سرشناسه: پوریزدی، رحمت، 1365 -
عنوان و نام پدیدآور: پیاده تا کربلا: آداب و فضائل زیارت سیدالشهدا (ع)/ گردآوری رحمت پوریزدی؛ ویراستار علی آقامحمدی.
مشخصات نشر: قم، قدس، 1399 .
مشخصات ظاهری: 64 ص.؛ 5/ 14 * 5/ 21 س م.
شابک: 9- 379046 - 600 - 978
وضعیت فهرست نویسی: فیپا
یادداشت: کتابنامه:ص. 64 ؛ همچنین به صورت زیرنویس.
موضوع: حسین بن علی(ع)؛ امام سوم، 4- 61 ق—زیارتنامه ها
حسین بن علی(ع)، امام سوم، 4- 61 ق— احادیث زیارت و زائران
زیارت و زائران—آداب و رسوم
زیارت و زائران-- احادیث Ziyarat-namah:Hosayn ibn Ali, Imam III, 625—680 | Hosayn ibn Ali, Imam III, 625—680-- Hadiths | pilgrims and pilgrimages | pilgrims and pilgrimages—Manners and customs | pilgrims and pilgrimages –Hadiths
رده بندی کنگره: BP262
رده بندی دیویی: 76 / 297
شماره کتابشناسی ملی: 617902
انتشارات قدس
پیاده تا کربلا
آداب و فضائل زیارت سیدالشهدا(ع)
گردآوری: رحمت پوریزدی
ویراستار: علی آقامحمدی
طراح جلد و صفحه آرا: نجف نجفی
قطع: رقعی / 64 صفحه
نوبت چاپ: اول / بهار 1399
چاپ: کمال الملک / تیراژ: 1000 نسخه
ناشر: انتشارات قدس
قم، خیابان شهدا، کوچه ممتاز / تلفکس: 37744053 - 025
کلیه حقوق محفوظ و مخصوص می باشد.
شابک: 9- 379046 - 600 - 978
قیمت: 5000 تومان
ص:1
بسم الله الرحمن الرحیم
ص:2
ص:3
پیاده تا کربلا
آداب و فضائل زیارت سیدالشهدا (ع)
گردآوری رحمت پوریزدی
ص:4
عاشقان با بصیرت، هشیار و هوشیار حسین بن علی علیهما السلام
وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الضَّلَالَةِ وَالْجَهَالَةِ وَالْعَمَی وَالشَّکِّ وَالِارْتِیَابِ إِلَی بَابِ الْهُدَی مِنَ الرَّدَی؛
«و خون دلش را بخشید تا بندگان تو از گمراهی و نادانی و تاریکی و شک و شبهه نجات داده و به طرف هدایت و رهایی از هلاکت بکشاند». (1)
ص:5
بصیرت، هشیار و هوشیاری5
فضیلت زیارت سید الشهداء علیه السلام 9
سخنانی از امام حسین علیه السلام 27
احکام زیارت38
ص:6
ص:7
این سطرها و این صفحات، فقط عرض ارادت بی پیرایه ای است خدمت ارباب دل های عاشق و پر کردن جام اشتیاق جان هاست از صهبای معرفت تا دست ها به آستان محبت گره بخورند و قدم ها به زلالی زیارت برسند.
سهم نگارنده از این همه فیض، گشودن سفره ای است پیش روی شما خوبان با چیدن چند حدیث در فضیلت تشرف به بارگاه سیدالشهدا علیه السلام، همراه کردنش با چند سخن گهربار از آن امام رحمت و یادکردی از برخی احکام زیارت. امید داریم که این جرعه های مصفا خنکایی باشد بر عطشناکی دل هایتان.
در پایان از همه دوستان که صمیمانه مرا یاری نمودند قدردانی می کنم. و از خوانندگان محترم خواستارم که نقص ها را بر بنده ببخشایند و از نقدها و پیشنهاد ها ما را محروم ننمایند.
ryazdi1395@gmail.com
دی/1398
ص:8
نام: حسین علیه السلام
نام پدر: امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام
نام مادر: حضرت فاطمة زهرا علیها السلام
ولادت: 4 هجری قمری، سه شعبان
محل ولادت: مدینة منوره.
کنیه: ابوعبدالله
لقب: السبط الثانی، السید، الشهید، الامام الثالث، الطیب، الوفی، السعید
شهادت: 61 هجری قمری، ده محرم الحرام، در سن 57 سالگی. هفت سال با پیامبر صلی الله علیه و آله، 37 سال با امیرمؤمنان و 47 سال با برادرش امام مجتبی علیه السلام زیست. (1)
محل شهادت: کربلا
ص:9
ص:10
ص:11
بصیرت، هشیار و هوشیاری (1)
زیارت آگاهانه آن است که زائر بداند که هدف از زیارت «رسیدن» به حرم نیست، وارد شدن به «حریم» است؛ «بیدار ماندن» در حرم نیست، «بیدار شدن» در حریم است. اگرچه رسیدن زیباست و بیدار ماندن در آن زیباتر. (2)
شناخت و معرفت، اساس همه سعادت ها وسربلندی هاست. معرفت، چراغی است که راه را به ما می نمایاند و ما را تا رسیدن به هدف، راهنمایی می کند. از همین روست که زیارت عاشورا بیشتر به تعمق معرفت و شناخت می پردازد، نه بیان فاجعه و ذکر مصیبت. بنده های که حسین را بشناسد و به گوهر او دست یابد دیگر چه کم دارد تا از خدا طلب کند؟! هیچ! فقط باید دعا کند که از این نعمتی که نصیبش شده محروم نگردد. برای همین است که می گویی: فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ... أَنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَة؛ «و از خدا می خواهم که... مرا در دنیا و آخرت با شما قرار دهد».
و از ترس آنکه مبادا در راه عشق حسین علیه السلام ثابت قدم نباشی و خدای ناکرده دچار سستی و انحراف شوی، ادامه می دهی که: وَأَنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَة...؛ «و گام صدق مرا نزد شما در دنیا و آخرت ثابت گرداند». (3)
ص:12
مردم از نظر بینش به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته اول، دیده عقل آنها نزدیک بین است، آینده خود و جهان را نمی بینند و ادراکات آنها در محسوسات خلاصه می شود؛
دسته دوم، جامع نگر و واقع نگرند؛ هم نزدیک را خوب می بینند و هم دور را. ادراکات آنها، در محسوسات خلاصه نمی شود؛ هم خانه دنیا را می بینند و هم خانه آخرت را.
دیده بصیرت، در واقع، همان شعور فطری مرموز و ادراک باطنیِ موجود در باطن انسان است که قدرت تشخیص نیک و بد، خیر و شر و حق و باطل را دارد و او را به آینده نگری و پیروی از حق و دوری گزیدن از باطل، دعوت می نماید. (1)
آنچه مایة کمال زیارت می شود، معرفت و شناخت مقام و موقعیت مَزور (زیارت شونده) است نه اعمالی بی روح و همراه با غفلت همانند گردش کورکورانه در اطراف ضریح، تماشای آثار هنری، شمارش ستون ها، چراغ ها.... این کارها، به سیاحت شباهت دارد تا زیارت. ثواب های اخروی و آثار دنیوی که در روایات آمده، بر زیارت واقعی مترتب است. یعنی جایی که ارتباط قلب با مزور برقرار شود و منشأ تحول در زائر گردد، نه بر سیاحت و زیارت جسمی و صوری. (2)
[انسان] همانند برنامه های تلویزیونی است که شما با خرید آن همراه با آنتن های لازم و کیفیت تنظیم آنها... زمینه را برای دریافت برنامه هایی که از شبکه ها پخش می شود مهیا می کنید. برای قلب و روان انسان دو شبکه مهم در حال رقابت هستند، یکی از ناحیه پروردگار متعال و دیگری از سوی شیطان که به شدت برای او برنامه های مهم پخش می کنند و هر کدام کانال خاصی دارد انسان ها آنتن قلبشان را با هر یک تنظیم کنند برنامه های همان شبکه را دریافت می کند. پس اگر به راهنمایی های عقل و خِرد و پیشوایان معصوم علیهما السلام گوش کنیم میل و علاقه های ما که آنتن های ارتباطی هستند به شبکه الهی
ص: 13
وصل می شوند و اگر به هوای نفس علاقه نشان دهیم قلب و روان ما به شبکه شیطان وصل می شود. بنابراین هماهنگ شدن با دستورات دینی، آنتن قلب را به شبکه الهی وصل نموده و او را به تدریج به نورانیت ایمان و معرفت و درک می آراید و اگر بر خلاف خواسته های دینی زندگی را اداره کنیم، قطعاً وارد شبکه شیطانی شده و از درک و معرفت چیزی نصیب ما نخواهد شد. (1)
آیت الله مکارم شیرازی در کتاب تفسیر نمونه چنین می نگارند: بعضی از مردم از این سوره [انعام]، تنها به خواندن الفاظ آن قناعت می کنند، و جلسات عریض و طویلی برای ختم انعام و حل مشکلات شخصی و خصوصی خود با تشریفات ویژه ای تشکیل می دهند که به نام جلسات ختم انعام نامیده می شود، مسلماً اگر در این جلسات به محتوای سوره دقت شود، نه تنها مشکلات شخصی، مشکلات عمومی مسلمانان نیز حل خواهد شد، اما افسوس که بسیاری از مردم به قرآن به عنوان یک سلسله اوراد که دارای خواص مرموز و ناشناخته است می نگرند و جز به خواندن الفاظ آن نمی اندیشند، در حالی که قرآن سراسر درس است و مکتب، برنامه است و بیداری، رسالت است و آگاهی. (2)
انسان موقع زیارت باید تمام توجه اش به جلب رضایت امام معصوم علیه السلام باشد و نه رضایت دل خود، بنابراین هرگونه اذیت وآزار برادران و خواهران دینی موقع زیارت موجب نارضایتی امام است و چنین زیارتی سود چندانی ندارد. (3)
ازاین رو شایسته است زائر قبور ائمه علیهما السلام با چشمی باز و دلی پرنور به زیارت آنها بروند.
در جایی دیگر آیت الله مکارم چنین می نویسد: «هدف زیارت تربیت است، تمام این برنامه ها، آمدن 124 هزار پیامبر، قرآن و نهج البلاغه و صحیفه
ص: 14
سجادیه و زیارت برای تربیت انسان است، اگر این برنامه ها انسان را تربیت نکند خالی از محتوا می شود، مصداق رُبَّ تَالِی الْقُرْآنِ وَالْقُرْآنُ یَلْعَنُه (1) کسانی که قرآن را می خوانند و آیه آیه قرآن آنها را لعن می کند، به حج خانه خدا رفته است از زیارت خانه خدا برگشته است؛ اما تمام تعریفی که از حج می کند این است که در آنجا میوه های گوناگون چه رقم بود، وسائل سوغات چگونه بود، وسائلی که بار حجاج را سنگین تر می کند، مصنوعات بلاد کفر، همه سنخش همین است پس تو به زیارت خانه نرفتی به زیارت آن میوه ها و وسائل صنعتی و ابزارها رفته ای؟! چرا تعریف نمی کنی در اولین لحظه ای که چشمت به خانه خدا افتاد چه حالی به تو دست داد؟ در اولین طواف کعبه چه حالی داشتی؟ در آن بیابان عرفات در زیر آن خیمه ها وقتی دعای عرفه امام حسین علیه السلام را می خواندی چه حالی داشتی؟ شب مشعر چه حالی داشتی؟ (2)
علی بن موسی الرضا علیهما السلام مثل یک دریاست، دریای آب شیرین و زلال، آب حیات، افرادی که به سراغ این دریا می روند هر کدام پیمانه ای دارند و به اندازه پیمانه خود می توانند برداشت کنند، بعضی همراه با یک استکان می روند و آب برمی دارند. دریا بخیل نیست، پیمانه وجودی ما کوچک است، کسی هم می رود و یک کف آّب برمی دارد، بعضی استخر وجود خود را به این دریا متصل می کنند، نگویید با وجود علی بن موسی الرضا علیهما السلام پس چرا ما این چنین هستیم؟ او کامل است من که می روم باید استعداد داشته باشم قرآن می گوید: أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها؛ (3) آب باران که نازل می شود محدودیتی در آن نیست؛ اما این زمینه ها هستند که هر کدام به اندازه گنجایش خود از آب باران استفاده می کنند، هر دره و هر وادی به اندازه گنجایش خود، آب باران که تمام شد از شکاف یک کوه به اندازه یک جوی باریک مثل یک لوله سماور
ص: 15
آب جاری می شود، اما گاهی هم یک شط [رود] بزرگ مانند شط فرات و دجله پس از آب باران جاری می شود، این زمینه ها و وادی ها هستند که استعدادشان مختلف است وإلا آب باران محدودیتی ندارد. (1)
ای سالک زائر! گرچه باید در زیارت عاشورای حضرت سیدالشهداء، الفاظ و کلمات این زیارت را بر زبان خود جاری سازی، اما بدان که هرگز نباید در الفاظ و مفاهیم و کلمات بمانی و متوقف گردی. تو باید از طریق کلمات و مفاهیم با حضرت حسین علیه السلام انس و ارتباط و دلدادگی پیدا کنی و خود را حاظر در محضرش ببینی و با توجه به آن انسان کامل و مظهر اتم اسماء و صفات الهی که باب نجات امت و رحمت واسعه الهیه است، در حقایق عرشی سیر نمایی و به مقامات معنوی راه پیدا کنی و حقیقتاً زائر باشی. از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: إِذَا أَحْبَبْتَ رَجُلًا فَأَخْبِرْهُ ُبِذَلِکَ فَإِنَّهُ أَثْبَتُ لِلْمَوَدَّةِ بَیْنَکُمَا؛ «هرگاه کسی را دوست داشتی، او را از دوستی خود آگاه کن؛ زیرا که آن دوستی میان شما را پایدارتر کند». (2)
این خبر دادن از عشق و محبت درونی یا با لفظ است و یا با کتابت و یا با اشاره و یا با عمل که عمل نیز خودش مراتبی دارد: گاهی در قالب هدیه دادن است و گاهی از طریق مشکل گشایی بوده و گاهی با تقدیم جان و ایثار و نثار هستی خویش می باشد. (3)
ما چهار برنامه داریم:
1. قرآن 2. نهج البلاغه و روایات معصومین علیهم السلام 3. ادعیه، دعاهایی مانند صحیفه سجادیه 4. زیارات، زیارت عاشورا، امین الله، جامعه کبیره. این چهار برنامه به سوی یک هدف حرکت می کند، اما از چهار بُعد. (4)
ص:16
توجه و عمل به سیره و رفتار معصومین علیهم السلام، آشنایی به چگونگی رفتار و گفتار آنها با دیگران، خانواده، دوستان، دشمنان.
