شاد کردن دیگران از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام)

مشخصات کتاب

سرشناسه:پوریزدی، رحمت، 1365-

عنوان و نام پديدآور:شاد کردن دیگران از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام/مولف رحمت پوریزدی.

مشخصات نشر:قم: انتتشارات قدس، 1399.

مشخصات ظاهری:57ص.

شابک:120000 ریال:978-600-379060-5

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

موضوع:شادی -- احادیث

موضوع:Cheerfulness -- Hadiths

رده بندی کنگره:BP141/5

رده بندی دیویی:297/212

شماره کتابشناسی ملی:7403169

وضعيت ركورد:فیپا

ص: 1

اشاره

تقدیم به:

همه همسایه های خُوش اخلاق(1) و باگذشت و همه کسانی که با قصد قربت دلی را شاد و لبی را خندان می کنند

ص: 2


1- . درحالی که مشغول تدوین کتاب بودم، براثر اتفاقی سهل انگارانه باعث رنجش همسایه ها شدم و آن ها نیز با بزرگواری با ما مدارا و گذشت کردند.

شاد کردن دیگران از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام)

مولف رحمت پور یزدی

ص: 3

بسم الله الرحمن الرحیم

ص: 4

فهرست مطالب

تصویر

ص: 5

تصویر

ص: 6

تصویر

ص: 7

تصویر

ص: 8

دیباچه

رسول خدا(صلی الله علیه و آله)

برترین کارها پس از انجام دادن واجبات، خُوش حال کردن مؤمن است.(1)

عمر به خشنودی دل ها گذار

تا ز تو خشنود شود، كردگار

سایه ی خورشید ِ سواران طلب(2)

رنج خود و راحت یاران طلب

دَرد سِتانی كُن و درمان دِهی

تات(3) رسانند، به فرمان دِهی

گرم شُو از مِهر و زِكین(4) سرد باش

چون مَه و خورشید، جوانمرد باش

هر كه به نیكی، عمل آغاز كرد

نیكی او، روی بُدو باز كرد

ص: 9


1- . «إِنَّ مِنْ أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ بَعْدَ الْفَرَائِضِ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ». أعلام الدین، ص 254.
2- . کنایه از ایثار و از خودگذشتگی و یا سحرخیزی.
3- . تا تو را.
4- . کینه و دشمنی.

گُنبد گَردنده(1)،ز روی قیاس

هست به نیكی و بدی،

طاعت کن روی بتاب از گناه

تا نشوی چون خِجلان عُذر

حاصل دنیا چو یکی ساعتست

طاعت کن کز همه به

عذر میاور نه حِیل خواستند

این سخن است از تو عمل خواستند

گر به سخن کار میسر شدی

کار نظامی به فَلَک بر شدی(2)

در این گلبرگ کوچک احادیثی از اهل بیت (علیهم السلام)درباره اهمیت شادی و نیز شاد کردن دیگران گردآوری کردیم به امید آنکه سرنخ هایی برای تحقیق و پژوهش و نیز مایه خوشحالی و خُرسندی اهل بیت (علیهم السلام)و دوست داران و پیروان آنان باشد؛ و به امید آنکه دلی شاد و لبی خندان شود؛ و از خوانندگان تیزبین خواستارم تا کاستی ها را بر بنده ببخشایند و مرا از نقد و نظرات خویش بی بهره نگذارند.

شُکر که این نامه به عنوان رسید

پیشتر از عُمر به پایان رسید(3)

خُوش و خُوشحال و خُوشدل باشید.

ولادت باسعادت امام حسن عسکری(علیه السلام)

1399/ آبان

ryazdi1395@gmail.com

ص: 10


1- . آسمان.
2- . نظامی، خَمسه، مَخزن الاسرار، بخش 23.
3- . همان، بخش 60.

اهمیت شادی

شادی گِره گشا

امام علی (علیه السلام) السُّرُورُ يَبْسُطُ النَّفْسَ وَ يُثِيرُ النَّشَاطَ؛

شادمانی، دل را می گشاید و نشاط را بر می انگیزاند.(1)

شادي و نشاط ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند، به گونه اي كه شادي را مي توان يكي از عوامل نشاط دانست. شادي كه معادل عربي آن، فرح و سرور است، به معناي خوش حالي و خشنودي است كه نمود آن بيشتر در خنده و تبسم است، ولي نشاط و شادابي به معناي سرحال بودن و سرزندگي و ميل و رغبت به كار داشتن است كه در فعاليت و تكاپو آشكار مي شود.

ص: 11


1- . تصنیف غُرَرُالحِکم وَ دُرَرُالکَلِم، ح 7391. بیشتر احادیث برگرفته از کتاب الگوی شادی، از نگاه قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، محمد، دارالحدیث، قم،1391.

ازاين رو، مي توان گفت گاهي نشاط و شادي، هر دو با هم جمع اند و آن زماني است كه فرد هم شاد است و هم سرحال و بانشاط و زماني از هم جدايند؛ يعني گاهي فردي بانشاط و سرحال است، ولي شاد نيست. به عبارتي، او كارهاي خود را با

ميل و رغبت انجام مي دهد، ولي خندان نيست، مانند پيامبران كه از گمراهيِ ديگران ناراحتند و با اين حال، با نشاط به ارشاد آنان مي پردازند و چون به وظيفه خويش عمل كرده اند، لذت مي برند. در مقابل، گاهي فردي شاد و خندان است، ولي نشاط لازم براي انجام امور خود را ندارد، مانند فرد افسرده اي كه بر اثر عوامل خارجي براي چند لحظه خندان است.(1)

ناگفته پیداست شادی که باعث نشاطِ روح و جان می شود شادی است که منشأ و اساس آن بر مبنای عقل باشد. نه اینکه برای شاد بودن دست به هر کار اشتباهی زده شود مانند تهمت، تمسخر، دروغ گویی، ریختن آبروی دیگران...

ص: 12


1- . خبازی مجید، شادی و رسانه (مبانی، آسیب ها و راهکارها)، مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، قم،1390.

تبسم صدقه است

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تَبَسُّمُکَ فی وَجهِ أخیکَ لَکَ صَدَقَهٌ؛

تبسم تو در چهره برادرت، صدقه ای برای توست.(1)

صدقه تنها به کمک مالی نیست. بلکه دل شاد کردن، لبخند زدن به روی دوست مؤمن، گِره گشایی از مسائل دیگران نیز صدقه است و طبق فرمایش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هر کار خیری صدقه است.(2)

تبسم و نیکی

امام باقر(علیه السلام) تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِي وَجْهِ أَخِيهِ حَسَنَةٌ وَ صَرْفُ الْقَذَى عَنْهُ حَسَنَة؛

تبسم شخص در چهره برادرش، نیکی است و زدودن غمی از او هم نیکی است.(3)

ص: 13


1- . کنزالعُمال، ج 6، ص 410.
2- . «کلُّ مَعْرُوفٍ صَدَقَة» کافی، ج 4، ص 26.
3- . کافی، ج 2، ص 188.

