امام علی از زبان پیامبراکرم در منابع شیعه و سنی

مشخصات کتاب

نام کتاب:امام علی علیه السلام از زبان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در منابع شیعه و سنی

مؤلف:سید محمد شفیعی مازندرانی

ناشر:انتشارات مسجد مقدّس جمکران

تعداد صفحات: 64ص

زبان: فارسی

تاریخ نشر:تابستان 1386

نوبت چاپ:اوّل

چاپ:پاسدار اسلام

شمارگان:2000 جلد

قیمت:400 تومان

شابک:7 - 096 - 973 - 964 - 978

مرکز پخش:انتشارات مسجد مقدّس جمکران

فروشگاه بزرگ کتاب واقع در صحن مسجد مقدّس جمکران

تلفن و نمابر:7253700 ، 7253340 - 0251

قم - صندوق پستی:617

«حق چاپ مخصوص ناشر است»

ص: 1

اشاره

ص: 2

در منابع (شیعه و سنی)

سیّد محمّد شفیعی مازندرانی

ص: 3

نام کتاب:امام علی علیه السلام از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله در منابع (شیعه و سنی)

مؤلف:سید محمد شفیعی مازندرانی

ناشر:انتشارات مسجد مقدّس جمکران

تاریخ نشر:تابستان 1386

نوبت چاپ:اوّل

چاپ:پاسدار اسلام

شمارگان:2000 جلد

قیمت:400 تومان

شابک:7 - 096 - 973 - 964 - 978

مرکز پخش:انتشارات مسجد مقدّس جمکران

فروشگاه بزرگ کتاب واقع در صحن مسجد مقدّس جمکران

تلفن و نمابر:7253700 ، 7253340 - 0251

قم - صندوق پستی:617

«حق چاپ مخصوص ناشر است»

ص: 4

فهرست

اشاره:··· 11

یادگار خاتم النبیین و تبیین کننده قرآن··· 11

علی مترجم فرهنگ قرآنی··· 12

صدیق و فاروق··· 13

علی اوّلین مؤمن··· 13

علیٌ مِنِّی··· 15

جایگاه علی علیه السلام نسبت به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله··· 16

قلبی را که خدا آزمود و پذیرفت··· 16

مولای شماست··· 18

حجت بر خلق··· 19

خلیفه بعد از من است··· 20

علی علیه السلام خلیفه من··· 20

آثار ولایت (اعجاز ولایت)··· 21

غفران الهی··· 25

علی علیه السلام عامل عاقبت بخیر شدن··· 26

لعنت بر مخالفان··· 27

علی خروج از ایمان··· 28

کیفر انکار ولایت علی علیه السلام··· 28

ص: 5

نشان کفر··· 29

تقاضای پیامبر صلی الله علیه و آله··· 31

اصل و فرع··· 32

حق با علی است··· 33

یک ضربت تاریخ ساز و یکتا··· 34

بهشت در اشتیاق دیدار چهار تن··· 35

میزان و معیار··· 36

نشانه محبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله··· 37

ملاک حسب به پیامبر··· 37

موقعیت اهل بیت علیهم السلام··· 38

علی علیه السلام و مهدی علیه السلام··· 39

ذوالفقار و جوانمرد روزگار··· 40

بهترین بشر··· 40

صراط مستقیم··· 41

همه خواهان اویند··· 41

حسادت نسبت به علی··· 42

منافق شناسی··· 43

اهل بیت شناسی··· 43

سه مسأله در حق علی علیه السلام در شب معراج··· 44

هرکجا هستم تو هستی··· 45

زینت علی علیه السلام از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله··· 45

اعجاز ولایت علی··· 46

عامل قبولی عبادت··· 46

ص: 6

مودت به علی علیه السلام عبادت است··· 48

ملاک سعادت و شقاوت··· 49

اعجاز حب علی علیه السلام··· 50

عاقبت درگیری با علی علیه السلام··· 53

کسی که در فضل علی علیه السلام تردید می کند··· 54

به من دشنام داد و مرا آزرد··· 54

کسی که از بیعت با علی علیه السلام بیرون رود··· 55

قاتل علی علیه السلام··· 56

در عزای علی··· 57

فهرست منابع··· 59

ص: 7

ص: 8

مقدمه ناشر

ص: 9

ص: 10

* اشاره:

علی علیه السلام در کلام رسول خاتم صلی الله علیه و آله جایگاهی خاص و بیش از دیگران مطرح می باشد و این بسیار معنی دار است چرا که اگر این گونه توجّه از ناحیه رسول خدا صلی الله علیه و آله برای کسی غیر از امیرمؤمنان علیه السلام مطرح بود. بدون تردید، آن شخص در چشم انداز جامعه به عنوان:

الف) محبوب قلب پیامبر صلی الله علیه و آله

ب) فرد مورد نظر پیامبر صلی الله علیه و آله

ج) اسوه و الگوی امت پیامبر صلی الله علیه و آله و امام و پیشوای مسلمانان

د) وصی و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله

مطرح می شد و بدون تردید مجموعه آن چه در اینجا می خوانید و نیز آن چه در سایر منابع شیعه و سنی آمده است. در حق هیچ کسی جز امیرمؤمنان علیه السلام مشاهده نمی شود و همین مسأله از موارد تمایز اساسی میان آن حضرت با سایرین می باشد.

یادگار خاتم النبیین و تبیین کننده قرآن

1. آیه «لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّه ِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» همواره چلچراغ فروزان آسمان هدایت جویان است و خود رسول خدا صلی الله علیه و آله تجلّیِ این مسأله را برای روزگار پس از خود، در چهره آسمانی امیرمؤمنان علیه السلام، به امّت اسلامی

ص: 11

خاطر نشان می کند تا بدانند که تفسیر چهره ربانی پیامبر صلی الله علیه و آله را باید در امیر مؤمنان علیه السلام و سایر اهل بیت او بیابند.

پیامبر صلی الله علیه و آله به عناوین مختلف به حقیقت مورد نظر خود یعنی معرفی علی علیه السلام و توجه دادن امّت و فراخوان آنها به سوی اهل بیت علیهم السلام می پرداخت.

راز اصلی این توجّه، سوق دادن جامعه به سوی اهل بیت علیهم السلام و همواره بیان فضایل آنان است که جامعه به خود آید و بیندیشد که اگر شخصی یا جمعیتی مورد توجّه و ستایش پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله می باشد. بدون شک (آن کس یا آن جمعیت) لیاقت اسوه بودن و پیشوایی مردم را دارد و بر امت تکلیف است تا چنین فرد یا جمعی را به رهبری و اسوه گی خود برگزینند و با انتخاب چنین اسوه ای، «حجت» بر انتخاب کننده تمام بوده و در پیشگاه خدا در قیامت با خاطری آسوده می تواند اظهار بدارد که خدایا من از کسی پیروی کردم که مورد ستایش پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله بود.

آری! پیامبر اعظم به عناوین مختلف از جمله با عبارت یادگار خود، علی علیه السلام را در کنار قرآن قرار داده است آنجا که فرمود:

علی مترجم فرهنگ قرآنی

2. «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللّه ِ وَ علیّ بن ابی طالب. و علیّ بن أبی طالب أفْضَلُ لَکُمْ مِن کِتابِ اللّه ِ لِأَنَّهُ یُتَرْجِمُ لَکُمْ کِتابَ اللّه»؛

من دو چیز گران بها در بین شما مردم به امانت می گذارم، یکی کتاب خدا قرآن است و دیگری علی بن ابی طالب است که او را به امامت به شما

ص: 12

می سپارم؛ و علی برای شما از قرآن برتر است زیرا علی کسی است که معنای قرآن را بیان می کند و مفسر قرآن است.(1)

صدیق و فاروق

بدون شک رسول خاتم صلی الله علیه و آله درباره هر کسی که بفرماید: «و هو الصدیق الاکبر و هو الفاروق» آن کس مورد اقتداء جامعه قرار می گیرد و پیامبر صلی الله علیه و آله دوستان راستین وی را اسوه خود بر می گزیند و شکی نیست که رسول خدا صلی الله علیه و آله تعبیرهای این گونه را فقط در ستایش امیرالمؤمنین به کار برده است. در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است:

علی اوّلین مؤمن

3. «رسول اللّه صلی الله علیه و آله یقول لعلیّ: هذا أوَّلَ مَن آمَنَ بِی، وَ أوَّلَ مَنْ یُصافِحُنی یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَ هُو الصِّدِّیقُ الْأکْبَرَ وَ هُوَ فَارُوقُ یفرِّقُ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ، وَ هُوَ یعسوب المُؤْمِنینِ وَالْمَالُ یعسوب المُنافِقِین»؛

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با اشاره به حضرت علی علیه السلام فرمود: این علی اوّلین کسی است که به من ایمان آورده است او اوّل کسی است که در روز قیامت با من روبوسی می کند. او همان راست کردار بزرگ است. او نقطه امتیاز حق و باطل است. او پیشوای بزرگ مؤمنان است و پول و ثروت پیشوای منافقان است.(2)

ص: 13


1- . ارشاد القلوب، ج 2، ص 259، س آخر ؛ البرهان، ج 1، ص 14، ح 32.
2- تفسیر العیاشی، ج 1، ص 4، ح 4؛ امالی شیخ صدوق، ص 172، ح 5؛ امالی شیخ طوسی، ص 148، ح 242/55؛ شرح نهج البلاغه، ج 13، ص 328.

4. «سَتکونُ بَعدِی فتنهٌ: فَاِذا کَانَ ذلِکَ فَالْزَمُوا عَلِیَّ بْنَ أبی طالِبِ: فَإنَّهُ أوَّلَ مَنْ یَرَانِی، وَ أوَّلَ مَنْ یُصافِحُنی یَوْمَ الْقِیامَةِ، هُوَ الصِّدِّیقُ الْأکْبَرَ وَ هُوَ فَارُوقُ هذِهِ الاُمَّةِ، یُفَرِّقُ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ، وَ هُوَ یَعْسُوبُ الْمُؤْمِنینَ وَالْمَالُ یَعْسُوبُ الْمُنافِقِین»؛

به زودی بعد از من فتنه و آشوب به پا می گردد. در آن زمان علی را رها نکنید و به هر طرف که علی بایستد، با همان طرف باشید. زیرا علی در قیامت کسی است که مرا می بیند و اول کسی است که با من روبوسی می کند علی همان راست کردار بزرگ است. او نقطه امتیاز این امت است و به وسیله علی حق از باطل جدا می شود علی پیشوای بزرگ مؤمنان است در حالی که پول و ثروت همه چیز و پیشوای منافقین است».(1)

«وَ قَدْ رُوی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدُاللّه ِ بْنِ أَبِی رَافِعْ، عَنْ أبِیه، قال اتیت اباذر بالربذة اودعه، فلما اردت الانصراف، قال لی و لا ناس معی ستکون فتنة، فاتقوا اللّه، و علیکم بالشیخ علی بن أبی طالب، فاتبعوه، فانی سمعت رسول اللّه صلی الله علیه و آله یقول (له انت اوّل من آمن بی، و اوّل من یصافحنی یوم القیامة، و انت الصدیق الاکبر، وانت الفاروق الّذی یفرق بین الحق و الباطل، و انت یعسوب المؤمنین، والمال یعسوب الکافرین، و انت اخی و وزیری، و خیر من اترک بعدی، تقضی دینی و تنجز موعدی».(2)

«أوّل من آمن بی و اوّل من یصافحنی یوم القیامة، و هذا الصدیق

ص: 14


1- . ر.ک: ابن ابی الحدید، ج 13، ص 228.
2- . شرح نهج البلاغه، ج 13، ص 228.

الاکبر، و هذا فاروق هذه الامة یفرق بین الحق و الباطل و هذا یعسوب المؤمنین، والمال یعسوب الظالمین - قاله لعلی. (طب عن سلمان و أبی ذر معا، هق، عد- عن حذیفة».(1)

«عن علی قال: أنا یعسوب المؤمنین و المال یعسوب الظلمة (أبو نعیم) عن أبی مسعر قال: دخلت عَلی عَلیٍ و بین یدیه ذهب فقال: أنا یعسوب المؤمنین و هذا یعسوب المنافقین، و قال: بی یلوذ المؤمنون و بهذا یلوذ المنافقون (أبو نعیم)».(2)

علیٌ مِنِّی

5. بدون شک، اگر مردی هم چون رسول خدا صلی الله علیه و آله در حق کسی بگوید «فلانی از من است» چنین تعبیری، آن شخص را به عنوان بزرگ ترین «اسوه» پس از پیامبر جلوه گر خواهد ساخت.

بدون شک، تنها در حق «امیرمؤمنان» و بعضی از فرزندان و یاران ویژه اوست که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «علیّ منی» البته با «پسوندهای» مختلف از جمله: «علی منی و انا من علی -(3)، علی منی و انا منه - علی منی بمنزلة هارون... [و قابل ذکر است که از میان زنان، فاطمه زهرا علیهاالسلام تنها کسی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد ایشان فرمودند: «فاطمة منی»].(4)

حُسِین مِنِّی - حَسن مِنِّی - سَلمان مِنِّی - عَلی مِنِّی.(5)

ص: 15


1- . کنز العمال، ج 11، ص 616.
2- . کنز العمال، ج 13، ص 119.
3- . سنن الترمذی، ج 5، ص 44؛ «عن حبشی بن خباده قال: قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: علی منی و انا من علی و لا یؤدی عنّی إلاّ اَنا او علیّ».
4- . وسائل الشیعه، ج 720، ص 232، ح 25510/3؛ صحیح بخاری، ج 4، ص 47، س 19.
5- . الاختصاص، ص 222، س 5.

