فروغ مسجد 8 : مسجد و خانواده

مشخصات کتاب

عنوان و نام پدیدآور: ‫فروغ مسجد 8 : مسجد و خانواده / [برگزارکننده ] مرکز رسیدگی به امور مساجد.

مشخصات نشر:قم : مرکز رسیدگی به امور مساجد ، اول مردادماه 1393

مشخصات ظاهری:[372] ص.

زبان: فارسی

موضوع: خانواده

موضوع: ازدواج

موضوع: مسجد و کارکردهای آن

وضعیت فهرست نویسی:در انتظار فهرستنویسی (اطلاعات ثبت)

یادداشت:چاپ اول.

ص: 1

اشاره

ص: 2

‫فروغ مسجد 8 : مسجد و خانواده

ص: 3

عنوان و نام پدیدآور: ‫فروغ مسجد 8 : مسجد و خانواده / [برگزارکننده ] مرکز رسیدگی به امور مساجد.

مشخصات نشر:قم : مرکز رسیدگی به امور مساجد ، اول مردادماه 1393

مشخصات ظاهری:[372] ص.

زبان: فارسی

موضوع: خانواده

موضوع: ازدواج

موضوع: مسجد و کارکردهای آن

وضعیت فهرست نویسی:در انتظار فهرستنویسی (اطلاعات ثبت)

یادداشت:چاپ اول.

ص: 4

فهرست

تصویر

ص: 5

ص: 6

مقدمه

هو العلیم

فرمایشات رهبری عظیم الشأن انقلاب پیرامون مسجد در ساختار نظام جمهوری اسلامی، و جایگاه آن در شکل گیری تمدن نوین اسلامی نشان از آن است که مسجد وظیفه ای بسیار سنگین و همه جانبه در این زمینه دارد. وظایفی که هم حوزه فردی و هم حوزه اجتماعی حیات بشری را در بر می گیرد. در نگاه ایشان آنچه که دستیابی به تمدن اسلامی را میسر می-کند، پیوند میان حیات مادی و حیات معنوی زندگی بشری است و این مهم تنها و تنها در صورتی هادی و ثمربخش است که در فضای معنوی مسجد طراز اسلامی واقع شود و اساساً محور و بستر سبک زندگی اسلامی، مسجد است.

از طرفی مهم ترین و اصلی ترین واحد اجتماعی، که از ابتدای حیات تا لحظة مرگ، در تربیت انسان نقش دارد، خانواده است. چنانچه مقام معظم رهبری می فرمایند: « .. مسئله خانواده، مسئله بسیار مهمی است؛ پایه اصلی در جامعه است. سلول اصلی در جامعه است... به این معنا اگر سالم شد، یعنی بدن سالم است. بدن که غیر از سلول ها چیز دیگری نیست. هر جهازی، مجموعة سلول هاست. اگر ما توانستیم سلول ها را سالم کنیم، پس سلامت آن جهاز را داریم. مسئله اینقدر اهمیت دارد.» (سومین نشست اندیشه های راهبردی، 14/10/1390)

به اعتقاد همة دانشمندان علوم اجتماعی و روانشناسی اسلامی و غیراسلامی، تربیت اصلی فرد در حیات اجتماعی وی، در خانواده رخ می دهد. اهمیت این نهاد زمانی بیشتر درک می شود که نگاهی به هدف گیری دشمنان ایران اسلامی نسبت به خانواده، این بنیان شکل گیری تربیت دینی و اسلامی، بیندازیم. هجمة عظیم فرهنگی و نرم بر علیه زن و خانواده در نظام

ص: 7

اسلامی و تلاش برای بی مفهوم کردن و هویت زدایی از آن نشان از اهمیت این نهاد اجتماعی در مسیر حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی است. چنانچه بُعد نرم افزاری تمدن از نظر مقام معظم رهبری که بُعد فرهنگی است تنها در سایه خانواده رخ می دهد: «جامعة اسلامی بدون بهره مندی کشور از نهاد خانوادة سالم، سرزنده و با نشاط، اصلاً امکان ندارد پیشرفت کند، به خصوص در زمینه های فرهنگی ... .» (سومین نشست اندیشه های راهبردی، 14/10/1390)

در نتیجه پیوند میان خانواده و مسجد پیوندی حساس، راهبردی و مورد توجه در نظام اجتماعی و حتی نظام فردی تمدن اسلامی است.

مرکز رسیدگی به امور مساجد با عنایت به اهمیت این پیوند مقدس و آثار و برکات آن، سال 93 را با عنوان مسجد و خانواده نام گذاری نمود تا بهانه ای باشد برای توجه دادن اذهان دغدغه مندان و صاحب نظران و اثرگذاران جامعه به این موضوع.

کتاب حاضر نیز مجموعة مقالاتی است که به تبیین و ترسیم رابطه بین مسجد و خانواده و بایسته ها و راهکارهای تحکیم این ارتباط می پردازد. امید است این کتاب مورد توجه فعالان مسجد و امامان جماعت مساجد قرار گرفته و در جهت دستیابی به جایگاه اصلی خانواده در مسیر حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی حرکتی مفید و مثمر ثمر باشد.

در کنار سایر اقدامات و برنامه های فرهنگی اجتماعی در این زمینه، از تلاش خالصانه نویسندگان ارجمند و همکاران گرامی در دفتر مطالعات و پژوهش ها سپاسگزاری نموده و امیدواریم در نظر شما ائمه گرانقدر جمعه و جماعات مقبول افتد. مشتاقانه پذیرای پیشنهادات و نظرات سازندة أعزة جلیل القدر هستیم.

جعلنا الله من عامری مساجدالله

مرکز رسیدگی به امور مساجد

معاونت فرهنگی-اجتماعی

ص: 8

نقش و جایگاه مسجد در تربیت دینی نظام خانواده همراه با آسیب شناسی وضع موجود

اشاره

محمد ولی زاده (1)

ص: 9


1- . دانشجوی دکترای فقه و حقوق. :liamE valizadeh8612@gmail.com

ص: 10

چکیده

نهاد مسجد و خانواده هر دو از اهمیت ویژه ای در تربیت انسان برخوردارند طوری که نهاد مسجد همواره مکمل نقش نهاد خانواده در تربیت دینی انسان ها بوده است. لیکن امروز نهادهای هم عرض متولی تربیت و یا مدعی تربیت، زیاد شده اند و ابزارهای تربیتی که همان رسانه ها باشند به شدت گسترش یافته اند؛ از طرفی نیز سبک زندگی جدید (زندگی ماشینی و شهرنشینی) و فرهنگ منحط غرب، از طریق نفوذ در نهاد ها و ابزارهای رسانه ای، بر نظام خانواده مؤثر واقع افتاده و علاوه بر مواجه ساختن کارکردهای آن با مشکل، آسیب های فراوان بدان وارد نموده اند. نتیجه آنکه نقش تأثیرگذار مسجد بر خانواده در تربیت، با چالش مواجه شده است.

این تحقیق کتابخانه ای -که هدفش ارتقاء بینش متولیان مسجد از وضعیت خانواده و شناسائی راه حل های برون رفت خانواده از وضع موجود از طریق نهاد مسجد است- سؤالش این است که، اولاً آسیب های موجود نهاد خانواده به لحاظ کمی و کیفی چیست؟ درثانی؛ مسجد برای بازیافتن نقش و جایگاه پیشین خود، در شرایط کنونی چه نقش و چه رولی را بازی کند تا بتواند به موازات سایر نهادهای تربیتی و یک قدم جلوتر از آنها در این رقابت تنگاتنگ، با برقراری ارتباط وثیق با نهاد خانواده، ضمن کمک در تربیت دینی خانواده، آسیب های آن را بزداید؟

نتایج این تحقیق تحلیلی حاکی است، باید ضمن واقع بینی از فرآیند آموزش در جامعه فعلی و عدم انکار نقش سایر نهادهای تربیتی، به باز تعریف نقش مسجد در فرآیند تربیت پرداخت و جایگاه شایسته و بایسته آن را تعیین نمود. برای این، لازم است چند رویکرد

ص: 11

اصلاحی کلان مورد توجه نهاد مسجد در جهت گیری های اقدامی و برنامه ای قرار گیرد و آنگاه حسب نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای هر کدام از مساجد، راهکارهای عملی از حیث یاری نمودن آنها برای نهاد خانواده تدوین شود.

کلیدواژه ها: مسجد، خانواده، تربیت دینی، سبک زندگی، تهاجم فرهنگی.

ص: 12

مقدمه

با اینکه نهاد مسجد، والاترین و پاک ترین پایگاه تربیت دینی انسان ها بوده و خانواده، نخستین و مؤثرترین نهاد در بحث تربیت انسان است و وجود ارتباط معنوی بین مسجد و خانواده به منظور استفاده از جایگاه و پتانسیل همدیگر -که نقش مکملی برای همدیگر دارند- یک ضرورت است، ولی ارتباط فی مابین آنها در جامعه امروزی به نحو بی سابقه ای کاهش یافته و دیگر نشانی از نقش پررنگ و تأثیرگذار نهاد مسجد در تربیت دینی نهاد خانواده نیست و نهاد خانواده با آسیب های فراوان دست به گریبان است.

آنچه در اینجا به عنوان سؤالات اصلی تحقیق بشمار می رود آن است که:

1. چرا ارتباط این دو نهاد مقدس کمرنگ شده و مسجد همچون سابق نمی تواند به کمک نهاد خانواده در امر تعلیم و آموزش معارف دینی و سبک زندگی اسلامی بشتابد؟ دلایل محیطی و روانی این وضعیت چیست؟

2. در ساختار پیچیده نظام تربیت موجود - با تمام عناصر و ابزارهای تأثیرگذاری که دارد- جایگاه مطلوب مسجد جهت تأثیرگذاری بر نهاد خانواده در این چینش کجاست؟ نهاد مسجد برای بازیافتن آن ارتباط وثیق و تأثیرگذار پیشین، کدام جایگاه را و با کدام رویکردها و برنامه ها بایستی مدنظر قرار دهد؟

طبیعتاً برای نیل به جواب این دو سؤال اصلی، ناگزیر از پرداختن به چند سؤال فرعی نیز خواهیم بود که عبارتند از:

1. نقش و جایگاه نهاد خانواده در جامعه دینی چیست و چه کارکردهایی از منظر دینی برای آن متصور است که در شرایط کنونی مورد هجمه قرار گرفته اند؟

ص: 13

2. آسیب هایی که نظام خانواده در شرایط حاضر با آنها دست به گریبان است به لحاظ کمی و کیفی کدامند؟

3. کارکردهای مسجد در مواجهه با نهاد خانواده چیست؟ نهاد مسجد چه ظرفیت های بالقوه ای در جهت به کمال رساندن انسانها از طریق نهاد خانواده دارد؟

فرضیه تحقیق بر آن است که هجوم ارزش های منحط نظام غربی و تغییر در سبک زندگی خانواده، عوامل اصلی ورود آسیب های فراوان بر پیکره نهاد خانواده هستند و متقابلا عدم هماهنگی مسجد با واقعیات زمانه و بدور ماندن از پویایی و نوآوری به موازات سایر نهادهای تأثیرگذار بر خانواده، سبب کمرنگ شدن ارتباطش با نهاد خانواده شده که برای برون رفت از این وضعیت لازم است در رویکردها و جهت گیری هایش بازنگری نماید و نوع نگاه خود را به مسئله تغییر دهد.

بر این اساس این تحقیق که در پی ارائه شناخت و بینش کافی به متولیان امور مساجد در خصوص وضعیت ارتباط این نهاد با خانواده است در چهار بخش و به شرح ذیل به بررسی موضوع مورد نظر خواهد پرداخت؛ در بخش اول به صورت مختصر، ضمن تبیین نقش و جایگاه والای خانواده، به کارکردهای آن در مقام تربیت دینی انسان پرداخته خواهد شد. در بخش بعدی، آسیب های عمده نهاد خانواده و وضع موجود آنها به صورت مستند و حسب آمارها و داده های معتبر و رسمی بیان می شود. در بخش سوم با ورود به مباحث اختصاصی مسجد، ضمن ترسیم دقیق و علمی از نحوه ارتباط مطلوب مسجد و خانواده، کارکردهای مسجد در این خصوص و در جهت یاری نهاد خانواده تبیین می شود و نهایتاً در بخش آخر راهکارها و به بیانی دیگر، رویکردهای اصلاحی مورد نیاز مسجد در شرایط موجود برای مواجهه فعال، پویا و تأثیرگذار بر نهاد خانواده مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

این تحقیق با ابعاد مورد نظر که برای آن ترسیم شد در نوع خود، تحقیقی تازه، نوآورانه و فاقد سابقه است؛ هر چند تحقیقات زیادی در حوزه مسجد و نیز در حوزه خانواده به صورت اختصاصی نگاشته شده اند ولی از این حیث که تبیین دقیق و علمی از ارتباط فی مابین این دو، خصوصاً حسب اقتضائات زمانی و مکانی امروز، صورت بگیرد، حسب استقراء نگارنده وجود ندارد بماند که حتی آسیب های نهاد خانواده به صورت کامل و جامع و همراه با مستندات آمار رسمی و معتبر در تحقیقات موجود، یافت نمی شود. لذا این تحقیق از جنبه های مختلف می تواند نوآورانه و بدیع باشد.

ص: 14

الف) نقش و جایگاه نظام خانواده در تربیت انسان

1. جایگاه ازدواج و نهاد خانواده

از منظر اسلام، ازدواج و تشکیل کانون گرم خانواده، فی نفسه امر مطلوب و مورد سفارش است طوری که یگانه راه زندگی سالم و سعادتمند در پیروی از همین مسیر تعریف شده و راه های انحرافی و غیر آن نه تنها مردود اعلام شده بلکه به شدت به مبارزه با آنها دستور داده شده است؛ از زوجیت و مسائل جنسی غیر نظام مند (غیرشرعی) گرفته تا فرزندی که از این طریق زاده می شود همه و همه تقبیح شده و اثرات زیانبار ملموس و غیر ملموس فراوان بر آنها برشمرده شده است پیامدهایی چون رخت بربستن صمیمیت، عاطفه، اعتماد و صداقت و پاکی از نهاد خانواده و بی سرپرست ماندن نوزادان نامشروع و مشکلات ارث و دیه آنها و ... و مضاف بر همه اینها، عواقب، مجازات و محرومیت های سنگین اخروی برای آن در نظر گرفته شده است. (ر. ک: کلینی، کافی، ج5، ص320-574؛ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج14؛ مجلسی، بحارالانوار، جلد 103)

لذا رویکرد اسلام در مواجهه با سنت ازدواج موجود در میان ابنای بشر، امضای صرف نبوده و مشمول قاعده منطقی «اثبات شیئی نفی ماعدا نمی کند» نبوده است بلکه علاوه بر تأیید و نظام مند ساختن آن و جعل شرایط ویژه برای تشکیل خانواده و ازدواج شرعی، بر حقانیت و صحت آن تاکید نموده و راه ها و مسیرهای معادل و بدل را به شدت مورد نکوهش قرار داده و باطل اعلام نموده است. (همان) لذا جاهلیت مدرن هم که با نهاد خانواده در افتاده و مسیرهای جایگزین برای آن تعریف نموده است، بی راهه هایش جدید و فاقد سابقه نیستند بلکه اصل آنها که همان ارتباط جنسی خارج از چارچوب ازدواج رسمی است در

ص: 15

زمان شارع نیز بوده و اسلام آن را بشدت رد نموده است. هرچند جاهلیت مدرن تمهیداتی! برای بچه های بی سرپرست (برآمده از زنا یا متلاشی شدن نهاد خانواده)، زنان بی سرپرست (برآمده از طلاق زودرس) زنان و مردان تنهای کهنسال، اندیشیده است ولی اینها چیزی جز پاک کردن صورت مسئله و افزودن به مشکلات بشریت نیست، چرا که خروجی این سیستم هیچ وقت شیرینی زندگی با آرامش و در کنار هم بودن توأم با سلامت روح و روان در دنیا و نیل به کمال و سعادتمندی در سرای آخرت را برای افرادش ارزانی نخواهد داشت و نهایتاً آن خواهد شد که مشکل تنهایی و انزوا و عدم اطمینان و اعتماد به همدیگر را بایستی در انس گیری با حیوانات و مانند آن جستجو نمایند و مدام از بی اعتمادی افراد جامعه، تحت عباراتی چون کاهش سرمایه اجتماعی و امثال آن شکوه نمایند.

2. جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در متون دینی

تعالیم و آموزه های دین اسلام به ازدواج و تشکیل خانواده بسیار سفارش نموده اند برخی از آنها چنین است:

1. خداوند متعال: «و أنکِحُوا الأیامی مِنکُم وَ الصّالِحیِنَ مِن عِبادِکُم و إمائِکُم إن یَکُونُوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه وَ اللهُ واسِعٌ عَلیم» (نور/32) عَزَبهای خود و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید. اگر تنگدست باشند خدا از فضل و کرم خویش توانگرشان کند که خدا وسعت بخش و داناست.

2. خداوند متعال: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»(روم/21) واز نشانه های او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد. در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند.

3. پیامبر صلی الله علیه و آله : «ما بنی فی الاسلام بناء اَحبّ الی اللَّه تعالی و اعزّ من التزویج؛ در اسلام هیچ نهادی محبوب تر و عزیرتر از تشکیل خانواده در نزد خداوند بنا نشده است». (صدوق، الهدایة، ص 257)

4. پیامبر صلی الله علیه و آله : «اَلنِکَاحُ سُنِتی فَمَنْ رَغَبَ عَنْ سُنَتی فَلَیْسَ مِنّیِ؛ ازدواج سنت من است؛ پس هر که از سنت من اعراض کند از من نیست» (مجلسی، بحارالانوار، ج 103، ص 220)

5. پیامبر صلی الله علیه و آله : «ان اللَّه عزّ و جلّ یحب البیت الذی فیه العرس، و یبغض البیت الذی فیه الطلاق؛ خداوند خانه ای را که در آن عطر دل انگیز عروس بوزد دوست می دارد، و خانه ای را که در

ص: 16

آن سخن غم انگیز طلاق سرداده شود دشمن می دارد.» (کلینی، کافی، ج 6، ص 54)

6. امام باقر علیه السلام : «رکعتان یصلّیهما رجل متزوج افضل من رجل اعزب یقوم لیله و یصوم نهاره؛ دو رکعت نماز مرد معیل افضل و بهتر از نماز مرد مجردی است که شب را به عبادت بایستد و روز را با روزه سپری کند.» (الحرالعاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص7)

7. امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله : «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَد اَحْرَزَ نِصَف دیِنِهِ فَلْیَتقِ اللَّهَ فیِ الْنِصْفِ الْباقیِ؛ هر که ازدوج کند نصف دین خود را حفظ کرده است. پس تقوای الهی را در نصف دیگر مراعات کند.» (مجلسی، بحارالانوار، ج 103، ص 219)

3. فلسفه تقدیس ازدواج و نهاد خانواده (کارکردهای خانواده)

اشاره

احکام اسلامی بر پایه مصالح و مفاسد واقعی جعل شده اند و چنان نیست که توصیه های آن عاری از حکمت و مصلحت و نواهی آن فاقد مفسده واقعی و عقلی باشند. هرچند ممکن است عقل بشری به تمام آن مصالح و مفاسد پی نبرد. در موضوع تشکیل کانون گرم خانواده نیز، که این همه توصیه و تاکید آن را همراهی می کند علاوه بر اجر و پاداش اخروی به دلیل امتثال امر الهی، در همین سرای دنیوی نیز دارای مصلحت های فراوان و بسیار بزرگ در زندگی بشری است و مزایا و فواید بی شماری را به همراه دارد و متقابلاً عدم پیروی از این مسیر، مشکلات و مضرات بسیار سنگین در پی دارد. بر این اساس برخی کارکردهای عمده تشکیل کانون خانواده چنین اند:

3-1. عامل آرامش و اطمینان

خداوند می فرماید: «از نشانه های خداوند این است از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آن ها آرامش بیابید و در میان شما مودت و رحمت آفرید، در این نشانه هایی است برای افرادی که تفکر می کنند.» (روم/21)

3-2. حفظ از گناه و فحشاء

خداوند می فرماید: «اُحِلّ لَکُم لَیْلَة الصِیامِ اَلّرفَثُ اِلی نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ اَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ؛ بر شما حلال شده است در شب های رمضان نزدیکی نمودن با همسرانتان، زیرا آن ها لباس شمایند و شما هم لباس آن ها هستید.» (بقره/187) قرآن کریم با تعبیر کنایی «رفث»، هم بستر شدن با زن را که قبلاً حرام بوده است، تجویز و سپس حکمت آن را بیان می کند که

ص: 17

آنان به منزلة لباس شمایند و شما به منزله لباس آن ها هستید. لباس چیزی است که بدن انسان را می پوشاند و آیه اشاره به این است که دو همسر مانع از کشیده شدن دیگری به فحشا و اشاعه آن بین جوامع انسانی می شوند. (طباطبایی، المیزان، ج 2، ص 44)

3-3. عامل افزایش رزق و روزی

انسان مجرد، کم تر احساس مسئولیت کرده، و تمامی استعداد خود را برای کسب درآمد مشروع بسیج نمی کند، ولی پس از ازدواج به یک شخصیت اجتماعی تغییر یافته، در مقابل همسر و خانواده احساس مسئولیت می کند و از تمام هوش و استعداد خود بهره می گیرد و با صرفه جویی و ابتکار و با کمک همسر و فامیل بر مشکلات زندگی فائق می آید. (حسینی کوهساری، پژوهشی قرآنی در خصوص جایگاه خانواده در اسلام، مجله پژوهش های دینی، شماره 2، ص 155) در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: «الرِزْقُ مَعَ النِساءِ وَ الْعِیالِ؛ روزی همراه همسر و فرزند است.» (حرعاملی، وسائل الشیعة، ج 14، ص6)

3-4. استمرار و بقای نسل

در توحید مفضل می فرماید: «تفکر کن در افعال انسان از خوراک و خواب و هم بستر شدن و آن چه در آن ها تدبیر شده است. پس خداوند برای هر یک از آنان محرکی از داخل آفرید که آن ها به سوی آن می خوانند و تحریک می کنند ... شعله ور شدن آتش شهوت جنسی آمیزش را می طلبد که موجب تداوم نسل و بقای آن می شود و اگر چنین بود که آدمی به واسطه میل به فرزند آمیزش می کرد بعید نبود کاملاً این میل ضعیف شود به طوری که باعث کاهش یا قطع نسل شود؛ زیرا بعضی از انسان ها به داشتن فرزند تمایلی ندارند. (مجلسی، بحارالانوار، ج61، ص 255).

3-5. کمال و پویایی جامعه

امام رضا علیه السلام ضمن خطبه ای می فرماید: «اگر هیچ دلیل روشنی از کتاب و سنت به اهمیت تشکیل خانواده وجود نداشت، آثار و برکاتی که به سبب این امر نصیب اجتماع می شود، تنها برای ترغیب و تشویق انسانها بر ایجاد کانون خانواده کافی بود.» (محمدی ری شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، ج 3، ص 286)

ص: 18

3-6. جلوگیری از ناهنجاری های اجتماعی

بر اساس تحقیقات صورت گرفته در همه کشورهای دنیا، گسست خانواده مترادف با گسست فرد است و خانواده ای که از هم گسیخته یا نیمه گسسته باشد و تربیت فرد در آن به خوبی صورت نگیرد می تواند مولد بحران های پایدار در جامعه باشد. به عبارت بهتر تربیت فرد و جامعه از یکدیگر جدا نیست و آنچه در خانواده و در طول حیات فرد می گذرد تأثیر به سزایی در استحکام پایه های تربیتی اجتماع دارد. (عالمی، حجاب، نشانه عظمت زن، روزنامه رسالت، شماره 7266، صفحه 7)

3-7. کانون سالم تربیت و آموزش

هرچند نهادهای دیگری نیز می توانند نقش تربیت و آموزش فرزندان را ایفا نمایند ولی هیچ کدام به سلامت و پاکی نهاد خانواده نیستند. خانواده سالم ترین محیط برای شکل گیری شخصیت فرزند است و در انتقال ارزش های اخلاقی بهترین نقش را ایفا می کند. دلیل آن نیز عبارت است از دلسوزی عمیق ونیز عاشقانه و خالصانه بودن تربیت از طریق نهاد خانواده که در نهادهای هم عرض آن یا اصلا ًمشاهده نمی شود و صرفاً رویکرد مادی و سودآوری و امثال ذلک را دارند و یا بسیار کمرنگ است.

3-8. مراقبت و محافظت از کودکان، ناتوانان و سالمندان

در ادامه محور قبلی، نهاد خانواده سالم ترین، کم هزینه ترین و مثمر ثمر ترین شکل ممکن در مراقبت و نگهداری از فرزندان و نیز پدر و مادر و یا همسر سالمند می باشد. خانواده ساخته و پرداخته شده با الگوی دینی نه تنها وجود آنها را برای خود هزینه مادی و زمانی و امثال ذلک به حساب نمی آورد بلکه مراقبت از فرزندان را با طیب خاطر پذیرفته و مراقبت از سالمندان را مایه برکت و قوام زندگی خود می داند. بماند که در نگاه عمیق و مبصرانه، آنکه بیش از همه سود می برد خود خانواده و متولیان آن است که علاوه بر اخذ سعادت اخروی، در همین دنیا نیز شکل گیری بهترین نحوه گذران اوقات فراغت را با حضور فرزندان و پدر و مادر برای خود رقم می زنند و نیازهای عاطفی و روانی خود را به بهترین شکل ممکن و نه از طریق سگ و گربه و مانند آن ارضاء می نمایند.

این محور و محور قبلی در درون خود محورهای دیگری از کارکرد خانواده را به همراه دارند که از کارکردهای منحصر به فرد خانواده هستند و جایگاه آن را در مقایسه با سایر نهادهای تربیتی ممتاز می نمایند. این کارکردها عبارتند از:

ص: 19

3-9. نیل به پاداش های عظیم الهی و کمالات انسانی

(به دلیل تحمل هزینه های مادی و صبر بر سختی های تربیت کردن که کمالات انسانی را شکوفا می نمایند.)

3-10. ارضای حس محبت نمودن و مورد محبت واقع شدن

(هر انسانی نیاز به محبت کردن و مورد محبت واقع شدن دارد که خانواده دینی بهترین شکل آن را فراهم می آورد.)

3-11. انتقال خالصانه تجربیات

(والدین فرزندان را جزئی از وجود خود می دانند و خالصانه و بی منت تجربیات را به آنها منتقل می نمایند طوری که تا این وظیفه خود را انجام ندهند آرام و قرار ندارند.)

نکته: وجود خانواده شرط لازم برای موفقیت جامعه است نه کافی لذا آوردن مثال های نقض از فرزندان ناموفق در برخی خانواده ها و مثال های موفق از تربیت در غیر خانواده کار درستی نیست چرا که اولاً باید کلیت یک جریان و مدل را بررسی و مقایسه نمود نه موردی و در ثانی خانواده نیز برای موفقیت بایستی یکسری وظایف را درست انجام دهد. آری اگر خانواده مطلوب و سالم، زیر بنای اصلی جامعه پایدار است متقابلا ًخانواده متأثر از فرهنگ مادی الحادی و ناآشنا با اخلاق دینی، جایگاه مناسبی جهت رشد جسمی و عاطفی زوجین و کودکان ندارد، چنین خانواده ای به جای آموزش عشق و محبت و همنوع دوستی به کودکان، آنها را با انواع عقده ها آشنا می سازد و خود عاملی می شود برای بروز بسیاری از آسیب ها همچون فرار ازخانه، بزهکاری، روابط فرازناشوئی و ... .

4. برنامه های دشمن برای ازبین بردن نهاد خانواده

اشاره

دشمن برای متلاشی ساختن نهاد خانواده و کاهش گرایش به آن، با برنامه وارد شده است؛ با برنامه نظری که روی افکار و اندیشه ها و تغییر آنها کار می کند و برنامه عملی که با ترویج و پیاده سازی سبک خاصی از زندگی، انسان های خانواده محور را در تنگنا قرار داده و آنگاه برای خلاصی از مشکلات اش، راهی جز لزوم بی توجهی به نهاد خانواده و قوانین و سنت های آن پیش پا نمی گذارد؛ البته به دلیل برخورداری دشمن از ابزارهای مادی (علم و ثروت و ...) حتی اگر دشمن چنین نیاتی را نیز در سر نداشته باشد، خروجی تعامل با دنیایی

ص: 20

که در چنبره اندیشه ها و سبک زندگی غربی است درصورتی که حواس ها جمع نباشد و مواجهه آگاهانه با آن صورت نگیرد، باز، چیزی جز متلاشی شدن نهاد خانواده نخواهد بود.

بر این اساس در این مجال به بررسی برنامه نظری و عملی دشمن برای متلاشی ساختن نهاد خانواده به تفکیک و به تفصیل می پردازیم:

4-1. برنامه نظری دشمن در تغییر ارزش ها و هنجارهای خانواده

تغییر نگاه غربی ها به هستی و زندگی و حذف خدا و انبیاء و معنویات از آن و در مقابل محور قرار دادن انسان و امیال نفسانی و لذت جویانه او بر نظام قوانین و تصمیم گیری، سر از بی قیدی و بی تعهدی نسبت به حفظ نهاد خانواده و متلاشی شدن آن در آورده است. چرا که حفظ نهاد خانواده با تعهد و فداکاری و وفاداری و نگاه به پاداش اخروی و در یک کلمه با عقلانیت و دینداری عجین شده است همان چیزی که در نگاه منفعت مدار مادی و لذت گرای دنیوی غربی، خبری از آن نیست.

تهاجم فرهنگ و ارزش های منحط غربی، بر خانواده دین مدار ایرانی تأثیر گذارده تا جائی که به گزاف نخواهد بود اگر گفته شود پایه و زمینه بروز و ظهور بسیاری از رفتارهای آسیبی در حوزه خانواده متأثر از همین آسیب مبنایی یعنی رخنه فرهنگ غربی در ارزش ها و نگرش های اعضای خانواده است؛ اگر بحث از آسیبی تحت عنوان بیکاری می شود نامربوط با بحث تهاجم فرهنگی نیست به دلیل آنکه فرهنگ فمینیستی غرب، اشتغال زنان را تحت هر شرایطی یک ارزش و خانه داری و مادری را یک عقب ماندگی و ضدارزش برای زن معرفی می کند که این در جامعه ایرانی مؤثر واقع شده و نتیجه آن ورود خیل زنان در بازار کار و بیکار ماندن بخش عمده ای از مردان شده است که وظیفه تأمین معیشت خانواده را بر گردن دارند؛ یا بحث از افزایش طلاق (رسمی و عاطفی) و کاهش ازدواج و رو آوردن به ازدواج سفید و زندگی مجردی و نیز بحث از کاهش زاد و ولد و کوچکتر شدن بعد خانوار و قبح ریزی از عمل غیرانسانی سقط عمدی جنین و یا بحث از روابط فرازناشوئی و رواج پدیده مانکنیسم، همه و همه متأثر از پاگرفتن و نفوذ ارزش ها و نگرش های مادی و انسان محور غربی در جامعه است.

تهاجم فرهنگی غرب در بیشتر مواقع از طریق شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی

ص: 21

اینترنت و پتانسیل های موجود در آن صورت می گیرد و تحقیقات نشان می دهد که نگرش و ارزش های افرادی که از تولیدات فرهنگی غربی در قالب ماهواره، اینترنت و بازی های ویدئویی استفاده می کنند بشدت تحت تأثیر قرار گرفته است در نمونه ای از این تحقیقات که توسط کارشناسان دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت گرفته، میزان تفاوت ها و تغییرات بر روی نگرش های بچه های دبیرستانی مورد بررسی قرار گرفته که اهم نتایج آن در جدول ذیل به اختصار آمده است:

مقایسه نگرش افراد کاربر و غیرکابر ماهواره، اینترنت و بازی های ویدیویی

منبع: دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، طرح نگرش سنجی افراد کاربر و غیرکابر ماهواره،

اینترنت و بازی های ویدیویی، ص 54

ص: 22

هم اکنون بنابر داده های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 71 درصد تهرانی ها از ماهواره استفاده می کنند و در آینده نزدیک نیز دو هزار شبکه ماهواره ای از طریق موبایل قابل دریافت خواهد بود.

از سال 1960میلادی که ماهواره اختراع شد تاکنون حدود 20 هزار شبکه ماهواره ای در جهان فعال است که حدود 3000 شبکه در ایران از طریق دیش و ریسیورهای معمولی قابل دریافت هستند. در این مجال برای نمونه به تحلیل محتوای سریال های یکی از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان یعنی فارسی وان پرداخته شود؛ محورهای عمده مورد نظر در محتوای سریالهای این شبکه بشرح ذیل است:

* ترغیب به داشتن روابط عاشقانه

* متقاعدکردن زنان به رسیدگی بیشتر به تن و ظاهر خود برای جلب توجه مردان

* برجسته کردن مسائل جنسی در زندگی

* زیر سؤال بردن مستقیم و غیر مستقیم ازدواج و ایجاد تردید در مورد اهمیت و ارزش ازدواج

* طرح سؤال و شبهه و تردید مکرر در مورد دیدگاه های افراد مقید به ازدواج و زندگی مشترک

* نمایش مکرر مشروب خواری و یاوه گویی های هنگام مستی و عادی سازی آوردن مشروب بر سر سفره

* بیان راه های دوست شدن با جنس مخالف

* عادی سازی رابطه های خارج از چهارچوب خانواده

* خیانت و عدم وفاداری مردان و زنان متأهل به همسران خود که بعضاً با نیت انتقام صورت می گیرد. (نصراله پور، تحلیل محتوای شبکه فارسی وان، خبرنامه رصد فرهنگ و علم، شماره 17، ص5)

هدف از تهیه و پخش این برنامه ها این است که قبح این مسائل شکسته شود. ضمن اینکه نقش اول 87 درصد از فیلم ها و سریال های فارسی وان «زن» است!

ص: 23

تصویر

(همان)

بخش قابل توجه دیگری از تهاجم فرهنگی -چنان که اشاره شد- از طریق فضای مجازی صورت می گیرد؛ حضور بی ضابطه و غیر هدفمند اعضای خانواده در فضای مجازی یکی از آسیب های خانواده است که هر روز نیز رو به فزونی می گذارد. شبکه های اجتماعی و چتروم ها از عمده ترین فضاهای مجازی آسیب زا در این زمینه هستند.

در این مجال به عنوان نمونه به بررسی وضعیت محتوای مباحث مطرح شده میان کاربران یکی از چتروم ها (چتروم آسیا) با رویکرد کنترل نامحسوس محتوی، پرداخته می شود. بدون آنکه مداخله فعالی در روند بحث های رد و بدل شده کاربران داشته باشند:

ص: 24

جدول فراوانی ساده حاصل از تحلیل محتوای مباحث رد و بدل شده در اتاق های گپ اینترنتی کاربران ایرانی

منبع: بلقان آبادی، منطقی، تحلیل محتوای اتاق های گپ اینترنتی

(چت روم های) ایرانی، مجله علمی پژوهشی سلامت روانی، شماره 2، تابستان 1389ش

حسب این جدول، «دوست یابی (تبادل شماره تلفن)»، «ارتباط های روزمره و تعامل های معمولی» و «سکس (انحرافات جنسی، سکس چت، فحشا، صیغه)» به تریب با 9/33، 6/33و 8/21 درصد، بیشترین و تقاضای ازدواج، تبادل فیلترشکن و پرکردن اوقات فراغت به ترتیب با 38/0، 54/0 و 1 درصد کمترین محتوای رد و بدل شده بین چتبازان را تشکیل می دهند. (ر.ک: جدول و نمودار ذیل)

توجه به برخی کاربران خاص چت روم ها و اینکه عمق نفوذ این پدیده، در میان چه اقشاری از جامعه رسوخ کرده است واقعا جای تامل دارد:

1) برخی زنان خانه دار در شیفت صبح که همسر و فرزندان در منزل نیستند، حضور بیشتری در

ص: 25

تصویر

چت روم ها داشته و معمولا کامپیوتر آنلاین خود را رها کرده و کارهای منزل را نیز انجام داده و با حالت وسواس هر از چند گاه صفحه مانیتور را نگاه کرده که آیا پیامی برایش ارسال شده یا خیر؟

2) حضور توام (معدود) برخی همسران با هم در چت و استفاده مشترک از ویس روم یا حضور پدر یا مادر با فرزند خردسال خود برای سر و صدا در آوردن در روم، از نکات عجیب

ص: 26

و دور از انتظار به شمار می رود. (دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، کاربران چتروم ها، خبرنامه رصد فرهنگ و علم، شماره 25، ص 6)

آخرین آمار اعلام شده از ضریب نفوذ اینترنت در کشور از سوی مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت -متما- حاکی است بالغ بر 61 درصد جمعیت کشور به اینترنت متصل می شوند. (45 میلیون و 884 هزار) و براساس همین آمار (86 درصد کاربران ایرانی عضو شبکه های اجتماعی) بوده و بعضی از آنها همزمان در چند شبکه عضویت دارند.

منبع: مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت - متما-

در پروسه تهاجم فرهنگی، بخش معظمی از ارزش ها و نگرش های القائی به ارزش ها و نگرش های فمینیستی تعلق دارد که بر اساس رویکردهای فمینیستی، خانواده نه تنها محور نیست، بلکه ساختاری ستم آلود است که باید دگرگون شود. دگرگونی در ساختار خانواده و سوق دادن زنان به مشاغل عمومی و تضعیف نقش ویژه مادران در نهاد خانواده، از اصول برنامه های بیشتر فمینیست هاست. به عقیده سیمون دوبوار (Simon de beauvoir) آنچه زن را در قید بندگی نگه می دارد، دو نهاد عمده ازدواج و مادری است. وی نظام خانواده را به عنوان رکنی برای حیات اجتماعی و پرورش انسان های سالم به شدت مورد حمله

ص: 27

قرار می داد و ازدواج را نوعی «فحشای عمومی» و عامل بدبختی زنان می داند و با تولیدمثل و شکل رایج روابط جنسی به عنوان مسائل اساسی جنبش فمینیسم مخالفت می کند.(مؤسسه فرهنگی طه، نگاهی به فمینیسم، ص17)

فمینیست های مارکسیست همچون کریستین دلفی (Christiane delphy) ازدواج را قراردادی کاری می داند که در آن شوهر، صاحبِ کارِ بدون مزد زن است، و این امر به شیوه تولید خانگی و یک شیوه استثمار مردسالارانه شکل می بخشد. (هام ترجمه احمدی خراسانی و دیگران، ص262) از نگاه فمینیست های سوسیالیست نیز زنان نه تنها در حیطه سیاست و اقتصاد، بلکه در خانواده هم که مردانشان با آنها مثل برده رفتار می کنند، ستم می کشند. از نظر آنها، نهاد ازدواج تکامل معنوی، فرهنگی و روانی مردان و زنان را عقیم می گذارد و نیز سبب خودخواهی و بی کفایتی می گردد.(ویلفورد ترجمه قائد، ص361) فمینیست های رادیکال نیز روی خوشی به نهاد خانواده نشان نداده اند. در نگاه آنان، ازدواج نهادی است که انقیاد مستمر زنان را به لحاظ اقتصادی، مالی، حقوقی، سیاسی و عاطفی تضمین می کند. خانواده، هم علت و هم معلول کم ارج کردن زنان است.(مشیرزاده، مقدّمه ای بر مطالعات زنان، ص283)

4-2. برنامه عملی دشمن برای از بین بردن نهاد خانواده

دشمن بعد از ترویج باورها و ارزش های منحط خود در مقام نظر، برای یکسره کردن کار و قرار دادن خانواده در وضعیت اضطرار و اجبار برای پذیرش ایده مورد نظر وی، دست به اقدام عملی زده و با پیاده سازی سبک زندگی غربی که در تضاد با استحکام داشتن نهاد خانواده است با موجودیت نهاد خانواده به دشمنی برخاسته است.

