سرشناسه:صافی گلپایگانی، لطف الله ، 1298 -
عنوان و نام پديدآور: پیام های مهدوی [کتاب] : مجموعه پیام های آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مد ظله الشریف به همایش ها و مراکز منسوب به حضرت بقیةالله الاعظم علیه السلام / صافی گلپایگانی.
وضعيت ويراست:ويراست2.
مشخصات نشر: قم : دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی ، 1393.
مشخصات ظاهری: 233 ص. ؛ 14/5×21/5 س م.
فروست: سلسله مباحث امامت و مهدویت ؛ 16.
شابک: 85000 ریال : 978-600-5105-96-4
وضعیت فهرست نویسی:فاپا
یادداشت: کتابنامه: ص. [227]- 233؛ همچنین به صورت زیرنویس.
عنوان دیگر: مجموعه پیام های آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مد ظله الشریف به همایش ها و مراکز منسوب به حضرت بقیةالله الاعظم علیه السلام .
موضوع:صافی گلپایگانی، لطف الله ، 1298 - -- پیام ها و سخنرانی ها
موضوع:محمدبن حسن (عج)، امام دوازدهم ، 255ق -
موضوع:مهدویت -- انتظار
شناسه افزوده:دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی
رده بندی کنگره: BP55/3 /ص17 آ5 1393الف
رده بندی دیویی: 297/998
شماره کتابشناسی ملی: 3678838
ص: 1
ص: 2
سلسله مباحث امامت و مهدويت (16)
پیام های مهدوی
مجموعه پیام های آیت الله العظمى صافی گلپایگانی مدظله الشریف
به همایش ها و مراکز منسوب به حضرت بقیة الله الاعظم(علیه السلام)
ص: 3
بسم الله الرحمن الرحیم
ص: 4
پیام اول: 15
پیام دوم: 19
شوق ديدار. 19
ظاهر و باطن جشن ميلاد. 19
پیام سوم: 21
بشارت قرآنی. 22
قوّت نورانيت امام عصر(علیه السلام) 23
حضوری پر معنا 23
نور حقّ در برابر ظلمت باطل. 24
پیام چهارم: 27
وظايف شيعه در عصر غيبت.. 27
مسئوليّت منتظر حقيقی. 28
منتظر ظهور، آگاه است.. 28
جشن ميلاد و تعهّد دينی. 29
حفظ جلوه ملکوتی جشن. 29
پیام پنجم: 30
حرکت به سوی حکومت مهدوی.. 30
عوامل سُرور و حزن امام عصر(علیه السلام) 31
ص: 5
پیام ششم: 32
ياد امام عصر(علیه السلام)، نجات از مرگ جاهلی. 33
پیام هفتم: 34
رايحه رهايی. 35
پیام هشتم: 36
نيمه شعبان، فرصتی برای محاسبه نفس.. 36
سعادت در گرو رضايت امام منتظر. 37
نعمت معرفت امام و شکران آن. 38
وظايف مؤمنان در عصر غيبت.. 38
عصر غيبت، خطرات و مخاطرات.. 38
پاداش استقامت در عصر غيبت.. 39
توصيه ای به جوانان و بانوان. 42
وظايف منتظران. 43
عمل به تکليف در عصر غيبت.. 44
پیام نهم : 45
از دين خدا، دفاع کنيد. 47
نقشه های دشمنان دين. 47
هراس دشمن از موج اسلام خواهی. 48
حسّاسيّت وظيفه در عصر غيبت.. 48
پیام دهم: 50
ويژگی های جهان معاصر... 50
ويژگی های عالم خلقت.. 50
بحران معنويت در دنيای کنونی. 51
ص: 6
آرامش روحی در پرتو دين داری.. 52
بشارت اميد آفرين اديان الهی. 54
مختصّات دولت کريمه. 54
اميد و حرکت، مفهوم انتظار. 55
به ياد او. 56
ترويج فرهنگ انتظار. 57
انتظار، حرکت آفرين است.. 58
معرفت ولیّ خدا، نياز همه ما 59
نام گذاری دهه مهدويّت.. 61
پیام یازدهم: 64
فضیلت و ثواب انتظار ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) 64
ولادت امام عصر(علیه السلام) فرصت اسلام شناسی و امام شناسی. 65
ویژگی های جامعه منتظر ظهور. 66
تحقّق جامعه منتظر واقعی با تمسّک تامّ به احکام اسلام. 67
رضایت ولیّ عصر(علیه السلام) در گرو تلاش برای رفع معایب و نواقص... 68
پیام دوازدهم: 70
پیام سیزدهم: 72
سرانجام جهان. 73
بشارت به دولت کريمه. 74
پیام چهاردهم: 76
اصالت مهدويت.. 77
ص: 7
پیام پانزدهم: 79
اثرات سوء نا اميدی.. 79
راز پيروزی.. 79
چشم انداز نشاط آفرين. 80
برکات عينی عقيده به مهدويت.. 82
پیام شانزدهم: 84
مسئوليّت بی تفاوتی. 85
نيمه شعبان، روز اميد. 86
ظاهر و باطن برنامه های روز ميلاد. 86
دل نگرانی های امام زمان(علیه السلام) 87
پيام نيمه شعبان. 87
حفظ هويّت اسلامی. 88
امّت پيروز. 89
پیام هفدهم: 90
روزها و رازها 90
گم گشته همه انسان ها 91
بهره گيری مناسب از جشن ميلاد. 92
فرصتی برای رفع کاستی ها 92
نيمه شعبان، نمود تعهّد دينی. 93
پیام هجدهم: 95
از محکم ترين اسناد ولايت.. 97
امام سجاد(علیه السلام) و چشم انداز ظهور. 97
لزوم توجّه به دعای چهل وهفتم صحيفه سجادیه. 98
ص: 8
پیام نوزدهم: 100
يک رويداد بزرگ.. 101
به سوی آينده ای درخشان. 101
بشارت آسمانی. 101
دادگستر جهان. 102
پیام بیستم: 104
آينده شناسی اسلامی. 104
اخبار غيبی. 105
اخبار تحقّق يافته. 105
اخبار محقّق الوقوع. 106
پیام بیست ویکم: 109
نعمت بزرگ حجّت.. 109
شکر نعمت.. 110
مسئوليّت ما در برابر حجّت خدا 110
پیام بیست و دوم: 112
اصول جامعه مهدوی.. 113
تناقض در دنيای به اصطلاح متمدّن. 115
به سوی مدينه فاضله. 116
راه سعادت.. 117
نمونه ای از جامعه مهدوی.. 117
پیام بیست وسوم: 118
برکات تعظيم مکتب مهدويت.. 119
عصر امتحان. 119
ص: 9
مهم ترين وظيفه در عصر غيبت.. 120
دشمن و سياست اسلام زدايی. 120
تأکيد بر استقامت در عصر غيبت.. 122
معنای ولايت مداری.. 122
پیام بیست وچهارم: 124
توجّه به صفت علم و قدرت الهی. 124
غفلت از قدرت الهی. 127
نقش زيربنايی توحيد. 127
عقيده به مهدويت.. 128
پیام بیست وپنجم: 130
حرکت جهان به سوی کمال. 130
يک دوران استثنايی. 131
ويژگی های عصر موعود. 132
آزمونی خطير. 133
پیام بیست وششم: 135
برنامه های مهدوی و معرفت افزايی. 135
معرفت حجّت، نجات از مرگ جاهلی. 136
يگانه راه رستگاری.. 138
پیام بیست وهفتم: 140
انتظار، نور اميد و حرکت.. 140
سحر، نزديک است.. 141
پیام بیست وهشتم: 142
توصيه به حفظ هويّت دينی. 143
ص: 10
پوچی در دنيای کفر. 144
پیام بیست ونهم: 145
عقيده به مهدويت شخصی. 146
تحقيقات مهدوی، بايدها و نبايدها 149
تبليغات مهدوی، خوش صورت و پرمحتوا 149
توجّه به رضايت حضرت در برنامه ها 149
پیام سی ام: 151
پيرامون فلسفه جشن بزرگ نيمه شعبان. 151
نوید حکومت عدل جهانی توسط پیامبران و امامان(علیهم السلام) 152
اتفاق نظر مسلمانان در پیروزی حق بر باطل. 153
جشن میلاد و امید بخشی به بشریّت.. 153
احیای نیمه شعبان، اعلام وفاداری به اسلام. 154
پیام سی ویکم: 156
ماه بابرکت شعبان فرصت تجدید عهد با اهل بیت(علیهم السلام) 156
عصر غیبت، عصر امتحان و تخلیص... 158
امام عصر(علیه السلام) ناظر اعمال ما 158
توصیه های مهم به منتظران ظهور جهت حفظ هویت دینی. 159
پیام سی ودوم: 161
تعظیم روز امامت و ولایت حضرت ولی عصر(علیه السلام) 161
اشاعه فرهنگ مهدوی مصداق بارز تعظیم شعائر الهی. 162
پیام سی وسوم: 164
شور و شوق جشن میلاد. 164
دهه مهدویت تجدید عهد با حضرت ولی عصر(علیه السلام) 165
ص: 11
دعا برای تعجیل در ظهور. 166
پیام سی وچهارم: 167
ویژگی ها و اوصاف شخص منتظر. 167
روابط زن و مرد در اسلام. 168
فرهنگ حجاب و کرامت زن. 169
ظهور انتظار واقعی در جامعه با التزام به احکام اسلامی. 170
پیام سی وپنجم: 172
هویّت حقیقی انسان در احساس فقر و نیاز در برابر خالق. 172
دعا و تضرّع به درگاه الهی رمز برتری پیامبران و امامان(علیهم السلام) 173
فضیلت دعا 175
جامعیّت کتاب نفیس مکیال المکارم. 176
پیام سی وششم: 177
آینده جهان از نگاه منتظران ظهور. 177
پیام شیعیان در برگزاری مراسم جشن نیمه شعبان. 178
وعده حتمی الهی به تحقّق صلح و عدالت جهانی. 178
پیام سی وهفتم: 180
تحقّق عدالت در سایه ظهور حضرت ولی عصر(علیه السلام) 181
عصر غیبت، عصر امتحان. 183
برگزاری جشن میلاد. 183
مسائل مهم مورد توجه در ایّام میلاد. 183
پیام سی وهشتم: 187
اصالت موضوع مهدویت.. 187
مهدویّت هویت اسلام و ایمان. 188
ص: 12
عقیده مهدویّت در شیعه. 189
پیام سی ونهم: 192
یأس و نومیدی در نظام های معاصر... 192
امید به آینده از امتیازات ادیان الهی و مکتب اسلام. 193
بشارت ادیان الهی به حکومت واحد الهی. 193
لزوم تبلیغ آموزه های مکتب امیدبخش اسلام. 194
پیام چهلم: 196
ماه شعبان فرصت احیای امر اهل بیت(علیهم السلام) 196
توصیه به دعاکردن در اسلام. 197
آثار و فوائد دعا 198
دعا برای حضرت صاحب الامر(علیه السلام) برنامه ای همگانی. 199
پیام چهل ویکم: . 200
مصادیق ایمان به غیب.. 200
فضیلت ایمان به انبیای گذشته و امامان(علیهم السلام) 201
ویژگی های مؤمن به وجود امام عصر(علیه السلام) و عصر غیبت.. 203
فرق ایمان به غیب در عصر غیبت با اعصار دیگر. 204
وظایف مؤمنان در عصر غیبت.. 205
پیام چهل ودوم: 206
اهمیّت موضوع مهدویّت.. 207
دهه مهدویّت فرصت تدارک کاستی ها 207
حفظ عزّت در گرو احیای امر ولایت.. 208
پیام چهل وسوم: 210
مشکلات دنیای معاصر... 210
ص: 13
نقش گرایش به مهدویت در رفع مشکلات.. 211
بشارت های مهدوی در قرآن و روایات.. 212
پیام چهل وچهارم: 215
بزرگداشت آغاز عصر مهدوی.. 215
وجود حجّت خدا بزرگ ترین نعمت هر عصر... 216
وظایف شیعیان در عصر غیبت.. 216
پیام چهل وپنجم: 218
باور به مهدویّت عقیده ای اسلامی. 219
ویژگی های عصر ظهور. 219
سعادت بشر در عمل به اصول و مبانی جامعه مهدوی.. 220
پیام چهل وششم: 222
معرفی شخصیت ولیّ عصر(علیه السلام) بر اساس آیات و روایات.. 222
نقش مهدیّه ها در تحقّق جامعه مهدوی.. 224
لقب «المهدی» در روایات.. 224
کتاب نامه 227
آثار حضرت آيت الله العظمى صافى گلپایگانی مدظله العالى در يک نگاه 234
ص: 14
بسم الله الرّحمن الرّحيم
اَلْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللهُ وَالْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِوِلَايَةِ مَوْلَانَا الْمَهْدِيِّ الْمُنْتَظَرِ وَالْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ وَالْإِمَامِ الثَّانِي عَشَرَ؛
خلف انبياي مرسلين، شرف اولياي صالحين مقصود از:
«فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ»(1)
مصداق:
«وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فى إمَامٍ مُبِينٍ»(2)
هادی کل، مهدی گردون سرير
تازه ترين سرو رياض وجود
مِهر از آن روی خود آراسته
شمع سُبُل، خسرو آفاق گير
زبده ترين گوهر دريای جود
نور رخش رونق مَه کاسته
و صلوات زاکيات و تحيّات ناميات بر ارواح طيّبة انبيا و اوليا خصوصاً خواجه ممکنات و مفخر مخلوقات حضرت محمد مصطفي و آل و عترت طاهرين و امامان دين که همگان جهانيان را به ظهور
ص: 15
موفورالسّرور حضرت مهدي(علیه السلام) و آن عصر عدالت جهاني و دوران نوراني و آن روز الهي نويد و بشارت داده اند.
درود بی شمار بی تناهی
ز ما بر اوّلين فيض الهی
نبیّ مصطفی نور مؤيّد
سراج حقّ ابوالقاسم محمد
بر آل طاهرين اش نيز از ما
تحيّات فزون از حدّ احصا
همه روشن کن شمع زعامت
همه بنيان کَن نخل غوايت
خصوصاً واقف اسرار لاهوت
نگه دارنده ارکان ناسوت
اميرالمؤمنين حيدر که يزدان
شدش اندر کتاب خود ثناخوان
ديگر ختم ملوک مُلک هستی
نگه دارنده بالا و پستی
سپهر دين و دانش، قطب امکان
ولیّ عصر، سلطان جهانبان
براي اين حقير، بسيار مسرّت انگيز و افتخارآميز است که در اين ايّام الله نيمة شعبان، خجسته روز الهي، روز موعود و ميلاد سراسر بهجت و سُرور، بهترين تبريکات را نثار مقدم شيعيان و منتظران ظهور آن حضرت نموده و خاک پاي همگان را توتياي چشم خود سازم.
نيمة شعبان روز اميد انسان ها، روز منتظران عدالت جهاني و صلح و دوستي همگاني است.
مژده که اندر تن ما جان رسيد
بار ديگر نيمه شعبان رسيد
نيمه شعبان شد و روز نشاط
باد صبا زد به گلستان بساط
از صدف غيب به مُلک شهود
رحمت حقّ، گوهر خود را نمود
وه چه شبی جلوه روز َاَلست
روشن از آن آنچه به بالا و پست
هر شب اگر صبح به دستور زاد
اين شب فيروز همه نور زاد
نازده اين خسرو گردون عَلَم
زد به جهان خسرو عالَم قدم
ص: 16
فروزان شبي که از صبح وصال نکورويان، سبقت ربوده و درخشان روزي که چون عارض خوبان، رنگ غم از آينة دل ها زدوده.
شد سپری شام غم، روز فرَج شد پديد
گل به گلستان شکفت سبزه به بستان رسيد
مژده که يعقوب دهر، زندگی از سر گرفت
يوسف مصر بقا باز به کنعان رسيد
جهان را از حلول اين عيد سعيد زيب و زينتي است تازه و فرشتگان و شيعيان را فرح و سُرور بي اندازه.
رسيد عيد و ز دل غبار غم برگرفت
جهان پير کهن، جوانی از سر گرفت
فرح زمان تا زمان گره ز دل ها گشود
زمین کران تا کران رونق دیگر گرفت
چه عيد عيدی که شد به صبح آن آشکار
يگانه نور خدا امير گيتی مدار
غرض ز فصل الخطاب، معنی ام ّالکتاب
شهنشه دين پناه، اميرپروردگار
اميد به کَرَم و لطف خداوند متعال آنکه در اين ايّام خجسته و فرخنده، همگان با تجديد عهد و ميثاق با آستان فرشته دربان آن وليّ يگانة دوران و امان جهان و صاحب زمان، تعهّدات ديني خود را در انجام فرايض، اداي واجبات، ترک محرّمات، تعظيم شعاير، حفظ هويّت اسلامي و مقاومت در برابر هجوم بي دينان و غرب گرايي تازه
ص: 17
نموده و با ثبات و استقامت در راه کسب رضاي آن حضرت، قدم برداشته و از امتحاناتي که پيش آمده و پيش مي آيد سربلند بيرون آييم.
بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ
لطف الله صافي(1)
ص: 18
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«اَلسَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللهُ بِهِ الْاُمَمَ»(1)
هر سال با اقبال نيمة شعبان، دل هاي شيعيان و چشم به راهان ظهور موفورالسّرور حضرت صاحب الامر، مولانا المهدي - ارواح العالمين له الفداء - از شور و شوق ولايت و اشتياق شرف حضور و برقراري حكومت جهاني اسلامي و نجات مستضعفان، لبريز مي شود، و با برپايي مراسمي اين علاقه را اظهار و پيوند قلبي و ميثاق ايماني و تعهّد خود را در عمل به وظايف و مسئوليّت هاي خطيري كه در عصر غيبت، در ارتباط با اسلام و قرآن و ولايت اهل بيت(علیهم السلام) دارند تجديد مي نمايند.
اين مراسم، اگرچه بيشتر يك سلسله برنامه هاي ظاهري است، امّا در باطن و حقيقت، اعلام حمايت از دين و حفاظت از ارزش ها و
ص: 19
سنّت هاي اسلامي وطرف داري از محرومان و مستضعفان و ستيز با مستكبران و ستمگران است.
با اين برنامه ها همه حضور خود را در سنگرهاي جهاد و عمل و تلاش براي اعلاي كلمة اسلام و عزّت و عظمت مسلمين و دفع مبدعين و ملحدين، اعلام مي نمايند.
شهر مذهبي تبريز در اين برنامه هاي بامعنا و پرمحتوا، همه ساله، علاقة كامل خود را به ولايت اهل بيت(علیهم السلام) اظهار داشته و انتظار واقعي خود را از آن عصر عدالت جهاني و حاكميت كامل احكام الهي نشان مي دهد.
حقير با اعلام وصول لوح زيباي منتشر شده، از سوي مهدية انصارالحسين(علیه السلام) مسجد عربلر، زنجيرزنان ميرچوپان، مسجد ميانه، مسجد توحيد، مسجد طه، پايگاه مقاومت شهيد قصاب، عبداللهي، مسجد سفيد بهار و مسجد آيت الله انگجي، از همة عزيزان و اعضاي محترم اين هيئت ديني و مذهبي و همكاران ايشان تقدير و تشكّر نموده و از خداوند متعال، توفيق عمل به وظايف و تعظيم شعاير و پاسداري از حريم دين و مذهب را براي همگان مسئلت دارم.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرکَاتُهُ
لطف ا لله صافي(1)
ص: 20
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»(1)
با عرض تبريک و تهنيت عيد سعيد ولادت امام يازدهم حضرت ابومحمد الحسن العسکري(علیه السلام) به پيشگاه فرزند بي مانند آن حضرت، و به عموم شيعيان و به ويژه حضّار محترم.
با عرض سلام به محضر عزيزان و ارادتمندان چاکر درگاه اقدس و اعلي و اشرف امام مبين و حصن حصين و غياث مضطرّ مستکين،
ص: 21
وارث انبيا و مرسلين، و مقصود از «فَمَنْ يَأْتِيکُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ»(1) و مطلوب اوليای کاملين، حضرت بقيّةالله فی الارضين مولانا المهدی - عليه سلام الله تعالی و سلام ملائکته المقرّبين و رسله اجمعين - که در اين جلسه و محفل پرفيض ولايی افتخار شرکت يافته ايد و اين برنامه را گرامي مي داريد.
با الهام از اين آية شريفه که همواره و در هر عصر و زمان، اميدبخش دل هاي مأيوس و حيات آفرين احساسات مُرده است و مخصوصاً در عصر غيبت، منتظران حقيقي ظهور را نويد دهنده و نگه دار مواضع ديني و مذهبي است، اين کلمه را تقديم مي دارم.
گرايش مقدّس و اقبال پاک و روحاني جامعه و خصوصاً علاقة محکم نسل جوان به حفظ هويّت مذهبي و فرهنگ عالي، انسان ساز و معرفت بخش مهدويت و آشنايي با ابعاد و جوانب گستردة آن در عصر حاضر و در ميان اين همه تبليغات مسموم و هجوم فرهنگ هاي جاهلي و غربي، حقيقت و واقعيتي است که اين آية شريفه، ما و همة مسلمانان را در هر عصر و زمان به آن نويد مي دهد که در هر شرايط و اوضاع سخت و
ناگوار و هجوم و حملة هر دشمن به ظاهر نيرومند، و ارتداد هرکس و هر عدّه از دين خدا، پايدار بمانند و بدانند که خدا
ص: 22
کساني و مردماني را مي آورد که آنها را دوست مي دارد و آنها خدا را دوست مي دارند و نسبت به مؤمنان، متواضع، مهربان و فروتن و نسبت به کفّار با عزّت و امتناع از تسليم مي باشند.
يکي از مصاديق بارز اين وعدة الهي در زمان ما قوّت نورانيت ولايت امام عصر(علیه السلام) در قلوب بسياري از مردم، از زن و مرد و پير و جوان است؛ مجامعي که به نام نامي و اسم گرامي آن حضرت تشکيل مي شود حضور مردم در آن بيشتر است. منابر و سخنراني هايي که پيرامون خصائص و بشارات ظهور آن يگانه دوران برگزار مي شود مستمعانش بيشتر و شنونده اش زيادتر است؛ کتاب هايي که در ارتباط با هرکدام از ابعاد وجودي و شخصيّت آن اميد مستضعفان و نجات بخش جهان باشد جذّاب تر است و يکي از نمونه هاي آن، گرايش جديد و معنادار عموم به حضور در مسجد مقدّس جمکران، نماز و عرض نياز و توسّل در آن مسجد است.
چه کسي اين خلق عظيم و گروه هاي گوناگون را از هر قشر و طبقه به اين ابراز علاقة بسيار شکوهمند برانگيخته است؟
اين جلوه ها و حضورها و مجامع را چه کسي غير از ملهم حقيقي آن که برحسب اين آية شريفه، خداوند متعال است رهبري مي نمايد؟
ص: 23
در ميان اين همه نعره هاي فساد و دعوت هاي ضدّاخلاق و ضدّدين و مذهب، در ميان اين همه تشويق و ترغيب به تضعيف شخصيّت اسلامي جامعه و تلاش براي اختلاط زن و مرد و مبارزه با حجاب و ترک سنّت ها و ارزش هاي اسلامي که حتّي با عرضة لباس هاي ضدّعفّت و مانتوهاي کذايي و حمايت بعضي از بدحجابي و در ميان اين همه، تشويق از طبقة مطرب، خواننده و نوازنده به اسم هنر و در ميان مفاسد ديگر که همه را راديوهاي بيگانه و عوامل استکبار و استعمار، رهبري مي نمايند، امروز اين تابلوهاي يااباصالح المهدي و اين مجامع و دلباختگي جوانان عزيز از قشر دانشجو، کارگر و پيشه ور و غيره همه نويدبخش اين است که نور اسلام، خاموش نمي شود و قلوب پاک مؤمنين به مددهاي غيبي محکم است، و کساني که فريفتة ابتذال فرهنگ هاي منحط غربي و عمّال مستکبران هستند محکوم مي باشند.
گوارا باد بر شيعيان آن حضرت در اين عصر غيبت و امتحان، اين خلوص و ايمان و اين مقاومت و استقامت و گوارا باد بر آنها اين حال شوق و اشتياق و تعهّد به کسب رضاي آن عزيز خدا و عدالت گستر جهان؛
«طُوبَی لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ، طُوبَی لِلْمُتَّقِينَ عَلَى مَحَجَّتِهِمْ أُولَئِكَ وَصَفَهُمُ اللهُ فِي کِتَابِهِ وَقَالَ: «الَّذِينَ
ص: 24
يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»(1) وَقَالَ: «أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(2)».(3)
اين همه مؤسسات و بنياد هاي خيري و علمي که به نام حضرت صاحب الامر(علیه السلام) تأسيس مي شود نمونه اي از اين شور و حضور است.
افتتاح مرکز تخصّصي حضرت وليّ عصر(علیه السلام) که در اصفهان سال هاست تأسيس گرديده و اکنون شعبة آن در تهران و در اين مکان شريف، تأسيس مي شود نيز از اين جلوه هاي نوراني است.
با تقدير از مؤسّس عالم و بزرگوار آن حجّت الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيد محمد بحرالعلوم ميردامادي - دامت افاضاته - و همکاران محترم ايشان، اميد است اين شعبه و فرع، مانند اصل مورد استقبال همگان مخصوصاً جوانان مؤمن قرار گيرد. علاقه مندان از برکات و فوائد روزافزون آن در خدمت به بيداري و آگاهي ديني و مذهبي بهره مند گرديده و موجبات مسرّت خاطر انور صاحب اين برنامه و همة حوزه هاي علميّه و بنيادهاي خيري و مذهبي، شخص شخيص
ص: 25
يگانة جهان- أرواحنا لتراب مقدمه الفداء - فراهم شود.
«اَللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ کَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَأَهْلَهُ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَأَهْلَهُ، وَتَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ».(1)
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَة اللهِ وَبَرَکَاتُهُ
لطف الله صافي(2)
ص: 26
بسم الله الرّحمن الرّحيم
اَلْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمينَ وَالصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ عَلَى خَيْرِ خَلْقِهِ وَأَشْرَفِ بَرِيَّتِهِ مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ الطَّاهِرِینَ وَلَعْنَةُ اللهِ عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِينَ ثُمَّ السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللهُ بِهِ الْاُمَمَ.
هيئت محترم برگزاركنندة مراسم جشن نيمة شعبان تبريز
اَلسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ
مرقوم شريف آن عزيزان در تبريك و تهنيت عيد سعيد ولادت منجی جهان، حامی مستضعفان، قامع مستكبران و ستمگران، حضرت بقيّة الله - ارواح العالمين له الفداء - زيارت شد. با تشكر، حقير نيز اين عيد بزرگ را خدمت شما و عموم شيعيان جهان، تبريك عرض نموده، از خداوند متعال، توفيق و سعادت بيشتر براي شما مسئلت مي نمايم.
احياي امر اهل بيت(علیهم السلام) كه در عصر غيبت، يكي از بزرگ ترين مصاديق آن عرض ادب، ثناخواني و دعا براي تعجيل فرج حضرت صاحب الامر(علیه السلام) و زنده نگاه داشتن ياد آن امام عظيم الشأن در قلوب است، از اهمّ وظايفي است كه شيعه بايد به آن ملتزم و متعهّد باشد.
ص: 27
عصر غيبت، عصر امتحان، عصر عمل، عصر ثبات و استقامت و عصر پاسداري از احكام نوراني قرآن و هدايت اسلام است. در اين عصر وظيفة همگان خطير است، و همه بايد در تحقّق اهداف عاليه اسلام و مبارزه با بِدَع و موضع گيري محكم در برابر كفر، شرك، استكبار و استيلا، صابرانه و سرسختانه عمل نمايند.
وظايفي كه مؤمنين در عصر غيبت در ابعاد مختلف دارند، از وظايفي كه در عصر حضور دارند كمتر نيست. مسئوليّت منتظربودن و به حقيقت، انتظار ظهور داشتن، مسئوليّتي است كه همه بايد در ايفاي آن ساعي و كوشا باشند.
منتظر حقيقي كه منتظر فرج ظهور آن عدل جهاني و دولت كريمة حضرت صاحب الزّمان(علیه السلام) است، آيندة دنيا و روزي را كه دين اسلام عالم گير مي شود و همه جا عدل، برادري و برابري اسلامي حاكم مي گردد، عقل ها تكامل يافته، و علم و معرفت، تاريكي هاي جهالت ها و گمراهي ها را از ميان برمي دارد، به چشم ايمان مي بيند و خود نيز بايد در مسير تحقّق اين اهداف قدم بردارد؛ هميشه پيش قدم باشد و در صحنة عمليات اسلامي و ميدان هاي كار و تلاش براي هرچه بيشترشدن اعتلاي اسلام و عزّت مسلمين، حضور داشته باشد و از آنچه در گوشه و كنار دنيا، در ارتباط با اسلام و مسلمين مي گذرد
مطّلع باشد، تا مسئوليّتي را كه به عهدة هر مسلمان است، ايفا نمايد.
يقيناً كسي كه از چگونگي مظالم استكبار آمريكا و صهيونيسم در فلسطين
ص: 28
و قدس عزيز بي خبر است يا از جنايت هاي قشون خون خوار و وحشي روسيه در چچن مسلمان و مقاومت مجاهدانه و دليرانة مردم چچن مطّلع نيست و در برابر اين گونه حوادث بي تفاوت است، منتظر ظهور نيست.
مفهوم تمام برنامه هاي نيمه شعبان و اين جشن و چراغاني ها، كه بايد بيشتر و باشكوه تر از آنچه هست، انجام شود، اعلام تعهّد به احكام اسلام و حركت به سوي حاكميّت اسلام و حفظ مواضع و سنگرهاي اسلامي و مدافعه از حدود و ثغور فكري و جغرافيايي اسلام است.
توقّع و انتظار اين است كه در انجام اين مراسم، در عين اهتمام به شكوه و جلال جشن ها و مجالس، مواظبت شود كه در محدودة آداب و برنامه هاي ديني انجام گيرد، و عملي كه مانع از قبول اين خدمات گردد از كسي صادر نشود و جلوة ملكوتي اين مجالس را حفظ نمايند.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ
أَقَلُّ الْمُتَمَسِّكِينَ بِحَبْلِ وِلَايَتِهِ(علیه السلام)
شعبان المعظم 1415
لطف الله صافي(1)
ص: 29
بسم الله الرّحمن الرّحيم
هيئت محترم برگزاري مراسم نيمة شعبان مسجد توحيد - ايّدهم الله تعالي -.
اَلسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ
نامة تبريك عيد سعيد ولادت حضرت غوث الوري و خاتم الاوليا، قطب عالم امكان، نجات بخش عالميان و براندازندة حكومت هاي ظالمان و مستكبران، مولانا المهدي - ارواح العالمين له الفداء وكحّل الله ابصارنا بتراب اقدام خواصه والمتشرّفين بلقائه - موجب كمال تشكّر گرديد. حقير متقابلاً اين عيد مبارك را به شما برادران عزيز و مشتاقان ظهور موفورالسّرور و حكومت عدل اسلامي و جهاني آن حضرت، تبريك عرض مي كنم.
اين احساسات مشحون از ايمان و علاقه به احياي امر آن وليّ اعظم خدا، كه همه ساله در نيمة شعبان متجلّي و با برنامه هاي معرفت بخش و بصيرت افزا، باشكوه و معنويت، عرضة آن نو و تجديد مي شود، بسيار قابل تقدير است.
ارتباط يافتن و ارتباط دادن اشخاص به آن آستان فرشته پاسبان و اهداف و مقاصدي كه با ظهور آن بزرگوار محقّق مي شود و عدل و داد و برادري
ص: 30
و توحيد و ايمان و صلح و مودّت و صفا را عالم گير مي گرداند، بايد منتظران ظهور را در مسير كار و عمل به سوي آن عصر الهي قرار دهد.
اعلاي كلمة اسلام و احياي معالم مذهب و آثار اهل بيت(علیهم السلام) تعظيم شعاير، اعانت ضعفا، قضاي حوايج و امر به معروف و نهي از منكر، مبارزه با بِدَع و پاسداري از احكام شرع، از اهمّ اموري است كه موجب خشنودي آن حضرت است و منتظر حقيقي ظهور بايد به آن ملتزم و متعهّد باشد.
يقيناً آن حضرت از مظاهر خالصانة اسلامي و آنچه موجب عزّت و عظمت مسلمين مي شود، شاد و مسرور مي گردند و از ظواهر فساد، منكرات و اشتغال مردم به ملاهي و مناهي، غمناك مي شوند.
اميد است ما و همة منتظران ظهور و مشتاقان درك لقا و شرف حضور در خطّ تحصيل تقرّب به آن صاحب وقت، با ايمان و عمل صالح، هميشه پيشگام و پيش قدم باشيم.
در خاتمه با اعلام وصول دو هدية گران بها ويژه نامه و كتاب به ياد مهدی زهرا(علیها السلام) توفيق بيشتر آن عزيزان را از خداوند متعال مسئلت مي نمايم.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ
شعبان المعظم 1416
لطف الله صافی(1)
ص: 31
بسم الله الرّحمن الرّحيم
هيئت محترم برگزاركنندگان مراسم نيمة شعبان، مسجد آيت الله انگجي - زيد عزّهم -.
اَلسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ
نامة تبريك عيد سعيد ولادت مولي الوري، وليّ الله اعظم، حضرت
بقيّة الله - ارواح العالمين له الفداء - با دو هدية گران بها كتاب مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) مقتدای مسيح(علیه السلام) و ويژه نامة در انتظار خورشيد زيارت و موجب خرسندي، بهجت و مسرّت گرديد؛ بوسيدم و بوييدم و بر ديده نهادم.
از اينكه در تعظيم اين شعار ديني و بزرگداشت ميلاد فرخندة آن عزيز يگانة خدا و آن موعود انبيا و نشر فضايل و مناقب و احياي امر آن حضرت ساعي و كوشا هستيد و اين مراسم ارزشمند و مقدّس را هر سال از سال گذشته باشكوه تر و با معنويّت بيشتر انجام مي دهيد به همة
آن برادران ارجمند، تبريك و تهنيت عرض مي كنم.
يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً.
ص: 32
اميد است انجام اين برنامه ها، سخنراني ها، مديحه سرايي ها و توزيع نشريات، كه موجب قوّت بصيرت و معرفت و نجات از مرگ جاهلي است بيش ازپيش همگان را به اهداف عاليه و الهية آن دادگستر حقيقي، آشنا سازد.
اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَشِيعَتِهِ وَالْمُجَاهِدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَارْزُقْنَا زِيَارَتَهُ فِي الدُّنْيَا وَشَفَاعَتَهُ فِي الْعُقْبَی.
