علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 6

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 6

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان

ص: 1

1- اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 24 - 1

1 - پايبندى به خرافات ، عقايد بى اساس و احساس امنيّت واهى ، عامل رويگردانى اهل كتاب از اسلام

ثمّ يتولّى فريق . .. ذلك بانّهم قالوا لن تمسّنا النار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 67 - 10

10 - ابراهيم ( ع ) بر آيين محمّد (صلی الله علیه و آله)

و لكن كان حنيفاً مسلماً

اميرالمؤمنين (ع) درباره «و لكن كان حنيفاً مسلماً» مى فرمايد: كان على دين محمّد (صلی الله علیه و آله).

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 177، ح 60 ; بحارالانوار، ج 12، ص 11، ح 29.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 72 - 1،9

1 - تظاهر به پذيرش اسلام و قرآن و سپس كفر به آن دو ، از راه هاى آميختن حق به باطل توسط اهل كتاب

يا اهل الكتاب لم تلبسون الحقّ بالباطل . .. و طائفة من اهل الكتاب

به نظر مى رسد جمله «و قالت طائفة . .. »، پس از «لم تلبسون»، ذكر مصداقى براى تلبيس حق به باطل باشد.

9 - هشدار خداوند به مؤمنان ، نسبت به تلاش منافقانه اهل كتاب و دشمنان اسلام

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 73 - 3،4،5

3 - نگرانى علماى يهود ، از افشاى توطئه آنان عليه اسلام

و قالت طائفة من اهل الكتاب . .. و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دينكم

نهى عالمان يهود از اعتماد به غير همكيشان، پس از طرح توطئه عليه مسلمانان، بيانگر نگرانى آنان از افشاى توطئه مى باشد.

4 - نهى علماى يهود پيروان خويش را از بازگويى توطئه شان عليه اسلام ، مگر در ميان همكيشان خود

ص: 1

و قالت طائفة . .. امنوا بالذى ... و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دينكم

5 - نگرانى علماى يهود ، از گرايش پيروانشان به اسلام

و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دينكم

(بنابراينكه ايمان، به معناى گرايش باشد).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 99 - 2،6،7،9،13

2 - اخلالگرى اهل كتاب در مسير پيشرفت اسلام

قل يا اهل الكتاب لم تصدّون عن سبيل اللّه

«سبيل اللّه» اطلاق بر اسلام شده است. چون منظور از «من امن» كه پويندگان «سبيل اللّه» هستند همان مسلمانان مى باشند.

6 - منحرف نشان دادن راه خدا براى بازداشتن مؤمنان از آن ، خواسته اهل كتاب

لم تصدّون عن سبيل اللّه من امن تبغونها عوجاً

جمله «تبغونها عوجاً»، يعنى شما اهل كتاب خواهان كج نشان دادن راه خدا هستيد.

7 - منحرف نشان دادن اسلام ، از راه هاى مبارزه اهل يهود با اسلام

لم تصدّون . .. تبغونها عوجاً

9 - مبارزه عالمان اهل كتاب با اسلام ، با علم و آگاهى به حقّانيّت آن

قل يا اهل الكتاب لم تصدّون عن سبيل اللّه . .. و انتم شهداء

مقصود از «سبيل اللّه»، اسلام است.

13 - هشدار خداوند به اهل كتاب ، در مورد برنامه هاى پنهانى آنان عليه اسلام و مؤمنان

قل يا اهل الكتاب . .. و ما اللّه بغافل عمّا تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 100 - 7

7 - دشمنى برخى از اهل كتاب ( يهود ) ، با اسلام و مسلمين

يا ايها الذين امنوا ان تطيعوا فريقاً من الذين اوتوا الكتاب يردّوكم بعد ايمانكم ك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 110 - 16،19

16 - پذيرش آيين اسلام ، به خير و صلاح بشر

و لو أمن من اهل الكتب لكان خيراً لهم

گر چه خير بودن را براى اهل كتاب ذكر كرده است، ولى اهل كتاب در اين جهت، قطعاً خصوصيّتى ندارند.

19 - اسلام ، برترين آيين در ميان ساير اديان ( دين يهود و نصارا ) براى سعادت بشر

و لو أمن من اهل الكتب لكان خيراً لهم

بنابر اينكه «خير» براى تفضيل باشد و مُفضّل عليه، آيين خود اهل كتاب و مفضّل، اسلام.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 2

3 - آل عمران - 3 - 154 - 27

27 - پندار هاى جاهلانه نسبت به خداوند ، منشأ ترديد در حقّانيّت اسلام و وعده هاى خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

يظنّون باللّه غير الحقّ . .. يقولون لو كان لنا من الامر شىء ما قتلنا ههنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 159 - 26

26 - حاكميّت رهبرى واحد ، همراه با پذيرش اصل شورا ، از ويژگى هاى نظام اسلامى

و شاورهم فى الامر فاذا عزمت فتوكّل على اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 183 - 5

5 - مبارزات يهود عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به نام دين و ديندارى

انّ اللّه عهد الينا الّا نؤمن لرسول حتّى ياتينا بقربان

چون يهود مدعى بودند با ايمان نياوردن به پيامبر (صلی الله علیه و آله)، به عهد الهى وفادار بوده و از دستورات خداوند پيروى كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 187 - 12

12 - مبارزه و كارشكنى عالمان اهل كتاب با اسلام به وسيله كتمان حقايق كتب آسمانى

و اذ اخذ اللّه . .. و لا تكتمونه فنبذوه ورآء ظهورهم

برداشت فوق، بر اين مبناست كه آنچه كتمان مى كردند، بشارت تورات و انجيل به بعثت پيامبر، حقانيت اسلام و قرآن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 7 - 6

6 - « اسلام » ، نام دين حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله)

و هو يدعى إلى الإسلم

برداشت ياد شده، بدان احتمال است كه كلمه «اسلام» در آيه شريفه، در معناى لغوى آن به كار نرفته باشد; بلكه مقصود از آن دين الهى پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد.

2- آثار احترام به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 192 - 5

5 - در صورتى كه كافران محارب ايمان آورند ، نبايد بر خطا هاى پيشينشان ( كشتن مسلمانان ، فتنه انگيزى و . . . ) مورد مؤاخذه قرار گيرند .

فإن انتهوا فإن اللّه غفور رحيم

ص: 3

3- آثار اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 77 - 6

6 - ارزش و منزلت انسان در پيشگاه خداوند ، منوط به پذيرش دين اسلام از سوى آنان است .

قل مايعبؤا بكم ربّى لولا دعاؤكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 35 - 8

8 - اسلام و ايمان ، زمينه ساز برخوردارى از آمرزش الهى است .

إنّ المسلمين . .. و المؤمنين ... أعدّ اللّه لهم مغفرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 10 - 2،3

2 - عزت طلبان ، بايد عزت خود را تنها از خدا خواسته و در اسلام جويا شوند .

من كان يريد العزّة فللّه العزّة جميعًا

برداشت ياد شده به اين خاطر است كه جواب شرط «من كان. ..» مقدر است. تقدير آن چنين مى تواند باشد: «من كان يريد العزّة فليطلبها من عند اللّه» يا «فليستجب إلى دعوة الإسلام ففيها العزّة».

3 - اسلام و تعاليم آسمانى ، مايه عزت و سربلندى است .

من كان يريد العزّة فللّه العزّة جميعًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 14 - 3

3 - ايمان به دين اسلام ، ممكن است دشمنى برخى از مردم ، حتى خويشاوندانى همچون همسر و فرزندان را برانگيزاند .

يأيّها الذين ءامنوا إنّ من أزوجكم و أولدكم عدوًّا لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 5 - 10

10 - نقش مثبت و سازنده اسلام ، ايمان ، فرمانبرى ، توبه و روزه دارى در زندگى مشترك ميان زنان و مردان

أن يبدّله أزوجًا خيرًا منكنّ مسلمت . .. سئحت

يادآورى اوصاف ياد شده براى زنان شايسته، در خلال نقل ماجراى نزاع ميان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و همسرانش، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

ص: 4

4- آثار اسلام ستيزى بنى نضير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 15 - 3

3 - شكست و تبعيد بنى نضير و اسلام ستيزان قبل از آنان ، نتيجه تلخ كردار خود ايشان

كمثل الذين . .. ذاقوا وبال أمرهم

در صورتى كه «أمرهم» شامل كارها و مواضع يهود بنى نضير باشد; از اضافه «أمر» به «هم» مطلب بالا استفاده مى شود.

5- آثار اسلام كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 46 - 3

3 - كافران ، در صورت پذيرش اسلام ، هيچ غرامتى نمى پرداختند و از اين بابت تحت فشار نبودند .

فهم من مغرم مثقلون

6- آثار اسلام گريزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 10 - 2

2 - دور شدن از آيين اسلام ، جز سختى و مشقّت ، دستاوردى نخواهد داشت .

فسنيسّره لليسرى . .. فسنيسّره للعسرى

بنابر يك احتمال، مراد از «يسرى» در آيات پيشين، شريعت اسلام است. در آن صورت، مصداق «عسرى» نقطه مقابل آن; يعنى، دور شدن از اسلام خواهد بود.

7- آثار اسلام مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 112 - 5

5 - يهود و نصارا ، در صورتى كه تسليم خدا شوند ( اسلام را بپذيرند ) و كار هاى نيك انجام دهند ، اهل بهشت خواهند بود .

قالوا لن يدخل الجنة إلا من كان هوداً . .. بلى من أسلم ... فله أجره

8- آثار اسلام يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 5

1 - بقره - 2 - 103 - 4

4 - يهوديان در صورت ايمان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن و پرهيز از گناهان ( سحر ، بى اعتنايى به كتاب هاى آسمانى و . . . ) از پاداش هاى الهى بهره مند مى شدند .

و لو أنهم ءامنوا و اتقوا لمثوبة من عنداللّه خير

مراد از ضمير در «أنهم» به قرينه آيه 99 و 101 يهوديان كافر به پيامبر و قرآن است. قابل ذكر است كه جمله «لمثوبة ...» جانشين جواب شرط است و آن جواب جمله اى همانند «لأثيبوا» (همانا پاداش داده مى شدند) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 112 - 5

5 - يهود و نصارا ، در صورتى كه تسليم خدا شوند ( اسلام را بپذيرند ) و كار هاى نيك انجام دهند ، اهل بهشت خواهند بود .

قالوا لن يدخل الجنة إلا من كان هوداً . .. بلى من أسلم ... فله أجره

9- آثار اقرار به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 112 - 5،6

5 - رهايى اهل كتاب ( يهود ) از ذلت ، در گرو گرايش آنان به اسلام و يا بستن پيمان نامه اى با جامعه اسلامى ( پذيرش حاكميت جامعه اسلامى و شرايط ذمّه )

ضُربت عليهم الذّلّة . .. الّا بحبل من اللّه و حبل من الناس

بنابر اينكه «حبل من الناس»، رابطه و تعهّد با جامعه اسلامى باشد; به قرينه اينكه در سياق «حبل من اللّه» قرار گرفته است.

6 - مسلمانان موظّف به رعايت حقوق اهل كتاب ( احترام به حقوق آنان ) ، در صورت گرايش آنان به اسلام و يا پذيرش عهدنامه با جامعه اسلامى

ضُربت عليهم الذّلّة أين ما ثقفوا الّا بحبل من اللّه و حبل من الناس

بنابر اينكه «ضربت» در مقام تشريع باشد و «الّا»، دو مورد را استثنا كند: گرايش به اسلام; و پذيرش پيمان نامه با مسلمين.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 25 - 6،8

6 - اظهار ايمان از سوى كنيزان ، مجوز ازدواج با آنان

من فتياتكم المؤمنات و اللّه اعلم بايمانكم

تذكر به علم كامل الهى به ايمان انسانها، پس از مشروط دانستن ازدواج با كنيزان به ايمان، اشاره به اين است كه براى ازدواج با كنيزان ايمان ظاهرى كافى است.

8 - پذيرفته شدن شخص به عنوان مسلمان ، در گرو اظهار ايمان اوست ، نه ايمان واقعى

من فتياتكم المؤمنات و اللّه اعلم بايمانكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 6

3 - نساء - 4 - 94 - 6،8،9،11

6 - حرمت قتل و هر گونه تعرض به دشمن ، در صورت اظهار اسلام

و لا تقولوا لمن القى اليكم السّلام لست مؤمنا

مراد از القاى اسلام، به قرينه «لست مؤمناً»، اظهار اسلام با گفتن شهادتين و يا سخنى كه حاكى از مسلمان شدن است، مى باشد.

8 - لزوم پذيرش اسلام افراد ، با كمترين علامت و نشانه دال بر آن *

و لا تقولوا لمن القى اليكم السّلام لست مؤمنا

آيه شريفه سلام كردن شخص را علامت مسلمانى او دانسته و لذا تعرض به او را تحريم كرده است. بنابراين هر كردار و گفتارى كه نشانه مسلمانى باشد همين حكم را دارد و گوينده آن مسلمان تلقى مى شود.

9 - تكفير اظهاركننده اسلام ، حرام است .

و لا تقولوا لمن القى اليكم السّلام لست مؤمنا

بنابر اينكه منظور از القاى سلام، اظهار اسلام باشد.

11 - حرمت تعرض و قتل دشمنان در گرو اظهار تسليم است ، نه ايمان آوردن آنان .

و لا تقولوا لمن القى اليكم السّلام لست مؤمنا

بنابراين احتمال كه مراد از القاى سلام، تسليم شدن باشد، نه اظهار اسلام و ايمان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 104 - 15

15 - « عن جميل قال كان الطيار يقول لى . . . فدخلت انا و هو على ابى عبداللّه ( ع ) فقال الطيار : جعلت فداك أرأيت ما ندب اللّه عز و جل إليه المؤمنين من قوله « يا أيها الذين آمنوا » اَدَخل فى ذلك المنافقون معهم ؟ قال : نعم و الضلّال و كل من أقر بالدعوة الظاهرة . . . ;

جميل مى گويد: من و طيار وارد بر امام صادق (ع) شديم، طيار به آن حضرت عرض نمود: فدايت شوم، آيا منافقين مشمول خطاب «يا أيها الذين آمنوا» هستند؟ امام فرمود: بله، حتى گمراهان و هر كس دعوت آشكار اسلام را پذيرفته، داخل اين آيه مى شود . ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 7،8،12،13

7 - دستور آزادى مشركان ( آنانى كه به خاطر تخلف از فرمان منع سير و سياحت در غير ماه هاى حرام اسير مى شدند ) در صورت پذيرش توحيد و گرايش آنان به اسلام

و خذوهم . .. فإن تابوا و أقاموا الصلوة ... فخلّوا سبيلهم

8 - فرمان رفع حصر از مشركان محاصره شده ( آنان كه به علت نقض فرمان منع رفت و آمد در غير ماه هاى حرام محاصره مى شدند ) در صورت قبول اسلام و ترك شرك

و احصروهم . .. فإن تابوا ... فخلّوا سبيلهم

12 - آزاد كردن اسير در صورت توبه و پذيرفتن اسلام ، واجب است .

و خذوهم . .. فإن تابوا ... فخلّوا سبيلهم

13 - رفع حصر از محاصره شدگان به دست قواى اسلام ، در صورت پذيرفته شدن اسلام از سوى آنان ، واجب است .

و احصروهم . .. فإن تابوا .... فخلّوا سبيلهم

ص: 7

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 11 - 4،5

4 - جنگيدن با كفار محارب ، پس از گرويدن آنان به اسلام ، ممنوع است .

فإن تابوا . .. فإخونكم فى الدين

جمله «فإخونكم فى الدين» اشاره به اين معنا دارد كه: كفار محارب با گرويدن به اسلام، برادران دينى مسلمانان محسوب شده و از آن پس، جنگيدن با آنان حرام است.

5 - كفار محارب با گرويدن به اسلام ، برادران دينى مسلمانان محسوب شده و از حقوق و مزاياى اجتماعى مساوى برخوردار مى شوند .

فإن تابوا . .. فإخونكم فى الدين

10- آثار اهانت به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 12 - 10

10 - طعن و توهين به اسلام از سوى كفار معاهد ، لغو اعتبار پيمان صلح و اعلان نبرد با آن را ، مجاز مى كند .

و إن نكثوا أيمنهم من بعد عهدهم و طعنوا فى دينكم فقتلوا

11- آثار ايمان به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 43 - 10

10 - رويكرد تمام عيار به دين اسلام و قبول آن ، عامل نجات و سعادت انسان در قيامت است .

فأقم وجهك للدين . .. من قبل أن يأتى يوم لا مردّ له من اللّه

12- آثار ايمان مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 10

10 - ايمان مسلمانان به ربوبيت خداى يگانه ، علت اصلى اخراج ايشان از مكه به وسيله مشركان *

يخرجون الرسول و إيّاكم أن تؤمنوا باللّه ربّكم

ص: 8

13- آثار بخل منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 76 - 7

7 - بخل ورزى منافقان صدر اسلام از پرداخت صدقات ، روى گردانى از تعهد و اعراض از قرار گرفتن در صف صالحان بود .

و منهم من عهد اللّه . ... و تولوا و هم معرضون

14- آثار بدخواهى براى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 98 - 12

12 - آرزوى بلا و بدبختى كردن براى مؤمنان و اسلام ، موجب مبتلا شدن خود فرد به آن است .

يتربّص بكم الدوائر عليهم داثرة السوء

با الغاى خصوصيت از مورد آيه، برداشت فوق به دست مى آيد.

15- آثار پرسش مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 105 - 6

6 - پرسش هاى مردم از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، زمينه ساز نزول برخى آيات و تبيين مطالبى براى آنان

و يس--َلونك عن الجبال فقل

16- آثار پيروزى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نصر - 110 - 2 - 4

4 - پيروزى مسلمانان عصر بعثت بر مكه و فتح آن ، زمينه ساز مسلمان شدن جمعيت هاى فراوانى از مردم آن زمان

إذا جاء نصر اللّه و الفتح . و رأيت الناس يدخلون فى دين اللّه أفواجًا

17- آثار توطئه عليه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 2 - 8

8 - اهل كتاب ( يهود و نصارا ) ، در صورت توطئه عليه اسلام و مسلمانان ، در زمره كافران اند .

ص: 9

الذين كفروا من أهل الكتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 15 - 3

3 - شكست و تبعيد بنى نضير و اسلام ستيزان قبل از آنان ، نتيجه تلخ كردار خود ايشان

كمثل الذين . .. ذاقوا وبال أمرهم

در صورتى كه «أمرهم» شامل كارها و مواضع يهود بنى نضير باشد; از اضافه «أمر» به «هم» مطلب بالا استفاده مى شود.

18- آثار حاكميت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 11

11 - بركت هاى حاكميت اسلام ، شامل همه مردم حتى ناباوران و غير متعهدان به اسلام

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

19- آثار سستى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 5 - 20

20 - ضعف و سستى برخى از مسلمانان صدراسلام در جنگ و جهاد ، موجب آزار ديدن پيامبر (صلی الله علیه و آله) گرديد .

يأيّها الذين ءامنوا لم تقولون . .. لم تؤذوننى و قد تعلمون أنّى رسول اللّه إليكم

سخن در آيات پيشين، درباره كسانى است كه شعار جهاد مى دهند ولى از شركت در صفوف مجاهدان سر باز مى زنند و يا بر فرض شركت، ضعف و سستى نشان مى دهند. به نظر مى رسد مطرح ساختن موضوع آزارهاى يهود به موسى(ع)، براى بيان اين نكته باشد كه ضعف و سستى در جهاد و تخلف از فرمان هاى پيامبر(صلی الله علیه و آله) در جهاد، موجبات آزار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را فراهم كرده و همان عواقبى را در پى خواهد داشت كه براى قوم موسى در پى داشت.

20- آثار شك در حقانيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 50 - 4

4 - شك و ترديد نسبت به حقانيت اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) در عين آگاهى از آن ، از نشانه هاى نفاق و اوصاف منافقان

أم ارتابوا

ص: 10

21- آثار عظمت مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 14 - 6

6 - ابّهت و هيمنه مسلمانان ( پس از غزوه بنى نضير ) ، مانع از اقدام جبهه كفر و نفاق به نبردى روياروى با آنان

لأنتم أشدّ رهبة فى صدورهم . .. لايقتلونكم جميعًا إلاّفى قرًى محصّنة

22- آثار عقيده به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 49 - 2

2 - حضور مؤمنان واقعى دركارزار بدر ، در مقابل دشمنى به مراتب قويتر ، برخاسته از پايبندى آنان به اسلام ، حتى در ديدگاه منافقان و سست ايمانها

إذ يقول المنفقون . .. غر هؤلاء دينهم

«غر هؤلاء دينهم» كه سخن منافقان و سست ايمانهاست، بيانگر اين است كه آنان نيز حضور مؤمنان در كارزار بدر برخاسته از انديشه دينى ايشان مى دانستند.

23- آثار قبول اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 112 - 5

5 - يهود و نصارا ، در صورتى كه تسليم خدا شوند ( اسلام را بپذيرند ) و كار هاى نيك انجام دهند ، اهل بهشت خواهند بود .

قالوا لن يدخل الجنة إلا من كان هوداً . .. بلى من أسلم ... فله أجره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 126 - 1

1 - اسلام و روحيه تسليم در برابر پروردگار، صراط مستقيم اوست.

هذا صرط ربك مستقيما قد فصلنا الأيت

«هذا» مى تواند اشاره با «للاسلام» در آيه پيشين باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 70 - 2،3،8،11،12

2 - به اسيران جنگ بدر اعلام شد در صورت پذيرش اسلام و توحيد ، خداوند آنان را از مواهبى بهتر از آنچه از ايشان گرفته شد ( فديه ) ، بهره مند خواهد ساخت .

إن يعلم اللّه فى قلوبكم خيرا يؤتكم خيرا مما أخذ منكم

ص: 11

مراد از «خيرا» به دليل «يغفر لكم» توحيد و گرايش به اسلام است. زيرا خداوند گناه شرك را هرگز نخواهد بخشيد: إن اللّه لايغفر ان يشرك به.

3 - به اسيران جنگ بدر نويد داده شد كه در صورت پذيرش اسلام و توحيد خداوند گناهان گذشته آنها را خواهد بخشيد .

إن يعلم اللّه فى قلوبكم خيرا . .. يغفر لكم و اللّه غفور رحيم

8 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور ابلاغ نويد خداوند به اسيران جنگ بدر ( آمرزش گناهان ايشان و . . . ) در صورت گرايش به اسلام

قل لمن فى أيديكم من الأسرى

11 - كفرپيشگان اگر ايمان آورند ، حتى در صورتى كه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) جنگيده باشند ، مشمول رحمت و مغفرت الهى خواهند شد .

إن يعلم اللّه . .. يغفر لكم

12 - آمرزش گناه ستيزه جويان عليه دين ، پس از گرايش آنان به اسلام ، جلوه اى از مغفرت و رحمت خدا نسبت به انسانهاست .

و يغفر لكم و اللّه غفور رحيم

24- آثار كفر منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 107 - 5

5 - كفر درونى منافقان انگيزه ساختن مسجد ضرار

مسجداً ضراراً و كفراً

«كفراً» مى تواند به معناى ترويج كفر نباشد ; بلكه به اين معنا باشد كه عمل منافقان و سازندگان مسجد ضرار، نشأت يافته از كفرشان بوده است.

25- آثار گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 41 - 2

2- توجه به گسترش اسلام و توسعه روزافزون آن ، دليلى فراروى كفرپيشگان بر تحقّق وعده هاى الهى ( نابودى شرك و پيروزى توحيد ) به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أولم يروا أنَّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

جمله «أولم يروا . ..» به منزله دليلى است بر پديدار شدن و تحقق يافتن تهديدهاى الهى به مشركان و وعده هاى الهى به اهل ايمان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 35

35- سرعت گسترش اسلام ، از پيدايش تا استقرار و شكوفايى آن ، مايه شگفتى دين شناسان و خشم كافران

ص: 12

كزرع . .. يعجب الزرّاع ليغيظ بهم الكفّار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 9،10

9 - كافران بنى اسرائيل ، ناخرسند از گسترش اسلام و در تلاش براى نابودى آن

يريدون ليطفؤا نور اللّه . .. و لو كره الكفرون

با توجه به آيات پيشين، به دست مى آيد كه از مصاديق مورد نظر در «و لو كره الكافرون»، بنى اسرائيل مى باشد.

10 - رشد و شكوفايى اسلام ، امرى گران و ناگوار براى كافران

و اللّه متمّ نوره و لو كره الكفرون

26- آثار مبارزه با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 4،5

4 - از دست دادن دارايى ها و بر جاى ماندن حسرت و ندامت ، ثمره تلاش براى مبارزه با اسلام

ثم تكون عليهم حسرة

5 - حسرت و ندامت كافران قريش بر نابودى داراييهايشان ، تنها نتيجه پرداخت هزينه مبارزاتى آنان عليه اسلام

ثم تكون عليهم حسرة ثم يغلبون

چون هدف كافران از سرمايه گذارى اموال جلوگيرى از گسترش اسلام بوده، معلوم مى شود حسرت و ندامت آنان بدان جهت بوده است كه اموالشان از دست رفته و به نتيجه مطلوب نرسيده اند. قابل ذكر است كه جمله «ثم يغلبون» دلالت مى كند كه زمان ندامت آنان در دنياست.

27- آثار مخالفت با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 11

11 - مخالفت با اسلام و قرآن ، كفر است .

يريدون . .. و اللّه متمّ نوره و لو كره الكفرون

28- آثار هجرت مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 8 - 10

10 - هجرت مسلمانان از مكه به مدينه ، مايه يارى رساندن به خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ص: 13

الذين أُخرجوا من ديرهم . .. و ينصرون اللّه و رسوله

29- آثار هواپرستى مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 32

32- هواپرستى ثروت مندان عصر بعثت ، عامل امتيازخواهى آنان از پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

و لاتطع من . .. اتبع هويه

30- آرزوى ارتداد مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 3

3 - آرزوى يهود و نصارا براى مرتد ساختن مسلمانان صدر اسلام آرزويى خام و تلاش آنان در اين زمينه ، تلاشى ناموفق بود .

ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم

به كارگيرى فعل ماضى «ودّ» (دوست داشتند) به جاى فعل مضارع (دوست مى دارند) اشاره به اين نكته دارد كه: تلاش آنان بى ثمر است، به گونه اى كه بايد علاقه و تلاش آنان را سپرى شده دانست.

31- آرزوى پيروزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 8

8- آرمان غلبه قوانين حق ( دين اسلام ) بر ساير اديان و قوانين جهان ، آرمانى بس بزرگ

أرسل . .. ليظهره على الدين كلّه

از اين كه خداوند، غلبه اسلام بر ساير اديان را به عنوان هدف عالى فرستادن رسول بيان داشته است; مطلب بالا استفاده مى شود.

32- آرزوى شكست اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 28 - 3

3 - كافران ، در آرزوى مرگ پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان و شكست اسلام به سر مى بردند .

قل أرءيتم إن أهلكنى اللّه و من معى

مفسران (صاحب مجمع البيان، تفسير كبير و. ..) نوشته اند: اين آيه و آيات مشابه آن (مانند آيه 30 سوره «طور» و آيه 12 سوره

ص: 14

«فتح»)، اشاره به اين حقيقت تاريخى دارد كه كافران و مشركان، پيوسته در آرزوى مرگ پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان و در نتيجه شكست كامل اسلام، به سر مى بردند.

33- آزادى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 2 - 4

4 - اعطاى آزادى رفت و آمد و سير و سياحت به مشركان صدر اسلام ، در ظرف مهلت چهار ماهه

فسيحوا فى الارض أربعة أشهر

«سَيْح» و «سياحت» (مصدر سيحوا) به معناى سير كردن است و امر در «سيحوا» به معناى اباحه و اعطاى آزادى سير و سياحت مى باشد.

34- آزادى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 1 - 2

2 - آزادى منافقان ، براى ملاقات با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و گفتوگوى مستقيم با آن حضرت

إذا جاءك المنفقون قالوا

35- آسيب پذيرى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 12 - 4

4 - جامعه اسلامى صدراسلام ، در برابر شايعات آسيب پذير بود .

إنّ الذين جاءو بالإفك . .. لولا إذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنت بأنفسهم خيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 16 - 1

1 - خداوند ، مسلمانان را به خاطر تأثيرپذيرى در برابر شايعه « افك » و عدم موضع گيرى مناسب در برابر آن ، نكوهش كرد .

و لولا إذ سمعتموه قلتم . .. سبحنك هذا بهتن عظيم

ص: 15

36- آگاهى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 3

3 - آگاهى كافران عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) از سرنوشت امتهاى پيشين

ألم يروا كم أهلكنا من قبلهم من قرن مكنهم فى الأرض

از اينكه مى فرمايد «ألم يروا»، معلوم مى شود تاريخ گذشتگان در دسترس كافران بوده و از آن اطلاع داشته اند.

37- آگاهى مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 2

2 - اطلاع مردم عصر پيامبر از سرنوشت قوم نوح ، عاد ، ثمود ، ابراهيم ، اصحاب مدين و شهر هاى زير و رو شده پيشينيان ( قوم لوط و . . . )

ألم يأتهم نبأ الذين من قبلهم قوم نوح . .. و المؤتفكت

استفهام در «ألم يأتهم» براى توبيخ است. سرزنش منافقان و كافران به خاطر عبرت نگرفتن از سرنوشت پيشينيان، رساى به اين حقيقت است كه آنان از سرگذشت پيشينيان آگاهى داشتند.

38- آگاهى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 3

3 - خداوند ، مسلمانان را از ايمان نياوردن بنى اسرائيل و طايفه يهود آگاه ساخت .

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم

همزه استفهام در «أفتطمعون» استفهام انكار توبيخى يا تعجبى است و در هر صورت دلالت بر اين دارد كه: جامعه يهود و بنى اسرائيل به اسلام و قرآن ايمان نخواهند آورد.

39- آگاهى يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 163 - 4

4 - يهوديان عصر بعثت آگاه به تجاوزگرى همدينان يهودى خويش در ايله و سرگذشت شوم آنان

و سئلهم عن القرية التى كانت حاضرة البحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 16

10 - اسراء - 17 - 101 - 8

8- اطلاع يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سرگذشت موسى ( ع ) و فرعون

فسئل بنى إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون

40- ابراهيم(ع) و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 67 - 10

10 - ابراهيم ( ع ) بر آيين محمّد (صلی الله علیه و آله)

و لكن كان حنيفاً مسلماً

اميرالمؤمنين (ع) درباره «و لكن كان حنيفاً مسلماً» مى فرمايد: كان على دين محمّد (صلی الله علیه و آله).

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 177، ح 60 ; بحارالانوار، ج 12، ص 11، ح 29.

41- ابعاد اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 33

33 - جامعيت اسلام در بعد هاى اعتقادى ، اخلاقى ، عبادى ، اقتصادى ، اجتماعى و نظامى

و لكن البر من ءامن . .. أولئك هم المتقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 35 - 6

6 - اسلام ، مجموعه اى است از عقايد ، اخلاق و روابط اقتصادى و اجتماعى .

إلاّ المصلّين . .. و الذين فى أمولهم حقّ ... و الذين يصدّقون بيوم الدين ... و ال

42- اتحاد مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 2

2 - احساس اطمينان مشركان صدراسلام نسبت به پيروزى جمع متحد خويش بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان

أم يقولون نحن جميع منتصر

ص: 17

43- اجتماع مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 63 - 9

9 - خداوند علاوه بر ايجاد محبت ميان مؤمنان ، آنان را در يك منطقه گرداگرد پيامبر (صلی الله علیه و آله) مجتمع ساخت . *

و ألف بين قلوبهم . .. و لكن اللّه ألف بينهم

برداشت فوق از مقايسه بين دو جمله «ألف بين قلوبهم» و «ألف بينهم» به دست آمده است. جمله نخست بيانگر تأليف قلوب است و جمله دوم بيانگر تأليف خود مؤمنان است. يعنى آنان را در كنار يكديگر قرار داد و همگان را گرداگرد پيامبر(صلی الله علیه و آله) مجتمع ساخت.

44- اجتناب از استهزاى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 69 - 7،8

7 - مسلمانان در همنشينى با كافران و مشركان بى طرف بايد با تذكر آنان را از مغلطه و استهزاى در اسلام و قرآن بر حذر دارند. *

و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء و لكن ذكرى لعلهم يتقون

8 - حفظ قداست قرآن و اسلام و بازداشتن ديگران از ياوه سرايى و تخطئه و استهزاى آن، وظيفه مسلمانان است.

و ما على الذين يتقون . .. و لكن ذكرى لعلهم يتقون

45- اجتناب از تجزيه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 91 - 4

4- لزوم ايمان به مجموعه معارف و آموزه هاى قرآن و اسلام و پرهيز از هرگونه تجزيه و التقاط در آن

المقتسمين. الذين جعلوا القرءان عضين

46- اختلاف مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 1 - 2

2 - تعيين مالك غنايم جنگ و چگونگى تقسيم آن ، مايه اختلاف و مشاجره مسلمانان صدر اسلام

يسئلونك عن الأنفال قل الأنفال للّه و الرسول . .. و أصلحوا ذات بينكم

با توجه به آيات بعد كه سخن از نبرد و مبارزه با دشمن دارد، و نيز شأن نزولهاى نقل شده درباره آيه، معلوم مى شود مراد از انفال در جمله «يسئلونك عن الأنفال» اموالى بوده كه در معركه نبرد از دشمن به جاى مانده و به دست مسلمانان افتاده بود. و توصيه خداوند به ترك مشاجره پس از بيان حكم انفال مى رساند كه آن اموال به جاى مانده منشأ اختلاف مسلمانان بوده است.

ص: 18

47- اخلالگرى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 81 - 9

9 - اخلالگرى منافقان صدر اسلام ، در بسيج براى جنگ تبوك

لاتنفروا فى الحر

48- ادعاهاى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 2 - 3

3 - وجود برخى از مدعيان بى عمل ، در ميان مسلمانان صدراسلام

يأيّها الذين ءامنوا لِمَ تقولون ما لاتفعلون

خطاب «يا أيّها الذين آمنوا» قطعاً متوجه همه مؤمنان صدراسلام نيست; بلكه ناظر به برخى از آنان است كه نوعى ضعف در ايمانشان وجود داشت. خداوند در اين آيه يادآورى مى كند كه ايمان واقعى، با ادعاهاى بدون عمل سازگارى ندارد.

49- ادوات جنگ در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 60 - 3

3 - اسب هاى سوارى در عصر بعثت ، كارآمدترين و مهمترين وسيله براى تقويت بنيه نظامى

و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخيل

عطف «رباط الخيل» بر «قوة» عطف خاص بر عام است و كاربرد چنين عطفى معمولا براى رساندن اهميت معطوف و نقش اساسيتر آن نسبت به ديگر مصاديق معطوف عليه است.

50- اذن به مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 39 - 5

5 - صدور اجازه پيكار به مسلمانان صدراسلام از سوى خداوند ، به منظور دفع تهاجم دشمن و رفع تجاوز آنان

أُذن للذين يقتلون بأنّهم ظلموا

ص: 19

51- اذيت مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 96 - 3

3- مسلمانان صدراسلام ( در مكه ) از سوى كافران و مشركان گرفتار فشار هاى روحى و تنگنا هاى روانى بودند .

إنّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت سيجعل

با توجه به نزول اين آيات در مكّه، جمله «سيجعل . ..» بايد وعده اى نزديك به مسلمانان صدراسلام باشد. اين نويد حكايت از آن دارد كه مسلمانان در زمان نزول آيات، در شرايط سختى از نظر روحى و روانى و مقبوليت اجتماعى قرار داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 54 - 4

4 - مؤمنان صدراسلام ، تحت فشار و آزار مشركان

أُولئك يؤتون أجرهم مرّتين بما صبروا

52- اذيتهاى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 97 - 4

4- پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) از تبليغات سوء و استهزاى آزار دهنده مشركان و دشمنان اسلام ، اندوهگين و آزرده بود .

المستهزءين . .. و لقد نعلم أنك يضيق صدرك بما يقولون

53- اذيتهاى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 14 - 9

9 - دل هاى مؤمنان صدر اسلام ، جريحه دار و آكنده از رنج و آزار مشركان

و يشف صدور قوم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 54 - 4

4 - مؤمنان صدراسلام ، تحت فشار و آزار مشركان

أُولئك يؤتون أجرهم مرّتين بما صبروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 20

16 - فصلت - 41 - 43 - 3

3 - تسلى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر موضع گيرى خصمانه و سخنان آزاردهنده مشركان

ما يقال لك إلاّ ما قد قيل للرسل من قبلك

از اين كه خداوند با پيامبر از تبليغات سوء مخالفان دين عليه پيامبرانشان، سخن مى گويد مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 8 - 6

6 - هجرت مسلمانان از مكه ، تحت فشار دشمن بود ; نه به اختيار و دلخواه آنان .

الذين أُخرجوا من ديرهم و أمولهم

54- ارتجاع مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 68 - 6

6 - وابستگى شديد ذهن و انديشه مردم عصر بعثت به پدران و نياكان خود

أءذا كنّا تربًا و ءاباؤنا . .. لقد وعدنا هذا نحن و ءاباؤنا

تكرار «آباؤنا» در دو آيه و تكيه كافران به پدران و نياكانشان، مى تواند نشانگر مطلب ياد شده باشد.

55- ارتداد در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 54 - 5

5 - ارتداد برخى مسلمانان صدر اسلام ، با پذيرش ولايت و دوستى يهود و نصارا

فترى الذين فى قلوبهم مرض . . يا ايها الذين ءامنوا من يرتد منكم عن دينه

56- ارتداد منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 66 - 4

4 - منافقان صدر اسلام ، گروهى بودند كه در آغاز به اسلام ايمان آوردند ولى بعداً به كفر گرويده و مرتد شدند .

لا تعتذروا قد كفرتم بعد إيمنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 3 - 3

ص: 21

3 - منافقان صدراسلام ، عناصرى مرتد بودند ( ابتدا ايمان آوردند و سپس كفر ورزيدند ) .

ذلك بأنّهم ءامنوا ثمّ كفروا

57- ارزش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 7

7 - ايمان ، مرتبه اى عالى تر و عميق تر از اسلام

قل لم تؤمنوا و لكن قولوا أسلمنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 5 - 9،11

9 - اسلام ، ايمان ، فرمانبرى ، توبه ، عبادت ، روزه دارى [ و هجرت ] از ارزش هاى والا و ملاك هاى برترى در ديدگاه وحى

خيرًا منكنّ مسلمت . .. سئحت

برداشت ياد شده، از آن جا است كه اوصاف پسنديده ياد شده، اختصاص به زنان ندارد; زيرا چنين اوصافى و مشابه آنها، در قرآن براى مردان نيز ياد شده است (مانند سوره احزاب، آيه 35).

11 - دوشيزگى در مقايسه با ارزش هاى والاى زنان ( همچون اسلام ، ايمان ، فرمانبرى ، توبه و روزه دارى زنان ) داراى نقش درجه دوم در زندگى مشترك ميان زنان و مردان

ثيّبت و أبكارًا

يادآورى دو وصف «دوشيزگى» و «بيوه بودن زنان»، مى تواند اشاره به نكته ياد شده باشد; زيرا مفاد آيه شريفه اين است كه زنان بهترى با چنين اوصافى، جايگزين شما خواهند شد; چه بيوه باشند و چه دوشيزه.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 35 - 4

4 - اسلام و تسليم خدا بودن ، از ملاك هاى برترى و ارزشمندى و جرم و تبه كارى از معيار هاى پستى و ضدارزشى براى انسان ها است .

أفنجعل المسلمين كالمجرمين

58- اركان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 8 - 3

3 - ايمان به خدا و روز قيامت ، از اركان اعتقادى دين اسلام

و من الناس من يقول ءامنا باللّه و باليوم الأخر

ص: 22

معمولا كسانى كه در صدد نفوذ در ميان طايفه و گروهى هستند، پايبندى خويش را به مهمترين اصول آن طايفه ابراز مى دارند. بنابراين از ديدگاه همگان، ايمان به خدا و قيامت از مهمترين اركان اعتقادى اسلام مى باشد و آدمى با اظهار ايمان به آن از زمره مسلمانان محسوب مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 43 - 3

3 - نماز و زكات ، از واجبات دينى اسلام و از اركان عملى آن است .

و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة

دعوت به اقامه نماز و پرداخت زكات، پس از فراخواندن اهل كتاب به ايمان، بيانگر اهميت خاص نماز و زكات در ميان ساير تكاليف عملى اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 136 - 17

17 - ايمان به خدا ، پيامبران ، و كتاب هاى آسمانى و تسليم بودن در برابر خدا ، از اركان دين اسلام است .

قولوا ءامنا باللّه . .. و نحن له مسلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 189 - 6

6 - حج عبادتى بسيار ارزشمند و از اركان عملى دين است .

قل هى موقيت للناس و الحج

شناخت زمان حج به عنوان فايده اى براى جلوه گر ساختن ماه به صورتهاى مختلف، گوياى عظمت اين دستور الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 7 - 7

7 - انفاق ، از اركان عملى دين و داراى اهميتى خاص در ميان ساير تكاليف

ءامنوا باللّه . .. و أنفقوا

اختصاص به ذكر يافتن تكليف انفاق - پس از دستور ايمان - از ساير تكاليف بيانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 19 - 1

1 - اسلام ، بر پايه ايمان به خدا و ايمان به همه پيامبران استوار است .

و الذين ءامنوا باللّه و رسله

جمع آمدن «رسل»، بيانگر آن است كه در اسلام، فرق گذاشتن ميان پيامبران به اين صورت پذيرفته نيست كه به برخى از آنان ايمان داشته باشيم و به گروهى ديگر ايمان نداشته باشيم. مسلمان واقعى كسى است كه به همه پيامبران الهى، ايمان داشته باشد و همه آن بزرگواران مورد قبول و احترام او باشند.

ص: 23

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 21 - 12

12 - اسلام ، بر پايه ايمان به خداوند و همه پيامبران استوار است .

للذين ءامنوا . .. و رسله

جمع آمدن «رسل»، بيانگر اين است كه، فرق گذاشتن ميان پيامبران پذيرفته نيست و انسان مسلمان، بايد به همه پيامبران الهى ايمان داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 13 - 10

10 - اقامه نماز ، پرداخت زكات و فرمانبردارى از خدا و پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، اركان عملى اسلام

فأقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة و أطيعوا اللّه و رسوله

59- اركان گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 14

14- حركت فرهنگى ، زيربناى تبليغ دين و گسترش اسلام

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة و جدلهم بالتى هى أحسن

دعوت به راه خدا (دين) از راه حكمت، موعظه، جدال و مناظره خوب كارى است فرهنگى و چون اين آيه در مكه نازل شده بود و هنوز فرمان جنگ و مبارزه سياسى و نظامى صادر نشده بود، مى تواند گوياى برداشت فوق باشد.

60- ازدواج در اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 24 - 7

7 - مقررات ازدواج و بهره گيرى هاى جنسى در اسلام ، متفاوت با احكام و مقررات ساير اديان الهى *

و اُحلّ لكم ما وراء ذلكم

كلمه «لكم» مى تواند اشاره به اين معنا باشد كه مجموع مقررات بيان شده در اين آيه و آيات گذشته، ويژه شما بوده و براى اديان گذشته به صورتى ديگر مطرح بوده است.

61- اسارت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 4

ص: 24

4 - دستور به كارگيرى تمام شيوه هاى ممكن ( به ترتيب : كشتن ، اسير گرفتن ، محاصره و كمين زدن ) براى ايجاد فشار بر مشركان صدر اسلام

فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم و خذوهم و احصروهم و اقعدوا

62- استكبار كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 57 - 7

7 - كفرپيشگان و تكذيب گران صدراسلام ، مردمانى بودند خودبزرگ بين و استكبار پيشه .

و الذين كفروا و كذّبوا ب-َايتنا . .. عذاب مهين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 21 - 3،4

3 - كافران صدراسلام ، مردمى لجوج ، مستكبر و حق گريز

بل لجّوا فى عتوّ و نفور

«عتوُّ» به معناى استكبار و تجاوز از حد است (قاموس المحيط) و مقصود از «نفور»(رميدن) گريز از سخن حق مى باشد.

4 - روح لجاج ، استكبار و حق گريزى ، عامل كفر و تكذيب دين از سوى كافران در صدراسلام

و لقد كذّب الذين من قبلهم . .. بل لجّوا فى عتوّ و نفور

63- استوارى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 161 - 8

8 - دين اسلام، دينى است ثابت و بسيار استوار.

دينا قيما

كلمه «قيم» را برخى مصدر «قام» و برخى مخفف قيام گرفته اند. در هر صورت مصدرى است به معناى وصف (قائم، ايستاده و پابرجا). به كارگيرى مصدر به جاى وصف براى تأكيد معناست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 43 - 3

3 - اسلام ، دينى ثابت و استوار است .

فأقم وجهك للدين القيّم

«قيّم» صيغه مبالغه و به معناى «ثابت و استوار» است.

ص: 25

64- استهزاگران اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 64 - 9

9 - استهزاى منافقان نسبت به اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يحذر المنفقون . .. قل استهزءوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 66 - 2

2 - پذيرفته نشدن عذر منافقان استهزاكننده به اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

كنتم تستهزءون. لا تعتذروا قد كفرتم بعد إيمنكم

65- استهزاهاى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 97 - 4،6

4- پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) از تبليغات سوء و استهزاى آزار دهنده مشركان و دشمنان اسلام ، اندوهگين و آزرده بود .

المستهزءين . .. و لقد نعلم أنك يضيق صدرك بما يقولون

6- رهبران الهى و مصلحان جامعه اسلامى ، در معرض تبليغات سوء و استهزاى دشمنان بوده و بايد به حمايت و لطف الهى اميدوار باشند .

المستهزءين . .. و لقد نعلم أنك يضيق صدرك بما يقولون

66- استهزاهاى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 1 - 4

4- مشركان صدراسلام از سر عناد و از روى استهزا ، خواهان تحقق زودرس وعده هاى الهى ( عذاب ، غلبه اسلام و قيامت ) بودند .

أتى أمر الله فلاتستعجلوه

محتمل است مخاطب «لاتستعجلوه» مشركانى باشد كه خواهان تحقق وعده هاى الهى بودند، و از آن جايى كه معمولاً كسى خواهان پيروزى دشمن و شكست و خذلان خويش نيست، مى توان گفت: تعجيل مشركان براى آمدن عذاب، از سر عناد و تمسخر بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 14 - 1

ص: 26

1 - مشركان صدر اسلام ، هر معجزه ملموس و روشنى را به شدّت مورد استهزا قرار داده و ايمان نمى آوردند .

و إذا رأوا ءاية يستسخرون

مقصود از «ءاية» معجزه است و متهم كردن آن به سحر از سوى مشركان (در آيه بعد) مؤيد همين مطلب است. گفتنى است «يستسخرون» به معناى «يسخرون» است و آمدن آن با «سين» و «تا» براى مبالغه مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 18 - 1

1 - درخواست تمسخرآميز مشركان عصر بعثت ، نسبت به برپايى هر چه زودتر قيامت

يستعجل بها الذين لايؤمنون بها

درخواست برپايى قيامت از سوى كسانى كه مؤمن به آن نيستند، نشانگر استهزاآميز بودن خواسته آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 81 - 2،6

2 - شرك پيشگان صدراسلام ، پيام وحى ( قرآن ) را جدى نگرفته و با آن برخوردى استهزاآميز داشتند .

أفبهذا الحديث أنتم مدهنون

6 - نكوهش مشركان صدراسلام از سوى خداوند ، به خاطر بى اعتنايى آنان نسبت به قرآن ، جدى نگرفتن رهنمود هاى آن و برخورد استهزاآميز با آن

أفبهذا الحديث أنتم مدهنون

استفهام در «أفبهذا الحديث» توبيخى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 5 - 2

2 - صبر در برابر موضع گيرى هاى تكذيب گرانه و استهزاآميز شرك پيشگان صدراسلام ، توصيه خداوند به پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله)

سأل سائل بعذاب واقع . .. فاصبر صبرًا جميلاً

توصيه به صبر - پس از بيان بعضى از گفته ها و درخواست هاى كافران - مى تواند اشاره به مطلب ياد شده باشد.

67- استهزاهاى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 79 - 1

1 - طعن و خرده گيرى منافقان صدر اسلام ، از مؤمنانى كه از سر ميل و رغبت و بيش از مقدار واجب ، انفاق مى كردند .

الذين يلمزون المطوّعين من المؤمنين . .. فيسخرون منهم

«لمز» (مصدر يلمزون) به معناى عيب جويى، خرده گيرى و طعن است و «سخرة» و «سخرية» (مصدر يسخرون) به معناى استهزا و ريشخند مى باشد.

ص: 27

68- استهزاى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 46 - 10

10 - استهزاى يهود نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

من الذين هادوا . .. يقولون سمعنا و عصينا واسمع غير مسمع و راعنا ليّاً بالسنتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 57 - 1،2،6،7،13

1 - برخى اهل كتاب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، دين اسلام را بازيچه و سرگرمى پنداشته و به تمسخر و استهزاء آن مى پرداختند .

لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً من الذين اوتوا الكتب من قبلكم

2 - ضرورت پرهيز از روابط دوستانه با آنان كه دين اسلام و معارف الهى را به مسخره مى گيرند و آن را بازيچه مى پندارند .

لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً . .. أولياء

6 - ترسيم چهره اى مسخره آميز براى اسلام و ابزار سرگرمى خواندن آن ، شيوه مبارزه تبليغاتى اهل كتاب عليه مسلمانان

الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً من الذين اوتوا الكتب

7 - تمسخر پيروان كتب آسمانى نسبت به اسلام و معارف الهى ، بسيار زشت و به دور از انتظار

الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً من الذين اوتوا الكتب

توصيف يهود و نصارا به «الذين اوتوا الكتب»، اشاره به اين دارد كه آنان چون اهل كتاب و آشنا با معارف الهى هستند، نبايد با دين اسلام كه مجموعه اى از معارف الهى است، مقابله كنند و آن را به تمسخر بگيرند.

13 - پذيرش ولايت و دوستى كافران و تمسخر كنندگان اسلام ، ناسازگار با ايمان و تقوا

و اتقوا اللّه ان كنتم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 58 - 10،11

10 - اهل كتاب و ديگر كافران به دليل استهزاى دين اسلام و احكام و شعاير آن ، @مردمى نادان و بى خرد

اتخذوا دينكم هزواً . .. ذلك بانهم قوم لايعقلون

برداشت فوق بر اين مبناست كه «لايعقلون» فعلى لازم باشد، يعنى اهل كتاب و كافران، فاقد عقل و انديشه كافى هستند. اسناد «لايعقلون» به «قوم» كه حاكى از بافت خاص اجتماعى آنهاست، اين معنى را تأييد مى كند.

11 - ترك انديشه در احكام و شعاير دين اسلام ، ريشه استهزاى كافران نسبت به آن

اتخذوها هزواً و لعباً ذلك بانهم قوم لايعقلون

در برداشت فوق «لايعقلون»، فعلى متعدى گرفته شده و مفعول آن محذوف فرض شده است. يعنى لايعقلون الدين و الصلوة و ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 17 - 2،3

2 - استهزا ، گفتار مغرضانه و تبليغات سوء عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، كار هميشگى و روش سران كفر و شرك

ص: 28

اصبر على ما يقولون

آمدن فعل «يقولون» به صورت فعل مضارع، دلالت بر استمرار اين گفتار دارد.

3 - استهزا و تبليغات سوء و مغرضانه سران كفر و شرك عليه اسلام ، بسيار شديد و موجب دل آزردگى پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

اصبر على ما يقولون

از اين كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به صبر و شكيبايى توصيه شده است - با آن كه آن حضرت شخصيتى بزرگ و داراى سعه صدر بود - مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد.

69- استهزاى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 110 - 9

9 - مسلمانان صدراسلام ، همواره مورد ريشخند و مضحكه سران شرك و كفر

فاتّخذتموهم سخريًّا . .. و كنتم منهم تضحكون

70- اسلام اسير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 12

12 - آزاد كردن اسير در صورت توبه و پذيرفتن اسلام ، واجب است .

و خذوهم . .. فإن تابوا ... فخلّوا سبيلهم

71- اسلام اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 9

9 - جدايى كافران اهل كتاب و مشركان از حركت اسلام گرايانه ديگر هم كيشان خود ، پس از اتمام حجت بر آنان بود .

و ما تفرّق الذين أُوتوا الكتب إلاّ من بعد ما جاءتهم البيّنة

در برداشت ياد شده «الذين اُوتوا الكتاب» همان «الذين كفروا» در آيه اول، دانسته شده است; با اين فرض كه مراد از آنان، كسانى اند كه پس از ظهور اسلام، به آن كافر شدند.

72- اسلام باديه نشينان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 29

17 - حجرات - 49 - 17 - 1

1 - منّت گذارى بى جاى اعراب بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به سبب اسلام آوردن خود

يمنّون عليك أن أسلموا

73- اسلام تبع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 9

9- « عن النبى (صلی الله علیه و آله) إنّه قال : لاتسبّوا تُبّعاً فإنّه كان قد أسلم . . . ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده است كه فرمود: تُبّع را دشنام ندهيد; زيرا او تسليم [امر خدا] شده بود. ..».

74- اسلام در انجيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 159 - 5

5 - تورات و انجيل ، حاوى شواهد و نشانه هايى بر حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و احكام و معارف اسلام هستند .

من بعد ما بينه للناس فى الكتب

برخى بر آنند كه مراد از «الكتاب» تورات و انجيل و مقصود از «البينات و الهدى» دلايل و رهنمودهايى است كه مردم را به حقانيت نبوت و احكام اسلام هدايت مى كنند. آيات گذشته - كه درباره كتمان حقانيت تغيير قبله بود - مؤيد اين احتمال است.

75- اسلام در تورات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 159 - 5

5 - تورات و انجيل ، حاوى شواهد و نشانه هايى بر حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و احكام و معارف اسلام هستند .

من بعد ما بينه للناس فى الكتب

برخى بر آنند كه مراد از «الكتاب» تورات و انجيل و مقصود از «البينات و الهدى» دلايل و رهنمودهايى است كه مردم را به حقانيت نبوت و احكام اسلام هدايت مى كنند. آيات گذشته - كه درباره كتمان حقانيت تغيير قبله بود - مؤيد اين احتمال است.

76- اسلام در كتب آسمانى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 187 - 6

ص: 30

6 - وجود حقايقى درباره اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) در كتب آسمانى گذشته *

و اذ اخذ اللّه ميثاق الّذين اوتوا الكتب لتبيّننّه للنّاس و لا تكتمونه

از موارد مهمّى كه مى توانست سودى را براى عالمان اهل كتاب تضمين كند (و اشتروا به ثمناً . .. )، كتمان حقانيّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام است، چرا كه هستى خويش را در كتمان آن مى ديدند.

77- اسلام در گواهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 95 - 5،6

5 - نظر و گواهى دو مرد مسلمان عادل ، مرجع تشخيص همسانى صيد با جريمه و كفاره آن

يحكم به ذوا عدل منكم

ضمير در «به» به «مثل» بر مى گردد از كلمه «ذوا» كه تثنيه ذو است مرد بودن و دو نفر بودن به دست مى آيد و از «منكم» مسلمان بودن آنها معلوم مى شود.

6 - اعتبار نظر و گواهى دو مرد مسلمان و عادل در تعيين موضوعات

يحكم به ذوا عدل منكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 106 - 2،4

2 - ابراز وصيت در حضور دو مرد مسلمان عادل ، توصيه اى از جانب خداوند به هر فرد مسلمان

يايها الذين ءامنوا شهدة بينكم . .. حين الوصية اثنان ذوا عدل منكم

4 - شهادت دو مرد مسلمان عادل ، طريقى براى اثبات وصيت و حدود آن

شهدة بينكم . .. حين الوصية اثنان ذوا عدل منكم

78- اسلام زيد بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 37 - 5

5 - اسلام آوردن زيدبن حارثه ، نعمتى اعطايى از جانب خداوند براى وى بود .

و إذ تقول للذى أنعم اللّه عليه

در اين كه «مراد از «أنعم اللّه» چه چيزى است؟»، اختلاف است. مفسران، از مصداق هاى بارز آن، اسلام آوردن زيد را شمرده اند.

79- اسلام ستيزى ابو لهب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 31

20 - مسد - 111 - 1 - 3،4

3 - تلاش شديد ابولهب ، براى انهدام اسلام و رويارويى با پيامبر (صلی الله علیه و آله)

تبّت يدا أبى لهب

نفرين بر دستان ابولهب، حاكى از دست زدن او به فعاليت هايى در برابر آيين الهى است و نفرين خداوند، نشانگر شدت تلاش هاى او است. دست ها بدين جهت مطرح شده اند كه كارآمدترين اعضا در تلاش اند و سياق كلام، آن را به ديگر اعضاى مفيد نيز سرايت مى دهد.

4 - ابولهب ، در رويارويى با اسلام ، ناكام ماند و دستش از رسيدن به مقصود ، كوتاه شد .

تبّت يدا أبى لهب و تبّ

استفاده از فعل ماضى در دعا و نفرين، براى حتمى دانستن آن است. برخى گفته اند: «تبّت» نفرين است و «تبّ» خبر. در اين صورت برداشت ياد شده، وضوح بيشترى مى يابد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 4 - 1،2

1 - همسر ابولهب ( ام جميل خواهر ابوسفيان ) ، در مخالفت با اسلام ، مانند او بود .

و امرأته

«امرأته» عطف است بر فاعل «سيصلى» و بيانگر اشتراك ابولهب و همسرش در عذاب الهى و موجبات آن است.

2 - همسر ابولهب ، در مقابله با اسلام ، دنباله رو شوهرش بود .

و امرأته

بيان پيوند زناشويى و وابستگى ام جميل به ابولهب، با تعبير «امرأته»، نشانگر مستقل نبودن او در تلاش هاى ضد اسلامى اش است.

80- اسلام ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 107 - 7

7 - آسيب رساندن به جامعه اسلامى ، در رأس آرمان ها و اهداف منافقان و كافران

اتخذوا مسجداً ضراراً و كفراً

برداشت فوق با توجه به اين است كه در رأس همه اهداف «ضراراً» مطرح شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 33 - 1

1 - كافران ، با استفاده از مثل هاى باطل و ترسيم غير واقعى چهره پيامبر (صلی الله علیه و آله) به مبارزه عليه اسلام برخاسته بودند .

الذين كفروا . .. و لايأتونك بمثل

«مَثَل» هم به معناى «حجت» و «حديث» (سخنانى در باره اثبات چيزى) و هم به معناى «صفت» (توصيف چيزى) آمده است (قاموس المحيط). مقصود از آن در آيه شريفه، مجموعه سخنانى است كه كافران در توصيف پيامبر(صلی الله علیه و آله) و به منظور خدشه

ص: 32

داركردن چهره منور آن حضرت مى گفتند كه در آيات فوق از آنها ياد شده است. گفتنى است قيد باطل بودن مثل ها، از قرينه مقابله جمله «لايأتونك بمثل» و جمله «إلاّ جئناك بالحقّ» استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 2

2 - هدف كافران از اتهام سحر به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مبارزه با اسلام و خاموش كردن نور خدا بود .

فلمّا جاءهم . .. قالوا هذا سحر ... يريدون ليطفؤا نور اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 18 - 2

2 - مبارزه كافران با قرآن و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، با انديشه شيطانى و سنجيده كارى همراه بود .

إنّه كان لأيتنا عنيدًا . .. إنّه فكّر و قدّر

81- اسلام ستيزى منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 107 - 7

7 - آسيب رساندن به جامعه اسلامى ، در رأس آرمان ها و اهداف منافقان و كافران

اتخذوا مسجداً ضراراً و كفراً

برداشت فوق با توجه به اين است كه در رأس همه اهداف «ضراراً» مطرح شده است.

82- اسلام ستيزى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 67 - 2

2 - همگونى زنان و مردان منافق صدر اسلام ، در مواضع ضد اسلامى و برخورد با مسلمانان

المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض يأمرون بالمنكر

83- اسلام ستيزى همسر ابو لهب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 4 - 1،2

1 - همسر ابولهب ( ام جميل خواهر ابوسفيان ) ، در مخالفت با اسلام ، مانند او بود .

و امرأته

ص: 33

«امرأته» عطف است بر فاعل «سيصلى» و بيانگر اشتراك ابولهب و همسرش در عذاب الهى و موجبات آن است.

2 - همسر ابولهب ، در مقابله با اسلام ، دنباله رو شوهرش بود .

و امرأته

بيان پيوند زناشويى و وابستگى ام جميل به ابولهب، با تعبير «امرأته»، نشانگر مستقل نبودن او در تلاش هاى ضد اسلامى اش است.

84- اسلام شناس در جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 122 - 8

8 - هر جامعه و قومى نياز به اسلام شناس و فقيه و مبلغى برخاسته از ميان خودشان دارد .

فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا فى الدين و لينذروا قومهم

85- اسلام كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 11

11 - مبارزات گذشته كافران عليه اسلام ، مانع پذيرش آنان در زمره مسلمانان نخواهد شد .

ثم يغلبون و الذين كفروا إلى جهنم يحشرون

86- اسلام محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 14 - 20،21،24

20 - پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)، اولين مسلمان در ميان امت خويش

قل إنى أمرت أن أكون أول من أسلم

اول مى تواند به معناى «اوليت زمانى» و اسلام به معناى مصطلح آن باشد.

21 - پيامبر(صلی الله علیه و آله)، اولين مسلمان در جهان

قل إنى أمرت أن أكون أول من أسلم

جمله «أول من أسلم» مطلق و بيانگر اين است كه اسلام پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر اسلام ديگران مقدم بوده است.

24 - پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مأمور به حراست و حفاظت كامل از ايمان و اسلام خويش در برابر خطر شرك

قل إنى أمرت . .. و لا تكونن من المشركين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 34

16 - زمر - 39 - 12 - 1،2،3

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اعلام مواضع عقيدتى خود و پيش گامى اش در پذيرش اسلام

قل . .. و أُمرت لأن أكون أوّل المسلمين

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به پيش گام شدن در پذيرش اسلام ، به عنوان نخستين مسلمان ، مأمور و موظف شد .

و أُمرت لأن أكون أوّل المسلمين

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نخستين مسلمان بود .

أُمرت لأن أكون أوّل المسلمين

87- اسلام مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نصر - 110 - 2 - 5

5 - مردم پس از فتح مكه ، با رضايت و بدون تحميل ، اسلام را پذيرفتند .

يدخلون

88- اسلام مرفهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 22

22- امكان بهره گيرى از ثروت توانگران در صورت گرايش آنان به اسلام ، نبايد دستاويزى براى كنارگيرى از تهيدستان مؤمن قرار گيرد .

و لاتعد عيناك عنهم تريد زينة الحيوة الدنيا

89- اسلام مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 120 - 6

6 - توافق هاى سطحى با يهود و نصارا ، در گرايش آنان به اسلام مؤثر نيست .

و لن ترضى عنك اليهود و لاالنصرى حتى تتبع ملتهم

90- اسلام مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 35

20 - بينه - 98 - 4 - 9

9 - جدايى كافران اهل كتاب و مشركان از حركت اسلام گرايانه ديگر هم كيشان خود ، پس از اتمام حجت بر آنان بود .

و ما تفرّق الذين أُوتوا الكتب إلاّ من بعد ما جاءتهم البيّنة

در برداشت ياد شده «الذين اُوتوا الكتاب» همان «الذين كفروا» در آيه اول، دانسته شده است; با اين فرض كه مراد از آنان، كسانى اند كه پس از ظهور اسلام، به آن كافر شدند.

91- اسلام مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 106 - 9

9 - عن ابى جعفر ( ع ) فى قول اللّه عز و جل : « و آخرون مرجون لامر اللّه » قال : قوم كانوا مشركين فقتلوا مثل حمزة و جعفر و اشباههما من المؤمنين ، ثم انهم دخلوا فى الاسلام فوحدوا اللّه و تركوا الشرك و لم يعرفوا الايمان بقلوبهم فيكونوا من المؤمنين فتجب لهم الجنة و لم يكونوا على جحودهم فيكفروا فتجب لهم النار ، فهم على تلك الحال اما يعذبهم و اما يتوب عليهم ;

از امام باقر (ع) درباره سخن خداى عز و جل كه مى فرمايد: «و گروهى ديگر به امر خدا واگذار شده اند» روايت شده: آنان گروهى از مشركانند كه افرادى مثل حمزه و جعفر و امثال آن دو از مؤمنان را كشتند ; سپس داخل اسلام شدند ; پس خدا را به يگانگى خواندند و شرك را ترك كردند; ولى ايمان قلبى نداشتند تا از مؤمنان باشند و بهشت براى آنان لازم آيد و انكار قبلى نبودند تا كافر محسوب شوند و آتش براى آنان لازم آيد، پس آنان كه در اين حال بودند يا خداوند عذابشان مى كند يا آنها را مى آمرزد».

92- اسلام منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 104 - 15

15 - « عن جميل قال كان الطيار يقول لى . . . فدخلت انا و هو على ابى عبداللّه ( ع ) فقال الطيار : جعلت فداك أرأيت ما ندب اللّه عز و جل إليه المؤمنين من قوله « يا أيها الذين آمنوا » اَدَخل فى ذلك المنافقون معهم ؟ قال : نعم و الضلّال و كل من أقر بالدعوة الظاهرة . . . ;

جميل مى گويد: من و طيار وارد بر امام صادق (ع) شديم، طيار به آن حضرت عرض نمود: فدايت شوم، آيا منافقين مشمول خطاب «يا أيها الذين آمنوا» هستند؟ امام فرمود: بله، حتى گمراهان و هر كس دعوت آشكار اسلام را پذيرفته، داخل اين آيه مى شود . ..».

93- اسلام منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 66 - 4

4 - منافقان صدر اسلام ، گروهى بودند كه در آغاز به اسلام ايمان آوردند ولى بعداً به كفر گرويده و مرتد شدند .

ص: 36

لا تعتذروا قد كفرتم بعد إيمنكم

94- اسلام مؤمنان اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 53 - 11

11 - روحيه حق پذيرى ايمان آوردگان از اهل كتاب ، عامل گرويدن آنان به اسلام

قالوا ءامنّا به إنّه الحقّ

جمله «إنّه الحقّ» به منزله تعليل براى «آمنّا به» است; يعنى، ما بدان جهت به قرآن ايمان آورديم كه آن را حق يافتيم.

95- اسلام و احياى ارزشها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 157 - 23

23 - دين اسلام احياگر ارزش ها و پاكى ها و به دور از تكاليف شاق و خرافه هاى اسارتبار است .

يحل لهم الطيبت و يحرم . .. و يضع عنهم إصرهم و الأغلل التى كانت عليهم

96- اسلام و اديان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 26 - 5،6

5 - تشابه احكام اسلام با مقررات اديان گذشته *

و يهديكم سنن الّذين من قبلكم

چون خداوند با بيان احكام اسلام، سنّت صحيح گذشتگان را مى شناساند، معلوم مى شود آن سنتها همانند احكام اسلام بوده است.

6 - لزوم بررسى تطبيقى قوانين و سنن پيشينيان با احكام اسلام *

و يريد اللّه ليبيّن لكم و يهديكم سنن الّذين من قبلكم

عطف جمله «يهديكم» بر جمله «يبيّن لكم» و تعلق اراده خداوند به آن دو، بيانگر نوعى ارتباط ميان تبيين احكام و بيان سنتهاى پيشينيان است و به قرينه «يريد اللّه ان يخفف عنكم» در آيات بعد مى توان گفت كه ارتباط مورد نظر همان تطبيق و مقايسه آن دو با يكديگر مى باشد.

97- اسلام و اقتصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 37

7 - توبه - 9 - 67 - 12

12 - اهتمام اسلام به انفاق و تأمين نياز هاى معيشتى جامعه

و يقبضون أيديهم

98- اسلام و امكانات دنيوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 87 - 6

6 - رهبانيت و افراط در ترك مواهب دنيا ناسازگار با آيين اسلام

يايها الذين ءامنوا لاتحرموا طيبت ما احل اللّه لكم

99- اسلام و اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 86 - 4

4 - آگاهى و شهادت اهل كتاب ، بر حقانيّت پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و اسلام

و شهدوا انّ الرسول حق

100- اسلام و بردگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 89 - 12

12 - نجات بردگان از بردگى ، مورد توجه دين اسلام

او تحرير رقبة

101- اسلام و تعقّل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 82 - 10

10 - اسلام ، دين انديشه و برهان

افلا يتدبّرون القران و لو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً

ص: 38

102- اسلام و تمدن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 97 - 9

9 - دورى از تمدن و دانش ، امرى نكوهيده در بينش اسلام

الأعراب أشد . .. و أجدر ألّا يعلموا

103- اسلام و جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 89 - 13

13 - مناسبات تنگاتنگ ميان احكام و قوانين فردى اسلام با مصالح جامعه

فكفّرته اطعام عشرة مسكين . .. او تحرير رقبة

104- اسلام و خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 157 - 23

23 - دين اسلام احياگر ارزش ها و پاكى ها و به دور از تكاليف شاق و خرافه هاى اسارتبار است .

يحل لهم الطيبت و يحرم . .. و يضع عنهم إصرهم و الأغلل التى كانت عليهم

105- اسلام و خويشاوندى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 75 - 10

10 - توجه خاص اسلام به روابط خويشاوندى

و أولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى كتب اللّه

106- اسلام و دين ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 130 - 4

4 - آيين ابراهيم ، پايه و اساس دين اسلام

و من يرغب عن ملة إبرهيم إلا من سفه نفسه

ص: 39

از آن جا كه قرآن مردم رابه دين اسلام دعوت مى كند و اعراض از دين ابراهيم را نيز جايز نمى شمرد، معلوم مى شود: ماهيت هر دو آيين يكى است و آيين ابراهيم اساس و شالوده دين اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 123 - 4

4- اسلام ، آيينى ابراهيمى و مطابق و هماهنگ با معارف و تعاليم حضرت ابراهيم ( ع ) است .

اتّبع ملّة إبرهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 95 - 3

3 - اسلام ، آيين ابراهيمى

فاتّبعوا ملّة ابراهيم

به جاى پيروى از اسلام، پيروى از آيين ابراهيم را دستور داده است.

107- اسلام و صلح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 217 - 8

8 - اسلام ، آيين صلح طلب

يسئلونك عن الشهر الحرام قتال فيه قل قتال فيه كبير

اسلام، حرمت ماههاى حرام را - كه پيش از آن مرسوم بود - تأييد كرده است.

108- اسلام و طيبات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 157 - 23

23 - دين اسلام احياگر ارزش ها و پاكى ها و به دور از تكاليف شاق و خرافه هاى اسارتبار است .

يحل لهم الطيبت و يحرم . .. و يضع عنهم إصرهم و الأغلل التى كانت عليهم

109- اسلام و فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 89 - 11

11 - تشريع قوانين و احكام اسلامى در راستاى فقرزدايى

ص: 40

فكفّرته اطعام عشرة مسكين . .. او كسوتهم

110- اسلام و گناهكاران پشيمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 102 - 7

7 - باز بودن آغوش اسلام ، بر روى خطاكاران نادم و معترف

عسى اللّه يتوب عليهم إن اللّه غفور رحيم

111- اسلام و ماديات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 2

2 - اسلام ، آيينى معتدل در توجه به ماديات و معنويات

جعلنكم أمة وسطاً

چون سخن در اين بخش از آيات، نظر به يهود و نصارا دارد، مى توان گفت: توصيف امت اسلام به امتى معتدل، در قياس با يهود و نصاراست و از آنجا كه يهوديان مردمى دنياگرا هستند و نصارا تأييد كننده رهبانيت و ترك دنيا مى باشند; مراد از معتدل بودن امت اسلام، اعتدال در توجه به دنيا و امور معنوى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 2 - 19

19 - اهتمام اسلام به امور مادى و معنوى مردم

يبتغون فضلا من ربهم و رضوناً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 15

15 - توجه اسلام به نظام تغذيه و سالم سازى آن

حرمت عليكم الميتة . .. و ما اكل السبع الا ما ذكيتم

تفصيل و تبيين موارد خوردنيهاى حلال و حرام، نشانه توجه اسلام به نظام تغذيه مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 5 - 10،24

10 - تغذيه و احكام آن ، مورد توجه و عنايت دين اسلام

اليوم احل لكم الطيبت . .. و طعامكم حل لهم

ص: 41

24 - اهتمام اسلام به رعايت حقوق اقتصادى زنان

إذا ءاتيتموهن اجورهن

112- اسلام و مبانى فرهنگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 122 - 9

9 - اهتمام اسلام به تقويت مبانى فرهنگى - دينى جامعه همپاى جنگ و جهاد

فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا فى الدين

برداشت فوق به اين دليل است كه خداوند پس از ترغيب مكرر مؤمنان به شركت در جهاد و تحذير آنان از تخلف، در اين آيه طلب فقاهت را ضرورى شمرده و طالبان فقاهت را از شركت در جنگ معاف كرده است.

113- اسلام و معنويات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 2

2 - اسلام ، آيينى معتدل در توجه به ماديات و معنويات

جعلنكم أمة وسطاً

چون سخن در اين بخش از آيات، نظر به يهود و نصارا دارد، مى توان گفت: توصيف امت اسلام به امتى معتدل، در قياس با يهود و نصاراست و از آنجا كه يهوديان مردمى دنياگرا هستند و نصارا تأييد كننده رهبانيت و ترك دنيا مى باشند; مراد از معتدل بودن امت اسلام، اعتدال در توجه به دنيا و امور معنوى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 2 - 19

19 - اهتمام اسلام به امور مادى و معنوى مردم

يبتغون فضلا من ربهم و رضوناً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 5 - 18

18 - اهتمام اسلام به خانواده و سلامت اعتقادى و روانى آن

و المحصنت من المؤمنت و المحصنت من الذين اوتوا الكتب

ص: 42

114- اسلام و مقتضيات زمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 101 - 3

3 - انعطاف پذيرى و تناسب با شرايط زمان و مكان ، ويژگى احكام اسلام

فليس عليكم جناح ان تقصروا من الصلوة ان خفتم ان يفتنكم الذين كفروا

115- اسلام و يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 73 - 3،4،5

3 - نگرانى علماى يهود ، از افشاى توطئه آنان عليه اسلام

و قالت طائفة من اهل الكتاب . .. و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دينكم

نهى عالمان يهود از اعتماد به غير همكيشان، پس از طرح توطئه عليه مسلمانان، بيانگر نگرانى آنان از افشاى توطئه مى باشد.

4 - نهى علماى يهود پيروان خويش را از بازگويى توطئه شان عليه اسلام ، مگر در ميان همكيشان خود

و قالت طائفة . .. امنوا بالذى ... و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دينكم

5 - نگرانى علماى يهود ، از گرايش پيروانشان به اسلام

و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دينكم

(بنابراينكه ايمان، به معناى گرايش باشد).

116- اسلام يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 120 - 6

6 - توافق هاى سطحى با يهود و نصارا ، در گرايش آنان به اسلام مؤثر نيست .

و لن ترضى عنك اليهود و لاالنصرى حتى تتبع ملتهم

117- اشراف صدر اسلام و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 21 - 9

9 - رويارويى قشر هاى مرفه و اشراف عصر بعثت با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و توطئه و نيرنگ آنان در برابر معجزه آن حضرت ( قرآن كريم )

و إذا أذقنا الناس رحمة من بعد ضراء مسّتهم إذا لهم مكر فى ءاياتنا

ص: 43

118- اشراف صدر اسلام و محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 21 - 9

9 - رويارويى قشر هاى مرفه و اشراف عصر بعثت با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و توطئه و نيرنگ آنان در برابر معجزه آن حضرت ( قرآن كريم )

و إذا أذقنا الناس رحمة من بعد ضراء مسّتهم إذا لهم مكر فى ءاياتنا

119- اطمينان مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 2

2 - احساس اطمينان مشركان صدراسلام نسبت به پيروزى جمع متحد خويش بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان

أم يقولون نحن جميع منتصر

120- اطمينان مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 52 - 9

9 - اطمينان مؤمنان صدر اسلام به سرنوشت نيك خويش و هلاكت و نابودى منافقان

نحن نتربص بكم . .. بعذاب من عنده أو بأيدينا فتربصوا إنا معكم متربصون

121- اظهار عقيده به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 161 - 4،5

4 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) بايد اعتقاد خويش را به آيين اسلام به مردم اعلام كند.

قل إننى هدينى ربى إلى صرط مستقيم دينا قيما

5 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) در اعلام اعتقادش به اسلام بايد خداوند را به عنوان راهنماى خويش معرفى كند.

قل إننى هدينى ربى

122- اعتدال اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 2،4

ص: 44

2 - اسلام ، آيينى معتدل در توجه به ماديات و معنويات

جعلنكم أمة وسطاً

چون سخن در اين بخش از آيات، نظر به يهود و نصارا دارد، مى توان گفت: توصيف امت اسلام به امتى معتدل، در قياس با يهود و نصاراست و از آنجا كه يهوديان مردمى دنياگرا هستند و نصارا تأييد كننده رهبانيت و ترك دنيا مى باشند; مراد از معتدل بودن امت اسلام، اعتدال در توجه به دنيا و امور معنوى است.

4 - احكام و آداب اسلام ، مبرّا از هر گونه افراط و تفريط

جعلنكم أمة وسطاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 87 - 6

6 - رهبانيت و افراط در ترك مواهب دنيا ناسازگار با آيين اسلام

يايها الذين ءامنوا لاتحرموا طيبت ما احل اللّه لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 135 - 11

11- اسلام ، راه اعتدال است و مسلمانان ، رهرو آن و هدايت يافته اند .

فستعلمون من أصحب الصرط السوىّ و من اهتدى

«سوى» بر وزن فعيل به معناى اسم فاعل است; يعنى، مستوى و معتدل (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 73 - 3

3 - اسلام ، شريعتى به دور از كجى و انحراف

و إنّك لتدعوهم إلى صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 5 - 13

13 - اسلام ، دينى توحيدى و معتدل و فراخوان مردم به اقامه نماز و پرداخت زكات

و ما أُمروا إلاّ ليعبدوا اللّه مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلوة و يؤتوا الز

مراد از «الذين اُوتوا الكتاب» - كه مرجع ضمير «أمروا» است - ممكن است آن دسته از اهل كتاب باشد كه به اسلام كفر ورزيدند. در اين مبنا، «الذين كفروا» در آيه اول نيز، به همان گروه نظر دارد.

123- اعدام موهنان به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 12 - 7

ص: 45

7 - اعدام ، كيفر طعن و توهين به اسلام

و طعنوا فى دينكم فقتلوا

124- اعراب قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 63 - 6

6 - قبايل عرب تا پيش از گرايش به اسلام گرفتار دشمنىِ عميق و ديرپاى نسبت به يكديگر بودند .

و ألف بين قلوبهم . .. ما ألفت بين قلوبهم

125- اعراض از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 130 - 7

7 - روى گردانى از اسلام ، نشانه سفاهت و معلول بى خردى است .

ربنا وابعث فيهم رسولا . .. و من يرغب عن ملة إبرهيم إلا من سفه نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 35 - 1

1 - رويگردانى مردم از اسلام و تكذيب آن، امرى سنگين و ناگوار براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوده است.

بأيت اللّه يجحدون. و لقد كذبت رسل من قبلك ... و إن كان كبر عليك إعراضهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 32 - 3

3 - ابوجهل ، دين اسلام را تكذيب و از پذيرش تعاليم آن امتناع كرد .

و لكن كذّب و تولّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 9

9 - جدايى كافران اهل كتاب و مشركان از حركت اسلام گرايانه ديگر هم كيشان خود ، پس از اتمام حجت بر آنان بود .

و ما تفرّق الذين أُوتوا الكتب إلاّ من بعد ما جاءتهم البيّنة

در برداشت ياد شده «الذين اُوتوا الكتاب» همان «الذين كفروا» در آيه اول، دانسته شده است; با اين فرض كه مراد از آنان، كسانى اند كه پس از ظهور اسلام، به آن كافر شدند.

ص: 46

126- اعراض از مغالطه گران در اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 69 - 3

3 - بر كسانى كه در همنشينى با مغالطه گران درباره قرآن و اسلام از بحث پرهيز نموده و سعى در بازداشتن ديگران كنند، گناهى نيست.

و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء و لكن ذكرى

در اين برداشت، «يتقون» به معناى لغوى آن و متعلق آن «خوض» گرفته شده است. علاوه بر اين كه «ذكرى» نيز مفعول مطلق براى فعل محذوف «يذكرونهم» فرض شده است; يعنى: «يتقون الخوض و لكن يذكرونهم ذكرى».

127- اعراض اكثريت مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 4 - 5

5 - بيشتر مردم عصر بعثت ، از آيات قرآن ، على رغم وضوح و روشنى مفاهيم آن روى گردان بودند .

كتب فصّلت . .. فأعرض أكثرهم

128- اعراض بنى اسرائيل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 3

3 - خداوند ، مسلمانان را از ايمان نياوردن بنى اسرائيل و طايفه يهود آگاه ساخت .

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم

همزه استفهام در «أفتطمعون» استفهام انكار توبيخى يا تعجبى است و در هر صورت دلالت بر اين دارد كه: جامعه يهود و بنى اسرائيل به اسلام و قرآن ايمان نخواهند آورد.

129- اعراض يهود از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 3

3 - خداوند ، مسلمانان را از ايمان نياوردن بنى اسرائيل و طايفه يهود آگاه ساخت .

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم

همزه استفهام در «أفتطمعون» استفهام انكار توبيخى يا تعجبى است و در هر صورت دلالت بر اين دارد كه: جامعه يهود و بنى

ص: 47

اسرائيل به اسلام و قرآن ايمان نخواهند آورد.

130- اعلام مواضع اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 4

4 - ايام حج ، فرصتى مناسب براى اعلان مواضع اسلام در برابر كفر

و أذن من اللّه و رسوله إلى الناس يوم الحج الأكبر

131- افتراهاى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 17 - 7

7 - شرك پيشگان عصر بعثت ، قرآن را ساخته ذهن پيامبر (صلی الله علیه و آله) دانسته و آن حضرت را فردى مفترى ( كسى كه بر خدا دروغ مى بندد ) مى خواندند .

قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا أو بدّله . .. قل ... فمن أظلم ممن ا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 37 - 7

7 - شباهت و همگونى قرآن با كتاب هاى آسمانى پيشين ( تورات ، انجيل و . . . ) دستاويز مشركان صدر اسلام براى زدن برچسب « ساختگى بودن » به آن

و ما كان هذا القرءان أن يفترى من دون اللّه و لكن تصديق الذى بين يديه و تفصيل الك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 38 - 1

1 - « ساختگى بودن » از برچسب هاى شرك پيشگان عصر بعثت به قرآن و در راستاى مبارزه آنان با پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) بود .

و ما كان هذا القرءان أن يفترى . .. أم يقولون افتريه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 13 - 1

1- مشركان عصر بعثت ، قرآن را دروغهايى ساخته و پرداخته دست پيامبر (صلی الله علیه و آله) قلمداد مى كردند .

أم يقولون افتريه

«إفتراه» به معناى دروغ بافتن است. ضمير فاعلى در «إفتراه» به پيامبر(صلی الله علیه و آله) برمى گردد.

ص: 48

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 15 - 8

8- مشركان عصر بعثت به خاطر دنيا طلبى و تجمل گرايى ، قرآن را نپذيرفته و آن را ساخته دست پيامبر (صلی الله علیه و آله) قلمداد مى كردند .

أم يقولون افتريه . .. من كان يريد الحيوة الدنيا و زينتها

بيان پيامدهاى دنياخواهى و تجمل گرايى، پس از دعوت به توحيد و اقامه برهانى روشن براى آن، اشاره به ريشه هاى اصرار مشركان به كفرورزى دارد; يعنى، اينكه مشركان با وجود دليلى روشن بر حقانيت قرآن، حقايق مطرح شده در آن را نمى پذيرند به دليل دنياخواهى آنان است.

132- افراط مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 5 - 2

2 - مخالفت سرسختانه و افراط گرانه مشركان عصر بعثت ، با قرآن

أن كنتم قومًا مسرفين

133- افشاى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 13

13 - افشاى رفتار هاى فريبكارانه و كينه قلبى مشركان صدر اسلام نسبت به مسلمانان از سوى خداوند

و إن يظهروا عليكم لايرقبوا فيكم إلّاً و لاذمة . .. و تأبى قلوبهم

آمدن فعلهاى «يظهروا»، «يرقبوا» و «تأبى» به صورت فعل مضارع كه دلالت بر حال و آينده مى كند، مى تواند حاكى از اين حقيقت باشد كه آيه در صدد افشاى رازهاى منافقان عليه مسلمانان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 4 - 3

3- خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را از جلسات سرّى و گفتوگو هاى محرمانه مشركان ستم پيشه آگاه ساخت .

أسرّوا النجوى . .. قال ربّى يعلم القول فى السماء

134- افشاى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 56 - 5

ص: 49

5 - افشاى چهره منافقان صدر اسلام و ماهيت پليدشان از سوى خداوند براى مؤمنان

و يحلفون باللّه إنهم لمنكم و ما هم منكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 1 - 12

12 - افشاى چهره منافقان صدراسلام ، از سوى خداوند

إذا جاءك المنفقون . .. و اللّه يشهد إنّ المنفقين لكذبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 3 - 4

4 - افشاى چهره واقعى عناصر نفاق پيشه صدراسلام از سوى خداوند

ذلك بأنّهم ءامنوا ثمّ كفروا

135- اقرار به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 25 - 7

7 - احكام و مقررات مشروط به ايمان ، تنها مبتنى بر اظهار ايمان است ، نه خصوص ايمان واقعى

من فتياتكم المؤمنات و اللّه اعلم بايمانكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 53 - 9

9 - اقرار افتخارآميز ايمان آوردگان از اهل كتاب به اسلام خويش ، پيش از نزول قرآن

إنّا كنّا من قبله مسلمين

136-

137- اقرار منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 75 - 6

6 - اقرار منافقان صدر اسلام به ناخالصى و صالح نبودن خويش

و منهم من عهد اللّه . .. لنكوننّ من الصلحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 1 - 3،5

ص: 50

3 - منافقان در هر بار ملاقات با رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) ، اظهار ايمان كرده و به رسالت الهى آن حضرت شهادت أكيد مى دادند .

إذا جاءك المنفقون قالوا نشهد إنّك لرسول اللّه

5 - شهادت صريح و أكيد به رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در حضور آن حضرت ، از شگرد هاى منافقان براى پنهان نگه داشتن چهره نفاق خود از آن حضرت

إذا جاءك المنفقون قالوا نشهد إنّك لرسول اللّه

138- اقرار يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 88 - 2

2 - يهوديان عصر بعثت ، بر ناتوانى خويش از درك معارف اسلام معترف بودند .

و قالوا قلوبنا غلف

كلمه «قالوا» دلالت بر اعتراف دارد.

139- اقليت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 37 - 7،9

7 - معدودى از مشركان مى دانستند كه خداوند توان آوردن معجزه درخواستى آنان را دارد.

و لكن أكثرهم لايعلمون

9 - اقليتى از مشركان به فلسفه نازل نشدن معجزات ويژه درخواستى خويش آگاه بودند.

و قالوا لولا نزل عليه ءاية . .. و لكن أكثرهم لايعلمون

140- اكثريت كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 34 - 11

11 - اكثر كافران عصر بعثت ، ناآگاه به ضرورت تقوا براى متوليان مسجدالحرام

إن أولياؤه إلا المتقون و لكن أكثرهم لايعلمون

مفعول «لايعلمون» حقايقى است كه آيه مورد بحث بدان پرداخته است ; از جمله ضرورت تقوا براى واليان مسجدالحرام و نيز استحقاق عذاب براى سدكنندگان مسجدالحرام بر روى مؤمنان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 8

ص: 51

8 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى ، در بيشتر كفرپيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به فرعون و قوم وى (قبطيان) بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 103 - 5

5 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى ، در بيشتر كفرپيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم ابراهيم بازمى گردد; اما در عين حال اين آيه تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 4

4 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان اندك او را در برابر مخالفت اكثريت كافران و مشركان صدر اسلام ، تسلّى خاطر و دلدارى داد .

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

مفسران برآنند كه يادآورى گمراهى اكثريت امت هاى گذشته، در شرايطى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگانِ اندك به آن حضرت در شرايط سخت مكه قرار داشتند و با مخالفت هاى بيشتر كافران و مشركان رو به رو بودند، به منظور دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگان به ايشان است.

141- اكثريت مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 6 - 7

7 - اكثر مردم عصر بعثت ، در پيروزى روميان حتى در صورت وعده خداوند به يارى آنان ، دچار ترديد بودند .

وعد اللّه . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

حرف «ال» در «الناس» براى عهد است و - به قرينه آيات بعد كه ويژگى هاى اقتصادى قريش را بيان مى كند - به مكيان عصر بعثت اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 59 - 4

4 - بيشتر مردم صدر اسلام با وجود شواهد و دلايل اثباتگر قيامت ، به اين حقيقت ايمان نياوردند .

إنّ الساعة لأتية . .. و لكنّ أكثر الناس لايؤمنون

ص: 52

142- اكثريت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 1 - 8

8 - نقض شدن پيمان عدم تعرض ، از سوى اكثريت مشركان صدر اسلام

الذين عهدتم من المشركين

مقصود از «الذين عاهدتم» - به دليل آيات 4 و 7 - مشركان معاهدى هستند كه ملتزم به رعايت پيمانهاى صلح نبودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 7 - 1

1 - نقض شدن پيمان عدم تعرض از سوى اكثريت مشركان صدر اسلام

كيف يكون للمشركين عهد

مراد از مشركان در جمله «كيف يكون للمشركين عهد» - به قرينه «إلا الذين عاهدتم عند المسجد الحرام» - مشركان معاهدى هستند كه بر پيمان خود با مسلمانان پايبند نماندند. ذيل آيه بعد (و أكثرهم فاسقون) بيانگر نقض پيمان از سوى اكثريت آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 15

15 - اكثريت مشركان صدر اسلام بر پيمان عدم تعرض خود با مسلمانان پايبند نمانده و آن را نقض كردند .

و أكثرهم فسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 83 - 3

3- بيشتر مشركان صدراسلام ، علاوه بر انكار عملى نعمت هاى الهى ، به زبان نيز كفر مىورزيدند .

يعرفون نعمت الله ثمّ ينكرونها و أكثرهم الكفرون

انكار و ناسپاسى نعمتهاى الهى يا با زبان است و يا با عمل. جمله «ثمّ ينكرونها» مى تواند گوياى كفران عملى و جمله «و أكثرهم الكافرون» بيانگر ناسپاسى با زبان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 8

8 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى ، در بيشتر مشركان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم نوح بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 4

4 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان اندك او را در برابر مخالفت اكثريت كافران و مشركان صدر اسلام ، تسلّى خاطر و دلدارى داد

ص: 53

.

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

مفسران برآنند كه يادآورى گمراهى اكثريت امت هاى گذشته، در شرايطى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگانِ اندك به آن حضرت در شرايط سخت مكه قرار داشتند و با مخالفت هاى بيشتر كافران و مشركان رو به رو بودند، به منظور دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگان به ايشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 29 - 19

19 - گرايش مشركان صدراسلام به شرك ، برخاسته از جهل و ناآگاهى اكثريت آنان بود .

بل أكثرهم لايعلمون

143- اكمال اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 23

23 - ولايت و امامت ، مكمّل اسلام

اليوم اكملت لكم دينكم

144- امامت نماز جمعه در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 11 - 3

3 - اقامه نماز جمعه ، در صدراسلام و به امامت حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله)

و إذا رأوا تجرة . .. و تركوك قائمًا

145- امتنان باديه نشينان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 17 - 1

1 - منّت گذارى بى جاى اعراب بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به سبب اسلام آوردن خود

يمنّون عليك أن أسلموا

ص: 54

146- امتيازطلبى مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 32

32- هواپرستى ثروت مندان عصر بعثت ، عامل امتيازخواهى آنان از پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

و لاتطع من . .. اتبع هويه

147- امداد به دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 4 - 7

7 - كمك به دشمنان اسلام عليه مسلمانان ، از موارد نقض پيمان از سوى مشركان معاهد صدر اسلام بود .

إلا الذين عهدتم من المشركين . .. و لم يظهروا عليكم أحداً

148- امداد به مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 25

25 - فرمان خدا بر مدارا كردن با توطئه گران اهل كتاب ، هرگز از سرناتوانى او بر يارى مسلمانان صدر اسلام نبوده است .

فاعفوا و اصفحوا حتى يأتى اللّه بأمره إن اللّه على كل شىء قدير

در برداشت فوق، جمله «إن اللّه . ..» در ارتباط با جمله «فاعفوا و اصفحوا» ملاحظه شده است; يعنى، گمان نشود كه فرمان به عفو و گذشت و ترك مقابله، از سر ناتوانى خداست، بلكه مصلحت مسلمانان در آن است.

149- امكانات كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 10

10 - غرور و اعتماد نابجاى كافران عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) به اقتدار و تمكن خويش

ألم يروا كم أهلكنا . .. مكنهم فى الأرض ما لم نمكن لكم

از اينكه مى فرمايد اقوام قدرتمندتر از شما را هلاك كرديم، معلوم مى شود كه اينان به قدرت و مكنت خويش مغرور بودند.

150- امكانات مادى مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 55

10 - كهف - 18 - 28 - 4

4- توانگران ، با اظهار آمادگى براى كمك هاى مادّى ، حضور مؤمنان تهيدست را در پيرامون پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مانع نشست با آن حضرت مى شمردند .

و اصبر نفسك . .. و لاتعد عيناك عنهم تريد زينة الحيوة الدنيا

151- امكانات مادى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 14

14 - رفاه و امكانات مادى مسلمانان ، غير قابل تحمل براى منافقان صدر اسلام و برانگيزنده آنان به ستيزه جويى و كينهورزى

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

152- امكانات مادى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 55 - 3،8

3 - منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، برخوردار از مال و اولاد فراوان و امكانات مادى

فلا تعجبك أمولهم و لا أولدهم

8 - ضعف مالى و امكانات اجتماعى مؤمنان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در مقايسه با منافقان

فلا تعجبك أمولهم و لا أولدهم

وجود زمينه غبطه خوردن نسبت به امكانات رفاهى و برخورداريهاى مادى منافقان، نشان دهنده ضعف اقتصادى و محروميتهاى مادى مؤمنان صدر اسلام در مقايسه با آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 11

11 - جمعيت بيشتر ، امكانات برتر و قدرت فزونتر قوم نوح ، عاد ، ثمود ، قوم ابراهيم و اصحاب مدين در مقايسه با منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

كالذين من قبلكم كانوا أشد منكم قوة . .. ألم يأتهم نبأ الذين من قبلهم قوم نوح ...

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 10

10 - برخوردارى منافقان صدر اسلام از امكانات و رفاه مادى

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله

ص: 56

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 1

1 - منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، برخوردار از مال و اولاد فراوان و امكانات مادى و مفاخر اجتماعى

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

153- امكانات مادى مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 55 - 8

8 - ضعف مالى و امكانات اجتماعى مؤمنان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در مقايسه با منافقان

فلا تعجبك أمولهم و لا أولدهم

وجود زمينه غبطه خوردن نسبت به امكانات رفاهى و برخورداريهاى مادى منافقان، نشان دهنده ضعف اقتصادى و محروميتهاى مادى مؤمنان صدر اسلام در مقايسه با آنان است.

154- امنيت مكه در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 3 - 3

3 - مكه در عصر بعثت ، شهرى امن بوده و ساكنان آن ، بايد همواره در امنيت باشند .

و هذا البلد الأمين

توصيف مكه به «أمين»، يا به معناى «ذو الأمن» و يا به معناى مفعولى (مأمون فيه) است. اين توصيف، علاوه بر بيان وجود امنيت در آن، نشانگر آن است كه خداوند، خواهان تداوم يافتن امنيت آن در همه زمان ها است.

155- اميدوارى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 2

2 - مسلمانان صدر اسلام ، به ايمان آوردن بنى اسرائيل دل بسته و بدان اميدوار بودند .

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم

برداشت فوق لازمه معناى «أن يؤمنوا لكم» است; زيرا تأييد و تصديق پيروان يك مكتب به معناى تصديق حقانيت آن مكتب و در نتيجه ايمان آوردن به آن است.

ص: 57

156- انتظار شكست اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 135 - 7

7- كافران صدراسلام در انتظار شكست و نابودى اسلام بودند .

قل كلّ متربّص فتربّصوا فستعلمون

157- انتظار نابودى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 34 - 3

3- مشركان ، در انتظار نابودى شريعت پيامبر (صلی الله علیه و آله) با مرگ وى بودند .

أفإيْن متّ فهم الخلدون

از لحن آيه استفاده مى شود كه مشركان و مخالفان پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) در انتظار مرگ او و يا در صدد كشتن ايشان بودند; چنان كه در برخى از سوره هاى مكى قرآن به اين مسأله تصريح شده است (أم يقولون شاعر نتربص به ريب المنون).

158- انتظارات مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 52 - 3،4

3 - مؤمنان صدر اسلام در انتظار هلاكت منافقان به عذاب الهى يا به دست اهل ايمان بودند .

و نحن نتربص بكم أن يصيبكم اللّه بعذاب من عنده أو بأيدينا

4 - مؤمنان صدر اسلام در انتظار دستور الهى ، براى جنگ با منافقان و از ميان برداشتن جريان نفاق

و نحن نتربص بكم . .. بعذاب من عنده أو بأيدينا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 37 - 8

8- مؤمنان صدراسلام ، در انتظار غلبه و پيروزى سريع بر كافران بودند .

سأُوريكم ءايتى فلاتستعجلون

برداشت ياد شده براساس اين است كه مقصود از «آيات» هلاكت و عذاب دنيوى كافران، و مخاطب «سأوريكم. .. فلاتستعجلون» مسلمانان باشند.

159- انجيل در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 58

3 - آل عمران - 3 - 199 - 9

9 - وجود تورات و انجيل تحريف نشده نزد يهود و نصارا در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

انّ من اهل الكتب لمن يؤمن باللّه و ما انزل اليكم و ما انزل اليهم

آنچه از «ما انزل اليهم»، در ذهن مخاطبان عصر بعثت نقش مى بندد و تبادر مى كند، همان تورات و انجيلى است كه در دسترس اهل كتاب بوده است و اگر آنها تحريف شده بود، ايمان به آنها مورد تأييد خداوند قرار نمى گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 13

13 - وجود تورات و انجيل بدون تحريف و دگرگونى تا زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل

به نظر مى رسد مراد از تورات و انجيل در آيه مورد بحث همان تورات وانجيل بوده كه در دسترس اهل كتاب قرار داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 68 - 7

7 - وجود تورات و انجيل بدون تحريف و دگرگونى تا زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

حتّى تقيموا التورية و الانجيل

ترغيب اهل كتاب به «اقامه تورات و انجيل» گوياى اين است كه اين كتابهاى آسمانى بدون تحريف و دگرگونى در دسترس آنها بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 76 - 7

7 - ناتوانى تورات و انجيل عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از رفع اختلافات فكرى و عقيدتى بنى اسرائيل

إنّ هذا القرءان يقصّ على بنى إسرءيل أكثر الذى هم فيه يختلفون

اقدام قرآن به حل اختلافات بنى اسرائيل، نشان مى دهد كه آنچه به عنوان تورات و انجيل در دست آنان بوده، براى تبيين حقايق مورد اختلافشان كافى نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 31

31- تورات و انجيل ، دو كتاب مهم آسمانى و مطرح در عصر نزول قرآن

ذلك مثلهم فى التورية و مثلهم فى الإنجيل كزرع

160- انذار مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 6 - 5،10

ص: 59

5 - پدران و اجداد مردم صدراسلام ، پيش از آن به وسيله پيامبران الهى انذار و اخطار شده بودند . *

لتنذر قومًا ما أُنذر ءاباؤهم

برداشت ياد شده مبتنى بر اين احتمال است كه «ما» در «ما اُنذر» نافيه نباشد; بلكه مصدريه و يا موصوله باشد.

10 - « عن أبى بصير عن أبى عبداللّه ( ع ) . . . قال : و سألته عن قول اللّه « لتنذر قوماً ما أُنذر آباؤهم فهم غافلون » قال : لتنذر القوم الذين أنت فيهم كما أنذر آباؤهم فهم غافلون عن اللّه و عن رسوله و عن وعيده . . . ;

ابوبصير گويد: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند: «لتنذر قوماً ما أنذر آباؤهم فهم غافلون» سؤال كردم، فرمود: مقصود اين است: تا انذار كنى گروهى را كه در ميان آن ها هستى، همان گونه كه پدرانشان انذار شدند كه اينان از خدا و از رسول او و از وعيدهاى خدا غافل اند. ..».

161- انذار مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 5 - 19

19 - خداوند ، مسلمانانِ صدراسلام را به عواقب و پيامد هاى آزاررسانى به پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) هشدار داد .

و إذ قال موسى لقومه . .. و اللّه لايهدى القوم الفسقين

با توجه به اين كه خطاب در اين آيات، متوجه مسلمانان است; به نظر مى رسد يادآورى داستان موسى(ع) و اذيت هاى بنى اسرائيل نسبت به آن حضرت و پيامدهاى ناگوار آن، هشدارى به مسلمانان است.

162- انذار نياكان مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 6 - 5،10

5 - پدران و اجداد مردم صدراسلام ، پيش از آن به وسيله پيامبران الهى انذار و اخطار شده بودند . *

لتنذر قومًا ما أُنذر ءاباؤهم

برداشت ياد شده مبتنى بر اين احتمال است كه «ما» در «ما اُنذر» نافيه نباشد; بلكه مصدريه و يا موصوله باشد.

10 - « عن أبى بصير عن أبى عبداللّه ( ع ) . . . قال : و سألته عن قول اللّه « لتنذر قوماً ما أُنذر آباؤهم فهم غافلون » قال : لتنذر القوم الذين أنت فيهم كما أنذر آباؤهم فهم غافلون عن اللّه و عن رسوله و عن وعيده . . . ;

ابوبصير گويد: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند: «لتنذر قوماً ما أنذر آباؤهم فهم غافلون» سؤال كردم، فرمود: مقصود اين است: تا انذار كنى گروهى را كه در ميان آن ها هستى، همان گونه كه پدرانشان انذار شدند كه اينان از خدا و از رسول او و از وعيدهاى خدا غافل اند. ..».

163- انزواى اجتماعى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 60

7 - توبه - 9 - 74 - 30

30 - إخبار خداوند ، از رسوايى و فضاحت نهايى منافقان صدر اسلام در جامعه و منزوى شدن آنان

و ما لهم فى الأرض من ولىّ و لانصير

با توجه به اينكه آيه، إخبار از آينده است و نيز واژه «فى الأرض» مى تواند به همين زندگى دنيوى اشاره داشته باشد، اين برداشت به دست مى آيد.

164- انعطاف پذيرى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 91 - 6

6 - اسلام دين آسان و انعطاف پذير در برابر ناتوانى ها ، دشوارى ها و مشكلات گوناگون زندگى

ليس على الضعفاء و لا على المرضى و لا على الذين لا يجدون ما ينفقون حرج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 106 - 12

12- اسلام ، آيينى انعطاف پذير و منطبق با هر شرايط و تحولات

من كفر . .. إلاّ من أُكره ... و لكن من شرح بالكفر صدرًا فعليهم غضب من الله

از اينكه خداوند اجازه فرمود كه در شرايط اكراه و اجبار گفتار كفرآميز به زبان آورد به دست مى آيد كه اسلام، آيينى است با هر شرايط و تحولات اجتماعى در زندگى بشر قابل انطباق و انعطاف پذير است و شرايط و تحولات زندگى بشرى را در احكام خويش لحاظ كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 115 - 13

13- اسلام دين سهل ، معتدل و انعطاف پذير در برابر ضرورت ها و نياز هاى آدمى

إنما حرّم عليكم الميتة . .. فمن اضطرّ غير باغ و لاعاد فإن الله غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 6

6 - احكام الهى در شريعت اسلام ، احكامى انعطاف پذير است و در صورت مواجه شدن مكلف با عسر و حرج ، جاى خود را به حكمى ديگر ( احكام ثانوى ) - كه مايه عسر و حرج نباشد - مى دهد .

و ما جعل عليكم فى الدين من حرج

لازمه نفى حرج از دين، اين است كه اگر مكلف در انجام تكليفى مواجه با حرج شد، آن تكليف ساقط گشته و جاى خود را به حكم ديگرى كه مايه حرج نباشد بدهد.

ص: 61

165- انفاق مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 7 - 4

4 - انفاق و كمك هاى مالى مؤمنان ، به ياران نيازمند پيامبر (صلی الله علیه و آله)

هم الذين يقولون لاتنفقوا على من عند رسول اللّه

166- انگيزه هاى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 18 - 3

3 - جلب سود و دفع زيان ، انگيزه شرك پيشگان عصر بعثت در پرستش خدايان پندارى خود

و يعبدون من دون اللّه ما لا يضرهم و لا ينفعهم

167- اهانتهاى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 8 - 3

3 - به كارگيرى تعبيرات جسارت آميز عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) در محاورات منافقان

ليخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ

مقصود رئيس منافقان از «أعزّ» خودش و از «أذلّ» رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است. اين تعبير حكايت از آن دارد كه منافقان، در جمع خود و در محاورات ميان خويش، نسبت به پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) تعبيرهاى گستاخانه و جسارت آميزى داشتند.

168- اهتمام اسلام به فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 6

6 - اهتمام شديد اسلام ، به رفع گرسنگى در جامعه و تغذيه بينوايان

إنّه كان لايؤمن باللّه العظيم . و لايحضّ على طعام المسكين

از اين كه تكليف تغذيه بينوايان و گرسنگان، در رديف ايمان به خدا و به عنوان عامل عذاب الهى قرار گرفته است; مى توان به حقيقت ياد شده پى برد.

ص: 62

169- اهتمام اسلام به كتابت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 4 - 10

10 - نويسندگى هنرى مطلوب و مورد ترغيب از آغاز ظهور اسلام

الذى علّم بالقلم

نزول اين آيات در نخستين ساعات بعثت، گوياى برداشت ياد شده است.

170- اهل كتاب در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 25،26

25 - فرمان خدا بر مدارا كردن با توطئه گران اهل كتاب ، هرگز از سرناتوانى او بر يارى مسلمانان صدر اسلام نبوده است .

فاعفوا و اصفحوا حتى يأتى اللّه بأمره إن اللّه على كل شىء قدير

در برداشت فوق، جمله «إن اللّه . ..» در ارتباط با جمله «فاعفوا و اصفحوا» ملاحظه شده است; يعنى، گمان نشود كه فرمان به عفو و گذشت و ترك مقابله، از سر ناتوانى خداست، بلكه مصلحت مسلمانان در آن است.

26 - اهل كتاب با جامعه مسلمانان صدر اسلام برخورد و حشر و نشر نداشتند .

فاعفوا و اصفحوا حتى يأتى اللّه بأمره إن اللّه على كل شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 15 - 17

17 - حضور قابل توجه اهل كتاب در جامعه عصر بعثت

قل ءامنت بما أنزل اللّه من كتب

برداشت ياد شده با توجه به تأكيد پيامبر(صلی الله علیه و آله) به باورهاى مشترك خود با اهل كتاب است كه مى تواند تلاشى در راستاى همسو نمودن آنان با انديشه اسلامى و بهره مندى از تأثير و نفوذ آنان باشد.

171- اهل كتاب صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 59 - 8

8 - اهل كتاب زمان رسول خدا ، ناشايست براى انتساب تورات و انجيل به آنان *

و ما أنزل من قبل

سياق عبارت اقتضا مى كرد كه گفته شود «ما انزل اليكم» نه «ما انزل من قبل»، به نظر مى رسد اين تغيير براى رساندن اين حقيقت است كه اهل كتاب به مضامين و احكام تورات و انجيل وفادار نماندند، لذا شايستگى آن را ندارند كه كتب آسمانى به آنان انتسابى داشته باشد.

ص: 63

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 61 - 1

1 - گروهى از اهل كتاب در حضور پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان ، به دروغ مدعى ايمان به خدا ، قرآن و ديگر كتب آسمانى

و إذا جاءوكم قالوا ءامنا . .. و اللّه اعلم بما كانوا يكتمون

با توجه به آيه 57، 58 كه اهل كتاب را استهزا كننده اسلام و نماز معرفى كرده بود، معلوم مى شود تنها گروهى از آنان نزد مسلمانان، خود را اهل ايمان قلمداد مى كردند. گفتنى است كه مراد از «ءامنا» به قرينه آيه 59 ايمان به خدا، قرآن و ديگر كتب آسمانى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 62 - 1،3،4

1 - حركت آشكار و بدون پرده پوشى اهل كتاب معاصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در گناه ، تجاوز و حرام خوارى

و ترى كثيراً منهم يسرعون فى الاثم و العدون و اكلهم السحت

«ترى» (مى بينى و مشاهده مى كنى) دلالت مى كند كه اهل كتاب به طور آشكارا و علنى مرتكب آن اعمال ناروا مى شدند.

3 - مسابقه و پيشى جستن در ارتكاب گناه ، تجاوز و حرام خوارى ، شيوه بسيارى از اهل كتاب در عصر بعثت

و ترى كثيراً منهم يسرعون فى الاثم و العدون و اكلهم السحت

1 - «يسرعون «از مصدر» مسارعة» مى تواند به معناى پيشى جستن از يكديگر باشد. 2 - فعل مضارع «يسرعون» دلالت مى كند كه ارتكاب اين اعمال شيوه آنان بوده و به طور مستمر انجام مى داده اند، جمله «كانوا يعملون» نيز دلالت بر اين معنا دارد.

4 - رواج رشوه خوارى در بين اهل كتاب عصر بعثت

و ترى كثيراً منهم يسرعون فى . .. و اكلهم السحت

راغب در مفردات آورده است كه «رشوه را سحت مى گويند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 65 - 6

6 - اهل كتاب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) مردمى بى ايمان و فاقد تقوا

و لو ان أهل الكتب ءامنوا و اتقوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 22

22 - بسيارى از اهل كتاب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى اعمال و رفتارى ناپسند

و كثير منهم ساء ما يعملون

172- اهل كتاب و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 64

2 - آل عمران - 3 - 73 - 3،4

3 - نگرانى علماى يهود ، از افشاى توطئه آنان عليه اسلام

و قالت طائفة من اهل الكتاب . .. و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دينكم

نهى عالمان يهود از اعتماد به غير همكيشان، پس از طرح توطئه عليه مسلمانان، بيانگر نگرانى آنان از افشاى توطئه مى باشد.

4 - نهى علماى يهود پيروان خويش را از بازگويى توطئه شان عليه اسلام ، مگر در ميان همكيشان خود

و قالت طائفة . .. امنوا بالذى ... و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دينكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 19 - 1

1 - دعوت خداوند از تمامى اهل كتاب براى ايمان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پذيرش اسلام

ياهل الكتب قد جاءكم رسولنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 57 - 1،5،6،7

1 - برخى اهل كتاب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، دين اسلام را بازيچه و سرگرمى پنداشته و به تمسخر و استهزاء آن مى پرداختند .

لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً من الذين اوتوا الكتب من قبلكم

5 - برخى از اهل كتاب همسو با كافران ، در رويارويى با اسلام

لاتتخذوا الذين . .. من الذين اوتوا الكتب من قبلكم و الكفار أولياء

6 - ترسيم چهره اى مسخره آميز براى اسلام و ابزار سرگرمى خواندن آن ، شيوه مبارزه تبليغاتى اهل كتاب عليه مسلمانان

الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً من الذين اوتوا الكتب

7 - تمسخر پيروان كتب آسمانى نسبت به اسلام و معارف الهى ، بسيار زشت و به دور از انتظار

الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً من الذين اوتوا الكتب

توصيف يهود و نصارا به «الذين اوتوا الكتب»، اشاره به اين دارد كه آنان چون اهل كتاب و آشنا با معارف الهى هستند، نبايد با دين اسلام كه مجموعه اى از معارف الهى است، مقابله كنند و آن را به تمسخر بگيرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 58 - 3

3 - مبارزه تبليغاتى كافران و اهل كتاب عليه اسلام ، با استهزاى نماز و اذان و بازيچه خواندن آن

و إذا ناديتم إلى الصّلوة اتخذوها هزواً و لعباً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 61 - 4

4 - تظاهر به اسلام ، شيوه گروهى از اهل كتاب براى فريب مسلمانان و ضربه زدن به اسلام

و إذا جاءوكم قالوا ءامنا . .. و اللّه اعلم بما كانوا يكتمون

جمله «اللّه اعلم بما كانوا يكتمون» با توجه به دشمنى اهل كتاب با مسلمانان، مى رساند كه آنان در تظاهر به اسلام اهداف پليدى را تعقيب مى كردند و آن از بين بردن اسلام بوده است.

ص: 65

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 20 - 5

5 - كفر اهل كتاب به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و اسلام، بهانه مشركان صدر اسلام براى گريز از ايمان

لتشهدون أن مع اللّه ءالهة أخرى . .. الذين ءاتينهم الكتب يعرفونه

روى اصلى سخن در اين آيه با مشركان و علل ايمان نياوردن آنان است. مطرح كردن اهل كتاب مى تواند براى پاسخگويى به سؤالى باشد كه براى مشركان مطرح بوده و آن اينكه اگر پيامبر(صلی الله علیه و آله) حق است، چرا اهل كتاب - كه آنان نيز دين آسمانى دارند - به او ايمان نياورده اند.

173- اهل كتاب و مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 26

26 - اهل كتاب با جامعه مسلمانان صدر اسلام برخورد و حشر و نشر نداشتند .

فاعفوا و اصفحوا حتى يأتى اللّه بأمره إن اللّه على كل شىء قدير

174- اهل مكه در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 133 - 13

13 - مردم مكه در صدر اسلام از نسلى غير از ساكنان قبلى آن سرزمين بودند. *

كما أنشأكم من ذرية قوم ءاخرين

ظاهراً مخاطب «أنشأكم» مردم مكه بوده اند. زيرا مكه محل نزول اين آيات بوده است. بنابراين مردم مكه و سرزمينهاى مجاور آن از نسل مردمى غير از ساكنان اصلى آن بوده اند.

175- اهميت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 110 - 14

14 - ايمان اهل كتاب به اسلام ، به خير و صلاح آنان

و لو امن من اهل الكتب لكان خيراً لهم

بنابر اينكه منظور از ايمان، ايمان به اسلام باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 66

7 - توبه - 9 - 2 - 13

13 - جنگ با اسلام و مسلمين ، جنگ با خداست .

و اعلموا أنكم غير معجزى اللّه و أن اللّه مخزى الكفرين

قرار داده شدن مشركان در برابر خدا - با اينكه آنان با اسلام و مسلمين مبارزه مى كردند - نشانگر اين حقيقت است كه: نبرد با اسلام و اسلامگرايان، جنگ با خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 11

11 - جنگ با اسلام ، جنگ با خداست .

فاعلموا أنكم غير معجزى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 11 - 1

1 - جنگ مسلمانان با مشركان پيمان شكن صدر اسلام ، به منظور نجات آنان از آيين شرك و بازگشت به توحيد و اسلام ، بود .

فإن تابوا و اقاموا الصلوة و ءاتوا الزكوة

برداشت فوق از تفريع جمله «إن تابوا . .. » بر الغاى صلحنامه و اعلام جنگ با مشركان پيمان شكن (كيف يكون للمشركين عهد ... ) استفاده مى شود. قابل ذكر است كه «توبة» (مصدر تابوا) به معناى بازگشتن است ; يعنى، اگر مشركان به اسلام و توحيد بازگردند و ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 17 - 6

6 - اسلام و عقيده به توحيد ، تنها راه صحيح و عقيده درست براى ره پويان طريق حق و حقيقت

ءأنتم أضللتم عبادى هولاء أم هم ضلّوا السبيل

برداشت فوق از اطلاق واژه «السبيل» (راه) بر راه حق و درستى - كه مشركان از آن دور شده و آن را گم كرده اند - به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 59 - 1

1 - به جا آوردن سپاس و ستايش خدا ، به خاطر بقاى خط رسالت و اضمحلال جبهه كفر و فرستادن سلام و درود بر رسولان او ، رهنمود الهى به پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

قل الحمد للّه و سلم على عباده الذين اصطفى

با توجه به اين كه در آيات پيشين نام چند تن از پيامبران (موسى، داوود، سليمان، صالح و لوط) و ياد تلاش ها و مبارزات آنان و پيروزى نهايى حق و اضمحلال كافران به ميان آمده است، آيه ياد شده مى تواند ختامى بر آن مجموعه يادها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 7 - 15

ص: 67

15 - توبه و پيمودن راه خداوند ( اسلام ) ، دو شرط لازم براى جلب غفران و آمرزش الهى

فاغفر للذين تابوا و اتّبعوا سبيلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 36 - 2

2 - اسلام و تسليم در برابر خداوند ، روح اديان آسمانى

فما وجدنا فيها غير بيت من المسلمين

از اطلاق «مسلم» بر ايمان آورندگان به لوط(ع)، استفاده مى شود كه تنها بر امت پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) «مسلم» اطلاق نشده; بلكه اين عنوان از آنِ تمامى پيروان اديان آسمانى بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نصر - 110 - 2 - 3

3 - اسلام ، تنها دين قابل انتساب به خداوند است .

دين اللّه

176- اهميت اقرار به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 14

14 - قرار دادن هر شرطى براى آزادى اسيران و رفع حصر از محاصره شدگان به دست قواى اسلام ، غير از شرط پذيرش اسلام ، ممنوع است .

فإن تابوا . .. فخلّوا سبيلهم

آيه شريفه در مقام بيان شرايط آزادى اسيران و رفع حصر از محاصره شدگان است و چون هيچ شرطى جز توبه و اقامه نماز و پرداخت زكات (كه همان توبه عملى است) بيان نفرمود، مى تواند بيانگر ممنوعيت شرط ديگر باشد.

177- اهميت ايمان به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 91 - 2

2 - يهوديان ، در گستره دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) قرار دارند و موظف به پذيرش اسلام و ايمان به قرآن هستند .

و إذا قيل لهم ءامنوا بما أنزل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 43 - 2

ص: 68

2 - لزوم توجّه همه جانبه به دين توحيدى ( اسلام )

فأقم وجهك للدين القيّم

مراد از «إقامه وجه» اقبال و روى آوردن به چيزى با تمام توجه و بدون نظر به جانب ديگر است.

178- اهميت برترى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 35 - 12

12- خداوند ، خواهان برترى و قدرت اسلام و مؤمنان و پيراستگى آنان از ضعف و زبونى

فلاتهنوا و تدعوا إلى السلم و أنتم الأعلون

نهى «لاتهنوا و تدعوا إلى السلم»، نشانگر معناى بالا است. به علاوه در صورتى كه «أنتم الأعلون» تذكر به برترى و شرافت مؤمنان داشته باشد، در حقيقت اين پيام را به امت اسلامى منتقل مى كند كه: «شما بايد پاسدار شرافت و ارجمندى خود باشيد».

179- اهميت پاسدارى از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 194 - 4

4 - ضرورت دفاع از كيان اسلام و مسلمانان ، حكمى مهمتر از حفظ احترام ماه هاى حرام و حرام بودن جنگ در آن ماهها

الشهر الحرام بالشهر الحرام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 12 - 12

12 - پيكار با سران شرك و كفر ، به منظور وادار كردن آنان به رعايت عهد و پيمان و بازداشتن ايشان از ضربه زدن به اسلام و مسلمانان است .

و إن نكثوا أيمنهم . .. فقتلوا أئمة الكفر ... لعلهم ينتهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 38 - 2

2 - ملاك وجوب شركت مسلمانان در پيكار با دشمنان ، دفاع از اسلام و سرزمين آن است ، نه خصوصيات رهبرى جامعه و صلاحيت و عدم صلاحيت وى براى فراخوانى به جنگ .

يأيها الذين ءامنوا ما لكم إذا قيل لكم انفروا فى سبيل اللّه

به كارگيرى فعل مجهول (قيل) و عدم ذكر نام و خصوصيات كسى كه فرمان جهاد را صادر مى كند، مفيد برداشت فوق است.

ص: 69

180- اهميت تبليغ اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 122 - 1

1 - عدم جواز شركت تمام افراد جامعه در جهاد و خالى گذاشتن مراكز دينى و تبليغات اسلامى و بقيه پست ها و مسؤوليتها

و ما كان المؤمنون لينفروا كافة

مراد از «نفر» - به اقتضاى سياق آيات - بسيج براى جهاد مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 54 - 11

11 - سلب نشدن وظيفه ابلاغ دين و تبليغ اسلام ، به صرف روى گردانى مردم از آن

فإن تولّوا . .. و ما على الرسول إلاّ البلغ المبين

181- اهميت تعليم اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 6 - 2،7

2 - لزوم پذيرش پناهندگى كفار محاربى كه به منظور آشنايى با معارف اسلام ، درخواست پناهندگى مى كنند .

و إن أحد من المشركين استجارك فأجره حتى يسمع كلم اللّه

7 - تضمين امنيت كفار محاربى كه به منظور آشنايى با اسلام و معارف آن ، پناهنده شوند و بازگرداندن آنان به مراكز امنشان - پس از دريافت معارف - لازم است .

و إن أحد من المشركين استجارك . .. ثم أبلغه مأمنه

182- اهميت دعوت به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 77 - 4

4 - فراخوانى انسان ها به اسلام ، علت و فلسفه توجه و عنايت خداوند به آنان است .

قل مايعبؤا بكم ربّى لولا دعاؤكم

183- اهميت دين اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 6 - 14

14 - « عن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) أنه قال : ] فى قول اللّه عز و جل [ « إهدنا الصراط المستقيم » دين اللّه الذى نزل به جبرئيل ( ع )

ص: 70

على محمد (صلی الله علیه و آله) . . . ;

از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روايت شده كه ]درباره سخن خداى عز و جل[ «إهدنا الصراط المستقيم» فرمود: ]مراد از صراط مستقيم [ دين خداست كه جبرئيل آن را برمحمد (صلی الله علیه و آله) نازل كرده است. ..».

184- اهميت شناخت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 122 - 3

3 - لزوم هجرتِ گروهى از هر جامعه ، به سوى مراكز علمى ، براى كسب شناخت اسلام و تفقه در دين

فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا فى الدين

185- اهميت قبول اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 11

11 - مبارزات گذشته كافران عليه اسلام ، مانع پذيرش آنان در زمره مسلمانان نخواهد شد .

ثم يغلبون و الذين كفروا إلى جهنم يحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 14 - 8

8- لزوم تسليم شدن در برابر خدا و پذيرش اسلام وتوحيد و الهى بودن قرآن

فإلّم يستجيبوا لكم . .. فهل أنتم مسلمون

استفهام در جمله «فهل أنتم . ..» استفهامى است كه به داعى امر و ترغيب ايراد شده است; يعنى: فاسلموا ... .

186- اهميت گرايش به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 10

10 - هدف و فلسفه اصلى جنگ و مبارزه با كفار و مشركان ، گرايش دادن آنان به سوى اسلام است نه نابود كردن آنان .

فاقتلوا المشركين . .. فإن تابوا ... فخلّوا سبيلهم

ص: 71

187- اهميت گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 11

11 - بهره گيرى از تمام شيوه هاى ممكن ( كشتن ، اسير كردن ، محاصره نمودن و كمين زدن ) به منظور وادار كردن جوامع غير مسلمان به پذيرش آيين اسلام ، در پى اتمام حجت و دادن فرصت كافى به آنان ، بلامانع است .

فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشركين . .. فإن تابوا ... فخلّوا سبيلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 6 - 9

9 - هدف و فلسفه اصلى جنگ و مبارزه با كفار و مشركان ، آوردن ايشان به دامن اسلام است و نه نابودى آنان .

فاقتلوا المشركين . .. و إن أحد من المشركين استجارك ... حتى يسمع كلم اللّه ثم أبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 123 - 2

2 - استراتژى جهاد اسلامى ، گسترش بخشيدن به اسلام در سرزمين هاى كفر به صورت گام به گام و پياپى و اولويت دادن دشمنان نزديكتر و همجوار

قتلوا الذين يلونكم من الكفار

فرمان خدا به درگيرى با كافران همجوار همواره به قوت خويش باقى است. يعنى با تسخير يك سرزمين كفر و تبديل آن به سرزمين اسلام باز هم خطاب آيه متوجه مؤمنان است. و بايد با كفارى كه اكنون همجوار شده اند درگير شوند.

188- اهميت مسجد الحرام در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 7 - 5

5 - انعقاد پيمان صلح ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان در كنار مسجدالحرام

إلا الذين عهدتم عند المسجدالحرام

189- ايمان به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 4 - 1،9

1 - ايمان به قرآن و معارف و احكام نازل شده بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از صفات متقين است .

هدًى للمتقين . .. الذين يؤمنون بما انزل إليك

9 - هر انسانى - چه از اهل كتاب و چه از غير ايشان - در صورتى كه به اركان اعتقادى و عملى دين اسلام پايبند باشد ، از زمره

ص: 72

تقواپيشگان است .

الذين يؤمنون بالغيب . .. و ما انزل من قبلك

روشن است كه مجموعه صفات ياد شده در آيه سه و چهار، ويژگيهاى متقين است. بنابراين تكرار «الذين» به منظور تقسيم اهل تقوا به دو گروه نيست، بلكه - چنان كه برخى از مفسران گفته اند - تكرار «الذين» اشاره به اين است كه دارندگان اين صفات، تقوا پيشه هستند; چه پيش از آن به ديگر كتابهاى آسمانى مؤمن بوده باشند، همانند: يهود و نصارا; يا چنين نباشند مانند: اعراب جاهلى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 44 - 8

8 - پذيرش اسلام و ايمان به قرآن ، از فرمان هاى تورات و انجيل به پيروان خويش

أتأمرون الناس بالبر و تنسون أنفسكم و أنتم تتلون الكتب

جمله «تُنسون أنفسكم» را مى توان به قرينه آيات پيشين - كه سخن از دعوت به ايمان بود - در ارتباط با ايمان به قرآن دانست. بر اين اساس آيه اشاره به اين معنا دارد كه: شما عالمان اهل كتاب مردم را به نيكيها دعوت مى كنيد; ولى وظيفه خويش را كه ايمان به قرآن است، فراموش مى كنيد; سپس با جمله «و أنتم تتلون الكتب» بيان مى دارد كه: آنان از اين وظيفه مطلع بودند; يعنى، در كتابهاى آسمانى، اين حقيقت وجود داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 88 - 11

11 - عده بسيار اندكى از يهوديان ، معارف اسلام را باور كرده ، به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ايمان مى آوردند . *

فقليلا ما يؤمنون

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه «قليلا» حال براى فاعل «يؤمنون» باشد; يعنى: «فما يؤمنون منهم إلا نفر قليل; پس ايمان نمى آورند از يهود مگر افرادى معدود». (اقتباس از مجمع البيان)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 46 - 28

28 - گرفتارى يهود به لعنت الهى ، موجب دورى آنان از ايمان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

لعنهم اللّه بكفرهم فلا يؤمنون الّا قليلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 53 - 12

12 - مؤمنان با ايمان خويش به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و آيين الهى سپاسگزار نعمت هدايت هستند.

أهؤلاء منّ اللّه عليهم . .. أليس اللّه بأعلم بالشكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 92 - 14

14 - تحكيم بنيانهاى عقيدتى مردم به قرآن و اسلام در پرتو تقويت ايمان آنان به آخرت ميسر است.

ص: 73

و الذين يؤمنون بالأخرة يؤمنون به

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 70 - 4

4 - ترغيب اسيران جنگ بدر به ايمان و گرايش به اسلام

يأيها النبى قل لمن فى أيديكم من الأسرى إن يعلم اللّه فى قلوبكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 14 - 10

10- خداوند ، با توجه دادن مشركان به الهى بودن قرآن ، آنان را به پذيرش اسلام و قرآن دعوت كرد .

فإلّم يستجيبوا لكم فاعلموا . .. فهل أنتم مسلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 4 - 7

7 - اداى تكاليف الهى و پايبندى به تعاليم اسلام ، نشانه ايمان راستين است .

ذلك لتؤمنوا باللّه و رسوله

190- ايمان مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 94 - 23

23 - ايمان اغلب مسلمانان صدر اسلام ، در آغاز ، ايمانى سطحى و ظاهرى بود و سپس عميق و ريشه دار شد . *

و لا تقولوا لمن القى اليكم السّلام لست مؤمنا . .. كذلك كنتم من قبل

بنابر اينكه «كذلك»، اشاره به «القى اليكم السلام» باشد. يعنى شما مؤمنان واقعى و رزمنده نيز در ابتدا ايمانتان سطحى و تنها اظهار اسلام بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 117 - 1

1 - شمول رأفت و رحمت خاص الهى بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مهاجران و انصارى كه آن حضرت را در لحظه هاى دشوار ، همراهى كردند .

لقد تاب اللّه على النبى و المهجرين و الانصار

«توبة» به معناى رجوع و روى كردن است. روى كرد خدا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مهاجر و انصار - به قرينه ذيل آيه شريفه - كنايه از اين است كه خداوند آنان را به خاطر يارى رساندن به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در لحظه هاى سخت و دشوار، مورد رأفت و رحمت ويژه قرار داده است.

ص: 74

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 10 - 7

7 - مسلمانان صدراسلام ، به خاطر ايمان شان ، مورد آزار و اذيّت قرار مى گرفتند .

و من الناس من يقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس كعذاب اللّه

191- ايمان مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 81 - 1

1 - اظهارات انكارآميز مشركان صدراسلام نسبت به قرآن ، به رغم باور قلبى آنان به آسمانى بودن آن

أفبهذا الحديث أنتم مدهنون

«إدهان» (مصدر «مدهنون») به دو معنا آمده است: الف) اظهار كردن بر خلاف آنچه در دل است; ب) به شوخى گرفتن چيزى و برخورد استهزا آميز كردن با آن. برداشت ياد شده براساس معناى اول است.

192- بدخواهى براى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 98 - 14

14 - آگاهى عميق خداوند به همه امور بدگويى هاى آشكار و نهان و نيز به بدخواهى هاى درونى منافقان نسبت به اسلام و مؤمنان

و من الأعراب . .. يتربّص بكم الدوائر ... و اللّه سميع عليم

كلمه «سميع» بيانگر بدگوييهاى منافقان و واژه «عليم» بيانگر آرزوى قلبى آنها نسبت به اسلام و مسلمين است.

193- بدعتگذارى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 148 - 1

1 - مشركان صدر اسلام، شرك خويش و پدرانشان و بدعتهاى ديگر را به مشيت خدا و رضايت او مى پنداشتند.

سيقول الذين أشركوا لو شاء الله ما أشركنا و لا ءاباؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 150 - 2

2 - مشركان صدر اسلام تحريمها و بدعتهاى نارواى خود را به خداوند نسبت مى دادند.

قل هلم شهداءكم الذين يشهدون أن الله حرم هذا

ص: 75

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 35 - 10

10- مشركان قبل از اسلام نيز همچون مشركان صدراسلام ، مباح ها را بى جهت تحريم مى كردند .

و قال الذين أشركوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شىء نحن و لا ءاباؤنا و لاحرّم

194- برادرى در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 75 - 1

1 - خداوند از انصار و مهاجران نخستين خواست تا كسانى را كه در آينده ايمان مى آورند و هجرت مى كنند و به جهاد مى پردازند ، از خود بدانند و حقوق ولايت را درباره آنان رعايت كنند .

و الذين ءامنوا من بعد و هاجروا و جهدوا معكم فأولئك منكم

مخاطبان آيه، انصار و مهاجران نخستين هستند. مضاف إليه كلمه «بعد»، كلمه «ايمانكم» و يا «الهجرة الاولى» است. جمله «فأولئك منكم» اشاره به اين دارد كه تمام قوانين و حقايقى كه درباره انصار و مهاجران نخستين بيان شده درباره آنان نيز عيناً وجود دارد.

195- برخورد مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 77 - 24

24 - ترس ، منشأ اعتراض گروهى از مسلمانان صدر اسلام به حكم جهاد

يخشون النّاس . .. و قالوا ربّنا لم كتبت علينا القتال

196- بركات اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 11

11 - بركت هاى حاكميت اسلام ، شامل همه مردم حتى ناباوران و غير متعهدان به اسلام

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

197- بشارت استقبال از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 76

20 - نصر - 110 - 2 - 1

1 - وارد شدن فوج فوج مردم به دين اسلام ، نويد خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و رأيت الناس يدخلون فى دين اللّه أفواجًا

198- بشارت اسلام قبايل عرب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نصر - 110 - 2 - 2

2 - خداوند ، به پيامبر (صلی الله علیه و آله) بشارت داد كه فتح مكه را درك خواهد كرد و استقبال قبايل عرب را از اسلام ، به چشم خود خواهد ديد .

و رأيت الناس يدخلون فى دين اللّه أفواجًا

199- بشارت به پيروزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 11

11 - نويد خداوند به ظهور و پيشرفت و پيروزى قريب الوقوع اسلام و پيامبر(صلی الله علیه و آله)، علم رغم استهزاى كافران صدر اسلام

فسوف تأتيهم أنبؤا ما كانوا به يستهزءون

مراد از «يأتيهم أنباؤا ما كانوا»، مى تواند تحقق امورى مانند پيروزى اسلام باشد كه كفار آن را به مسخره گرفته و تكذيب مى كردند.

200- بشارت به مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 2 - 12

12 - نويد خدا به مسلمانان صدر اسلام به امداد هاى غيبى و شكست ذلت بار شرك پيشگان پيمان شكن

و اعلموا . .. أن اللّه مخزى الكفرين

تهديد مشركان پيمان شكن صدر اسلام به شكست و خوارى در واقع نويدى بود به مسلمانان به اينكه در صورت شروع جنگ، خداوند آنان را با امدادهاى غيبى خود كمك فرموده و پيروز خواهد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 41

41- نويد الهى به مؤمنان صدراسلام ، نسبت به پيروزى شگفت آور و روزافزون آنان

كزرع أخرج شطه فازره . .. ليغيظ بهم الكفّار

ص: 77

اين آيات، در طليعه پيروزى هاى مسلمانان نازل شده و بشارت پيروزى هاى فزون تر را به مسلمانان داده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 13 - 10

10 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور ابلاغ بشارت خداوند ( قريب الوقوع بودن فتح مكه ) ، به مسلمانان مشتاق و منتظر

و أُخرى تحبّونها . .. و بشّر المؤمنين

201- بشارت به مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 14 - 7

7 - خداوند مؤمنان صدر اسلام را به پيروزى قطعى بر مشركان ، در صورت درگير شدن با آنان ، نويد داد .

قتلوهم يعذبهم اللّه بأيديكم . .. و ينصركم عليهم

202- بشارت پيروزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 14

14- نويد خداوند به نابودى جوامع كفرپيشه و شركورز و پيروزى اسلام و توسعه قلمرو سرزمين هاى اسلامى

أفلايرون أنّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

برخى از مفسران برآنند كه مقصود از كاستن زمين و اهل آن - به قرينه اين كه اين آيات در باره كافران و منكران قرآن است - كاستن از تعداد كافران و افزايش نفرات مسلمانان است. ضمير غايب در «أفلايرون» و همزه استفهامى انكارى در «أفهم الغالبون» مى تواند مؤيد همين برداشت باشد.

203- بشارت حاكميت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 18 - 4

4 - نويد خداوند به امت اسلامى در برخوردارى از حكومت ، اقتصاد شكوفا و شرافت ، در پرتو تعاليم قرآن و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

و لقد ءاتينا بنى إسرءيل . .. ثمّ جعلنك على شريعة من الأمر

واژه «الأمر» در اين آيه همانند واژه «الأمر» در آيه قبل مى تواند نظر به كتاب، حكومت، نبوت، رزق پاكيزه و فضيلت اجتماعى داشته باشد. در اين صورت تعبير «جعلناك على شريعة من الأمر»، نويد به بهره مندى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و امتش از آن مواهب خواهد بود.