توجه به سخنان گوهر بار معصومین علیهم السلام و مرور کردن احادیث نورانی آنان، مانند کتاب خصال شیخ صدوق، حکمت های امیر مؤمنان در نهج البلاغه، غررالحکم و دررالکلم، تحف العقول.
توجه و عمل به ویژگی های اخلاقی معصومین علیهم السلام، مطالعه کتاب های اخلاقی مانند، اخلاق شبر، معراج السعادة، جهاد با نفس (ترجمه بخشی از جلد11 وسائل الشیعه)
توجه و دقت به محتوای زیارت ها (1)
با توجه به تلازمی که بین معرفت و محبت هست، ادعیه و زیارت های که درباره ائمه اطهار وارد شده و به ویژه زیارت نامه امام حسین علیه السلام، علاوه بر آنکه موجب استحکام اعتقادات مذهبی و معرفت ما درباره اهل بیت علیهم السلام می شوند، بُعد دیگر روان ما، یعنی محبت ما به اهل بیت علیهم السلام را نیز تقویت می کنند. اصلی ترین بُعد شناخت و معرفت احساس و عواطف اند و تقویت این دو بُعهد موجب تقویت انسانیت می شود. گرامی داشتن یاد اهل بیت علیهم السلام و از جمله یاد امام حسین علیه السلام و سلام بر او، که در جای جای معارف اهل بیت علیهم السلام بدان سفارش شده، تدبیری است برگرفته از حکمت الهی، برای تقویت بُعد معرفتی و نیز بُعد عاطفی وجود ما، و در نتیجه، رشد جنبه انسانیت ما. (2)
ص:17
ص: 18
ص: 19
احادیث فراوان و کتاب های بسیاری در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام نقل و نگاشته شده است. در این نوشتار کوچک به چهل حدیث از احادیث فضیلت زیارت آن امام همام اشاره می کنیم.
«زیارت» در لغت از ریشه «زَور» به معنای «توجه کردن و برگشتن» است. (1) ازاین رو در جایی که شخص با تمام وجود به همه چیز پشت کرده و میل و توجه را به یک نقطه معطوف می سازد، به او «زائر» و به آن مقصود «مَزور» (2) و این کیفیتِ توجه و برگشت از همه چیز را «زیارت» می گویند.
زُرتُ فلاناً: او را سینه به سینه ملاقات کردم، یا رجل زائرٌ و قوم زور: مردی و قومی زیارت کننده. (3)
در اصطلاح دینی، تمایلی است همراه با حرکت حسی (دور یا نزدیک) و البته با شرط نیت و قصد قلبی (حرکت باطنی) و نیز انس روحی و پاسداشت و کُرنش زیارت شونده. (4)
ص:20
امام صادق علیه السلام می فرمایند: وَکَّلَ اللَّهُ بِقَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام أَرْبَعَةَ آلَافِ مَلَکٍ شُعْثٌ غُبْرٌ یَبْکُونَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَمَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ شَیَّعُوهُ حَتَّی یُبْلِغُوهُ مَأْمَنَهُ وَإِنْ مَرِضَ عَادُوهُ غُدْوَةً وَعَشِیَّةً وَإِنْ مَاتَ شَهِدُوا جَنَازَتَهُ وَاسْتَغْفَرُوا لَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ؛ «خداوند چهار هزار فرشته پریشان و غبار آلود، بر قبر حسین علیه السلام گماشته است که تا روز قیامت، بر او می گِریند و هر کس را که با شناخت حق او به زیارتش بیاید، بدرقه اش می کنند تا به جایگاه امنش برسانند، و اگر بیمار شود صبح و شب، عیادتش می کنند و اگر بمیرد بر جنازه اش حاضر می شوند و تا روز قیامت، برایش آمرزش می طلبند». (1)
عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ: یَا مُعَاوِیَةُ لَا تَدَعْ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام لِخَوْفٍ فَإِنَّ مَنْ تَرَکَهُ رَأَی مِنَ الْحَسْرَةِ مَا یَتَمَنَّی أَنَّ قَبْرَهُ کَانَ عِنْدَهُ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ یَرَی اللَّهُ شَخْصَکَ وَسَوَادَکَ فِیمَنْ یَدْعُو لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ عَلِیٌّ وَفَاطِمَةُ وَالْأَئِمَّة علیهم السلام ؟ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَکُونَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ بِالْمَغْفِرَةِ لِمَا مَضَی وَیُغْفَرُ لَهُ ذُنُوبُ سَبْعِینَ سَنَةً؟ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَکُونَ مِمَّنْ یَخْرُجُ مِنَ الدُّنْیَا وَلَیْسَ عَلَیْهِ ذَنْبٌ یُتْبَعُ بِهِ؟ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَکُونَ غَداً مِمَّنْ یُصَافِحُهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ؛ «از امام صادق علیه السلام خطاب به معاویة بن وَهب: ای معاویه! زیارت قبر حسین علیه السلام را از سرِ ترس وامگذار که هر کس آن را واگذارد، چنان حسرت زده می شود که آرزو می کند قبر او [حسین] نزدش باشد. (2) آیا دوست نداری که خدا ببیند از ما مسافران و گام به راه نهادگانی هستی که پیامبر خدا، علی، فاطمه، و امامان برایشان دعا می کنند؟ آیا دوست نداری از کسانی باشی
ص:21
که با آمرزش گذشته و گناهان هفتاد سال، باز می گردند؟ آیا دوست نداری فردا از کسانی باشی که [در روز قیامت] بیرون می آیند، بی آنکه گناهی قابل پیگیری داشته باشند؟ آیا دوست نداری که فردا از کسانی باشی که با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مصافحه می کنند؟ (1)
نکته
در دعاهای اهل بیت علیهم السلام چنین آمده است: یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیل؛ «ای خدایی که در برابر عمل اندک پاداش بسیار عنایت می کنی». (2)
پاداشی که خدای مهربان در برابر طاعت بشر تَفضّل می کند به لحاظ جُود و کرم خویش است نه به لحاظ حجم فیزیکی بندگان. گاه کاری از نظر حجم فیزیکی چندان زیاد نیست ولی ارزش بالایی دارد. مانند نماز که در واجبات مهم ترین واجب محسوب می شود مگر چند قیام و قعود و چند ذکر و دعا دارد؟ یا گناه ابلیس مگر تنها یک سجده نکردن بیشتر بود؟
ازاین رو تنها حجم فیزیکی عمل مورد نظر نیست. ملاکِ ارزش، روح و حقیقتی است که در آن عمل وجود دارد و اثری که بر آن مترتب می گردد. این پادش ها ی فراوان که در روایات آمده است، باید با توجه به وسعت لطف و رحمت و عطیه الهی و عنایتی که خدای تعالی به حضرت سیدالشهداء علیه السلام دارد و قدردانی اش از فداکاری آن حضرت سنجیده و لحاظ شود.
از این گذشته برخی از پادش ها و ارزش ها در جایی است که زائر آداب زیارت را رعایت نماید (3) و معرفت و بصیرت کامل به امام و پشیوای خود داشته باشد. و دستورات آن امام همام را در گفتار و رفتارِ زندگی خود جاری کند.
