پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) رحلت یا شهادت؟

مشخصات کتاب

عنوان و نام پدیدآور:پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) رحلت یا شهادت؟[مقاله] / گردآوردنده:محمد مهدی صادقی

مشخصات ظاهری:28ص

زبان: فارسی

ناشر : بی جا - بی نا - سال 1395

موضوع:محمد (ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. -- رحلت، تشییع و ترحیم

موضوع: یهود - شهادت پیامبر

موضوع: اقوال علماء - شهادت پیامبر

ص: 1

فهرست مطالب

تقدیم : 4

چکیده: 4

کلیدواژه ها: 4

مقدمه: 4

فصل اول : نقشه های یهود برای ترور پیامبر(صلی الله علیه وآله): 5

ما در اینجا نمونه هایی از آن نقشه ها رو تیتر وار نام می بریم: 5

فصل دوم : شناخت بعضی از صحابی و همسران رسول الله(صلی الله علیه وآله): 7

بخش اول : شناخت بعضی از اصحاب آن حضرت: 7

1) جدایی اصحاب از حوض کوثر: 7

2)قتل رسول الله (صلّی الله علیه و آله) در وادی هرشی توسط عده ای از اصحاب: 7

3) بی احترامی عمر بن خطاب به ساحت مقدّس پیامبراسلام (صلّی الله علیه و آله): 9

اذیت رسول الله (صلّی الله علیه و اله) لعن الهی را در بردارد: 10

بخش دوم : مخالفت های بعضی از همسران رسول الله (صلی الله علیه وآله): 10

1)منزل فتنه: 10

2)جایگاه کفر: 11

3)تشکیک در نبوت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله): 11

4)خبر عایشه به پدرش: 11

5)به راه انداختن جنگ جمل: 11

مختصری از جنگ جمل از کتاب شیخ مفید : 12

6) بغض عایشه نسبت به وصی رسول الله(صلّی الله علیه و آله): 14

7)دشمنی با سبط نبی اکرم (صلّی الله علیه و آله). 14

8) جعل احادیث توسط عایشه: 14

فصل سوم : ادله قرآن، حدیث، تاریخ

بر شهادت رسول الله(صلی الله علیه وآله): 16

ادله قرآنی: 16

ادله احادیث: 16

دو داستان درمورد شهادت رسول الله(صلی الله علیه وآله) 17

بررسی روایات دسته اول: 17

ص: 2

الف) روایت عایشه و ابوهریره : 17

ب) روایت دیگر از ابوهریره: 17

ج) روایت ابن سعد و واقدی : 18

نقد روایات دسته اول: 18

1)هدیه از یهودی توسط نبی اکرم(صلّی الله علیه و آله): 18

2) عبارات متعدد: 18

3)اثر سمّ بعد از 4 سال: 19

4) اثر سمّ در بشر بن براء: 19

5) خوردن غذا توسط همگی: 19

6)عدم تأثیر سمّ در عده ای از صحابی: 19

7) نخوردن غذا توسط پیامبر(صلّی الله علیه و آله): 20

8)یک نفر از غذا خورد: 20

9)اختلاف در مکان اتفاق افتاده : 20

10) اختلاف در اسم آن زن : 20

بررسی روایات دسته دوم: 21

1) خوراندن دارو توسط عایشه وحفصه: 21

2)روایت أسماء بنت عمیس: 22

چند نکته مهم درمورد دادن دارو و نهی پیامبر(صلّی الله علیه و آله): 22

3)قوی بودن سمّ: 23

4)قسم خوردن یک صحابی بر مسمومیت: 23

5)سمّ دادن توسط دو نفر: 23

نتیجه گیری : 24

فصل چهارم : اقوال علماء بر شهادت رسول الله(صلی الله علیه وآله). 24

علماء شیعه: 25

علماء عامه: 26

منابع : 27

ص: 3

تقدیم :

این نوشتار ناچیز را به ساحت مقدّس همسر بزرگوار رسول الله (صلّی الله علیه و اله) حضرت أم المومنین، أم فاطمه حضرت خدیجه (سلام الله علیها) تقدیم می دارم.

إن شاء الله مورد عنایت قرار بگیرد و در قیامت دستگیری کنند.

چکیده:

آن چه در این مقاله می آید بررسی اوضاع کسانی که با رسول الله (صلی الله علیه وآله) بودند أعم از اصحاب و بعضی از همسران آن حضرت و اذیت و آزارهایی که با رسول الله انجام دادند.

در ادامه، روایاتی که دلالت بر مسموم کردن رسول الله (صلی الله علیه وآله) وجود دارد را می آوریم که شامل دو دسته از روایات است که یک دسته را نقد و رد می کنیم و دسته دیگر را اثبات خواهیم کرد.

+ این مقاله از یک مقدمه و 4 فصل تشکیل شده است که هر کدام دارای بخش های گوناگونی می باشد.

کلیدواژه ها:

رسول الله (صلی الله علیه وآله)، سم خیبر، دارو دادن، مسمومیت، همسران پیامبر صلی الله علیه وآله.

مقدمه:

یکی از برنامه هایی که امت اسلام باید سر لوحه خود قرار دهد این است باید حقائق زندگی رسول الله (صلی الله علیه وآله) را به خوبی بداند بلکه آن را به قلم بیاورد و به عالمیان نشان دهد؛ أعم از سیره، روش و اخلاق آن حضرت با دشمنان و دوستان، مشرکین و... که این یک قسمت کار شده است.

ما در این مقاله بر آن شدیم تا قسمت دیگری از مظلومیت پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی الله علیه وآله) که مورد اغفال و پنهان مانده است و آن اینکه حضرت را با سمّ به شهادت رساندند، را باادله فراوان از کتب شیعه و اهل سنت بیان کنیم تا حقیقت بر همگی آشکار گردد.

در این مقاله به بررسی اینکه آیا رسول الله (صلی الله علیه وآله)با مرگ طبیعی از دنیا رفته است یا اینکه حضرت را به شهادت رسیده اند؛ و توسط چه کسانی این اتفاق افتاده است؛ را بیان می کنیم.

ص: 4

فصل اول : نقشه های یهود برای ترور پیامبر(صلی الله علیه وآله):

اشاره

یهودی ها، دشمن اولی و اصلی اسلام هستند که نمی خواستند حرفی از اسلام در روی زمین باقی بماند. که این دشمنی آنها از روزی که پیامبر(صلی الله علیه وآله)دعوت خود را آغاز کردند؛ شروع شد و تا به امروز ادامه دارد.

خواستند که رسول الله (صلی الله علیه وآله) را به بهانه های مختلفی بکشند؛ در نتیجه با مشرکین مکه همدست شدند و نقشه های مختلفی را برای از بین بردن پیامبر کشیدند اما از تمام آن نقشه ها حضرت، جان سالم به در بردند.