در خاتمه در مظانّ اجابت، داعي و مستدعي دعا بوده و هستم.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ
شعبان المعظم 1417
لطف الله صافي(1)
ص: 33
بسم الله الرّحمن الرّحيم
اَلسَّلَامُ عَلَى مَوْلَانَا صَاحِبِ الْعَصْرِ وَالزَّمَانِ بَقِيَّةِ اللهِ - أَرْوَاحُ الْعَالَمِينَ لَهُ الْفِدَاءُ - وَعَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرينَ وَعَلَى شِيعَتِهِ الْمُتَمَسِّكِينَ بِأَمْرِهِ وَالْفَائِزينَ بِوِلَايَتِهِ الْمُنْتَظِرينَ لِظُهُورِهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ.
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ يَا إِخْوَانِيَّ الْأَجِلَّاءَ أَيُّهَا الْقَائِمُونَ بِإِعْلَانِ الْوُدِّ وَالْوِلَاءِ لِمَوْلَانَا(علیه السلام) وَتَعْظِيمِ أَمْرِهِ وَ إِعْلَاءِ كَلِمَتِهِ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً.
عزيزان من، شيفتگان و دلباختگان حجّت خدا و موعود انبيا و اوليا!
برادراني كه هر سال در نيمة ماه مبارك شعبان به وسيلة مراسم مقدّسي كه بر پا مي كنيد، عهد و ميثاق خود را با مقام ولايت و امامت آن كهف امان و وليّ يزدان، تحكيم و تجديد مي نماييد، به د ل ها روشني مي بخشيد و نااميدان را به آيندة درخشان جهان، اميدوار نموده و بشارت و نويد مي دهيد و بر همه مي خوانيد و اعلام مي كنيد كه آيندة زمين از آنِ صالحان و شايستگان و پيروزي از آنِ مؤمنان است.
ص: 34
روزگار رهايي و زمان خلاصي از ستم و ستمگران و مستكبران و روز نجات مستضعفان فرا مي رسد؛ حاكميت اسلام و احكام الله در سراسر عالم برقرار مي گردد و خداوند به واسطة عزيزترين بندگانش، كه وجودش مدار بقاي عالم و زمين و زمان است، جهان را پر از عدل و داد مي نمايد بعد از آنكه از ظلم و جور پر شده باشد.
نامة تبريك شما را كه انوار ايمان از آن در تجلّي بود، زيارت كردم و بسيار مسرور و خوشحال شدم. هَنِيئاً لَكُمْ هَذِهِ النِّعْمَةُ الْعُظْمَی.
حقير نيز صميمانه ترين تبريكات خود را به مقدمتان و هركس كه در اين آستان، موفّق به عرض ادب و خدمتي است، نثار مي نمايم و از خداوند متعال براي همگان در اين عصر غيبت و عصر امتحانات بزرگ الهي، صبر، ثبات، استقامت و توفيق عمل به احكام دين و نجات از وقوع در شبكه های مفسدين و مبدعين مسئلت دارم.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللِه وَبَرَكَاتُهُ
التماس دعا
شعبان المعظم 1417
لطف الله صافي(1)
ص: 35
بسم الله الرّحمن الرّحيم
اَلْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللهُ وَصَلَّى اللهُ عَلَى رَسُولِ اللهِ وَآلِهِ أَوْلِيَاءِ اللهِ سِيَّمَا مَوْلَانَا بَقِيَّةُ اللهِ.
قَالَ اللهُ تَعَالَى:
«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرݧݩݩݩݩْضَ يَرِثُها عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»(1)
مراسم شكوهمند تعظيم عيد بزرگ نيمه شعبان، ولايت يگانه منجي عالم، موعود انبيا و اوصيا و صفيّ انبيا، صاحب زمان و كهف امان، حضرت بقيّة الله - ارواح العالمين له الفداء - براي عموم شيعيان و دوستان
آن وليّ يزدان، فرصتي بسيار مبارك و ارزنده است كه در آن ضمن كسب شرف مشاركت در تجليل بزرگداشت اين زادروز
ص: 36
عزيز و يوم الله مبارك و حضور در مجالس روحاني و اجتماعات ولايي، نوراني و برنامه هاي جشن و شادماني، وضع ارتباط معنوي با آن حضرت و مرتبة مطابقت و موافقت اخلاق، اعمال، رفتار شخصي و اوضاع اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي را با انتظاراتي كه آن برگزيدة خداوند متعال از شيعيان و دوستان خود دارند بررسي نمايند.
آن شخص و جامعه اي سعادتمند است كه در اين محاسبه و در تحصيل رضايت خاطر انور آن حضرت، موفّق باشد.
به اين مناسبت حقير براي كسب افتخار مشاركت در اين جشن مربوط به امام منتظر، حضرت وليّ عصر(علیه السلام) و توجّه به حقايق و معاني انتظار ظهور، اين چند كلمه را خدمت برادران و خواهران ايماني تقديم مي دارم.
اميد است انوار معاني آن، كه از مشكات قرآن مجيد و احاديث شريفه در لمعان است، بر نورانيت قلوب مؤمنين و مؤمنات بيفزايد.
عزيزان من! شما كه همه ساله به افتخار شركت در مراسم اين جشن بزرگ نايل مي شويد و با چراغاني ها، تزيين بازار، خيابان، مساجد و حسينيه ها و تشكيل مجالس سخنراني و بيان فضايل و مناقب و انشا و انشاد و سرودن و خواندن اشعار و قصايد و مدايح، ولايت و ارادت خود را به آن آستان
فرشته پاسبان، اظهار مي داريد؛ با ضيافت ها، اطعام و تبريكات، بر نشاط روحي و ايماني خود و ديگران مي افزاييد؛ به شيعه بودن خود مي باليد و از
ص: 37
طول مدّت هجران و درد فراق ناله مي زنيد، اشك مي ريزيد، آن حضرت را مي خوانيد و يا ابن الحسن، يا ابن الحسن مي گوييد.
بر همة شما درود و سلام و رحمت خدا باد! و اين شور و شوق و شعور و اين حال و اين احساسات و اين درك و آگاهي و سير در ملكوت ولايت، مبارك باد!
خداي را سپاسگزار و شاكر باشيد كه دل هاي شما را سرشار از معرفت امام زمان(علیه السلام) نمود و از مرگ جاهليّت نجات بخشيده و به سرمنزل حقيقت، ايمان و معرفت حجّت تامة بالغة دوران و كلمة كاملة باقية سبحان، هدايت فرموده است.
وظايفي را كه شما و هر مؤمن و مؤمنة منتظر ظهور و يوم الموعود دارد، نصب العين قرار دهيد و همة همّ و همّت خود را در انجام اين تكاليف، صرف نماييد.
عصر غيبت، عصر امتحان و آزمايش، عصر تمحيص و تخليص است.
سعادتمندان و مؤمناني را كه در ايمان، ثابت قدم مي باشند و در اين مكتب انسان ساز غيبت، خود را مي سازند، حوادث گوناگون، فشارها و سختي ها تكان
ص: 38
نمي دهد؛ ايمانشان را متزلزل نمي سازد و مانند كوه در برابر بادهاي تند و شديد، پايدار وبرقرارند و از افراد سست ايمان و ضعيف الاراده، جدا و ممتاز مي گردند.
هر چه تمسّك به دين و دين داري دشوارتر شود و با انواع محروميت هاي ظاهري توأم گردد ايمان و تعهّد آنها قوي تر مي شود و صدق و راستي احاديثي كه در آنها از وقايع دورة غيبت، شيوع بعضي معاصي و ملاهي و غنا و موسيقي، از وضع بعضي جوانان و بانوان، از اختلاط زن و مرد و امور ديگر خبر داده اند بر ايشان روشن تر مي شود.
در آن شرايط برحسب بعضي روايات، تا آنجا نگه داري دين، سخت و دشوار مي گردد كه مانند نگه داشتن آتش در كف دست مي شود،(1) يا
چنان كه در حديث ديگر است:
«إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً، اَلْمُتَمَسَّكُ فِيهَا بِدِيِنِهِ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَادِ».(2)
در اين عصر غيبت، مردمان ثابت الايمان، ثواب كساني را دارند كه در پيش روي رسول اعظم اسلام(صلی الله علیه و آله)، با شمشير، جهاد مي نمودند و
ص: 39
به قدري بلند پايه هستند كه پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله)، ايشان را برادر خود خوانده و به ديدارشان برحسب احاديث، اظهار اشتياق فرموده است.(1)
مؤمنان به غيبت و حزب الله، منتظران حقيقي ظهور و حكومت جهاني اسلام اند كه در احاديث شريفه فرموده اند:
«اُولَئِكَ هُمُ الْمُخْلِصُونَ حَقًّا وَشِيعَتُنَا صِدْقاً وَالدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ سِرّاً وَجَهْراً»؛(2)
طُوبَی لِلصَّابِرِینَ فِي غَیْبَتِهِ، طُوبَی لِلْمُقِیمِینَ عَلَی مَحَجَّتِهِمْ اُولَئِكَ وَصَفَهُمُ اللهُ فِي کِتَابِهِ وَقَالَ: «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»(3) وَقَالَ: «أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(4)».(5)
ص: 40
و برحسب حديث شريف:
«اَلْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللهِ».(1)
مانند كسي هستند كه در راه خدا به خون خود غلتيده باشد.
اينها همه فضايل شما شيعيان، زنان و مردان منتظر و متعهّد و ملتزم به احكام و وفادار به امام زمان(علیه السلام) است؛ به هوش باشيد و از اين فضايل، پاسداري كنيد.
مبادا تحت تأثير تلقينات سوء و الفاظ فريبنده، مثل رفع تبعيض جنسي يا حكومت ملّي و مردمي، تسليم خود را به احكام الهي از دست بدهيد يا از تحت حكومت الله و حكومت قرآن و امام زمان(علیه السلام) خارج شويد.
حقوق بشر و حقوق انسان ها و مرد و زن همان است كه خداي بشر، خداي زن و مرد، معيّن فرموده است؛ غير از آن، همه ضلالت، گمراهي، فساد و تباهي و سير به سوي زندگي حيواني است.
هر زن و مرد و پير و جوان كه هركدام از احكام خدا را قبول نداشته باشد يا چون آن احکام، مخالف فرهنگ بي بندوبار غرب است، آنها را مناسب وضع زمان نداند، ايمانش مخدوش مي شود و به همين دليل در احاديث شريفه وارد است كه: «در عصر غيبت، شخص مؤمن در حال ايمان، صبح مي كند و شب مي كند درحالي كه از دين خارج شده است».(2)
ص: 41
به خصوص به جوانان و بانوان، سفارش مي كنم كه مواظب باشند تا در مسائلي كه برخي مي خواهند احكام اسلام را با فرهنگ غرب، لاييك، لاديني و حكومت مردم بر مردم تطبيق و تأويل كنند به اشتباه نيفتند؛ اينها دورة جاهليّت ديگر را پي ريزي مي نمايند.
دورة غيبت برحسب روايات به درازا مي كشد تا حدّي كه حضرت اميرالمؤمنين(علیه السلام) مي فرمايد:
«مَا أَطْوَلَ هَذَا الْعَنَاءَ وَأَبْعَدَ هَذَا الرَّجَاءَ».(1)
انسان ها در مسير تحوّلات شگرف و تغييرات بنيادي، مكتب ها و نظام هاي گوناگون را تجربه مي نمايند و همه را براي تأمين سعادت عمومي بشر فاقد شرايط لازم مي يابند و از برقراري قسط و عدل، عاجز و ناتوان مي بينند و هرچند عالم پر از ظلم و جور و فساد و ناامني و تباهي مي گردد، اما به حكم: اَلشَّيْءُ إِذَا جَاوَزَ حَدُّهُ اِنْعَكَسَ ضِدُّهُ(2)، جوامع بشري براي برقرارشدن آن نظم الهي اسلامي و حكومت عدل واحد جهاني آماده مي شوند و با ظهور آن حضرت، جهان به نقطة كمال نايل مي شوند.
ص: 42
دوستداران آقا و منتظران ظهور! عصر غيبت، عصر عمل و كار، تحمّل مسئوليّت، انجام وظيفه و عصر مقاومت، حركت، استقامت، صبر و شكيبايي در امر دين است.
در ارتباط با تعظيم شعاير، اعلاي كلمة الله، با تبليغ اسلام، فراهم كردن موجبات استقلال سياسي، اقتصادي و فرهنگي و رهايي از وابستگي به كفّار، شكوفايي علم و صنعت و بسط و نشر تعليم و تربيت، امر به معروف و نهي از منكر، تعاون بر نيكي و تقوا، رسيدگي به وضع مستمندان، قضاي حوايج نيازمندان، دستگيري از افتادگان، دفاع از مرزها و ثغور جغرافيايي وطن اسلامي و حدود فكري و عقيدتي، رفع بِدَع و رويارويي با اهل شكوك و شُبَه ومبارزه با مظاهر فساد و ملاهي و هتك احترام احكام الهي همه مسئوليم و همة مسلمانان متعهّدند و اين شما و همه شيعيان و منتظران ظهوريد كه بايد با كار و كوشش براي حصول اهداف اسلام تلاش نماييد.
مسلّماً بايد در برابر جريان هاي ضدّارزش هاي اسلامي موضع گيري مناسب و منطقي و مؤثر داشته باشيد.
در هر كاري كه وارد مي شويد، با هر حزب و جمعيّت هم صدا مي شويد؛ با هر رأيي كه به صندوق هاي رأي مي ريزيد، مسئولید و مسئوليّت شما در اين امور كه در نهايت، مربوط به كلّ جامعة اسلامي و مسلمانان مي شود، بسيار شَديد است.
ص: 43
خطّي كه به عنوان خطّ روشنفكري و بي تعهّدي به سنن و مبادي اسلامي و تقليد از مكاتب و نظام هاي غربي ترويج مي شود به سوي اسلام نيست و به خدا، قرآن و رضايت امام زمان(علیه السلام) منتهي نمي شود.
اشتباه نكنيد؛ به خصوص جوانان و بانوان، اين خطّ را بشناسيد كه خطّ استعمار، استضعاف و استكبار است؛ خطّ اختلاط زن و مرد، خطّ تغيير شخصيت و استقلال اسلامي جامعه و بي التزامي به احكام خداست.
خطراتي كه جوامع اسلامي را تهديد كرده و تا حدّ زيادي، بسياري از جوامع را در ورطة ضعف و زبوني و اطاعت از كفار گرفتار كرده، شناسايي كنيد و نگذاريد جامعة ما و نسل جوان عزيز ما به آن مبتلا شوند.
عصر غيبت، عصر تكليف است؛ عصر اقدام و عمل، عصر اميد به آينده و پيروزي حقّ بر باطل است.
منتظر باشيد و عمل كنيد كه خداوند مي فرمايد:
«وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَری اللهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنونَ»(1)
وَالسَّلَامْ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللِه وَبَرَكَاتُهُ
شعبان المعظم 1418
لطف الله صافي(2)
ص: 44
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«اَلسَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِىِّ الَّذِي وَعَدَ اللهُ بِهِ الْاُمَمَ»(1)
سلام بر حضرت مهدى(علیه السلام)، موعود انبيا و خاتم اوصيا و مطلوب اصفيا، امام وقت و صاحب عصر، بقيّةالله فى الارضين، محبوب ملائكه مقرّبين، فاتح حصون مستكبرين، معزّالاسلام والمسلمين، نجات بخش مقهورين و مستضعفين، مقصود از «فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ»(2) و مصداق «وَ كُلَّ شَىْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ»(3)، نور ابصار سالكين، شمع محفل ارباب يقين، نخل بلند بوستان موحّدين، نهال برومند روضه «طه» و «يس»، دادگستر راستين، امين خدا و امان اسيران زمين، شرف اوليای صالحين، خلف انبيای مرسلين، قطب جهان و كهف حصين، غياث المضطرّ المستكين، حضرت حجّت، ولیّ عصر، ختم هشت و چار، عدل يزدان، نور تابان، رحمت پروردگار، غوث اعظم، فخر آدم،
پيشوای دين پناه، عِدل قرآن، روح ايمان، مِهر چرخ اقتدار، حافظ شرع
ص: 45
نبيّ، معنايی از «نَأْتِ بِخَيْرٍ»(1) آيت عظمي، جمال الله، فخر روزگار.
سَلَامُ اللهِ تَعَالَى عَلَيْهِ وَعَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ. ثُمَّ السَّلَامُ عَلَيْکُمْ يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ يَا أَيَّتُهَا الْفِئَةُ الْمُؤْمِنَةُ وَالْفِرْقَةُ النَّاجِيَةُ بُشْرَى لَکُمْ ثُمَّ بُشْرَى وَطُوبَى لَکُمْ ثُمَّ طُوبَى فَأَنْتُمْ فِئَةُ اللهِ تَعَالَى وَحِزْبُهُ وَالْفَائِزُونَ بِکَرَامَتِهِ وَالْمُتَشَرِّفُونَ بِوِلَايَةِ وَلِيِّهِ الَّذِي بُشِّرَ بِظُهُورِهِ الْاُمَمُ فُزْتُمْ وَاللهِ فَوْزًا عَظِيمًا هَنِيئًا لَکُمْ ثُمَّ هَنِيئًا لَکَمْ هَذِهِ السَّعَادَةُ العُظْمَى وَالدَّرَجَةُ الْکُبْرَى.
سلام بر ماه شعبان، سلام بر شب نيمة شعبان، سلام بر بامداد روز ميلاد، سلام بر آن مادرى كه پيامبران عالى قدر خدا، مردم را به نوزاد او بشارت دادند؛ سلام بر نرگس، ملكة عظمای جهان و سلام بر حضرت امام حسن عسكری(علیه السلام).
سلام بر شما شيعيان و منتظران ظهور، سلام بر عزيزاني كه ماه شعبان را گرامي مي دارند و زادروز حجّت خدا - ارواح العالمين له الفداء - را با شكوه و عظمت و شوق و ذوق استقبال می كنند و با مراسمی كه بر پا مى دارند، پايدارى، استقامت و ارادت خود را به آقا و مولايشان اعلام كرده، وفاداری خويش به اسلام و پاسدارى از ارزش ها و سنّت هاى دينى و مذهبی را به دنيا نشان مي دهند و دشمنان را از اينكه بتوانند در اين صف منتظران بيداردل و مؤمنان غيرتمند و ملتزم به احكام اسلام،
رخنه نمايند، مأيوس مي سازند.
گوارا باد بر شما اين حُسن اعتقاد و قوّت ايمان ! گوارا باد بر شما اين
ص: 46
درك و فهم از انتظار ظهور! و گوارا باد بر شما اين شعور و احساسات!
شما گروه خدا و حزب الله حقيقي هستيد، بر راه و عقيده و روش خود استوار و ثابت باشيد و دين خدا را يارى كنيد و آقا و مولايتان را از خود، شاد و مسرور سازيد.
عزيزان دين و عزيزان خدا و جوانان اسلام و فرزندان قرآن! در اين عصر غيبت، در برابر اين همه دشمناني كه مي خواهند به اسلام ضربه بزنند و در برابر اين همه كيد و مكر و سياست هاى مكارانه و اين همه هجوم فرهنگي و الحادى و اسلام زدايي و اين تبليغات شوم، شما جوانان غيرتمند مسلمان هستيد كه بايد از اسلام دفاع كنيد و اين توطئه ها را بي اثر سازيد.
تلاش دشمن اين است كه تعهّد ما را به احكام، كم رنگ و ضعيف سازد؛ آنها زن و مرد مسلمان، جوان مسلمان، دانشجوى مسلمان و مدرسه و دانشگاه مسلمانان را هدف قرار داده اند و مي خواهند سنگرهاى
فرهنگي و علمي ما را تصرّف كنند و آن را از اسلام و از افتخار به گذشته هاى مسلمين خالي كنند؛ به اسم مليّت، قوميّت، تمدّن منهاى اخلاق و معنويات، و به بهانة حمايت از آزادى و عدالت، به نام دفاع از حقوق بانوان و روشنفكرى و بهانه ها و عناوين فريبنده و گمراه كنندة ديگر، به معنويّت و اسلاميّت ما حمله مي كنند.
ص: 47
آنان از اين موج اسلام گرايي كه درياى متلاطم جامعة ميلياردى اسلام را فرا گرفته و زن و مرد را براى بازگشت به عزّت ديرين، بسيج كرده، كه در مثل كشور تركيه، باوجود ارتش لاييك و ضدّاسلام، آن گونه شخصيّت اسلامي خود را ابراز مى دارند، هراسناك مي باشند و از شور و شوقى كه در مسلمانان به حاكميت اسلام و بازگشت بانوان به حجاب و حشمت اسلامي مي بينند، به وحشت افتاده و در برابر مسلمانان بيدار و متعهّد از هيچ گونه توطئه و تحريكي دست بر نمي دارند.
تجديد قدرت اسلام در تركيه، فلسطين، الجزاير، ازبكستان، قرقيزستان، آذربايجان، چچن، داغستان و تاتارستان و ديگر نقاط جهان، خواب آرام را از دشمنان اسلام ربوده و تلاش ملل اسلامى براى پاره كردن زنجيرهاى سلطه و استكبار شرق و غرب، و اجتماع مسلمين در زير
لواى اسلام، آنها را سخت، پريشان ساخته است.
در اين شرايط حسّاس، وظيفة شما منتظران ظهور و شيعيان امام عصر(علیه السلام) مخصوصاً شما جوانان عزيز، بسيار حسّاس است.
اميد است كه همگان مسئوليّت هايي را كه در برابر اين تحريكات شوم و توطئه هاى فرهنگي و سياسي داريم، درك كنيم؛ مواضع اسلامي خود را حفظ نماييم و ترقّي و تعالي جامعة اسلامي را در علم، صنعت، اخلاق و
ص: 48
فضايل و خودكفايي و بي نيازى از بيگانگان، وجهة همّت قرار دهيم.
نگذاريم كه شخصيّت اسلامي ما را با گرايش به سوى چپ و راست، ترويج فحشا و فساد، تأسيس مراكز لهو و لعب، اشتغال به كارها و سرگرمي هاى عمر بر باد ده، همراه با تبليغ اختلاط زن و مرد و رواج موسيقي و ديگر ملاهي و مناهي تغيير دهند و به سرنوشت اندلس و اسپانيا گرفتار كنند.
همه بايد با زبان، با مال و با هر امكاني كه در اختيار داريم و با جهاد در سنگرهاى اسلام، از مرزهاى فكرى و عقيدتي اسلامي حفاظت كنيم و در نيمة شعبان اين مسائل را بررسي نماييم.
به اميد رشادت ها و جوانمردي هاى جوانان غيور مسلمان و فرزندان عزيز اسلام و قرآن؛
«وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنونَ»(1)
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللِه وَ بَرَكَاتُهُ
شعبان المعظم 1419
لطف الله صافى(2)
ص: 49
بسم الله الرّحمن الرّحيم
جهان معاصر، جهان ترقّي فنون و صنايع، جهان ارتباطات، جهان آگاهي از ذرّات و مخلوقات مادّي كوچك تر از ذرّه تا بزرگ ترين كرات موجود است؛ در فضايي كه وسعت و بُعد آن را بشر تا حدّ ميلياردها سال نوري كشف كرده است.
جهاني كه هر بخش كوچك و بزرگ، هر موجود مرئي و نامرئي، هر انسان و حيوان، هر درخت و برگ درخت، هر شكوفه و ميوه، سنگ و سنگ ريزه، هر كوه و معدن، اقيانوس، دريا و رودخانه و هر جاندار دريايي، آسماني و زميني آن، خود جهاني بزرگ و حاوي خوّاص، عجايب و آيات بسيار است.
در چنين جهاني كه قلم بشر از توصيف واقعي آن ناتوان است و شمار و عدد حروف و كلمات بي حدّوحصر آن را، كه كتاب تكوين و
ص: 50
كتاب خلقت است، خالق قادر عالم چنين توصيف فرموده است:
«قُلْ لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا»(1)
در چنين جهاني، بشر، مشكلات بسيار و بسياري را كه از ديرباز و روزگاران كهن، لاينحل باقي مانده بود، به نيروي علم و تحقيق و استعداد خداداد خود حل نموده است و از سوي ديگر به ابزارهاي خطرناك كشتارهاي جمعي و ويرانگر كه او را تهديد مي كند دست يافته؛ به جاي اينكه سكون خاطر، آرامش قلب، اطمينان به آينده و علاقه به ادامة زندگي و بقا و حيات در او بيشتر شود، اين علايق و احساسات عالي در او ضعيف مي شود و چنين جلوه مي كند كه روبه زوال است و به جاي اينكه نور اميد در باطن او روشن تر و پرفروغ تر شود، به خاموشي گراييده است.
تفسيرهاي نوميدكننده از حيات و مكتب هاي مادّي، اين دستگاه عظيم و اين انسان و اين همه نشانه ها و آيات و اسرار بي شماري را كه در آن است، همه را پوچ و پوك جلوه مي دهند و جامعة انسانيت را با خطر بي قيدي و بي ميلي جوانان و نسل آينده به حيات، مواجه ساخته است.
ص: 51
در اين ميان، بي عدالتي ها، ظلم ها، استكبار و استضعاف اقويا و دولت هاي بزرگ و به اصطلاح ابرقدرت و بازي هاي سياسي و اقتصادي آنها و قرارگرفتن بخش بزرگ جامعة بشري در زير خطّ فقر و فشارهاي گوناگون و صرف صدها ميليارد دلار در راه تسليحات و ده ها و صدها عوامل ديگر نيز كمك نموده تا مخصوصاً بشر را از اين نظاماتي كه بر معنويات اتّكا ندارند، و نسل جوان را به موادّ مخدّر و سرگرمي هاي غافل كننده، گرايش داده است مأيوس مي نمايد؛ تبليغات، روزنامه ها، مجلّات و راديو و تلويزيون ها و برنامه هايي كه عرضه مي شود همه اين يأس و نااميدي را تقويت كرده و شعور انساني را تخدير نموده و فضايل و مكارم انسانيت، رحم، عاطفه و عدالت را بي قدر و اهميّت مي نمايند.
با تمام پيشرفت هاي صناعي و با همة آشنايي هايي كه به ظاهر فراهم است، اميد بشر به حيات و آرامش باطن، كمتر شده و روبه افول گذارده و دليل آن همين پناهندگي او به اعتياد و موادّ مخدر است كه نسل آينده را بدتر از ايدز تهديد مي نمايد.
يكي از امتيازات بزرگ اديان الهي، اطمينان و آرامشي است كه در دل ها ايجاد مي كنند و همه را به آيندة خوب تر و كمال بيشتر اميدوار مي سازند. دين اسلام اين خصيصه را در حدّ اعلا تبليغ كرده و بشر را
ص: 52
به آينده، اميدوار نموده، و عوامل يأس و نااميدي را از بين مي برد و براي حيات و مصيبات و زحماتي كه بشر با آن دست به گريبان است، تفسير درستي ارائه نموده و همه را در مسير تعالي و ترقّي و كمال او معرّفي مي نمايد؛ صداي روح بخش و دلنواز قرآن كريم که مي فرمايد:
«لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ»(1)
«وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ»(2)
هر مسلمان مؤمن را بانشاط، اميدوار، آينده نگر و مقاوم مي سازد و اين قرآن و هدايت قرآن است كه در يك آيه مثل:
«عَسَی أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَی أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ»(3)
به انسان چنان روحيّه مي دهد كه در موقف بسيار خطرناك، ايستادگي کند و پويا و پيشتاز به پيش رود.
اعادة حيثيت بشر معاصر، در بازگشت به دين، معارف صحيح و ديني و هدايت هاي وحياني است.
ص: 53
چنان كه همه مي دانند يكي از بشارت هاي اميدبخش كه همة اديان الهي، بلكه ساير اديان هم بر آن اتّفاق دارند، بشارت و مژده به دورة استقرار عدل جهاني و حكومت واحدة همگاني است؛ حكومت مسئولان و مديران شايسته و صالح، حكومت عبادالله و جامعة عبادالله، حكومتي كه رهبر آن پاك ترين فرد انساني، صالح ترين عبادالله و مؤيّد من عندالله و بقيّة الله و خلف و وارث برگزيدة انبياءالله و اولياءالله است.
دوره و عصري كه بركات و نعمت هاي ظاهري و باطني همه را شامل و به هم واصل باشد؛ فقر و زيردستي و زبردستي در آن نباشد؛ همه جا معمور، و همه خادم و مخدوم باشند، حكومت مهدي، موعود انبيا، قائم آل محمّد - صلوات الله عليهم اجمعين - و حكومت صاحب الامر و صاحب الزّمان است؛ حكومت آن كس كه:
«يَمْلَأُ اللهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً».(1)
حكومتي كه كتاب هاي آسماني تورات، انجيل، زبور و قرآن مجيد برهان بزرگ و باقي و جاودان حقّانيّت رسالت همة پيغمبران بشريّت را به آن بشارت داده و اميدوار نموده اند.
ص: 54
حكومتي كه صدها آيات قرآن را تفسير مي كند و آياتي مثل:
«فَإِِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»؛(1)
«وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ»(2)
و «وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»(3)
را حتمي و قطعي اعلام مي نمايد.
همه بايد به اين آينده، اميدوار باشند؛ در انتظار آن دوره و آن عصر و آن ظهور كامل حقّ و عدل باشند؛ براي آن عمل كنند و حيات خود و همة انسان ها را براي آن معاني بزرگ و هدف هاي ارزشمند بدانند.
اين ايمان كه «اَلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»(4) بدان تفسير شده، بسيار عالي، قوّت بخش، تحرّك آفرين و كوشش زا و تلاش افزاست.
مثل اين آيه:
«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»(5)
ص: 55
در آيات قرآن، كه همه نور و شفا است و نورانيت خاصّ خود را دارد، هشدار مي دهد كه در هيچ شرايطي و در هيچ موقعيتي و هرچه اهل باطل و ظلم و زور، غلبه كنند عقب نشيني و رهاكردن سنگر اخلاص و سعي و عمل، جايز نيست؛ ضعف و سستي و نااميدي در قاموس انتظار و اميد، وجود ندارد.
بايد هميشه مثل اين روايت:
«لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَبْعَثَ فِيهِ رَجُلاً مِنْ اُمَّتي وَمِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وظُلْماً».(1)
كه با كمال تأكيد، بشر را اميدوار مي كند و آن آينده را محقّق الوقوع اعلام مي نمايد در برابر چشم انسان هاي فعّال، مبارز، جهادگر و پيشرو باشد.
در بين سخنان پرمعنا و جذّاب، نوشته ها، رساله ها و كتاب هايي كه براي هدايت بشر و قوّت روح و مقاومت در برابر سختي ها و براي ثبات، استقامت و پايداري او نوشته شده، سخناني كه پيرامون اين آيندة
ص: 56
نوراني و آن شخصيّت بي مانند خدايي باشد و دل ها را به سوي او متوجّه نمايد، جلوه و جذّابيت و دل ربايي خاصّ خود را دارد و همه چون
خود را نااميد و درهاي فرج و اميد را بسته مي بينند و نقطة اتّكايي در پيرامون خود نمي يابند، مي خواهند از او بشنوند و از آن روزگار رهايي و خلاص، ياد كنند؛ اين كتاب ها را مي خوانند، ورق مي زنند، گريه مي كنند، ناله سر مي دهند و الغوث و الامان مي گويند.
به مكان ها و مقاماتي كه به آن عزيز خدا انتساب دارد، علاقة ويژه نشان مي دهند.
در بين اشعار، اشعاري كه اين شور و شوق و اميد آنها را زياد كند، دلپذيرتر است و معنا و درسي كه از مثل اين اشعار مي گيرند، به نشاط و اميد آنها مي افزايد.
بايد اين مكتب براي بشر، براي زن و مرد، براي جوان و سالمند، براي همه تبليغ شود؛ همه را بايد اميدوار نمود تا فرهنگ انتظار، عمومي و همگاني باشد و ريشة يأس و نااميدي و خودكشي و بي تفاوتي و سير قهقرايي و سستي و گرفتاري به مواد مخدّر و ملاهي و مناهي خشكانده شود.
بايد همه بدانند و باور كنند كه تاريكي ها برطرف مي شود، به حكم:
ص: 57
«وَيَأْبَی اللهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ»(1)
نور حقايق، نور اسلام، نور ايمان، نور عدل، و نور علم و معرفت، كامل و سراسر جهان را فرا مي گيرد.
در احاديث شريفه است:
«إِنْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَفْضَلِ الْعَمَلِ».(2)
و
«أَفْضَلُ أَعْمَالِ اُمَّتِي إِنْتِظَارُ الْفَرَجِ».(3)
اين انتظار اميد است، نيروبخش است، حيات و نشاط و جهاد است، خمودي و خاموشي و افسردگي و ضعف و كم كاري و بيچارگي و سستي نيست. عمل براي خدا براي اعلاي كلمة الله براي خير و آسايش عبادالله و سير الي الله است.
ص: 58
امروز جامعة ما، جوانان ما، همة ما، به آشنايي به اين مكتب، به ديدن اين مدرسة الهي محتاجيم، بايد معرفت خود را به امام زمان و وليّ دوران كامل و كامل تر كنيم.
پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مي فرمايد:
«مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ ميتَةً جَاهِلِيَّةً».(1)
و درحديث ديگر است:
«فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيّاً وَإِنْ شَاءَ نَصْرَانِيّاً».(2)
اين تأكيد، بسيار هشداردهنده است، بايد امام زمان را بشناسيم، آيات و رواياتي را كه مربوط به آن حضرت است بخوانيم و مطرح كنيم؛ در منابر، در سخنراني ها و در مقالات اين مقوله را شرح و بسط دهيم. راجع به غيبت آن حضرت و خصوصيّات اين عصر و امتحانات و برنامه هايي كه هست و تخليص و تمحيصي كه پيش مي آيد آگاه باشيم؛ بايد در حدّ توان به مقاصد آن حضرت، آشنا
ص: 59
شويم، از صدها كتاب كه از پيش از ولادت آن حضرت تا زمان ما نوشته شده، بهره بگيريم.
در حديث است:
كه از حضرت سيّدالشهدا، امام حسين(علیه السلام) سؤال شد:
يَا ابْنَ رَسوُلِ اللهِ بِأَبِي أَنْتَ وَاُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اللهِ؟
معرفت خدا چيست؟[يعني به چه چيز كامل مي شود؟]
فرمود:
«مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمْ الَّذِي یَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ».(1)
معرفت اهل هر زمان و عصر به امامشان معرفة الله است؛ چون بدون معرفت امام، معرفت خدا، چنان كه سزاوار است، فراهم نمي شود.
«بِكُمْ عَبَدَ اللُه وَبِكُمْ عَرَفَ اللُه».
بايد اين فرهنگ امام شناسي كه تكميل خداشناسي، پيغمبرشناسي و اسلام شناسي است، در جامعه هرچه بيشتر ترويج شود.