ص:22
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَا حُسَیْنُ مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام إِنْ کَانَ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَمَحَی عَنْهُ سَیِّئَةً حَتَّی إِذَا صَارَ فِی الْحَائِرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِینَ الْمُنْتَجَبِینَ [الْمُفْلِحینَ الْمُنْجِحِینَ] حَتَّی إِذَا قَضَی مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ حَتَّی إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَیَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَا مَضَی؛ «به نقل از حسین فرزند علی بن ثُوَیر بن ابی فاخته: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «ای حسین! هر کس از خانه اش به قصد زیارت حسین بن علی ابی طالب علیهما السلام بیرون آید، اگر پیاده باشد، خداوند، برای هر گامش حَسَنه ای را می نویسد و زشتکاری اش را از او می زُداید و چون زیارتش را به پایان برَد، خداوند، او را از رهایی یافتگان می نویسد، و چون بخواهد باز گردد، فرشته ای نزد او می آید و به او می گوید: «من، پیام آور خدایم. خداوند، به تو سلام می رساند و می فرماید: عمل، از سر گیر که گذشته ات آمرزیده شده». (1)
أَبِی خَدِیجَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا یُبْلَغُ مِنْ زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام ؟ قَالَ أَفْضَلَ مَا یَکُونُ مِنَ الْأَعْمَالِ؛ «به نقل از ابوخدیجه: به امام صادق علیه السلام گفتم: چه چیزی [در ثواب] به زیارت قبر حسین علیه السلام می رسد؟ فرمود: «آن، برترین اعمال است». (2)
کَتَبْتُ إِلَی الْعَبْدِ الصَّالِحِ علیه السلام إِنْ رَأَی سَیِّدُنَا أَنْ یُخْبِرَنِی بِأَفْضَلِ مَا جَاءَ بِهِ فِی زِیَارَةِ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَهَلْ تَعْدِلُ ثَوَابَ الْحَجِ لِمَنْ فَاتَهُ؟ فَکَتَبَ علیه السلام تَعْدِلُ الْحَجَّ لِمَنْ فَاتَهُ الْحَجُّ؛ «به
ص:23
نقل از ابراهیم بن عُقبه: به بنده صالح امام جواد یا امام هادی علیهما السلام نوشتم: اگر سَرور ما صلاح می داند، مرا از برترین چیزی که درباره زیارت حسین علیه السلام روایت شده، خبر دهد، و آیا زیارت کسی که به حج نرسیده، برابر با حج، پاداش دارد؟ امام علیه السلام نوشت: [زیارت حسین علیه السلام] برای کسی که حج را از دست داده، برابر با حج است». (1)
ششمین رهبر شیعیان حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَمَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَرَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَة؛ «هر کس پیاده به نزد قبر حسین علیه السلام بیاید، خداوند، برای هر قدمش هزار حَسَنه می نویسد و هزار زشتکاری را از او می زُداید و او را هزار درجه، بالا می برَد». (2)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: لَوْ أَنَّ أَحَدَکُمْ حَجَ دَهْرَهُ ثُمَّ لَمْ یَزُرِ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ علیهما السلام لَکَانَ تَارِکاً حَقّاً مِنْ حُقُوقِ اللَّهِ وَحُقُوقِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِأَنَّ حَقَّ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَرِیضَةٌ مِنَ اللَّهِ وَاجِبَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ؛ «اگر یکی از شما، در تمام روزگارش حج بگزارد، اما حسین بن علی علیهما السلام را زیارت نکند، حقی از حقوق خدا و پیامبرخدا صلی الله علیه و آله را واگذاشته است؛ زیرا حق حسین علیه السلام، فریضه ای است از سوی خدای متعال و بر هر مسلمانی، واجب است». (3)
معدن علم و دانش حضرت باقر علیه السلام می فرمایند: مُرُوا شِیعَتَنَا بِزِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَإِنَّ إِتْیَانَهُ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ وَیَمُدُّ فِی الْعُمُرِ وَیَدْفَعُ مَدَافِعَ السَّوْءِ وَإِتْیَانَهُ مُفْتَرَضٌ
ص:24
عَلَی کُلِّ مُؤْمِنٍ یُقِرُّ لِلْحُسَیْنِ بِالْإِمَامَةِ مِنَ اللَّهِ؛ «امر کنید شیعیان ما را به زیارت قبر حضرت حسین بن علی علیهما السلام چه آنکه زیارت آن حضرت رزق و روزی را زیاد و عمر را طولانی کرده و اموری که بدی و شر را جلب می کنند دفع می نماید. و زیارت آن حضرت بر هر مؤمنی که اقرار به امامت حضرتش از طرف حق تعالی دارد واجب و لازم است». (1)
عَنْ أُمِّ سَعِیدٍ الْأَحْمَسِیَّةِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَت قَالَ لِی یَا أُمَّ سَعِیدٍ تَزُورِینَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ؟ قَالَتْ قُلْتُ نَعَمْ. فَقَالَ لِی زُورِیهِ فَإِنَّ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ وَاجِبَةٌ عَلَی الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ؛ «به نقل از امّ سعید اَحمَسی: امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای امّ سعید! آیا قبر حسین علیه السلام را زیارت می کنی؟ گفتم: آری. امام علیه السلام به من فرمود: او را زیارت کن، که زیارت قبر حسین علیه السلام بر مردان و زنان، واجب است». (2)
امام باقر علیه السلام می فرمایند: مَنْ لَمْ یَأْتِ قَبْرَ الْحُسَیْنِ مِنْ شِیعَتِنَا کَانَ مُنْتَقَصَ الْإِیمَانِ مُنْتَقَصَ الدِّینِ؛ «هر کس از پیروان ما که نزد قبر حسین علیه السلام نیاید، ایمان و دینش ناقص است». (3)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: مَنْ لَمْ یَأْتِ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَهُوَ یَزْعُمُ أَنَّهُ لَنَا شِیعَةٌ حَتَّی یَمُوتَ فَلَیْسَ هُوَ لَنَا بِشِیعَةٍ وَإِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَهُوَ مِنْ ضِیفَانِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛ «هر
ص:25
کس ادعا کند شیعه ماست، اما به زیارت قبر حسین علیه السلام نیاید تا بمیرد، شیعه ما نیست، و اگر جزو بهشتیان شود، از میهمانان اهل بهشت است». (1)
پیشوای راستگویان حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: مَنْ لَمْ یَزُرْ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع فَقَدْ حُرِمَ خَیْراً کَثِیراً وَنُقِصَ مِنْ عُمُرِهِ سَنَةٌ؛ «هر کس قبر حسین علیه السلام را زیارت نکند، از خیر فراوانی محروم مانده است و یک سال از عمرش کم می شود». (2)
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَا سَدِیرُ تَزُورُ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِی کُلِّ یَوْمٍ؟ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَا قَالَ فَمَا أَجْفَاکُمْ قَالَ فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ جُمْعَةٍ قُلْتُ لَا قَالَ فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ شَهْرٍ؟ قُلْتُ لَا قَالَ فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ سَنَةٍ؟ قُلْتُ قَدْ یَکُونُ ذَلِکَ قَالَ یَا سَدِیرُ مَا أَجْفَاکُمْ لِلْحُسَیْنِ علیه السلام أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ أَلْفَیْ أَلْفِ مَلَکٍ شُعْثٌ غُبْرٌ یَبْکُونَ وَیَزُورُونَ لَا یَفْتُرُونَ؛ «به نقل از سَدیر: امام صادق علیه السلام فرمود: ای سَدیر! قبر حسین علیه السلام را هر روز زیارت می کنی؟ گفتم فدایت شوم! نه. فرمود: چه قدرجفا کارید! [سپس] فرمود: هر هفته، او را زیارت می کنید؟ گفتم: نه. فرمود: هر ماه، او را زیارت می کنید؟ گفتم: نه. فرمود: هر سال او را زیارت می کنید؟ گفتم گاهی چنین می شود. فرمود: ای سَدیر! چقدر به حسین علیه السلام جفا می کنید! آیا نمی دانی که خداوند دو هزار فرشتة پریشانِ غبار آلود دارد که [کنار قبر حسین علیه السلام] بدون خستگی، بر او می گِریند و زیارتش می کنند». (3)
ص:26
عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ قَالَ: قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا تَقُولُ فِیمَنْ تَرَکَ زِیَارَتَهُ وَهُوَ یَقْدِرُ عَلَی ذَلِکَ؟ قَالَ أَقُولُ إِنَّهُ قَدْ عَقَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَعَقَّنَا وَاسْتَخَفَّ بِأَمْرٍ هُوَ لَهُ وَمَنْ زَارَهُ کَانَ اللَّهُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ حَوَائِجِهِ - وَکُفِیَ مَا أَهَمَّهُ مِنْ أَمْرِ دُنْیَاهُ وَإِنَّهُ لَیَجْلِبُ الرِّزْقَ عَلَی الْعَبْدِ وَیُخْلِفُ عَلَیْهِ مَا أَنْفَقَ - وَیَغْفِرُ لَهُ ذُنُوبَ خَمْسِینَ سَنَةً وَیَرْجِعُ إِلَی أَهْلِهِ وَمَا عَلَیْهِ وِزْرٌ وَلَا خَطِیئَةٌ إِلَّا وَقَدْ مُحِیَتْ مِنْ صَحِیفَتِهِ؛ «به نقل از حلبی: به امام صادق علیه السلام گفتم: فدایت شوم! درباره کسی که می تواند حسین علیه السلام را زیارت کند، اما آن را وا می گذارد، چه می گویی؟ امام علیه السلام فرمود: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و ما را نافرمانی کرده و کاری را که به سود اوست، سبُک شِمرده است. هر کس حسین علیه السلام را زیارت کند، خداوند در پی حاجت های اوست و آنچه از کارهای دنیا که او اندیشناک کرده، برایش کفایت می شود [و حل می گردد]. این زیارت، روزی را به سوی بنده می کشد و آنچه را هزینه کرده، جبران می کند و گناهان پنجاه ساله اش آمرزیده می شود و در حالی به سوی خانواده اش باز می گردد که هیچ گناه و خطایی نیست جز آنکه از نامة عملش محو می شود». (1)
امام صادق علیه السلام: ... فَإِنْ هَلَکَ فِی سَفَرِهِ نَزَلَتِ الْمَلَائِکَةُ فَغَسَّلَتْهُ وَفُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ وَیَدْخُلُ عَلَیْهِ رَوْحُهَا حَتَّی یُنْشَرَ وَإِنْ سَلِمَ فُتِحَ لَهُ الْبَابُ الَّذِی یَنْزِلُ مِنْهُ الرِّزْقُ وَیُجْعَلُ لَهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ عَشَرَةُ آلَافِ دِرْهَمٍ وَذُخِرَ ذَلِکَ لَهُ فَإِذَا حُشِرَ قِیلَ لَهُ لَکَ بِکُلِّ دِرْهَمٍ عَشَرَةُ آلَافِ دِرْهَمٍ وَإِنَّ اللَّهَ نَظَرَ لَکَ وَذَخَرَهَا لَکَ عِنْدَهُ؛ «و اگر [زائر امام حسین علیه السلام] در سفرش بمیرد، فرشتگان، فرود می آیند و او را غسل می دهند و دری به سوی بهشت برایش گشوده می شود که روحش از آن وارد می شود تا آن گاه که محشور شود و اگر سالم برسد، دری از روزی بر او گشوده می شود و برایش در برابر هر
ص:27
درهمی که هزینه کرده، ده هزار درهم می دهند و آن را برایش می اندوزند، و چون محشور شود، به او گفته می شود: برای تو در برابر هر درهمی، ده هزار درهم است. خداوند، سود تو را در نظر داشته و آن را نزد خود، برایت اندوخته است». (1)
امام صادق علیه السلام یا امام کاظم علیه السلام: یَقُولُ مَنْ أَتَی عَلَیْهِ حَوْلٌ لَمْ یَأْتِ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام نَقَصَ اللَّهُ مِنْ عُمُرِهِ حَوْلًا وَلَوْ قُلْتُ إِنَّ أَحَدَکُمْ یَمُوتُ قَبْلَ أَجَلِهِ بِثَلَاثِینَ سَنَةً لَکُنْتُ صَادِقاً وَذَلِکَ أَنَّکُمْ تَتْرُکُونَ زِیَارَتَهُ فَلَا تَدَعُوهَا یَمُدُّ اللَّهُ فِی أَعْمَارِکُمْ وَیَزِیدُ فِی أَرْزَاقِکُمْ وَإِذَا تَرَکْتُمْ زِیَارَتَهُ نَقَصَ اللَّهُ مِنْ أَعْمَارِکُمْ وَأَرْزَاقِکُمْ؛ «هر کس، یک سال بر او بگذرد و نزد قبر حسین علیه السلام نیاید، خداوند، یک سال از عمرش می کاهد، و اگر بگویم که گاهی یکی از شما، سی سال پیش از فرا رسیدن اَجَلش می میرد، راست گفته ام؛ زیرا شما، زیارت او را وا می گذارید. پس آن را وامگذارید تا خداوند، عمرهایتان را طولانی کند و بر روزی هایتان بیفزاید و چون زیارتش را واگذارید، خداوند، از عمرها و روزی هایتان می کاهد». (2)
عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: قَالَ لِی کَمْ بَیْنَکَ وَبَیْنَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام ؟ قُلْتُ یَوْمٌ لِلرَّاکِبِ وَیَوْمٌ وَبَعْضُ یَوْمٍ لِلْمَاشِی قَالَ أَ فَتَأْتِیهِ کُلَّ جُمُعَةٍ قُلْتُ لَا مَا آتِیهِ إِلَّا فِی حِینٍ قَالَ مَا أَجْفَاکُمْ أَمَا لَوْ کَانَ قَرِیباً مِنَّا لَاتَّخَذْنَاهُ هِجْرَةً أَیْ نُهَاجِرُ إِلَیْه؛ «به نقل از ابوجارود: امام باقر علیه السلام به من فرمود: میان شما و [مرقد] حسین علیه السلام چقدر راه است؟ گفتم: یک روز راه، برای سواره و یک روز و چند ساعت، برای پیاده. فرمود: آیا هر هفته به زیارتش می روی؟ گفتم: نه. جز گاه به گاه نمی روم. فرمود: چقدر جفا کاری! هشیار باشید که اگر به ما نزدیک بود، آن را هجرتگاه خود قرار می دادیم». (3)