بعد از همدست با مشرکین و بی نتیجه ماندن نقشه ها، با هجرت رسول الله(صلی الله علیه وآله) به مدینه؛ یهودی ها با منافقین مدینه همدست گشتند و از نزدیکان حضرت استفاده کردند کسانی که به ظاهر با پیامبر بودند اما در باطن با دشمنان همدستی داشتند؛ کسانی که قرآن در مورد انها می فرماید: (وَإِذا لَقُوا الَّذینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلی شَیاطینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُن).(1)

و هنگامی که با اهل ایمان دیدار کنند، گویند: ما ایمان آوردیم و چون با شیطان هایشان [که سرانِ شرک و کفرند] خلوت گزینند، گویند: بدون شک ما با شماییم، جز این نیست که ما [با تظاهر به ایمان] آنان را مسخره می کنیم.

ما در این جا نمونه هایی از آن نقشه ها رو تیتر وار نام می بریم:

1) تهدیدات قریش بر رسول الله (صلی الله علیه وآله) در ابتدای دعوت ایشان مردم را به دین اسلام که به ابوطالب (علیه السلام) می گفتند پسر برادرت را به ما تسلیم کن تا او را بکشیم زیرا که بین ما وجوان هایمان تفرقه انداخته است و به بت های ما بد می گوید.

2) مشرکین، رسول الله (صلی الله علیه وآله) و عده ای از مسلمانان را در مکانی بنام شعب ابی طالب محصور و زندانی کردند و قصد قتل آن ها را داشتند.

3) در شب لیلة المبیت که عده ای از رجال از قبیله های مختلف که خواستند پیامبر را بکشند؛ جبرئیل از نقشه ها آنها خبر داد، امیرالمؤمنین به جای حضرت خفتند و پیامبر جان سالم به در بردند.

ص: 5


1- . سوره بقره، آیه 14.

4) کشتن آن حضرت از طرف قبیله بنی نضیر که قبیله ای یهودی بودند.

5) جنگ هایی که مشرکین مکه به راه انداختند مانند جنگ احد، احزاب، تبوک و... .

6) پی کردن شتر رسول الله (صلی الله علیه وآله) در جریان غدیر، توسط عده ای از اصحاب آن حضرت که14 نفر بودند در لیله العقبة بعد از اینکه امیرالمومنین به عنوان ولی مومنین و جانشین پیامبر معرفی شد.

7) به قتل رساندن آن حضرت توسط لقمه سمی در خیبر.

8) به شهادت رساندن آن حضرت به وسیله سمی که به عنوان دارو در زمان مریضی حضرت که منجر به شهادت آن حضرت شد.(1)

ص: 6


1- .برای این موارد می توانید به کتاب«الإرشاد« شیخ مفید مراجعه کنید.

فصل دوم : شناخت بعضی از صحابی و همسران رسول الله(صلی الله علیه وآله):

اشاره

این فصل را از این جهت یادآور می شویم که بدانیم بین بعضی از صحابی و خود پیامبر(صلّی الله علیه و اله) هیچ علقه ای نبوده است اگر چه به ظاهرجزو اصحاب رسول الله(صلی الله علیه وآله)به شمارآیند؛ بلکه منافقینی بودند که خود را مسلمان تلقی کرده بودند، لذا هر جنایتی بر رسول الله (صلّی الله علیه و آله) انجام می دادند حتی حاضر به قتل آن حضرت هم بودند.

بخش اول : شناخت بعضی از اصحاب آن حضرت:

1) جدایی اصحاب از حوض کوثر:

روایتی بسیار قابل اهمیتی داریم که هم شیعه و سنی آن را نقل کرده است که در ادامه می آوریم:

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: یَرِدُ عَلَیَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ رَهْطٌ مِنْ أَصْحَابِی أَوْ قَالَ مِنْ أُمَّتِی فَیُحَلَّئُونَ عَنِ الْحَوْضِ فَأَقُولُ یَا رَبِّ أَصْحَابِی فَیَقُولُ لَا عِلْمَ لَکَ بِمَا أَحْدَثُوا بَعْدَکَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا عَلَی أَعْقَابِهِمُ الْقَهْقَرَی.(1)

ابوهریره می گوید: رسول الله(صلی الله علیه وآله) فرمودند: روز قیامت که می شودعده ای از اصحاب من را می آورند در این هنگام بین آنها و حوض کوثر جدایی می افتد؛ من می گویم خدای من اصحابم. پس ندا می آید تو نمی دانی که بعد از تو چه کارهایی را انجام دادند، آن ها بعد از تو مرتد و از دین خارج شدند و به قبل از خودشان (جاهلیت) برگشتند.

این حدیث به ما یاد می دهد که قطعا کسانی از صحابی پیامبر وجود داشتند که مرتد میشوند؛ مضافا بر اینکه می رساند هر کس که جزو اصحاب شد دلیلی بر خوبی بودن او نیست.

2)قتل رسول الله (صلّی الله علیه و آله) در وادی هرشی توسط عده ای از اصحاب:

هنگامی که نزدیک حجة الوداع شد جبرئیل بر رسول الله(صلی الله علیه وآله)نازل شد و فرمود: خداوند سلام می رساند و می فرماید که هیچ رسولی را قبل از تو ارسال نکردم مگر اینکه به او امر کردم نزدیک مرگش وصی خودش را معین و مشخص کند که جانشین او باشد تا اینکه سنت و احکام دین را به مردم برساند و از آن محافظت کند.

ص: 7


1- . بحارالانوار،ج28،ص27،ح37؛ صحیح بخاری،ج7،ص208، کتاب الرقاق.

وهم اکنون نزدیک رفتن تو به سوی پروردگارت می باشی پس برای خودت جانشینی انتخاب کن... این جریان را پیامبر(صلّی الله علیه و آله) به امیرالمومنین مطرح کرد که به مدت یک روز و یک شب طول کشید و درچنین روزی، حضرت در منزل عایشه بود؛ عایشه اعتراض کرد که چقدر طول کشید پیامبر از او روی برگرداند. عایشه گفت: از من روی بر میگردانی در حالی که شاید در مورد امری که صحبت می کنید برای من صلاحی باشد؛ رسول الله(صلی الله علیه وآله) فرمودند: راست گفتی اگر این امر را قبول کنی قبولی اعمال و ایمان تو می شود.

حضرت فرمود: به تواین امر را میگویم به شرطی که آن را نزد خودت نگه داری و برای کسی بازگو نکنی، اگر آن را حفظ کنی خداوند تو را حفظ کند و برای تو فضیلت سابقه ای است و از بقیه زودتر ایمان به خدا و رسولش داری و اگر آن را پخش کردی به خداوند کافر شدی و تمام اجرت از بین می رود من از تو بیزاری می جویم و از زیانکاران خواهی بود و این مطلب ضرری به خدا و رسولش نمی رساند.

وقتی که رسول الله(صلی الله علیه وآله) مطلب مهم ولایت امیرالمومنین و جانشینی آن حضرت را به عایشه گفت.

عایشه این مطلب را به حفصه گفت وهر دو آنها این مطلب را به پدرشان(ابوبکر و عمر) بازگو کردند.

آن دو نفر جماعتی از منافقین از انصار و عده ای از قریش_ که 14 نفر بودند_ را از این جریان خبر دادند و گفتند که محمد می خواهد که امر جانشینی را در اهل بیت خودش بگذارد مانند سنت کسری و قیصر تا آخر دنیا حکومت و پادشاهی از آنان باشد؛ نه به خدا قسم نخواهیم گذاشت که این امر به علی بن ابی طالب برسد و با هم تعاهد نامه ای را امضاء کردند که پیامبر خدا رو به قتل برسانند. با همدیگراتفاق کردند بر اینکه در عقبه هرشی ناقه رسول الله(صلی الله علیه وآله) را پی کنند.