قَالَ مَوْلَانَا الْإِمَامُ الْهِمَامُ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ الْعَسْكَرِيُّ عَلَيْهِ وَعَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرينَ وَخَلَفِهِ خَلِيفَةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَوَاتُ اللهِ وَرُسُلِهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَخَلْقِهِ أَجْمَعِينَ:
ص: 60
«وُلِدَ وَلِيُّ اللهِ وَحُجَّةُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ وَخَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي فِي لَيْلَةِ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ سَنَةَ خَمْسٍ وَخَمْسِينَ وَمِأَتَيْنِ عِنْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ وَأَوَّلُ مَنْ غَسَلَهُ رِضْوَانُ خَازِنُ الْجَنَّةِ وَجَمْعٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ بِمَاءِ الْكَوْثَرِ وَالسَّلْسَبِيلِ ثُمَّ غَسَلَهُ عَمَّتِي الْحَكِيمَةُ بِنْتُ الْإِمَامِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا(علیه السلام)».(1)
اينك كه ماه شريف و مبارك شعبان المعظّم 1421 هجري قمري را در پيش داريم، ماهي كه مطلع و مشرق آفتاب جهان تاب وجود اقدس وليّ دوران و كهف امان، امام مبين و خلف صالح انبيای مرسلين و غياث مضطرّ مستكين، حصن حصين و ماء مَعين، حضرت بقيّةالله، صاحب الامر و غوث الدّهر، مولانا المهدي - ارواح العالمين له الفداء - است، در اين فرصت عزيز، و در اين ماه پربركت، مناسب است كه شيعيان و
ص: 61
دوستان و منتظران آن حضرت، دهة دوم اين ماه شريف را به نام نامي و اسم گرامي آن حضرت «دهة
مهدويت» نام گذاري كنند و با مراسم تجليل و تعظيم از اين ميلاد عظيم، ارادت و شدّت شوق و شور انتظار خود را اظهار نمايند و مجالس و محافل بزرگ پاك و منزّه از ملاهي براي ذكر فضايل و مقامات ملكوتيه و شئون قدسية آن حجّت خدا تشكيل دهند و خلاصه به سخنراني ها، نوشتن اعلاميّه و چاپ پوسترها، انتشار مقالات و طبع و نشر كتاب ها و برگزاري ميزگردها و هر كار و عملي كه جامعه را بيشتر با آن حضرت آشنايي مي دهد، اقدام نمايند و آن را به عنوان يك سنّت حسنة بزرگ، باقي و برقرار بدارند كه همه ساله اين دهة مباركه به نام «دهة مهدويت» مشحون به بركات و ظهور احساسات ولايي، براي همگان منبع كسب معارف و حقايق گردد.
اميد است شروع اين اقدام در شهر بزرگ و مذهبي اصفهان با آن سوابق درخشان علمي و ولايي و آن مردم عزيز و مؤمن و دلباخته اهل بيت(علیهم السلام) موجب اعلاي امرالله گرديده و خدمات همگان مقبول و مأجور باشد.
در خاتمه از خداوند متعال، تعجيل در فرج آن وليّ خدا و خاتم ائمّه هدي(علیهم السلام) را مسئلت مي نمايم و با كمال ضراعت عرض مي كنم:
ص: 62
«اَللَّهُمَّ إِنَّ إِبْلِيسَ الْمُتَمَرِّدَ اللَّعِينَ قَدْ عَشَّشَ وَكَثُرَتْ جُنُودُهُ وَازْدَحَمَتْ جُيُوشُهُ، وَانْتَشَرَتْ دُعاتُهُ فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ، اَللَّهُمَّ طَهِّرْ بِلَادَكَ مِنْهُمْ وَابْسُطْ عَدْلَكَ، وَأَظْهِرْ دِينَكَ، وَقَوِّ أَوْلِيَاءَكَ، وَأَوْرِثْ دِيَارَ
إِبْلِيسَ وَدِيَارَ أَوْلِيَائِهِ أَوْلِيَاءَكَ».(1)
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّكَ وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزِيزاً وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ وَآخِرُ دَعْوَانَا أَنِ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ.(2)
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ
شعبان المعظم 1421
لطف الله صافي(3)
ص: 63
بسم الله الرّحمن الرّحيم
اَلسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللهِ أَيُّهَا الْإِمَامُ الْمَهْدِيُّ الْمُنْتَظَرُ يَا مُنْقِذَ الْبَشَرِيَّةِ مِنْ مَظَالِمِ الْمُسْتَکْبِرِينَ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلَی آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ.
ای نجات بشر از ظلم و ستم
قطب عالم سر وسالار امم
مهدی آل نبی غوث زمان
حافظ دين خدا جان جهان
ما همه عاشق رخسار توايم
بی خود از خويش گرفتار توايم
بر تو از جانب خلّاق ودود
باد انواع تحيّات و درود
در آيات کريمه و احاديث شريفه براي انتظار ظهور مهدي آل محمد- صلوات الله عليهم اجمعين- حضرت بقيةالله في الارضين- کحّل الله ابصارنا بتراب مقدم خوّاصه و اوليائه- فضائل و ثواب بسيار بيان شده است تا حدي که آن را افضل اعمال و منتظران حقيقي را افضل از اهل هر زمان شمرده اند و به:
ص: 64
«أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»(1)
و
«اَلْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللهِ».(2)
توصيف فرموده اند.
سنّت حسنه برگزاري مراسم عيد سعيد ولادت آن وليّ دوران و صاحب جهان و تشکيل مجالس جشن و محافل تبريک و تهنيت و ذکر و دعا و سخنراني و شعر و مديحه خواني در اين ايّام خجسته نيمه شعبان از فرصت هاي بسيار عزيز و مغتنمي است که بايد از آن براي تبليغات اسلامي و امام شناسي و مخصوصاً بررسي روحية انتظار و ارزش شأن و هويّت ولایي و اسلامي جامعه به حساب و رسيدگي بنشينيم و سير شخصي خود و عمومي جامعه را در رشته هاي متعدد از اخلاق و نظام و سياست و اقتصاد و کمالات انساني و اسلامي و ترقّي علمي و نيز نقاط ضعف و قوت را، بدون هيچ غرض شخصي، بررسي کنيم تا اگر دانستيم در جامعه ما موجباتي که سبب نگراني و رنجش خاطر انور آن حضرت مي شود وجود دارد، خود و جامعه را اصلاح و
ص: 65
آن موجبات را برطرف سازيم؛ بديهي است اين موضوع بسيار مهمّي است که نبايد درضمن اين برنامه مقدس و نوراني از آن غفلت شود.
جامعه منتظر جامعه اسلام ناب پيرو ولايت اهل بيت(علیهم السلام) اسلام شعار، اسلام نظام، اسلام انديشه و اسلام هويّت و شخصيّت است؛ از هر سو و هر طرف به اسلام منتهي مي شود و مشروعيّت هر برنامه و هر اقدام و هر نمايش و همايش را با هدايت هاي اسلام مي سنجد.
جامعه منتظر و منتظران به جاهليّت هاي پيش از اسلام نه فقط افتخار نمي کند بلکه پيوند خود را با آنها بريده، غير قابل وصل و همه را بازگشت به عقب و قهقري مي داند.
جامعه منتظر، تمدّنش اسلامي و برگرفته از قرآن مجيد و بر اساس:
«...تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا ... »(1)
و «لَا فَضْلَ لِعَرَبِيٍّ عَلَی عَجَمِيٍّ»(2)
و هدايت هاي وحياني و قرآني است.
ص: 66
جامعة منتظر، زنده، قوي و قدرتمند، شجاع، صادق، خودکفا، «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ»(1)
و «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ»(2) است.
در جامعة منتظر، زن و مرد، مسلم و مسلمه، مؤمن و مؤمنه، منتظر و منتظره باهم در تشکيل هويّت اسلامي تشريک مساعي دارند. در اين جامعه، بانوان کرامت ويژه و خاص دارند و با مردان بيگانه اختلاط ندارند.
جامعة منتظر، جامعة حجاب و عفّت و پارسايي و پرهيز از ملاهي و مناهي است.
اين ها و ده ها ويژگي پسنديدة ديگر از امتيازات جامعة منتظر ظهور است. البتّه هرچه روح انتظار در جامعه بيشتر دميده شده باشد، اين امتيازات در آن ظاهرتر است.
حقير در اين بيانيه نمي خواهم حسناتي را که - الحمدلله - به برکت مکتب نوراني اسلام و همچنين مکتب سازندة انتظار در جامعه وجود دارد، کم ارج و کم ارزش بدانم يا - العياذ بالله - عنوان جامعه منتظر را بر اين جامعه اي که به هويّت انتظار آن موعود بزرگ انبيا افتخار مي کند،
ص: 67
صادق ندانم. هرگز، هرگز، اين همه ابراز احساسات، اين همه زحمات و خدمات، اين همه اظهار علاقه، اين همه شور و شعور جوانان در مراسم نيمه شعبان و فرصت هاي ديگر همه جلوه و نمايش روح انتظار است. همه منتظرند؛ امّا مي خواهم به خودم و همگان هشدار دهم که جامعه منتظر بايد بهتر و کامل تر از آنچه هست، باشد؛ برنامه هايش صحيح تر باشد؛ صداوسيما و روزنامه و مجلّات و مجالس و همايش ها و نمايش هايش بايد در مسير انتظار باشد. خطّ غرب گرايي و تضعيف استقلال اسلامي بايد منفور باشد. بايد تمسّک تامّ و تمام به هويّت اسلامي افتخار، و گرايش به بيگانگان ننگ و عار باشد.
اگر شئون و شخصيّت اسلامي و شعائر اسلام و احکام اسلام در جامعه کم رنگ شود و مورد اهانت قرار بگيرد، يقيناً کسي که از هرکس بيشتر نگران و آزرده خاطر مي شود، شخص شخيص آن وليّ اعظم خدا است.
در گرو تلاش برای رفع معایب و نواقص عزيزان، برادران، خواهران، سروران خودم، نمي خواهم روي موارد انگشت بگذارم و گله ها و کاستي هايي را که هست مطرح کنم؛ امّا مي دانم و شما هم بيشتر مي دانيد که چه کارها و اعمال ما، قلب مبارک آن قلب عالم امکان را آزرده مي سازد. اگر مي خواهيم آن وليّ خدا از
ص: 68
ما راضي و خشنود باشند، بايد در کاستي ها و کمبودها بينديشيم و براي رفع معايب و نواقص کمر همّت بنديم اين همه اسراف و تبذير، اين همه افراط و تفريط، اين همه اختلاف طبقاتي و فقر و پريشاني شايسته جامعة منتظر نيست. اميد است همه و هرکس به سهم خود، براي متجلّي شدن جلوه هاي جامعة منتظر، آنچه در توان دارند به کار گيرند؛ و باز هم تأکيد مي کنم همه، به خصوص جوانان عزيز، بر شخصيّت و هويّت اسلامي که در معرض هجوم دشمنان اسلام و هدف نقشه هاي
سياسي و حتّي به ظاهر خيرخواهانة آنها است، تأکيد داشته باشند؛ بر استقامت ديني و استقلال اسلامي خود ثابت قدم برقرار و پايدار باشند و به نصر خدا و پيروزي اسلام اميدوار باشند.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ
دوازدهم شعبان المعظم1422
لطف الله صافی(1)
ص: 69
بسم الله الرّحمن الرّحيم
جناب مستطاب آيت الله آقاي حاج سيد ابوالحسن مولانا و برادران عزيز و گرامي اعضای محترم ستاد بزرگداشت نيمه شعبان - زيدت توفيقاتهم الشريفه - با اعلام وصول نامه تبريک، عيد سعيد ولادت حضرت غوث زمان و کهف امان بقية الله و وليّه و حجته مولانا المهدي - ارواح العالمين له الفداء - را نخست به پيشگاه ارواح طيّبه طاهره انبيا و اوليا خصوصاً حضرت خاتم الانبيا و حضرات ائمّه هدي(علیهم السلام) مبشّران وجود و ظهور موفورالسرور آن حضرت و به فرشتگان مقرّب الهي و ملأ اعلي و سپس به عموم شيعيان و مسلمانان و همه انسان هاي عدالت خواه و ستم ستيز تبريک عرض مي کنم و به عزيزاني که در اين ايّام الله و گرامي داشت سالروز مبارک آن ذخيره يگانه الهي احساسات ديني و ولايي خود را اظهار و مجالس و برنامه هاي نيمه شعبان اين شعار بزرگ و آموزنده و بيدارساز و آگاهي بخش را با شکوه و عظمت بر پا مي دارند
و با ناحيه اقدس آقا و مولاي خود تجديد عهد و ميثاق مي نمايند شادباش عرض مي نمايم. حقير از
ص: 70
اعضای محترم ستاد بزرگزاري جشن هاي نيمه شعبان مسجد مرحوم آيت الله انگجي و هيئت ها و جمعيت هاي اسلامي و عموم اهالي محترم شهر مذهبي تبريز که با شعور و احساسات زنده همواره در تجليل و تعظيم شعائر ديني و حفظ هويت اسلامي و پاسداري از احکام نوراني اسلامي، مساعي جميله و جليله دارند بسيار تقدير و تشکر مي نمايم و براي همگان توفيق کسب رضا و خشنودي آن امام مبين را مسئلت نموده و اميدوارم از امتحانات و آزمايش هايي که در عصر غيبت پيش مي آيد همه سربلند و موفق بيرون بيايند و خدمات و زحمات آن عزيزان مقبول و مشکور باشد.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ
سیزدهم شعبان المعظم 1422
لطف الله صافی(1)
ص: 71
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللهُ تَعَالَی:
« كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ»(1)
برحسب آنچه از آيات قرآن کريم، و روايات شريفه استفاده مي شود، استعلا، استضعاف و استکبار در جهت مخالف با اهداف خلقت انسان و از پديده هاي غيراصلي و حاصل طغيان بشر و مخالفت با فطرت است. به مقتضاي آيه کريمه « كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً...»بشر، امّت واحده است؛ استعلا و استضعاف باعث تفرقه، اختلاف و خروج از حدّ اعتدال و مخالف خواست هاي حقيقي فطرت است.
ص: 72
بعثت پيغامبران با نويد و هشيار و بشارت و انذار و نزول کتاب هاي آسماني و قوانين الهي، براي حکم در اختلافات به منظور حفظ اين وحدت و نهادينه کردن آن و محکوم کردن استضعاف و استعلاست.
پديدة استضعاف، انحرافي است و همواره در تاريخ انسانيت در کمون و ظهور بوده و عوامل خاصّ، آن را پديد مي آورد؛ پديده اي منفور و تحميلي بر وجدان انسان و مانند پديده هاي شوم ديگر عارضي؛ اما چون سير آن خلاف مسير جهان و حرکت دوران و زمان است، سرانجام از جلورفتن و رسيدن به پيروزي نهايي ناتوان، و مقهور سير سالم و اصلي ضدّاستضعاف مي گردد:
«وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّهِ تَبْدِيلاً»(1)
برحسب آيات قرآن مجيد و روايات، سرانجام، امّت واحدة جهاني و خالص از استضعاف برقرار مي شود که در آن اگرچه تفاوت هايي که لازمة تمدّن صحيح است و بدون آن تمدّن و تعاون و تعامل، امکان پذير نيست نقش سازنده دارد، استکبار و استغصاب، موضع و نقشي ندارد و منتهي اليه سير جوامع انساني (پس از تجربه هاي بسيار و گذشت از فرازونشيب هاي بي شمار و پشت سر گذاردن مکتب هاي گوناگون
مادّي) جامعة الهي خواهد بود.
ص: 73
اين رويداد و اين روز نو و اين عصر عدل و اين جامعه و امّت واحده و دولت کريمه و اين دور انقراض استضعاف و زورمآبي ها را قرآن مجيد در آيات متعدّد، نويد داده است و پيامبران از آن خبر داده و در کتاب هاي گذشته مثل تورات و انجيل و زبور اين سنّت الهي ثبت و مکتوب شده است.
روايات متواتر بر اين حقيقت تأکيد دارند، که با ظهور حضرت مهدي - ارواح العالمين له الفداء - آن امام مبين و خلف انبيای مرسلين و همنام و هم کنية حضرت خاتم النبيّين - صلوات الله عليهم اجمعين - حکومت عدل و جهاني برقرار و به قدرت خدا، و به دست آن عزيز خدا، مشارق و مغارب زمين مفتوح، و پرچم توحيد و تکبير به اهتزاز درآمده، علم و عدل و قسط در همه جا حاکم، و جهل و ظلم و جور و استضعاف، محکوم مي گردد.
در بيان اين معاني همان آية کريمه:
«وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»(1)
و همان بيان معجزنظام و قاطع قرآن ناطق، اميرالمؤمنين(علیه السلام) کافي است
ص: 74
که فرمود:
«لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وُلْدِهَا. ثُمَّ تَلَا عَقِيبَ ذَلِكَ ««وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ...»».(1)
روزي که به پيروزی و ظفر
رايات فرازد، به فَرَقدانژ
روشن کند از نور خود، زمين
با رايت عدل آيت امان
انگشتری مصطفی به دست
شمشير علی بسته بر ميان
آيد ز پی خدمتش فرود
آن روز مسيحا ز آسمان
خاصّان خدايش ز شرق و غرب
تازند به خدمت يکان يکان
اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَأَعْوَانِهِ وَمُقَوِّيَةِ سُلْطَانِهِ.
لطف الله صافي(2)
ص: 75
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللُه تَعَالَی:
«وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَی اللهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنونَ»(1)
با تقدير و تشکر از برگزارکنندگان عزيز و موفّق اجلاس يک روزة «مهدويت و آيندة بشريّت» ويژة اساتيد محترم دانشگاه هاي آزاد اسلامي منطقة 3.
اميد است حاصل اين اجلاس که - ان شاءالله تعالي - با حضور نخبگان و انديشمندان و شخصيّت هاي علمي حوزه و دانشگاه و ديگر اقشار آگاه و مشتاق، برگزار مي شود، موجب ارتباط بيشتر همگان با آستان فرشته دربان، آن وليّ دوران و قطب عالم امکان - ارواح العالمين له الفداء - گردد. بديهي است اختصاص يک روز و يک جلسه و يک سال و بيشتر
پيرامون اين موضوع بزرگ و کثيرالجوانب و مفصّل الابعاد هرچه هم عميق برگزار شود، حاصل آن اندکي از بسيار نخواهد بود:
ص: 76
«قُلْ لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَاداً لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَداً»(1)
در عصر حاضر، امام زمان، حضرت صاحب الامر(علیه السلام) کلمةالله العظمي و اسم اعظم الهي است.
موضوع ظهور مصلح آخرالزّمان از زمان هاي آسماني بسيار دور و کهن، در زمان انبيا و حتّي مکتب ها و مذاهب ديگر مطرح بوده است و کتاب هاي آسماني مثل تورات و انجيل و زبور به آن بشارت داده اند و قرآن کريم، اين يگانه سند باقي وحي و برهان حقّانيّت همة پيغمبران خدا و حجّت خاتميت دين اسلام، نيز در آيات متعدّد، جامعة بشريّت را به آن نويد داده و در انتظار آن آيندة پاک و پر از نور، علم، آگاهي، بيداري و عدل و قسط قرار داده است و احاديث بسيار معتبر که قبل از ولادت حضرت وليّ عصر - اروحنا له الفداء - در تأليفات محدّثين نامدار ثبت و روايت شده است آن موعود انبيا و آن مصلح بزرگ جهاني را به حَسَب و نسب و نام و نشان معرّفي نموده اند.
اجلاس يک روزه، اگرچه در برابر اقيانوس بيکران، قطره اي از درياست، اما در ذات خود اگر يک دقيقه هم باشد ارزش و گران سنگي معنوي آن از کوه ها بزرگ تر است.
ص: 77
حقير اين روز و اين حضور و اين اقدام را بزرگ مي شمارم و با تواضع کامل به همة شرکت کنندگان سلام و تبريک عرض مي نمايم. خداوند متعال همگان را در راه شناخت معارف اسلام و عمل به احکام الله که يگانه درمان دردهاي بشريّت متحيّر زمان است موفّق فرمايد.
اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ مَوْلَانَا صَاحِبِ الْعَصْرِ وَالزَّمَانِ وَاجْعَلْنَا مِنْ أَعْوَانِهِ وَأَنْصَارِهِ وَمُقَوِّيَةِ سُلْطَانِهِ وَالرَّاضِينَ بِفِعْلِهِ. آمِّينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ
لطف الله صافي(1)
ص: 78
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ»(1)
يأس و نوميدي يکي از عوامل مهمّ بازدارندة افراد از کار و تلاش و پي گيري و تعقيب مقاصد و مطالب است، بسيار و بلکه بيشتر اشخاصي که در زندگي و نيل به خواسته هاي خود شکست خورده اند، در اثر نااميدي و قبول شکست بوده است.
تأمّل در تاريخ رجال موفّق، نشان مي دهد که رمز مهمّ پيشرفت آنان، نااميدنشدن و اميدواري به موفّقيت بوده است؛ از آن روزي که اسلام تنها با شخص پيامبر و اميرالمؤمنين و خديجه(علیهم السلام) بود تا فتح
ص: 79
مکّه و سپس فتوحات ديگري که نصيب مسلمانان در شرق و غرب جهان شد، همواره در غزوات و جنگ ها، و در شدّت ها و سختي ها، نويدها و وعده هاي حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) که اين دين به پيش مي رود و صيت و صوت آن جهان گير مي شود، و به هر نقطه اي که شب يا روز به آنجا رسيده باشد، مي رسد نگه دار قلوب مسلمانان بود؛ چنانچه نويد به اينکه دين حقّ اسلام بر کلّ اديان، ظاهر و غالب مي شود و در تأکيد بر وقوع اين غلبة جهان گير که به دست حضرت وليّ عصر صاحب الامر - ارواح العالمين له الفداء - صورت وقوع مي يابد فرمودند:
«اگر از دنيا فقط يک روز باقي بماند خدا آن روز را آن قدر طولاني مي نمايد تا آن شخصيّتي که همنام پيغمبر و از فرزندان پيغمبر(صلی الله علیه و آله) يعني علي و زهرا(علیها السلام) است ظاهر فرمايد و به وسیله او دنيا را پر از عدل و داد نمايد چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد».(1)
اين نويد، مسلمانان را در انتظار آينده و روز خلاص و نجات گذارده تا با ايمان به اين حقيقت، در هر عصر و زمان و تحت هر
ص: 80
شرايطي، دست از اسلام نکشند؛ به عقب باز نگردند؛ به چپ و راست متمايل نشوند و انتظار آن روز را از افضل اعمال بلکه افضل از جهاد بدانند؛ انتظار هم جهاد است و هم استقامت است؛ هم صبر و مقاومت است؛ هم عمل است و هم حرکت است و هم عبادت.
مظاهر آن در اعتقادات، معرفت به خدا، معرفت نبوّت و نبوّت ختميه و معرفت به امامت و مخصوصاً امامت امام زمان و معرفت و ايمان به معاد و ساير عقاید حَقّه است.
اين معارف و اين عقاید همه اميدبخش و نشاط آفرين است؛ قلب را نوراني مي نمايد و عقب گرد و واپس گرايي و نااميدي را از ميان مي برد.
اين نگاه به آينده، و اميد به وعده هاي قرآني و سنّت غير قابل تغيير الهي، مثل نصوص:
«لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ»؛(1)
«وَيُرِيدُ اللّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ»؛(2)
ص: 81
«يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»؛(1)
«يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»(2)
و آيات متعدّد ديگر همه نگه دارندة شيعيان در مواضع ولايي و ايماني و استقامت و مقاومت در دوران هاي حکومت هاي بني اميّه و بني عبّاس و ستمگران بي باک تاريخ بوده است.
در همين يک صد سال اخير، در دوران ديکتاتور خون خوار و بي سوادي مثل رضاخان، آن همه شدّت و اِعمال زور، ارعاب، حبس، شکنجه و کشتار براي نفي هويّت اسلامي جامعه، صورت گرفت و سياست هاي مزوّرانه اي به اسم روشنفکري و اصلاح طلبي و ترقّي و آزادي خواهي و تقليد از غرب اجرا شد که حتّي جشن ها و چراغاني هاي نيمه شعبان را تعطيل کردند اما آنچه بحمد الله هويّت اسلامي و مذهبي اين جامعه را نگاه داشت همان ايمان به ظهور حضرت مهدي(علیه السلام) بود و اين همه از برکات همين عقيده به مهدويت بود و اينکه آينده براي قرآن، اسلام و براي ظهور و حکومت و ولايت اهل بيت(علیهم السلام) است.
در حال حاضر نيز به فضل خدا با همين ايمان و عقيده به مهدويت در برابر دشمناني که محو اسلام را وجهة نظر قرار داده اند در حفظ
ص: 82
همة مواضع به شرط التزام به احکام اسلام و بيرون نرفتن از خطّ هدايت اهل بيت(علیهم السلام) پيروز خواهيم بود. ان شاءالله تعالي.
وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ.
اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَقَرِّبْ زَمَانَهُ، وَاجْعَلْنَا مِنْ أَعْوَانِهِ وَأَنْصَارِهِ، آمِّينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.
لطف الله صافي(1)
ص: 83
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللهُ تَعَالَی:
«وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ * إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ»(1)
با عرض سلام و صلوات به درگاه ملازمان آستان فرشته پاسبان وليّ دوران و كهف امان، خلف انبيای مرسلين، خاتم خلفای مرضيّين، مقصود از:
«فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ»(2)
مصداق:
«وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ»(3)
ص: 84
حصن الله الحصين و فاتح حصون مستكبرين، منجي محرومين و مستضعفين و نور قلوب مؤمنين، حجة الله الطّاهرة و کلمته التامّة و يدالله الباسطة وعينه الناظرة حضرت بقيّةالله مولانا و مولي الخلائق اجمعين الامام الامين المؤتمن الحجة بن الحسن العسكري - ارواح العالمين له الفداء -.
صميمانه ترين سلام و تبريكات و خالصانه ترين شادباش ها را به مناسبت خجسته ايّام مهدويه به حضور شريف و مبارك شيعيان و منتظران ظهور عدل جهاني و حكومت عالمي اسلامي، حكومت حَقّه الهيه، به ويژه عزيزاني كه در اين ايّام فرخنده با شعار اظهار ولايت و برگزاري مراسم، عهد و ميثاق خود را با آن حجّت يگانة خدا تجديد و بر تعهّد خود در عمل به احكام نوراني اسلام و پاسداري از هويّت ديني تأكيد مي نمايند و حضور و استقامت خود را در سنگر ياري دين و امر به معروف و نهي از منكر و دفع بِدَع مبدعين، ابزار مي دارند.
هُمْ أَنْصَارُ اللهِ وَأَنْصَارُ رَسُولِهِ وَأَنْصَارُ وَلِيِّهِ، هُمُ الْمُؤْمِنُونَ الْمُخْلَصُونَ، وَهُمْ حِزْبُ اللهِ الْفَائِزُونَ، وَاُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَاُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.
پس از اين عرض سلام و تبريك، موقع را براي توجّه و رسيدگي به مسئوليّت هاي زياد و تكاليف بزرگي كه اوضاع و احوال عمومي كل جهان و عامّة مسلمانان و اوضاع خاصّ شيعيان و مردم اين مملكت،
ص: 85
بر دوش همه گذارده غنيمت دانسته، خودم و همگان را به التزام به اسلام و حفظ هويّت اسلامي دعوت مي نمايم و يقين دارم كه مسئوليّت بي تفاوت بودن نسبت به خطراتي كه از جانب دشمنان خارج و داخل، احكام خدا و هويّت ما را از زن و مرد تهديد مي نمايد و نينديشيدن و چاره جويي و مدافعه نكردن، بسيار شديد است.
عزيزان من، برنامه هاي تجليل و تعظيم در عيد بزرگ نيمه شعبان، هرچه باشكوه تر انجام شود، سزاوار و شايسته و بايسته است؛ نيمة شعبان، شعار الله، شعار دين و ولايت، روز خدا و روز اميد بشر و نويد فتح، ظفر، خلاصي، نجات، عدالت و رستگاري است.
اما اين برنامه ها و شعارها مثل ساير مراسم و شعاير و پديده هاي اين عالم، مركّب از ظاهر و باطن، صورت و معنا، و جسم و روح است؛ ظاهر، صورت و جسم آنها همين چراغاني ها، جشن ها، مديحه سرايي ها، مديحه خواني ها، اجتماعات و محافل و مجالس و فرياد هاي تكبير و تهليل و
صلوات است كه همه شور انگيز، روح بخش و حركت آفرين است و باطن و معنای اين مظاهر هم دعوت ها و پيام هايي است كه خطاب به همگان دارند؛ پيام هايي سازنده، هدايت بخش، عزّت آفرين؛ پيام هايي برگرفته از قرآن كريم و احاديث شريفه؛ اين پيام ها را بايد
ص: 86
درضمن انجام اين برنامه هاي ايّام مهدويه دريافت كنيم و از اين ظواهر به حقايق عالي و شعور و بيداري كامل برسيم.
پيام ها هم فردي و راجع به خود اشخاصي است كه در اين مراسم حضور و شركت مي يابند، و هم راجع به جامعة شيعه و مسلمانان جهان است و هم مخاطبش كل دنيا و همة مردم جهان و مخصوصاً مستكبران و زورگويان است.
همة اصناف و اقشار، علماي اعلام، زعما، حوزه هاي علميّه، وعّاظ و طلّاب، دانشگاهيان، استادان، دانشجويان، نويسندگان، صدا و سيما، ارباب قلم و روزنامه ها، نشريات و مجلّات، بازرگان، كشاورز، صنعتگر، همه بايد پيام هاي اين عيد سعيد را در ارتباط با وظايف شخصي و اجتماعي و سياسي خود دريافت دارند و به گوش دل نداي آقا و مولاي خود را كه سخت نگران احوال و اوضاع است، بشنويم.
آن حضرت از شيوع مفاسد، از مراكز فساد و از فرهنگسراها و ارگان هاي هنري و موسيقي، از ابتذالي كه بانوان را به آن دعوت مي نمايند، از گرايش آنها به ترك چادر، از شركت آنها در بعضي از مسابقات ورزشي و عواقب سويي كه اين امور دارد، از همه نگران مي باشد.
پيام اين مراسم عزيز اين است:
مسلمانان و شيعيان! همه هشيار باشيد؛ مسئوليّت ها را درك كنيد،
ص: 87
جريان ها، اوضاع و احوال را زير نظر داشته باشيد؛ از حركت ها و توطئه هاي دشمنان؛ غافل نباشيد، فريب تبليغات مسموم را نخوريد؛ به پيش برويد؛ در علوم و فضايل و صنعت، پيشگام باشيد؛ در تحقيق، اكتشاف و ابتكار براي امّت اسلام، عزّت آفرين باشيد. استقلال اسلامي و هويّت ديني خود را حفظ كنيد؛ به آن افتخار كنيد، نگذاريد بد خواهان و بدانديشان آن را تغيير دهند يا كم رنگ كنند؛ هويّت اسلامي شما قرآن است؛ اذان است؛ نماز است؛ نماز جماعت است، ماه رمضان، ماه محرّم و صفر است؛ مكه، مدينه، كربلا، نجف و مشهد است. عيد نيمه شعبان، عيد فطر و اضحي، عيد غدير و عيدهاي اسلامي است؛ حجاب است، حرمت شرب خمر و قمار است؛ حرمت موسيقي، خوانندگي و نوازندگي است. پيام اين مراسم، علم، دانش، كمال، امامت و تقواست. مواضع اسلامي را نگاه داريد. غرب گرايي، افتخار به دوران هاي جاهليّت، اختلاط زن و مرد، ملاهي و مناهي و موسيقي همه ضدّارزش و ضدّ هويّت اسلامي است.
هويّت اسلامي در نوع تجارت، صنعت، در نوع لباس و مسكن، در هنر، در معاشرت ها و ارتباطات و در همة شئون زندگي، مشخّص است؛ بيگانگان هم مسلمانان را به آن مي شناسند؛ اين هويّت همواره هدف دشمنان اسلام بوده است. مسلمان بايد اين هويّت را در هر كجا
ص: 88
باشد اگرچه در قلب اروپا و آفريقا باشد حفظ كند؛ بدان بنازد و به شخصيّت خود ببالد و افتخار كند و عزّت اسلامي خود را نشان بدهد.
پيام اين عيد بزرگ اين است كه مسلمانان بر جاي خود بمانيد. شعار تكبير و صلوات را زنده نگاه داريد و نگذاريد به سوت و كف زدن تبديل شود.
برحسب روايات، حضرت رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) امّت خود را به مثل اين
جملة «هُمُ الْقَادِرُونَ وَهُمُ الْقَاهِرُونَ»(1) توصيف مي نمايد؛ پس اگر امتي مقهور و مغلوب بيگانگان شد، اگرچه ادّعاي اسلام كند، در امّت آن حضرت بودن به كمال نرسيده است.
خداوند متعال از بركات اين عيد سعيد و به دعاي صاحب بزرگ آن، مسلمانان را در همة مواضع و مقامات، پيروز فرمايد:
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ
شعبان المعظّم 1423
لطف الله صافي(2)
ص: 89
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاَتٌ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا».(1)
ايّام الله و روزهايي که در دور سال به مناسبت هايي، عزيز و گرامي و مبارک مي باشند، فرصت هاي خوبي هستند که اگر از آنها براي کسب برکات و نوسازي شعایر و تجديد حيات حقيقي و تقويت مباني اصولي و رشد ايماني و اخلاقي و شعور انساني و تعميم ملکات فاضله و همبستگي اجتماعي و برادري و اخوّت ديني استفاده شود، ثمرات بزرگ آن در جهت ساختن يک جامعة نيرومند، مستقلّ، زنده و پويا در مسير ترقّي و کمال بيشتر چشمگير خواهد بود.
ص: 90
ماه مبارک شعبان به واسطة اعياد و زادروزهاي مبارک، داراي تلألؤ خاصّ و جلوه هاي ويژه مي باشد. روز مقدّس ميلاد سَرور احرار، «بِحَقِّ الْحُسَیْنِ الَّذِي بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیكَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنْ حِیرَةِ الظَّلَامِ وَالظَّلَالِ إِلَى الْهُدَى»(1)، سيدالشهدا(علیه السلام) فرصت، مکتب و مدرسي است و درس هايي که از آن مي توان آموخت هميشه و در طول تاريخ انسانيت مورد نياز و کوبندة ظلم، استعلا و استکبار است.
