دعاهای مستجاب

مشخصات کتاب

سرشناسه:مدنی، علی خان بن احمد، 1052 - 1120؟ق.

عنوان قراردادی:الکلم الطیب و الغیث الصیب .فارسی

عنوان و نام پدیدآور:دعاهای مستجاب [کتاب]/ محقق و مترجم قباد محمدی شیخی؛ با مقدمه احمد عابدی؛ [به سفارش] آستانه مقدسه قم، پژوهشکده علوم و معارف قرآنی علامه طباطبایی(ره).

مشخصات نشر:قم : آستانه مقدسه قم، انتشارات زائر، 1389.

مشخصات ظاهری:140 ص.؛ 14×21س م.

فروست:آستانه مقدسه قم، پژوهشکده علوم و معارف قرآنی علامه طباطبایی؛ 38.

شابک:15000 ریال 978-964-180-139-9 :

یادداشت:کتاب حاضر ترجمه «الکلم الطیب و الغیث الصیب» نوشته سیدعلی خان مدنی شیرازی است.

یادداشت:کتابنامه: ص. [139] -140؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع:دعاها

شناسه افزوده:محمدی شیخی، قباد، 1349 -، مترجم

شناسه افزوده:عابدی، احمد، 1339-، مقدمه نویس

شناسه افزوده:پژوهشکده علوم و معارف قرآنی علامه طباطبایی(ره)

رده بندی کنگره:BP267/8/م343ک8041 1389

رده بندی دیویی:297/772

شماره کتابشناسی ملی:2741566

ص :1

اشاره

ص :2

دعاهای مستجاب

محقق و مترجم قباد محمدی شیخی

با مقدمه احمد عابدی

ص :3

ص :4

فهرست مطالب

مقدمه پژوهشکده 9

کلّیّات

مقدمه 13

پیشگفتار 17

انواع دعا 19

انواع اجابت و استجابت دعا 19

اثر دعای انسان 20

زندگینامه ی سیّد علی خان شیرازی

الف. تولد و تکامل 27

ب. نام و نَسَب 31

پ. مقام و منزلت سیّد علی خان مدنی شیرازی 32

ت. آثار و کتاب های سیّد علی خان 33

ث. درگذشت سیّد علی خان 35

ص:5

دعاها

سخن مؤلّف 39

جایگاه و ارزش دعا 41

آداب دعا و اوقات استجاعت آن 42

دعای کن فیکون 46

دعایی شگفت انگیز جهت تسلیم گردنکشان 47

دعایی که هنگام سختی ها و گرفتاری ها خوانده می شود 48

دعا برای کسی که چیزی را از دست داده یا حاجتی داشته باشد 51

حرزی که مانع برّش تیغ شمشیر شد 53

دعا برای سعادت دنیا و آخرت و پرداختن وام و قرض و بی نیازی از آن ها 56

دعا برای برطرف شدن نیازها 57

حرز دفع همه ی بیماری ها و آسیب ها 58

حرز تب بُر 59

دعاهایی که سیّد علی خان شیرازی معتقد است از جدّش غیاث الدّین منصور به او رسیده است 60

دعا هنگامی که انسان از نابودی نعمتی یا آمدن بلایی ناگهانی یا از بین رفتن سلامتی می خواند 60

دعای آزادی از زندان 61

دعا هنگام گرفتاری ها و سختی ها 63

دعای ایمنی از ترس 63

ص:6

دعا جلوگیری از غلبه ی دشمن 64

دعایی که انسان به وسیله آن می تواند در هر شرایطی نجات پیدا می کند 64

دعا برای ریشه کن کردن دشمن و گرفتار آوردن او 65

دعا در شرایط اضطراری 67

دعای درخواست آمرزش گناهان 70

دعای برطرف ساختن سختی ها و گرفتاری ها 70

دعا برای بازپرداخت وام و بدهکاری ها 71

دعا برای ستمدیده و کسی که حاجت مهمّی دارد 72

دعای برآورده شدن حاجات و دور ساختن گرفتاری ها 73

دعا جهت کامیابی و پیروزی 73

نماز بیچارگان 75

نماز حاجت 77

دعای حاجت 78

دعای رهایی از زندان 79

دعای بی نیازی از بدخواهان 81

دعا برای بخشش گناهان، برطرف شدن اندوه ها و روی آوردن دنیا به انسان 84

دعایی برای دور ساختن آسیب بدخواهان 85

دعای برکت 86

دعای رسیدن به حاجات دنیا و آخرت 87

دعای روزهای نحس و نکبت آور 89

ص:7

دعای هنگام بلا 92

دعای رام کردن دشمن 92

دعای پرداخت قرض و بدهی 94

آیات اسم اعظم 96

مشکل گشا 98

دعای لطیف 99

دعای أمان 102

توسل به هر امامی، اثر ویژه ای دارد 103

توسل مخصوص به هر معصوم 106

باز هم توسل ویژه به پیامبر و خاندانش 110

دعایی که اجابت می شود 117

دعای باطل کردن سحر و جادو 117

دعای باطل کردن سحر و جادو 118

دادخواهی از امام زمان (عج) 119

دعای پنهان شدن از دید دشمنان 123

دعای جهت برطرف شدن غمّ و دلتنگی و مشغله ی فکری 124

برترین دعا 127

دعای پنهان شدن 132

فهرست منابع 139

ص:8

مقدمه پژوهشکده

«إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ...».

قرآن کتاب انسان سازی است و بزرگترین معجزه جاوید است، اگر نوع مردم در برابر معجزات فعلی چون شق القمر و تسبیح سنگ ریزه و شفای مریضان و زنده کردن مردگان انگشت تعجب به دندان گرفته و به عجز و ناتوانی خود اعتراف و اقرار می کنند، عالمان و فرهیختگان در برابر قرآن کریم که معجزه قولی پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم است به خاک افتاده و خدای آنرا را پرستش و سجده می کنند و اشک شوق از قلب و دل در برابر عظمت قرآن جاری کرده و گویای آن هستند که «الخواص للقولیة و العوام للفعلیة اطوع».

وجه اعجاز قرآن گرچه در فصاحت و بلاغت آشکار است اما مهمترین رویکرد اعجاز قرآن به معجزات علمی و صرفه یا... نبوده بلکه قرآن کتاب انسان سازی است و تربیت قرآنی، فردی چون حضرت امیر علیه السلام پدید آورده است که فخر کائنات و سرآمد و قطب اولیاءاللّه است، اعجاز قرآن را باید در معارف بلند آن و در خداشناسی و معرفی اسماء و صفات الهی جستجو نمود، هرگز و هرگز کتابی در معرض توحید که غایت آمال و کعبه آرزوهای اولیاءاللّه است به پایه قرآن نمی رسد این همه فیلسوف و متکلم و

ص:9

عارف در طول تاریخ آمده اند و همه ریزه خوار سفره قرآن بوده و هستند و همه در برابر آن سر تعظیم فرود آورده اند.

در همین راستا پژوهشکده علوم و معارف قرآنی علامه طباطبائی رحمه الله با فضل و عنایت خداوند متعال و با استعانت از حضرت ولی عصر (عجل اللّه تعالی فرجه شریف) و در پرتو کرامات حضرت فاطمه معصومه علیها السلام که با هدف جذب محققان، مولفان و مترجمان و صاحب نظران زمینه های مختلف علوم و معارف قرآنی جهت استفاده از ظرفیت های موجود انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی به منظور پژوهش و تحقیق در علوم قرآنی، ترویج و تبیین معارف والای قرآن کریم، تدوین کتب و پژوهش های علمی و تحقیقی و تربیت محققان و مدرسان در حوزه های مختلف علوم قرآنی توسط آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در سال 1388 تأسیس گردید و پژوهش های روزآمد را وجهه همّت خود قرار داده است.

تأسیس این پژوهشکده که از اهداف دیرینه حضرت آیة اللّه مسعودی خمینی تولیت معظم آستانه مقدسه بوده که با زحمات و تلاش پیگیر و مجدّانه ایشان به انجام رسید و اکنون دست همه ی محققان این عرصه را به گرمی می فشارد. در اینجا لازم است از محقق اثر حاضر که در سامان بخشیدن اثر حاضر تلاش فراوان داشته اند صمیمانه تشکر کنم.

رئیس پژوهشکده

علوم و معارف قرآنی علامه طباطبائی رحمه الله

احمد عابدی

ص:10

کلّیّات

اشاره

ص:11

ص:12

مقدمه

بسم اللّه الرحمن الرحیم

رابطه ی انسان با خدای متعال چیزی فراتر از الفاظ و عبارات است و هرگز آن را با کلمات مادّی و این دنیایی نمی توان بیان کرد. همه ی مکتب های اخلاقی وجهه ی همّ خود را به اصلاح رابطه ی انسان با خداوند، رابطه ی انسان با دیگران و رابطه ی انسان با طبیعت معطوف کرده اند. اما مهم ترین رابطه، پیوند انسان با خالق خود می باشد.

واصلاح این رابطه، اصلاح و تضمین کننده رابطه های دیگر است.

در هر رابطه ای پیوندی دو سویه وجود دارد، و اگر ارتباط خالق و مخلوق از دیدگاه برخی مکاتب به «قهر و عشق» تبیین می شود و معتقدند که خالق متعال چون کمالی را در مخلوقات نمی بیند رابطه ی او با همه ی مخلوقات رابطه ی قهر است و موجودات دیگر چون همه، کمال خود را در او جستجو می کنند، پیوند عاشقانه با خداوند دارند. ولی از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام این رابطه از دو طرف رابطه ای براساس محبت و عشق و شیدائی است «یُحِبُهّم و یُحِبُّونه» هم خداوند عشق به بندگان راستین خود دارد و هم آنان واله و شیدای او هستند. و به گفته غزالی در کیمیای سعادت کسی که محبت به

ص:13

خداوند را درک نکرده باشد چیزی از دین یاد نگرفته است.

این رابطه بین خدای متعال و انسان از آن سو توسط فرشتگان و مجردات و مسئله ی فیض و مسئله ی روح و استجابت دعا قابل تبیین است و از این سو توسط مسئله «دعا»، «نیایش»، «توکل»، «خوف»، «مشیت»، «رجاء»، «توسل»، «تضرّع»، «گریه» و... نشان داده می شود.

بنابر این مسئله ی دعا بیانگر نوع رابطه ی انسان با خداوند است و در دل خود استجابتی را به همراه دارد که رابطه ی خدا را با انسان تحلیل می کند. گاهی دعا برای وصول به حاجتی خوانده می شود و در واقع دعا کننده، خواسته ای دارد که از خداوند آن را می طلبد و در واقع دعا را مقدمه و وسیله ای برای رسیدن به هدفی از اهداف دنیوی یا اخروی قرار می دهد. و گاهی دعا خودش هدف است و مقصود با لذّات و غایة القصوی آرزوها است. در این صورت دعا فقط برای عرض بندگی و اظهار فقر و حاجت بوده و هرگز در آن چشم داشتی به اجابت نیست یعنی دعا خودش ارزش و هدف است نه آن که دستمایه ی رسیدن به چیز دیگر باشد.

دعا تبلور بندگی انسان است، دعا بیان فقر ذاتی و وابستگی درونی همه ی هستی به خدای متعال است، دعا بیان هماهنگی زبان تشریع با زبان تکوین است یعنی اگر همه ی موجودات عین افتقار به خدای متعال هستند، در دعا این احتیاج و افتقار به زبان می آید و به همین جهت دعای سحر - که در آن چیزی از خداوند طلب نشده است - از بهترین دعاها به شمار می رود.

کتابی که اکنون در دست دارید بخش اول آن به دعاهایی

ص:14

اختصاص دارد که برای عرض حاجت و نیاز به درگاه الهی انشاء شده است، اما بخش دوم و قسمت پایانی آن دعاهائی است که از خداوند، خودِ خدا را می طلبد و در واقع نفس دعا مطلوب است و اصل سخن گفتن و رابطه داشتن با خداوند آرزوی نهائی دعا کننده است و بهترین دعا نیز این گونه دعایی است که خدا را بخواند اما نگوید که چیزی را می طلبد. و اکنون خدای منّان را سپاس و شکر گزارم که این اثر ارزشمند از مرحوم سید علی خان مدنی شیرازی - که از مفاخر جهان تشیع بوده و در علوم عقلی و نقلی دارای ید بیضاء و صاحب ابداعات فراوان است - توسط برادر عزیز، فاضل و فرهیخته، متعهد و متخلق جناب استاد دکتر قباد محمدی شیخی با قلمی استوار و عالمانه به فارسی برگردانده شده و استفاده و بهره گیری از آن را برای مردم این مرز و بوم مستهیل نموده و کتابی سودمند و مفید را سامان بخشیده است. از درگاه الهی توفیق بیشتر مترجم بزرگوار را در خدمت هر چه بیشتر به معارف اهل بیت علیهم السلام مسألت دارم.

احمد عابدی

ص:15

ص:16

ای اخی دست از دعا کردن مدار با اجابت یا ردّ اویت چه کار؟(1)

دستِ اشکسته برآور در دعا سویِ اسکسته، پَرَد فضلِ خدا(2)

مولوی

پیشگفتار

یکی از مسائلی که جامعه ی بشری همواره با آن مواجه بوده است، مسئله ی دعا است. اگر مسئله دعا دغدغه یکایک افراد بشر نباشد ولی هیچ جامعه، گروه و صنفی را نمی توان نشان داد که شکلی از دعا در میان آن ها مطرح نباشد.

دعا در لغت به معنای خواندن است و در اصطلاح عبارت است از ارتباط با خداوند در قالب های ویژه ولی متنوع.

انسان با اندک توجهی - به ویژه در شرایط دشوار و سخت - نه تنها

ص:17


1- (1) میناگر عشق، زمانی، ص 691.
2- (2) همان، ص 693.

خود را نیازمند می بیند بلکه سراسر هستی خویش را جز نیاز نمی یابد. در چنین شرایطی است که انسان به راحتی، احساس می کند آن طرف وابستگی خود، موجود بی نیازی وجود دارد به گونه ای که می تواند همه نیازهای انسان و غیر انسان را برآورده سازد. این موجود بی نیاز، کسی جز خداوند والا مرتبه نیست.

خداوند تنها راه نجات و رستگاری انسان را دعا قرار داده است و خود در این باره فرموده است: «[ای پیامبر] بگو اگر دعایتان نباشد، پروردگارم به شما توجهی نمی کند»(1)

دراین باره که خداوند به صورت قطعی، دعای انسان را مستجاب و اجابت می کند، شکّی وجود ندارد زیرا او خود در این باره ی فرموده است:

«[برای برآورده شدن حاجاتتان] مرا بخوانید تا من [آن ها را] برایتان برآورده سازم».(2)

و درباره نزدیکی خود به بندگان و آگاهی از پندار، گفتار و کردار آنان می فرماید:

«هرگاه بندگانم ازمن چیزی بخواهند [بدانند که] من نزدیکم و دعای دعاکننده را اجابت می کنم».(3)

ص:18


1- (1) فرقان: (25)، 77.
2- (2) بقره: (2)، 186.
3- (3) فرقان: (25)، 77.

انواع دعا

ممکن است دعای انسان به همه یا یکی از صورت های زیر انجام پذیرد.

الف - گاهی دعای انسان تنها به وسیله ی زبان و گفتار ظاهری بیان می شود.

ب - گاهی دعای انسان به وسیله ی زبان حال و تمرکز درونی او صورت می گیرد.

پ - گاهی دعای انسان به وسیله ی استعداد ذاتی او - خواه آگاهانه یا غیرآگاهانه - صورت می گیرد.

انواع اجابت و استجابت دعا

پاسخ دعای انسان از جانب خداوند ممکن است به همه یا یکی از صورت های زیر تحقّق پیدا کند:

الف - گاهی دقیقاً همان چیزی را که بنده از خداوند می خواهد، به او داده می شود که این اتّفاق ممکن است در همان لحظه ی دعا یا با تأخیر، صورت گیرد.

ب - گاهی خداوند چیز دیگری را به جای آنچه بنده از او خواسته است می دهد، زیرا ممکن است مصلحت شخص دعا کننده در همان چیزی نباشد که او از خداوند درخواست می کند. این اتفاق نیز ممکن

ص:19

است در همان لحظه ی دعا یا با تأخیر انجام شود و این تأخیر نیز ممکن است دو حالت داشته باشد؛ یکی این که در همین دنیا انجام شود، دیگر این که ممکن است در حیات پس از مرگ دعای او مستجاب شود.

اثر دعای انسان

اثر دعای انسان ممکن است همه یا یکی از امور زیر باشد:

الف - گاهی اثر دعای انسان، بخشش و پوشش گناهان اوست.

ب - گاهی اثر دعای انسان این است که خداوند به او می گوید: «بله بنده ی من، گوش درخواست تواَم».

پ - این عبارت «بله بنده ی من، گوش به درخواست تواَم لبّیک» گاهی تنها اثر و نتیجه ی دعای انسان است که برای برخی، همین لبّیک گفتنِ خداوند، لذّت بخش ترین چیز برای انسان است. البته انسان های اهل بصیرت هم اکنون این لذّت را ادراک می کنند ولی آنان که در آخرت چشم بصیرتشان باز می شود و با امید به این که روزی خداوند پاسخ دعای آنان را می دهد، به دعا می پردازند وقتی چشم دل آنان در آخرت باز می شود، اوج لذّت را از لبّیک الهی می برند و لبّیکی را که خداوند در دنیا گفته بود و نشنیده بودند، آنجا می شنوند.

گاهی هم لبّیک به تنهایی پاسخ دعای انسان نیست، بلکه معنایش این است که ای بنده ی من هر چه می خواهی بگو تا برآورده سازم که

ص:20

اگر انسان مقامی متوسط یا ضعیف داشته باشد و از اولیای کامل الهی نباشد، چیزی غیر از خداوند را آرزو می کند امّا اگر از اولیاء الهی باشد، جز خداوند چیزی را نمی خواهد.

جان کلام این که در برابر هر دعایی - خواه به زبان گفتاری، زبان حال و زبان استعداد - استجابت و اجابت مخصوصی قرار دارد.

بنابراین، میزان آگاهی و اعتقاد دعاکننده و وصف وحالی که بر او غالب است، اثر ویژه ای در اصل دعا، استجابت و اجابت آن دارد.

پس آنگاه که انسان دعا می کند، باید سعی کند تصوّر و پندار درست و توجّه و اعتقاد مستحکمی داشته باشد. بنابراین می توان گفت، پندار نیک - شامل علم و اعتقاد نیک - گفتار نیک و کردار نیک، هر کدام به نوعی دارای اثر ویژه ای در اصل دعا، استجابت و اجابت آن می باشند. از آنجا که انسان برای درستی و تقویت پندار، گفتار و کردار خویش، نیازمند یک نسخه ی دقیق و آگاهانه است تا ضمن درست کردن پندار، گفتار و کردار خود، بهترین دعا و بیشترین بهره را از آن داشته باشد، این نسخه شفابخش را خداوند از طریق قرآن و سنّت پیشوایان دینی برای بشر فرستاده است تا آداب دعا کردن و شرایط درستی آن را به انسان بیاموزد.(1)

ممکن است کسی ادّعا کند که دعا کردن هیچ آداب و ترتیبی نمی خواهد وهر کس با هر حال و قالی می تواند با خداوند ارتباط

ص:21


1- (1) اعجاز البیان، قونوی ص 281-280.

برقرار کند و دعا کردن، دیگر چیزی نیست که متولّی خاصی داشته باشد و چارچوب کسل کننده ای برای آن وجود داشته باشد.

در پاسخ این اشکال می توان گفت، بله اگر خداوند از طریق انسان هایی که این راه را طی کرده اند، هیچ آداب و ترتیبی از ما نمی خواست این ادّعا درست بود ولی اگر خداوند خودش برای ما آداب و رسوم خاصّی را برای دعا کردن مطرح کرده باشد، دیگر جای اعتراضی باقی نمی ماند به ویژه این که خداوند در آخرین کتاب آسمانی خود اصل دعا کردن را لازم شمرده است و شیوه انجام دادن و زبان بیان آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله و پیشوایان معصوم: سپرده است.

البته باید به این نکته اعتراف کرد که اساس دعا همان دو شرط اساسی دعا - تصور و آگاهی درست و توجّه و اعتقاد محکم - است ولی اگر انسان در کنار این دو شرط، گفتار درست و کردار درست نیز داشته باشد، سریع تر، دقیق تر و مطمئن تر به نتیجه می رسد یا دست کم چنین احساسی را پیدا می کند.

کتابی که هم اکنون پیش روی خواننده گرامی است یکی از آن نسخه های شفابخشی است که نویسنده ی محترم آن - مرحوم سیّد علی خان مدنی شیرازی - با تجربیات خود آن را از میان انواع دعاها استخراج کرده است و چه بسا به سلیقه ی خویش یک دعا را از آیات و احادیث و دعاهای گوناگون جدا کرده و کنار هم قرار داده است و خود سید علی خان مدنی شیرازی مدعی است که این دعاها آثار

ص:22

شگفت انگیزی در زندگی انسان دارند و البته - با توجه به اخباری که درباره وی به ما رسیده است - به نظر می رسد همین طور باشد.

مترجم بر این باور است که امروزه، همه ی انسان ها - به ویژه همه ی مسلمانان از جمله شیعیان و مهم تر از همه، جوانان از هر شکل و فرمی - نیاز مبرم به ارتباط با خدای خویش دارند. بنابراین کتاب حاضر - که در اصل به زبان عربی تحریر و چاپ شده است - را به فارسی ترجمه کرده است تا فارسی زبانانی که نمی توانند از متن عربی استفاده کنند، از این دعاهای ارزشمند و شگفت انگیز بی نصیب نباشند و به جای مراجعه به افراد ناصالح رمّال و شیّاد و آثار ناپسند جادوگری، از سخنان لطیف و دعاهای شریف و نسخه های شفابخش نابِ پیشوایان راستین پندار، درست کردار و صادق گفتار دینی بهره مند شوند.

امید است خوانندگان گرامی با مطالعه این اثر و آماده سازی شرایط روحی و آداب صوری دعا، به آرزوهای دنیا و آخرت خویش نائل آیند و البته خداوند مهربان تر از آن است که بنده ی خویش را با این شرایط و آداب، دست خالی برگرداند و بلکه اطمینان است، همان گونه که خداوند، خود وعده داده است، بی شکّ دعای دعاکنندگان به سر منزل مقصود می رسد.

ناگفته نماند که گاهی گناهان انسان، مانع اجابت و استجابت دعای او می شودند و ممکن است، خداوند پاسخ دعاکننده را بدهد امّا

ص:23

پاسخی که معنایش بیانگر پستی اوست. پس انسان باید بگردد و گناهانی که مانع استجابت دعا می شوند را شناسایی و از آن ها توبه کند.

