سرشناسه : پوریزدی، رحمت، 1365-، گردآورنده
عنوان و نام پدیدآور : چهل حدیث درباره امر به معروف و نهی از منکر= Forty Hadiths about Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar]/گردآوری رحمت پوریزدی ؛ مترجم حمید امامی فر.
مشخصات نشر : قم: قدس، 1398.
مشخصات ظاهری : 58 ص.: جدول.؛ 11×17 س م.
شابک : 978-600-379043-8
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
یادداشت : فارسی-عربی-انگلیسی.
یادداشت : کتابنامه.
موضوع : اربعینات -- قرن 14
موضوع : *Arab'inat -- 20th century
موضوع : امر به معروف و نهی از منکر-- احادیث
موضوع : Enjoining what is good and prohibiting what is evil* -- Hadiths
موضوع : احادیث شیعه -- قرن 14
موضوع : Hadith (Shiites) -- Texts -- 20th century
شناسه افزوده : امامی فر، حمید، 1365-، مترجم
رده بندی کنگره : BP143/9
رده بندی دیویی : 297/218
شماره کتابشناسی ملی : 6059994
ص:1
بسم الله الرحمن الرحیم
In the name of God the most compassionate the most merciful
ص:2
چهل حدیث
درباره امربه معروف و نهی از منکر
Forty Hadiths about Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar]
گردآوری: رحمت پوریزدی
مترجم: حمید امامی فر
ص:3
ص:4
پیش کش:
امام هادی علیه السلام
تقدیم به:
شهدای امربه معروف و نهی از منکر
ص:5
ص:6
ص:7
«یا بُنَیَ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور» (1)
مجموعه حاضر، رهاوردی از سخنان بزرگ مردانی است که چون بر سمند سخن می نشستند احدی را یارای هماوردی با آنان نیست. گلبرگی است از سخنان اهل بیت علیهم السلام درزمینه امربه معروف و نهی از منکر که به سه زبان عربی، فارسی و انگلیسی سامان یافته است. تا سرنخی برای پیگیری و مطالعه بیش تر در این فریضه الهی قرار گیرد.
امید است قلمی در سایه این سخنانِ ناب بار گیرد و درِ حکمتی از آن بجوشد و موردتوجه حضرت ولی عصر (عج) قرار گیرد.
ص:8
1. سعی شده است ترجمه احادیث تا جایی که امکان دارد روان و در سطح متوسطین زبان انگلیسی باشد یعنی سطح (Intermediate) و بالاتر. در این ترجمه اهتمام بر این بوده است که کمتر از لغات سنگین استفاده شود مگر در مواردی که به معنا آسیب می رسید.
2. ازآنجاکه به هر سه زبانِ عربی، فارسی و انگلیسی آشنایی داشتم، ترجمه انگلیسی این سخنان گهربار را، بر اساس متن عربی اصلی انجام دادم و در مواردی که فهم آن با فرهنگ انگلیسی زبان ها متناسب تر بود از ترجمه فارسی الهام گرفتم و تلاش بر این بود که معنای حدیث در هر سه زبان، یکسان باشد.
صمیمانه از خوانندگان گرامی برای کاستی های این ترجمه پوزش می طلبیم و منتظر نظرات و پیشنهاد های شما هستیم.
حمید امامی فر
محرم الحرام/1439/قم
شهریور/1397
Hamidemami95@yahoo.com
ص:9
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِین علیه السلام
«فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ نَهَی عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْمُنَافِقِین؛
هر کس امربه معروف کند مؤمنین را تقویت و پشتیبانی کرده است و هر کس نهی از منکر کند بینی منافقین را به خاک مالیده است. (خار و ذلیل کرده است)». (1)
Whoever Commands to Right [Ma’ruf], has firmly* supported* the believers,* and whoever Forbids Wrong [Munkar], has pushed* the nose* of the hypocrites* to the soil (humiliated them).
ص:10
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«مَنْ تَرَکَ إِنْکَارَ الْمُنْکَرِ بِقَلْبِهِ وَ یَدِهِ وَ لِسَانِهِ فَهُوَ مَیِّتٌ بَیْنَ الْأَحْیَاء؛
کسی که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ای است میان زندگان». (1)
Whoever does not Forbid* the Wrong [Munkar] by his heart and hand and tongue is a dead among the livings.
ص:11
قَالَ الْإِمَامِ الصَّادِقُ علیه السلام
«إِنَّمَا یَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَی عَنِ الْمُنْکَرِ مَنْ کَانَتْ فِیهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ عَامِلٌ بِمَا یَأْمُرُ بِهِ وَ تَارِکُ لِمَا یَنْهَی عَنْهُ عَادِلٌ فِیمَا یَأْمُرُ عَادِلٌ فِیمَا یَنْهَی رَفِیقٌ فِیمَا یَأْمُرُ وَ رَفِیقٌ فِیمَا یَنْهَی؛
کسی می تواند امربه معروف و نهی از منکر کند که دارای سه صفت باشد: به آنچه امر می کند عمل کند و ازآنچه نهی می کند اجتناب نماید؛ در امرونهی نمودن میانه رو باشد؛ با مدارا و از روی مهربانی امرونهی کند» (1).