بعد از جریان غدیر خم و نصب امیرالمونین به جانشینی پیامبر؛ وقتی که رسول الله (صلی الله علیه وآله) همراه حذیفه و عمار از عقبه هرشی در شب تاریک عبور می کردندف منافقین خواستند که از بالای عقبه دبه هایی را سرازیر عقبه کنند تا شتر پیامبر رم کند و حضرت را به زمین بیندازد و به قتل برسد.

جبرئیل از نقشه آنها به رسول الله (صلی الله علیه وآله) خبر داد حذیفه از جلو شتر و عمار از پشت

ص: 8

سر شتر حرکت کردند و گزندی به رسول الله (صلی الله علیه وآله) در این جریان نرسید.

حذیفه از جماعت آنها پرسید که چه کسانی بودند که خواستند چنین جنایتی را مرتکب شوند؟ حضرت فرمودند: آنها منافقون در دنیا و آخرت هستند، خداوند به من امر کرده است که از آنها روی برگردانم.

... حضرت فرمود: آنها 14 نفر بودند که 9 نفر از قریش هستند و 5 نفر دیگر از بقیه مردم هستند.

حذیفه می گوید: به خدا قسم آنها، ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی وقاصّ، ابوعبیدة بن الجراح، معاویة، عمرو بن العاصة ؛اینها از قریش بودند؛ اما پنج نفر دیگر: أبوموسی أشعری، مغیرة بن شعبة، أوس بن الحدثان، أبوهریرة، أبوطلحة الأنصاری.(1)

[این جریان بسیار مفصل است که ما به همین اندازه اکتفاء می کنیم.]

3) بی احترامی عمر بن خطاب به ساحت مقدّس پیامبراسلام (صلّی الله علیه و آله):

ابن عباس می گوید: ... در روز پنج شنبه که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در بستر بیماری بودند ؛ عده ای از اصحاب و بنی هاشم دور بستر حضرت جمع بودند، آقا رسول الله(صلی الله علیه وآله) امر کردند که کاغذ و دواتی بیاورند تا مطلبی برای شما بنویسم تا ابد با عمل کردن به این مطلب گمراه نشوید.

عمر گفت: رسول الله بر او درد غلبه کرده است و هذیان می گوید قرآن نزد ماست وهمان برای ما کفایت می کند.

رسول الله (صلی الله علیه وآله) در این هنگام که اختلاف و صحبت های لغو زیاد شد، فرمود: بلند شوید و از نزد من خارج شوید.(2)

رسول الله(صلی الله علیه وآله) از سخنان لغو آنها ناراحت و موجب اذیت و آزار حضرت شد؛ برای همین است که فرمود: بلند شوید و از پیش من بروید.(3)

ص: 9


1- . بحارالانوار،ج28، ص96، کتاب سلیم بن قیس،ج2،ص589،المحلی،ج11، ص224.
2- . المسترشد فی إمامة علی بن ابی طالب،ص681؛ صحیح بخاری،ج7،ص9؛صحیح مسلم،ج5،ص76.
3- . الأمالی(للمفید)، ص37.

اذیت رسول الله (صلّی الله علیه و اله) لعن الهی را در بردارد:

الف) إِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهیناً.(1)

قطعاً آنان که خدا و پیامبرش را می آزارند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان می کند، و برای آنان عذابی خوارکننده آماده کرده است.

ب) وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ.(2)

و از منافقان کسانی هستند که همواره پیامبر را آزار می دهند، و می گویند: شخص زود باور و نسبت به سخن این و آن سراپا گوش است. بگو: او در جهت مصلحت شما سراپا گوش و زود باور خوبی است، به خدا ایمان دارد و فقط به مؤمنان اعتماد می ورزد، و برای کسانی از شما که ایمان آورده اند، رحمت است، و برای آنانکه همواره پیامبر خدا را آزار می دهند، عذابی دردناک است.

نتیجه:

ما در این مقاله فرصت این را نداریم که بی احترامی های تمام صحابی را بیاوریم، همین چند نمونه معلوم می شود که بین بعضی از صحابی و پیامبر هیچ علقه ای وجود نداشته است و حتی نقشه قتل پیامبر را هم کشیدند.

پس اینگونه نیست که - عده ای خیال می کنند - هر کس که صحابی پیامبر بود احترامش واجب و کارهای آنان موجب تأیید خدا و رسولش باشد.

بخش دوم : مخالفت های بعضی از همسران رسول الله (صلی الله علیه وآله):

1)منزل فتنه:

حدثنا موسی بن إسماعیل حدثنا جویریة عن نافع عن عبد الله رضی الله عنه قال قام النبی صلی الله علیه وسلم خطیبا فأشار نحو مسکن عائشة فقال ههنا الفتنة ثلاثا من حیث یطلع قرن الشیطان. (3)

عبد الله می گوید: پیامبر برای خطبه بلند شد و به سمت منزل عایشه اشاره کرد و فرمود: این مسکن

ص: 10


1- . سوره احزاب، آیه 57.
2- . سوره توبه، آیه 61.
3- . نهج الحق و کشف الصدق،ص371؛ صحیح بخاری،ج46،4.

فتنه است و این جمله را سه مرتبه تکرار کرد و از این منزل شاخ شیطان سر بر می دارد.

2)جایگاه کفر:

خرج رسول الله(صلی الله علیه وآله) من بیت عایشة فقال: رأس الکفر من هاهنا من حیث یطلع قرن الشیطان. (1)

پیامبر از منزل عایشه بیرون آمد و فرمود: رأس کفر اینجاست به جهت این که سر شیطان (از آنجا) طلوع می کند.

3)تشکیک در نبوت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله):

تشکیک به پیغمبری رسول الله(صلی الله علیه و آله) داشت:روزی از رسول الله ناراحت شد و با پیغمبر به جهتی حرف زد تا اینکه به پیامبر گفت: آیا تو گمان می کنی که پیغمبر هستی؟(2)

4)خبر عایشه به پدرش:

در نماز آخر پیامبر که عایشه به پدرش خبر داد تو برو و به جای پیامبر نماز بخوان تا عنوان جانشینی بعد از پیامبر برای تو باشد؛ تا رسول الله(صلی الله علیه وآله) از فتنه آنها با خبر شد به زحمت و سختی خودشان را به مسجد رساندند و ابوبکر به یکسو انداختند و خودشان با مردم نماز خواندند؛ سپس به عایشه گفتند: إنّکنّ لانتنّ صواحب یوسف.(3)

وجه عایشه به زلیخا است که تظاهر می کردند به خلاف آنچه اراده می کردند کنایه از اینکه ظاهرشان با باطنشان فرق می کرد.

5)به راه انداختن جنگ جمل:

اشاره

بزرگ ترین گناهی که عایشه مرتکب شد جنگ کردن او با مولا امیرالمومنین بود.که هم مخالف آیات الهی عمل کرد و هم برخلاف روایات و سنت نبوی قدم برداشت. در جنگ جمل نزدیک به بیست هزار نفر ازمسلمانان کشته شدند.