جایگاه علی علیه السلام نسبت به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

6. «عَلِیّ مِنّی وَ أنَا مِنْ عَلی، لا یُؤَدِّی عَنّی إِلاّ أنَا أو هُو».

علی از من است و من از علی هستم. دین و بدهی های مرا کسی پرداخت نمی کند جز خودم و یا علی.(1)

7. و قال علیه السلام: «علیّ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدِی»؛

جایگاه علی نسبت به من همانند جایگاه هارون نسبت به برادرش موسی است. به جز این که بعد از من پیامبری نمی آید وگرنه همان گونه که هارون بعد از موسی به مقام پیامبری رسید علی هم بعد از من به مقام پیامبری می رسید.(2)

قلبی را که خدا آزمود و پذیرفت

رسول خدا صلی الله علیه و آله

میان امت از قلب علی علیه السلام سخن به میان آورد و اعلام کرد که قلب علی علیه السلام از پس امتحان های خدا برآمده و مورد قبول پروردگار متعال قرار گرفت و بدون شک پیامبر صلی الله علیه و آله سخنان فوق را در حق کسی می فرمود،

که بتواند مقتدا و اسوه اهل ایمان قرار گیرد و ایشان فقط در حقّ «علی»چنین سخنانی را بر زبان آورداند. در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است:

ص: 16


1- . مختصر تاریخ دمشق، ج 18، ص 5، س 13؛ المسترشد، ص 626 پاورقی، س 13؛ بحارالانوار، ج 38، ص 327، س 9.
2- . انساب الاشراف، ج 2، ص 349؛ تفسیر درالمنثور، ج 3، ص 477 سوره توبه؛ حلیة الاولیاء، ج 2، ص 382، ح 5945؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 43، ح 115؛ صحیح بخاری، ج 14، ص 245، ح 3470؛ صحیح مسلم، ج 15، ص 174 الی 176؛ مختصر تاریخ دمشق، ج 8، ص 323، ش 167؛ ج 23، ص 59، ش 92؛ کنز العمال، ج 11، ص 606، ش 32931 الی 32931؛ مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 215، ش 1467؛ ج 3، ص 39، ش 11278.

8. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله لعلی بن ابی طالب علیه السلام: «یا علی أنت صاحب حَوْضِی وَ صَاحِبُ لِوائی وَ مَنْجِزُ عِداتِی وَ حَبِیبُ قلبِی و وارِثُ عِلْمی وَ أنْتَ مُستَوْدَعُ مَوارِیثِ الأنْبِیاءِ وَ أنْتَ أمِینُ اللّه ِ فی أرْضِهِ و أنْتَ حجَّةُ اللّه ِ عَلی بَرِیَّتِهِ و أنتَ رُکْنُ الإیمانِ وَ أنْتَ مِصْبَاحُ الدَّجِی وَ أنْتَ مَنارُ الْهُدی و أنتَ الْعَلَمُ الْمَرْفُوعُ لِأَهْلِ الدُّنْیَا مَنْ تَبِعَکَ نَجی وَ مَنْ تَخَلَّفِ عَنْکُ هَلَکَ وَ أنْتَ الطَّرِیقُ الواضِحِ وَ أَنْتَ الصِّرَاط المُسْتَقِیمِ وَ أَنْتَ قَائِدَ الغُرِّ الُمحَجلین وَ أنْتَ یَعْسُوبُ الْمُؤْمِنین وَ أنْتَ مولی مَن أَنَا مَوْلاَهُ وَ أَنَا مَولَی کلِ مُؤمِنٍ وَ مُؤمِنَةٍ لا یُحِبُّکَ إِلاّ طَاهِرُ الْوِلاَدَةِ و لاَ یَبْغِضُکَ إلاّ خَبیثُ الوِلادَةِ وَ مَا عَرج بِی عزّوجلّ إلَی السَّماءِ قَطَّ وَ کَلَّمَنِی رَبّی إلاّ قَالَ یَا مُحَمّد أقرأ علیاً مِنی السلام و عَرَّفْه أنه إمام أولیائی و نورُ أهل طاعتی، فهنیئا لک هذه الکرامة»؛

علی جان تو سرپرست حوض کوثری و پرچم رهبری امت اسلام به دست توست، تو همان انجام دهنده تعهداتی که من در مکه داشته ام هستی، تو وارث علم منی، تو امانت دار میراث پیامبرانی، تو امین خداوند در زمینی، تو حجت خدا بر بندگان خدایی، تو ستون اصلی ایمانی، تو چراغ هدایت در شب تاریک ابری هستی، تو برج دیدبانی هدایت بشری، تو همان پرچم بر افراشته برای پیشرفت و ترقی همه موجودات دنیایی. هرکس از او پیروی کرد نجات یافته است و هرکس از تو روی گردان شد هلاک گردید. تویی آن راه روشن و تویی آن صراط مستقیم به سوی پیشرفت. تو رهبر همه

ص: 17

الگوهای درخشنده ای، تویی همان پیشوای دینی مردمان، تو مولا و سرپرست همه کسانی هستی که من مولی و سرپرست آن هایم و من هم مولی و سرپرست همه مردان مؤمن و زنان مؤمنه هستم. جز حلال زاده (یا کسی که در پاکی متولد شد) هیچ شخص دیگری تو را دوست نمی دارد و به جز حرام زاده هیچ کس دشمن تو نمی شود، آن گاه که به معراج به سوی آسمان ها رفتم خداوند هیچ سخنی با من نگفت مگر در آن سخن از تو نامی میان آورد و فرمود: سلام مرا به علی برسان و برای مردم روشن کن و بگو که علی پیشوا و مهمترین دوستان خداست و روشنی بخش راه همه روندگان مسیر اطاعت پروردگار است. علی جان این عظمت و بزرگواری گوارایت باد.(1)

مولای شماست

9. عن النبی صلی الله علیه و آله قال: «مَنْ کُنْتُ مَولاه فَعلیٌّ مولاه»؛ هرکس که من

مولی و سرپرست او هستم علی نیز مولی و سرپرست اوست.(2)

ص: 18


1- . امالی شیخ صدوق، ص 252، ح 14، م 50؛ بشارة المصطفی، ص 95، ح 300؛ بحارالانوار، ج 38، ص 100، ح 20؛ ینابیع الموده، ج 1، ص 397.
2- . سنن ابن ماجه، ج 1، ص 45، ح 121؛ حلیة الاولیاء، ج 2، ص 26، ح 4643؛ الآغانی، ج 5، جزء 9، ص 181؛ انساب الاشراف، ج 2، ص 355؛ امالی صدوق، ص 81، م 20؛ س 7؛ سنن ترمذی، ج 5، ص 591، ح 3713؛ عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 97، ح 227؛ ص 112، ح 279؛ جواهر المطالب، ج 1، ص 83، ب 13؛ خصائص نسائی، ج 132، ح 81؛ فرائد السمطین، ج 1، ص 66، ح 32، ب 10؛ تذکرة الخواص، ص 64؛ مناقب خوارزمی، ص 182، ح 221؛ مستدرک حاکم، ج 2، ص 141، ح 2589؛ مختصر تاریخ دمشق، ج 8، ص 323، ش 167؛ کنز العمال، ج 13، ص 170، ش 36514 - 36515؛ مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 105، ح 643.

حجت بر خلق

10. رسول خدا صلی الله علیه و آله از اوصیاء و امامان علیهم السلام خود گاهی سخن به میان می آورد و نشانه هایی از آنان را ذکر می کرد و از موقعیت آنان خاطر نشان می نمود. گاهی می فرمود: آنان از اولاد علی علیه السلام هستند و گاه آنان را با نام و مشخصات مطرح می ساخت و گاهی می فرمود: آنان از اولاد فاطمه اند [مراجعه شود به کتاب امان الامة و کتاب منتخب الاثر حضرت آیة اللّه صافی گلپایگانی] و در احادیث مختلف نبوی نشانه هایی از آنان به چشم می خورد از جمله: «مَنْ أَحَبَّ أنْ یَرْکَبَ سَفِینَةَ النَجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَةِ، وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللّه ِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَلْیُعادِ عَدُوَّهُ وَلْیَأْتَمَّ بِالْأئِمَّةِ الهُدَاةِ مِنْ وُلْدِهِ، فَإِنَّهُمْ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیائی، و حُجَجَ اللّه ِ عَلَی الْخَلْقِ بَعْدِی، وَ سَادَةِ أمتی، و قادَةَ الأَتْقِیاءِ إلی الجَنَّةِ، حِزْبُهُمْ

حِزْبِی حِزْبی، وَ حِزْبی حزبُ اللّه ِ أعْدَائِهِمْ حِزْبُ الشَّیْطَان»؛

هرکس مایل است به کشتی نجات سوار شود و به دستاویز مطمئن الهی چنگ زند و دست بر ریسمان استوار الهی دراز کند، پس ولایت علی را بپذیرد و با دشمنان علی به دشمنی برخیزد و امامت پیشوایان یازده گانه از فرزندان او را پذیرا شود. زیرا آنان جانشینان و اوصیاء من هستند و بعد از من حجت خدا بر مردمند و سروران امت من هستند و رهبران و راهنمایان پرهیزگاران به سوی بهشتند. حزب آنان حزب و گروه من است و حزب من حزب اللّه و حزب و گروه دشمنان آنان حزب الشیطان هستند.(1)

ص: 19


1- . حلیه الابرار، ج 2، ص 440، ح 5؛ ینابیع الموده، ج 2، ص 316.

خلیفه بعد از من است

چنان که اشاره شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله به عناوین مختلف امیرمؤمنان را معرفی می کرد تا امت پس از ارتحال آن خورشید بدانند که باید به کدام سمت دست دراز کنند لذا از علی علیه السلام به عنوان خلیفه پس از خود یاد کرد. آن حضرت فرمود: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَتَمَسَّکَ بِدِینِی وَ یَرْکَبَ سَفِینةَ النَجاة بَعْدِی فَلْیَقْتَدِ بِعَلِیّ بْنِ أبِی طَالِبِ وَلْیعادِ عَدوّهُ وَلْیُوالِ وَلِیَّهُ فَاِنَّهُ وَصِیّی وَ خَلِیفَتِی عَلَی اُمَّتِی فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ وَفَاتِی وَ هُوَ إمَامُ کُلِّ مُسْلِم وَ أمیِرُ کُلِّ مُؤمِنٍ بَعْدِی قَولُهُ قَوْلِی وَ أمْرُهُ أمْرِی وَ نَهْیَهُ نَهْیِی وَ تَابِعَهُ تَابِعی وَ نَاصِرُهُ ناصِرِی وَ خَاذِلُهُ خَاذِلی»؛

هرکس مایل است متوسل به دین شود و مرا سند و حجت خود قرار دهد و بعد از من بر کشتی نجات سوار شود، باید پیرو علی بن ابی طالب علیه السلامباشد و با دشمن علی دشمنی کند و با دوستان علی، دوست باشد زیرا علی چه در زمان حیات من و چه بعد از من وصی و جانشین من در ولایت بر مردم است. او پیشوای همه مسلمانان است و بعد از من فرمانده هر مؤمنی است. گفتار علی، گفتار من است، امر و نهی علی، امر و نهی من است، پیرو علی پیرو من است، یاری دهنده به علی، یاری دهنده به من است خوار کننده و ضربه زننده به علی خوار کننده من است.(1)

علی علیه السلام خلیفه من

11. «إن علی بن أبی طالب علیه السلام خَلِیفَةُ اللّه ِ وَ خَلِیفَتِی وَ حُجَّةُ اللّه ِ وَ

ص: 20


1- . کمال الدین، ص 260، ح 6؛ بحارالانوار، ج 39، ص 254، ح 75.

حُجَّتِی وَ بَابُ اللّه و بَابِی وَ صَفِیّ اللّه ِ وَ صَفِیّی وَ حَبِیبُ اللّه وَ حَبِیبِی وَ خَلِیلُ اللّه ِ وَ خَلِیلِی وَ سَیْفُ اللّه ِ وَ سَیْفِی وَ هُوَ أَخِی وَ صَاحِبِی وَ وَزِیرِی وَ وَصِیِّی مُحِبَّهُ مُحِبِّی وَ مُبْغِضَهُ مُبْغِضِی وَ وَلِیُّهُ وَلِیِّی وَ عَدُوُّهُ عَدُوِّی وَ حَرْبُهُ حَرْبِی وَ سِلْمُهُ سِلْمِی وَ قَوْلُهُ قَوْلِی وَ أمْرُهُ أمْرِی و زَوجَتُهُ اِبْنَتِی وَ وُلْدُهُ وَلْدِی وَ هُوَ سَیدُ الوَصیین وَ خَیْرُ اُمتی أجمعین»؛

علی بن ابی طالب جانشین خدا در زمین و جانشین من است و حجت خدا در زمین و حجت من بر روی زمین است و دروازه ارتباط با خدا و دروازه ارتباط با من است و برگزیده خداوند و برگزیده من است. و دوست خداوند دوست من است و یار مهربان و صادق (دوست ویژه) خداوند و یار مهربان و صادق (دوست ویژه) من است و شمشیر خدا و شمشیر برنده من است او برادر من و ملازم و همراه من، و وزیر و وصی من است. دوستدار او دوستدار من است، کینه دار از او کینه دار از من است و مددکار و یاری دهنده او مددکار و یاری دهنده من است. جنگ با او جنگ با من است و صلح با او صلح با من است و گفتار او گفتار من است و دستورش دستور من است و همسرش دختر عزیز من است و فرزندان او فرزندان من هستند و او سرور بزرگ همه جانشینان من است و از همه امت من بهتر است.(1)

آثار ولایت (اعجاز ولایت)

ولایت اهل بیت علیهم السلام اعجاز می کند و در سرنوشت انسان ها جدا

ص: 21


1- . امالی شیخ صدوق، ص 169، ح 17، م 36؛ کنز الفوائد، ص 185، س 27؛ بحارالانوار، ج 26، ص 263، ح 47؛ بشارة المصطفی، ص 60، ح 44؛ ینابیع الموده، ج 1، ص 369.