ص:28
عَلِیِّ بْنِ مَیْمُونٍ الصَّائِغِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: یَا عَلِیُّ بَلَغَنِی أَنَّ قَوْماً مِنْ شِیعَتِنَا یَمُرُّ بِأَحَدِهِمُ السَّنَةُ وَالسَّنَتَانِ لَا یَزُورُونَ الْحُسَیْنَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَعْرِفُ أُنَاساً کَثِیرَةً بِهَذِهِ الصِّفَةِ قَالَ أَمَا وَاللَّهِ لِحَظِّهِمْ أَخْطَئُوا وَعَنْ ثَوَابِ اللَّهِ زَاغُوا وَعَنْ جِوَارِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله تَبَاعَدُوا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فِی کَمِ الزِّیَارَةُ؟ قَالَ یَا عَلِیُّ إِنْ قَدَرْتَ أَنْ تَزُورَهُ فِی کُلِّ شَهْرٍ فَافْعَلْ قُلْتُ لَا أَصِلُ إِلَی ذَلِکَ لِأَنِّی أَعْمَلُ بِیَدِی وَأُمُورُ النَّاسِ بِیَدِی وَلَا أَقْدِرُ أَنْ أُغَیِّبَ وَجْهِی عَنْ مَکَانِی یَوْماً وَاحِداً قَالَ أَنْتَ فِی عُذْرٍ وَمَنْ کَانَ یَعْمَلُ بِیَدِهِ وَإِنَّمَا عَنَیْتُ مَنْ لَا یَعْمَلُ بِیَدِهِ مِمَّنْ إِنْ خَرَجَ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ هَانَ ذَلِکَ عَلَیْهِ أَمَا إِنَّهُ مَا لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ عُذْرٍ وَلَا عِنْدَ رَسُولِهِ مِنْ عُذْرٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ قُلْتُ فَإِنْ أَخْرَجَ عَنْهُ رَجُلًا فَیَجُوزُ ذَلِکَ؟ قَالَ نَعَمْ وَخُرُوجُهُ بِنَفْسِهِ أَعْظَمُ أَجْراً وَخَیْراً لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ یَرَاهُ رَبُّهُ سَاهِرَ اللَّیْلِ لَهُ تَعَبُ النَّهَارِ یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِ نَظْرَةً تُوجِبُ لَهُ الْفِرْدَوْسَ الْأَعْلَی مَعَ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ فَتَنَافَسُوا فِی ذَلِکَ وَکُونُوا مِنْ أَهْلِهِ؛ «به نقل از علی بن میمون صائغ: امام صادق علیه السلام فرمود: ای علی! به من خبر رسیده که گروهی از شیعیان ما، یک سال و دو سال برایشان می گذرد و حسین علیه السلام را زیارت نمی کنند. گفتم فدایت شوم! من مردم بسیاری را می شناسم که این گونه اند. فرمود: هان، که به خدا سوگند در نصیب و حظّ خود خطا کردند و از پاداش الهی منحرف گشتند و از جوار محمد صلی الله علیه و آله دور شدند! گفتم فدایت شوم! زیارت چند وقت یک بار باشد؟ فرمود: ای علی! اگر می توانی او را در هر ماه زیارت کنی این کار را بکن. گفتم این مقدار نمی رسم؛ زیرا من با دست و بازویم کار می کنم [علی بن میمون، زرگر بوده است] و کارهای مردم در دست من است و نمی توانم یک روز هم از مغازه ام غیبت کنم. فرمود تو و هر کس که با بازویش کار می کند عذر دارید، مقصود من کسی است که با دست و بازویش کار نمی کند واگر هر هفته هم بیرون برود بر او گران نمی آید هشیار باشید که او نزد خدا و پیامبرش در روز قیامت، عذری ندارد. گفتم: اگر به جای خود، مردی را برای زیارت روانه کنم جایز است؟ فرمود: آری؛ و [اگر] خودش برود پاداش بیشتر و برکت بیشتری نزد خدایش دارد. پروردگارش او را می بیند که
ص:29
برای او شب زنده دار است و روزها در رنج و سختی است. پس به او نگاه عنایتی می اندازد که فردوس بَرین را به همراه محمد و اهل بیتش برایش واجب می کند، پس برای این رقابت کنید و اهل آن باشید». (1)
امام صادق علیه السلام: حَقٌّ عَلَی الْغَنِیِّ أَنْ یَأْتِیَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِی السَّنَةِ مَرَّتَیْنِ وَحَقٌ عَلَی الْفَقِیرِ أَنْ یَأْتِیَهُ فِی السَّنَةِ مَرَّة؛ «بر توانگر، لازم است که هر سال دو بار به زیارت قبر حسین بن علی علیهما السلام بیاید و بر فقیر لازم است که سالی یک بار». (2)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: أَخْبَرَنِی أَبِی أَنَّ مَنْ خَرَجَ إِلَی قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام عَارِفاً بِحَقِّهِ غَیْرَ مُسْتَکْبِرٍ وَبَلَغَ الْفُرَاتَ وَوَقَعَ فِی الْمَاءِ وَخَرَجَ مِنَ الْمَاءِ کَانَ مِثْلَ الَّذِی یَخْرُجُ مِنَ الذُّنُوبِ وَإِذَا مَشَی إِلَی الْحُسَیْنِ علیه السلام فَرَفَعَ قَدَماً وَوَضَعَ أُخْرَی کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ وَمَحَا عَنْهُ عَشْرَ سَیِّئَاتٍ؛ «هر کس با معرفت و بدون تکبر به سوی قبر حسین علیه السلام به راه بیفتد و به رود فرات برسد و در آب فرو رود و بیرون آید مانند کسی است که از گناهانش بیرون می آید و چون به سوی حسین علیه السلام برود و یک قدم بردارد و یک قدم بگذارد خداوند [در کارنامه عملش] ده کار خوب برایش می نویسد و ده کار بدِ او را می زُداید». (3)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: مَنْ أَرَادَ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام لَا أَشَراً وَلَا بَطَراً وَلَا رِیَاءً وَلَا سُمْعَةً مُحِّصَتْ ذُنُوبُهُ کَمَا یُمَحَّصُ الثَّوْبُ فِی الْمَاءِ فَلَا یَبْقَی عَلَیْهِ دَنَسٌ وَیَکْتُبُ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً وَکُلِّ مَا رَفَعَ قَدَمَهُ عُمْرَةً؛ «هر کس آهنگِ زیارت قبر حسین علیه السلام را
ص:30
داشته باشد، اما نه از سرِ کبر و غرور و یا ریا کاری و رسیدن آوازده اش به همگان، گناهانش زُدوده می شوند همان گونه که جامه در آب پاکیزه می شود و چرکی بر آن نمی مانَد و خداوند در برابر هرگامی یک حج برای او می نویسد و هرگاه قدمش را بر می دارد عمره ای برایش می نویسد.» (1)
عَنْ شُعَیْبٍ الْعَقَرْقُوفِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام مَا لَهُ مِنَ الثَّوَابِ وَالْأَجْرِ؟ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ یَا شُعَیْبُ مَا صَلَّی عِنْدَهُ أَحَدٌ الصَّلَاةَ إِلَّا قَبِلَهَا اللَّهُ مِنْهُ وَلَا دَعَا عِنْدَهُ أَحَدٌ دَعْوَةً إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ عَاجِلةً وَآجِلَةً فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ زِدْنِی فِیهِ قَالَ یَا شُعَیْبُ أَیْسَرُ مَا یُقَالُ لِزَائِرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام قَدْ غُفِرَ لَکَ یَا عَبْدَ اللَّهِ فَاسْتَأْنِفْ عَمَلًا جَدِیداً؛ «به نقل از شُعَیب عَقَرقویی به امام [صادق علیه السلام] گفتم فدایت شوم! کسی که نزد قبر حسین علیه السلام بیاید چه پاداش و اجری دارد؟ فرمود: ای شعیب! هیچ کس نزد او نماز نمی خواند جز آنکه خداوند از او می پذیرد و هیچ کس نزد او دعا نمی کند جز آنکه دعایش برای این دنیا و آن دنیا مستجاب می شود. گفتم: فدایت شوم! برایم بیشتر بگو. فرمود: ای شعیب! کمترین چیزی که به زائر حسین علیه السلام گفته می شود این است ای بندة خدا! آمرزیده شدی دوباره از نو عمل از سر گیر». (2)
امام رضا علیه السلام می فرمایند: یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَلْقَی اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ وَلَا ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ الْحُسَیْنَ علیه السلام ؛ «به نقل از ریان بن شبیب از امام رضا علیه السلام اگر خُوش داری که خداوند را پاک و بدون گناه ملاقات کنی، حسین علیه السلام را زیارت کن». (3)
ص:31
امام کاظم علیه السلام می فرمایند: أَدْنَی مَا یُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَحُرْمَتَهُ وَوَلَایَتَهُ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ؛ «کمترین پاداش زائر اباعبدالله الحسین علیه السلام در کنار رود فرات، آمرزش گناهانِ پیشین و پسین اوست، اگر حق و حرمت و ولایت او را بداند». (1)
عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لِلْمُفَضَّلِ کَمْ بَیْنَکَ وَبَیْنَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام ؟ قُلْتُ بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یَوْمٌ وَبَعْضُ یَوْمٍ آخَرَ قَالَ فَتَزُورُهُ؟ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ فَقَالَ أَ لَا أُبَشِّرُکَ أَ لَا أُفَرِّحُکَ بِبَعْضِ ثَوَابِهِ؟ قُلْتُ بَلَی جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ فَقَالَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ لَیَأْخُذُ فِی جِهَازِهِ - وَیَتَهَیَّأُ لِزِیَارَتِهِ فَیَتَبَاشَرُ بِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ فَإِذَا خَرَجَ مِنْ بَابِ مَنْزِلِهِ رَاکِباً أَوْ مَاشِیاً - وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ أَرْبَعَةَ آلَافِ مَلَکٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتَّی یُوَافِیَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام ؛ «به نقل از جابر جُعفی امام صادق علیه السلام به مُفَضَّل فرمود: میان تو و قبر حسین علیه السلام، چقدر راه است؟ گفت: پدر و مادرم فدایت باد! یک روز و چند ساعت. فرمود: آیا او را زیارت می کنی؟ گفت: آری. فرمود آیا به تو بشارت دهم؟ آیا تو را به بخشی از پاداش آن [خبر دهم و] شاد سازم؟ گفتم: آری فدایت شوم! فرمود: مردی از شما وسایلش را برمی دارد و برای زیارت او آماده می شود. پس اهل آسمان، بشارت او را به یکدیگر می دهند و چون از درِ خانه اش بیرون می رود، پیاده یا سواره، خداوند چهار هزار فرشته از میان فرشتگان بر او می گمارد که بر او درود بفرستند تا به قبر حسین علیه السلام برسد». (2)
ص:32
امام صادق علیه السلام می فرمایند: إِنَ أَیَّامَ زَائِرِی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام لَا تُعَدُّ مِنْ آجَالِهِم؛ «روز های زیارت زائر حسین علیه السلام جزو عمرشان حساب نمی شود». (1)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: قَالَ لِی یَا عَبْدَ الْمَلِکِ لَا تَدَعْ زِیَارَةَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ وَمُرْ أَصْحَابَکَ بِذَلِکَ یَمُدُّ اللَّهُ فِی عُمُرِکَ وَیَزِیدُ اللَّهُ فِی رِزْقِکَ وَیُحْیِیکَ اللَّهُ سَعِیداً وَلَا تَمُوتُ إِلَّا سَعِیداً وَیَکْتُبُکَ سَعِیداً؛ «به نقل از خَثعَمی امام [صادق علیه السلام] به من فرمود ای عبدالملک! زیارت امام حسین علیه السلام را وامگذار و یارانت را به آن فرمان بده که خداوند عمرت را طولانی می کند و روزی ات را می افزاید و تو را خوش بخت می دارد و جز خوش بخت از دنیا نمی روی و تو را جزو نیک بختان می نویسد». (2)
امام حسین علیه السلام می فرمایند: أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ قُتِلْتُ مَکْرُوباً وَحَقِیقٌ عَلَی اللَّهِ أَنْ لَا یَأْتِیَنِی مَکْرُوبٌ إِلَّا رَدَّهُ وَقَلَبَهُ إِلَی أَهْلِهِ مَسْرُوراً؛ «من کشتة اشکم به رنج [و سختی] شهید شدم و برای خدا سزاوار است که رنجیده ای نزد من نیاید مگر آنکه او را با دل شادی به خانواده اش باز گردانَد». (3)
ص:33
امام صادق علیه السلام: عَجَباً لِأَقْوَامٍ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ شِیعَةٌ لَنَا وَیُقَالُ إِنَّ أَحَدَهُمْ یَمُرُّ بِهِ دَهْرَهُ وَلَا یَأْتِی قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام جَفَاءً مِنْهُ وَ [تَهَاوُناً وَعَجْزاً وَکَسَلًا] تَهَاوَنَ وَعَجَزَ وَکَسِلَ أَمَا وَاللَّهِ لَوْ یَعْلَمُ مَا فِیهِ مِنَ الْفَضْلِ مَا تَهَاوَنَ وَلَا کَسِلَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَمَا فِیهِ مِنَ الْفَضْلِ؟ قَالَ فَضْلٌ وَخَیْرٌ کَثِیرٌ أَمَا أَوَّلُ مَا یُصِیبُهُ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ مَا مَضَی مِنْ ذُنُوبِهِ وَیُقَالَ لَهُ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ؛ «تعجّب است از گروهی که می پندارند شیعه هستند ولی گفته می شود روزگار بر ایشان می گذرد و احدی از ایشان به زیارت قبر حسین علیه السلام نمی روند، چه از روی جفا بوده و چه تنبلی و سستی کرده و چه عاجز و ناتوان باشند و چه کسلی و بی حالی منشأ آن باشند، به خدا سوگند اگر می دانستند در زیارت آن حضرت چیست هرگز تنبلی و کسلی را به خود راه نمی دادند. عرض کردم: فدایت شوم: چه فضیلتی در آن می باشد؟حضرت فرمود: فضل و خیر بسیاری در آن می باشد، اولین خیری که به زائر می رسد آن است که گناهان گذشته اش را خداوند آمرزیده و به او خطاب می شود: از ابتداء شروع به عمل کن». (1)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: مَنْ یَدْعُو لِزُوَّارِهِ [حسین علیه السلام] فِی السَّمَاءِ أَکْثَرُ مِمَّنْ یَدْعُو لَهُمْ فِی الْأَرْض؛ «آنان که در آسمان برای زائرین امام حسین علیه السلام دعا می کنند بیش از کسانی هستند که در زمین برای آنان دعا می نمایند». (2)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: أَنَّ زَائِرَهُ لَیَخْرُجُ مِنْ رَحْلِهِ فَمَا یَقَعُ فَیْئُهُ عَلَی شَیْ ءٍ إِلَّا دَعَا لَهُ فَإِذ وَقَعَتِ الشَّمْسُ عَلَیْهِ أَکَلَتْ ذُنُوبَهُ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ وَمَا تُبْقِی الشَّمْسُ عَلَیْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ شَیْئاً فَیَنْصَرِفُ وَمَا عَلَیْهِ ذَنْبٌ؛ «زائر حسین علیه السلام وقتی به قصد زیارت