در پایان از حضرت آیة اللّه دکتر احمد عابدی که قریب به بیست سال از ارشادات علمی و اخلاقی ایشان بهره مندم صمیمانه تشکر می کنم. همین طور از همه دست اندرکاران پژوهشکده علوم و معارف قرآنی علامه به ویژه حضرت حجة الاسلام علی اشرف عبدی که زحمات زیادی را نیز متحمل شده اند، قدردانی می کنم.

بنده ی خدا

قباد محمدی شیخی

ص:24

زندگینامه ی سیّد علی خان شیرازی

اشاره

ص:25

ص:26

الف. تولد و تکامل

سید علی خان مدنی شیرازی، در شب شنبه، 15 جمادی الاوّل سال 1502 ه. ق در مدینه منوّره به دنیا آمد، به همین خاطر به «سیّد مدنی» شهرت یافت. وی در همان شهر و در جوار مکّه مکرّمه پرورش یافت و دوران نوزادی و کودکی خود را گذراند.

پدرش - سید نظام الدّین احمد - که مردی فاضل و ادیب بود به درخواست عبداللّه قطب شاه - فرمانروای حیدرآباد هند - به آن جا رفت و با دختر وی ازدواج کرد و سیّد بن معصوم (سید علی خان مدنی شیرازی) تحت سرپرستی مادرش قرار گرفت.

مادر سید علی خان به گفته ی پیشینان، دختر محمّد بن احمد منوفی - پیشوای شافعیان حجاز متوفای سال 1404 ه. ق - بود.

سیّد بن معصوم (سید علی خان) در دوران کودکی به کسب دانش مشغول بود تا این که به درخواست پدرش به حیدرآباد رفت. بنابراین وی - به نقل از سبحة المرجان - شب شنبه، ششم شعبان 1066 ه. ق مکّه مکرّمه را ترک کرد و روز جمعه، 8 روز مانده به پایان ربیع الأول

ص:27

1068 ه. ق به حیدرآباد رسید.(1)

سیّد علی خان در حیدرآباد حرمت پدرش را نگه می داشت تا این که پدرش را در سال 1086 ه. ق از دست داد.

سیّد تا هنگام مرگ پدرش در سال 1086 ه. ق و مرگ سلطان عبداللّه قطب شاه، پست های مهمّی را در دولت به عهده داشت.

به نقل از سبحة المرجان، علّت بیرون رفتن سیّد علی خان از حیدرآباد این گونه بیان شده است:

«وقتی سیّد علی خان فهمید که دشمنان پدرش، برنامه هایی برای فشار آوردن بر وی دارند، به قصد رفتن پیش سلطان محمد اورنگ زیب شاه در برهان پور، مخفیانه از حیدرآباد بیرون رفت و دشمنان سعی در پیدا کردن او داشتند امّا به او نرسیدند و همین حادثه باعث شد تا اشعار زیر را بسراید:

و حثّوا الجیاد السّابحات لیحقوا و هل یلحق الکسلان شأو أخی المجد

فساروا و عادوا خائبین علی رجا کما خاب من قد بات منهم علی وعد(2)

یعنی: «دشمنان با اسبان راهوار تاختند تا به مقصود برسند ولی

ص:28


1- (1) سبحة المرجان، ص 86، به نقل از «الکلم الطیّب و الغیث الصّیّب»، چاپ بنیاد بین المللی دعا.
2- (2) مقدمة انوار الربیع، ج 1، ص 7، به نقل از «الکلم الطّیّب و الغیث الصّیّب»، چاپ بنیاد بین المللی دعا.

برادرجان آیا تنبل به مقصود می رسد؟ رفتند و دست خالی برگشتند ولی همچنان امید بسته بودند مانند کسی که چیزی را در خواب به او وعده می دهند ولی وقتی بیدار می شود چیزی را نمی یابد».

به هر جهت، سیّد از حیدرآباد به قصد برهان پور بیرون رفت.

همه بر این نکته اتفاق نظر دارد که وقتی سیّد علی خان به سلطان رسید، سلطان مقدمش را گرامی و او را به فرماندهی یک تیپ از لشکر خود که یک هزار و سیصد نفر سواره نظام بودند منصوب کرد و لقب «خان» را نیز به او اعطاء کرد و به سیّد علی خان معروف گشت و تا اورنگ آباد او را همراهی کرد. پس از مدّتی که سیّد آنجا بود، سلطان حکومت «ماهور» و توابع آن را بر عهده وی گذاشت.

سیّد پس از این که مدت زمان زیادی در ماهور به سرد برد، از سِمَت خویش استعفا کرد و به ریاست دیوان «برهان پور» رسید و چندین سال نیز رهبری مردم آن شهر را به عهده داشت.

در سال 1114 ه. ق سید از سلطان تقاضا کرد که از وی صرف نظر کرده و اجازه دهد تا به همراه خانواده اش به زیارت حرمین شریفین - مکّه و مدینه - شرف یاب شود. سلطان، درخواست او را پذیرفت و وی پس از چهل و شش سال زندگی در هند، آنجا را ترک کرد.

سید بر اساس ذیل نسخه سنگی کتاب انوارالربیع(1) پس از ترک هند، روانه مکّه مکرّمه شد و مناسک حجّ را به جا آورد و بعد از آن به

ص:29


1- (1) . همان.

مدینه منوّره رفت تا به زیارت آرامگاه پیامبر گرامی و ائمّه بقیع شرفیاب شود. پس از آن عازم عراق گردید و از زیارت عتبات مقدّسه در نجف، کربلا، کاظمین و سامراء، بهره گرفت. آنگاه برای زیارت بارگاه امام رضا علیه السلام در خراسان، وارد ایران شد.

وی پس از زیارت امام رضا علیه السلام، به سوی اصفهان - که پایتخت وقت دولت صفوی بود - حرکت کرد و در سال 1117 ه. ق که مصادف با دوره ی حکومت سلطان حسین صفوی است به آنجا رسید و سلطان، مقدمش را گرامی داشته و از او تجلیل کرد.

سیّد مدنی، کتاب «ریاض السالکین» را به سلطان حسین صفوی تقدیم کرد و با عظمت از وی یاد کرد و با عبارت های کم نظیری، وی را ستود.

به روایت سبحة المرجان(1) ، سیّد پس از مدتی اقامت در اصفهان، مسؤولیتی که متناسب با وضعیت روحی اش باشد، پیدا نکرد، بنابراین شهر شیراز را به عنوان محل سکونت خود برگزید و سرانجام شیراز بود که به سفرهای سیّد پایان داد.

جناب سیّد در مدرسه ی منصوریه - که ساخته ی جدّش علّامه غیاث الدّین منصور بود - فعّالیّت خود را آغاز کرد.

وی در شیراز به یک پیشوا و مدرّس ارزشمند تبدیل شد و مرجعیت دانشمندان آن روز را عهده دار شد تا تمام وقت خود را به

ص:30


1- (1) . همان.

تدریس و تألیف مشغول باشد امّا جز چند سالی، أجل به او مهلت نداد.

ب. نام و نَسَب

از سیّد علی خان مدنی شیرازی، با نام و نشان های گوناگونی یاد می شود که عبارتند از:

- صدرالدّین علی ابن میرزا احمد بن محمد معصوم حسینی.

- سیّد صدرالدّین علی ابن نظام الدین احمد دشتکی شیرازی.

- سیّد مدنی.

- علی بن نظام الدّین حسنی حسینی.

- صدرالدّین.

- سیّد صدرالدّین علی ابن نظام الدین احمد ابن معصوم حسینی شیرازی مدنی.

- ابن معصوم.

- سیّد علی خان مدنی.

- صدرالدّین علی خان مدنی شیرازی.

- سیّد علی ابن نظام الدّین احمد حسنی حسینی شیرازی هندی.

در یک کلام سیّد علی خان مدنی، شیرازی، هندی، و ابن معصوم از القاب و عناوین صاحب کتاب حاضر می باشد.

سیّد علی خان مدنی شیرازی، فرزند نظام الدّین احمد ابن معصوم

ص:31

ابن نظام الدّین احمد ابن ابراهیم ابن سلام اللّه از نسل صدرالدّین دشتکی سید محمّد شیرازی فرزند غیاث الدّین منصور و نوه ی هفتم غیاث الدّین و ملقّب به صدرالدّین است که نَسَب او با 26 واسطه به زید بن علی بن حسین علیهما السلام می رسد.

نسب سیّد علی خان شیرازی را تا امام زین العابدین علی ابن حسین علیهما السلام چنین آورده اند:

صدرالدّین سیّد علی خان مدنی شیرازی - نظام الدّین احمد - محمد معصوم - احمد نظام الدّین - ابراهیم - سلام اللّه - مسعود عماد الدّین - محمد صدرالدّین - منصور غیاث الدّین - محمد صدرالدّین - ابراهیم شرف الدّین - محمد صدرالدّین - اسحاق عزّ الدّین - علی ضیاء الدّین - عرب شاه فخر الدّین - امیر عزّالدین ابوالمکارم - امیر خطیر الدّین - حسن شرف الدّین ابوعلی - حسین ابو جعفر عزیزی - علی ابو سعید نصیبینی - زید اعشم ابو ابراهیم - علی - حسن - محمد ابو جعفر - محمد - زید - امام زین العابدین علی بن حسین علیهما السلام(1).

پ. مقام و منزلت سیّد علی خان مدنی شیرازی

عالمان مسلمان پس از سیّد علی خان، وی را با بزرگی و احترام یاد کرده و او را بسیار ستوده اند. برخی او را جوهری عجیب، فاضل،

ص:32


1- (1) الدرّجات الرّفیعه فی طبقات الشیعه، مدنی، ص 4 و ریحانة الأدب، تبریزی ج 1، ص 361 و ج 2، ص 91.

ادیب، عالمِ جامع و بارع و شاعری ماهر به شمار آورده اند.(1)

برخی او را غایة القصوی و آیة الکبری خوانده اند.(2)

برخی او را مصداق کلمه ی طیبه ی ریشه دار در آسمان علم و معرفت و پاکی به حساب آورده اند.(3)

برخی هم درباره او گفته اند:

«او ادیب، ارجمندزاده، پژوهشگر، دقیق، علّامه و فهیم بود و از فصاحت چنان بهره ای برده که قلب ها را در سینه شگفت زده کرد... و از بلاغت به کامروایی نایل شد... چنانکه از اشعه های خورشید درخشان تر و از لطیفه های بدیع، روشن است، شهیر در فنون عقلی و دانشمند در علوم انسانی و ادبی... است».(4)

ت. آثار و کتاب های سیّد علی خان

آثار و نوشته های سید علی خان شیرازی عبارتند از:

- سلافة العصر فی محاسن اعیان العصر

- سلوة الغریب و أسوة الأدیب

- الدّرجات الرّفیعة فی طبقات الإمامیة من الشیعة.

ص:33


1- (1) الذّریعه، تهرانی، ج 12، ص 75.
2- (2) معجم المطبوعات العربیة، سرکیس، ج 1، ص 245-244 و امین، اعیان الشیّعه، ج 8، ص 153 و 152.
3- (3) الغدیر، امینی، ج 1، ص 345-344.
4- (4) کشف الحجب و الأستار، اعجاز، ص 300.

- انوار الربیع فی انواع البدیع.

- الکلم الطیّب و الغیب الصیّب فی الادعیة المأثورة عن النّبی و اهل البیت علیهما السلام.

این کتاب همین کتابی است که ترجمه شده است و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است. البته سیّد نتوانست این کتاب را به اتمام برساند ولی در کتاب ریاض العلماء میرزای اصفهانی آمده است که کتاب «الکلم الطیّب و الغیث الصّیّب» سید علی خان دارای فواید بزرگی است.(1)

- ریاض السّالکین فی شرح صحیفة سیّد السّاجدین.

- الحدائق النّدیة فی شرح الصّمدیه.

- سیّد دو شرح (یکی متوسط و یکی کوتاه) بر کتاب صمدیه نوشته است. صاحب الغدیر (علامه امینی) عنوان شرح کوتاه سید بر صمدیه را «الفرائد البهیّة فی شرح الفوائد الصّمدیة» می داند.

- موضّح الرّشاد فی شرح الإرشاد (کتابی در علم نحو).

- رسالة فی اغلاط الفیروزآبادی فی القاموس.

- التّذکرة فی الفوائد النّادرة.

- المخلاة فی المحاضرات.

- الزّهرة فی النّحو.

- نغمة الأغان فی عشرة الأخوان.

ص:34


1- (1) به نقل از «الکلم الطیّب و الغیث الصّیّب»، چاپ بنیاد بین المللی دعا.

- رسالة فی المسلسلة بالآباء.

- ملحقات السّلافة.

- الطّراز الأوّل فیما علیه من لغة العرب المعوّل.

- رساله ای به نام «نفثة المصدور».

- کتاب محک القریض.

- دیوان شعر.

- شرح بدیعیه ی صفی الدّین حلّی.

- تخمیس البرده.

- بدیعیه.

- احوال الصّحابة و التّابعین و العلماء.

- حدیقة العلم.

ث. درگذشت سیّد علی خان

بر اساس معتبرترین روایات، سیّد علی خان قدس سره در سال 1120 ه. ق در شیراز از دنیا رفت.(1)

در سبحة المرجان آمده است که سیّد در سال 1117 ه. ق دارفانی را وداع گفت.

میرزای اصفهانی که زندگی نامه نویس معاصر سید بوده در کتاب ریاض العلماء آورده است که وفات سیّد در ذی القعده ی سال 1118

ص:35


1- (1) ریحانة الأدب، تبریزی، ج 1، ص 361 و الذّریعة، تهرانی، ج 11، ص 326-325.

ه. ق در شیراز بوده است.

در سفینة البحار، آمده است که سال وفات ایشان در سال 1119 ه.

ق بوده است.(1)

سید در جوار حضرت احمد بن موسی کاظم - شاه چراغ علیه السلام - در کنار جدّش غیاث الدّین بن منصور به خاک سپرده شد.

ص:36


1- (1) خاطر نشان می شود که مباحث مطرح شده ذیل عناوین «تولد و تکامل» و «درگذشت سیّد علی خان» عیناً از روی نسخه ای که بنیاد بین المللی دعا چاپ کرده است، ترجمه گردید.

دعاها

اشاره

ص:37

ص:38

سخن مؤلّف

به نام خداوند بخشاینده مهربان

سپاس خدایی را که سخن پاک به سویش بالا می رود و عمل صالح، آن را بلند مرتبه می گرداند. همو که ابر بارانی را فرو می فرستد و پرده از ناملایمات برداشته و برطرف شان می سازد.

درود و سلام بر بهترین نیایش گران به درگاه خداوند و گرام ترین شفیعان روز جزاء، سروران ما محمد و خاندان پاکش که راهنمایان آگاه بشرند.

علی حسنی صدرالدین حسینی - که دل به پروردگار بی نیاز خویش بسته است تا عاقبت وی را ختم به خیر کند و بیشترین بهره را از بخشش دیرینش نصیب ایشان گرداند - می گوید:

«این کتابی است که از جاهای مختلف گردآوری شده و سخنان گهرباری است که روشنایی آن همچنان می درخشد و شامل دعاها و توسل هایی است که منجر به رستگاری نیایش گران و کامیابی نیازمندان می گردد. من این گوهرهای گرانمایه ی بی همتا را از

ص:39

اقیانوسی پر از مرواریدهای درخشان به دست آورده ام و ناخالصی هایشان را دور ریخته و فقط خالص و ناب شان را آورده ام و از این گوهرها یک گردن بند گران بهایی ساخته ام و نام آن را «الکلم الطّیّب و الغیث الصّیّب»(1) گذاشته ام. از خداوندی که پادشاه راستین و آگاه آفریدگان است می خواهم که این کتاب، مورد استفاده ی علاقه مندان قرار گیرد و البته خداوند چنین خواهد کرد.

ص:40


1- (1) . سخن پاک و باران خالص یا گفتار نیکو و باران پربارش.

جایگاه و ارزش دعا

پیامبر خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله درباره ی جایگاه و ارزش دعا می فرمایند:

«دعا سلاح مؤمن، ستون دین و روشنایی آسمان ها و زمین هاست».(1)

امیرالمؤمنان علی علیه السلام نیز درباره ی نقش دعا در زندگی انسان می فرمایند:

«دعا کلید کامیابی و گنجینه ی رستگاری است و بهترین دعا آن است که از سینه ای پاک و دلی پارسا بیرون آید. سخن گفتن با خداوند باعث نجات، و اخلاص مایه ی رهایی انسان است. هرگاه ترس زیاد شد، خداوند پناهگاه است.»(2)

از ابوعبداللّه امام صادق علیه السلام هم روایت شده است که فرموده اند:

«دعا کلید هر رحمت و برآورنده ی هر حاجت است و در پیشگاه خداوند چیزهایی وجود دارد که جز با دعا قابل دست یابی نیستند. هیچ

ص:41


1- (1) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 468 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 90، ص 294.
2- (2) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 468 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 90، ص 341.

دری نیست که بارها کوبیده شود مگر آن که به زودی به روی صاحبش گشوده گردد.»(1)

باز هم از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرموده اند:

«تا می توانید دعا کنید، زیرا درمان هر دردی در آن است».(2)

آداب دعا و اوقات استجاعت آن

1. در یک روایت صحیح از امام رضا علیه السلام نقل شده است که ایشان فرموده اند: «یک دعای پنهانی بنده برابر با هفتاد دعای آشکار است».(3)

2. از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرموده اند: «در چهار موقع دعا مستجاب می شود: در یک رکعت پایانی نماز شب، پس از طلوع سپیده، بعدازظهر و پس از غروب آفتاب».(4)

3. در روایت دیگری آمده است که استجاعت دعا هنگام وزیدن بادها، رفتن سایه ها، بارش باران و موقع اذان، صورت می گیرد.(5)

4. از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است که فرموده اند: «سحرگاه تا

ص:42


1- (1) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 470 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 90، ص 295، با اندکی تفاوت.
2- (2) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 470 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 90، ص 295.
3- (3) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 476 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 90، ص 318.
4- (4) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 477 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 90، ص 346.
5- (5) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 476 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 90، ص 344، با اندکی تفاوت.

برآمدن خورشید، دعا کنید زیرا در این ساعت، درهای آسمان باز و روزی ها تقسیم گردیده و حاجت های بزرگ برآورده می شود».(1)

5. می گویند وقتی امام صادق علیه السلام، برآورده شدن حاجتی را از خداوند می خواست، هنگام غروب خورشید از خداوند درخواست می کرد. در چنین هنگامی، امام چیزی را به عنوان صدقه می پرداخت و خود را با بوی خوش معطّر می ساخت و روانه مسجد می گشت و برای حاجت خود به آنچه خدا می خواست، دعا می کرد».(2)

6. در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرموده اند: «آنگاه که لرزه به اندامت افتاد و اشک از چشمانت سرازیر شد، نزدیک شو و خود را آماده دریافت بخشش خداوند کن، زیرا در این هنگام به درخواست تو توجه شده است».(3)

7. باز هم روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند:

«در شبانگاهان، یک ساعت ویژه ای وجود دارد که اگر بنده مسلمان بر آن دست یابد و در هر شب در همان ساعت نماز بگذارد و به درگاه خداوند عزیز و والا مرتبه دعا کند، دعایش مستجاب می گردد».

راوی می گوید از امام پرسیدم: «خدا خیرتان بدهد، چه ساعتی از

ص:43


1- (1) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 478 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 90، ص 345.
2- (2) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 477 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 80، ص 361.
3- (3) بحارالأنوار، مجلسی، ج 2، ص 478 و ج 90، ص 345.

شب را می فرمایید» امام فرمودند: «هرگاه شب به نیمه رسید، یک ششم اوّل نیمه دوّم، همان ساعتی است که دعا مستجاب می شود».(1)

8. روایتی دیگر نیز از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند:

«اگر از چیزی ترسیدی یا حاجتی داشتی، دعایت را با «اللّه» شروع کن و او را بزرگ بدار و آن گونه که شایسته است، ستایشش کن، و بر پیامبر 9 درود بفرست و برآورده شدن حاجتت را از خداوند بخواه و حالت گریه به خود بگیر اگر چه به اندازه سرمگسی اشک بریزی. زیرا پدرم امام باقر 7 همیشه می فرمود: نزدیک ترین حالت بنده به پروردگار عزیز و والا مرتبه، وقتی است که سجده کنان گریه کند».(2)

9. امام صادق علیه السلام همچنین فرمودند: «هر کس مطیع دستور خداوند عزیز و والامقام باشد و از جهت دعا او را بخواند، دعایش را اجابت می کند».

راوی می گوید از امام علیه السلام پرسیدم که جهت دعا چیست؟

امام علیه السلام فرمودند: «شروع به ستایش خداوند کنی، نعمت هایی را که به تو بخشیده است به یادآورده و او را سپاس بگویی، بعد از آن بر پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندانش صلوات بفرستی، آنگاه گناهان خود را به خاطر آورده و به آن ها اعتراف کنی و از انجام آن ها به خدا پناه ببری و منظور من از «جهت دعا» همین چیزهاست».(3)

ص:44


1- (1) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 478 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 90، ص 345.
2- (2) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 483 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 90، ص 334.
3- (3) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 486.

10. سخن دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند:

«هرگاه دست دعا به پیشگاه خداوند عزیز و بلند مرتبه برداشتی، او را به بزرگی یاد کن».

راوی می گوید از امام پرسیدم: «چگونه خدا را به بزرگی یاد کنم».

امام فرمودند؛ این گونه بگو:

«یا من هو أقرب إلی من حبل الورید، یا فعّالا لما یرید، یا من یحول بین المرء و قلبه، یا من هو بالمنظر الأعلی، یا من هو لیس کمثله شیء».(1)

یعنی: «ای که از رگ دلم به من نزدیک تری، ای که هر چه بخواهی انجام می دهی، ای که میان انسان و دلش قرار گرفته و جدایی می افکنی، ای که از منظری برتر و بالاتر، هر چیزی را نظاره می کنی، ای که نمونه ی بی مانند از آنِ اوست».

11. می گویند امام صادق علیه السلام از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل کرد که فرمود:

«هرگاه کسی از شما می خواهد دعا کند، سعی کند برای دیگران هم دعا کند، زیرا این گونه دعا بهتر است».(2)

12. در پایان سخن دیگری از امام صادق علیه السلام نقل می کنیم که فرمودند: «هیچگاه بنده ای دست نیاز به سوی خداوند عزیز و مقتدر دراز نکرد، جز این که خداوند عزیز و شکست ناپذیر شرم دارد که او را

ص:45


1- (1) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 484.
2- (2) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 487 و بحارالأنوار، مجلسی، ج 90، ص 386.