ص: 78

204- بشارت شكست دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 21 - 4

4 - خداوند ، مسلمانان صدراسلام را به پيروزى حتمى و شكست جبهه دشمن ، نويد داد .

كتب اللّه لأغلبنّ أنا و رسلى

205- بشارت گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 14

14- نويد خداوند به نابودى جوامع كفرپيشه و شركورز و پيروزى اسلام و توسعه قلمرو سرزمين هاى اسلامى

أفلايرون أنّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

برخى از مفسران برآنند كه مقصود از كاستن زمين و اهل آن - به قرينه اين كه اين آيات در باره كافران و منكران قرآن است - كاستن از تعداد كافران و افزايش نفرات مسلمانان است. ضمير غايب در «أفلايرون» و همزه استفهامى انكارى در «أفهم الغالبون» مى تواند مؤيد همين برداشت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 10

10- نويد الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در شرايط سخت رسالت ، درباره جهانى شدن پيام و قوانين مكتب آن حضرت

هو الذى أرسل رسوله بالهدى . .. ليظهره

با توجه به اين كه آيه شريفه در شرايطى بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده كه مشركان مكه، مانع ورود مسلمانان به مسجد الحرام بودند; برداشت بالا قابل استفاده است.

206- بعد اجتماعى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 33

33 - جامعيت اسلام در بعد هاى اعتقادى ، اخلاقى ، عبادى ، اقتصادى ، اجتماعى و نظامى

و لكن البر من ءامن . .. أولئك هم المتقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 14

ص: 79

14 - اسلام ، دربردارنده تكاليف عبادى ، اجتماعى و اقتصادى است نه محدود در يك بُعد .

و المؤمنون . .. يأمرون بالمعروف ... و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 35 - 6

6 - اسلام ، مجموعه اى است از عقايد ، اخلاق و روابط اقتصادى و اجتماعى .

إلاّ المصلّين . .. و الذين فى أمولهم حقّ ... و الذين يصدّقون بيوم الدين ... و ال

207- بعد اخلاقى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 33

33 - جامعيت اسلام در بعد هاى اعتقادى ، اخلاقى ، عبادى ، اقتصادى ، اجتماعى و نظامى

و لكن البر من ءامن . .. أولئك هم المتقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 35 - 6

6 - اسلام ، مجموعه اى است از عقايد ، اخلاق و روابط اقتصادى و اجتماعى .

إلاّ المصلّين . .. و الذين فى أمولهم حقّ ... و الذين يصدّقون بيوم الدين ... و ال

208- بعد اقتصادى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 33

33 - جامعيت اسلام در بعد هاى اعتقادى ، اخلاقى ، عبادى ، اقتصادى ، اجتماعى و نظامى

و لكن البر من ءامن . .. أولئك هم المتقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 60 - 3

3 - توجه اسلام به نياز هاى اقتصادى جامعه اسلامى و تأمين آنها

إنما الصدقت للفقراء . .. و ابن السبيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 14

ص: 80

14 - اسلام ، دربردارنده تكاليف عبادى ، اجتماعى و اقتصادى است نه محدود در يك بُعد .

و المؤمنون . .. يأمرون بالمعروف ... و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 35 - 6

6 - اسلام ، مجموعه اى است از عقايد ، اخلاق و روابط اقتصادى و اجتماعى .

إلاّ المصلّين . .. و الذين فى أمولهم حقّ ... و الذين يصدّقون بيوم الدين ... و ال

209- بعد عبادى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 33

33 - جامعيت اسلام در بعد هاى اعتقادى ، اخلاقى ، عبادى ، اقتصادى ، اجتماعى و نظامى

و لكن البر من ءامن . .. أولئك هم المتقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 14

14 - اسلام ، دربردارنده تكاليف عبادى ، اجتماعى و اقتصادى است نه محدود در يك بُعد .

و المؤمنون . .. يأمرون بالمعروف ... و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة

210- بعد عقيدتى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 33

33 - جامعيت اسلام در بعد هاى اعتقادى ، اخلاقى ، عبادى ، اقتصادى ، اجتماعى و نظامى

و لكن البر من ءامن . .. أولئك هم المتقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 35 - 6

6 - اسلام ، مجموعه اى است از عقايد ، اخلاق و روابط اقتصادى و اجتماعى .

إلاّ المصلّين . .. و الذين فى أمولهم حقّ ... و الذين يصدّقون بيوم الدين ... و ال

ص: 81

211- بعد نظامى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 33

33 - جامعيت اسلام در بعد هاى اعتقادى ، اخلاقى ، عبادى ، اقتصادى ، اجتماعى و نظامى

و لكن البر من ءامن . .. أولئك هم المتقون

212- بنى اسرائيل صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 40 - 7

7 - بنى اسرائيل زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) آگاه به عهد و پيمانى كه خداوند با آنان داشت .

أوفوا بعهدى أوف بعهدكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 42 - 6،8

6 - بنى اسرائيل عصر بعثت ، حقانيت قرآن را به خوبى شناخته و به حرمت كتمان آن آگاه بودند .

و لاتلبسوا الحق بالبطل و تكتموا الحق و أنتم تعلمون

فعل «تعلمون» مى تواند فعلى متعدى لحاظ شود. بر اين مبنا مفعول آن مطالبى است كه در آيه مطرح شده است، از جمله حرمت كتمان حق و اينكه چه چيز حق است و چه چيز باطل. گفتنى است كه از مصداقهاى مورد نظر براى «الحق» - به قرينه آيه قبل - «حقانيت قرآن» است.

8 - بنى اسرائيل عصر بعثت ، با تحريف در كتاب هاى آسمانى خويش ، در صدد كتمان بشارت ها و نشانه هاى حقانيت قرآن بودند .

و لاتلبسوا الحق بالبطل و تكتموا الحق

برخى برآنند كه مراد از «الباطل» تحريفهاى لفظى و معنوى است كه عالمان بنى اسرائيل در كتابهاى آسمانى خويش ايجاد مى كردند تا نشانه هاى حقانيت قرآن و اسلام از آن آشكار نشود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 61 - 7

7 - بنى اسرائيل عصر بعثت ، ويژگى ها و خصوصيات روحى اسلاف و گذشتگان خويش را دارا بودند .

إذ قلتم يموسى لن نصبر على طعام وحد

نسبت دادن كردارها و گفتارهاى گذشتگان بنى اسرائيل به بنى اسرائيل عصر بعثت و گفتن «إذ قلتم» به جاى «إذ قالوا» گوياى اين است كه: بنى اسرائيل عصرهاى بعد در روحيات و رفتارهاى اجتماعى، همسان گذشتگان خود بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 64 - 11

ص: 82

11 - بنى اسرائيل عصر بعثت ، همسان با اسلاف گذشتگان خويش در برخورد با كتاب هاى آسمانى و احكام دين

ثم توليتم

نسبت دادن رفتار پيشينيان بنى اسرائيل به موجودين عصر بعثت و عصرهاى پس از آن (ثم توليتم)، بيانگر اتحاد و اشتراك آنان در خصلتها و ويژگيهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 85 - 1

1 - بنى اسرائيل عصر بعثت ، على رغم اعترافشان به پيمان الهى ( پرهيز از خونريزى ) ، همديگر را مى كشتند .

ثم اقررتم . .. ثم أنتم هؤلاء تقتلون أنفسكم

كلمه «هؤلاء» در جمله «ثم أنتم هؤلاء» (شما همانانى هستيد) اشاره به اين معنا دارد كه: آنچه را آيه مورد بحث مى خواهد بيان كند مربوط به بنى اسرائيل عصر بعثت است و خطابهاى آيه نظير خطابهاى گذشته نيست كه صفت گذشتگان را با عنايتى به موجودين نسبت مى داد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 71 - 24

24 - هشدار خداوند به بنى اسرائيلِ زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نسبت به تكرار رفتار پيشينيان خويش ( نقض ميثاق - تكذيب و قتل انبيا )

لقد اخذنا ميثق بنى اسرءيل . .. و اللّه بصير بماتعملون

فعل مضارع «يعملون» - على رغم ماضى آوردن فعل هاى گذشته «حسبوا»، «عموا و صموا» -، مى رساند كه جمله «و اللّه بصير . ..» ناظر بر بنى اسرائيل زمان پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 80 - 11

11 - بنى اسرائيل با انحراف هاى خويش ، آينده ناگوار و شومى را براى خود ترسيم نمودند .

لبئس ما قدمت لهم انفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 81 - 2،9،12

2 - روابط ولايى و دوستانه بنى اسرائيل عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) با كافران

ما اتخذوهم أولياء

9 - بسيارى از بنى اسرائيل در زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) فاسق و شكننده حدود و حريم دين خويش بودند .

و لكن كثيراً منهم فسقون

12 - تعهد گروهى از بنى اسرائيل زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به حدود الهى و قوانين دين

و لكن كثيراً منهم فسقون

ص: 83

213- بنى اسرائيل و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 17 - 11

11 - ارائه نشانه هاى روشن درباره قرآن و اسلام و پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، از سوى خداوند به بنى اسرائيل

و ءاتينهم بيّنت من الأمر

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه «الأمر» اشاره به مسأله حقانيت دين اسلام و رسالت پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) باشد; كه آيات پيشين اساساً درباره آن بود و در آيات بعد نيز مورد توجه قرار گرفته است.

214- بهانه جويى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 20 - 3

3 - كفرپيشگان عصر بعثت - على رغم نزول پى در پى آيات و سوره هاى قرآن - خواستار نزول معجزه اى ديگر بودند .

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 32 - 2

2 - دسته جمعى و به يكباره نازل نشدن آيات قرآن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، دليل وحى نبودن آن در ديدگاه كافران صدراسلام

و قال الذين كفروا لولا نزّل عليه القرءان جملة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 47 - 2

2 - روزى رسان بودن خداوند براى بشر ، بهانه و دستاويز كافرانِ صدراسلام براى خوددارى از انفاق به مستمندان و گرسنگان

و إذا قيل لهم أنفقوا ممّا رزقكم اللّه قال الذين كفروا للذين ءامنوا أنطعم من لو ي

استفهام در «أنطعم» استفهام انكارى است; يعنى، «لانطعم من لو شاء اللّه لأطعمهم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 48 - 3

3 - مشخص نبودن زمان برپايى قيامت ، دستاويز كافران صدراسلام براى انكار آن

و يقولون متى هذا الوعد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 4 - 3

3 - انسان بودن پيامبر (صلی الله علیه و آله) و برخاستن ايشان از ميان توده هاى مردم ، مانع ايمان آوردن كافران صدراسلام بود .

و عجبوا أن جاءهم منذر منهم و قال الكفرون هذا سحر كذّاب

ص: 84

215- بهانه جويى مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 4

4- توانگران ، با اظهار آمادگى براى كمك هاى مادّى ، حضور مؤمنان تهيدست را در پيرامون پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مانع نشست با آن حضرت مى شمردند .

و اصبر نفسك . .. و لاتعد عيناك عنهم تريد زينة الحيوة الدنيا

216- بهانه جويى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 20 - 5

5 - كفر اهل كتاب به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و اسلام، بهانه مشركان صدر اسلام براى گريز از ايمان

لتشهدون أن مع اللّه ءالهة أخرى . .. الذين ءاتينهم الكتب يعرفونه

روى اصلى سخن در اين آيه با مشركان و علل ايمان نياوردن آنان است. مطرح كردن اهل كتاب مى تواند براى پاسخگويى به سؤالى باشد كه براى مشركان مطرح بوده و آن اينكه اگر پيامبر(صلی الله علیه و آله) حق است، چرا اهل كتاب - كه آنان نيز دين آسمانى دارند - به او ايمان نياورده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 20 - 2،7،8

2 - شرك پيشگان عصر بعثت ، مردمانى بهانه جو

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه

درخواست نزول معجزه از سوى مشركان - على رغم نزول مستمر آيات قرآن - در واقع نوعى بهانه جويى براى فرار از پذيرش رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) است.

7 - وعده نزول معجزه از سوى خدا به شرك پيشگان بهانه جوى عصر بعثت

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه فقل إنما الغيب للّه فانتظروا

8 - پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در پى بهانه جويى هاى مشركان و پرسش هاى مكرر آنان از علت عدم نزول معجزه ، در انتظار پاسخ و رهنمودى از سوى خداوند بود .

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه . .. إنى معكم من المنتظرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 9،10

9- درخواست معجزه ، همانند معجزات پيامبران پيشين ، از بهانه هاى مشركان براى نپذيرفتن رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

ص: 85

و أسرّواالنجوى الذين ظلموا . .. فليأتنا باية كما أُرسل الأوّلون

10- مشركان ستم پيشه صدراسلام ، مردمى لجوج ، حق ناپذير و بهانه جو بودند .

بل قالوا . .. فليأتنا باية كما أُرسل الأوّلون

217- بهانه جويى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 43 - 2

2 - اجازه گرفتن بهانه جويان ( منافقان ) از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براى شركت نكردن در جنگ تبوك با اظهار دروغين عجز و ناتوانى خود

لم أذنت لهم حتى يتبين لك

مقصود از «اذن» در آيه فوق - به قرينه آيه قبل (لو استطعنا . ..) و شأن نزولها - اذن دادن به كسانى است كه از شركت در جهاد، خود را معذور مى دانستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 81 - 11

11 - گرمى هوا ، بهانه منافقان صدر اسلام براى تخلف از جنگ و دستاويزى براى تبليغ و بازداشتن از شركت ديگران در جهاد

و قالوا لاتنفروا فى الحر

218- بى انضباطى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 5 - 2

2 - بى انضباطى و وقت نشناسى برخى از مسلمانان ، براى ملاقات پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و لو أنّهم صبروا حتّى تخرج إليهم لكان خيرًا لهم

219- بى تقوايى يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 56 - 12،13

12 - جامعه يهود در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، جامعه اى به دور از تقوا و پرهيزگارى *

و هم لايتقون

برداشت فوق بر اين اساس است كه متعلق «لايتقون»، اللّه باشد ; يعنى يهوديان ترسى از خداوند ندارند و تقواى الهى را رعايت نمى كنند.

ص: 86

13 - بى تقوايى يهوديان عصر بعثت عامل پيمان شكنى آنان

ينقضون عهدهم فى كل مرة و هم لايتقون

جمله حاليه «و هم لا يتقون» بيانگر ريشه پيمان شكنى يهوديان و به اصطلاح حال معلّله است.

220- بى شعورى مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 56 - 3

3 - ثروتمندان شرك پيشه و فريفته مال و فرزند در صدراسلام ، اشخاصى بى شعور و نادان بودند .

أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين . .. بل لايشعرون

221- بى منطقى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 7

7 - رفاه زدگان كفرپيشه عصر بعثت ، فاقد كمترين عذر قابل پذيرش در انكار رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

حتّى اذا أخذنا مترفيهم . .. أفلم يدّبّروا القول ... بل جاءهم بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 42 - 3

3 - كافران مخالف پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، گروهى باطل گرا ، بى هدف و سرگرم به بازى هاى زندگى بودند .

فذرهم يخوضوا و يلعبوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 49 - 2

2 - كافران پندناپذير و مخالف پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، هيچ دليل و عذر قابل قبولى ، براى روى گردانى از دين و پند هاى قرآن نداشتند .

فما لهم عن التذكرة معرضين

از مفاد «فمالهم» (چيست آنان را)، استفاده مى شود كه مقصود، نبودن هيچ دليل و عذرى براى كفر و انكار كافران نسبت به قرآن پندآفرين است.

222- بى منطقى مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 7

ص: 87

7 - رفاه زدگان كفرپيشه عصر بعثت ، فاقد كمترين عذر قابل پذيرش در انكار رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

حتّى اذا أخذنا مترفيهم . .. أفلم يدّبّروا القول ... بل جاءهم بالحقّ

223- بى منطقى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 144 - 6

6 - تحريم برخى حيوانات از سوى مشركان صدر اسلام، فاقد هر گونه دليل و مستند قابل قبول

قل ءالذكرين حرم . .. نبئونى بعلم ... أم كنتم شهداء

استفهام در آيه براى انكار و يا توبيخ است و مفاد جملات «نبئونى» و «أم كنتم . .. » نيز نفى وجود دليل بر مدعاهاى مشركان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 150 - 3

3 - مشركان صدر اسلام فاقد هر گونه گواه صادق و معتبر بر حقانيت تحريمهاى خويش

قل هلم شهداءكم الذين يشهدون أن الله حرم هذا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 3 - 10

10- جبهه ضد توحيدى در صدراسلام ، متشكل از گروهى جاهل ، بى منطق و پيرو بى چون و چراى شيطان بود .

ومن الناس من يجدل فى اللّه بغير علم و يتّبع كلّ شيطن مريد

224- بيماردلان و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 49 - 4

4 - دين اسلام در بينش منافقان و بيماردلان ، دينى فريبنده و به دور از واقعنگرى

يقول المنفقون . .. غر هؤلاء دينهم

225- بينش كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 73 - 8،9

8- كفرورزان عصر بعثت ، برترى وضعيت اقتصادى و اجتماعى خود را نشانه حقانيت عقايد خويش مى دانستند .

ص: 88

أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

پاسخ كافران به دلايل روشن و آيات الهى، صرفاً تكيه بر مظاهر مادى و نظام اجتماعى خود بوده است و اين نشان دهنده تفكر آنان و ارزش هايى است كه در نظر آنها، معيار ارجحيت يك مكتب است.

9- كافران عصر بعثت ، مشكلات اقتصادى ، اجتماعى و سياسى مسلمانان را ، نشانه ناروابودن عقيده و تفكر آنان مى دانستند .

أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 47 - 2

2 - كفرپيشگان عصر بعثت ، وعده عذاب را دروغ پنداشته و آن را به ريشخند مى گرفتند .

و يستعجلونك بالعذاب

از اين كه تكذيب گران، از پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى خواستند وعده خود را عملى سازد و هر چه زودتر عذاب را بر آنان نازل كند، معلوم مى شود كه آنان تهديد پيامبر(صلی الله علیه و آله) را تهديدى تو خالى مى انگاشتند و با درخواست تسريع عذاب، آن را به ريشخند مى گرفتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 32 - 2

2 - دسته جمعى و به يكباره نازل نشدن آيات قرآن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، دليل وحى نبودن آن در ديدگاه كافران صدراسلام

و قال الذين كفروا لولا نزّل عليه القرءان جملة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 67 - 1

1 - تبديل ذرات خاك به بدن انسانى زنده ، امرى شگفت و باور نكردنى در نظر كافران عصر پيامبر

و قال الذين كفروا أءذا كنّا تربًا . .. أئنّا لمخرجون

كافران مى ديدند كه پيكر مرده انسان در خاك پوسيده و پس از روزگارى تبديل به ذرات خاك مى شود. پذيرش اين مطلب (تبديل دوباره ذرات و عناصر خاكى به بدن انسانى زنده) براى آنان غير قابل باور بود و از آن اظهار شگفتى مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 8 - 1،2

1 - كافران ، اظهارات پيامبر (صلی الله علیه و آله) را درباره تجديد حيات انسان ها پس از مرگ ، افتراى او بر خدا مى دانستند .

و قال الذين كفروا هل ندلّكم على رجل ينبّئكم . .. أفترى على اللّه كذبًا

2 - كافران ، در اظهار نظرشان درباره پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تبليغ آن حضرت از معاد ، مردد بودند و نظرى ثابت و قطعى نداشتند .

رجل ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم لفى خلق جديد . أفترى على اللّه كذبًا أم ب

«أم» حرف عطف و براى ترديد است; يعنى، طبق نظر كافران پيامبر(صلی الله علیه و آله) يا مى داند كه معاد، شدنى نيست و در عين حال از آن خبر مى دهد - كه افترا به خدا است - و يا از آن خبر ندارد و سخنى جنون آميز بر زبان جارى مى سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 47 - 8

ص: 89

8 - كافرانِ صدراسلام ، عقيده به روزى رسانى خدا براى انسان ها را باطل دانسته و مؤمنان را در گمراهى محض مى پنداشتند .

قال الذين كفروا للذين ءامنوا أنطعم من لو يشاء اللّه أطعمه إن أنتم إلاّ فى ضلل م

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه جمله «إن أنتم إلاّ فى ضلال مبين» دنباله گفتار كافران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 2 - 2

2- از نگاه كافران عصر نزول ، مقام رسالت شايسته موجودى آسمانى و فرابشرى است .

بل عجبوا أن جاءهم منذر منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 51 - 2

2 - تكذيب و انكار معاد ، از سوى كافران صدراسلام

ثمّ إنّكم أيّها الضالّون المكذّبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 25 - 4

4 - مشركان و كافران صدراسلام ، منكر برپايى قيامت بوده و آن را دروغ مى پنداشتند .

و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 24 - 4

4 - قرآن ، كلامى پرجاذبه و اثرگذار ، حتى در نظر كافران حق ناپذير عصر نزول

فقال إن هذا إلاّ سحر يؤثر

اطلاق «سحر» به قرآن، مى تواند به اين جهت باشد كه همان گونه كه سحر بسيار تأثيرگذار است، قرآن نيز چنين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 25 - 2

2 - اصرار و تأكيد فراوان كافران حق ناپذير و مستكبر صدراسلام ، بر الهى نبودن قرآن و منشأ بشرى داشتن آن

و استكبر . فقال إن هذا إلاّ سحر يؤثر . إن هذا إلاّ قول البشر

226- بينش مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 38 - 7،13

7- مردم عصر بعثت ، پيامبرىِ فردى از افراد بشر را امرى بعيد مى شمردند .

ص: 90

و لقد أرسلنا رسلاً من قبلك و جعلنا لهم أزوجًا و ذريّة

13- توانايى به ارائه هر گونه معجزه و در هر زمان ، از شرايط پيامبرى در ديدگاه ناصواب مردم عصر بعثت

و لقد أرسلنا رسلاً . .. و ما كان لرسول أن يأتى بأية إلاّ بإذن الله لكل أجل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 6 - 4

4 - ارضاى غرايز جنسى حتى از راه آميزش با همسر و يا كنيز خود ، مورد ملامت در بينش برخى از مردم عصر بعثت

فإنّهم غير ملومين

تعبير «غير ملومين» (نكوهيده نيستند)، مى تواند تعريض به انديشه رهبانانى باشد كه هرگونه ارضاى غرايز جنسى را، منافى با مقامات معنوى مى پنداشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 30 - 4

4 - ارضاى غرايز جنسى ، حتى از راه آميزش با همسر و يا كنيز خود ، مورد ملامت در بينش برخى از مردم عصر بعثت

فإنّهم غير ملومين

تعبير «غيرملومين» (نكوهيده نيستند)، مى تواند تعريضى باشد به انديشه رهبانان كه هرگونه ارضاى غرايز جنسى را، منافى با مقامات معنوى مى پنداشتند.

227- بينش مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 56 - 1

1 - مال و فرزند بسيار ، نشانه لطف و مهر خداوند در ديدگاه شرك پيشگان مرفه صدراسلام

أيحسبون . .. من مال و بنين . نسارع لهم فى الخيرت

228- بينش مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 42 - 2

2 - دورنماى مشقت آميز و به دور از منافع مادى جنگ تبوك ، در نظر برخى از مسلمانان صدر اسلام ، عامل امتناع آنان از حضور در جنگ

لو كان عرضاً قريباً و سفراً قاصداً لاتبعوك و لكن بعدت عليهم الشقة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 91

7 - توبه - 9 - 122 - 2

2 - گمان برخى از مسلمانان صدر اسلام به وجوب بسيج همه مردم براى شركت در جنگ

ما كان المؤمنون لينفروا كافة

آيه شريفه - چنان كه در برخى شأن نزولها آمده - در مقام دفع ذهنيت اشخاصى است كه مى پنداشتند همه مسلمانان بى استثنا بايد در جنگ شركت كنند.

229- بينش مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 148 - 1

1 - مشركان صدر اسلام، شرك خويش و پدرانشان و بدعتهاى ديگر را به مشيت خدا و رضايت او مى پنداشتند.

سيقول الذين أشركوا لو شاء الله ما أشركنا و لا ءاباؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 18 - 9

9 - شرك پيشگان عصر بعثت ، انسان را فاقد شايستگى براى دست يافتن به مقام قرب خدا و بار يافتن به پيشگاه او مى انگاشتند .

و يعبدون من دون اللّه . .. و يقولون هؤلاء شفعؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 35 - 1

1- مشركان عصر بعثت ، قرآن را ساخته و پرداخته پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى پنداشتند .

أم يقولون افتريه

در اينكه مقصود از ضمير در «يقولون» چه كسانى هستند، دو نظر ابراز شده است: برخى برآنند كه مقصود، مشركان عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) هستند و گروهى ديگر از مفسران، مراد از آن را كفرپيشگان قوم نوح مى دانند. برداشت فوق براساس نظر اول است. گفتنى است كه براين اساس، مخاطب كلمه «قل» پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ضمير مفعولى در «إفتراه» به قرآن و يا خصوص داستان نوح(ع) باز مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 81 - 2

2- مشركان عصر بعثت ، عزت و اعتبار خود را در پرستش معبودان ساختگى خود مى دانستند .

ليكونوا لهم عزًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 16

16- مشركان صدراسلام ، پيروى از سحر را با عقل و خرد ناسازگار مى ديدند .

ص: 92

أفتأتون السحر و أنتم تبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 8

8- آگاهى مشركان در عصر بعثت ، از ماهيت معجزه و فرق آن با سحر و خواب هاى پريشان و شعر

بل قالوا أضغث أحلم بل افتريه بل هو شاعر

مشركان در مخالفت با پيامبر(صلی الله علیه و آله) ابتدا سخن او را سحر، يا شعر و يا خواب هاى آشفته مى دانستند. سپس براى اثبات رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) از ايشان خواستار معجزه شدند. اين مى رساند كه آنان از معجزه و فرق آن با سحر و شعر و... آگاه بودند و به آن اعتراف داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 18 - 9

9- بازيچه انگاشتن نظام خلقت و بعثت پيامبران ، از سوى مشركان عصر پيامبر

و ما خلقنا السماء. .. لعبين... و لكم الويل ممّا تصفون

مخاطب «لكم» و «تصفون» مشركانند و به قرينه آيات پيشين، مقصود از توصيف عقيده نادرست مشركان در باره آفرينش جهان و نسبت نارواى سرگرمى گرفتن آفرينش به خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 55 - 3

3 - ثروت و فرزندان ذكور ، دو ملاك براى ارزيابى موقعيت انسان در پيشگاه خدا در ديدگاه مشركان عصر بعثت

أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 56 - 1

1 - مال و فرزند بسيار ، نشانه لطف و مهر خداوند در ديدگاه شرك پيشگان مرفه صدراسلام

أيحسبون . .. من مال و بنين . نسارع لهم فى الخيرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 21 - 4

4 - مشركان صدراسلام ، منكر نزول ملائكه بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) بودند .

و قال الذين لايرجون لقاءنا لولا أُنزل علينا الملئكة

از اين كه مشركان، اعتراض مى كردند كه چرا فرشتگان وحى به طور مستقيم بر خود آنان فرود نمى آيد؟ مى توان به دست آورد كه آنان، در صدد اين بودند كه اصل نزول فرشيه وحى بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) را زير سؤال ببرند و آن را انكار كنند. گفتنى است: آيه 7 سوره «حجر» مؤيد همين برداشت است (لو ما تأتينا بالملائكة إن كنت من الصادقين).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 93

15 - صافات - 37 - 15 - 1

1 - مشركان صدر اسلام ، معجزات الهى را سحرى آشكار و بى ترديد مى دانستند .

و قالوا إن هذا إلاّ سحر مبين

مشاراليهِ «هذا» هم مى تواند معجزه باشد - كه در آيه قبل از آن به «آية» ياد شده است - و هم مى تواند قرآن كريم باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 149 - 3

3 - برترى پسر بر دختر در ديدگاه مشركان صدراسلام

ألربّك البنات و لهم البنون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته تاريخى است كه مشركان، فرزند پسر را بر دختر ترجيح مى دادند; ولى در عين حال معتقد بودند كه خداوند دختر را برگزيده است. از اين رو خداوند چنين طرز تفكرى را محكوم كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 17 - 6

6 - مشركان عصر بعثت ، فرشتگان را موجوداتى شبيه خداوند در رحمت مى دانستند .

بما ضرب للرحمن مثلاً

با توجه به كلمه «رحمان» و «مثلاً»، مطلب بالا قابل برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 3 - 4

4- انسان در نگاه مشركانِ عصر بعثت ، موجودى صرفاً مادى و جسمانى است .

أءذا متنا و كنّا ترابًا ذلك رجع بعيد

تعبير «كنّا تراباً» مى رساند كه توجه كافران، بيشتر به متلاشى شدن اجزاى بدن در خاك بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 36 - 3

3 - احترام و موقعيت موسى ( ع ) ، نزد مشركان صدراسلام

أم لم ينبّأ بما فى صحف موسى

توبيخ شدن مردم عصر نزول به خاطر توجه نكردن به پيام آسمانى موسى(ع)، نشانگر آن است كه آن حضرت در ميان آنان موقعيت ويژه اى داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 37 - 5

5 - احترام و موقعيت حضرت ابراهيم ( ع ) ، نزد مشركان صدراسلام

أم لم ينبّأ. .. و إبرهيم الذى وفّى

ص: 94

توبيخ شدن مردم عصر نزول، به خاطر توجه نكردن به پيام آسمانى ابراهيم(ع)، نشانگر آن است كه آن حضرت در ميان آنان موقعيت ويژه اى داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 25 - 4

4 - مشركان و كافران صدراسلام ، منكر برپايى قيامت بوده و آن را دروغ مى پنداشتند .

و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

230- بينش منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 86 - 11

11 - ترجيح داشتن ترك پيكار ( همنشينى با افراد عاجز و ناتوان ) بر عزت جهاد و همراهى با پيامبر (صلی الله علیه و آله) در نظر منافقان توانگر و ثروتمند

و قالوا ذرنا نكن مع القعدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 8 - 5

5 - سردمدار منافقين ( عبداللّه بن أُبىّ ) ، خود را عزيز و پيروزمند و پيامبر (صلی الله علیه و آله) را ذليل و شكست خورده مى پنداشت .

ليخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ

231- پاسدارى از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 14 - 24

24 - پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مأمور به حراست و حفاظت كامل از ايمان و اسلام خويش در برابر خطر شرك

قل إنى أمرت . .. و لا تكونن من المشركين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 69 - 3

3 - بر كسانى كه در همنشينى با مغالطه گران درباره قرآن و اسلام از بحث پرهيز نموده و سعى در بازداشتن ديگران كنند، گناهى نيست.

و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء و لكن ذكرى

در اين برداشت، «يتقون» به معناى لغوى آن و متعلق آن «خوض» گرفته شده است. علاوه بر اين كه «ذكرى» نيز مفعول مطلق

ص: 95

براى فعل محذوف «يذكرونهم» فرض شده است; يعنى: «يتقون الخوض و لكن يذكرونهم ذكرى».

232- پذيرش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 85 - 2،7،9،11،12

2 - برگزيدن دينى غير از اسلام ، مورد پذيرش خداوند نيست .

و من يبتغ غير الاسلام ديناً فلن يقبل منه

7 - توجه به بهره مندى مسلمانان در آخرت و زيان ديگران ، انگيزه اى براى پذيرش اسلام

و من يبتغ . .. و هو فى الاخرة من الخاسرين

9 - پذيرش آيينى غير از اسلام ، موجب زيان و خسران در آخرت

و من يبتغ غير الاسلام ديناً . .. و هو فى الاخرة من الخاسرين

11 - تسليم در برابر خدا و انتخاب دين اسلام ، نتيجه دورانديشى انسان

و من يبتغ غير الاسلام . .. و هو فى الاخرة من الخاسرين

12 - پذيرفته نبودن اسلام بدون ايمان

و من يبتغ غير الاسلام ديناً فلن يقبل منه

امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از آيه فوق فرمود: هو الاسلام الّذى فيه الايمان.

_______________________________

الجوامع الفقهيه چاپ سنگى، ص 47، باب الاسلام و الايمان ; بحار الانوار، ج 68، ص 291، ح 50.

233- پرسش از مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 48 - 1

1 - كافران صدراسلام ، از مسلمانان درباره برپايى قيامت سؤال مى كردند .

قال الذين كفروا . .. و يقولون متى هذا الوعد

بيشتر مفسران برآنند كه مقصود از «وعد»، برپايى قيامت است.

234- پرسش مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 187 - 12

12 - مردم عصر بعثت به گمان آگاهى پيامبر (صلی الله علیه و آله) از زمان تحقق قيامت ، با سؤال هاى مكرر خواهان افشاى آن بودند .

يسئلونك كأنك حفى عنها

ص: 96

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 105 - 3

3 - تعدادى از مردم صدراسلام در باره سرنوشت كوه ها در هنگامه رستاخيز ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله) توضيح مى خواستند .

و يس--َلونك عن الجبال

235- پرسش مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 20 - 8

8 - پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در پى بهانه جويى هاى مشركان و پرسش هاى مكرر آنان از علت عدم نزول معجزه ، در انتظار پاسخ و رهنمودى از سوى خداوند بود .

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه . .. إنى معكم من المنتظرين

236- پرسشگرى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 105 - 10

10 - وجود روحيه تحقيق و بررسى بين مسلمانان صدراسلام

و يس--َلونك

237- پرسشهاى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 47 - 2

2 - قيامت و زمان برپايى آن ، مورد پرسش مشركان عصر بعثت

إليه يردّ علم الساعة

238- پناه جويى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 57 - 4

4 - منافقان صدر اسلام ، در صدد پناهندگى به بيگانگان ، فرار به نقاط دور افتاده و زندگى در مخفيگاه ها بودند .

ص: 97

لو يجدون ملجئاً أو مغرت أو مدّخلا لولّوا إليه

كلمات «ملجأ»، «مغارات» و «مدّخلاً» مى تواند ناظر به مطلب فوق باشد.

239- پنهانكارى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 1 - 5

5 - شهادت صريح و أكيد به رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در حضور آن حضرت ، از شگرد هاى منافقان براى پنهان نگه داشتن چهره نفاق خود از آن حضرت

إذا جاءك المنفقون قالوا نشهد إنّك لرسول اللّه

240- پيدايش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 35

35- سرعت گسترش اسلام ، از پيدايش تا استقرار و شكوفايى آن ، مايه شگفتى دين شناسان و خشم كافران

كزرع . .. يعجب الزرّاع ليغيظ بهم الكفّار

241- پيروزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 6

6 - ناتوانى يهود و نصارا از مغلوب ساختن و نابود كردن اسلام ، در پرتو تبليغات بى امان خويش

يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم و يأبى اللّه إلا أن يتم نوره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 7،8

7 - تاريخ بشريت ، در آينده ، شاهد شكست تمامى اديان و پيروزى و حاكميت دين اسلام خواهد بود .

هو الذى أرسل رسوله . .. ليظهره على الدين كله

خداوند در آيه فوق از پيروزى قطعى اسلام بر تمام اديان جهان، خبر داده و پيشگويى كرد و چون چنين چيزى در دوران رسالت پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) اتفاق نيفتاد به دست مى آيد كه اين پيروزى مربوط به آينده تاريخ بشريت است.

8 - تعلق اراده الهى در غلبه يافتن دين حق ( اسلام ) بر ديگر اديان جهان ، على رغم كراهت مشركان

و دين الحق ليظهره على الدين كله و لو كره المشركون

ص: 98

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 40 - 16

16 - پيروزى پياپى اسلام بر كفر ، نمودى از قدرت الهى بر تحقق اراده خويش و نصرت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و اللّه على كل شىء قدير . .. فقد نصره اللّه ... و جعل كلمة الذين كفروا السفلى و

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 1 - 1،2

1- صدور فرمان پيروزى اسلام و توحيد و خذلان شرك و مشركان از جانب خداوند

أتى أمر الله فلاتستعجلوه سبحنه و تعلى عمّا يشركون

برداشت فوق، بر اين اساس است كه «أمر» به معناى فرمان باشد; اما اينكه فرمان در باره چه چيزى است، ذيل آيه (سبحانه و تعالى عما يشركون) مى تواند قرينه باشد بر اينكه آن امر در باره شرك و شكست و خذلان آن و پيروزى توحيد است.

2- مسلمانان صدراسلام ، خواهان تحقق زودرس وعده خدا در مورد غلبه اسلام و توحيد بودند .

أتى أمر الله فلاتستعجلوه

در مورد مخاطب «لاتستعجلوه» دو احتمال وجود دارد: اول آنكه تعجيل از جانب مسلمانان صورت مى گرفته و ديگر آنكه مشركان خواهان شتاب در تحقق وعده هاى الهى (عذاب، يا غلبه توحيد، يا قيامت) بودند. برداشت فوق بر مبناى اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 34 - 5

5- پيشگويى قرآن از پيروزى اسلام و مرگ سران شرك و كفر ، قبل از وفات پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أفإيْن متّ فهم الخلدون

همزه در «أفإن» استفهام انكارى و متضمن معناى نفى است. بنابراين پيام اصلى آيه چنين مى شود: نه چنين است كه او (پيامبر(صلی الله علیه و آله)) «بميرد و شما زنده باشيد و به مدت طولانى بمانيد; بلكه حقيقت عكس اين است، او مى ماند و شما اى سران كفر پيش از او خواهيد مرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 11

11- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، پيروزى اسلام را به مشركان و كافران حق ناپذير يادآور شد و شكستشان را به آنان هشدار داد .

و إن أدرى أقريب أم بعيد ماتوعدون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه مقصود از «ماتوعدون» پيروزى اسلام و شكست جبهه شرك و كفر باشد. گفتنى است كه جمله «أنّ الأرض يرثها عبادى الصالحون» در آيه 105 مؤيد همين ديدگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 11

11 - پيشگويى قرآن به شكست جبهه كفر و شرك و پيروزى فراگير و گسترده جبهه توحيد و اسلام در عصر بعثت

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت ليستخلفنّهم فى الأرض و ليمكّننّ لهم

ص: 99

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 6

6- محمد (صلی الله علیه و آله) ، داراى رسالت جهانى و پيروز بر همه مكاتب و اديان

ليظهره على الدين كلّه . .. محمّد رسول اللّه

از اين كه خداوند، پس از وعده به غلبه اسلام بر تمامى اديان نام شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مطرح ساخته است; مطلب بالا استفاده مى شود.

242- پيروزى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 2

2 - احساس اطمينان مشركان صدراسلام نسبت به پيروزى جمع متحد خويش بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان

أم يقولون نحن جميع منتصر

243- پيشگامان در اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 12 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اعلام مواضع عقيدتى خود و پيش گامى اش در پذيرش اسلام

قل . .. و أُمرت لأن أكون أوّل المسلمين

244- پيشگويى پيروزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 9 - 14

14 - تاريخ آينده بشر ، شاهد شكست تمامى اديان و پيروزى و حاكميت دين اسلام خواهد بود .

هو الذى أرسل رسوله . .. ليظهره على الدين كلّه

245- پيمانه در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 3 - 4

4 - پيمانه و ترازو ، دو ابزار معتبر براى سنجش كالا و مرسوم در عصر بعثت

ص: 100

و إذا كالوهم أو وزنوهم

246- پيوستگى تعاليم اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 91 - 3

3- اسلام و معارف و آموزه هاى قرآن ، مجموعه اى به هم پيوسته ، مرتبط و غير قابل تفكيك و التقاط

المقتسمين. الذين جعلوا القرءان عضين

247- تأثيرپذيرى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 119 - 3

3 - برخى از مسلمانان صدر اسلام تحت تأثير سنتهاى جاهلى و اجتماعى عصر خود بودند.

و ما لكم ألا تأكلوا مما ذكر اسم الله عليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 14 - 8

8 - توطئه « افك » چنان تأثير عميقى داشت كه مسلمانان را به خود مشغول كرده و تنها موضوع سخن هر مجلس و محفل گشته بود .

لمسّكم فى ما أفضتم فيه

مطلب ياد شده از به كارگيرى واژه «افاضه» - كه به معناى سخن گفتن بسيار درباره موضوعى و انتشار آن است - استفاده مى شود. گفتنى است كه خطاب در «مسّكم» و «أفضتم» به عموم مسلمانان است و اين نشان مى دهد كه شايعه «افك»، در ميان همه مسلمانان مدينه پيچيده بود و آنان را به خود مشغول كرده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 15 - 4

4 - تأثيرپذيرى مسلمانان عصر بعثت در برابر شايعه ها

إذ تلقّونه بألسنتكم و تقولون بأفواهكم ما ليس لكم به علم

248- تأثيرپذيرى مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 47 - 7

ص: 101

7 - تأثير پذيرى برخى از مؤمنان صدر اسلام از منافقان فتنه انگيز

يبغونكم الفتنة و فيكم سمعون لهم

«سمّاع» به كسى گفته مى شود كه تحت تأثير ديگرى بوده از او بشدت حرف شنوى داشته باشد. قابل ذكر است كه برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مراد از «سمّاعون» كسانى باشند كه خود منافق نبودند; ولى تحت تأثير آنان بوده و از آنان حرف شنوى داشتند.

249- تأييد مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 14 - 18

18 - وعده تأييد و امداد ، از سوى خداوند به مؤمنان صدراسلام در قبال دشمنانشان

يأيّها الذين ءامنوا كونوا أنصار اللّه . .. فأيّدنا الذين ءامنوا على عدوّهم فأصب

250- تاريخ اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 124 - 1،2،3

1 - وعده پيامبر (صلی الله علیه و آله) به مؤمنان پيكارگر بدر و يا رزمندگان احد ، به امداد الهى با فرستادن سه هزار فرشته

اذ تقول للمؤمنين الن يكفيكم ان يمدّكم ربّكم بثلثة الاف من الملئكة منزلين

برخى مفسران «اذ تقول» را بدل از «اذ همّت» گرفته اند و عقيده دارند كه وعده امداد با ملائكه، درباره جنگ احد است. برخى ديگر «اذ تقول» را متعلق به «و لقد نصركم اللّه ببدر» گرفته اند و اين وعده را، در جنگ بدر دانسته اند.

2 - تقويت روحيه پيكارگران بدر و اُحد ، ز سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

اذ تقول للمؤمنين الن يكفيكم ان يمدّكم ربّكم

3 - خداوند ، سه هزار فرشته را براى يارى رزمندگان بدر فروفرستاد .

الن يكفيكم ان يمدّكم ربّكم بثلثة الاف من الملئكة منزلين

«اذ تقول . .. » يعنى يادآور زمانى را كه به مؤمنين وعده امداد الهى را مى دادى; اگر اين وعده تحقق پيدا نكرده بود يادآورى آن لغو بود.

251- تاريخ صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 1،2

1 - تأييد حقانيت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تأييد پيروان او ، انتظار مسلمانان عصر بعثت از يهوديان آن دوران

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم

ص: 102

طمع به معناى كشش نفس به چيزى دلخواه است (مفردات راغب). طمع به معناى اميد و رغبت است (لسان العرب). ايمان در «أن يؤمنوا» به قرينه متعلق آن (لكم) به معناى تصديق و تأييد كردن است. بنابراين «أفنطمعون ...»; يعنى، آيا انتظار داريد شما را - بر آن راهى كه انتخاب كرده ايد - تأييد كنند؟

2 - مسلمانان صدر اسلام ، به ايمان آوردن بنى اسرائيل دل بسته و بدان اميدوار بودند .

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم

برداشت فوق لازمه معناى «أن يؤمنوا لكم» است; زيرا تأييد و تصديق پيروان يك مكتب به معناى تصديق حقانيت آن مكتب و در نتيجه ايمان آوردن به آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 1،4،6،7،8

1 - عوام ، يهود در حضور مسلمانان به حقانيت پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و انطباق نشانه هاى پيامبر موعود ، بر آن حضرت اعتراف مى كردند .

و إذا لقوا الذين ءامنوا قالوا ءامنا . .. قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم

جمله «أتحدثونهم . ..; چرا حقايقى كه خدا در اختيار شما نهاده به مسلمانان باز مى گوييد؟» دلالت بر اين دارد كه مراد از «آمنا» بيان ويژگيهاى پيامبر موعود در تورات و تطبيق آن با رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) است. بنابراين «آمنا»; يعنى، ما تصديق مى كنيم كه محمد(صلی الله علیه و آله) همان پيامبر موعود است و ويژگيهاى بيان شده بر او تطبيق مى كند.

4 - يهوديان عصر بعثت داراى جلسات سرّى و مخفيانه براى توطئه چينى عليه اسلام

و إذا خلا بعضهم إلى بعض

6 - ناتوانى مسلمانان از احتجاج عليه يهود در پيشگاه خدا ، توجيه عالمان يهود براى بازدارى مردم خويش از بازگويى و نشر صفات پيامبر موعود

أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم ليحاجوكم به عند ربكم

7 - يهوديان عصر بعثت در تلاش براى كتمان حقانيت اسلام و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم

8 - پيشوايان يهود ، بازگويى صفات پيامبر موعود و اعتراف به حقانيت او را ، نشانه بى خردى بازگو كننده مى شمردند .

أتحدثونهم . .. أفلا تعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 99 - 2

2 - يهوديان ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به نداشتن دليل و برهانى روشن بر حقانيت رسالتش متهم مى كردند .

و لقد أنزلنا إليك ءايت بينت

معمولا بيان جمله با تأكيد حكايت از آن دارد كه مخاطبان، مضمون آن جمله را مورد ترديد قرار داده يا انكار مى كنند و از آن جا كه جمله «و لقد أنزلنا . ..» با حرف لام - كه حاكى از قسم مقدر است - و نيز با حرف «قد» تأكيد شده معلوم مى شود كه يهوديان مخاطب آيه، مضمون جمله فوق را مورد ترديد و يا انكار قرار مى دادند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 104 - 1

ص: 103

1 - كلمه « راعنا » دستاويز يهوديان براى اهانت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و استهزاى آن حضرت

لاتقولوا رعنا و قولوا انظرنا

مسلمانان در ضمن سخن گفتن پيامبر(صلی الله علیه و آله) گاهى از آن حضرت تقاضا مى كردند كه مهلت دهد تا سخنان پيشين وى را درك كنند. براى درخواست مهلت، كلمه «راعنا» (فرصتمان ده) را به كار مى بردند. يهوديان با اندك تحريفى در اين كلمه، معنايى ناروا از آن قصد كردند و در خطاب به پيامبر (صلی الله علیه و آله) به كار مى بردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 108 - 1

1 - برخى از مسلمانان صدر اسلام در صدد درخواست تغيير و تبديل بعضى از احكام اسلام بودند .

أم تريدون أن تسئلوا رسولكم

كلمه «سؤال» و مشتقات آن، هرگاه با واسطه حرف جر ]همانند «عن»[ به مفعول دوم متعدى گردد، به معناى پرسش كردن و در غير اين صورت به معناى درخواست كردن مى باشد. از آن جا كه در آيه شريفه مفعول دوم ذكر نشده، هر دو معنا محتمل است; بر اين احتمال كه «أن تسئلوا» به معناى درخواست باشد، مورد تقاضا به قرينه آيه قبل، نسخ برخى احكام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 3،4،5،12،13،25،26

3 - آرزوى يهود و نصارا براى مرتد ساختن مسلمانان صدر اسلام آرزويى خام و تلاش آنان در اين زمينه ، تلاشى ناموفق بود .

ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم

به كارگيرى فعل ماضى «ودّ» (دوست داشتند) به جاى فعل مضارع (دوست مى دارند) اشاره به اين نكته دارد كه: تلاش آنان بى ثمر است، به گونه اى كه بايد علاقه و تلاش آنان را سپرى شده دانست.

4 - يهوديان و نصاراى عصر بعثت ، بر ايمان مسلمانان رشك برده به آنان حسادت مىورزيدند .

ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم من بعد إيمنكم كفاراً حسداً

مقصود از «اهل الكتاب» به دليل «و قالوا لن يدخل . ..» در آيه 111، يهود و نصاراست.

5 - حسادت يهود و نصارا ، منشأ علاقه و تلاش آنها بر بازگرداندن اهل ايمان از اسلام بود .

ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم من بعد إيمنكم كفاراً حسداً

«حسداً» مفعولٌ له براى «ودّ كثيراً . ..» مى باشد; يعنى، علاقه و تلاش اهل كتاب براى مرتد ساختن مسلمانان، به علت حسادت ايشان بود.

12 - يهود و نصارا با بهانه قرار دادن نسخ اديان و نسخ برخى از آيات قرآن ، در صدد ايجاد شبهه در اذهان مسلمانان بودند .

ما ننسخ من ءاية . .. أم تريدون أن تسئلوا رسولكم ... ودّ كثير من أهل الكتب

بيان تلاش اهل كتاب براى مرتد ساختن مسلمانان پس از مطرح ساختن پرسشها و درخواستهاى نابه جا درباره نسخ و بيان اثر سوء آن در خواستها (تبديل شدن ايمان به كفر)، گوياى اين است كه: اهل كتاب در صدد بودند مسلمانان را درباره نسخ به شبهه اندازند و آنان رادر ايمانشان به پيامبر(صلی الله علیه و آله) دچار ترديد كنند.

13 - يهود و نصارا ترغيب كننده مسلمانان به پرسش ها و درخواست هاى نابه جا از پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أم تريدون أن تسئلوا . .. ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم

25 - فرمان خدا بر مدارا كردن با توطئه گران اهل كتاب ، هرگز از سرناتوانى او بر يارى مسلمانان صدر اسلام نبوده است .

فاعفوا و اصفحوا حتى يأتى اللّه بأمره إن اللّه على كل شىء قدير

ص: 104

در برداشت فوق، جمله «إن اللّه . ..» در ارتباط با جمله «فاعفوا و اصفحوا» ملاحظه شده است; يعنى، گمان نشود كه فرمان به عفو و گذشت و ترك مقابله، از سر ناتوانى خداست، بلكه مصلحت مسلمانان در آن است.

26 - اهل كتاب با جامعه مسلمانان صدر اسلام برخورد و حشر و نشر نداشتند .

فاعفوا و اصفحوا حتى يأتى اللّه بأمره إن اللّه على كل شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 114 - 1،2،19

1 - كفر پيشگان عصر بعثت ، مسلمانان را از حضور در مساجد باز مى داشتند و در صدد تخريب آنها بودند .

و من أظلم ممن منع مسجد اللّه . .. و سعى فى خرابها

فعل «منع» نيازمند دو مفعول است: يك مفعول آن «مساجد اللّه» است و مفعول ديگر «المسلمين» مى باشد كه به خاطر وضوحش بيان نشده است; يعنى: «منع المسلمين مساجد اللّه» ماضى آوردن فعل «منع» حكايت از آن دارد كه: ممانعت از ورود مسلمانان به مساجد تحقق يافته بوده; يعنى، آيه شريفه ضمن بيان ناروا بودن ممانعت از ورود به مساجد، اشاره دارد به قضاياى بازدارى از ورود مسلمانان صدر اسلام، به مسجد الحرام و . ..

2 - ترك پرستش و ياد خدا ، انگيزه كفرپيشگان دربازدارى مسلمانان از ورود به مساجد و تلاش براى تخريب آنها

و من أظلم ممن منع مسجد اللّه أن يذكر فيها اسمه و سعى فى خرابها

«أن يذكر» به تقدير «لا»ى نافيه، مفعولٌ له براى «منع» است; يعنى، از ورود به مساجد جلوگيرى مى كردند تا نام خدا در آنها برده نشود.

19 - سركوبى كفرپيشگان مسلط بر مساجد عصر بعثت و گرفتار شدنشان به خوارى و ذلت ، از اخبار غيبى قرآن و از نويد هاى خدا به مسلمانان

لهم فى الدنيا خزى

چنانچه گذشت، آيه شريفه اشاره به قضاياى صدر اسلام و بازدارى مسلمانان از ورود به مسجد الحرام و مانند آن دارد . با توجه به اين حقيقت، جمله «لهم فى الدنيا خزى» نويدى است به مسلمانان كه كفرپيشگان مانع از ورود به مساجد، به خوارى و ذلت گرفتار خواهند شد، كه به مناسبت مورد، مقصود از خوارى و ذلت، كوتاه شدن دست آنان از مساجد اسلامى و سيطره مسلمانان بر آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 135 - 2

2 - توافق و اتحاد يهود و نصاراى عصر بعثت عليه مسلمانان ، على رغم اختلافات شديد ايشان با يكديگر

و قالوا كونوا هوداً أو نصرى تهتدوا

هدف از «لفّ اجمالى» در آيه و بيان دو جمله در يك كلام، رساندن اتحاد و توافق يهود و نصارا عليه مسلمانان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 139 - 1

1 - محاجه و گفتگوى اهل كتاب با مسلمانان صدر اسلام درباره خداوند

قل أتحاجوننا فى اللّه

آيات قبل و بعد گوياى اين است كه: مراد از محاجه يهود و نصارا درباره خداوند، محاجه درباره اسلام و بعثت پيامبر بوده است;

ص: 105

البته به گونه اى كه به محاجه درباره خداوند و شؤون او باز مى گشته است. همانند اين ادعا كه محمد(صلی الله علیه و آله) از نژاد عرب است و پيامبران بايد از نژاد بنى اسرائيل باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 142 - 1،2

1 - بيت المقدس در برهه اى از عصر بعثت ، قبله مسلمانان بود .

ما وليهم عن قبلتهم التى كانوا عليها

اكثر مفسران برآنند كه مراد از «قبلتهم . ..» بيت المقدس است.

2 - قبله نخستين مسلمانان ( بيت المقدس ) ، به فرمان خداوند به جانب كعبه تغيير يافت .

ما وليهم عن قبلتهم التى كانوا عليها . .. يهدى من يشاء

جمله «يهدى من يشاء» قرينه بر اين است كه: تغيير قبله به فرمان خداوند بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 8،11،22

8 - بيت المقدس ، قبله مسلمانان در برهه اى از عصر بعثت

و ما جعلنا القبلة التى كنت عليها

مراد از «القبلة» بيت المقدس است. قابل ذكر است كه «كان» در «التى كنت عليها» مى تواند به معناى حال باشد; يعنى، قبله اى كه بر آن هستى. بر اين مبنا نزول آيه مورد بحث قبل از تغيير قبله خواهد بود و مى تواند «كان» در جمله فوق به معناى گذشته باشد. در اين صورت، زمان نزول آيه مورد بحث پس از تغيير قبله خواهد بود. از آن جا كه فرمان تغيير قبله در آيه بعد مطرح شده، به نظر مى رسد احتمال نخست پسنديده تر باشد.

11 - قبله بودن بيت المقدس براى اهل اسلام ، امرى دشوار و ناپذيرفتنى براى گروهى از مسلمانان

و إن كانت لكبيرة إلا على الذين هدى اللّه

22 - تغيير قبله امرى دشوار و ناپذيرفتنى براى گروهى از مسلمانان

و إن كانت لكبيرة إلا على الذين هدى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 144 - 20

20 - موضعگيرى يهود و نصارا درباره تغيير قبله ، على رغم آگاهى آنها به حقانيت آن

إن الذين أوتوا الكتب ليعلمون أنه الحق من ربهم و ما اللّه بغفل عما يعملون

جمله «و ما اللّه . ..» - كه به تهديد اهل كتاب اشاره دارد - بيانگر موضعگيرى اهل كتاب در برابر تغيير به حق قبله و مخالفت ايشان با حكم الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 147 - 6،7

6 - تلاش هاى تبليغى اهل كتاب ( يهود و نصارا ) بر ضد احكام اسلام ، ايجاد كننده زمينه هاى شك و ترديد در اذهان مسلمانان صدر اسلام

ص: 106

الحق من ربك فلاتكونن من الممترين

بر حذر داشتن مسلمانان از شك و ترديد، با فعل «فلاتكونن» - كه مقرون به نون تأكيد است - گوياى اين معناست كه: زمينه هاى شك و ترديد در مسلمانان به وجود آمده بود. از آيات قبل مى توان فهميد كه مخالفتهاى اهل كتاب منشأ اين ترديدها بوده است.

7 - يهود و نصاراى عصر بعثت ، در تلاشى پى گير ، براى اثبات حقانيت قبله خويش و ناحق جلوه دادن تغيير آن به كعبه

الحق من ربك فلاتكونن من الممترين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 150 - 17

17 - تغيير قبله از بيت المقدس به مسجدالحرام ، حادثه اى مهم و سرنوشت ساز در تاريخ اسلام

و من حيث خرجت فول وجهك شطر المسجد الحرام . .. و لعلكم تهتدون

نزول آيات متعدد درباره تغيير و تعيين قبله; مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) و تكرار فرمان «فولّ . ..» (در آيات 144، 149 و 150) و نيز مخاطب قرار دادن مسلمانان و تكرار جمله «فولوا وجوهكم شطره» (در دو آيه 144 و 150) بيانگر اهميت خاص و با ارزش بودن تغيير و تعيين قبله است و اهداف اساسى بيان شده براى آن، حكايت از سرنوشت ساز بودن آن دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 159 - 6

6 - عالمان يهود و نصارا در عصر بعثت ، شواهد و نشانه هاى حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و احكام اسلام را كتمان مى كردند .

الذين يكتمون ما أنزلنا من البينت و الهدى من بعد ما بينه للناس فى الكتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 4

4 - مشركان مكه ، مسلمانان صدر اسلام را از مكه اخراج و آنان را به هجرت وادار كردند .

و أخرجوهم من حيث أخرجوكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 196 - 25

25 - وجود زمينه هاى مخالفت با احكام حج در ميان مسلمانان صدر اسلام

و اتمّوا الحج . .. و اتقوا اللّه و اعلموا انّ اللّه شديد العقاب

تهديد شديداللّحن الهى پس از بيان احكام حج، نمايانگر زمينه هايى در مخالفت با احكام حج و يا عمل نكردن به آن احكام، از سوى برخى مسلمانان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 198 - 2

2 - ممنوعيّت فعاليت هاى اقتصادى در حج ، پندار غلط برخى از مسلمانان صدر اسلام

ليس عليكم جناح ان تبتغوا فضلا

ص: 107

برخى از مسلمانان، خريد و فروش را در حج گناه مى شمردند كه با اين آيه، اين تصوّر دفع شد. (مجمع البيان.)

_______________________________

مجمع البيان، ج 2، ص 527 ; تفسير برهان، ج 1، ص 201، ح 2.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 204 - 13

13 - افشاى چهره برخى منافقان براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از سوى خداوند

و من الناس . .. و هو اَلَدُّ الخصام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 205 - 3،17

3 - داعيه اصلاح طلبى منافقان هنگام برخورد با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، و تلاش آنان در جهت فساد پس از بازگشت از محضر او *

و من الناس من يعجبك . .. و اذا تولى سعى فى الأرض

بنابراينكه «اذا تولّى»، به معناى بازگشت باشد.

17 - اَخنس بن شريق ، دشمن و منافق و مفسد و متكبّر و نصيحت ناپذير

و من الناس . .. و اذا تولى

برخى مفسّرين برآنند كه آيه مزبور درباره فردى به نام اخنس بن شريق نازل شده است كه برخوردى منافقانه داشت. (مجمع البيان.)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 207 - 14

14 - اميرالمؤمنين ( ع ) ، با خُفتن در بستر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پذيرش خطر براى خود ، سلامت پيامبر و رضايت خداوند را خريد .

و من الناس من يشرى نفسه

امام باقر (ع): و اما قوله «و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه و اللّه رءوف بالعباد» فانها نزلت فى علىّ بن ابيطالب(ع) حين بذل نفسه للّه و لرسوله ليلة اضطجع على فراش رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) لما طلبته كفار قريش

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 101، ح 292 ; تفسير برهان، ج 1، ص 206، ح 7.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 212 - 10

10 - فقر مؤمنان صدر اسلام ، و تمركز ثروت ها در جبهه كفر *

زين للذين كفروا . .. و يسخرون ... و اللّه يرزق

تزين دنيا نزد كافران، تمسخر مؤمنان توسّط آنان، وعده الهى به برترى مؤمنان در قيامت و برخوردارى آنان از نعمتهاى بى حساب، دلايل استناد اين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 108

2 - بقره - 2 - 217 - 16،37

16 - اقدام برخى از مسلمين ( عبداللّه بن جحش و همراهان او ) به جنگ با كفارِ مكه در ماه حرام

يسئلونك عن الشهر الحرام قتال فيه قل قتال فيه كبير

در شأن نزول آيه آمده كه عبداللّه بن جحش و همراهان او در ماه رجب به گروهى از كفار كه داراى مال التجاره بودند، حمله بردند و آنان را كشته و يا اسير كردند. (مجمع البيان و ديگر تفاسير.)

37 - تبعيد و بيرون راندن اهل مسجدالحرام ( پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان ) ، از سوى مشركان مكه

و المسجد الحرام و اخراج اهله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 218 - 10،12

10 - آمرزش گناه مجاهدانى از صدر اسلام كه در ماه حرام با كفار جنگيدند . ( عبداللّه بن جحش و همراهان او )

ان الذين امنوا و الذين هاجروا

به دليل شأن نزول، از مصاديق اولى آيه، عبداللّه بن جحش و ياران او هستند كه پس از هجرت از مدينه به سوى نخله، با دشمن درگير شدند و آنان را كشتند و يا اسير كردند.

12 - عبداللّه بن جحش و همراهان او ، از زُمره مؤمنان و مهاجرانِ مجاهدِ در راه خدا

ان الذين امنوا و الذين هاجروا و جاهدوا فى سبيل اللّه

مفسّرين، عبداللّه بن جحش و همراهان او را - كه از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور شدند تا به محلّى به نام نخله هجرت كنند و اخبار و اطلاعاتى از دشمن براى آن حضرت بفرستند - مورد نزول آيه مى دانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 219 - 13

13 - رواج شرابخوارگى و قماربازى در عصر بعثت

يسئلونك عن الخمر و الميسر قل فيهما اثم كبير و منافع للناس

فعل مضارع «يسئلونك»، دلالت بر تكرار سؤال دارد و تكرار سؤال، بيانگر رواج مورد سؤال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 220 - 4

4 - ايتام و كيفيّت معاشرت با آنان ، از مسائل مورد ابتلا در صدر اسلام

و يسئلونك عن اليتامى قل اصلاح لهم خير

فعل مضارع «يسئلونك» دلالت بر استمرار و تكرار سؤال دارد و تكرار سؤال، نشانگر ابتلاى جامعه به مورد سؤال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 273 - 14

14 - اصحاب صفّه ، تنگدستانِ خويشتن دار محصور شده در راه خدا

للفقراء الّذين احصروا

امام باقر(ع) نزلت الآيه في اصحاب الصفة.

ص: 109

گفتنى است كه اصحاب صفّه، تنگدستانى عفيف و خويشتن دار بودند كه انجام وظايف الهى (جهاد و نبرد و . .. ) آنان را از كسب معاش بازداشته بود. رفتار و منش آنان به گونه اى بود كه ناآشنايان نه تنها به فقر آنان پى نمى بردند; بلكه آنان را غنى و مالدار مى پنداشتند.

_______________________________

مجمع البيان، ج 2، ص 666.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 13 -

1،2،4،5،6،7،11،13،15

1 - جنگ بدر ، شاهد روشن صدق وعده هاى الهى در مورد شكست كافران

قد كان لكم اية فى فئتين التقتا

بنا به گفته مفسّرين، آيه فوق مربوط به جنگ بدر است. گفتنى است كه در شأن نزول آيه، اختلافى نيست.

2 - جبهه گيرى يهود در برابر مسلمانان ، على رغم مشاهده پيروزى معجزه آساى آنان در جنگ بدر

قل للّذين كفروا . .. قد كان لكم اية فى فئتين التقتا

بنابراينكه مقصود از «الذين كفروا»، يهود باشند; چنانچه در شأن نزول آن بيان شده است.

4 - رويارويى مجاهدان در راه خدا و كافران ، در بدر

فئة تقاتل فى سبيل اللّه و اخرى كافرة

5 - مشركين در جنگ بدر ، نيرو هاى رزمنده مسلمان را دو چندان مى ديدند .

يرونهم مثليهم رأىَ العين

بنابراينكه ضمير فاعلى در «يرون»، به كفار برگردد و ضمير «هم» در هر دو مورد، به مسلمين برگردد.

6 - مسلمين در جنگ بدر - در حالى كه دشمن حدود سه برابر ايشان بود - آنان را دو برابر نيرو هاى خويش مى ديدند .

يرونهم مثليهم رأىَ العين

بنابراينكه ضمير فاعلى به مسلمين برگردد و ضمير «هم» در «يرونهم» به كافران و ضمير «هم» در «مثليهم» به مسلمين. و سه برابر بودن كافران از شأن نزول استفاده شده است (مجمع البيان).

7 - كافران در جنگ بدر ، نيرو هاى رزمنده مسلمان را دو برابر نيرو هاى خودشان مى ديدند .

يرونهم مثليهم رأىَ العين

بنابراينكه ضمير فاعلى در «يرون» به مشركين برگردد و ضمير مفعولى «هم» به مسلمين و ضمير مجرور «هم» در «مثليهم» به مشركين برگردانده شود.

11 - نقش تعيين كننده امداد غيبى در پيروزى حق بر باطل

يرونهم مثليهم رأىَ العين و اللّه يؤيّد بنصره من يشاء

13 - جلوه غير واقعى تعداد نيرو ها در جنگ بدر ، امدادى از سوى خداوند براى مؤمنان

يرونهم مثليهم رأىَ العين و اللّه يؤيّد بنصره من يشاء

15 - پيروزى جنگجويان راه خدا ، در جنگ بدر بر كافران ، در پرتو مشيّت الهى

قد كان . .. و اللّه يؤيّد بنصره من يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 20 - 1

ص: 110

1 - مجادله عالمان اهل كتاب با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، على رغم آگاهى آنان به حقيقت

من بعد ما جاءهم العلم . .. فان حاجّوك فقل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 21 - 18

18 - رضايت كفار عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به كشتار انبيا توسط گذشتگان ، علّت تهديد آنان به عذاب الهى *

و يقتلون النّبيّن . .. فبشّرهم بعذاب اليم

تهديد بازماندگان قاتلان انبيا به عذاب در صورتى صحيح است كه آنان به اعمال گذشتگان خويش راضى باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 23 - 6،10،11،12،14

6 - عدم قبول حكميت تورات از سوى برخى عالمان يهود ، به دنبال ارائه پيشنهاد آن از جانب پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)

الم تر الى الذين اوتوا نصيباً من الكتاب . .. هم معرضون

برداشت فوق بر اساس شأن نزولى است كه درباره آيه مورد بحث نقل شده است. (مجمع البيان).

10 - برخى از عالمان اهل كتاب ، حَكَميّت و حاكميّت كتاب خدا را پذيرفتند .

ثمّ يتولى فريق منهم

نپذيرفتن گروهى با دلالت مفهومى، اشاره به پذيرش گروهى ديگر دارد.

11 - پذيرش حقانيّت اسلام از سوى برخى از عالمان اهل كتاب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ثمّ يتولى فريق منهم

12 - وجود موضعگيرى هاى متضاد در ميان عالمان اهل كتاب در برابر دعوت به حكميت كتاب آسمانى

ثمّ يتولى فريق منهم

14 - داورى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ميان يهوديان بر اساس تورات ، و عدم پذيرش حكم تورات توسط برخى از آنان

يدعون الى كتاب اللّه ليحكم بينهم ثم يتولى فريق منهم

در شأن نزول آيه آمده است، پيامبر (صلی الله علیه و آله) درباره زن و مردى از يهود كه مرتكب زنا شده بودند; به استناد تورات، حكم به رجم آنان نمود كه سبب خشم يهوديان گرديد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 26 - 11

11 - اميدبخشى خداوند به مسلمانان در مورد آينده اى توأم با اقتدار ، على رغم شرايط دشوار آنان در جنگ خندق

قل اللّهمَ مالك الملك

در شأن نزول آيه آمده است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) به هنگام حفر خندق در نبرد احزاب فرمود: امّت اسلام كاخهاى شاهان حيره، ايران، روم و يمن را فتح خواهند كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 1،9،20

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور دعوت نمودن نصارا به مباهله ، پس از اقامه برهان براى آنان

ص: 111

انّ مثل عيسى . .. فمن حاجّك ... فقل تعالوا ... ثم نبتهل

9 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور دعوت نصارا به مباهله ، با شركت دادن زنان و فرزندان طرفين در آن

فمن حاجّك . .. فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءكم و نساءنا و نساءكم

20 - دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از يهود براى مباهله

فقل تعالوا ندع ابناءنا

تفسير الميزان از ابن جرير نقل مى كند، آنگاه كه آيه «فمن حاجّك فيه . .. » نازل شد ; پيامبر (صلی الله علیه و آله) يهود را براى مباهله دعوت كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 63 - 1

1 - پيشگويى خداوند به اينكه نصاراى نجران ، دعوت به مباهله را نمى پذيرند . *

فقل تعالوا ندع . .. فان تولّوا فانّ اللّه عليم بالمفسدين

ظاهراً جمله «فان تولّوا . .. »، اشاره به اين است كه مسيحيان، دعوت به مباهله را نمى پذيرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 69 - 7

7 - بى اثر بودن تلاش اهل كتاب ، براى گمراه كردن مؤمنان صدر اسلام

و ما يضلّون الاّ انفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 72 - 1،3،7

1 - تظاهر به پذيرش اسلام و قرآن و سپس كفر به آن دو ، از راه هاى آميختن حق به باطل توسط اهل كتاب

يا اهل الكتاب لم تلبسون الحقّ بالباطل . .. و طائفة من اهل الكتاب

به نظر مى رسد جمله «و قالت طائفة . .. »، پس از «لم تلبسون»، ذكر مصداقى براى تلبيس حق به باطل باشد.

3 - اظهار ايمان در ابتداى روز و كفر در انت هاى آن ، حيله يهود براى متزلزل ساختن مؤمنان

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

مفسرين طبق شأن نزول، آيه را حمل بر يهوديان كرده اند.

7 - يهود ، آنچه را در اوّل روز بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده بود ( قبله بودن بيت المقدّس ) ، پذيرفتند و به آنچه در انت هاى روز نازل شده بود ( قبله بودن كعبه ) ، كفر ورزيدند تا مؤمنان را گمراه سازند .

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

برخى از مفسران برآنند كه «وجه النهار» و «آخره» متعلق به «انزل» است ; و سياق آيه مى رساند كه مراد از «الذى»، حكمى خاص است ; برخى روايات دلالت دارد كه آن حكم خاص، تغيير قبله بوده است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) در عصرگاهى مأمور شد نماز را به سوى كعبه بخواند و قبله مسلمانان را كه تا صبحگاه آن روز، بيت المقدس بوده است تغيير دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 86 - 2

ص: 112

2 - بازگشت عدّه اى از اسلام به كفر ، در حيات پيامبر (صلی الله علیه و آله)

كيف يهدى اللّه قوماً كفروا

شأن نزول و لحن آيه دلالت بر وقوع ارتداد برخى مسلمانان در حيات پيامبر (صلی الله علیه و آله) دارد. (روح المعانى).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 95 - 7

7 - يهوديان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، داراى اعتقادات شرك آلود

و ما كان من المشركين

نفى شرك از ابراهيم (ع)، تعريضى به يهوديان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 100 - 6

6 - تبانى و تلاش يهوديان براى برانگيختن نزاع هاى قومىِ زمان جاهليّت ، ميان اهل ايمان ( اوس و خزرج )

يا ايها الذين امنوا ان تطيعوا

شاش بن قيس يهودى از وحدت مؤمنان (اوس و خزرج) به خشم آمد و فردى يهودى را مأمور كرد تا فتنه هاى جاهليت را ميان آنها برانگيزاند. (الميزان، ج3).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 103 - 14،15

14 - اسلام ، تبديل كننده دشمنى ها و خصومت هاى ميان دو قبيله اوس و خزرج ، به وحدت و عطوفت و برادرى

اذ كنتم اعداءً فالّف بين قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخواناً

با توجّه به شأن نزولى كه در مجمع البيان ذيل آيه آمده است.

15 - اخوت و برادرى مسلمانان در سايه اسلام ، پس از تاريخى آكنده از دشمنى و كينه ، برهان خداوند براى فرمان به اعتصام به ريسمان الهى

و اعتصموا بحبل اللّه . .. واذكروا نعمت اللّه عليكم اذ كنتم اعداءً فالّف بين قلوب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 110 - 10،11

10 - مسلمانان در آغاز بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از بهترين امّت ها و مورد ستايش خداوند بودند .

كنتم خير أمّة أخرجت للناس

به قرينه «كنتم»، آيه فوق بيانگر يك مسأله تاريخى است و آن عبارت است از رفتار و روش مسلمين در آغاز بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله).

11 - اهتمام مسلمانان آغاز بعثت به نظارت همگانى ( امر به معروف و نهى از منكر ) ، و تداومشان بر ايمان به خداوند

كنتم خير أمّة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف . .. و تؤمنون باللّه

به قرينه «كنتم»، آيه فوق بيانگر يك مسأله تاريخى است و آن عبارت است از رفتار و روش مسلمين در آغاز بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 113

3 - آل عمران - 3 - 111 - 7،12

7 - اهل كتاب ( يهود زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ) ، آغازگر پيكارى كه فرجامش جز شكست و فرار براى آنان نخواهد بود .

و إن يقتلوكم يولّوكم الادبار

چون نسبت قتال به اهل كتاب داده شده، معلوم مى شود كه آنان آغازگر پيكار خواهند بود.

12 - گروندگان از اهل كتاب ( عبداللّه بن سلام و يارانش ) به اسلام ، مورد سرزنش و آزار سران يهود

لن يضرّوكم إلّا اذًى

در شأن نزول آمده است: عبداللّه بن سلام و يارانش پس از ايمانشان به پيامبر(صلی الله علیه و آله) مورد سرزنش رؤساى يهود قرار گرفتند. (مجمع البيان).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 114 - 15

15 - عبداللّه بن سلام و گروهى از اهل كتاب ، به اسلام گرويدند و از زمره صالحان گرديدند .

من اهل الكتب امّة قائمة . .. و اولئك من الصالحين

در شأن نزول آمده است: چون عبداللّه بن سلام و گروهى اسلام آوردند; احبار يهود گفتند تنها اشرار ما به پيامبر(صلی الله علیه و آله) ايمان آوردند. (مجمع البيان).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 118 - 16

16 - دورويى برخى از اهل كتاب با مسلمانان ، در صدر اسلام

قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفى صدورهم اكبر

به قرينه آيات قبل، «دونكم»، اهل كتاب هستند، و از اينكه كينه قلبى خود را پنهان مى داشتند، دورويى آنان استفاده مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 122 - 1،2،5،7،8،18

1 - تمايل دو گروه از رزمندگان احد به سستى و انصراف از شركت در جنگ

اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا

بيشتر مفسرين برآنند كه آيه فوق در مورد نبرد احد نازل شده است.

2 - سستى و ترس دو گروه از مسلمانان شركت كننده در جنگ احد ، مورد ملامت خداوند

اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا و اللّه وليّهما

«فشل» به معناى ضعف به همراه ترس است. (مفردات راغب).

5 - دسيسه منافقان ( عبداللّه بن أبى سلول ) ، براى ايجاد سستى و هراس در مسلمانان ، هنگام روانه شدن آنان به سوى احد

اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا

در مجمع البيان آمده است كه عبداللّه بن ابى سلول، دو طايفه از مسلمانان (برخى از مهاجر و انصار) را از رويارويى با مشركان برحذر مى داشت.

7 - نبرد احد ، نمونه اى از بى صبرى و بى تقوايى دو گروه از مسلمانان و زيان ديدن از توطئه هاى دشمنان

و ان تصبروا و تتقوا لا يضرّكم كيدهم شيئاً . .. اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا

ص: 114

8 - يارى خداوند در از بين بردن هراس آن دو گروه از مسلمانان كه در جنگ احد ، به سستى مبتلا شدند .

اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا و اللّه وليّهما

جمله «اذ همّت» مى رساند كه قصد سستى داشتند، ولى از اين قصد منصرف شدند و به كار جنگ پرداختند. جمله «و اللّه وليّهما»، ظاهراً بيانگر علت انصراف آنان است.

18 - تمايل بنى حارثه و بنى سلمه به سستى و انصراف از شركت در جنگ احد

اذ همّت طائفتان منكم

امام باقر و امام صادق (ع) درباره «طائفتان» در آيه فوق فرمودند: «و الطّائفتان هما بنو سلمة و بنو حارثة حيّان من الانصار.

_______________________________

مجمع البيان، ج 2، ص 824.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 123 - 1،2،3،4،5،9

1 - يارى و مدد خداوند به مؤمنان ، در جنگ بدر

و لقد نصركم اللّه ببدر

2 - مجاهدان جنگ بدر ، نمونه اى از مسلمانان صبور و تقواپيشه كه خداوند با يارى خويش ، مانع زيان رسانى كافران به آنان گرديد .

ان تصبروا و تتقوا لا يضرّكم كيدهم . .. و لقد نصركم اللّه ببدر

3 - كمبود نفرات و توانايى نظامى مؤمنان پيكارگر در جنگ بدر ، نسبت به قواى نظامى دشمن

و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة

كلمه «اذلّة»، چون جمع قلّه است، اشاره به كمبود و قلّت نيروى انسانى مؤمنان دارد. و ماده ذلّت (زبونى و ناتوانى) به مناسبت مورد، حاكى از كمبود توانايى نظامى از جهت تداركات و وسايل جنگى است.

4 - مجاهدان جنگ بدر با نداشتن ساز و برگ كافى در مقابل دشمنان ، توانستند با ايمان و توكّل به خدا بر آنان پيروز شوند .

و على اللّه فليتوكّل المؤمنون. و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة

جمله «و لقد نصركم اللّه ببدر»، مى تواند نمونه اى باشد از حقيقت بيان شده در آيه قبل; يعنى عامل نصرت شما در بدر، توكّل شما بر خداوند بود.

5 - پيكارگران احد ، به دليل عدم توكّل برخى از آنان به خداوند ، على رغم تواناييشان ، شكست خوردند . *

و اذ غدوت من اهلك تبوّىء المؤمنين . .. و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة

يادآورى كمبود نيروى نظامى در جنگ بدر، اشاره به توانمندى آنان در مقايسه با جنگ احد است.

9 - سرزنش خداوند به پيكارگران احد كه چرا على رغم مشاهده يارى الهى در جنگ بدر ، تصميم به سستى در كارزار احد گرفتند .

و اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا . .. و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة

لحن آيه، حكايت از سرزنش مسلمانانى است كه در جنگ احد، تصميم به سستى و نافرمانى گرفتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 125 - 8

8 - وعده الهى به نزول پنجهزار فرشته براى يارى رزمندگان بدر و يا احد و يا حمراءالاسد ، در صورت صابر بودن و تقوا داشتن

ص: 115

ان تصبروا و تتّقوا . .. يمددكم ربّكم بخسمة الاف من الملئكة

برخى مفسّران به قرينه جمله «يأتوكم من فورهم هذا»، آيه مورد بحث را درباره قضيه حمراءالاسد دانسته اند كه مشركان پس از غلبه در احد و انصراف از معركه، پشيمان شدند و تصميم بر يورش به مدينه را داشتند كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) پس از دريافت اين خبر، مسلمانان را براى رويارويى با آنان فراخواند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 127 - 1،2،4،5

1 - هلاكتِ بخشى از قواى دشمن و خوار شدن بخشى ديگر ، از اهداف نصرت الهى به رزمندگان بدر

و لقد نصركم اللّه ببدر . .. ليقطع طرفاً من الّذين كفروا او يكبتهم

برداشت فوق، با عنايت به ملحوظات ذيل است. يكم اينكه: «ليقطع» و «يكبتهم»، به جمله «و لقد نصركم اللّه ببدر» متعلق باشد. دوّم اينكه: «قطع» به معناى هلاك كردن باشد، چنانچه در روح المعانى آمده است. سوّم اينكه: «او» در «او يكبتهم»، براى تنويع باشد; يعنى عدّه اى به هلاكت و عدّه اى ديگر به ذلّت و خوارى كشانده شدند.

2 - هلاكت و خوارى بزرگان سپاه كفر در جنگ بدر *

و لقد نصركم اللّه ببدر . .. ليقطع طرفاً من الّذين كفروا

برخى از مفسّرين، «طرفاً» رابه معناى اشراف و بزرگان گرفته اند، به استناد اساس اللغة كه گفته است: «من اطراف العرب يعنى من اشرافهم».

4 - بازگشت ذليلانه و نااميدانه باقيمانده كافران ، از اهداف نصرت الهى به رزمندگان بدر

و لقد نصركم اللّه ببدر . .. ليقطع ... فينقلبوا خائبين

جمله «فينقلبوا . .. »، عطف بر «ليقطع» است بنابراين بازگشت ذليلانه و نااميدانه كافران، از اهداف پيروزى بدر خواهد بود و به مقتضاى «فاء» تفريع، اين بازگشت، نتيجه هلاكت و اسارت بخشى از كافران بوده است.

5 - هلاكت و خوارى بخشهايى از قواى دشمنان دين ، در جنگ بدر ، عاملى در تخريب روحيّه ساير نيروها

ليقطع طرفاً . .. فينقلبوا خائبين

«خائبين» از «خيبة»، به معنانى يأس، نااميدى و نامرادى، حكايت از اثر روانى در باقيمانده كفّار است كه به مقتضاى «فاء» در «فينقلبوا»، اين نااميدى، نتيجه هلاكت و خوارى و اسارت گروه زيادى از دشمنان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 128 - 3،12

3 - پيروزى مؤمنانِ پيكارگرِ بدر ، تنها به دست خدا بود ، نه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و لقد نصركم اللّه ببدر . .. ليس لك من الامر شىء

اگر «ال» در «الامر» براى جنس باشد، پيروزى در جنگ بدر مصداقى از آن خواهد بود و اگر عهد ذكرى باشد، اشاره به پيروزى در آن جنگ است.

12 - سرنوشت كافران محارب بدر ، تنها به دست خداوند بود ، و نه حتّى رسول او

و لقد نصركم اللّه ببدر . .. ليقطع طرفاً ... ليس لك من الامر شىء او يتوب عليهم او

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 130 - 4

ص: 116

4 - رواج رباخوارى در عصر بعثت و زمان جاهليت

لا تأكلوا الرّبوآ اضعافاً مضاعفة

برخى برآنند كه «اضعافاً مضاعفة» قيد حرمت است; يعنى در اين آيه، تنها از رباخوارى به چندين برابر نهى شده و در مرحله اى ديگر، اصل رباخوارى حرام شده است. و حرمت تدريجى، حكايت از رواج و شيوع فراگير رباخوارى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 139 - 4

4 - خودباختگى و شكست روحى پيكارگران احد پس از بازگشت از نبرد

اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا . .. و لاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون

اگر چه نهى از چيزى، حكايت از وقوع خارجى آن ندارد، ولى به قرينه آيات بعد (ان يمسسكم قرح . .. )، معلوم مى شود كه نهى از سستى و اندوه، پس از وقوع آن در ميان مسلمانان بوده است. و به مقتضاى ارتباط اين آيه با آيات پيشين كه جنگ احد و عوامل شكست آن را گوشزد كرد، به دست مى آيد كه اين سستى و اندوه، ناشى از مسائل جنگ احد بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 140 - 1،3،19

1 - جراحت و آسيب همگون دو جبهه كفر و ايمان در پيكار اُحُد

ان يمسسكم قرح فقد مسّ القوم قرح مثله

3 - برابرى آسيب و جراحت هاى وارده به مؤمنان پيكارگر احد ، با آسيب هاى وارد شده به كافران در جنگ بدر

ان يمسسكم قرح فقد مسّ القوم قرح مثله

برخى برآنند كه «ان يمسسكم»، درباره جراحتهاى مسلمانان در جنگ احد است و جمله «فقد مسّ القوم»، اشاره به جراحات مشركان در جنگ بدر دارد.

19 - مؤمنان استوار در نبرد اُحُد و ديگر هنگامه هاى پيكار با كافران ، برگزيدگان خداوند براى گواهى بر اعمال مردم

و تلك الايّام . .. و ليعلم اللّه الّذين امنوا و يتّخذ منكم شهداء

ترك لام در «و يتّخذ»، اشاره به اين معنا دارد كه برگزيدن، در پى مشخّص شدن مؤمنان واقعى است. يعنى مؤمنان واقعى براى گواه بودن برگزيده مى شوند. گفتنى است كه در برداشت فوق، متعلق حذف شده «شهدآء»، اعمال مردم، گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 142 - 2

2 - پندار غلط ورود به بهشت بدون جهاد و صبر ، در ميان مسلمانان صدر اسلام

ام حسبتم ان تدخلوا الجنّة و لمّا يعلم اللّه الّذين جاهدوا منكم و يعلم الصّابرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 143 - 1،2،4،6،7

1 - شهادت طلبى برخى مؤمنان صدر اسلام پس از جنگ بدر و نگرانى و حيرت آنها به هنگام بروز جنگ احد

و لقد كنتم تمنّون الموت من قبل ان تلقوه فقد رايتموه و انتم تنظرون

2 - وحشت برخى مؤمنان صدر اسلام از مرگ و شهادت در راه خدا

ص: 117

و لقد . .. فقد رايتموه و انتم تنظرون

4 - عدم موفقيت برخى از مؤمنان صدر اسلام ، در امتحان الهى

ام حسبتم ان تدخلوا الجنّة . .. فقد رايتموه و انتم تنظرون

6 - ناهماهنگى و دوگانگى باور ها و عملكرد برخى از مسلمانان صدر اسلام

و لقد كنتم تمنّون الموت . .. فقد رايتموه و انتم تنظرون

7 - پيكار احد ، كارزارى سخت و مجسّم كننده مرگ در ديده پيكارگران مسلمان

و لقد كنتم تمنّون الموت . .. فقد رايتموه و انتم تنظرون

1 - مفسران برآنند كه آيه شريفه درباره نبرد احد نازل شده است. 2 - چون خداوند از رويارويى و درگير شدن با كافران، به ديدن مرگ تعبير كرده است، معلوم مى شود كه كارزارى سخت بوده كه ورود به آن، مساوى ديدن مرگ بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 144 - 3،4،5،8،13

3 - پايان پذيرى پيام رسولان الهى ، يا با مرگ و يا با شهادت ايشان ، پندار باطل برخى از مسلمانان صدر اسلام

و ما محمّد الّا رسول . .. افاين مات او قتل انقلبتم على اعقابكم

4 - تزلزل روحيه برخى از پيكارگران احد ، بر اثر شايعه قتل پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و ما محمّد الّا رسول . .. افاين مات او قتل انقلبتم على اعقابكم

5 - اتكاى افراطى برخى از پيكارگران احد به شخص پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مورد نكوهش خداوند

افاين مات او قتل انقلبتم على اعقابكم

8 - خطر واپسگرايى مردم صدر اسلام از مسير رهبرى ، پس از رحلت يا شهادت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و ما محمّد الّا رسول . .. افاين مات او قتل انقلبتم على اعقابكم

13 - پندار غلط جاودانگى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موجب ارتداد و واپسگرايى برخى از مبارزان احد ، و انكار رسالت آن حضرت پس از شايعه قتل ايشان

افاين مات او قتل انقلبتم على اعقابكم

مفسران در شأن نزول آيه گفته اند: آنگاه كه خبر قتل پيامبر(صلی الله علیه و آله) در بين مردم شايع شد، برخى از مسلمانان اظهار داشتند كه اگر محمّد(صلی الله علیه و آله) پيامبر بود، كشته نمى شد. (مجمع البيان، ذيل آيه.)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 152 -

3،4،7،10،15،20،22،24

3 - تحقق وعده الهى به نصرت و پيروزى پيكارگران احد ، آنگاه كه در آغاز نبرد ، مشركان را تا آستانه انقراض كشتند .

و لقد صدقكم اللّه وعده اذ تحسّونهم باذنه

«اذ تحسّونهم» متعلق به «و لقد صدقكم اللّه» است ; يعنى بيان زمان تحقق وعده الهى است. و «تحسّونهم» از ماده «حَسّ» به معناى كشتن تا حد انقراض و نابودى است.

4 - ضربات مرگبار مسلمانان پيكارگر در آغاز جنگ احد بر پيكره مشركان قريش ، به اذن و اراده الهى

و لقد صدقكم اللّه وعده اذ تحسّونهم باذنه

7 - سستى ، اختلاف در كار جنگ و سرپيچى از فرمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از عوامل شكست مسلمانان در پيكار احد

حتّى اذا فشلتم و تنازعتم فى الامر و عصيتم

ص: 118

10 - سستى ، تفرقه و سرپيچى برخى پيكارگران احد از فرمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، پس از پيروزى ابتدايى بر دشمنان

حتّى اذا فشلتم . .. من بعد ما اريكم ما تحبّون

گر چه ظاهر خطاب در «فشلتم و تنازعتم . .. و عصيتم» به تمامى مسلمانان در جنگ احد است، ولى به قرينه تقسيم آنان در دنباله آيه به دو گروه دنياطلب و آخرت طلب، معلوم مى شود مراد از مخاطبين «فشلتم ... »، گروهى از مسلمانان بوده اند و نه همه آنان.

15 - دستيابى مسلمانان پيكارگر احد بر غنائم جنگى ، به دنبال شكست ابتدايى مشركان قريش

من معد ما اريكم ما تحبّون

اگر چه مراد از «ما تحبّون» پيروزى بر دشمن است، و لكن در آيه شريفه مى تواند لازمه آن، يعنى غنيمت نيز مراد باشد; به دليل «منكم من يريد الدّنيا».

20 - جمعى از پيكارگران احد ، در پى دنيا و گردآورى غنائم و گروهى ديگر خواهان آخرت بودند .

منكم من يريد الدّنيا و منكم من يريد الاخرة

22 - شكست پيكارگران احد ، آزمايش الهى براى آنان

ثم صرفكم عنهم ليبتليكم

«صرفكم عنهم» يعنى شما را از تعقيب دشمنِ درگير منصرف ساخت و لازمه اين انصراف، شكست است.

24 - عفو خداوند از سستى ، نزاع و نافرمانى پيكارگران احد

حتّى اذا فشلتم . .. و لقد عفا عنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 153 -

1،2،4،8،9،10،11،12،13،14،15،16،17،18،1

1 - فرار پيكارگران احد از رويارويى با مشركان قريش ، بى آنكه به فكر كسى باشند .

اذ تصعدون و لا تلون على احد

كلمه «تصعدون» از «اصعاد»، به معناى دور شدن تا حد پنهان شدن از نظرهاست، و «لا تلون» از ماده «لىّ»، به معناى التفات و ميل كردن است. يعنى از معركه دور شديد و به كسى توجّه نمى كرديد و تنها به فكر فرار از صحنه بوديد.

2 - گريز مسلمانان از ميدان كارزار احد ، موجب شكست آنان در آن پيكار

ثمّ صرفكم عنهم . .. اذ تصعدون

بنابر اينكه «اذ تصعدون» متعلق به «صرفكم» باشد و كلمه «اذ»، يا براى بيان علّت است، يعنى شكست خورديد چون فرار كرديد، و يا ظرف زمان است، يعنى شكست خورديد، آنگاه كه فرار كرديد.

4 - تبلور آزمون مسلمانان در شكست احد ، به هنگام فرار آنان از صحنه كارزار

ثمّ صرفكم عنهم ليبتليكم . .. اذ تصعدون و لا تلون على احد

بنابر اينكه «اذ تصعدون» متعلق به «ليبتليكم» باشد، يعنى خداوند شما را از تعقيب دشمن بازداشت تا آزمايشتان كند و اين آزمايش به هنگام فرار تبلور يافت و محقق شد.

8 - دلهره و ترس و گريز مسلمانان از مهلكه كارزار احد ، موجب بى توجّهى در يارى رسانى به همرزمان خويش *

حتّى اذا فشلتم . .. اذ تصعدون و لا تلون على احد

9 - تلاش پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى جلوگيرى از گريز مسلمانان در نبرد احد ، و بى اعتنايى آنان در پذيرش دعوت او

و لا تلون على احد و الرّسول يدعوكم فى اخريكم

جمله «و الرّسول يدعوكم . .. »، حاليه است ; يعنى در حالى كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) شما را فرامى خواند مى گريختيد و به هيچ كس

ص: 119

(حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله)) توجهى نداشتيد.

10 - تلاش مستمر پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى جلوگيرى از شكست مسلمانان در كارزار احد

و الرّسول يدعوكم فى اخريكم

11 - بى اعتنايى به دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در پيكار احد ، موجب شكست مسلمانان در آن كارزار

ثمّ صرفكم . .. و الرّسول يدعوكم فى اخريكم

بنابر اينكه «اذ تصعدون» متعلق به «صرفكم» باشد، آيه مزبور در مقام بيان علتهاى شكست احد است. بنابراين جمله «و لا تلون على احد و الرّسول ... »، كه حاكى از دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و بى اعتنايى به اوست، نيز بيانگر علتى براى شكست خواهد بود.

12 - گريز مسلمانان از كارزار احد و فاصله گرفتن آنان از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

و الرّسول يدعوكم فى اخريكم

كلمه «فى اخريكم» بيان حالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) به هنگام دعوت است. يعنى پيامبر (صلی الله علیه و آله) آنگاه كه شما را دعوت مى كرد، در آخر شما قرار داشت و اين حاكى از دور شدن مسلمانان از اطراف پيامبر (صلی الله علیه و آله) است.

13 - حضور و مقاومت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در رويارويى با مشركان قريش ، تا آخرين لحظات كارزار احد

و الرّسول يدعوكم فى اخريكم

14 - اندوه مسلمانان از شكست در كارزار احد و پيروز نشدن بر مشركان

فاثابكم غمّا بغمّ

جلمه «فاثابكم»، عطف بر جمله «و لقد عفا عنكم» است و كلمه «باء» در «بغمّ» بدليّه است، و مراد از «غمّا» به دليل كلمه «اثابكم» كه دلالت بر مرحمت و لطف دارد و نيز به دليل اينكه پس از عفو واقع شده، غم و اندوهى پسنديده است و اين غم پسنديده همان غم پيروزى كافران بر مسلمانان خواهد بود و يا غمّ و اندوه به خاطر پيروى نكردن از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و سست آمدن در رويارويى با دشمن است.

15 - اندوه و حسرت مسلمانان به خاطر از دست دادن غنائم جنگى و جراحاتى كه در نبرد احد به آنان رسيد .

فاثابكم غمّا بغمّ لكيلا تحزنوا على مافاتكم و لا ما اصابكم

مراد از «غمّ» (غم دوّم) بايد غمى ناپسند باشد ; چرا كه خداوند آن را به غم پسنديده تبديل كرد و آن را پاداشى بر مسلمانان قرار داد و به قرينه «لكيلا . .. »، آن غم ناپسند همان از دست دادن غنائم و جراحات وارد شده بر مسلمانان بوده است.

16 - اندوه و پشيمانى مسلمانان به خاطر بى اعتنايى به دستورات پيامبر (صلی الله علیه و آله) در كارزار احد

فاثابكم غمّا بغمّ

با توجه به توضيح برداشت شماره 14.

17 - تبديل اندوه از دادن غنائم به اندوه تمرد از فرمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موهبتى الهى به رزمندگان احد

فاثابكم غمّا بغمّ

كلمه «اثابكم» دلالت بر اين معنا دارد كه اين تبديل و جايگزينى لطف و موهبتى از جانب خداوند بوده است.

18 - پشيمانى مسلمانان به جهت تخلف از دستورات پيامبر (صلی الله علیه و آله) در كارزار احد ، نتيجه عفو الهى از گناه آنان

و لقد عفا عنكم . .. فاثابكم غمّا بغمّ

عطف «اثابكم» بر «عفا عنكم» به وسيله «فاء»، دلالت بر ترتب و رابطه عليّت بين آن دو جمله دارد.

1 - فرار پيكارگران احد از رويارويى با مشركان قريش ، بى آنكه به فكر كسى باشند .

اذ تصعدون و لا تلون على احد

كلمه «تصعدون» از «اصعاد»، به معناى دور شدن تا حد پنهان شدن از نظرهاست، و «لا تلون» از ماده «لىّ»، به معناى التفات و ميل كردن است. يعنى از معركه دور شديد و به كسى توجّه نمى كرديد و تنها به فكر فرار از صحنه بوديد.

ص: 120

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 -

1،4،5،6،9،10،11،15،17،21،22،23،24،25،3

1 - فروفرستادن خوابى آرام بخش از سوى خداوند بر پيكارگران احد ، به دنبال اندوههايى كه در آن كارزار بر ايشان گذشت .

ثمّ انزل عليكم من بعد الغمّ امنة نعاساً

«امنة» (آرامش خاطر)، مفعول براى «انزل» است و «نعاساً» به معناى خواب، عطف بيان و يا بدل از «امنة» است.

4 - وضعيّت اندوهگين و پر دلهره و اضطراب مسلمانان پس از كارزار احد

ثمّ انزل عليكم من بعد الغمّ امنة نعاساً

5 - خواب آرام بخش ، تنها پيكارگران خداجوى نبرد احد را فراگرفت .

ثمّ انزل . .. امنة نعاساً يغشى طائفة منكم

به قرينه «طائفة قد اهمّتهم . .. »، طائفه اوّل حمل بر كسانى مى شود كه همّتشان دين و خدا بود.

6 - آنانكه در نبرد احد تنها به فكر خويش بودند ( خودگزينان ) ، غرق در اضطراب و دلهره و محروم از خواب آسوده و آرام بخش

ثمّ انزل . .. يغشى طائفة منكم و طائفة قد اهمّتهم انفسهم

9 - مسلمانان در پيكار احد متشكّل از دو جناح ، خداجويانِ آخرت طلب و خودگزينانِ دنياخواه بودند .

يغشى طائفة منكم و طائفة قد اهمّتهم انفسهم

10 - پندار هاى جاهلى مسلمانانِ خودگزين و دنياطلب احد ، نسبت به خداوند

و طائفة قد اهمّتهم . .. يظنّون باللّه غير الحقّ ظنّ الجاهليّة

11 - بينش جاهلى مسلمانان احد نسبت به خداوند ، برانگيزنده حسِّ خودگزينى و دنياطلبى در وجود ايشان

و طائفة قد اهمّتهم . .. يظنّون باللّه غير الحقّ ظنّ الجاهليّة

به نظر مى رسد جمله «يظنّون باللّه . .. »، به منزله علّتى باشد براى جمله «و طائفة قد اهمّتهم انفسهم».

15 - ترديد برخى از مسلمانان نبرد احد در حقّانيّت اسلام و وعده رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به پيروزى مسلمانان بر دشمنانشان

و طائفة . .. يقولون هل لنا من الامر من شىء

برخى از مسلمانان گمان مى كردند چون به اسلام گرويده اند و اسلام دين حق و الهى است، بايد همه امور بر طبق خواسته آنان پيش رود; ولى آنگاه كه شكست خوردند، به ترديد افتادند و گفتند گويا اختيار امور به دست ما نيست و در نتيجه اسلام دين حق نيست و وعده هاى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بى مورد است.

17 - شكست ها و حوادث ناگوار ، موجب ترديد مسلمانان سست انديشه در مورد حقّانيّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و وعده هاى خدا به پيروزى آنان

طائفة . .. يقولون هل لنا من الامر من شىء

21 - برخورد منافقانه خودمحوران و دنياطلبان مسلمان با رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

و طائفة قد اهمّتهم انفسهم . .. يخفون فى انفسهم ما لايبدون لك

22 - انكار حقانيّت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و نادرست پنداشتن وعده هاى الهى به پيروزى ، چيزى است كه خودگزينان شركت كننده در نبرد احد از رسول خدا پنهان مى داشتند .

و طائفة . .. يخفون فى انفسهم ما لايبدون لك

23 - ترس مسلمانان خودگزين و دنياطلبِ احد از افشاى موضع جاهلانه و شرك آميزشان در برابر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

و طائفة قد اهمّتهم انفسهم . .. يخفون فى انفسهم ما لايبدون لك

24 - تبليغات سوء ، شك برانگيز و شرك آلوده مسلمانان سست انديشه احد ، پس از پايان آن كارزار

ص: 121

يقولون لو كان لنا من الامر شىء ما قتلنا ههنا

25 - شهادت برخى از پيكارگران احد و شكست در آن كارزار ، موجب ترديد مسلمانان سست انديشه

يقولون لو كان لنا من الامر شىء ما قتلنا ههنا

3 - خواب از عوامل آرام بخش انسان هاى اندوهگين و حاضر در كوران مشكلات

ثمّ انزل عليكم من بعد الغمّ امنة نعاساً

بنابر اينكه «امنةً» مفعول له براى «نعاساً» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 155 - 1،2،3،5،14،15

1 - فرار و پشت كردن برخى مسلمانان ، از جبهه پيكار احد

انّ الّذين تولّوا منكم يوم التقى الجمعان

2 - حضور مجاهدانى پايمرد و استوار به همراه پيامبر (صلی الله علیه و آله) در كارزار احد ، تا آخرين لحظه هاى پيكار

انّ الّذين تولّوا منكم يوم التقى الجمعان

بنابر اينكه «من» در «منكم» براى تبعيض باشد، كه دلالت مى كند گروهى فرار كردند و قهراً گروهى تا آخر جنگ همراه پيامبر (صلی الله علیه و آله) باقى ماندند و به دفاع ادامه دادند.

3 - لغزش ( فرار از كارزار ) برخى از مجاهدان احد ، بر اثر نفوذ شيطان در ايشان

انّ الّذين تولّوا . .. انّما استزلّهم الشّيطان ببعض ما كسبوا

5 - خودخواهى و دنياپرستى برخى مجاهدان احد ، موجب نفوذ شيطان در آنان و گريزشان از صحنه كارزار

قد اهمّتهم انفسهم . .. انّ الّذين تولّوا .. انّما استزلّهم الشّيطان ببعض ما كسبو

خودمحورى و دنياطلبى، كه معناى جمله «قد اهمّتهم انفسهم» است، مى تواند مصداق روشن و مورد نظر از جمله «ببعض ما كسبوا» باشد.

14 - حلم خداوند در برابر نافرمانى و لغزش پيكارگران احد ( پشت كردن به ميدان كارزار )

انّ الّذين تولّوا . . انّ اللّه غفور حليم

15 - فرار عقبة بن عثمان و عثمان بن سعد از رويارويى با دشمن در جنگ احد ، در اثر وسوسه هاى شيطان

انّ الّذين تولّوا منكم يوم التقى الجمعان انّما استزلّهم الشيطان ببعض ما كسبوا

امام باقر و يا امام صادق (ع) درباره «انّما استزلّهم الشيطان ببعض ما كسبوا . .. » فرمودند: فهو فى عقبة بن عثمان و عثمان بن سعد.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 201، ح 156 ; تفسير برهان، ج 1، ص 322، ح 1.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 156 - 3

3 - شكست در پيكار احد ، زمينه ساز هجوم تبليغاتى كافران و يا منافقان ، عليه اسلام ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان

يا ايّها الّذين امنوا لا تكونوا كالّذين كفروا و قالوا لاخوانهم . .. ما ماتوا و م

كشته شدن عدّه اى از مسلمانان در جنگ احد باعث شده بود كه كافران و يا منافقان، كه با حضور در صحنه احد مخالف بودند، ماجراى احد و كشته هاى فراوان آن را حربه تبليغاتى عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) قرار دهند. آنان مى گفتند اگر نظر ما را مى پذيرفتند و

ص: 122

همراه پيامبر (صلی الله علیه و آله) خارج نمى شدند، اين حوادث ناگوار پيش نمى آمد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 159 - 3،16،18،19

3 - نرمى و مداراى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، با مسلمانانى كه از دستورات ايشان سرپيچى كردند و از جبهه احد گريختند .

فبما رحمة من اللّه لنت لهم

نرمى و مدارا غالباً در مورد مخالفت و عصيان است كه از مصاديق مورد نظر - به قرينه آيات قبل - عصيانگران نبرد احد مى باشند.

16 - عفو از خطاكاران پيكار احد ، تكليف الهى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فاعف عنهم و استغفر لهم

به متقضاى ارتباط اين آيه با آيات نبرد احد، از جمله افراد مورد نظر كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) موظّف به ناديده گرفتن خطاى آنان است، خطاكاران نبرد احد مى باشند.

18 - لطف و عنايت خاصّ خداوند نسبت به پيكارگران نبرد احد

فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فى الامر

19 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) پذيراى نقش مردم در تصميم گيرى هاى اجتماعى

و شاورهم فى الامر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 160 - 7،9

7 - توكّل پيكارگران جنگ بدر بر خدا ، موجب يارى خدا و پيروزى آنان در آن نبرد *

ان ينصركم اللّه فلا غالب لكم . .. و على اللّه فليتوكّل المؤمنون

خداوند پس از شروع بيان جنگ احد، اشاره اى نيز به مسائل جنگ بدر داشت (و لقد نصركم اللّه ببدر، آيه 123) بنابراين جمله «ان ينصركم اللّه» مى تواند اشاره به علّت آن پيروزى باشد.

9 - سستى پيكارگران احد در اتكال به خداوند ، موجب محروميّت آنان از نصرت الهى و شكست ايشان در آن نبرد .

و ان يخذلكم فمن ذا الّذى ينصركم من بعده و على اللّه فليتوكّل المؤمنون

وقوع اين آيه پس از بيان نبرد احد و شكست مؤمنان، اشاره به علّت شكست دارد، يعنى چون در آن نبرد توكّل نداشتيد، از يارى خدا محروم شديد و در نتيجه شكست خورديد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 5

5 - گمان باطل برخى از مسلمانان صدر اسلام مبنى بر خيانت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در غنايم جنگى

و ما كان لنبىّ ان يغلّ

در برخى از شأن نزولهاىِ مربوط به آيه آمده كه غنيمتى از غنايم جنگى بدر مفقود شد و عدّه اى چنين پنداشتند كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) آن را تصاحب كرده است. (مجمع البيان، ذيل آيه.) و از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود: ... الم ينسبوا نبيّنا محمّداً (صلی الله علیه و آله) ... الم ينسبوه يوم بدر الى انّه اخذ لنفسه من المغنم قطيفة حمراء حتّى اظهره اللّه عزّ و جلّ على القطيفة و برء نبيّه من الخيانة و انزل بذالك فى كتابه «و ما كان لنبىّ ان يغلّ ... ».

_______________________________

ص: 123

امالى صدوق، ص 92، مجلس 22، ح 3 ; تفسير برهان، ج 1، ص 324، ح 1.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 164 - 14

14 - يادآورى گمراهى مؤمنان پيش از بعثت و هدايتشان در پرتو تعاليم پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، عامل تقويت اراده آنان در تحمّل دشوارى هاى مولود جنگ

اذ تصعدون و لا تلون . .. و لئن قتلتم فى سبيل اللّه ... لقد منّ اللّه على المؤمني

با توجّه به ارتباط اين آيه و آيات مربوط به جنگ احد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 165 - 1،2،3،4،5،7،12

1 - گلايه برخى مسلمانان از نتايج دردناك نبرد احد و شكست در آن

اولمّا اصابتكم مصيبة . .. قلتم انّى هذا

اين برداشت را روايت مذكور در فيش شماره 12 تأييد مى كند.

2 - ضربه و مصيبت وارده بر كافران در جنگ بدر ، دو برابر مصيبتى كه بر پيكارگران مؤمن در جنگ احد وارد شد .

اولمّا اصابتكم مصيبة قد اصبتم مثليها

بسيارى از مفسران گفته اند كه مراد از «اصبتم مثليها» (دو چندان مصيبتى كه ديديد، بر كافران وارد كرديد) مصيبتى است كه مؤمنان در پيكار بدر بر مشركان تحميل كردند. اين برداشت را روايت مذكور در فيش شماره 12 تأييد مى كند.

3 - شكست و مصيبت سنگين مسلمانان در پيكار احد ، دور از انتظار ايشان بود .

اولمّا اصابتكم مصيبة قد اصبتم مثليها

كلمه «انّى» به معناى «من اين» (از كجا و از چه روى) مى باشد و «هذا» اشاره به مصيبت است.

4 - يادآورى خاطره پيروزى مسلمانان در پيكار بدر ، التيام بخش رنج و آثار روحى دردناك شكست نبرد احد

اولمّا اصابتكم مصيبة قد اصبتم مثليها

جمله «قد اصبتم مثليها»، كه اشاره به پيروزى بزرگ مسلمانان در بدر است، بدان جهت ايراد شده كه با ياد آن خاطره بزرگ، مسلمانان مصيبت احد را در مقايسه با پيروزى بدر كوچك شمرند و در نتيجه، رنج مصيبت احد را ناديده انگارند.

5 - پندار ناصواب برخى پيكارگران احد در تحليل عوامل شكست آن نبرد

انّى هذا قل هو من عند انفسكم

جمله «انّى هذا» به اين مطلب اشاره دارد كه گويا مجاهدان احد علّت شكست آن نبرد را بيرون از عملكرد خويش مى دانستند، كه جمله «من عند انفسكم» ريشه صحيح آن را گوشزد مى كند.

7 - مسلمانان ، به دليل نافرمانى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و فرار از صحنه نبرد ، عامل شكست و مصيبت هاى پيكار احد

اولمّا اصابتكم مصيبة . .. قل هو من عند انفسكم

با توجّه به آيات قبل، همانند آيه 152 (اذ تحسّونهم باذنه حتّى اذا فشلتم و تنازعتم فى الامر و عصيتم)، معلوم مى شود كه نافرمانى و . .. از جمله عوامل شكست آنان بود.

12 - رفع ناراحتى مسلمانان به جهت شهادت هفتاد نفر در جنگ احد ، با تذكّر به اين كه آنان در جنگ بدر ، هفتاد نفر از دشمنان را كشته و هفتاد نفر را اسير كردند .

اولمّا اصابتكم مصيبة قد اصبتم مثليها

ص: 124

امام صادق (ع) درباره آيه فوق فرمود: كان المسلمون قد اصابوا ببدر مائة و اربعين رجلا قتلوا سبعين رجلا و اسروا سبعين فلمّا كان يوم احد اصيب من المسلمين سبعون رجلا قال: فاغتمّوا بذلك فانزل اللّه تبارك و تعالى: «اولمّا اصابتكم . .. مثليها».

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 205، ح 151 ; نورالثقلين، ج 1، ص 408، ح 426.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 166 - 2،6

2 - كارزار احد ، صحنه رويارويى و درگيرى دو جناح كفر و ايمان

و ما اصابكم يوم التقى الجمعان فباذن اللّه

6 - مشخّص شدن مؤمنان واقعى ، از اهداف رخصت خداوند در شكست نبرد احد و مصيبت هاى وارده در آن

و ما اصابكم . .. و ليعلم المؤمنين

جمله «و ليعلم . .. »، عطف بر جمله اى مقدّر است ; يعنى «و ما اصابكم ... ليكون كذا و كذا و ليعلم المؤمنين». لذا در برداشت فوق، مشخص شدن مؤمنان، از اهداف شكست آنان در نبرد احد شمرده شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 167 -

1،3،4،9،10،11،12،14،23

1 - مشخص شدن منافقان ، از اهداف رخصت خداوند در شكست نبرد احد و مصيبت هاى وارده در آن

و ما اصابكم . .. و ليعلم الّذين نافقوا

3 - حضور منافقانى ناشناخته در ميان مسلمانان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) تا شكست احد

و ما اصابكم يوم التقى الجمعان . .. و ليعلم الّذين نافقوا

4 - بى اعتنايى منافقان به دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و يا برخى مسلمانان ، براى حضور در پيكار عليه كافران

و قيل لهم تعالوا قاتلوا فى سبيل اللّه او ادفعوا

مراد از منافقان در برداشت فوق، كسانى هستند كه نفاق آنان پس از دعوت براى نبرد و نپذيرفتن آن مشخّص شد.

9 - بهانه جويى منافقان براى سرباز زدن از حضور در ميدان احد ، با اين ادّعا كه در آن ميدان ، پيكارى رخ نخواهد داد .

قاتلوا لو نعلم قتالا لاتّبعناكم

برخى از مفسّران گفته اند مراد از جمله «لو نعلم . .. » نفى برخورد نظامى است ; يعنى ما مى دانيم كه جنگى رخ نخواهد داد و لذا با شما نمى آييم.

10 - منافقان به انگيزه سرباز زدن از پيكار ، مدعى بودند كه حضور در ميدان احد نوعى انتحار و خودكشى است ، نه پيكار و جنگ .

قالوا لو نعلم قتالاً لاتّبعناكم

برخى برآنند كه مراد منافقان از جمله «لو نعلم . .. » اين معنا بوده كه بيرون شدن شما مسلمانان به سوى احد، پيكار و قتال نيست، بلكه خود را به مهلكه انداختن است ; چرا كه نيروى شما در برابر نيروى دشمن هيچ است.

11 - اظهار عدم آشنايى با دانش و مهارت هاى جنگى ، بهانه منافقان براى سرباز زدن از حضور در پيكار احد *

لو نعلم قتالاً لاتّبعناكم

برداشت فوق احتمال سوّمى است كه در بيان جمله «لو نعلم . .. » گفته شده است. يعنى اگر پيكار مى دانستيم، شركت مى كرديم، ولى ما با فنون جنگ و مبارزه آشنايى نداريم.

ص: 125

12 - شركت نكردن منافقان در پيكار احد ، افشاگر چهره و موضع نفاق آلود ايشان

و ليعلم الّذين نافقوا و قيل لهم تعالوا . .. لو نعلم قتالاً لاتّبعناكم

جمله «و قيل لهم تعالوا . .. » توضيحى است براى جمله «و ليعلم الّذين نافقوا». يعنى طريقه مشخّص كردن منافقان همان شركت نكردن آنان در نبرد است.

14 - منافقان به دليل شركت نكردن در پيكار احد ، دور از مرز ايمان و در آستانه كفر بودند .

هم للكفر يومئذ اقرب منهم للايمان

23 - منافقان احد داراى جنبه هاى گوناگون نفاق ، و آگاهى مسلمانان تنها به بخشى از آنها

و اللّه اعلم بما يكتمون

عالمتر بودن خدا به راز دل منافقان (و اللّه اعلم . .. )، دلالت بر اين معنا دارد كه آنچه از نفاق منافقان براى مسلمانان بيان شد، تنها بخشى از نفاق آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 168 -

1،2،3،4،5،6،7،8،10،18

1 - تلاش منافقان كناره گرفته از جنگ احد ، در بازداشتن ديگر مسلمانان از حضور در آن كارزار

الّذين قالوا لاخوانهم وقعدوا لو اطاعونا ما قتلوا

جمله «لو اطاعونا» دلالت بر تلاش منافقان در بازداشتن مسلمانان از نبرد دارد.

2 - ادعاى باطل منافقان كه اگر جنگاوران احد در آن كارزار شركت نمى كردند ، به شهات نمى رسيدند .

لو اطاعونا ما قتلوا . .. ان كنتم صادقين

3 - مسرت و خشنودى منافقان از سلامت خويش به دليل عدم حضورشان در پيكار احد

الّذين قالوا لاخوانهم وقعدوا لو اطاعونا ما قتلوا

اظهار تأسّف منافقان براى كشته هاى احد، دلالت بر مسرت و خشنودى از زنده ماندن خودشان دارد.

4 - تلفات سنگين مسلمانان در پيكار احد

و ما اصابكم . .. لو اطاعونا ما قتلوا

5 - اظهار حسرت و اندوه منافقان بر كشته شدن بستگان خويش در پيكار احد

الّذين قالوا لاخوانهم وقعدوا لو اطاعونا ما قتلوا

گفته شده مراد از «لاخوانهم»، خويشان نسبى است. و جمله «قالوا لاخوانهم» يعنى: «درباره آنها گفتند»; نه «به آنها گفتند».

6 - سرزنش شدن منافقان به خاطر ترك حمايت از پيكارگران احد ، على رغم ادعاى برادرى با آنان

الّذين قالوا لاخوانهم وقعدوا

جمله «وقعدوا» حاليّه است و اشاره دارد به اينكه منافقان با وجود ادعاى برادرى با مسلمانان از شركت در جنگ و حمايت آنان سر باز زدند. گفتنى است كه «لاخوانهم» در برداشت فوق به معناى برادران دينى گرفته شده است.

7 - اعتراض و انتقاد منافقان از شركت جستن مسلمانان در پيكار احد

لو اطاعونا ما قتلوا

8 - تبليغات اخلالگرانه منافقان پس از نبرد احد

لو اطاعونا ما قتلوا

10 - آزادى بيان مسلمانان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در عقايد و موضعگيرى هاى خويش

لو اطاعونا ما قتلوا

ص: 126

18 - ناتوانى منافقان از جلوگيرى مرگ مقدّر نشانگر باطل بودن پندار آنان در تحليل عوامل به شهادت رسيدن پيكارگران احد

لو اطاعونا ما قتلوا قل فادرؤا عن انفسكم الموت ان كنتم صادقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 3،5،7،8،12،21

3 - بازسازى مجدد سپاه اسلام توسط پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، پس از پراكندگى و شكست در جنگ احد

الّذين استجابوا لِلّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح

5 - برخى از مجروحان جنگ احد على رغم پذيرش دعوت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) به نبردى ديگر ، از احسان و تقواى لازم برخوردار نبودند .

الّذين استجابوا . .. للّذين احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظيم

«منهم»، حال براى ضمير «احسنوا» است و كلمه «من»، ظهور در تبعيض دارد ; يعنى اجابت كنندگان را به دارندگان تقوا و احسان و فاقدان آن تقسيم مى كند.

7 - خطر هجوم مشركين به مسلمانان ، پس از پايان جنگ احد *

الّذين استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح

زيرا دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى تجهيز نيرو، بيانگر آن است كه خطر هجوم مجدد مشركين وجود داشته است.

8 - سرنوشت ساز بودن آمادگى رزمى و مانور مسلمين بعد از جنگ احد

الّذين استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح

سازماندهى سپاه اسلام پس از مصيبتهاى وارد آمده در جنگ احد و دعوت مجدد حتى از مجروحان براى شركت در جنگ، حكايت از سرنوشت ساز بودن اين آمادگى و بسيج نيرو دارد.

12 - نياز مبرم پيامبر (صلی الله علیه و آله) به نيرو هاى مجاهد براى مقابله با دشمن ، پس از نبرد احد

الّذين استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح

فراخوانى نيروهاى مجروح جنگ احد براى نبردى ديگر، چنانچه در شأن نزول آمده است، حكايت از نياز مبرم به نيروهاى مجاهد دارد.

21 - پاداش بزرگ اميرالمؤمنين ( ع ) به خاطر احسان و تقوا و اجابت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از مجروح شدن در جنگ احد

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. اجر عظيم

امام صادق (ع): انّ رسول اللّه بعث عليّاً فى عشرة «استجابوا للّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح» الى «اجر عظيم». انّما نزلت فى اميرالمؤمنين (ع).

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 206، ح 153 ; تفسير برهان، ج 1، ص 326، ح 4.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 173 - 3،4،8،15،16،19

3 - تجمع دوباره مشركان عليه مسلمانان ، پس از جنگ احد

انّ النّاس قد جمعوا لكم

وقوع اين آيه پس از بيان جنگ احد و نيز برخى از شأن نزولها مؤيّد اين نظر است كه آيه مورد بحث درباره وقايع پس از احد مى باشد.

ص: 127

4 - وجود افرادى در ميان مسلمانان كه در صدد شايعه پراكنى و ترساندن آنها از مشركان بودند .

الّذين قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لكم فاخشوهم

8 - اظهار توكّل و اعتماد به خداوند ، عكس العمل مؤمنان در برابر شايعه حمله دشمن ، پس از نبرد احد

الّذين قال لهم النّاس . .. و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوكيل

15 - اميدوارى مؤمنان به نصرت الهى و پيروزى در غزوه حمراءالاسد

و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوكيل

اكثر مفسران اين آيه و آيات پيشين را درباره غزوه حمراءالاسد مى دانند. مشركان فاتح نبرد احد در راه بازگشت به مكّه از اينكه كار مسلمانان را يكسره نكردند، پشيمان شدند و آهنگ هجوم به مدينه را داشتند. پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از اطلاع، مسلمانان را براى دفاع تا حمراءالاسد حركت داد. اين غزوه به غزوه حمراءالاسد معروف شد.

16 - فزونى نيروى دشمن بر نيروى مسلمانان در غزوه حمراءالاسد يا بدر صغرا *

و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوكيل

از اينكه منافقان براى ارعاب مؤمنان كثرت دشمن را به رخ آنان كشيدند (انّ النّاس قد جمعوا لكم)، ولى مسلمانان در جواب به فراوانى نيرو اشاره نكردند و تنها اتكالِ به خداوند را گوشزد كردند، فزونى نيروى دشمن نسبت به نيروهاى ايمانى به دست مى آيد. گفتنى است كه آيات مورد بحث در نظر برخى مفسّران درباره غزوه حمراءالاسد و در نظر برخى ديگر درباره بدر صغراست.

19 - ترساندن مؤمنان از تجمع دشمن پس از جنگ احد ، توسط نعيم بن مسعود

الّذين قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لكم

امام باقر و امام صادق (ع) درباره «النّاس» اوّل در آيه فوق فرمودند: انّه نعيم بن مسعود الاشجعى.

_______________________________

مجمع البيان، ج 2، ص 889 ; تفسير تبيان، ج 3، ص 52.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 174 -

1،2،3،4،8،11،12،16

1 - بازگشت بدون آسيب مؤمنان از غزوه حمراءالاسد يا بدر صغرا با برخوردارى از نعمت و فضل الهى

فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل لم يمسسهم سوء

بنابر اينكه «باء» در «بنعمة»، به معناى مصاحبت، متعلق به محذوف و حال براى فاعل «انقلبوا» باشد. گفتنى است كه اكثر مفسران آيات مورد بحث را درباره غزوه حمراءالاسد، و برخى آن آيات را درباره بدر صغرا مى دانند.

2 - شمول نعمت و فضل بزرگ الهى بر مؤمنان شركت كننده در غزوه حمراءالاسد يا بدر صغرا ، عامل آسيب نديدن آنان

فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل لم يمسسهم سوء

در برداشت فوق «باء» در «بنعمة»، سببيّه و متعلق به «انقلبوا»، گرفته شده است.

3 - اجابت مؤمنان به دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى شركت در غزوه حمراء الاسد يا بدر صغرا

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل

4 - واقع نشدن جنگ ميان مؤمنان و مشركان در غزوه حمراءالاسد يا بدر صغرا *

فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل لم يمسسهم سوء

ظاهراً «لم يمسسهم سوء»، كنايه از عدم وقوع جنگ است.

8 - كارآمد نبودن تبليغات سوء و جنگ روانى ، در بازداشتن مؤمنان از شركت در غزوه حمراءالاسد يا بدر صغرا

الّذين قال لهم النّاس . .. فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل

ص: 128

زيرا در عين تبليغات سوء دشمن، مؤمنان براى شركتِ در نبرد حركت كردند.

11 - مؤمنان مجاهد همراه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( در غزوه حمراءالاسد يا بدر صغرا ) ، بى اعتنا به تهديد هاى دشمن و در پى جلب رضايت الهى

انّ النّاس قد جمعوا لكم . .. فانقلبوا ... و اتّبعوا رضوان اللّه

12 - تقدير و تمجيد خداوند از مجاهدان شركت كننده در غزوه حمراءالاسد يا بدر صغرا

فانقلبوا بنعمة من اللّه . .. و اتّبعوا رضوان اللّه

16 - دست يافتن مؤمنان مجاهد به منفعت مالى در غزوه بدر صغرا

فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل

بر اساس شأن نزول نقل شده در تفسير روح المعانى، مراد از «فضل»، سودى است كه مسلمانان با كسب و تجارت در غزوه بدر صغرا به دست آوردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 175 - 10،14

10 - تأثير شايعات مشركان و منافقان بر برخى مسلمانان ، به هنگام دعوت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) براى شركت در غزوه حمراءالاسد يا بدر صغرا

الّذين قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لكم . .. ذلكم الشّيطان يخوّف اولياءه

چون شيطان و مشركان و منافقان در صدد ترسانيدن و بازداشتن همه مؤمنان بوده اند (انّ النّاس قد جمعوا لكم فاخشوهم)، ولى از «يخوّف اولياءه» استفاده مى شود كه تنها دوستانش را مى ترساند. بنابراين «يخوّف اولياءه»، حاكى از فعليّت و تحقق اين ترس در عدّه اى از مؤمنان است.

14 - افشاى توطئه ها و تبليغات سوء دشمنان دين پس از نبرد احد و مقابله با آنها ، از سوى خداوند

انّما ذلكم الشّيطان يخوّف اولياءه فلا تخافوهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 176 - 1

1 - علاقه وافر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به هدايت يافتن مردم و اندوه و تأسف عميق وى از شتاب برخى از مردم در كفر

و لا يحزنك الّذين يسارعون فى الكفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 177 - 4

4 - ارتداد گروهى از مؤمنان پس از جريان جنگ احد *

انّ الّذين اشتروا الكفر بالايمان لن يضرّوا اللّه شيئاً

به مقتضاى ارتباط اين آيه با آيات قبل، مراد از «الّذين اشتروا . .. »، مى تواند آن گروه از مسلمانانى باشد كه پس از نبرد احد با تبليغات سوء و شايعات در تضعيف روحيه مؤمنان مى كوشيدند و آنان را از غزوه حمراءالاسد بازمى داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 179 - 8

ص: 129

8 - حضور افراد ناپاك و منافق در ميان مسلمانان ، در جريان جنگ احد

ما كان اللّه ليذر المؤمنين على ما انتم عليه حتّى يميز الخبيث من الطّيّب

برداشت فوق بر اساس ارتباط اين آيه با آيات پيشين كه درباره نبرد احد بود، استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 181 - 8،14

8 - تبليغات سوء يهود عليه احكام و دستورات اسلام ( انفاق )

و لا يحسبنّ الّذين . .. لقد سمع اللّه قول الّذين قالوا انّ اللّه فقير و نحن اغني

14 - يهود ، در صدد قتل پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) *

و قتلهم الانبيآء بغير حقّ

برداشت فوق، توجيهى است براى نسبت دادن قتل انبيا به يهود زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله). يعنى از اينكه كشتن پيامبران به آنان نسبت داده شده، معلوم مى گردد كه آنان در صدد قتل پيامبرند ; چرا كه وى به منزله همه پيامبران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 184 - 1،2،3،4

1 - تكذيب پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى يهود

فان كذّبوك

2 - اندوه پيامبر (صلی الله علیه و آله) به جهت تكذيب آن حضرت از سوى يهود *

فان كذّبوك فقد كذّب رسل من قبلك

لحن آيه حكايت از اندوه پيامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت به تكذيبش دارد، و برخى جواب شرط را محذوف دانسته اند و چنين گفته اند: ان كذّبوك فلا تحزن. از اين رو، جمله «فقد كذّب» را علّت «لا تحزن» گرفته اند.

3 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) به جهت تكذيب آن حضرت از سوى يهود

فان كذّبوك فقد كذّب رسل من قبلك

4 - ترغيب پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى خداوند به پايدارى در انجام رسالت ، على رغم تكذيب و مخالفت مردم

فان كذّبوك فقد كذّب رسل من قبلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 187 - 5

5 - گمراهى و ايمان نياوردن گروهى از مردم عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، ناشى از كتمان حقايق از سوى عالمان اهل كتاب

و اذ اخذ اللّه . .. و لا تكتمونه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 195 - 24،25،27

24 - آوارگى و هجرت برخى مسلمانان صدر اسلام و شكنجه و آزار آنان در راه خدا

فالّذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا فى سبيلى

جمله «فالّذين . .. »، هر چند بيان يك ضابطه كلّى است، ولى به قرينه ماضى بودن فعلهاى «هاجروا و ... »، ناظر به تحقق هجرت،

ص: 130

اخراج و آزار نيز هست.

25 - شرايط دشوار محيط مكّه براى مسلمانان صدر اسلام

فالّذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا فى سبيلى

چون معمولا هجرت در صدر اسلام از مكّه و اطراف آن صورت مى گرفت، مراد از «ديارهم»، مكّه و اطراف آن است.

27 - حاكميّت و تسلّط كافران بر سرزمين مكّه و مسلمانان آن ديار ، در صدر اسلام

فالّذين . .. اخرجوا من ديارهم و اوذوا فى سبيلى ... و قتلوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 196 - 7

7 - فقر و ضعف مسلمانان نسبت به كافران ، در برهه اى از عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لا يغرّنك تقلّب الّذين كفروا فى البلاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 199 - 9

9 - وجود تورات و انجيل تحريف نشده نزد يهود و نصارا در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

انّ من اهل الكتب لمن يؤمن باللّه و ما انزل اليكم و ما انزل اليهم

آنچه از «ما انزل اليهم»، در ذهن مخاطبان عصر بعثت نقش مى بندد و تبادر مى كند، همان تورات و انجيلى است كه در دسترس اهل كتاب بوده است و اگر آنها تحريف شده بود، ايمان به آنها مورد تأييد خداوند قرار نمى گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 44 - 10

10 - علماى اهل كتاب ، داراى مقام و موقعيتى خاص در صدر اسلام

الم تر الى الذين اوتوا نصيباً من الكتب . .. و يريدون ان تضلوا السبيل

مراد از «اوتوا نصيباً» عالمان اهل كتاب هستند ; زيرا علم كتاب در نزد آنهاست. و تصريح خداوند به دشمنى آنان با جمله «اللّه اعلم باعدائكم»، - در آيه بعد - حاكى از موقعيتى است كه عالمان اهل كتاب در نزد مسلمانان داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 55 - 1،3

1 - ايمان برخى از اهل كتاب ( يهود ) به پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)

فمنهم من امن به و منهم

بدان احتمال كه مراد از «النّاس» در آيه قبل پيامبر (صلی الله علیه و آله) باشد و ضمير «به» به آن ارجاع شود.

3 - ايمان نياوردن برخى از اهل كتاب ( يهود ) به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اخلالگرى آنان در راه تحقق اسلام

و منهم من صدّ عنه

«صدّ» در برداشت فوق به معناى متعدى آن، يعنى بازداشتن و منع كردن گرفته شده است و لذا از آن به اخلالگرى تعبير شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 131

3 - نساء - 4 - 72 - 1،2

1 - كندى و سستى برخى مسلمانان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از شركت در جهاد

و انّ منكم لمن ليبطّئنّ

2 - برخى از مسلمانان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، ديگر مؤمنان را از شركت در جهاد بازمى داشتند .

و انّ منكم لمن ليبطّئنّ

راغب در «مفردات»، «ليبطّئنّ» را فعل متعدى دانسته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 75 - 10،15،18

10 - دعاى مسلمانان مظلوم و مستضعف مكّه به درگاه پروردگار براى رهايى از ستم حاكم بر آنان

و المستضعفين . .. الّذين يقولون ربّنا اخرجنا من هذه القرية الظّالم اهلها

15 - مسلمانان مستضعف صدر اسلام ، خواستار فرمانده و نيروى انسانى از جانب خداوند براى رهايى از ستم كفرپيشگان مكّه

و اجعل لنا من لدنك وليّاً و اجعل لنا من لدنك نصيراً

18 - استجابت دعاى مستضعفان مكّه ، با صدور فرمان جهاد از سوى خدا براى رهايى آنان

و ما لكم لا تقاتلون . .. الّذين يقولون ربّنا اخرجنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 77 -

1،13،15،16،17،18،19،36

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مكّه ، مسلمانان را از درگيرى مسلّحانه با كافران بازمى داشت .

الم تر الى الّذين قيل لهم كفّوا ايديكم

بنابر آنچه در شأن نزول آمده، نهى از مبارزه مسلّحانه در مكّه و قبل از هجرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بوده است.

13 - فرمان جهاد ، مايه ترس برخى از مدعيان جهاد و مبارزه در صدر اسلام

فلمّا كتب عليهم القتال اذا فريق منهم يخشون النّاس كخشية اللّه او اشدّ خشية

15 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام ، فزونتر از ترسِ خداترسان ، از رويارويى با دشمن هراسناك بودند .

اذا فريق منهم يخشون النّاس . .. او اشدّ خشيةً

اَوْ در «او اشدّ خشية» براى تنويع است و اشاره دارد به اينكه مسلمانان هراسناك از نبرد با دشمن، دو گروه بودند.

16 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام به گونه اى كه از خدا ، ترسان بودند ، از رويارويى با دشمن مى ترسيدند .

اذا فريق منهم يخشون النّاس كخشية اللّه

در برداشت فوق «كخشية اللّه» صفت مفعول مطلق محذوف گرفته شده است و فاعل «خشية» ضميرى است كه به «فريق» بازمى گردد ; يعنى يخشون النّاس مثل خشيتهم من اللّه.

17 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام ، هراسشان از جنگ بيش از ترسشان از خداوند بود .

يخشون النّاس كخشية اللّه او اشدّ خشية

18 - بسيارى از مسلمانان صدر اسلام ، تسليم در برابر حكم جهاد و آماده براى نبرد با دشمن

اذا فريق منهم يخشون النّاس

19 - خداترسى و نهراسيدن از دشمن ، ويژگى بسيارى از مسلمانان صدر اسلام

اذا فريق منهم يخشون النّاس كخشية اللّه

ص: 132

36 - خداوند ، فراخوان سست عنصران عصر رسول خدا به دست شستن از شعار هاى توخالى در زمينه جنگ و جهاد

الم تر الى الّذين قيل لهم كفّوا ايديكم

امام صادق (ع) در تفسير آيه فوق فرمود: يعنى كفّوا السنتكم.

_______________________________

كافى، ج 2، ص 114، ح 8 ; نورالثقلين، ج 1، 517، ح 407 ; تفسير عياشى، ج 1، ص 258، ح 197.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 78 - 7

7 - معرفى پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عنوان عامل شرور ، از روش هاى ايذايى و تبليغى منافقان و يهود عليه آن حضرت

ان تصبهم سيّئة يقولوا هذه من عندك

برخى از مفسران با توجّه به شأن نزول آيه گفته اند كه مقصود از ضمير «تصبهم»، منافقين و يهوديان هستند كه حوادثى چون قحطى و خشكسالى را به پيامبر (صلی الله علیه و آله) منتسب مى كردند و از اين راه عليه او تبليغ مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 81 - 1،2،4،9

1 - اظهار اطاعت كامل در پيشگاه رسول خدا و چاره انديشى براى مخالفت با وى در جلسات سرى ، شيوه گروهى از مسلمانان صدر اسلام

و يقولون طاعة فاذا برزوا من عندك بيّت طائفة منهم غير الذى تقول

«طاعة» خبر براى مبتداى محذوف مى باشد ; يعنى «امرنا طاعة» (كار ما اطاعت از توست). فعل مضارع «يقولون» و «يبيتون» دلالت بر استمرار دارد و حاكى از شيوه آنهاست. «يبيّتون»، از مصدر «تبييت»، به معناى تدبير امور است «غير الذى تقول» به معناى مخالفت امر پيامبر (صلی الله علیه و آله) است.

2 - چاره انديشى گروهى از مسلمانان براى مخالفت و ناديده گرفتن فرمان پيامبر خدا به نبرد با دشمنان دين

يقولون طاعة . .. بيّت طائفة منهم غير الذى تقول

با توجّه به آيات پيشين كه درباره جهاد بود، فرمان مورد نظر در اين آيه همان دستور جهاد و شركت در نبرد عليه دشمنان است.

4 - سران گروهى از مسلمانان ضعيف الايمان ، داراى جلساتى سرى و شبانه ، به منظور چاره انديشى براى مخالفت با پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)

بيّت طائفة منهم غير الذى تقول

ظاهر آيه شريفه اين است كه تمامى كسانى كه اظهار اطاعت مى كردند در صدد مخالفت بودند، نه تنها طائفه اى از آنها ; بنابراين مراد از طائفه - به مناسبت حكم و موضوع - سران آنها مى باشد.

