقرار مى كند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 10

10 - اذعان درونى كافران صدراسلام ، به حقانيت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

بل جاءهم بالحقّ و أكثرهم للحقّ ك_رهون

عبارت «أكثرهم للحقّ كارهون»; يعنى، بيشتر آنان حقيقت را خوش ندارند. بنابراين انكار رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و آسمانى بودن قرآن، نه از آن رو است كه آنان به حقانيت آن دو يقين ندارند; بلكه بدان جهت بود كه آن دو حق است و آنها از حق خوششان نمى آيد.

63- اقرار به حقانيت تهديدهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 34 - 4

4- اقرار گرفتن خداوند از كافران ، هنگام مواجهه آنان با آتش دوزخ ، درباره حقانيت تهديد هاى وحى

و يوم يعرض . .. أليس ه_ذا بالحقّ

به قرينه صدر آيه «ه_ذا» اشاره به آتشى است كه كافران در معرض آن قرار گرفته اند.

64- اقرار به حقانيت قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 107 - 5

5- وجود عالمانى در ميان مردم عصر نزول و اذعان آنان به حقانيت قرآن پس از شنيدن آن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم يخرّون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 178

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 10

10 - اذعان درونى كافران صدراسلام ، به حقانيت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

بل جاءهم بالحقّ و أكثرهم للحقّ ك_رهون

عبارت «أكثرهم للحقّ كارهون»; يعنى، بيشتر آنان حقيقت را خوش ندارند. بنابراين انكار رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و آسمانى بودن قرآن، نه از آن رو است كه آنان به حقانيت آن دو يقين ندارند; بلكه بدان جهت بود كه آن دو حق است و آنها از حق خوششان نمى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 53 - 3

3 - اعتراف ايمان آوردگان اهل كتاب ، به حقانيت و آسمانى بودن قرآن به هنگام شنيدن آيات آن

و إذا يتلى عليهم قالوا . .. إنّه الحقّ من ربّنا

65- اقرار به حقانيت وعده هاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 22 - 4

4- اعتراف شيطان در قيامت به حقانيت وعده هاى خداوند و پوچى وعده هاى خود

و قال الشيط_ن . .. إنّ الله وعدكم وعد الحق و وعدتكم فأخلفتكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 34 - 5

5- اعتراف كافران به حقانيت وعده هاى الهى ، پس از لمس و مشاهده آن

و يوم يعرض . .. أليس ه_ذا بالحقّ قالوا بلى و ربّنا

66- اقرار به خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 50 - 8

8 - فرعون و پيروان او ، به خداى آفريننده هستى معترف بودند و ربوبيت او را انكار مى كردند .

من ربّكما . .. ربّنا الذى أعطى كلّ شىءء خلقه

ص: 179

67- اقرار به خطا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 23 - 6

6 _ اعتراف به خطا و اظهار تذلل و عبوديت به درگاه خداوند، از آداب استغفار است.

ربنا ظلنا أنفسنا و إن لم تغفر لنا و ترحمنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 91 - 8،9

8_ تأكيد و اقرار برادران يوسف به ارتكاب خطا در حق برادرشان يوسف ( ع )

و إن كنّا لخ_طئين

«إن» در جمله فوق به اصطلاح مخفّفه از مثقّله (إنّ) است. دليل آن حرف «لام» در «لخاطئين» مى باشد.

9_ برادران يوسف در حضور او به گناه و خطاى خويش اعتراف نموده و از رفتار گذشته خود اظهار ندامت كردند .

و إن كنّا لخ_طئين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 92 - 4

4_ يوسف ( ع ) پس از اعتراف برادرانش به خطا ، هر گونه سرزنش آنان را از ناحيه خويش و ديگران ، ناروا شمرد .

لاتثريب عليكم اليوم

كلمه «تثريب» نكره است و پس از حرف نفى (لا) قرار گرفته است. از اين رو شامل هر گونه ملامت مى شود. ياد نكردن از فاعل (سرزنش كننده) دلالت بر عموم دارد ; يعنى، هيچ كس نه من و نه ديگرى. جمله «لاتثريب عليكم اليوم» جمله اى خبرى و در مقام انشا و دستور است ; يعنى، نبايد شما ملامت شويد و يا نبايد هيچ كس شما را ملامت كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 16 - 2

2 - اعتراف صريح موسى ( ع ) در پيشگاه پروردگار ، به اشتباه خويش در قتل مرد قبطى و درخواست آمرزش از ساحت او و نجات از شرّ فرعونيان

قال ربّ إنّى ظلمت نفسى فاغفرلى

مقصود موسى(ع) از آمرزش در «اغفرلى» زدوده شدن پى آمد كار وى و رهايى از انتقام فرعونيان است.

68- اقرار به درستى وعده هاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 22 - 4

4 - بر زبان آوردن راستى و درستى وعده هاى خداوند و پيامبرش ، امر پسنديده اى است .

ص: 180

ه_ذا ما وعدنا اللّه و رسوله و صدق اللّه و رسوله

از اين كه خداوند، سخن مؤمنان را درباره راستى وعده خدا و پيامبرش، بيان مى كند، در حالى كه عقيده به راستى آن، امرى درونى است و نياز به اظهار ندارد، پسنديده بودن اظهار اعتقاد به راستى وعده خدا و پيامبرش قابل استفاده است.

69- اقرار به درستى وعده هاى محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 22 - 4

4 - بر زبان آوردن راستى و درستى وعده هاى خداوند و پيامبرش ، امر پسنديده اى است .

ه_ذا ما وعدنا اللّه و رسوله و صدق اللّه و رسوله

از اين كه خداوند، سخن مؤمنان را درباره راستى وعده خدا و پيامبرش، بيان مى كند، در حالى كه عقيده به راستى آن، امرى درونى است و نياز به اظهار ندارد، پسنديده بودن اظهار اعتقاد به راستى وعده خدا و پيامبرش قابل استفاده است.

70- اقرار به دروغگويى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 51 - 19

19_ اعتراف زليخا به دروغگويى خويش در متهم ساختن يوسف ( ع ) به درخواست كام جويى

أنا رودته عن نفسه و إنه لمن الص_دقين

71- اقرار به رازقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 54 - 11

11 - اذعان به خدادادى بودن دارايى ها ، زمينه ساز پيدايش روحيه انفاق گرى در انسان

و ممّا رزقن_هم ينفقون

از هدف هاى يادآورى خدادادى بودن دارايى ها در مقام بيان لزوم انفاق، تسهيل اين امر و ايجاد زمينه انفاق گرى در انسان ها است.

72- اقرار به ربوبيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 181

7 - يونس - 10 - 88 - 1

1 _ اظهار خضوع و تذلل همراه توسل به ربوبيت خداوند و اعتراف مكرر به آن ، از آداب دعاست .

و قال موسى ربنا . .. ربنا ليضلوا ... ربنا اطمس

73- اقرار به ربوبيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 173 - 25

25 - امام رضا ( ع ) در جواب مسائل محمد بن سنان ( در بيان فلسفه احكام ) نوشته است : « . . . و حرم ما اهل لغير اللّه به . . . و لئلا يسوى بين ما تقرب به اليه و بين ما جعل عبادة للشياطين و الأوثان ، لأن فى تسمية اللّه عز و جل الأقرار بربوبيته و توحيده و ما فى الاهلال لغير اللّه من الشرك به و التقرب به إلى غيره . . . ;

. .. خداوند، ذبيحه اى را كه هنگام ذبح، نام غير خدا بر آن برده شده، حرام كرده است تا اينكه يكسان نباشد آنچه براى خدا قربانى مى كنند و آنچه عبادت شياطين و بتها قرار مى گيرد; چون در نام بردن خداوند عز و جل در موقع ذبح، اعتراف به ربوبيت خدا و توحيد اوست و در نام بردن غير خدا شرك به خدا و نزديك شدن به غير اوست ... ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 86 - 3

3- مشركان ، در قيامت به ربوبيت خداى يگانه ، اقرار مى كنند .

قالوا ربّنا ه_ؤلاء شركاؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 17

17 - لزوم اعتراف به ربوبيت خداوند به هنگام سجده

فأُلقى السحرة سجّدًا قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 6

6 - روى گردانان از ياد خدا ، با حضور در صحنه قيامت ، به ربوبيت خداوند اعتراف خواهند كرد .

قال ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 134 - 10

10 - گرفتاران عذاب ، ربوبيت خداوند را دريافته و به آن اعتراف خواهند كرد .

و لو أنّا أهلكن_هم . .. لقالوا ربّنا

ص: 182

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 106 - 2

2 - اقرار ذليلانه مشركان در تنگناى دوزخ ، به ربوبيت و پروردگارى خداوند

قالوا ربّنا غلبت . .. قومًا ضالّين

«غلبة» (مصدر «غلبت») به معناى چيره شدن است. «شقوة» معادل «شقاوة» و در مقابل سعادت است. در اين جا مراد از شقاوت، عوامل و اسباب آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 63 - 4

4 - اعتراف پيشوايان شرك به ربوبيت خداوند در قيامت

قال الذين حقّ عليهم القول ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 67 - 4

4 - كافران ، در قيامت ، با مشاهده آتش جهنم ، به ربوبيت خداوند اعتراف مى كنند .

يوم تقلّب وجوههم فى النار . .. و قالوا ربّنا

ماضى آوردن عبارت «قالوا ربّنا» در مقابل «يقولون ياليتنا» احتمال دارد كه مربوط به زمانى باشد كه هنوز در عذاب واقع نشده اند و تنها، آن را مشاهده كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 68 - 2

2 - كافرانِ پيرو در قيامت ، به ربوبيت خداوند اعتراف مى كنند .

و قالوا . .. ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 31 - 5

5 - اعتراف پيشوايان شرك به ربوبيت الهى در حضور مشركان در عرصه قيامت

فحقّ علينا قول ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 61 - 2

2 - اعتراف و توجه پيروان طاغيان در دوزخ ، به ربوبيت پروردگار در هنگام درخواست از او

قالوا ربّنا

ص: 183

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 7 - 9

9 - اعتراف فرشتگان حامل عرش الهى ، به ربوبيت خداوند و رحمت و علم گسترده او درباره همه پديده هاى عالم

ربّنا وسعت كلّ شىء رحمة و علمًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 6

6 - اعتراف كافران لجوج و حق ناپذير در قيامت به ربوبيت خداوند

قالوا ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 12 - 2

2- اظهار ايمان و اقرار به ربوبيت خداوند از سوى كافران ، در تنگنا هاى ابتلا و عذاب

ربّنا اكشف عنّا العذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 16 - 8

8 - اعتراف شيطان به ربوبيت خداوند بر هستى

كمثل الشيط_ن إذ قال . .. إنّى أخاف اللّه ربّ الع_لمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 172 - 6

6 _ اعتراف انسان به ربوبيت خدا در نشئه شهود

ألست بربكم قالوا بلى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 173 - 3

3 _ در صورتى كه واقعه اشهاد و اقرار به ربوبيت خدا تحقق نمى يافت ، آدميان در حيات دنيا به ربوبيت و وحدانيت خدا آگاه نمى شدند .

و أشهدهم على أنفسهم . .. أو تقولوا إنما أشرك ءاباؤنا

74- اقرار به رحمانيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 184

10 - مريم - 19 - 44 - 14

14- آزر ، به رحمان بودن خداوند و ناروابودن سرپيچى از فرمان هاى او ، آگاه و معترف بود .

إنّ الشيط_ن كان للرحمن عصيًّا

تعليل بودن جمله «إنّ الشيطان. ..» براى نهى «لاتعبد» در گرو اعتراف آزر به نادرستى سركشى شيطان از فرمان خدا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 88 - 4

4- مشركان عصر بعثت ، به رحمانيت خدا اعتراف داشتند .

و قالوا اتّخذ الرحمن ولدًا

75- اقرار به رحمت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 82 - 13

13 - اعتراف آرزوكنندگان ثروت قارونى به لطف و رحمت خداوند در حق ايشان ، به خاطر گرفتار نساختن آنان به سرنوشت قارون ( فرو نبردن آنان در زمين )

لولا أن منّ اللّه علينا لخسف بنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 7 - 9

9 - اعتراف فرشتگان حامل عرش الهى ، به ربوبيت خداوند و رحمت و علم گسترده او درباره همه پديده هاى عالم

ربّنا وسعت كلّ شىء رحمة و علمًا

76- اقرار به شرك در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 27 - 7

7 _ مشركان در مرحله اى از قيامت منكر شرك خويش و در مرحله اى معترف به آن مى شوند.

و اللّه ربنا ما كنا مشركين . .. فقالوا يليتنا نرد و لا نكذب بأيت ربنا و نكون من

برداشت فوق از ارتباط آيه 23 و 27 به دست مى آيد كه مشركان در آنجا مشرك بودن خودشان را منكر شدند، ولى در اينجا اعتراف كردند كه آيات را تكذيب مى كردند و مؤمن نبودند.

ص: 185

77- اقرار به شقاوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 106 - 3

3 - اعتراف دوزخيان به استيلاى شقاوت و گمراهى ، بر سراسر زندگى دنيوى آنان

قالوا ربّنا غلبت علينا شقوتنا و كنّا قومًا ضالّين

78- اقرار به صداقت انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 52 - 9

9 - كافران در قيامت ، به صراحت و راست گفتارى رسولان الهى پى برده و به آن اعتراف خواهند كرد .

قالوا ي_ويلنا . .. و صدق المرسلون

79- اقرار به طغيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 31 - 2

2 - اعتراف باغداران يمنى ، به طغيان و تجاوز از حدود الهى بر اثر نپرداختن سهم بينوايان

إنّا كنّا ط_غين

80- اقرار به ظلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 5 - 1،7

1 _ ستم پيشگان، به هنگام مواجه شدن با عذابهاى دنيوى (عذاب استيصال)، معترف به ظلمهاى گذشته خويش شدند

فما كان دعويهم . .. إنا كنا ظلمين

7 _ اعتراف ظالمان به ظلم خويش پس از آمدن عذاب الهى بى ثمر است.

كم من قرية أهلكنها . .. قالوا إنا كنا ظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 14 - 1

1- رفاه زدگان جوامع ستم پيشه ، به ظلم و ستم خويش پس از احساس عذاب الهى اعتراف مى كنند .

ص: 186

فلمّا أحسّوا بأسنا . .. قالوا ي_ويلنا إنّا كنّا ظ_لمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 15 - 2

2- ايمان آوردن و اعتراف به ظلم و گناه ، پس از ديدن علايم و نشانه هاى عذاب الهى ، بى ثمر است .

إنّا كنّا ظ_لمين . فمازالت تلك دعويهم حتّى جعلن_هم حصيدًا

اين كه خداوند فرمود: «گناه كاران از وقت مشاهده عذاب تا وقت هلاكت دائماً اعتراف به ظلم خويش مى كردند»، نشان مى دهد كه اعتراف به گناه در وقت مشاهده عذاب، مؤثر نيست و توبه بايد پيش از ديدن آن انجام گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 46 - 2

2- اعتراف و اقرار كافران به ستم كارى خويش پس از گرفتارى به اندك عذاب الهى

و لئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّك ليقولنّ ي_ويلنا إنّا كنّا ظ_لمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 64 - 4

4- بت پرستان قوم ابراهيم ، به ظلم خويش و تبرئه ابراهيم ( ع ) از آن اعتراف كردند .

فقالوا إنّكم أنتم الظ_لمون

ضمير منفصل «أنتم» تأكيد براى «كم» است و جمله «إنّكم أنتم. ..» دلالت بر حصر دارد. اين حصر از نوع حصر اضافى است; يعنى، منحصراً شما ظالم هستيد نه حضرت ابراهيم(ع).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 87 - 17

17- خضوع يونس ( ع ) به درگاه الهى و اعتراف وى به ظلم و نادرستى رفتار عجولانه خود

فنادى . .. إنّى كنت من الظ_لمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 97 - 11

11- اعتراف كافران در قيامت ، به ظلم و ستم پيشگى خويش در دنيا

بل كنّا ظ_لمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 29 - 4

4 - اعتراف باغداران يمنى ، به ستمكار بودن خويش بر اثر بخل ورزى و محروم ساختن بينوايان

إنّا كنّا ظ_لمين

ص: 187

81- اقرار به عبوديت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 48 - 8

8 - اعتراف مستكبران در دوزخ ، به بندگى خود و حاكميت مطلق خداوند

إنّ اللّه قد حكم بين العباد

82- اقرار به عجز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 5

5 _ انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج فراگير ، به ناتوانى خود و قدرت و يارى خداوند اذعان مى كنند .

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 8 - 5

5 - انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج ، به ناتوانى خود و قدرت يارى رسانى خداوند پى برده و اعتراف مى كنند .

و إذا مسّ الإنس_ن ضرّ دعا ربّه منيبًا إليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 13 - 13

13 - اعتراف به عجز و ناتوانى خويشتن در برابر خداوند ، نمودى از روحيه شكر و سپاس در انسان

سبح_ن الذى سخّر لنا ه_ذا و ما كنّا له مقرنين

83- اقرار به عجز بتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 74 - 3

3 - اقرار ضمنى قوم ابراهيم به ناتوانى بت ها

قال هل يسمعونكم . .. قالوا بل وجدنا ءاباءنا كذلك يفعلون

ص: 188

84- اقرار به عدالت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 34 - 7

7- عدل الهى در كيفر كافران ، مورد اقرار خود آنان ، در قيامت

أليس ه_ذا بالحقّ قالوا بلى و ربّنا

«ه_ذا» اشاره به عذاب كافران است و مصداق بارز «حقّ» در زمينه مجازات، «عدل» است.

85- اقرار به عدم تعقل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 10 - 1

1 - اعتراف كافران دوزخى ، به گوش نسپردن و انديشه نكردن درباره تعاليم دين و پيامبران الهى

و قالوا لو كنّا نسمع أو نعقل

86- اقرار به عزت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 9 - 1

1 - اعتقاد و اقرار مشركان عصرت بعثت ، به عزت و دانايى آفريدگار هستى

و لئن سألتهم . .. ليقولنّ خلقهنّ العزيز العليم

87- اقرار به علم خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 21 - 30

30- برترى آگاهى خداوند بر سرگذشت حقيقى اصحاب كهف ، مورد اعتراف كسانى بود كه از كشف حقيقت ماجرا اظهار عجز مى كردند .

فقالوا ابنوا عليهم بني_نًا ربّهم أعلم بهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 7 - 9

ص: 189

9 - اعتراف فرشتگان حامل عرش الهى ، به ربوبيت خداوند و رحمت و علم گسترده او درباره همه پديده هاى عالم

ربّنا وسعت كلّ شىء رحمة و علمًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 9 - 1

1 - اعتقاد و اقرار مشركان عصرت بعثت ، به عزت و دانايى آفريدگار هستى

و لئن سألتهم . .. ليقولنّ خلقهنّ العزيز العليم

88- اقرار به عمل ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 102 - 1

1 _ اعتراف برخى از گنهكاران و متخلفان از جنگ تبوك به زشتى عمل خويش

و ءاخرون اعترفوا بذنوبهم

با توجه به اينكه فرازهاى پيشين، مربوط به جنگ تبوك و تخلف عده اى از شركت در آن جنگ است مى توان گفت كه اين آيه نيز مربوط به برخى از همان متخلفان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 1

1 - اعتراف ضمنى كافران در هنگام مرگ ، به زشتى اعمال گذشته خويش

قال ربّ ارجعون . لعلّى أعمل ص_لحًا

89- اقرار به فضايل يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 91 - 3

3_ برادران يوسف با سوگند به خداوند به منزلت برتر او اذعان و اعتراف كردند .

تالله لقد ءاثرك الله علينا

حرف «تاء» در «تالله» حرف قسم است.

ص: 190

90- اقرار به قدرت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 5

5 _ انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج فراگير ، به ناتوانى خود و قدرت و يارى خداوند اذعان مى كنند .

و إذا مسّ الإنسن الضرّ دعانا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 8 - 5

5 - انسان ها ، به هنگام گرفتارى و رنج ، به ناتوانى خود و قدرت يارى رسانى خداوند پى برده و اعتراف مى كنند .

و إذا مسّ الإنس_ن ضرّ دعا ربّه منيبًا إليه

91- اقرار به قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 36 - 5

5- ابليس ، معترف به روز قيامت و برانگيخته شدن انسان ها در آن روز

قال ربّ فأنظرنى إلى يوم يبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 79 - 6

6 - ابليس ، معترف به قيامت و روز برانگيخته شدن انسان ها در آن روز

قال ربّ فأنظرنى إلى يوم يبعثون

92- اقرار به كفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 4

4 _ ثبوت كفر منافقان صدر اسلام ، با اظهار كردن كلمات كفرآميز

و لقد قالوا كلمة الكفر و كفروا بعد إسلمهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 44 - 9

9 - پى بردن و اعتراف بلقيس به گذشته نادرست و كفرآميز خويش پس از مشاهده يكى ديگر از جلوه هاى قدرت خارق العاده

ص: 191

سليمان ( ع )

فلمّا رأته . .. قالت ربّ إنّى ظلمت نفسى

مطلب ياد شده از آن جا است كه ملكه سبا بى آنكه توضيحى اضافى براى او داده شود صرفاً با مشاهده امور شگفتى چون تخت و صحن شيشه اى، بى تأمل اظهار ايمان كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 71 - 23

23 - اعتراف كافران به كفر خويش و سزاوار عذاب بودن خود ، در آستانه ورود به دوزخ

قالوا بلى و ل_كن حقّت كلمة العذاب على الك_فرين

برداشت ياد شده بر اين اساس مبتنى است كه جمله «ل_كن حق_ّت كلمة العذاب على الكافرين» ادامه كلام كافران دوزخى باشد.

93- اقرار به كفر در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 130 - 14

14 _ پيروان شيطانها در قيامت به كفرورزى خويش در دنيا اعتراف مى كنند.

و شهدوا على أنفسهم أنهم كانوا كفرين

94- اقرار به كفران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 63 - 12

12 _ آدمى به هنگام شدايد بر ناسپاسى خويش در برابر خداوند اعتراف مى كند.

لئن أنجنا من هذه لنكونن من الشكرين

95- اقرار به كفران نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 7 - 1

1 - انسان هاى ناسپاس ، خود معترف و گواه بر خصلت نارواى خويش اند .

و إنّه على ذلك لشهيد

ص: 192

96- اقرار به كوتاهى زندگى دنيوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 113 - 1

1 - اعتراف دوزخيان به كوتاه بودن مدت حيات دنيوى خويش در مقايسه با حيات اخروى

قالوا لبثنا أو بعض يوم

برداشت فوق با توجه به اين نكته است كه مراد از «فى الأرض» در آيه قبل، زندگى دنيوى باشد. در اين صورت تعبير «يوماً أو بعض يوم» بدان جهت است كه دوزخيان زندگى چند دهه اى دنيا را، در مقايسه با حيات طولانى اخروى، بسيار ناچيز مى بينند.

97- اقرار به گمراهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 39 - 3

3- ابليس ، معترف به گمراهى خود بود .

قال ربّ بما أغويتنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 106 - 3

3 - اعتراف دوزخيان به استيلاى شقاوت و گمراهى ، بر سراسر زندگى دنيوى آنان

قالوا ربّنا غلبت علينا شقوتنا و كنّا قومًا ضالّين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 97 - 1

1 - سوگند به خدا و اعتراف حسرت بار دوزخيان در ميان شراره هاى آتش ، به گمراهى آشكار خويش در دنيا

تاللّه إن كنّا لفى ضل_ل مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 67 - 2

2 - اعتراف كافران ، در قيامت به گمراه شدن خود از سوى بزرگان شان

إنّا أطعنا سادتنا . .. فأضلّونا السبيلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 149 - 3

ص: 193

3 _ بنى اسرائيل پس از اذعان به گمراهى خويش ، به اين حقيقت رسيدند كه نجاتشان از فرجام شوم گوساله پرستى در گرو شمول رحمت خدا و مغفرت اوست .

قالوا لئن لم يرحمنا ربنا و يغفر لنا لنكونن من الخسرين

98- اقرار به گمراهى در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 18

18 _ اعتراف گمراهان در قيامت به تبعيت از خواهشهاى نفسانى خويش تا آخرين لحظه عمر

ربنا استمتع بعضنا ببعض و بلغنا أجلنا الذى أجلت لنا

جمله «و بلغنا»، پس از «ربنا استمتع . .. »، بيان استمرار بهره گيرى گمراهان از تمتعات دنيا تا لحظه رسيدن اجل است. بنابراين عمر آنها در اين منظور صرف شده است.

99- اقرار به گناه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 102 - 1

1 _ اعتراف برخى از گنهكاران و متخلفان از جنگ تبوك به زشتى عمل خويش

و ءاخرون اعترفوا بذنوبهم

با توجه به اينكه فرازهاى پيشين، مربوط به جنگ تبوك و تخلف عده اى از شركت در آن جنگ است مى توان گفت كه اين آيه نيز مربوط به برخى از همان متخلفان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 9 - 10

10_ برادران يوسف ، كشتن يا تبعيد او را گناه مى شمردند و به ناروا بودن آن معترف بودند .

اقتلوا يوسف أو اطرحوه أرضًا . .. و تكونوا من بعده قومًا ص_لحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 91 - 9

9_ برادران يوسف در حضور او به گناه و خطاى خويش اعتراف نموده و از رفتار گذشته خود اظهار ندامت كردند .

و إن كنّا لخ_طئين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 194

8 - يوسف - 12 - 97 - 1،2

1_ فرزندان يعقوب در حضور وى خويشتن را گنهكار دانسته و به گناه خويش اقرار و اعتراف كردند .

قالوا ي_أبانا استغفر لنا ذنوبنا إنا كنّا خ_طئين

2_ فرزندان يعقوب على رغم گناه دانستن رفتارشان با يوسف ( ع ) و بنيامين و يعقوب ( ع ) ، آن را مرتكب مى شدند .

قالوا ي_أبانا استغفر لنا ذنوبنا إنا كنّا خ_طئين

مراد از «ذنوبنا» به قرينه مقام رفتار فرزندان يعقوب با وى و يوسف و بنيامين مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 86 - 4

4- مشركان ، در قيامت به گناه و خطا بودن شرك مستمر خويش اعتراف مى كنند .

ه_ؤلاء شركاؤنا الذين كنّا ندعوا من دونك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 2

2 - ساحران مؤمن ، به گناه و خطاى خويش معترف و به آمرزش خداوند اميدوار بودند .

إنّا ءامنّا بربّنا ليغفر لنا خطي_نا

«خطايا» (جمع «خطيئة») به معناى گناهانى است كه از روى عمد انجام شود (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 15 - 2

2- ايمان آوردن و اعتراف به ظلم و گناه ، پس از ديدن علايم و نشانه هاى عذاب الهى ، بى ثمر است .

إنّا كنّا ظ_لمين . فمازالت تلك دعويهم حتّى جعلن_هم حصيدًا

اين كه خداوند فرمود: «گناه كاران از وقت مشاهده عذاب تا وقت هلاكت دائماً اعتراف به ظلم خويش مى كردند»، نشان مى دهد كه اعتراف به گناه در وقت مشاهده عذاب، مؤثر نيست و توبه بايد پيش از ديدن آن انجام گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 87 - 19

19- تهليل و تنزيه خداوند و اعتراف به تقصير و گناه كارى خويش ، از آداب دعا و نيايش است .

فنادى فى الظلم_ت أن لاإل_ه إلاّأنت سبح_نك إنّى كنت من الظ_لمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 7

7 - اعتراف كافران حق ناپذير در قيامت ، به گناهان خود پس از مشاهده قدرت الهى در آخرت

فاعترفنا بذنوبنا فهل إلى خروج من سبيل

ص: 195

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 34 - 8

8- كافران ، چشنده عذاب الهى در قيامت ، پس از اقرارشان به مجرميت خويش

أليس ه_ذا بالحقّ قالوا بلى و ربّنا قال فذوقوا العذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 11 - 1

1 - اعتراف كافران در دوزخ به گناه و تقصير خويش درباره دين

فاعترفوا بذنبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 29 - 6

6 - تسبيح خداوند و اعتراف به گناهكارى خويش ، از آداب توبه

قالوا سبح_ن ربّنا إنّا كنّا ظ_لمين

برداشت ياد شده، از آن جا است كه اين آيه، درصدد بيان چگونگى توبه و پشيمانى صاحبان باغ است كه با تسبيح خدا و اعتراف به ستم كارى خويش، انجام پذيرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 30 - 2

2 - اعتراف باغداران يمنى ، به مسؤول و مقصر بودن همگى در محروميت از محصولات باغ

فأقبل بعضهم على بعض يتل_ومون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 149 - 2

2 _ بنى اسرائيل پس از آگاهى به گمراهى خويش ، از گوساله پرستى توبه كردند و به گناه خويش معترف شدند .

قالوا لئن لم يرحمنا ربنا و يغفر لنا لنكونن من الخسرين

100- اقرار به لطف خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 82 - 13

13 - اعتراف آرزوكنندگان ثروت قارونى به لطف و رحمت خداوند در حق ايشان ، به خاطر گرفتار نساختن آنان به سرنوشت قارون ( فرو نبردن آنان در زمين )

لولا أن منّ اللّه علينا لخسف بنا

ص: 196

101- اقرار به مالكيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 156 - 8

8 - « و سمع رجلا يقول : « إنا للّه و إنا إليه رجعون » فقال ( ع ) إن قولنا « إنا للّه » اقرار على أنفسنا بالملك و قولنا « إنا إليه راجعون » اقرار على أنفسنا بالهلك ;

] حضرت على (ع)[ شنيد كه شخصى كلمه استرجاع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 12 - 3

3 _ كافران، معترف به مالكيت مطلق خداوند بر جهان هستى

قل لمن ما فى السموت و الأرض قل للّه

جواب خداوند به سؤال مطرح شده و منتظر جواب كافران نماندن، بداهت و مورد اعتراف بودن جواب را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 85 - 1

1 - اعتراف به مالكيت خدا بر زمين و موجودات روى آن ، امرى ناگريز براى هر انسانِ اهل دانش و خرد

قل لمن الأرض . .. إن كنتم تعلمون . سيقولون للّه قل أفلاتذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 87 - 3

3 - ترديد در يگانگى خدا ، على رغم اعتراف به مالكيت مطلق او بر سراسر هستى ، ناشى از بى پروايى و بيم نداشتن از عذاب او

سيقولون للّه قل أفلاتتّقون

102- اقرار به مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 156 - 8

8 - « و سمع رجلا يقول : « إنا للّه و إنا إليه رجعون » فقال ( ع ) إن قولنا « إنا للّه » اقرار على أنفسنا بالملك و قولنا « إنا إليه راجعون » اقرار على أنفسنا بالهلك ;

] حضرت على (ع)[ شنيد كه شخصى كلمه استرجاع

ص: 197

103- اقرار به معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 30 - 4

4 _ منكران معاد در قيامت به حقانيت رستاخيز با سوگند اقرار مى كنند.

و لو ترى إذ وقفوا على ربهم قال أليس هذا بالحق قالوا بلى و ربنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 14 - 1

1 - انسان هاى متذكر و متوجه به نعمت هاى الهى و تدبير خداوندى ، معترف به معاد و رستاخيز

و تقولوا سبح_ن الذى سخّر لنا ه_ذا . .. و إنّا إلى ربّنا لمنقلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 32 - 8

8 - منكران قيامت ، ناتوان از ارائه دليلى قطعى بر نفى معاد و معترف به امكان وقوع آن

قلتم ما ندرى ما الساعة . .. و ما نحن بمستيقنين

از آيه شريفه استفاده مى شود كه منكران معاد، با ادعاى «ما ندرى» و «إن نظنّ. ..» درصدد انكار معاداند; ليكن براين دعوى هيچ دليل اثباتى و قطعى ندارند; بلكه به گونه ضمنى امكان آن را معترف اند (و ما نحن بمستيقنين).

104- اقرار به منشأ نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 11 - 4

4 - صاحبان نعمت ، بايد هنگام بازگوكردن نعمت ها ، به وابستگى آنها به خداوند ، معترف باشند .

بنعمة ربّك فحدّث

105- اقرار به ناپسندى عصيان از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 44 - 14

14- آزر ، به رحمان بودن خداوند و ناروابودن سرپيچى از فرمان هاى او ، آگاه و معترف بود .

إنّ الشيط_ن كان للرحمن عصيًّا

ص: 198

تعليل بودن جمله «إنّ الشيطان. ..» براى نهى «لاتعبد» در گرو اعتراف آزر به نادرستى سركشى شيطان از فرمان خدا است.

106- اقرار به نبوت انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 71 - 10

10 - اعتراف كافران در حضور نگهبانان و دربانان دوزخ ، به آمدن پيامبران تلاوت گر آيات خداوند و انذارگران الهى براى هدايت آنان

ألم يأتكم رسل منكم يتلون عليكم ءاي_ت ربّكم و ينذرونكم لقاء يومكم ه_ذا

107- اقرار به نبوت محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 1 - 3،5

3 - منافقان در هر بار ملاقات با رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) ، اظهار ايمان كرده و به رسالت الهى آن حضرت شهادت أكيد مى دادند .

إذا جاءك المن_فقون قالوا نشهد إنّك لرسول اللّه

5 - شهادت صريح و أكيد به رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در حضور آن حضرت ، از شگرد هاى منافقان براى پنهان نگه داشتن چهره نفاق خود از آن حضرت

إذا جاءك المن_فقون قالوا نشهد إنّك لرسول اللّه

108- اقرار به نبوت موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 48 - 3

3 - اعتراف و ايمان ساحران به رسالت موسى و هارون ( ع )

قالوا ءامنّا بربّ الع_لمين

قيد «ربّ موسى و هارون» اعتراف ضمنى بر ايمان آوردن ساحران به رسالت موسى و هارون(ع) است. آيه بعد (قال آمنتم له...) اين مطلب را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 46 - 10

10 - اقرار به يگايگى پروردگار هستى و اعلام پيامبرى خويش ، نخستين سخن موسى ( ع ) در برابر فرعون و فرعونيان

ص: 199

فقال إنّى رسول ربّ الع_لمين

109- اقرار به نبوت هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 48 - 3

3 - اعتراف و ايمان ساحران به رسالت موسى و هارون ( ع )

قالوا ءامنّا بربّ الع_لمين

قيد «ربّ موسى و هارون» اعتراف ضمنى بر ايمان آوردن ساحران به رسالت موسى و هارون(ع) است. آيه بعد (قال آمنتم له...) اين مطلب را تأييد مى كند.

110- اقرار به نعمتهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 90 - 19

19_ برخورداران از نعمت و عزت و مكنت ، بايد به خدادادى بودن آنها توجه داشته و بدان اقرار كنند .

قد منّ الله علينا إنه من يتّق و يصبر فإن الله لايضيع أجر المحسنين

111- اقرار به نياز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 30 - 4

4 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان جن و انس به فقر ذاتى موجودات و نياز آنها به خداوند

يس_له من فى السم_وت و الأرض . .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

سرزنش شدن تكذيب گران يا غافلانى كه با غفلت خويش، از جلوه هاى ربوبيت خداوند چشم پوشيده اند; در واقع بدين منظور است كه آنان بيدار شده و تجليات ربوبيت فراگيرالهى را در درباره خود دريابند.

112- اقرار به وحيانيت تورات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 7

7 - اعتراف كافران به آسمانى بودن كتاب موسى ( تورات ) ، على رغم انكار آن در نوبتى پيش از اين

ص: 200

قالوا لولا أُوتى مثل ما أُوتى موسى أوَلم يكفروا بما أُوتى موسى من قبل

113- اقرار به وحيانيت قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 53 - 3

3 - اعتراف ايمان آوردگان اهل كتاب ، به حقانيت و آسمانى بودن قرآن به هنگام شنيدن آيات آن

و إذا يتلى عليهم قالوا . .. إنّه الحقّ من ربّنا

114- اقرار به هنگام عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 5 - 7

7 _ اعتراف ظالمان به ظلم خويش پس از آمدن عذاب الهى بى ثمر است.

كم من قرية أهلكنها . .. قالوا إنا كنا ظلمين

115- اقرار بهشتيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 35 - 5

5 - اعتراف بهشتيان به لطف و تفضل خدا در وارد كردن آنان به بهشت و مستحق نبود آنها به اين نعمت

الذى أحلّنا دارالمقامة من فضله

116- اقرار بى ارزش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 9

9 - ايمان و اعتراف به حق ، در شرايط اضطرار و ناگزيرى ، فاقد ارزش و اصالت است .

قال ربّ ارجعون . .. كلاَّ إنّها كلمة هو قائلها

ص: 201

117- اقرار بى ثمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 5 - 7

7 _ اعتراف ظالمان به ظلم خويش پس از آمدن عذاب الهى بى ثمر است.

كم من قرية أهلكنها . .. قالوا إنا كنا ظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 22 - 25

25- اعتراف به حق در قيامت ، رهايى بخش از عذاب نيست .

إنى كفرت بما أشركتمون من قبل إن الظ_لمين لهم عذاب أليم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «إن الظالمين لهم عذاب أليم» كلام خداوند باشد. از اينكه خداوند ماجراى برخورد مستكبران و پيروانشان و نيز برخورد آنها با شيطان و اعتراف شيطان به خطاى خود در قيامت را بيان مى كند و آن گاه مى فرمايد كه براى ستمگران عذابى دردناك در نظر گرفته شده است، نكته فوق به دست مى آيد.

118- اقرار پرندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 41 - 7

7 - پرندگانى كه بدون بال زدن پرواز مى كنند ، تسبيح گوى خدا و معترف به مبرا بودن او از هر گونه نقص و عيب اند .

أنّ اللّه له من . .. و الطير ص_فّ_ت

«صافّات» حال براى «الطير» مى باشد و «الطير الصواف» به معناى پرندگان بال گشوده و بدون تحرك است (لسان العرب) و مقصود از آن، پرواز پرندگان در هوا بدون بال زدن است.

119- اقرار پسنديده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 22 - 4

4 - بر زبان آوردن راستى و درستى وعده هاى خداوند و پيامبرش ، امر پسنديده اى است .

ه_ذا ما وعدنا اللّه و رسوله و صدق اللّه و رسوله

از اين كه خداوند، سخن مؤمنان را درباره راستى وعده خدا و پيامبرش، بيان مى كند، در حالى كه عقيده به راستى آن، امرى درونى است و نياز به اظهار ندارد، پسنديده بودن اظهار اعتقاد به راستى وعده خدا و پيامبرش قابل استفاده است.

ص: 202

120- اقرار پيروان طغيانگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 61 - 2

2 - اعتراف و توجه پيروان طاغيان در دوزخ ، به ربوبيت پروردگار در هنگام درخواست از او

قالوا ربّنا

121- اقرار جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 122 - 1

1 _ ساحران دربار فرعون پس از مشاهده معجزه موسى ( ع ) ، به ربوبيت خداى موسى ( ع ) و هارون بر تمام هستى ايمان آورده و بدان اعتراف كردند .

ءامنا برب العلمين. رب موسى و هرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 2

2 - ساحران مؤمن ، به گناه و خطاى خويش معترف و به آمرزش خداوند اميدوار بودند .

إنّا ءامنّا بربّنا ليغفر لنا خطي_نا

«خطايا» (جمع «خطيئة») به معناى گناهانى است كه از روى عمد انجام شود (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 47 - 1

1 - اعتراف ساحران به پروردگار جهانيان و ايمان به توحيد ربوبى ، پس از مشاهده معجزه موسى و بطلان سحر خويش

فألقى موسى عصاه . .. قالوا ءامنّا بربّ الع_لمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 48 - 3

3 - اعتراف و ايمان ساحران به رسالت موسى و هارون ( ع )

قالوا ءامنّا بربّ الع_لمين

قيد «ربّ موسى و هارون» اعتراف ضمنى بر ايمان آوردن ساحران به رسالت موسى و هارون(ع) است. آيه بعد (قال آمنتم له...) اين مطلب را تأييد مى كند.

ص: 203

122- اقرار جنيان كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 130 - 9

9 _ كافران جن و انس در قيامت با اعتراف به آمدن رسولان الهى، عليه خود شهادت خواهند داد.

ألم يأتكم رسل منكم . .. قالوا شهدنا على أنفسنا

123- اقرار جنيان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 4 - 1

1 - اعتراف ايمان آورندگان از جن ، به سفاهت و كم خردى مشركانشان

و أنّه كان يقول سفيهنا على اللّه شططًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 5 - 2

2 - آگاهى و اعتراف گروهى از جن ، به دروغ بودن شرك ، همسرگزينى و فرزنددارى خداوند

و أنّا ظننّا أن لن تقول الإنس و الجنّ على اللّه كذبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 12 - 1،2

1 - اعتراف مؤمنان جن ، به ناتوانى جن از عاجز ساختن خداوند و حركت در جهت خلاف مقررات الهى

و أنّا ظننّا أن لن نعجز اللّه فى الأرض

2 - اعتراف مؤمنان جن ، به ناتوانى جن از فرار از سيطره الهى و ناتوان ساختن خداوند از دستيابى به آنان

و لن نعجزه هربًا

124- اقرار جهنميان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 44 - 4

4 _ اعتراف دوزخيان در برابر بهشتيان ، به تحقق تهديد هاى الهى درباره ايشان

فهل وجدتم ما وعد ربكم حقاً قالوا نعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 204

12 - مؤمنون - 23 - 106 - 2،3

2 - اقرار ذليلانه مشركان در تنگناى دوزخ ، به ربوبيت و پروردگارى خداوند

قالوا ربّنا غلبت . .. قومًا ضالّين

«غلبة» (مصدر «غلبت») به معناى چيره شدن است. «شقوة» معادل «شقاوة» و در مقابل سعادت است. در اين جا مراد از شقاوت، عوامل و اسباب آن است.

3 - اعتراف دوزخيان به استيلاى شقاوت و گمراهى ، بر سراسر زندگى دنيوى آنان

قالوا ربّنا غلبت علينا شقوتنا و كنّا قومًا ضالّين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 113 - 1

1 - اعتراف دوزخيان به كوتاه بودن مدت حيات دنيوى خويش در مقايسه با حيات اخروى

قالوا لبثنا أو بعض يوم

برداشت فوق با توجه به اين نكته است كه مراد از «فى الأرض» در آيه قبل، زندگى دنيوى باشد. در اين صورت تعبير «يوماً أو بعض يوم» بدان جهت است كه دوزخيان زندگى چند دهه اى دنيا را، در مقايسه با حيات طولانى اخروى، بسيار ناچيز مى بينند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 97 - 1

1 - سوگند به خدا و اعتراف حسرت بار دوزخيان در ميان شراره هاى آتش ، به گمراهى آشكار خويش در دنيا

تاللّه إن كنّا لفى ضل_ل مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 31 - 4

4 - پيشوايان شرك در عرصه قيامت ، به دوزخى بودن خويش و اين كه مستحق كيفر الهى اند ، اعتراف خواهند كرد .

فحقّ علينا قول ربّنا إنّا لذائقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 47 - 5

5 - اعتراف مستضعفان در آتش دورخ ، به پيروى كامل خويش از مستكبران در دنيا

فيقول الضعف_ؤا للذين استكبروا إنّا كنّا لكم تبعًا

آمدن «تبعاً» (به صورت مصدر) مفيد مبالغه است; يعنى، تابعيت محض و پيروى كامل.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 50 - 2

2 - اعتراف دوزخيان ، به گسيل شدن رسولان الهى همراه با دلايل و برهان هاى روشن به سوى آنان

قالوا أَوَلم تك تأتيكم رسلكم بالبيّن_ت قالوا بلى

ص: 205

125- اقرار حاملان عرش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 7 - 9

9 - اعتراف فرشتگان حامل عرش الهى ، به ربوبيت خداوند و رحمت و علم گسترده او درباره همه پديده هاى عالم

ربّنا وسعت كلّ شىء رحمة و علمًا

126- اقرار حس گرايان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 4 - 7

7 - اعتراف برخى از مردم به حوادث بعد از مرگ ، تنها با مشاهده آن امكان پذير است .

كلاّ سيعلمون

سؤال در «يتسائلون» چنانچه به معناى استفهام حقيقى باشد جمله «كلاّ سيعلمون» به منزله پاسخ خواهد بود; يعنى، پاسخ اين گونه پرسش ها مشكل اين گروه از مردم را حل نمى كند; بلكه بايد آن را مشاهده كنند تا به حقانيت آن اعتراف نمايند.

127- اقرار حوا به عصيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 23 - 1،4

1 _ آدم و حوا پس از توبيخ خداوند بر تناول از شجره نهى شده، به خطاى خويش پى بردند و بدان اعتراف كردند.

قالا ربنا ظلنا أنفسنا

4 _ آدم و حوا پس از اعتراف به لغزش خويش از خداوند خواستند تا گناهشان را بيامرزد و بر آنان ترحم كند.

قالا ربنا ظلنا أنفسنا و إن لم تغفر لنا و ترحمنا

128- اقرار داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 15 - 7

7 - اذعان داوود و سليمان ( ع ) به وجود كسانى عالم تر و برتر از ايشان در ميان بندگان مؤمن خدا

و قالا الحمد للّه الذى فضّلنا على كثير من عباده المؤمنين

ص: 206

129- اقرار در اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 9

9 - ايمان و اعتراف به حق ، در شرايط اضطرار و ناگزيرى ، فاقد ارزش و اصالت است .

قال ربّ ارجعون . .. كلاَّ إنّها كلمة هو قائلها

130- اقرار در ايمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 256 - 14،15

14 _ لزوم اعلانِ كفر به طاغوت و ايمان به خداوند با زبان ، علاوه بر تصديق قلبى

فمن يكفر بالطّاغوت و يؤمن باللّه . .. و اللّه سميع عليم

ذكر «سميع عليم» بيانگر اين است كه ايمان به خداوند و كفر به طاغوت، به زبان و قلب است.

15 _ ايمان به خداوند ، اقرار زبانى و تصديق قلبى به وحدانيّت ، قيوميّت ، حيات ، مالكيّت و علم مطلق اوست .

اللّه لا اله الاّ هو الحىّ القيّوم . .. يؤمن باللّه ... و اللّه سميع عليم

131- اقرار در عالم ذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 47 - 19

19 - اعتراف پيشين تمامى آدميان به توحيد ; قبل از پيدايش در صحنه گيتى *

قالوا ءاذنّ_ك ما منّا من شهيد

از اين كه مشركان در قيامت مى گويند كه ما قبلاً به توحيد گواهى داده ايم _ با آن كه در دنيا مشرك بوده اند _ مى توان برداشت نمود كه آنان قبل از پيدايش در دنيا (عالم ذر) بدان گواهى داده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 173 - 2،3

2 _ در صورت نبود نشئه شهود و اقرار براى فرزندان ، آنان در انتخاب عقيده ، جز تبعيت و تقليد از پدران ، راهى نداشتند .

و أشهدهم على أنفسهم . .. أو تقولوا إنما أشرك ءاباؤنا من قبل

3 _ در صورتى كه واقعه اشهاد و اقرار به ربوبيت خدا تحقق نمى يافت ، آدميان در حيات دنيا به ربوبيت و وحدانيت خدا آگاه نمى

ص: 207

شدند .

و أشهدهم على أنفسهم . .. أو تقولوا إنما أشرك ءاباؤنا

132- اقرار در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 130 - 14

14 _ پيروان شيطانها در قيامت به كفرورزى خويش در دنيا اعتراف مى كنند.

و شهدوا على أنفسهم أنهم كانوا كفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 22 - 25

25- اعتراف به حق در قيامت ، رهايى بخش از عذاب نيست .

إنى كفرت بما أشركتمون من قبل إن الظ_لمين لهم عذاب أليم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «إن الظالمين لهم عذاب أليم» كلام خداوند باشد. از اينكه خداوند ماجراى برخورد مستكبران و پيروانشان و نيز برخورد آنها با شيطان و اعتراف شيطان به خطاى خود در قيامت را بيان مى كند و آن گاه مى فرمايد كه براى ستمگران عذابى دردناك در نظر گرفته شده است، نكته فوق به دست مى آيد.

133- اقرار دنياطلبان بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 82 - 13

13 - اعتراف آرزوكنندگان ثروت قارونى به لطف و رحمت خداوند در حق ايشان ، به خاطر گرفتار نساختن آنان به سرنوشت قارون ( فرو نبردن آنان در زمين )

لولا أن منّ اللّه علينا لخسف بنا

134- اقرار رهبران شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 31 - 4،5

4 - پيشوايان شرك در عرصه قيامت ، به دوزخى بودن خويش و اين كه مستحق كيفر الهى اند ، اعتراف خواهند كرد .

فحقّ علينا قول ربّنا إنّا لذائقون

ص: 208

5 - اعتراف پيشوايان شرك به ربوبيت الهى در حضور مشركان در عرصه قيامت

فحقّ علينا قول ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 32 - 1،4

1 - اعتراف سران شرك به دست داشتن خود در گمراهى توده هاى مشرك

فأغوين_كم

4 - اعتراف سردمداران شرك در عرصه قيامت به گمراهى خود

إنّا كنّا غ_وين

135- اقرار رهبرانمستكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 21 - 15،16

15- رهبران مستكبر در جواب استمداد پيروانشان در قيامت ، خود را ناتوان دانسته و كمك به آنان را تعليق به محال مى كنند .

فقال الضعف_ؤا . .. فهل أنتم مغنون عنّا ... قالوا لو هدي_نا الله لهدين_كم

اينكه مستكبران در جواب استمداد پيروان خود در قيامت مى گويند: اگر خداوند ما را هدايت كرده بود ما هم شما را هدايت مى كرديم، در حالى كه خداوند هم چنين كارى را هرگز انجام نداده است، در واقع برآوردن خواسته آنان را تعليق به محال مى كند.

16- رهبران مستكبر ، در قيامت ، به گمراهى خود اعتراف خواهند كرد .

لو هدي_نا الله لهدين_كم

136- اقرار زليخا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 32 - 2،4

2_ زليخا ، نزد زنان اشراف به تقاضاى كام روايى از يوسف ( ع ) ، اقرار و اعتراف كرد .

لقد رودته عن نفسه

4_ زليخا در حضور زنان اشراف ، تأكيد كرد كه هم چنان بر تقاضاى وصال يوسف ( ع ) اصرار خواهد كرد .

و ل_ئن لم يفعل ما ءامره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 51 - 13،16،18،19

13_ زليخا شهادت زنان اشراف بر پاكدامنى يوسف ( ع ) را تصديق كرد و سخن آنان را مايه روشن شدن حقيقت دانست .

ص: 209

قالت امرأت العزيز الئ_ن حصحص الحق

«حصحصة» (مصدر حصحص) به معناى روشن شدن چيزى پس از كتمان آن است. برخى نيز گفته اند به معناى ثبوت و استقرار است.

16_ زليخا در حضور پادشاه مصر به تقاضاى كام روايى از يوسف ( ع ) اعتراف كرد و به استنكاف يوسف ( ع ) از پذيرش تقاضايش شهادت داد .

أنا رودته عن نفسه و إنه لمن الص_دقين

جمله «أنا رودته عن نفسه» _ به بيانى كه در آيه 26 ذيل برداشت شماره 2 گذشت _ دلالت بر حصر دارد ; يعنى ، من از او درخواست كردم و او چنين درخواستى نداشت.

18_ زليخا در حضور پادشاه مصر ، بر صداقت و راستگويى يوسف ( ع ) تأكيد كرد .

و إنه لمن الص_دقين

19_ اعتراف زليخا به دروغگويى خويش در متهم ساختن يوسف ( ع ) به درخواست كام جويى

أنا رودته عن نفسه و إنه لمن الص_دقين

137- اقرار زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 31 - 19

19_ اعتراف يك پارچه زنان اشراف به زيبايى پرجاذبه يوسف ( ع ) و عظمت جمال او

فلما رأينه . .. و قلن ح_ش لله ما هذا بشرًا

138- اقرار سامرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 96 - 4،7

4 - سوء استفاده از دين و تعاليم آسمانى ، براى گمراه ساختن بنى اسرائيل و ترويج گوساله پرستى در بين آنان ، از جمله اعترافات سامرى در نزد موسى ( ع )

فنبذتها

«نبذ» در «نبذتها»، ممكن است در معناى حقيقى آن; يعنى، دورافكندن آثار رسالت به كار رفته باشد و نيز ممكن است مجاز و به معناى سوء استفاده از تعاليم رسولان الهى باشد. براساس معناى دوم، سامرى اعتراف مى كند كه با استفاده نابه جا از آموخته هاى خويش، آن را ضايع ساخته و نابود كرده است.

7 - خطاكارى و تسويل نفس ( تزيين داده شدن عمل از سوى نفس ) ، از جمله اعترافات سامرى در هنگام محاكمه

قال بصرت . .. و كذلك سوّلت لى نفسى

«تسويل» به معناى نيكو و زيبا جلوه دادن و محبوب ساختن چيزى در ديدگاه ديگرى است، تا او وادار به گفتن سخنى مخصوص

ص: 210

و يا انجام كارى خاص شود (لسان العرب). برخى نيز آن را از «سول» به معناى استرخا (نرمى و آسانى) مشتق دانسته و به معناى آسان ساختن گرفته اند.

139- اقرار سليمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 15 - 7

7 - اذعان داوود و سليمان ( ع ) به وجود كسانى عالم تر و برتر از ايشان در ميان بندگان مؤمن خدا

و قالا الحمد للّه الذى فضّلنا على كثير من عباده المؤمنين

140- اقرار شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 22 - 15

15- شيطان در قيامت به ناتوانى خويش و پيروانش براى يارى و فريادرسى يكديگر اعتراف مى كند .