حضور پرنشاط و پرشور جوامع شيعه خصوصاً در اين کشور اهل بيت(علیهم السلام) کشور ايران اسلامي در مراسم بزرگداشت نيمة شعبان و عيد ولادت يگانه اميد همگان و نجات بخش جهان و جهانيان و مصلح موعود آخرالزّمان «اَلَّذِي يَمْلَأُ اللُه تَعَالَی بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً»،(2) ظهور درخشان قوّت ايمان، و ميل فطري همگان به برقراري حکومت جهاني عدل و احسان و محکوم بودن ظلم و عدوان، و استضعاف و طغيان است.
ص: 91
از اين برنامه ها که به عنوان جشن و مجالس چراغاني، شادباش، مديحه سرايي، سخنراني و همايش و توزيع نشريات سودمند برگزار مي شود، بايد در جهت اهداف عالي آن وجود مقدّس و حجة الله يگانة زمان، بهره برداري شود و پيرامون شخصيّت منحصربه فرد آن وليّ خدا و ابعاد و اطراف و خصايص مأموريت بزرگي که بر عهدة آن حضرت است و درحقيقت مکمّل بعثت همة انبيا و رسالات آسماني است تبليغ شود که همة اين برنامه ها موجب خشنودي و رضايت خاطر آن حضرت است و نيز همگان را از کارها و اعمالي که باعث نگراني و رنجش خاطر آن حضرت مي شود، بر حذر دارد.
در اين ايّام پربرکت شعبانيه، بايد کاستي ها و نقاط ضعفي را که در جامعه داريم، مطرح کنيم؛ براي ترميم و برطرف کردن آنها تصميم بگيريم؛ بکوشيم در اين فرصتي که تعبير به فرصت طلايي براي آن بسيار کم است، استفادة فراوان کنيم؛ در برابر مظاهر فسادي که معنويات، اخلاق و انسانيت جهان را به سوي سقوط، سِير مي دهد، در برابر مراکز فساد و ابتذال، اختلاط زن و مرد، رواج معاصي و گناه به اسم هنر و به اسم تقسيم موسيقي به سنّتي و غيرسنّتي، در برابر يک سلسله مسابقه هاي نامشروع و در يک کلمه ترويج فساد اخلاق که به وسيلة مفسدين و نويسندگان غيرمتعهّد، مطبوعات، نشريات،
ص: 92
مجلّات و جرايد ضالّه انجام مي گيرد عکس العمل نشان دهيم.
بايد مسلمانان و شيعيان اهل بيت(علیهم السلام) با اين حضورهاي مخلصانه و تعظيم و تجليل از اين شعاير و استفاده صحيح و آگاهانه از اين مراسم، هويّت ديني خود و استقلال اسلامي را هرچه بيشتر آشکار کنند و نگذارند اين همه احساسات خالصانه و اين علاقه هاي پاک و بي شائبه به هدر رود.
نيمة شعبان يعني اظهار وجود اسلامي و ولايي؛ ابراز شخصيّت و استقلال ديني؛ حمايت از اسلام و مکتب اهل بيت(علیهم السلام) نيمة شعبان يعني مبارزه با فساد و بدحجابي و مظاهر گناه، محکوم کردن همة انحرافات اجتماعي، سياسي و اقتصادي و موضع گيري، موضع داري و بي تفاوت نبودن در برابر جريان هاي انحرافي و اسلام زدايي؛ نيمة شعبان يعني امر به معروف و نهي از منکر، اجراي احکام اسلام و مقاومت در مقابل استکبار و غرب گرايي، و درحقيقت، حرکت، ايمان، استقامت و تلاش براي اعلاي کلمةالله و عزّت و عظمت اسلام و مسلمانان.
برگزاري اين همايش که به عنوان مهدويت و جهان آينده است، بسيار قابل تقدير است.
اينجانب به سهم خود از برگزارکنندگان عزيز اين همايش که بحمدالله تعالي در مسير توسعة فرهنگ انتظار و ولايت، خدمات سودمندي را به جامعه و به نسل جوان تقديم مي دارند، تشکر مي کنم.
و نيز براي تمام اشخاصي که در برنامه هاي نيمه شعبان، احساسات
ص: 93
پاک ولايي و ارادت خود را به پيشگاه ملازمان خاصّ حضرت بقيّة الله(علیه السلام) اظهار مي نمايند، تأييد و تسديد مسئلت مي نمايم. اميد آنکه همگان مشمول دعوات و عنايات آن امام همام باشند.
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ
شعبان المعظّم 1424
لطف الله صافی(1)
ص: 94
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ مَوْلَانَا زَيْنُ الْعَابِدِينَ(علیه السلام) فِي دُعَائِهِ يَوْمَ عَرَفَةَ يَذْکُرُ فِيهِ مَوْلَانَا الْمَهْدِيَّ(علیه السلام) وَيَدْعُو لَهُ:
«رَبِّ صَلِّ عَلَى أَطَايِبِ أَهْلِ بَيْتِهِ الَّذِينَ اخْتَرْتَهُمْ لِأَمْرِكَ، وَجَعَلْتَهُمْ خَزَنَةَ عِلْمِكَ... اَللَّهُمَّ إِنَّكَ أَيَّدْتَ دِينَكَ فِي كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ، وَمَنَاراً فِي بِلَادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ،... فَهُوَ عِصْمَةُ اللَّائِذِينَ، وَكَهْفُ الْمُؤْمِنِينَ وَعُرْوَةُ الْمُتَمَسِّكِينَ، وَبَهَاءُ الْعَالَمِينَ. اَللَّهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّكَ شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيْهِ،... وَأَقِمْ بِهِ كِتَابَكَ وَحُدُودَكَ وَشَرَائِعَكَ وَسُنَنَ رَسُولِكَ صَلَوَاتُكَ اللَّهُمَّ عَلَيْهِ وَآلِهِ،... اَللَّهُمَّ وَصَلِّ عَلَى أَوْلِيَائِهِمُ
الْمُعْتَرِفِينَ بِمَقَامِهِمْ،... الْمُسْتَمْسِكِينَ بِعُرْوَتِهِمْ، الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلَايَتِهِمْ، الْمُؤْتَمِّينَ
ص: 95
بِإِمَامَتِهِمْ، الْمُسَلِّمِينَ لِأَمْرِهِمْ، الْمُجْتَهِدِينَ فِي طَاعَتِهِمْ، الْمُنْتَظِرِينَ أَيَّامَهُمْ،...».(1)
با سلام و درود خالصانه خدمت حضّار محترم، ارادتمندان و چاکران آستان فرشته پاسبان صاحب ولايت کامله تامّه عبد يگانه خدا، حضرت بقيّةالله،
امام مبين و خلف انبيای مرسلين، مولانا و سيدنا الامام المهدي - ارواح العالمين له الفداء - که در اين همايش مقدّس، همايش احاديث انتظار، و اين مجلس باشکوه و عظمت روحاني به شرف حضور نايل شده و خود را در معرض نسیم های برکات و رحمت هايي که در آن نازل مي شود قرار داده ايد.
و با عرض تبريک و تهنيت خجسته سالروز آغاز ولادت آن امام عالميان و صاحب زمان و وليّ دوران(علیه السلام) فراز هايي بلند و مشحون به حقايق عاليه ولايي از دعاي عالية المضامين روز عرفه را که تلاوت
ص: 96
شد و صدور آن از حضرت امام زين العابدين(علیه السلام) ثابت و مسلّم است به عنوان هدية ثمينه اي که ابواب معارف عاليه را بر قلوب، مفتوح مي نمايد تقديم مي دارم.
اين دعا که از ادعية صحيفة کاملة زبور اهل بيت و انجيل آل محمد - صلوات الله عليهم اجمعين - است يکي از محکم ترين اسناد ولايت اهل بيت ائمّه طاهرين(علیهم السلام) است که براي اثبات ولايت و شئون، ابعاد و جهات مقدّس آن اگر فرضاً هيچ سند ديگر نبود همين دعا در اثبات آن کافي و وافي بود.
حضرت امام زين العابدين(علیه السلام) در اين دعا پيرامون مسائل مهمّ ولايي مانند اصطفا و خصايص اهل بيت(علیهم السلام) و اختصاص آنها به شئون خاصّه و مقامات عاليه و علوم لدنيّه و اصل مسئلة لزوم وجود حجّت و امام در هر عصر و زمان و انحصار راه نجات به پيروي از ائمّه(علیهم السلام) و وجوب اطاعت و تمسک به ايشان، مطالب بسيار مهمّ و حسّاسي را در کمال صراحت، بيان فرموده است.
سيره و وظايف امامان و وظايف امّت را نسبت به آن بزرگواران، همه را گوشزد نموده و مخصوصاً براي حضرت وليّ عصر(علیه السلام) دعا
ص: 97
فرموده است و در طيّ آن به کارهاي بزرگي که به دست آن حضرت، انجام خواهد شد، به سيره و چگونگي برنامه هاي گستردة آن حضرت و اقامة عدل و داد و ازالة ظلم و جور و وظايف شيعيان و فضايل منتظران ظهور و امور مهمّ ديگر اشاره فرموده است؛ هرکدام از اين فرازها و اين سند عزيز و بي همتا عنوان کتاب بزرگي در مسئلة امامت و انتظار است.
متأسّفانه چنان که شايسته است اين فرازهاي ولايي و نوراني مورد شرح و تفسير قرار نگرفته است. اميد است علما و بزرگان اهل فنّ و تحقيق، اين دعا و اين هدايت هاي صددرصد صواب را مورد دقت و استفاده قرار داده و قلوب همگان را از لمعان انوار هدايت آن، منوّر و روشن سازند.
حقير عرايضم را به پايان جمله هايي از دعا و صلوات آن حضرت بر منتظران ظهور و متمسکين به ولايت و عاملين به تکاليف و وظايف، خاتمه مي دهم و حسن مقطع را با حسن مطلع، مقرون مي سازم.
«اَللَّهُمَّ وَصَلِّ عَلَى أَوْلِيَائِهِمْ... الْمُنْتَظِرِينَ أَيَّامَهُمْ،... ، الصَّلَوَاتِ الْمُبَارَكَاتِ الزَّاكِيَاتِ النَّامِيَاتِ الْغَادِيَاتِ الرَّائِحَات وَسَلِّمْ عَلَيْهِمْ وَعَلَى
ص: 98
أَرْوَاحِهِمْ، وَاجْمَعْ عَلَى التَّقْوَى أَمْرَهُمْ، وَأَصْلِحْ لَهُمْ شُؤُونَهُمْ، وَتُبْ عَلَيْهِمْ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ، وَخَيْرُ الْغَافِرِينَ، وَاجْعَلْنَا مَعَهُمْ فِي دَارِ السَّلَامِ بِرَحْمَتِكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».(1)
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
بیست وچهارم صفرالمظفر 1424
لطف الله صافي(2)
ص: 99
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللهُ تَعَالَی:
«وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»(1)
اَلسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
سلام بر همة شيفتگان عدالت؛ سلام بر منتظران حکومت و جامعه واحد جهاني؛ سلام بر دوران و عصر دادگستر موعود.
سلام خدا و سلام همه انبيا و اوليا و فرشتگان و سلام ما و سلام عزيزاني که در اين همايش مبارک و شريف حضور دارند بر امام مبين حضرت مهدي بقيّةالله - ارواح العالمين له الفداء و عجّل الله تعالي له الفرج -.
با تجليل و تقدير فراوان از برگزارکنندگان محترم اين اجتماع نوراني و پرفيض که با نام گذاري آن به نام «همايش دانشجويي عدالت و مهدويت» يکي از بزرگ ترين رويدادهايي را يادآور شده اند که سير جهان و حرکت زمان
ص: 100
به طور قطع و يقين باذن الله تعالي به آن منتهي مي شود، اينجانب نيز به طور اختصار پيرامون اهمّیّت اين موضوع چند کلمه اي را به عرض مي رسانم:
اين رويداد بزرگ، حکومت عدل حقيقي و جهاني، دنياي علم و دانش و عدالت گستري و حقّ پروري و برادري است؛ رويداد بر چيده شدن هر بساط ظلم، بيدادگري، جهل، ناداني و خودسري است.
عالم و جامعة انسانيت چنين عصر درخشاني را پيش رو دارد و سنّةالله بر اين قرار دارد که اين عصر تحقّق يابد؛ بر اساس اين قاعده و سنّت همه بايد به آيندة جهان، اميدوار باشند و با اين نور اميد، انتظار نشاط بخش و عامل حرکت، مقاومت و استقامت، پيشگام و به سوي آينده اي درخشان در حرکت باشند.
آيات متعدّدي
از قرآن مجيد اين آينده را به بشريّت نويد داده و انبياي سلف و احاديث معتبر بسيار ازطريق شيعه و سني همگان را به آن وعده داده اند.
خلاصة اين بشارت آن است که در زماني که جهان پر از ظلم و جور، جهل و خودسري، زورگويي، استکبار، استعلا و استضعاف شده باشد
به امر خدا، صالح ترين بندگان خداوند، ظاهر مي شود و عالم را پر از عدل و داد مي فرمايد.
ص: 101
در حدود يکصدوپنجاه حديث علاوه بر آيات قرآن مجيد بر اين معنا دلالت دارند که عبارت بسياري از اين روايات همان جملة معروف در:
«يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً».(1)
مي باشد و عبارت ديگر به اين تعبير است:
«يَمْلَأُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا وَعَدْلاً بَعْدَ جَوْرِهَا وَعِلْماً بَعْدَ جَهْلِهَا».(2)
خداوند متعال به وسيلة آن شخصّيت يگانه بعد از اينکه زمين را ظلمت و تاريکي فرا مي گيرد پر از نور مي فرمايد؛ پس از آنکه جور و ستم آن را فرا گرفته باشد پر از عدل مي فرمايد و بعد از اينکه جهل و ناداني آن
را فرا گرفته باشد پر از علم و دانش مي فرمايد.
اين شخصيّت يگانه، ابرمرد الهي است که برحسب 223 روايت ملقّب به «المهدي» و برحسب 361 حديث ملقّب به لقب «القائم» است و از القابش حجةالله و بقيّةالله و صاحب الامر و صاحب الزّمان و خاتم الائمّه و منقذ الامّه و غاية النّور و مصدرالامور است.
ص: 102
او همان امام دوازدهم و وليّ دوران و صاحب زمان حضرت حجة ابن الامام الحسن العسکري ابن الامام الهادي علي النّقي ابن الامام الجواد محمد التّقي ابن الامام الرّضا علي بن موسي ابن الامام الکاظم موسي ابن الامام جعفر الصّادق ابن الامام محمد الباقر ابن الامام السجّاد علي زين العابدين ابن الامام سيّدالشّهداء ريحانة الرّسول ابي عبدالله الحسين ابن مولانا اميرالمؤمنين و يعسوب الدّين و قائد الغرّ المحجّلين علي بن ابي طالب(علیهم السلام) است و هو المسمّي باسم جدّه رسول الله(صلی الله علیه و آله) و المكنّي بكنيته - کحّل الله ابصارنا بتراب مقدم خدامه وعجّل فرجه -.
در خاتمه با تشکر از دانشجويان عزيز و حضرات اساتيد محترم دانشگاه - ايّدهم الله تعالي - از خداوند متعال براي همگان تأييد و توفيق مسئلت مي نمايم. اميد است در شرايطي که هويّت اسلامي جامعه مورد هجوم و حملة بيگانگان قرار گرفته است با استقامت، آگاهي و بيداري، مراکز علمي مخصوصاً دانشگاه ها بيش ازپيش، حفظ اين هويّت و استقلال
اسلامي را نصب العين قرار داده و خاطر انورحضرت وليّ عصر(علیه السلام) را مسرور و خشنود نمايند.
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
بيستم ربيع المولود 1424
اوّل خرداد 1382
لطف الله صافي(1)
ص: 103
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللهُ تَعَالَی:
«وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ»(1)
با استقبال از برقراري اين همايش باشکوه و با تشکر فراوان از برگزارکنندگان آگاه و انديشمند اين همايش عزيز و با تقديم عرض تبريک به حضور فرهيختگان و علاقه مندان به بحث و بررسي پيرامون ابعاد عقيده به مهدويت و ظهور منجي بزرگ بشريّت در اين همايش؛ اميد است ثمرات علمي و عقيدتي و ايماني و تربيتي اين گونه همايش ها بر استقامت و ثبات بر هويّت و استقلال اسلامي و روحية انتظار، اميد و حرکت به سوي آينده بهتر بيفزايد.
چنان که مي دانيم بخش مهمّي از تعليمات و هدايت ها و عقايد اسلامي و
قرآني و شعبة بزرگي از دعوت اين دين حنيف، نگاه به آينده و حوادث و وقايع آينده و اِخبار از آينده و جهان آينده است؛ وقايعي که اگر اجمال آنها
ص: 104
در دسترس درک عقل باشد دسترسي به تفاصيل و اشخاص و افراد آنها جز ازطريق وحي و دلالت انبيا ميسّر نيست. دعوت انبياي سلف همه متضمّن اين پيش گويي و اِخبار از آينده و مغيبات است.
يکي از معجزات بزرگ و صددرصد قطعي که براي هرکس که در تاريخ اسلام، مطالعه داشته باشد موجب يقين کامل مي شود اخبار حضرت رسول اعظم اسلام(صلی الله علیه و آله) و اميرالمؤمنين(علیه السلام) از مغيبات و آينده است و همان گونه که وجود شخص اين دو شخصيّت عظيم، ثابت است خبرها و پيشگويي هايشان از وقايع غيبي که در مسير تاريخ وقوع يافت نيز ثابت است و از دلايل بزرگ عالم غيب و حقّانيّت اديان الهي است.
به طورکلي اخبارات انبيا و خصوصاً شخص شخيص حضرت خاتم انبيا و حضرات ائمّه طاهرين - صلوات الله عليهم اجمعين - بر دو قسم است:
بخشي از آن خبرهاي انبياي سلف و کتاب هاي آسماني و به ويژه قرآن مجيد و احاديث شريفه از وقايع بسياري که همه طبق آنچه خبر داده اند وقوع يافته و از مسلّمات تاريخ و غيرقابل انکار است. اين بخش بسيار گسترده و مطالعة آن موجب قوّت معرفت و بصيرت است. خبر از اين بخش از اوّلين روز مبعث و
دعوت حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و به توحيد و
ص: 105
گفتن کلمة توحيد آغاز شد و به مناسبت هاي مختلف بر آن افزوده شد و مرور زمان و وقوع آن حوادث بر قوّت ايمان مؤمنان مي افزايد و معناي:
«وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ»(1)
آشکار گرديد.
بديهي است ايمان مؤمنان صدر اوّل که هنوز اين اخبار صورت وقوع نيافته بود متّکي بر معجزات و شواهد ديگر بود ولي به تدريج هرچه بر تاريخ اسلام گذشت و به آينده هايي که اسلام از آن خبر داده مي رسيدند ايمان مسلمانان بيشتر و اعتقادشان به ساير خبرها از آينده کامل تر مي گرديد.
باري! اين يک قسم اخبار از آينده است که صفحات بسياري از تاريخ اسلام را فرا گرفته است.
قسم دوم اخبار از ملاحم و وقايعي است که هنوز زمان وقوع آنها نرسيده است اما باتوجه به وقوع آن بخش نخست معجزات و دلائل ديگر در آينده، واقع مي شود: مانند انفطار آسمان، انتثار کواکب، تکوير آفتاب، انکدار نجوم،
خروج دابّة الارض، نزول عيسي(علیه السلام)، خروج دجّال و بالأخره معاد، قيامت و حساب و غيره، همة اين اموري که يا در قرآن مجيد و يا در احاديث معتبر از آن خبر داده شده، در آينده واقع خواهد شد.
ص: 106
يکي از اين امور که اخبار از آن در رديف ثابت ترين خبرها و بشارت هاست و در آيندة جهان حتمي الوقوع است و انبياي عظام از آن خبر داده اند و قرآن مجيد برحسب تفاسير محکم و متقن وعدة آن را داده است و روايات و احاديث بسيار که تواتر معنوي و اجمالي و بلکه لفظي و تفصيلي بعضي از آنها ثابت است، ظهور موفور السّرور حضرت خاتم الائمّه و منقذالامّه، خلف انبيای مرسلين، امام مبين و حصن حصين و غياث مضطرّ مستکين، امام عصر و صاحب زمان، مولانا و مولي الثّقلين حضرت حجة بن الحسن العسکري المهدي - ارواح العالمين له الفداء - است.
برحسب بشارت قرآن و روايات، جهان به سوي دوران ظهور آن حجّت الهي يزدان و حکومت عدل جهاني در حرکت و سير است؛ حوادث و وقايعي که پيش مي آيد، ناکامي هايي که نصيب بشر مي شود و ظلم و ستم ها و جنايت هايي که بروز مي کند و جاهليّتي که به سوي فراگيري پيش مي رود و به نظام ها و حکومت هاي فاسد بر بشر مسلط مي شود همه آن روز را نويد مي دهند؛ علايم، هر روز بيشتر و بيشتر مي شود و اميدها به نزديک شدن زمان
يا وقوع علايم آن زيادتر مي شود و اگر اين اشعار را زبان حال بدانيم و به فال نيک گرفته و به آن مترنّم باشيم سزاوار است.
لَقَدْ ظَهَرَتْ بَيْنَ الْأَنَامِ الْعَلَائِمُ
وَهَذَا إِمَامُ الْعَصْرِ بِالنَّصْرِ قَادِمُ
لَقَدْ بَشَّرَتْنَا بِالسُّرُورِ مَلَاحِمُ
وَمَا کَذَبَتْ وَاللهِ تِلْكَ الْمَلَاحِمُ
کَأَنِّي بِهِ وَالسَّعْدُ يَمْشِي أَمَامَهُ
وَمِنْ خَلْفِهِ تَسْرِي الْعُلَی وَالْمَکَارِمُ
کَأَنِّي بِهِ وَالْعِلْمُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ
بِهِ عَادَ حَيّاً بَحْرُهُ الْمُتَلَاطِمُ
کَأَنِّي بِهِ وَالدِّينُ بَعْدَ انْهِدَامِهِ
بِهِ بُنِيَتْ آسَاسُهُ وَالدَّعَائِمُ
ص: 107
کَأَنِّي بِجَبْرَائِيلَ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ
فَنَادَی خَطِيباً بِاسْمِهِ وَهُوَ بَاسِمُ
کَأَنِّي بِمِيکَائِيلَ يَسْعَی بِأَمْرِهِ
کَمَا قَدْ سَعَی فِي أَمْرِ مَوْلَاهُ خَادِمُ
کَأَنِّي بِإِسْرَافِيلَ تَهْدِفُ أَنَّنِي
بِأَمْرِكَ فَاحْکُمْ بِالَّذِي أَنْتَ حَاکِمُ
کَأَنِّي بِعِزْرَائِيلَ فِي إِثْرِ سَيْفِهِ
سَرَی حَيْثُ آجَالُ الْعِدَی تَتَزَاحَمُ
کَأَنِّي بِرَوْحِ اللهِ فِي الْبَيْتِ قَدْ غَدَا
يُصَلِّي وَرَاهُ وَهُوَ بِالنَّاسِ قَائِمُ
کَأَنِّي بِأَمْلَاكِ السَّمَاءِ تَحُفُّهُ
وَمِنْ حَوْلِهِ اصْطَفَّتْ أُسُودٌ ضَرَاغِمُ(1)
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
شعبان المعظّم 1424
لطف الله صافي(2)
ص: 108
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«اَلسَّلَامُ عَلَی الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللهُ بِهِ الْاُمَمَ».(1)
و «اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللهُ»(2)
ازدست و
زبان كه برآيد
كز عهده
شكرش به در آيد
اعظم نعمت هاي الهي در هر عصر و زمان، وجود حجةالله است كه به تصريح حضرت اميرالمؤمنين(علیه السلام) زمين خالي از وجود او نخواهد بود كه يا ظاهر و مشهور و يا غائب و مستور است. اوست كه نگهدارندة حجّت ها و آيات و بيّنات الهي از زوال و بطلان و ضياع است.(3) اين
نعمت اگرچه در يك كلمه «حجّت » عنوان مي شود، اما مشتمل بر نعمت هاي بسيار و منبع و مصدر مواهب و عطيّات بي شمار است.
ص: 109
از وظايف بسيار مهمّ هركس، شكر اين نعمت است كه هرچه بيشتر و وسيع تر برگزار شود، موجب كسب بركات زيادتر و قرب و معرفت افزون تر مي شود.
يكي از مظاهر درخشان شكر اين نعمت، به خصوص ياد حجّت خدا در ايّام متبرّك و روزها و اوقات منتسب به آن حضرت و گراميداشت اين روزها و شب ها به دعا و عبادت و پرستش خدا و اصلاح امور و شئون ديني و احياي امر آن حضرت و تجديد عهد و انابه و بازگشت به خدا و رسيدگي و محاسبة نفس و مخصوصاً دعا براي تعجيل فرج و ظهور آن حضرت مي باشد كه افضل اعمال است.
منتظران و دلباختگان شيداي حضرتش همواره با وجد و شوق و علاقة وصف ناشدني، احساسات تابناك ولايي و ايماني خود را اظهار مي دارند كه راستي بايد اين همه اظهار ارادت و خلوص را به درگاه ملازمان آستان آن وليّ دوران و امام زمان، از پديده هاي بزرگ دانست و نشانة تصرّفات غيبي در قلوب اين مردم مشتاق شمرد.
بايد قدر اين نعمت را بدانيم و همواره سپاسگزار و شاكر باشيم و با
پاسداري از شعاير دين و هويّت اسلامي، هجوم هاي اسلام ستيز و غرب شعار را محكوم و بي اثر سازيم و با حفظ عزّت و استقلال
ص: 110
اسلامي و غيرت ديني، قلب مبارك آن يگانة عالم را از خود مسرور داريم و مخصوصاً در شب مبارك ولادت آن وليّ خدا، علاوه براين مراسم عزيز، با جشن ها و چراغاني ها و برنامه هايي كه همه اعلام موجوديت و شعور و حيات و ايستادگي در مواقف و مواضع است، دشمنان را مرعوب و مأيوس سازيم، مراسم احيا و استغاثه و دعا براي تعجيل در فرج آن حضرت را با شكوه و عظمت انجام دهيم و خود را در مسير رحمت ها و بركاتي كه نازل مي شود قرار دهيم.
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
چهاردهم شعبان المعظّم 1424
لطف الله صافي(1)
ص: 111
بسم الله الرّحمن الرّحيم
خدمت ارجمندان عزيز و گرامي دانشجو و دانشور اعضاي محترم جامعة اسلامي دانشجويان دانشگاه تبريز - ايّدهم الله تعالي -.
سلام عليكم ورحمة الله وبركاته
با اعلام وصول نامة آن جامعة علمي، بشارت همايش با عنوان «جامعه مهدوي» كه - ان شاءالله تعالي - با حضور اساتيد معظّم و ديگر فرهيختگان و دوستداران تحقّق جامعة جهاني عدالت گستر مهدوي و دولت كريمه برگزار خواهد شد موجب كمال مسرّت و ابتهاج گرديد.
حقير اين ايّام خجسته و عيد فرخندة ولادت منجي حقيقي جهان و مصلح بزرگ دوران - عجّل الله تعالي فرجه الشريف - را خدمت همة عزيزاني كه به شرف حضور در آن همايش روحاني مشرّف و زينت افزاي آن مي باشند تبريك و تهنيت عرض مي نمايم. اميدوارم برگزاري اين همايش ها بر درك و بينش و شعور مذهبي و رشد فكري همگان بيفزايد.
انتخاب عنوان «جامعة مهدوي» متضمّن معاني عالي و پيام هاي سازنده
و نشانة توجّه به نواقص جوامع ديگر است كه هركدام در بوتة
ص: 112
آزمايش، بشر را قانع نكرده و جوابگوي مطالبات او در برقراري يك جامعه و نظام سالم و صالح نمي باشند.
در حال حاضر نظام و جامعه اي كه در دنيا بيشتر عنوان دموكراسي و مردم سالاري و مدني را به خود مي بندد و نمونة جوامع به اصطلاح مدني مي باشد رژيم آمريكاست كه علناً در دنيا اوّل پرچم دار استعلا و استكبار و استضعاف جوامع ديگر است و درعين حال خودش در استضعاف صهيونيسم و بدترين مكتب هاي نژادپرست قرار دارد تا حدّي كه سرانش به جاي آنكه خود مستقلّ باشند تسليم نيّات پليد صهيونيست ها هستند؛ همان گروه اندكي كه خود را بشر مافوق و درجه اوّل و شش ميليارد انسان هاي دنيا را بشر درجة دوم مي دانند اما تناقض هاي اين نظام چه در داخل و چه در خارج آن بسيار است.
جامعة مهدوي جامعه اي است، بر اساس نفي تمايز نژادي و نفي تناقض هاي اجتماعي، بر اساس اصل و اعلان:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ
عِنْدَ اللّهِ أَتْقَاكُمْ » (1)
ص: 113
بر اساس نفي برتري جويي و نفي هرگونه استعلا، و هدايت به شعار اين آيه:
«تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً»(1)
بر اساس نفي طواغيت و قلدران زمين و قلدرمآبي و استبداد و بنا به اصل:
«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ((2)
بر اساس عدالت در همة امور و الهام از:
«كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ»(3)
و نيز
)وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»(4)
ص: 114
بر اساس اصول:
«قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»(1)؛
«وَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ»(2)؛
«اِدْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»(3)
و همچنين:
«وَلَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَقَدْ جَعَلَكَ اللهُ حُرّاً»(4)
و نيز اصول متعدّد ديگر كه در همه، نفي ظلم و خيانت و سوءاستفاده
از مقام و جاه طلبي و رياست خواهي و افراط و تفريط و نفي تناقض هاي اجتماعي و مفاسد ديگر منظور است.
در دنياي امروز كه رژيم هاي لاييك بيشتر بر آن حاكم اند و قدرت مادّي و سلاح هاي كشتار جمعي را در دست دارند تناقض هايي ديده
ص: 115
مي شود كه براي هر انساني كه ذرّه اي از فطرت انسانيت را داشته قابل قبول نيست. اين تناقض ها در خود جوامع و در مراكز تصميم گيري در مثل شوراي امنيّت و به وسيلة مستكبران قوي پنجه ظاهر است و تمدّن كنوني را زير سؤال مي برد؛ تناقضاتي كه بين جامعه هاي سير و مرفّه و جامعه هاي محروم است از اين تناقض هاست؛ درحالي كه ميليون ها بشر از كودك و سالمند و زن و مرد در آفريقا و جاهاي ديگر محروم و گرسنه به سر مي برند در جامعه هاي زورگو كه ثروت دنيا را بلعيده و مي بلعند گاه مخارج يك مجلس خوش گذراني و عشرت و شهوت راني به مبلغي مي رسد كه اگر به همان انسان هاي شرافتمند فقير بدهند خرج سال هزاران هزار نفر آنها را تأمين مي نمايد.
جامعة مهدوي يعني نفي تمام اين ضعف ها و فسادها، يعني انتظار چنان جامعة واحد جهاني و مدينة فاضلة حقيقي كه همة اركان و اعضا و نهادهايش همان گونه كه طرح آن ازطرف شخص رسول اعظم(صلی الله علیه و آله) داده شده، مانند اعضاي بدن انسان واحد، انجام وظيفه مي نمايد.
مسير همة جوامع به سوي اين جامعه است و رسيدن بشر به اين جامعه، سنّت الهي و قاعدة تخلّف ناپذير است، هرکس که بخواهد مانع از تحقّق اين جامعة مهدوي شود معارضه و ممانعت وي در هم كوبيده مي شود.
ص: 116
در
اينجا تذكّر اين نكته مناسب است كه تا دنيا به آن جامعة بزرگ مهدوي نرسيده است جامعه هاي كوچك اگر بخواهند در سعادت، آسايش، قدرت، قوّت، عزّت و عدالت، زندگي كنند بايد همان اصول و مباني جامعه مهدوي را اصل و مبناي حيات اجتماعي، سياسي و اقتصادي خود قرار دهند و آن را معيار بدانند و صلاح يا فساد خود را با آن بسنجند.
اکنون با اين ميزان از جوامع كوچك شهري و روستايي، مي توان
جامعه اي را كه مهدوي است شناسايي كرد؛ در هر شهر و روستايي كه حقّ رعايت مي شود، از حقّ حمايت مي كنند، به حقّ عمل مي نمايند، اتّحاد و برادري به چشم مي خورد، تعليم وتربيت صحيح و تقدير از اخيار و دانشمندان در آنجا رايج است، در امانت، خيانت نمي كنند و خلاصه، حيات ديني و انساني دارند؛ آن جامعه اگرچه يك روستا باشد جامعة مهدوي است.
من از خداوند منّان مي خواهم كه فرج آن امام عزيز و مصلح جهاني را نزديك نمايد و همة ما را از ياوران و سربازان حقيقي ايشان قرار دهد و اسلام و اسلاميان را نصرت و قوّت و شوكت عنايت فرمايد.
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
شعبان المعظم 1424
لطف الله صافي(1)
ص: 117
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(1)
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اَلسَّلَامُ عَلَى مَوْلَانَا الْمَهْدِيِّ صَاحِبِ الزَّمَانِ، وَمُعْلِنِ أَحْکَامِ الْقُرْآنِ، وَبَاسِطِ الْأَمْنِ وَالْأَمَانِ، بَقِيَّةِ اللهِ فِي أَرْضِهِ، وَخَلِيفَتِهِ عَلَى عِبَادِهِ - أَرْوَاحُ الْعَالَمِينَ لَهُ الْفِدَاءُ - وَالسَّلَامُ عَلَی شِیعَتِهِ الثَّابِتِينَ عَلَی وِلَايَتِهِ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ.
با عرض تبريک و تهنيت به مناسبت ايّام الهي و خجستة مهدويت، اين سعادت بزرگ را که همه ساله جهت تعظيم و تکريم از عيد سعيد ولادت غوث امان و يگانة دوران و صاحب عصر و زمان، امام جهان و جهانيان و موعود همة اديان و پيامبران، نعمة الله العامه و کلمته التّامّه، النّور المبين و
الکهف الحصين، حضرت مولانا المهدي الحجّة بن الحسن العسکري - عليه وعلي آبائه الطّاهرين افضل صلوات المصلّين - برگزار
ص: 118
مي گردد و توفيق ابراز احساسات ولايي و مذهبي و اعلان و اعلام حيات و وجود اسلامي فراهم مي شود گرامي مي داريم.