9 - اعراض و بى اعتنايى به مسلمانان توطئه گر و دو رو ، توصيه و فرمان خداوند به پيامبر خويش

و يقولون طاعة . .. فاعرض عنهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 83 - 2

2 - افشاى اخبار امنيتى از سوى برخى از مسلمانان صدر اسلام

و اذا جاءهم امر من الامن او الخوف اذاعوا به

ص: 133

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 88 - 4

4 - شفاعت و طرفدارى برخى از مسلمانان عصر بعثت از منافقان

و من يشفع شفاعة سيّئة . .. فما لكم فى المنافقين فئتين

«فاء» در «فما لكم» تفريع بر آيه 85 و بيانگر مصداقى از «شفاعة سيّئة» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 91 - 1،2،3

1 - اِخبار خداوند به مسلمانان صدر اسلام كه در آينده اى نزديك گروهى از دشمنان ، على رغم پيمان ترك تعرض ، به پيمان خويش وفادار نبوده ، در هر آشوبى عليه آنان شركت خواهند كرد .

ستجدون اخرين يريدون ان يَامنوكم و يَامنوا قومهم كلّما ردّوا الى الفتنة اركسوا في

2 - اِخبار خداوند به مسلمانان مبنى بر اينكه در گير و دار مبارزه و نبرد با دشمنان ، گروهى از آنان در صدد كسب امنيت از سوى مسلمانان و از سوى طائفه كافر خويش خواهند شد .

ستجدون اخرين يريدون ان يَامنوكم و يَامنوا قومهم

3 - ترك تعرض به مسلمانان از سوى طوايفى از اعراب در مقابل عدم تعرض مسلمانان به آن طايفه ، موضوع قرارداد پيشنهادى نمايندگان آن طايفه .

ستجدون اخرين يريدون ان يَامنوكم و يَامنوا قومهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 97 - 8

8 - گروهى از مسلمانان در صدر اسلام ، از مكّه هجرت نكردند و همچنان تحت ستم كافران باقى ماندند .

انّ الّذين توفّيهم الملئكة . .. قالوا كنّا مستضعفين فى الارض

ابن عباس گويد: گروهى از اهل مكّه ايمان آوردند، ولى به علت ترس، از هجرت سر باز زدند و اين آيه درباره آنان نازل شد. (روح المعانى، ذيل آيه).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 100 - 3،4

3 - ترغيب مسلمانان صدر اسلام به هجرت از مكّه

و من يهاجر فى سبيل اللّه يجد فى الارض مراغماً كثيراً وسعة . .. فقد وقع اجره على

4 - احتمال سرگردانى و گرفتار شدن به تنگنا ها ، دليل گروهى از مسلمانان براى ترك هجرت

و من يهاجر . .. يجد فى الارض مراغماً كثيراً وسعة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 104 - 2،3

2 - ترغيب مجاهدان صدر اسلام به تعقيب لشكريان دشمن ، پس از نبرد احد

ص: 134

و لاتهنوا فى ابتغاء القوم

گفته شده كه آيه پس از نبرد احد نازل شد تا مسلمانان را به تعقيب لشكريان ابوسفيان ترغيب كند (مجمع البيان، ذيل آيه).

3 - آسيب ها و صدمات متقابل مجاهدان و كافران در نبرد احد

ان تكونوا تألمون فانهم يألمون

بنابر آنچه در شأن نزول آيه آمده، مراد از آسيبهاى متقابل، مسائلى است كه در جنگ احد پيش آمد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 108 - 6

6 - برخى از مسلمانان ، در زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) مرتكب سرقت و خيانت شدند و با نقشه و توطئه در صدد متهم كردن ديگران بودند .

و هو معهم اذ يبيتون ما لايرضى من القول

در شأن نزول آمده كه طعمة بن ابيرق پس از سرقت با خود انديشيد كه كالاى مسروقه را به خانه يك يهودى بيندازد و در حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله) سوگند ياد كند كه آن يهودى سرقت كرده و خود از هر خيانتى مبراست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 109 - 3

3 - تلاش برخى مسلمانان در صدر اسلام ، براى دفاع از خيانتكاران در پيشگاه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

هأنتم هؤلاء جدلتم عنهم

با توجه به شأن نزول كه در مورد ابن ابيرق و ديگران وارده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 113 - 5،6،8

5 - تلاش بى ثمر برخى از مشركان براى متقاعد كردن پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در جهت تجويز ادامه بت پرستى به مدت يك سال

و لولا فضل اللّه . .. لهمت طائفة منهم ان يضلوك

برخى از مفسران با توجه به شأن نزول گفته اند مراد از «طائفة»، مشركانى بودند كه از پيامبر(صلی الله علیه و آله) تقاضاى تجويز بت پرستى تا يك سال را داشتند.

6 - فضل و رحمت الهى ، مانع تأثير دسيسه و زمينه سازى هاى خائنان در قضاوت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لتحكم بين الناس . .. و لولا فضل اللّه عليك و رحمته لهمت طائفة منهم

8 - كسانى كه در صدد گمراه ساختن و به اشتباه انداختن پيامبر (صلی الله علیه و آله) بودند ، تنها خود را به گمراهى و اشتباه افكندند .

لهمت طائفة منهم ان يضلوك و ما يضلون الا أنفسهم و ما يضرونك من شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 114 - 1

1 - بسيارى از نجوا هاى مسلمانان سست ايمان صدر اسلام ، فاقد هرگونه خير و فايده

لا خير فى كثير من نجويهم

مراد از ضمير در «نجويهم» مسلمانانى هستند كه در آيات قبل از آنان سخن به ميان آمده است.

ص: 135

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 127 - 1،30

1 - پرسش و استفتاى مكرر مردم از پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد مسائلى مربوط به زنان

و يستفتونك فى النساء

فعل مضارع «يستفتونك»، دلالت بر استمرار پرسش دارد.

30 - نظر خواهى و استفتاى مردم از پيامبر (صلی الله علیه و آله) درباره مقدار ارث زنان

و يستفتونك فى النساء

امام باقر(ع) در مورد «و يستفتونك فى النساء» در آيه فوق فرمود: فان نبى اللّه(صلی الله علیه و آله) سئل عن النساء ما لهن من الميراث؟. .. .

_______________________________

تفسير قمى، ج 1، ص 154; نورالثقلين، ج 1، ص 556، ح 594.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 2 - 25،27،29،30،34

25 - عداوت و دشمنى مشركان با مسلمانان در صدر اسلام

و لايجرمنكم شنئان قوم

بنابر اينكه «شنئان» (بغض و عداوت)، اضافه به فاعل «قوم» شده باشد، نه به مفعول. به قرينه (ان صدوكم) كه بيان دشمنى آن قوم است.

27 - خداوند ، فراخوان مسلمانان صدر اسلام به پرهيز از تجاوز و تعدى به مشركان

و لايجرمنكم شنئان قوم . .. ان تعتدوا

29 - جلوگيرى مشركان از ورود مسلمانان صدر اسلام به مسجدالحرام

ان صدوكم عن المسجدالحرام

30 - جلوگيرى مشركان از ورود مسلمانان به مسجدالحرام ، مايه خشم و كينه مؤمنان نسبت به آنان

و لايجرمنكم شنئان قوم ان صدوكم عن المسجدالحرام

34 - انجام عمره و زيارت خانه خدا ، امرى مرسوم در نزد مشركان عصر بعثت

و لاءآمين البيت الحرام . .. و لايجرمنكم شنئان قوم ان صدوكم

در شأن نزول آيه آمده است كه مشركان براى عمره و زيارت خانه خدا راهى مكه بودند و مسلمانان خواهان هجوم به آنان شدند، در آن هنگام اين آيه نازل شد. (مجمع البيان) جمله «و لايجرمنكم» اين معنا را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 16،26

16 - كافران تا آخرين سال هاى حيات پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از شكست دادن اسلام نااميد شده بودند .

اليوم يئس الذين كفروا من دينكم

چون تمام وقايعى كه آيه شريفه، مى تواند ناظر به آنها باشد - با توجه به شأن نزولها - در آخرين سالهاى عمر شريف پيامبر(صلی الله علیه و آله) اتفاق افتاده است.

26 - روز نصب حضرت على ( ع ) به امامت و رهبرى ، روز يأس دشمنان دين از شكست اسلام

ص: 136

اليوم يئس الذين كفروا . .. اليوم اكملت لكم دينكم

سياق و لحن آيه حكايت از آن دارد كه بين اين دو فراز از آيه (يعنى «اليوم يئس» و «اليوم اكملت»)، ارتباط كامل وجود دارد و مى رساند كه يأس دشمنان، ريشه در اكمال و اتمام دين دارد و اين كمال و تماميت - با توجه به شأن نزول - با نصب حضرت على(ع) تحقق پذيرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 11 - 2،3

2 - تلاش دشمنان اسلام براى تجاوز به حريم جامعه اسلامى در صدر اسلام

اذ همّ قوم ان يبسطوا اليكم ايديهم

3 - دفع توطئه ها و تجاوزات دشمنان دين عليه مسلمانان در صدر اسلام ، از سوى خداوند

اذ همّ قوم . .. فكف ايديهم عنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 13 - 21،22

21 - مراقبت مستمر پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر اعمال و رفتار يهوديان عصر خويش و آگاهى وى به خيانت هاى آنان

و لاتزال تطلع على خائنة منهم

22 - تلاش مستمر اكثريت يهود در عصر بعثت براى خيانت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

و لاتزال تطلع على خائنة منهم

چون آيه فوق در بيان خيانتكارى بنى اسرائيل، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مخاطب قرار داده (و لاتزال تطلع . ..) معلوم مى شود اين خيانت درباره پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مسلمانان صورت مى گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 1،6،13،16،21،22،23

1 - گرايش سريع و تلاش مستمر برخى از مردم به سوى كفر ، دغدغه آفرين براى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يأيها الرسول لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر

6 - گروهى از منافقان و يهوديان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، كافرانى شتابگر در جهت كفر

لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر من الذين . .. و من الذين هادوا

«من الذين هادوا» عطف بر «من الذين قالوا» گرفته شده است و «من» در هر دو مورد براى تبعيض مى باشد.

13 - رغبت منافقان و يهوديان به شنيدن شايعات و دروغ هاى بافته شده عليه رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

سمعون للكذب

مخاطب قرار دادن پيامبر (لايحزنك) و توصيف شتابگران در كفر به گوش سپاران دروغ، مى رساند كه مراد از «كذب» دروغها و شايعاتى بوده است كه عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) ساخته شده بود.

16 - يهوديان و منافقان ، تنها به انگيزه دروغ بستن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، رغبت به شنيدن سخنان او داشتند .

سمعون للكذب

برداشت فوق بر اين مبناست كه «للكذب» مفعول له براى «سمعون» باشد و به قرينه «لم يأتوك»، منظور شنيدن سخنان پيامبر(صلی الله علیه و آله) است. يعنى سخنان تو را مى شنوند تا بر تو دروغ ببندند و شايعه سازى كنند.

ص: 137

21 - عالمان يهود با اعزام گروهى از منافقان و يهوديان به حضور پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، جوياى حكم وى درباره قضيه مورد اختلاف در بين يهوديان شدند .

سمعون لقوم ءاخرين لم يأتوك

22 - سفارش عالمان يهود به فرستادگان خويش مبنى بر پذيرش حكم پيامبر (صلی الله علیه و آله) به شرط موافقت آن با حكم تحريف شده آنان

سمعون لقوم ءاخرين لم يأتوك . .. ان اوتيتم هذا فخذوه و إن لم تؤتوه فاحذروا

«هذا» اشاره به حكمى است كه عالمان يهود آن را ابراز مى داشتند و جمله «يحرفون الكلم» مى رساند كه حكمى تحريف شده بوده است.

23 - تثبيت حكم تحريف شده به دست عالمان يهود ، هدف آنان از ارجاع داورى به رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

ان اوتيتم هذا فخذوه و إن لم تؤتوه فاحذروا

ارجاع داورى به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و نپذيرفتن قضاوت آن حضرت در صورت مخالفت حكم وى با اظهارات عالمان يهود، مى رساند كه هدف آنان از اين ارجاع تنها تلاش براى يافتن امضاى حكم تحريف شده بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 42 - 2،14

2 - عالمان يهود در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) گوش سپارنده به شايعات دروغين و راغب به حرمخوارى و رشوه گيرى

سمعون لقوم ءاخرين . .. سمعون للكذب اكلون للسحت

برداشت فوق بر اين مبناست كه دو صفت ياد شده درباره عالمان يهود باشد. توصيف عوام يهود در آيه قبل به «سمعون للكذب»، اين مبنا را تأييد مى كند، و «سحت» به معناى مال حرام است و از مصاديق مورد نظر آن، به مناسبت مورد، رشوه مى باشد.

14 - نويد خداوند به مصونيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از توطئه هاى يهوديان به خاطر ترك داورى بين آنان

و إن تعرض عنهم فلن يضروك شيئاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 44 - 51

51 - كفرپيشگى برخى از عالمان و سران يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به دليل خوددارى آنان از قضاوت بر اساس تورات

ثم يتولون من بعد ذلك . .. و من لم يحكم بما أنزل اللّه فأولئك هم الكفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 49 - 31

31 - بسيارى از اهل كتاب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى شكننده حدود الهى و از زمره فاسقان

و إن كثيراً من الناس لفسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 52 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شاهد تلاش آشكار و شتابزده بيماردلان سست ايمان براى پيوستن به يهود و نصارا

فترى الذين فى قلوبهم مرض يسرعون فيهم

كلمه «فيهم»، مى رساند كه بيمار دلان علاوه بر طرح دوستى با يهود و نصارا، اراده پيوستن به آنها را در سر مى پروراندند.

ص: 138

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 53 - 1،4،6،8،12

1 - سوگند مؤكد يهود و نصارا بر يارى مسلمانانى كه با آنان روابط دوستى داشتند .

اهولاء الذين اقسموا باللّه جهد ايمنهم انهم لمعكم

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه «هولاء»، اشاره به يهود و نصارا بوده و مخاطب در «لمعكم» همان بيماردلانى باشند كه پيوند ولايى با يهود و نصارا داشتند. كلمه «جهد» مفعول مطلق براى «اقسموا» مى باشد ; يعنى سوگند ياد كردند در بالاترين درجه سوگند.

4 - مسلمانان فريب خورده و دلگرم به يارى يهود و نصارا ، مورد ملامت مؤمنان راستين پس از فتح و پيروزى

اهولاء الذين اقسموا باللّه جهد ايمنهم انهم لمعكم

6 - تعهد مسلمانان سست ايمان بر يارى يهود و نصارا با سوگندهايى مؤكد

اهولاء الذين اقسموا باللّه جهد ايمنهم انهم لمعكم

برداشت فوق بر اين مبناست كه «هولاء» اشاره به بيماردلان و خطاب در «معكم» متوجه يهود و نصارا باشد.

8 - يهوديان و مسيحيان دلگرم به يارى و همگامى مسلمانان سست ايمان ، مورد ملامت مؤمنان پس از پيروزى

و يقول الذين ءامنوا اهولاء الذين اقسموا . .. انهم لمعكم

12 - روابط دوستانه گروهى از مسلمانان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، با يهود و نصارا ، موجب تباهى اعمال نيك گذشته آنان

حبطت اعملهم فاصبحوا خسرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 3

3 - پرداخت زكات در حال ركوع نماز ، نشانه فرد تعيين شده در بين مسلمانان صدر اسلام براى حكومت و ولايت بر آنان

و يؤتون الزكوة و هم ركعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 57 - 1،12

1 - برخى اهل كتاب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، دين اسلام را بازيچه و سرگرمى پنداشته و به تمسخر و استهزاء آن مى پرداختند .

لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً من الذين اوتوا الكتب من قبلكم

12 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام ، پذيراى ولايت و دوستى با اهل كتاب و ديگر كافران ، على رغم دشمنى آنان با دين

يأيها الذين ءامنوا لاتتخذوا الذين . .. أولياء و اتقوا اللّه ان كنتم مؤمنين

لحن مذمت گونه جمله « و اتقوا اللّه ان كنتم مؤمنين» مى رساند كه گروهى از مسلمانان با كافران روابط دوستى بر قرار كرده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 58 - 1

1 - استهزاى نماز و بازيچه دانستن آن ، از سوى برخى اهل كتاب و كافران صدر اسلام

و إذا ناديتم إلى الصّلوة اتخذوها هزواً و لعباً

ص: 139

در برداشت فوق ضمير فاعلى «اتخذوها» به «الذين اوتوا الكتب» و «الكفار» - در آيه قبل - برگردانده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 61 - 1،4

1 - گروهى از اهل كتاب در حضور پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان ، به دروغ مدعى ايمان به خدا ، قرآن و ديگر كتب آسمانى

و إذا جاءوكم قالوا ءامنا . .. و اللّه اعلم بما كانوا يكتمون

با توجه به آيه 57، 58 كه اهل كتاب را استهزا كننده اسلام و نماز معرفى كرده بود، معلوم مى شود تنها گروهى از آنان نزد مسلمانان، خود را اهل ايمان قلمداد مى كردند. گفتنى است كه مراد از «ءامنا» به قرينه آيه 59 ايمان به خدا، قرآن و ديگر كتب آسمانى است.

4 - تظاهر به اسلام ، شيوه گروهى از اهل كتاب براى فريب مسلمانان و ضربه زدن به اسلام

و إذا جاءوكم قالوا ءامنا . .. و اللّه اعلم بما كانوا يكتمون

جمله «اللّه اعلم بما كانوا يكتمون» با توجه به دشمنى اهل كتاب با مسلمانان، مى رساند كه آنان در تظاهر به اسلام اهداف پليدى را تعقيب مى كردند و آن از بين بردن اسلام بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 94 - 17

17 - نزديك شدن شكار هاى وحشى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان در عمره حديبيه جهت آزمايش آنان

ليبلونكم اللّه بشىء من الصيد تناله ايديكم و رماحكم

امام صادق(ع) در توضيح آيه فوق فرمود: حشرت لرسول(صلی الله علیه و آله) فى عمرة الحديبية الوحوش حتى نالتها ايديهم و رماحهم.

_______________________________

كافى، ج 4، ص 396، ح 1; نورالثقلين، ج 1، ص 671، ح 357.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 11

11 - نويد خداوند به ظهور و پيشرفت و پيروزى قريب الوقوع اسلام و پيامبر(صلی الله علیه و آله)، علم رغم استهزاى كافران صدر اسلام

فسوف تأتيهم أنبؤا ما كانوا به يستهزءون

مراد از «يأتيهم أنباؤا ما كانوا»، مى تواند تحقق امورى مانند پيروزى اسلام باشد كه كفار آن را به مسخره گرفته و تكذيب مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 7 - 2،4

2 - حق ناپذيرى و عناد و لجاجت شديد كافران مكه در عصر بعثت، در برابر وحى و معجزات الهى

و لو نزلنا عليك كتبا . .. إن هذا إلا سحر مبين

سوره انعام در مكه نازل شده است و بنابراين طبيعى است كه ناظر به مردم آن سامان، خصوصاً مشركان مكه، باشد.

4 - اتهام سحر، وسيله اى براى مبارزه كافران با رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و آيات الهى

لقال الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبين

ص: 140

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 8 - 1،2

1 - مشاهده نزول فرشتگان بر پيامبر(صلی الله علیه و آله)، درخواست نابجا و بهانه جويانه كافران

و قالوا لو لا أنزل عليه ملك و لو أنزلنا ملكا لقضى الأمر

2 - گريز كفرپيشگان بهانه جو از ايمان به پيامبر(صلی الله علیه و آله)، با درخواست معجزاتى غيرعملى

و لو أنزلنا ملكا لقضى الأمر ثم لا ينظرون

حرف «لو» غالباً در مواردى به كار گرفته مى شود كه شرط، امرى غير عملى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 19 - 1

1 - پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مأمور به سؤال از مشركان درباره اينكه برترين گواهى كه مى تواند حقانيت او را تأييد كند كيست؟

قل أى شىء أكبر شهدة قل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 20 - 1

1 - اهل كتاب، پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) را، همچون فرزندان خويش، مى شناختند.

الذين ءاتينهم الكتب يعرفونه كما يعرفون أبناءهم

مرجع ضمير «يعرفونه»، به قرينه آيه قبل (أوحى إلىّ . .. ) پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 26 - 1

1 - كافران صدر اسلام، مردم را از گوش فرادادن به قرآن نهى مى كردند.

و هم ينهون عنه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 52 - 1،2،5،23

1 - مشركان براى دور ساختن برخى مؤمنان از اطراف پيامبر(صلی الله علیه و آله) آن حضرت را تحت فشار قرار مى دادند.

و لا تطرد الذين يدعون ربهم

2 - حضور طيف خاصى از مؤمنان نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله)، براى برخى كافران ناخوشايند بود.

و لا تطرد الذين يدعون ربهم

سبب نزول نقل شده در ذيل اين آيه و نيز لحن آن، گواه چگونگى تركيب ياران پيامبر(صلی الله علیه و آله) و فقر آنان و نيز نداشتن موقعيت اقتصادى و شؤون اجتماعى است. و همين امر موجب اعتراض و واكنشهايى از سوى كافران ثروتمند و قدرتمند مى گشته است.

5 - حضور مؤمنانى در اطراف پيامبر(صلی الله علیه و آله) كه هر بامداد و شامگاه به درگاه خداوند نيايش خالصانه داشتند.

و لا تطرد الذين يدعون ربهم بالغدوة و العشىّ يريدون وجهه

23 - كسانى كه از پيامبر(صلی الله علیه و آله) خواهان طرد مؤمنان مستمند و ضعيف بودند، ستمگرند.

ص: 141

فتطردهم فتكون من الظلمين

در صورتى كه ال در «الظالمين» عهد باشد، گزينش عنوان ستمگر براى مذكورين در آيه (درخواست كنندگان طرد) تصريح به ستمگر بودن آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 53 - 5

5 - اشراف مكه در صدر اسلام مؤمنان تهيدست را تحقير مى كردند.

أهؤلاء منّ اللّه عليهم من بيننا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 54 - 22

22 - برخى مردم در صدر اسلام، با وجد علاقه به اسلام، به سبب گناهان و خلافهاى گذشته خود اميد راه يافتن به جرگه مؤمنان را نداشتند.

و إذا جاءك الذين يؤمنون بأيتنا فقل سلم عليكم . .. أنه من عمل منكم سوءاً بجهلة

«إذا جاءك الذين يؤمنون» دلالت دارد كه برخى از مردم، كه متمايل به اسلام بودند، نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى آمدند، ولى از عملكرد گذشته خويش بيمناك بودند. آيه شريفه با وعده رحمت و مغفرت به آنان در صدد جذب سريعتر آنان به ايمان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 56 - 1

1 - پرستش بتها و سازش در اصول اعتقادى، خواسته نابجاى مشركان صدر اسلام از پيامبر(صلی الله علیه و آله)

قل لا أتبع أهواءكم قل إنى نهيت أن أعبد الذين تدعون من دون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 57 - 9

9 - منكران رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) اصرار داشتند كه آن حضرت معجزه دلخواه آنان را سريعاً ارائه كند.

ما عندى ما تستعجلون به

همان گونه كه در آيات همين سوره، مانند آيه 8، 37 مطرح شده، از خواسته هاى منكران، نزول معجزاتى ويژه بوده است. لذا ممكن است مراد از «ما تستعجلون» همين گونه درخواستها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 58 - 1

1 - اگر نزول عذاب در اختيار پيامبر(صلی الله علیه و آله) بود، كار آن حضرت با مشركان زمان خود سريعاً فيصله مى يافت.

قل لو أن عندى ما تستعجلون به لقضى الأمر بينى و بينكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 71 - 10

ص: 142

10 - مشركان صدر اسلام با تبليغات خود در صدد بازگرداندن مسلمانان به آيين شرك و بت پرستى بودند.

قل أندعوا من دون الله . .. و نرد على أعقابنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 105 - 3

3 - فراگيرى قرآن از ديگران، اتهام كافران به پيامبر(صلی الله علیه و آله)

و ليقولوا درست

لام در «ليقولوا» به معنى عاقبت است. يعنى نهايت سخن منكران در برابر تصريف آيات آن است كه مى گفتند پيامبر(صلی الله علیه و آله) قرآن را از ديگران آموخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 109 - 3

3 - مشركان خواهان دريافت معجزه اى، جز آنچه پيامبر(صلی الله علیه و آله) ارائه مى نمود، بودند.

و أقسموا بالله جهد أيمنهم لئن جاءتهم ءاية

بديهى است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) قطعاً معجزاتى را به آنان نمايانده است و با اين وصف آنان از سر بهانه جويى معجزات ديگرى را طلب مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 114 - 11

11 - ايمان نياوردن اهل كتاب به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مخالفت آنان با حضرت، امرى شبهه افكن در دلهاى مردم بوده است.

و الذين ءاتينهم الكتب يعلمون أنه منزل من ربك بالحق فلا تكونن من الممترين

ظاهراً آيه شريفه در مقام رفع ترديدى است كه از ناحيه ايمان نياوردن اهل كتاب در دلهاى برخى ايجاد مى گشت. با اين بيان كه آنان حقانيت قرآن را مى دانند، ولى به جهت ديگرى آن را انكار مى كنند، پس مسلمانان نبايد به سبب ايمان نياوردن آنان به خود شك راه دهند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 118 - 7

7 - ترديد افكنى درباره حليت حيوانى كه با نام خدا ذبح شده باشد، از محورهاى تبليغاتى عليه اسلام و پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مكه بوده است.

و إن تطع أكثر من فى الأرض . .. فكلوا مما ذكر اسم الله عليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 119 - 2،3

2 - برخى از مسلمانان صدر اسلام به جهت شبهه هاى ايجاد شده مشركان از خوردن ذبيحه با نام خدا خوددارى مى كردند.

فكلوا مما ذكر اسم الله . .. و ما لكم ألا تأكلوا

لحن عتاب گونه آيه چنين مى نماياند كه بر اثر تبليغات كافران و سخنان فريبنده آنان برخى از مسلمانان از خوردن ذبيحه حلال

ص: 143

خوددارى مى كردند.

3 - برخى از مسلمانان صدر اسلام تحت تأثير سنتهاى جاهلى و اجتماعى عصر خود بودند.

و ما لكم ألا تأكلوا مما ذكر اسم الله عليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 121 - 15

15 - مشركان در مورد خوردن ذبيحه و احكام آن در اسلام با مسلمانان صدر اسلام به مجادله مى پرداختند.

و لا تأكلوا مما لم يذكر اسم الله عليه . .. إن الشيطين ليوحون إلى ... و إن أطعتمو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 123 - 7

7 - سردمداران مجرم مكه، يكسره در صدد توطئه و مكر عليه مسلمانان صدر اسلام بودند.

و كذلك جعلنا فى كل قرية

چون اين سوره مباركه مكى است، تشبيه مذكور در آيه، تشبيه سردمداران مجرم در تمامى نقاط به سردمداران مجرم شهر «مكه» است. لذا بيانگر وضعيت و شرايط آن روزگار مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 1 - 4

4 - مسلمانان در جنگ بدر به غنايمى چشمگير دست يافتند .

يسئلونك عن الأنفال

حساس شدن مسلمانان نسبت به انفال و غنايم جنگى و پرسش مكرر آنان و بازتاب آن در آيه نشانگر فراوانى غنايم بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 5 - 1،2،6،7،9

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى نبرد با مشركان مكه از مدينه به سوى بدر حركت كرد .

أخرجك ربك من بيتك بالحق

با توجه به آيات بعد معلوم مى شود مراد از جمله «أخرجك . .. »، خروج پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى جنگ بدر بوده است.

2 - فرمان خداوند و تقدير او ، عامل حركت پيامبر (صلی الله علیه و آله) به سوى جنگ بدر

أخرجك ربك من بيتك بالحق

اسناد «أخرجك» به «ربك» مى رساند كه حركت پيامبر(صلی الله علیه و آله) به فرمان و تقدير الهى بوده است، نه تصميمى از جانب خود آن حضرت.

6 - برخى از مؤمنان از اقدام به جنگ بدر ناخشنود بودند .

أخرجك ربك . .. و إن فريقا من المؤمنين لكرهون

7 - برخى از مسلمانان ناخشنود از حكم خداوند درباره انفال و غنايم جنگ بدر

قل الأنفال للّه و الرسول . .. كما أخرجك ربك ... و إن فريقا من المؤمنين لكرهون

«كما» براى تشبيه امر ديگر است و مشبّه به صريحاً در آيه ذكر نشده است. لذا احتمالات مختلفى از سوى مفسران ايراد شده

ص: 144

است و از جمله آنهاست حكم خداوند درباره انفال و غنايم جنگ بدر. بر اين مبنا «كما أخرجك ... » چنين معنا مى شود: حكم خداوند درباره انفال حكمى حق است ; همان گونه كه فرمان و تقدير حركت به سوى جنگ بدر حق بود. بر اين اساس جمله «إن فريقا ... » مى رساند كه همه و يا برخى از مسلمانان از حكم خداوند درباره انفال نيز كراهت خاطرى داشتند.

9 - خروج پيامبر (صلی الله علیه و آله) از مدينه براى مقابله با مشركان در دامنه احد ، حركتى حق ، همانند خروج وى براى جنگ بدر *

كما أخرجك ربك من بيتك بالحق

برخى برآنند كه «كما . .. » متعلق به «يجدلونك ... » در آيه بعد است و آن آيه اشاره به قضاياى پيش از نبرد احد دارد. بر اين اساس «كما أخرجك ... » چنين معنا مى شود: گروهى از مسلمانان درباره حركت به سوى احد، كه حركتى حق بود، به جدال با پيامبر(صلی الله علیه و آله) پرداختند و آن را مصلحت نمى پنداشتند ; همان گونه كه از حركت به سوى بدر، كه حركتى حق بود، نيز كراهت داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 6 - 3،4،5،6

3 - برخى از مؤمنان به سبب مخالفتشان با حركت به سوى جنگ بدر ، مورد سرزنش و توبيخ خداوند قرار گرفتند .

يجدلونك فى الحق بعد ما تبين

4 - وحشت شديد برخى از مؤمنان از حضور يافتن در جنگ بدر

كأنما يساقون إلى الموت

5 - شركت در جنگ بدر حركتى آشكار به سوى مرگ در پندار گروهى از مسلمانان صدر اسلام

كأنما يساقون إلى الموت و هم ينظرون

مفعول «ينظرون» به قرينه فراز قبل، «الموت» است. يعنى «و هم ينظرون الموت». بنابراين جمله حاليه «و هم ... » حكايت از آن دارد كه اطمينان برخى از مسلمانان به مرگ آفرينى جنگ بدر به گونه اى بوده كه گويا مرگ را با چشم خويش مشاهده مى كردند.

6 - برخى از مؤمنان مأيوس از پيروزى در جنگ بدر و مطمئن به شكستى مرگ آفرين در آن كارزار

يجدلونك . .. كأنما يساقون إلى الموت و هم ينظرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 7 - 1،2،3،4،5،8

1 - مسلمانان صدر اسلام موظف به هجوم به كاروان تجارى مشركان قريش و يا نبرد با سپاه مسلح آن بودند .

كما أخرجك ربك . .. إذ يعدكم اللّه إحدى الطائفتين ... و يريد اللّه أن يحق الحق بك

2 - كاروان تجارى قريش ، فاقد نيروى دفاعى مقاوم

غير ذات الشوكة

«شوكة» به معناى خار درخت و بوته است و در آيه كنايه از سلاحهاى جنگى است. بنابراين «غير ذات الشوكة» يعنى گروهى نامسلح. و مقصود از آن كاروان تجارى قريش است كه به سركردگى ابوسفيان و همراه با چهل نفر از شام به سوى مكه در حركت بودند.

3 - سپاه مشركان مكه مجهز به سلاح هاى جنگى و داراى برترى نظامى نسبت به مسلمانان

و تودون أن غير ذات الشوكة تكون لكم

عدم تمايل مسلمانان به رويارويى با سپاه شرك و نيز جمله «كانما يساقون إلى الموت» در آيه قبل دلالت بر اين دارد كه مشركان

ص: 145

در جنگ بدر از نيروى نظامى برترى برخوردار بودند.

4 - پيروزى بر سپاه مشركان قريش و يا تسلط بر كاروان تجارى آنان ، وعده خداوند به اهل ايمان

و إذ يعدكم اللّه إحدى الطائفتين

5 - مسلمانان ، مشتاق رويارويى با كاروان تجارى قريش و ناخشنود از درگيرى با سپاه مسلح آنان

و تودون أن غير ذات الشوكة تكون لكم

8 - پياده شدن حق و ريشه كن شدن بنيان كافران ، هدف از فرمان خداوند به نبرد با مشركان مكه در بدر

و يريد اللّه أن يحق الحق بكلمته و يقطع دابر الكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 8 - 2

2 - پيروزى مسلمانان در جنگ بدر زيربناى گسترش توحيد و نابودى شرك در سراسر جهان

يريد اللّه أن يحق الحق . .. ليحق الحق و يبطل البطل

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ليحق الحق» متعلق به «يريد اللّه أن يحق الحق» در آيه قبل باشد. بر اين مبنا مى توان گفت مراد از «الحق» در آيه قبل خصوص پيروزى موعود در پيكار بدر است، و مقصود از «الحق» در آيه مورد بحث مطلق حق. بنابراين «يريد اللّه أن يحق الحق ... » چنين معنا مى شود: خداوند با تقدير پيروزى در جنگ بدر خواست حق را همواره به منصه ظهور رساند و در سراسر جهان استوار سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 9 - 1،2،3،4،8

1 - مشاهده سپاه برتر مشركان جنگ بدر مايه نگرانى مسلمانان و احساس خطر از سوى آنان براى كيان اسلام

إذ تستغيثون ربكم

واژه «استغاثه» معمولا در موردى به كار مى رود كه استغاثه كننده در طلب نجات از تنگنايى شديد باشد.

2 - مجاهدان بدر پيش از نبرد با نيايش به درگاه خدا از وى استمداد كردند .

إذ تستغيثون ربكم

«غوث» به معناى يارى كردن است و استغاثه طلب يارى و امداد است.

3 - خداوند استغاثه مجاهدان بدر را با فرستادن هزاران فرشته اجابت كرد .

فاستجاب لكم أنى ممدكم بألف من الملئكة مردفين

«مردف» به كسى گفته مى شود كه ديگرى را در پى خويش قرار داده باشد. بنابراين «ألف من الملئكة مردفين»، يعنى هزار فرشته كه هر كدام فرشته و يا فرشته هايى را به دنبال خويش داشتند. گفتنى است معناى مذكور مبتنى بر اين است كه مفعول محذوف از «مردفين»، «طائفة اخرى من الملئكة» باشد.

4 - نيايش مجاهدان بدر به درگاه ربوبى و اجابت استغاثه آنان با امداد هاى غيبى ، نعمتى بايسته به ياد داشتن

إذ تستغيثون ربكم فاستجاب لكم

8 - حضور هزار فرشته در جنگ بدر ، كه هر يك فرشته و يا فرشتگانى به دنبال خويش داشتند .

بألف من الملئكة مردفين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 146

6 - انفال - 8 - 26 - 1،2،7،10

1 - مسلمانان تا قبل از هجرت به مدينه مواجه با كمى نيرو و نفرات ، ناتوان و در سلطه دشمنان بودند .

و اذكروا إذ أنتم قليل مستضعفون فى الأرض

مفرد آوردن كلمه «قليل»، به جاى قليلون، تأكيدى است بر كمى افراد و نيروهاى اهل ايمان. قابل ذكر است كه مفسران، آيه مورد بحث را درباره مقايسه موقعيت و وضعيت مسلمانان در مكه و مهاجرت آنان به مدينه دانسته اند.

2 - مسلمانان تا پيش از هجرت به مدينه ، همواره هراسان از گرفتار آمدن به چنگ دشمنان و نابود شدن به دست آنان

تخافون أن يتخطفكم الناس

«تخطف» به معناى گرفتن با سرعت است و در آيه مى تواند كنايه از غلبه و نابودى باشد. فعل مضارع «تخافون» حكايت از استمرار اين وضعيت دارد.

7 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را پس از هجرت ، از روزى هاى پاك و پاكيزه بهره مند ساخت .

فاويكم . .. و رزقكم من الطيبت

10 - امداد هاى ويژه الهى ، منشأ پيروزى مسلمانان در جنگ بدر *

و أيدكم بنصره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 30 - 3

3 - محبوس ساختن يا كشتن و يا تبعيد پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از جمله توطئه هاى كافران مكه عليه آن حضرت

ليثبتوك او يقتلوك او يخرجوك و يمكرون

جمله «و يمكرون» بيانگر اين است كه كافران علاوه بر تصميم داشتن به قتل پيامبر(صلی الله علیه و آله) و . .. برنامه هاى ديگرى نيز عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در نظر داشته اند. لذا در برداشت فوق از آن به «از جمله» تعبير شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 31 - 2

2 - كافران مكه مدعى توان خويش در آوردن آيات و معارفى چون قرآن

قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا مثل هذا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 34 - 1

1 - كفرپيشگان مكه ، مؤمنان را از ورود به مسجدالحرام بازمى داشتند .

و ما لهم ألا يعذبهم اللّه و هم يصدون عن المسجدالحرام

در برداشت فوق مفعول «يصدون»، به مناسبت حكم و موضوع، المؤمنين گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 7

7 - خداوند با خبرى غيبى ، شكست كفار قريش را به مسلمانان صدر اسلام بشارت داد .

ثم يغلبون

ص: 147

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 39 - 8

8 - مسلمانان صدر اسلام نگران توطئه هاى پنهانى كافرانى كه مخاصمات را ترك گفته و حاضر به صلح مى شدند .

فإن انتهوا فإن اللّه بما يعملون بصير

جواب شرط «انتهوا» به قرينه «قتلوهم» جمله اى همانند «فلاتقاتلوهم» است ; يعنى اگر كافران دست از فتنه انگيزى برداشتند و راه مسالمت پيش گرفتند با آنان نبرد نكنيد. با توجه به اين معنا معلوم مى شود هدف از بيان آگاهى خداوندبه اعمال اين گروه از كافران، اين است كه مسلمانان را از اين نگرانى برهاند كه شايد صلح جويى آنان دستاويزى براى توطئه و فتنه اى ديگر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 41 - 13،15،16،18

13 - خداوند به بركت وجود پيامبر (صلی الله علیه و آله) مسلمانان را در جنگ بدر يارى كرد و آنان را به پيروزى رسانيد .

و ما أنزلنا على عبدنا

با توجه به اينكه آيات 9 تا 12 همين سوره امدادهاى الهى را شامل همه پيكارگران بدر دانست و اين آيه پيامبر(صلی الله علیه و آله) را محط نزول امدادها شمرد، معلوم مى شود وجود پيامبر(صلی الله علیه و آله) در نزول امدادها دخالت فراوانى داشته است.

15 - جنگ بدر ، ميدان رويارويى جبهه ايمان و كفر ، صحنه تمايز حق و باطل و ثبوت حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يوم الفرقان يوم التقى الجمعان

ال در «الفرقان» براى عهد است و اشاره به جنگ بدر دارد. و فرقان يعنى چيزى كه به وسيله آن بين دو يا چند چيز تمايز داده مى شود. خداوند از آن رو جنگ بدر را فرقان ناميد كه در آن نبرد، على رغم وجود شرايط پيروزى براى مشركان، مسلمانان پيروز شدند و اين نشانه اى بود براى حقانيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و دين اسلام.

16 - تمايز حق از باطل با امداد هاى ويژه خداوند در جنگ بدر نمودى از قدرت مطلقه او

يوم الفرقان يوم التقى الجمعان و اللّه على كل شىء قدير

برداشت فوق بر اين مبناست كه جمله «و اللّه . .. » ناظر به «يوم الفرقان» بودنِ جنگ بدر باشد.

18 - يارى رسيدن به مسلمانان در جنگ بدر و به پيروزى رساندن آنان نمودى از قدرت مطلقه خداوند

و ما أنزلنا على عبدنا . .. و اللّه على كل شىء قدير

جمله «و اللّه . .. » مى تواند ناظر به تمام حقايقى باشد كه در آيه مورد بحث مطرح شده است كه از جمله آنها امدادهاى خداوند در جنگ بدر است كه «و ما أنزلنا ... » دلالت بر آن دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 42 -

1،2،3،4،5،6،7،8،10،11،12

1 - سپاه اسلام و سپاه شرك در آستانه جنگ بدر ، هر كدام در سويى از دره واقع در منطقه بدر مستقر شدند .

إذ أنتم بالعدوة

«عُدْوة» به معناى كناره و دامنه وادى است و وادى به زمينى كه بين دو كوه و دو تپه قرار دارد گفته مى شود و هر وادى داراى دو عدوه و كناره است. تكرار كلمه «عدوه» در آيه شريفه حكايت از آن دارد كه سپاه اسلام در يك سوى دامنه و سپاه كفر در دامنه ديگر استقرار داشتند.

2 - دره واقع ميان دو سپاه ايمان و شرك در جنگ بدر ، داراى دو دامنه متفاوت از جهت بلندى و پستى *

ص: 148

إذ أنتم بالعدوة الدنيا و هم بالعدوة القصوى

«دنيا» به معناى نزديكتر و «قصوى» به معناى دورتر است. به نظر مى رسد دورى و نزديكى آن دو دامنه به نسبت دره و زمين مسطح فيما بين سنجيده شده باشد. يعنى شما در دامنه اى بوديد كه آن دامنه به زمين مسطح نزديكتر بود و كافران در دامنه اى مستقر شده بودند كه به زمين مسطح دورتر بود. دورى و نزديكى دامنه ها به نسبت زمين مسطح فيما بين، ملازم با بلندى و پستى آن دو دامنه است.

3 - مسلمانان در جنگ بدر در دامنه پست و كافران در دامنه بلند مستقر شدند .

إذ أنتم بالعدوة الدنيا و هم بالعدوة القصوى

4 - موقعيت ضعيف مسلمانان در جنگ بدر نسبت به موقعيت كفار

إذ أنتم بالعدوة الدنيا و هم بالعدوة القصوى

مى توان گفت هدف از بيان موقعيت مسلمانان و كفرپيشگان مكه در منطقه بدر يادآورى موقعيت بسيار ضعيف مسلمانان است. جلمه «ليهلك من هلك ... » مؤيد اين معنا مى باشد. زيرا پيروزى آنگاه دليل حقانيت مسلمانان مى شد كه شرايط ظاهرى، تضمين كننده پيروزى كافران و شكست مسلمانان بود.

5 - قافله تجارى قريش به هنگام استقرار سپاهيان بدر ، در مسيرى پايينتر از سپاه اسلام در حركت بودند .

و الركب أسفل منكم

كلمه «ركب» جمع راكب و به معناى سواران است و مقصود از آن به گفته اهل تفسير كاروان تجارى قريش است. تعبير از كاروان تجارى به «سواران» مى تواند اشاره به حركت سريع آنان براى فرار از مسلمانان باشد.

6 - مسير حركت قافله تجارى قريش نامعلوم براى مسلمانان و به دور از دسترسى آنان به هنگام حضورشان در منطقه بدر

و الركب أسفل منكم

نكره آوردن كلمه «أسفل» در مقابل معرفه آوردن «العدوه»، مى تواند مشعر به برداشت فوق باشد. ناآگاهى مسلمانان به جايگاه قافله، تمهيدى بوده است از جانب خدا براى «ليقضى اللّه». يعنى اگر مسلمانان از مسير حركت تجارى قريش آگاه بودند به سوى آنان مى شتافتند و در نتيجه جنگ بدر رخ نمى داد.

7 - رويارويى دو سپاه بدر در زمانى مشخص ، حتى با برنامه ريزى طرفين ممكن نبود .

و لو تواعدتم لاختلفتم فى الميعد

كلمه «ميعاد» مى تواند اسم زمان به معناى زمان قرار، و مى تواند اسم مكان به معناى جايگاه قرار باشد. و مراد از «تواعد» وعده مسلمانان با اهل مكه است ; يعنى «و لو تواعدتم أنتم و اهل مكة ... » كه در برداشت به برنامه ريزى طرفين تعبير شد.

8 - انتخاب محل استقرار سپاه كفر و ايمان در آستانه جنگ بدر ، حتى با توافق طرفين ممكن نبود .

و لو تواعدتم لاختلفتم فى الميعد

10 - وقوع جنگ بدر و پيروزى مسلمانان در آن نبرد ، امرى از پيش رقم خورده و تعيين شده

و لكن ليقضى اللّه أمرا كان مفعولا

11 - خداوند به منظور تبيين حقانيت توحيد و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، جنگ بدر را تحقق بخشيد و مسلمانان را به پيروزى رسانيد .

ليقضى اللّه أمرا كان مفعولا ليهلك من هلك عن بينة و يحيى من حى عن بينة

12 - وقوع جنگ بدر و پيروزى مسلمانان در آن ، على رغم موقعيت ضعيف آنان ، حادثه اى شايسته و بايسته به خاطر سپردن و همواره به ياد داشتن

إذ أنتم بالعدوة الدنيا . .. و لو تواعدتم لاختلفتم فى الميعد

برداشت فوق بر اين اساس است كه «إذ» مفعول براى فعل مقدر، يعنى «اذكروا» باشد. مفسران برآنند كه از اهداف شرح موقعيت

ص: 149

جنگ بدر يادآورى ضعف مسلمانان و برترى كافران است كه على رغم آن با پيروزى مسلمانان پايان يافت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 43 -

1،3،4،5،8،10،11،13،15

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) پيش از جنگ بدر سپاه دشمن را در رؤياهايى متعدد ، اندك ديد .

إذ يريكهم اللّه فى منامك قليلا

فعل مضارع «يُرى» دلالت بر تكرار رؤياى پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مورد اندك ديدن سپاه دشمن دارد.

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) رؤياى خويش ( كمى نفرات دشمن در جنگ بدر ) را براى مسلمانان بيان كرد .

إذ يريكهم اللّه فى منامك قليلا و لو أريكهم كثيرا لفشلتم

4 - ضعف و ناتوانى سپاه كفر در جنگ بدر ، تأويل و تعبير رؤياى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( كم ديدن نفرات دشمن )

إذ يريكهم اللّه فى منامك قليلا

از منابع تاريخى مربوط به جنگ بدر و نيز اينكه هر فرماندهى پيش از اقدام به جنگ همواره در تلاش براى آگاهى به كم و كيف لشكر مقابل است، به دست مى آيد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ديگر مسلمانان از تعداد تقريبى نفرات دشمن آگاه بودند. بنابراين رؤياى پيامبر(صلی الله علیه و آله) حاكى از سستى و ضعف نيروى دشمن بوده است، نه بيانگر تعداد آنان.

5 - راستى و درستى رؤياى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اعتماد مسلمانان بر آن

إذ يريكهم اللّه فى منامك قليلا و لو أريكهم كثيرا لفشلتم

8 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) در صورتى كه كافران بدر را در رؤياى خويش لشكرى بزرگ مى ديد ، مسلمانان در تصميم بر نبرد سست شده و بر سر آن اختلاف مى كردند .

و لو أريكهم كثيرا لفشلتم و لتنزعتم فى الأمر

«فى الأمر» متعلق به «لتنزعتم» و نيز «فشلتم» است و «ال» در آن عهديه و اشاره به جنگ بدر است.

10 - رؤياى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( اندك ديدن نفرات سپاه كفر ) عامل وحدت كلمه مسلمانان در ضرورت پيكار با سپاه كفر و حضور رشيدانه آنان در جنگ بدر

إذ يريكهم اللّه فى منامك قليلا و لو أريكهم كثيرا لفشلتم و لتنزعتم

11 - خداوند با امداد هاى خويش مسلمانان را از فاجعه نزاع و سست شدن در تصميمشان بر جنگ بدر رهايى بخشيد .

و لكن اللّه سلم

13 - خداوند به دليل آگاهيش بر عوامل اطمينان بخش قلب ها و علمش به زمينه هاى سستى آفرين ، مشركان بدر را در رؤياى پيامبر (صلی الله علیه و آله) اندك نمايان ساخت .

و لكن اللّه سلم إنه عليم بذات الصدور

15 - رؤياى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در آستانه جنگ بدر و نتايج درخشان آن ، حادثه اى شايسته و بايسته به خاطر سپردن و همواره به ياد داشتن

إذ يريكهم اللّه فى منامك قليلا و لو أريكهم كثيرا لفشلتم و لتنزعتم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «إذ» مفعول براى فعل مقدر «اذكروا» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 44 - 1،3،4،5

1 - خداوند به هنگام رويارويى و شروع جنگ بدر ، هر يك از دو سپاه ايمان و كفر را در نظر ديگرى اندك نمايان ساخت .

ص: 150

و إذ يريكموهم إذالتقيتم فى أعينكم قليلا

3 - تحقق جنگ بدر و پيروزى مسلمانان در آن نبرد ، امرى از پيش رقم خورده و تقدير شده

ليقضى اللّه أمرا كان مفعولا

«أمراً» به معناى كار است و مراد از آن تحقق جنگ بدر و پيروزى مسلمانان در آن نبرد مى باشد. فعل «كان» دلالت مى كند كه ثبوت خبر «مفعولا» براى اسمش (تحقق جنگ بدر) از ديرباز تحقق پيدا كرده بود. و تحقق جنگ بدر از ديرباز، به قرينه «ليقضى»، به معناى تقدير آن است. بنابراين «ليقضى اللّه ... » يعنى تا انجام پذيرد كارى كه از پيش تقدير شده بود.

4 - وقوع جنگ بدر با فرجام پيروزى مسلمانان در آن نبرد ، هدف از تصرف خداوند در ديد هر يك از دو سپاه و كم نماياندن هر يك در نظر ديگرى

إذ يريكموهم إذالتقيتم فى أعينكم قليلا . .. ليقضى اللّه أمرا كان مفعولا

5 - خداوند تحقق دهنده جنگ بدر و پيروزكننده مسلمانان در آن نبرد

ليقضى اللّه أمرا كان مفعولا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 46 - 7

7 - جامعه ايمانى در صدر اسلام پس از پيكار بدر برخوردار از ابهت و قوّتى چشمگير ، حتى در نظر دشمنان

و تذهب ريحكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 47 - 2،3،5،6

2 - كفرپيشگان مكه با سرمستى و خودنمايى ، از ديار مكه رهسپار منطقه بدر شدند .

و لاتكونوا كالذين خرجوا من ديرهم بطرا

3 - اطمينان كفار مكه به پيروزى خويش هنگام خروج براى جنگ بدر

و لاتكونوا كالذين خرجوا

5 - كفرپيشگان مكه در عصر بعثت ، همواره در تلاش براى بازداشتن مردم از پيوستن به راه خدا

و يصدون عن سبيل اللّه

6 - خروج كافران مكه به سوى بدر ، در راستاى تلاششان براى بازدارى مردم از راه خدا

و لاتكونوا كالذين خرجوا من ديرهم . .. و يصدون عن سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 48 -

5،6،7،8،9،10،11،13،19

5 - لشكركشى براى رويارويى با اهل ايمان ، عملى پسنديده در نظر شيطان زده كفرپيشگان مكه

إذ زين لهم الشيطن أعملهم

از مصاديق مورد نظر براى كلمه «أعملهم»، به قرينه آيات قبل و فرازهاى بعد، لشكركشى كافران مكه براى حضور در جنگ بدر است.

6 - شيطان ، خط دهنده به جبهه كفر در جنگ بدر

و إذ زين لهم الشيطن أعملهم

ص: 151

7 - سرمستى ، رياكارى و بازداشتن مردم از راه خدا ، رفتارى نيكو در نظر شيطان زده كافران عصر بعثت *

إذ زين لهم الشيطن أعملهم

از مصاديق «أعملهم» به قرينه آيه قبل، سرمستى و رياكارى . .. است.

8 - تجسم شيطان براى كافران مكه ، قبل از جنگ بدر

و إذ زين لهم الشيطن أعملهم

9 - شيطان با تأكيد بر يارى بى دريغ خويش از لشكريان كافر بدر ، آنان را به رويارويى با مسلمانان ترغيب كرد .

إنى جار لكم

كلمه «جار» معانى متعددى دارد ; از جمله ياور، همسانه، هم قسم، شريك و . .. (لسان العرب). به نظر مى رسد ياور نسبت به ديگر معانى مناسبتر باشد.

10 - شيطان به هنگام رويارويى دو لشكر كفر و ايمان از كارزار بدر عقب نشينى كرد .

فلما تراءت . .. نكص على عقبيه و قال إنى برىء منكم

«نكص» به معناى خوددارى كردن است و چون با «على» متعدى شده معناى رجوع در آن تضمين شده است. «عقب» به پاشنه پا گفته مى شود ; يعنى شيطان از نبرد خوددارى كرد و با چرخيدن بر پاشنه هاى پا عرصه را ترك گفت.

11 - شيطان به هنگام شروع جنگ بدر با اعلان بيزارى از كافران ، عهد خويش ( يارى سپاه كفر ) را گسست .

فلما تراءت الفئتان . .. قال إنى برىء منكم

13 - مشاهده فرشتگان الهى براى امداد مسلمانان ، دليل عقب نشينى شيطان از كارزار بدر و اعلان بيزارى وى از لشكر كفر

نكص على عقبيه و قال إنى برىء منكم إنى أرى ما لاترون

19 - شكست كافران جنگ بدر نمودى از عقوبت شديد خداوند براى آنان

و اللّه شديد العقاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 49 - 1،2،3،5،13

1 - جبهه ايمان در كارزار بدر ، متشكل از مؤمنان متكى بر خدا ، عناصرى منافق و گروهى سست ايمان

إذ يقول المنفقون و الذين فى قلوبهم مرض . .. و من يتوكل على اللّه

«مرض» به معناى بيمارى است و مقصود از آن در اينجا به اين دليل كه در مقابل نفاق قرار گرفته، ترديد در حقانيت دين است كه از آن مى توان به ضعف ايمان تعبير كرد. جمله «و من يتوكل على اللّه» اشاره به گروه سوم، يعنى مؤمنان حقيقى و راستين، دارد.

2 - حضور مؤمنان واقعى دركارزار بدر ، در مقابل دشمنى به مراتب قويتر ، برخاسته از پايبندى آنان به اسلام ، حتى در ديدگاه منافقان و سست ايمانها

إذ يقول المنفقون . .. غر هؤلاء دينهم

«غر هؤلاء دينهم» كه سخن منافقان و سست ايمانهاست، بيانگر اين است كه آنان نيز حضور مؤمنان در كارزار بدر برخاسته از انديشه دينى ايشان مى دانستند.

3 - منافقان و سست ايمان ها ، حضور مؤمنان را در جنگ بدر ناشى از فريب خوردگى آنان مى پنداشتند .

غر هؤلاء دينهم

«غرور» (مصدر غرّ) به معناى فريب دادن است.

5 - نيروى نظامى مؤمنان در جنگ بدر ، نيرويى بس ضعيف و ناتوان در مقايسه با جبهه كفر

ص: 152

يقول المنفقون . .. غر هؤلاء دينهم و من يتوكل على اللّه

بيان حمايت خداوند از مؤمنان در كارزار بدر با جمله «و من يتوكل . .. » پس از بيان نظريه منافقان و بيماردلان (ضعف قواى نظامى مسلمانان) انديشه آنان را تأييد مى كند. يعنى اظهار نظر منافقان به حسب ديد ظاهرى صحيح است، ولى آنچه مورد غفلت واقع شده، تأثير بسزاى حمايت الهى از مؤمنان متوكل است. يعنى اگر حمايت الهى نباشد، همان است كه منافقان اظهار مى دارند.

13 - پيروزى مجاهدان بدر على رغم ناتوانى آنان حادثه اى عبرت آموز و شايسته بياد داشتن

و إذ يقول المنفقون . .. و من يتوكل على اللّه فإن اللّه عزيز حكيم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «إذ» مفعول براى «اذكروا» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 12

12 - هلاكت و نابودى مشركان مكه در كارزار بدر ، پيامد گناهان و كفرشان به آيات الهى بود .

ذلك بأن اللّه لم يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم حتى يغيروا ما بأنفسهم

«ذلك» علاوه بر اينكه اشاره به فرجام شوم فرعونيان و كافران پيش از آنان است، مى تواند اشاره به قضاياى جنگ بدر و نابودى مشركان مكه نيز داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 54 - 6

6 - هلاكت كافران در جنگ بدر كيفرى از سوى خداوند به سبب تكذيب آيات الهى و انكار رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

كدأب ءال فرعون . .. فأهلكنهم بذنوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 56 - 1،3،4،7،11،12،13

1 - پيمان هاى متعدد پيامبر (صلی الله علیه و آله) با كافران مكه و پيمان شكنى هاى آنان

الذين عهدت منهم ثم ينقضون عهدهم فى كل مرة

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) بار ها از يهوديان پيمان گرفت و آنان همواره پيمان خويش را شكستند .

الذين عهدت منهم ثم ينقضون عهدهم فى كل مرة

برخى برآنند كه مراد از «الذين عهدت» مشركان مكه هستند، ولى مشهور مفسران گفته اند مقصود يهوديانى هستند كه در عصر بعثت در اطراف مدينه سكونت گزيده بودند.

4 - يهوديان مدينه در عصر بعثت نمونه پست ترين جنبندگان به سبب اصرارشان بر كفر و از ميان بردن زمينه هاى ايمان در خويش و شكستن پيمانها

إن شر الدواب عنداللّه الذين كفروا . .. الذين عهدت منهم ثم ينقضون عهدهم

7 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را بر روحيه پيمان شكنى يهوديان عصر خويش آگاه ساخت .

ثم ينقضون عهدهم فى كل مرة

به كارگيرى فعل مضارع «ينقضون» به جاى فعل ماضى، با اينكه سياق آيه اقتضا مى كرد كه گفته شود «ثم نقضوا»، اشاره به اين است كه پيمان شكنى يك حالت مستمر براى يهوديان است.

11 - يهوديان عصر بعثت بى هيچ ترس و پروايى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان ، پيمانهايشان را نقض مى كردند .

ص: 153

و هم لايتقون

براى فعل «يتقون» چندين متعلق مى توان لحاظ كرد ; از جمله ضمير «ك» كه خطاب به پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد و يا كلمه اى همانند «المؤمنين».

12 - جامعه يهود در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، جامعه اى به دور از تقوا و پرهيزگارى *

و هم لايتقون

برداشت فوق بر اين اساس است كه متعلق «لايتقون»، اللّه باشد ; يعنى يهوديان ترسى از خداوند ندارند و تقواى الهى را رعايت نمى كنند.

13 - بى تقوايى يهوديان عصر بعثت عامل پيمان شكنى آنان

ينقضون عهدهم فى كل مرة و هم لايتقون

جمله حاليه «و هم لا يتقون» بيانگر ريشه پيمان شكنى يهوديان و به اصطلاح حال معلّله است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 57 - 2،3

2 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را از وقوع نبردى ميان مسلمانان و يهوديان پيمان شكن ، پيش از واقع شدنش ، آگاه ساخت .

فشردبهم من خلفهم

«ثقف» مصدر «تثقفن» به معناى دستيابى و تسلط پيدا كردن است. «إما» مركب از «إن» شرطيه و «ما»ى زايد است. تأكيد جمله شرطيه با نون تأكيد ثقليه و «ما»ى زايده حكايت از آن دارد كه شرط، يعنى وقوع جنگ و تسلط مسلمانان بر يهوديان، تحقق خواهد يافت. بنابراين معناى جمله شرط چنين خواهد بود: اگر نبردى با يهوديان رخ داد و بر آنان مسلط شدى، كه البته چنين خواهد شد ... .

3 - خداوند پيش از وقوع نبرد ، تسلط مسلمانان بر يهوديان را بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) بشارت داد .

فإما تثقفنهم فى الحرب

برداشت فوق مبتنى بر مطالبى است كه در توضيح برداشت قبل آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 60 - 8،10

8 - جامعه ايمانى در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) مواجه به دو گروه از دشمن : دشمنانى شناخته شده و دشمنانى ناشناخته

عدو اللّه و عدوكم و ءاخرين من دونهم لاتعلمونهم

10 - دشمنان ناشناخته مسلمانان در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، داراى نيروى ضعيفتر نسبت به دشمنان شناخته شده

و ءاخرين من دونهم

برداشت فوق با توجه به كلمه «دون» كه به معناى پايين و پست است، استفاده شده. گفتنى است «من» در «من دونهم» بيانيه است. بنابراين «ءاخرين من دونهم» يعنى دشمنان ديگرى كه از نيرو و توان كمترى برخوردارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 62 - 5

5 - مؤمنان صدراسلام حاميان شايسته و كارآمد براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و داراى نقشى بسزا در پيشبرد اسلام

أيدك بنصره و بالمؤمنين

ص: 154

برداشت فوق از عطف كلمه «المؤمنين» به «نصره» استفاده مى شود. يعنى نقش مؤمنان به حدى بوده كه خداوند آن را شايسته دانسته كه در رديف يارى خويش قرار دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 63 - 1،2،4،8،9

1 - مؤمنان عصر بعثت برخوردار از نعمت الفت و دوستى نسبت به يكديگر

و ألف بين قلوبهم

2 - خداوند ايجادكننده الفت و محبت ميان مؤمنان صدر اسلام

و ألف بين قلوبهم

4 - الفت و محبت عميق مؤمنان صدر اسلام نسبت به يكديگر ، از عوامل تقويت پايگاه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

هو الذى أيدك بنصره و بالمؤمنين. و ألف بين قلوبهم

8 - ايجاد الفت و محبت ميان مؤمنان عصر بعثت ، امرى خدايى و غير قابل دستيابى به وسيله امكانات مادى

و ألف بين قلوبهم لو أنفقت ما فى الأرض جميعا ما ألفت بين قلوبهم و لكن اللّه ألف

9 - خداوند علاوه بر ايجاد محبت ميان مؤمنان ، آنان را در يك منطقه گرداگرد پيامبر (صلی الله علیه و آله) مجتمع ساخت . *

و ألف بين قلوبهم . .. و لكن اللّه ألف بينهم

برداشت فوق از مقايسه بين دو جمله «ألف بين قلوبهم» و «ألف بينهم» به دست آمده است. جمله نخست بيانگر تأليف قلوب است و جمله دوم بيانگر تأليف خود مؤمنان است. يعنى آنان را در كنار يكديگر قرار داد و همگان را گرداگرد پيامبر(صلی الله علیه و آله) مجتمع ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 64 - 7

7 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام از پيروى پيامبر (صلی الله علیه و آله) سرپيچى مى كردند .

و من اتبعك من المؤمنين

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «من» در «من المؤمنين» براى تبعيض باشد. بر اين مبنا مراد از «المؤمنين» مدعيان ايمان است كه شامل مؤمنان واقعى و غير واقعى خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 65 - 6

6 - مؤمنان صدر اسلام در برهه اى از عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى استعداد و توان پيروز شدن بر لشكرى تا ده برابر نفرات ايشان

إن يكن . .. يغلبوا ألفا

چون در آيه بعد تخفيف در حكم جهاد و مقاومت را به تحقق ضعف تعليل كرده است، معلوم مى شود خداوند با توجه به توان و استعداد اهل ايمان بر آنان واجب كرده بود كه در مقابل لشكرى تا ده برابر خود مقاومت كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 66 - 5،6،7

5 - ضعف ايمان در مسلمانان صدر اسلام موجب ضعف قدرت ايشان در ميدان هاى نبرد

ص: 155

علم أن فيكم ضعفا فإن يكن منكم مائة صابرة

از علل توان بسيار برتر مسلمانان در برابر كافران مفهومى است كه از «بأنهم قوم لايفقهون» به دست مى آيد ; يعنى ايمان راسخ به معارف دين. بنابراين مى توان گفت منشأ بروز ضعف نسبى مسلمانان پس از گذشت برهه اى از صدر اسلام، افت درجه ايمانى آنان بوده است.

6 - جامعه اسلامى صدر اسلام پس از نايل شدن به مراحل عالى ايمان ، به تنزّل در درجات ايمانى گراييد .

علم أن فيكم ضعفا

7 - گسترش جامعه ايمانى در صدر اسلام و فزونى افراد آن ، باعث ضعف نسبى آنان شد . *

علم أن فيكم ضعفا فإن يكن منكم مائة صابرة

از مقايسه ميان مثالهاى مرحله نخست (بيست و صد) با مثالهاى بعد (صد و هزار) اين نكته معلوم مى شود كه در زمان حكم اول (لزوم مقاومت يك بر ده) جمعيت مسلمانان فراوان نبوده است. ولى در مرحله بعد و زمان تخفيف حكم جمعيت مسلمانان، افزايش فراوانى داشته است. اشاره به افزايش مسلمانان پس از بيان ضعف نسبى آنان حكايت از آن دارد كه افزايش جمعيت از علل بروز ضعف نسبى در جامعه ايمانى شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 67 - 4

4 - مجاهدان بدر پيش از غلبه كامل بر دشمن ، براى دستيابى به منافعى مادى ، به گرفتن اسير اقدام كردند .

ما كان لنبى . .. تريدون عرض الدنيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 68 - 1،2،4،5،6

1 - گرفتن اسير در كارزار بدر ، مقتضى گرفتار شدن مجاهدان آن كارزار به عذابى بزرگ از جانب خداوند

لو لا كتب من اللّه سبق لمسكم فيما أخذتم عذاب عظيم

كلمه «فى» در «فيما أخذتم» سببيه است و «ما» در آن مصدريه. يعنى «بسبب أخذكم». و مراد از آن به دليل آيه قبل اسير گرفتن است.

2 - گرفتار نشدن مجاهدان بدر به عذاب الهى در كارزار بدر ، امرى تقدير شده از جانب خداوند

لو لا كتب من اللّه سبق لمسكم فيما أخذتم عذاب عظيم

4 - وجود پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ميان مجاهدان بدر ، مانع نزول عذاب بر آنان شد .

لو لا كتب من اللّه سبق لمسكم فيما أخذتم

از احتمالاتى كه درباره «كتب من اللّه . .. » گفته شده، حقيقتى است كه در آيه 33 همين سوره آمده است (ما كان اللّه ليعذبهم و أنت فيهم. يعنى خداوند مردم را تا زمانى كه تو در ميان آنها هستى عذاب نخواهد كرد.)

5 - گرفتن اسير در جنگ بدر مقتضى شكست مسلمانان در آن نبرد

لو لا كتب من اللّه سبق لمسكم فيما أخذتم عذاب عظيم

برخى برآنند كه مراد از «عذاب عظيم» شكست از دشمن در كارزار بدر است و مقصود از «كتب من اللّه . .. » وعده پيروزى است كه خداوند پيش از وقوع جنگ بدر مسلمانان را به آن بشارت داد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: اگر وعده الهى به پيروزى شما (رزمندگان بدر) نبود، به سبب گرفتن اسير پيش از سركوبى كامل دشمن به شكست سختى گرفتار مى شديد. (برگرفته شده از روح المعانى).

ص: 156

6 - تقدير و قضاى الهى بر پيروزى مسلمانان در جنگ بدر ، مانع شكست مسلمانان ، على رغم تحقق مقتضى آن ( گرفتن اسير پيش از سركوبى كامل دشمن )

لو لا كتب . .. عذاب عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 70 - 1،3،4

1 - مسلمانان در كارزار بدر گروهى از دشمن را اسير كرده و با گرفتن فديه آنان را آزاد كردند .

يأيها النبى قل لمن فى أيديكم من الأسرى إن يعلم اللّه فى قلوبكم

3 - به اسيران جنگ بدر نويد داده شد كه در صورت پذيرش اسلام و توحيد خداوند گناهان گذشته آنها را خواهد بخشيد .

إن يعلم اللّه فى قلوبكم خيرا . .. يغفر لكم و اللّه غفور رحيم

4 - ترغيب اسيران جنگ بدر به ايمان و گرايش به اسلام

يأيها النبى قل لمن فى أيديكم من الأسرى إن يعلم اللّه فى قلوبكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 71 - 5،6،7

5 - خداوند ، اسيران جنگ بدر را به گرفتار شدن دوباره به دست مسلمانان ، در صورت ادامه خيانت ، تهديد كرد .

و إن يريدوا خيانتك

جواب شرط «و إن يريدوا خيانتك . .. » در تقدير است و جمله «فقد خانوا اللّه ... » جانشين آن شده و دلالت بر آن دارد كه جمله با تقدير آن چنين است: اگر اسيران خيانتى دوباره را در سر مى پرورانند باكى نداشته باشيد و از آزادسازى آنان ابا نكنيد. زيرا خداوند خيانتكاران را در سلطه شما قرار خواهد داد ; همان گونه كه در جنگ بدر شما را بر آنان مسلط ساخت.

6 - كافران جنگ بدر به سبب خيانتهايشان به خدا و دين او ، مغلوب مجاهدان شده و گروهى از آنان به اسارت درآمدند .

فقد خانوا اللّه من قبل فأمكن منهم

امكان (مصدر امكن)، به معناى تسلط بخشيدن است. تفريع جمله «امكن منهم» بر «فقد خانوا» به وسيله حرف «فاء» دلالت مى كند بر اينكه خيانت كافران به دين خدا موجب شد كه خداوند آنان را در سيطره مسلمانان قرار دهد.

7 - اراده خداوند منشأ اصلى تسلط پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر اسيران جنگ بدر

فأمكن منهم

ضمير فاعلى در «امكن» به «اللّه» برمى گردد. يعنى خداوند شما را بر آنان تسلط بخشيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 72 -

1،2،4،5،7،9،10،11،12،16

1 - خداوند هر يك از مؤمنان مهاجر و انصار را ولىّ ديگرى قرار داد و به پشتيبانى همه جانبه از يكديگر فراخواند .

إن الذين ءامنوا و هاجروا . .. أولياء بعض

جمله «أولئك بعضهم أولياء بعض» جمله اى خبرى است و مراد از آن انشاء و جعل ولايت است.

2 - شركت در جهاد با مال و جان از سوى مجاهدان و يارى مهاجران از سوى انصار ، شرط برخوردارى هر يك از ولايت مقرر شده از جانب خدا

إن الذين ءامنوا و هاجروا . .. أولياء بعض

ص: 157

مشاراليه «أولئك» و مرجع ضمير در «بعضهم»، «الذين» اول و دوم، با تمام صفاتى كه براى آنان ذكر شد، است. يعنى مؤمنان مهاجر - مثلا - اگر جهاد نكنند و يا مؤمنان ساكن در مدينه اگر مهاجران را يارى ندهند از حقوق ولايت برخوردار نيستند.

4 - تصميم گيرى درباره جهاد ، مسؤوليت مهاجران و يارى رسانى به مهاجران ، وظيفه و مسؤوليت گروه انصار در صدر اسلام

و الذين ءاووا و نصروا

توصيف مهاجران به اينكه در راه خدا جهاد كنند، در مقابل انصار كه به اين امر توصيف نشده اند، با اينكه جهاد در راه خدا يك وظيفه ايمانى است، مى تواند به اين نكته اشاره داشته باشد كه در صدر اسلام جهاد و تصميم گيرى درباره آن بر عهده مهاجران بود و انصار بايد آنان را در اين امر يارى دهند، ولى تصميم گيرنده نباشند.

5 - مؤمنان عصر بعثت متشكل از سه گروه : مهاجران ( مؤمنانى كه از مكه و يا اطراف آن به مدينه هجرت كردند ) ، انصار ( مؤمنانى كه مهاجران را پناه دادند ) و مؤمنان غير مهاجر

إن الذين ءامنوا و هاجروا . .. و الذين ءاووا و نصروا ... و الذين ءامنوا

«ايواء» (مصدر آووا) به معناى منزل دادن و پناه دادن است و مفعول آن ضميرى است محذوف كه به «الذين ءامنوا . .. » برمى گردد.

7 - خداوند بين مهاجران و انصار با مؤمنان غير مهاجر ، ولايتى مقرر نداشته و پشتيبانى از ايشان را بر مهاجران و انصار واجب نكرد .

و الذين ءامنوا و لم يهاجروا ما لكم من وليتهم من شىء

«ولايت» به معناى حمايت كردن و يارى رساندن است. كلمه «شىء» مبتدا و «من» در آن زايده مى باشد. «من» در «من ولايتهم» بيانيه و بيانگر معناى شىء است. كلمه لكم خبر براى «من شىء» مى باشد. گفتنى است در برداشت فوق ضمير در «ولايتهم» مفعول گرفته شده و فاعل آن ضميرى است خطاب به مهاجران انصار. بنابراين معناى جمله چنين مى شود: هيچ حق ولايتى براى شما نسبت به ايشان جعل نشده است. يعنى نبايد ايشان را يارى كنيد.

9 - هجرت مسلمانان در صدر اسلام داراى اهميتى ويژه

و الذين ءامنوا و لم يهاجروا ما لكم من وليتهم من شىء

نهى از يارى رسانى به مؤمنان غير مهاجر و حكم به قطع ولايت با آنان مى تواند اشاره به اهميت هجرت در صدر اسلام داشته باشد.

10 - هجرت در صدر اسلام داراى اهميتى برتر نسبت به جهاد در راه خدا

ما لكم من وليتهم من شىء حتى يهاجروا

با توجه به صدر آيه كه برخوردارى از حق ولايت را مشروط به جهاد دانست، معلوم مى شود هجرت در جعل ولايت بين مؤمنان كافى نيست. بنابراين ذكر كردن هجرت در اين فراز (حتى يهاجروا) و مقيد نساختن آن به جهاد اين معنا را القا مى كند كه هجرت در راه خدا در صدر اسلام اهميتى برتر از جهاد داشته است.

11 - مؤمنان غير مهاجر در صورت هجرت ، همسان با ديگر مهاجران در برخوردارى از حقوق ولايت و حمايت مقرر شده در ميان مؤمنان

ما لكم من وليتهم من شىء حتى يهاجروا

12 - وجود درگيرى بين مؤمنان غير مهاجر با كافران ، به خاطر دين و ديندارى ، تنها موردى است كه مهاجران و انصار موظف به يارى غير مهاجران هستند .

و إن استنصروكم فى الدين فعليكم النصر

قيد «فى الدين» بيانگر اين است كه اگر كافران به انگيزه مبارزه با اسلام و ديندارى غير مهاجران به آنان هجوم بردند، بايد ساير مسلمانان از آنان حمايت كنند و اگر درگيرى بدين انگيزه نباشد، حمايت از آنان ضرورت ندارد. قابل ذكر است كه «ال» در «النصر» جانشين مضاف إليه است ; يعنى «فعليكم نصرهم».

ص: 158

16 - مسلمانان عصر بعثت با گروههايى از كافران پيمان عدم تعرض داشته و به آن وفادار بودند .

إلا على قوم بينكم و بينهم ميثق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 74 - 1،2،3

1 - مؤمنانى كه به مدينه هجرت نموده و در راه خدا جهاد كردند ، مؤمنانى حقيقى و راستين هستند .

و الذين ءامنوا و هاجروا . .. أولئك هم المؤمنون حقا

حق، به معناى ثابت بودن و حقيقت داشتن است و «حقا» هم مى تواند صفت براى مفعول مطلق محذوف باشد، يعنى (هم المؤمنون إيمانا حقا) و هم مى تواند مفعول مطلق براى فعل مقدر (احقه) باشد. به هر تقدير بيانگر اين است كه دارندگان صفات ياد شده از ايمان حقيقى و راستين برخوردار هستند.

2 - مؤمنانى كه مهاجران را در مدينه پناه دادند و از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مهاجران حمايت كرده و دين خدا را يارى دادند ، مؤمانى حقيقى و راستين هستند .

و الذين ءاووا و نصروا أولئك هم المؤمنون حقا

3 - مسلمانانى كه از هجرت به مدينه سر باز زدند و يا در راه خدا جهاد نكردند و يا مهاجران و دين خدا را يارى ندادند ، از دايره مؤمنان راستين خارج هستند .

و الذين ءامنوا و هاجروا . .. أولئك هم المؤمنون حقا

«أولئك» اشاره است به هر يك از «الذين» اول و دوم با ويژگيهايى كه در توصيف آنها آمده است. با توجه به اين معنا و دلالت ضمير فصل (هم) بر حصر معلوم مى شود كسانى كه مجموع صفات ياد شده را نداشته، اگر چه برخى از آنها را دارا باشند مؤمن حقيقى نيستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 75 - 1،4،5

1 - خداوند از انصار و مهاجران نخستين خواست تا كسانى را كه در آينده ايمان مى آورند و هجرت مى كنند و به جهاد مى پردازند ، از خود بدانند و حقوق ولايت را درباره آنان رعايت كنند .

و الذين ءامنوا من بعد و هاجروا و جهدوا معكم فأولئك منكم

مخاطبان آيه، انصار و مهاجران نخستين هستند. مضاف إليه كلمه «بعد»، كلمه «ايمانكم» و يا «الهجرة الاولى» است. جمله «فأولئك منكم» اشاره به اين دارد كه تمام قوانين و حقايقى كه درباره انصار و مهاجران نخستين بيان شده درباره آنان نيز عيناً وجود دارد.

4 - حق تصميم گيرى درباره جهاد از آن مهاجران نخستين بود .

جهدوا معكم

كلمه «معكم» در «جهدوا معكم» (در كنار شما جهاد كنند) مى تواند ناظر به برداشت فوق باشد. چنانچه مخاطبان «معكم» خصوص مهاجران باشند، برداشت فوق از اتقان بيشترى برخوردار است.

5 - مهاجرت به مدينه از وظايف مهم مسلمانان صدر اسلام

و الذين ءامنوا من بعد و هاجروا

مراد از هجرت در اين بخش از آيات، كوچ كردن مسلمانان از هر نقطه به مدينه منوره است. تأكيد فراوان خداوند بر هجرت بيانگر اهميت ويژه آن است.

ص: 159

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 1 - 6،8

6 - وجود پيمان هاى صلح ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان

الذين عهدتم من المشركين

مقصود از «معاهده» در «عاهدتم» - به قرينه آيه 4 - معاهده صلح و عدم تعرض است.

8 - نقض شدن پيمان عدم تعرض ، از سوى اكثريت مشركان صدر اسلام

الذين عهدتم من المشركين

مقصود از «الذين عاهدتم» - به دليل آيات 4 و 7 - مشركان معاهدى هستند كه ملتزم به رعايت پيمانهاى صلح نبودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 2 - 15

15 - از امام باقر ( ع ) روايت شده است كه فرمود : « خطب على ( ع ) الناس . . . فقال : . . . من كانت له مدة فهو إلى مدته و من لم يكن له مدة فمدته أربعة أشهر و كان خطب يوم النحر . . . ;

على (ع) [هنگام اعلام براءت] براى مردم سخنرانى كرد. .. و فرمود: ... هر كس براى او مدت تعيين شده تا همان مدت، و كسى كه براى او مدت تعيين نشده تا چهار ماه مهلت دارد و اين سخنرانى روز عيد قربان بود ... ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 3،6

3 - دهم ذيحجه سال نهم هجرت ، روز ابلاغ پيام برائت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عموم مردم حاضر در مراسم حج

و أذن من اللّه و رسوله إلى الناس يوم الحج الأكبر

بر اساس نظر مفسران، سال نهم هجرت، سال اعلام برائت است و بر پايه رواياتى كه از ائمه معصومين (ع) رسيده است، روز حج اكبر، دهم ذيحجه است.

6 - دهم ذيحجه سال نهم هجرت ، آغاز قطع كامل روابط مسلمانان با مشركان و تحريم همه جانبه آنان از سوى خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يوم الحج الأكبر أن اللّه برىء من المشركين و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 4 - 1،3

1 - وجود پيمان هاى عدم تعرض ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان

إلاّ الذين عهدتم من المشركين

3 - پايبندى جمعى از مشركان معاهد صدر اسلام بر عمل به تمام مواد و شرايط پيمان خود با مسلمانان

ثم لم ينقصوكم شيئاً

«نقص» و «نقصان» (مصدر ينقصون) به معناى كم كردن و كاستن از چيزى است. منظور از نكاستن برخى مشركان معاهد از پيمان خود با مسلمين اين است كه: آنان در عمل به تمام مواد و شرايط پيمان، هيچ گونه كوتاهى نكردند.

ص: 160

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 1،5،6،8

1 - هلال ماه صفر سال دهم هجرت ، آغاز اجراى فرمان كشتن و منع عبور و مرور مشركان و سلب آزادى سير و سياحت از آنان

فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشركين

توصيف «الأشهر» به «الحرم» حاكى از اين است كه: منظور از «أربعة أشهر» در آيه دوّم (فسيحوا فى الأرض أربعة أشهر) ماههاى حرام سال ; يعنى، رجب، ذيقعده، ذيحجه و محرّم است. بر اين مبنا «ال» در «الأشهر» براى عهد حضورى مى باشد ; يعنى هنگامى كه اين سه ماه حرام - كه اكنون با اعلام پيام برائت در روز حج اكبر مصادف شده است - پايان يافت، مشركان را بكشيد. گفتنى است كه پايان آن سه ماه، مساوى با آغاز ماه صفر سال دهم هجرت بود.

5 - كشتن ، اسير گرفتن ، محاصره نمودن و كمين زدن ، شيوه هاى بيان شده از سوى خداوند براى ايجاد فشار بر مشركان صدر اسلام ، در سراسر جزيرة العرب

فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم . .. و اقعدوا لهم كل مرصد

6 - فرمان كمين كردن در تمامى كمينگاه ها براى ضربه زدن به رهگذران مشرك صدر اسلام

و اقعدوا لهم كل مرصد

8 - فرمان رفع حصر از مشركان محاصره شده ( آنان كه به علت نقض فرمان منع رفت و آمد در غير ماه هاى حرام محاصره مى شدند ) در صورت قبول اسلام و ترك شرك

و احصروهم . .. فإن تابوا ... فخلّوا سبيلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 6 - 11

11 - مشركان صدر اسلام ، مردمانى نادان و گرفتار جهل بودند .

ذلك بأنهم قوم لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 7 - 1،3،5،6،7

1 - نقض شدن پيمان عدم تعرض از سوى اكثريت مشركان صدر اسلام

كيف يكون للمشركين عهد

مراد از مشركان در جمله «كيف يكون للمشركين عهد» - به قرينه «إلا الذين عاهدتم عند المسجد الحرام» - مشركان معاهدى هستند كه بر پيمان خود با مسلمانان پايبند نماندند. ذيل آيه بعد (و أكثرهم فاسقون) بيانگر نقض پيمان از سوى اكثريت آنان است.

3 - وجود ناخرسندى ميان مسلمانان صدر اسلام ، نسبت به لغو اعتبار پيمان عدم تعرض از سوى خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ترديد و دودلى آنان در پيكار با مشركان

كيف يكون للمشركين عهد عنداللّه و عند رسوله

كلمه «كيف» در «كيف يكون للمشركين عهد» - كه براى استفهام انكارى است - مفيد برداشت فوق است.

5 - انعقاد پيمان صلح ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان در كنار مسجدالحرام

إلا الذين عهدتم عند المسجدالحرام

6 - وجود پيمان هاى صلح ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان

ص: 161

إلا الذين عهدتم عند المسجدالحرام

7 - عموم مشركانى كه در كنار مسجدالحرام با مسلمانان پيمان عدم تعرض بسته بودند ، بر پيمان خويش پايبند نماندند .

إلا الذين عهدتم عند المسجدالحرام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 1،11،12،15،16

1 - وجود ناخرسندى ميان مسلمانان صدر اسلام ، نسبت به لغو اعتبار پيمان عدم تعرض و ترديد و دودلى آنان در پيكار با مشركان پيمان شكن

كيف و إن يظهروا عليكم

كلمه «كيف» - كه براى استفهام انكارى است - مفيد برداشت فوق است.

11 - شرك پيشگان صدر اسلام تلاش مى كردند تا با ظاهر سازى و خوش زبانى ( رفتار منافقانه ) افكار عمومى مسلمانان را فريب داده و رضايت و خوشبينى آنان را نسبت به خود جلب كنند .

يرضونكم بأفوههم و تأبى قلوبهم

12 - رفتار هاى فريبكارانه ( ظاهرسازى ها و خوش زبانى هاى ) مشركان صدر اسلام ، خوشبينى هايى را در ميان مسلمانان نسبت به آنان به وجود آورده بود .

كيف يكون للمشركين عهد . .. كيف ... يرضونكم بأفوههم و تأبى قلوبهم

15 - اكثريت مشركان صدر اسلام بر پيمان عدم تعرض خود با مسلمانان پايبند نمانده و آن را نقض كردند .

و أكثرهم فسقون

16 - اكثريت مشركان صدر اسلام ، مردمى فاسق و بيرون از مسير حق بودند .

و أكثرهم فسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 10 - 3،11،12

3 - دشمنى و كينه توزى سخت مشركان صدر اسلام نسبت به مؤمنان

لايرقبون فى مؤمن إلّاً و لاذمة

«إلّ» به معناى قرابت و خويشاوندى و «ذمة» به معناى عهد و پيمان است ; يعنى، مشركان درباره هيچ مؤمنى، نه رعايت حق خويشاوندى مى كنند و نه بر عهد و ميثاق خود با وى پايبند مى مانند و اين بيانگر دشمنى و كينه شديد مشركان نسبت به مؤمنان است.

11 - مشركان صدر اسلام ، آغازگر جنگ با مسلمانان بودند .

أولئك هم المعتدون

قصر در جمله «أولئك هم المعتدون» - كه ضمير فصل «هم» مفيد آن مى باشد - قصر قلب است ; يعنى، اين مشركانند كه به حقوق مسلمانان تعدى نموده و جنگ را با آنان آغاز كردند نه مسلمانان. قابل ذكر است كه در «آيه 13» به اين معنا تصريح شده است.

12 - جنگ مسلمانان با مشركان پيمان شكن صدر اسلام ، جنگ دفاعى بود نه ابتدايى .

و أولئك هم المعتدون

از اين آيه شريفه و آيات پيش استفاده مى شود كه: خداوند به منظور دفاع از حقوق مسلمانان و كوتاه شدن دست دشمن از تجاوز

ص: 162

به حقوق ايشان، معاهده صلح با مشركان را لغو و مسلمانان را به جنگ و نبرد با آنان فراخواند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 12 - 1،2

1 - انعقاد پيمان صلح ، ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان عصر بعثت

و إن نكثوا أيمنهم من بعد عهدهم

2 - شرك پيشگان عصر بعثت ، بر پيمان صلح خود با مسلمانان ، سوگند وفادارى ياد كرده بودند .

و إن نكثوا أيمنهم من بعد عهدهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 13 - 3،4،6

3 - وجود پيمان صلح ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان

قوماً نكثوا أيمنهم

4 - نقض پيمان تعرض از سوى مشركان معاهدِ صدر اسلام

ألا تقتلون قوماً نكثوا أيمنهم

6 - مشركان ، در راستاى خاموش كردن آواى توحيد ، تصميم گرفته بودند پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) را از مكه اخراج كنند .

و همّوا بإخراج الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 14 - 7،9

7 - خداوند مؤمنان صدر اسلام را به پيروزى قطعى بر مشركان ، در صورت درگير شدن با آنان ، نويد داد .

قتلوهم يعذبهم اللّه بأيديكم . .. و ينصركم عليهم

9 - دل هاى مؤمنان صدر اسلام ، جريحه دار و آكنده از رنج و آزار مشركان

و يشف صدور قوم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 15 - 1

1 - دل هاى مؤمنان صدر اسلام نسبت به مشركان پيمان شكن ، آكنده از خشم بود .

ألا تقتلون قوماً نكثوا أيمنهم . .. و يشف صدور قوم مؤمنين. و يذهب غيظ قلوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 16 - 7

7 - وجود برخى افراد سست ايمان و مرتبط با بيگانگان ، در ميان مسلمانان صدر اسلام

و لم يتخذوا من دون اللّه و لا رسوله و لا المؤمنين وليجة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 163

7 - توبه - 9 - 24 - 7

7 - نگرانى برخى از مسلمانان صدر اسلام ، از قطع روابط خويشاوندى ، كسادى تجارت و از دست دادن خانه هاى دلپسندشان بر اثر ممنوع شدن از برقرارى روابط با كافران

يأيها الذين ءامنوا لا تتخذوا . .. قل إن كان ءاباؤكم و أبناؤكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 25 - 1،2،4،6،7،10

1 - نصرت و امداد هاى غيبى الهى ، عامل اصلى پيروزى مسلمانان صدر اسلام در بسيارى از عرصه هاى كارزار

لقد نصركم اللّه فى مواطن كثيرة

2 - جنگ حنين از عرصه هاى به ياد ماندنى نصرت خدا و دخالت نيرو هاى غيبى براى تقويت سپاه اسلام و شكستن مقاومت جبهه دشمن

لقد نصركم اللّه فى مواطن كثيرة و يوم حنين

با اينكه «مواطن كثيرة» شامل جنگ «حنين» نيز مى شود، ذكر جداگانه آن بويژه با تعبير «يوم حنين» (روز حنين)، بيانگر برداشت فوق است.

4 - مسلمانان ، در جنگ حنين حضورى گسترده داشتند .

و يوم حنين إذ أعجبتكم كثرتكم

6 - كثرت نفرات مسلمانان در جنگ حنين ، كارساز نبود .

و يوم حنين إذ أعجبتكم كثرتكم فلم تغن عنكم شيئاً

7 - تنگ شدن عرصه بر مسلمانان در جنگ حنين ، على رغم كثرت غرورآفرين آنان

إذ أعجبتكم كثرتكم . .. و ضاقت عليكم الأرض بما رحبت

10 - فرار مسلمانان در جنگ حنين پس از قرار گرفتن در تنگناى نبرد ، على رغم كثرت غرورآفرينشان

و ضاقت عليكم الأرض بما رحبت ثم وليتم مدبرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 26 - 1،2،4،5،9

1 - نزول آرامش روحى از جانب خداوند بر رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان در جنگ حنين ، پس از فرار مسلمانان

ثم وليتم مدبرين. ثم أنزل اللّه سكينته على رسوله و على المؤمنين

2 - نگرانى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در جنگ حنين از فرار مسلمانان و شكست جبهه اسلام

ثم وليتم مدبرين. ثم أنزل اللّه سكينته على رسوله

4 - نزول آرامش روحى از سوى خداوند بر مؤمنان در جنگ حنين و محروميت منافقان از آن

ثم أنزل اللّه سكينته على رسوله و على المؤمنين

با توجه به اينكه در فراز قبل، مؤمنان به وسيله ضمير «كم» مخاطب قرار گرفتند و در اين آيه به جاى آن ضمير، كلمه «مؤمنين» آمده، مى توان به برداشت فوق دست يافت.

5 - امداد الهى به مؤمنان در جنگ حنين به وسيله دسته هايى از نيرو هاى غيبى

و أنزل جنوداً لم تروها

9 - جبهه كفر در كارزار حنين ، در پى فرود آمدن نيرو هاى غيبى و نزول آرامش روحى بر مؤمنان از سوى خداوند ، گرفتار

ص: 164

شكستى سخت و عذاب آور گرديد .

ثم أنزل اللّه سكينته . .. و أنزل جنوداً لم تروها و عذّب الذين كفروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 28 - 4،5،8،9،12،23

4 - اعلان ممنوعيت ورود مشركان به مسجدالحرام در سال نهم هجرت

فلا يقربوا المسجدالحرام بعد عامهم هذا

آيات سوره برائت - بنابر گفته مفسران - در مراسم حج سال نهم هجرت بر مشركان خوانده شد.

5 - سال نهم هجرى ، سال قدرت مسلمانان و استيلاى آنان بر اداره مسجدالحرام

فلا يقربوا المسجدالحرام بعد عامهم هذا

اينكه مسلمانان در سال نهم هجرى مكلف به اين تكليف الهى شدند - با اينكه اصل پليدى مشركان در گذشته نيز بوده است - نشان مى دهد كه در گذشته، اجراى آن ميسر نبوده است.

8 - نگرانى برخى از مسلمانان ، از مختل شدن نظام اقتصادى خود در نتيجه قطع رفت و آمد مشركان به مكه

فلا يقربوا المسجدالحرام . .. و إن خفتم عيلة فسوف يغنيكم اللّه من فضله

9 - آمدن مشركان به مكه در مراسم سالانه حج ، داراى ثمرات اقتصادى براى مكيان ( از جمله مسلمانان ) بود .

و إن خفتم عيلة فسوف يغنيكم اللّه من فضله

12 - وعده خداوند به جبران خسارت هاى مادّى مؤمنان صدر اسلام ، كه در نتيجه قطع رابطه با مشركان متوجه آنان مى شد .

إنما المشركون نجس فلا يقربوا المسجدالحرام . .. و إن خفتم عيلة فسوف يغنيكم اللّه

23 - از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روايت شده است : « لايدخل المسجدالحرام مشرك بعد عامى هذا أبداً إلا أهل العهد و خدمكم ;

از اين سال هيچ مشركى نبايد داخل مسجدالحرام شود، مگر كسانى كه با مسلمانان عهد بسته اند يا خدمتكار شما مسلمانان هستند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 3

3 - خوشبينى مسلمانان صدر اسلام ، نسبت به پيشوايان دينى يهود و نصارا

يأيها الذين ءامنوا إن كثيراً من الأحبار و الرهبان ليأكلون أمول الناس بالبطل

افشاى چهره عالمان دينى يهود و نصارا براى مسلمانان (يا أيها الذين آمنوا) - كه متضمن هشدار به ايشان است - بيانگر اين حقيقت است كه: مسلمانان از ماهيت خطر پيشوايان دينى اهل كتاب آگاهى نداشتند بلكه بر عكس به آنان خوشبين بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 38 - 4

4 - بروز نوعى سستى ميان گروهى از مسلمانان صدر اسلام ، براى رفتن به جنگ تبوك

يأيها الذين ءامنوا ما لكم إذا قيل لكم انفروا . .. اثّاقلتم إلى الأرض

اين بخش از آيات، چنانكه برخى از مفسران گفته اند، مربوط به جنگ تبوك است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 165

7 - توبه - 9 - 40 - 4،6،8،9،12،21

4 - تضمين پيروزى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( در جنگ تبوك ) از سوى خداوند ، على رغم احتمال كوتاهى ديگران در يارى رساندن به آن حضرت

إلا تنصروه فقد نصره اللّه

6 - همسفرىِ تنها يك نفر با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، هنگام خروج از مكه به سوى غار ثور

إذ أخرجه الذين كفروا ثانى اثنين إذ هما فى الغار

«ال» در «الغار» براى عهد است و اشاره به غار ثور دارد.

8 - سلطه كافران بر سرزمين مكه و ضعف و قلّت مسلمانان ، به هنگام هجرت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

إذ أخرجه الذين كفروا ثانى اثنين

9 - نگرانى فردِ همراه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( ابوبكر ) به هنگام هجرت از مكه به مدينه و دلدارى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به وى

إذ يقول لصحبه لاتحزن إن اللّه معنا

12 - نصرت خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به وسيله آرامش بخشيدن به آن حضرت ( در غار ) و نيز تأييد او با سپاه غيبى ( فرشتگان )

فقد نصره اللّه . .. فأنزل اللّه سكينته عليه و أيّده بجنود لم تروها

21 - از امام صادق ( ع ) روايت شده است : « سمعت ابا جعفر ( ع ) يقول : إن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) اقبل يقول لأبى بكر فى الغار : اسكن فإن اللّه معنا . . . ;

شنيدم كه حضرت باقر(ع) مى فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در غار رو كرد به ابوبكر و فرمود: آرام باش; زيرا حتماً خدا با ماست».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 42 - 2،3،11

2 - دورنماى مشقت آميز و به دور از منافع مادى جنگ تبوك ، در نظر برخى از مسلمانان صدر اسلام ، عامل امتناع آنان از حضور در جنگ

لو كان عرضاً قريباً و سفراً قاصداً لاتبعوك و لكن بعدت عليهم الشقة

3 - پيمودن مسافت مدينه تا تبوك به دليل دورى راه ، براى برخى افراد ( منافقان ) دشوار مى نمود .

و لكن بعدت عليهم الشقة

«شقة» به معناى سختى و مشقت و كنايه از مسافت است; يعنى، به نظر آنان (منافقان)راه ميان مدينه و تبوك راهى طولانى و پيمودن آن طاقت فرساست.

11 - متخلفان از جنگ تبوك ( منافقان ) ، به تخلف خويش و سوگند هاى دروغينشان ، در جهت هلاكت خود گام برداشتند .

سيحلفون باللّه . .. يهلكون أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 43 - 1،2

1 - عتاب محبت آميز خدا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در پى اجازه دادن آن حضرت به برخى از مسلمانان ( منافقان ) براى شركت نكردن در جنگ تبوك ، به مجرد اظهار ناتوانى آنان

عفا اللّه عنك لم أذنت لهم

2 - اجازه گرفتن بهانه جويان ( منافقان ) از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براى شركت نكردن در جنگ تبوك با اظهار دروغين عجز و ناتوانى خود

ص: 166

لم أذنت لهم حتى يتبين لك

مقصود از «اذن» در آيه فوق - به قرينه آيه قبل (لو استطعنا . ..) و شأن نزولها - اذن دادن به كسانى است كه از شركت در جهاد، خود را معذور مى دانستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 44 - 2

2 - متخلفان از جنگ تبوك ، گروهى بى ايمان بودند .

عفا اللّه عنك لم أذنت لهم . .. لايستئذنك الذين يؤمنون باللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 45 - 1

1 - تنها مردمان بى ايمان ( منافقان ) ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله) اجازه ترك جهاد مى طلبيدند .

إنما يستئذنك الذين لايؤمنون باللّه و اليوم الأخر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 46 - 1

1 - متخلفان از جنگ تبوك ( منافقان ) برخوردار از امكانات لازم براى شركت در جنگ

و لو أرادوا الخروج لأعدوا له عدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 47 - 7،8

7 - تأثير پذيرى برخى از مؤمنان صدر اسلام از منافقان فتنه انگيز

يبغونكم الفتنة و فيكم سمعون لهم

«سمّاع» به كسى گفته مى شود كه تحت تأثير ديگرى بوده از او بشدت حرف شنوى داشته باشد. قابل ذكر است كه برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مراد از «سمّاعون» كسانى باشند كه خود منافق نبودند; ولى تحت تأثير آنان بوده و از آنان حرف شنوى داشتند.

8 - منافقان ، داراى جاسوسانى در ميان رزمندگان جنگ تبوك

و فيكم سمعون لهم

«سمّاع» مى تواند كنايه از جاسوس باشد; يعنى، در ميان شما كسانى هستند كه به نفع منافقان خبرچينى مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 48 - 1،5،8

1 - فتنه انگيزى و كارشكنى هميشگى منافقان ، عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام در جبهه هاى نبرد

لقد ابتغوا الفتنة من قبل

5 - منافقان ، تلاش تخريب گرانه خود را تا مرحله غلبه حق و پيروزى قطعى جبهه اسلام ، ادامه مى دهند .

لقد ابتغوا الفتنة . .. حتى جاء الحق و ظهر أمر اللّه و هم كرهون

ص: 167

8 - پيروزى و موفقيت اسلام و مسلمانان ، ناخوشايند و غير قابل تحمل براى منافقان

حتى جاء الحق و ظهر أمر اللّه و هم كرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 49 - 1

1 - اذن طلبى برخى منافقان براى نرفتن به جنگ تبوك ، به بهانه گرفتار شدن به فتنه و گناه

و منهم من يقول ائذن لى و لاتفتنى

در شأن نزول آيه آورده اند كه: يكى از منافقان به پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) گفت: «يا رسول اللّه ائذن لى و لاتفتنى ببنات الأصغر فإنى أخاف أن أفتتن بهن»; يعنى، اى رسول خدا! به من اذن بده تا در جنگ شركت نكنم . .. چون، مى ترسم مفتون دختركان رومى گردم و به گناه بيفتم. (مجمع البيان، ذيل آيه)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 50 - 1،3

1 - پيروزى و موفقيت هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام ، براى متخلفان از جنگ ( منافقان ) اندوه بار بود .

إن تصبك حسنة تسؤهم

3 - وجود فراز و نشيب و شكست و پيروزى در جنگ هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان با جبهه كفر

إن تصبك حسنة تسؤهم و إن تصبك مصيبة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 55 - 8

8 - ضعف مالى و امكانات اجتماعى مؤمنان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در مقايسه با منافقان

فلا تعجبك أمولهم و لا أولدهم

وجود زمينه غبطه خوردن نسبت به امكانات رفاهى و برخورداريهاى مادى منافقان، نشان دهنده ضعف اقتصادى و محروميتهاى مادى مؤمنان صدر اسلام در مقايسه با آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 56 - 2،9

2 - مؤمنان ، شاهد برخى نشانه هاى كفر و نفاق در زندگى منافقان صدر اسلام

و يحلفون باللّه إنهم لمنكم

بديهى است كه مؤمنان راستين چون در مظان اتهام نيستند، نيازمند سوگند نمى باشند و آنچه منافقان را به سوگند واداشته، نشانه هايى است كه سبب متهم شدن آنان مى شد.

9 - مؤمنان در مدينه ، برخوردار از قدرت و شوكت بسيار در مقايسه با منافقان

و يحلفون باللّه إنهم لمنكم . .. و لكنهم قوم يفرقون

بيم منافقان و تلاش آنان براى مؤمن جلوه دادن خود، نشانه اى از قدرت و شوكت مؤمنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 168

7 - توبه - 9 - 57 - 1،2،4

1 - منافقان ( پس از جنگ تبوك ) ، در صورت يافتن پناهگاه يا غار و يا روزنى در زمين ، حاضر به گريختن سريع از جامعه اسلامى بودند .

لو يجدون ملجئاً أو مغرت أو مدّخلا لولّوا إليه

«ملجأ» به معناى پناهگاه است و «مغارات» جمع «مغارة» يعنى شكافهاى كوه و «مدّخل» به روزنه و منفذى گفته مى شود كه بتوان در آن پنهان شد.

2 - عدم امكان گريز از جامعه اسلامى براى منافقان صدر اسلام ، عامل رو آوردن آنان به سوگند دروغ براى مؤمن جلوه دادن خود

و يحلفون باللّه إنهم لمنكم . .. لو يجدون ملجئاً ... لولّوا إليه

4 - منافقان صدر اسلام ، در صدد پناهندگى به بيگانگان ، فرار به نقاط دور افتاده و زندگى در مخفيگاه ها بودند .

لو يجدون ملجئاً أو مغرت أو مدّخلا لولّوا إليه

كلمات «ملجأ»، «مغارات» و «مدّخلاً» مى تواند ناظر به مطلب فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 58 - 1،3

1 - طعن و خرده گيرى برخى از منافقان نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در نحوه تقسيم صدقات

و منهم من يلمزك فى الصدقت

«لَمْز» (مصدر يلمز) به معناى غر زدن و خرده گرفتن است.

3 - برخورد گستاخانه و بى ادبانه برخى از منافقان با پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و منهم من يلمزك فى الصدقت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 60 - 8

8 - وجود كارگزارانى در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى جمع آورى صدقات

إنما الصدقت للفقراء . .. و العملين عليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 61 - 1

1 - پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) ، مورد آزار و اذيت مستمر برخى از منافقان

و منهم الذين يؤذون النبى

«من» در «منهم» براى تبعيض و فعل مضارع «يؤذون» مفيد استمرار است ; يعنى، برخى از منافقان پيوسته پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) را مورد اذيت قرار داده و باعث رنجش خاطر آن حضرت مى شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 65 - 3

3 - موقعيت ضعيف منافقان توطئه گر صدر اسلام ، در مقايسه با قدرت مسلمانان

و لئن سألتهم ليقولن إنما كنا نخوض و نلعب

ص: 169

توجيه گرى منافقان - كه نوعى عقب نشينى است - بيانگر ضعف توان آنان در مقايسه با قدرت مسلمانان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 66 - 4

4 - منافقان صدر اسلام ، گروهى بودند كه در آغاز به اسلام ايمان آوردند ولى بعداً به كفر گرويده و مرتد شدند .

لا تعتذروا قد كفرتم بعد إيمنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 67 - 1،2

1 - وجود زنان منافق ، در ميان منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

المنفقون و المنفقت

2 - همگونى زنان و مردان منافق صدر اسلام ، در مواضع ضد اسلامى و برخورد با مسلمانان

المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض يأمرون بالمنكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 68 - 5

5 - وجود زنان منافق در ميان منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

وعد اللّه المنفقين و المنفقت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 7،8،13

7 - تلاش پنهانى منافقان و اهتمام آنان در توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

و هموا بما لم ينالوا

8 - شكست منافقان در توطئه عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و عدم دستيابى آنان به هدف هاى شومشان

و هموا بما لم ينالوا

13 - توطئه هاى منافقان عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، انتقام جويى آنان از مسلمانان دست يافته به امكانات مادى ، در پرتو تفضلات خدا و رسول

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

برداشت فوق بر اين اساس است كه ضمير در «أغناهم» به مسلمانان برگردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 78 - 5

5 - تلاش منافقان صدر اسلام ، در مخفى نگهداشتن طرح ها و نقشه هاى خائنانه خويش ، عليه اسلام و مسلمانان

ألم يعلموا أن اللّه يعلم سرّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 170

7 - توبه - 9 - 79 - 1،5

1 - طعن و خرده گيرى منافقان صدر اسلام ، از مؤمنانى كه از سر ميل و رغبت و بيش از مقدار واجب ، انفاق مى كردند .

الذين يلمزون المطوّعين من المؤمنين . .. فيسخرون منهم

«لمز» (مصدر يلمزون) به معناى عيب جويى، خرده گيرى و طعن است و «سخرة» و «سخرية» (مصدر يسخرون) به معناى استهزا و ريشخند مى باشد.

5 - تمسخر و ريشخند منافقان صدر اسلام نسبت به مؤمنان ايثارگر تهيدست

و الذين لايجدون إلا جهدهم فيسخرون منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 81 - 1،2،9

1 - تخلف منافقان از شركت در جنگ تبوك

فرح المخلفون بمقعدهم خلف رسول اللّه

اين بخش از آيات مربوط به جنگ تبوك و تخلف منافقان از شركت در آن است.

2 - خوشحالى و احساس موفقيت منافقان از شركت نكردن در جنگ تبوك

فرح المخلفون بمقعدهم خلف رسول اللّه

9 - اخلالگرى منافقان صدر اسلام ، در بسيج براى جنگ تبوك

لاتنفروا فى الحر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 83 - 2،6،14

2 - شركت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در جنگ تبوك و خروج آن حضرت از مدينه همراه مجاهدان

فإن رجعك اللّه

6 - گروهى از منافقان متخلف از جنگ تبوك ، رياكارانه در صدد جبران پيامد خسارتبار ترك جهاد و رسوايى گذشته خويش

فإن رجعك اللّه إلى طائفة منهم فاستئذنوك

14 - وقوع اولين تخلف منافقان از جهاد در جنگ تبوك *

رضيتم بالقعود أول مرّة

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه تخلف منافقان در جنگ تبوك، اولين تخلف آنان بوده و «أول مرّة» ناظر به اين معنا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 86 - 5

5 - رخصت خواستن منافقان توانگر از پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى شركت نكردن در جنگ ، به مجرد فرمان الهى به جهاد

أن ءامنوا باللّه و جهدوا مع رسوله استئذنك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 90 - 1،2

ص: 171

1 - اذن خواستن گروهى از باديه نشينان معذور براى مشاركت نكردن در جنگ

و جاء المعذّرون من الأعراب ليؤذن لهم

«اعراب» اسم جمع و به معناى باديه نشينان است. «معذّرون» مى تواند اسم فاعل از «باب تفعيل» باشد; يعنى، كسانى كه از شركت در جهاد كوتاهى مى كنند و به دروغ نشان مى دهند كه عذر دارند و مى تواند اسم فاعل از «باب افتعال» باشد كه در اصل «معتذرون» بوده و تاى باب افتعال، به جهت قرب مخرج با ذال، قلب به ذال شده و در آن ادغام گشته است; يعنى، كسانى كه داراى عذر موجهند. برداشت فوق بر پايه احتمال دوم است.

2 - بسيج عمومى همه مسلمان ها براى شركت در جنگ تبوك

و جاء المعذّرون من الأعراب

از آن جايى كه حتى باديه نشينان براى عذرخواهى نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله) آمدند، بسيج عمومى و وجوب جهاد بر همگان استفاده مى شود. گفتنى است كه اين بخش از آيات - چنانكه مفسران گفته اند - درباره جنگ تبوك است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 92 - 3،4،6،7

3 - آمدن گروهى از مؤمنان تهيدست ، نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى دريافت ساز و برگ جنگ و شركت در جهاد

الذين إذا أتوك لتحملهم قلت لا أجد ما أحملكم عليه

4 - محدوديت امكانات پيامبر (صلی الله علیه و آله) در جنگ تبوك ، براى تأمين ساز و برگ رزمندگان داوطلب

قلت لا أجد ما أحملكم عليه

6 - محروم شدن برخى از رزمندگان داوطلب ، از شركت در جنگ تبوك ، به خاطر نداشتن امكانات رزمى ( مركب و . . . ) على رغم اشتياق شديد آنان به جهاد

تولوا و أعينهم تفيض من الدمع حزناً ألا يجدوا ما ينفقون

7 - اندوه و گريه شديد مؤمنان تهيدست ، به خاطر ناتوانى از شركت در جنگ تبوك و محروم شدن از فيض جهاد

و أعينهم تفيض من الدمع حزناً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 14

14 - تحكيم بيشتر پايه هاى حاكميت دين در جزيرة العرب ، در پرتو جهاد و پيروزى مؤمنان در جنگ تبوك

يعتذرون إليكم إذا رجعتم إليهم

با توجه به اينكه اين آيات در زمينه جنگ تبوك است كه به پيروزى مسلمانان انجاميد و از اينكه خداوند مى فرمايد پس از بازگشت از اين جنگ پيروز، متخلفان به عذرخواهى روى خواهند آورد مى توان گفت كه اين نبود مگر به خاطر ذلت و ضعفى كه در خود احساس مى كردند و قدرتى كه در مؤمنان مى ديدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 95 - 1،2،4

1 - سوگند دروغ منافقان متخلف از جنگ تبوك ، به منظور گذشت كردن مؤمنان از تخلف آنان و متعرض نشدن به آنها

سيحلفون باللّه لكم إذا انقلبتم إليهم لتعرضوا عنهم

2 - قرار گرفتن متخلفان از جنگ تبوك ( منافقان ) در موضع ضعف و ذلت ، پس از بازگشت پيروزمندانه مؤمنان از جهاد

ص: 172

سيحلفون باللّه لكم إذا انقلبتم

4 - متخلفان از جنگ تبوك ( منافقان ) در معرض انتقاد و حمله و تعرض مؤمنان بازگشته از جهاد قرار داشتند .

سيحلفون باللّه . .. لتعرضوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 96 - 3

3 - ناخشنودى مؤمنان مجاهد از متخلفان جنگ تبوك ( منافقان )

يحلفون لكم لترضوا عنهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 97 - 15

15 - مردم جزيرة العرب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) دو گروه شهرنشين و باديه نشين بودند .

الأعراب أشد كفراً و نفاقاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 107 - 1،3

1 - اقدام منافقان به ساختن مسجدى براى هدف هاى زيانبار و كفرآميز و تفرقه افكن ميان مؤمنان

اتخذوا مسجداً ضراراً و كفراً و تفريقاً بين المؤمنين

3 - به كارگيرى خانه خدا عليه دين خدا ، توسط منافقان

و الذين اتخذوا مسجداً . .. إرصاداً لمن حارب اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 117 - 2

2 - جنگ تبوك ، داراى شرايطى دشوار و پرمشقت .

اتبعوه فى ساعة العسرة

مراد از «ساعة العسرة» - به قرينه فرازهاى قبل و بعد - مى تواند غزوه تبوك باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 21 - 9

9 - رويارويى قشر هاى مرفه و اشراف عصر بعثت با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و توطئه و نيرنگ آنان در برابر معجزه آن حضرت ( قرآن كريم )

و إذا أذقنا الناس رحمة من بعد ضراء مسّتهم إذا لهم مكر فى ءاياتنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 5 - 1،3،4

1- مشركان عصر بعثت ، به منظور مخفى ماندن سخنانشان از خداوند ، سر به گريبان فرو مى بردند و با نجوا ، توطئه هاى طرح شده عليه پيامبر را مبادله مى كردند .

ص: 173

ألا إنّهم يثنون صدورهم ليستخفوا منه

از معانى «ثَنْى» (مصدر يثنون) تاكردن و خم نمودن است. «إستخفاء» به معناى مخفى ساختن خويش است و ضمير در «منه» به «الله» باز مى گردد. چون غرض مشركان از خم كردن سينه ها (سر در گريبان كردن) پنهان ساختن خويش از خدا بوده است، معلوم مى شود در آن حال عليه پيامبر سخن مى گفتند و توطئه هاى خويش را مبادله مى كردند.

3- مشركان مكه در عصر بعثت ، داراى جلسات مخفى براى توطئه چينى عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ألا حين يستغشون ثيابهم يعلم مايسرّون ومايعلنون

«إستغشى ثيابه» يعنى با جامه هايش خود را مخفى ساخت تا ديده نشود(لسان العرب) «حين» متعلق به «يعلم» است و لذا جمله «ألا حين يستغشون ثيابهم يعلم . ..» مى رساند كه مشركان در همان هنگامى كه خود را مخفى و مستور مى كردند مسايلى را مطرح مى كردند برخى از آنها را پنهان مى داشتند (ما يسرّون) و برخى را آشكار مى نمودند (و ما يعلنون) اين معنا گوياى آن است كه مراد از «يستغشون ثيابهم ...» اين است كه مشركان براى توطئه عليه پيامبر جلسات مخفى تشكيل مى دادند نه مجرد پنهان ساختن خويش.

4- مشركان مكه ، داراى مواضع علنى و آشكار عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و توطئه هاى سرّى و محرمانه عليه آن حضرت

ألا حين يستغشون ثيابهم يعلم ما يسرّون و ما يعلنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 12 - 9

9- پيشنهاد هاى نابه جاى مشركان و معجزه هاى درخواستى آنان ، موجب دلتنگى و ناراحتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى شد .

و ضائق به صدرك أن يقولوا لولا أُنزل عليه كنز أو جاء معه ملك

برداشت فوق ، بر اين اساس است كه: ضمير در «به» به «أن يقولوا . ..» برگردد و به تعبيرى ديگر «أن يقولوا ...» بدل براى ضمير در «به» باشد; يعنى: و ضائق صدرك بأن يقولوا ....

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 112 - 5

5- شرايط مكه براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان صدراسلام ، شرايطى دشوار و دين دارى امرى مشكل و نيازمند استقامت و پايدارى بوده است .

فاستقم كما أُمرت و من تاب معك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 27 - 3

3- تبليغات سوء كفرپيشگان عصر بعثت و جوسازى هاى آنان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 31 - 11

11- كفرپيشگان مكه و حوالى آن در عصر بعثت به مصيبتهايى سخت و كوبنده گرفتار بودند .

و لايزال الذين كفروا تصيبهم بما صنعوا قارعة أو تحلّ قريبًا من دارهم

ص: 174

«قرع» به معناى زدن و كوبيدن چيزى به چيزى ديگر است و «قارعة» به معناى كوبنده مى باشد. اين كلمه صفت براى موصوفى محذوف مانند «مصيبة» است. ضمير در «تحلّ» نيز به «قارعة» باز مى گردد و سياق جمله «لايزال ...» حكايت از قضيه خارجيه دارد. بنابراين «الذين كفروا» اشاره به كافرانى خاص دارد كه بنابر گفته مفسران، مقصود كافران مكّه هستند و بر اين اساس مراد از «دار» مكّه و مقصود از «قريبًا من دارهم» حوالى آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 36 - 3

3- يهود و نصارا ، در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به گروههايى با گرايش هاى مختلف ، تقسيم شده بودند .

والذين ءاتينهم الكتب يفرحون . .. و من الأحزاب من ينكر بعضه

«حزب» - چنان چه از«لسان العرب» استفاده مى شود - به مردمى كه داراى انديشه و رفتارى مشابهند گفته مى شود. «ال» در «الأحزاب» عهد ذكرى و اشاره به «الذين ...» (يهود و نصارا) دارد. بنابراين آنان در عصر بعثت به چند حزب كه هر يك عقايد و گرايشهاى متفاوتى داشتند، تقسيم شده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 38 - 3

3- برخوردارى پيامبر (صلی الله علیه و آله) از همسر و فرزند ( داشتن زندگانى عادى و بشرى ) مورد طعن و ايراد مخالفان آن حضرت بود .

و لقد أرسلنا رسلاً من قبلك و جعلنا لهم أزوجًا و ذريّة

لحن آيه شريفه گوياى اين است كه حقايق مطرح شده در آن، پاسخ به اشكالها و ايرادهاى مطرح شده از ناحيه مردم عصر بعثت است. جمله «و لقد أرسلنا ...» اشاره به اين معنا دارد كه مردم آن عصر، بعثت بشر را از ناحيه خدا پذيرا نبودند و جمله «جعلنا ...» گوياى آن است كه آنان زندگانى عادى و داشتن زن و فرزند را براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) نمى پسنديدند و جمله «ما كان ...» بيانگر پندار آنان درباره لزوم توانايى پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر ارائه هر نوع معجزه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 43 - 2

2- كفرپيشگان عصر بعثت ، رسالت الهى پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار مى كردند .

و يقول الذين كفروا لست مرسلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 28 - 8

8- رهبران و سردمداران كفر و شرك در مكه ، افرادى ناسپاس و عامل اصلى سقوط و بدبختى مردم بودند .

ألم تر إلى الذين بدّلوا نعمت الله كفرًا و أحلّوا قومهم دار البوار

با توجه به اينكه آيه فوق در مكه نازل شده است، مى توان استفاده كرد كه مصداق مورد نظر آيه «الذين بدّلوا . .. و أحلّوا قومهم» سران كفر و شرك، همچون ابوجهل و ابولهب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 6 - 1،3،4

ص: 175

1- خطاب استهزاگرانه و بى ادبانه كافران مكه به پيامبر (صلی الله علیه و آله) به هنگام سخن گفتن با آن حضرت

و قالوا يأيها الذى نزّل عليه الذّكر

از اينكه كفار، در مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) به جاى خطاب مستقيم با اسم و عنوان، با عنوان موصول و غايب آن حضرت را صدا مى زدند و نيز از اينكه به او نسبتى مى دادند كه خود آن را قبول نداشتند، حاكى از نكته فوق است.

3- كافران مكه ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به خاطر ادعاى نزول وحى بر خود ، فردى مجنون و ديوانه مى دانستند .

و قالوا يأيها الذى نزّل عليه الذّكر إنك لمجنون

شواهد تاريخى گواهند كه قبل از ادعاى نبوت پيامبر(صلی الله علیه و آله) آنان چنين تهمتى را به آن حضرت نسبت نمى دادند، پس اين تهمت به خاطر نكته ياد شده است.

4- كافران مكه ، نزول وحى بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) را ، ادعايى بيش نمى دانستند .

قالوا يأيها الذى نزّل عليه الذّكر

ذكر نكردن منشأ نزول ذكر و مجهول آوردن فعل «نُزِّل» و نيز با استهزا بيان كردن آن، مى تواند به منظور ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 7 - 1،2

1- كافران مكه ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله) خواستار آوردن فرشتگان براى تصديق نبوت آن حضرت بودند .

قالوا . .. لو ما تأتينا بالملئكة إن كنت من الصدقين

«لو ما» مانند «هلا» و «لولا» براى تحضيض است.

2- كافران مكه ، دليل صداقت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در ادعاى نزول وحى ، آمدن ملائكه براى تصديق او مى دانستند .

لو ما تأتينا بالملئكة إن كنت من الصدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 8 - 4

4- درخواست نزول ملائكه ، جهت اثبات حقانيت ادعاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى كافران مكه ، بهانه اى بيش نبود .

لو ما تأتينا بالملئكة . .. ما ننزّل الملئكة إلاّ بالحقّ

قيد «إلاّبالحق» مى تواند احترازى باشد; يعنى، نزول فرشتگان تنها در صورت وجود مصلحت و حكمت تحقق پذير است، در حالى كه در تقاضاى كفار چنين مصلحتى نيست. مضافاً به اينكه «إذاً منظرين» نيز دلالت مى كند بر اينكه آنان، حتى پس از آمدن ملائكه هم حقانيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را نمى پذيرفتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 85 - 13

13- پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مكه تحت فشار و اذيت و آزار مخالفان خود بود .

فاصفح الصفح الجميل

توصيه خداوند به گذشت به دليل وجود اذيت و آزار است كه آيه 95 همين سوره (إنا كفيناك المستهزءين) مؤيد اين حقيقت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 90 - 1،2

ص: 176

1- التقاطيون و تجزيه كنندگان قرآن در صدر اسلام ، دچار عذاب الهى شدند .

كما أنزلنا على المقتسمين

برداشت فوق مبتنى بر اين نكته است كه لفظ عذاب در جمله «أنا النذير. ..» در آيه قبل، در تقدير باشد و مفعول فعل «أنزلنا» ضمير محذوفى باشد كه به عذاب بر مى گردد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: همان گونه كه عذاب را بر «مقتسمين» نازل كرديم. گفتنى است «المقتسم» به معناى كسى است كه چيزى را به چند جزء تقسيم كند و مراد از آن - به قرينه آيه بعد (الذين جعلوا القرءان عضين) - تجزيه كنندگان قرآن هستند كه برخى از معارف آن را پذيرفته و برخى را انكار كردند.

2- پيدايش گروهى التقاطى و تجزيه كننده قرآن ، پس از نزول قرآن و ظهور اسلام

كما أنزلنا على المقتسمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 94 - 2،6،7

2- دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در آغاز بعثت ( دوران مكه ) با برخى مخفى كارى ها ، رازدارى ها و تقيه همراه بود .

فاصدع بما تؤمر

لازمه آشكار كردن دعوت، مخفى داشتن آن است هر چند در برهه اى از زمان و در بخشى از دعوت باشد.

6- « عن عبيدالله بن على الحلبى قال : سمعت أباعبدالله ( ع ) يقول : مكث رسول الله (صلی الله علیه و آله) بمكة بعد ما جاءه الوحى عن الله تبارك و تعالى ثلاث عشرة سنة منها ثلاث سنين مختفياً خائفاً لايظهر ، حتى أمره الله عزّوحلّ أن يصدع بما أمره به ، فأظهر حينئذ الدّعوة ;

عبيدالله بن على الحلبى گفت: از امام صادق(ع) شنيدم كه فرمود: پس از آنكه از جانب خداوند بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) وحى نازل شد، مدت سيزده سال در مكه ماند كه سه سال آن را پنهان و خائف بود [و در اجتماعات ]ظاهر نمى شد تا اينكه خدا به آن حضرت فرمان داد كه آنچه را به او امر كرده است آشكار كند; از آن هنگام دعوتش را آشكار كرد».

7- « عن محمدبن على الحلبى عن أبى عبدالله ( ع ) قال : إكتتم رسول الله (صلی الله علیه و آله) بمكة مختفياً خائفاً خمس سنين ليس يظهر أمره . . . ثم أمره الله عزّوحلّ أن يصدع بما أمر به فظهر رسول الله (صلی الله علیه و آله) و أظهر أمره ;

محمدبن على الحلبى از امام صادق(ع) روايت كرده است كه فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به مدت پنچ سال در مكه رسالت خود را پنهان مى داشت. آن حضرت پنهان و ترسان بود و مأموريت خود را آشكار نمى كرد ... سپس خداوند عزّوحلّ او را فرمان داد تا مأموريت خود را علنى سازد; پس آن حضرت آشكار شد و رسالت خود را علنى كرد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 95 - 4،7

4- پيامبر (صلی الله علیه و آله) در نيمه نخست رسالت ( دوران مكه ) مورد تمسخر مشركان و مواجه با مخالفت ها و آزار شديد روحى آنان بود .

و أعرض عن المشركين. إنا كفينك المستهزءين

7- « عن أبان بن عثمان الأحمر رفعه قال : المستهزئون برسول الله (صلی الله علیه و آله) خمسة ، الوليدبن المغيرة المخزوى و العاص بن وائل السهمى و الأسود بن عبديغوث زهرى و الأسود بن مطلّب و الحارث بن الطُلاطلة الثقفى ;

در مرفوعه ابان بن عثمان احمر آمده است كه [معصوم(ع)] فرمود: استهزا كنندگان به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پنج نفر بودند:1- وليد بن مغيرة مخزومى، 2- عاص بن وائل سهمى،3- اسود بن عبديغوث زهرى، 4- اسود بن مطلّب، 5- حارث بن طلاطلة الثقفى».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 177

9 - نحل - 16 - 41 - 2،3،4،5

2- عده اى از مسلمانان صدراسلام براى رهايى از ظلم و ستم مشركان مكه ، از آن شهر هجرت كردند .

و الذين هاجروا فى الله من بعد ما ظلموا

به دليل اينكه سوره نحل در مكه نازل شده است، احتمال دارد مراد از «الذين هاجروا» مسلمانانى باشد كه از مكه هجرت كرده و به حبشه يا مدينه رفتند.

3- مسلمانان در مكه ، مورد ظلم و ستم مشركان بودند .

و الذين هاجروا فى الله من بعد ما ظلموا

4- محل هجرت مسلمانان مهاجر از مكه ( به مدينه يا حبشه ) جايگاهى شايسته و مناسب براى آنان

و الذين هاجروا فى الله من بعد ما ظلموا لنبوّئنّهم فى الدنيا حسنة

5- شهر مكه ، قبل از هجرت براى مسلمانان ، شايسته و مناسب زندگى نبود

و الذين هاجروا فى الله من بعد ما ظلموا لنبوّئنّهم فى الدنيا حسنة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 43 - 16

16- حضور افرادى آگاه ، عالم و مطلع از وضعيت انبياى الهى ، در شهر مكه در صدراسلام

فسئلوا أهل الذكر إن كنتم لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 101 - 2،8

2- نسخ و تغيير برخى از پيام هاى الهى ، دستاويزى براى مشركان در مبارزه با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و متهم كردن او به دروغ گويى

و إذا بدّلنا ءاية مكان ءاية . .. قالوا إنما أنت مفتر

8- وجود برخى از افراد آگاه و مغرض ، در ميان مشركان و تكذيب كنندگان پيامبر (صلی الله علیه و آله)

بل أكثرهم لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 106 - 4

4- برخى از مسلمانان صدراسلام ( مانند عمارياسر ) به خاطر فشار هاى شديد كافران - على رغم ايمان باطنى خود - الفاظ كفرآميز بر زبان جارى كردند .

من كفر بالله من بعد إيمنه إلاّ من أُكره و قلبه مطمئنّ بالإيمن

طبق شأن نزولى كه درباره آيه آمده است، قضيه مربوط به عمارياسر است كه از شدت شكنجه، سخنان كفرآميز بر زبان جارى كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 110 - 4

4- هجرت برخى از مسلمانان صدراسلام ( به حبشه ) ، پس از تحمل رنج و شكنجه دشمنان

للذين هاجروا من بعد ما فتنوا

يكى از معانى «فتنة» آزار و شكنجه مى باشد (مفردات راغب) و برداشت فوق مبتنى بر اين معناست.

ص: 178

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 45 - 4

4- كافران ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به هنگام تلاوت آيات قرآن بر مردم ، مورد آزار و اذيت قرار مى دادند و براى آن حضرت ايجاد مزاحمت مى كردند .

و إذا قرأت القرءان

طبق شأن نزولهايى كه وارد شده است (مجمع البيان، ذيل آيه) و نيز ظاهر آيه «جعلنا بينك و بين الذين» جعل حجاب به خاطر اين بود كه كافران نشنوند تا پيامبر(صلی الله علیه و آله) را اذيت نمايند و براى آن حضرت، مزاحمت ايجاد كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 46 - 6

6- مشركان ، به هنگام طرح وحدانيت پروردگار از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر اساس آيات قرآن ، با نفرت بسيار از آن حضرت روى برمى گرداندند .

و إذا ذكرت ربّك فى القرءان وحده ولّوا على أدبرهم نفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 47 - 3،9

3- كافران ، به منظور خنثى كردن سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به نجوا و گفت و گوى سرّى مى پرداختند .

نحن أعلم بما يستمعون به . .. و إذ هم نحوى إذ يقول

«إذ هم نجوى» و إذ يقول الظالمون» بدل «إذ يستمعون إليك» است. با توجه به اين نكته، معناى آيه چنين مى شود: ما آگاهترين هستيم به غرض كافران در گوش فرا دادن به سخنان پيامبر(صلی الله علیه و آله) - كه تهمت زدن [سحرزدگى] به اوست - و آگاه هستيم از نجوا و گفت وگوى آنان. چنين بيانى حكايت از آن دارد كه غرض آنها از گوش دادن، تمهيد و آماده شدن براى خنثى سازى سخنان پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوده است.

9- كافران از طريق اعلام سحرشدگى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در صدد ايجاد بدبينى در پيروان ، نسبت به آن حضرت بودند .

إذ يقول الظلمون إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحورًا

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مخاطب «إن تتّبعون إلاّ رجلاً مسحوراً» مؤمنين باشد و كافران با تهمت «مسحور» به پيامبر(صلی الله علیه و آله) - كه بر شخص خارج شده از حد اعتدال بر اثر سحرزدگى اطلاق مى شود - مى خواستند در آنان نسبت به آن حضرت، بدبينى ايجاد كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 53 - 5

5- مؤمنان از برخورد هاى ناروا و غير منطقى مشركان با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، بسيار خشمگين بودند .

و قل لعبادى يقولوا التى هى أحسن

در شأن نزول آيه آمده است: مؤمنان، وقتى مشاهده مى كردند كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) از جانب مشركان مورد آزار و اذيت قرار مى گيرد، از آن حضرت اجازه جهاد و برخورد مى خواستند كه اين آيه نازل شد (مجمع البيان).

ص: 179

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 73 - 1،3،4

1- تلاش پيگير مشركان ، براى به انعطاف كشاندن پيامبر (صلی الله علیه و آله) در بخشى از مواضع رسالتى خويش

و إن كادوا ليفتنونك عن الذى أوحينا إليك

«فتن» در اصل به معناى داخل كردن طلا در آتش به منظور به دست آوردن خالصى آن است. اين واژه به معناى افتادن شخص در بلا و سختى استعمال شده است. بنابراين، معناى عبارت چنين مى شود: آنان نزديك بود تو را به وضعيتى مبتلا كنند تا از آنچه براى ات وحى مى شود تو را باز دارند.

3- روى آوردن مشركان به ترفند هاى فريبنده براى واداشتن پيامبر (صلی الله علیه و آله) به اتخاذ روش هاى غير الهى

و إن كادوا ليفتنونك عن الذى أوحينا إليك

برداشت فوق، مبتنى بر اين احتمال است كه مراد از «الذى أوحينا إليك» روشها و دستوراتى است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) موظف بود طبق آنها عمل كند.

4- تلاش هاى كافران براى ترغيب پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عقب نشينى و يا عدول از مواضع اصولى خويش ، ناكام ماند و شكست خورد .

و إن كادوا ليفتنونك

تعبير «نزديك بود تو را به فتنه اندازند» حكايت مى كند كه آنان، موفق به اين كار نشدند و شكست خوردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 76 - 1،2،3،7

1- توطئه و تلاش تحريك آميز مشركان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به منظور فراهم آوردن زمينه تبعيد آن حضرت از مكه

و إن كادوا ليستفزّونك من الأرض ليخرجوك

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه مرجع ضمير «كادوا» و «يستفزّوا» - به قرينه آيات قبل - مشركان مكه و «ال» در «الأرض» عهد و مراد از آن سرزمين مكه باشد. گفتنى است كه «فزّ» ريشه «يستفزّون» به معناى حركت دادن است.

2- حضور پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مكه ، براى مشركان غير قابل تحمل بود .

و إن كادوا ليستفزّونك من الأرض ليخرجوك

3- روى آورى مشركان به اعمال خصمانه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در عين تلاش براى عدول دادن آن حضرت از مواضع اصولى و وحيانى خويش

و إن كادوا ليفتنونك . .. و إن كادوا ليستفزّونك

7- توطئه مشركان براى اخراج پيامبر (صلی الله علیه و آله) از مكه ، عقيم ماند و به ثمر نرسيد .

و إن كادوا ليستفزّونك من الأرض ليخرجوك منها و إذًا لايلبثون خلفك إلاّ قليلاً

از تعبير «و إن كادوا ليستفزّونك» (نزديك بود تو را اخراج كنند) به دست مى آيد كه آنان، نتوانستند هدف خويش را در اخراج پيامبر(صلی الله علیه و آله) از مكه عملى سازند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 90 - 1،2،3،4،5

1- ايجاد چشمه اى پر آب و جوشان در مكه توسط پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى مشركان ، پيش شرط آنان در ايمان به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قالوا لن نؤمن لك حتى تفجر لنا من الأرض ينبوعًا

2- ايجاد چشمه اى جوشان براى مشركان مكه ، معجزه درخواستى ( اقتراحى ) آنان از پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ص: 180

و قالوا لن نؤمن لك حتى تفجر لنا من الأرض ينبوعًا

3- مشركان مكه ، با درخواست معجزه ، درصدد بهانه جويى و دستيابى به منافع خويش بودند نه كشف حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و لقد صرّفنا للناس فى هذا القرءان من كلّ مثل فأبى أكثر الناس إلاّ كفورًا . و قا

از اينكه مشركان براى شناخت حقانيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) راههاى گوناگون موجود را رها كرده و ايمان خود را منحصر به برآوردن پيشنهادهاى محدودى، كردند كه بيشتر منافع مادى اشان را تأمين مى كرد، مطلب فوق قابل استفاده است.

4- مشركان مكه ، على رغم مشاهده آيات گوناگون الهى ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله) درخواست معجزه حسى كردند .

و لقد صرّفنا . .. من كلّ مثل فأبى ... و قالوا لن نؤمن لك حتى تفجر لنا من الأرض ي

5- مشركان مكه ، قرآن را على رغم بى مانندى اش ، معجزه نمى دانستند .

قل لئن اجتمعت الإنس و الجنّ . .. و قالوا لن نؤمن لك

از اينكه خداوند، پس از توصيف قرآن به معجزه و بى مانند بودن، درخواست معجزه حسى آنان را نقل مى كند، مى تواند به نكته فوق اِشعار داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 91 - 1،3،4

1- برخوردارى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از باغستانى بزرگ با درخت هاى خرما و انگور و جارى ساختن نهر هاى آب فراوان در لابه لاى آنها ، پيش شرط مشركان مكه براى ايمان آوردن به آن حضرت

و قالوا لن نؤمن لك حتى . .. أو تكون لك جنّة من نخيل و عنب

3- مشركان مكه ، على رغم مشاهده آيات گوناگون الهى ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله) درخواست معجزه حسى كردند .

و لقد صرّفنا . .. من كلّ مثل فأبى ... و قالوا لن نؤمن لك حتى ... تكون لك جنّة من

نكته ياد شده با اين احتمال در آيه قابل استفاده است كه: آنان ايجاد باغى با صفات ياد شده را به وسيله معجزه درخواست كرده باشند.

4- ايجاد باغ بزرگ خرما و انگور با نهر هاى آب جارى ، معجزه درخواستى ( اقتراحى ) مشركان مكه از پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لن نؤمن لك حتى . .. تكون لك جنّة من نخيل و عنب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 92 - 1،2،3،5،6،7،8

1- فرود آوردن قطعاتى از آسمان ، از معجزات اقتراحى و مورد درخواست مشركان مكه از پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أو تسقط السّماء . .. علينا كسفًا

«كِسَف» جمع «كَسْف» به معناى قطعه است (لسان العرب).

2- فرود آوردن قطعاتى از آسمان بر مشركان مكه ، پيش شرط آنان در ايمان به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قالوا لن نؤمن لك . .. أو تسقط السّماء كما زعمت علينا كسفًا

3- تهديد پيامبر (صلی الله علیه و آله) به مشركان مكه ، در امكان نزول عذاب با سقوط قطعاتى از آسمان بر سر آنان

أو تسقط السّماء كما زعمت علينا كسفًا

5- سرسختى و لجاجت مشركان مكه در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تعاليم بر حق او

لن نؤمن لك حتى . .. تسقط السّماء كما زعمت علينا كسفًا

6- مشركان مكه ، خواهان حضور يافتن خدا و ملائكه نزد آنان ، براى گواهى دادن به حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ص: 181

أو تأتى بالله و الملئكة قبيلاً

«قبيلاً» به معناى «مقابله» (رو در رو شدن) آمده است و در اين آيه، مى تواند به منظور افاده مطلب فوق باشد.