و قال الشيط_ن . .. ما أنا بمصرخكم و ما أنتم بمصرخى

«صرخ» به معناى فرياد و «أصرخ» به معناى پاسخ گويى به آن است. بنابراين مراد از «مصرخ» فريادرس و نجات دهنده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 16 - 8

8 - اعتراف شيطان به ربوبيت خداوند بر هستى

كمثل الشيط_ن إذ قال . .. إنّى أخاف اللّه ربّ الع_لمين

141- اقرار ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 5 - 1،7

1 _ ستم پيشگان، به هنگام مواجه شدن با عذابهاى دنيوى (عذاب استيصال)، معترف به ظلمهاى گذشته خويش شدند

فما كان دعويهم . .. إنا كنا ظلمين

7 _ اعتراف ظالمان به ظلم خويش پس از آمدن عذاب الهى بى ثمر است.

كم من قرية أهلكنها . .. قالوا إنا كنا ظلمين

ص: 211

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 92 - 8

8_ عقوبت و سرزنش كسانى كه در حق آدمى ستم كرده اند پس از اعترافشان به گناه و توبه از آن ، به دور از شأن نيكوكاران است .

لاتثريب عليكم اليوم

«اليوم» ظرف و متعلق به «تثريب» است و مراد از آن زمانى است كه برادران يوسف به خطاى خويش اعتراف نموده و از گناه خود توبه كردند (و إن كنّا لخاطئين).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 14 - 1

1- رفاه زدگان جوامع ستم پيشه ، به ظلم و ستم خويش پس از احساس عذاب الهى اعتراف مى كنند .

فلمّا أحسّوا بأسنا . .. قالوا ي_ويلنا إنّا كنّا ظ_لمين

142- اقرار عاقلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 85 - 1

1 - اعتراف به مالكيت خدا بر زمين و موجودات روى آن ، امرى ناگريز براى هر انسانِ اهل دانش و خرد

قل لمن الأرض . .. إن كنتم تعلمون . سيقولون للّه قل أفلاتذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 87 - 1

1 - اعتراف به حاكميت و ربوبيت يگانه خدا بر جهان هستى ، امرى غير قابل گريز براى هر انسان دانشور و خردورز

إن كنتم تعلمون. .. قل من ربّ السم_وت السبع... سيقولون للّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 89 - 1

1 - اعتراف به حاكميت و فرمان روايى خداوند بر سراسر هستى ، امرى غير قابل گريز براى اهل دانش و خرد

قل من بيده . .. إن كنتم تعلمون . سيقولون للّه

143- اقرار علما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 212

12 - مؤمنون - 23 - 85 - 1

1 - اعتراف به مالكيت خدا بر زمين و موجودات روى آن ، امرى ناگريز براى هر انسانِ اهل دانش و خرد

قل لمن الأرض . .. إن كنتم تعلمون . سيقولون للّه قل أفلاتذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 87 - 1

1 - اعتراف به حاكميت و ربوبيت يگانه خدا بر جهان هستى ، امرى غير قابل گريز براى هر انسان دانشور و خردورز

إن كنتم تعلمون. .. قل من ربّ السم_وت السبع... سيقولون للّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 89 - 1

1 - اعتراف به حاكميت و فرمان روايى خداوند بر سراسر هستى ، امرى غير قابل گريز براى اهل دانش و خرد

قل من بيده . .. إن كنتم تعلمون . سيقولون للّه

144- اقرار علماى اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 101 - 15

15 - برخى از عالمان اهل كتاب ، پس از بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) به تورات وفادار مانده و به ويژگى هاى پيامبر موعود و تطبيق آنها بر رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) معترف شدند .

نبذ فريق من الذين أوتوا الكتب كتب اللّه وراء ظهورهم

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه مراد از «الذين أتوا الكتاب» عالمان يهود باشد. در اين صورت «فريق من الذين»; يعنى، گروهى از عالمان، كتاب الهى را به دور افكندند. مفهوم اين جمله اين است كه گروهى چنين نكردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 108 - 5

5- اذعان عالمان اهل كتاب به تخلف ناپذيرى وعده هاى خداوند ، با مشاهده تحقق بشارت خدا در پرتو نزول قرآن

أُوتوا العلم من قبله . .. يقولون ... إن كان وعد ربّنا لمفعولاً

145- اقرار علماى صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 107 - 5

ص: 213

5- وجود عالمانى در ميان مردم عصر نزول و اذعان آنان به حقانيت قرآن پس از شنيدن آن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم يخرّون

146- اقرار عليه خود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 75 - 6

6 _ اقرار منافقان صدر اسلام به ناخالصى و صالح نبودن خويش

و منهم من عهد اللّه . .. لنكوننّ من الصلحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 51 - 19

19_ اعتراف زليخا به دروغگويى خويش در متهم ساختن يوسف ( ع ) به درخواست كام جويى

أنا رودته عن نفسه و إنه لمن الص_دقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 91 - 8،9

8_ تأكيد و اقرار برادران يوسف به ارتكاب خطا در حق برادرشان يوسف ( ع )

و إن كنّا لخ_طئين

«إن» در جمله فوق به اصطلاح مخفّفه از مثقّله (إنّ) است. دليل آن حرف «لام» در «لخاطئين» مى باشد.

9_ برادران يوسف در حضور او به گناه و خطاى خويش اعتراف نموده و از رفتار گذشته خود اظهار ندامت كردند .

و إن كنّا لخ_طئين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 97 - 1

1_ فرزندان يعقوب در حضور وى خويشتن را گنهكار دانسته و به گناه خويش اقرار و اعتراف كردند .

قالوا ي_أبانا استغفر لنا ذنوبنا إنا كنّا خ_طئين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 49 - 14

14- مجرمان ، در قيامت ، خود به بدكارى و استحقاق عقوبت خويش ، معترف خواهند بود .

ي_ويلتنا مال ه_ذا الكت_ب . .. و وجدوا ما عملوا حاضرًا و لايظلم ربّك أحدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 214

13 - قصص - 28 - 63 - 5

5 - اقرار پيشوايان شرك در قيامت ، به نقش اغواگرانه خويش در گرويدن مردم به شرك

قال الذين حقّ عليهم القول ربّنا ه_ؤلاء الذين أغوينا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 31 - 4

4 - پيشوايان شرك در عرصه قيامت ، به دوزخى بودن خويش و اين كه مستحق كيفر الهى اند ، اعتراف خواهند كرد .

فحقّ علينا قول ربّنا إنّا لذائقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 32 - 1،4

1 - اعتراف سران شرك به دست داشتن خود در گمراهى توده هاى مشرك

فأغوين_كم

4 - اعتراف سردمداران شرك در عرصه قيامت به گمراهى خود

إنّا كنّا غ_وين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 58 - 9

9 - اعتراف كافران و گنه كاران به نقش خود در تعيين سرنوشت خويش

أن تقول نفس ي_حسرتى على ما فرّطت . .. و إن كنت لمن الس_خرين ... لو أنّ لى كرّة ف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 7

7 - اعتراف كافران حق ناپذير در قيامت ، به گناهان خود پس از مشاهده قدرت الهى در آخرت

فاعترفنا بذنوبنا فهل إلى خروج من سبيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 48 - 1

1 - اعتراف مستكبران به مشترك بودنشان با مستضعفان پيرو خود ، در كيفر و عذاب الهى

قال الذين استكبروا إنّا كلّ فيها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 47 - 13

13 - اعتراف مشركان در قيامت ، به بطلان باورهايشان نسبت به معبود هاى خويش

و يوم يناديهم أين شركاءى قالوا ءاذنّ_ك ما منّا من شهيد

ص: 215

147- اقرار عليه خود در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 130 - 9

9 _ كافران جن و انس در قيامت با اعتراف به آمدن رسولان الهى، عليه خود شهادت خواهند داد.

ألم يأتكم رسل منكم . .. قالوا شهدنا على أنفسنا

148- اقرار عليه خويش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 9

9 _ اقرار انسان عليه خويش ، نافذ و داراى اعتبار قانونى است .

شهداء للّه و لو على أنفسكم

149- اقرار عوام يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 1

1 - عوام ، يهود در حضور مسلمانان به حقانيت پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و انطباق نشانه هاى پيامبر موعود ، بر آن حضرت اعتراف مى كردند .

و إذا لقوا الذين ءامنوا قالوا ءامنا . .. قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم

جمله «أتحدثونهم . ..; چرا حقايقى كه خدا در اختيار شما نهاده به مسلمانان باز مى گوييد؟» دلالت بر اين دارد كه مراد از «آمنا» بيان ويژگيهاى پيامبر موعود در تورات و تطبيق آن با رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) است. بنابراين «آمنا»; يعنى، ما تصديق مى كنيم كه محمد(صلی الله علیه و آله) همان پيامبر موعود است و ويژگيهاى بيان شده بر او تطبيق مى كند.

150- اقرار عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 33 - 8

8- حضرت عيسى ( ع ) همانند ديگر انسان ها ، داراى تولد ، مرگ و رستاخيز و خود معترف به آن است .

يوم ولدت و يوم أموت و يوم أُبعث حيًّا

ص: 216

151- اقرار فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 90 - 7

7 _ فرعون ، هنگام غرق شدن ، به حقانيت دين موسى ( ع ) و بنى اسرائيل و باطل بودن آيين خود ، اعتراف كرد .

حتى إذا أدركه الغرق قال ءامنت أنه لا إله إلا الذى ءامنت به بنوا إسرءيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 50 - 8

8 - فرعون و پيروان او ، به خداى آفريننده هستى معترف بودند و ربوبيت او را انكار مى كردند .

من ربّكما . .. ربّنا الذى أعطى كلّ شىءء خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 58 - 9

9 - فرعون به قدرت يك تنه موسى ( ع ) در برابر تشكيلات عريض و طويل خويش اعتراف كرد .

فاجعل بيننا . .. لانخلفه نحن و لاأنت

برداشت ياد شده از آنجا است كه فرعون ضمير مربوط به خود را جمع (نحن) و ضمير مربوط به موسى(ع) را مفرد (أنت) ذكر كرده است. البته محتمل است انتخاب اين نحوه سخن براى تعظيم خود باشد; ولى اين نكته را نمى توان از نظر دور داشت كه در هر صورت، فرعون با مجموع امكانات و قدرت خود، در برابر موسى(ع) موضع گيرى كرده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 34 - 3

3 - اقرار ناخواسته فرعون به عظمت كار موسى ( ع ) در ارائه معجزات

إنّ ه_ذا لس_حر عليم

152- اقرار فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 50 - 8

8 - فرعون و پيروان او ، به خداى آفريننده هستى معترف بودند و ربوبيت او را انكار مى كردند .

من ربّكما . .. ربّنا الذى أعطى كلّ شىءء خلقه

ص: 217

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 64 - 3

3 - فرعونيان ، به حيله و مكر بودن سِحر و برنامه هاى خود براى مقابله با موسى ( ع ) و عارى بودن آن از حقيقت معترف بودند .

فأجمعوا كيدكم

به كاربردن «كيد» در باره كار و سحر خود از سوى فرعونيان، حكايت از آن دارد كه آنان، خود به سحر و بى حقيقت بودن آن معترف بودند و آن را صرفا حيله اى در برابر موسى(ع) مى دانستند.

153- اقرار قوم ابراهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 59 - 3

3- قوم ابراهيم ، پس از مشاهده در هم شكسته شدن بت ها ، به عجز و ناتوانى آنها پى بردند .

إلاّكبيرًا . .. إليه يرجعون . قالوا من فعل ه_ذا ب_الهتنا

از اين كه قوم ابراهيم، بت ها را مورد سؤال قرار ندادند و به دنبال عاملى غير از آنها بودند، مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد. به ويژه اگر ضمير در «إليه» به «كبيراً» (بت بزرگ) بازگردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 64 - 4

4- بت پرستان قوم ابراهيم ، به ظلم خويش و تبرئه ابراهيم ( ع ) از آن اعتراف كردند .

فقالوا إنّكم أنتم الظ_لمون

ضمير منفصل «أنتم» تأكيد براى «كم» است و جمله «إنّكم أنتم. ..» دلالت بر حصر دارد. اين حصر از نوع حصر اضافى است; يعنى، منحصراً شما ظالم هستيد نه حضرت ابراهيم(ع).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 65 - 5

5- اعتراف قوم بت پرست ابراهيم ، به بى بهرگى بت ها از نطق ، كلام ، علم و عقل

لقد علمت ما ه_ؤلاء ينطقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 74 - 3

3 - اقرار ضمنى قوم ابراهيم به ناتوانى بت ها

قال هل يسمعونكم . .. قالوا بل وجدنا ءاباءنا كذلك يفعلون

ص: 218

154- اقرار قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 62 - 2

2_ قوم ثمود ، معترف به ويژگى هاى مثبت و استعدادى خاص در صالح ( ع )

قالوا ي_ص_لح قد كنت فينا مرجوًّا قبل ه_ذا

155- اقرار كاشفان اصحاب كهف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 21 - 28،30

28- گروهى از بازديدكنندگان از اصحاب كهف ، ماجراى آنان را مبهم و خود را از تحليل آن ناتوان ديدند .

فقالوا ابنوا عليهم بني_نًا ربّهم أعلم بهم

جمله «ربّهم أعلم بهم» گوياى اين است كه گويندگان آن، به حقيقت ماجراى اصحاب كهف، پى نبردند و علم آن را به خداوند احاله كردند.

30- برترى آگاهى خداوند بر سرگذشت حقيقى اصحاب كهف ، مورد اعتراف كسانى بود كه از كشف حقيقت ماجرا اظهار عجز مى كردند .

فقالوا ابنوا عليهم بني_نًا ربّهم أعلم بهم

156- اقرار كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 12 - 3

3 _ كافران، معترف به مالكيت مطلق خداوند بر جهان هستى

قل لمن ما فى السموت و الأرض قل للّه

جواب خداوند به سؤال مطرح شده و منتظر جواب كافران نماندن، بداهت و مورد اعتراف بودن جواب را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 46 - 2

2- اعتراف و اقرار كافران به ستم كارى خويش پس از گرفتارى به اندك عذاب الهى

و لئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّك ليقولنّ ي_ويلنا إنّا كنّا ظ_لمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 1

ص: 219

1 - اعتراف ضمنى كافران در هنگام مرگ ، به زشتى اعمال گذشته خويش

قال ربّ ارجعون . لعلّى أعمل ص_لحًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 7

7 - اعتراف كافران به آسمانى بودن كتاب موسى ( تورات ) ، على رغم انكار آن در نوبتى پيش از اين

قالوا لولا أُوتى مثل ما أُوتى موسى أوَلم يكفروا بما أُوتى موسى من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 67 - 2

2 - اعتراف كافران ، در قيامت به گمراه شدن خود از سوى بزرگان شان

إنّا أطعنا سادتنا . .. فأضلّونا السبيلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 58 - 9

9 - اعتراف كافران و گنه كاران به نقش خود در تعيين سرنوشت خويش

أن تقول نفس ي_حسرتى على ما فرّطت . .. و إن كنت لمن الس_خرين ... لو أنّ لى كرّة ف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 71 - 10،23

10 - اعتراف كافران در حضور نگهبانان و دربانان دوزخ ، به آمدن پيامبران تلاوت گر آيات خداوند و انذارگران الهى براى هدايت آنان

ألم يأتكم رسل منكم يتلون عليكم ءاي_ت ربّكم و ينذرونكم لقاء يومكم ه_ذا

23 - اعتراف كافران به كفر خويش و سزاوار عذاب بودن خود ، در آستانه ورود به دوزخ

قالوا بلى و ل_كن حقّت كلمة العذاب على الك_فرين

برداشت ياد شده بر اين اساس مبتنى است كه جمله «ل_كن حق_ّت كلمة العذاب على الكافرين» ادامه كلام كافران دوزخى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 7 - 5

5- اعتراف ضمنى كافران ، نسبت به اعجاز قرآن و نفوذ عميق آن در دل ها و انديشه ها

قال الذين كفروا للحقّ لمّا جاءهم ه_ذا سحر مبين

از اين كه كافران، قرآن را سحر مى خواندند، استفاده مى شود كه آنان آثار خارق العاده آن را ديده و چون درصدد ايمان نبوده اند، نام آن را سحر گذاشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 220

17 - احقاف - 46 - 34 - 4،5

4- اقرار گرفتن خداوند از كافران ، هنگام مواجهه آنان با آتش دوزخ ، درباره حقانيت تهديد هاى وحى

و يوم يعرض . .. أليس ه_ذا بالحقّ

به قرينه صدر آيه «ه_ذا» اشاره به آتشى است كه كافران در معرض آن قرار گرفته اند.

5- اعتراف كافران به حقانيت وعده هاى الهى ، پس از لمس و مشاهده آن

و يوم يعرض . .. أليس ه_ذا بالحقّ قالوا بلى و ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 2 - 6

6 - اعتراف ضمنى كافران ، به تأثير شگرف و خارق العاده قرآن و معجزات پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و إن يروا ءاية . .. و يقولوا سحر مستمرّ

وصف «سحر مستمرّ» گرچه در مقام تنقيص بيان شده; اما به طور غير مستقيم به تأثير خارق العاده كارها و گفته هاى اعجازى پيامبر(صلی الله علیه و آله) اشاره دارد.

157- اقرار كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 10

10 - اذعان درونى كافران صدراسلام ، به حقانيت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

بل جاءهم بالحقّ و أكثرهم للحقّ ك_رهون

عبارت «أكثرهم للحقّ كارهون»; يعنى، بيشتر آنان حقيقت را خوش ندارند. بنابراين انكار رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و آسمانى بودن قرآن، نه از آن رو است كه آنان به حقانيت آن دو يقين ندارند; بلكه بدان جهت بود كه آن دو حق است و آنها از حق خوششان نمى آيد.

158- اقرار كفران كنندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 7 - 1

1 - انسان هاى ناسپاس ، خود معترف و گواه بر خصلت نارواى خويش اند .

و إنّه على ذلك لشهيد

ص: 221

159- اقرار گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 102 - 1

1 _ اعتراف برخى از گنهكاران و متخلفان از جنگ تبوك به زشتى عمل خويش

و ءاخرون اعترفوا بذنوبهم

با توجه به اينكه فرازهاى پيشين، مربوط به جنگ تبوك و تخلف عده اى از شركت در آن جنگ است مى توان گفت كه اين آيه نيز مربوط به برخى از همان متخلفان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 58 - 9

9 - اعتراف كافران و گنه كاران به نقش خود در تعيين سرنوشت خويش

أن تقول نفس ي_حسرتى على ما فرّطت . .. و إن كنت لمن الس_خرين ... لو أنّ لى كرّة ف

160- اقرار متخلفان از غزوه تبوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 102 - 1

1 _ اعتراف برخى از گنهكاران و متخلفان از جنگ تبوك به زشتى عمل خويش

و ءاخرون اعترفوا بذنوبهم

با توجه به اينكه فرازهاى پيشين، مربوط به جنگ تبوك و تخلف عده اى از شركت در آن جنگ است مى توان گفت كه اين آيه نيز مربوط به برخى از همان متخلفان مى باشد.

161- اقرار متخلفان از مسافرت به حديبيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 11 - 9

9 - متخلفان از سفر حديبيه ، معترف به گناه خويش و متقاضى عفو و استغفار پيامبر (صلی الله علیه و آله)

سيقول لك المخلّفون من الأعراب . .. فاستغفر لنا

162- اقرار متخلفان غزوه تبوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 222

7 - توبه - 9 - 118 - 6

6 _ اذعان متخلفان از جنگ تبوك ، به ناگزيرى خود از التجا به خداوند

و ظنوا أن لا ملجأ من اللّه إلا إليه

163- اقرار متقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 18 - 11

11 - اعتراف متقين به نقش اصلى ربوبيت خداوند ، در هدايت آنان به بهشت و نجات از دروخ

ف_كهين بما ءاتيهم ربّهم و وقيهم ربّهم عذاب الجحيم

قيد «بماآتاهم. ..» مى رساند كه پارسايان بهشتى، در عين برخوردارى از نعمت ها، گرفتار غفلت نشده و مغرور به تقواى خود نمى باشند; بلكه توجه دارند كه به هر نعمتى رسيده اند و از هر بلايى كه رهيده اند جز در پرتو امداد و رهنمودهاى رشد آفرين خداوند و الطاف او نبوده است.

164- اقرار مجرمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 19

19 - كيفر دادن تبه كاران ، بدون بازجويى ، محاكمه و اخذ اقرار در بينش الهى جايز است .

و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

165- اقرار محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 6 - 6

6 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آگاه و معترف به وابسته بودن تحولات تاريخ انسان ها به خداوند

ألم تر كيف فعل ربّك بعاد

استفهام در «ألم تر» تقريرى و مفيد اثبات است; يعنى، «رأيت» (ديدى و دانستى كه . ..).

166- اقرار مخالفان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 223

9 - نحل - 16 - 103 - 5

5- اعتراف ضمنى مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به اينكه هيچ يك از عرب ها قدرت ارائه مطالبى مانند قرآن را ندارند .

و لقد نعلم أنهم يقولون إنما يعلّمه بشر لسان الذى يلحدون إليه أعجمىّ

با توجه به اينكه آنان قرآن را آموزه افراد عجمى دانسته و مى گفتند: پيامبر(صلی الله علیه و آله) نزد آنان اين مطالب را فرا گرفته است، روشن مى شود كه آنان مطالب قرآن را بسى فراتر از آنچه در توان خودشان هست، مى دانستند.

167- اقرار مردم شمال سرزمين ذوالقرنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 94 - 4

4- قوم درگير با يأجوج و مأجوج ، به ذوالقرنين و به توان مندى و خيرخواهى وى اذعان كردند .

قالوا ي_ذا القرنين إنّ يأجوج و مأجوج مفسدون فى الأرض

با اين كه «ذوالقرنين» بومى منطقه مورد بحث نبود، ولى با قرائن و شواهد و ديدن قدرت علمى و اجرايى او، مردم، به اين نكته واقف شدند كه او، كسى است كه مى تواند سدّى غير قابل نفوذ در برابر حملات دشمنان براى آنان برپا كند و نيز به خير خواهى او و اين كه او غرضى مادّى و قصدى سلطگرانه ندارد، پى بردند، لذا پيشنهاد خود را با او مطرح كردند.

168- اقرار مرفهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 14 - 1

1- رفاه زدگان جوامع ستم پيشه ، به ظلم و ستم خويش پس از احساس عذاب الهى اعتراف مى كنند .

فلمّا أحسّوا بأسنا . .. قالوا ي_ويلنا إنّا كنّا ظ_لمين

169- اقرار مستكبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 48 - 1

1 - اعتراف مستكبران به مشترك بودنشان با مستضعفان پيرو خود ، در كيفر و عذاب الهى

قال الذين استكبروا إنّا كلّ فيها

ص: 224

170- اقرار مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 3

3_ مشركان على رغم اعترافشان به اينكه قوام بخش امور بندگان خداوند است ، براى او شريك هاى متعددى برگزيده بودند .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت و جعلوا لله شركاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 42 - 1

1 _ اعتراف مشركان ، به تأثير تلاش هدايت گرانه پيامبر (صلی الله علیه و آله) تا مرز متزلزل شدن پايه هاى عقايد شرك آلودشان

إن كاد ليضلّنا عن ءالهتنا لولا أن صبرنا عليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 57 - 6

6 - قرآن ، به اعتراف مشركان بهانه جو كتاب هدايت است .

و قالوا إن نتّبع الهدى معك

با توجه به آيات پيشين _ كه سخن در آنها تماماً در رابطه با قرآن بود _ مى توان گفت كه مراد از «الهدى» قرآن است; يعنى، «إن نتّبع هدى القرآن معك».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 25 - 13

13 - مشركان ، به بطلان عقيده شرك آلودشان ، اعتراف ضمنى دارند .

و لئن سألتهم من خلق السموت . .. ليقولنّ اللّه قل الحمد للّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 38 - 1

1 - اعتقاد و اعتراف مشركان ، به خالقيت يگانه خداوند و پديد آمدن جهان آفرينش ( آسمان ها ، زمين و . . . ) تنها به قدرت او

و لئن سألتهم من خلق السم_وت و الأرض ليقولنّ اللّه

171- اقرار مشركان به توحيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 37 - 20

20 _ مشركان به هنگام مرگ به كفر و واهى بودن باورهاى خويش (پذيرش خدايان پوچ به جاى خداى يگانه) شهادت خواهند داد.

و شهدوا على أنفسهم أنهم كانوا كفرين

ص: 225

172- اقرار مشركان جاهليت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 88 - 4

4- مشركان عصر بعثت ، به رحمانيت خدا اعتراف داشتند .

و قالوا اتّخذ الرحمن ولدًا

173- اقرار مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 15 - 3

3 - پى بردن مشركان صدر اسلام به اعجاز و خارق العاده بودن قرآن كريم

و قالوا إن ه_ذا إلاّ سحر مبين

سحر دانستن قرآن، اعتراف به اعجاز و خارق العاده بودن آن است; زيرا سحر، خود نوعى از كارهاى خارق العاده است و مشركان به ناچار و از سر لجاج و عناد، قرآن را به آن متهم كرده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 9 - 1

1 - اعتقاد و اقرار مشركان عصرت بعثت ، به عزت و دانايى آفريدگار هستى

و لئن سألتهم . .. ليقولنّ خلقهنّ العزيز العليم

174- اقرار مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 30 - 4

4 - اعتراف ناخودآگاه مشركان مكه ، به تأثير خارق العاده قرآن در مخاطبان خود

قالوا ه_ذا سحر

اگر مشركان مكه شاهد چنين تأثيرى نبودند، دليلى نداشت كه آن را سحر معرفى كنند.

ص: 226

175- اقرار معبران پادشاه مصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 44 - 2،3

2_ خواب گزاران دربار ، تعبير رؤياى مختلط و آشفته را خارج از قلمرو دانش خويش دانستند .

و ما نحن بتأويل الأحل_م بع_لمين

«ال» در «الأحلام» عهد ذكرى است و اشاره به «أضغاث أحلام» دارد. بنابراين «ما نحن ...» ; يعنى: تأويل آن گونه از رؤياها را كه همانند بافه هاى چند رشته است ، نمى دانيم.

3_ معبّران دربار ، على رغم اظهار ناتوانى خويش از تعبير رؤياى پادشاه ، آن را داراى تعبير و تأويل مى دانستند .

قالوا . .. ما نحن بتأويل الأحل_م بع_لمين

مفاد جمله «و ما نحن . ..» اين است كه اين گونه رؤياها ، تعبير و تأويل دارد و لكن ما بدان واقف نيستيم.

176- اقرار معبودان باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 18 - 1،3

1 _ اعتراف معبود هاى مشركان به روز رستاخيز و در پيشگاه خداوند ، به منزه بودن او از داشتن هر گونه شريك

و يوم يحشرهم و ما يعبدون من دون اللّه . .. قالوا سبح_نك

3 _ معبود هاى مشركان در روز رستاخيز ، اظهار مى دارند كه حقِ برگفتن سرپرستانى جز خدا را نداشته و سزاوار اين كار نبوده اند .

قالوا سبح_نك ما كان ينبغى لنا أن نتّخذ من دونك من أولياء

«أولياء» مى تواند از «وَلايت» (به فتح «واو») به معناى سرپرست باشد و هم مى تواند از وِلايت (به كسر «واو») به معناى «نصرت» باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر معناى اول است.

177- اقرار مكذبان آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 85 - 2

2 - حتميت يافتن مجازات الهى درباره تكذيب كنندگان آيات او ، پس از متقاعد شدن آنان نسبت به مجرم بودن خويش

أكذّبتم ب_اي_تى . .. و وقع القول عليهم

برخى از مفسران كلمه «وقع» را به معناى «حَقَّ» (قطعيت يافت) گرفته اند. گفتنى است كه واژه «القول» _ چنان كه پيش از اين نيز گفته شد _ كنايه از عذاب است.

ص: 227

178- اقرار مكذبان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 53 - 5

5 _ منكران حقانيت قرآن ، در روز قيامت و بروز حقايق قرآن ، به حقانيت رسالت پيامبران اعتراف خواهند كرد .

يوم يأتى تأويله يقول الذين نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه ضمير مفعولى در «نسوه» به«كتب» در آيه قبل برگردانده شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 5 - 2

2 - تصريح منكران قرآن ، به نفوذناپذيرى قلب و گوش آنان در برابر وحى

و قالوا قلوبنا فى أكنّة . .. و فى ءاذاننا وقر

179- اقرار مكذبان قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 53 - 4

4 _ منكران قيامت با برپايى آن به درستى و راستى گفتار انبيا درباره معاد پى خواهند برد و بدان اعتراف خواهند كرد .

يوم يأتى تأويله يقول الذين نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق

ضمير مفعولى در «نسوه» مى تواند به «كتب» در آيه قبل برگردد. بر اين مبنا «ال» در «الحق» جنسيه است و مراد از آن حقانيت رسالت انبياست. و نيز مى تواند آن ضمير به «يوم يأتى تأويله»، كه همان روز قيامت است، برگردانده شود. در اين صورت «ال» در «الحق» عهديه است و اشاره به حقانيت روز قيامت دارد. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 50 - 15

15 - اعتقاد و اعتراف برخى از منكران قيامت به ربوبيت خداى يگانه

و ما أظنّ الساعة قائمة و لئن رجعت إلى ربّى

180- اقرار مكذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 30 - 4

4 _ منكران معاد در قيامت به حقانيت رستاخيز با سوگند اقرار مى كنند.

و لو ترى إذ وقفوا على ربهم قال أليس هذا بالحق قالوا بلى و ربنا

ص: 228

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 32 - 8

8 - منكران قيامت ، ناتوان از ارائه دليلى قطعى بر نفى معاد و معترف به امكان وقوع آن

قلتم ما ندرى ما الساعة . .. و ما نحن بمستيقنين

از آيه شريفه استفاده مى شود كه منكران معاد، با ادعاى «ما ندرى» و «إن نظنّ. ..» درصدد انكار معاداند; ليكن براين دعوى هيچ دليل اثباتى و قطعى ندارند; بلكه به گونه ضمنى امكان آن را معترف اند (و ما نحن بمستيقنين).

181- اقرار ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 _ اعتراف فرشتگان به عالمانه و حكيمانه بودن آفرينش انسان و انتخاب او براى خلافت

إنّك أنت العليم الحكيم

از هدفهاى فرشتگان در توصيف خداوند به عليم و حكيم بودن - پس از اظهار تشكيك در شايستگى انسان براى خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والاى انسان و عالمانه و حكيمانه بودن آفرينش اوست.

182- اقرار ملكه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 43 - 2

2 - تعلق بلقيس به جامعه شرك و كفر ، مانع پيوستن رسمى وى به آيين توحيدى سليمان ( ع ) با وجود اذعان قلبى

و أُوتينا العلم من قبلها و كنّا مسلمين . و صدّها... إنّها كانت من قوم ك_فرين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه آيه مذكور در مقام توضيح اين نكته باشد كه چرا بلقيس على رغم علم و اذعان قلبى خود، پيش از اين رسماً تسليم سليمان(ع) نشده و به يكتاپرستى نگرويده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 44 - 9،14،15

9 - پى بردن و اعتراف بلقيس به گذشته نادرست و كفرآميز خويش پس از مشاهده يكى ديگر از جلوه هاى قدرت خارق العاده سليمان ( ع )

فلمّا رأته . .. قالت ربّ إنّى ظلمت نفسى

مطلب ياد شده از آن جا است كه ملكه سبا بى آنكه توضيحى اضافى براى او داده شود صرفاً با مشاهده امور شگفتى چون تخت و صحن شيشه اى، بى تأمل اظهار ايمان كرد.

ص: 229

14 - توحيد ناب و بى شائبه سليمان ( ع ) و تسليم بودن او در برابر خداى يگانه ، مورد اذعان و اعتراف بلقيس

و أسلمت مع سليم_ن للّه ربّ الع_لمين

15 - اعتراف بلقيس به ربوبيت يگانه خدا بر جهانيان

و أسلمت مع سليم_ن للّه ربّ الع_لمين

183- اقرار منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 50 - 6

6 - منافقان صدراسلام ، با علم به اين كه احكام و فرمان هاى خدا و رسول او ، به دور از ظلم و احجاف بود ، به آنها تن در نمى دادند .

أم يخافون أن يحيف اللّه عليهم و رسوله

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه «بل» در «بل أُول_ئك. ..» براى اضراب ابطالى باشد; يعنى، منافقان اين گونه نبودند كه گمان كنند كه خدا و رسول او، به آنان ظلم مى كنند; بلكه مى دانستند كه خدا و رسولش، عادلانه حكم مى كنند.

184- اقرار منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 75 - 6

6 _ اقرار منافقان صدر اسلام به ناخالصى و صالح نبودن خويش

و منهم من عهد اللّه . .. لنكوننّ من الصلحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 1 - 3،5

3 - منافقان در هر بار ملاقات با رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) ، اظهار ايمان كرده و به رسالت الهى آن حضرت شهادت أكيد مى دادند .

إذا جاءك المن_فقون قالوا نشهد إنّك لرسول اللّه

5 - شهادت صريح و أكيد به رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در حضور آن حضرت ، از شگرد هاى منافقان براى پنهان نگه داشتن چهره نفاق خود از آن حضرت

إذا جاءك المن_فقون قالوا نشهد إنّك لرسول اللّه

ص: 230

185- اقرار موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 66 - 4

4- موسى ( ع ) ، به محروميت خود از علومى كه نزد خضر بود ، اعتراف داشت و در برابر مقام علمى و عملى او ، متواضع و فروتن بود .

هل أتّبعك على أن تعلّمن ممّا علّمت

اظهار آمادگى براى تبعيت، نشانِ خضوعِ موسى(ع) در برابر كردار خضر(ع)، و اظهار اشتياق به آموختن، حاكى از تواضع موسى در برابر علم او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 76 - 4،5

4- موسى ( ع ) به ناتوانى خود از تحمّل كردار خضر ( ع ) و همراهى با وى پى برد .

قال . .. قد بلغت من لدنّى عذرًا

5- موسى ( ع ) به معذور بودن خضر ( ع ) در جدا شدن از وى با مشاهده تخلّف او از پيمان سكوت در برابر كار هاى آن حضرت ، اعتراف كرد .

قال إن سألتك . .. قد بلغت من لدنّى عذرًا

جمله «قد بلغت من لدنّى عذراً» يعنى: «از ديدگاه من، به عذرى قابل قبول جهت ترك مصاحبت دست يافتى. ». اين جمله، به قرينه «قد»، مربوط به «إن سألتك...» نيست، بلكه اعتراف موسى(ع) به اين است ترك مصاحبت تو با من، هم اكنون نيز دليل موجهى دارد، ولى طالب مهلتى ديگر هستم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 35 - 2

2 - موسى ( ع ) در عين ارائه پيشنهاد در باره امور رسالت خويش ، در محضر خداوند ، به آگاهى كامل او اعتراف كرد و تصميمات او را دقيق و صحيح دانست .

و أشركه فى أمرى . .. إنّك كنت بنا بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 13 - 1

1 - ترديد موسى ( ع ) در توانايى خويش براى رسالت ، از ناحيه كمى سعه صدر و گويا نبودن زبانش

و يضيق صدرى و لاينطلق لسانى

«ضيق صدر» مقابل «سعه صدر» و «انطلاق لسان» (رها بودن زبان) كنايه از فصاحت بيان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 20 - 1

1 - اعتراف موسى ( ع ) در برابر فرعون به قتل غيرعمدى و ناخواسته مرد قبطى

ص: 231

قال فعلتها إذًا و أنا من الضالّين

تعبير «أنا من الضالّين» مى تواند اشاره به اين باشد كه موسى(ع) پيش از آن عمل نمى دانسته كه درگيرى او با مرد قبطى (براى دادخواهى مرد سبطى) منجر به قتل او خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 16 - 2

2 - اعتراف صريح موسى ( ع ) در پيشگاه پروردگار ، به اشتباه خويش در قتل مرد قبطى و درخواست آمرزش از ساحت او و نجات از شرّ فرعونيان

قال ربّ إنّى ظلمت نفسى فاغفرلى

مقصود موسى(ع) از آمرزش در «اغفرلى» زدوده شدن پى آمد كار وى و رهايى از انتقام فرعونيان است.

186- اقرار مؤمنان اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 53 - 3،9

3 - اعتراف ايمان آوردگان اهل كتاب ، به حقانيت و آسمانى بودن قرآن به هنگام شنيدن آيات آن

و إذا يتلى عليهم قالوا . .. إنّه الحقّ من ربّنا

9 - اقرار افتخارآميز ايمان آوردگان از اهل كتاب به اسلام خويش ، پيش از نزول قرآن

إنّا كنّا من قبله مسلمين

187- اقرار همنشين باغدار متكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 38 - 2

2- مرد مؤمن ، با اعتراف به ربوبيّت خداى يگانه و اظهار بى زارى از شرك ، انديشه خود را از افكار انحرافى ثروت مند مغرور ، متمايز ساخت .

ل_كنّاْ هو اللّه ربّى و لاأشرك بربّى أحدًا

«ل_كنّاْ» در اصل «ل_كنْ أنا» بوده است و پس از حذف همزه «أنا» و ادغام نون ها، دو كلمه، به صورت يك كلمه نوشته مى شود.

188- اقرار يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 232

8 - يوسف - 12 - 33 - 10،12

10_ يوسف ( ع ) بدون امداد الهى ، خويشتن را از مقاومت در برابر خواست نامشروع زليخا و همپالگى هاى او ناتوان مى ديد .

و إلاّ تصرف عنى كيدهنّ أصب إليهنّ

12_ احساس ناتوانى يوسف ( ع ) از ترك گناه بدون امداد هاى الهى ، جلوه اى از اعتقاد او به ربوبيت خدا

رب . .. و إلاّ تصرف عنى كيدهنّ أصب إليهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 77 - 12

12_ تصريح يوسف ( ع ) به سيرت و منزلت نكوهيده برادران خويش

قال أنتم شرّ مكانًا

189- اقرار يونس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 87 - 17،21

17- خضوع يونس ( ع ) به درگاه الهى و اعتراف وى به ظلم و نادرستى رفتار عجولانه خود

فنادى . .. إنّى كنت من الظ_لمين

21- « قال المأمون للرضا ( ع ) فأخبرنى عن قول اللّه عزّوجلّ : « و ذاالنون إذ ذهب مغاضباً فظنّ أن لن نقدر عليه » فقال الرضا ( ع ) : ذاك يونس بن متى ( ع ) ذهب مغاضباً لقومه « فظنّ » بمعنى إستيقن « أن لن نقدر عليه » أى لن نضيق عليه رزقه . . . « فنادى فى الظلمات » أى ظلمة الليل و ظلمة البحر و ظلمة بطن الحوت : « أن لا إل_ه إلاّ أنت سبحانك إنّى كنت من الظالمين » بتركى مثل ه_ذه العبادة التى قد فرغتنى ل ها فى بطن الحوت ;

در روايت آمده است كه] مأمون به امام رضا(ع) گفت: مرا خبر ده از سخن خداى عزّوجلّ «و ذاالنون إذ ذهب مغاضباً فظنّ أن لن نقدر عليه» امام فرمود: او يونس بن متى بود، كه در حالى كه بر قوم خود غضبناك بود، از ميان آنان برفت. «ظنّ» در كلام خدا به معناى «إستيقن» و «لن نقدر عليه» به معناى «لن نضيق عليه رزقه» ... مى باشد. «فنادى فى الظلمات»; يعنى، در ميان سه تاريكى (تاريكى شب، تاريكى دريا و تاريكى شكم ماهى) ندا كرد: «...سبحانك إنّى كنت من الظالمين»; يعنى، ... من از ستم كارانم; زيرا مثل چنين عبادتى را _ كه اكنون مرا براى آن در شكم ماهى فارغ گردانيده اى _ در گذشته ترك كرده بودم».

190- اقرار يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 88 - 2

2 - يهوديان عصر بعثت ، بر ناتوانى خويش از درك معارف اسلام معترف بودند .

و قالوا قلوبنا غلف

ص: 233

كلمه «قالوا» دلالت بر اعتراف دارد.

191- امتحان با اقرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 31 - 9

9- اقرار ها و سخنان انسان ، مورد آزمون الهى در صحنه عمل ( جهاد و صبر )

و نبلوا أخباركم

از جمله مصاديقِ «أخبار» اقرارها، ادعاها و سخنانى است كه مردم در مقام اظهار ايمان و بندگى بر زبان جارى مى كنند و از درون خويش خبر مى دهند.

192- اهميت اقرار به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 14

14 _ قرار دادن هر شرطى براى آزادى اسيران و رفع حصر از محاصره شدگان به دست قواى اسلام ، غير از شرط پذيرش اسلام ، ممنوع است .

فإن تابوا . .. فخلّوا سبيلهم

آيه شريفه در مقام بيان شرايط آزادى اسيران و رفع حصر از محاصره شدگان است و چون هيچ شرطى جز توبه و اقامه نماز و پرداخت زكات (كه همان توبه عملى است) بيان نفرمود، مى تواند بيانگر ممنوعيت شرط ديگر باشد.

193- اهميت اقرار به توحيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 39 - 8

8- بر زبان راندن باور هاى توحيدى و اكتفا نكردن به عقيده قلبى ، لازم است . *

لولا . .. قلت ما شاء اللّه لا قوّة إلاّ باللّه

194- اهميت اقرار به نعمتهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 13 - 7

ص: 234

7 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق ، به خدايى بودن نعمت هاى زمين

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

سرزنش تكذيب گران يا غافلانى كه با غفلت خويش، از جلوه هاى ربوبيت خداوند چشم پوشيده اند، در واقع بيانگر اين معنا است كه آنان به نعمت هاى او توجه كنند و خدايى بودن آن را دريابند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 36 - 7

7 _ خداوند ، خواهان توجه خلق ( جن و انس ) به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 38 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 40 - 4

4 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

سرزنش شدن تكذيب گران و يا غافلانى كه با غفلت خويش، از جلوه هاى ربوبيت خداوند چشم پوشيده اند; در واقع بدين منظور است كه آنان بيدار شده و خدايى بودن اين نعمت ها را دريابند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 42 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 45 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 47 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

ص: 235

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 49 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

ذواتا أفنان . فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 51 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به خدايى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 53 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 55 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 57 - 4

4 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 59 - 4

4 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 61 - 4

4 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق بر الهى بودن نعمت ها

ص: 236

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 63 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 65 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 67 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 69 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمتها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 71 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 73 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 75 - 5

5 - خداوند ، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها

ص: 237

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 77 - 4،6

4 - خداوند ، خواهان توجه خلق به نعمت هاى او و سپاس گزارى در برابر آنها

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

6 - سپاس نعمت هاى الهى و اعتراف به آن ، تكليفى بس مهم و انكار و ناسپاسى آن ، گناهى بس عظيم

فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

از ده ها بار تكرار «فبأىّ ءالآء. ..» در اين سوره، مى توان برداشت بالا را استفاده كرد.

195- بت ها و اقرار به توحيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 29 - 4

4 _ بت هاى اهل شرك در قيامت ، بر يگانگى خدا و آگاهى او بر ظاهر و باطن اشيا اعتراف خواهند كرد .

فكفى باللّه شهيداً بيننا و بينكم إن كنا عن عبادتكم لغفلين

196- بت ها و اقرار به علم خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 29 - 4

4 _ بت هاى اهل شرك در قيامت ، بر يگانگى خدا و آگاهى او بر ظاهر و باطن اشيا اعتراف خواهند كرد .

فكفى باللّه شهيداً بيننا و بينكم إن كنا عن عبادتكم لغفلين

197- بى تأثيرى اقرار اخروى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 23 - 9

9 - بى اثر بودن اعتراف مشركان به وجود رستاخيز و اظهار تأسف و حسرت آنان به حال زار خويش در روز قيامت

قالوا ي_ويلنا ه_ذا يوم الدين . .. احشروا الذين ظلموا ...فاهدوهم إلى صرط الجحيم

ص: 238

198- زمينه اقرار به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 30 - 3

3- تقوا ، زمينه ساز اعتراف به حقايق و تسليم شدن در برابر آن

و قيل للذين اتّقوا ماذا أنزل ربّكم قالوا خيرًا

برداشت فوق با توجه به آيه 23 و 24 اين سوره است كه در آنها برخورد مستكبران را با همين سؤال مطرح كرده بود و آنان به دليل برخوردارى از روحيه استكبارى، قرآن را ساخته و پرداخته انسانها دانسته بودند. اما در اين جا متقين را مطرح كرده است كه به دليل داشتن تقوا در برابر واقعيت وحى، تسليم شده اند و آن را خير محض تلقى كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 64 - 9

9- خوديابى و مراجعه به وجدان ، زمينه ساز اعتراف به حقايق

فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا إنّكم أنتم الظ_لمون

از اين كه بت پرستان پس از به خود آمدن و رجوع به وجدان و ضمير خويش، به بطلان شرك و راستى توحيد پى بردند، مطلب ياد شده را مى توان استفاده كرد.

199- زمينه اقرار به ربوبيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 34 - 6

6- تمسّك و توجه كافران به ربوبيت الهى ، در شرايط اضطرار و مشاهده عذاب

و يوم يعرض الذين كفروا على النار . .. قالوا بلى و ربّنا

به ميان آوردن نام پروردگار و اضافه «ربّ» به «نا»، مى رساند كه كافران با اين كار در تلاشند تا در آن شرايط دشوار، رحمت الهى را به خود متوجه كنند.

200- زمينه اقرار به عبوديت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 93 - 5

5- اعتراف به رحمانيت خداوند ، مستلزم پذيرش بندگى او است .

ءاتى الرحمن عبدًا

ص: 239

201- عمل به اقرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 21 - 2

2 _ لزوم پايبندى انسان به اقرار و تعهدات خويش

و لاتكونوا كالذين قالوا سمعنا و هم لايسمعون

202- عوامل اقرار به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 46 - 3

3- گرفتارى ها و شدايد ، عامل تنبّه و اعتراف انسان ها به حق

و لئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّك ليقولنّ ي_ويلنا

203- فرصت اقرار به خطا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 39 - 2

2 - توبه و اقرار به خطا ها ، تنها در فرصت زندگى دنيا داراى تأثير است ; و نه در آخرت .

و لن ينفعكم اليوم إذ ظلمتم

ص: 240

8- اقليت

1- ارزش اقليت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 100 - 8

8 _ تنها خردمندان ، دانا به نابرابرى پاك و ناپاك و واقف به ارزش برتر پاكيهايند گرچه اندك باشد .

لايستوى الخبيث و الطيب . .. فاتقوا اللّه ياولى الالبب

توجه خطاب به صاحبان خرد با اينكه همگان وظيفه دار رعايت تقوا با گرايش به پاكيها و پرهيز از ناپاكيها هستند، مى تواند اشاره به اين باشد كه شناخت پاكى از ناپاكى و درك ارزش برتر پاكيها هر چند از نظر مقدار اندك باشد، تنها از عهده صاحبان عقل و خرد ناب ساخته است.

2- اقليت اصحاب ايكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 5

5 - وجود اقليتى مؤمن در ميان مردم « ايكه »

و ما كان أكثرهم مؤمنين

3- اقليت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 3

ص: 241

3 - وجود عده اندكى هدايت يافته و سعادتمند ، در ميان امت هاى پيشين

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

تعبير گمراه شدن اكثريت مردم، مى رساند كه عده اى هرچند در اقليت، از ميان مردم به راه هدايت و سعادت دست يافته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 2

2 _ برخى از امت هاى گذشته با مشاهده معجزات پيامبران ايمان آوردند و به عهد خويش ( تصديق پيامبران در صورت ارائه معجزه ) وفا كردند .

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد

4- اقليت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 10 - 11

11 _ تنها اندكى از مردمان شكرگزار نعمتهاى خداوند هستند.

قليلا ما تشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 9،10

9 _ تنها گروهى از انسانها سپاسگزار خداوند بوده و از تزوير و فريب ابليس رهايى مى يابند.

و لاتجد أكثرهم شكرين

10 _ ابليس آگاه به نفوذ ناپذيرى برخى از آدميان در برابر اغواگريهاى وى

ثم لأتينهم من بين أيديهم . .. و لاتجد أكثرهم شكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 62 - 7،12

7- سوگند ابليس براى به دست گرفتن زمام امور و منحرف ساختن فرزندان آدم ( ع ) - جزاندكى از آنان - در صورت مهلت خداوند به وى تا روز قيامت

لئن أخّرتن إلى يوم القي_مة لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

12- ابليس ، على رغم سوگند و تصميم قطعى بر گمراه كردن ذريه آدم ( ع ) ، بر ناتوانى خويش از تسلط بر گروه اندكى از آنان اعتراف كرد .

لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 242

15 - سبأ - 34 - 13 - 11،13

11 - بسيارى از مردم ، كم شكرگزارى مى كنند .

و قليل من عبادى الشكور

«شكور» صيغه مبالغه است و دلالت بر كثرت مى كند. بنابراين، معناى عبارت «و قليل من...» چنين مى شود: كم هستند از بندگان من كه زياد سپاس گزارى كنند.

13 - انسان هاى داراى عمل صالح زياد ، اندك هستند .

اعملوا ءال داود شكرًا و قليل من عبادى الشكور

بنابراين كه «شكر» مفعولٌ له «اعملوا» باشد، «قليل من عبادى الشكور» اشعار به اين نكته دارد: كسانى كه به منظور اداى شكر عمل صالح انجام دهند، كم هستند.

5- اقليت اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 16

16 _ جمعى از اهل كتاب ، مردمى متعادل و متعهد به كتب آسمانى خويش

و لو انهم اقاموا التورية . .. منهم امة مقتصدة

«مقتصدة» از مصدر اقتصاد به معناى اعتدال در اعمال و رفتار است و مراد از آن به دليل «لو انهم اقاموا التورية . ..» تعهد به تورات و انجيل و عمل به احكام آنهاست.

6- اقليت بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 83 - 21،22،23

21 - تنها اندكى از بنى اسرائيل به پيمان هاى الهى وفادار ماندند و به تكاليف دينى عمل كردند .

ثم توليتم إلا قليلا منكم

22 - بنى اسرائيل ، جز اندكى از آنان به پرستش غير خدا گرويدند و حقوق والدين ، خويشان ، يتيمان و مساكين را ضايع ساختند .

لاتعبدون إلا اللّه و بالولدين احساناً . .. ثم توليتم إلا قليلا منكم

23 - بنى اسرائيل ، جز اندكى از آنان ، با مردمان معاشرت نيكو نداشتند ، نماز را اقامه نكردند و از پرداخت زكات طفره رفتند .

و قولوا للناس حسناً و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة ثم توليتم إلا قليلا منكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 13 - 24،25

ص: 243

24 _ تنها گروهى اندك از بنى اسرائيل ، وفادار به پيمان هاى الهى ، وارسته از تحريفگرى و خيانت و پايبند به دستورات خداوند

فبما نقضهم ميثقهم . .. و لاتزال تطلع على خائنة منهم إلاّ قليلا

«الا قليلا» استثناء از تمامى صفاتى است كه درباره بنى اسرائيل بيان شد.

25 _ وجود اقليتى سالم و غير خيانت پيشه ، در ميان بنى اسرائيل

لاتزال تطلع على خائنة . .. إلاّ قليلا منهم

بنابر اينكه استثناء در (الا قليلا)، تنها از جمله «لاتزال . ..» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 29

29 _ گروهى از بنى اسرائيل پيرو انبياى خويش و متعهد به قوانين الهى

ثم ان كثيراً منهم بعد ذلك فى الارض لمسرفون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 159 - 1

1 _ گروهى اندك از قوم موسى ، مردمى هدايتگر و عدالت پيشه بودند .

و من قوم موسى امة يهدون بالحق و به يعدلون

7- اقليت پيروان لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 82 - 5

5 _ ياران و همگامان لوط در مقايسه با مخالفان وى بسيار اندك بودند .

قالوا أخرجوهم من قريتكم

تصميم و پيشنهاد اخراج لوط و يارانش حكايت از آن دارد كه ياران وى در مقايسه با مخالفان او بسيار اندك بودند، ورنه چنين پيشنهادى طبيعى به نظر نمى رسيد.

8- اقليت پيشگامان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 13 - 3

3 - پيشتاز شدن در راه خداوند ، امرى سخت و دشوار است و در طول تاريخ تنها دسته اى اندك از عهده آن بر آمده اند .

و الس_بقون . .. ثلّة من الأوّلين

پيشتازان امت هاى پيشين، گرچه در مقايسه با پيشتازان بعد داراى تعداد زيادترى هستند; لكن تعداد آنان نسبت به مردم ديگر

ص: 244

اندك است و اين مى رساند كه رسيدن به مرتبه پيشتازى، بسى دشوار و سخت مى باشد.

9- اقليت پيشگامان مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 14 - 2

2 - كم بودن انسان هاى پيشتاز راه خدا ( سابقون ) ، در ميان جوامع پس از عصر بعثت

و قليل من الأخرين

10- اقليت خويشاوندان شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 91 - 7

7_ شعيب ( ع ) در شهر مدين ، داراى طايفه اى انگشت شمار بود .

لولا رهطك لرجمن_ك

11- اقليت راهبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 27 - 20

20 - بيشتر راهبان ، عناصرى منحرف و فاسق و تنها اقليتى از آنان مؤمنان راستين بودند .

ف_اتينا الذين ءامنوا منهم أجرهم و كثير منهم ف_سقون

12- اقليت شاكران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 60 - 8

8 _ همواره سپاسگزاران و شاكرانِ رزق و فضل خداوند ، در اقليتند .

إن اللّه لذو فضل على الناس و لكن أكثرهم لايشكرون

ص: 245

13- اقليت عبرت پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 58 - 6

6 - هوشيارى و پندآموزى مردم ستيزه جو و كافر ، از مواعظ و آيات الهى ، بسيار اندك است .