ص: 11


1- . صحیح مسلم، ج8، ص181.
2- . وسائل الشیعه، المقدمة،ص33؛ إحیاء علوم الدین للغزالی،ج2،ص43.
3- . بحارالانوار، ج28، ص139؛ البدایة و النهایة، ج5، ص252.

تاکیداتی که پیامبر بارها فرمود که علی(علیه السلام) نفس من(طبق آیه مباهله) و گوشت و پوست من می باشد هرکس با او بجنگد با من جنگیده است و جنگ با من جنگ با خداست. هرکس با علی بجنگد کافر و از دین خارج است.

آیات الهی در مورد همسران پیامبر که فرمود: (و قرن فی بیوتکن و لاتبرجن تبرج الجاهلیة الاولی...)(1) در حالی عایشه برای جنگ با امیرالمومنین لشکرکشی کرد و از منزل بیرون آمد.

یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ کانَ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسیرا.(2)

ای همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشی مرتکب شود عذاب او دو چندان خواهد بود، و این برای خدا آسان است.

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ غَالِبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ- یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ قَالَ: الْفَاحِشَةُ الْخُرُوجُ بِالسَّیْف.(3)

حریز می گوید : از این آیه از امام صادق علیه السلام سوا ل کردم که منظور از فاحشه مبینه چیست ؟ حضرت فرمودند : فاحشه خروج با جنگ است.

یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا.(4)

ای زنان پیغمبر (صلی الله علیه وآله) شما مانند یکی از زنها نیستید خداوند برایشان شرط تقوا نموده تا واضح شود که فضیلت آنها به داشتن تقوی است نه بواسطه اتصال و نزدیکیشان به پیامبر (صلی الله علیه وآله).

مختصری از جنگ جمل از کتاب شیخ مفید :

پیامبر (صلی الله علیه وآله) او را از خروج بر حذر داشت و به او فرمود: «ای حمیراء! بر حذر باش که سگهای منطقه حوأب بر تو پارس کنند.».

ص: 12


1- . سوره احزاب، آیه 33.
2- . سوره احزاب، آیه 30.
3- . تفسیر قمی، ج2، ص193.
4- . سوره احزاب، آیه 32.

عصام بن قدامه بجلی، از ابن عباس نقل می کند که پیامبر (صلی الله علیه وآله) در حضور همه همسران خویش به عایشه فرمود: ای کاش می دانستم کدامیک از شما بر شتر نری سوار می شود و خروج می کند و سگهای حوأب بر او پارس می کنند و گروهی بسیار از چپ و راست او کشته می شوند که همگی در آتشند و برخی شاید بعدها از آتش برهند.(1)

أبو بکر بن عیاش از کلبی، از ابو صالح، از ابن عباس نیز نقل می کند، مسعودی در حدیث خود می گوید که پیامبر (صلی الله علیه وآله) به علی (علیه السلام) فرمودند: چون به او رسیدی، او و یارانش را بزن.

علی بن مسهر، از هشام بن عروه، از پدرش، از عایشه نقل می کند که می گفته است، پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند: ای عایشه! تو را دو بار در خواب دیدم که گویی بر شتری سواری که روپوشی از حریر دارد و چون روپوش را کنار زدم تو را دیدم.

وانگهی قرآن که از هر خبر و حدیث مهمتر است، او را بدون شبهه از این کار منع کرده است؛ در آنجا که خداوند متعال خطاب به عایشه و دیگر همسران رسول خدا فرموده است: «و در خانه های خود بنشینید و آرام بگیرید و مانند دوره جاهلی [گذشته] خودآرایی مکنید.» ولی او مخالفت فرمان خدا از خانه خود بیرون آمد و میان همگان و لشکریان و جنگ حاضر شد و همان کار دوره جاهلی را انجام داد و ریختن خون مسلمانان را روا دانست و شرع را بر مسلمانان تباه ساخت و برای مستضعفان و اشخاص بی اطلاع شبهه ها ایجاد کرد.(2)

أن امرأة من الکوفیات دخلت علی عائشة قتلت ولدها عمدا و هو مؤمن فقالت تکون کافرة لأن الله یقول وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً(3). فقالت لها الکوفیة فما تقولین فی أم قتلت ستة عشر ألفا من أولادها المؤمنین ففهمت عائشة أنها واقفتها علی قتل من قتل بطریقها و حربها فی البصرة من الأخیار و الصالحین فقالت أخرجوا عدوة الله عنی.(4)

زنی از اهل کوفه بر عایشه وارد شد و گفت: ای ام المؤمنین چه می گوئی در باره زنی که فرزند مؤمن خود را عمدا کشته باشد؟

عایشه گفت: آن زن با کشتن فرزند خود کافر می شود زیرا که خدای تعالی می فرماید: وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً.

ص: 13


1- . الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة،ص258؛مسند احمد،ج6،ص97.
2- . الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة،ص258.
3- .سوره نساء، آیه 93.
4- .الطرائف، ج1،ص293.

(هر کس مؤمنی را به عمد بکشد، جزای او آتش جهنم است که در آن جاوید خواهد بود، خدا بر او خشم کند و بر او لعن نماید، برای او عذابی شدید، مهیا سازد).

سپس آن زن کوفی گفت: پس چه می گوئی در باره مادری که 16 هزار نفر از فرزندان خود را بکشد در حالی که همه آنها مؤمن باشند، عایشه فهمید که منظور آن زن، خود اوست که در جنگ جمل باعث کشته شدن 16 هزار نفر از اخیار و صالحان شده است. (ولی حرف حق همیشه تلخ است عایشه از این سخن ناراحت شد و ..) گفت: این دشمن خدا را از من دور سازید.

6) بغض عایشه نسبت به وصی رسول الله(صلّی الله علیه و آله):

بغضی که عایشه به امیرالمومنین داشت که در روایتی می خوانیم مسروق می گوید وارد بر عایشه شدم و برای حدیثی خواند؛ سپس غلامش را که اسمش أسود بود اما به او عبدالرحمن بود صدا زد، سپس روی به من کرد و گفت: مسروق می دانی چرا اسم غلامم را عوض کردم؟ گفتم:نه، گفت: به خاطر محبتی که به عبدالرحمن داشتم(قاتل امیرالمونین).(1)

قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ: مَنْ أَبْغَضَ عَلِیّاً دَخَلَ النَّارَ ثُمَّ جَعَلَ اللَّهُ فِی عُنُقِهِ اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفَ شُعْبَةٍ عَلَی کُلِّ شُعْبَةٍ مِنْهَا شَیْطَانٌ یَبْزُقُ فِی وَجْهِهِ وَ یَکْلَح.