7- مشركان مكه ، ايمان خود را به پيامبر (صلی الله علیه و آله) منوط به آوردن خدا و فرشتگان ، به صورتى قابل مشاهده كردند .

قالوا لن نؤمن لك حتى . .. أو تأتى بالله و الملئكة قبيلاً

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه «قبيلاً» به معناى مشاهده رو در رو باشد.

8- آوردن خداوند و ملائكه به صورت دسته دسته در نزد مشركان مكه ، معجزه درخواستى ( اقتراحى ) آنان از پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لن نؤمن لك حتى . .. أو تأتى بالله و الملئكة قبيلاً

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه «قبيلاً» جمع «قبيله» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 93 - 1،2،4،5،6

1- ايجاد خانه اى از طلا براى خود ، معجزه مورد درخواست ( معجزه اقتراحى ) مشركان مكه ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أو يكون لك بيت من زخرف

به قرينه سياق آيات كه در آنها معجزه هاى درخواستى مشركان مطرح شده است مراد از «أو يكون لك بيت من زخرف» ايجاد خانه اى طلايى از طريق معجزه است.

2- مشركان مكه ، ايمان خود را به پيامبر (صلی الله علیه و آله) منوط به ايجاد خانه اى از طلا به صورت معجزه آسا كردند .

قالوا لن نؤمن لك حتى . .. أو يكون لك بيت من زخرف

4- مشركان مكه ، على رغم مشاهده آيات گوناگون الهى ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله) درخواست معجزه حسى كردند .

و لقد صرّفنا . .. من كلّ مثل فأبى ... و قالوا لن نؤمن لك حتى ... يكون لك بيت من

5- صعود پيامبر (صلی الله علیه و آله) به آسمان و آوردن دستخطى قابل خواندن و گواه بر صعود واقعى خويش ، معجزه درخواستى مشركان مكه از آن حضرت

أو ترقى فى السّماء و لن نؤمن لرقيّك حتى تنزّل علينا كتبًا نقرؤه

6- صعود پيامبر (صلی الله علیه و آله) به آسمان و آوردن نامه اى براى حقانيت خويش ، پيش شرط مشركان مكه براى ايمان آوردن به آن حضرت

و قالوا لن نؤمن لك حتى . .. أو ترقى فى السّماء و لن نؤمن لرقيّك حتى تنزّل علينا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 94 - 3

3- تنها دستاويز مشركان مكه براى ايمان نياوردن به پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ، بشر بودن آن حضرت بود .

قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 6،7

6- موضع گيرى مشركان مكه در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، استمرار موضع گيرى فرعون در برابر موسى ( ع ) بود .

و قالوا لن نؤمن لك . .. و لقد ءاتينا موسى ... فقال له فرعون إنى لأظنّك يموسى مس

7- دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در قبال كفر مشركان مكه به معجزه آن حضرت ( قرآن )

ص: 182

و قالوا لن نؤمن لك . .. و لقد ءاتينا موسى تسع ءايت بيّنت ... فقال له فرعون إنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 13 - 4

4- اطلاعات مردم عصر بعثت از اصحاب كهف و سرگذشت آنان ، اطلاعات غير واقعى و آميخته با خرافات بود .

نحن نقصّ عليك نبأهم بالحقّ

قيد «بالحقّ» تعريضى است كه به ناقلان سرگذشت اصحاب كهف و بيان كننده اين كه نقل آنان، آميخته به امورى غير واقعى و خرافى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 1،2،3،4،34

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ابلاغ پيام الهى به مردم ، با مؤمنانى تهيدست و دنياگرايانى رفاه مند ، مواجه بود .

و اصبر نفسك مع الذين يدعون ربّهم . .. و لاتطع من أغفلنا قلبه

از تعبير «تريد زينة الحياة الدنيا» استفاده مى شود كه در آيه، دو گروه، با دو مشخصه، ياد شده اند: نخست، مؤمنان خالصى كه از زينت دنيا بى بهره بودند و گروه دوم، كسانى كه زينت دنيايى داشتند.

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) با تهيدستان مؤمن ، معاشرت داشت .

و اصبر نفسك مع الذين يدعون ربّهم

واژه «اصبر» چنان چه داراى مفعول باشد، امر به حبس كردن و تثبيت است. اين تعبير و نيز جمله «لاتعد عيناك عنهم» اين نكته را مى رساند كه شيوه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در برخورد با تهيدستان، شيوه اى مطلوب بوده و خداوند، او را به پايدارى بر آن و ترك انصراف از ديدار آنان ترغيب مى كند.

3- رفاه مندان عصر بعثت ، براى منصرف ساختن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از معاشرت با تهيدستان مؤمن ، تلاش مى كردند .

و اصبر نفسك مع الذين يدعون ربّهم . .. و لاتطع من أغفلنا قلبه

4- توانگران ، با اظهار آمادگى براى كمك هاى مادّى ، حضور مؤمنان تهيدست را در پيرامون پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مانع نشست با آن حضرت مى شمردند .

و اصبر نفسك . .. و لاتعد عيناك عنهم تريد زينة الحيوة الدنيا

34- رفاه مندان عصر بعثت ، همواره ، امور خويش را در سطحى فراتر از حدّ شايسته آن ، وانمود مى كردند .

و كان أمره فرطًا

«فرط» - آن گونه كه قاموس گفته است - به معناى «ظلم و اعتداء» است و نيز به كارى گفته مى شود كه برخورد با آن، فراتر از حدودش باشد. فعل «كان» دلالت بر ديرينه بودن خصلت ياد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 83 - 1،4

1- مردم زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) از آن حضرت ، درباره ذوالقرنين ، پرسش هايى را مطرح ساخته بودند .

و يسئلونك عن ذى القرنين

«قرن» به معناى «شاخ» است. گفته اند وجه تسميه «ذوالقرنين» آن بوده كه وى، دو رشته گيسوان بافته، همانند دو شاخ داشته و يا اين كه بر كلاه او دو شاخ قرار داشته است. البته «قرن» به معناى مدّت زمانى متمادى كه مردم در آن زيست مى كنند

ص: 183

نيز آمده و لذا برخى نيز وجه تسميه را دوران طولانى حاكميت ذوالقرنين دانسته اند.

4- پرسشش هاى مردم از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، زمينه نزول برخى آيات و تبيين مطالبى براى مردم بود .

و يسئلونك عن ذى القرنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 73 - 3،4،5،6،9

3- مسلمانان عصر بعثت ، گرفتار مشكلات اقتصادى و اجتماعى و سختى معيشت بودند .

أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

مراد از «فريقين» به قرينه صدر آيه، مؤمنان و كافران است. كافران در پاسخ به مؤمنان دو چيز را مايه افتخار و برترى و حقانيت خود مى دانستند: يكى وصف «خيرمقاماً» و ديگرى «أحسن نديّاً»، از اين دو توصيف، آشكار شود كه مؤمنان از نظر ظاهرى، در نقطه مقابل اين دو وضعيت قرار داشتند.

4- در آغاز بعثت ، كافران مكه از وضعيت اقتصادى و اجتماعى بهترى نسبت به مسلمانان برخوردار بودند .

أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

«مقام» اسم مكان و مشتق شده از قيام است كه در معناى مجازى موقعيت اجتماعى به كار رفته است و «خير مقاماً» كنايه از بهتر بودن وضعيت اقتصادى مى باشد. «ندى» به معناى جليس و مجلس است (مفردات راغب). افتخار كافران به بهتر بودن مجلس و هم نشينان خويش، كنايه از بهتربودن وضعيت سياسى و نظام اجتماعى آنان است.

5- كاران در عصر بعثت ، براى تصميم در باره امور خود ، مجلس مشورتى داشتند .

و أحسن نديًّا

براى «ندى» (ريشه اشتقاقى «ندى») چندين معنا ذكر شده است، از قبيل: جود و بخشش، باران، گياه، برآوردن آواز، مجالست و. .. (لسان العرب). آنچه از اين معانى متناسب با آيه و قرائن ديگر است، آن است كه «ندىّ» به معناى مجلس و مكان گفت وگو و از «ندى» به معناى مجالست مشتق شده باشد; زيرا افتخار به موارد ديگر در برابر مسلمانان - كه نوعاً تهيدست و بدون قدرت بودند - چندان مناسب به نظر نمى رسد.

6- كافران عصر بعثت ، فريفته وضعيت بهتر اقتصادى و هم نشينان به ظاهر آراسته خويش بودند .

أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

افتخار به محفل، در حقيقت افتخار به حاضران در آن است و مراد از اهل محفل به قرينه «من هو. .. أضعف جنداً» - در آيات بعد - هم فكران و ياوران كافران است.

9- كافران عصر بعثت ، مشكلات اقتصادى ، اجتماعى و سياسى مسلمانان را ، نشانه ناروابودن عقيده و تفكر آنان مى دانستند .

أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 77 - 3

3- وضعيت بهتر اقتصادى و معيشتى كافران عصر بعثت ، زمينه ساز گرايش عده اى از مردم به كفر بود .

كفر بأيتنا و قال لأُتينّ مالاً

بينش مطرح شده در اين آيه، از انديشه اى سرچشمه مى گيرد كه در آيات پيشين با جمله «قال الذين كفروا. .. أىّ الفريقين خير مقاماً» به آن اشاره شده بود.

ص: 184

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 96 - 3

3- مسلمانان صدراسلام ( در مكه ) از سوى كافران و مشركان گرفتار فشار هاى روحى و تنگنا هاى روانى بودند .

إنّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت سيجعل

با توجه به نزول اين آيات در مكّه، جمله «سيجعل . ..» بايد وعده اى نزديك به مسلمانان صدراسلام باشد. اين نويد حكايت از آن دارد كه مسلمانان در زمان نزول آيات، در شرايط سختى از نظر روحى و روانى و مقبوليت اجتماعى قرار داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 97 - 9

9- مشركان و كافران عصر بعثت ، در برابر حق و دعوت هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى لجوج و سرسخت بودند .

و تنذر به قومًا لدًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 105 - 3

3 - تعدادى از مردم صدراسلام در باره سرنوشت كوه ها در هنگامه رستاخيز ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله) توضيح مى خواستند .

و يس--َلونك عن الجبال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 130 - 1

1 - كافران ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را با گفته هاى خويش ، مورد آزار و فشار روحى قرار مى دادند .

فاصبر على مايقولون

توصيه خدا به پيامبر(صلی الله علیه و آله) مبنى بر صبر در برابر گفته هاى كافران، حكايت از آزردگى آن حضرت در برابر گفته هاى آنان دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 1،4

1 - برخى از زنان و مردان كافر عصر بعثت ( در مكه ) از امكانات و ثروت چشمگيرى برخوردار بودند .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

ضمير «منهم» به كافران بازمى گردد كه در آيات پيشين مورد بحث قرار گرفته بودند و از آنجايى كه سوره «طه» در مكه نازل شده است، مراد كفار مكه است. «ازواج» يا به معناى مردان و زنانى است كه تشكيل خانواده داده اند و يا به معناى «اصناف» است. «من» در «منهم» براى تبعيض است.

4 - مسلمانان صدراسلام ، بر اثر مشاهده رفاه كافران ، در خطر توجه به زر و زيور دنيا بودند .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

اين آيه گرچه خطاب به پيامبر(صلی الله علیه و آله) است; ولى ممكن است مراد از آن، تربيت مسلمانان باشد و در صورتى كه شخصِ آن حضرت مراد باشد، اين خطر براى ديگر مسلمانان قوى تر خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 185

11 - طه - 20 - 133 - 3

3- كافران عصر بعثت ، على رغم روشن بودن اعجاز قرآن و هماهنگى آن با ديگر كتاب هاى آسمانى ، آن را ناديده گرفتند و معجزه بودن آن را انكار مى كردند .

لولا يأتينا ب--َاية من ربّه أوَلم تأتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 135 - 7

7- كافران صدراسلام در انتظار شكست و نابودى اسلام بودند .

قل كلّ متربّص فتربّصوا فستعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 2 - 6

6- مشركان در عصر بعثت ، مردمى سنت گرا و كهنه پرست بودند .

ما يأتيهم من ذكر من ربّهم محدث

مخالفت مشركان با پيام هاى جديد الهى، نشانگر سنت پرستى و كهنه گرايى آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 4،6،7

4- برپايى جلسات سرّى و گفتوگو هاى مشورتى ، از سوى مشركان ستمگر عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و أسرّوا النجوى الذين ظلموا

6- مشركانِ ستم پيشه ، داراى حركت هاى جمعى و متشكل عليه دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و أسرّوا النجوى الذين ظلموا

«أسرّوا» (از مصدر «اسرار»); يعنى، پنهان مى داشتند و «نجوى» به معناى گفتوگوهاى پنهانى و مفعول براى «أسرّوا» است. بنابراين نجواكردن، دليل بر حركت جمعى و متشكل است و پنهان داشتن آن بيانگر سعى و تلاش بر دور ماندن اين حركت از انظار ديگران (مسلمانان) است.

7- توطئه چينى گروهى خاص از مشركان ستم پيشه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و دعوت او

و أسرّوا النجوى الذين ظلموا

برداشت ياد شده مبتنى براين است كه «الذين ظلموا» قيد احترازى باشد; يعنى، آن دسته از مشركانى كه ستم پيشه اند و خوى تجاوزگرى دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 4 - 4

4- هشدار خداوند به مشركان ستم پيشه در باره توطئه هاى پنهانى و گفت وگو هاى محرمانه آنان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

أسرّوا النجوى الذين ظلموا . .. قال ربّى يعلم القول فى السماء والأرض

تذكر به مشركان نجواگر و توطئه كننده، مبنى بر آگاهى خداوند از هر نوع سخنى در آسمان و زمين، هشدارى است به آنان در باره سرانجام شومِ توطئه هايشان.

ص: 186

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 1،7،11

1- خواب آشفته دانستن قرآن ، از تبليغات سوء مشركان ستم پيشه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

بل قالوا أضغث أحلم

«أضغاث» (جمع «ضغث») به معناى دسته ها و مختلط ها و «أحلام» (جمع «حلم») به معناى خواب ها است. اين تعبير (أضغاث أحلام) به خواب هاى آشفته و پراكنده اطلاق مى شود.

7- مشركان ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله) خواهان معجزه اى همانند معجزات پيامبران پيشين بودند .

فليأتنا باية كما أُرسل الأوّلون

11- استفاده مشركان ستم پيشه از تمامى شيوه هاى ممكن تبليغى ، سياسى و فرهنگى عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أسرّوا النجوى. .. هل هذا إلاّ بشر... بل قالوا أضغث أحلم بل افتريه بل هو شاعر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 9

9- ايمان نياوردن و حق ناپذيرى مشركان ستم پيشه ، فلسفه و دليل ردّ شدن پيشنهاد آنان مبنى بر ارائه معجزه از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فليأتنا باية . .. أفهم يؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 36 - 1،2،5،6

1- كافران و مشركان مكه ، به هنگام رو به رو شدن با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را مورد تمسخر و استهزا قرار مى دادند .

و إذا رءاك الذين كفروا إن يتّخذونك إلاّهزوًا

2- تمسخر و استهزا ، تنها شيوه برخورد مشركان و كافران مكه با شخص پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

و إذا رءاك الذين كفروا إن يتّخذونك إلاّهزوًا

حرف نفى «إن» و حرف استثنا «إلاّ» پس از آن - كه بر قصر دلالت مى كند - و نيز آمدن «هزواً» به صورت مصدر، همگى بيانگر استمرار و شدت در كار استهزا و تمسخر است.

5- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مورد تحقير مداوم كافران مكه قرار مى گرفت .

و إذا رءاك . .. أهذا الذى يذكر ءالهتكم

همزه استفهاميه در «أهذا. ..» براى تعجب است و اسم اشاره «هذا» - به قرينه استهزا - در تحقير استعمال گرديده است.

6- استفاده از احساسات و عقايد دينى مردم و تحريك آنان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از شيوه هاى سران شرك و كفر در برخورد با آن حضرت

أهذا الذى يذكر ءالهتكم

از اين كه كفار مكه، مردم را مخاطب خود قرار داده و «آلهتكم» گفته اند و نه «آلهتنا» استفاده مى شود كه آنان از احساسات و عقايد مردم عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) بهره مى گرفتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 187

11 - انبياء - 21 - 110 - 5

5- كافران لجوج و مشركان حق ناپذير ، داراى توطئه ها و نقشه هاى نهانى عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فإن تولّوا . .. و يعلم ماتكتمون

ذكر «ماتكتمون» (آن چه را پوشيده مى داريد) مى تواند اشاره به توطئه هاى مخفيانه كافران و مشركان داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 112 - 3

3- پيامبر (صلی الله علیه و آله) مواجه با اوج عناد و روى گردانى مشركان و كافران بود .

قل ربّ احكم بالحقّ

از اين كه رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) - با آن كه پيامبرى بسيار مهربان و صبور بود - متوسل به دعا عليه مشركان و كافران شده است، برداشت ياد شده قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 3 - 10

10- جبهه ضد توحيدى در صدراسلام ، متشكل از گروهى جاهل ، بى منطق و پيرو بى چون و چراى شيطان بود .

ومن الناس من يجدل فى اللّه بغير علم و يتّبع كلّ شيطن مريد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 9 - 3

3 - تكبر و خودبزرگ بينى ، منشأ مخالفت و ستيزه جويى سردمداران شرك با اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم . .. ثانى عطفه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 11 - 1،7

1 - وجود برخى از عناصر مذبذب و هرهرى مذهب در جمع مسلمانان صدراسلام

و من الناس من يعبد اللّه على حرف فإن أصابه خير اطمأنّ به و إن أصابته فتنة انقلب

«حرف» به معناى طرف و كنار است. «على حرف» متعلق به عامل مقدر و حال از ضمير مستتر در «يعبد» است.;يعنى، «و من الناس من يعبد اللّه حال كونه على طرف من الدين». آيه فوق، خبر از عناصرى از اهل شرك مى دهد كه همراه با اضطراب، تشويش، دودلى و ترديد وارد جبهه توحيد و يكتاپرستى (اسلام) مى شدند. آنان مانند كسى هستند كه در كنار معركه چشم به راه مى نشيند; اگر ديد جنگجويان دارند پيروز مى شوند، وارد معركه مى شوند; اما اگر احساس كرد كه آنها شكست مى خورند، فرار مى كند. عناصر فوق نيز اگر به مال و منالى دست مى يافتند، شادمان مى شدند و پا بر جا مى ماندند; اما اگر اتفاقاً مواجه با ناملايمات و سختى ها مى شدند، از جبهه توحيدى روى بر مى تافتند و به آيين سابقشان (شرك) باز مى گشتند.

7 - ارتداد برخى از مسلمانان سست ايمان صدراسلام و بازگشت دوباره آنان به آيين شرك ، به خاطر گرفتار شدن به بعضى از ناكامى هاى دنيوى

و من الناس من يعبد اللّه على حرف . .. انقلب على وجهه

ص: 188

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 12 - 3

3 - مشركان عصر بعثت ، چيزهايى را مى پرستيدند كه براى آنان نه نفعى داشت و نه ضررى .

يدعوا من دون اللّه ما لايضرّه و ما لاينفعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 25 - 3،16

3 - ممانعت كفرپيشگان صدراسلام از برگزار شدن مراسم عبادت خدا و زيارت مسجدالحرام توسط مسلمانان

إنّ الذين كفروا و يصدّون عن سبيل اللّه و المسجد الحرام

«صد» (مصدر «يصدون») به معناى منع و بازداشتن است. مفعول «يصدون» محذوف و به تقدير «يصدون الذين آمنوا» مى باشد.

16 - « عن على ( ع ) ان رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله نهى أهل مكّة أن يؤاجروا دورهم ، و أن يعلّقوا عليها أبواباً ، و قال : « سواء العاكف فيه و الباد » ;

از حضرت على(ع) روايت شده است كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اهل مكّه را از اجاره دادن خانه ها و گذاشتن درب براى آنها نهى كرد و فرمود: «سواء العاكف فيه و الباد»».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 30 - 16

16 - مشركان عصر بعثت ، داراى بت هاى متعدد .

فاجتنبوا الرجس من الأوثن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 38 - 9

9 - شرك پيشگان حق ستيز عصر بعثت ، مردمانى خيانت كار و ناسپاس بودند .

إنّ اللّه يدفع عن الذين ءامنوا إنّ اللّه لايحبّ كلّ خوّان كفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 39 - 4

4 - مسلمانان صدراسلام ، مورد ستم و تهاجم مستمر و پى درپى دشمنان كافر

أُذن للذين يقتلون بأنّهم ظلموا

به كارگيرى فعل مضارع (يقاتلون) نشان مى دهد كه مسلمانان صدراسلام، به طور مستمر و پياپى، مورد تهاجم و تجاوز قرار مى گرفتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 1،7

1 - اخراج ظالمانه مسلمانان صدراسلام از زادگاهشان ( مكّه ) ، تنها به جرم اعتقاد آنان به يگانگى خدا

ص: 189

بأنّهم ظلموا . .. الذين أُخرجوا من ديرهم بغير حقّ

«الذين اُخرجوا» بدل از «الذين يقاتلون» و به تقدير اذن القتال للذين اُخرجوا. ..» مى باشد. «ديار» جمع «دار» است و «دار»; يعنى، خانه و جايى كه انسان در آن جا سكونت دارد. بنابراين معناى جمله ياد شده چنين مى شود: به كسانى كه به ناحق از خانه و كاشانه خود بيرون رانده شدند، رخصت پيكار داده شد.

7 - فعاليت مسلمانان صدراسلام پيش از هجرت ، محدود به مسائل فرهنگى و تبليغى

إلاّ أن يقولوا ربّنا اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 42 - 1

1 - مشركان صدراسلام ، رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار و او را به دروغ گويى متهم مى كردند .

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 51 - 1

1 - تلاش پى گير مشركان عصر بعثت ، عليه آيات الهى ( قرآن ) و ناكام ساختن پيامبر (صلی الله علیه و آله) در دعوت خويش

و الذين سعوا فى ءايتنا معجزين أولئك أصحب الجحيم

«سعى» (مصدر «سعوا») به معناى تلاش كردن است و «فى آياتنا» به تقدير «فى ابطال آياتنا» مى باشد. «معاجزة» (مصدر «معاجزين») اگر از «عَجُز» (دنباله) مشتق شده باشد به معناى سبقت گرفتن از چيزى و پشت سرگذاشتن آن است و اگر از «عَجْز» (ناتوانى) مشتق شده باشد، به معناى ناتوان كردن مى باشد. در هر صورت «معاجزين» حال براى فاعل «سعوا» است و مفعول آن محذوف مى باشد و تقدير آن مى تواند «معاجزينا» و يا «معاجزين رسولنا» باشد. «جحيم» نيز به معناى آتش بر افروخته و شعلهور است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 53 - 5

5 - مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) در صدراسلام ، مردمانى بودند بيمار دل ، قسى القلب و ستم پيشه .

ليجعل ما يلقى الشيطن . .. و إنّ الظلمين لفى شقاق بعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 60 - 1،2،3،4،6

1 - بردبارى و خويشتن دارى مؤمنان و مهاجران ، در برابر فشار ها و آزار هاى مشركان و پرهيز از انتقام گيرى ، امرى مهم ، سرنوشت ساز و مورد توصيه مؤكد خداوند ( در اوايل هجرت از مكّه به مدينه )

و الذين هاجروا . .. و إنّ اللّه لعليم حليم . ذلك

«ذلك» خبر براى مبتداى محذوف و اشاره است به توصيه خدا به مؤمنان و مهاجران صدراسلام مبنى بر اين كه در برابر فشارها و آزارهاى مشركان، خويشتن دارى كنند و بردبارى را از دست ندهند. گفتنى است كه در چنين مواردى معمولاً از كلمه «هذا» استفاده مى كنند. بنابراين به كارگيرى «ذلك» - كه براى اشاره به دور است - بيانگر اهميت خويشتن دارى در برابر آزارهاى مشركان صدراسلام در آن مقطع خاص مى باشد; مقطعى كه ظاهراً هنوز مؤمنان از نيروى كافى براى برخورد قهرآميز با دشمن،

ص: 190

برخوردار نبودند.

2 - مقابله به مثل يكى از مؤمنان صدراسلام ، در پى عقوبتى كه از سوى مشركان بر او رفته بود .

و من عاقب بمثل ما عوقب به

از ظاهر آيه، چنين استفاده مى شود كه يكى از مؤمنان، در پى عقوبتى كه از سوى مشركان بر او رفته بود، دست به انتقام زد و مقابله به مثل كرد. سپس دوباره از سوى آنها مورد تجاوز و ستم قرار گرفت. خداوند در پى اين تجاوز، به او وعده أكيد داد كه او را يارى خواهد كرد تا انتقام خود را بگيرد. اما در عين حال، با تذكر به اين حقيقت كه خداوند بخشنده و غفور است، توصيه نمود كه اگر كه از آن تجاوز درگذرد و متجاوز را مورد عفو و آمرزش قرار دهد، مناسب تر و پسنديده تر خواهد بود.

3 - تجاوز دو باره مشركان به مسلمانانى كه با آنان ، مقابله به مثل كرده بودند ( يعنى نظير عقوبتى كه بر آنها رفته بود ، به آنان عقوبت رسانده بودند ) .

و من عاقب بمثل ما عوقب به ثمّ بغى عليه

4 - خداوند ، به مسلمان مورد ستم ، وعده قطعى داد كه او را نصرت و يارى خواهد داد تا انتقام خود را از ستمگران بازستاند .

و من عاقب . .. ثمّ بغى عليه لينصرنّه اللّه

6 - خداوند به فرد مسلمان مورد تجاوز مشركان ، توصيه كرد كه در گرفتن انتقام ، از دشمنانش در گذرد و آنان را مورد آمرزش قرار دهد .

و من عاقب . .. لينصرنّه اللّه إنّ اللّه لعفوّ غفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 67 - 4

4 - مراسم قربانى مسلمانان ، مورد اعتراض ستيزه جويانه مشركان صدراسلام

لكلّ أُمّة جعلنا منسكًا هم ناسكوه فلاينزعنّك فى الأمر

«نزاع» (مصدر «ينازعون») به معناى مخاصمه و ستيزه جويى است. ضمير فاعل در «لاينازعنّك» به مشركان بازمى گردد و «ال» در «فى الأمر»، عوض از مضاف اليه و به تقدير «فى أمر المنسك» مى باشد; يعنى، مشركان در مسأله قربانى، نبايد با تو به ستيزه جويى برخيزند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 72 - 4،5

4 - فراخوانده شدن مردم صدراسلام به توحيد و تلاوت شدن آيات قرآن بر آنان از سوى مؤمنان

و إذا تتلى عليهم ءايتنا . .. بالذين يتلون عليهم ءايتنا

5 - خشمگين شدن كافران صدراسلام و ظهور آثار كينه و نفرت در چهره آنان ، به هنگام شنيدن آيات قرآن و معارف توحيدى آن

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت تعرف فى وجوه الذين كفروا المنكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 54 - 4

4 - عدم تأثير دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر مشركان متعصب و متحجر

فذرهم فى غمرتهم حتّى حين

ص: 191

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 55 - 5

5 - رويارويى و مخالفت قشر مرفّه صدراسلام ، با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تعصب و جمود آنان بر شركورزى شان

فذرهم فى غمرتهم حتّى حين . أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 75 - 4

4 - ابتلاى كافران مكه به گرفتارى و سختى ، از رخداد هاى دوران پيش از هجرت

و لو رحمنهم و كشفنا ما بهم من ضرّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 96 - 4

4 - صبر در برابر بدرفتارى هاى مشركان و وانهادن كيفر آنان به خدا ، توصيه اى الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مقطع پيش از هجرت

ادفع بالتى هى أحسن السيّئة نحن أعلم بما يصفون

برداشت فوق، با توجه به مكّى بودن سوره مؤمنون است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 110 - 9

9 - مسلمانان صدراسلام ، همواره مورد ريشخند و مضحكه سران شرك و كفر

فاتّخذتموهم سخريًّا . .. و كنتم منهم تضحكون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 1،2،3،4،5،6،8

1 - هم دستى و تشكل تنى چند از مردمان عصر بعثت ، براى تهمت زنى و شايعه سازى عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و برخى از مؤمنان

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

«عصبة» در لغت به معناى گروهى متشكل و پشتيبان هم است كه از ده نفر تا چهل نفر باشند. آمدن فعل «مجىء» به صورت جمع نيز، مؤيد اين است كه تهمت زنندگان به شكل دسته جمعى، به كار تهمت و شايعه سازى مى پرداختند. گفتنى است آيه شريفه - براساس تاريخ و شأن نزول آن - در باره خانواده پيامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است كه مورد اتهام تنى چند از بدخواهان قرار گرفته بودند.

2 - هم دستى و تشكل تنى چند از منافقان عصر بعثت ، براى تهمت زنى و شايعه سازى عليه خانواده پيامبر (صلی الله علیه و آله)

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

بيشتر مفسران بر اين باورند كه گروه بهتان زننده (عصبة منكم) از منافقان بودند.

3 - منافقان در عصر بعثت ، داراى جمعيتى هم دست و متشكل براى توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

4 - منافقان عصر بعثت ، با ظاهر سازى و نفوذ در ميان صفوف مسلمانان ، پنهان و ناشناخته بودند .

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

ص: 192

برداشت ياد شده، از تعبير «منكم» (از ميان شما) ولحن افشاگرانه آيه شريفه، استفاده شده است.

5 - انتشار وسيع ماجراى « افك » ، در ميان مسلمانان صدر اسلام

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم لاتحسبوه شرًّا لكم بل هو خير لكم

6 - احساس خطر و نگرانى شديد مسلمانان در پى انتشار شايعه « افك » در ميان جامعه

إنّ الذين جاءو بالإفك . .. لاتحسبوه شرًّا لكم بل هو خير لكم

8 - توطئه « افك » ، در نهايت با افشا شدن نيت و انگيزه بدخواهان و برملا شدن چهره كريه آنان ، به نفع مسلمانان به پايان رسيد .

إنّ الذين جاءو بالإفك . .. لاتحسبوه شرًّا لكم بل هو خير لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 13 - 5

5 - توطئه گران عليه خاندان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( در قضيه افك ) ، از اقامه حتى يك شاهد هم ناتوان بودند .

فإذ لم يأتوا بالشهداء

«ال» در «الشهداء» عهد ذكرى است كه اشاره به «أربعة شهداء» دارد نفى «الشهداء» به وسيله «لم» در (لم يأتوا) بيانگر اين نكته است كه آنان هيچ شاهدى بر ادعاى خود نداشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 14 - 2،8

2 - مسلمانان صدراسلام ، به خاطر بى مبالاتى و خوش باورى در توطئه « افك » ، در معرض گرفتار شدن به عذابى سخت از سوى خدا قرار داشتند .

و لولا فضل اللّه عليكم . .. لمسّكم فى ما أفضتم فيه عذاب عظيم

8 - توطئه « افك » چنان تأثير عميقى داشت كه مسلمانان را به خود مشغول كرده و تنها موضوع سخن هر مجلس و محفل گشته بود .

لمسّكم فى ما أفضتم فيه

مطلب ياد شده از به كارگيرى واژه «افاضه» - كه به معناى سخن گفتن بسيار درباره موضوعى و انتشار آن است - استفاده مى شود. گفتنى است كه خطاب در «مسّكم» و «أفضتم» به عموم مسلمانان است و اين نشان مى دهد كه شايعه «افك»، در ميان همه مسلمانان مدينه پيچيده بود و آنان را به خود مشغول كرده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 15 - 1،2

1 - مسلمانان عصر بعثت ، پذيراى شايعه هاى نارواى بدخواهان عليه خاندان پيامبر (صلی الله علیه و آله) و منتشر كننده آنها ، بدون توجه به پيامد هاى ناروا و درستى و نادرستى آنها

إذ تلقّونه بألسنتكم و تقولون بأفواهكم ما ليس لكم به علم

2 - ماجراى « افك » ، على رغم اين كه مستقيماً هتك حريم پيامبر (صلی الله علیه و آله) محسوب مى شد ، مردم آن را ساده انگاشته و خوش باورانه به دامن زدن و گسترش آن پرداختند .

إذ تلقّونه بألسنتكم و تقولون بأفواهكم ما ليس به علم و تحسبونه هيّنًا

ص: 193

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 19 - 11،12

11 - وجود افرادى بدخواه و خواستار اشاعه فحشا و بدنامى اهل ايمان در جامعه نوپاى صدراسلام

إنّ الذين يحبّون أن تشيع الفحشة فى الذين ءامنوا لهم عذاب أليم

12 - بدخواهان جامعه نوپاى صدراسلام ، افرادى ظاهرالصلاح و ناشناخته براى مردم مسلمان بودند .

إنّ الذين يحبّون أن تشيع الفحشة فى الذين ءامنوا . .. و اللّه يعلم و أنتم لاتعلم

جمله «واللّه يعلم و أنتم لاتعلمون» مى تواند به تقدير «واللّه يعلمهم و أنتم لاتعلمونهم; خدا آنان را مى شناسد و شما آنان را نمى شناسيد» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 22 - 7

7 - شهر مدينه در صدراسلام ، مأمن و پناهگاه مهاجران مسلمان بود .

و لايأتل أُوْلوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا . .. و المهجرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 47 - 1،2

1 - منافقان صدراسلام ، مدعى ايمان به خدا و رسول بودند .

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول

به گفته مفسران، آيه شريفه و چند آيه بعد، درباره منافقان است و اين را موضوعات طرح شده در اين آيات و آهنگ و شأن نزول آنها، تأييد مى كند.

2 - منافقان صدراسلام ، مدعى اطاعت و فرمان برى از خدا و رسول بودند .

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول و أطعنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 48 - 1،2

1 - دسته اى از منافقان صدراسلام ، هنگام فراخوانده شدن براى داورى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ميان آنان ، از پذيرش آن خوددارى مى كردند .

و إذا دعوا إلى اللّه و رسوله ليحكم بينهم إذا فريق منهم معرضون

2 - منافقان صدراسلام ، دو دسته بودند : گروهى به صراحت از فرمان هاى خدا و رسول او سرپيچى مى كردند و دسته اى چنين نبودند .

و يقولون . .. و أطعنا ثمّ يتولّى فريق منهم ... و إذا دعوا إلى اللّه و رسوله ...

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 49 - 1

1 - منافقان صدراسلام ، تنها در صورتى كه داورى پيامبر (صلی الله علیه و آله) به نفع آنان بود ، به آن تن مى دادند .

ص: 194

و إن يكن لهم الحقّ يأتوا إليه مذعنين

«اذعان» به معناى «انقياد» و «مذعنين» به معناى «منقادين» (فرمان برداران و اطاعت كنندگان) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 50 - 1،3،5،6

1 - منافقان صدراسلام ، به بيمار دلى مبتلا بودند .

أفى قلوبهم مرض

همزه در «أفى» براى استفهام است; ولى متضمن معناى تقرير مى باشد كه براى سرزنش بيشتر منافقان آمده است.

3 - منافقان صدراسلام ، نسبت به حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و درستى اسلام ، در شك و ترديد به سر مى بردند .

أم ارتابوا

«أم» در «أم ارتابوا» منقطعه و به معناى «بل» (اضراب) است.

5 - منافقان صدراسلام ، نسبت به عادلانه بودن احكام الهى و داورى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در شك و ترديد به سر مى بردند .

أم يخافون أن يحيف اللّه عليهم و رسوله

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه «بل» در «بل أُولئك. ..» براى اضراب انتقالى باشد نه ابطالى.

6 - منافقان صدراسلام ، با علم به اين كه احكام و فرمان هاى خدا و رسول او ، به دور از ظلم و احجاف بود ، به آنها تن در نمى دادند .

أم يخافون أن يحيف اللّه عليهم و رسوله

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه «بل» در «بل أُولئك. ..» براى اضراب ابطالى باشد; يعنى، منافقان اين گونه نبودند كه گمان كنند كه خدا و رسول او، به آنان ظلم مى كنند; بلكه مى دانستند كه خدا و رسولش، عادلانه حكم مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 1،2،4

1 - منافقان صدراسلام ، براى اثبات آمادگيشان جهت جهاد كردن ، با سخت ترين سوگند ها ، به خدا سوگند ياد مى كردند .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

مقصود از خروج در جمله «ليخرجنّ» طبق نظر مفسران و شأن نزول آن، خروج از شهر و ديار خويش و حركت براى جهاد است.

2 - منافقان صدراسلام ، براى پوشش چهره كريه و مزورانه خود و فرار از فريضه جهاد ، از سوگند به خدا استفاده مى كردند .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

4 - تلاش گسترده منافقان صدراسلام براى اثبات حسن نيت خود و جلب نظر و اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان به سوى خويش

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

سوگند مؤكد، دليل بر وجود چنين تلاشى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 11،17

11 - پيشگويى قرآن به شكست جبهه كفر و شرك و پيروزى فراگير و گسترده جبهه توحيد و اسلام در عصر بعثت

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت ليستخلفنّهم فى الأرض و ليمكّننّ لهم

17 - زندگى مؤمنان نيكوكار صدراسلام در بيشترين دوران بعثت ، همراه با ترس و ناامنى از سوى دشمنان بود .

ص: 195

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت . .. و ليبدّلنّهم من بعد خوفهم أمنً

مقصود از خوف و ناامنى در آيه شريفه - به قرينه وعده جايگزين شدن آنان به جاى كافران حاكم - ناامنى و ترسى است كه از ناحيه كافران و دشمنان به وجود آمده بود و چون اين آيات، در سال هاى پايانى دوران بعثت نازل گرديده بود، مى رساند كه مؤمنان، بيشترين دوران بعثت را به حالت ترس و اضطراب گذرانده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 63 - 6

6 - برخى از منافقان صدراسلام ، براى شانه خالى كردن از مسؤوليت حل و فصل مسائل اجتماعى ، در پناه ديگران و مخفيانه از محضر پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى گريختند .

قد يعلم اللّه الذين يتسلّلون منكم لواذًا

«تسلّل» به معناى خروج پنهانى است و «لواذ» به معناى پنهان شدن در پشت سر كسى و در پناه او فرار كردن است. «لواذاً» نيز حال براى فاعل «يتسلّلون» مى باشد. گفتنى است كه آيه شريفه با توجه به مضمون آن - به ويژه جمله «فليحذر الذين يخالفون عن أمره» - و نيز مطابق بعضى از شأن نزول ها، درباره منافقان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 30 - 1

1 - شكوه پيامبر (صلی الله علیه و آله) به پيشگاه خداوند از مردم عصر خويش ( كافران شهر مكّه ) ، به خاطر متروك و مهجور ساختن قرآن كريم

و قال الرسول يربّ إنّ قومى اتّخذوا هذا القرءان مهجورًا

در اين كه شكوائيه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در اين دنيا است و يا در آخرت؟ دو نظريه ميان مفسران وجود دارد. برداشت ياد شده مبتنى بر ديدگاه اول است كه مطابق نظر بيشتر مفسران مى باشد. گفتنى است واژه «مهجور» به معناى متروك ورها شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 41 - 1،2

1 - مشركان ، همواره به هنگام مشاهده پيامبر (صلی الله علیه و آله) او را به مسخره مى گرفتند .

و إذا رأوك إن يتّخذونك إلاّ هزوًا

2 - مشركان همواره ، به هنگام مشاهده پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، ايشان را تحقير مى كردند .

و إذا رأوك . .. أهذا الذى بعث اللّه رسولاً

اسم اشاره «هذا» در تحقير استعمال شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 8

8 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى ، در بيشتر مشركان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم نوح بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

ص: 196

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 12

12 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى در بيشتر شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به عاديان بازمى گردد; اما در عين حال به شرك پيشگان صدراسلام نيز اشاره اى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 10

10 - رسوخ روحيه كفرورزى و پندناپذيرى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به ثموديان بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 7

7 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در«أكثرهم» به قوم لوط بازمى گردد; اما در عين حال اشاره به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 8

8 - رسوخ روحيه كفر و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به مردم ايكه باز مى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 197 - 6

6 - وجود عالمان دينى و آگاهان به كتاب هاى آسمانى در محيط جاهلى عصر بعثت پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

أوَلم يكن لهم ءاية أن يعلمه علمؤا بنى إسرءيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 205 - 2

2 - جبهه مخالف پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، متشكل از گروهى مرفه و برخوردار از نعمت

أفرءيت إن متّعنهم سنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 224 - 4

ص: 197

4 - اتهام مشركان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) مبنى بر ابداع قرآن با وهم و خيال خويش

و الشعراء يتّبعهم الغاون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 51 - 6

6 - هشدار خداوند به اشرار قريش در قبال توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فانظر كيف كان عقبة مكرهم أنّا دمّرنهم

با توجه به اين كه سوره نمل در مكه نازل شده، مى توان گفت كه آيه فوق از يك سو پيام دار حمايت خداوند از پيامبر(صلی الله علیه و آله) و تقويت روحيه مؤمنان است و از سوى ديگر هشدارى به سران مشرك مكه است كه از سرنوشت ثموديان عبرت بگيرند و از توطئه عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) دست بردارند و يا به فكر توطئه عليه او نيفتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 68 - 6

6 - وابستگى شديد ذهن و انديشه مردم عصر بعثت به پدران و نياكان خود

أءذا كنّا تربًا و ءاباؤنا . .. لقد وعدنا هذا نحن و ءاباؤنا

تكرار «آباؤنا» در دو آيه و تكيه كافران به پدران و نياكانشان، مى تواند نشانگر مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 70 - 4،5

4 - مكر و توطئه گسترده و مستمر كافران عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و لاتكن فى ضيق ممّا يمكرون

به كارگيرى فعل مضارع (يمكرون)، بيانگر استمرار مكر و حيله كافران عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى باشد.

5 - دلتنگى پيامبر (صلی الله علیه و آله) از توطئه هاى دشمنان عليه رسالت آن حضرت

و لاتكن فى ضيق ممّا يمكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 10،11،12

10 - موضع گيرى خصمانه كافران صدراسلام عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و موسى ( ع ) و متهم ساختن آنان به ساحرى

قالوا سحران تظهرا

11 - قرآن و تورات ، دو جادوى پشتيبان يكديگر ، در ادعاى كافران صدراسلام

قالوا سحران تظهرا

12 - اقدام حق ستيزان صدراسلام به انكار صريح قرآن و تورات و تأكيد بر كفر خويش نسبت به آن دو

و قالوا إنّا بكلٍّ كفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 54 - 4

ص: 198

4 - مؤمنان صدراسلام ، تحت فشار و آزار مشركان

أُولئك يؤتون أجرهم مرّتين بما صبروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 57 - 1،2،8،20،21

1 - اقدام مشركان به طرح يكى ديگر از بهانه هاى خويش در ردّ دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قالوا إن نتّبع الهدى معك نتخطّف من أرضنا

در آيات پيشين يكى از بهانه جويى هاى مشركان مطرح شد (چرا قرآن همانند تورات يكباره نازل نشده است). در اين آيه نيز به يكى ديگر از بهانه تراشى هاى آنان اشاره شده است.

2 - ترس ربوده شدن از سرزمين مكه به وسيله مشركان عرب ( كوچ اجبارى و از دست دادن ملك و خانه و اموال ) ، بهانه شرك پيشگان مكه در نپذيرفتن دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قالوا إن نتّبع الهدى معك نتخطّف من أرضنا

8 - رد شدن ادعاى مشركان مكه ( ربوده شدن آنان در صورت گرويدن به آيين پيامبر (صلی الله علیه و آله) ) از سوى خداوند

و قالوا . .. نتخطّف من أرضنا أوَلم نمكّن لهم حرمًا ءامنًا

20 - بيشتر مردم مكه در عصر بعثت ، گرفتار جهل و ناآگاهى نسبت به تعلق اراده الهى بر تضمين امنيت آن مكان مقدس و تأمين روزى ساكنان آن بودند .

أوَلم نمكّن لهم حرمًا ءامنًا . .. و لكنّ أكثرهم لايعلمون

21 - جهل بيشتر مشركان مكه به خاستگاه الهى امنيت و رفاه اقتصادى آن شهر ، عامل روى گردانى آنان از پذيرش هدايت الهى ( اسلام ) بود .

و قالوا إن نتّبع الهدى . .. و لكنّ أكثرهم لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 58 - 5

5 - غرور و سرمستى ، ريشه بهانه جويى هاى مشركان عصر بعثت

و كم أهلكنا من قرية بطرت معيشتها

با توجه به ارتباط اين آيه با آيات پيشين - كه درباره بهانه جويى هاى مشركان مكه است - برداشت ياد شده استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 85 - 2

2 - دفاع از حريم قرآن و پيروى از تعاليم آن ، عامل هجرت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از مكه

إنّ الذى فرض عليك القرءان لرادّك إلى معاد

اين كه خداوند پيش از وعده به بازگشت پيامبر(صلی الله علیه و آله) به مكه، مسأله وجوب عمل به تعاليم قرآن را مطرح ساخته است; مى تواند به علّتِ هجرت پيامبر(صلی الله علیه و آله) از مكه به مدينه اشاره داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 87 - 1

ص: 199

1 - كفرپيشگان صدراسلام ، در صدد بازداشتن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از انجام رسالت خويش بودند .

و لايصدّنّك عن ءايت اللّه بعد إذ أُنزلت إليك

«صدّ» (مصدر «لايصدّنّك») به معناى بازداشتن است و ضمير فاعل در «لايصدّنّك» به كافران بازمى گردد; يعنى، مبادا كافران تو را از ابلاغ آيات خدا به مردم بازدارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 10 - 1،7

1 - در ميان مؤمنان صدراسلام ، افرادى با ايمان سست وجود داشتند .

و من الناس من يقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس كعذاب اللّه

7 - مسلمانان صدراسلام ، به خاطر ايمان شان ، مورد آزار و اذيّت قرار مى گرفتند .

و من الناس من يقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس كعذاب اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 12 - 1،5

1 - اغواگران كافر ، براى مرتد ساختن مسلمانان ، در تلاش بودند .

و قال الذين كفروا للذين ءامنوا اتّبعوا سبيلنا و لنحمل خطيكم

برعهده گرفتن بار خطاى مسلمانان، از سوى كافران، با بيان فعل امر (لنحمل خطاياكم) هنگام دعوت از آنان براى تبعيت از خط و راه كافران، حكايت از نوعى برخورد اغواگرانه دارد.

5 - مسلمانان در مكه ، هم مورد آزار و اذيت جسمى بودند و هم در معرض تبليغات منفى كافران قرار داشتند .

و من الناس من يقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه. ..و قال الذين كفروا... اتّب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 60 - 5

5 - مسلمانان مكه ، در صورت هجرت از مكه ، نگران معاش خود بودند .

إنّ أرضى وسعة . .. و كأيّن من دابّة لاتحمل رزقها اللّه يرزقها و إيّاكم

اين كه خداوند پس از توصيه به هجرت براى حفظ ارزش دينى، رازقيت خود را مطرح مى كند و يادآورى مى كند كه خيلى از جنبندگان، قادر به تأمين روزى خود نيستند، احتمال دارد درصدد دفع توهم و پرسشى باشد كه مسلمانان، آن را در ذهن خود داشته اند. برداشت بالا براساس احتمال ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 2 - 1

1 - شكست روميان ( دولت بيزانس ) در نبرد با ايرانيان در عصر بعثت

غلبت الروم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 3 - 1

ص: 200

1 - نبرد ميان ايران و روم ، در نزديكى منطقه حجاز ( نواحى شام ) بوده است .

غلبت الروم فى أدنى الأرض

جبهه درگير با روميان مسيحى، به قول تاريخ نويسان، مجوسيان ايران بوده اند; الف و لام در «الأرض» براى عهد است و به قرينه «الروم» به سرزمين روميان اشاره دارد. ذكر «أدنى الأرض» و اهتمام به تعيين مكان نبرد، اين احتمال را تقويت مى كند كه مراد از «أدنى الأرض» نزديك ترين بخش روم به سرزمين عرب (حجاز) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 4 - 5،6،8

5 - قرآن از برانگيخته شدن احساسات شادمانه مؤمنان صدر اسلام در روز پيروزى روميان بر ايرانيان ، خبر داده است .

و هم من بعد غلبهم سيغلبون . .. و يومئذ يفرح المؤمنون

6 - پيروزى روميان بر ايرانيان ، عاملِ سرور و شادمانى مؤمنان عصر بعثت شد .

و يومئذ يفرح المؤمنون

8 - شكست و پيروزى روم ، امرى سرنوشت ساز براى مؤمنان و مشركان عصر بعثت بوده است .

و يومئذ يفرح المؤمنون

بيان شكست روميان مسيحى در برابر ايرانيان و نيز پيشگويى شكست ايرانيان از روميان و سرور و فرح مؤمنان از پيروزى روميان، حكايت از اين مى كند كه چنين تحولاتى براى گروه هاى ياد شده، مهم و سرنوشت ساز بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 9 - 2

2 - مورد هجوم قرار گرفتن مسلمانان در مدينه از سوى لشگر دشمن در غزوه احزاب

اذكروا نعمة اللّه عليكم إذ جاءتكم جنود

مفسران بر اين نكته اتفاق نظر دارند كه اين آيه، درباره غزوه احزاب نازل شده است. مراد از «جنود» گروه هاى مشرك و يهوديان اند كه در يك تصميم جمعى، متحد شدند و جهت درهم كوبيدن مسلمانان، به مدينه هجوم بردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 10 - 4،11

4 - يهود بنى نضير و بنى قريظه و غطفان ، با مشركان مكه ، عليه مسلمانان ، ائتلاف كردند .

إذ جاءوكم من فوقكم و من أسفل منكم

طبق شواهد تاريخى، غزوه احزاب، با ائتلاف يهوديان بنى نضير و بنى قريظه و غطفان و مشركان مكه به وجود آمد. «من فوقكم» اشاره به يهوديانى دارد كه از بخش شرقى مدينه هجوم آوردند و «من أسفل منكم» اشاره به مشركانى دارد كه از بخش غربى مدينه به آن ديار هجوم آورده بودند.

11 - ايّام هجوم احزاب متّحد به مدينه ، روزهايى بس سخت و نگران كننده براى مسلمانان بود .

إذ جاءوكم . .. و إذ زاغت الأبصر و بلغت القلوب الحناجر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 12 - 3

ص: 201

3 - غير از چهره هاى منافق ، افراد بيماردل نيز در مدينه عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) وجود داشتند .

و إذ يقول المنفقون و الذين فى قلوبهم مرض

«و الذين فى قلوبهم مرض» مى تواند عطف جمله اى مستقل بر اسم باشد. در نتيجه، افزون بر منافقان، گروه ديگرى هم بودند كه به دليل داشتن نوعى بيماردلى و ضعف اعتقاد، در صف و جبهه منافقان عمل مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 26 - 10

10 - گروهى از يهود بنى قريظه ، به دست مسلمانان ، به قتل رسيدند .

فريقًا تقتلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 59 - 11

11 - در عصر پيامبر افرادى بودند كه مزاحم زنان مسلمان مدينه مى شدند .

ذلك أدنى أن يعرفن فلايؤذين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 60 - 2،3،5،9

2 - منافقان ، در مدينه ، فعال بودند و زنان مسلمان را مورد تعرض و مزاحمت قرار مى دادند .

لئن لم ينته المنفقون . .. لنغرينّك

3 - افرادى ضعيف الايمان و بيماردل ، در مدينه بودند كه متعرض زنان مؤمن مى شدند .

لئن لم ينته . .. و الذين فى قلوبهم مرض ... لنغرينّك بهم

5 - در مدينه ، در عصر پيامبر ، افرادى شايعه پراكن وجود داشت .

لئن لم ينته . .. المرجفون

«رَجْف» (مصدر ثلاثى مجرد «مرجفون») به معناى «اضطراب شديد» است (مفردات راغب). در آيه، به تناسب معناى لغوى، منظور از آن كسانى اند كه با پخش سخنان بيهوده، آرامش مردم را سلب مى كردند.

9 - پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) در مدينه ، حاكميت مقتدرانه داشت .

لئن لم ينته المنفقون . .. لنغرينّك بهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 7 - 4

4 - رفتار كافران با شخصيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، برخوردى تحقيرآميز و در حد شخصيتى فاقد شهرت و موقعيت

هل ندلّكم على رجل ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق

ذكر نكردن شخصيت حقوقى پيامبر(صلی الله علیه و آله) به عنوان رسول خدا و يا نگفتن نام آن حضرت و آوردن عنوانى نكره، حكايت از موضوع ياد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 202

15 - سبأ - 34 - 8 - 1،2،3

1 - كافران ، اظهارات پيامبر (صلی الله علیه و آله) را درباره تجديد حيات انسان ها پس از مرگ ، افتراى او بر خدا مى دانستند .

و قال الذين كفروا هل ندلّكم على رجل ينبّئكم . .. أفترى على اللّه كذبًا

2 - كافران ، در اظهار نظرشان درباره پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تبليغ آن حضرت از معاد ، مردد بودند و نظرى ثابت و قطعى نداشتند .

رجل ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم لفى خلق جديد . أفترى على اللّه كذبًا أم ب

«أم» حرف عطف و براى ترديد است; يعنى، طبق نظر كافران پيامبر(صلی الله علیه و آله) يا مى داند كه معاد، شدنى نيست و در عين حال از آن خبر مى دهد - كه افترا به خدا است - و يا از آن خبر ندارد و سخنى جنون آميز بر زبان جارى مى سازد.

3 - اظهار تعجب كافران از اظهارات پيامبر (صلی الله علیه و آله) درباره تحقق قطعى معاد

ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم لفى خلق جديد . أفترى على اللّه

همزه «أفترى» براى استفهام تعجيبى است و حكايت از اظهار شگفتى كافران از اظهار نظر پيامبر(صلی الله علیه و آله) درباره معاد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 7

7 - تهديد شديد مشركان مكه از سوى خداوند ، به خاطر تن در ندادن به تعاليم پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت قالوا ما هذا إلاّ رجل. .. و كذّب الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 16

16 - هشدار دادن به مردم از عذابى كه در پيش رو دارند ، در نگاه مردم مكه سخن جنون آميز تلقى مى شد .

ثمّ تتفكّروا ما بصاحبكم من جِنّة إن هو إلاّ نذير لكم بين يدى عذاب شديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 4 - 1،3

1 - مشركان صدراسلام ، رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار نموده و او را به دروغ گويى متهم كردند .

و إن يكذّبوك

3 - اندوه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به خاطر تكذيب شدنش از سوى كافران و مشركان لجوج در صدراسلام

و إن يكذّبوك فقد كذّبت رسل من قبلك

از آهنگ آيه شريفه استفاده مى شود كه پيامبر(صلی الله علیه و آله)، به خاطر تكذيب شدنش اندوهگين بود. ازاين رو برخى از مفسران جواب شرط «إن يكذّبوك» را محذوف و چنين دانسته اند: «إن يكذّبوك فلاتحزن و اصبر اذ قد كذّب رسل من قبلك».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 25 - 1،3

1 - مشركان صدراسلام ، رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار نموده و آن حضرت را به دروغ گويى متهم مى كردند .

و إن يكذّبوك

3 - اندوه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به خاطر تكذيب شدنش از سوى كافران و مشركان لجوج صدراسلام

و إن يكذّبوك فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم

ص: 203

از آهنگ آيه شريفه، به دست مى آيد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به خاطر تكذيب شدنش اندهگين بود. از اين رو برخى از مفسران جواب شرط (إن يكذّبوك) را محذوف دانسته اند; يعنى، «إن يكذّبوك فلاتحزن و اصبر إذ قد كذّب الذين من قبلهم»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 40 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در بحث و گفت وگو با مشركان ، از آنان خواستار ارائه دليل عقلى و نقلى روشن بر اثبات درستى عقايد خويش

قل أرءيتم شركاءكم الذين تدعون من دون اللّه أرونى ماذا خلقوا من الأرض . .. أم ءات

«أرءيتم» به معناى «أخبرونى» (به من خبر دهيد) است و «ماذا» اسم استفهام مى باشد و اين سؤال عقلى درباره نقش معبودها در جهان است «أم» نيز براى استفهام بوده و در آن از مشركان خواسته شده كه نوشته اى از سوى خداوند - كه حاكى از حقانيت عقايد آنان باشد - ارائه دهند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 43 - 3

3 - دعوت پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، با حيله ها و مكر هاى مخالفان روبه رو بود .

فلمّا جاءهم نذير ما زادهم إلاّ نفورًا. .. و مكر السّيّىِ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 7 - 2

2 - بيشتر سران كفر و شرك در صدراسلام ، دچار روح لجاجت و حق ناپذيرى و مصمم بر نپذيرفتن ايمان

فهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 1

1 - بيشتر سران شرك و كفر در صدراسلام ، به گونه اى بودند كه انذار و اخطارِ پيامبر (صلی الله علیه و آله) در آنان كارساز نبوده و ايمان نمى آوردند .

لقد حقّ القول على أكثرهم . .. و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 45 - 1،2

1 - كافران صدراسلام ، نسبت به هشدار هاى الهى مبنى بر پرهيز از گناه و رفتارى كه موجب مجازات الهى در دنيا ( عذاب استيصال ) و در آخرت مى شود ، بى اعتنايى كرده و گوش فرانمى دادند .

و إذا قيل لهم اتّقوا ما بين أيديكم و ما خلفكم

بيشتر مفسران برآنند كه مقصود از «ما بين أيديكم» (آنچه در پيش روى شما است) گناهانى است كه موجب مجازات هاى الهى در دنيا (همچون غرق شدن) مى شود و مقصود از «ما خلفكم» (آنچه پشت سر شما است) گناهانى است كه بعداً موجب مجازات الهى در آخرت مى گردد. گفتنى است كه تعبير به «پشت سر» از آن رو است كه هنوز نيامده و گويى پشت سر انسان در حركت است. جواب «إذا»، به قرينه ذيل آيه بعد (كانوا عنها معرضين) «أعرضوا» است.

ص: 204

2 - كافران صدراسلام ، مردمى لجوج و پندناپذير بودند .

و إذا قيل لهم اتّقوا ما بين أيديكم و ما خلفكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 47 - 1،4

1 - كافرانِ برخوردار از ثروت در صدراسلام ، از انفاق به مستمندان و گرسنگان خوددارى مى كردند .

و إذا قيل لهم أنفقوا ممّا رزقكم اللّه قال الذين كفروا للذين ءامنوا أنطعم

برداشت ياد شده با توجه به دو نكته به دست مى آيد: 1- همزه در «أنطعم» براى استفهام انكارى است; 2- آيه شريفه در مكه نازل شده و مربوط به كافران صدراسلام است.

4 - كافرانِ صدراسلام ، منكر رازقيت خدا براى بشر بودند و عقيده به آن را به مسخره مى گرفتند .

و إذا قيل لهم أنفقوا ممّا رزقكم اللّه قال الذين كفروا للذين ءامنوا أنطعم من لو ي

برداشت ياد شده از آن جا است كه كافران، جمله «من لو شاء اللّه أطعمه» (اگر خدا مى خواست او را مى خورانيد) را از سر استهزا و تمسخر مى گفتند و به آن باور نداشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 48 - 2

2 - كافران صدراسلام ، منكر برپايى قيامت بوده و عقيده به آن را مورد استهزا قرار مى دادند .

و يقولون متى هذا الوعد

استفهام در «متى هذا الوعد» - برابر نظر بيشتر مفسران - براى تهكم و استهزا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 76 - 2،3،6

2 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، در برابر سخنان ناروا و تهمت هاى غم انگيز مخالفان دعوتش ، مورد تسلّى خاطر و دلجويى خداوند قرار گرفت .

فلايحزنك قولهم

3 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، با سخنان ناروا و تهمت هاى غم انگيز دشمنانِ رسالتش روبه رو بود .

فلايحزنك قولهم

6 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، با توطئه هاى پنهانى دشمنانِ رسالتش روبه رو بود .

نعلم ما يسرّون و ما يعلنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 4 - 3

3 - مردم در صدر اسلام ، مردمى سخت پايبند به آيين شرك و انعطاف ناپذير در برابر سخن حق و مستدل

و الصفّ-ت صفًّا . .. إنّ إلهكم لوحد

برداشت ياد شده از آن جا است كه خداوند در آغاز سوره مباركه بر اثبات توحيد سوگند متعدد ياد كرده است. اين در حالى است كه خداوند پيش از آن، دلايل و شواهد كافى بر اثبات اين حقيقت در قرآن كريم ارائه فرموده بود.

ص: 205

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 36 - 1

1 - اتهام جنون و شاعر بودن به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شيوه مشركان و كافران در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و يقولون أئنّا لتاركوا ءالهتنا لشاعر مجنون

آمدن فعل «يقولون» به صيغه مضارع، حكايت از استمرار اين سخن دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 4

4 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان اندك او را در برابر مخالفت اكثريت كافران و مشركان صدر اسلام ، تسلّى خاطر و دلدارى داد .

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

مفسران برآنند كه يادآورى گمراهى اكثريت امت هاى گذشته، در شرايطى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگانِ اندك به آن حضرت در شرايط سخت مكه قرار داشتند و با مخالفت هاى بيشتر كافران و مشركان رو به رو بودند، به منظور دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگان به ايشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 170 - 5

5 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله « و إن كانوا ليقولون . لو أنّ عندنا ذكراً من الأوّلين . لكنّا عباد اللّه المخلصين » فهم كفّار قريش كانوا يقولون : قاتل اللّه اليهود و النصارى كيف كذبوا أنبياءهم ! أما و اللّه لو كان عندنا ذكراً من الأوّلين لكنّا عباد اللّه المخلصين يقول اللّه : « فكفروا به » حين جاءهم محمّد (صلی الله علیه و آله) . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «و إن كانوا ليقولون لو أنّ عندنا ذكراً من الأوّلين لكنّا عباد اللّه المخلصين» روايت شده كه فرمود: آنان كفار قريش بودند كه مى گفتند: نفرين بر يهود و نصارا! چگونه پيامبران خود را تكذيب كردند. به خدا قسم! اگر يكى از كتاب هاى آسمانى پيشينيان نزد ما بود، به آنها ايمان مى آورديم و از بندگان خالص خدا مى شديم; اما هنگامى كه حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) بر آنان مبعوث شد به آن حضرت كفر ورزيدند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 176 - 1

1 - مشركان و كافران صدراسلام ، خواهان مشاهده عذاب الهى بودند .

أفبعذابنا يستعجلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 177 - 1

1 - مشركان و كافران صدراسلام ، به نزول عذاب فراگير و غافل گيرانه تهديد شدند .

فإذا نزل بساحتهم فساء صباح المنذرين

«ساحت» به فضاى باز اطراف محله مى گويند و در آيه شريفه، كنايه از شمول و فراگيرى عذاب الهى بر همه افراد است. نزول

ص: 206

عذاب در بامداد (صباح) استعاره تمثيليه است كه عذاب الهى، به دشمنى تشبيه شده است كه در شب حركت مى كند و صبح گاهان غافل گيرانه يورش مى برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 1

1 - رو به رو شدن قرآن و پيامبراسلام ، با مخالفت كافران سركش ، متكبر ، ستيزه جو و حق ناپذير

و القرءان ذى الذكر . بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

«عزت» در اصل به معناى رفعت و سرافرازى است; ولى هرگاه احساس عزت برخاسته از عوامل ناصواب (مانند غرور و خودپسندى) باشد، اين واژه در معناى غرور و تكبّر به كار مى رود. در آيه شريفه نيز در همين معنا به كار رفته است. «شقاق» به معناى مخالفت است و مقصود از آن در اين آيه، مخالفت با پيامبراسلام و قرآن است. گفتنى است تنكير «عزت» و «شقاق» دلالت بر شدت آن دو دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 4 - 3،6

3 - انسان بودن پيامبر (صلی الله علیه و آله) و برخاستن ايشان از ميان توده هاى مردم ، مانع ايمان آوردن كافران صدراسلام بود .

و عجبوا أن جاءهم منذر منهم و قال الكفرون هذا سحر كذّاب

6 - كافران ، پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) را ساحر و بسيار دروغگو مى دانستند .

و قال الكفرون هذا سحر كذّاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 6 - 1،2،4،6،7

1 - رفتن سران شرك و كفر از حضور پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تحريك ديگران به پراكنده شدن از اطراف آن حضرت

و انطلق الملأ منهم أن امشوا

«انطلاق» به معناى انصراف و رفتن و «ملأ» به معناى سران و دانه درشتان جامعه است. «أن» در «أن امشوا» تفسيرى و متضمن معناى قول است; يعنى، «انطلقوا و قالوا امشوا...». مفسران گفته اند: آيه شريفه درباره كسانى نازل شده كه در مجلس ابوطالب و با حضور پيامبراسلام شركت داشتند; ولى پس از دعوت پيامبر(صلی الله علیه و آله) به يگانه پرستى، آن مجلس را ترك كردند و ديگران را به پراكنده شدن از اطراف آن حضرت تحريك نمودند.

2 - سران كفر و شرك در عصر بعثت ، مردم را به صبر و پايدارى بر آيين شرك و مواضع عقيدتى خود فرامى خواندند .

و اصبروا على ءالهتكم

«صبر بر آلهه» كنايه از پايدارى بر پرستش معبودها و ادامه آن است.

4 - سران و رهبران جامعه شرك ، رهبرى مردم را بر ضد رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) در دست داشتند .

و انطلق الملأ منهم أن امشوا و اصبروا على ءالهتكم

6 - سران شرك و كفر ، هدف و انگيزه پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) از دعوت به يكتاپرستى را ، دستيابى به رياست و آقايى بر دينداران مى دانستند .

أجعل الألهة إلهًا وحدًا . .. إنّ هذا لشىء يراد

برداشت ياد شده، براساس اين ديدگاه است كه «هذا» اشاره به يكتاپرستى و نفى آيين شرك (مضمون دعوت پيامبراسلام) باشد

ص: 207

و مقصود از «شىء يراد» سيادت و آقايى بر مردم باشد كه در نگاه سران كفر، هدف و آرزوى پيامبراسلام بود; زيرا با يكى شدن پرستش ها، قهراً آن حضرت رهبرى امت يكتاپرست را به عهده مى گرفت.

7 - سلب آزادى از مردم و ايجاد مانع بر سر راه آگاهى آنان از حقايق الهى ، از شيوه هاى مبارزه سران كفر و شرك با پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

و انطلق الملأمنهم أن امشوا و اصبروا على ءالهتكم

پراكنده كردن توده هاى مردم از اطراف پيامبر(صلی الله علیه و آله) و توصيه به پايدارى بر عقيده خود از سوى سران كفر، مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 7 - 5

5 - سران شرك و كفر در عصر بعثت ، رهبرى فكرى و عقيدتى مردم را در دست داشتند .

و انطلق الملأ. .. ما سمعنا بهذا فى الملّة الأخرة إن هذا إلاّ اختلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 11 - 3،4

3 - سران كفر و شرك ، گروهى متشكل ، همسو و متحد در برابر پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

جند ما هنالك مهزوم من الأحزاب

برداشت ياد شده، از تعبير «جند» و «أحزاب» به دست مى آيد.

4 - بشارت و نويد خداوند به شكست سران كفر و شرك و پيروزى مسلمانان در دوران بعثت

جند ما هنالك مهزوم من الأحزاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 14 - 5

5 - سران كفر و شرك در صدراسلام ، به كيفر و عذاب استيصال تهديد شدند .

إن كلّ إلاّكذّب الرسل فحقّ عقاب

اين آيه و آيات گذشته - كه سرگذشت هلاكت بار اقوام بزرگ و مقتدر پيشين را يادآور شده - در واقع در جهت تهديد كافران و مشركان مكه است كه رهبرى جريان مخالف با رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) را در دست داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 15 - 1

1 - تهديد سران كفر و شرك عصر بعثت ، به عذاب ناگهانى ( بانگ سهمگين ) از سوى خداوند

و ما ينظر هؤلاء إلاّ صيحة وحدة

«ينظر» (از مصدر «نظر») به معناى «انتظار» است و مقصود از «صيحة» عذاب استيصال مى باشد كه ممكن است به صورت صاعقه و بانگ سهمگين باشد. آمدن كلمه «واحدة» نيز براى اشاره به ناگهانى و يكباره بودن نزول عذاب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 208

15 - ص - 38 - 17 - 2،3

2 - استهزا ، گفتار مغرضانه و تبليغات سوء عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، كار هميشگى و روش سران كفر و شرك

اصبر على ما يقولون

آمدن فعل «يقولون» به صورت فعل مضارع، دلالت بر استمرار اين گفتار دارد.

3 - استهزا و تبليغات سوء و مغرضانه سران كفر و شرك عليه اسلام ، بسيار شديد و موجب دل آزردگى پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

اصبر على ما يقولون

از اين كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به صبر و شكيبايى توصيه شده است - با آن كه آن حضرت شخصيتى بزرگ و داراى سعه صدر بود - مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 36 - 9،14

9 - مشركان ، پيامبر اسلام را از مبارزه با معبودهايشان برحذر داشته و از قهر آنان مى ترساندند .

و يخوّفونك بالذين من دونه

برداشت ياد شده مبتنى بر اين فرض است كه مقصود از «الذين من دونه» معبودهاى مشركان باشد; چنان كه بسيارى مفسران گفته اند: بت پرستان مكه پيامبر(صلی الله علیه و آله) را از خشم و غضب بت ها برحذر مى داشتند.

14 - هدايت كردن مشركان و كافران در صدر اسلام ( نيمه نخست رسالت ) ، عملى مشكل و نااميدانه بود .

و من يضلل اللّه فما له من هاد

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه اين آيه در مكه نازل گرديده بود و در آن زمان مشركان دست از مواضع شرك آلود خود برنمى داشتند. ازاين رو آيه شريفه درصدد بيان اين حقيقت است كه ايمان آوردن آنان، بسيار مشكل و مأيوسانه است و پيامبر(صلی الله علیه و آله) نبايد بيش از اين، غم آنها را بخورد و خود را به زحمت بياندازد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 39 - 3

3 - نااميدى و يأس پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) از ايمان آوردن كفرپيشگان در نيمه نخست رسالت

قل يقوم اعملوا على مكانتكم إنّى عمل فسوف تعلمون

از لحن آيه شريفه استفاده مى شود كه پيامبر(صلی الله علیه و آله)، از ايمان آوردن مردم مكه نااميد بود. ازاين رو آنان را به خودشان وانهاده و به آنان فرمود: هر چه از دستتان برمى آيد، انجام دهيد و بر مواضع نادرست خود باقى بمانيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 12،15

12 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براى حل اختلاف خود با مشركان حق گريز ، از خداوند كمك خواسته و او را به داورى طلبيد .

أنت تحكم بين عبادك فى ما كانوا فيه يختلفون

جمله «أنت تحكم. ..» براى انشاى دعا است كه در قالب جمله خبرى آمده است.

15 - يأس پيامبر (صلی الله علیه و آله) از هدايت مشركان و كافران ، در نيمه نخست رسالت ( دوره مكه )

أنت تحكم بين عبادك فى ما كانوا فيه يختلفون

درخواست داورى خداوند - كه به معناى دخالت خداوند با شكست مشركان در دنيا و يا كيفر دادن در آخرت است - مى تواند

ص: 209

گوياى برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 64 - 1

1 - درخواست تهديدآميز و آمرانه مشركان از پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) به عبادت معبودهايى جز اللّه

قل أفغير اللّه تأمرونّى أعبد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 4 - 7

7 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) به هنگام بعثت ، با مخالفت قدرت هاى سياسى و اقتصادى عصر خويش - مانند اشراف مكه - روبه رو بود .

فلايغررك تقلّبهم فى البلد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 11

11 - مخالفت كافران و مشركان صدر اسلام با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، برخاسته از فريفتگى آنان به اقتدار خويش بود .

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا فى الأرض فأخذهم اللّه بذنوبهم

نكوهش شدن مخالفان پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) بر عبرت نگرفتن آنان از زوال قدرت ها و تمدن هاى گذشته، بيانگر اين نكته است كه سرپيچى آنان از پذيرش اسلام، برخاسته از دلخوشى آنها به امكانات و اقتدار نسبى خود بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 51 - 7

7 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ايمان آورندگان به آن حضرت در صدر اسلام ، در برابر مخالفت ها و دشمنى هاى كافران

إنّا لننصر رسلنا و الذين ءامنوا

يادآورى يارى شدن پيامبران و مؤمنان طرفدار آنان در تاريخ، براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنانى كه در مكه (وقت نزول اين آيات) در اقليت و تحت فشار و شكنجه دشمنان بودند; بيانگر حقيقت ياد شده است. گفتنى است توصيه شدن پيامبر(صلی الله علیه و آله) به صبر و شكيبايى در چهار آيه بعد، تأييدكننده همين مطلب مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 4 - 5

5 - بيشتر مردم عصر بعثت ، از آيات قرآن ، على رغم وضوح و روشنى مفاهيم آن روى گردان بودند .

كتب فصّلت . .. فأعرض أكثرهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 5 - 4،5

4 - بيشتر مردم عصر بعثت ، مصمم به تأثيرناپذيرى از كلام وحى و پيام قرآن

فأعرض أكثرهم . .. و قالوا ... فاعمل إنّنا عملون

ص: 210

تعبيرهاى سه گانه در آيه («أكنّة»، «وقر» و «حجاب») تأكيد و تصميم آنان را به نفوذناپذيرى در برابر قرآن مى رساند.

5 - تلاش وحى ناباوران ، براى مأيوس ساختن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از دعوت آنان به اسلام

و قالوا . .. فاعمل إنّنا عملون

از مانع تراشى هاى مشركان و تأكيدهاى مكرر آنها مبنى بر نرسيدن دعوت پيامبر(صلی الله علیه و آله) به آنان و نيز تأكيدشان بر پايبندى به كيش خويش، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 7 - 3

3 - انفاق و رسيدگى به نيازمندان ( پرداخت زكات ) ، از احكام تشريع شده در اوايل بعثت

الذين لايؤتون الزكوة

با توجه به نزول آيات در اوايل بعثت، مطلب بالا برداشت شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 9 - 9،13

9 - مشركان عصر بعثت ، معتقد به شريكان و همسانانى چند براى خداوند

و تجعلون له أندادًا

واژه «أنداد» جمع «ندّ» و به معنى همانندها و نظيرها است.

13 - مشركان عصر بعثت ، معتقد به خالقيت خدا و منكر ربوبيت مطلقه وى بودند .

قل أئنّكم لتكفرون بالذى خلق . .. ذلك ربّ العلمين

تعبير «تجعلون له أنداداً» نشان مى دهد كه مشركان اصل وجود خدا و خالقيت او را قبول داشته اند ولى براى او شريك در آفرينش و ربوبيت قائل بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 7

7 - اميدوارى كافران مكه ، به پيروزى خود بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) از طريق ايجاد هياهو و فضاى ناآرام

و قال الذين كفروا لاتسمعوا . .. و الغوا فيه لعلّكم تغلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 37 - 6

6 - وجود گرايش هاى خورشيدپرستى و ماه پرستى ، در ميان مردم عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

مطلب بالا با توجه به اين نكته است كه نهى در موردى معنا دارد كه زمينه ارتكاب منهى عنه وجود داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 43 - 1

1 - موضع گيرى ملحدانه مشركان در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، همانند موضع گيرى كافران در برابر رسولان پيشين

ص: 211

ما يقال لك إلاّ ما قد قيل للرسل من قبلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 53 - 1

1 - هشدار خداوند به كفار مكه ، مبنى بر پيروزى نزديك مسلمانان بر آنان

سنريهم ءايتنا فى الأفاق و فى أنفسهم

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه مراد از ضمير «هم» - به قرينه آيه قبل (ثمّ كفرتم) - كفار مكه بوده و مقصود از «آفاق» نواحى زمين و از «أنفس» مردم سرزمين جزيرة العرب باشد. بنابر اين جمله «سنريهم آياتنا فى الآفاق و فى أنفسهم» مى تواند اشاره به پيروزى مسلمانان بر كافران داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 32 - 4

4 - وجود كشتى هاى كوه پيكر و استفاده از آنها در عصر نزول قرآن

و من ءايته الجوار فى البحر كالأعلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 7 - 4

4 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر تمسخر و استهزاى مشركان

و كم أرسلنا . .. و ما يأتيهم من نبىّ إلاّ كانوا به يستهزءون

خداوند با بيان شيوه هميشگى كافران در برابر انبيا، در حقيفت پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) را مورد تفقد و دلجويى قرار داد تا آن حضرت از مخالفت و حركت هاى تمسخرآميز منكران رسالت، نگران نباشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 9 - 1،2

1 - اعتقاد و اقرار مشركان عصرت بعثت ، به عزت و دانايى آفريدگار هستى

و لئن سألتهم . .. ليقولنّ خلقهنّ العزيز العليم

2 - مشركان مكه ، با نبوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پيام توحيدى آن حضرت در ستيز بودند ، نه منكر وجود آفريدگار عزيز و داناى جهان .

و لئن سألتهم . .. ليقولنّ خلقهنّ العزيز العليم

با توجه به آيات پيشين - كه نوعى خطاب و عتاب نسبت به منكران پيامبر(صلی الله علیه و آله) دارد - برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 80 - 5

5 - توطئه هاى مخفيانه مشركان مكه ، عليه پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله)

أم يحسبون أنّا لانسمع سرّهم و نجويهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 212

17 - دخان - 44 - 16 - 5

5- جنگ بدر ، ميدان انتقام الهى از مشركان و ضربه اى سخت و شكننده بر جبهه شرك *

يوم نبطش البطشة الكبرى إنّا منتقمون

طبق نظر مفسران، ممكن است اين آيه نظر به جنگ بدر داشته باشد. اين در صورتى است كه عذاب ذكر شده در آيات پيشين را عذاب دنيوى بدانيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 4

4 - مسلمانان در مكه ، مواجه با حركت هاى ايذايى و خصمانه مشركان و در انديشه مقابله با آنان

قل للذين ءامنوا يغفروا للذين لا يرجون أيّام اللّه

فرمان الهى به غفران و چشم پوشى، از دو واقعيت تاريخى خبر مى دهد: 1- حركت هاى ايذايى مشركان مكه; 2- راه يافتن انديشه انتقام و مقابله به مثل در ذهن مؤمنان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 10 - 10

10- موضع تكبّرآميز و مستكبرانه مشركان مكه در برابر قرآن

و استكبرتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 13 - 3

3- تسليت و دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان ، در شرايط سخت و دشوار مكه

إنّ الذين قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقموا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 13 - 3

3- همدلى مشركان مكه ، در خالى ساختن سرزمين مكه ، از وجود پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

قريتك الّتى أخرجتك

نسبت دادن «إخراج» به قريه، مى تواند از آن جهت باشد كه همه مردم شهر و يا بيشتر آنان، بر اخراج پيامبر(صلی الله علیه و آله) مصمم و همدل بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 14 - 10

10- مشركان مكه ، سرخوش از بيرون راندن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سرزمين خويش

قريتك الّتى أخرجتك . .. زيّن له سوء عمله

مورد «سوء عمله» در آيه شريفه، همان اخراج پيامبر(صلی الله علیه و آله) از سرزمين مكه است.

ص: 213

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 16 - 1

1- حضور برخى از كافران ، در مجلس پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براى استماع وحى و سخنان آن حضرت

و منهم من يستمع إليك

ضمير «منهم» به كافران بازمى گردد كه در آيات پيشين نامشان به ميان آمده است (والذين كفروا يتمتّعون).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 26 - 5

5- برخى از عناصر سست ايمان صدر اسلام ، داراى روابط پنهانى با كافران

قالوا للذين كرهوا ما نزّل اللّه سنطيعكم فى بعض الأمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 1 - 4

4- تسليم شدن مشركان در برابر مسلمانان و پذيرش صلح در حديبيه ، فتحى بزرگ براى جبهه اسلام *

إنّا فتحنا لك فتحًا مبينًا

اهميت صلح حديبيه، از آن رو است كه مشركان تا آن روز، جز به نابودى مسلمانان نمى انديشيدند; اما باصلح حديبيه، آنان در حقيقت مجموعه مسلمانان را به عنوان گروهى قدرتمند، رسماً پذيرفتند و اين در صحنه سياسى، فتحى بزرگ براى مسلمانان بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 2 - 1،2،4،6،9

1 - صلح حديبيه ، مايه شوكت اسلام و فروخفتن كينه ها و خصومت هاى مشركان نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ليغفر لك اللّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر

با توجه به اين كه در اين آيات، غفران مترتب بر فتح شده است، مى توان پى برد كه مراد از «غفران» و «ذنب» معناى رايج آن نيست; زيرا ربطى ميان صلح حديبيه و بخشش گناهان ديده نمى شود. بر اين اساس معناى ديگرى اين جا مراد است و آن اين كه بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله)، آن حضرت را در نظر دشمنانش گنه كار و متهم مى نمود; ولى در پرتو صلح حديبيه، زمينه نشر دعوت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و بازشناخت شخصيت، اوصاف و خصال كريمانه آن حضرت فراهم آمد.

2 - صلح حديبيه ، كاهش دهنده كينه مشركان نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در زمينه هاى مورد اختلاف آنان ، قبل از هجرت و پس از آن *

إنّا فتحنا لك فتحًا مبينًا . ليغفر لك اللّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر

منظور از «ما تقدّم» و «ما تأخّر»، امور قبل از هجرت و پس از آن است.

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از نگاه مشركان ، فردى گنه كار و برهم زننده نظم اجتماعى شرك

ليغفر لك اللّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر

«ذنبك» به معناى اتهام ها و گناهانى است كه مشركان، براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) برمى شمردند; زيرا با بعثت آن حضرت، حرمت بت ها درهم ريخت، نظم جاهلى جامعه شرك - با ايمان آوردن طبقات مختلف اجتماعى - بر هم خورد و اين همه امورى بود كه از نظر مشركان، جرم و گناه پيامبر(صلی الله علیه و آله) تلقى مى شد.

6 - صلح حديبيه ، پايانى بر خصومتورزى بى امان مشركان عليه اسلام و نعمتى والا براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان

ص: 214

إنّا فتحنا لك فتحًا مبينًا . .. و يتمّ نعمته عليك

اهميت صلح حديبيه و اطلاق «فتح مبين» بر آن، از آن جهت است كه اين صلح، مقطع جديدى در روابط و نگرش مشركان نسبت به اسلام و مسلمانان به وجود آورد و چه بسا نعمت شمردن آن نيز بر اين پايه بوده است.

9 - صلح با مشركان ، در شرايط سخت و دشوار مكه ، نعمتى بزرگ و راه گشاى حركت هاى سرنوشت ساز بعدى پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

فتحنا لك فتحًا . .. و يتمّ نعمته عليك و يهديك صرطًا مستقيمًا

با توجّه به اين كه صلح حديبيه، در شرايط دشوار صورت گرفته است; احتمال مى رودكه نعمت شمرده شدن آن، از اين جهت بوده كه فرصتى براى تجديد قوا پديد آورده و راه را به سوى حركت هاى مهم بعدى گشوده است (و يهديك صراطاً مستقيماً).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 3 - 3

3 - فتح مكه ، پيروزى بزرگ و بدون شكست پيامبر (صلی الله علیه و آله) در پرتو امداد هاى الهى *

و ينصرك اللّه نصرًا عزيزًا

آرمان فتح مكه و مقهور ساختن مشركان لجوج آن، از بالاترين آرزوها و اهداف مسلمانان به شمار مى رفت. با توجه به اين نكته احتمال مى رود كه نويد الهى به نصرت بدون شكست، نويد به تحقق همين آرمان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 4 - 3

3 - مؤمنان ، قبل از صلح حديبيه ، داراى شرايطى بحرانى و اضطراب روحى *

هو الذى أنزل السكينة فى قلوب المؤمنين

نزول آرامش، زمانى صادق است كه قبل از آن، اضطراب و ناآرامى وجود داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 10 - 3

3 - بيعت مجدد مسلمانان با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در شرايط بحرانى قبل از صلح حديبيه

إنّ الذين يبايعونك إنّما يبايعون اللّه

از قرينه هاى موجود در آيه شريفه، استفاده مى شود كه بيعت مورد نظر، بيعت خاصى بوده است و از تعبير «فمن نكث. ..» بحرانى بودن آن شرايط استفاده مى شود و شأن نزول نيز مؤيد اين ديدگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 11 - 1،2،4،13،14

1 - تخلّف برخى از اعراب باديه نشين در سفرِ منتهى به صلح حديبيه ، از همراهى و يارى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

سيقول لك المخلّفون من الأعراب

با توجه به اين كه آيات پيشين درباره «فتح مبين» (صلح حديبيه) بود; استفاده مى شود كه تخلّف اين گروه از اعراب، در رابطه با همين سفر است كه به صلح حديبيه منتهى گشت.

2 - پيش بينى آيات وحى ، از عذرخواهى و اظهار پشيمانى باديه نشينانى كه از همراهى پيامبر (صلی الله علیه و آله) تخلف كرده بودند .

سيقول لك المخلّفون من الأعراب

ص: 215

4 - دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از مؤمنان ، براى شركت در سفر مكه ( قبل از صلح حديبيه )

سيقول لك المخلّفون من الأعراب

از واژه «مخلّفون» و عذرتراشى هاى آنان، استفاده مى شود كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى اين سفر، دعوت همگانى كرده است.

13 - عذر باديه نشينان براى توجيه غيبت خويش از سفر حديبيه ، بهانه اى واهى و مخالف نيات درونى آنان

سيقول . .. فاستغفر لنا يقولون بألسنتهم ما ليس فى قلوبهم

برداشت بالا با توجه به اين نكته است كه تعبير «يقولون. ..» در رابطه با «شغلتنا أموالنا و أهلونا» باشد; يعنى، اعراب در اين كه گرفتارى مالى و خانوادگى را عذر آورده اند; دروغ مى گويند و مشكل آنان چيز ديگرى است.

14 - سفر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به سوى مكه ( قبل از صلح حديبيه ) ، سفرى مخاطره آميز و نگران كننده براى برخى مسلمانان

سيقول لك المخلّفون من الأعراب . .. يقولون بألسنتهم

عذرآورى «مخلّفون» و رد عذر آنان از سوى خداوند، مى رساند كه عامل اصلى آنان از ترك سفر، نگرانى از سرنوشت آن بوده است. قرينه هاى تاريخى و نيز آيه بعد، مؤيد اين نكته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 12 - 2،3

2 - سفر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان به سوى مكه قبل از حديبيه ، بدون همراهى خانواده هايشان *

بل ظننتم أن لن ينقلب الرسول و المؤمنون إلى أهليهم

تعبير «إلى أهليهم»، اين احتمال را تقويت مى كند كه خانواده سپاه اسلام در مدينه باقى مانده و در سفر همراهشان نبوده اند.

3 - ترس از مرگ ، عامل اصلى تخلّف اعراب از همراهى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در سفر حديبيه

بل ظننتم أن لن ينقلب الرسول و المؤمنون إلى أهليهم أبدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 16 - 9

9 - نبرد مسلمانان پس از جنگ خيبر ، با مشركان بود و نه اهل كتاب . *

تقتلونهم أو يسلمون

در صورتى كه «يسلمون» به معناى اسلام آوردن باشد; از محدود شدن فرجام دشمنان به كشته شدن يا اسلام آوردن، مطلب بالا استفاده مى شود; زيرا در مورد اهل كتاب راه سومى به عنوان تسليم و پرداخت «جزيه» نيز مطرح است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 17 - 3

3 - افراد مريض و ناتوان از شركت در سفر حديبيه ، نگران از عدم حضور خود و همراهى نكردن مسلمانان در آن سفر *

ليس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المريض حرج

توبيخ شديد متخلّفان از سفر حديبيه در آيات گذشته و استثناى معذوران در اين آيه; بيانگر آن است كه مؤمنان معذور، نگران آن بوده اند كه مشمول توبيخ خداوندباشند. خداوند در اين آيه، به رفع اين نگرانى آنان پرداخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 18 - 2

ص: 216

2 - پديد آمدن شرايطى حساس و نيازمند اخذ بيعتى ويژه از مسلمانان ، در جريان حديبيه

لقد رضى اللّه عن المؤمنين إذ يبايعونك تحت الشجرة

ايمان نخستين، خود بيعتى با پيامبر(صلی الله علیه و آله) است. حال از اين كه دوباره از مؤمنان بيعت گرفته شد، ويژه و حساس بودن شرايط استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 20 - 6

6 - شرايط مادى مسلمانان در مقطع زمانى صلح حديبيه ، همراه با تنگنا و نيازمند تقويت *

وعدكم اللّه مغانم كثيرة تأخذونها فعجّل لكم هذه

از اين كه خداوند وعده غنيمت داده و بر مؤمنان به خاطر دستيابى نزديكشان به بخشى از آن غنايم، امتنان كرده است; مى توان استفاده كرد كه اين غنايم، نقش مؤثرى در حيات مادى مسلمانان داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 21 - 1،2

1 - وعده خداوند به مؤمنان ، در دستيابى آنان به غنايمى ، علاوه بر غنايم خيبر

و أخرى لم تقدروا عليها

با توجه به اين كه آيه قبل در زمينه غنايم خيبر بوده; واژه «أخرى» در مقايسه با غنايم خيبر به كار رفته است.

2 - اخبار خداوند ، از دستيابى مسلمانان به پيروزى هاى بزرگ و فراتر از توان به كار گرفته شده از سوى آنان در فتح خيبر

و أخرى لم تقدروا عليها

با توجه به اين كه آيات شريفه، در محدوده صلح حديبيه و جنگ خيبر نازل شده است; تعبير «لم تقدروا» مى رساند كه مؤمنان غنايمى در پيش دارند كه اكنون توان دستيابى به آن را ندارند; يعنى، به دست آوردن آن غنايم، نيازمند توانى بيش از اين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 22 - 1

1 - اطمينان بخشى خداوند به مؤمنان ، در ناتوانى كافران از غلبه بر ايشان ، پس از فتح خيبر و صلح حديبيه

و لو قتلكم الذين كفروا لولّوا الأدبر

برداشت بالا بر اين اساس است كه «لو قاتلكم. ..» نظر به آينده داشته باشد; يعنى، شما در آينده، همواره پيروز خواهيد بود و هر كه با شما بجنگد، منهزم خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 24 - 2،3،4،6

2 - منت نهادن خداوند بر مؤمنان ، به خاطر مصون ماندن از گزند مشركان ، با وجود حضور در قلب سرزمين آنان

و هو الذى كفّ أيديهم عنكم . .. ببطن مكّة

مراد از «بطن مكّة» محل صلح حديبيه است كه سرزمينى نزديك به مكّه مى باشد.

3 - مصون ماندن مؤمنان از گزند اهل مكّه در جريان حديبيه ، نمودى از سنت الهى در يارى اهل ايمان

سنّة اللّه . .. و هو الذى كفّ أيديهم عنكم و أيديكم عنهم ببطن مكّة

ص: 217

4 - درگير نشدن مؤمنان و مكيان با يكديگر در « عمرة القضا » ، نعمتى مهم براى اهل ايمان *

و هو الذى كفّ أيديهم عنكم و أيديكم عنهم ببطن مكّة

برداشت بالا بدان احتمال است كه تعبير «ببطن مكّة» اشاره به «عمرة القضا» داشته باشد كه مسلمانان پس از پيروزى حديبيه براساس قرارداد، سال بعد به شهر مكه وارد شدند و با آرامش كامل، مناسك عمره را به جا آوردند.

6 - رخ دادن درگيرى هايى منتهى به پيروزى مؤمنان بر مكيان ، قبل از انعقاد صلح حديبيه *

من بعد أن أظفركم عليهم

در صورتى كه مراد از «بطن مكّة» سرزمين حديبيه باشد; احتمال مى رود كه تعبير «من بعد أن أظفر» بيانگر درگيرى هاى محدودى باشد كه قبل از انعقاد صلح حديبيه، ميان كافران و مؤمنان صورت گرفت و به پيروزى مؤمنان منتهى گرديد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 25 - 1،2،4،5،8،9،10،12،14،15

1- مذمّت خداوند از كفر مشركان ، و جلوگيرى آنان از ورود مؤمنان به مسجدالحرام و قربانى كردن

هم الذين كفروا و صدّوكم عن المسجدالحرام و الهدىَ معكوفًا

2- تن دادن مكيان به صلح ، با همه كفر و عناد خويش نسبت به مؤمنان ، نمودى از اراده و تدبير نافذ خداوند

و هو الذى كفّ . .. هم الذين كفروا

على رغم كفر و ستيز مشركان با اسلام، به تدبير الهى زمينه اى پديد آمد كه آنان به صلح تن دادند و شرّشان از سر مسلمانان دفع گرديد.

4- باز داشتن مؤمنان از ورود به مسجدالحرام ، گناهى بزرگ و كفرآميز

هم الذين كفروا و صدّوكم عن المسجدالحرام

از اين كه خداوند، ممانعت از ورود مؤمنان به مسجدالحرام را به عنوان دومين جرم مهم مشركان ياد كرده و آن را در كنار كفر آنان متذكر شده است; مطلب بالا استفاده مى شود.

5- امتنان الهى بر شركت كنندگان در « عمرة القضا » ، با يادآورى ممانعت مكيان از ايشان در سفر حديبيه *

هم الذين كفروا و صدّوكم عن المسجدالحرام و الهدىَ معكوفًا

برداشت بالا بدان احتمال است كه آيه شريفه خطاب به مؤمنانى باشد كه در سال هفتم هجرى (يك سال پس از صلح حديبيه) براى انجام عمره وارد مسجدالحرام شدند. در چنين شرايطى خداوند، موقعيت دشوار گذشته رابه ياد ايشان آورد تا نعمت ها را از ياد نبرند.

8- وجود زنان و مردانى مؤمن - اما ناشناخته - در ميان كافران مكه ، قبل از حديبيه

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمنت لم تعلموهم

9- بى اطلاعى مهاجران و انصار ، از وجود مردان و زنانى مؤمن در ميان مكيان ; قبل از صلح حديبيه

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمنت لم تعلموهم

10- مؤمنان مكه قبل از صلح حديبيه ، داراى شرايطى دشوار و ناگزير از تقيه شديد

رجال مؤمنون و نساء مؤمنت لم تعلموهم

آگاهى نداشتن مؤمنان مدينه از مؤمنان مكه، از آن جهت بوده است كه مؤمنان مكه در آن محيط، قادر به ابراز ايمان نبوده و شديداً تقيه مى كردند.

12- پى بردن مسلمانان ، پس از حديبيه به وجود عناصرى مؤمن ; اما مخفى در قلب محيط شرك ( مكه )

و لولا رجال مؤمنون . .. لم تعلموهم

ص: 218

تعبير «لم تعلموهم»، بيانگر عدم اطلاع قبلى مسلمانان از وجود مؤمنانى در مكه است و نفس همين تعبير، تذكرى به مسلمانان نسبت به وجود مؤمنان ناشناخته در مكه است.

14- آسيب ديدن مؤمنان ناشناخته شهر مكه ، در صورت وقوع جنگ ميان مسلمانان و مكيان در حديبيه

و لولا رجال مؤمنون . .. أن تطوهم

15- تدبير صلح حديبيه از جانب خداوند ، به منظور حفظ جانِ مؤمنان ناشناخته مكه

و لولا رجال مؤمنون . .. أن تطوهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 26 - 1

1 - تعصّب جاهلى و غرور مشركان مكه ، مايه بستن راه مسجدالحرام بر مؤمنان در حديبيه

هم الذين كفروا و صدّوكم عن المسجدالحرام. .. إذ جعل الذين كفروا فى قلوبهم الحميّة

«إذ» ظرف براى «صدّوا» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 27 - 5

5- منتهى شدن سفر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به صلح حديبيه و عدم ورود به مسجدالحرام ، زمينه ساز ترديد برخى در رؤياى آن حضرت *

لقد صدق اللّه

تأكيد خداوند بر راستى رؤياى پيامبر(صلی الله علیه و آله)، حكايت از آن دارد كه برخى در درستى آن رؤيا ترديد كرده، يا زمينه اين ترديد را داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 36،41،46

36- جامعه اسلامى در عصر بعثت ، جامعه اى مستحكم ، مستقل و خلاّق

كزرع أخرج شطه فازره فاستغلظ فاستوى على سوقه

خداوند، در مقام توصيف پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ياران آن حضرت، اوصافى را كه براى آنان ياد كرده است. اين اوصاف عبارت است از: «استغلظ» (استحكام)، «استوى على سوقه» (استقلال) و «يعجب الزرّاع» (زايندگى و خلاقيت).

41- نويد الهى به مؤمنان صدراسلام ، نسبت به پيروزى شگفت آور و روزافزون آنان

كزرع أخرج شطه فازره . .. ليغيظ بهم الكفّار

اين آيات، در طليعه پيروزى هاى مسلمانان نازل شده و بشارت پيروزى هاى فزون تر را به مسلمانان داده است.

46- وجود برخى از افراد ناخالص ، در ميان همراهان پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

الذين ءامنوا و عملوا الصلحت منهم

در صورتى كه «من» در «منهم» براى تبعيض باشد; احتمال مى رود كه قيد «منهم» تعريض به كسانى باشد كه منافقانه، همراه پيامبر(صلی الله علیه و آله) بودند و يا در آينده منحرف خواهند شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 2 - 6

ص: 219

6 - بلند سخن گفتن و مشاجره برخى از مسلمانان ، با يكديگر در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

لاترفعوا أصوتكم . .. و لاتجهروا له بالقول كجهر بعضكم لبعض

برداشت بالا با استفاده از شأن نزول است كه نشان مى دهد، برخى از افراد در محضر پيامبر(صلی الله علیه و آله) به مشاجره برخاسته و آيه شريفه در رد عمل آنان نازل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 4 - 1

1 - اقدام برخى افراد به صدا زدن پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از وراى اتاق ها با لحنى بى ادبانه

إنّ الذين ينادونك . .. أكثرهم لايعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 5 - 2

2 - بى انضباطى و وقت نشناسى برخى از مسلمانان ، براى ملاقات پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و لو أنّهم صبروا حتّى تخرج إليهم لكان خيرًا لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 6 - 10

10 - جامعه صدر اسلام در معرض خطر ، از ناحيه گزارش هاى برخى از افراد فاسق

إن جاءكم فاسق . .. أن تصيبوا قومًا بجهلة

با توجه به شأن نزول هايى كه مفسران ذكر كرده اند، هشدار خداوند در آيه شريفه، هنگامى صورت گرفت كه نشانه هاى خطر ياد شده در جامعه به نوعى رخ نموده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 7 - 4

4 - اقدام نكوهيده برخى از مسلمانان ، به تحميل آراى شخصى خود بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

لو يطيعكم فى كثير من الأمر لعنتّم

برداشت بالا بدان احتمال است كه نكوهش مستفاد از آيه، نظر به جريان هايى داشته باشد كه قبلاً صورت گرفته بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 2

2 - برخى از باديه نشينان ، مدعى ايمان به اميد برخوردارى از امتيازات آن *

قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا

با توجه به اين كه اعراب، خود را مؤمن معرفى كرده اند، ولى قرآن سخن آنان را رد كرده است; اين احتمال جان مى گيرد كه اظهار ايمان اعراب، به خاطر آن بوده است كه از امتيازات ويژه مؤمنان برخوردار شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 220

17 - حجرات - 49 - 17 - 1

1 - منّت گذارى بى جاى اعراب بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به سبب اسلام آوردن خود

يمنّون عليك أن أسلموا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 2

2 - احساس اطمينان مشركان صدراسلام نسبت به پيروزى جمع متحد خويش بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان

أم يقولون نحن جميع منتصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 45 - 3

3 - اخبار خداوند ، از شكست قريب الوقوع جماعت شرك پيشه در جنگ بدر

سيهزم الجمع و يولّون الدّبر

با توجه به تطبيق اين آيه بر جنگ بدر - در آراى مفسران - و با توجه به اين كه آيات ياد شده مكّى است و جنگ بدر نخستين مرحله انهزام مشركان بوده است; برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 10 - 4،11،12

4 - بروز روحيه ثروت اندوزى و كوتاهى در امر انفاق ، در ميان مسلمانان صدراسلام پس از فتح مكه

و ما لكم ألاّتنفقوا فى سبيل اللّه

آيه شريفه - چنان كه از عبارت هاى آن استفاده مى شود - پس از فتح مكه نازل شده است. توبيخ مسلمانان از سوى خداوند، به خاطر كوتاهى آنان در امر انفاق، نشان مى دهد كه آنان، پس از استقرار اسلام در جزيرة العرب و آسوده خاطر شدن، گرفتار نوعى مال دوستى و ثروت اندوزى شدند.

11 - تفاوت وضع مسلمانان صدراسلام از نظر عِدّه و عُدّه ( نفرات و امكانات ) ، در مقطع پيش از فتح مكه و مقطع بعد از آن

لايستوى منكم من أنفق من قبل الفتح و قتل . .. من الذين أنفقوا من بعد و قتلوا

12 - شرايط مسلمانان صدراسلام تا پيش از فتح مكه ، بسى سخت تر از شرايط آنان پس از آن بوده است .

لايستوى منكم من أنفق من قبل الفتح و قتل . .. من الذين أنفقوا من بعد و قتلوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 13 - 4

4 - وجود نيرومند جريان نفاق ، در ميان زنان و مردان مسلمان ، در عصر نزول قرآن و بعثت پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله)

يوم يقول المنفقون و المنفقت . .. انظرونا نقتبس من نوركم

تصريح قرآن به نام مردان و زنان منافق، نشان دهنده وجود آنان در ميان مسلمانان صدراسلام است. تعبير «ألم نكن معكم» در آيه بعد، بيانگر نفوذ آنان در ميان صفوف مسلمين به صورت يك جريان گسترده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 221

18 - مجادله - 58 - 8 - 5

5 - منافقان ، به هنگام وارد شدن بر پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، از روى اهانت به جاى تحيتى كه خداوند به آن فرمان داده بود ، تحيت ديگرى به آن حضرت مى گفتند .

و إذا جاءوك حيّوك بما لم يحيّك به اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 2 - 3،5،6،18

3 - تبعيد بنى نضير ، نخستين اخراج دسته جمعى يهوديان از مدينه

أخرج الذين كفروا . .. لأوّل الحشر

«حشر»، عبارت است از بيرون راندن دسته جمعى عده اى از مردم از محل سكونت شان.

5 - غزوه بنى نضير ، اولين برخورد گروهى يهوديان مدينه با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان *

أخرج الذين كفروا . .. لأوّل الحشر

از تعبير «أوّل الحشر» مى توان استفاده كرد كه «غزوه بنى نضير»، اولين دسته بندى گروهى يهوديان مدينه، عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوده است.

6 - نخستين بسيج دفاعى مسلمانان در برابر يهوديان ، منتهى به شكست و تبعيد يهود بنى نضير شد .

هو الذى أخرج الذين كفروا . .. لأوّل الحشر

«حشر»، به معناى بيرون آوردن جماعت از مقر و گسيل داشتن آنان به جنگ نيز مى باشد. بنابراين معنا «الحشر» در آيه شريفه، نظر به تجمع مسلمانان در برابر توطئه هاى بنى نضير دارد.

18 - اقدام يهود بنى نضير ، به تخريب خانه هاى خويش

يخربون بيوتهم بأيديهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 5 - 1

1 - اقدام مسلمانان ، به قطع برخى نخل هاى سبز و بارور يهود بنى نضير

ما قطعتم من لينة

«لينة» به معناى نخل برافراشته و بارور است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 6 - 2،3،9

2 - برجاى ماندن اموال و امكانات بنى نضير ، پس از تبعيد آنان از مدينه

و ما أفاء اللّه على رسوله منهم

3 - دستيابى مسلمانان به غنايم و امكانات بنى نضير ، بدون جنگ و درگيرى

و ما أفاء اللّه على رسوله منهم فما أوجفتم عليه من خيل و لا ركاب

9 - چشمداشت برخى از مسلمانان ، به داشتن سهمى در غنايم به دست آمده از بنى نضير *

و ما أفاء اللّه على رسوله منهم فما أوجفتم عليه . .. و لكنّ اللّه يسلّط رسله

بيان اين نكته كه شما مسلمانان، اسب تازى در اين جنگ نداشتيد و اين خدا بود كه اين پيروزى را فراهم ساخت، مى تواند پاسخى

ص: 222

براى انتظارات مسلمين در تقسيم غنايم ميانشان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 8 - 4،7،14

4 - وضع اقتصادى مهاجران ، دشوارتر از انصار به هنگام غزوه بنى نضير

للفقراء المهجرين

از اختصاص به ذكر يافتن فقراى مهاجر، دشوارى فزون تر وضع اقتصادى آنان استفاده مى شود.

7 - ناگزيرى مسلمانان به ترك اموال و خانه هاى خويش و اقدام به هجرت و رهايى از ستم مشركان

أُخرجوا من ديرهم و أمولهم

از ماده «إخراج» و نيز مجهول آمدن فعل «أُخرجوا»، اضطرار و ناگزيرى استفاده مى شود.

14 - وجود عناصرى ناخالص ، در ميان مهاجران صدراسلام *

المهجرين الذين . .. يبتغون فضلاً من اللّه و رضونًا و ينصرون اللّه و رسوله أُول-

برداشت يادشده بدان احتمال است كه فعل هاى «يبتغون. ..» و «ينصرون...» قيدهاى احترازى باشد; نه توضيحى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 9 - 2،3،4،8

2 - برخوردارى برخى از انصار ، از غنايم بنى نضير

و الذين تبوّءو الدار

در صورتى كه «والذين تبوّءو. ..» عطف بر «المهاجرين» باشد، از آيه استفاده مى شود كه علاوه بر مهاجران; برخى از انصار نيز سهمى از غنايم بنى نضير بردند.

3 - « انصار » ، بنيانگذار جامعه ايمانى در مدينه قبل از هجرت

و الذين تبوّءو الدار و الإيمن من قبلهم

«تبوّء» - چنانچه مفردات و الميزان اشاره كرده اند - به معناى مهيا ساختن و آماده كردن است. در اين صورت «تبوّءو الدار و الإيمان» كنايه از فراهم سازى محيط اجتماعى و دينى و «من قبلهم» به حذف مضاف و تقدير «من قبل هجرتهم» است.

4 - استقبال انصار از مهاجران ، با ايمان و امكانات خويش

و الذين تبوّءو الدار و الإيمن من قبلهم

چنانچه «تبوّءو الدار» به معناى مهيا ساختن منزل باشد، آماده كردن آن از سوى انصار، مى تواند به هدف استقبال از مهاجران صورت گرفته باشد.

8 - انصار ، مورد ستايش به سبب ايثار بر مهاجران ، حتى در شرايط احتياج و نياز خويش

و لايجدون فى صدورهم . .. و لو كان بهم خصاصة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 11 - 1،3

1 - وجود گروهى منافق ، در ميان مسلمانان صدراسلام

ألم تر إلى الذين نافقوا

3 - روابط خائنانه منافقان مدينه ، با كافران اهل كتاب ( يهود بنى نضير )

ص: 223

الذين نافقوا يقولون لإخونهم الذين كفروا من أهل الكتب لئن أخرجتم لنخرجنّ معكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 12 - 3،7

3 - موضع مسلمانان در مقطع غزوه بنى نضير ، موضعى برتر نسبت به يهود

لئن أُخرجتم . .. و إن قوتلتم ... لئن أُخرجوا ... و لئن قوتلوا

در اين آيات، همواره از موضع آسيب پذير يهود، سخن به ميان آمده است; زيرا مسأله اخراج و جنگ نه از سوى ايشان بلكه عليه آنان ياد شده است. پس معلوم مى شود كه آنها در موضعى نبوده اند كه بخواهند اقدام به جنگ كنند.

7 - ترسيم شرايط اميدبخش آينده ، براى مسلمانان مدينه از سوى خداوند

و اللّه يشهد إنّهم لكذبون . .. ليولّنّ الأدبر ثمّ لاينصرون

لحن آيه شريفه، نويدبخش مؤمنان، در مقابله با توطئه هاى يهود و منافقان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 14 - 2،3،6،7،13

2 - كافران ( يهود ) ، پس از غزوه بنى نضير ، ناتوان از مقابله رويارو در ميدان نبرد با مؤمنان *

لايقتلونكم جميعًا إلاّ فى قرًى محصّنة

اين آيات، پس از آيات غزوه بنى نضير، آمده است; ازاين رو مى تواند ناظر به برنامه هاى آينده يهود باشد هر چند آنان در گذشته نيز قدرت رويارويى مستقيم نداشته اند. روشن است كه در اين احتمال، ضمير فاعل «يقاتلون» تنها به يهوديان بازگردد; نه آنان و منافقان (چنان كه در برداشت قبل آمده است).

3 - وجود زمينه هاى نگرانى براى مسلمانان از همدستى جامعه يهود عليه آنان ( پس از غزوه بنى نضير )

لايقتلونكم جميعًا إلاّ فى قرًى محصّنة

از اين كه خداوند، همدستى كافران در نبرد و رويارويى با مؤمنان را نفى كرده است; چنين احتمال مى رود كه نگرانى هايى در ميان مسلمانان وجود داشته است.

6 - ابّهت و هيمنه مسلمانان ( پس از غزوه بنى نضير ) ، مانع از اقدام جبهه كفر و نفاق به نبردى روياروى با آنان

لأنتم أشدّ رهبة فى صدورهم . .. لايقتلونكم جميعًا إلاّفى قرًى محصّنة

7 - وجود برخورد هاى پراكنده و انفرادى ، ميان يهوديان تبعيدى و مسلمانان *

لايقتلونكم جميعًا إلاّ فى قرًى محصّنة

ذكر واژه «جميعاً»، مى تواند از آن جهت باشد كه يهوديان اخراجى از مدينه، فقط در نبردهاى جمعى از برخورد مستقيم با مسلمانان پرهيز مى كردند; ولى ممكن است آنان برخوردهاى انفرادى مستقيم داشته باشند.

13 - فروپاشى اتحاد منافقان و يهوديان ، پس از غزوه بنى نضير ، به رغم ظاهر متحد آنان *

تحسبهم جميعًا و قلوبهم شتّى

احتمال مى رود كه جملات آيه شريفه، حكايت از آينده داشته باشد; بدين معنا كه از تحولات پس از غزوه بنى نضير خبر مى دهد و از آن جمله در هم ريختن اتحاد ميان منافقان و يهود قبل از غزوه بنى نضير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 15 - 1،2،3

ص: 224

1 - رفتار و سرنوشت مشابه و همگون يهود بنى نضير ، با يهوديان تبعيدى بنى قينقاع

كمثل الذين من قبلهم قريبًا

مراد از «الذين من قبلهم قريبًا» مى تواند يهود بنى قينقاع باشد. برخى از مفسران نيز بر همين عقيده اند.

2 - فرجام يهود بنى نضير در موضع گيرى عليه اسلام ، منتهى به شكست آنان ، همچون فرجام مشركان مكه در بدر *

كمثل الذين من قبلهم قريبًا

برخى برآنند كه مراد از «الذين من قبلهم قريبًا»، مشركان مكه در بدر است.

3 - شكست و تبعيد بنى نضير و اسلام ستيزان قبل از آنان ، نتيجه تلخ كردار خود ايشان

كمثل الذين . .. ذاقوا وبال أمرهم

در صورتى كه «أمرهم» شامل كارها و مواضع يهود بنى نضير باشد; از اضافه «أمر» به «هم» مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 16 - 2

2 - نقش منافقان مدينه ، در وسوسه گرى و تحريك يهود بنى نضير عليه اسلام

ألم تر إلى الذين نافقوا يقولون لإخونهم . .. كمثل الشيطن إذ قال للإنسن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 13،17

13 - اقدام حاطب ابن ابى بلتعه به ارتباط مخفيانه با مشركان ، در آستانه آمادگى مسلمانان براى فتح مكه

لاتتّخذوا . .. إن كنتم خرجتم جهدًا فى سبيلى

با توجه به شأن نزول آيه، عبارت «إن كنتم خرجتم. ..» نظر به آمادگى مسلمانان براى فتح مكه دارد.

17 - اقدام برخى از مهاجران ، به برقرارى رابطه سرّى و دوستانه با مشركان مكه

تسرّون إليهم بالمودّة

با توجه به شأن نزول آيه شريفه، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 8 - 7

7 - وجود عناصرى غيرمعاند با مسلمانان ، در ميان كافران عصر پيامبر

لاينهيكم اللّه عن الذين لم يقتلوكم فى الدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 2،4

2 - عدم شمول « عهدنامه حديبيه » نسبت به بازگرداندن زنان مؤمن مهاجر ، به اهل مكه

يأيّها الذين ءامنوا إذا جاءكم المؤمنت

از شأن نزول استفاده مى شود كه آيه شريفه، به مضمون پيمان حديبيه نظر دارد. طبق اين پيمان مؤمنان مدينه ملزم بودند تا كسانى كه پس از آن تاريخ، از مكه به مدينه هجرت مى كنند، به مكيان عودت دهند.

4 - اقدام برخى از زنان مؤمن ، به هجرت از مكه به سوى مدينه ، پس از پيمان حديبيه

ص: 225

يأيّها الذين ءامنوا

آيه شريفه - بر اساس شأن نزول - پس از هجرت برخى از زنان مكه به مدينه، نازل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 3،6،8،27

3 - ملاقات هاى مستقيم و بىواسطه زنان صدراسلام ، با شخص پيامبر (صلی الله علیه و آله)

إذا جاءك المؤمنت يبايعنك

6 - پرهيز از كمترين شرك به خداوند ، نخستين موضوع بيعت زنان مؤمن با پيامبر (صلی الله علیه و آله)

على أن لايشركن باللّه شيئًا

8 - پرهيز از دزدى ، زنا و فرزندكشى ( سقط جنين و . . . ) ، از جمله مواد مورد بيعت زنان مؤمن با پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و لايسرقن و لايزنين و لايقتلن أولدهنّ

27 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : لمّا فتح رسول اللّه مكة بايع الرجال ثمّ جاء النساء يبايعنه فأنزل اللّه عزّوجلّ « يا أيّها النبىّ إذا جائك المؤمنات يبايعنك . . . فبايعهنّ » . . . فقالت اُمّ حكيم : . . . يا رسول اللّه كيف نبايعك ؟ قال : إنّى لا اُصافح النساء فدعا بقدح من ماء فأدخل يده ثمّ أخرج ها فقال اُدخلن أيديكنّ فى هذه الماء فهى البيعة ;

از امام صادق(ع) روايت شده است: هنگامى كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مكه را فتح كرد، مردان با آن حضرت بيعت كردند. سپس زنان آمدند تا بيعت كنند. خداى عزّوجلّ اين آيه را نازل فرمود (يا أيّها النبىّ إذا جائك المؤمنات... فبايعهنّ) ... زنى به نام اُمّ حكيم گفت: ...اى رسول خدا! چگونه بيعت كنيم؟ حضرت فرمود: من با زنان مصافحه نمى كنم و قدحى از آب خواست و دست خود را در آب فرو برد و بيرون آورد و فرمود: دست هاى خود را در اين آب فرو بريد و همين بيعت است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 13 - 4

4 - روابط دوستانه برخى از مسلمانان صدراسلام با يهوديان

يأيّها الذين ءامنوا لاتتولّوا قومًا غضب اللّه عليهم

چنان كه در بعضى شأن نزول ها آمده است، آيه شريفه ناظر به جريان خارجى مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 2 - 3

3 - وجود برخى از مدعيان بى عمل ، در ميان مسلمانان صدراسلام

يأيّها الذين ءامنوا لِمَ تقولون ما لاتفعلون

خطاب «يا أيّها الذين آمنوا» قطعاً متوجه همه مؤمنان صدراسلام نيست; بلكه ناظر به برخى از آنان است كه نوعى ضعف در ايمانشان وجود داشت. خداوند در اين آيه يادآورى مى كند كه ايمان واقعى، با ادعاهاى بدون عمل سازگارى ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 5 - 20

20 - ضعف و سستى برخى از مسلمانان صدراسلام در جنگ و جهاد ، موجب آزار ديدن پيامبر (صلی الله علیه و آله) گرديد .

يأيّها الذين ءامنوا لم تقولون . .. لم تؤذوننى و قد تعلمون أنّى رسول اللّه إليكم

ص: 226

سخن در آيات پيشين، درباره كسانى است كه شعار جهاد مى دهند ولى از شركت در صفوف مجاهدان سر باز مى زنند و يا بر فرض شركت، ضعف و سستى نشان مى دهند. به نظر مى رسد مطرح ساختن موضوع آزارهاى يهود به موسى(ع)، براى بيان اين نكته باشد كه ضعف و سستى در جهاد و تخلف از فرمان هاى پيامبر(صلی الله علیه و آله) در جهاد، موجبات آزار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را فراهم كرده و همان عواقبى را در پى خواهد داشت كه براى قوم موسى در پى داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 11 - 1،3

1 - مسلمانان صدراسلام ، با مشاهده بساط داد و ستد و يا لهو و سرگرمى ، جذب آن مى شدند و مصلاّ را ترك و پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در حال ايراد خطبه هاى نماز جمعه ، ر ها مى كردند .

و إذا رأوا تجرة أو لهوًا انفضّوا إليها و تركوك قائمًا

3 - اقامه نماز جمعه ، در صدراسلام و به امامت حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله)

و إذا رأوا تجرة . .. و تركوك قائمًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 1 - 1،3

1 - وجود عناصر منافق ، در ميان مسلمانان صدراسلام

إذا جاءك المنفقون

3 - منافقان در هر بار ملاقات با رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) ، اظهار ايمان كرده و به رسالت الهى آن حضرت شهادت أكيد مى دادند .

إذا جاءك المنفقون قالوا نشهد إنّك لرسول اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 7 - 1،2،3،4

1 - توطئه منافقان ، به منظور پراكندن اصحاب و ياران نزديك پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از اطراف آن حضرت

هم الذين يقولون لاتنفقوا على من عند رسول اللّه حتّى ينفضّوا

2 - تلاش منافقان ، براى جلوگيرى از انفاق مردم به اصحاب و ياران پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)

هم الذين يقولون لاتنفقوا على من عند رسول اللّه

3 - وجود مشكل مالى و اقتصادى ، در ميان اصحاب و ياران نزديك پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)

لاتنفقوا على من عند رسول اللّه

4 - انفاق و كمك هاى مالى مؤمنان ، به ياران نيازمند پيامبر (صلی الله علیه و آله)

هم الذين يقولون لاتنفقوا على من عند رسول اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 8 - 1،2

1 - منافقان ، در جنگ « بنى المصطلق » سوگند ياد كردند پس از بازگشت به مدينه ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را از آن شهر اخراج كنند .

يقولون لئن رجعنا إلى المدينة ليخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ

«لام» در «لئن رجعنا» توطئه براى قسم و «ليخرجنّ الأعزّ. ..» جواب قسم است. طبق نظر مفسران، سخن ياد شده را رئيس

ص: 227

منافقان (عبداللّه بن أُبىّ) در غزوه بنى المصطلق گفته بود.

2 - منافقان ، درصدد براندازى حكومت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يقولون لئن رجعنا إلى المدينة ليخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 14 - 15

15 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « إنّ من أزواجكم و أولادكم عدوّاً لكم فاحذروهم » و ذلك إنّ الرجل كان إذا أراد الهجرةَ إلى رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) تعلّق به ابنه و امرأته و قالوا : نَنشُدُك اللّه أن تَذهب عنّا و تدعَنا فنضيع بعدك فمنهم من يطيع أهلَه فيقيم فحذّرهم اللّه أبناءَهم و نساءَهم و نهاهم عن طاعتهم . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند: «إنّ من أزواجكم و أولادكم عدوّاً لكم فاحذروهم» روايت شده است: [در صدراسلام گاهى] مردى كه قصد هجرت به سوى رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را داشت، فرزند و همسرش دامان او را مى گرفتند و مى گفتند: تو را به خدا قسم مى دهيم كه از نزد ما نروى و ما را بى كس نگذارى كه ما بعد از تو از بين خواهيم رفت. برخى از آنان مطيع اهل و عيال خود مى شدند و [نزد آنان ]مى ماندند. ازاين رو خداوند آنان را از فرزندان و همسرانشان برحذر داشته و آنان را از پيروى آنها نهى فرموده است...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 15 - 15

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 4 - 14،15

14 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مورد حمايت و پشتيبانى جبرائيل ، صالح ترين مؤمنان ( على ( ع ) ) و فرشتگان قرار داشت .

و جبريل و صلح المؤمنين و الملئكة بعد ذلك ظهير

مقصود از «صالح المؤمنين» - برابر نظر بسيارى از مفسران و روايات وارده از عامّه و خاصّه - اميرالمؤمنين على(ع) است (مجمع البيان، ذيل آيه).

15 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر ضديت و خيانت برخى از همسرانش ، مورد حمايت و پشتيبانى خداوند ، جبرائيل ، صالح مؤمنان ( على ( ع ) ) و فرشتگان قرار داشت .

و إن تظهرا عليه فإنّ اللّه هو موليه . .. و الملئكة بعد ذلك ظهير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 9 - 2،6

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در نيمه دوم بعثت و به هنگام استقرار نظام اسلامى در مدينه ، مأمور سختگيرى و برخورد بدون مسامحه و گذشت با كافران و منافقان

جهد الكفّار و المنفقين و اغلظ عليهم

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه نزول اين دسته از آيات، در دورانى بوده است كه نيمى از بعثت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سپرى شده و نظام اجتماعى اسلام در مدينه تشكيل يافته بود.

6 - پديد آمدن جريان نفاق و گروه منافقان در ميان مسلمانان ، هنگام تشكيل نظام اسلامى در مدينة الرسول

ص: 228

جهد الكفّار و المنفقين و اغلظ عليهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 25 - 4

4 - مشركان و كافران صدراسلام ، منكر برپايى قيامت بوده و آن را دروغ مى پنداشتند .

و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 3

3 - كافران تكذيب گر ، در صدراسلام از قشر ثروتمند و پرفرزند و نفرات بودند .

أن كان ذا مال و بنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 41 - 4

4 - اتهام شعر به قرآن و شاعرى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از سوى كافران و مشركان در آغاز رسالت

و ما هو بقول شاعر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 1 - 1

1 - گروهى از كافران عصر بعثت ، خواستار شتاب در نزول عذاب الهى در دنيا

سأل سائل بعذاب واقع

به گفته مفسران، سؤال در اين آيه، به معناى طلب و دعا است; ازاين رو بهوسيله «با» متعدى شده است; يعنى، «دعا داع بعذاب واقع».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 36 - 1

1 - تجمّع سريع و شتابزده كافران در اطراف پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به هنگام تلاوت وحى براى مردم

فمالِ الذين كفروا قبلك مهطعين

«اهطاع» (مصدر «مهطعين») به معناى گردن كشيدن و به سرعت راه رفتن و نيز به معناى گردن كشيدن براى خبر گرفتن آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 37 - 1

1 - اجتماع كافران در اطراف پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از هر سو و در قالب دسته هاى پراكنده بود .

مهطعين . عن اليمين و عن الشمال عزين

«عزين» (جمع «عزة») به معناى گروه هاى پراكنده است0 و «يمين و شمال» در اين آيه، كنايه از احاطه همه جانبه است.

ص: 229

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 42 - 3

3 - كافران مخالف پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، گروهى باطل گرا ، بى هدف و سرگرم به بازى هاى زندگى بودند .

فذرهم يخوضوا و يلعبوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 10 - 2،5

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در دوره نخست رسالت خويش ، با گفته هاى نابجا و تبليغات سوء دشمنان روبه رو بود .

و اصبر على ما يقولون

5 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مرحله نخست بعثت ( در مكه ) ، از هرگونه تعرّض به دشمنان بدگو ( پاسخ گفتن به بدگويى هاى آنان و مقابله به مثل ) منع شد .

و اهجرهم هجرًا جميلاً

آيه بعد (ذرنى و المكذّبين. ..) شاهد اين است كه اين «هجر»، به معناى عدم تعرض و مقابله به مثل نكردن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 49 - 1

1 - كافرانِ مخالف پيامبر (صلی الله علیه و آله) در صدراسلام ، مردمى پندناپذير و لجوج بودند .

فما لهم عن التذكرة معرضين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 50 - 3

3 - كافران مخالف پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از شنودن كلام بيداربخش و پندآموز قرآن به شدت نفرت داشتند .

عن التذكرة معرضين . كأنّهم حمر مستنفرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 2 - 1،2

1 - مسلمانى نابينا ، پس از ورود خود به مجلس وعظ و ارشاد پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، با ترش رويى و روى گردانى يكى از حاضران مواجه شد .

عبس و تولّى . أن جاءه الأعمى

2 - عبداللّه بن اُمّ مكتوم ، نابيناى مسلمانى كه گرفتار ترش رويى و اعراض يكى از حاضران مجلس پيامبر (صلی الله علیه و آله) شد .

أن جاءه الأعمى

برخى از مفسّران، نام شخصى را كه «أعمى» بود و آيه شريفه درباره حضور او نازل شده، «عمرو» و اكثريت «عبداللّه» نوشته اند; ولى همگان بر اين اتفاق دارند كه او فرزند نابيناى «ام مكتوم» بود. در شأن نزول آيه شريفه آمده است كه وى در حال ورود به مجلسى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله)، در آن حضور داشت، مورد اسائه ادب فردى از بنى اميه - كه گفته مى شود عثمان بن عفان بوده است - قرار گرفت.

ص: 230

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 3 - 5

5 - اعتراض كننده به حضور ابن ام مكتوم در مجلس پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، فردى ناآشنا به صفات نفسانى او و ناتوان از شناخت صالحان

أن جاءه الأعمى . و مايدريك لعلّه يزّكّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 6 - 2،5

2 - فرد خشمگين از حضور ابن ام مكتوم در مجلس پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، تمام توجّه خود را معطوف كسى ساخته بود كه خود را از فراگيرى آموزه هاى آن مجلس بى نياز مى دانست .

أمّا من استغنى . فأنت له تصدّى

5 - عثمان بن عفان ، از حاضران مجلس پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ماجراى ابن ام مكتوم و ارشاد كننده كافران مكه در عصر بعثت *

أمّا من استغنى . فأنت له تصدّى

در شأن نزول آيه شريفه از تفسير قمى نقل شده كه فرد مورد نظر از ضمير خطاب در «أنت له تصدّى»، عثمان بوده است. او در صدد مسلمان ساختن حاضران مجلس - كه از چهره هاى برجسته قريش بودند - برآمده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 9 - 2

2 - خداترسى و حالت خشيت ، برانگيزاننده ابن ام مكتوم براى حضور در مجلس پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

و أمّا من جاءك يسعى . و هو يخشى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 10 - 1

1 - فرد خشمگين از حضور ابن ام مكتوم در مجلس پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از او اعراض كرده ، خود را به گفتوگو با ديگرى سرگرم ساخت .

فأنت عنه تلهّى

«تلهّى» در اصل «تتلهّى» بوده و حذف «تاء» از باب تفعّل در اين موارد شايع است. اين كلمه از ريشه «لهو» است و راغب در مفردات «لهو» را به معناى چيزى دانسته است كه انسان را از آنچه بايد مقصد او قرار گيرد و براى او اهميت دارد، باز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 12 - 4

4 - اشراف حاضر در مجلس پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ماجراى ابن ام مكتوم ، بر اثر بى رغبتى خود ، از آموختن و به خاطر سپردن معارف قرآن محروم بودند .

فمن شاء ذكره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 231

20 - تكوير - 81 - 22 - 4،7

4 - مشاهده كمال عقلانى پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى معاشران آن حضرت ، دليلى كافى بر مردود بودن ادعاى جنون درباره او است .

و ما صاحبكم بمجنون

عنوان «صاحبكم» گوياى مردود بودن اتهام جنون است; زيرا مصاحبت روز مرّه كسانى كه به پيامبر(صلی الله علیه و آله) تهمت جنون مى زدند، با آن حضرت، مايه شناخت وضعيت فكرى آن بزرگوار بوده و دستاويزى براى نسبت جنون باقى نمى گذارد.

7 - جنون آميز خواندن رفتار و گفتار پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از شيوه هاى مبارزه مخالفان با آن حضرت در صدراسلام

و ما صاحبكم بمجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 25 - 1،5

1 - برخى از مردم عصر بعثت ، قرآن را كلامى القا شده از سوى شيطان مى پنداشتند .

و ما هو بقول شيطن

5 - ادعاى ارتباط پيامبر (صلی الله علیه و آله) با شيطان و دريافت قرآن از او ، از ترفند هاى تبليغاتى دشمنان اسلام در عصر بعثت

و ما هو بقول شيطن رجيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 1 - 4،5

4 - رواج كم فروشى در ميان عصر بعثت

ويل للمطفّفين

5 - « عن أبى جعفر ( ع ) [ فى قوله تعالى « ويل للمطففين » ] قال : نزلت على نبىّ اللّه (صلی الله علیه و آله) حين قدم المدينة و هم يومئذ اسوأ الناس كيلاً فأحسنوا الكيل ;

از امام باقر(ع) [درباره قول خداى تعالى «ويل للمطففين»] روايت شده است كه فرمود: هنگامى كه پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله) وارد مدينه شد، اين آيه بر آن حضرت نازل گشت; در حالى كه در آن زمان مردم مدينه در پيمانه كردن از همه بدتر بودند (يعنى در وزن اجناس خيانت مى نمودند) و پس از نزول اين آيه، پيمانه كردن را نيكو انجام دادند»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 3 - 4

4 - پيمانه و ترازو ، دو ابزار معتبر براى سنجش كالا و مرسوم در عصر بعثت

و إذا كالوهم أو وزنوهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 10 - 10،11

10 - برخى از مردان و زنان مؤمن در عصر بعثت ، به جهت ايمان خود ، گرفتار شكنجه كافران شدند .

إنّ الذين فتنوا المؤمنين و المؤمنت

قيد «ثمّ لم يتوبوا» - كه ترغيب به توبه است - با شأن نزول هايى كه درباره ارتباط آيه به مؤمنان صدراسلام نقل شده، سازگارتر است; زيرا در مورد گذشتگان ترغيب به توبه وجهى ندارد; هر چند كه اصل موضوع درباره آنان نيز صادق است.

ص: 232

11 - كافران صدراسلام ، مردمى سنگدل بودند كه حتى بر زنان مؤمن نيز رحم نكردند .

فتنوا المؤمنين و المؤمنت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 2 - 3،6

3 - مردم مكه ، حرمت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را پاس نداشته ، به ساحت آن حضرت اسائه ادب مى كردند .

و أنت حلّ بهذا البلد

«حِلّ» نقطه مقابل «حرمت» است; اطلاق آن بر امور حلال، از باب توصيف به مصدر است(مصباح). حلال شمرده شدن پيامبر(صلی الله علیه و آله)، به اين معنا است كه آن حضرت را از حقوق اجتماعى خود در مكه محروم كرده و او را همسان ديگر ساكنان مكه، گرامى نمى داشتند.

6 - تجويز آزار رسانى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى ساكنان مكه ، هتك حرمت آن سرزمين و اقدامى شگفت انگيز است .

لا أُقسم بهذا البلد . و أنت حلّ بهذا البلد

جمله «و أنت حلّ» - در سومين معناى «حلّ» (حلال شمردن نقض حريم پيامبر(صلی الله علیه و آله) - بيانگر نمونه اى براى آيات بعد است كه انسان را با رنج و زحمت، همراه خوانده است. خداوند با بيان آزار رسانى مردم مكه، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ابراز تعجب از رفتار آنان، رسول اكرم را براى شكيبايى و مقاومت در برابر آزارهاى آنان، آماده مى سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 3 - 9

9 - تأخير وحى در برهه اى از دوران نزول قرآن ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را نگران ساخته ، در معرض زخم زبان دشمن قرار داد .

ما ودّعك ربّك و ما قلى

لحن آيه شريفه و همراه بودن آن با سوگندهاى خداوند، بيانگر اضطراب و رنجيدگى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و در صدد آرامش بخشيدن و تسلاى خاطر دادن به آن حضرت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 6 - 1،2

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از از آغاز تولّد يتيم بود .

ألم يجدك يتيمًا فاوى

استفهام «ألم يجدك يتمًا» مطلق است و به زمان خاصى اختصاص نيافته است و كسى كه خداوند او را به طور مطلق يتيم مى يابد، بايد از آغاز تولد با فوت پدر مواجه باشد. فعل «آوى» نيز قرينه است بر اين كه يتيمى پيامبر(صلی الله علیه و آله)، در دورانى بود كه شخص به سرپرست نيازمند است. بنابراين آن حضرت، از آغاز تولّد يتيم بوده است.

2 - يتيمى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، او را به داشتن سرپرست نيازمند كرده بود .

ألم يجدك يتيمًا فاوى

حرف «فاء» براى عطف مسبب بر سبب است و دلالت دارد كه آنچه پيامبر(صلی الله علیه و آله) را نيازمند سرپرست كرده بود، يتيمى آن حضرت بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 233

20 - علق - 96 - 9 - 4

4 - نماز در عصر بعثت ، مورد تهاجم مخالفان اسلام

أرءيت الذى ينهى

جمله «لئن لم ينته» - در آيات بعد - قرينه بر وقوع اين مزاحمت، به هنگام نزول آيات اين سوره است كه با اوايل بعثت هم زمان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ماعون - 107 - 1 - 1

1 - گروهى از مدعيان اسلام در عصر بعثت ، جزاى اخروى را دروغ دانسته ، آن را تكذيب مى كردند .

الذى يكذّب بالدين

«دين»، به معناى جزا است و در معانى «عادت»، «عبادت»، «حساب»، «طاعت»، «سيرت» و «ملّت» نيز به كار مى رود (قاموس). آيات بعد - كه درباره نمازگزاران و رياكاران سخن مى گويد - قرينه بر اراده معناى «جزا» و «حساب» است. از كلمات «مصلّين» و نظاير آن - كه جمع آمده است - استفاده مى شود كه مراد از «الذى» در اين آيه، جنس است; هرچند در شأن نزول ها بر افرادى نظير وليد و ابوسفيان، تطبيق داده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كوثر - 108 - 3 - 1

1 - يكى از دشمنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را نسل بريده و آينده او را خالى از ذكر خير خواند .

إنّ شانئك هو الأبتر

«شانئك»; يعنى، كسى كه با تو بغض و دشمنى دارد (تاج العروس). بيشتر مفسران، او را پدر عَمروعاص دانسته اند كه پس از فوت پسران پيامبر(صلی الله علیه و آله)، آن حضرت را «ابتر» خواند. «أبتر» به معناى كسى است كه از او به خير و نيكى ياد نشود. «بَتْر» (ريشه «أبتر») در بريدن دُم به كار مى رود و به همين جهت شخصى را كه نسل او قطع شده است، «ابتر» گويند (مفردات); زيرا نسلى كه نام نيك او را زنده نگه دارد، وجود ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 1 - 1،2

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور مخاطب ساختن كافران و ابلاغ آشكار مواضع خويش

قل يأيّها الكفرون

2 - گروهى از كافران در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، بى خبر از موضع قاطع آن حضرت در برابر كفر و اميدوار به تنزل او در برابر شرك

قل يأيّها الكفرون

ادامه سوره، قرينه است بر اين كه مراد از «الكافرون»، همه كافران نيستند; بلكه تنها آن گروه مخاطب اند كه اميدى به ايمان آنان نمى رفت. سخن گفتن با آنان در اين باره - كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) اهل سازش نيست - بيانگر آن است كه آنان تسامح و تساهل را براى آن حضرت، امكان پذير مى پنداشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 3 - 1،6

ص: 234

1 - برخى از كافرانِ عصر بعثت ، مدعى آمادگى براى عبادت خداوند ، در صورت اظهار آمادگى پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى عبادت معبود هاى آنان

و لا أنتم عبدون ما أعبد

خبر دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) از سر سختى كافران - پس از نفى كوتاه آمدن خود - بيانگر آن است كه كافران در صورت سازش پيامبر(صلی الله علیه و آله) خود را براى عبادت خداوند آماده مى خواندند.

6 - كافران ، خود را در اقدام به خداپرستى - در صورت سازش پيامبر (صلی الله علیه و آله) با آنان - پيش قدم معرفى كرده و زمان پيوستن پيامبر (صلی الله علیه و آله) به آنان را ، پس از مرحله پيوستن خود به پيامبر (صلی الله علیه و آله) قرار داده بودند .