إنّ الذين يج_دلون فى ءاي_ت اللّه . .. و ما يستوى الأعمى والبصير ... قليلاً ما تت

14- اقليت قوم ابراهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 103 - 4

4 - وجود اقليتى مؤمن و موحد در ميان قوم ابراهيم

و ما كان أكثرهم مؤمنين

ضمير«هم» در آيه، به قوم ابراهيم بازمى گردد.

15- اقليت قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 7

7 - وجود اقليتى مؤمن در ميان ثموديان

و ما كان أكثرهم مؤمنين

16- اقليت قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 9

9 - وجود اقليتى مؤمن در ميان قوم عاد

و ما كان أكثرهم مؤمنين

17- اقليت قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 246

13 - شعراء - 26 - 121 - 5

5 - وجود اقليتى مؤمن در ميان قوم نوح

و ما كان أكثرهم مؤمنين

18- اقليت متعهد اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 59 - 14

14 _ تعهد اقليتى از اهل كتاب ، به دين و آيين خويش

و إن اكثركم فسقون

19- اقليت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 37 - 7،9

7 _ معدودى از مشركان مى دانستند كه خداوند توان آوردن معجزه درخواستى آنان را دارد.

و لكن أكثرهم لايعلمون

9 _ اقليتى از مشركان به فلسفه نازل نشدن معجزات ويژه درخواستى خويش آگاه بودند.

و قالوا لولا نزل عليه ءاية . .. و لكن أكثرهم لايعلمون

20- اقليت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 5

5 _ كمى رهپويان راه خدا نبايد موجب تزلزل رهپويان در برابر اكثريت مردم گمراه گردد.

و إن تطع أكثر من فى الأرض يضلوك

21- اقليت مؤمنان به لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 81 - 12

12_ از ميان قوم لوط ، تنها خانواده اش به او ايمان آورده و از تبه كارى ها و گناهان آن قوم منزّه بودند .

ص: 247

كانوا يعملون السيئات . .. فأسر بأهلك بقطع من الّيل ... إلاّ امرأتك

22- اقليت مؤمنان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 4

4 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان اندك او را در برابر مخالفت اكثريت كافران و مشركان صدر اسلام ، تسلّى خاطر و دلدارى داد .

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

مفسران برآنند كه يادآورى گمراهى اكثريت امت هاى گذشته، در شرايطى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگانِ اندك به آن حضرت در شرايط سخت مكه قرار داشتند و با مخالفت هاى بيشتر كافران و مشركان رو به رو بودند، به منظور دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگان به ايشان است.

23- اقليت مؤمنان قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 83 - 3

3 _ از ميان قوم لوط تنها خانواده و بستگانش به وى ايمان آوردند .

فانجينه و أهله

24- ايمان اقليت فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 5

5 - وجود اقليتى مؤمن در ميان قبطيان

و ما كان أكثرهم مؤمنين

25- ايمان اقليت يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 88 - 11

11 - عده بسيار اندكى از يهوديان ، معارف اسلام را باور كرده ، به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ايمان مى آوردند . *

ص: 248

فقليلا ما يؤمنون

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه «قليلا» حال براى فاعل «يؤمنون» باشد; يعنى: «فما يؤمنون منهم إلا نفر قليل; پس ايمان نمى آورند از يهود مگر افرادى معدود». (اقتباس از مجمع البيان)

26- تعقل اقليت مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 63 - 16

16 - در ميان مشركان ، اقليتى انديش مند ، بودند كه به حقانيت آيات الهى پى بردند .

فأنّى يؤفكون . .. و لئن سألتهم من نزّل من السماء ماء ... بل أكثرهم لايعقلون

27- عبرت گيرى اقليت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 3 - 11

11 _ پندپذيرى انسانها از قرآن، بسيار اندك و ناچيز است.

قليلا ما تذكرون

«قليلا» صفت براى مفعول مطلق محذوف است. يعنى «تذكرا قليلا». و كلمه «ما» زايده و تأكيد براى قلت تذكر است.

28- هلاكت اقليت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 14

14 - نابود شدن اقليت غيرمشرك به هنگام نزول عذاب بر اقوام مشرك پيشين

فانظروا كيف كان ع_قبة . .. كان أكثرهم مشركين

ص: 249

9- اقوام

1- آثار استهزاهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 1

1 - خداوند ، بسيارى از اقوام پيشين را به سبب كفر و استهزاى پيامبران الهى نابود كرد .

كانوا به يستهزءون . ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون

2- آثار افساد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 17

17 - تبه كارى ، عامل نابودى جوامع پيشين با عذاب قهر الهى

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون. ..و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

3- آثار امكانات مادى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 4

4 - برخوردارى ملت هاى كفرپيشه از مال و امكانات فراوان ، سبب ايستادگى آنها در مقابل پيامبران و تكذيب آنان شد .

و ما بلغوا معشار ما ءاتين_هم فكذّبوا رسلى

جمله «و ما بلغوا. ..» معترضه است و «فا» در «فكذّبوا» عاطفه مى باشد. ذكر جمله معترضه بين معطوف و معطوف عليه، مى رساند كه تكذيب پيامبران از سوى ملت هاى داراى امكانات، متأثر از برخوردارى آنان بوده است.

ص: 250

4- آثار باستانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 6

6 - وجود آثار به جامانده بسيارى از جوامع هلاك شده پيشين ( خانه هاى فروريخته ، چاه هاى متروك و قصر هاى بى صاحب ) در زمان بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فكأيّن من قرية . .. و قصر مشيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 7

7 - آثارى از گذشتگان ، در دست رس مردم مكه بود .

سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

5- آثار تبيين تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 35 - 19

19 - خداوند ، هدايتگر مردم از طريق نزول آيات روشنگر ، تبيين سرگذشت امت هاى پيشين و موعظه و اندرزها

و لقد أنزلنا إليكم ءاي_ت مبيّن_ت و مثلاً من الذين خلوا من قبلكم و موعظة . .. يهد

6- آثار تفكر در تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 16 - 3

3 - تفكر در تاريخ پيامبران و امت هاى پيشين ، راهگشاى انسان در فهم حقانيت هشدار هاى خداوند

فكيف كان عذابى و نذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 18 - 5

5 - انديشه در تاريخ پيامبران و امت هاى پيشين ، راه گشاى انسان در فهم حقانيت هشدار هاى خداوند

فكيف كان عذابى و نذر

ص: 251

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 21 - 4

4 - تفكر در تاريخ پيامبران و امت هاى پيشين ، راه گشاى انسان در فهم حقانيت هشدار هاى خداوند

فكيف كان عذابى و نذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 30 - 4

4 - تفكر در تاريخ پيامبران و امت هاى پيشين ، راه گشاى انسان ها ، در فهم حقانيت هشدار هاى خداوند

كذّبت ثمود بالنّذر . .. فكيف كان عذابى و نذر

7- آثار تكذيبگرى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4_ نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

8- آثار حق ستيزى اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 11

11 - استمرار و اصرار ملت ها بر انحراف و حق ستيزى ، عامل مجازات آنان از سوى خداوند

ليجزى قومًا بما كانوا يكسبون

تعبير «كانوا يكسبون» استمرار را مى رساند و برداشت بالا در صورتى استفاده مى شود كه «قوماً» نظر به كافران و منكران «أيّام اللّه» داشته باشد.

9- آثار حق ستيزى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4_ نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

ص: 252

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

10- آثار ذكر فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 5

5 - توجّه به عاقبت ناگوار اقوام مشرك پيشين ، عامل گرايش به توحيد است .

هل من شركائكم . .. قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

11- آثار ذكر هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 11

11- توجه به مرگ و هلاكت اقوام متمدن و ثروتمند تاريخ ، مايه هشدار و موجب فريفته نشدن به دنيا

أىّ الفريقين . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 3

3- تذكر به هلاكت اقوامى كافر در اطراف مكه ، هشدارى به مكيان حق ناپذير

و لقد أهلكنا ما حولكم من القرى

مخاطب «كم» مشركان مكه اند.

12- آثار سرمستى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 3

3 - سرمستى و غرور ، عامل هلاكت جوامع پيشين

و كم أهلكنا من قرية بطرت معيشتها

«بطر» (مصدر «بطرت») به غرور و طغيان _ كه آدمى بر اثر فراوانى نعمت دچار آن شود _ گفته مى شود. بنابراين «بطرت معيشتها»; يعنى، «طغت فى معيشتها» (در زندگى اش طغيان كرد). گفتنى است كه عبارت «بطرت معيشتها» وصف و مفيد تعليل است; يعنى، جوامع گذشته بدان جهت به هلاكت رسيدند كه گرفتار سرمستى و غرور بودند.

ص: 253

13- آثار سوءظن اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 19

19- شك توأم با بدبينى اقوام كفرپيشه نسبت به تعاليم انبيا ، منشأ كفر آنان بود .

قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به و إنا لفى شكّ ممّا تدعوننا إليه مريب

14- آثار شرك اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 213 - 7

7 - شرك ورزى ، از عوامل هلاكت امت هاى پيشين

فتكون من المعذّبين

«ال» در «المعذّبين» اشاره به اقوام هلاك شده اى دارد كه سرگذشت آنان در آيات پيشين به تفصيل بيان شده است.

15- آثار شك اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 19

19- شك توأم با بدبينى اقوام كفرپيشه نسبت به تعاليم انبيا ، منشأ كفر آنان بود .

قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به و إنا لفى شكّ ممّا تدعوننا إليه مريب

16- آثار ظلم اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى جوامع پيشين ، سبب گرفتار شدن آنان به خشم خداوند و هلاكت و نابوديشان با عذاب او

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم. .. فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

ص: 254

17- آثار علم اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 4

4 - آگاهى محدود بسيارى از اقوام پيشين نسبت به امور اعتقادى و تعاليم الهى ، موجب غرور آنان و احساس بى نيازى كردنشان از تعاليم آسمانى و پيامبران الهى

فرحوا بما عندهم من العلم

18- آثار عمل اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 69 - 10

10- رفتار خوب و بد اقوام ، موجب سرفرازى و يا شرمسارى رهبران آنان

فلما جاء ءال لوط المرسلون . .. و قضينا إليه ذلك الأمر أن دابر ه_ؤلاء مقطوع ... ق

از اينكه فرستادگان خداوند براى اعلام عذاب قوم لوط به منزل لوط(ع) رفتند و آن حضرت قومش را از هر عملى كه موجب شرمسارى او شود نهى فرمود، به دست مى آيد كه لوط(ع) در موقعيت يك رهبر در جامعه تلقى شده است.

19- آثار عمل ناپسند اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 34 - 1

1- اعمال سوء كافران اقوام پيشين ، گريبانشان را گرفت و آنان را گرفتار عذاب كرد .

فأصابهم سيئات ما عملوا

«سيئات» (جمع سيئة) به معناى كارهاى قبيح است و اصابه سيئه مجاز عقلى و به تقدير مضاف است. بنابراين مراد از اصابت سيئه به آنان، كيفر شدنشان به گناه آن اعمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 51 - 1

1 - گرفتار شدن قشر مرفه و ناسپاس ملت هاى گذشته به عذاب و پيامد هاى ناگوار رفتار بد خود

إذا خوّلن_ه نعمة منّا . .. فأصابهم سيّئات ماكسبوا

ص: 255

20- آثار كفر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 1

1 - خداوند ، بسيارى از اقوام پيشين را به سبب كفر و استهزاى پيامبران الهى نابود كرد .

كانوا به يستهزءون . ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون

21- آثار گناه اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 9

9 - نابودى بسيارى از اقوام نيرومند و داراى تمدن و آثار ملى در گذشته تاريخ به خاطر گناهانشان

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت بالا مبتنى بر اين نكته است كه «با» در «بذنوبهم» براى سببيت مى باشد.

22- آثار لجاجت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

23- آثار مطالعه سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 3

3 - سير در سرزمين ها و مطالعه در سرگذشت پيشينيان ، مايه عبرت و درس آموز است .

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

ص: 256

24- آثار هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 51 - 1

1 - نابودى كافران گذشته تاريخ ، هشدارى جدّى به هم انديشان و همگنان آنها در هر عصر

و لقد أهلكنا أشياعكم فهل من مدّكر

25- آثارباستانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 5

5 - كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از هلاكت بسيارى از امت هاى گذشته آگاه بوده و با آثار باستانى به جاى مانده از آنان آشنا بودند .

أفلم يهد لهم كم أهلكنا . .. يمشون فى مس_كنهم

جمله «يمشون. ..» حال براى «هم» است كه به قرينه سياق آيه، مراد مشركان صدراسلام مى باشد. عبور آنان به ديار عاد، ثمود، لوط و ... _ كه مفاد جمله «يمشون...» است _ زمينه ساز آگاهى آنان به حوادث مرگ بار پيشينيان بوده است. توبيخ مستفاد از همزه استفهام نيز، فرع بر آگاهى آنان دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 69 - 2،5

2 - تاريخ و آثار بر جاى مانده از پيشينيان ، دربردارنده درس ها و عبرت ها

قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة المجرمين

5 - آثار و نمود هاى عينى بر جاى مانده از جوامع هلاك شده پيشين ، در دسترس مردم عصر بعثت و قابل شهود و تجربه براى آنان

قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة المجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 7

7 - ويرانه هاى به جا مانده از شهر هاى جوامع هلاك شده پيشين ، در دسترس مردم عصر بعثت قرار داشت .

فتلك مس_كنهم

به كارگيرى «تلك» _ كه براى مشاراليه محسوس وضع شده _ بيانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 9 - 10

10 - آثار و بقاياى تمدن هاى فرو پاشيده پيشينيان ، قابل بازديد و تحقيق براى كاوش گران عصر بعثت بوده است .

أَوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. الذين من قبلهم كانوا أشدّ منهم قوّة

ص: 257

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 26 - 5

5 - آثار برخى اقوام كفرپيشه پيشين ، در گذرگاه مردم مكه ، در عصر پيامبر وجود داشت .

أهلكنا من قبلهم من القرون يمشون فى مس_كنهم

بنابراين كه مرجع ضمير در «قبلهم» و فاعل «يمشون» كافران مكه باشد، نكته بالا به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 6

6 - آثار بر جا مانده از تمدن ها و دستاورد هاى اقوام و ملت هاى نيرومند پيشين ، قابل بازديد و مطالعه و درس آموز براى مردم عصر بعثت

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و كانوا أشدّ منهم قوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 5،8

5 - وجود تمدن هاى عظيم و اقوام متعدد نيرومند و داراى آثار ملى در گذشته تاريخ

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض

8 - وجود آثار تمدن هاى بزرگ و نشانه هاى توانايى اقوام نيرومند گذشته در عصر نزول قرآن

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض

از ظاهر توصيه خداوند به سير در زمين و نظر افكندن بر آثار به جاى مانده از پيشينيان، استفاده مى شود كه آن آثار تا عصر نزول قرآن بر جاى مانده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 82 - 5،8،10

5 - وجود تمدن هاى عظيم و اقوام متعدد نيرومند و داراى آثار ملى در گذشته تاريخ

كانوا أكثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض

8 - وجود آثار تمدن هاى بزرگ و نشانه هايى از توانايى اقوام نيرومند و پرجمعيت گذشته ، در عصر نزول قرآن

كانوا أكثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض

از ظاهر توصيه خداوند به سير در زمين و نظر افكندن بر آثار به جاى مانده از پيشينيان، استفاده مى شود كه آن آثار تا عصر نزول قرآن باقى مانده بود.

10 - شرك و كفر ، زمينه ساز عذاب الهى و نابود شدن تمدن ها ، قدرت ها و آثار ملى

فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون

ص: 258

26- اتمام حجت بر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 5

5 - مجازات ملت هاى نيرومند و متمدن گذشته ، پس از اتمام حجت از سوى رسولان الهى

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت فكفروا فأخذهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 26 - 6

6- مجازات اقوام مجرم ، پس از اتمام حجت و اعطاى ابزار لازم شناخت ، به ايشان است .

كذلك نجزى القوم المجرمين . .. و جعلنا لهم سمعًا و أبص_رًا و أفئدة

تذكر به اعطاى چشم، گوش و قلب به قوم هلاك شده عاد، در حقيقت اشاره به اين است كه هلاكت آنان، پس از قرار گرفتن امكانات معرفت در اختيار ايشان و اتمام حجت بر آنان، صورت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 5

5_ كيفر امت هاى حق ستيز در طول تاريخ ، پس از اتمام حجت الهى بر آنان

كذّبت قبلهم . .. كلّ كذّب الرسل فحقّ وعيد

تعبير «فحقّ وعيد» مى رساند كه اقوام هلاك شده، قبلاً مورد هشدار، تهديد، تذكر و اتمام حجت قرار گرفته بودند.

27- اتمام حجت به اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 9 - 19

19 - خداوند ، امت هاى تكذيب كننده پيشين را ، پس از اتمام حجت با آنان ، كيفر و عقوبت كرد .

و جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فما كان اللّه ليظلمهم

28- ادعاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 4

4- اقوام كافر پيشين در برابر انبيا احساس قدرت مى كردند و مدعى بودند كه سرزمين مسكونى آنان و انبيا از آنِ آنهاست .

لنخرجنّكم من أرضنا

از اينكه آنان، پيامبران را تهديد به اخراج كردند، احساس قدرت استفاده مى شود و از اينكه «أرض» (سرزمين) را به خود اضافه

ص: 259

كردند; به دست مى آيد كه آنان مدعى حاكميت و مالكيت بر آن بودند.

29- اذيتهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 12 - 7،8

7- اقوام كافر ، انبيا را آزار و اذيت مى كردند .

و لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا

8- پيامبران اقوام پيشين بصراحت به آنان اعلام كردند كه در برابر هرگونه آزار و اذيتشان ، شكيبايى پيشه خواهند كرد .

و لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 14 - 4

4- به دنبال ردّ شدن دعوت رسولان الهى و مورد تهديد و آزار و اذيت قرار گرفتن آنان از سوى اقوام كافر ، خداوند رسولان خود را دلدارى داد .

و لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا . .. و قال الذين كفروا لرسلهم لنخرجنّكم من أرضنا ...

30- استهزاهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 13

13- اقوام كافر پس از ملاحظه دلايل روشن انبيا ، آنها را استهزا كردند و كفر خويش را صريحاً به آنان اعلام داشتند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

مرجع ضمير در «أيديهم فى أفواههم» اقوام ياد شده در آيه است و اين عبارت، معناى كنايى دارد و مراد از آن، اين است كه اقوام كافر با دست گذاشتن بر دهان خود و يا با سوت زدن، به استهزاى انبياى خود پرداختند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 13 - 5

5- برخورد اقوام پيشين با انبيا ، همواره با استهزا و تمسخر همراه بود .

كانوا به يستهزءون . .. و قد خلت سنة الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 6

ص: 260

6 - بسيارى از اقوام صاحب قدرت و مكنت و دل خوش كرده به دانش بشرى خويش ، عذاب الهى ( عذاب استيصال ) را به تمسخر گرفته بودند .

و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

گفتنى است كه آنچه مورد استهزاى كافران قرار مى گرفت، عذاب استيصال است.

31- اشراف اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 88 - 6،7

6 _ اشراف و بزرگان هر قوم در معرض استكبار و حق ناپذيرى هستند .

قال الملأ الذين استكبروا من قومه

7 _ بيشترين مخالفت ها با انبيا و برنامه هاى آنان ، از ناحيه اشراف و بزرگان هر قوم بوده است .

قال الملأ الذين استكبروا من قومه

قرآن در اين بخش از آيات كه داستان چند تن از پيامبران بزرگ الهى را بيان داشته، همواره مخالفت طبقه اشراف و مبارزه آنان را با برنامه هاى انبيا مطرح ساخته است و اين بيانگر آن است كه عمده مخالفتها از سوى طبقه اشراف ابراز مى شده است.

32- اقوام انبيا و آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 95 - 1،3

1 _ اقوام پيامبران پيشين ، آيات و نشانه هاى الهى را تكذيب كردند .

و لاتكونن من الذين كذبوا بأيت اللّه

با توجه به ارتباط اين آيه با آيه هاى قبل مى توان گفت كه مراد از « الذين كذبوا بأيت اللّه» اقوام پيامبران گذشته است.

3 _ اقوام پيامبران گذشته ، با تكذيب آيات و نشانه هاى الهى ، سرمايه سعادت خويش را از كف دادند .

و لاتكونن من الذين كذبوا بأيت اللّه فتكون من الخسرين

33- اقوام پس از ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 26 - 5

5 - اقوام داراى پيامبر ، پس از نوح ( ع ) از نسل حضرت نوح و پس از ابراهيم ( ع ) از نسل حضرت ابراهيم بودند .

و لقد أرسلنا نوحًا و إبرهيم و جعلنا فى ذرّيّتهما النبوّة

ص: 261

34- اقوام پس از قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 6 - 5

5 - كافران تكذيب گر و ستيزه جوى قوم نوح و بعد از آنها ، به دليل دوزخى بودن ، به عذاب دنيوى نيز گرفتار شدند .

فأخذتهم فكيف كان عقاب . و كذلك حقّت كلمت ربّك على الذين كفروا أنّهم أصح_ب النار

برداشت ياد شده مبتنى بر اين احتمال است كه جمله «أنّهم أصحاب النار» _ به تقدير لام تعليل _ در مقام تعليل باشد; يعنى، چون آنان از دوزخيان هستند، به عذاب الهى گرفتار آمدند.

35- اقوام پس از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 26 - 5

5 - اقوام داراى پيامبر ، پس از نوح ( ع ) از نسل حضرت نوح و پس از ابراهيم ( ع ) از نسل حضرت ابراهيم بودند .

و لقد أرسلنا نوحًا و إبرهيم و جعلنا فى ذرّيّتهما النبوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 42 - 6

6 - عاد و ثمود ، پس از قوم نوح و پيش از قوم ابراهيم مى زيستند .

قوم نوح و عاد و ثمود . .. و قوم إبرهيم

36- اقوام پيشين و انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 20

20- اقوام كافر گذشته ، انبيا را فاقد ويژگى اى مى دانستند كه پيروى از آنان را ايجاب كند .

قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا

كافران در جواب انبيا، آنان را انسانهايى مانند خود مى دانستند و با اين مطلب، درصدد بيان اين نكته بودند كه انبيا، موجوداتى برتر از آنها نبوده و در نتيجه ويژگى لازم را براى پيامبرى ندارند.

ص: 262

37- اقوام پيشين و خداپرستى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 22

22- اقوام كافر گذشته ، دعوت انبيا را به خداپرستى تلاشى براى خارج كردن معبودهايشان از صحنه مى دانستند و با آن به مخالفت برمى خاستند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

38- اقوام پيشين و دعوتهاى انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 22

22- اقوام كافر گذشته ، دعوت انبيا را به خداپرستى تلاشى براى خارج كردن معبودهايشان از صحنه مى دانستند و با آن به مخالفت برمى خاستند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

39- اقوام پيشين و معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 68 - 2

2 - كافران عصر بعثت ، مطلع از وجود مسأله اى به عنوان قيامت و معاد در ميان نسل هاى پيشين

لقد وعدنا ه_ذا نحن و ءاباؤنا

40- اقوام فاسد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 1

1_ امت هاى به هلاكت رسيده پيشين ( نظير امت نوح ، هود ، صالح ، لوط و . . . ) امتهايى فاسد و تبه كار بودند .

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

«قرن» (مفرد قرون) به امت و جامعه اى گفته مى شود كه در يك عصر زندگى مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 117 - 6

ص: 263

6_ امت هاى هلاك شده پيشين ( نظير امت نوح ، هود ، صالح ، شعيب و قوم فرعون ) امتهايى ناصالح و فاسد بودند .

فلولا كان من القرون . .. ما كان ربك ليهلك القرى بظلم

بيان اين حقيقت كه خداوند امتهاى صالح را عذاب نمى كند ، پس از مطرح ساختن هلاكت امتهاى پيشين (فلولا كان . ..) اشاره به اين دارد كه: امتهاى پيشين ، ناصالح و مستحق عذاب بودند و از ناحيه خدا بر آنان ستمى روا نشد.

41- امكانات مادى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 14

14- « عن أبى جعفر ( ع ) قال : الأثاث المتاع و أمّا رئياً فالجمال والمنظر الحسن ;

از امام باقر(ع) روايت شده كه فرمود: «أثاث» به معناى متاع و «رئياً» به معناى نيكويى و منظره زيبا است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 5

5- خداوند ، با برخوردار ساختن برخى از اقوام و ملت هاى پيشين از نعمت هاى دنيايى ، آنان را از عمرى طولانى نيز برخوردار كرد .

بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّى طال عليهم العمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 3،5

3 - آنچه از مال و امكانات در اختيار ملت هاى پيشين قرار داشت ، نعمت هاى خدا بوده است .

و ما بلغوا معشار ما ءاتين_هم

5 - مشركان مكه ( قريش ) ، اندازه يك دهم برخوردارى ملت هاى پيشين را نداشته اند .

و ما بلغوا معشار ما ءاتين_هم

«معشار» يك دهم چيزى را مى گويند (مفردات راغب).

42- اموال اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 3

3 - آنچه از مال و امكانات در اختيار ملت هاى پيشين قرار داشت ، نعمت هاى خدا بوده است .

و ما بلغوا معشار ما ءاتين_هم

ص: 264

43- انبيا و اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 11 - 1

1- انبيا در مقابل اقوام كافر كه بشر بودن را با مقام پيامبرى منافى مى دانستند ، بر بشر بودن خود تأكيد مى كردند و عدم تنافى آن را با مقام نبوت اعلام مى داشتند .

قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا . .. قالت لهم رسلهم إن نحن إلاّ بشر مثلكم و ل_كنّ ا

44- انبياى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 1

1 - جوامع و امت هاى پيشين ، برخوردار از فرستادگان الهى با پيام ها و دلايل روشن

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 1

1 - جوامع وامت هاى پيشين ، برخوردار از فرستادگان الهى ، با پيام ها و دلايل روشن

فلمّا جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 101 - 5،6

5 _ اقوام پيشين ، بهره مند از وجود پيامبرانى هدايتگر

و لقد جاءتهم رسلهم بالبينت

6 _ پيامبران اقوام گذشته برخوردار از دلايل و معجزاتى روشن براى هدايت آنان

و لقد جاءتهم رسلهم بالبينت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 24 - 6

6 - تمامى امت هاى گذشته ، از پيامبرانى بشارت دهنده و انذارگر برخوردار بودند .

و إن من أُمّة إلاّ خلا فيها نذير

ص: 265

45- انبياى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 101 - 5،6

5 _ اقوام پيشين ، بهره مند از وجود پيامبرانى هدايتگر

و لقد جاءتهم رسلهم بالبينت

6 _ پيامبران اقوام گذشته برخوردار از دلايل و معجزاتى روشن براى هدايت آنان

و لقد جاءتهم رسلهم بالبينت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 24 - 6

6 - تمامى امت هاى گذشته ، از پيامبرانى بشارت دهنده و انذارگر برخوردار بودند .

و إن من أُمّة إلاّ خلا فيها نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 1

1 - جوامع و امت هاى پيشين ، برخوردار از فرستادگان الهى با پيام ها و دلايل روشن

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 1

1 - جوامع وامت هاى پيشين ، برخوردار از فرستادگان الهى ، با پيام ها و دلايل روشن

فلمّا جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت

46- انذار از فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 30 - 2

2 - هشدار مؤمن آل فرعون به قوم خود ، از دچار شدن به روزگار شوم ، همچون روزگار احزاب و اقوام كافر پيشين

و قال الذى ءامن ي_قوم إنّى أخاف عليكم مثل يوم الأحزاب

47- انصاف در معرفى اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 266

6 - اعراف - 7 - 159 - 8

8 _ رعايت انصاف در نماياندن و ترسيم چهره اقوام ، امرى پسنديده است . *

و من قوم موسى امة يهدون بالحق

مى توان گفت از اهداف قرآن در ياد كردن از گروه عدالت پيشه و هدايتگر قوم موسى پس از بيان مفسده ها و مفسده جويان آن قوم، آموزش اين روش باشد كه نبايد در تحليل و گزارش از يك جامعه، محاسن موجود را ناديده گرفت و از آنها ياد نكرد.

48- انقراض اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 100 - 5

5_ برخى از اقوام گذشته در پى نزول عذاب بر آنان ، منقرض شدند و نسلى از آنان برجاى نماند .

منها . .. حصيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 1

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع ستم پيشه در طول تاريخ با عذاب خداوند

فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

جمله «أهلكناها» به تقدير «أهلكنا أهلها» مى باشد. «خَواء» (مصدر «خاوية») به معناى سقوط كردن و فرو ريختن و «عرش» مفرد («عروش») به معناى سقف است. «شَيد» (مصدر «مشيد») نيز براى دو معنا به كار مى رود: ساختمان سفيد را گچ كارى كردن و بنايى را بلند و برافراشته ساختن. بنابراين «قصرمشيد» مى تواند به معناى كوشك برافراشته و بلند و يا به معناى كاخ سفيد و گچ كارى شده باشد; يعنى، كم نيستند شهرها و سرزمين هايى كه مردمشان را به خاطر ظلم و بى دادگرى، نابود كرديم و اكنون ديوارهاى خانه هايشان روى سقف فرو ريخته و چاه هاى متروك و كاخ هاى سفيد برافراشته، كه بى صاحب مانده است. گفتنى است كه آيه ياد شده متضمن توصيه به مشركان صدراسلام است كه در فرجام كار جوامع پيشين بنگرند و ببيند كه قهر الهى بر سر آنها و شهرهايشان چه آورده است و از آن عبرت بگيرند و دست از مخالفت با پيامبر(صلی الله علیه و آله) بردارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 26 - 2

2 - مردم مكه ، از نسل هاى پيشين كه به سبب كفرپيشگى ، به قدرت الهى هلاك و منقرض شدند ، آگاه بودند .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا

«يهد» متعدى به «لام» شده و معناى «يبيّن» مى دهد. لازم به ذكر است كه به دليل مكى بودن سوره سجده، مرجع ضمير در «لهم» مشركان مكه اند.

ص: 267

49- اهانت به مقدسات اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 108 - 2

2 _ ممنوعيت اهانت به مقدسات اقوام و ملتها

و لاتسبوا الذين يدعون من دون الله

فعل نهى «لاتسبوا» ظهور در حرمت دارد، گفتنى است اين برداشت مبتنى بر آن است كه جمله «فيسبوا الله . ..» حكمت براى نهى باشد، نه علت آن.

50- اهميت تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 3،21

3- خبر سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود ، خبرى بس مهم و درس آموز

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

«نبأ» در لغت به خبرى كه قابل اعتنا، مهم و مفيد باشد گفته مى شود. از اينكه از ميان اقوام گذشته، پس از ذكر عام (الذين من قبلكم)، اقوام ياد شده را اختصاص به ذكر داده و از آنها با كلمه «نبأ» تعبير كرده است، نكته ياد شده به دست مى آيد.

21- بيان تاريخ انبيا و سرگذشت اقوامشان ، از روش هاى هدايتى تربيتى قرآن براى نجات مردم از ظلمت ها و بردن آنان به سوى نور

أخرج قومك من الظلم_ت إلى النور . .. ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد

51- اهميت سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 3 - 2

2_ خداوند ، بيانگر سرگذشت پيشينيان براى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

نحن نقصّ عليك أحسن القصص

«قصّ» (مصدر نقص) به معناى بيان كردن و بازگو كردن است. «قَصَص» به معناى بيان كردن و نيز به معناى داستان و چيزى است كه بازگو مى شود.

52- اهميت عبرت از فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 268

16 - غافر - 40 - 21 - 4

4 - كاوش نكردن در سرگذشت امت هاى گذشته و عبرت نگرفتن از آن ، مورد سرزنش خداوند

أَوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين كانوا من قبلهم

استفهام در «أَوَلم يسيروا . ..» براى توبيخ مى باشد.

53- اهميت مطالعه عقيده اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 23 - 13

13 - آثار فكرى و اعتقادى پيشينيان ، سزاوار تحقيق و بازنگرى است ; و نه سزاوار پيروى و تقليد .

على ءاث_رهم مقتدون

از لحن انتقادى آيه شريفه نسبت به پيروى از آثار نياكان، برداشت بالا استفاده مى شود.

54- ايمان فاسدان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 60 - 4

4- برخى از پيشينيان فاسد ، از ناديده گرفتن تعاليم پيامبران ، توبه كردند و با ايمانى راسخ به كار هاى شايسته روى آوردند .

خلف أضاعوا الصلوة . .. إلاّ من تاب و ءامن و عمل صلحًا

ماضى بودن فعل ها در هر دو آيه، به وقوع آن در زمان گذشته دلالت دارد.

55- بازسازى شهرهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 10

10 - تبديل دوباره تعداد اندكى از شهر هاى جوامع هلاك شده به مناطق مسكونى ، به وسيله اقوام ديگر

فتلك مس_كنهم لم تسكن من بعدهم إلاّ قليلاً

«إلاّ قليلاً» استثنا از «مساكنهم» و به تقدير «إلاّ قليلا ًمنها» مى باشد. گفتنى است كه از جمله «و كنّا نحن الورثين» استفاده مى شود كه از اقوام پيشين، به هنگام نزول عذاب كسى جان سالم به در نمى برد. بنابراين بايد به وسيله اقوام ديگرى مورد بازسازى قرار مى گرفت.

ص: 269

56- بهانه جويى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 17

17- كافران اقوام پيشين به جاى دادن جواب مساعد به دعوت منطقى انبياى خويش ، بشر بودن آنان را بهانه نپذيرفتن دعوتشان قرار دادند .

قالت رسلهم أفى الله شكّ فاطر السموت و الأرض . .. قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا

57- بى تأثيرى قدرت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 43 - 5

5 - اقتدار و شكوه تمدن هاى گذشته تاريخ ، بى تأثير در پيشگيرى از عذاب الهى از آنان

أكفّاركم خير من أُول_ئكم

تعبير «أكفّاركم خير. ..» تعريض بدان دارد كه اقوام پيشين، به رغم اقتدار مادى شان، نابود شدند و شكوه و قدرت آنان نتوانست از عذاب الهى در حق آنان، جلوگيرى كند; شما (كافران) كه جاى خود داريد.

58- بينش اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 20،22،26

20- اقوام كافر گذشته ، انبيا را فاقد ويژگى اى مى دانستند كه پيروى از آنان را ايجاب كند .

قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا

كافران در جواب انبيا، آنان را انسانهايى مانند خود مى دانستند و با اين مطلب، درصدد بيان اين نكته بودند كه انبيا، موجوداتى برتر از آنها نبوده و در نتيجه ويژگى لازم را براى پيامبرى ندارند.

22- اقوام كافر گذشته ، دعوت انبيا را به خداپرستى تلاشى براى خارج كردن معبودهايشان از صحنه مى دانستند و با آن به مخالفت برمى خاستند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

26- تداول و تداوم عقيده اى در ميان چند نسل ، دليل قابل قبول بودن آن از ديدگاه كافران اقوام پيشين

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 11 - 1

1- انبيا در مقابل اقوام كافر كه بشر بودن را با مقام پيامبرى منافى مى دانستند ، بر بشر بودن خود تأكيد مى كردند و عدم تنافى

ص: 270

آن را با مقام نبوت اعلام مى داشتند .

قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا . .. قالت لهم رسلهم إن نحن إلاّ بشر مثلكم و ل_كنّ ا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 5

5- اقوام كافر ، عقايد خود را آيين و شريعتى قابل پيروى مى دانستند .

أو لتعودنّ فى ملّتنا

59- پرسش از عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 51 - 4

4 - فرعون با ناباورى نسبت به عملى شدن وعده عذاب در باره پيشينيان ، نظر موسى ( ع ) را در مورد آنان جويا شد .

قال فما بال القرون الأُولى

سؤال فرعون از حال پيشينيان، پس از گفته موسى(ع) (أنّ العذاب على من كذّب) از ناباورى او حكايت دارد; زيرا وى آنان را نابود شده و بى نشان و اثر مى دانست.

60- پليدى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 43 - 2

2 - مشركان عصر پيامبر ، در پليدى و استحقاق عذاب ، همچون كافران هلاك شده پيشين ( قوم هاى عاد ، ثمود ، لوط و فرعونيان )

أكفّاركم خير من أُول_ئكم

61- پيدايش اقوام صالح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 57 - 7

7_ پديدآوردن اقوامى صالح و موحد ، درپى نابود سازى كفرپيشگان ، پرتوى از ربوبيت خداوند است .

و يستخلف ربى قومًا غيركم

روشن است كه قوم جانشين ، همواره غير از قوم نابود شده است. بنابراين كلمه «غيركم» ناظر به مغايرت در عقيده و مرام مى

ص: 271

باشد و لذا «غيركم» به صالح و موحد بودن تفسير شد.

62- پيدايش اقوام موحد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 57 - 7

7_ پديدآوردن اقوامى صالح و موحد ، درپى نابود سازى كفرپيشگان ، پرتوى از ربوبيت خداوند است .

و يستخلف ربى قومًا غيركم

روشن است كه قوم جانشين ، همواره غير از قوم نابود شده است. بنابراين كلمه «غيركم» ناظر به مغايرت در عقيده و مرام مى باشد و لذا «غيركم» به صالح و موحد بودن تفسير شد.

63- پيروى از عقيده اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 5

5- اقوام كافر ، عقايد خود را آيين و شريعتى قابل پيروى مى دانستند .

أو لتعودنّ فى ملّتنا

64- تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 98 - 2،8

2 _ هيچ قومى از اقوام تكذيب كننده سابق _ به جز قوم يونس _ پيش از نزول عذاب استيصال ، به دست كشيدن از تكذيب پيامبر خود و اظهار ايمان به او موفق نشدند .

فلولا كانت قرية ءامنت فنفعها إيمنها إلا قوم يونس

8 _ از تمام اقوام تكذيب كننده پيشين ، تنها قوم يونس پيش از وقوع عذاب استيصال ، از تكذيب دست برداشته و ايمان آوردند .

فلولا كانت قرية ءامنت فنفعها إيمنها إلا قوم يونس لما ءامنوا كشفنا عنهم عذاب الخز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 102 - 4

4 _ بسيارى از اقوام پيشين به دليل فقدان زمينه ايمان و تكذيب آيات الهى و نپذيرفتن هشدار هاى پيامبرانشان ، با عذاب استيصال نابود شدند .

ص: 272

و ما تغنى الأيت و النذر عن قوم لايؤمنون. فهل ينتظرون إلا مثل أيام الذين خلوا من

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 10

10- ملت ها و اقوامى پس از اقوام نوح ، عاد و ثمود وجود داشته اند كه هيچ خبرى از آنها در دست نيست .

قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم لايعلمهم إلاّ الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 10،14

10- گروه ها و اقوامى كه در طول تاريخ ، انبياى الهى را تكذيب كردند ، گرفتار عذاب شدند .

فسيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة المكذّبين

دعوت از مردم براى جهانگردى جهت مطالعه در عاقبت تكذيب كنندگان انبيا، دلالت بر اين دارد كه آنان دچار عذاب شده اند و مطالعه آن عبرت آموز است و اگر چنان چه به مرگ طبيعى مرده بودند، با انسانهاى ديگر تفاوتى نداشتند و در نتيجه مزيتى براى مطالعه نخواهند داشت.

14- پهنه زمين ، داراى آثارى عبرت آموز از ملت هاى پيشين

فسيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة المكذّبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 51 - 1

1 - تاريخ گذشته مصر ( قبل از فرعون معاصر موسى ) شاهد زندگى اقوامى بود كه گرفتار شرك ربوبى بوده و معتقد به ربوبيت خالق هستى نبودند .

من ربّكما . .. ربّنا الذى ... فما بال القرون الأُولى

«قرن»; يعنى، اهل يك زمان و «بال» به معناى «حال» است (قاموس); «أولى» نيز مؤنث «أوّل» است و مقصود از «قرون أولى»، مصريان قبل از فرعون است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 52 - 1،2

1 - تمامى احوال اقوام پيشين نزد خداوند ، معلوم و محفوظ است .

فما بال القرون . .. علمها عند ربّى فى كت_ب

چون در سخن موسى(ع) با فرعون، عذاب تكذيب كنندگان مطرح گرديد; محتمل است سؤال فرعون در اين مورد باشد كه با از بين رفتن اقوام گذشته و نبودن اثرى از آنان، چگونه عذابشان ممكن است؟ موسى(ع) در پاسخ مى گويد: علم بى خطا و نسيان خداوند، ضامن اجراى آن عذاب موعود است.

2 - موسى ( ع ) در پاسخ فرعون ، آگاهى دقيق خداوند از مشركان نابود شده را ، دليل امكان پذير بودن عذاب آنان خواند .

قال فما بال القرون الأُولى . قال علمها عند ربّى

ص: 273

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 1،2،6

1 - خداوند جوامع و امت هاى بسيارى را در طول تاريخ هلاك و نابود كرده است .

كم أهلكنا قبلهم من القرون

«قرن» به معناى قوم و مردمى است كه در يك زمان زندگى مى كنند (مفردات راغب).

2 - كفر به آيات و هدايت هاى الهى ، عامل نابودى امت هاى بسيار در طول تاريخ بوده است .

و كذلك نجزى من أسرف و لم يؤمن . .. كم أهلكنا قبلهم من القرون

به قرينه آيات پيشين، هلاكت امت هاى پيشين، به دليل كفرورزى آنان در برابر آيات و هدايت هاى الهى بوده است.

6 - بسيارى از پيشينيان ، هنگامى كه به عذاب الهى گرفتار شدند ، در شهر و ديارشان به رفت و آمد عادى خود سرگرم بودند . *

كم أهلكنا قبلهم . .. يمشون فى مسكنهم

جمله «يمشون. ..» ممكن است حال براى «القرون» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 3

3- هلاكت ، سرنوشت امت هاى غير مؤمن به معجزات درخواستى خويش

ماءامنت قبلهم من قرية أهلكن_ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 12 - 1

1- اقوام و جوامع ستمگر ، هنگام احساس نزول عذاب الهى مى گريختند .

فلمّا أحسّوا بأسنا إذا هم منها يركضون

«ركض» (مصدر «يركضون») در اصل به معناى «پا به زمين زدن» است و آن گاه كه به فردى نسبت داده شود به معناى فرار و حركت سريع خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 7،8،9،10

7- رفاه زدگان جوامع ستمگرِ پيشين ، ساختمان ها و بنا هاى باشكوه و مجللى داشتند .

وارجعوا إلى ما أُترفتم فيه و مس_كنكم

ذكر مساكن در ميان ساير دارايى ها و اموال مترفان، گواه بر ويژگى آن در بين آنها و نيز دليل دلبستگى ساكنان آن مى باشد.

8- موقعيت ممتاز اجتماعى و اقتصادى مرفهان جوامع ستمگر

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

در اين كه سؤال در «تسئلون» چيست و سؤال كنندگان چه كسانى اند، ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد. از جمله آنها اين است كه سؤال كنندگان مردم هستند و مراد از سؤال، مشورت در مسائل اجتماعى و كمك و درخواست در مسائل اقتصادى است.

9- وجود طبقات فقير و مستمند در جوامع رفاه زده و ستمگر پيشين

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

ص: 274

برداشت ياد شده بنابراين احتمال است كه مراد از «لعلّكم تسئلون» پرسش و درخواست فقيران از آنان باشد.

10- ستمگران و مترفان جوامع پيشين ، در خط مقدم مبارزه و مخالفت با رسولان الهى

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة . .. ارجعوا إلى ما أُترفتم فيه و مس_كنكم لعلّكم تس

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه و دو آيه قبلى در توصيف كسانى است كه به خاطر مخالفت با پيامبران به عذاب الهى گرفتار شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 15 - 3

3- بسيارى از جوامع ستمگر و مترف در نتيجه عذاب شديد الهى ، كاملاً نابود شدند .

و كم قصمنا . .. حتّى جعلن_هم حصيدًا خ_مدين

«حصيد» فعيل به معناى مفعول (محصود) است; يعنى، دِرو شده و «خامد» اسم فاعل از «خمدت النار خموداً» به معناى شعله خاموش شده آتش است و در اين آيه كنايه از مرگ مى باشد (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 5

5- خداوند ، با برخوردار ساختن برخى از اقوام و ملت هاى پيشين از نعمت هاى دنيايى ، آنان را از عمرى طولانى نيز برخوردار كرد .

بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّى طال عليهم العمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 60 - 4

4- ابراهيم ( ع ) در ديدگاه قوم خود ، موقعيت اجتماعى ممتازى نداشت و مورد تحقير آنان قرار مى گرفت .

سمعنا فتًى يذكرهم يقال له إبرهيم

توصيف ابراهيم(ع) به جوان بودن از سوى بت پرستان، ممكن است تعريضى به ناپختگى و كم تجربگى حضرت ابراهيم(ع) باشد; نه اين كه او واقعاً از نظر سنى جوان باشد. اين و تعبير «يقال له إبراهيم» را نوعى تحقير آن حضرت و ناشناخته بودن او به حساب آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 11

11 - تكذيب پيامبران و مبارزه با آنان ، مايه هلاكت و نابودى اقوام پيشين

فقد كذّبت . .. فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 1،2

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع ستم پيشه در طول تاريخ با عذاب خداوند

ص: 275

فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

جمله «أهلكناها» به تقدير «أهلكنا أهلها» مى باشد. «خَواء» (مصدر «خاوية») به معناى سقوط كردن و فرو ريختن و «عرش» مفرد («عروش») به معناى سقف است. «شَيد» (مصدر «مشيد») نيز براى دو معنا به كار مى رود: ساختمان سفيد را گچ كارى كردن و بنايى را بلند و برافراشته ساختن. بنابراين «قصرمشيد» مى تواند به معناى كوشك برافراشته و بلند و يا به معناى كاخ سفيد و گچ كارى شده باشد; يعنى، كم نيستند شهرها و سرزمين هايى كه مردمشان را به خاطر ظلم و بى دادگرى، نابود كرديم و اكنون ديوارهاى خانه هايشان روى سقف فرو ريخته و چاه هاى متروك و كاخ هاى سفيد برافراشته، كه بى صاحب مانده است. گفتنى است كه آيه ياد شده متضمن توصيه به مشركان صدراسلام است كه در فرجام كار جوامع پيشين بنگرند و ببيند كه قهر الهى بر سر آنها و شهرهايشان چه آورده است و از آن عبرت بگيرند و دست از مخالفت با پيامبر(صلی الله علیه و آله) بردارند.

2 - ظلم و بى دادگرى جوامع پيشين ، سبب گرفتار شدن آنان به خشم خداوند و هلاكت و نابوديشان با عذاب او

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم. .. فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 38 - 1

1 _ خداوند ، قوم عاد ، ثمود و اصحاب رسّ را به خاطر تكذيب آيات و رسولان الهى درهم شكست و نابود ساخت .

و عادًا و ثمودا و أصح_ب الرّسّ و قرونًا بين ذلك كثيرًا

نصب كلمه هاى «عاداً»، «ثمودا» و «أصحاب الرسّ» به وسيله فعلى محذوف «دمّرنا» و «أهلكنا» مى باشد. گفتنى است علت هلاكت اقوام ياد شده، همان تكذيب است كه در آيات قبل در باره فرعونيان و قوم نوح آمده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 39 - 3،4

3 _ همه مردمان عاد ، ثمود ، اصحاب رسّ و مردم دوران هاى بين اقوام ياد شده ، به خاطر تكذيب آيات خدا و رسولان او ، به شكل شگفت آورى درهم شكسته شده و نابود گرديدند .

و كلاًّ تبّرنا تتبيرًا

«تتبير» (مصدر «تبّرنا») به معناى درهم شكستن و هلاك كردن است (لسان العرب). «تتبيراً» _ كه مفعول مطلق براى «تبّرنا» است _ نيز براى تأكيد معناى درهم شكستن و هلاك كردن و نوع شگفت آور آن است.

4 _ هلاكت و نابودى اقوام و ملت ها از سوى خداوند ، همواره پس از اتمام حجت و ارائه طريق است .

و كلاًّ ضربنا له الأمث_ل و كلاًّ تبّرنا تتبيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 192 - 5

5 - بيان دقيق سرگذشت امت هاى كفرپيشه تاريخ در قرآن ، نازل شده از سوى خداوند .

و إنّه لتنزيل ربّ الع_لمين

برداشت ياد شده با توجه به نكته اين است كه ضمير «إنّه» ناظر به محتواى آيات پيشين باشد كه مربوط به سرنوشت امت هاى گذشته تاريخ است.

ص: 276

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 213 - 7

7 - شرك ورزى ، از عوامل هلاكت امت هاى پيشين

فتكون من المعذّبين

«ال» در «المعذّبين» اشاره به اقوام هلاك شده اى دارد كه سرگذشت آنان در آيات پيشين به تفصيل بيان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 1،9

1 - تاريخ بشر ، شاهد هلاكت جوامع بسيارى با عذاب قهر الهى ( عذاب استيصال ) است .

و كم أهلكنا من قرية

واژه «كم» (چه بسيار) بيانگر كثرت جوامع هلاك شده است.

9 - غير مسكونى شدن شهر هاى جوامع هلاك شده پيشين ، پس از نابودى آنها

فتلك مس_كنهم لم تسكن من بعدهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 6،17

6 - تاريخ بشر ، شاهد عذاب و هلاكت جوامعى قدرتمندتر و زراندوزتر از قارون بوده است .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

17 - تبه كارى ، عامل نابودى جوامع پيشين با عذاب قهر الهى

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون. ..و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 18 - 2

2 - وجود تكذيبگران انبيا در امت هاى پيش از ظهور اسلام

و إن تكذّبوا فقد كذّب أمم من قبلكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 54 - 4

4 - مشركانِ ملت هاى پيشين نيز ، گرفتار عذاب شدند و بين آنان و لذت هاى دنيوى شان جدايى برگشت ناپذير افتاد .

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم من قبل

«اشياع» (جمع «شيعة») به معناى پيروان است و در آيه _ به قرينه «من قبل» _ مراد كسانى است كه مشابهت فكرى با مشركان بعدى داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

ص: 277

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 1

1 - خداوند ، بسيارى از اقوام پيشين را به سبب كفر و استهزاى پيامبران الهى نابود كرد .

كانوا به يستهزءون . ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 12 - 1

1 - قوم نوح ، عاد و فرعون ، پيامبران خود را تكذيب كردند .

كذّبت قبلهم قوم نوح و عاد و فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 13 - 1،2،3

1 - قوم ثمود ، لوط و اصحاب ايكه ( قوم شعيب ) ، پيامبران خود را تكذيب كردند .

كذّبت قبلهم قوم . .. ثمود و قوم لوط وأصح_ب لئيكة

مفسران بر اين عقيده اند كه مقصود از «أصحاب الأيكة» قوم شعيب است.

2 - قوم نوح ، عاد ، فرعون ، ثمود ، لوط و اصحاب ايكه ( قوم شعيب ) اقوامى متشكل ، همسو و متحد در مخالفت با پيامبران خود

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ثمود قوم لوط و أصح_ب لئيكة أُول_ئك الأحزاب

برداشت ياد شده از به كار رفتن تعبير «احزاب» درباره اين اقوام، استفاده مى شود.

3 - قوم نوح ، عاد ، فرعون ، ثمود ، لوط و اصحاب ايكه ( قوم شعيب ) ، اقوامى قدرتمند و بى مانند در مخالفت با رسالت فرستادگان الهى

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ثمود ...أصح_ب لئيكة أُول_ئك الأحزاب

برداشت ياد شده از تعريف مسند (أُول_ئك) و مسنداليه (أحزاب) كه بر حصر دلالت مى كند استفاده مى شود; يعنى، اين اقوام حقيقتاً گروه هاى متشكلى بودند كه اقوام ديگر در قوت و شدت مخالفت با پيامبران، مانند آنان نبودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 25 - 1،3

1 - اقوامى پيش از مشركان صدراسلام ، به تكذيب پيامبران خويش پرداخته بودند .

كذّب الذين من قبلهم

3 - تكذيب كنندگان پيامبران ، از ميان اقوام گذشته ، به عذاب الهى گرفتار شدند .

ص: 278

كذّب الذين من قبلهم فأتي_هم العذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 2

2 - اقوام و ملت هاى پس از قوم نوح ، پيامبران الهى را تكذيب كردند .

كذّبت . .. و الأحزاب من بعدهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 6 - 5

5 - كافران تكذيب گر و ستيزه جوى قوم نوح و بعد از آنها ، به دليل دوزخى بودن ، به عذاب دنيوى نيز گرفتار شدند .

فأخذتهم فكيف كان عقاب . و كذلك حقّت كلمت ربّك على الذين كفروا أنّهم أصح_ب النار

برداشت ياد شده مبتنى بر اين احتمال است كه جمله «أنّهم أصحاب النار» _ به تقدير لام تعليل _ در مقام تعليل باشد; يعنى، چون آنان از دوزخيان هستند، به عذاب الهى گرفتار آمدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 9،12

9 - نابودى بسيارى از اقوام نيرومند و داراى تمدن و آثار ملى در گذشته تاريخ به خاطر گناهانشان

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت بالا مبتنى بر اين نكته است كه «با» در «بذنوبهم» براى سببيت مى باشد.

12 - گرفتار شدن امت هاى متمدن و نيرومند گذشته به عقوبت الهى ، در حال گناه و معصيت

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت ياد شده بر اين احتمال استوار است كه «با» در «بذنوبهم» براى ملابست باشد; يعنى، خداوند آنان را در حال گناه كارى شان به كيفر رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 3،5

3 - بسيارى از اقوام و ملل متمدن و نيرومند گذشته ، به خاطر كفرشان و انكار رسالت پيامبران ، به هلاكت رسيدند .