دست خالی برگرداند مگر این که به خاطر بزرگی رحمت خود، چیزی متناسب حال آن بنده به وی می دهد. بنابراین هرگاه کسی از شما دست به دعا برداشت تا آن را بر سر و صورت خویش نکشد، پایین نیاورد».(1)

دعای کن فیکون

دعایی که هر کس مدام آن را بخواند، جهان در اختیار او قرار می گیرد:

1.«یا حلیم یا علیم یا علی یا عظیم یا حی یا قیوم یا ذا الجلال و الإکرام برحمتک استغیث یا مغیث یا مغیث، لا إله إلاّ أنت سبحانک إنّی کنت من الظّالمین فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤمنین»

«ای بردبار، ای دانا، ای بلند مرتبه، ای بزرگ، ای زنده، ای پاینده، ای صاحب جلال و کرم، از رحمتت یاری می طلبم، پس یاریم کن. ای فریاد رس، ای فریاد رس، ای فریاد رس، [به یاد سخن حضرت یونس می افتم که گفت:] هیچ معبودی جز تو نیست، تو پاک و منزهی [ولی] من از ستمگرانم [و تو ای خداوند عزیز درباره او فرمودی:] «ما دعایش را مستجاب کردیم و او را از غمّ رهایی بخشیدیم و مؤمنان را نیز همین گونه نجات می دهیم».

ص:46


1- (1) کافی، کلینی ج 2، ص 471 و بحارالأنوار، مجلسی ج 90، ص 365.

دعایی شگفت انگیز جهت تسلیم گردنکشان

هر کس می خواهد که شگفتی ها برای او آشکار گردد و گردنکشان در برابر او فروتن گردند، دعای زیر را بنویسید و آن را به همراه خود داشته باشد و هر شب پس از هر نماز آن را بخواند [که اثر بخشی آن توسط بزرگانی از انسان های مؤمن] تجربه شده است.

2. «اللهم إنه لیس فی السماوات دورات و لا فی الأرض غمرات و لا فی الشجر و رقات و لا فی الأجسام حرکات و لا فی العیون لحظات و لا فی النفوس خطرات إلا و هی بک عارفات و لک شاهدات و علیک دالات و فی ملکک متحیرات. فبالقدرة التی سخرت بها أهل السماوات و الأرض سخر لی قلوب المخلوقات إنک علی کل شیء قدیر و ب الإجابة جدیر و صلی اللّه علی محمد و آله أجمعین».

«خداوندا، هیچ سیاره ی آسمانی، جبنده ی زمینی، برگ درختی، جنبش جسمی، پلک چشمی و یادی در جان ها نیست جز این که معرِّف، نشان گر و دلیل تو است و در قلمرو فرمانروایی تو سرگردان است. پس دل های آفریدگان را با همان قدرتی که ساکنان آسمان ها و زمین را رام کرده ای در اختیار من بگذار، زیرا تویی که بر هر چیز توانایی و سزاوار برآوردن حاجاتی و خداوند بر محمّد و همه ی خاندانش درود فرستد».

ص:47

دعایی که هنگام سختی ها و گرفتاری ها خوانده می شود

سید علی خان شیرازی می گوید: «دست نوشته ای از آقایی والامقام، نیکوکار، پارسا و... دیدم که در آن نوشته بود: «در رجب 1903 ه. ق از یک برادر دینی به نام میراسماعیل پسر حسین بیک پسر علی پسر سلیمان جابری انصاری که دوستی راستگو، دانشمندی درست کار، دارای همه ی کمالات انسانی و الهی و فردی امانت دار بود - و خداوند بر مقام او بیفزاید - شنیدم که می گفت: «از شیح حاجّ علی مکّی که دانشمند نیکوکار و پارسای خداترسی بود شنیدم که می گفت: «من به بیچارگی و فشار از سوی دشمنان دچار شدم تا جایی که ترسیدم مرا بکشند و نابود سازند، دیدم دعا نوشته ای در جیبم پیدا شد در حالی که کسی آن را به من نداده بود. از این پیش آمد شگفت زده شدم و سرگردان گشتم تا این که در خواب دیدم، یک نفر به سبک صالحان و پارسایان به من گفت: «همان دعا را من به شما دادم، پس آن را بخوان تا از آن بیچارگی و فشار نجات پیدا کنی. البته نفهمیدم آن شخص کی بود. این ماجرا مرا بیشتر شگفت زده کرد تا این که یک بار دیگر حجت منتظر - امام زمان (عج) - را در خواب دیدم و به من گفت: «همان دعایی را که به تو دادم بخوان و به هر که دوست داری، یاد بده».

شیخ علیّ مکّی می گوید: «بارها آن دعا را آزمایش کردم و زود

ص:48

نتیجه ی آن را دیدم. مدتی آن دعا را گم کردم و از این بابت افسوس می خوردم و از این که مواظب آن دعا نبودم استغفار می کردم تا این که شخصی نزد من آمد و گفت این دعا در فلان جا از جیب شما افتاد.

ولی هیچگاه به یاد نداشتم که اصلاً آن جا رفته باشم. به هر حال دعا را گرفتم و سجده ی شکر به جا آوردم». این دعا را در صبح و شام سه بار و اگر توانستی در سحر نیز سه بار بخوان. هر کس هم کارش دشوارتر شد، پس از آن دعا، 30 بار بگوید:

«یا رحمن یا رحیم یا أرحم الراحمین أسئلک اللطف بما جرت به المقادیر»

«ای بخشاینده، ای مهربان، ای مهربان ترین مهربانان، لطف خود را در این گرفتاری ها نصیبم فرما».

دعای یاد شده این است:

بسم الله الرحمن الرحیم

3. «رب أسئلک مددا روحانیّا تقوی به قوی الکلّیّة و الجزئیة حتی أقهر بمبادی نفسی کل نفس قاهرة، فتنقبض لی إشارة رقائقها انقباضا تسقط به قواها حتی لا یبقی فی الکون ذو روح إلا و نار قهری قد أحرقت ظهوره، یا شدید یا شدید یا ذا البطش الشدید یا قهار، أسئلک بما أودعته عزرائیل من أسماءک القهریة فانفعلت لها النفوس

ص:49

ب القهر أن تودعنی هذا السر فی هذه الساعة حتی ألین به کل صعب و أذلل به کل منیع بقوتک یا ذا القوة المتین یا ذا القوة المتین».(1)

«به نام خداوند بخشاینده ی مهربان»

«پروردگارا، کمکی روحی به من کن تا بدان وسیله همه ی نیروهای کلّی و جزیی ام تقویت گردند و با نیروی روحی ام بر هر روح چیره ی زیان آوری پیروز شوم. و توجه ارواح خبیث زیان آور از من چنان دور گردد که آتش قهرم اقدام هر صاحب روحی را در جهان بسوزاند. ای توانای پر قدرت و ای سخت گیر مقتدر، ای که با قدرت بی پایانت هر چیزی را مغلوب می سازی، تو را به آن نام های چیره گرِ چاره سازت که هر جانداری را تسلیم می کنند و آن ها را به عزرائیل عطا فرموده ای، سوگند می دهم این سرّ را همین الآن به من عطا فرما تا بدان وسیله، دل هر سخت دلی را نرم کرده و هر نیرومندِ مزاحمی را خوار گردانم. تو را به قدرت و نیرویت سوگند می دهم ای که صاحب قدرت استوار هستی و ای که نیروی شکست ناپذیر داری».

ص:50


1- (1) بحارالأنوار، مجلسی، ج 53، ص 226.

دعا برای کسی که چیزی را از دست داده یا حاجتی داشته باشد

این دعای بسیار ارزشمندی است که از سوی امام زمان (عج) آمده است و داستان شگفت انگیزی مانند داستان قبلی دارد. پس هر کس خواسته ی مهمی دارد آن را بخواند و آن دعا این است:

بسم الله الرحمن الرحیم

5. «أنت الله الذی لا إله إلا أنت مبدئ الخلق و معیدهم، و أنت الله الذی لا إله إلا أنت القابض الباسط، و أنت الله الذی لا إله إلا أنت، مدبر الأمور و باعث من فی القبور، و أنت الله الذی لا إله إلا أنت، و ارث الأرض و من علیها، أسئلک باسمک الذی إذا دعیت به أجبت، و إذا سئلت به أعطیت، و أسئلک بحق محمد و أهل بیته، و بحقهم الذی أوجبته علی نفسک، أن تصلی علی محمد و آل محمد، و أن تقضی لی حاجتی، السّاعة السّاعة، یا سیداه یا مولاه یا غیاثاه، أسئلک بکل اسم سمیت به نفسک، و استأثرت به فی علم الغیب عندک، أن تصلی علی محمد و آل محمد، و أن تعجل خلاصنا من هذه الشدة، یا مقلب القلوب و الأبصار، یا سمیع الدعاء إنک علی کل شیء قدیر برحمتک یا أرحم الراحمین».(1)

ص:51


1- (1) بحارالأنوار، مجلسی، ج 97، ص 442، با اندکی تفاوت.

«به نام خداوند بخشاینده ی مهربان» «تو همان خداوندی که جز تو آغازگر آفریدگان و پایان بخش شان. و تو همان خداوندی که جز تو معبودی نیست، فرآهم آورنده ی هر چیز و در تنگنا قرار دهنده ی هر کس و گستراننده ی هر چیز و راحتی بخش هر کس.

و تو همان خداوندی که جز تو معبودی نیست، کارگردان جهان و برانگیزاننده ی مردگان و آنان که در گورستان آرمیده اند.

و تو همان خداوندی که جز تو معبودی نیست، جانشین [و یادگار ماندگار همیشه زنده ی] زمین و آنان که بر روی آن می آیند و می روند.

تو را به آن نامت که هرگاه تو را به آن صدا بزنند دعاها را اجابت می کنی و هرگاه چیزی از تو بخواهند، عطا می فرمایی. و تو را به حقّ محمّد و خاندانش، همان حقّی که حتّی رعایت آن را بر خود نیز واجب کرده ای سوگند می دهم که بر محمّد و خاندانش درود بفرستی و همین الآن حاجت مرا برآورده سازی. ای آقا، سرپرست و فریادرس من، تو را به هر نامی که برای خود قرار داده ای و آن را در علم غیب نزد خود جا داده ای سوگند می دهم که بر محمد و خاندانش درود بفرستی و هر چه زودتر ما را از این گرفتاری رها سازی. ای دگرگون سازنده ی دل ها و دیده ها، ای که هر دعا را شنوایی، تو بر هر چیز توانایی، به مهربانی ات قسم ای مهربان ترین مهربانان».

ص:52

حرزی که مانع برّش تیغ شمشیر شد

[سید علی خان شیرازی داستانی را به این شرح حکایت می کند و می گوید:]

«ماجرایی در زمان ما معروف شد که پادشاه ایران، شاه سلیمان پسر شاه عباس صفوی، در سال 1908 ه. ق دستور داد تا گردن یکی از سران لشکرش به نام جمشیدخان را بزنند ولی هر چه شمشیر زدند کارگر نشد، فضا پر از جمعیت شد تا این که خود جمشیدخان اعلام کرد که یک حرزی همراه خود بر بازو دارد. پس آن حرز را درآوردند و گردنش را با شمشیر زدند و این بار شمشیر کارگر شد».

[سید علی خان می گوید:] «این خبر را یکی از آنان که هنگام گردن زدن آن شخص حاضر و ناظر بود به من داد، و گفت: «آن حرز بر روی پوست آهو نوشته بود ولی نزدیکان پادشاه نگذاشتند حرز یاد شده به ما برسد».

[سیّد علی خان می گوید] حرز یاد شده این است:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

6. «أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللّهِ إِنَّ اللّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ فَوَقاهُ اللّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ.»1

ص:53

«اللهم بک أستکفی شرورهم و أدرء فی نحورهم، فاکفنیهم کیف شئت و أنّی شئت بحول منک و قوة یا أرحم الرّاحمین.

اللهم یا ذا السلطان العظیم و المن القدیم و ذا الکلمات التامات و الدعوات المستجابات عاف فلان بن فلان(1) من أنفس الجن و أعین الإنس بمحمد و علی و فاطمة صلوات الله علیهم أجمعین یا سامع کل صوت، یا سابق کل فوت یا محیی العظام و هی رمیم و منشئها بعد الموت، بخلدک الأبدی ودوامک السرمدی و حیاتک التی لا تموت.

صل علی محمد و آل محمد و أغثنی و فرج عنّی ما أنا فیه بلا إله إلا أنت علیک توکلت و أنت رب العرش العظیم، یا شدید القوی یا شدید المحال أذللت بعزتک جمیع من خلقت صل علی محمد و آل محمد و اکفنی مؤنة فلان(2) بما شئت.

اللهم احفظ حامله من جمیع الآفات و طول عمره بمحمد و علی و أهل بیته علیهم السلام.»

ص:54


1- (1) . به جای عبارت فلان ابن فلان، هر کس که می خواهی برای او این دعا نوشته شود رابنویس.
2- (2) به جای فلان نام دشمن یا دشمنانت را بنویس.

«به نام خداوند بخشاینده ی مهربان»

«کارم را به خدا سپردم، زیرا خداست که از حال بندگان آگاه است.

خداوند، حضرت موسی را از نیرنگ های بدی که در حقّ او روا داشته اند، نگه داشت و کیفر بدی را بر خاندان فرعون وارد ساخت».

خداوندا، پناه بردن به تو را برای ایمنی از بدی های دیگران کافی می دانم و تیزی نیزه را بر گردانده و برگردن خودشان [دشمنانم] می گذارم. پس ای مهربان ترین مهربانان، هرگونه و هر کجا که خود خواستی با توانایی و قدرت خویش مرا از شرّ آنان نگه دار.

خداوندا، ای پادشاه بزرگ عالم، نیکو بخشنده ی دیرین، دارای بندگانی بی عیب و نقص که دعایشان مستجاب می شود، به محمد و علی و فاطمه - که درودشان باد - سوگندت می دهم فلانی فرزند فلانی را از چیرگی و آسیب جنّ و چشم زخم آدمی، عافیت ببخش. ای شنوای هر صدا، ای که پیش از هر نبودی بوده ای، ای زنده کننده ی استخوان های خاک شده ی پراکنده و فراهم سازنده ی آن ها پس از مرگ، به جاودانگی همیشگی و هستی بی پایان و زندگی فناناپذیرت سوگند، بر محمّد و خاندان محمّد درود بفرست و به فریادم برس و از چیزی که در آن گرفتار آمده رهایی ام بخش، تو را به حقّ خودت که جز تو معبودی نیست. بر تو توکّل کردم، زیرا تو پروردگار تخت بزرگ فرمانروایی عالم هستی، ای بی نهایت قدرتمند، ای توانای در فریب و عذاب و انتقام که با عزّت خویش، آفریدگانت را تسلیم کرده ای، بر

ص:55

محمد و خاندان محمد درود بفرست و به هر شکل، مرا از آسیب فلانی ایمن ساز. خداوندا، همراه دارنده ی این حرز را از هر آسیبی حفظ فرما و عمرش را دراز گردان، به محمد و علی و فاطمه و خاندان پیامبر که سلام بر آنان باد.»

دعا برای سعادت دنیا و آخرت و پرداختن وام و قرض و بی نیازی از آن ها

این دعا آزمایش شده است که جهت سعادت دنیا و آخرت، زیاد شدن روزی، پرداختن وام و قرض و بی نیازی از آن ها، پس از هر نماز، هفت بار خوانده می شود و در چهارده روایت آمده است، و آن دعا این است:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

7. «بسم الله ما شاء الله لا حول و لا قوة إلا ب الله العلی العظیم توکل علی الحی الذی لا یموت و الحمد لله الذی لم یتخذ صاحبة و لا ولدا و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له و لی من الذل و کبره تکبیرا»(1).(2)

ص:56


1- (1) اسراء: (17)، 111.
2- (2) اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 551، با کمی تفاوت.

«به نام خداوند بخشاینده ی مهربان»

«به نام خدا، هر چه خدا بخواهد، هر نیرو و قدرتی تنها به خداوند بلند مرتبه ی بزرگ، بستگی دارد. من بر زنده ای که هرگز نمی میرد توکّل کردم، و تمام ستایش ها از آن خداوند است که نه همسری برگزید و نه فرزندی دارد و در فرمانروایی بر عالم، هیچ شریکی ندارد و اگر کسی را جانشین و دوست خود قرار داده است نه از سر خواری و ناتوانی بوده است. پس او را بسیار بزرگ بشمارید.»

دعا برای برطرف شدن نیازها

از امام صادق علیه السلام روایت شده است که برای برآورده شدن حاجات خود این دعا را بخوانید:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

8 .«یا من إذا تضایقت الحاجات فزع منها إلیه و یا من نواصی العباد بیده و قلوبهم بیدیه و یا من حوائج الخلق کبیرهم و صغیرهم إلیه و یا من إذا أغلقت الأبواب فتح بابا لا یهتدی إلّا إلیه. إلهی عبیدک بفنائک أسئلک سؤال من اشتدت إلیک فاقته و عظمت فیما لدیک رغبته و ضعفت قوته، سؤال من لا یجد لذنبه غافرا غیراک و لا لحاجته

ص:57

قاضیا سواک صل علی محمد و آل محمد و افعل بی کذا و کذا.»(1)

«به نام خداوند بخشاینده ی مهربان»

«ای آن که در اوج بیچارگی، پناهگاه بیچارگان است و ای آن که اختیار بندگان در دست قدرت اوست و ای آن که با دستان [مهر و کین و جمال و جلال] خود، دل های بندگان را دگرگون می سازد و ای آن که همه ی آفریدگان بزرگ و کوچک به او محتاج اند و ای آن که وقتی همه ی درها بسته می شوند، دری را باز می کند که فقط به درگاه او می انجامد.

خداوندا، این بنده ی کوچکت به فدایت باد، من مانند کسی که نیازش به تو بسیار گشته و طمع اش به آنچه نزد تو است افزون شده و توانش سست گردیده و جز تو آمرزنده ای برای گناهش نیافته و غیر از تو برآورنده ای برای نیازش پیدا نکرده، از تو می خواهم که بر محمد و خاندان محمّد درود بفرستی و برای من چنین و چنان کنی.»

حرز دفع همه ی بیماری ها و آسیب ها

حرزی که [نوشته می شود و] بر بازوی راست بسته می شود و [اثر بخشی آن] برای دفع همه ی بیماری ها و آسیب ها تجربه شده است.

این حرز عبارت است از:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

9. «یا هو یا من هو یا من لیس إلّا هو صل علی محمد و آل محمد

ص:58


1- (1)به جای کذا و کذا، حاجت های خود را ذکر کنید.

و اجعل لحامل کتابی هذا من کل هم و غم و أ لم و مرض و خوف فرجا و مخرجا، محمد، علی، فاطمة، الحسن، الحسین، علی، محمد، جعفر، موسی، علی، محمد، علی غ، الحسن، م ح م د علیهم السلام(1)

«به نام خداوند بخشاینده ی مهربان»

«ای آن که از شدت نزدیکی، دور می نُماید و ازاین که نامش مقدس است، به او، او می گویند، ای کسی که او را او می خوانند. ای کسی که جز او هیچ نیست، بر محمد و خاندان محمّد درود بفرست و همراه دارنده ی این نوشته ی مرا از هر نگرانی، غمّ، درد، بیماری و ترسی، رهایی بخش و راه نجاتی برایش قرار ده. [این حرز شامل نام] محمد، علیّ، فاطمه، حسن، حسین، علیّ، محمّد، جعفر، موسی، علیّ، محمّد، علیّ، حسن و «م ح م د» است که سلام بر آنان باد.»

حرز تب بُر

سلیمان بن نسوان سبتی، چهل بار به خانه ی خدا مشرَّف شد و مناسک حجّ را به جا آورد تا این که در آخرین زیارت، نزد آرامگاه شریف پیامبر، چرتی زد. در این هنگام پیامبر صلی الله علیه و آله را دید که به او می گوید: «ای فلانی چه قدر آمدی و چیزی از ما نصیبت نشد، اکنون دستت را جلو بیار». پس در دست او چیزی جهت تب نوشت که هرگاه انسانِ تب دار آن را با زبان لیس بزند، شفاء می یابد.

ص:59


1- (1) «م ح م د» نام امام زمان (عج) است که همنام پیامبر صلی الله علیه و آله است.

آن حرز یا دعا این است:

10. «إستجرت بإمام ما حکم فظلم و لا تبع من هزم أخرجی یا حمّی من هذا الجسد لا یلحقه أ لم مخرج نجاح».

«به پیشوایی پناه می برم که هیچگاه در قلمرو حکومت خویش، ستم روا نمی دارد و از ستمگر، پیروی نمی کند. ای تب از این بدن بیرون شو که دیگر دردی در پی آن نیاید. این گریزگاهی است برای کامیابی.»

دعاهایی که سیّد علی خان شیرازی معتقد است از جدّش غیاث الدّین منصور به او رسیده است

این دعاهای ارزشمند و توسل های باعظمتی است که آن ها را از دست نوشته های جدّم، علامه، سرور عالمان، سردسته ی حکیمان، سیّد نظام الدّین احمد بن ابراهیم بن سلام اللّه بن مسعود بن صدرالدّین محمد بن غیاث الدّین منصور - که خداوند از همه آنان خشنود باد - به واسطه ی دست نوشته هایی از برخی افراد مورد اطمینان نقل کرده ام و عین عبارت جدّم غیاث الدّین منصور به این شرح است:

دعا هنگامی که انسان از نابودی نعمتی یا آمدن بلایی ناگهانی یا از بین رفتن سلامتی می خواند

از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که فرمود:

ص:60

«هیچ بنده ای نیست که از نابودی نعمتی یا پیش آمدن بلای ناگهانی یا از بین رفتن سلامتی بترسد و این دعا را بخواند جز این که خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا می فرماید:

11.«یا حی یا قیوم یا واحد یا ماجد یا مجید یا بر یا کریم یا رحیم یا غنی، صل علی محمد و آل محمد و تمم علینا نعمتک و هنئنا کرامتک و ألبسنا عافیتک.»(1)

«ای زنده، ای پاینده، ای یکتای بی همتا، ای گرامی، ای بزرگوار، ای خوش کردار، ای بخشاینده، ای مهربان، ای بی نیاز، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و نعمت خود را بر ما ارزانی دار و روزی کریمانه ی خویش را بر ما گوارا گردان و لباس سلامتی بر اندام ما بپوشان.»

دعای آزادی از زندان

گفته اند شخصی مدت های زیادی در زندان بود و کار بر او دشوار گردید تا این که در خواب، حضرت زهرا علیها السلام را دید که نزد وی آمد و فرمود: «این دعا را بخوان». آن مرد دعا را یاد گرفت و آن را خواند و آزاد شد و به خانه اش برگشت. آن دعا چنین است:

12.«اللهم بحق العرش و من علاه، و بحق الوحی و من أوحاه، و بحق النبی و من نباه، و بحق البیت و من بناه، یا سامع کل صوت، و یا

ص:61


1- (1) بحارالأنوار، مجلسی، ج 92، ص 194.