لا أعبد ما تعبدون . و لا أنتم عبدون ما أعبد

در آيه قبل، پيامبر(صلی الله علیه و آله) عبادت آينده خود از معبودهاى مشركان را منتفى دانست; ولى در اين آيه، عبادت كنونى مشركان از خداوند را نفى كرد. مى توان گفت: اختلاف دو تعبير - كه از فعلى بودن آيه قبل و اسمى بودن اين آيه استفاده مى شود - ناظر به ترتيبى است كه مشركان براى توافق با پيامبر(صلی الله علیه و آله)، پيشنهاد كرده بودند. آنان گفته بودند: يك سال ما بنده خداى تو مى شويم; مشروط به اين كه سال بعد تو خدايان ما را پذيرا باشى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 5 - 1

1 - برخى از كافران عصر بعثت ، آمادگى خود را براى عبادت خداوند به صورتى مشروط ، به پيامبر (صلی الله علیه و آله) عرضه كردند .

و لا أنتم عبدون ما أعبد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 6 - 3،5،6

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) در گفتوگو با كافران ، نااميدى خود را از ايمان آنان ابراز كرد و آنها را از مشرك شدن خويش ، مأيوس ساخت .

لكم دينكم و لى دين

5 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، دعوت برخى كافران را به ترك شرك و بت پرستى ، بى ثمر دانست و آنها را به حال خود ر ها ساخت .

لكم دينكم

6 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از نااميدى از ايمان كافران ، از آنان خواست براى پايبندى او به دين خود ، مشكل آفرين نباشند .

و لى دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نصر - 110 - 2 - 4،5

4 - پيروزى مسلمانان عصر بعثت بر مكه و فتح آن ، زمينه ساز مسلمان شدن جمعيت هاى فراوانى از مردم آن زمان

إذا جاء نصر اللّه و الفتح . و رأيت الناس يدخلون فى دين اللّه أفواجًا

5 - مردم پس از فتح مكه ، با رضايت و بدون تحميل ، اسلام را پذيرفتند .

يدخلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 4 - 1

ص: 235

1 - زنانى ، در عصر بعثت با گره زدن و افشاندن ترشحات دهان بر گره ها ، مردم را جادو مى كردند .

النفّ-ثت فى العقد

فعل «نَفَثَ»، زمانى گفته مى شود كه شخص ترشحاتى از دهان بيرون افكند (مصباح) و «نَفْث» شبيه دميدن و كمتر از آب دهان افكندن است (صحاح). حرف «ال» در «النفّاثات»، گرچه براى تعريف جنس است; ولى در مقايسه با «غاسق» و «حاسد» - كه نكره آورده شده است - ممكن است به معروف بودن كسانى كه «نفّاثة» (افسون گر) بودند، نظر داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 5 - 7

7 - تلاش شديد فردى حسود ، براى رساندن شرّ به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و من شرّ حاسد إذا حسد

چنانچه آمدن «حاسد»، براى بيان شدت حسدى باشد كه از فرد حسود سر زده بود، ناشناخته بودن او از آيه استفاده نمى شود; مؤيد اين احتمال شأن نزول آيه شريفه است كه در آن آمده: آن فرد «لَبيد بن اَعْصَم» نام داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 12

12 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مواجه با وسوسه گرانى از جن و انس كه مردم را درباره ربوبيت ، فرمان روايى و الوهيت خداوند به ترديد مى افكندند .

قل أعوذ بربّ الناس . ملك الناس . إله الناس . من شرّ الوسواس ... من الجنّة و الن

در برداشت ياد شده، مجموع سوره با اين نگاه تفسير شده است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله)، در مسير ابلاغ يكتايى خداوند در ربوبيت، فرمان روايى و الوهيت، با عده اى از جن و انس مواجه شده بود كه در سينه هاى مردم وسوسه ايجاد كرده، هدايت آنان را بر آن حضرت دشوار مى ساختند; خداوند، آن حضرت را در پناه خود قرار داده و او را به اين پناهنده شدن فرا خوانده است تا وسوسه گران و اغواگران مردم را، از سر راه او بردارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 12 - 6،7

6 - تهديد شدن يهود به هزيمت و شكست ، پس از پيروزى مسلمين در جنگ بدر

قل للّذين كفروا ستغلبون

در شأن نزول آيه آمده است كه آيه شريفه بعد از جنگ بدر - آنگاه كه رسول خدا از آن جنگ به طرف بنى قينقاع بازمى گشتند - نازل شده است.

7 - خبر غيبى قرآن از شكست قريب الوقوع يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل للّذين كفروا ستغلبون

بنابراينكه منظور از «للّذين كفروا»، يهوديان باشند; چنانچه در شأن نزول آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 121 - 1،11،12

1 - خروج پيامبر (صلی الله علیه و آله) در صبحگاهان از ميان خانواده خويش ، براى برپا نمودن پايگاه هاى جنگى براى مؤمنان ، در مصاف با

ص: 236

دشمنان

و اذ غدوت من اهلك تبوّىء المؤمنين مقاعد للقتال

11 - اختلاف نظر مسلمانان در تعيين محل جنگ احد *

و اذ غدوت . .. و اللّه سميع عليم

يادآورى شنوايى خداوند نسبت به گفتار و دانايى او نسبت به كردار و انديشه ها پس از بيان خروج پيامبر (صلی الله علیه و آله) از مدينه براى آماده سازى محلّ دفاع، حكايت از بگو مگوها و انديشه هاى مخالف نظر پيامبر (صلی الله علیه و آله) درباره محل برخورد با دشمن دارد.

12 - شركت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در جنگ احد ، به عنوان فرماندهى عمليات نظامى

و اذ غدوت من اهلك تبوّىء المؤمنين مقاعد للقتال

امام صادق (ع): سبب نزول هذه الآية ان قريشا خرجت من مكّة تريد حرب رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) فخرج يبغى موضعاً للقتال.

_______________________________

تفسير قمى، ج 1، ص 110 ; نورالثقلين، ج 1، ص 384، ح 336.

252- تازگى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 13 - 23

23 - ادعاى تازگى و پيشينه نداشتن معارف اسلام ، از بهانه هاى مشركان مكه

شرع لكم . .. كبر على المشركين ما تدعوهم إليه

با توجه به اين كه آيات پيشين در مورد مشركان بوده است، ذكر سابقه معارف توحيدى در شرايعت هاى پيشين; مى تواند ناظر به اين نكته باشد كه مشركان مكه به بهانه تازگى معارف اسلامى تلاش در انكار آن داشتند.

253- تبعيد دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 4 - 10

10 - تبعيد ستيزكنندگان با دين و حاكميت اسلام ، نمونه اى از كيفر الهى است .

هو الذى أخرج الذين كفروا . .. و من يشاقّ اللّه فإنّ اللّه شديدالعقاب

254- تبليغ دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 150 - 5

5 - تغيير قبله از بيت المقدس به مسجدالحرام ، موجب از ميان رفتن سوژه تبليغاتى مخالفان بر ضد اسلام و مسلمانان شد .

فول وجهك شطر المسجدالحرام . .. لئلا يكون للناس عليكم حجة

ص: 237

255- تبليغ عليه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 9،10

9 - تلاش تبليغاتى يهود و نصارا عليه اسلام و قرآن

ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم من بعد إيمنكم كفاراً

10 - تلاش تبليغاتى اهل كتاب عليه اسلام و مسلمانان ، حتى درديدگاه خودشان نيز ريشه مكتبى و دينى نداشت . *

ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم . .. من عند أنفسهم

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «من عند أنفسهم» متعلق به «ودّ كثيراً» باشد; يعنى، اهل كتاب از پيش خود و نه از روى احساس مسؤوليت دينى، در صدد بازگرداندن مسلمانان از اسلام بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 147 - 6

6 - تلاش هاى تبليغى اهل كتاب ( يهود و نصارا ) بر ضد احكام اسلام ، ايجاد كننده زمينه هاى شك و ترديد در اذهان مسلمانان صدر اسلام

الحق من ربك فلاتكونن من الممترين

بر حذر داشتن مسلمانان از شك و ترديد، با فعل «فلاتكونن» - كه مقرون به نون تأكيد است - گوياى اين معناست كه: زمينه هاى شك و ترديد در مسلمانان به وجود آمده بود. از آيات قبل مى توان فهميد كه مخالفتهاى اهل كتاب منشأ اين ترديدها بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 2

2 - موضع گيرى ها و تبليغات سوء يهود و نصارا ، عليه اسلام به مثابه پفى ناچيز در مقابل نور فروزنده و جاودان الهى

يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

256- تبليغ مسيحيان عليه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 147 - 6

6 - تلاش هاى تبليغى اهل كتاب ( يهود و نصارا ) بر ضد احكام اسلام ، ايجاد كننده زمينه هاى شك و ترديد در اذهان مسلمانان صدر اسلام

الحق من ربك فلاتكونن من الممترين

بر حذر داشتن مسلمانان از شك و ترديد، با فعل «فلاتكونن» - كه مقرون به نون تأكيد است - گوياى اين معناست كه: زمينه

ص: 238

هاى شك و ترديد در مسلمانان به وجود آمده بود. از آيات قبل مى توان فهميد كه مخالفتهاى اهل كتاب منشأ اين ترديدها بوده است.

257- تبليغ مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 37 - 10

10 - تبليغات مشركان عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله)، على رغم آگاهى به قدرت الهى و فلسفه نازل نشدن معجزات درخواستى

و قالوا لولا نزل عليه ءاية من ربه قل إن اللّه قادر . .. و لكن أكثرهم لايعلمون

اگر مشركان اعتقاد به قدرت خدا نداشتند، جمله «قل إن اللّه قادر» ادعايى محض بود. بر اين اساس آنان قدرت خداند را بر نزول هرگونه معجزه قبول داشتند. گذشته از اينكه اقليتى از آنان به تصريح آيه به علت عدم نزول معجزات مورد درخواست خود نيز آگاه بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 71 - 10

10 - مشركان صدر اسلام با تبليغات خود در صدد بازگرداندن مسلمانان به آيين شرك و بت پرستى بودند.

قل أندعوا من دون الله . .. و نرد على أعقابنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 119 - 2

2 - برخى از مسلمانان صدر اسلام به جهت شبهه هاى ايجاد شده مشركان از خوردن ذبيحه با نام خدا خوددارى مى كردند.

فكلوا مما ذكر اسم الله . .. و ما لكم ألا تأكلوا

لحن عتاب گونه آيه چنين مى نماياند كه بر اثر تبليغات كافران و سخنان فريبنده آنان برخى از مسلمانان از خوردن ذبيحه حلال خوددارى مى كردند.

258- تبليغ يهود عليه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 147 - 6

6 - تلاش هاى تبليغى اهل كتاب ( يهود و نصارا ) بر ضد احكام اسلام ، ايجاد كننده زمينه هاى شك و ترديد در اذهان مسلمانان صدر اسلام

الحق من ربك فلاتكونن من الممترين

بر حذر داشتن مسلمانان از شك و ترديد، با فعل «فلاتكونن» - كه مقرون به نون تأكيد است - گوياى اين معناست كه: زمينه هاى شك و ترديد در مسلمانان به وجود آمده بود. از آيات قبل مى توان فهميد كه مخالفتهاى اهل كتاب منشأ اين ترديدها بوده

ص: 239

است.

259- تجارت مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 11 - 2

2 - نكوهش مسلمانان صدراسلام از سوى خداوند ، به خاطر ترك مصلاّ براى داد و ستد و يا تماشاى لهو و ر ها كردن پيامبر (صلی الله علیه و آله) در حال ايراد خطبه هاى نماز جمعه

و إذا رأوا تجرة أو لهوًا انفضّوا إليها و تركوك قائمًا

260- تجاوزگرى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 10 - 6

6 - مشركان صدر اسلام ، مردمانى تجاوز پيشه بودند .

و أولئك هم المعتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 60 - 3

3 - تجاوز دو باره مشركان به مسلمانانى كه با آنان ، مقابله به مثل كرده بودند ( يعنى نظير عقوبتى كه بر آنها رفته بود ، به آنان عقوبت رسانده بودند ) .

و من عاقب بمثل ما عوقب به ثمّ بغى عليه

261- تجزيه ناپذيرى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 91 - 3

3- اسلام و معارف و آموزه هاى قرآن ، مجموعه اى به هم پيوسته ، مرتبط و غير قابل تفكيك و التقاط

المقتسمين. الذين جعلوا القرءان عضين

262- تحريك دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 240

20 - مسد - 111 - 4 - 6

6 - همسر ابولهب ، زنى سخن چين و آتش بيار نزاع هاى مردم و تحريك كننده آنان به مخالفت با اسلام بود .

حمّالة الحطب

از آن جا كه ابولهب، فردى ثروتمند و متشخص بود، ممكن است گفته شود كه: توصيف همسر او به «حمّالة الحطب»، به معناى كنايى آن است كه دعواها را شعلهور مى ساخت.

263- ترازو در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 3 - 4

4 - پيمانه و ترازو ، دو ابزار معتبر براى سنجش كالا و مرسوم در عصر بعثت

و إذا كالوهم أو وزنوهم

264- ترس مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 13 - 12،13

12 - مسلمانان صدر اسلام ، از نبرد با شرك پيشگان پيمان شكن ، در هراس بودند .

أتخشونهم

13 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را به خاطر هراسشان از سطوت دشمن و خوددارى از نبرد با آنان ملامت كرد .

أتخشونهم

265- ترك مبارزه با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 38 - 1،2

1 - خداوند ، كافران ستيزه گر عصر بعثت را به ترك مبارزه عليه اسلام و مسلمانان فراخواند .

قل للذين كفروا إن ينتهوا يغفر لهم

انتهاء به معناى پذيرش نهى است ; يعنى انجام ندادن كارى بر اثر نهى شدن از آن. بنابراين با توجه به اينكه متعلق «ينتهوا» شرارتهاى كافران عليه مسلمانان است، جمله «ان ينتهوا» دلالت مى كند كه خداوند كافران را از تعرض به مسلمانان نهى كرده است.

2 - به كافران ستيزه گر عصر بعثت ابلاغ شد در صورت ترك مخاصمه عليه اسلام ، از خطا هاى گذشته آنها چشمپوشى خواهد شد .

قل للذين كفروا إن ينتهوا يغفر لهم ما قد سلف

ص: 241

درباره متعلق «إن ينتهوا» دو نظر ابراز شده است: يكى كفر و ديگرى اعمالى كه در آيه 36 مطرح شد ; يعنى سرمايه گذاريها و شرارتهاى عليه اسلام. جمله «إن يعودوا» نظر دوم را تقويت مى كند. گفتنى است بر اين مبنا مراد از «يغفر لهم ... » انتقام نگرفتن از شرارتهاى گذشته كافران است.

266- تزلزل در مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 7 - 3

3 - وجود ناخرسندى ميان مسلمانان صدر اسلام ، نسبت به لغو اعتبار پيمان عدم تعرض از سوى خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ترديد و دودلى آنان در پيكار با مشركان

كيف يكون للمشركين عهد عنداللّه و عند رسوله

كلمه «كيف» در «كيف يكون للمشركين عهد» - كه براى استفهام انكارى است - مفيد برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 1

1 - وجود ناخرسندى ميان مسلمانان صدر اسلام ، نسبت به لغو اعتبار پيمان عدم تعرض و ترديد و دودلى آنان در پيكار با مشركان پيمان شكن

كيف و إن يظهروا عليكم

كلمه «كيف» - كه براى استفهام انكارى است - مفيد برداشت فوق است.

267- تسليم به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 208 - 1

1 - لزوم تسليم همه جانبه و همگانى مؤمنان ، در برابر اسلام و مقرّرات آن

يا ايها الذين امنوا ادخلوا فى السلم كافة

جمله «و لا تتبعوا خطوات الشيطان»، قرينه مى شود كه مراد از «سلم»، تبعيّت و تسليم در برابر اسلام و مقررات خداوند است ; نه فقط صلح بين افراد.

268- تشبيه اسلام ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 5

5 - تلاش هاى گسترده كافران عليه اسلام ، به مثابه پفى ناچيز در مقابل نورى عظيم و درخشان

ص: 242

يريدون ليطفؤا نور اللّه بأفوههم

269- تشريع تدريجى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 31

31 - نزول و بيان تدريجى دين اسلام و احكام و قوانين آن

اليوم اكملت لكم دينكم

كلمه «اكمال» شاهد بر اين است كه قسمتى از دين قبلا آمده بود و سپس تكميل شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 4 - 8

8 - خداوند احكام اسلام را به صورت تدريجى بيان و ابلاغ كرده است .

يسئلونك ماذا احل لهم قل

270- تشكل منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 3

3 - منافقان در عصر بعثت ، داراى جمعيتى هم دست و متشكل براى توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

271- تشويق به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 70 - 5

5 - رساندن پيام الهى به اسيران جنگى و ترغيب آنان به اسلام از وظايف رهبران الهى

يأيها النبى قل لمن فى أيديكم من الأسرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 7

7 - توصيه و تشويق الهى به عموم مشركان عهدشكن ، مبنى بر توبه و بازگشت به اسلام در ظرف چهار ماه مهلت داده شده به آنان

فسيحوا فى الأرض أربعة أشهر . .. و أذن من اللّه ... فإن تبتم فهو خير لكم

ص: 243

272- تشويق كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 62 - 5

5 - ترغيب كافران صدراسلام از سوى خداوند به توجه و تأمل در نشأه نخستين ( جهان فعلى ) ، براى هموار شدن راه پذيرش مسأله معاد

و لقد علمتم النشأة الأُولى فلولا تذكّرون

واژه «لولا» در «لولا تذكّرون»، براى تحضيض و ترغيب مى باشد.

273- تشويق مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 13 - 1

1 - تشويق و تشجيع مسلمانان صدر اسلام به جنگ با مشركان پيمان شكن و توطئه گر عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ألا تقتلون قوماً نكثوا أيمنهم و همّوا بإخراج الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 4 - 5

5 - تشويق و ترغيب مؤمنان صدراسلام از سوى خداوند ، به جهاد و پيكار در راه او

إنّ اللّه يحبّ الذين يقتلون فى سبيله

274- تظاهر به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 61 - 4،6،7

4 - تظاهر به اسلام ، شيوه گروهى از اهل كتاب براى فريب مسلمانان و ضربه زدن به اسلام

و إذا جاءوكم قالوا ءامنا . .. و اللّه اعلم بما كانوا يكتمون

جمله «اللّه اعلم بما كانوا يكتمون» با توجه به دشمنى اهل كتاب با مسلمانان، مى رساند كه آنان در تظاهر به اسلام اهداف پليدى را تعقيب مى كردند و آن از بين بردن اسلام بوده است.

6 - ضرورت هشيارى مؤمنان در برابر اهل كتاب به هنگام تظاهر آنان به اسلام

و إذا جاءوكم قالوا ءامنا . .. و اللّه اعلم بما كانوا يكتمون

7 - خداوند داناتر از خود اهل كتاب به اسرار پليد آنان در تظاهر به اسلام

و اللّه اعلم بما كانوا يكتمون

«اعلم» به معناى داناتر است. و چون هيچكس جز اهل كتاب به نيات پليدشان آگاهى نداشت، بنابراين مفضل عليه كلمه «اعلم»

ص: 244

خود اهل كتاب هستند ; يعنى «اللّه اعلم من انفسهم بما كانوا يكتمون».

تظاهر مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 11،12

11 - شرك پيشگان صدر اسلام تلاش مى كردند تا با ظاهر سازى و خوش زبانى ( رفتار منافقانه ) افكار عمومى مسلمانان را فريب داده و رضايت و خوشبينى آنان را نسبت به خود جلب كنند .

يرضونكم بأفوههم و تأبى قلوبهم

12 - رفتار هاى فريبكارانه ( ظاهرسازى ها و خوش زبانى هاى ) مشركان صدر اسلام ، خوشبينى هايى را در ميان مسلمانان نسبت به آنان به وجود آورده بود .

كيف يكون للمشركين عهد . .. كيف ... يرضونكم بأفوههم و تأبى قلوبهم

275- تظاهر منافقان به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 9 - 2،3

2 - ضربه زدن به اهل ايمان و توطئه عليه آنان ، از اهداف منافقان در اظهار ايمان

يخدعون اللّه و الذين ءامنوا

«خدع» به معناى پنهان كردن امرى و اظهار كردن امرى ديگر است به منظور ضربه زدن و ايجاد ناگوارى.

3 - منافقان با اظهار ايمان ، در پى نيرنگ زدن به خدا و فريب دادن اهل ايمان هستند .

و من الناس من يقول ءامنا . .. يخدعون اللّه و الذين ءامنوا

جمله «و ما يخدعون إلا أنفسهم» مى رساند كه: منافقان به خدا و اهل ايمان نيرنگ نزدند و نخواهند زد. بنابراين «يخادعون اللّه ...»; يعنى آنان در صدد نيرنگ زدن هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 14 - 1،7،8

1 - منافقان ، به هنگام حضورشان در ميان مؤمنان ، تظاهر به ايمان كرده و خود را مسلمان جلوه مى دهند .

و إذا لقوا الذين ءامنوا قالوا ءامنا

7 - صحنه گردانان نفاق در عصر بعثت ، نگران تمايل پيروانشان به اسلام بودند .

قالوا إنّا معكم إنما نحن مستهزءون

حصر در جمله «إنما . ..» حصر اضافى و از نوع «حصر قلب» است. كاربرد اين گونه حصر در موردى است كه گوينده در صدد بر طرف كردن توهمى باشد كه مخاطب به آن مى انديشد. اين توهم در جمله «إنما نحن ...» گرايش منافقان پيرو، به اسلام است.

8 - اعمال و رفتار اسلام گونه منافقان ، هرگز برخاسته از كمترين گرايش آنان به دين نيست .

قالوا إنّا معكم إنما نحن مستهزءون

ص: 245

حصر در جمله «إنما نحن . ..» گوياى برداشت فوق است; يعنى: كارهاى ما در رابطه با ايمان و مؤمنان جز استهزاء، چيزى ديگرى نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 16 - 7

7 - منافقان با تظاهر به اسلام ، در هدف هاى خويش ( كسب منافع و ضربه زدن به اسلام ) ، موفقيتى به دست نخواهند آورد .

و ما كانوا مهتدين

برداشت فوق بر اين اساس است، كه متعلق«مهتدين» اهداف منافقان باشد; يعنى: و ما كانوا مهتدين الى مقاصدهم. آيات بعدى، اين معنا را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 17 - 1،2،3،4

1 - حالت منافقان در اظهار ايمان ، به كسى مى ماند كه براى رهايى از ظلمت ، آتشى ناپايدار و گذرا برافروزد .

مثلهم كمثل الذى استوقد ناراً فلمّا أضاءت ما حوله ذهب اللّه بنورهم

«استيقاد» (مصدر استوقد) به معناى آتش افروختن است. «لما» حرف شرط است و جواب آن محذوف مى باشد و جمله «ذهب اللّه ...» بيانگر آن جواب است; يعنى: آن گاه كه آتش اطراف او را روشن كرد، خاموش شود و او در تاريكى بماند.

2 - منافقان در سايه اظهار ايمان ، در تلاش براى منفعت جويى و رهايى يافتن از مشكلات اجتماعى هستند .

مثلهم كمثل الذى استوقد ناراً . .. ذهب اللّه بنورهم

از اينكه منافقان به كسى كه در تاريكى آتش ناپايدارى مى افروزد تشبيه شده اند اين معنا به دست مى آيد كه: كافر در جامعه ايمانى با مشكلات اجتماعى روبروست و خود را ناچار مى بيند كه تظاهر به ايمان كند تا از مشكلات برهد; ولى ديرى نمى پايد كه خداوند او را رسوا مى كند.

3 - دستاورد منافقان با تظاهر به ايمان ، منافعى گذرا ، ناپايدار و محدود است .

فلمّا أضاءت ما حوله ذهب اللّه بنورهم

4 - خداوند محدود كننده فرصت منافقان براى سوء استفاده آنان از تظاهر به ايمان

ذهب اللّه بنورهم

276- تعاليم اجتماعى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 3 - 13

13 - اسلام در بردارنده احكام فردى و اجتماعى

يقيمون الصلوة و مما رزقنهم ينفقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 29 - 9

ص: 246

9 - اسلام در بردانده احكام فردى و اجتماعى و تنظيم روابط فرد با خدا و جامعه

و أقاموا الصلوة و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانية

فريضه نماز، حكمى فردى و گوياى ارتباط ميان فرد با خدا است و فريضه انفاق، حكمى اجتماعى و حاكى از رابطه فرد با جامعه است.

277- تعاليم اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 134 - 5،7

5 - اسلام دينى جامع و خواهان سعادت آدميان در دنيا و آخرت

من كان يريد ثواب الدنيا فعند اللّه ثواب الدنيا و الأخرة

7 - جمع بين دنيا و آخرت و دستيابى به سعادت هر دو جهان امرى ممكن در ديدگاه اسلام و قرآن

فعند اللّه ثواب الدنيا و الأخرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 57 - 10

10 - اسلام ، آيينى حكيمانه و وارسته از احكام و تعاليم بيهوده و مسخره آميز

لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً . .. أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 163 - 4

4 - توحيد در عبادت و ايمان به يكتايى خدا در ربوبيت، آيين پيامبر(صلی الله علیه و آله)

إن صلاتى . .. لله رب العلمين. لا شريك له و بذلك أمرت

در آيه 161 بيان شد كه خداوند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را به راهى راست و دينى استوار هدايت كرد. آيه مورد بحث بيان مى كند كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به توحيد عبادى و ربوبى مأمور بود. بنابراين آيين پيامبر(صلی الله علیه و آله)، توحيد در عبادت و ايمان به يكتايى خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 90 - 5

5- سياست اسلام بر تحكيم پيوند خويشاوندى و رفع مشكلات موجود ميان خويشاوندان است .

إن الله يأمر . .. و إيتاىءِ ذى القربى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 94 - 2

2- اهتمام اسلام به پايبند ساختن مردم ، نسبت به سوگند ها و پيمان هاى خويش

و لاتنقضوا الأيمن بعد توكيدها . .. و لاتتخذوا أيمنكم دخلاً بينكم فتزلّ قدم بعد

ص: 247

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 15 - 15

15 - ايمان به پيامبران پيشين و كتاب هاى آسمانى آنان ، بخشى از باور هاى دين اسلام

و قل ءامنت بما أنزل اللّه من كتب

از اين كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) مأمور بود به كتاب هاى آسمانى پيشين ايمان آورد و با توجه به اسوه بودن آن حضرت، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 24 - 3

3 - وجود احكام اقتصادى و واجب مالى - جدا از فريضه زكات و خمس و پيش از آن - در شريعت اسلام

و الذين فى أمولهم حقّ معلوم

برداشت ياد شده، به جهت اين نكته است كه بنا به گفته همه مفسران، اين آيه پيش از فريضه زكات و خمس نازل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 18 - 7

7 - اعتبار مالكيت شخصى در اسلام

ماله

278- تعاليم فردى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 3 - 13

13 - اسلام در بردارنده احكام فردى و اجتماعى

يقيمون الصلوة و مما رزقنهم ينفقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 29 - 9

9 - اسلام در بردانده احكام فردى و اجتماعى و تنظيم روابط فرد با خدا و جامعه

و أقاموا الصلوة و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانية

فريضه نماز، حكمى فردى و گوياى ارتباط ميان فرد با خدا است و فريضه انفاق، حكمى اجتماعى و حاكى از رابطه فرد با جامعه است.

ص: 248

279- تعجب كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 67 - 1

1 - تبديل ذرات خاك به بدن انسانى زنده ، امرى شگفت و باور نكردنى در نظر كافران عصر پيامبر

و قال الذين كفروا أءذا كنّا تربًا . .. أئنّا لمخرجون

كافران مى ديدند كه پيكر مرده انسان در خاك پوسيده و پس از روزگارى تبديل به ذرات خاك مى شود. پذيرش اين مطلب (تبديل دوباره ذرات و عناصر خاكى به بدن انسانى زنده) براى آنان غير قابل باور بود و از آن اظهار شگفتى مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 8 - 3

3 - اظهار تعجب كافران از اظهارات پيامبر (صلی الله علیه و آله) درباره تحقق قطعى معاد

ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم لفى خلق جديد . أفترى على اللّه

همزه «أفترى» براى استفهام تعجيبى است و حكايت از اظهار شگفتى كافران از اظهار نظر پيامبر(صلی الله علیه و آله) درباره معاد مى كند.

280- تعداد منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 11

11 - جمعيت بيشتر ، امكانات برتر و قدرت فزونتر قوم نوح ، عاد ، ثمود ، قوم ابراهيم و اصحاب مدين در مقايسه با منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

كالذين من قبلكم كانوا أشد منكم قوة . .. ألم يأتهم نبأ الذين من قبلهم قوم نوح ...

281- تعقل در اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 24 - 3

3- « قرآن » كتاب معرفت و شناخت ، و « اسلام » دين عقل و انديشه

أفلايتدبّرون القرءان

282- تفاوت اخروى اسلام ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 163 - 6

6 - درجات و جايگاه هاى متفاوت انسان ها در آخرت ، نتيجه عملكرد آنان در دنيا

ص: 249

هم درجات عند اللّه و اللّه بصير بما يعملون

283- تفاوت اسلام با ايمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 6،7

6 - وجود تفاوت واقعى ميان « اسلام » و « ايمان »

قل لم تؤمنوا و لكن قولوا أسلمنا

7 - ايمان ، مرتبه اى عالى تر و عميق تر از اسلام

قل لم تؤمنوا و لكن قولوا أسلمنا

284- تفاوت اقتصادى در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 3

3 - سطح زندگى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان ، با كافران مكه ، تفاوت قابل ملاحظه اى داشت .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

285- تكبر كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 10

10 - غرور و اعتماد نابجاى كافران عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) به اقتدار و تمكن خويش

ألم يروا كم أهلكنا . .. مكنهم فى الأرض ما لم نمكن لكم

از اينكه مى فرمايد اقوام قدرتمندتر از شما را هلاك كرديم، معلوم مى شود كه اينان به قدرت و مكنت خويش مغرور بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 8

8 - مخالفت مشركان و كافران با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، برخاسته از فريفتگى آنان به اقتدار نسبى خويش بود .

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و كانوا أشدّ منهم قوّة

يادآورى اين نكته كه اقوام نابود شده پيشين، نيرومندتر از قوم عرب بودند، مى تواند حاكى از حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 2

ص: 250

2 - سركشى ، تكبر ، ستيزه جويى و حق ناپذيرى ، از اوصاف كافران صدراسلام

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 3 - 6

6 - كافران ، خود را در اقدام به خداپرستى - در صورت سازش پيامبر (صلی الله علیه و آله) با آنان - پيش قدم معرفى كرده و زمان پيوستن پيامبر (صلی الله علیه و آله) به آنان را ، پس از مرحله پيوستن خود به پيامبر (صلی الله علیه و آله) قرار داده بودند .

لا أعبد ما تعبدون . و لا أنتم عبدون ما أعبد

در آيه قبل، پيامبر(صلی الله علیه و آله) عبادت آينده خود از معبودهاى مشركان را منتفى دانست; ولى در اين آيه، عبادت كنونى مشركان از خداوند را نفى كرد. مى توان گفت: اختلاف دو تعبير - كه از فعلى بودن آيه قبل و اسمى بودن اين آيه استفاده مى شود - ناظر به ترتيبى است كه مشركان براى توافق با پيامبر(صلی الله علیه و آله)، پيشنهاد كرده بودند. آنان گفته بودند: يك سال ما بنده خداى تو مى شويم; مشروط به اين كه سال بعد تو خدايان ما را پذيرا باشى.

286- تكذيب اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 35 - 1

1 - رويگردانى مردم از اسلام و تكذيب آن، امرى سنگين و ناگوار براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوده است.

بأيت اللّه يجحدون. و لقد كذبت رسل من قبلك ... و إن كان كبر عليك إعراضهم

287- تكذيبگرى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 25 - 3

3 - اندوه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به خاطر تكذيب شدنش از سوى كافران و مشركان لجوج صدراسلام

و إن يكذّبوك فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم

از آهنگ آيه شريفه، به دست مى آيد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به خاطر تكذيب شدنش اندهگين بود. از اين رو برخى از مفسران جواب شرط (إن يكذّبوك) را محذوف دانسته اند; يعنى، «إن يكذّبوك فلاتحزن و اصبر إذ قد كذّب الذين من قبلهم»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 9 - 2

2 - تكذيب پيامبران از سوى امت هاى حق ستيز ، داراى ديرينه در تاريخ ; و نه پديده اى نو و مخصوص كافران عصربعثت

كذّبت قبلهم قوم نوح

ص: 251

288- تكذيبگرى مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 11 - 4

4 - تكذيب گران پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از قشر مرفّه و صاحبان زر و زور بودند .

و المكذّبين أُولى النعمة

289- تكذيبگرى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 25 - 1،3

1 - مشركان صدراسلام ، رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار نموده و آن حضرت را به دروغ گويى متهم مى كردند .

و إن يكذّبوك

3 - اندوه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به خاطر تكذيب شدنش از سوى كافران و مشركان لجوج صدراسلام

و إن يكذّبوك فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم

از آهنگ آيه شريفه، به دست مى آيد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به خاطر تكذيب شدنش اندهگين بود. از اين رو برخى از مفسران جواب شرط (إن يكذّبوك) را محذوف دانسته اند; يعنى، «إن يكذّبوك فلاتحزن و اصبر إذ قد كذّب الذين من قبلهم»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 82 - 1،2

1 - موضع گيرى تكذيب گرانه در برابر قرآن ، تنها بهره مشركان حق ستيز صدراسلام

و تجعلون رزقكم أنّكم تكذّبون

«رزق» در معانى عطا، نصيب و طعام به كار مى رود (مفردات راغب). مفسران «رزق» را در اين آيه به معناى نصيب گرفته اند.

2 - شرك پيشگان صدراسلام ، به جاى سپاس گزارى خداوند به خاطر فرستادن قرآن ، بر تكذيب آن پافشارى كردند .

و تجعلون رزقكم أنّكم تكذّبون

برخى از مفسران بر آنند كه «رزق»، به معناى عطا است و آيه شريفه نيز به تقدير «و تجعلون شكر رزقكم. ..» مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 86 - 2

2 - شرك پيشگان صدراسلام ، منكر هر گونه كيفر و پاداش پس از مرگ

فلولا إن كنتم غير مدينين

خطاب در آيه شريفه متوجه كسانى است كه مرگ را پايان زندگى دانسته و درباره كيفر و پاداش پس از مرگ، موضع انكارآميز داشتند.

ص: 252

290- تلاش مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 3

3- رفاه مندان عصر بعثت ، براى منصرف ساختن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از معاشرت با تهيدستان مؤمن ، تلاش مى كردند .

و اصبر نفسك مع الذين يدعون ربّهم . .. و لاتطع من أغفلنا قلبه

291- تلاش مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 7 - 5

5 - تلاش برخى از مسلمانان ، براى واداشتن پيامبر (صلی الله علیه و آله) به پذيرش خبر « وليد » *

و اعلموا أنّ فيكم رسول اللّه لو يطيعكم . .. لعنتّم

با توجه به ارتباط اين آيه با آيه قبل و بنابر اين كه مراد از فاسق در آيه قبل وليد بن عقبه باشد، برداشت بالا به دست مى آيد.

292- تلاش منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 78 - 5

5 - تلاش منافقان صدر اسلام ، در مخفى نگهداشتن طرح ها و نقشه هاى خائنانه خويش ، عليه اسلام و مسلمانان

ألم يعلموا أن اللّه يعلم سرّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 7 - 2

2 - تلاش منافقان ، براى جلوگيرى از انفاق مردم به اصحاب و ياران پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)

هم الذين يقولون لاتنفقوا على من عند رسول اللّه

293- تلاوت قرآن بر مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 72 - 4

4 - فراخوانده شدن مردم صدراسلام به توحيد و تلاوت شدن آيات قرآن بر آنان از سوى مؤمنان

و إذا تتلى عليهم ءايتنا . .. بالذين يتلون عليهم ءايتنا

ص: 253

294- تمايلات مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 6 - 1

1 - گروهى از مسلمانان در صدد بازداشتن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از حركت به سوى جنگ بدر ، على رغم وضوح حقانيت آن

يجدلونك فى الحق بعد ما تبين

در وجه تركيبى «يجدلونك» چند نظر ايراد شده است ; از جمله اينكه «يجدلونك» حال براى فاعل «لكرهون» و يا همانند «إن فريقا» حال براى مفعول «أخرجك» باشد. بر اين دو مبنا، آيه مورد بحث توضيحى درباره قضاياى پيش از جنگ بدر است. گفتنى است جدال به معناى منازعه براى غلبه بر انديشه و رأى طرف مقابل است.

295- تمدن هاى قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 7

7 - ظهور بسيارى از تمدنهاى قدرتمند، پيش از ظهور اسلام در پهنه زمين

ألم يروا كم أهلكنا من قبلهم من قرن مكنهم فى الأرض

«قرن» به معنى امت و گروهى از مردم است كه در يك زمان قرار دارند. و «مكناهم» از «تمكين» و به معنى تمكن دادن است. «قرن متمكن» كنايه از مردمى قدرتمند و پربهره از مواهب است كه از آن در برداشت فوق به «تمدنها» تعبير شده است.

296- توبه پذيرى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 102 - 7

7 - باز بودن آغوش اسلام ، بر روى خطاكاران نادم و معترف

عسى اللّه يتوب عليهم إن اللّه غفور رحيم

297- توجيه گرى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 148 - 7

7 - مشركان صدر اسلام با تمسك به فرهنگ نياكان خود به توجيه عقايد و اعمال خويش مى پرداختند.

ما أشركنا و لا ءاباؤنا

ص: 254

مشركان با مطرح كردن شرك پدران خويش در صدد درست كردن تاريخچه اى براى عقايد خويش و توجيه آن بودند.

298- تورات در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 89 - 4

4 - مصونيت تورات از تحريف تا عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

مصدق لما معهم

مراد از «ما معهم» (آنچه همراه ايشان است) توراتى است كه در اختيار يهوديان عصر بعثت بوده و قرآن همان را تصديق و تأييد كرده است. بنابراين تورات تا آن زمان از تحريف مصون بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 43 - 4

4 - وجود تورات ، به صورت اصلى و تحريف نشده ، در نزد يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

و عندهم التورية

مذمت يهوديان عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) به خاطر اعراض از تورات، حكايت از صحت توراتى دارد كه در نزد آنان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 13

13 - وجود تورات و انجيل بدون تحريف و دگرگونى تا زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل

به نظر مى رسد مراد از تورات و انجيل در آيه مورد بحث همان تورات وانجيل بوده كه در دسترس اهل كتاب قرار داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 68 - 7

7 - وجود تورات و انجيل بدون تحريف و دگرگونى تا زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

حتّى تقيموا التورية و الانجيل

ترغيب اهل كتاب به «اقامه تورات و انجيل» گوياى اين است كه اين كتابهاى آسمانى بدون تحريف و دگرگونى در دسترس آنها بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 10

10 - تورات به صورت ورقهايى مكتوب در عصر بعثت موجود بوده است.

الكتب الذى جاء به موسى نورا و هدى للناس تجعلونه قراطيس

«قراطيس»، جمع «قرطاس»، به معنى چيزى است كه بر آن نوشته هايى را ثبت مى كنند كه از جنس كاغذ و يا پوست و

ص: 255

استخوان و يا چيزهاى ديگر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 76 - 7

7 - ناتوانى تورات و انجيل عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از رفع اختلافات فكرى و عقيدتى بنى اسرائيل

إنّ هذا القرءان يقصّ على بنى إسرءيل أكثر الذى هم فيه يختلفون

اقدام قرآن به حل اختلافات بنى اسرائيل، نشان مى دهد كه آنچه به عنوان تورات و انجيل در دست آنان بوده، براى تبيين حقايق مورد اختلافشان كافى نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 31

31- تورات و انجيل ، دو كتاب مهم آسمانى و مطرح در عصر نزول قرآن

ذلك مثلهم فى التورية و مثلهم فى الإنجيل كزرع

299- تورات صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 199 - 9

9 - وجود تورات و انجيل تحريف نشده نزد يهود و نصارا در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

انّ من اهل الكتب لمن يؤمن باللّه و ما انزل اليكم و ما انزل اليهم

آنچه از «ما انزل اليهم»، در ذهن مخاطبان عصر بعثت نقش مى بندد و تبادر مى كند، همان تورات و انجيلى است كه در دسترس اهل كتاب بوده است و اگر آنها تحريف شده بود، ايمان به آنها مورد تأييد خداوند قرار نمى گرفت.

300- توصيه به مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 111 - 7

7 - صبر و شكيبايى در برابر آزار هاى روحى كافران ، توصيه خداوند به مؤمنان صدراسلام

فاتّخذتموهم سخريًّا . .. و كنتم منهم تضحكون . إنّى جزيتهم اليوم بما صبروا

ذكر فرجام خوش مؤمنان شكيبا در قيامت و اعلام رستگارى قطعى آنان، نشانگر تشويقى است از سوى خداوند به مؤمنان صدراسلام; كه در برابر آزارهاى كافران مقاومت كنند و بدانند كه خداوند آنان را فراموش نخواهد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 10 - 3،4

ص: 256

3 - توصيه خداوند به مؤمنان ، براى جبران كمبود ها و نياز هاى اقتصادى اصحاب نيازمند پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، جهت خنثى كردن توطئه منافقان در انفاق به آنان

لاتنفقوا على من عند رسول اللّه . .. و أنفقوا من مّا رزقنكم

4 - تقويت بنيه حكومتى جامعه اسلامى به وسيله انفاق ، سفارش خدا به مؤمنان صدراسلام

يقولون لئن رجعنا إلى المدينة . .. و أنفقوا من مّا رزقنكم

با توجه به ارتباط اين آيه با آيات قبل كه در مورد منافقان و جلوگيرى آنان از انفاق در راستاى براندازى حكومت اسلامى و. .. است; برداشت ياد شده استفاده مى شود.

301- توطئه اشراف صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 21 - 9

9 - رويارويى قشر هاى مرفه و اشراف عصر بعثت با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و توطئه و نيرنگ آنان در برابر معجزه آن حضرت ( قرآن كريم )

و إذا أذقنا الناس رحمة من بعد ضراء مسّتهم إذا لهم مكر فى ءاياتنا

302- توطئه دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 11 - 4

4 - دفع توطئه هاى دشمنان اسلام ، از نعمت هاى خداوند بر مؤمنان

اذكروا نعمت اللّه عليكم اذ همّ . .. فكف ايديهم عنكم

جمله «اذ . .. فكف» بيان «نعمت» است.

303- توطئه عليه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 14 - 3

3 - منافقان صدر اسلام ، داراى جلسات سرى با رؤساى خويش براى طرح توطئه عليه اسلام و مسلمين

و إذا خلوا إلى شيطينهم

«خلأ به و إليه» به معناى با او خلوت كرده است. برخى گفته اند: خلأ آن گاه كه به «الى» متعدى شود متضمن معناى رفتن نيز مى باشد. بر اين مبنا «و إذا خلوا ...»; يعنى: «و اذا ذهبوا الى شياطينهم خالين بهم; آن گاه كه به سوى رؤساى خود روند و با آنان خلوت كنند.»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 257

1 - بقره - 2 - 76 - 4

4 - يهوديان عصر بعثت داراى جلسات سرّى و مخفيانه براى توطئه چينى عليه اسلام

و إذا خلا بعضهم إلى بعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 123 - 9

9 - سردمداران مجرم با مكر خويش عليه دين اسلام تنها خود را مى فريبند.

و كذلك جعلنا فى كل قرية . .. و ما يمكرون إلا بأنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 30 - 4

4 - كافران همواره در حال برنامه ريزى و توطئه عليه اسلام و بنياد هاى دين

إذ يمكر بك . .. و يمكرون

جمله «إذ يمكر . .. » گزارشى از مكرهاى گذشته كافران دارد و جمله «يمكرون» خبر از توطئه گريهاى آينده آنان مى دهد. بيان اين خبر با فعل مضارع حاكى از استمرار اين توطئه گريهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 7،8،13

7 - تلاش پنهانى منافقان و اهتمام آنان در توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

و هموا بما لم ينالوا

8 - شكست منافقان در توطئه عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و عدم دستيابى آنان به هدف هاى شومشان

و هموا بما لم ينالوا

13 - توطئه هاى منافقان عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، انتقام جويى آنان از مسلمانان دست يافته به امكانات مادى ، در پرتو تفضلات خدا و رسول

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

برداشت فوق بر اين اساس است كه ضمير در «أغناهم» به مسلمانان برگردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 9

9- بشر بودن پيامبر (صلی الله علیه و آله) محتواى نجواى توطئه آميز مشركان و دستاويز آنان عليه اسلام و قرآن

و أسرّوا النجوى الذين ظلموا هل هذا إلاّبشر مثلكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 4 - 4

4- هشدار خداوند به مشركان ستم پيشه در باره توطئه هاى پنهانى و گفت وگو هاى محرمانه آنان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

أسرّوا النجوى الذين ظلموا . .. قال ربّى يعلم القول فى السماء والأرض

ص: 258

تذكر به مشركان نجواگر و توطئه كننده، مبنى بر آگاهى خداوند از هر نوع سخنى در آسمان و زمين، هشدارى است به آنان در باره سرانجام شومِ توطئه هايشان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 3

3 - منافقان در عصر بعثت ، داراى جمعيتى هم دست و متشكل براى توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 14 - 2،9

2 - اتحاد و همدستى منافقان با يهوديان عليه اسلام و مسلمين

ألم تر إلى الذين تولّوا قومًا غضب اللّه عليهم

دوستى ميان منافقان و يهوديان - كه مورد عضب خدا هستند - جنبه عاطفى نداشت; بلكه سياسى و عقيدتى بوده است.

9 - هشدار خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، درباره پديده نفاق و ترفند هاى منافقان عليه اسلام و مسلمانان

ألم تر إلى الذين تولّوا قومًا غضب اللّه عليهم

استفهام در «ألم تر»تعجبى است; ولى چون خطاب به پيامبر(صلی الله علیه و آله) است، مى تواند دربردارنده هشدار و بيدار باش به آن حضرت نيز باشد. بدين صورت كه مبادا مسلمانان از ترفندهاى منافقان و همدستى آنان با يهوديان، غفلت ورزند و ندانند كه از كجا ضربه مى خورند.

304- توطئه كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 39 - 7

7 - خداوند با بيان نظارت خويش بر اعمال كافرانِ دست كشيده از مبارزه عليه اسلام ، مسلمانان صدر اسلام را از غافلگير شدن در توطئه هاى آنان ايمنى بخشيد .

فإن انتهوا فإن اللّه بما يعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 5

5- كافران لجوج و مشركان حق ناپذير ، داراى توطئه ها و نقشه هاى نهانى عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فإن تولّوا . .. و يعلم ماتكتمون

ذكر «ماتكتمون» (آن چه را پوشيده مى داريد) مى تواند اشاره به توطئه هاى مخفيانه كافران و مشركان داشته باشد.

ص: 259

305- توطئه مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 21 - 9

9 - رويارويى قشر هاى مرفه و اشراف عصر بعثت با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و توطئه و نيرنگ آنان در برابر معجزه آن حضرت ( قرآن كريم )

و إذا أذقنا الناس رحمة من بعد ضراء مسّتهم إذا لهم مكر فى ءاياتنا

306- توطئه مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 13 - 6

6 - مشركان ، در راستاى خاموش كردن آواى توحيد ، تصميم گرفته بودند پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) را از مكه اخراج كنند .

و همّوا بإخراج الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 5 - 1

1- مشركان عصر بعثت ، به منظور مخفى ماندن سخنانشان از خداوند ، سر به گريبان فرو مى بردند و با نجوا ، توطئه هاى طرح شده عليه پيامبر را مبادله مى كردند .

ألا إنّهم يثنون صدورهم ليستخفوا منه

از معانى «ثَنْى» (مصدر يثنون) تاكردن و خم نمودن است. «إستخفاء» به معناى مخفى ساختن خويش است و ضمير در «منه» به «الله» باز مى گردد. چون غرض مشركان از خم كردن سينه ها (سر در گريبان كردن) پنهان ساختن خويش از خدا بوده است، معلوم مى شود در آن حال عليه پيامبر سخن مى گفتند و توطئه هاى خويش را مبادله مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 6،7،9

6- مشركانِ ستم پيشه ، داراى حركت هاى جمعى و متشكل عليه دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و أسرّوا النجوى الذين ظلموا

«أسرّوا» (از مصدر «اسرار»); يعنى، پنهان مى داشتند و «نجوى» به معناى گفتوگوهاى پنهانى و مفعول براى «أسرّوا» است. بنابراين نجواكردن، دليل بر حركت جمعى و متشكل است و پنهان داشتن آن بيانگر سعى و تلاش بر دور ماندن اين حركت از انظار ديگران (مسلمانان) است.

7- توطئه چينى گروهى خاص از مشركان ستم پيشه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و دعوت او

و أسرّوا النجوى الذين ظلموا

برداشت ياد شده مبتنى براين است كه «الذين ظلموا» قيد احترازى باشد; يعنى، آن دسته از مشركانى كه ستم پيشه اند و خوى تجاوزگرى دارند.

9- بشر بودن پيامبر (صلی الله علیه و آله) محتواى نجواى توطئه آميز مشركان و دستاويز آنان عليه اسلام و قرآن

و أسرّوا النجوى الذين ظلموا هل هذا إلاّبشر مثلكم

ص: 260

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 5

5- كافران لجوج و مشركان حق ناپذير ، داراى توطئه ها و نقشه هاى نهانى عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فإن تولّوا . .. و يعلم ماتكتمون

ذكر «ماتكتمون» (آن چه را پوشيده مى داريد) مى تواند اشاره به توطئه هاى مخفيانه كافران و مشركان داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 51 - 1

1 - تلاش پى گير مشركان عصر بعثت ، عليه آيات الهى ( قرآن ) و ناكام ساختن پيامبر (صلی الله علیه و آله) در دعوت خويش

و الذين سعوا فى ءايتنا معجزين أولئك أصحب الجحيم

«سعى» (مصدر «سعوا») به معناى تلاش كردن است و «فى آياتنا» به تقدير «فى ابطال آياتنا» مى باشد. «معاجزة» (مصدر «معاجزين») اگر از «عَجُز» (دنباله) مشتق شده باشد به معناى سبقت گرفتن از چيزى و پشت سرگذاشتن آن است و اگر از «عَجْز» (ناتوانى) مشتق شده باشد، به معناى ناتوان كردن مى باشد. در هر صورت «معاجزين» حال براى فاعل «سعوا» است و مفعول آن محذوف مى باشد و تقدير آن مى تواند «معاجزينا» و يا «معاجزين رسولنا» باشد. «جحيم» نيز به معناى آتش بر افروخته و شعلهور است.

307- توطئه منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 48 - 2

2 - تلاش منافقان در جهت وارونه جلوه دادن امور ، براى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قلبوا لك الأمور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 2،3

2 - هم دستى و تشكل تنى چند از منافقان عصر بعثت ، براى تهمت زنى و شايعه سازى عليه خانواده پيامبر (صلی الله علیه و آله)

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

بيشتر مفسران بر اين باورند كه گروه بهتان زننده (عصبة منكم) از منافقان بودند.

3 - منافقان در عصر بعثت ، داراى جمعيتى هم دست و متشكل براى توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 7 - 1

1 - توطئه منافقان ، به منظور پراكندن اصحاب و ياران نزديك پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از اطراف آن حضرت

ص: 261

هم الذين يقولون لاتنفقوا على من عند رسول اللّه حتّى ينفضّوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 8 - 2

2 - منافقان ، درصدد براندازى حكومت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يقولون لئن رجعنا إلى المدينة ليخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ

308- توطئه هاى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 25 - 5

5 - ادعاى ارتباط پيامبر (صلی الله علیه و آله) با شيطان و دريافت قرآن از او ، از ترفند هاى تبليغاتى دشمنان اسلام در عصر بعثت

و ما هو بقول شيطن رجيم

309- توطئه هاى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 4

4- برپايى جلسات سرّى و گفتوگو هاى مشورتى ، از سوى مشركان ستمگر عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و أسرّوا النجوى الذين ظلموا

310- توقعات مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 1

1 - تأييد حقانيت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تأييد پيروان او ، انتظار مسلمانان عصر بعثت از يهوديان آن دوران

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم

طمع به معناى كشش نفس به چيزى دلخواه است (مفردات راغب). طمع به معناى اميد و رغبت است (لسان العرب). ايمان در «أن يؤمنوا» به قرينه متعلق آن (لكم) به معناى تصديق و تأييد كردن است. بنابراين «أفنطمعون ...»; يعنى، آيا انتظار داريد شما را - بر آن راهى كه انتخاب كرده ايد - تأييد كنند؟

ص: 262

311- توليت مسجد الحرام در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 17 - 6

6 - توليت مسجدالحرام ( تعمير و رسيدگى به امور آن ) در صدر اسلام - تا پيش از فتح مكه - در دست مشركان كفر پيشه بوده است .

ما كان للمشركين أن يعمروا مسجد اللّه شهدين على أنفسهم بالكفر

312- تهديد دنياطلبان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 3

3 - تهديد شدن گنه پيشگان و كافران دنياگرا در صدر اسلام ، به هلاكت و جايگزين شدن مردمى ديگر ، از سوى خداوند

وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبديلاً

313- تهديد كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 13

13 - تهديد مشركان كفرپيشه صدر اسلام به عذاب دردناك جهنم

بشر الذين كفروا بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 102 - 5

5- خداوند ، مشركان و كفرپيشگان عصر بعثت را به عذاب هاى شديد دنيوى تهديد كرد .

و كذلك أخذ ربك إذا أخذ القرى و هى ظلمة إن أخذه أليم شديد

برداشت فوق، از مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) در «كذلك أخذ ربك» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 31 - 15

15- شكستو نابودى كفرپيشگان و پيروزى اهل ايمان ، از تهديد هاى خداوند به كافران و از وعده هاى او به مؤمنان عصر بعثت

حتى يأتى وعد الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 177 - 1

ص: 263

1 - مشركان و كافران صدراسلام ، به نزول عذاب فراگير و غافل گيرانه تهديد شدند .

فإذا نزل بساحتهم فساء صباح المنذرين

«ساحت» به فضاى باز اطراف محله مى گويند و در آيه شريفه، كنايه از شمول و فراگيرى عذاب الهى بر همه افراد است. نزول عذاب در بامداد (صباح) استعاره تمثيليه است كه عذاب الهى، به دشمنى تشبيه شده است كه در شب حركت مى كند و صبح گاهان غافل گيرانه يورش مى برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 51 - 4

4 - تهديد شدن كافران صدراسلام به هلاكت و نابودى ، از سوى خداوند

و لقد أهلكنا أشياعكم فهل من مدّكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 17 - 2

2 - تهديد خداوند به دچار كردن كافران تكذيب گر صدراسلام ، به سرنوشت شوم و هلاكت بار باغداران يمنى

إنّا بلونهم كما بلونا أصحب الجنّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 33 - 6

6 - تهديد شدن كافران صدراسلام ، به نابودى اموال و درايى هاى شان

كذلك العذاب . .. لو كانوا يعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 3

3 - تهديد شدن گنه پيشگان و كافران دنياگرا در صدر اسلام ، به هلاكت و جايگزين شدن مردمى ديگر ، از سوى خداوند

وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبديلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 12 - 3

3 - كافران عصر بعثت ، مورد تهديد شديد خداوند به مقابله اى سريع و برخوردى سخت با آنان

إنّ بطش ربّك لشديد

لسان العرب از ابن سيده نقل مى كند كه «بطش» به معناى هجوم سريع است.

314- تهديد گناهكاران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 264

19 - انسان - 76 - 28 - 3

3 - تهديد شدن گنه پيشگان و كافران دنياگرا در صدر اسلام ، به هلاكت و جايگزين شدن مردمى ديگر ، از سوى خداوند

وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبديلاً

315- تهديد مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 39 - 1

1 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را ، در صورت امتناع ورزيدن از شركت در جنگ و جهاد ، تهديد به عذابى دردناك كرد .

إلا تنفروا يعذبكم عذاباً أليماً

316- تهديد مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 13

13 - تهديد مشركان كفرپيشه صدر اسلام به عذاب دردناك جهنم

بشر الذين كفروا بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 4 - 6

6 - تهديد مشركان معاهد صدر اسلام به لغو پيمان عدم تعرض مسلمانان با آنان در صورت مشاهده كمترين كوتاهى در عمل به مواد آن و مشاهده هر گونه كمك به دشمنان اسلام

ثم لم ينقصوكم شيئاً و لم يظهروا عليكم أحداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 20 - 9

9 - خداوند ، مشركان بهانه جوى عصر بعثت را به كيفرى سخت و قريب الوقوع تهديد كرد .

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه . .. فانتظروا

امر در «انتظروا» مى تواند براى تهديد (تهديد به عذاب) و به كارگيرى ماده «انتظار» بيانگر قريب الوقوع بودن عذاب باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 39 - 8

8 - تهديد شرك پيشگان عصر بعثت به عذاب استيصال

بل كذبوا . .. فانظر كيف كان عقبة الظلمين

ص: 265

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 60 - 4

4 - خداوند ، مشركان صدر اسلام رابه خاطر افترا بستن و تحريم حلال ها ، به كيفر سخت قيامت تهديد كرد .

فجعلتم منه حراماً و حللا . .. و ما ظن الذين يفترون على اللّه الكذب يوم القيمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 101 - 13

13- خداوند ، مشركان عصر بعثت و منكران رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به عذاب و كيفر تهديد كرد .

فما أغنت عنهم ءالهتهم . .. لما جاء أمر ربك

خطاب كردن به پيامبر(صلی الله علیه و آله) (لما جاء أمر ربك) و (ذلك من أنباء القرى نقصه عليك) در بيان نتيجه گيرى از سرگذشت اقوام پيشين، حاوى اين نكته است كه: مشركان عصر پيامبر نيز در خطر گرفتار شدن به آن گونه عذابها بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 102 - 5

5- خداوند ، مشركان و كفرپيشگان عصر بعثت را به عذاب هاى شديد دنيوى تهديد كرد .

و كذلك أخذ ربك إذا أخذ القرى و هى ظلمة إن أخذه أليم شديد

برداشت فوق، از مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) در «كذلك أخذ ربك» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 3

3 - هلاكت اقوام گذشته با عذاب الهى ، نمونه هايى بارز از جدى بودن تهديد هاى خداوند و راهنماى كافى براى مشركان عصر بعثت

أفلم يهد لهم كم أهلكنا قبلهم من القرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 93 - 3

3 - تهديد مشركان عصر بعثت به عذاب دنيوى از سوى خداوند

قل ربّ إمّا ترينّى ما يوعدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 5 - 2

2 - مشركان صدراسلام ، مورد تهديد خداوند به كيفر هاى سخت دنيايى

أُولئك الذين لهم سوء العذاب

قيد «فى الأخرة» در ذيل آيه، نشانگر آن است كه مراد از «سوء العذاب» عذاب دنيوى و تقدير آن چنين است: «أُولئك الذين لهم فى الدنيا سوء العذاب».

ص: 266

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 61 - 11

11 - تهديد شرك پيشگان هدايت ناپذير صدراسلام از سوى خداوند ، به مؤاخذه و كيفر اخروى

ثمّ هو يوم القيمة من المحضرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 5

5 - تهديد مشركان حق ناپذير صدراسلام از سوى خداوند ، به هلاكت و عذاب همچون كافران پيشين

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و كانوا أشدّ منهم قوّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 170 - 3

3 - مشركانِ مخالف قرآن در صدراسلام ، به كيفر و عذاب الهى تهديد شدند .

فكفروا به فسوف يعلمون

جمله «فسوف يعلمون» جمله اى است تهديد آميز عليه مشركانِ مخالف قرآن. در اين كه اين تهديد مربوط به چه مسأله اى است و متعلق علم در (يعلمون) چيست، دو ديدگاه وجود دارد: 1- عذاب استيصال، 2- پى آمدهاى ناگوار اجتماعى و فردى كفر و شكست خوردن جبهه كفر در آينده نزديك. برداشت ياد شده مبتنى برديدگاه نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 177 - 1

1 - مشركان و كافران صدراسلام ، به نزول عذاب فراگير و غافل گيرانه تهديد شدند .

فإذا نزل بساحتهم فساء صباح المنذرين

«ساحت» به فضاى باز اطراف محله مى گويند و در آيه شريفه، كنايه از شمول و فراگيرى عذاب الهى بر همه افراد است. نزول عذاب در بامداد (صباح) استعاره تمثيليه است كه عذاب الهى، به دشمنى تشبيه شده است كه در شب حركت مى كند و صبح گاهان غافل گيرانه يورش مى برد.

317- تهديد منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 23

23 - تهديد أكيد خداوند بر كيفر سخت دنيوى و اخروى منافقان صدر اسلام ، در صورت امتناع آنان از توبه و پافشارى بر مواضع كفرآميز توطئه گرانه خود

فإن يتوبوا . .. و إن يتولوا يعذبهم اللّه عذاباً أليماً فى الدنيا و الأخرة

ص: 267

318- تهديدهاى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 5 - 7

7 - تهديد مشركان عصر بعثت ، به موضع گيرى در برابر عملكرد و تبليغ پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فاعمل إنّنا عملون

بنابه گفته مفسّران تركيب «فاعمل إنّنا عاملون» نوعى تهديد را مى رساند.

319- تهمت به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 119 - 21

21 - اتهام بدعتگذارى و تجاوز به احكام دين الهى به اسلام و مسلمانان در تبليغات مشركان مكه

إن ربك هو أعلم بالمعتدين

كاربرد فعل تفضيل «أعلم» و تأكيد و حصر آن با «إن» و ضمير فصل «هو» در مواردى است كه مدعيان و منكرانى در برابر وجود داشته باشند. بدين معنى كه چه بسا مشركان، مسلمانان را به سبب پايبندى به احكام اسلام به بدعتگذارى متهم مى ساختند.

320- تهمتهاى مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 1

1 - هم دستى و تشكل تنى چند از مردمان عصر بعثت ، براى تهمت زنى و شايعه سازى عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و برخى از مؤمنان

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

«عصبة» در لغت به معناى گروهى متشكل و پشتيبان هم است كه از ده نفر تا چهل نفر باشند. آمدن فعل «مجىء» به صورت جمع نيز، مؤيد اين است كه تهمت زنندگان به شكل دسته جمعى، به كار تهمت و شايعه سازى مى پرداختند. گفتنى است آيه شريفه - براساس تاريخ و شأن نزول آن - در باره خانواده پيامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است كه مورد اتهام تنى چند از بدخواهان قرار گرفته بودند.

321- تهمتهاى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 8

ص: 268

8 - شرك پيشگان عصر بعثت ، قرآن را ساخته و پرداخته ذهن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) مى پنداشتند .

قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا أو بدّله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 42 - 1

1 - مشركان صدراسلام ، رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار و او را به دروغ گويى متهم مى كردند .

و إن يكذّبوك فقد كذّبت قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 4 - 1

1 - مشركان صدراسلام ، رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار نموده و او را به دروغ گويى متهم كردند .

و إن يكذّبوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 25 - 1

1 - مشركان صدراسلام ، رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار نموده و آن حضرت را به دروغ گويى متهم مى كردند .

و إن يكذّبوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 15 - 1

1 - مشركان صدر اسلام ، معجزات الهى را سحرى آشكار و بى ترديد مى دانستند .

و قالوا إن هذا إلاّ سحر مبين

مشاراليهِ «هذا» هم مى تواند معجزه باشد - كه در آيه قبل از آن به «آية» ياد شده است - و هم مى تواند قرآن كريم باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

322- تهمتهاى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 2

2 - هم دستى و تشكل تنى چند از منافقان عصر بعثت ، براى تهمت زنى و شايعه سازى عليه خانواده پيامبر (صلی الله علیه و آله)

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

بيشتر مفسران بر اين باورند كه گروه بهتان زننده (عصبة منكم) از منافقان بودند.

ص: 269

323- ثروت منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 1

1 - منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، برخوردار از مال و اولاد فراوان و امكانات مادى و مفاخر اجتماعى

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

324- جاذبه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 102 - 7

7 - باز بودن آغوش اسلام ، بر روى خطاكاران نادم و معترف

عسى اللّه يتوب عليهم إن اللّه غفور رحيم

325- جامعيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 33

33 - جامعيت اسلام در بعد هاى اعتقادى ، اخلاقى ، عبادى ، اقتصادى ، اجتماعى و نظامى

و لكن البر من ءامن . .. أولئك هم المتقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 208 - 6

6 - دين اسلام ، جامع همه معارف و دستورات مورد نياز بشر

ادخلوا فى السلم كافة

در صورتى كه «كافّة»، حال از «السلم» باشد ; يعنى تسليم همه جانبه اسلام بودن ; و اين مستلزم آن است كه اسلام به تمام نيازها، پاسخگو باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 115 - 5

5 - قرآن و اسلام پاسخگوى همه نيازهاى هدايتى بشر و حجت تامه پروردگار است.

و تمت كلمت ربك

لازمه تمام بودن قرآن و در نتيجه اسلام، توان پاسخگويى به همه نيازهاست ; به گونه اى كه به بيرون از خود نيازى نداشته باشد ; همان گونه كه راغب مى گويد: «تمام . .. انتهائه إلى حد لا يحتاج إلى شىء خارج عنه».

ص: 270

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 14

14 - اسلام ، دربردارنده تكاليف عبادى ، اجتماعى و اقتصادى است نه محدود در يك بُعد .

و المؤمنون . .. يأمرون بالمعروف ... و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 29 - 9

9 - اسلام در بردانده احكام فردى و اجتماعى و تنظيم روابط فرد با خدا و جامعه

و أقاموا الصلوة و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانية

فريضه نماز، حكمى فردى و گوياى ارتباط ميان فرد با خدا است و فريضه انفاق، حكمى اجتماعى و حاكى از رابطه فرد با جامعه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 55 - 5

5 - قرآن ، كامل ترين كتاب آسمانى و اسلام جامع ترين دين الهى

و اتّبعوا أحسن ما أُنزل إليكم من ربّكم

در برداشت ياد شده، برتر بودن قرآن در مقايسه با ديگر كتاب هاى آسمانى و به لحاظ كمال و جامعيت سنجيده شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 11 - 1

1 - پيش بينى قوانين اسلامى ، نسبت به حقوق مردان مؤمنى كه به حكم اسلام ، همسر كافر خود را ر ها كرده اند .

و إن فاتكم شىء من أزوجكم

326- جاودانگى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 54 - 18

18 - اراده خداوند بر حيات جاودانه و فروغ پيوسته اسلام ، در پرتو حضور مؤمنان با صلابت و سرافراز

فسوف يأتى اللّه يقوم. .. اعزة على الكفرين يجهدون فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 9

9 - قرآن و اسلام ، كتاب و آيينى جاودان و ماندگار

و يأبى اللّه إلا أن يتم نوره

ص: 271

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 51 - 4

4 - رسالت پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، رسالتى جهانى و مكتب اسلام ، مكتبى جاودانه

و لو شئنا لبعثنا فى كلّ قرية نذيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 30 - 15

15 - اسلام ، دين پاينده و جاودان ، براى هميشه تاريخ است .

ذلك الدين القيّم

«قيّم» صيغه مبالغه، به معناى «ثابت و استوار» است. (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 4،8

4 - تلاش براى خاموش كردن نور اسلام ، تلاشى مذبوحانه و بى فرجام است .

يريدون ليطفؤا نور اللّه . .. و اللّه متمّ نوره

8 - قرآن و اسلام ، كتاب و آيينى جاودان

و اللّه متمّ نوره

327- جاهلان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 3 - 10

10- جبهه ضد توحيدى در صدراسلام ، متشكل از گروهى جاهل ، بى منطق و پيرو بى چون و چراى شيطان بود .

ومن الناس من يجدل فى اللّه بغير علم و يتّبع كلّ شيطن مريد

328- جبرگرايى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 148 - 6

6 - امتهاى پيشين نيز مانند مشركان صدر اسلام با دستاويز قرار دادن جبر، پيامبران را تكذيب مى كردند.

كذلك كذب الذين من قبلهم

ص: 272

329- جرايم قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 192 - 5

5 - در صورتى كه كافران محارب ايمان آورند ، نبايد بر خطا هاى پيشينشان ( كشتن مسلمانان ، فتنه انگيزى و . . . ) مورد مؤاخذه قرار گيرند .

فإن انتهوا فإن اللّه غفور رحيم

330- جرم مبارزه با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 6 - 4

4 - مؤاخذه كفار به جرم مبارزه با اسلام ، پيش از ارائه معارف الهى قرآن به آنان و تمام شدن حجت بر ايشان ، ممنوع است .

و خذوهم و احصروهم . .. و إن أحد من المشركين استجارك فأجره حتى يسمع كلم اللّه

331- جلسات سرّى يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 4

4 - يهوديان عصر بعثت داراى جلسات سرّى و مخفيانه براى توطئه چينى عليه اسلام

و إذا خلا بعضهم إلى بعض

332- جنگ افروزى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 10 - 11

11 - مشركان صدر اسلام ، آغازگر جنگ با مسلمانان بودند .

أولئك هم المعتدون

قصر در جمله «أولئك هم المعتدون» - كه ضمير فصل «هم» مفيد آن مى باشد - قصر قلب است ; يعنى، اين مشركانند كه به حقوق مسلمانان تعدى نموده و جنگ را با آنان آغاز كردند نه مسلمانان. قابل ذكر است كه در «آيه 13» به اين معنا تصريح شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 13 - 8

8 - مشركان صدر اسلام ، آغازگر جنگ با مسلمانان

ص: 273

و هم بدءوكم أوّل مرّة

333- جنگ با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 2 - 13

13 - جنگ با اسلام و مسلمين ، جنگ با خداست .

و اعلموا أنكم غير معجزى اللّه و أن اللّه مخزى الكفرين

قرار داده شدن مشركان در برابر خدا - با اينكه آنان با اسلام و مسلمين مبارزه مى كردند - نشانگر اين حقيقت است كه: نبرد با اسلام و اسلامگرايان، جنگ با خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 11

11 - جنگ با اسلام ، جنگ با خداست .

فاعلموا أنكم غير معجزى اللّه

334- جنگ دفاعى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 10 - 12

12 - جنگ مسلمانان با مشركان پيمان شكن صدر اسلام ، جنگ دفاعى بود نه ابتدايى .

و أولئك هم المعتدون

از اين آيه شريفه و آيات پيش استفاده مى شود كه: خداوند به منظور دفاع از حقوق مسلمانان و كوتاه شدن دست دشمن از تجاوز به حقوق ايشان، معاهده صلح با مشركان را لغو و مسلمانان را به جنگ و نبرد با آنان فراخواند.

335- جنگ مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 11 - 1

1 - جنگ مسلمانان با مشركان پيمان شكن صدر اسلام ، به منظور نجات آنان از آيين شرك و بازگشت به توحيد و اسلام ، بود .

فإن تابوا و اقاموا الصلوة و ءاتوا الزكوة

برداشت فوق از تفريع جمله «إن تابوا . .. » بر الغاى صلحنامه و اعلام جنگ با مشركان پيمان شكن (كيف يكون للمشركين عهد ... ) استفاده مى شود. قابل ذكر است كه «توبة» (مصدر تابوا) به معناى بازگشتن است ; يعنى، اگر مشركان به اسلام و توحيد بازگردند و ... .

ص: 274

336- جوسازى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 27 - 3

3- تبليغات سوء كفرپيشگان عصر بعثت و جوسازى هاى آنان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

337- جهاد در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 92 - 2

2 - تهيه تداركات و ساز و برگ جنگ در صدر اسلام ، بر عهده خود مجاهدان بود .

قلت لا أجد ما أحملكم عليه

338- جهاد دفاعى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 39 - 5

5 - صدور اجازه پيكار به مسلمانان صدراسلام از سوى خداوند ، به منظور دفع تهاجم دشمن و رفع تجاوز آنان

أُذن للذين يقتلون بأنّهم ظلموا

339- جهان شمولى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 193 - 4

4 - هدف از تشريع جهاد و مبارزه در اسلام ، گسترش و جهانى شدن دين الهى و بر طرف شدن فتنه است .

و قتلوهم حتى لاتكون فتنة و يكون الدين للّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 20 - 7

7 - فراگيرى دعوت اسلام نسبت به همگان ( اهل كتاب و ديگران )

و قل للّذين اوتوا الكتاب و الامّيّن

ص: 275

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 85 - 4

4 - اسلام ، دين واحد جهانى

و من يبتغ غير الاسلام ديناً فلن يقبل منه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 110 - 3

3 - اسلام ، دين جهانى

كنتم خير أمّة أخرجت للناس

كلمه «للناس»، شامل همه افراد (چه گذشته و چه آينده، چه عرب و چه عجم) مى شود; و اين، همان جهانى بودن اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 138 - 2

2 - همه مردم در پهنه گيتى و در همه ادوار ، مخاطب تعاليم روشنگر قرآن

هذا بيان للنّاس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 174 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرستاده اى از جانب خداوند براى تمامى انسانها

يأيها الناس قد جاءكم برهن من ربكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 11

11 - گستره دين اسلام و حكومت و ولايت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، فراگير پيروان ديگر اديان آسمانى

فاحكم بينهم بما أنزل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 49 - 4

4 - گستره حكومت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ديانت اسلام فراگير همه مردمان و پيروان ديگر اديان آسمانى

و إن احكم بينهم بما أنزل اللّه

برداشت فوق بر اين اساس است كه ضمير «بينهم» به قرينه آيات گذشته به اهل كتاب (يهوديان و مسيحيان) برگردانده شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 19 - 15

15 - محمّد(صلی الله علیه و آله) خاتم پيامبران و رسالتش جهانشمول و فراگير تا نهايت تاريخ است.

ص: 276

و أوحى إلىّ هذا القرءان لأنذركم به و من بلغ

جهانشمولى رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و خاتميت آن از عموم «من بلغ» كه شامل تمامى افراد در همه عصرها مى شود، استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 158 - 2

2 - اسلام ، آيينى براى همه مردم

إنى رسول اللّه إليكم جميعا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 104 - 4

4- اسلام و تعاليم قرآن جهانى است و محدود به زمان ، مكان و طايفه اى نيست .

إن هو إلاّ ذكر للعلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 107 - 4

4- اسلام و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، جهانى و براى همه انسان ها و نه اختصاص يافته به گروهى خاص است .

و ما أرسلنك إلاّ رحمة للعلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 1 - 12

12 - قرآن ، كتابى جهانى و اسلام ، آيينى همگانى

ليكون للعلمين نذيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 51 - 4

4 - رسالت پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، رسالتى جهانى و مكتب اسلام ، مكتبى جاودانه

و لو شئنا لبعثنا فى كلّ قرية نذيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 9،10

9- اسلام ، دين جهانى و رسالت پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، رسالتى همگانى است .

أرسل رسوله . .. ليظهره على الدين كلّه

10- نويد الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در شرايط سخت رسالت ، درباره جهانى شدن پيام و قوانين مكتب آن حضرت

هو الذى أرسل رسوله بالهدى . .. ليظهره

با توجه به اين كه آيه شريفه در شرايطى بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده كه مشركان مكه، مانع ورود مسلمانان به مسجد الحرام بودند;

ص: 277

برداشت بالا قابل استفاده است.

340- جهل مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 9

9- مردم عصر بعثت خداوند را به اسم و وصف « الرحمان » نمى شناختند و بدان كفر مىورزيدند .

و هم يكفرون بالرحمن

بسيارى از مفسران برآنند كه مراد از كفر مردم عصر بعثت به «الرحمان» عدم آشنايى آنان با اين اسم براى خداوند است ; يعنى، خداوند را با اين اسم و وصف نمى شناختند و آن گاه كه قرآن خداوند را به اسم «الرحمان» توصيف كرد، انكار كردند و گفتند «رحمان» ديگر كيست و چه خدايى است؟

341- جهل مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 56 - 3

3 - ثروتمندان شرك پيشه و فريفته مال و فرزند در صدراسلام ، اشخاصى بى شعور و نادان بودند .

أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين . .. بل لايشعرون

342- جهل مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 6 - 11

11 - مشركان صدر اسلام ، مردمانى نادان و گرفتار جهل بودند .

ذلك بأنهم قوم لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 56 - 3

3 - ثروتمندان شرك پيشه و فريفته مال و فرزند در صدراسلام ، اشخاصى بى شعور و نادان بودند .

أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين . .. بل لايشعرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 1

1 - كافران و مشركان صدراسلام ، آيات الهى را از سر لجاج و ستيزه جويى ، انكار مى كردند ; نه از روى جهل و ناآشنايى به آن .

ص: 278

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

«جحد» (مصدر «يجحدون») به معناى انكار چيز معلوم و روشن است. آيه شريفه به منزله تعليل براى مضمون آيه قبل است كه در آن، از انكار آيات الهى و دور شدن از عبادت خداوند، اظهار شگفتى شده بود.

343- جهل يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 18

18 - تورات دربردارنده حقايق و معارفى بود كه نه يهود زمان پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر آن آگاهى داشتند و نه پدران آنها.

و علمتم ما لم تعلموا أنتم و لا ءاباؤكم

344- چوب آتش زا در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 71 - 1

1 - استفاده مردم صدراسلام ، از نوعى چوب با خاصيت سنگ چخماق ، براى روشن كردن آتش

أفرءيتم النار التى تورون

مردم در گذشته، براى روشن كردن آتش از سنگ چخماق و يا از چوب آتش زنه استفاده مى كردند استفاده از چوب آتش زنه، به اين ترتيب بود كه دو چوب را - كه يكى بالا و ديگرى پايين قرار مى گرفت - به هم مى ساييدند تا آتش از آن بيرون بيايد. چوب بالايى را «زند» و چوب پايينى را «زنده» مى گفتند. «ايراء» (مصدر «تورون») به همين عمل گفته مى شود.

345- حاكميت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 137 - 10

10 - شكست كافران عصر بعثت و حاكميت دين اسلام بر سرزمين آنان ، نويد خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و تمت كلمت ربك

هدف از مخاطب قرار دادن پيامبر (ربك) در بيان پيروزى مستضعفان بنى اسرائيل و نابودى مستكبران، مژده پيروزى اسلام و مسلمانان و نابودى كفر و كفرپيشگان مستكبر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 7

7 - تاريخ بشريت ، در آينده ، شاهد شكست تمامى اديان و پيروزى و حاكميت دين اسلام خواهد بود .

هو الذى أرسل رسوله . .. ليظهره على الدين كله

ص: 279

خداوند در آيه فوق از پيروزى قطعى اسلام بر تمام اديان جهان، خبر داده و پيشگويى كرد و چون چنين چيزى در دوران رسالت پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) اتفاق نيفتاد به دست مى آيد كه اين پيروزى مربوط به آينده تاريخ بشريت است.

346- حامى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 79 - 3

3 - حمايت هاى جدى و مكرر خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام ، در برابر سرسختى و حق ستيزى دشمنان

أم أبرموا أمرًا فإنّا مبرمون

347- حتميت پيروزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 11

11- تحقق وعده خداوند ، به ورود پيروزمندانه مسلمانان به مكه ، گواه تحقق پذيرى وعده او در غلبه اسلام بر تمامى اديان *

لتدخلنّ المسجد الحرام . .. هو الذى أرسل رسوله ... ليظهره على الدين كلّه

خداوند در آيه قبل، به مؤمنان وعده داد كه با ايمنى وارد مكه خواهند شد و اين وعده تحقق يافت. حال در اين آيه، نويد داده است كه اسلام نه بر مشركان مكه; بلكه بر تمامى اديان غلبه خواهد كرد و اين وعده، همانند وعده پيشين تحقق پذير خواهد بود.

348- حتميت حمايت از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 3

3 - پشتيبانى همه جانبه از دين اسلام و فروزان نگه داشتن نور آن ، وعده قطعى و حتمى خداوند

و اللّه متمّ نوره

349- حتميت ذلت دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 20 - 7

7 - خداوند ، جبهه مخالف اسلام ( منافقان و عموم دشمنان خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ) را به شكست حتمى و ذلت بار هشدار داد .

إنّ الذين يحادّون . .. أُولئك فى الأذلّين

ص: 280

350- حتميت شكست دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 20 - 7

7 - خداوند ، جبهه مخالف اسلام ( منافقان و عموم دشمنان خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ) را به شكست حتمى و ذلت بار هشدار داد .

إنّ الذين يحادّون . .. أُولئك فى الأذلّين

351- حج در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 189 - 11

11 - مسلمانان صدر اسلام بر اساس سنت عصر جاهلى ، به هنگام حج از راه هاى متعارف به خانه ها وارد نمى شدند .

و ليس البر بأن تأتوا البيوت من ظهورها

از اينكه مسلمانان مورد خطاب قرار گرفته اند، معلوم مى شود: گروهى از آنان تا پيش از نازل شدن آيه شريفه، به اين سنت پايبند بوده اند.

352- حج قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 127 - 17

17 - « قال الحلبى : سئل ابوعبداللّه ( ع ) عن البيت أكان يحج قبل أن يبعث النبى (صلی الله علیه و آله) ؟ قال : نعم و تصديقه فى القرآن . . . و إذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت و اسماعيل . . . ;

حلبى گويد از امام صادق(ع) سؤال شد: آيا حج قبل از بعثت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نيز بوده است؟ حضرت فرمود: آرى و شاهد آن در قرآن است كه خدا مى فرمايد: به ياد آوريد آن هنگام كه ابراهيم و اسماعيل(ع) پايه هاى خانه كعبه را بالا مى بردند . .. ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 27 - 22

22 - « قال الحلبى : سئل أبوعبداللّه عن البيت أكان يحجّ قبل أن يبعث النبى (صلی الله علیه و آله) قال : نعم و تصديقه فى القرآن قول شعيب حين قال لموسى حيث تزوّج « على أن تأجرنى ثمانى حجج » و لم يقل ثمانى سنين . . . ;

حلبى گويد: از امام صادق(ع) سؤال شد كه آيا قبل از بعثت پيامبراسلام حج بيت اللّه الحرام وجود داشت؟ امام صادق(ع) فرمود: آرى و شاهد آن در قرآن، كلام شعيب(ع) است كه به هنگام تزويج موسى(ع) به وى گفت: [يكى از دختران را به تو تزويج مى كنم] كه هشت حج اجير من باشى و نگفت هشت سال. ..».

ص: 281

353- حجاب قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 59 - 5

5 - نوعى حجاب و پوشش ، پيش از فرمان به رعايت كامل حجاب ، براى زنان وجود داشته است .

يدنين عليهنّ من جلبيبهنّ

شناخته بودن «جلباب» و اضافه آن به ضمير «هنّ» اشعار به وجود آن مى كند.

354- حجتهاى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 150 - 4

4 - ادامه داشتن بيت المقدس به عنوان قبله ، موجب برخوردارى مخالفان اسلام از دليل و حجت بر عليه پيامبر و مسلمانان

فول وجهك . .. فولوا وجوهكم شطره لئلا يكون للناس عليكم حجة

355- حسد مسيحيان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 4

4 - يهوديان و نصاراى عصر بعثت ، بر ايمان مسلمانان رشك برده به آنان حسادت مىورزيدند .

ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم من بعد إيمنكم كفاراً حسداً

مقصود از «اهل الكتاب» به دليل «و قالوا لن يدخل . ..» در آيه 111، يهود و نصاراست.

356- حسد يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 4

4 - يهوديان و نصاراى عصر بعثت ، بر ايمان مسلمانان رشك برده به آنان حسادت مىورزيدند .

ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم من بعد إيمنكم كفاراً حسداً

مقصود از «اهل الكتاب» به دليل «و قالوا لن يدخل . ..» در آيه 111، يهود و نصاراست.

357- حفظ قداست اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 282

5 - انعام - 6 - 69 - 8

8 - حفظ قداست قرآن و اسلام و بازداشتن ديگران از ياوه سرايى و تخطئه و استهزاى آن، وظيفه مسلمانان است.

و ما على الذين يتقون . .. و لكن ذكرى لعلهم يتقون

358- حق ستيزى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 32 - 3

3 - آرزومندان نابودى اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى طغيانگر و حق ستيز

نتربّص به ريب المنون . .. أم تأمرهم أحلمهم بهذا أم هم قوم طاغون

359- حق ناپذيرى اكثريت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 24 - 11،14

11- بيشتر مشركان صدراسلام ، ناآگاه و جاهل به حق بودند .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ

14- گروه بسيارى از مشركان در صدراسلام - على رغم شناخت حق - مردمى حق گريز بودند .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ

واژه «أكثر» افعل التفضيل است و نقطه مقابل آن، كثير مى باشد - نه قليل - و بدين جهت گروه بسيار استفاده شده است; يعنى، هر چند مشركان دانا و حق گريز، در مقايسه با نادانان كمتر بودند; ولى خود جمعيتى چشم گير و بسيار بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 12

12 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى در بيشتر شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به عاديان بازمى گردد; اما در عين حال به شرك پيشگان صدراسلام نيز اشاره اى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 10

10 - رسوخ روحيه كفرورزى و پندناپذيرى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به ثموديان بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

ص: 283

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 7

7 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در«أكثرهم» به قوم لوط بازمى گردد; اما در عين حال اشاره به مشركان صدراسلام نيز دارد.

360- حق ناپذيرى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 97 - 9

9- مشركان و كافران عصر بعثت ، در برابر حق و دعوت هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى لجوج و سرسخت بودند .

و تنذر به قومًا لدًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 8

8 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى ، در بيشتر كفرپيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به فرعون و قوم وى (قبطيان) بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 103 - 5

5 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى ، در بيشتر كفرپيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم ابراهيم بازمى گردد; اما در عين حال اين آيه تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 46 - 2

2 - كافران صدراسلام ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

و ما تأتيهم من ءاية . .. إلاّ كانوا عنها معرضين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 2

2 - سركشى ، تكبر ، ستيزه جويى و حق ناپذيرى ، از اوصاف كافران صدراسلام

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

ص: 284

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 2

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 76 - 5

5 - مشركان و كافران صدراسلام ، مردمى بس لجوج و حق ناپذير

و إنّه لقسم لو تعلمون عظيم

سوگند مؤكد خداوند، پس از استدلال بسيار بر اثبات توحيد و معاد، نشانگر روح لجاجت و حق ناپذيرى كافران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 21 - 3،4

3 - كافران صدراسلام ، مردمى لجوج ، مستكبر و حق گريز

بل لجّوا فى عتوّ و نفور

«عتوُّ» به معناى استكبار و تجاوز از حد است (قاموس المحيط) و مقصود از «نفور»(رميدن) گريز از سخن حق مى باشد.

4 - روح لجاج ، استكبار و حق گريزى ، عامل كفر و تكذيب دين از سوى كافران در صدراسلام

و لقد كذّب الذين من قبلهم . .. بل لجّوا فى عتوّ و نفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 1 - 3

3 - كافران مخالف رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، گروهى لجوج و حق ناپذير

سأل سائل بعذاب واقع

مفسران بر اين عقيده اند كه كافران، اين سخن را از سر لجاجت بر زبان مى آوردند; چنان كه در آيه 32 از سوره «انفال» از آنان چنين ياد شده است: «و إذ قالوا اللّهم إن كان هذا هو الحقّ من عندك فأمطر علينا حجارة من السماء أو ائتنا بعذاب أليم».

361- حق ناپذيرى مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 4 - 3

3 - مردم در صدر اسلام ، مردمى سخت پايبند به آيين شرك و انعطاف ناپذير در برابر سخن حق و مستدل

و الصفّ-ت صفًّا . .. إنّ إلهكم لوحد

برداشت ياد شده از آن جا است كه خداوند در آغاز سوره مباركه بر اثبات توحيد سوگند متعدد ياد كرده است. اين در حالى است كه خداوند پيش از آن، دلايل و شواهد كافى بر اثبات اين حقيقت در قرآن كريم ارائه فرموده بود.

ص: 285

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 5 - 4

4 - بيشتر مردم عصر بعثت ، مصمم به تأثيرناپذيرى از كلام وحى و پيام قرآن

فأعرض أكثرهم . .. و قالوا ... فاعمل إنّنا عملون

تعبيرهاى سه گانه در آيه («أكنّة»، «وقر» و «حجاب») تأكيد و تصميم آنان را به نفوذناپذيرى در برابر قرآن مى رساند.

362- حق ناپذيرى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 97 - 9

9- مشركان و كافران عصر بعثت ، در برابر حق و دعوت هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى لجوج و سرسخت بودند .

و تنذر به قومًا لدًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 10

10- مشركان ستم پيشه صدراسلام ، مردمى لجوج ، حق ناپذير و بهانه جو بودند .

بل قالوا . .. فليأتنا باية كما أُرسل الأوّلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 54 - 4

4 - عدم تأثير دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر مشركان متعصب و متحجر

فذرهم فى غمرتهم حتّى حين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 8

8 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى ، در بيشتر مشركان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم نوح بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 60 - 13

13 - توبيخ مشركان مكه از سوى خداوند ، به خاطر انحراف آنان از حق و ناديده گرفتن دلايل روشن توحيد

أمّن خلق السموت . .. أءله مع اللّه بل هم قوم يعدلون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه مخاطبان نخستين آيه، مشركان مكه بوده اند. گفتنى است كه واژه «عدول» (مصدر

ص: 286

«يعدلون») به معناى ميل و انحراف است; يعنى، «بل هم قوم عادتهم العدول عن طريق الحق و الإنحراف عنها».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 61 - 10

10 - مشركان بهانه جو و حق گريز صدر اسلام ، عناصرى مرفه و برخوردار از موهبت هاى دنيوى

و قالوا إن نتّبع الهدى معك . .. كمن متّعنه متع الحيوة الدنيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 13 - 3

3 - لجاجت و حق ناپذيرى ، از اوصاف مشركان صدر اسلام

و إذا ذكّروا لا يذكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 14 - 1،2

1 - مشركان صدر اسلام ، هر معجزه ملموس و روشنى را به شدّت مورد استهزا قرار داده و ايمان نمى آوردند .

و إذا رأوا ءاية يستسخرون

مقصود از «ءاية» معجزه است و متهم كردن آن به سحر از سوى مشركان (در آيه بعد) مؤيد همين مطلب است. گفتنى است «يستسخرون» به معناى «يسخرون» است و آمدن آن با «سين» و «تا» براى مبالغه مى باشد.

2 - مشركان صدر اسلام ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

و إذا رأوا ءاية يستسخرون

تمسخر معجزه الهى - كه امرى ملموس و روشن مى باشد - گوياى حقيقت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 2،2

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 76 - 5

5 - مشركان و كافران صدراسلام ، مردمى بس لجوج و حق ناپذير

و إنّه لقسم لو تعلمون عظيم

سوگند مؤكد خداوند، پس از استدلال بسيار بر اثبات توحيد و معاد، نشانگر روح لجاجت و حق ناپذيرى كافران است.

ص: 287

363- حقانيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 14

14 - حقانيت اسلام ، حتى در نظر يهوديان و مسيحيان امرى روشن و ترديدناپذير بود .

من بعد ما تبين لهم الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 119 - 2،4

2 - معارف و احكام ارائه شده به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، سراسر حق است .

إنا أرسلنك بالحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه «باء» در «بالحق» به معناى «مع» و حال براى ضمير (ك) باشد. بر اين مبنا مقصود از «الحق» احكام و معارفى است كه پيامبر به ابلاغ آنها مأمور بود. بنابراين جمله «إنا أرسلناك بالحق»; يعنى، اى پيامبر! تو را همراه با احكام و معارفى كه سراسر حق، است به سوى مردم فرستاديم.

4 - اتمام حجت خداوند بر حقانيت اسلام و رسالت پيامبر

قد بيّنّا الأيت لقوم يوقنون. إنا أرسلنك بالحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 52 - 3

3 - كسانى كه حقانيّت اسلام را مى پوشانند و راه شرك را بهتر از آن مى نمايانند ، مورد لعن الهى هستند .

الم تر الى الذين . .. يقولون هؤلاء اهدى من الّذين امنوا سبيلا. اولئك الّذين لعنه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 52 - 22

22 - پيروزى مسلمانان ، مايه پشيمانى بيماردلان سست ايمان عصر بعثت از شك و ترديد نسبت به حقانيت اسلام

فعسى اللّه ان يأتى بالفتح او . .. فيصبحوا على ما اسروا فى انفسهم ندمين

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «ما اسروا فى انفسهم»، ترديد مسلمانان سست ايمان نسبت به حقانيت اسلام باشد. «فى قلوبهم مرض»، اين احتمال را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 58 - 14

14 - نگاه به دين اسلام با ديدى منطقى و عقلى ، مايه اطمينان به حقانيت ، شايستگى و بايستگى آن

اتخذوها هزواً و لعباً . .. ذلك بانهم قوم لايعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 29 - 6

6 - شريعت اسلام ، تنها دين حق و مورد پذيرش خداوند

ص: 288

و لا يدينون دين الحق

مقصود از دين حق در «لايدينون دين الحق» دين اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 4،5،6

4 - اسلام ، تنها دين حق و مورد قبول خدا

هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق

5 - آمدن پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، همراه با هدايت ( قرآن ) و دين حق ( اسلام ) در راستاى تكميل نور الهى و تحقق اراده خداست .

و يأبى اللّه إلا أن يتم نوره . .. هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق

6 - حق ، پايه و محور احكام و قوانين دين اسلام

هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 2

2- دين اسلام و راه پيامبر (صلی الله علیه و آله) حق ، و هر جريانى به جز آن باطل و نابود شونده است .

و قل جاء الحقّ و زهق البطل

به دليل مكى بودن سوره - چنان كه مفسّران نيز گفته اند - احتمال دارد مراد از حق دين اسلام و شريعت محمدى و مراد از باطل عقايد موجود در آن عصر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 79 - 5

5 - شريعت و راه و رسم پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، حقى آشكار و انكارناپذير

إنّك على الحقّ المبين

بر حق بودن حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) نظر به دو بعد دارد: حقانيت رسالت او و حقانيت راه او.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 53 - 10

10 - تنها دين اسلام از ميان ديگر اديان الهى ، حق بوده و سزاوار پيروى كردن است .

إنّا كنّا من قبله مسلمين

از اين كه پيروان اديان الهى پيشين (اهل كتاب) با آمدن دين اسلام، اين دين را حق دانستند و دست از دين گذشته خود برداشته و تسليم دين اسلام گشتند; مى توان مطلب ياد شده را استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 37 - 2

2 - آنچه پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به عنوان دين به مردم ارائه فرموده ، صددرصد حق است .

بل جاء بالحقّ

ص: 289

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 24 - 14

14 - استمرار و گسترش دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و آموزه هاى قرآن ، با توجه به سنت خداوند بر محو باطل ، نشان دهنده حقانيت اسلام و قرآن است .

أم يقولون افترى على اللّه . .. و يمح اللّه البطل و يحقّ الحقّ بكلمته

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 2 - 12

12- حق و حقيقت ، منحصر در معارف نازل شده بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) است .

و هو الحقّ من ربّهم

از تقديم «هو» بر «الحقّ» انحصار و از الف و لام «الحقّ» استغراق و تماميت استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 3

3- حق ، پايه و محور احكام و قوانين دين اسلام

أرسل رسوله بالهدى و دين الحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 25

25 - احكام اسلام ، داراى ملاك هاى واقعى و انسانى ; نه صرفاً در جهت منافع پيروان خود

و سئلوا ما أنفقتم و ليسئلوا ما أنفقوا

با اين كه قبلاً لزوم پراخت مخارج مردان كافر در «آتوهم ما أنفقوا» بيان شده، تكرار آن در «و ليسئلوا ما أنفقوا» و نيز طرح حقوق متقابل مؤمن و كافر در مسأله مورد نظر، بيانگر مطلب ياد شده، است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 9 - 7،8

7 - اسلام ، تنها دين حق و مورد قبول خداوند

هو الذى أرسل رسوله . .. و دين الحقّ

8 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آورنده دين حق از سوى خداوند

أرسل رسوله بالهدى و دين الحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 1 - 13

13 - برخى از اهل كتاب و مشركان ، پس از مشاهده برهان حقانيت اسلام ، با كفرورزى به آن ، راه خويش را از ديگر هم كيشان خويش جدا كردند .

ص: 290

لم يكن الذين كفروا من أهل الكتب و المشركين منفكّين حتّى تأتيهم البيّنة

اين برداشت، بر چهار نكته استوار است: 1. مراد از «الذين كفروا» كسانى اند كه پس از ظهور اسلام، به آن كافر شدند; 2. حرف «من» در «من أهل الكتاب و المشركين» براى تبعيض است; 3. تعبير «منفكّين» ناظر به جدا شدن كافران، از ديگر اهل كتاب و مشركانى است كه به اسلام گرويده اند; 4. آيه شريفه در مقام توبيخ كسانى است كه به رغم پيدايش «بيّنه»، خود را از صف عموم گروندگان به اسلام جدا كرده اند.

364- حقيقت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 106 - 11

11- اسلام و كفر ، تنها به زبان و گفتار نيست .

من كفر بالله من بعد إيمنه إلاّ من أُكره و قلبه مطمئنّ بالإيمن و لكن من شرح با

از آن جايى كه خداوند كسانى كه به زبان كافر شوند ولى قلباً مؤمن باشند را، از زمره كافران نشمرده و بلكه آنان را مؤمن دانسته است، مطلب فوق استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 123 - 4

4- اسلام ، آيينى ابراهيمى و مطابق و هماهنگ با معارف و تعاليم حضرت ابراهيم ( ع ) است .

اتّبع ملّة إبرهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 17

17 - تسليم بودن در برابر خدا ، روح شريعت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

هو سمّيكم المسلمين من قبل و فى هذا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 12 - 4

4 - تسليم در برابر خداوند ، روح اسلام و ساير اديان توحيدى

أُمرت لأن أكون أوّل المسلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 33 - 4

4 - حقيقت مسلمانى ، تلاش در جهت گسترش عقيده توحيدى و عمل به صلاح و نيكى است .

و من أحسن قولاً . .. و قال إنّنى من المسلمين

ص: 291

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 13 - 21

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 8،21

8 - « ايمان » ، ره يافتن دين در قلب و باور آدمى و « اسلام » صرف تسليم و ترك مخاصمه با دين است .

و لكن قولوا أسلمنا و لمّا يدخل الإيمن فى قلوبكم

از مقابله اسلام با ايمان و اين كه براى ايمان تعبير «فى قلوبكم» آمده است; استفاده مى شود كه اسلام -برخلاف ايمان - نشانگر نفوذ دين در قلب نيست.

21 - « عن حمران بن أعين عن أبى جعفر ( ع ) قال سمعته يقول : الايمان مااستقرّ فى القلب و افضى به إلى اللّه عزّوجلّ و صدّقه العمل بالطاعة للّه و التسليم لأمره و الإسلام ما ظهر من قول او فعل . . . قال اللّه عزّوجلّ « قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا و لكن قولوا أسلمنا و لمّا يدخل الإيمان فى قلوبكم . . . ;

حمران بن اعين مى گويد: از امام باقر(ع) شنيدم كه مى فرمود: ايمان عقيده اى است كه در قلب قرار دارد و انسان بهوسيله آن به قرب خداى عزّوجلّ مى رسد و عمل به طاعت خدا و تسليم امر او، آن را تصديق مى كند. اسلام عقيده اى است كه در گفتار و كردار انسان ظاهر مى شود [اگرچه در قلب نباشد] خداى عزّوجلّ فرمود: «قالت الأعراب آمنّا قل لم تؤمنوا و لكن قولوا أسلمنا...»...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 15 - 2

2 - ايمان آميخته به شك ، داخل در مقوله اسلام و نه ايمان واقعى *

و لكن قولوا أسلمنا . .. إنّما المؤمنون الذين ... ثمّ لم يرتابوا

با توجه به ارتباط اين آيه با آيه قبل، مى توان نتيجه گرفت كه خداوند از آن جهت اعراب ياد شده را مؤمن ندانسته و تنها مسلمان شمرده است كه آنان، هنوز نسبت به خدا و رسول او در شك بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 35 - 6

6 - اسلام ، مجموعه اى است از عقايد ، اخلاق و روابط اقتصادى و اجتماعى .

إلاّ المصلّين . .. و الذين فى أمولهم حقّ ... و الذين يصدّقون بيوم الدين ... و ال

365- حنيف بودن اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 105 - 4

4 - اسلام ، دين حنيف و تنها راه مستقيم و بى انحراف براى بشريت است .

أقم وجهك للدين حنيفاً

ص: 292

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 30 - 5

5 - اسلام ، دينى استوار و به دور از هرگونه انحراف و نادرستى است .

للدين حنيفًا . .. ذلك الدين القيّم

بنابراين كه «حنيفاً» حال براى «الدين»باشد، دلالت بر نكته ياد شده مى كند.

366- خاتميت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 115 - 2

2 - اسلام آخرين دين آسمانى و پيامبر(صلی الله علیه و آله) خاتم انبيا و قرآن آخرين كتاب آسمانى است.

و تمت كلمت ربك صدقا و عدلا

لازمه تمام بودن قرآن در طول زمان اين است كه قرآن آخرين كتاب آسمانى و محتواى آن اسلام نيز آخرين دين باشد.

367- خائنان به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 9

9 - توبيخ منافقان ، به خاطر حركت هاى خيانت آميز عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) با وجود برخوردارى از تفضلات خدا و رسولش

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 5

5- مخالفت اهل كتاب با اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مخالفتى خائنانه و نه از روى جهل و بى خبرى *

إنّ الذين كفروا و . .. من بعد ما تبيّن لهم الهدى

مى توان گفت: مراد از «الذين كفروا. ..» به قرينه «تبيّن لهم الهدى» اهل كتاب است.

368- خداشناسى مسيحيان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 118 - 10

10 - ضعف بينش و شناخت يهود ، نصارا و مشركان عصر بعثت ، درباره خداوند

و قال الذين لايعلمون لولا يكلمنا اللّه . .. كذلك قال الذين من قبلهم مثل قولهم

ص: 293

369- خداشناسى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 118 - 10

10 - ضعف بينش و شناخت يهود ، نصارا و مشركان عصر بعثت ، درباره خداوند

و قال الذين لايعلمون لولا يكلمنا اللّه . .. كذلك قال الذين من قبلهم مثل قولهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 42 - 2

2 - باورداشت مشركان صدراسلام ، به اصل وجود خدا و مقدس و محترم بودن او

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم

برداشت ياد شده از سوگند مشركان به «اللّه» استفاده مى شود.

370- خداشناسى يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 118 - 10

10 - ضعف بينش و شناخت يهود ، نصارا و مشركان عصر بعثت ، درباره خداوند

و قال الذين لايعلمون لولا يكلمنا اللّه . .. كذلك قال الذين من قبلهم مثل قولهم

371- خرافات در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 13 - 4

4- اطلاعات مردم عصر بعثت از اصحاب كهف و سرگذشت آنان ، اطلاعات غير واقعى و آميخته با خرافات بود .

نحن نقصّ عليك نبأهم بالحقّ

قيد «بالحقّ» تعريضى است كه به ناقلان سرگذشت اصحاب كهف و بيان كننده اين كه نقل آنان، آميخته به امورى غير واقعى و خرافى است.

372- خطا هاى قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 294

1 - بقره - 2 - 192 - 5

5 - در صورتى كه كافران محارب ايمان آورند ، نبايد بر خطا هاى پيشينشان ( كشتن مسلمانان ، فتنه انگيزى و . . . ) مورد مؤاخذه قرار گيرند .

فإن انتهوا فإن اللّه غفور رحيم

373- خمر در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 219 - 13

13 - رواج شرابخوارگى و قماربازى در عصر بعثت

يسئلونك عن الخمر و الميسر قل فيهما اثم كبير و منافع للناس

فعل مضارع «يسئلونك»، دلالت بر تكرار سؤال دارد و تكرار سؤال، بيانگر رواج مورد سؤال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 90 - 10

10 - رواج شراب خوراى ، قمار بازى و گرايش به مظاهر شرك در عصر بعثت

يايها الذين ءامنوا انما الخمر . .. رجس من عمل الشيطن فاجتنبوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 67 - 4

4- تهيه شراب از خرما و انگور ، در صدر اسلام رواج داشت .

و من ثمرت النخيل و الأعنب تتّخذون منه سكرًا

374- خواسته مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 77 - 2،3

2 - برخى از مسلمانان صدر اسلام خواستار نبرد با كفّار ، قبل از تشريع جهاد و مبارزه مسلّحانه

الم تر الى الّذين قيل لهم كفّوا ايديكم . .. فلمّا كتب عليهم القتال

از جمله «فلمّا كتب» به دست مى آيد كه مراد از «كفّوا»، خوددارى از نبرد و جنگ مسلحانه است.

3 - برخى از مسلمانان صدر اسلام خواهان نبرد با كافران ، پيش از فراهم آمدن زمينه هاى آن

الم تر الى الّذين قيل لهم كفّوا ايديكم

جمله «فلما كتب . .. »، چنانچه گذشت، مى تواند به معناى تشريع جهاد باشد، و مى تواند به معنى فراهم آمدن زمينه جهاد و پيش آمدن شرايط آن باشد ; يعنى آنگاه كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) مسلمانان را به سوى جهاد فراخواند ... .

ص: 295

375- خواسته هاى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 8 - 1

1 - مشاهده نزول فرشتگان بر پيامبر(صلی الله علیه و آله)، درخواست نابجا و بهانه جويانه كافران

و قالوا لو لا أنزل عليه ملك و لو أنزلنا ملكا لقضى الأمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 20 - 3

3 - كفرپيشگان عصر بعثت - على رغم نزول پى در پى آيات و سوره هاى قرآن - خواستار نزول معجزه اى ديگر بودند .

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 7 - 2،7

2- كافران هماره خواستار معجزه اى جز قرآن براى باور به حقانيّت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

به كارگيرى فعل مضارع (يقول) به جاى فعل ماضى (قال) براى رساندن اين معناست كه كافران سخن مذكور را نه تنها در گذشته مدعى شده اند كه در آينده نيز خواهند گفت و بر آن اصرار خواهند ورزيد.

7- ارائه معجزه درخواستى كفرپيشگان خارج از مسؤوليت پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

لولا أُنزل عليه ءاية من ربه إنما أنت منذر

جمله «إنما أنت منذر» حاكى از حصر است و حصر در آن اضافى و در قياس با ارائه معجزه است. بنابراين آن جمله حاوى دو معناست: 1- تو انذار دهنده اى ; 2- ارائه معجزه كار تو نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 27 - 2

2- كافران خواستار معجزه اى - جز قرآن - براى باور به حقانيّت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پذيرش توحيد

و يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

جمله «إن الله يضل من يشاء و يهدى . ..» قرينه بر اين است كه كافران مشاهده معجزه از پيامبر(صلی الله علیه و آله) را براى هدايت شدن و پذيرش رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) - كه سرلوحه آن توحيد است - مى خواستند ; يعنى، مى گفتند: اگر معجزه اى ارائه كنى، رسالت تو را مى پذيريم و به توحيد مى گرويم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 3

3- مشركان و كفار ، معجزات متعددى را از پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) درخواست كردند .

ص: 296

و ما منعنا . .. إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

از اينكه خداوند با صراحت تمام به مشركان مى گويد: «ما هر چه معجزه براى پيشينيان فرستاديم، آنها را تكذيب كردند و اين مانع ارسال معجزه شد» نشان مى دهد كه مشركان صدراسلام، درخواستهاى متعدد و مكررى براى معجزه داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 176 - 1

1 - مشركان و كافران صدراسلام ، خواهان مشاهده عذاب الهى بودند .

أفبعذابنا يستعجلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 59 - 7

7 - كافران عصر بعثت ، درخواست كننده عذاب الهى ، از سر استهزا و ناباورى

للذين ظلموا ذنوبًا . .. فلايستعجلون

نهى الهى (فلايستعجلون) مى رساند كه كافران، ناباورانه تقاضاكننده نزول عذاب بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 1 - 1

1 - گروهى از كافران عصر بعثت ، خواستار شتاب در نزول عذاب الهى در دنيا

سأل سائل بعذاب واقع

به گفته مفسران، سؤال در اين آيه، به معناى طلب و دعا است; ازاين رو بهوسيله «با» متعدى شده است; يعنى، «دعا داع بعذاب واقع».

376- خواسته هاى كافران قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 33 - 6

6- كافران عصر هاى پيش از اسلام ، در انتظار آمدن فرشتگان و يا نزول امر ويژه اى از سوى خداوند جهت تأييد حقانيت كتاب آسمانى خود بودند .

و إذا قيل لهم ماذا أنزل ربّكم قالوا أسطر الأولين . .. قد مكر الذين من قبلهم ...

377- خواسته هاى مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 50 - 1

ص: 297

1 - بسيارى از مردمان عصر بعثت ، خواستار داورى پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر اساس قوانين جاهلى

افحكم الجهلية يبغون

378- خواسته هاى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 108 - 1،4

1 - برخى از مسلمانان صدر اسلام در صدد درخواست تغيير و تبديل بعضى از احكام اسلام بودند .

أم تريدون أن تسئلوا رسولكم

كلمه «سؤال» و مشتقات آن، هرگاه با واسطه حرف جر ]همانند «عن»[ به مفعول دوم متعدى گردد، به معناى پرسش كردن و در غير اين صورت به معناى درخواست كردن مى باشد. از آن جا كه در آيه شريفه مفعول دوم ذكر نشده، هر دو معنا محتمل است; بر اين احتمال كه «أن تسئلوا» به معناى درخواست باشد، مورد تقاضا به قرينه آيه قبل، نسخ برخى احكام است.

4 - مسلمانانى كه در صدد درخواست نسخ و تبديل برخى از احكام بودند ، مورد نكوهش شديد خداوند قرار گرفتند .

أم تريدون أن تسئلوا رسولكم

در اينكه مخاطب «أن تسئلوا» مسلمانان هستند يا اهل كتاب، دو نظر ابراز شده است. «كما سئل موسى» تأييد كننده اين نظر است كه مخاطب مسلمانان هستند و گرنه در عبارت بعد گفته مى شد: «كما سألتم موسى». جمله «أم تريدون» (آيا مى خواهيد) دلالت مى كند كه درخواست يا پرسش، انجام نشده بود و لذا در برداشت گفته شد: «در صدد درخواست ...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 13

13 - يهود و نصارا ترغيب كننده مسلمانان به پرسش ها و درخواست هاى نابه جا از پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أم تريدون أن تسئلوا . .. ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 31 - 8

8- مؤمنان عصر بعثت ، خواهان ظهور معجزه اى براى گرايش پيدا كردن كافران به اسلام و قرآن بودند .

أفلم ياْيئس الذين ءامنوا أن لو يشاء الله لهدى الناس جميعًا

اعتراض خداوند به مؤمنان با جمله «أفلم ياْيئس الذين ءامنوا» و بيان اين حقيقت كه امر هدايت و ضلالت به دست خداوند است نه وابسته به ارائه معجزه، مى رساند كه مؤمنان خواهان آن بودند كه معجزات درخواستى كافران تحقق يابد، شايد كه آنان هدايت شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 1 - 2

2- مسلمانان صدراسلام ، خواهان تحقق زودرس وعده خدا در مورد غلبه اسلام و توحيد بودند .

أتى أمر الله فلاتستعجلوه

ص: 298

در مورد مخاطب «لاتستعجلوه» دو احتمال وجود دارد: اول آنكه تعجيل از جانب مسلمانان صورت مى گرفته و ديگر آنكه مشركان خواهان شتاب در تحقق وعده هاى الهى (عذاب، يا غلبه توحيد، يا قيامت) بودند. برداشت فوق بر مبناى اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 20 - 1

1- مؤمنان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در اشتياق نزول سوره اى كه تعيين كننده تكليف آنان در قبال دشمنان باشد .

و يقول الذين ءامنوا لولا نزّلت سورة

محتواى «فإذا أنزلت سورة محكمة و ذكر فيها القتال» قرينه اى است بر اين كه سوره مورد انتظار مؤمنان، در زمينه تعيين تكليف آنان با كافران بوده است.

379- خواسته هاى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 56 - 1

1 - پرستش بتها و سازش در اصول اعتقادى، خواسته نابجاى مشركان صدر اسلام از پيامبر(صلی الله علیه و آله)

قل لا أتبع أهواءكم قل إنى نهيت أن أعبد الذين تدعون من دون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 57 - 7

7 - مشركان و منكران رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله)، خواهان تحقق زودرس وعده هاى آن حضرت در مورد نزول عذاب بودند.

و كذبتم به به ما عندى ما تستعجلون به

در آيات متعددى، مانند آيه 6، 9 و 11 سوره انعام، به كافران وعده عذاب و كيفر دنيوى داده شده است. لذا ممكن است مراد از «ما تستعجلون» نزول عذاب باشد كه كافران از سر انكار و تمسخر خواهان نزول سريع آن بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 109 - 3

3 - مشركان خواهان دريافت معجزه اى، جز آنچه پيامبر(صلی الله علیه و آله) ارائه مى نمود، بودند.

و أقسموا بالله جهد أيمنهم لئن جاءتهم ءاية

بديهى است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) قطعاً معجزاتى را به آنان نمايانده است و با اين وصف آنان از سر بهانه جويى معجزات ديگرى را طلب مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 7،9

7 - مشركان ، در راستاى مخالفت با قرآن ، به پيامبر (صلی الله علیه و آله) پيشنهاد مى كردند : براى آنان به جاى قرآن ، كتاب ديگرى را - كه موافق خواسته ها و تمايلاتشان باشد - بخواند .

ص: 299

و إذا تتلى عليهم ءاياتنا . .. قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا

9 - تبديل و برگرداندن محتواى قرآن به موضوعاتى باب طبع - با حفظ نظام و ساختار ظاهرى آن - يكى ديگر از پيشنهاد هاى مشركان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در راستاى مخالفت با قرآن

و إذا تتلى عليهم ءاياتنا بينت قال الذين لا يرجون لقاءنا . .. أو بدّله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 48 - 4

4 - مشركان ، با تمسخر و استهزا ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان خواستار تعيين زمان وقوع عذاب استيصال و تسريع در آن بودند .

و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 50 - 4

4 - مشركان ، خواستار تسريع نزول عذاب استيصال بودند .

إن أتيكم عذابه . .. ماذا يستعجل منه المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 51 - 6،7

6 - مشركان ، پيش از نزول عذاب ، بطور مستمر خواستار تسريع آن بودند .

أثم إذا ما وقع . .. و قد كنتم به تستعجلون

7 - مشركان ، به هنگام وقوع عذاب استيصال ، از خداوند خواستار رفع آن خواهند شد .

أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن و قد كنتم به تستعجلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 1 - 4

4- مشركان صدراسلام از سر عناد و از روى استهزا ، خواهان تحقق زودرس وعده هاى الهى ( عذاب ، غلبه اسلام و قيامت ) بودند .

أتى أمر الله فلاتستعجلوه

محتمل است مخاطب «لاتستعجلوه» مشركانى باشد كه خواهان تحقق وعده هاى الهى بودند، و از آن جايى كه معمولاً كسى خواهان پيروزى دشمن و شكست و خذلان خويش نيست، مى توان گفت: تعجيل مشركان براى آمدن عذاب، از سر عناد و تمسخر بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 3،4

3- مشركان و كفار ، معجزات متعددى را از پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) درخواست كردند .

و ما منعنا . .. إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

از اينكه خداوند با صراحت تمام به مشركان مى گويد: «ما هر چه معجزه براى پيشينيان فرستاديم، آنها را تكذيب كردند و اين مانع ارسال معجزه شد» نشان مى دهد كه مشركان صدراسلام، درخواستهاى متعدد و مكررى براى معجزه داشته اند.

ص: 300

4- خداوند ، به درخواست هاى متعدد معجزه از سوى مشركان بهانه جوى عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) پاسخ منفى داد .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 7

7- مشركان ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله) خواهان معجزه اى همانند معجزات پيامبران پيشين بودند .

فليأتنا باية كما أُرسل الأوّلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 21 - 1

1 - منكران ملاقات با خدا ( معاد ) ، در صدراسلام ، معترضانه خواستار نزول ملائكه بر خويش و رؤيت آنها بودند .

و قال الذين لايرجون لقاءنا لولا أُنزل علينا الملئكة

«رجاء» در لغت به معناى اميد است; ولى در جمله «لايرجون لقاءنا» كنايه از انكار قيامت و روبه رو شدن با جزاى الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 176 - 1

1 - مشركان و كافران صدراسلام ، خواهان مشاهده عذاب الهى بودند .

أفبعذابنا يستعجلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 18 - 1

1 - درخواست تمسخرآميز مشركان عصر بعثت ، نسبت به برپايى هر چه زودتر قيامت

يستعجل بها الذين لايؤمنون بها

درخواست برپايى قيامت از سوى كسانى كه مؤمن به آن نيستند، نشانگر استهزاآميز بودن خواسته آنان است.

380- خوش باورى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 14 - 2

2 - مسلمانان صدراسلام ، به خاطر بى مبالاتى و خوش باورى در توطئه « افك » ، در معرض گرفتار شدن به عذابى سخت از سوى خدا قرار داشتند .

و لولا فضل اللّه عليكم . .. لمسّكم فى ما أفضتم فيه عذاب عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 15 - 2

ص: 301

2 - ماجراى « افك » ، على رغم اين كه مستقيماً هتك حريم پيامبر (صلی الله علیه و آله) محسوب مى شد ، مردم آن را ساده انگاشته و خوش باورانه به دامن زدن و گسترش آن پرداختند .

إذ تلقّونه بألسنتكم و تقولون بأفواهكم ما ليس به علم و تحسبونه هيّنًا

381- خوشبينى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 12

12 - رفتار هاى فريبكارانه ( ظاهرسازى ها و خوش زبانى هاى ) مشركان صدر اسلام ، خوشبينى هايى را در ميان مسلمانان نسبت به آنان به وجود آورده بود .

كيف يكون للمشركين عهد . .. كيف ... يرضونكم بأفوههم و تأبى قلوبهم

382- خويشاوندى با مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 8

8 - وجود پيوند هاى قرابت و خويشاوندى ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان

و إن يظهروا عليكم لايرقبوا فيكم إلّاً و لاذمة

383- خيانت به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 141 - 8

8 - منافقان ، خائنِ به جبهه اسلام و مؤمنان و خوش خدمت به كافرانند .

قالوا ألم نستحوذ عليكم و نمنعكم من المؤمنين

«استحوذ» به معناى غلبه و استيلا است و مراد از جمله «و ان كان للكافرين . .. الم نستحوذ» - با توجه به سياق آيه - اين است كه منافقان پس از پيروزى كافران به آنان مى گويند: در هنگامه جنگ ما بر شما استيلا داشتيم ولى شما را نكشتيم، بر اين اساس جمله «نمنعكم من المؤمنين» به اين معنا خواهد بود كه بين شما و اهل ايمان حائل شديم و نگذاشتيم آنان نيز به شما دسترسى پيدا كنند، تا پيروزى براى شما حاصل شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 28 - 3

3 - دلبستگى به مال و فرزند ، زمينه ابتلاى انسان به انحراف از دين و خيانت به آن

لاتخونوا اللّه . .. و اعلموا أنما أمولكم و أولدكم فتنة

ص: 302

384- خيريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 9

9 - اسلام ، مايه خير و سعادت انسانهاست .

فإن تبتم فهو خير لكم

385- دروغگويى باديه نشينان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 17 - 10

10 - تأكيد خداوند ، بر عدم صداقت اعراب بدوى در ادعاى ايمان

بل اللّه يمنّ عليكم أن هديكم للإيمن إن كنتم صدقين

تعبير «إن كنتم صدقين» در حقيقت ايمان اعراب را زير سؤال برده است; يعنى، شما صادق نيستيد و چنان كه قبلاً يادآور شديم، شما تنها تسليم شده ايد; ولى ايمان نياورده ايد. بر فرض كه واقعاً ايمان آورده باشيد، شايسته اين است كه خدا بر شما منت نهد; نه شما بر او.

386- دروغگويى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 56 - 1

1 - سوگند دروغ منافقان صدر اسلام به خداوند ، براى اثبات ايمان خويش و همراهى خود با مؤمنان

و يحلفون باللّه إنهم لمنكم

387- دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 105 - 5

5 - همسويى اهل كتاب با مشركان در دشمنى با اسلام و مسلمانان ، امرى شگفت و به دور از انتظار

ما يودّ الذين كفروا من اهل الكتب و لاالمشركين أن ينزل عليكم من خير

آوردن عنوان اهل كتاب براى يهوديان - كه حكايت از اعتقاد به توحيد، رسالت و . .. دارد - و بيان همسويى آنان با مشركانى كه هيچ يكى از اصول اديان الهى را باور ندارند، اشاره به نامعقول بودن آن پيوند و شگفت آور بودنش دارد.

ص: 303

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 111 - 5

5 - يهود و نصارا ، درتلاش براى تضعيف روحيه مسلمانان و بازدارى مردم از گرايش به اسلام

قالوا لن يدخل الجنة إلا من كان هوداً أو نصرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 114 - 3

3 - ممانعت از ورود مسلمانان به مساجد و تلاش براى تخريب آنها ، از روش هاى مبارزاتى كفرپيشگان عليه اسلام و مسلمين

و من أظلم ممن منع مسجد اللّه أن يذكر فيها اسمه و سعى فى خرابها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 137 - 4

4 - يهود و نصارا ، در صورت نپذيرفتن معارف ابلاغ شده به آنان ( ايمان به قرآن ، ايمان به همه پيامبران و . . . ) از دشمنان و ستيزه جويان با اسلام و مسلمانان ، تلقى خواهند شد .

فإن ءامنوا . .. فقد اهتدوا و إن تولوا فإنما هم فى شقاق

«شقاق» به معناى دشمنى و مخالفت كردن است. حرف «فى» مى رساند كه دشمنى و مخالفت يهود و نصارا با اسلام، سراسر وجود آنان را فرا گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 140 - 3

3 - يهود و نصارا - على رغم داشتن اختلاف هاى اساسى با يكديگر - بر ضد اسلام و مسلمانان همسو و هم آوا هستند .

أم تقولون إن إبراهيم . .. كانوا هوداً أو نصرى

روشن است كه يهوديان اظهار نمى داشتند كه ابراهيم و . .. نصرانى بودند و همچنين نصارا نمى گفتند كه ابراهيم و ... يهودى بودند. بنابراين آوردن «لفّ اجمالى» و بيان نكردن عقيده هر كدام به صورت تفصيلى، حاوى اين نكته است كه: آنان - على رغم اختلافاتشان - بر ضد اسلام و مسلمين هم آوا و همسو هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 118 - 9،14

9 - دشمنى بيگانگان با اسلام و جامعه ايمانى ، آشكار از لابلاى گفتار ايشان

قد بدت البغضاء من افواههم

14 - افشاگرى عداوت هاى قلبى بيگانگان ( كفّار ) با اسلام و اهل ايمان ، از سوى خداوند

و ما تخفى صدورهم اكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 119 - 12

ص: 304

12 - افشاگرى كينه و خشم شديد دشمنان اسلام ( اهل كتاب ) با مؤمنان ، از جانب خداوند

و اذا خلوا عضّوا عليكم الأنامل من الغيظ

اِخبار از كارهاى پنهانى كافران، همان افشارگرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 6

6 - دشمنان اسلام و كافران حق ستيز در صورت تسلط بر مسلمانان هرگز بر پيمان و پيوند دوستى و خويشاوندى پايبند نخواهند بود .

كيف و إن يظهروا عليكم لايرقبوا فيكم إلّاً و لاذمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 2،3،4،7

2 - موضع گيرى ها و تبليغات سوء يهود و نصارا ، عليه اسلام به مثابه پفى ناچيز در مقابل نور فروزنده و جاودان الهى

يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

3 - احبار ( عالمان يهود ) و راهبان ( عالمان نصارا ) سردمداران مبارزه با قرآن و اسلام

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً . .. يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

برداشت فوق بر اين اساس است كه ضمير «هم» در «يريدون»، «يطفئوا» و «بأفواههم» به احبار و راهبان بازگردد، كه در اين صورت آيه شريفه بيانگر يكى از مصداقهاى «اتخذوا أحبارهم و رهبانهم أرباباً» خواهد بود ; بدين معنا كه احبار و راهبان عليه قرآن و اسلام سخنان نادرست مى گفتند و يهود و نصارا از آنان تبعيت كوركورانه و اطاعت محض داشتند.

4 - اطاعت محض و تبعيت كوركورانه يهود و نصارا از احبار و راهبانشان ، در راستاى مبارزه با قرآن و اسلام

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً . .. يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

7 - اسلام ، همواره در معرض كينه و عداوت يهود و نصارا

يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

با توجه به اينكه جمله «يريدون . .. » مفيد استمرار است برداشت فوق استفاده مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 36 - 12

12 - مشركان در صدد محو اسلام و نابودى عموم مسلمانان بوده اند .

كما يقتلونكم كافة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 48 - 5

5 - منافقان ، تلاش تخريب گرانه خود را تا مرحله غلبه حق و پيروزى قطعى جبهه اسلام ، ادامه مى دهند .

لقد ابتغوا الفتنة . .. حتى جاء الحق و ظهر أمر اللّه و هم كرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 305

7 - توبه - 9 - 57 - 3

3 - دشمنى سخت منافقان با اسلام و نفرت شديد آنان از جامعه اسلامى

لو يجدون ملجئاً أو مغرت أو مدّخلا لولّوا إليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 7

7 - تلاش پنهانى منافقان و اهتمام آنان در توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

و هموا بما لم ينالوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 8 - 13

13 - سران كفر و شرك ، براى جلوگيرى از نفوذ پيامبر (صلی الله علیه و آله) و گسترش اسلام ، از شيوه هاى گوناگون تبليغى و سياسى و از راهبرد هاى متنوع و ممكن استفاده مى كردند .

و قالوا أسطيرالأوّلين . .. مالِ هذا الرسول يأكل الطعام ... إن تتّبعون إلاّ رجل

تهمت دروغ پردازى و سحرزدگى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ايراد و خرده گيرى از ايشان، حاكى از گوناگونى شيوه ها و راه هاى مبارزه كافران با پيامبر و قرآن است. گفتنى است تعبير «ضربوا لك الأمثال; براى تو مثل ها زده و توصيف ها كرده اند» در آيه بعد، مؤيد همين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 9 - 2

2 - مشركان مكه ، با نبوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پيام توحيدى آن حضرت در ستيز بودند ، نه منكر وجود آفريدگار عزيز و داناى جهان .

و لئن سألتهم . .. ليقولنّ خلقهنّ العزيز العليم

با توجه به آيات پيشين - كه نوعى خطاب و عتاب نسبت به منكران پيامبر(صلی الله علیه و آله) دارد - برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 9 - 12

12 - مشركان صدراسلام ، اصلى ترين دشمن اسلام بودند .

ليظهره على الدين كلّه و لو كره المشركون

با اين كه غير از مشركان، پيروان اديان ديگر نيز از پيشرفت اسلام ناخرسند بوده و با آن خصومت داشتند; اختصاص به ذكر يافتن مشركان در آيه شريفه، نشان دهنده مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 1 - 3

3 - تلاش شديد ابولهب ، براى انهدام اسلام و رويارويى با پيامبر (صلی الله علیه و آله)

تبّت يدا أبى لهب

نفرين بر دستان ابولهب، حاكى از دست زدن او به فعاليت هايى در برابر آيين الهى است و نفرين خداوند، نشانگر شدت تلاش هاى

ص: 306

او است. دست ها بدين جهت مطرح شده اند كه كارآمدترين اعضا در تلاش اند و سياق كلام، آن را به ديگر اعضاى مفيد نيز سرايت مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 4 - 1

1 - همسر ابولهب ( ام جميل خواهر ابوسفيان ) ، در مخالفت با اسلام ، مانند او بود .

و امرأته

«امرأته» عطف است بر فاعل «سيصلى» و بيانگر اشتراك ابولهب و همسرش در عذاب الهى و موجبات آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 17

17 - اميد كفار و دشمنان اسلام به شكست اسلام ، تا پيش از نزول آيه « اليوم يئس الذين كفروا »

اليوم يئس الذين كفروا من دينكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 24

24 - تحريكات پشت پرده عالمان يهود عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

سمعون لقوم ءاخرين لم يأتوك . .. ان اوتيتم هذا فخذوه و إن لم تؤتوه فاحذروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 51 - 9

9 - همكارى و روابط دوستانه يهود و نصارا ، @در جهت مقابله با اسلام *

يا ايها الذين ءامنوا لاتتخذوا اليهود و النصرى أولياء بعضهم أولياء بعض

با توجه به اينكه يهود و نصارا نسبت به يكديگر دشمنى و كينه دارند، معلوم مى شود دوستى آنها با يكديگر كه از جمله «بعضهم . ..» استفاده مى گردد، در جهت مقابله به اسلام است.

388- دشمنان در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 60 - 8

8 - جامعه ايمانى در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) مواجه به دو گروه از دشمن : دشمنانى شناخته شده و دشمنانى ناشناخته

عدو اللّه و عدوكم و ءاخرين من دونهم لاتعلمونهم

ص: 307

389- دشمنان مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 60 - 10

10 - دشمنان ناشناخته مسلمانان در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، داراى نيروى ضعيفتر نسبت به دشمنان شناخته شده

و ءاخرين من دونهم

برداشت فوق با توجه به كلمه «دون» كه به معناى پايين و پست است، استفاده شده. گفتنى است «من» در «من دونهم» بيانيه است. بنابراين «ءاخرين من دونهم» يعنى دشمنان ديگرى كه از نيرو و توان كمترى برخوردارند.

390- دشمنان و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 26

26 - روز نصب حضرت على ( ع ) به امامت و رهبرى ، روز يأس دشمنان دين از شكست اسلام

اليوم يئس الذين كفروا . .. اليوم اكملت لكم دينكم

سياق و لحن آيه حكايت از آن دارد كه بين اين دو فراز از آيه (يعنى «اليوم يئس» و «اليوم اكملت»)، ارتباط كامل وجود دارد و مى رساند كه يأس دشمنان، ريشه در اكمال و اتمام دين دارد و اين كمال و تماميت - با توجه به شأن نزول - با نصب حضرت على(ع) تحقق پذيرفته است.

391- دشمنى با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 15

15 - جهل ، گردن فرازى و حق ناپذيرى ، از ريشه هاى دشمنى و مخالفت با اسلام و اهل ايمان

اشد الناس عدوة للذين ءامنوا اليهود . .. و انهم لايستكبرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 5

5- مخالفت اهل كتاب با اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مخالفتى خائنانه و نه از روى جهل و بى خبرى *

إنّ الذين كفروا و . .. من بعد ما تبيّن لهم الهدى

مى توان گفت: مراد از «الذين كفروا. ..» به قرينه «تبيّن لهم الهدى» اهل كتاب است.

392- دشمنى مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 308

12 - مؤمنون - 23 - 55 - 5

5 - رويارويى و مخالفت قشر مرفّه صدراسلام ، با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تعصب و جمود آنان بر شركورزى شان

فذرهم فى غمرتهم حتّى حين . أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين

393- دشمنى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 25 - 9

9 - مشركانى كه صرفاً براى مجادله در محضر پيامبر(صلی الله علیه و آله) حاضر مى شدند، در نهايت عناد و لجاجت قرار داشتند.

حتى إذا جاءوك يجدلونك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 5

5 - دشمنى و كينه توزى شديد مشركان صدر اسلام نسبت به مسلمانان

كيف و إن يظهروا عليكم لايرقبوا فيكم إلّاً و لاذمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 10 - 1،3

1 - شرك پيشگان صدر اسلام ، درباره هيچ مؤمنى به رعايت حق خويشاوندى ، ملتزم نبودند .

لايرقبون فى مؤمن إلّاً

«رقبة» و «رُقبان» (مصدر يرقبون) به معناى حفظ و نگهدارى و «إلّ» به معناى قرابت و خويشاوندى است. قابل ذكر است كه لفظ «مؤمن» و «إلّ» هر دو نكره در سياق نفى و مفيد عمومند; يعنى، مشركان درباره هيچ مؤمنى حرمت قرابت و خويشاوندى را نگه نمى دارند.

3 - دشمنى و كينه توزى سخت مشركان صدر اسلام نسبت به مؤمنان

لايرقبون فى مؤمن إلّاً و لاذمة

«إلّ» به معناى قرابت و خويشاوندى و «ذمة» به معناى عهد و پيمان است ; يعنى، مشركان درباره هيچ مؤمنى، نه رعايت حق خويشاوندى مى كنند و نه بر عهد و ميثاق خود با وى پايبند مى مانند و اين بيانگر دشمنى و كينه شديد مشركان نسبت به مؤمنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 13 - 6

6 - مشركان ، در راستاى خاموش كردن آواى توحيد ، تصميم گرفته بودند پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) را از مكه اخراج كنند .

و همّوا بإخراج الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 309

9 - نحل - 16 - 1 - 4

4- مشركان صدراسلام از سر عناد و از روى استهزا ، خواهان تحقق زودرس وعده هاى الهى ( عذاب ، غلبه اسلام و قيامت ) بودند .

أتى أمر الله فلاتستعجلوه

محتمل است مخاطب «لاتستعجلوه» مشركانى باشد كه خواهان تحقق وعده هاى الهى بودند، و از آن جايى كه معمولاً كسى خواهان پيروزى دشمن و شكست و خذلان خويش نيست، مى توان گفت: تعجيل مشركان براى آمدن عذاب، از سر عناد و تمسخر بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 3 - 1،2

1- مجادله خصمانه برخى از مشركان عصر بعثت ، عليه انديشه توحيد و يكتاپرستى

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم

«جدال و مجادلة» (مصدر «يجادل») به معناى برخورد خصمانه با يك رأى و اعتقاد است. قيد «فى الله» مى رساند كه انديشه توحيد ربوبى - كه از سوى پيامبر(صلی الله علیه و آله) در ميان مردم تبليغ مى شد - خشم گروهى از اهل شرك را برانگيخته بود و آنان به منظور جلوگيرى از نفوذ آن فكر، به مبارزه با آن حضرت پرداختند و عليه آن انديشه، جدال خصمانه كردند.

2- سرزنش گروهى از مشركان عصر بعثت از سوى خدا ، به خاطر بحث و جدل جاهلانه آنان درباره خدا

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 8 - 2

2 - مجادله خصمانه برخى از مشركان عصر بعثت ، عليه انديشه توحيد و يكتاپرستى

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم

«جدال و مجادلة» (مصدر «يجادل») به معناى برخورد خصمانه با يك رأى و اعتقاد است. قيد «فى اللّه» مى رساند كه انديشه توحيد ربوبى - كه از سوى پيامبر(صلی الله علیه و آله) تبليغ مى شد - خشم گروهى از اهل شرك را برانگيخته بود و آنان براى جلوگيرى از نفوذ آن در افكار و انديشه هاى مردم، با آن به مبارزه برخاستند و در ردّ و انكار آن به بحث و جدل خصمانه روى آوردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 72 - 3

3 - تعصب كوركورانه و جاهلانه مشركان صدراسلام نسبت به مرام شرك ، و خشم و كينه آنان نسبت به معارف الهى قرآن

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت تعرف فى وجوه الذين كفروا المنكر

«منكر» (مرادف «انكار») مصدر ميمى و به معناى ناخرسندى و كراهت است; يعنى، هر گاه آيات روشن ما بر آنان تلاوت شود، آثار كراهت و ناخشنودى را در چهره كافران تشخيص مى دهى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 159 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، برخوردار از حمايت ها و الطاف ويژه خداوند در قبال عنادورزى هاى مشركان

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

ص: 310

با توجه به بيان سرگذشت صالح(ع) و ثموديان و فرجام هلاكت بار آنان در آيات پيشين و تعريض آيه قبل به حق ناپذيرى اكثريت مشركان صدر اسلام، در اين آيه خطاب را متوجه پيامبر(صلی الله علیه و آله) نموده و مى فرمايد: اى پيامبر! تو از اين بابت نگران نباش; زيرا ما با قدرت قاهر و شكست ناپذير خود، دشمنانت را سركوب خواهيم كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 25 - 4

4 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر مخالفت ها و دشمنى هاى كافران و مشركان لجوج

و إن يكذّبوك فقد كذّب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم

يادآورى تكذيب پيامبران گذشته براى پيامبراسلام، مى تواند به منظور دلدارى به ايشان و نيز توصيه به صبر و پايدارى به آن حضرت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 2

2- حق پوشى ، كارشكنى در طريق دين و پيامبرستيزى ، ويژگى مشركان عصر نزول

إنّ الذين كفروا و صدّوا عن سبيل اللّه و شاقّوا الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 9 - 12

12 - مشركان صدراسلام ، اصلى ترين دشمن اسلام بودند .