هر کس که مبغوض علی(علیه السلام ) باشد خداوند او را در آتش داخل می کند سپس در گردنش دوازده هزار شعبه و قسمتی قرار می دهد که در هریک از اینها شیطانی سوار است و بر صورت این شخص آب دهان می اندازد و آتش به چهره آنان زده میشود و چهره زشت به خود می گیرند.(2)

7)دشمنی با سبط نبی اکرم (صلّی الله علیه و آله)

ابن شهر آشوب در کتاب مناقب مینویسد: جنازه امام حسن را بنحوی تیر باران نمودند که تعداد هفتاد تیر از بدن مبارکش خارج کردند.(3)

8) جعل احادیث توسط عایشه:

یکی از کارهای او این بود احادیثی که پیامبر برای امیرالمومنین گفته بودند به اسم خلفاء جعل می

ص: 14


1- . بحارالانوار،ج32،ص341،ح326؛طبقات ابن سعد،ج3،ص40.
2- . المحاسن،ج1،ص186،ح200.
3- . مناقب آل ابی طالب,ج4،ص44.

کرد و احادیثی بر مذمت خاندان آل الله جعل کرد.

تعداد احادیث جعل شده توسط عایشه بیش از2300 حدیث بر شمرده اند.(1)

نتیجه:

از این فصل که در مورد صحابی و بعضی از همسران پیامبر سخن گفتیم نتیجه می گیریم که اولا هر کس جزو همسر یا صحابی پیامبر بود دلیلی بر خوبی بودن او نیست بلکه آنچه مهم است تقوای الهی است.

ما شمه ای از ظلمهای اینها را در این مقاله آوردیم تا بگوییم کسی که این اندازه ظلم و ستم به دین و خاندان اهل بیت کند بعید نیست که همین صحابی، رسول الله(صلی الله علیه و آله) را کشته باشند همانطور که نمونه هایی را ذکر کردیم.

ما فرصت این را نداریم که بیشتر از این را بیاوریم و لکن علاقه مندان را به کتب مربوطه ارجاع داده ایم.

ص: 15


1- . سیری در صحیحین،ص30.

فصل سوم : ادله قرآن، حدیث، تاریخ بر شهادت رسول الله(صلی الله علیه وآله):

اشاره

از اینجا به بعد وارد ادله هایی می شویم که دلالت بر شهادت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) می کند، و در قسمت تاریخ نقدهایی را می آوریم و مدّعای خود را به اثبات خواهیم رساند.

ادله قرآنی:

وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرین.(1)

محمّد تنها فرستاده خداست، پیش از او هم فرستادگانی بودند که از دنیا رفتند آیا اگر او بمیرد یا کشته شود باید شما سیر قهقرایی کنید؟ و به آیین بت پرستی باز گردید.

ادله احادیث:

قال النبی(صلی الله علیه و آله): ما منّا الّا مسموم أو مقتول.(2)

رسول الله (صلّی الله علیه و آله) فرمودند : هیچ یک از ما اهل بیت نیست مگر اینکه یا مسموم می شویم و یا کشته خواهیم شد.

قال الباقر(علیه السلام): لا یقتل الأنبیاء و أولاد الانبیاء الّا أولاد الزنا.(3)

امام باقر(علیه السلام) می فرمایند : نمی کُشد انبیاء و اولا انبیاء را مگر فرزندان زنا.

قال الرضا(علیه السلام): ... و ما منّا إلا مقتول... .(4)

امام رضا (علیه السلام) فرمودند : هیچ یک از ما نیست مگر اینکه کشته خواهیم شد.

عن أبی عبد الله علیه السلام قال: تدرون مات النبی ص أو قتل- إن الله یقول: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ» فسم قبل الموت إنهما سقتاه.(5)

امام صادق(علیه السلام) فرمودند : بدرستیکه خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید : اگر پیامبر از دنیا رفت و یا کشته شود شما به دین پدران گذشته برمیگردید، سپس حضرت فرمودند : آن حضرت قبل از موت مسموم شدند و آن دو زن (عایشه و حفصه) آن حضرت را مسموم کردند.

ص: 16


1- . سوره آل عمران، آیه 144.
2- . کفایة الاثر،ص227.
3- . المحاسن،ج1،ص108،ح99.
4- . عیون أخبار الرضا،ج2،ص203.
5- . تفسیر عیاشی ج1 ص200.

در حدیثی طولانی که رسول الله (صلّی الله علیه و آله) از نحوه کشته شدن خود و اهل بیتش را خبر می دهند:

...فَقَامَ إِلَیْهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ص وَ هُوَ یَبْکِی فَقَالَ [بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی] یَا نَبِیَّ اللَّهِ أَ تُقْتَلُ قَالَ نَعَمْ أَهْلِکُ شَهِیداً بِالسَّم...(1)

امیرالمومنین می ایستند در حالی که گریان هستند، می فرمایند : پدر ومادر فدای شما ای نبی الله، آیا شما هم کشته خواهید شد، رسول الله(صلّی الله علیه و اله) جواب می دهند : بله به وسیله سمّ شهید می شوم.

عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ: قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ لِأَهْلِ بَیْتِهِ إِنِّی أَمُوتُ بِالسَّمِ کَمَا مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ(صلّی الله علیه و آله). (2)

امام صادق(علیه السلام) نقل می کنند، که امام حسن(علیه السلام) فرمودند:من با سم از دنیا می روم همانگونه که رسول الله (صلی اله علیه و آله) از دنیا رفت.... .

دو داستان درمورد شهادت رسول الله(صلی الله علیه وآله)

کشتن پیامبر توسط سمّ در بین عامه و شیعه می باشد، با دو نوع داستان مواجه هستیم:

الف) اینکه یهودی سمی در گوشت گذاشته بود و حضرت را به وسیله این گوشت سمی به شهادت رسانده است.

ب) سم دادن به حضرت توسط بعضی از زوجات،به آن حضرت خورانده شد.

بررسی روایات دسته اول:

الف) روایت عایشه و ابوهریره :

پیامبر در مریضی آخر عمرشان گفتند:آن غذایی که در خیبر خوردم که توسط آن شخص یهودی فرستاده شده بود که سمی هم بود الان اثرش را در خودم می یابم.(3)

ب) روایت دیگر از ابوهریره:

زمانی که خیبر را فتح شد شخصی گوشت گوسفندی را برای پیلمبر به عنوان هدیه می فرستدکه

ص: 17


1- .کتاب سلیم بن قیس، ج2، ص738.
2- . مناقب ابن شهر آشوب،ج4،ص8.
3- . المستدرک علی الصحیحین،ج3،ص58.

آغشته به سم بود. پیامبر می گویدک یهودیان را جمع کنید؛چنین کردند، پیامبر رو به آنها می کند و می گوید من از شما سوالی دارم .... تا اینکه می گوید: آیا شما در این گوسفند سم قرار داده اید؟ آنها جواب می دهند: بله.

حضرت سوال می کند: به چه دلیلی این کار را انجام دادید؟ جواب می دهند: برای اینکه اگر شما پیامبر دروغین و کاذب باشید از دست شما راحت میشدیم و اگر هم شما نبی باشید ضرری به شما نخواهید رسید.(1)

ج) روایت ابن سعد و واقدی :

وقتی علت مسموم کردن گوشت سمی را از زن یهودی می پرسند، می گوید: خواستم انتقامم را از پیامبرتان بگیرم زیرا در جنگ ها پدرم،شوهرم،برادرم و عده ای از اقوامم را از دست دادم. پدرم حارث بود و برادرم مرحب بود و شوهرم سلام بن مشکم بود.(2)

به علت اختصار مقاله به همین سه روایت اکتفاء می کنیم.