تأثیرگذار است که برخی از جلوه های اعجاز آن عبارت اند از:

حلال زادگی افرادی که ولایت را نپذیرند بچه هایشان «خبیث الولاده اند» و لذا حلال زادگی را از طریق قبول ولایت می توان کشف کرد.

1. پذیرفته شدن ایمان آدمی در بارگاه الهی

2. دست یابی به حکمت

3. دست یابی به سعادت و گریز از شقاوت

4. تجارت از مهالک

5. مبتلا نشدن به خسران ها

6. دست یابی به غفران الهی (مورد عفو قرار گرفتن برخی از گناهان)

7. عاقبت به خیر شدن و خشنود گشتن

12. قال صلی الله علیه و آله: «اَلنَّظَرُ إِلی علی بن أبی طالب علیه السلام عِبَادَةُ وَ ذِکْرُهُ عِبَادَةُ وَ لاَ یُقْبَلُ إیمانُ عبدٍ إلاّ بِوِلاَیَتِهِ وَ البَرائَةِ مِنْ أعْدائِهِ»؛

نگاه به چهره علی بن ابی طالب عبادت است و بر زبان آوردن نام او عبادت است، و بدون پذیرش ولایت علی و بیزاری جستن از دشمنان علی، خداوند ایمان هیچ کس را نمی پذیرد.(1)

13. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «یَا عَلِیّ أنَا مَدِینَةُ الْحِکْمَةِ وَ أنْتَ بَابُها، وَ لَنْ تُؤتَیَ الْمَدِینَةُ إِلاّ مِنْ قِبَلِ الْبَابِ، وَ کَذِبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحِبُّنِی [و هُوَ] یُبْغِضُکَ لِأَنَّکَ مِنّی وَ أنَا مِنْکَ، لَحْمُکَ مِنْ لَحْمِی وَ دَمُکَ مِنْ دَمِی وَ

ص: 22


1- . المناقب، ص 32، ح 2؛ کفایة الطالب، ص 252.

رُوحِکَ مِنْ رُوحِی، وَ سَرِیرَتِکَ سَرِیرَتِی وَ عَلاَنِیَتُکَ مِنْ عَلاَنِیَتِی، وَ أَنْتَ إِمَامُ اُمَّتِی، وَ خَلِیفَتِی عَلَیْهَا بَعْدِی، سَعِدَ مَنْ أطاعَکَ وَ شَقِیَ مِنْ عَصَاکَ وَ رَبِحَ مَنْ تَوَلاّکَ وَ خَسِرَ مَنْ عَادَاک، وَ فَازَ مَنْ لَزِمَک، وَ هَلَکَ مِنْ فَارَقَکَ مَثَلَکَ وَ مَثَلُ الأَئِمَةِ مِنْ وُلْدِکَ بَعْدِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحِ مَن رَکِبَها نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرَقَ وَ مَثَلَکُمْ مَثَلُ النُّجُومَ کُلَّمَا غَابَ نَجْمُ طَلَعَ نَجْمُ إِلَی یَوْمَ القِیَامَةِ»؛

علی جان من شهر دانش و حکمت هستم و تو دروازه ورود به آن شهری و هرگز نمی توان وارد شهر شد مگر با عبور از دروازه شهر. دروغ گوست کسی که نسبت به تو کینه دارد امّا مدعی است دوستدار من است. زیرا تو از من می باشی و من از تو هستم. گوشت و خون تو از گوشت و خون من است و روح تو از روح من است و پنهانی های تو (در ارتباط با خدا) همانند رفتار علنی من است تو پیشوای امت من هستی و جانشین من بعد از من در بین امت من هستی. خوشبخت است کسی که مطیع فرمان تو باشد و بدبخت است کسی که از فرمان تو سرپیچی کند، آن کس که ولایت تو را پذیرفت سود کرده است و آن کس که با تو دشمنی کند زیان برده است. هرکس که همواره ملازم رکاب و همراه تو باشد رستگار است. و هر کس از تو جدا شود هلاک شده است. جایگاه تو و امامان یازده گانه از فرزندانت بعد از من...».(1)

ص: 23


1- . فرائد السمطین، ج 2، ص 243، ح 517، ب 47؛ کافی، ج 2، ص 239، ح 27؛ امالی شیخ صدوق، ص 22، ح 18، م 25؛ حلیة الاولیاء، ج 1، ص 103، ح 193؛ مختصر تاریخ دمشق، ج 18، ص 16.

14. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «أَلا أَدَلَّکُم عَلیَ مَا إِنْ اِسْتَدْلَلْتُمْ بِهِ لَمْ تهلکوا وَ لَمْ تَضِلّوا (لَنْ تَهلکوا و لن تضلوا) قَالوا بلی یا رسول اللّه قال: إنَّ إِمَامَکُمْ وَ وَلِیُّکُمْ عَلی بْنِ أبِی طَالِبِ فَوازِروه وَ نَاصِحُوهُ وَ صَدِّقُوهُ فَإِنَّ جبرائِیلَ أَمَرَنِی بِذلِکَ»؛

آیا مایلید شما را بر چیزی راهنمایی کنم که اگر به آن برسید هرگز گمراه و هلاک نمی گردید. اصحاب عرض کردند: آری ای پیامبر خدا.

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمود: امام و پیشوای شما علی بن ابی طالب است پس در کنارش باشید و به او کمک کنید و او را تصدیق کنید (یا به او خیانت نکنید) البته که برادرم جبرئیل به من دستور داده است این سفارش را به شما داشته باشم.(1)

15. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «إِذَا کَانَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یُؤْتِی بِکَ یَا عَلِیّ عَلی نَاقَةٍ مِن نور و عَلی رَأْسِکَ تَاجُ لَهُ أَرْبَعةَ أَرْکَانَ عَلی کُلِّ رُکْنِ ثَلاَثَة أسْطِرُ لاَ إِلهَ إلاَّ اللّه ِ مُحَمَّد رسولِ اللّه ِ عَلی مِفاتِیحُ الجَنَّةِ ثُمَّ وُضِعَ لَکَ کرسیُ یُعْرَفُ بِکَرْسِیِّ الْکِرَامَةِ فَتَقْعُدَ عَلَیهِ یَجْمَعُ لَکَ الأَوَّلُونَ وَ الآخِرونَ فِی صَعیدِ وَاحِدٍ فَتَأْمُرُ بِشیعَتِکَ إِلَی الْجَنَّةِ وَ بِأَعْدَائِکَ إِلَی النّارِ فأنتَ قسیمُ الجَنَّة وَ أَنْتَ قَسیمُ النّار، وَلَقَدْ فاز مَنْ تَوَلاّکَ وَ خَسِرَ مَنْ عَادَاکَ، فَأَنْتَ فِی ذَلِکَ الْیَوْم أَمینُ اللّه ِ وَ حجةُ اللّه ِ الْوَاضِحَةِ وَ صَلَّی اللّه ُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ»؛

هنگامی که قیامت فرا برسد تو را در حالی بر مرکبی از نور سوار وارد

ص: 24


1- . امالی شیخ صدوق، ص 386، ح 22، م 72؛ بحارالانوار، ج 38، ص 104، ح 28.

محشر می کنند و تاجی چهار پهلو روی سر، که بر پهلوی آن سه جمله نوشته است. (خدایی جز خدای یکتا نیست، محمد پیامبر خداست، علی ولیّ خداست) و کلیدهای بهشت را به دست تو می دهند سپس تخت و جایگاهی که به جایگاه کرامت معروف است برایت آماده می کنند و تو بر آن جایگاه مستقر می شوی و همه مخلوقات را در یک سطح و به صورت مساوی در برابرت حاضر می کنند و تو دستور می دهی که شیعیانت به سوی بهشت راهنمایی شوند و دشمنانت را به سوی آتش جهنم برانند. علی جان تو تقسیم کننده بهشت و جهنمی، هرکس که ولایت تو را بپذیرد رستگار شده است و هرکس که با تو دشمنی کند زیان دیده است. در آن روز تو از طرف خداوند امین بر همگان و حجت روشن خداوندی. و درود بر محمد و آل پاکش باد.(1)

غفران الهی

16. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «إِنَّ اللّه َ تبارک وَ تعالی جَعَلَ لِأَخِی علی بن أبی طالب علیه السلام فَضَائِلَ لاَ یُحْصِی عدَدَها غیرُهُ، فَمَنْ ذَکَرَ فَضیلَةً مِنْ فَضَائِلِهِ مُقِراً بِها غَفَرَ اللّه ُ لَهُ مَا تَقَدَّمُ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ لَوْ وافی القیامة بذنوبِ الثقلین، وَ مَنْ کَتَبَ فَضِیلَةً مِنْ فَضَائِلِ علی بن ابی طالب علیه السلام لَمْ تَزِلْ الملائکة تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَا بَقِی لِتِلْکَ الْکِتَابَةِ رَسْمُ وَ مَنْ اِسْتَمِعَ إِلَی فَضِیلَةِ مِنْ فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللّه َ لَهُ الذُّنوبَ الَّتِی اِکْتَسَبَها بِالسَّمْعِ

ص: 25


1- . امالی، شیخ صدوق، ص 533، ح 10، م 95؛ بحارالانوار، ج 7، ص 339، ح 30؛ ینابیع الموده، ج 1، ص 249.

وَ مَنْ نَظَرَ إلی کِتَابَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللّه ُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِی اِکْتَسَبَها بِالنَّظَرِ»؛

خداوند نیکو و بلند مرتبه برای برادرم علی بن ابی طالب خصلت ها وفضیلت های فراوانی قرار داده است که جز خدا کسی توان مشخص کردن شمارگان آن را ندارد. و هرکس با اعتقاد و اقرار یک فضیلت از فضیلت های حضرت علی علیه السلام را برای دیگران بیان کند خداوند گناهان و آینده او را می آمرزد گرچه گناهانش در مقیاس، برابر همه زمین و آسمان باشد و هرکس یک فضیلت از فضایل حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام را بنویسد خداوند فرشتگان را مأمور می کند تا آن نوشته باقی است برای نویسنده آن طلب مغفرت کنند.

هرکس به بیان یک فضیلت از فضیلت های حضرت علی علیه السلام گوش فرا دهد خداوند همه گناهانی را که او از طریق گوش انجام داده است می آمرزد. هرکس به نوشته ای که در آن یک فضیلت از فضائل علی بن ابی طالب مکتوب باشد نگاه کند، خداوند همه گناهانی که او از طریق چشم انجام داده است را می آمرزد.(1)

علی علیه السلام عامل عاقبت بخیر شدن

17. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَحْیِی حَیَاتِی وَ یَمُوتَ مَمَاتِی وَ یَسکُنَ جَنَّةَ عَدْنٍ غَرَسَها اللّه ُ رَبِی فَلْیَتَوَلَّ عَلِیاً بَعْدِی»؛

هرکس دوست دارد زندگی اش همانند زندگی من و مردنش هم چون

ص: 26


1- . امالی شیخ صدوق، ص 119، ح 9، م 28؛ روضة الواعظین، ص 114، س 14؛ حلیة الابرار، ج 2، ص 122، ح 10؛ بحارالانوار، ج 26، ص 229، ح 10.

مردن من باشد و در بهشت «عدن» که پروردگارم آماده کرده است ساکن شود، باید بعد از من ولایت و سرپرستی علی را بپذیرد.(1)

لعنت بر مخالفان

چنان که در شماره های پیش اشاره شد رسول خاتم به عناوین مختلف امیرمؤمنان را معرفی می کرد تا امت بدانند پس از ارتحال آن حضرت به کدام «بیت» روی بیاورند و در کنار آن مخالفان اهل بیت و دشمنان ولایت را مورد نفرین خود قرار می داد تا کسی جرأت مخالفت با اهل بیت علیه السلام در سر نپروراند و باعث ضلالت امت نگردد و در احادیث فراوانی از آن حضرت آمده است:

18. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «عَلِیٌ مِنِّی وَ أَنَا مِن عَلِیٍّ، قَاتَلَ اللّه ُ مَنْ قَاتَلَ عَلِیا لَعَنَ اللّه ُ مَنْ خَالِفَ عَلِیاً، عَلِیٌّ إِمَامُ الْخَلِیفَةِ بَعْدِی، مَنْ تقدَّم عَلِیا فَقَدْ تَقَدَّمَ عَلِیَّ، وَ مَنْ فَارَقَهُ فَقَدْ فَارَقَنِی وَ مَنْ آثَرَ عَلَیْهِ فَقَدْ آثَرَ عَلَیَّ، أَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُ وَحَرْبُ لِمَنْ حَارَبَهُ وَوَلِیٌّ لِمَنْ وَالاَهُ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ»؛

علی از من است و من از علی هستم کسانی که با علی نبرد کنند، خداوند با آنان به مبارزه بر می خیزد. خدا لعنت کند کسی را که با علی مخالفت کند علی پیشوای همه جانشینان و امامان بعد از من است. هرکس خود را بیش تر و برتر از علی بداند همانند این است که خود را از من برتر دانسته است.

ص: 27


1- . امالی شیخ طوسی، ص 578، ح 1195/1؛ تاریخ دمشق ترجمه امام علی علیه السلام، ج 2، ص 98، ح 603 الی 605؛ مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام، ج 1، ص 426، ح 332؛ حلیة الاولیاء، ج 1، ص 127، ح 264؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 130، ج 4642.