جامع کل فوت، یا بارئ النفوس بعد الموت، صل علی محمد و أهل بیته و آتنا و جمیع المؤمنین و المؤمنات فی مشارق الأرض و مغاربها فرجا من عندک عاجلا، بشهادة أن لا إله إلّا الله، و أن محمدا رسول الله صلی الله علیه و علی ذریته الطیبین الطاهرین و سلم تسلیما».(1)

«خداوندا به حقّ تخت فرمانروایی ات و کسی که بر آن فرمانروایی می کند، و به حقّ وحی و کسی که آن را بر پیامبر نازل کرده است و به حقّ پیامبر و کسی که او را به پیامبری برگزیده است و به حقّ خانه ی کعبه و کسی که آن را ساخته است، ای شنوای هر صدا، و ای گردآورنده ی مردگان، ای آفریننده ی جان ها پس از مرگ، بر محمّد و خاندانش درود فرست و به زودی از نزد خود گشایشی برای ما و همه ی مردان و زنان با ایمان در شرق و غرب زمین، قرار بده. تو را سوگند می دهم به شهادتی که در آن گواهی می دهیم "هیچ معبودی جز خداوند نیست و محمّد فرستاده ی خداوند است.» درود و سلام خداوند بر محمد و فرزندان نیکو و پاکش باد.»

ص:62


1- (1) مهج الدعوات، ابن طاووس، ص 145-144 و بحارالأنوار، ج 92، ص 203.

دعا هنگام گرفتاری ها و سختی ها

از برخی دست نوشته های عدّه ای از بزرگان نقل شده است که هر کس در گرفتاری ها و سختی ها قرار گرفته است، این دعا را زیاد بخواند:

13.«أشهد أن کل معبود من دون عرشک إلی منتهی قرار الأرضین باطل غیر وجهک الکریم، قد تری ما أنا فیه، ففرج عنی یا کریم».

«گواهی می دهم که جز تو هر چیزی - که از نزدیک تخت فرمانروایی ات گرفته تا فرودین جاهای زمین، مورد پرستش قرار گیرد - پوچ و باطل است. تو وضعیتی را که من در آن قرار دارم می بینی، پس تو ای بخشاینده ی بزرگوار، گره از مشکلات من بگشا.»

دعای ایمنی از ترس

هر کس از دیگری بترسد این دعا را بخواند:

14. «ألله أکبر ألله أکبر لا إله إلّا الله و الله أکبر، الله أعز و أجل من خلقه. أعوذ بالله الذی لا إله إلّا هو ممسک السماء أن تقع علی الأرض إلا بإذنه من شر ما خلق و ذرأ و برء و من شر فلان(1) خاصة و أشیاعه و حاشیته.»

ص:63


1- (1) . به جای فلان نام کسی را که از او می ترسی بنویس.

«تنها خداوند است که [بزرگ و] بزرگ تر است، تنها خداوند است که [بزرگ و] بزرگ تر است و هیچ کس جز خداوند نه پرستیده می شود و نه شایسته ی پرستش است. و تنها خداوند است که بزرگ و بزرگ تر است، تنها خداوند است که نسبت به آفریندگانش، [عزیز و] عزیزتر و [بزرگ و] بزرگ تر است. به خداوندی که آسمان را از افتادن بر زمین باز می دارد جز این که خود این گونه بخواهد، پناه می برم از شرّ هر آفریده ای خواه خوب یا بد به ویژه از شرّ فلانی و پیروان و اطرفیانش».

دعا جلوگیری از غلبه ی دشمن

برای برطرف ساختن دشمن و خشم و غلبه ی او و نیز برای جلوگیری از دشمن، این دعا خوانده می شود:

15. «اللهم أنت المجیب و أنا عبدک المضطر، ف اکشف عنی ما أنا فیه. اللهم صل علی محمد و آل محمد و سلم».

«خداوندا تویی اجابت کننده ی دعاها و منم بنده ی گرفتارِ بیچاره ی تو، پس مرا از این گرفتاری که در آن قرار گرفته ام، رهاساز. خداوندا بر محمّد و خاندان محمّد درود و سلام بفرست».

دعایی که انسان به وسیله آن می تواند در هر شرایطی نجات پیدا می کند

سخنی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند، هر کس این دعا را

ص:64

یکصد بار بخواند، حتّی در صورتی که آسمان بر زمین قرار گیرد، خداوند گشایش و راه برون رفتی برای او قرار می دهد. این دعا چنین است:

16. «أللهم إنّی أسئلک خیرة فیها عافیة و عافیة فیها خیرة».

«خداوندا، از تو خیری عافیت بخش و عافیتی پر از خیر می خواهم».

دعا برای ریشه کن کردن دشمن و گرفتار آوردن او

این دعا از یونیات جهت شکست دشمن و گرفتار ساختن او نقل شده است و تجربه نشان می دهد که این دعا اثر بخش بوده است. این دعا چنین است:

17. «لووا عما نووا فعموا و صموا عما طووا» (1) «رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ» (2) «أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحابِ الْفِیلِ. أَ لَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ. وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبابِیلَ. تَرْمِیهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ. فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ» (3) اللهم اکفنیهم بما شئت یا قدیر.

اللهم بک أدرء فی نحورهم و أعوذ بک من شرورهم. بک أحاول و بک

ص:65


1- (1) . برگرفته از آیه ی 71 سوره ی مائده و آیه ی 78 سوره ی آل عمران.
2- (2) . انبیاء: (28)، 89.
3- (3) . فیل: (105)، 5-1.

أصاول و بک أقاتل. اللهم و اقیة کوقایة الولید بکهیعص(1) کفیت بحمعسق حمیت «فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» (2) و صلی الله علی محمد و آله أجمعین».

[توضیح این که:] این دعا هفت مرتبه پس از نماز عصر خوانده شود و سزاوار است هنگام خواندن «کهیعص» انگشتان دست راست دعا کننده بسته باشد به گونه که نخست یک انگشت مانده به انگشت کوچک و پس از آن، انگشت بلند و بعد از انگشت بلند، انگشت شهادت را ببندد و نیز سزاوار است هنگام خواندن «حمعسق» انگشتان دست راست دعاکننده بسته باشد به گونه ای که نخست یک انگشت مانده به انگشت کوچک و پس از آن، انگشت بلند و بعد از انگشت بلند، انگشت شهادت را ببندد و همچنین هنگام خواندن آیه ی «فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّهُ» (3) انگشتان هر دو دست دعا کننده بسته باشد».

«[دشمنان] از قصدشان منصرف و پراکنده شدند و نسبت به نقشه ای که طراحی کردند کور و کر شده اند»، «پروردگارا تنهایم مگذار، تویی آن بهترین وارث و یادگار ماندگار جهان»، «آیا ندیدی پروردگارت با اصحاب فیل چه کرد؟ آیا نیرنگ آنان را باطل نکرده ایم و پرندگانی را

ص:66


1- (1) . کهعیص، کلماتی هستند که ابتدای بعضی از سوره های قرآن آمده و رمزهایی بین خداو پیامبر به شمار می رود.
2- (2) . بقره: (2)، 137.
3- (3) بقره: (2)، 137.

گروه در گروه بر آنان نفرستاده ایم تا سنگ هایی از کلوخ را بر آنان ببارند؟ به گونه ای که آنان را مانند گیاهی خورده شده درهم ریسیده ایم.» خداوندا ای که همیشه بسیار توانایی، هر طور شده، مرا از بدی و رنج آنان رهایی بخش. خداوندا به نیروی تو، تیزی نیزه را برگردانده و بر گردنشان قرار می دهم و از آسیب های آنان به تو پناه می برم. خداوندا به یاری تو، دست به کار شده، حمله کرده و می جنگم.

خداوندا همان گونه که از کودک بی سرپرست و بی سرپناه نگهداری می شود؛ نگهدار من باش. به وسیله ی «کهیعص» خودکفا و بی نیاز می شوم و به وسیله ی «حمعسق» مورد حمایت قرار می گیرم. «پس به زودی خداوند شما را بی نیاز کرده و از شرّ دشمنان نگه می دارد و خداوند شنوای دانا است» و درود خداوند بر محمّد و همه ی خاندانش باد».

دعا در شرایط اضطراری

این دعایی است که برای امور مهمّ خوانده می شود:

18. «اللهم صل علی محمد و آله و کن لی حصنا و معقلا، یا حصن المؤمنین و یا کهف المستجیرین، صل علی محمد و آله و کن لی عضدا و ناصرا یا غوث المستغیثین، صل علی محمد و آل محمد و کن لی مغیثا و مجیرا یاولی المؤمنین، صل علی محمد و آله و کن لی و لیّا

ص:67

وبی حفیّا یا منفس هموم المهمومین، صل علی محمد و آله و نفس همّی و غمّی یا مقیل عثرات العاثرین، صل علی محمد و آله و أقلنی عثرتی یا مجیب دعوة المضطرین، صل علی محمد و آله و أجبنی لا ضطراری و شدة حاجتی، یا ذا الملک و الملکوت یا ذا الکبریاء و العظمة و العز و الجبروت، صل علی محمد و آله و کن لی جارا من کل شیطان رجیم و جبار عنید و کل ضعیف من خلقک و شدید، اللهم صل علی محمد و آله و من أرادنی أو أراد أحدا ممن أتحزن له، فحل بینی و بین إرادته و کله إلی نفسه و سلط علیه من لا یرحمه و لا یرأف به و استأصل شأفته و اقطع أجله و مدته و امح أثره و اسقم بدنه و لا تنجح حاجته و امنعه منی بما شئت و کیف شئت و أنّی شئت بعزة ملکک و شدة قوتک و عظمة سلطانک الّذی لیس فوقه سلطان إنک و لی ذلک و القادر علیه، و ألبسنی عافیتک فی أموری کلها و ارزقنی شکرک استوجب به جمیع الثواب و أفضل المآب».

«خداوندا، بر محمّد و خاندانش درود فرست و دژ و پناهگاه من باش، ای دژ انسان های با ایمان. و ای پناهگاه پناهندگان، بر محمد و خاندانش درود فرست و پشتیبان و یاور من باش، ای فریاد رس یاری خواهان، بر محمّد و خاندانش درود فرست و فریادرس و هوادار من باش. ای سرپرست انسان های با ایمان، بر محمّد و خاندانش درود

ص:68

فرست و سرپرستِ مهربانِ من باش. ای آرامش بخش اندوهگینان، بر محمّد و خاندانش درود فرست و اندوه و غم مرا برطرف و آرام ساز. ای بخشایشگر لغزش های خطاکاران، بر محمّد و خاندانش درود فرست و از گناه من درگذر. ای چاره ساز بیچارگان، بر محمّد و خاندانش درود فرست و بیچارگی و نیازمندیِ بسیارِ مرا چاره ای ساز. ای فرمانروای توانا، ای مهترِ باشکوه و توانای چاره ساز، بر محمد و خاندانش درود فرست و در برابر هر شیطانِ رانده شده از رحمتت و هر ستمگر زورگوی ستیزه جوی و هر آفریده ی ناتوان و نیرومندت، یاری گر من باش.

خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و خود میان من و آن کس که من و بستگانم را هدف قرار داده است قرار گیر و او را به خودش واگذار کن و کسی را بر او مسلط ساز که با او مهربان نباشد و نسبت به او دلسوزی نورزد و او را ریشه کن، و مرگش را برسان و زندگی اش را پایان بخش و اثری از وی بر جای مگذار و بدنش را بیمار نموده و حاجتش را برآورده مساز. تو را به بزرگی و شکست ناپذیری فرمانروایی ات و سختی بی پایان قدرتت و شکوه زمامداریت که بالاتر از آن زمامداریی نیست، سوگند می دهم که هر چه و هرگونه و هر کجا که خود می خواهی، او را از آسیب زدن به من دورسازی و مرا از آسیب او بازداری و لباس سلامتی در همه ی کارها بر من بپوشانی و سپاسگزاریت را بهره ی من گردانی تا بدان سبب، سزاوار دریافت پاداشی کامل و فراگیر و شایسته ی رسیدن به برترین جایگاه باشم.»

ص:69

دعای درخواست آمرزش گناهان

این دعا جهت درخواست آمرزش گناهان خوانده می شود:

19. «إلهی أشکو إلیک قسوة قلبی و غلبة شهواتی و ما أحاط بی من خطیئتی و انغمست فیه من ذنوبی فقنی یا إلهی عواقبه و اصرف عنی مهاوی عقابه، و من علی ب التوبة إلیک منه و القبول لصالح قولی، و لا تعاقبنی علی شیء منه فی حیاتی و لا بعد مماتی».

«خدای من، از تیرگی دل و سرکشی هواهای نفسانی ام و گناهانی که مرا در برگرفته اند و فرو رفتنم در گناهان به تو شکایت می کنم. خدای من، مرا از نتایج گناهانم در امان دار و کیفر سخت آن ها را از من دور ساز و با توفیق توبه و بازگشت به درگاهت و پذیرش آن به خاطر روراستی ام، مرا وامدارِ خود قرار ده و به سبب هیچ یک از گناهانم، در زندگی دنیا و پس از مرگ، کیفرم مفرما.»

دعای برطرف ساختن سختی ها و گرفتاری ها

دعایی که از امام صادق علیه السلام برای برطرف کردن سختی ها و گرفتاری ها نقل شده و اثربخشیِ آن تجربه شده است. این دعا از این قرار است:

20.«حسبی الله لا إله إلا هو علیه توکلت و هو رب العرش

ص:70

العظیم» . (10 بار)

«خداوند، که معبودی جز او نیست، مرا بس است، بر او توکل کردم و او پروردگار تخت بزرگ فرمانروایی است.»

21.«حسبی الله لما أهمنی، حسبی الله لمن بغی علی، حسبی الله لمن أرادنی بسوء» . (10 بار)

«خداوند، مرا در برابر فشار سختی ها بس است، خداوند، مرا در برابر آن که بر من ستم کرده، بس است، خداوند، مرا در برابر آن که برایم بدی خواسته، بس است».

دعا برای بازپرداخت وام و بدهکاری ها

دعایی از امام کاظم که سلام خدا بر او باد برای بازپرداخت وام نقل شده است و آن دعا چنین است:

22.«اللهم یا فارج ا لهم، و یا کاشف الغم و مجیب المضطر یا رحمن الدنیا و الآخرة و أنت ترحمنا ف ارحمنا برحمة تغنینا بها عن رحمة من سواک، اللهم اقض عنی الدین و أغننی من الفقر و لا قوة إلّا ب الله العلی العظیم «وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا وَ ما یَزِیدُهُمْ إِلاّ نُفُوراً».1

ص:71

«بارخدایا، ای آرامش بخشِ اندوه و شفابخشِ دلتنگی، ای بخشاینده ی این جهان و آن جهان، تویی که بر ما مهربانی می کنی، پس با ما چنان مهربانی کن که از مهرورزیِ جز تو بی نیاز گردیم. بارخدایا، بدهکاری ام را چاره و نیازمندی ام را برطرف ساز. جز به سبب خداوند بلند مرتبه ی بزرگ، نیرویی نیست «و ما این قرآن را برای یادآوری مردم برگزیده ایم امّا آن جز بر بیزاری و نگون بختی آنان که ستمگرند نمی افزاید.»

دعا برای ستمدیده و کسی که حاجت مهمّی دارد

در برخی کتاب ها از امیرمؤمنان - امام علی علیه السلام - نقل کرده اند که ایشان فرمود: «هرکس گرفتار ستمی شده یا درخواست مهمّی دارد، پنهانی و دور از نگاه دیگران سجده کند و در سجده اش این دعا را بخواند:»

23.«إلهی أنت الذی قلت : «قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنْکُمْ وَ لا تَحْوِیلاً» (1)

فیا من یملک کشف الضرعنّا و تحویله إکشف ما بی».

«خدای من، تو خود فرمودی: «[ای پیامبر به مشرکان] بگو: آنانی را

ص:72


1- (1) . اسراء (17)، 56.

که جز خدا باور داشتید، بخوانید ولی آنان توانایی دفع گزند از شما و تغییر آن را ندارند» پس ای خداوندی که توانایی دفع گزند از ما و تغییر آن را داری، گزند رسیده به مرا برطرف ساز».

دعای برآورده شدن حاجات و دور ساختن گرفتاری ها

[سید علی خان شیرازی می گوید:]

برای برآورده شدن حاجات و برطرف کردن گرفتاری ها و بلاها، هفتاد و یک بار سوره اخلاص [توحید] بدون این که میان آن ها سخن گفته شود، خوانده شود که اثربخشی آن تجربه شده است.

دعا جهت کامیابی و پیروزی

این دعا جهت گشایش و کامیابی و پیروزی خوانده می شود:

24. «لا إله إلّا الله مفرج کل کرب، لا إله إلّا الله عز کل ذلیل، لا إله إلّا الله غنی کل فقیر، لا إله إلّا الله، قوة کل ضعیف، لا إله إلّا الله مفزع کل لهیف، لا إله إلّا الله کاشف کل کربة، لا إله إلّا الله منتهی کل رغبة، لا إله إلّا الله رافع کل حسنة، لا إله إلّا الله دافع کل سیئة، لا إله إلّا الله عالم کل خفیة، لا إله إلّا الله و لی کل نعمة، لا إله إلّا الله کل شیء خاشع له، لا إله إلّا الله کل شیء مشفق منه لا إله إلّا الله کل شیء راغب إلیه، لا إله إلّا الله کل شیء راهب منه لا إله إلّا الله کل شیء قائم به لا إله إلّا الله

ص:73

کل شیء مصیره إلیه، لا إله إلّا الله کل شیء فقیر إلیه، لا إله إلّا الله کل شیء منیب إلیه و الخلق کلهم فی قبضته و النواصی کلها بیده و الملائکة مشفقون من خشیته، له الحمد حمدا کثیرا طیبا دائما بکرة و أصیلا و صلی الله علی محمد و آله و سلم تسلیما کثیرا.»

«جز خداوند که شفابخش هر اندوه است، معبودی نیست. جز خداوند که گرامی دارنده ی هر خوارِ ناتوان است، معبودی نیست. جز خداوند که برطرف سازنده ی هر کمبودی است، معبودی نیست. جز خداوند که توانبخش هر ناتوان است، معبودی نیست. جز خداوند که پناهگاه هر اندوهناکِ دردمند است، معبودی نیست. جز خداوند که دورکننده ی هر سختی و پریشان حالی است معبودی نیست. جز خداوند که آخرین حدّ آرزمندی است، معبودی نیست. جز خداوند که برپادارنده و برافرازنده ی هر نیکی است، معبودی نیست. جز خداوند که دورسازنده و خوارکننده ی هر بدی است، معبودی نیست. جز خداوند که دانای هر پنهان است، معبودی نیست. جز خداوند که صاحب و زمامدار هر نعمت و برکت است، معبودی نیست. جز خداوند که هر چیز در برابرش افتاده حال است، معبودی نیست. جز خداوند که هر چیز از او ترسان است، معبودی نیست. جز خداوند که هر چیز مشتاق اوست، معبودی نیست. جز خداوند که هر چیز از او ترسان و گریزان است، معبودی نیست. جز خداوند که هر چیز وابسته به او است معبودی نیست. جز خداوند که بازگشت هر چیز به سوی اوست،

ص:74

معبودی نیست. جز خداوند که هر چیز فرمانبردار اوست، معبودی نیست. جز خداوند که هر چیز در برابرش خوارِ ناتوان است، معبودی نیست. جز خداوند که هر چیز به او نیازمند است، معبودی نیست. جز خداوند که هر چیز رخ به سوی او نموده است، و همه ی آفریدگان در دست قدرت او قرار گرفته اند و زمام امور همه به دست اوست و فرشتگان از ترس او بیمناک اند، معبودی نیست. هر ستایشی، ستایشِ بی اندازه، گوارا، همیشگی، سحرگاهی و شامگاهی، از اوست و همچنان برای او باد، و خداوند بر محمّد و خاندانش درود و سلامی بسیار ویژه فرستد».

نماز بیچارگان

نماز بیچاره ای که برای گرفتاری خود هیچ راه گریزی پیدا نمی کند.

[چنین انسانی] چهار رکعت نماز بخواند و در رکعت اوّل آن، پس از فاتحه، 25 بار بگوید:

25. «أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللّهِ إِنَّ اللّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ».1

«کارم را به خداوند واگذار کرده ام چرا که خداوند از حال بندگان آگاه است».

و در رکعت دوم نیز پس از فاتحه، 25 بار بگوید:

ص:75

26. «لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ، فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ».1

[«خدایا وقتی حضرت یونس در شکم ماهی، تو را صدا زد و گفت:] «جز تو معبودی نیست، بریده از هر ناپاکی هستی، من ستمکارم» [تو درباره او فرمودی:] «پس دعایش را مستجاب کردیم و او را از پریشان حالی و نگرانی، رها ساخته ایم و همین گونه نیز مؤمنین را نجات می دهیم».

و در رکعت سوم بگوید:

27. «حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ».

«خداوند مرا بس است و او بهترین وکیل است».

و در رکعت چهارم بگوید:

28. «لا حول و لا قوة إلّا ب الله العلی العظیم».

«هیچ نیرو و توانی جز به کمک خداوند بلند مرتبه ی باشکوه نیست».

و پس از سلام نماز، بر محمّد صلوات و درود بفرستد.(1)

ص:76


1- (2) در صفحه 333 کتاب مکارم الأخلاق به صورت دیگری آمده است، به نقل از «الکلم الطیّب و الغیث الصّیّب»، چاپ بنیاد بین المللی دعا.

نماز حاجت

برای برآورده شدن حاجت ها، تجربه شده است که حاجتمند، چهار رکعت نماز بگزارد و سزاوار است زمان های خجسته [مبارک] و آسوده خاطری و دلبستگی به آفریدگار جهان را برای به جا آوردن این نماز برگزیند. و این نماز را پس از غسل بدن و شستشوی لباس بگزارد.

و در رکعت اوّل 100 بار بگوید:

29. «اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ».1

«خداوند همان زنده ی پاینده است که هیچ معبودی جز او نیست».

و در رکعت دوم 100 بار بگوید:

30. «الم2. اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ».3

30. «الف، لام، میم. خداوند همان زنده ی پاینده است که جز او هیچ معبودی نیست».

و در رکعت سوم 100 بار بگوید:

31. «وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ».4

«بزرگان جهان، همه در برابر خداوند زنده ی پاینده، سر تعظیم فرود

ص:77

می آورند».

و در رکعت چهارم بگوید:

32. «یا حی یا قیوم».

«ای زنده ی پایدار».

و پس از سلام، به سجده رود و در حال سجده 101 بار بگوید:

33. «سجدت لله الکافی

«برای خداوندِ سزاوار و شایسته، سجده کردم».