ص:34
از خانه اش خارج شد سایه اش به چیزی نمی افتد مگر آن چیز برایش دعا می نماید، و هنگامی که آفتاب بر او تابید گناهانش را می خورد همان طوری که آتش هیزم را می خورد، و آفتاب هیچ گناهی را بر او باقی نمی گذارد، بنابراین از زیارت بر می گردد در حالی که هیچ گناهی بر او نیست». (1)
امام باقر علیه السلام می فرمایند: مَنْ أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَیَعْرِضُ حُبَّنَا عَلَی قَلْبِهِ فَإِنْ قَبِلَهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ وَمَنْ کَانَ لَنَا مُحِبّاً فَلْیَرْغَبْ فِی زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَمَنْ کَانَ لِلْحُسَیْنِ علیه السلام زَوَّاراً عَرَفْنَاهُ بِالْحُبِّ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَکَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛ کسی که می خواهد بداند آیا اهل بهشت هست یا نه، پس حبّ و دوستی ما را بر دلش عرضه کند. اگر دلش آن را پذیرفت پس او مؤمن است و کسی که محب و دوست دار ما است باید در زیارت امام حسین علیه السلام راغب باشد، بنابراین شخصی که زائر امام حسین علیه السلام باشد ما او را محب خود می دانیم و از اهل بهشت خواهد بود». (2)
امام باقر علیه السلام می فرمایند: لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام مِنَ الْفَضْلِ لَمَاتُوا شَوْقاً وَتَقَطَّعَتْ أَنْفُسُهُمْ عَلَیْه حَسَرَاتٍ؛ «اگر مردم می دانستند که در زیارت قبر حضرت حسین بن علی علیهما السلام چه فضل و ثوابی است حتماً از شوق و ذوق قالب تهی می کردند و به خاطر حَسرت ها، نفس هایشان به شماره افتاده و قطع خواهد شد». (3)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: یُنَادِی مُنَادٍ أَیْنَ زُوَّارُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام ؟ فَیَقُومُ أُنَاسٌ کَثِیرٌ فَیُقَالُ لَهُمْ خُذُوا بِیَدِ مَنْ أَحْبَبْتُمْ انْطَلِقُوا بِهِمْ إِلَی الْجَنَّةِ فَیَأْخُذُ الرَّجُلُ مَنْ أَحَبَّ حَتَّی إِنَّ
ص:35
الرَّجُلَ مِنَ النَّاسِ یَقُولُ لِرَجُلٍ یَا فُلَانُ أَ مَا تَعْرِفُنِی؟ أَنَا الَّذِی قُمْتُ لَکَ یَوْمَ کَذَا وَکَذَا فَیُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ لَا یُدْفَعُ وَلَا یُمْنَعُ؛ «[در روز قیامت] منادی ندا می کند: زوّار قبر امام حسین علیه السلام در کجا هستند؟! خلق بسیاری به پا می خیزند. پس به ایشان گفته می شود: دست هر کسی را که دوست دارید بگیرید و آنها را به بهشت ببرید، پس شخصی که جزء زائرین است هر کسی را که بخواهد گرفته و به بهشت می برد حتی بعضی از مردم به برخی دیگر می گویند: ای فلانی من را می شناسی؟ من کسی هستم که در فلان روز در فلان مجلس برای تو ایستاده و احترام از تو نمودم پس من را نیز دریاب، زائر او را نیز گرفته و به بهشت داخل نموده بدون اینکه دافع و مانعی در بین باشد». (1)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: إِذَا اغْتَسَلُوا نَادَاهُمْ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله یَا وَفْدَ اللَّهِ أَبْشِرُوا بِمُرَافَقَتِی فِی الْجَنَّةِ ثُمَّ نَادَاهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَنَا ضَامِنٌ لِقَضَاءِ حَوَائِجِکُمْ وَدَفْعِ الْبَلَاءِ عَنْکُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَة؛ «وقتی زوّار غسل کردند حضرت محمّد صلی الله علیه و آله ایشان را مورد نداء قرار داده و می فرماید: ای مسافران خدا! بشارت باد بر شما که در بهشت با من هستید. سپس امیرالمؤمنین علیه السلام به ایشان نداء نموده و می فرماید: من ضامنم که حوائج شما را برآورده نموده و بلاء را در دنیا و آخرت از شما دفع کنم». (2)
قَالَ لِی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ یَا أَبَانُ مَتَی عَهْدُکَ بِقَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام ؟ قُلْتُ لَا وَاللَّهِ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا لِی بِهِ عَهْدٌ مُنْذُ حِینٍ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ وَأَنْتَ مِنْ رُؤَسَاءِ الشِّیعَةِ تَتْرُکُ زِیَارَةَ الْحُسَیْنِ علیه السلام لَا تَزُورُهُ؟!؛ «أبان بن تَغلِب می گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمودند: ای ابان چه وقت قبر حسین علیه السلام را زیارت کردی؟» گفتم: به خدا
ص:36
سوگند ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله تا به حال به زیارت آن حضرت نرفته ام. حضرت فرمود: «سبحان الله، تو از روسای شیعه هستی و زیارت امام حسین علیه السلام را ترک می کنی، به زیارتش نمی روی؟!». (1)
عَنْ قائد [فَائِدٍ] عَنْ عَبْدٍ صَالِحٍ علیه السلام قَال: دَخَلْتُ عَلَیْهِ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ الْحُسَیْنَ علیه السلام قَدْ زَارَهُ النَّاسُ مَنْ یَعْرِفُ هَذَا الْأَمْرَ وَمَنْ یُنْکِرُهُ وَرَکِبَتْ إِلَیْهِ النِّسَاءُ وَوَقَعَ حَالُ الشُّهْرَةِ - وَقَدِ انْقَبَضْتُ مِنْهُ لِمَا رَأَیْتُ مِنَ الشُّهْرَةِ قَالَ فَمَکَثَ مَلِیّاً لَا یُجِیبُنِی ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَیَّ فَقَالَ یَا عِرَاقِیُّ إِنْ شَهَرُوا أَنْفُسَهُمْ فَلَا تَشْهَرْ أَنْتَ نَفْسَکَ فَوَاللَّهِ مَا أَتَی الْحُسَیْنَ علیه السلام آتٍ عَارِفاً بِحَقِّهِ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ؛ «به نقل از قائد بر عبد صالح [امام کاظم علیه السلام] درآمدم و گفتم: فدایت شوم! حسین علیه السلام را، هم کسانی زیارت می کنند که این امر [امامت] را می شناسند و هم کسانی که آن را نمی شناسند، و زنان نیز به سوی آن می روند و به زیارت، شهرت یافته است و من، برای دوری از شُهرت و انگشت نما شدن، از زیارت، خودداری می کنم. امام علیه السلام مدتی قابل توجه درنک کرد و پاسخم را نداد. سپس رو به من کرد و فرمود: ای عراقی! اگر آنان خود را انگشت نما می کنند، تو خود را انگشت نما مکن. به خدا سوگند، هیچ کس با شناخت حق حسین علیه السلام به زیارتش نیامد، جز آنکه خداوند، گناهان پیشین و پسین او را آمرزد». (2)
عَنْ عَبْدِ الْکَرِیمِ بْنِ حَسَّانَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا یُقَالُ إِنَّ زِیَارَةَ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ علیه السلام تَعْدِلُ حِجَّةً وَعُمْرَةً؟ فَقَالَ إِنَّمَا الْحَجُّ وَالْعُمْرَةُ هَاهُنَا وَلَوْ أَنَ رَجُلًا أَرَادَ الْحَجَ وَلَمْ یَتَهَیَّأْ لَهُ فَأَتَاهُ - کَتَبَ اللَّهُ لَهُ حِجَّةً وَلَوْ أَنَّ رَجُلًا أَرَادَ الْعُمْرَةَ وَلَمْ یَتَهَیَّأْ لَهُ فَأَتَاهُ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عُمْرَةً؛ «به نقل از عبدالکریم بن حَسّان: به امام صادق علیه السلام گفتم: چه گفته می شود
ص:37
درباره زیارت قبر ابا عبدالله الحسین علیه السلام که برابر با حج و عمره است؟ فرمود: حج و عمره این جاست؛ اما اگر کسی اراده حج کرد، ولی برایش میسر نشد وبه زیارت حسین علیه السلام رفت، خداوند برایش حج می نویسد و اگر مردی اراده عمره کرد، ولی برایش میسر نشد و به زیارت حسین علیه السلام رفت،خداوند برایش عمره می نویسد». (1)
کُنْتُ أَنَا وَیُونُسُ بْنُ ظَبْیَانَ وَالْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَأَبُو سَلَمَةَ السَّرَّاجُ جُلُوساً عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَکَانَ الْمُتَکَلِّمُ مِنَّا یُونُسَ وَکَانَ أَکْبَرَنَا سِنّاً فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ ...إِنِّی کَثِیراً مَا أَذْکُرُ الْحُسَیْنَ علیه السلام فَأَیَّ شَیْ ءٍ أَقُولُ؟ فَقَالَ قُلْ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تُعِیدُ ذَلِکَ ثَلَاثاً فَإِنَّ السَّلَامَ یَصِلُ إِلَیْهِ مِنْ قَرِیبٍ وَمِنْ بَعِید؛ «حسین به ثُویر می گوید: نزد امام صادق علیه السلام نشسته بودیم و یونس که از همه ما مسن تر بود سخنگویمان بود. او به امام علیه السلام گفت: فدایت شوم!... من امام حسین علیه السلام را خیلی یاد می کنم. چه چیزی بگویم؟ فرمود: بگو: "صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ"؛ «خدا بر تو درود بفرستد، ای اباعبدالله» سه بار، این را می گویی، که سلام از دور و نزدیک به او می رسد». (2)
آیت الله فاضل رحمة الله می فرمایند روایات متعددی وارد شده است که اگر نمی توانید نزد قبورپیامبر صلی الله علیه و آله و فاطمة زهرا علیها السلام و ائمه اطهار علیهم السلام حاضرشوید و از نزدیک زیارت کنید، از دور با اشاره به قبور آنان سلام دهید و زیارت کنید. و روایات دلالت دارند بر استحباب زیارت و سلام بر آنان در تمام حالات. (3)
کسانی که توفیق زیارت امام حسین علیه السلام را نداشته اند می توانند راهکارهای زیرا را انجام دهند: (4)
ص:38
1. رفتن به زیارت معصومین دیگر
در این راستا امام صادق علیه السلام می فرمایند: مَنْ زَارَ وَاحِداً مِنَّا کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ علیه السلام ؛ «کسی که یکی از ما را زیارت کند، مانند آن است که امام حسین علیه السلام را زیارت کرده است». (1)
2. به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام بروند
در این زمینه امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ علیه السلام ؛ «اگر به زیارت قبر عبدالعظیم که نزد شماست بروی، مانند این است که به زیارت امام حسین علیه السلام رفته باشی». (2)
3. زیارت قبور صالحین
در این رابطه امام موسی کاظم علیه السلام می فرمایند: مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ أَنْ یَزُورَ قُبُورَنَا فَلْیَزُرْ قُبُورَ صُلَحَاءِ إِخْوَانِنَا؛ «کسی که نمی تواند به زیارت قبور ما بیاید، قبور صالحین از برادران ما را زیارت کند». (3)
4. رفتن به استقبال زائر امام حسین علیه السلام
در این باره امام صادق علیه السلام می فرمایند: إِذَا انْصَرَفَ الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِکُمْ مِنْ زِیَارَتِنَا أَوْ زِیَارَةِ قُبُورِنَا فَاسْتَقْبِلُوهُ وَسَلِّمُوا عَلَیْهِ وَهَنِّئُوهُ بِمَا وَهَبَ اللَّهُ لَهُ فَإِنَّ لَکُمْ مِثْلَ ثَوَابِه؛ «کسی که از زیارت امام حسین علیه السلام بر می گردد. به استقبال او بروید و تهنیت بگویید به آنچه که خدا به او بخشیده که با این تهنیت، ثوابی همچون ثواب زیارت نصیب شما می شود». (4)
5. غسل کردن و خواندن زیارت امام حسین علیه السلام بر بام خانه (5)
6. نیابت در سفر زیارتی (6)
ص:39
ص:40
ص:41
سخنانی از امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در دعایی زیبا می فرمایند: اللَّهُمَّ لَا تَسْتَدْرِجْنِی بِالْإِحْسَانِ، وَلَا تُؤَدِّبْنِی بِالْبَلَاء؛ «خدایا مرا با احسانت در دام استدراج گرفتار مساز و با بلا، تأدیبم مکن». (1)
در کلامی دیگر امام حسین علیه السلام استدراج را چنین معنا می کنند: الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ یُسْبِغَ عَلَیْهِ النِّعَمَ وَیَسْلُبَهُ الشُّکْر؛ «استدراج به وسیله خداوند آن است که نعمت فراوان و مستمر به او رساند و سپاسگزاری را از او بگیرد». (2)
به تدرج و آرام آرام خداوند مهربان نعمت های بسیاری به انسان می دهد و در کنار این نعمت ها، شکر نعمت را از او می گیرد. و فرد غافل می شود که روزی دهنده خداست و شایسته است از او تشکر زبانی و عملی کند. و از استغفار گناهان خویش غافل می گردد.