هرکس از علی جدا شود همانند این است که از من جدا شده است. هرکس خود را بر علی ترجیح دهد و خود را از علی بهتر بداند همانند این است که خود را بر من ترجیح دهد و بهتر بداند. من در صلح و آرامشم با کسی که با علی در صلح و آرامش باشد و می جنگم با کسی که با علی در جنگ باشد و دوستدار کسی هستم که ولایت علی را بپذیرد و دشمنی دارم با کسی که دشمن علی باشد.(1)

علی خروج از ایمان

خارج شدن از دین، گاهی ظاهری است و گاهی ناپیدا و باطنی است. آدم مرتد ظاهراً از اسلام روی بر می تابد و خارج می گردد لکن آدم «ضد ولایت» در عرصه ای نا آشکار و ناپیدا از اسلام خارج گشته است لذا در کلامی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم:

کیفر انکار ولایت علی علیه السلام

19. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «التّارکون ولایة عَلِی، المنکرون لفضله، والمظاهرون أعداءه، خارجون عن الإسلام، من مات منهم علی ذلک»؛

کسی که ولایت علی را نپذیرد و فضیلت علی را انکار کنند و با دشمنان علی روابط دوستانه داشته باشند و بر همین حالات از دنیا بروند خارج از اسلام از دنیا رفته اند.(2)

ص: 28


1- . امالی شیخ صدوق، ص 525، ح 12، ص 94؛ بحارالانوار، ج 38، ص 109، ح 40؛ بشارة المصطفی، ص 325، ح 9.
2- . محاسن برقی، ص 89، ح 35؛ ص 186، ح 201؛ بحارالانوار، ج 27، ص 338، ح 60.

نشان کفر

رسول خدا صلی الله علیه و آله تلاش می کرد تا امت از اندیشه و فکر مخالفت ورزی در برابر جانشین راستین او منصرف گردد و چنین اندیشه ای را در سر نپروراند لذا می فرمود کسی که پس از من ولایت علی را نپذیرد و با او به جنگ برخیزد کافر است. در حدیثی از آن حضرت آمده است:

20. و قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «إِنَّ عَلِیّاً لَیْسَ بِظَلَّامٍ وَ لَمْ یُخْلَقْ لِلظُّلْمِ إِنَّ الْوَلاَیَةَ لِعَلِیٍّ مِنْ بَعْدِی وَ الْحُکْمَ حُکْمُهُ وَ الْقَوْلَ قَوْلُهُ وَ لاَ یَرُدُّ وَلاَیَتَهُ وَقَوْلَهُ وَ حُکْمَهُ إِلاَّ کَافِرٌ وَ لاَ یَرْضَی وَلاَیَتَهُ وَ قَوْلَهُ وَ حُکْمَهُ إِلاَّ مُؤمِنٌ»؛

علی بن ابی طالب هرگز ستمکار نیست و برای ستم کردن آفریده نشد ولایت و سرپرستی مردم بعد از من با علی است و حکم و دستور واجب الاجراء بعد از من دستور علی است و تنها سخن نهایی تعیین کننده سخن علی است. و جز شخص کافر هیچ کس از ولایت علی سر نمی تابد و از گفتار و دستورش سرباز نمی زند و جز شخص مؤمن هیچ کس این توفیق را ندارد که سرپرستی و گفتار و دستورات علی را بپذیرد.(1)

21. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «إذا کان یوم القیامة یُنادوْنَ عَلِیَ بن أبی طالب علیه السلام بِسَبْعَةِ أَسْمَاءٍ: یَا صَدِیق یا دالّ، یا عابِد، یا هادِی، یَا مَهْدی، یَا فَتَی، یَا عَلِیَّ، مَرُّوا أَنْتَ وَ شِیعَتُکَ الْجَنَّةِ بِغَیْرِ حِسابٍ»؛

وقتی قیامت بپا شود منادیان با هفت اسم علی را صدا می زنند

ص: 29


1- . کافی، ج 7، ص 352، ح 8؛ امالی شیخ صدوق، ص 428، س آخر؛ وسائل الشیعه، ج 29، ص 257، ح 35577/1؛ بحارالانوار، ج 21، ص 362، ح 5.

و می گویند ای دوست ؛ ای راهنما؛ ای عبادت کننده، ای هدایتگر، ای هدایت شده، ای جوان، (و در نهایت) ای علی؛ هم اکنون تو و پیروانت بدون این که برای حساب رسی معطل شوند به سوی بهشت حرکت کنید.(1)

22. فقال النبی صلی الله علیه و آله: «إذَا کَانَ یَوْمَ القِیامَةِ یُعطِی اللّه ُ عَلِیاً مِن القوّة مثلَ قوَّةِ جبرئیل، وَ مِنَ النُّور مثل نورِ آدم، وَ مِنَ الْحِلْمِ مِثْلَ حِلمِ رِضوانَ، وَ مِنَ الْجَمالِ مثلِ جَمَالِ یُوسفِ، وَ مِنَ الصَّوْتِ مَا یَدَانِی صَوْتَ دَاود،

و لولا أنْ یَکُونَ دَاودَ خطیباً فی الجَنان، لاَُعْطِیَ مَثلُ صَوْتِهِ، وَ إِنَّ عَلِیاً أَوَّلَ مَنْ یَشْرَبُ مِنَ السَّلسبیل وَ الزَّنْجَبِیل لا یَجوزُ لِعَلِیٍّ قدمُ عَلَی

الصِّرَاط إلاّ وَثْبَتَتْ لَهُ مَکَانِهَا اُخْری، وَ إِنَّ لِعَلیٍّ وَ شِیعَتِهِ مِنَ اللّه ِ مکاناً یَغْبَطَهُ بِهِ الْأَوَّلُون و الآخرون»؛

وقتی قیامت بر پا شود خداوند قدرتی همانند قدرت جبرئیل به حضرت علی علیه السلام عنایت می کند و نوری هم چون نور ساطع از چهره حضرت آدم به علی علیه السلام می دهد و بردباری و حلمی همانند حلم فرشته رضوان به علی علیه السلام می دهد و زیبایی ای هم چون زیبایی حضرت یوسف به حضرت علی علیه السلام می دهد و از صوت خوش صدایی نزدیک به زیبایی صدا و صوت حضرت داوود به حضرت علی علیه السلام می دهد. (البته این که صدایش در درجه مساوی با صوت حضرت داوود نیست به این دلیل است که بهشت برای اشتباه نشدن دو صدا، حضرت علی یک درجه با صوت داوود تفاوت دارد). علی علیه السلام اول

ص: 30


1- . مناقب خوارزمی، ص 319، ح 323.

کسی است که از آب سلسبیل(1)

و زنجیل می نوشد هیچ جای پایی از علی بر پل صراط از بین نمی رود مگر این که در عوض آن جای پای دیگری آماده می شود. برای علی و شیعیانش در قیامت جایگاهی است که به خاطر آن جایگاه همه مخلوقات از اولین و آخرین آرزو می کنند که ای کاش مقامی همطراز مقام علی بن ابی طالب داشتند.(2)

تقاضای پیامبر صلی الله علیه و آله

پنج خواهش و خواسته رسول خدا را خداوند متعال در مورد امام علی علیه السلام برآورده ساخته است و این «پنج خواسته» عبارت اند از:

23. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «یا علی إنّی سَأَلْتُ رَبِّی فِیکَ خَمْسَ خِصالِ فَأَعْطانی: أما أَوَّلُهُنَّ: فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ تَنْشَقّ عَنِّی الْأرْضَ فَأَنْفُضُ

التُّرابَ عَن رأسی وَ أنْتَ مَعی فَأعْطَانی.

وَ أَما الثانیة: فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یُوقِفَنِی عِنْدَ کَفَةِ المیزان وَ أَنْتَ مَعِی فَأَعْطَانی.

وَ أَما الثالثة: فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یَجْعَلْکَ حَامِلُ لَوَائِی وَ هُوَ لَواءُ اللّه ِ عزوجل الأکبر، عَلَیْهِ المُفْلِحونَ وَالفَائِزُونَ فِی الْجَنَّةِ فَأعطانی.

وَ أَما الرابعة: فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ تُسْقِی أمتی مِنْ حَوضِی فَأعْطَانِی.

وَ أَما الخامسة: فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یَجْعَلْکَ قَائِدَ أمَّتِی إلی الجنة فأعطانی»؛

ص: 31


1- . سلسبیل نام چشمه ای است در بهشت که آبی روان و گوارا دارد.
2- . خصال، ص 583، ح 7، ب 70؛ روضة الواعظین، ص 109، س آخر؛ بحارالانوار، ج 8، ص 3، ح 3.

من در مورد تو ویژگی هایی را از خدا خواستم و به من عنایت کرد.

1. از خداوند خواستم هنگام صور اسرافیل و برخاستن از خاک در حالی زمین بشکافد و من خاک را از رویم پاک کنم و در محشر حاضر شوم که تو همراه من باشی و خداوند این درخواستم را پذیرفت.

2. از خداوند خواستم در حالی در پای میزان عمل برای حساب پس دادن حاضر شوم که تو همراه من باشی، و خداوند در خواستم را پذیرفت.

3. از خداوند خواستم پرچم من که همان پرچم بزرگ خداست و در بهشت همه رستگاران و نجات یافته ها زیرا آن پرچم جمع می شوند را در دست با کفایت علی قرار دهد و خداوند درخواستم را پذیرفت.

4. از خداوند درخواست کردم که در کنار حوض من، حوض کوثر برای آب دادن به امت من، علی ساقی باشد و خداوند درخواست مرا پذیرفت.

5. از خداوند خواستم که راهنما و ساربان امت من به سوی بهشت علی باشد و خداوند درخواستم را پذیرفت. خدای را ستایش می کنم از این که بر من منت نهاد و این درخواست ها را پذیرفت.(1)

اصل و فرع

رسول خدا صلی الله علیه و آله راجع به راهنمایی های امت برای روزگار پس از خود چیزی را فروگذار نکرد و همواره آنان را به سوی «اصل و فرع» فراخوانده است که کنایه است از اطاعت از رسول و وصی که راه صحیح و مطمئن از

ص: 32


1- . فرائد السمطین، ج 1، ص 106، ح 76، ب 19؛ مناقب خوارزمی، ص 293، ح 280؛ خصال، ص 314، ح 93- 94.

این طریق و کانال می باشد و جز این راهی نیست. آن حضرت فرمود:

24. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «یَا عَلِیَّ خَلَقَ اللّه ُ النَّاسَ مِنْ أشْجارِ شَتِّی وَ خلقَنی وَ أَنْتَ مِنْ شَجَرةٍ وَاحدةٍ، أَنَا أَصْلُها وَ أَنْتَ فَرعُها فطوبی لِعَبْدٍ تَمَسَّکَ بِأَصْلِها وَ أَکَلَ مِنْ فرعها»؛

خداوند همه مردمان را از شجره ها و نسل های گوناگون آفرید ولی من و تو را از یک شجره و ریشه خلق کرد. به گونه ای که من اصل آن درختم و تو شاخه آن درختی. پس خوشا به حال کسی که به اهل درخت ایمان بیاورد و از میوه های شاخه درخت بهره ببرد.(1)

حق با علی است

در روزگار اختلاف ها کسی را باید در کنار خود داشت تا راه حق از باطل مشخص شود و معلوم شود که «حق» با کیست لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله علی را به عنوان «تجلّی حق» معرفی کرد تا امت به آسانی، راه خدا را دریابند و دچار مشکل نگردند. آن حضرت می فرمود:

25. حذیفة بن الیمان یقول: سمعت رسول اللّه صلی الله علیه و آله یقول: «عَلِیٌّ أَمِیرُ الْبَرَرَةِ، وَ قَاتِلُ الْفَجْرَةِ، منصور مَنْ نَصَرَهُ، مَخْذُولَ مَنْ خَذَلَهُ، ألا وَ إِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ، أَلا وَ إِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ یَتْبَعُه، أَلا فَمیلوا مَعَه»؛

علی فرمانده آزاد مردان است علی نابود کننده فاسدان است، هرکس که

ص: 33


1- . امالی شیخ طوسی، ص 610، ح 1261؛ شواهد التنزیل، ج 1، ص 375، ح 395؛ مناقب خوارزمی، ص 143، ح 165؛ خصال صدوق، ص 21، ح 72؛ مختصر تاریخ دمشق، ج 17، ص 317.

علی را یاری کند یاری شده و پیروز است و هرکس که خوار کند خوار شده و ذلیل است، آگاه باشید که حق همیشه و پیوسته با علی و همراه علی است، آگاه باشید که نه تنها حق همراه علی است بلکه حق تابع علی یعنی معیار تشخیص حق است، آگاه باشید و به علی تمایل نشان دهید و به طرف علی بروید.(1)

یک ضربت تاریخ ساز و یکتا

موقعیت های حساس و سرنوشت ساز را نمی توان با سایر موقعیت ها مقایسه کرد لذا در فرهنگ اسلامی از چنین موقعیت ها به عنوان «ایام اللّه» یاد می شود و حوادث خاص این ایّام را هرگز نمی توان با حوادث دیگر مقایسه نمود.

جنگ خندق که یک جنگ غیر متعارف و نا برابر میان کفار و مسلمانان بود در آن نبرد ده هزار مهاجم مسلح با تجهیزات کامل به مسلمانان که مجموعا هزار و ششصد نیروی رزمی داشتند حمله کردند جنگی بسیار سرنوشت ساز که پیروزی هر یک از طرفین زمینه نابودی و شکست طرف دیگر را رقم می زد جنگی که رسول خدا صلی الله علیه و آلهفرمود: «بَرَز الاسلام کُلُّهُ علی الکفر کلِّهِ» همه هستی اسلام در برابر همه هستی کفر قرار گرفت (یا همه مدافعات اسلام در برابر همه مدافعات کفر صف کشیدند) در چنین موقعیتی حساس، قهرمان بزرگ لشکر کفر عمرو بن عبدود توسط امیرالمؤمنین علی علیه السلام کشته شد و شاخ فتنه مشرکان شکسته شد.