Only the one who has three traits is allowed to Command to Right [Ma’ruf] and Forbid the Wrong [Munkar]: The one who acts* according to what he Commands and avoids* according to what he Forbids. 2. The one who is righteous* in Commanding and Forbidding. 3. The one who is compassionate* and kind in Commanding and Forbidding
ص:12
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«أَصْلِحِ الْمُسِی ءَ بِحُسْنِ فَعَالِکَ وَ دُلَّ عَلَی الْجَمِیلِ بِجَمِیلِ مَقَالِکَ؛
شخص گناه کار را به وسیله کارِ نیک خود اصلاح کن و با سخن زیبا دیگران را به کار خیر رهنمون باش.» (1)
Reform* the guilty* person with your good actions and with a beautiful saying, direct* others to goodness.*
ص:13
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«إِذَا رَأَی أَحَدُکُمُ الْمُنْکَرَ وَ لَمْ یَسْتَطِعْ أَنْ یُنْکِرَهُ بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ أَنْکَرَهُ بِقَلْبِهِ وَ عَلِمَ اللَّهُ صِدْقَ ذَلِکَ مِنْهُ فَقَدْ أَنْکَرَه؛
هرگاه یکی از شما منکری را دید نتوانست که آن را با دست و زبانش انکار نماید و آن را در دل انکار نمود و خداوند هم صدق چنین عملی را از او بداند، پس در حقیقت آن را انکار نموده است». (1)
Whenever one of you sees a Wrong [Munkar] action and could not Forbid* it by his hand or tongue, but denies it with his own heart, which God knows his honest* intention,* he has truly forbidden that Wrong [Munkar].
ص:14
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله
«کُلُّ مَعْرُوفٍ صَدَقَةٌ وَ الدَّالُ عَلَی الْخَیْرِ کَفَاعِلِهِ؛
هر کار نیکی صدقه است و کسی که دیگران را به کار نیک راهنمائی کند گویا خود آن را انجام داده است». (1)
Every kind of Right [Ma’ruf] is a charity,* and whoever guides others to Right [Ma’ruf] is like the one who has done it himself.
ص:15
قَالَ الْإِمَامُ السَّجَّاد علیه السلام
«إِنَ الْمُنَافِقَ یَنْهَی وَ لَا یَنْتَهِی وَ یَأْمُرُ بِمَا لَا یَأْتِی؛
همانا منافق از کار زشت نهی می کند، اما خود از آن اجتناب نمی کند و به کار خوبی سفارش می کند، که خود آن را انجام نمی دهد». (1)
Verily,* the hypocrite* Forbids Wrong [Munkar], but does it himself and Command to what he himself does not do.
ص:16
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«کُنْ آخَذَ النَّاسِ بِمَا تَأْمُرُ بِهِ وَ أَکَفَّ النَّاسِ عَمَّا تَنْهَی عَنْهُ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَکُنْ مِنْ أَهْلِهِ فَإِنَّ اسْتِتْمَامَ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیُ عَنِ الْمُنْکَرِ؛
به آنچه فرمان می دهی، خود بیش از همه عمل کن و ازآنچه بازمی داری، خود بیش از همه خودداری کن و امربه معروف کن تا از اهل معروف شوی همانا کمال کارها نزد خدا با امربه معروف و نهی از منکر است» (1).
Do more than others, what you are Commanding them to do, and Forbid yourself more, from what you are Forbidding others. Command to Right [Ma’ruf] you will be from the ones who do it. Indeed,* the perfection* of all things with God, is by Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar].
ص:17
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَلْعَنِ الْقَرْنَ الْمَاضِیَ [الْقُرُونَ الْمَاضِیَةَ] بَیْنَ أَیْدِیکُمْ إِلَّا لِتَرْکِهِمُ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَلَعَنَ اللَّهُ السُّفَهَاءَ لِرُکُوبِ الْمَعَاصِی وَ الْحُلَمَاءَ لِتَرْکِ التَّنَاهِی؛
خداوند مردم گذشته را لعن نکرد و از رحمت خود دور نساخت مگر به جهت آنکه امربه معروف و نهی از منکر را ترک کردند. ازاین رو، خداوند سفیهان را به واسطه گناهانشان و حلماء را به واسطه ترک نهی از منکر لعن کرد.» (1)
God did not curse* the people of the past and did not turn them away from his mercy,* except* for leaving Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar]. Therefore, Allah has cursed the unintelligent* ones for their sins and the knowledgeable ones for leaving Forbidding those from Wrongs.
ص:18
قَالَ الْإِمَامِ الصَّادِقُ علیه السلام
«حَسْبُ الْمُؤْمِنِ غَیْراً إِذَا رَأَی مُنْکَراً أَنْ یَعْلَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَلْبِهِ إِنْکَارَهُ؛
غیرتمند بودن مؤمن همین بس که هرگاه کار ناپسندی مشاهده کرد خدای متعال از قلبش در مورد ناخوش داشتن آن منکر آگاه باشد». (1)
Suffice* to call someone a zealous* believer, while he observes a Wrong [Munkar],* God* understands his heartily denial of it.
ص:19
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«فَرَضَ اللَّهُ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ؛
خداوند «امربه معروف» را برای اصلاح توده های ناآگاه مردم و «نهی از منکر» را برای بازداشتن بی خردان از زشتی ها واجب کرد». (1)
God has obligated* Commanding to Right [Ma’ruf] for the sake of usual people and Forbidding Wrong [Munkar] to Forbid* ignorant ones * from Wrongs.