غرب بعد از حاکم ساختن نگاه فمینیستی و امانیستی بر زندگی، ساخارهای اجتماعی و سبک زندگی را به سمتی سوق داده است که در آن، زنان خانواده -که پایه اخلاق خانواده واجتماع و رکن تربیتی برای فرزندان و نیز ستون مستحکم عاطفه و محبت و آرامش برای شوهران خود هستند- بایستی از نهاد امن خانه بدون وجود ضرورتی عقلائی بیرون آمده و در جامعه حضور فیزیکی داشته باشند و لذا با برداشتن موانع (همچون: تاسیس نهاد مهد کودک برای نگهداری فرزندان که حضور آنها در خانه مانعی بشمار می رود، ایجاد نهاد سالمندان برای نگهداری از افراد مسن خانواده، توسعه شهرنشینی و آپارتمان نشینی با ره آورد اتوماتیک وار فرزند کمتر، تاسیس نهادهای رسمی لازم برای سقط جنین عمدی و نیز

ص: 28

نهادهایی برای نگهداری از فرزندان بی سرپرست، دایر کردن مراکز رسمی فساد و روابط نامشروع و حتی

تعریف شغل تحت عنوان روسپیگری و اعطای مجوز فعالیت برای آن (البته فعلا در غرب)، ...) و ایجاد زمینه ها و بسترهای لازم (مانند مصرفی کردن جوامع خصوصاً متناسب با روحیات و خواسته های زنان، صنعتی نمودن جوامع با توجه به نیاز شدید آنها به نیروی کار زیاد و ارزان زنان، توسعه شهرنشینی که معمولا همراه با کثیری از مهاجرت های لجام گسیخته خانواده ها که با دور شدن از آشنایان و درنتیجه تنهایی دردآور زنان در خانه همراه است، ...) حضور بی تکلف و بی ضابطه زنان در جامعه را مورد پذیرش ناخواسته قرار داده است.

خانواده ترویجی غربی تحت تأثیر اندیشه ها و ارزش های جدید که بخشی از آن تبیین شد و نیز حسب اجبار و الزامات زندگی شهری ماشینی، کار همزمان زن و مرد را خارج از منزل فارغ از توجه به سلامت اخلاقی محیط های کاری، نه تنها به عنوان یک ارزش و هنجار بلکه به عنوان یک اجبار و اضطرار، در سبک زندگی جدید، ترسیم و عملی نموده است؛ ثمره چنین زندگی ای طبیعتا در مرحله اول کاهش تعاملات عاطفی فیمابین زوجین و واگذاردن تربیت فرزندان به نهادهای اجتماعی و در قدم بعدی کاهش فرزندآوری به دلیل مشکلات و هزینه های زیاد آن از حیث نیاز به وقت گذاشتن و نیز مزاحم دانستن آن برای خوش گذرانی های زندگی مادی است. احیانا در قدم های بعدی نیز، کاهش ازدواج، افزایش طلاق، سقط جنین عمدی و بدتر از همه کاهش تعاملات عاطفی و افزایش روابط فرازناشوئی خواهد بود.

همه اینها را اضافه کنید به ورود سرسام آور رسانه ها به درون خانه و خصوصی ترین حریم خانواده ها، که سبب شده تا همین ارتباط اندک باقی مانده خانواده ها نیز، روز به روز کمتر از هر زمانی شده و حتی نبودن یکی از افراد خانه کمتر احساس شود و این به معنای بحران عاطفی و تجزی شخصیتی است. (ساروخانی، جامعه شناسی خانواده، ص134) در چنین خانواده ای اعضای خانواده به هم چندان کاری ندارند. پدر یک جا مشغول، مادر یک جا مشغول؛ نه همدیگر را می بینند نه برای هم غذا می پزند نه برای هم محبتی و عاطفه ای نثار می کنند نه از هم دلجویی می کنند نه با هم کار واقعی دارند. آن وقت برای اینکه به سفارش روانشناسان امور کودکان عمل کرده باشند با هم قرار می گذارند یک ساعت معینی را پدر و مادر بیایند خانه و یک محفل خانوادگی داشته باشند. برای اینکه بتوانند این اجتماع

ص: 29

خانوادگی را که در یک خانواده سالم به طور طبیعی وجود دارد اینها به صورت تصنعی برای خود به وجود بیاورند.(حاج علی اکبری، مطلع عشق ص39)

لذا کانون خانواده گرم نیست و خانواده اصلا واقعیت ندارد. آن انسهای فراوان به هم اینکه مرد خودش را محتاج به زنش ببیند و زن خودش را محتاج به شوهرش ببیند اینها دیگر نیست. دو نفرند به صورت قرار دادی که فقط در یک خانه ای زندگی می کنند!(همان ص40)

البته بایستی خاطر نشان کرد که آنچه گفته شد نهایت نقطه سیر خانواده مورد ترویج غرب است و چنان نیست که هر خانواده ای که مظاهری از این نشانه ها را داشته باشد به تمام آنچه گفته شد گرفتار آمده باشد، آری هر خانواده ای به همان اندازه که به این سرطان مبتلا شده، به آثار و نتایج برآمده از آن نیز به همان اندازه گرفتار آمده است.

ص: 30

ب) آسیب شناسی وضع موجود نهاد خانواده در ایران

اشاره

نهاد خانواده در ایران به دلیل متاثر شدن از فرهنگ منحط غربی با آسیب های فراوانی در حال دست و پنجه نرم کردن است که در این قسمت آسیب های عمده خانواده حسب آمارهای رسمی کشور، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد تا خوانندگان این مقاله و خصوصاً متولیان امر مسجد که وظیفه خطیری در خصوص حفظ و استحکام بخشی به نهاد خانواده بر گردن دارند به صورت دقیق تر و هر چه شفاف با وضع موجود نهاد خانواده در ایران آشنا شوند تا احیانا در برنامه ریزی ها و اولویت بندی ها برای خانواده، آگاهانه عمل نمایند.

آسیب های عمده نهاد خانواده و وضع موجود آنها در ایران بشرح ذیل هستند:

1. تهاجم فرهنگی غرب

اشاره

وضعیت آن تا حدودی در قسمت های قبلی تبیین شد و نیز بخش قابل توجهی از آن مربوط به آسیب هایی است که متاثر از آن هستند و در محورهای بعدی ذکر خواهند شد لیکن در این محور به صورت اختصاصی به مواردی چند از رفتارهای آسیبی نهاد خانواده که متاثر از تهاجم فرهنگی است اشاره می شود:

1-1. پدیده مانکنیسم و سزارین

به موازات ارزش شدن پدیده مانکنیسم، یکی از نمودهای توجه افراطی به تن و جسم در زنان، استفاده فراوان از روش سزارین در زایمان است. بر همین اساس گفتنی است، ایران در حالی رتبه دوم جهانی آمار سزارین را بنا بر داده های وزارت بهداشت به خود اختصاص داده که؛ بنا بر سیاستهای جدید جمعیتی، افزایش موالید و جمعیت از سیاستهای کلان در حوزه

ص: 31

سلامت و بهداشت به شمار می رود چیزی که با زایمان غیر طبیعی یعنی سزارین تقریبا غیر مقدور خواهد بود.

حسب آمار رسمی وزارت بهداشت 46 درصد زایمان ها (حدودا 23 درصد در بیمارستان های دولتی و 69 درصد در خصوصی) به روش سزارین صورت می گیرد که متوسط آمار سزارین در دنیا بین 15 تا 25 درصد است. این در حالی است که 75 درصد از آمار سزارین ها، غیرضروری و به صورت انتخابی صورت می گیرد. گفتنی است آمار 40 درصد سزارین، مربوط به سال 1384 است و آمار غیر رسمی سزارین در حال حاضر بالاتر از این درصد است.

1-2. پدیده مانکنیسم و مواد مخدر

شیوع و افزایش تبلیغات استفاده از مواد مخدر شیشه برای لاغری در آرایشگاهها و باشگاه های بدن سازی از دیگر دلایلی است که باعث افزایش استفاده از این ماده مخدر شده است. مراکز لاغری با استفاده از مواد شیمیایی که مواد مخدر نیز در آنها دیده می شود، خانم ها را تشویق به استفاده از داروهای لاغری و در بعضی مواقع به مصرف شیشه می کنند. (وضعیت پدیده مانکنیسم، خبرنامه رصد فرهنگ و علم، شماره 18، ص 8)

ص: 32

1-3. ارزش شدن اشتغال زنان

هنجار شدن اشتغال زنان عرصه کسب و کار را بیش از پیش بر مردان تنگ نموده است؛ هنجار شدن اشتغال برای زنان در حالی است که آمار دختران فارغ التحصیل جویای کار به شدت زیاد است و هیچ تناسبی با میزان اشتغال آفرینی های دولت ها ندارد در چنین شرایطی دو اتفاق ممکن است رخ دهد حالت اول کسب شرایط کار و احراز شغل مورد نظر است که زنان شاغل نوعا از روحیه تعاملی پایینی در زندگی مشترک برخوردارند مضاف بر اینکه اشتغال، احساس نیاز به ازدواج و تشکیل خانواده را در زنان پایین می آورد. اما حالت دوم آن است که نتوانند شغلی را احراز نمایند در چنین حالتی برخی زنان و دختران، به خاطر هنجار بودن «اشتغال زنان» حاضر خواهند بود تحت هر شرایطی و در هر محیطی تن به هر شغلی بدهند تا صرفا آن مقبولیت و پذیرش اجتماعی را کسب نمایند و خود را شاغل و لایق نشان دهند.

1-4. روابط فرا زناشویی

از کلیدی ترین بنیان برافکن های نظام خانواده ظهور پدیده شوم روابط فرازناشویی است که مولود نامیمون فرهنگ و سبک زندگی غربی است. روابط فرازناشویی به دو معنی در این تحقیق آمده است: اول روابط خارج از ضابطه همسران با بیگانگان (خیانت) و دوم زندگی مشترک دختر و پسر بدون ازدواج در کنار هم.

حسب آمار سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی، جرائم منافی عفت و اخلاق عمومی آمار بالائی دارد طوری که تعداد پرونده های تشکیل شده برای آن در رتبه پنجم آمار جرائم قرار دارد. نیز داده های مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه در خصوص پرونده های قضائی مرتبط با مفاسد اخلاقی مربوط به سال 1391 وضعیت خوبی را نشان نمی دهد و آمار رشد آنها در مقایسه با سال قبل از آن تأمل برانگیز است.

همچنین «ازدواج سفید» از مصادیق روابط فرازناشویی است؛ «ازدواج سفید» زندگی مشترک زن و مرد بدون ازداوج رسمی است. یعنی به گونه ای که زن و مرد بدون اینکه خطبه عقد یا صیغه بینشان جاری شود برای زندگی زیر یک سقف می روند.

به علت اینکه جامعه ایران یک جامعه اسلامی است و چنین پدیده هایی در آن به

ص: 33

هیچ عنوان تعریف نشده به صورت مخفیانه انجام می شود. به همین منظور نیز آماری درخصوص تعداد این نوع ازدواج ها در دست نیست هرچند شواهد و قرائن، دال بر جریان عادی سازی و رواج این امر و نیز افزایش کمی آن در جامعه دارد. (باقری، ازدواج روی هوا، نشریه ابتکار، شماره 5856 مورخ 16/2/1393)

2. زندگی مجردی

سنجش آماری وضعیت موجود این پدیده حاکی از روند افزایشی این پدیده در جامعه ایرانی است. آمار سازمان ملی جوانان وقت در سال 1387 نشان داد در کلانشهرهای کشور یعنی تهران، اصفهان، مشهد، تبریز، شیراز و اهواز بیش از 25 درصد جوانان زندگی مجردی دارند. که در تهران 27 درصد از جوانان را تشکیل می داد. اما آمار وزارت ورزش و جوانان در سال 1389 نشان از رشد دوباره «زندگی مجردی»

داشت این وزارتخانه آمار زندگی مجردی جوانان در شش کلانشهر مذکور را30 درصد اعلام نمود. بر اساس این آمار؛ حدود 25 درصد دختران در شهرهای مورد ذکر، در خانه های مجردی زندگی می کردند. (آمار منتشره وزارت ورزش و جوانان در سال های 1387 و 1389)

منبع: سازمان ملی جوانان

ص: 34

همچنین بر اساس اظهارات وزیر سبق رفاه و تأمین اجتماعی خانوارهای مستقل تک نفره و مجرد از 2/5 درصد در سال 1385 به 1/7 درصد در سال 1390 افزایش یافته است. طبق این نتایج در 5 سال منتهی به 1390، تعداد کسانی که به تنهایی زندگی می کنند و خانواده محسوب می شوند حدود 2 درصد افزایش داشته است. چنانکه ملاحظه می شود این آمار نیز کلی و مجمل هستند.

منبع: سازمان ملی جوانان

3. خشونت خانوادگی

اشاره

رفتارهای خشونت آمیز از آسیب های نهاد خانواده است که با سلب آرامش و امنیت از محیط خانه، در اولین وهله سبب برخی اقدامات نابهنجار مانند فرار از خانه و یا خودکشی و امثال ذلک می شود و در لایه های زیرین سبب سوق یافتن به کسب آرامش های کاذب خارج از خانه توسط زوجین و یا فرزندان می گردد.

طرح ملی «خشونت خانگی علیه زنان» از طریق مرکز پژوهش وزارت کشور با مشارکت مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری و با همکاری جمعی از محققان، در 28 مرکز استان در سال 1383 به اتمام رسید که برخی نتایج این طرح جامع به شرح ذیل است:

ص: 35

3-1. پرخشونت ترین دوره های زندگی در ایران

یک سال اول ازدواج، دوران تنگنای مالی، پس از تولد فرزندان حداقل یک بار در ماه، میانسالی و دوران بارداری پرخشونت ترین دوره های زندگی زنان هستند.

3-2. رایج ترین انواع خشونت در ایران

بهانه گیری های پی در پی، داد و فریاد و بداخلاقی با زن (4.38 درصد)، قهر و صحبت نکردن شوهر با همسر و خودداری از ارائه بحث در مورد مسائل فیمابین (9.37 درصد)، به کاربردن کلمات رکیک و صحبت های بیرون از نزاکت و دشنام (8.30 درصد)، محکم کوبیدن به در، به هم زدن سفره، انداختن میز ناهارخوری (25 درصد)، سیلی زدن (6.22 درصد)، ایجاد فشارهای روحی روانی با رفتار آمرانه و تحکم آمیز (7.20 درصد)، منت نهادن مداوم از بابت تأمین معاش و عهده داری زندگی و سرکوفت های روانی پی در پی (9.17درصد)، تحقیر و خجالت زده کردن نظیر بی احترامی، بی ارزش تلقی کردن و بردن آبرو پیش دیگران (5.17 درصد)، کشیدن و هل دادن (8.16 درصد)، ممانعت از کاریابی و اشتغال در بیرون خانه و یا ادامه اشتغال (8.16 درصد)، ایجاد محدودیت در ارتباطات فامیلی (6.16 درصد)، ایجاد مداوم احساس درماندگی (6.15 درصد)، زدن با مشت و یا چیز دیگر (5.15 درصد)، لگد زدن ( 3.16 درصد)، از بین بردن کرامت انسانی و عزت نفس (5.12 درصد)، ایجاد محدودیت در ادامه تحصیل، مهارت آموزی و مشارکت در انجمن های اجتماعی (3.11 درصد)، 16 مورد از رایج ترین انواع خشونت هایی است که پاسخگویان از اول زندگی مشترک تاکنون تجربه کرده اند.

3-3. شایع ترین خشونت های کم رواج مردان علیه زنان در ایران

مجبور کردن به انجام کارهای خلاف عرف و شرع و قانون (1.1 درصد)، کتک کاری منجر به سقط جنین (2.1 درصد)، زدن تا حد نقص عضو (3.1 درصد)، زدن تا حدی که فک یا بینی شکسته است (5.1 درصد)، زدن تا حدی که پرده گوش پاره شده است (5.1 درصد)، از دست دادن دندان (6.1 درصد)، زدن تاحدی که دست و پا شکسته است (2 درصد)، جلوگیری از نگهداری فرزندان در زمان متارکه (2 درصد)، ازدواج مجدد شوهر بدون رضایت همسر (2 درصد)، مجبور کردن به سقط جنین (5.2 درصد)، زدن تا حدی که دندان ها لق شده است (5.2 درصد) و عدم مراعات بهداشت زناشویی (6.2 درصد) است.

ص: 36

تصویر

3-4. فرار از خانه مولود نامیمون خشونت خانگی

فرار از خانه به مانند بسیاری از آسیب های دیگر نقش دوگانه علت و معلولی را باهم دربر دارد بدین معنی که هم معلول آسیب های قبلی است و هم خود می تواند علت برای آسیب های بعدی باشد.

عوامل مختلفی از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی در بروز این پدیده نقش دارند. احساس خشم و جریحه دار شدن شخصیت از سوی والدین می تواند از جمله عواملی باشد، که فرد را برای فرار از خانه تحریک می کند. در واقع اکثر نوجوانان از مشکلاتشان با خانواده، فرار می کنند. بعضی از آنها به دنبال مجادله های وحشتناک با خانواده، فرار می کنند. با این تفاسیر شاید بتوان علت اصلی این پدیده را در رفتار اهل هر خانه جستجو کرد که معمولا ً، پدر، مادر یا نامادری، ناپدری و برادران و خواهران بزرگتر اعضای آن هستند. گاه رفتارهای نادرست و غیر

ص: 37

منطقی آنها در محیط خانواده به گونه ای است که کودک و نوجوان را ناگزیر از چاره اندیشی اش می کند. اکثر نوجوانان برای جستجوی شهرت، خوش شانسی و ماجراجویی فرار نمی کنند، بلکه از آنچه احساس می کنند غیر قابل تحمل است و از وضعیت غیر قابل تحمل، می گریزند. آنها فرار می کنند، زیرا نمی دانند چه کار دیگری می توانند انجام دهند. اما می دانند که مجبور به انجام بعضی کارها هستند. ابتدا فرار از خانه، شکل سده آن اتفاق می افتد و هدف کودک و نوجوان از اقدام به آن، معطوف نمودن توجه والدین به رفتار غلطشان وجلب محبت آنهاست؛ اما اگر نوجوان پس از بازگشت به خانه در رفتار آنها تغییری مشاهده نکند، بنابراین، فرار بعدی جدی تر خواهد بود. (وزارت آموزش و پرورش، فرار از منزل، دانشنامه رشد، 1393ش)

4. بحران ازدواج

در سال های اخیر کانون خانواده با مشکل اساسی و بنیانی کاهش نرخ ازدواج و نیز افزایش سن ازدواج که زمینه ای برای ازدواج نکردن و یا باروری کمتر است، مواجه شده است؛ نگاهی به آمارهای زیر این مسئله را نشان می د هد: آمار میزان ازدواج در کل کشور نشان دهنده این واقعیت است که تا پیش از سال 1383 شیب مثبت نسبتاً زیادی داشته است اما بعد از سال 83 این شیب کند تر شده، به گونه ای که در سال 90 نسبت به 89 روند منفی به خود گرفته است و این نمودار همچنان شیب نزولی خود را در سال 91 ادامه داده است؛ ازدواج های ثبت شده در کل کشور در سال 91 به عدد 829968 رسیده است در حالی که این عدد در سال گذشته 874792 بوده است که نشان از کاهش نسبتاً زیادی نسبت به سال گذشته است. (ر. ک: نمودار ذیل)

مأخذ: سازمان ثبت احوال و اسناد کشور

تصویر

ص: 38

میزان ازدواج در سال 92 نیز نسبت به سال قبل از آن 7/6 درصد کاهش داشته است. همچنین سن ازدواج زنان و مردان در دو سه دهه اخیر بالا رفته طوریکه، سن ازدواج مردان از 1/24 در سال 1355 به 7/26 در سال 1390 رسیده و سن ازدواج زنان از 7/19 به 4/23 رسیده است.

تصویر

مأخذ - مرکز آمار ایران. (ر. پ). دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری.

حسب داده های سرشماری سال 1390سازمان ثبت احوال، تعداد آقایانی که 20 تا 34 سال دارند، اما هرگز ازدواج نکرده اند، پنج میلیون و570 هزار نفر است وتعداد خانم هایی نیز که

ص: 39

15 تا 29 سال دارند، ولی هرگز ازدواج نکرده اند، پنج میلیون و 670 هزار نفر است. بنابراین می توان گفت در کل کشور 11 میلیون و 240 هزار نفر در سن متعارف ازدواج هستند، اما هنوز مجرد باقی مانده اند. (در سال 92 ، 11 میلیون و 200 هزار نفر شده اند.)

5. افزایش طلاق

اشاره

نمودار میزان طلاق های ثبت شده در کشور نشان دهنده این واقعیت است که میزان طلاق با یک شیب نسبتاً بالا از سال 85 تاکنون سیر صعودی داشته است. میزان طلاق در سال 91 به عدد 150354 رسیده است در حالی که در سال 90 این عدد 142841 بوده است و این در حالی است که این آمار در سال 85 عدد 94039 بوده است.

(ر. ک: نمودار ذیل)

تصویر

مأخذ: سازمان ثبت احوال و اسناد کشور

حسب جدیدترین آمار سازمان ثبت احوال و اسناد کشور، در سال 92 نیز میزان طلاق ها 3.4 درصد نسبت به سال قبل آن از افزایش برخوردار بوده است. در سال 92 به طور متوسط در ازای هر 5 ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده به طوری که در مقابل هر صد ازدواج 1/20 طلاق ثبت شده است این در حالی است که در مقابل هر صد ازدواج در سال قبل آن 18 طلاق ثبت شده بود. که البته در کل کشور، این شاخص متفاوت است به طوری که استان های البرز از هر 3 ازدواج یک طلاق، تهران از هر 2/3 ازدواج یک طلاق و گیلان نیز از هر 9/3 ازدواج نیز یک طلاق را داشته اند و در مقابل آن در استان های سیستان و

ص: 40

بلوچستان از هر 13 ازدواج یک طلاق، ایلام از هر 11 ازدواج یک طلاق و خراسان جنوبی نیز از هر 9 ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده است.

5-1. کاهش طول زندگی قبل از طلاق

بر اساس آمارهای موجود سازمان ثبت احوال و اسناد کشور 2/14 درصد طلاق ها مربوط به سال اول زندگی و حدود 50 درصد طلاق ها نیز مربوط به 5 سال اول زندگی است.

5-2.فرزندان طلاق

فرزند ان هم قربانیان مظلوم طلاق هستند که آسیب های زیاد ی می بینند؛ با طلاق والد ین، بچه ها و فرزند ان روی د ست جامعه می مانند ، فرزندان طلاق چه نزد پد ر بزرگ شوند و چه د ر کنار ماد ر، از نظر روحی و عاطفی ضربه و آسیب جد ی می بینند . د رصد قابل توجهی از نوجوانان بزهکار، خانواد ه های متشنج د اشته و فرزند طلاق هستند. برخی از کود کان طلاق، به خاطر مشکلات مالی _ خانواد گی وارد چرخه کار می شوند و د ر موارد ی هم به خاطر تأثیر همسالان و د وستان خود به اعتیاد یا خرد ه فروشی مواد مخد ر و ... کشید ه می شوند .

5-3. طلاق عاطفی

طلاق عاطفی به سردی روابط میان زن و شوهر گفته می شود که در این رابطه ضعف ارتباط احساسی و عاطفی منجر به سردی تمام روابط یک زوج می شود. آمار دقیقی از طلاق عاطفی در دست نیست اما از دید روانشناسان اجتماعی طلاق عاطفی از طلاق رسمی بسیار خطرناک تر است چون در طلاق فیزیکی خانواده و فرزندان تکلیف خود را می دانند، اما در طلاق عاطفی چنین نیست.

6. افزایش طلاق توافقی

در ایران طلاق توافقی زمانی رخ نمی دهد که زوجین به بن بست کامل برسند و هر دو به نفع مصالح بالاتر از حقوق خود بگذرند بلکه غالباً زنان هستند که بخاطر غیر قابل تحمل بودن زندگی (چه تقصیر از طرف خودشان باشد و چه زوج) از حقوق خود می گذرند تا زوج را راضی به طلاق کنند.

بر اساس آمارهای «مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه»، درخواست طلاق توافقی در میان 10 مورد بالاترین خواسته های حقوقی، رتبه سوم و درخواست مهریه رتبه چهارم را به خود اختصاص داده اند. و جالب آنکه درخواست طلاق توافقی در سال 91 به نسبت سال

ص: 41

90، حدود 63/6 درصد افزایش دارد و درخواست مهریه (متناسب با افزایش درخواست طلاق توافقی) چنانکه انتظار می رفت رشد منفی 37/3 درصدی را تجربه کرده است.

تصویر

منبع: مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه

همچنین آمار درخواست الزام به تمکین و مطالبه نفقه رو به ازدیاد نهاده و بر اساس آمارهای «مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه»، درخواست الزام به تمکین در میان 10 مورد بالاترین خواسته های حقوقی، رتبه هشتم و درخواست مطالبه نفقه رتبه نهم را به خود اختصاص داده اند. جالب آنکه با رشد قابل توجه در سال 1391، درخواست الزام به تمکین نسبت به سال 1390، حدود 46/6 درصد و درخواست مطالبه نفقه نسبت به سال 1390، حدود 87/6 درصد افزایش را نشان می دهند.

ص: 42

تصویر

تصویر

منبع: مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه

7. پایین آمدن نرخ باروری و بُعد خانوار

اشاره

جمعیت ایران روند مناسبی را در طی سال های گذشته طی نکرده است نرخ باروری کاهش یافته و بُعد خانوار ایرانی کوچک شده است.

ص: 43

تصویر

منبع: مرکز آمار ایران

چنان که ملاحظه می شود بُعد خانوار ایرانی هر چند در بازه زمانی 1335 تا 1370 روند صعودی را داشته است ولی بعد ازآن کوچک تر شده و روند نزولی را طی کرده است و لذا از خانوار 2/5 نفری در سال 1370 به 5/3 نفری در سال 1390 تقلیل پیدا کرده است. تازه؛ این در حالی است که آمار و نمودار ذکر شده برای مجموع کشور است و چنین نیست که در همه جای کشور، بعد خانور در سال 90، 5/3 نفر باشد. لذا این بُعد خانوار چنان که آمارها بر آن اذعان دارند و کارشناسان نیز می گویند در کلانشهرها کمتر از این مقدار است.

در همین راستا توجه به نمودار انواع خانوارها (بر حسب تعداد) قابل تامل است:

ص: 44

تصویر

مأخذ - مرکز آمار ایران. (ر. پ). دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری.

نمودار بالا حاکی از آن است که بعد خانوار ایرانی به شدت در حال کوچکتر شدن است طوریک ه؛ خانوارهای یک نفره تا چهارنفره در بازه زمانی مذکور، روند صعودی داشته اند.

7-1.کاهش باروری

در سال 65، 10 میلیون و 500 هزار زن در سن باروری (15 تا 49 سال) در کشور وجود داشت و دو میلیون موالید؛ اکنون جمعیت زنان بارور کشور دو برابر شده و به 23 میلیون و 300 هزار نفر رسیده است این در حالی است که تعداد موالید نصف سال 65 شده است.

7-2. سقط جنین غیرقانونی

از عوامل معارض با افزایش جمعیت خانوار، سقط جنین های غیرقانونی و عمدی است. بماند که اغلب سقط جنین های غیرقانونی در کلینیک های خصوصی و زیرزمینی انجام می

ص: 45

شود که ممکن است مادران باردار را در معرض عفونت های حاد، خارج شدن رحم، بیماری های قلبی و حتی در خطر مرگ قرار دهد.

با اینکه آمار سقط جنین های دارای مجوز و قانونی کمتر از ده هزار است (در سال 92 حدود 7 هزار حسب آمار پزشکی قانونی کشور) ولی آمار سقط جنین های غیرقانونی به شدت بالاست و آمارهای رسمی وزارت بهداشت تعداد آن را در سال گذشته بین 150 تا 350 هزار تخمین زده است. هرچند اندکی این آمار محل تردید است و با نظر به اینکه تعداد کل باروری در سال گذشته در کشور حدود یک میلیون نفر بوده نیاز به راستی آزمائی و بررسی های دقیق تردارد.

تصویر

منبع: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

براساس اعلام سازمان پزشکی قانونی استان تهران درخواست سقط جنین در سال گذشته 8 درصد در استان رشد داشته است. در سال گذشته هزار و 818 نفر و در سال 91 هزار و 684 نفر برای دریافت مجوز سقط درمانی (جسمانی) به مراکز پزشکی قانونی استان تهران مراجعه کردند.

ص: 46

مهم ترین دلایل ذهنی تأخیر در فرزند آوری ایرانیان (از منظر برخی صاحب نظران)

تصویر

منبع: ایمانی، سلطه «فرزند کم تر، زندگی بهتر» بر زندگی ایرانی، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری دام ظله

8. زنان سرپرست خانوار

سرپرستی خانوار و تأمین اقتصادی آن بار سنگینی است که نوعاً زنان ازعهده آن نمی توانند برآیند و در نتیجه سبب بروز آسیب های عدیده اخلاقی و اجتماعی در زنان سرپرست خانوار و نیز فرزندان شان شده و در نتیجه نهاد خانواده با مشکل مواجه شده و نمی تواند کارکردهای خود را به منصه ظهور برساند.

بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در سال 1355، 3/7 درصد خانواده ها توسط زنان سرپرستی می شدند. این آمار با رشد پنج درصدی در سال 90 به 1/12 درصد رسید که حدود سه درصد از این رشد در پنج سال اخیر رخ داده است. پیش بینی می شود تا سه سال آینده آمار زنان سرپرست خانوار به 15 درصد برسد.

ص: 47

تصویر

منبع: مرکز آمار ایران

در حال حاضر، چیزی حدود 2 میلیون و 533 هزار و 247 از خانوارها، سرپرستشان زنان هستند.

تصویر

منبع: مرکز آمار ایران

حدود 82 درصد زنان سرپرست خانوار یعنی 2 میلیون و 77 هزار و 271 سرپرست زن خانوار، بیکارند! که البته این نمی تواند دلیل قطعی بر مسئله بودن موضوع باشد چرا که بایستی این مورد را با توجه به سن زنان سرپرست خانوار بررسی نمود. ولی اگر اجمالاً زنان سرپرست

ص: 48

خانوار زیر 40 سال با توجه به شرایط سنی شان و شرایط جامعه، در نوک پیکان آسیب و یا «در معرض آسیب» در نظر گرفته شوند

باید گفت؛ حسب داده های مرکز آمار ایران، تعداد زنان سرپرست خانوار زیر 40 سال به لحاظ کمّی، 80 هزار نفرند که با در نظر داشتن شرایط اجتماع، این تعدادِ هرچند نسبتاً کم، قابل توجه خواهد بود.

بررسی دقیق تر موضوع، برخی از طیف های در معرض آسیب را بهتر نشان می دهد؛ چنانکه حسب داده های مرکز آمار ایران، حدود 100 هزار نفر از زنان سرپرست خانوار زیر 40 سال، تنها زندگی می کنند و زندگی مجردی را برای خود برگزیده اند؛ این آمار برای زنان سرپرست خانوار در این سنین، واقعاً قابل تأمل است خصوصاًً که آمار سال 1385 چیزی حدود 46 هزار نفر را نشان می دهد و حاکی از رشد بیش از 115 درصدی تعداد این افراد است.

تصویر

منبع: مرکز آمار ایران

اکثریت قریب به اتفاق زنان سرپرست خانوار زیر چهل سال را زنان تنها و یا دو نفره و سه نفره تشکیل می دهند و درواقع زنانی هستند که اغلب طلاق گرفته اند و یک یا دو بچه به همراه دارند و زندگی مستقل را نیز برای خود برگزیده اند.

ص: 49

ترکیب درصدی زنان سرپرست خانوار زیر چهل سال

تصویر

منبع: مرکز آمار ایران

نیز، تعداد «زنان بی همسر بدلیل طلاق» طی سال های گذشته رشد شتابداری را تجربه نموده است و از 103 هزار در سال 1365 به 442 هزار در سال 1390 رسیده است (رشدی حدود 440 درصدی) در حالی که رشد سایر آمارهای مربوط به زنان در این داده آماری مانند تعداد «زنان بی همسر بدلیل فوت همسر» همگی، رشد حدود 100 درصدی را در بازه زمانی گفته شده داشته اند. (ر. ک: نمودار ذیل)

ص: 50

تصویر

مأخذ - مرکز آمار ایران.

بنابراین در شرایط موجود جامعه ایرانی، به موازات افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار، پدیده نامیمون افزایش زنان بیوه جوان نیز در حال وقوع است که بخش قابل ملاحظه ای از این زنان به دلیل نفوذ فرهنگ غربی، بهترین راه نجات خود را در کسب استقلال مادی و در نتیجه بدست آوردن شغل و کار و بی خیال شدن نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده (که احتمال آن در مورد آنان کم نیز هست) می دانند.

9. بیکاری

بیکاری از چند جهت سبب تضعیف نهاد خانواده شده و برای آن آسیب به شمار می رود؛ جهت اول مربوط به افراد مجرد است که سبب خودداری آنها از ازدواج و یا به تأخیر انداختن آن می شود، جهت دوم مربوط به افراد متأهل سرپرست خانوار است که سبب طلاق و از هم پاشیدگی خانواده و یا ورود در برخی مشاغل کاذب و نامتعارف می گردد و جهت سوم مربوط به همه افراد بیکار است که به دلیل خالی بودن وقتشان، زمینه ساز ورود آنها در برخی آسیب های اخلاقی جامعه می شود که به طور غیر مستقیم نهاد خانواده را در معرض خطر قرار می دهد. بر همین اساس داریم:

ص: 51

تصویر

ماخذ: مرکز آمار ایران (نرخ بیکاری عبارت است:

از نسبت جمعیت بیکار به جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، ضرب در 100)

توجه: حسب داده های مرکز آمار ایران در زمستان 1392، تجمع اصلی بیکاران در فاصله سنی 15 تا 29 سال است.

ص: 52

روند سهم جوانان آسیب پذیر در کشور 1385-1390

تصویر

منبع: مرکز آمار ایران

شاخصی تحت عنوان جوانان آسیب پذیر توسط سازمان بین المللی کار وضع شده که به طور مشخص بر جوانان در معرض خطر کشورها متمرکز است. این شاخص نسبت جوانان غیر شاغل غیر محصل را در نظر می گیرد یعنی جوانانی که یا بیکار هستند یا چنانچه خارج از نیروی کار تشخیص داده شده اند، غیر محصل هستند؛ یعنی خانه دار، دارای درآمد بدون کار یا در سایر وضعیت های غیر فعال هستند.

این گروه از جوانان، به دلیل عدم اشتغال به کار و یا تحصیل، در مقایسه با همسالان خود بیشتر در معرض آسیب های فردی و اجتماعی هستند. لذا بررسی روند این شاخص در طول زمان و مقایسه آن در زیرگروه های خاص مثل جنس، از اهمیت خاصی برخوردار است. به دلیل شرایط فرهنگی و اجتماعی خاص کشورمان، در محاسبه جوانان آسیب پذیر، زنان جوان دارای همسر از شمول تعریف جوانان آسیب پذیر خارج شده اند. (جوادی و هرندی، جوانان آسیب پذیر، فصلنامه جمعیت، شماره 61 و 62، ص107-123)

در چند سال گذشته دغدغه غالب در جامعه، جذب دانشجو در دانشگاه ها بود تا ایجاد شغل برای آنان و لذا امروز فارغ از جمعیت 5/3 میلیون نفری بیکاران، با 5/4 میلیون دانشجوی در انتظار شغل مواجه هستیم که با تأخیر، وارد بازار کار خواهند شد.

ص: 53

تصویر

منبع: وزارت کار و تعاون اجتماعی

این در حالی است که تنها 50 درصد متقاضیان کار دارای مهارت هستند و مابقی هنگام ورود به بازار کار مهارت لازم را ندارد در حالی که صنایع و بنگاه های تولیدی به نیروی ماهر نیاز دارند.

تصویر

منبع: وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی

10. اعتیاد به مواد مخدر

اشاره

از آسیب های خانمان سوز جامعه ایرانی آسیب اعتیاد به مواد مخدر است طوری که داده های ستاد مبارزه با مواد مخدر نشان می دهد حدود 63 درصد از معتادین متأهلین هستند و با اینکه مجموع معتادین در ایران یک میلیون و خرده ای است، ولی موادمخدر دغدغه بیش از 92 درصد مردم ایران است و بیش از 10 میلیون نفر از همسران و فرزندان معتادان، دغدغه روزمره اعتیاد را دارند.

ص: 54

تصویر

منبع: ستاد مبارزه با مواد مخدر

اعتیاد آسیب های فراوانی را برای نظام خانواده به دنبال دارد چنانکه حسب داده های ستاد مذکور 65 درصد همسرآزاری ها با اعتیاد ارتباط مستقیم دارد. افراد معتاد همسران را مجبور به انجام کارهایی می کنند که غیراخلاقی و غیرانسانی است. همچنین 30 درصد کودک آزاری ها و 25 درصد از قتل های عمد توسط معتادان انجام می شود. نیز، 23 درصد نزاع ها و خشونت ها در پی اعتیاد حاصل شده و بین 35 درصد تا 40 درصد سرقت ها ناشی از اعتیاد به مواد مخدر است.

مطابق آمار ستاد در سال 1392، نرخ شیوع اعتیاد در ایران 65/2 درصد با آمار تقریبی یک میلیون و 325 هزار نفر معتاد است. این رقم در سال 89، یک میلیون 200 هزار نفر بود.

10-1. وضعیت سنی مصرف کنندگان مواد مخدر

براساس اعلام دفتر مقابله با موادمخدر و جرم سازمان ملل متحد (unodc)؛ میانگین سنی مصرف کنندگان مواد در سال 2001 میلادی در جهان معادل 22/7 بوده که پس از 10 سال تا میانگین سنی 5/18 سال کاهش یافته است و به عبارتی طی 10سال اخیر سن شروع مصرف در جامعه جهانی 4 سال کاهش داشته است. ایران نیز از این موضوع مستثنی نیست به طوری که براساس نتایج تحقیق ارزیابی سوء مصرف در کشور در سال 83، میانگین سن شروع به مصرف موادمخدر به 23 سال رسیده و تقریبا در سال 1392 میانگین سن شروع مصرف موادمخدر، 15 سالگی است. البته موضوع کاهش سن اعتیاد در کشور آن هم به

ص: 55

صورت اغراق آمیز مورد تایید کارشناسان نبوده و نیازمند شیوع شناسی و رصد مستمر است.

تصویر

10-2. سبقت رشد اعتیاد زنان از مردان

در این میان آنچه مهم تر است گرایش برخی زنان به مصرف مواد مخدر و افزایش تعداد آنها در سال های اخیر است. دلیل اهمیت از آنجاست که مهم ترین عارضه اجتماعی اعتیاد در زنان فروپاشی کانون خانواده است؛ اعتیاد زن، نه تنها خودش بلکه فرزندان و ارگان خانواده را نیز تحت تأثیر قرار می دهد؛ تمایل دختران به الگوپذیری از مادرانشان و در نتیجه انحراف آنها از نمونه های این تأثیر گذاری است.

مطابق آمارهای رسمی، در دو دهه قبل نسبت مردان معتاد به زنان معتاد 30 به یک بود، اکنون حدود 10 به یک شده است. ضمن اینکه در جامعه، مصرف مواد در زنان ناهنجارتر از مردان تلقی شده و در نتیجه زنان معتاد گرایش کمتری به رجوع به مراکز درمانی دارند و این نشان می دهد که چون بخشی از منابع آماری همین مراکز هستند پس نسبت زنان معتاد به مردان بیشتر از آماری است که در اختیار هست.

ص: 56

تصویر

منبع: نیروی انتظامی و ستاد مبارزه با مواد مخدر

بیشترین جرم زنان زندانی، جرایم مرتبط با مواد مخدر است از 7 هزار و 377 زن زندانی در کشور 60 درصد آنها به دلایل مرتبط با جرایم اعتیاد و مواد مخدر به زندان راه پیدا کردند که بیشتر آنها خود از این مواد مخدر استفاده می کردند.