ص: 34


1- . مناقب خوارزمی، ص 177، ح 215؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 140، ح 4644؛ امالی شیخ طوسی، ج 3، ص 483، س 5؛ بحارالانوار، ج 38، ص 35، س اواسط.

و در پی آن روحیه سربازان کفر آسیب پذیر گشت به گونه ای که ابوسفیان رهبر فتنه جویان فرمان عقب نشینی را صادر نمود و با ذلت از مدینه راهی مکه گشتند و دیگر نتوانستند آرایش رزمی تهاجمی بگیرند. این پیروزی باعث شد که اسلام نجات یابد و مسلمانان تا روز قیامت مدیون فداکاری امیرمؤمنان می باشند و رسول اعظم اسلام صلی الله علیه و آله درباره این

ضربت تاریخ ساز فرمود:

26. «مَبارَزَةُ عَلِیٍ علیه السلام لِعَمْرِو بْنِ عَبْدَوَدْ یَوْمَ الخندق أَفْضلُ مِنْ عَمَلَ اُمَّتِی إِلی یَومِ القیامة».

نبرد علی با عمرو بن عبدود در روز جنگ خندق فضیلت و عظمتش از عبادت همه امت من (که تا روز قیامت عبادت کنند) برتر و بالاتر است.(1)

در برخی از احادیث آمده است که: «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین».(2)

بهشت در اشتیاق دیدار چهار تن

بعضی از مؤمنان در سایه برخی از خصلت ها و اعمال است که در تاریخ زبان زد شده و چهره ای دیگر پیدا می کنند حتّی در جهان دیگر (در بهشت) نیز موقعیت ویژه ای خواهند داشت آن چنان که بهشت مشتاق حضور آن ها است چنان که درباره چهار تن از رجال برجسته اسلامی آمده

ص: 35


1- . جامع الاخبار، ص 53، ح 62؛ فرائد السمطین، ج 1، ص 256، ح 197، ب 50؛ مناقب خوارزمی، ص 107، ح 112؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 34، ح 4327.
2- . شرح نهج البلاغه، ج 4، ص 463؛ سیره حلبی، ج 2، ص 341؛ احقاق الحق، ج 6، ص 4 - 8.

است که بهشت مشتاق دیدار و چشم انتظار آن ها است. در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است:

27. «اَلجَنَّةُ تَشْتَاقُ اِلَیْکَ وَ اِلی عَمَّارٍ وَ [اِلی] سَلْمَانَ وَ أبی ذَرِّ وَالمِقْدادِ»؛ بهشت با بی صبری در آرزوی دیدار تو؛ و عمار و سلمان و ابوذر و مقداد است.(1)

میزان و معیار

رسول خدا صلی الله علیه و آله جهت نجات امت از ضلالت ها و انتخاب صحیح بر سر دو راهی ها - علی علیه السلام را به عنوان علامت حق و نشانه انتخاب صحیح معرفی کرد یعنی اگر در تصمیم های شما راهی که مورد خشنودی علی است بدانید که آن تصمیم مورد رضای خداوند است وگرنه، باید گفت: سرانجام آن تصمیم ضلالت است و عاقبتی جز گمراهی و غضب الهی ندارد. بر این اساس رسول خدا صلی الله علیه و آله بارها فرمود:

28. أنَّ النَّبی صلی الله علیه و آله قال: «عَلیٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیِّ لاَ یَفْتَرِقَانِ حَتی یَرِدَا عَلَی الحوضِ یَوْم القیامة»؛

علی همواره همراه حق و حقیقت است و حق و حقیقت همواره همراه علی است این دو (علی و حق) هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا این که در کنار حوض کوثر در روز قیامت با من ملاقات کنند.(2)

ص: 36


1- . خصال صدوق، ص 303، ح 80، ب 5؛ عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 120، ح 307؛ واقعه صفین، ص 323؛ سنن ترمذی، ج 5، ص 626، ح 3797.
2- . المعیار والموازنه، ص 35 و ص 322؛ فرائد السمطین، ج 1، ص 177، ح 140، ب 36؛ أمالی شیخ صدوق، ص 81، ح 1، م 20؛ تاریخ بغداد، ج 14، ص 321، ش 7643.

نشانه محبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله

محبت به رسول خدا اعجاز بزرگ زندگی ماست و در سایه این محبت است که سعادتمندی انسان ها رقم می خورد و الطاف الهی در همین راستا بر مخلوقات ارزانی می گردد.

کسی چه می داند که محبت او به رسول خدا صلی الله علیه و آله همان محبت مورد نظر خدا و رسول او می باشد یا خیر؟

در پاسخ این پرسش باید گفت: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرکس که مرا

دوست دارد، علی را هم دوست دارد و بداند این محبت، محبت راستین است ولی اگر مرا دوست دارد و علی را دوست ندارد بداند که محبت او نسبت به من پنداری بیش نیست و دردی را دوا نمی کند و اعجازی از آن سر نمی زد. آن حضرت فرمود:

29. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله و هُوَ آخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ: «من زَعَمَ أَنَّهُ یُحبُّنِی وَ لاَ یُحِبُّ هَذَا فَقَد کَذَب»؛

هرکس گمان کند که دوستدار من است، بدون این که (علی) را دوست بدارد دروغ گو است (او مرا هم دوست ندارد).(1)

ملاک حسب به پیامبر

دوست داشتن پیغمبر هنر است ولی هنرمندانه تر آن است که بفهمیم از

ص: 37


1- . بحارالانوار، ج 27، ص 79، ح 17؛ عیون اخبار الرضا، ج 24: ص 98، ح 231؛ لسان المیزان، ج 5، ص 206.

کانال کدام حبّ است که می توان به حبّ پیامبر رسید و از کانال کدام دشمنی است که از حبّ پیامبر محروم می شویم؟ در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم:

30. قال: سمعت رسول اللّه صلی الله علیه و آله یقول: «مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً فَقَدْ أَحَبَّنِی، وَ مَنْ أَبْغَضَ عَلِیّاً فَقَدْ أَبْغَضَنِی»؛

هرکس علی را دوست بدارد مرا دوست داشته است و هرکس نسبت به علی کینه داشته باشد همانند این است که نسبت به من کینه ورزیده است.(1)

موقعیت اهل بیت علیهم السلام

موقعیت اهل بیت علیهم السلام همان موقعیت «کشتی نوح» است هر کسی که به داخل آن قدم نهاده رستگار می شود. وگرنه به ضلالت گرفتار خواهد شد و نجات، در سایه سار محبّت و پیروی از اهل بیت علیهم السلام است و هلاکت بر اثر دشمنی آنها می باشد در کلامی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است:

31. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «یَا عَلِیَّ مَثَلُکُمْ فی النَّاسِ مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنها غَرِق، فَمَنْ أَحَبَّکُمْ یَا عَلِیّ نَجا وَ مَنْ أَبْغَضَکُمْ وَ رَفَضَ مَحَبَّتَکُمْ هَوی فی النّار»؛

علی جان وجود شما در بین مردم همانند وجود کشتی نوح است که هرکس سوار آن شد نجات پیدا کرد و هرکس به سویش نرفت در طوفان

ص: 38


1- . کشف الیقین، ص 227؛ تحف العقول، ص 459؛ جواهر المطالب، ج 1، ص 63، و ص 247، ب 40؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 141، ح 4648؛ اسد الغابه، ج 4، ص 411، ش 4970.

غرق شد، علی جان هرکس دوستدار شما بود نجات پیدا کرد و هرکس نسبت به شما کینه داشت و دوستی شما را رها کرد در آتش جهنم فرو افتاد.(1)

علی علیه السلام و مهدی علیه السلام

چنان که در حدیث «ضربة علیّ یوم الخندق افضل من عبادة

الثقلین»(2)

اشاره کردیم مسلمانان تا قیام قیامت، سر سفره همت و فتح و پیروزی تابناک علی علیه السلام در جنگ های با کفار، نشسته اند و در روزگار تفسیر از سنت و حقیقت دین نیز باید گفت: دین را «علی علیه السلام» برای جویندگان زلال معارف آن تبیین خواهد کرد وقتی که او به شهادت رسید دشمنان در فرهنگ اسلامی «دخل و تصرف هایی» کردند و انحرافاتی در جامعه، پدید آوردند و کسی نمی تواند این انحرافات را به گونه ای کامل از جامعه بزداید مگر (فرزندم) مهدی موعود چنان که در حدیث نبوی می خوانیم:

32. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «اِنَّ اللّه َ فَتَحَ هَذَا الدِّین بِعَلِیٍّ، وَ اِذا قُتِلَ فَسَدَ الدّینُ وَ لاَ یُصْلِحُهُ إِلاّ المَهْدِیّ»؛

خداوند این دین (دین اسلام) را به وسیله علی بن ابی طالب پیروز کرد و اگر علی به شهادت برسد فساد در امور دین وارد می شود و به هیچ وجه قابل اصلاح نیست مگر این که مهدی (قائم آل محمد) ظهور کند.(3)

ص: 39


1- . خصائص سید رضی، ص 77.
2- . نهایة العقول، ص 104. (به نقل از مواقف الشیعه، احمد میانجی.
3- . ینابیع المودة، ج 3، ص 292، ح 11؛ به نقل از کتاب مودة القربی، ص 40.

ذوالفقار و جوانمرد روزگار

مردی که در زبان پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله «جوانمرد» معرفی شود برای مردم بلکه برای همه جهانیان، «اسوه» است، خط و اندیشه و رفتار او برای همگان، «حجت» است در فرهنگ اسلامی برخی ابزار دارای حرمت خاصی می باشد و از این قبیل شمشیر ذوالفقار است که در دستان مبارک امام علی علیه السلام همواره در راه پیشبرد اهداف متعالی مکتب اسلام به کار گرفته شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این مورد می فرمود:

33. سمعت رسول اللّه صلی الله علیه و آله یقول کثیرا:«لَا سَیْفَ إِلاّ ذُو الْفَقَارِ وَ لا فَتَی إِلاّ عَلِیٌّ»؛ در مقایسه با ارزش ترین ها، شمشیری جز شمشیر علی نیست که بالاترین ارزش راداشته و جوانی جز علی نیست که از همه جوانان برتر باشد.(1)

بهترین بشر

شخصیتی مثل پیامبر خاتم اگر کسی را «خیر البشر» معرفی کند بدیهی است که برای همه دوست داران پیامبر صلی الله علیه و آله و جهانیان، اسوه و الگو است و البته رسول خدا صلی الله علیه و آله از میان مسلمانان تنها در حقّ «علی علیه السلام» این تعبیر را به کار برده است بدون شک، این عمل، بسیار حساب شده صورت گرفت تا امّت بدانند که «مرید» و «پیرو» کدام انسان باشد و زیباتر این که آن

ص: 40


1- . واقعه صفین، ص 478؛ کافی، ج 8، ص 110، ح 90؛ جواهر المطالب، ج 1، ص 189، ب 28؛ فرائد السمطین، ج 1، ص 252، ح 194، ب 48؛ مناقب خوارزمی، ص 167، ح 200؛ أمالی شیخ صدوق، ص 167، ح 10، م 36.

حضرت فرمود: هرکس علی را بهترین انسان بداند و این مسأله را نپذیرد کافر خواهد بود.

34. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «عَلِیُّ خَیْرَ الْبَشَرِ مَنْ أبی فَقَدْ کَفَرَ»؛

علی بهترین افراد از نسل بشر است و هرکس این را انکار کند کافر گردیده است.(1)

صراط مستقیم

هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در حق کسی بگوید: «انت الصراط

المستقیم» بدون تردید، همه پیامبر باوران تا ابد الدهر، آن کس را اسوه خود برخواهند گزید و آن حضرت تنها در حق علی علیه السلام فرمود:

35. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «أَنْتَ الطریقُ الْواضِحْ وَ أَنْتَ الصِّراطُ الْمُستَقِیم، وَ أَنْتَ یَعْسُوبُ الْمؤمنین»؛ تو همان راه روشن زندگی و همان صراط مستقیمی و تو پیشوای مؤمنین.(2)

همه خواهان اویند

بدون تردید وقتی جهان بداند که زمین، آسمان، بهشت، بهشتیان به ویژه همه پیغمبران خواهان دیدار کسی هستند، مردم به سوی آن کس می گرایند و او را به عنوان اسوه برای خود بر می گزینند و نیز بدون تردید در

ص: 41


1- . کنز العمال، ج 11، ص 625، ح 33045؛ تاریخ بغداد، ج 7، ص 433، شماره 3984؛ المسترشد، ص 272، ح 83 ؛ ص 275، ح 85؛ ص 279، خ 91؛ بحارالانوار، ج 38، ص 11، س 18؛ اختیار معرفة الرجال، ج 1، ص 238، س اواخر.
2- . بحارالانوار، ج 40، ص 53، س 6؛ شواهد التنزیل، ج 1، ص 76، ح 88؛ بشارة المصطفی، ص 95، س 2.