و در پایان حاجت خویش را بخواهد که به خواست خداوند بلند مرتبه، برآورده می شود.

دعای حاجت

برای برآورده شدن حاجت این دعا خوانده می شود:

34. «إلهی حجتی حاجتی و و سیلتی فاقتی، أدعوک اضطرارا و أنت تجیا بنی اختیارا. إلهی لسوء ما عندی أخشاک و لفضل ما عندک أرجوک فلا تمنعنی فضل ما عندک لسؤء ما عندی. یا مولای یا إلهی إفعل بنا ما یفعل الکریم بآملیه فإن الکریم إذا قدر عفی».

«خدایِ من! از آن جهت، روبه تو آورده ام که نیازمندم و بدان سبب به تو نزدیک شده ام که تنگدستم. من از سر ناچاری تو را می خوانم و تو از سرچاره سازی، خواسته ام را برآورده می سازی. خدای من، به خاطر

ص:78

بدیِ آنچه پیش خود دارم از تو می ترسم و به جهت خوبی آنچه نزد تو است به تو امید بسته ام. پس مرا به خاطر بدی هایی که پیش خویش دارم از خوبی هایی که تو نزد خود داری محروم مساز. ای دوستِ اختیاردارِ من، خدایِ من! با ما همان گونه باش که بزرگوارِ بخشنده، با امیدوران و آرزمندان به درگاهش. زیرا بزرگوار بخشنده، در اوج نیرومندی، گذشت می کند».

دعای رهایی از زندان

این دعا را امام موسی کاظم پسر امام جعفر صادق علیهما السلام برای یَسَع پسر حمزه که زندانی بود فرستاد، یَسَع دعا را خواند و با احترام از زندان آزاد شد و آن دعا این است:

35. «یا سامع کل صوت یا محیی النفوس بعد الموت، ما لی إله غیراک فأدعوه، و لا شریک لک فأرجوه، صل علی محمد و آله و خلصنی یا رب مما أنا فیه و مما أخاف و أحذر بحولک و قوتک و بحق محمد و آله کما تخلص الولد من المشیمة و اللحم برحمتک، صل علی محمد و آله و خلصنی یا رب مما أنا فیه و مما أخاف و أحذر بلطفک الخفی و عزتک و بحق محمد و آله کما تخلص اللبن من بین فرث و دم بطولک و منک، صل علی محمد و آله و خلصنی یا رب

ص:79

مما أنا فیه و مما أخاف و أحذر بمشیتک و إرادتک بحق محمد و آله کما تخلص التمرة من بین ماء و رمل بقدرتک و جلالک، صل علی محمد و آله و خلصنی یا رب مما أنا فیه و مما أخاف و أحذر بحولک و قوتک و بحق محمد و آله کما تخلص البیضة من جوف الطائر بعفوک، صل علی محمد و آله و خلصنی مما أنا فیه و مما أخاف و أحذر بقدرتک و بحق محمد و آله کما تخلص الطائر من جوف البیضة بعزتک إنک علی کل شیء قدیر و صلی الله علی محمد و آله.»(1)

«ای شنوای هر ندا، ای زنده کننده ی جان ها پس از مرگ، جز تو معبودی ندارم تا او را بخوانم و شریک و انبازی نداری تا به او امیدوار باشم، بر محمّد و دودمانش درود فرست. پروردگارا تو را به نیرو و توانت و به حقّ محمّد و خاندانش سوگند، از آن چه در آن گرفتار شدم و از آن چه می ترسم و پرهیز می کنم، رهایم ساز، همان گونه که با مهربانی خود، نوزاد را از پوست و گوشت رحم مادر جدا می سازی. پروردگارا بر محمّد و دودمانش درود فرست و تو را به خیرخواهی مهربانانه ی پنهانی و بزرگی و شکست ناپذیری ات از آن چه در آن گرفتار شدم و از

ص:80


1- (1) بحارالأنوار، مجلسی، ج 91، ص 314 و مشابه این عبارت در صحیفه سجادیه ص 395-394.

آن چه می ترسم و پرهیز می کنم، رهایم ساز، همان گونه که با توانگریِ [فراوان بخشیِ دیرینت] و نکوبخشی [زیبای کشاننده به سوی خویشَت]، شیر را از میان سرگین شکنبه و خون بیرون می آوری.

پروردگارا بر محمّد و دودمانش درود فرست و تو را به خواستِ و گزینشِ خویش سوگند، از آن چه در آن گرفتار شدم و از آن چه می ترسم و پرهیز می کنم، رهایم ساز، همان گونه که با توانایی و شکوهِ بزرگی خویش، خرمای خوش بوی را از میان آب و ریگ نرم بیرون می آوری.

پروردگارا بر محمّد و دودمانش درود فرست و تو را به نیرو و توانایی خود، و به حقّ محمّد و دودمانش سوگند، از آن چه در آن گرفتار شدم و از آنچه می ترسم و پرهیز می کنم رهایم ساز، همان گونه که با بخشش روزی افزای خویش، تخم را از شکم پرنده بیرون می آوری.

پروردگارا بر محمّد و دودمانش درود فرست و تو را به توانمندی خود و به حقّ محمّد و دودمانش از آن چه در آن گرفتار شدم و از آن چه می ترسم و پرهیز می کنم، رهایم ساز، همان گونه که با بزرگیِ شکست ناپذیریِ خود، پرنده را از درون تخم بیرون می آوری، که تو بر هر چیزی توانایی. و خداوند بر محمّد و دودمانش درود فرستد».

دعای بی نیازی از بدخواهان

دعایی از امام صادق علیه السلام برای بی نیازی از بدخواهان و دشمنان نقل شده است و آن دعا این است:

ص:81

36.«حسبی الرب من المربوبین، حسبی الخالق من المخلوقین، حسبی من لم یزل حسبی، حسبی الله لا إله إلّا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم، حسبی الله الّذی لم یزل حسبی، حسبی حسبی الله و نعم الوکیل. اللهم احرسنی بعینک التی لا تنام و اکنفنی برکنک الذی لا یرام و احفظنی بعزتک و اکفنی شر فلان(1) و من علی بنصرک و إلّا هلکت و أنت ربّی. اللهم إنک أجل و أکبر مما أخاف و أحذر، أللهم إنّی أدرء بک فی نحره و أعوذ بک من شره و استعینک علیه و استکفیک إیّاه یا کافی موسی فرعون و محمد صلی الله علیه و آله الأحزاب «اَلَّذِینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ. فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللّهِ وَ اللّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ 2»

«أُولئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ 3» «لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ» 4 «وَ جَعَلْنا مِنْ

ص:82


1- (1) . به جای واژه فلان، نام بدخواه خود را بگو.

بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ»1.2

«مرا پروردگار از پروردگان بس است. مرا آفریدگار از آفریدگان بس است. مرا آن که همیشه بس بوده است، بس است. مرا خداوندی که معبودی جز او نیست، بس است. بر او توکّل کردم و او پروردگار تخت بزرگ فرمانروایی جهان است. مرا خداوندی که همیشه بس بوده است، اکنون نیز بس است. مرا خدا به تنهایی بس است و او بهترین وکیل است.

بار خدایا با چشم مراقبت خویش که هیچگاه نمی خوابد، مرا محافظت بفرما و در سایه ی سروری خود که کاستی ناپذیر است، حمایتم فرما و با شکست ناپذیری خویش از من نگهداری کن و آسیب فلانی را از من بازدار و با یاریت، مرا وامدار خود قرار ده، زیرا اگر چنین نکنی در حالی نابود می شوم که تو پروردگار منی. بارخدایا تو با شکوه تر و بزرگ تر از چیزی هستی که من از آن ترسیده و پرهیز می کنم.

بارخدایا، به مدد تو، تیزی نیزه را بر گلوی آن که بدخواه من است می گذارم و از بدخواهی و آسیب او به تو پناه می برم و برای پیروزی بر او از تو یاری می خواهم و تو را برای جلوگیری از او کافی می دانم، ای که موسی را از فرعون در امان نگه داشتی و محمّد صلی الله علیه و آله که درود خدا بر

ص:83

او و خاندانش باد را از آسیب گروه های مختلف ایمنی بخشیده ای.

همان محمد و خاندانش که مردم به آنان گفتند که همه برای مقابله با شما آماده اند [ولی آنان] گفتند خداوند ما را بس است و او بهترین وکیل است، پس به کمک بخشش و در پی جلب خشنودی خداوند، چنان شتافتند و خداوند بخشش بسیار دارد».

امّا گروه های مختلف «آنان اند که خداوند بر دل، گوش و چشمانشان مهرزده است و آنان همان بی خردان نادان اند» [و نیز] «آنان کسانی اند که بی شک در جهان پس از مرگ از زیان کارترین آفریدگان اند» [و همین طور آنان کسانی اند که] «پیش رو و پشت سَر آنان، پرده ای قرار داده ایم، بنابراین آنان را در پرده قرار دادیم و چشم هایشان را تاریک کرده ایم و به همین خاطر نمی بینند.»

دعا برای بخشش گناهان، برطرف شدن اندوه ها و روی آوردن دنیا به انسان

این دعای حضرت آدم علیه السلام است پس از آن که آن گناه معروف از او سر زد و خداوند از سر مهربانی و بی نیازی به حضرت آدم علیه السلام بازگشت و به او گفت:

«من گناه تو را بخشیدم و هر کس از فرزندانت تا قیامت، مرا با این دعا بخواند، گناهانش را بخشیده، اندوه هایش را برطرف ساخته و فقر و کمبود را از سر راهش بر می دارم و دنیا رو به سوی او می کند در

ص:84

حالی که او از سر بی نیازی، آن را نمی خواهد» و آن دعا این است:

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

37.«اللهم إنک تعلم سری و علانیتی فاقبل معذرتی و تعلم حاجتی فأعطنی سؤلی و تعلم ما فی نفسی ف اغفرلی ذنوبی، اللهم إنی أسئلک إیمانا تباشر به قلبی و یقینا صادقا حتی أعلم أنه لن یصیا بنی إلّا ماکتبت لی و رضنی بما قسمت لی برحمتک یا رب».(1)

«به نام خداوند بخشاینده ی مهربان»

«بار خدایا، تو از پنهان و پیدای من با خبری، پس پوزش ام را بپذیر و نیاز مرا می دانی، پس خواسته ام را برآورده ساز و از درون من آگاهی، پس از گناهانم درگذر. خداوندا از تو ایمانی می خواهم که شادی بخش دلم باشد و بینشی از تو می جویم تا بدانم هیچ خیر و شرّی به من نمی رسد مگر آنچه تو برایم نوشته باشی و مرا به آنچه برایم پیمانه کرده و رقم زده ای، خشنود گردان، بار پروردگارا به مهربانی خود دعایم را بپذیر».

دعایی برای دور ساختن آسیب بدخواهان

برای جلوگیری از آسیب دشمنان و بدخواهان 3 بار این دعا خوانده می شود:

ص:85


1- (1) بحارالأنوار، مجلسی، ج 83، ص 390.

38. «یا کائنا قبل کل شیء، و یا کائنا بعد کل شیء، و یا مکون کل شیء، ألبسنی درعک الحصینة من شر جمیع الخلق بفضلک و رحمتک یا أرحم الراحمین».

«ای آغازگر و پایان بخش هر چیز، و ای آفریننده ی هر چیز، ای مهربان ترین مهربانان، تو را به بخشش و مهربانیَت سوگند، در برابر آسیب همه ی آفریدگان، زره استوارت را بر من بپوشان».

دعای برکت

این دعای ارزشمند جهت باز شدن درهای خیر و برکت می باشد:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

39. «أللهم یا فاتح الهموم و یا کاشف الغموم و یا حی یا قیوم یا رحمن الدنیا و الآخرة و رحیمهما یا أحد و یا صمد و یا فرد و یا و تر و یا ذا الجلال و الإکرام، یا الله یا رب یا ملک و یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا أحد، یا رب الأرباب و یا مالک الرقاب و یا منشیء السحاب و یا مسبب الأسباب و یا مفتح الأبواب، إفتح لی أبواب کرامتک و أبواب جودک و أبواب خیراک و أبواب شکرک و أبواب منک و أبواب طاعتک و أبواب عنایتک و أبواب عافیتک و أبواب إحسانک یا رؤف یا رحیم یا سمیع الدعاء یا لطیفا ب العباد إسمع کلامی و

ص:86

استجب دعائی برحمتک یا أرحم الراحمین».

«به نام خداوند بخشاینده ی مهربان»

«بارخدایا، ای اندوه گشا و ای غم زدا، و ای زنده، و ای پاینده، ای بخشاینده و مهربانِ این جهان و آن جهان، ای یگانه و ای بی نیاز چاره ساز، و ای بی همتا و ای یکتا و ای باشکوه والا منش، ای خداوند ای پروردگار، ای والا سریر و ای که نه زاده ای و نه زاده شده ای، و ای که همردیفی نداری، ای پروردگار پروردگاران و ای هواخواه بی کسان، ای برآورنده و برپا دارنده ی ابرها، ای سبب ساز [سبب سوز]، ای راه گشای چاره ساز، درهای دهش و بخشش، برکت و سپاسگزاری، نیکویی و فرمانبری و توجه و سلامتی و خوبی خود را بر من بگشا. ای مهربان، ای بخشایشگر، ای شنوای دعا، ای خوش باشِ بندگان، ای مهربان ترین مهربانان، تو را به مهربانیت سوگند، به سخن من توجهی کن و دعایم را مستجاب گردان».

دعای رسیدن به حاجات دنیا و آخرت

آورده اند که شخصی نیکوکار و صالح، ذکر مخصوصی را به امیر بزرگ - طیلون (1)- آموخت و به او گفت که این ذکر را صبحگاهان 10 بار و شبانگاهان هنگام خواب نیز 10 بار بخوان. پس امیر برای رسیدن به امور دنیا و پُست و مقام های دنیوی، آن ذکر مخصوص را بارها خواند.

ص:87


1- (1) . مؤسس دولت طولونی. ر. ک: المنجد، لویس معلوف، ص 360.

یک روز امیر بزرگ از مصر به اسکندریه راه افتاد. در بیابانی به سمت یک گنج بزرگ رهنمون شد، آن را دید و به خانه اش برد و کسی هم خبر نداشت. پس از این ماجرا، سلطان برقوق(1) او را از نزدیکان خود قرار داد و امیر زمانه اش قرار داد و به شدّت او را دوست می داشت.

این نتیجه ذکری بود که از قبل گفته بود. پس از مدّتی، خداوند بلند مرتبه، او را توفیق توجّه به آخرت داد، بنابراین مسجدی را در مصر ساخت که محراب بزرگی داشت، و کنار آن کوچه ای ساخت که اکنون به مسجد و کوچه طیلون معروف است.

ذکری که در صبح 10 بار، و در شب، هنگام خواب 10 بار خوانده می شود و دست یابی به خواسته های دنیوی و دسترسی به مقام را به دنبال دارد، این گونه است:

40. «اللهم صل علی سیدنا و حبیبنا و نببیّنا و شفیعنا محمد حاء الرحمة و میمی الملک و دال الدوام السید الکامل الفاتح الخاتم کلما ذکرک و ذکره الذّاکرون و کلما سهی و غفل عن ذکرک و ذکره الغافلون صلاة دائمة بدوامک باقیة ببقائک لا منتهی لها دون ذلک و علی آله و أصحابه کذلک و سلم و بارک علیه وعلیهم کذلک والحمد لله

ص:88


1- (1) . ملک ظاهر، سیف الدوله، اوّلین پادشاه (784-904 ه. ق) از سلسله ممالیک درمصر، به نقل از دایرة المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، ج 1، ص 458.

علی ذلک إنک علی کل شیء قدیر».

«خداوندا بر آقا، دوست، پیامبر و شفاعت کننده ی ما محمّد حاء رحمت و دو میم مُلک و دال دوام، سرور کامل، آغازگر و پایان بخش پیامبران - آنگاه که یادکنندگان، تو و او را یاد می کنند و بی خبران از یاد تو و او غافل اند - درود فرست، درودی همیشه به وجود تو پیوسته و به ماندگاری بی پایان تو وابسته. همین گونه هم بر دودمان و یارانش درود فرست و او و دودمان و یارانش را سلام رسان و بر آنان برکت ببار.

خداوند را به خاطر چنین درود و سلامی، هر ستایشی روا و به جاست. بار خدایا تو بر هر کاری توانایی».

دعای روزهای نحس و نکبت آور

در روزهای نحس و نکبت آور و هنگام ناچاری و هنگام هرگونه مشکل گشایی پس از هر نماز ذکر «لا حول و لا قوة إلا ب الله» که به دنبال آن دعایی وجود دارد، خوانده می شود.

و این ذکر و دعا از این قرار است:

41. «لا حول و لا قوة إلّا بالله أفرج بها کل کربة، لا حول و لا قوة إلّا ب الله أحل بها کل عقدة، لا حول و لا قوة إلّا ب الله أجلو بها کل ظلمة، لا حول و لا قوة إلّا ب الله أ فتتح بها کل باب، لا حول و لا قوة إلّا بالله أستغیث بها من کل شدة و مصیبة، لا حول و لا قوة إلّا ب الله أستعین بها

ص:89

علی کل أمر ینزل من الدنیا و الآخرة، لا حول و لا قوة إلّا ب الله أعتصم بها من کل محذور أحاذره فی الدنیا و العقبی، لا حول و لا قوة إلّا بالله أستوجب بها العفو و العافیة و الرضا من الله تعالی، لا حول و لا قوة إلّا ب الله تفرق أعداء الله و غلبت حجة الله و بقی وجه الله، لا حول و لا قوة إلا ب الله العلی العظیم. اللهم رب الأرواح الفانیة و رب الأجساد البالیة و رب الشعور المتمعطة و رب الأجساد المتمزقة و رب العظام النخرة و رب السّاعة القائمة أسئلک یا رب بمحمد و آل محمد أن تصلی علی محمد و آل محمد و أن تجعل لی من کل هم فرجا قریبا و من کل غم مخرجا لطیفا، فصل علی محمد و آل محمد و علی أهل بیت محمد و افعل بی ذلک بخفی لطفک یا ذا الجلال و الإکرام آمین آمین آمین بجاه محمد و حرمة أهل بیته علیه و علیهم الصلاة و السلام.»

«هیچ جنبش و نیرویی جز به قدرت خداوند نیست، پس با آن، هر اندوه نفس گیری را می زدایم. هیچ جنبش و نیرویی جز به قدرت خداوند نیست، پس با آن هر گرهی را می گشایم. هیچ جنبش و نیرویی جز به قدرت خداوند نیست، پس با آن هر تاریکی را روشن می سازم.

هیچ جنبش و نیرویی جز به قدرت خداوند نیست، پس با آن هر دری را باز می کنم. هیچ جنبش و نیرویی جز به قدرت خداوند نیست، پس با آن

ص:90

در برابر هر سختی و پیش آمد ناگواری فریادرسی می خواهم. هیچ جنبش و نیرویی جز به قدرت خداوند نیست، پس با آن در برابر هر پیش آمد دنیوی و اخروی کمک می جویم. هیچ جنبش و نیرویی جز به قدرت خداوند نیست، پس با آن در برابر موانعی که درگیرشان هستم، ایستادگی می کنم. هیچ جنبش و نیرویی جز به قدرت خداوند نیست، پس با آن سزاوار بخشش، سلامتی و خشنودی از جانب خداوند والا مرتبه می شوم. هیچ جنبش و نیرویی جز به قدرت خداوند نیست، پس با آن، دشمنان خداوند پراکنده و فرمان خداوند، پیروز گشته و راه خداوند، پاینده می گردد. هیچ جنبش و نیرویی جز به قدرت خداوند بلند مرتبه ی بزرگ نیست.

بار خدایا، ای پروردگار جان های فرسوده و بدن های پوسیده، و ای پروردگار موهای ریخته و استخوان های خاکستر شده و ای پروردگار روز قیامت، ای پروردگار من، به محمّد و دودمان محمّد سوگند، از تو می خواهم که بر محمّد و دودمانش درود فرستی و گشایش زودهنگامی از هر اندوه و برون رفتِ آرامش بخشی از هر غصّه ای برایم قرار دهی.

پس بر محمّد و دودمان و خاندان محمّد درود فرست و ای باشکوه بخشنده، به مقام محمّد و احترام خاندانش سوگندت می دهم که با مهربانی پنهانی ات آنچه را از تو خواستم، برایم برآورده سازی. پس بپذیر، اجابت کن و برآورده ساز».

ص:91

دعای هنگام بلا

دعایی شگفت انگیز که هنگام نزول بلاء خوانده می شود:

42. «أللهم سکن هیبة صدمة قهرمان الجبروت(1) باللطیفة التامة النازلة الواردة من فیضان الملکوت(2) حتّی نتشبث بأذیال لطفک و نعتصم بک من إنزال قهرک یا ذا القوة الکاملة و القدرة الشاملة».

«بار خدایا، ای نیرومند کامل و ای توانای فراگیر، با ملایمت و مرحمتی کامل از بخشش جهان ملکوت، ترس ناشی از احاطه و خشم فرمانروای جهان برین را تسیکن ده تا دست به دامن مرحمت تو شویم و در سایه ی عنایت تو از فرود آمدن خشمت در امان باشیم».

دعای رام کردن دشمن

دعایی را از شخصی به نام «حاضر» که غلام یحیی برمکی بود نقل کرده اند. هنگامی که حاضر را پیش هارون الرشید بردند، هارون دستور قتل او را صادر کرد ولی حاضر از قبل دعایی را بر خود بسته بود و نزد هارون، آن را زمزمه می کرد. ناگهان هارون، سفره را کشید و شمشیر را از غلاف بیرون آورد و چشمانش سرخ شد، ولی دید که

ص:92


1- (1) . ملکوت، جهان نفوس را گویند که آن را ملکوت اسفل یا سفلی نیز می گویند.
2- (2) . جهان برین یا جبروت، عالمی است برتر از عالم ملکوت اسفل که آن را ملکوت اعلی یا علیا نیز می گویند.

حاضر لبش را حرکت می دهد و به او گفت ای بی مادر زیر لبی چه می گویی؟ حاضر گفت: دعایی را که سرورم [امام کاظم علیه السلام] به من آموخت. هارون گفت: آن را بلند بخوان. وقتی حاضر با صدای بلند آن را خواند، هارون دگرگون شد و چشمانش به حالت عادی برگشت و گفت آیا مرا به جادوی خاندان ابوتراب(1) گرفتار کرده ای؟ پس دستور داد [وگفت:] «مخارج سفر و اسب در اختیارش بگذارید و او را به خانواده اش برسانید».