تبسم و مسافرت

امام صادق (علیه السلام) قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ إِذَا سَافَرْتَ مَعَ قَوْمٍ ...أَكْثِرِ التَّبَسُّمَ فِي وُجُوهِهِمْ؛

لقمان به فرزندش گفت: هرگاه با گروهی به سفر رفتی... در برخورد با آنان بسیار متبسّم باش.(1)

تُرُش روی و دشمن

امام علی(علیه السلام) سیره پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)این بود که وقتی یکی از اصحاب خود را غمگین می دید، او را با شوخی کردن، شاد می کرد و می فرمود خداوند از برخورد عبوسانه انسان با دوستانش نفرت دارد.(2)

دیدارِ با شادی

امام علی (علیه السلام) أَظْهِرُوا الْبِشْرَ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ السُّرُورَ فِي مُلَاقَاتِكُم؛

ص: 14


1- . کافی، ج 8، ص 348.
2- . «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ لَيَسُرُّ الرَّجُلَ مِنْ أَصْحَابِهِ إِذَا رَآهُ مَغْمُوماً بِالْمُدَاعَبَةِ وَ كَانَ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْمُعَبِّسَ فِي وَجْهِ إِخْوَانِهِ». کشف الریبه، ص 83.

در میانتان خُوش رویی و در ملاقاتتان شادمانی را آشکار سازید.(1)

نیکوست هنگام ملاقات با دیگران با رویی گشاده و اخلاقی خُوش با آن ها برخورد کنیم.

به قول معروف «اخلاق خُوش از بهشت آمده است»؛ و از بهترین جاهایی که می تواند اثر مثبت آن را مشاهده کرد هنگام ملاقات همسران و نیز ملاقات فرزند با والدین است.

تبسم و اندوه مؤمن

امام علی(علیه السلام) هُوَ الْكَيِّسُ الْفَطِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِه؛

در توصیف مؤمن: او زیرک و هوشمند است. شادمانی او در رُخسارش و اندوه وی درون قلب اوست.(2)

تبسم و پیامبر(صلی الله علیه و آله)

كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِذَا حَدَّثَ بِحَدِيثٍ تَبَسَّمَ فِي حَدِيثِهِ.

ص: 15


1- . بِحارالانوار، ج 94، ص 117.
2- . کافی، ج 2، ص 226.

پیامبر خدا هر گاه سخن می گفت، میان سخنش تبسم می کرد.(1)

پاک کننده کینه

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حُسْنُ الْبِشْرِ يَذْهَبُ بِالسَّخِيمَةِ؛

خُوش رویی، کینه را می زداید.(2)

اخلاق نیک و روی گُشاده از بین برنده کینه و دشمنی است.

امام صادق (علیه السلام) و تبسم

وَ لَقَدْ كُنْتُ أَرَى جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) وَ كَانَ كَثِيرَ الدُّعَابَةِ وَ التَّبَسُّم؛

به نقل از مالک- همواره امام صادق (علیه السلام) را می دیدم که شوخ و پُر تبسم بود.(3)

ص: 16


1- . مکارم الاخلاق، ص 21.
2- . کافی، ج 2، ص 104.
3- . بِحار الانوار، ج 17، ص 33.

حق گویی

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) إِنِّي لَأَمْزَحُ وَ لَا أَقُولُ إِلَّا حَقّاً؛

من شوخی می کنم؛ ولی جز حق بر زبان نمی آورم.(1)

شوخی صحیح و به جا شوخی است که با تمسخر و تحقیر و دروغ ...همراه نباشد.

سرخُوشی مکن

امام علی (علیه السلام) الدَّهْرُ يَوْمَانِ يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ وَ إِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَاصْبِر؛

روزگار، دو روز است: روزی سازگار با تو و روزی ناسازگار. اگر با تو ساز بود، سرمَستی مکن و اگر ناسازگار بود، شکیبا باش.(2)

ص: 17


1- . مکارم الاخلاق، ص 21.
2- . نهج البلاغه، حکمت 396.

اگر روزگار به تو رو آورد شکر خدا کن و غافل از دهنده نعمت مشو و اگر روزگار به تو پشت کرد تو نیز صبر داشته باش؛ چراکه روزگار در حال گردش است و چه خُوشی یا ناخوشی هر دو به پایان می رسد.

زمین خوردن دیگران

امام علی (علیه السلام) لَا تَفْرَحَنَ بِسَقْطَةِ غَيْرِكَ فَإِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا يُحْدِثُ بِكَ الزَّمَان؛

هرگز از لغزش دیگران، دل شاد مشو؛ زیرا نمی دانی که روزگار، با تو چه خواهد کرد.(1)

از زمین خوردن دیگران( در هر زمینه ای، فرهنگی، اقتصادی، رفتاری، گفتاری...) شادی مکن؛ چراکه ممکن است روزی خودت به زمین بخوری و زمین گیر شوی.

ص: 18


1- . تصنیف غُرَرُالحِکم وَ دُرَرُالکَلِم، ح 6842.

در زمان حال گذر کن

امام علی (علیه السلام) إِنَّ مَاضِيَ يَوْمِكَ مُنْتَقِلٌ وَ بَاقِيَهُ مُتَّهَمٌ فَاغْتَنِمْ وَقَتْكَ بِالْعَمَل؛

گذشته ی عمر تو رفته و باقی مانده ی آن، محل تردید است. پس زمانی را که در آن به سر می بری، برای کار، غنیمت شمار.(1)

گذشته، آیینه پند و عبرت شد و آینده نیز مبهم و نامعلوم است. پس در زمان حال زندگی کن و از زمان حال آینده ات را بساز. نگویید «اگر پول داشتم، ای کاش نگفته بودم یا اگر فردا آفتابی باشد، ای کاش این گونه نبود...» بهتر است «اگر و ای کاش» را کنار بگذاریم و کمر همت را ببندیم و به فکر زمان حال باشیم.

ص: 19


1- . همان، ح 2788.

ص: 20

شاد کردن دیگران

عزیزترین مردم

رسول خدا (صلی الله علیه و آله)الْخَلْقُ عِيَالُ اللَّهِ فَأَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَى اللَّهِ مَنْ نَفَعَ عِيَالَ اللَّهِ وَ أَدْخَلَ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ سُرُوراً؛

مردم، نانخور خدایند، دوست داشتنی ترین مردم نزد خداوند، کسی است که به نان خوران او سود برساند و خانواده ای را شادمان کند.(1)

ص: 21


1- . کافی، ج 2، ص 164.