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت فكفروا فأخذهم اللّه

5 - مجازات ملت هاى نيرومند و متمدن گذشته ، پس از اتمام حجت از سوى رسولان الهى

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت فكفروا فأخذهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 2،3

2 - قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، پيوسته با دعوت پيامبران خود به مخالفت برمى خاستند .

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

ص: 279

3 - قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، مردمى متشكل و همسو در جهت مخالفت با پيامبران عصر خود

مثل يوم الأحزاب . مثل دأب قوم نوح ... و الذين من بعدهم

از تعبير «احزاب» درباره اقوام ياد شده، برداشت بالا به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 82 - 5

5 - وجود تمدن هاى عظيم و اقوام متعدد نيرومند و داراى آثار ملى در گذشته تاريخ

كانوا أكثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 6،7

6 - بسيارى از اقوام صاحب قدرت و مكنت و دل خوش كرده به دانش بشرى خويش ، عذاب الهى ( عذاب استيصال ) را به تمسخر گرفته بودند .

و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

گفتنى است كه آنچه مورد استهزاى كافران قرار مى گرفت، عذاب استيصال است.

7 - بسيارى از اقوام صاحب قدرت و مكنت و داراى تمدن و آثار ملى ، به عذاب الهى ( استيصال ) گرفتار شدند .

و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 2،3

2 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، هنگام مشاهده آثار فرود آن ، توبه كنان به خداى يكتا ايمان آورده و به انكار معبود هاى ادعايى خويش مى پرداختند .

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

3 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، مردمى لجوج و حق ناپذير در برابر تعاليم پيامبران

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه اقوام يادشده تا لحظه مشاهده آثار آمدن عذاب، به استهزاى آن مى پرداختند و تنها به محض ديدن آن، تسليم شده، ايمان مى آوردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 23 - 4

4 - وجود نظام طبقاتى ، در جوامع عصر بعثت و پيش از آن

و كذلك ما أرسلنا من قبلك . .. إلاّ قال مترفوها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 25 - 3

ص: 280

3 - هشدار هاى پيامبران ، تحقق پذير در مورد كافران و قابل مشاهده در تاريخ ملت ها

و كذلك ما أرسلنا . .. من نذير ... فانتقمنا منهم فانظر كيف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 2

2- هلاكت قوم « تبّع » و اقوام پيش از آن ، به اراده و خواست خداوند

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم أهلكن_هم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 18 - 3

3- گروه هاى بسيارى از كافران جن و انس ، محكوم به عذاب حتمى الهى در گذشته تاريخ

حقّ عليهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 3،4

3_ موضع گيرى خصمانه بسيارى از اقوام در تاريخ ، عليه پيامبران با موقعيت هاى مختلف تاريخى و اجتماعى *

كذّبت قبلهم قوم نوح و أصح_ب الرسّ و ثمود . و عاد و فرعون و إخون لوط . و أصح_ب ال

با توجه به اين كه اقوام ياد شده در جوامع مختلف و موقعيت هاى متفاوت تاريخى حضور داشته اند; تعبير «كلّ. ..» مى تواند تأكيدى باشد بر اين كه حق ستيزى، ربطى به زمان، مكان و نژاد ندارد.

4_ نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 46 - 1،2

1 - قوم نوح ، از پيشين ترين اقوام هلاك شده بشر در نتيجه فسق و گناه

و قوم نوح من قبل إنّهم كانوا قومًا ف_سقين

2 - عبرت نياموختن قوم لوط ، عاد ، ثمود و فرعونيان از سرنوشت شوم قوم نوح

و قوم نوح من قبل

خداوند سرگذشت قوم نوح را پس از قوم لوط و. .. ذكر كرده است; با اين كه سرگذشت اين قوم از نظر زمانى قبل از آنها واقع شده است. اين نكته مى تواند بيانگر معناى بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 50 - 2

2 - قوم عاد ، از جمله كهن ترين اقوام هلاك شده تاريخ *

و أنّه أهلك عادًا الأُولى

ص: 281

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه «الأولى» بيانگر قدمت و پيشينه كهن قوم عاد باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 52 - 1،4

1 - قوم نوح ، قومى هلاك شده به اراده خداوند ، قبل از عاد و ثمود

و أنّه أهلك عادًا . .. و ثموداْ ... و قوم نوح من قبل

4 - عاد و ثمود و قوم نوح ، داراى ظلم و طغيانى فزون تر از ديگر اقوام نابود شده تاريخ

إنّهم كانوا هم أظلم و أطغى

بنابراين كه ضمير «هم» به قوم عاد و ثمود و نوح بازگردد، برداشت بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 54 - 4

4 - بيان سرگذشت عبرت انگيز اقوام نابودشده تاريخ ، در صحف موسى و ابراهيم ( ع )

أم لم ينبّأ بما فى صحف موسى . و إبرهيم ... و أنّه أهلك ... فغشّيها ما غشّى

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه آيات شريفه، در ادامه بيان مطالبى باشد كه خداوند از صحف موسى و ابراهيم(ع) نقل كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 9 - 1

1 - قوم نوح ، نمونه اى عبرت انگيز از اقوام تكذيب كننده وحى و رسالت در طول تاريخ

من الأنباء ما فيه مزدجر . .. كذّبت قبلهم قوم نوح

با توجه به ارتباط اين آيه با آيه «من أنباء ما فيه مزدجر»، استفاده مى شود كه بيان كفر قوم نوح، از جمله اخبار هشداردهنده قرآن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 23 - 3

3 - قوم ثمود ، از جمله ملت هاى تكذيب كننده انذار هاى الهى ، پس از قوم نوح و عاد

كذّبت ثمود بالنّذر

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه مؤخر آمدن ذكر قوم ثمود پس از قوم نوح و عاد، دليل تقدم تاريخى قوم نوح و عاد بر آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 33 - 3

3 - قوم لوط ، از جمله امت هاى تكذيب گر انذار هاى الهى ، پس از قوم ثمود

إنّا أرسلنا عليهم صيحة . .. كذّبت قوم لوط بالنّذر

ص: 282

مؤخر آمدن ذكر قوم لوط پس از قوم ثمود، مى تواند به دليل تقدم تاريخى قوم ثمود بر آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 4

4 - تشكيك در حقايق الهى ، داراى پيشينه در تاريخ امت هاى حق ستيز

و لقد أنذرهم . .. فتماروا بالنّذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 43 - 2

2 - مشركان عصر پيامبر ، در پليدى و استحقاق عذاب ، همچون كافران هلاك شده پيشين ( قوم هاى عاد ، ثمود ، لوط و فرعونيان )

أكفّاركم خير من أُول_ئكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 26 - 5

5 - اقوام داراى پيامبر ، پس از نوح ( ع ) از نسل حضرت نوح و پس از ابراهيم ( ع ) از نسل حضرت ابراهيم بودند .

و لقد أرسلنا نوحًا و إبرهيم و جعلنا فى ذرّيّتهما النبوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 27 - 23

23 - « عن ابن مسعود قال : دخلت على النبى (صلی الله علیه و آله) فقال : يابن مسعود اختلف من كان قبلكم على اثنين و سبعين فرقة نجا منها اثنتان و هلك سائرهنّ ، فرقة قاتلوا الملوك على دين عيسى ( ع ) فقتلوهم و فرقة لم تكن لهم طاقة لموازاة الملوك . . . فساحوا فى البلاد و ترهبوا ، و هم الذين قال اللّه لهم : . . . « و رهبانيّة ابتدعوها ما كتبناها عليهم . . . ;

از ابن مسعود روايت شده است كه گويد: به خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) رسيدم. آن حضرت به من فرمود: كسانى كه قبل از شما بودند، اختلاف كرده و 72 فرقه شدند كه دو فرقه نجات يافته و بقيه هلاك گشتند. اولين فرقه نجات يافته كسانى بودند كه براى دين عيسى با پادشاهان جنگيدند و كشته شدند و فرقه دوم كسانى بودند كه توان مقابله با پادشاهان را نداشتند... پس در سرزمين ها متفرق شدند و رهبانيت اختيار كردند و اينها همان كسانى اند كه خداوند درباره آنان فرمود: رهبانيّة ابتدعوها ما كتبناها عليهم...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 2،3

2 - آگاهى مردم عصر بعثت ، از سرنوشت اقوام كافر پيش از خود ، از راه اخبار و اطلاعات واصله بود .

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

مطلب ياد شده، از آمدن تعبير «نبأ» (خبر) به دست مى آيد.

3 - اخبار مربوط به سرنوشت هلاكت بار اقوام كافر پيش از اسلام ، اخبارى مهم و پرفايده

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

ص: 283

«نبأ»، به اخبار مهم و پرفايده گفته مى شود (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 1

1 - تكذيب شدن دين و پيامبران الهى ، از سوى برخى از اقوام و ملت هاى پيش از ظهور اسلام

و لقد كذّب الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 9 - 1

1 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان ، مردمى بدكردار و خطاپيشه بودند .

و جاء فرعون و من قبله . .. بالخاطئة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 10 - 1،2،3،5،6

1 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط ، از فرمان هاى پيامبران خود سرپيچى كردند .

و جاء فرعون . .. فعصوا رسول ربّهم

2 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط ، از سوى خداوند به عقوبتى سخت در دنيا گرفتار شدند .

فأخذهم أخذة رابية

«رابية» (اسم فاعل از «ربا يربو») به معناى فزاينده و رو به رشد است و در اين آيه كنايه از شدّت است.

3 - سرپيچى از فرمان هاى پيامبران ، عامل عقوبت شدن فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط

فعصوا رسول ربّهم فأخذهم أخذة رابية

5 - سرپيچى از فرمان هاى پيامبران ، مصداق بارز خطاپيشگى فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط

و جاء فرعون . .. بالخاطئة . فعصوا رسول ربّهم

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه جمله «فعصوا رسول. ..» درصدد تفصيل و تبيين مضمون آيه قبل (موضوع خطاپيشگى اقوام ياد شده) است.

6 - پرهيز از بدكردارى و خطاپيشگى ، از مهم ترين فرمان هاى پيامبران به فرعون و اقوام پس از آنان و قوم لوط

و جاء فرعون . .. بالخاطئة . فعصوا رسول ربّهم

مطرح كردن سرپيچى اقوام ياد شده از فرمان هاى پيامبران _ پس از توصيف آنان به خطاپيشگى _ مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه دستورات پيامبران بر محور پرهيز اين اقوام از خطاپيشگى بود.

65- تحقيق در سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 92 - 10

ص: 284

10 _ خداوند ، مردم را به تحقيق در سرگذشت عبرت انگيز اقوام و ملل پيشين ترغيب مى كند .

لتكون لمن خلفك ءاية و إن كثيراً من الناس عن ءايتنا لغفلون

66- تذكر تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 1،4

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان را به مردم يادآورى كرد .

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ألم يأتكم» ادامه كلام پيامبر(صلی الله علیه و آله)است كه خداوند به آن حضرت فرمود: «أنزلناه إليك . .. و إذ قال موسى».

4- حضرت موسى ( ع ) سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان را به مردم خويش يادآورى كرد .

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

برداشت مزبور بر اساس اين احتمال است كه جمله «ألم يأتكم . ..» ادامه كلام موسى(ع) باشد كه فرمود: «و قال موسى إن تكفروا ...».

67- تذكر فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 71 - 2

2 - ناباورى كافران نسبت به كيفر الهى ، على رغم يادآورى آنان به فرجام هلاكت بار مجرمان گذشته تاريخ

فانظروا كيف كان ع_قبة المجرمين . .. و يقولون متى ه_ذا الوعد

با توجه به ارتباط آيه مورد بحث با آيات قبل، برداشت ياد شده را مى توان استفاده كرد.

68- تذكر هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 89 - 5

5_ يادآورى تاريخ پيشينيان و بيان علت نابودى و گرفتارى آنان به عذاب هاى الهى ، از روش هاى تبليغى حضرت شعيب ( ع ) بود .

و ي_قوم لايجرمنّكم شقاقى أن يصيبكم مثل ما أصاب قوم نوح

ص: 285

69- ترس اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 6

6- نگرانى و ترس اقوام كفرپيشه از گسترش و تأثير تعاليم انبيا در صورت حضور آنان در جامعه

لنخرجنّكم من أرضنا أو لتعودنّ فى ملّتنا

70- تشبيه به موقعيت فرهنگى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 13 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور تشبيه كردن وضعيت فرهنگى و دينى مردم مكه ، به وضعيت مردمى همانند آنان در طول تاريخ

و اضرب لهم مثلاً أصح_ب القرية

«مَثَل» گاهى در معناى شبيه و مانند به كار مى رود كه در اين صورت معناى آيه چنين خواهد بود: اى پيامبر! براى وضعيت مردم مكه، شبيه و مانندى از تاريخ (اصحاب قريه) بياور. و گاهى به معناى خبر است; يعنى، اى پيامبر! براى مردم مكه خبر و داستان اصحاب قريه را نقل كن تا مردم از اين داستان عبرت گيرند. گفتنى است برداشت ياد شده براساس معناى نخست است.

71- تعاليم كتب آسمانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 18 - 3

3 - كتاب هاى آسمانى امت هاى گذشته ، رستگارى را در گرو تزكيه ، يادِ نام خدا و اداى نماز دانسته ، از ترجيح زندگانى دنيا بر آخرت نكوهش كرده اند .

قد أفلح . .. إنّ ه_ذا لفى الصحف الأُولى

مشاراليه «ه_ذا» مى تواند آيه قبل (و الآخرة خير و أبقى) باشد و ممكن است آن را اشاره به مفاد آيات «قد أفلح. ..» به بعد بدانيم. برداشت ياد شده، ناظر به احتمال دوم است.

72- تعدد كتب آسمانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 18 - 2

2 - پيشينيان ، داراى كتاب هاى آسمانى متعدد

ص: 286

الصحف الأُولى

صحيفه (مفرد «صحف»); يعنى، چيزى كه در آن كتابت شود (مفردات راغب) و مراد از آن _ به قرينه استشهاد قرآن به محتواى آن _ كتاب هاى آسمانى است.

73- تعصب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 23

23- اقوام كافر پيشين داراى تعصب بودند و از آيين نياكان خويش كوركورانه تقليد مى كردند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

74- تفكر در فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 1

1 - جهان گردى و سير در زمين ، به منظور تفكر و نظاره كردن در سرگذشت پيشينيان و آثار به جامانده از تمدن و قدرت آنان ، مورد تشويق خداوند

أَوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين كانوا من قبلهم

75- تقليد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 23

23- اقوام كافر پيشين داراى تعصب بودند و از آيين نياكان خويش كوركورانه تقليد مى كردند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

76- تكذيبگرى اقوام پس از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 2

2 - اقوام و ملت هاى پس از قوم نوح ، پيامبران الهى را تكذيب كردند .

كذّبت . .. و الأحزاب من بعدهم

ص: 287

77- تكذيبگرى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 1،4

1 - ملت هاى قبل از مشركان مكه نيز ، پيامبران خود را تكذيب كردند .

و كذّب الذين من قبلهم . .. فكذّبوا رسلى

4 - برخوردارى ملت هاى كفرپيشه از مال و امكانات فراوان ، سبب ايستادگى آنها در مقابل پيامبران و تكذيب آنان شد .

و ما بلغوا معشار ما ءاتين_هم فكذّبوا رسلى

جمله «و ما بلغوا. ..» معترضه است و «فا» در «فكذّبوا» عاطفه مى باشد. ذكر جمله معترضه بين معطوف و معطوف عليه، مى رساند كه تكذيب پيامبران از سوى ملت هاى داراى امكانات، متأثر از برخوردارى آنان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 25 - 1

1 - اقوامى پيش از مشركان صدراسلام ، به تكذيب پيامبران خويش پرداخته بودند .

كذّب الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 10

10 -تمامى اقوام تكذيب گر ( چون قوم نوح ) ، به خاطر مبارزه با حق ( تعاليم پيامبران ) ، در دنيا مورد عقوبت وكيفر الهى قرار گرفتند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ليدحضوا به الحقّ فأخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 1

1 - تكذيب و اتهام ، شيوه هميشگى اقوام و جوامعِ كفرپيشه و شرك آلود در برابر فرستادگان الهى

ص: 288

كذلك ما أتى الذين من قبلهم من رسول إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 9 - 2

2 - تكذيب پيامبران از سوى امت هاى حق ستيز ، داراى ديرينه در تاريخ ; و نه پديده اى نو و مخصوص كافران عصربعثت

كذّبت قبلهم قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 1

1 - تكذيب شدن دين و پيامبران الهى ، از سوى برخى از اقوام و ملت هاى پيش از ظهور اسلام

و لقد كذّب الذين من قبلهم

78- تمدن اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 43 - 5

5 - اقتدار و شكوه تمدن هاى گذشته تاريخ ، بى تأثير در پيشگيرى از عذاب الهى از آنان

أكفّاركم خير من أُول_ئكم

تعبير «أكفّاركم خير. ..» تعريض بدان دارد كه اقوام پيشين، به رغم اقتدار مادى شان، نابود شدند و شكوه و قدرت آنان نتوانست از عذاب الهى در حق آنان، جلوگيرى كند; شما (كافران) كه جاى خود داريد.

79- توبه فاسدان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 60 - 4

4- برخى از پيشينيان فاسد ، از ناديده گرفتن تعاليم پيامبران ، توبه كردند و با ايمانى راسخ به كار هاى شايسته روى آوردند .

خلف أضاعوا الصلوة . .. إلاّ من تاب و ءامن و عمل صلحًا

ماضى بودن فعل ها در هر دو آيه، به وقوع آن در زمان گذشته دلالت دارد.

80- توطئه اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 289

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 15

15- اقوام كفرپيشه ، با مشاهده دلايل روشن انبيا ، تلاش گسترده اى به عمل آوردند تا آنان را به سكوت وادارند و مانع تبليغشان شوند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه فاعل «ردّوا» اقوام ياد شده و مرجع ضمير «أيديهم» انبيا و يا اقوام و مرجع ضمير «أفواههم»انبيا باشد. در اين صورت به معناى اين خواهد بود كه: آن اقوام دستان انبيا يا دستان خود را بر دهان انبيا مى گذاشتند.

تهديد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 3

3 - تهديد شدن كافران تكذيب گر ، به نزول عذاب الهى همچون اقوام و ملل پيشين

و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

81- تهديدهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 1

1- اقوام كافر پيشين پس از مواجهه با برهان هاى روشن و دلايل منطقى انبيا و پافشارى آنان بر مواضع خويش ، آنان را تهديد به تبعيد و يا بازگرداندن اجبارى به كفر ( ارتداد ) مى كردند .

و ما لنا ألاّ نتوكّل . .. لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا ... و قال الذين كفروا لرسلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 14 - 1

1- وعده خداوند به اسكان انبيا در سرزمين خويش ، در پى تهديد به اخراج شدن آنان از سوى اقوام كافر

و قال الذين كفروا لرسلهم لنخرجنّكم من أرضنا. .. فأوحى إليهم ... و لنسكننّكم الأر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 15 - 1

1- دعا و درخواست پيروزى انبيا از خداوند ، به دنبال تهديد شدنشان از سوى اقوام كافر

و قال الذين كفروا لرسلهم لنخرجنّكم . .. و استفتحوا

مرجع ضمير «استفتحوا» مى تواند «رسل» و مى تواند «رسل» و «الذين كفروا» باشد. برداشت فوق بنابر احتمال اول است.

ص: 290

82- تهمتهاى اقوام انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 74 - 4

4 _ هيچ پيامبرى بعد از نوح ( ع ) مبعوث نشد مگر اينكه قومش در برابرش ايستادند و رسالتش را انكار و او را به دروغ گويى متهم كردند .

ثم بعثنا من بعده رسلا إلى قومهم فجاءوهم بالبينت فما كانوا ليؤمنوا بما كذبوا به م

«فاء» در «فجاءوهم» فاى فصيحه بوده و بر حذف جمله قبل از خودش دلالت دارد و تقدير آن چنين است: « . .. رسلا إلى قومهم فكذبوهم فجاءوهم بالبينات ... ».

83- تهمتهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 1

1 - تكذيب و اتهام ، شيوه هميشگى اقوام و جوامعِ كفرپيشه و شرك آلود در برابر فرستادگان الهى

كذلك ما أتى الذين من قبلهم من رسول إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

84- جايگزينى اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 57 - 7

7_ پديدآوردن اقوامى صالح و موحد ، درپى نابود سازى كفرپيشگان ، پرتوى از ربوبيت خداوند است .

و يستخلف ربى قومًا غيركم

روشن است كه قوم جانشين ، همواره غير از قوم نابود شده است. بنابراين كلمه «غيركم» ناظر به مغايرت در عقيده و مرام مى باشد و لذا «غيركم» به صالح و موحد بودن تفسير شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 19 - 8

8- هشدار خداوند به مشركان مخالف پيامبر (صلی الله علیه و آله) مبنى بر اينكه در صورت لزوم آنان را به هلاكت خواهد رساند و گروه جديدى را جايگزينشان خواهد كرد .

إن يشأ يذهبكم و يأت بخلق جديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 16 - 1،3

ص: 291

1 - توانايى خداوند بر نابودى انسان ها و آفرينش موجودات جديد به جاى آنان

إن يشاء يذهبكم و يأت بخلق جديد

3 - توانايى خداوند بر نابودى كامل ملّتى و جايگزين كردن مردمى جديد به جاى آنان نشانه غنا و بى نيازى مطلق او از بندگان و عبادت آنان است .

و اللّه هو الغنّى الحميد . إن يشاء يذهبكم و يأت بخلق جديد

برداشت بالا با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، در جهت تبيين مطلب ياد شده در آيه قبل (قدرت مطلق خداوند و غنا و بى نيازى مطلق و ستودنى او) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 17 - 2

2 - هشدار خداوند به مشركان و كافران لجوج صدراسلام ، مبنى بر به نابودى كامل آنان و جايگزين كردن مردمى ديگر به جاى آنها

إن يشاء يذهبكم . .. ما ذلك على اللّه بعزيز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 39 - 4

4 - نابودى امت ها و نسل هاى انسان ها ، و وراثت و جانشينى ديگران ، با اراده خداوند و نشانه ربوبيت او است .

هو الذى جعلكم خل_ئف فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 28 - 6

6- سنت الهى در تاريخ ، انتقال قدرت و اقتدار اقوام حق ستيز به ديگر ملت ها

كذلك و أورثن_ها قومًا ءاخرين

بنابراين كه «كذلك» اشاره به استمرار داشته باشد; تعبير «و أورثناها» مى رساند كه باقى نماندن قدرت و اقتدار براى هميشه در اختيار يك قوم و انتقال آن به ساير اقوام، از سنت هاى الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 13،17

13- گروه هاى ثروت اندوز و بى توجه به احتياج نيازمندان ، در معرض نابودى و جايگزين شدن گروه هاى ديگر به جاى ايشان

و إن تتولّوا يستبدل قومًا غيركم

17_ قدرت خداوند بر از ميان بردن يك قوم و جايگزين ساختن قومى ديگر ، به جاى ايشان دليل بى نيازى مطلق او از خلق

و اللّه الغنىّ . .. و إن تتولّوا يستبدل قومًا غيركم

از اين كه جمله «و إن تتولّوا . ..» به دنبال «واللّه الغنىّ و أنتم الفقراء» آمده است; محتواى آن «و إن تتولّوا» را دليل و مؤيد بى نيازى خداوند دانست.

ص: 292

85- حرمت مقدسات اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 108 - 2

2 _ ممنوعيت اهانت به مقدسات اقوام و ملتها

و لاتسبوا الذين يدعون من دون الله

فعل نهى «لاتسبوا» ظهور در حرمت دارد، گفتنى است اين برداشت مبتنى بر آن است كه جمله «فيسبوا الله . ..» حكمت براى نهى باشد، نه علت آن.

86- حق ستيزى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 15

15- اقوام كفرپيشه ، با مشاهده دلايل روشن انبيا ، تلاش گسترده اى به عمل آوردند تا آنان را به سكوت وادارند و مانع تبليغشان شوند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه فاعل «ردّوا» اقوام ياد شده و مرجع ضمير «أيديهم» انبيا و يا اقوام و مرجع ضمير «أفواههم»انبيا باشد. در اين صورت به معناى اين خواهد بود كه: آن اقوام دستان انبيا يا دستان خود را بر دهان انبيا مى گذاشتند.

87- حق ستيزى اكثريت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4_ نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

88- حق ناپذيرى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 3

3 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، مردمى لجوج و حق ناپذير در برابر تعاليم پيامبران

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

ص: 293

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه اقوام يادشده تا لحظه مشاهده آثار آمدن عذاب، به استهزاى آن مى پرداختند و تنها به محض ديدن آن، تسليم شده، ايمان مى آوردند.

89- حق ناپذيرى اقوام كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 21

21 _ نزول عذاب بر امت هاى كافر پيشين ، پس از اصرار و مداومت آنان بر ظلم و حق ناپذيرى

و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

فعل «كانوا» به همراه «يظلمون» افاده استمرار مى كند.

90- خطاكارى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 9 - 1

1 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان ، مردمى بدكردار و خطاپيشه بودند .

و جاء فرعون و من قبله . .. بالخاطئة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 10 - 5

5 - سرپيچى از فرمان هاى پيامبران ، مصداق بارز خطاپيشگى فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط

و جاء فرعون . .. بالخاطئة . فعصوا رسول ربّهم

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه جمله «فعصوا رسول. ..» درصدد تفصيل و تبيين مضمون آيه قبل (موضوع خطاپيشگى اقوام ياد شده) است.

91- خواسته هاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 28

28- اقوام كافر پيشين ، ضمن طرح شبهاتى در مقابل دعوت روشن انبيا ، از آنان خواستار دليلى قاطع و روشن ( معجزه ) بودند .

إن أنتم إلاّ بشر مثلنا . .. فأتونا بسلط_ن مبين

ص: 294

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 15 - 3،4

3- انبيا و اقوام كافر مخالف آنان ، هر يك خواستار پيروزى بر يكديگر شدند .

و استفتحوا

بنابر اينكه مرجع ضمير «استفتحوا» هر دو گروه انبيا و اقوام كافر باشد، قرينه «و خاب كل جبّار عنيد» حاكى است كه هر كدام از آنان، در پى پيروزى بر ديگرى بوده اند; اما اقوام كافر از پيروزى محروم شدند.

4- درخواست اقوام كافر و انبيا براى غلبه بر يكديگر ، نه تنها ثمرى براى كفار نداشت ، بلكه هلاكت دنيوى آنان را نيز به همراه داشت .

و استفتحوا و خاب كلّ جبّار عنيد

«خاب» در لغت به معناى «هلك» آمده است و به قرينه «استفتحوا» مراد از «خيبة» مى تواند هلاكت باشد.

92- دشمنى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 15

15- اقوام كفرپيشه ، با مشاهده دلايل روشن انبيا ، تلاش گسترده اى به عمل آوردند تا آنان را به سكوت وادارند و مانع تبليغشان شوند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه فاعل «ردّوا» اقوام ياد شده و مرجع ضمير «أيديهم» انبيا و يا اقوام و مرجع ضمير «أفواههم»انبيا باشد. در اين صورت به معناى اين خواهد بود كه: آن اقوام دستان انبيا يا دستان خود را بر دهان انبيا مى گذاشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 1،3

1- اقوام كافر پيشين پس از مواجهه با برهان هاى روشن و دلايل منطقى انبيا و پافشارى آنان بر مواضع خويش ، آنان را تهديد به تبعيد و يا بازگرداندن اجبارى به كفر ( ارتداد ) مى كردند .

و ما لنا ألاّ نتوكّل . .. لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا ... و قال الذين كفروا لرسلهم

3- اقوام كافر ، نه تنها تعاليم انبيا را نپذيرفتند ; بلكه تحمل ديندارى خود آنان را نيز نداشتند .

و قال الذين كفروا لرسلهم لنخرجنّكم من أرضنا أو لتعودنّ فى ملّتنا

93- دشمنى اكثريت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 3

ص: 295

3_ موضع گيرى خصمانه بسيارى از اقوام در تاريخ ، عليه پيامبران با موقعيت هاى مختلف تاريخى و اجتماعى *

كذّبت قبلهم قوم نوح و أصح_ب الرسّ و ثمود . و عاد و فرعون و إخون لوط . و أصح_ب ال

با توجه به اين كه اقوام ياد شده در جوامع مختلف و موقعيت هاى متفاوت تاريخى حضور داشته اند; تعبير «كلّ. ..» مى تواند تأكيدى باشد بر اين كه حق ستيزى، ربطى به زمان، مكان و نژاد ندارد.

94- دشمنى ظالمان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 10

10- ستمگران و مترفان جوامع پيشين ، در خط مقدم مبارزه و مخالفت با رسولان الهى

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة . .. ارجعوا إلى ما أُترفتم فيه و مس_كنكم لعلّكم تس

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه و دو آيه قبلى در توصيف كسانى است كه به خاطر مخالفت با پيامبران به عذاب الهى گرفتار شدند.

95- دعوت از اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 16

16- اقوام كافر ، نه تنها در جواب دعوت انبيا سكوت اختيار كرده و جواب مثبت ندادند بلكه به صراحت كفر خويش را به پيام آنان اعلام داشتند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

طبق نقل روح المعانى (ج 13، ص 194)، از ابوعبيده و اخفش، عبارت «فردّوا أيديهم فى أفواههم» ضرب المثل براى كسى است كه جواب مثبت به درخواست نمى دهد و سكوت اختيار مى كند.

96- دنياطلبى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 12،13

12_ امت هاى هلاك شده پيشين ، مردمى دلبسته به تمتّعات و لذّت هاى دنيوى بودند .

واتبع الذين ظلموا ما أُترفوا فيه

13_ گرايش شديد امت هاى پيشين به لذّت هاى مادى و تمتعات دنيوى ، آنان را به فساد و تباهى كشانيد .

واتبع الذين ظلموا ما أُترفوا فيه

ص: 296

«تُرفة» به معناى نعمت است و «مُترَف» به كسى گفته مى شود كه نعمت فراوان آن را سرمست و سركش كرده باشد. مراد از «ما» مالومنال و لذتهاى مادى است. بنابراين «ما أُترفوا فيه»; يعنى، مال و منال و لذايذى كه در آن سرمست و سركش شده بودند.

97- رسوم اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 43 - 12

12 - تعاليم قرآن كريم ، با آيين و سنت هاى ماندگار از گذشتگان مشركان ، در تعارض آشكار است .

و إذا تتلى عليهم ءاي_تنا . .. قالوا ما ه_ذا إلاّ رجل يريد أن يصدّكم عمّا كان يعب

98- روش برخورد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 13 - 5

5- برخورد اقوام پيشين با انبيا ، همواره با استهزا و تمسخر همراه بود .

كانوا به يستهزءون . .. و قد خلت سنة الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 34 - 6

6 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) درباره رويارويى مشركان با آن حضرت ، با ذكر برخورد هاى اقوام گذشته با پيامبرانشان

و ما أرسلنا فى قرية من نذير إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به ك_فرون

99- زمينه تكبر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 3،4

3 - برخوردارى از دانش و تجربه بشرى در اداره زندگى ، موجب غرور و احساس بى نيازى برخى از اقوام قدرتمند پيشين ، از تعاليم آسمانى و پيامبران الهى گرديد .

فلمّا جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فرحوا بما عندهم من العلم

درباره اين كه مقصود از علم در اين آيه چيست؟ چند احتمال از سوى مفسران ابراز شده است; بهترين آنها دو احتمال مى باشد: 1_ مقصود علوم بشرى است كه موجب به وجود آمدن تمدن و قدرت بسيار گرديد و در نتيجه اقوام گذشته احساس مى كردند كه

ص: 297

نيازى به تعاليم آسمانى براى تأمين زندگى خود ندارند. 2_ مراد آگاهى هايى است كه آن اقوام درباره عقايد خويش داشتند; آن چنان كه موجب غرور آنان شده و خود را از تعاليم آسمانى بى نياز مى دانستند. گفتنى است برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

4 - آگاهى محدود بسيارى از اقوام پيشين نسبت به امور اعتقادى و تعاليم الهى ، موجب غرور آنان و احساس بى نيازى كردنشان از تعاليم آسمانى و پيامبران الهى

فرحوا بما عندهم من العلم

100- زمينه كيفر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 5

5_ كيفر امت هاى حق ستيز در طول تاريخ ، پس از اتمام حجت الهى بر آنان

كذّبت قبلهم . .. كلّ كذّب الرسل فحقّ وعيد

تعبير «فحقّ وعيد» مى رساند كه اقوام هلاك شده، قبلاً مورد هشدار، تهديد، تذكر و اتمام حجت قرار گرفته بودند.

101- زمينه هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 10

10 - گناهان ، زمينه ساز عذاب الهى و نابودشدن تمدن ها ، قدرت ها و آثار ملى

فأخذهم اللّه بذنوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 4

4- سنت خداوند بر هلاكت اقوام كافر ، پس از نماياندن آيات گوناگون به آنان

و لقد أهلكنا . .. و صرّفنا الأي_ت لعلّهم يرجعون

تذكر به «صرّفنا آيات»، در حقيقت بيانگر اين است كه خداوند تا وقتى كه اتمام حجت نكند و آيات متعدد به كافران ننماياند; ايشان را هلاك نمى كند.

102- زيبايى طبيعت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 298

10 - مريم - 19 - 74 - 14

14- « عن أبى جعفر ( ع ) قال : الأثاث المتاع و أمّا رئياً فالجمال والمنظر الحسن ;

از امام باقر(ع) روايت شده كه فرمود: «أثاث» به معناى متاع و «رئياً» به معناى نيكويى و منظره زيبا است».

103- سرزنش اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 98 - 5

5 _ سرزنش شدن اقوام پيشين ، به خاطر عدم ايمان به موقع و ثمربخش

فلولا كانت قرية ءامنت فنفعها إيمنها

«لولا» به معناى «هلّا» است كه براى ملامت بر گذشته و ترغيب بر آينده است (لسان العرب).

104- سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 98 - 1

1 _ سرگذشت اقوام تكذيب كننده پيشين ، شاهد صدق اين ادعاست كه محكومان به عذاب استيصال ، توفيق ايمان آوردن را تا لحظه وقوع عذاب از دست خواهند داد .

إن الذين حقت عليهم كلمت ربك لايؤمنون . .. فلولا كانت قرية ءامنت فنفعها إيمنها

با توجه به ارتباط اين آيه با آيه قبل، جمله «فلولا كانت قرية آمنت»، مى تواند جواب براى شرط مقدر باشد و تقدير آن چنين مى شود: «إن كنت فى شك من هذا فلولا كانت . ..»; يعنى، اگر در اين مطلب (كسانى كه از سوى خداوند محكوم به عذاب استيصال شوند تا لحظه وقوع عذاب، ايمان نخواهند آورد) ترديد داريد، پس بگوييد: چرا و به چه دليل، اقوام تكذيب كننده پيشين تا لحظه وقوع عذاب ايمان نياوردند؟

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 1

1- سرنوشت قوم « تبّع » و اقوام قبل از آن ، پيامدار عبرت و هشدار براى مشركان مكه

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم

105- سهولت جايگزينى اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 299

15 - فاطر - 35 - 17 - 1

1 - نابودى كامل ملت ها و جايگزين كردن موجودات جديد به جاى آنان ، كارى آسان براى خداوند

و يأت بخلق جديد . و ما ذلك على اللّه بعزيز

106- سهولت هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 47 - 5

5 - نابودى اقوام كفرپيشه تاريخ ، امرى آسان براى بنيانگذار بناى شگفت و عظيم آسمان

فأخذتهم الص_عقة . .. و السّماء بنين_ها بأييْد و إنّا لموسعون

در آيات پيشين سخن از هلاكت اقوام كفرپيشه تاريخ بود و در اين آيه، سخن از قدرت مطلق و بى بديل او است. از ارتباط اين آيات، مطلب بالا استفاده مى شود.

107- شبهه افكنى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 28

28- اقوام كافر پيشين ، ضمن طرح شبهاتى در مقابل دعوت روشن انبيا ، از آنان خواستار دليلى قاطع و روشن ( معجزه ) بودند .

إن أنتم إلاّ بشر مثلنا . .. فأتونا بسلط_ن مبين

108- شرك اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 21

21- قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان ، خدايان نياكان خود را مى پرستيدند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

109- شك اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 17

17- قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان ، در جواب دعوت انبياى خويش اعلام كردند در باره تعاليم آنان بشدت در ترديدند .

ص: 300

قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم . ..جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت ...و قالوا إنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 1،2

1- انبياى الهى هنگامى كه با اظهار ترديد اقوام خود به محتواى دعوتشان مواجه شدند ، درصدد اقناع آنان با برهانى خلل ناپذير برآمدند .

إنا لفى شكّ ممّا تدعوننا إليه مريب . قالت رسلهم أفى الله شكّ فاطر السموت و الأرض

2- انبياى اقوام پيشين براى پاسخ گويى و ترديد اقوام خود درباره خداوند ، روشى يگانه اتخاذ كردند .

إنا لفى شكّ ممّا تدعوننا . .. قالت رسلهم أفى الله شكّ فاطر السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 54 - 6

6 - شك و دودلى آميخته با بدگمانى مشركان پيشين ، به بعث و قيامت باعث گرفتار شدن آنان به عذاب

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم . .. إنّهم كانوا فى شكّ مريب

110- شك اقوام پيشين در آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 94 - 12

12 _ ترديد در الهى بودن قرآن ، همانند ترديد اقوام پيشين در آيات نازل شده بر آنان مى باشد و در پى دارنده فرجامى شوم است .

لقد جاءك الحق من ربك فلاتكونن من الممترين

با توجه به ارتباط اين آيه با آيات قبل، مى توان گفت كه: مراد از «الممترين» اقوام پيامبران گذشته است كه با نپذيرفتن آيات الهى و ترديد در آنها، گرفتار فرجام شومى شدند.

111- طبقات اجتماعى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 9

9- وجود طبقات فقير و مستمند در جوامع رفاه زده و ستمگر پيشين

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

برداشت ياد شده بنابراين احتمال است كه مراد از «لعلّكم تسئلون» پرسش و درخواست فقيران از آنان باشد.

ص: 301

112- ظلم اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 13 - 2

2 _ ستم پيشگى اقوام پيشين و ايستادگى در برابر پيامبران ، عامل گرفتار شدن آنان به عذاب استيصال الهى

و لقد أهلكنا القرون من قبلكم لما ظلموا و جاءتهم رسلهم بالبينت و ما كانوا ليؤمنوا

113- ظلم اقوام كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 21

21 _ نزول عذاب بر امت هاى كافر پيشين ، پس از اصرار و مداومت آنان بر ظلم و حق ناپذيرى

و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

فعل «كانوا» به همراه «يظلمون» افاده استمرار مى كند.

114- ظلم به اقوام صالح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 117 - 4

4_ نزول عذاب بر امت هاى درستكار ، ظلم به آنهاست .

و ما كان ربك ليهلك القرى بظلم و أهلها مصلحون

كلمه «مصلح» هم به معناى اصلاح كننده خويش و هم به معناى اصلاح كننده ديگران است. برداشت فوق ، ناظر به معناى اول مى باشد.

115- عبرت از اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 11

11 - موسى ( ع ) ، با يادآورى ناكامى اهل افترا در امت هاى پيشين ، آن را درس عبرتى براى فرعونيان خواند .

و قد خاب من افترى

جمله «قد خاب. ..» خبر از حال گذشتگان است و به منظور عبرت گيرى حاضران در صحنه مبارزه موسى و فرعون، بيان شده است.

ص: 302

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 9

9 - لزوم تحقيق و مطالعه در آثار عبرت آموز به جاى مانده از امت هاى گذشته و ريشه يابى عوامل هلاكت آنان

كم أهلكنا . .. إنّ فى ذلك لأي_ت

مقتضاى آيت بودن تاريخ گذشتگان و آثار آنان، قابليت آن براى رهنمون شدن انسان به هدايت ها و درس هاى مهم و ارزنده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 10

10- آگاه شدن از تاريخ امت ها و تمدن ها و درس آموختن از آن ، امرى پسنديده و مورد ترغيب خداوند

أفلايرون أنّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

ماده «رؤيت» هرگاه به دو مفعول متعدى شود، به معناى «علم» خواهد بود (لسان العرب) و در اين آيه به همين معنا به كار رفته است; زيرا جمله «أنّا نأتى. ..» به تأويل مصدر رفته و جانشين دو مفعول شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 6،9

6 - توصيه شدن مشركان صدراسلام به اين كه به خود بيايند و دست از كفر و تكذيب بردارند و خود را چونان جوامع پيشين ، گرفتار خشم و عذاب خدا نسازند .

و إن يكذّبوك فقد كذّبت . .. فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

بيان سرگذشت اقوام تكذيب گر پيشين براى مردم شرك پيشه صدراسلام _ كه با پيامبر(صلی الله علیه و آله) مبارزه مى كردند _ در واقع نصيحتى بود به آنان مبنى بر اين كه از سرگذشت پيشنيان عبرت بگيرند و دست از مخالفت بردارند.

9 - لزوم عبرت گرفتن از سرنوشت جوامع كفر پيشه تاريخ

ثمّ أخذتهم فكيف كان نكير

جمله «فكيف كان نكير» به تقدير «فانظروا كيف كان نكير» است; يعنى، به سرگذشت آنان بنگريد و در عاقبت كارهايشان مطالعه كنيد كه عذاب خشم الهى چه بر سرشان آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 52 - 5

5 - علم و دانش ، زمينه ساز درك آيات و نشانه هاى خدا و موجب پندآموزى از درس هاى نهفته در سرگذشت اقوام هلاك شده پيشين

إنّ فى ذلك لأية لقوم يعلمون

قيد «لقوم يعلمون» نشانگر آن است كه جهل و نادانى، مانع از شناخت درس ها و آيات الهى است و تنها با داشتن درك و پيش فرض هاى معرفتى، مى توان از آيات الهى پند گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 303

14 - روم - 30 - 42 - 4

4 - سير و سفر در زمين ، به منظور عبرت آموزى از سرگذشت پيشينيان ، كارى بايسته و لازم است .

قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 26 - 1

1 - هلاكت ملت هاى كفرپيشه ، در گذشته درس عبرتى براى آيندگان است .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون

«قرون» جمع «قرن» و به معناى قوم و ملتى است كه در يك زمان، زندگى مى كرده اند (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 25 - 9

9 - تاريخ امت هاى پيشين ، درس آموز براى انسان ها

فانظر كيف كان ع_قبة المكذّبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 1

1- سرنوشت قوم « تبّع » و اقوام قبل از آن ، پيامدار عبرت و هشدار براى مشركان مكه

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 12 - 3

3 - نقل داستان و سرگذشت پيشينيان در قرآن ، در چارچوب درس آموزى و پنددهى است .

لنجعلها لكم تذكرة و تعيها أُذن وعية

116- عبرت از سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 92 - 8،10

8 _ سرگذشت اقوام پيشين ، از آيات و نشانه هاى خداوند و مايه هاى عبرت مردم

لتكون لمن خلفك ءاية و إن كثيراً من الناس عن ءايتنا لغفلون

10 _ خداوند ، مردم را به تحقيق در سرگذشت عبرت انگيز اقوام و ملل پيشين ترغيب مى كند .

لتكون لمن خلفك ءاية و إن كثيراً من الناس عن ءايتنا لغفلون

ص: 304

117- عبرت از عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 5

5 - عذاب شدن اقوام و ملّت هاى پيشين ، درس عبرت براى همگان و آيتى از نشانه هاى قدرت خداوند

ءأمنتم من فى السماء . .. و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

جمله استفهاميه «فكيف كان نكير»، براى برانگيختن مردم به تفكر و تأمّل و عبرت آموزى از تاريخ است.

118- عبرت از فرجام اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 4

4 _ لزوم بهره گيرى از سرگذشت و تاريخ امت ها ، در راهنمايى و هدايت انسانها

ألم يأتهم نبأ الذين من قبلهم قوم نوح . .. و المؤتفكت

از اينكه خداوند، براى هدايت انسانها، به بيان سرنوشت امتها پرداخته است، مطلب فوق به دست مى آيد.

119- عبرت از فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 73 - 9

9 _ ضرورت تأمل در فرجام پيشينيان و عبرت گيرى از آن

فانظر كيف كان عقبة المنذرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 89 - 11

11_ مبلغان دين بايد از بازگويى تاريخ و فرجام گذشتگان ، سود جسته و با بيان علل سرنوشت آنان ، مردمان را به آيين پيامبران گرايش دهند .

و ي_قوم لايجرمنّكم شقاقى أن يصيبكم مثل ما أصاب قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 109 - 12

12_ لزوم مطالعه تاريخ پيشينيان و عبرت آموزى از فرجام آنان

ص: 305

أفلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 5

5 - توصيه شدن مشركان صدراسلام مبنى بر اين كه با مطالعه در سرنوشت اقوام و ستمگران هلاك شده كذشته و مشاهده آثار به جا مانده از شهر ها و بلاد خراب شده آنان ، درس عبرت بگيرند و از مخالفت و مبارزه با پيامبر (صلی الله علیه و آله) دست بردارند .

فكأين من قرية . .. و قصر مشيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 46 - 1

1 - توبيخ و سرزنش كفرپيشگان و تكذيب كنندگان صدراسلام ، به خاطر عبرت نگرفتن از سرنوشت اقوام هلاك شده پيشين و پند نياموختن از آثار به جا مانده از شهر ها وسرزمين هاى متروك و ويران شده آنها

فكأيّن من قرية أهلكن_ها . .. أفلم يسيروا فى الأرض

استفهام در جمله «أ فلم يسيروا فى الأرض» استفهام توبيخى است و «سير» (مصدر «يسيرون») به معناى سياحت و گردش مى باشد. «ال» در «الأرض» عهد حضورى و «أرض» به معناى سرزمين است و ضمير فاعل در «يسيرون» به مشركان حق ستيز و تكذيب گر صدراسلام باز مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 40 - 8،9

8 _ ناباورى و نااميدى مشركان به حيات اخروى ، عامل عبرت نگرفتن آنان از سرگذشت شوم اقوام پيشين چون قوم لوط

أفلم يكونوا يرونها بل كانوا لايرجون نشورًا

برداشت فوق، با توجه به اين نكته است كه «بل» براى اضراب انتقالى است; يعنى، اين طور نيست كه آنان به خاطر نديدن آثار به جا مانده از قوم هلاك شده قوم لوط، از آن عبرت نگرفته اند بلكه چون آنان اعتقاد و اميدى به روز رستاخيز ندارند از چنين حادثه اى عبرت نياموخته اند.

9 _ توجه و اعتقاد به حيات اخروى ، برانگيزاننده آدمى به عبرت گرفتن از سرگذشت هلاكت بار اقوام پيشين و تصحيح رفتار خويش

أفلم يكونوا يرونها بل كانوا لايرجون نشورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 8

8 - توصيه خداوند به مشركان مكه بر عبرت گرفتن از سرنوشت جوامع هلاك شده پيشين

و قالوا إن نتّبع الهدى . .. و كم أهلكنا من قرية بطرت معيشتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 43 - 6

ص: 306

6 - لزوم توجّه تمام عيار به دين حق ، با عبرت گيرى از فرجامِ بدكرداران گذشته

فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل . .. فأقم وجهك للدين

برداشت بالا، بنابراين احتمال است كه «فاء» در «فأقم» تفريع بر آيه پيش باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 3

3 - سير در سرزمين ها و مطالعه در سرگذشت پيشينيان ، مايه عبرت و درس آموز است .

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 2،4

2 - كافران و مشركانِ صدراسلام ، به دليل عبرت نگرفتن از سرنوشت هلاكت بار كافران پيش از خود ، مورد سرزنش خدا قرار گرفتند .

ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون

4 - سرنوشت كافران هلاك شده گذشته ، مايه عبرت و پندآموزى است .

ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون أنّهم إليهم لايرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 50 - 7

7 - سرگذشت هلاكت بار قشر مرفه و ناسپاس جوامع پيشين ، مايه عبرت و درس آموزى است .

قد قالها الذين من قبلهم فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، در مقام موعظه و درس آموزى مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 30 - 3،4

3 - تشويق و ترغيب شدن فرعونيان از سوى مؤمن آل فرعون ، به عبرت گيرى و درس آموزى از سرگذشت هلاكت بار اقوام و احزاب كافر پيشين

و قال الذى ءامن ي_قوم إنّى أخاف عليكم مثل يوم الأحزاب

4 - سرگذشت اقوام و احزاب كافر پيشين ، درس آموز و مايه عبرت

و قال الذى ءامن ي_قوم إنّى أخاف عليكم مثل يوم الأحزاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 8،9

8 - سرگذشت قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، حاوى درس هاى عبرت انگيز براى همه ملت ها

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

ص: 307

9 - تشويق و ترغيب شدن مردم عصر فرعون از سوى مؤمن آل فرعون ، به عبرت گيرى و درس آموزى از سرگذشت هلاكت بار قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 8

8 - سرنوشت شوم اقوام كافر پيشين ، درس آموز و عبرت انگيز است .

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل . .. لهم عذاب أليم

120- عبرت ناپذيرى از اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 12

12 - كسانى كه از سرنوشت اقوام پيشين عبرت نمى گيرند ، از خرد بى بهره اند .

إنّ فى ذلك لأي_ت لأُولى النهى

121- عذاب اخروى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 5

5 - اقوام كافر در آخرت ، به عذاب دردناك دچار خواهند شد .

الذين كفروا . .. لهم عذاب أليم

122- عذاب استيصال اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

ص: 308

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 7

7 - بسيارى از اقوام صاحب قدرت و مكنت و داراى تمدن و آثار ملى ، به عذاب الهى ( استيصال ) گرفتار شدند .

و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 2،3

2 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، هنگام مشاهده آثار فرود آن ، توبه كنان به خداى يكتا ايمان آورده و به انكار معبود هاى ادعايى خويش مى پرداختند .

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

3 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، مردمى لجوج و حق ناپذير در برابر تعاليم پيامبران

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه اقوام يادشده تا لحظه مشاهده آثار آمدن عذاب، به استهزاى آن مى پرداختند و تنها به محض ديدن آن، تسليم شده، ايمان مى آوردند.

123- عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 146 - 6

6 _ جعل احكام سخت و محدود كردن بهره بردارى از مواهب، از انواع مجازاتهاى خداوند براى برخى اقوام بوده است.

و على الذين هادوا حرمنا كل ذى ظفر . .. ذلك جزينهم ببغيهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 21

21 _ نزول عذاب بر امت هاى كافر پيشين ، پس از اصرار و مداومت آنان بر ظلم و حق ناپذيرى

و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

فعل «كانوا» به همراه «يظلمون» افاده استمرار مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 100 - 4

4_ نزول عذاب بر برخى از اقوام گذشته ، فراگير همه آنان نشد و نسلى از آنان باقى ماند .

منها قائم

برداشت فوق، براساس اين احتمال است كه مراد از «منها» من أهلها باشد. بر اين اساس، جمله «منها قائم ...»; يعنى، برخى از

ص: 309

اقوامى كه گرفتار عذاب شدند، هم اكنون (عصر پيامبر) نيز موجودند و برخى از آنان به طور كلى منقرض شده و باقى نماندند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 2

2_ فساد و تبه كارى هاى امت هاى گذشته ، عامل گرفتارى آنان به عذاب و هلاكت

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

عبارت «ممن أنجينا منهم» قرينه بر اين است كه مقصود از «القرون من قبلكم» امتهايى اند كه به عذابهاى الهى گرفتار شده و به هلاكت رسيده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 15 - 3

3- بسيارى از جوامع ستمگر و مترف در نتيجه عذاب شديد الهى ، كاملاً نابود شدند .

و كم قصمنا . .. حتّى جعلن_هم حصيدًا خ_مدين

«حصيد» فعيل به معناى مفعول (محصود) است; يعنى، دِرو شده و «خامد» اسم فاعل از «خمدت النار خموداً» به معناى شعله خاموش شده آتش است و در اين آيه كنايه از مرگ مى باشد (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 6

6 - توصيه شدن مشركان صدراسلام به اين كه به خود بيايند و دست از كفر و تكذيب بردارند و خود را چونان جوامع پيشين ، گرفتار خشم و عذاب خدا نسازند .

و إن يكذّبوك فقد كذّبت . .. فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

بيان سرگذشت اقوام تكذيب گر پيشين براى مردم شرك پيشه صدراسلام _ كه با پيامبر(صلی الله علیه و آله) مبارزه مى كردند _ در واقع نصيحتى بود به آنان مبنى بر اين كه از سرگذشت پيشنيان عبرت بگيرند و دست از مخالفت بردارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 1

1 - تاريخ بشر ، شاهد هلاكت جوامع بسيارى با عذاب قهر الهى ( عذاب استيصال ) است .

و كم أهلكنا من قرية

واژه «كم» (چه بسيار) بيانگر كثرت جوامع هلاك شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 9 - 18،19،24،25

18 - امت هاى گذشته ، در پى اصرار بر تكذيب تعاليم انبيا ، به عذاب الهى گرفتار شدند .

و جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فما كان اللّه ليظلمهم و ل_كن كانوا أنفسهم يظلمون

فعل «كانوا» با فعل مضارع «يظلمهم» مفيد استمرار و اِصرار است.

ص: 310

19 - خداوند ، امت هاى تكذيب كننده پيشين را ، پس از اتمام حجت با آنان ، كيفر و عقوبت كرد .

و جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فما كان اللّه ليظلمهم

24 - عذاب و كيفر جوامع تكذيب كننده ، نتيجه ظلم و ستم آنان به خودشان بود .

فما كان اللّه ليظلمهم و ل_كن كانوا أنفسهم يظلمون

25 - عذاب شدن جوامع تكذيب كننده ، ستمى از ناحيه خداوند بر آنان نبود .

و جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فما كان اللّه ليظلمهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 54 - 4،6

4 - مشركانِ ملت هاى پيشين نيز ، گرفتار عذاب شدند و بين آنان و لذت هاى دنيوى شان جدايى برگشت ناپذير افتاد .

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم من قبل

«اشياع» (جمع «شيعة») به معناى پيروان است و در آيه _ به قرينه «من قبل» _ مراد كسانى است كه مشابهت فكرى با مشركان بعدى داشته اند.

6 - شك و دودلى آميخته با بدگمانى مشركان پيشين ، به بعث و قيامت باعث گرفتار شدن آنان به عذاب

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم . .. إنّهم كانوا فى شكّ مريب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 5

5 - تهديد مشركان حق ناپذير صدراسلام از سوى خداوند ، به هلاكت و عذاب همچون كافران پيشين

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و كانوا أشدّ منهم قوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 25 - 3

3 - تكذيب كنندگان پيامبران ، از ميان اقوام گذشته ، به عذاب الهى گرفتار شدند .

كذّب الذين من قبلهم فأتي_هم العذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 4،11

4 - قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، بر اثر مخالفت با پيامبران خود ، به عذاب الهى دچار شدند .

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

11 - عذاب قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان از سوى خداوند كاملاً عادلانه و به دور از هر گونه ستم

مثل دأب قوم نوح . .. و مااللّه يريد ظلمًا للعباد

يادآورى اين مسأله كه خداوند به كسى ظلم نمى كند _ پس از بيان سرگذشت اقوام يادشده _ مى تواند گوياى مطلب بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 311

18 - قمر - 54 - 43 - 5

5 - اقتدار و شكوه تمدن هاى گذشته تاريخ ، بى تأثير در پيشگيرى از عذاب الهى از آنان

أكفّاركم خير من أُول_ئكم

تعبير «أكفّاركم خير. ..» تعريض بدان دارد كه اقوام پيشين، به رغم اقتدار مادى شان، نابود شدند و شكوه و قدرت آنان نتوانست از عذاب الهى در حق آنان، جلوگيرى كند; شما (كافران) كه جاى خود داريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 3

3 - تهديد شدن كافران تكذيب گر ، به نزول عذاب الهى همچون اقوام و ملل پيشين

و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 10 - 2،3

2 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط ، از سوى خداوند به عقوبتى سخت در دنيا گرفتار شدند .

فأخذهم أخذة رابية

«رابية» (اسم فاعل از «ربا يربو») به معناى فزاينده و رو به رشد است و در اين آيه كنايه از شدّت است.

3 - سرپيچى از فرمان هاى پيامبران ، عامل عقوبت شدن فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط

فعصوا رسول ربّهم فأخذهم أخذة رابية

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 13 - 5

5 - توانايى خداوند بر عذاب پيشينيان ، دليل توانمندى او بر اعاده آن براى نسل هاى آينده بشر *

قتل أصح_ب الأُخدود . .. إنّه هو يبدىء و يعيد

مفاد آيه شريفه _ به قرينه تهديد بودن آن براى كافران _ ممكن است اين باشد كه بايد آيندگان، از سرنوشت پيشينيان عبرت بگيرند; زيرا كسى كه عذاب ها را براى اولين بار به وجود آورد، بر اعاده آن نيز توانمند است.

124- عذاب اقوام صالح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 117 - 4

4_ نزول عذاب بر امت هاى درستكار ، ظلم به آنهاست .

و ما كان ربك ليهلك القرى بظلم و أهلها مصلحون

كلمه «مصلح» هم به معناى اصلاح كننده خويش و هم به معناى اصلاح كننده ديگران است. برداشت فوق ، ناظر به معناى اول مى باشد.

ص: 312

125- عذاب اقوام كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 21

21 _ نزول عذاب بر امت هاى كافر پيشين ، پس از اصرار و مداومت آنان بر ظلم و حق ناپذيرى

و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

فعل «كانوا» به همراه «يظلمون» افاده استمرار مى كند.

126- عذاب اقوام مجرم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 147 - 15

15 _ عذاب اقوام مجرم نيز جلوه اى از رحمت خداوند است. *

فقل ربكم ذو رحمة وسعة و لا يرد بأسه عن القوم المجرمين

آمدن جمله «و لا يرد بأسه» پس از «ذو رحمة واسعة» چنين مى نماياند كه عذاب اقوام مجرم نيز جلوه اى از رحمت واسعه خداوند است.

127- عذاب تدريجى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 12 - 4

4- عذاب نازل بر جوامع ستمگر ، تدريجى بود .

فلمّا أحسّوا . .. يركضون

باتوجه به اين كه در آيه شريفه، از فرار عذاب شوندگان حكايت شده است، به دست مى آيد كه بين آغاز احساس عذاب و نابودى آنان _ كه در سه آيه بعد از آن ياد مى شود _ فاصله اى وجود داشته است.

128- عذاب دنيوى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 6 - 5

5 - كافران تكذيب گر و ستيزه جوى قوم نوح و بعد از آنها ، به دليل دوزخى بودن ، به عذاب دنيوى نيز گرفتار شدند .

ص: 313

فأخذتهم فكيف كان عقاب . و كذلك حقّت كلمت ربّك على الذين كفروا أنّهم أصح_ب النار

برداشت ياد شده مبتنى بر اين احتمال است كه جمله «أنّهم أصحاب النار» _ به تقدير لام تعليل _ در مقام تعليل باشد; يعنى، چون آنان از دوزخيان هستند، به عذاب الهى گرفتار آمدند.

129- عذاب كافران اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 18 - 3

3- گروه هاى بسيارى از كافران جن و انس ، محكوم به عذاب حتمى الهى در گذشته تاريخ

حقّ عليهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس

130- عصيان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 10 - 1،3

1 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط ، از فرمان هاى پيامبران خود سرپيچى كردند .

و جاء فرعون . .. فعصوا رسول ربّهم

3 - سرپيچى از فرمان هاى پيامبران ، عامل عقوبت شدن فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط

فعصوا رسول ربّهم فأخذهم أخذة رابية

131- عقيده اقوام كافر پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 101 - 9

9 _ امت هاى كفرپيشه و تكذيب كننده انبيا در تاريخ گذشته ، اهل ايمان و گرايش به معارف دين نبودند .

فما كانوا ليؤمنوا بما كذبوا من قبل

«ما» در «ما كانوا» براى نفى و «لام» در «ليؤمنوا» لام جحود و تقويت كننده نفى است. بنابراين جمله «فما كانوا» با تأكيد فراوان گرايش امتهاى گذشته را به ايمان نفى مى كند و آنها را اهل باور به دين نمى داند.

132- علم به فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 314

19 - تغابن - 64 - 5 - 3

3 - اخبار مربوط به سرنوشت هلاكت بار اقوام كافر پيش از اسلام ، اخبارى مهم و پرفايده

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

«نبأ»، به اخبار مهم و پرفايده گفته مى شود (مفردات راغب).

133- علم به هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 3

3 - اخبار مربوط به سرنوشت هلاكت بار اقوام كافر پيش از اسلام ، اخبارى مهم و پرفايده

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

«نبأ»، به اخبار مهم و پرفايده گفته مى شود (مفردات راغب).

134- عمر طولانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 5

5- خداوند ، با برخوردار ساختن برخى از اقوام و ملت هاى پيشين از نعمت هاى دنيايى ، آنان را از عمرى طولانى نيز برخوردار كرد .

بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّى طال عليهم العمر

135- عمل صالح فاسدان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 60 - 4

4- برخى از پيشينيان فاسد ، از ناديده گرفتن تعاليم پيامبران ، توبه كردند و با ايمانى راسخ به كار هاى شايسته روى آوردند .

خلف أضاعوا الصلوة . .. إلاّ من تاب و ءامن و عمل صلحًا

ماضى بودن فعل ها در هر دو آيه، به وقوع آن در زمان گذشته دلالت دارد.

136- عوامل انقراض اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 315

11 - انبياء - 21 - 15 - 3

3- بسيارى از جوامع ستمگر و مترف در نتيجه عذاب شديد الهى ، كاملاً نابود شدند .

و كم قصمنا . .. حتّى جعلن_هم حصيدًا خ_مدين

«حصيد» فعيل به معناى مفعول (محصود) است; يعنى، دِرو شده و «خامد» اسم فاعل از «خمدت النار خموداً» به معناى شعله خاموش شده آتش است و در اين آيه كنايه از مرگ مى باشد (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 11

11 - تكذيب پيامبران و مبارزه با آنان ، مايه هلاكت و نابودى اقوام پيشين

فقد كذّبت . .. فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى جوامع پيشين ، سبب گرفتار شدن آنان به خشم خداوند و هلاكت و نابوديشان با عذاب او

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم. .. فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

137- عوامل عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى جوامع پيشين ، سبب گرفتار شدن آنان به خشم خداوند و هلاكت و نابوديشان با عذاب او

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم. .. فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

ص: 316

138- عوامل كيفر اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 11

11 - استمرار و اصرار ملت ها بر انحراف و حق ستيزى ، عامل مجازات آنان از سوى خداوند

ليجزى قومًا بما كانوا يكسبون

تعبير «كانوا يكسبون» استمرار را مى رساند و برداشت بالا در صورتى استفاده مى شود كه «قوماً» نظر به كافران و منكران «أيّام اللّه» داشته باشد.

139- عوامل مؤثر در سرنوشت اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 6 - 7

7- رشد اقتصادى و نيروى انسانى و توازن و همپايى آن دو ، داراى نقش تعيين كننده در سرنوشت ملتها

و أمددن_كم بأمول و بنين

در كنار هم ياد شدن «مال» و «فرزند» نشانگر آن است كه قرين بودن اين دو با يكديگر، در غلبه ملتها بر دشمنان خويش نقش آفرين است.

140- عوامل هلاكت اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 16

16 _ هلاكت اقوام كافر ، بازتاب عملكرد خود آنان است نه ظلمى از ناحيه خداوند بر آنها .

فما كان اللّه ليظلمهم و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

141- عوامل هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 2

2 - كفر به آيات و هدايت هاى الهى ، عامل نابودى امت هاى بسيار در طول تاريخ بوده است .

و كذلك نجزى من أسرف و لم يؤمن . .. كم أهلكنا قبلهم من القرون

به قرينه آيات پيشين، هلاكت امت هاى پيشين، به دليل كفرورزى آنان در برابر آيات و هدايت هاى الهى بوده است.

ص: 317

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 3

3- هلاكت ، سرنوشت امت هاى غير مؤمن به معجزات درخواستى خويش

ماءامنت قبلهم من قرية أهلكن_ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 11

11 - تكذيب پيامبران و مبارزه با آنان ، مايه هلاكت و نابودى اقوام پيشين

فقد كذّبت . .. فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى جوامع پيشين ، سبب گرفتار شدن آنان به خشم خداوند و هلاكت و نابوديشان با عذاب او

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم. .. فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 213 - 7

7 - شرك ورزى ، از عوامل هلاكت امت هاى پيشين

فتكون من المعذّبين

«ال» در «المعذّبين» اشاره به اقوام هلاك شده اى دارد كه سرگذشت آنان در آيات پيشين به تفصيل بيان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 69 - 6

6 - جرم و تبه كارى ، عامل هلاكت جوامع پيشين

فانظروا كيف كان ع_قبة المجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 3

3 - سرمستى و غرور ، عامل هلاكت جوامع پيشين

و كم أهلكنا من قرية بطرت معيشتها

«بطر» (مصدر «بطرت») به غرور و طغيان _ كه آدمى بر اثر فراوانى نعمت دچار آن شود _ گفته مى شود. بنابراين «بطرت معيشتها»; يعنى، «طغت فى معيشتها» (در زندگى اش طغيان كرد). گفتنى است كه عبارت «بطرت معيشتها» وصف و مفيد تعليل است; يعنى، جوامع گذشته بدان جهت به هلاكت رسيدند كه گرفتار سرمستى و غرور بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 318

13 - قصص - 28 - 59 - 13

13 - ظلم و بيدادگرى ، عامل نابودى جوامع پيشين با عذاب استيصال

و ما كنّا مهلكى القرى إلاّ و أهلها ظ_لمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 17

17 - تبه كارى ، عامل نابودى جوامع پيشين با عذاب قهر الهى

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون. ..و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 1

1 - خداوند ، بسيارى از اقوام پيشين را به سبب كفر و استهزاى پيامبران الهى نابود كرد .

كانوا به يستهزءون . ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 9

9 - نابودى بسيارى از اقوام نيرومند و داراى تمدن و آثار ملى در گذشته تاريخ به خاطر گناهانشان

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت بالا مبتنى بر اين نكته است كه «با» در «بذنوبهم» براى سببيت مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 3

3 - بسيارى از اقوام و ملل متمدن و نيرومند گذشته ، به خاطر كفرشان و انكار رسالت پيامبران ، به هلاكت رسيدند .

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت فكفروا فأخذهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 82 - 9

9 - نابودى بسيارى از اقوام نيرومند و داراى تمدن و آثار ملى ، در گذشته تاريخ به خاطر كفر و شركشان

فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون

جمله «فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون» (ولى آنچه به دست مى آورند، به حالشان سودى نبخشيد)، به نزول عذاب گريز ناپذير و سود نبخشيدن تلاش هاى كافران محكوم به عذاب اشاره دارد. گفتنى است چون اين آيه درباره كافران و مشركان مى باشد، مى توان استفاده كرد كه سبب محكوميت آنان به عذاب، همان كفر و شرك آنان بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 8 - 5

ص: 319

5 - بى توجهى به پيام وحى و استهزاى آن ، از جمله عوامل نابودى جوامع در طول تاريخ

كانوا به يستهزءون . فأهلكنا أشدّ منهم بطشًا و مضى مثل الأوّلين

از ارتباط دو آيه، استفاده مى شود كه استهزاى پيام وحى از سوى جوامع شرك پيشه، موجب نابودى آنان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 5،6

5- جرم پيشگى ، عامل هلاكت قوم « تبّع » و اقوام هلاك شده قبل از آن

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم أهلكن_هم إنّهم كانوا مجرمين

6- هلاكت و نابودى جوامع ، ناشى از عملكرد خود آنان است .

أهلكن_هم إنّهم كانوا مجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 52 - 3

3 - ظلم و طغيان ، از عوامل هلاكت ملت ها و اقوام

و أنّه أهلك . .. و قوم نوح ... هم أظلم و أطغى

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه عبارت «إنّهم كانوا هم أظلم و أطغى» در مقام تعليل براى «أهلك» مى باشد.

142- عوامل هلاكت اكثريت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4_ نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

143- غضب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 14

14- اقوام كافر در برخورد با دلايل روشن انبيا ، بشدت ناراحت و غضبناك مى شدند و به صراحت موضع كفرآلود خود را اعلام مى كردند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

مراد از «ردّوا أيديهم فى أفواههم» كنايه از غضب و خشم آنهاست كه در آيات ديگر نيز آمده است (غضوا عليكم الأنامل من الغيظ).

ص: 320

144- غفلت از سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 92 - 9

9 _ همواره مردم بسيارى از آيات و نشانه هاى خداوند و سرگذشت پندآموز اقوام پيشين ، در غفلت هستند .

لتكون لمن خلفك ءاية و إن كثيراً من الناس عن ءايتنا لغفلون

145- فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 2

2 _ اطلاع مردم عصر پيامبر از سرنوشت قوم نوح ، عاد ، ثمود ، ابراهيم ، اصحاب مدين و شهر هاى زير و رو شده پيشينيان ( قوم لوط و . . . )

ألم يأتهم نبأ الذين من قبلهم قوم نوح . .. و المؤتفكت

استفهام در «ألم يأتهم» براى توبيخ است. سرزنش منافقان و كافران به خاطر عبرت نگرفتن از سرنوشت پيشينيان، رساى به اين حقيقت است كه آنان از سرگذشت پيشينيان آگاهى داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 89 - 4

4_ شعيب ( ع ) كفرپيشگان ستيزه جوى قومش را به مبتلا شدن سرنوشتى همانند سرنوشت برخى از جوامع هلاك شده پيشين هشدار داد .

و ي_قوم لايجرمنّكم شقاقى أن يصيبكم مثل ما أصاب قوم نوح أو قوم هود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 4

4- كافران و روى گردانان از پذيرش آيات قرآن ، در خطر گرفتارى به سرنوشت هلاكت بار پيشينيان و ابتلا به عذاب هاى دنيوى

و إذا تتلى عليهم ءايتنا . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 3

3- هلاكت ، سرنوشت امت هاى غير مؤمن به معجزات درخواستى خويش

ماءامنت قبلهم من قرية أهلكن_ها

ص: 321

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 3

3 - هشدار خداوند ، مشركان مكه را به فرجامى مانند فرجام مشركان پيشين

قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 26 - 4

4 - تاريخ و سرگذشت ناگوار پيشينيان كافر ، حامل آيه هاى فراوانى از قدرت نمايى خداوند است .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون . .. إنّ فى ذلك لأي_ت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 6

6 - آگاهى كامل مؤمن آل فرعون ، از سرگذشت هلاكت بار قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان

إنّى أخاف عليكم مثل . .. دأب قوم نوح ... و الذين من بعدهم

146- فرجام اقوام ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 47 - 9

9 _ گرفتار شدن به آتش دوزخ ، سرنوشت اقوام و ملت هاى ستمگر است .

إذا صرفت ابصرهم تلقاء اصحب النار قالوا ربنا لاتجعلنا مع القوم الظلمين

147- فرجام شوم اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 1،2،8

1 - آگاهى مردم كافر عصر بعثت ، از سرنوشت شوم اقوام كافر پيش از خود

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

استفهام در «ألم يأتكم»، تقريرى است.

2 - آگاهى مردم عصر بعثت ، از سرنوشت اقوام كافر پيش از خود ، از راه اخبار و اطلاعات واصله بود .

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

مطلب ياد شده، از آمدن تعبير «نبأ» (خبر) به دست مى آيد.

ص: 322

8 - سرنوشت شوم اقوام كافر پيشين ، درس آموز و عبرت انگيز است .

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل . .. لهم عذاب أليم

148- فرجام مرفهان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 50 - 7

7 - سرگذشت هلاكت بار قشر مرفه و ناسپاس جوامع پيشين ، مايه عبرت و درس آموزى است .

قد قالها الذين من قبلهم فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، در مقام موعظه و درس آموزى مى باشد.

149- فرعون و عقيده اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 51 - 6

6 - فرعون با استناد به عقايد و افكار اقوام گذشته ، سعى در مقابله با موسى ( ع ) و تثبيت حقانيت شرك داشت .

قال فما بال القرون الأُولى

تمسّك فرعون به افكار پيشينيان و اين كه اگر رسالت موسى حق است، چرا براى اقوام گذشته چنين رسولى نيامد و چرا آنها عذاب نشدند، نشان مى دهد كه در ديدگاه او، پذيرفته هاى نسل هاى قبل، صحيح و قابل تبعيت است.

150- فساد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 1،2،3،13

1_ امت هاى به هلاكت رسيده پيشين ( نظير امت نوح ، هود ، صالح ، لوط و . . . ) امتهايى فاسد و تبه كار بودند .

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

«قرن» (مفرد قرون) به امت و جامعه اى گفته مى شود كه در يك عصر زندگى مى كنند.

2_ فساد و تبه كارى هاى امت هاى گذشته ، عامل گرفتارى آنان به عذاب و هلاكت

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

عبارت «ممن أنجينا منهم» قرينه بر اين است كه مقصود از «القرون من قبلكم» امتهايى اند كه به عذابهاى الهى گرفتار شده و به هلاكت رسيده اند.

3_ فساد و تبه كارى هاى امت هاى گذشته ، فسادى فراگير و همه جانبه بود .

ص: 323

ينهون عن الفساد فى الأرض

قيد «فى الأرض» بيانگر گستردگى و فراگيرى فساد مى باشد.

13_ گرايش شديد امت هاى پيشين به لذّت هاى مادى و تمتعات دنيوى ، آنان را به فساد و تباهى كشانيد .

واتبع الذين ظلموا ما أُترفوا فيه

«تُرفة» به معناى نعمت است و «مُترَف» به كسى گفته مى شود كه نعمت فراوان آن را سرمست و سركش كرده باشد. مراد از «ما» مالومنال و لذتهاى مادى است. بنابراين «ما أُترفوا فيه»; يعنى، مال و منال و لذايذى كه در آن سرمست و سركش شده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 117 - 6

6_ امت هاى هلاك شده پيشين ( نظير امت نوح ، هود ، صالح ، شعيب و قوم فرعون ) امتهايى ناصالح و فاسد بودند .

فلولا كان من القرون . .. ما كان ربك ليهلك القرى بظلم

بيان اين حقيقت كه خداوند امتهاى صالح را عذاب نمى كند ، پس از مطرح ساختن هلاكت امتهاى پيشين (فلولا كان . ..) اشاره به اين دارد كه: امتهاى پيشين ، ناصالح و مستحق عذاب بودند و از ناحيه خدا بر آنان ستمى روا نشد.

151- فلسفه عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 2

2- عذاب و هلاكت اقوام پيشين ، به خاطر ايمان نياوردن به معجزات الهى بود .

فليأتنا ب_اية . .. ماءامنت قبلهم من قرية أهلكن_ها

152- فلسفه مخالفت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 22

22- اقوام كافر گذشته ، دعوت انبيا را به خداپرستى تلاشى براى خارج كردن معبودهايشان از صحنه مى دانستند و با آن به مخالفت برمى خاستند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

ص: 324

153- فلسفه مهلت به اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 4

4 - خداوند ، به همه اقوام كافر و تكذيب گر ، فرصت مى داد تا شايد متنبه شوند و دست از مخالفت بردارند .

فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

«إملاء» (مصدر «أمليت») از «مَلْو» و به معناى فرصت دادن است; يعنى، آن اقوام تكذيب گر و كافر را فرصت دادم تا به خود بيايند و دست از مخالفت بردارند. آن گاه چون آنان از فرصت داده شده استفاده نكردند و هم چنان بر كفر و تكذيب خود اصرار ورزيدند، آنان را از ميان برداشتم و نابودشان ساختم.

154- فلسفه هلاكت اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 117 - 1

1_ خداوند ، هيچ گاه ظالمانه و بدون دليل جوامع بشرى را به عذاب هاى دنيوى گرفتار نساخته و نخواهد ساخت .

و ما كان ربك ليهلك القرى بظلم

حرف «باء» در «بظلم» براى ملابست است. براين اساس جمله «ما كان ...» چنين معنا مى شود: هرگز خداوند مردم آباديها را از سر ظلم به هلاكت نمى رساند. نسبت دادن هلاكت به آباديها، گوياى اين نكته است كه مراد از هلاكت، هلاكت دنيوى و عذاب استيصال است.

155- فلسفه هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 2

2- عذاب و هلاكت اقوام پيشين ، به خاطر ايمان نياوردن به معجزات الهى بود .

فليأتنا ب_اية . .. ماءامنت قبلهم من قرية أهلكن_ها

156- قانونمندى هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 39 - 4

4 _ هلاكت و نابودى اقوام و ملت ها از سوى خداوند ، همواره پس از اتمام حجت و ارائه طريق است .

و كلاًّ ضربنا له الأمث_ل و كلاًّ تبّرنا تتبيرًا

ص: 325

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 5

5 - مجازات ملت هاى نيرومند و متمدن گذشته ، پس از اتمام حجت از سوى رسولان الهى

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت فكفروا فأخذهم اللّه

157- قدرت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 2

2- جوامع و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ ، با وجود قدرت و امكانات بسيار و موقعيت برتر نسبت به كافران عصر بعثت ، به هلاكت رسيده و نابود شدند .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أحسن أث_ًثا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 4

4 - ظهور و سقوط تمدن ها و اقوام نيرومندتر از مشركان جزيرة العرب در تاريخ

و كانوا أشدّ منهم قوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 82 - 8

8 - وجود آثار تمدن هاى بزرگ و نشانه هايى از توانايى اقوام نيرومند و پرجمعيت گذشته ، در عصر نزول قرآن

كانوا أكثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض

از ظاهر توصيه خداوند به سير در زمين و نظر افكندن بر آثار به جاى مانده از پيشينيان، استفاده مى شود كه آن آثار تا عصر نزول قرآن باقى مانده بود.

158- قدرت طلبى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 4

4- اقوام كافر پيشين در برابر انبيا احساس قدرت مى كردند و مدعى بودند كه سرزمين مسكونى آنان و انبيا از آنِ آنهاست .

لنخرجنّكم من أرضنا

از اينكه آنان، پيامبران را تهديد به اخراج كردند، احساس قدرت استفاده مى شود و از اينكه «أرض» (سرزمين) را به خود اضافه

ص: 326

كردند; به دست مى آيد كه آنان مدعى حاكميت و مالكيت بر آن بودند.

159- كافران اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 13

13 _ كفرورزى امت هاى هلاك شده پيشين ، با وجود ارائه دلايل روشن به آنان توسط رسولان الهى

أتتهم رسلهم بالبيّنت

160- كتب آسمانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 26 - 7

7 - نسل هاى پس از نوح و ابراهيم ( ع ) ، هيچ گاه از كتاب آسمانى محروم نبوده اند .

و جعلنا فى ذرّيّتهما النبوّة و الكت_ب

161- كفر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 13

13- اقوام كافر پس از ملاحظه دلايل روشن انبيا ، آنها را استهزا كردند و كفر خويش را صريحاً به آنان اعلام داشتند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

مرجع ضمير در «أيديهم فى أفواههم» اقوام ياد شده در آيه است و اين عبارت، معناى كنايى دارد و مراد از آن، اين است كه اقوام كافر با دست گذاشتن بر دهان خود و يا با سوت زدن، به استهزاى انبياى خود پرداختند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 13 - 4

4- اقوام هدايت ناپذير پيشين ، على رغم دريافت آيات الهى به آنان ، ايمان نياوردند .

لايؤمنون به و قد خلت سنة الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

ص: 327

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

162- كمى مصلحان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 8

8_ در ميان امت هاى هلاك شده پيشين ، تنها اندكى از آنان از فساد و تباهى به دور بوده و مردم را از گناه و فساد نهى مى كردند .

فلولا كان . .. أُولُوا بقية ينهون عن الفساد فى الأرض إلاّ قليلاً

163- كمى ناهيان منكر در اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 8،11

8_ در ميان امت هاى هلاك شده پيشين ، تنها اندكى از آنان از فساد و تباهى به دور بوده و مردم را از گناه و فساد نهى مى كردند .

فلولا كان . .. أُولُوا بقية ينهون عن الفساد فى الأرض إلاّ قليلاً

11_ ناهيان از منكر در ميان اقوام هلاك شده پيشين به دليل اندك بودنشان ، نتوانستند جامعه خويش را از فساد و تباهى بازدارند .

إلاّ قليلاً ممن أنجينا منهم

جمله «إلاّ قليلاً. ..» به قرينه «أنجيناهم» دلالت مى كند كه خداوند ناهيان از فساد را كه در برخى از جوامع بودند نجات داد و جامعه ايشان را به عذاب هلاك كرد. بنابراين آن صاحب خردان نتوانسته بودند جامعه خويش را از فساد بازدارند و لذا عذاب بر جامعه آنان نازل شد.

164- كيفر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 10

ص: 328

10- گروه ها و اقوامى كه در طول تاريخ ، انبياى الهى را تكذيب كردند ، گرفتار عذاب شدند .

فسيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة المكذّبين

دعوت از مردم براى جهانگردى جهت مطالعه در عاقبت تكذيب كنندگان انبيا، دلالت بر اين دارد كه آنان دچار عذاب شده اند و مطالعه آن عبرت آموز است و اگر چنان چه به مرگ طبيعى مرده بودند، با انسانهاى ديگر تفاوتى نداشتند و در نتيجه مزيتى براى مطالعه نخواهند داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 12

12 - گرفتار شدن امت هاى متمدن و نيرومند گذشته به عقوبت الهى ، در حال گناه و معصيت

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت ياد شده بر اين احتمال استوار است كه «با» در «بذنوبهم» براى ملابست باشد; يعنى، خداوند آنان را در حال گناه كارى شان به كيفر رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 8

8 - نابودى و عقوبت امت هاى نيرومند و متمدن گذشته ، جلوه قدرتمندى و سخت كيفرى خداوند

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا . .. فأخذهم اللّه إنّه قوىّ شديد العقاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 1

1 - هشدار مؤمن آل فرعون به قوم خود ، از دچار شدن به كيفر كردار قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ( لوط و اصحاب ايكه ) در صورت اقدام به قتل موسى ( ع )

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

«دأب» به معناى عادت است و مقصود از «الذين من بعدهم» قوم لوط و اصحاب ايكه است; چنان كه در سوره «ص» آيه 13، به آن تصريح شده است. گفتنى است برابر نظر مفسران «اصحاب أيكه» همان مردم مدين است كه از قوم حضرت شعيب بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 13 - 6

6 - صاعقه از كيفر هاى دنيوى خداوند ، براى برخى از امت هاى مشرك پيشين

أنذرتكم ص_عقة مثل ص_عقة عاد و ثمود

165- كيفر دنيوى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 329

16 - غافر - 40 - 5 - 10

10 -تمامى اقوام تكذيب گر ( چون قوم نوح ) ، به خاطر مبارزه با حق ( تعاليم پيامبران ) ، در دنيا مورد عقوبت وكيفر الهى قرار گرفتند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ليدحضوا به الحقّ فأخذتهم

166- كيفيت عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 6

6 - بسيارى از پيشينيان ، هنگامى كه به عذاب الهى گرفتار شدند ، در شهر و ديارشان به رفت و آمد عادى خود سرگرم بودند . *

كم أهلكنا قبلهم . .. يمشون فى مسكنهم

جمله «يمشون. ..» ممكن است حال براى «القرون» باشد.

167- گناه اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 14

14_ جوامع هلاك شده پيشين ، مردمانى گنه كار بودند .

و كانوا مجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 5

5- جرم پيشگى ، عامل هلاكت قوم « تبّع » و اقوام هلاك شده قبل از آن

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم أهلكن_هم إنّهم كانوا مجرمين

168- گناهكارى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 69 - 6

6 - جرم و تبه كارى ، عامل هلاكت جوامع پيشين

فانظروا كيف كان ع_قبة المجرمين

ص: 330

169- لجاجت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 13،14،16

13- اقوام كافر پس از ملاحظه دلايل روشن انبيا ، آنها را استهزا كردند و كفر خويش را صريحاً به آنان اعلام داشتند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

مرجع ضمير در «أيديهم فى أفواههم» اقوام ياد شده در آيه است و اين عبارت، معناى كنايى دارد و مراد از آن، اين است كه اقوام كافر با دست گذاشتن بر دهان خود و يا با سوت زدن، به استهزاى انبياى خود پرداختند.

14- اقوام كافر در برخورد با دلايل روشن انبيا ، بشدت ناراحت و غضبناك مى شدند و به صراحت موضع كفرآلود خود را اعلام مى كردند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

مراد از «ردّوا أيديهم فى أفواههم» كنايه از غضب و خشم آنهاست كه در آيات ديگر نيز آمده است (غضوا عليكم الأنامل من الغيظ).

16- اقوام كافر ، نه تنها در جواب دعوت انبيا سكوت اختيار كرده و جواب مثبت ندادند بلكه به صراحت كفر خويش را به پيام آنان اعلام داشتند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

طبق نقل روح المعانى (ج 13، ص 194)، از ابوعبيده و اخفش، عبارت «فردّوا أيديهم فى أفواههم» ضرب المثل براى كسى است كه جواب مثبت به درخواست نمى دهد و سكوت اختيار مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 3

3 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، مردمى لجوج و حق ناپذير در برابر تعاليم پيامبران

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه اقوام يادشده تا لحظه مشاهده آثار آمدن عذاب، به استهزاى آن مى پرداختند و تنها به محض ديدن آن، تسليم شده، ايمان مى آوردند.

170- لذايذ دنيوى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 54 - 4

4 - مشركانِ ملت هاى پيشين نيز ، گرفتار عذاب شدند و بين آنان و لذت هاى دنيوى شان جدايى برگشت ناپذير افتاد .

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم من قبل

«اشياع» (جمع «شيعة») به معناى پيروان است و در آيه _ به قرينه «من قبل» _ مراد كسانى است كه مشابهت فكرى با

ص: 331

مشركان بعدى داشته اند.

171- مالكيت سرزمين اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 4

4- اقوام كافر پيشين در برابر انبيا احساس قدرت مى كردند و مدعى بودند كه سرزمين مسكونى آنان و انبيا از آنِ آنهاست .

لنخرجنّكم من أرضنا

از اينكه آنان، پيامبران را تهديد به اخراج كردند، احساس قدرت استفاده مى شود و از اينكه «أرض» (سرزمين) را به خود اضافه كردند; به دست مى آيد كه آنان مدعى حاكميت و مالكيت بر آن بودند.

172- محمد(صلی الله علیه و آله) و سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 100 - 2

2_ خداوند ، گوشه هايى از سرگذشت اقوام به هلاكت رسيده و آبادى هاى تخريب شده با عذاب را براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) گزارش مى كرد .

ذلك من أنباء القرى نقصه عليك

173- محمد(صلی الله علیه و آله) و هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 100 - 2

2_ خداوند ، گوشه هايى از سرگذشت اقوام به هلاكت رسيده و آبادى هاى تخريب شده با عذاب را براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) گزارش مى كرد .

ذلك من أنباء القرى نقصه عليك

174- مردگان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 17 - 4

4- انبوهى مردگان نسل هاى پيشين و زنده نشدن آنان با گذشت عصر ها ، دليل كافران بر انكار معاد و واقعيت نداشتن حيات

ص: 332

دوباره انسان

أتعداننى أن أُخرج و قد خلت القرون من قبلى

مفاد «و قد خلت القرون. ..» اين است كه: نسل هاى فراوانى پيش از من مرده اند و براى آنان معادى صورت نگرفته است; حال چگونه مى توان باور كرد كه براى من معادى باشد؟!.

175- مردم صدر اسلام و تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 2

2- آشنايى مردم عصر بعثت با سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

استفهام در «ألم يأتكم» استفهام تقريرى است; بنابراين معناى جمله آيا خبر آنان به شما نرسيده بود، چنين مى شود: قطعاً خبر آنان به شما رسيده بود.

176- مسكن مرفهان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 7

7- رفاه زدگان جوامع ستمگرِ پيشين ، ساختمان ها و بنا هاى باشكوه و مجللى داشتند .

وارجعوا إلى ما أُترفتم فيه و مس_كنكم

ذكر مساكن در ميان ساير دارايى ها و اموال مترفان، گواه بر ويژگى آن در بين آنها و نيز دليل دلبستگى ساكنان آن مى باشد.

177- مشركان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 51 - 2

2 - فرعون با مطرح ساختن شرك ربوبى اقوام گذشته ، براى موسى ( ع ) به استبعاد و القاى شبهه در مورد توحيد ربوبى پرداخت .

قال فما بال القرون الأُولى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 54 - 4

4 - مشركانِ ملت هاى پيشين نيز ، گرفتار عذاب شدند و بين آنان و لذت هاى دنيوى شان جدايى برگشت ناپذير افتاد .

ص: 333

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم من قبل

«اشياع» (جمع «شيعة») به معناى پيروان است و در آيه _ به قرينه «من قبل» _ مراد كسانى است كه مشابهت فكرى با مشركان بعدى داشته اند.

178- مصلحان در اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 4

4_ امت هاى هلاكت شده پيشين ، فاقد جمعيتى از مصلحان دلسوز و بازدارنده مردم از فساد و تباهى

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

از معانى «بقية» فضل و نيكى است. در تفسير كشاف آمده: فلانى از «بقية القوم» است; يعنى، از نيكان آنان است. بنابراين «اُولُوا بقية»; يعنى، نيكان و دارندگان فضل كه به مناسبت مورد به مصلحان دلسوز تعبير شد. لولا به معناى «چرا نه» مى باشد و مفاد جمله «فلولا ...» اين است كه: چرا در ميان امتهاى پيش از شما گروهى از مصلحان دلسوز نبودند كه آن امتها را از فساد و تباهى باز دارند؟.

179- مصونيت اقوام صالح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 117 - 3

3_ خداوند ، امت هاى صالح و درستكار را با عذاب استيصال نابود نمى كند .

و ما كان ربك ليهلك القرى بظلم و أهلها مصلحون

180- مطالعه تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور به تشويق مردم براى سير و سفر در زمين ، جهت مطالعه در سرگذشت پيشينيان

قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

181- مطالعه سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 334

8 - هود - 11 - 89 - 10

10_ لزوم دقت در سرنوشت پيشينيان و دريافت علل هلاكت آنان ، به منظور درس آموزى و عبرت گيرى

مثل ما أصاب قوم نوح . .. و ما قوم لوط منكم ببعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 109 - 12

12_ لزوم مطالعه تاريخ پيشينيان و عبرت آموزى از فرجام آنان

أفلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 5

5 - لزوم مطالعه و كنكاش در سرنوشت اقوامِ عذاب شده و به هلاكت رسيده تاريخ

ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون أنّهم إليهم لايرجعون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه درصدد تشويق مردم به مطالعه و دقت در سرنوشت اقوام عذاب شده پيشين و عبرت گرفتن و درس آموختن از آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 82 - 1

1 - تشويق جهان گردى و سير در زمين از سوى خدا ، به منظور تفكر و نظاره كردن در سرگذشت پيشينيان و آثار به جاى مانده از تمدن و قدرت آنان

أفلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

182- مطالعه فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 10

10 - ژرف نگرى در عاقبت بدفرجامان ، عامل تصحيح گرايش هاى فكرى نادرست است .

سيروا . .. فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 21 - 13

13 - لازم است كه پيش از الگو قرار دادن پيشينيان ، انگيزه ها و فرجام آنان ، بررسى شود .

قالوا بل نتّبع . .. أوَ لو كان الشيط_ن يدعوهم

استفهام انكارى «أوَ لو كان. ..» اِشعار دارد به اين كه براى قبول و يا عدم قبول انظار پيشينيان، بايد آن را بررسى كرده و به

ص: 335

درستى آن، اطمينان پيدا كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 1،2

1 - خداوند ، مشركان را به سير در زمين و مطالعه سرگذشت اقوام نيرومند گذشته فرامى خواند .

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

2 - سير در زمين و كاوش در سرگذشت پيشينيان ، مورد تشويق و ترغيب خداوند

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

183- معجزه اقتراحى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 11 - 11

11- انبيا در مقابل درخواست معجزه از سوى اقوام كفرپيشه ، خود را جز به اذن خداوند ، فاقد توانايى لازم براى آن مى دانستند .

و ما كان لنا أن نأتيكم بسلط_ن إلاّ بإذن الله

184- منشأ تفاوت اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 19

19 - وجود تفاوت هاى قومى در نسل بشر ، به منظور سهولت شناسايى هر يك ، نمودى از علم و كاردانى خداوند است .

و جعلن_كم شعوبًا و قبائل لتعارفوا . .. إنّ اللّه عليم خبير

از ارتباط «إنّ اللّه عليم خبير» با «جعلناكم شعوباً. ..»، مطلب بالا قابل برداشت است.

185- منشأ جايگزينى اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 19 - 9

9- تغيير اقوام و بافت هاى اجتماعى آنان ، با از بين رفتن گروهى و آوردن گروهى ديگر ، در گرو مشيت الهى است .

إن يشأ يذهبكم و يأت بخلق جديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 336

11 - انبياء - 21 - 11 - 7،8

7- خداوند ، پس از نابود كردن اقوام ستمگر ، مردم ديگرى را از نو پديدآورد و جايگزين آنان ساخت .

و أنشأنا بعدها قومًا ءاخرين

«إنشاء» (مصدر «أنشأنا») به معناى ايجاد و پديد آوردن شىء جان دار و تربيت آن است (مفردات راغب).

8- تغييرات و دگرگونى هاى جوامع و تمدن ها ، تحت مشيت و اراده الهى است .

و كم قصمنا . .. و أنشأنا بعدها قومًا ءاخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 39 - 2

2 - خداوند امت ها و نسل هاى انسان ها را جانشين و وارث هم ديگر در زمين قرار داده است .

هو الذى جعلكم خل_ئف فى الأرض

186- منشأ سرنوشت اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 6 - 5

5 - تحولات تاريخ بشر و سرنوشت اقوام و جوامع ، به دست خداوند است .

فعل ربّك

187- منشأ قدرت اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 28 - 6

6- سنت الهى در تاريخ ، انتقال قدرت و اقتدار اقوام حق ستيز به ديگر ملت ها

كذلك و أورثن_ها قومًا ءاخرين

بنابراين كه «كذلك» اشاره به استمرار داشته باشد; تعبير «و أورثناها» مى رساند كه باقى نماندن قدرت و اقتدار براى هميشه در اختيار يك قوم و انتقال آن به ساير اقوام، از سنت هاى الهى است.

188- منشأ كفر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 19

ص: 337

19- شك توأم با بدبينى اقوام كفرپيشه نسبت به تعاليم انبيا ، منشأ كفر آنان بود .

قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به و إنا لفى شكّ ممّا تدعوننا إليه مريب

189- منشأ هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 2

2- هلاكت قوم « تبّع » و اقوام پيش از آن ، به اراده و خواست خداوند

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم أهلكن_هم

190- موجبات عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 34 - 1

1- اعمال سوء كافران اقوام پيشين ، گريبانشان را گرفت و آنان را گرفتار عذاب كرد .

فأصابهم سيئات ما عملوا

«سيئات» (جمع سيئة) به معناى كارهاى قبيح است و اصابه سيئه مجاز عقلى و به تقدير مضاف است. بنابراين مراد از اصابت سيئه به آنان، كيفر شدنشان به گناه آن اعمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 51 - 1

1 - گرفتار شدن قشر مرفه و ناسپاس ملت هاى گذشته به عذاب و پيامد هاى ناگوار رفتار بد خود

إذا خوّلن_ه نعمة منّا . .. فأصابهم سيّئات ماكسبوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 2

2 - عذاب شدن اقوام و ملّت هاى گذشته ، بر اثر تكذيب دين و پيامبران الهى

و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

191- موقعيت اجتماعى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 338

10 - مريم - 19 - 74 - 1

1- وجود جامعه هايى چند در تاريخ كه از نظر امكانات زندگى و موقعيت اقتصادى و اجتماعى ، از كافران عصر بعثت برتر بوده اند .

و كم . .. من قرن هم أحسن أث_ثًا ورءيًا

«قرن» به معناى جامعه و مردمى است كه اهل يك زمان و نزديك به يكديگر باشند و با هم زيست كنند (مفردات راغب). «أثاثاً» به معناى لوازم زندگى است و وصف «أحسن أثاثاً» نشانه پيشرفت اقتصادى و بهبود آن است. «رءْيا» اسمى است كه مرادف «منظر» و «مرأى» (نما و منظره) مى باشد (لسان العرب). بنابراين «أحسن رءياً» ;يعنى، خوش نماتر. اين نيز كنايه از بهينه بودن وضعيت اجتماعى و جذاب بودن آن است.

192- موقعيت اجتماعى ظالمان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 8

8- موقعيت ممتاز اجتماعى و اقتصادى مرفهان جوامع ستمگر

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

در اين كه سؤال در «تسئلون» چيست و سؤال كنندگان چه كسانى اند، ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد. از جمله آنها اين است كه سؤال كنندگان مردم هستند و مراد از سؤال، مشورت در مسائل اجتماعى و كمك و درخواست در مسائل اقتصادى است.

193- موقعيت اجتماعى مرفهان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 8

8- موقعيت ممتاز اجتماعى و اقتصادى مرفهان جوامع ستمگر

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

در اين كه سؤال در «تسئلون» چيست و سؤال كنندگان چه كسانى اند، ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد. از جمله آنها اين است كه سؤال كنندگان مردم هستند و مراد از سؤال، مشورت در مسائل اجتماعى و كمك و درخواست در مسائل اقتصادى است.

194- موقعيت اقتصادى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 1،2

1- وجود جامعه هايى چند در تاريخ كه از نظر امكانات زندگى و موقعيت اقتصادى و اجتماعى ، از كافران عصر بعثت برتر بوده اند .

و كم . .. من قرن هم أحسن أث_ثًا ورءيًا

ص: 339

«قرن» به معناى جامعه و مردمى است كه اهل يك زمان و نزديك به يكديگر باشند و با هم زيست كنند (مفردات راغب). «أثاثاً» به معناى لوازم زندگى است و وصف «أحسن أثاثاً» نشانه پيشرفت اقتصادى و بهبود آن است. «رءْيا» اسمى است كه مرادف «منظر» و «مرأى» (نما و منظره) مى باشد (لسان العرب). بنابراين «أحسن رءياً» ;يعنى، خوش نماتر. اين نيز كنايه از بهينه بودن وضعيت اجتماعى و جذاب بودن آن است.

2- جوامع و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ ، با وجود قدرت و امكانات بسيار و موقعيت برتر نسبت به كافران عصر بعثت ، به هلاكت رسيده و نابود شدند .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أحسن أث_ًثا

195- موقعيت اقتصادى ظالمان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 8

8- موقعيت ممتاز اجتماعى و اقتصادى مرفهان جوامع ستمگر

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

در اين كه سؤال در «تسئلون» چيست و سؤال كنندگان چه كسانى اند، ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد. از جمله آنها اين است كه سؤال كنندگان مردم هستند و مراد از سؤال، مشورت در مسائل اجتماعى و كمك و درخواست در مسائل اقتصادى است.

196- موقعيت اقتصادى مرفهان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 8

8- موقعيت ممتاز اجتماعى و اقتصادى مرفهان جوامع ستمگر

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

در اين كه سؤال در «تسئلون» چيست و سؤال كنندگان چه كسانى اند، ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد. از جمله آنها اين است كه سؤال كنندگان مردم هستند و مراد از سؤال، مشورت در مسائل اجتماعى و كمك و درخواست در مسائل اقتصادى است.

197- مؤاخذه اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 8 - 1

1 - مؤاخذه هلاكت بار ملت هاى كفرپيشه و مقتدر پيشين از سوى خداوند

فأهلكنا أشدّ منهم بطشًا

ص: 340

198- مؤمنان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 47 - 8

8 - جمعى از مردم اقوام گذشته ، به پيامبران ايمان آوردند و جمعى ديگر ، آنان را تكذيب كردند .

لقد أرسلنا . .. رسلاً ... فانتقمنا من الذين أجرموا

«فاء» در «فانتقمنا» فصيحه است و حكايت از اين مى كند كه پس از آمدن انبيا، جمعى ايمان آوردند و جمعى، تكذيب كردند و خداوند، از گروه دوم، انتقام گرفت. لازم به ذكر است كه «و كان حقًّا...» نيز مؤيد نكته ياد شده است.

199- ناهيان از منكر و افساد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 11

11_ ناهيان از منكر در ميان اقوام هلاك شده پيشين به دليل اندك بودنشان ، نتوانستند جامعه خويش را از فساد و تباهى بازدارند .

إلاّ قليلاً ممن أنجينا منهم

جمله «إلاّ قليلاً. ..» به قرينه «أنجيناهم» دلالت مى كند كه خداوند ناهيان از فساد را كه در برخى از جوامع بودند نجات داد و جامعه ايشان را به عذاب هلاك كرد. بنابراين آن صاحب خردان نتوانسته بودند جامعه خويش را از فساد بازدارند و لذا عذاب بر جامعه آنان نازل شد.

200- ناهيان منكر در اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 4

4_ امت هاى هلاكت شده پيشين ، فاقد جمعيتى از مصلحان دلسوز و بازدارنده مردم از فساد و تباهى

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

از معانى «بقية» فضل و نيكى است. در تفسير كشاف آمده: فلانى از «بقية القوم» است; يعنى، از نيكان آنان است. بنابراين «اُولُوا بقية»; يعنى، نيكان و دارندگان فضل كه به مناسبت مورد به مصلحان دلسوز تعبير شد. لولا به معناى «چرا نه» مى باشد و مفاد جمله «فلولا ...» اين است كه: چرا در ميان امتهاى پيش از شما گروهى از مصلحان دلسوز نبودند كه آن امتها را از فساد و تباهى باز دارند؟.

ص: 341

201- نجات مصلحان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 9

9_ خداوند ، تنها صالحان ناهى از منكر را از عذاب هاى نازل شده بر امت هاى پيشين ، نجات داد .

إلاّ قليلاً ممن أنجينا منهم

«منهم» قيد براى «قليلاً» است و ضمير در آن به «القرون» باز مى گردد و «من» در «ممن = مِن مَن» بيانيه است بنابراين «إلاّ قليلاً . ..»; يعنى، مگر اندكى از جوامع گذشته كه در آنها صاحب خردانى ناهى از فساد بودند همانها كه نجاتشان داديم.

202- نظام طبقاتى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 23 - 4

4 - وجود نظام طبقاتى ، در جوامع عصر بعثت و پيش از آن

و كذلك ما أرسلنا من قبلك . .. إلاّ قال مترفوها

203- نفرين بر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 15 - 2

2- انبيا از هدايت شدن اقوام كافر نااميد شدند و آنان رانفرين كردند .

قالت لهم رسلهم . .. و استفتحوا

انبيا پس از ارائه بيّنات و چند گفت و گو با كافران و تهديد شدن از سوى آنان و اعلام تهديد خداوند، از خداوند طلب پيروزى براى خويش كردند و اين نشانگر اين است كه آنان اميدى به هدايت اقوام خويش نداشتند.

204- نگرانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 6

6- نگرانى و ترس اقوام كفرپيشه از گسترش و تأثير تعاليم انبيا در صورت حضور آنان در جامعه

لنخرجنّكم من أرضنا أو لتعودنّ فى ملّتنا

ص: 342

205- ويرانى شهرهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 9

9 - غير مسكونى شدن شهر هاى جوامع هلاك شده پيشين ، پس از نابودى آنها

فتلك مس_كنهم لم تسكن من بعدهم

206- ويژگيهاى عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 1

1 - عذاب اقوام قدرتمند پيشين ، امرى محسوس و قابل رؤيت براى آنان به هنگام نزول آن

فلمّا رأوا بأسنا

207- هدايت ناپذيرى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 13 - 4

4- اقوام هدايت ناپذير پيشين ، على رغم دريافت آيات الهى به آنان ، ايمان نياوردند .

لايؤمنون به و قد خلت سنة الأولين

208- هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 7

7 _ هلاكت امت هاى كفرپيشه گذشته تاريخ ، نمودى از قدرت خدا بر كيفر دنيوى منافقان و كافران هر عصر

ألم يأتهم نبأ الذين من قبلهم قوم نوح . .. و المؤتفكت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 2

2_ فساد و تبه كارى هاى امت هاى گذشته ، عامل گرفتارى آنان به عذاب و هلاكت

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

ص: 343

عبارت «ممن أنجينا منهم» قرينه بر اين است كه مقصود از «القرون من قبلكم» امتهايى اند كه به عذابهاى الهى گرفتار شده و به هلاكت رسيده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 15 - 4،7

4- درخواست اقوام كافر و انبيا براى غلبه بر يكديگر ، نه تنها ثمرى براى كفار نداشت ، بلكه هلاكت دنيوى آنان را نيز به همراه داشت .

و استفتحوا و خاب كلّ جبّار عنيد

«خاب» در لغت به معناى «هلك» آمده است و به قرينه «استفتحوا» مراد از «خيبة» مى تواند هلاكت باشد.

7- درخواست انبيا براى غلبه بر كافران اقوام خويش ، به اجابت رسيد و آنان هلاك و نابود شدند .

و استفتحوا و خاب كلّ جبّار عنيد

عبارت «و خاب كلّ جبّار عنيد» مى تواند به منزله بيان اجابت درخواست پيروزى انبيا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 45 - 16

16- مردم عصر بعثت از كيفر هلاكت بار الهى نسبت به اقوام ستمگر پيشين آگاه بودند .

الذين ظلموا أنفسهم و تبيّن لكم كيف فعلنا بهم و ضربنا لكم الأمثال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 4

4- كافران و روى گردانان از پذيرش آيات قرآن ، در خطر گرفتارى به سرنوشت هلاكت بار پيشينيان و ابتلا به عذاب هاى دنيوى

و إذا تتلى عليهم ءايتنا . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 1،3،5

1 - خداوند جوامع و امت هاى بسيارى را در طول تاريخ هلاك و نابود كرده است .

كم أهلكنا قبلهم من القرون

«قرن» به معناى قوم و مردمى است كه در يك زمان زندگى مى كنند (مفردات راغب).

3 - هلاكت اقوام گذشته با عذاب الهى ، نمونه هايى بارز از جدى بودن تهديد هاى خداوند و راهنماى كافى براى مشركان عصر بعثت

أفلم يهد لهم كم أهلكنا قبلهم من القرون

5 - كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از هلاكت بسيارى از امت هاى گذشته آگاه بوده و با آثار باستانى به جاى مانده از آنان آشنا بودند .