عواقب اعتیاد زنان به مراتب بیشتر از مردان است، چرا که زن معتاد مجبور است با ابزار مختلف پول و یا مواد مخدر خود را تهیه کند و گاه در این میان دست به فعالیت های نامشروع می زند. از سوی دیگر فرد معتاد نمی داند با فرزند آینده خود چگونه رفتار کند و در تربیت فرزندش دچار انحراف شود. حس انتقام از دیگر عواقب اعتیاد زنان است چرا که آنها دائماً فکر می کنند قربانی شرایط جامعه ای که در آن زندگی کرده، شده اند و همواره در صدد گرفتن انتقام از جامعه هستند.

ص: 57

تصویر

منبع: ستاد مبارزه با مواد مخدر

تصویر

منبع: ستاد مبارزه با مواد مخدر

10-3.نشئگی قبل از تولد! هدیه مادران معتاد به نوزادان

در برخی از بیمارستان های دولتی، بخش هایی برای ترک اعتیاد نوزادان در نظر گرفته شده است، که هشدار می دهد تا نگران آمار زنان معتاد شد؛ زنان معتادی که درصد قابل توجهی از آنان مادر هستند و یا می شوند، کودکانی را به دنیا می آورند که از روز اول تولد، با درد خماری و عذاب ترک، مواجه هستند. نیز مصرف مخدر باعث می شود زنان باردار با زایمان زودرس روبه رو شوند. مشکلات ذهنی، گریز از جمع و تأخیر در تکامل از بیماری های نوزادان متولد شده از مادران معتاد هستند.

ص: 58

11. ایدز (زائیده انحرافات اخلاقی و اعتیاد)

آسیب ایدز عمدتاً زائیده انحرافات اخلاقی و اعتیاد است و غالباً سبب ساز یکی از سه امر ذیل می شود: 1. طلاق در صورت متأهل بودن و تشخیص آن بعد از ازدواج؛ 2. عدم امکان ازدواج و تشکیل کانون خانواده در صورت تشخیص قبل از ازدواج؛ 3. ختم اتوماتیک وار پرونده خانواده با مرگ شخص مبتلا به ایدز. لذا ایدز بسته به زمان تشخیص آن، از آسیب های شکل گیری و یا تداوم نهاد خانواده است.

براساس آمار وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، تا اول تیر 1392 تعداد افراد آلوده به اچ، ای، وی درکشور 26هزارو 556 نفر است و تخمین زده می شود حدود 90 هزار نفر مورد ابتلا به این عفونت نیز در کشور وجود داشته باشد.

تصویر

منبع: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

براساس آمار موجود تا اول تیر 1392 ویروس این بیماری در مردان بیشتر بوده است طوری که 89 درصد میزان ابتلا در مردان بوده است و شایع ترین گروه سنی مبتلا به ویروس اچی ای وی و ایدز نیز بین سنین 25تا 34 سال است.

ص: 59

تصویر

منبع: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

درباره علل ابتلاء به ایدز، اعتیاد تزریقی 52 درصد، برقراری روابط جنسی 33 درصد و انتقال از مادر مبتلا به کودک 4/3درصد را تشکیل داده است. در 6/11درصد از موارد شناسایی شده در این سال راه انتقال نامشخص بوده است. که البته اعلام این آمار و انتقال 33 درصدی ایدز از طریق روابط کنترل نشده جنسی نگرانی ها برای پیشروی انتقال ایدز از طریق روابط جنسی را افزایش داده است. تا پیش از این مدل ابتلا به ایدز در ایران با کشور های جهان متفاوت بود، به طوری که نگرانی در ایران ابتلا به ایدز از طریق مصرف سرنگ های آلوده بود، در حالی که کشور های جهان به دلیل روابط جنسی کنترل نشده، نگرانی هایی برای افزایش ابتلا به ایدز داشتند.

ص: 60

تصویر

منبع: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

12. زنان کارتن خواب

در چند سال گذشته عمده زنان بی خانمان و کارتن خواب شهر تهران به زنان سالمند تعلق داشت اما رصد روند سنی زنان کارتن خواب و بی خانمان در سال های اخیر نشان از حضور زنان جوان در میان انان دارد . در جدید ترین امار سازمان رفاه ومشارکت اجنماعی شهر داری تهران درباره اسیب های حوزه زنان با اشاره به کاهش سن زنان کارتن خواب گفته شده که سن زنان کارتن خواب در تهران به 17 سال رسیده است.

ص: 61

تصویر

بر اساس آمارهای مراکز بازپروری سازمان بهزیستی 10 تا 12 درصد زنان خیابانی متأهل بوده و اغلب، در سنین ابتدای جوانی و بازه 20 تا 29 سال قرار دارند.

تصویر

ص: 62

طبق آمارهای سال 90 سازمان رفاه و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران، «فقر» مهم ترین عامل و «تعارضات خانوادگی» دومین عامل مؤثر در بروز پدیده زنان خیابانی است.

تصویر

ص: 63

ج) نقش مسجد در تربیت دینی خانواده

1. تبیین ارتباط مسجد با خانواده

مسجد عبادتگاه عاشقان و بندگان صالح خداوند و بزرگترین و مهم ترین پایگاه اسلام است. بسیاری از علما و دانشمندان که به مدارج عالی کمال دست یافتند در پرتو انس با مسجد و تعلیم و تربیت در آن بوده است. این پایگاه عظیم نقش عمده ای در تعالی و تحکیم بخشیدن کانون مقدس خانواده دارد. درواقع در نگاه کلان به جامعه اسلامی، مسجد، والاترین و پاک ترین پایگاه تربیت دینی انسان ها است و از سوی دیگر خانواده نخستین و مؤثرترین نهاد در بحث تربیت انسان است. لذا برقراری ارتباط معنوی بین مسجد و خانواده به منظور استفاده از جایگاه و پتانسیل همدیگر، نقش مکملی داشته و قطعاً ثمرات و آثار بسیار ارزشمندی بر جای خواهد گذاشت؛ فردی که در بستری تلفیق شده از فضای معنوی مسجد و فضای صمیمی خانواده تربیت شود، راه راست را پیدا کرده، در آن گام می گذارد.

بر همین اساس در قرآن و مبانی دینی ما بر ارتباط همیشگی با مسجد تأکید زیادی شده است و نباید خانواده ها حضور خود در مساجد را به مناسبت های خاص محدود کنند و بر همین مبنا نیز نخستین اقدام وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه احداث مسجد بود.

2. کارکردهای مسجد در ارتباط با خانواده

اشاره

مسجد خانة خداست و قرارگاهی است که با نام و یاد خدا عجین شده است و لذا با حضور در مسجد و اقامه نماز یا شرکت در جلسات و مناسبت های آن، آرامش و نشاط در خانواده اهل مسجد مهیا می گردد. درواقع آن گاه که مؤمن وارد مسجد می شود، در فضایی آکنده از طهارت، سادگی و عاری از پیرایه های مادی قرار می گیرد؛ اما انباشته از جلوه های معنوی و

ص: 64

الهی. هم صحبتی با مسجدیان نه تنها گرفتاری و پریشانی مسلمان را تخلیه می کند، بلکه وی را از موهبت همیاری فکری و عملی آنها بهرمند می کند؛ آن هم مسجدیانی که خود را دربرابر گرفتاری های دیگران مسئول می دانند. از نگاه دیگر و بعد سلبی مسئله، ارتباط با مسجد و اهل مسجد، به طور اتوماتیک وار انسان را تا حد زیادی از رذائل و آسیب ها باز می دارد. بسیاری از متخلفان و بزهکاران اجتماعی که به نوعی امنیت اجتماعی را به خطر می اندازند کسانی هستند که اهل ارتباط با خدا و نماز و مسجد نیستند.

در بیان کارکردهای مسجد به صورت جزئی تر باید گفت که بر اساس تصویری که از ارتباط فیمابین مسجد و خانواده ترسیم شد و نقش مکملی آنها بیان گردید، مهم ترین کارکرد مسجد در ارتباط با خانواده، همان تتمیم و به کمال رساندن تربیت دینی انسان و اعطای حیات طیبه واقعی برای اعضای خانواده است. در همین ارتباط، مسجد دو کارکرد و نقش کلیدی و اساسی را بر عهده دارد:

1-2. آشنایی با ارزش ها و نگرش های دینی (معرفت بخشی)

برای رسیدن به تکامل و قدم نهادن در وادی تربیت دینی، نخستین گام کسب «معرفت و آگاهی» از ماهیت و چیستی آموزه های آن است که مسجد به عنوان یک ابزار و بستر زمینه ساز، نقش به سزایی را در نیل بدین هدف می تواند داشته باشد. چنانچه مسجد که در عصر نبوی صلی الله علیه و آله و دوره ی خلفای راشدین، مجمع نومسلمانانی شد در باب آشنایی با آموزه های اسلامی و استماع سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله در باب آیه های قرآن، تبلیغ دین و ابلاغ احکام شرع، و مسائلی از این قبیل. درواقع، «مسجد» کهن ترین دانشگاه اسلامی و اساسی ترین پایگاه تعلیم در

تاریخ اسلام است. و البته مسجد در طول تاریخ این کارکرد را همواره حفظ نموده است و عمده ترین و اصیل ترین مرکز تعلیم معارف دینی بوده است.

البته در حال حاضر و حسب گسترش روز افزون ساختار نهادی جوامع، نهادهای زیادی شکل گرفته اند که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم از طریق رسانه ها در امر تعلیم و آموزش معارف و مهارت های مورد نیاز خانواده فعالیت می کنند که برخی از این نهادها نه تنها کمک کننده به مسجد نیستند بلکه به دلیل رویکردهای مادی و انحرافی از تعالیم دینی، حتی مشکل ساز نیز شده اند و خروجی آنها خانواده متعالی مورد پسند اسلام نیست و لذا بحث از جایگاه مسجد در معرفت بخشی به خانواده صرفاً جنبه ایجابی ندارد بلکه حسب ضرورت، جنبه سلبی نیز به خود گرفته است و در میدان رقابت سنگین موجود که رقبای

ص: 65

آن با تمام تلاش سعی در شکل دهی به خانواده به نحو دیگری دارند، مسجد وظیفه دارد علاوه بر اعطای معرفت اصیل، معارف بدلی را نیز شناسائی و خنثی نماید.

2-2. آشنایی با سبک زندگی اسلامی و آموزش عملی تربیت دینی (الگوسازی)

مسجد مکانی است برای تمرین خلق وخوی پسندیدة انسانی، زیرا خداوند می فرماید: «فیه رجالٌ یُحِبُّونَ أن یَتَطَهَّرُوا» (توبه/108) در مسجدی که براساس تقوا و پارسایی تأسیس شده باشد و برخی آسیب های مبتلی به نهاد مسجد را نداشته باشند، انسان های پاکی در آن حضور دارند که دوست دارند از رذائل و بدی ها بدور و پاکیزه باشند اینها افرادی هستند که اهتمام دارند ارزش های دینی را حسب آنچه از قرآن و معصومینc صادر شده است، در رفتارهای عینی و عملی خود متبلور سازند و خود را متخلق به اخلاق دینی و مراعی سبک زندگی دینی نمایند و لذا طبیعتاً رفت و آمد با چنین انسان های پاک و تقوی پیشه ای به عنوان بهترین الگوهای عملی برای خانوادة مرتبط با مسجد به شمار آمده و تأثیرات عمیق و سریعی بر رفتارهای خانواده خواهد گذارد.

بماند که اهل مسجد هرچند معصوم از گناه و خطا نیستند و ممکن است مرتکب برخی معاصی شوند ولی بر این امر اهتمام دارند تا در مسجد به گناه آلوده نشوند، سخنان ظالمانه بر زبان نیاورند، به آبروی دیگران تجاوز نکنند، در مسجد غیبت نکنند، سخنان لغو و بی فایده را کنار نهند و از گفت وگوهایی که بوی دنیاپرستی می دهد پرهیز نمایند. چون مسجد نهاد مقدسی است و جای هر رفتار و کردار و گفتاری نیست.

در پایان گفتنی است پیش فرض، چنان که تلویحاً اشاره شد، ارتباط خانواده با مسجد فعال و پویایی است که نماز جماعت شاداب و فعالیت های فرهنگی جذاب با حضور تمام اقشار سنی دارد نه مسجدی که فقط اسم آن را یدک می کشد و یا احیاناً مدیریت آن بر عهده انسان های ناصالح است.

ص: 66

د) راهکارها

اشاره

آنچه در بحث راهکار می خواهد مطرح شود درواقع استفاده از ظرفیت ها و امکانات معنوی و مادی مسجد در جهت رفع مشکلات و آسیب هایی است که نهاد خانواده با آنها دست به گریبان است. لذا لازم است به صورت علمی و دقیق ابتدا مشخص شود که نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای مسجد در مواجهه با مشکلات خانواده چیست؟ و آنگاه حسب نگاه سیستمی SWOT به ارائه راهکارهای دقیق پرداخته شود. لیکن این امر در این مجال قابلیت عملیاتی شدن ندارد به دلیل آنکه اولاً نیاز به تفصیل و گردآوری تمام جوانب کار دارد که در این موجز نمی گنجد و درثانی برنامه راهبردی SWOT، یک برنامه استراتژیک و راهبردی است که به دلیل اختلاف ظرفیت ها و پتانسیل های هر کدام از مساجد با همدیگر، امکان نگارش آن و نسخه پیچی آن برای تمام مساجد به صورت یکجا وجود ندارد و بلکه باید به صورت تک تک برای هر کدام از مساجد مورد بررسی قرار گیرد. در این مجال آنچه می خواهد بیان شود رویکردهای کلان و تأثیرگذاری هستند که نیاز هست تا حتماً اصلاح شوند. توجه به این رویکردها نقش به سزایی در شناسایی واقعی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدها خواهد داشت چون این رویکردها درواقع چشم انداز و رسالت غایی مسجد مطلوبی را که در زمان فعلی بتواند در رفع آسیب های خانواده مؤثر واقع افتد و خانواده را در نیل به کمال و سعادت دنیوی و اخروی یاری رساند، ترسیم و تبیین می نمایند و نقشه راه اجمالی از مسیری هستند که بایستی پیموده شود. بر همین اساس، رویکردهای اصلاحی عمده به شرح ذیل تشریح می گردد:

ص: 67

1. رویکرد واقع بینی؛ باید به این واقع بینی رسید که:

اولاً؛ هم مسجد و هم خانواده جایگاه تعلیمی و تربیتی سابق خود را در پروسه و فرآیند آموزش ندارند. با این توضیح که؛ نهادهای هم عرض در حوزه تعلیم و تربیت به شکل فراوان بروز و ظهور داشته اند و نهاد مسجد و خانواده به موازات پیشرفت رقبا، پیشرفت نکرده و خود را با شرایط جامعه خود وفق نداده اند و نیز نتوانسته اند از ابزارها و پتانسیل های موجود در جهت نقش آفرینی کارآمد بهره ببرند.

در سبک زندگی جدید، خانواده (شامل هر دوی والدین و فرزندان)، تعالیم آموزشی و تربیتی خود را منحصراً از نهاد مسجد نمی گیرد همچنان که نقش تربیتی والدین برای فرزندان در داخل خانه چندان پررنگ نیست و خیلی نهادهای دیگر همچون مدرسه، دانشگاه، انواع سرسام آور رسانه های مکتوب و غیر مکتوب شامل صوتی و تصویری، تعاملی دیجیتالی و ... سایه سنگین خود را بر سر نهاد خانواده و مسجد گسترده اند و اختیارات و نفوذ آنها را به حداقل رسانده اند.

در ثانی؛ مهمتر از اولی اینکه، نباید بدنبال بازیافتن جایگاه پیشین به شکل قبلی آن _ که مسجد و خانه نقش های تقریبا انحصاری در تعلیم و تربیت داشتند_ بود. بلکه بایستی حسب شرایط موجود و با پذیرش کلیت ساختار نظام آموزش موجود، با رویکرد رفرمی و اصلاحی و نه باژگونه ای، طرحی نو در انداخت و جایگاه واقعی مسجد را شناسایی نمود.

لذا در رویکرد واقع بینی در وهله اول، فارغ از قضاوت ارزشی در مورد نهادهای هم عرض، اصل وجود آنها و حتی ضرورت وجود آنها را به دلیل سبک زندگی موجود در جامعه بشری و جامعه ایرانی باید به رسمیت شناخت و دنبال حذف تمام آنها نبود؛ چنانچه در سبک زندگی فعلی اگر نهاد تربیتی هم عرضی همچون مدرسه وجود نداشته باشد، واقعاً خانواده با مشقت و حرج مواجه می شود و نهادهای هم عرض دیگر همین طور؛ لذا مسجد و خانواده بایستی در ضمن مفروض دانستن وجود این پازل، جای مناسب خود را پیدا نمایند نه با مفروض گرفتن نبود آنها. آری در گام بعد که بسیار مهم است بایستی مسجد و خانواده به رویکرد مدیریت توجه داشته باشند که در رویکرد بعدی توضیح داده می شود.

2. انضمام رویکرد «مدیریت تربیت» با رویکرد «تولیت تربیت»

در شرایط موجود هرچند مسجد نباید از نقش مستقیم خود در تربیت دینی خانواده غافل

ص: 68

شود و از همه امکانات و ظرفیت های موجود در جهت تعلیم معارف دینی برای خانواده خصوصاًً به شکل حضوری و چهره به چهره که مؤثرترین روش تربیتی است بهره بگیرد، لیکن چنان که گفته شد بخش اعظم نهادهای تأثیرگذار بر تربیت دینی خانواده و ابزارهای مؤثر بر خانواده خارج ازکانال و مسیر مسجد عمل می کنند، در چنین شرایطی مسجد که نمی تواند و نباید هم جلو همه آنها را بگیرد بایستی مواجهه فعال با این قضیه داشته باشد، به این صورت که مسجد، رویکرد مدیریت کانال های تأثیرگذار بر تربیت خانواده را عهده دار شود که در این مسیر طبیعتاً لازم است پس از شناخت دقیق از ماهیت نهادها و ابزارهای مزبور و وضعیت تأثیرگذاری آنها بر خانواده، با ارتباطی که با نهاد خانواده برقرار می کند وی را در جهت بهره مندی از ابزارها و نهادهای سالم و صالح و نیز فاصله گرفتن از نهادها و ابزارهای ناسالم، راهنمایی نماید و حتی در قدم های بعدی و عملیاتی تر، زمینه را برای رشد ابزارها و نهادهای سالم و زمینه ارتباط خانواده با اینها فراهم آورد و تسهیل سازد و متقابلاً به مقابله نظری و عملی با نهادهای ناسالم و دور نگه داشتن خانواده از اینها بپردازد. مسجد حتی می تواند در شکلی ایجابی اقدام به تأسیس و پایه گذاری نهادها و ابزارهای سالم نماید و یا تلاش در جهت تأثیرگذاری بر متولیان و محتوای ابزارها و نهادها نماید و با سالم سازی آنها فضا را برای استفاده نهاد خانواده از آنها فراهم آورد.

این رویکرد همچنین می خواهد بگوید که مسجد باید علاوه بر نقش فردی مستقیم، نقش «محور آسیاب» را نیز بر عهده داشته باشد و با جلب همکاری سایر نهادهای هم فکر دغدغه مند، به عنوان محور جریان تربیت دینی، ظرفیت ها و پتانسیل آنها را برای کمک به نهاد خانواده مدیریت نماید نهادهایی مانند حسینیه ها، امام زاده ها، مدارس معارف اسلامی، هیآت مذهبی و حتی برخی حوزه های علمیه و ... .

3. انضمام رویکرد «آموزش ماهیگیری» با رویکرد «اعطای ماهی»

مسجد بایستی خانواده را نیز واقع بین نماید و در پروسه تربیت اعضا و فرزندان، به او بفهماند که زمان قدیم سپری شده و خانواده نقش مستقیم تربیتی و تام الاختیار را ندارد بلکه باید خانواده مدیریت توانمند و قوی داشته باشد تا به نحوه استفاده اعضای خود از آموزش های نهادها و ابزارهای تربیتی جامعه، سمت و سو بدهد و با ارائه شناخت لازم به اعضاء، آنها را به سوی نهادهای سالم رهنمون سازد مسجد بایستی این واقع بینی و نحوه

ص: 69

مدیریت صحیح را از طریق مشاوره ها و ... به خانواده تزریق نماید و خود نیز به عنوان پشتیبان و ناظر، حضور پشت پرده داشته باشد.

4. رویکرد علمی و تخصصی

همچنان که ابزارها و نهادهای رقیب از آخرین روش ها و جدیدترین مدل ها و تکنولوژی ها برای پیشبرد اهداف خود در امر تربیت بهره برداری می نمایند و از هیچ خلاقیت و نوآوری دریغ نمی ورزند مسجد نیز نباید در این رقابت شدید و تنگاتنگ از این مسائل غافل شود و بایستی با فاصله گرفتن از نگاه رایج قدیمی، نگاه کاملا علمی _ تخصصی و سیستماتیک به مسئله داشته باشد لذا لازم است اولاً؛ برای تمام تصمیماتش از عقبه علمی و پژوهشی قوی و استوار بهرمند باشد و تخصص و علم را چاشنی تمام برنامه ها و تصمیماتش نماید و درثانی از مدیریت متخصص و کارآمد بهره بگیرد؛ مدیریت مسجد بایستی علاوه بر برخورداری از اخلاق حسنه و تقوای دینی، لزوماً شخصی آشنا با مبانی مدیریت سازمانی، اصول جذب مخاطبان (افراد و خانواده ها) و نگهداری آنها بوده و نیز با موضوع ابزار رسانه و نحوه مواجهه فعال با این پدیده بسیار تأثیرگذار و حاوی ظرفیت تبلیغی بالقوه فراوان، آشنا باشد. لذا نهاد مسجد بایستی فضا را برای کارها و تحقیقات علمی در موضوع مورد نظر و آن هم با رویکرد کاربردی و حسب شرایط جامعه مهیا نماید و حسب خروجی آنها گام بردارد.

5. رویکرد استفاده از پتانسیل رسانه ها

مسجد باید به موضوع رسانه توجه ویژه داشته باشد و در جهت عملی سازی اهداف و رسالت های خود در خصوص تربیت دینی خانواده و مواجهه با مشکلات آن، از حداکثر ظرفیت رسانه ها حسب انواع مختلفی که دارند بهره ببرد همچنان که رقبایش و نهادهای هم عرض، به نحو احسن از این ابزار استفاده می کنند و توانسته اند از این طریق، حتی خود را وارد خانه ها نمایند و ذهن و فکر اعضای خانواده را حتی در ساعات اختصاصی درون خانه به خواسته های خود مشغول دارند. مسجد بایستی حتماً بخشی تحت عنوان رسانه داشته باشد که در این بخش به شناسایی ظرفیت های موجود در رسانه ها برای برقراری ارتباط هدفمند مسجد با خانواده بپردازد و راهکارهای آن را مشخص نموده و عملی سازد.

ص: 70

6. رویکرد تلفیق سنت و تجدد

آنچه از رویکردها گفته شد نباید موجب غفلت از نقاط قوت نگاه سنتی در اداره مسجد شود خصوصاًً که اداره سنتی مساجد در سابق و به مقتضای زمان خود، مدیریت علمی و تخصصی بود. آری؛ مشکل آنجا به وجود آمد که علی رغم تغییر زمان و اقتضائات آن و ابداع روش های نوین و بوجود آمدن نهادهای حرفه ای در حوزه تربیت و آموزش، مسجد متحول نشد و همچنان بر روش قبلی خود استوار ماند. حال آنچه در اینجا می خواهد گفته شود آن است که نگاه سنتی به اداره مسجد علی رغم تمام نارسائی هایی که در زمان حاضر دارد، از نقاط قوت بی شمار و بی نظیری نیز بهره مند است که نباید تحت هیچ شرایطی از آنها غافل شد و کم اهمیت جلوه داد، نقاط قوتی همچون موج زدن اخلاص و معنویت در متولیان آن و احتراز از نگاه مادی صرف و نگاه سودآورانه شغلی به اداره مسجد و متقابلاً ایثار نمودن وقت و فرصت های درآمدزایی خود در جهت مدیریت مسجد بدون هیچ گونه چشم داشت و یا با رضایت به کمترین ها. لذا بایستی نگاه متجددانه و به روز را که در رویکردهای قبلی ذکر شدند با رویکرد سنتی تلفیق نمود و مدیریتی توانمند از طریق بهره گیری از نقاط قوت هر دو و پس زدن نقاط منفی هر دو، برای کمک مسجد برای تربیت دینی خانواده رقم زد.

7. رویکرد ارتباط عاطفی با خانواده در تمام برنامه ها و کمیته ها و گروه ها

یکی از رویکردهایی که قبلا بوده و جدیداً مغفول واقع شده است رویکرد توجه به برقراری ارتباط عاطفی متولیان مسجد خصوصاًً اخلاق مداران مسجد با مخاطبان است. تاریخ گویای این مطلب است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با تک تک مسجدی ها و نمازگزاران ارتباط عاطفی عمیق برقرار می کرد، از حضور و عدم حضور یکایک شان مطلع بود و در صورت عدم حضور، سراغ شان را می گرفت و احیاناً اگر مریض بودند به همراه سایر مسجدی ها به عیادت شان تشریف می بردند. درواقع هر آن کس که در مسجد حضور می یافت به منزله عضوی از اعضای خانواده بزرگ مسجد به شمار می آمد که کاملاً در جریانِ بودن و نبودنِ همدیگر و احیاناً بروز مشکلات عارض شده بر همدیگر بودند که اگر می توانستند یاری می کردند.

آنچه در اینجا می خواهد ذکر شود آن است که مسجد باید یک متولی بینا و یک میزبان باحرارت و مملو از معنویت داشته باشد که میهمانان مسجد را و خانواده های حاضر شده در مسجد را تحویل بگیرد و به آنها بفهماند که «ما دیدیم و فهمیدیم که شما تشریف آوردید

و

ص: 71

شما را درلیست خانواده خود وارد کردیم و از این پس بودن و نبودنتان برای ما یکی نیست ما به عنوان برادران دینی، ضمن برقراری ارتباط نزدیک و صمیمی با شما، از این پس، رصد حال شما را وظیفه خود می دانیم و چنان که ببینیم مشکلی برای شما پیش آمده در رفع آن برادرانه خواهیم کوشید همچنان که در شادی ها در کنارتان خواهیم بود.»

این همان چیزی است که گمشده دنیای مدرن است یعنی فقدان و کمبود عاطفه و محبت و دلجوئی از همدیگر و یاری مخلصانه و برادرانه به همدیگر که متأسفانه مراتبی از آن در نهاد مسجد و مسجدی های امروز نیز سرایت کرده است طوری که فرد می آید و نماز خودش را به صورت فرادی و حتی به صورت نماز جماعت می خواند و می رود و کسی کاری به کارش ندارد؛ حتی ممکن است این حالت برای چندین سال تداوم پیدا کند و بودن و نبودن او برای هیچ کس، مهم و مورد توجه نباشد چرا که کسی وی را رصد نکرده و تحویل نگرفته است.

8. رویکرد طبیب دوار

حضرت علی علیه السلام در وصف پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَی مَوَاسِمَهُ یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الْحَاجَةُ إِلَیْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْیٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُکْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَیْرَة» (نهج البلاغه، خ 108) «پیامبر صلی الله علیه و آله طبیبی است که برای درمان بیماران سیّار است. مرهم های شفا بخش او آماده، و ابزار داغ کردن زخم ها را گداخته. برای شفای قلب های کور و گوش های ناشنوا و زبان های لال، آماده، و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان است.»

امروز دیگر زمان آن نیست که نهاد مسجد بنشیند تا نهاد خانواده به سراغش بیاید و از وی خاضعانه و با التماس در جهت تربیت دینی استمداد نماید؛ چرا که اولاً دنیا، دنیای رقابتی شده و نهادهای هم عرض دیگر با هزاران حیله و روش، خودشان به سراغ نهاد خانواده می روند تا او را در معرض آموزه های خود قرار دهند و لذا اگر در این رقابت، مسجد سرجای خود بنشیند و منتظر بماند، قافیه را باخته است و درثانی در اثر وجود نهادهای تربیتی مضلّ، نهاد خانواده مریض شده و بر پیکره آن آسیب های فراوان وارد شده است طوری که عزم و اراده لازم را برای حرکت خودجوش به سمت مسجد ندارد و لازم است که نهاد مسجد پیش قدم شود.

از جمله مهم ترین الزامات این رویکرد، در دسترس بودن نهاد مسجد و آموزه های تربیتی

ص: 72

آن برای تمام افراد جامعه است؛ مسجد نباید صرفاً در اوقات نماز باز باشد و تمام؛ اگر هم مشکلی در این زمینه هست بایستی حل شود نه اینکه با تعطیل نمودن این شفاخانه صورت مسئله پاک شود؛ نیز مسجد باید در حداقل بازه زمانی در دسترس خانواده باشد، در زمانه ای که میانگین زمان دسترسی به مواد مخدر و مشروبات الکی چندین دقیقه و از فرار از خانه تا افتادن به دام فساد و انحرافات اخلاقی، آناتی بیشتر طول نمی کشد، در دسترس نبودن فیزیکی مسجد امری باور نکردنی است. که البته بایستی مسجدی باشد که واقعاً نقش طبابت را بتواند برای نهاد خانواده ایفا نماید و دردش را علاج نماید و با حضور طبیب حاذقش نسخه شفا بخش برایش بپیچد.

تعامل داشتن مسجد و خانواده پیش نیازها و ابزارهای ویژه ای دارد که برخی از آنها بدین شرح است:

* داشتن امام جماعتی با ویژگی های: عالم فاضل، متقی، متعهد، دلسوز، روزآمد، دارای سلامت و آراستگی بدنی و ظاهری؛

* داشتن شورای علمی و هیئت امنا با ترکیبی از مسجدیان کارآزموده، باتجربه، جوان و کارآمد ؛

* داشتن اتاق فکر خانواده جهت گفتمان دربارة موضوع ها و محورهای زندگی خانواده و چالش های پیش رو؛

* داشتن کمیته های علمی و تخصصی درون هر مسجد، به ویژه کمیتة مشاوره و مهارت زندگی؛

* برخورداری از صندوق مالی خانواده برای کمک رسانی های مالی و اعطای قرض الحسنه برای کمک به زندگی، ازدواج، بیماری، ایجاد شغل، تحصیل و مانند آن؛

* داشتن کمیته آموزش و پرورش مسجد برای برنامه ریزی موضوع های گوناگون، به ویژه تربیت دینی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و جنسی؛

* داشتن شورای حکمیت و دادگاه خانوادة مسجد برای رویارویی با چالش ها و اختلاف های خانوادگی، متشکل از ریش سفیدان و معتمدان محل؛

* راه اندازی کتابخانه های عمومی و تخصصی مسجد، نمایشگاه های کتاب و نرم افزار ها؛

* داشتن سالن و زمین ورزش مسجد و تشکیل تیم های ورزشی، به ویژه برای

ص: 73

جوانان و نوجوانان؛

* برخورداری از کمیته ی اردوهای تفریحی، زیارتی، علمی و بین المللی مسجد؛

* داشتن کمیته ی هنر؛ مانند سینما، تئاتر، موسیقی، آواز، خطاطی، طراحی، نقاشی و ترویج هنرهای اصیل اسلامی.

* طراحی و برنامه ریزی برای نشست های سالانه ی امامان جمعه و جماعت؛ با هدف آسیب شناسی خانواده های مسجدی و برنامه ریزی برای دوره ها و کارگاه های آموزشی مهارت زندگی خانواده ها. (شاملی و یوسفی، بازشناسی ظرفیت ها و کارکردهای مسجد بویژه در حوزه خانواده، ص 19-20)؛

* تشکیل کمیته رسانه به منظور بهره گیری از تمام ظرفیت های رسانه در جهت برقراری ارتباط عاطفی نزدیک با خانواده و تأثیرگذاری در امر تربیت دینی خانواده (ظرفیت های رسانه همچون شبکه های اجتماعی اختصاصی برای تمام مسجدی ها یا بخشی مشخص از آنها مثلا برای پدران مسجدی، ورزشکاران مسجدی و ...، یا بازی های رایانه ای با محتوای سالم و جهتدار، ...)؛

* تشکیل کمیته شناسایی در جهت شناسایی و جذب گروه های مرجع و خانواده های مستعد و شاخص در حوزه استحفاظی مسجد، به سبب تأثیر ویژه و خاصی که حضور آنها در جذب سایرین به مسجد دارد.

در همین راستا طرحی تحت عنوان طرح مسجد خانواده (به مثابه پزشک خانواده)، توسط یکی از صاحب نظران مطرح شده است با این توضیح که منش مسلمانان و دین مداران، در طول تاریخ، این بوده است که بانیان حکومتی و مردمی در همة شهرها و روستاها و به فراخور تراکم جمعیت، مساجد مورد نیاز را می ساختند. این مسجدها نه تنها محل عبادت و نماز بلکه مرکزی برای آموزش، مشاوره گیری و دادگاه قضا و درواقع محلی برای رفع مشکلات زندگی شخصی و اجتماعی مردم بود. طرح مسجد خانواده به این معنی است که هر خانواد ه ی اسلامی در پی یک مسجد خانواده باشد و همانند طرح پزشک خانواده خود را زیر چتر حمایت یک مسجد قرار دهد. (همان، ص18-19)

ص: 74

نتیجه گیری

نتیجه این تحقیق آن است که مسجد وخانواده حسب اهمیت و جایگاه و کارکردهای خاصی که در تربیت انسان دارند علی رغم اینکه لازم است تعامل و همکاری نزدیکی با همدیگر داشته باشند در شرایط موجود و حسب تهاجم فرهنگی غرب و نیز تغییر سبک زندگی، این ارتباط، بسیار کم رنگ شده و خانواده نیز عملاً با آسیب های فراوان مواجه شده است.

برای برون رفت از وضعیت فعلی و نیل ارتباط مسجد و خانواده به وضعیت مطلوب، بایستی چند رویکرد اصلاحی عمده را مسجد و متولیان آن مورد توجه قرار دهند؛ رویکرد اول رویکرد واقع بینی است؛ مسجد باید اصل تغییرات جهان جدید را بپذیرد و بر نقش انحصاری خود در تربیت خانواده پافشاری نکند و وجود نهادهای تربیتی هم عرض را به رسمیت بشناسند و آنگاه در ضمن مفروض دانستن وجود این پازل، جای مناسب خود را پیدا نمایند که عبارت است از توجه به رویکرد اصلاحی دوم یعنی رویکرد «مدیریت» تربیت و نگاه تخصصی بدان، بدین معنی که هرچند مسجد نباید از نقش مستقیم خود در تربیت دینی خانواده غافل شود لیکن رویکرد مدیریت کانال های تأثیرگذار بر تربیت

خانواده را عهده دار شود و با شناخت دقیق از ماهیت نهادها و ابزارهای مزبور و وضعیت تأثیرگذاری آنها بر خانواده، با ارتباطی که با نهاد خانواده پیدا می کند وی را در جهت بهره مندی از ابزارها و نهادهای سالم و نیز فاصله گرفتن از نهادها و ابزارهای ناسالم، راهنمایی نماید و حتی در قدم های بعدی و عملیاتی تر، زمینه را برای رشد ابزارها و نهادهای سالم و زمینه ارتباط گیری خانواده با اینها فراهم آورد و متقابلاً به مقابله با نهادهای ناسالم و دور نگه داشتن خانواده از اینها و احیاناً حذف برخی از آنها بپردازد. نیز مسجد بایستی با اتخاذ رویکرد علمی و تخصصی، همچنان که ابزارها و نهادهای رقیب از آخرین روش ها و جدیدترین مدل ها و تکنولوژی ها برای پیشبرد اهداف خود در امر تربیت بهره برداری می نمایند و از هیچ خلاقیت و نوآوری دریغ نمی ورزند مسجد نیز در این رقابت شدید و تنگاتنگ از این مسائل غافل نشود و با فاصله گرفتن از نگاه رایج قدیمی، نگاه کاملاً علمی _ تخصصی و سیستماتیک به مسئله تربیت دینی داشته باشد و برای این کار از مدیریت متخصص و کارآمد بهره بگیرد و البته نباید نسبت به نقاط قوت نگاه سنتی به اداره مسجد غافل شود از نقاط قوتی همچون اخلاص و معنویت متولیان آن و

ص: 75

احتراز از نگاه مادی سودآورانه به اداره مسجد و نهایتاً اینکه باید رویکرد عاطفی را مورد توجه ویژه قرار دهد بدین معنی که با فردی که در مسجد حاضر می شود ارتباط عاطفی عمیق برقرار نماید و با برقراری ارتباط دوستانه نزدیک، وی را ترغیب به حضور بیشتر در مسجد و برنامه های آن در کنار سایر دوستان نماید و البته مسجد برای جذب افراد بایستی خود پیش قدم شود و منتظر اقدام خانواده برای ارتباط گیری نباشد، به دلیل آنکه نهاد خانواده در شرایط فعلی با مشکلات و آسیب های عدیده مواجه شده و توان و رمق آن را ندارد که خود برای این کار اقدام نماید.

متولیان امور مساجد لازم است با اتخاذ این رویکردها به صورت مصداقی به وضعیت شناسی (نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای) هر کدام از مساجد از حیث ارتباط گیری با نهاد خانواده در حوزه استحفاظی مسجد مورد نظر بپردازند و آنگاه راهکارهای عملی برون رفت را تدوین نمایند. همان چیزی که جای خالی آن بسیار مشهود است و هر آنچه دیده می شود صرفاً تصمیمات و اقدامات روتین و کلاسیک است و از برخورد علمی و کارشناسانه با مسئله و اقدام متخصصانه از طریق بهره گیری از نظرات کارشناسان و صاحب نظران این حوزه چندان نشانی دیده نمی شود.

مساجد در پائین ترین نگاه و در حداقلی ترین کارکرد، بایستی سازمان یافته و نظام مند باشند همانند سازمان حج و زیارت یا سازمان اوقاف و امور خیریه، هرچند آنها نیز در عمل با مشکلات فراوان دست به گریبان هستند و مشکلاتی که برای مسجد گفته شد آنها نیز از برخی از آنها بی نصیب نیستند ولی به هر حال بایستی بدین سمت حرکت کرد و از کارهای دیمی و بدون نظم و برنامه فاصله گرفت. حتی مسجد می تواند و می باید محور تربیت دینی باشد و با جلب همکاری سایر نهادهایی که در این زمینه فعالیت می کنند مانند برخی حسینیه ها و امام زاده ها و ... جلو برخی موازی کاری ها و همپوشانی ها را گرفته و به سمت کار منسجم و هدفمند با چشم انداز و رسالت دقیق و اهداف بلند مدت، کوتاه مدت و میان مدت مشخص، در جهت تأثیرگذاری بر نهاد خانواده قدم بردارد.

ص: 76

منابع

الف) نهادهای آماری کشوری

1. دفتر مقابله با موادمخدر و جرم سازمان ملل متحد (unodc).

2. سازمان بهزیستی.

3. سازمان پزشکی قانونی کشور.

4. سازمان ثبت احوال و اسناد کشور.

5. سازمان رفاه و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران.

6. سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی.

7. ستاد مبارزه با مواد مخدر.

8. مرکز آمار ایران.

9. مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه.

10. مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت (متما).

11. نیروی انتظامی.

12. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.

13. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

14. وزارت کار و تعاون اجتماعی.

15. وزارت ورزش و جوانان.

ب) کتب و مقالات
القرآن الکریم

1. نهج البلاغه امیرالمؤمنین علیه السلام .

2. ایمانی، سلطه «فرزند کم تر، زندگی بهتر» بر زندگی ایرانی، (مصاحبه)، نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبریF

http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=24624 .

3. باقری، آزاده، ازدواج روی هوا، نشریه ابتکار، نسخه شماره، 5856، 1393ش.

4. بلقان آبادی، مصطفی و منطقی، مرتضی، تحلیل محتوای اتاق های گپ اینترنتی (چت روم های) ایرانی، نشریه سلامت روانی، دوره سوم، شماره دوم، تابستان 1389ش .

5. جوادی، مریم و هرندی، فاطمه، جوانان آسیب پذیر، فصلنامه جمعیت، شماره 61 و 62، 1386ش.

6. حاج علی اکبری، محمدجواد، مطلع عشق (گزیده رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج های جوان)،

ص: 77

چاپ پانزدهم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1387ش.

7. حرالعاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، جلد 14، لبنان، دارالاحیاءالتراث لبنان، 1403ق.

8. حسینی، احمد، نگرش سنجی افراد کاربر و غیرکابر ماهواره، اینترنت و بازی های ویدیویی، تهران، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1385ش.

9. حسینی کوهساری، سیداسحاق، پژوهشی قرآنی در خصوص جایگاه خانواده در اسلام، مجله پژوهش های دینی، شماره 2، تابستان و پاییز 1384ش.

10. دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، تحلیل محتوای شبکه فارسی وان، خبرنامه رصد فرهنگ و علم، شماره 17، آذر 1392ش.

11. دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، وضعیت پدیده مانکنیسم، خبرنامه رصد فرهنگ و علم، شماره 18، دی 1392ش.

12. ساروخانی، باقر، جامعه شناسی خانواده، تهران، انتشارات سروش، 1381ش.

13. شاملی، عباسعلی و یوسفی، ش، بازشناسی ظرفیت ها و کارکردهای مسجد بویژه در حوزه خانواده، دفتر مطالعات و پژوهش های مرکز رسیدگی به امورمساجد، بی تا.

14. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الهدایة، چاپ اول، قم، مؤسسه امام هادی(ع)، 1418ق.

15. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، چاپ پنجم، جلد 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1417ق.

16. عالمی، حسین، حجاب، نشانه عظمت زن، روزنامه رسالت، شماره 7266، مورخ 26/2/1390ش.

17. کلینی، محمّدبن یعقوب، الکافی، چاپ دوم، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ج5 و 6، 1388ق.

18. مؤسسه فرهنگی طه، نگاهی به فمینیسم، قم، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، 1377ش.

19. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ دوم، بیروت - لبنان، دارالوفاء، ج103، 1403 ق.

20. محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، جلد 3، دارالحدیث، 1390ش.

21. مرکز پژوهش وزارت کشور با مشارکت مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، طرح ملی «خشونت خانگی علیه زنان»، سال 1383ش.

1. مشیرزاده، حمیرا، مقدّمه ای بر مطالعات زنان، تهران، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دفتر برنامه ریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی، 1383ش.

2. وزارت آموزش و پرورش (سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی - معاونت فن آوری ارتباطات و اطلاعات آموزشی)، فرار از منزل، دانشنامه اینترنتی رشد، 1393ش.

3. هام، مگی، فرهنگ نظریه های فمینیستی، ترجمه نوشین احمدی خراسانی و دیگران، تهران، نشر توسعه، 1382ش.

4. یان مکنزی و دیگران، مقدمه ای براید ئولوژی های سیاسی، ترجمه م، قائد، تهرا، نشر مرکز، 1375ش.

ص: 78

کارکرد مسجد و خانواده امتیازات و ویژگی های خانواده مسجد محور

اشاره

ایراندخت فیاض(1)

ص: 79


1- . استادیار دانشگاه علامه طباطبایی . Email: iranfayyaz@yahoo.com

ص: 80

چکیده

اغلب دانشمندان در بررسی تمدّن و عوامل آن، دین را از عوامل و عناصر تمدّن ساز به شمار آورده اند و این بدان جهت بوده است که تاثیر دین در جامعه های بشری یک واقعیت غیر قابل انکار است در دوران معاصر علی رغم تغییرات اساسی در جوامع و شکل گیری ساختارهای نوین اجتماعی، دین همچنان حضور مؤثر وپررنگی دارد. به همین دلیل نهادهای دینی که ساختار و قالب های حضور دین در جامعه را صورت بندی می کنند اهمیّت اساسی دارند. در این میان مساجد به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای دینی سهم اساسی را در تمدّن سازی و تربیت برعهده دارند. پژوهش های تاریخی نشان می دهد که معبد با انسان همراه و همزاد بوده است و یکی از مهم ترین مکآنها برای هویّت سازی مؤمنانه مردم به شمار می رود. با توجه به اینکه انسان، اولین آموزش ها را در خانواده می بیند، پایة هویّت دینی و اخلاق فردی و اولین مراحل اجتماعی شدن او در خانواده شکل می گیرد. خانواده ها گرایش های مختلف، تربیت ها و اخلاق و منش و سلوک زندگی خاصی را به فرزندان منتقل می کنند. در خانواده های مذهبی آنچه که در مورد تربیت و پرورش فرزندان در کانون توجه قرار دارد مذهب و توجه به دستورات دینی درباره تربیت است. این نوع خانواده ها سعی می کنند نحوه رفتار و گفتار آنها به گونه ای باشد که در اثر این تربیت در آینده، دین و اوامر و نواهی آن محور رفتار و نوع سلوک آنها در زندگیشان باشد. مسجد به عنوان مهم ترین پایگاه دینی در اسلام جایگاه ویژه ای در زندگی خانواده های مذهبی دارد تا جایی که به سختی می توان خانواده ای مذهبی را برکنار از مسجد تصور کرد و خانوادة مذهبی در واقع خانوادة مسجدی است. ارتباط با مسجد برای خانواده، ویژگی هایی در عرصة شناختی،گرایش و رفتاری به

ص: 81

وجود می آورد که شاخص و ممیز این خانواده ها از خانواده های غیر مسجدی است. در این نوشتار تلاش شده است تا با نظر به اهمیّت مسجد در ایجاد هویّت دینی و سلوک مؤمنانه در افراد به روش تحلیل اکتشافی به کارکرد مسجد و خانواده و امتیازات و ویژگی های خانوادة مسجدی بپردازد.

واژ های کلیدی: مسجد، خانوادة مسجدی، ویژگی های خانواده مسجدی، امتیازات خانواده مذهبی.

ص: 82

مقدمه

مساجد یکی از مهم ترین پایگاه های دینی هستند که به مثابه کانون جوشان فرهنگی در جوامع اسلامی عمل می کنند و با حراست از نظام ارزشی جامعه، مانع فراموش شدن ارزش ها از یک سو و منجر به تقویت باورهای مذهبی از سوی دیگر می شوند. در متون اسلامی مساجد به عنوان خانه های خدا در زمین بسیار گرامی داشته شده است. (حر عاملی 1409ه ق، ج5، 297) و پاداش و فضیلت بسیار برای بنا نهادن مسجد، تعمیر، آبادانی و پر رونق نگاه داشتن مسجد و آمد و شد در آن وجود دارد.

به استناد این متون خداوند برای بناکنندة مسجد خانه هایی در بهشت بنا می کند، (همان منبع،203) و آبادکنندة مسجد را با صفاتی مانند ایمان آورندگان به خدا و روز جزا و برپادارندگان نماز و پرداخت کنندگان زکات و کسانی که جز: از خدا خشیت ندارند ستوده اند. «اَجعلتم سقایة الحاجّ و عمارة المسجد الحرام امن ءَامن بالله و الیوم الخر و جاهد فی سبیل الله لایستوون عندالله و الله لایهدی القوم الظالمین» (توبه/18) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دوستداران خود و اهل بیت علیهم السلام خود و قرآن را دوستداران مسجد نامیده است، (نوری1414 ق، ج3، 355و 363) و امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در سخنی هشت فایده برای رفتن به مسجد بر شمرده است که از آن جمله: پیوند با مؤمنان، فراگیری دانش سودمند و ترک گناه است. (صدوق،1362،ج1 ،40 و ج2، 483) اغلب دانشمندان نیز در بررسی تمدّن و عوامل آن، دین را از عوامل و عناصر تمدّن ساز به شمار آورده اند، این بدان جهت بوده است که تأثیر دین در جوامع بشری یک واقعیت غیر قابل انکار است. در دوران معاصر علی رغم تغییرات اساسی در جوامع و شکل گیری ساختارهای نوین اجتماعی، دین همچنان حضور مؤثر و چشمگیری دارد. بدین صورت که نمادهای دینی که

ص: 83

ساختار و قالب های حضور دین در جامعه را صورت بندی می کنند از اهمیّت اساسی برخوردار می باشند. مسجد به عنوان کانون ابلاغ پیام و رسالت های الهی، مهم ترین نهاد دینی است. قرآن کریم می فرماید: «الذین یبلّغون رس_الات اللّه و یخشونه و لایخشون أحدًا إلاّ اللّه...» (احزاب/39) و یا می فرماید: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک» ای رسول ما، آنچه از سوی خدا به تو وحی شده تبلیغ کن. به عبارتی تبلیغ، ابلاغ و رساندن یک فکر یا یک پیام به فکر و روح و خمیر و قلب کسی است. (مطهری 1361، ج 1، 210) به عبارتی تبلیغ یعنی جمیع اقدامات مؤثر در عقیده، تصور و تصمیم گیری انسان به گونه ای که انسان مشتاقانه به سوی آن هدف کشانده شود و دگرگونی در بینش و رفتار او ایجاد گردد. (رهبر، 1371، 80) بر این اساس مسجد کانونی است برای انتشار و انتقال معارف دینی و ایجاد

باورهای عمیقی که منجر به ایجاد دگرگونی و تأثیر در روحیات، افکار و رفتارهای انسان شود. (خندان، 1374، 62) و با نظر به همین اهمیّت و جایگاه است که خداوند می فرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعی فی خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ» (بقره/114)

بر این اساس مقالة حاضر در نظر دارد با شیوه تحلیل اکتشافی، تأثیر مسجد را بر خانواده مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. برای رسیدن به این هدف مقاله در دو بخش صورت بندی شده است. در ابتدا کارکرد مسجد در خانوادة مسجدی تحلیل شده است و در بخش نتیجه گیری هم ویژگی ها و امتیازات خانوادة مسجد محور آمده است.

ص: 84

کار کرد مسجد در خانواده مسجدی

1. صیانت درونی و بیرونی به چه معناست؟

اشاره

صیانت یعنی حفظ یک شیء از آنچه بدان آسیب می رساند. (باقری، 1379، ص57) در آموزه های دینی صیانت معادل تقوا گرفته شده است. تقوا عبارت است از اینکه نفس تحت محافظت قرار بگیرد تا به ارتکاب گناه یا خطا دچار نگردد. (صار التقوی فی تعارف الشرع حفظ النفس مما یوتر فی ذالک بترک المحضور و یتم ذلک بعض المباحات)(1) البتّه این محافظت دارای مراتبی است: در یک مرتبه فرد هنگام لغزش، قدرت محافظت ندارد بنابراین به لغزش تن می دهد. اما پس از آن بلافاصله خود را باز می یابد، استغفار می کند و بر لغزش خود اصرار نمی ورزد. «وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلی ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ» (آل عمران /135) در مرتبة بالاتر صیانت هوشیارانه تر است و فرد به محض وسوسه لغزش به آن چیره می شود. «إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» (اعراف/ 201) این حالت به هنگام فکر لغزش آشکار می شود. مرتبة بالاتر محافظتی است در حد بازبینی و اصلاح دستاوردهایی که فرد آن را توسط مراتب پیشین تقوا به دست آورده است. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ» (حشر/18) این مرتبه از صیانت ایجاب می کند که فرد با دقت در کیفیت اعمال صالح خویش به محاسبه بپردازد و آن را از حیث نقایص و عدم اخلاص مورد توجه قرار دهد و به اصلاح و جبران آن بپردازد. با توجه به این مراتب تقوا می توان گفت، تقوا مبدا است نه مقصد. با این توضیح؛ تقوا تلاش

ص: 85


1- . مفردات راغب اصفهانی، ماده وقی

مستمری است که دست کم مستلزم سه مقدمه شناختی است: شناخت عوامل تهدیدکننده و زمینه های خطرخیز، شناخت ظرفیت ها و امکانات اصلاحی و همچنین شناخت عوامل و روش های بازداری یا پیشگیری از خطر. البته این سه مقدمه اگر چه برای شروع صیانت لازم است ولی برای استمرار آن کافی نیست. صیانت علاوه بر خودآگاهی نسبت به تهدید ها، فرصت ها و روشهای اصلاحی و تدافعی در گرو عامل دیگری برای استمرار خود نیز است که عبارت است از: یاد داری موقعیت خطرناک و غفلت نکردن از آن. (علم الهدی، 1384، 273) براساس آنچه گفته شد توسعة تقوا به عنوان اساسی ترین ارزش اخلاقی و دینی کانون توجه مساجد است. زیرا مساجد کانون ذکر الهی است چنانچه در سوره بقره آیه 114 می فرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعی فی خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ...» ستمکارتر از اینها (قوم یهود) کیست که مانع می شود که در مساجد از اسم خدا یاد شود. اینجا اسم خدا مطرح است یعنی مساجد جای ذکر خدا است. و ذکر مستمر خداوند عامل اساسی در صیانت درونی و بیرونی است. در زیر به رابطة ذکر خدا و صیانت می پردازیم.

1 - 1. صیانت و ذکر خدا

بر اساس آیات قرآن کریم تقوا و تذکر با یکدیگر همراه هستند. تقوا موجب تذکر است و البته تذکر نیز زمینه تقوا را فراهم می آورد. «إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» (اعراف/ 201) «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْکُرُوا ما فیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/63) «وَ ما عَلَی الَّذینَ یَتَّقُونَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَیْ ءٍ وَ لکِنْ ذِکْری لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ» (انعام/69) شاید بتوان بر اساس این نوع آیات به نوعی هم عرضی یا ارتباط ایجابی عمیق میان تذکر و تقوا معتقد شد. چنان که توجه به آیه 164 سورة اعراف که عذاب عهدشکنان را با عبارت «لعلهم یتقون» تحلیل کرده است، همراه با آیه130 سوره اعراف که عذاب خاندان فرعون را با تعبیر «لعلهم یذکرون» تحلیل کرده است، نشان می دهد که دو مفهوم تذکر و تقوا کاربرد مشابهی دارند. البته مفهوم ذکر صرفاً

واژگان خاص یا تکرار آن واژگان خاص نیست. بلکه منظور از آن توجه کامل به موقعیت منحصر انسانی و یادداری عناصر ویژه ای که در آن موقعیت است می باشد. منظور از یادداری، یادداری نعمت های الهی اعم از طبیعی، اجتماعی است. بر این اساس آنچه که در سوره بقره 47 و 93 بر بنی اسرائیل گذشت یادداری نعمت ها برای شکر و نعمت ها برای پرهیز از عصیان در این موقعیت ها و

ص: 86

پیش بینی خطر در موارد مشابه است. بنابراین ضرورت عقلی ایجاد می کند برای پیشگیری از ابتلای به نعمت های اجتماعی مشابه، مانع از پیدایش عوامل و زمینه های آنان شوند. ولی یادداری نعمت های اجتماعی موجب سپاس است و احتمالاً ذکر در این نوع آیات معنای شکر را افاده می کند. چنان که مقایسه تعبیر«لعلکم تذکرون» (اعراف/57) با تعبیر «لقوم یشکرون» (اعراف/58) نشان می دهد که شکر خداوند روزی دهنده معطوف به یادداری نیاز مستمر انسان به روزی های او در نتیجه اطاعت اوامر اوست و ذکر خداوند حیات بخش نیز با یادداری نیاز مستمر انسان به حیات بخشی او معطوف است که در نتیجه به اطاعت اوامر الهی منتهی می شود. (علم الهدی 1384، 92 و 231) از طرفی ذکر با برخی مفاهیم در تضاد است مثل تضاد ذکر با غفلت: «وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُریدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُریدُ زینَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً» (کهف/28) یا شقاوت و ذکر: «أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولئِکَ فی ضَلالٍ مُبینٍ» (زمر/22) یا مفهوم اسراف: «أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً أَنْ کُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِینَ» (زخرف/5) و یا فساد و با محبت غیر خدا (اعراف / 74)و نسیان: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْ ءٍ حَتَّی إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ». (انعام/44) البته ذکر بیانگر آن است که باید آنچه را که به آن علم داریم برای ما باز گفته شود. زیرا دشواری های انسان همزاد نادانی او نیست. پاره ای زاده نادانی و پاره ای دیگر زادة علم است و پاره ای زادة نسیان؛ آنچه مایه هبوط انسان شد نادانی نبود. زیرا او همة علم را داشت؛ «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ» (بقره/31) آنچه نداشت ذکر بود و همین عاملِ وسوسه پذیری عزم او شد؛ «وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلی آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً» (طه/115) ما پیشتر با آدم عهد کردیم اما او فراموش کرد و او را عزمی نیافتیم. پس تذکر دو گونه ثمر دارد: علم فراموش شده را به یاد می آورد و علم فراموش نشده اما بی خاصیت را زنده می کند و بر می انگیزد: «وَ ذَرِ الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ ذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما کَسَبَتْ لَیْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفیعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لا یُؤْخَذْ مِنْها أُولئِکَ الَّذینَ أُبْسِلُوا بِما کَسَبُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمیمٍ وَ عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ» (انعام/70) و آنان را به قرآن تذکر ده مبادا که کسی به کردار ناپسند خویش در معرض هلاکت قرار گیرد. البته مهم ترین مطلب در ذکر دریافت توحید حضوری است

ص: 87

یعنی دریافت این واقعیت که عالم محضر خداست. آگاهی نسبت به حضور خدا غفلت زدایی و به طور مستقیم حرمت نگه داشتن در محضر خدا را در پی دارد. نیل به توحید حضوری یا توجه یا یادداشتن موقعیت ویژه انسان در محضر خدا در گرو دو اقدام اساسی است که عبارت است از: «طرد استقلال جهان در سایة گسترش نگرش آیه ای به جهان» و «طرد استقلال خویشتن در پرتو توسعه توجه به فقر ذاتی خود» البته باید توجه داشت که پایین ترین مرتبه ذکر، ذکر لفظی است و بالاترین مرتبه آن ذکر قلبی که با طمأنینه در قلب انجام می شود و تحول در سلوک انسان به وجود می آورد.

خانوادة اهل مسجد با حضور در خانه خداوند و اقامه نماز نیرو و جان تازه می گیرد و خود را پیوسته در محضر خداوند می یابد و از این که در محضر الهی معصیت نماید شرمسار می گردد. در واقع انس با مسجد عامل بازدارنده از انحرافات در آنها می شود. چنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «کسی که با مسجد انس گیرد، خدای تعالی نیز با او انس می گیرد.» خانواده مسجدی که خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال خود می داند پیوسته اهل مراقبت از خویشتن است و به محاسبه نفس خود می پردازد و از زشتی ها و منکرات دوری می گزیند؛ در مقابل معاصی مقاومت می کند و رذیلت ها و انحرافات چون آشفتگی، حرص و آز، تندی خشم و چیرگی حسد و ضعف شکیبایی و کمی قناعت و خواب غفلت و ترجیح باطل بر حق و اصرار بر شهوت و تند خویی و پیروی از هوای نفس و مخالفت با راه راست و اصرار بر گناه و کوچک شمردن معصیت در او تکانده می شود (صحیفه سجادیه، دعای هشتم) و از زشتی منکرات به دورند: «اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ» (عنکبوت/45) البته آن ذکری که باردار از فضیلت است، ذکر مستمرمی باشد.

1-2. استمرار ذکر

ذکر مستمر ذکری است که فرد فکر و اندیشه خویشتن را متمرکز بر عالم قدسی جبروت کرده است. ذکر از حیث استمرار و تداوم آن درسورة انفال آیة 45 آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.» ای کسانی که ایمان آورده

اید هر گاه با قوم دشمنی مواجه شدید پایداری کنید و خدا را پیوسته به یادآرید باشد که رستگار شوید. یا در سوره جمعه آیه 10 می فرماید: «فَإِذا قُضِیَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» پس آنگاه که نماز پایان یافت باز در پی کسب و کار خود روی

ص: 88

زمین منتشر شوید و از فضل و کرم خدا روزی طلبید و یاد خدا بسیار کنید تا مگر رستگار شوید و یا در اعراف آیه 205 می فرماید: «وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خیفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ» همواره یاد خدا را در دل و نام او را بر لب آرام و آهسته در هر بامداد و شامگاه جاری کنید. این جمله کنایه از استمرار است بدین معنا که یاد مداوم خدا غفلت زدایی می کند و انسان را تطهیر می نماید، یک راه ذکر مستمر، موعظة حسنه است.

قرآن کریم در سورة نحل آیه 125 می فرماید: «ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ.» مردم را با موعظة حسنه به راه هدایت دعوت کنید. این سؤال مطرح است که چه نوع موعظه ای حسنه است و در چه صورتی در مخاطب اثر نافذ دارد. قرآن کریم در سوره فصّلت آیه 33 می فرماید: «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَی اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ.» در این آیه ذکر شده است که دعوت دیگران به راه خدا هنگامی شایسته و خوب است که مبتنی بر عمل صالح و اعتقاد سالم باشد،(1) پس پند و موعظة دیگران هنگامی اثرگذار است گه گوینده خود عامل باشد و عمل او برخاسته از اعتقاد و التزام نسبت به حق باشد، اگر ویژگی نخست موجود نباشد موعظه لقلقه ای بر زبان است و همچنان که تنها بر زبان گوینده لغزیده است، تنها بر قشر وجود شنونده می لغزد و نه بیش: «إن العالم إذا کمّ یعمل بعمله زلّت موعظته عن القلوب کما یزّل المطرعن الصفا » (الحیاه، ج1، 113) هرگاه عالم به علم خود عمل نکند موعظه اش از دل ها فرو می چکد چنان که باران بر سنگ صاف می لغزد. (باقری 1379، 147)

2. توسعه طهارت در زندگی

اشاره

طهارت به معنی وسیع شامل اعتقادات، اخلاق و اعمال می گردد. به عبارتی استعمال واژه های طهارت و نجاست در قرآن از حد محسوسات فراتر رفته و همین معنی محسوس، برای امور معقول اعتبار شده است. بنابراین در اسلام، بر همه معارف و اصول اخلاقی و احکام مسئله طهارت و نجاست ناظر هستند. در اسلام اصل توحید، طهارت کبری معرفی شده است لذا طهارت یا حیات طیبه «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً» (نحل/97) به معنای زندگی پاک

ص: 89


1- - در تفسیر المیزان آمده است که مقتضای سیاق آیه این است که « قال » در انتهای آیه به معنی رأی و اعتقاد گرفته شود.

است که جمیع شئون انسان را در بر می گیرد. از پاکی و طهارت جسمی گرفته تا فکری_ عقلی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی. به عبارت دیگر حیات طیبه نوعی زندگی است که انسان در ارتباط با خدا به آن دست می یابد و برای دست یافتن به آن در همه ابعاد وجود اعمّ از جسمی، اندیشه و اعتقاد، از پلیدی برکنار خواهد بود. انسان طیّب جسمش را از هر ناپاکی حفظ می کند و به سلامت و قوّت جسمی خود می پردازد. در عرصه اندیشه دارای اعتقاد صحیح و استوار است و از تصورات موهوم و شرک آمیز به دور است، و به درک توحیدی از هستی نایل می آید، به خداوند ایمان دارد و در عرصة گرایشات از وسوسه که نوعی تحریک شیطانی است خود را بر حذر می دارد. (مائده/91) «إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ.»

در حقیقت کسانی که از خدا پروا دارند، تا وسوسه ای از جانب شیطان به ایشان رسد خدا را به یاد می آورند و بی درنگ بینا می شوند. به عبارتی گرایشات درونی خود را به صورت اخلاقی به قصد قربت ضبط و مهار می نمایند. در عرصة نیّت و اراده، در حیات طیّب، نیت ها پاک و مطهر است چنان که در قرآن آمده است: «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ» (قصص/83) آن سرای آخرت را برای کسانی قرار می دهیم که در زمین خواستار برتری و فساد نیستند و فرجام خوش از آن پرهیزگاران است. و در همة اعمال و رفتار اعمّ از فردی و جمعی از پلیدی دوری می جویند چنان که در سوره مائده آیة90 می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» ای کسانی که ایمان آورده اید، شراب و قمار و بت ها، تیرهای قرعه پلیدند و از عمل شیطانند پس از آنها دوری گزینید، باشد که رستگار شوید. یا چنان که در سوره نور،آیة 23 الی 26 می فرماید: «انَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُواْ فیِ الدُّنْیَا وَ الاْخِرَةِ وَ لهمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(23) یَوْمَ تَشهَدُ عَلَیهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُم بِمَا کاَنُواْ یَعْمَلُونَ (24) یَوْمَئِذٍ یُوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ وَیَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِین (25) الخْبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُوْلَئکَ مُبرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ(26).» دامن خویش را از

زنا پاک می دارند، از فقر و فحشا، تعدّی، خشم و ستم به دورند. به طور کلی می توان گفت در این نوع از زندگی مبدأ و غایت حقیقی جهان را باز می شناسند و به او می گروند و در عرصة جسم به پاکی، سلامت و قوّت نائل می گردند. گرایش ها و هیجانات خود را به صورت موجّه و مشروع تنظیم می کنند، اراده معطوف به خیر

ص: 90

می یابند و در عرصة فردی و جمعی عمل صالح انجام می دهند و غنا ، عفت ، عدالت و رأفت را در جامعه می گسترانند. (باقری 1380، 111) یک راه طهارت سکنا گزیدن در مسجد است.

2-1. سکنی گزیدن در مسجد

سکنی گزیدن در مسجد انسان را از هر گونه آلودگی تطهیر می کند: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّی وَ عَهِدْنا إِلی إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ» (بقره/125) به یاد آر هنگامی که ما خانه کعبه را مقام امن و مرجع امن دین خلق مقرر داشتیم و دستور داده شد که مقام ابراهیم را جایگاه پرستش خدا قرار دهیم و از ابراهیم و فرزندش اسماعیل پیمان گرفتیم که حرم خدا را از بت بزدایید و از هر پلیدی پاکیزه دارید برای اینکه اهل ایمان به طواف و اعتکاف حرم بیایند و در آن نماز و طاعت خدا به جای آورند. سکنی گزیدن در مسجد اثر دوسویه بر انسان دارد: از یک سو انسان طاهر وارد مسجد می شود «لاصلاة الا بطهور» (عاملی، 1104ق)یعنی نماز بدون طهارت تحقق نمی یابد به عبارتی کسی که می خواهد وارد مسجد شود و عبادت نماید و نماز گذارد با طهارت وارد مسجد می شود. (عاملی، 1104ق، ج 10، ص 55) از سوی دیگر مسجد با اعطای معرفت و بینش و فراهم سازی فضای حشر و نشر با مؤمنین و صالحین انسان را طاهر می سازد. کسی که در مسجد معتکف است می آموزد که چگونه خود را در عرصه جسم و جان تطهیر نماید. سلوکی را می آموزد که برای طهارت و تعالی او مفید است. به عنوان مثال کسانی که در مسجد معتکف می شوند از لذایذ جنسی حلال و مانند آن پرهیز می کنند: «وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ» (بقره/187) یقیناً از حرام نیز چشم پوشی می کنند. کسی که به فکر آن نیست تا غرایز خود را از هر راهی هر چند حلال ارضا کند. قهراً صفای ضمیر و طهارت روحی بهره او می شود. حضور در مسجد مایه تقرب است و تقرب به ذات احدیّت مایة طهارت است. حکمت عبادات آن است که عابد معبود را در ضمیر خود مشاهده کند برای اینکه به مرحله مشاهدة معبود wراه یابیم باید بر چشم و گوش و قلب خود کنترل داشته باشیم. (جوادی آملی، 183 _ 192) به تعبیری دیگرمسجد جوانة محبّت به خدا و دست یافتن به طهارت را در دل انسان می شکافد. با این استدلال که در شناخت، ما همیشه واسطه و دلیلی می خواهیم ولی در شناخت خدا، ما خدا را با خودش می شناسیم و نه با واسطه هایی «الهی بک عرفتک»، این شناخت در عبادات و در مسجد و با مانوس بودن با ادعیه اتفاق می افتد. در دعای ابوحمزه می خوانیم که خدایا

ص: 91

معرفت من دلیل من است به سوی تو و محبت من شفیع من است به سوی تو. یا در دعای کمیل می خوانیم: «الهی و قلبی بحبّک متیّما» بارالها قلب مرا به محبّت و دوستی خود بی قرار کن. یعنی از غیر خودت مرا وارسته ساز. یا در مناجات المحبین می خوانیم: خدا یا محبت تو را می خواهم و محبّت کسی را که تو را دوست داشته باشد. پس نتیجه می گیریم از آنجا که مسجد کانون دعا و نماز و عبادت است پس مسجد کانون طهارت و معرفت و محبت است.

در واقع خانه خدا انسان را از عمل پلید بدور می سازد. چنان که حضرت آسیه می فرماید: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ» (تحریم/11) و باز خدا برای مؤمنان آسیه زن فرعون را مثل آورد هنگامیکه عرض کرد «بار الها تو خانه ای برای من در بهشت نزد خودت بنا کن و مرا از شرّ فرعون و عملش و از قوم ستمکار نجات بخش.» از این آیه می توان استنباط کرد که در خانه خدا و در جوار رحمت او بودن انسان را از هر نوع عمل ناشایست محافظت می کند.

2-2. ارتقا معرفت دینی یا اعطای بینش

بینش نوعی معرفت یا آگاهی عمیق و گسترده ای است که آدمی را با واقعیت مورد نظر کاملاً پیوند می دهد و به معنای دگرگونی در تلقی افراد از امور و از جمله لوازم قطعی تغییر رفتارها و اعمال است. زیرا نوعی تلقی یا به عبارت دیگر نحوة ارزیابی امور یکی از مبانی موثر در نوع رفتارها و اعمال می باشد. بینش زمینة تغییر آفرینی در بسیاری از رفتارها و اعمال آدمی را فراهم می آورد. جاگرفتن بینش در ذهن انسان او را آماده به ظهور رساندن رفتار و اعمال تازه می کند. در آموزه های اسلامی بینش در مورد خدا، دنیا و انسان از عوامل مؤثر در ایجاد عمل صالح و توسعه فضایل شمار می رود. بینش انواعی دارد که عبارتند از:

2-2-1. بینش در مورد خدا

وقتی انسان در مورد خدا بینش پیدا می کند، با مبدأ گرفتن خدا، جهان را آنچنان که هست بزرگ می بیند و همه را در معرض فیض فیّاض می بیند. بدین ترتیب از حسادت ها و بخل ها و حرص ها می رهد و این چنین رفتارهایی جای رستن در انسان نمی یابد. (با قری 1379، 79)

2-2-2. بینش در مورد دنیا

بینش در مورد دنیا بدین معناست که انسان بداند مرحله ای ابتدایی از هستی و قشری کم

ص: 92

مایه از آن است که محصور در ضیق آن زندگی می کند و با الم و امل در آمیخته است. یعنی دنیا سرای الم است از آن رو که آن را با بلا در پیچیده اند «دارالبلا محفوفه». (نهج البلاغه، خطبه 226) دنیا گذرگاهی است که آن را در مسیر آتشفشان و سخره های لرزان کشیده اند. هیچکس از مؤمن و مشرک، بی بلا و دشواری از این گذرگاه نخواهد گذشت. اما بلای مؤمن از آن روست که او این گذرگاه صعب را برای رفتن به سوی خدا برگزیده است (مفّر)، و بلای مشرک از آن روست که او در این مسیر خانه گرفته است (مقّر). به همین دلیل بلا برای مؤمن امتحان است و او در امتحان صبر را بر خویش روا می بیند. اما برای مشرک «ادب» است: «ان البلا للظالم ادب و للمؤمن امتحان و للانبیاء ورجه وللاولیاء کرامه» (مجلسی، ج 64، 235)، و با فزع همراه چه او در جایی خفت که باید از آن می گریخت. (باقری 1379، 79) پس بلا را از دنیا نمی توان برکند، بود و نبود بلا را نمی توان برگزید اما نوع آن را می توان. با چنین بینشی بلا در دنیا اصالت دارد و از صدفه بر نخاسته است.

درگیری با بلا حتمی است، پس باید خود را آماده کرد و به استقبال آن رفت و یا با غافلگیری به آن تن سپرد. در این میان مؤمن با بلا درگیرتر است. این قضای الهی است که مقرّب تران جام بلا بیشتر بستانند. قال ابو عبدالله: «لو انّ مؤمنا کان فی قلّه لبعت الله عز و جل الیه من یوذیه لیاجر علی ذلک». (مجلسی، ج64، 228) دنیا را سرای الم دیدن آمادگی برای پذیرش دشواری ها و رنج ها را در انسان بوجود می آورد و صبر در شدائد و قدرت رویارویی با مشکل را میسّر می گرداند: «وَلَا تَهِنُوا فِی ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ ۖ إِن تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ ۖ وَتَرحونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا یَرْجُونَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا» (نساء/104) نیمة دیگر رخسار دنیا امل است و از این روست که خداوند دنیا را زینتکده ای ساخته است و زمین کانون حیات دنیا را با زینت ها آراسته است: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» (کهف/7) به علاوه شیطان نیز در این زینتکده ماذون است تا به تزیین بپردازد و زشتی ها را زیبا جلوه دهد: «قال رب بما أغویتنی لأزیّنّن لهم فی الأرض ولأغوینهم أجمعین.» (حجر/39) حیات دنیا با چنین خصیصه هایی امل ها را برمی انگیزد و در وسعت این آرزوهای بلند، چهره ای فربه از خویش بدست می دهد. اما قرآن می آموزد که دنیا چهره ای نحیف و نزار دارد: «قُلْ مَتَاعُ الدَّنْیَا قَلِیلٌ وَالآخِرَةُ خَیْرٌ لِّمَنِ اتَّقَی وَلاَ تُظْلَمُونَ فَتِیلاً» (نساء/77) بگو کالای دنیا اندک مایه است و آنچه آن را فربه می سازد آرزوهای آدمی است. قرآن با چنین بینشی در مورد دنیا زمینة دگرگونی و تحوّل را در انسان فراهم می آورد. بدین معنا که با دریافت این که دنیا سرای امل است و

ص: 93

کالای آن در زر ورقِ آرزو پیچیده شده است، انسان را در معامله هوشیار می کند تا برای آن بهایی گزاف نپردازد و جلوه های آن را جدی نگیرید و به گرفتن نصیب خویش کفایت کند: «وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ» (قصص/77) و به چیزی که بقا و صلاح در آن است یعنی عمل صالح دل ببندد. در این معنا است که دنیا مزرعة آخرت شمرده می شود و اگر کسی در آن بذر عمل صالح بپاشد ثمرة پایدار و باقی پیش رو خواهد داشت.

2-2-3. بینش در مورد حقیقت انسان

انسان هزار جلوه دارد در هر موقعیت به گونه ای است و در هر زمان به رنگی، اما هرگاه انسان جلوة معینی از خویش را حقیقت خود بپندارد، این گمان با حالات، اعمال و رفتارهای معینی از او متناسب است. از همین جهت است که تصحیح بینش انسان درباره خویش مهم است. انسان ممکن است از خود بیگانه شود و به خویشتن وهمی برسد که به مدد خیال بر پا می شود. قرآن چنین انسانی را (مختال) می نامد یعنی انسانی پرداخته از خیال: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا» (نساء/36) اما حقیقت انسان وجود محتاج اوست: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» (فاطر/15) و باید به غیر خود تکیه کنید.

این بینش انسان را بصیر می کند که اگر آنچه بر دست و دل دارد در پیوند با خدا نبیند جزء این ناتوان می گردد. بر این اساس هر گاه انسان احساس بی نیازی یا استغناء کند یا احساس نیازمندی به غیر خدا کند از حقیقت خویش باز مانده است و از خدا و خویش مستور است و با خویشتن مجازی زندگی می کند. قرار و آرام پایدار انسان هنگامی جلوه می کند که او خود را در ارتباط با خدا ببیند: «الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28) مسجد جایی است که این بینش را به انسان می دهد زیرا یکی از کارکردهای آن غیر نماز خواندن و ذکر خداوند گفتن، بحث علمی کردن است. چنان که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: ای ابوذر در مسجد هر وقت نشستی بجزء

برای سه چیز بیهوده است:نماز خواندن، ذکر خدا گفتن و بحث علمی کردن. (بحار، ج 93، 370) البته باید این بینش ها به باور درونی تبدیل شود تا منشاء اثر در عمل باشد.

2-2-4. تبدیل بینش به باور درونی یا ایمان

باور و اعتقادی که عمیقاً در وجود انسان رسوخ می یابد ایمان است. ایمان گره و عقد

ص: 94

قلبی است، گاه در احادیث گفته می شود که ایمان عبارت است از اعتقاد قلبی، اقرار به زبان و عمل با اعضا و جوارح. اقرار به زبان و عمل دلیل وعلامت ایمان هم تلقی می شود. ایمان ناگهانی و ندانسته و نخواسته در قلب جای نمی گیرد. خلق الساعه نیست، بلکه فعل ارادی و اختیاری است که هم دانسته است و هم خواسته. پس ایمان بر بستر بینش ها و دانسته ها می روید. برای ظهور ایمان در کسی باید بینش های مورد نظر، در وی فراهم آید.

مثل تلقی او از هستی، زندگی دنیا، حقیقت وجود انسان، مرگ وپس از آن و مانند آن، علاوه بر این دانسته ها باید عزمی در آدمی سر برآورد تا ایمان در قلب او نفوذ کند. بر این اساس با تکیه بر بینش ها، جنبشی در عزم آدمی پدید آید و به این ترتیب بینش ها به عقیده یا همان باور درونی تبدیل می شود. قرآن کریم این روش را مکرر مورد استفاده قرار داده است تا با تکیه بر عطای بینش، باوری درونی و ایمانی راسخ در افراد بوجود آورد. «آنانکه کفر می ورزیدند چنین پنداشتند که هرگز مبعوث نخواهند شد. بگو چرا! سوگند به خدایم که بی تردید مبعوث خواهید شد. سپس به حتم به کردارهایتان آگاه خواهید شد و این بر خدا آسان است پس به خدا و رسول او و نوری که در آیات قرآن فرستادیم ایمان بیاورید و خدا بر آنچه می کنید آگاه است» (تغابن/ 9و 8) در این آیات با تکیه بر بینش های مربوط به مرگ و پس از مرگ و احاطه علمی و عملی خداوند بر هستی در پی تحوّل باطنی یا ایمان و اعتقاد درونی است. به عبارتی ایمان در یک مرحله به قلب، «داخل» « قالت الاعراب امنّا قل لم تومنوا و لکن قولوا اسلمنا و لمّایدخل الایمان فی قلوبکم.....» (حجرات/14) ودر مرحله دیگر در آن «ثابت» می گردد: «لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُوْلَئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ...» (مجادله/22) «خداوند ایمان را در دل های آنها ثابت کرد». در ایمان شما مرحله اول مورد نظر نیست، زیرا ایمانی که در قلب وارد می شود در معرض آن است که از آن خارج شود؛ «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْرًا لَّمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِیَهْدِیَهُمْ سَبِیلًا». (النساء /137) از این رو برای ثابت کردن ایمان به روش های دیگری باید تمسّک جست:

- پیوستگی سلوک ظاهری با نیّت های درونی

تأثیر و تأثر پیوسته و مستمر اعمال و سلوک ظاهری و افکار و نیّت درونی حاصلی در انسان پدید می آورد که بتدریج در اعماق وجود نشست می کند و رفته رفته با رسوب بیشتر سخت و دیرپا می شود. بدین گونه لایة زیرین یا اعتقاد درونی در باطن انسان شکل می گیرد.