نقد روایات دسته اول:

1)هدیه از یهودی توسط نبی اکرم(صلّی الله علیه و آله):

شیوه رسول الله(صلی الله علیه و آله) اینگونه نبوده است که از شخص یهودی به راحتی هدیه ای را قبول کنند و خود بخورند سپس به اصحاب خود امر به خوردن آن گوشت کنند، زیرا حیله و مکر یهودیان را خبر دارد که دشمنان اصلی اسلام یهودیان هستند و چه اندازه نقشه ها کشیدند که پیامبر را به قتل برسانند و چه اندازه مسلمانان را اذیت و آزار دادند وآنها از بین بردند.

مضافاٌ بر اینکه در روایت سومی که آوردیم می خوانیم که این زن خواسته است انقام پدر و برادر و شوهرش را بگیرد.

2) عبارات متعدد:

روایاتی که در این باب آمده است عبارات آن متعدد است، مقارن هم نمی باشد و با هم نمی سازد؛ به چند نمونه اشاره می کنیم:

الف) در بعضی روایات آمده است که گوشت را به سمت خانه حضرت فرستادند.

ص: 18


1- . صحیح بخاری،ج7،ص203.
2- . فتح الباری،ج10،ص208.

ب) در بعضی روایات دیگر اینچنین آمده است: حضرت با اصحاب در منزل او دعوت بودند.

ج) در بعضی روایات: رسول الله(صلی الله علیه و آله) جماعتی از یهود را جمع کرد و از آنها سوال کرد و در بعضی روایات دیگر می خوانیم که پیامبر فقط از یک زن سوال نمود.

د) آن کسی که با رسول الله(صلی الله علیه و آله) از آن غذا خورد بشر بن براء بود که بعد از ساعتی از دنیا رفت و در بعضی عبارات دارد که بعد از یکسال از دنیا رفت.

ه) در بعضی عبارات: تمام قوم و اصحاب خوردند و کسی کاری نشد؛ و در بعضی عبارات سه نفر فقط از آن غذا خوردند.

و) در بعضی عبارات آمده است که هیچ کسی از آن غذا نخورد و فقط پیامبر و بشر بن براء خوردند وضرر شامل این دو نفر شد.

3)اثر سمّ بعد از 4 سال:

داستان خوردن گوشت سمی به رسول الله در زمان جنگ خیبر بوده است که در سال 7هجرت اتفاق افتاده است در حالی شهادت رسول الله(صلی الله علیه و آله) در سال 11 هجری اتفاق افتاده است اثر گذاشتن سم بعد از چهار سال قابل اعتماد نیست و معقولانه هم نیست؛ زیرا طبیعت سمّ این است که در ایام معدودی انسان را از پای در می آورد و این از تجربه های سم است که تاریخ شاهد آن است.

4) اثر سمّ در بشر بن براء:

همان سم در بدن بشربن براء سریع تأثیر می گذارد و بعد ازساعتی او را از پای در می آورد پس چگونه به بدن پیامبر بعد از چهار سال تأثیر می گذارد!!

5) خوردن غذا توسط همگی:

در روایتی داریم که بعد از اینکه زن یهودی اعتراف به سم در غذا کرد حضرت دستشان را به طرف گوشت بردند و فرمودند: با نام خدا شروع کنید؛ پس همگی نام خدا را بردند واز آن غذا خوردند و به هیچ کس ضرری نرسید.(1)

6)عدم تأثیر سمّ در عده ای از صحابی:

عده ای که همراه پیامبر بودند و از آن طعام استفاده کردند بیشتر از پیامبر عمر کردند؛ پس چگونه سمّ بر بدن آنها تأثیر نگذاشت!!

ص: 19


1- . المستدرک للحاکم،ج4،ص109.
7) نخوردن غذا توسط پیامبر(صلّی الله علیه و آله):

در روایتی می خوانیم که وقتی که رسول الله (صلی الله علیه و آله) خواستند لقمه مسموم را در دهان بگذارند؛ آن لقمه به قدرت الهی به تکلم آمد و گفت: که لقمه آغشته به سم هستم. حضرت آن لقمه را در دهان مبارک نگذاشتند پس حضرت آن لقمه را نخوردند تا اینکه سم بر حضرت تأثیر بگذارد.(1)

8)یک نفر از غذا خورد:

در روایات شیعه داریم که آن کسی که از طعام خورد و از دنیا رفت براء بن معرور است؛ در حالی که این شخص قبل از هجرت رسول الله(صلی الله علیه و آله)به مدینه، از دنیا رفته است.(2)

در حالی داستان طعام سمی درسال هفتم هجرت اتفاق افتاده است.

9)اختلاف در مکان اتفاق افتاده :

در روایت امام حسن عسگری(علیه السلام) می خوانیم که این داستان در مدینه اتفاق افتاده است.

اما در سایر روایات دیگر می خوانیم که که در خیبر بوده است.

10) اختلاف در اسم آن زن :

اختلاف روایات شیعه هم وجود دارد؛ در بعضی روایات اسم آن یهودی زینب بوده است و در بعضی عبارات اسم آن را عبدة نام داشته است.

نتیجه:

پس، اتهام قتل رسول الله(صلی الله علیه و آله) از زن یهودی برداشته می شود و روایات در این باب برآن دلالت نمی کند.

اهل سنت سیاستی به کار بردند، خواستند جریان مسمومیت حضرت را به گردن زن یهودی بیندازند تا اینکه تهمت قتل از بزرگان خودشان برداشته شود.

ودر این موارد حتی احادیثی را ساختند که عایشه می گوید: پیامبر به من گفت: آن طعامی که در خیبر خوردم اثرش را اکنون بر روی خودم احساس می کنم.

مردم را با احادیث ساختگی سرگرم کردند تا متوجه نشوند که قاتل اصلی رسول الله(صلی الله علیه

ص: 20


1- . بحار الانوار،ج22،ص516؛صحیح بخاری،ج4،ص66.
2- . جامع أحادیث الشیعة،ج19،ص175.

و آله) چه کسی هست زیرا اگر مردم متوجه شوند که چه کسی را به شهادت رسانده است حکومتی برای غاصبین باقی نمی ماند.

بررسی روایات دسته دوم:

اشاره

در مریضی رسول الله(صلی الله علیه وآله) اختلاف است؛ عده ای 13 روز و عده ای 18 روز می دانند.

قول 18 روز صحیح به نظر می رسد زیرا مصادف با روز دوشنبه می شود که مصادف با شهادت پیامبر می شود.

شهادت رسول الله(صلی الله علیه و آله) در نزد امامیه در روز28 صفر می باشد. ودر مقابل اکثر اهل سنت در روز 12 ربیع الاول می دانند.

مریضی حضرت، سر درد شدید که در اثر موج هوای میان سر تولید می شود؛ بوده است که مدتی طول می کشد.(1)

از روایات اهل بیت(علیهم السلام) به دست می آید که حضرت با سمّ از دنیا رفته است البته نه با سمی که آن زن یهودی داده است که ما آنرا رد کردیم؛ بلکه با دوائی که عده ای با زور به دهان مبارک حضرت می ریزند که در آن دوا سم وجود داشته است؛

به چند دلیل اشاره می کنیم :

1) خوراندن دارو توسط عایشه وحفصه:

رسول الله(صلی الله علیه و آله) در زمان مریضی شان از شدت تب و سر درد برای دقائقی از حال می رفتند و دوباره به هوش می آمدند.