ليظهره على الدين كلّه و لو كره المشركون

با اين كه غير از مشركان، پيروان اديان ديگر نيز از پيشرفت اسلام ناخرسند بوده و با آن خصومت داشتند; اختصاص به ذكر يافتن مشركان در آيه شريفه، نشان دهنده مطلب ياد شده است.

394- دشمنى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 8 - 4

4 - بغض و كينه عميق منافقان ، نسبت به شخص پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ليخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ

تعبير «أذلّ» در مورد رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، حكايت از دشمنى شديد منافقان نسبت به آن حضرت دارد.

395- دشنامهاى مرفهان كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 311

12 - مؤمنون - 23 - 67 - 3

3 - بدگويى و ياوه سرايى كافران مرفه ، عليه قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) در محفل هاى شبانه شان

سمرًا تهجرون

سمر» (مصدر «سامر»); يعنى، گفت وگو و تشكيل محفل شبانه. «سامر» اسم جمع است مانند: «حاج»، «حاضر» و «حامل». «سامراً» حال ديگر براى ضمير فاعل «تنكصون» است. «تهجرون» - به تقدير تهجرون به - مشتق از «هُجر» (بدگويى) و يا «هَجر» (هزيان و ياوه گويى) است. جمله «تهجرون» (فعل و فاعل) در محل نصب و نعت براى «سامراً» مى باشد; يعنى، «در حالى كه در محافل شبانه، درباره آن بدگويى مى كرديد».

396- دعوت از دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 15 - 7

7 - جنگ با دشمنان پيمان شكن و دعوت آنان به توبه و بازگشت به دامن اسلام ، دستورى برخاسته از علم و حكمت خداوند

قتلوهم . .. و يتوب اللّه على من يشاء و اللّه عليم حكيم

397- دعوت از مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 72 - 4

4 - فراخوانده شدن مردم صدراسلام به توحيد و تلاوت شدن آيات قرآن بر آنان از سوى مؤمنان

و إذا تتلى عليهم ءايتنا . .. بالذين يتلون عليهم ءايتنا

398- دعوت از مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 11 - 4

4 - دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از مؤمنان ، براى شركت در سفر مكه ( قبل از صلح حديبيه )

سيقول لك المخلّفون من الأعراب

از واژه «مخلّفون» و عذرتراشى هاى آنان، استفاده مى شود كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى اين سفر، دعوت همگانى كرده است.

399- دعوت به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 312

1 - بقره - 2 - 91 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، يهوديان را به پذيرش اسلام و ايمان آوردن به قرآن فرا مى خواند .

و إذا قيل لهم ءامنوا بما أنزل اللّه

فاعل «قيل» به قرينه «قل فلم تقتلون» (در ذيل آيه) پيامبر است; يعنى: و إذا قلت لهم . ..

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 199 - 23

23 - وعده و تضمين اجر و پاداش ، از روش هاى قرآن براى دعوت مردم به اسلام و ايمان به قرآن

اولئك لهم اجرهم عند ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 15 - 1

1 - دعوت خداوند از اهل كتاب براى پذيرش اسلام و ايمان به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ياهل الكتب قد جاءكم رسولنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 19 - 28

28 - عن أبىّ بن كعب قال: أتى رسول اللّه(صلی الله علیه و آله) بأسارى فقال لهم: هل دعيتم إلى الإسلام؟ قالوا: لا. فخلى سبيلهم، ثم قرأ «و أوحى إلىّ هذا القرآن لأنذركم به و من بلغ» ثم قال: خلوا سبيلهم حتى يأتوا مأمنهم من أجل أنهم لم يدعوا.

أبى بن كعب گويد: اسيرانى را نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آوردند، حضرت به آنان فرمود: آيا تاكنون به اسلام دعوت شده ايد؟ گفتند نه، پس آنان را آزاد كرد و آيه «و أوحى إلىّ . .. » را تلاوت كرد. و سپس فرمود: آنان را آزاد كنيد تا به جايگاه امن خويش بروند، زيرا ايشان هنوز به اسلام دعوت نشده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 15 - 3،4،7

3 - تذكر خداوند به باز بودن راه بازگشت به اسلام ، براى مشركان پيمان شكن

ألا تقتلون قوماً نكثوا أيمنهم . .. و يتوب اللّه على من يشاء

4 - خداوند ، فراخوان كفار و مشركان به توبه ( ترك آيين شرك و پذيرش اسلام )

ألا تقتلون قوماً نكثوا أيمنهم . .. و يتوب اللّه على من يشاء

7 - جنگ با دشمنان پيمان شكن و دعوت آنان به توبه و بازگشت به دامن اسلام ، دستورى برخاسته از علم و حكمت خداوند

قتلوهم . .. و يتوب اللّه على من يشاء و اللّه عليم حكيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 14 - 10

10- خداوند ، با توجه دادن مشركان به الهى بودن قرآن ، آنان را به پذيرش اسلام و قرآن دعوت كرد .

فإلّم يستجيبوا لكم فاعلموا . .. فهل أنتم مسلمون

ص: 313

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 30 - 1

1 - خداوند ، فراخوان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به رويكرد تمام عيار به دين اسلام

فأقم وجهك للدين حنيفًا

احتمال دارد «ال» در «الدين» عهد بوده و مراد از آن، اسلام باشد. لازم به گفتن است كه مراد از «إقامه وجه» اقبال و روى آوردن به چيزى با تمام توجه و بدون نظر به چيز ديگر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 43 - 1

1 - خداوند ، فراخوان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به رويكرد تمام عيار به اسلام

فأقم وجهك للدين القيّم

«ال» در «الدين» ممكن است عهد و مراد از آن اسلام باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 43 - 3

3 - دعوت پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، با حيله ها و مكر هاى مخالفان روبه رو بود .

فلمّا جاءهم نذير ما زادهم إلاّ نفورًا. .. و مكر السّيّىِ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 2 - 1

1 - فرمان خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مبنى بر قيام براى انجام رسالت و دعوت مردم به اسلام

قم

400- دعوتهاى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 5 - 13

13 - اسلام ، دينى توحيدى و معتدل و فراخوان مردم به اقامه نماز و پرداخت زكات

و ما أُمروا إلاّ ليعبدوا اللّه مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلوة و يؤتوا الز

مراد از «الذين اُوتوا الكتاب» - كه مرجع ضمير «أمروا» است - ممكن است آن دسته از اهل كتاب باشد كه به اسلام كفر ورزيدند. در اين مبنا، «الذين كفروا» در آيه اول نيز، به همان گروه نظر دارد.

ص: 314

401- دلايل اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 133 - 15

15 - اسلام ، مبتنى بر دليل روشن و واضح

أوَلم تأتهم بيّنة ما فى الصحف الأُولى

402- دلايل اعراض بنى اسرائيل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 10

10 - تبيين علل ايمان نياوردن جامعه يهود و بنى اسرائيل به اسلام ، از اهداف تشريع سرگذشت آنان در قرآن

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم

آيه مورد بحث نتيجه است براى حقايق تاريخى مربوطه به بنى اسرائيل و خصوصاً يهود; يعنى، آنان پس از مشاهده معجزه هاى فراوان و برخوردار شدن از نعمتهاى الهى كفر ورزيدند; به گوساله پرستى گرايش پيدا كردند و نسبت جهل و استهزا به موسى(ع) دادند. بنابراين انتظار ايمان آوردن به قرآن از آنان انتظارى نا به جاست.

403- دلايل اعراض يهود از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 10

10 - تبيين علل ايمان نياوردن جامعه يهود و بنى اسرائيل به اسلام ، از اهداف تشريع سرگذشت آنان در قرآن

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم

آيه مورد بحث نتيجه است براى حقايق تاريخى مربوطه به بنى اسرائيل و خصوصاً يهود; يعنى، آنان پس از مشاهده معجزه هاى فراوان و برخوردار شدن از نعمتهاى الهى كفر ورزيدند; به گوساله پرستى گرايش پيدا كردند و نسبت جهل و استهزا به موسى(ع) دادند. بنابراين انتظار ايمان آوردن به قرآن از آنان انتظارى نا به جاست.

404- دلايل تبعيت از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 170 - 3

3 - الهى بودن قرآن و احكام اسلام ، دليل لزوم پيروى از آن است .

اتبعوا ما أنزل اللّه

مراد از «ما» در «ما أنزل اللّه» قرآن و احكام دين است. توصيف آنها به اينكه از ناحيه خداست - پس از فرمان به پيروى از آنها (اتبعوا) - به علت و دليل لزوم پيروى اشاره دارد.

ص: 315

405- دلايل حقانيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 159 - 5،6

5 - تورات و انجيل ، حاوى شواهد و نشانه هايى بر حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و احكام و معارف اسلام هستند .

من بعد ما بينه للناس فى الكتب

برخى بر آنند كه مراد از «الكتاب» تورات و انجيل و مقصود از «البينات و الهدى» دلايل و رهنمودهايى است كه مردم را به حقانيت نبوت و احكام اسلام هدايت مى كنند. آيات گذشته - كه درباره كتمان حقانيت تغيير قبله بود - مؤيد اين احتمال است.

6 - عالمان يهود و نصارا در عصر بعثت ، شواهد و نشانه هاى حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و احكام اسلام را كتمان مى كردند .

الذين يكتمون ما أنزلنا من البينت و الهدى من بعد ما بينه للناس فى الكتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 42 - 14

14 - حقانيت اسلام ، متكى بر برهان و دلايل روشن

ليهلك من هلك عن بينة و يحيى من حى عن بينة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 17 - 11

11 - ارائه نشانه هاى روشن درباره قرآن و اسلام و پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، از سوى خداوند به بنى اسرائيل

و ءاتينهم بيّنت من الأمر

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه «الأمر» اشاره به مسأله حقانيت دين اسلام و رسالت پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) باشد; كه آيات پيشين اساساً درباره آن بود و در آيات بعد نيز مورد توجه قرار گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نصر - 110 - 2 - 7

7 - فتح مكه ، نشانه حقانيت اسلام و حمايت خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در ديدگاه مردم عصر بعثت

إذا جاء نصر اللّه . .. يدخلون فى دين اللّه أفواجًا

406- دلايل قبول اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 14 - 9

9- ناتوانى همگان ، از آوردن همانند براى قرآن ، دليل لزوم پذيرش اسلام و تسليم شدن در برابر خداست .

ص: 316

فإلّم يستجيبوا لكم . .. فهل أنتم مسلمون

برداشت فوق ، با توجه به حرف «فاء» كه جمله «هل أنتم . ..» را بر «فإلّم يستجيبوا ...» تفريع كرده است ، استفاده مى شود.

407- دنياطلبى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 11 - 1

1 - مسلمانان صدراسلام ، با مشاهده بساط داد و ستد و يا لهو و سرگرمى ، جذب آن مى شدند و مصلاّ را ترك و پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در حال ايراد خطبه هاى نماز جمعه ، ر ها مى كردند .

و إذا رأوا تجرة أو لهوًا انفضّوا إليها و تركوك قائمًا

408- دنياطلبى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 9 - 4،5،6

4 - مشركان صدر اسلام ، مردمانى دنياطلب بودند .

اشتروا بأيت اللّه ثمناً قليلا

5 - دنياطلبى مشركان صدر اسلام ، عامل مبارزه آنان با اسلام و قرآن

اشتروا بأيت اللّه ثمناً قليلا

6 - شرك پيشگان صدر اسلام ، به خاطر تأمين و حفظ منافعِ مادى خود ، مردم را از گرويدن به اسلام و سلوك راه خدا باز مى داشتند .

اشتروا بأيت اللّه ثمناً قليلا فصدوا عن سبيله

آيه فوق - به قرينه آيات قبل درباره مشركان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 15 - 8

8- مشركان عصر بعثت به خاطر دنيا طلبى و تجمل گرايى ، قرآن را نپذيرفته و آن را ساخته دست پيامبر (صلی الله علیه و آله) قلمداد مى كردند .

أم يقولون افتريه . .. من كان يريد الحيوة الدنيا و زينتها

بيان پيامدهاى دنياخواهى و تجمل گرايى، پس از دعوت به توحيد و اقامه برهانى روشن براى آن، اشاره به ريشه هاى اصرار مشركان به كفرورزى دارد; يعنى، اينكه مشركان با وجود دليلى روشن بر حقانيت قرآن، حقايق مطرح شده در آن را نمى پذيرند به دليل دنياخواهى آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 317

15 - صافات - 37 - 13 - 2

2 - مشركان صدر اسلام ، مردمى سخت غافل و به دور از تعاليم بلند وحى و سرگرم به زندگى پست دنيايى

و إذا ذكّروا لا يذكرون

پندناپذيرى مشركان، يا به سبب غفلت شديد آنان از معارف بلند الهى بود و يا به اين دليل بود كه آنان - على رغم شناخت تعاليم وحى و پيامبر(صلی الله علیه و آله) - مردمى لجوج و حق ناپذير بودند. برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

409- دنياطلبى يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 103 - 5

5 - يهوديان عصر بعثت ، به دليل وابستگى به دنيا و فسق پيشگى زمينه هاى ايمان و تقوا را از دست داده بودند .

لبئس ما شروا به أنفسهم . .. و لو أنهم ءامنوا و اتقوا لمثوبة من عنداللّه خير

به كارگيرى «لو» امتناعيه در جمله «لو أنهم . ...» مى نماياند كه: ايمان آوردن يهود و پرهيز از گناهانى همانند سحر، امرى مشكل يا ممتنع بوده است. آيات پيشين - كه سخن از دلبستگى شديد يهود به دنيا و فاسق بودن آنان داشت - مى تواند بيانگر علت به وجود آمدن اين روحيه در ايشان باشد.

410- دوستى با دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 23 - 4

4 - ايجاد پيوند دوستى و موالات با كفار و دشمنان اسلام ، نشانه وجود روحيه ستم پيشگى است .

إن استحبوا الكفر على الإيمن و من يتولهم منكم فأولئك هم الظلمون

411- دوستى مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 63 - 1

1 - مؤمنان عصر بعثت برخوردار از نعمت الفت و دوستى نسبت به يكديگر

و ألف بين قلوبهم

412- دين ابراهيم(ع) و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 318

2 - آل عمران - 3 - 34 - 8

8 - پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) از ابراهيم ( ع ) و ابراهيم ( ع ) از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و دين و سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) همان دين و سنّت ابراهيم ( ع )

ذريّة بعضها من بعض

رسول اللّه (صلی الله علیه و آله): . .. لأنّى من ابراهيم و ابراهيم منّى، دينه دينى و سنّته سنّتى و انا افضل منه، و فضلى من فضله و فضله من فضلى و تصديق قولى قول ربى «ذرية بعضها من بعض».

_______________________________

محاسن برقى، ج 1، ص 152 ; ح 74 ; تفسير عياشى، ج 1، ص 169، ح 33.

دين اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 135 - 15

15 - از امام صادق ( ع ) روايت شده كه فرمود : « ان الحنيفة هى الاسلام ;

]آيين [ حنيف، همان آيين اسلام است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 99 - 3

3 - دين اسلام ، « سبيل اللّه » است .

لم تصدّون عن سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 34

34 - اسلام ، نام رسمى دين خاتم پيامبران

و رضيت لكم الاسلم ديناً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 161 - 9

9 - آيين اسلام، آيين ابراهيم است.

دينا قيما ملة إبرهيم

«ملة إبراهيم» بدل براى «دينا قيما» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نصر - 110 - 2 - 3

3 - اسلام ، تنها دين قابل انتساب به خداوند است .

دين اللّه

ص: 319

413- ديندارى در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 112 - 5

5- شرايط مكه براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان صدراسلام ، شرايطى دشوار و دين دارى امرى مشكل و نيازمند استقامت و پايدارى بوده است .

فاستقم كما أُمرت و من تاب معك

414- ذلت دنيوى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 15 - 5

5 - اسلام ستيزان ( بنى نضير و . . . ) ، علاوه بر شكست و ذلت دنيوى ، داراى عذاب دردناك اخروى اند .

ذاقوا وبال أمرهم و لهم عذاب أليم

415- ذلت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 2 - 9،12

9 - تهديد خداوند به مشركان پيمان شكن صدر اسلام ، به شكست خفت بار و خواركننده در صورت تسليم نشدن و پاى فشردن بر شرك و كفر

و اعلموا أنكم غير معجزى اللّه و أن اللّه مخزى الكفرين

«اخزاء» (مصدر مخزى) به معناى خوار و خفيف كردن است. به كارگيرى اسم فاعل به جاى فعل در جمله «و أن اللّه مخزى الكافرين» بيانگر سنت قطعى خداوند درباره شكست كفر و كفرپيشگان بوده و تهديدى براى مشركان پيمان شكن مى باشد.

12 - نويد خدا به مسلمانان صدر اسلام به امداد هاى غيبى و شكست ذلت بار شرك پيشگان پيمان شكن

و اعلموا . .. أن اللّه مخزى الكفرين

تهديد مشركان پيمان شكن صدر اسلام به شكست و خوارى در واقع نويدى بود به مسلمانان به اينكه در صورت شروع جنگ، خداوند آنان را با امدادهاى غيبى خود كمك فرموده و پيروز خواهد كرد.

416- ربا در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 320

2 - بقره - 2 - 278 - 5

5 - وجود مؤمنان رباخوار در صدر اسلام

يا ايّها الّذين امنوا اتّقوا اللّه و ذروا ما بقى من الرّبوا

توصيه خداوند به مؤمنان در مورد رهاسازى بهره هاى ربوى، بيانگر وقوع ربا و رباخوارى در بين مسلمانان صدر اسلام است كه از بقاياى عادات عصر جاهلى بوده است.

417- رد ادعاى ايمان باديه نشينان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 5،9

5 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور رد ادعاى ايمان باديه نشينان ، در عين پذيرش اسلام آنان

قل لم تؤمنوا و لكن قولوا أسلمنا

9 - رد ادعاى ايمان اعراب از سوى خداوند ، نمودى از علم او به ژرفاى قلب آدميان

إنّ اللّه عليم خبير . قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا و لكن قولوا أسلمنا

با توجه به ارتباط اين آيه با ذيل آيه قبل، برداشت بالا به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 15 - 7

7 - وجود شك و دلبستگى به مال و جان در ميان اعراب ، دليل رد ادعاى ايمان آنان از سوى خداوند

قل لم تؤمنوا . .. إنّما المؤمنون ... ثمّ لم يرتابوا و جهدوا بأمولهم و أنفسهم

418- رسوايى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 30

30 - إخبار خداوند ، از رسوايى و فضاحت نهايى منافقان صدر اسلام در جامعه و منزوى شدن آنان

و ما لهم فى الأرض من ولىّ و لانصير

با توجه به اينكه آيه، إخبار از آينده است و نيز واژه «فى الأرض» مى تواند به همين زندگى دنيوى اشاره داشته باشد، اين برداشت به دست مى آيد.

419- رسوم جاهليت در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 32 - 7

ص: 321

7 - برخى از تحريمهاى ساختگى دوران جاهلى همچنان در افكار مسلمانان صدر اسلام به جا مانده بود و در ميان آنان رواج داشت.

قل من حرم زينة الله التى أخرج لعباده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 37 - 21

21 - برخى از سنت هاى جاهلى ، به قدرى در جامعه صدراسلام رخنه و نفوذ داشت كه شكستن آن ، نياز به اقدام عملى پيامبر (صلی الله علیه و آله) با پشتيبانى خداوند داشت .

فلمّا قضى زيد منها وطرًا زوّجنكها لكى لايكون على المؤمنين حرج فى أزوج أدعيائهم

420- رسوم مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 2 - 34

34 - انجام عمره و زيارت خانه خدا ، امرى مرسوم در نزد مشركان عصر بعثت

و لاءآمين البيت الحرام . .. و لايجرمنكم شنئان قوم ان صدوكم

در شأن نزول آيه آمده است كه مشركان براى عمره و زيارت خانه خدا راهى مكه بودند و مسلمانان خواهان هجوم به آنان شدند، در آن هنگام اين آيه نازل شد. (مجمع البيان) جمله «و لايجرمنكم» اين معنا را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 28 - 7

7 - مشركان ، داراى موسم سالانه براى آمدن به مسجدالحرام

فلا يقربوا المسجدالحرام بعد عامهم هذا

تعبير به «عامهم» - كه عام را به مشركان اسناد داده - مشعر به اين معناست.

421- رفاه مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 14

14 - رفاه و امكانات مادى مسلمانان ، غير قابل تحمل براى منافقان صدر اسلام و برانگيزنده آنان به ستيزه جويى و كينهورزى

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

422- رفاه منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 322

7 - توبه - 9 - 74 - 10

10 - برخوردارى منافقان صدر اسلام از امكانات و رفاه مادى

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 7

7 - ضعف مالى و امكانات اجتماعى مؤمنان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مقايسه با منافقان

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

تعجب از امكانات رفاهى و مفاخر اجتماعى منافقان، نشان از ضعف مالى و امكانات مؤمنان در مقايسه با آنان دارد.

423- رنجهاى مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 14 - 9

9 - دل هاى مؤمنان صدر اسلام ، جريحه دار و آكنده از رنج و آزار مشركان

و يشف صدور قوم مؤمنين

424- روش برخورد دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 118 - 7

7 - ترديد افكنى درباره حليت حيوانى كه با نام خدا ذبح شده باشد، از محورهاى تبليغاتى عليه اسلام و پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مكه بوده است.

و إن تطع أكثر من فى الأرض . .. فكلوا مما ذكر اسم الله عليه

425- روش برخورد مخالفان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 9 - 4

4 - نماز در عصر بعثت ، مورد تهاجم مخالفان اسلام

أرءيت الذى ينهى

جمله «لئن لم ينته» - در آيات بعد - قرينه بر وقوع اين مزاحمت، به هنگام نزول آيات اين سوره است كه با اوايل بعثت هم زمان بوده است.

ص: 323

426- روش برخورد مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 2 - 1،2

1 - مسلمانى نابينا ، پس از ورود خود به مجلس وعظ و ارشاد پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، با ترش رويى و روى گردانى يكى از حاضران مواجه شد .

عبس و تولّى . أن جاءه الأعمى

2 - عبداللّه بن اُمّ مكتوم ، نابيناى مسلمانى كه گرفتار ترش رويى و اعراض يكى از حاضران مجلس پيامبر (صلی الله علیه و آله) شد .

أن جاءه الأعمى

برخى از مفسّران، نام شخصى را كه «أعمى» بود و آيه شريفه درباره حضور او نازل شده، «عمرو» و اكثريت «عبداللّه» نوشته اند; ولى همگان بر اين اتفاق دارند كه او فرزند نابيناى «ام مكتوم» بود. در شأن نزول آيه شريفه آمده است كه وى در حال ورود به مجلسى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله)، در آن حضور داشت، مورد اسائه ادب فردى از بنى اميه - كه گفته مى شود عثمان بن عفان بوده است - قرار گرفت.

427- روش برخورد مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 11،12

11 - شرك پيشگان صدر اسلام تلاش مى كردند تا با ظاهر سازى و خوش زبانى ( رفتار منافقانه ) افكار عمومى مسلمانان را فريب داده و رضايت و خوشبينى آنان را نسبت به خود جلب كنند .

يرضونكم بأفوههم و تأبى قلوبهم

12 - رفتار هاى فريبكارانه ( ظاهرسازى ها و خوش زبانى هاى ) مشركان صدر اسلام ، خوشبينى هايى را در ميان مسلمانان نسبت به آنان به وجود آورده بود .

كيف يكون للمشركين عهد . .. كيف ... يرضونكم بأفوههم و تأبى قلوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 20 - 1

1 - واكنش مشركان صدر اسلام نسبت به قرآن كريم ، واكنشى تحقيرآميز بود .

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه

كلمه «آية»، به قرينه مقام، به معناى معجزه است ; يعنى، مشركان مى گويند: چرا بر محمد(صلی الله علیه و آله) از سوى خدايش معجزه نازل نشده. مفهوم اين سخن آن است كه: ما قرآن را به عنوان آيت و نشانه اى الهى براى صدق ادعاى پيامبر(صلی الله علیه و آله) قبول نداريم و اين در واقع تحقير شأن قرآن و استخفاف به امر كتاب خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 324

7 - يونس - 10 - 43 - 4

4 - مشركان با پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) برخوردى لجوجانه داشتند .

أفأنت تهدى العمى و لو كانوا لا يبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 36 - 9

9 - مشركان ، پيامبر اسلام را از مبارزه با معبودهايشان برحذر داشته و از قهر آنان مى ترساندند .

و يخوّفونك بالذين من دونه

برداشت ياد شده مبتنى بر اين فرض است كه مقصود از «الذين من دونه» معبودهاى مشركان باشد; چنان كه بسيارى مفسران گفته اند: بت پرستان مكه پيامبر(صلی الله علیه و آله) را از خشم و غضب بت ها برحذر مى داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 43 - 1

1 - موضع گيرى ملحدانه مشركان در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، همانند موضع گيرى كافران در برابر رسولان پيشين

ما يقال لك إلاّ ما قد قيل للرسل من قبلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 45 - 4،5

4 - همگونى برخورد هاى مشركان عصر بعثت با كافران عصر موسى ، در مورد كتاب آسمانى

و لو جعلنه قرءانًا . .. و لقد ءاتينا ... فاختلف فيه

5 - تسلى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر كفرورزى هاى مشركان عصر بعثت نسبت به قرآن

و لقد ءاتينا موسى الكتب فاختلف فيه

ذكر اختلاف قوم موسى در پذيرش تورات، به قرينه عبارت هاى قبلى (مايقال لك إلاّ ما قد قيل للرسل من قبلك)، مى تواند براى تسلى خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد.

428- روش برخورد منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 49 - 1،6

1 - منافقان صدراسلام ، تنها در صورتى كه داورى پيامبر (صلی الله علیه و آله) به نفع آنان بود ، به آن تن مى دادند .

و إن يكن لهم الحقّ يأتوا إليه مذعنين

«اذعان» به معناى «انقياد» و «مذعنين» به معناى «منقادين» (فرمان برداران و اطاعت كنندگان) است.

6 - منافقان ، تنها در چارچوب منافع خويش به دين روى مى آورند و در برابر فرمان هاى خدا و رسول او ، مطيع و منقاد مى شوند .

و إذا دعوا إلى اللّه و رسوله ليحكم بينهم إذا فريق منهم معرضون 0 و إن يكن لهم الح

ص: 325

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 1،2،4

1 - منافقان صدراسلام ، براى اثبات آمادگيشان جهت جهاد كردن ، با سخت ترين سوگند ها ، به خدا سوگند ياد مى كردند .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

مقصود از خروج در جمله «ليخرجنّ» طبق نظر مفسران و شأن نزول آن، خروج از شهر و ديار خويش و حركت براى جهاد است.

2 - منافقان صدراسلام ، براى پوشش چهره كريه و مزورانه خود و فرار از فريضه جهاد ، از سوگند به خدا استفاده مى كردند .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

4 - تلاش گسترده منافقان صدراسلام براى اثبات حسن نيت خود و جلب نظر و اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان به سوى خويش

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

سوگند مؤكد، دليل بر وجود چنين تلاشى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 63 - 6

6 - برخى از منافقان صدراسلام ، براى شانه خالى كردن از مسؤوليت حل و فصل مسائل اجتماعى ، در پناه ديگران و مخفيانه از محضر پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى گريختند .

قد يعلم اللّه الذين يتسلّلون منكم لواذًا

«تسلّل» به معناى خروج پنهانى است و «لواذ» به معناى پنهان شدن در پشت سر كسى و در پناه او فرار كردن است. «لواذاً» نيز حال براى فاعل «يتسلّلون» مى باشد. گفتنى است كه آيه شريفه با توجه به مضمون آن - به ويژه جمله «فليحذر الذين يخالفون عن أمره» - و نيز مطابق بعضى از شأن نزول ها، درباره منافقان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 8 - 9

9 - منافقان ، اعتقاد نداشتن به رسالت پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) را در بين خودشان ، علنى اعلام مى كردند .

و يقولون فى أنفسهم لولا يعذّبنا اللّه بما نقول

مفسران عبارت «يقولون فى أنفسهم» را دو صورت معنا كرده اند: الف) در دل خودشان مى گويند; ب) در ميان خودشان (با خودشان) مى گويند. برداشت ياد شده برپايه احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 1 - 5

5 - شهادت صريح و أكيد به رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در حضور آن حضرت ، از شگرد هاى منافقان براى پنهان نگه داشتن چهره نفاق خود از آن حضرت

إذا جاءك المنفقون قالوا نشهد إنّك لرسول اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 8 - 3

ص: 326

3 - به كارگيرى تعبيرات جسارت آميز عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) در محاورات منافقان

ليخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ

مقصود رئيس منافقان از «أعزّ» خودش و از «أذلّ» رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است. اين تعبير حكايت از آن دارد كه منافقان، در جمع خود و در محاورات ميان خويش، نسبت به پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) تعبيرهاى گستاخانه و جسارت آميزى داشتند.

429- روش تبليغ اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 13

13 - بهره گيرى از عواطف خويشاوندى براى ترغيب مشركان مكّه به گرويدن به اسلام

و ما جعل عليكم فى الدين من حرج ملّة أبيكم إبرهيم

430- روش قضاوت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 3

3 - داورى مشركان صدراسلام ، سطحى و براساس ملاك هاى مادى و غفلت آنان از معادلات فرا مادى بود .

أم يقولون نحن جميع منتصر

اتكاى مشركان بر جميعت خويش، نشانه سطحى نگرى آنان در محاسبات است.

431- روش مبارزه با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 93 - 9

9 - ادعاى عدم نزول وحى، به دروغ مدعى نبوت شدن و ادعاى آوردن مانند براى قرآن، از روشهاى مخالفان براى مبارزه با اسلام و پيامبر(صلی الله علیه و آله) بود.

ما أنزل الله على بشر . .. افترى على الله كذبا أو قال أوحى إلىّ ... سأنزل مثل ما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 52 - 4

4 - توبيخ و سرزنش به جهت اعتقادات دينى ، از روش هاى كافران در مبارزه با اسلام

يقول أءنّك لمن المصدّقين

فعل مضارع «يقول» - كه بر استمرار دلالت دارد - گوياى اين حقيقت است كه توبيخ و سرزنش كردن، كار هميشگى كافران در برخورد با مؤمنان است.

ص: 327

432- رهبران ظالم و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 123 - 9

9 - سردمداران مجرم با مكر خويش عليه دين اسلام تنها خود را مى فريبند.

و كذلك جعلنا فى كل قرية . .. و ما يمكرون إلا بأنفسهم

433- رياكارى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 83 - 6

6 - گروهى از منافقان متخلف از جنگ تبوك ، رياكارانه در صدد جبران پيامد خسارتبار ترك جهاد و رسوايى گذشته خويش

فإن رجعك اللّه إلى طائفة منهم فاستئذنوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 1 - 5

5 - شهادت صريح و أكيد به رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در حضور آن حضرت ، از شگرد هاى منافقان براى پنهان نگه داشتن چهره نفاق خود از آن حضرت

إذا جاءك المنفقون قالوا نشهد إنّك لرسول اللّه

434- زكات در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 98 - 4

4 - وجود ماليات و انفاق هاى مالى واجب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و من الأعراب من يتخذ ما ينفق مغرماً و يتربّص بكم الدوائر

جمله «تربّص بكم الدوائر» دلالت مى كند كه باديه نشينان در انتظار فرصتى براى شانه خالى كردن از انفاق هستند، بنابراين خود را در پرداخت آن مجبور مى ديدند.

435- زمينه اسلام اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 328

14 - عنكبوت - 29 - 47 - 5

5 - اهل كتاب ، داراى زمينه مناسب براى پذيرش اسلام و قرآن اند .

و كذلك أنزلنا إليك الكتب فالذين ءاتينهم الكتب يؤمنون به

تفريع «الذين آتيناهم. ..» بر فراز پيش با «فاء»، به معناى آن است كه صاحبان كتاب آسمانى، به دليل برخوردارى از كتاب آسمانى و در نتيجه، آگاهى از محتواى قرآن، از طريق كتاب هاشان، داراى زمينه مساعدترى براى پذيرش قرآن اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 1 - 4

4 - بهره گيرى قرآن ، از باور هاى ارزشى و راستين اهل كتاب ، در گرايش دادن آنان به اسلام *

و الطّور

با توجه به اين كه كوه طور، در باور اهل كتاب (يهود و نصارا) محل نزول وحى و سرزمين مقدس بوده است و اين باور از نظر قرآن به جا بوده است; با سوگند خوردن به آن، قلب اهل كتاب را مجذوب پيام قرآن مى ساخته است.

436- زمينه اسلام بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 122 - 9

9 - بنى اسرائيل ، در صورت يادآورى نعمت هاى گران سنگ الهى و بررسى علت هاى فضيلتشان در اعصار گذشته ، زمينه هاى ايمان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در خويش ، شكوفا خواهند كرد .

و من يكفر به فأولئك هم الخسرون. يبنى إسرءيل اذكروا نعمتى

به نظر مى رسد توصيه به يادآورى نعمتهاى خدادادى، پس از بيان خطر كفرورزى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قرآن، ارائه رهنمودى باشد براى ايجاد زمينه ايمان.

437- زمينه اسلام مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نصر - 110 - 2 - 4

4 - پيروزى مسلمانان عصر بعثت بر مكه و فتح آن ، زمينه ساز مسلمان شدن جمعيت هاى فراوانى از مردم آن زمان

إذا جاء نصر اللّه و الفتح . و رأيت الناس يدخلون فى دين اللّه أفواجًا

438- زمينه اسلام مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 4

ص: 329

4 - تأخير در عذابِ شرك پيشگان عصر بعثت ، فرصتى بود تا شايد آنان بيدار شوند و به اسلام بگروند .

و يستعجلونك بالعذاب . .. و كأيّن من قرية أمليت لها

439- زمينه اسلام مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 13

13 - بهره گيرى از عواطف خويشاوندى براى ترغيب مشركان مكّه به گرويدن به اسلام

و ما جعل عليكم فى الدين من حرج ملّة أبيكم إبرهيم

440- زمينه تشخيص منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 88 - 6

6 - جنگ تبوك ، از عوامل متمايز شدن صف مجاهدان و مؤمنان راستين از صف منافقان

رضوا بأن يكونوا مع الخوالف . .. لكن الرسول ... جهدوا

«جاهدوا» (به صورت فعل ماضى) به عنوان گزارش از جنگى است كه مسلمانان پشت سر گذاشته اند كه مفسران آن را جنگ تبوك دانسته اند و خداوند، پس از اين جنگ است كه چهره منافقان را افشا مى كند.

441- زمينه تشيخص مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 88 - 6

6 - جنگ تبوك ، از عوامل متمايز شدن صف مجاهدان و مؤمنان راستين از صف منافقان

رضوا بأن يكونوا مع الخوالف . .. لكن الرسول ... جهدوا

«جاهدوا» (به صورت فعل ماضى) به عنوان گزارش از جنگى است كه مسلمانان پشت سر گذاشته اند كه مفسران آن را جنگ تبوك دانسته اند و خداوند، پس از اين جنگ است كه چهره منافقان را افشا مى كند.

442- زمينه تعقل مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 3 - 6

6 - فصاحت قرآن ، موجب جلب توجه اعراب عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و واداشتن آنان به انديشه و تعقل

ص: 330

إنّا جعلنه قرءانًا عربيّا لعلّكم تعقلون

443- زمينه تكامل اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فيل - 105 - 1 - 4

4 - برخورد شديد خداوند با فيل داران مهاجم ، جلوه ربوبيت او و فراهم آورنده زمينه رشد براى آيين اسلام بود .

ربّك

اضافه «ربّ» به ضمير در خطاب به رسول اكرم(صلی الله علیه و آله)، بيانگر اين است كه نابودى اصحاب فيل، آن حضرت را در مسير رسالت الهى اش، از تربيت و تدبير الهى برخوردار كرده است.

444- زمينه دفع توطئه منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 10 - 3

3 - توصيه خداوند به مؤمنان ، براى جبران كمبود ها و نياز هاى اقتصادى اصحاب نيازمند پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، جهت خنثى كردن توطئه منافقان در انفاق به آنان

لاتنفقوا على من عند رسول اللّه . .. و أنفقوا من مّا رزقنكم

445- زمينه عزت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 2 - 1

1 - صلح حديبيه ، مايه شوكت اسلام و فروخفتن كينه ها و خصومت هاى مشركان نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ليغفر لك اللّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر

با توجه به اين كه در اين آيات، غفران مترتب بر فتح شده است، مى توان پى برد كه مراد از «غفران» و «ذنب» معناى رايج آن نيست; زيرا ربطى ميان صلح حديبيه و بخشش گناهان ديده نمى شود. بر اين اساس معناى ديگرى اين جا مراد است و آن اين كه بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله)، آن حضرت را در نظر دشمنانش گنه كار و متهم مى نمود; ولى در پرتو صلح حديبيه، زمينه نشر دعوت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و بازشناخت شخصيت، اوصاف و خصال كريمانه آن حضرت فراهم آمد.

446- زمينه قبول اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 331

1 - بقره - 2 - 130 - 6

6 - اعتقاد به آيين ابراهيم ، مستلزم پذيرش اسلام است .

ربنا وابعث فيهم رسولا . .. و من يرغب عن ملة إبرهيم إلا من سفه نفسه

جمله «ربنا وابعث . ..»- كه اشاره به بعثت پيامبر اسلام دارد - بيانگر اصلى از اصول آيين ابراهيم است. بنابراين باور به آيين ابراهيم، در پى دارنده باور به حقانيت دين اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 18

18 - « روى أنّ النبىّ (صلی الله علیه و آله) قرأ « أفمن شرح اللّه صدره للإسلام فهو على نور من ربّه » فقال إنّ النور إذا وقع فى القلب إنفسح له و انشرح ، قالوا : يا رسول اللّه فهل لذلك علامة يعرف بها ؟ قال : التجافى عن دارالغرور و الإنابة إلى دار الخلود و الإستعداد للموت قبل نزول الموت ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده است كه آن حضرت آيه «أفمن شرح اللّه صدره للإسلام فهو على نور من ربّه» را تلاوت كرد و آن گاه فرمود: هنگامى كه نور وارد قلب مى شود، قلب براى اسلام باز و گشاده مى گردد. گفتند: اى رسول خدا! آيا علامتى براى آن هست كه به وسيله آن شناخته شود؟ فرمود: علامت آن پهلو تهى كردن از خانه غرور و بازگشت به خانه جاويدان و آماده شدن براى مرگ قبل از آمدن آن است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 2 - 6

6- اعتقاد واقعى به خداوند و پايبندى به ارزش ها ، مستلزم پذيرش قوانينى است كه از سوى خداوند بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده است .

و الذين ءامنوا . .. و ءامنوا بما نزّل على محمّد

قيد «و آمنوا بما نزّل. ..» - به عنوان سومين حلقه در پى «آمنوا» و «عملوا الصالحات» - مى تواند بيانگر اين برهان باشد كه اگر كسى معتقد به خداوند است بايد به قوانين و دستورات او - كه به وسيله پيامبران ابلاغ مى شود - نيز مؤمن باشد و بدون آن، در حقيقت به خدا ايمان ندارد و پايبند ارزش ها نيست.

447- زمينه گرايش به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 2

2 - گرايش به دين اسلام ، در گرو وجود سعه صدر و روح پذيرش حق در انسان است .

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم

ص: 332

448- زمينه گرايش به دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 26 - 6

6- بيماردلان و منافقان گريزان از تكاليف دينى ، داراى زمينه گرايش به دشمنان اسلام

و ذكر فيها القتال رأيت الذين فى قلوبهم مرض. .. قالوا للذين كرهوا ... سنطيعكم

با توجه به ارتباط اين آيه با آيات پيشين، مى توان نتيجه گرفت كه ميان بيماردلى و گريز از تكاليف دشوار و تمايل به دشمنان اسلام، ارتباطى تنگاتنگ وجود دارد.

449- زن در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 127 - 1،2،3،10

1 - پرسش و استفتاى مكرر مردم از پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد مسائلى مربوط به زنان

و يستفتونك فى النساء

فعل مضارع «يستفتونك»، دلالت بر استمرار پرسش دارد.

2 - حقوق زن ، مورد بحث و گفتگوى مسلمانان صدر اسلام

و يستفتونك فى النساء قل اللّه يفتيكم فيهنّ

از سؤال مكرر، كه فعل مضارع دلالت بر آن دارد و صيغه جمع، كه دلالت بر تعدد سؤال كنندگان دارد، مى توان فهميد كه حقوق زنان مورد بحث و گفتگوى مسلمانان بوده است.

3 - تشريع احكامى در مورد زنان ، زمينه مطرح شدن سؤالهايى از سوى مسلمانان صدر اسلام در مورد آنان *

و يستفتونك فى النساء . .. و ما يتلى عليكم فى الكتب فى يتمى النساء

10 - تجاوز به حقوق زنان يتيم ، در عصر بعثت

فى يتمى النساء التى لا تؤتونهن ما كتب لهن

450- زنان منافق در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 67 - 1،2

1 - وجود زنان منافق ، در ميان منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

المنفقون و المنفقت

2 - همگونى زنان و مردان منافق صدر اسلام ، در مواضع ضد اسلامى و برخورد با مسلمانان

المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض يأمرون بالمنكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 333

7 - توبه - 9 - 68 - 5

5 - وجود زنان منافق در ميان منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

وعد اللّه المنفقين و المنفقت

451- زيارت اهل قبور در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 84 - 5

5 - وجود سنت نماز و دعا براى ميت مسلمان و رفتن بر سر قبر وى در زمان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)

و لاتصل . .. و لاتقم على قبره

452- زيان دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 43 - 5

5 - خسارت و پى آمد سوء مكر و حيله مخالفان دين اسلام ، دامنگير خود آنان خواهد گشت .

فلمّا جاءهم نذير ما زادهم إلاّ نفورًا. .. و مكر السّيّىِ و لايحيق المكر السّيّىِ

453- سپاه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 26 - 7

7 - سپاه اسلام ، همواره مستظهر و پشتگرم به نصرت و امداد هاى الهى

لقد نصركم اللّه فى مواطن كثيرة . .. و أنزل جنوداً لم تروها

454- سختگيرى بر مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 5

5 - كشتن ، اسير گرفتن ، محاصره نمودن و كمين زدن ، شيوه هاى بيان شده از سوى خداوند براى ايجاد فشار بر مشركان صدر اسلام ، در سراسر جزيرة العرب

فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم . .. و اقعدوا لهم كل مرصد

ص: 334

455- سرزنش توطئه عليه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 15 - 1

1 - برقرارى رابطه دوستى و همدستى با ديگر پيروان اديان عليه اسلام و مسلمين ، كارى زشت و در پى دارنده عذاب سخت الهى

الذين تولّوا قومًا . .. لهم عذابًا شديدًا إنّهم ساء ما كانوا يعملون

456- سرزنش كفر به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 25 - 5

5- سرزنش اهل كتاب از سوى خداوند ، به خاطر امتناع از ايمان ، على رغم آشكار شدن حقانيت اسلام بر ايشان *

إنّ الذين ارتدّوا على أدبرهم . .. الشيطن سوّل لهم

برداشت بالا بدان احتمال است كه مراد از «الذين ارتدّوا. ..» اهل كتاب باشند; زيرا آنان با برخوردارى از كتاب آسمانى و وعده هاى الهى به بعثت رسول خاتم(صلی الله علیه و آله) و عالمان به كتاب، نزديك ترين گروه و سزاوارترين آنان به شناخت حقانيت اسلام و قرآن بوده اند.

457- سرزنش مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 55 - 2

2 - نكوهش شرك پيشگان مرفه صدراسلام ، به خاطر پندار غلط آنان در ارزيابى موقعيت خويش در نزد خداوند

أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين

458- سرزنش مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 119 - 4

4 - نكوهش خداوند از برخى مسلمانان صدر اسلام به سبب تحريم خوردن گوشت حيوانى كه با نام خدا ذبح شده است.

و ما لكم ألا تأكلوا مما ذكر اسم الله عليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 13 - 13

13 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را به خاطر هراسشان از سطوت دشمن و خوددارى از نبرد با آنان ملامت كرد .

ص: 335

أتخشونهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 12 - 1

1 - خداوند ، مسلمانان را به خاطر بدگمانى به همسر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و موضع گيرى ترديدآميز نسبت به شايعه « افك » و رد نكردن صريح آن ، مورد سرزنش قرار داد .

إنّ الذين جاءو بالإفك . .. لولا إذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنت بأنفسهم خيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 16 - 1

1 - خداوند ، مسلمانان را به خاطر تأثيرپذيرى در برابر شايعه « افك » و عدم موضع گيرى مناسب در برابر آن ، نكوهش كرد .

و لولا إذ سمعتموه قلتم . .. سبحنك هذا بهتن عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 7 - 4

4 - اقدام نكوهيده برخى از مسلمانان ، به تحميل آراى شخصى خود بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

لو يطيعكم فى كثير من الأمر لعنتّم

برداشت بالا بدان احتمال است كه نكوهش مستفاد از آيه، نظر به جريان هايى داشته باشد كه قبلاً صورت گرفته بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 13 - 4

4 - نكوهش مسلمانان از سوى خداوند ، به خاطر صرف نظر كردن از ملاقات هاى محرمانه با پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) و امتناع ورزيدن از پرداخت صدقه نجوا

ءأشفقتم أن تقدّموا بين يدى نجويكم صدقت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 2 - 5

5 - خداوند ، آن دسته از مؤمنان صدراسلام را كه به گفته هاى خود عمل نمى كردند ، مورد سرزنش و نكوهش قرار داد .

يأيّها الذين ءامنوا لِمَ تقولون ما لاتفعلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 11 - 2

2 - نكوهش مسلمانان صدراسلام از سوى خداوند ، به خاطر ترك مصلاّ براى داد و ستد و يا تماشاى لهو و ر ها كردن پيامبر (صلی الله علیه و آله) در حال ايراد خطبه هاى نماز جمعه

و إذا رأوا تجرة أو لهوًا انفضّوا إليها و تركوك قائمًا

ص: 336

459- سرزنش مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 3 - 2

2- سرزنش گروهى از مشركان عصر بعثت از سوى خدا ، به خاطر بحث و جدل جاهلانه آنان درباره خدا

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 8 - 1

1 - نكوهش گروهى از مشركان عصر بعثت از سوى خدا ، به خاطر بحث و جدل جاهلانه آنان در باره او

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 55 - 2

2 - نكوهش شرك پيشگان مرفه صدراسلام ، به خاطر پندار غلط آنان در ارزيابى موقعيت خويش در نزد خداوند

أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 31 - 2

2 - كافران و مشركانِ صدراسلام ، به دليل عبرت نگرفتن از سرنوشت هلاكت بار كافران پيش از خود ، مورد سرزنش خدا قرار گرفتند .

ألم يروا كم أهلكنا قبلهم من القرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 12 - 10

10- مشركان عرب ، مورد توبيخ و سرزنش الهى به خاطر نينديشيدن در كتاب آسمانى نازل شده به لغت ايشان

و إذ لم يهتدوا به . .. هذا كتب مصدّق لسانًا عربيًّا

لحن آيه شريفه، توبيخى است; زيرا مخاطب اين استدلال كسانى اند كه مى گفتند: «لو كان خيراً ما سبقونا إليه».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 21 - 1

1 - مشركان صدراسلام ، به خاطر اعتقادشان به دختر داشتن خداوند - به رغم امتياز و برترى پسر در نزد ايشان - مورد توبيخ و سرزنش الهى

ألكم الذّكر و له الأُنثى

ص: 337

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 81 - 6

6 - نكوهش مشركان صدراسلام از سوى خداوند ، به خاطر بى اعتنايى آنان نسبت به قرآن ، جدى نگرفتن رهنمود هاى آن و برخورد استهزاآميز با آن

أفبهذا الحديث أنتم مدهنون

استفهام در «أفبهذا الحديث» توبيخى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 8 - 3

3 - نكوهش مشركان صدراسلام از سوى خداوند ، به خاطر موضع گيرى مخالفت آميزشان در برابر دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و سرباز زدن از پذيرش ايمان به خدا

و ما لكم لاتؤمنون باللّه و الرسول يدعوكم لتؤمنوا بربّكم

460- سرزنش منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 9

9 - توبيخ منافقان ، به خاطر حركت هاى خيانت آميز عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) با وجود برخوردارى از تفضلات خدا و رسولش

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 126 - 1

1 - ملامت خداوند نسبت به منافقان صدر اسلام ، به خاطر به خود نيامدن و متنبه نشدن از آزمون ها و ابتلائات الهى

أو لا يرون أنهم يفتنون فى كل عام

461- سرزنش مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 6 - 3

3 - برخى از مؤمنان به سبب مخالفتشان با حركت به سوى جنگ بدر ، مورد سرزنش و توبيخ خداوند قرار گرفتند .

يجدلونك فى الحق بعد ما تبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 16 - 5

ص: 338

5 - مؤمنان بى تفاوت ، كه دل هايشان با ياد خدا و تلاوت آيات او نرم و خاشع نمى شود ، مورد نكوهش خدا هستند .

ألم يأن للذين ءامنوا أن تخشع قلوبهم لذكر اللّه و ما نزل من الحقّ

استفهام در «ألم يأن. ..» براى توبيخ و نكوهش است.

462- سرزنشهاى مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 30 - 4

4 - ارضاى غرايز جنسى ، حتى از راه آميزش با همسر و يا كنيز خود ، مورد ملامت در بينش برخى از مردم عصر بعثت

فإنّهم غير ملومين

تعبير «غيرملومين» (نكوهيده نيستند)، مى تواند تعريضى باشد به انديشه رهبانان كه هرگونه ارضاى غرايز جنسى را، منافى با مقامات معنوى مى پنداشتند.

463- سرور منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 81 - 2

2 - خوشحالى و احساس موفقيت منافقان از شركت نكردن در جنگ تبوك

فرح المخلفون بمقعدهم خلف رسول اللّه

464- سستى در مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 16 - 7

7 - وجود برخى افراد سست ايمان و مرتبط با بيگانگان ، در ميان مسلمانان صدر اسلام

و لم يتخذوا من دون اللّه و لا رسوله و لا المؤمنين وليجة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 38 - 4

4 - بروز نوعى سستى ميان گروهى از مسلمانان صدر اسلام ، براى رفتن به جنگ تبوك

يأيها الذين ءامنوا ما لكم إذا قيل لكم انفروا . .. اثّاقلتم إلى الأرض

اين بخش از آيات، چنانكه برخى از مفسران گفته اند، مربوط به جنگ تبوك است.

ص: 339

465- سطحى نگرى باديه نشينان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 3

3 - شناخت سطحى و صورى برخى از باديه نشينان صدر اسلام ، از ايمان و دين دارى

قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا و لكن قولوا أسلمنا

احتمال مى رود كه ادعاى باديه نشينان، نه از آن جهت بوده كه به امتيازى دست يابند; بلكه واقعاً قادر نبودند كه فرق اسلام و ايمان را تشخيص دهند و گمان مى كردند كه صرف تسليم در برابر نيروى مسلمانان، ايمان به شمار مى رود.

466- سطحى نگرى مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 7 - 7

7 - ترديد در پيروزى روميان پس از شكست آنان ، برخاسته از سطحى نگرى و بى توجهى مردمان عصر بعثت به حقايق نهان زندگى دنيا است .

سيغلبون . .. يعلمون ظهرًا من الحيوة الدنيا

نكته ياد شده بر اين اساس است كه «ال» در «الناس» عهد باشد و مراد از آن، مردمى باشند كه درباره وعده خداوند به پيروزى روميان شكست خورده ترديد داشتند.

467- سطحى نگرى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 3

3 - داورى مشركان صدراسلام ، سطحى و براساس ملاك هاى مادى و غفلت آنان از معادلات فرا مادى بود .

أم يقولون نحن جميع منتصر

اتكاى مشركان بر جميعت خويش، نشانه سطحى نگرى آنان در محاسبات است.

468- سعى صفا و مروه در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 158 - 6

6 - برخى از مسلمانان صدر اسلام ، از انجام سعى ميان صفا و مروه ، اكراه داشته و آن را از مناسك حج نمى پنداشتند .

فمن حج البيت أو اعتمر فلاجناح عليه أن يطوف بهما

نفى اشكال از سعى ميان صفا و مروه با جمله «فلا جناح . ..» گوياى اين است كه: مسلمانان از انجام آن عمل اكراه داشته و منشأ آن - چنانچه در شأن نزول آمده - وجود بتهايى بود كه مشركان در صفا و مروه بين آن دو نصب كرده بودند.

ص: 340

469- سلام در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 94 - 7

7 - سلام كردن ، علامت مسلمانى در صدر اسلام *

و لا تقولوا لمن القى اليكم السّلام لست مؤمنا

برخى برآنند كه مراد از القاى سلام، همان گفتن «سلام عليكم» مى باشد. زيرا اين گونه تحيّت، در آن زمان مخصوص جامعه اسلامى بود.

470- سنت هاى صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 84 - 5

5 - وجود سنت نماز و دعا براى ميت مسلمان و رفتن بر سر قبر وى در زمان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)

و لاتصل . .. و لاتقم على قبره

471- سوره در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 64 - 7

7 - واژه « سوره » و استعمال آن در بخشى از آيات قرآن ، اصطلاحى آشنا و شناخته شده در عصر وحى

يحذر المنفقون أن تنزل عليهم سورة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 86 - 1

1 - « سوره » عنوانى انتخاب شده از سوى خداوند و شناخته شده در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و إذا أنزلت سورة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 20 - 3

3- « سوره » عنوانى آشنا ، براى مؤمنان عصر نزول

لولا نزّلت سورة فإذا أنزلت سورة

از اين كه مؤمنان درخواست نزول «سوره»اى را داشتند; معلوم مى شود كه آنان بااين عنوان آشنا بوده اند و عنوان «سوره» در

ص: 341

عصرهاى پس از نزول جعل نشده است.

472- سوره هاى قرآن در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 64 - 7

7 - واژه « سوره » و استعمال آن در بخشى از آيات قرآن ، اصطلاحى آشنا و شناخته شده در عصر وحى

يحذر المنفقون أن تنزل عليهم سورة

473- سوگند در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 2 - 5

5 - وجود سنّت سوگند بر ترك برخى از حلال ها و مباحات در ميان مردم صدراسلام و پيش از آن

قد فرض اللّه لكم تحلّة أيمنكم

474- سوگند مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 12 - 2

2 - شرك پيشگان عصر بعثت ، بر پيمان صلح خود با مسلمانان ، سوگند وفادارى ياد كرده بودند .

و إن نكثوا أيمنهم من بعد عهدهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 13 - 5

5 - شرك پيشگان صدر اسلام ، بر پيمان خود با مسلمانان سوگند وفادارى ياد كرده بودند .

قوماً نكثوا أيمنهم

475- سوگند منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 56 - 1

1 - سوگند دروغ منافقان صدر اسلام به خداوند ، براى اثبات ايمان خويش و همراهى خود با مؤمنان

ص: 342

و يحلفون باللّه إنهم لمنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 95 - 1

1 - سوگند دروغ منافقان متخلف از جنگ تبوك ، به منظور گذشت كردن مؤمنان از تخلف آنان و متعرض نشدن به آنها

سيحلفون باللّه لكم إذا انقلبتم إليهم لتعرضوا عنهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 107 - 11

11 - تمسك منافقان به سوگند دروغ براى اثبات حسن نيت خويش در ساختن مسجد ( مسجد ضرار )

و ليحلفن إن أردنا إلا الحسنى

476- سوگندهاى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 1،2

1 - منافقان صدراسلام ، براى اثبات آمادگيشان جهت جهاد كردن ، با سخت ترين سوگند ها ، به خدا سوگند ياد مى كردند .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

مقصود از خروج در جمله «ليخرجنّ» طبق نظر مفسران و شأن نزول آن، خروج از شهر و ديار خويش و حركت براى جهاد است.

2 - منافقان صدراسلام ، براى پوشش چهره كريه و مزورانه خود و فرار از فريضه جهاد ، از سوگند به خدا استفاده مى كردند .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 8 - 1

1 - منافقان ، در جنگ « بنى المصطلق » سوگند ياد كردند پس از بازگشت به مدينه ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را از آن شهر اخراج كنند .

يقولون لئن رجعنا إلى المدينة ليخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ

«لام» در «لئن رجعنا» توطئه براى قسم و «ليخرجنّ الأعزّ. ..» جواب قسم است. طبق نظر مفسران، سخن ياد شده را رئيس منافقان (عبداللّه بن أُبىّ) در غزوه بنى المصطلق گفته بود.

477- سهولت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 280 - 3

3 - آسان گيرى دين ، در احكام و حقوق

ص: 343

و ان كان ذو عسرة فنظرة الى ميسرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 46

46 - اسلام ، دينى آسان و احكام آن ، قابل انطباق با شرايط گوناگون زندگى

فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 157 - 20،21،23

20 - برداشتن تكاليف شاق ، گسستن زنجير هاى جهل و خرافه و زدودن بدعت هاى دينى از وظايف پيامبر (صلی الله علیه و آله) در انجام رسالت خويش

و يضع عنهم إصرهم و الأغلل التى كانت عليهم

«إصر» به معناى عهد و پيمان سنگين و نيز به هر چيز دشوار و طاقت شكن گفته مى شود. در آيه شريفه بدين مناسبت كه در مقام بين تشريع احكام از سوى پيامبر(صلی الله علیه و آله) است، مراد از آن تكاليف مشقتبارى است كه امتهاى گذشته بدانها پايبند بوده اند. غُلّ (مفرد اغلال) به معناى طوق و زنجيرى است كه به گردن و يا دستها بسته مى شود و مراد از آن جهل و خرافه و بدعت و مانند اينهاست.

21 - ر ها ساختن مردم ( يهود ، نصارا و . . . ) از تكاليف شاق و زنجير هاى خرافات ، از نشانه هاى موجود در تورات و انجيل براى شناسايى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

الذى يجدونه . .. يضع عنهم إصرهم و الأغلل التى كانت عليهم

23 - دين اسلام احياگر ارزش ها و پاكى ها و به دور از تكاليف شاق و خرافه هاى اسارتبار است .

يحل لهم الطيبت و يحرم . .. و يضع عنهم إصرهم و الأغلل التى كانت عليهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 91 - 6

6 - اسلام دين آسان و انعطاف پذير در برابر ناتوانى ها ، دشوارى ها و مشكلات گوناگون زندگى

ليس على الضعفاء و لا على المرضى و لا على الذين لا يجدون ما ينفقون حرج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 115 - 13

13- اسلام دين سهل ، معتدل و انعطاف پذير در برابر ضرورت ها و نياز هاى آدمى

إنما حرّم عليكم الميتة . .. فمن اضطرّ غير باغ و لاعاد فإن الله غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 5

5 - احكام شريعت اسلام ، تكاليفى آسان و پيراسته از هر گونه عسر و حرج

و ما جعل عليكم فى الدين من حرج

ص: 344

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 62 - 3

3 - اسلام ، دينى سهل و آسان و به دور از تكاليف طاقت فرسا و حرج آفرين

و لانكلّف نفسًا إلاّ وسعها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 61 - 6

6 - اسلام ، دينى است آسان و بدون هيچ سختى و مشقت براى پيروانش .

ليس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المريض حرج و لا على أنفسكم

«حرج» در اصل به معناى «ضيق» (سختى و مشقت) است. برداشت فوق مبتنى بر همين معناى اصلى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 20 - 18

18 - تكاليف عبادى اسلام ، آسان و در توان بشر و به دور از مشقّت و مشكل طاقت فرسا

فاقرءوا ما تيسّر منه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 8 - 1،2،5

1 - خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) وعده داد كه او را به برنامه و شريعتى ساده راهنمايى كرده و بر انجام دادن آن آماده و توانا سازد .

و نيسّرك لليسرى

«يسرى» وصف براى موصوفى محذوف از قبيل «الطريقة» يا «الشريعة» و به معناى سهل تر و آسان تر است. اسناد فعل «نيسّر» به ضمير خطاب - با آن كه در اين موارد طبيعى آن است كه تعبير «آسان كردن يسرى براى پيامبر(صلی الله علیه و آله)» به كار رود; نه «آسان ساختن پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى يسرى» بيانگر آن است كه خداوند وعده ايجاد تحولات درونى در شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) را، به آن حضرت داده است كه با سهولت پذيراى برنامه الهى گردد.

2 - اسلام ، آسان ترين شريعت و به دور از تكاليف دشوار و مشقّت بار

و نيسّرك لليسرى

به قرينه «فذكّر» در آيه بعد - كه تذكّر به انسان ها را بر اين آيه تفريع كرده است - مراد از «يسرى» همان آيين اسلام است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) مأمور ياد آورى آن به مردم شده است.

5 - فراهم ساختن شريعتى ساده براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از جلوه هاى ربوبيت خداوند است .

سبّح اسم ربّك . .. و نيسّرك لليسرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 7 - 4

4 - اسلام ، آسان ترين شريعت و به دور از تكاليف دشوار و مشقّت بار

فسنيسّره لليسرى

ص: 345

آيات بعد - كه سخن از «هدايت» به ميان آورده - با اين احتمال سازگار است كه مراد از «يسرى»، طريق هدايت باشد. در اين صورت مصداق مورد نظر از آن «آيين اسلام» خواهد بود. توصيف آن به «آسان»، به اعتبار سهل بودن برنامه هاى آن و يا منتهى شدن به فرجامى راحت و به دور از سختى ها است. برداشت ياد شده، ناظر به احتمال اول است.

478- شب نشينيهاى مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 67 - 3

3 - بدگويى و ياوه سرايى كافران مرفه ، عليه قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) در محفل هاى شبانه شان

سمرًا تهجرون

سمر» (مصدر «سامر»); يعنى، گفت وگو و تشكيل محفل شبانه. «سامر» اسم جمع است مانند: «حاج»، «حاضر» و «حامل». «سامراً» حال ديگر براى ضمير فاعل «تنكصون» است. «تهجرون» - به تقدير تهجرون به - مشتق از «هُجر» (بدگويى) و يا «هَجر» (هزيان و ياوه گويى) است. جمله «تهجرون» (فعل و فاعل) در محل نصب و نعت براى «سامراً» مى باشد; يعنى، «در حالى كه در محافل شبانه، درباره آن بدگويى مى كرديد».

479- شدت كيفر كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 12 - 3

3 - كافران عصر بعثت ، مورد تهديد شديد خداوند به مقابله اى سريع و برخوردى سخت با آنان

إنّ بطش ربّك لشديد

لسان العرب از ابن سيده نقل مى كند كه «بطش» به معناى هجوم سريع است.

480- شرايط اسلام مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 9

9 - اقامه نماز و پرداخت زكات ، شرط پذيرش اسلام مشركان و كافران

فإن تابوا و أقاموا الصلوة و ءاتوا الزكوة فخلّوا سبيلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 169 - 1

1 - مشركان ، مدعى پذيرش آيين توحيدى و بندگى خالصانه خداى يكتا ، در صورت برخوردار بودن از كتاب آسمانى

لو أنّ عندنا ذكرًا من الأوّلين . لكنّا عباد اللّه المخلصين

ص: 346

481- شرايط قبول اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 2 - 5

5- اسلام آوردن ، تنها پيش از نزول عذاب و مواجه شدن با مرگ پذيرفتنى است .

ربما يودّ الذين كفروا لو كانوا مسلمين

482- شرايط قبول اسلام كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 9

9 - اقامه نماز و پرداخت زكات ، شرط پذيرش اسلام مشركان و كافران

فإن تابوا و أقاموا الصلوة و ءاتوا الزكوة فخلّوا سبيلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 11 - 6

6 - پذيرش اسلامِ كفار ، مشروط به اقامه نماز و پرداخت زكات است .

فإن تابوا و اقاموا الصلوة و ءاتوا الزكوة فإخونكم فى الدين

483- شرب خمر در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 93 - 1

1 - برخى از مسلمانان عصر بعثت - تا پيش از نزول آيه « انما الخمر . . . » - به شرابخوارى و قماربازى مبتلا بودند .

ليس على الذين ءامنوا و عملوا الصلحت جناح فيما طعموا

فعل ماضى «طعموا» دلالت بر اين دارد كه برخى از مسلمانان پيش از نزول اين بخش از آيات، از شراب خوارى و قماربازى پرهيز نداشتند.

484- شرك در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 90 - 10

ص: 347

10 - رواج شراب خوراى ، قمار بازى و گرايش به مظاهر شرك در عصر بعثت

يايها الذين ءامنوا انما الخمر . .. رجس من عمل الشيطن فاجتنبوه

485- شرك ربوبى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 18 - 8

8 - شرك پيشگان عصر بعثت ، معتقد به خدا و منكر يكتايى او در ربوبيت بودند .

و يعبدون من دون اللّه . .. و يقولون هؤلاء شفعؤنا عند اللّه

486- شرك ستيزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 115 - 4

4- مبارزه گسترده اسلام با شرك و حركت هاى شرك آلود

حرّم عليكم . .. ما أهلّ لغير الله به

برداشت فوق، به خاطر اين است كه خداوند حتى خوردن گوشتى را كه نام غير خدا بر آن برده شود، تحريم كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 9 - 13

13 - شرك ستيزى ، از مشخصه هاى بارز و اصلى اسلام

ليظهره على الدين كلّه و لو كره المشركون

487- شرك عبادى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 104 - 4

4 - مشركان صدر اسلام ، معبود هاى متعددى را مى پرستيدند .

فلا أعبد الذين تعبدون من دون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 109 - 7

7- تقليد از گذشتگان و پيروى از سنت پيشينيان ، وادار كننده مشركان عصر بعثت به پرستش معبود هاى دروغين

ما يعبدون إلاّ كما يعبد ءاباؤُهم من قبل

ص: 348

در برداشت فوق «كما» براى تعليل گرفته شده است. بنابراين مفاد «ما يعبدون ...» چنين مى شود: تنها دليل گرايش مشركان به بت پرستى ، اين است كه پدرانشان بت پرست بودند.

488- شرك مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 4 - 3

3 - مردم در صدر اسلام ، مردمى سخت پايبند به آيين شرك و انعطاف ناپذير در برابر سخن حق و مستدل

و الصفّ-ت صفًّا . .. إنّ إلهكم لوحد

برداشت ياد شده از آن جا است كه خداوند در آغاز سوره مباركه بر اثبات توحيد سوگند متعدد ياد كرده است. اين در حالى است كه خداوند پيش از آن، دلايل و شواهد كافى بر اثبات اين حقيقت در قرآن كريم ارائه فرموده بود.

489- شرك مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 55 - 5

5 - رويارويى و مخالفت قشر مرفّه صدراسلام ، با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تعصب و جمود آنان بر شركورزى شان

فذرهم فى غمرتهم حتّى حين . أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين

490- شرك مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 148 - 1

1 - مشركان صدر اسلام، شرك خويش و پدرانشان و بدعتهاى ديگر را به مشيت خدا و رضايت او مى پنداشتند.

سيقول الذين أشركوا لو شاء الله ما أشركنا و لا ءاباؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 18 - 2

2 - مشركان عصر بعثت ، به ربوبيت و پروردگارى خدايان متعدد معتقد بودند و آنها را مى پرستيدند .

و يعبدون من دون اللّه . .. و يقولون هؤلاء شفعؤنا

ص: 349

491- شفيعان مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 18 - 7

7 - مشركان عصر بعثت ، معبودان پندارى خود را واسطه هايى براى شفاعت و پا در ميانى ، ميان انسان ها و خدا مى انگاشتند .

و يعبدون من دون اللّه . .. و يقولون هؤلاء شفعؤنا عند اللّه

492- شك باديه نشينان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 15 - 7

7 - وجود شك و دلبستگى به مال و جان در ميان اعراب ، دليل رد ادعاى ايمان آنان از سوى خداوند

قل لم تؤمنوا . .. إنّما المؤمنون ... ثمّ لم يرتابوا و جهدوا بأمولهم و أنفسهم

493- شك به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 27

27 - پندار هاى جاهلانه نسبت به خداوند ، منشأ ترديد در حقّانيّت اسلام و وعده هاى خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

يظنّون باللّه غير الحقّ . .. يقولون لو كان لنا من الامر شىء ما قتلنا ههنا

494- شك در پيروزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 6 - 9

9 - رخداد صلح حديبيه ، پاسخى قاطع به بدگمانى منافقان و مشركان درباره موفقيت هاى اسلام *

إنّا فتحنا لك فتحًا مبينًا . ليغفر لك ... و يعذّب المنفقين و ... الظانّين باللّ

چنانچه «و يعذّب. ..» عطف بر «ليغفر لك...» باشد; آيه شريفه مى تواند بيانگراين مطلب باشد كه منافقان و مشركان، به سرنوشت اسلام بدگمان بودند و مى پنداشتند كه خداوند از مؤمنان حمايت نخواهد كرد; ولى صلح پيروزمند حديبيه، نادرستى پندار آنان را اثبات كرد.

495- شك در حقانيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 350

12 - نور - 24 - 50 - 3

3 - منافقان صدراسلام ، نسبت به حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و درستى اسلام ، در شك و ترديد به سر مى بردند .

أم ارتابوا

«أم» در «أم ارتابوا» منقطعه و به معناى «بل» (اضراب) است.

496- شكايت از مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 30 - 2

2 - شكوه پيامبر (صلی الله علیه و آله) به پيشگاه خداوند در قيامت ، از مردم عصر خويش به خاطر متروك و مهجور ساختن قرآن

و قال الرسول يربّ إنّ قومى اتّخذوا هذا القرءان مهجورًا

497- شكست اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 52 - 18

18 - تخطئه پندار بيماردلان سست ايمان درباره بى ثباتى و شكست اسلام از سوى خداوند

فعسى اللّه ان يأتى بالفتح او امر من عنده

498- شكست اسلام ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 4

4 - تلاش براى خاموش كردن نور اسلام ، تلاشى مذبوحانه و بى فرجام است .

يريدون ليطفؤا نور اللّه . .. و اللّه متمّ نوره

499- شكست دنيوى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 15 - 5

5 - اسلام ستيزان ( بنى نضير و . . . ) ، علاوه بر شكست و ذلت دنيوى ، داراى عذاب دردناك اخروى اند .

ذاقوا وبال أمرهم و لهم عذاب أليم

ص: 351

500- شكست مبارزه با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 10

10 - هر گونه تدبير و تلاش در راستاى مبارزه با اسلام ، مغلوب اراده خداوند بوده و محكوم به شكست است .

يريدون أن يطفئوا نور اللّه . .. و يأبى اللّه ... و لو كره الكفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 7

7 - هر گونه تدبير و تلاش در راستاى مبارزه با اسلام و قرآن ، مغلوب اراده خداوند و محكوم به شكست است .

يريدون ليطفؤا . .. و اللّه متمّ نوره

501- شكنجه هاى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 110 - 3

3- آزار و شكنجه دشمنان اسلام نسبت به مؤمنان ، زمينه آزمايش ايمان آنان

إلاّ من أُكره و قلبه مطمئنّ بالإيمن . .. ثمّ إن ربّك للذين هاجروا من بعد ما فتن

در واژه «فتنوا» - كه در اين آيه در معناى امتحان و آزمايش به كار رفته است - معناى رنج و عذاب نهفته است; چه اينكه ريشه اين فعل به معناى گداختن طلا براى خالص ساختن آن است (مفردات راغب). گفتنى است آيه 106 - كه درباره شكنجه و آزار شدن مسلمانان و حكم تقيه است تأييد كننده همين برداشت است.

502- شگفتى اعراض از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 5 - 14

14 - سرپيچى كافران اهل كتاب و مشركان ، از پذيرش اسلام و محروم ساختن خويش از توحيد ، اعتدال ، نماز و زكات ، شگفت آور است .

لم يكن الذين كفروا . .. منفكّين ... و ما أُمروا إلاّ ليعبدوا اللّه ... حنفاء و ي

چنانچه جمله «و ما أمروا. ..»، ناظر به اوامر اسلامى باشد، مفاد آيه - با توجّه به ارتباط آن با آغاز سوره - اين مى شود كه مگر اسلام، چه اوامرى دارد كه كافران، همچنان از مرام خود منفكّ نشده و به اين دين روى نمى آورند؟!; اين دين كه سراسر توحيد و نماز و زكات است، چه فرمان نادرستى در آن است كه آنان از پذيرش اين دين، امتناع مىورزند؟!.

ص: 352

503- شهرت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 3

3 - اسلام ، نام دين حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و شناخته شده در دوران نخستين رسالت

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم

گفتنى است كه شناخته شده بودن نام اسلام در صدر اسلام، با توجه به مكى بودن سوره و آيه مورد بحث است.

504- صبر در دعوت به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 126 - 7

7- منفعت برتر و خير مؤمنان به هنگام دعوت به اسلام ، در صبر و عدم تعجيل در انتقام از دشمنان و مقابله به مثل با آنان است .

ادع إلى سبيل ربّك . .. و إن عاقبتم فعاقبوا ... و لئن صبرتم لهو خير للصبرين

505- صحابه قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 112 - 7

7- صحابه پيامبر پيش از ايمانشان به آن حضرت ، مردمى مشرك بودند و با گرايش به توحيد از شرك توبه كردند .

و من تاب معك

506- صداقت مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 13 - 2

2 - صداقت توده هاى مردم در ايمان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و آيين اسلام

ءامنوا كما ءامن الناس

507- ضعف مالى مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 7

7 - ضعف مالى و امكانات اجتماعى مؤمنان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مقايسه با منافقان

ص: 353

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

تعجب از امكانات رفاهى و مفاخر اجتماعى منافقان، نشان از ضعف مالى و امكانات مؤمنان در مقايسه با آنان دارد.

508- ضعف منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 65 - 3

3 - موقعيت ضعيف منافقان توطئه گر صدر اسلام ، در مقايسه با قدرت مسلمانان

و لئن سألتهم ليقولن إنما كنا نخوض و نلعب

توجيه گرى منافقان - كه نوعى عقب نشينى است - بيانگر ضعف توان آنان در مقايسه با قدرت مسلمانان است.

509- طبقات اجتماعى در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 1،3

1 - برخى از زنان و مردان كافر عصر بعثت ( در مكه ) از امكانات و ثروت چشمگيرى برخوردار بودند .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

ضمير «منهم» به كافران بازمى گردد كه در آيات پيشين مورد بحث قرار گرفته بودند و از آنجايى كه سوره «طه» در مكه نازل شده است، مراد كفار مكه است. «ازواج» يا به معناى مردان و زنانى است كه تشكيل خانواده داده اند و يا به معناى «اصناف» است. «من» در «منهم» براى تبعيض است.

3 - سطح زندگى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان ، با كافران مكه ، تفاوت قابل ملاحظه اى داشت .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

510- طبقات اجتماعى صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 2 - 15

15 - مردم مكه در واكنش به دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) دو دسته بودند : مؤمن و كافر .

أن أنذر الناس و بشّر الذين ءامنوا . .. قال الكفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 17 - 1

1 - منافقان صدراسلام ، قشرى مرفه و برخودار از امكانات ( اموال و اولاد )

لن تغنى عنهم أمولهم و لا أولدهم من اللّه شيئًا

ص: 354

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 3

3 - كافران تكذيب گر ، در صدراسلام از قشر ثروتمند و پرفرزند و نفرات بودند .

أن كان ذا مال و بنين

511- طعن بر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 46 - 13،14،22،23

13 - تشبيه وحى و سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به هياهوى چوپان ها ، طعن يهود بر دين اسلام

راعنا ليّاً بالسنتهم و طعناً فى الدين

هدف شوم يهوديان از چوپان خواندن پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى تواند تشبيه دعوت و سخنان او به هياهوى چوپانها باشد.

14 - به كارگيرى كلمات دو پهلو و چند معنى ، شيوه برخى از يهوديان براى استهزاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و طعن بر اسلام

واسمع غير مسمع . .. راعنا ليّاً بالسنتهم و طعناً فى الدين

كلمه «مسمع»، از مصدر اسماع، داراى دو معناى متضاد است: يكى شنيدن و فهميدن و ديگرى دشنام دادن و ناسزا گفتن. و جمله راعنا با اندكى انحراف زبان مى تواند معناى «چوبان ما» را به ذهن شنونده القا كند.

22 - تحريفگرى ، استهزا و طعن يهود نسبت به اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نمودى از كفر آنان

من الذين هادوا يحرّفون . .. سمعنا و عصينا ... لعنهم اللّه بكفرهم

23 - تحريفگرى ، استهزا و طعن به اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نمودى از كفر

يحرّفون الكلم . .. لعنهم اللّه بكفرهم

512- طغيانگرى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 32 - 3

3 - آرزومندان نابودى اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى طغيانگر و حق ستيز

نتربّص به ريب المنون . .. أم تأمرهم أحلمهم بهذا أم هم قوم طاغون

513- طمع منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 60 - 5

5 - چشمداشت منافقان صدر اسلام به دريافت صدقات ، با وجود عدم استحقاق آنان

ص: 355

و منهم من يلمزك فى الصدقت فإن أعطوا منها رضوا . .. إنما الصدقت للفقراء ... و ابن

514- ظلم ستيزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 8

8- اسلام ، آيين ظلم ستيز و تعاليم قرآن در جهت زدودن ظلم و سيه كارى از چهره جامعه است .

ما يأتيهم من ذكر من ربّهم محدث إلاّاستمعوه و هم يلعبون. .. و أسرّوا النجوى الذين

توطئه و مخالفت گروه ستم پيشه با پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قرآن، بيانگر اين نكته است كه اسلام در جهت زدودن ظلم از جامعه و قطع منافع ظالمانه طبقه استثمارگر است; وگرنه چه دليلى داشت كه تنها اين قشر به مخالفت با اسلام برخيزند.

515- ظهور حقانيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 3 - 11

11- اِخبار خداوند به آشكار شدن حقانيت اسلام ، براى كافران صدراسلام در آينده

ربما يودّ الذين كفروا . .. فسوف يعلمون

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه مفعول و متعلق علم در «يعلمون» حقانيت اسلام باشد كه مورد انكار آنان بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 135 - 9

9- حقانيت اسلام و وعده هاى الهى ، براى هميشه مخفى نمى ماند و در آينده نزديك براى همگان روشن خواهد شد .

فتربّصوا فستعلمون من أصحب الصرط السوىّ

516- عاملان صدقات در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 60 - 8

8 - وجود كارگزارانى در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى جمع آورى صدقات

إنما الصدقت للفقراء . .. و العملين عليها

ص: 356

517- عجب مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 25 - 5

5 - حضور گسترده مسلمانان در جنگ حنين ، مايه اعجاب و غرورشان شده بود .

و يوم حنين إذ أعجبتكم كثرتكم

518- عجز از درك اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 6 - 8

8 - برخى كافران ناتوان از درك دين پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ارزش آن و نالايق براى استفاده از آن

و لى دين

519- عجز از فهم اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 88 - 1،2

1 - دل و قلب يهوديان عصر بعثت ، ناتوان از درك معارف اسلام بود .

و قالوا قلوبنا غلف بل لعنهم اللّه بكفر هم فقليلا

«غلف» جمع اغلف است و «اغلف» به چيزى گفته مى شود كه داراى پوشش باشد. بنابراين «قلوبنا غلف»; يعنى، قلبهاى ما داراى پوشش و حجاب است. منظور يهوديان را به دو گونه مى توان تفسير كرد: 1- قلب ما حجاب دارد و لذا توان درك معارف اسلام را ندارد پس اى پيامبر! چه انتظار دارى كه پيامهاى تو را پذيرا باشيم پيش از آنكه آنها را دريابيم. 2- قلب ما حجاب دارد و به گونه اى نيست كه هر سخنى را بپذيرد; بلكه فقط آنچه كه حقيقت دارد در مى يابد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

2 - يهوديان عصر بعثت ، بر ناتوانى خويش از درك معارف اسلام معترف بودند .

و قالوا قلوبنا غلف

كلمه «قالوا» دلالت بر اعتراف دارد.

520- عدالتخواهى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 40 - 9

9 - قوانين جزايى اسلام ، برخوردار از روح عدالت و تعادل

و جزؤا سيّئة . .. و أصلح فأجره على اللّه

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه از يك سو به حقِّ مظلوم توجه گشته و به او اجازه مقابله به مثل داده شده است. از

ص: 357

سوى ديگر براى اصلاح خطاكار اصل عفو و اغماض مورد تمجيد قرار گرفته است.

521- عذاب اخروى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 15 - 5

5 - اسلام ستيزان ( بنى نضير و . . . ) ، علاوه بر شكست و ذلت دنيوى ، داراى عذاب دردناك اخروى اند .

ذاقوا وبال أمرهم و لهم عذاب أليم

522- عذاب كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 13

13 - تهديد مشركان كفرپيشه صدر اسلام به عذاب دردناك جهنم

بشر الذين كفروا بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 14

14- گرفتارآمدن مشركان و كافران حق ناپذير صدراسلام به عذاب ، وعده پيشين الهى به آنان

ماتوعدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 176 - 3

3 - خداوند ، به مشركان و كافران صدراسلام وعده عذاب داد .

أفبعذابنا يستعجلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 1 - 2

2 - وعده خداوند ، به عذاب شدن كافرانِ حق ناپذير در عصر بعثت

سأل سائل بعذاب واقع

523- عذرخواهى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 358

7 - توبه - 9 - 66 - 1

1 - عذرخواهى منافقان صدر اسلام از عملكرد ناشايست خود ، پس از افشاى اسرار خائنانه شان

لا تعتذروا قد كفرتم بعد إيمنكم

524- عصيان مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 7

7 - بسيارى از مسلمانان صدر اسلام به حرمت آميزش در شب هاى ماه رمضان اعتنا نكرده و نافرمانى مى كردند .

علم اللّه أنكم كنتم تختانون أنفسكم

بديهى است كه همه مسلمانان مرتكب خلاف نشدند. بنابراين، مخاطب قرار دادن همه آنان با جمله «كنتم تختانون ...» گوياى اين است كه تعداد متخلفان اندك نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 64 - 7

7 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام از پيروى پيامبر (صلی الله علیه و آله) سرپيچى مى كردند .

و من اتبعك من المؤمنين

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «من» در «من المؤمنين» براى تبعيض باشد. بر اين مبنا مراد از «المؤمنين» مدعيان ايمان است كه شامل مؤمنان واقعى و غير واقعى خواهد شد.

525- عصيان مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 43 - 1

1 - برخى از مشركان با اينكه از نزديك ، ناظر اعمال و رفتار پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) بودند ، از تبعيت او سر باز زده ، تكذيبش مى كردند .

و منهم من ينظر إليك . .. و لو كانوا لا يبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 60 - 2،7

2 - مشركان صدراسلام ، از سجده در برابر خداى رحمان ، امتناع مى كردند .

و إذا قيل لهم اسجدوا للرحمن قالوا و ما الرحمن

7 - مشركان صدراسلام ، به دليل اين كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) آنان را به سجده در برابر خداى رحمان فرمان داد ، از سجده امتناع كردند .

قالوا و ما الرحمن أنسجد لما تأمرنا

ص: 359

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «ما» در «لما تأمرنا» مصدريه و «لام» تعليليه باشد; يعنى، آيا به خاطر فرمان تو ما سجده كنيم؟ هرگز چنين نخواهيم كرد! گفتنى است همزه در «أنسجد» استفهاميه و براى انكار و امتناع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 8 - 2،3

2 - سرپيچى مشركان صدراسلام ، از پذيرش دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ايمان آوردن به يگانگى خداوند

و ما لكم لاتؤمنون باللّه و الرسول يدعوكم لتؤمنوا بربّكم

خطاب در آيه شريفه، متوجه كافران شرك پيشه صدراسلام است.

3 - نكوهش مشركان صدراسلام از سوى خداوند ، به خاطر موضع گيرى مخالفت آميزشان در برابر دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و سرباز زدن از پذيرش ايمان به خدا

و ما لكم لاتؤمنون باللّه و الرسول يدعوكم لتؤمنوا بربّكم

526- عظمت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 4 - 7،8

7 - اسلام ، دين بزرگ الهى *

إنّك لعلى خلق عظيم

8 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قول اللّه عزّوجلّ : « إنّك لعلى خلق عظيم » قال : هو الإسلام و روى أنّ الخُلقَ العظيم هو الدّينُ العظيم ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ: (إنّك لعلى خلق عظيم) روايت شده كه فرمود: آن (خلق عظيم) اسلام است. و نيز روايت شده است كه خلق عظيم [همان ]دين عظيم است».

527- عقلانيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 14 - 26

26 - دعوت و آيين پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)، مبتنى بر عقل و وحى

قل أغير اللّه أتخذ وليا . .. قل إنى أمرت أن أكون أول من أسلم

جمله استفهامى صدر آيه دعوت به حكم عقل است و جمله «إنى أمرت» بر پيروى از وحى تكيه دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 10 - 9

9 - سخنان ، انديشه ها و عقايد اسلامى و قرآنى ، سازگار با طبع آدمى و موافق با عقل و فطرت او است .

ص: 360

إليه يصعد الكلم الطيّب

«طيّب» به معناى چيزى است كه مطابق با طبع انسان و لذت بخش باشد; مثل غذاى مطلوب و لذيذ. بنابراين كلام طيّب ; يعنى، سخنى كه عقل و فطرت آدمى آن را پسنديده و براى او لذت بخش و دل نشين باشد. گفتنى است كه مقصود از آن در اين آيه، تعاليم آسمانى و وحى الهى مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 5

5 - اسلام ، دين متكى بر معرفت و برهان و دليل

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 24 - 3

3- « قرآن » كتاب معرفت و شناخت ، و « اسلام » دين عقل و انديشه

أفلايتدبّرون القرءان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 10 - 7

7 - تعاليم اسلام و اديان الهى ، مطابق با عقل است .

لو كنّا نسمع أو نعقل

از اين كه كافران مى گويند: اگر گوشِ شنوايى داشتيم و تعقّل مى كرديم، از دوزخيان نبوديم; مى توان استفاده كرد كه تعاليم دين، مطابق با عقل بشر بوده و عقل راهنماى به آنها است.

528- عقيده كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 194 - 3

3 - كافران عصر بعثت نيز به حرمت و قداست ماه هاى حرام و ممنوعيت جنگ در آنها معتقد بودند .

الشهر الحرام بالشهر الحرام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 43 - 7

7- كفرپيشگان عصر بعثت به خداوند اعتقاد داشته و شهادت او را پذيرا بودند .

قل كفى بالله شهيدًا بينى و بينكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 361

12 - فرقان - 25 - 7 - 7

7 - مشركان صدراسلام ، معتقد بودند كه تنها فرشتگان مى توانند واسطه ميان خدا و بشر باشند و نه انسان .

قالوا . .. لولا أُنزل إليه ملك فيكون معه نذيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 48 - 2،5

2 - كافران صدراسلام ، منكر برپايى قيامت بوده و عقيده به آن را مورد استهزا قرار مى دادند .

و يقولون متى هذا الوعد

استفهام در «متى هذا الوعد» - برابر نظر بيشتر مفسران - براى تهكم و استهزا است.

5 - كافران صدراسلام ، مؤمنان را دروغگو دانسته و عقيده آنان به برپايى قيامت را بى اساس مى پنداشتند .

و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 81 - 7

7 - مشركان و كافران در عصر بعثت - على رغم انكار قيامت و تجديد حيات انسان ها - به آفرينش آسمان ها و زمين به وسيله خدا و نيز به عظمت اين آفرينش اعتقاد داشتند .

أوَليس الذى خلق السموت و الأرض بقدر على أن يخلق مثلهم

برداشت ياد شده با توجه به اين حقيقت است كه استدلال خداوند بر اثبات معاد، از راه آفرينش نخستين جهان طبيعت، مبتنى بر اين حقيقت است كه كافران، جهان طبيعت را جلوه اى از خالقيت و قدرت خدا بدانند.

529- عقيده مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 188 - 7،19

7 - برخى از مردم عصر بعثت ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به امور غيبى آگاه مى پنداشتند .

لو كنت أعلم الغيب لاستكثرت من الخير

19 - برخى از مردم عصر بعثت پيامبرى و نبوت را مستلزم آگاهى به امور غيبى مى پنداشتند .

لو كنت أعلم الغيب لاستكثرت من الخير . .. إن أنا إلا نذير

حصر در جمله «إن أنا . .. » ناظر به پندارهايى است كه مردم درباره پيامبر(صلی الله علیه و آله) داشتند كه از جمله آنها عالم بودن پيامبر(صلی الله علیه و آله) به امور غيبى است. جمله «إن أنا ... » بيان مى دارد كه او تنها نذير و بشير است ; يعنى عالم به غيب بودن، لازمه پيامبرى نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 37 - 6

6 - وجود گرايش هاى خورشيدپرستى و ماه پرستى ، در ميان مردم عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

ص: 362

مطلب بالا با توجه به اين نكته است كه نهى در موردى معنا دارد كه زمينه ارتكاب منهى عنه وجود داشته باشد.

530- عقيده مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 78 - 6

6 - خير ها را از جانب خدا دانستن و شر ها را از ناحيه پيامبر (صلی الله علیه و آله) پنداشتن ، انديشه برخى از مسلمانان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و ان تصبهم حسنة يقولوا هذه من عنداللّه و ان تصبهم سيّئة يقولوا هذه من عندك

ظاهراً مراد از ضمير در «تصبهم» مسلمانان ضعيف الايمان هستند. آنها مى پنداشتند مشكلاتى كه پس از مسلمان شدنشان به آنها روى آورده، از ناحيه پيامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 101 - 7

7 - مسلمانان صدر اسلام ، كاستن از نماز را ، هر چند به هنگام سفر و ترس از دشمن ، گناه مى پنداشتند .

و إذا ضربتم فى الارض فليس عليكم جناح ان تقصروا من الصلوة ان خفتم ان يفتنكم الذين

«لاجناح» و «فليس عليكم جناح»، غالباً در مواردى به كار مى رود كه پندار جرم و گناه بر انجام و يا ترك كارى وجود داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 6 - 5

5 - شركت در جنگ بدر حركتى آشكار به سوى مرگ در پندار گروهى از مسلمانان صدر اسلام

كأنما يساقون إلى الموت و هم ينظرون

مفعول «ينظرون» به قرينه فراز قبل، «الموت» است. يعنى «و هم ينظرون الموت». بنابراين جمله حاليه «و هم ... » حكايت از آن دارد كه اطمينان برخى از مسلمانان به مرگ آفرينى جنگ بدر به گونه اى بوده كه گويا مرگ را با چشم خويش مشاهده مى كردند.

531- عقيده مسيحيان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 118 - 10

10 - ضعف بينش و شناخت يهود ، نصارا و مشركان عصر بعثت ، درباره خداوند

و قال الذين لايعلمون لولا يكلمنا اللّه . .. كذلك قال الذين من قبلهم مثل قولهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 363

8 - رعد - 13 - 37 - 5

5- عقايد و آراى يهود و نصارا در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، عقايد و آرايى برخاسته از هوا هاى نفسانى بود .

و لئن اتبعت أهواءهم

«أهواء» (جمع هوى) به معناى خواهشها و تمايلات نفس است و مراد از آن در آيه شريفه - به قرينه مقابله آن با احكام قرآن - آرا ، عقايد و قوانين برخاسته از تمايلات نفسانى است.

532- عقيده مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 118 - 10

10 - ضعف بينش و شناخت يهود ، نصارا و مشركان عصر بعثت ، درباره خداوند

و قال الذين لايعلمون لولا يكلمنا اللّه . .. كذلك قال الذين من قبلهم مثل قولهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 18 - 2،7،8

2 - مشركان عصر بعثت ، به ربوبيت و پروردگارى خدايان متعدد معتقد بودند و آنها را مى پرستيدند .

و يعبدون من دون اللّه . .. و يقولون هؤلاء شفعؤنا

7 - مشركان عصر بعثت ، معبودان پندارى خود را واسطه هايى براى شفاعت و پا در ميانى ، ميان انسان ها و خدا مى انگاشتند .

و يعبدون من دون اللّه . .. و يقولون هؤلاء شفعؤنا عند اللّه

8 - شرك پيشگان عصر بعثت ، معتقد به خدا و منكر يكتايى او در ربوبيت بودند .

و يعبدون من دون اللّه . .. و يقولون هؤلاء شفعؤنا عند اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 31 - 4،8،9،12

4 - شرك پيشگان عصر بعثت با وجود اعتقادشان به رازقيت و روزى بخشى خدا ، ربوبيت بى شريك او را باور نداشتند .

قل من يرزقكم من السماء و الأرض . .. فسيقولون اللّه

ضمير فاعلى در «سيقولون» به مشركان بر مى گردد.

8 - شرك پيشگان عصر بعثت ، در عين اينكه به مالكيت و حاكميت خدا بر قوا و حواس آدمى اعتقاد داشتند ، منكر ربوبيت او بودند .

أمن يملك السمع و الأبصر. .. فسيقولون اللّه

9 - شرك پيشگان عرب جاهلى با وجود اينكه خدا را پديد آورنده جانداران از موجودات بى جان و موجودات بى جان را از جانداران مى دانستند ، منكر ربوبيت و پروردگارى او بودند .

و من يخرج الحى من الميت و يخرج الميت من الحى . .. فسيقولون اللّه

12 - مشركان عرب جاهلى با وجود اعتقادشان به اينكه تدبير امور جهان در دست خداست ، منكر ربوبيت و پروردگارى بى همتاى او بودند .

ص: 364

و من يدبر الأمر فسيقولون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 23

23- مشركان عصر بعثت معتقد به وجود خداوند

أم جعلوا لله شركاء خلقوا كخلقه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 3 - 8

8- مشركان صدراسلام ، خداوند را خالق آسمان ها و زمين مى دانستند .

أتى أمر الله . .. سبحنه و تعلى عمّا يشركون ... خلق السموت و الأرض بالحق تعلى

«تعالى عمّا يشركون» مربوط به «بالحق» است و نه «خلق السماوات و . ..» بنابراين، از آيه استفاده مى شود كه مشركان درباره اصل خلقت عالم حرفى نداشته اند، بلكه درباره حقانيت و پوچى آن توهماتى داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 5 - 2

2- مشركان عصر بعثت و نياكان شان ، به فرزند داشتن خداوند معتقد بودند .

قالوا اتخذ اللّه ولدًا . ما لهم به من علم و لا لأبائهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 70 - 3

3 - باور داشت و اعتقاد مشركان صدراسلام ، به احاطه علمى خدا بر سراسر هستى

ألم تعلم أنّ اللّه يعلم ما فى السماء و الأرض

استفهام تقريرى در «ألم تعلم» بيانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 60 - 6

6 - مشركان صدراسلام ، منكر رحمانيت خدا بودند .

و إذا قيل لهم اسجدوا للرحمن قالوا و ما الرحمن أنسجد لما تأمرنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 42 - 2

2 - باورداشت مشركان صدراسلام ، به اصل وجود خدا و مقدس و محترم بودن او

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم

برداشت ياد شده از سوگند مشركان به «اللّه» استفاده مى شود.

ص: 365

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 74 - 3

3 - مشركان صدراسلام ، معتقد به چند معبود بودند .

و اتّخذوا من دون اللّه ءالهة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 81 - 7

7 - مشركان و كافران در عصر بعثت - على رغم انكار قيامت و تجديد حيات انسان ها - به آفرينش آسمان ها و زمين به وسيله خدا و نيز به عظمت اين آفرينش اعتقاد داشتند .

أوَليس الذى خلق السموت و الأرض بقدر على أن يخلق مثلهم

برداشت ياد شده با توجه به اين حقيقت است كه استدلال خداوند بر اثبات معاد، از راه آفرينش نخستين جهان طبيعت، مبتنى بر اين حقيقت است كه كافران، جهان طبيعت را جلوه اى از خالقيت و قدرت خدا بدانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 9 - 9،13

9 - مشركان عصر بعثت ، معتقد به شريكان و همسانانى چند براى خداوند

و تجعلون له أندادًا

واژه «أنداد» جمع «ندّ» و به معنى همانندها و نظيرها است.

13 - مشركان عصر بعثت ، معتقد به خالقيت خدا و منكر ربوبيت مطلقه وى بودند .

قل أئنّكم لتكفرون بالذى خلق . .. ذلك ربّ العلمين

تعبير «تجعلون له أنداداً» نشان مى دهد كه مشركان اصل وجود خدا و خالقيت او را قبول داشته اند ولى براى او شريك در آفرينش و ربوبيت قائل بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 9 - 1

1 - اعتقاد و اقرار مشركان عصرت بعثت ، به عزت و دانايى آفريدگار هستى

و لئن سألتهم . .. ليقولنّ خلقهنّ العزيز العليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 21 - 1

1 - مشركان صدراسلام ، به خاطر اعتقادشان به دختر داشتن خداوند - به رغم امتياز و برترى پسر در نزد ايشان - مورد توبيخ و سرزنش الهى

ألكم الذّكر و له الأُنثى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 51 - 3

ص: 366

3 - تذكر خداوند به مشركان صدراسلام ، نسبت به تجديد نظر در مواضع هلاكت بار خويش

و لقد أهلكنا أشياعكم فهل من مدّكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 41 - 5

5 - عقيده به شفاعت معبود ها و يكسان بودن سرنوشت مجرمان ( مشركان ) با مسلمانان ، عقيده اى منحصر به مشركان عصر بعثت و فاقد شاهد و تصديق كننده اى از ميان عقلاى عالم

أم لهم شركاء فليأتوا بشركائهم إن كانوا صدقين

533- عقيده يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 118 - 10

10 - ضعف بينش و شناخت يهود ، نصارا و مشركان عصر بعثت ، درباره خداوند

و قال الذين لايعلمون لولا يكلمنا اللّه . .. كذلك قال الذين من قبلهم مثل قولهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 6

6 - گفتار يهود زمان پيامبر(صلی الله علیه و آله) مبنى بر نازل نشدن وحى بر بشر، در تناقض با عقيده آنان در مورد نبوت موسى(ع) و نزول وحى بر آن حضرت بود.

إذ قالوا ما أنزل الله على بشر من شىء قل من أنزل الكتب الذى جاء به موسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 37 - 5

5- عقايد و آراى يهود و نصارا در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، عقايد و آرايى برخاسته از هوا هاى نفسانى بود .

و لئن اتبعت أهواءهم

«أهواء» (جمع هوى) به معناى خواهشها و تمايلات نفس است و مراد از آن در آيه شريفه - به قرينه مقابله آن با احكام قرآن - آرا ، عقايد و قوانين برخاسته از تمايلات نفسانى است.

534- علاقه مندان به اسلام در مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 10 - 14

14 - وجود عناصر علاقمند به اسلام در مكه كه با احساس رفع خطر ، اِعلام اسلام مى كردند و با احساس سختى و دشوارى ، بى

ص: 367

تابى مى نمودند .

و من الناس من يقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس كعذاب اللّه و

با توجه به مكّى بودن سوره عنكبوت و قدرت فائق نداشتن پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان، رفتارى كه از برخى مردم مكه بيان شده، مى تواند نشانه علاقه مندى آنان به اسلام باشد.

535- علايق مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 7 - 5

5 - مسلمانان ، مشتاق رويارويى با كاروان تجارى قريش و ناخشنود از درگيرى با سپاه مسلح آنان

و تودون أن غير ذات الشوكة تكون لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 13 - 5،8

5 - مسلمانان صدراسلام ، مشتاق امداد هاى الهى و غلبه سريع بر دشمن

و أُخرى تحبّونها نصر من اللّه و فتح قريب

8 - مسلمانان صدراسلام ، مشتاق فتح مكه و در انتظار نصرت و امداد هاى الهى

و أُخرى تحبّونها نصر من اللّه و فتح قريب

مفسران، برآنند كه آيه شريفه ناظر به فتح مكه و قريب الوقوع بودن آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 6 - 6

6 - علاقه شديد برخى از مسلمانان عصر بعثت ، به ارشاد كافران سرشناس مكه و مسلمان ساختن آنان

فأنت له تصدّى

براساس شأن نزول اين آيات، افراد معروفى از قريش (نظير ابوجهل) در مجلسى كه ابن ام مكتوم وارد شد، حضور داشتند و تعبير «من استغنى» در مورد آنان نازل شده است.

536- علم دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 7 - 3

3 - خداوند ، در تأكيد بر آگاهى دشمنان اسلام از خوى ناسپاسى خويش ، به اسبان تيزپاى مجاهدان ، سوگند ياد كرده است .

و العديت . .. و إنّه على ذلك لشهيد

ص: 368

537- علم كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 128 - 5

5 - كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از هلاكت بسيارى از امت هاى گذشته آگاه بوده و با آثار باستانى به جاى مانده از آنان آشنا بودند .

أفلم يهد لهم كم أهلكنا . .. يمشون فى مسكنهم

جمله «يمشون. ..» حال براى «هم» است كه به قرينه سياق آيه، مراد مشركان صدراسلام مى باشد. عبور آنان به ديار عاد، ثمود، لوط و ... - كه مفاد جمله «يمشون...» است - زمينه ساز آگاهى آنان به حوادث مرگ بار پيشينيان بوده است. توبيخ مستفاد از همزه استفهام نيز، فرع بر آگاهى آنان دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 133 - 9

9 - كافران عصر بعثت ، از محتواى كتاب هاى آسمانى پيشين آگاه بودند .

أوَلم تأتهم بيّنة ما فى الصحف الأُولى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 68 - 2

2 - كافران عصر بعثت ، مطلع از وجود مسأله اى به عنوان قيامت و معاد در ميان نسل هاى پيشين

لقد وعدنا هذا نحن و ءاباؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 15 - 3

3 - آگاهى كافران صدراسلام ، از وجود اديان الهى در گذشته تاريخ

إذا تتلى عليه ءايتنا قال أسطير الأوّلين

از اين كه كافران، قرآن را اسطوره اى از اساطير پيشينيان دانسته اند، مى توان مطلب ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 17 - 6

6 - آشنايى كافران صدراسلام ، با داستان باغداران يمنى

إنّا بلونهم كما بلونا أصحب الجنّة إذ أقسموا

تهديد شدن كافران، به دچار شدن به سرنوشت اصحاب الجنّة» - به عنوان نمونه عينى از عملى شدن تهديد خداوند - بيانگر اين حقيقت است كه آنان، از اين داستان كم و بيش با خبر بودند; و گرنه اين تهديد فايده نمى بخشيد.

ص: 369

538- علم مردم صدر اسلام به تاريخ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 2

2- آشنايى مردم عصر بعثت با سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

استفهام در «ألم يأتكم» استفهام تقريرى است; بنابراين معناى جمله آيا خبر آنان به شما نرسيده بود، چنين مى شود: قطعاً خبر آنان به شما رسيده بود.

539- علما در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 43 - 16

16- حضور افرادى آگاه ، عالم و مطلع از وضعيت انبياى الهى ، در شهر مكه در صدراسلام

فسئلوا أهل الذكر إن كنتم لاتعلمون

540- علماى دين در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 94 - 4

4 - وجود عالمان دين و قاريان كتاب هاى آسمانى در عهد نزول قرآن

فإن كنت فى شك مما أنزلنا إليك فسئل الذين يقرءون الكتب من قبلك

541- علماى دينى در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 197 - 6

6 - وجود عالمان دينى و آگاهان به كتاب هاى آسمانى در محيط جاهلى عصر بعثت پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

أوَلم يكن لهم ءاية أن يعلمه علمؤا بنى إسرءيل

542- علماى دينى صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 7 - 13

ص: 370

13- عالمان دينى و آگاهان به كتاب هاى آسمانى ، داراى منزلت و جايگاه اجتماعى نزد مشركان مكه

فسلوا أهل الذكر

ارجاع مشركان به عالمان دينى و آگاهان به تاريخ انبيا، بيانگر اين نكته است كه اين عالمان، از جايگاهى خاص در ميان مشركان برخوردار بودند و سخنان اين قشر نزد آنان مورد پذيرش بود.

543- علماى يهود و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 14

14 - عالمان يهود ، داراى نقش بسزا در بازدارى مردم خويش از ايمان آوردن به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم و قد كان فريق منهم

جمله «و قد كان . ..» مى تواند دليل قطع اميد از ايمان آوردن عالمان يهود باشد و مى تواند علت قطع اميد از ايمان آوردن عامه يهود باشد. برداشت فوق مبتنى بر احتمال دوم است; يعنى، يهوديان ايمان نمى آورند; زيرا عالمانشان به خاطر تحريفگر بودن، اجازه نخواهند داد حقايق - همان گونه كه هست - به دست مردم برسد و زمينه هاى ايمان در آنان شكوفا شود.

544- عمل اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 163 - 5،7،8

5 - بينايى كامل خداوند بر رفتار و كردار انسانها

و اللّه بصير بما يعملون

7 - هشدار خداوند به مردم نسبت به اعمال و رفتارشان

و اللّه بصير بما يعملون

8 - توجه به بينايى گسترده خداوند بر اعمال و رفتار آدمى ، برانگيزنده وى به جلب رضايت خداوند و پرهيز از موجبات خشم او

افمن اتّبع رضوان اللّه كمن بآء بسخط من اللّه . .. و اللّه بصير بما يعملون

545- عمل ناپسند مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 9 - 7

7 - مشركان صدر اسلام ، مردمانى نابكار و بدكردار

إنهم ساء ما كانوا يعملون

ص: 371

546- عوامل اعراض از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 57 - 21

21 - جهل بيشتر مشركان مكه به خاستگاه الهى امنيت و رفاه اقتصادى آن شهر ، عامل روى گردانى آنان از پذيرش هدايت الهى ( اسلام ) بود .

و قالوا إن نتّبع الهدى . .. و لكنّ أكثرهم لايعلمون

547- عوامل پيروزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 7

7- وجود رهبرى ، نظام هدايت گرى و قوانين بايسته ، راز پيروزى نهايى اسلام بر ساير اديان

بالهدى و دين الحقّ ليظهره على الدين كلّه

548- عوامل پيشرفت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 121 - 8

8 - سنت الهى در پيشبرد هدف هاى مكتب حق ( اسلام ) ، در پرتو ايثار و تلاش خود مؤمنان است .

ذلك بأنهم لايصيبهم ظما . .. و لاينفقون نفقة ... و لايقطعون وادياً إلا كتب لهم

از تشويق و ترغيب مؤمنان به انفاق و جهاد، چنين استفاده مى شود كه نتيجه عمل آنها، پيشبرد هدفهاى مكتب است و اگر نيازى به تلاش مؤمنان نبود، ترغيب و تشويق آنان به اين مهم تا بدين پايه ضرورتى نداشت.

549- عوامل تحكيم اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 7 - 12

12 - تأثير عميق جنگ بدر در تحكيم پايه هاى توحيد و آيين اسلام و شكست شرك و كفر

و يريد اللّه أن يحق الحق بكلمته و يقطع دابر الكفرين

550- عوامل تزلزل مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 372

7 - توبه - 9 - 117 - 7

7 - تنگنا هاى جنگ تبوك ، مايه تزلزل قلب برخى از مسلمانان شده بود .

فى ساعة العسرة من بعد ما كاد يزيغ قلوب فريق منهم

551- عوامل تقويت روحيه دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 11 - 5

5 - منافقان ، مايه اميد و تقويت روحيه كافران در نبرد با اسلام

الذين نافقوا يقولون لإخونهم . .. لئن أُخرجتم

اظهار همكارى منافقان با كافران، خود نوعى تقويت روحيه كافران است.

552- عوامل دروغگويى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 57 - 2

2 - عدم امكان گريز از جامعه اسلامى براى منافقان صدر اسلام ، عامل رو آوردن آنان به سوگند دروغ براى مؤمن جلوه دادن خود

و يحلفون باللّه إنهم لمنكم . .. لو يجدون ملجئاً ... لولّوا إليه

553- عوامل سرور مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 124 - 10

10 - افزايش ايمان مؤمنان و بروز شادمانى در چهره آنان ، با نزول و شنيدن آيه هاى قرآن

فأما الذين ءامنوا فزادتهم إيمناً و هم يستبشرون

554- عوامل گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 62 - 5

5 - مؤمنان صدراسلام حاميان شايسته و كارآمد براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و داراى نقشى بسزا در پيشبرد اسلام

أيدك بنصره و بالمؤمنين

برداشت فوق از عطف كلمه «المؤمنين» به «نصره» استفاده مى شود. يعنى نقش مؤمنان به حدى بوده كه خداوند آن را شايسته

ص: 373

دانسته كه در رديف يارى خويش قرار دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 64 - 4

4 - مؤمنان پيرو پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى نقشى مؤثرو بسزا براى پيشبرد رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

حسبك اللّه و من اتبعك من المؤمنين

برداشت فوق بر اين اساس است كه «من اتبعك» عطف بر «اللّه» باشد ; يعنى خدا و مؤمنان فرمانبر براى تو كافى هستند. بر اين مبنا نقش مؤثر مؤمنان براى پيشبرد اسلام به دست مى آيد.

555- عوامل مبارزه با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 9 - 5

5 - دنياطلبى مشركان صدر اسلام ، عامل مبارزه آنان با اسلام و قرآن

اشتروا بأيت اللّه ثمناً قليلا

556- عوامل مؤثر در اسلام اهل مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 7 - 14

14 - فصاحت قرآن ، عاملى مؤثر در اسلام مردم مكه و نواحى آن

أوحينا إليك قرءانًا عربيًّا لتنذر أُمّ القرى

برداشت ياد شده بر اين پايه است كه «عربيّاً» به معناى فصاحت و روشنى قرآن بوده و «لتنذر» تعليل براى نزول قرآن با وصف فصاحت باشد.

557- عوامل مؤثر در اسلام مردم اطراف مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 7 - 14

14 - فصاحت قرآن ، عاملى مؤثر در اسلام مردم مكه و نواحى آن

أوحينا إليك قرءانًا عربيًّا لتنذر أُمّ القرى

برداشت ياد شده بر اين پايه است كه «عربيّاً» به معناى فصاحت و روشنى قرآن بوده و «لتنذر» تعليل براى نزول قرآن با وصف فصاحت باشد.

ص: 374

558- عوامل نابودى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 41 - 3

3 - پندار مشركان عصر بعثت ، خاموش شدن فروغ دين و آيين نبوى ، با رحلت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فإمّا نذهبنّ بك فإنّا منهم منتقمون

آيه شريفه، گويا در پاسخ توهم مشركان است كه مى پنداشتند با رحلت پيامبر(صلی الله علیه و آله)، تمامى مسائل خاتمه خواهد يافت.

559- عوامل نشر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 159 - 6

6 - مدارا ، خوش خُلقى و مهربانى پيامبر (صلی الله علیه و آله) با مردم ، از عوامل گرايش آنان به جانب آن حضرت

و لو كنت فظّا غليظ القلب لانفضّوا من حولك

560- عوامل نفرت از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 43 - 1

1 - استكبار و حيله گرى مشركان ، دو عامل تنفر و دورى آنان از گرايش به اسلام و دين الهى

فلمّا جاءهم نذير ما زادهم إلاّ نفورًا . استكبارًا فى الأرض و مكر السّيّىِ

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين احتمال است كه «استكباراً» مفعول لأجله بوده و «مكر السّيّىِ» نيز بر آن عطف شده باشد.

561- عهد منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 75 - 1

1 - پيمان بستن برخى از منافقان صدر اسلام با خدا مبنى بر پرداخت زكات و صدقه و قرار گرفتن در صف صالحان ، در صورت برخوردارى از مال و فضل الهى

و منهم من عهد اللّه . .. و لنكوننّ من الصلحين

ص: 375

562- عهدشكنى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 76 - 7

7 - بخل ورزى منافقان صدر اسلام از پرداخت صدقات ، روى گردانى از تعهد و اعراض از قرار گرفتن در صف صالحان بود .

و منهم من عهد اللّه . ... و تولوا و هم معرضون

563- عيب جويى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 79 - 1

1 - طعن و خرده گيرى منافقان صدر اسلام ، از مؤمنانى كه از سر ميل و رغبت و بيش از مقدار واجب ، انفاق مى كردند .

الذين يلمزون المطوّعين من المؤمنين . .. فيسخرون منهم

«لمز» (مصدر يلمزون) به معناى عيب جويى، خرده گيرى و طعن است و «سخرة» و «سخرية» (مصدر يسخرون) به معناى استهزا و ريشخند مى باشد.

564- غرامت براى قبول اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 46 - 3

3 - كافران ، در صورت پذيرش اسلام ، هيچ غرامتى نمى پرداختند و از اين بابت تحت فشار نبودند .

فهم من مغرم مثقلون

565- غضب مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 15 - 1

1 - دل هاى مؤمنان صدر اسلام نسبت به مشركان پيمان شكن ، آكنده از خشم بود .

ألا تقتلون قوماً نكثوا أيمنهم . .. و يشف صدور قوم مؤمنين. و يذهب غيظ قلوبهم

566- غفلت از دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 11

ص: 376

11 - بى توجهى به عمق عداوت كافران با اسلام و مسلمانان ، زمينه ساز برقرارى روابط دوستانه با آنان

لاتتّخذوا عدوّى و عدوّكم أولياء . .. يخرجون ... أن تؤمنوا باللّه ربّكم

بيان ابعاد مختلف عداوت كافران با مسلمانان، به عنوان دليل ممنوعيت ارتباط دوستانه با آنان، بيانگر مطلب بالا است.

567- غفلت مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 6 - 10

10 - « عن أبى بصير عن أبى عبداللّه ( ع ) . . . قال : و سألته عن قول اللّه « لتنذر قوماً ما أُنذر آباؤهم فهم غافلون » قال : لتنذر القوم الذين أنت فيهم كما أنذر آباؤهم فهم غافلون عن اللّه و عن رسوله و عن وعيده . . . ;

ابوبصير گويد: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند: «لتنذر قوماً ما أنذر آباؤهم فهم غافلون» سؤال كردم، فرمود: مقصود اين است: تا انذار كنى گروهى را كه در ميان آن ها هستى، همان گونه كه پدرانشان انذار شدند كه اينان از خدا و از رسول او و از وعيدهاى خدا غافل اند. ..».

568- غفلت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 155 - 2

2 - مشركان صدراسلام ، مردمى غافل و پندناپذير بودند .

أفلاتذكّرون

569- غلو مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 34

34- رفاه مندان عصر بعثت ، همواره ، امور خويش را در سطحى فراتر از حدّ شايسته آن ، وانمود مى كردند .

و كان أمره فرطًا

«فرط» - آن گونه كه قاموس گفته است - به معناى «ظلم و اعتداء» است و نيز به كارى گفته مى شود كه برخورد با آن، فراتر از حدودش باشد. فعل «كان» دلالت بر ديرينه بودن خصلت ياد شده دارد.

570- فراموشى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 377

5 - انعام - 6 - 68 - 16

16 - دستور بى اعتنايى به مغالطه گران درباره آيات، در معرض فراموشى از سوى مسلمانان صدر اسلام

و إما ينسينك الشيطن فلاتقعد بعد الذكرى

571- فرجام مبارزه با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 8

8 - شكست نهايى ، سرنوشت محتوم كفرپيشگان ستيزه گر عليه اسلام و راه خدا

ثم يغلبون

572- فرجام مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 41 - 4

4 - مشركان صدراسلام ( مجرمان ) ، براى اثبات يكسانى سرنوشت خويش با مسلمانان ، از ارائه شاهد و هم فكرى از ميان عقلاى عالم ناتوان بودند .

أم لهم شركاء فليأتوا بشركائهم إن كانوا صدقين

573- فرجام منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 30

30 - إخبار خداوند ، از رسوايى و فضاحت نهايى منافقان صدر اسلام در جامعه و منزوى شدن آنان

و ما لهم فى الأرض من ولىّ و لانصير

با توجه به اينكه آيه، إخبار از آينده است و نيز واژه «فى الأرض» مى تواند به همين زندگى دنيوى اشاره داشته باشد، اين برداشت به دست مى آيد.

574- فرجام مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 52 - 9

9 - اطمينان مؤمنان صدر اسلام به سرنوشت نيك خويش و هلاكت و نابودى منافقان

ص: 378

نحن نتربص بكم . .. بعذاب من عنده أو بأيدينا فتربصوا إنا معكم متربصون

575- فرزندان منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 1

1 - منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، برخوردار از مال و اولاد فراوان و امكانات مادى و مفاخر اجتماعى

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

576- فسق اكثريت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 16

16 - اكثريت مشركان صدر اسلام ، مردمى فاسق و بيرون از مسير حق بودند .

و أكثرهم فسقون

577- فسق يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 103 - 5

5 - يهوديان عصر بعثت ، به دليل وابستگى به دنيا و فسق پيشگى زمينه هاى ايمان و تقوا را از دست داده بودند .

لبئس ما شروا به أنفسهم . .. و لو أنهم ءامنوا و اتقوا لمثوبة من عنداللّه خير

به كارگيرى «لو» امتناعيه در جمله «لو أنهم . ...» مى نماياند كه: ايمان آوردن يهود و پرهيز از گناهانى همانند سحر، امرى مشكل يا ممتنع بوده است. آيات پيشين - كه سخن از دلبستگى شديد يهود به دنيا و فاسق بودن آنان داشت - مى تواند بيانگر علت به وجود آمدن اين روحيه در ايشان باشد.

578- فضايل مجاهدان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 20 - 1

1 - تقدير و تمجيد خداوند از مؤمنان مهاجر و مجاهد صدر اسلام

الذين ءامنوا و هاجروا و جهدوا . .. أعظم درجة عند اللّه

ص: 379

579- فضايل مهاجران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 20 - 1

1 - تقدير و تمجيد خداوند از مؤمنان مهاجر و مجاهد صدر اسلام

الذين ءامنوا و هاجروا و جهدوا . .. أعظم درجة عند اللّه

580- فضيلت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 107 - 3

3- مجموعه تعاليم اسلام ، براساس رحمت و مهربانى ويژه خداوند به انسان است .

و ما أرسلنك إلاّ رحمة للعلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 12

12 - اسلام ، تنها دين مورد پسند خدا و متناسب و سودمند براى انسان ها

و ليمكّننّ لهم دينهم الذى ارتضى لهم

گفتنى است سودمند بودن دين اسلام براى بشر، از لام «لهم» - كه براى انتفاع است - به دست آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 18 - 9

9 - اسلام ، برترين عقيده و بهترين سخن در باب دين

الذين يستمعون القول فيتّبعون أحسنه

مقصود از سخن در آيه شريفه و گزينش بهترين سخنان، آن سخنى است كه درباره مسائل دينى است. بنابراين مصداق اصلى و مورد نظر بهترين سخن، مكتب اسلام خواهد بود كه دين منتخب قرآن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 13 - 9

9 - اسلام علاوه بر معارف و احكام شريعت هاى پيشين ، دربردارنده آموزه هايى فزون تر

شرع لكم . .. و الذى أوحينا إليك و ما وصّينا به إبرهيم

توصيه در جايى به كار مى رود كه امور بسيار مهم و اساسى مورد نظر باشد. بنابراين تغيير تعبير از توصيه به وحى در مورد اسلام، نشان دهنده آن است كه اسلام علاوه بر امور توصيه شده، امور ديگرى را نيز در بر دارد.

ص: 380

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 24 - 3

3- « قرآن » كتاب معرفت و شناخت ، و « اسلام » دين عقل و انديشه

أفلايتدبّرون القرءان

581- فطريت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 30 - 6،25

6 - اسلام ، دينى هماهنگ با فطرت و سرشت انسان ها است .

للدين حنيفًا فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها

بنابراين كه نصب «فطرت» به خاطر بدليت آن از «حنيف» و «حنيفاً» حال براى «الدين» باشند، نكته بالا قابل استفاده است.

25 - « عن عبداللّه بن سنان ، عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : سألته عن قول اللّه عزّوجلّ : « فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها » ما تلك الفطرة ؟ قال : هى الإسلام . . . ;

عبداللّه بن سنان گويد: از امام صادق(ع) پرسيدم: «فطرتى را كه خدا مى فرمايد: «فطرت اللّه الّتى فطر الناس عليها» چيست؟ فرمود: آن فطرت، همان اسلام است (يعنى، تسليم در برابر خدا). ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 10 - 9

9 - سخنان ، انديشه ها و عقايد اسلامى و قرآنى ، سازگار با طبع آدمى و موافق با عقل و فطرت او است .

إليه يصعد الكلم الطيّب

«طيّب» به معناى چيزى است كه مطابق با طبع انسان و لذت بخش باشد; مثل غذاى مطلوب و لذيذ. بنابراين كلام طيّب ; يعنى، سخنى كه عقل و فطرت آدمى آن را پسنديده و براى او لذت بخش و دل نشين باشد. گفتنى است كه مقصود از آن در اين آيه، تعاليم آسمانى و وحى الهى مى باشد.

582- فقر مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 92 - 5

5 - توان مالى بسيار پايين مسلمانان در صدر اسلام

و لا على الذين إذا أتوك لتحملهم قلت لا أجد ما أحملكم عليه

ص: 381

583- فلسفه ادعاى ايمان باديه نشينان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 2

2 - برخى از باديه نشينان ، مدعى ايمان به اميد برخوردارى از امتيازات آن *

قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا

با توجه به اين كه اعراب، خود را مؤمن معرفى كرده اند، ولى قرآن سخن آنان را رد كرده است; اين احتمال جان مى گيرد كه اظهار ايمان اعراب، به خاطر آن بوده است كه از امتيازات ويژه مؤمنان برخوردار شوند.

584- قاريان كتب آسمانى در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 94 - 4

4 - وجود عالمان دين و قاريان كتاب هاى آسمانى در عهد نزول قرآن

فإن كنت فى شك مما أنزلنا إليك فسئل الذين يقرءون الكتب من قبلك

585- قبول اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 256 - 3

3 - غير مسلمانان را نبايد مجبور به پذيرش اسلام كرد .

لا اكراه فى الدّين

بنابراينكه «لا اكراه» در مقام تشريع باشد; يعنى تحميل عقايد و اوامر و نواهى دين بر كسانى كه خارج از اسلام هستند، جايز نيست.

586- قبول اسلام باديه نشينان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 5

5 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور رد ادعاى ايمان باديه نشينان ، در عين پذيرش اسلام آنان

قل لم تؤمنوا و لكن قولوا أسلمنا

ص: 382

587- قبول اسلام كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 15 - 6

6 - پذيرش توبه مشركان و كفار و قبول اسلام آنان از سوى خداوند ، برخاسته از علم و حكمت اوست .

و يتوب اللّه على من يشاء و اللّه عليم حكيم

588- قبول اسلام مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 15 - 6

6 - پذيرش توبه مشركان و كفار و قبول اسلام آنان از سوى خداوند ، برخاسته از علم و حكمت اوست .

و يتوب اللّه على من يشاء و اللّه عليم حكيم

589- قتل مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 4

4 - دستور به كارگيرى تمام شيوه هاى ممكن ( به ترتيب : كشتن ، اسير گرفتن ، محاصره و كمين زدن ) براى ايجاد فشار بر مشركان صدر اسلام

فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم و خذوهم و احصروهم و اقعدوا

590- قداست اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 57 - 8،9

8 - جواز ايجاد روابط با اهل كتاب در صورتى كه مقدسات اسلام و معارف الهى را محترم شمرده و قداست آن را محفوظ دارند . *

لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً

جمله «الذين اتخذوا» اشاره به علت تحريم ايجاد روابط با اهل كتاب دارد، بنابراين در صورتى كه آنان دين اسلام را محترم بشمارند، ايجاد روابط با آنان جايز است.

9 - حفظ قداست و احترام اسلام ، اصلى ضرورى در روابط با بيگانگان

يأيها الذين ءامنوا لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً . .. أولياء

ص: 383

591- قدرت كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 10

10 - غرور و اعتماد نابجاى كافران عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) به اقتدار و تمكن خويش

ألم يروا كم أهلكنا . .. مكنهم فى الأرض ما لم نمكن لكم

از اينكه مى فرمايد اقوام قدرتمندتر از شما را هلاك كرديم، معلوم مى شود كه اينان به قدرت و مكنت خويش مغرور بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 2

2- جوامع و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ ، با وجود قدرت و امكانات بسيار و موقعيت برتر نسبت به كافران عصر بعثت ، به هلاكت رسيده و نابود شدند .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أحسن أث-ًثا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 44 - 8

8 - مخالفت مشركان و كافران با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، برخاسته از فريفتگى آنان به اقتدار نسبى خويش بود .

أوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا . .. و كانوا أشدّ منهم قوّة

يادآورى اين نكته كه اقوام نابود شده پيشين، نيرومندتر از قوم عرب بودند، مى تواند حاكى از حقيقت ياد شده باشد.

592- قدرت مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 26 - 6

6 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را در مدينه با امداد هاى خويش توانا و قدرتمند ساخت .

تخافون أن يتخطفكم الناس فأويكم و أيدكم بنصره

«تأييد» به معناى تقويت كردن و قدرتمند ساختن است.

593- قدرت مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 65 - 6

6 - مؤمنان صدر اسلام در برهه اى از عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى استعداد و توان پيروز شدن بر لشكرى تا ده برابر نفرات ايشان

إن يكن . .. يغلبوا ألفا

چون در آيه بعد تخفيف در حكم جهاد و مقاومت را به تحقق ضعف تعليل كرده است، معلوم مى شود خداوند با توجه به توان و

ص: 384

استعداد اهل ايمان بر آنان واجب كرده بود كه در مقابل لشكرى تا ده برابر خود مقاومت كنند.

594- قدرت نظامى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 13 - 10

10 - مشركان صدر اسلام ، از توان رزمى بالايى برخوردار بودند .

أتخشونهم

595- قرآن در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 105 - 5

5 - قرآن به صورت كتاب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

إنّا انزلنا إليك الكتب

اطلاق «كتاب» (نوشته) بر قرآن، حاكى از اين است كه قرآن به صورت كتاب و نوشته بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) نازل مى شد و يا در آن عصر آن را مى نوشتند و به صورت كتاب در مى آوردند; و گرنه اطلاق كتاب بر آن صحيح نبود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 127 - 7

7 - قرآن پس از نزول و در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به نگارش يافته بر اوراق و تدوين شده به شكل كتاب

و ما يتلى عليكم فى الكتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 136 - 5

5 - قرآن در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) نوشته شده بر سطوح و تدوين يافته به صورت كتاب

يأيها الذين ءامنوا ءامنوا باللّه و رسوله و الكتب الذى نزل على رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 140 - 5

5 - قرآن در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به صورت كتاب بوده است .

و قد نزل عليكم فى الكتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 385

4 - مائده - 5 - 15 - 14

14 - قرآن ، به صورت كتاب و نوشته در عهد پيامبر (صلی الله علیه و آله)

كتب مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 4

4 - قرآن ، به صورت مكتوب و جمع آورى شده در عهد پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و انزلنا إليك الكتب

اطلاق «كتاب» (نوشته) بر قرآن حاكى از آن است كه در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به صورت مكتوب بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 92 - 1

1 - قرآن در عصر نزول، حتى در مكه، به عنوان «كتاب» شناخته شده بود.

و هذا كتب أنزل نه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 13 - 8

8- قرآن در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به بخشهايى به نام « سوره » تقسيم بندى شده بود .

فأتوا بعشر سور مثله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 32 - 3

3 - قرآن ، نامى شناخته شده در عصر نزول براى مجموعه آيات نازل شده

لولا نزّل عليه القرءان جملة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 2 - 3

3 - قرآن ، در همان عصر نزول ، به « كتاب » مشهور بود .

تنزيل الكتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 6 - 22

22 - قرآن كريم ، حتى قبل از نزول همه آيات آن ، كتاب ناميده مى شده است .

كان ذلك فى الكتب مسطورًا

در صورتى كه مراد از «الكتاب» قرآن باشد، اطلاق كتاب بر آن، در اين سوره - كه بى شك آخرين سوره نازل شده بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيست - نكته ياد شده را مى رساند.

ص: 386

596- قصه اسلام جن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 29 - 7

7- بازگشت جنيان مؤمن ، به سوى قومشان با پيام انذار و هدايت

ولّوا إلى قومهم منذرين

597- قمار در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 219 - 13

13 - رواج شرابخوارگى و قماربازى در عصر بعثت

يسئلونك عن الخمر و الميسر قل فيهما اثم كبير و منافع للناس

فعل مضارع «يسئلونك»، دلالت بر تكرار سؤال دارد و تكرار سؤال، بيانگر رواج مورد سؤال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 90 - 10

10 - رواج شراب خوراى ، قمار بازى و گرايش به مظاهر شرك در عصر بعثت

يايها الذين ءامنوا انما الخمر . .. رجس من عمل الشيطن فاجتنبوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 91 - 17

17 - شراب خوارى و قماربازى برخى مسلمانان صدر اسلام حتى پس از تحريم آن

فهل انتم منتهون

بيان رساى آيات مورد بحث در تحريم شراب و قمار و تذييل آن با جمله اى مذمت آميز همراه با ترديد نسبت به پرهيز مسلمانان از آن (آيا دست از قمار بازى و شرابخوارى مى كشيد)، مى رساند كه تحريم قمار و شراب قبلا اعلام شده ولى برخى از مسلمانان شايد به توهم تصريح نداشتن آن آيات در تحريم، همچنان به شرابخوارى و قماربازى ادامه مى دادند گفتنى است كه شأن نزول هاى نقل شده درباره اين آيات برداشت فوق را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 93 - 1

1 - برخى از مسلمانان عصر بعثت - تا پيش از نزول آيه « انما الخمر . . . » - به شرابخوارى و قماربازى مبتلا بودند .

ليس على الذين ءامنوا و عملوا الصلحت جناح فيما طعموا

ص: 387

فعل ماضى «طعموا» دلالت بر اين دارد كه برخى از مسلمانان پيش از نزول اين بخش از آيات، از شراب خوارى و قماربازى پرهيز نداشتند.

598- كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 6 - 5

5 - برخى از مردم عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مرحله اى از كفر بودند كه انذار هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در آنان تأثيرى نمى بخشيد .

إن الذين كفروا سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

برخى برآنند كه مراد از «الذين كفروا» گروهى از كفرپيشگان مكه است; يعنى آيه شريفه بيان يك قضيه خارجيه است و حكايت از آن ندارد كه در كافر زمينه ايمان نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 196 - 1،2

1 - كافران صدر اسلام ، برخوردار از شوكت ظاهرى و بهره هاى دنيوى

لا يغرّنك تقلّب الّذين كفروا فى البلاد

2 - كافران عصر بعثت ، بهره مند از سود هاى فراوان تجارى و نفوذ سياسى ، بر اثر گشت و گذار در شهر ها و سرزمين هاى مختلف

لا يغرّنك تقلّب الّذين كفروا فى البلاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 103 - 12،13

12 - بيشتر كفرپيشگان عصر بعثت احكام رايج درباره بحيره ، سائبه ، وصيله و حام ، را احكامى الهى مى پنداشتند .

ما جعل اللّه من بحيرة . .. يفترون على اللّه الكذب و اكثرهم لايعقلون

13 - تنها اندكى از كفرپيشگان عصر بعثت - على رغم طرفدارى از احكام رايج درباره بحيره ، سائبه ، وصيله و حامى - آگاه به بدعت بودن آن احكام و نبود آنها در اديان الهى

و لكن الذين كفروا يفترون على اللّه الكذب و اكثرهم لايعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 104 - 19

19 - كافران عصر بعثت ، وارثان مردمى نادان و گمراه

قالوا حسبنا . .. او لو كان ءاباؤهم لايعلمون شيئاً و لايهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 4 - 1

ص: 388

1 - رويگردانى از هر آيت خداوند، شيوه كافران عصر بعثت

و ما تأتيهم من ءاية من ءايت ربهم إلا كانوا عنها معرضين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 11

11 - نويد خداوند به ظهور و پيشرفت و پيروزى قريب الوقوع اسلام و پيامبر(صلی الله علیه و آله)، علم رغم استهزاى كافران صدر اسلام

فسوف تأتيهم أنبؤا ما كانوا به يستهزءون

مراد از «يأتيهم أنباؤا ما كانوا»، مى تواند تحقق امورى مانند پيروزى اسلام باشد كه كفار آن را به مسخره گرفته و تكذيب مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 8 - 2،4

2 - گريز كفرپيشگان بهانه جو از ايمان به پيامبر(صلی الله علیه و آله)، با درخواست معجزاتى غيرعملى

و لو أنزلنا ملكا لقضى الأمر ثم لا ينظرون

حرف «لو» غالباً در مواردى به كار گرفته مى شود كه شرط، امرى غير عملى باشد.

4 - كفرپيشگان حتى با نزول كتابى ملموس بر پيامبر(صلی الله علیه و آله)، ايمان نمى آورند و خواهان نزول فرشتگان مى شوند.

و لو نزلنا عليك كتبا فى قرطاس فلمسوه بأيديهم لقال . .. و قالوا لو لا أنزل عليه م

بر اساس اين احتمال كه «قالوا» بر جواب «لو» در آيه قبل عطف شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 9 - 3

3 - گريز كفرپيشگان بهانه جو از ايمان به پيامبر(صلی الله علیه و آله)، با درخواست معجزاتى غيرعملى

و لو جعلنه ملكا لجعلنه رجلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 10 - 5

5 - استهزاى كفار نسبت به پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)، با درخواست نزول كتاب ملموس و مشاهده فرشتگان

و لو نزلنا عليك كتبا فى قرطاس فلمسوه . .. و لقد استهزىء برسل من قبلك

يادآورى استهزا شدن انبياى گذشته براى تسلى پيامبر(صلی الله علیه و آله)، پس از بيان بهانه جوييها و توقّعات بيجاى كافران چنين مى نمايد كه همين بهانه جوييها، از مصاديق استهزاگرى كافران در مورد رسولان الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 184 - 1

1 - كفرپيشگان عصر بعثت ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به سبب دعوت به توحيد و معاد ، فردى مجنون مى پنداشتند .

أو لم يتفكروا ما بصاحبهم من جنة

«جنة» به معناى ديوانگى است. به دليل آيات بعد كه مسأله قيامت و توحيد مطرح شده است، مى توان گفت اين دو مسأله در

ص: 389

بين معارف الهى بيشترين نقش را در متهم كردن پيامبر(صلی الله علیه و آله) به جنون داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 38 - 1،2،7،8

1 - خداوند ، كافران ستيزه گر عصر بعثت را به ترك مبارزه عليه اسلام و مسلمانان فراخواند .

قل للذين كفروا إن ينتهوا يغفر لهم

انتهاء به معناى پذيرش نهى است ; يعنى انجام ندادن كارى بر اثر نهى شدن از آن. بنابراين با توجه به اينكه متعلق «ينتهوا» شرارتهاى كافران عليه مسلمانان است، جمله «ان ينتهوا» دلالت مى كند كه خداوند كافران را از تعرض به مسلمانان نهى كرده است.

2 - به كافران ستيزه گر عصر بعثت ابلاغ شد در صورت ترك مخاصمه عليه اسلام ، از خطا هاى گذشته آنها چشمپوشى خواهد شد .

قل للذين كفروا إن ينتهوا يغفر لهم ما قد سلف

درباره متعلق «إن ينتهوا» دو نظر ابراز شده است: يكى كفر و ديگرى اعمالى كه در آيه 36 مطرح شد ; يعنى سرمايه گذاريها و شرارتهاى عليه اسلام. جمله «إن يعودوا» نظر دوم را تقويت مى كند. گفتنى است بر اين مبنا مراد از «يغفر لهم ... » انتقام نگرفتن از شرارتهاى گذشته كافران است.