آن دعا این است:

43. «اللهم یا من لا یرد قضاؤه عن کل ذی سلطان منیع و لا یدافع بلاؤه عن کل ذی مجد رفیع، یا کاشف ا لهم عن المأسور الضعیف عند معضل الخطب، و دافع الغم عن المضطهد اللهیف عند مفزع الکرب، أسئلک بأجل الوسائل إلیک و أقرب الوسائل لدیک محمد خاتم النبیین و أهل طه و یس أهل بیته الطاهرین أن تجعل لی من أمری فرجا و تیسر لی من محنتی مخرجا إنک سمیع الدعاء».

«خداوندا، ای آن که حکمش از هیچ زمامدار قدرتمندی بر نمی گردد، و آزمایش او از هیچ بزرگ شرافتمندی برداشته نمی شود. ای گشاینده اندوه ی از گرفتار ناتوان در باریک راه پیش آمدهای ناگوار، و

ص:93


1- (1) . ابوتراب، یعنی پدر خاک. کنیه ای است که پیامبر صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام داده اند زیرامی فرمودند علی، صاحب زمین است.

ای زداینده ی غصّه از ستمدیده ی بیچاره در گریزگاه گرفتاری، تو را به ارزشمدترین دستاویزها به سویت و نزدیک ترین برگزیدگان درگاهت - محمّد، پایان بخش پیامبران و خاندان طاها و یاسین، همان خاندان پاک او - سوگند می دهم که گره از کارم بگشایی و راه برون رفتی از گرفتاریم برایم فراهم سازی، همانا تو شنوای دعایی».

دعای پرداخت قرض و بدهی

برای پرداخت قرض و بدهکاری، این دعا از بزرگان - روح شان شاد باد - نقل شده است.

44. «أستغفر الله الذی لا إله إلّا هو الحی القیوم بدیع السماوات و الأرض و ما بینهما من جمیع جرمی و ظلمی جنیته علی نفسی و أتوب إلیه. یا الله یا واحد یا أحد یا و اجد یا جواد یا موجد یا باسط یا کریم یا و هاب یا ذا الطول یا غنی یا مغنی یا فتاح یا رزاق یا حی یا قیوم یا رحمن یا رحیم یا بدیع السماوات و الأرض یا ذا الجلال و الإکرام یا حنان یا منان، انفحنی منک بنفحة خیر تغنینی بها عمن سواک، «إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءَکُمُ الْفَتْحُ 1» «إِنّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً2» «نَصْرٌ مِنَ

ص:94

اَللّهِ وَ فَتْحٌ قَرِیبٌ 1» یا غنی یا مغنی یا ودود یا ذا العرش المجید یا فعالا لما یرید اکفنی أغننی بحلالک عن حرامک و بفضلک عمن سواک إنک علی کل شیء قدیر و صلی الله علی محمد و آله و صحبه و سلم».

«به درگاه خداوند زنده ی پاینده و آفریننده ی آسمان ها و زمین و آن چه میان آن هاست، همو که معبودی جز او نیست، از گناه و ستمی که به خود کرده ام، بخشش خواسته و توبه می کنم.

بارخدایا، ای یکتا، ای یگانه، ای توانگر، ای بخشنده، ای آفریننده، ای شادی آفرین، ای بزرگوار، ای بسیار بخشنده، ای توانای گشاده دست در بخشش، ای بی نیاز، ای بی نیازکننده، ای گشایش گر، ای روزی بخش، ای زنده، ای پاینده، ای بخشاینده، ای مهربان، ای آفریننده ی آسمان ها و زمین، ای باشکوه و محترم، ای بسیار مهربان، ای منّت گزار با انجام نکویی بسیار، با نسیمی برکت آور، سودی از جانب خود به من رسان که بدان وسیله، مرا از غیر خودت بی نیاز گردانی. [همانگونه که در قرآن فرموده ای]: «اگر خواستار گشایش هستید، گشایش به شما رسیده است، ما گشایش و روشنی را بر تو [پیامبر] باز کرده ایم، پیروزی از سوی خداست و گشایش نزدیک است».

ای بی نیاز، ای بی نیازکننده، ای دوست، ای صاحب تخت بزرگ فرمانروایی، ای پُرکار هر آنچه خود بخواهی، مرا بس باش و با حلالت

ص:95

از حرامت و با بخششت از غیرخودت بی نیازم ساز، همانا تو بر هر چیزی توانائی. خداوند بر محمّد و دودمان و یارانش درود و سلام فرستد».

آیات اسم اعظم

اسم اعظم خداوند، آن است که با کلمه «اللّه» آغاز می شود و با کلمه «هو» به پایان می رسد و فقط به زبان عربی است و خواندن آن خواه حرکت گذاری شود یا نه، تغییر پیدا نمی کند و در قرآن مجید، در 5 آیه که در 5 سوره پراکنده است، آمده است و این سوره ها عبارتند از «بقره»، «آل عمران»، «نساء»، «طه» و «تغابن». شیخ مغربی محی الدّین عربی می گوید: «هر کس این پنج آیه را ورد خود قرار دهد و هر روز یازده بار بخواند، ان شاء اللّه به زودی، هر مشکلی خواه بزرگ یا کوچک برایش آسان می گردد.»

[آیاتی که اسم اعظم در آن ها وجود دارد عبارتند از:]

45. آیه اوّل: «اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ».1

«[تنها و فقط] خداوند زنده ی پاینده [معبود من است که]، هیچ معبودی جز او نیست».

46. آیه دوم: «اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ

ص:96

بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ مِنْ قَبْلُ هُدیً لِلنّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ».1

«[تنها و فقط] خداوند زنده ی پاینده، [معبود من است که] هیچ معبودی جز او نیست. کتابی را به راستی بر تو فرود آورد که کتاب های پیامبران پیشین را راست و درست می داند. خدایی که تورات و انجیل را از پیش برای راهنمایی مردم فرو فرستاده است و همین گونه فرقان را فرود آورده است».

47. آیه سوم: «اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیْبَ فِیهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِیثاً».2

«[تنها و فقط] خداوند، [معبود من است که] هیچ معبودی جز او نیست، حتماً شما را برای حساب رسی روز قیامت که شکی در برپایی آن نیست، گردآوری می کند و کیست که از خداوند راستگوتر باشد».

48. آیه چهارم: «اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی».3

«[تنها و فقط] خداوند، [معبود من است که] هیچ معبودی جز او نیست، نام های نیک همه از آنِ اوست».

49. آیه پنجم: «اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَ عَلَی اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ».4

ص:97

«[تنها و فقط] خداوند [معبود من است که] هیچ معبودی جز او نیست و ایمان آورندگان تنها باید بر خدا توکّل کنند».

مشکل گشا

دعای گشایش [که 3 بار خوانده می شود]

50. «اللهم یا ودود یا ودود یا ودود یا ذا العرش المجید یا فعالا لما یرید أسئلک بنور وجهک الّذی ملأ أرکان عرشک و بقدرتک التی قدرت بها علی جمیع خلقک و برحمتک التی وسعت بها کل شیء لا إله إلّا أنت یا مبدی یا معید، لا إله إلّا أنت یا إله البشر یا عظیم الخطر، منک الطلب و إلیک الهرب وقع ب الفرج یا مغیث أغثنی».

«خداوندا، ای دوست، ای بسیار با محبت، ای مهرورز، ای والاسریر، ای پرکار هر آن چه خود بخواهی، به روشنایی رخ خویش که ستون های تخت فرمانروایی ات را گرفته است و به قدرتت که با آن بر همه ی آفریدگانت توانایی و به مهربانیت که با آن، همه چیز را فرا گرفته ای، جز تو معبودی نیست. ای آغازگر و پایان بخش، جز تو معبودی نیست، ای معبود آدمیان، ای والا مقام، ای که خواستن ها از تو و گریزها به سوی توست، گشایش را برقرار ساز، ای دادرس به فریادم برس».

[سید علی خان شیرازی می گویند]: «آنچه از جدّم - نظام الدین

ص:98

احمد بن ابراهیم رحمه الله - نقل کرده ام همین جا به پایان می رسد، و وفات وی [احمد بن ابراهیم] در سال 1015 ه. ق بوده است».

دعای لطیف

این دعایی است که نام بلند مرتبه ی آن، لطیف است و 129 بار «یا لطیف» گفته می شود و پس از آن یک بار دعای زیر خوانده می شود:

51. «إلهی أنت اللطیف الخبیر لطفت فتیسرت کل عسر و أنعمت فجبرت کل کسر، تلطفت بی سیدی بتوفیقی ابتداء، فتمم لطفک فی أموری بقبولک انتهاء، فمن لطفک تکلیفی دون الطاقة و إنعامک فوق الکفایة، یا عالما بالغوامض من غیر مرشد و لا دلائل، لا تجعل بینی و بین لطفک حائلا، إلهی رأیت فسترت و أعطیت فبررت و أنعمت فأجزلت و علمت فأجملت فأنت لا طائف الأشباح بخصایص رحمتک و کاشف الأرواح بحقائق أحدیتک. سیدی إن أطعتک فبفضلک و إن عصیتک فبجهلی، فمننک متواصلة إلی و الحجة قائمة علی، یا من یعلم خائنة الأعین و ما تخفی الصدور أنجز لی لطفک فی جمیع أموری، اللهم إنّی أسئلک و أتوسل إلیک و بسر هذا الإسم الشریف و ما حوی من الأسرار المحزونة و اللطائف الظاهرة المکنونة أن تسرع لی

ص:99

سریان لطفک الخفی قبل نزول المحن یا لطیف ما أسرعک لتفریج الکرب فی أوقات الشدائد «اَللّهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ1» و صلی الله علی سیدنا محمد و آله أجمعین «سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمّا یَصِفُونَ وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ».2

«خدای من، تو مهربانِ آگاهی، همواره مهربانی کردی و هر دشواری را آسان نموده ای و آسایش بخشیدی و هر نابسامانیی را سامان بخشیده ای. ای سرورم با توفیق دادن به من در آغاز کار به من مهربانی کردی، با پذیرش خود در پایان آن، مهربانی خویش را در کارهایم به فرجام رسان. از مهربانی تو این است که کمتر از توان ام مرا موظّف ساخته ای و بیش از نیازم به من نعمت داده ای، ای داننده ی دشواری ها بی هیچ راهنما و فهرستی از نشانه ها، میان من و مهربانی ات پرده میانداز.

خدای من، بدی من دیدی و نادیده گرفتی، و خواسته و ناخواسته، بخشش کردی و نکو بخشیدی، و نعمت و آسایش فراهم آوردی و فراوان داده ای. همواره دانستی و حساب همه چیز را یکجا کرده ای، پس تو با ویژگی های رحمت خود، جان را ظریف آفریدی و با

ص:100

ذاتیات یکتایی خویش ارواح را برآورده ای. ای سرور من، اگر تو را فرمان بردم و پرستش کردم، توفیقِ تو بود و اگر نافرمانی ات کردم از نادانی خودم بود، پس خوبی های تو به من پیوسته روان است و حجّت تو بر من استوار است. ای آن که دزدیده نگاه کردن چشم ها و پنهان کاری دل ها را می دانی، نوازش خویش در همه ی کارها بر من ارزانی دار.

خداوندا از تو می خواهم، و دست به دامان تو می شوم، تو را به راز این نام ارجمندت و اسرار نهفته و نوازش های جوشیده ی پوشیده در آن سوگند می دهم که روان سازی نوازش های پنهانی خویش را بر من پیش از فرود آمدن گرفتاری ها سرعت بخشی.

ای دلنواز هنگامی که سختی ها می رسند، چه زود اندوه ها را برطرف می فرمایی.

«خداوند، نوازشگر بندگانش می باشد و به هر کس بخواهد، بسیار و بی شمار می دهد و او نیرومند شکست ناپذیر است». درود خدا بر محمد و همه ی دودمانش.

«پروردگارِ تو که پروردگار باشکوه شکست ناپذیر است از هر توصیفی که درباره ی او بیان شود، به دور است و سلام بر همه ی پیامبران باد و ستایش ویژه ی خداوند است که پروردگار جهانیان است».

ص:101

دعای أمان

دعایی که نام بلند مرتبه ی آن «اَمان» است و 29 یا 52 بار «یا امان» گفته می شود و پس از آن یک بار دعای زیر خوانده می شود:

52. «اللهم إنک آمن من کل شیء و کل شیء خائف منک، فبأمنک من کل شیء و بخوف کل شیء منک آمنّی من خوف کل شیء، یا «فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ1» کهیعص کفیت حمعسق(1)

حمیت «وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ 3» «وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً»4

تحصنت بذی الملک و الملکوت و اعتصمت بذی العزة و الجبروت و رمیت کل من أرادنی بسوء بألف مرة لا حول و لّا قوة إلا ب الله العلی العظیم.

و ألف مرة، اللهم صل علی محمد و آله أجمعین و الحمد لله رب العالمین.»

«خداوندا، تو از هر چیز در امان هستی و هر چیز از تو می ترسد، پس

ص:102


1- (2) شوری: (42)، 2-1.

با در امان بودنَت از هر چیز و با ترس هر چیز از تو، مرا از ترس هر چیز در امان دار، ای آن که چیزی همانند او نیست و شنوای بینا است. به وسیله ی رمزهای کاف، هاء، یاء، عین، صاد بی نیاز شدم و به وسیله ی رمزهای حاء، میم، عین، سین، قاف مورد حمایت قرار گرفتم.

«همه ی بزرگان در برابر خداوند زنده ی پایدار، فروتن می باشند و هر کس ستمی کند، به طور حتم نومید و زیانکار شده است».

فرمانروای پنهان و پیدای جهان را پایگاه و سنگر خویش قرار دادم و دست به دامان شکست ناپذیر چاره ساز شدم و هزار بار با این ذکر که «هیچ معبودی جز خداوند زنده ی پاینده نیست» و نیز هزار بار با این ذکر که «خداوندا بر محمد و همه ی دودمانش درود فرست و هر ستایشی از آن خداوندی است که پروردگار جهانیان است» بدخواهان خویش را دور ساخته ام.»

توسل به هر امامی، اثر ویژه ای دارد

شیخ صهرشتی در کتاب «قبض المصباح» حکایتی را به این شرح نقل می کند:

«شیخ صدوق ابوالحسن احمد بن علی بن احمد نجاشی صیرفی، معروف به ابن کوفی رحمه الله که در راستگویی مورد اعتماد موافق و مخالف بود در پایان ماه ربیع الاول 442 ه. ق در بغداد حکایتی را به این شرح برای ما نقل کرده است: «ابوالحسن محمد بن جعفر تمیمی برایم

ص:103

مطلبی را به این شرح بیان کرد: ابوالوفای شیرازی که بسیار راستگو بود می گوید ابوعلی الیاس که فرمانروای کرمان بود مرا گرفت و بست.

مأموران به من گفتند که ابوعلی الیاس تصمیم سختی برایت دارد و من از این سخنان دچار اضطراب شدم و از خداوند می خواستم به واسطه ی پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان نجاتم دهد. وقتی شب جمعه فرا رسید پس فراغت از نماز خوابیدم، پیامبر صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم می فرمود برای هیچ امر دنیوی به من و دخترم علیها السلام و امام حسن و امام حسین علیهما السلام توسل نجوئید مگر برای امور آخرت و فرمانبرداری از خداوند و خشنودی او، امّا توسل به برادرم ابوالحسن - علی بن ابی طالب علیه السلام - برای این است که انتقام کسی را که به تو ستم کرده است بگیرد.

ابوالوفای شیرازی می گوید به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کردم ای پیامبرِ خدا، چگونه امام علی علیه السلام می تواند از کسی که به من ستم کرده است انتقام بگیرد در حالی که دشمن من در کوهی جای گرفت ولی امام علی علیه السلام در برابر غصب کردن حقّ خودش نیز حرفی نزد؟

پیامبر صلی الله علیه و آله با حال تعجّب به من نگاه کرد و فرموده: «این پیمانی است که من از او گرفتم و دستوری است که من به او داده ام و حقّ ندارد از زیر بار این پیمان و دستور شانه خالی کند امّا این که گفتی، حقّ خودش را غصب کرده اند و سخنی نگفت، بدان که خداوند حقّ او را گرفت ولی وای بر آن که به ولیّ خدا علی علیه السلام جسارت کرد».

ص:104

پیامبر در ادامه فرمودند: «توسّل به امام علی سجّاد علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام برای نجات از دست پادشاهان و وسوسه ی شیطان، مؤثّر است و توسّل به امام محمّد باقر علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام، برای برآورده شدن حاجات اخروی و توفیق فرمانبرداری از خداوند بلند مرتبه مؤثّر است و توسل به امام موسی کاظم علیه السلام، برای کسب سلامتی از خداوند بلند مرتبه مفید است، و توسل به امام رضا برای سلامتی در بیابان ها و دریاها اثر بخش است و توسل به امام محمد تقی علیه السلام برای درخواست رزق از خداوند بلند مرتبه سودمند است و توسل به امام علی نقی علیه السلام برای توفیق در عبادات مستحب یا فرزند پسر داشتن یا نعمت گرفتن از خداوند و نیز دوستی و نیکی برادران با یکدیگر و نیز برای توفیق در فرمانبرداری از خداوند فایده بخش است و توسل به امام حسن عسکری علیه السلام برای امور آخرت مؤثّر است و توسل به امام زمان (عج) این است که هرگاه سلاح تو را گرفت و دست بر دسته آن گذاشت، از او کمک بخواه که تو را یاری می کند.»

[ابوالفای شیرازی می گوید:] «در خواب داشتم می گفتم ای مولای من ای صاحب الزمان مرا دریاب که مشقّت و گرفتاریم به اوج رسیده است که از خواب بیدار شدم و دیدم که مأموران در حال باز کردن گره ها و آزاد کردن من هستند».

ص:105

توسل مخصوص به هر معصوم

دعایی که خوانده می شود و از هر امامی برآوردن حاجت مخصوصی خواسته می شود، بر اساس روایت صهرشتی به این شرح است.

53. «اللهم صل علی محمد و علی ابنته و علی ابنیها، و أسئلک بهم أن تعیننی علی طاعتک و رضوانک، و تبلغنی بهم أفضل ما بلغت أحدا من أولیائک، إنک جواد کریم. اللهم إنّی أسئلک بحق أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب إلا انتقمت لی به ممن ظلمنی و غشمنی و آذانی، و انطوی علی ذلک و کفیتنی به مؤنة کل أحد یا أرحم الرّاحمین. اللهم إنّی أسئلک بحق و لیک علی بن الحسین إلا کفیتنی به مؤنة کل شیطان مرید، و سلطان عنید شدید یتقوّی علی ببطشه، و ینتصر علی بجنده، إنک جواد کریم. اللّهم إنّی أسئلک بحق و لییک محمد بن علی و جعفر بن محمد علیهما السلام إلا أعنتنی بهما علی أمر آخرتی بطاعتک، اللهم إنّی أسئلک بحق و لیک موسی بن جعفر علیه السلام إلا عافیتنی به فی جمیع جوارحی ما ظهر و ما بطن، یا جواد یا کریم. اللّهم إنّی أسئلک بحق و لیک الرضا علی بن موسی إلا سلمتنی به فی جمیع أسفاری فی

ص:106

البراری و البحار و الجبال و القفار و الأودیة و الغیاض من جمیع ما أخافه و أحذره، إنک رؤف رحیم. اللهم إنّی أسئلک بحق و لیک محمد بن علی إلا جدت به علی من فضلک، و أغنیتنی عمن سواک، و جعلت حاجتی ذلیک، و قضاءها علیک، إنک لما تشاء قدیر. اللهم إنّی أسئلک بحق و لیک علی بن محمد إلاّ أعنتنی به تأدیة فرضک، و بر إخوانی المؤمنین، و سهل ذلک لی، و اقرنه ب الخیر، و أعنّی علی طاعتک یا رحیم. اللهم إنّی أسئلک بحق و لیک الحسن بن علی إلاّ أعنتنی به علی آخرتی بطاعتک و رضوانک، و سررتنی فی منقلبی برحمتک یا أرحم الرّاحمین. اللهم إنّی أسئلک بحق و لیک و حجتک صاحب الزمان إلا أعنتنی به علی جمیع أموری و کفیتنی مؤنة کل موذ و طاغ و باغ، و أعنتنی به فقد بلغ مجهودی، وکفیتنی به عدو کل و هم و دین عنّی و عن ولدی و جمیع أهلی وإخوانی ومن یعنینی أمره و خاصتی، آمین رب العالمین.»(1)

«خداوندا، بر محمد و دخترش و دو پسر دخترش درود فرست و از تو می خواهم که توفیق فرمانبرداری و دست یابی به خشنودیت را نصیبم سازی و به واسطه ی آنان مرا به برترین چیزی که هر کدام از

ص:107


1- (1) بحارالأنوار، مجلسی، ج 34، ص 91.

دوستانت را به آن رسانده ای برسانی، همانا که تو بخشنده ی بزرگواری.

خداوندا به حقّ پیشوای اهل ایمان علیّ بن ابی طالب علیه السلام از تو می خواهم، از کسی که به من ستم کرده و جفا ورزیده و آزارم داده انتقام بگیری و به سبب او از وابستگی نیازمندانه به هر کسی مرا بی نیاز سازی، ای مهربان ترین مهربانان.

خداوندا، به حقّ دوست برگزیده ات، علی بن حسین علیه السلام از تو می خواهم که مرا از آسیب هر شیطان سرکش و هر فرمانروای ناسازگارِ سخت گیر که هر لحظه می تواند بر من دست یابد و با سپاهش بر من پیروز شود، ایمن سازی، همانا تو بخشنده ی بزرگواری.

خداوندا به حقّ دو دوست برگزیده ات محمد بن علی و جعفر بن محمد علیهما السلام از تو می خواهم که به واسطه ی آنان، مرا بر فرمانبرداریت که به آخرتم می انجامد، یاری کنی. خداوندا به حق دوست برگزیده ات موسی بن جعفر علیهما السلام از تو می خواهم که به وسیله ی او، در همه ی اعضای درونی و بیرونی ام، مرا به سلامت داری، ای بخشنده ی بزرگوار.

خداوندا به حقّ جانشین برگزیده ات علی بن موسی الرّضا علیهم السلام از تو می خواهم که به واسطه ی او مرا در همه ی سفرها در بیابان ها، دریاها، کوه ها، دشت ها، درّه ها و جنگل ها از همه ی آنچه می ترسم و پرهیز می کنم، به سلامت داری، همانا تو نوازشگری مهربان هستی.

خداوندا به حقّ جانشین برگزیده ات محمّد بن علیّ علیهما السلام از تو می خواهم که به واسطه ی او از فضل خود بر من ببخشایی و از

ص:108

نعمت های فراوانت بر من بباری و روزی خود را بر من ارزانی داری و از غیر خودت بی نیازم سازی و نیازم را [تنها] به پیشگاه خود برده و برآورده نمایی، همانا تو بر هر چه بخواهی توانایی.