ص:20
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله
«أَ لَا أُحَدِّثُکُمْ عَنْ أَقْوَامٍ لَیْسُوا بِأَنْبِیَاءَ وَ لَا شُهَدَاءَ یَغْبِطُهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ الْأَنْبِیَاءُ وَ الشُّهَدَاءُ بِمَنَازِلِهِمْ مِنَ اللَّهِ عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ قِیلَ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هُمُ الَّذِینَ ..... یَأْمُرُونَهُمْ بِمَا یُحِبُّ اللَّهُ وَ یَنْهَوْنَهُمْ عَمَّا یَکْرَهُ اللَّهُ؛
آگاه باشید نسبت به قوم هایی که نه پیامبرند و نه شهید ولی انبیاء و شهدا به مقامی که خداوند به آنان عطا فرموده و آنان را بر کرسی هایی از نور نشانده است؛ غبطه می خورند. آنان کسانی هستند که امربه معروف و نهی از منکر می کنند.». (1)
Do you want me to tell you about the people who are neither* the prophets nor the martyrs, but the prophets and martyrs envy the position* which God has bestowed* upon* them and put them on the seats of light, for Commanding to what God has considered Right [Ma’ruf] and Forbidding something which god considers Wrong [Munkar].
ص:21
قَالَ الْإِمَامُ السَّجَّاد علیه السلام
« تَّارِکُ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ کَنَابِذِ کِتَابِ اللَّهِ وَرَاءَ ظَهْرِهِ؛
کسی که امربه معروف و نهی از منکر را ترک کند همچون کسی است که کتاب خدا را به پشت سرافکنده است». (1)
A person who leaves Commanding to Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar] is like someone who throws the Book of God behind himself.
ص:22
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«قِوَامُ الشَّرِیعَةِ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیُ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ إِقَامُ الْحُدُودِ؛
قوام دین به امربه معروف و نهی از منکر و اجرای حدود (الهی) است. (1)
The foundation* of religion is based on Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar] and performing divine *(rules).
ص:23
قَالَ الْإِمَامُ الْکَاظِم علیه السلام
«مَلْعُونٌ مَنْ لَمْ یَنْصَحْ أَخَاه؛
کسی که برادرش را نصیحت نکند ملعون است» (1)
Someone who does not advise his brother is cursed) far from the mercy of God (.
ص:24
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«یَقْبُحُ عَلَی الرَّجُلِ أَنْ یُنْکِرَ عَلَی النَّاسِ مُنْکَرَاتٍ وَ یَنْهَاهُمْ عَنْ رَذَائِلَ وَ سَیِّئَاتٍ وَ إِذَا خَلَا بِنَفْسِهِ ارْتَکَبَهَا وَ لَا یَسْتَنْکِفُ مِنْ فِعْلِهَا؛
بر مرد (و آدمی) زشت است که بر مردم منکراتی را انکار کند و آنان را از پستی و گناهان نهی نماید و چون بانفس خود خلوت کند خود مرتکب آن ها شده و از انجام دادنشان امتناع نداشته باشد.» (1)
It is unsuitable* for man to blame* people for some Wrongs [Munkar] and Forbid* them from bad traits* and the sins and in his own privacy,* he is the one committing them and not refusing* to do so.
ص:25
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«ظَهَرَ الْفَسَادُ فَلَا مُنْکِرٌ مُغَیِّرٌ وَ لَا زَاجِرٌ مُزْدَجِرٌ أ فَبِهَذَا تُرِیدُونَ أَنْ تُجَاوِرُوا اللَّهَ فِی دَارِ قُدْسِهِ وَ تَکُونُوا أَعَزَّ أَوْلِیَائِه؛
فساد آشکار شد، نه کسی باقی مانده که نهی از کار زشت کند. شما با چنین وضعی می خواهید در خانه قدس الهی و جوار رحمت پروردگار قرار گیرید؟ و عزیزترین دوستانش باشید؟» (1)
Corruption* has manifested*, there is no one left to Forbid Wrong [Munkar]. By this you want to be so close to God and his mercy,* and be of his dearest* friends*?
ص:26
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله
«قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ لَا نَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ حَتَّی لَا یَبْقَی مِنْهُ شَیْ ءٌ إِلَّا عَمِلْنَا بِهِ وَ لَا نَنْهَی عَنِ الْمُنْکَرِ حَتَّی لَا یَبْقَی مِنْهُ شَیْ ءٌ إِلَّا انْتَهَیْنَا عَنْهُ قَالَ صلی الله علیه وآله وسلم: لَا بَلْ مُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ إِنْ لَمْ تَعْمَلُوا بِهِ کُلِّهِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ إِنْ لَمْ تَنْتَهُوا عَنْهُ کُلِّه؛
به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کردند: یا رسول الله صلی الله علیه و آله ما امربه معروف نمی کنیم تا اینکه آن را به طور کامل انجام دهیم و نهی از منکر نمی کنیم تا اینکه آن را به طور کامل ترک کنیم. حضرت صلی الله علیه و آله فرمودند: این طور نیست. امربه معروف کنید اگرچه به همه آن عمل نمی کنید و نهی از منکر کنید اگرچه همه منکرات را ترک نمی کنید». (1)
Someone told the Prophet (pbuh): we do not Command to any Right [Ma’ruf] until we fully do them ourselves and we will not Forbidding any Wrong [Munkar],* until we completely quit it. Prophet (pbuh) said: It is not (true). Command to Right [Ma’ruf] things, though you do not do all of it and Forbid Wrongs, although* you have not quit them all [Munkar].