همچون آب جاری

امام علی (علیه السلام) خطاب به کمیل بن زیاد نخعی(1): ای کمیل! به خانواده ات فرمان بده که روز هنگام، در پی کسب خُلق وخُوی نیکو باشند و شبانگاهان، در صدد رفع نیازهای خفتگان. سوگند به آن که هر آوایی را می شنود، هیچ کس دلی را شادمان نمی سازد، مگر آن که خداوند از آن شادمانی، لطفی بیافریند تا زمانی که سختی ای به او برسد، آن لطف همچون آب جاریِ در سراشیب، به سوی آن سختی سرازیر شود و آن را از وی دور کند، همچنان که شتر غریبه{از میان رمه (گله) شتران}، رانده می شود.(2)

خدا دوست دارد

امام باقر(علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ إِرَاقَةَ الدِّمَاءِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِغَاثَةَ اللَّهْفَانِ؛

ص: 22


1- . کُمَیل بن زِیاد بن نَهِیک نَخَعی صُهبانی کوفی(12- 82ه.ق) از تابعین و یاران برجسته امام علی(علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام).
2- . «لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ النَّخَعِيِّ يَا كُمَيْلُ مُرْ أَهْلَكَ أَنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ الْمَكَارِمِ وَ يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ فَوَالَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الْأَصْوَاتَ مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إِلَّا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِي انْحِدَارِهِ حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الْإِبِل». نهج البلاغه، خ 257.

خداوند، قربانی کردن و غذا دادن{به مردم} و فریادرسی گرفتاران را دوست دارد.(1) قربانی و قربانی کردن، به کشتن گوسفند، گاو، شتر و مانند آن ها به نیت تقرب به خدا اطلاق می گردد. و دو نوع است: واجب: حج... و مستحب: عقیقه فرزند... که هرکدام احکام خاصی دارد. توضیح بیشتر در رساله توضیح المسائل مراجع تقلید.

شادمانی پدر و مادر

امام صادق(علیه السلام) إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ يَزِيدَ اللَّهُ فِي عُمُرِكَ فَسُرَّ أَبَوَيْكَ؛

اگر دوست داری که خداوند، عمرت را بیفزاید، پدر و مادر خویش را شادمان کن.(2)

احترام به والدین نقش بسزا و شگفتی در پیشرفت و سعادت دنیا و آخرت انسان دارد.

ص: 23


1- . المحاسن، ج 2، ص 388.
2- . بِحارالانوار، ج 71، ص 81.

هر جمعه

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) أَطْرِفُوا أَهَالِيَكُمْ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ بِشَيْ ءٍ مِنَ الْفَاكِهَةِ أَوِ اللَّحْمِ حَتَّى يَفْرَحُوا بِالْجُمُعَةِ؛

در هر جمعه، چیزی مثل میوه یا گوشت برای خانواده تان هدیه آورید تا از آمدنِ جمعه، شاد شوند.(1)

در فرهنگ اسلامی جمعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ که اعمال عبادی و آداب خاصی را دارد از جمله نماز جمعه، غسل جمعه، خواندن زیارت های خاص... و آداب مانند پوشیدن لباس نو، استفاده از عطر و زیارت اهل قبور... است.

ص: 24


1- . کافی، ج 6، ص 299.

شاد کردن خانواده

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خداوند مردی را که هر گاه از بازار برمی گردد، چیزی در آستینش می گیرد و برای خانواده اش می آورد و آنان از آن شاد می شوند، دوست می دارد. پس خداوند، به او بر فرشتگان مباهات می کند.(1)

نیکوست در حد توان هنگامی که از بازار برمی گردیم چیزی برای خانواده تهیه کنیم تا مایه خوشحالی و شادی آنان شود.

رشته ی دوستی

امام صادق (علیه السلام) به خدا و محمد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) ایمان ندارد آن کس که چون برادر مؤمنش برای حاجتی به نزدش بیاید، خنده رو، با وی روبه رو نشود. پس اگر نیازش به دست اوست، در برآوردنش بشتابد و اگر میسور (

ص: 25


1- . «إنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیُحِبُّ الرَّجُلَ مِن خَلقِهِ إذا إنصَرَفَ مِن سوقِهِ فَیأخُذَ شَیاً فی کُمِّهِ لِعِیالِهِ فَیَفرحوا بِهِ، فَیُباهِی اللهُ بِهِ المَلائِکَهَ». الفردوس، ج 1، ص 168.

در توانش نیست) او نیست، در برآوردن آن به دست دیگران، خود را به زحمت بیفکند که اگر چنین نباشد، میان ما و او، رشته ی دوستی نیست.(1)

دعای کودکان

امام صادق(علیه السلام) كَانَ أَبِي (علیه السلام) إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ جَمَعَ النِّسَاءَ وَ الصِّبْيَانَ ثُمَّ دَعَا وَ أَمَّنُوا؛

پدرم ( امام باقر(علیه السلام)) هر گاه چیزی او را اندوهگین می ساخت، بانوان و کودکان را گِرد هم می آورد و دعا می کرد و آنان آمین می گفتند.(2)

شریک زندگی

به امام حسن مجتبی (علیه السلام) گفته شد: نیکوترین زندگی، از آنِ چه کسی است؟ فرمود: «آن که مردم را در زندگی خود شریک گرداند». گفته شد:

ص: 26


1- . «مَا آمَنَ بِاللَّهِ وَ لَا بِمُحَمَّدٍ وَ لَا بِعَلِيٍّ مَنْ إِذَا أَتَاهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِي حَاجَةٍ لَمْ يَضْحَكْ فِي وَجْهِهِ فَإِنْ كَانَتْ حَاجَتُهُ عِنْدَهُ سَارَعَ إِلَى قَضَائِهَا وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ تَكَلَّفَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِهِ حَتَّى يَقْضِيَهَا لَهُ فَإِذَا كَانَ بِخِلَافِ مَا وَصَفْتُهُ فَلَا وَلَايَةَ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ». بِحارالانوار، ج 72، ص 177.
2- . کافی، ج 2، ص 487.

«بدترین زندگی، ازآنِ چه کسی است؟» فرمود: «آن که در سایه ی او کسی موقعیت زندگی پیدا نکند».(1)

چه زیبا و ماندگار است در پرتو زندگی ما کسانی نیز به رشد و شکوفایی برسد.

خانه ای در بهشت

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) لِلجَنَّهِ بابٌ یُقالُ لَه: الفَرَحِ، لا یَدخُلُ فیه إلا مَن فَرَّحَ الصِّبیانَ؛

در بهشت دری است به نام «شادمانی». جز کسی که کودکان را شادمان کرده باشد، از آن وارد نمی شود.(2)

شادی کودکان را با یک نگاه، یا یک لبخند می توان به دست آورد.