ص: 95

- استمرار و صیانت بر عمل

استمرار ناظر بر کمیّت رفتار است و محافظت و صیانت ناظر بر کیفیت عمل. یعنی همراهی توأمان، استمرار و محافظت بر عمل ضروری است. زیرا استمرار بدون محافظتِ سازنده، عادتی سطحی و خشک است و محافظت بدون مداومت و استمرار اصلاً سازنده نیست. چه «حالی» است که هر چند بسیار متعالی باشد زایل خواهد شد. قرآن کریم از نوسان پذیری انسان می گوید که در مواجهه با ناگواری، نالان و درمانده و در مواجهه با گوارائی خودخواه و انحصارگر می شود. مگر کسانی که بر نماز خود مداومت می ورزند: «الَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُونَ والذین فی صلاتهم یحافظون» (معارج/24-23). کسی که به خدا ایمان دارد از نیروی بالقوه ای در درون خود برخوردار است که در حال سکون حتی از خود او نیز پنهان است، اما اگر این نیرو به جنبش در آید مظهر تحوّلات درونی عظیم و اقدامات چشمگیر خواهد شد. در پی چنین جنبشی است که حاصل آن احساس تکلیف و برانگیختگی عمیق درونی است که امکان ایستادگی در برابر فشارها و مقتضیات محیطی و بلکه حرکت در برابر آن را فراهم می آید. احساس تکلیف نه تنها مؤمن را قادر به انجام تکالیف دشوار می سازد، بلکه او را حتی بر مهار زدن به امواج خفیف درونی توانا می گرداند. احساس تکلیف و ایمان، توان بندزدن به طغیان های بی مهار را فراهم می آورد. (باقری 1379، 108-109) توجه به عمل و تکرار برخی اعمال در شریعت اسلام، به خاطر اتّحادی است که نفس با حالات و صفاتی دارد که در نتیجه تداوم آن اعمال حاصل می شود. این اتّحاد سبب پیدایش صورتی متلائم با آن صفات در انسان می شود و تثبیت این صفات در نهایت، ذات انسان را حقیقتاً فرشته، شیطان یا حیوان و حتی انسان کامل می کند. (جوادی آملی، ص 359)

تداوم اعمال نیک با استمرار پرهیز از اعمال سخیف به خودی خود یک فرایند مستمر جهت کسب معرفت است. البته انجام فرایض و مستحبات یا پرهیز از معاصی در جریان تزکیه موجب انباشت صفات نیک در کنار یکدیگر نمی شود، بلکه نفس را که حقیقت متغیر و نامعینی است به صورت « لبس بعد لبس » دچار تحول می سازد. طی چنین تغییری اندیشه یا صفتی نو بر اندیشه یا صفت قبلی سوار شده و فعلیت با صورت نوعی جدیدی برای نفس بوجود می آورد و در نهایت فعلیت آخرین که حاوی عناصر فعلیت های پیش است و مبتنی بر آنهاست، همان صورت نهایی فرد را تعیین می کند. (الاسفار الاربعه، ج 9، 61-60) بر همین اساس است که قرآن در آیة «فزادهم الله ایمانا»، فزونی را به جان مؤمن نه به ایمان او نسبت

ص: 96

می دهد؛ «فزادهم الله ایمانهم» یا اجر عظیم را به نفس نیک نه عمل نیک متعلق می داند. «وَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْکُنَّ أَجْراً عَظیماً» (احزاب/29) یعنی عمل صالح فارغ از نفس مؤمن سبب نجات از خسران یا جلب اجر عظیم نمی شود. آنچه زیادت یا نقصان می یابد نه عمل صالح است نه صفات صالح، بلکه حقیقت جان انسانی است. اعمال نیک مقدمه برای تکوین نفس نیک است. (علم الهدی 1384، 163-162)

البته یک راه تضمین استمرار و محافظت از عمل، فریضه سازی است. فریضه امری است که به هر حال باید انجام پذیرد «الزامی بودن» حکم و رعایت شرایط معینی که برای آن قرار داده شده مداومت و محافظت بر عمل را میسر می سازد. روش فریضه سازی در قرآن کریم متعدد بکار رفته است؛ «سورة انزلناها فرضناها...» (نور/14) توصیه شده است که همّت ها مصروف حفظ فرایض شود و هرچه مایه آسیب به آنها باشد کنار گذاشته شود.

3. مسجد و معرفت

مسجد در سوق دادن افراد به سمت شناخت و معرفت عمیق دینی در پرتو عقلانیت به عنوان یک نهاد دینی سهم اساسی دارد. قبل از بیان نقش مسجد در توسعة معرفت دینی باید گفت معرفت انسان به خود شامل شناخت روح و جسم و تبع آن دریافت معنای غنا و تغییر و بقا و شرافت می شود. با آگاهی از موانع، دشمنان، ظرفیت های انحرافی نفس، چگونگی برانگیختگی آنها، استعدادها و ظرفیت های دانشی و گرایشی نفس موجبات تدبیر، زمینه یادگیری را از طریق تزکیه و تعلیم فراهم می آورد. همچنین معرفت نفس موجبات تدبیر ظرفیت های گرایش و دانشی را از طریق تسلّط بر هوای نفسانی و توسعه ظرفیت های هدایتی آن ( اخلاق و عبادات ) تدارک می بیند. حال آنکه جهل و نادانی نسبت به نفس سبب ابتلای به اعمال سوء و تکوین شاکله سوء و تن دادن به هوای نفس است؛ «أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکیلاً» (فرقان/43) مسجد از طریق حذف عوامل و موانع درونی یعنی آن رشته عوامل و موانعی که به بینش، گرایش، توانایی و رفتار خود فرد باز می گردد مثل غفلت و عوامل بیرونی یعنی عوامل و موانعی که به واسطه ارتباطی که انسان با انسان های دیگر یا با خداوند یا با طبیعت دارد در او اثر کند، نقش آفرینی می نماید.

4. مرز شناسی و شناخت حدود الهی

مسجد مرکزی است برای آشنایی با مبانی فقهی و احکام دینی مبانی اعتقادی و

ص: 97

فرهنگ سازی دینی و زدودن انواع جاهلیت ها از طریق مرتفع کردن نقایص معرفت دینی و اصلاح اختلالات احتمالی معرفتی و ارتقاء معرفت های نوین و تعدیل دانش و گرایش. بدین معنا که فرد با شناخت حدود و قوانین شریعتِ حق و دست یافتن به شناخت درست نسبت به حلال و حرام و فضیلت ها و رذیلت ها می تواند معنویت را در خویش رشد دهد. زیرا هرکس از علم بیشتری برخوردار باشد در مقام شناخت امکان بیشتری برای عقل ورزی دارد. به عبارت دیگر: احاطه علمی و برخورداری از اطلاعات گسترده، این امکان را برای فرد فراهم می آورد که موارد بیشتری برای ترکیب و مقایسه مطالب در اختیار داشته باشد. بنابراین به شناخت عمیق تر یا بازشناسی دقیق تری دست یازد. اطلاعات و آگاهی های گسترده، به عبارتی مانع از آن می شود که فرد به نتیجه گیری های خام بپردازد.

5. فضا سازی تعاملی

اشاره

انسان در بین موجودات هستی، تنها مخلوقی است که فعلیّت تمام عیار ندارد و قادر است صورت های متفاوت و گوناگونی را بپذیرد، صدرالمتألهین می گوید: «بدان که در هیچ نوع از انواع موجودات اختلافی که در افراد بشریت یافت می شود وجود ندارد و این بدان سبب است که مادة انسانی به گونه ای آفریده شده است که در آن استعداد انتقال به هر صورتی از صُوَر و اتصاف به هر صفتی از صفات تحقق دارد.» (شیروانی، 1377، 36) از سوی دیگر آدمی همزمان دارای هویّت های طولی و عرضی، فردی و جمعی متعدد است که گاه در وضعیت

متعارض قرار می گیرند. هویّت فردی انسان برخاسته از فضای خصوصی و درونی او، دارای اقتضائات درونی و موقعیت آن استعدادها نسبت به فضای عمومی و به عنوان عضوی از گروه مذهب، قبیله، ملت و... بوده و دارای خواسته های جمعی متناسب با آن فضای و نحوه قرار گرفتن او در آن فضا و میزان تجلّی یافتن خواسته های آن فضا در اوست. (خیری، 214 و 219)

از طرفی طبق آموزه های اسلامی انسان بریده و مجزا از دیگران در نظر گرفته نشده است، بلکه رابطه او با جمع و امّتی که در آن زندگی می کند به منظرة وجهی اساسی از هویّت او در نظر گرفته شده است بدین معنا که شکل گیری هویّت او به نوع روابطی که با اطرافیان خود برقرار می کند بستگی اساسی دارد؛ از این رو راه و رسم جمعی که در آن زندگی می کند و با آنان حشر و نشر دارد اهمیّت می یابد؛ زیرا انسان ها با شرکت در روابط معینی با یکدیگر هویّت جمعی خویش را می سازند از این رو در هر جمع و امتی قرار گیرد و در آن دوام

ص: 98

آورد و با آن همراه شود خود را در شبکه معینی از روابط متقابل قرار داده به این سبب هویّت جمعی در وی شکل می گیرد. چنان که خداوند می فرمایند «وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّی یَخُوضُوا فی حَدیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقینَ وَ الْکافِرینَ فی جَهَنَّمَ جَمیعاً» (نساء/140) «و البته (خدا) در کتاب (قرآن) بر شما نازل کرده که هرگاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار می گیرد، با آنان منشینید تا به سخنی غیر از آن در آیند چرا که در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود، خداوند منافقان و کافران را همگی در دوزخ گرد خواهد آورد.» نتیجه می گیریم که انسان با قرار گرفتن در ارتباط متقابل با جمع و گروهی معین و دوام آوردن در این ارتباط، نفس خود را در معرض نوعی شکل گیری قرار می دهد که متناسب نوع ارتباط او با جمع مذکور خواهد بود.

از سویی انسان به سبب اتّحاد نفس و بدن در وضعیت های مختلف محیطی در معرض حالت ها، احساس ها و افکار معینی قرار می گیرد. این امر در مورد شرایط زمانی و مکانی است. در مورد مکان ها گاه مقارنت رخداد معیّنی با مکان معیّن ویژگی خواص به آن می بخشد و آن را منشاء آثار ویژه ای می گرداند. فی المثل سرزمین حجاز نقطه ای است که خداوند آن را برای بنای اولین خانة مردم جهت توجه و عبادت معین فرموده است و از این رو کعبه مکانی بس شریف است که خداوند آن را حرم امن نامید «أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّا جَعَلْنَا حَرَماً آمِناً وَیُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَکْفُرُونَ» (عنکبوت/67) و به آن سوگند خورد و گذشته از شرایط زمانی و مکانی از قدرت چشمگیری برخوردار است. در همین قدرت است که افراد هم سنخ به هم می گرایند و از ناهم سنخ پرهیز می کنند و به سبب همین قدرت است که اگر فردی با جمعی معیّن محشور باشد رفته رفته به سنخ آنان در می آید. (نساء/140) در سخن حضرت امیر علیه السلام خوانده ایم که نادر است فردی خود را به قومی شبیه سازد و از آنان نگردد. از این رو تشبیه به کفار حرام است و به ورطه کفر می انجامد و خداوند از نشستن با کفار بازداشته است و دربارة هر که به آن تن دهد حکم به همانندی کرده است.

بر اساس تأثیرپذیری انسان از شرایط مختلف محیطی اعم از شرایط زمانی و مکانی و اجتماعی ریشة برخی از افکار، نیّات و رفتارهای آدمی را باید در شرایط محیطی او جستجو کرد، زیرا حالات و اعمال آدمی در بستر شرایط و موقعیت ها می روید و از آنها ارتزاق می کند. از این رو شرایط و موقعیّت های مختلف حامل بالقوگیهای متفاوتی در شکل دهی حالات و اعمال انسان ها هستند. انتخاب و تنظیم مناسب زمینه ها و شرایط به مثابه عامل تسهیل کننده ای

ص: 99

است که امکان شکل گیری های مطلوب را بالا می برد. پس با توجه به تأثیر شرایط مکانی در انسان، هر نقطه ای از هستی رنگ و بوی ویژه ای دارد و انس با هر موقعیتی حال و هوای معینی در انسان پدید می آورد. روابط فرد با موقعیّت های مکانی انسان را در معرض اندیشه ها، افکار و حالات خاص قرار می دهد علاوه بر این شرایط مکانی دلیل مقارنت با امور و وقایع، خود مبدأآثاری ویژه است. به عنوان مثال خانة کعبه که یادآور حضرت ابراهیم، اسماعیل و هاجر و حوادثی است که بر آنان گذشته، محل الهامات خاصی است و کسی که در این مکان حاضر می شود ولو تماشاچی باشد در معرض تأثیرات معینی قرار می گیرد. چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: «ان الله تبارک و تعالی حوّل الی کعبه عشرین و مائه رحمه منها ستون للطائفین و اربعون للمصلّین و عشرون للناظرین» (کافی، کتاب حج، باب فضل النظر الی کعبه) «خداوند تبارک و تعالی و صد و بیست موج از رحمت خود را به سوی کعبه گسیل می دارد: شصت موج آن ویژة طواف کنندگان و چهل موج ویژة نمازگزاران و بیست موج ویژ کسانی است که دیده به کعبه بیاندازند.» نتیجة آن که حفظ و تحکیم روابط اجتماعی مؤمنانه بین افراد، ناراستی های آنان را به نحو متقابل در معرض تغییر و اصلاح قرار می دهد و امکان رشد و تعالی مؤمنانه را برای آنان فراهم می آورد. امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: «همنشیی با بدان، بدی بدنبال می آورد، همانگونه که باد بر چیز گندیده ای بوزد حامل بوی گند می شود» (تیمی درآمدی، ح 5849) و باز می فرماید: «همنشینی با هوا پرستان موجب فراموشی ایمان وحضور یافتن شیطان است». (نهج البلاغه، خطبه 85) امام صادق علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرد که فرمود: «با بدعت گذاران همراهی و همنشینی نکنید که نزد مردم از آنان خواهید بود». (مجلسی جلد 71 ، 201) یا از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرد که فرمود: «آدمی در آیین دوست و همنشین خود

است». (مجلسی، جلد 71 ، 201) یا امام صادق علیه السلام فرمودند: «به دیدار هم بروید تا دلهایتان نشاط گیرد و آنگاه سخنان و احادیث ما را یاد کنید. سخنان ما مایه مهربانی و صمیمیت شما خواهد گشت. اگر به این سخنان چنگ زنید به رشد و نجات می رسید و اگر آنها را واگذارید گمراه و نابود می شوید.» (شیخ کلینی 1379، 101)

بر اساس آنچه گفته شد مسجدی که بر پایه تقوا باشد به دلیل نوع و کیفیت تعاملاتی که صورت می دهد هویّت جمعی انسان را از دو وجه می سازد: یک وجه آن ناظر بر فراهم آوردن شرایط اولیه ای است که احتمال بروز رفتارها و حالات مطلوب را بالا می برد و دیگری ناظر بر جلوگیری از شرایط اولیه ای است که احتمال بروز رفتارها و حالات نامطلوب را افزایش

ص: 100

می دهد. به عبارتی مسجد هر جا امکان لغزشی هست اعمّ از اخلاقی، اعتقادی، اجتماعی و... از آن پیشگیری می کند. حضور در مسجد، تلاوت قرآن، شرکت در مراسم عبادی، توجه به سخنان و نصایح امام جماعت و دیگر خطبا و فراهم سازی موقعیتی که مؤمنین یکدیگر را ملاقات نموده و احادیث اهل بیت علیهم السلام را ذکر نمایند، انسان اهل مسجد را دارای هویّت پایدار دینی نموده و اخلاق حمیده را در او توسعه می دهد. به طوری که به وضوح می توان تفاوت سلوک مسجدی را با دیگر افرادی که ارتباطی با مسجد ندارند دریافت و همین نوع سلوک در زندگی فردی و اجتماعی او تجلی می یابد. رفتارش با پدر و مادر، با همسر و فرزندان رفتاری مؤمنانه مسئولانه به همان صورتی که از دستورات دینی آموخته همراه با عطوفت و مهربانی خواهد بود. چنان که خداوند می فرماید: «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبیلَ مَنْ أَنابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (لقمان/15) به عبارت دیگر بندة مؤمن بر اهل بیت خود علم و ادب نیکو به ارمغان می آورد تا همة آنها را وارد بهشت کند تا جایی که ایشان کوچک، بزرگ، خدمتکار و همسایه از این امر بر کنار نمی ماند. مسجد به اقتضای فضای هندسی و جایگاه فرهنگی قدسی در فرد ظرفیت برای دریافت پیام دینی ایجاد می کند و کسی که به مسجد قدم می گذارد پیشاپیش و داوطلبانه و ارادی خود را آماده دریافت پیامی دینی می کند. حضور در زمان و مکانی مقدس آدمی را از دنیای روزمره و غیر مقدس فراتر می برد. (مجلسی 1348، 3) در مسجد هم نشینان انسان را به یاد خدا و قیامت می اندازند و بر دانش انسان می افزایند. هنگامی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند که کدام همنشین بهتر است؟ فرمود: آنکه دیدنش شما را به یاد خدا بیاندازد. بر دانش شما بافزاید و رفتارش شما را به یاد قیامت وا دارد (من رسول الله صلی الله علیه و آله لمّا قیل له: یا رسول الله ای الجلساء خیر – من ذکرکم بالله رویته و زادکم فی علمکم منطقه و ذکّرتم بالآخره عمله) (الطوسی و الامامی، 157)، امیرالمؤمنین علیه السلام هم فرمودند: «با اهل نیکی همنشینی کن تا از آنان باشی و از اهل بدی دوری کن تا از آنان نباشی.» (نهج البلاغه، نامه 31)

به عبارتی دیگر مسجد با اسوه سازی نمونة سلوک مطلوب و مؤمنانه را عملاً در معرض دید مسجدی قرار می دهد بدینگونه موقعیت اجتماعی را فراهم می سازد تا فرد به پیروی از او بپردازد و حالت نیکویی، مطابق با آن عمل نمونه را در خویش پدید آورد.

چنان که قرآن کریم می فرماید: «أُولئِکَ الَّذینَ هَدَی اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْری لِلْعالَمینَ» (انعام/90) آنان پیامبران کسانی بودند که خدا آنان را هدایت نمود

ص: 101

تو نیز به هدایت آنان اقتدا کن. بر همین اساس است که از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است که فرمود: «هر کس که به مسجد رفت و آمد داشته باشد به یکی از هشت ویژگی دست می یابد: برادری که در راه خدا از او سود برد، دانشی تازه، نشانه ای محکم، رحمتی که مورد انتظار است، سختی که او را از هلاکت باز دارد، سخنی را بشنود که او را به هدایت راهنمایی کند، گناهی را از روی ترس یا از روی شرم ترک کند.» (الصدوق ، 368، ج16) مسجد که کانون عبادت و نماز است انسان را در مقابل بسیاری از رذیلت های طمع، حرص، آز و مانند آن ایمن می سازد چنان که قرآن کریم ابتدا مفاسد طبیعی انسان را تشریح می کند. آنگاه می فرماید نمازگزاران از این رذایل محفوظند: «أنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا (19) إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا (20) وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا (21) إِلَّا الْمُصَلِّینَ(22)» (معارج/ 22-19) نماز انسان را از این رذایل محفوظ می دارد و تطهیر می کند و بسیاری از فضایل را برای انسان تحصیل می نماید. قرآن می فرماید نماز بخوانید تا یاد مرا زنده کنید: «و اقم الصلوه لذکری» (طه/14) با یاد خدا دلها مطمئن و آرام می شود: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» (رعد/ 28) پس دل نمازگزار مطمئن است و هرگز از غیر خدا نمی ترسد، هیچ دشمنی از درون و چه از بیرون نمی تواند موجب هراس او شود مسجد نوعی زیستن با آثار حیاتی ویژه ای را به طرق زیر سامان می دهد.

تقویت فرهنگ رجوع جاهل به عالم

مسجد مکانی است که افراد به راحتی به عاِلم دسترسی دارند و می توانند عقاید و مسائل خویش را با او در میان بگذارند و از ظرفیت های علمی و اعتقادی و اخلاقی او بهره فراوان ببرند. در زمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مسجد سه مأموریت داشت: عبادت، پاسخ به سؤالات و برنامه ریزی برای امور اجتماعی؛ که گفتگو و رجوع به عالِم یکی از مهم ترین ماموریت های آن است. در سیره اهل بیتC همچنین بوده

که ساعاتی در مسجد به مسائل مردم پاسخ می دادند. البته منظور از عالِم، عالِم ربّانیست یعنی عالِم عامل، چنان که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «مردم سه گروهند 1. عالم ربّانی ( عالم عامل). 2. متعلّم علی سبیل نجات. 3. همج رعایه یا سرگردان که عمدتاً دوگروه اخیر در مسائلشان به عالم ربانی رجوع می کنند»، در همة زمینه ها وقتی عالم به آسانی در دسترس مردم باشد مردم به خود اجتهادی نمی پردازند و از عرفی گرایی بدورند. منظور از عرفی شدن بدین معناست که مردم دیگر اهل تقلید از مرجع نیستند. هر کس به اندازه فهم خود از دین بهره می برد و بر اساس فهم خود هر چه از دین می فهمد عمل می کند و اهل احتیاط در دین هم نیستند و معتقدند

ص: 102

که امور دینی نیز لازم است مثل سایر امور اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن به روز گردد و هر زمان اقتصاء خود را دارد. در واقع مردم به سمت نوعی تساهل و تسامح دینی گرایش پیدا می کنند به گونه ای که دیگر تکلیف برایشان از اهمیّت لازم برخوردار نمی گردد، بلکه به نیّات درونی و پاک بودن منفک از سلوک رضا می شوند. بر این اساس در مسجد به دلیل اینکه مردم به عالم و فقیه متصلند و بی وقفه از فیض وجود او بهره مند هستند، فرصت واکاوی عقاید را از طریق ابراز و اصلاح آن در محضر عالم می یابند و بدین طریق معرفت دینی آنها تقویت و تعالی می یابد و از عرفی گری به دور می مانند. البته در همین بخش هم متوقف نمی ماند و به دلیل مواجه بودن با مدل عملیاتی از سلوک مؤمنانه معرفت دینی به باور درونی و اعتقاد تبدیل می گردد و سلوک آنان را سامان می دهد و به همین دلیل امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «با دانشمندان همنشینی کن تا هم دانشت افزون گردد و هم ادبت نیکو شود.» (غرر الحکم، ح 4786)

6. رشد فرهنگ تواصی به حق

منظور از تواصی به حق یعنی دعوت همگانی و عمومی به سوی حق به گونه ای که همگان حق را از باطل به خوبی بشناسند و هرگز آن را فراموش نکنند و در مسیر زندگی از آن منحرف نگردد. در قرآن کریم آمده است: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ(2) فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً(3)» (عصر/ 3- 2) انسان ها همه در زیانند مگر کسانی که ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند و یکدیگر را به حق سفارش کرده اند و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نموده اند. «ان الانسان لفی خسر» یعنی به طور مسلم همة انسان ها در زیانند سرمایه های وجودی خود را چه بخواهند و چه نخواهند از دست می دهند. خسر (بر وزن عسر) و خسران چنان که راغی در مفردات می گوید به معنای کم شدن سرمایه است، گاه به انسان نسبت داده می شود و می گویند فلان کس زیان کرد و گاه به خود عمل نسبت داده می شود و گاه ناظر بر سرمایه های بیرونی مانند مال و مقام است و گاه ناظر بر سرمایه های درونی مانند صحّت و سلامت به عقل، ایمان و ثواب است.

این همان است که خداوند متعال به عنوان «خسران مبین» از آن یاد کرده است: «فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ» (زمر/15) زیانکاران واقعی کسانی هستند که سرمایة وجود خود و خانواده

ص: 103

خویش را در قیامت از دست می دهند، بدانید این خسران مبین همین است. راه جلوگیری از این خسران ایمان و عمل صالح و توصیة همدیگر به این دو است. در این آیه ایمان به طور مطلق ذکر شده است تا شامل ایمان به همه مقدسّات گردد و اعمال صالح نیز ناظر بر اعمال شایسته است. نه فقط عبادات بلکه هر کار شایسته ای که وسیلة تکامل نفوس و پرورش اخلاق و قرب الهی و شریعت جامعه انسانی در همه زمینه ها شود. قرآن در این آیه صالحات را به صورت جمع آورده جمعی که با الف و لام همراه است و معنی عمومی دارد البته در این آیه عمل صالح و ایمان با هم آمده به گونه ای که لازم و ملزوم یکدیگرند. همچنین آمده است که: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ» (نحل/97) هر فرد از مرد یا زن عمل صالح انجام دهد در حالی که ایمان دارد ما آن را با حیات پاکیزه ای زنده می کنیم، و در سوره مؤمنون آیه 100نیز اصرار به بازگشت به عمل صالح دارد: «رب ارجعون لعلی اعمل صالحا فیما ترکت» از آنجا که ایمان و عمل صالح هرگز تداوم نمی یابد مگر اینکه حرکتی در اجتماع برای دعوت به سوی حق و خواست و معرفت آن از یک سو و دعوت به استقامت و صبر در طریق انجام این دعوت از سوی دیگر صورت گیرد. «تواصوا» از ماده «تواصئ» در مفردات راغب به معنای آن است که بعضی، بعضی دیگر را سفارش به حق می کنند و حق به معنای واقعیت یا مطابقت با واقعیت است. تواصوا بالحق معنی بسیار وسیعی دارد که هم «امر به معروف و نهی از منکر» را و هم «تعلیم و ارشاد جاهل» را و «تنبیه غافل» و «تشویق و تبلیغ» به ایمان و عمل صالح را شامل می شود. ( مکارم شیرازی، 1372، 302)

بدیهی است که کسانی که یکدیگر را به حق سفارش می کنند خود باید طرفدار حق و عامل به آن باشند و ازآنجایی که بعد از مسئله شناخت و آگاهی هر کس در مسیر عمل در هر گام با موانعی روبه رو می شود اگر استقامت و صبر نداشته باشد هرگز نمی تواند احقاق حق کند و عمل صالح انجام دهد یا ایمان خود را حفظ نماید. صبر هم در این آیه به معنای عام به کار رفته که هم صبر بر اطاعت و هم بر

مصیبت و هم بر معصیت را شامل می شود بر اساس آنچه گفته شد مسجد که جامعة کوچک مؤمنین است توصیه به حق و تقویت آن از ماموریت های محوریش محسوب می شود که در اثر تحقق آن مشکلات و آسیب های مهم زندگی فردی و اجتماعی سامان می یابد. البته قابل ذکراست که توصیه به حق هم

ص: 104

از جهت بعد معرفتی آن مدنظر است و هم از جهت عملیاتی کردن آن.(1) در تشریح بحث معرفتی روایتی از حضرت امام صادق علیه السلام است که می فرمایند: علمی که مردم باید داشته باشند چهار چیز است: 1. علم به پروردگار و شناخت پروردگار تبارک و تعالی (بدان رب تو کیست). 2. چه چیزی در تو قرار داده است؟ 3. بفهمی که از تو چه می خواهد. 4. بدان که چه چیزی تو را از دین خارج می کند. بحث اینک بدانیم چه چیزی از تو می خواهد ناظر بر تکلیف شناسی است. مسجد کانون شناخت تکالیف و وظایف است اهل مسجد یگدیگر را به حق و صبر توصیه می نمایند. از این رو در مسجد هم معرفت عرضه می شود و هم استمرار میابد و این استمرار است که باعث شود معرفت به باور درونی پایدار تبدیل شود و منشا سلوک مؤمنانه و صالح گردد.

ص: 105


1- . مبحث تواصی به حق از تفسیر آیت الله مکارم استفاده شده است.

نتیجه گیری

بر اساس مطالب پیش گفته خانواده مسجدی دارای ویژگی های زیر است:

1. آراستگی ظاهری و جسمی: یکی از ویژگی های افراد مسجدی آراستگی ظاهری و جسمی است. اهل مسجد علاوه بر آمادگی روحی و معنوی، از جهت ظاهری و جسمی نیز باید در رفتن به مسجد، خود را آماده و آراسته نماید. بنابراین، پوشیدن لباس نظیف و تمیز، خوش بو کردن لباس و بدن و اصلاح سر و صورت از جمله وظایف خانواده ها در رفتن به مساجد است.

2. معرفت دینی عمیق: برای رسیدن به تکامل، نخستین گام کسب «معرفت و بصیرت» یعنی نورانیّت دل و دیده است. اهل مسجد تحت تأثیر مداوم موعظه حسنه و تذکر و دسترسی آسان به عالم، شناخت عمیقی نسبت به خود، خداوند، وظایف و تکالیف خویش دارند معرفتی که آنان را به سوی تن دادن به سلوک مؤمنانه و متعهد شدن به آن یاری می کند.

3. روحیه تکلیف مداری: احساس تکلیف نه تنها مؤمن را قادر به انجام تکالیف دشوار می سازد، بلکه او را حتی بر مهار زدن به امواج خفیف درونی توانا می گرداند. احساس تکلیف و ایمان، توان بند زدن به طغیان های بی مهار را فراهم می آور د و اهل عافیت و عرفی گری نیستند.

4. اهل طهارت همه جانبه: خانواده مسجدی گرایشات و هیجانات خود را به صورت موجه و مشروع تنظیم می کند و ارادة معطوف به خیر می یابد و در عرصه های فردی و اجتماعی عمل صالح انجام می دهد و غنا، عفت، عدالت و رافت در جامعه می گستراند و از پاکی و طهارت جسمی گرفته تا فکری–عقلی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برخوردار است. جسمش را از هر ناپاکی حفظ می کند و به سلامت و قوّت جسمی خود می پردازد. در عرصة اندیشه دارای اعتقاد صحیح و استوار دارد. در اندیشه و اعتقاد از تصورات موهوم و شرک آمیز بدور است و به درکی توحیدی از هستی نایل می آید به خداوند ایمان دارد در عرصه گرایشات از وسوسه که نوعی تحریک شیطانی است خود را بر حذر می داند.

5. اهل تحمل بلا و رنج: با توجه به اینکه خانوادة مسجدی دنیا را سرای الم می داند و معتقد است که آن را با بلا در پیچیده اند و هیچکس از مؤمن و مشرک بی بلا و دشواری از این گذرگاه نخواهد گذشت خود را آماده می کند و به استقبال آن می رود وآمادگی برای پذیرش دشواری ها و رنج ها و صبر در شدائد و قدرت رویارویی با مشکل را پیدا می کند.

ص: 106

6. اهل خیر خواهی: خانواده مسجدی وقتی در مورد خدا بینش پیدا می کند، با مبدأ گرفتن خدا، جهان را آن چنان که هست بزرگ می بیند و همه را در معرض فیض فیّاض می بیند. بدین ترتیب از حسادت ها و بخل ها و حرص ها می رهد و این چنین رفتارهایی جای رستن در او نمی یابد.

7. اهل ذکر: منظور از ذکر، یادداری نعمت های الهی اعم از طبیعی، اجتماعی و نعمت های اجتماعی است. خانواده مسجدی از عصیان در این موقعیت ها پرهیز و خطر در موارد مشابه را پیش بینی می کند و به سرنوشت مشابه توجه دارد. بنابراین برای پیشگیری از ابتلای به نعمت های اجتماعی مشابه، مانع از پیدایش عوامل و زمینه های آنان می شود.

8. به دور از انحرافات: خانواده مسجدی تحث تأثیر بینش نسبت به نظارت مداوم پروردگار و بینش نسبت به دنیا، دامن خویش را از زنا پاک می دارد از فقر و فحشا، تعدّی و خشم و ستم به دور است. گرایش ها و هیجانات خود را به صورت موجه و مشروع تنظیم می کنند، اراده

معطوف به خیر می یابد و در عرصة فردی و جمعی عمل صالح انجام می دهد و غنا، عفت، عدالت و رأفت را در جامعه می گسترانند و در برابر فشارها و مقتضیات محیطی مقاومت می کنند و توان بندزدن به طغیان های بی مهار را دارند.

خانوادة مسجدی که خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال خود می داند پیوسته اهل مراقبت از خویشتن است و به محاسبه نفس خود می پردازد و از زشتی ها و منکرات دوری می گزیند. در مقابل معاصی مقاومت می کند و رذیلت ها و انحرافات چون آشفتگی، حرص و آز، تندی خشم و چیرگی حسد و ضعف شکیبایی و کمی قناعت و خواب غفلت و ترجیح باطل بر حق و اصرار بر شهوت و تند خویی و پیروی از هوای نفس و مخالفت با راه راست و اصرار بر گناه و کوچک شمردن معصیت در او تکانده می شود. امام علی علیه السلام فرمودند: «... همانا نماز، گناهان را چونان برگ های پاییزی فرو می ریزد و غل و زنجیر گناهان را از گردنها می گشاید.» (نهج البلاغه، خطبه 199)

9.عدم دلبستگی به دنیا: خانوادة مسجدی تحت تأثیر بینش منفی نسبت به دنیا و کم مایه دانستن آن در معامله با آن هوشیاری می کنند و برای آن بهایی گزاف نمی پردازند و جلوه های آن را جدّی نمی گیرند و به گرفتن نصیب خویش کفایت می کنند و به عمل صالح که ثمرة پایدار و باقی دارد دل می بندد و در مقابل شدائد آن مهیا است.

10. اهل انس با خدا: کسی که با مسجد انس گیرد، خدای تعالی نیز با او انس می گیرد.

ص: 107

اهالی مسجد که با خدا انس گرفته اند به او توکل و اعتماد می کنند از این جهت خود را از غیر خدا بی نیاز می بینند.

11. اهل صیانت از خود و دیگران: اهل مسجد برخوردار از سلوک مؤمنانه اند و نسبت به ناموس نسبی خویش اهل غیرت، صیانت، محبت، عزت و کرامت هستند و به دلیل نگرشی که نسبت به خود و خدای خود و دیگران دارند، دیگران را ناموس دینی و یا اجتماعی خویش می پندارند و همان سلوکی که با ناموس نسبی خویش دارند نسبت به ناموس دینی و اجتماعی خویش دارند. یعنی به دیگرانی که یا در کیش با او همانندند یا در آئین همچون ناموس حقیقی خویش محبت و حمایت و صیانت و مراقبت می کنند، عزت و کرامت دیگران را ارج می نهد. و از سویی تحت تأثیر اخلاق مؤمنانه از خویش نیز مراقبت و صیانت می کنند که از مدار شرع و حق خارج نگردند و دیگران را طعمه خویش نپندارند. به عبارتی اهل صیانت و بازداری مؤمنانه و عفیفانه در عرصه های مختلف و خود کنترلی درونی در برابر وسوسه ها هستند.

12. اهل تواصی به حق: اهل مسجد یکدیگر را به حق و صبر دعوت می کنند.

ص: 108

منابع و مآخذ

قرآن کریم.

نهج البلاغه، ترجمه دشتی، محمد، قم، مؤسسه انتشارات حضور، 1381.

نهج البلاغه، صبحی صالح، چاپ بیروت، لبنان، بی تا.

ابوالقاسمی، محمد جواد و سیدمهدی سجادی، پژوهشی درچالش توسعه فرهنگ دینی، تهران، انتشارات عرش پژوه، 1383.

ابی جعفر محمد صدوق، علل الشرایع، جلد دوم، نجف، المکتبة الحیدریه، 1385 ق.

الویری، محسن و جواد نظری مقدم، «بررسی سیره زندگی اجتماعی امامان معصوم علیهم السلام با تأکید بر ابزارها و روش های تبلیغی-ارتباطی»، دو فصلنامه الهیات اجتماعی، سال2، شماره3، 1389.

إلیاده، میرچا، رسالة در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستاری، تهران، انتشارات سروش، 1382.

بابانیا، محمد باقر، «در سایه سار مساجد»، ماهنامه کوثر، شماره 32، آبان 1378.

باقری، خسرو، «پژوهشی برای دستیابی به فلسفه آموزش و پرورش جمهوری اسلامی»، وزارت آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، 1380.

باقری، خسرو، «نگاهی دوباره به تربیت اسلامی»، وزارت آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، 1379.

تفسیر

نمونه، جمعی از نویسندگان زیر نظر آیت ا... مکارم شیرازی، چاپ مدرسه الامام امیرالمؤمنین علیه السلام ، قم، بی تا.

جوادی آملی، عبدا...، حکمت عبادات، قم، مرکز نشر اسراء، 1379.

جوادی آملی، عبدا...، فطرت در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، 1370.

حرعاملی، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه، تهران، مکتبة الاسلامیه، 1403ق.

خندان،

محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1403 ق.

خیری، حسن، «مقایسه فضای تبلیغی تلویزیون و مسجد»، سال17، شماره 131، 1403ق.

طاهریان، مسجد، مسجدها و چند کلمه حرف حساب، مجله زائر، شماره70، تهران، 1370.

عزیزی، عباس، فضایل و آثار مسجد در آیینه قرآن و حدیث، قم، انتشارات نبوغ، 1376.

علم الهدی، جمیله، «مبانی تربیت اسلامی و برنامه ریزی برای فلسفه صدرا»، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام ، 1384.

ص: 109

کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج1(ط _ الإسلامیه)، مترجم: جواد مصطفوی، تهران، دارالکتب الاسلامیه ، 1407ق.

گروه نویسنگان زیر نظر آیت ا... مصباح، فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، 1390.

لقمانی، احمد، بهترین آرزوهای زندگی، قم، انتشارات بهشت بینش، 1385.

مجلسی، علامه محمد باقر، بحارالانوار، انتشارات مؤسسه الوفاء بیروت، 1404ق.

مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، قم، انتشارات صدرا، چاپ نهم، 1359.

مطهری، مرتضی، انسان کامل، قم، انتشارات صدرا، 1359.

مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، قم، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ هشتم، 1370.

نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، 1414ق.

ص: 110

نقش بازدارنده مسجد در مقابل اهداف برنامه ریزان غربی از هجوم سیاسی- تبلیغی علیه خانواده

اشاره

معصومه اسمعیلی(1)

ص: 111


1- . دانشیار گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی. Email: Masesmaeily@yahoo. com

ص: 112

چکیده

امروز جهان در خطر فروپاشی خانواده، مضطرب و نگران است و در میانه دو راهی یک انتخاب بزرگ قرار دارد. در این نوشتار سعی بر این است که به طور خلاصه دو مسیر متنافر از یکدیگر یعنی فرا قالب مبتنی برهستی شناسی غرب و هستی شناسی اسلامی تا حدودی معرفی و سپس دیدگاه این فراقالبها را در مبانی هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی مورد مقایسه قرار دهد. در بخش دیگری از این مقاله سعی شده است تعریف و کارکردهای خانواده با تأکید بر نقش زن از این دو دیدگاه مورد بحث قرار گیرد و در نهایت مسیر نقش گزاری مساجد در جهت دهی خانواده ها به سوی انتخاب فراقالب دینی بررسی شود.

واژگان کلیدی:عزب، خانواده، هستی شناسی غربی، هستی شناسی اسلامی، نقش زن.

ص: 113

ص: 114

مقدمه

خانواده به عنوان نهاد پرورش دهنده و محافظ ایدئولوژی حاکم بر جامعه همواره تحت مطالعه قدرتمندان قرار داشته است و صاحبان سرمایه و سودجویان اقتصادی، از تمام جریانات پیش آمده و یا جریان سازی به نفع طمع خود بهره گرفته اند تا با کنترل و شکل دهی به این نهاد، یا آن را در خدمت اهداف خود درآورند و یا حتی آن را از حیز انتفاع خارج سازند.

تاریخ جریانات سود جویانه نشان می دهد آنان که قصد فریب دارند همواره خود را در قالب اصل معرفی می کنند همچنان که صاحبان قدرت جهانی تمام تلاش خود را می کنند تا از طریق مطالعات روان شناختی، مردم شناسی، زبان شناسی و ... دربارة انسان مسیرهای سلطه بر روح و جان انسان ها را به دست آورند. آنها برای نیازهای فیزیولوژیک، احساس امنیت، دیده شدن و حتی گرایش به یک وجود برتر یا من برتر(1) یا تجربیات اوج (مازلو) و یا تفرد (یونگ) هم برنامه سازی کرده اند. خصوصیت ویژة طراحان سلطه جهانی این است که برنامه های خود رامطابق با نیازها تنظیم می کنند تا همراهی و اعتماد شکل بگیرد سپس اهداف خود را بر آن سوار می کنند. لذا تمام برنامه براساس این نیازها شکل داده می شود و اگر یک قدرت بتواند چگونگی پاسخ به نیازهای همگانی را رهبری کند در حقیقت سرچشمه، در تصرف اوست. امروز مؤسسات عظیمی که در سراسر دنیا در حال فعالیت هستند مثل بنیاد راکفلر(2)

با توجه به یافته های مرتبط با این نیازها به دستکاری این نیازها و جهت دهی و معنی دهی به شیوه های خاصی از زندگی می پردازند، تغییر در شیوه برآوردن نیازهای فیزیولوژیک به دلیل ملموس بودنش به وضوح قابل مشاهده است مثلاً در بحث خانواده ،

ص: 115


1- . Higher self
2- . این بنیاد در ظاهر درخصوص امور مربوط به بهداشت و آموزش در سطح جهانی فعالیت می کند اما در واقع یک شرکت تجاری جهانی محسوب می شود که به همراه شبکه های گسترده مالی و اقتصادی خود، مدیریت بازارهای بین المللی را در دست دارد.