ص:27
قَالَ الْإِمَامِ الصَّادِقُ علیه السلام
«کَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّه علیه السلام إِذَا مَرَّ بِجَمَاعَةٍ یَخْتَصِمُونَ لَا یَجُوزُهُمْ حَتَّی یَقُولَ ثَلَاثاً اتَّقُوا اللَّهَ یَرْفَعُ بِهَا صَوْتَه؛
عادت امام صادق علیه السلام بر این بود که هرگاه به گروهی که در حال نزاع بودند برخورد می کرد، از آن ها عبور نمی کرد مگر اینکه سه بار با صدای بلند می فرمود تقوای خدا پیشه کنید». (1)
It was a habit* for Imam Sadiq (AS) while he would encounter a group who were in conflict,* he would not pass them unless he said three times loudly* “be pious”.*
ص:28
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ أَفْضَلُ أَعْمَالِ الْخَلْق؛
امربه معروف برترین عمل های مردم است». (1)
Commanding Right [Ma’ruf] is the best action.
ص:29
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«أَدْنَی الْإِنْکَارِ أَنْ تَلْقَی أَهْلَ الْمَعَاصِی بِوُجُوهٍ مُکْفَهِرَّة؛
کمترین مرتبه انکار این است که با گناهکاران با چهره ای درهم کشیده برخورد کنید». (1)
The least amount* of denial* (to a Wrong [Munkar] action) is to encounter wrongdoers* with an angry* face.
ص:30
قَالَ الْإِمَامُ الرِّضَا علیه السلام
«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَقُولُ إِذَا أُمَّتِی تَوَاکَلَتِ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَلْیَأْذَنُوا بِوِقَاعٍ مِنَ اللَّهِ تَعَالَی؛
امام رضا علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله همواره می فرمودند: هرگاه امّت من از انجام امربه معروف و نهی از منکر سرپیچی کنند و آن را به یکدیگر واگذار نمایند، گویا با خداوند اعلان جنگ داده اند». (1)
Imam Reza (AS) said: "The Prophet (peace be upon him), always used to say:" If my nation refuse* Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding* Wrong [Munkar] and give it over to each other, it is like that they have declared war against* God. "
ص:31
قَالَ الْإِمَامِ الصَّادِقُ علیه السلام
«إِذَا رَأَی الْمُنْکَرَ فَلَمْ یُنْکِرْهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ فَقَدْ أَحَبَّ أَنْ یُعْصَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُعْصَی اللَّهُ فَقَدْ بَارَزَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْعَدَاوَة؛
کسی که توانائی نهی از منکر را داشته باشد و نهی از منکر نکند، قطعاً دوست دارد که خداوند اطاعت نشود و کسی که نافرمانی خدا را دوست داشته باشد، آشکارا با خداوند دشمنی کرده است». (1)
Anyone who has the ability to Forbid Wrong [Munkar],* and does not do it, certainly does not like God to be obeyed, and whoever likes disobedience* of Allah, has clearly opposed* him.
ص:32
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«أَنَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعَاءٌ إِلَی الْإِسْلَام؛
امربه معروف و نهی از منکر دعوت به اسلام است». (1)
Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar] is an invitation *to Islam.
ص:33
قَالَ الْإِمَامِ الصَّادِقُ علیه السلام
«مَا أَقَرَّ قَوْمٌ بِالْمُنْکَرِ بَیْنَ أَظْهُرِهِمْ لَا یُغَیِّرُونَهُ إِلَّا أَوْشَکَ أَنْ یَعُمَّهُمُ اللَّهُ بِعِقَابٍ مِنْ عِنْدِهِ؛
هرگاه مردمی در برابر زشت کاری هایی که در میانشان صورت می گیرد دم فروبندند و آن را تغییر ندهند، زود باشد که خداوند عزّ وجلّ کیفر خود را شامل همه آنان سازد». (1)
Whenever people do not stop the Wrong [Munkar] that is taking place among them, their punishment by Allah has become so close.
ص:34
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«لَعَنَ اللَّهُ الْآمِرِینَ بِالْمَعْرُوفِ التَّارِکِینَ لَهُ وَ النَّاهِینَ عَنِ الْمُنْکَرِ الْعَامِلِینَ بِه؛
کسانی که مردم را به کارهای نیک امر می کنند و خود آن را انجام نمی دهند و کسانی که مردم را از کارهای زشت بازمی دارند اما خود مرتکب آن می شوند مورد لعن و نفرین الهی هستند». (1)
The curse of Allah would be upon Those who Command to Right [Ma’ruf] but do not act along it, and those who Forbid Wrong [Munkar], and commit* it themselves.
ص:35
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«ائْتَمِرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ أْمُرُوا بِهِ وَ تَنَاهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ انْهَوْا عَنْه؛
پذیرای معروف باشید و به آن نیز دستور بدهید و بپذیرید نهی از منکر را و خود نیز از آن نهی نمایید.». (1)
Accept* the Right [Ma’ruf] from the one who Commands and Command it yourself, and also finish committing Wrong [Munkar], and Forbid it yourself.
ص:36
قَالَ الْإِمَامِ الصَّادِقُ علیه السلام
«مَنْ أَمَرَ بِمَعْرُوفٍ أَوْ نَهَی عَنْ مُنْکَرٍ أَوْ دَلَّ عَلَی خَیْرٍ أَوْ أَشَارَ بِهِ فَهُوَ شَرِیکٌ وَ مَنْ أَمَرَ بِسُوءٍ أَوْ دَلَّ عَلَیْهِ أَوْ أَشَارَ بِهِ فَهُوَ شَرِیکٌ؛
هرکس به کار نیکی امر کند یا از کار زشتی بازدارد یا اینکه به خیری راهنمایی نماید و یا اشاره به امر خیری داشته باشد در آن کار نیک شریک خواهد بود و هر کس به بدی راهنمایی نماید و یا اشاره به امر بدی داشته باشد در آن کار بد شریک خواهد بود». (1)
Whoever Commands* Right [Ma’ruf], or Forbids* Wrong [Munkar], or guides to goodness, or refers* to a Right [Ma’ruf], he will be a partner* in that, and whoever Commands Wrong [Munkar], or refer* to it, shares it with wrongdoer.