ص: 27


1- . «قیلَ لِلحَسَنِ(علیه السلام) مَن أحسَنُ النّاسِ عَیشاً؟ قال: مَن أشرَکَ النّاسَ فی عَیشِهِ و قیلَ: مَن شَرُّ النّاسِ عَیشاً؟ قال: مَن لایَعیشُ فی عَیشِهِ أحَدٌ». تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 226 به نقل از الگوی شادی، ح 416.
2- . کنزالعُمال، ج 3، ح 6009.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) و شوخی با کودکان

عن انس کان رسول الله مِن أفکَهِ الناسِ مَعَ الصَّبِیِّ؛

به نقل از اَنَس: پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) از شوخ طبع ترین مردمان با کودکان بود.(1)

چونکه با کودک سر و کارت فُتاد

هم زبان کودکی باید گُشاد(2)

خانواده را اندوهگین نساز

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) إِذَا أَعْسَرَ أَحَدُكُمْ فَلْيَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ وَ لِيَضْرِبْ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغِي مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ لَا يَغُمَّ نَفْسَهُ وَ أَهْلَهُ؛

هر گاه یکی از شما دچار تنگ دستی شد، از خانه اش بیرون آید و در زمین به گردش در آید و فضل خدا را بجوید و خود و خانواده اش را اندوهگین نسازد.(3)

ص: 28


1- . کنزالعُمال، ج 7، ص 140.
2- . مولوی، مثنوی معنوی، دفتر،4، بخش 100.
3- . دعائم الاسلام، ج 2، ص 13.

درمان تنگدستی، تلاش و کوشش است؛ و آدمی با توکل به خدا باید دنبال رزق و روزی رود تا خداوند از فضل و رحمت خودش درهای روزی را بر بنده اش بگشاید. به قول معروف از تو حرکت از خدا برکت.

ملاقات با دوستان

امام جواد (علیه السلام) مُلَاقَاةُ الْإِخْوَانِ نُشْرَةٌ وَ تَلْقِيحٌ لِلْعَقْلِ وَ إِنْ كَانَ نَزْراً قَلِيلًا؛

ملاقات با برادران، نشاط بخش و موجب شکوفایی خِرد می شود، هرچند زمانش کوتاه باشد.(1)

از بهترین درمان های افسردگی و نیز رشد و شکوفایی عقل، دیدار و خُوش و بِش کردن با دوستان است. البته دوستانی که مؤمن، خُوش اخلاق، صادق، ...باشند.

ص: 29


1- . الامالی (مفید)، مجلس 88، ص 329.

برترین کار پس از واجبات

رسول خدا(صلی الله علیه و آله)إِنَّ مِنْ أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ بَعْدَ الْفَرَائِضِ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ؛

برترین کارها پس از انجام دادن واجبات، خُوش حال کردن مؤمن است.(1)

مصداق شادی چیست؟

از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سؤال شد: برترین کارها کدام است؟ فرمود: این که مؤمنی را شادسازی.

گفته شد: شادی مؤمن چیست؟ فرمود: سیر کردن او و برطرف کردن گرفتاری او و پرداخت بدهی او.(2)

ص: 30


1- . أعلام الدین، ص 254.
2- . «أَيُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ قَالَ إِدْخَالُكَ السُّرُورَ عَلَى الْمُؤْمِنِ قِيلَ وَ مَا سُرُورُ الْمُؤْمِنِ قَالَ إِشْبَاعُ جَوْعَتِهِ وَ تَنْفِيسُ كُرْبَتِهِ وَ قَضَاءُ دَيْنِه».عوالی اللآلی، ج 1، ص 377.

محبوب ترین نزد خدا

امام باقر(علیه السلام) مَا [مِنْ] عَمَلٍ يَعْمَلُهُ الْمُسْلِمُ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى أَخِيهِ الْمُسْلِمِ؛

هیچ کار مسلمان در نزد خداوند، محبوب تر از شادمان کردن برادر مسلمانش نیست.(1)

شادی تنها به گفتار شادی آور نیست بلکه در رفتار و عمل بیشتر خود را نشان می دهد مانند گِره گُشایی از کار دیگران، پرداختن قرض های دیگران، در تنگناها و سختی ها کنار دیگران بودن...

اندوه زدایی

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ سُرُورٌ تُدْخِلُهُ عَلَى الْمُؤْمِنِ: تَطْرُدُ عَنْهُ جَوْعَتَهُ، أَوْ تَكْشِفُ عَنْهُ كُرْبَتَهُ؛

ص: 31


1- . المومن،53، ح 133.

محبوب ترین کارها در پیشگاه خدا، شادی ای است که به مؤمن برسانی، گرسنگی اش را برطرف کنی و اندوهش را بزدایی.(1)

هر کاری خیری که می کنیم پاداش آن نصیب خودمان است و در حقیقت به خودمان لطف کرده ایم. در ظاهر شکم دیگری سیر شده است ولی در باطن پاداش و لطف بی پایان الهی به ما رسیده است.

دعای مستجاب

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مَن أرادَ أن تُستَجابَ دَعوَتُهُ وَ أن تُكشَفَ كُربَتُهُ فَليُفَرِّج عَن مُعسِرٍ؛

هر کس می خواهد دعایش مستجاب شود و اندوهش برطرف گردد، باید فرد تنگ دستی را گشایش دهد.(2)

دلِ دیگران را شاد کن تا خداوند دلت را شاد کند. گِره از زندگی دیگران باز کن تا خداوند گِره از زندگی ات باز کند.

ص: 32


1- . کافی، ج 3، ص 490.
2- . نهج الفصاحه، ح 2961.

همه ی دنیا

رسول خدا(صلی الله علیه و آله)مَنْ أَحْزَنَ مُؤْمِناً ثُمَ أَعْطَاهُ الدُّنْيَا لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ كَفَّارَتَهُ وَ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ؛

هر کس مؤمنی را اندوهگین سازد و سپس همه دنیا را تقدیم وی کند، کفاره اش نمی گردد و برای آن، پاداش داده نمی شود.(1)

شخصیت و عزت مؤمن ارزشمند تر از تمام دنیا است. پس باید مراقب بود تا با گفتار یا رفتارمان باعث رنجش خاطر دیگران نشویم.

شاد کردن پیامبر(صلی الله علیه و آله)

امام باقر (علیه السلام) هر کس یکی از شیعیان ما را مسرور سازد، بی تردید، پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) را مسرور کرده است و همین گونه است اگر به او آزار یا اندوهی برساند.(2)

ص: 33


1- . بِحارالانوار، ج 72، ص 150.
2- . «مَنْ أَدْخَلَ عَلَى رَجُلٍ مِنْ شِيعَتِنَا سُرُوراً، فَقَدْ أَدْخَلَهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ، وَ كَذَلِكَ مَنْ أَدْخَلَ عَلَيْهِ أَذًى أَوْ غَمّاً».المومن، ص 69، ح 189.