حق هیچ کسی جز «علی بن ابی طالب علیه السلام» چنین مطلبی از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله جاری نشده است و رسول اعظم صلی الله علیه و آلهاین خبر را بسیار حساب شده به امت داد تا در زندگی خود پیرو چه کسی باشند آن حضرت فرمود:

36. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «ما مَرَرْتُ بِسَماءٍ إِلاّ وَجَدْتُ اَهْلَها مُشْتَاقُونَ إِلَی عَلِیّ بن أبی طالب علیه السلام وَ ما فِی الْجَنّة نَبِیُّ إِلاّ وَ هُوَ مُشْتَاقُ إِلی عَلِیِّ

بن أبِی طَالِب علیه السلام»؛

در هنگامی که به معراج رفتم در هیچ آسمانی گشت نزدم، مگر این که یافتم همه اهل آن آسمان مشتاقانه در انتظار دیدار علی هستند و در بهشت هیچ پیامبری را ندیدم مگر این که احوال علی را می پرسید و مشتاقانه در انتظار دیدار علی بود.(1)

حسادت نسبت به علی

رسول خاتم صلی الله علیه و آله در مورد حسادت ورزیدن نسبت به امام علی علیه السلام فرمود: هرکس نسبت به او جسارت روا بدارد نسبت به من جسارت نموده است یا هرکسی نسبت به او حسادت بورزد نسبت به من حسادت ورزیده است و در روایت دیگری رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

37. رسول اللّه صلی الله علیه و آله قال: «مَنْ حَسَدَ عَلیّاً حَسَدَنِی، وَ مَنْ حَسَدَنِی دَخَلَ النَّار»؛ هرکس نسبت به علی حسادت بورزد همانند این است که نسبت به من حسادت برده است و هرکس نسبت به من حسادت ببرد در آتش جهنم گرفتار می شود.(2)

ص: 42


1- . جواهر المطالب، ج 1، ص 257، ب 41، س 6؛ ذخائر العقبی، ص 95، س آخر.
2- . امالی شیخ طوسی، ص 623، ح 1287/23، م 29؛ بحارالانوار، ج 39، ص 334، ح 5؛ کنز العمال، ج 11، ص 626، ح 33050.

منافق شناسی

کافرشناسی آسان است چون آدم کافر راهی جدا دارد و مؤمن شناسی نیز آسان است زیرا آدم مؤمن سیره ای ویژه دارد ولی: منافق شناسی کاری آسان نیست [آنچه در جامعه خطرآفرین می باشد همین منافق است] لذا رسول خدا «محک» و میزان لازم را معرفی کرد که هرکس با دل و جان پیرو علی علیه السلام باشد مؤمن است ولی آن کس که با زبان، پیرو او و با عمل مخالف اوست باید به او لقب منافق داد.

آن حضرت فرمود:

38. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «عَلِیُّ ابن أبی طالب مِحْنَةٌ لِلْعالَمِ، بِهِ یُمَیِّزُ اللّه ُ المنافقینَ مِنَ الْمؤمنین»؛

علی بن ابی طالب سنگ محک سنجش بشر است. به وسیله علی خداوند تفاوت منافق و مؤمن را مشخص می کند».(1)

اهل بیت شناسی

محبّت به اهل بیت علیهم السلام و ذرّیه رسول اعظم صلی الله علیه و آله در زندگی دنیوی و اخروی، اعجاز می کند و جدا دست ما را می گیرد رسول خدا صلی الله علیه و آله دختران و دامادهای متعدد داشت لذا جای این سؤال است که آیا همه وابستگان به آن حضرت را می توان «اهل بیت علیهم السلام» خواند؟ در پاسخ به همین مسأله آن حضرت فرمود:

39. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «إنَّ اللّه َ تَعالی - جَعَلَ ذُرِّیَةَ کُلِّ نَبِیٍّ مِنْ صُلْبِه وَ

ص: 43


1- . امالی شیخ طوسی، ص 363، ح 761/12، م 13؛ بحارالانوار، ج 38، ص 39، ح 15.

أنَّ اللّه تعالی - جَعَلَ ذُرّیّة مُحَمَّدٍ مِنْ صَلْبِ عَلِیٍّ»؛

خداوند فرزندان (نوه ها و نبیره ها) هر پیامبری را از نسل و صلب خودشان قرار داده بود اما فرزندان (نوه و نبیره ها) محمد را از صلب و نسل علی و فاطمه قرار داده است.(1)

سه مسأله در حق علی علیه السلام در شب معراج

رسول خدا صلی الله علیه و آله در ضمن گزارش سفر آسمانی خود در شب معراج فرمود: سه مسأله در باب معرفی علی بن ابی طالب به من وحی شده است.

40. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «انتهیت لیلة اُسری [بی] الی ربی عزوجل فاوحی الی فی علی بثلاث [خصال]: انه سید المسلمین و ولی المتقین و قائد العز المحجلین و یعسوب الدین»؛

در شب معراج وقتی به نزدیک ترین مقام سیر الی اللّه رسیدم خداوند چند ویژگی در مورد علی بن ابی طالب به من وحی کرد.

1. علی آقای مسلمانان است.

2. علی مولی و سرپرست پرهیزکاران است.

3. علی برترین درخشندگی عرصه پاکی است.

4. علی پیشوای دینی مردم است.(2)

ص: 44


1- . کشف الیقین، ص 420، س 2؛ جواهر المطالب، ج 1، ص 73، ب 11؛ تاریخ دمشق، ترجمه امام علی علیه السلام، ج 2، ص 159، ح 646؛ المناقب، ص 328، ح 339.
2- . جواهر المطالب، ج 1، ص 105، ب 18؛ فرائد السمطین، ج 1، ص 143، ح 107، ب 25؛ أمالی شیخ مفید، ص 173، ح 3، م 22؛ أمالی شیخ صدوق، ص 385، ح 17، م 72؛ ص 491، ح 9، م 89؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 148، ح 3، ص 148، ح 4668؛ اسد الغابه، ج 1، ص 97، ش 92؛ مختصر تاریخ دمشق، ج 17، ص 375؛ کنز العمال، ج 11، ص 620، ح 33011.

هرکجا هستم تو هستی

اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله به کسی بگوید: تو در بهشت هر جا که من هستم تو نیز خواهی بود این سخن جایگاه و هدف خاصی را نشان می دهد او را به عنوان اسوه و الگو مشخص می کند. تردیدی نیست که رسول خدا صلی الله علیه و آله در حق امیرمؤمنان فرمود:

41. رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «یَا علی یَدَکَ فی یَدی یومَ القیامة تَدْخُلُ مَعی حیثُ أَدْخُل»؛

روز قیامت دست تو در دست من است هرجا که من می روم تو همراه من خواهی بود.(1)

زینت علی علیه السلام از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله

علی آرایه جهان آفرینش است و اگر چیزی برای خود آن حضرت آرایه و زینت به حساب آید باید همه چشم ها را بخود معطوف بدارد. در سخنی از رسول خدا صلی الله علیه و آلهآمده است که:

1. زهد راستین

2. علاقمندی به مستمندان

به عنوان زینت امیرمؤمنان و نیز زینت ابرار، معرفی شده است در این حدیث آمده است:

42. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «یَا علیِ إن اللّه ُ قَد زَیَّنَک بِزینَةٍ لَمْ تُزَیَّنُ العباد

ص: 45


1- . مختصر تاریخ دمشق، ج 17، ص 383؛ مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام، ج 2، ص 581، ح 1092.

بِزینَةِ أَحَبُّ إِلَی تعالی مِنها، هِیَ زِینَةُ الأبْرار عنداللّه عزوجل الزُّهدُ فِی الدُّنْیَا فَجَعَلَکَ لاَ تَرْزَأُ مِنْهَا شیئا وَ لاَ تَرْزَأُ الدُّنیا مِنْکَ شَیْئا وَ وَهَبَ لَکَ حُبَّ الْمَساکین فَجَعَلَکَ تَرْضی بِهِمْ أَتْبَاعَاً وَ یَرْضَونَ بِکَ إمَاما»؛

خداوند به تو زینتی داد که دوست داشتنی تر از این زینت را به هیچ یک از بندگانش نداد و آن همان زینت خوبان در نزد پروردگار؛ یعنی زهد و پارسایی در دنیا است. علی جان خداوند تو را آن گونه قرار داد که هیچ چشم داشتی به مال دنیا ندادی و دنیا هم نمی تواند ذرهّ ای از وجود تو را به خودش متعلق کند، خداوند به تو علاقه و محبت به مستمندان را عنایت کرد و تو را آن گونه قرار داد که پیروانت از تو و تو از آنها راضی هستی و آنان هم به داشتن پیشوایی چون تو خشنودند.(1)

اعجاز ولایت علی علیه السلام

[اوّلین کسانی که علی علیه السلام را به عنوان برادر برگزیده اند]

عامل قبولی عبادت

عبادت راستین عبادتی است که مقبول درگاه حق واقع گردد که شرط اصلی این مسأله دارا بودن «ولایت» است که اگر این شرط حاصل نگردد، عبادت نیز قبول نشود. به قول شاعر:

ص: 46


1- . حلیة الاولیاء، ج 1، ص 113، ح 223؛ اسد الغابة، ج 3، ص 597؛ امالی شیخ طوسی، ص 181، ح 303/5.

ولای مرتضی علی، چه ها کند چه ها کند

در جنان بسته را به روی خلق وا کند

نماز بی ولای او عبادتی است بی وضو

به دشمن علی بگو، نماز خود قضا کند

در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم:

43. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «اَوَّلَ مَنْ اِتَّخَذَ عَلیّ ابن أبی طالب اَخا مِنْ أَهْلِ السَّمَاءِ حَمَلَةُ الْعَرْشِ ثُمَّ رِضوانٌ خَازِنُ الجِنَان ثُمَّ مَلَکُ الْمَوْتِ، وَ انَّ مَلَکُ الْمَوْتِ یَتَرَحَّمُ عَلَی مُحِبِّی عَلِی ابن أبی طالب علیه السلام کَمَا یَتَرَحَّمُ عَلَی الانْبِیاءِ وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبْدَاللّه َ اَلْفَ عام مِنْ بَعْدِ اَلْفِ عَامٍ بَیْنَ الرکنِ وَالْمَقام ثُمَّ لَقَی اللّه َ مُبْغِضاً لِعَلِیٍّ لأَکَبَّهُ اللّه ُ یَوم القیامة عَلَی مِنخَرَیْهِ فِی النار»؛

اولین فرشتگان آسمانی که علی بن ابی طالب را به عنوان برادر خود انتخاب کردند حاملان عرش خدا بودند. پس از آنان رضوان خزانه دار بهشت، علی را به عنوان برادر خود انتخاب کرد و پس از آن ملک الموت عزرائیل، علی را به عنوان برادر خود انتخاب کرد. البته عزرائیل با دوستان علی در هنگام جان کندن با ترحم برخورد می کند. او جان پیامبران الهی را نیز با ترحم می ستاند. و اگر بنده ای از بندگان خدا هزار سال ما بین رکن و مقام ابراهیم نماز بخواند و دوباره همان هزار سال را در همان مکان تکرار کند و بعد در حالی که نسبت به علی کینه در دل دارد بمیرد روز قیامت

ص: 47

خداوند او را با کشیدن سوراخ بینی در آتش جهنم خواهد افکند.(1)

44. قال النبی صلی الله علیه و آله: «مَنْ أَحَبَّ عَلیا قَبِلَ اللّه منه صلاتَهُ وَ صِیَامَهُ وَقِیَامَهُ وَاسْتَجاب دعاءَهُ»؛

هر کس علی را دوست بدارد خداوند نماز و روزه و عبادات شبانه (نافله شب) او را قبول می کند و دعاهایش را مستجاب می نماید.(2)

مودت به علی علیه السلام عبادت است

مودت به علی علیه السلام نه تنها موجب پذیرفته شدن عبادت است بلکه «خود عبادت» است در حدیثی از رسول اعظم صلی الله علیه و آله آمده است:

45. عن النبی صلی الله علیه و آله قال: «عَلِیٌّ بابُ عِلْمِی وَ هَدْیِی وَ مُبَیِّنٌ لاُِمَّتِی ما اُرْسِلْتُ بِهِ مِنْ بَعْدِی، حُبُّهُ إیمانٌ وَ بُغْضُهُ نِفاقٌ وَ النَّظَرُ إِلیهِ رَأْفَةٌ وَ مَوَدَّتُهُ عِبَادَةٌ»؛

علی دروازه دانش و راهنمایی های من است. علی کسی است که بعد از من همه آن چه که من به خاطر آن به رسالت مبعوث شده ام را برای مردم تفسیر و بیان می کند. علاقه و محبت به علی عین ایمان است و کینه ورزی نسبت به علی مظهر نفاق است. نگاه به چهره علی نگاه به مهربانی ها است و دوستی با علی عبادت است.(3)

ص: 48


1- . ارشاد القلوب، ج 2، ص 82، س 7؛ کشف الغمه، ج 1، ص 101، س 16؛ بحارالانوار، ج 39، ص 110، ح 17؛ مناقب خوارزمی، ص 72، ح 49.
2- . فرائد السمطین، ج 2، ص 258، ح 536، ب 50؛ مناقب خوارزمی، ص 72، ح 51.
3- . کشف الیقین، ص 225؛ کنز العمال، ج 11، 614، ح 32981؛ کنز الفوائد، ص 215، س 18؛بحارالانوار، ج 40، ص 76، س 18.