7 - خداوند ، كافران عصر بعثت را در صورت از سرگيرى شرارت ها به سركوبى و نابودى تهديد كرد .

و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

8 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) از جانب خداوند مأموريت يافت تا سنت الهى را در سركوبى حق ستيزان به كافران عصر خويش ابلاغ كند .

قل للذين كفروا . .. و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 47 - 5

5 - كفرپيشگان مكه در عصر بعثت ، همواره در تلاش براى بازداشتن مردم از پيوستن به راه خدا

و يصدون عن سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 69 - 3

3 - وجود منافقان و كافرانى نيرومندتر از منافقان و كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ميان امت هاى پيشين

كانوا أشد منكم قوة و أكثر أمولا و أولداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 1

1 - تحريم گوش فرادادن به قرآن ، از سوى كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قال الذين كفروا لاتسمعوا لهذا القرءان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 390

18 - ممتحنه - 60 - 8 - 7

7 - وجود عناصرى غيرمعاند با مسلمانان ، در ميان كافران عصر پيامبر

لاينهيكم اللّه عن الذين لم يقتلوكم فى الدين

599- كافران صدر اسلام و توحيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 27 - 2

2- كافران خواستار معجزه اى - جز قرآن - براى باور به حقانيّت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پذيرش توحيد

و يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

جمله «إن الله يضل من يشاء و يهدى . ..» قرينه بر اين است كه كافران مشاهده معجزه از پيامبر(صلی الله علیه و آله) را براى هدايت شدن و پذيرش رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) - كه سرلوحه آن توحيد است - مى خواستند ; يعنى، مى گفتند: اگر معجزه اى ارائه كنى، رسالت تو را مى پذيريم و به توحيد مى گرويم.

600- كافران صدر اسلام و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 26 - 1،2

1 - كافران صدر اسلام، مردم را از گوش فرادادن به قرآن نهى مى كردند.

و هم ينهون عنه

2 - پرهيز كافران مكه در صدر اسلام از گوش فرادادن به قرآن و سخنان آسمانى پيامبر(صلی الله علیه و آله)

و ينئون عنه

«نَأَىَ» به معنى دور شدن است و «ينئون عنه» يعنى مشركان از قرآن و وحى دورى مى گزينند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 105 - 4

4 - مشركان و كافران عصر بعثت، به والايى آيات قرآنى و محتواى بلند آن اعتراف داشتند.

و ليقولوا درست

زيرا اگر آيات در نظر مشركان كم اهميت بود، براى رد آيات به كم اهميتى آن اشاره مى كردند و نه به فراگيرى آن از ديگران.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 5 - 6

6 - كافران ، در عصر بعثت منكر هر گونه نوآورى در قرآن بودند .

و قالوا أسطيرالأوّلين اكتتبها فهى تملى عليه بكرة و أصيلاً

ص: 391

اين كه كافران، قرآن را افسانه هاى پيشينيان مى شمردند، حاكى از آن است كه آنان نه تنها منكر اصالت قرآن بودند; بلكه آن را فاقد هر گونه نوآورى نيز مى دانستند.

601- كافران صدر اسلام و كتب آسمانى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 133 - 9

9 - كافران عصر بعثت ، از محتواى كتاب هاى آسمانى پيشين آگاه بودند .

أوَلم تأتهم بيّنة ما فى الصحف الأُولى

602- كافران صدر اسلام و گواهى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 43 - 7

7- كفرپيشگان عصر بعثت به خداوند اعتقاد داشته و شهادت او را پذيرا بودند .

قل كفى بالله شهيدًا بينى و بينكم

603- كافران صدر اسلام و محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 7 - 1،2،3

1- كفرپيشگان عصر بعثت ، مدعىِ نبود معجزه و آيتى بر حقانيّت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

2- كافران هماره خواستار معجزه اى جز قرآن براى باور به حقانيّت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

به كارگيرى فعل مضارع (يقول) به جاى فعل ماضى (قال) براى رساندن اين معناست كه كافران سخن مذكور را نه تنها در گذشته مدعى شده اند كه در آينده نيز خواهند گفت و بر آن اصرار خواهند ورزيد.

3- تبليغات سوء كفرپيشگان و جوسازى هاى آنان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 27 - 1،2،3

1- كفرپيشگان عصر بعثت ، مدعى نبود معجزه و آيتى بر حقانيّت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

ص: 392

2- كافران خواستار معجزه اى - جز قرآن - براى باور به حقانيّت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پذيرش توحيد

و يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

جمله «إن الله يضل من يشاء و يهدى . ..» قرينه بر اين است كه كافران مشاهده معجزه از پيامبر(صلی الله علیه و آله) را براى هدايت شدن و پذيرش رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) - كه سرلوحه آن توحيد است - مى خواستند ; يعنى، مى گفتند: اگر معجزه اى ارائه كنى، رسالت تو را مى پذيريم و به توحيد مى گرويم.

3- تبليغات سوء كفرپيشگان عصر بعثت و جوسازى هاى آنان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 43 - 2

2- كفرپيشگان عصر بعثت ، رسالت الهى پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار مى كردند .

و يقول الذين كفروا لست مرسلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 69 - 1

1 - انكار رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى كافران و رفاه زدگان

أم لم يعرفوا رسولهم فهم له منكرون

همان طورى كه در ذيل آيه قبل آمده، اين بخش از آيات، در ردّ اتهاماتى است از سوى كافران نسبت به قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) وارد مى شد.

خداوند با ارائه دلايل گوناگون، همه آنها را بى اساس خوانده و تهمت زنندگان را سخت مورد سرزنش قرار داده است. آيه فوق نيز، ظاهراً مربوط به تكذيب پيامبر(صلی الله علیه و آله) و نسبت دروغ گويى به ساحت آن حضرت مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 8 - 3

3 - اظهار تعجب كافران از اظهارات پيامبر (صلی الله علیه و آله) درباره تحقق قطعى معاد

ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم لفى خلق جديد . أفترى على اللّه

همزه «أفترى» براى استفهام تعجيبى است و حكايت از اظهار شگفتى كافران از اظهار نظر پيامبر(صلی الله علیه و آله) درباره معاد مى كند.

604- كافران صدر اسلام و مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 114 - 1

1 - كفر پيشگان عصر بعثت ، مسلمانان را از حضور در مساجد باز مى داشتند و در صدد تخريب آنها بودند .

و من أظلم ممن منع مسجد اللّه . .. و سعى فى خرابها

فعل «منع» نيازمند دو مفعول است: يك مفعول آن «مساجد اللّه» است و مفعول ديگر «المسلمين» مى باشد كه به خاطر وضوحش بيان نشده است; يعنى: «منع المسلمين مساجد اللّه» ماضى آوردن فعل «منع» حكايت از آن دارد كه: ممانعت از ورود

ص: 393

مسلمانان به مساجد تحقق يافته بوده; يعنى، آيه شريفه ضمن بيان ناروا بودن ممانعت از ورود به مساجد، اشاره دارد به قضاياى بازدارى از ورود مسلمانان صدر اسلام، به مسجد الحرام و . ..

605- كافران صدر اسلام و معجزه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 7 - 1

1- كفرپيشگان عصر بعثت ، مدعىِ نبود معجزه و آيتى بر حقانيّت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 27 - 2

2- كافران خواستار معجزه اى - جز قرآن - براى باور به حقانيّت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پذيرش توحيد

و يقول الذين كفروا لولا أُنزل عليه ءاية من ربه

جمله «إن الله يضل من يشاء و يهدى . ..» قرينه بر اين است كه كافران مشاهده معجزه از پيامبر(صلی الله علیه و آله) را براى هدايت شدن و پذيرش رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) - كه سرلوحه آن توحيد است - مى خواستند ; يعنى، مى گفتند: اگر معجزه اى ارائه كنى، رسالت تو را مى پذيريم و به توحيد مى گرويم.

606- كافران صدر اسلام هنگام تلاوت قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 72 - 5،6

5 - خشمگين شدن كافران صدراسلام و ظهور آثار كينه و نفرت در چهره آنان ، به هنگام شنيدن آيات قرآن و معارف توحيدى آن

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت تعرف فى وجوه الذين كفروا المنكر

6 - بر افروختگى مشركان با شنيدن آيات قرآن و خشم حاصل از آن ، به حدى بود كه آنان را در آستانه حمله و تهاجم به كسانى قرار مى داد كه آيات قرآن را بر آنها تلاوت مى كردند .

يكادون يسطون بالذين يتلون عليهم ءايتنا

«سَطْو» (مصدر «يسطون») به معناى تهاجم و حمله است; يعنى، چيزى نمانده كه مشركان با كسانى كه آيات ما را بر آنان مى خوانند گلاويز شوند.

607- كافران قريش و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 2،5

ص: 394

2 - خداوند مسلمانان را از سرمايه گذارى هاى كلان كافران قريش براى هجوم به مسلمانان و جلوگيرى از گسترش اسلام آگاه ساخت .

فسينفقونها ثم تكون عليهم حسرة ثم يغلبون

جمع مضاف «امولهم» دلالت بر عموم دارد ; يعنى تمامى داراييهايشان و اين اشاره به پرداخت هزينه هاى فراوان است. گفتنى است توجه به سياق آيه مورد بحث و آيات قبل اين سخن مفسران را تأييد مى كند كه آيه شريفه درباره كفار قريش نازل شده است.

5 - حسرت و ندامت كافران قريش بر نابودى داراييهايشان ، تنها نتيجه پرداخت هزينه مبارزاتى آنان عليه اسلام

ثم تكون عليهم حسرة ثم يغلبون

چون هدف كافران از سرمايه گذارى اموال جلوگيرى از گسترش اسلام بوده، معلوم مى شود حسرت و ندامت آنان بدان جهت بوده است كه اموالشان از دست رفته و به نتيجه مطلوب نرسيده اند. قابل ذكر است كه جمله «ثم يغلبون» دلالت مى كند كه زمان ندامت آنان در دنياست.

608- كافران مكه و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 33 - 7

7 - پيشگويى قرآن از گرايش كافران مكه به اسلام و پذيرش توحيد

و ما كان اللّه معذبهم و هم يستغفرون

609- كافران و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 16،17

16 - كافران تا آخرين سال هاى حيات پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از شكست دادن اسلام نااميد شده بودند .

اليوم يئس الذين كفروا من دينكم

چون تمام وقايعى كه آيه شريفه، مى تواند ناظر به آنها باشد - با توجه به شأن نزولها - در آخرين سالهاى عمر شريف پيامبر(صلی الله علیه و آله) اتفاق افتاده است.

17 - اميد كفار و دشمنان اسلام به شكست اسلام ، تا پيش از نزول آيه « اليوم يئس الذين كفروا »

اليوم يئس الذين كفروا من دينكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 57 - 5

5 - برخى از اهل كتاب همسو با كافران ، در رويارويى با اسلام

لاتتخذوا الذين . .. من الذين اوتوا الكتب من قبلكم و الكفار أولياء

ص: 395

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 58 - 3

3 - مبارزه تبليغاتى كافران و اهل كتاب عليه اسلام ، با استهزاى نماز و اذان و بازيچه خواندن آن

و إذا ناديتم إلى الصّلوة اتخذوها هزواً و لعباً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 30 - 4

4 - كافران همواره در حال برنامه ريزى و توطئه عليه اسلام و بنياد هاى دين

إذ يمكر بك . .. و يمكرون

جمله «إذ يمكر . .. » گزارشى از مكرهاى گذشته كافران دارد و جمله «يمكرون» خبر از توطئه گريهاى آينده آنان مى دهد. بيان اين خبر با فعل مضارع حاكى از استمرار اين توطئه گريهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 1،3،8،11

1 - جوامع كفرپيشه همواره مهياى صرف دارايى هاى خويش براى جلوگيرى از گسترش اسلام

إن الذين كفروا ينفقون امولهم ليصدوا

انفاق مال به معناى مصرف كردن دارايى و هزينه كردن آن است و مراد از «ينفقون»، به قرينه «سينفقونها»، كه اخبار از تحقق سرمايه گذارى است، بيان حالت كافران مى باشد. يعنى كافران براى جلوگيرى از انتشار اسلام آماده سرمايه گذارى هستند و از انفاق مال دريغى ندارند.

3 - تلاش كافران و صرف هزينه هاى كلان براى جلوگيرى از گسترش اسلام ، بى اثر است .

ثم تكون عليهم حسرة

8 - شكست نهايى ، سرنوشت محتوم كفرپيشگان ستيزه گر عليه اسلام و راه خدا

ثم يغلبون

11 - مبارزات گذشته كافران عليه اسلام ، مانع پذيرش آنان در زمره مسلمانان نخواهد شد .

ثم يغلبون و الذين كفروا إلى جهنم يحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 38 - 1

1 - خداوند ، كافران ستيزه گر عصر بعثت را به ترك مبارزه عليه اسلام و مسلمانان فراخواند .

قل للذين كفروا إن ينتهوا يغفر لهم

انتهاء به معناى پذيرش نهى است ; يعنى انجام ندادن كارى بر اثر نهى شدن از آن. بنابراين با توجه به اينكه متعلق «ينتهوا» شرارتهاى كافران عليه مسلمانان است، جمله «ان ينتهوا» دلالت مى كند كه خداوند كافران را از تعرض به مسلمانان نهى كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 396

6 - انفال - 8 - 39 - 6،7

6 - لزوم ترك مبارزه با كافران در صورت دست برداشتن از فتنه انگيزى عليه اسلام و ايجاد مزاحمت براى گسترش دين خدا

فإن انتهوا فإن اللّه بما يعملون بصير

متعلق «انتهوا» به قرينه فرازهاى پيشين، فتنه انگيزى و جلوگيرى از حاكميت يافتن دين الهى است.

7 - خداوند با بيان نظارت خويش بر اعمال كافرانِ دست كشيده از مبارزه عليه اسلام ، مسلمانان صدر اسلام را از غافلگير شدن در توطئه هاى آنان ايمنى بخشيد .

فإن انتهوا فإن اللّه بما يعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 31 - 8

8- مؤمنان عصر بعثت ، خواهان ظهور معجزه اى براى گرايش پيدا كردن كافران به اسلام و قرآن بودند .

أفلم ياْيئس الذين ءامنوا أن لو يشاء الله لهدى الناس جميعًا

اعتراض خداوند به مؤمنان با جمله «أفلم ياْيئس الذين ءامنوا» و بيان اين حقيقت كه امر هدايت و ضلالت به دست خداوند است نه وابسته به ارائه معجزه، مى رساند كه مؤمنان خواهان آن بودند كه معجزات درخواستى كافران تحقق يابد، شايد كه آنان هدايت شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 2 - 1،3

1- آرزو و علاقه فراوان كافران به مسلمان بودن ، آن گاه كه فرصتِ اسلام آوردن را از دست بدهند .

ربما يودّ الذين كفروا لو كانوا مسلمين

مراد از «يودّ» به قرينه فعل ماضى «كانوا» مطلق دوست داشتن نيست، بلكه به معناى تمنا و آرزوست. و «ربما» در آيه به معناى تكثير استعمال شده است.

3- آرزوى كافران براى پذيرش اسلام ، بسيار كم است . *

ربما يودّ الذين كفروا لو كانوا مسلمين

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه «ربما» - همان گونه كه رايج است - در قلّت و «يودّ» در همان معناى خودش (يحبّ) استعمال شود. آيه بعد (ذرهم يأكلوا و يتمتعوا ...) قرينه و تأييدى است بر برداشت فوق.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 73 - 7

7- پاسخ كافران عصر بعثت ، در برابر آيات روشن و دلايل كافى توحيد و اسلام ، بيان وضعيت بهتر اقتصادى و اجتماعى خود نسبت به مؤمنان بود .

قال الذين كفروا للذين ءامنوا . .. أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

لام در «للذين آمنوا» ممكن است براى تبليغ باشد. در اين صورت مؤمنان مخاطب كافران خواهند بود. همچين مى تواند براى تعليل بوده و مراد اين باشد كه كافران، به خاطر مؤمنان و در باره آنان، پرسش يادشده را مطرح كرده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 397

19 - قلم - 68 - 36 - 2

2 - قضاوت كافران درباره اسلام و مسلمانان ، قضاوتى بى اساس و بدون پايه عقلانى و منطقى است .

ما لكم كيف تحكمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 6 - 2

2 - كافرانى كه در ادعا ، آماده سازش بودند ، زمينه پذيرش دين پيامبر (صلی الله علیه و آله) را نداشتند .

و لى دين

610- كافران و حقانيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 3 - 11

11- اِخبار خداوند به آشكار شدن حقانيت اسلام ، براى كافران صدراسلام در آينده

ربما يودّ الذين كفروا . .. فسوف يعلمون

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه مفعول و متعلق علم در «يعلمون» حقانيت اسلام باشد كه مورد انكار آنان بود.

611- كتابت در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 79 - 15

15 - وجود كتاب و صنعت كتابت در عصر بعثت

يكتبون الكتب بأيديهم

612- كشتى بادبانى در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 22 - 7

7 - كشتى هاى بادبانى مورد استفاده در عصر بعثت براى سفر هاى دريايى ، آسيب پذير در برابر طوفان و امواج دريا

حتى إذا كنتم فى الفلك . .. جاءتها ريح عاصف و جاءهم الموج من كل مكان و ظنوا أنهم

ص: 398

613- كشتى نوح(ع) در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 15 - 2

2 - برجاى ماندن بقاياى كشتى نوح ، تا عصر نزول قرآن *

و لقد تركنها ءاية

در صورتى كه «تركنا» به معناى برجاى نهادن آثار و بقايا باشد - و نه صرفاً به معناى باقى گذاشتن خاطره و ياد كشتى نوح - از قيد «هل من مدّكر» مطلب بالا استفاده مى شود.

614- كشتى هاى بادبانى در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 33 - 5

5 - آشنايى مردم عصر بعثت ، با كشتى هاى بزرگ بادى

و من ءايته . .. إن يشأ يسكن الريح فيظللن رواكد

طرح كشتى هاى غول پيكر به عنوان آيات الهى، نشانگر اين مطلب است كه مردم عصر بعثت با اين پديده آشنا بودند.

615- كشتيرانى در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 22 - 4

4 - استفاده از كشتى هاى بادبانى براى سفر هاى دريايى در عصر بعثت

حتى إذا كنتم فى الفلك و جرين بهم بريح طيبة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 32 - 4

4 - وجود كشتى هاى كوه پيكر و استفاده از آنها در عصر نزول قرآن

و من ءايته الجوار فى البحر كالأعلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 24 - 4

4 - استفاده از كشتى هاى عظيم ، امرى آشنا براى عرب عصر نزول

و له الجوار المنشات فى البحر كالأعلم

ص: 399

616- كشيشان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 83 - 10

10 - گروهى از مسيحيان ، كشيشان و راهبان عصر بعثت ، پذيراى اسلام در پى شنيدن قرآن .

و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول . .. يقولون ربنا ءامنا

617- كفر اكثريت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 12

12 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى در بيشتر شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به عاديان بازمى گردد; اما در عين حال به شرك پيشگان صدراسلام نيز اشاره اى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 10

10 - رسوخ روحيه كفرورزى و پندناپذيرى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به ثموديان بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 7

7 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در«أكثرهم» به قوم لوط بازمى گردد; اما در عين حال اشاره به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 8

8 - رسوخ روحيه كفر و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به مردم ايكه باز مى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

ص: 400

618- كفر به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 137 - 3،7

3 - نپذيرفتن معارف اسلام ، پس از آگاهى به آنها ، نشانه حق ناپذيرى و ستيزه جويى است .

قولوا ءامنا باللّه . .. فإن ءامنوا ... و إن تولوا فإنما هم فى شقاق

7 - ايمان نياوردن يهود و نصارا به قرآن و معارف اسلام ، از سر ستيزه جويى و دشمنى است .

و إن تولوا فإنما هم فى شقاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 20 - 5

5 - كفر اهل كتاب به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و اسلام، بهانه مشركان صدر اسلام براى گريز از ايمان

لتشهدون أن مع اللّه ءالهة أخرى . .. الذين ءاتينهم الكتب يعرفونه

روى اصلى سخن در اين آيه با مشركان و علل ايمان نياوردن آنان است. مطرح كردن اهل كتاب مى تواند براى پاسخگويى به سؤالى باشد كه براى مشركان مطرح بوده و آن اينكه اگر پيامبر(صلی الله علیه و آله) حق است، چرا اهل كتاب - كه آنان نيز دين آسمانى دارند - به او ايمان نياورده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 6 - 3

3 - كفر و نپذيرفتن عمدى آيين اسلام ، نشانه جنون و بى خردى است و ايمان و هدايت ، نشانه خردورزى است .

بأييّكم المفتون

برداشت ياد شده، از آن جا است كه به كافران، جنون نسبت داده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 1 - 13

13 - برخى از اهل كتاب و مشركان ، پس از مشاهده برهان حقانيت اسلام ، با كفرورزى به آن ، راه خويش را از ديگر هم كيشان خويش جدا كردند .

لم يكن الذين كفروا من أهل الكتب و المشركين منفكّين حتّى تأتيهم البيّنة

اين برداشت، بر چهار نكته استوار است: 1. مراد از «الذين كفروا» كسانى اند كه پس از ظهور اسلام، به آن كافر شدند; 2. حرف «من» در «من أهل الكتاب و المشركين» براى تبعيض است; 3. تعبير «منفكّين» ناظر به جدا شدن كافران، از ديگر اهل كتاب و مشركانى است كه به اسلام گرويده اند; 4. آيه شريفه در مقام توبيخ كسانى است كه به رغم پيدايش «بيّنه»، خود را از صف عموم گروندگان به اسلام جدا كرده اند.

619- كفر مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 401

8 - رعد - 13 - 30 - 6،9

6- امتى كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) به سوى آنان مبعوث شد ، به خداوند رحمان كفر ورزيدند .

و هم يكفرون بالرحمن

9- مردم عصر بعثت خداوند را به اسم و وصف « الرحمان » نمى شناختند و بدان كفر مىورزيدند .

و هم يكفرون بالرحمن

بسيارى از مفسران برآنند كه مراد از كفر مردم عصر بعثت به «الرحمان» عدم آشنايى آنان با اين اسم براى خداوند است ; يعنى، خداوند را با اين اسم و وصف نمى شناختند و آن گاه كه قرآن خداوند را به اسم «الرحمان» توصيف كرد، انكار كردند و گفتند «رحمان» ديگر كيست و چه خدايى است؟

620- كفر مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 3 - 2

2 - شرك پيشگان عصر بعثت ، منكر ربوبيت خدا بودند .

قال الكفرون إن هذا لسحر مبين. إن ربكم اللّه

به كارگيرى حرف تأكيد (إن) و اسميه بودن جمله «إن ربكم اللّه» بيانگر برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 7 - 2

2 - شرك پيشگان عصر بعثت ، منكر روز بازپسين بودند .

إن الذين لا يرجون لقاءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 31 - 4،8،9،12

4 - شرك پيشگان عصر بعثت با وجود اعتقادشان به رازقيت و روزى بخشى خدا ، ربوبيت بى شريك او را باور نداشتند .

قل من يرزقكم من السماء و الأرض . .. فسيقولون اللّه

ضمير فاعلى در «سيقولون» به مشركان بر مى گردد.

8 - شرك پيشگان عصر بعثت ، در عين اينكه به مالكيت و حاكميت خدا بر قوا و حواس آدمى اعتقاد داشتند ، منكر ربوبيت او بودند .

أمن يملك السمع و الأبصر. .. فسيقولون اللّه

9 - شرك پيشگان عرب جاهلى با وجود اينكه خدا را پديد آورنده جانداران از موجودات بى جان و موجودات بى جان را از جانداران مى دانستند ، منكر ربوبيت و پروردگارى او بودند .

و من يخرج الحى من الميت و يخرج الميت من الحى . .. فسيقولون اللّه

12 - مشركان عرب جاهلى با وجود اعتقادشان به اينكه تدبير امور جهان در دست خداست ، منكر ربوبيت و پروردگارى بى همتاى او بودند .

ص: 402

و من يدبر الأمر فسيقولون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 4

4- امتناع مشركان عصر بعثت از اقرار به ربوبيت خدا بر تمام هستى على رغم مشاهده نقش او در جهان آفرينش

قل من رب السموت و الأرض قل الله

از اينكه خداوند خود به پرسشى كه از مشركان كرده (من رب السموت) پاسخ مى دهد (قل الله) معلوم مى شود آنان از اعتراف و اقرار به ربوبيّت خداوند خوددارى مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 83 - 2،3

2- بيشتر مشركان صدراسلام ، با وجود آگاهى از نعمت هاى الهى ، راه ناسپاسى پيمودند و كافر شدند .

يعرفون نعمت الله ثمّ ينكرونها و أكثرهم الكفرون

3- بيشتر مشركان صدراسلام ، علاوه بر انكار عملى نعمت هاى الهى ، به زبان نيز كفر مىورزيدند .

يعرفون نعمت الله ثمّ ينكرونها و أكثرهم الكفرون

انكار و ناسپاسى نعمتهاى الهى يا با زبان است و يا با عمل. جمله «ثمّ ينكرونها» مى تواند گوياى كفران عملى و جمله «و أكثرهم الكافرون» بيانگر ناسپاسى با زبان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 5

5- پيشگويى قرآن ، مبنى بر ايمان نياوردن برخى از مشركان صدراسلام ، حتى پس از نزول معجزات درخواستى آنان

ماءامنت قبلهم . .. أفهم يؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 8

8 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى ، در بيشتر مشركان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم نوح بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 5 - 5

5 - موضع گيرى ناباورانه مشركان صدراسلام ، درباره وعده قيامت

إنّما توعدون لصادق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 27 - 3

ص: 403

3 - بى اعتقادى مشركان صدراسلام ، نسبت به جهان واپسين

إنّ الذين لايؤمنون بالأخرة ليسمّون الملئكة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 51 - 6

6 - مشركان صدراسلام ، پيشواى كافران گذشته تاريخ در كفر و حق ستيزى *

و لقد أهلكنا أشياعكم

با توجه به اين كه «شيعه» به معناى پيرو است و از نظر زمانى كفار مكه دنباله رو كافران گذشته اند; احتمال مى رود كه اطلاق «أشياع» بر كافران گذشته تاريخ از آن جهت باشد كه مشركان مكه در كفر و حق ستيزى، گوى سبقت را از پيشينيان خود ربوده اند، به گونه اى كه بايد پيشينيان را پيرو آنها به حساب آورد و آنان را پيشواى گذشتگان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 8 - 2،3

2 - سرپيچى مشركان صدراسلام ، از پذيرش دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ايمان آوردن به يگانگى خداوند

و ما لكم لاتؤمنون باللّه و الرسول يدعوكم لتؤمنوا بربّكم

خطاب در آيه شريفه، متوجه كافران شرك پيشه صدراسلام است.

3 - نكوهش مشركان صدراسلام از سوى خداوند ، به خاطر موضع گيرى مخالفت آميزشان در برابر دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و سرباز زدن از پذيرش ايمان به خدا

و ما لكم لاتؤمنون باللّه و الرسول يدعوكم لتؤمنوا بربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 1 - 5،8

5 - همسويى اهل كتاب ، با مشركان در عصر بعثت ، در امتناع از پذيرش اسلام

الذين كفروا من أهل الكتب و المشركين

8 - گروهى از يهود و نصارا و مشركان در عصر بعثت ، اسلام را نپذيرفته و خود را همچنان در انتظار دستيابى به برهان آشكار قلمداد مى كردند .

لم يكن الذين كفروا من أهل الكتب و المشركين منفكّين حتّى تأتيهم البيّنة

حرف «من»، ممكن است براى تبعيض باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 3 - 3

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور افشاى سرسختى مشركان در ترك پرستش خداوند ; حتى در فرض محال تن دادن پيامبر (صلی الله علیه و آله) به پرستش معبود هاى آنان

و لا أنتم عبدون ما أعبد

ص: 404

621- كفر مكذبان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 1 - 4

4 - منكران اسلام - چه از اهل كتاب باشند و چه مشرك - كافراند .

الذين كفروا من أهل الكتب و المشركين

حرف «من» براى تبيين است و مصداق «الذين كفروا» را، اهل كتاب و مشركان معرفى كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 6 - 4

4 - منكران اسلام - چه اهل كتاب باشند و چه مشرك - كافراند .

إنّ الذين كفروا من أهل الكتب و المشركين

622- كفر منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 6

6 - گروهى از منافقان و يهوديان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، كافرانى شتابگر در جهت كفر

لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر من الذين . .. و من الذين هادوا

«من الذين هادوا» عطف بر «من الذين قالوا» گرفته شده است و «من» در هر دو مورد براى تبعيض مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 56 - 2

2 - مؤمنان ، شاهد برخى نشانه هاى كفر و نفاق در زندگى منافقان صدر اسلام

و يحلفون باللّه إنهم لمنكم

بديهى است كه مؤمنان راستين چون در مظان اتهام نيستند، نيازمند سوگند نمى باشند و آنچه منافقان را به سوگند واداشته، نشانه هايى است كه سبب متهم شدن آنان مى شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 4

4 - ثبوت كفر منافقان صدر اسلام ، با اظهار كردن كلمات كفرآميز

و لقد قالوا كلمة الكفر و كفروا بعد إسلمهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 84 - 11

11 - حكم صريح خداوند به كفر منافقان متخلف از جنگ تبوك

ص: 405

إنهم كفروا باللّه و رسوله

623- كفر يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 6

6 - گروهى از منافقان و يهوديان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، كافرانى شتابگر در جهت كفر

لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر من الذين . .. و من الذين هادوا

«من الذين هادوا» عطف بر «من الذين قالوا» گرفته شده است و «من» در هر دو مورد براى تبعيض مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 1 - 8

8 - گروهى از يهود و نصارا و مشركان در عصر بعثت ، اسلام را نپذيرفته و خود را همچنان در انتظار دستيابى به برهان آشكار قلمداد مى كردند .

لم يكن الذين كفروا من أهل الكتب و المشركين منفكّين حتّى تأتيهم البيّنة

حرف «من»، ممكن است براى تبعيض باشد.

624- كفران دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 6 - 3،4

3 - دشمنان اسلام ، ناسپاس در برابر نعمت اسلام و مظاهر ربوبيت خداوند

إنّ الإنسن لربّه لكنود

4 - ناسپاسى دشمنان اسلام در برابر ربوبيت خداوند ، دليل هجوم مجاهدان به صفوف آنان است .

و العديت . .. إنّ الإنسن لربّه لكنود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 7 - 4

4 - انكار آگاهانه نعمت هاى خداوند ، از سوى دشمنان اسلام ، دليل رويارويى سپاه مجاهدان با صفوف آنان است .

و العديت . .. إنّ الإنسن لربّه لكنود . و إنّه على ذلك لشهيد

625- كم فروشى صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 406

20 - مطففين - 83 - 1 - 4

4 - رواج كم فروشى در ميان عصر بعثت

ويل للمطفّفين

626- كمال اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 32

32 - دين اسلام ، شريعتى كامل و مورد رضايت خداوند

اليوم اكملت لكم دينكم و رضيت لكم الاسلم ديناً

627- كيفر اخروى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 60 - 4

4 - خداوند ، مشركان صدر اسلام رابه خاطر افترا بستن و تحريم حلال ها ، به كيفر سخت قيامت تهديد كرد .

فجعلتم منه حراماً و حللا . .. و ما ظن الذين يفترون على اللّه الكذب يوم القيمة

628- كيفر استهزاى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 15 - 2

2 - استهزاى منافقان از سوى خدا ، كيفر تمسخر آنان نسبت به اسلام و جامعه ايمانى است .

إنما نحن مستهزءون. اللّه يستهزئ

آيه مورد بحث، بيانگر سزا و كيفر منافقان استهزا كننده است.

629- كيفر اهانت به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 12 - 7،9

7 - اعدام ، كيفر طعن و توهين به اسلام

و طعنوا فى دينكم فقتلوا

9 - مسلمانان صدر اسلام ، موظف بودند در صورت مشاهده طعن و توهين به دين الهى از سوى معاهدان مشرك ، با ايشان به پيكار

ص: 407

برخيزند .

و إن نكثوا أيمنهم . .. و طعنوا فى دينكم فقتلوا أئمة الكفر

630- كيفر توطئه عليه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 3 - 8

8 - تبعيد ، حكمى الهى در مورد توطئه گران عليه دين و حاكميت اسلام

هو الذى أخرج . .. كتب اللّه عليهم الجلاء

631- كيفر مكذبان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 6 - 1

1 - كافران به اسلام - چه اهل كتاب باشند و چه مشرك - به آتش جهنم ، گرفتار خواهند شد .

إنّ الذين كفروا من أهل الكتب و المشركين فى نار جهنّم

632- كينه مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 13

13 - افشاى رفتار هاى فريبكارانه و كينه قلبى مشركان صدر اسلام نسبت به مسلمانان از سوى خداوند

و إن يظهروا عليكم لايرقبوا فيكم إلّاً و لاذمة . .. و تأبى قلوبهم

آمدن فعلهاى «يظهروا»، «يرقبوا» و «تأبى» به صورت فعل مضارع كه دلالت بر حال و آينده مى كند، مى تواند حاكى از اين حقيقت باشد كه آيه در صدد افشاى رازهاى منافقان عليه مسلمانان است.

633- كينه منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 8 - 4

4 - بغض و كينه عميق منافقان ، نسبت به شخص پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ليخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ

تعبير «أذلّ» در مورد رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، حكايت از دشمنى شديد منافقان نسبت به آن حضرت دارد.

ص: 408

634- گرايش به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 94 - 21

21 - رهايى مردم از جاهليّت و گرايش آنان به اسلام ، از نعمت هاى بزرگ الهى

كذلك كنتم من قبل فمنّ اللّه عليكم

«منّت» به معناى نعمت بزرگ است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 83 - 6

6 - گرايش مسيحيان عصر بعثت به اسلام ، برخاسته از آگاهى آنان بر حقانيت قرآن

ترى اعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «الحق» قرآن باشد.

635- گرايشهاى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 28 - 2

2- مسلمانان صدراسلام از جمله كسانى اند كه پيش از هدايت شدن به خدا گرايش داشته و از او گريزان نبودند .

و يهدى إليه من أناب. الذين ءامنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله

«الذين ءامنوا» عطف بيان براى «من أناب» و تبيين كننده آن با ارائه مصداق است ; يعنى ، كسانى كه ايمان آورده اند، همانانند كه به سوى خدا انابه مى كردند ، از اين رو مشيّت الهى بر هدايت آنان تعلق گرفت.

636- گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 167 - 3

3 - ذلت و خوارى يهوديان با مسلط ساختن مردمى بر آنان ، پرتوى از ربوبيت خدا بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و در راستاى تقويت و گسترش آيين وى

و إذ تأذن ربك

برداشت فوق از كلمه «رب» و اضافه شدن آن به ضميرى كه براى خطاب به پيامبر(صلی الله علیه و آله) به كار رفته، استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 409

6 - انفال - 8 - 8 - 4

4 - خداوند خواهان نابودى كفر و گسترش توحيد و معارف اسلام ، على رغم ناخشنودى مشركان مجرم و تلاش هاى پيگير آنان

ليحق الحق . .. و لو كره المجرمون

كراهت مجرمان كنايه از تلاشهاى پيگير آنان براى مقابله با حق است. زيرا مجرد كراهت نفسانى مجرمان، بدون مبارزه عملى و تلاش پيگير، مسأله اى نيست كه در آيه به آن پرداخته شود. گفتنى است با توجه به مورد آيه، توحيد و معارف اسلام از مصاديق مورد نظر كلمه «الحق» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 66 - 7

7 - گسترش جامعه ايمانى در صدر اسلام و فزونى افراد آن ، باعث ضعف نسبى آنان شد . *

علم أن فيكم ضعفا فإن يكن منكم مائة صابرة

از مقايسه ميان مثالهاى مرحله نخست (بيست و صد) با مثالهاى بعد (صد و هزار) اين نكته معلوم مى شود كه در زمان حكم اول (لزوم مقاومت يك بر ده) جمعيت مسلمانان فراوان نبوده است. ولى در مرحله بعد و زمان تخفيف حكم جمعيت مسلمانان، افزايش فراوانى داشته است. اشاره به افزايش مسلمانان پس از بيان ضعف نسبى آنان حكايت از آن دارد كه افزايش جمعيت از علل بروز ضعف نسبى در جامعه ايمانى شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 8

8 - اراده خدا بر گسترش اسلام و تعاليم قرآن در سراسر گيتى

و يأبى اللّه إلا أن يتم نوره

گمراهى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 51 - 1

1 - كافران صدراسلام ، مردمى گمراه و ره نيافته

ثمّ إنّكم أيّها الضالّون المكذّبون

خطاب در آيه شريفه، متوجه كافران صدراسلام است.

گمراهى مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 1 - 12

12- مردم در عصر بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در انواع ظلمت ها بسر مى بردند .

لتخرج الناس من الظلمت إلى النور

ص: 410

گمراهى نياكان مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 1

1 - بيشتر پدران و اجداد كافران و مشركانِ صدر اسلام ، همچون خودشان در گمراهى به سر مى بردند .

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

637- گناه استهزاى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 69 - 2

2 - بيهوده سخن راندن و مغالطه گرى و استهزا در مورد قرآن و اسلام گناهى بزرگ است.

فلاتقعد بعد الذكرى مع القوم الظلمين. و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء

ظالم خواندن خوض كنندگان در آيات و تأكيد بر تحريم همنشينى مسلمانان با آنان و همچنين جمله «من حسابهم»، مجموعاً بيانگر بزرگى گناه خوض در آيات است.

638- گناه مغالطه گران در اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 69 - 2

2 - بيهوده سخن راندن و مغالطه گرى و استهزا در مورد قرآن و اسلام گناهى بزرگ است.

فلاتقعد بعد الذكرى مع القوم الظلمين. و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء

ظالم خواندن خوض كنندگان در آيات و تأكيد بر تحريم همنشينى مسلمانان با آنان و همچنين جمله «من حسابهم»، مجموعاً بيانگر بزرگى گناه خوض در آيات است.

639- گواهان پيروزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 12

12- خداوند ، والاترين گواه بر حقانيت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و غلبه اسلام بر ساير اديان

هو الذى أرسل رسوله . .. ليظهره على الدين كلّه و كفى باللّه شهيدًا

تعبير «كفى باللّه شهيداً» محتواى اين آيه را تأكيد كرده است.

ص: 411

640- گواهى مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 43 - 13

13- آگاهان به تورات و انجيل در عصر بعثت بر حقانيت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) شهادت مى دادند .

و كفى بالله شهيدًا . .. و من عنده علم الكتب

641- لجاجت كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 97 - 9

9- مشركان و كافران عصر بعثت ، در برابر حق و دعوت هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى لجوج و سرسخت بودند .

و تنذر به قومًا لدًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 133 - 3

3- كافران عصر بعثت ، على رغم روشن بودن اعجاز قرآن و هماهنگى آن با ديگر كتاب هاى آسمانى ، آن را ناديده گرفتند و معجزه بودن آن را انكار مى كردند .

لولا يأتينا ب--َاية من ربّه أوَلم تأتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 4 - 3

3 - اندوه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به خاطر تكذيب شدنش از سوى كافران و مشركان لجوج در صدراسلام

و إن يكذّبوك فقد كذّبت رسل من قبلك

از آهنگ آيه شريفه استفاده مى شود كه پيامبر(صلی الله علیه و آله)، به خاطر تكذيب شدنش اندوهگين بود. ازاين رو برخى از مفسران جواب شرط «إن يكذّبوك» را محذوف و چنين دانسته اند: «إن يكذّبوك فلاتحزن و اصبر اذ قد كذّب رسل من قبلك».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 45 - 2

2 - كافران صدراسلام ، مردمى لجوج و پندناپذير بودند .

و إذا قيل لهم اتّقوا ما بين أيديكم و ما خلفكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 46 - 2

2 - كافران صدراسلام ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

و ما تأتيهم من ءاية . .. إلاّ كانوا عنها معرضين

ص: 412

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 1،2

1 - كافران و مشركان صدراسلام ، آيات الهى را از سر لجاج و ستيزه جويى ، انكار مى كردند ; نه از روى جهل و ناآشنايى به آن .

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

«جحد» (مصدر «يجحدون») به معناى انكار چيز معلوم و روشن است. آيه شريفه به منزله تعليل براى مضمون آيه قبل است كه در آن، از انكار آيات الهى و دور شدن از عبادت خداوند، اظهار شگفتى شده بود.

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 76 - 5

5 - مشركان و كافران صدراسلام ، مردمى بس لجوج و حق ناپذير

و إنّه لقسم لو تعلمون عظيم

سوگند مؤكد خداوند، پس از استدلال بسيار بر اثبات توحيد و معاد، نشانگر روح لجاجت و حق ناپذيرى كافران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 21 - 3،4

3 - كافران صدراسلام ، مردمى لجوج ، مستكبر و حق گريز

بل لجّوا فى عتوّ و نفور

«عتوُّ» به معناى استكبار و تجاوز از حد است (قاموس المحيط) و مقصود از «نفور»(رميدن) گريز از سخن حق مى باشد.

4 - روح لجاج ، استكبار و حق گريزى ، عامل كفر و تكذيب دين از سوى كافران در صدراسلام

و لقد كذّب الذين من قبلهم . .. بل لجّوا فى عتوّ و نفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 1 - 3

3 - كافران مخالف رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، گروهى لجوج و حق ناپذير

سأل سائل بعذاب واقع

مفسران بر اين عقيده اند كه كافران، اين سخن را از سر لجاجت بر زبان مى آوردند; چنان كه در آيه 32 از سوره «انفال» از آنان چنين ياد شده است: «و إذ قالوا اللّهم إن كان هذا هو الحقّ من عندك فأمطر علينا حجارة من السماء أو ائتنا بعذاب أليم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 2 - 1

1 - عذاب شدن كافران لجوج عصر بعثت ، امرى قطعى از سوى خداوند و غير قابل دفع از سوى كسى

للكفرين ليس له دافع

«للكافرين» خبر مقدم براى «ليس» و «دافع» اسم آن است. «لام» در «له» براى تقويت و ضمير «له» مفعول مقدم براى

ص: 413

«دافع» است; يعنى، «ليس للكافرين دافع يدفع العذاب عنهم»، (براى كافران كسى وجود ندارد كه عذاب موعود را از آنان دفع كند).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 25 - 2

2 - اصرار و تأكيد فراوان كافران حق ناپذير و مستكبر صدراسلام ، بر الهى نبودن قرآن و منشأ بشرى داشتن آن

و استكبر . فقال إن هذا إلاّ سحر يؤثر . إن هذا إلاّ قول البشر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 49 - 1

1 - كافرانِ مخالف پيامبر (صلی الله علیه و آله) در صدراسلام ، مردمى پندناپذير و لجوج بودند .

فما لهم عن التذكرة معرضين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 3 - 2

2 - كافرانى كه خود را در صورت مماشات پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آماده عبادت خداوند مى خواندند ، هرگز به آن تن نداده و معبود پيامبر (صلی الله علیه و آله) را نمى پرستيدند .

و لا أنتم عبدون ما أعبد

642- لجاجت مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 4 - 3

3 - مردم در صدر اسلام ، مردمى سخت پايبند به آيين شرك و انعطاف ناپذير در برابر سخن حق و مستدل

و الصفّ-ت صفًّا . .. إنّ إلهكم لوحد

برداشت ياد شده از آن جا است كه خداوند در آغاز سوره مباركه بر اثبات توحيد سوگند متعدد ياد كرده است. اين در حالى است كه خداوند پيش از آن، دلايل و شواهد كافى بر اثبات اين حقيقت در قرآن كريم ارائه فرموده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 5 - 4

4 - بيشتر مردم عصر بعثت ، مصمم به تأثيرناپذيرى از كلام وحى و پيام قرآن

فأعرض أكثرهم . .. و قالوا ... فاعمل إنّنا عملون

تعبيرهاى سه گانه در آيه («أكنّة»، «وقر» و «حجاب») تأكيد و تصميم آنان را به نفوذناپذيرى در برابر قرآن مى رساند.

ص: 414

643- لجاجت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 25 - 8،9

8 - مشركان به هنگام حضور در نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله)، از سر لجاج و انكار به مجادله درباره قرآن و رسالت آن حضرت مى پرداختند.

حتى إذا جاءوك يجدلونك يقول الذين كفروا

9 - مشركانى كه صرفاً براى مجادله در محضر پيامبر(صلی الله علیه و آله) حاضر مى شدند، در نهايت عناد و لجاجت قرار داشتند.

حتى إذا جاءوك يجدلونك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 11

11 - مخالفت مشركان با رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن كريم ، برخاسته از روح لجاجت و گردنكشى آنان

و إذا تتلى عليهم ءاياتنا بينت قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا أو بد

با توجه به اينكه آيات الهى، آشكار و واضح بود و در عين حال مشركان از پذيرش آن امتناع ورزيدند، برداشت فوق استفاده مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 40 - 1

1 - برخى مشركان ، با اينكه آسمانى بودن قرآن را باور داشتند ، به تكذيب آن برمى خاستند .

بل كذبوا . .. و منهم من يؤمن به

اين برداشت مبتنى بر اين است كه: ضمير «هم» - با توجه به ارتباط اين آيه با آيات پيش - به تكذيب كنندگان قرآن برگردد و از «يؤمن» زمان حال اراده شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 42 - 4

4 - مشركان ، در برخورد با سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى موضعى لجوجانه بودند .

أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 43 - 4

4 - مشركان با پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) برخوردى لجوجانه داشتند .

أفأنت تهدى العمى و لو كانوا لا يبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 76 - 5

5 - مشركان و كافران صدراسلام ، مردمى بس لجوج و حق ناپذير

و إنّه لقسم لو تعلمون عظيم

ص: 415

سوگند مؤكد خداوند، پس از استدلال بسيار بر اثبات توحيد و معاد، نشانگر روح لجاجت و حق ناپذيرى كافران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 81 - 1

1 - اظهارات انكارآميز مشركان صدراسلام نسبت به قرآن ، به رغم باور قلبى آنان به آسمانى بودن آن

أفبهذا الحديث أنتم مدهنون

«إدهان» (مصدر «مدهنون») به دو معنا آمده است: الف) اظهار كردن بر خلاف آنچه در دل است; ب) به شوخى گرفتن چيزى و برخورد استهزا آميز كردن با آن. برداشت ياد شده براساس معناى اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 82 - 2

2 - شرك پيشگان صدراسلام ، به جاى سپاس گزارى خداوند به خاطر فرستادن قرآن ، بر تكذيب آن پافشارى كردند .

و تجعلون رزقكم أنّكم تكذّبون

برخى از مفسران بر آنند كه «رزق»، به معناى عطا است و آيه شريفه نيز به تقدير «و تجعلون شكر رزقكم. ..» مى باشد.

644- لجاجت منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 126 - 5

5 - منافقان صدر اسلام ، على رغم امتحانات مكرر الهى ، متنبه نگشته و توبه نمى كردند .

أو لا يرون أنهم يفتنون . .. ثم لا يتوبون و لا هم يذّكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 50 - 6

6 - منافقان صدراسلام ، با علم به اين كه احكام و فرمان هاى خدا و رسول او ، به دور از ظلم و احجاف بود ، به آنها تن در نمى دادند .

أم يخافون أن يحيف اللّه عليهم و رسوله

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه «بل» در «بل أُولئك. ..» براى اضراب ابطالى باشد; يعنى، منافقان اين گونه نبودند كه گمان كنند كه خدا و رسول او، به آنان ظلم مى كنند; بلكه مى دانستند كه خدا و رسولش، عادلانه حكم مى كنند.

645- لجاجت يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 5

ص: 416

5 - يهوديان صدر اسلام در برابر دعوت پيامبر(صلی الله علیه و آله) موضعى غير منطقى و لجوجانه داشتند.

إذ قالوا ما أنزل الله على بشر من شىء

جملات بعدى اين آيه قرينه نزول اين آيه در شأن يهود است. و چون يهود، گرچه ظاهراً، معتقد به نبوت موسى(ع) و ديگر انبياى الهى بودند، ادعاى عدم نزول وحى بر هيچيك از افراد بشر بايد از سر مكابره و عناد باشد.

646- ماديگرى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 3

3 - داورى مشركان صدراسلام ، سطحى و براساس ملاك هاى مادى و غفلت آنان از معادلات فرا مادى بود .

أم يقولون نحن جميع منتصر

اتكاى مشركان بر جميعت خويش، نشانه سطحى نگرى آنان در محاسبات است.

647- مال دوستى باديه نشينان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 15 - 7

7 - وجود شك و دلبستگى به مال و جان در ميان اعراب ، دليل رد ادعاى ايمان آنان از سوى خداوند

قل لم تؤمنوا . .. إنّما المؤمنون ... ثمّ لم يرتابوا و جهدوا بأمولهم و أنفسهم

648- مالكيت در اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 33 - 3

3 - حق مالكيت انسان بر دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) و بهره بردارى از آنها ، از حقوق پذيرفته شده در اسلام

لأنعمكم

«أنعام» (جمع «نَعَم») به شتر، گاو و گوسفند گفته مى شود. كلمه «نَعَم» به شتر اختصاص دارد; زيرا بزرگ ترين نعمت نزد عرب است (مفردات راغب). اضافه شدن «أنعام» به ضمير «كم»، حاكى از حق تصرف و مالكيت انسان بر دام ها است.

649- ماليات در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 98 - 4

ص: 417

4 - وجود ماليات و انفاق هاى مالى واجب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و من الأعراب من يتخذ ما ينفق مغرماً و يتربّص بكم الدوائر

جمله «تربّص بكم الدوائر» دلالت مى كند كه باديه نشينان در انتظار فرصتى براى شانه خالى كردن از انفاق هستند، بنابراين خود را در پرداخت آن مجبور مى ديدند.

650- مبارزه با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 114 - 3

3 - ممانعت از ورود مسلمانان به مساجد و تلاش براى تخريب آنها ، از روش هاى مبارزاتى كفرپيشگان عليه اسلام و مسلمين

و من أظلم ممن منع مسجد اللّه أن يذكر فيها اسمه و سعى فى خرابها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 51 - 9

9 - همكارى و روابط دوستانه يهود و نصارا ، @در جهت مقابله با اسلام *

يا ايها الذين ءامنوا لاتتخذوا اليهود و النصرى أولياء بعضهم أولياء بعض

با توجه به اينكه يهود و نصارا نسبت به يكديگر دشمنى و كينه دارند، معلوم مى شود دوستى آنها با يكديگر كه از جمله «بعضهم . ..» استفاده مى گردد، در جهت مقابله به اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 57 - 6

6 - ترسيم چهره اى مسخره آميز براى اسلام و ابزار سرگرمى خواندن آن ، شيوه مبارزه تبليغاتى اهل كتاب عليه مسلمانان

الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً من الذين اوتوا الكتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 58 - 3

3 - مبارزه تبليغاتى كافران و اهل كتاب عليه اسلام ، با استهزاى نماز و اذان و بازيچه خواندن آن

و إذا ناديتم إلى الصّلوة اتخذوها هزواً و لعباً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 11

11 - مبارزات گذشته كافران عليه اسلام ، مانع پذيرش آنان در زمره مسلمانان نخواهد شد .

ثم يغلبون و الذين كفروا إلى جهنم يحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 418

6 - انفال - 8 - 37 - 4

4 - آنانكه دارايى هاى خويش را براى مبارزه عليه اسلام هزينه كنند ، از ناپاكان و زيانكاران هستند .

فسينفقونها . .. و الذين كفروا إلى جهنم يحشرون. ليميز اللّه الخبيث من الطيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 38 - 3

3 - گرفتار شدن به سرنوشت شوم پيشينيان ، تهديد الهى نسبت به كافران ستيزه گر عليه اسلام

و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

جواب شرط «إن يعودوا . .. » حذف شده و جمله «فقد مضت ... » جانشين آن مى باشد و تقدير كلام چنين است: «و إن يعودوا فانتقمنا منهم كما انتقمنا من الأولين ... .»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 39 - 6،7

6 - لزوم ترك مبارزه با كافران در صورت دست برداشتن از فتنه انگيزى عليه اسلام و ايجاد مزاحمت براى گسترش دين خدا

فإن انتهوا فإن اللّه بما يعملون بصير

متعلق «انتهوا» به قرينه فرازهاى پيشين، فتنه انگيزى و جلوگيرى از حاكميت يافتن دين الهى است.

7 - خداوند با بيان نظارت خويش بر اعمال كافرانِ دست كشيده از مبارزه عليه اسلام ، مسلمانان صدر اسلام را از غافلگير شدن در توطئه هاى آنان ايمنى بخشيد .

فإن انتهوا فإن اللّه بما يعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 72 - 14

14 - كافرانى كه با مسلمانان پيمان عدم تعرض دارند ، هر چند به انگيزه مبارزه با اسلام به غير مهاجران هجوم برند ، مهاجران و انصار موظف به يارى آنان نيستند .

فعليكم النصر إلا على قوم بينكم و بينهم ميثق

مراد از ميثاق به قرينه مقام، پيمان عدم تعرض و متاركه جنگ است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 4

4 - اطاعت محض و تبعيت كوركورانه يهود و نصارا از احبار و راهبانشان ، در راستاى مبارزه با قرآن و اسلام

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً . .. يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 36 - 3

3- ناتوانى و درماندگى كافران و مشركان مكه ، در مبارزه با اسلام و منطق پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و إذا رءاك الذين كفروا إن يتّخذونك إلاّهزوًا

ص: 419

از اين كه كافران و مشركان، به گونه اى مستمر به استهزاى پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى پرداختند، برمى آيد كه آنان در توسل به منطق و دليل و برهان ناتوان بودند و هيچ راهى جز اين نداشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 40 - 3

3 - شكست كافران و مشركان در پيكار با اسلام و مسلمانان ، جلوه عذاب الهى

من يأتيه عذاب يخزيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 51 - 7

7 - ترور شخصيت ( همچون پيامبر (صلی الله علیه و آله) ) ، از ترفند هاى كافران براى مبارزه با تعاليم اسلام و قرآن

لمّا سمعوا الذكر و يقولون إنّه لمجنون

اين كه كافران، به جاى مبارزه با تعاليم قرآن، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را متهم به جنون كردند; بيانگر اين نكته است كه آنان درصدد بودند با اين كار، به هدف خود (نابودى دين) نائل شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 183 - 5

5 - مبارزات يهود عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به نام دين و ديندارى

انّ اللّه عهد الينا الّا نؤمن لرسول حتّى ياتينا بقربان

چون يهود مدعى بودند با ايمان نياوردن به پيامبر (صلی الله علیه و آله)، به عهد الهى وفادار بوده و از دستورات خداوند پيروى كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 187 - 12

12 - مبارزه و كارشكنى عالمان اهل كتاب با اسلام به وسيله كتمان حقايق كتب آسمانى

و اذ اخذ اللّه . .. و لا تكتمونه فنبذوه ورآء ظهورهم

برداشت فوق، بر اين مبناست كه آنچه كتمان مى كردند، بشارت تورات و انجيل به بعثت پيامبر، حقانيت اسلام و قرآن باشد.

651- مبارزه با مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 4،6

4 - دستور به كارگيرى تمام شيوه هاى ممكن ( به ترتيب : كشتن ، اسير گرفتن ، محاصره و كمين زدن ) براى ايجاد فشار بر مشركان صدر اسلام

فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم و خذوهم و احصروهم و اقعدوا

6 - فرمان كمين كردن در تمامى كمينگاه ها براى ضربه زدن به رهگذران مشرك صدر اسلام

ص: 420

و اقعدوا لهم كل مرصد

652- متخلفان از جهاد و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 50 - 2

2 - بهانه جويان متخلف از جنگ ، آرزومند عدم موفقيت سپاه اسلام و نگران از پيروزى آنان .

إن تصبك حسنة تسؤهم

653- مجادله مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 25 - 8،9

8 - مشركان به هنگام حضور در نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله)، از سر لجاج و انكار به مجادله درباره قرآن و رسالت آن حضرت مى پرداختند.

حتى إذا جاءوك يجدلونك يقول الذين كفروا

9 - مشركانى كه صرفاً براى مجادله در محضر پيامبر(صلی الله علیه و آله) حاضر مى شدند، در نهايت عناد و لجاجت قرار داشتند.

حتى إذا جاءوك يجدلونك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 121 - 15

15 - مشركان در مورد خوردن ذبيحه و احكام آن در اسلام با مسلمانان صدر اسلام به مجادله مى پرداختند.

و لا تأكلوا مما لم يذكر اسم الله عليه . .. إن الشيطين ليوحون إلى ... و إن أطعتمو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 3 - 1،2

1- مجادله خصمانه برخى از مشركان عصر بعثت ، عليه انديشه توحيد و يكتاپرستى

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم

«جدال و مجادلة» (مصدر «يجادل») به معناى برخورد خصمانه با يك رأى و اعتقاد است. قيد «فى الله» مى رساند كه انديشه توحيد ربوبى - كه از سوى پيامبر(صلی الله علیه و آله) در ميان مردم تبليغ مى شد - خشم گروهى از اهل شرك را برانگيخته بود و آنان به منظور جلوگيرى از نفوذ آن فكر، به مبارزه با آن حضرت پرداختند و عليه آن انديشه، جدال خصمانه كردند.

2- سرزنش گروهى از مشركان عصر بعثت از سوى خدا ، به خاطر بحث و جدل جاهلانه آنان درباره خدا

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 421

11 - حج - 22 - 8 - 1،2

1 - نكوهش گروهى از مشركان عصر بعثت از سوى خدا ، به خاطر بحث و جدل جاهلانه آنان در باره او

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم

2 - مجادله خصمانه برخى از مشركان عصر بعثت ، عليه انديشه توحيد و يكتاپرستى

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم

«جدال و مجادلة» (مصدر «يجادل») به معناى برخورد خصمانه با يك رأى و اعتقاد است. قيد «فى اللّه» مى رساند كه انديشه توحيد ربوبى - كه از سوى پيامبر(صلی الله علیه و آله) تبليغ مى شد - خشم گروهى از اهل شرك را برانگيخته بود و آنان براى جلوگيرى از نفوذ آن در افكار و انديشه هاى مردم، با آن به مبارزه برخاستند و در ردّ و انكار آن به بحث و جدل خصمانه روى آوردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 12 - 1،2

1 - مجادلات و اظهار ترديد هاى مشركان ، درباره وحى و مشاهدات قلبى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أفتمرونه على مايرى

«ممارات و مراء» (مصدر «تمارون») معادل «مجادله و جدال» است; يعنى، «أفتمارونه على مايرى».

2 - بحث و جدل مشركان با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در عينى ترين حقايق مورد شهود آن حضرت ، امرى نكوهيده و سرزنش بار

أفتمرونه على مايرى

استفهام در «أفتمارونه» براى توبيخ است.

654- مجازات اهانت به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 12 - 7

7 - اعدام ، كيفر طعن و توهين به اسلام

و طعنوا فى دينكم فقتلوا

655- مجاهدان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 2

2 - آمادگى گروهى از مجاهدان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى شركت در جهاد ، على رغم آسيب ديدن در جنگ قبلى ( احد )

الّذين استجابوا لِلّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح . .. اجر عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 173 - 1

ص: 422

1 - پاسخگويان به دعوت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از نبرد احد براى جهاد ، كسانى بودند كه از شايعه حمله دشمن نترسيدند و ايمانشان افزون گرديد .

الّذين استجابوا للّه . .. الّذين قال لهم النّاس ... فزادهم ايمانا

656- محاصره مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 4

4 - دستور به كارگيرى تمام شيوه هاى ممكن ( به ترتيب : كشتن ، اسير گرفتن ، محاصره و كمين زدن ) براى ايجاد فشار بر مشركان صدر اسلام

فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم و خذوهم و احصروهم و اقعدوا

657- محافظت از ايمان در اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 54 - 5

5 - حفظ ايمان در آغاز بعثت ، بدون داشتن روحيه صبر و مقاومت امرى ناممكن بود .

أُولئك يؤتون أجرهم مرّتين بما صبروا

658- محروميت اشراف صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 12 - 4

4 - اشراف حاضر در مجلس پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ماجراى ابن ام مكتوم ، بر اثر بى رغبتى خود ، از آموختن و به خاطر سپردن معارف قرآن محروم بودند .

فمن شاء ذكره

659- محروميت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 42 - 2،3

2 - مشركانى كه قرآن را از زبان پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى شنيدند و به آن ايمان نمى آوردند مانند كسانى هستند كه از حس شنوايى محروم و از نيروى عقل و انديشه بى بهره اند .

ص: 423

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

3 - مشركانى كه قرآن را از زبان پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى شنيدند و به آن ايمان نمى آوردند ، دلهايشان از شنوايى محروم و از فهميدن حقيقت ، ناتوان بود .

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

660- محمد(صلی الله علیه و آله) در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 184 - 3،4

3 - خداوند با يادآورى همنشينى پيامبر (صلی الله علیه و آله) با مردم ، مشركان را به بطلان پندارشان ( مجنون بودن پيامبر ) رهنمون ساخت .

أو لم يتفكروا ما بصاحبهم من جنة

به كارگيرى كلمه «صاحب» و اضافه آن به ضمير (صاحبهم، يعنى همنشينشان) اشاره به حقيقتى دارد كه تفكر در آن كافى در بطلان ادعاى مشركان است. يعنى او همواره همنشين آنان بود و اگر اثرى از جنون در او وجود داشت، آشكار مى گشت.

4 - مردم عصر بعثت هيچ نشانى كه حاكى از كمترين جنون در پيامبر باشد ، سراغ نداشتند .

ما بصاحبهم من جنة

661- محمد(صلی الله علیه و آله) و اسلام مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 120 - 1،2

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) به اميد اسلام آوردن يهود و نصارا ، در پى جلب رضايت و خشنودى آنان بود .

و لن ترضى عنك اليهود و لاالنصرى

بديهى است كه اهتمام پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى جلب خشنودى يهود و نصارا براى دستيابى به منافع شخصى و مانند آن نبود; بلكه در جهت ايفاى وظيفه، يعنى، گرايش دادن آنان به اسلام بوده است و لذا قيد «به اميد اسلام آوردن» در برداشت آورده شد.

2 - تلاش پى گير پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى گرايش دادن يهود و نصارا به اسلام

و لن ترضى عنك اليهود و لاالنصرى

662- محمد(صلی الله علیه و آله) و اسلام يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 120 - 1،2

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) به اميد اسلام آوردن يهود و نصارا ، در پى جلب رضايت و خشنودى آنان بود .

و لن ترضى عنك اليهود و لاالنصرى

بديهى است كه اهتمام پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى جلب خشنودى يهود و نصارا براى دستيابى به منافع شخصى و مانند آن نبود; بلكه در

ص: 424

جهت ايفاى وظيفه، يعنى، گرايش دادن آنان به اسلام بوده است و لذا قيد «به اميد اسلام آوردن» در برداشت آورده شد.

2 - تلاش پى گير پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى گرايش دادن يهود و نصارا به اسلام

و لن ترضى عنك اليهود و لاالنصرى

663- محمد(صلی الله علیه و آله) و مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 58 - 1،6

1 - اگر نزول عذاب در اختيار پيامبر(صلی الله علیه و آله) بود، كار آن حضرت با مشركان زمان خود سريعاً فيصله مى يافت.

قل لو أن عندى ما تستعجلون به لقضى الأمر بينى و بينكم

6 - ارائه هرگونه معجزه مورد درخواست مردم، اگر در اختيار پيامبر(صلی الله علیه و آله) بود، كار آن حضرت با مشركان زمان خود سريعاً با نزول عذاب خاتمه مى يافت.

لو أن عندى ما تستعجلون به لقضى الأمر بينى و بينكم

مراد از «ما تستعجلون»، به قرينه آيات گذشته همين سوره، مانند آيه 7 و 37، مى تواند نزول معجزات مورد درخواست كافران باشد. بر فرض نزول اين گونه معجزات، عذاب مشركان و مخالفان در پى آن صورت خواهد گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 17 - 13

13 - وعده پيروزى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در برابر موج توطئه ها و تكذيب هاى شركورزان عصر بعثت

أو كذب بأيته إنه لا يفلح المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 20 - 8

8 - پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در پى بهانه جويى هاى مشركان و پرسش هاى مكرر آنان از علت عدم نزول معجزه ، در انتظار پاسخ و رهنمودى از سوى خداوند بود .

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه . .. إنى معكم من المنتظرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 41 - 5

5 - پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در برابر مشركان تكذيب كننده رسالت ، موضع گيرى صريح و قاطعى داشت .

و إن كذبوك فقل لى عملى و لكم عملكم أنتم بريئون مما أعمل و أنا برىء ممّا تعملون

ص: 425

664- مخالفان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 9

9 - يهود و نصارا ، مخالف اسلام و ناخشنود از گسترش آن

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً . .. ليظهره على الدين كله و لو كره المشركون

665- مخالفت با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 11

11 - مخالفت با قرآن و اسلام ، كفر است .

يريدون أن يطفئوا نور اللّه . .. و يأبى اللّه إلا أن يتم نوره و لو كره الكفرون

666- مخالفت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 5 - 2

2 - مخالفت سرسختانه و افراط گرانه مشركان عصر بعثت ، با قرآن

أن كنتم قومًا مسرفين

667- مراحل گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 34

34- گسترش اسلام ، داراى مراحل و دوره هاى طبيعى رشد و بالندگى

كزرع أخرج شطه . .. يعجب الزرّاع ليغيظ بهم الكفّار

تعبيرهاى «أخرج شطئه»، «فازره»، «فاستغلظ» و «فاستوى. ..» بيانگر مراحل طبيعى است.

668- مردم صدر اسلام و انجيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 43 - 12

12- وجود افرادى در ميان مردم عصر بعثت كه به تمامى تورات و انجيل آگاهى داشتند . *

ص: 426

و من عنده علم الكتب

برداشت فوق، بر اساس اين احتمال است كه مراد از «الكتاب» تورات و انجيل باشد.

669- مردم صدر اسلام و بعثت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 68 - 10

10 - آگاهى مردم عصر بعثت ، به سابقه داشتن بعثت و نزول كتاب از سوى خداوند

أم جاءهم ما لم يأت ءاباءهم الأوّلين

670- مردم صدر اسلام و تاريخ اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 2

2- آشنايى مردم عصر بعثت با سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

استفهام در «ألم يأتكم» استفهام تقريرى است; بنابراين معناى جمله آيا خبر آنان به شما نرسيده بود، چنين مى شود: قطعاً خبر آنان به شما رسيده بود.

671- مردم صدر اسلام و تاريخ قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 2

2- آشنايى مردم عصر بعثت با سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

استفهام در «ألم يأتكم» استفهام تقريرى است; بنابراين معناى جمله آيا خبر آنان به شما نرسيده بود، چنين مى شود: قطعاً خبر آنان به شما رسيده بود.

672- مردم صدر اسلام و تاريخ قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 2

2- آشنايى مردم عصر بعثت با سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان

ص: 427

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

استفهام در «ألم يأتكم» استفهام تقريرى است; بنابراين معناى جمله آيا خبر آنان به شما نرسيده بود، چنين مى شود: قطعاً خبر آنان به شما رسيده بود.

673- مردم صدر اسلام و تاريخ قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 2

2- آشنايى مردم عصر بعثت با سرگذشت قوم نوح ، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان

ألم يأتكم نبؤا الذين من قبلكم قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم

استفهام در «ألم يأتكم» استفهام تقريرى است; بنابراين معناى جمله آيا خبر آنان به شما نرسيده بود، چنين مى شود: قطعاً خبر آنان به شما رسيده بود.

674- مردم صدر اسلام و تورات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 43 - 12

12- وجود افرادى در ميان مردم عصر بعثت كه به تمامى تورات و انجيل آگاهى داشتند . *

و من عنده علم الكتب

برداشت فوق، بر اساس اين احتمال است كه مراد از «الكتاب» تورات و انجيل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 36 - 1

1 - اصول تعاليم تورات ، آشنا و مطرح براى مردم عصر نزول قرآن

أم لم ينبّأ بما فى صحف موسى

از استفهام توبيخى در «أم لم ينبّأ»، مى توان استفاده كرد كه اصول معارف تورات، امرى شناخته شده براى مردم عصر بعثت بوده است.

675- مردم صدر اسلام و رحمانيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 9

9- مردم عصر بعثت خداوند را به اسم و وصف « الرحمان » نمى شناختند و بدان كفر مىورزيدند .

و هم يكفرون بالرحمن

ص: 428

بسيارى از مفسران برآنند كه مراد از كفر مردم عصر بعثت به «الرحمان» عدم آشنايى آنان با اين اسم براى خداوند است ; يعنى، خداوند را با اين اسم و وصف نمى شناختند و آن گاه كه قرآن خداوند را به اسم «الرحمان» توصيف كرد، انكار كردند و گفتند «رحمان» ديگر كيست و چه خدايى است؟

676- مردم صدر اسلام و علماى دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 94 - 7

7 - مردم در عصر نزول قرآن ، براى آگاهى از متون كتاب هاى آسمانى ، چاره اى جز رجوع به عالمان دين نداشتند .

فإن كنت فى شك مما أنزلنا إليك فسئل الذين يقرءون الكتب من قبلك

677- مردم صدر اسلام و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 16 - 5

5 - قرآن پديده بديعى است كه مردم عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت به آن كاملاً بيگانه بوده اند .

و لا أدريكم به

برداشت فوق، لازمه جمله «لو شاء اللّه . .. و لا أدراكم به» (اگر خدا خواسته بود شما را به آن آشنا نمى كرد) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 14

14- تأثير شگرف و فوق العاده قرآن ، در مردم روزگار پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أفتأتون السحر

از اين كه اتهام سحر را به قرآن روا مى داشتند، برمى آيد كه قرآن تأثيرى فوق العاده داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 4 - 5

5 - بيشتر مردم عصر بعثت ، از آيات قرآن ، على رغم وضوح و روشنى مفاهيم آن روى گردان بودند .

كتب فصّلت . .. فأعرض أكثرهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 5 - 4

4 - بيشتر مردم عصر بعثت ، مصمم به تأثيرناپذيرى از كلام وحى و پيام قرآن

فأعرض أكثرهم . .. و قالوا ... فاعمل إنّنا عملون

ص: 429

تعبيرهاى سه گانه در آيه («أكنّة»، «وقر» و «حجاب») تأكيد و تصميم آنان را به نفوذناپذيرى در برابر قرآن مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 3 - 2

2 - نزول قرآن به زبان عربى ، زمينه سهولت فهم آن براى مردم عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و جامعه هاى عرب زبان

إنّا جعلنه قرءانًا عربيًّا لعلّكم تعقلون

«عربيّاً» اگر به معناى زبان عربى باشد، خطاب در «لعلّكم تعقلون» خاص بوده و تنها شامل مردم عرب زبان مى شود; يعنى، ما قرآن را به زبان عربى قرار داديم به آن اميد كه شما مردم عرب در آن بينديشيد. و اگر «عربيّاً» به معناى فصيح و شيوا باشد، خطاب در «لعلّكم تعقلون» عام بوده و فراگيرنده همه انسان ها مى شود; يعنى، ما قرآن را شيوا و گيرا قرار داديم، بدان اميد كه شما انسان ها بدان جذب شده و در آن تعقل و انديشه نماييد. برداشت ياد شده بر پايه احتمال اول است.

678- مردم صدر اسلام و قصه انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 45 - 4

4 - گذشت زمان و انقراض نسل هاى پيشين ، باعث از ميان رفتن خاطرات پيامبران ، كتاب هاى آسمانى ، شرايع الهى و محروم شدن مردم عصر بعثت از آنها شد .

و لكنّا أنشأنا قرونًا فتطاول عليهم العمر

679- مردم صدر اسلام و كتب آسمانى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 68 - 10

10 - آگاهى مردم عصر بعثت ، به سابقه داشتن بعثت و نزول كتاب از سوى خداوند

أم جاءهم ما لم يأت ءاباءهم الأوّلين

680- مردم صدر اسلام و محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شرح - 94 - 3 - 4

4 - مهجور ماندن پيامبر (صلی الله علیه و آله) و رسالت هاى او در بين مردم ، تاب و توان را از آن حضرت ربوده بود .

الذى أنقض ظهرك

برداشت ياد شده، ناظر به اين احتمال است كه مراد از «وزر» (در آيه قبل)، نقطه مقابل رفعت ذكر (در آيه بعد) باشد.

ص: 430

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شرح - 94 - 4 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، فردى آبرومند و داراى مقامى ارجمند ، در ديدگاه مردم عصر خويش

و رفعنا لك ذكرك

ياد رفيع، كنايه از احترام گذاشتن يادكنندگان است.

681- مردم صدر اسلام و نبوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 38 - 13

13- توانايى به ارائه هر گونه معجزه و در هر زمان ، از شرايط پيامبرى در ديدگاه ناصواب مردم عصر بعثت

و لقد أرسلنا رسلاً . .. و ما كان لرسول أن يأتى بأية إلاّ بإذن الله لكل أجل كتاب

682- مردم صدر اسلام و نبوت بشر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 38 - 7

7- مردم عصر بعثت ، پيامبرىِ فردى از افراد بشر را امرى بعيد مى شمردند .

و لقد أرسلنا رسلاً من قبلك و جعلنا لهم أزوجًا و ذريّة

683- مرفهان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ابلاغ پيام الهى به مردم ، با مؤمنانى تهيدست و دنياگرايانى رفاه مند ، مواجه بود .

و اصبر نفسك مع الذين يدعون ربّهم . .. و لاتطع من أغفلنا قلبه

از تعبير «تريد زينة الحياة الدنيا» استفاده مى شود كه در آيه، دو گروه، با دو مشخصه، ياد شده اند: نخست، مؤمنان خالصى كه از زينت دنيا بى بهره بودند و گروه دوم، كسانى كه زينت دنيايى داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 61 - 10

10 - مشركان بهانه جو و حق گريز صدر اسلام ، عناصرى مرفه و برخوردار از موهبت هاى دنيوى

و قالوا إن نتّبع الهدى معك . .. كمن متّعنه متع الحيوة الدنيا

ص: 431

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 17 - 1

1 - منافقان صدراسلام ، قشرى مرفه و برخودار از امكانات ( اموال و اولاد )

لن تغنى عنهم أمولهم و لا أولدهم من اللّه شيئًا

684- مرفهان صدر اسلام و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 21 - 9

9 - رويارويى قشر هاى مرفه و اشراف عصر بعثت با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و توطئه و نيرنگ آنان در برابر معجزه آن حضرت ( قرآن كريم )

و إذا أذقنا الناس رحمة من بعد ضراء مسّتهم إذا لهم مكر فى ءاياتنا

685- مرفهان صدر اسلام و محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 21 - 9

9 - رويارويى قشر هاى مرفه و اشراف عصر بعثت با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و توطئه و نيرنگ آنان در برابر معجزه آن حضرت ( قرآن كريم )

و إذا أذقنا الناس رحمة من بعد ضراء مسّتهم إذا لهم مكر فى ءاياتنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 32

32- هواپرستى ثروت مندان عصر بعثت ، عامل امتيازخواهى آنان از پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود .

و لاتطع من . .. اتبع هويه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 69 - 1

1 - انكار رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى كافران و رفاه زدگان

أم لم يعرفوا رسولهم فهم له منكرون

همان طورى كه در ذيل آيه قبل آمده، اين بخش از آيات، در ردّ اتهاماتى است از سوى كافران نسبت به قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) وارد مى شد.

خداوند با ارائه دلايل گوناگون، همه آنها را بى اساس خوانده و تهمت زنندگان را سخت مورد سرزنش قرار داده است. آيه فوق نيز، ظاهراً مربوط به تكذيب پيامبر(صلی الله علیه و آله) و نسبت دروغ گويى به ساحت آن حضرت مى باشد.

ص: 432

686- مركز اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 7 - 10

10 - مكه ، مركز جهان اسلام

لتنذر أُمّ القرى و من حولها

از اين كه مكه به عنوان «أُمّ القرى» ياد شده است، مى توان استفاده كرد كه خداوند مكه را به عنوان مركز جهان اسلام قرار داده است.

687- مسلمانان در اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 108 - 6

6 - برخى از مسلمانان ، در زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) مرتكب سرقت و خيانت شدند و با نقشه و توطئه در صدد متهم كردن ديگران بودند .

و هو معهم اذ يبيتون ما لايرضى من القول

در شأن نزول آمده كه طعمة بن ابيرق پس از سرقت با خود انديشيد كه كالاى مسروقه را به خانه يك يهودى بيندازد و در حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله) سوگند ياد كند كه آن يهودى سرقت كرده و خود از هر خيانتى مبراست.

مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 15

15 - خداوند ، مسلمانان عصر بعثت را به عفو و گذشت از توطئه گران اهل كتاب فرا خواند .

فاعفوا و اصفحوا حتى يأتى اللّه بأمره

«عفو» و «صفح» به معناى گذشت از خطا و گناه است. گفته شده «صفح» علاوه بر آن، دلالت بر سرزنش نكردن نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 172 - 12

12 - برخى از مسلمانان صدر اسلام با حرام پنداشتن بعضى از طيبات ، از خوردن آنها امتناع مى كردند . *

يأيها الذين ءامنوا كلوا من طيبت . .. إن كنتم إياه تعبدون

تأكيد خداوند بر مباح بودن طيبات و استفاده از آنها گوياى اين است كه: گروهى از مسلمانان از خوردن برخى از طيبات امتناع مى كردند. آيه بعد (إنما حرّم ...) مى رساند كه امتناع آنان به خاطر اعتقاد به حرمت آن دسته از طيبات بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 217 - 16

ص: 433

16 - اقدام برخى از مسلمين ( عبداللّه بن جحش و همراهان او ) به جنگ با كفارِ مكه در ماه حرام

يسئلونك عن الشهر الحرام قتال فيه قل قتال فيه كبير

در شأن نزول آيه آمده كه عبداللّه بن جحش و همراهان او در ماه رجب به گروهى از كفار كه داراى مال التجاره بودند، حمله بردند و آنان را كشته و يا اسير كردند. (مجمع البيان و ديگر تفاسير.)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 143 - 1،2،4،6

1 - شهادت طلبى برخى مؤمنان صدر اسلام پس از جنگ بدر و نگرانى و حيرت آنها به هنگام بروز جنگ احد

و لقد كنتم تمنّون الموت من قبل ان تلقوه فقد رايتموه و انتم تنظرون

2 - وحشت برخى مؤمنان صدر اسلام از مرگ و شهادت در راه خدا

و لقد . .. فقد رايتموه و انتم تنظرون

4 - عدم موفقيت برخى از مؤمنان صدر اسلام ، در امتحان الهى

ام حسبتم ان تدخلوا الجنّة . .. فقد رايتموه و انتم تنظرون

6 - ناهماهنگى و دوگانگى باور ها و عملكرد برخى از مسلمانان صدر اسلام

و لقد كنتم تمنّون الموت . .. فقد رايتموه و انتم تنظرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 153 - 2،12

2 - گريز مسلمانان از ميدان كارزار احد ، موجب شكست آنان در آن پيكار

ثمّ صرفكم عنهم . .. اذ تصعدون

بنابر اينكه «اذ تصعدون» متعلق به «صرفكم» باشد و كلمه «اذ»، يا براى بيان علّت است، يعنى شكست خورديد چون فرار كرديد، و يا ظرف زمان است، يعنى شكست خورديد، آنگاه كه فرار كرديد.

12 - گريز مسلمانان از كارزار احد و فاصله گرفتن آنان از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

و الرّسول يدعوكم فى اخريكم

كلمه «فى اخريكم» بيان حالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) به هنگام دعوت است. يعنى پيامبر (صلی الله علیه و آله) آنگاه كه شما را دعوت مى كرد، در آخر شما قرار داشت و اين حاكى از دور شدن مسلمانان از اطراف پيامبر (صلی الله علیه و آله) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 15،17،21،24

15 - ترديد برخى از مسلمانان نبرد احد در حقّانيّت اسلام و وعده رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به پيروزى مسلمانان بر دشمنانشان

و طائفة . .. يقولون هل لنا من الامر من شىء

برخى از مسلمانان گمان مى كردند چون به اسلام گرويده اند و اسلام دين حق و الهى است، بايد همه امور بر طبق خواسته آنان پيش رود; ولى آنگاه كه شكست خوردند، به ترديد افتادند و گفتند گويا اختيار امور به دست ما نيست و در نتيجه اسلام دين حق نيست و وعده هاى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بى مورد است.

17 - شكست ها و حوادث ناگوار ، موجب ترديد مسلمانان سست انديشه در مورد حقّانيّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و وعده هاى خدا به پيروزى آنان

ص: 434

طائفة . .. يقولون هل لنا من الامر من شىء

21 - برخورد منافقانه خودمحوران و دنياطلبان مسلمان با رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

و طائفة قد اهمّتهم انفسهم . .. يخفون فى انفسهم ما لايبدون لك

24 - تبليغات سوء ، شك برانگيز و شرك آلوده مسلمانان سست انديشه احد ، پس از پايان آن كارزار

يقولون لو كان لنا من الامر شىء ما قتلنا ههنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 155 - 1

1 - فرار و پشت كردن برخى مسلمانان ، از جبهه پيكار احد

انّ الّذين تولّوا منكم يوم التقى الجمعان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 5

5 - گمان باطل برخى از مسلمانان صدر اسلام مبنى بر خيانت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در غنايم جنگى

و ما كان لنبىّ ان يغلّ

در برخى از شأن نزولهاىِ مربوط به آيه آمده كه غنيمتى از غنايم جنگى بدر مفقود شد و عدّه اى چنين پنداشتند كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) آن را تصاحب كرده است. (مجمع البيان، ذيل آيه.) و از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود: ... الم ينسبوا نبيّنا محمّداً (صلی الله علیه و آله) ... الم ينسبوه يوم بدر الى انّه اخذ لنفسه من المغنم قطيفة حمراء حتّى اظهره اللّه عزّ و جلّ على القطيفة و برء نبيّه من الخيانة و انزل بذالك فى كتابه «و ما كان لنبىّ ان يغلّ ... ».

_______________________________

امالى صدوق، ص 92، مجلس 22، ح 3 ; تفسير برهان، ج 1، ص 324، ح 1.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 168 - 10

10 - آزادى بيان مسلمانان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در عقايد و موضعگيرى هاى خويش

لو اطاعونا ما قتلوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 173 - 2

2 - نفوذ عوامل دشمن در بين مسلمانان و ايجاد جنگ روانى براى تضعيف روحيه آنان ، پس از جنگ احد

الّذين قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لكم فاخشوهم

برخى برآنند كه مراد از «النّاس» در «قال لهم النّاس»، منافقانى هستند كه براى دشمنان دين جاسوسى مى كردند. برخى ديگر گفته اند منظور افرادى از دشمن هستند كه در بين مسلمانان ايجاد رعب مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 186 - 10

ص: 435

10 - مسلمانان صدر اسلام ، مواجه به آزار فراوان اهل كتاب و مشركان بودند .

و لتسمعنّ من الّذين اوتوا الكتب من قبلكم و من الّذين اشركوا اذًى كثيراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 195 - 24،25،26

24 - آوارگى و هجرت برخى مسلمانان صدر اسلام و شكنجه و آزار آنان در راه خدا

فالّذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا فى سبيلى

جمله «فالّذين . .. »، هر چند بيان يك ضابطه كلّى است، ولى به قرينه ماضى بودن فعلهاى «هاجروا و ... »، ناظر به تحقق هجرت، اخراج و آزار نيز هست.

25 - شرايط دشوار محيط مكّه براى مسلمانان صدر اسلام

فالّذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا فى سبيلى

چون معمولا هجرت در صدر اسلام از مكّه و اطراف آن صورت مى گرفت، مراد از «ديارهم»، مكّه و اطراف آن است.

26 - فداكارى و از خود گذشتگى مسلمانان صدر اسلام ، در رويارويى با دشمنان و استقبال آنان از شهادت

فالّذين . .. و قاتلوا و قتلوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 196 - 7

7 - فقر و ضعف مسلمانان نسبت به كافران ، در برهه اى از عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لا يغرّنك تقلّب الّذين كفروا فى البلاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 45 - 3

3 - ناباورى مسلمانان صدر اسلام ، نسبت به دشمنى يهود با آنان

الم تر . .. و اللّه اعلم باعدائكم

آوردن «اعلم»، با صيغه افعل تفضيل، حكايت از ناباورى مسلمانان نسبت به دشمنى عالمان يهود با آنان دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 72 - 1،2

1 - كندى و سستى برخى مسلمانان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از شركت در جهاد

و انّ منكم لمن ليبطّئنّ

2 - برخى از مسلمانان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، ديگر مؤمنان را از شركت در جهاد بازمى داشتند .

و انّ منكم لمن ليبطّئنّ

راغب در «مفردات»، «ليبطّئنّ» را فعل متعدى دانسته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 75 - 9

ص: 436

9 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام ، تحت سيطره ستم كافران مكه

و ما لكم لا تقاتلون فى سبيل اللّه و المستضعفين . .. يقولون ربّنا اخرجنا من هذه ا

بسيارى از مفسران برآنند كه آيه مورد بحث درباره مسلمانانى است كه تا قبل از فتح مكّه در آنجا بودند و از مهاجرت آنان جلوگيرى مى شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 77 -

13،14،15،16،17،18،19

13 - فرمان جهاد ، مايه ترس برخى از مدعيان جهاد و مبارزه در صدر اسلام

فلمّا كتب عليهم القتال اذا فريق منهم يخشون النّاس كخشية اللّه او اشدّ خشية

14 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام به گونه اى از نبرد با دشمن هراسناك بودند كه خداترسان از خدا مى ترسند .

اذا فريق منهم يخشون النّاس كخشية اللّه

برداشت فوق بر اين مبناست كه «كخشية اللّه» حال براى فاعل «يخشون» باشد كه در اين صورت مضافى مقدر است و تقدير كلام چنين خواهد بود: يخشون النّاس مثل اهل خشية اللّه.

15 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام ، فزونتر از ترسِ خداترسان ، از رويارويى با دشمن هراسناك بودند .

اذا فريق منهم يخشون النّاس . .. او اشدّ خشيةً

اَوْ در «او اشدّ خشية» براى تنويع است و اشاره دارد به اينكه مسلمانان هراسناك از نبرد با دشمن، دو گروه بودند.

16 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام به گونه اى كه از خدا ، ترسان بودند ، از رويارويى با دشمن مى ترسيدند .

اذا فريق منهم يخشون النّاس كخشية اللّه

در برداشت فوق «كخشية اللّه» صفت مفعول مطلق محذوف گرفته شده است و فاعل «خشية» ضميرى است كه به «فريق» بازمى گردد ; يعنى يخشون النّاس مثل خشيتهم من اللّه.

17 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام ، هراسشان از جنگ بيش از ترسشان از خداوند بود .

يخشون النّاس كخشية اللّه او اشدّ خشية

18 - بسيارى از مسلمانان صدر اسلام ، تسليم در برابر حكم جهاد و آماده براى نبرد با دشمن

اذا فريق منهم يخشون النّاس

19 - خداترسى و نهراسيدن از دشمن ، ويژگى بسيارى از مسلمانان صدر اسلام

اذا فريق منهم يخشون النّاس كخشية اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 81 - 4

4 - سران گروهى از مسلمانان ضعيف الايمان ، داراى جلساتى سرى و شبانه ، به منظور چاره انديشى براى مخالفت با پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)

بيّت طائفة منهم غير الذى تقول

ظاهر آيه شريفه اين است كه تمامى كسانى كه اظهار اطاعت مى كردند در صدد مخالفت بودند، نه تنها طائفه اى از آنها ; بنابراين مراد از طائفه - به مناسبت حكم و موضوع - سران آنها مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 437

3 - نساء - 4 - 83 - 2

2 - افشاى اخبار امنيتى از سوى برخى از مسلمانان صدر اسلام

و اذا جاءهم امر من الامن او الخوف اذاعوا به

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 84 - 12

12 - امتناع و كوتاهى مسلمين از شركت در غزوه بدر صغرا

فقاتل فى سبيل اللّه . .. و حرّض المؤمنين عسى اللّه

قابل ذكر است كه مورخين از اين غزوه به نامهاى مختلفى - بدر الصغراء، بدر الموعد، بدر الآخرة و بدر الاخيرة - ياد كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 88 - 1،4،11،17

1 - اختلاف مسلمانان صدر اسلام ، در شيوه برخورد با منافقان

فما لكم فى المنافقين فئتين

4 - شفاعت و طرفدارى برخى از مسلمانان عصر بعثت از منافقان

و من يشفع شفاعة سيّئة . .. فما لكم فى المنافقين فئتين

«فاء» در «فما لكم» تفريع بر آيه 85 و بيانگر مصداقى از «شفاعة سيّئة» است.

11 - اميد به هدايت منافقان ، از موجبات طرفدارى برخى مؤمنان صدر اسلام از آنان

اتريدون ان تهدوا من اضلّ اللّه

17 - اميد برخى از مؤمنان صدر اسلام به هدايت منافقان ، برخاسته از عدم شناخت سنن الهى در هدايت و گمراهى

فما لكم فى المنافقين . .. اتريدون ان تهدوا من اضلّ اللّه و من يضلل اللّه فلن تجد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 91 - 1

1 - اِخبار خداوند به مسلمانان صدر اسلام كه در آينده اى نزديك گروهى از دشمنان ، على رغم پيمان ترك تعرض ، به پيمان خويش وفادار نبوده ، در هر آشوبى عليه آنان شركت خواهند كرد .

ستجدون اخرين يريدون ان يَامنوكم و يَامنوا قومهم كلّما ردّوا الى الفتنة اركسوا في

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 94 - 24

24 - مسلمانان صدر اسلام موظّف به تفحص در بينش و كردار منحط دوران جاهليّت خويش و توجّه به تعالى آن در اسلام

كذلك كنتم من قبل فمنّ اللّه عليكم فتبيّنوا

بنابر اينكه متعلق «فتبيّنوا»، «كذلك كنتم من قبل»، باشد. يعنى اگر زمان را درك نكرديد و يا فراموش كرديد، تحقيق كنيد تا اعمال زشت جاهلى براى شما آشكار شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 438

3 - نساء - 4 - 97 - 8

8 - گروهى از مسلمانان در صدر اسلام ، از مكّه هجرت نكردند و همچنان تحت ستم كافران باقى ماندند .

انّ الّذين توفّيهم الملئكة . .. قالوا كنّا مستضعفين فى الارض

ابن عباس گويد: گروهى از اهل مكّه ايمان آوردند، ولى به علت ترس، از هجرت سر باز زدند و اين آيه درباره آنان نازل شد. (روح المعانى، ذيل آيه).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 100 - 3،4

3 - ترغيب مسلمانان صدر اسلام به هجرت از مكّه

و من يهاجر فى سبيل اللّه يجد فى الارض مراغماً كثيراً وسعة . .. فقد وقع اجره على

4 - احتمال سرگردانى و گرفتار شدن به تنگنا ها ، دليل گروهى از مسلمانان براى ترك هجرت

و من يهاجر . .. يجد فى الارض مراغماً كثيراً وسعة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 101 - 6

6 - مسلمانان صدر اسلام ، در معرض فتنه و آسيب از سوى كافران به هنگام سفر

و إذا ضربتم فى الارض . .. ان خفتم ان يفتنكم الذين كفروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 109 - 3

3 - تلاش برخى مسلمانان در صدر اسلام ، براى دفاع از خيانتكاران در پيشگاه پيامبر (صلی الله علیه و آله)

هأنتم هؤلاء جدلتم عنهم

با توجه به شأن نزول كه در مورد ابن ابيرق و ديگران وارده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 114 - 1

1 - بسيارى از نجوا هاى مسلمانان سست ايمان صدر اسلام ، فاقد هرگونه خير و فايده

لا خير فى كثير من نجويهم

مراد از ضمير در «نجويهم» مسلمانانى هستند كه در آيات قبل از آنان سخن به ميان آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 123 - 7

7 - بيگانگى برخى مسلمانان صدر اسلام و اهل كتاب ، با روح ديانت و مقررات الهى

ليس بامانيكم و لا امانى أهل الكتب من يعمل سوءاً يجز به

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 439

4 - نساء - 4 - 127 - 3

3 - تشريع احكامى در مورد زنان ، زمينه مطرح شدن سؤالهايى از سوى مسلمانان صدر اسلام در مورد آنان *

و يستفتونك فى النساء . .. و ما يتلى عليكم فى الكتب فى يتمى النساء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 4

4 - ترديد مسلمانان صدر اسلام در جواز مصالحه زن و شوهر نسبت به حقوق يكديگر

و إن امراة خافت . .. فلاجناح عليهما ان يصلحا

كلمه «لاجناح» حاكى است كه مسلمانان صدر اسلام بر آن گمان بودند كه حقوق تعيين شده براى زن و شوهر، قابل مصالحه و گذشت نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 140 - 3

3 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام ، پذيراى دوستى و ولايت كفار ، در عين نهى خداوند حتى از همنشينى با آنها

الذين يتّخذون الكفرين أولياء . .. يكفر بها و يستهزأ بها فلاتقعدوا معهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 2 - 27

27 - خداوند ، فراخوان مسلمانان صدر اسلام به پرهيز از تجاوز و تعدى به مشركان

و لايجرمنكم شنئان قوم . .. ان تعتدوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 4 - 2

2 - احساس مسؤوليت مسلمانان صدر اسلام نسبت به تكاليف الهى و يادگيرى آن

يسئلونك ماذا احل لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 7 - 5

5 - مؤمنان در صدر اسلام ، پذيراى پيمان خداوند با اظهار اطاعت از او

ميثقه الذى و اثقكم به اذ قلتم سمعنا و اطعنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 52 - 13،22،25،26

13 - داشتن پناهگاهى امن در صورت شكست اسلام ، انگيزه دوستى مسلمانان بيمار دل عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) با يهود و نصارا و پذيرش ولايت آنان

يقولون نخشى ان تصيبنا دائرة

ص: 440

22 - پيروزى مسلمانان ، مايه پشيمانى بيماردلان سست ايمان عصر بعثت از شك و ترديد نسبت به حقانيت اسلام

فعسى اللّه ان يأتى بالفتح او . .. فيصبحوا على ما اسروا فى انفسهم ندمين

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «ما اسروا فى انفسهم»، ترديد مسلمانان سست ايمان نسبت به حقانيت اسلام باشد. «فى قلوبهم مرض»، اين احتمال را تأييد مى كند.

25 - مسلمانان سست ايمان با مشاهده پيروزى اسلام ، شرمسار از برنامه ريزى هاى نهانى خويش جهت رهايى از پيامد هاى شكست مسلمانان

فيصبحوا على ما اسروا فى انفسهم ندمين

26 - يهود و نصارا ، مورد علاقه و محبت مسلمانان سست ايمان در عصر بعثت

ما اسروا فى انفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 53 - 4،6،7،8،12

4 - مسلمانان فريب خورده و دلگرم به يارى يهود و نصارا ، مورد ملامت مؤمنان راستين پس از فتح و پيروزى

اهولاء الذين اقسموا باللّه جهد ايمنهم انهم لمعكم

6 - تعهد مسلمانان سست ايمان بر يارى يهود و نصارا با سوگندهايى مؤكد

اهولاء الذين اقسموا باللّه جهد ايمنهم انهم لمعكم

برداشت فوق بر اين مبناست كه «هولاء» اشاره به بيماردلان و خطاب در «معكم» متوجه يهود و نصارا باشد.

7 - ناتوانى مسلمانان سست ايمان بر پايبندى به تعهد خويش با يهود و نصارا

اهولاء الذين اقسموا باللّه جهد ايمنهم انهم لمعكم

8 - يهوديان و مسيحيان دلگرم به يارى و همگامى مسلمانان سست ايمان ، مورد ملامت مؤمنان پس از پيروزى

و يقول الذين ءامنوا اهولاء الذين اقسموا . .. انهم لمعكم

12 - روابط دوستانه گروهى از مسلمانان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، با يهود و نصارا ، موجب تباهى اعمال نيك گذشته آنان

حبطت اعملهم فاصبحوا خسرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 3

3 - پرداخت زكات در حال ركوع نماز ، نشانه فرد تعيين شده در بين مسلمانان صدر اسلام براى حكومت و ولايت بر آنان

و يؤتون الزكوة و هم ركعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 57 - 12

12 - گروهى از مسلمانان صدر اسلام ، پذيراى ولايت و دوستى با اهل كتاب و ديگر كافران ، على رغم دشمنى آنان با دين

يأيها الذين ءامنوا لاتتخذوا الذين . .. أولياء و اتقوا اللّه ان كنتم مؤمنين

لحن مذمت گونه جمله « و اتقوا اللّه ان كنتم مؤمنين» مى رساند كه گروهى از مسلمانان با كافران روابط دوستى بر قرار كرده بودند.

ص: 441

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 93 - 1

1 - برخى از مسلمانان عصر بعثت - تا پيش از نزول آيه « انما الخمر . . . » - به شرابخوارى و قماربازى مبتلا بودند .

ليس على الذين ءامنوا و عملوا الصلحت جناح فيما طعموا

فعل ماضى «طعموا» دلالت بر اين دارد كه برخى از مسلمانان پيش از نزول اين بخش از آيات، از شراب خوارى و قماربازى پرهيز نداشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 94 - 6

6 - گروهى از مسلمانان عصر بعثت خداترس و گروهى ديگر بى باك و بى پروا در برابر خداونداند

يأيها الذين ءامنوا ليبلونكم . .. ليعلم اللّه يخافه بالغيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 5 - 7

7 - برخى از مسلمانان ناخشنود از حكم خداوند درباره انفال و غنايم جنگ بدر

قل الأنفال للّه و الرسول . .. كما أخرجك ربك ... و إن فريقا من المؤمنين لكرهون

«كما» براى تشبيه امر ديگر است و مشبّه به صريحاً در آيه ذكر نشده است. لذا احتمالات مختلفى از سوى مفسران ايراد شده است و از جمله آنهاست حكم خداوند درباره انفال و غنايم جنگ بدر. بر اين مبنا «كما أخرجك ... » چنين معنا مى شود: حكم خداوند درباره انفال حكمى حق است ; همان گونه كه فرمان و تقدير حركت به سوى جنگ بدر حق بود. بر اين اساس جمله «إن فريقا ... » مى رساند كه همه و يا برخى از مسلمانان از حكم خداوند درباره انفال نيز كراهت خاطرى داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 6 - 2

2 - ضرورت حضور در جنگ بدر ، امرى روشن براى مسلمانان صدر اسلام

يجدلونك فى الحق بعد ما تبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 26 - 1،2،5،7،8

1 - مسلمانان تا قبل از هجرت به مدينه مواجه با كمى نيرو و نفرات ، ناتوان و در سلطه دشمنان بودند .

و اذكروا إذ أنتم قليل مستضعفون فى الأرض

مفرد آوردن كلمه «قليل»، به جاى قليلون، تأكيدى است بر كمى افراد و نيروهاى اهل ايمان. قابل ذكر است كه مفسران، آيه مورد بحث را درباره مقايسه موقعيت و وضعيت مسلمانان در مكه و مهاجرت آنان به مدينه دانسته اند.

2 - مسلمانان تا پيش از هجرت به مدينه ، همواره هراسان از گرفتار آمدن به چنگ دشمنان و نابود شدن به دست آنان

تخافون أن يتخطفكم الناس

«تخطف» به معناى گرفتن با سرعت است و در آيه مى تواند كنايه از غلبه و نابودى باشد. فعل مضارع «تخافون» حكايت از استمرار اين وضعيت دارد.

ص: 442

5 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را پس از هجرت ، در مدينه مأوى داد و از سلطه مشركان خارج كرد .

فأويكم و أيدكم بنصره

7 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را پس از هجرت ، از روزى هاى پاك و پاكيزه بهره مند ساخت .

فاويكم . .. و رزقكم من الطيبت

8 - غنايم جنگ بدر ، از روزى هاى پاكيزه كه خداوند مسلمانان صدر اسلام را از آن بهره مند ساخت . *

و رزقكم من الطيبت

از مصاديق مورد نظر براى «الطيبت»، به دليل وقوع آيه مورد بحث پس از بيان جنگ بدر، غنايم جنگى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 28 - 4

4 - خيانت برخى از مسلمانان صدر اسلام به خدا و رسول به خاطر حفظ مال و فرزند خويش

لاتخونوا اللّه و الرسول . .. و اعلموا أنما أمولكم و أولدكم فتنة

در ضمن شأن نزول ياد شده در آيه قبل آمده است كه هدف آن مسلمانى كه مرتكب خيانت شده و اسرار نظامى مسلمانان را فاش ساخت، حفظ مال و فرزندانش بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 39 - 7

7 - خداوند با بيان نظارت خويش بر اعمال كافرانِ دست كشيده از مبارزه عليه اسلام ، مسلمانان صدر اسلام را از غافلگير شدن در توطئه هاى آنان ايمنى بخشيد .

فإن انتهوا فإن اللّه بما يعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 70 - 1

1 - مسلمانان در كارزار بدر گروهى از دشمن را اسير كرده و با گرفتن فديه آنان را آزاد كردند .

يأيها النبى قل لمن فى أيديكم من الأسرى إن يعلم اللّه فى قلوبكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 3،9،16،20

3 - خداوند ، شكست و هلاكت كافران و مشركان حاكم و جايگزين آنان شدن را ، به مؤمنان نيكوكار صدراسلام ، وعده كرده است .

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت ليستخلفنّهم فى الأرض

9 - خداوند ، استقرار و تثبيت دين مورد پسند خويش را به مؤمنان نيكوكار صدراسلام ، وعده كرده است .

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت . .. و ليمكّننّ لهم دينهم الذى ارتض

16 - وعده خداوند به مؤمنان نيكوكار صدراسلام ، به تبديل و دگرگون كردن ترس و اضطراب آنان به امنيت و آرامش

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت . .. و ليبدّلنّهم من بعد خوفهم أمنً

20 - عبادت خداى واحد و دورى از شرك ، دليل و سبب وعده كردن خداوند به مؤمنان صدراسلام براى اعطاى خلافت ، پيروزى و

ص: 443

امنيت به آنان

وعد اللّه الذين ءامنوا . .. يعبدوننى لايشركون بى شيئًا

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه جمله «يعبدوننى. ..» حال براى ضماير غايب گذشته و يا جمله اى استينافيه بيانيه باشد; كه در هر صورت بيانگر علت و دليل اعطاى خلافت پيروزى و امنيت به مؤمنان از سوى خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 2 - 2

2 - در صدراسلام ، كسانى وجود داشته اند كه انتظارِ آزمون الهى را نداشته اند و مى پنداشته اند كه صرف اظهار ايمان ، براى مؤمن بودن ، كافى است .

أحسب الناس أن يتركوا أن يقولوا ءامنّا و هم لايفتنون

688- مسلمانان صدر اسلام و بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 2

2 - مسلمانان صدر اسلام ، به ايمان آوردن بنى اسرائيل دل بسته و بدان اميدوار بودند .

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم

برداشت فوق لازمه معناى «أن يؤمنوا لكم» است; زيرا تأييد و تصديق پيروان يك مكتب به معناى تصديق حقانيت آن مكتب و در نتيجه ايمان آوردن به آن است.

689- مسلمانان صدر اسلام و تكليف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 158 - 6

6 - برخى از مسلمانان صدر اسلام ، از انجام سعى ميان صفا و مروه ، اكراه داشته و آن را از مناسك حج نمى پنداشتند .

فمن حج البيت أو اعتمر فلاجناح عليه أن يطوف بهما

نفى اشكال از سعى ميان صفا و مروه با جمله «فلا جناح . ..» گوياى اين است كه: مسلمانان از انجام آن عمل اكراه داشته و منشأ آن - چنانچه در شأن نزول آمده - وجود بتهايى بود كه مشركان در صفا و مروه بين آن دو نصب كرده بودند.

690- مسلمانان صدر اسلام و جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 122 - 2

2 - گمان برخى از مسلمانان صدر اسلام به وجوب بسيج همه مردم براى شركت در جنگ

ص: 444

ما كان المؤمنون لينفروا كافة

آيه شريفه - چنان كه در برخى شأن نزولها آمده - در مقام دفع ذهنيت اشخاصى است كه مى پنداشتند همه مسلمانان بى استثنا بايد در جنگ شركت كنند.

691- مسلمانان صدر اسلام و رسوم جاهليت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 189 - 11

11 - مسلمانان صدر اسلام بر اساس سنت عصر جاهلى ، به هنگام حج از راه هاى متعارف به خانه ها وارد نمى شدند .

و ليس البر بأن تأتوا البيوت من ظهورها

از اينكه مسلمانان مورد خطاب قرار گرفته اند، معلوم مى شود: گروهى از آنان تا پيش از نازل شدن آيه شريفه، به اين سنت پايبند بوده اند.

692- مسلمانان صدر اسلام و صدقه نجوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 13 - 1،3

1 - مسلمانان ، از پرداخت صدقه پيش از نجوا با پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، امتناع ورزيدند .

ءأشفقتم أن تقدّموا بين يدى نجويكم صدقت

3 - پرداخت صدقه ، پيش از هر بار نجوا با پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، براى مسلمانان امرى دشوار مى نمود .

ءأشفقتم أن تقدّموا بين يدى نجويكم صدقت

693- مسلمانان صدر اسلام و علماى مسيحيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 3

3 - خوشبينى مسلمانان صدر اسلام ، نسبت به پيشوايان دينى يهود و نصارا

يأيها الذين ءامنوا إن كثيراً من الأحبار و الرهبان ليأكلون أمول الناس بالبطل

افشاى چهره عالمان دينى يهود و نصارا براى مسلمانان (يا أيها الذين آمنوا) - كه متضمن هشدار به ايشان است - بيانگر اين حقيقت است كه: مسلمانان از ماهيت خطر پيشوايان دينى اهل كتاب آگاهى نداشتند بلكه بر عكس به آنان خوشبين بودند.

ص: 445

694- مسلمانان صدر اسلام و علماى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 3

3 - خوشبينى مسلمانان صدر اسلام ، نسبت به پيشوايان دينى يهود و نصارا

يأيها الذين ءامنوا إن كثيراً من الأحبار و الرهبان ليأكلون أمول الناس بالبطل

افشاى چهره عالمان دينى يهود و نصارا براى مسلمانان (يا أيها الذين آمنوا) - كه متضمن هشدار به ايشان است - بيانگر اين حقيقت است كه: مسلمانان از ماهيت خطر پيشوايان دينى اهل كتاب آگاهى نداشتند بلكه بر عكس به آنان خوشبين بودند.

695- مسلمانان صدر اسلام و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 30 - 3

3 - قرآن كريم ، آن چنان كه شايسته آن بود در ميان مسلمانان صدراسلام ( نيمه اول بعثت ) ، مورد بهره بردارى قرار نگرفت و حق آن ادا نشد .

و قال الرسول يربّ إنّ قومى اتّخذوا هذا القرءان مهجورًا

696- مسلمانان صدر اسلام و قصه افك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 5

5 - انتشار وسيع ماجراى « افك » ، در ميان مسلمانان صدر اسلام

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم لاتحسبوه شرًّا لكم بل هو خير لكم

697- مسلمانان صدر اسلام و قصه نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 49 - 5،6

5- پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مردم عصر بعثت ، پيش از نزول قرآن ، به سرگذشت نوح ( ع ) آگاهى نداشتند .

ما كنت تعلمها أنت و لاقومك من قبل هذا

مشاراليه «هذا» قرآن است كه از جمله «نوحيها إليك» معلوم مى شود.

6- پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مردم عصر بعثت ، جز از طريق وحى ، راهى براى شناخت صحيح حادثه طوفان و سرگذشت نوح ( ع ) در اختيار نداشتند .

ما كنت تعلمها أنت و لاقومك من قبل هذا

ص: 446

698- مسلمانان صدر اسلام و قصه يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 3 - 10

10- مردم عصر بعثت ، ناآگاه به سرگذشت يوسف ( ع ) پيش از نزول قرآن

و إن كنت من قبله لمن الغفلين

«إن» در جمله فوق مخففه است و مراد از «الغافلين» مردم عصر بعثت مى باشد. بنابراين مفاد جمله «إن كنت ...» چنين مى شود: تو نيز اى پيامبر! پيش از نزول قرآن همانند ساير مردم ، از داستان يوسف بى خبر بودى.

699- مسلمانان صدر اسلام و لهو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 11 - 1،2

1 - مسلمانان صدراسلام ، با مشاهده بساط داد و ستد و يا لهو و سرگرمى ، جذب آن مى شدند و مصلاّ را ترك و پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در حال ايراد خطبه هاى نماز جمعه ، ر ها مى كردند .

و إذا رأوا تجرة أو لهوًا انفضّوا إليها و تركوك قائمًا

2 - نكوهش مسلمانان صدراسلام از سوى خداوند ، به خاطر ترك مصلاّ براى داد و ستد و يا تماشاى لهو و ر ها كردن پيامبر (صلی الله علیه و آله) در حال ايراد خطبه هاى نماز جمعه

و إذا رأوا تجرة أو لهوًا انفضّوا إليها و تركوك قائمًا

700- مسلمانان صدر اسلام و مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 8

8 - وجود پيوند هاى قرابت و خويشاوندى ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان

و إن يظهروا عليكم لايرقبوا فيكم إلّاً و لاذمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 13 - 12

12 - مسلمانان صدر اسلام ، از نبرد با شرك پيشگان پيمان شكن ، در هراس بودند .

أتخشونهم

ص: 447

701- مسلمانان و منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 11 - 2

2 - اعمال ناپسند و مفسدانه منافقان عصرِ بعثت ، مورد اعتراض مسلمانان آن عصر

و إذا قيل لهم لاتفسدوا فى الأرض

702- مسلمانان هشدار به صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 16 - 8

8 - هشدار تهديدآميز خداوند به عناصر سست ايمان ، نسبت به همراز شدن با بيگانگان و در ميان نهادن اسرار مسلمانان با آنان

أم حسبتم أن تتركوا و لما يعلم اللّه الذين . .. و لم يتخذوا من دون اللّه و لا رسو

703- مسؤوليت مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 110 - 4

4 - مسلمانان صدر اسلام ، موظف به تقويت بنيه اعتقادى و اقتصادى خويش با برپا كردن نماز و پرداخت زكات ( براى مهيّا شدن زمينه هاى جهاد و مبارزه )

حتى يأتى اللّه بأمره . .. و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 3

3 - مسلمانان صدر اسلام به نبرد با مشركان مكه و بيرون راندن آنان از آن سرزمين موظف شدند .

و أخرجوهم من حيث أخرجوكم

مراد از «من حيث أخرجوكم» بنا به گفته مفسران، مكه است و به مجبور شدن مسلمانان به ترك مكه و هجرت به مدينه و حبشه اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 7 - 1

1 - مسلمانان صدر اسلام موظف به هجوم به كاروان تجارى مشركان قريش و يا نبرد با سپاه مسلح آن بودند .

كما أخرجك ربك . .. إذ يعدكم اللّه إحدى الطائفتين ... و يريد اللّه أن يحق الحق بك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 448

6 - انفال - 8 - 75 - 5

5 - مهاجرت به مدينه از وظايف مهم مسلمانان صدر اسلام

و الذين ءامنوا من بعد و هاجروا

مراد از هجرت در اين بخش از آيات، كوچ كردن مسلمانان از هر نقطه به مدينه منوره است. تأكيد فراوان خداوند بر هجرت بيانگر اهميت ويژه آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 7 - 9

9 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را به ادامه پايبندى بر پيمان عدم تعرض خود با مشركان ، مادامى كه آنان بر پيمان خود پايبند بمانند ، توصيه فرمود .

فما استقموا لكم فاستقيموا لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 12 - 8،9

8 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را به پيكار با سران و پيشوايان شرك و كفر ، در صورت نقض پيمان صلح از سوى آنان ، فراخواند .

و إن نكثوا أيمنهم . .. فقتلوا أئمة الكفر

9 - مسلمانان صدر اسلام ، موظف بودند در صورت مشاهده طعن و توهين به دين الهى از سوى معاهدان مشرك ، با ايشان به پيكار برخيزند .

و إن نكثوا أيمنهم . .. و طعنوا فى دينكم فقتلوا أئمة الكفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 41 - 1

1 - فرمان خداوند به بسيج همه مسلمانان صدر اسلام براى جهاد در راه خدا ، هر چند فاقد تجهيزات كافى نظامى باشند .

انفروا خفافاً و ثقالا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 16 - 2

2 - مسلمانان ، موظف بودند با توطئه « افك » به عنوان بهتانى بزرگ عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و حريم آن حضرت ، مقابله كنند .

و لولا إذ سمعتموه قلتم . .. سبحنك هذا بهتن عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 63 - 4

4 - مسلمانان صدراسلام به نگه دارى حرمت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در گفتارشان موظف و از صدا زدن آن حضرت ، همچون صدا زدن ديگر مردمان ، ممنوع بودند .

لاتجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضًا

ص: 449

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه اضافه «دعا» به «الرسول» اضافه مصدر به مفعول باشد; يعنى، دعوت و صدا زدن شما پيامبر(صلی الله علیه و آله) را. .. .

704- مسؤوليت مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 2

2 - مؤمنان صدر اسلام ، مأمور دست رد زدن بر سينه توانمندان متخلف از جنگ تبوك و بى اثر شمردن عذرتراشى آنان

قل لا تعتذروا لن نؤمن لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 123 - 1

1 - فرمان الهى به مؤمنان در اسلام مبنى بر مبارزه و پيكار با جوامع كفرپيشه همجوار خويش

يأيها الذين ءامنوا قتلوا الذين يلونكم من الكفار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 12 - 2

2 - مؤمنان صدراسلام ، وظيفه دار تكذيب شايعه هاى بى اساس بدخواهان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و خانواده آن حضرت

لولا إذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنت بأنفسهم خيرًا و قالوا هذا إفك مبين

705- مسيحيان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 120 - 3

3 - يهوديان و نصرانيان عصر بعثت ، مردمانى هدايت ناپذير بودند .

و لن ترضى عنك اليهود و لاالنصرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 135 - 2

2 - توافق و اتحاد يهود و نصاراى عصر بعثت عليه مسلمانان ، على رغم اختلافات شديد ايشان با يكديگر

و قالوا كونوا هوداً أو نصرى تهتدوا

هدف از «لفّ اجمالى» در آيه و بيان دو جمله در يك كلام، رساندن اتحاد و توافق يهود و نصارا عليه مسلمانان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 450

1 - بقره - 2 - 144 - 23

23 - يهود و نصاراى عصر بعثت ، مردمى حق ناپذير بودند .

و إن الذين أوتوا الكتب ليعلمون أنه الحق من ربهم و ما اللّه بغفل عما يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 159 - 6

6 - عالمان يهود و نصارا در عصر بعثت ، شواهد و نشانه هاى حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و احكام اسلام را كتمان مى كردند .

الذين يكتمون ما أنزلنا من البينت و الهدى من بعد ما بينه للناس فى الكتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 49 - 21،22،32

21 - گناهان يهوديان و مسيحيان عصر بعثت - حتى برخى از آن - ، زمينه ساز محروميت آنان از پذيرش احكام الهى و داورى هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فان تولوا فاعلم انما يريداللّه ان يصيبهم ببعض ذنوبهم

كلمه «بعض» مى تواند اشاره به اين باشد كه تنها برخى از گناهان اهل كتاب اقتضاى محروميت از حق پذيرى را دارد ; نه همه آنها و مى تواند به اين معنا باشد كه برخى از گناهان آنان در محروميتشان از پذيرش احكام الهى كافى است گرچه بسيارى از گناهانشان چنين اقتضايى را دارد. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.

22 - اراده خداوند به عذاب بسيارى از يهوديان و مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فان تولوا . .. ان يصيبهم ببعض ذنوبهم و إن كثيراً من الناس لفسقون

32 - بسيارى از يهوديان و مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى آلوده به گناه و معصيت

يريد اللّه ان يصيبهم ببعض ذنوبهم و إن كثيراً من الناس لفسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 52 - 24

24 - مشركان ، يهود و نصاراى عصر بعثت ، همواره در خطر گرفتارى به عذاب الهى بودند .

او امر من عنده فيصبحوا على ما اسروا فى انفسهم ندمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 53 - 3

3 - يهود و نصارا در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شوكت خويش را از دست دادند و به ذلت و خوارى كشيده شدند .

اهولاء الذين اقسموا باللّه جهد ايمنهم انهم لمعكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 60 - 10

10 - رضايت يهوديان و مسيحيان عصر بعثت از رفتار هاى ناپسند نياكان خويش

هل انبئكم بشرّ من ذلك مثوبة عند اللّه من لعنه اللّه . .. و عبد الطغوت

ص: 451

سرزنش يهوديان و مسيحيان عصر بعثت به خاطر رفتار ناپسند پيشينيان آنان، مى تواند حاكى از رضايشتان به آن رفتار باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 77 - 18

18 - گروهى از يهوديان و مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، هواپرستان گمراه و ناشر عقايد افراطى و غلوآميز در ميان همكيشان خود

و لاتتبعوا اهواء قوم . .. و اضلوا كثيراً و ضلوا عن سواء السبيل

كلمه «ضلوا» در دو بخش از آيه مى تواند اشاره به دو طايفه از گمراهان داشته باشد، طائفه اى پيش از بعثت كه جمله «قد ضلوا من قبل» بيانگر آن است و طائفه اى معاصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) كه جمله «ضلوا عن سواء السبيل» حاكى از آنان مى باشد. گفتنى است كه آوردن قيد «من قبل» در يك بخش و نيامدن آن در بخش بعد، گوياى اين تفسير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 83 - 1،2،5،6،10،11

1 - تأثر شديد و آشكار مسيحيان زمان پيامبر از شنيدن آيات قرآن

و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ترى اعينهم تفيض من الدمع

فيض به معناى جارى شدن است، «من» در «من الدمع» نشويه. و «دمع» مصدر و به معناى اشك ريختن است. و نسبت فيضان به چشم براى مبالغه در گريستن و متأثر شدن است يعنى آنقدر متأثر شدند كه گويا چشمهاى آنان بر اثر گريستن، جارى شد.

2 - جوشيدن اشك شوق از ديدگان گروهى از مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) با شنيدن آيات قرآن

و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ترى اعينهم تفيض من الدمع

كلمه «دمع» مى تواند به معناى اشك، باشد در اين صورت تفيض يعنى لبريز مى شود. بنابراين جمله «تفيض من الدمع» به اين معناست كه چشمانشان از اشك لبريز شد.

5 - سابقه آشنايى مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به حقائق ، زمينه تأثيرپذيرى آنان از قرآن

ترى اعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق

بدان احتمال كه مراد از «الحق» حقايقى غير از قرآن و رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد بر اين مبنا: ما در «مما» مصدريه و «من» در «من الحق» تبعيضيه است نه بيانيه يعنى چون مسيحيان مؤمن، حقايقى از دين را مى شناختند، اعتراف به رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) كردند. ماضى بودن فعل «عرفوا» اين احتمال را تأييد مى كند.

6 - گرايش مسيحيان عصر بعثت به اسلام ، برخاسته از آگاهى آنان بر حقانيت قرآن

ترى اعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «الحق» قرآن باشد.

10 - گروهى از مسيحيان ، كشيشان و راهبان عصر بعثت ، پذيراى اسلام در پى شنيدن قرآن .

و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول . .. يقولون ربنا ءامنا

11 - مسيحيان عصر بعثت پس از پذيرش اسلام با نيايش به درگاه خداوند ، خواهان پيوستن به صف شاهدان و گواهان حقانيت قرآن بودند .

ربنا ءامنا فاكتبنا مع الشهدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 84 - 1

ص: 452

1 - ايمان به خداوند يكتا و حقانيت قرآن تنها راه منطقى و درست در ديدگاه مسيحيان عصر بعثت پس از آشنايى با قرآن

يقولون . .. لانؤمن باللّه وما جاءنا من الحق

706- مسيحيان قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 157 - 22

22 - يهود و نصارا در قبل از اسلام ، مبتلا به تكاليفى مشقتبار و گرفتار در دام خرافات و بدعت هاى فراوان دينى بودند .

و يضع عنهم إصرهم و الأغلل التى كانت عليهم

جمع آوردن «اغلال» حكايت از گستردگى بدعتها و خرافات دارد.

707- مسيحيان مؤمن به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 121 - 2

2 - از ميان يهود و نصارا ، پيروان حقيقى تورات و انجيل به قرآن و محمد (صلی الله علیه و آله) ايمان مى آورند .

الذين ءاتينهم الكتب يتلونه حق تلاوته أولئك يؤمنون به

«تلاوت به معناى خواندن و قرائت كردن است. برخى از اهل لغت آن را به معناى پيروى كردن نيز گفته اند. مراد از ضمير «به» محتمل است قرآن يا پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد و نيز مى تواند به الكتاب (تورات و انجيل) برگردد. برداشت فوق ناظر به اين است كه مراد از ضمير «به» قرآن يا پيامبر (صلی الله علیه و آله) بوده و تلاوت به معناى پيروى كردن باشد.

708- مسيحيان و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 9،14

9 - تلاش تبليغاتى يهود و نصارا عليه اسلام و قرآن

ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم من بعد إيمنكم كفاراً

14 - حقانيت اسلام ، حتى در نظر يهوديان و مسيحيان امرى روشن و ترديدناپذير بود .

من بعد ما تبين لهم الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 120 - 6

6 - توافق هاى سطحى با يهود و نصارا ، در گرايش آنان به اسلام مؤثر نيست .

و لن ترضى عنك اليهود و لاالنصرى حتى تتبع ملتهم

ص: 453

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 51 - 9

9 - همكارى و روابط دوستانه يهود و نصارا ، @در جهت مقابله با اسلام *

يا ايها الذين ءامنوا لاتتخذوا اليهود و النصرى أولياء بعضهم أولياء بعض

با توجه به اينكه يهود و نصارا نسبت به يكديگر دشمنى و كينه دارند، معلوم مى شود دوستى آنها با يكديگر كه از جمله «بعضهم . ..» استفاده مى گردد، در جهت مقابله به اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 2،4،13

2 - موضع گيرى ها و تبليغات سوء يهود و نصارا ، عليه اسلام به مثابه پفى ناچيز در مقابل نور فروزنده و جاودان الهى

يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

4 - اطاعت محض و تبعيت كوركورانه يهود و نصارا از احبار و راهبانشان ، در راستاى مبارزه با قرآن و اسلام

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً . .. يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

13 - يهود و نصارا ، ناخشنود از گسترش اسلام

و يأبى اللّه إلا أن يتم نوره و لو كره الكفرون

709- مسيحيان و گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 13

13 - يهود و نصارا ، ناخشنود از گسترش اسلام

و يأبى اللّه إلا أن يتم نوره و لو كره الكفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 9

9 - يهود و نصارا ، مخالف اسلام و ناخشنود از گسترش آن

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً . .. ليظهره على الدين كله و لو كره المشركون

710- مسيحيان و مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 147 - 6

6 - تلاش هاى تبليغى اهل كتاب ( يهود و نصارا ) بر ضد احكام اسلام ، ايجاد كننده زمينه هاى شك و ترديد در اذهان مسلمانان

ص: 454

صدر اسلام

الحق من ربك فلاتكونن من الممترين

بر حذر داشتن مسلمانان از شك و ترديد، با فعل «فلاتكونن» - كه مقرون به نون تأكيد است - گوياى اين معناست كه: زمينه هاى شك و ترديد در مسلمانان به وجود آمده بود. از آيات قبل مى توان فهميد كه مخالفتهاى اهل كتاب منشأ اين ترديدها بوده است.

711- مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 170 - 9

9 - اصرار مردم عصر بعثت بر شركورزى و تحريم برخى از حلال ها ، برخاسته از تقليد آنان از نياكانشان بود .

كلوا مما فى الأرض . .. و إذا قيل لهم اتبعوا ... قالوا بل نتبع ما ألفينا عليه ءاب

از مصاديق مورد نظر براى «ما ألفينا عليه آباءنا» - به قرينه آيه 165 و 168 - شركورزى و حرام دانستن برخى از نعمتهاى الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 8

8 - فتنه انگيزى مشركان مكه عليه مسلمانان صدر اسلام

أخرجوكم و الفتنة أشد من القتل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 2 - 25

25 - عداوت و دشمنى مشركان با مسلمانان در صدر اسلام

و لايجرمنكم شنئان قوم

بنابر اينكه «شنئان» (بغض و عداوت)، اضافه به فاعل «قوم» شده باشد، نه به مفعول. به قرينه (ان صدوكم) كه بيان دشمنى آن قوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 52 - 24

24 - مشركان ، يهود و نصاراى عصر بعثت ، همواره در خطر گرفتارى به عذاب الهى بودند .

او امر من عنده فيصبحوا على ما اسروا فى انفسهم ندمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 57 - 6

6 - مشركان صدر اسلام دليل روشن حقانيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) (قرآن) را تكذيب مى كردند.

ص: 455

قل إنى على بينة من ربى و كذبتم به

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 5 - 7،8

7 - دستور آزادى مشركان ( آنانى كه به خاطر تخلف از فرمان منع سير و سياحت در غير ماه هاى حرام اسير مى شدند ) در صورت پذيرش توحيد و گرايش آنان به اسلام

و خذوهم . .. فإن تابوا و أقاموا الصلوة ... فخلّوا سبيلهم

8 - فرمان رفع حصر از مشركان محاصره شده ( آنان كه به علت نقض فرمان منع رفت و آمد در غير ماه هاى حرام محاصره مى شدند ) در صورت قبول اسلام و ترك شرك

و احصروهم . .. فإن تابوا ... فخلّوا سبيلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 7 - 7

7 - عموم مشركانى كه در كنار مسجدالحرام با مسلمانان پيمان عدم تعرض بسته بودند ، بر پيمان خويش پايبند نماندند .

إلا الذين عهدتم عند المسجدالحرام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 10 - 1

1 - شرك پيشگان صدر اسلام ، درباره هيچ مؤمنى به رعايت حق خويشاوندى ، ملتزم نبودند .

لايرقبون فى مؤمن إلّاً

«رقبة» و «رُقبان» (مصدر يرقبون) به معناى حفظ و نگهدارى و «إلّ» به معناى قرابت و خويشاوندى است. قابل ذكر است كه لفظ «مؤمن» و «إلّ» هر دو نكره در سياق نفى و مفيد عمومند; يعنى، مشركان درباره هيچ مؤمنى حرمت قرابت و خويشاوندى را نگه نمى دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 12 - 3

3 - شرك پيشگان صدر اسلام ، مردمانى سست عهد و پيمان شكن بودند .

و إن نكثوا أيمنهم من بعد عهدهم . .. إنهم لا أيمن لهم

مشركان صدر اسلام و انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 37 - 9

9 - آشنايى مشركان صدر اسلام با رسولان پيشين و دعوت آنان به توحيد و يكتاپرستى *

و إذا قيل لهم لا إله إلاّ اللّه يستكبرون . .. و صدّق المرسلين

خداوند، براى درستى رسالت پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله)، به تصديق كردن پيامبران گذشته از سوى آن حضرت استدلال فرمود. اين مطلب

ص: 456

بيانگر آشنايى مردم صدر اسلام به رسالت پيامبران پيشين است.

712- مشركان صدر اسلام و توحيد عبادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 37 - 9

9 - آشنايى مشركان صدر اسلام با رسولان پيشين و دعوت آنان به توحيد و يكتاپرستى *

و إذا قيل لهم لا إله إلاّ اللّه يستكبرون . .. و صدّق المرسلين

خداوند، براى درستى رسالت پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله)، به تصديق كردن پيامبران گذشته از سوى آن حضرت استدلال فرمود. اين مطلب بيانگر آشنايى مردم صدر اسلام به رسالت پيامبران پيشين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 45 - 2

2 - نفوذ آيين شرك در قلب و جان مشركان صدراسلام و حساسيت شديد آنان نسبت به آيين يكتاپرستى

و إذا ذكر اللّه وحده اشمأزّت قلوب الذين لايؤمنون بالأخرة

از تنفر و انزجار قلبى مشركان به صرف ياد كردن نام خداوند، برداشت بالا به دست مى آيد.

713- مشركان صدر اسلام و ربوبيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 3 - 2

2 - شرك پيشگان عصر بعثت ، منكر ربوبيت خدا بودند .

قال الكفرون إن هذا لسحر مبين. إن ربكم اللّه

به كارگيرى حرف تأكيد (إن) و اسميه بودن جمله «إن ربكم اللّه» بيانگر برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 31 - 4،12

4 - شرك پيشگان عصر بعثت با وجود اعتقادشان به رازقيت و روزى بخشى خدا ، ربوبيت بى شريك او را باور نداشتند .

قل من يرزقكم من السماء و الأرض . .. فسيقولون اللّه

ضمير فاعلى در «سيقولون» به مشركان بر مى گردد.

12 - مشركان عرب جاهلى با وجود اعتقادشان به اينكه تدبير امور جهان در دست خداست ، منكر ربوبيت و پروردگارى بى همتاى او بودند .

و من يدبر الأمر فسيقولون اللّه

ص: 457

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 4

4- امتناع مشركان عصر بعثت از اقرار به ربوبيت خدا بر تمام هستى على رغم مشاهده نقش او در جهان آفرينش

قل من رب السموت و الأرض قل الله

از اينكه خداوند خود به پرسشى كه از مشركان كرده (من رب السموت) پاسخ مى دهد (قل الله) معلوم مى شود آنان از اعتراف و اقرار به ربوبيّت خداوند خوددارى مى كردند.

714- مشركان صدر اسلام و عزت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 81 - 2

2- مشركان عصر بعثت ، عزت و اعتبار خود را در پرستش معبودان ساختگى خود مى دانستند .

ليكونوا لهم عزًّا

715- مشركان صدر اسلام و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 105 - 4

4 - مشركان و كافران عصر بعثت، به والايى آيات قرآنى و محتواى بلند آن اعتراف داشتند.

و ليقولوا درست

زيرا اگر آيات در نظر مشركان كم اهميت بود، براى رد آيات به كم اهميتى آن اشاره مى كردند و نه به فراگيرى آن از ديگران.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 6

6 - انكار رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و آسمانى بودن قرآن ، از ناحيه شرك پيشگان عصر بعثت

قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 16 - 10

10 - سرزنش مشركان از سوى خداوند ، به خاطر انكار الهى بودن قرآن و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، على رغم آشنايى كامل آنان با شخصيت پيش از بعثت آن حضرت

قل لو شاء اللّه ما تلوته عليكم . .. فقد لبثت فيكم عمراً من قبله أفلا تعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 458

7 - يونس - 10 - 17 - 7

7 - شرك پيشگان عصر بعثت ، قرآن را ساخته ذهن پيامبر (صلی الله علیه و آله) دانسته و آن حضرت را فردى مفترى ( كسى كه بر خدا دروغ مى بندد ) مى خواندند .

قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا أو بدّله . .. قل ... فمن أظلم ممن ا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 20 - 1

1 - واكنش مشركان صدر اسلام نسبت به قرآن كريم ، واكنشى تحقيرآميز بود .

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه

كلمه «آية»، به قرينه مقام، به معناى معجزه است ; يعنى، مشركان مى گويند: چرا بر محمد(صلی الله علیه و آله) از سوى خدايش معجزه نازل نشده. مفهوم اين سخن آن است كه: ما قرآن را به عنوان آيت و نشانه اى الهى براى صدق ادعاى پيامبر(صلی الله علیه و آله) قبول نداريم و اين در واقع تحقير شأن قرآن و استخفاف به امر كتاب خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 37 - 7

7 - شباهت و همگونى قرآن با كتاب هاى آسمانى پيشين ( تورات ، انجيل و . . . ) دستاويز مشركان صدر اسلام براى زدن برچسب « ساختگى بودن » به آن

و ما كان هذا القرءان أن يفترى من دون اللّه و لكن تصديق الذى بين يديه و تفصيل الك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 38 - 1

1 - « ساختگى بودن » از برچسب هاى شرك پيشگان عصر بعثت به قرآن و در راستاى مبارزه آنان با پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) بود .

و ما كان هذا القرءان أن يفترى . .. أم يقولون افتريه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 13 - 1

1- مشركان عصر بعثت ، قرآن را دروغهايى ساخته و پرداخته دست پيامبر (صلی الله علیه و آله) قلمداد مى كردند .

أم يقولون افتريه

«إفتراه» به معناى دروغ بافتن است. ضمير فاعلى در «إفتراه» به پيامبر(صلی الله علیه و آله) برمى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 15 - 8

8- مشركان عصر بعثت به خاطر دنيا طلبى و تجمل گرايى ، قرآن را نپذيرفته و آن را ساخته دست پيامبر (صلی الله علیه و آله) قلمداد مى كردند .

أم يقولون افتريه . .. من كان يريد الحيوة الدنيا و زينتها

بيان پيامدهاى دنياخواهى و تجمل گرايى، پس از دعوت به توحيد و اقامه برهانى روشن براى آن، اشاره به ريشه هاى اصرار

ص: 459

مشركان به كفرورزى دارد; يعنى، اينكه مشركان با وجود دليلى روشن بر حقانيت قرآن، حقايق مطرح شده در آن را نمى پذيرند به دليل دنياخواهى آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 35 - 1

1- مشركان عصر بعثت ، قرآن را ساخته و پرداخته پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى پنداشتند .

أم يقولون افتريه

در اينكه مقصود از ضمير در «يقولون» چه كسانى هستند، دو نظر ابراز شده است: برخى برآنند كه مقصود، مشركان عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) هستند و گروهى ديگر از مفسران، مراد از آن را كفرپيشگان قوم نوح مى دانند. برداشت فوق براساس نظر اول است. گفتنى است كه براين اساس، مخاطب كلمه «قل» پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ضمير مفعولى در «إفتراه» به قرآن و يا خصوص داستان نوح(ع) باز مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 55 - 1

1 - شك و تردد مشركان صدراسلام نسبت به قرآن والهى بودن آن ، عميق و غير قابل زوال بود .

و لايزال الذين كفروا فى مرية منه حتّى تأتيهم الساعة

متعلق «كفروا» حذف شده و تقدير آن به قرينه «أنّه الحقّ من ربّك» (در آيه پيش)، «كفروا بالقرآن» مى باشد. «مرية» اسم مصدر از فعل «امترى يمترى» و به معناى شك و ترديد است. «ال» در «الساعة» براى عهد ذهنى و «ساعة» به معناى لحظه و هنگام است. بنابراين «الساعة»; يعنى، آن هنگام كه اشاره دارد به زمان برپايى قيامت و حضور مردم در عرصه محشر. «بغت و بغتة» يعنى ناگهان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 5 - 6

6 - سرسختى و لجاجت مشركان عصر بعثت ، در برابر قرآن و دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قالوا قلوبنا فى أكنّة ممّا تدعونا إليه و . .. فاعمل إنّنا عملون

716- مشركان صدر اسلام و قربانى مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 67 - 4

4 - مراسم قربانى مسلمانان ، مورد اعتراض ستيزه جويانه مشركان صدراسلام

لكلّ أُمّة جعلنا منسكًا هم ناسكوه فلاينزعنّك فى الأمر

«نزاع» (مصدر «ينازعون») به معناى مخاصمه و ستيزه جويى است. ضمير فاعل در «لاينازعنّك» به مشركان بازمى گردد و «ال» در «فى الأمر»، عوض از مضاف اليه و به تقدير «فى أمر المنسك» مى باشد; يعنى، مشركان در مسأله قربانى، نبايد با تو به ستيزه جويى برخيزند.

ص: 460

717- مشركان صدر اسلام و قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 4

4 - مشركان عصر بعثت ، منكر روز بازپسين بودند .

قال الذين لا يرجون لقاءنا

718- مشركان صدر اسلام و محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 6

6 - انكار رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و آسمانى بودن قرآن ، از ناحيه شرك پيشگان عصر بعثت

قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 16 - 10

10 - سرزنش مشركان از سوى خداوند ، به خاطر انكار الهى بودن قرآن و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، على رغم آشنايى كامل آنان با شخصيت پيش از بعثت آن حضرت

قل لو شاء اللّه ما تلوته عليكم . .. فقد لبثت فيكم عمراً من قبله أفلا تعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 17 - 7

7 - شرك پيشگان عصر بعثت ، قرآن را ساخته ذهن پيامبر (صلی الله علیه و آله) دانسته و آن حضرت را فردى مفترى ( كسى كه بر خدا دروغ مى بندد ) مى خواندند .