دل های خسته

امام علی (علیه السلام) إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُ كَمَا تَمَلُ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ [الْحِكْمَةِ] الْحِكَم؛

این دل ها همچون بدن ها خسته می شوند. پس { برای زدودن خستگی آن} جویای سخنان دل نشین و حکیمانه باشید.(1)

روح و روان آدمی نیز نیاز به شادی و نشاط دارد؛ و نشاط روح به خواندن یا شنیدن کلمات حکمت آمیز است.

شوخی دوست داشتنی

امام باقر (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ الْمُدَاعِبَ فِي الْجَمَاعَةِ بِلَا رَفَثٍ؛

خداوند کسی را که در میان جمعی، بدون ناسزاگویی شوخی کند دوست دارد.(2)

ص: 34


1- . نهج البلاغه، حکمت 91.
2- . کافی، ج 2، ص 663.

شوخی که خالی از هرگونه مسخره کردن، تحقیر کردن و دروغ... باشد مورد پسند خداوند است.

امام رضا(علیه السلام) و اطرافیان

كَانَ الرِّضَا (علیه السلام) إِذَا كَانَ خَلَا جَمَعَ حَشَمَهُ كُلَّهُمْ عِنْدَهُ الصَّغِيرَ وَ الْكَبِيرَ فَيُحَدِّثُهُمْ وَ يَأْنَسُ بِهِمْ وَ يُؤْنِسُهُم؛

امام رضا (علیه السلام) هر گاه فراغت می یافت، خَدَم و حَشَم خویش را از کوچک و بزرگ، نزد خود، جمع می کرد و با آن ها به سخن گفتن و خُوش و بِش کردن می پرداخت.(1)

هر کس مرا خوش حال کند!

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِي وَ مَنْ سَرَّنِي فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ؛

هرکسی مؤمنی را خوش حال کند مرا خوش حال کرده است و هرکس مرا خوش حال کند، خدا را خوش حال کرده است.(2)

ص: 35


1- . عیون الاخبار الرضا (علیه السلام) ج 2، 157.
2- . کافی، ج 3، ص 481.

خدا شادمانش کند

امام صادق(علیه السلام) أَيُّمَا مُسْلِمٍ لَقِيَ مُسْلِماً فَسَرَّهُ سَرَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ؛

هر مسلمانی که در ملاقات با مسلمان دیگری، او را شاد کند، خداوند شادمانش خواهد کرد.(1)

پاداش نیکی را تنها از خدای مهربان بخواهیم؛ که دریای جُود و بخشش او بی پایان است.

تنها با یک کلمه

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مَنْ أَكْرَمَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ بِكَلِمَةٍ يُلْطِفُهُ بِهَا وَ فَرَّجَ عَنْهُ كُرْبَتَهُ لَمْ يَزَلْ فِي ظِلِّ اللَّهِ الْمَمْدُودِ عَلَيْهِ الرَّحْمَةُ مَا كَانَ فِي ذَلِكَ؛

هر کس برادر مسلمانش را با کلمه ای لطف آمیز بنوازد و گرفتاری و اندوه را از او بزُداید تا زمانی که چنین کند، پیوسته در سایه گسترده ی رحمت خداوند است.(2)

ص: 36


1- . همان، ج 3، ص 492.
2- . همان، ج 3، ص 525.

گاهی می توان با یک سلام یا یک کلامِ شیرین دل مسلمانی را شاد کرد؛ و غبار اندوه و ناراحتی را از وی دور کرد.

کفاره گناهان بزرگ

امام علی (علیه السلام) مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوب؛

رسیدن به فریاد ستمدیده و زدودن غم از انسان اندوهگین، از کفاره های گناهان بزرگ است.(1)

کفاره یعنی پوشاننده؛ چیزی که امر دیگری را می پوشاند؛ و خطا و گناهان را می پوشاند؛ و از مصادیق آشکار آن کمک و یاری رساندن به نیازمند و برطرف کردن غم و غصه دیگران است؛ و این یاری می تواند از طریق مالی یا گفتاری باشد. و چه بسا با سخنی دل اندوهگینی را شاد کنیم و یا با حمایت مالی خویش فردی را از مشکلات رنج آور نجات دهیم.

ص: 37


1- . نهج البلاغه، ح 24.

ملهوف: هر فرد مظلوم و بیچاره ای را شامل می شود. خواه بیمار باشد یا گرفتار طلبکار ...مکروب: به هر شخص غمگین گفته می شود. خواه غم فقر، بیماری، تجارت، مصیبت ... تنفیس: زدودن غم.

شادی و امنیت

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عِبَاداً تَسْتَرِيحُ النَّاسُ إِلَيْهِمْ فِي حَوَائِجِهِمْ، وَ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَيْهِمْ، أُولَئِكَ آمِنُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛

همانا خدا را بندگانی است که مردم در نیازها و شادمانی شان در کنار آن ها آرامش می یابند آنان روز قیامت، در امنیت اند.(1)

برخی افراد دست به خیر هستند و به قول معروف «کار راه اندازند» و مردم در کنار آنان احساس شادی و آرامش دارند. این افراد در روز حساب وکتاب در امنیت و آسایش به سر می برند.

ص: 38


1- . نُزهَهُ الناظر و تنبیه الخاطر، ح 122.

شادی خانواده

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هیچ بنده ای نیست که خانواده ی مؤمنی را شاد کند جز این که خداوند از آن شادی پدیده ای را می آفریند که در روز قیامت، نزد او می آید. هر زمان، مشکلی برایش پیش آید، می گوید: ای دوست خدا! نترس. به او می گوید: تو کیستی ای که رحمت خدا بر تو باد؟! اگر همه دنیا از آنِ من بود، آن را برای تو ناچیز می دیدم. می گوید: من آن شادمانی ام که آن را به فلان خانواده ارزانی کردی.(1)

ص: 39


1- . «مَا مِنْ عَبْدٍ يُدْخِلُ عَلَى أَهْلِ بَيْتِ مُؤْمِنٍ سُرُوراً إِلَّا خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ خَلْقاً يَجِيئُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا مَرَّتْ عَلَيْهِ شَدِيدَةٌ يَقُولُ يَا وَلِيَّ اللَّهِ لَا تَخَفْ فَيَقُولُ لَهُ مَنْ أَنْتَ يَرْحَمُكَ اللَّهُ فَلَوْ أَنَّ الدُّنْيَا كَانَتْ لِي مَا رَأَيْتُهَا لَكَ شَيْئاً فَيَقُولُ أَنَا السُّرُورُ الَّذِي أَدْخَلْتَ عَلَى آلِ فُلَانٍ». ثواب الاعمال و عِقاب الاعمال، ص 150.