أفلم يهد لهم كم أهلكنا . .. يمشون فى مس_كنهم

جمله «يمشون. ..» حال براى «هم» است كه به قرينه سياق آيه، مراد مشركان صدراسلام مى باشد. عبور آنان به ديار عاد، ثمود، لوط و ... _ كه مفاد جمله «يمشون...» است _ زمينه ساز آگاهى آنان به حوادث مرگ بار پيشينيان بوده است. توبيخ مستفاد از

ص: 344

همزه استفهام نيز، فرع بر آگاهى آنان دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 12 - 2

2- ظهور علايم و نشانه هاى عذاب ، قبل از هلاكت و نابودى جوامع ستمگر

فلمّا أحسّوا بأسنا

برداشت ياد شده مبتنى براين نكته است كه مقصود از احساس عذاب، مشاهده علايم و نشانه هاى عذاب باشد. فرار عذاب شوندگان دراين هنگام، مؤيد همين مطلب است; زيرا اگر خودِ عذاب احساس مى شد، فرصت و راهى براى فرار وجود نمى داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 18 - 8

8- هلاكت و نابودى جوامع ستمگرگذشته ، نمونه اى از پيروزى حق بر باطل

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة. .. بل نقذف بالحقّ على الب_طل فيدمغه فإذا هو زاهق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 38 - 3،4،5

3 _ اقوام و امت هاى بسيارى از عصر نوح تا زمان اصحاب رسّ به خاطر تكذيب آيات الهى و پيامبران ، دچار هلاكت و نابودى شدند .

و قرونًا بين ذلك كثيرًا

«قرن» (مفرد «قرون») به مجموعه افرادى كه در يك عصر زندگى مى كنند، گفته مى شود.

4 _ ظهور و سقوط امت هاى فراون و فراموش شده در تاريخ ( از عصر نوح تا زمان اصحاب رسّ )

و قرونًا بين ذلك كثيرًا

5 _ « عن ابن عباس قال : كان رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) إذا انتهى إلى معدبن عدنان أمسك ثمّ يقول : كذب النسّابون قال اللّه تعالى « و قروناً بين ذلك كثيراً » ;

از ابن عباس روايت شده است كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) وقتى به معدبن عدنان (يكى از اجداد خود) مى رسيد، توقف مى كرد و سپس مى فرمود: نسّابه ها دروغ مى گويند. خداى تعالى مى فرمايد: «و قروناً بين ذلك كثيراً»; يعنى، نسل هاى زيادى در فاصله عاد و ثمود و اصحاب رسّ بودند كه به هلاكت رسيدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 39 - 3

3 _ همه مردمان عاد ، ثمود ، اصحاب رسّ و مردم دوران هاى بين اقوام ياد شده ، به خاطر تكذيب آيات خدا و رسولان او ، به شكل شگفت آورى درهم شكسته شده و نابود گرديدند .

و كلاًّ تبّرنا تتبيرًا

«تتبير» (مصدر «تبّرنا») به معناى درهم شكستن و هلاك كردن است (لسان العرب). «تتبيراً» _ كه مفعول مطلق براى «تبّرنا» است _ نيز براى تأكيد معناى درهم شكستن و هلاك كردن و نوع شگفت آور آن است.

ص: 345

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 1

1 - تاريخ بشر ، شاهد هلاكت جوامع بسيارى با عذاب قهر الهى ( عذاب استيصال ) است .

و كم أهلكنا من قرية

واژه «كم» (چه بسيار) بيانگر كثرت جوامع هلاك شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 26 - 1،2،3،6،7،8،10،12

1 - هلاكت ملت هاى كفرپيشه ، در گذشته درس عبرتى براى آيندگان است .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون

«قرون» جمع «قرن» و به معناى قوم و ملتى است كه در يك زمان، زندگى مى كرده اند (مفردات راغب).

2 - مردم مكه ، از نسل هاى پيشين كه به سبب كفرپيشگى ، به قدرت الهى هلاك و منقرض شدند ، آگاه بودند .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا

«يهد» متعدى به «لام» شده و معناى «يبيّن» مى دهد. لازم به ذكر است كه به دليل مكى بودن سوره سجده، مرجع ضمير در «لهم» مشركان مكه اند.

3 - كافران ، از فرجام امت هاى پيشين ( هلاكت شان ) ، عبرت نگرفتند .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون

همزه در «أوَلم يهد. ..» انكارى است. بنابراين، معنا چنين مى شود: «آنان، از هلاكت امت هاى پيشين هدايت نگرفتند».

6 - ملت هاى زيادى از اقوام كافر ، درگذشته هلاك شدند .

كم أهلكنا

«كم» خبريه، مفيد كثرت و زيادى است.

7 - كافران ، از سوى خدا به خاطر عبرت نگرفتن از هلاكت كافران پيشين ، توبيخ شدند .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون . .. أفلايسمعون

همزه «أفلايسمعون» تقريرى و همراه با توبيخ است.

8 - هلاكت امت هاى كافر پيشين ، در حال غفلت و سرگرمى آنان به دنيا ، بوده است .

أهلكنا . .. يمشون فى مس_كنهم

احتمال دارد كه جمله «يمشون. ..» حال براى مفعول «أهلكنا» باشد.

10 - هلاكت امت هاى كفرپيشه ، به صورت ناگهانى و غافل گيرانه ، بوده است .

أهلكنا من قبلهم من القرون يمشون فى مس_كنهم

احتمال دارد كه جمله «يمشون. ..» حال براى مفعول فعل «أهلكنا» باشد كه متضمن معناى ناگهانى بودن هلاك است.

12 - خبر هلاكت ملت هاى كفرپيشه پيشين ، كراراً به گوش مردم مكه رسيده بود .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون . .. أفلايسمعون

فعل مضارع «يسمعون» در آيه مى تواند اشعار به تكرار شنيدن اين گونه خبرها داشته باشد.

ص: 346

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 5،14

5 - تهديد مشركان حق ناپذير صدراسلام از سوى خداوند ، به هلاكت و عذاب همچون كافران پيشين

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و كانوا أشدّ منهم قوّة

14 - هلاكت كافران نيرومند در گذشته از سوى خداوند _ بدون هيچ مانع و رادعى _ جلوه اى از علم و قدرت مطلق او است .

فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم . .. و ما كان اللّه ليعجزه من شىء ... إنّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 8

8 - نابودى و عقوبت امت هاى نيرومند و متمدن گذشته ، جلوه قدرتمندى و سخت كيفرى خداوند

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا . .. فأخذهم اللّه إنّه قوىّ شديد العقاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 5،7

5 - قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، مهم ترين اقوام هلاك شده تاريخ *

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

7 - آشنايى مردم عصر فرعون از سرگذشت هلاكت بار قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان

إنّى أخاف عليكم مثل . .. دأب قوم نوح ... و الذين من بعدهم

هشدار مؤمن آل فرعون به مردم و بازگوكردن سرگذشت عبرت آموز اقوام يادشده براى ايشان، مى تواند گوياى برداشت بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 8 - 1

1 - مؤاخذه هلاكت بار ملت هاى كفرپيشه و مقتدر پيشين از سوى خداوند

فأهلكنا أشدّ منهم بطشًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 4

4 - بسيارى از اقوام كافر پيش از بعثت پيامبراسلام ، ثمره تلخ كردار خويش را چشيده و نابود شده اند .

فذاقوا و بال أمرهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 4

4 - آشنايى مردم عصر نزول قرآن ، به سرنوشت هلاكت بار اقوام و ملّت هاى تكذيب گر پيش از خود

فكيف كان نكير

تعبير «فكيف كان نكير»(پس از انكار و كيفر من چگونه بود؟) مى رساند كه مخاطبان آيات قرآن، از چگونگى كيفر و عذاب اقوام

ص: 347

پيش از خود، كم و بيش آشنا بودند.

209- هلاكت اقوام كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 5،7،12،16

5 _ هلاكت امت هاى كفرپيشه گذشته تاريخ ، از حوادث مهم و اخبار سازنده و پرفايده است .

ألم يأتهم نبأ الذين من قبلهم قوم نوح . .. و المؤتفكت

«نبأ» به معناى خبر مهم و بسيار سودمند است.

7 _ هلاكت امت هاى كفرپيشه گذشته تاريخ ، نمودى از قدرت خدا بر كيفر دنيوى منافقان و كافران هر عصر

ألم يأتهم نبأ الذين من قبلهم قوم نوح . .. و المؤتفكت

12 _ هلاكت اقوام كافر پيشين ، پس از اتمام حجت رسولان الهى بر آنان بود .

ألم يأتهم نبأ الذين من قبلهم . .. أتتهم رسلهم بالبيّنت

16 _ هلاكت اقوام كافر ، بازتاب عملكرد خود آنان است نه ظلمى از ناحيه خداوند بر آنها .

فما كان اللّه ليظلمهم و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

210- هلاكت مشركان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 52 - 2

2 - موسى ( ع ) در پاسخ فرعون ، آگاهى دقيق خداوند از مشركان نابود شده را ، دليل امكان پذير بودن عذاب آنان خواند .

قال فما بال القرون الأُولى . قال علمها عند ربّى

211- هماهنگى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 3

3 - قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، مردمى متشكل و همسو در جهت مخالفت با پيامبران عصر خود

مثل يوم الأحزاب . مثل دأب قوم نوح ... و الذين من بعدهم

از تعبير «احزاب» درباره اقوام ياد شده، برداشت بالا به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 348

18 - ذاريات - 51 - 52 - 1

1 - تكذيب و اتهام ، شيوه هميشگى اقوام و جوامعِ كفرپيشه و شرك آلود در برابر فرستادگان الهى

كذلك ما أتى الذين من قبلهم من رسول إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

212- يأس از ايمان اقوام انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 110 - 18

18_ « قال المأمون : . . . يا أباالحسن ( ع ) فاخبرنى عن قول الله عزوجل : « حتّى إذا استيأس الرسل و ظنّوا أنّهم قد كذبوا جائهم نصرنا » قال الرضا ( ع ) يقول الله عزوجل : « حتى إذا استيأس الرسل » من قومهم و ظنّ قومهم أن الرسل قد كذبوا جاء الرسل نصرنا . . . ;

مأمون [به امام رضا(ع)] گفت: اى اباالحسن! پس مرا خبر ده از سخن خداوند عزوجل: «حتّى إذا استيأس الرسل و ظنّوا أنهم قد كذبوا جائهم نصرنا» امام رضا(ع) فرمود: خداوند مى فرمايد: تا آن گاه كه رسولان از قوم خود نااميد شدند و قومشان گمان كردند رسولان دروغ گفته اند، يارى ما براى پيامبران رسيد . ..».

213- يأس از هدايت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 15 - 2

2- انبيا از هدايت شدن اقوام كافر نااميد شدند و آنان رانفرين كردند .

قالت لهم رسلهم . .. و استفتحوا

انبيا پس از ارائه بيّنات و چند گفت و گو با كافران و تهديد شدن از سوى آنان و اعلام تهديد خداوند، از خداوند طلب پيروزى براى خويش كردند و اين نشانگر اين است كه آنان اميدى به هدايت اقوام خويش نداشتند.

اقوام پيشين

214- آثار استهزاهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 1

1 - خداوند ، بسيارى از اقوام پيشين را به سبب كفر و استهزاى پيامبران الهى نابود كرد .

كانوا به يستهزءون . ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون

ص: 349

215- آثار افساد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 17

17 - تبه كارى ، عامل نابودى جوامع پيشين با عذاب قهر الهى

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون. ..و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

216- آثار امكانات مادى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 4

4 - برخوردارى ملت هاى كفرپيشه از مال و امكانات فراوان ، سبب ايستادگى آنها در مقابل پيامبران و تكذيب آنان شد .

و ما بلغوا معشار ما ءاتين_هم فكذّبوا رسلى

جمله «و ما بلغوا. ..» معترضه است و «فا» در «فكذّبوا» عاطفه مى باشد. ذكر جمله معترضه بين معطوف و معطوف عليه، مى رساند كه تكذيب پيامبران از سوى ملت هاى داراى امكانات، متأثر از برخوردارى آنان بوده است.

217- آثار باستانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 6

6 - وجود آثار به جامانده بسيارى از جوامع هلاك شده پيشين ( خانه هاى فروريخته ، چاه هاى متروك و قصر هاى بى صاحب ) در زمان بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فكأيّن من قرية . .. و قصر مشيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 7

7 - آثارى از گذشتگان ، در دست رس مردم مكه بود .

سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

218- آثار تبيين تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 350

12 - نور - 24 - 35 - 19

19 - خداوند ، هدايتگر مردم از طريق نزول آيات روشنگر ، تبيين سرگذشت امت هاى پيشين و موعظه و اندرزها

و لقد أنزلنا إليكم ءاي_ت مبيّن_ت و مثلاً من الذين خلوا من قبلكم و موعظة . .. يهد

219- آثار تفكر در تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 16 - 3

3 - تفكر در تاريخ پيامبران و امت هاى پيشين ، راهگشاى انسان در فهم حقانيت هشدار هاى خداوند

فكيف كان عذابى و نذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 18 - 5

5 - انديشه در تاريخ پيامبران و امت هاى پيشين ، راه گشاى انسان در فهم حقانيت هشدار هاى خداوند

فكيف كان عذابى و نذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 21 - 4

4 - تفكر در تاريخ پيامبران و امت هاى پيشين ، راه گشاى انسان در فهم حقانيت هشدار هاى خداوند

فكيف كان عذابى و نذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 30 - 4

4 - تفكر در تاريخ پيامبران و امت هاى پيشين ، راه گشاى انسان ها ، در فهم حقانيت هشدار هاى خداوند

كذّبت ثمود بالنّذر . .. فكيف كان عذابى و نذر

220- آثار تكذيبگرى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4_ نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

ص: 351

221- آثار حق ستيزى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4_ نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

222- آثار ذكر فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 5

5 - توجّه به عاقبت ناگوار اقوام مشرك پيشين ، عامل گرايش به توحيد است .

هل من شركائكم . .. قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

223- آثار ذكر هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 11

11- توجه به مرگ و هلاكت اقوام متمدن و ثروتمند تاريخ ، مايه هشدار و موجب فريفته نشدن به دنيا

أىّ الفريقين . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 3

3- تذكر به هلاكت اقوامى كافر در اطراف مكه ، هشدارى به مكيان حق ناپذير

و لقد أهلكنا ما حولكم من القرى

مخاطب «كم» مشركان مكه اند.

224- آثار سرمستى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 3

3 - سرمستى و غرور ، عامل هلاكت جوامع پيشين

ص: 352

و كم أهلكنا من قرية بطرت معيشتها

«بطر» (مصدر «بطرت») به غرور و طغيان _ كه آدمى بر اثر فراوانى نعمت دچار آن شود _ گفته مى شود. بنابراين «بطرت معيشتها»; يعنى، «طغت فى معيشتها» (در زندگى اش طغيان كرد). گفتنى است كه عبارت «بطرت معيشتها» وصف و مفيد تعليل است; يعنى، جوامع گذشته بدان جهت به هلاكت رسيدند كه گرفتار سرمستى و غرور بودند.

225- آثار سوءظن اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 19

19- شك توأم با بدبينى اقوام كفرپيشه نسبت به تعاليم انبيا ، منشأ كفر آنان بود .

قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به و إنا لفى شكّ ممّا تدعوننا إليه مريب

226- آثار شرك اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 213 - 7

7 - شرك ورزى ، از عوامل هلاكت امت هاى پيشين

فتكون من المعذّبين

«ال» در «المعذّبين» اشاره به اقوام هلاك شده اى دارد كه سرگذشت آنان در آيات پيشين به تفصيل بيان شده است.

227- آثار شك اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 19

19- شك توأم با بدبينى اقوام كفرپيشه نسبت به تعاليم انبيا ، منشأ كفر آنان بود .

قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به و إنا لفى شكّ ممّا تدعوننا إليه مريب

228- آثار ظلم اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى جوامع پيشين ، سبب گرفتار شدن آنان به خشم خداوند و هلاكت و نابوديشان با عذاب او

ص: 353

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم. .. فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

229- آثار علم اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 4

4 - آگاهى محدود بسيارى از اقوام پيشين نسبت به امور اعتقادى و تعاليم الهى ، موجب غرور آنان و احساس بى نيازى كردنشان از تعاليم آسمانى و پيامبران الهى

فرحوا بما عندهم من العلم

230- آثار عمل ناپسند اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 34 - 1

1- اعمال سوء كافران اقوام پيشين ، گريبانشان را گرفت و آنان را گرفتار عذاب كرد .

فأصابهم سيئات ما عملوا

«سيئات» (جمع سيئة) به معناى كارهاى قبيح است و اصابه سيئه مجاز عقلى و به تقدير مضاف است. بنابراين مراد از اصابت سيئه به آنان، كيفر شدنشان به گناه آن اعمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 51 - 1

1 - گرفتار شدن قشر مرفه و ناسپاس ملت هاى گذشته به عذاب و پيامد هاى ناگوار رفتار بد خود

إذا خوّلن_ه نعمة منّا . .. فأصابهم سيّئات ماكسبوا

231- آثار كفر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 1

1 - خداوند ، بسيارى از اقوام پيشين را به سبب كفر و استهزاى پيامبران الهى نابود كرد .

كانوا به يستهزءون . ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون

ص: 354

232- آثار گناه اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 9

9 - نابودى بسيارى از اقوام نيرومند و داراى تمدن و آثار ملى در گذشته تاريخ به خاطر گناهانشان

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت بالا مبتنى بر اين نكته است كه «با» در «بذنوبهم» براى سببيت مى باشد.

233- آثار لجاجت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

234- آثار مطالعه سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 3

3 - سير در سرزمين ها و مطالعه در سرگذشت پيشينيان ، مايه عبرت و درس آموز است .

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

235- آثار هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 51 - 1

1 - نابودى كافران گذشته تاريخ ، هشدارى جدّى به هم انديشان و همگنان آنها در هر عصر

و لقد أهلكنا أشياعكم فهل من مدّكر

ص: 355

236- آثارباستانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 5

5 - كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از هلاكت بسيارى از امت هاى گذشته آگاه بوده و با آثار باستانى به جاى مانده از آنان آشنا بودند .

أفلم يهد لهم كم أهلكنا . .. يمشون فى مس_كنهم

جمله «يمشون. ..» حال براى «هم» است كه به قرينه سياق آيه، مراد مشركان صدراسلام مى باشد. عبور آنان به ديار عاد، ثمود، لوط و ... _ كه مفاد جمله «يمشون...» است _ زمينه ساز آگاهى آنان به حوادث مرگ بار پيشينيان بوده است. توبيخ مستفاد از همزه استفهام نيز، فرع بر آگاهى آنان دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 69 - 2،5

2 - تاريخ و آثار بر جاى مانده از پيشينيان ، دربردارنده درس ها و عبرت ها

قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة المجرمين

5 - آثار و نمود هاى عينى بر جاى مانده از جوامع هلاك شده پيشين ، در دسترس مردم عصر بعثت و قابل شهود و تجربه براى آنان

قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة المجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 7

7 - ويرانه هاى به جا مانده از شهر هاى جوامع هلاك شده پيشين ، در دسترس مردم عصر بعثت قرار داشت .

فتلك مس_كنهم

به كارگيرى «تلك» _ كه براى مشاراليه محسوس وضع شده _ بيانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 9 - 10

10 - آثار و بقاياى تمدن هاى فرو پاشيده پيشينيان ، قابل بازديد و تحقيق براى كاوش گران عصر بعثت بوده است .

أَوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. الذين من قبلهم كانوا أشدّ منهم قوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 26 - 5

5 - آثار برخى اقوام كفرپيشه پيشين ، در گذرگاه مردم مكه ، در عصر پيامبر وجود داشت .

أهلكنا من قبلهم من القرون يمشون فى مس_كنهم

بنابراين كه مرجع ضمير در «قبلهم» و فاعل «يمشون» كافران مكه باشد، نكته بالا به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 356

15 - فاطر - 35 - 44 - 6

6 - آثار بر جا مانده از تمدن ها و دستاورد هاى اقوام و ملت هاى نيرومند پيشين ، قابل بازديد و مطالعه و درس آموز براى مردم عصر بعثت

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و كانوا أشدّ منهم قوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 5،8

5 - وجود تمدن هاى عظيم و اقوام متعدد نيرومند و داراى آثار ملى در گذشته تاريخ

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض

8 - وجود آثار تمدن هاى بزرگ و نشانه هاى توانايى اقوام نيرومند گذشته در عصر نزول قرآن

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض

از ظاهر توصيه خداوند به سير در زمين و نظر افكندن بر آثار به جاى مانده از پيشينيان، استفاده مى شود كه آن آثار تا عصر نزول قرآن بر جاى مانده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 82 - 5،8،10

5 - وجود تمدن هاى عظيم و اقوام متعدد نيرومند و داراى آثار ملى در گذشته تاريخ

كانوا أكثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض

8 - وجود آثار تمدن هاى بزرگ و نشانه هايى از توانايى اقوام نيرومند و پرجمعيت گذشته ، در عصر نزول قرآن

كانوا أكثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض

از ظاهر توصيه خداوند به سير در زمين و نظر افكندن بر آثار به جاى مانده از پيشينيان، استفاده مى شود كه آن آثار تا عصر نزول قرآن باقى مانده بود.

10 - شرك و كفر ، زمينه ساز عذاب الهى و نابود شدن تمدن ها ، قدرت ها و آثار ملى

فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون

237- اتمام حجت بر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 5

5 - مجازات ملت هاى نيرومند و متمدن گذشته ، پس از اتمام حجت از سوى رسولان الهى

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت فكفروا فأخذهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 26 - 6

ص: 357

6- مجازات اقوام مجرم ، پس از اتمام حجت و اعطاى ابزار لازم شناخت ، به ايشان است .

كذلك نجزى القوم المجرمين . .. و جعلنا لهم سمعًا و أبص_رًا و أفئدة

تذكر به اعطاى چشم، گوش و قلب به قوم هلاك شده عاد، در حقيقت اشاره به اين است كه هلاكت آنان، پس از قرار گرفتن امكانات معرفت در اختيار ايشان و اتمام حجت بر آنان، صورت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 5

5_ كيفر امت هاى حق ستيز در طول تاريخ ، پس از اتمام حجت الهى بر آنان

كذّبت قبلهم . .. كلّ كذّب الرسل فحقّ وعيد

تعبير «فحقّ وعيد» مى رساند كه اقوام هلاك شده، قبلاً مورد هشدار، تهديد، تذكر و اتمام حجت قرار گرفته بودند.

238- اتمام حجت به اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 9 - 19

19 - خداوند ، امت هاى تكذيب كننده پيشين را ، پس از اتمام حجت با آنان ، كيفر و عقوبت كرد .

و جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فما كان اللّه ليظلمهم

239- ادعاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 4

4- اقوام كافر پيشين در برابر انبيا احساس قدرت مى كردند و مدعى بودند كه سرزمين مسكونى آنان و انبيا از آنِ آنهاست .

لنخرجنّكم من أرضنا

از اينكه آنان، پيامبران را تهديد به اخراج كردند، احساس قدرت استفاده مى شود و از اينكه «أرض» (سرزمين) را به خود اضافه كردند; به دست مى آيد كه آنان مدعى حاكميت و مالكيت بر آن بودند.

240- اذيتهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 12 - 7،8

7- اقوام كافر ، انبيا را آزار و اذيت مى كردند .

ص: 358

و لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا

8- پيامبران اقوام پيشين بصراحت به آنان اعلام كردند كه در برابر هرگونه آزار و اذيتشان ، شكيبايى پيشه خواهند كرد .

و لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 14 - 4

4- به دنبال ردّ شدن دعوت رسولان الهى و مورد تهديد و آزار و اذيت قرار گرفتن آنان از سوى اقوام كافر ، خداوند رسولان خود را دلدارى داد .

و لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا . .. و قال الذين كفروا لرسلهم لنخرجنّكم من أرضنا ...

241- استهزاهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 13

13- اقوام كافر پس از ملاحظه دلايل روشن انبيا ، آنها را استهزا كردند و كفر خويش را صريحاً به آنان اعلام داشتند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

مرجع ضمير در «أيديهم فى أفواههم» اقوام ياد شده در آيه است و اين عبارت، معناى كنايى دارد و مراد از آن، اين است كه اقوام كافر با دست گذاشتن بر دهان خود و يا با سوت زدن، به استهزاى انبياى خود پرداختند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 13 - 5

5- برخورد اقوام پيشين با انبيا ، همواره با استهزا و تمسخر همراه بود .

كانوا به يستهزءون . .. و قد خلت سنة الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 6

6 - بسيارى از اقوام صاحب قدرت و مكنت و دل خوش كرده به دانش بشرى خويش ، عذاب الهى ( عذاب استيصال ) را به تمسخر گرفته بودند .

و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

گفتنى است كه آنچه مورد استهزاى كافران قرار مى گرفت، عذاب استيصال است.

ص: 359

242- اقوام پس از ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 26 - 5

5 - اقوام داراى پيامبر ، پس از نوح ( ع ) از نسل حضرت نوح و پس از ابراهيم ( ع ) از نسل حضرت ابراهيم بودند .

و لقد أرسلنا نوحًا و إبرهيم و جعلنا فى ذرّيّتهما النبوّة

243- اقوام پس از قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 6 - 5

5 - كافران تكذيب گر و ستيزه جوى قوم نوح و بعد از آنها ، به دليل دوزخى بودن ، به عذاب دنيوى نيز گرفتار شدند .

فأخذتهم فكيف كان عقاب . و كذلك حقّت كلمت ربّك على الذين كفروا أنّهم أصح_ب النار

برداشت ياد شده مبتنى بر اين احتمال است كه جمله «أنّهم أصحاب النار» _ به تقدير لام تعليل _ در مقام تعليل باشد; يعنى، چون آنان از دوزخيان هستند، به عذاب الهى گرفتار آمدند.

244- اقوام پس از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 26 - 5

5 - اقوام داراى پيامبر ، پس از نوح ( ع ) از نسل حضرت نوح و پس از ابراهيم ( ع ) از نسل حضرت ابراهيم بودند .

و لقد أرسلنا نوحًا و إبرهيم و جعلنا فى ذرّيّتهما النبوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 42 - 6

6 - عاد و ثمود ، پس از قوم نوح و پيش از قوم ابراهيم مى زيستند .

قوم نوح و عاد و ثمود . .. و قوم إبرهيم

245- اقوام پيشين و انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 20

20- اقوام كافر گذشته ، انبيا را فاقد ويژگى اى مى دانستند كه پيروى از آنان را ايجاب كند .

ص: 360

قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا

كافران در جواب انبيا، آنان را انسانهايى مانند خود مى دانستند و با اين مطلب، درصدد بيان اين نكته بودند كه انبيا، موجوداتى برتر از آنها نبوده و در نتيجه ويژگى لازم را براى پيامبرى ندارند.

246- اقوام پيشين و خداپرستى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 22

22- اقوام كافر گذشته ، دعوت انبيا را به خداپرستى تلاشى براى خارج كردن معبودهايشان از صحنه مى دانستند و با آن به مخالفت برمى خاستند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

247- اقوام پيشين و دعوتهاى انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 22

22- اقوام كافر گذشته ، دعوت انبيا را به خداپرستى تلاشى براى خارج كردن معبودهايشان از صحنه مى دانستند و با آن به مخالفت برمى خاستند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

248- اقوام پيشين و معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 68 - 2

2 - كافران عصر بعثت ، مطلع از وجود مسأله اى به عنوان قيامت و معاد در ميان نسل هاى پيشين

لقد وعدنا ه_ذا نحن و ءاباؤنا

249- امكانات مادى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 14

14- « عن أبى جعفر ( ع ) قال : الأثاث المتاع و أمّا رئياً فالجمال والمنظر الحسن ;

ص: 361

از امام باقر(ع) روايت شده كه فرمود: «أثاث» به معناى متاع و «رئياً» به معناى نيكويى و منظره زيبا است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 5

5- خداوند ، با برخوردار ساختن برخى از اقوام و ملت هاى پيشين از نعمت هاى دنيايى ، آنان را از عمرى طولانى نيز برخوردار كرد .

بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّى طال عليهم العمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 3،5

3 - آنچه از مال و امكانات در اختيار ملت هاى پيشين قرار داشت ، نعمت هاى خدا بوده است .

و ما بلغوا معشار ما ءاتين_هم

5 - مشركان مكه ( قريش ) ، اندازه يك دهم برخوردارى ملت هاى پيشين را نداشته اند .

و ما بلغوا معشار ما ءاتين_هم

«معشار» يك دهم چيزى را مى گويند (مفردات راغب).

250- اموال اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 3

3 - آنچه از مال و امكانات در اختيار ملت هاى پيشين قرار داشت ، نعمت هاى خدا بوده است .

و ما بلغوا معشار ما ءاتين_هم

251- انبيا و اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 11 - 1

1- انبيا در مقابل اقوام كافر كه بشر بودن را با مقام پيامبرى منافى مى دانستند ، بر بشر بودن خود تأكيد مى كردند و عدم تنافى آن را با مقام نبوت اعلام مى داشتند .

قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا . .. قالت لهم رسلهم إن نحن إلاّ بشر مثلكم و ل_كنّ ا

ص: 362

252- انبياى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 1

1 - جوامع و امت هاى پيشين ، برخوردار از فرستادگان الهى با پيام ها و دلايل روشن

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 1

1 - جوامع وامت هاى پيشين ، برخوردار از فرستادگان الهى ، با پيام ها و دلايل روشن

فلمّا جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 101 - 5،6

5 _ اقوام پيشين ، بهره مند از وجود پيامبرانى هدايتگر

و لقد جاءتهم رسلهم بالبينت

6 _ پيامبران اقوام گذشته برخوردار از دلايل و معجزاتى روشن براى هدايت آنان

و لقد جاءتهم رسلهم بالبينت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 24 - 6

6 - تمامى امت هاى گذشته ، از پيامبرانى بشارت دهنده و انذارگر برخوردار بودند .

و إن من أُمّة إلاّ خلا فيها نذير

253- انبياى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 101 - 5،6

5 _ اقوام پيشين ، بهره مند از وجود پيامبرانى هدايتگر

و لقد جاءتهم رسلهم بالبينت

6 _ پيامبران اقوام گذشته برخوردار از دلايل و معجزاتى روشن براى هدايت آنان

و لقد جاءتهم رسلهم بالبينت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 24 - 6

ص: 363

6 - تمامى امت هاى گذشته ، از پيامبرانى بشارت دهنده و انذارگر برخوردار بودند .

و إن من أُمّة إلاّ خلا فيها نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 1

1 - جوامع و امت هاى پيشين ، برخوردار از فرستادگان الهى با پيام ها و دلايل روشن

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 1

1 - جوامع وامت هاى پيشين ، برخوردار از فرستادگان الهى ، با پيام ها و دلايل روشن

فلمّا جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت

254- انذار از فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 30 - 2

2 - هشدار مؤمن آل فرعون به قوم خود ، از دچار شدن به روزگار شوم ، همچون روزگار احزاب و اقوام كافر پيشين

و قال الذى ءامن ي_قوم إنّى أخاف عليكم مثل يوم الأحزاب

255- انقراض اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 100 - 5

5_ برخى از اقوام گذشته در پى نزول عذاب بر آنان ، منقرض شدند و نسلى از آنان برجاى نماند .

منها . .. حصيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 1

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع ستم پيشه در طول تاريخ با عذاب خداوند

فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

جمله «أهلكناها» به تقدير «أهلكنا أهلها» مى باشد. «خَواء» (مصدر «خاوية») به معناى سقوط كردن و فرو ريختن و «عرش» مفرد («عروش») به معناى سقف است. «شَيد» (مصدر «مشيد») نيز براى دو معنا به كار مى رود: ساختمان سفيد را گچ كارى

ص: 364

كردن و بنايى را بلند و برافراشته ساختن. بنابراين «قصرمشيد» مى تواند به معناى كوشك برافراشته و بلند و يا به معناى كاخ سفيد و گچ كارى شده باشد; يعنى، كم نيستند شهرها و سرزمين هايى كه مردمشان را به خاطر ظلم و بى دادگرى، نابود كرديم و اكنون ديوارهاى خانه هايشان روى سقف فرو ريخته و چاه هاى متروك و كاخ هاى سفيد برافراشته، كه بى صاحب مانده است. گفتنى است كه آيه ياد شده متضمن توصيه به مشركان صدراسلام است كه در فرجام كار جوامع پيشين بنگرند و ببيند كه قهر الهى بر سر آنها و شهرهايشان چه آورده است و از آن عبرت بگيرند و دست از مخالفت با پيامبر(صلی الله علیه و آله) بردارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 26 - 2

2 - مردم مكه ، از نسل هاى پيشين كه به سبب كفرپيشگى ، به قدرت الهى هلاك و منقرض شدند ، آگاه بودند .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا

«يهد» متعدى به «لام» شده و معناى «يبيّن» مى دهد. لازم به ذكر است كه به دليل مكى بودن سوره سجده، مرجع ضمير در «لهم» مشركان مكه اند.

256- اهميت تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 3،21

3- خبر سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود ، خبرى بس مهم و درس آموز

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

«نبأ» در لغت به خبرى كه قابل اعتنا، مهم و مفيد باشد گفته مى شود. از اينكه از ميان اقوام گذشته، پس از ذكر عام (الذين من قبلكم)، اقوام ياد شده را اختصاص به ذكر داده و از آنها با كلمه «نبأ» تعبير كرده است، نكته ياد شده به دست مى آيد.

21- بيان تاريخ انبيا و سرگذشت اقوامشان ، از روش هاى هدايتى تربيتى قرآن براى نجات مردم از ظلمت ها و بردن آنان به سوى نور

أخرج قومك من الظلم_ت إلى النور . .. ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد

257- اهميت سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 3 - 2

2_ خداوند ، بيانگر سرگذشت پيشينيان براى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

نحن نقصّ عليك أحسن القصص

«قصّ» (مصدر نقص) به معناى بيان كردن و بازگو كردن است. «قَصَص» به معناى بيان كردن و نيز به معناى داستان و چيزى است كه بازگو مى شود.

ص: 365

258- اهميت عبرت از فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 4

4 - كاوش نكردن در سرگذشت امت هاى گذشته و عبرت نگرفتن از آن ، مورد سرزنش خداوند

أَوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين كانوا من قبلهم

استفهام در «أَوَلم يسيروا . ..» براى توبيخ مى باشد.

259- اهميت مطالعه عقيده اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 23 - 13

13 - آثار فكرى و اعتقادى پيشينيان ، سزاوار تحقيق و بازنگرى است ; و نه سزاوار پيروى و تقليد .

على ءاث_رهم مقتدون

از لحن انتقادى آيه شريفه نسبت به پيروى از آثار نياكان، برداشت بالا استفاده مى شود.

260- ايمان فاسدان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 60 - 4

4- برخى از پيشينيان فاسد ، از ناديده گرفتن تعاليم پيامبران ، توبه كردند و با ايمانى راسخ به كار هاى شايسته روى آوردند .

خلف أضاعوا الصلوة . .. إلاّ من تاب و ءامن و عمل صلحًا

ماضى بودن فعل ها در هر دو آيه، به وقوع آن در زمان گذشته دلالت دارد.

261- بازسازى شهرهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 10

10 - تبديل دوباره تعداد اندكى از شهر هاى جوامع هلاك شده به مناطق مسكونى ، به وسيله اقوام ديگر

فتلك مس_كنهم لم تسكن من بعدهم إلاّ قليلاً

«إلاّ قليلاً» استثنا از «مساكنهم» و به تقدير «إلاّ قليلا ًمنها» مى باشد. گفتنى است كه از جمله «و كنّا نحن الورثين» استفاده

ص: 366

مى شود كه از اقوام پيشين، به هنگام نزول عذاب كسى جان سالم به در نمى برد. بنابراين بايد به وسيله اقوام ديگرى مورد بازسازى قرار مى گرفت.

262- بهانه جويى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 17

17- كافران اقوام پيشين به جاى دادن جواب مساعد به دعوت منطقى انبياى خويش ، بشر بودن آنان را بهانه نپذيرفتن دعوتشان قرار دادند .

قالت رسلهم أفى الله شكّ فاطر السموت و الأرض . .. قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا

263- بى تأثيرى قدرت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 43 - 5

5 - اقتدار و شكوه تمدن هاى گذشته تاريخ ، بى تأثير در پيشگيرى از عذاب الهى از آنان

أكفّاركم خير من أُول_ئكم

تعبير «أكفّاركم خير. ..» تعريض بدان دارد كه اقوام پيشين، به رغم اقتدار مادى شان، نابود شدند و شكوه و قدرت آنان نتوانست از عذاب الهى در حق آنان، جلوگيرى كند; شما (كافران) كه جاى خود داريد.

264- بينش اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 20،22،26

20- اقوام كافر گذشته ، انبيا را فاقد ويژگى اى مى دانستند كه پيروى از آنان را ايجاب كند .

قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا

كافران در جواب انبيا، آنان را انسانهايى مانند خود مى دانستند و با اين مطلب، درصدد بيان اين نكته بودند كه انبيا، موجوداتى برتر از آنها نبوده و در نتيجه ويژگى لازم را براى پيامبرى ندارند.

22- اقوام كافر گذشته ، دعوت انبيا را به خداپرستى تلاشى براى خارج كردن معبودهايشان از صحنه مى دانستند و با آن به مخالفت برمى خاستند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

26- تداول و تداوم عقيده اى در ميان چند نسل ، دليل قابل قبول بودن آن از ديدگاه كافران اقوام پيشين

ص: 367

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 11 - 1

1- انبيا در مقابل اقوام كافر كه بشر بودن را با مقام پيامبرى منافى مى دانستند ، بر بشر بودن خود تأكيد مى كردند و عدم تنافى آن را با مقام نبوت اعلام مى داشتند .

قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا . .. قالت لهم رسلهم إن نحن إلاّ بشر مثلكم و ل_كنّ ا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 5

5- اقوام كافر ، عقايد خود را آيين و شريعتى قابل پيروى مى دانستند .

أو لتعودنّ فى ملّتنا

265- پرسش از عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 51 - 4

4 - فرعون با ناباورى نسبت به عملى شدن وعده عذاب در باره پيشينيان ، نظر موسى ( ع ) را در مورد آنان جويا شد .

قال فما بال القرون الأُولى

سؤال فرعون از حال پيشينيان، پس از گفته موسى(ع) (أنّ العذاب على من كذّب) از ناباورى او حكايت دارد; زيرا وى آنان را نابود شده و بى نشان و اثر مى دانست.

266- پليدى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 43 - 2

2 - مشركان عصر پيامبر ، در پليدى و استحقاق عذاب ، همچون كافران هلاك شده پيشين ( قوم هاى عاد ، ثمود ، لوط و فرعونيان )

أكفّاركم خير من أُول_ئكم

ص: 368

267- پيروى از عقيده اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 5

5- اقوام كافر ، عقايد خود را آيين و شريعتى قابل پيروى مى دانستند .

أو لتعودنّ فى ملّتنا

268- تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 98 - 2،8

2 _ هيچ قومى از اقوام تكذيب كننده سابق _ به جز قوم يونس _ پيش از نزول عذاب استيصال ، به دست كشيدن از تكذيب پيامبر خود و اظهار ايمان به او موفق نشدند .

فلولا كانت قرية ءامنت فنفعها إيمنها إلا قوم يونس

8 _ از تمام اقوام تكذيب كننده پيشين ، تنها قوم يونس پيش از وقوع عذاب استيصال ، از تكذيب دست برداشته و ايمان آوردند .

فلولا كانت قرية ءامنت فنفعها إيمنها إلا قوم يونس لما ءامنوا كشفنا عنهم عذاب الخز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 102 - 4

4 _ بسيارى از اقوام پيشين به دليل فقدان زمينه ايمان و تكذيب آيات الهى و نپذيرفتن هشدار هاى پيامبرانشان ، با عذاب استيصال نابود شدند .

و ما تغنى الأيت و النذر عن قوم لايؤمنون. فهل ينتظرون إلا مثل أيام الذين خلوا من

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 10

10- ملت ها و اقوامى پس از اقوام نوح ، عاد و ثمود وجود داشته اند كه هيچ خبرى از آنها در دست نيست .

قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم لايعلمهم إلاّ الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 10،14

10- گروه ها و اقوامى كه در طول تاريخ ، انبياى الهى را تكذيب كردند ، گرفتار عذاب شدند .

فسيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة المكذّبين

دعوت از مردم براى جهانگردى جهت مطالعه در عاقبت تكذيب كنندگان انبيا، دلالت بر اين دارد كه آنان دچار عذاب شده اند و مطالعه آن عبرت آموز است و اگر چنان چه به مرگ طبيعى مرده بودند، با انسانهاى ديگر تفاوتى نداشتند و در نتيجه مزيتى براى مطالعه نخواهند داشت.

ص: 369

14- پهنه زمين ، داراى آثارى عبرت آموز از ملت هاى پيشين

فسيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة المكذّبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 51 - 1

1 - تاريخ گذشته مصر ( قبل از فرعون معاصر موسى ) شاهد زندگى اقوامى بود كه گرفتار شرك ربوبى بوده و معتقد به ربوبيت خالق هستى نبودند .

من ربّكما . .. ربّنا الذى ... فما بال القرون الأُولى

«قرن»; يعنى، اهل يك زمان و «بال» به معناى «حال» است (قاموس); «أولى» نيز مؤنث «أوّل» است و مقصود از «قرون أولى»، مصريان قبل از فرعون است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 52 - 1،2

1 - تمامى احوال اقوام پيشين نزد خداوند ، معلوم و محفوظ است .

فما بال القرون . .. علمها عند ربّى فى كت_ب

چون در سخن موسى(ع) با فرعون، عذاب تكذيب كنندگان مطرح گرديد; محتمل است سؤال فرعون در اين مورد باشد كه با از بين رفتن اقوام گذشته و نبودن اثرى از آنان، چگونه عذابشان ممكن است؟ موسى(ع) در پاسخ مى گويد: علم بى خطا و نسيان خداوند، ضامن اجراى آن عذاب موعود است.

2 - موسى ( ع ) در پاسخ فرعون ، آگاهى دقيق خداوند از مشركان نابود شده را ، دليل امكان پذير بودن عذاب آنان خواند .

قال فما بال القرون الأُولى . قال علمها عند ربّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 1،2،6

1 - خداوند جوامع و امت هاى بسيارى را در طول تاريخ هلاك و نابود كرده است .

كم أهلكنا قبلهم من القرون

«قرن» به معناى قوم و مردمى است كه در يك زمان زندگى مى كنند (مفردات راغب).

2 - كفر به آيات و هدايت هاى الهى ، عامل نابودى امت هاى بسيار در طول تاريخ بوده است .

و كذلك نجزى من أسرف و لم يؤمن . .. كم أهلكنا قبلهم من القرون

به قرينه آيات پيشين، هلاكت امت هاى پيشين، به دليل كفرورزى آنان در برابر آيات و هدايت هاى الهى بوده است.

6 - بسيارى از پيشينيان ، هنگامى كه به عذاب الهى گرفتار شدند ، در شهر و ديارشان به رفت و آمد عادى خود سرگرم بودند . *

كم أهلكنا قبلهم . .. يمشون فى مسكنهم

جمله «يمشون. ..» ممكن است حال براى «القرون» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 3

ص: 370

3- هلاكت ، سرنوشت امت هاى غير مؤمن به معجزات درخواستى خويش

ماءامنت قبلهم من قرية أهلكن_ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 12 - 1

1- اقوام و جوامع ستمگر ، هنگام احساس نزول عذاب الهى مى گريختند .

فلمّا أحسّوا بأسنا إذا هم منها يركضون

«ركض» (مصدر «يركضون») در اصل به معناى «پا به زمين زدن» است و آن گاه كه به فردى نسبت داده شود به معناى فرار و حركت سريع خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 7،8،9،10

7- رفاه زدگان جوامع ستمگرِ پيشين ، ساختمان ها و بنا هاى باشكوه و مجللى داشتند .

وارجعوا إلى ما أُترفتم فيه و مس_كنكم

ذكر مساكن در ميان ساير دارايى ها و اموال مترفان، گواه بر ويژگى آن در بين آنها و نيز دليل دلبستگى ساكنان آن مى باشد.

8- موقعيت ممتاز اجتماعى و اقتصادى مرفهان جوامع ستمگر

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

در اين كه سؤال در «تسئلون» چيست و سؤال كنندگان چه كسانى اند، ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد. از جمله آنها اين است كه سؤال كنندگان مردم هستند و مراد از سؤال، مشورت در مسائل اجتماعى و كمك و درخواست در مسائل اقتصادى است.

9- وجود طبقات فقير و مستمند در جوامع رفاه زده و ستمگر پيشين

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

برداشت ياد شده بنابراين احتمال است كه مراد از «لعلّكم تسئلون» پرسش و درخواست فقيران از آنان باشد.

10- ستمگران و مترفان جوامع پيشين ، در خط مقدم مبارزه و مخالفت با رسولان الهى

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة . .. ارجعوا إلى ما أُترفتم فيه و مس_كنكم لعلّكم تس

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه و دو آيه قبلى در توصيف كسانى است كه به خاطر مخالفت با پيامبران به عذاب الهى گرفتار شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 15 - 3

3- بسيارى از جوامع ستمگر و مترف در نتيجه عذاب شديد الهى ، كاملاً نابود شدند .

و كم قصمنا . .. حتّى جعلن_هم حصيدًا خ_مدين

«حصيد» فعيل به معناى مفعول (محصود) است; يعنى، دِرو شده و «خامد» اسم فاعل از «خمدت النار خموداً» به معناى شعله خاموش شده آتش است و در اين آيه كنايه از مرگ مى باشد (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 371

11 - انبياء - 21 - 44 - 5

5- خداوند ، با برخوردار ساختن برخى از اقوام و ملت هاى پيشين از نعمت هاى دنيايى ، آنان را از عمرى طولانى نيز برخوردار كرد .

بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّى طال عليهم العمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 60 - 4

4- ابراهيم ( ع ) در ديدگاه قوم خود ، موقعيت اجتماعى ممتازى نداشت و مورد تحقير آنان قرار مى گرفت .

سمعنا فتًى يذكرهم يقال له إبرهيم

توصيف ابراهيم(ع) به جوان بودن از سوى بت پرستان، ممكن است تعريضى به ناپختگى و كم تجربگى حضرت ابراهيم(ع) باشد; نه اين كه او واقعاً از نظر سنى جوان باشد. اين و تعبير «يقال له إبراهيم» را نوعى تحقير آن حضرت و ناشناخته بودن او به حساب آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 11

11 - تكذيب پيامبران و مبارزه با آنان ، مايه هلاكت و نابودى اقوام پيشين

فقد كذّبت . .. فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 1،2

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع ستم پيشه در طول تاريخ با عذاب خداوند

فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

جمله «أهلكناها» به تقدير «أهلكنا أهلها» مى باشد. «خَواء» (مصدر «خاوية») به معناى سقوط كردن و فرو ريختن و «عرش» مفرد («عروش») به معناى سقف است. «شَيد» (مصدر «مشيد») نيز براى دو معنا به كار مى رود: ساختمان سفيد را گچ كارى كردن و بنايى را بلند و برافراشته ساختن. بنابراين «قصرمشيد» مى تواند به معناى كوشك برافراشته و بلند و يا به معناى كاخ سفيد و گچ كارى شده باشد; يعنى، كم نيستند شهرها و سرزمين هايى كه مردمشان را به خاطر ظلم و بى دادگرى، نابود كرديم و اكنون ديوارهاى خانه هايشان روى سقف فرو ريخته و چاه هاى متروك و كاخ هاى سفيد برافراشته، كه بى صاحب مانده است. گفتنى است كه آيه ياد شده متضمن توصيه به مشركان صدراسلام است كه در فرجام كار جوامع پيشين بنگرند و ببيند كه قهر الهى بر سر آنها و شهرهايشان چه آورده است و از آن عبرت بگيرند و دست از مخالفت با پيامبر(صلی الله علیه و آله) بردارند.

2 - ظلم و بى دادگرى جوامع پيشين ، سبب گرفتار شدن آنان به خشم خداوند و هلاكت و نابوديشان با عذاب او

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم. .. فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 38 - 1

1 _ خداوند ، قوم عاد ، ثمود و اصحاب رسّ را به خاطر تكذيب آيات و رسولان الهى درهم شكست و نابود ساخت .

ص: 372

و عادًا و ثمودا و أصح_ب الرّسّ و قرونًا بين ذلك كثيرًا

نصب كلمه هاى «عاداً»، «ثمودا» و «أصحاب الرسّ» به وسيله فعلى محذوف «دمّرنا» و «أهلكنا» مى باشد. گفتنى است علت هلاكت اقوام ياد شده، همان تكذيب است كه در آيات قبل در باره فرعونيان و قوم نوح آمده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 39 - 3،4

3 _ همه مردمان عاد ، ثمود ، اصحاب رسّ و مردم دوران هاى بين اقوام ياد شده ، به خاطر تكذيب آيات خدا و رسولان او ، به شكل شگفت آورى درهم شكسته شده و نابود گرديدند .

و كلاًّ تبّرنا تتبيرًا

«تتبير» (مصدر «تبّرنا») به معناى درهم شكستن و هلاك كردن است (لسان العرب). «تتبيراً» _ كه مفعول مطلق براى «تبّرنا» است _ نيز براى تأكيد معناى درهم شكستن و هلاك كردن و نوع شگفت آور آن است.

4 _ هلاكت و نابودى اقوام و ملت ها از سوى خداوند ، همواره پس از اتمام حجت و ارائه طريق است .

و كلاًّ ضربنا له الأمث_ل و كلاًّ تبّرنا تتبيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 192 - 5

5 - بيان دقيق سرگذشت امت هاى كفرپيشه تاريخ در قرآن ، نازل شده از سوى خداوند .

و إنّه لتنزيل ربّ الع_لمين

برداشت ياد شده با توجه به نكته اين است كه ضمير «إنّه» ناظر به محتواى آيات پيشين باشد كه مربوط به سرنوشت امت هاى گذشته تاريخ است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 213 - 7

7 - شرك ورزى ، از عوامل هلاكت امت هاى پيشين

فتكون من المعذّبين

«ال» در «المعذّبين» اشاره به اقوام هلاك شده اى دارد كه سرگذشت آنان در آيات پيشين به تفصيل بيان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 1،9

1 - تاريخ بشر ، شاهد هلاكت جوامع بسيارى با عذاب قهر الهى ( عذاب استيصال ) است .

و كم أهلكنا من قرية

واژه «كم» (چه بسيار) بيانگر كثرت جوامع هلاك شده است.

9 - غير مسكونى شدن شهر هاى جوامع هلاك شده پيشين ، پس از نابودى آنها

فتلك مس_كنهم لم تسكن من بعدهم

ص: 373

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 6،17

6 - تاريخ بشر ، شاهد عذاب و هلاكت جوامعى قدرتمندتر و زراندوزتر از قارون بوده است .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

17 - تبه كارى ، عامل نابودى جوامع پيشين با عذاب قهر الهى

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون. ..و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 18 - 2

2 - وجود تكذيبگران انبيا در امت هاى پيش از ظهور اسلام

و إن تكذّبوا فقد كذّب أمم من قبلكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 54 - 4

4 - مشركانِ ملت هاى پيشين نيز ، گرفتار عذاب شدند و بين آنان و لذت هاى دنيوى شان جدايى برگشت ناپذير افتاد .

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم من قبل

«اشياع» (جمع «شيعة») به معناى پيروان است و در آيه _ به قرينه «من قبل» _ مراد كسانى است كه مشابهت فكرى با مشركان بعدى داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 1

1 - خداوند ، بسيارى از اقوام پيشين را به سبب كفر و استهزاى پيامبران الهى نابود كرد .

كانوا به يستهزءون . ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 12 - 1

1 - قوم نوح ، عاد و فرعون ، پيامبران خود را تكذيب كردند .

ص: 374

كذّبت قبلهم قوم نوح و عاد و فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 13 - 1،2،3

1 - قوم ثمود ، لوط و اصحاب ايكه ( قوم شعيب ) ، پيامبران خود را تكذيب كردند .

كذّبت قبلهم قوم . .. ثمود و قوم لوط وأصح_ب لئيكة

مفسران بر اين عقيده اند كه مقصود از «أصحاب الأيكة» قوم شعيب است.

2 - قوم نوح ، عاد ، فرعون ، ثمود ، لوط و اصحاب ايكه ( قوم شعيب ) اقوامى متشكل ، همسو و متحد در مخالفت با پيامبران خود

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ثمود قوم لوط و أصح_ب لئيكة أُول_ئك الأحزاب

برداشت ياد شده از به كار رفتن تعبير «احزاب» درباره اين اقوام، استفاده مى شود.

3 - قوم نوح ، عاد ، فرعون ، ثمود ، لوط و اصحاب ايكه ( قوم شعيب ) ، اقوامى قدرتمند و بى مانند در مخالفت با رسالت فرستادگان الهى

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ثمود ...أصح_ب لئيكة أُول_ئك الأحزاب

برداشت ياد شده از تعريف مسند (أُول_ئك) و مسنداليه (أحزاب) كه بر حصر دلالت مى كند استفاده مى شود; يعنى، اين اقوام حقيقتاً گروه هاى متشكلى بودند كه اقوام ديگر در قوت و شدت مخالفت با پيامبران، مانند آنان نبودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 25 - 1،3

1 - اقوامى پيش از مشركان صدراسلام ، به تكذيب پيامبران خويش پرداخته بودند .

كذّب الذين من قبلهم

3 - تكذيب كنندگان پيامبران ، از ميان اقوام گذشته ، به عذاب الهى گرفتار شدند .

كذّب الذين من قبلهم فأتي_هم العذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 2

2 - اقوام و ملت هاى پس از قوم نوح ، پيامبران الهى را تكذيب كردند .