ص:37
قَالَ الْإِمَامُ الْبَاقِر علیه السلام
«أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ إِلَی شُعَیْبٍ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أَنِّی مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِکَ مِائَةَ أَلْفٍ أَرْبَعِینَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّینَ أَلْفاً مِنْ خِیَارِهِمْ فَقَالَ علیه السلام یَا رَبِّ هَؤُلَاءِ الْأَشْرَارُ فَمَا بَالُ الْأَخْیَارِ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِی وَ لَمْ یَغْضَبُوا لِغَضَبِی؛
خدای تعالی به شعیب پیامبر وحی فرمود که: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد: چهل هزار نفر بدکار را، شصت هزار نفر از نیکانشان را. شعیب عرض کرد: پروردگارا! بدکاران سزاوارند اما نیکان چرا؟ خدای عز و جل به او وحی فرمود که: آنان با گنهکاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نیامدند». (1)
Allah Almighty* revealed* to Shuaib (pbuh) as saying: "I will punish* one hundred thousand of your people: forty thousand of wicked,* sixty thousands of their righteous.* Shuaib said: Our Lord Wicked ones are worthy* but why the good ones? Allah Almighty revealed to him: "They set
ص:38
up* with sinners* and did not get angry along with my anger."
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعِیفَ الَّذِی لَا دِینَ لَهُ فَقِیلَ لَهُ وَ مَا الْمُؤْمِنُ الَّذِی لَا دِینَ لَهُ قَالَ الَّذِی لَا یَنْهَی عَنِ الْمُنْکَرِ؛
خداوند مؤمن ناتوانی را که دین ندارد، دوست نمی دارد. سؤال شد: مؤمن ناتوان بی دین چه کسی است؟ فرمود آنکه نهی از منکر نمی کند» (1).
Allah Almighty does not like the weak* believer who has no religion. The prophet was asked: Who is the weak believer*? He said: the one who does not Forbid Wrong [Munkar].
ص:39
قَالَ الْإِمَامُ الْحُسَیْن علیه السلام
«أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی صلی الله علیه و آله أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام؛
همانا من از روی سبک سری و گردنکشی و نیز برای ایجاد فساد و ستمگری دست به این قیام نزدم، بلکه برای اصلاح اوضاع امّت جدّم قیام کردم و می خواهم «امربه معروف» و «نهی از منکر» کنم و به روش جدّم و پدرم علی بن ابی طالب علیه السلام عمل کنم». (1)
Verily* my uprising* is not because of stupidity* and arrogance,* and not to create corruption* and oppression,* I rose up to reform in the nation of my grandfather, and would like
ص:40
to “Command to Right [Ma’ruf] and Forbid Wrong [Munkar], and act as my grandfather(prophet Muhammad) and my father Imam Ali ibn Abi Talib did.
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنْ الْمُنْکَرِ إِلَّا کَنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی؛
تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا در برابر امربه معروف و نهی از منکر چون آب دهان است در برابر دریای پهناور» (1)
All Rights[Ma’ruf] and even the jihad in the way of God, in comparison to Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar],
ص:41
is like the mouth water compared*to the vast* sea.
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلَّی عَلَیْکُمْ أَشْرَارُکُمْ ثُمَ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَاب؛
امربه معروف و نهی از منکر را ترک نکنید زیرا در این صورت افراد نادرست بر شما مسلط می گردند آنگاه دعا می کنید و دعایتان مستجاب نمی شود». (1)
Do not abandon* Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar],
ص:42
because then the wrongdoers of yours will dominate* you, then you will pray* but it would be unanswered.*
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ إِنَّهُمَا لَا یُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا یَنْقُصَانِ مِنْ رِزْق؛
به راستی که امربه معروف و نهی از منکر دو صفت از صفت های خداوند می باشند، این دو نه مرگی را نزدیک می کنند و نه از روزی کم می کنند.» (1)
Verily Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar] are two traits* of God Almighty. These two do not make any
ص:43
closer the death* of anyone and don’t reduce* the provision* as well.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله
«لَا یَحِلُ لِعَیْنٍ مُؤْمِنَةٍ تَرَی اللَّهَ یُعْصَی فَتَطْرِفَ حَتَّی تُغَیِّرَه؛
برای چشم باایمانی که عصیان خداوند را می بیند، روا نیست آن چشم به هم خورد تا این که وضعیت را تغییر دهد». (1)
For a believer eye that sees disobedience* to God, is not appropriate* to shut down until it changes the situation*.
ص:44
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله
«رَأَیْتُ رَجُلًا مِنْ أُمَّتِی فِی الْمَنَامِ قَدْ أَخَذَتْهُ الزَّبَانِیَةُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ فَجَاءَهُ أَمْرُهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهْیُهُ عَنِ الْمُنْکَرِ فَخَلَّصَاهُ مِنْ بَیْنِهِمْ وَ جَعَلَاهُ مَعَ الْمَلَائِکَة؛
مردی از امتم را در خواب دیدم درحالی که موکلین آتش او را از هر طرف احاطه کرده بودند، اما امربه معروف و نهی از منکر نزدش آمده او را از شعله های آتش رها ساختند و در جمع فرشتگان درآوردند». (1)
I saw a man of my nation in my dream surrounded* by fire from everywhere,* but his
ص:45
Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar] came; and set him free from the flames,* and brought* him to the angels.