ص: 40

شرط شاد کردن

اشاره

امام علی (علیه السلام) لَا يَسْتَقِيمُ قَضَاءُ الْحَوَائِجِ إِلَّا بِثَلَاثٍ بِاسْتِصْغَارِهَا لِتَعْظُمَ وَ بِاسْتِكْتَامِهَا لِتَظْهَرَ وَ بِتَعْجِيلِهَا لِتَهْنُؤ؛

حوائج مردم کامل نمی شود مگر به سه چیز:

کوچک شمردن آن تا خود بزرگ شود؛

پنهان داشتن آن تا خود آشکار گردد؛

شتاب و سرعت در آن تا گوارا گردد.(1)

نکته: دل شاد کردن نیاز به سر و صدا، بزرگ نمایی ندارد. خداوند حکیم شاهد و ناظر است. و خودش به موقع آن را آشکار می کند.

ص: 41


1- . نهج البلاغه، حکمت 97.

هر چه دوست داری از خدا بخواه

امام صادق (علیه السلام) هر کس شخص باایمانی را شادمان سازد، خداوند در روز قیامت، او را شادمان می کند و به وی گفته می شود: هر چه دوست داری از خدایت بخواه؛ چون تو کسی بودی که دوست داشتی دوستانش را در سرای دنیا خوش حال کنی. پس آنچه آرزو می کند به او ارزانی می شود و خداوند از سوی خود، آنچه را که از نعمت های بهشتی به دلش خطور هم نکرده، بر آن ها می افزاید.(1)

فرمان روا در بهشت

امام باقر(علیه السلام) إِنَّ فِيمَا نَاجَى اللَّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ- بِهِ عَبْدَهُ مُوسى عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: إِنَّ لِي عِبَاداً أُبِيحُهُمْ جَنَّتِي، وَ أُحَكِّمُهُمْ فِيهَا، قَالَ: يَا رَبِّ، وَ مَنْ هؤُلَاءِ الَّذِينَ تُبِيحُهُمْ جَنَّتَكَ وَ تُحَكِّمُهُمْ فِيهَا؟ قَالَ: مَنْ أَدْخَلَ عَلى مُؤْمِنٍ سُرُورا؛

ص: 42


1- . «مَنْ سَرَّ امْرَأً مُؤْمِناً سَرَّهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- وَ قِيلَ لَهُ تَمَنَّ عَلَى رَبِّكَ مَا أَحْبَبْتَ فَقَدْ كُنْتَ تُحِبُّ أَنْ تَسُرَّ أَوْلِيَائِي فِي دَارِ الدُّنْيَا فَيُعْطَى مَا تَمَنَّى وَ يَزِيدُهُ اللَّهُ مِنْ عِنْدِهِ مَا لَمْ يَخْطُرْ عَلَى قَلْبِهِ مِنْ نَعِيمِ الْجَنَّةِ». ثواب الاعمال وعِقاب الاعمال، ص 149.

ازجمله گفتگوهای خدا با بنده اش موسی(علیه السلام)این بود «مرا بندگانی است که بهشتم را ارزانی شان می کنم و آن ها را در آنجا فرمان روا می کنم».

گفت: پروردگارا! آنان که بهشت را نثارشان می کنی و در آن، فرمان روایشان می سازی، کیانند؟ فرمود: هر کس که مؤمنی را دل شاد کند.(1)

به دانه خرمایی

امام صادق(علیه السلام) خداوند به داوود(علیه السلام)وحی فرستاد که «همانا یکی از بندگانم کار نیکی به جا می آورد و من بهشتم را ارزانی او می کنم». داوود (علیه السلام) گفت: «پروردگارا! آن نیکی چیست»؟ فرمود: «بنده با ایمان مرا، هر چند به

دانه خرمایی خوش حال می کند».

داوود(علیه السلام) گفت: پروردگارا! آن که تو را شناخت، بر اوست که امیدش را از تو نگسلد.(2)

ص: 43


1- . کافی، ج 3، ص 482.
2- . «أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ (علیه السلام) إِنَ الْعَبْدَ مِنْ عِبَادِي لَيَأْتِينِي بِالْحَسَنَةِ فَأُبِيحُهُ جَنَّتِي قَالَ فَقَالَ دَاوُدُ (علیه السلام) يَا رَبِّ وَ مَا تِلْكَ الْحَسَنَةُ قَالَ يُدْخِلُ عَلَى عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ سُرُوراً وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ قَالَ فَقَالَ دَاوُدُ (علیه السلام) حَقٌّ لِمَنْ عَرَفَكَ أَنْ لَا يَنْقَطِعَ [لَا يُقْطَعَ] رَجَاؤُهُ مِنْكَ». الامالی (صدوق)، ص 604. مجلس 88.

شاد کردن دیگران طول وعرض و اندازه ندارد. هر قدر بتوانی انجام بده چرا که طرف حساب شما خداوند کریم و بخشنده است که بی نهایت پاداش ات می دهد.

ص: 44

شادی قبل از درخواست

اشاره

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) لَا يُكَلِّفُ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ الطَّلَبَ إِلَيْهِ إِذَا عَلِمَ حَاجَتَهُ؛

انسان مومن وقتی نیاز برادرش را می داند او را مجبور نمی کند که نیازش را بیان کند « قبل از درخواست نیاز او را بر طرف می کند».(1)

شادکردن دیگران، نیاز به بهانه و دلیل و درخواست و خواهش ندارد.

حوریان بهشتی

امام صادق (علیه السلام)در سفارش به عبدالله بن جُندَب: يَا ابْنَ جُنْدَبٍ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُزَوِّجَهُ اللَّهُ الْحُورَ الْعِينَ وَ يُتَوِّجَهُ بِالنُّورِ فَلْيُدْخِلْ عَلَى أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ السُّرُور؛

ص: 45


1- . خصال، ج2، ص614.

ای پسر جُندَب! هر که را خوش آید که خداوند حوریان را به ازدواجش درآورد و تاجی از نور بر سرش بنهد، می بایست برادر مؤمنش را شادمان سازد.(1)

مُفتِ مُفت، از این آسان تر دیگه نمی شه. با یه یک دل شاد کردن، حورالعین را در آغوش گرفتن. پیوندتان مبارک.