كذّبت . .. و الأحزاب من بعدهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 6 - 5

5 - كافران تكذيب گر و ستيزه جوى قوم نوح و بعد از آنها ، به دليل دوزخى بودن ، به عذاب دنيوى نيز گرفتار شدند .

فأخذتهم فكيف كان عقاب . و كذلك حقّت كلمت ربّك على الذين كفروا أنّهم أصح_ب النار

برداشت ياد شده مبتنى بر اين احتمال است كه جمله «أنّهم أصحاب النار» _ به تقدير لام تعليل _ در مقام تعليل باشد; يعنى، چون آنان از دوزخيان هستند، به عذاب الهى گرفتار آمدند.

ص: 375

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 9،12

9 - نابودى بسيارى از اقوام نيرومند و داراى تمدن و آثار ملى در گذشته تاريخ به خاطر گناهانشان

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت بالا مبتنى بر اين نكته است كه «با» در «بذنوبهم» براى سببيت مى باشد.

12 - گرفتار شدن امت هاى متمدن و نيرومند گذشته به عقوبت الهى ، در حال گناه و معصيت

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت ياد شده بر اين احتمال استوار است كه «با» در «بذنوبهم» براى ملابست باشد; يعنى، خداوند آنان را در حال گناه كارى شان به كيفر رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 3،5

3 - بسيارى از اقوام و ملل متمدن و نيرومند گذشته ، به خاطر كفرشان و انكار رسالت پيامبران ، به هلاكت رسيدند .

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت فكفروا فأخذهم اللّه

5 - مجازات ملت هاى نيرومند و متمدن گذشته ، پس از اتمام حجت از سوى رسولان الهى

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت فكفروا فأخذهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 2،3

2 - قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، پيوسته با دعوت پيامبران خود به مخالفت برمى خاستند .

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

3 - قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، مردمى متشكل و همسو در جهت مخالفت با پيامبران عصر خود

مثل يوم الأحزاب . مثل دأب قوم نوح ... و الذين من بعدهم

از تعبير «احزاب» درباره اقوام ياد شده، برداشت بالا به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 82 - 5

5 - وجود تمدن هاى عظيم و اقوام متعدد نيرومند و داراى آثار ملى در گذشته تاريخ

كانوا أكثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 6،7

6 - بسيارى از اقوام صاحب قدرت و مكنت و دل خوش كرده به دانش بشرى خويش ، عذاب الهى ( عذاب استيصال ) را به تمسخر گرفته بودند .

و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

ص: 376

گفتنى است كه آنچه مورد استهزاى كافران قرار مى گرفت، عذاب استيصال است.

7 - بسيارى از اقوام صاحب قدرت و مكنت و داراى تمدن و آثار ملى ، به عذاب الهى ( استيصال ) گرفتار شدند .

و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 2،3

2 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، هنگام مشاهده آثار فرود آن ، توبه كنان به خداى يكتا ايمان آورده و به انكار معبود هاى ادعايى خويش مى پرداختند .

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

3 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، مردمى لجوج و حق ناپذير در برابر تعاليم پيامبران

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه اقوام يادشده تا لحظه مشاهده آثار آمدن عذاب، به استهزاى آن مى پرداختند و تنها به محض ديدن آن، تسليم شده، ايمان مى آوردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 23 - 4

4 - وجود نظام طبقاتى ، در جوامع عصر بعثت و پيش از آن

و كذلك ما أرسلنا من قبلك . .. إلاّ قال مترفوها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 25 - 3

3 - هشدار هاى پيامبران ، تحقق پذير در مورد كافران و قابل مشاهده در تاريخ ملت ها

و كذلك ما أرسلنا . .. من نذير ... فانتقمنا منهم فانظر كيف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 2

2- هلاكت قوم « تبّع » و اقوام پيش از آن ، به اراده و خواست خداوند

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم أهلكن_هم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 18 - 3

3- گروه هاى بسيارى از كافران جن و انس ، محكوم به عذاب حتمى الهى در گذشته تاريخ

حقّ عليهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 377

17 - ق - 50 - 14 - 3،4

3_ موضع گيرى خصمانه بسيارى از اقوام در تاريخ ، عليه پيامبران با موقعيت هاى مختلف تاريخى و اجتماعى *

كذّبت قبلهم قوم نوح و أصح_ب الرسّ و ثمود . و عاد و فرعون و إخون لوط . و أصح_ب ال

با توجه به اين كه اقوام ياد شده در جوامع مختلف و موقعيت هاى متفاوت تاريخى حضور داشته اند; تعبير «كلّ. ..» مى تواند تأكيدى باشد بر اين كه حق ستيزى، ربطى به زمان، مكان و نژاد ندارد.

4_ نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 46 - 1،2

1 - قوم نوح ، از پيشين ترين اقوام هلاك شده بشر در نتيجه فسق و گناه

و قوم نوح من قبل إنّهم كانوا قومًا ف_سقين

2 - عبرت نياموختن قوم لوط ، عاد ، ثمود و فرعونيان از سرنوشت شوم قوم نوح

و قوم نوح من قبل

خداوند سرگذشت قوم نوح را پس از قوم لوط و. .. ذكر كرده است; با اين كه سرگذشت اين قوم از نظر زمانى قبل از آنها واقع شده است. اين نكته مى تواند بيانگر معناى بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 50 - 2

2 - قوم عاد ، از جمله كهن ترين اقوام هلاك شده تاريخ *

و أنّه أهلك عادًا الأُولى

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه «الأولى» بيانگر قدمت و پيشينه كهن قوم عاد باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 52 - 1،4

1 - قوم نوح ، قومى هلاك شده به اراده خداوند ، قبل از عاد و ثمود

و أنّه أهلك عادًا . .. و ثموداْ ... و قوم نوح من قبل

4 - عاد و ثمود و قوم نوح ، داراى ظلم و طغيانى فزون تر از ديگر اقوام نابود شده تاريخ

إنّهم كانوا هم أظلم و أطغى

بنابراين كه ضمير «هم» به قوم عاد و ثمود و نوح بازگردد، برداشت بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 54 - 4

4 - بيان سرگذشت عبرت انگيز اقوام نابودشده تاريخ ، در صحف موسى و ابراهيم ( ع )

أم لم ينبّأ بما فى صحف موسى . و إبرهيم ... و أنّه أهلك ... فغشّيها ما غشّى

ص: 378

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه آيات شريفه، در ادامه بيان مطالبى باشد كه خداوند از صحف موسى و ابراهيم(ع) نقل كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 9 - 1

1 - قوم نوح ، نمونه اى عبرت انگيز از اقوام تكذيب كننده وحى و رسالت در طول تاريخ

من الأنباء ما فيه مزدجر . .. كذّبت قبلهم قوم نوح

با توجه به ارتباط اين آيه با آيه «من أنباء ما فيه مزدجر»، استفاده مى شود كه بيان كفر قوم نوح، از جمله اخبار هشداردهنده قرآن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 23 - 3

3 - قوم ثمود ، از جمله ملت هاى تكذيب كننده انذار هاى الهى ، پس از قوم نوح و عاد

كذّبت ثمود بالنّذر

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه مؤخر آمدن ذكر قوم ثمود پس از قوم نوح و عاد، دليل تقدم تاريخى قوم نوح و عاد بر آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 33 - 3

3 - قوم لوط ، از جمله امت هاى تكذيب گر انذار هاى الهى ، پس از قوم ثمود

إنّا أرسلنا عليهم صيحة . .. كذّبت قوم لوط بالنّذر

مؤخر آمدن ذكر قوم لوط پس از قوم ثمود، مى تواند به دليل تقدم تاريخى قوم ثمود بر آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 4

4 - تشكيك در حقايق الهى ، داراى پيشينه در تاريخ امت هاى حق ستيز

و لقد أنذرهم . .. فتماروا بالنّذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 43 - 2

2 - مشركان عصر پيامبر ، در پليدى و استحقاق عذاب ، همچون كافران هلاك شده پيشين ( قوم هاى عاد ، ثمود ، لوط و فرعونيان )

أكفّاركم خير من أُول_ئكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 379

18 - حديد - 57 - 26 - 5

5 - اقوام داراى پيامبر ، پس از نوح ( ع ) از نسل حضرت نوح و پس از ابراهيم ( ع ) از نسل حضرت ابراهيم بودند .

و لقد أرسلنا نوحًا و إبرهيم و جعلنا فى ذرّيّتهما النبوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 27 - 23

23 - « عن ابن مسعود قال : دخلت على النبى (صلی الله علیه و آله) فقال : يابن مسعود اختلف من كان قبلكم على اثنين و سبعين فرقة نجا منها اثنتان و هلك سائرهنّ ، فرقة قاتلوا الملوك على دين عيسى ( ع ) فقتلوهم و فرقة لم تكن لهم طاقة لموازاة الملوك . . . فساحوا فى البلاد و ترهبوا ، و هم الذين قال اللّه لهم : . . . « و رهبانيّة ابتدعوها ما كتبناها عليهم . . . ;

از ابن مسعود روايت شده است كه گويد: به خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) رسيدم. آن حضرت به من فرمود: كسانى كه قبل از شما بودند، اختلاف كرده و 72 فرقه شدند كه دو فرقه نجات يافته و بقيه هلاك گشتند. اولين فرقه نجات يافته كسانى بودند كه براى دين عيسى با پادشاهان جنگيدند و كشته شدند و فرقه دوم كسانى بودند كه توان مقابله با پادشاهان را نداشتند... پس در سرزمين ها متفرق شدند و رهبانيت اختيار كردند و اينها همان كسانى اند كه خداوند درباره آنان فرمود: رهبانيّة ابتدعوها ما كتبناها عليهم...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 2،3

2 - آگاهى مردم عصر بعثت ، از سرنوشت اقوام كافر پيش از خود ، از راه اخبار و اطلاعات واصله بود .

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

مطلب ياد شده، از آمدن تعبير «نبأ» (خبر) به دست مى آيد.

3 - اخبار مربوط به سرنوشت هلاكت بار اقوام كافر پيش از اسلام ، اخبارى مهم و پرفايده

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

«نبأ»، به اخبار مهم و پرفايده گفته مى شود (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 1

1 - تكذيب شدن دين و پيامبران الهى ، از سوى برخى از اقوام و ملت هاى پيش از ظهور اسلام

و لقد كذّب الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 9 - 1

1 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان ، مردمى بدكردار و خطاپيشه بودند .

و جاء فرعون و من قبله . .. بالخاطئة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 10 - 1،2،3،5،6

ص: 380

1 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط ، از فرمان هاى پيامبران خود سرپيچى كردند .

و جاء فرعون . .. فعصوا رسول ربّهم

2 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط ، از سوى خداوند به عقوبتى سخت در دنيا گرفتار شدند .

فأخذهم أخذة رابية

«رابية» (اسم فاعل از «ربا يربو») به معناى فزاينده و رو به رشد است و در اين آيه كنايه از شدّت است.

3 - سرپيچى از فرمان هاى پيامبران ، عامل عقوبت شدن فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط

فعصوا رسول ربّهم فأخذهم أخذة رابية

5 - سرپيچى از فرمان هاى پيامبران ، مصداق بارز خطاپيشگى فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط

و جاء فرعون . .. بالخاطئة . فعصوا رسول ربّهم

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه جمله «فعصوا رسول. ..» درصدد تفصيل و تبيين مضمون آيه قبل (موضوع خطاپيشگى اقوام ياد شده) است.

6 - پرهيز از بدكردارى و خطاپيشگى ، از مهم ترين فرمان هاى پيامبران به فرعون و اقوام پس از آنان و قوم لوط

و جاء فرعون . .. بالخاطئة . فعصوا رسول ربّهم

مطرح كردن سرپيچى اقوام ياد شده از فرمان هاى پيامبران _ پس از توصيف آنان به خطاپيشگى _ مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه دستورات پيامبران بر محور پرهيز اين اقوام از خطاپيشگى بود.

269- تحقيق در سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 92 - 10

10 _ خداوند ، مردم را به تحقيق در سرگذشت عبرت انگيز اقوام و ملل پيشين ترغيب مى كند .

لتكون لمن خلفك ءاية و إن كثيراً من الناس عن ءايتنا لغفلون

270- تذكر تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 1،4

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان را به مردم يادآورى كرد .

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ألم يأتكم» ادامه كلام پيامبر(صلی الله علیه و آله)است كه خداوند به آن حضرت فرمود: «أنزلناه إليك . .. و إذ قال موسى».

4- حضرت موسى ( ع ) سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان را به مردم خويش يادآورى كرد .

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

ص: 381

برداشت مزبور بر اساس اين احتمال است كه جمله «ألم يأتكم . ..» ادامه كلام موسى(ع) باشد كه فرمود: «و قال موسى إن تكفروا ...».

271- تذكر فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 71 - 2

2 - ناباورى كافران نسبت به كيفر الهى ، على رغم يادآورى آنان به فرجام هلاكت بار مجرمان گذشته تاريخ

فانظروا كيف كان ع_قبة المجرمين . .. و يقولون متى ه_ذا الوعد

با توجه به ارتباط آيه مورد بحث با آيات قبل، برداشت ياد شده را مى توان استفاده كرد.

272- تذكر هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 89 - 5

5_ يادآورى تاريخ پيشينيان و بيان علت نابودى و گرفتارى آنان به عذاب هاى الهى ، از روش هاى تبليغى حضرت شعيب ( ع ) بود .

و ي_قوم لايجرمنّكم شقاقى أن يصيبكم مثل ما أصاب قوم نوح

273- ترس اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 6

6- نگرانى و ترس اقوام كفرپيشه از گسترش و تأثير تعاليم انبيا در صورت حضور آنان در جامعه

لنخرجنّكم من أرضنا أو لتعودنّ فى ملّتنا

274- تشبيه به موقعيت فرهنگى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 13 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور تشبيه كردن وضعيت فرهنگى و دينى مردم مكه ، به وضعيت مردمى همانند آنان در طول تاريخ

و اضرب لهم مثلاً أصح_ب القرية

ص: 382

«مَثَل» گاهى در معناى شبيه و مانند به كار مى رود كه در اين صورت معناى آيه چنين خواهد بود: اى پيامبر! براى وضعيت مردم مكه، شبيه و مانندى از تاريخ (اصحاب قريه) بياور. و گاهى به معناى خبر است; يعنى، اى پيامبر! براى مردم مكه خبر و داستان اصحاب قريه را نقل كن تا مردم از اين داستان عبرت گيرند. گفتنى است برداشت ياد شده براساس معناى نخست است.

275- تعاليم كتب آسمانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 18 - 3

3 - كتاب هاى آسمانى امت هاى گذشته ، رستگارى را در گرو تزكيه ، يادِ نام خدا و اداى نماز دانسته ، از ترجيح زندگانى دنيا بر آخرت نكوهش كرده اند .

قد أفلح . .. إنّ ه_ذا لفى الصحف الأُولى

مشاراليه «ه_ذا» مى تواند آيه قبل (و الآخرة خير و أبقى) باشد و ممكن است آن را اشاره به مفاد آيات «قد أفلح. ..» به بعد بدانيم. برداشت ياد شده، ناظر به احتمال دوم است.

276- تعدد كتب آسمانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 18 - 2

2 - پيشينيان ، داراى كتاب هاى آسمانى متعدد

الصحف الأُولى

صحيفه (مفرد «صحف»); يعنى، چيزى كه در آن كتابت شود (مفردات راغب) و مراد از آن _ به قرينه استشهاد قرآن به محتواى آن _ كتاب هاى آسمانى است.

277- تعصب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 23

23- اقوام كافر پيشين داراى تعصب بودند و از آيين نياكان خويش كوركورانه تقليد مى كردند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

ص: 383

278- تفكر در فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 1

1 - جهان گردى و سير در زمين ، به منظور تفكر و نظاره كردن در سرگذشت پيشينيان و آثار به جامانده از تمدن و قدرت آنان ، مورد تشويق خداوند

أَوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين كانوا من قبلهم

279- تقليد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 23

23- اقوام كافر پيشين داراى تعصب بودند و از آيين نياكان خويش كوركورانه تقليد مى كردند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

280- تكذيبگرى اقوام پس از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 2

2 - اقوام و ملت هاى پس از قوم نوح ، پيامبران الهى را تكذيب كردند .

كذّبت . .. و الأحزاب من بعدهم

281- تكذيبگرى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 1،4

1 - ملت هاى قبل از مشركان مكه نيز ، پيامبران خود را تكذيب كردند .

و كذّب الذين من قبلهم . .. فكذّبوا رسلى

4 - برخوردارى ملت هاى كفرپيشه از مال و امكانات فراوان ، سبب ايستادگى آنها در مقابل پيامبران و تكذيب آنان شد .

و ما بلغوا معشار ما ءاتين_هم فكذّبوا رسلى

جمله «و ما بلغوا. ..» معترضه است و «فا» در «فكذّبوا» عاطفه مى باشد. ذكر جمله معترضه بين معطوف و معطوف عليه، مى رساند كه تكذيب پيامبران از سوى ملت هاى داراى امكانات، متأثر از برخوردارى آنان بوده است.

ص: 384

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 25 - 1

1 - اقوامى پيش از مشركان صدراسلام ، به تكذيب پيامبران خويش پرداخته بودند .

كذّب الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 10

10 -تمامى اقوام تكذيب گر ( چون قوم نوح ) ، به خاطر مبارزه با حق ( تعاليم پيامبران ) ، در دنيا مورد عقوبت وكيفر الهى قرار گرفتند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ليدحضوا به الحقّ فأخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 1

1 - تكذيب و اتهام ، شيوه هميشگى اقوام و جوامعِ كفرپيشه و شرك آلود در برابر فرستادگان الهى

كذلك ما أتى الذين من قبلهم من رسول إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 9 - 2

2 - تكذيب پيامبران از سوى امت هاى حق ستيز ، داراى ديرينه در تاريخ ; و نه پديده اى نو و مخصوص كافران عصربعثت

كذّبت قبلهم قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 1

1 - تكذيب شدن دين و پيامبران الهى ، از سوى برخى از اقوام و ملت هاى پيش از ظهور اسلام

و لقد كذّب الذين من قبلهم

ص: 385

282- تمدن اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 43 - 5

5 - اقتدار و شكوه تمدن هاى گذشته تاريخ ، بى تأثير در پيشگيرى از عذاب الهى از آنان

أكفّاركم خير من أُول_ئكم

تعبير «أكفّاركم خير. ..» تعريض بدان دارد كه اقوام پيشين، به رغم اقتدار مادى شان، نابود شدند و شكوه و قدرت آنان نتوانست از عذاب الهى در حق آنان، جلوگيرى كند; شما (كافران) كه جاى خود داريد.

283- توبه فاسدان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 60 - 4

4- برخى از پيشينيان فاسد ، از ناديده گرفتن تعاليم پيامبران ، توبه كردند و با ايمانى راسخ به كار هاى شايسته روى آوردند .

خلف أضاعوا الصلوة . .. إلاّ من تاب و ءامن و عمل صلحًا

ماضى بودن فعل ها در هر دو آيه، به وقوع آن در زمان گذشته دلالت دارد.

284- توطئه اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 15

15- اقوام كفرپيشه ، با مشاهده دلايل روشن انبيا ، تلاش گسترده اى به عمل آوردند تا آنان را به سكوت وادارند و مانع تبليغشان شوند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه فاعل «ردّوا» اقوام ياد شده و مرجع ضمير «أيديهم» انبيا و يا اقوام و مرجع ضمير «أفواههم»انبيا باشد. در اين صورت به معناى اين خواهد بود كه: آن اقوام دستان انبيا يا دستان خود را بر دهان انبيا مى گذاشتند.

285- تهديد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 3

3 - تهديد شدن كافران تكذيب گر ، به نزول عذاب الهى همچون اقوام و ملل پيشين

و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

ص: 386

286- تهديدهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 1

1- اقوام كافر پيشين پس از مواجهه با برهان هاى روشن و دلايل منطقى انبيا و پافشارى آنان بر مواضع خويش ، آنان را تهديد به تبعيد و يا بازگرداندن اجبارى به كفر ( ارتداد ) مى كردند .

و ما لنا ألاّ نتوكّل . .. لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا ... و قال الذين كفروا لرسلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 14 - 1

1- وعده خداوند به اسكان انبيا در سرزمين خويش ، در پى تهديد به اخراج شدن آنان از سوى اقوام كافر

و قال الذين كفروا لرسلهم لنخرجنّكم من أرضنا. .. فأوحى إليهم ... و لنسكننّكم الأر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 15 - 1

1- دعا و درخواست پيروزى انبيا از خداوند ، به دنبال تهديد شدنشان از سوى اقوام كافر

و قال الذين كفروا لرسلهم لنخرجنّكم . .. و استفتحوا

مرجع ضمير «استفتحوا» مى تواند «رسل» و مى تواند «رسل» و «الذين كفروا» باشد. برداشت فوق بنابر احتمال اول است.

287- تهمتهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 1

1 - تكذيب و اتهام ، شيوه هميشگى اقوام و جوامعِ كفرپيشه و شرك آلود در برابر فرستادگان الهى

كذلك ما أتى الذين من قبلهم من رسول إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

288- حق ستيزى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 15

15- اقوام كفرپيشه ، با مشاهده دلايل روشن انبيا ، تلاش گسترده اى به عمل آوردند تا آنان را به سكوت وادارند و مانع تبليغشان

ص: 387

شوند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه فاعل «ردّوا» اقوام ياد شده و مرجع ضمير «أيديهم» انبيا و يا اقوام و مرجع ضمير «أفواههم»انبيا باشد. در اين صورت به معناى اين خواهد بود كه: آن اقوام دستان انبيا يا دستان خود را بر دهان انبيا مى گذاشتند.

289- حق ستيزى اكثريت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4_ نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

290- حق ناپذيرى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 3

3 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، مردمى لجوج و حق ناپذير در برابر تعاليم پيامبران

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه اقوام يادشده تا لحظه مشاهده آثار آمدن عذاب، به استهزاى آن مى پرداختند و تنها به محض ديدن آن، تسليم شده، ايمان مى آوردند.

291- خطاكارى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 9 - 1

1 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان ، مردمى بدكردار و خطاپيشه بودند .

و جاء فرعون و من قبله . .. بالخاطئة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 10 - 5

5 - سرپيچى از فرمان هاى پيامبران ، مصداق بارز خطاپيشگى فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط

و جاء فرعون . .. بالخاطئة . فعصوا رسول ربّهم

ص: 388

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه جمله «فعصوا رسول. ..» درصدد تفصيل و تبيين مضمون آيه قبل (موضوع خطاپيشگى اقوام ياد شده) است.

292- خواسته هاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 28

28- اقوام كافر پيشين ، ضمن طرح شبهاتى در مقابل دعوت روشن انبيا ، از آنان خواستار دليلى قاطع و روشن ( معجزه ) بودند .

إن أنتم إلاّ بشر مثلنا . .. فأتونا بسلط_ن مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 15 - 3،4

3- انبيا و اقوام كافر مخالف آنان ، هر يك خواستار پيروزى بر يكديگر شدند .

و استفتحوا

بنابر اينكه مرجع ضمير «استفتحوا» هر دو گروه انبيا و اقوام كافر باشد، قرينه «و خاب كل جبّار عنيد» حاكى است كه هر كدام از آنان، در پى پيروزى بر ديگرى بوده اند; اما اقوام كافر از پيروزى محروم شدند.

4- درخواست اقوام كافر و انبيا براى غلبه بر يكديگر ، نه تنها ثمرى براى كفار نداشت ، بلكه هلاكت دنيوى آنان را نيز به همراه داشت .

و استفتحوا و خاب كلّ جبّار عنيد

«خاب» در لغت به معناى «هلك» آمده است و به قرينه «استفتحوا» مراد از «خيبة» مى تواند هلاكت باشد.

293- دشمنى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 15

15- اقوام كفرپيشه ، با مشاهده دلايل روشن انبيا ، تلاش گسترده اى به عمل آوردند تا آنان را به سكوت وادارند و مانع تبليغشان شوند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه فاعل «ردّوا» اقوام ياد شده و مرجع ضمير «أيديهم» انبيا و يا اقوام و مرجع ضمير «أفواههم»انبيا باشد. در اين صورت به معناى اين خواهد بود كه: آن اقوام دستان انبيا يا دستان خود را بر دهان انبيا مى گذاشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 1،3

ص: 389

1- اقوام كافر پيشين پس از مواجهه با برهان هاى روشن و دلايل منطقى انبيا و پافشارى آنان بر مواضع خويش ، آنان را تهديد به تبعيد و يا بازگرداندن اجبارى به كفر ( ارتداد ) مى كردند .

و ما لنا ألاّ نتوكّل . .. لنصبرنّ على ما ءاذيتمونا ... و قال الذين كفروا لرسلهم

3- اقوام كافر ، نه تنها تعاليم انبيا را نپذيرفتند ; بلكه تحمل ديندارى خود آنان را نيز نداشتند .

و قال الذين كفروا لرسلهم لنخرجنّكم من أرضنا أو لتعودنّ فى ملّتنا

294- دشمنى اكثريت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 3

3_ موضع گيرى خصمانه بسيارى از اقوام در تاريخ ، عليه پيامبران با موقعيت هاى مختلف تاريخى و اجتماعى *

كذّبت قبلهم قوم نوح و أصح_ب الرسّ و ثمود . و عاد و فرعون و إخون لوط . و أصح_ب ال

با توجه به اين كه اقوام ياد شده در جوامع مختلف و موقعيت هاى متفاوت تاريخى حضور داشته اند; تعبير «كلّ. ..» مى تواند تأكيدى باشد بر اين كه حق ستيزى، ربطى به زمان، مكان و نژاد ندارد.

295- دشمنى ظالمان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 10

10- ستمگران و مترفان جوامع پيشين ، در خط مقدم مبارزه و مخالفت با رسولان الهى

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة . .. ارجعوا إلى ما أُترفتم فيه و مس_كنكم لعلّكم تس

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه و دو آيه قبلى در توصيف كسانى است كه به خاطر مخالفت با پيامبران به عذاب الهى گرفتار شدند.

296- دعوت از اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 16

16- اقوام كافر ، نه تنها در جواب دعوت انبيا سكوت اختيار كرده و جواب مثبت ندادند بلكه به صراحت كفر خويش را به پيام آنان اعلام داشتند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

طبق نقل روح المعانى (ج 13، ص 194)، از ابوعبيده و اخفش، عبارت «فردّوا أيديهم فى أفواههم» ضرب المثل براى كسى است

ص: 390

كه جواب مثبت به درخواست نمى دهد و سكوت اختيار مى كند.

297- دنياطلبى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 12،13

12_ امت هاى هلاك شده پيشين ، مردمى دلبسته به تمتّعات و لذّت هاى دنيوى بودند .

واتبع الذين ظلموا ما أُترفوا فيه

13_ گرايش شديد امت هاى پيشين به لذّت هاى مادى و تمتعات دنيوى ، آنان را به فساد و تباهى كشانيد .

واتبع الذين ظلموا ما أُترفوا فيه

«تُرفة» به معناى نعمت است و «مُترَف» به كسى گفته مى شود كه نعمت فراوان آن را سرمست و سركش كرده باشد. مراد از «ما» مالومنال و لذتهاى مادى است. بنابراين «ما أُترفوا فيه»; يعنى، مال و منال و لذايذى كه در آن سرمست و سركش شده بودند.

298- رسوم اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 43 - 12

12 - تعاليم قرآن كريم ، با آيين و سنت هاى ماندگار از گذشتگان مشركان ، در تعارض آشكار است .

و إذا تتلى عليهم ءاي_تنا . .. قالوا ما ه_ذا إلاّ رجل يريد أن يصدّكم عمّا كان يعب

299- روش برخورد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 13 - 5

5- برخورد اقوام پيشين با انبيا ، همواره با استهزا و تمسخر همراه بود .

كانوا به يستهزءون . .. و قد خلت سنة الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 34 - 6

6 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) درباره رويارويى مشركان با آن حضرت ، با ذكر برخورد هاى اقوام گذشته با پيامبرانشان

و ما أرسلنا فى قرية من نذير إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به ك_فرون

ص: 391

300- زمينه تكبر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 3،4

3 - برخوردارى از دانش و تجربه بشرى در اداره زندگى ، موجب غرور و احساس بى نيازى برخى از اقوام قدرتمند پيشين ، از تعاليم آسمانى و پيامبران الهى گرديد .

فلمّا جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فرحوا بما عندهم من العلم

درباره اين كه مقصود از علم در اين آيه چيست؟ چند احتمال از سوى مفسران ابراز شده است; بهترين آنها دو احتمال مى باشد: 1_ مقصود علوم بشرى است كه موجب به وجود آمدن تمدن و قدرت بسيار گرديد و در نتيجه اقوام گذشته احساس مى كردند كه نيازى به تعاليم آسمانى براى تأمين زندگى خود ندارند. 2_ مراد آگاهى هايى است كه آن اقوام درباره عقايد خويش داشتند; آن چنان كه موجب غرور آنان شده و خود را از تعاليم آسمانى بى نياز مى دانستند. گفتنى است برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

4 - آگاهى محدود بسيارى از اقوام پيشين نسبت به امور اعتقادى و تعاليم الهى ، موجب غرور آنان و احساس بى نيازى كردنشان از تعاليم آسمانى و پيامبران الهى

فرحوا بما عندهم من العلم

301- زمينه كيفر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 5

5_ كيفر امت هاى حق ستيز در طول تاريخ ، پس از اتمام حجت الهى بر آنان

كذّبت قبلهم . .. كلّ كذّب الرسل فحقّ وعيد

تعبير «فحقّ وعيد» مى رساند كه اقوام هلاك شده، قبلاً مورد هشدار، تهديد، تذكر و اتمام حجت قرار گرفته بودند.

302- زمينه هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 10

10 - گناهان ، زمينه ساز عذاب الهى و نابودشدن تمدن ها ، قدرت ها و آثار ملى

فأخذهم اللّه بذنوبهم

ص: 392

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 4

4- سنت خداوند بر هلاكت اقوام كافر ، پس از نماياندن آيات گوناگون به آنان

و لقد أهلكنا . .. و صرّفنا الأي_ت لعلّهم يرجعون

تذكر به «صرّفنا آيات»، در حقيقت بيانگر اين است كه خداوند تا وقتى كه اتمام حجت نكند و آيات متعدد به كافران ننماياند; ايشان را هلاك نمى كند.

303- زيبايى طبيعت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 14

14- « عن أبى جعفر ( ع ) قال : الأثاث المتاع و أمّا رئياً فالجمال والمنظر الحسن ;

از امام باقر(ع) روايت شده كه فرمود: «أثاث» به معناى متاع و «رئياً» به معناى نيكويى و منظره زيبا است».

304- سرزنش اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 98 - 5

5 _ سرزنش شدن اقوام پيشين ، به خاطر عدم ايمان به موقع و ثمربخش

فلولا كانت قرية ءامنت فنفعها إيمنها

«لولا» به معناى «هلّا» است كه براى ملامت بر گذشته و ترغيب بر آينده است (لسان العرب).

305- سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 98 - 1

1 _ سرگذشت اقوام تكذيب كننده پيشين ، شاهد صدق اين ادعاست كه محكومان به عذاب استيصال ، توفيق ايمان آوردن را تا لحظه وقوع عذاب از دست خواهند داد .

إن الذين حقت عليهم كلمت ربك لايؤمنون . .. فلولا كانت قرية ءامنت فنفعها إيمنها

با توجه به ارتباط اين آيه با آيه قبل، جمله «فلولا كانت قرية آمنت»، مى تواند جواب براى شرط مقدر باشد و تقدير آن چنين مى شود: «إن كنت فى شك من هذا فلولا كانت . ..»; يعنى، اگر در اين مطلب (كسانى كه از سوى خداوند محكوم به عذاب استيصال شوند تا لحظه وقوع عذاب، ايمان نخواهند آورد) ترديد داريد، پس بگوييد: چرا و به چه دليل، اقوام تكذيب كننده پيشين تا لحظه

ص: 393

وقوع عذاب ايمان نياوردند؟

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 1

1- سرنوشت قوم « تبّع » و اقوام قبل از آن ، پيامدار عبرت و هشدار براى مشركان مكه

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم

306- سهولت هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 47 - 5

5 - نابودى اقوام كفرپيشه تاريخ ، امرى آسان براى بنيانگذار بناى شگفت و عظيم آسمان

فأخذتهم الص_عقة . .. و السّماء بنين_ها بأييْد و إنّا لموسعون

در آيات پيشين سخن از هلاكت اقوام كفرپيشه تاريخ بود و در اين آيه، سخن از قدرت مطلق و بى بديل او است. از ارتباط اين آيات، مطلب بالا استفاده مى شود.

307- شبهه افكنى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 28

28- اقوام كافر پيشين ، ضمن طرح شبهاتى در مقابل دعوت روشن انبيا ، از آنان خواستار دليلى قاطع و روشن ( معجزه ) بودند .

إن أنتم إلاّ بشر مثلنا . .. فأتونا بسلط_ن مبين

308- شرك اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 21

21- قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان ، خدايان نياكان خود را مى پرستيدند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

ص: 394

309- شك اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 17

17- قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان ، در جواب دعوت انبياى خويش اعلام كردند در باره تعاليم آنان بشدت در ترديدند .

قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم . ..جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت ...و قالوا إنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 1،2

1- انبياى الهى هنگامى كه با اظهار ترديد اقوام خود به محتواى دعوتشان مواجه شدند ، درصدد اقناع آنان با برهانى خلل ناپذير برآمدند .

إنا لفى شكّ ممّا تدعوننا إليه مريب . قالت رسلهم أفى الله شكّ فاطر السموت و الأرض

2- انبياى اقوام پيشين براى پاسخ گويى و ترديد اقوام خود درباره خداوند ، روشى يگانه اتخاذ كردند .

إنا لفى شكّ ممّا تدعوننا . .. قالت رسلهم أفى الله شكّ فاطر السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 54 - 6

6 - شك و دودلى آميخته با بدگمانى مشركان پيشين ، به بعث و قيامت باعث گرفتار شدن آنان به عذاب

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم . .. إنّهم كانوا فى شكّ مريب

310- شك اقوام پيشين در آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 94 - 12

12 _ ترديد در الهى بودن قرآن ، همانند ترديد اقوام پيشين در آيات نازل شده بر آنان مى باشد و در پى دارنده فرجامى شوم است .

لقد جاءك الحق من ربك فلاتكونن من الممترين

با توجه به ارتباط اين آيه با آيات قبل، مى توان گفت كه: مراد از «الممترين» اقوام پيامبران گذشته است كه با نپذيرفتن آيات الهى و ترديد در آنها، گرفتار فرجام شومى شدند.

311- طبقات اجتماعى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 9

ص: 395

9- وجود طبقات فقير و مستمند در جوامع رفاه زده و ستمگر پيشين

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

برداشت ياد شده بنابراين احتمال است كه مراد از «لعلّكم تسئلون» پرسش و درخواست فقيران از آنان باشد.

312- ظلم اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 13 - 2

2 _ ستم پيشگى اقوام پيشين و ايستادگى در برابر پيامبران ، عامل گرفتار شدن آنان به عذاب استيصال الهى

و لقد أهلكنا القرون من قبلكم لما ظلموا و جاءتهم رسلهم بالبينت و ما كانوا ليؤمنوا

313- عبرت از اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 61 - 11

11 - موسى ( ع ) ، با يادآورى ناكامى اهل افترا در امت هاى پيشين ، آن را درس عبرتى براى فرعونيان خواند .

و قد خاب من افترى

جمله «قد خاب. ..» خبر از حال گذشتگان است و به منظور عبرت گيرى حاضران در صحنه مبارزه موسى و فرعون، بيان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 9

9 - لزوم تحقيق و مطالعه در آثار عبرت آموز به جاى مانده از امت هاى گذشته و ريشه يابى عوامل هلاكت آنان

كم أهلكنا . .. إنّ فى ذلك لأي_ت

مقتضاى آيت بودن تاريخ گذشتگان و آثار آنان، قابليت آن براى رهنمون شدن انسان به هدايت ها و درس هاى مهم و ارزنده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 10

10- آگاه شدن از تاريخ امت ها و تمدن ها و درس آموختن از آن ، امرى پسنديده و مورد ترغيب خداوند

أفلايرون أنّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

ماده «رؤيت» هرگاه به دو مفعول متعدى شود، به معناى «علم» خواهد بود (لسان العرب) و در اين آيه به همين معنا به كار رفته است; زيرا جمله «أنّا نأتى. ..» به تأويل مصدر رفته و جانشين دو مفعول شده است.

ص: 396

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 6،9

6 - توصيه شدن مشركان صدراسلام به اين كه به خود بيايند و دست از كفر و تكذيب بردارند و خود را چونان جوامع پيشين ، گرفتار خشم و عذاب خدا نسازند .

و إن يكذّبوك فقد كذّبت . .. فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

بيان سرگذشت اقوام تكذيب گر پيشين براى مردم شرك پيشه صدراسلام _ كه با پيامبر(صلی الله علیه و آله) مبارزه مى كردند _ در واقع نصيحتى بود به آنان مبنى بر اين كه از سرگذشت پيشنيان عبرت بگيرند و دست از مخالفت بردارند.

9 - لزوم عبرت گرفتن از سرنوشت جوامع كفر پيشه تاريخ

ثمّ أخذتهم فكيف كان نكير

جمله «فكيف كان نكير» به تقدير «فانظروا كيف كان نكير» است; يعنى، به سرگذشت آنان بنگريد و در عاقبت كارهايشان مطالعه كنيد كه عذاب خشم الهى چه بر سرشان آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 52 - 5

5 - علم و دانش ، زمينه ساز درك آيات و نشانه هاى خدا و موجب پندآموزى از درس هاى نهفته در سرگذشت اقوام هلاك شده پيشين

إنّ فى ذلك لأية لقوم يعلمون

قيد «لقوم يعلمون» نشانگر آن است كه جهل و نادانى، مانع از شناخت درس ها و آيات الهى است و تنها با داشتن درك و پيش فرض هاى معرفتى، مى توان از آيات الهى پند گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 4

4 - سير و سفر در زمين ، به منظور عبرت آموزى از سرگذشت پيشينيان ، كارى بايسته و لازم است .

قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 26 - 1

1 - هلاكت ملت هاى كفرپيشه ، در گذشته درس عبرتى براى آيندگان است .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون

«قرون» جمع «قرن» و به معناى قوم و ملتى است كه در يك زمان، زندگى مى كرده اند (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 25 - 9

9 - تاريخ امت هاى پيشين ، درس آموز براى انسان ها

فانظر كيف كان ع_قبة المكذّبين

ص: 397

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 1

1- سرنوشت قوم « تبّع » و اقوام قبل از آن ، پيامدار عبرت و هشدار براى مشركان مكه

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 12 - 3

3 - نقل داستان و سرگذشت پيشينيان در قرآن ، در چارچوب درس آموزى و پنددهى است .

لنجعلها لكم تذكرة و تعيها أُذن وعية

314- عبرت از سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 92 - 8،10

8 _ سرگذشت اقوام پيشين ، از آيات و نشانه هاى خداوند و مايه هاى عبرت مردم

لتكون لمن خلفك ءاية و إن كثيراً من الناس عن ءايتنا لغفلون

10 _ خداوند ، مردم را به تحقيق در سرگذشت عبرت انگيز اقوام و ملل پيشين ترغيب مى كند .

لتكون لمن خلفك ءاية و إن كثيراً من الناس عن ءايتنا لغفلون

315- عبرت از عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 5

5 - عذاب شدن اقوام و ملّت هاى پيشين ، درس عبرت براى همگان و آيتى از نشانه هاى قدرت خداوند

ءأمنتم من فى السماء . .. و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

جمله استفهاميه «فكيف كان نكير»، براى برانگيختن مردم به تفكر و تأمّل و عبرت آموزى از تاريخ است.

316- عبرت از فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 73 - 9

ص: 398

9 _ ضرورت تأمل در فرجام پيشينيان و عبرت گيرى از آن

فانظر كيف كان عقبة المنذرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 89 - 11

11_ مبلغان دين بايد از بازگويى تاريخ و فرجام گذشتگان ، سود جسته و با بيان علل سرنوشت آنان ، مردمان را به آيين پيامبران گرايش دهند .

و ي_قوم لايجرمنّكم شقاقى أن يصيبكم مثل ما أصاب قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 109 - 12

12_ لزوم مطالعه تاريخ پيشينيان و عبرت آموزى از فرجام آنان

أفلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 5

5 - توصيه شدن مشركان صدراسلام مبنى بر اين كه با مطالعه در سرنوشت اقوام و ستمگران هلاك شده كذشته و مشاهده آثار به جا مانده از شهر ها و بلاد خراب شده آنان ، درس عبرت بگيرند و از مخالفت و مبارزه با پيامبر (صلی الله علیه و آله) دست بردارند .

فكأين من قرية . .. و قصر مشيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 46 - 1

1 - توبيخ و سرزنش كفرپيشگان و تكذيب كنندگان صدراسلام ، به خاطر عبرت نگرفتن از سرنوشت اقوام هلاك شده پيشين و پند نياموختن از آثار به جا مانده از شهر ها وسرزمين هاى متروك و ويران شده آنها

فكأيّن من قرية أهلكن_ها . .. أفلم يسيروا فى الأرض

استفهام در جمله «أ فلم يسيروا فى الأرض» استفهام توبيخى است و «سير» (مصدر «يسيرون») به معناى سياحت و گردش مى باشد. «ال» در «الأرض» عهد حضورى و «أرض» به معناى سرزمين است و ضمير فاعل در «يسيرون» به مشركان حق ستيز و تكذيب گر صدراسلام باز مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 40 - 8،9

8 _ ناباورى و نااميدى مشركان به حيات اخروى ، عامل عبرت نگرفتن آنان از سرگذشت شوم اقوام پيشين چون قوم لوط

أفلم يكونوا يرونها بل كانوا لايرجون نشورًا

برداشت فوق، با توجه به اين نكته است كه «بل» براى اضراب انتقالى است; يعنى، اين طور نيست كه آنان به خاطر نديدن آثار به جا مانده از قوم هلاك شده قوم لوط، از آن عبرت نگرفته اند بلكه چون آنان اعتقاد و اميدى به روز رستاخيز ندارند از چنين حادثه

ص: 399

اى عبرت نياموخته اند.

9 _ توجه و اعتقاد به حيات اخروى ، برانگيزاننده آدمى به عبرت گرفتن از سرگذشت هلاكت بار اقوام پيشين و تصحيح رفتار خويش

أفلم يكونوا يرونها بل كانوا لايرجون نشورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 8

8 - توصيه خداوند به مشركان مكه بر عبرت گرفتن از سرنوشت جوامع هلاك شده پيشين

و قالوا إن نتّبع الهدى . .. و كم أهلكنا من قرية بطرت معيشتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 43 - 6

6 - لزوم توجّه تمام عيار به دين حق ، با عبرت گيرى از فرجامِ بدكرداران گذشته

فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل . .. فأقم وجهك للدين

برداشت بالا، بنابراين احتمال است كه «فاء» در «فأقم» تفريع بر آيه پيش باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 3

3 - سير در سرزمين ها و مطالعه در سرگذشت پيشينيان ، مايه عبرت و درس آموز است .

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 2،4

2 - كافران و مشركانِ صدراسلام ، به دليل عبرت نگرفتن از سرنوشت هلاكت بار كافران پيش از خود ، مورد سرزنش خدا قرار گرفتند .

ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون

4 - سرنوشت كافران هلاك شده گذشته ، مايه عبرت و پندآموزى است .

ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون أنّهم إليهم لايرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 50 - 7

7 - سرگذشت هلاكت بار قشر مرفه و ناسپاس جوامع پيشين ، مايه عبرت و درس آموزى است .

قد قالها الذين من قبلهم فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، در مقام موعظه و درس آموزى مى باشد.

ص: 400

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 30 - 3،4

3 - تشويق و ترغيب شدن فرعونيان از سوى مؤمن آل فرعون ، به عبرت گيرى و درس آموزى از سرگذشت هلاكت بار اقوام و احزاب كافر پيشين

و قال الذى ءامن ي_قوم إنّى أخاف عليكم مثل يوم الأحزاب

4 - سرگذشت اقوام و احزاب كافر پيشين ، درس آموز و مايه عبرت

و قال الذى ءامن ي_قوم إنّى أخاف عليكم مثل يوم الأحزاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 8،9

8 - سرگذشت قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، حاوى درس هاى عبرت انگيز براى همه ملت ها

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

9 - تشويق و ترغيب شدن مردم عصر فرعون از سوى مؤمن آل فرعون ، به عبرت گيرى و درس آموزى از سرگذشت هلاكت بار قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 8

8 - سرنوشت شوم اقوام كافر پيشين ، درس آموز و عبرت انگيز است .

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل . .. لهم عذاب أليم

317- عبرت ناپذيرى از اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 12

12 - كسانى كه از سرنوشت اقوام پيشين عبرت نمى گيرند ، از خرد بى بهره اند .

إنّ فى ذلك لأي_ت لأُولى النهى

318- عذاب اخروى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 5

5 - اقوام كافر در آخرت ، به عذاب دردناك دچار خواهند شد .

ص: 401

الذين كفروا . .. لهم عذاب أليم

319- عذاب استيصال اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 7

7 - بسيارى از اقوام صاحب قدرت و مكنت و داراى تمدن و آثار ملى ، به عذاب الهى ( استيصال ) گرفتار شدند .

و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 2،3

2 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، هنگام مشاهده آثار فرود آن ، توبه كنان به خداى يكتا ايمان آورده و به انكار معبود هاى ادعايى خويش مى پرداختند .

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

3 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، مردمى لجوج و حق ناپذير در برابر تعاليم پيامبران

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه اقوام يادشده تا لحظه مشاهده آثار آمدن عذاب، به استهزاى آن مى پرداختند و تنها به محض ديدن آن، تسليم شده، ايمان مى آوردند.

320- عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 146 - 6

6 _ جعل احكام سخت و محدود كردن بهره بردارى از مواهب، از انواع مجازاتهاى خداوند براى برخى اقوام بوده است.

و على الذين هادوا حرمنا كل ذى ظفر . .. ذلك جزينهم ببغيهم

ص: 402

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 21

21 _ نزول عذاب بر امت هاى كافر پيشين ، پس از اصرار و مداومت آنان بر ظلم و حق ناپذيرى

و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

فعل «كانوا» به همراه «يظلمون» افاده استمرار مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 100 - 4

4_ نزول عذاب بر برخى از اقوام گذشته ، فراگير همه آنان نشد و نسلى از آنان باقى ماند .

منها قائم

برداشت فوق، براساس اين احتمال است كه مراد از «منها» من أهلها باشد. بر اين اساس، جمله «منها قائم ...»; يعنى، برخى از اقوامى كه گرفتار عذاب شدند، هم اكنون (عصر پيامبر) نيز موجودند و برخى از آنان به طور كلى منقرض شده و باقى نماندند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 2

2_ فساد و تبه كارى هاى امت هاى گذشته ، عامل گرفتارى آنان به عذاب و هلاكت

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

عبارت «ممن أنجينا منهم» قرينه بر اين است كه مقصود از «القرون من قبلكم» امتهايى اند كه به عذابهاى الهى گرفتار شده و به هلاكت رسيده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 15 - 3

3- بسيارى از جوامع ستمگر و مترف در نتيجه عذاب شديد الهى ، كاملاً نابود شدند .

و كم قصمنا . .. حتّى جعلن_هم حصيدًا خ_مدين

«حصيد» فعيل به معناى مفعول (محصود) است; يعنى، دِرو شده و «خامد» اسم فاعل از «خمدت النار خموداً» به معناى شعله خاموش شده آتش است و در اين آيه كنايه از مرگ مى باشد (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 6

6 - توصيه شدن مشركان صدراسلام به اين كه به خود بيايند و دست از كفر و تكذيب بردارند و خود را چونان جوامع پيشين ، گرفتار خشم و عذاب خدا نسازند .

و إن يكذّبوك فقد كذّبت . .. فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

بيان سرگذشت اقوام تكذيب گر پيشين براى مردم شرك پيشه صدراسلام _ كه با پيامبر(صلی الله علیه و آله) مبارزه مى كردند _ در واقع نصيحتى بود به آنان مبنى بر اين كه از سرگذشت پيشنيان عبرت بگيرند و دست از مخالفت بردارند.

ص: 403

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 1

1 - تاريخ بشر ، شاهد هلاكت جوامع بسيارى با عذاب قهر الهى ( عذاب استيصال ) است .

و كم أهلكنا من قرية

واژه «كم» (چه بسيار) بيانگر كثرت جوامع هلاك شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 9 - 18،19،24،25

18 - امت هاى گذشته ، در پى اصرار بر تكذيب تعاليم انبيا ، به عذاب الهى گرفتار شدند .

و جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فما كان اللّه ليظلمهم و ل_كن كانوا أنفسهم يظلمون

فعل «كانوا» با فعل مضارع «يظلمهم» مفيد استمرار و اِصرار است.

19 - خداوند ، امت هاى تكذيب كننده پيشين را ، پس از اتمام حجت با آنان ، كيفر و عقوبت كرد .

و جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فما كان اللّه ليظلمهم

24 - عذاب و كيفر جوامع تكذيب كننده ، نتيجه ظلم و ستم آنان به خودشان بود .

فما كان اللّه ليظلمهم و ل_كن كانوا أنفسهم يظلمون

25 - عذاب شدن جوامع تكذيب كننده ، ستمى از ناحيه خداوند بر آنان نبود .

و جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فما كان اللّه ليظلمهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 54 - 4،6

4 - مشركانِ ملت هاى پيشين نيز ، گرفتار عذاب شدند و بين آنان و لذت هاى دنيوى شان جدايى برگشت ناپذير افتاد .

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم من قبل

«اشياع» (جمع «شيعة») به معناى پيروان است و در آيه _ به قرينه «من قبل» _ مراد كسانى است كه مشابهت فكرى با مشركان بعدى داشته اند.

6 - شك و دودلى آميخته با بدگمانى مشركان پيشين ، به بعث و قيامت باعث گرفتار شدن آنان به عذاب

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم . .. إنّهم كانوا فى شكّ مريب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 5

5 - تهديد مشركان حق ناپذير صدراسلام از سوى خداوند ، به هلاكت و عذاب همچون كافران پيشين

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و كانوا أشدّ منهم قوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 25 - 3

ص: 404

3 - تكذيب كنندگان پيامبران ، از ميان اقوام گذشته ، به عذاب الهى گرفتار شدند .

كذّب الذين من قبلهم فأتي_هم العذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 4،11

4 - قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، بر اثر مخالفت با پيامبران خود ، به عذاب الهى دچار شدند .

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

11 - عذاب قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان از سوى خداوند كاملاً عادلانه و به دور از هر گونه ستم

مثل دأب قوم نوح . .. و مااللّه يريد ظلمًا للعباد

يادآورى اين مسأله كه خداوند به كسى ظلم نمى كند _ پس از بيان سرگذشت اقوام يادشده _ مى تواند گوياى مطلب بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 43 - 5

5 - اقتدار و شكوه تمدن هاى گذشته تاريخ ، بى تأثير در پيشگيرى از عذاب الهى از آنان

أكفّاركم خير من أُول_ئكم

تعبير «أكفّاركم خير. ..» تعريض بدان دارد كه اقوام پيشين، به رغم اقتدار مادى شان، نابود شدند و شكوه و قدرت آنان نتوانست از عذاب الهى در حق آنان، جلوگيرى كند; شما (كافران) كه جاى خود داريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 3

3 - تهديد شدن كافران تكذيب گر ، به نزول عذاب الهى همچون اقوام و ملل پيشين

و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 10 - 2،3

2 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط ، از سوى خداوند به عقوبتى سخت در دنيا گرفتار شدند .

فأخذهم أخذة رابية

«رابية» (اسم فاعل از «ربا يربو») به معناى فزاينده و رو به رشد است و در اين آيه كنايه از شدّت است.

3 - سرپيچى از فرمان هاى پيامبران ، عامل عقوبت شدن فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط

فعصوا رسول ربّهم فأخذهم أخذة رابية

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 13 - 5

5 - توانايى خداوند بر عذاب پيشينيان ، دليل توانمندى او بر اعاده آن براى نسل هاى آينده بشر *

قتل أصح_ب الأُخدود . .. إنّه هو يبدىء و يعيد

ص: 405

مفاد آيه شريفه _ به قرينه تهديد بودن آن براى كافران _ ممكن است اين باشد كه بايد آيندگان، از سرنوشت پيشينيان عبرت بگيرند; زيرا كسى كه عذاب ها را براى اولين بار به وجود آورد، بر اعاده آن نيز توانمند است.

321- عذاب تدريجى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 12 - 4

4- عذاب نازل بر جوامع ستمگر ، تدريجى بود .

فلمّا أحسّوا . .. يركضون

باتوجه به اين كه در آيه شريفه، از فرار عذاب شوندگان حكايت شده است، به دست مى آيد كه بين آغاز احساس عذاب و نابودى آنان _ كه در سه آيه بعد از آن ياد مى شود _ فاصله اى وجود داشته است.

322- عذاب دنيوى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 6 - 5

5 - كافران تكذيب گر و ستيزه جوى قوم نوح و بعد از آنها ، به دليل دوزخى بودن ، به عذاب دنيوى نيز گرفتار شدند .

فأخذتهم فكيف كان عقاب . و كذلك حقّت كلمت ربّك على الذين كفروا أنّهم أصح_ب النار

برداشت ياد شده مبتنى بر اين احتمال است كه جمله «أنّهم أصحاب النار» _ به تقدير لام تعليل _ در مقام تعليل باشد; يعنى، چون آنان از دوزخيان هستند، به عذاب الهى گرفتار آمدند.