تعظيم و تجليل از فرهنگ و مکتب مهدويت و انتظار فرج از افضل و اعظم حسنات و اشرف قربات است؛ در ايّام مهدويت، مکتب حيات بخش اسلام و قرآن کريم، مکتب آگاهي و بيداري، مکتب ايمان و حيات و رشد و شعور، مکتب گرايش به عدل و داد و انصاف و احسان و برادري، مکتب علم و معرفت و بصيرت، ترويج مي شود و درس ها و پيام هايي از اين مکتب به همگان ابلاغ مي گردد که نااميدي ها را به اميد و توقف ها را به حرکت و افسردگي ها را به نشاط و شور و شوق، مبدّل مي سازد. در اين ايّام مبارک، بايد به عمق برنامه ها و ابعاد مفيد و معنوي آن، که از هر جهت، سازنده و فراگير است توجّه شود و نقاط ضعف و قوّت جامعه مطرح گردد و منابر و مقالات و سخنراني ها و نشريات، همه، اجتماع را به سوي فرهنگ مهدويت و انتظار، دعوت نمايند.
فرهنگ انتظار و مهدويت که همان فرهنگ راستين اسلام و قرآن است
در عصر ما که عصر ارتباطات است مورد هجوم سياستمداران و رياست طلبان و جهان خواراني که اسلام را مانع بزرگ رسيدن به اهدافشان مي دانند قرارگرفته است و از هر طرف به اسلام و جامعة
ص: 119
مسلمانان، حمله مي کنند و همان گونه که دراحاديث شريفه از آن خبر داده شده است براي اين امّت و شيعيان اهل بيت(علیهم السلام) امتحانات خطيري پيش خواهد آمد و آنان تخليص وتمحيص مي شوند تا حدّي که جز آنان که ثبات قدم و استقامت مي ورزند و مانند کوه بر جاي خويش، استوار مي مانند کسي بر جاي نمي ماند و ديگران، هويّت مذهبي و استقامت ديني خود را از دست مي دهند.
چنان که از احاديث شريف استفاده مي شود مهم ترين وظيفه اي که هر مسلماني در عصر غيبت دارد حفظ هويّت و شخصيّت اسلامي است، همان چيزي که دنياي استکبار و کفر براي مخدوش کردن و کم رنگ کردن آن با همة عوامل تبليغاتي و ايادي مزدور و سياست هاي مزوّرانه در همة کشورهاي اسلامي و هر کجا که مسلماني باشد تلاش مي کند.
اگر کسي به همين تاريخ اسلام در يکصدسال پيش تاکنون رجوع نمايد مي فهمد که دشمنان اسلام براي اسلام زدايي و محو هويّت مسلماني و
مهجور شدن شعارها و سنّت هاي ديني چه نقشه هايي را پياده کرده و چه دست هايي در کار بوده و هست که التزامات و تعهّدات مسلمانان را به اسلام و قرآن، ضعيف نمايند و آنها را در اظهار وجود و استقلال اسلامي و اجراي قوانين اسلامي بي تعهّد نمايند، هرکدام از دولت هاي استعمارگر در بخشي از جهان وسيع اسلام، اين سياست را
ص: 120
دنبال کردند و تا آنجا پيش رفتند که در بعضي نقاط، مسلمانان را به تغيير اسم هاي اسلامي مجبور نمودند؛ در اينجا مجال شرح سياست هاي به اصطلاح اسلام برانداز آنها و خيانت عوامل به اصطلاح روشنفکر و افرادي مثل رضاخان و مصطفي کمال و... و روزنامه ها و قلم به دست هاي مزدور، نيست؛ اجمالاً مشروطة منهاي مشروعه، کشف حجاب، ممنوع شدن شعاير ديني و مجالس تبليغي و روضه و حتّي همين برنامه هاي مهدويت و آزادي منکرات و اختلاط فيزيکي زن و مرد، همه وهمه براي نفي هويّت اسلامي بود و اکنون هم ادامه دارد. مسئلة منع حجاب مسلمانان در مدارس و دانشگاه هاي فرانسه و قرارگرفتن آن در صدر مسائل و رويکردهاي آن دولت، از شعب همين برنامه ها است؛ بدحجابي هايي که در خود جامعة ما نيز هست و حمايت هايي که از آن مي نمايند و اصرار بر ترويج موسيقي و فيلم هاي مبتذّل و تشويق
خوانندگان و نوازندگان و برنامه هايي از اين قبيل و هدايايي که به آنها از بيت المال داده مي شود و مراکز و مطبوعاتي که هنر را ابزار ترويج ملاهي و مناهي و مطالب غيراسلامي کرده اند، همه را عمّال سياست هاي معارض با اسلام اجرا مي نمايند و اين اسلام و مسلمانان متعهّد و فداکار و مخلص هستند که در برابر اين اعمال مقاومت نموده و بر حسّاسيّت اسلامي خود پايداري مي نمايند و شعار الله اکبر را بلندتر و رساتر در قول و عمل، زنده نگاه مي دارند.
ص: 121
در اين عصر غيبت و امتحان، وظيفة همگان است که در حفظ شخصيّت اسلامي خود و نفي اين سياست ها استقامت ورزند و اعلام وجود و حيثيت و شخصيّت بنمايند. در اخبار و احاديث در مورد حفظ هويّت اسلامي در عصر غيبت تأکيد و سفارش بسيار شده است؛ اين روايت را ملاحظه فرماييد: در کتاب شريف کمال الدين، شيخ اجلّ صدوق از امام زين العابدين(علیه السلام) روايت نموده است که فرمود:
«مَنْ ثَبَتَ عَلَی مُوَالَاتِنَا (وِلَايَتِنَا) فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا، أَعْطَاهُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِنْ شُهَدَاءِ
بَدْرٍ وَاُحُدٍ»؛(1)
«هرکس در غيبت قائم ما بر موالات و ولايت ما ثابت بماند خداوند متعال اجر هزار شهيد از شهداي بدر و احد را به او عطا مي فرمايد».
اين ثبات بر ولايت که آن همه ثواب دارد ثبات بر هويّت و بر شخصيّت ديني و استقامت بر تعهّدات اسلامي است و بر همين حفظ هويّت ديني و استقلال مذهبي و صبر و پايداري تأکيد دارد. مسلمان
ص: 122
صاحب الزّماني تحت تأثير هيچ جوّي تن به ذلّت نمي دهد؛ با شجاعت، با قدرت و همّت و با نيروي ايمان و علم، با شعارهاي توحيدي الله اکبر و لا اله الّا الله با اقتدار بايد به پيش برود و بداند که جهان، به سوي اسلام، به سوي جامعة جهاني اسلام و به سوي مدنيت قرآني و جامعة مهدوي است و اين وعدة الهي تخلّف ناپذير است.
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
شعبان المعظّم 1425
لطف الله صافي(1)
ص: 123
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«اَللّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً»(1)
يکي از عقايد اصليه که بر اساس آن عقايد مهمّ ديگر، مقبول و ثابت است عقيده به علم و قدرت نامحدود خداوند متعال - جلّت قدرته وحکمته - است. صفت علم و قدرت خداوند در تمام ماسوا، و مخلوقات و کائنات زميني و آسماني و اجزا و اعضاي عالم ظهور دارد و حتّي آياتي که در بخشي از وجودي واحد مثل يک درخت يا حيوان يا انسان وجود دارد
غير قابل احصاست و هرکدام، موضوع علم و فنّ خاصّي است که دانشمندان در آن مطالعه و تحقيق مي نمايند، همة اين
ص: 124
کائنات، آيات و کلمات الهيه هستند که بر آنها در آياتي مثل:
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِاُولِي الْألْبَابِ»(1)
وَقَوْلُهُ تَعَالَی:
«وَكَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ»(2)
وَقَوْلُهُ عَزَّ وَجَلَّ:
«وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ»(3)
وَقَوْلُهُ تَعَالَی:
«قُلْ لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَاداً لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَداً»(4)
ص: 125
وَقَوْلُهُ عَزَّ اسْمُهُ:
«وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ * وَفِي أَنْفُسِكُمْ»(1)
وَقَوْلُهُ تَعَالَی:
«سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ»(2)
اشاره شده است که نه تنها در همه بلکه بسا در يک واحد آنها که با چشم غيرمسلّح غير قابل رؤيت اند آيات بسيار باشد، دلايل علم و حکمت و قدرت حقّ هستند و زبان و بيان از توصيف آن، عاجز است و همان گونه که با قدرت غيرمحدود خداوند، امکان وجود هزاران منظومه و حوزه هاي ديگر غير از آنچه تا به حال کشف شده ثابت است، امکان و تحقّق عالم غيب و بهشت و جهنّم و عرش و کرسي و عالم برزخ و قيامت و ملائکه و معجزات انبيا مثل قلب عصا به اژدها يا خروج ناقه از سنگ و احياي موتي و معراج، همه بر اصل محکم «إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»(3) ثابت است.
ص: 126
اگرچه آنچه در عالم وجود است به قدرت خداي قادر موجود است اما عادت انسان به مشاهدة آنها موجب غفلت او از توجّه به عظمت آنها شده است؛ به اين جهت معجزات انبيا و برخي حالاتشان و توجّه و عنايات خاصّي که به آنها شده است و خبرهايي که آنان از برخي عوالم و وقايع آينده داده اند براي بعضي مورد استعجاب و استبعاد مي شود بلکه بسا بعضی جهّال آنها را انکار نمايند و قدرت قادري را که جهان خلقت و آسمان ها و زمين را آفريده است در مثل معجزات و آياتي که به دست انبيا و اوليا، ظاهر شده غريب الوقوع بشمارند.
به هرحال، غرض از اين مقدّمه، بيان اين نکته است که بخش هاي مهمّي از مسائل اعتقادي زياد بر پاية اعتقاد به قدرت الهيه، غير قابل نفي و انکار است و با ثبوت اخبار پيغمبر ثابت النبوّه و يا امام ثابت الامامه تحقّق آن ثابت است؛ بنابراين همة مسائلي که در قرآن مجيد و احاديث صحيحه از عوالم غيبي و ملائکه و معجزات انبيا، بهشت و جهنّم، عذاب و عقاب و ثواب، عالم برزخ و شفاعت و معراج و ظهور حضرت
مهدي(علیه السلام) و مطالب ديگر از آنها خبر داده شده همه ثابت و مسلّم التّحقّق است و وجهي براي انکار يا استغراب آنها
ص: 127
نيست چنان که در آيات پاياني سورة مبارکه «يس» در مورد معاد، خداوند متعال، استبعاد کفّار را به همين عموم علم و قدرت، جواب فرموده است.
يکي از اعتقادات صحيحه اي که بر اساس خرق عادات، مثل معجزات انبيا است و هر مسلمان اعمّ از شيعه و ديگران بايد به آن اعتقاد داشته باشد عقيده به وجود حضرت مهدي، الحجة بن الحسن العسکري(علیه السلام) است که تقريباً بيشتر جوانب وجودي ايشان از ولادت و غيبت و عمر طولاني و کيفيت ظهور و جهات ديگر به صورت خرق عادت و معجزه است؛ مثل بقاي عيسي و نزول او در آخرالزّمان و اقتداي او به حضرت مهدي(علیه السلام)، علامات حتمية ظهور مثل صيحة آسماني و خسف بيداء، همة اين امور، به طور اعجاز، واقع مي شود؛ بنابراين توجيه و تفسير اين امور برحسب قواعد عاديه، غيرلازم بلکه خارج از موضوع است و بسا که موجب اقناع بعضي نشود. مسئله، مسئلة اعجاز و تعلّق قدرت الهي است مثل مسئلة تکلّم عيسي(علیه السلام) در گهواره و بلکه خلقت عالم و زمين و آسمان است که براي آن نمي توان چيزي را
مشابه آورد و با شواهد طبيعي آن را قياس کرد؛ طول عمر حضرت وليّ عصر(علیه السلام) و بعضی جهات ديگر مربوط به آن حضرت از معجزات و از آيات الهيه است و استشهاد براي آن به طول عمر طبيعي حضرت نوح(علیه السلام) يا معمّرين ديگر لازم نيست و اگر اصلاً نظير هم نداشته باشد ثابت است چنان که خلقت حضرت آدم و حوا و
ص: 128
حضرت عيسي(علیهم السلام) هم به همان نحو بي سابقه، ثابت است؛ اين امور، امر الهي است و هرکس به خدا و رسول، مؤمن باشد بايد همان طور که به خدا و رسول و به عالم غيب معتقد است به امر حضرت مهدي(علیه السلام) معتقد باشد. چنان که مسلمانان صدر اسلام به اخبار غيبيه اي که از حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) مي شنيدند پيش از وقوع آنها ايمان داشتند و چنان که در اين زمان و در هر زمان ديگر هر مسلمان به خبرهاي قرآن کريم از آينده هايي که هنوز نيامده و وقايع و حوادثي که اتّفاق خواهد افتاد ايمان دارد جوهر و حقيقت ايمان به صدق انبيا از ايمان به مثل ظهور حضرت مهدي(علیه السلام) و ظهور آن آيات و معجزات از آن حضرت و نزول حضرت عيسي مسيح(علیه السلام) و اقتدايش به حضرت مهدي(علیه السلام)، در نماز و پرشدن جهان از عدل و داد، غير قابل انفکاک است.
«ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»(1)
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
شعبان المعظّم 1425
لطف الله صافي(2)
ص: 129
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»(1)
کتاب هاي آسماني، انبيا و پيغمبران و کساني که به واسطة تخصّص علمي خود حتّي از راه نجوم و علوم غريبه و فلسفة تاريخ و مطالعه در سير جوامع و حوادث و حرکاتي که در کائنات وجود دارد و علي الدّوام همه را در تغيير و حرکت مي بينند و حرکت ها را از مبدأ تا منتهي و پايان مشاهده مي نمايند، همه بر اين اتّفاق دارند که اين قاعدة حاکم بر اجزاي جهان، کلّ عالم را نيز شامل مي شود و همان گونه که يک دانه در اثر حرکت، شکافته مي شود و بروز و ظهور و حرکت مي کند و مراتب را
يکي پس از ديگري طيّ مي نمايد تا به مرتبة کمال و ظهور مي رسد مجتمع انساني نيز در حرکتش همواره در تغيير است
ص: 130
تا به تحوّلي شگرف و فراگير و جهان شمول خواهد رسيد. مجتمعاتي را که پشت سر مي گذارد هيچ کدام - اگرچه داراي نقاط قوّتي نسبت به ديگران باشد - نقطة بلوغ و کمال مجتمع انساني و اسلامي نيستند، و عدل و امنّيت فراگير، و علم و معرفت گسترده ندارند؛ نقطة نهايي کمال و بلوغ مجتمع انساني، آن جامعة يگانة جهاني است که همة اين نعمت ها براي همه و در اختيار همه باشد و اعلان:
«إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ»(1)
در آن تحقّق عيني يابد.
برحسب تمام اين مدارک و مباني اين عصري که جهان در پيش رو دارد در طول حضور بشر در روي زمين بي سابقه است و ويژگي هاي آن در عصر هيچ يک از انبيا و رجال، ظاهر نشده است، عصر همة پيغمبران به لحاظِ نسبت به پيامبرِ هر عصر، شرافت و فضيلت داشته است و حادثة ظهور آن پيغمبر، جالب و براي مجتمع بشر حرکتي به سوي پيش بوده است اما هيچ کدام به استثناي عصر حضرت خاتم الانبيا، محمد مصطفي(صلی الله علیه و آله) که به
جهت اشتمال آن بر عصر حضرت مهدي(علیه السلام) ويژ گي هاي عصر مهدوي را نيز داراست اعظم الاعصار و اشرف الازمان
ص: 131
است پايان اعصار و نهايت حرکت مجتمع نبوده اند و همة پيغمبران اين اعصار و حتّي شخص حضرت خاتم الانبيا(صلی الله علیه و آله) بشريّت را به اين عصر بشارت داده و در انتظار اين عصر گذارده اند.
عصري که در آن زمين پر از عدل و قسط گردد و همه جا امنيّت و آرامش و اطمينان حاکم گردد و ميلياردها بشر در همه جا تحت حکومت واحد و قانون واحد قرار بگيرند و برکات زمين و آسمان ظاهر گردد عصري نمونه است و کسي که به وسيلة او و به دست او، دگرگوني جهان صورت تحقّق مي يابد، بايد او باشد و او بيايد و فقط او مرد اين موقعيت است. امام عصر بلکه صاحب اعصار حضرت مهدي الحجة بن الحسن العسکري - علیه و علی آبائه الطّاهرین الصلاة و السلام - است که عصر ظهورش عصر اسلام، عصر عدل و انصاف، عصر برادري و رحم و اخلاق و احسان و عصر عقل و علم و روشنايي و بيداري و هوشياري و معرفت و آگاهي است.
اگر سوگند خداوند متعال در سورة عصر:
«وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ»(1)
سوگند به اين عصر باشد چنان که بعضي روايات بر آن دلالت دارند(2)
ص: 132
عظمت اين عصر معلوم مي شود و مثل سوگند به صافّات و زاجرات و تاليات و ذاريات و حاملات و شمس و قمر و شب و روز، اشاره و سوگند به مظاهر بزرگ قدرت الهي است.
عصر غيبت امام(علیه السلام) هم عصر امتحان و عصر تمحيص و تخليص است؛ کساني در اين عصر در هويّت اسلامي و مذهبي ثابت مي مانند که در اين امتحانات و نمونه گيري ها خود را نباخته و با استقامت و ثبات قدم، شخصيّت اسلامي خويش را حفظ نمايند و با کمال استقلال بر سنّت هاي اسلامي پايدار بمانند و از تشبّه به کفّار و غرب گرايي در سنّت ها، لباس و عادات محفوظ بمانند. برحسب بعضی از اخبار امتحانات آن قدر شديد مي شود که بسا شخص صبح کند در حال ايمان و شب کند درحالي که از اسلام خارج شده و کافر باشد؛(1) مؤمنين بايد
بسيار مواظب خود باشند، مواظب گفتار و حرف هايي که مي زنند و نوشته هايي که مي نويسند و مي خوانند و اظهارنظرهايي که مي کنند. کتب و مطبوعات و مجلّات و جرايد ضلال و مراکز فساد به عنوان هنر و غيره زياد شده است. خطراتي که مخصوصاً ايمان و اخلاق جوانان و عفّت و حجاب و شخصيّت بانوان را تهديد مي نمايد بسيار است.
ص: 133
تشويقاتي که از ابتذال و از اختلاط زن و مرد و مناهي و ملاهي به عنوان هنر و سينما و غيره مي شود همه امتحان است و در اخبار آخرالزّمان از شيوع اين برنامه ها و به اصطلاح آزادي ها، خبر داده اند همان طور که در سوره عصر مي فرمايد:
«همه در خسارت و زيان اند مگر آنها که ايمان و عمل صالح دارند و يکديگر را به حقّ و صبر و شکيبايي سفارش مي نمايند».(1)
اميد آنکه خداوند متعال با دعاي حضرت بقيّةالله (علیه السلام) جامعة ما خصوصاً جوانان عزيز را از خطرات آخرالزّمان حفظ فرمايد.
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
شعبان المعظّم 1425
لطف الله صافي(2)
ص: 134
بسم الله الرّحمن الرّحيم
با عرض سلام و تبريک يوم الله نيمة شعبان، عيد سعيد ولادت حضرت منجي بشر، وليّ الله منتظر، امام مبين و کهف حصين، مولانا المهدي، بقيّةالله - ارواح العالمين له الفداء - ؛ اين چند کلمه را خدمت برگزار کنندگان پنجمين اجلاس بررسي ابعاد آن وجود مبارک، تقديم مي دارم.
باسط الامن و الامان، صاحب الزّمان - عجّل الله تعالي فرجه - برگزار مي شود براي معرفت شئون عاليه و مقامات متعالية آن حضرت، اوضاع جهان پيش از ظهور در عصر غيبت و بعد از ظهور و مطالب مهمّ ديگر بسيار لازم و مفيد است و بر آگاهي همگان، به خصوص نسل جوان از آن آيندة درخشان و وظايف و مسئوليّت هايي که در اين دورة غيبت بر عهده داريم مي افزايد.
اوّلين و مهمّ ترين فايدة آن، نجات از مرگ جاهليّت است که برحسب حديث شريف مسلّم الصّدور و متّفقٌ عليه بين الخاصّ و العامّ، هرکس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليّت، مُرده است:
«مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ (فَقَدْ) مَاتَ ميتَةً جَاهِلِيَّةً».(1)
ايوبي قندهاري از علماي اهل سنّت در حاشية شرح عقائد نسفيه که اين حديث را به طور ارسال مسلّم نقل نموده است مي گويد:
وَلَا يَخْفَی مَا فِيهِ مِنَ التَّشْدِيدِ الْعَظِيمِ؛
آنچه در اين حديث از تشديد بزرگ بر امر امامت است پوشيده نماند.
بديهي است چنين تشديد، تعظيم و تأکيدي بر زمامداران و حکّامي
ص: 136
که بدون لياقت و صلاحيت و نصب شرعي، واجب الاطاعه شمرده شدند، قابل انطباق نيست؛ امثال حاکمان بني اميّه مثل معاويه، يزيد، مروان، وليد و حاکمان بني عبّاس مانند هارون، منصور و سلاطين ديگر را شامل نمي شود و اين تعبير و تشديد فقط مناسب کساني است که برحسب احاديث متواتر ثقلين، عِدل قرآن کريم هستند:
«ولَنْ يَتَفَرَّقَا (وَلَنْ يَفْتَرِقَا) حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ».(1)
عظما و نخبگاني که تقدّم بر آنها و تأخّر از آنان موجب هلاکت است.
اين تهديد به موت جاهليّت، در مورد ترک معرفت کساني است که برحسب احاديث شريفة امان،(2) وجودشان براي اهل زمين امان است و
برحسب احاديث سفينه،(3) مانند کشتي نوح، وسيلة نجاتند که هرکس بر آن سوار شد نجات مي يابد و هرکس تخلّف کند هلاک مي گردد.
ص: 137
اين تعظيم و تجليل از امر امامت در مورد حجج و اماماني است که زمين از وجود آنها خالي نخواهد ماند و اميرالمؤمنين(علیه السلام) برحسب روايت بسيار معتبري که علماي بزرگ شيعه و سنّي از آن حضرت روايت کرده اند و سيد رضي+ نيز آن را در نهج البلاغه روايت کرده است در شأن آنها مي فرمايد:
«اَللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً أَوْ خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللهِ وَبَيَّناتُهُ».(1)
اين تأکيد رسا در مورد امامت همان دوازده نفري است که فقط احاديث متواتر ائمة اثني عشر(علیهم السلام) بر آنها انطباق دارد؛ احاديثي که تنها در مسند احمد از سی وچهار طريق(2) و در صحيح مسلم(3) از چند طريق و در المعجم الکبیر طبراني(4) از سی و هفت طريق و... در مجموع بيش از سیصد حديث و نص قاطع بر امامت اين دوازده نفر وارد شده است که
ص: 138
اوّل آنها حضرت مولي الموحّدين و يعسوب الدّين اميرالمؤمنين(علیه السلام) است و خاتم و دوازدهمين آنها آقايي است که امروز يگانه راه رستگاري و نجات از مرگ جاهلي، معرفت او و عمل در مسير رضاي اوست.
حضرت حجة بن الحسن العسکري، مهدي موعود (علیه السلام) سَرور و مولايي است که انبياي گذشته و صحف آسماني و قرآن، ظهور موفورالسّرورش را بشارت داده اند و حدود يک هزار حديث در شأن و مقامات و ابعاد شخصيّت او وارد شده است.
اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَارْزُقْنَا لِقَاءَهُ وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَأَعْوَانِهِ وَامْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ
عَدْلاً وَقِسْطاً بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً.
غرّة شعبان المعظّم 1426
لطف الله صافي(1)
ص: 139
بسم الله الرّحمن الرّحيم
اَلسَّلَامُ عَلَی الْمَهْدِيِّ الْمُنْتَظَرِ
سلام بر منتظران ظهور و مشتاقان فيض تشرّف به طور حضور، عزيزاني که با طلوع هلال نوراني و غرّة غراي ماه شعبان هر سال، براي اعلام وجود ولايي خود آمادة خدمت و براي تعظيم يوم الله عظيم نيمة شعبان، روز فرخندة ولادت نورالله الاکبر و حجة الله الثاني عشر، بزرگداشت اين روز عزيز را هرچه بيشتر و باشکوه تر از پيش، وجهة همّت و تلاش و کوشش مضاعف قرار مي دهند و با اين برنامه هاي هشدارده و بيدارساز، جهانيان را به آينده اي روشن و پر از ارزش و اطمينان و احساس امنيّت و فارغ از ستم و استکبار و استضعاف، بشارت و نويد مي دهند.
آري! بايد اين روز را گرامي بداريم و با اين نور الهي و انتظار، همواره
دل ها روشن و اميدوار بماند، بشريّت در هيچ شرايط شدّت و سختي، در هجوم خطرات و مصائب و تسلّط حکومت هاي
ص: 140
استعمارگر، مأيوس و نا اميد نماند؛ شعلة نشاط و شوق و شور در او خاموش نگردد؛ به وعده هاي الهي و انبياي عظام و کتاب هاي آسماني مخصوصاً قرآن کريم و بشارات قطعي و مؤکّد حضرت ختمي مرتبت رسول اعظم و اوصياي طاهرين آن حضرت - صلوات الله عليهم اجمعين - ايمان استوار داشته باشد؛ همواره به سوي آينده گام برداشته و پيشرو باشد؛ در مواضع درست و انساني و اسلامي خود بايستد؛ سنگرهاي ايمان، استقامت و مقاومت را حفظ نمايد؛ از آن روزگار نجات و رهايي چشم بر ندارد و بداند که سنّت الهي تخلّف ناپذير است.
روز عدل حقيقي، روز برادري، روز همه، روز آزادي بشر، روز حکومت جهاني، روز قرآن و اسلام، روز امن و امان، روز منجي حقيقي جهان و در يک کلمه روز مهدي آل محمد - صلوات الله عليهم اجمعين - در پيش است؛ همه به سوي آن روز به جلو مي رويم و به هويّت اسلامي خود افتخار مي کنيم. اسلام، دين ما، قانون ما، ملّيت و هويّت ما، جامعة ما و اخلاق و آداب
ماست و الله اکبر و لا اله الا الله شعار و اعلام مواضع ماست و نيمة شعبان روز ماست.
غرّة شعبان المعظّم 1426
لطف الله صافي(1)
ص: 141
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»(1)
حضرات فرهيختگان و ارباب توفيق و عزيزان مشرّف به حضور در محفل ولايي و اجتماع نوراني همايش سراسري علمي تخصّصي خورشيد مغرب و هيئت جوانان و دانشجويان آل طه، دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل.
حقير با کمال اشتياقی که به حضور در مثل آن مجمع روحاني و زيارت برادران ايماني و دلباختگان مخلص به ولاي آقا و مولايمان خليفةالله في عباده و بقيّة الله في ارضه الامام المبين والکهف الحصين خلف انبياء المرسلين و خاتم الائمة الطيّبين الطّاهرين المعصومين - ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء - داشته و دارم، متأسّفانه از فيض حضور در آن همايش شريف که
قرارداشتن در صف نعال آن را موجب افتخار مي دانم معذور و محروم مي باشم.
ص: 142
با عرض سلام خالصانه و تقديم احترامات فائقه، مراتب سپاس و تشکر خود را از برگزاري آن همايش، ابراز مي دارم؛ به اميد آنکه به حکم «اَلرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ»(1) از برکات کثيره و رحمت هاي واسعة الهيه که - ان شاءالله تعالي - بر آن همايش، نازل خواهد شد بهره مند و در شمار آن سعادتمندان محسوب شوم.
درضمن، خود و همگان را در اين عصر غيبت کبري، عصر امتحان و تخليص و تمحيص به تمسک به هدايت قرآن کريم و ولايت اهل بيت(علیهم السلام) سفارش مي کنم.
حفظ استقلال، شخصيّت ديني، افتخار به هويّت مذهبي، ثبات و استقامت بر سنن اسلامي، اجتناب از وقوع در جاهليّت ثانيه و گرايش هاي انحرافي فکري و عملي بايد وجهة همّت همه مخصوصاً جوانان عزيز باشد؛ همه بايد آية کريمة «وَلِلّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ»(2) را نصب العين قرار داده و عزّت و غيرت ايماني خود را گرامي بداريم و با آن
همواره در علم و فرهنگ و تحصيل و قوّت و قدرت، رو به جلو و تقدّم، و در کسب مکارم و عزّت، کوشاتر باشيم؛ مقهور هيچ
ص: 143
قدرت مادّي نباشيم و در هر ميدان، هر جا و هر جامعة بين المللي با عزّت اسلامي عرض وجود و اعلام موضع نماييم.
امروز دنياي
غرب بسياري از قبايح و مظالم را فخر و مدح دانسته و از معنويات و فضايل و ايمان به عالَم غيب اين يگانه چيزي که به وجود انسان و تمام کائنات معنا مي دهد
و از آن، تفسيري درست و سودمند مي نمايد کنار رفته و به بي معنايي و پوچي اين جهان و ابتذال، گرايش دارد و به بهانه و اسم هاي
به ظاهر خوب، فساد، فحشا و ملاهي و مناهي را ترويج مي نمايد.
اين بيداري و هشياري و آگاهي جوانان و دانشجويان عزيز و دانشگاهيان و اين علائق خالصانه از سوي آنان به احياي امر ولايت حضرت وليّ عصر - ارواح العالمين له الفداء - موجب اميدواري و نويدبخش آيندة بهتر و درخشان تر و طليعة جامعه اي پوياتر و مقاوم تر است.
قَالَ اللهُ تَعَالَی:
«وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»(1)
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللِه وَ بَرَکَاتُهُ
شعبان المعظم 1426
لطف الله صافی(2)
ص: 144
بسم الله الرّحمن الرّحيم
اَلْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لَا أَنْ هَدَانَا اللهُ، وَالصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ عَلَى سَيِّد الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ أَبِى الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ سِيَّمَا الْإِمَامِ الْمُبِينِ وَالْکَهْفِ الْحَصِينِ، بَقِيَّةِ اللهِ وَحُجَّتِهِ، الْإِمَامِ الثَّانِي عَشَرَ - أَرْوَاحُ الْعَالَمِينَ لَهُ الْفِدَاءُ - اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ.
وَبَعْدُ قَالَ اللهُ تَعَالَى:
«وَنُرِِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»(1)
با عرض سلام و تبريک صميمانه به حضرات فضلا و اساتيد و بزرگواران شرکت کننده در اجلاس علمي دوسالانة حضرت مهدي(علیه السلام) و با تشکر فراوان از برگزارکنندگان عزيز آن، اميد است قلوب
همگان به انوار ايمان به مهدويت بيش ازپيش منوّر و همواره پرتلألؤ، و تشعشع و لمعان آن در افزايش باشد.
ص: 145
يکي از اسلامي ترين مقبولات و باورهاي مسلمين که از عصر رسالت تاکنون مسلمانان به آن دل بسته و ايمان داشته و دارند ظهور شخصي الهي در آخرالزّمان است؛ شخصي که جهان را پر از علم و قسط و عدل نمايد چنان که از جهل و جور و ظلم پر شده باشد؛ شخصي که از برکت ظهورش توحيد اسلام جهان گير و خاور و باختر و هر قارّه و کشور تحت حکومت و حاکميت احکام قرآن و عدالت حقيقي قرار خواهد گرفت و امّت واحده، حکومت واحده، قانون و نظام واحد در همه جا گسترش مي يابد؛ شخصي همنام و هم کنية رسول خدا و از فرزندان علي و فاطمه(علیهم السلام) که امام دوازدهم از ائمة اثني عشر(علیهم السلام) است؛ از آنها که برحسب روايات متواتر بين الفريقين(1) به وجود ايشان دينْ باقي، و اسلام، عزيز و منيع و پايدار خواهد بود.
شخصي که براي اقتدا به نماز او عيسي روح الله از جايگاه رفيع آسماني خود به زمين نزول مي نمايد؛ شخصي كه ظهورش با صيحه و صداي آسماني به جهانيان اعلام مي گردد.
هر مسلمان معتقد به رسالت حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) او را با اين خصايص و خصايص ديگري تفصيلاً يا حدّاقل به اجمال به عنوان
ص: 146
مهدي شخصي، يعني شخص يگانه در عالم بشريّت از آدم تا خاتم و از خاتم تا قيام ساعت مي شناسد و انتظار روز او و عصر و دور او را دارند.
اکنون كه يک هزار و يک صد و هفتادودو سال از ولادت آن امام دوازدهم و وليّ و خليفة ثاني عشر مي گذرد آن حضرت در عالم امکان و در اين دنيا حضور دارند و خدا مي داند که تا چه مدّت زمان نزديک و کوتاه و يا بسيار طولاني اين حضور ادامه خواهد يافت و زمين به وجود آن حضرت برجا و برقرار خواهد ماند.
اجمالاً وجود و طول عمر و غيبت آن حضرت از آيات الهيه است. چنان که اين دنيا و زمين و آسمان و شمس و قمر و هزاران منظومه و کهکشان به اراده و قدرت الهي باقي است، بقاي نظام جهان هم به امرالله تعالي وابسته به آن وجود اقدس است؛ و چنان که نظام جهان و وابستگي هاي محيّرالعقول در تمام کائنات، از ذرّات لا يري و اتُم و کوچک تر از اتم و پديده هاي بزرگ و فوق تصوّر، همه آيات الهي هستند؛
«وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ»(1)؛
اهل بينش و معرفت را به اعتراف وامي دارد، وجود امام، آن عزيز خدا نيز آية خاصّ خداست و پاسخ به همة آن سؤالات در يک جملة:
«ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»(2)
ص: 147
مي باشد. در اينجا اشارات و نکات بسيار است که بيان آنها به فرصتي ديگر موکول است.
مجدّداً به نويدها و بشارات قرآن و روايات پيامبران سَلَف و تورات، انجيل و زبور و اتّفاق همة ملل بر ظهور مصلح عظيم الشأن اشاره مي کنيم؛ پيام همه اين است که حرکت و سير جهان به سوي کمال و خير و صلاح همگان و عدل و داد، و امن و امان است؛ از اين اتّفاق و آينده نگري مي توان استفاده نمود که مسئله مصلح جهاني و برچيده شدن بساط استبداد، استعباد، استضعاف و استعلا، خواست فطرت بشر است و در نهاد انسان ها ريشه دارد؛ و:
«فِطْرَتَ اللّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا»(1)
در اينجا نيز جاري است؛ همه منتظرند و همه چشم به راه اند؛ همه زوال اين
نابرابري ها، ستمگري ها و اين رژيم هاي فاسد را بالفطره مي خواهند و از اين نظامات فاسد به ستوه آمده اند و اميدوارند که دست قدرت الهي از آستين يک انسان خدايي و خدا شعار، از پشت پردة غيبت ظاهر گردد تا جهان را با شعار الله اکبر و بر اساس ارزش هاي والايي که بشر همواره در طول تاريخ، آرزومند تحقّق آنها بوده بسازد.