قدردانی

امام سجاد (علیه السلام) حَقُ مَنْ سَرَّكَ لِلَّهِ تَعَالَى أَنْ تَحْمَدَ اللَّهَ تَعَالَى أَوَّلًا ثُمَّ تَشْكُرَه؛

حق کسی که تو را به خاطر خداوند متعال شاد کند، این است که نخست خداوند را ستایش کنی و سپس از او شکرگزاری نمایی.(2)

شادی و اندوه

امام علی (علیه السلام) سُرُورُ الْمُؤْمِنِ بِطَاعَةِ رَبِّهِ وَ حُزْنُهُ عَلَى ذَنْبِه؛

ص: 46


1- . تُحَفُ العُقُول، ص 302.
2- . کتاب مَن لایَحضُره الفقیه، ج 2، ص 625.

شادی مؤمن، به فرمانبری پروردگارش و اندوه او به گناه خود است.(1)

هرگاه شخص مؤمن خداوند را اطاعت می کند و به فرامینش جامه ی عمل می پوشاند خوشحال می شود و در مقابل تنها از گناه خود ناراحت و غمگین است. نه از فقر، نداری، بیماری، حوادث...

ص: 47


1- . تصنیف غُرَرُالحِکم وَ دُرَرُالکَلِم، ح 3398.

ص: 48

داستان های شاد کردن

حالت چگونه است؟

یک روز صبح، جابر بن عبدالله انصاری(1)، امیرالمؤمنین (علیه السلام) را دید و از او پرسید «چطوری ای امیر مؤمنان(علیه السلام)؟» امام فرمود (علیه السلام) «در نعمت و فضل خدا اما { متأسفانه} از برادری دیدار نکرده ام و مؤمنی را شاد نساخته ام.» جابر گفت: منظور از ا ین شاد ساختن چیست؟

ص: 49


1- . جابر بن عبداللّه انصاری (درگذشت بین سال های 68 تا 79ه. ق)، صحابی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)و راوی حدیث لوح که دربردارنده نام امامان شیعه از زبان پیامبر(صلی الله علیه و آله)است. وی همچنین در سلسله راویان احادیث مشهور شیعی مانند حدیث جابر، حدیث غدیر، حدیث ثقلین نیز قرار دارد. جابر را از اصحاب پنج امام از امام علی(علیه السلام) تا امام باقر(علیه السلام) دانسته اند. او پس از واقعه عاشورا، نخستین زائر امام حسین (علیه السلام) بود که در روز اربعین به کربلا رسید. به نقل از سایت ویکی شیعه.

امام فرمود اینکه از او اندوهی را بزدایم یا دَین (قرض) او را بپردازم یا نیازش را برطرف سازم.(1)

نکته: شاد کردن دل دیگران جزء برنامه های روزانه اولیای الهی است. و نیکوست پیروان آنان نیز این گونه باشند.

ضمانت می کنم

علی بن یَقطین(2) از مولای ما امام کاظم (علیه السلام) رخصت خواست تا کار در دستگاه حکومت را رها کند. امام (علیه السلام) اجازه نداد و فرمود: چنین مکن؛ زیرا ما را با تو الفتی است و برادرانت را به واسطه تو عزت و جایگاهی؛ و امید است که به سبب تو خداوند شکسته ای را ترمیم فرماید یا آتشِ{ کینه و دشمنی} مخالفان را از دوستانش فرو بنشاند.

ص: 50


1- . بِحارالانوار، ج 41، ص 164.
2- . علی بن یَقْطین بن موسی بغدادی (124-182 ق)، محدّث، فقیه، متکلّم و از بزرگان شیعه در دوران امام صادق(علیه السلام) و امام کاظم(علیه السلام). وی اهل کوفه و ساکن بغداد بود. وی با وجود شیعه بودن، از وزیران حکومت عباسی و مورد اعتماد آنان بود. علی بن یقطین منزلت والایی نزد ائمه و عالمان شیعه دارد. به نقل ازسایت ویکی شیعه.

ای علی! کفاره کارتان، نیکی به برادرانتان است. چیزی را برایم ضمانت کن تا سه چیز را برایت تضمین نمایم. برایم ضمانت کن که به هیچ یک از دوستان ما برخورد نکنی جز آن که نیاز او را برآورده سازی و گرامی اش بداری من نیز ضمانت می کنم که هیچ گاه سقف زندانی بر تو سایه نیفکند و تیزی شمشیری تو را در نیابد و فقر و ندار پا در خانه ات ننهد.

ای علی! هر که مؤمنی را شادمان سازد با {شادمان کردنِ} خدا آغاز کرده و در درجه دوم با {شادمان کردنِ} پیامبر(صلی الله علیه و آله)و در درجه سوم با {شادمان کردنِ} ما.(1)

ص: 51


1- . قضاء حقوق المومنین، ح 25، بِحارالانوار، ج 48، ص 136. اسْتَأْذَنَ عَلِيُ بْنُ يَقْطِينٍ مَوْلَايَ الْكَاظِمَ (علیه السلام) فِي تَرْكِ عَمَلِ السُّلْطَانِ فَلَمْ يَأْذَنْ لَهُ وَ قَالَ لَا تَفْعَلْ فَإِنَّ لَنَا بِكَ أُنْساً وَ لِإِخْوَانِكَ بِكَ عِزّاً وَ عَسَى أَنْ يَجْبُرَ اللَّهُ بِكَ كَسْراً وَ يَكْسِرَ بِكَ نَائِرَةَ الْمُخَالِفِينَ عَنْ أَوْلِيَائِهِ يَا عَلِيُّ كَفَّارَةُ أَعْمَالِكُمُ الْإِحْسَانُ إِلَى إِخْوَانِكُمْ اضْمَنْ لِي وَاحِدَةً وَ أَضْمَنَ لَكَ ثَلَاثاً اضْمَنْ لِي أَنْ لَا تَلْقَى أَحَداً مِنْ أَوْلِيَائِنَا إِلَّا قَضَيْتَ حَاجَتَهُ وَ أَكْرَمْتَهُ وَ أَضْمَنَ لَكَ أَنْ لَا يُظِلَّكَ سَقْفُ سِجْنٍ أَبَداً وَ لَا يَنَالَكَ حَدُّ سَيْفٍ أَبَداً وَ لَا يَدْخُلَ الْفَقْرُ بَيْتَكَ أَبَداً يَا عَلِيُّ مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَبِاللَّهِ بَدَأَ وَ بِالنَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) ثَنَّى وَ بِنَا ثَلَّثَ.

همسر سازگار

در میان قوم بنی اسرائیل، مردی خِردمند و ثروتمند بود. وی از همسری پاک دامن، پسری داشت که در چهره، شبیه پدر بود و نیز دو پسر از همسری غیرِ پاک دامن. چون هنگام مرگش فرارسید، به آنان گفت: این ثروت من، برای یکی از شماست.

چون از دنیا رفت، پسر بزرگ تر گفت: آن یک نفر، من هستم.

پسر وسطی گفت: آن یکی، من هستم.

پسر کوچک تر گفت: آن یک نفر، من هستم.