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام
«...وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَنَاهَوْا عَنْهُ فَإِنَّمَا أُمِرْتُمْ بِالنَّهْیِ بَعْدَ التَّنَاهِی؛
نهی از منکر کنید و خود نیز مرتکب آن نشوید، زیرا نهی از منکر شما، پس از خودداری شما از آن است». (1)
Forbid* Wrongs,*and do not commit wrongs yourself, for, it's your duty* to Forbid others from Wrong [Munkar], while you have left
ص:46
it yourself. (The best form of Forbidding wrong is when you’re not committing that Wrong at all).
قَالَ الْإِمَامِ الصَّادِقُ علیه السلام
عَلِیُّ بْنُ النُّعْمَانِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ أَبِی یَزِیدَ عَنْ أَبِی شَیْبَةَ الزُّهْرِیِّ عَنْ أَحَدِهِمَا علیه السلام قَالَ:
«وَیْلٌ لِقَوْمٍ لَا یَدِینُونَ اللَّهَ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ؛
ص:47
وای بر قومی که در امربه معروف و نهی از منکر فرمان خدا نمی برند». (1)
Woe* to the people who do not obey* God by Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding Wrong [Munkar].
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله
«الْجِهَادُ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِین؛
ص:48
جهاد بر چهار قسم است: امربه معروف، نهی از منکر، راستگویی در شرایط گوناگون (1) و تنفر از فاسق». (2)
Jihad has four branches*: Commanding Right [Ma’ruf], Forbidding Wrong [Munkar], honesty in events and hating*disobedient people.
قَالَ الْإِمَامُ الْبَاقِر علیه السلام
«إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِیلُ الْأَنْبِیَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِیضَةٌ عَظِیمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُ الْمَکَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ یُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ یَسْتَقِیمُ الْأَمْر؛
ص:49
همانا امربه معروف و نهی از منکر، راه انبیای الهی و شیوه ی صالحان است. وظیفه ی بزرگی است که به برکت آن سایر واجباتْ برپا می شود، راه ها أمن، کسب و تجارتْ حلال، ظلم و تجاوزْ دفع، زمینْ آباد و حقوق از دشمنان گرفته می شود و همه ی کارها سامان می پذیرد». (1)
Verily, Commanding Right [Ma’ruf] and Forbidding wrong is the way of the divine prophets and the manner* of the righteous it is a great duty* by witch other obligations* can be fulfilled,* roads become secured, business becomes lawful,* oppression* and rape would be abandoned, the land becomes abundant, the rights would be taken back from perpetrator* and everything would be organized.*
ص:50
احادیث دو کلمه ای از امیرمومنان علیه السلام (1)
«أَعِنْ تُعَن» (2) کمک کن تا کمکت کنند.
One who does not help [others] is not helped.
«الْجَهْلُ مَوْت» (3) نادانی مرگ است.
Ignorance is [a form of] death.
«الْحَسُودُ مَغْمُوم» (4) حسود غم زده است.
1) The jealous person will never be found happy.
2) The jealous one is sad.
«الصِّدْقُ یُنْجِی» (5) راستگویی نجات می دهد.
Truthfulness saves [one from hardship].
«الْعِلْمُ یُنْجِیک» (6) دانش نجاتت می دهد.
Knowledge rescues.
«الْمَرْءُ بِهِمَّتِه» (7) قیمت مرد، به ا نداره همت او است.
A man is [valued] by his endeavor.
«اسْمَحْ تُکْرَمْ» (8) بخشش کن تا اکرام شوی.
Give generously and you will be honored.
«الْکَذِبُ خِیَانَة» (9) دروغگویی نشان دهنده خیانت است.
Lying is treachery.
«الْعِلْمُ بِالْعَمَل» (10) ارزش علم به عمل است.
The excellence of knowledge is [in] acting upon it.
«الطَّمَعُ مِحْنَة» (11) طمع، مایه اندوه است.
Covetousness is an affliction.
«الصَّبْرُ مَرْفَعَة» (12) شکیبایی نردبان ترقی است.
Patience is an elevation.
«انْسَ رِفْدَک» (13) بخششت را فراموش کن.
Forget your gift.
ص:51
«ارْضَ تَسْتَرِح» (1) (به آنچه داری) راضی باش تا آسوده باشی.
Be pleased [with what you possess] and you will be at ease.
«الْبُخْلُ فَقْر» (2) بخل بینوایی (فقر) است.
Stinginess is [a form of] poverty.
«الْمُشَاوَرَةُ اسْتِظْهَار» (3) مشورت کردن یاری طلبیدن است.
Consultation is [a means of] seeking [assistance and] support.
«احْلُمْ تُوَقَّر» (4) بردبار باش تا مورد احترام واقع شوی.
Be forbearing and you will be respected.
«الصَّدَقَةُ کَنْز» (5) صدقه دادن گنج است.
Charity is a treasure.
«الْوَرَعُ جُنَّةٌ» (6) پرهیزگاری سپر از گناه است.
Piety is a shield [from committing sins].
«الْمَعْرُوفُ قُرُوض» (7) کار نیک وام دادن است.
Benevolent acts are loans.
«الْعِلْمُ عِز» (8) دانایی سربلندی است.
1) Knowledge is honor.
2) Knowledge is the most excellent honor.