مؤسسات دریافته اند تغییر باورها و سبک های زندگی در خانواده های منسجم و بسته در مقابل تغییرات محیطی بسیار مشکل است مخصوصاً اگر خانواده دارای روابط منظمی با کلیسا به عنوان یک نهاد دینی باشد. لذا از چند ناحیه حمله به این سیستم ها را آغاز کردند.

آلوده ساختن صاحبان کلیسا از طریق نیازهای فیزیولوژیک و یا یافتن خود آلوده شدگان به دلایل نفسانی.

سست ساختن اعتقاد و پیوند خانواده ها با کلیسا از طریق بر ملا کردن وضعیت آلوده شدگان به عنوان ایجاد جو عدم اعتماد.

ارائه معنویتِ بدون موضوع(1) به عنوان جایگزینی برای رفع نیاز فطری به وجود برتر.

جسمانی ساختن خدا در شطحیات:(2) برای مثال خدا دستم را گرفت. هر کجا رفتم او مرا دنبال می کرد. من در دستهای او احساس گرمی کردم و امثال این.

اینک که نهاد خانواده در معرض خطرات و حملات رنگارنگ قرار داردو دین پس از شکست انسان گرایی بدون خدا در جوامع غربی دوباره مورد توجه قرار گرفته، نهادهای دینی زمینه سازِ ساختار و قالب های حضور دین در جامعه از اهمیت ویژه ای برخوردارشده اند. در حقیقت این نهاد ها هستند که مفاهیم و معانی دینی را باز تعریف کرده و در عرصه اجتماع معرفی می نماید، از مهم ترین نهادهای شناخته شدۀ قابل

اعتماد برای مردم در جامعه ایرانی و اسلامی؛ مسجد است. مسجد که با ظهور اسلام به منظور گردهمایی و تجمعات دینی و سیاسی شکل گرفت، از مهم ترین این نهادها است. مساجد در دورترین و مرکزی ترین بخشهای کشور در روستاها و شهرها می توانند محل خیر و برکت باشند. مساجد در کشور ایران هرگز تنها به عنوان محل عبادت شناخته نشده اند بلکه محل تغذیة فکری، حل معضلات و مشکلات مسلمانان، آموزش روش زندگی دینی، محافظت از ایده های مذهبی و غنی سازی آن و مقابله با دستبردهای شیطانی و در نهایت خیزش حرکت های سیاسی بر علیه حکومت های جابر بوده است. تاریخ هرگز شکل گیری انقلاب های کوچک و بزرگ در مساجد ی مانند قبا، ارک، گوهرشاد و امثال آن را فراموش نخواهد کرد. تاریخ، مبارزه آگاهانه اهالی بیدار مسجد علیه اندیشه های ستمگر و موذی را به خاطر خواهد سپرد.

ص: 116


1- . از دید فرانکل: هر چیزی می تواند معنوی به حساب بیاید.
2- . شطحیات بیان امور و رموز و عباراتی که حاکی از وصف حال و شدت وجد است. فرم شطحیات عمیقاً فرمی پست مدرنیستی است.

الف)جنگ خاموش و خزنده دو فراقالب در بستر جامعه (جریان فراگیر)

اشاره

در پاسخ به نیاز فطری انسان ها در داشتن توضیحی برای آنچه با آن در ارتباط هستند، یعنی هستی اعم از هستی خود، خدا یا هستی های دیگر، در کل دو فضای کاملا متفاوت وجود دارد. هریک ازاین فراقالب ها خود دارای شاخه های بسیارمتعددی هستند ولی این شاخه ها اصول و مبانی مشترکی دارند که در طبقه بندی جزئی آن فراقالب قرار می گیرد. بسیاری از مکاتب فکری انسان شناسی و روان شناختی معتقدند انسانها ذاتاً به دنبال یافتن معنای وقایع اطراف خود هستند. در حقیقت معانی پیوند دهندۀ اشیاء، وقایع و فاعل شناسا خواهد بود. (کلینگر، 1998، پیاژه، 1969) لذا معنا در حقیقت محصول هستی شناسی شخصی است و اهداف یا مقاصد هر کسی را می توان در دنیای معانی او شناسایی کرد. رویکرد تعامل گرایی نمادین این مطلب را چنین توضیح می دهد: شیوه ای که یک شخص چیزی را تعریف یا ادراک می کند (در واقع همان هستی شناسی وی) رفتارهای او را در رابطه با آن چیز هدایت می کند. (بلومر، 1969) لذا برای ورود به بحث خانواده به طور اصولی و درک چرایی تفاوت در تعاریف در این حوزه، درک تحولات جاری و چگونگی نقش دیگر اندیشان در آن و در نهایت درک وظیفۀ هدایتی مساجد در مقابل آن، باید فراقالب هایی که این نحوه ارتباط را توضیح می دهند، مرور کرده و موضع خود در مقابل آنها را روشن ساخت. فراقالب هستی شناسی اسلامی و فراقالب هستی شناسی غربی.

1. فراقالب هستی شناسی اسلامی

در هستی شناسی اسلامی؛ نحوه نگاه به هستی، نحوه نگاه، به انسان به عنوان یک مخلوق و رابطه اش با خدا، ارزش گزاری او در ارتباط با هر واقعیت و جهت گیری ارتباطی با

ص: 117

آن را، برای فرد مشخص می نماید. با توجه به ارتباط بین حیطه های شناخت در می یابیم برای تعریف و معنای هر چیز از جمله تعریف خانواده به عنوان یکی از متغیرهای بحث حاضر از یک دیدگاه باید به هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و سپس ارزش شناسی آن دیدگاه توجه نماییم.

هستی شناسی در حقیقت فلسفه و نگاه فرد نسبت به جهان و متعلقات آن است. در هستی شناسی اسلامی جهان آفریدۀ خداوند است. بخشی آشکار و قابل دریافت با حس و بخشی پنهان و غیرقابل شناخت با حس است. (بقره) این جهان با هدفی مشخص آفریده شده، تماماً قانونمند است. همة آن لحظه به لحظه در حال آفریدگی و تحول براساس قوانین لایتغیر است. همة اجزاء آن یکپارچه، هماهنگ و زوج است و در مسیر الی الله در حرکت و بازگشت به مبدأ است. انسان جزئی از این جهان و تحت تأثیر همة این قواعد است. انسان به واسطة قدرت تأله یعنی شناخت الوهیت حاکم بر هستی می تواند متفاوت از دیگر اجزاء هستی باشد و تأله در حلقه خواست بشر و توفیق الله صورت می بندد. خدای هستی هیچ نسبت خاصی با هیچ یک از اجزاء هستی ندارد، بی نیاز است، مولود نبوده و مولودی ندارد، یگانة الرحمن و الرحیم است. هستی در حال گستردن دائمی غیرقابل تصور و دارای بطونی بعد از بطون است و انسان می تواند به اذن الله حتی بر غیب آن هم شناخت پیدا کند وایمان و یقین بیابد. ارزش انسان ها تنها به تقوی آنهاست و هیچ مزیتی الا به تقوا برای هیچ انسانی در نظر گرفته نشده است. (حجرات / 11) پس به این ترتیب می توانیم خانواده را در فراقالب هستی شناسی اسلامی چنین تعریف کنیم. خانواده یک نهاد فطری است که با کشش فطری یک زن و مرد برای سهم گذاری به منظور ساختن سرنوشتی مشترک متولد می شود و طی فرایندهایی قانونمند و مسئولانه با نیازهای شخصی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی زمان خود تعامل برقرار می کند.

در هستی شناسی اسلامی زوجیت یک قاعده کلی برای همه مخلوقات است.(1) پس خانواده به تبعیت از همه هستی وجودی واقعی، غایتمند، تابع قوانین و علیت، در حال تغییر، دارای مراتب ارتباطی، تابع اراده مشترک تشکیل دهندگان و مسئول تأثیر و تأثّر با خود، اجتماع،

حکومت، تاریخ و زمان مرتبط با خود است. این تعریف طبعاً ساختار و محتوی مشخصی دارد که به تابعان خود اجازه هر نوع عمل را نمی دهد. اینجا عمل مسئولانه است. مسئولیت در

ص: 118


1- . شعراء 7، لقمان 10، ق 7، الرحمن 52، رعد 3، زاریات 49، نجم 45، قیامت 29، یس 26، زخرف 12، طه 53.

این تعریف تنها رفع نیازهای شخصی یا حتی تحقق خود نیست. انسان فطرتاً مسئول آفریده شده است و باید در مقابل اجتماع، حکومت و تاریخ و زمان خود مسئولانه عمل کند.

در این نوع از انسان شناسی، انسان در مسیر تکامل، یا صعود می کند و یا سقوط، گزینه سومی به نام «سکون» وجود ندارد. (جوادی آملی، 1389) لذا مسئولیت اوست که بداند در حال صعود است یا بقول حضرت علی علیه السلام گرفتار ارتجاع «فلینظر ناظر؛ سائر هو ام راجع» در چنین بینشی انسان هم مسئول صیر(1) خود است و هم مسئول سیر(2) خود. و قرآن می پرسد «فاین تذهبون؟»(تکویر، 26)از این ویژگی نتیجه می شود که انسان در این فضا و بینش دارای اختیار است.(رعد/5) در این دیدگاه، انسان قابلیت بازگشت از اراده خود و اتخاذ اراده معکوس را هم دارد و البته بازگشت به صلاح را هم خداوند می پذیرد.(توبه)

از دل این انسان شناسی، ارزش شناسی خاصی قابل درک است و آن اینکه ارزش انسان ها تنها در نزد خالق آنها تعیین می شود و میزانِ لا یتغیرِ خالق هستی، برای محک انسان ها، تقوی است و فقط تقوی. اینجا زن یا مرد بودن، از کدام طبقه اقتصادی و قبیله بودن، فرزند یا پدر و مادر چه کسی بودن، ارزش به حساب نمی آید.(3) تنها تقوی ملاک ارزش گذاری است و تقوی عبارت است از توان کنترل و تنظیم خود در صیر و سیر.

پس در تعریف خانواده از این منظر، ما با یک واقعیت روبرو هستیم که دارای آثار واقعی نیز هست. واقعیتی که ساختار مشخصی و کارکردهای معینی در قالب اهداف و وظایف دارد. ازدواج در اینجا تنها یک خواست شخصی نیست بلکه وظیفة اجتماعی و همراهی با هستی کل است.

و اختلال در آن یعنی عدم انجام تکالیف، عدم توجه به قواعد و هماهنگی با آنها، عدم رعایت حقوق خود، خدا یا انسانهای دیگر، عدم توجه به عهد و قرارداد اولیه با خود، خدا، یا همسر و فرزندان. و طبعاً رفع مشکلات هم با توبه از بد عهدی، زیاده خواهی، کم گذاری، خودخواهی و سهم خواهی میسر می شود.

2. فراقالب هستی شناسی غربی

هستی شناسی حاکم بر غرب معتقد است جهان محصول بازنمایی ها و تجلیاتی است که

ص: 119


1- . حرکت نفسانی و درونی.
2- . حرکت مکانی و بیرونی.
3- . حجرات 11، آل عمران 195، غافر 40، النجم 21، قیامه 39.

افکار و اذهان انسان ها به وجود آورده است. به عبارت دیگر آنچه به عنوان امر واقعی تلقی می شود صرفاً به این دلیل واقعی است که براساس تصویر ما واقعی تعریف می شود. واقعیت چیزی است که انسان ها می سازند، می آموزند و آن را منتقل می کنند و دگرگون می سازند.(سایر،200)

با حذف واقعیت در بحث هستی شناسی، امکان معرفت عینی هم در معرفت شناسی غیر ممکن می نماید.(مجلسی،200) و در حیطه انسان شناسی، انسان، محور همه امور است. تحولات قالب فکری غرب چندان جدی به نظر نمی رسد. با نگاه به پیوستار و ریشه های این فراقالب روشن می شود غرب همواره انسان را محور همه امور می داند. در دوران سنت انسانهای خاص (صاحبان کلیسا) تعیین می کردند چه چیز درست و غلط است و شهروندان دست دوم یا تابع می شدند یا محکوم. در دوره مدرنیته آنچه انسانهای خاصی (دانشمندان) می توانستند آن را از طریق اندازه گیری با ابزار و روشهای مورد تأیید خود اندازه بگیرند و تصدیق کنند واقعیت به حساب می آمد ولا غیر و در دوره پست مدرنیته هرچه که هر کس آن را واقعیت بداند واقعیت است. البته اصلاح آن زود صورت گرفت و آن اینکه هر چه گفتمان حاکم آنرا واقعیت بداند، آن واقعیت است یعنی باز هم انسانهایی خاص که همان صاحبان قدرت و گفتمان سازها باشند واقعیت را تعریف می کنند به تعبیر دیگر واقعیت ها ساخته می شوند نه کشف اما ساز و کارهایی که واقعیت ها را می سازند اجتماعی است و قراردادی.(بینش،2000)

انسان در این قالب به همه چیز معنی و در حقیقت هستی می بخشد. انسان خالق همه چیز است پس می تواند هر طور می خواهد آن را تغییر دهد. با توجه به این نوع هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی، تکلیف سیستم ارزش گذاری روشن می شود. در اینجا ارزش ها هیچ وجه

واقعیت ندارند بلکه به زمان و فاعل ارزش گذار و اجتماع و هر چیز دیگری می تواند بستگی داشته باشند و درست و غلطش مشخص نیست. همه چیز می تواند درست و یا در عین حال از منظری دیگر غلط باشد. در این صورت سیستم تشویق و تنبیه هم وضع روشنی نمی تواند داشته باشد. خانواده در اینجا مجموعة معانی است که دو نفر (نه لزوماً زن و مرد) آن را خلق و تجربه می کنند که احتمالاً بیشتر تحت تأثیر گفتمان حاکم است.

مشخصاً گفتمان حاکم همان قدرت حاکم است زیرا وقتی سیستم معنایی خلقی باشد و نه کشفی، کسانی که قدرت بیشتری دارند سیستم معنایی متناسب با اهداف خود را بر اجزاء

ص: 120

جامعه حاکم می سازند. از این منظر، اختلال معنایی ندارد. اینکه دو زن و یا دو مرد تصمیم بگیرند با هم ازدواج بکنند جالب است و خلق معنایی جدید، اگر بازار را تقویت کند حتی می شود آن را به نوعی همه گیر هم کرد. اینکه حتماً قاعده ای و قراردادی و اعلانی وجود داشته باشد مهم نیست، می شود هر کسی تا هر زمانی با هر کسی به هر دلیلی زندگی کند و یا در اصطلاح هم خانه باشد. در این صورت درمان خانواده هم بی معناست اگر مجموعه افرادی احساس کردند داستان زندگی شان جالب نیست می شود کمک کنیم داستان تازه ای خلق کنیم، هرطور که آنها بخواهند.

در هر صورت امروز جهان با دو قالب ذهنی برای خانواده روبروست. هر دوی این جریانات در کشور ما نیز وجود دارد، بیش و کمش مهم نیست، واقعیتی است که هست. در واقع جنگ جدید بین این دو نگاه آنچنان خاموش و خزنده پیش می رود که بسیاری از افراد حضور آن را در جامعه احساس نمی کنند، زیرا در این جنگ کسی پرچم خاصی برای شناخته شدن ندارد. وقتی زبان بر چگونگی درک افراد از واقعیت تأثیر می گذارد و یک تعامل دو جانبه بین زبان و فرهنگ برقرار است. وقتی زبان جهان بینی و شیوه تفکر ما را تحت تأثیر قرار می دهد. چه کسی می تواند بر ورود دنیاهای ناشناخته در دنیای انتخابی ما نگهبانی کند. اگر بپذیریم که عادات زبانی انتخابهای ما را می سازند، همان گونه که وورف و ساپیرو (1930) گفته اند و اگر انسان می تواند معانی را به هستی القا کند پس چگونه می توان انتخابهای آزادی داشت و مسئولیت آنها را پذیرفت.

جدول شماره یک نشان می دهدکه نگاه قالب بر گفتمان در فضای اسلامی و غربی چه تفاوت ریشه ای درباره هستی، معرفت، انسان و دیگر ارزشها دارد. با این وصف انتقال اطلاعات از طریق رسانه ها تداخل بسیار

نابود کننده ای بوجود آورده است و این، تکلیف مساجد را روشن می سازد.

ص: 121

در جدول زیر نگاهی تحلیلی بر مضامین حاکم بر این دو فراقالب خواهیم داشت:

جدول شماره 1: مقایسه مضامین مبتنی بر فراقالب هستی شناسی اسلامی و هستی شناسی غربی

فرا قالب هستی شناسی اسلامی

فراقالب هستی شناسی غربی

جهان

آفریده خداوند است

جهان

محصول بازنمایی ها و تجلیاتی است

که

حاصل افکار و اذهان انسان هاست.

واقعیت

امری عینی و حقیقی است

که

خداوند خالق آن است.

واقعیت

چیزی است که انسان ها می سازند.

معرفت

امری عینی و بیرونی است.

معرفت

ذهنی است و معرفت عینی ممکن نیست.

خداوند

محور همه امور است.

انسان

محور همه امور است.

ارزش

انسان ها تنها در نزد خالق

آنها

تعیین می شود.

ارزشها

می تواند بستگی به زمان و فاعل ارزش گذار

و

اجتماع و هر چیز دیگری داشته باشند.

میزان

لا یتغیر خالق هستی برای

محک

انسانها تقوی است انسان

می تواند

به اذن الله بر آن شناخت پیدا کند.

ارزشها

معیاری برای تشخیص درست

یا

غلط ندارند.

خانواده

یک نهاد فطری است که باسهم گذاری

یک

زن و مرد به منظور ساختن سرنوشتی مشترک

متولد

می شود و طی فرایندهایی قانونمند و

مسئولانه

با نیازهای شخصی، اجتماعی، سیاسی و

تاریخی

زمان خود تعامل برقرار می کند.

خانواده

در اینجا مجموعۀ معانی است

که

دو نفر (نه لزوماً زن و مرد) آن را خلق

و

تجربه می کنند که احتمالاً بیشتر تحت

تأثیر

گفتمان حاکم است.

اختلال

در خانواده یعنی عدم انجام تکالیف، عدم

توجه

به قواعد و هماهنگی با آنها، عدم رعایت حقوق

خود،

خدا یا انسانهای دیگر. عدم توجه به عهد و

قرارداد

اولیه با خود، خدا یا همسر و فرزندان

خانواده

مختل و آسیب زا وجود ندارد.

در

خانواده ساختار مشخصی دارد

و

کارکردهای معینی در قالب اهداف و وظایف

هیچ

قاعده و قانون و قراردادی در ازدواج

و

خانواده وجود ندارد.

درمان خانواده یا تصحیح شرایط یعنی

توبه

از بد عهدی و زیاده خواهی

و

کم گذاری و خودخواهی و سهم خواهی

درمان

خانواده بی معناست و تغییر در واقع

خلق

داستان جدید است.

ازدواج

در اینجا تنها یک خواست شخصی

نیست

بلکه وظیفه ای اجتماعی

و

همراهی با هستی کل است.

ازدواج

یک خواست و تمایل شخصی

مبتنی

بر هیجان است. هیجانی که

آن

را عشق می نامند.

در ادامه این بحث لازم است موضع این دو فراقالب را در ارتباط با تعریف از زن به عنوان یکی از دورکن هسته اولیه خانواده بررسی شود.

ص: 122

ب) بررسی تحلیلی تفاوت دیدگاه اسلام و غرب پیرامون زن

ائمه جماعات باید توجه داشته باشند غرب برای کسب قدرت بیشتر از عنصر اساسی خانواده یعنی زن، چگونه بهره گرفته است و چگونه این نیمه جامعه را در تعارض با نیمه دیگر قرار داده است و از ایجاد این تعارض بهره های فوق تصوری را برده است. ائمه محترم جماعات باید مبانی و سیر این جریان را به خوبی بشناسند تا در ارتباط با خانواده دچار خطای استراتژیک نشوند. ائمه محترم جماعات باید توجه داشته باشند که معرفی دقیق و اصیل قرآنی در ارتباط با نیمةآزرده خاطرخانواده یعنی زن که دائماً بوسیله رسانه های خارجی و البته داخلی برای ایجادتعارض در خانواده بسیج می شوند از اهمیت استراتژیک برخوردار است. از این روی به طور بسیار خلاصه وکلی به توضیح این سیر می پردازیم.

در فرهنگ غرب قبل از میلاد، ارسطو زن را موجودی ناقص قلمداد می کرد. او معتقد بود زنان و بندگان از روی طبیعت محکوم به اسارت هستند و به هیچ وجه سزاوار شرکت در کارهای عمومی نیستند. یهودیان نیز بنا بر فرمان یهوه در آخرین بند از فرمانهای ده گانه، زنان در ردیف چهارپایان و اموال غیر منقول قرار دارند و دعای مردان در نمازشان این است که «خدایا از تو سپاسگزارم که مرا کافر و زن قرار ندادی». (بزرگ زاده ، بررسی رویکرد غرب به زنان در طرح خاورمیانه بزرگ، فصلنامه مطالعات فرهنگی _ دفاعی زنان. 1384.) باز خوانی متون دینی مسیحی نیز منطبق با این نگاه تحقیر آمیز تعبیر و تفسیر شده و زمینه های بروز چالشهای سهم خواهانه زنان با سوگیری ضد مذهبی را فراهم آورد و مبارزات آنها را در قالب فمینیسم شکل داد. این جریان سالهاست در غرب در حال رشد و توسعه است جریانی که در مقابل زورمداری و بهر ه وری از زن در غرب ساخته شد و خود به دلیل عدم داشتن میزانی برای حقیقت جویی و بهره وری موج سواران اقتصادی، بلای دیگری شد برای انسانیت. این

ص: 123

جریان موجبات جنگ های خانگی، بی خانمانی، عدم آرامش و آسایش فرزندان را فراهم آورد و نه تنها نتوانست به حمایت از زنان کمکی کند بلکه منزلت زن را به شدت کاهش داد و گاه آنقدر تنزل یافت که دست آورد خود را راننده کامیون و تاکسی زنان اعلان نمود و در نهایت موجب شد مردان در خانه، خانه داری کنند و زنان در بازار به فروش بروند. البته این جریان مسیر پرپیچ و خم را پشت سر گذراند و به مدد پشتیبانی های فرماسونرها تا حد ساختن فلسفه و سیاست هم جای پایی برای خود باز کرده و امروز به یک نحلة دینی تبدیل شده است و متأسفانه شعارهای زیبا شده آن که اصولاً ضد دین است بدون توجه در جوامعی مثل جوامع اسلامی که به طور زیربنایی درباره زن و مرد دیدگاه کاملاً متفاوتی دارد نیز نفوذ کرده است.(1) قابل توجه است که در

جامعه غربی زنان در متون مقدس با چه چیز روبرو شدند. چیزهایی که بوسیلة ارباب کلیسا با وسواس و جزئیات مطرح می شد با بیداری زنان این مباحث موجبات تحولاتی را فراهم آورد که هر چند در اصل خود سؤالهای به حقی بود اما همچون گذشته تاریخ به انحراف کشیده می شد و مورد سوء استفادة جماعت ماهیگیر قرار گرفت. اما آنچه مورد سؤال قرار گرفت عبارت بود از :

ادعای برتری مرد بر زن در خلقت؛ مسئول بودن زن در گناه ازلی؛ فدیه بودن پسر خدا برای آمرزش گناه زن؛ تحمل رنج بارداری به جبران گناهی که انجام داد؛ تمکین بی قید و

ص: 124


1- . رسوخ چنین نگرشی در جامعه ما را یاد این فرموده مولانا می اندازد: اشتری گُم کرده ای ای مُعتمَد . . . . . . هر کسی ز اشتر نشانت می دهد/ تو نمی دانی که آن اشتر کجاست . . . . . . لیک دانی کین نشانی ها خطاست/ وآن که اشتر گُم نکرد او از مِری. . . . . . . همچو آن گُم کرده جوید اُشتری / که بلی من هم شتر گُم کرده ام. . . . . . هر که یابد اُجرتش آورده ام/ تا در اشتر با تو انبازی کند . . . . . بهر طمْعِ اشتر این بازی کند/ او نشان کَژ بنشناسد ز راست . . . . . . . لیک گفتت آن مُقلِّد را عَصاست / هرچه را گویی خطا بود آن نشان . . . . . . او به تقلید تو می گوید همان چون نشان راست گویند و شبیه . . . . . . . پس یقین گردد ترا لا رَیبَ فیه / آن شفایِ جانِ رنجورت شود . . . . . . رنگِ روی و صحّت و زورت شود/ چشم تو روشن شود پایت دوان . . . . . جسم تو جان گردد و جانت روان/ پس بگویی راست گفتی ای امین . . . . . . . این نشانی ها بَلاغ آمد مُبین/ فیه آیاتٌ ثِقاتٌ بَیِّنات. . . . . . . این بَراتی باشد و قدرِ نجات/ این نشان چون داد، گویی پیش رو. . . . . . . وقت آهنگ است پیش آهنگ شو / پیرَویِّ تو کنم ای راست گو. . . . . . . بوی بُردی ز اشترم بنما که کو/ پیش آن کس که نه صاحب اشتری ست. . . . . . . کو درین جُستِ شتر بهر مِری ست،/ زین نشانِ راست نفزودش یقین. . . . . . جز ز عکس ناقه جوی راستین/ بوی بُرد از جِدّ و گرمی های او . . . . . . . که گزافه نیست این هیهای او/ اندرین اشتر نبودش حق ولی. . . . . . . اشتری گم کرده است او هم بلی/ طمعِ ناقه ی غیرْ روپوشش شده . . . . . . . آن چه ازو گُم شد فراموشش شده/ هر کجا او می دود این می دود . . . . . . . از طمع هم َدردِ صاحب می شود/ کاذبی با صادقی چون شد روان. . . . . . . آن دروغش راستی شد ناگهان/ اندر آن صحرا که آن اشتر شتافت. . . . . . . اشتر خود نیز آن دیگر بیافت/ چون بدیدش یاد آورد آنِ خویش. . . . . . . بی طمع شد ز اشترِ آن یار و خویش/ آن مقلِّد شد مُحقِّق چون بدید . . . . . . . اشتر خود را که آنجا می چرید/ او طلب کار شتر آن لحظه گشت . . . . . . . می نجُستش تا ندید او را به دشت/ بعد از آن تنهارَوی آغاز کرد. . . . . . . چشم سوی ناقه ی خود باز کرد/ گفت آن صادق مرا بگذاشتی؟. . . . . . . تا به اکنون پاسِ من می داشتی

شرط جنسی از همسر؛ عامل فریب بودن زن؛ لزوم حفظ پوشش بوسیله زنان؛ عدم تعلق زن به نوع بشر؛ عدم نیاز به یادگیری و درس خواندن؛ عدم وجود روح برای زنان.(1)

به این ترتیب در غرب این جریان موجب گوشه نشینی متدینین جامعه شد و زنان به حق خواهی برای برقراری حقوق انسانی شان روی آوردند اما دیری نپایید که فمینست های انسان محور که برقراری عدالت ورفع تبعیض را دنبال می کردند به فمینیست های زن محور که خواهان جابجایی جایگاه مرد وزن و تبعیض وارونه بودند تبدیل شدند.

سؤالهایی که جو تحریک آمیزی را بوجود آورده بود، دهان به دهان گشت و منجر به سؤالهای دیگری شد از جمله: «چرا یک زن نباید در روابط جنسی حق تصمیم گیری داشته باشد؟ چرا یک زن باید محکوم به باروری و تربیت فرزندان و اتلاف عمر خود برای دیگران باشد.»

و در نهایت به اینجا انجامید که: «روابط جنسی حق شخصی هر فرد است و هیچ کس اجازه ندارد در این مسئله افراد دخالت کند. حال باید دید جامعه ای که زنان و احتمالاً مردان آن مجاز باشند هر کاری در این زمینه میلشان بود انجام دهند چگونه جامعه ای خواهد بود!

گنه کار دانستن حوا در مسئله فریب شیطان در سفر پیدایش و تفسیر بعدی عالمان به گنه کار دانستن زنان یا نظر بعضی از علمای مسیحیت مبنی بر اینکه زن برای مرد آفریده شده است و زن برحسب طبیعتش پایین تر و زیر دست مرد است چون مرد از بصیرت و عقل بیشتری برخوردار است؛ (ریشه یابی بحران زنان در غرب با تکیه بر آموزه های کتاب مقدس، 1390.) به آتش تعارضات اجتماعی بیشتر دامن زد. پس از این تلقی ها از زن، زنان به مخالفت با چنین بینشی برخواستند و عروسک گردانان واقعی در بازار، جهت بهره وری از موقعیت، وارد صحنه شدند و پایه های لیبرالیسم جنسی را بنیان نهادند.

در میانه قرن هفدهم جورج فاکس(2) برای حل مسئله گناه حوا و تعدیل برابری زن و مرد اظهار داشت که می شود از مسیح پیروی کنیم به این ترتیب که به جای تبعیت زنان از مردان، هر دو از خدا تبعیت کنند. (کریمی، 1385) در سال 1905 به دلیل مخالفت مردم با طبقه بندی های سلیقه ای و علاقه ای از طرف حکومت دینی که از قرن چهارم شروع شده بود، رسماً جدایی کلیسا از امور سیاسی در قانون اساسی فرانسه اعلان شد. (جاوید، ص 40) و بالاخره در نیمه قرن بیستم فمینیسم تغییرات عمیقی در نگرش ها و آداب و رسوم غربیان ایجاد کرد. انقلاب جنسی و آزادی به معنای رهایی روابط جنسی از قید و بندهای وابسته

ص: 125


1- . افتخاری، زن از دیدگاه ملت ها، ادیان و بزرگان جهان، زن از دیدگاه مسیحیت.
2- . George fox

به فضیلت های سنتی مسیحیت تلقی شد. (لکنهاوزن، اسلام در رویارویی با فمینیسم) لذا ممنوعیت روابط جنسی برای زنان به جز با همسران خود، پوشاندن زیبایی های زنانه، انحصار روابط با جنس مخالف، نگهداری از خانه و فرزندان بوسیله زنان و مواردی مثل این با انتقاد جدی روبرو شد و منجر به یک اعتراض لجوجانه خانمان سوز شد.

همانطور که قابل پیش بینی بود؛ میل به بی بند و باری جنسی میدان سوء استفاده بازار قرار گرفت و هزارها هزار زمینه تولید و فروش که مجال بررسی آن در اینجا وجود ندارد بوجود آمد و زنان و مردان، جوانان و نوجوانان و حتی کودکان و متأسفانه حتی حیوانات هم در آتش این بی بند و باری کشیده شدند. نتیجه روانی آن بی اعتمادی، ناامیدی، افسردگی، خودکشی، بی میلی جنسی؛ نتیجه اجتماعی آن از هم پاشی نهاد خانواده، از دست رفتن کارکردهای خانواده، احساس عدم نیاز به ازدواج و تشکیل خانواده و شکل گیری هم خانگی به جای ازدواج، ازدواج زنان با یکدیگر، مردان با یکدیگر و خروج از رفتارهای فطری، فرزندان بی پدر و مادر و سرگردان؛ نتیجه اقتصادی آن اما بسیار جالب است نیاز به تنوع، سیر نشدن و حرص دریافتن چیزهای جدید برای ارضاء و بالا رفتن تقاضا و طبعاً سود عرضه کنندگان کالای مورد نیاز و کنترل بر ذهن و رفتار مردم و تشکیل دین های جدید از جمله حتی معنویت گراییِ بدون موضوع.

معضلات ناشی از آزادی جنسی در جهان بالاخره به اوج خود رسیده و نهضت های متعددی مانند TLW (1) در امریکا و سراسر جهان برای آموزش خویشتن داری جنسی مشغول برنامه نویسی شدند. تا آنجا که حتی دولت امریکا بودجۀ خاصی را برای این مؤسسات در نظر گرفت.

البته متأسفانه انسان خطاکرده، آنچنان مغرور و گم شده است که بازگشت به گذشته را برخود حرام کرده و نمی تواند خانواده سالم دین محور که پرورش دهنده انسان سالم رشد یابنده است را با ارتباطاتی که نتیجۀ آن جز سرگردانی، بی معنایی، بیماریهای متعدد جسمی و روانی، فرزندان بی سرپرست و بی خانمانی، ثمری نداشته را مقایسه کند و به تعبیر قرآن آنها بر گوشهای خود مهر زده اند همچون متحجرین قبل از اسلام که گوش خود را می گرفتند تا صدای حقیقت را نشنوند. اما لازم است دیدگاه اسلام درباره این موضوعات را هم مورد بررسی قرار دهیم تا ببینیم آیا شتر گم شده ما شباهتی با شتر گم شدۀ غرب دارد یا مسیر ما از جای دیگری می گذرد.

قرآن کریم در باره جایگاه زن و مرد می فرماید: ما شما را از یک زن و مرد آفریدیم وبرای

ص: 126


1- . True love waits

اینکه یکدیگر را بشناسید قبیله قبیله ساختیم، گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است. (حجرات/13)

در توضیح گناه کار بودن زن یا مرد آیت الله جوادی آملی در کتاب زن در آیینه جمال وجلال می فرمایند: «هیچ یک از ارزشها و ضد ارزشها نه مذکر است و نه مونث، زیرا بدن موصوف این اوصاف نیست، یعنی بدن، مسلمان یا کافر؛ صادق یا کاذب؛ عالم یا جاهل؛ محق یا مبطل نمی شود. پس جنسیت نیست که مشمول این حالت ها می شود بلکه «عقل نظری»؛ علم و اندیشه؛ دل، کشف و شهود؛ جان، فجور و تقوا؛ عقل عملی، اراده و امور، آن را شامل می شود که هیچ یک نر یا ماده نیستند.

درباره ی بارداری زنان که آن را در متون کلیسایی جبران گناه حوا معرفی کرده اند پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «هنگامی که زن باردار می شود همانند روزه دار شب زنده دار و مجاهدی است که با جان و مالش در راه خدا جهاد می کند و هنگامی که فارغ می شود، پاداشی دارد که نمی دانی عظمت آن چه قدر است.» (صدوق، 1380)

در بحث پوشش و عفاف درک این حقیقت ساده است که پوشش برای زن محدودیت و حصار نیست و برای راحتی مردان نیست، و حقی برای همسر یا پدر نیست که جواز رعایت یا عدم رعایت آن را صادر کنند. رعایت عفاف وحجاب حتی مربوط به خود او هم نیست. حرمت زن «حق الله» است یعنی حیثیت زن، حریم خداوند است زیرا که زن سرمایۀ عاطفه آفرینش است. زن معلم عاطفه است. قرآن دلیل مراقبت های ویژه برای زنان را وجود احتمالی افراد بیمار در جامعه معرفی می فرماید.(1)

در بحث تمکین هم که می تواند در واقع به عنوان یک ابزار در روابط زناشویی استفاده شود، از آنجا که قرآن هرگز اجازۀ سوءاستفاده از یک داشته را نمی دهد، بحث تمکین خاص را مطرح نموده است و البته این دستوری انسانی است که در کل به نفع خانواده است و برای آنکه نیازهای همسران به بیرون از مجموعه برده نشود و در نهایت سود آن به همة اعضاء خانواده برمی گردد در مورد تمکین عام در حقیقت بحث شرایط فرهنگ در هر زمان است که از محدوده این بحث خارج است. در جدول زیر به مقایسه متون کلیسایی در مقایسه با متون اسلامی در «موضوع محوری زن» خواهیم پرداخت.

ص: 127


1- . اقتباس از آیت الله جوادی آملی.

جدول شماره 2 : مقایسه متون کلیسایی در مقایسه با متون اسلامی

در«موضوع محوری زن»

متون کلیسایی

متون اسلامی

برتری مرد بر زن در خلقت

عدم تعلق زن به نوع بشر

عدم وجود روح برای زنان

ای مردم ما شما را از یک زن

و مرد آفریدیم. گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوی ترین شماست

تمکین بی قید و شرط جنسی از همسر، عامل

فریب بودن زن، مسئول بودن زن در گناه ازلی

تمکین با شرایطی صرفاً بخاطر

رفع نیازهای همسران در فضای سالم و اختصاصی

صورت می گیرد.

هیچ یک از ارزشها و ضد ارزشها

نه مذکر است و نه مؤنث زیرا بدن موصوف به این اوصاف نیست یعنی بدن، مسلمان یا کافر؛

صادق یا کاذب؛ عالم یا جاهل؛ محق یا مبطل

نمی شود. پس جنسیت نیست که مشمول

این حالت ها می شود.

لزوم حفظ پوشش بوسیله زنان

عفاف حق الله است

فدیه بودن پسر خدا برای آمرزش گناه زن،

تحمل رنج بارداری به جبران گناهی که

انجام داد

زن باردار همچون مجاهد

فی سبیل الله است

عدم نیاز به یادگیری و درس

خواندن

آموزش به انسانها از جمله زنان

از دستورات اسلام بوده است

حال در مقابل آن می توانیم اثرات آزادی جنسی در غرب را شاهد باشیم که یک «جامعۀ آرنجی» یعنی با نوک تیز آرنج هایت بزن و برو جلو! بدون توجه به دیگران ! بوجود آمد. (کوادر و مایر(1)،2003) در واقع تنها راه پیشرفت در جامعه خودخواهی و رقابت و بیرون راندن

ص: 128


1- . Quader Meier

دیگران با نوک تیز آرنج هاست. دوربریتز(1) مدیر پژوهش جمعیت شناختی آلمان دو عامل اصلی امتناع از فرزندآوری را میل به پیشرفت شغلی و ترس از مزاحمت فرزندان در لذت های زندگی و دردسر بودن آنها معرفی می کند.

اشنی ویند (2000) استاد روان شناسی مونیخ اختلالات روانی، رفتاری، بویژه سرپیچی، حرف ناشنوی، پرخاشگری و اضطراب کودکان را ناشی از آزادی و بی بندوباری معرفی می کند. برگردیم به اینکه چنین خودخواهی، رقابت جویی و بی بند و باری که جریان اجتماعی و تاریخی است ناشی از چه نوع هستی شناسی و انسان شناسی است.

داوکینز(2) درباره ژن های خودخواهی می گوید: «موجودات زنده در حقیقت ناقل و تسلیم ژن های خودخواهی هستند که سودایی ندارند غیر از تکثیر و نشر خود، لذا محیط خود را به نفع این منظور تغییر می دهند. ویژگی برجسته ای که ما در ژنهای موفق مشاهده خواهیم کرد فقط یک خودخواهی بی رحم است!

اما انسان اسلام به گونۀ دیگری است زیرا\

* انتخاب گر از بین موقعیت ها است و نه تنها سازگار؛

* امنیت خواه است ولی نه به هر قیمت؛

* جهت خواه است؛

* میزان محور(3) است.

ص: 129


1- . Dorbtitz
2- . Dawkins. R
3- . سوره الرحمن/ 5،6،7،8،9 وسوره شوری/ 42.

ج)نگاهی تحلیلی بر وظایف مسجد امروز در مقایسه با مسجد دیروز

طبعاً وظیفۀ مسجدیان امروز با دیروز کمی و شاید زیادی هرچند نه در اصل بلکه در شکل اجرای برنامه ها متفاوت شده است. مثلاً دیروز در مساجد احکام را می گفتند امروز تمام افراد از دورة ابتدایی و تا پایان دورة اول دبیرستان احکام مورد نیاز روزانه خود را در کتب درسی مدرسه تعلیم می گیرند و چنانچه مشکلی وجود داشته باشد با یک تلفن و یا بررسی اینترنتی آن مشکل را حل می کنند. دیروز هر چیزی در قالب مباحث مرتبط با دین مطرح می شد و به دلیل نداشتن معارض و ان قلت های وسوسه کننده به سادگی حل می شد و میزان سئوال کنندگی در ارتباط با آن بسیار پایین بود، لذا حرف زدن بالای منبر آسان بود چون آسان پذیرفته می شد و از آنجا که ذهن مردم بوسیله رسانه ها و جریانات تحریک نشده بود، تعاملات دینی به سادگی به نتیجه می رسید. درحالیکه امروز سخنان باید کاملاً دقیق و حساب شده باشد چون جمعیت مخاطب هرچند کاملاً علاقمند هستند ولی اذهان دست کاری شده ای دارند لذا سخنان باید کاملاً اقناع کننده و دقیق باشدو ابعاد گوناگون سؤالهای اجتماعی باید در نظر گرفته شوند.