در این زمان که حضرت از حال رفته بودند عده ای که دور حضرت بودند که عایشه و حفصه بودند با هم مشورت کردند که زمانی که پیامبر بیهوش هستند دوائی را در دهان مبارک حضرت بریزند؛ حضرت به شدت آنها را از این کار نهی کرد. با این حال آنها گوش به حرف پیامبر نکردند و آن دوا را به حضرت خوراندند.

وقتی که رسول الله(صلی الله علیه و آله) به هوش آمدند از عمل آنها با خبر شدند.

عایشه می گوید: وقتی که ما خواستیم دارو به پیامبر بخورانیم، حضرت به سمت ما اشاره کرد وگفت: این کار را انجام ندهید.

پس ما گفتیم که انسان مریض از خوردن دارو کراهت دارد به خاطر همین است که نهی می کند و

ص: 21


1- . السیرة النبویة بروایة أهل البیت،ج3،ص296.

کار خود را انجام دادیم و این کار را به زور انجام دادیم.

وقتی حضرت به هوش آمد به ما گفت: آیا شما را نهی نکردم که دارو به نخورانید؟ جواب دادیم که مریض از دارو کراهت دارد.(1)

2)روایت أسماء بنت عمیس:

اشاره

اسماء بنت عمیس می گوید که اول باری که پیامبر از درد شکوه کرد در منزل میمونة بود که مریضی حضرت شدت پیدا کرد.

زن ها با همدیگر مشورت کردند که چه کنیم؟ گفتند که دارویی را در دهان مبارک حضرت با زور ریختند.

زمانی که پیامبر به هوش آمدند؛ پرسیدند: این چه بود که به من دادید؟ گفتند که دارویی بود که زنان آن را از سرزمین حبشه آورده اند. پیامبر از عمل آنها ناراحت شد و فرمودند که همگی از خانه بیرون روند غیر از عمویم عباس.(2)

چند نکته مهم درمورد دادن دارو و نهی پیامبر(صلّی الله علیه و آله):

الف) ممکن است که بگوییم دارو دادن به رسول الله(صلی الله علیه و آله) دو مرتبه واقع شده است: مرتبه اول در منزل میمونة بوده است که در اوایل مریضی حضرت بوده است؛ و مرتبه دوم در منزل عایشه بوده است که در روز آخر مریضی حضرت بوده است.

ب) می شود گفت که احمد حنبل در( داستان دوم) به تمام زنهای پیامبر اشاره می کند تا انگشت اتهام از عایشه و حفصه برداشته شود؛ در حالی بر کسی پوشیده نیست که پیامبر(صلّی الله علیه و اله) همسرانی داشتند که مطیع محض امر او بودند و اگر هم پیامبر آنها را نهی می کرد حتما انجام می دادند مانند ام سلمه، اسماء بنت عمیس، ماریه قبطیه و ...

ج) مگرنه این است که قرآن می فرماید:.. ومانهانکم عنه فانتهوا... .(3) هر نهیی را که پیامبر کرد آنرا انجام ندهید پس چرا بعضی ازهمسران پیامبر به این آیه قرآن عمل نکردند؟

د) در بعضی روایات دارد: ألم انهیکم... یعنی پیامبر آنها را از این کار نهی کرد دلالت بر یک جمعی دارد که علاوه بر آن دو زن، کسانی دیگر هم در ریختن دارو نقش داشتند.

ص: 22


1- . صحیح بخاری،ج5،ص143؛صحیح مسلم،ج7،ص24.
2- . مسند احمد،ج6،ص438.
3- . سوره حشر/ آیه 7.

ن) آیا رسول الله(صلی اله علیه و آله) که خود نبی و رسول بود و هادی برای بشریت است؛ فایده دارو را نمی دانسته و صلاحیت خودش را متوجه نبوده است؟ و آنها صلاح پیامبر را می دانستند که به زور دارو بر دهان حضرت بریزند؟ در حالی پیامبر آنها را از این کار نهی می کند!

و) رسول الله(صلی اله علیه و آله) از نیت آنها خبر داشت که آنها از این کار نهی کرد و صلاحیت خودش را بهتر می دانست؛ بعد از یک روز از خوردن دارو حرارتشان زیاد شد، حرارت به شدتی بود که ابوسعید خدری می گوید: بر پیامبر وارد شدم دست بر پیشانی حضرت گذاشتم حرارت بیش از حد معمول بود؛گفتم:چه مقدار زیاد سر شما داغ شده است؟(1)

ه) بعضی از همین صحابه که قبلا گفتیم؛ خواستند پیامبر را درعقبه هرشی بعد از غدیر او را به قتل برسانند؛ حالا همین عده شده اند خیر خواه پیامبر؟

و طولانی بودن عمر رسول الله(صلی الله علیه وآله) را اراده کرده اند؟! پس کشتن پیامبر به وسیله دارو از این جماعت بعید به نظر نمی رسد.

3)قوی بودن سمّ:

اسامه در روز یک شنبه وارد بر رسول الله(صلی الله علیه و آله) می شود و می بیند که حضرت ناراحت و ضعیف شده اند؛همان روزی بود که دارو بر حضرت خورانده بودند که چشمان حضرت بی حال بود.(2)

روز یک شنبه سم خورانده شد و حضرت روز دوشنبه حضرت از دنیا رفتند پس معلوم می شود که این سمّ چه مقدار قوی بوده است که در یک روز حضرت را از پای در آورده است.

4)قسم خوردن یک صحابی بر مسمومیت:

عبدالله می گوید: اینکه نه مرتبه قسم بخورم که رسول الله(صلی اله علیه و آله) کشته وشهید شده است محبوب تر از نزد من تا اینکه یک مرتبه قسم بخورم که او شهید نشده است؛ زیرا که خداوند، او را نبی قرار داد و شهادت را برای گرفته است.(3)

5)سمّ دادن توسط دو نفر:

امام صادق(علیه السلام) به جمعی از اصحابشان فرمودند:خداوند می فرماید: وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ

ص: 23


1- . الطبقات،ج2،ص208.
2- . تاریخ دمشق،ج2،ص56؛الطبقات،ج2،ص190.
3- . الطبقات،ج2،ص201.

قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُم. پیامبر را قبل از موت، آن دو نفر سم دادند و کشتند. آنها گفتند: ان دو نفر و پدرانشان بدترین مخلوق خداوند بودند.(1)

نتیجه گیری :

از دو داستانی که برای مسمومیت رسول الله(صلی اله علیه و آله) نقل شده است، ما در این مقاله هردو نقل را آوردیم و داستان اول را نقد کردیم و داستان را اثبات کردیم.

از روایات شیعه و عامه به دست می آید که رسول الله(صلی اله علیه و آله) را با نوشیدنی به وسیله دواء به زور در دهان مبارک حضرت ریختند که موجب شهادت آن حضرت شد.