«الْعُجْبُ هَلَاک» (9) خودبینی نابودی است.
Conceit is destruction.
«التَّوَاضُعُ یَرْفَع» (10) فروتنی بالا می برد.
Humility elevates.
«التَّکَبُّرُ یَضَع» (11) تکبر فرود می آورد.
1) Pride abases.
2) Arrogance humiliates.
ص:52
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِرَجُلٍ أَتَاهُ أَ لَا أَدُلُّکَ عَلَی أَمْرٍ یُدْخِلُکَ اللَّهُ بِهِ الْجَنَّةَ قَالَ بَلَی یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَنِلْ مِمَّا أَنَالَکَ اللَّهُ قَالَ فَإِنْ کُنْتُ أَحْوَجَ مِمَّنْ أُنِیلُهُ قَالَ فَانْصُرِ الْمَظْلُومَ قَالَ فَإِنْ کُنْتُ أَضْعَفَ مِمَّنْ أَنْصُرُهُ قَالَ فَاصْنَعْ لِلْأَخْرَقِ یَعْنِی أَشِرْ عَلَیْهِ قَالَ فَإِنْ کُنْتُ أَخْرَقَ مِمَّنْ أَصْنَعُ لَهُ قَالَ فَأَصْمِتْ لِسَانَکَ إِلَّا مِنْ خَیْرٍ (1)
مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و حضرت به او فرمود: آیا نمی خواهی تو را به کاری راهنمایی کنم که به خاطر آن، خدا تو را وارد بهشت سازد؟
وی گفت: بله ای رسول خدا! بفرمائید.
پیامبر فرمود: ازآنچه خدا به تو عطا کرده، به دیگران عطا کن.
وی گفت: اگر خودم از دیگری نیازمندتر بودم چه؟
پیامبر فرمود: پس مظلومان را یاری کن.
وی گفت: اگر خودم از آن مظلوم ناتوان تر بودم و نمی توانستم یاری اش کنم چه؟
پیامبر فرمود: نادانی را راهنمایی کن.
وی گفت: اگر خودم از او نادان تر بودم چه؟
پیامبر فرمود: پس زبانت را جز از بیان خیر خاموش دار.
Silent tongu
A man came to the Prophet (pbuh), the prophet (pbuh) asked him: Don’t you want me to guide you to the kind of work for which God guarantees you paradise*?
He said: Yes, the (Oh) Messenger of Allah (pbuh)! Please.
The Prophet (pbuh) said: Give others what God has bestowed* upon you.
He replied: What would I do if I were more in need of others?
The Prophet (pbuh) said: Then help the oppressed people.
He said: If I were weaker than that the oppressed* and could not help him, then what?
The Prophet (pbuh) said: Then guide an ignorant* person.
He said: What if I were more ignorant than him?
The Prophet (pbuh) said: Then stay silent unless you intend to speak that which is good
الحمد لله رب العالمین
ص:53
Amount
مقدار
Branch
شاخه،شعبه
Attribute
صفت،
Corruption
فساد،انحراف
Although
اگرچه،هرچند
Conflict
ستیزه،ناسازگاری
Abandon
رها شدن، رها کردن
Commanding to
Right [Ma’ruf] [Ma’ruf]
امربه معروف
Accept
پذیرفتن
Compassionate
مهربان، دلسوز
Appropriate
مناسب
Client
موکل
Arrogance
تکبر،گستاخی
Compare
مقایسه کردن
Avoid
دوری کردن
Direct
هدایت کردن
Battlefield
میدان جنگ
Deny
انکار کردن
Believer
باایمان،مومن
Duty
وظیفه
Believer
باایمان
Encounter
مواجه شدن
Bestow
بخشش، اعطاء
Envy
حسد،حسد ورزیدن
Bounds
of Gog
حدود الهی
Flame
شعله
Charity
صدقه،خیرات
Great duty
وظیفه بزرگ
Commit
مرتکب شدن
Habit
عادت
Corruption
فساد ،انحراف
Honest
درستکار
Curse
لعنت، نفرین
Intention
قصد، منظور
ص:54
Cursed
ملعون، رجیم
Ignorant
نادان، جاهل
Dearest
عزیزترین
Indeed
به راستی،حقیقتاً
Deed
کردار
Obligation
التزام، وظیفه
Deny
انکار کردن،تکذیب کردن
Obligate
ملزم کردن، به صورت قانون درآوردن
Deter
ترساندن، تحذیر کردن
loudly
با صدای بلند
Disobedience
نافرمانی،سرپیچی
lawful
قانونی،مجاز، حلال
Dominate
مسلط شدن
Manner
راه و روش
Except
مگر
Neither
هیچ یک
Firmly
به طور محکم، از روی
متانت
Prevent
مانع شدن
Forbidding
Wrong [Munkar]
نهی از منکر
pious
مومن
Foundation
بنیاد، شالوده
Privacy
خلوت، تنهایی
Hatred
دشمنی،تنفر
Perpetrator
مرتکب جرم
Hypocrite
ریاکار، سالوس
provision
روزی، رزق
Invitation
دعوت
Pray
دعا
Mercy
رحمت
Resistance
مقاومت،پایداری
Manifest
ظاهر شدن، بروز کردن
Reduce
کاستن
Obey
اطاعت کردن
Refuse
رد کردن، قبول نکردن
Oppose
مقابله کردن
Situation
موقعیت
Perfection
کمال
Surround
احاطه کردن
Forbid
منع کردن
Punish
تنبیه کردن، کیفر
ص:55
Support
حمایت،پشتیبانی
Push
فشار دادن
Sinister
گمراه کننده،فاسد
Refer
بازگشت
)The)Almighty
قادر مطلق(خداوند)
Righteous
نیکوکار،صالح
Unintelligent
بی استعداد سفیه، نادان
Stupidity
حماقت
Vast
وسیع
Suffice
کافی بودن
Vice
گناه ،فساد
Torture
شکنجه،عذاب دادن
Woe
وای(بر کسی)
Unsuitable
نامناسب،ناباب
Weak
سست،ضعیف
Uprising
قیام
Wrongdoer
خطاکار
Verily
همانا
Wicked
شریر،بدخو،گناه گار
Worthy
شایسته،سزاوار
امام باقر(علیه السلام)
Imam
Baqir (as)
امام کاظم(علیه السلام)
Imam
al-Kadhim (as)
امام سجادعلیه السلام
Imam
Sajjad (as)
امام رضا(علیه السلام)
Imam Reza
(as)
امام علی (علیه السلام )
Imam Ali
(as)
امام حسین(علیه السلام)
Imam
Hussein (as)
ص:56
1. الاختصاص، مفید، محمد بن محمد، (مصنفات شیخ مفید)، قم، 1413 ه.ق.