323- عذاب كافران اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 18 - 3

3- گروه هاى بسيارى از كافران جن و انس ، محكوم به عذاب حتمى الهى در گذشته تاريخ

حقّ عليهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس

324- عصيان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 10 - 1،3

ص: 406

1 - فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط ، از فرمان هاى پيامبران خود سرپيچى كردند .

و جاء فرعون . .. فعصوا رسول ربّهم

3 - سرپيچى از فرمان هاى پيامبران ، عامل عقوبت شدن فرعونيان و اقوام پيش از آنان و قوم لوط

فعصوا رسول ربّهم فأخذهم أخذة رابية

325- علم به فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 3

3 - اخبار مربوط به سرنوشت هلاكت بار اقوام كافر پيش از اسلام ، اخبارى مهم و پرفايده

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

«نبأ»، به اخبار مهم و پرفايده گفته مى شود (مفردات راغب).

326- علم به هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 3

3 - اخبار مربوط به سرنوشت هلاكت بار اقوام كافر پيش از اسلام ، اخبارى مهم و پرفايده

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

«نبأ»، به اخبار مهم و پرفايده گفته مى شود (مفردات راغب).

327- عمر طولانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 5

5- خداوند ، با برخوردار ساختن برخى از اقوام و ملت هاى پيشين از نعمت هاى دنيايى ، آنان را از عمرى طولانى نيز برخوردار كرد .

بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّى طال عليهم العمر

328- عمل صالح فاسدان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 407

10 - مريم - 19 - 60 - 4

4- برخى از پيشينيان فاسد ، از ناديده گرفتن تعاليم پيامبران ، توبه كردند و با ايمانى راسخ به كار هاى شايسته روى آوردند .

خلف أضاعوا الصلوة . .. إلاّ من تاب و ءامن و عمل صلحًا

ماضى بودن فعل ها در هر دو آيه، به وقوع آن در زمان گذشته دلالت دارد.

329- عوامل انقراض اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 15 - 3

3- بسيارى از جوامع ستمگر و مترف در نتيجه عذاب شديد الهى ، كاملاً نابود شدند .

و كم قصمنا . .. حتّى جعلن_هم حصيدًا خ_مدين

«حصيد» فعيل به معناى مفعول (محصود) است; يعنى، دِرو شده و «خامد» اسم فاعل از «خمدت النار خموداً» به معناى شعله خاموش شده آتش است و در اين آيه كنايه از مرگ مى باشد (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 11

11 - تكذيب پيامبران و مبارزه با آنان ، مايه هلاكت و نابودى اقوام پيشين

فقد كذّبت . .. فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى جوامع پيشين ، سبب گرفتار شدن آنان به خشم خداوند و هلاكت و نابوديشان با عذاب او

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم. .. فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

ص: 408

330- عوامل عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى جوامع پيشين ، سبب گرفتار شدن آنان به خشم خداوند و هلاكت و نابوديشان با عذاب او

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم. .. فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

331- عوامل هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 2

2 - كفر به آيات و هدايت هاى الهى ، عامل نابودى امت هاى بسيار در طول تاريخ بوده است .

و كذلك نجزى من أسرف و لم يؤمن . .. كم أهلكنا قبلهم من القرون

به قرينه آيات پيشين، هلاكت امت هاى پيشين، به دليل كفرورزى آنان در برابر آيات و هدايت هاى الهى بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 3

3- هلاكت ، سرنوشت امت هاى غير مؤمن به معجزات درخواستى خويش

ماءامنت قبلهم من قرية أهلكن_ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 11

11 - تكذيب پيامبران و مبارزه با آنان ، مايه هلاكت و نابودى اقوام پيشين

فقد كذّبت . .. فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 45 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى جوامع پيشين ، سبب گرفتار شدن آنان به خشم خداوند و هلاكت و نابوديشان با عذاب او

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم. .. فكأيّن من قرية أهلكن_ها و هى ظالمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 213 - 7

7 - شرك ورزى ، از عوامل هلاكت امت هاى پيشين

فتكون من المعذّبين

«ال» در «المعذّبين» اشاره به اقوام هلاك شده اى دارد كه سرگذشت آنان در آيات پيشين به تفصيل بيان شده است.

ص: 409

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 69 - 6

6 - جرم و تبه كارى ، عامل هلاكت جوامع پيشين

فانظروا كيف كان ع_قبة المجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 3

3 - سرمستى و غرور ، عامل هلاكت جوامع پيشين

و كم أهلكنا من قرية بطرت معيشتها

«بطر» (مصدر «بطرت») به غرور و طغيان _ كه آدمى بر اثر فراوانى نعمت دچار آن شود _ گفته مى شود. بنابراين «بطرت معيشتها»; يعنى، «طغت فى معيشتها» (در زندگى اش طغيان كرد). گفتنى است كه عبارت «بطرت معيشتها» وصف و مفيد تعليل است; يعنى، جوامع گذشته بدان جهت به هلاكت رسيدند كه گرفتار سرمستى و غرور بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 59 - 13

13 - ظلم و بيدادگرى ، عامل نابودى جوامع پيشين با عذاب استيصال

و ما كنّا مهلكى القرى إلاّ و أهلها ظ_لمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 17

17 - تبه كارى ، عامل نابودى جوامع پيشين با عذاب قهر الهى

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون. ..و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 1

1 - خداوند ، بسيارى از اقوام پيشين را به سبب كفر و استهزاى پيامبران الهى نابود كرد .

كانوا به يستهزءون . ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 9

9 - نابودى بسيارى از اقوام نيرومند و داراى تمدن و آثار ملى در گذشته تاريخ به خاطر گناهانشان

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت بالا مبتنى بر اين نكته است كه «با» در «بذنوبهم» براى سببيت مى باشد.

ص: 410

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 3

3 - بسيارى از اقوام و ملل متمدن و نيرومند گذشته ، به خاطر كفرشان و انكار رسالت پيامبران ، به هلاكت رسيدند .

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت فكفروا فأخذهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 82 - 9

9 - نابودى بسيارى از اقوام نيرومند و داراى تمدن و آثار ملى ، در گذشته تاريخ به خاطر كفر و شركشان

فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون

جمله «فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون» (ولى آنچه به دست مى آورند، به حالشان سودى نبخشيد)، به نزول عذاب گريز ناپذير و سود نبخشيدن تلاش هاى كافران محكوم به عذاب اشاره دارد. گفتنى است چون اين آيه درباره كافران و مشركان مى باشد، مى توان استفاده كرد كه سبب محكوميت آنان به عذاب، همان كفر و شرك آنان بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 8 - 5

5 - بى توجهى به پيام وحى و استهزاى آن ، از جمله عوامل نابودى جوامع در طول تاريخ

كانوا به يستهزءون . فأهلكنا أشدّ منهم بطشًا و مضى مثل الأوّلين

از ارتباط دو آيه، استفاده مى شود كه استهزاى پيام وحى از سوى جوامع شرك پيشه، موجب نابودى آنان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 5،6

5- جرم پيشگى ، عامل هلاكت قوم « تبّع » و اقوام هلاك شده قبل از آن

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم أهلكن_هم إنّهم كانوا مجرمين

6- هلاكت و نابودى جوامع ، ناشى از عملكرد خود آنان است .

أهلكن_هم إنّهم كانوا مجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 52 - 3

3 - ظلم و طغيان ، از عوامل هلاكت ملت ها و اقوام

و أنّه أهلك . .. و قوم نوح ... هم أظلم و أطغى

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه عبارت «إنّهم كانوا هم أظلم و أطغى» در مقام تعليل براى «أهلك» مى باشد.

ص: 411

332- عوامل هلاكت اكثريت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4_ نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

333- غضب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 14

14- اقوام كافر در برخورد با دلايل روشن انبيا ، بشدت ناراحت و غضبناك مى شدند و به صراحت موضع كفرآلود خود را اعلام مى كردند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

مراد از «ردّوا أيديهم فى أفواههم» كنايه از غضب و خشم آنهاست كه در آيات ديگر نيز آمده است (غضوا عليكم الأنامل من الغيظ).

334- غفلت از سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 92 - 9

9 _ همواره مردم بسيارى از آيات و نشانه هاى خداوند و سرگذشت پندآموز اقوام پيشين ، در غفلت هستند .

لتكون لمن خلفك ءاية و إن كثيراً من الناس عن ءايتنا لغفلون

335- فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 2

2 _ اطلاع مردم عصر پيامبر از سرنوشت قوم نوح ، عاد ، ثمود ، ابراهيم ، اصحاب مدين و شهر هاى زير و رو شده پيشينيان ( قوم لوط و . . . )

ألم يأتهم نبأ الذين من قبلهم قوم نوح . .. و المؤتفكت

استفهام در «ألم يأتهم» براى توبيخ است. سرزنش منافقان و كافران به خاطر عبرت نگرفتن از سرنوشت پيشينيان، رساى به اين حقيقت است كه آنان از سرگذشت پيشينيان آگاهى داشتند.

ص: 412

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 89 - 4

4_ شعيب ( ع ) كفرپيشگان ستيزه جوى قومش را به مبتلا شدن سرنوشتى همانند سرنوشت برخى از جوامع هلاك شده پيشين هشدار داد .

و ي_قوم لايجرمنّكم شقاقى أن يصيبكم مثل ما أصاب قوم نوح أو قوم هود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 4

4- كافران و روى گردانان از پذيرش آيات قرآن ، در خطر گرفتارى به سرنوشت هلاكت بار پيشينيان و ابتلا به عذاب هاى دنيوى

و إذا تتلى عليهم ءايتنا . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 3

3- هلاكت ، سرنوشت امت هاى غير مؤمن به معجزات درخواستى خويش

ماءامنت قبلهم من قرية أهلكن_ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 3

3 - هشدار خداوند ، مشركان مكه را به فرجامى مانند فرجام مشركان پيشين

قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 26 - 4

4 - تاريخ و سرگذشت ناگوار پيشينيان كافر ، حامل آيه هاى فراوانى از قدرت نمايى خداوند است .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون . .. إنّ فى ذلك لأي_ت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 6

6 - آگاهى كامل مؤمن آل فرعون ، از سرگذشت هلاكت بار قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان

إنّى أخاف عليكم مثل . .. دأب قوم نوح ... و الذين من بعدهم

ص: 413

336- فرجام شوم اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 1،2،8

1 - آگاهى مردم كافر عصر بعثت ، از سرنوشت شوم اقوام كافر پيش از خود

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

استفهام در «ألم يأتكم»، تقريرى است.

2 - آگاهى مردم عصر بعثت ، از سرنوشت اقوام كافر پيش از خود ، از راه اخبار و اطلاعات واصله بود .

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل

مطلب ياد شده، از آمدن تعبير «نبأ» (خبر) به دست مى آيد.

8 - سرنوشت شوم اقوام كافر پيشين ، درس آموز و عبرت انگيز است .

ألم يأتكم نبؤا الذين كفروا من قبل . .. لهم عذاب أليم

337- فرجام مرفهان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 50 - 7

7 - سرگذشت هلاكت بار قشر مرفه و ناسپاس جوامع پيشين ، مايه عبرت و درس آموزى است .

قد قالها الذين من قبلهم فما أغنى عنهم ما كانوا يكسبون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، در مقام موعظه و درس آموزى مى باشد.

338- فرعون و عقيده اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 51 - 6

6 - فرعون با استناد به عقايد و افكار اقوام گذشته ، سعى در مقابله با موسى ( ع ) و تثبيت حقانيت شرك داشت .

قال فما بال القرون الأُولى

تمسّك فرعون به افكار پيشينيان و اين كه اگر رسالت موسى حق است، چرا براى اقوام گذشته چنين رسولى نيامد و چرا آنها عذاب نشدند، نشان مى دهد كه در ديدگاه او، پذيرفته هاى نسل هاى قبل، صحيح و قابل تبعيت است.

339- فساد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 414

8 - هود - 11 - 116 - 1،2،3،13

1_ امت هاى به هلاكت رسيده پيشين ( نظير امت نوح ، هود ، صالح ، لوط و . . . ) امتهايى فاسد و تبه كار بودند .

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

«قرن» (مفرد قرون) به امت و جامعه اى گفته مى شود كه در يك عصر زندگى مى كنند.

2_ فساد و تبه كارى هاى امت هاى گذشته ، عامل گرفتارى آنان به عذاب و هلاكت

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

عبارت «ممن أنجينا منهم» قرينه بر اين است كه مقصود از «القرون من قبلكم» امتهايى اند كه به عذابهاى الهى گرفتار شده و به هلاكت رسيده اند.

3_ فساد و تبه كارى هاى امت هاى گذشته ، فسادى فراگير و همه جانبه بود .

ينهون عن الفساد فى الأرض

قيد «فى الأرض» بيانگر گستردگى و فراگيرى فساد مى باشد.

13_ گرايش شديد امت هاى پيشين به لذّت هاى مادى و تمتعات دنيوى ، آنان را به فساد و تباهى كشانيد .

واتبع الذين ظلموا ما أُترفوا فيه

«تُرفة» به معناى نعمت است و «مُترَف» به كسى گفته مى شود كه نعمت فراوان آن را سرمست و سركش كرده باشد. مراد از «ما» مالومنال و لذتهاى مادى است. بنابراين «ما أُترفوا فيه»; يعنى، مال و منال و لذايذى كه در آن سرمست و سركش شده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 117 - 6

6_ امت هاى هلاك شده پيشين ( نظير امت نوح ، هود ، صالح ، شعيب و قوم فرعون ) امتهايى ناصالح و فاسد بودند .

فلولا كان من القرون . .. ما كان ربك ليهلك القرى بظلم

بيان اين حقيقت كه خداوند امتهاى صالح را عذاب نمى كند ، پس از مطرح ساختن هلاكت امتهاى پيشين (فلولا كان . ..) اشاره به اين دارد كه: امتهاى پيشين ، ناصالح و مستحق عذاب بودند و از ناحيه خدا بر آنان ستمى روا نشد.

340- فلسفه عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 2

2- عذاب و هلاكت اقوام پيشين ، به خاطر ايمان نياوردن به معجزات الهى بود .

فليأتنا ب_اية . .. ماءامنت قبلهم من قرية أهلكن_ها

ص: 415

341- فلسفه مخالفت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 22

22- اقوام كافر گذشته ، دعوت انبيا را به خداپرستى تلاشى براى خارج كردن معبودهايشان از صحنه مى دانستند و با آن به مخالفت برمى خاستند .

تريدون أن تصدّونا عمّا كان يعبد ءاباؤنا

342- فلسفه مهلت به اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 44 - 4

4 - خداوند ، به همه اقوام كافر و تكذيب گر ، فرصت مى داد تا شايد متنبه شوند و دست از مخالفت بردارند .

فأمليت للك_فرين ثمّ أخذتهم

«إملاء» (مصدر «أمليت») از «مَلْو» و به معناى فرصت دادن است; يعنى، آن اقوام تكذيب گر و كافر را فرصت دادم تا به خود بيايند و دست از مخالفت بردارند. آن گاه چون آنان از فرصت داده شده استفاده نكردند و هم چنان بر كفر و تكذيب خود اصرار ورزيدند، آنان را از ميان برداشتم و نابودشان ساختم.

343- فلسفه هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 2

2- عذاب و هلاكت اقوام پيشين ، به خاطر ايمان نياوردن به معجزات الهى بود .

فليأتنا ب_اية . .. ماءامنت قبلهم من قرية أهلكن_ها

344- قانونمندى هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 39 - 4

4 _ هلاكت و نابودى اقوام و ملت ها از سوى خداوند ، همواره پس از اتمام حجت و ارائه طريق است .

و كلاًّ ضربنا له الأمث_ل و كلاًّ تبّرنا تتبيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 416

16 - غافر - 40 - 22 - 5

5 - مجازات ملت هاى نيرومند و متمدن گذشته ، پس از اتمام حجت از سوى رسولان الهى

ذلك بأنّهم كانت تأتيهم رسلهم بالبيّن_ت فكفروا فأخذهم اللّه

345- قدرت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 2

2- جوامع و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ ، با وجود قدرت و امكانات بسيار و موقعيت برتر نسبت به كافران عصر بعثت ، به هلاكت رسيده و نابود شدند .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أحسن أث_ًثا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 4

4 - ظهور و سقوط تمدن ها و اقوام نيرومندتر از مشركان جزيرة العرب در تاريخ

و كانوا أشدّ منهم قوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 82 - 8

8 - وجود آثار تمدن هاى بزرگ و نشانه هايى از توانايى اقوام نيرومند و پرجمعيت گذشته ، در عصر نزول قرآن

كانوا أكثر منهم و أشدّ قوّة و ءاثارًا فى الأرض

از ظاهر توصيه خداوند به سير در زمين و نظر افكندن بر آثار به جاى مانده از پيشينيان، استفاده مى شود كه آن آثار تا عصر نزول قرآن باقى مانده بود.

346- قدرت طلبى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 4

4- اقوام كافر پيشين در برابر انبيا احساس قدرت مى كردند و مدعى بودند كه سرزمين مسكونى آنان و انبيا از آنِ آنهاست .

لنخرجنّكم من أرضنا

از اينكه آنان، پيامبران را تهديد به اخراج كردند، احساس قدرت استفاده مى شود و از اينكه «أرض» (سرزمين) را به خود اضافه كردند; به دست مى آيد كه آنان مدعى حاكميت و مالكيت بر آن بودند.

ص: 417

347- كافران اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 13

13 _ كفرورزى امت هاى هلاك شده پيشين ، با وجود ارائه دلايل روشن به آنان توسط رسولان الهى

أتتهم رسلهم بالبيّنت

348- كتب آسمانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 26 - 7

7 - نسل هاى پس از نوح و ابراهيم ( ع ) ، هيچ گاه از كتاب آسمانى محروم نبوده اند .

و جعلنا فى ذرّيّتهما النبوّة و الكت_ب

349- كفر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 13

13- اقوام كافر پس از ملاحظه دلايل روشن انبيا ، آنها را استهزا كردند و كفر خويش را صريحاً به آنان اعلام داشتند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

مرجع ضمير در «أيديهم فى أفواههم» اقوام ياد شده در آيه است و اين عبارت، معناى كنايى دارد و مراد از آن، اين است كه اقوام كافر با دست گذاشتن بر دهان خود و يا با سوت زدن، به استهزاى انبياى خود پرداختند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 13 - 4

4- اقوام هدايت ناپذير پيشين ، على رغم دريافت آيات الهى به آنان ، ايمان نياوردند .

لايؤمنون به و قد خلت سنة الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 26 - 1

1 - خداوند ، اقوام تكذيب گر و كفرپيشه تاريخ را _ كه از سر لجاجت و عمد بر كفر و تكذيب خود پافشردند _ با عذاب استيصال نابود كرد .

ص: 418

فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت . .. ثمّ أخذت الذين كفروا

«تنكير» به معناى انكار (تغيير) است (لسان العرب) و مقصود از آن در آيه شريفه، تغيير نعمت به نقمت و حيات به مرگ مى باشد; كه مجازات كفرپيشگى است.

350- كمى مصلحان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 8

8_ در ميان امت هاى هلاك شده پيشين ، تنها اندكى از آنان از فساد و تباهى به دور بوده و مردم را از گناه و فساد نهى مى كردند .

فلولا كان . .. أُولُوا بقية ينهون عن الفساد فى الأرض إلاّ قليلاً

351- كمى ناهيان منكر در اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 8،11

8_ در ميان امت هاى هلاك شده پيشين ، تنها اندكى از آنان از فساد و تباهى به دور بوده و مردم را از گناه و فساد نهى مى كردند .

فلولا كان . .. أُولُوا بقية ينهون عن الفساد فى الأرض إلاّ قليلاً

11_ ناهيان از منكر در ميان اقوام هلاك شده پيشين به دليل اندك بودنشان ، نتوانستند جامعه خويش را از فساد و تباهى بازدارند .

إلاّ قليلاً ممن أنجينا منهم

جمله «إلاّ قليلاً. ..» به قرينه «أنجيناهم» دلالت مى كند كه خداوند ناهيان از فساد را كه در برخى از جوامع بودند نجات داد و جامعه ايشان را به عذاب هلاك كرد. بنابراين آن صاحب خردان نتوانسته بودند جامعه خويش را از فساد بازدارند و لذا عذاب بر جامعه آنان نازل شد.

352- كيفر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 10

10- گروه ها و اقوامى كه در طول تاريخ ، انبياى الهى را تكذيب كردند ، گرفتار عذاب شدند .

فسيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة المكذّبين

ص: 419

دعوت از مردم براى جهانگردى جهت مطالعه در عاقبت تكذيب كنندگان انبيا، دلالت بر اين دارد كه آنان دچار عذاب شده اند و مطالعه آن عبرت آموز است و اگر چنان چه به مرگ طبيعى مرده بودند، با انسانهاى ديگر تفاوتى نداشتند و در نتيجه مزيتى براى مطالعه نخواهند داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 12

12 - گرفتار شدن امت هاى متمدن و نيرومند گذشته به عقوبت الهى ، در حال گناه و معصيت

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت ياد شده بر اين احتمال استوار است كه «با» در «بذنوبهم» براى ملابست باشد; يعنى، خداوند آنان را در حال گناه كارى شان به كيفر رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 8

8 - نابودى و عقوبت امت هاى نيرومند و متمدن گذشته ، جلوه قدرتمندى و سخت كيفرى خداوند

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا . .. فأخذهم اللّه إنّه قوىّ شديد العقاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 1

1 - هشدار مؤمن آل فرعون به قوم خود ، از دچار شدن به كيفر كردار قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ( لوط و اصحاب ايكه ) در صورت اقدام به قتل موسى ( ع )

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

«دأب» به معناى عادت است و مقصود از «الذين من بعدهم» قوم لوط و اصحاب ايكه است; چنان كه در سوره «ص» آيه 13، به آن تصريح شده است. گفتنى است برابر نظر مفسران «اصحاب أيكه» همان مردم مدين است كه از قوم حضرت شعيب بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 13 - 6

6 - صاعقه از كيفر هاى دنيوى خداوند ، براى برخى از امت هاى مشرك پيشين

أنذرتكم ص_عقة مثل ص_عقة عاد و ثمود

353- كيفر دنيوى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 10

10 -تمامى اقوام تكذيب گر ( چون قوم نوح ) ، به خاطر مبارزه با حق ( تعاليم پيامبران ) ، در دنيا مورد عقوبت وكيفر الهى قرار

ص: 420

گرفتند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ليدحضوا به الحقّ فأخذتهم

354- كيفيت عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 6

6 - بسيارى از پيشينيان ، هنگامى كه به عذاب الهى گرفتار شدند ، در شهر و ديارشان به رفت و آمد عادى خود سرگرم بودند . *

كم أهلكنا قبلهم . .. يمشون فى مسكنهم

جمله «يمشون. ..» ممكن است حال براى «القرون» باشد.

355- گناه اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 14

14_ جوامع هلاك شده پيشين ، مردمانى گنه كار بودند .

و كانوا مجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 5

5- جرم پيشگى ، عامل هلاكت قوم « تبّع » و اقوام هلاك شده قبل از آن

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم أهلكن_هم إنّهم كانوا مجرمين

356- گناهكارى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 69 - 6

6 - جرم و تبه كارى ، عامل هلاكت جوامع پيشين

فانظروا كيف كان ع_قبة المجرمين

ص: 421

357- لجاجت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 13،14،16

13- اقوام كافر پس از ملاحظه دلايل روشن انبيا ، آنها را استهزا كردند و كفر خويش را صريحاً به آنان اعلام داشتند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

مرجع ضمير در «أيديهم فى أفواههم» اقوام ياد شده در آيه است و اين عبارت، معناى كنايى دارد و مراد از آن، اين است كه اقوام كافر با دست گذاشتن بر دهان خود و يا با سوت زدن، به استهزاى انبياى خود پرداختند.

14- اقوام كافر در برخورد با دلايل روشن انبيا ، بشدت ناراحت و غضبناك مى شدند و به صراحت موضع كفرآلود خود را اعلام مى كردند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

مراد از «ردّوا أيديهم فى أفواههم» كنايه از غضب و خشم آنهاست كه در آيات ديگر نيز آمده است (غضوا عليكم الأنامل من الغيظ).

16- اقوام كافر ، نه تنها در جواب دعوت انبيا سكوت اختيار كرده و جواب مثبت ندادند بلكه به صراحت كفر خويش را به پيام آنان اعلام داشتند .

جاءتهم رسلهم بالبيّن_ت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

طبق نقل روح المعانى (ج 13، ص 194)، از ابوعبيده و اخفش، عبارت «فردّوا أيديهم فى أفواههم» ضرب المثل براى كسى است كه جواب مثبت به درخواست نمى دهد و سكوت اختيار مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 3

3 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، مردمى لجوج و حق ناپذير در برابر تعاليم پيامبران

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه اقوام يادشده تا لحظه مشاهده آثار آمدن عذاب، به استهزاى آن مى پرداختند و تنها به محض ديدن آن، تسليم شده، ايمان مى آوردند.

358- لذايذ دنيوى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 54 - 4

4 - مشركانِ ملت هاى پيشين نيز ، گرفتار عذاب شدند و بين آنان و لذت هاى دنيوى شان جدايى برگشت ناپذير افتاد .

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم من قبل

«اشياع» (جمع «شيعة») به معناى پيروان است و در آيه _ به قرينه «من قبل» _ مراد كسانى است كه مشابهت فكرى با مشركان بعدى داشته اند.

ص: 422

359- مالكيت سرزمين اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 4

4- اقوام كافر پيشين در برابر انبيا احساس قدرت مى كردند و مدعى بودند كه سرزمين مسكونى آنان و انبيا از آنِ آنهاست .

لنخرجنّكم من أرضنا

از اينكه آنان، پيامبران را تهديد به اخراج كردند، احساس قدرت استفاده مى شود و از اينكه «أرض» (سرزمين) را به خود اضافه كردند; به دست مى آيد كه آنان مدعى حاكميت و مالكيت بر آن بودند.

360- محمد(صلی الله علیه و آله) و سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 100 - 2

2_ خداوند ، گوشه هايى از سرگذشت اقوام به هلاكت رسيده و آبادى هاى تخريب شده با عذاب را براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) گزارش مى كرد .

ذلك من أنباء القرى نقصه عليك

361- محمد(صلی الله علیه و آله) و هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 100 - 2

2_ خداوند ، گوشه هايى از سرگذشت اقوام به هلاكت رسيده و آبادى هاى تخريب شده با عذاب را براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) گزارش مى كرد .

ذلك من أنباء القرى نقصه عليك

362- مردگان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 17 - 4

4- انبوهى مردگان نسل هاى پيشين و زنده نشدن آنان با گذشت عصر ها ، دليل كافران بر انكار معاد و واقعيت نداشتن حيات دوباره انسان

أتعداننى أن أُخرج و قد خلت القرون من قبلى

ص: 423

مفاد «و قد خلت القرون. ..» اين است كه: نسل هاى فراوانى پيش از من مرده اند و براى آنان معادى صورت نگرفته است; حال چگونه مى توان باور كرد كه براى من معادى باشد؟!.

363- مردم صدر اسلام و تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 2

2- آشنايى مردم عصر بعثت با سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

استفهام در «ألم يأتكم» استفهام تقريرى است; بنابراين معناى جمله آيا خبر آنان به شما نرسيده بود، چنين مى شود: قطعاً خبر آنان به شما رسيده بود.

364- مسكن مرفهان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 7

7- رفاه زدگان جوامع ستمگرِ پيشين ، ساختمان ها و بنا هاى باشكوه و مجللى داشتند .

وارجعوا إلى ما أُترفتم فيه و مس_كنكم

ذكر مساكن در ميان ساير دارايى ها و اموال مترفان، گواه بر ويژگى آن در بين آنها و نيز دليل دلبستگى ساكنان آن مى باشد.

365- مشركان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 51 - 2

2 - فرعون با مطرح ساختن شرك ربوبى اقوام گذشته ، براى موسى ( ع ) به استبعاد و القاى شبهه در مورد توحيد ربوبى پرداخت .

قال فما بال القرون الأُولى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 54 - 4

4 - مشركانِ ملت هاى پيشين نيز ، گرفتار عذاب شدند و بين آنان و لذت هاى دنيوى شان جدايى برگشت ناپذير افتاد .

و حيل بينهم و بين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم من قبل

«اشياع» (جمع «شيعة») به معناى پيروان است و در آيه _ به قرينه «من قبل» _ مراد كسانى است كه مشابهت فكرى با

ص: 424

مشركان بعدى داشته اند.

366- مصلحان در اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 4

4_ امت هاى هلاكت شده پيشين ، فاقد جمعيتى از مصلحان دلسوز و بازدارنده مردم از فساد و تباهى

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

از معانى «بقية» فضل و نيكى است. در تفسير كشاف آمده: فلانى از «بقية القوم» است; يعنى، از نيكان آنان است. بنابراين «اُولُوا بقية»; يعنى، نيكان و دارندگان فضل كه به مناسبت مورد به مصلحان دلسوز تعبير شد. لولا به معناى «چرا نه» مى باشد و مفاد جمله «فلولا ...» اين است كه: چرا در ميان امتهاى پيش از شما گروهى از مصلحان دلسوز نبودند كه آن امتها را از فساد و تباهى باز دارند؟.

367- مطالعه تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور به تشويق مردم براى سير و سفر در زمين ، جهت مطالعه در سرگذشت پيشينيان

قل سيروا فى الأرض فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

368- مطالعه سرنوشت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 89 - 10

10_ لزوم دقت در سرنوشت پيشينيان و دريافت علل هلاكت آنان ، به منظور درس آموزى و عبرت گيرى

مثل ما أصاب قوم نوح . .. و ما قوم لوط منكم ببعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 109 - 12

12_ لزوم مطالعه تاريخ پيشينيان و عبرت آموزى از فرجام آنان

أفلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

ص: 425

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 5

5 - لزوم مطالعه و كنكاش در سرنوشت اقوامِ عذاب شده و به هلاكت رسيده تاريخ

ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون أنّهم إليهم لايرجعون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه درصدد تشويق مردم به مطالعه و دقت در سرنوشت اقوام عذاب شده پيشين و عبرت گرفتن و درس آموختن از آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 82 - 1

1 - تشويق جهان گردى و سير در زمين از سوى خدا ، به منظور تفكر و نظاره كردن در سرگذشت پيشينيان و آثار به جاى مانده از تمدن و قدرت آنان

أفلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

369- مطالعه فرجام اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 10

10 - ژرف نگرى در عاقبت بدفرجامان ، عامل تصحيح گرايش هاى فكرى نادرست است .

سيروا . .. فانظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 21 - 13

13 - لازم است كه پيش از الگو قرار دادن پيشينيان ، انگيزه ها و فرجام آنان ، بررسى شود .

قالوا بل نتّبع . .. أوَ لو كان الشيط_ن يدعوهم

استفهام انكارى «أوَ لو كان. ..» اِشعار دارد به اين كه براى قبول و يا عدم قبول انظار پيشينيان، بايد آن را بررسى كرده و به درستى آن، اطمينان پيدا كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 1،2

1 - خداوند ، مشركان را به سير در زمين و مطالعه سرگذشت اقوام نيرومند گذشته فرامى خواند .

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

2 - سير در زمين و كاوش در سرگذشت پيشينيان ، مورد تشويق و ترغيب خداوند

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم

ص: 426

370- معجزه اقتراحى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 11 - 11

11- انبيا در مقابل درخواست معجزه از سوى اقوام كفرپيشه ، خود را جز به اذن خداوند ، فاقد توانايى لازم براى آن مى دانستند .

و ما كان لنا أن نأتيكم بسلط_ن إلاّ بإذن الله

371- منشأ كفر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 19

19- شك توأم با بدبينى اقوام كفرپيشه نسبت به تعاليم انبيا ، منشأ كفر آنان بود .

قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به و إنا لفى شكّ ممّا تدعوننا إليه مريب

372- منشأ هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 2

2- هلاكت قوم « تبّع » و اقوام پيش از آن ، به اراده و خواست خداوند

أهم خير أم قوم تبّع و الذين من قبلهم أهلكن_هم

373- موجبات عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 34 - 1

1- اعمال سوء كافران اقوام پيشين ، گريبانشان را گرفت و آنان را گرفتار عذاب كرد .

فأصابهم سيئات ما عملوا

«سيئات» (جمع سيئة) به معناى كارهاى قبيح است و اصابه سيئه مجاز عقلى و به تقدير مضاف است. بنابراين مراد از اصابت سيئه به آنان، كيفر شدنشان به گناه آن اعمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 51 - 1

ص: 427

1 - گرفتار شدن قشر مرفه و ناسپاس ملت هاى گذشته به عذاب و پيامد هاى ناگوار رفتار بد خود

إذا خوّلن_ه نعمة منّا . .. فأصابهم سيّئات ماكسبوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 2

2 - عذاب شدن اقوام و ملّت هاى گذشته ، بر اثر تكذيب دين و پيامبران الهى

و لقد كذّب الذين من قبلهم فكيف كان نكير

374- موقعيت اجتماعى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 1

1- وجود جامعه هايى چند در تاريخ كه از نظر امكانات زندگى و موقعيت اقتصادى و اجتماعى ، از كافران عصر بعثت برتر بوده اند .

و كم . .. من قرن هم أحسن أث_ثًا ورءيًا

«قرن» به معناى جامعه و مردمى است كه اهل يك زمان و نزديك به يكديگر باشند و با هم زيست كنند (مفردات راغب). «أثاثاً» به معناى لوازم زندگى است و وصف «أحسن أثاثاً» نشانه پيشرفت اقتصادى و بهبود آن است. «رءْيا» اسمى است كه مرادف «منظر» و «مرأى» (نما و منظره) مى باشد (لسان العرب). بنابراين «أحسن رءياً» ;يعنى، خوش نماتر. اين نيز كنايه از بهينه بودن وضعيت اجتماعى و جذاب بودن آن است.

375- موقعيت اجتماعى ظالمان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 8

8- موقعيت ممتاز اجتماعى و اقتصادى مرفهان جوامع ستمگر

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

در اين كه سؤال در «تسئلون» چيست و سؤال كنندگان چه كسانى اند، ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد. از جمله آنها اين است كه سؤال كنندگان مردم هستند و مراد از سؤال، مشورت در مسائل اجتماعى و كمك و درخواست در مسائل اقتصادى است.

376- موقعيت اجتماعى مرفهان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 8

ص: 428

8- موقعيت ممتاز اجتماعى و اقتصادى مرفهان جوامع ستمگر

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

در اين كه سؤال در «تسئلون» چيست و سؤال كنندگان چه كسانى اند، ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد. از جمله آنها اين است كه سؤال كنندگان مردم هستند و مراد از سؤال، مشورت در مسائل اجتماعى و كمك و درخواست در مسائل اقتصادى است.

377- موقعيت اقتصادى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 1،2

1- وجود جامعه هايى چند در تاريخ كه از نظر امكانات زندگى و موقعيت اقتصادى و اجتماعى ، از كافران عصر بعثت برتر بوده اند .

و كم . .. من قرن هم أحسن أث_ثًا ورءيًا

«قرن» به معناى جامعه و مردمى است كه اهل يك زمان و نزديك به يكديگر باشند و با هم زيست كنند (مفردات راغب). «أثاثاً» به معناى لوازم زندگى است و وصف «أحسن أثاثاً» نشانه پيشرفت اقتصادى و بهبود آن است. «رءْيا» اسمى است كه مرادف «منظر» و «مرأى» (نما و منظره) مى باشد (لسان العرب). بنابراين «أحسن رءياً» ;يعنى، خوش نماتر. اين نيز كنايه از بهينه بودن وضعيت اجتماعى و جذاب بودن آن است.

2- جوامع و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ ، با وجود قدرت و امكانات بسيار و موقعيت برتر نسبت به كافران عصر بعثت ، به هلاكت رسيده و نابود شدند .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أحسن أث_ًثا

378- موقعيت اقتصادى ظالمان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 8

8- موقعيت ممتاز اجتماعى و اقتصادى مرفهان جوامع ستمگر

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

در اين كه سؤال در «تسئلون» چيست و سؤال كنندگان چه كسانى اند، ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد. از جمله آنها اين است كه سؤال كنندگان مردم هستند و مراد از سؤال، مشورت در مسائل اجتماعى و كمك و درخواست در مسائل اقتصادى است.

379- موقعيت اقتصادى مرفهان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 8

ص: 429

8- موقعيت ممتاز اجتماعى و اقتصادى مرفهان جوامع ستمگر

ارجعوا . .. لعلّكم تس_لون

در اين كه سؤال در «تسئلون» چيست و سؤال كنندگان چه كسانى اند، ميان مفسران چند ديدگاه وجود دارد. از جمله آنها اين است كه سؤال كنندگان مردم هستند و مراد از سؤال، مشورت در مسائل اجتماعى و كمك و درخواست در مسائل اقتصادى است.

380- مؤاخذه اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 8 - 1

1 - مؤاخذه هلاكت بار ملت هاى كفرپيشه و مقتدر پيشين از سوى خداوند

فأهلكنا أشدّ منهم بطشًا

381- مؤمنان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 47 - 8

8 - جمعى از مردم اقوام گذشته ، به پيامبران ايمان آوردند و جمعى ديگر ، آنان را تكذيب كردند .

لقد أرسلنا . .. رسلاً ... فانتقمنا من الذين أجرموا

«فاء» در «فانتقمنا» فصيحه است و حكايت از اين مى كند كه پس از آمدن انبيا، جمعى ايمان آوردند و جمعى، تكذيب كردند و خداوند، از گروه دوم، انتقام گرفت. لازم به ذكر است كه «و كان حقًّا...» نيز مؤيد نكته ياد شده است.

382- ناهيان از منكر و افساد اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 11

11_ ناهيان از منكر در ميان اقوام هلاك شده پيشين به دليل اندك بودنشان ، نتوانستند جامعه خويش را از فساد و تباهى بازدارند .

إلاّ قليلاً ممن أنجينا منهم

جمله «إلاّ قليلاً. ..» به قرينه «أنجيناهم» دلالت مى كند كه خداوند ناهيان از فساد را كه در برخى از جوامع بودند نجات داد و جامعه ايشان را به عذاب هلاك كرد. بنابراين آن صاحب خردان نتوانسته بودند جامعه خويش را از فساد بازدارند و لذا عذاب بر جامعه آنان نازل شد.

ص: 430

383- ناهيان منكر در اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 4

4_ امت هاى هلاكت شده پيشين ، فاقد جمعيتى از مصلحان دلسوز و بازدارنده مردم از فساد و تباهى

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

از معانى «بقية» فضل و نيكى است. در تفسير كشاف آمده: فلانى از «بقية القوم» است; يعنى، از نيكان آنان است. بنابراين «اُولُوا بقية»; يعنى، نيكان و دارندگان فضل كه به مناسبت مورد به مصلحان دلسوز تعبير شد. لولا به معناى «چرا نه» مى باشد و مفاد جمله «فلولا ...» اين است كه: چرا در ميان امتهاى پيش از شما گروهى از مصلحان دلسوز نبودند كه آن امتها را از فساد و تباهى باز دارند؟.

384- نجات مصلحان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 9

9_ خداوند ، تنها صالحان ناهى از منكر را از عذاب هاى نازل شده بر امت هاى پيشين ، نجات داد .

إلاّ قليلاً ممن أنجينا منهم

«منهم» قيد براى «قليلاً» است و ضمير در آن به «القرون» باز مى گردد و «من» در «ممن = مِن مَن» بيانيه است بنابراين «إلاّ قليلاً . ..»; يعنى، مگر اندكى از جوامع گذشته كه در آنها صاحب خردانى ناهى از فساد بودند همانها كه نجاتشان داديم.

385- نظام طبقاتى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 23 - 4

4 - وجود نظام طبقاتى ، در جوامع عصر بعثت و پيش از آن

و كذلك ما أرسلنا من قبلك . .. إلاّ قال مترفوها

386- نفرين بر اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 15 - 2

2- انبيا از هدايت شدن اقوام كافر نااميد شدند و آنان رانفرين كردند .

ص: 431

قالت لهم رسلهم . .. و استفتحوا

انبيا پس از ارائه بيّنات و چند گفت و گو با كافران و تهديد شدن از سوى آنان و اعلام تهديد خداوند، از خداوند طلب پيروزى براى خويش كردند و اين نشانگر اين است كه آنان اميدى به هدايت اقوام خويش نداشتند.

387- نگرانى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 13 - 6

6- نگرانى و ترس اقوام كفرپيشه از گسترش و تأثير تعاليم انبيا در صورت حضور آنان در جامعه

لنخرجنّكم من أرضنا أو لتعودنّ فى ملّتنا

388- ويرانى شهرهاى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 9

9 - غير مسكونى شدن شهر هاى جوامع هلاك شده پيشين ، پس از نابودى آنها

فتلك مس_كنهم لم تسكن من بعدهم

389- ويژگيهاى عذاب اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 1

1 - عذاب اقوام قدرتمند پيشين ، امرى محسوس و قابل رؤيت براى آنان به هنگام نزول آن

فلمّا رأوا بأسنا

390- هدايت ناپذيرى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 13 - 4

4- اقوام هدايت ناپذير پيشين ، على رغم دريافت آيات الهى به آنان ، ايمان نياوردند .

لايؤمنون به و قد خلت سنة الأولين

ص: 432

391- هلاكت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 7

7 _ هلاكت امت هاى كفرپيشه گذشته تاريخ ، نمودى از قدرت خدا بر كيفر دنيوى منافقان و كافران هر عصر

ألم يأتهم نبأ الذين من قبلهم قوم نوح . .. و المؤتفكت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 2

2_ فساد و تبه كارى هاى امت هاى گذشته ، عامل گرفتارى آنان به عذاب و هلاكت

فلولا كان من القرون من قبلكم أُولُوا بقية ينهون عن الفساد

عبارت «ممن أنجينا منهم» قرينه بر اين است كه مقصود از «القرون من قبلكم» امتهايى اند كه به عذابهاى الهى گرفتار شده و به هلاكت رسيده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 15 - 4،7

4- درخواست اقوام كافر و انبيا براى غلبه بر يكديگر ، نه تنها ثمرى براى كفار نداشت ، بلكه هلاكت دنيوى آنان را نيز به همراه داشت .

و استفتحوا و خاب كلّ جبّار عنيد

«خاب» در لغت به معناى «هلك» آمده است و به قرينه «استفتحوا» مراد از «خيبة» مى تواند هلاكت باشد.

7- درخواست انبيا براى غلبه بر كافران اقوام خويش ، به اجابت رسيد و آنان هلاك و نابود شدند .

و استفتحوا و خاب كلّ جبّار عنيد

عبارت «و خاب كلّ جبّار عنيد» مى تواند به منزله بيان اجابت درخواست پيروزى انبيا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 45 - 16

16- مردم عصر بعثت از كيفر هلاكت بار الهى نسبت به اقوام ستمگر پيشين آگاه بودند .

الذين ظلموا أنفسهم و تبيّن لكم كيف فعلنا بهم و ضربنا لكم الأمثال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 4

4- كافران و روى گردانان از پذيرش آيات قرآن ، در خطر گرفتارى به سرنوشت هلاكت بار پيشينيان و ابتلا به عذاب هاى دنيوى

و إذا تتلى عليهم ءايتنا . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

ص: 433

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 1،3،5

1 - خداوند جوامع و امت هاى بسيارى را در طول تاريخ هلاك و نابود كرده است .

كم أهلكنا قبلهم من القرون

«قرن» به معناى قوم و مردمى است كه در يك زمان زندگى مى كنند (مفردات راغب).

3 - هلاكت اقوام گذشته با عذاب الهى ، نمونه هايى بارز از جدى بودن تهديد هاى خداوند و راهنماى كافى براى مشركان عصر بعثت

أفلم يهد لهم كم أهلكنا قبلهم من القرون

5 - كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از هلاكت بسيارى از امت هاى گذشته آگاه بوده و با آثار باستانى به جاى مانده از آنان آشنا بودند .

أفلم يهد لهم كم أهلكنا . .. يمشون فى مس_كنهم

جمله «يمشون. ..» حال براى «هم» است كه به قرينه سياق آيه، مراد مشركان صدراسلام مى باشد. عبور آنان به ديار عاد، ثمود، لوط و ... _ كه مفاد جمله «يمشون...» است _ زمينه ساز آگاهى آنان به حوادث مرگ بار پيشينيان بوده است. توبيخ مستفاد از همزه استفهام نيز، فرع بر آگاهى آنان دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 12 - 2

2- ظهور علايم و نشانه هاى عذاب ، قبل از هلاكت و نابودى جوامع ستمگر

فلمّا أحسّوا بأسنا

برداشت ياد شده مبتنى براين نكته است كه مقصود از احساس عذاب، مشاهده علايم و نشانه هاى عذاب باشد. فرار عذاب شوندگان دراين هنگام، مؤيد همين مطلب است; زيرا اگر خودِ عذاب احساس مى شد، فرصت و راهى براى فرار وجود نمى داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 18 - 8

8- هلاكت و نابودى جوامع ستمگرگذشته ، نمونه اى از پيروزى حق بر باطل

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة. .. بل نقذف بالحقّ على الب_طل فيدمغه فإذا هو زاهق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 38 - 3،4،5

3 _ اقوام و امت هاى بسيارى از عصر نوح تا زمان اصحاب رسّ به خاطر تكذيب آيات الهى و پيامبران ، دچار هلاكت و نابودى شدند .

و قرونًا بين ذلك كثيرًا

«قرن» (مفرد «قرون») به مجموعه افرادى كه در يك عصر زندگى مى كنند، گفته مى شود.

4 _ ظهور و سقوط امت هاى فراون و فراموش شده در تاريخ ( از عصر نوح تا زمان اصحاب رسّ )

و قرونًا بين ذلك كثيرًا

5 _ « عن ابن عباس قال : كان رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) إذا انتهى إلى معدبن عدنان أمسك ثمّ يقول : كذب النسّابون قال اللّه تعالى « و

ص: 434

قروناً بين ذلك كثيراً » ;

از ابن عباس روايت شده است كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) وقتى به معدبن عدنان (يكى از اجداد خود) مى رسيد، توقف مى كرد و سپس مى فرمود: نسّابه ها دروغ مى گويند. خداى تعالى مى فرمايد: «و قروناً بين ذلك كثيراً»; يعنى، نسل هاى زيادى در فاصله عاد و ثمود و اصحاب رسّ بودند كه به هلاكت رسيدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 39 - 3

3 _ همه مردمان عاد ، ثمود ، اصحاب رسّ و مردم دوران هاى بين اقوام ياد شده ، به خاطر تكذيب آيات خدا و رسولان او ، به شكل شگفت آورى درهم شكسته شده و نابود گرديدند .

و كلاًّ تبّرنا تتبيرًا

«تتبير» (مصدر «تبّرنا») به معناى درهم شكستن و هلاك كردن است (لسان العرب). «تتبيراً» _ كه مفعول مطلق براى «تبّرنا» است _ نيز براى تأكيد معناى درهم شكستن و هلاك كردن و نوع شگفت آور آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 1

1 - تاريخ بشر ، شاهد هلاكت جوامع بسيارى با عذاب قهر الهى ( عذاب استيصال ) است .

و كم أهلكنا من قرية

واژه «كم» (چه بسيار) بيانگر كثرت جوامع هلاك شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 26 - 1،2،3،6،7،8،10،12

1 - هلاكت ملت هاى كفرپيشه ، در گذشته درس عبرتى براى آيندگان است .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون

«قرون» جمع «قرن» و به معناى قوم و ملتى است كه در يك زمان، زندگى مى كرده اند (مفردات راغب).

2 - مردم مكه ، از نسل هاى پيشين كه به سبب كفرپيشگى ، به قدرت الهى هلاك و منقرض شدند ، آگاه بودند .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا

«يهد» متعدى به «لام» شده و معناى «يبيّن» مى دهد. لازم به ذكر است كه به دليل مكى بودن سوره سجده، مرجع ضمير در «لهم» مشركان مكه اند.

3 - كافران ، از فرجام امت هاى پيشين ( هلاكت شان ) ، عبرت نگرفتند .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون

همزه در «أوَلم يهد. ..» انكارى است. بنابراين، معنا چنين مى شود: «آنان، از هلاكت امت هاى پيشين هدايت نگرفتند».

6 - ملت هاى زيادى از اقوام كافر ، درگذشته هلاك شدند .

كم أهلكنا

«كم» خبريه، مفيد كثرت و زيادى است.

7 - كافران ، از سوى خدا به خاطر عبرت نگرفتن از هلاكت كافران پيشين ، توبيخ شدند .

ص: 435

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون . .. أفلايسمعون

همزه «أفلايسمعون» تقريرى و همراه با توبيخ است.

8 - هلاكت امت هاى كافر پيشين ، در حال غفلت و سرگرمى آنان به دنيا ، بوده است .

أهلكنا . .. يمشون فى مس_كنهم

احتمال دارد كه جمله «يمشون. ..» حال براى مفعول «أهلكنا» باشد.

10 - هلاكت امت هاى كفرپيشه ، به صورت ناگهانى و غافل گيرانه ، بوده است .

أهلكنا من قبلهم من القرون يمشون فى مس_كنهم

احتمال دارد كه جمله «يمشون. ..» حال براى مفعول فعل «أهلكنا» باشد كه متضمن معناى ناگهانى بودن هلاك است.

12 - خبر هلاكت ملت هاى كفرپيشه پيشين ، كراراً به گوش مردم مكه رسيده بود .

أوَلم يهد لهم كم أهلكنا من قبلهم من القرون . .. أفلايسمعون

فعل مضارع «يسمعون» در آيه مى تواند اشعار به تكرار شنيدن اين گونه خبرها داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 5،14

5 - تهديد مشركان حق ناپذير صدراسلام از سوى خداوند ، به هلاكت و عذاب همچون كافران پيشين

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و كانوا أشدّ منهم قوّة

14 - هلاكت كافران نيرومند در گذشته از سوى خداوند _ بدون هيچ مانع و رادعى _ جلوه اى از علم و قدرت مطلق او است .

فينظروا كيف كان ع_قبة الذين من قبلهم . .. و ما كان اللّه ليعجزه من شىء ... إنّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 22 - 8

8 - نابودى و عقوبت امت هاى نيرومند و متمدن گذشته ، جلوه قدرتمندى و سخت كيفرى خداوند

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا . .. فأخذهم اللّه إنّه قوىّ شديد العقاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 5،7

5 - قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، مهم ترين اقوام هلاك شده تاريخ *

مثل دأب قوم نوح . .. و الذين من بعدهم

7 - آشنايى مردم عصر فرعون از سرگذشت هلاكت بار قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان

إنّى أخاف عليكم مثل . .. دأب قوم نوح ... و الذين من بعدهم

هشدار مؤمن آل فرعون به مردم و بازگوكردن سرگذشت عبرت آموز اقوام يادشده براى ايشان، مى تواند گوياى برداشت بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 8 - 1

1 - مؤاخذه هلاكت بار ملت هاى كفرپيشه و مقتدر پيشين از سوى خداوند

ص: 436

فأهلكنا أشدّ منهم بطشًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 5 - 4

4 - بسيارى از اقوام كافر پيش از بعثت پيامبراسلام ، ثمره تلخ كردار خويش را چشيده و نابود شده اند .

فذاقوا و بال أمرهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 18 - 4

4 - آشنايى مردم عصر نزول قرآن ، به سرنوشت هلاكت بار اقوام و ملّت هاى تكذيب گر پيش از خود

فكيف كان نكير

تعبير «فكيف كان نكير»(پس از انكار و كيفر من چگونه بود؟) مى رساند كه مخاطبان آيات قرآن، از چگونگى كيفر و عذاب اقوام پيش از خود، كم و بيش آشنا بودند.

392- هلاكت مشركان اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 52 - 2

2 - موسى ( ع ) در پاسخ فرعون ، آگاهى دقيق خداوند از مشركان نابود شده را ، دليل امكان پذير بودن عذاب آنان خواند .

قال فما بال القرون الأُولى . قال علمها عند ربّى

393- هماهنگى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 31 - 3

3 - قوم نوح ، عاد ، ثمود و اقوام پس از آنان ، مردمى متشكل و همسو در جهت مخالفت با پيامبران عصر خود

مثل يوم الأحزاب . مثل دأب قوم نوح ... و الذين من بعدهم

از تعبير «احزاب» درباره اقوام ياد شده، برداشت بالا به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 1

1 - تكذيب و اتهام ، شيوه هميشگى اقوام و جوامعِ كفرپيشه و شرك آلود در برابر فرستادگان الهى

كذلك ما أتى الذين من قبلهم من رسول إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

ص: 437

394- يأس از هدايت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 15 - 2

2- انبيا از هدايت شدن اقوام كافر نااميد شدند و آنان رانفرين كردند .

قالت لهم رسلهم . .. و استفتحوا

انبيا پس از ارائه بيّنات و چند گفت و گو با كافران و تهديد شدن از سوى آنان و اعلام تهديد خداوند، از خداوند طلب پيروزى براى خويش كردند و اين نشانگر اين است كه آنان اميدى به هدايت اقوام خويش نداشتند.

اقوام ظالم

395- فرجام اقوام ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 47 - 9

9 _ گرفتار شدن به آتش دوزخ ، سرنوشت اقوام و ملت هاى ستمگر است .

إذا صرفت ابصرهم تلقاء اصحب النار قالوا ربنا لاتجعلنا مع القوم الظلمين

ص: 438

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109