صحبتها باید نشان دهندة آگاهی گوینده از موقعیت های جدید باشد. استدلالها در هر ارتباط بایستی متقن و راسخ باشد. در گذشته واژة حرام و حلال کافی بود تا مجموعه ای از رفتارها تصدیق و تعدادی از رفتارها تعطیل شود اما امروز واژة حلال و حرام تفاسیر متعددی می شود و با دهها سؤال روبرو می شود البته این سؤالها در کنار دهها سؤال دیگر قبلاً برای مجتهد طرح شده و پاسخ داده شده است ولی دیروز مردم عادی این سؤالها را مطرح نمی کردند و حال آنکه امروز اینها در ذهنشان پر رنگ شده و مُبلّغ خود باید به این مسائل اشراف داشته باشد و پاسخگو باشد. دیروز اگر به مردم می گفتیم سؤال درباره این موضوعات ذهن شما را پریشان می کند و به دلیل حسن نیتی که در مُبلّغ احساس

ص: 130

می کردند، قانع و ذهن خود را مشغول نمی کردند اما امروز حسن نیت احساس شده در گویندگان مذهبی به دلایلی مورد تردید قرار گرفته است که از مهم ترین آنها می توان به ورود افراد ناصالح و غیر قابل اعتماد (هرچند به تعداد انگشت شمار ) به مساجد اشاره کرد که طبعاً با توجه به در بوق و کرنا کردن کوچکترین تخلفی، رسانه های بیگانه اذهان مردم و اعتماد عمومی را خدشه دار می کنند و البته در اینجا مطمئناً دشمن را نمی توان سرزنش کرد چراکه این ماهیت اوست که دشمنی کند بلکه باید از خود پرسید که چرا دقت کافی در انتخاب بعضی گردانندگان مسجد نشده است؟

مسجد در ساده ترین شکل خود بزرگترین پیام را برای انسانها دارد. مسجد حرف می زند، مبارزه می کند، فراقالب ایجاد می کند، فرهنگ می سازد. مسجد فقط با یک علامت و آن «قبله» به انسانها می گوید ای انسانها «قولوا لا اله الا الله» پس تنها یک خدا، تشتط ممنوع! دیگر پرستی ممنوع! خودپرستی ممنوع! قدرت پرستی! قبیله پرستی!جنسیت پرستی! اشرافیت ممنوع، سنت پرستی ممنوع ! مسجد یعنی غرور ممنوع! غیبت ممنوع! تهمت ممنوع! ببینید قبله یعنی به یک سو بروید! تفرق ممنوع! تکثر ممنوع و همه تنها در یک علامت ساده تجلی پیدا می کند. در جای بی آلایش که می نشینی تفکر و رهایی و یک سویی ممکن می شود. پس تفلحوا صورت می پذیرد؛ رها می شوی و این نیاز بشر دیروز، امروز و فردا است.

اما مسجد معنی گرهایی هم دارد و آن معنی گرها ؛ خطیب ها، ائمه جماعات و صحنه گردانان مسجد هستند. اینکه آنها این فراقالب ها را بشناسند، در مقایسه قرار دهند، اهمیت اساسی دارد، جهاد امروز در یافتن شرایط جدیدی است که با آن روبرو هستیم. صحنه گردانان مسجد امروز باید درک کنند که در جهادی جدید قرار دارند و مقابله موفق آنها تنها از طریق مطالعه بیشتر و مردم داری و با دقت سخن گفتن است. صحنه گردانان مسجد امروز باید نقش حساس خود را در طرح مطالب با مردمی که در تعارض قرار داده شده اند را درک کنند.

مسجد می تواند در ساختن و تصحیح تفکرات و باورهای فراقالب یا بالا سری شرکت کنندگان برنامه ریزی کند و الویت بندی نماید مثلاً اگر خطیبی 40 دقیقه سخنرانی کند و هر 40 دقیقه آن یک سری وظایف کاری روزانه باشد حتماً به فضای ذهنی مخاطب خود توجه نداشته است. زمینه سازی ذهن برایش مهم نبوده است و داشتن یک قبله در کار و فعالیت خود را فراموش کرده است. مسجد معلم است.

ص: 131

امام علی علیه السلام درباره مسجد فرمودند: «هر که به مسجد رفت و آمد کند، یکی از هشت چیز را بدست آورد. برادری که در راه خدا از او بهره مند گردد، دانشی برگزیده، نشانه ای استوار، رحمتی مورد آشکار، سخنی که او را از تباهی بازدارد، سخنی که بشنود و او را به راه هدایت رهنمون شود و یا گناهی را به سبب بیم یا شرم ترک کند.» (صدوق، 1382) اگر دقت کنیم حضرت علی علیه السلام این مراحل را در فرمایش خود طرح نموده اند:

* همدلی و همراهی و برادری

* آگاهی یافتن

* میزان شناسی

* عقلانیت محوری

* ارشاد شدن و تمایز از گنه کاری و باطل

* هدایت یافتن

* توبه پذیر شدن (مرور و تشخیص خطا و درست)

در حقیقت آنچه گردانندگان مسجد باید انجام دهند در اینجا روشن شده است و شگفت آور است که کل مسیر در یک بند کوتاه مشخص شده است. ابتدائاً همراهی و همدلی، پذیرش ورودکنندگان به گونه ای که احساس کنند برادری یافته اند و این اولین برادر باید خود امام جماعت باشد. بعد از ایجاد ارتباط، آگاهی دادن است. دانش برگزیده، یعنی دانشی که یک فراقالب کامل است و انسان را با تمام هستی و وظایف در مقابل آن آشنا می کند. سپس یافتن میزان و یافتن چیزی که می شود آن را انتظار داشت و بعد عمل کردن، ارشاد به حق و جدا شدن تدریجی از فراقالب های شیطانی و گمراه کننده. پس از آن هدایت یافتن است. اما از آنجا که انسان همواره ممکن است دچار خطا شود، چون آفرینش جان او همراه با فالهمها فجورها و تقواهاست. پس درهای توبه باز است و وظیفۀ انسان مرور دائمی و تشخیص خطاها

و تنظیم مجدد خود با میزان که این مسیر روشن یک زندگی سالم و با نشاط است. لذا ائمه جماعات باید توجه داشته باشند که دیروز در مساجد از وظایف زن و مرد از پرهیزهایی سخن گفته می شد که مناسب روزگار خود بود اما امروز سخن گفتن درباره این وظایف باید با توجه به موقعیت جدید باشد.

ص: 132

بحث و نتیجه گیری

با توجه به اینکه یکی از کارکردهای مهم خانواده ایجاد، حفظ و یا حتی تغییر گفتمان های دینی وغیر دینی در اعضای خود و در نتیجه جامعه است، وظیفه مبلغان و نگهبانان نگاه دینی که پایگاهشان مسجد است در هدایت خانواده ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. باید دید امروز مسجدیان برای مقابله با غلبه آن فراقالب ذهنی که می رود کیان جامعه ما را فراگیرد و بالاخص بنیاد اصلی ترین و عالی ترین نهاد جامعه که پرورش دهنده فراقالب دینی و زندگی دینی است را از بین برده و در بستر جریان تخریب کننده، چه برنامه ای می توانند داشته باشند. دین اسلام؛ دین متعلق و متوقف در یک کشور نیست پس وظایف صحنه گردانان عرصه آن نیز منحصر به یک کشور، یک موقعیت و یک زمان نمی شود.

هدف استراتژیک ما حفظ آن فراقالبی است که به خانواده به عنوان یک نهاد فطری می نگرد. نهادی که با قراردادی به نام خدا بین یک زن و مرد براساس ساختار وجودیشان شروع می شود و وظایف این نهاد تنها لذت بردن و رفع نیاز جنسی نیست که بتواند به شکلهای دیگری هم برآورده شود. فراقالب پیش رو، اما، که متأسفانه به فرهنگ ما نیز نفوذ یافته؛ معتقد است نهاد خانواده با یک قرارداد شروع می شود ولی نه صرفاً بین یک زن ومرد بلکه باهر دو نفری (مرد با مرد _ زن با زن) که تصمیم داشته باشند برای مدتی زیر یک سقف زندگی کنند. اینجا داستان کاملاً متفاوت است از آنچه بازار سرمایۀ غرب برای اداره و کنترل مشتریان خود پیش بینی کرده است تنها با شکستن تمام هسته هایی میسرمی شودکه به نوعی کاهش دهنده میزان کنترل این بازار است و یا با شکستن اتصال به حلقه و ریسمان دینی که تحت کنترل قواعد و قوانینی باشد که انسان را به ساده زیستی، عدم مادی گرایی و تنوع مادی، عدم رقابت در دنیاخواهی و زر و زیور دنیوی که همه کالای این بازار است سوق می دهد مطمئناً دین سازان غربی مخالف تشکیل نهادی هستند که انسان ها را به گونه ای پرورش می دهد

که، جز از خدای واحد تبعیت نکنند و جز از قدرت او به هراس نیفتند و جز به خاطر او که خدای صلح و آرامش است نجنگند و ظلم نکنند و هماهنگ با هستی حرکت کنند و در این نهاد به پرورش خود و افرادی بپردازند که در جهت قدرت طلبی خود به تخریب جهان نپرداخته و در جهت خلاف جریان الهی حرکت نکند و آگاه باشند که دنیا مطاعی نیست که برای به دست آوردن آن باید همة ارزش ها را زیر سؤال برد

ص: 133

بلکه بدانند دنیا تنها محل سکونت موقتی است برای آزمودن و آزموده شدن، نه چسبیدن به آن و جنگیدن برای آن.

لذا ائمه جماعات باید توجه داشته باشند که دیروز در مساجد از وظایف زن و مرد و پرهیزهایی سخن گفته می شد که مناسب روزگار خود بود اما امروز سخن گفتن درباره این وظایف باید با توجه به موقعیت جدید همراه با استدلالهای مناسب با اشکالات طرح شده باشد.

یکی از هشدارآمیزترین موقعیت ها در این زمینه، موضع بازارجهانی و تصمیم گیران سیاست های جهانی دربارة ایران است. برای نمونه کشورهای گروه هشت مقرر می کنند در بخش طرح خاورمیانه بزرگ (مثلا) برای پرکردن شکاف اقتصادی در خاورمیانه از طریق سرمایه گذاری به ویژه با تأکید بر نوعی سرمایه گذاری به قصد سودآوری به خصوص در طرح هایی که زنان به انجام آن رو می آورند، مؤسسه اعطای وام با سود کم امکان اعطای وام 400 تا 500 میلیون دلاری را فراهم آورد و طی 5 سال به 2/1 میلیون فعال اقتصادی که حتما 750 هزار نفر آنها زنان باشند، داده شود تا از فقر رهایی یابند.»(روزنامه شرق، بهار 83)

از این لطف فراوان در می یابیم که دشمن نه یک کشور، بلکه یک ایده و یک فراقالب است که طی برنامه های بسیار مدون می رود که ساختارجامعه را از طریق برهم زدن ساختار خانواده تغییر دهد و محور اساسی تغییراتی که قصد دارد در جامعه انجام دهد زن است. موضوعِ موضع زنان یکی از اساسی ترین وکلیدی ترین مواضع به نفع فرا قالب توهم زایی در جامعه انسانی و بهره وری از منابع کشور است.

فراقالب غرب در تلاش است که فرا قالب هستی گرایی اسلامی را از طریق تشتط در جوامع اسلامی به لحاظ سیاسی، اقتصادی و مهمتر از همه فرهنگی مغلوب سازد. مهم ترین حرکت های غربی ها در جوامع اسلامی ایجاد نوعی آگاهی تعارض آمیز بین زنان بوده است. آنها به صورت خزنده ای به تغییر تعاریف و زبان ارتباطی اعضای خانواده با یکدیگر پرداخته اند. نقش و جایگاه زن را مورد سؤال اذهان زنان قرار داده است تا همان کاری که در خود غرب اتفاق افتاد و بنیاد خانواده را از بین برد و غرب و جامعة انسانی را با معضلات بسیار زیاد رویارو ساخت، در اینجا نیز رخ دهد، با این تفاوت که مبانی هستی شناسی و انسان شناسی غرب در هیچ دوره ای واقعا پاسخگوی سؤالهای ذهن آزرده زنان نبود، حال آنکه در اصول و فرامین اسلامی چنین بی عدالتی وتحقیر جنسیتی وجود ندارد وزنان برای دست یابی به حقوق خود و خانواده می توانند با طرح اصول و مبانی اسلامی دولت ها را به وظیفه خود

ص: 134

هدایت کنند و البته این یک حق نیست بلکه مسؤلیت همة زنان و مردان مسلمان است که همواره پاسدار حقوق خود و جامعه بر اساس مبانی و میزان الهی باشند. لذا امروز جایگاه مبلغان ومفسران دین برای نجات جامعه اساسی ترین نقش را ایفا می کنند. دقت در طرح مباحث فوق الذکر برای مخاطبان از اهمیت استراتژیک برخوردار است. آنچه می تواند ما را در مسیر بازگشت شده ی غرب قرار ندهد بازخوانی دقیق اصول و مبانی مرتبط با زن در قرآن کریم، احادیث و روایت ائمه معصومین و حذف تعابیر و تفاسیر شرایطی و غیر اصیل است. از آنجا که مساجد حلقه ارتباط مردم با مراجع دینی هستند، ائمه جماعت باید در خط مقدم با بهره مندی از زبان مشترک با جامعه امروز، روشن سازی شرایط، نقش ها و اثرات دو نوع فرا قالب موجود در جامعة فعلی به مدریت آحاد جامعه به سوی روش زندگی دینی بپردازند. البته با توجه به موقعیت باید؛ نوع تبلیغ، نوع روشن سازی و نوع برنامه ها در حلقه های مشاوره متشکل از متخصصان روان شناسی و جامعه شناسی با ائمه جماعات مورد بحث وبرنامه ریزی قرار گیرد. با توجه به مرور آنچه پیش روی ماست. برنامه های تعلیمی، ارشادی و تبلیغی مساجد باید حول محورهای زیر صورت گیرد:

* تبیین نظر راستین قرآن مبین درباره انسان، خانواده و نقش زن در ارتباط با یکدیگر

* ترغیب دوستی و مودت در خانواده

* ترغیب احترام بین همسران و والدین و فرزندان

* ترغیب به حفظ عدالت و انصاف بین اعضای خانواده

* ترغیب به رعایت حقوق اعضای خانواده توسط یکدیگر

* تبیین عظمت نقش مادری

* ترغیب به حفظ و افزایش احترام ویژه در دوران بارداری به زنان و حمایت جدی همسران به عنوان یک واجب

* تأکید بر اصل وفاداری و حفظ پاکدامنی بوسیله همسران

* تأکید بر نقش خوش خلقی و خوشحال نگه داشتن همسران یکدیگر را

* تأکید بر اصل سازگاری دو جانبه بایکدیگر و فرزندان

ص: 135

منابع

افتخاری، احمد علی، زن از دیدگاه ملت ها، ادیان و بزرگان جهان. تهران، انتشارات مهشاد (1375).

جاوید، محمد جواد، لائیسیته، مسیحیت و سیاست، تهران : انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1388.

جوادی آملی، جامعه در قرآن(تفسیر موضوعی قرآن کریم)، محقق حجه الاسلام مصطفی خلیلی، قم: انتشارات اسراء. چاپ سوم، 1389.

سبحانی، محمد تقی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام ( بررسی مقایسه ای دیدگاه اسلام و غرب)، تهران : انتشارات دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1392.

سبحانی، توفیق، زندگی نامه مولانا جلال الدین بلخی رومی، چ 2، تهران : قطره، 1386.

سومرز، خیانت زنان به هم نوعان خود.ترجمه و تلخیص: پریسا پورعلمداری. ناشر: دفتر نشر معارف، 1387.

سخایی، سیده مژگان، ریشه یابی بحران زنان در غرب با تکیه بر آموزه های کتاب مقدس، فصلنامه مطالعات راهبردی زنان، سال چهاردهم، شماره 53، 1390.

شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه صادق حسن زاده انتشارات ارمغان طوبی. تهران، 1382.

کریمی، فرشته، زن در طول تاریخ، شیراز: انتشارات نوین، 1385.

لگنهاوزن، محمد، اسلام در رویارویی با فمینیسم، ترجمه نرگس جواندل. بانوان شیعه، شماره 20، 1383.

بزرگ زاده، مهدی، زروندی، مهدی، بررسی رویکرد غرب به زنان در طرح خاورمیانه بزرگ، فصلنامه مطالعات فرهنگی دفاعی زنان سال اول شماره 1، 1384.

Blumer, H. (1969). Symbolic interactionism: perspectiveand method. Berkeley: university of California press

Fischer ,M. (1986). Anthropology as cultural critique , Chicago : university of Chicago press.

Hammersley , m. (2000). Taking sides in social research : essays on

ص: 136

partisanship and bias, London : routledge

Kerlinger, F. N. (1986). Foundations of behavioral research (3 Rd ed. ). New York: Harcourt Brace.

Piaget, J. (1969). The psychology of the child. New York: Basic Books.

Quader Meier. (2003). Til death do us part: a study and guide to long-term marriage. New York: Harington park.

Wind, S, C. (2000). Focus on the family - abstracts from American journals. Social Work/MaatskapIike Werk 3(3): 146-150.

Worf. s spiro. M. (2002). Subjective well-being: The Science of happiness and life satisfaction. In C. R. Snyder S. J. Lopez (Eds. ), The handbook of positive psychology, (pp. 63-73). New York: Oxford university press.

ص: 137

ص: 138

بازشناسی ظرفیت ها و کارکردهای مسجد در تحکیم بنیان خانواده

اشاره

محمد حسین شریفی نیا(1)

ص: 139


1- . دانش آموختة حوزة علمیة قم و عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. Email: sharifinia1@gmail.com

ص: 140

چکیده

در دین مبین اسلام مسجد از چنان جایگاه رفیعی برخوردار است که به طور قطع می توان اذعان کرد پس از کعبه، مقدس ترین مکان محسوب می شود. این اهمیت از همان ابتدا به وسیله پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله به تمامی مسلمانان آموخته شده است.

از بدو تأسیس حکومت اسلامی درصدر اسلام، مهم ترین مراکز تجمع، عبادت، آموزش معارف دینی و علمی، تصمیم گیری و حل مسائل مهم مسلمانان مساجد بوده اند. در جریان انقلاب اسلامی ایران، امام خمینیu کوشید مساجد را احیا نماید و آنها را به جایگاه اصلی خودشان برگرداند. به همین دلیل، پس از انقلاب، مساجد بیش از پیش مورد توجه قرار گرفتند و با گسترش خدمات و فعالیت های آنها، در عرصه های گوناگون فردی و اجتماعی نقش آفرین شدند.

از سوی دیگر، خانواده به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماعی و سنگ بنای شکل گیری جامعه در همه ادیان و فرهنگ ها از اهمیت والایی برخوردار است. خانواده نه تنها به وجود نوع انسانی استمرار می بخشد، بلکه پایة زندگی سالم فردی و اجتماعی نیز هست.

بر این اساس، نوشتار حاضر در پی آن است تا کارکردها و ظرفیت های مسجد را در تعالی و تحکیم بنیان خانواده بازنمایی کند. از این رو پس از نگاهی کوتاه به جایگاه مسجد در اسلام و راهبردهای جذب خانواده ها به مساجد، مهم ترین کارکردهای مسجد در رشد و تعالی خانواده بدین شرح شمرده شده اند: عبادت و معرفت، اخلاق و معنویت، آرامش و نشاط، نظم و انضباط، صبر و استقامت، حیا و عفاف، تقویت عواطف انسانی و بازداری از انحرافات و کجروی ها.

ص: 141

در ادامه با بیان ظرفیت های مسجد در حل مشکلات خانوادگی، به برخی از این ظرفیت ها نظیر آموزش مهارت های زندگی، مداخله در بحران های خانوادگی، سرکشی از خانواده های آسیب دیده و ایجاد مراکز مشاوره خانواده در مساجد اشاره شده است. در پایان با توجه به جایگاه رفیع امام جماعت در مساجد و اعتمادی که اغلب مردم به آنها دارند، امام جماعت به مثابه مشاوری امین و دلسوز معرفی شده و خصوصیات رفتاری و اطلاعات مشاوره ای مورد نیاز ایشان به اختصار ارائه شده اند.

کلید واژه: کارکردهای مسجد، تحکیم خانواده، آسیب های خانوادگی، مشاوره خانواده، امام جماعت مشاور.

ص: 142

مقدمه

مسجد همواره مهم ترین پایگاه عبادت، معرفت، آرامش و خودسازی بوده است. نخستین خانه ای که در زمین بنا شده، خانه خدا بوده(1) (سوره آل عمران، آیه 96) و اولین کاری که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله پس از هجرت به مدینه انجام داد، ساختن مسجد بود. (قرائتی، 1386) در طول تاریخ، مساجد برای جوامع اسلامی آثار و برکات ارزشمندی همچون پایگاه عبادت و دفاع از حاکمیت اسلامی، تعلیم و تربیت و آشنایی با مبانی اسلام و احکام شرعی، کانون وحدت، همدلی و انسجام در میان مسلمین، فرهنگ سازی معاشرت عمومی، زدودن جهالت ها و خرافات از جامعه اسلامی، پایبندی به قوانین دینی و اجرای شریعت الهی، تحکیم بنیان نظام خانواده و ... را به ارمغان آورده اند.

با نگاهی به تاریخ اسلام به خوبی روشن می شود که اکثر اجتماعات دینی، سیاسی، فرهنگی و علمی _ آموزشی در مساجد برگزار می شده و بسیاری از خطابه های انسان ساز پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام و عالمان دینی در این اماکن مقدس ایراد شده اند.

در منابع دینی بر حضور و توقف مؤمنین در مساجد بسیار تأکید شده است؛ تا جایی که امام علی علیه السلام می فرماید: «برای من نشستن در مسجد از نشستن در بهشت برتر است؛ زیرا نشستن در بهشت خشنودی نفسم را به دنبال دارد؛ ولی نشستن در مسجد مایه رضایت پروردگارم است.»(2) (حرالعاملی، 1416ق) در واقع مسجد پایگاه اصلی دین و کانون حیات معنوی انسان در جامعه اسلامی به حساب می آید. در احادیث آمده است فرشتگان برای

ص: 143


1- . إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَ هُدًی لِّلْعَالَمِینَ.
2- . قالَ عَلیٍ علیه السلام : اَلْجَلسَةُ فِی الجامِع خَیرٌ لی مِنَ الجَلْسَةِ فی الجنّة، فِانَّ الجَنّةٍ فیها رَضًی النفَّس وَ الجامِعُ فیه رِضی رَبّی (وسایل الشیعه، جلد3، ص199).

شخصی که از مسجد خارج می شود، دعا می کنند که سلامت باشد، خواسته هایش برآورده شود و پاداش وی بهشت باشد. (توانایان فرد، 1377)

جایگاه رفیع و نقش سازنده و مؤثر این پایگاه دینی در انتقال آموزه های دینی و اعتلای تربیت اسلامی و حل مشکلات مردم سبب شده است که مسجد به عنوان مرکز فعالیت های عبادی، آموزشی، فرهنگی، تربیتی و اخلاقی هر محله، شهر و روستایی شمرده شود.

این پایگاه مقدس در کنار سایر کارکردهای دینی و اجتماعی، می تواند نقش عمده ای در تعالی و تحکیم کانون مقدس خانواده ایفا کند. در واقع انس خانواده با مسجد و بهره گیری از اثرات معنوی آن باعث می شود تربیت دینی و بصیرت معنوی در نظام خانواده حاکم گشته و خانواده تجلی گاه ارزش های الهی شده و در نهایت زمینه سعادتمندی خانواده و اجتماع مهیا گردد. از این رو، می توان گفت ارتباط خانواده ها با مساجد تأثیر زیادی در پویایی و شکوفایی معنوی و همچنین حل مشکلات فردی و خانوادگی آنان دارد. چون حضور در مساجد علاوه بر عبادت و تأمین نیازهای معنوی انسان ها، زمینه تقویت روابط عاطفی و افزایش صمیمیت و مهرورزی توأم با معنویت را در میان والدین و فرزندان فراهم می سازد.

ص: 144

الف) اهمیت نهاد خانواده در اسلام

از سوی دیگر، خانواده به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماعی و سنگ بنای شکل گیری جامعه در همه ادیان و فرهنگ ها از اهمیت والایی برخوردار است. (ساروخانی، 1370)

خانواده نه تنها به وجود نوع انسانی استمرار می بخشد، بلکه پایة زندگی سالم فردی و اجتماعی نیز هست. نیازهای جسمی، روانی، اقتصادی، اجتماعی و معنوی آدمی در سایه خانواده سالم برآورده می شود. به همین دلیل خانواده دارای ابعاد زیستی، عاطفی، اجتماعی و معنوی می باشد.

به جهت اهمیت این نهاد مقدس، در طول تاریخ همواره عالمان و مصلحان و نیز ادیان گوناگون، سعی در تحکیم آن نموده و قوانین و توصیه هایی برای استحکام آن عرضه کرده اند. هرچند خانواده با تولد فرزندان گسترش می یابد، ولی در همه حال رکن اساسی آن زن و شوهر هستند. زن و مرد برای ارضای نیازهای جنسی، عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و سایر نیازهای خود به ازدواج رو می آورند. تحقیقات روان شناسان نشان می دهد که افراد متأهل در مقایسه با افراد مجرد از احساس رضایت مندی و سلامت جسمانی و روانی بیشتری برخوردارند. (هاوکینز(1) و بوث(2)، 2005؛ هلمز(3) و بوهلر(4)، 2007؛ ویلیامز(5)، ساسلر(6) و نیکلسون(7)،

ص: 145


1- . Howkins, D.
2- . Booth, A.
3- . Helms, H.
4- . Buehler, C.
5- . Williams, K.
6- . Sassler, S.
7- . Nicholson.

2008؛ نقل از پور محسنی، 1389) همچنین افراد متأهل از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند و کمتر با مشکلات اقتصادی مواجه می گردند. (ویت(1) و گالاکر(2)، 2000)

دین اسلام مانند سایر ادیان، انسان ها را به ازدواج توصیه کرده و خانواده را محبوب ترین و عزیزترین نهاد بشری معرفی کرده است. (3) (مجلسی، 1412ق) قرآن کریم وجود دو جنس متفاوت و ایجاد صمیمیت و مهربانی بین آن دو را از نشانه های الهی شمرده و ازدواج را مایه

آرامش زن و مرد، دانسته است.(4) (سوره روم، آیه 21) پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تشکیل خانواده را بخشی از سنت خود می داند و تأکید می کند هر کس آن را ترک کند، از روش پیامبر صلی الله علیه و آله فاصله گرفته است.(5) (مجلسی، 1412ق)

در قرآن و سنت معصومین علیهم السلام آیات و روایات فراوانی وجود دارد که در آنها بر آثار مثبت فردی و اجتماعی نهاد خانواده تأکید شده است که از جمله آنها می توان به رشد فوق العاده دینداری(6) (حر العاملی، 1416ق) و کامل شدن شخصیت (مطهری، 1372) اشاره کرد.

روشن است که بیشتر آثار فردی و اجتماعی خانواده در پرتو برپایی خانواده سالم و موفق شکل خواهد گرفت. با این وجود، اکنون حفظ و استمرار خانواده سالم و بی مشکل در فرهنگ ها و جوامع مختلف دشوار شده است. (وایتمن(7)، مک هال(8) و کروتر(9)، 2007 و بیکر(10) و همکاران، 2009 نقل از پورمحسنی، 1389) رشد فزاینده آمار طلاق که معتبرترین شاخص برای آشفتگی خانوادگی است، نشانگر وجود آسیب های جدی در بنیان نهاد خانواده است. (هال(11)، 2006 رزن گراندن(12) و همکاران، 2004)

در سال های اخیر آمار طلاق در ایران رشد فزاینده ای داشته است، به طوری که از 4/9%

ص: 146


1- . Waite, L.
2- . Gallagher, M.
3- . قَالَ رَسوُلُ الله صلی الله علیه و آله : مَا بُنِیَ فِی الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِیجِ (بحارالانوار، جلد100، ص222).
4- . وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون .
5- . قَالَ رَسوُلُ الله صلی الله علیه و آله : النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی (بحارالانوار، ج100، ص220).
6- . قَالَ رَسوُلُ الله صلی الله علیه و آله : مَنْ تَزَوَّجَ اَحْرَزَ نَصفُ دینهِ؛ فَلْیَتَّقِ الله فی النَصّفَ الْاَخر (وسایل الشیعه، جلد20، ص17).
7- . Whiteman, S.
8- . McHale, S.
9- . Crouter, A.
10- . Baker, E.
11- . Hall, S.
12- . Rosen Grandon, J.

در سال1380 به حدود 20% در سال1392رسیده است.(1) (سایت سازمان ثبت احوال کشور، 1393) این آمار به جز خانواده های آشفته ای است که زن و مرد به دلائل گوناگون از هم جدا نمی شوند.

به همین دلیل، در عصر حاضر تلاش برای حل تنش ها و اختلافات خانواده ها بیشتر مورد توجه صاحب نظران و اندیشمندان حوزه مسائل رفتاری و اجتماعی قرار گرفته است. در قرن بیستم با توسعه دانش جدید روان شناسی به تدریج خانواده درمانی در اغلب کشورها گسترش یافت.

پس از چند دهه رشد خانواده درمانی، روان شناسان به جنبه های معنوی خانواده ها توجه نمودند و بدین ترتیب، درمانگران وارد فضای جدیدی از مداخله ها شدند که در آن، نه تنها به دینداری زوج ها می پردازند، بلکه از آن برای حل سایر مشکلات و ناهنجاری های خانوادگی نیز استفاده می کنند. (والش(2)، 2009) این امر سبب شد که در کشورهای اسلامی، آموزه های اسلامی در باب ازدواج و خانواده بیشتر مورد

توجه مشاوران خانواده قرار گیرد. این روند از آن جهت اهمیت دارد که در اسلام، توصیه ها و روش های بسیاری برای حل مشکلات خانوادگی ارائه شده است.

ص: 147


1- . در سال 1392 در برابر 192757 ازدواج، 158753 طلاق ثبت شده است. بیشترین طلاق مربوط به استان های تهران و البرز و کم ترین طلاق متعلق به استان های سیستان و بلوچستان و یزد می باشد. (سایت های خبری 24/4/1392 به نقل از تویسرکانی رئیس سازمان ثبت احوال کشور).
2- . Walsh, f.

ب) ضرورت تلاش برای بهسازی خانواده

سلامت خانواده تأثیرات مهمی بر زوجین، فرزندان و کارآمدی فعالیت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه دارد. نارضایتی و ناکامی در ارضای نیازهای عاطفی _ روانی خانواده، جامعه را در معرض آسیب های زیادی قرار می دهد که دامنه آن از افسردگی، پرخاشگری و وسواس تا استعمال مواد مخدّر و روابط نامشروع جنسی گسترده است. فرزندان چنین خانواده هایی نیز، اغلب سرنوشت شوم و ناخوشایندی در پیش دارند.

از آنجا که بسیاری از خانواده ها مؤمن و ملتزم به احکام و آموزه های اسلام هستند، مایلند مسائل خانوادگی خود را براساس مبانی اسلامی و در چارچوب احکام دینی تنظیم نموده و مشکلات احتمالی را نیز از طریق آن حل و فصل نمایند. به همین دلیل، در ایران قرن ها آموزش امور خانوادگی و مشاوره اخلاقی و خانوادگی توسط روحانیون و معتمدین محل، انجام می شده است. معمولا ریش سفیدان و بزرگان فامیل به حل مشکلات جوان ها می پرداختند. به علاوه وجود روابط خویشاوندی گسترده بسیاری از مسائل را حل می کرد. والدین زوجین نیز در حل مشکلات آنها نقش فعالی داشتند.

اما در دهه های اخیر به علت پیچیدگی های عوامل اجتماعی _ فرهنگی، تخصصی شدن امور مشاوره ای و تمایل خانواده ها به استفاده از روان شناسان و مشاوران، اغلب مردم مشکلات خانوادگی خود را از طریق مراکز مشاوره و مشاوران کارآمد حل و فصل می کنند. با این وجود بیشتر مردم ترکیبی از روش های علمی و دینی را بر توصیه های صرفاً غربی که سازگاری چندانی با فرهنگ اسلامی ندارند، ترجیح می دهند و به مشاورین روحانی، دین باور

ص: 148

و مذهبی بیشتر اعتماد می کنند. یافته های تحقیقات متعدد نیز حاکی از آن است که استفاده کاربردی و نظام مند از آموزه های اسلامی، در کنار فنون روان شناسی مدرن باعث حل بهتر و مؤثرتر مشکلات زوجین و خانواده ها شده است. (به عنوان نمونه: سالاری فر، 1393 و 1385؛ دولتخواه، 1392؛ صفورایی، 1388؛ جدیری، 1389) در واقع، استفاده ترکیبی از آموزه های اسلامی و روان شناسی در مسائل خانواده بستر مناسبی برای تدوین خانواده درمانی اسلامی و حل مشکلات خانواده ها براساس آموزه های دینی و علمی ایجاد کرده است.

ص: 149

ج) راهبردهای جذب خانواده ها به مسجد

اشاره

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان کم رنگ شدن نقش مساجد از آنجا ناشی می شود که بیشتر متولیان مساجد با نیازهای روز جامعه آشنایی ندارند. از این رو، لازم است ائمه جماعات، هیئت امنا و سایر مسئولین و دست اندرکاران امور مساجد با استفاده از کارشناسان خبره، نیازهای خانواده ها را به صورت علمی مورد مطالعه قرار داده و برای برطرف کردن این نیازها برنامه ریزی نمایند.

به عقیده نگارنده، برای جذب خانواده ها و حضور آنها در مسجد نخست باید موانع حضور آنان شناخته شود تا با حذف این موانع، زمینه حضور خانواده ها در مسجد فراهم گردد.

به نظر می رسد عدم حضور مردم به ویژه جوانان در مساجد علل متعددی دارد که از جمله آنها می توان به این موارد اشاره کرد: غفلت از ارزش حضور در مسجد و نماز جماعت، بدرفتاری برخی نمازگزاران یا مسئولین مسجد، کثیفی و تمیز و مرتب نبودن برخی مساجد، کم سوادی یا معنوی و اخلاقی نبودن بعضی امامان جماعت، سیاسی کردن فعالیت های مسجد، عیوب احتمالی برخی بستگان و نزدیکان امام جماعت، طولانی بودن نماز جماعت، رفتارهای نامناسب متولیان و دست اندرکاران مسجد، نداشتن فعالیت های جنبی مورد نیاز مردم و ... .

علاوه بر موارد مذکور که بیشتر در مورد نمازخوان ها است، پاره ای از مردم هم که اساساً نماز نمی خوانند و به تبع آن رفت و آمدی به مسجد ندارند. بر اساس یک پژوهش میدانی بیش از 50% کسانی که مورد پرسش قرار گرفته بودند، نماز نمی خواندند. (به نقل از محمدی عراقی، 1376) نتیجه این تحقیق نشان می دهد بسیاری از خانواده ها اساساً با ارزش نماز و حضور در مساجد آشنا نیستند. از این رو، یکی از وظایف مهم ائمه جماعات و مسئولین فرهنگی کشور آشناسازی خانواده ها با ارزش ها، فواید، اسرار و فلسفه نماز، به ویژه نماز جماعت و حضور در مسجد است.

ص: 150

با این وجود، به منظور جلب مشارکت خانواده ها در فعالیت های دینی و ترغیب آنان به حضور در مساجد راهبردهای گوناگونی وجود دارد که متناسب با شرایط و امکانات هر منطقه می توان از آنها بهره برد. از باب نمونه در اینجا به چند راهبرد اصلی اشاره می کنیم:

1. مشارکت خانواده ها در اداره امور مسجد

یکی از راه های جذب خانواده ها به مسجد، مشارکت دادن آنان در اداره امور مسجد و انجام فعالیت های مسجد است. معمولاً، یک مسجد فعال و پویا دارای فعالیت های متعدد و متنوعی می باشد که گاه دامنه آن از برنامه های عبادی تا فعالیت های امدادی و تربیتی گسترده است. واگذار کردن بخشی از این فعالیت ها به خانواده ها نقش مؤثری در جذب آنان به مسجد دارد.

2. توجه جدی به بهداشت و نظافت مساجد

به طور کلی مردم به مکان های پاکیزه، زیبا، جذاب و دلپذیر بیشتر گرایش دارند. به همین دلیل، برای جذب آنان به مساجد باید این مکان ها همیشه آراسته و پاکیزه باشند.

متأسفانه یکی از مشکلات برخی مساجد کمی بهداشت و تمیزی آنهاست. فرش ها بو می دهند و پرده ها از شدت کثیفی سیاه شده اند؛ قرآنها، مفاتیح ها، رساله ها و سایر کتب اغلب پاره و به صورت نامرتبی در قفسه ها رها شده اند؛ در و پنجره و قفسه های مسجد غبار گرفته اند؛ حیاط مسجد هم غالباً پر از مصالح ساختمانی یا برگ درختان است. متولیان مسجد هم تنها به طهارت شرعی و پاک بودن مسجد توجه دارند، غافل از این که در دنیای امروزی تمیزی و زیبایی اهمیت زیادی دارد. به همین دلیل ما نباید در باب نظافت مساجد فقط در حد طهارت و مسائل فقهی اکتفا کنیم. چون آن چه در احکام شرعی آمده بیان حداقل های نظافت است و ما نمی توانیم انواع آلودگی ها، کثیفی ها و چیزهایی که مردم را متنفر می کند، ندیده بگیریم. (هاشمی رفسنجانی، 1376)

ابی بن کعب روایت می کند: «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر دیوار مسجد، آب دهانی دید که بر آن چسبیده بود. فورا آن حضرت با پارچه ای آن را پاک و تمیز کرد و آن پارچه را به بیرون مسجد انداخت و جای آن را با عطر خوش بو نمود.» (نمیری، 1417ق)

اتفاقاً مسجد چون محل رفت و آمد دائمی مردم است، بیش از سایر مکان ها نیاز به نظافت

ص: 151

و پاکیزگی دارد. در حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «کسی که مسجد را نظیف و خاکروبه های آن را بیرون بریزد، مورد رحمت خداوند قرار خواهد گرفت.»(1) (ابن بابویه، 1413ق)

متصدیان مساجد توجه داشته باشند که حیاط و دیوارها، شبستان ها و فضای درونی، درها و پنجره ها، پرده ها، فرش ها، سجاده ها و هر چیزی که در مسجد مورد استفاده قرار می گیرد باید تمیز و پاکیزه باشند. نور، صدا و دما در حد مطلوب باشد و مسجد همواره معطر و خوشبو نگه داشته شود؛ نمازگزاران هم با لباس پاکیزه و بوی خوش وارد مسجد شوند. (انصاری راد، 1388)

3. توجه به قسمت بانوان مساجد

زنان بخش عظیمی از جامعه را تشکیل می دهند و حضور آنان در مساجد، فرصت مناسبی برای بهره گیری معنوی از این جایگاه مقدس و آشنایی با معارف اسلامی فراهم می آورد.

با این وجود، یکی از مسائلی که در اغلب مساجد به چشم می خورد؛ نامناسب بودن قسمت خانم ها است. متأسفانه محل اجتماع خانم ها از نظر نور، تهویه، فرش، مسیر رفت و آمد و غیره به مراتب بدتر از قسمت آقایان است. مخصوصا اگر به این نکته توجه کنیم که خانم ها اغلب همراه فرزندانشان وارد مسجد می شوند و اگر قسمت بانوان مطلوب و خوشایند نباشد، اثر منفی بر روی کودکان خواهد داشت و آنها را از مسجد بیزار خواهد کرد.