2. أعلام الدین فی صفات المومنین، حسن بن ابی الحسن دیلمی، قم،موسسه آل البیت علیهم السلام ،1408 ه.ق.
3. الأمالی، ابن بابویه، محمد بن علی، قم، موسسه بعثت، 1417 ه.ق.
4. الأمالی، طوسی، محمد بن الحسن قم، موسسه بعثت، 1414 ه.ق.
5. بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر،تهران، مکتبه الاسلامیه، 1362 ش.
6. تحف العقول، ابن شعبه حرانی، حسن بن علی،قم، مکتبه بصیرت، 1394 ه.ق.
7. تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، ورام بن ابی فراس، مسعود بن عیسی، بیروت،دار صعب، بی تا.
8. تهذیب الاحکام، طوسی، محمد بن الحسن، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1407 ه.ق.
9. تفسیر نورالثقلین، العروسی الحویزی، عبد علی بن جمعه، اسماعیلیان، قم،1415 ه.ق.
10. الخصال، ابن بابویه، محمد بن علی، قم، نشر اسلامی، 1403 ه.ق.
ص:57
11. روضه الواعظین، فتال نیشابوری، محمد بن احمد، قم، منشورات شریف رضی،1368 ش.
12. روضه المتقین، مجلسی، محمدتقی مقصود علی، موسسه فرهنگی اسلامی کوشانبور، قم،1406 ه.ق.
13. الزهد،کوفی اهوازی، حسین بن سعید، المطبعه العلمیه، قم،1402 ه.ق.
14. العُدد القویه، حلی، رضی الدین علی بن یوسف بن المطهر، قم، مکتبه آیه الله مرعشی نجفی، 1408 ه.ق.
15. عیون الحکم والمواعظ، لیثی واسطی، علی بن محمد، دارالحدیث، قم،1376 ه.ش.
16. غررالحکم و دررالکلم، تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، دفتر تبلیغات، قم، 1366 ه.ش.
17. عده الداعی ونجاه الساعی، ابن فهد، احمد بن محمد، دارالکتب الاسلامیه، بی جا،1407 ه.ق.
18. فصول المهمه فی اصول الائمه، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، موسسه معارف اسلامی امام رضا علیه السلام، قم،1418 ه.ق.
19. قرب الاسناد، حمیری، عبدالله بن جعفر،نجف، حیدریه، 1370 ه.ق.
20. الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388 ه.ق.
21. کشف الغمه، اربلی، علی بن عیسی، بیروت، دارالکتاب الاسلامی، 1380 ه.ق.
22. المحاسن، برقی، احمد بن محمد بن خالد، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1370 ه.ق.
ص:58
23. مستدرک الوسائل، نوری، حسین بن محمد تقی، قم، موسسه آل البیت علیهم السلام ، 1408 ه.ق.
24. مشکاه الانوار، طبرسی، علی بن حسن، قم، دارالحدیث، 1418 ه.ق.
25 من لایحضره الفقیه، ابن بابویه،محمد بن علی، قم،نشر اسلامی، 1414 ه.ق.
27. معانی الاخبار، ابن بابویه، محمد بن علی، قم، نشر اسلامی، 1416 ه.ق.
26. مثیر الاحزان، ابن نماحلی، جعفر بن محمد، مدرسه امام مهدی، قم،1406 ه.ق.
28. مجموعه ورام، ورام بن فراس، مسعود بن عطایی، بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی، مشهد،1369 ه.ش.
29. منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، هاشمی خویی، میرزا حبیب الله، مکتبه الاسلامیه، تهران،1400 ه.ق.
30. المقنعه، مفید، محمدبن محمد، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید رحمة الله، قم،1413 ه.ق.
31. نزهه الناظر و تنبه الخاطر، حلوانی،حسین بن محمد بن حسن بن نصر، قم،مدرسه امام مهدی (عج) ،1408 ه.ق.
32. نهج البلاغه (للصبحی صالح)، شریف الرضی، محمد بن حسین، هجرت، قم،1414 ه.ق.
33. وسائل الشیعه، عاملی، محمد بن حسن، موسسه آل البیت علیهم السلام ، قم،1409 ه.ق.
34. الوافی، فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی، کتابخانه امام امیر المومنین علیه السلام، اصفهان،1406 ه.