از امام صادق علیه السلام معنای استدراج را پرسیدند؟ ایشان فرمودند: هُوَ الْعَبْدُ یُذْنِبُ الذَّنْبَ، فَیُمْلی لَهُ، وَیُجَدَّدُ لَهُ عِنْدَهَا النِّعَمُ، فَتُلْهِیهِ عَنِ الِاسْتِغْفَارِ مِنَ الذُّنُوبِ، فَهُوَ مُسْتَدْرَجٌ مِنْ حَیْثُ لَایَعْلَمُ؛ «آن این است که بنده ای گناه کند پس به او مهلت
ص: 42
داده شود و برایش در هنگام گناه نعمتی اضافه گردد، پس او را از آمرزش خواهی از گناهان باز دارد، پس او غافلگیر شده از راهی که نداند». (1)
امام حسین علیه السلام در کلامی شیوا و زیبا چنین می فرمایند: مَالُکَ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکَ کُنْتَ لَهُ فَلَا تَبْقَ عَلَیْهِ فَإِنَّهُ لَا یَبْقَی عَلَیْکَ وَکُلْهُ قَبْلَ أَنْ یَأْکُلَک؛ «دارایی ات اگر برای تو نباشد، تو برای آن هستی؛ پس باقی اش مگذار که برای تو نمی ماند و آن را بخور پیش از آنکه تو را بخورد». (2)
برگ عیشی به گور خویش فِرِست کس نیارد، زِ پس و پیش فرست (سعدی)
به قول معروف «ثروت نوکر خوبی است، لکن ارباب بدی است». اختیار ثروت در دست ماست و بهتر است از آن به بهترین و شایسته ترین روش در سعادت دنیا و آخرت خویش استفاده کنیم؛ چرا که پس از ما، این مالی که سال ها با زحمت و تلاش به دست آوردیم به وارث می رسد و وارث محترم هم به فکر خویش است. پس چه نیکوست با این ثروت نام نیکی از خود به جا بگذاریم و از آن ذخیره ای برای آبادی آخرت خویش بسازیم.
بنوش و بپوش و ببخش و بده برای دگر روز، چیزی بنه (سعدی)
پدر بزرگوارشان حضرت امیر مؤمنان علیه السلام می فرمایند: مَا أَکَلْتَهُ رَاحَ وَ مَا أَطْعَمْتَهُ فَاحَ؛ «آنچه بخوری، برود و آنچه بخورانی فراوان و پر برکت شود». (3)
زان دو نیم است دانة گندم که یکی خود خوری یکی مردم (مکتبی)
ص: 43
امام حسین علیه السلام به عبدالله بن عباس فرمود: یَا ابْنَ عَبَّاسٍ لَا تَکَلَّمَنَّ فِیمَا لَا یَعْنِیکَ فَإِنَّنِی أَخَافُ عَلَیْکَ فِیهِ الْوِزْرَ وَلَا تَکَلَّمَنَّ فِیمَا یَعْنِیکَ حَتَّی تَرَی لِلْکَلَامِ مَوْضِعاً فَرُبَّ مُتَکَلِّمٍ قَدْ تَکَلَّمَ بِالْحَقِّ فَعِیبَ لَا تُمَارِیَنَ حَلِیماً وَلَا سَفِیهاً فَإِنَ الْحَلِیمَ یَقْلِیکَ وَالسَّفِیهَ یُرْدِیکَ؛ «ای پسر عباس سخنی مگوی که به تو مربوط نیست؛ زیرا از پیامد سنگین آن بر تو نگرانم و نیز سخنی را که به تو مربوط می شود جُز در جای مناسبش مگو؛ زیرا چه بسا گوینده ای که حق را نابجا گفت و رسوا شد. و با بردبار و گستاخ یک و دو مکن؛ زیرا بردبار [نفرت یافته] از تو جدا می شود و گستاخ تو را، پست می سازد». (1)
به تعبیر مثل معروف «حَرف را باید هفت بار در دهان چرخاند». (2)
نظر کردم به چشم و رأی تدبیر ندیدم به (3) زِ خاموشی خصالی
نگویم لب ببند و دیده بر دوز و لیکن هر مقالی را مقالی (4) (سعدی)
امام حسین علیه السلام در ادامه حدیث خطاب به عبدالله بن عباس می فرمایند: لَا تَقُولَنَّ فِی أَخِیکَ الْمُؤْمِنِ إِذَا تَوَارَی عَنْکَ إِلَّا مِثْلَ مَا تُحِبُّ أَنْ یَقُولَ فِیکَ إِذَا تَوَارَیْتَ عَنْهُ؛ «پشت سر برادر مؤمنت چیزی مگو مگر آنچه که می پسندی او پشت سرت از تو گوید». (5)
آنچه بر خود می پسندی، بر کسان آن را پسند آنچه از خود چشم داری، آن ز مردم چشم دار (صائب)
اگر دوست دارید دیگران از شما به خوبی و نیکی یاد کنند، شما نیز آنان را به نیکی و خیر یاد کنید.
ص:44
امیر مؤمنان علیه السلام در بیانی شیوا می فرمایند: أَجْمِلُوا فِی الْخِطَابِ تَسْمَعُوا جَمِیلَ الثَّوَابِ؛ «زیبا سخن بگویید تا پاسخ زیبا بشنوید». (1)
آن گوی مرا که دوست داری گر خَلق تو را همان بگویند (ناصرخسرو)
در ادامه حدیث امام علیه السلام می فرمایند: وَاعْمَلْ عَمَلَ رَجُلٍ یَعْلَمُ أَنَّهُ مَأْخُوذٌ بِالْإِجْرَامِ مَجْزِیٌّ بِالْإِحْسَانِ؛ «و همانند بنده ای رفتار کن که می داند به گنهکاری خود گرفتار می شود و به نیک رفتاری خود پاداش می گیرد». (2)
رفتارت همانند کسی باشد که می داند و یقین دارد اگر گناه کند به عقاب آن گرفتار می شود و اگر کار نیک و شایسته انجام دهد به ثواب و پاداش آن می رسد.
امام حسین علیه السلام در سخنی گویا دوستان را به چهار دسته تقسیم می کنند: الْإِخْوَانُ أَرْبَعَةٌ فَأَخٌ لَکَ وَلَهُ وَأَخٌ لَکَ وَأَخٌ عَلَیْکَ وَأَخٌ لَا لَکَ وَلَا لَهُ فَسُئِلَ عَنْ مَعْنَی ذَلِکَ فَقَالَ علیه السلام الْأَخُ الَّذِی هُوَ لَکَ وَلَهُ فَهُوَ الْأَخُ الَّذِی یَطْلُبُ بِإِخَائِهِ بَقَاءَ الْإِخَاءِ وَلَا یَطْلُبُ بِإِخَائِهِ مَوْتَ الْإِخَاءِ فَهَذَا لَکَ وَلَهُ لِأَنَّهُ إِذَا تَمَّ الْإِخَاءُ طَابَتْ حَیَاتُهُمَا جَمِیعاً وَإِذَا دَخَلَ الْإِخَاءُ فِی حَالِ التَّنَاقُضِ بَطَلَ جَمِیعاً وَالْأَخُ الَّذِی هُوَ لَکَ فَهُوَ الْأَخُ الَّذِی قَدْ خَرَجَ بِنَفْسِهِ عَنْ حَالِ الطَّمَعِ إِلَی حَالِ الرَّغْبَةِ فَلَمْ یَطْمَعْ فِی الدُّنْیَا إِذَا رَغِبَ فِی الْإِخَاءِ فَهَذَا مُوَفِّرٌ عَلَیْکَ بِکُلِّیَّتِهِ وَالْأَخُ الَّذِی هُوَ عَلَیْکَ فَهُوَ الْأَخُ الَّذِی یَتَرَبَّصُ بِکَ الدَّوَائِرَ وَیُغَشِّی [یُفْشِی] السَّرَائِرَ وَیَکْذِبُ عَلَیْکَ بَیْنَ الْعَشَائِرِ وَیَنْظُرُ فِی وَجْهِکَ نَظَرَ الْحَاسِدِ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ الْوَاحِدِ وَالْأَخُ الَّذِی لَا لَکَ وَلَا لَهُ فَهُوَ الَّذِی قَدْ مَلَأَهُ اللَّهُ حُمْقاً فَأَبْعَدَهُ سُحْقاً فَتَرَاهُ یُؤْثِرُ نَفْسَهُ عَلَیْکَ وَیَطْلُبُ شُحّاً مَا لَدَیْکَ؛ «برادران چهار دسته اند، برادری که به سود تو و خود اوست، و برادری که به سود توست و برادری که به ضرر توست، و برادری که نه به سود توست و نه بسود خودش. از او معنی این را پرسیدند فرمود: برادری که سودش
ص:45
نصیب تو و خودش می گردد، برادری است که هدفش از رفاقت، تداوم برادری است نه نابودی آن؛ پس این برادری به سود هر دوی شماست؛ زیرا هنگامی که برادری کامل شد زندگی برای هر دو دلپذیر و دوست داشتنی شود و اگر این برادری به ناسازگاری کشد، زندگی هر دو تباه گردد. برادری که فقط سودش نصیب تو می گردد، برادری است که طمع را از خود دور کرده و شیفته تو گشته؛ و چون شیفته برادری است به دنیا طمعی ندارد؛ پس چنین برادری همیشه برای تو مشکل گشا و سودمند است. برادری که فقط زیانش نصیب تو گردد، برادر نماست که همیشه منتظر گرفتار شدن توست و با تو یک دل و یک رنگ نیست و بین آشنایان بر تو دروغ می بندد و حسودانه بر تو می نگرد، پس لعنت خدای واحد بر چنین برادری باد! و اما برادری که نه سودش نصیب تو گردد و نه نصیب خودش، آن برادری است که خدا او را پر از حماقت ساخته و او را به کلی از رحمت خود دور کرده است، پس او را مشاهده کنی که خود را بر تو ترجیح دهد و از آن چه نزد توست با تنگ چشمی دنبال آن است» (1)
قَالَ رَجُلٌ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا مِنْ شِیعَتِکُمْ. قَالَ علیه السلام: اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تَدَّعِیَنَّ شَیْئاً یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی لَکَ: کَذَبْتَ وَفَجَرْتَ فِی دَعْوَاکَ. إِنَّ شِیعَتَنَا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ کُلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ وَلَکِنْ قُلْ: أَنَا مِنْ مُوَالِیکُمْ وَ [مِنْ] مُحِبِّیکُم؛ «مردی به امام حسین علیه السلام عرض کرد: ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله،من از شیعیان شماییم. آن حضرت علیه السلام فرمود: از خدا بترس و چیزی را ادعا مکن که خدا بگوید: در ادعای خود دروغ گفتی و گناه کردی؛ زیرا شیعیان ما کسانی اند که دل هایشان از هر گونه مکر و فریب و کینه پنهان، پاک باشد؛ بلکه بگو: من از دوستداران و علاقمندان شمایم». (2)
ص:46
شیعه و پیرو حقیقی به زبان نیست، بلکه به عمل و کردار صحیح است. و تنها منحصر به کارهای نیک نیست، بلکه باید از کارهای ناشایست و ناپسند نیز دوری کرد.