خداوندا به حقّ جانشین برگزیده ات علی بن محمد علیهما السلام از تو می خواهم که به واسطه او، مرا در انجام وظیفه ای که بر عهده ام گذاشته ای و در نیکی کردن به برادران دینی و ایمانی یاری کنی و این وظیفه را بر من آسان بگردانی و همراه آن خیر و برکت قرار دهی و مرا بر فرمانبرداری خود مدد رسانی، ای مهربان.

خداوندا به حقّ جانشین برگزیده ات حسن بن علی علیهما السلام از تو می خواهم که واسطه ی او بر آخرتم با فرمانبرداری و خشنودیت یاری رسانی و با مهربانی خویش مرا شادمان سازی، ای مهربان ترین مهربانان.

خداوند به حقّ جانشین برگزیده و راهنمایت به سوی آفریدگانت، صاحب زمان (عج) از تو می خواهم که به واسطه ی او در همه ی کارهایم به من توجّه کنی و از آسیب هر آزاردهنده و سرکش و گردنکشی محفوظم بداری و به واسطه ی او به من توجّهی فرمایی که گرفتاریم به نهایت رسیده است و نیز به واسطه ی امام زمان (عج) از هر دشمن، اندوه و بدهکاریی، رهایم سازی و از فرزندانم، همه ی خاندانم، برادرانم، و هر کس برایم مهم است و بستگانم محافظت بفرمایی، ای پروردگار جهانیان، دعایم را اجابت کن».

ص:109

باز هم توسل ویژه به پیامبر و خاندانش

روایت دیگری مبنی بر توسل به یکایک خاندان نبوت وجود دارد که به این شرح است:

54.«اللهم صل علی محمد و أهل بیته و أسئلک بحق محمد و ابنته و ابنیها الحسن و الحسین سلام الله علیهم إلا أعنتنی بهم علی طاعتک و رضوانک، و بلغتنی بهم أفضل ما بلغته أحدا من أولیائهم فی ذلک، و سئلک اللهم بحق و لیک أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب صلوات الله علیه إلّا انتقمت لی به ممن ظلمنی و کفیتنی به من یریدنی بظلم أبدا ما أبقیتنی، و أسئلک بحق و لیک علی بن الحسین علیهما السلام إلا کفیتنی به و نجیتنی من جور السلاطین و نفث الشیاطین، و أسئلک اللهم بحق و لییک محمد بن علی و جعفر بن محمد علیهما السلام إلّا أعنتنی بهما علی أمر آخرتی بطاعتک، و أسئلک اللهم بحق و لیک العبد الصالح موسی بن جعفر الکاظم بغیظه علیهما السلام إلا عافیتنی به ممّا أخافه و أحذره علی بصری و جمیع سایر جسدی و جوارح بدنی ما ظهر منها و ما بطن من جمیع الأسقام و الأمراض و الأعلال و الأوجاع بقدرتک یا أرحم الراحمین. و أسئلک اللّهم بحق

ص:110

ولیک علی بن موسی الرضا علیهما السلام إلّا أنجیتنی به و سلمتنی مما أخافه و أحذره فی جمیع أسفاری فی البراری و القفار و الأودیة و الغیاض و البحار. و أسئلک اللهم بحق و لیک أبی جعفر الجواد علیه السلام إلّا جدت علی به من فضلک، و تفضلت علی به من و سعک ما استغنی به عما فی أیدی خلقک و خاصة یا رب لئامهم، و بارک لی و فیما لک عندی من نعمک و فضلک و رزقک. إلهی انقطع الرجاء إلّا منک و خابت الآمال إلّا فیک یا ذا الجلال و الإکرام، أسئلک بحق من حقه علیک و اجب أن تصلی علی محمد و أهل بیته و أن تبسط علی ما خطرته من رزقک و أن تسهل ذلک و تیسره فی خیر منک و عافیة و أنا فی خفض عیش و دعة یا أرحم الراحمین. و أسئلک اللهم بحق و لیک علی بن محمد علیهما السلام إلّا أعنتنی به علی قضاء نوافلی و بر إخوانی و کمال طاعتک. و أسئلک اللهم بحق و لیک الحسن بن علی الهادی الأمین المؤدی الکریم الناصح الثقة العالم علیهما السلام إلّا أعنتنی به علی أمر آخرتی. و أسئلک اللهم بحق و لیک و حجتک علی عبادک و بقیتک فی أرضک المنتقم لک من أعدائک و أعداء رسولک بقیة آبائه الطاهرین و و ارث أسلافه الصالحین صاحب الزمان صلوات الله علیه و علی آبائه

ص:111

الکرام المتقدمین الأخیار إلّا تدارکتنی به و نجیتنی من کل کرب و هم و حزن و حفظت علی قدیم إحسانک إلی و حدیثه علی و جمیل عوائدک عندی یا رب أعنّی به و نجنی من المخافة و من کل شدة و عظیمة و هول و نازلة و غم و دین و مرض و سقم و آفة و ظلم وجور و فتنة فی دینی و دنیای و آخرتی بمنک و رأفتک و رحمتک و کرمک و تفضلک و تعطفک، یا کافی إبراهیم علیه السلام نمرود یا کافی موسی علیه السلام فرعون و یا کافی محمد صلوات الله علیه و آله ما أهمه یوم الأحزاب و یا کافی علی علیه السلام ما أهمه یوم صفین و یا کافی علی بن الحسین علیهما السلام أمر أبی الدوانیق، صل علی محمد و آله و اکفنی ما أهمنی فی دار الدنیا و کل هول دون الجنة برحمتک یا أرحم الراحمین، یا قاضی الحوائج یا و هاب الرغائب یا معطی الجزیل یا فکاک العتاة. اللّهم إنک تعلم أنّی أعلم أنک قادر علی قضآء حوائجی، فصل علی محمد و آله و عجل یا رب فرج و لیک و ابن بنت نبیک و اقض یا الله حوائج أهل بیت محمد و اقض لی یا رب بمحمد و أهل بیته حوائج الدنیا و الآخرة صغیرها و کبیرها فی یسر منک و عافیة و تمم بهم نعمتک علی و هنأنی بهم کرامتک و ألبسنی بهم عافیتک و

ص:112

تفضل علی بعفوک و کن لی بحق محمد و أهل بیته و جمیع أموری ولیا و حافظا و ناصرا و کالیا و راعیا و ساترا و رازقا. ما شاء الله کان و ما لم یشألم یکن لا یعجز الله طلبه فی الأرض و لا فی السماء هو کائن إن شاء الله».(1)

«خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و به حقّ محمّد و دخترش و دو فرزند دخترش حسن و حسین علیهم السلام از تو می خواهم به واسطه ی آنان مرا بر فرمانبرداری و کسب رضایت خویش موفق داری و به سبب آنان مرا به برترین چیزی که به هر کدام از اولیایت داده ای برسانی. خداوندا به حقّ نماینده ی برگزیده ات پیشوای مؤمنان علی فرزند ابوطالب - که درود خدا بر او باد - از تو می خواهم که به وسیله ی او از کسی که بر من ستم کرده است، انتقام بگیری، و همیشه تا زنده ام، مانع کسی باشی که می خواهد بر من ستم کند.

و به حقّ نماینده ی برگزیده ات علی بن حسین علیهم السلام از تو می خواهم که به واسطه او بی نیازم گردانی و از جفای فرمانروایان و وسوسه شیطان ها رهایم سازی. و به حقّ دو نماینده ی برگزیده ات محمد بن علی و جعفر بن محمّد علیهم السلام از تو می خواهم که به واسطه ی آنان با توفیق فرمانبرداریت کار آخرتم را به پیش رانی، بار خدایا ای مهربان ترین مهربانان به حقّ نماینده ی برگزیده و بنده ی خوش بختَت موسی بن

ص:113


1- (1) بحارالأنوار، مجلسی، ج 99، ص 251.

جعفر علیهما السلام از تو می خواهم که به واسطه او، از همه ناتوانی ها، بیماری ها، عیب ها و دردهایی که نسبت به چشم و همه ی دیگر اجزای پیکر و اعضای درونی و بیرونی بدنم می ترسم و پرهیز می کنم، به قدرت خویش عافیتم بخشی.

خداوندا به حقّ نماینده ی برگزیده ات علی بن موسی الرّضا علیهما السلام از تو می خواهم به وسیله او نجاتم دهی و از آنچه در همه سفرهایم در بیابان ها، دشت ها، درّه ها، جنگل ها و دریاها می ترسم و پرهیز می کنم، سلامتم بداری.

خداوند به حقّ نماینده ی برگزیده ات ابوجعفر جواد علیه السلام از تو می خواهم که به وسیله او از فضل خویش، بر من ببخشایی و تو ای پروردگارم از فضل خود و نعمت های فراگیرت، چنان بر من ببخشای و ببار که از آنچه در دست آفریدگان تو به ویژه پلیدشان است بی نیاز گردم و آن مقدار از نعمت، بخشش و روزی که از جانب خود به من داده ای، برایم با برکت گردان».

«ای خدای من، ای با شکوه بزرگوار، امیدم از غیر تو بُرید و آرزوهایم جز به درگاه تو ناکام گشته است. ای مهربان ترین مهربانان به حقّ آن کس که حقّش را بر خود واجب کرده ای از تو می خواهم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی و روزی پربرکت خویش را بر من ارزانی داری و راه دست یابی به آن را آسان کرده و آن را از جانب خود برایم خوشی و سلامتی قرار دهی آن گونه که من در آسایش و راحتی قرار

ص:114

گیرم.

بار خدایا به حقّ نماینده ی برگزیده ات علی بن محمّد علیهما السلام از تو می خواهم که به واسطه ی او، مرا بر انجام مستحبّات، نیکی کردن به برادران و شناخت فرمانبرداریت یاری رسان.

خداوندا به حقّ نماینده ی برگزیده ات حسن بن علی علیهما السلام راهنمای امانت دار و امانت پرداز بخشنده، خیرخواه و مشاور مورد اطمینان و دانشمند، از تو می خواهم که به وسیله ی او مرا در کارهای مربوط به آخرتم یاری رسانی.

بار خدایا به حقّ نماینده ی برگزیده و راهنمای بندگان و یادگار ماندگارت بر روی زمین که [مهدی صاحب الزّمان] از دشمنان تو و پیامبرانت انتقام می گیرد و بازمانده پدران پاکش و وارث نیاکان نیکوکارش و صاحب روزگاران است - و درود خدا بر او و پدران گرامی و نیکوکار پیشین او باد - از تو می خواهم به وسیله ی او اصلاحم فرمایی و از هر گرفتاری، اندوه و نگرانیی رهاییم بخشی و به نکوکرداری گذشته و حال خود و سودمندی های زیبایت نزد من، مرا نگهداری نمایی.

ای پروردگار من، ای نگهدارنده ی ابراهیم علیه السلام از دست نمرود و ای نگهدارنده ی موسی علیه السلام از دست فرعون و ای نگهدارنده ی محمّد صلی الله علیه و آله در برابر آن چه در روز جنگ با گروه های مختلف، بر او وارد آمده بود و ای نگهدارنده ی علی بن حسین علیهما السلام در روز سخت تشنگی و ای

ص:115

نگهدارندی جعفر بن محمد علیهما السلام از دستور ابودوانیق، بر محمد و دودمانش درود فرست و تو ای مهربان ترین مهربانان، ای برآورنده ی نیازها، ای کامیاب کننده ی آرزوها، ای بخشنده ی نعمت های فراوان، ای درهم شکننده ی زورگویان متکبّر، به مهربانیت از آن چه در دنیا گرفتارم کرده و از هر آفتی که بر سر راه من در رفتن به بهشت خودنمایی می کند، در امانم دار، ای برآورنده ی حاجات، ای بخشنده ی عطایای بسیار به افراد عیال وار، ای بخشایشگر بسیار، ای درهم کشننده ی گردنکشان زورگو.

خداوندا خود می دانی که باور دارم تو بر فراهم سازی نیازمندی هایم توانایی، بر محمّد و دودمانش درود فرست. ای پروردگار من در ظهور نماینده ی برگزیده ات و فرزند دختر پیامبرت تعجیل بفرما و آرزوی خاندان محمّد را [با ظهور امام زمام عجل الله] برآورده ساز و تو ای پروردگار من، به محمّد و خاندانش، حاجت های دنیا و آخرتم را از کوچک و بزرگ، به گونه ی آسان و عافیت آمیز از جانب خویش، برآورده ساز و نعمت و آسایش خود را بر من به کمال برسان و بخشش خویش را به واسطه ی پیامبر و خاندانش برایم گوارا ساز و به سبب آنان لباس عافیت خود را بر من بپوشان و با گذشت خویش، به من نیکی فرما و به حقّ محمد و خاندانش در همه ی کارهایم، سرپرست، نگهدار، یاور، وکیل، مراقب، عیب پوش و روزی دهنده ی من باش.

هر چه خدا خواست انجام شد و هر چه بخواهد انجام می شود. اگر

ص:116

خداوند چیزی را بخواهد هیچ چیز، او را از خواست و اراده اش در آسمان و زمین ناتوان نمی سازد.»

دعایی که اجابت می شود

غالب بن قطان، بیست سال از خداوند درخواست کرده بود که نامی را به او بیاموزد تا هرگاه آن را بخواند دعایش مستجاب گردد و هرگاه چیزی را درخواست کرد، برآورده شود. وی سه شب پیاپی این دعا را در خواب دید:

55. «یا غالب یا فارج ا لهم و یا کاشف الغم یا صادق الوعد یا موفیا ب العهد یا منجز الوعد یا حی یا لا إله إلا أنت صل علی محمد و آل محمد و سلم».

«ای فرمانروا، ای اندوه گشا، ای غم زدا، ای که به هنگام وعده، راستگویی و به وقت پیمان، وفاداری و وعده ی خویش برآری، ای زنده، ای کسی که جز تو معبودی نیست بر محمّد و دودمان محمّد، درود و سلام بفرست».

دعای باطل کردن سحر و جادو

متن نامه ای که شیخِ علامّه، بهاءالدّین محمّد عاملی [شیخ بهائی رحمه الله] به شاه عباس نوشت چنین است:

«به عرض أشرف می رساند، این دعایی است که برای ابطال سحر

ص:117

با تربت کربلا و آب باران نیسان در کف دست راست شخص سحر شده نوشته می شود و سزاوار است که شخص سحر شده هنگام نوشتن دعا ناشتا باشد. پس هنگامی که دعا بر کف دست راست او نوشته شد، همه ی آن را با زبان بلیسد و آن قدر لیسیدن را ادامه دهد تا نشانه ای از نوشته بر جای نماند. این کار سه روز پیاپی انجام شود که به لطف خداوند سحر باطل می گردد. و دعای مورد نظر این است:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

56. «یا من أزل السحر بإعجاز موسی علیه السلام لمّا ألقی عصاه فإذا هی ثعبان مبین أزل عمن قصدته سحر السحرة و کید الفجرة، إنک علی کل شیء قدیر.»

«ای کسی که با معجزه ی موسی علیه السلام آنگاه که عصایش را انداخت و ناگهان اژدهایی واقعی شد جادو را نابود ساخت، جادوی جادوگران و نیرنگ نابکاران را از کسی که در نظر دارم بر طرف ساز، که تو بر هر چیزی توانایی».

دعای باطل کردن سحر و جادو

همچنین برای باطل کردن سحر و جادو، این نام ها 130 بار خوانده می شوند:

57. «یا مبطل السحر و یا مزیل العسر یا فتاح یا فعال یا ألله».

ص:118

«ای باطل کننده جادو و ای برطرف سازنده گرفتاری، ای بسیار گشایشگر و ای پُرکار».

آنگاه بگوید:

58. «یا مبطل السحر أبطل عنّی السحر، و یا مزیل العسر أزل عنی عسره، و یا فتاح افتح عنی عقده، یا فعال افعل ما یصلحنی منه».

«ای باطل کننده ی جادو، جادو را از من برطرف ساز و ای برطرف سازنده ی گرفتاری سختی جادو را از من دور بگردان و ای بسیار گشایشگر، گره جادو را از من بگشا، ای پرکار، برایم کاری کن که آثار جادو را از من بزداید».

و بار دیگر نام های چهارگانه [یا مبطل السحر و یا مزیل العسر یافتاح یا فعال] 120 بار خوانده می شود و شرط چنین دعایی این است که در آغاز و انجام دعا بر پیامبر و دودمانش علیهما السلام صلوات فرستاده می شود.»

دادخواهی از امام زمان (عج)

پس از خواندن دو رکعت نماز که سوره ی حمد و یک سوره ی دیگر خوانده می شود، رو به قبله و زیر آسمان می ایستی، [حضرت صاحب زمان عجل الله را صدا می زنی] و این دعا را می خوانی و هر چه دوست داری بخواه که به لطف خدا برآورده می شود.

59. «سلام الله الکامل التام، الشامل العام، و صلواته و برکاته

ص:119

القائمة التامة علی حجة الله و ولیه فی أرضه و بلاده، و خلیفته علی خلقه و عباده، و سلالة النبوة، و بقیة العترة و الصفوة، صاحب الزمان، و مظهر الإیمان، و ملقن أحکام القرآن و مطهر الأرض، و ناشر العدل فی الطول و العرض، و الحجة القائم المهدی الإمام المنتظر المرتضی الطّاهر بن الأئمة الطّاهرین، الوصی بن الأوصیاء المرضیّین، الهادی بن الأئمة المعصومین، السلام علیک یا معز المؤمنین المستضعفین، السلام علیک یا مذل الکافرین المتکبرین الظّالمین، السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان، السلام علیک یابن رسول الله، السلام علیک یابن أمیر المؤمنین، و ابن فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین، السلام علیک یابن الحجج علی الخلق أجمعین، السلام علیک یا مولای، سلام مخلص لک فی الولایة، أشهد أنک الإمام المهدی قولا و فعلا، و أنت الذی تملأ الأرض قسطا و عدلا، فعجل الله فرجک، و سهل مخرجک، و قرب زمانک، و کثر أنصارک و أعوانک، و أنجز لک ما وعدک فهو أصدق القائلین، «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ»، 1 یا

ص:120

مولای یا صاحب الزمان، یابن رسول الله، حاجتی کذا و کذا فاشفع لی فی نجاحها، فقد توجهت إلیک بحاجتی لعلمی بأن لک عند الله شفاعة مقبولة و مقاما محمودا، فبحق من اختصکم بأمره، و ارتضاکم لسره، و بالشأن الذی بینکم و بینه، سئل الله تعالی فی نجح طلبتی، و إجابة دعوتی، و کشف کربتی».(1)

«سلام کامل، بی نقص، فراگیر و گسترده ی خداوند و درود و برکات استوار و بی عیب او بر راهنما و نایب برگزیده اش در زمین و آبادی هایش و جانشین او بر آفریدگان و بندگانش و تداوم بخش پیامبری و یادگار خاندان و برگزیدان، امام زمان، آشکار سازنده ی ایمان، آموزگار احکام قرآن، پاک کننده ی زمین، برافرازنده ی عدل در تمام جاهای جهان، راهنمای استوار، مهدی عجل الله، امام مورد انتظار، خشنودِ پاک، فرزند امامان ناعیبناک، نماینده ی جانشینان خشنود، دستگیر بندگان، فرزند پیشوایان بی گناه.

سلام بر تو ای عزّت بخش ایمان آورندگانِ توانْ از دست رفته و راه ها بر آنان بسته، سلام بر تو ای خوارکننده ی کافران فخر فروش ستمگر، سلام بر تو ای دوستِ اختیار دارِ من، ای امام زمان. سلام بر تو ای فرزند پیامبر خدا، سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان و فرزند فاطمه ی زهراء برترین زن جهانیان، سلام بر تو ای فرزند راهنمایان خداوند بر

ص:121


1- (1) بحارالأنوار، مجلسی، ج 91، ص 31.

همه ی آفریدگان، سلام بر تو ای دوست اختیار دار من آن گونه سلامی که یک دوست کاملاً صادق می گوید. گواهی می دهم که تو پیشوایی هدایت یافته در گفتار و کردار هستی، و تو همانی که زمین را از انصاف و عدل پر می سازی. پس خداوند در گشایش کار تو اقدامی زود هنگام کند و راه برون رفت تو را از دغدغه هایت آسان گرداند و زمان ظهور تو را نزدیک کند و هواداران و یاوران تو را بسیار گرداند و وعده ای را که به تو داده است به جا آورد. زیرا خداوند راستگوترین است که فرمود: «و ما می خواهیم بر آنان که حقّ شان در زمین ستانده شد، منّت گذاشته و آنان را پیشوا و وارثان زمین قرار دهیم».

ای دوست اختیاردار من، ای امام زمان، ای فرزند پیامبر خدا، حاجت من فلان و بهمان است، پس برای برآوردن آن ها میان من و خداوند میانجی گری کن، همانا دست نیازم را بلند کرده و رو به سوی تو کردم. زیرا می دانم که میانجی گری تو در پیشگاه خداوند مورد پذیرش است و تو جایگاهی بس ستونی نزد خداوند داری. پس به حقّ آن کس که شما را مأمور ویژه ی خود گردانید و راز دار خویش قرار داد و به احترامی که میان شما و خدا برقرار است از او بخواه که حاجتم را برآورده سازد و دعایم را قبول کند و گرفتاریم را بر طرف فرماید.»

ص:122

دعای پنهان شدن از دید دشمنان

چند آیه از قرآن است که برای پنهان شدن از دید دشمنان خوانده می شوند و من [سیّد علی خان شیرازی] در سال 1191 ق که از دست دشمن گریختم، آن را تجربه کردم.

«بسم الله الرحمن الرحیم»

60. «أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللّهُ عَلی عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ»1

«أُولئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ»2

«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْها وَ نَسِیَ ما قَدَّمَتْ یَداهُ إِنّا جَعَلْنا عَلی قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَی الْهُدی فَلَنْ یَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً».3

«به نام خداوند بخشاینده ی مهربان»

«آیا دیدی آن کس که هوای خود را معبود خویش قرار داده است و

ص:123

خداوند، او را از روی علم گمراه ساخت و بر گوش و دل او مهر زد و بر دیده اش پرده انداخت، پس کیست که پس این که خداوند او را چنین کرده است بتواند او را هدایت کند، آیا پند نمی گیرید؟».

«آنان کسانی اند که خداوند، دل، گوش و دیدگانشان را بسته است و اینان همان غافلانند».

«و ستمگرتر از آن کیست که وقتی نشانه های پروردگار یادآوری می شود، از آن روی گردانی کرده و کارهای بدی را که در گذشته انجام داده فراموش کرده اند؟ ما بر دل هایشان مهر زدیم تا نفهمند و نیز گوش هایشان را سنگین کردیم، با چنین شرایطی اگر آن ها را به راه درست دعوت کنی، هیچگاه به راه نخواهند آمد».