در خاتمه دو نکته را که بايد ارادتمندان به ساحت مقدّس حضرت بقيّة الله الاعظم - ارواحنا فداه – به ويژه عالمان و فرهيختگان به آن توجّه داشته باشند يادآور مي شوم:
ص: 148
در زمينه تحقيقات مهدوي، پرهيز از عوام گرايي، اجتناب از کمّيت گرايي در پژوهش ها بدون توجّه ويژه به کيفيّت و دوري از انجام کارهاي تکراري و غيرمفيد همواره بايد مدّنظر باشد؛ ضمن آنکه رويکرد عمل گرايانه و ارتباط ميان مقولات مهدوي و توجّه به ساحت اخلاق و معنويت و تربيت جامعه و اهتمام به ارتقاي فرهنگ تشيّع اصيل و انتظارات آن يگانة دوران از شيعيان و ارادتمندانش در رأس کارهاي پژوهشي قرار گيرد.
در زمينة تبليغات مهدوي، شايسته است در جهت شناساندن آن محبوب دل ها و آرمان والايش از همه ظرفيت هاي موجود رسانه اي و تبليغاتي استفاده کرد و چهره نوراني و تابناک حضرتش را با ابزارهاي نوين و آن چنان که زيبندة آن امام بزرگوار است در داخل و خارج معرّفي کرد. بديهي است براي دست يافتن به توفيق در چنين امري، استفاده از متخصّصان خوش فکر بلکه صحيح الفکر حوزه مهدويت يک ضرورت است تا امور تبليغاتي همواره در مسير صحيح و تقويت ايمان و رشد تفکّر ادامه داشته باشد.
همچنين هر گونه حرکت تبليغاتي در اين زمينه، از برنامه هاي
ص: 149
رسانه اي گرفته تا جشن ها و چراغاني ها، بايد به نحوي باشد که موجبات رضايت خاطر آن وليّ دوران را فراهم نمايد و از ملاهي و مناهي در آن جدّاً پرهيز گردد چه آنکه مجلسي که منسوب به امام زمان - ارواحنا فداه - است نبايد به گناه و معصيت، آلوده گردد.
اين جشن ها و همايش ها و چراغاني ها و ابراز احساسات همه اظهار علاقه به جامعة مهدوي است که تا حدّ امکان، جامعة خود را به آن
جامعه نزديک و شبيه سازيم و ارزش هايي را که در آن دوران مهدوي نمايان گر مي شود در جامعه پياده کنيم و انتظار حقيقي خويش را با التزام به تعاليم اسلام و امر به معروف و نهي از منکر نشان بدهيم.
با تشکر
وَالسَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
یازدهم شعبان المعظّم 1427
لطف الله صافي(1)
ص: 150
بسم الله الرّحمن الرّحیم
تبريك عيد سعيد ولادت امام المبين و حجة الله علي العالمين، فاتح قلاع مشركين و كافرين، و وارث انبيا و مرسلين، حضرت حجة بن الحسن العسكري - ارواح العالمين له الفداء - به آستان فرشته پاسبان حضرت ثامن الائمة الطاهرين، مولانا ابوالحسن علي بن موسي الرضا - عليه آلاف التحية والثناء -
در آستان رضا قدر نيمه شعبان
فزون تر است ز مهر و ماه و از كيوان
فرشتگان همه تبريک و تهنیت گويند
ولادت شه دين قطب عالم امكان
شعار مرد و زن و پير و نوجوان اين است
حيات بخش بود عيد نيمه شعبان
درود باد بر آن امّتی كه منتظر است
ظهور دولت حقّ، عصر صالحان جهان
قَالَ اللهُ تَعَالَی: «وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ
* إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ * وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ»(1)
ص: 151
تاريخ، سرگذشت رودررويي و درگيري و جنگ و معارضه جنود الهي و رحماني با جنود اهريمني و ابليسي، و پاسداران حقّ و علم و عقل، و عدالت طلبان خيرخواه با حاميان جهل و باطل و ستم و حقّ كشي و شرانگيزي است.
حوادث مهم تلخ و شيرين تاريخ را اين مقابله و اين دو گروه به وجود آورده اند؛ با اين تفاوت كه فعّاليّت و موضع گيري گروه عدالت خواه و حقّ طلب عكس العمل مواضع طغيان و تجاوزات و حق كشي گروه ظلم و استضعاف گر بوده و هست، و موضع گيري صالحان در برابر مفسدان و رفع آنها تحميل همان جنود شرّ بر جنود خير است.
انبيا و پيروان راستين آنها؛ ابراهم خليل و موسي و عيسي و حضرت خاتم الانبيا صلوات الله عليهم و اوصيا و خلفای آن حضرت از حضرت علي(علیه السلام) تا حضرت مهدي(عج الله تعالی فرجه الشریف) اين جبهه حق را رهبري كرده و پيشواي خيرخواهان بشريّت و حمايت از حقوق ضعفا و اجراي برنامه هاي الهي مي باشند.
در كتاب هاي آسماني، به خصوص قرآن مجيد و در سخنان و احاديث شريفه اهل بيت(علیهم السلام) و در سيره مرضيّه حضرت رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) و اميرالمؤمنين و سائر ائمه(علیهم السلام) اين برنامه متجلّي و درخشان است، و همه به
ص: 152
بشريّت اين مبارزه با ظلم و جهل و زور و استكبار را مي آموزند و به فتح و پيروزي و غلبه نهايي اهل حقّ بر باطل و برقراري حكومت عدل جهاني اسلام نويد داده و وعده حتمي و قطعي داده اند. آيات قرآن كريم در اين زمينه متعدّد است كه ازجمله همين آيات پاياني سوره «صافّات» است.
مسلمانان عموماً در وقوع اين پيروزي جهاني حقّ بر باطل و آمدن روزگاري كه حكومت جهاني صالحان و دين اسلام عالم گير و دين واحد بشر گردد متّفق الكلمه مي باشند، و شيعيان اهل بيت(علیهم السلام) بالخصوص در انتظار آن روزگار الهي كه تعبير از آن به عصر طلايي بسيار ناقص و كوتاه است هستند، و همه ايام الله را منتهي به آن روز بزرگ خدايي روز حضرت مهدي(علیه السلام) دانسته و بر اين عقيده محكم پاي فشرده، اظهار وجود مي نمايند كه برحسب نصوص قطعيّه، اين واقعه جهاني و رستاخير و ظهور قدرت الهي به دست يداللّهي باكفايت وارث علوم تمام انبيا و يگانه ذخيره
حقّاني، فرزند حضرت امام حسن عسكري(علیه السلام) به وقوع خواهد پيوست و عيسي مسيح(علیه السلام) از جايگاه خود فرود آيد و در نماز به او اقتدا نمايد.
در زادروز آن حضرت، همه ساله و با شكوه هرچه بيشتر، مجلّل ترين برنامه هاي جشن هاي سالم و مجالس سخنراني را برگزار مي نمايند، و به
ص: 153
بشريّت مأيوس و ملّت هاي افسرده اميدواري مي دهند و با اينگونه برنامه ها استضعاف گران و سركردگان استدلال و استحقار و ظلم و ستم را محكوم مي كنند و درحقيقت بانگ نجات و بشارت نابودي حكومت ظالمان را سر مي دهند و گرايش خود را به عدل و انصاف اعلام مي كنند؛ هشدار مي دهند كه سير جهان به سوي تكامل و آسايش و آرامش است.
در شب نيمه شعبان با مجالس احيا و عبادت و خودسازي، پايبندي و علاقه مندي خود را به اين آرمان هاي اصل و اصيل نشان مي دهند، عهد خود را و پيمان خود را با آن وليّ خدا تازه و جديد مي نمايند و براي تعجيل در فرج آن حضرت دعا مي كنند، و در كلّ اين برنامه ها وفاداري خود را به مطالب و
مقاصد آن حضرت كه همانا اجراي احكام الهي و پرهيز از معاصي و ملاهي و مناهي و غرب گرايي است، اعلام مي نمايند، و برنامه هاي ضدّ عفاف و كرامت و ارزش بانوان و اختلاط آنها با مردان و ترويج غنا و موسيقي را محكوم مي سازند و با احساس مسئوليت، اوضاع ديني و مذهبي جامعه را بررسي نموده و عمل به وظايف مهمّي كه در اين عصر غيبت و دوره امتحان دارند را وجهه همّت خود قرار مي دهند؛ مسئوليت هايي كه در ارتباط با ترويج اسلام و حفظ هويّت اسلامي همگان؛ مخصوصاً جوانان و جلوگيري از مفاسد به عهده دارند؛ و خلاصه درضمن انجام اين برنامه ها و
ص: 154
جشن و چراغاني و اين شور و شوق مقدّس، در جهت حيات ديني و مذهبي و نيل به قلّه هاي كمال و معرفت و رشد و ترقّي همواره سعي و جديّت مي نمايند، و اين آيه شريفه را نصب العين قرار مي دهند:
«وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»(1)
وَالصَّلَاةُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ، سِيَّمَا بَقِيةِ اللهِ فِي الْأَرَضِينَ. وَآخِرُ دَعْوَانَا أَنِ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ.
شعبان المعظم 1429
لطف الله صافی(2)
ص: 155
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاَتٌ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا».(1)
«اَلسَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللهُ بِهِ الْأُمَمَ».(2)
تجديد عهد و تازه کردن پيمان و نوساختن ايمان اگرچه همواره مطلوب و بازسازي حال و روحيه ولايي و شکرگذاري بر نعمت اسلام و مودت و محبّت اهل بيت(علیهم السلام) هميشه و در هر زمان وظيفه و غنيمت است ولي در روزهاي شريف و فرصت هاي مبارک، برکات ويژه و عنوان تعظيم شعائر و
بزرگداشت و تجليل از دوستان و تذليل دشمنان دارد.
ص: 156
يکي از اين فرصت هاي عظيم و بابرکت، ماه شعبان و عيد ولادت حضرت سيدالشّهدا(علیه السلام) و مخصوصاً دهه مهدويت و نيمه شعبان و عيد ولادت حضرت صاحب الأمر و الزّمان بقية الله في ارضه و خليفته في عباده مولانا المهدي المنتظر(عج الله تعالی فرجه الشریف) است که اگرچه از اساس اين روز الهي همواره روز جشن و سُرور و اعلام وجود و حضور شيعيان و دوستان اهل بيت بوده و هست و بر جلوه جهاني و شکوه ملکوتي آن افزوده مي شود. اينک چند سالي است که به عنوان دهه مهدويت وسعت زماني و گستردگي برنامه هاي آن در داخل و خارج از کشور بيشتر و پربارتر شده و با نشاط و شور و رونق و اخلاص کامل تر برگزار مي شود. در واقع اين دهه، مدرسه همگاني و دانشگاه بزرگ ولايي مي شود که شعب حياتي فرهنگي و اخلاقي و تربيتي آن در جوامع شيعه بلکه ساير جوامع فراگير شده و مرد و زن و پير و جوان و عالم و جاهل همه از برکات معرفت و هدايت آن بهره مند مي شوند و چه آفاق جديدي که هر سال از آن ظاهر و ابواب علم و معرفت و بصيرت بيشتر که از آن به روي مردم گشوده مي شود. همه اقشار و طبقات به ويژه جوانان مؤمن و پرشور در اين ميدان وسيع با اظهار وجود عزّت و کرامت اسلام و قداست و معنويت و استعلاي فرهنگ مهدوي را گرامي مي دارند و فِرَق ضالّه را مأيوس مي سازند.
هَنِيئاً لَهُمْ ذَلِكَ! بر همه اين اظهار ايمان مبارک و فرخنده و خجسته باد.
ص: 157
در خاتمه به همه منتظران و دلباختگان حضرت وليّ الله الاعظم - ارواحنا فداه - يادآور مي شوم که عصر غيبت امام(علیه السلام)، عصر امتحان و عصر تمحيص و تخليص است؛ کساني در اين عصر در هويّت اسلامي و مذهبي ثابت مي مانند که در اين امتحانات و نمونه گيري ها خود را نباخته و با استقامت و ثبات قدم، شخصيّت اسلامي خويش را حفظ نمايند.
عزيزان من! دنيا، سراي غرور و فريب است؛ به هوش باشيد که جلوه هاي رنگارنگ اين دنياي فاني شما را در گرداب گناه و معصيت و ظلم و عصيان که آخرت سوز است قرار ندهد.
برحسب بعضی اخبار امتحانات آن قدر شَديد مي شود که بسا شخص صبح کند در حال ايمان و شب کند در حالي که از اسلام خارج شده و کافر باشد؛(1)
مؤمنين بايد بسيار مواظب خود باشند.
السلام) ناظر اعمال ما
عزيزان من! بدانيد تمامي اعمال شما و نيز حرف هايي که مي زنيد و نوشته هايي که مي نويسيد و مي خوانيد و اظهارنظرهايي که مي کنيد در مرآي و منظر آن حجّت بالغه الهي است؛ پس با عمل صالح و انجام وظايف شرعيّه و دوري از معاصي، موجبات سُرور خاطر آن جان جانان و وليّ دوران را فراهم نماييد.
ص: 158
اين کلام الهي در سوره عصر را مکرر به ياد آوريد که:
«همه در
خسارت و زيان اند مگر
آنها که ايمان
و عمل صالح
دارند و يکديگر
را به حق
و صبر و
شکيبايي سفارش مي نمايند».(1)
اميد آنکه خداوند متعال با دعاي حضرت بقية الله(عج الله تعالی فرجه الشریف) جامعة ما خصوصاً جوانان عزيز را از خطرات آخرالزّمان حفظ فرمايد.
حقير اين بزرگ عيد سعيد را به عموم شيفتگان عدالت حقيقي و برادري جهاني اسلامي و نجات بشريّت از شرّ استضعاف و استحقار مخصوصاً منتظران ظهور آن ولي دوران و قطب عالم امکان - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - تبريک عرض مي نمايم و همگان را به ثبات و استقامت اسلامي و حفظ هويت
ديني در برابر گرايش هاي الحادي و مادّي و اتّحاد و اتّفاق و رعايت عدل و انصاف و قضاي حوائج بندگان خدا و ساير موجبات خشنودي آن حضرت توصيه مي نمايم و به چند نکته مهم اشاره مي کنم:
1. منتظران آن حضرت بايد با بصيرت کامل و با حفظ هويت ديني در برابر گرايش هاي الحادي و مادي ثبات و استقامت داشته و با اتحاد و برادري دسيسه ها و ترفند هاي دشمنان دين و مذهب را خنثي نموده و از آرمان هاي بلند ديني خود دفاع نمايند.
2. منتظران آن حضرت بايد در قضاي حوائج بندگان و رفع مشکلات
ص: 159
برادران و خواهران ديني خود کوشا باشند و نگذارند حتي يک نفر از دوستداران آن حضرت در سختي و مضيقه باشد، اگر کسي مي خواهد آن وجود مقدس از آنان خشنود باشند بايد شيعه آن حضرت را مسرور نمايد.
3. بايد منتظران آن حضرت جشن بزرگ ميلاد را در سراسر گيتي با شکوه و معنويت برگزار کنند و به دنيا اعلام دارند روز نيمه شعبان يعني روز نجات بشر از ظلم و ستم و تاريکي ها، روز نور و علم و دانش، رفاه و آسايش همه مردم جهان و در يک کلمه روز طلوع خورشيد عدالت و مهرباني، صفا و صميميت، سعادت و خوشبختي.
مسلمانان بايد به هر وسيله که مي توانند با چراغاني و تشکيل مجالس شادي و جشن و سُرور و چاپ کتاب هاي ديني و مذهبي و اهداي جوايز به جوانان، خود
را در اين جشن بزرگ، سهيم نمايند و از برکات آن استفاده نمايند و اين مجالس نوراني را از آلوده شدن به مناهي و ملاهي منزه و پاک نگه دارند.
به اميد آن روزي که حاکميت اسلام و قرآن و مکتب نوراني اهل بيت(علیهم السلام) در سراسر جهان برقرار شود.
«إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَنَرَاهُ قَرِيبًا»(1)
وَ السَّلَامُ عَلَيْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ
سوم شعبان المعظّم 1430
لطف الله صافی
ص: 160
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللهُ تَعَالَی: «وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللهِ»(2)
قَالَ رَسُولُ اللهِ(صلی الله علیه و آله): «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ ذَلِكَ الْیَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ قَائِمُنَا فَيَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً»(3)
يكي از ايام الله بزرگ و مقدّس، روز شريف نهم ربيع المولود است. اين روز فرخنده و پربركت، آغاز ظهور ولايت حضرت ولي ّالله الاعظم امام مبين و حصن حصين بقیةالله في الارضين موعود انبيای مرسلين، مقصود از:
«فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ »(4)،
ص: 161
خاتم الاوصياء المعصومين، مولانا المنتظر والعدل المشتهر والامام الثاني عشر الحجة بن الحسن المهدي - ارواح العالمين له الفداء - مي باشد.
منتظران روزگار رهايي و عصر نجات و خلاص بشر از ظلم و استكبار و استضعاف بايد اين روز را گرامي بدارند و تعظيم آن را براي خود افتخاري بزرگ بدانند.
رسيد عيد و زِ دل غبار غم برگرفت
فرح زمان تا
زمان گره ز دل ها گشود
جهان پير كهن، جوانی از سرگرفت
زمين كران تا
كران رونق ديگر گرفت
درحقيقت بايد گفت كه از امروز و از درون تاريخ هجري، تاريخ نوين عصر مهدوي آغاز مي شود.
اين همايشي كه به نام همايش بيعت با امام موعود(علیه السلام) در آستان عزّت و عصمت و عظمت كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) برگزار مي شود، اقدام بسيار پسنديده و شايسته مي باشد كه با دعوت از شيعيان بر تولّي و تبرّي و تجديد عهد ولايت و بيعت با آن قطب يگانة عالم و موعود خداوند متعال و انبيا و از آدم تا خاتم مي باشد.
اين همايش مصداق بارز تعظيم شعائر الهي و موجب اعلای کلمةالله و ترويج معارف نوراني مكتب اهل بيت(علیهم السلام) و ابلاغ پيام هاي حيات بخش و تحرّك آفرين آن به منتظران ظهور موفورالسّرور آن حضرت است.
ص: 162
ان شاءالله تعالي، اساتيد بزرگواري كه در اين نشست علمي شركت دارند با استعانت از آستان مقدّس حضرت وليّ الله الاعظم - ارواحنا فداه - بتوانند در گسترش فرهنگ مهدويّت به بهترين وجه خدمت كنند و جوانان عزيزمان را با آن امام همام آشناتر نمايند.
در پايان بر برگزاركنندگان مخلص اين همايش و شركت كنندگان آن و اساتيد و فضلاي محترم درود مي فرستم و توفيق آنان را در اشاعة فرهنگ اميد بخش مهدوي از خداوند متعال مسئلت دارم.
اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَقَرِّبْ زَمَانَهُ وَاجْعَلْنَا مِنْ أَعْوَانِهِ وَأَنْصَارِهِ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ
نهم ربيع المولود 1431
لطف الله صافی(1)
ص: 163
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ»(1)
«إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٌ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا».(2)
«اَلسَّلَامُ عَلَی الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللهُ بِهِ الْاُمَمَ وَعَلَی الْمُؤْمِنِينَ الْمُنْتَظِرِينَ».
خداوند متعال را سپاسگزاريم كه هرساله و همواره بر احيای امر حضرت صاحب الأمر مولانا و سيدنا بقية الله المهدي - ارواح العالمين له الفداء - مي افزايد و شور و شوق، و اشتياق قلوب را به آن ناحيه مقدسه بيش ازپيش متوجّه
مي سازد، چنان كه نااميدان، اميدوار و اميدواران، اميدوارتر مي شوند. خلأ معنويّت و روآوردن به انحطاط حيوانيّت اگرچه بيشتر مي شود، در مقابل
ص: 164
ايمان به ظهور آن يگانه منجي الهي از اهل بيت(علیهم السلام)، از فرزندان فاطمه(علیها السلام) و از نسل حسين(علیه السلام) قلوب را روشن و دل ها را از گرايش به الحاد بيمه مي نمايد و قوّت و شمول و عموميّت آن به خصوص در نسل جوان و تحصيل كرده، افكار دين ستيزانه را به عقب مي راند و دژ محكم مهدويّت همه حمله ها را شكست مي دهد.
كمتر موضوعي پيدا مي شود كه مانند موضوع مهدويّت و سخن گفتن از آن وليّ يگانه شنونده را به وجد و نشاط آورد و كمتر نوشته اي مانند كتاب ها و مقالاتي كه در ارتباط با معرفي آن حضرت نوشته شود خواننده دارد. در طول سال اگرچه دل هاي مؤمنان به ياد آن حضرت و حضور در مجالس و محافل ولایي مشغول است ولي همگان منتظر حلول ماه مبارك شعبان و در انتظار انجام مراسم دهه مباركه مهدويّت مي باشند كه عهد خود را با آن حضرت تجديد و ايمان و شعور ديني خود را تازه و نو نمايند.
دهه فرخنده مهدويّت مكتب و مدرسه و دانشگاهي است كه با آن كاستي هايي كه به واسطه غفلت برخي در حيات ديني و سياسي اسلامي و اخلاق اجتماعي پيش مي آيد تدارك مي شود همگان به حفظ سنّت هاي اسلامي و احترام از استقلال ديني ترغيب مي شوند؛ اين دهه، دهه امر به معروف و
نهي از منكر، دهه مطالبه مقاصد اسلامي، دهه مقاومت در برابر غرب زدگي است، دهه سراسر نور مهدويّت را گرامي بداريد.
ص: 165
انتظار اين است كه در سال جاري برنامه ها باشكوه بيشتر و عظمت افزون تر برگزار گردد و با حفظ تمام شئون اسلامي، بركات بزرگ معنوي و تقرّب به درگاه الهي تأمين شود؛ و همه منتظران يكپارچه در شب ميلاد مسعود آن پيشواي جهانيان، كه شبِ احيا و نيايش به درگاه الهي مي باشد تعجيل در فرج آن حضرت را از خداوند درخواست نمايند و اين عرض نياز و تضرّع به درگاه حضرت احديّت - عزّ اسمه - به درجه استجابت برسد.
بِحَقِّهِ وَبِحَقِّ آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ.
شعبان المعظم 1431
لطف اللّه صافی(1)
ص: 166
بسم الله الرّحمن الرّحيم
طُوبَي لِلْمُنْتَظِرينَ فِي غَيْبَتِهِ طُوبَي لِلصَّابِرِينَ فِي مَحَبَّتِهِ
اَلسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ
رسيد عيد و ز دل غبار غم برگرفت
جهان پير كهن جوانی از سر گرفت
فرح، زمان تا زمان گره ز دل ها گشود
زمين، كران تا كران رونق ديگر گرفت
با عرض تبريك و شادباش به مناسبت دهه مباركه مهدويّت و تقدير و تشكر از خادمان آستان مقدس حضرت بقيةاللّه الاعظم - ارواح العالمين له الفداء - و برگزاركنندگان «كنفرانس گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در عصر انتظار»
عصر انتظار، عصر تمسك به شعائر دين و التزام به عمل به احكام شرع مبين و عصر امتحان و تخليص است. از شخص منتظر بايد جلوه هاي اخلاق قرآني و آگاهي از معارف وحياني درخشان و در لمعان باشد. تمدّن اسلامي برخاسته و ساخته شده از هدايت هاي اين دين حنيف است. شخص منتظر بايد حفظ
هويّت و استقلال اسلامي را هميشه و در هر مناسبت، شعار و افتخار خود بداند.
ص: 167
يكي از مشخصات بارزه اين امّت بزرگ و امّت وسط،(1)
حجاب بانوان و عدم اختلاط و نظامات حافظ قداست و كرامت بانوان است كه هم مردان را به وظايف خاصّ موظّف مي نمايد و هم زنان را ملزم به تكاليف ويژه مي سازد. اين نظامات براي همه مسلمانان فرهنگ است، اصل است، همه بايد آن را رعايت نمايند. آياتي مانند:
«وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّ جْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى»(2)
«وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ»(3)
«وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ»(4)
«فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ»(5)
فرهنگ اسلام است و وحي است كه بايد در همه امورِ زن و مرد و در همه روابط، فرهنگ گردد كه متأسّفانه اين فرهنگ به واسطه غرب گرايي و
ص: 168
عدم آگاهي از فلسفه احكام و مقاصد الهي و قرآني مورد هجوم قرار گرفته و مظاهر جامعه در كار و شغل از آن فاصله مي گيرد.
بايد فرهنگ حجاب را در معناي گسترده آن بياموزيم و به آن تعهّد داشته باشيم؛ بايد بدانيم كرامتي كه اسلام براي زن قرار داده است بزرگ ترين ارزش اوست؛ خانه داري زن، بيكاري نيست؛ خانه داري افتخار است؛ شريف ترين شغل ها و جهاد و سير الي الله و از عبادات است. دوران هايي كه زن با همسر دارد همه مشحون به ثواب است و حيات طيّبه است و در ارزش هاي حقيقي اين دو جنس مكمّل يكديگرند و براي هم مانند لباس و يك واحد كامل انساني هستند. طيّ درجات علم و عمل و كسب معالي و مقامات براي هر دو پيش بيني شده است و هر دو در كنار هم قرار گرفته اند.
«إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا
يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ»؛(1)
«إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ
ص: 169
وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا»(1)
در انتظار حضرت بقيةالله - ارواح العالمين له الفداء - بودن، بايد از جامعه منتظر، ظاهر و آشكار باشد؛ شكستن حريم هاي ديني و گرايش به فرهنگ غرب، ضدّ انتظار و عبور از خطّ قرمزهاي قرآني است. انتظار بايد عينيّت داشته باشد نه
فقط حجاب، بلكه انتظار در همه جا بايد ظاهر باشد؛ به خصوص در جرايد، صداوسيما و در همايش ها و...
به طور مثال اگر كسي شخص عالي مقام را دعوت كرده باشد و منتظر مقدمش باشد براي پذيرايي او آنچه موجب خشنودي اوست فراهم مي كند؛ جامعه منتظر هم بايد اگر منتظر است، آماده پذيرايي باشد.
از آن يگانه مرد خدايي حضرت مهدي(علیه السلام) چگونه بايد و چگونه مي خواهيم پذيرايي كنيم و مدّعي انتظار باشيم؟ يقيناً با صداقت، با امانت، با برادري، با مروّت و ايثار، با علم و معرفت، با تقوا و پرهيزكاري و با التزام به اسلام مي توانيم منتظر باشيم.
ص: 170
انتظار از شخصي مثل وليّ خدا، با گناه، با خيانت، با بي تعهّدي هاي اخلاقي، با موسيقي و كنسرت و تشويق اهل ملاهي و مناهي هرگز محقّق نخواهد شد و جامعه اي كه اين رفتارهاي زشت را به اسم هنر و عناوين ديگر ترويج مي نمايد جامعه منتظر نيست.
اميد است ما درضمن برنامه هاي جشن ميلاد و تعظيم دهه مهدويّت به اين حقايق برسيم و جلوه انتظار را در همه برنامه ها شايع و ظاهر سازيم. به اميد حركت بيشتر و جامعه اي صددرصد مهدوي.
«إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَنَرَاهُ قَرِيبًا»(1)
اَلسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُاللهِ وَبَرَكَاتُهُ.
شعبان المعظم 1431
لطف الله صافی(2)
ص: 171
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللهُ تَعَالَی: «وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ»(1)
هويّت حقيقي مخلوق و ممكن الوجود، فقر و نياز به خالق و واجب الوجود - جلّت أسماءه وعظمت آلاؤه - مي باشد و كمال انسان نيايش و احساس و التفات به اين فقر و اظهار حاجت و اعتراف به اين هويّت است. انسان هرچه بيشتر در اين وادي سير نمايد و در خودشناسي و خداشناسي مراتب بالاتري را كسب كند و اين نياز ذاتي خود را به خالق خويش و بي نيازي او - عزّ اسمه - را در پرتو معرفت صفات جلاليّه و جماليّة او بيشتر درك نمايد مقامش اعلي و ارفع مي شود:
به پيش آنكه بی پيوند و خويش است
هر آن را معرفت بيش است پيش است
ص: 172
شخص اول ممكنات، حضرت خاتم الانبيا(صلی الله علیه و آله) و اهل بيت آن حضرت - صلوات الله عليهم اجمعين - در اين احساس فقر و نياز به خداي بي نياز بالاترين درجات را حائز بودند و رمز اشرفيّت و برتري آنها بر همه حتّي ملائكه مقرّب همين درك و احساس است. الذّ لذائذ براي آن بزرگواران جلوس بر بساط عبوديّت و اظهار فقر به درگاه الهي وعرض نيايش و نياز و طلب حاجات و دعا است كه حضوري براي انسان بالاتر از آن نيست بلكه حضور و لقا و اتصال به عالم غيب و غيبِ عالم، همه همين و در همين است و مقامات و درجات معنوي و اصطفا و اجتبا به اين حاصل مي شود. از آية شريفه اي كه تلاوت شد اين معناي بالا و بلند استفاده مي شود كه دعا و درخواست و طلب حاجت عين عبادت و عبوديّت و پرستش است و ترك دعا و نيايش، استكبار از پرستش و عبادت و هاوية سقوط است و چنان كه در حديث شريف است:
«الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ»(1)
خواندن خدا و «يا الله» و «يا رزاق» و «يا شافي» و «يا غفّار» و ... گفتن اصل نيايش و مغز پرستش است. اين حال توجّه به خدا چنان كه در قرآن مجيد به آن اشاره شده است در حال بروز حوادث و نزول بليّات و شدائد كه انسان از همه وسايل نجات نااميد مي شود و براي كساني كه غافل از اين معاني هستند نيز حاصل مي شود.
ص: 173
قَالَ اللهُ تَعَالَی: «وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاء عَرِيضٍ»(1)
اين معنا را برحسب روايت، حضرت كشّاف حقائق، امام صادق(علیه السلام) در جواب شخصي كه از آن حضرت دربارة خدا سؤال نمود بيان فرمودند:
«هَلْ رَكِبْتَ سَفِينَةً قَطُّ؟».
«آيا تاكنون سوار كشتي شده اي»؟
سائل: بلي سوار شده ام.
امام(علیه السلام): «آيا اتفاق افتاده است كه كشتي اي كه بر آن سوار بودي شكسته شده باشد و هيچ وسيلة ظاهري براي نجات تو نباشد و در معرض خطر قطعي گرفتار باشي؟».
سائل: اتفاق افتاده است.
امام(علیه السلام): «آيا در اين حال هولناك، خطرناك دل تو متوجّه شده است كه كسي هست كه قادر بر نجات از
اين خطر و هلاكت باشد؟».
سائل: بلي همين گونه شده است.
امام(علیه السلام): «آن كس، خداوند متعال است كه توانا بر نجات دادن است هنگامي كه نجات دهنده اي نيست و فريادرس است هنگامي كه فريادرسي نيست».
ص: 174
خداوندی كه بی قرين و عديل است
وجود او نه محتاج دليل است
اگر از شبهه دل را پاک سازی
در اثباتش ز برهان بی نيازی
اگر افتی به دام ابتلايی
به جز او از كه می خواهی رهايی؟
ندارد چون خرد در او تأمل
چرا افتی پی دور و تسلسل؟
راجع به فضيلت دعا همين بس كه در روايت است كه از امام(علیه السلام) در مورد فضيلت قرائت قرآن و دعا سؤال شد به اين صورت كه دو نفر نماز خواندند، يكي در نماز، بيشتر قرآن تلاوت كرد و ديگري بيشتر دعا خواند؛ كدام افضل است؟ فرمود: «هر دو فضيلت دارند»، سائل بار ديگر از فضيلت سؤال كرد. امام(علیه السلام) از فضليت نمازي كه در آن دعا بيشتر خوانده شده بود خبر داد و فرمود:
«هِيَ وَاللهِ أَفْضَلُ هِيَ وَاللهِ العِبَادَةُ».(1)
باتوجه به اين دستور ولايي معلوم مي شود كه در ارتباط با عرض ادب و بندگي به پيشگاه اقدس حضرت بقيةالله مولانا المهدي - ارواحنا العالمين له الفداء - نيز، دعا براي آن حضرت و براي تعجيل در فرج و برآمدن حوائج آن حضرت، از نيايش ها و دعاهايي كثير بالبركات است و از اينكه شخص، حاجات خود را بخواهد به مراتب بالاتر و ثوابش بيشتر است.
ص: 175
اين همايش كه براي تشويق همگان به دعا براي آن حضرت و نيايش و التماس و تضرّع به درگاه الهي براي تعجيل در امر فرج آن يگانة دوران و صاحب زمان است همايش عظيم و داراي منزلتي جليل است و به اين مناسبت از يكي از بهترين و جامع ترين كتاب ها در اين موضوع كتاب نفيس و شريف مكيال المكارم في فوائد الدعاء للقائم(علیه السلام) تاليف شيعة مخلص و چاكر درگاه حضرت بقيةالله الاعظم - ارواح العالمين له الفداء - حضرت آيت الله آقاي حاج سيد محمدتقي اصفهاني - اعلي الله مقامه - از كتاب و از مؤلّف تجليل و تقدير به عمل مي آيد. الحق كتاب در نوع خود بي نظير و نسخة بهترين ارتباط با ناحية مقدّسه و دعا براي آن حضرت است.
سزاوار است همه از آن استفاده نمايند و امام شناسي خود را به وسيلة آن تكميل كنند و با نيايش و دعا براي آن حضرت، همواره عهد خود را تجديد و شدّت انتظار و اشتياقشان را به آن ظهور موفورالسّرور و روز موعود و روز نجات و خلاصي بشر آشكار سازند.
اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ
شعبان المعظم 1431
لطف الله صافی(1)
ص: 176
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللهُ تَعَالَی: «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»(1)
سلام و درود بر برادران و خواهران عزيز شيعيان مسکو و سائر مناطق کشور بزرگ روسيه
عيد سعيد ولادت حضرت موعود همه پيغمبران و سفراي آسماني را به شما و همه مسلمانان و دوستداران علم، عدالت، و نجات از خيانت، استبداد و استضعاف تبريک عرض مي کنم.
منتظران ظهور حضرت مهدي(علیه السلام)، همه آينده جهان را روشن و دور از جنگ و بي رحمي و قساوت مي دانند و عدل جهاني و برادري همگاني را به
جهانيان پيشنهاد مي نمايند؛ آن جهاني که انتظار دارند، جهاني است که همه باهم در تفاهم و تعامل کامل باشند، هرج ومرج ها، زورگويي ها،
ص: 177
تروريسم و سلب امنيت در آن محکوم است؛ خير براي همه، آسايش براي همه، رفاه و قانون براي همه.