در این راستا امام صادق علیه السلام می فرمایند: لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ قَالَ بِلِسَانِهِ وَخَالَفَنَا فِی أَعْمَالِنَا وَآثَارِنَا وَلَکِنْ شِیعَتُنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَقَلْبِهِ وَاتَّبَعَ آثَارَنَا وَعَمِلَ بِأَعْمَالِنَا أُولَئِکَ شِیعَتُنَا؛ «کسی که با زبان مدّعی پیروی از ماست و در عمل و نحوه زندگی با ما مخالفت می کند، شیعه ما نیست. شیعه ما کسی است که با زبان و دل با ما همراه است و دنبال ما حرکت می کند و در عمل از ما پیروی می نماید. آنان پیروان راستین ما هستند». (1)
امام حسین علیه السلام در تعریف شخص دانا و دانشمند چنین می فرمایند: لو أنَّ العالِمَ کُلَّما قالَ أحسَنَ وأصابَ، لأوشَک أن یُجَنَّ مِنَ العُجبِ، وإنَّما العالِمَ مَن یَکثُرُ صَوابُهُ؛ «اگر همه گفته های عالِم، نیکو و درست بود، ممکن بود که از خودبینی دیوانه شود؛ بلکه همانا عالم، کسی است که گفته های درستش فراوان باشد». (2)
همچنین در سخنی شیوا نشانة دانشمند بودن را چنین بیان می کنند: مِنْ دَلَائِلِ الْعَالِمِ انْتِقَادُهُ لِحَدِیثِهِ وَعِلْمُهُ بِحَقَائِقِ فُنُونِ النَّظَرِ؛ «از نشانه های دانشمند، نقد کردن گفته خود و آگاهی به حقائق فن های مناظره است». (3)
ص:47
امام حسین علیه السلام می فرمایند: إِنِّی لَا أَرَی الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَلَا الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَما؛ «من مرگ را جز خوشبختی و زندگی با ستمکاران را جز ملامت نمی بینم». (1)
به عبارتی دیگر: مرگ سرخ بهتر از زندگی سیاه است.
امام حسین علیه السلام می فرمایند: إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَالدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ (2) یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ؛ «به راستی مردم دنیاپرستند و دین [فقط] بر سر زبان ایشان است، آن را تا آنجا که دستمایه تأمین زندگی ایشان است بچرخانند و چون به آزمونی گرفتار آیند دینداران [راستین] اندک اند» (3)
گاهی اوقات گرفتار این ضرب المثل مشهور می شویم «تا پول داری رفیقتم، قربون بند کیفتم». دین و احکام آن را تا زمانی که به مال و ثروت و جاه و مقام ما آسیبی نرساند دوست داریم و سخن از دین داری می زنیم. و یا تا زمانی که بتوانیم به وسیله دین کسب رزق و روزی و... داشته باشیم دین دار هستیم، اما اگر مقداری روزگار به ما روی خوش نشان ندهد و یا نیاز باشد هزینة واجبی (خمس، زکات و...)را پرداخت کنیم، از دیانت ما نیز کاسته می شود؛ چرا که دین را از روی اخلاص و بصیرت نپذیرفتیم. همانند نامه های (فدایت شوم) زیادی که به امام حسین علیه السلام نوشته شد و لکن همین که (هوا ابری شد) و جان و مال خود را در خطر دیدند، دست از امام و رهبر خویش برداشتند و وی را تنها گذاشتند.
ص:48
امام حسین علیه السلام در نکوهش غیبت می فرمایند: لِرَجُلٍ اغْتَابَ عِنْدَهُ رَجُلًا یَا هَذَا کُفَّ عَنِ الْغِیبَةِ فَإِنَّهَا إِدَامُ کِلَابِ النَّار؛ «به مردی که در حضور او از فردی غیبت می کرد فرمود: ای فلان! از غیبت کردن دست بردار که غیبت خورش سگ های دوزخ است». (1)
بُوَد غیبتِ خلق، مُردار خوردن از این لقمه کُن پاک، کام و دهن را (2) (صائب)
در فقه غیبت را چنین تعریف کرده اند: غیبت آن ذکر عیبِ مَستُور و پوشیده مؤمن، در غیاب اوست، چه آن عیب را به گفتار بیان کند، یا به رفتار بفهماند، هر چند در اظهار عیب مؤمن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد، و اگر به قصد اهانت، عیب مؤمن را اظهار نماید، دو گناه مرتکب شده است. و مرتکب غیبت باید توبه کند، و بنابر احتیاط واجب از کسی که غیبت او را کرده، حلیّت بطلبد، مگر آنکه حلیّت طلبیدن موجب مفسده ای شود.
در مواردی غیبت جایز است:
1. متجاهر به فسق، یعنی کسی که آشکارا و علنی گناه می کند، که عیب کردن از او در همان گناه جایز است؛
2. غیبت کردن مظلوم از ظالمی که بر او ظلم کرده، نسبت به آن ظلم؛
3. در مورد مشورت، که اظهار عیب به قصد نصیحت مشورت کننده، در حدی که نصیحت محقق شود، جایز است؛
ص:49
4. غیبت بدعت گذار در دین، و کسی که موجب گمراهی مردم می شود؛
5. غیبت برای اظهار فسق شاهد، یعنی اگر کسی که شهادت می دهد فاسق است، غیبت او به اظهار فسق او، برای آنکه به شهادت او حقی ضایع نشود، جایز است؛
6. غیبت کردن از شخصی برای دفع ضرر از جان یا عِرض (1) یا مال آن شخص؛
7. غیبت کردن از گناه کار به قصد بازداشتن او از گناه، در صورتی که به غیر آن، بازداشتن او ممکن نباشد. (2)
امام حسین علیه السلام می فرمایند: إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَإِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَإِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ وَهِیَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ؛ «برخی خدا را به شوق [بهشت] پرستند، این پرستش بازرگانان و سوداگران است، و گروهی خدا را از ترس پرستند، این پرستش بردگان است، و گروهی خدا را از روی سپاس گزاری پرستند که این پرستش آزادگان و برترین نوع پرستش است». (3)
عبادت خداوند دارای مراتب است و همگی مورد توجه و عنایت خداست و پروردگار عالم نیز به هر کدام ثواب و حسنه می دهد. و لکن آن عبادتی برتر است که از روی سپاس گزاری باشد.
امام حسین علیه السلام می فرمایند: إِیَّاکَ وَمَا تَعْتَذِرُ مِنْهُ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یُسِی ءُ وَلَا یَعْتَذِرُ وَالْمُنَافِقُ کُلَّ یَوْمٍ یُسِی ءُ وَیَعْتَذِرُ؛ «از آنچه موجب پوزش خواهی شود بپرهیز؛ زیرا مؤمن نه بد کند و نه پوزش خواهد و منافق هر روز بد کند و [هر دَم] پوزش خواهد». (4)
ص:50
شایسته است انسان قدرت عذرخواهی کردن و ظرفیت عذرپذیری داشته باشد؛ چرا که هر انسانی ممکن است دچار غفلت و اشتباه شود. و لکن بهتر است کاری که نیاز به پوزش دارد انجام ندهد تا از عزت و وقار شخص نکاهد. اگر گفتار و رفتار آدمی پسندیده و نیکو باشد نیازی به عذرخواهی پیش نمی آید. و لکن کسانی که راه شک و تردید را می پیمایند دچار لغزش های فراوانی می شوند که در نتیجه می بایست از هر کاری معذرت بخواهند. و البته پذیرش عذر نیز از کرامت و بزرگی شخص خبر می دهد و امری پسندیده است؛ چرا که ممکن است روزی هم خودمان دچار لغزش شویم.
اگر پوزش نکو باشد ز کِهتر (1) نکوتر باشد آمرزش ز مِهتر (2) (اسعد گرگانی)
امام حسین علیه السلام می فرمایند: لِلسَّلَامِ سَبْعُونَ حَسَنَةً تِسْعٌ وَسِتُّونَ لِلْمُبْتَدِئِ وَوَاحِدَةٌ لِلرَّادِّ؛ «سلام، هفتاد حسنه دارد، شصت و نه حسنه آن برای سلام کننده است و یک حسنه از آن پاسخ دهنده سلام». (3)
سید شهیدان در سخنی دیگر بخیل را چنین تعریف می کنند: الْبَخِیلُ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلَامِ؛ «بخیل کسی است که در سلام کردن بُخل ورزد». (4)
همچنین در اهمیت سلام می فرمایند: قَالَ لَهُ [للحسین علیه السلام] رَجُلٌ ابْتِدَاءً کَیْفَ أَنْتَ عَافَاکَ اللَّهُ فَقَالَ علیه السلام لَهُ السَّلَامُ قَبْلَ الْکَلَامِ عَافَاکَ اللَّهُ ثُمَّ قَالَ علیه السلام لَا تَأْذَنُوا لِأَحَدٍ حَتَّی یُسَلِّمَ؛ «مردی در آغاز سخن به امام حسین علیه السلام گفت: چگونه ای، خدایت عافیت دهد؟! امام علیه السلام به او فرمود: سلام قبل از کلام است، خدایت عافیت دهد! سپس فرمود: به کسی اجازة [سخن گفتن] ندهید تا آنکه سلام دهد». (5)
ص:51
1. سلام کردن مستحب است و در اخبار سفارش شده است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچک تر به بزرگ تر سلام کند. و جواب سلام واجب است؛
2. در غیر نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید، مثلاً اگر کسی گفت «سلام علیکم» در جواب بگوید «سلام علیکم و رحمة الله»؛
3. اگر دو نفر با هم به یکدیگر سلام کنند، بنابر احیاط باید هر یک جواب سلام دیگری را بدهد؛
4. اگر کسی به عده ای سلام کند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولی اگر یکی از آنها جواب دهد کافی است؛
5. در حال نماز، انسان نباید به دیگری سلام کند و اگر دیگری به او سلام کند، باید همان طور که او سلام کرده جواب دهد، مثلاً اگر گفته «سلام علیکم» در جواب بگوید «سلام علیکم». (1)
کَتَبَ رَجُلٌ إِلَی الْحُسَیْنِ علیه السلام عِظْنِی بِحَرْفَیْنِ (2) فَکَتَبَ إِلَیْه مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیَةِ اللَّهِ کَانَ أَفْوَتَ لِمَا یَرْجُو وَأَسْرَعَ لِمَا یَحْذَر؛ «مردی به امام حسین علیه السلام نوشت مرا با دو حرف پند بده. امام علیه السلام در پاسخ نوشت: هر که با گناه کردن چیزی را به دست آورد، به آنچه امید بسته به سرعت از دست برود و از آنچه گریزان است در چنگ او گرفتار آید». (3)
گاهی افرادی قصد دارند از راه گناه و نافرمانی به هدفشان برسند در حالی که به ضد آن گرفتار می شوند و به هدفشان نمی رسد. و گاهی هم به مقصد می رسد و لکن مقصدی که فقط سراب است و دوام و آرامشی در پی نخواهد داشت.
ص:52
فردی که برای پست و مقام و یا کسب رزق و روزی به هر کار اشتباهی چنگ می زند تا به آن برسد، بالاخره روزی همین مقام و ثروتش زندگی او را به ناآرامی، تباهی و گرفتاری تبدیل می کند.
امام حسین علیه السلام می فرمایند: مَنْ أَحْجَمَ عَنِ الرَّأْیِ وَعَیِیَتْ بِهِ الْحِیَلُ کَانَ الرِّفْقُ مِفْتَاحَه؛ «هر کس در کاری ماند و از چاره جویی درماند، مدارا کلید [کار] اوست» (1)
به شیرین زبانی و لطف و خوشی توانی که پیلی به مویی کِشی (سعدی)
گاهی اوقات مسائلی برای انسان پیش می آید که منشأ بیرونی دارند و آدمی توان حل آن را به سادگی ندارد. و هر آنچه که شخص در برطرف کردن آن مسائل تلاش کند به غم و غصه خود می افزاید. ازاین رو شایسته است با مسائل کنار بیایید و با کلید مدارا و نرم خویی و صبر، قفل مشکلات را باز کند.
امام حسین علیه السلام می فرمایند: الْقُنُوعَ رَاحَةَ الْأَبْدَان؛ قناعت، [مایه] آسودگی بدن هاست». (2)
عزت زِ قناعت است و خواری ز طمع با عزت خود بساز و خواری مَطلب (3)
بین قناعت و آسایش رابطه ای مستقیم و تنگاتنگ است. افرادی که به حد خود قانع هستند و «پای خود را از گلیم خویش درازتر نمی کنند» از آرامش روحی و جسمی ویژه ای برخوردارند. در مقابل کسانی که به زندگی خود قانع نباشند دائم اضطراب و دلواپسی دارند و همیشه از روزگار نالان هستند و غافل از آنکه آسایش و راحتی جسم و روح در قناعت است.