دعای جهت برطرف شدن غمّ و دلتنگی و مشغله ی فکری

دعایی را جعفر بن محمد علیهما السلام به جعفر بن ابراهیم هاشمی آموزش داد. جعفر بن فرزند ابراهیم گفت از غمّی که در دل و گرفتاری که عرصه را بر من تنگ کرده بود و فکری که مرا به خود مشغول کرده بود، پیش جعفر بن محمد علیهما السلام اظهار نگرانی کردم و وی از من خواست که دو رکعت نماز بگذارم و این دعا را بخوانم:

61.«اللهم أنت ثقتی حین یسوء ظنی و أنت رجائی عند انقطاع الحیلة عنی و أنت عدتی فی کل شدة دخلت علی و أنت ربی لا أنکرک فی کل مصیبة ضاقت بی، و أنت یا إلهی مفرج کل بلوی و أنت یا إلهی

ص:124

لکل عظیمة تدعی و أنت یا ذخری لکل شدة ترجی، فإلیک یا مولای المشتکی، و أنت یا إلهی المرتجی، فما أکبر همی إن أنت لم تفرجه و أزل لسانی إن أنت لم تثبته، و أخف میزانی إن أنت لم تثقله، فأنا یا رب صاحب الذنب الکبیر و الجرم العظیم و أنا یا سیدی بارزتک بسوء فعلی و لم یکن بینی و بینک ستر. اللهم فها أنا ذا أدعوک دعاء العبد المسکین أدعوک دعاء من لا یجد لذنبه غافرا و لا لعورته ساترا و لا لعثرته مقیلا غیراک، و أنا یا رب عبدک الذلیل الذی أعززت و أنا العاری الذی کسوت و أنا العاثر الذی أقلت، فما شکرت و لا قبلت نصیحتک و أنت مفرج کل کرب و أنت صاحب کل أحد و أنت کاشف ضر أیوب و أنت غافر ذنب داود و أنت راد یوسف علی یعقوب و أنت سامع صوت یونس المکروب و أنت نور النور و أنت نور فوق کل نور، أسئلک یا رب بنورک الذی لا تقر لهیبته الأرض و لا تقوم له السماء إلّابقدرتک، أسئلک النجاة من النار و الفوز بالجنة إنک أنت الله الذی لا إله إلّا أنت تفعل ما تشاء و تحکم فی عبادک ما ترید.»

«خداوندا، تو هنگام بدگمانی ام، مورد اعتماد منی و هنگامی ناچاری ام امید منی و در سختی هایی که بر من وارد می شوند، یاور

ص:125

منی، و تو پروردگار منی که در هیچ مصیبتی فراموشت نمی کنم. ای پروردگار من تویی که هر بلایی را دور می سازی، و تویی که به هنگام هر دشواری خوانده می شوی. ای سرمایه ی من، تویی که در هر سختی، به تو امید بسته می شود، پس شِکوه ها به پیشگاه تو عرضه می گردد. ای خدای من، به تو امید بسته می شود، پس چقدر اندوهم بزرگ است اگر تو آن را برطرف نسازی، و چقدر زبانم در خطر لغزش است اگر تو آن را نگه نداری، و چقدر میزان اعمال نیکم سبک است اگر تو آن را سنگین نگردانی.

پس ای پروردگار من، منم دارای گناه بزرگ و جرم سنگین و ای سرور من، منم که با بدکاریم در برابر تو ایستادم در حالی که هیچ پرده ای میان من و تو نبود.

خداوندا اکنون این منم که مانند بنده ای بینوا و کسی که آمرزنده ای برای گناه و پوشاننده ای برای عیوب و نگهدارنده ای برای لغزش های خود نیافته است، تو را می خوانم.

ای پروردگار من، منم بنده ی خواری که تو عزیز کردی و برهنه ای که پوشاندی و لغزنده ای که نگه داشتی، و من سپاسگزار نبودم و خیرخواهی تو را نپذیرفتم، و تویی برطرف سازنده هر گرفتاری و همراه هر تنها و برطرف سازنده ی بیماری ایّوب و آمرزنده ی گناه داوود و بازگردانده ی یوسف به یعقوب و شنونده ی ندای یونِس گرفتار. و تو روشنی بخش هر روشنایی بوده و روشناییی بر روشنایی هستی، ای

ص:126

پروردگار من، تو را به آن درخششَت که جز با قدرتَت، زمین در برابر شکوه آن قرار ندارد و آسمان در برابر آن پایداری نمی کند از تو می خواهم که از آتش جهنّم نجاتم دهی و بهشت را نصیبم گردانی، همانا این تویی که معبودی جز تو نیست و هر چه بخواهی انجام می دهی و بر بندگانت هر فرمانی که بخواهی روا می داری».

* جعفر بن ابراهیم گفت: «به خدا که جز او معبودی نیست، هنوز به خانه برنگشتم که حاجتم برآورده و اندوه و غمم زدوده شد و در طول عمرم نشد که کسی به من ستم کند و من به سبب این دعا بر او پیروز نشوم، و به هیچ مریضی نرسیدم و این دعا را بر او خوانده باشم مگر آن که شفا یافت و هنگام هیچ اندوهی آن را نخواندم مگر آن که خداوند اندوهم را برطرف و حاجتم را برآورده ساخت.»

برترین دعا

این دعای بلند مرتبه و والا مقامی است که امیرمؤمنان [علی علیه السلام] از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده اند و خلاصه ی داستانِ آن چنین است که پیامبر فرمودند:

«چون مرا به آسمان بردند دم به دم و پست سرهم پرده هایی را از پیش روی خود بر می داشتم تا این که هفتاد هزار پرده را کنار زدم و فاصله ی هر پرده تا پرده دیگر هزار برابر فاصله ی میان مشرق و مغرب بود. من در برابر پرده ی قدرت ایستادم و دیدم این دعا با نور روی آن

ص:127

نوشته است و به من گفته شد: «ای محمد این دعا را حتماً به پیروان خود آموزش بده. پس هر کس با این دعا خدا را بخواند، درهای آسمان به روی او گشوده می گردد. خداوند نگاه مهربانانه به او می کند، اندوه و غصّه ی او را بر طرف می سازد، گرفتاریش را درمان می سازد، بیماری و بدهکاری را از او دور می کند، گناه او را می بخشد، مانند آنچه را که به پیامبران و درستکاران عطا فرموده به او می بخشد، هزار کاخ از گوهر و یاقوت برای او در بهشت می سازد، روزی سیصد و ششصد بار به او توجه ویژه می کند و فرشته ای از آسمان او را صدا می زند که عمل خود را از سر بگیر زیرا خداوند، تو و پدر و مادر و همسایگانت را بخشوده است، گناهان تو را به نیکی تبدیل کرده است، پاداش هفتاد هزار سال عبادت را به تو عطا فرموده است و خیر دنیا و آخرت را برای تو فراهم کرده است. و هر کس این دعا را با مشک و زعفران بنویسد و بر آدم بیمار و معلول بنوشاند، شفا می یابد و هر کس آن را بنویسد و همراه خود داشته باشد از شرّ فرمانروایان زورگو و شیطان و دزدها در امان می ماند و پیاده روی [یا مسافت طولانی] برای او ناچیز می شود و حاجت های او برآورده می شود، و هر کس این دعا را بر گردن بچه کوچکی آویزان کند، از گزند مار، عقرب و همه ی آسیب ها در امان می ماند و هر کس آن را بنویسد و بنوشد خداوند او را از همه ی آفت ها نگه می دارد و چیزی را فراموش نمی کند و هر کس با خواندن این دعا چیزی را از خداوند بخواهد،

ص:128

خداوند بلند مرتبه آن را برای او فراهم می سازد، و هر کس این دعا را در منزل خود قرار دهد، خداود روزی اش را فراوان می کند و خانه اش را از هر پیش آمد بدی در امان قرار می دهد.

[ای محمد] به کسی که تو را به حقّ برانگیخته است، اگر همه ی جنّ و انس و فرشتگان و مانند آن ها از آغاز آفرینش تا روز قیامت هزاران برابر شده و جمع شوند تا پاداش این دعا را یادداشت کنند، نمی توانند و این دعا دوست داشتنی ترین دعا نزد خداوند است، پس به وسیله ی آن در همه ی کارهای خود به خدا توسل بجو و آن را به پیروان خوب خود بیاموز، زیرا این دعا گنجی از گنج های بهشت است و از کرامت هایی است که خداوند به ویژه در حقّ تو انجام داده است تا پیروان تو آن را بخوانند و دعایشان مستجاب و گناهان نشان بخشوده گردد و هر کس نتواند این دعا را بخواند، آن را پیش روی خود قرار دهد و این جمله را بخواند: «اللهم بحق هذا الدعاء و بحق من أنزله و بحق من نزل علیه إلّا صلیت علی محمد و آله و قضیت حاجتی.»

«خداوندا به حقّ این دعا و به حقّ کسی که آن را فرو فرستاده است و به حقّ کسی که این دعا بر او فرود آمده است، بر محمّد و دودمانش درود فرست و حاجتم را برآورده ساز».

پس پیامبر صلی الله علیه و آله [به خداوند] عرض کرد: «ستایش خدایی را که با این دعا بر من منّت گذاشته است» و دعای یاد شده این است:

ص:129

62.«اللهم إنّی أسئلک یا من أقرله بالعبودیة کل معبود، یا من یحمده کل محمود، یا من یفزع إلیه کل مجهود، یا من یطلب عنده کل مفقود، یا من سائله غیر مردود، یا من بابه عن سؤاله غیر مسدود، یا من هو غیر موصوف و لا محدود، یا من عطاؤه غیر ممنوع و لا منکود، یا من هو لمن دعاه لیس ببعید و هو نعم المقصود، یا من رجاء عباده بحبله مشدود، یا من شبهه و مثله غیر موجود، یا من لیس بوالد و لا مولود، یا من کرمه و فضله لیس بمعدود، یا من حوض بره للأنام مورود، یا من لا یوصف بقیام و لا قعود، یا من لا تجری علیه حرکة و لا جمود، یا الله یا رحمن یا رحیم یا ودود یا راحم الشیخ الکبیر یعقوب، یا غافر ذنب داود، یا من لا یخلف الوعد و یعفوا عن الموعود، یا من رزقه و ستره للعاصین ممدود، یا من هو ملجأ کل مقصی مطرود، یا من دان له جمیع خلقه بالسجود، یا من لیس عن نیل و جوده أحد مصدود، یا من لا یحیف فی حکمه و یحلم عن الظالم العنود، ارحم عبیدا خاطئا لم یوف بالعهود، إنک فعال لما ترید، یا بار یا ودود صل علی محمد خیر مبعوث دعا إلی خیر معبود و علی آله الطیبین الطّاهرین أهل الکرم و الجود، و افعل بنا ما أنت أهله یا

ص:130

أرحم الراحمین».(1)

«به نام خداوند بخشاینده ی مهربان»

«بارخدایا، از تو درخواست دارم، ای کسی که هر معبودی به پرستش اعتراف می کند، ای کسی که هر ستوده ای او را می ستاید، ای کسی در که کوششی به او توسّل می شود، ای کسی که هر گمشده ای نزد او پیدا می شود، ای کسی که خواستار او برگردانده نمی شود، ای کسی که نه توضیح بردار است و نه تعریف، ای کسی که بخشش او نه بازداشته می شود و نه ناچیز است، ای کسی که از دعا کننده دور نیست و بهترین آرزو است، ای کسی که امید بندگانش به ریسمان او بسته است، ای کسی که نمونه و مانندی برای او نیست، ای کسی که نه زاده است و نه زاده شده، ای کسی که بخشش و برتری او قابل شمارش نیست، ای کسی که خزانه ی نیکی او ورودگاه آفریدگان است، ای کسی که نتوان گفت ایستاده است یا نشسته، ای کسی که هیچ حرکت و سکونی بر او جاری نمی شود. خداوندا، ای بخشاینده، ای مهربان، ای بسیار مهربان، ای رحمت آورنده بر پیامبر بزرگ حضرت یعقوب، ای آمرزنده ی گناه داود، ای کسی که خلف وعده نمی کند و از تهدیدی که کرده می گذرد.

ای کسی که روزی و پرده پوشی او بر بندگان کشیده شده است. ای کسی که پناهگاه هر آواره ی رانده شده است. ای کسی که همه ی آفریدگان در برابرش سر تعظیم بر خاک می نهند. ای کسی که هیچ کس از دهش و

ص:131


1- (1) این دعای معراج است که در مصباح کفعمی، ص 272 آمده است.

ببخش او، بازداشته نمی شود. ای کسی که در فرمانروایی خویش بی عدالتی نمی کند و ای کسی در برابر ستمگر سرکش، بردبار و پایدار است، بر این بنده ی کوچکِ گنهکارِ بی وفا رحم کن، همانا تو هر چه را بخواهی خوب انجام می دهی. ای خوش کردار و ای بسیار مهربان، بر محمد، بهترین برگزیده ای که به بهترین معبود فرا می خواند و دودمان پاک و پاکیزه اش، خاندان بخشش و بخشایش، درود فرست و با ما آن کن که خود شایسته آنی ای مهربان ترین مهربانان».

دعای پنهان شدن

این دعا از امیرمؤمنان امام علی علیه السلام برای پنهان شدن نقل شده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

63.«إحتجبت بنور وجه الله القدیم الکامل، و تحصنت بحصن الله القوی الشامل، و رمیت من بغی علی بسهم الله و سیفه القاتل، أللّهم یا غالبا علی أمره، و یا قائما فوق خلقه، و یا حائلا بین المرء و قلبه حل بینی و بین الشیطان و نزعه و بین ما لا طاقة لی به من أحد من عبادک، و کف عنّی ألسنتهم و اغلل أیدیهم و أرجلهم و اجعل بینی و بینهم سدا من نور عظمتک و حجابا من قوتک و جندا من سلطانک

ص:132

إنک حی قادر، اللّهم اغش عنی أبصار الناظرین حتّی أرد الموارد، و اغش عنی أبصار الظلمة حتّی لا أبالی عن أبصارهم «یکاد سنابرقه یذهب بالأبصار یقلب الله اللیل و النهار إن فی ذلک لعبرة لأولی الأبصار»(1).(2)

بسم الله الرحمن الرحیم «کهیعص» بسم الله الرحمن الرحیم «حمعسق»، (3) «کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ»، 4 «هُوَ اللّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ» 5 «یَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَی الْحَناجِرِ کاظِمِینَ ما لِلظّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَ لا شَفِیعٍ یُطاعُ» 6 «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ اَلْجَوارِ الْکُنَّسِ وَ اللَّیْلِ إِذا عَسْعَسَ وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ» 7 «ص وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَ

ص:133


1- (1) نور: (24)، 44-43.
2- (2) مریم: (19)، 1.
3- (3) . شوری: (42)، 2-1.

شِقاقٍ».1

سه بار می گویی: «شاهَتِ الوُجوهُ»(1) سپس می گویی:

«و عمیت الأبصار و کلت الألسن جعلت خیرهم بین عینهم و شرهم تحت قدمیهم و خاتم سلیمان ابن داود علیهم السلام بین أکتافهم، سبحان القادر القاهر الکافی «فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» 3 «صِبْغَةَ اللّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً» 4 بحق کهیعص اکفنا و بحرمة حمعسق أحمنا و ارحمنا هو الله القادر القاهر الکافی «وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ 5 أُولئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ» 6 و صلی الله علی محمد و آله أجمعین الطیبین الطاهرین، «إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَلاّ تَعْلُوا عَلَیَّ وَ أْتُونِی مُسْلِمِینَ». 7 اللهم

ص:134


1- (2) بحارالأنوار، مجلسی، ج 91، ص 379.

إنی أسئلک أن تقضی حاجتی و تغفر لی ذنوبی فإنه لا یغفر الذنوب إلّا أنت برحمتک یا أرحم الراحمین «وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً»، 1 یا حی یا قیوم، یا ذا الجلال و الإکرام».

«به نام خداوند بخشاینده ی مهربان»

«به روشنایی رخ دیرینِ کامل خداوند، پنهان شدم و به دژ محکم فراگیر خداوند، پناه گرفتم و با تیر خداوند و شمشیر کُشنده ی او، آن که بر من ستم کرده است را هدف قرار دادم.

خداوندا ای حاکمِ بر فرمان خود، و ای ایستاده بالای آفریدگان، و ای قرار گرفته میان انسان و دل او، میان من و شیطان و وسوسه او و نیز میان من و هر کدام از بندگانت که توانی در برابر او ندارم قرار گیر و گزند زبانِشان را از من دور ساز و بر دست و پای آنان زنجیر بزن و میان من و آنان دیواری از روشناییِ شکوهَت، پرده ای از نیرویت و مأموری از فرمانروایت قرار ده که تو زنده ی توانایی.

خداوندا، دیده ی بینندگان را از دیدن من در پرده قرار دِه تا به ورودگاه ها [هدف ها] برسم، و چشم های ستمگران به روی من ببند، تا از دیدنِشان نسبت به خودم باکی نداشته باشم. روشنایی برق خداوند دیدگان را کور می گرداند، خداوند شب و روز را دگرگون می سازد تا خردمندان را در آن پندی باشد.

به نام خداوند بخشاینده مهربان، کاف، هاء، یاء، عین، صاد. به نام خداوند بخشاینده مهربان، حاء، میم، عین، سین، قاف.

ص:135

«مانند آبی که ازآسمان فرو فرستاد تا گیاهِ زمین، با آب در آمیزد و خشکیده گردد، به گونه ای که بادها آن را پراکنده گردانند».

«او خدایی است که جز او معبودی نیست، دانای نهان و آشکار است، همو که بخشاینده ی مهربان است».

«روز قریب الوقوع وقتی دل ها در حالی که غبطه می خورند به خِرجُره می رسند و ستمگران هیچ دوست و شفیع پذیرفته شده ای ندارند».

«هر کس آنچه را از پیش مهیا کرده دریافت می کند، سوگند به اختران بازگشت کننده که وقتی رسند، همین که بر می گردند ناپدید می شوند و سوگند به شب آنگاه که می آید و می رود و سوگند به صبح آنگاه که برآید».

«صاد، سوگند به قرآن که یادآور است، آری آنان که کفر ورزیدند در سختی و دشواری اند»، «رخ ها تیره و تار باد».

و دیدگان کور و زبان ها لال باد، خوبی شان را پیش رو و بدی شان را زیر پای شان قرار دادم و انگشتر سلیمان بن داود علیهم السلام را میان شانه هایشان گذاشتم، پاک است توانایِ پیروزِ کافی «پس به زودی خداوند، تو را در برابر آنان کفایت می کند و او شنوای دانای است».

«رنگ خدا، و کیست خوش رنگ تر از خداوند» به حقّ کاف، هاء، یاء، عین، صاد، ما را کفایت کن و به احترام حاء، میم، عین، سین، قاف، ما را حمایت کن و با ما مهربان باش.

ص:136

خداوند، همان توانایِ پیروزِ کافی است «و ما از پیش رو و پشت سر، بر آنان دیوار زده ایم و آنان را در پرده پیچیده ایم، بنابراین نمی بینند.

آنان کسانی اند که خداوند بر دل ها، گوش ها و دیدگانشان مهر زده است و آنان همان بی خبرانند».

و خداوند بر محمّد و همه دودمان پاک و پاکیزه اش درود فرستد.

«همانا [این سخن] از جانب سلیمان است [که گفت ای جنّ و انس] به نام خداوند بخشاینده ی مهربان، بر من چیره نشوید و تسلیم من باشید».

خداوندا، من از تو می خواهم که حاجتم را برآورده سازی و گناهانم را ببخشایی زیرا جز تو کسی گناهان را نمی بخشد، به مهربانیَت سوگند ای مهربان ترین مهربانان. «و هر بزرگی در برابر خداوند زنده پایدار خاضع است و زیانکار کسی است که ستم کرده است» ای زنده ی پایدار، ای باشکوه بخشنده».

ص:137

ص:138

فهرست منابع

قرآن

الصحیفة السّجادیة، به اشراف سید محمد باقر ابطحی اصفهانی، چاپ اوّل، قم، 1411 ه. ق.

- اصل الشّیعه و اصولها، آل کاشف الغطاء، محمد حسین، چاپ اوّل، مؤسسه امام علی علیه السلام، 1415 ه. ق.

- اصول کافی، کلینی، محمد بن یعقوب، چاپ هفتم، تهران، دارالکتب الإسلامیة، 1383 ه. ش.

- اعجاز البیان، قونوی، صدرالدین، به تصحیح سید جلال الدین آشتیانی، چاپ دوم، قم، بوتسان کتاب، 1387 ه. ش.

- الدّرجات الرفیعة فی طبقات الشّیعة، مدنی، سید علی خان، به تحقیق محمد صادق بحرالعلوم، چاپ دوم، قم، منشورات مکتبة بصیرتی، 1397 ه. ق.

- الذریعة الی تصانیف الشّیعة، تهرانی، آقا بزرگ، چاپ سوم، بیروت، دارالأضواء، 1403 ه. ق.

- الغدیر فی الکتاب و السّنة و الأدب، أمینی، عبدالحسین احمد، چاپ چهارم، بیروت، دارالکتب العربی، 1397 ه. ق.

- الکلم الطیّب و الغیث الصیّب، مدنی شیرازی، سیّد علی خان، چاپ اوّل، قم، بنیاد بین المللی دعا، 1388 ه. ق.

ص:139

- المنجد، لویس معلوف، چاپ اول، قم، انتشارات دارالعلم، 1384 ه. ش.

- أعیان الشّیعه، امین، محسن، به تحقیق، حسن امیری، بیروت، دارالتّعارف للمطبوعات، بی تا.

- بحارالأنوار، علّامه مجلسی، محمد باقر، چاپ سوم، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403 ه. ق.

- سی دی کتابخانه ی اهل بیت علیهم السلام

- دایرة المعارف فارسی، به سرپرستی حسین مصاحب، چاپ پنجم، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1387 ه. ش.

- ریاض السّالکین، مدنی شیرازی، سیّد علی خان، چاپ اوّل، قم، نشر اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1409 ه. ق.

- کشف الحجب و الأستار، اعجاز، حسین، چاپ دوم، قم، مکتبة آیة اللّه مرعشی، 1409 ه. ق.

- معجم المطبوعات العربیة، الیان سرکیس، یوسف، قم، مکتبة آیة اللّه مرعشی، 1410 ه. ق.

- معجم المؤلّفین، کحالة، عمر رضا، تراجم مصنفی الکتب العربیة، بیروت، مکتبة المثنی، بی تا.

- مهج الدّعوات، سید ابن طاووس، محمد، چاپ اوّل، بیروت، دارالمرتضی، 1427 ه. ق.

- میناگر عشق، زمانی، کریم، نشر نی، چاپ ششم، تهران، 1386 ه. ق.

- هدیة العارفین، پاشا البغدادی، اسماعیل، بیروت، دارالإحیاء التّراث العربی، 1951 م.

ص:140

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109