در روایات آوردیم که هم خود عایشه بر این کار اعتراف می کند که پیامبر ما را نهی نمود اما به حرف پیامبر نکردیم؛ و هم روایات اهل بیت(علیهم السلام) که سبب کشتن رسول الله(صلی اله علیه و آله) به وسیله سم توسط عده ای انجام شد.

ص: 24


1- . تفسیر عیاشی،ج1،ص200.

فصل چهارم : اقوال علماء بر شهادت رسول الله(صلی الله علیه وآله)

علماء شیعه:

شیخ مفید:

رسول الله(صلی اله علیه و آله) در مدینه در روز دوشنبه دو روز باقی مانده از ماه صفر به وسیله سم به شهادت رسیدند.(1)

علامه حلی:

رسول الله (صلی اله علیه و آله) در مدینه به وسیله به شهادت رسید.(2)

شیخ طوسی:

رسول الله (صلی اله علیه و آله) در حالی که مسموم بودند در دوشب باقی مانده از ماه صفر در سال دهم هجرت از دنیا رفتند.(3)

محمد علی اردبیلی:

رسول الله (صلی اله علیه و آله) در حالی که مسموم بودند از دنیا رفتند.(4)

علامه مجلسی:

آنچه موافق مبناء امامیه است این است که رسول الله(صلی اله علیه و آله) مسموم از دنیا رفته است.(5)

مرحوم اربلی:

بسیاری از اصحاب امامیه بر این قائلند که جمیع اهل بیت(علیهم السلام) به وسیله شهادت از این دنیا رفته اند و بر این مطلب استدلال آورده اند.(6)

مرحوم طبرسی:

مطلب اربلی را تایید می کند.(7)

ص: 25


1- . المقنعه، ص456.
2- . منتهی المطلب،ج2،ص887.
3- . تهذیب الاحکام،ج6،ص2.
4- . جامع الرواة،ج2،ص463.
5- . بحارالانوار،ج22،ص514.
6- . کشف الغمة،ج2،ص413.
7- . اعلام الوری،ج2،ص132.

علماء عامه:

شعبی می گوید:

به خدا قسم که رسول الله(صلی اله علیه و آله) به وسیله سم از دنیا رفته است.(1)

اعمش از عبدالله بن مرة از ابی الاحوص از عبد الله نقل می کند که می گفت: اینکه نه مرتبه قسم بخورم که رسول الله(صلی اله علیه و آله) کشته وشهید شده است محبوب تر از نزد من تا اینکه یک مرتبه قسم بخورم که او شهید نشده است؛ زیرا که خداوند، او را نبی قرار داد و شهادت را برای گرفته است.(2)

اعمش از ابراهیم نقل می کند: پیامبر را شخص یهودی به وسیله سم کشتند.(3).(4)

ص: 26


1- . المستدرک الحاکم،ج3،ص59.
2- . الطبقات،ج2،ص201؛ المستدرک للحاکم،ج3،ص58.
3- . الطبقات الکبری،ج2،ص200.
4- .با توجه به اینکه کمتر نوشته ای بدون ایراد و اشکال می باشد، خوانندگان عزیز اگر به مشکلی برخوردند، می توانند با نظریات خود حقیر را یاری کنند و یا اینکه سوالی داشتند می توانند با آیدی تلگرام و ایتاmahdi12869 @ در ارتباط باشند.

منابع :

1.قرآن کریم

2.إعلام الوری بأعلام الهدی، الشیخ الطبرسی(المتوفی548)، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، قم، 1417ق.

3.بحارالانوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمد باقر المجلسی(المتوفی1110)، دار إحیاء التراث العربی،بیروت،1403ق.

4.البدایة والنهایة،ابن کثیر(المتوفی774)، دار إحیاء التراث العربی ،بیروت،1408ق.

5.بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم،محمد بن حسن صفار(المتوفی290)، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی،ایران،1404ق.

6.تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر(المتوفی571)، دار الفکر، بیروت، 1415ق.

7.تهذیب الأحکام،الشیخ الطوسی(المتوفی460)، دار الکتب الإسلامیه،تهران،1407ق.

8.جامع أحادیث الشیعة،السید البروجردی(المتوفی1383)، مهر، قم،1411ق.

9.السیرة النبویة بروایة أهل البیت،علی الکورانی العاملی(معاصر)،دارالمرتضی،بیروت،1430.

10.سیری در صحیحین،محمد صادق نجمی(المتوفی1433)،بوستان کتاب،قم،1436ق.

11.صحیح البخاری، البخاری(المتوفی256)، دار الفکر،بیروت،1401ق.

12.صحیح مسلم، مسلم النیسابوری(المتوفی261)، دار الفکر،بیروت.

13.الطبقات الکبری،ابن سعد(المتوفی230)، دار صادر،بیروت.

14.مسند أحمد،الإمام أحمد بن حنبل(المتوفی241)، دار صادر،بیروت.

15.عیون أخبار الرضا علیه السلام، محمد بن علی ابن بابویه (شیخ صدوق) (المتوفی381)، نشر جهان،تهران،1378ق.

16.فتح الباری فی شرح صحیح بخاری،ابن حجر عسقلانی(المتوفی852)، دار المعرفة للطباعة والنشر بیروت – لبنان.

17.کتاب سلیم بن قیس الهلالی،سلیم بن قیس هلالی (المتوفی76 ه)الهادی،1405ق.

18.کشف الغمة فی معرفة الأئمة،علی بن عیسی اربلی(المتوفی692)، بنی هاشمی، تبریز،1381ق.

19.کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، علی بن محمد خزاز رازی (المتوفی 400)، بیدار،

ص: 27

قم،1401ق.

20.المحلی،ابن حزم(المتوفی456)، دار الفکر،بیروت.

21.المستدرک علی الصحیحین،الحاکم نیشابوری(المتوفی405)، طبعة مزیدة بفهرس الأحادیث الشریفة.

22. الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة،محمدبن محمدمفید(شیخ مفید) (المتوفی 413)، کنگره شیخ مفید،ایران،1413ق.

23.المسترشد فی إمامة علی بن ابی طالب(علیه السلام)، طبری آملی کبیر، محمد بن جریر بن رستم(المتوفی326)، کوشانپور،1415ق.

24.المقنعة،محمدبن محمد مفید(شیخ مفید) (المتوفی413)، کنگره جهانی شیخ مفید،1413ق.

25.مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، محمد بن علی ابن شهر آشوب مازندرانی(المتوفی588)، علامه، قم، 1379ق.

26.منتهی المطلب ( ط.ق )، العلامة الحلی(المتوفی726)، طبعة حجریة.

27.نهج الحقّ و کشف الصدق،حسن بن یوسف علامه حلی(المتوفی726)، دار الکتاب اللبنانی،بیروت،1982م.

28.وسائل الشیعة الی تفصیل مسائل الشریعة،محمد بن حسن شیخ حرعاملی(المتوفی1104)، مؤسسة آل البیت علیهم السلام،قم،1409ق.

29.الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف،علی بن موسی ابن طاووس(المتوفی 664)،خیام،قم،1400ق.

30.کتاب سلیم بن قیس هلالی، سلیم بن قیس(المتوفی 76)، الهادی، قم، 1405ق.

ص: 28

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109