شيعيان در هر کجاي دنيا باشد با مراسم شادماني و جشن، اين پيام را به دنيا ابلاغ مي کنند که شيعه براي همه بني نوع انسان خير و سعادت و نظم و امنيّت مي خواهد و برنامه هاي خشن ضدّانسانيت و تروريسم و مردم کشي هاي انتحاري را با روح دعوت اسلام و قرآن و مکتب انتظار حضرت صاحب الزّمان(علیه السلام) در تعارض مي داند. جوامع بشري بايد بر اساس اسماء حسناي الهي «الرحمن» و «الرحيم» و «العادل» همزيستي داشته باشند و بر اساس تعاون ايماني و قرآني زندگي کنند که حقيقت انسانيت، معنويّات و ايمان به خدا و اخلاق کريمه است.
ما در هر سال، در سالروز ولادت منجي الهي بشر با آن يگانه اميد احياگر عدل و انصاف تجديد عهد مي نماييم و روح و روان خود را از ناهنجاري ها و کينه توزي ها و عدالت ستيزي و بدخواهي پالايش داده و همه را به سوي نور و روشنايي و آفاق سراسر صلح و خير و کمک به انسان ها دعوت مي نماييم و
چنين دنيايي را براي بشر پيش بيني نموده ايم و به آن ايمان داريم و يقين داشته که تاريکي و تسلّط اهريمنان، مغلوب صالحين عالم و
ص: 178
خيرخواهان بني آدم و مؤمنان راستين خواهد شد و همه را وعده حتمي الهي مي دانيم که قرآن مجيد در کمال تأکيد، بشريّت را به آن نويد داده است.
اميد است برادران منتظر در مسکو و سائر نقاط روسيه با اين برنامه هاي انتظار و تعليمات قرآني از درخشش خاصّ در اخلاق و رفتار و علاقه به خير همگان نمونه باشند و اين عيد سعيد بر همه مبارک باشد و همه در ارتباط با آن حضرت وليّ اکبر و اعظم الهي و تجديد عهد و نيّت قلبي با آن امام بزرگوار و واسطه فيض پروردگار موفّق باشند.
اَلسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُاللهِ وَبَرَكَاتُهُ
به اميد آن روز و آن دنيای روشن
شعبان المعظم 1431
لطف اللّه صافی
ص: 179
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللّهُ»(2)
اَلَّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.
اَللَّهُمَّ وَإِنَّ إِبْلِيسَ الْمُتَمَرِّدَ اللَّعِينَ قَدْ عَشَّشَ وَكَثُرَتْ جُنُودُهُ وَازْدَحَمَتْ جُيُوشُهُ وَانْتَشَرَتْ دُعَاتُهُ فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ فَأَضَلُّوا عِبَادَكَ وَأَفْسَدُوا دِينَكَ وَحَرَّفُوا الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَجَعَلُوا عِبَادَكَ شِيَعاً مُتَفَرِّقِينَ وَأَحْزَاباً مُتَمَرِّدِينَ وَقَدْ وَعَدْتَ نَقْضَ بُنْيَانِهِ وَتَمْزِيقَ شَأْنِهِ فَأَهْلِكْ أَوْلَادَهُ وَجُيُوشَهُ وَطَهِّرْ بِلَادَكَ مِنِ اخْتِرَاعَاتِهِ وَاخْتِلَافَاتِهِ وَأَرِحْ عِبَادَكَ مِنْ مَذَاهِبِهِ وَأَظْهِرْ دِينَكَ».(3)
ص: 180
وَعَجِّلْ فَرَجَ وَلیِّكَ وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَمِنَ الْعَامِلِینَ لِمَرضَاتِهِ فِی غَیْبَتِهِ.(1)
(قسمتي از دعای بعد از زيارت حضرت امام حسن عسكري(علیه السلام))
خداوند متعال را بر نعمت ولايت حضرت خاتم الاوصيا و شمس آسمان اِصطفا، بقیة الله في الارضين، الخلف الهادي المهدي مولانا الامام الثاني عشر ارواح العالمين له الفداء سپاسگزاريم.
دهه مباركه مهدويّت و عيد بزرگ الهي و جهاني ولادت باسعادت
آن حضرت را به عموم مردم عدالت خواه و ظلم ستيز، خصوصاً
شيعيان و منتظران روز بزرگ و عصر ظهور آن حضرت تبريك عرض مي نماييم؛ ظهوري كه هرچه بشر، دوران ها را پشت سر بگذارد و عصرهاي بسيار بر جهان بگذرد، عالم سپري نخواهد گشت تا آن ظهور تحقق يابد.
همه مسلمانان؛ از سنّي و شيعه، بر اين اتّفاق دارند كه برحسب حديث قطعي الصّدور از حضرت رسول اعظم(صلی الله علیه و آله):
«اگر از دنيا باقي نماند مگر يك روز، خداوند متعال آن روز را آن قدر طولاني مي فرمايد كه حضرت مهدي آل
ص: 181
محمد صلوات الله عليهم اجمعين ظهور فرمايد و عالم را پر از قسط و عدل نمايد، چنان كه پر از ظلم و جور شده باشد».(1)
آري! شكي نيست كه دنيا چنين دوره و عصر و زماني را در پيش دارد، و سير شب و روز و حركت ماه و خورشيد، به سوي آن روز است. و اگرچه مثل قيامت دور باشد، به مضمون:
«اِقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ»(2)
در حساب هاي الهي نزديك است، و اگر هرچه به تأخير افتد و عصر غيبت طولاني شود جز مؤمنان قوي الاعتقاد و ثابت الايمان - كه خدا دل آنها را به ايمان، امتحان فرموده است - كسي به ايمان به امامت آن حضرت باقي نماند؛ و اگرچه در عصر غيبت، دشواري ها پيش مي آيد و افراد رياست خواه، دعاوي
باطله مي نمايند و خود يا اوضاع و احوال را به شرايط خاصّ ظهور آن حضرت جلوه مي دهند و گمراهي ها زياد مي شود و تصرّفات و تحريفات در احكام صورت مي گيرد و به طور كلّي، حلال خدا حرام و حرام خدا حلال، و اختلاط زن و مرد و ملاهي و مناهي و لهوولعب رايج مي شود و منكر، معروف و معروف، منكر مي گردد؛ اما درعين حال، سير حقيقي به سوي
ص: 182
آن روز كمال و عدل جهان گير است. عكس العمل جهالت ها و ضلالت ها و ظلم و ستم ها، چنان دوران عزيز است.
عصر غيبت، عصر تمحيص و تخليص است. همه امتحان مي شوند؛ زمامداران و حكومت ها يكي پس از ديگري آن قدر امتحان مي شوند كه اكثريّت نااميد مي گردند و با يك صداي الهي و صيحه آسماني بيدار و هشيار مي شوند. اين ظهور، بشارت انبيای گذشته و كتب آسماني قبل از اسلام و بشارت قرآن مجيد است.
شايسته است ميلاد آن عزيزي كه قهرمان اين ظهور و به امر خدا سازنده جهان نوين و عصر طلائي اسلام است را، همه جشن بگيرند و به هم تبريك بگويند و از خداوند، تعجيل ظهور آن حضرت را مسئلت نمايند.
اين ظهور، روز پايان استضعاف و روز حكومت صالحان است؛ نظامي كه اميرالمؤمنين(علیه السلام) با كمال تأكيد، آن را بشارت داده است.
مطالب و مسائل مهمّي كه بايد در اين ايام فرخنده و مجالس جشن و سخنراني عنوان شود زياد است كه در اين مقاله، مجال عرض و بيان آن نيست. تنها به مواردي از آن اشاره مي كنم:
ص: 183
1. برحسب حديث مشهور و مسلّم بين الفريقين:
«مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَعْرِفْ اِمَامِ زَمَانِهِ مَاتَ ميتَةً جَاهِلِيَّةً»(1)
معرفت امام، اعتبار و اهميّت بسيار بالايي دارد كه اگر كسي بميرد - در هر عصر و زماني - و امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهليّت مرده است.
1. تأكيدي از اين بالاتر نيست. پيام هاي اين اعلام، آموزنده و معرفت بخش است. همه بايد امام زمان(علیه السلام) را بشناسند و به او معرفت داشته باشند تا به مردن جاهليّت نميرند و به مثل آنچه در السنه و افواه بين عوامّ و افراد بي معرفت مطرح مي شود، از قربِ ظهور و تطبيق بعضی روايات بر اشخاص، اعتنا نكنند و اين زمزمه واهي در جامعه ولايي و صاحب معرفت مطرود و محكوم گردد.
2. بنابراين بايد در حوزه امام شناسي، همه وارد شوند و مقالات و سخنراني ها بسيار باشد. كتاب هاي مستند تأليف گردد كه ديگر مثل اين صحنه اخير تجديد نشود و اسم ظهور و قرب ظهور، وسيله نيل به مقاصد شخصي و رياست طلبي نگردد.
ص: 184
اين ايّام مبارك و جشن و عيد نيمه شعبان را همه مخصوصاً نسل جوان، بايد غنيمت بدانيم و آن را فرصتي براي تجديد عهد با آن حضرت و بررسي حال و وضع خود، جامعه و زن و مردِمان و مسئولان بدانيم؛ آيا به آن حضرت نزديك تر
1. شده و انتظارات ايشان را از خودمان و از نظام برآورده كرده ايم؟ در امر به معروف و نهي از منكر و حفظ سنت هاي الهي و هويّت اسلامي، قضاي حوائج عبادالله، خصوصاً طبقه محروم و احيای دين و استقلال و قطع نياز از بيگانگان چه پيشرفت هایي داشته ايم؟ به امور و ارزش هاي اخلاقي و حقيقي اهميّت مي دهيم يا مطالب بي ارزش را ترويج مي كنيم؟! در مبارزه با تهاجم فرهنگي و غرب گرایي - كه به زبان مي گویيم - در عمل چگونه ايم؟
2. شب نيمه شعبان، مثل شب هاي قدر يكي از شب هاي مقدّسه سال است كه بايد غنيمت شمرد؛ شب دعا و توجّه به خداوند متعال و توبه و استغفار و اعمال خير و احسان است، و شب پاك سازي دل ها از غلّ وغشّ و كينه توزي و افكار و نيّات پليد مي باشد. در اين شب، همه با نيّت پاك، دست انابه و تضرّع به درگاه خداوند متعال برداشته و فرج موفورالسّرور حضرت مهدي موعود(عج الله تعالی فرجه الشریف) را از خداوند متعال مسئلت مي نماييم. مبادا اين جشن ها و شادي ها كه از شعائر دين و اعلام وجود و افتخار به ولايت ائمّه طاهرين(علیهم السلام) است، به گناه و لهو و لعب و غنا و طرب آلوده گردد.
ص: 185
در پايان از خداوند براي همه عزيزان؛ برادران و خواهران، توفيق
الهي و دعا و عنايات حضرت وليّ عصر - ارواح العالمين له الفداء - را مسئلت مي نمايم.
اَلسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُاللهِ وَبَرَكَاتُهُ
شعبان المعظم1432
لطف الله صافی(1)
ص: 186
بِسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ رَسُولُ اللهِ(صلی الله علیه و آله): «لَا تَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَقوُمَ بِأُمَّتِى رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْمَاً».(1)
با عرض ادب و احترام و تجليل و تكريم شايان از بزرگواران فرهيخته و مهدي پژوهان والامقام، نمايندگان انجمن ها و مجامع عاليِ علمي حوزه كه به تأسيس انجمن مهدويّت همّت گماشته اند؛ اين فكر عالي و هدف متعالي را مي ستايم.
موضوع مهدويّت اگرچه از عصر اول در كنار ساير دعوت هاي رسالت و اخبار از ملاحم و مغيبات و آينده زمان و جهان مطرح بوده و اصالت آن در همه اعصار مورد اتّفاق همه محدّثين اسلام است و كتب حديث و جوامع و
مسانيد و صحاح نيز در مرور اعصار اين اصالت را حفظ كرده، كه هر مؤمن به كتاب و سنّت انتظارِ آن جهان آينده و دوره درخشان و طلائي و آن روز
ص: 187
بزرگ الهي را دارد؛ اما وابستگي شيعه اماميّه اثني عشريّه، به آن هويّت و شخصيّت است؛ اگر سايرين به اجمال به آن معتقدند شيعه به تفاصيل آن اعتقاد دارد؛ اگر ديگران آن را شناسایي نكرده و مهمل گذارده اند شيعه حسب الوظيفه امام شناسي و به حكم محكم:
«مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ میتَةً جَاهِليَّةً».(1)
ايشان را به حسب و نسب و علائم و صفات خاصّه شناخته و امام عصر خود مي دانند و ولايت او را كشتي نجات و وجود مبارك او را امان و بقيةالله و واسطه بقای جهان و زمين و زمان مي دانند.
اين عقيده از عقايد حقّه اي است كه از ايمان به خدا و توحيد آغاز و پايه و اساس مي گيرد و به عقيده به امامت حضرت حجة بن الحسن مهدي موعود(عج الله تعالی فرجه الشریف) كامل مي گردد و چنان كه عرض شد اين عقيده، هويّت است، اسلام تمام و ايمان كامل است و اگر كسي در سير امم و ملل و تطوّرات مختلف كه در مرور اعصار بسيار روي داده و همواره در تحوّل و گردش است تعمّق كند
ص: 188
مي فهمد كه اين سيرهاي بسيار و تغييرات بي شمار هدفمند و به سوي يك تمركز عالي جريان دارد كه رضايت بشريّت در آن تأمين مي شود و آن همان عصر ظهور و عصر نجات و عصر عدالت و عصر قرآني:
«وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ»(1)
است، بايد با تشكيل انجمن ها و كنگره ها در تعميق و تحقيق اين هويّت و الزام و تعهّد به آن و مخصوصاً آشنايي بيشتر نسل جوان با مبادي و مباني و فوائد و نتايج آن، سير جامعه به سوي كمال و مطالب و مقاصد آن فراهم شود.
اين افتخار ايمان به امام زنده غايب در بين همه فرق اسلامي تاج افتخاري است كه شيعه به آن مفتخر است، حتّي ديگران از اهل تحقيق و اديان شناسي كه در فرق و اديان بررسي مي نمايند آثار و بركات اين عقيده را براي شيعه جهاني و منحصربه فرد مي دانند، يكي از آنان مي گويد:
شيعه پرنده اي است كه افق پروازش خيلي بالاتر از تيرهاي ماست، پرنده اي كه دو بال دارد، يك بال سبز و يك بال سرخ؛ بال سبز اين پرنده همان مهدويّت و عدالت خواهي اوست؛ چون شيعه در انتظار عدالت به سر مي برد، اميدوار است و انسان اميدوار شكست ناپذير است، نمي توانيد كسي را تسخير كنيد
كه مدّعي است فردي خواهد آمد كه در اوج ظلم و جور دنيا را پر از عدل و داد خواهد كرد.
ص: 189
بر اساس نظريه اين شخص كه (فوكوياما) نام دارد بال سبز شيعه همان فلسفه انتظار و عدالت خواهي و ايمان به مهدي(علیه السلام) است. او مي گويد: بال سرخ شيعه شهادت طلبي است كه ريشه در كربلا دارد و شيعه را فناناپذير كرده است و تيرهاي زهرآگين سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و اخلاقي به آن نمي رسد.
اين ايمان حافظ جامعه شيعه است چون ايمان به بقا و انتظار است؛ ايمان به آينده عدالت مند و صالح است؛ عقب گرد و ارتجاع در اين ايمان كه اسلام آن را عنوان كرده و قرآن بر آن تصريح دارد:
«أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»(1)
وجود ندارد و انديشه هاي آن در عمق ايمان هر مسلمان از هر فرقه و گروه وجود دارد ولي به طور مستقلّ و حساب شده به آن التفات ندارند و لذا ايمان آنها در ابهام و اجمال باقي مانده است، ولي شيعه همواره و در هر عصر به آن التفات داشته و دارد، اين التفات و اين شناخت كامل و صحيح حافظ هويّت شيعه به عنوان مسلمان و به عنوان شيعه است، معنايش اين است كه شيعه و تشيّع نمي ميرد و منقرض نمي شود، آيه شريفه:
«يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»(2)
ص: 190
هميشه برابر چشم شيعه است، تابلو است چنين بينش و معرفت و اعتقاد را بايد گرامي داشت، بايد به عنوان مهدويّت انجمن ها و مؤسّسات، كتابخانه ها تأسيس شود. استقلال شيعه استضعاف ستيزي و استعمارزدایي همه نهفته در همين انتظار است آن پيغمبر بزرگي كه جهان بشريّت مانند او را نديده و مهندس الهي عوالم سير و حركت انسان و اين امّت بزرگ اسلام است مي فرمايد:
«إِنْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَفْضَلِ الْعَمَلِ».(1)
در خاتمه اميد آنکه اين تشكّل مقدّس و اين انجمن كه در آن فضلاي حوزه شركت دارند موجب رشد بيشتر و التفات همگان به مفهوم وسيع جهاني و وحياني مهدويّت گردد، توفيقات بيشتر آقايان محترم را در خدمت به فرهنگ بانشاط و نوراني مهدويّت و زدودن خرافات و پيرايه ها و انديشه هاي غيرديني و پاسخ دادن به شبهات ارائة مكتب واقعي انتظار از خداوند متعال مسئلت دارم.
اَلسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُاللهِ وَبَرَكَاتُهُ
پنجم ذی الحجه 1432
لطف الله صافی(2)
ص: 191
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللهُ تَعَالَی: «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»(1)
در جهان معاصر، جهان ترقّي فنون و صنايع، جهان ارتباطات، جهان آگاهي هايي از کوچک ترين ذرّات تا بزرگ ترين کرات، جهاني که قلم بشر از توصيف واقعي آن ناتوان است، به جاي اينکه بااين همه پيشرفت، اسباب آرامش و آسايش بيشتر شود، و سکون خاطر و آرامش قلب و اطمينان به آينده و علاقه به ادامه زندگي و بقا و حيات در او افزون تر گردد، اين علائق و احساسات عالي در انسان ها ضعيف تر گشته، و چنين جلوه مي کند که رو به زوال و فنا است.
تفسيرهاي نوميدکننده از حيات بشر توسّط مکتب هاي مادّي، زندگي بشر را
پوچ و پوک جلوه مي دهد، و جامعه انسانيت را با خطر بي قيدي و بي ميلي به زندگاني مواجه ساخته است، و بشر را از اين نظاماتي که بر معنويّات اتکا ندارند، مأيوس نموده است.
ص: 192
در مقابل، يکي از امتيازات بزرگ اديان الهي، اطمينان و آرامشي است که در دل ها ايجاد مي کند، و همه را به آينده بهتر و کمال بيشتر اميدوار مي سازند، و خصوصاً دين اسلام، اين خصيصه را در حدّ اعلي تبليغ کرده و بشر را به آينده اميدوار نموده، و عوامل يأس و نوميدي را از بين برده است، و براي حيات و مصيبات و زحماتي که بشر با آن دست به گريبان است، تفسيري درست ارائه نموده، و همه را در مسير تعالي و ترقّي و کمال او معرفي مي نمايد.
صداي روح بخش و دلنواز:
«لَا تَقْنطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ»؛(1)
«وَلَا تَيْأسوا مِن رَوحِ اللهِ»(2)
قرآن کريم، هر شخص مؤمن به خدايي را بانشاط، اميدوار، آينده نگر و مقاوم مي سازد؛ و به انسان چنان روحيّه اي مي دهد که در مواقف بسيار خطرناک، پويا و پيشتاز جلو مي رود.
ازجمله اين بشارت هاي نشاط بخش، بشارت و مژده به دوره استقرار عدل
ص: 193
جهاني و حکومت واحد همگاني است که همه اديان الهي و بلکه سائر اديان هم بر آن اتفاق دارند.
حکومت واحد الهي، يعني حکومت جهاني مسئولان و مديران شايسته و صالح، حکومت عبادالله، حکومتي که رهبر آن پاک ترين فرد انساني، صالح ترين عبادالله و مؤيّد من عندالله و بقية الله و خلف و وارث برگزيده انبياء الله و اولياءالله است.
دوره و عصري که برکات و نعمت هاي ظاهريّه و باطنيّه همه را شامل باشد، و فقر و زيردستي در آن نباشد، و خلاصه حکومت حضرت مهدي، قائم آل محمد - صلوات الله عليهم اجمعين -، حکومت صاحب الامر و صاحب الزّمان - عليه آلاف التحية و الثناء -.
بايد در اين جهان رو به يأس، اين مکتب اميدبخش و نشاط افزا به همه بشر از زن و مرد تبليغ شود، و همه را اميدوار نمود تا ريشه يأس و نااميدي و خودکشي و بي تفاوتي و سير قهقرائي و سستي و گرفتاري به موادّ مخدّر و ملاهي و مناهي خشکانده شود.
امروز جامعه اسلامي و جوانان امت اسلام، به آشنايي به اين مکتب و به ديدن اين مدرسه الهي محتاجند. همه مسلمانان بايد از دانشگاه بزرگ مهدويت،
درس بياموزند و پس از آن، آموزه هاي والاي اين مکتب نجات بخش را به گوش تمام جهانيان برسانند.
ص: 194
«اَللَّهُمَّ إِنَّ إِبْلِيسَ الْمُتَمَرِّدَ اللَّعِينَ قَدْ عَشَّشَ وَكَثُرَتْ جُنُودُهُ وَازْدَحَمَتْ جُيُوشُهُ، وَانْتَشَرَتْ دُعاتُهُ فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ، اَللَّهُمَّ طَهِّرْ بِلَادَكَ مِنْهُمْ وَابْسُطْ عَدْلَكَ، وَأَظْهِرْ دِينَكَ، وَقَوِّ أَوْلِيَاءَكَ، وَأَوْرِثْ دِيَارَ إِبْلِيسَ وَدِيَارَ أَوْلِيَائِهِ أَوْلِيَاءَكَ».(1)
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّكَ وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزِيزاً وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ وَآخِرُ دَعْوَانَا أَنِ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ.(2)
رجب المرجب 1433
لطف الله صافی
ص: 195
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«قَالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ»(2)
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَاسیَّمَا عَلَى وَليِّكَ الْمُحْيِي سُنَّتِكَ الْقَائِمِ بِأَمْرِكَ الدَّاعِي إِلَيْكَ الدَّلِيلِ عَلَيْكَ؛ اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَارْزُقْنَا لِقَائَهُ وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَأَعْوَانِهِ.
اَلسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ
با عرض تبريك و تهنيت، حلول ماه مبارك شعبان، ماه نزول بركات، ماه اعياد شريفه، ماه تجلّي انوار الهيّه را گرامي مي داريم.
السلام)
اين ماه شريف، فرصتي بسيار مناسب و عزيز و شكوه مند براي دعا و طلب
فرج آل محمد(علیهم السلام) و درخواست تعجيل در ظهور و تحقّق وعده الهي به انبيای عظام و همه ملل و امم، مخصوصاً مستضعفان و مشتاقان روزگار آن عدل جهاني و حكومت توحيدي اسلامي و تعظيم شعائر و احيای
ص: 196
امر اهل بيت(علیهم السلام) و اعلام حيات ولايي و برنامه هاي وسيع دعایي است.
سزاوار است در سراسر اين ماه، ياد و ذكر فضايل اهل بيت(علیهم السلام) و معالي مقامات و درجات عاليات ايشان از زبان ها نيفتد و مجالس و محافل و سخنراني ها همه را به سوي عوالم قرب و كمال معنوي سوق دهند. مخصوصاً در دعا براي تعجيل فرج حضرت بقيةالله مولانا المهدي(علیه السلام) در تمام اين ماه، همگان؛ به طور فردي و همگاني، در خلوت و جلوت، اصرار و اهتمام ويژه داشته باشند.
دعا براي آن حضرت و براي تعجيل در ظهور، دعا براي همه بشريّت، براي همه طوائف و قبايل و اقويا و ضعفا، عالم و جاهل، و فقير و غنيّ است. ظهور آن حضرت و تعجيل در امر فرج آن يگانه خليفه الهي و خلف يكتاي همه انبيای مرسلين و ائمّه طاهرين، نجات همگان از جهالت و ضلالت و گمراهي از ظلم و جور است.
بخش مهمّي از تعليمات اسلام و هدايت هاي اولياي دين، توصيه به دعا و نيايش و خواندن خدا و مناجات با خداست تا آنجا كه فرمودند:
«الدُّعَاءُ مُخُّ العِبَادَةِ»؛(1)
«مغز عبادت و پرستش، دعا است».
ص: 197
آيات قرآن و احاديث و روايات همه با تأكيدات مؤكّد توصيه به دعا و خواندن خدا به اسماء الحسني نموده اند:
«وَلِلّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا»(1)
دعا به هر كدام از اسماء الحسني، آثار خاص و پيام هاي بزرگ معرفت بخشي دارد. دعا، قلب را روشن و نوراني مي نمايد، ظلمت ها را از بين مي برد، بنده را بالا مي برد، و سبب عروج او مي شود. اين دعا اگر براي حوائج عامّه و خير و سعادت همگان باشد، اجرش بيشتر، و فضيلتش زيادتر است، و اگر براي وليّ امر و حجّت خدا دعا شود، درك اجر و فضلش براي ما قابل تصوّر نيست. دعا براي آن حضرت، دعا براي هر موجودي از جنّ و انس و ملائكه است. فرج آن حضرت، فرج همه انبيا و اوليا و شيفتگان عدالت، علم، آگاهي، بيداري، امنيّت و آسايش است.
در اين فرصت، فوائد بزرگ و آثار عظيمه آن به شمار درنمي آيد، و نمي توان از معاني و مطالب و هدايت هايي كه بعضی ادعيّه مرويّه براي آن حضرت، مشتمل بر آن است سخن گفت. دعا مكتب است، دعا درس و دانشگاه الهي و همگاني است، درس شناخت خدا و پيغمبر و امام است.
ص: 198
السلام) برنامه ای همگانی
سزاوار است برنامه هاي دعا براي حضرت صاحب الأمر(علیه السلام) گسترده و فراگير و همگاني، مخصوصاً در اين ماه شريف برگزار شود، و همه از بركات ماه شعبان و عيد نيمه شعبان مستفيض گردند، به ويژه در شب نيمه ماه مبارك، شب باعظمت و پرخير و بركت ميلاد آن يگانه موعود انبيا و اوليا كه از شب هاي بسيار بافضيلت و هم طراز با شب هاي قدر بلكه يكي از ليالي قدر است. اميد است در اثر دعاهاي مؤمنين و اصرار آنها بر دعا براي تعجيل فرج، اسباب فرج آن حضرت فراهم گردد.
اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَليِّكَ وَحُجَّتِكَ، وَ صَلِّ عَلَيْهِ وَعَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ، وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَأَعْوَانِهِ.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
خجسته بر همگان ماه فرّخ شعبان
اول شعبان المعظم 1433
لطف الله صافی(1)
ص: 199
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللهُ تَعَالَى: «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»(1)
اعتقاد به عالم غيب در به وجود آمدن اديان الهي و ايمان به انبيا، و تحقق هويّت خداباوري، اصل و اساسي است كه بدون آن هر انديشه و باوري كفر و الحاد است.
ايمان به جهان غيب و عالم غيرمحسوسِ به حواسّ ظاهره، مثل بهشت و جهنّم و حور و غلمان و ملائكه، و ايمان به عرش و كرسي، و براي ما ايمان به انبيای گذشته، و ايمان به ائمّه طاهرين(علیهم السلام) كه فعلاً در اين جهان حضور جسماني ندارند - و ايمان به اخبار قرآن و حضرت رسول و ائمّه طاهرين(علیهم
السلام)از مغيبات و وقايع آينده، و ايمان به حضرت وليّ عصر(عج الله تعالی فرجه الشریف) كه اگرچه در همين عالم حضور جسماني دارند و مردم از ايشان غايب نيستند
ص: 200
ولي تا يوم ظهور از مردم عموماً مگر برخي خواص غايب مي باشند - همه در تحت جمله شريفه «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»(1) قرار دارند، و ايمان به آنها، ايمان به غيب است.
ازجمله رواياتي كه بر فضيلت ايمان به انبيای گذشته و معجزات آنها، و ايمان به پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله)، و ائمه طاهرين تا امام يازدهم(علیهم السلام) دلالت دارد، روايت ذيل است كه از طرق اهل سنّت و در تفاسير ايشان از سنن دارمی روايت شده است:
روايت اين است كه حرث بن قيس كه از تابعين است و به ديدار حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تشرف نيافته بود، به عبدالله بن مسعود كه از اصحاب است گفت:
عِنْدَ اللهِ نَحْتَسِبُ مَا سَبَقْتُمُونَا إِلَيْهِ مِنْ رُؤْيَةِ
رَسُولِ اللهِ(صلی
الله علیه و آله)؛
ما از خداوند محروميّت از اين فضيلتي را كه بر ما به آن پيشي گرفتيد، و به ديدار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مشرّف شديد طلب اجر و جبران داريم.
ابن مسعود گفت:
عِنْدَ اللهِ نَحْتَسِبُ إِيمَانَكُمْ بِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَلَمْ تَرَوْهُ. إِنَّ أَمْرَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
ص: 201
وَسَلَّمَ كَانَ بِيِّناً لِمَنْ رَآهُ، وَالَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ مَا مِنْ أَحَدٍ أَفْضَلُ مِنْ إِيمَانٍ بِغَيْبٍ؛
يعني ما هم از خدا طلب اجر و جبران مي كنيم از جهت محروميّت از فيض ايمان به غيب، يعني ايمان به پيغمبر(صلی الله علیه و آله) که شما بر آن هستيد و آن حضرت را نديده ايد. سوگند به خدايي كه غير از او خدايي نيست احدي فاضل تر از آن كه ايمان به غيب دارد نيست.
برحسب اين روايت، در حال حاضر ايمان به انبيای گذشته و حضرت خاتم الانبيا (صلی الله علیه و آله)، و اميرالمؤمنين و ائمه(علیهم السلام) تا حضرت امام حسن عسكري(علیه السلام) ايمان به غيب است، چنان كه ايمان به حضرت وليّ عصر(عج الله تعالی فرجه الشریف) نيز ايمان به غيب است، و از ثواب همه اين ايمان ها بهره منديم كه در رأس آنها ايمان به خداوند متعال است كه اگرچه عالم و ماسوا و همه كائنات، آيات جمال و جلال الهي هستند و به ذكرش هرچه بيني در خروش است و چيزي و ذرّه اي از او غايب نيست، امّا او به ذات و حقيقت
صفات از همه حتّي انبيا غايب است.
«لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ»(1)
و «لَا تَرَاهُ الْعُيوُنُ بِمُشَاهِدَةِ الْعَيَانِ وَلَكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقِیقَةِالْإِيمَانِ»(2)
ص: 202
به صفات سلبيه بيشتر معروف است تا به صفات ثبوتيه كه:
«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»(1)
بنابراين مصداق اتم و اكمل ايمان به غيب، ايمان به خداوند متعال است.
ايمان به وجود حضرت بقيةالله(عج الله تعالی فرجه الشریف) و عصر غيبت، ويژگي ها و فضائل خاصي دارد، و مؤمن به غيب در اين عصر، هم ايمانش به انبيا و ائمه گذشته ايمان به غيب است، و هم ايمانش به امام حيّ صاحب زمان ايمان به غيب است.
ايمان گذشتگانِ از اين امّت هم از زماني كه پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله)
بشارت به ظهور مهدي از اولاد فاطمه(علیها السلام) مي داد ايمان به غيب است كه از غير شيعه به اجمال و از شيعه به تفصيل است. همه ايمان به غيب است، ايمان به ناديده است، و همه داخل در ايمان به غيب و ايمان به خدا و صدق حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) است.
بايد مؤمنين قدر اين مرتبه را بدانند كه مثل ابن مسعود آن صحابي معروف آرزومند آن بوده و محروميّت از آن را فقداني مي داند كه اجر آن را از خدا مي خواهد، و بر خود ببالند كه خدا در بيان اوصاف متّقين پيش از همه اوصاف جليله متّقين، ايمان به غيب را بيان مي فرمايد.
ص: 203
فرق ايمان به غيب در عصر غيبت با اعصار ديگر اين است كه مؤمنين تخليص و تمحيص مي شوند؛ امتحانات شديد برايشان جلو مي آيد كه بسياري در اين امتحانات ساقط مي شوند. زن ها، مردها، جوان ها و حكّام و مسئولين حتّي علما همه امتحانات خاص دارند.
از جهت ظهور بدعت ها، از جهت اصرار بر ملاهي و مناهي و ترويج منكرات و ترك امر به معروف، و نفي سنّت ها مسائلي پيش مي آيد كه فتنه و فساد و اعراض از حقّ ظاهر و بلكه مورد افتخار و اعطای جوائز مي شود؛
اموري كه بعضی مظاهر آنها در معرض ديد همگان است، و جز كساني كه «إِمْتَحَنَ اللهُ تَعَالَی قُلُوبَهُمْ بِالْإِيمَانِ» كسي باقي نمي ماند.
لقمه و مال حلال اگر ناياب نباشد كمياب مي شود. قوانين و سنّت هاي اسلامي حتّي به اسم اسلام متروك مي گردد، و خلاصه برطبق اين روايت كه از حضرت اميرالمؤمنين(علیه السلام) است:
«أَيُّهَا النَّاسُ سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ»؛(1)
اسلام دگرگون مي شود، يعني واژگون مي گردد چنان كه ظرف به آنچه در آن است واژگون مي شود.
ص: 204
در اين شرایط و وظایف دشوار و مسئوليت هاي سنگين، افراد شجاع و دلسوز و باايمان بايد به ياري اسلام بشتابند، و امر به معروف و نهي از منكر نمايند. برنامه ها و روش هاي غيراسلامي را محكوم و به مردم معرفي نمايند، و بر حفظ هويّت اسلامي پافشاري كنند و فداكاري نمايند.
قَالَ اللهُ تَعَالَی: «إِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ»(1)
وَقَالَ سُبْحَانَهُ: «وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»(2)
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ
شعبان المعظم 1433
لطف الله صافی
ص: 205
بسم الله الرّحمن الرّحيم
اَلسَّلَامُ عَلَی مَوْلَانَا صَاحِبَ الْعَصْرِ وَالزَّمَانِ بَقِیَةُ اللهِ - أَرْوَاحُ الْعَالَمِينَ لَهُ الْفِدَاءُ - وَعَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ وَعَلَی شِيعَتِهِ الْمُتَمَسِّكِينَ بِأَمْرِهِ، وَالْفَائِزِينَ بِوِلَایَةِ اَلمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ.
با سلام و تبريك صميمانه و خالصانه خدمت حضّار محترم، ارادتمندان و چاكران آستان فرشته پاسبان صاحب ولايت كامله تامّه عبد يگانه خدا حضرت بقیّةالله مولانا الامام المهدي - ارواح العالمين له الفداء - كه در اين جشن باشكوه به شرف حضور نايل شده، و خود را در معرض نسايم بركات و رحمت هايي كه در آن نازل مي شود قرار داده اند، مراتب سپاس و تشكّر خود را از برگزاري اين مجلس قدسي ابراز مي دارم؛ به اميد آنكه به حكم:
«اَلرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فيِهِ مَعَهُمْ»(2)
ص: 206
بركات كثيره و رحمت هاي واسعه الهيّه كه - ان شاءالله تعالي - بر اين جلسه و امثال آن نازل خواهد شد بهره مند، و در شمار آن سعادتمندان محسوب شوم.