ص:53
ص:54
ص:55
1. آیا با غسل زیارت حرم پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام می توان نماز خواند؟
آیات عظام امام رحمة الله، بهجت، خامنه ای، صافی و فاضل: خیر، تنها با غسل جنابت می توان نماز خواند؛ ولی با غسل های دیگر مانند غسل زیارت باید وضو هم گرفت.
آیت الله مکارم: با همه غسل های واجب و مستحب معتبر (1) می توان نماز خواند و گرفتن وضو واجب نیست. اما احتیاط مستحب آن است که در غیر غسل جنابت (مانند غسل زیارت) وضو هم بگیرد.
آیات عظام تبریزی، سیستانی، نوری، وحید: با همه غسل های واجب و مستحب معتبر - غیر از غسل استحاضه متوسط - می توان نماز خواند؛ اگرچه احتیاط مستحب (2) آن است که در غیر غسل جنابت، (مانند غسل زیارت) وضو هم بگیرد.
2. نماز زیارت را به چه نیت بخوانیم؟
پس از زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام و حضرت ابوالفضل، مستحب است
ص:56
دو رکعت به نیت «نماز زیارت» خوانده شود؛ یعنی نیت کنیم «نماز زیارت فلان امام می خوانم "قربة الی الله"». اما برای سایر امام زادگان می توان دو رکعت نماز مستحبی به نیت «قربة الی الله» خوانده شود و ثواب آن را به روح آن بزرگان هدیه کرد. (1)
3. اگر خواسته باشیم به نیابت از دیگران زیارت و نماز زیارت بخوانیم چگونه باید نیت کنیم؟
زیارت و نمازهای مستحبی و نماز زیارت را می توان به نیابت از یک یا چندین نفر زنده و مرده خواند.
یعنی نیت کنیم: «نماز زیارت می خوانیم به نیابت از کسانی که در نظر دارم "قربة الی الله"» که در صورت نیابت، لازم است افراد معین باشند و می توانیم پس از اینکه زیارت و نماز زیارت را خواندیم ثواب آن را هدیه کنیم به تمام کسانی که در نظر داریم و در این صورت می تواند افراد نامحدود باشد. (2)
4. تصرف در اموال حرم مثل نوشتن بر روی کتاب ها و دیوارهای حرم های مطهر چه حکمی دارد؟
استفاده از وسائل و اموالی که وقف حرم های مطهر شده اند. باید در همان جهت وقف باشد و هر گونه تصرفی که در جهت وقف نباشد، مانند نوشتن در کتاب های حرم (که برای خواندن دعا و مناجات وقف شده) جایز نیست.
نکته: خواب حجت شرعی نیست و مطالبی که بعضی از افراد در پشت کتاب های حرم می نویسند که هر شخصی این مطلب را خواند باید در چند کتاب بنویسد، اگر ننویسد بلا و مصیبتی خواهد دید. این نوشته ها جعلی و بی اساس است و اعتباری ندارد و نباید به آنها توجه کرد و همچنین عمل به آن لازم نیست. (3)
ص:57
5. استفاده کردن از برق حرم های مطهر برای شارژ کردن موبایل و تبلت چه حکمی دارد؟
برق اگر مختص مسجد و حرم های مطهر است، استفاده از آن اشکال دارد. اما اگر برای زائران و نمازگزاران گذاشته شده که مثلاً تلفن همراه خود را شارژ نمایند، استفاده از آن در حد معمول اشکال ندارد.
6.خوابیدن در مساجد و حرم های مطهر چه حکمی دارد؟
خوابیدن در مسجد اگر انسان ناچار باشد، مکروه است. همچنین خوابیدن در آن قسمت از حرم های مطهر که مسجد است همین حکم را دارد. ولی خوابیدن در جاهایی از حرم که مسجد نیست، اشکال ندارد. ولی بهتر است از خوابیدن در کنار مضجع شریف پرهیز شود.
7. در بعضی از حرم های مطهر برای زائرین پلاستیکی گذاشته می شود تا کفش خود را در آن بگذارند و به زیارت بروند، آیا می توان این پلاستیک را با خود از حرم بیرون برد و از آن استفاده کرد؟
استفاده از وسائل که وقف حرم شده است یا از درآمدهای حرم برای استفاده زائرین در حرم خریده شده، باید در همان جهت و در حرم استفاده شود و بیرون بردن آنها از حرم های مطهر جایز نیست.
8. اگر مُهر حرمی را اشتباه با خود بیاوریم، آیا می توان آن را به حرم دیگر برد و آنجا از آن استفاده کرد؟
اگر می داند برای خصوص آن حرم وقف شده باشد باید به آنجا برگرداند و در صورت شک نیز حکم همین است، اما اگر وقف آن حرم نباشد بلکه برای نماز خواندن وقف شده مشکلی ندارد.
نکته: برای برگرداندن لازم نیست خود شخص آن را برگرداند بلکه می تواند آن را به وسیله مسافر یا پست برگرداند.
ص:58
9. در صورتی که وسایل حرم های مطهر را اشتباهی آورده باشیم. آیا اجازه داریم از آنها استفاده کنیم؟ وظیفه ما نسبت به آنها چیست؟
اگر وسایل وقف حرم های مطهر باشد، خارج کردن وسایل حرم های مطهر و استفاده در غیر وقف جایز نیست و باید آنها را برگرداند.
10. حکم رفتن زن حائض (پریود) به حرم امامان علیهم السلام چیست؟
عبور از حرم مطهر امام معصوم برای زن حائض اشکال ندارد؛ ولی بنابر احتیاط واجب نباید در آنجا توقف کند.
آیت الله بهجت: جایز نیست زن حائض به حرم امام معصوم وارد شود (هر چند از یک در وارد و از در دیگر خارج شود).
آیت الله صافی: احتیاط واجب آن است که زن حائض به حرم امام معصوم وارد نشود (هر چند از یک در وارد و از در دیگر خارج شود).
آیت الله وحید: توقف در حرم امام معصوم برای زن حائض جایز نیست و احتیاط واجب آن است که از یک در وارد و از در دیگر خارج شود.
نکته: مقصود از حرم امام علیه السلام که توقف زن حائض در آنجا ممنوع است، همان محدوده ای است که ضریح امام علیه السلام در آنجا قرار دارد. بنابراین حیاط و صحن و رواق های اطراف حرم را شامل نمی شود. (1)
11. استخاره در چه مواردی است و آیا عمل مطابق آن واجب است؟ (2)
آیت الله سیستانی: جای استخاره مواقع تحیّر است که انسان راهی برای تشخیص مصلحت نداشته باشد و عمل به آن واجب نیست.
آیت الله مکارم: استخاره در مواردی است که انسان با تفکر و مشورت به نتیجه ای نمی رسد که در این موارد استخاره می کند و عمل بر طبق آن واجب نیست، ولی بی جهت نباید مخالفت کند.
ص:59
12. در مساجد یا اماکن عمومی کفش ها جابجا می شود، استفاده از کفش به جا مانده چه حکمی دارد؟ (1)
آیت الله خامنه ای: در فرض سؤال اگر علم به رضایت صاحب کفش و یا علم به اینکه کفش به جا مانده از کسی که کفش گم شده را برده است باشد، استفاده اشکال ندارد.
آیت الله مکارم: در صورتی که یقین به رضایت صاحبان آنها داشته باشید اشکال ندارد، در غیر این صورت اگر کفشی را که برده اند قیمتش مساوی یا بیشتر از کفشی باشد که به جا گذارده اند، می توان به عنوان تقاص برداشت و اگر کفش به جا مانده قیمتش بیشتر باشد باید معادل مقدار اضافی را به شخص فقیری پرداخت کرد.
13. اگر در مسافرت نیاز به غسل شود و دسترسی به آب نباشد، تکلیف نماز چیست؟
اگر وقت نماز تا رسیدن به مقصد تمام نمی شود باید صبر کند و در غیر این صورت، اگر در بین راه دسترسی به آب نداشته باشد باید به جای غسل، تیمم کند و بعد از آب کشی محل نجس بدن و تعویض لباس نجس، نماز بخواند واگر با بدن و لباس نجس نماز خواند، باید اعاده یا قضا کند.
14. سجده در برابر حرم ائمه علیهم السلام چه حکمی دارد؟
آیت الله خامنه ای: سجده کردن در برابر حرم ائمه علیهم السلام، اگر به نیت شکرگزاری باشد اشکال ندارد و اگر به قصد خضوع در برابر آن ذوات مقدسه باشد، حرام است.
آیت الله مکارم: جایز نیست.
آیت الله سیستانی: به عنوان سجده شکر مانعی ندارد.
ص:60
15. آیا تکیه ها و حسینیه ها حکم مسجد دارند؟
خیر، تکیه ها و حسینیه ها حکم مسجد ندارند.
16. در دعای کمیل آیه «أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُون» (1) و در دعای ندبه «فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی» (2) وجود دارد این آیه از سوره ای است که سجده واجب دارد آیا زن حائض می تواند این فراز دعای کمیل را بخواند؟
آیات عظام امام رحمة الله، بهجت، فاضل و نوری: خواندن دعای کمیل و ندبه برای زن حائض اشکال ندارد، ولی باید آیات یاد شده را بر زبان جاری نکند.
آیات عظام تبریزی، خامنه ای، سیستانی، صافی و مکارم: خواندن دعای کمیل و ندبه و نیز آیات یاد شده و غیر آیات سوره های سجده دار برای زن حائض اشکال ندارد؛ بلکه فقط خواندن آیة سجده دار برای حائض حرام است.
آیت الله وحید: خواند دعای کمیل برای زن حائض اشکال ندارد؛ ولی بنا بر احتیاط واجب آیات یاد شده را بر زبان جاری نکند.
نکته: آیه یاد شده آیه 18 از سورة سجده است و آیه ای که سجده دارد، آیه 15 از این سوره است.
17. از آیت الله بهجت سؤال شد، گفته می شود هر کس در سفر اول زیارت حضرت رضا علیه السلام حاجتی داشته باشد، حضرت آن حاجت را برآورده می کند. آیا این درست است؟
ایشان فرمود: چنین معروف است، ولی در هر سفر، بلکه در همه جا و همیشه، آن حضرت حوایج را برآورده می کند، بلکه امام زاده ها نیزسُفرهای رحمتند و چه بسا نسخه شفابخش دردهای ظاهری و باطنی ما در دست یکی ازآنهاست. (3)
ص:61
18. اگر دستمان به ضریح نرسد، آیا زیارتمان قبول است؟
مهم، حضور خالصانه زائر است و رساندن دست، تنها یکی ازآداب زیارت است، نه دلیل قبولی زیارت. (1)
19. آیا پولی که جهت زیارت و مسافرت کنار گذاشته می شود خمس دارد؟
اگر قبل از پایان سال مصرف شود خمس ندارد، اما اگر با این پول سال دیگر به زیارت برود خمس دارد. (2)
20. نجس کردن حرم ائمه علیهم السلام حرام و تطهیر جایی که نجس شده است واجب است. (3)
21. در حال نماز، سجده بر تربت امام حسین علیه السلام مستحب است و سبب افزایش ثواب نماز می شود. و خوردن هر نوع خاک حرام است به جز تربت حسینی که خوردن اندکی از آن به نیت شفا گرفتن جایز است. (4)
هزاران درود و هزاران سلام ز ما بر محمد علیه السلام (اسدی طوسی)
ص:62
ص:63
ص:64
کتاب نامه
آقا قاضی، سیدعلی، کیمیای وصل، سیری در معارف زیارت عاشورا، تراث، تهران، 1394.
اکبری، محمود، آداب و احکام زیارت، فتیان، قم، 1396.
بهمانی، علی رضا، فلسفة و آداب زیارت اربعین، تمدن نوین، قم، 1397.
پرسش ها و پاسخ های دانشجویی ( آداب واحکام زیارت)، گروه اخلاق و عرفان، دفتر نشر معارف، قم، 1394.
توضیح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1378.
حیدری ابهری، غلامرضا، زیارت عاشورا در نگاهی دیگر، نشر جمال، قم، 1387.
فتاح، سیدحمید، شرحی نوین بر زیارت عاشورا، انتشارات میر فتاح، قم، 1389.
محمدی ری شهری، محمد، دانشنامة امام حسین علیه السلام، مترجم: عبدالهادی مسعودی، دارالحدیث، قم، 1388.
محمودی، سیدمحسن، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، انتشارات علمی فرهنگی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، 1381.
مصباح یزدی، محمدتقی، سجاده های سلوک، شرح مناجات های حضرت سجاد علیه السلام، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله، قم،1390.
مکارم شیرازی، ناصر، پرتوی از زیارت جامعه کبیره، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1382.