ملاک سعادت و شقاوت

[اعجاز حبّ علی علیه السلام]

سعادت حقیقی، حبّ علی است و ملاک شقاوت دشمنی ورزی و بغض به علی علیه السلام است. در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است:

46. فاطمه علیهاالسلام قالت: خرج علینا رسول اللّه صلی الله علیه و آله عشیة عرفة فقال: «إنَّ اللّه َ

تبارک و تعالی بَاهی بِکُمْ وَ غَفَرَ لَکُمْ عامةً وَ لِعَلِیٍ خَاصَةً وَ إنِّی رسولُ

اللّه ِ إلیکم غَیرُ مُحَابٍ لِقَرابَتی هذا جبرئیل یُخْبِرُنی أَنَّ السَعیدَ کُلَّ السعیدِ حق السعیدِ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً فی حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ إِنَّ الشَّقِّیَ کُلَ الشقِّیِ مَن أبْغَضَ عَلِیّاً فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ وَفاتِه»؛

خداوند به طور عموم به وجود شما بندگانش افتخار می کند و همه شما را می آمرزد و به وجود علی بن ابی طالب به نحو ویژه ای افتخار می کند من پیامبر خدایم و می دانید که هیچ تعصبی نسبت به قبیله و فامیل خودم ندارم امّا جبرئیل به من خبر داد و گفت: خوشبخت ترین خوشبتی ها و آن که همه خوشبختی را جمع کرده باشد کسی است که چه در حیات علی و چه بعد از شهادت او، دوستدار علی باشد. و بدبخت ترین بدبخت ها و آن که همه بدبختی ها را در خود جمع کرده است کسی است که در زمان حیات علی یا بعد از شهادت علی نسبت به او کینه داشته باشد.(1)

ص: 49


1- . امالی شیخ صدوق، ص 153، ح 8، م 34؛ امالی شیخ مفید، ص 161، ح 3، م 20؛ مناقب أمیر المؤمنین علیه السلام، ج 1، ص 207، ح 127؛ ذخایر العقبی، ص 92؛ شرج نهج البلاغه، ج 9، ص 168.

اعجاز حب علی علیه السلام

حبّ علی علیه السلام یعنی عشق به امیرمؤمنان در دنیا و آخرت، اعجاز می کند. حبّ علی علیه السلام زمینه ساز دست کشیدن از کفر و موجب دخول جنت است. حب علی موجب رهایی از نار و جهنم است. حبّ علی علیه السلام زمینه ساز دست یابی به ایمان راستین است. حبّ علی علیه السلام از بین برنده سیئات

و افزاینده حسنات است و در این باره احادیث فراوانی از رسول خدا صلی الله علیه و آله در دست است که به ذکر برخی از آن ها می پردازیم:

47. رسول اللّه صلی الله علیه و آله یقول: «حُبُّ علیٍّ إیمانٌ و بُغْضُهُ کُفْرٌ»؛

دوستی با علی عبادت است و کینه ورزی نسبت به علی کفر است.(1)

48. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «مَنْ أرادَ أَنْ یَتَمَسَّکَ بِالقَضِیبِ الیَاقُوتِ الأَحْمَرِ الذی غَرَسَهُ اللّه ُ لِنَبِیهِ صلی الله علیه و آله بِیَمینِهِ فِی جَنَّةِ الخُلْدِ، فَلْیَتَمَسَّکَ بِحُبِّ عَلِیِ بن أَبِی طالِب».

هرکس دوست می دارد دستش به شاخه یاقوت سرخی که خداوند با دست قدرت خود آن را برای پیامبران در بهشت خلد کاشته است برسد؛ باید دست نیاز به دوستی با علی بن ابی طالب دراز کند.(2)

49. عن ابن عباس، قال: قلت للنبی صلی الله علیه و آله: «یا رسول اللّه هل للنار جواز؟

ص: 50


1- . نثر الدر، ج 1، ص 364؛ خصال شیخ صدوق، ص 496، ح 5؛ بحارالانوار، ج 38، ص 95، ح 11؛ ینابیع الموده، ج 1، ص 173.
2- . تاریخ دمشق ابن عاکر، ترجمه امام علی علیه السلام ج 2، ص 100 الی 102، ح 606 الی 609؛ کفایة الطالب، ص 323، ب 91؛ المسترشد، ص 289، ح 104؛ جواهر المطالب، ج 1، ص 252، ب 40، س 1؛ فرائد السمطین، ج 1، ص 186، ح 148، ب 39؛ مناقب خوارزمی، ص 76، ح 58.

قال: «نَعَم، قُلت: وَ ما هُوَ؟ قال: حُبّ علیّ بن أَبِی طالِب»؛

ابن عباس گوید از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسیدم آیا هیچ گونه جواز آزادی از آتش جهنم برای گناهکاران وجود دارد؟ پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمود: بلی، عرض کردم آن جواز آزادی چیست؟ پیامبر اعظم صلی الله علیه و آلهفرمود: دوستی علی بن ابی طالب جواز آزادی از آتش جهنم است.(1)

50. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «حُبُّ عَلِی بن أبی طالب یَأْکُلُ السَّیِّئآت کَما تَأْکُلُ النَّارُ الحَطَبَ»؛

دوستی با علی بن ابی طالب گناهان را نابود می کند و از بین می برد همان گونه که آتش هیزم را نابود کرده و به خاکستر تبدیل می کند.(2)

51. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «یَا عَلِی طوبی لِمَنْ أَحَبَّکَ وَ صَدَّقَ بِکَ وَ وَیلٌ لِمَنْ أَبْغَضَکَ وَکَذَّبَ بِکَ یا علی مُحِبُّوکَ مَعْروفون فِی السَّمَاءِ السَابِعَةِ،

وَالأرضِ السَّابِعَةِ السُّفْلی و مَا بَیْن ذلک. هُمْ أَهْلَ الیَقِینِ وَالْوَرَعِ،

وَالسَّمْتِ الحَسَنِ وَالتَّوَاضُعِ للّه ِِ تعالی خَاشِعَةً أبْصارُهُم وَجِلَةً قُلُوبُهُمْ

لِذِکْرِ اللّه ِ، وَقَدْ عَرَفُوا حَقَّ وِلاَیَتِکَ، وَأَلْسِنَتُهُمْ ناطِقَةٌ بِفَضْلِکَ وَأَعْیُنهُم ساکِبَةٌ تَحَنُّنا عَلَیْکَ وَ عَلی الأَئمة مِنْ وُلْدِکَ، یَدِینُونَ اللّه َ بِمَا أَمْرَهُمْ بِهِ فِی کِتَابِهِ وَجَاءَهُمْ بِهِ الْبُرْهَانِ مِنْ سُنَّةِ نَبِیِّه، عَامِلُونَ بِمَا یَأْمُرُهُمْ بِهِ اُولُو

ص: 51


1- . تاریخ دمشق، ج 2، ص 104، ح 611؛ کفایة الطالب، ص 325، ب 91، س آخر؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 7، س 16؛ بحارالانوار، ج 39، ص 202، س 11.
2- . تاریخ دمشق، ج 2، ص 103، ح 610؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 198؛ طرائف ابن طاووس، ص 200؛ کفایة الطالب، ص 325، ب 91، س 10؛ ذخائر العقبی، ص 91، س آخر؛ جواهر المطالب، ج 1، ص 252، ب 40؛ کنز العمال، ج 11، ص 621، ح 33021.

ألأمْرِ مِنْهُمْ، مُتَواصِلُونَ غَیْرَ مُتَقَاطِعِینَ، مُتَحَابّون غیرُ مُتَباغِضِینِ إنّ المَلاَئِکَةَ لِتَصَلِّی علَیَهْمِ وَتُؤَمِّنُ عَلی دُعَائِهِمْ وَتَسْتَغْفِرُ لِلمُذْنِبِ مِنْهم،

وَتَشْهَدُ حَضْرَتَهُ وَ تَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ إِلی یَوْمِ القِیامَةِ»؛

خوشا به حال کسی که تو را دوست بدارد و تو را تصدیق کند و وای به حال کسی که از تو کینه در دل داشته باشد و تو را تکذیب کند علی جان دوستداران تو در آسمان هفتم و در طبقه هفتم زیرین زمین و ما بین این طبقات به خوبی و دوستی با تو شناخته شده اند آنان اهل یقین به خدا و اهل پارسایی هستند. در مسیر دین، راه و رسم نیکو دارند و در برابر خدا فروتن و متواضع هستند و چشمانشان از ترس اشکبار است و دل هایشان از عظمت خدا هراسان برای ذکر خداست آنان آن گونه که شایسته است حق سرپرستی تو را شناختند، و زبان های آنان همواره در حال بیان فضایل توست و چشمانشان از عشق به تو و امامان بعد از تو اشک شوق دارد. همان گونه خداوند در قرآن به آنان دستور داده است از سنت پیامبرشان به آنان رسیده است دینداری می کند به همه دستورات اولو الامر و امامان معصوم و پیشوایان به نحو شایسته عمل می کنند همواره در صدد وصل و اتحاد و اتفاقند و از تفرقه و اختلاف گریزانند. اهل دوستی هستند و از کینه ورزی دوری می کنند. فرشتگان بر آنان درود می فرستند و هرگاه آنان در درگاه خداوند دست به دعا بردارند فرشتگان آمین می گویند و فرشتگان همواره برای آن دسته از دوستدارانت که اهل گناه و معصیت باشند

ص: 52

استغفار می کنند و از خدا برای آنان طلب آمرزش می نمایند. در تشییع جنازه آنان حاضر می شوند و تا قیامت از فقدان هر یک از دوستدارانت در دلهره و هراسند.(1)

52. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «لَوْ اِجْتَمَعَ النّاسُ عَلی حُبِّ عَلِی بن أبی طَالب لَما خَلَقُ اللّه ُ النارَ»؛

اگر همه افراد بشر دوستدار علی بن ابی طالب می شدند، خداوند هرگز آتش جهنم را نمی آفرید.(2)

عاقبت درگیری با علی علیه السلام

خلافت پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله طبق نص قرآن و سنت از آن علی علیه السلام است و در این باره احادیث نبوی فراوانی داریم و نیز هشدارهای فراوانی در این رابطه، از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است و از آن جمله است:

53. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «مَنْ ناصَبَ عَلِیاً الخَلاَفَةَ بَعْدِی فَهُوَ کَافِرٌ وَقَدْ حَارَب اللّه وَرَسُولِهِ وَمَنْ شَکَّ فِی عَلِی فَهُوَ کافِرٌ»؛

هر کس در جریان خلافت بعد از من با علی دشمنی کند و بخواهد خلافت را از علی غصب کند کافر است و عملش مثل کسی است که با خدا و پیامبرش به جنگ برخاسته است و هرکس در حقانیت علی شک کند کافر است.(3)

ص: 53


1- . فرائد السمطین، ج 1، ص 310، ح 248، ب 57؛ بشارة المصطفی، ص 254، ح 534؛ طرائف ابن طاووس، ص 199؛ جواهر المطالب، ج 1، ص 253، ب 40؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 145، ح 4657.
2- . المناقب خوارزمی، ص 67، ح 39؛ عوالی اللئالی، ج 4، ص 86، ح 101؛ بحارالانوار، ج 39، ص 249، ح 10.
3- . ارشاد القلوب، ج2، ص52؛ طرائف ابن طاووس، ص69؛ بحارالانوار، ج27، ص233، ح44.

کسی که در فضل علی علیه السلام تردید می کند

برتری علی علیه السلام بر سایرین به گونه ای است که آن را نمی توان انکار کرد بر این اساس کسی با چنین وضعیتی آن را انکار کند در قیامت کیفر ویژه ای خواهد داشت و با وضعیت خاصی محشور خواهد گشت. در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است:

54. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «الشّاکُ فِی فَضْلِ عَلیِّ بن أبی طالب علیه السلام یَحْشُرُ یوم القیامة مِنْ قَبْرِهِ وَفِی عُنُقِهِ طوقٌ مِنْ نار، فِیه ثلاثمائَةَ شَعْبَةٍ مِنها

شیطانٌ یَکْلَحُ فِی وَجْهِهِ وَ یَتْفُلُ فِیهِ»؛

کسی که در فضیلت علی بن ابی طالب علیه السلام تردید کند، روز قیامت در حالی از قبرش محشور می شود و بر می خیزد که برگردنش طوق و دایره ای از آتش آویزان است که سیصد شاخه و شعاع دارد و بر هر شاخه و شعاعی یک شیطان نشسته است که به تُرشرویی و عصبانیّت در چهره اش می نگرد و به صورتش تُف می اندازد.(1)

به من دشنام داد و مرا آزرد

دشمنان به علی علیه السلام، دشنام به پیامبر صلی الله علیه و آله است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این سخن را در حق علی علیه السلام فرمود: تا دیگران بدانند که به علی علیه السلام نباید جسارت روا داشت و نباید او را آزرد؛ زیرا او با توجه به حدیث «علی منی» نفس رسول خدا صلی الله علیه و آله

است «و انفسنا» باب مباهله قرآن گواه بر این مدعاست. آن حضرت می فرمود:

ص: 54


1- . أمالی شیخ مفید، ص 144، ح 3، م 18؛ بحارالانوار، ج 7، ص 192، ح 53.