كمتر موضوعي پيدا مي شود كه مانند موضوع مهدويّت و سخن گفتن از آن وليّ يگانه، شنونده را به وجد و نشاط آورد، و كمتر نوشته اي مانند كتاب ها و مقالاتي كه در ارتباط با معرفي آن حضرت نوشته شود خواننده دارد.
در طول سال، اگرچه دل هاي مؤمنان به ياد آن حضرت و حضور در مجالس و محافل ولایي مشغول است ولي همگان منتظر ايام بابركت شعبان المعظم و در انتظار انجام مراسم دهه مباركه مهدويّت مي باشند كه عهد خود را با آن حضرت تجديد، و ايمان و شعور ديني خود را تازه و نو نمايند.
دهه فرخنده مهدويّت، مكتب و دانشگاهي است كه با آن كاستي هايي كه به واسطه غفلت برخي در حيات ديني و سياسي اسلامي و اخلاق اجتماعي پيش مي آيد تدارك مي شود، و همگان به حفظ سنّت هاي اسلامي و احترام از استقلال ديني ترغيب مي شوند.
امروز دنياي به اصطلاح متمدّن، بسياري از قبايح و مظالم را فخر و مدح دانسته و از معنويّات و فضايل و ايمان به عالَم غيب كنار رفته و به
ص: 207
بي معنايي و پوچي اين جهان و ابتذال، گرايش دارد و به بهانه و اسم هاي به ظاهر خوب، فساد، فحشا و ملاهي و مناهي را ترويج مي نمايد.
در اين اوضاع، حفظ استقلال، شخصيت ديني، افتخار به هويّت مذهبي، ثبات و استقامت بر سنن اسلامي، اجتناب از وقوع در جاهليّت ثانيه و گرايش هاي انحرافي فكري و عملي بايد وجهه همّت همه مخصوصاً جوانان عزيز باشد، و همگان با نصب العين قراردادن آيه كريمه:
«وَلِلّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ»(1)
عزّت و غيرت ايماني خود را گرامي بدارند، و باتوجه به آن همواره در علم و تحصيل و قدرت و فرهنگ، رو به جلو و تقدّم، و در كسب مكارم و عزّت، كوشاتر باشند.
امثال اين برنامه ها همه نشان از بيداري و هشياري و آگاهي جوانان دارد، و اين علائق خالصانه از سوي آنان كه باعث احياي امر ولايت حضرت ولي
عصر - ارواح العالمين له الفداء - مي باشد، همه موجب اميدواري و نويدبخش آينده بهتر و درخشان تر و طليعه جامعه اي پوياتر و مقاوم تر است.
در پايان، دست نياز به درگاه خداوند متعال برداشته، و با حالت انابه و تضرّع عرض مي كنيم:
ص: 208
خداوندا فرج موفورالسرور آن امام عزيز و مهربان را نزديك فرما، و جهان را از عدالت واقعي و سعادت حقيقي در ظلّ عنايات آن حضرت برخوردار فرما، و پرچم اسلام راستين - كه همان تشيّع و ولايت اهل بيت(علیهم السلام) است - را در سراسر دنيا در اهتزاز درآور.
اَللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِنْ أَعْوَانِهِ وَاَنْصَارِهِ وَمِنَ الْمُسُتَشْهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ.
قَالَ اللّهُ تَعَالَى: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»(1)
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ
دهم شعبان المعظم1433
لطف اللّه صافی
ص: 209
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
اَلسَّلَامُ عَلَی مَوْلَانَا الْمَهْدِيّ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عِلْماً وَقِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَهْلاً وَظُلْماً وَجَوْراً
سلام بر دانشجويان عزيز، برگزاركنندگان همايش سراسري دانشجویي مهدويّت كه با طرح معارف مهدوي، حركت دانشجويان را به كسب علم، معرفت و فتح قلّه هاي بلند دانش و بينش شتاب مي دهند، و قلب آقا و مولايشان را از دانشگا هيان پاك اعتقاد و دانشجويان نيك نهاد و مؤمنان مخلص به آن حضرت، شاد مي نمايند.
حضّار محترم، فرهيختگان، دانشوران و اساتيد بزرگوار!
دنياي معاصر باهمه جلوه ها و ظواهر - كه پيشرفت بشر را در صنايع و تكنولوژي همواره رو به جلو نشان مي دهد و زندگي مادي را توسعه مي دهد - در
معنويّت و فضائل رو به عقب مي رود؛ تنگناهاي روحي و فشارهاي باطني، او را سخت نگران نموده است.
ص: 210
اطمينان قلبي، ارزش روحي و امّيد به آينده و بلكه حال خود را ندارد. تفسير درستي از حيات ندارد و معنایي براي اين تمدّن مادي نمي يابد؛ و چنان جلوه مي كند كه جاهليّت دوّم در حال ظهور مي باشد.
اكثريّت بزرگ بشر نسبت به امور انساني و مميّزات انسان از حيوان بي تفاوت هستند. سرگرمي هاي به اصطلاح سالم و مسابقات آنها - كه به آن افتخار مي نمايند و مدال و جايزه مي گيرند - در ميدان افتخارات و ارزش هاي اصيل هرگز روح او را قانع نمي سازد و به طور موقّت او را از نواقص و انحطاطي كه در آن سقوط كرده غافل مي نمايد و اين زندگي بي معنا، او را نااميد مي كند.
چيزي كه باعث امّيدواري مي باشد و بشر را به عالم غيب و شناخت صحيح از زندگي و نجات از سقوط كنوني و انحطاط حيواني نويد مي دهد، گرايش هاي مذهبي و وعده هاي خلاص و مژده هاي نجات است.
گرايش مهدويّت، گرايش به عصر عدالت، عقلانيّت و فضيلت است. تفسيري كه با ايمان به مهدويّت و ظهور منجي از عالم مي شود، نگراني ها را برطرف، و تحيّرها را زايل مي سازد.
خلقت عالم بيهوده نيست و حيات انسان و ديدن اين همه برنامه ها، كسب
معلومات و كشف اسرار كائنات، همه سير، ترقّي و صعود است.
ص: 211
هبوط ها و سقوط ها همه محكوم است. آينده بشر مثل آينده جنين در رحم مادر است كه در پي آن محيط تنگ و تاريك، جهانِ وسيع؛ زمين، آسمان، منظومه ها، ماه، مهرها، اقيانوس ها، درياها، كوه ها، زيبایي ها، باغ ها، گل ها، شكوفه ها و ميلياردها انسان و ... است.
مهدويّت، پيش بيني پيروزي عدل بر ظلم، علم بر جهل و روشنايي بر تاريكي است. اين معنایي است كه بشر را راضي مي كند و به او نشاط و نيرو مي دهد. اين بشارت هاي قرآني:
«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»(1)
«وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»(2)
«وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ»(3)
و صدها بشارات قرآني و روایي همه اميدبخش و نشاط آفرين است.
ص: 212
و همچنين حضرت رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) در مثل اين پيام و اعلامي كه به امّت و جهانيان داده است:
«لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ قَائِمُنَا فَيَمْلَأُهَا قِسْطاً وَعَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»(1)
بقای دين، بقای اصول انسانيّت، عدالت و حكومت حضرت مهدي(عج الله تعالی فرجه الشریف) را بشارت و به آن تأكيد بليغ فرموده است.
اعتقاد به ظهور حضرت مهدي(علیه السلام) در آخرالزمان همه خمودها، بي حركتي ها، بي تفاوتي ها و غفلت ها را از بين مي برد. اين دعوت به اصلاح، دعوت به نظام استوار، صلح و خير است و اين مكتب را بايد گرامي بداريم.
در پرتو آن، همه ضعف ها را برطرف مي سازيم، كشور را آباد مي كنيم، با
فسادها مبارزه مي نماييم، امر به معروف و نهي از منكر مي كنيم و با اين همايش ها، فراگيري مفهوم مهدويّت را كه جهان شمول است تبليغ مي كنيم.
اين حركتي كه در جامعه ما در ارتباط با درك معاني مهدويّت و التزام منتظران ظهور به اعلای كلمه اسلام است غنيمت دانسته و مخصوصاً نسل جوان را به وسيله اين مكتب ولایي و معرفت بخش از خطرات اعتقادي و
ص: 213
اخلاقي بيمه مي نماييم.
اينجانب در خاتمه با تشكر وافر از دانشجويان عزيز و حضرات اساتيد محترم دانشگاه - أَيدّهم الله تعالي - كه در اين همايش و اجتماع نوراني شركت كرده اند، از خداوند متعال براي همه تأييد و توفيق مسئلت مي نمايم.
اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّكَ وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزِيزاً وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَأَعْوَانِهِ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُاللهِ وَبَرَكَاتُهُ
لطف الله صافی(1)
ص: 214
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللّهُ تَعَالَى: «وَذَ كِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللهِ»(1)
«اَلسَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللّهُ بِهِ الْأُمَمَ»(2)
يوم الله بزرگ نهم ربيع المولود، سالروز آغاز ظهور موفورالسرور ولايت و امامت حضرت ولي الله الأعظم امام مبين و حصن حصين، بقية الله في الأرضين موعود انبياء مرسلين و مقصود از «فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ»(3)
الامام الثاني عشر الحجة ابن الحسن المهدي - ارواح العالمين له الفداء - مي باشد.
اين روز مقدّس را به ساحت مبارك آن وليّ دوران و به عموم منتظران روزگار رهايي و عصر نجات و خلاص بشر از ظلم و بي عدالتي و استكبار،
ص: 215
تبريك و تهنيت عرض مي كنم. درحقيقت بايد گفت از امروز و از درون تاريخ هجري، تاريخ پربركت و نوين عصر مهدوي آغاز مي شود.
ملّت شريف ايران و تمام شيعيان جهان افتخار دارند كه چنين روز بزرگي را جشن گرفته و آن را عزيز و گرامي دارند.
بزرگ ترين نعمت الهي در هر عصر و زمان، وجود ذي جود حجةالله است كه به تصريح حضرت اميرالمؤمنين(علیه السلام) زمين، خالي از وجود او نخواهد بود كه يا ظاهر و مشهور و يا غايب و مستور است و اوست كه آيات و بيّنات الهي را از زوال و بطلان نگه مي دارد.(1)
از وظايف بسيار مهمّ شيعيان در عصر غيبت، شكر اين نعمت بزرگ است كه هرچه بيشتر و گسترده تر بروز داشته باشد آثار مفيد و بركات آن موجب قُرب الهي و نشان از حيات و زنده بودن جامعه مهدوي دارد.
از مظاهر درخشان شكر اين نعمت بالخصوص ياد حجّت خدا در ايّام متبرّك و روزها و زمان هاي منسوب به آن حضرت و گراميداشت اين روزها و
شب ها، به دعا و عبادت، اصلاح امور و شئون ديني، احياي امر آن امام عزيز و تجديد عهد و بازگشت به خدا و محاسبه نفس و مخصوصاً دعا
ص: 216
براي تعجيل فرج و ظهور آن حضرت است كه افضل اعمال مي باشد.
ما امروز وظيفه داريم كه خصوصيّات و امتيازات جامعه مهدوي و دولت كريمه الهي را به جهان معرّفي نماييم كه جهان تشنه عدل و مواسات و جهانِ خسته از ظلم و جنايات و قتل و خون ريزي خود را براي روز رهايي و روز زيباي مهرباني آماده كند و امّيدوار و منتظر وعده الهي براي برپايي حكومت واحد عدالت باشد كه:
«إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً * وَ نَرَاهُ قَرِيباً»(1)
نهم ربيع المولود 1434
لطف الله صافی(2)
ص: 217
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قَالَ اللهُ تَعَالَی: «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»(1)
«اَلسَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللهُ بِهِ الْأُمَمَ».(2)
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ
با تقدير و تشكر از برگزاركنندگان عزيز و موفّق كنگره ملّي مهدويّت دارالمؤمنين شوشتر امّيد است حاصل اين مجلس باعظمت كه با حضور نخبگان و انديشمندان و شخصيت هاي علمي حوزه و دانشگاه و ديگر اقشار آگاه و مشتاق برگزار مي شود، موجب ارتباط بيشتر همگان با آستان آن وليّ دوران و قطب عالم
امكان - ارواح العالمين له الفداء - گردد.
ص: 218
يكي از اسلامي ترين مقبولات و باورهاي مسلمين كه از عصر رسالت تاكنون مسلمانان به آن دل بسته و ايمان داشته و دارند ظهور شخصي الهي در آخرالزّمان است؛ شخصي كه جهان را پر از علم و قسط و عدل نمايد چنان كه از جهل و جور و ظلم پر شده باشد؛ شخصي كه از بركت ظهورش، توحيد اسلام جهان گير و خاور و باختر و هر قارّه و كشور تحت حكومت و حاكميّت احكام قرآن و عدالت حقيقي قرار خواهد گرفت.
اين عصري كه جهان در پيش رو دارد در طول حضور بشر در روي زمين بي سابقه است و ويژگي هاي آن در عصر هيچ يك از انبيا و رجال، ظاهر نشده است؛ عصري كه در آن زمين پر از عدل و قسط گردد و همه جا امنيّت و آرامش و اطمينان حاكم گردد و ميلياردها بشر در همه جا تحت حكومت واحد و قانون واحد قرار بگيرند و بركات زمين و آسمان ظاهر گردد عصري نمونه است.
عصر مهدوي، يعني نفي تمام ضعف ها و فسادها، يعني انتظارِ چنان جامعه واحد جهاني و مدينه فاضله حقيقي كه همه اركان و اعضا و نهادهايش همان گونه كه طرح آن ازطرف شخص رسول اعظم(صلی الله علیه و آله) داده
شده، مانند اعضاي بدن انسان واحد، انجام وظيفه مي نمايد.
ص: 219
مسير همه جوامع به سوي اين جامعه است و رسيدن بشر به اين جامعه، سنّت الهي و قاعده تخلّف ناپذير است، هركس كه بخواهد مانع از تحقّق اين جامعه مهدوي شود معارضه و ممانعت وي در هم كوبيده مي شود.
در اينجا تذكر اين نكته مناسب است كه تا دنيا به آن عصر و جامعه بزرگ مهدوي نرسيده است جامعه هاي فعلي اگر بخواهند در سعادت، آسايش، قدرت، قوّت، عزّت و عدالت، زندگي كنند بايد همان اصول و مباني جامعه مهدوي را اصل و مبناي حيات اجتماعي، سياسي و اقتصادي خود قرار دهند و آن را معيار بدانند و صلاح يا فساد خود را با آن بسنجند.
اكنون با اين ميزان از جوامع كوچك شهري و روستايي، مي توان جامعه اي را كه مهدوي است شناسايي كرد؛ در هر شهر و روستايي كه حقّ رعايت مي شود، از حقّ حمايت مي كنند، به حقّ عمل مي نمايند، اتحاد و برادري به چشم مي خورد، تعليم وتربيت صحيح و تقدير از اخيار و دانشمندان در آنجا رايج است، در امانت، خيانت نمي كنند و خلاصه، حيات ديني و انساني دارند؛ آن جامعه اگرچه كوچك هم باشد جامعه مهدوي است.
در جامعه مهدوي و مملكت امام زمان(علیه السلام) اگر بخواهند انسان هايي را تشويق كنند و به آنها جايزه بدهند انسان هاي پاك، صادق، وارسته و دانشمندان هستند؛ انسان هايي كه به فرهنگ اسلامي و اخلاق و سنّت هاي
ص: 220
الهي خدمت كنند نه به آنهايي كه در جامعه، فساد و بي بندوباري و ياوه گويي و دروغ و قانون شكني را ترويج كنند.
به آنهايي جايزه بايد داد كه رفتار و گفتارشان يكي باشد و جامعه را براي حكومت جهاني حضرت مهدي(عج الله تعالی فرجه الشریف) آماده نمايند.
به امّيد روزي كه همه احساس مسئوليت كنند و در رفع مشكلات و نابساماني هاي مردم قدم بردارند.
در پايان، اينجانب به سهم خود از برگزاركنندگان عزيز اين جلسه نوراني تشكر مي كنم و از خداوند متعال تأييد و تسديد براي همگان
مسئلت مي نمايم.
اَللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ
بیستم جمادی الثانيه 1434
لطف الله صافی
ص: 221
بسم الله الرّحمن الرّحيم
اَلسَّلَامُ عَلَی مَوْلَانَا الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللهُ بِهِ الْاُمَمَ وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ
با عرض ادب و احترام خدمت مسئولان و اعضای محترم مهديه هاي سراسر كشور كه به دعوت مجتمع عالي مهديّه اصفهان اين همايش را برگزار مي كنند.
اين گردهمايي را كه موجب افتخار، اعلام وجود ولايي، تعظيم امر ولايت، ترويج و تعظيم مكتب انتظار و متضمّن بركات است با تحسين و تقدير وافر تبريك عرض مي كنم؛ اميد است در آينده نيز اين همايش و تبادل نظرها و همكاري ها بين مهديّه ها ادامه يافته و تصميمات اين همايش جهت ترويج و نشر معارف ولایي و اعلام هدايت هاي مكتب اهل بيت(علیهم السلام) و رساندن پيام هاي آن به جهان معاصر همواره شكوفا و مفيد باشد.
السلام) بر اساس آیات و روایات
در شرايط كنوني كه به عنايات غيبي، اقبال و استقبال مردم از جلوه هاي ولايي و اظهار شوق به ياد و تكريم آن حضرت و حضور در جلسات و
ص: 222
سخنراني ها پيرامون معرفت امام عصر(علیه السلام) روزافزون است و حركتي معنوي را به سوي جلو و خودسازي تحت لوای اظهار اخلاص به آستان اقدس آن وليّ خدا(عج الله تعالی فرجه الشریف) به وجود آورده است، چنان كه از كتاب هايي كه بيشتر خواننده و خريدار دارد و مجالس و سخنراني هايي كه بيشتر به آن اظهار رغبت و حضور مي شود و خصوص نسل جوان را به سوي اين معارف بسيج نموده، معلوم است، اگر مؤسسات مهديه سراسر كشور، اين مراكز را تحت برنامه هاي برگرفته از آيات و روايات پيرامون معرّفي شخص و شخصيّت آن يگانه ذخيره الهي و وظايف و تكليف همگان در عصر غيبت - كه عصر بزرگ امتحان و تمحيص الهي است - با مشورت از علما و محقّقان فعّال نمايند، خدمتي است كه همه شعب زندگي جامعه را مي توان با آن اسلامي و موجب ترقّي فكري، معنوي، اخلاق، سياست، اقتصاد و فرهنگ قرار داد و نقاط ضعف را برطرف نمود، و از سير جامعه به سوي فساد، ملاهي، مناهي و غرب گرايي جلوگيري نمود.
اين عنوان، عنواني است كه با گستردگي تمام، همه شئون جامعه را زير پوشش قرار مي دهد و مصالح دين و دنيا را تأمين مي نمايد كه اگر در اين همايش ها عالمانه و آگاهانه، مسائل و مطالب مكتب انتظار و اميد بشر به آينده جهان مطرح شود، همه مشكلات با آن برطرف مي شود و برادري اسلامي و
احكام اسلام احيا مي گردد.
ص: 223
به عقيده اينجانب اين بزرگ ترين وسيله اي است كه جامعه شيعه و منتظران ظهور در اختيار دارند و بايد آن را غنيمت شمرد كه تحقّق جامعه تمام مهدوي در مطبوعات، رسانه هاي اسلامي، اشخاص، نهادها، مجالس، دانشگاه ها و حوزه ها باشد و اين فاصله هايي كه بين ما و نيل به اين مقاصد در حال حاضر وجود دارد از ميان برود.
در پايان به مناسبت قداست اسم مهديّه تذكر مي دهم كه يكي از القاب شريفه آقا حضرت وليّ عصر - ارواح العالمين له الفداء - كه مشهور و معروف است و از عصر پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و از زبان خود آن حضرت جاري شده و تا امروز همه مسلمانان آن موعود عزيز را به اين لقب مي خوانند، لقب «المهدي» است كه تنها در كتاب منتخب الاثر بيش از دويست وهفتاد حديث درباره اين لقب عنوان شده است كه ازجمله خطبه اعجازآميز اميرالمؤمنين(علیه السلام) است كه يكي از مشاهير بزرگ و معروف در علم تاريخ جهان مخصوصاً تاريخ
اسلام، مسعودي مقدمه كتاب و اثر مهم خود مروج الذهب را به آن مزيّن نموده است اشاره مي نماييم.
اين خطبه مشتمل بر مسائل و مطالب ژرف، عالي، خواندني و دانستني است كه سزاوار است محقّقان بزرگ درك مطالب آن را وجهه همّت قرار دهند.
ص: 224
روايت اين خطبه با اين مطالب در مقدمه كتابي مثل مروج الذهب، دليل اعتماد مسعودي بر آن و ايمان او به مضامين آن است. ازجمله بخش هاي نوراني اين خطبه در ارتباط با حضرت مهدي(علیه السلام) اين فرازهاي عالي است كه اينجانب آن را به اين همايش و حضّار عزيز و بزرگوار هديه مي نمايم:
امام(علیه السلام) سخن را ادامه مي دهد تا آنجا كه مي فرمايد:
«فَكَانَ حَظُّ آدَمَ مِنَ الْخَیْرِ مَا أَرَاهُ مِنْ مُسْتَوْدَعِ نُورِنَا وَ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ تَعَالَى يَخْبَأُ النُّورَ تَحْتَ الزَّمَانِ إِلَى أَنْ فَصَلَ مُحَمَّداً».
إِلَی أَنْ قَالَ: «ثُمَّ انْتَقَلَ النُّورُ إِلَى غَرَائِزِنَا وَلَمَعَ مَعَ أَئِمَّتِنَا فَنَحْنُ أَنْوَارُ السَّمَاءِ وَأَنْوَارُ الْأَرْضِ فِينَا النَّجَاةُ وَمِنَّا مَكْنُونُ الْعِلْمِ وَإِلَيْنَا مَصِيرُ الْأُمُورِ وَبِمَهْدِیِّنَا تَقْطَعُ الْحُجَجُ وَخَاتِمَةُ الْأَئِمَّةِ وَمُنْقِذُ الْاُمَّةِ وَغَايَةُ النُّورِ وَ مَصْدَرُ الْاُمُورِ فَنَحْنُ أَفْضَلُ الْمَخْلُوقِينَ وَأَشْرَفُ الْمُوَحِّدِینَ وَحُجَجُ رَبِّ الْعَالَمِينَ
فَلْیُهَنَّأْ بِالنِّعْمَةِ مَنْ تَمَسَّكَ بِوِلَايَتِنَا وَقَبَضَ عَلَی عُرْوَتِنَا».(1)
ص: 225
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَاجْعَلْنَا وَإِيَّاكُمْ مِنْ شِيعَتِهِمُ الْمُخْلَصِينَ وَ مِنْ أَنْصَارِ دِينِهِمْ وَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِحَبْلِ وِلَايَتِهِمْ أَجْمَعِينَ وَمِنَ الْمُسَارِعِينَ لِأَعْلَاءِ كَلِمَتِهِمْ وَالدَّعْوَةِ إِلَی هُدَاهُمْ إِنَّهُ سَمِيعُ الدُّعَاءِ.
لطف الله صافي(1)
ص: 226
1. قرآن کريم.
2. نهج البلاغه، الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، الشریف الرضی، تحقیق و شرح محمد عبده، بیروت، دارالمعرفة، 1412ق.
3. اثباةالهداة بالنصوص و المعجزات،حر عاملی، محمد بن حسن (م. 1104ق.)، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1425ق.
4. اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، مسعودی، علی بن حسین (م. 345ق.)، قم، انتشارات انصاریان، 1423ق.
5. الاحتجاج، طبرسی، احمد بن علی (م. 560ق.)، تحقیق سید محمدباقر موسوی خرسان، النجف الاشرف،دارالنعمان، 1386ق.
6. الاربعین، ماحوزی، سلیمان بن عبدالله (م. 1121ق.)، تحقیق سیدمهدی رجائی، قم، مطبعة امیر، 1417ق.
7. ارشادالقلوب، دیلمی، حسن بن محمد (م. 841ق.)، قم، الشریف الرضی، 1412ق.
8. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، مفید، محمد بن محمد (م. 413ق.)، تحقیق مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) لتحقیق التراث،
بیروت، دارالمفید، 1414ق.
9. اعلام الدین، دیلمی،حسن بن محمد (م. 841ق.)، قم، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، 1408ق.
10. إعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، فضل بن حسن (م. 548ق.)، قم، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، 1417ق.
ص: 227
1. اقبال الاعمال، ابن طاووس، سیدعلی بن موسی (م. 664ق.)، تحقیق جواد قیومی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1414ق.
2. الامالی، صدوق، محمد بن علی (م. 381ق.)، قم، مؤسسة البعثة، 1417ق.
3. الامامة و التبصرة من الحیره، ابن بابویه، علی بن حسین (م. 329ق.)، قم، مدرسه امام مهدی(علیه السلام)، 1404ق.
4. امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، مقریزی، احمد بن علی (م. 845ق.)، تحقیق محمد نمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1420ق.
5. بحارالانوارالجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(علیهم السلام)، مجلسی، محمدباقر (م. 1111ق.)، تحقیق محمدباقر بهبودی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق.
6. البرهان فی تفسیر القرآن، بحرانی، سید هاشم حسینی (م. 1107ق.)، تهران، بنیاد بعثت، 1416ق.
7. بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد(صلی الله علیه و آله)،
صفار، محمد بن حسن (م. 290ق.)، تحقیق میرزامحسن کوچه باغی،
تهران، مؤسسة الاعلمی، 1404ق.
8. البلدالامین و الدرع الحصین، کفعمی، ابراهیم بن علی (م. 905ق.)، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1418ق.
9. تحف العقول عن آل الرسول(صلی الله علیه و آله)، ابن شعبه حرانی، حسن بن علی (م. قرن4)، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
10. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، آمدی، عبدالواحد بن محمد (م. 510ق.)، تحقیق مصطفی درایتی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1366ش.
2. تفسیر الکبیر، فخررازی، محمد بن عمر (م.606ق.)، قم، مکتب الاعلام الاسلامی،1413ق.
ص: 228
3. تفسیرالمحیط الاعظم و البحرالخضم، آملی،سید حیدر (م. 782ق.)، تحقیق سید محسن موسوی تبریزی، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1422ق.
4. تفسیرنورالثقلین، حویزی،عبدعلی بن جمعه (م. 1112ق.)، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، قم، انتشارات اسماعیلیان، 1415ق.
5. تفسیرالصافی، فیض کاشانی، محسن بن مرتضی (م. 1091ق.)، تهران، انتشارات صدر، 1415ق.
6. تنبیه الخواطر و نزهةالنواظر (مجموعه ورّام)، ورّام بن ابی فراس، مسعود بن ورّام (م. 605ق.)، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1368ش.
7. تهذیب الاحکام، طوسی، محمد بن حسن (م. 460ق.)، تحقیق سید حسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1364ش.
8. الثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسی، محمد بن علی (م. 560ق.)، تحقیق نبیل رضا علوان، قم، انتشارات انصاریان، 1412ق.
9. الجامع الصغیر فی احادیث البشیرالنذیر، سیوطی، جلال الدین (م. 911ق.)، بیروت، دارالفکر، 1401ق.
1. الخصال، صدوق، محمد بن علی (م. 381ق.)، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، نشر اسلامی، 1403ق.
2. خصائص الائمه(علیهم السلام)، سید رضی، محمد بن حسین (م. 406ق.)، تحقیق محمدهادی امینی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1406ق.
3. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، سید محمود (م. 1270ق.)، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
4. الدعوات، قطب راوندی، سعید بن هبة الله (م. 573ق.)، قم، مدرسة الامام المهدی(علیه السلام)، 1407ق.
5. روضة الواعظین و بصیرةالمتعظین، فتال نیشابوری، محمد بن حسن (م. 508ق.)، قم، الشریف الرضی، 1375ش.
ص: 229
6. زادالمعاد، مجلسی، محمدباقر(م. 1111ق.)، تحقیق علاء الدین اعلمی، بیروت،مؤسسة الاعلمی، 1423ق.
7. سنن الترمذی، ترمذی، محمد بن عیسی (م. 279ق.)، تحقیق عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر، 1403ق.
8. شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،عزالدین (م. 656ق.)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیة، 1378ق.
9. شرح الاسماء او شرح دعاء الجوشن الکبیر، سبزواری، ملاهادی (م. 1289ق.)، قم، مکتبة بصیرتی.
10. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، مسلم بن حجاج (م. 261ق.)، بیروت، دارالفکر.
1. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، مسلم بن حجاج (م. 261ق.)،بیروت، دارالفکر.
2. الصحیفةالسجادیه، الامام علی بن الحسین(علیها السلام) (م. 94ق.)، قم، نشرالهادی، 1376ش.
3. عدة الداعی و نجاح الساعی، ابن فهد حلی، احمد بن محمد(م. 841ق.)، قم، مکتبة وجدانی.
4. علل الشرائع، صدوق، محمد بن علی (م. 381ق.)، تحقیق سیدمحمدصادق بحرالعلوم، النجف الاشرف، المکتبة الحیدریة، 1385ق.
5. عوالم العلوم و المعارف و الاحوال (الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام))، بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله (م. قرن 12)، قم، مؤسسه امام مهدی(علیه
السلام)، 1382ش.
6. عیون الحکم و المواعظ،لیثی واسطی، علی بن محمد (م. قرن 6)، تحقیق حسین حسنی، قم، انتشارات دارالحدیث، 1376ش.
7. الغارات، ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد (م. 283ق.)، تحقیق سید جلال الدین حسینی ارموی، چاپخانه بهمن.
8. الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، امینی، عبدالحسین (م. 1392ق.)، بیروت،دارالکتاب العربی، 1397ق.
ص: 230
9. الغیبه، نعمانی،محمد بن ابراهیم (م. 360ق.)، تحقیق فارس حسون کریم، قم، انتشارات انوارالهدی، 1422ق.
10. الفتن، ابن حماد،نعیم بن حماد مروزی (م. 229ق.)، بیروت، دارالفکر، 1414ق.
1. الفصول المهمة فی معرفة الائمه(علیهم السلام)، ابن صباغ مالکی، علی بن محمد (م. 855ق.)، تحقیق سامی غریری، قم، دارالحدیث، 1422ق.
2. الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب (م. 329ق.)، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران،دارالکتب الاسلامیة، 1363ش.
3. کشف الاستار عن وجه الغائب عن الابصار، محدّث نوری، میرزا حسین (م. 1320ق.)، المطبعة الجدیده.
4. کشف الغمة فی معرفة الائمه(علیهم السلام)، اربلی، علی بن عیسی (م. 693ق.)، بیروت، دارالاضواء، 1405ق.
5. کشف المحجة لثمرةالمهجه، ابن طاووس، سید علی بن موسی (م. 664ق.)، النجف الاشرف، المطبعة الحیدریة، 1370ق.
6. کفایةالاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر(علیهم السلام)، خزاز قمی، علی بن محمد (م. 400ق.)، تحقیق سید عبد اللطیف حسینی کوه کمری، قم،انتشارات بیدار، 1401ق.
7. کمال الدین و تمام النعمه، صدوق، محمد بن علی (م. 381ق.)، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، نشر اسلامی، 1405ق.
8. کنزالفوائد، کراجکی، محمد بن علی (م. 449ق.)، قم، مکتبة المصطفوی، 1369ش.
9. مجمع الزوائد و منبع الفوائد، هیثمی، علی بن ابی بکر (م. 807ق.)،بیروت، دارالکتب العلمیة، 1408ق.
1. مدینة معاجز الائمة الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، بحرانی،
ص: 231
2. سید هاشم حسینی (م. 1107ق.)، تحقیق عزت الله مولائی، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1413ق.
3. مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن حسین (م. 345ق.)، قم، دارالهجرة، 1409ق.
4. المسائل الخمسون فی اصول الدین، فخر رازی، محمد بن عمر (م. 606ق.)، تحقیق احمد حجازی سقا، القاهرة، المکتبة الثقافیة، 1989م.
5. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله (م. 405ق.)، تحقیق یوسف مرعشلی، بیروت، دارالمعرفه.
6. المسترشد فی امامة امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(علیه السلام)، طبری امامی، محمد بن جریر (م. قرن 5)، تحقیق احمد محمودی، مؤسسه فرهنگ اسلامی کوشانپور، 1415ق.
7. مسند ابویعلی الموصلی، ابویعلی موصلی، اسماعیل بن محمد (م. 307ق.)، تحقیق حسین سلیم اسد، دمشق، دارالمأمون للتراث.
8. مسند احمد بن حنبل، احمد بن حنبل، شیبانی (م. 241ق.)، بیروت، دار صادر.
9. المصباح،کفعمی، ابراهیم بن علی (م. 905ق.)، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1403ق.
10. مصباح المتهجد، طوسی، محمد بن حسن (م. 460ق.)، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، 1411ق.
1. المعجم الاوسط، طبرانی، سلیمان بن احمد (م. 360ق.)،دارالحرمین، 1415ق.
2. المعجم الکبیر، طبرانی، سلیمان بن احمد (م. 360ق.)، تحقیق حمدی سلفی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1404ق.
3. معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، کراجکی، محمد بن علی (م. 449ق.)، تهران، المکتبة المرتضویة، 1353ش.
ص: 232
4. مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، محمد بن علی (م. 588ق.)، تحقیق گروهی از اساتید نجف اشرف، النجف الاشرف، المکتبة الحیدریة، 1376ق.
5. منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر(علیه السلام)، صافی گلپایگانی، لطف الله، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانیمدظله العالی، 1422ق.
6. نزهةالناظر و تنبیه الخواطر، حلوانی، حسین بن محمد (م. قرن 5)، قم، مدرسة الامام المهدی(علیه السلام)، 1408ق.
7. الوافی، فیض کاشانی، محسن بن مرتضی (م. 1091ق.)، تحقیق سید ضیاءالدین حسینی، اصفهان،کتابخانه امام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)، 1406ق.
8. وسائل الشیعه، حرعاملی، محمد بن حسن (م. 1104ق.)، قم، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، 1414ق.
9. ینابیع المودة لذوی القربی، قندوزی، سلیمان بن ابراهیم (م. 1294ق.)، تحقیق سید علی جمال اشرف حسینی، دارالاسوة، 1416ق.
ص: 233