قال الذين لا يرجون لقاءنا ائت بقرءان غير هذا أو بدّله . .. قل ... فمن أظلم ممن ا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 38 - 1

1 - « ساختگى بودن » از برچسب هاى شرك پيشگان عصر بعثت به قرآن و در راستاى مبارزه آنان با پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) بود .

و ما كان هذا القرءان أن يفترى . .. أم يقولون افتريه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 42 - 4

ص: 461

4 - مشركان ، در برخورد با سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى موضعى لجوجانه بودند .

أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 43 - 1،4

1 - برخى از مشركان با اينكه از نزديك ، ناظر اعمال و رفتار پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) بودند ، از تبعيت او سر باز زده ، تكذيبش مى كردند .

و منهم من ينظر إليك . .. و لو كانوا لا يبصرون

4 - مشركان با پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) برخوردى لجوجانه داشتند .

أفأنت تهدى العمى و لو كانوا لا يبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 5 - 1

1- مشركان عصر بعثت ، به منظور مخفى ماندن سخنانشان از خداوند ، سر به گريبان فرو مى بردند و با نجوا ، توطئه هاى طرح شده عليه پيامبر را مبادله مى كردند .

ألا إنّهم يثنون صدورهم ليستخفوا منه

از معانى «ثَنْى» (مصدر يثنون) تاكردن و خم نمودن است. «إستخفاء» به معناى مخفى ساختن خويش است و ضمير در «منه» به «الله» باز مى گردد. چون غرض مشركان از خم كردن سينه ها (سر در گريبان كردن) پنهان ساختن خويش از خدا بوده است، معلوم مى شود در آن حال عليه پيامبر سخن مى گفتند و توطئه هاى خويش را مبادله مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 15 - 8

8- مشركان عصر بعثت به خاطر دنيا طلبى و تجمل گرايى ، قرآن را نپذيرفته و آن را ساخته دست پيامبر (صلی الله علیه و آله) قلمداد مى كردند .

أم يقولون افتريه . .. من كان يريد الحيوة الدنيا و زينتها

بيان پيامدهاى دنياخواهى و تجمل گرايى، پس از دعوت به توحيد و اقامه برهانى روشن براى آن، اشاره به ريشه هاى اصرار مشركان به كفرورزى دارد; يعنى، اينكه مشركان با وجود دليلى روشن بر حقانيت قرآن، حقايق مطرح شده در آن را نمى پذيرند به دليل دنياخواهى آنان است.

719- مشركان صدر اسلام و مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 71 - 10

10 - مشركان صدر اسلام با تبليغات خود در صدد بازگرداندن مسلمانان به آيين شرك و بت پرستى بودند.

قل أندعوا من دون الله . .. و نرد على أعقابنا

ص: 462

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 10 - 11

11 - مشركان صدر اسلام ، آغازگر جنگ با مسلمانان بودند .

أولئك هم المعتدون

قصر در جمله «أولئك هم المعتدون» - كه ضمير فصل «هم» مفيد آن مى باشد - قصر قلب است ; يعنى، اين مشركانند كه به حقوق مسلمانان تعدى نموده و جنگ را با آنان آغاز كردند نه مسلمانان. قابل ذكر است كه در «آيه 13» به اين معنا تصريح شده است.

720- مشركان صدر اسلام و معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 1

1- انكار معاد و رستاخيز ، از ناحيه شرك پيشگان عصر بعثت

يأيّها الناس إن كنتم فى ريب من البعث

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 83 - 4

4 - اطلاع مشركان عصر بعثت ، از طرح مسأله معاد به وسيله رسولان الهى و در طول تاريخ

لقد وعدنا نحن و ءاباؤنا هذا من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 84 - 4

4 - درك ماهيت تعلق و نياز زمين و موجودات روى آن به خداوند ، تنها در توان اهل دانش و خرد است .

قل لمن الأرض و من فيها إن كنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 81 - 7

7 - مسأله معاد و رستاخيز مردگان در قيامت ، موضوعى نو و بى سابقه در فرهنگ مشركان صدراسلام

أفبهذا الحديث أنتم مدهنون

در صورتى كه مراد از «هذا الحديث» مسأله معاد باشد، جديد خوانده شدن خبر قيامت، بيانگر مطلب ياد شده است.

ص: 463

721- مشركان صدر اسلام و معبودان باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 18 - 3،4،7

3 - جلب سود و دفع زيان ، انگيزه شرك پيشگان عصر بعثت در پرستش خدايان پندارى خود

و يعبدون من دون اللّه ما لا يضرهم و لا ينفعهم

4 - شرك پيشگان عصر بعثت براى معبودان پندارى خود ، تنديسهايى مى ساختند و در برابر آنها ، به پرستش مى پرداختند .

و يعبدون من دون اللّه ما لا يضرهم و لا ينفعهم

به كارگيرى لفظ «ما» - كه بيشتر در مورد چيزهاى فاقد عقل و انديشه كاربرد دارد - بيانگر برداشت فوق مى باشد.

7 - مشركان عصر بعثت ، معبودان پندارى خود را واسطه هايى براى شفاعت و پا در ميانى ، ميان انسان ها و خدا مى انگاشتند .

و يعبدون من دون اللّه . .. و يقولون هؤلاء شفعؤنا عند اللّه

722- مشركان صدر اسلام و معجزه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 20 - 8

8 - پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در پى بهانه جويى هاى مشركان و پرسش هاى مكرر آنان از علت عدم نزول معجزه ، در انتظار پاسخ و رهنمودى از سوى خداوند بود .

و يقولون لو لا أنزل عليه ءاية من ربه . .. إنى معكم من المنتظرين

723- مشركان صدر اسلام و مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 10 - 2

2 - مشركان صدر اسلام در رابطه با هيچ مؤمنى به عهد و پيمانى پايبند نبودند .

لايرقبون فى مؤمن إلّاً و لاذمة

«ذمة» به معناى عهد و پيمان است. قابل ذكر است كه كلمه «مؤمن» و «ذمة» هر دو نكره در سياق نفى بوده و مفيد عموم مى باشند.

724- مشركان معاهد صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 4 - 3،7

3 - پايبندى جمعى از مشركان معاهد صدر اسلام بر عمل به تمام مواد و شرايط پيمان خود با مسلمانان

ثم لم ينقصوكم شيئاً

ص: 464

«نقص» و «نقصان» (مصدر ينقصون) به معناى كم كردن و كاستن از چيزى است. منظور از نكاستن برخى مشركان معاهد از پيمان خود با مسلمين اين است كه: آنان در عمل به تمام مواد و شرايط پيمان، هيچ گونه كوتاهى نكردند.

7 - كمك به دشمنان اسلام عليه مسلمانان ، از موارد نقض پيمان از سوى مشركان معاهد صدر اسلام بود .

إلا الذين عهدتم من المشركين . .. و لم يظهروا عليكم أحداً

725- مشركان و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 25 - 10

10 - افسانه خواندن قرآن، از شيوه هاى مبارزه كافران و مشركان با اسلام

حتى إذا جاءوك يجدلونك يقول الذين كفروا إن هذا إلا أسطير الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 104 - 5

5 - مشركان ، نسبت به حقيقت آيين توحيدى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ترديد بودند .

قل يأيها الناس إن كنتم فى شك من دينى

726- مشركان و مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 121 - 15

15 - مشركان در مورد خوردن ذبيحه و احكام آن در اسلام با مسلمانان صدر اسلام به مجادله مى پرداختند.

و لا تأكلوا مما لم يذكر اسم الله عليه . .. إن الشيطين ليوحون إلى ... و إن أطعتمو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 5،12

5 - دشمنى و كينه توزى شديد مشركان صدر اسلام نسبت به مسلمانان

كيف و إن يظهروا عليكم لايرقبوا فيكم إلّاً و لاذمة

12 - رفتار هاى فريبكارانه ( ظاهرسازى ها و خوش زبانى هاى ) مشركان صدر اسلام ، خوشبينى هايى را در ميان مسلمانان نسبت به آنان به وجود آورده بود .

كيف يكون للمشركين عهد . .. كيف ... يرضونكم بأفوههم و تأبى قلوبهم

ص: 465

727- مشكلات اقتصادى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 73 - 3،9

3- مسلمانان عصر بعثت ، گرفتار مشكلات اقتصادى و اجتماعى و سختى معيشت بودند .

أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

مراد از «فريقين» به قرينه صدر آيه، مؤمنان و كافران است. كافران در پاسخ به مؤمنان دو چيز را مايه افتخار و برترى و حقانيت خود مى دانستند: يكى وصف «خيرمقاماً» و ديگرى «أحسن نديّاً»، از اين دو توصيف، آشكار شود كه مؤمنان از نظر ظاهرى، در نقطه مقابل اين دو وضعيت قرار داشتند.

9- كافران عصر بعثت ، مشكلات اقتصادى ، اجتماعى و سياسى مسلمانان را ، نشانه ناروابودن عقيده و تفكر آنان مى دانستند .

أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 20 - 6

6 - شرايط مادى مسلمانان در مقطع زمانى صلح حديبيه ، همراه با تنگنا و نيازمند تقويت *

وعدكم اللّه مغانم كثيرة تأخذونها فعجّل لكم هذه

از اين كه خداوند وعده غنيمت داده و بر مؤمنان به خاطر دستيابى نزديكشان به بخشى از آن غنايم، امتنان كرده است; مى توان استفاده كرد كه اين غنايم، نقش مؤثرى در حيات مادى مسلمانان داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 10 - 12

12 - شرايط مسلمانان صدراسلام تا پيش از فتح مكه ، بسى سخت تر از شرايط آنان پس از آن بوده است .

لايستوى منكم من أنفق من قبل الفتح و قتل . .. من الذين أنفقوا من بعد و قتلوا

728- مشكلات مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 112 - 5

5- شرايط مكه براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان صدراسلام ، شرايطى دشوار و دين دارى امرى مشكل و نيازمند استقامت و پايدارى بوده است .

فاستقم كما أُمرت و من تاب معك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 96 - 3

3- مسلمانان صدراسلام ( در مكه ) از سوى كافران و مشركان گرفتار فشار هاى روحى و تنگنا هاى روانى بودند .

إنّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت سيجعل

ص: 466

با توجه به نزول اين آيات در مكّه، جمله «سيجعل . ..» بايد وعده اى نزديك به مسلمانان صدراسلام باشد. اين نويد حكايت از آن دارد كه مسلمانان در زمان نزول آيات، در شرايط سختى از نظر روحى و روانى و مقبوليت اجتماعى قرار داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 26 - 9

9 - تحمل تعصب هاى جاهلانه مشركان در حديبيه ، امرى دشوار براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان

فأنزل اللّه سكينته على رسوله و على المؤمنين

از نزول «آرامش» استفاده مى شود كه دستكم زمينه نگرانى و دشوارى براى مؤمنان وجود داشته است.

729- معاهدات مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 4 - 1،10

1 - وجود پيمان هاى عدم تعرض ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان

إلاّ الذين عهدتم من المشركين

10 - محترم شمرده شدن پيمان عدم تعرض مسلمانان صدر اسلام با دسته اى از مشركان ، به خاطر پايبند ماندنشان بر آن و نقض نشدن پيمان از سوى آنان

إلا الذين عهدتم . .. فأتموا إليهم عهدهم إلى مدتهم

730- معاهده با مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 4 - 1

1 - وجود پيمان هاى عدم تعرض ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان

إلاّ الذين عهدتم من المشركين

731- معاهده صلح در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 7 - 6

6 - وجود پيمان هاى صلح ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان

إلا الذين عهدتم عند المسجدالحرام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 467

7 - توبه - 9 - 13 - 3

3 - وجود پيمان صلح ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان

قوماً نكثوا أيمنهم

732- معاهده مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 72 - 16

16 - مسلمانان عصر بعثت با گروههايى از كافران پيمان عدم تعرض داشته و به آن وفادار بودند .

إلا على قوم بينكم و بينهم ميثق

733- معبودان مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 104 - 4

4 - مشركان صدر اسلام ، معبود هاى متعددى را مى پرستيدند .

فلا أعبد الذين تعبدون من دون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 21 - 2

2- مشركان در عصر بعثت ، چندگانه پرست و معتقد به خدايان و معبود ها متعدد بودند .

أم اتّخذوا ءالهة من الأرض

«آلهة» جمع «إله» به معناى خدايان و معبودها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 24 - 1

1- مشركان در عصر بعثت ، معتقد به خدايان و معبود هاى متعدد بودند .

أم اتّخذوا من دونه ءالهة

«ءالهة» جمع «إله» به معناى خدايان و معبودها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 55 - 1

1 - مشركان ، در عصر بعثت ، موجوداتى را مى پرستيدند كه از رساندن نفع و يا دفع ضرر ، ناتوان بودند .

و يعبدون من دون اللّه ما لاينفعهم و لايضرّهم

ص: 468

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 74 - 1

1 - مشركان صدراسلام به جاى اللّه معبود هاى ديگرى برگزيدند .

و اتّخذوا من دون اللّه ءالهة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 38 - 12

12 - تعدد معبود هاى ادعايى و مورد پرستش مشركان در عصر پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله)

ما تدعون من دون اللّه . .. هل هنّ كشفت ضرّه ... هل هنّ ممسكت رحمته

بازگشت ضميرهاى جمع «هنّ»، «كاشفات» و «ممسكات» به «ما»،گوياى تعدد معبودها است.

734- مكان معاهده مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 7 - 5

5 - انعقاد پيمان صلح ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان در كنار مسجدالحرام

إلا الذين عهدتم عند المسجدالحرام

735- مكذبان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 31 - 6

6 - ابوجهل ، نه دين اسلام را تصديق كرد و نه نماز گزارد .

فلاصدّق و لاصلّى

براساس شأن نزول، اين آيه تا آيه 35 درباره ابوجهل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 32 - 3

3 - ابوجهل ، دين اسلام را تكذيب و از پذيرش تعاليم آن امتناع كرد .

و لكن كذّب و تولّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 6 - 7

ص: 469

7 - كافران به اسلام ( يهوديان ، مسيحيان ، مجوسيان و مشركان ) ، شرورترين مردم و بدترين مخلوقات اند .

الذين كفروا من أهل الكتب و المشركين . .. أُولئك هم شرّ البريّة

«بريّة» (فعيلة به معناى مفعولة) با كلمه «برى» (به وزن «عصا»; يعنى، خاك) هم خانواده است و تمام خاكيان، از جمله بشر را شامل مى شود (مصباح و مفردات). برخى گفته اند: اين كلمه با فعل «بَرَءَ» (به معناى «خَلَقَ») هم خانواده است و بر تمام مخلوقات تطبيق مى كند.

736- مكذبان اسلام در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 6 - 1

1 - كافران به اسلام - چه اهل كتاب باشند و چه مشرك - به آتش جهنم ، گرفتار خواهند شد .

إنّ الذين كفروا من أهل الكتب و المشركين فى نار جهنّم

737- مكر دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 43 - 5

5 - خسارت و پى آمد سوء مكر و حيله مخالفان دين اسلام ، دامنگير خود آنان خواهد گشت .

فلمّا جاءهم نذير ما زادهم إلاّ نفورًا. .. و مكر السّيّىِ و لايحيق المكر السّيّىِ

738- مكر مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 11

11 - شرك پيشگان صدر اسلام تلاش مى كردند تا با ظاهر سازى و خوش زبانى ( رفتار منافقانه ) افكار عمومى مسلمانان را فريب داده و رضايت و خوشبينى آنان را نسبت به خود جلب كنند .

يرضونكم بأفوههم و تأبى قلوبهم

739- ملاك قضاوت مشركان در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 3

3 - داورى مشركان صدراسلام ، سطحى و براساس ملاك هاى مادى و غفلت آنان از معادلات فرا مادى بود .

ص: 470

أم يقولون نحن جميع منتصر

اتكاى مشركان بر جميعت خويش، نشانه سطحى نگرى آنان در محاسبات است.

740- ممانعت از ايمان به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 14

14 - عالمان يهود ، داراى نقش بسزا در بازدارى مردم خويش از ايمان آوردن به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم و قد كان فريق منهم

جمله «و قد كان . ..» مى تواند دليل قطع اميد از ايمان آوردن عالمان يهود باشد و مى تواند علت قطع اميد از ايمان آوردن عامه يهود باشد. برداشت فوق مبتنى بر احتمال دوم است; يعنى، يهوديان ايمان نمى آورند; زيرا عالمانشان به خاطر تحريفگر بودن، اجازه نخواهند داد حقايق - همان گونه كه هست - به دست مردم برسد و زمينه هاى ايمان در آنان شكوفا شود.

741- ممانعت از تبليغ اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 52 - 2

2 - كافران ، متوقف كردن دعوت به اسلام و محدود ساختن آن را ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله) خواستار شدند .

و لو شئنا لبعثنا فى كلّ قرية نذيرًا . فلاتطع الكفرين

با توجه به معناى لغوى «طاعت» (عمل كردن به آنچه كه از انسان خواسته شده است) مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد; زيرا آنچه كه كافران از پيامبر(صلی الله علیه و آله) خواسته بودند - با توجه به آيه قبل كه سخن از جهانى بودن رسالت پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) بود و آيه شريفه متفرع بر آن شده (فلاتطع الكافرين) - مى تواند توقف و محدود شدن رسالت باشد.

742- ممانعت از گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 1،2،3

1 - جوامع كفرپيشه همواره مهياى صرف دارايى هاى خويش براى جلوگيرى از گسترش اسلام

إن الذين كفروا ينفقون امولهم ليصدوا

انفاق مال به معناى مصرف كردن دارايى و هزينه كردن آن است و مراد از «ينفقون»، به قرينه «سينفقونها»، كه اخبار از تحقق سرمايه گذارى است، بيان حالت كافران مى باشد. يعنى كافران براى جلوگيرى از انتشار اسلام آماده سرمايه گذارى هستند و از انفاق مال دريغى ندارند.

2 - خداوند مسلمانان را از سرمايه گذارى هاى كلان كافران قريش براى هجوم به مسلمانان و جلوگيرى از گسترش اسلام آگاه ساخت .

ص: 471

فسينفقونها ثم تكون عليهم حسرة ثم يغلبون

جمع مضاف «امولهم» دلالت بر عموم دارد ; يعنى تمامى داراييهايشان و اين اشاره به پرداخت هزينه هاى فراوان است. گفتنى است توجه به سياق آيه مورد بحث و آيات قبل اين سخن مفسران را تأييد مى كند كه آيه شريفه درباره كفار قريش نازل شده است.

3 - تلاش كافران و صرف هزينه هاى كلان براى جلوگيرى از گسترش اسلام ، بى اثر است .

ثم تكون عليهم حسرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 39 - 3

3 - هزينه كردن دارايى ها براى جلوگيرى از گسترش اسلام ، از مصاديق فتنه انگيزى است .

إن الذين كفروا ينفقون امولهم ليصدوا عن سبيل اللّه . .. و قتلوهم حتى لاتكون فتنة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 8 - 13

13 - سران كفر و شرك ، براى جلوگيرى از نفوذ پيامبر (صلی الله علیه و آله) و گسترش اسلام ، از شيوه هاى گوناگون تبليغى و سياسى و از راهبرد هاى متنوع و ممكن استفاده مى كردند .

و قالوا أسطيرالأوّلين . .. مالِ هذا الرسول يأكل الطعام ... إن تتّبعون إلاّ رجل

تهمت دروغ پردازى و سحرزدگى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ايراد و خرده گيرى از ايشان، حاكى از گوناگونى شيوه ها و راه هاى مبارزه كافران با پيامبر و قرآن است. گفتنى است تعبير «ضربوا لك الأمثال; براى تو مثل ها زده و توصيف ها كرده اند» در آيه بعد، مؤيد همين برداشت است.

743- منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 11 - 2

2 - اعمال ناپسند و مفسدانه منافقان عصرِ بعثت ، مورد اعتراض مسلمانان آن عصر

و إذا قيل لهم لاتفسدوا فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 14 - 2،3،5،7

2 - منافقان عصر بعثت ، متشكل از دو گروه : سردمداران نفاق و پيروان آنان

و إذا لقوا الذين ءامنوا قالوا ءامنا و إذا خلوا إلى شيطينهم

مراد از «شياطينهم» رؤسا و سردمداران اهل نفاق است، و ياد كردن از آنان به عنوان شيطان، بيانگر اين است كه آنان صحنه گردان و خط دهنده مى باشند. قابل ذكر است كه منافق بودن رؤساى نفاق، به صورت احتمال مطرح است.

3 - منافقان صدر اسلام ، داراى جلسات سرى با رؤساى خويش براى طرح توطئه عليه اسلام و مسلمين

ص: 472

و إذا خلوا إلى شيطينهم

«خلأ به و إليه» به معناى با او خلوت كرده است. برخى گفته اند: خلأ آن گاه كه به «الى» متعدى شود متضمن معناى رفتن نيز مى باشد. بر اين مبنا «و إذا خلوا ...»; يعنى: «و اذا ذهبوا الى شياطينهم خالين بهم; آن گاه كه به سوى رؤساى خود روند و با آنان خلوت كنند.»

5 - منافقان صدر اسلام ، به هنگام حضور در محفل سردمدارانشان ، بر همگامى و هم مسلكى خويش با آنان ( كفر به اسلام ) تأكيد مى كردند .

و إذا خلوا إلى شيطينهم قالوا إنّا معكم

7 - صحنه گردانان نفاق در عصر بعثت ، نگران تمايل پيروانشان به اسلام بودند .

قالوا إنّا معكم إنما نحن مستهزءون

حصر در جمله «إنما . ..» حصر اضافى و از نوع «حصر قلب» است. كاربرد اين گونه حصر در موردى است كه گوينده در صدد بر طرف كردن توهمى باشد كه مخاطب به آن مى انديشد. اين توهم در جمله «إنما نحن ...» گرايش منافقان پيرو، به اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 16 - 2

2 - تمامى زمينه هاى نيل به هدايت براى منافقان عصر بعثت ، مهيّا بود .

اشتروا الضللة بالهدى

در حالى كه منافقان هدايت نيافته بودند، آيه مورد بحث، هدايت را سرمايه آنان شمرده است; تا به اين حقيقت اشاره كند كه: تمامى زمينه هاى هدايت و اسباب خارجى - به گونه اى كه گويا آن را در اختيار داشتند - براى ايشان فراهم بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 167 - 3،23،24

3 - حضور منافقانى ناشناخته در ميان مسلمانان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) تا شكست احد

و ما اصابكم يوم التقى الجمعان . .. و ليعلم الّذين نافقوا

23 - منافقان احد داراى جنبه هاى گوناگون نفاق ، و آگاهى مسلمانان تنها به بخشى از آنها

و اللّه اعلم بما يكتمون

عالمتر بودن خدا به راز دل منافقان (و اللّه اعلم . .. )، دلالت بر اين معنا دارد كه آنچه از نفاق منافقان براى مسلمانان بيان شد، تنها بخشى از نفاق آنان است.

24 - برخورد نفاق آلود عبداللّه بن ابى و ياران او و سرباز زدن آنان از حضور در پيكار احد

و ليعلم الّذين نافقوا و قيل لهم تعالوا قاتلوا . .. لو نعلم قتالاً

در شأن نزول آيه آمده كه عبداللّه بن ابى و ياران او، كه حدود سيصد نفر بودند، از حضور در پيكار احد سرباز زد. (مجمع البيان، ذيل آيه.)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 179 - 8

8 - حضور افراد ناپاك و منافق در ميان مسلمانان ، در جريان جنگ احد

ما كان اللّه ليذر المؤمنين على ما انتم عليه حتّى يميز الخبيث من الطّيّب

ص: 473

برداشت فوق بر اساس ارتباط اين آيه با آيات پيشين كه درباره نبرد احد بود، استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 81 - 3

3 - جلسات سرّى و توطئه گرانه منافقان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مدينه

و يقولون طاعة فاذا برزوا من عندك بيّت طائفة منهم غير الذى تقول

برخى گفته اند كه اين آيه درباره منافقان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 19

19 - همسويى منافقان و يهود عصر بعثت در گرايش ها و موضعگيرى هاى خويش در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

الذين يسرعون فى الكفر . .. سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 67 - 1

1 - وجود زنان منافق ، در ميان منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

المنفقون و المنفقت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 69 - 3

3 - وجود منافقان و كافرانى نيرومندتر از منافقان و كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ميان امت هاى پيشين

كانوا أشد منكم قوة و أكثر أمولا و أولداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 7،8

7 - تلاش پنهانى منافقان و اهتمام آنان در توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

و هموا بما لم ينالوا

8 - شكست منافقان در توطئه عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و عدم دستيابى آنان به هدف هاى شومشان

و هموا بما لم ينالوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 86 - 7

7 - وجود افراد ثروتمند و متمكن در ميان منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

استئذنك أولوا الطول منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 474

12 - نور - 24 - 48 - 2

2 - منافقان صدراسلام ، دو دسته بودند : گروهى به صراحت از فرمان هاى خدا و رسول او سرپيچى مى كردند و دسته اى چنين نبودند .

و يقولون . .. و أطعنا ثمّ يتولّى فريق منهم ... و إذا دعوا إلى اللّه و رسوله ...

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 6

6 - منافقان صدراسلام ، از هر گونه سوگند خوردن براى حسن نيت خود و آمادگى براى جهاد ، بر حذر شدند .

و أقسموا باللّه . .. لئن أمرتهم ليخرجنّ قل لاتقسموا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 46

46- وجود برخى از افراد ناخالص ، در ميان همراهان پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

الذين ءامنوا و عملوا الصلحت منهم

در صورتى كه «من» در «منهم» براى تبعيض باشد; احتمال مى رود كه قيد «منهم» تعريض به كسانى باشد كه منافقانه، همراه پيامبر(صلی الله علیه و آله) بودند و يا در آينده منحرف خواهند شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 13 - 4

4 - وجود نيرومند جريان نفاق ، در ميان زنان و مردان مسلمان ، در عصر نزول قرآن و بعثت پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله)

يوم يقول المنفقون و المنفقت . .. انظرونا نقتبس من نوركم

تصريح قرآن به نام مردان و زنان منافق، نشان دهنده وجود آنان در ميان مسلمانان صدراسلام است. تعبير «ألم نكن معكم» در آيه بعد، بيانگر نفوذ آنان در ميان صفوف مسلمين به صورت يك جريان گسترده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 11 - 1

1 - وجود گروهى منافق ، در ميان مسلمانان صدراسلام

ألم تر إلى الذين نافقوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 1 - 1

1 - وجود عناصر منافق ، در ميان مسلمانان صدراسلام

إذا جاءك المنفقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 9 - 6

ص: 475

6 - پديد آمدن جريان نفاق و گروه منافقان در ميان مسلمانان ، هنگام تشكيل نظام اسلامى در مدينة الرسول

جهد الكفّار و المنفقين و اغلظ عليهم

744- منافقان صدر اسلام و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 78 - 5

5 - تلاش منافقان صدر اسلام ، در مخفى نگهداشتن طرح ها و نقشه هاى خائنانه خويش ، عليه اسلام و مسلمانان

ألم يعلموا أن اللّه يعلم سرّهم

745- منافقان صدر اسلام و جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 83 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور افشاى چهره منافقان و اعلام عدم حضور قطعى آنان با او در هيچ جنگى پس از جنگ تبوك

فقل لن تخرجوا معى أبداً و لن تقتلوا معى

746- منافقان صدر اسلام و صدقات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 60 - 5

5 - چشمداشت منافقان صدر اسلام به دريافت صدقات ، با وجود عدم استحقاق آنان

و منهم من يلمزك فى الصدقت فإن أعطوا منها رضوا . .. إنما الصدقت للفقراء ... و ابن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 76 - 7

7 - بخل ورزى منافقان صدر اسلام از پرداخت صدقات ، روى گردانى از تعهد و اعراض از قرار گرفتن در صف صالحان بود .

و منهم من عهد اللّه . ... و تولوا و هم معرضون

747- منافقان صدر اسلام و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 124 - 5

ص: 476

5 - منافقان صدر اسلام ، مردمانى تأثيرناپذير در برابر آيات الهى قرآن

و إذا ما أنزلت سورة فمنهم من يقول أيّكم زادته هذه إيمناً

748- منافقان صدر اسلام و محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 47 - 1،2

1 - منافقان صدراسلام ، مدعى ايمان به خدا و رسول بودند .

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول

به گفته مفسران، آيه شريفه و چند آيه بعد، درباره منافقان است و اين را موضوعات طرح شده در اين آيات و آهنگ و شأن نزول آنها، تأييد مى كند.

2 - منافقان صدراسلام ، مدعى اطاعت و فرمان برى از خدا و رسول بودند .

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول و أطعنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 4

4 - تلاش گسترده منافقان صدراسلام براى اثبات حسن نيت خود و جلب نظر و اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان به سوى خويش

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

سوگند مؤكد، دليل بر وجود چنين تلاشى است.

749- منافقان صدر اسلام و مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 78 - 5

5 - تلاش منافقان صدر اسلام ، در مخفى نگهداشتن طرح ها و نقشه هاى خائنانه خويش ، عليه اسلام و مسلمانان

ألم يعلموا أن اللّه يعلم سرّهم

750- منافقان صدر اسلام و مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 47 - 7

7 - تأثير پذيرى برخى از مؤمنان صدر اسلام از منافقان فتنه انگيز

يبغونكم الفتنة و فيكم سمعون لهم

«سمّاع» به كسى گفته مى شود كه تحت تأثير ديگرى بوده از او بشدت حرف شنوى داشته باشد. قابل ذكر است كه برداشت فوق

ص: 477

مبتنى بر اين است كه مراد از «سمّاعون» كسانى باشند كه خود منافق نبودند; ولى تحت تأثير آنان بوده و از آنان حرف شنوى داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 79 - 1،5

1 - طعن و خرده گيرى منافقان صدر اسلام ، از مؤمنانى كه از سر ميل و رغبت و بيش از مقدار واجب ، انفاق مى كردند .

الذين يلمزون المطوّعين من المؤمنين . .. فيسخرون منهم

«لمز» (مصدر يلمزون) به معناى عيب جويى، خرده گيرى و طعن است و «سخرة» و «سخرية» (مصدر يسخرون) به معناى استهزا و ريشخند مى باشد.

5 - تمسخر و ريشخند منافقان صدر اسلام نسبت به مؤمنان ايثارگر تهيدست

و الذين لايجدون إلا جهدهم فيسخرون منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 4

4 - تلاش گسترده منافقان صدراسلام براى اثبات حسن نيت خود و جلب نظر و اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان به سوى خويش

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

سوگند مؤكد، دليل بر وجود چنين تلاشى است.

751- منافقان و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 19 - 8

8 - منافقان در برابر آوازه قرآن و گسترش اسلام ، چاره اى جز ناشنيده انگاشتن آن ندارند .

يجعلون أصبعهم فى ءاذانهم من الصوعق حذرالموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 20 - 1،2

1 - منافقان در برابر درخشش اسلام و پيشرفت آن ، خود را درمانده و در بن بست مى بينند .

يكاد البرق يخطف أبصرهم

در اين آيات وضعيت منافقان در برابر اسلام در قالب چند تشبيه، بيان شده است; چنان كه مفسران گفته اند: در جمله «يكاد البرق . ..» اسلام و امكانات فراهم شده در پرتو آن، به «برق» تشبيه شده و به دنبال آن فرصت طلبى منافقان در بهره گيرى از مواهب آن، در قالب تشبيه ديگرى بيان گرديده است.

2 - منافقان درعين درمانده شدن در برابر اسلام ، با فرصت طلبى در پى بهره بردارى از مواهب آن هستند .

كلّما أضاء لهم مشوا فيه

ص: 478

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 19

19 - همسويى منافقان و يهود عصر بعثت در گرايش ها و موضعگيرى هاى خويش در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

الذين يسرعون فى الكفر . .. سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 49 - 4

4 - دين اسلام در بينش منافقان و بيماردلان ، دينى فريبنده و به دور از واقعنگرى

يقول المنفقون . .. غر هؤلاء دينهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 48 - 1،5

1 - فتنه انگيزى و كارشكنى هميشگى منافقان ، عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام در جبهه هاى نبرد

لقد ابتغوا الفتنة من قبل

5 - منافقان ، تلاش تخريب گرانه خود را تا مرحله غلبه حق و پيروزى قطعى جبهه اسلام ، ادامه مى دهند .

لقد ابتغوا الفتنة . .. حتى جاء الحق و ظهر أمر اللّه و هم كرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 64 - 9

9 - استهزاى منافقان نسبت به اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يحذر المنفقون . .. قل استهزءوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 66 - 3

3 - برملا شدن كفر منافقان صدر اسلام ، در پى توطئه آنان عليه اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لا تعتذروا قد كفرتم بعد إيمنكم

752- منت بر مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 4 - 1

1 - امتنان خداوند بر مؤمنان صدراسلام به خاطر آرامش بخشيدن به قلب آنان در شرايط سخت و بحرانى

هو الذى أنزل السكينة فى قلوب المؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 479

17 - حجرات - 49 - 7 - 1

1 - امتنان خداوند بر مؤمنان صدراسلام ، سبب حضور شخص پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ميان آنان

و اعلموا أنّ فيكم رسول اللّه

تقدم «فيكم» بر «رسول اللّه » حصر را مى رساند و تذكر به اين موضوع، خود نوعى امتنان است.

753- منشأ آرامش مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 4 - 1

1 - امتنان خداوند بر مؤمنان صدراسلام به خاطر آرامش بخشيدن به قلب آنان در شرايط سخت و بحرانى

هو الذى أنزل السكينة فى قلوب المؤمنين

754- منشأ اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 135 - 10

10 - آيين ابراهيم ، پايه و اساس دين اسلام است .

قل بل ملة إبرهيم حنيفاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 145 - 12

12 - آيين پيامبر ( اسلام ) ، آيينى برخاسته از وحى و دستور خداوند است .

من بعد ما جاءك من العلم

مقصود از «علم»: دستوراتى است كه خداوند از طريق وحى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) ابلاغ كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 147 - 4

4 - احكام و معارف اسلام ، پرتوى از ربوبيت خداوند است .

الحق من ربك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 107 - 3

3- مجموعه تعاليم اسلام ، براساس رحمت و مهربانى ويژه خداوند به انسان است .

و ما أرسلنك إلاّ رحمة للعلمين

ص: 480

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 2 - 18

18 - دين اسلام ، استوار بر برهانى روشن ، رسالتى الهى و كتابى آسمانى و پاك

تأتيهم البيّنة . رسول من اللّه يتلوا صحفًا مطهّرة

755- منشأ اسلام شناسى محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 7 - 1،2،5

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، پيش از دريافت هدايت هاى الهى ، از شريعت اسلام و احكام قرآن بى خبر بود .

و وجدك ضالاًّ فهدى

ضلالت دو گونه است: 1. تحيّر در علوم نظرى مانند توحيد; 2. سرگردانى در علوم عملى نظير احكام شرعى (مفردات راغب). درباره پيامبر(صلی الله علیه و آله) به قرينه آيه «ما ضلّ صاحبكم...» (النجم/2) - كه ضلالت را از آن حضرت منتفى مى داند - مراد دومين نوع است; يعنى، پيامبر(صلی الله علیه و آله) آنچه را بعد از بعثت با نزول قرآن پى برد، پيش از بعثت نمى دانست.

2 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به شريعت اسلام آگاه ساخت .

فهدى

5 - خداوند ، با يادآورى امداد ويژه خويش براى آشنا شدن پيامبر (صلی الله علیه و آله) با معارف دين ، بر دور بودن آن حضرت از قهر و خشم خود تأكيد كرد .

ما ودّعك ربّك و ما قلى . .. و وجدك ضالاًّ فهدى

756- منشأ پيروزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 6

6- تعلّق اراده الهى ، بر غلبه و پيروزى دين اسلام بر تمامى اديان

هو الذى أرسل . .. ليظهره على الدين كلّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 9 - 10

10 - تعلق اراده الهى بر غلبه دادن دين اسلام بر ديگر اديان ، به رغم ناخرسندى مشركان

أرسل رسوله بالهدى و دين الحقّ ليظهره على الدين كلّه و لو كره المشركون

ضمير «يظهره» مى تواند به رسول و يا «دين» برگردد. در هر دو صورت، معنا يكى خواهد بود.

ص: 481

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 11 - 16

16 - مجاهدت مستمر مؤمنان با مال و جان خويش ، مجراى تحقق اراده خداوند بر پيروزى جهانى اسلام

و اللّه متمّ نوره . .. و دين الحقّ ليظهره على الدين كلّه ... و تجهدون فى سبيل ا

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه خداوند، پس از بيان اراده خويش مبنى بر غلبه اسلام بر ساير اديان، مؤمنان را به جهاد با مال و جان خويش تشويق فرموده است.

757- منشأ پيروزى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 25 - 1

1 - نصرت و امداد هاى غيبى الهى ، عامل اصلى پيروزى مسلمانان صدر اسلام در بسيارى از عرصه هاى كارزار

لقد نصركم اللّه فى مواطن كثيرة

758- منشأ تحولات صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 1 - 5

5 - تحولات نهضت صدر اسلام و شكل گيرى و شكوفايى آن ، تحت اراده و حمايت الهى

إنّا فتحنا لك فتحًا مبينًا

با توجه به اين كه فتح (صلح حديبيه) به خداوند نسبت داده شده است، برداشت بالا به دست مى آيد.

759- منشأ دشمنى با اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 98 - 7

7 - عداوت برخى از مردمان نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام ، ريشه در امور مادى و مالى داشت .

يتخذ ما ينفق مغرماً و يتربّص بكم الدوائر

760- منشأ كينه منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 14

ص: 482

14 - رفاه و امكانات مادى مسلمانان ، غير قابل تحمل براى منافقان صدر اسلام و برانگيزنده آنان به ستيزه جويى و كينهورزى

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

761- منشأ گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 6

6 - اراده خداوند ، بر گسترش اسلام و تعاليم قرآن در سراسر گيتى

يريدون ليطفؤا . .. و اللّه متمّ نوره

762- منشأ مهلت به كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 68 - 5

5 - مهلت خداوند به كافران حق ستيز صدراسلام ، به خاطر رحمت و لطف او بود ; نه برخاسته از ضعف و ناتوانى .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

يادكرد سرگذشت موسى و فرعون تسلّى بخش خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) و نيز هشدارى است به كافران مكه كه نازل نشدن عذاب بر آنان، نه از باب ناتوانى حق تعالى است; بلكه از باب رحمتى است كه بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان برسد، عزّت و قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 104 - 5

5 - مهلت خداوند به كافران حق ستيز صدراسلام ، ناشى از رحمت و لطف او بود ; نه برخاسته از ضعف و ناتوانى وى .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

يادكرد سرگذشت حضرت ابراهيم(ع) و فرجام اخروى مشركان، هشدارى است به شرك پيشگان صدراسلام كه اگر بر آنان عذاب نازل نمى شود، نه از ناتوانى حق تعالى است; بلكه از باب رحمت او بر مردمان است و چون زمينه آن به پايان برسد، عزّت و قهر الهى گريز ناپذير خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 122 - 5

5 - مهلت خداوند به كافران حق ستيز صدراسلام ، معلول رحمت و لطف وى بود ; نه برخاسته از ضعف و ناتوانى او .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

يادكرد سرگذشت قوم نوح، از يكسو تسلى خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) و از سوى ديگر هشدارى بود به مشركان كه اگر بر آنان عذاب نازل نشده; نه از باب ناتوانى حق تعالى است; بلكه از باب رحمتى است كه بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان رسد، عزت و قهر

ص: 483

الهى گريزناپذير خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 175 - 4

4 - مهلت خدا به كافران و حق ستيزان صدراسلام و تأخير در مجازات آنان ، معلول رحمت او بود ; نه برخاسته از ناتوانى .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

ياد آورى سرگذشت قوم لوط، از يك سو تسلّى بخش خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) است و از سوى ديگر هشدارى به شرك پيشگان صدر اسلام است كه اگر بر آنان عذاب نشده، نه از باب ناتوانى خداوند است; بلكه از باب رحمتى است كه او بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان برسد، قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

763- منشأ نجات مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 20 - 6

6 - فضل و رحمت خدا ، مردم صدراسلام را كه ندانسته در گسترش توطئه « افك » دخالت داشتند ، از گرفتار شدن به عذاب دنيوى و اخروى نجات بخشيد .

و لولا فضل اللّه عليكم و رحمته

به قرينه آيه پيش و نيز آيه 14، جمله «و لولا فضل اللّه»، به تقدير «و لولا فضل اللّه عليكم و رحمته مسكم عذاب فى الدنيا و الآخرة» مى باشد.

764- منشا اسلام مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نصر - 110 - 2 - 6

6 - گرايش دسته جمعى اقشار مختلف مردم به اسلام ، مرهون امداد هاى الهى به مسلمانان است .

إذا جاء نصر اللّه . .. و رأيت الناس يدخلون فى دين اللّه أفواجًا

765- منطقى بودن اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 133 - 15

15 - اسلام ، مبتنى بر دليل روشن و واضح

أوَلم تأتهم بيّنة ما فى الصحف الأُولى

ص: 484

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 22 - 5

5- اصول و مبانى تعاليم اسلامى ، متكى بر برهان و استدلال است .

لو كان فيهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا

آيه شريفه - كه در مقام وحدانيت خدا و ربوبيت انحصارى او است - از مهم ترين استدلال ها و براهين عقلى استفاده كرده است. برخى از دانشمندان كلام، از آن به عنوان «برهان تمانع» ياد كرده اند.

766- منفعت طلبى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 9 - 6

6 - شرك پيشگان صدر اسلام ، به خاطر تأمين و حفظ منافعِ مادى خود ، مردم را از گرويدن به اسلام و سلوك راه خدا باز مى داشتند .

اشتروا بأيت اللّه ثمناً قليلا فصدوا عن سبيله

آيه فوق - به قرينه آيات قبل درباره مشركان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 18 - 3

3 - جلب سود و دفع زيان ، انگيزه شرك پيشگان عصر بعثت در پرستش خدايان پندارى خود

و يعبدون من دون اللّه ما لا يضرهم و لا ينفعهم

767- موانع اسلام پذيرى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 6 - 2

2 - كافرانى كه در ادعا ، آماده سازش بودند ، زمينه پذيرش دين پيامبر (صلی الله علیه و آله) را نداشتند .

و لى دين

768- موانع اسلام كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 3

3 - خوى سركشى و حق ناپذيرى كافران در آغاز بعثت ، مانع پذيرش اسلام از سوى آنان گرديد .

و القرءان ذى الذكر . بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

ص: 485

«بل» در «بل الذين. ..» براى اضراب انتقالى است; بدين معنا كه خداوند پس از آن كه خاصيت بيدارگرى و ذكر بودن قرآن را مطرح فرمود، به پاسخ اين سؤال پرداخت كه: چرا كافران چنين كتاب آگاهى بخش را نپذيرفتند؟ در جواب مى فرمايد: نپذيرفتن آنان به دليل وجود روح سركشى و حق ناپذيرى در آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 4 - 3

3 - انسان بودن پيامبر (صلی الله علیه و آله) و برخاستن ايشان از ميان توده هاى مردم ، مانع ايمان آوردن كافران صدراسلام بود .

و عجبوا أن جاءهم منذر منهم و قال الكفرون هذا سحر كذّاب

769- موانع اسلام يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 80 - 6،7

6 - انديشه باطل يهود ( عذاب نشدن يهوديان جز روزى چند ) بازدارنده آنان از ايمان آوردن به اسلام

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم . .. و قالوا لن تمسنا النار إلا أياماً معدودة

جمله «و قالوا . ..» عطف بر «قد كان فريق» در آيه 75 است و لذا حاكى از آن است كه چنين عقيده و پندارى، مانع از آن شده كه يهوديان ايمان آورند.

7 - توجه به باور ناردست يهود درباره ( عذاب نشدن يهود جز روزى چند ) ، موجب قطع اميد از ايمان آوردن اينان

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم . .. و قالوا لن تمسنا النار إلا أياماً معدودة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 88 - 3

3 - يهوديان ، ناتوانى خويش را از پذيرش اسلام ، برخاسته از فطرت و خلقت خويش پنداشته ، خود را معذور مى دانستند .

و قالوا قلوبنا غلف

جمله «لعنهم اللّه يكفرهم» (خدا يهوديان را بسزاى كفرشان لعنتشان كرده است) با جمله تفريع شده بر آن (فقليلا ما يؤمنون; و لذا كمتر ايمان مى آورند) به خوبى مى رساند كه: ادعاى يهود مبنى بر ناتوانى از درك معارف اسلام ادعاى صحيحى است. بنابراين كلمه «بل» رد معناى مطابقى «قلوبنا غلف» نيست; بلكه نفى معنايى است كه مى توان گفت مقصود اصلى يهوديان بوده و آن معذور بودن به خاطر درك نكردن است.

770- موانع گرايش به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 75 - 4

4 - قساوت و سخت دلى بنى اسرائيل و جامعه يهود ، از ميان برنده زمينه هاى ايمان و گرايش به اسلام در آنان

ص: 486

ثم قست قلوبكم . .. أفتطمعون أن يؤمنوا لكم

حرف «فاء» در «أفتطمعون» قطع اميد از ايمان آوردن بنى اسرائيل را نتيجه قساوت قلب ايشان - كه در آيه قبل مطرح شد - مى شمرد; يعنى، با پيدايش قساوت در قلب بنى اسرائيل، جاى اميدى به ايمان آوردن آنان نيست.

771- موانع گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 111 - 5

5 - يهود و نصارا ، درتلاش براى تضعيف روحيه مسلمانان و بازدارى مردم از گرايش به اسلام

قالوا لن يدخل الجنة إلا من كان هوداً أو نصرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 55 - 3

3 - ايمان نياوردن برخى از اهل كتاب ( يهود ) به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اخلالگرى آنان در راه تحقق اسلام

و منهم من صدّ عنه

«صدّ» در برداشت فوق به معناى متعدى آن، يعنى بازداشتن و منع كردن گرفته شده است و لذا از آن به اخلالگرى تعبير شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 141 - 9

9 - منافقان همواره ، مانعى در جهت گسترش اسلام و گرايش مردم به دين

قالوا ألم نستحوذ عليكم و نمنعكم من المؤمنين

جمله «نمنعكم من المؤمنين» مى تواند به اين معنا باشد كه منافقان پس از پيروزى كافران مدعى بودند كه آنان اهل كفر را از گرايش به اسلام و ايمان باز مى داشتند. قابل ذكر است كه بر اين مبنا مراد از غلبه در «الم نستحوذ»، غلبه در تفضل و احسان است. يعنى ما نسبت به شما احسان كرديم.

772- موضعگيرى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 42 - 4

4 - مشركان ، در برخورد با سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى موضعى لجوجانه بودند .

أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

ص: 487

773- موضعگيرى يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 5

5 - يهوديان صدر اسلام در برابر دعوت پيامبر(صلی الله علیه و آله) موضعى غير منطقى و لجوجانه داشتند.

إذ قالوا ما أنزل الله على بشر من شىء

جملات بعدى اين آيه قرينه نزول اين آيه در شأن يهود است. و چون يهود، گرچه ظاهراً، معتقد به نبوت موسى(ع) و ديگر انبياى الهى بودند، ادعاى عدم نزول وحى بر هيچيك از افراد بشر بايد از سر مكابره و عناد باشد.

774- موقعيت اجتماعى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 1،6،7

1 - منافقان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، برخوردار از مال و اولاد فراوان و امكانات مادى و مفاخر اجتماعى

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

6 - تعجب پيامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت به برخوردارى منافقان از امكانات مادى و مفاخر اجتماعى

و لاتصل . .. و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه خطاب در «لاتعجبك» به شخص پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) باشد.

7 - ضعف مالى و امكانات اجتماعى مؤمنان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مقايسه با منافقان

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

تعجب از امكانات رفاهى و مفاخر اجتماعى منافقان، نشان از ضعف مالى و امكانات مؤمنان در مقايسه با آنان دارد.

775- موقعيت اجتماعى مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 7

7 - ضعف مالى و امكانات اجتماعى مؤمنان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در مقايسه با منافقان

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

تعجب از امكانات رفاهى و مفاخر اجتماعى منافقان، نشان از ضعف مالى و امكانات مؤمنان در مقايسه با آنان دارد.

776- مؤمنان به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 121 - 2

2 - از ميان يهود و نصارا ، پيروان حقيقى تورات و انجيل به قرآن و محمد (صلی الله علیه و آله) ايمان مى آورند .

ص: 488

الذين ءاتينهم الكتب يتلونه حق تلاوته أولئك يؤمنون به

«تلاوت به معناى خواندن و قرائت كردن است. برخى از اهل لغت آن را به معناى پيروى كردن نيز گفته اند. مراد از ضمير «به» محتمل است قرآن يا پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد و نيز مى تواند به الكتاب (تورات و انجيل) برگردد. برداشت فوق ناظر به اين است كه مراد از ضمير «به» قرآن يا پيامبر (صلی الله علیه و آله) بوده و تلاوت به معناى پيروى كردن باشد.

777- مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 212 - 10

10 - فقر مؤمنان صدر اسلام ، و تمركز ثروت ها در جبهه كفر *

زين للذين كفروا . .. و يسخرون ... و اللّه يرزق

تزين دنيا نزد كافران، تمسخر مؤمنان توسّط آنان، وعده الهى به برترى مؤمنان در قيامت و برخوردارى آنان از نعمتهاى بى حساب، دلايل استناد اين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 5 - 6

6 - برخى از مؤمنان از اقدام به جنگ بدر ناخشنود بودند .

أخرجك ربك . .. و إن فريقا من المؤمنين لكرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 6 - 6

6 - برخى از مؤمنان مأيوس از پيروزى در جنگ بدر و مطمئن به شكستى مرگ آفرين در آن كارزار

يجدلونك . .. كأنما يساقون إلى الموت و هم ينظرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 62 - 5

5 - مؤمنان صدراسلام حاميان شايسته و كارآمد براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و داراى نقشى بسزا در پيشبرد اسلام

أيدك بنصره و بالمؤمنين

برداشت فوق از عطف كلمه «المؤمنين» به «نصره» استفاده مى شود. يعنى نقش مؤمنان به حدى بوده كه خداوند آن را شايسته دانسته كه در رديف يارى خويش قرار دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 64 - 4

4 - مؤمنان پيرو پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى نقشى مؤثرو بسزا براى پيشبرد رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

حسبك اللّه و من اتبعك من المؤمنين

ص: 489

برداشت فوق بر اين اساس است كه «من اتبعك» عطف بر «اللّه» باشد ; يعنى خدا و مؤمنان فرمانبر براى تو كافى هستند. بر اين مبنا نقش مؤثر مؤمنان براى پيشبرد اسلام به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 72 - 5

5 - مؤمنان عصر بعثت متشكل از سه گروه : مهاجران ( مؤمنانى كه از مكه و يا اطراف آن به مدينه هجرت كردند ) ، انصار ( مؤمنانى كه مهاجران را پناه دادند ) و مؤمنان غير مهاجر

إن الذين ءامنوا و هاجروا . .. و الذين ءاووا و نصروا ... و الذين ءامنوا

«ايواء» (مصدر آووا) به معناى منزل دادن و پناه دادن است و مفعول آن ضميرى است محذوف كه به «الذين ءامنوا . .. » برمى گردد.

778- مؤمنان صدر اسلام و باديه نشينان كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 97 - 14

14 - تذكر خداوند به لزوم غافل نشدن مؤمنان از خطر اعراب كفرپيشه همجوار خويش ، پس از پايان يافتن پيروزمندانه جنگ با دشمنان خارجى ( روميان در جنگ تبوك ) *

الأعراب أشد كفراً و نفاقاً

با توجه به اينكه آيات قبل در مورد بازگشت پيروزمندانه مؤمنان از جنگ تبوك است، احتمال دارد كه اين آيه هشدارى به مؤمنان مجاهد باشد كه پس از آن پيروزى، احساس امنيت نكنند و توجه كنند كه در اطرافشان، باديه نشينان جاهل و متعصب در كفر نيز، خطرى جدى به شمار مى روند.

779- مؤمنان صدر اسلام و ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 2

2 - مؤمنان صدر اسلام ، مأمور دست رد زدن بر سينه توانمندان متخلف از جنگ تبوك و بى اثر شمردن عذرتراشى آنان

قل لا تعتذروا لن نؤمن لكم

780- مؤمنان و منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 52 - 4

4 - مؤمنان صدر اسلام در انتظار دستور الهى ، براى جنگ با منافقان و از ميان برداشتن جريان نفاق

ص: 490

و نحن نتربص بكم . .. بعذاب من عنده أو بأيدينا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 95 - 5

5 - انزوا و طرد اجتماعى منافقان و جهادگريزان صدر اسلام ، از سوى مؤمنان مجاهد كيفرى غير قابل تحمل براى آنان بود .

سيحلفون باللّه . .. لتعرضوا عنهم

اقدام منافقان متخلف در سوگند خوردن، براى چشم پوشى مؤمنان از تخلف آنها، نشانگر تنگ شدن عرصه بر آنان است.

781- مهاجران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 117 - 1

1 - شمول رأفت و رحمت خاص الهى بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مهاجران و انصارى كه آن حضرت را در لحظه هاى دشوار ، همراهى كردند .

لقد تاب اللّه على النبى و المهجرين و الانصار

«توبة» به معناى رجوع و روى كردن است. روى كرد خدا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مهاجر و انصار - به قرينه ذيل آيه شريفه - كنايه از اين است كه خداوند آنان را به خاطر يارى رساندن به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در لحظه هاى سخت و دشوار، مورد رأفت و رحمت ويژه قرار داده است.

782- مهلت به مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 2 - 1،3،4،10

1 - اعطاى چهار ماه مهلت به مشركان پيمان شكنِ صدر اسلام ، در پى ابطال پيمان عدم تعرض مسلمانان با آنان

براءة من اللّه و رسوله . .. فسيحوا فى الارض أربعة أشهر

3 - دستور خداوند مبنى بر منع تعرض مسلمانان به مشركان پيمان شكنِ صدر اسلام ، در مدت مهلت چهار ماهه

فسيحوا فى الارض أربعة أشهر

مهلت دادن به مشركان و مجاز دانستن رفت و آمدشان در هر جاى زمين در حقيقت دستورى است به مسلمانان كه نبايد در مدت مقرر متعرض آنان شوند.

4 - اعطاى آزادى رفت و آمد و سير و سياحت به مشركان صدر اسلام ، در ظرف مهلت چهار ماهه

فسيحوا فى الارض أربعة أشهر

«سَيْح» و «سياحت» (مصدر سيحوا) به معناى سير كردن است و امر در «سيحوا» به معناى اباحه و اعطاى آزادى سير و سياحت مى باشد.

10 - خداوند در پى اعطاى مهلت چهار ماهه به مشركان ، آنان را به ر ها كردن شرك و گرويدن به آيين توحيد ، سفارش كرد .

ص: 491

فسيحوا فى الأرض أربعة أشهر و اعلموا أنكم غير معجزى اللّه و أن اللّه مخزى الكفرين

اعلام حاكميت گسترده خداوند به مشركان پيمان شكن و عدم امكان مقاومت در برابر او و فرار از حاكميت او (اعلموا أنكم غير معجزى اللّه) و نيز هشدار به فرجام شوم و ذلت بار مستكبران كفرپيشه (و أن الله مخزى الكافرين) در حقيقت توصيه و اندرزى است از جانب خداوند به اينكه از فرصت داده شده استفاده كنند و به دامن توحيد و اسلام بازگردند و خود را گرفتار عاقبت شوم خوارى و ذلت شكست نسازند.

783- مهمترين تعاليم اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 162 - 5،11

5 - اخلاص كامل (انجام همه امور تنها براى خدا)، آيين پيامبر(صلی الله علیه و آله) است.

دينا قيما . .. قل إن صلاتى و نسكى و محياى و مماتى لله رب العلمين

11 - نماز و عبادت خالصانه از بارزترين ويژگيهاى آيين پيامبر(صلی الله علیه و آله)

دينا قيما . .. إن صلاتى و نسكى ... لله رب العلمين

784- ناخشنودى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 52 - 2

2 - حضور طيف خاصى از مؤمنان نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله)، براى برخى كافران ناخوشايند بود.

و لا تطرد الذين يدعون ربهم

سبب نزول نقل شده در ذيل اين آيه و نيز لحن آن، گواه چگونگى تركيب ياران پيامبر(صلی الله علیه و آله) و فقر آنان و نيز نداشتن موقعيت اقتصادى و شؤون اجتماعى است. و همين امر موجب اعتراض و واكنشهايى از سوى كافران ثروتمند و قدرتمند مى گشته است.

785- ناخشنودى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 7 - 3

3 - وجود ناخرسندى ميان مسلمانان صدر اسلام ، نسبت به لغو اعتبار پيمان عدم تعرض از سوى خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ترديد و دودلى آنان در پيكار با مشركان

كيف يكون للمشركين عهد عنداللّه و عند رسوله

كلمه «كيف» در «كيف يكون للمشركين عهد» - كه براى استفهام انكارى است - مفيد برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 492

7 - توبه - 9 - 8 - 1

1 - وجود ناخرسندى ميان مسلمانان صدر اسلام ، نسبت به لغو اعتبار پيمان عدم تعرض و ترديد و دودلى آنان در پيكار با مشركان پيمان شكن

كيف و إن يظهروا عليكم

كلمه «كيف» - كه براى استفهام انكارى است - مفيد برداشت فوق است.

786- ناسخ بودن اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 85 - 5

5 - اسلام ، ناسخ تمامى اديان گذشته

و من يبتغ غير الاسلام ديناً فلن يقبل منه

بنابراينكه «الاسلام»، نام شريعت پيامبر (صلی الله علیه و آله) باشد.

787- نسخ احكام اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 106 - 3،4،7

3 - امكان نسخ در آيات قرآن و احكام اسلام

ما ننسخ من ءاية أو ننسها

از مصاديق «ءاية» مى تواند آيه اى از قرآن و يا حكمى از اسلام باشد.

4 - نسخ اديان و نسخ آياتى از قرآن و احكامى از دين اسلام ، تنها به دست خدا و در اختيار اوست .

ما ننسخ من ءاية . .. ألم تعلم أن اللّه على كل شىء قدير

از اينكه نسخ به خداوند نسبت داده شده و نيز از تعليل آن به اقتدار خداوند با جمله «ألم تعلم . ..»، برداشت فوق به دست مى آيد.

7 - خداوند ، هرگاه آيه اى از قرآن يا حكمى از اسلام را نسخ كند و يا به متاركه آن فرمان دهد ، آيه و حكمى بهتر يا همسان با آن را نازل مى كند .

ما ننسخ من ءاية أو ننسها نأت بخير منها أو مثلها

788- نسخه هاى كتب آسمانى در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 94 - 5

5 - نسخه هاى كتاب هاى آسمانى پيشين در عصر نزول قرآن ، محدود و تنها در اختيار علماى اديان بود .

ص: 493

فإن كنت فى شك مما أنزلنا إليك فسئل الذين يقرءون الكتب من قبلك

789- نشانه هاى حقانيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 45 - 5

5 - هم آوايى و هماهنگى اديان آسمانى در دعوت به توحيد ، از نشانه هاى صدق مكتب توحيدى اسلام

و سئل من أرسلنا

790- نشانه هاى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 92 - 17

17 - نماز نشانه عملى بارز مسلمان بودن در صدر اسلام بوده است.

و الذين يؤمنون بالأخرة يؤمنون به و هم على صلاتهم يحافظون

791- نشانه هاى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 56 - 2

2 - مؤمنان ، شاهد برخى نشانه هاى كفر و نفاق در زندگى منافقان صدر اسلام

و يحلفون باللّه إنهم لمنكم

بديهى است كه مؤمنان راستين چون در مظان اتهام نيستند، نيازمند سوگند نمى باشند و آنچه منافقان را به سوگند واداشته، نشانه هايى است كه سبب متهم شدن آنان مى شد.

792- نظام كيفرى در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 58 - 10

10- نظام كيفرى خداوند براى مجازات كافرانِ عصر بعثت ، نظامى مشخَّص و داراى مَوعِد و زمانى تخلّف ناپذير بود .

بل لهم موعد لن يجدوا من دونه موئلاً

به قرينه آيه بعد، مراد مؤاخذه در «لو يؤاخذهم» مؤاخذه در دنيا است. و جمله «بل لهم موعد» ظهور در فعليّت آن وعده دارد كه در مورد كافران عصر بعثت صادق است.

ص: 494

793- نعمت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 25

25 - دين اسلام ، نعمت والاى الهى براى مردم

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

نسبت دادن نعمت به خداوند، حاكى از بزرگى آن نعمت مى باشد. مراد از نعمت، دين اسلام است و خداوند با نسبت دادن آن به خويش و گفتن «نعمتى» عظمت والاى آن را به مردمان گوشزد كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 7 - 2

2 - اسلام ، نعمت الهى بر مؤمنان

و اذكروا نعمة اللّه عليكم

بنابر اينكه مراد از «نعمة اللّه»، به قرينه آيه سوم (اليوم . .. اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً)، دين اسلام باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 53 - 9

9 - اسلام و ايمان، نعمت و رحمتى بزرگ از جانب خداوند.

أهؤلاء منّ اللّه عليهم من بيننا

«منّ» در لغت به معناى «أنعم» آمده است. «منّ عليه مناً ... أنعم». (قاموس اللغة). اگر چه اين جمله نقل گفتار مشركان است، ولى مطلبى است كه قرآن آن را نقل كرده و آن را رد نكرده است. بنابراين اسلام و ايمان نعمتى ويژه و برجسته است كه خداوند به مؤمنان عطا كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 4

4 - اسلام ، نعمتى خدادادى و منّتى الهى بر مؤمنان

يأيّها الذين ءامنوا . .. هو اجتبيكم

تقدير «هو اجتباكم» به قرينه جمله «و ما جعل عليكم فى الدين من حرج» مى تواند «هو اجتباكم للدين» باشد; يعنى، خدا است كه شما را براى دين خود برگزيد و توفيق ايمان را به شما عطا كرد; وگرنه شما نيز مانند ديگران كافر و مشرك بوديد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 6 - 3

3 - دشمنان اسلام ، ناسپاس در برابر نعمت اسلام و مظاهر ربوبيت خداوند

إنّ الإنسن لربّه لكنود

ص: 495

794- نعمت اسلام شناسى محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 7 - 3

3 - هدايت يافتن پيامبر (صلی الله علیه و آله) به شريعت اسلام ، پس از ناآگاهى از آن ، نعمتى بزرگ از جانب خداوند

و وجدك ضالاًّ فهدى

آيه شريفه در مقام امتنان بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) و برشمردن يكى از نعمت هاى بزرگ خداوند است و به همين جهت، نمى توان آن را مربوط به گم شدن آن حضرت در نزد حليمه، يا عبدالمطلب و يا ابوطالب دانست آنگونه كه برخى احتمال داده اند; زيرا اين امور نه ويژه پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوده و نه اهميتى فوق العاده دارد.

795- نفاق در مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 81 - 1

1 - اظهار اطاعت كامل در پيشگاه رسول خدا و چاره انديشى براى مخالفت با وى در جلسات سرى ، شيوه گروهى از مسلمانان صدر اسلام

و يقولون طاعة فاذا برزوا من عندك بيّت طائفة منهم غير الذى تقول

«طاعة» خبر براى مبتداى محذوف مى باشد ; يعنى «امرنا طاعة» (كار ما اطاعت از توست). فعل مضارع «يقولون» و «يبيتون» دلالت بر استمرار دارد و حاكى از شيوه آنهاست. «يبيّتون»، از مصدر «تبييت»، به معناى تدبير امور است «غير الذى تقول» به معناى مخالفت امر پيامبر (صلی الله علیه و آله) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 66 - 18

18 - از امام باقر ( ع ) درباره سخن خدا : « لا تعتذروا قد كفرتم بعد إيمانكم » روايت شده كه فرمود : هؤلاء قوم كانوا مؤمنين صادقين ارتابوا و شكوا و نافقوا بعد ايمانهم . . . ;

اينان گروهى از مؤمنان راستينى بودند كه دچار شك و ترديد گرديده و پس از ايمان گرفتار نفاق شدند . .. ».

796- نفاق منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 57 - 2

2 - عدم امكان گريز از جامعه اسلامى براى منافقان صدر اسلام ، عامل رو آوردن آنان به سوگند دروغ براى مؤمن جلوه دادن خود

و يحلفون باللّه إنهم لمنكم . .. لو يجدون ملجئاً ... لولّوا إليه

ص: 496

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 4

4 - منافقان عصر بعثت ، با ظاهر سازى و نفوذ در ميان صفوف مسلمانان ، پنهان و ناشناخته بودند .

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

برداشت ياد شده، از تعبير «منكم» (از ميان شما) ولحن افشاگرانه آيه شريفه، استفاده شده است.

797- نفرين بر دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 4 - 13

13 - دشمنان اسلام و مسلمين ، شايسته لعن و نفرين اند .

هم العدوّ . .. قتلهم اللّه

798- نقش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 19 - 1

1 - قرآن و اسلام ، مايه حيات و رشد انسانهايند .

أو كصيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 106 - 5

5 - واداشتن مردم به متاركه اديان گذشته يا برخى از آيات و احكام اسلام ، تنها به دست خدا و در اختيار اوست .

أو ننسها

نسبت دادن انساء به خداوند (از ذهنها بزداييم) و نيز جمله «ألم تعلم . ..» در ذيل آيه گوياى برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 120 - 9

9 - اسلام و قرآن ، برنامه هدايتى خداوند براى انسانهاست .

إن هدى اللّه هو الهدى

مصداق مورد نظر براى «هدى اللّه» چنانچه مفسران گفته اند، قرآن و اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 497

2 - آل عمران - 3 - 103 - 13،14،15،18

13 - مسلمانان قبل از پذيرش اسلام ، گرفتار پراكندگى ، تفرقه ، جنگ و خصومت

اذ كنتم اعداءً فالّف بين قلوبكم

14 - اسلام ، تبديل كننده دشمنى ها و خصومت هاى ميان دو قبيله اوس و خزرج ، به وحدت و عطوفت و برادرى

اذ كنتم اعداءً فالّف بين قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخواناً

با توجّه به شأن نزولى كه در مجمع البيان ذيل آيه آمده است.

15 - اخوت و برادرى مسلمانان در سايه اسلام ، پس از تاريخى آكنده از دشمنى و كينه ، برهان خداوند براى فرمان به اعتصام به ريسمان الهى

و اعتصموا بحبل اللّه . .. واذكروا نعمت اللّه عليكم اذ كنتم اعداءً فالّف بين قلوب

18 - اسلام ، تبديل كننده دشمنى ها به اتّحاد و اخوّت و اُلفت ميان دلها

فالّف بين قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخواناً

«اذ كنتم اعداء»، اشاره به زمان جاهليّت است و جمله «فالّف بين . .. » اشاره به زمان بعثت و تحقق اسلام در جامعه مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 9

9 - اسلام ، مايه خير و سعادت انسانهاست .

فإن تبتم فهو خير لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 95 - 14

14- اسلام ، تعيين كننده ملاك ارزش گذارى ها و معرف ارزش هاى برتر براى انسان است .

و لاتشتروا بعهد الله ثمنًا قليلاً إنما عند الله هو خير لكم إن كنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 107 - 5

5- تحقق حكومت جهانى صالحان ، در پرتو دين اسلام و رسالت پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) است .

و لقد كتبنا فى الزبور . .. و ما أرسلنك إلاّ رحمة للعلمين

با توجه به ارتباط دو آيه - كه در آيه اوّلى حكومت جهانى و در اين آيه رسالت جهانى پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مطرح مى كند - برداشت ياد شده قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 61 - 7

7 - اسلام ، حامى مستضعفان و ناتوانان است .

ليس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المريض حرج

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه نابينايى، لنگى و مرض نوعاً موجب از كار افتادگى انسان مى شود. در نتيجه، چنين افرادى در شمار افراد مستضعف و ناتوان قرار مى گيرند.

ص: 498

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 49 - 3

3 - باطل ، پس از ظهور اسلام قابل تجديد حيات و بازگشت نيست .

قل . .. و ما يبدئ البطل و ما يعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 7 - 17

17 - اسلام ، راهى است تعيين شده از سوى خداوند براى سير و سلوك بشر .

و اتّبعوا سبيلك

مقصود از «سبيلك» (راه خدا)، اسلام و رهنمودهاى آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 15 - 5

5- اسلام ، احياكننده ارزش ها و عواطف انسانى و استحكام بخش بنياد هاى خانواده و جامعه بشرى

و وصّينا الإنسن بولديه إحسنًا

سفارش خداوند نسبت به ارج و مقام والدين، بيانگر اين حقيقت است كه اسلام دينى محدود به ابعاد عبادى و فردى نيست; بلكه به تمامى ابعاد حيات انسان توجه دارد; از جمله تقويت عواطف انسانى كه نهايتاً به تحكيم بنياد خانواده و جامعه منتهى مى شود.

799- نقش قاريان قرآن صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 21 - 11

11 - تلاوت كنندگان قرآن در عصر بعثت ، غير مؤمنان را نيز با آيات آن آشنا ساخته ، براى آنها قرآن مى خواندند .

و إذا قرىء عليهم القرءان لايسجدون

800- نگرانى مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 52 - 12

12 - مسلمانان سست ايمان و بيماردل عصر بعثت ، نگران از سرنوشت خويش به خاطر پندار بى ثباتى و شكست اسلام

يقولون نخشى ان تصيبنا دائرة

مراد از «دائرة» مى تواند چرخش وضع موجود و برگشت به حالت سابق باشد. يعنى شكست اسلام و برگشت كفر و شرك.

ص: 499

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 39 - 8

8 - مسلمانان صدر اسلام نگران توطئه هاى پنهانى كافرانى كه مخاصمات را ترك گفته و حاضر به صلح مى شدند .

فإن انتهوا فإن اللّه بما يعملون بصير

جواب شرط «انتهوا» به قرينه «قتلوهم» جمله اى همانند «فلاتقاتلوهم» است ; يعنى اگر كافران دست از فتنه انگيزى برداشتند و راه مسالمت پيش گرفتند با آنان نبرد نكنيد. با توجه به اين معنا معلوم مى شود هدف از بيان آگاهى خداوندبه اعمال اين گروه از كافران، اين است كه مسلمانان را از اين نگرانى برهاند كه شايد صلح جويى آنان دستاويزى براى توطئه و فتنه اى ديگر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 24 - 7

7 - نگرانى برخى از مسلمانان صدر اسلام ، از قطع روابط خويشاوندى ، كسادى تجارت و از دست دادن خانه هاى دلپسندشان بر اثر ممنوع شدن از برقرارى روابط با كافران

يأيها الذين ءامنوا لا تتخذوا . .. قل إن كان ءاباؤكم و أبناؤكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 28 - 8

8 - نگرانى برخى از مسلمانان ، از مختل شدن نظام اقتصادى خود در نتيجه قطع رفت و آمد مشركان به مكه

فلا يقربوا المسجدالحرام . .. و إن خفتم عيلة فسوف يغنيكم اللّه من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 6

6 - احساس خطر و نگرانى شديد مسلمانان در پى انتشار شايعه « افك » در ميان جامعه

إنّ الذين جاءو بالإفك . .. لاتحسبوه شرًّا لكم بل هو خير لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 14 - 3

3 - وجود زمينه هاى نگرانى براى مسلمانان از همدستى جامعه يهود عليه آنان ( پس از غزوه بنى نضير )

لايقتلونكم جميعًا إلاّ فى قرًى محصّنة

از اين كه خداوند، همدستى كافران در نبرد و رويارويى با مؤمنان را نفى كرده است; چنين احتمال مى رود كه نگرانى هايى در ميان مسلمانان وجود داشته است.

801- نگرانى منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 64 - 1

ص: 500

1 - بيم و نگرانى منافقان صدر اسلام ، از افشاى اسرارشان توسط وحى

يحذر المنفقون أن تنزل عليهم سورة تنبئهم بما فى قلوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 29 - 5

5- نگرانى شديد منافقان صدر اسلام ، از افشاى چهره واقعى آنان

أم حسب . .. أن لن يخرج اللّه أضغنهم

از اين كه خداوند، منافقان را به افشاى اسرارشان تهديد كرده; معلوم مى شود كه شرايط آنان به گونه اى بوده كه رسوايى، برايشان بسيار سخت تمام مى شده است.

802- نگرانى مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 115 - 7

7 - نگرانى برخى از مؤمنان ، در رابطه با استغفار خويش براى بعضى از مشركان در گذشته ، پس از بيان حرمت آن از سوى خداوند

ما كان للنبى و الذين ءامنوا أن يستغفروا للمشركين . .. و ما كان اللّه ليضل قوماً

با توجه به ارتباط اين آيه با آيات قبل و نيز شأن نزول آن، استفاده مى شود كه آيه شريفه در مورد رفع نگرانى كسانى است كه قبل از علم به حرمت، براى مشركان استغفار كرده بودند.

803- نماز در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 9 - 4

4 - نماز در عصر بعثت ، مورد تهاجم مخالفان اسلام

أرءيت الذى ينهى

جمله «لئن لم ينته» - در آيات بعد - قرينه بر وقوع اين مزاحمت، به هنگام نزول آيات اين سوره است كه با اوايل بعثت هم زمان بوده است.

804- نماز ميت در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 84 - 5

5 - وجود سنت نماز و دعا براى ميت مسلمان و رفتن بر سر قبر وى در زمان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)

ص: 501

و لاتصل . .. و لاتقم على قبره

805- نورانيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 1،4

1 - اسلام و قرآن ، نور الهى است .

يريدون ليطفؤا نور اللّه

با توجه به آيه قبل، استفاده مى شود كه مراد از «نور اللّه» قرآن و اسلام است.

4 - تلاش براى خاموش كردن نور اسلام ، تلاشى مذبوحانه و بى فرجام است .

يريدون ليطفؤا نور اللّه . .. و اللّه متمّ نوره

806- نيازهاى مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 45 - 5

5 - نياز نسل عصر بعثت به پيامبر و كتاب آسمانى جديد

و لكنّا أنشأنا قرونًا فتطاول عليهم العمر

807- وحيانيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 145 - 12

12 - آيين پيامبر ( اسلام ) ، آيينى برخاسته از وحى و دستور خداوند است .

من بعد ما جاءك من العلم

مقصود از «علم»: دستوراتى است كه خداوند از طريق وحى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) ابلاغ كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 170 - 3

3 - الهى بودن قرآن و احكام اسلام ، دليل لزوم پيروى از آن است .

اتبعوا ما أنزل اللّه

مراد از «ما» در «ما أنزل اللّه» قرآن و احكام دين است. توصيف آنها به اينكه از ناحيه خداست - پس از فرمان به پيروى از آنها (اتبعوا) - به علت و دليل لزوم پيروى اشاره دارد.

ص: 502

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 14 - 4،26

4 - انسان در جستجوى ولى و سرپرست براى خويش و نيازمند به آن است.

قل أغير اللّه أتّخد وليا

در استفهام انكارى صدر آيه، موضوعى مسلم فرض شده و آن نياز به ولى و سرپرست است. لذا سخن از آن است كه چه كسى را بايد به عنوان ولى و سرپرست برگزيد.

26 - دعوت و آيين پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)، مبتنى بر عقل و وحى

قل أغير اللّه أتخذ وليا . .. قل إنى أمرت أن أكون أول من أسلم

جمله استفهامى صدر آيه دعوت به حكم عقل است و جمله «إنى أمرت» بر پيروى از وحى تكيه دارد.

808- وضوح حقانيت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 25 - 5

5- سرزنش اهل كتاب از سوى خداوند ، به خاطر امتناع از ايمان ، على رغم آشكار شدن حقانيت اسلام بر ايشان *

إنّ الذين ارتدّوا على أدبرهم . .. الشيطن سوّل لهم

برداشت بالا بدان احتمال است كه مراد از «الذين ارتدّوا. ..» اهل كتاب باشند; زيرا آنان با برخوردارى از كتاب آسمانى و وعده هاى الهى به بعثت رسول خاتم(صلی الله علیه و آله) و عالمان به كتاب، نزديك ترين گروه و سزاوارترين آنان به شناخت حقانيت اسلام و قرآن بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 2 - 18

18 - دين اسلام ، استوار بر برهانى روشن ، رسالتى الهى و كتابى آسمانى و پاك

تأتيهم البيّنة . رسول من اللّه يتلوا صحفًا مطهّرة

809- وعده به مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 96 - 4

4- محبوبيت اجتماعى و ايجاد پايگاه در دل هاى مردم ، وعده خداوند به مسلمانان رنج كشيده صدراسلام

إنّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت سيجعل

نزول اين آيات در مكه و همچنين ارتباط آن با آيات پيشين - كه حاوى ادعاهاى نارواى مشركان و فشارهاى روحى و تبليغاتى آنان بود - چنين اقتضا دارد كه جمله «سيجعل . ..»، وعده خداوند به محبوب شدن مؤمنان و يافتن پايگاه مناسب اجتماعى در ميان مردمان آن عصر باشد.

ص: 503

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 13 - 6،9

6 - خداوند ، مجاهدان صدراسلام را به امداد هاى غيبى خود و غلبه سريع بر دشمن وعده داده است .

و أُخرى تحبّونها نصر من اللّه و فتح قريب

9 - خداوند ، مسلمانان صدراسلام را از پيش ، به فتح مكه و امداد هاى خود وعده داد .

و أُخرى تحبّونها نصر من اللّه و فتح قريب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 14 - 18

18 - وعده تأييد و امداد ، از سوى خداوند به مؤمنان صدراسلام در قبال دشمنانشان

يأيّها الذين ءامنوا كونوا أنصار اللّه . .. فأيّدنا الذين ءامنوا على عدوّهم فأصب

810- وعده به مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 28 - 12

12 - وعده خداوند به جبران خسارت هاى مادّى مؤمنان صدر اسلام ، كه در نتيجه قطع رابطه با مشركان متوجه آنان مى شد .

إنما المشركون نجس فلا يقربوا المسجدالحرام . .. و إن خفتم عيلة فسوف يغنيكم اللّه

811- وعده پيروزى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 41 - 2

2- توجه به گسترش اسلام و توسعه روزافزون آن ، دليلى فراروى كفرپيشگان بر تحقّق وعده هاى الهى ( نابودى شرك و پيروزى توحيد ) به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أولم يروا أنَّا نأتى الأرض ننقصها من أطرافها

جمله «أولم يروا . ..» به منزله دليلى است بر پديدار شدن و تحقق يافتن تهديدهاى الهى به مشركان و وعده هاى الهى به اهل ايمان.

812- ويژگى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 215 - 6

6 - توجه اسلام به عواطف انسان ، در مصارف انفاق

ص: 504

فللوالدين و الاقربين و اليتامى و المساكين و ابن السبيل

از اينكه در ابتدا «والدين» ذكر شده است سپس «اقربين» و پس از آن «يتامى».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 256 - 7،8،12

7 - اسلام ، دين منطق و برهان است ; نه زور و اجبار

لا اكراه فى الدّين قد تبيّن الرّشد من الغىّ

8 - دين اسلام ، راه و روش رُشد و هدايتِ انسان

لا اكراه فى الدّين قد تبيّن الرّشد من الغىّ

12 - اسلام ، با بيان راه رُشد و آگاهى ، انسان را در مقام انتخاب قرار مى دهد .

لا اكراه فى الدّين قد تبيّن الرّشد من الغىّ فمن يكفر بالطّاغوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 262 - 3

3 - توجّه اسلام به حفظ شخصيّت نيازمندان و دريافت كنندگان انفاق

الّذين ينفقون . .. لا يتبعون ما انفقوا منّاً و لا اذىً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 264 - 3

3 - توجّه اسلام به حفظ شخصيّت انسانها

لا تبطلوا صدقاتكم بالمنّ و الاذى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 113 - 5

5 - احترام اسلام به افراد شايسته و ستايش از آنان ، ولو اينكه مسلمان نباشند .

ضربت عليهم الذّلّة . .. ليسوا سوآءً من اهل الكتب امّة قائمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 77 - 5

5 - پيوستگى مسائل عبادى و اقتصادى در اسلام

اقيموا الصلوة و اتوا الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 82 - 10

10 - اسلام ، دين انديشه و برهان

افلا يتدبّرون القران و لو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً

ص: 505

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 92 - 14،17

14 - تقويت نشدن بنيه مالى دشمنان اسلام ، از ملاك هاى به كار گرفته شده در وضع قوانين حقوقى اسلام *

فان كان من قوم عدوّلكم و هو مؤمن فتحرير رقبة مؤمنة

به نظر مى رسد عدم لزوم پرداخت ديه به خانواده مقتول در فرض مذكور، براى اين باشد كه دشمنان اسلام از نظر مادى تقويت نشوند.

17 - اهتمام اسلام به رعايت عهد و پيمان و لزوم پيشگيرى از زمينه هاى نقض آن *

و ان كان من قوم بينكم و بينهم ميثاق فدية مسلّمة الى اهله و تحرير رقبة مؤمنة

از تقديم حكم ديه بر آزادسازى برده در مورد كافران همپيمان (با آنكه در مورد مسلمانان آن را در رتبه دوّم قرار داد)، احتمالا چنين برمى آيد كه پرداخت ديه در رعايت و حفظ پيمان مؤثر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 102 - 23

23 - انعطاف پذيرى قوانين اسلام در امور نظامى و عبادى

و لاجناح عليكم ان كان بكم اذىً من مطر او كنتم مرضى ان تضعوا اسلحتكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 57 - 10

10 - اسلام ، آيينى حكيمانه و وارسته از احكام و تعاليم بيهوده و مسخره آميز

لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً . .. أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 58 - 14

14 - نگاه به دين اسلام با ديدى منطقى و عقلى ، مايه اطمينان به حقانيت ، شايستگى و بايستگى آن

اتخذوها هزواً و لعباً . .. ذلك بانهم قوم لايعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 87 - 6

6 - رهبانيت و افراط در ترك مواهب دنيا ناسازگار با آيين اسلام

يايها الذين ءامنوا لاتحرموا طيبت ما احل اللّه لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 89 - 13

13 - مناسبات تنگاتنگ ميان احكام و قوانين فردى اسلام با مصالح جامعه

فكفّرته اطعام عشرة مسكين . .. او تحرير رقبة

ص: 506

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 14 - 26

26 - دعوت و آيين پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)، مبتنى بر عقل و وحى

قل أغير اللّه أتخذ وليا . .. قل إنى أمرت أن أكون أول من أسلم

جمله استفهامى صدر آيه دعوت به حكم عقل است و جمله «إنى أمرت» بر پيروى از وحى تكيه دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 115 - 2،5

2 - اسلام آخرين دين آسمانى و پيامبر(صلی الله علیه و آله) خاتم انبيا و قرآن آخرين كتاب آسمانى است.

و تمت كلمت ربك صدقا و عدلا

لازمه تمام بودن قرآن در طول زمان اين است كه قرآن آخرين كتاب آسمانى و محتواى آن اسلام نيز آخرين دين باشد.

5 - قرآن و اسلام پاسخگوى همه نيازهاى هدايتى بشر و حجت تامه پروردگار است.

و تمت كلمت ربك

لازمه تمام بودن قرآن و در نتيجه اسلام، توان پاسخگويى به همه نيازهاست ; به گونه اى كه به بيرون از خود نيازى نداشته باشد ; همان گونه كه راغب مى گويد: «تمام . .. انتهائه إلى حد لا يحتاج إلى شىء خارج عنه».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 161 - 7،8

7 - دين اسلام، راهى است مستقيم، بدون كجى و انحراف

هدينى ربى إلى صرط مستقيم دينا قيما

«دينا» عطف بيان و يا بدل براى «إلى صراط» است.

8 - دين اسلام، دينى است ثابت و بسيار استوار.

دينا قيما

كلمه «قيم» را برخى مصدر «قام» و برخى مخفف قيام گرفته اند. در هر صورت مصدرى است به معناى وصف (قائم، ايستاده و پابرجا). به كارگيرى مصدر به جاى وصف براى تأكيد معناست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 162 - 5،11

5 - اخلاص كامل (انجام همه امور تنها براى خدا)، آيين پيامبر(صلی الله علیه و آله) است.

دينا قيما . .. قل إن صلاتى و نسكى و محياى و مماتى لله رب العلمين

11 - نماز و عبادت خالصانه از بارزترين ويژگيهاى آيين پيامبر(صلی الله علیه و آله)

دينا قيما . .. إن صلاتى و نسكى ... لله رب العلمين

ص: 507

813- ويژگيهاى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 3 - 13

13 - اسلام در بردارنده احكام فردى و اجتماعى

يقيمون الصلوة و مما رزقنهم ينفقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 19 - 1

1 - قرآن و اسلام ، مايه حيات و رشد انسانهايند .

أو كصيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 4

4 - احكام و آداب اسلام ، مبرّا از هر گونه افراط و تفريط

جعلنكم أمة وسطاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 33

33 - جامعيت اسلام در بعد هاى اعتقادى ، اخلاقى ، عبادى ، اقتصادى ، اجتماعى و نظامى

و لكن البر من ءامن . .. أولئك هم المتقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 17 - 2

2 - ارتباط اخلاق و اقتصاد در اسلام

للّذين اتقوا . .. و المنفقين و المستغفرين بالاسحار

ذكر «المنفقين» به عنوان صفتى براى متّقين، بيانگر اين رابطه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 19 - 3

3 - تنها دين پذيرفته شده نزد خداوند اسلام ( تسليم بودن در برابر خدا ) است .

انّ الدّين عند اللّه الاسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 20 - 5،7

5 - محور آيين پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، تسليم در برابر خداوند

فقل اسلمت وجهى . .. ءاسلمتم فان اسلموا

ص: 508

7 - فراگيرى دعوت اسلام نسبت به همگان ( اهل كتاب و ديگران )

و قل للّذين اوتوا الكتاب و الامّيّن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 29 - 6

6 - شريعت اسلام ، تنها دين حق و مورد پذيرش خداوند

و لا يدينون دين الحق

مقصود از دين حق در «لايدينون دين الحق» دين اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 4

4 - اسلام ، تنها دين حق و مورد قبول خدا

هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 60 - 3

3 - توجه اسلام به نياز هاى اقتصادى جامعه اسلامى و تأمين آنها

إنما الصدقت للفقراء . .. و ابن السبيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 67 - 12

12 - اهتمام اسلام به انفاق و تأمين نياز هاى معيشتى جامعه

و يقبضون أيديهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 14

14 - اسلام ، دربردارنده تكاليف عبادى ، اجتماعى و اقتصادى است نه محدود در يك بُعد .

و المؤمنون . .. يأمرون بالمعروف ... و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 91 - 4،6

4 - در ميان مجموعه احكام اسلام ، حكم حرجى ( مشقت آفرين ) وجود ندارد .

ليس على الضعفاء . .. حرج

6 - اسلام دين آسان و انعطاف پذير در برابر ناتوانى ها ، دشوارى ها و مشكلات گوناگون زندگى

ليس على الضعفاء و لا على المرضى و لا على الذين لا يجدون ما ينفقون حرج

ص: 509

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 105 - 4

4 - اسلام ، دين حنيف و تنها راه مستقيم و بى انحراف براى بشريت است .

أقم وجهك للدين حنيفاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 104 - 4

4- اسلام و تعاليم قرآن جهانى است و محدود به زمان ، مكان و طايفه اى نيست .

إن هو إلاّ ذكر للعلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 106 - 12

12- اسلام ، آيينى انعطاف پذير و منطبق با هر شرايط و تحولات

من كفر . .. إلاّ من أُكره ... و لكن من شرح بالكفر صدرًا فعليهم غضب من الله

از اينكه خداوند اجازه فرمود كه در شرايط اكراه و اجبار گفتار كفرآميز به زبان آورد به دست مى آيد كه اسلام، آيينى است با هر شرايط و تحولات اجتماعى در زندگى بشر قابل انطباق و انعطاف پذير است و شرايط و تحولات زندگى بشرى را در احكام خويش لحاظ كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 115 - 13

13- اسلام دين سهل ، معتدل و انعطاف پذير در برابر ضرورت ها و نياز هاى آدمى

إنما حرّم عليكم الميتة . .. فمن اضطرّ غير باغ و لاعاد فإن الله غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 11

11- راه خدا و اسلام ، سازگار با عقل ، علم و عواطف انسانى

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 133 - 15

15 - اسلام ، مبتنى بر دليل روشن و واضح

أوَلم تأتهم بيّنة ما فى الصحف الأُولى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 3 - 8

8- اسلام ، آيين ظلم ستيز و تعاليم قرآن در جهت زدودن ظلم و سيه كارى از چهره جامعه است .

ص: 510

ما يأتيهم من ذكر من ربّهم محدث إلاّاستمعوه و هم يلعبون. .. و أسرّوا النجوى الذين

توطئه و مخالفت گروه ستم پيشه با پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قرآن، بيانگر اين نكته است كه اسلام در جهت زدودن ظلم از جامعه و قطع منافع ظالمانه طبقه استثمارگر است; وگرنه چه دليلى داشت كه تنها اين قشر به مخالفت با اسلام برخيزند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 107 - 4

4- اسلام و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، جهانى و براى همه انسان ها و نه اختصاص يافته به گروهى خاص است .

و ما أرسلنك إلاّ رحمة للعلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 5

5 - احكام شريعت اسلام ، تكاليفى آسان و پيراسته از هر گونه عسر و حرج

و ما جعل عليكم فى الدين من حرج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 62 - 3

3 - اسلام ، دينى سهل و آسان و به دور از تكاليف طاقت فرسا و حرج آفرين

و لانكلّف نفسًا إلاّ وسعها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 73 - 3

3 - اسلام ، شريعتى به دور از كجى و انحراف

و إنّك لتدعوهم إلى صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 61 - 6،8

6 - اسلام ، دينى است آسان و بدون هيچ سختى و مشقت براى پيروانش .

ليس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المريض حرج و لا على أنفسكم

«حرج» در اصل به معناى «ضيق» (سختى و مشقت) است. برداشت فوق مبتنى بر همين معناى اصلى است.

8 - احكام و قوانين اسلام ، مطابق با ضرورت ها و واقعيت هاى موجود در زندگى و متناسب با توانايى ها و مقدورات بشرى

ليس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المريض حرج

اختصاص احكام و مقرارتى ويژه براى افرادى كه برخى از توانايى هاى خود را از دست داده اند (مانند نابينايان لنگ ها و مريضان) و نيز آسان گرفتن براى آنان، گوياى حقيقت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 1 - 12

ص: 511

12 - قرآن ، كتابى جهانى و اسلام ، آيينى همگانى

ليكون للعلمين نذيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 53 - 10

10 - تنها دين اسلام از ميان ديگر اديان الهى ، حق بوده و سزاوار پيروى كردن است .

إنّا كنّا من قبله مسلمين

از اين كه پيروان اديان الهى پيشين (اهل كتاب) با آمدن دين اسلام، اين دين را حق دانستند و دست از دين گذشته خود برداشته و تسليم دين اسلام گشتند; مى توان مطلب ياد شده را استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 29 - 9

9 - اسلام در بردانده احكام فردى و اجتماعى و تنظيم روابط فرد با خدا و جامعه

و أقاموا الصلوة و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانية

فريضه نماز، حكمى فردى و گوياى ارتباط ميان فرد با خدا است و فريضه انفاق، حكمى اجتماعى و حاكى از رابطه فرد با جامعه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 4 - 3

3 - اديان الهى و شريعت اسلام ، راهنماى انسان ها به راه راستِ بى هيچ كجى و انحرافى

إنّك لمن المرسلين . على صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 5

5 - اسلام ، دين متكى بر معرفت و برهان و دليل

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 55 - 5

5 - قرآن ، كامل ترين كتاب آسمانى و اسلام جامع ترين دين الهى

و اتّبعوا أحسن ما أُنزل إليكم من ربّكم

در برداشت ياد شده، برتر بودن قرآن در مقايسه با ديگر كتاب هاى آسمانى و به لحاظ كمال و جامعيت سنجيده شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 4 - 14

14- جهت گيرى اصلى اسلام ، به سمت عفو و امتنان و نه انتقام و سودجويى

ص: 512

فإمّا منّا بعد و إمّا فداء

از اين كه خداوند نخست موضوع عفو و گذشت بدون عوض را مطرح ساخته و در مرحله بعد، مسأله گرفتن «فديه» را مجاز شمرده است، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 9

9- اسلام ، دين جهانى و رسالت پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، رسالتى همگانى است .

أرسل رسوله . .. ليظهره على الدين كلّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 12 - 13

13 - توجه و اهتمام اسلام به مقدورات و توانايى هاى مكلفان ، در وضع و تشريع احكام و تكاليف

فإن لم تجدوا فإنّ اللّه غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 9 - 9،13

9 - اسلام ، حاوى معارف نظرى و برنامه عملى است .

أرسل رسوله بالهدى و دين الحقّ

«دين» به معناى ملت، مذهب و سيره است. «دين حق»; يعنى، مذهب و مسلك درست و به دور از هر گونه نقص و كاستى. با توجه به اين كه ظاهر عطف، تغاير معناى معطوف و معطوف عليه است، مى توان گفت كه مراد از «هدى»، معارف عقلى و نظرى و مراد از «دين حق» قوانين و برنامه هاى عملى است.

13 - شرك ستيزى ، از مشخصه هاى بارز و اصلى اسلام

ليظهره على الدين كلّه و لو كره المشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 14 - 11

11 - اسلام ، دين رأفت ، مدارا كردن و گذشت است .

عدوًّا لكم فاحذروهم و إن تعفوا و تصفحوا و تغفروا

توصيه و ترغيب به گذشت، عفو و چشم پوشى - حتى درباره كسانى كه به انسان دشمنى كرده اند - گوياى مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 6 - 16

16 - سياست اسلام در اختلاف و نزاع ميان همسران ، كوتاه كردن مدت آن و يا رفع كامل آن است .

فإن أرضعن لكم فاتوهنّ أُجورهنّ و أتمروا بينكم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخ

برداشت ياد شده، از آن جا است كه خداوند - پس از توصيه به خوش رفتارى با زنان مطلّقه و پرداختن اجرت شيردادن نوزادان به آنان - فرمان داد كه در صورت بالا گرفتن اختلافت ميان همسران، آنان به مشورت و هم فكرى بپردازند و در صورت عدم توافق،

ص: 513

بدون فوت وقت از دايگان مدد گيرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 22 - 2

2 - راه اسلام ، راهى هموار ، مستقيم و داراى مقصدى روشن

أمّن يمشى سويًّا على صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 6

6 - اهتمام شديد اسلام ، به رفع گرسنگى در جامعه و تغذيه بينوايان

إنّه كان لايؤمن باللّه العظيم . و لايحضّ على طعام المسكين

از اين كه تكليف تغذيه بينوايان و گرسنگان، در رديف ايمان به خدا و به عنوان عامل عذاب الهى قرار گرفته است; مى توان به حقيقت ياد شده پى برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 20 - 18

18 - تكاليف عبادى اسلام ، آسان و در توان بشر و به دور از مشقّت و مشكل طاقت فرسا

فاقرءوا ما تيسّر منه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 8 - 2

2 - اسلام ، آسان ترين شريعت و به دور از تكاليف دشوار و مشقّت بار

و نيسّرك لليسرى

به قرينه «فذكّر» در آيه بعد - كه تذكّر به انسان ها را بر اين آيه تفريع كرده است - مراد از «يسرى» همان آيين اسلام است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) مأمور ياد آورى آن به مردم شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 7 - 4

4 - اسلام ، آسان ترين شريعت و به دور از تكاليف دشوار و مشقّت بار

فسنيسّره لليسرى

آيات بعد - كه سخن از «هدايت» به ميان آورده - با اين احتمال سازگار است كه مراد از «يسرى»، طريق هدايت باشد. در اين صورت مصداق مورد نظر از آن «آيين اسلام» خواهد بود. توصيف آن به «آسان»، به اعتبار سهل بودن برنامه هاى آن و يا منتهى شدن به فرجامى راحت و به دور از سختى ها است. برداشت ياد شده، ناظر به احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 2 - 18

ص: 514

18 - دين اسلام ، استوار بر برهانى روشن ، رسالتى الهى و كتابى آسمانى و پاك

تأتيهم البيّنة . رسول من اللّه يتلوا صحفًا مطهّرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 5 - 13

13 - اسلام ، دينى توحيدى و معتدل و فراخوان مردم به اقامه نماز و پرداخت زكات

و ما أُمروا إلاّ ليعبدوا اللّه مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلوة و يؤتوا الز

مراد از «الذين اُوتوا الكتاب» - كه مرجع ضمير «أمروا» است - ممكن است آن دسته از اهل كتاب باشد كه به اسلام كفر ورزيدند. در اين مبنا، «الذين كفروا» در آيه اول نيز، به همان گروه نظر دارد.

814- ويژگيهاى گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 34

34- گسترش اسلام ، داراى مراحل و دوره هاى طبيعى رشد و بالندگى

كزرع أخرج شطه . .. يعجب الزرّاع ليغيظ بهم الكفّار

تعبيرهاى «أخرج شطئه»، «فازره»، «فاستغلظ» و «فاستوى. ..» بيانگر مراحل طبيعى است.

815- هجرت براى شناخت اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 122 - 3

3 - لزوم هجرتِ گروهى از هر جامعه ، به سوى مراكز علمى ، براى كسب شناخت اسلام و تفقه در دين

فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا فى الدين

816- هجرت در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 72 - 10

10 - هجرت در صدر اسلام داراى اهميتى برتر نسبت به جهاد در راه خدا

ما لكم من وليتهم من شىء حتى يهاجروا

با توجه به صدر آيه كه برخوردارى از حق ولايت را مشروط به جهاد دانست، معلوم مى شود هجرت در جعل ولايت بين مؤمنان كافى نيست. بنابراين ذكر كردن هجرت در اين فراز (حتى يهاجروا) و مقيد نساختن آن به جهاد اين معنا را القا مى كند كه هجرت در راه خدا در صدر اسلام اهميتى برتر از جهاد داشته است.

ص: 515

817- هجرت مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 4

4 - مشركان مكه ، مسلمانان صدر اسلام را از مكه اخراج و آنان را به هجرت وادار كردند .

و أخرجوهم من حيث أخرجوكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 72 - 9

9 - هجرت مسلمانان در صدر اسلام داراى اهميتى ويژه

و الذين ءامنوا و لم يهاجروا ما لكم من وليتهم من شىء

نهى از يارى رسانى به مؤمنان غير مهاجر و حكم به قطع ولايت با آنان مى تواند اشاره به اهميت هجرت در صدر اسلام داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 41 - 4

4- محل هجرت مسلمانان مهاجر از مكه ( به مدينه يا حبشه ) جايگاهى شايسته و مناسب براى آنان

و الذين هاجروا فى الله من بعد ما ظلموا لنبوّئنّهم فى الدنيا حسنة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 110 - 4

4- هجرت برخى از مسلمانان صدراسلام ( به حبشه ) ، پس از تحمل رنج و شكنجه دشمنان

للذين هاجروا من بعد ما فتنوا

يكى از معانى «فتنة» آزار و شكنجه مى باشد (مفردات راغب) و برداشت فوق مبتنى بر اين معناست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 4 - 10

10 - هجرت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان و موضع گيرى آنان در برابر مشركان ، حركتى ابراهيمى

قد كانت لكم أسوة حسنة فى إبرهيم و الذين معه

با توجه به آيات پيشين - كه درباره هجرت و موضع گيرى بايسته مسلمانان در برابر مشركان است - طرح «اسوه» بودن ابراهيم(ع) پس از اين آيات و توصيه ها، مطلب بالا را مى فهماند.

ص: 516

818- هدايت ناپذيرى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 27 - 9

9- بى تأثيرى معجزات خاص و پيشنهادى كفرپيشگان در هدايت آنان ، دليل اهدا نشدن آنها به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لولا أُنزل عليه ءاية من ربه قل إن الله يضل من يشاء و يهدى إليه من أناب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 135 - 3

3- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از هدايت يافتن گروهى از كفرپيشگان عصر بعثت مأيوس بود .

قل كلّ متربّص فتربّصوا فستعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 22 - 8

8 - كارساز نبودن تبليغ و هدايت گرى هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برخى از كافران و مشركان صدراسلام

و ما أنت بمسمع من فى القبور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 7 - 4

4 - لجاجت در برابر ايمان و حق گريزى ، زمينه ساز آمدن عذاب الهى است .

لقد حقّ القول على أكثرهم فهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 36 - 14

14 - هدايت كردن مشركان و كافران در صدر اسلام ( نيمه نخست رسالت ) ، عملى مشكل و نااميدانه بود .

و من يضلل اللّه فما له من هاد

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه اين آيه در مكه نازل گرديده بود و در آن زمان مشركان دست از مواضع شرك آلود خود برنمى داشتند. ازاين رو آيه شريفه درصدد بيان اين حقيقت است كه ايمان آوردن آنان، بسيار مشكل و مأيوسانه است و پيامبر(صلی الله علیه و آله) نبايد بيش از اين، غم آنها را بخورد و خود را به زحمت بياندازد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 19 - 1

1 - وعده ها و تهديد هاى الهى براى كافران عصر بعثت ، ثمربخش و كارساز نبود .

بل الذين كفروا

حرف «بل» اضراب از ما قبل است; يعنى، تهديدهاى پيش براى كافران بى تأثير است. عنوان «الذين كفروا»، ممكن است عنوان مشير و ناظر به مصاديق خارجى آن باشد كه كافران مكه بودند و نيز مى تواند به تمام كافران در طول تاريخ نظر داشته باشد. برداشت ياد شده، براساس احتمال اول است.

ص: 517

819- هدايتگرى اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 120 - 9

9 - اسلام و قرآن ، برنامه هدايتى خداوند براى انسانهاست .

إن هدى اللّه هو الهدى

مصداق مورد نظر براى «هدى اللّه» چنانچه مفسران گفته اند، قرآن و اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 115 - 5

5 - قرآن و اسلام پاسخگوى همه نيازهاى هدايتى بشر و حجت تامه پروردگار است.

و تمت كلمت ربك

لازمه تمام بودن قرآن و در نتيجه اسلام، توان پاسخگويى به همه نيازهاست ; به گونه اى كه به بيرون از خود نيازى نداشته باشد ; همان گونه كه راغب مى گويد: «تمام . .. انتهائه إلى حد لا يحتاج إلى شىء خارج عنه».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 57 - 3

3 - رد دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى مشركان ، على رغم اعتقاد آنان به هدايت بخش بودن آيين آن حضرت

و قالوا إن نتّبع الهدى معك نتخطّف من أرضنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 4 - 3

3 - اديان الهى و شريعت اسلام ، راهنماى انسان ها به راه راستِ بى هيچ كجى و انحرافى

إنّك لمن المرسلين . على صرط مستقيم

820- هشدار به دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 20 - 7

7 - خداوند ، جبهه مخالف اسلام ( منافقان و عموم دشمنان خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ) را به شكست حتمى و ذلت بار هشدار داد .

إنّ الذين يحادّون . .. أُولئك فى الأذلّين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 518

20 - فيل - 105 - 2 - 4

4 - عقيم ساختن توطئه ابرهه براى انهدام كعبه ، سزاوار تأمل و هشدارى براى مخالفان اسلام

ألم يجعل كيدهم فى تضليل

821- هشدار به مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 10

10 - اعلام قدرت بى انت هاى خداوند به عموم مشركان صدر اسلام و هشدار به بى نتيجه بودن مقاومت در برابر او

و إن توليتم فاعلموا أنكم غير معجزى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 4 - 4

4- هشدار خداوند به مشركان ستم پيشه در باره توطئه هاى پنهانى و گفت وگو هاى محرمانه آنان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

أسرّوا النجوى الذين ظلموا . .. قال ربّى يعلم القول فى السماء والأرض

تذكر به مشركان نجواگر و توطئه كننده، مبنى بر آگاهى خداوند از هر نوع سخنى در آسمان و زمين، هشدارى است به آنان در باره سرانجام شومِ توطئه هايشان.

822- هشدار به مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 97 - 14

14 - تذكر خداوند به لزوم غافل نشدن مؤمنان از خطر اعراب كفرپيشه همجوار خويش ، پس از پايان يافتن پيروزمندانه جنگ با دشمنان خارجى ( روميان در جنگ تبوك ) *

الأعراب أشد كفراً و نفاقاً

با توجه به اينكه آيات قبل در مورد بازگشت پيروزمندانه مؤمنان از جنگ تبوك است، احتمال دارد كه اين آيه هشدارى به مؤمنان مجاهد باشد كه پس از آن پيروزى، احساس امنيت نكنند و توجه كنند كه در اطرافشان، باديه نشينان جاهل و متعصب در كفر نيز، خطرى جدى به شمار مى روند.

823- هماهنگى اسلام با عقل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 11

11- راه خدا و اسلام ، سازگار با عقل ، علم و عواطف انسانى

ص: 519

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة

824- هماهنگى اسلام با علم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 11

11- راه خدا و اسلام ، سازگار با عقل ، علم و عواطف انسانى

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة

825- هماهنگى اسلام با عواطف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 11

11- راه خدا و اسلام ، سازگار با عقل ، علم و عواطف انسانى

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة

826- هماهنگى اسلام و دين ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 9

9 - وحدت و يگانگى شريعت اسلام و شريعت ابراهيم ( ع )

و ما جعل عليكم فى الدين من حرج ملّة أبيكم إبرهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 13 - 1

1 - هماهنگى آيين اسلام با دين نوح ، ابراهيم ، موسى و عيسى ( ع )

شرع لكم من الدين ما وصّى به نوحًا . .. و ما وصّينا به إبرهيم و موسى و عيسى

827- هماهنگى اسلام و دين نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 13 - 1

1 - هماهنگى آيين اسلام با دين نوح ، ابراهيم ، موسى و عيسى ( ع )

ص: 520

شرع لكم من الدين ما وصّى به نوحًا . .. و ما وصّينا به إبرهيم و موسى و عيسى

828- هماهنگى اسلام و مسيحيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 13 - 1

1 - هماهنگى آيين اسلام با دين نوح ، ابراهيم ، موسى و عيسى ( ع )

شرع لكم من الدين ما وصّى به نوحًا . .. و ما وصّينا به إبرهيم و موسى و عيسى

829- هماهنگى اسلام و يهوديت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 13 - 1

1 - هماهنگى آيين اسلام با دين نوح ، ابراهيم ، موسى و عيسى ( ع )

شرع لكم من الدين ما وصّى به نوحًا . .. و ما وصّينا به إبرهيم و موسى و عيسى

830- هماهنگى تعاليم اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 35 - 7

7 - تعاليم اسلام و قرآن ، مجموعه اى است به هم پيوسته و جداناپذير و هماهنگ .

إلاّ المصلّين . .. و الذين فى أمولهم حقّ ... و الذين هم لأمنتهم و عهدهم رعون .

خداوند، سعادت اخروى و بهشت را از آنِ مؤمنانى دانسته است كه داراى مجموعه اوصاف ياد شده باشند. از اين مطلب مى توان استفاده كرد كه اصولاً تعاليم دين و قرآن كريم، مجموعه به هم پيوسته و جداناپذير و هماهنگ است.

831- همنشينى با استهزاگران اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 69 - 1،3،4،6

1 - بر كسانى كه از همنشينى با بيهوده گويان درباره قرآن و اسلام پرهيز مى كنند، ولى بناچار سخنان آنها را مى شنوند، گناهى نيست.

و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء و لكن ذكرى لعلهم يتقون

در اين برداشت، «يتقون» به معناى لغوى آن گرفته شده است.

ص: 521

3 - بر كسانى كه در همنشينى با مغالطه گران درباره قرآن و اسلام از بحث پرهيز نموده و سعى در بازداشتن ديگران كنند، گناهى نيست.

و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء و لكن ذكرى

در اين برداشت، «يتقون» به معناى لغوى آن و متعلق آن «خوض» گرفته شده است. علاوه بر اين كه «ذكرى» نيز مفعول مطلق براى فعل محذوف «يذكرونهم» فرض شده است; يعنى: «يتقون الخوض و لكن يذكرونهم ذكرى».

4 - بر مؤمنانى كه از همنشينى با مغالطه گران و ياوه گويان در مورد قرآن و اسلام پرهيز كنند، گناهى نيست، هر چند مغالطه و استهزاى آنان ادامه يابد.

و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء

ممكن است اين آيه در صدد پاسخ به سؤال برخى مؤمنان باشد. بدين گونه كه آنان فكر كنند كه اگر ما مجالس كافران را تحريم كنيم، آنان زمينه مساعد بيشترى براى مغلطه و استهزا دارند. اين آيه مى فرمايد شما پرهيز كنيد، گناه كار آنان به شما تسرّى نمى كند.

6 - همنشينى با كافران و مشركانى كه به استهزا و مغالطه در قرآن و اسلام نپردازند، حرام نيست. *

و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء

در اين آيه فاعل «يتقون» كافران، و مرجع ضمير «حسابهم» خوض كنندگان فرض شده است; يعنى حساب كافرانى كه از خوض پرهيز مى كنند، از حساب خوض كنندگان جدا و همنشينى با آنان بى اشكال است.

832- يأس از اسلام يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 10

10 - لجاجت و حق ناپذيرى عالمان و پيشوايان يهود ، دليل نا به جا بودن اميد و دل بستن مسلمانان به ايمان آوردن آنان

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم . .. قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم

آيه مورد بحث عطف بر جمله حاليه «و قد كان . ..» و يا عطف بر جمله «يسمعون ...» در آيه قبل مى باشد. در هر صورت، بيانگر علتى ديگر براى «أفتطمعون ...» مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 80 - 7

7 - توجه به باور ناردست يهود درباره ( عذاب نشدن يهود جز روزى چند ) ، موجب قطع اميد از ايمان آوردن اينان

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم . .. و قالوا لن تمسنا النار إلا أياماً معدودة

833- يأس گناهكاران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 54 - 22

ص: 522

22 - برخى مردم در صدر اسلام، با وجد علاقه به اسلام، به سبب گناهان و خلافهاى گذشته خود اميد راه يافتن به جرگه مؤمنان را نداشتند.

و إذا جاءك الذين يؤمنون بأيتنا فقل سلم عليكم . .. أنه من عمل منكم سوءاً بجهلة

«إذا جاءك الذين يؤمنون» دلالت دارد كه برخى از مردم، كه متمايل به اسلام بودند، نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى آمدند، ولى از عملكرد گذشته خويش بيمناك بودند. آيه شريفه با وعده رحمت و مغفرت به آنان در صدد جذب سريعتر آنان به ايمان است.

834- يتيم در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 127 - 11

11 - رغبت به ازدواج با دختران يتيم ، به قصد پايمال كردن حقوق آنان ، در عصر بعثت

فى يتمى النساء التى لا تؤتونهن ما كتب لهن و ترغبون ان تنكحوهن

بنابر اينكه بعد از «ترغبون»، حرف «فى» در تقدير باشد كه در اين صورت «رغبت» به معناى تمايل است.

835- يهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 78 - 1

1 - جامعه يهود در عصر بعثت متشكل از عالمانى معاند و عوامى ناآگاه

و قد كان فريق منهم . .. و منهم أميون لايعلمون الكتب إلا امانى

چنانچه در آيه «75» گذشت، مراد از «فريق منهم» - به قرينه صفات شمرده شده بر آنان - عالمان يهود است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 88 - 1

1 - دل و قلب يهوديان عصر بعثت ، ناتوان از درك معارف اسلام بود .

و قالوا قلوبنا غلف بل لعنهم اللّه بكفر هم فقليلا

«غلف» جمع اغلف است و «اغلف» به چيزى گفته مى شود كه داراى پوشش باشد. بنابراين «قلوبنا غلف»; يعنى، قلبهاى ما داراى پوشش و حجاب است. منظور يهوديان را به دو گونه مى توان تفسير كرد: 1- قلب ما حجاب دارد و لذا توان درك معارف اسلام را ندارد پس اى پيامبر! چه انتظار دارى كه پيامهاى تو را پذيرا باشيم پيش از آنكه آنها را دريابيم. 2- قلب ما حجاب دارد و به گونه اى نيست كه هر سخنى را بپذيرد; بلكه فقط آنچه كه حقيقت دارد در مى يابد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 91 - 8،25،27

8 - يهوديان عصر بعثت ، مطمئن به آسمانى بودن قرآن و معترف به الهى بودن آن

ص: 523

إذا قيل لهم ءامنوا بما أنزل اللّه قالوا نؤمن بما أنزل علينا

چنانچه يهوديان آسمانى بودن قرآن را باور نداشتند در پاسخ به دعوت پيامبر(صلی الله علیه و آله) (ءامنوا بما أنزل اللّه; به آنچه خدا فرو فرستاده ايمان آوريد)، اظهار مى داشتند كه: قرآن از جانب خدا نيست. اعراض از چنين پاسخى، گوياى اطمينان ايشان به آسمانى بودن قرآن و اعتراف ضمنى آنان به الهى بودن آن است.

25 - يهوديان عصر بعثت ، داراى روحيه اى همسان با گذشتگان خويش در برخورد با پيامبران

فلم تقتلون أنبياء اللّه من قبل

استناد قتل به يهوديان عصر بعثت با فعل مضارع «تقتلون» - با اينكه آنان پيامبرى را نكشتند - حكايت از برداشت فوق دارد.

27 - ابو عمرو زبيرى از امام صادق ( ع ) درباره سخن خداوند كه مى فرمايد « . . . فلم تقتلون انبياء اللّه من قبل ان كنتم مؤمنين » روايت كرده كه : « انما نزل هذا فى قوم اليهود و كانوا على عهد محمد (صلی الله علیه و آله) لم يقتلوا الأنبياء بأيديهم و لاكانوا فى زمانهم و انما قتل أوايلهم . . . فجعلهم اللّه منهم و أضاف إليهم فعل أوايلهم بما تبعوهم و تولّوهم ;

اين آيه درباره يهود نازل گشته است در حالى كه يهوديان زمان پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيامبرانى را نكشته بودند و در زمان آنان نيز زندگى نمى كردند و همانا گذشتگان آنان پيامبران را كشتند . .. پس خداوند اين يهوديان (يهوديان زمان حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)) را جزء آنان دانسته و قتل انبيا را به خاطر پيروى آنان و محبتشان به پيشينيان به آنان نسبت داده است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 99 - 2

2 - يهوديان ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به نداشتن دليل و برهانى روشن بر حقانيت رسالتش متهم مى كردند .

و لقد أنزلنا إليك ءايت بينت

معمولا بيان جمله با تأكيد حكايت از آن دارد كه مخاطبان، مضمون آن جمله را مورد ترديد قرار داده يا انكار مى كنند و از آن جا كه جمله «و لقد أنزلنا . ..» با حرف لام - كه حاكى از قسم مقدر است - و نيز با حرف «قد» تأكيد شده معلوم مى شود كه يهوديان مخاطب آيه، مضمون جمله فوق را مورد ترديد و يا انكار قرار مى دادند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 104 - 1،13

1 - كلمه « راعنا » دستاويز يهوديان براى اهانت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و استهزاى آن حضرت

لاتقولوا رعنا و قولوا انظرنا

مسلمانان در ضمن سخن گفتن پيامبر(صلی الله علیه و آله) گاهى از آن حضرت تقاضا مى كردند كه مهلت دهد تا سخنان پيشين وى را درك كنند. براى درخواست مهلت، كلمه «راعنا» (فرصتمان ده) را به كار مى بردند. يهوديان با اندك تحريفى در اين كلمه، معنايى ناروا از آن قصد كردند و در خطاب به پيامبر (صلی الله علیه و آله) به كار مى بردند.

13 - يهوديان عصر بعثت ، مردمى كفرپيشه بودند .

و للكفرين عذاب أليم

از مصداقهاى «الكافرين» به قرينه آيات پيشين، يهوديانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 120 - 3

3 - يهوديان و نصرانيان عصر بعثت ، مردمانى هدايت ناپذير بودند .

ص: 524

و لن ترضى عنك اليهود و لاالنصرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 135 - 2

2 - توافق و اتحاد يهود و نصاراى عصر بعثت عليه مسلمانان ، على رغم اختلافات شديد ايشان با يكديگر

و قالوا كونوا هوداً أو نصرى تهتدوا

هدف از «لفّ اجمالى» در آيه و بيان دو جمله در يك كلام، رساندن اتحاد و توافق يهود و نصارا عليه مسلمانان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 144 - 23

23 - يهود و نصاراى عصر بعثت ، مردمى حق ناپذير بودند .

و إن الذين أوتوا الكتب ليعلمون أنه الحق من ربهم و ما اللّه بغفل عما يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 159 - 6

6 - عالمان يهود و نصارا در عصر بعثت ، شواهد و نشانه هاى حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و احكام اسلام را كتمان مى كردند .

الذين يكتمون ما أنزلنا من البينت و الهدى من بعد ما بينه للناس فى الكتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 182 - 3،4

3 - سهيم بودن يهود زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) در گناه پدران خويش ( كشتار انبيا )

و قتلهم الانبيآء بغير حقّ . .. ذلك بما قدّمت ايديكم

بنابر اينكه خطاب در «ايديكم» به يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) باشد، جمله «ذلك بما قدّمت . .. » مى رساند كه آنان در گناه كشتن انبيا، كه به دست پدرانشان صورت گرفته، شريك هستند.

4 - رضايت يهود زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) از كشتار انبياى گذشته به دست نياكان و همكيشان خويش

و قتلهم الانبيآء . .. ذلك بما قدّمت ايديكم

به نظر مى رسد نسبت قتل پيامبران به يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) كه از خطاب در «ايديكم» به دست مى آيد، به جهت رضايت آنان به عملكرد گذشتگان خويش باشد، چون آنان مرتكب قتل انبيا نشدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 183 - 19،27

19 - يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) با رضايت به كشتار انبيا توسط پيشينيان خود ، در حكم قاتلان انبيا

فلم قتلتموهم ان كنتم صادقين

27 - رضايت يهود معاصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) از قتل انبيا به دست نياكانشان در پانصد سال قبل از بعثت ، موجب نسبت دادن قتل انبيا به آنان از سوى خداوند

قل قد جاءكم رسل من قبلى بالبيّنات و بالّذى قلتم فلم قتلتموهم

ص: 525

امام صادق (ع) پس از تلاوت آيه فوق فرمود: كان بين القاتلين و القائلين خمس ماة عام، فالزمهم اللّه القتل برضاهم ما فعلوا.

_______________________________

كافى، ج 2، ص 409، ح 1 ; تفسير برهان، ج 1، ص 328، ح 2، 4، 6.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 49 - 4

4 - يهوديان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) - على رغم ادعايشان - هرگز منزّه نبودند و نزد خدا منزلتى نداشتند .

الم تر الى الذين يزكّون انفسهم بل اللّه يزكّى من يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 155 - 22

22 - وجود افراد اندكى انسانِ حق گرا در ميان يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فلايؤمنون إلاّ قليلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 13 - 21

21 - مراقبت مستمر پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر اعمال و رفتار يهوديان عصر خويش و آگاهى وى به خيانت هاى آنان

و لاتزال تطلع على خائنة منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 19

19 - همسويى منافقان و يهود عصر بعثت در گرايش ها و موضعگيرى هاى خويش در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

الذين يسرعون فى الكفر . .. سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 42 - 6

6 - حرص و آزمندى شديد عالمان يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به متاع دنيا

اكلون للسحت

صيغه مبالغه «اكلون» نشان از رغبت و حرص فراوان عالمان يهود دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 43 - 4،6،7

4 - وجود تورات ، به صورت اصلى و تحريف نشده ، در نزد يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

و عندهم التورية

مذمت يهوديان عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) به خاطر اعراض از تورات، حكايت از صحت توراتى دارد كه در نزد آنان بوده است.

6 - تورات ، پاسخگوى نياز يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به احكام قضايى و حدود الهى

ص: 526

و كيف يحكمونك و عندهم التورية فيها حكم اللّه

7 - احكام تورات در دسترس يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قابل فهم براى آنان

و عندهم التورية فيها حكم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 44 - 21،22

21 - حراست از تورات و قضاوت بر اساس آن ، بدون هيچ ترسى از مردم ، فرمان خداوند به عالمان يهود معاصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و الربنيون و الاحبار بما استحفظوا من كتب اللّه . .. فلاتخشوا الناس

22 - عالمان يهود در عصر بعثت ، بيمناك از مردم خويش در حكم و قضاوت بر اساس تورات

و الربنيون و الاحبار بما استحفظوا من كتب اللّه . .. فلاتخشوا الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 45 - 23

23 - ستم پيشگى برخى از عالمان و سران يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به دليل خوددارى آنان از قضاوت بر اساس تورات

فأولئك هم الظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 49 - 21،22،32

21 - گناهان يهوديان و مسيحيان عصر بعثت - حتى برخى از آن - ، زمينه ساز محروميت آنان از پذيرش احكام الهى و داورى هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فان تولوا فاعلم انما يريداللّه ان يصيبهم ببعض ذنوبهم

كلمه «بعض» مى تواند اشاره به اين باشد كه تنها برخى از گناهان اهل كتاب اقتضاى محروميت از حق پذيرى را دارد ; نه همه آنها و مى تواند به اين معنا باشد كه برخى از گناهان آنان در محروميتشان از پذيرش احكام الهى كافى است گرچه بسيارى از گناهانشان چنين اقتضايى را دارد. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.

22 - اراده خداوند به عذاب بسيارى از يهوديان و مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فان تولوا . .. ان يصيبهم ببعض ذنوبهم و إن كثيراً من الناس لفسقون

32 - بسيارى از يهوديان و مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى آلوده به گناه و معصيت

يريد اللّه ان يصيبهم ببعض ذنوبهم و إن كثيراً من الناس لفسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 52 - 24

24 - مشركان ، يهود و نصاراى عصر بعثت ، همواره در خطر گرفتارى به عذاب الهى بودند .

او امر من عنده فيصبحوا على ما اسروا فى انفسهم ندمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 53 - 3

ص: 527

3 - يهود و نصارا در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شوكت خويش را از دست دادند و به ذلت و خوارى كشيده شدند .

اهولاء الذين اقسموا باللّه جهد ايمنهم انهم لمعكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 60 - 10

10 - رضايت يهوديان و مسيحيان عصر بعثت از رفتار هاى ناپسند نياكان خويش

هل انبئكم بشرّ من ذلك مثوبة عند اللّه من لعنه اللّه . .. و عبد الطغوت

سرزنش يهوديان و مسيحيان عصر بعثت به خاطر رفتار ناپسند پيشينيان آنان، مى تواند حاكى از رضايشتان به آن رفتار باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 64 - 13

13 - يهوديان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، داراى پيشينه طغيانگرى و كفرورزى

و ليزيدن كثيراً منهم ما أنزل إليك من ربك طغيناً و كفراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 77 - 18

18 - گروهى از يهوديان و مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، هواپرستان گمراه و ناشر عقايد افراطى و غلوآميز در ميان همكيشان خود

و لاتتبعوا اهواء قوم . .. و اضلوا كثيراً و ضلوا عن سواء السبيل

كلمه «ضلوا» در دو بخش از آيه مى تواند اشاره به دو طايفه از گمراهان داشته باشد، طائفه اى پيش از بعثت كه جمله «قد ضلوا من قبل» بيانگر آن است و طائفه اى معاصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) كه جمله «ضلوا عن سواء السبيل» حاكى از آنان مى باشد. گفتنى است كه آوردن قيد «من قبل» در يك بخش و نيامدن آن در بخش بعد، گوياى اين تفسير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 80 - 6

6 - پذيرش ولايت مشركان و دوستى با آنان از جمله اعمال ناپسند و رايج در بين انبوهى از يهوديان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لبئس ما كانوا يفعلون. ترى كثيراً منهم يتولون الذين كفروا

جمله «يتولون الذين كفروا» مصداقى براى جمله «لبئس ما كانوا يفعلون» است. وبه قرينه آيه 82 (و لتجدن اقربهم مودة ...) كه مسيحيان را دوستار مسلمانان معرفى كرده است، معلوم مى شود، مراد از بنى اسرائيل در اين بخش از آيات، يهوديان است.

836- يهود صدر اسلام و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 7

7 - يهوديان عصر بعثت در تلاش براى كتمان حقانيت اسلام و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم

ص: 528

837- يهود صدر اسلام و پيامبر موعود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 2

2 - يهوديان عصر بعثت ، مطمئن به حقانيت رسالت پيامبر و انطباق علايم پيامبر موعود بر آن حضرت

و إذا لقوا الذين ءامنوا قالوا ءامنا . .. قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه

عبارت «ليجاجوكم به . ..; تا به استناد آن حقايق در پيشگاه خدا عليه شما استدلال كنند.» مى رساند كه مصداق مورد نظر از «ما فتح اللّه» حقانيت اسلام و رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) است كه در تورات بيان شده است. بنابراين همه يهوديان - چه عالمان و چه عوام ايشان - به رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) اطمينان داشتند.

838- يهود صدر اسلام و تاريخ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 8

8- اطلاع يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سرگذشت موسى ( ع ) و فرعون

فسئل بنى إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون

839- يهود صدر اسلام و فرجام فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 8

8- اطلاع يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سرگذشت موسى ( ع ) و فرعون

فسئل بنى إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون

840- يهود صدر اسلام و قصه موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 8

8- اطلاع يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سرگذشت موسى ( ع ) و فرعون

فسئل بنى إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون

ص: 529

841- يهود صدر اسلام و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 7

7 - يهوديان عصر بعثت در تلاش براى كتمان حقانيت اسلام و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم

842- يهود صدر اسلام و محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 2،7،17

2 - يهوديان عصر بعثت ، مطمئن به حقانيت رسالت پيامبر و انطباق علايم پيامبر موعود بر آن حضرت

و إذا لقوا الذين ءامنوا قالوا ءامنا . .. قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه

عبارت «ليجاجوكم به . ..; تا به استناد آن حقايق در پيشگاه خدا عليه شما استدلال كنند.» مى رساند كه مصداق مورد نظر از «ما فتح اللّه» حقانيت اسلام و رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) است كه در تورات بيان شده است. بنابراين همه يهوديان - چه عالمان و چه عوام ايشان - به رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) اطمينان داشتند.

7 - يهوديان عصر بعثت در تلاش براى كتمان حقانيت اسلام و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم

17 - از امام باقر ( ع ) روايت شده كه : « انه قال كان قوم من اليهود ليسوا من المعاندين المتواطئين إذا لقوا المسلمين حدثوهم بما فى التوراة من صفة محمد (صلی الله علیه و آله) فنهاهم كبرائهم عن ذلك ، و قالوا : لا تخبروهم بما فى التوراة ، من صفة محمد (صلی الله علیه و آله) فيحاجوكم به عند ربكم فنزلت هذه الآية ;

گروهى از يهود - كه كينه اى به مسلمانان نداشتند - هنگامى كه با مسلمانان روبرو مى شدند از اوصاف رسول خدا(صلی الله علیه و آله) كه در تورات آمده بود سخن مى گفتند; بزرگان يهود با خبر شده و آنها را نهى كردند و گفتند: از صفات محمد ]ص[ - كه در تورات آمده - مسلمانان را مطلع نسازيد كه به وسيله آن با شما در نزد پروردگارتان استدلال و احتجاج خواهند نمود، پس آيه فوق نازل گشت. ».

843- يهود قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 89 - 7،8

7 - پيروزى بر كافران در پرتو قرآن و بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آرمان يهوديان پيش از بعثت

و كانوا من قبل يستفتحون على الذين كفروا

از معانى «فتح» نصرت و پيروزى است. «استفتاح» به معناى طلب پيروزى است. آمدن فعل مضارع (يستفتحون) قرين «كان» و مانند آن دلالت بر استمرار در زمان گذشته دارد. ارتباط جمله «و كانوا ...» با قبل و بعد اقتضا مى كند كه: اين پيروزى طلبى در ارتباط با نزول قرآن و بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله) مطرح باشد. بنابراين «و كانوا ...»; يعنى، يهوديان پيش از بعثت از زمانهايى دور در انتظار

ص: 530

نزول قرآن و بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله) بودند تا در سايه آن بر كافران پيروز شوند.

8 - يهوديان مدينه ، پيش از اسلام در گير با كافران و از ناحيه آنان در سختى و فشار بودند .

و كانوا من قبل يستفتحون على الذين كفروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 157 - 22

22 - يهود و نصارا در قبل از اسلام ، مبتلا به تكاليفى مشقتبار و گرفتار در دام خرافات و بدعت هاى فراوان دينى بودند .

و يضع عنهم إصرهم و الأغلل التى كانت عليهم

جمع آوردن «اغلال» حكايت از گستردگى بدعتها و خرافات دارد.

844- يهود مؤمن صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 85 - 26

26 - پايبندى گروهى از يهوديان عصر بعثت به تورات با عمل كردن به پيمان هاى الهى و پرهيز از كشتن و بيرون راندن همكيشان خود

فما جزاء من يفعل ذلك منكم

سياق خطابهاى گذشته اقتضا مى كرد كه جمله «فما جزاء . ..» بدين گونه ايراد شود: «فما جزاءكم بما تفعلون إلا خزى». اين تغيير سياق اشاره به اين دارد كه همه يهوديان مرتكب اعمال نارواى مذكور نشدند. من تبعيضيه در «منكم» مؤيد اين معناست.

845- يهود و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 88 - 2

2 - يهوديان عصر بعثت ، بر ناتوانى خويش از درك معارف اسلام معترف بودند .

و قالوا قلوبنا غلف

كلمه «قالوا» دلالت بر اعتراف دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 91 - 3

3 - يهود به قرآن ايمان نمى آورند و اسلام را نخواهند پذيرفت . *

و إذا قيل لهم ءامنوا بما أنزل اللّه قالوا نؤمن بما أنزل علينا

حذف فاعل و آوردن فعل به صورت مجهول (قيل) حاوى اين نكته است كه: پاسخ منفى يهود به دعوت قرآن، مخصوص يهود عصر بعثت نيست; بلكه آيندگان اينان نيز همين رويه را خواهند داشت.

ص: 531

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 9،14

9 - تلاش تبليغاتى يهود و نصارا عليه اسلام و قرآن

ودّ كثير من أهل الكتب لو يردونكم من بعد إيمنكم كفاراً

14 - حقانيت اسلام ، حتى در نظر يهوديان و مسيحيان امرى روشن و ترديدناپذير بود .

من بعد ما تبين لهم الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 120 - 6

6 - توافق هاى سطحى با يهود و نصارا ، در گرايش آنان به اسلام مؤثر نيست .

و لن ترضى عنك اليهود و لاالنصرى حتى تتبع ملتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 46 -

10،11،12،13،19،22،25

10 - استهزاى يهود نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

من الذين هادوا . .. يقولون سمعنا و عصينا واسمع غير مسمع و راعنا ليّاً بالسنتهم

11 - گفته هاى يهود با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آميخته با عيبجويى به آيين اسلام

راعنا ليّاً بالسنتهم و طعناً فى الدين

«طعناً فى الدين» به معناى ضربه وارد كردن در دين با ناسزاگويى و عيبجويى است. گفتنى است كه «طعنا» حال براى فاعل «يقولون» است ; يعنى «يقولون كذا طاعنين فى الدين».

12 - يهود ، در صدد وارد ساختن ضربه به اسلام

و طعناً فى الدين

13 - تشبيه وحى و سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به هياهوى چوپان ها ، طعن يهود بر دين اسلام

راعنا ليّاً بالسنتهم و طعناً فى الدين

هدف شوم يهوديان از چوپان خواندن پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى تواند تشبيه دعوت و سخنان او به هياهوى چوپانها باشد.

19 - يهوديان تحريفگر - به پندار خير و صلاح خويش - در صدد آزار رساندن به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ضربه زدن به اسلام بودند .

من الذين هادوا . .. لكان خيراً لهم و اقوم

22 - تحريفگرى ، استهزا و طعن يهود نسبت به اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نمودى از كفر آنان

من الذين هادوا يحرّفون . .. سمعنا و عصينا ... لعنهم اللّه بكفرهم

25 - تنها اندكى از يهود به اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ايمان خواهند آورد .

و لكن لعنهم اللّه بكفرهم فلا يؤمنون الّا قليلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 155 - 20

20 - دل هاى مهر خورده و در حجاب لجاج فرو رفته يهود ، مانع گرايش آنان به اسلام

ص: 532

بل طبع اللّه عليها بكفرهم فلا يؤمنون إلاّ قليلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 19

19 - همسويى منافقان و يهود عصر بعثت در گرايش ها و موضعگيرى هاى خويش در برابر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام

الذين يسرعون فى الكفر . .. سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 42 - 13

13 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نگران آسيب رسانى يهود به اسلام و مسلمانان در صورت اعراض آن حضرت از داورى بين آنان

و إن تعرض عنهم فلن يضروك شيئاً

به نظر مى رسد مراد از «يضروك» آسيب رسانى به اسلام و جامعه ايمانى باشد، زيرا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نگران آسيب ديدن شخص خود نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 51 - 9

9 - همكارى و روابط دوستانه يهود و نصارا ، @در جهت مقابله با اسلام *

يا ايها الذين ءامنوا لاتتخذوا اليهود و النصرى أولياء بعضهم أولياء بعض

با توجه به اينكه يهود و نصارا نسبت به يكديگر دشمنى و كينه دارند، معلوم مى شود دوستى آنها با يكديگر كه از جمله «بعضهم . ..» استفاده مى گردد، در جهت مقابله به اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 2،4،13

2 - موضع گيرى ها و تبليغات سوء يهود و نصارا ، عليه اسلام به مثابه پفى ناچيز در مقابل نور فروزنده و جاودان الهى

يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

4 - اطاعت محض و تبعيت كوركورانه يهود و نصارا از احبار و راهبانشان ، در راستاى مبارزه با قرآن و اسلام

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً . .. يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

13 - يهود و نصارا ، ناخشنود از گسترش اسلام

و يأبى اللّه إلا أن يتم نوره و لو كره الكفرون

846- يهود و گسترش اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 13

13 - يهود و نصارا ، ناخشنود از گسترش اسلام

ص: 533

و يأبى اللّه إلا أن يتم نوره و لو كره الكفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 9

9 - يهود و نصارا ، مخالف اسلام و ناخشنود از گسترش آن

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً . .. ليظهره على الدين كله و لو كره المشركون

847- يهود و مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 147 - 6

6 - تلاش هاى تبليغى اهل كتاب ( يهود و نصارا ) بر ضد احكام اسلام ، ايجاد كننده زمينه هاى شك و ترديد در اذهان مسلمانان صدر اسلام

الحق من ربك فلاتكونن من الممترين

بر حذر داشتن مسلمانان از شك و ترديد، با فعل «فلاتكونن» - كه مقرون به نون تأكيد است - گوياى اين معناست كه: زمينه هاى شك و ترديد در مسلمانان به وجود آمده بود. از آيات قبل مى توان فهميد كه مخالفتهاى اهل كتاب منشأ اين ترديدها بوده است.

اسلام ستيزان

848- شكست اسلام ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 8 - 4

4 - تلاش براى خاموش كردن نور اسلام ، تلاشى مذبوحانه و بى فرجام است .

يريدون ليطفؤا نور اللّه . .. و اللّه متمّ نوره

اسلام گريزى

849- آثار اسلام گريزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 10 - 2

2 - دور شدن از آيين اسلام ، جز سختى و مشقّت ، دستاوردى نخواهد داشت .

فسنيسّره لليسرى . .. فسنيسّره للعسرى

بنابر يك احتمال، مراد از «يسرى» در آيات پيشين، شريعت اسلام است. در آن صورت، مصداق «عسرى» نقطه مقابل آن; يعنى،دور شدن از اسلام خواهد بود.

ص: 534

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109