55. و قال صلی الله علیه و آله: «یَا علی مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنِی وَ مَنْ سَبَّنِی فَقَدْ سَبَّ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ وَمَنْ سَبَّ اللّه َ أَکَبَّهُ اللّه ُ علی مِنْحَزَیْهِ فِی النار»؛

علی جان، هرکس به تو دشنام دهد، همانند این است که به من دشنام داده است و هرکس به من دشنام دهد، همانند این است که به خداوند ناسزا بگوید و دشنام دهد و هرکس به خداوند ناسزا بگوید و دشنام دهد، خداوند او را به صورت و بینی در آتش جهنم می افکند.(1)

56. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «یَا أیُّهَا النَّاسُ مَنْ اذّی عَلِیّا بُعِثَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَهُودِیّا أوْ نَصْرَانِیّا»؛

ای گروه مردمان هرکس به علی آزار برساند، خداوند او را در روز قیامت در صف یهودی یا نصرانی (مسیحی) محشور خواهد کرد».(2)

کسی که از بیعت با علی علیه السلام بیرون رود

رسول خدا صلی الله علیه و آله به عناوین مختلف مردم را به سوی علی علیه السلام فرا می خواند و نسبت به کسانی که از علی علیه السلام گریزان شوند و به بیعت شکنان روزگار آن حضرت پیشاپیش هشدار می داد. آن حضرت می فرمود:

57. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «اِنَّ اللّه َ قَدْ عَهِدَ اِلَیَّ مَنْ خَرَجَ عَلی عَلِیٍّ فَهُوَ

ص: 55


1- . امالی شیخ طوسی، ص 86، ح 130/39، م 3 با اختلاف؛ امالی شیخ صدوق، ص 87، ح 2، م 21؛ کشف الیقین، ص 232؛ جامع الاخبار، ص 457، ح 1286/6، با اختلاف؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 121، ح 309، ب 31؛ مروج الذهب، ج 2، ص 423؛ خصائص نسائی، ص 145، ح 92؛ فرائد السمطین، ج 1، ص 302، ح 241، ب 56؛ مناقب خوارزمی، ص 137، ح 154؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 131، ح 4616؛ مختصر تاریخ دمشق، ج 17، ص 366.
2- . طرائف ابن طاووس، ص 201؛ مناقب امیرالمؤمنین، ج 1، ص 548، ح 117؛ بحارالانوار، ج 31، ص 654، ح 198؛ شواهد التنزیل، ج 2، ص 145.

کَافِرٌ فِی النَّارِ»؛ خداوند به من وعده و تعهّد داده است که هرکس بر علیه علی علیه السلام قیام کند و بر او بشورد، کافر محسوب شده و جایگاهش در آتش جهنم باشد.(1)

قاتل علی علیه السلام

رسول خدا صلی الله علیه و آله از جسارت کنندگان به علی علیه السلام و نیز از قاتل آن حضرت به عنوان «شقّی» و «اشقی» یاد می نمود. در سخنی از آن حضرت آمده است:

58. إِنَّ رسول اللّه صلی الله علیه و آله قال لعلیّ بن ابی طالب علیه السلام: «مَنْ أَشْقَی الأوَّلِین؟ قَال: عَاقِرُ النَّاقَةِ، قال: فَمَن أَشْقَی الآخرین؟ قال: لا أدْری، قال: الذی یَضْرِبُکَ عَلی هَذا وَ أشار إلی رأسه».

شقی و بدبخت قسی القلب جهان کیست؟ حضرت علی علیه السلام عرض کرد: کسی که ناقه صالح را پی کرد و کشت. پیامبراعظم صلی الله علیه و آله پرسید: پس آخرین

شقی و بدبخت قسی القلب کیست؟ حضرت علی علیه السلامعرض کرد: نمی دانم. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمود: آخرین شقی عالم کسی است که بر پیشانی تو ضربت بزند. راوی می گوید پیامبر اعظم صلی الله علیه و آلهفرمود: به این جای تو ضربت وارد کند و با دست به پیشانی علی علیه السلام اشاره کرد.(2)

ص: 56


1- . ینابیع الموده، ج 2، ص 275، ح 789؛ طرائف ابن طاووس، ص 439.
2- . فرائد السمطین، ج 1، ص 385، ح 317، ب 70؛ تاریخ دمشق، ج 3، ص 342، ح 1389؛ شواهد التنزیل، ج 2، ص 434، ح 1096 الی 1098؛ و ص 444، ح 1108؛ کفایة الطالب، ص 463؛ ذخائر العقبی، ص 115 و 116؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 309؛ سیره نبویه، ج 2، ص 600؛ تذکرة الخواص، ص 158، ب 7.

در عزای علی علیه السلام

آسمان و زمین در مظلومیت و عزای علی علیه السلام آشفته خاطرند و در این رابطه در سخنی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: «إنَّ السَّماءَ وَالأرْضَ لَتَبْکی

عَلَی المُؤمن اِذَا مَاتَ اَرْبَعِینَ صَبَاحاً وَ إِنَّهَا لَتَبْکِی عَلَی الْعَالِمُ اَرْبَعِینَ شَهراً وَ إِنَّ السَّماءِ وَالأرض لَیَبکیان عَلَی الرَّسُول أَرْبَعِینَ سَنَةٍ وَ إِنَّ السَّمَاءِ و الأرض لیبکیان علیک یَا عَلِی إذا قُتِلْتَ أَرْبَعینَ سَنةٍ»؛

اگر مؤمنی از دنیا برود، آسمان و زمین چهل روز بر او گریه می کنند، اگر عالم و دانشمند دینی از دنیا برود آسمان و زمین چهل ماه بر او گریه می کنند، اگر پیامبر اسلام (محمد صلی الله علیه و آله) از دنیا برود آسمان و زمین چهل سال بر او گریه می کنند و اگر تو ای علی به شهادت برسی آسمان و زمین نیز چهل سال در غم شهادت تو گریه می کند.(1)

ص: 57


1- . مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 346، س 13؛ بحارالانوار، ج 42، ص 308، ح 9.

ص: 58

فهرست منابع

1. الاختصاص: شیخ مفید، محمد بن محمد بن النعمان، (413 ه.ق)، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

2. اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسی، (460 ه.ق)، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، 1404 ه.ق.

3. ارشاد القلوب: الحسن بن محمد دیلمی، (711 ه)، مؤسسة الاعلمی، بیروت، چاپ چهارم، 1398 ه.ق.

4. اسدالغابة، محمد بن عبدالکریم شیبانی معروف به ابن الأثیر، (630 ه.ق) انتشارات اسماعیلیات، تهران.

5. الأغانی، أبو الفرج اصفهانی (356 ه).

6. الأمالی، شیخ صدوق، (381هق)، بنیادبعثت، قم، چاپ اوّل، 1417ه.ق.

7. الأمالی، شیخ طوسی، (460 ه)، بنیاد بعثت، قم، چاپ اوّل، 1414 ه.ق.

8. الامألی، شیخ طوسی، (460 ه)، بنیاد بعثت، قم، چاپ اوّل، 1414 ه.ق.

9. انساب الاشراف، احمد بن یحیی بن جابر بلاذری، (قرن سوم ه.ق). مؤسسه الاعلمی، بیروت، چاپ أوّل، 1394 ه.ق.

ص: 59

10. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، (1111 ه)، مؤسسة الوفاء، بیروت، چاپ دوم، 1403 ه.ق.

11. بشارة المصطفی، عماد الدین محمد بن علی طبری، (525 ه)، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، چاپ أوّل، 1420 ه.ق.

12. تاریخ بغداد: خطیب بغدادی، (643 ه)، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اوّل، 1417 ه.ق.

13. تحف العقول: ابن شعبة حرّانی، (قرن 4 هجری)، موسسة النشر الاسلامی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1404 ه.ق.

14. تذکرة الخواص، سبط ابن الجوزی، مکتبة نینوی الحدیثة، تهران.

15. ترجمة الامام العلی علیه السلام من تاریخ دمشق، ابوالقاسم علی بن الحسن بن هبة اللّه شافعی معروف به ابن عساکر، (571 ه.ق) مؤسسة المحمودی، بیروت، چاپ اوّل.

16. تفسیر البرهان، سید هاشم بحرانی، (1107 ه.ق)، بنیاد بعثت، قم.

17. تفسیر الدر المنثور، جلال الدین سیوطی (911 ه.ق) دارالمعرفة، بیروت، چاپ أوّل، 1365 ه.ق.

18. تفسیر العیاشی: محمد بن مسعود عیاشی، (320 ه.ق)، المکتبة الاسلامیة، تهران.

19. جامع الاخبار: محمد بن محمد شعیری سبزواری، (قرن 7 ه.ق)، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1414 ه.ق.

ص: 60

20. جواهر المطالب، محمد بن أحمد دمشقی باعونی (871 ه.ق) مجمع إحیاء الثقافة الاسلامیة، قم، چاپ أوّل، 1415 ه.ق.

21. حلیة الابرار، سید هاشم بحرانی، (1107 ه.ق)، بنیاد معارف اسلامی، قم، چاپ أوّل، 1411 ه.ق.

22. حلیة الأولیاء، أبو نعیم اصفهانی، (430 ه.ق).

23. خصائص الائمة، شریف رضی، (406 ه.ق)، مجمع البحوث الاسلامیة، مشهد، 1406 ه.ق.

24. خصائص أمیر المؤمنین علیه السلام، أحمد بن شعیب نسائی، (303 ه.ق)، مکتبة نینوی الحدیثه، تهران.

25. الخصال، شیخ صدوق، (381 ه.ق)، جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، 1403 ه.ق.

26. ذخائر العقبی، محب الدین طبری، (694 ه.ق) مکتبة القدسی، مصر، 1356 ه.ق.

27. سنن ابن ماجه، محمد بن یزید قزوینی، (275 ه.ق)، دارالفکر، بیروت.

28. سنن الترمذی: محمّد بن عیسی بن سوره ترمذی، (279 ه.ق)، دارالفکر، بیروت، 1403 ه.ق.

29. السیرة النبویة، عبدالملک بن هشام بن ایوب حمیری، (218 ه.ق)، مکتبة محمد علی صبیح، مصر، 1383 ه.ق.

30. شرح نهج البلاغه: ابن ابی الحدید معتزلی، (656 ه.ق)، داراحیاء الکتب العربیة، بیروت، چاپ اوّل، 1378 ه.ق.

ص: 61

31. شواهد التنزیل، عبیداللّه بن أحمد، معروف به حاکم حسکانی، (قرن پنجم ه.ق)، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیة، تهران، چاپ اوّل، 1411 ه.ق.

32. صحیح البخاری، محمد بن اسماعیل بخاری، (256 ه.ق)، دارالفکر، بیروت، 1401 ه.ق.

33. صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج نیشابوری، (261 ه.ق) دارالفکر، بیروت.

34. الطرائف، سید ابن طاووس، (664 ه.ق)، مطبعة الخیام، قم، چاپ اوّل، 1371 ه.ش.

35. عوالی اللئالی: ابن ابی جمهور احسائی، (880 ه.ق)، مطبعة سید الشهداء علیه السلام، قم، چاپ اوّل، 1403 ه.ق.

36. عیون اخبار الرضا علیه السلام: شیخ صدوق، (381 ه.ق)، مؤسسة الاعلمی، بیروت، چاپ اوّل، 1404 ه.ق.

37. فرائد السمطین، ابراهیم بن محمد بن المؤید حموینی، (722 ه.ق) مؤسسة المحمودی، بیروت، چاپ أوّل.

38. الکافی: محمد بن یعقوب کلینی رازی، (329 ه)، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ سوم، 1388 ه.ق.

39. کشف الغمة: علی بن عیسی اربلی، (687 ه.ق)، دار الکتاب الاسلامی، بیروت، چاپ اوّل، 1401 ه.ق.

40. کشف الیقین، الحسن بن یوسف بن المطهر، علاّمه حلی، (726 ه.ق) تحقیق حسین درگاهی، 1411 ه.ق تهران.

ص: 62

41. کفایة الطالب، محمد بن یوسف قرشی گنجی، (658 ه.ق) المکتبة الحیدریة، نجف أشرف.

42. کمال الدین، شیخ صدوق، (381 ه.ق) مؤسسه النشر الاسلامی، قم، 1405 ه.ق.

43. کنزالعمال، متقی هندی، (975ه.ق) مؤسسه الرسالة، بیروت، 1409ه.ق.

44. کنز الفوائد، ابوالفتح محمد بن علی کراجکی، (449 ه.ق) مکتبة المصطفوی، قم، چاپ دوم، 1410 ه.ق.

45. لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، (852 ه.ق)، مؤسسة الاعلمی، بیروت، چاپ دوم، 1390 ه.ق.

46. المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقی، (274 ه.ق)، دارالکتب الاسلامیه، تهران.

47. مختصر تاریخ دمشق، ابوالفضل جمال الدین محمد بن مکرم ابن منظور افریقی، (711 ه.ق) دار الفکر، بیروت، 1414 ه.ق.

48. مروج الذهب، علی بن الحسین بن علی مسعودی، (345 ه.ق)، دارالهجرة، قم.

49. مستدرک علی الصحیحین، محمدبن محمدحاکم نیشابوری، (405ه.ق) دارالمعرفة، بیروت، 1406 ه.ق.

50. المسترشد، محمد بن جریر بن رستم طبری، (310 ه.ق)، مؤسسه الثقافه الاسلامیه، قم، چاپ اوّل.

51. مسند أحمد، أحمد بن حنبل، (241 ه.ق) دار صادر، بیروت.

ص: 63

52. المعیار والموازنة، ابو جعفر محمد بن عبداللّه اسکافی، (220 ه.ق) تحقیق شیخ محمّد باقر محمودی، قم.

53. المناقب، الموفق بن أحمد بن محمد مکی خوارزمی، (568 ه.ق) مؤسسة النشر الاسلامی، قم، چاپ دوم، 1411 ه.ق.

54. مناقب ابن شهر آشوب، محمد بن علی بن شهر آشوب، (588 ه.ق) المطبعة الحیدریة، نجف اشرف، 1376 ه.ق.

55. نهایه العقول

56. وسائل الشیعة: حرّ عاملی، (1104 ه.ق)، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ دوم، 1414 ه.ق.

57. واقعه صفین، نصر بن مزاحم منقری، (212 ه.ق)، المؤسسة العربیة الحدیثه، بیروت، چاپ دوم، 1382 ه.ق.

58. ینابیع المودة، سلیمان بن ابراهیم قندوری حنفی، (1294 ه.ق)، داراسوه، چاپ اوّل، 1416 ه.ق.

ص: 64

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109