{چون نزاع بالا گرفت،} شکایت به قاضیِ شهر بردند. قاضی گفت: من در این باره، نظری ندارم؛ نزد سه برادری که چوپان زادگان اند، بروید. آن ها نزد یکی از برادران آمدند و پیری کهن سال را دیدند.

به آنان گفت: نزد برادرم که از من بزرگ تر است بروید و از او بپرسید. بر او وارد شدند. مردی میان سال، بیرون آمد و گفت: از برادرِ بزرگ ترم بپرسید. بر سومین برادر، وارد شدند. او را در چهره، کم سال تر یافتند. نخست، از او خواستند شرح حال خودشان را بگوید و سپس آن ها پاسخ دهد.

ص: 52

او گفت: آن برادرم را که نخست دیدید، کوچک ترین برادر است. همسری ناسازگار داشت که به وی، بدی می کرد. {برادرم} بر بدی های او صبر کرد که مبادا به گرفتاری بزرگ تر و طاقت فرسایی مبتلا شود. آن زن، او را پیر کرد. برادر دوم، همسری داشت که گاهی او را می رنجاند و گاهی او را شاد می کرد. از این رو، وی چهره میان سالی دارد؛ و اما من، همسرم همیشه مرا شاد می کند و هیچ گاه آزارم نمی دهد و هرگز از او بدی ای به من نرسیده است. بدین جهت، جوان مانده ام. امام مسئله شما که سخن پدرتان است، نخست بروید نبش قبرکنید، استخوان هایش را بیرون آورید و بسوزانید و نزد من برگردید تا میانِ شما داوری کنم.

برادران رفتند. برادر کوچک تر، شمشیر پدر را برداشت و دو برادر دیگر، کلنگ، برداشتند. وقتی خواستند نبش قبر کنند، برادر کوچک تر گفت: پدرم را نبش قبر نکنید؛ من سهم خود را به شما وا می گذارم.

برادران، نزد قاضی بازگشتند. مرد گفت: این {رفتار برادر کوچک تر}، قانع کننده شما دو تن است. مال را نزد من بیاورید. آنگاه به برادر کوچک گفت: مال را بردار. {سپس افزود} اگر آن دو، فرزندان شایسته آن مرد

ص: 53

بودند، {به هنگام نبش قبر،} احساس ناراحتی به آنان دست می داد، چنان که به فرزند کوچک دست داد.(1)

نکته: برای شادکردن دیگران نباید به دور دست ها سفر کرد و دغدغه ی شادی مردمان فلان قاره را داشت. بلکه خانواده، والدین، همسر، فرزند، همسایه، خویشان، دوست... از همه مهم تر و واجب تر هستند.

شاد کردن غیرمجاز

شخصی می گوید با پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نشسته بودیم که مردی { از جمع ما} برخاست و رفت و کفش هایش را فراموش کرد. یک نفر، آن ها را برداشت و زیر خود گذاشت. آن مرد برگشت و گفت: کفش هایم کجایند؟ افرادی که آنجا نشسته بودند، گفتند: ما آن ها را ندیده ایم. مردی که کفش ها را زیر خود پنهان کرده بود، گفت: اینجاست.

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ترساندن مؤمن، چه معنا دارد؟». مرد گفت: ای پیامبر خدا! به شوخی این کار را کردم.

ص: 54


1- . بِحارالانوار، ج 14، ص 490، ح 9.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) دو یا سه بار فرمود: «ترساندن مؤمن، چه معنا دارد؟!».(1)

نکته: شوخی باید به جا و درست باشد و نباید با احساسات و عواطف دیگران بازی کرد.

این ها شیعه نیستند!

اشاره

برخی از یاران امام باقر (علیه السلام) به ایشان عرض کردند:

شیعه در جامعه ی ما زیاد است.

امام فرمود: آیا بی نیاز نسبت به نیازمند عطوفت و مهربانی می کند و آیا نیکوکار از خطاکار می گذرد و در مسائل مالی به همدیگر کمک می کنند.

گفتیم: خیر.

فرمود: پس این ها شیعه نیستند چون شیعه کسی است که این طور عمل کند.(2)

ص: 55


1- . المعجم الکبیر، ج 22، ص 395، ح 98؛ الگوی شادی، ص 416، ح 630.
2- . أَنَّ بَعْضَ أَصْحَابِهِ قَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ الشِّيعَةَ عِنْدَنَا كَثِيرُونَ فَقَالَ هَلْ يَعْطِفُ الْغَنِيُّ عَلَى الْفَقِيرِ وَ يَتَجَاوَزُ الْمُحْسِنُ عَنِ الْمُسِي ءِ وَ يَتَوَاسَوْنَ قُلْتُ لَا قَالَ (علیه السلام) لَيْسَ هَؤُلَاءِ الشِّيعَةَ الشِّيعَةُ مَنْ يَفْعَلُ هَكَذَا.بِحارالانوار، ج 71، ص313.

غُصه نخور!

مردی، نزد پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: زنی دارم که هرگاه وارد {خانه} می شوم، به پیشوازم می آید و هرگاه{ از خانه} خارج می شوم، بدرقه ام می کند و هرگاه مرا اندوهگین می بیند، می گوید: چرا اندوهگینی؟ اگر غمِ روزی ات را می خوری، غیر تو (خداوند)، آن را برایت ضمانت کرده است و اگر غم آخرتت را داری، پس خداوند بر اندوهت بیفزاید.

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند، کارگزارانی {عامل، مأمور، وکیل} دارد و این زن، یکی از کارگزاران اوست. برای او نصف پاداش شهید در نظر گرفته شده است».(1)

شوخی از اخلاق است

امام صادق (علیه السلام) كَيْفَ مُدَاعَبَةُ بَعْضِكُمْ بَعْضاً قُلْتُ قَلِيلٌ قَالَ فَلَا تَفْعَلُوا فَإِنَّ الْمُدَاعَبَةَ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ إِنَّكَ لَتُدْخِلُ بِهَا السُّرُورَ عَلَى أَخِيكَ وَ لَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) يُدَاعِبُ الرَّجُلَ يُرِيدُ أَنْ يَسُرَّهُ؛

ص: 56


1- . کتاب مَن لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 389، ح 4369.

یونس شیبانی می گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: با یکدیگر شوخی هم می کنید؟ گفتم: کم.

فرمود: این گونه نکنید؛ زیرا شوخی، از خُوشخُویی است و تو بدان وسیله، برادرت را شاد می سازی. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) برای این که کسی را شاد کند، با او شوخی{به جا} می کرد.(1)

هزاران درود و هزاران سلام

ز ما بر محمد علیه السلام (اسدی طوسی)

ص: 57


1- . کافی، ج 2، ص 663.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109