مطمئناً حضور بانوان در مساجد سهم به سزایی در جذب همسران و فرزندان آنها به مساجد خواهد داشت. به همین دلیل باید محل استقرار خانم ها بیش از قسمت آقایان از جذابیت، راحتی و مطلوبیت برخوردار باشد.

4. باز بودن دائمی مسجد به روی مردم

درهای مسجد باید همیشه برای عبادت کنندگان باز و چراغ هایش روشن باشد.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دراین باره می فرماید: کسی که در مسجدی چراغی بیفروزد، تا زمانی که مسجد از نور آن روشن است فرشتگان و حاملان عرش برای او طلب آمرزش می کنند.(2)

(طوسی، 1412ق)

ص: 152


1- . قَالَ رَسوُلُ الله صلی الله علیه و آله : مَنْ کَنَسَ الْمَسْجِدَ یَوْمَ الْخَمیسِ، لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ فَاَخْرَجَ مِنَ التُّرابِ ما یَذُرُّ فِی الْعَیْن غَفَرَ اللَّهُ لَهُ (من لایحضره الفقیه، جلد1، ص233).
2- . قَالَ رَسوُلُ الله صلی الله علیه و آله : مَنْ اَسْرَجَ فِی مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدَ الله سَراجَاً لَمْ تَزَل المَلائِکَةُ وَ حَمَلَةُ العَرْشُ یسْتَغْفِرُونَ لَهُ مَا دَامَ فِی المَسْجِد ضُوءً مِنْ ذَلِکَ السَّرَاجِ (التهذیب، جلد3، ص261).

بی تردید منظور پیامبر از روشن کردن مسجد، مهیا داشتن آن برای عبادت و فعالیت های دینی است. که در آن عصر نمونه برجسته آن روشن نگه داشتن مسجد بوده است. ولی امروزه، نیازهای دیگری مانند وسایل سرمازا و گرمازا، تلفن، آب، کتابخانه و حتی رایانه و خطوط اینترنتی نیز بدان افزوده شده است.

5. برخورداری از امام جماعت خوش فکر و مردم دار

در میان تمام کسانی که به نوعی در اداره امور مسجد دخالت دارند، امام جماعت دارای نقشی ممتاز و ویژه است؛ به طوری که صلاحیت ها، شایستگی ها، عملکرد، شخصیت و چگونگی برخورد او با مردم اثر شگرفی بر جذب یا دفع افراد به مسجد دارد. (نوبهار، 1375)

امام مسجد بایستی به عنوان یک الگوی اخلاقی و رفتاری تمام عیار مطرح باشد تا مردم، به ویژه جوانان در تمام امور فردی و اجتماعی به او تأسی نمایند. در واقع محتوای اخلاقی، معرفتی و دینی مسجد در امام جماعت خلاصه می شود. اگر وی با مسائل روز جامعه آشنا باشد و در زمینه کاری خود از آگاهی کامل برخوردار باشد، مطمئنا مسجد مورد توجه خانواده ها قرار خواهد گرفت.

6. برخورداری از هیئت امنای فعال و به روز

پیشبرد امور مسجد و آبادانی آن، هم به لحاظ معنوی و هم به لحاظ مادی، اشتراک مساعی و همت والای هیئت امنای مسجد را می طلبد. آنان می توانند با همفکری و همدلی، مسجدی فعال و با نشاط ایجاد کنند. مهم ترین خصوصیاتی که این افراد بایستی واجد آن باشند، عبارتند از: داشتن روحیه کار جمعی و همکاری صمیمانه با یکدیگر، تقسیم کارها و داشتن شرح وظایف مشخص، علاقه به کارهای مسجد و جدی بودن در پیگیری امور، آشنایی با نیازهای جوانان و خانواده ها، اعتقاد به کار علمی و استفاده از تخصص های گوناگون در فعالیت های مسجد.

7. ارائه فعالیت های عام المنفعه

با نگاهی گذرا به تاریخ مساجد در می یابیم که مساجد علاوه بر نقش محوری خود که مکان عبادت پروردگار می باشد، کارکردهای گوناگون دیگری هم داشته اند.

مدیریت مسجد نوعی مدیریت معنوی است که با قلمرو فعالیت های متنوع آن سروکار دارد. از این رو، اداره امور آن مستلزم دانش و بینش عمیق در ابعاد مختلف می باشد. امام

ص: 153

جماعت و مسئولین مساجد در صورتی موفق خواهند بود که علاوه بر نقش عبادی مسجد که البته محوری ترین کارکرد مسجد به شمار می آید، از سایر فعالیت های مسجد غافل نباشد.

بنابراین، مسجدی مطلوب است که در کنار توجه به مسائل عبادی، برای جنبه های فرهنگی، تربیتی، آموزشی و امدادی خانواده ها نیز برنامه داشته باشند و به صورت جدی به این امور اهتمام ورزند. مساجد فعال می توانند با انجام اقدامات مؤثر فوق گامی بزرگ در جهت تحکیم نهاد خانواده بردارند.

بررسی ها نشان می دهد مساجدی که دارای محلی برای فعالیت های ورزشی، فرهنگی، آموزشی و درمانی هستند، درجذب خانواده ها بسیار موفق بوده اند.

8. اجتناب از انحصاری کردن مسجد

مساجد از آن خداوند است(1) (سوره جن، آیه 18) و به هیچ شخص، نهاد یا گروهی اختصاص ندارد. مسجد متعلق به عموم مردم است و همه افراد فارغ از وابستگی های قومی، سیاسی، فرقه ای و نژادی باید بتوانند آزادانه از آن استفاده نمایند. متأسفانه امروزه در اغلب مساجد، پاره ای نهادهای جانبی نظیر کانون های فرهنگی و پایگاه های مقاومت، برخی مساجد را به صورت پایگاه انحصاری جناح یا نهاد خاصی در آورده اند و همین امر باعث دوری بسیاری از جوانان و خانواده ها از مساجد شده است.

ص: 154


1- . وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا.

د)کارکردهای مسجد در رشد و تعالی خانواده

اشاره

این مکان شریف به سبب تقدس و معنویتی که دارد تأثیر زیادی بر رشد و تعالی افراد و خانواده ها می گذارد. کم نبوده اند کسانی که با رفت وآمد به مسجد، از ضلالت و گمراهی نجات یافته و راه سعادت و نیک بختی را پیدا کرده اند.

ظرفیت های مسجد در بازسازی روح و روان مؤمنین به گونه ای است که یک فرد یا خانواده مسجدی، تفاوت آشکاری با افراد یا خانواده های غیرمسجدی دارند. افراد و خانواده های مسجدی اغلب مؤمن تر، معنوی تر، اخلاقی تر، مهربان تر، با نشاط تر، منظم تر، باحیاتر و در مسائل دینی آگاه ترند. این امر به خاطر خصوصیات ویژه و منحصر به فردی است که مسجد واجد آن است و به تدریج در اشخاصی که با مسجد انس دارند، تجلی می یابد.

از این رو، هر قدر اعضای خانواده ها بیشتر در مساجد حضور یابند، امکان تعالی آنها بیشتر می شود و آرامش درون خانواده نیز افزایش می یابد. در اینجا به برخی از ویژگی های تعالی بخش مسجد که آثار و نتایج آن در خانواده های مسجدی مشهود است، اشاره می کنیم:

1. مسجد کانون عبادت و معرفت

همانند هر عبادت گاه دیگری، مهم ترین کارکرد مسجد، انجام عبادت و کسب معرفت است. مؤمنین با حضور در مسجد می کوشند زمینة ایمان افزایی و دانش اندوزی را در خود مهیا کنند. پیامبر صلی الله علیه و آله ضمن نصایحی به ابوذر فرمودند: ای ابوذر! جز برای سه چیز در مسجد حضور نداشته باش: نماز گزاردن، ذکر گفتن و بحث علمی کردن.(1) (مجلسی، 1412ق)

ص: 155


1- . قَالَ رَسوُلُ الله صلی الله علیه و آله : یا اَباذَر کل جُلُوسٍ فَی المَسجَد لَغوٌ اِلاّ ثَلاثه: قِرائة مُصَّلٍ اَو ذاکِرِ الله تَعالی اَو سائلٍ عن عَلمٍ (بحارالانوار، جلد80، ص370).

در واقع یکی از اهداف نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله از برپا نمودن مسجد این بود که به مردم تفهیم نماید در نظام الهی علم و ایمان همواره با یکدیگر توأم هستند و کانون های توحید و عبادت مطلوب ترین مکان برای افزایش شناخت و معرفت، علم و آگاهی، تزکیه و تعلیم و اصیل ترین پایگاه برای بهسازی فکری، اخلاقی و رفتاری جامعه است.

بنابراین هر مسجدی باید هم کانون عبادت و نیایش خانواده و هم مرکز آموزش خودشناسی و خودسازی و آگاهی از اصول و مهارت های حیات طیبه و زندگی سعادتمندانه و خانواده باشد.

2. مسجد پایگاه رشد اخلاق و معنویت

اشاره

همانگونه که قبلاً بیان شد مسجد علاوه بر مکانی برای عبادت و بندگی، مکانی برای فراگیری علوم قرآن و معارف و دستورات اسلام نیز هست. مساجد از دو جهت در رشد فضائل اخلاقی تأثیر می گذارند:

2-1. آثار فضای معنوی مسجد

نفس حضور در فضای ملکوتی مسجد و رفت و آمد و نشستن در خانه خدا روح آدمی را جلا می دهد و آن را از غبار زشتی ها و ناروایی ها می پیراید. مساجد یکی از بهترین پایگاه های تأمل در خویشتن و تطهیر درون از رذائل و بدی هاست. مردم در مساجد با پروردگار خویش راز و نیاز کرده و روح و روان خویش را از آلودگی ها تصفیه می نمایند و با استغفار و انابه راه تقرب الی الله را می پیمایند.

2-2. سخنرانی های اخلاقی و معنوی مسجد

مسلمین از طریق نشستن در پای منابر و استماع سخنان عالمان دینی که به بیان آموزه های اعتقادی و اخلاقی و احکام اسلام می پردازند، با اندیشه و روش تربیتی و اخلاقی اسلام آشنا می شوند. خانواده های مسجدی با تأثیری که از این مباحث می پذیرند، فضایل اخلاقی را درونی ساخته و دستورات اسلام را در عمق روح و جان خود، نهادینه می کنند. به همین دلیل، سخنرانان در سخنرانی های خود بیشتر به مسائل اخلاقی، تربیتی، آداب معاشرت، مسائل خانوادگی، فنون همسرداری، شیوه های فرزندپروری، سبک زندگی اسلامی، رفتار معصومین با همسر و فرزندان و همچنین الگوهای برتر اخلاقی بپردازند. همچنین توصیه می شود در صورت امکان جلسه های پرسش و پاسخ هم در پایان سخنرانی ها انجام شود تا خانواده ها با میل و رغبت بیشتری در سخنرانی ها و برنامه های مسجد شرکت کنند.

ص: 156

3. مسجد مکانی آرام بخش و نشاط آفرین

مسجد، جای عبادت و تفکر و اندیشیدن دربارة خود و خدای خود است و بدین جهت محیط آن سرشار از آرامش است. توصیه شده که برای حفظ آرامش و سکوت مسجد لازم است مؤمنان نماز، قرآن، دعا و مناجات را به طور آهسته انجام دهند تا مزاحمتی برای دیگران ایجاد نشود. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «در مساجد، صداهایتان بلند نشود و در آن به گفتگوهای بیهوده نپردازید.»(1) (مجلسی، 1412ق) امیرالمؤمنین علیه السلام : نیز تأکید می کند که همگان در مسجد باید آرامش و طمأنینه داشته باشند؛ چون مسجد خانه خدا و محبوب ترین مکان در نزد پروردگار است.(2) (ابن بابویه، 1413ق)

روشن است که حضور خانواده ها در چنین محیط آرام و دلپذیری از یک سو باعث آرامش و نشاط خود آنان می شود و از سوی دیگر، به طور غیر مستقیم به آنها می آموزد که در خانه یا سایر مکان ها نیز با ایجاد سر و صدا و همهمه زیاد موجب آزار و اذیت دیگران نشوند. به همین دلیل، حضور والدین و فرزندانشان در مسجد و شرکت در جلسات سخنرانی و سایر برنامه های دینی روحیه خانواده را شاداب و با نشاط می کند.

4. مسجد الهام بخش نظم و انضباط در زندگی

وقتی یک خانواده مقید می شود که نمازها را در اوقاتی معین و همراه با جماعت و حضور در مسجد به جا آورد، به تدریج آنها وقت شناس و منظم می شوند. در حقیقت خانواده مسجدی از طریق حضور در مسجد و اقامه نماز جماعت در اوقات معین، نظم و وقت شناسی در زندگی را نیز می آموزد و یاد می گیرد که در سایر کارهایش منظم باشد. شایان ذکر است که یکی از عمده ترین عوامل موفقیت در زندگی برنامه ریزی و نظم در امور است و حضور خانواده در مسجد زمینه را برای برنامه ریزی زندگی بر اساس ارزش های دینی فراهم می آورد.

5. مسجد جلوه گاه نظافت و آراستگی

مؤمنین در هنگام رفتن به مسجد باید علاوه بر آمادگی روحی و معنوی، از جهت ظاهری و

ص: 157


1- . قَالَ رَسوُلُ الله صلی الله علیه و آله : لا تُرفَعُ فیها الأصواتُ، و لا یُخاضُ فیها بالباطِلِ (بحارالانوار، جلد80، ص370).
2- . قَالَ الْاِمام علی علیه السلام : مَنْ اَرَادَ دُخُولَ الْمَسْجِدِ فَلْیَدَخُلْ عَلی سُکُونٍ وَ وَقارٍ فَاِنَّ الْمَساجِدَ بُیُوتُ اللهِ وَ اَحَبُّ الْبقاع اِلَیْه (من لایحضره الفقیه، ج1، ص170).

جسمی نیز خود را آماده و آراسته نمایند. در قرآن تأکید شده است که هنگام حضور در مساجد آراسته باشید.(1) (سوره اعراف، آیه 31)

امام مجتبی علیه السلام در هنگام نماز بهترین لباس هایش را می پوشید و می فرمود: «خداوند متعال زیبایی را دوست دارد، پس خود را برای پروردگارم می آرایم.(2) (نوری، 1408ق) از امام رضا علیه السلام نقل شده است که محل جلوس جدش امام صادق در مسجد از بوی عطر آن حضرت شناخته می شد. (طبرسی، 1408ق) امام صادق علیه السلام دو رکعت نماز با عطر را بهتر از هفتاد رکعت نماز بی عطر می دانست.(3) (کلینی، 1413ق)

همه موارد مذکور، نشانگر اهمیت نظافت و بهداشت فردی نمازگزار است. هنگام صحبت دهان نمازگزار بوی بد ندهد؛ لباس نمازگزار کثیف و بدبو نباشد و پا و بدن او بوی عرق ندهد.

هم چنین باید از استفاده چیزهایی که باعث ناراحتی دیگران می شود، مانند غذاهایی که بوی بد می دهند، استعمال دخانیات و سیگار و یا پوشیدن لباس های زننده و امثال آن، پرهیز کرد.محمد بن مسلم می گوید: «از امام باقر علیه السلام در مورد خوردن سیر پرسیدم. امام فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر بویش از خوردن آن اجتناب می کرد و توصیه می کرد پس از خوردن سیر به مسجد نروید.»(4) (همان)

وقتی فردی خود را موظف بداند که در هنگام رفتن به مسجد لباس تمیز و زیبا بپوشد؛ به خودش عطر بزند و بدنش را خوش بو نماید؛ و سر و صورتش را اصلاح کند، بی تردید کم کم به عادت پاکیزگی و آراستگی دائمی مزین می گردد.

6. مسجد پایگاه صبر و استقامت در مشکلات و سختی ها

نماز به انسان می آموزد چگونه در مقابل امیال ناروا از خود پایداری نشان دهد. خداوند متعال در قرآن به مؤمنین سفارش می کند از شکیبایی و نماز یاری بجویند(5) (سوره بقره، آیه 45) و با تقویت اراده خویش، از انواع تمنیات و هوس های وسوسه انگیز نامشروع اجتناب کنند.

ص: 158


1- . یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلّ ِ مَسْجِدٍ.
2- . إِذَا قَامَ المجتبی إِلَی الصَّلَوةِ لَبِسَ أَجْوَدَ ثِیَابِهِ فَقِیلَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ تَلْبَسُ أَجْوَدَ ثِیَابِکَ فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَالَ فَأَتَجَمَّلُ لِرَبِّی وَ هُوَ یَقُولُ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ فَأُحِبُّ أَنْ أَلْبَسَ أَجْوَدَ ثِیَابِی (مستدرک الوسایل، جلد3، ص226).
3- . قَالَ الْصّادِقُ علیه السلام : صَلاةُ مُتَطَیِّبٍ أَفضَلُ مِن سَبعینَ صَلاةً بِغَیرِ طیبٍ (فروع الکافی، جلد7، ص511).
4- . قَالَ الْباقِرُ علیه السلام : اِنَّما نَهی رَسوُلُ الله صلی الله علیه و آله عَنهُ لِریحهِ؛ فَقالَ: مَنْ اَکَل هذهِ البَقْلَةِ الْخَبیَةَ فَلا یَقْرِبْ مَسجِدْنا (فروع الکافی، جلد6، ص388).
5- . وَ اسْتَعینُوا بِالصّبْرِ وَ الصّلاةِ وَ إِنّها لَکَبیرَةٌ إِلاّ عَلَی الْخاشِعینَ.

خانواده مسجدی با حضور در مسجد، وجودشان سرشار از عشق الهی شده و با صبر و استقامت آموخته شده از نماز، با ثبات قدم در صراط مستقیم به حرکت خود ادامه می دهند. شایان ذکر است که صبر و بردباری و تحمل، بهترین زیور ایمان و شریفترین صفات انسان به حساب می آید؛ به گونه ای که نسبت صبر به ایمان همچون نسبت سر به بدن معرفی شده است.(1) (کلینی، 1411ق)

7. مسجد خاستگاه حیا، حجاب و عفاف

بی تردید هر انسانی علاقمند است از عزت و کرامت نفس برخوردار باشد. یکی از عوامل مؤثر برای دستیابی به کرامت و عزت نفس حیا است. حیا از جمله صفات زیبای الهی و انبیاء و امامان و بندگان صالح و شایسته حضرت حق می باشند. افراد مسجدی به خاطر احترام خاصی که برای این جایگاه مقدس قائلند، پیوسته مراقب خویش هستند که سخن بیهوده یا رفتار ناشایستی از آنها سر نزند. این مراقبت باعث تقویت حیا در آنان می شود.

زنان در هنگام نماز با پوشش کامل به نماز می ایستند. بانوان در مساجد بیشتر مراقب حجاب و عفاف خود هستند و پایبندی به دستورات الهی در خصوص حریم میان زن و مرد در افراد مسجدی بیشتر است.

تقویت حیا در اعضای خانواده، خود به خود بهبود وضع حجاب و عفاف را در پی دارد. همان طور که در مسجد مردان و زنان در دو قسمت جداگانه به نماز جماعت می ایستند و حریم میان زن و مرد را رعایت می کنند، در خارج مسجد نیز این رفتار ارزشمند و خداپسندانه را رعایت کرده و به تدریج روحیه غیرت و عفاف بر جامعه حاکم می شود. بدیهی است که این امر بر خانواده ها تأثیر خواهد گذاشت و میزان وفاداری زن و شوهر نسبت به هم را بالا خواهد برد. افزون بر این، والدین مسجدی که با وقار و حجاب در جامعه حضور پیدا می کنند، این فرهنگ اسلامی را به فرزندان شان منتقل کرده و آنان را با حیا و عفاف آشنا می نمایند.

8. مسجد پرورش دهنده عواطف انسانی

با حضور در خانه خدا و انس با مسجد و انسان های نیک سرشت، بستر مناسبی برای پرورش عواطف انسانی در خانواده اهل مسجد مهیا می گردد که نتایج ارزنده آن علاوه بر کانون خانواده، در سطح جامعه نیز تجلی می یابد.

ص: 159


1- . قال علی ابن الحسین علیه السلام : الصَبّرُ مِنَ الْایمان بِمَنزلةِ الرَّاسُ مِنَ الْجَسَد فَاِذا ذَهَب الرَأسُ، ذَهَب الْجَسدُ، کَذلِکَ اِذا ذَهَب اَلصُبر، ذَهَب الایمانُ (اصول کافی، جلد2، ص94).

از این رو، معمولاً در بین افراد مسجدی، محبت و عطوفت بیشتری وجود دارد. آنها اغلب خوش اخلاق بوده و با دیگران رفتار گرم و صمیمانه ای دارند. به علاوه در اهالی مسجد روحیه جمع گرایی و همکاری بیشتر مشاهده می شود.

در واقع حضور در خانه خدا، زمینه را برای آراسته شدن به صفات خداگونه ای همچون رحمت، عطوفت و شفقت فراهم می سازد. با رشد عواطف مثبت انسانی و صفات پسندیده الهی، اموری نظیر صداقت، صمیمیت، مهرورزی، عفو و گذشت، تعاون و همکاری در خانواده و جامعه گسترش پیدا می کند.

9. مسجد پناه گاهی امن و مطمئن

مساجد پناه گاهی مطمئن و مأمنی آرامش بخش برای مؤمنان و مسلمانان به حساب می آیند. به همین دلیل در گذشته هرگاه مسلمانان با فشارهای حکومت، مخالفان عقیدتی ویا افراد ناباب روبه رو می شوند، به مساجد پناه می بردند. از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است که هرگاه بلاها و گرفتاری ها نازل شوند، اهل مسجد در عافیت و امنیت به سر خواهند برد.(1) (النوری، 1408ق)

بنابراین، مسجد مکانی امن برای خانواده هاست و خانه خدا زمینه امنیت خانوادگی و اجتماعی را مهیا می سازد. خانواده ای که پیوسته به مسجد رفت و آمد دارد و از برکات آن بهره مند می شوند، خداوند را حاضر و ناظر اعمال خود می دانند و پیوسته مراقب رفتار خویش هستند. از این رو، جامعه از خانواده هایی که اهل مسجدند، بیشتر احساس امنیت خاطر می کند و اعتماد مردم نسبت به آنان بیش از دیگر افراد جامعه است.

10. مسجد عامل بازدارنده از کجروی ها

اشاره

مساجد نقش مهمی در کاهش انحرافات و کجروی های فردی و اجتماعی دارند. تحقیقات متعدد نشان داده است کسانی که اهل عبادت و حضور در معابد و مساجد هستند، بسیار کمتر در معرض بزهکاری قرار می گیرند. خداوند متعال در آیه 45 سوره عنکبوت یکی از آثار و برکات نماز را دوری از زشتی ها و منکرات ذکر کرده است.(2)

امام علی علیه السلام می فرماید: «همانا نماز، گناهان را چون برگهای پاییزی فرو می ریزد و غل

ص: 160


1- . قَالَ رَسوُلُ الله صلی الله علیه و آله : اِذا نَزَلَتِ الْعاهاتُ وَ الْآفاتُ عُوفی اَهْلُ الْمَساجِدِ (مستدرک الوسائل، ج3، ص356).
2- . إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ.

و زنجیر معاصی را از گردن ها می گشاید.»(1) (نهج البلاغه، خطبه 199)

اغلب بزهکاران از کسانی هستند که ارتباطی با خدا و نماز و مسجد ندارند و با ارزش های اخلاقی بیگانه اند. این افراد از معنویت تهی بوده و احساس طرد شدن از درگاه الهی را دارند. امّا خانواده های اهل مسجد با حضور در خانه خدا و اقامه نماز خود را پیوسته در محضر خدا می بینند و همین امر آنها را از پلیدی ها و انحرافات باز می دارد.

حضور در مسجد علاوه بر آثار فوق، فواید فراوان دیگری مانند: تقویت اعتدال و ساده زیستی، مبارزه با تجملات و اسراف کاری، بخشندگی و کمک به نیازمندان، افزایش هدفمندی و معناداری زندگی، کم شدن احساس تنهایی و بی کسی، پر تحرکی و میل به فعالیت های اجتماعی، یاری رسانی و خدمت به همنوعان، را نیز در بردارد.

ظرفیت های مسجد در حل مشکلات خانوادگی

با توجه به تقدس و حرمتی که مساجد در نزد مردم دارند، این مراکز می توانند نقش برجسته و بی بدیلی در حل مشکلات خانوادگی مردم ایفا کنند. در صورتی که امام جماعت و متولیان مسجد، تحکیم نهاد خانواده را به مثابه وظیفه ای دینی و اخلاقی تلقی نمایند و از ظرفیت ها و امکانات مسجد برای تحقق این امر خدا پسندانه استفاده کنند، می توانند اولاً با آموزش مهارت های زندگی از بسیاری آشفتگی ها و نابسامانی های خانوادگی پیشگیری نمایند؛ ثانیا با مداخله به موقع و مؤثر در بحران های خانوادگی و سرکشی از خانواده های آسیب دیده، در جهت کاهش آلام و رنج های خانواده های پیرامون مسجد، گام بردارند.

این فعالیت ها که هدف آنها کمک به استحکام و پایداری خانواده هاست بسیار متنوعند و از تشکیل صندوق قرض الحسنه و کمک مالی به خانواده های نیازمند یا ایجاد درمانگاه و تلاش برای درمان بیماری های آنان گرفته تا برگزاری جلسات آموزش مهارت های زندگی و سبک زندگی اسلامی و سرکشی از خانواده های آسیب دیده را شامل می شود. در اینجا برای نمونه به چند مورد از این راهبردها که اجرای آنها در اکثر مساجد کشور به آسانی میسر است، اشاره می کنیم.

1. آموزش مهارت های زندگی

در آموزش مهارت های زندگی سعی می شود هر رفتاری به اجزای کوچک تر تقسیم شود

ص: 161


1- . قَالَ علی علیه السلام : وَ اِنَّها لَتَحُتُّ الذُّنوُبَ حَتَّ الوَرَقِ و تُطلِقُها اِطلاقَ الرَّیَقِ.

تا افراد بتوانند به راحتی آنها را تمرین کنند. در این آموزش ها علاوه بر یادگیری رفتارهای جدید، افراد می کوشند با شناخت خود، خدا، اطرافیان، جامعه و محیط زیست، شیوه تعامل بهینه با آنان را فرا گیرند. (شریفی نیا، 1391)

آموزش مهارت های زندگی به افراد خانواده کمک می کند تا در زندگی واقعی راحت تر بوده و از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار شوند و خودشان را صادقانه تر ابراز کنند و در نتیجه زندگی موفق تر و شادتری را تجربه نمایند.

مساجد می توانند با استفاده از کارشناسان مجرب و متخصص در امور خانواده این کلاس ها را برای بانوان، آقایان و حتی فرزندان برگزار نمایند. البته در برگزاری این کلاس باید نکاتی همچون تناسب زمانی، محیط آموزشی مناسب، سطح دانش فراگیران، نیازها و اولویت های گروه هدف و تلفیق آموزه های دینی با فنون علمی مدرن به دقت رعایت شود.

2. مداخله در بحران های خانوادگی

یکی از مؤثرترین اقدامات برای مهار آسیب های خانواده های در معرض خطر، مداخله افراد آشنا به مسائل خانوادگی، با تجربه، خیرخواه، دلسوز و خوش بیان در درگیری های خانوادگی و رویدادهای بحران زای خانواده هاست. این نوع مداخلات باعث کنترل نسبی اوضاع و کاهش تنش و درگیری پیش آمده در خانواده است.

با توجه به این که اغلب اعضای هیئت امنای مساجد انسان هایی مؤمن، خیّر، خوش نام و مورد اعتماد مردم هستند، می توانند با مداخله به موقع و مناسب خود در بحران های خانوادگی نقش برجسته ای در پیشگیری از نزاع های خانوادگی و احیانا طلاق و از هم پاشیدگی خانواده ها داشته باشند.

3. سرکشی از خانواده های آسیب دیده

به دلایل مختلف بعضی خانواده ها دچار آسیب و پریشانی می شوند. حوادثی از قبیل ورشکستگی، تصادف، مرگ عزیزان، بیماری سخت و صعب العلاج، زندانی شدن یکی از اعضای خانواده، اعتیاد، از دست دادن شغل و اموری از این دست می تواند یک خانواده را با فاجعه ای بزرگ

مواجه سازد. در چنین شرایطی انسانها بیش از هر چیزی نیاز به تسلی خاطر و حمایت اجتماعی دارند. اگر بعضی نمازگزاران سرشناس و موجه مسجد به همراه امام جماعت برنامه ای منظم برای شناسایی و سرکشی از این نوع خانواده ها داشته باشند

ص: 162

و ضمن شنیدن درد دل ها و مشکلاتشان، تا حد امکان کمک هایی به آنان ارائه دهند، بی تردید تأثیر شگرفی بر آرامش خانواده و کاهش اثرات آسیب خواهدداشت. پژوهش های متعدد تأیید کرده اند که ارائه حمایت های عاطفی و اجتماعی به میزان زیادی، تنش، تنهایی، اضطراب و سایر شرایط آسیب زا را کاهش داده و سلامت روانی دین داران را از طریق بهبود شرایط محیطی افزایش می دهد. (پولنر(1)، 1989؛ کیرک پاتریک(2) و هود(3)، 1990؛ آرگیل(4)، 2000) افزون بر این، روحانیون و مبلغان دینی می توانند با ایجاد فضای حمایتی معنوی، بعضی از اختلالات خلقی مثل افسردگی، احساس تنهایی و کمرویی را درمان نمایند.

پژوهش های انجام شده بیانگر آن است که حمایت های اجتماعی باعث می شود که افراد کمتر دچار اعتیاد به مواد مخدر شوند. (گورساچ(5)، 1995)

4. ایجاد مراکز مشاوره خانواده

ایجاد مراکز مشاوره خانواده در مساجد موضوع جدیدی است که می تواند به جذابیت مسجد بیفزاید. در شرایط کنونی زوجین و خانواده ها بیش از هر زمان دیگری نیازمند حمایت و راهنمایی هستند، به همین دلیل، ایجاد این گونه اماکن در مساجد که بیش از سایر مکان ها مورد اعتماد خانواده ها و مردم قرار دارند، ضروری به نظر می رسد.

البته مراکز مشاوره مساجد باید کلیه معیارها و استانداردهای یک مرکز مشاوره خوب و قابل قبول را داشته باشند. این مراکز علاوه بر این که بایستی از سازمان نظام روان شناسی دارای مجوز رسمی باشند، لازم علاوه بر فراهم آوردن مکانی امن، آرامبخش و دلنشین برای مراجعان، از نیروهای روان شناس و مشاور توانمند و با تجربه استفاده نمایند.

حداقل استانداردهای لازم برای یک مرکز مشاوره قابل قبول عبارتند از:

1. دست کم دارای یک اتاق اداری، یک سالن انتظار، یک آبدارخانه و سه اطاق برای مشاوره باشد. مرکز باید لااقل یک اطاق گروه درمانی، یک اتاق روان سنجی و یک اتاق آموزش گروهی داشته باشد.

ص: 163


1- . Pollner, J. O.
2- . Kirkpatrik, L. A.
3- . Hood, R. W.
4- . Argyle, M.
5- . Gorsuch, R. L.

2. از تجهیزات و لوازم اداری مانند رایانه، میز اداری، صندلی راحتی و کاناپه، فایل، قفسه کتاب، وسایل کمک آموزشی مثل اورهد و ... به مقدار کافی برخوردار باشد.

3. کلیه اتاق های مرکز مشاوره با رنگ های روشن و آرام بخش مثل سبز روشن، سفید استخوانی، آبی کمرنگ، کرم ملایم و ... رنگ آمیزی شوند، تا محیط برای مراجعین دلنشین و آرامبخش باشد.

4. محیط مشاوره باید با گل های طبیعی یا مصنوعی و تصاویر زیبا از طبیعت تزئین گردد. دقت شود که در مراکز مشاوره عکس افراد یا شخصیت ها وجود نداشته باشد؛ چون ممکن است نشان دهنده جهت گیری سیاسی مرکز بوده و برای پاره ای افراد ناخوشایند باشد.

5. کلیه روان شناسان و مشاوران علاوه بر دارا بودن مدرک دکتری یا کارشناسی ارشد روان شناسی، مشاوره، یا علوم تربیتی باید از اطلاعات دینی خوبی هم برخوردار باشد و از آنها در مشاوره های خود استفاده نمایند.

ص: 164

و) امام جماعت به مثابه مشاوری امین و دلسوز

اشاره

در میان تمام کسانی که به نوعی در اداره امور مسجد دخالت دارند، امام جماعت دارای نقشی ممتاز و ویژه است؛ به طوری که صلاحیت ها، شایستگی ها، عملکرد، شخصیت و چگونگی برخورد او با مردم اثر شگرفی بر جذب یا دفع افراد به مسجد دارد. (نوبهار، 1375)

معمولا ائمه جماعات مساجد به عنوان الگوهای اخلاقی و معنوی بیش از دیگران مورد وثوق و اعتماد مردم هستند و بسیاری از خانواده های مذهبی ترجیح می دهند مشکلاتشان را با امام جماعت در میان بگذارند و از آنها راهنمایی بخواهند.

اگر امام جماعت بخواهد مسئوولیت خود را به بهترین نحو انجام دهد، باید رابطه صمیمانه ای با مردم برقرار کند. بدین منظور او باید واجد سه عنصر مقبولیت، محبوبیت و موفقیت باشد.

مقبولیت یعنی مردم او را واقعاً بپذیرند و به او اعتماد کنند. اگر امام جماعت مقبول نمازگزاران و اهل محل نباشد، کلام او تأثیری در مردم نخواهد داشت. از جمله عوامل مؤثر در مقبولیت امام جماعت این است که علاوه بر آگاهی کامل از مسائل دینی، فردی روشنفکر، آگاه و برخوردار از دانش روان شناسی و مسائل خانوادگی باشد.

محبوبیت به معنای آن است که علاوه بر پذیرش وی توسط مردم، آنها او را قلباً دوست بدارند و علاقمند به صحبت و ارتباط با وی باشند. مهربانی، خوش رویی، صداقت، گرمی و صمیمت در برخوردها، انعطاف پذیری، شوخ طبعی و فروتنی باعث محبوبیت فرد می شود.

موفقیت هم زمانی حاصل می شود که اولاً امام جماعت در برقراری ارتباط مؤثر و همدلانه با مردم موفق باشد و ثانیا با استفاده صحیح از تکنیک های آموزشی و تربیتی بتواند آنان را به درستی راهنمایی کند.

ص: 165

رابطه امام جماعت با نمازگزاران باید صمیمانه و مبتنی بر احترام و محبت متقابل باشد. بدین منظور باید همواره با آنان گفتگو کند؛ از مشکلات شان آگاه باشد؛ موفقیت هایشان را تبریک بگوید و از ناراحتی و غم هایشان ابراز تأسف کند.

ویژگی های امام جماعت مشاور

یک امام جماعت مشاور برای مشاوره دادن به خانواده ها، علاوه بر داشتن شرایط امام جماعت نظیر تقوا و عدالت، توانایی علمی و خصوصیات اخلاقی، باید از ویژگی های زیر نیز برخوردار باشد:

* دارای سلامت جسمی و روانی باشد.

* باهوش باشد و توانایی توجیه و متقاعدسازی دیگران را داشته باشد.

* به انسان ها و حل مشکلات آنها علاقمند باشد.

* انعطاف پذیر باشد و کسی را به پیروی و اطاعت از خویش مجبور نکند.

* رازدار باشد و هرگز اسرار مردم را فاش نسازد.

* متقی؛ خوش نام و قابل اعتماد باشد.

* به توانایی و محدودیت هایش آگاه باشد و در مسائلی که تخصص ندارد، مداخله نکند.

* ضمن آشنایی با علم روان شناسی و تعلیم و تربیت، به فنون و روش های مشاوره مسلط باشد.

* ذهن فعال و پویایی داشته باشد و بتواند سؤالات دقیق و مناسب را به موقع مطرح سازد.

* به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کند و از روابط اجتماعی خوبی برخوردار باشد.

* از سعه صدر برخوردار باشد و توان شنیدن مطالبی را که با آنها موافق نیست داشته باشد.

* انتقاد پذیر باشد و خود را کامل و بدون عیب و نقص نداند.

* دارای یکپارچگی درونی و انسجام شخصیتی باشد.

* عفیف و پاکدامن باشد و در گفتگوی با زنان و دختران مسائل شرعی و اخلاقی را کاملاً رعایت نماید.

* دارای اعتماد به نفس بوده و در ارائه راه حل ها از خود خلاقیت و ابتکار نشان دهد.

ص: 166

* دارای همدلی و خلوص بوده و درد و رنج مراجعین خود را درک نموده و با آنان همدلی نماید.

* انسان ها را با ارزش بداند و برای حل مشکلات آنها تمام توان خویش را به کار گیرد.

* مثبت اندیش و امیدوار باشد و همواره دیگران را امیدوار و خوش بین به حل مشکلاتشان نماید.

* خوش تیپ، خوش لباس و آراسته باشد. مواظب نظافت دهان و دندان و احیانا بوی بد دهان خود بوده، و هرگز از پاکیزگی لباس و بدن خود غافل نشود.

* رفتارش با مراجعین توأم با احترام و تواضع باشد و از خودخواهی، تکبر، خشکی و تندخویی بپرهیزد.

اطلاعات مورد نیاز امام جماعت مشاور

اشاره

کاری که یک مشاور خانواده باید برای مراجعینش انجام دهد دارای سه بعد شناختی، رفتاری و عاطفی است. در بعد شناختی مشاور باید کاری کند که مراجع، نخست به خودشناسی برسد و بعد دیگران را بشناسد و آنان را همان گونه که هستند، بپذیرد. در بعد رفتاری مشاور سعی می کند مراجع را از یک رفتار غیراخلاقی به یک رفتار اخلاقی سوق دهد. مثلا می کوشد یک فرد دروغگو را به جایی برساند که دیگر دروغ نگوید. در بعد عاطفی مشاور تلاش می کند روابط از هم پاشیده شده اعضای خانواده را تبدیل به روابط صمیمانه کند. مثلا فردی که وجودش پر از کینه و خشم است را به کسی تبدیل کند که وجودش پر از عشق و محبت است.

برای رسیدن به این اهداف لازم است مشاور تا حدودی با دانش خانواده و فنون مورد نیاز آشنا باشد. دامنه این دانش ها و فنون بسیار گسترده است که در اینجا امکان پرداختن به همه آنها وجود ندارد. ولی سه مورد اساسی برای مداخله در مسائل خانوادگی عبارتند از: آشنایی با ویژگی های خانواده سالم، آگاهی از مشکلات کنونی خانواده ها و اطلاع از فنون مداخله در مسائل خانوادگی. در ادامه هر یک از موارد فوق را به اختصار توضیح می دهیم.

1. آشنایی با ویژگی های خانواده سالم

بدون شناخت ویژگی های خانواده سالم، نمی توان درک درستی از آسیب ها و مشکلات خانوادگی داشت. از این رو، در این قسمت برخی از مهم ترین خصوصیات خانواده سالم را توضیح می دهیم.

ص: 167

از نظر روان شناسان خانواده سالم خانواده ای است که در رسیدن به اهداف و کارکردهای خود موفق باشد و اعضای آن احساس شادی و رضایت کنند. سلامت خانواده فرآیندی تعاملی است که با روابط و نتایج مثبت مرتبط است و به ساختار، کنش ها و ثمرات آن بستگی دارد. از آنجا که اساس خانواده زن و شوهر می باشند، روابط سالم و رضایت بخش بین زوجین شاخص مهمی برای خانواده سالم محسوب می شود.

حسینی (1390) خانواده ای را متعادل و سالم می داند که نیازهای مادی، عاطفی و روانی اعضای آن تأمین می شود؛ علائم مرضی ندارد و در شرایط مطلوب به سر می برد؛ اعضای خانواده شامل شوهر، زن و فرزندان با هم زندگی می کنند؛ پدر اقتصاد خانواده را اداره می کند و مادر به مدیریت داخلی منزل و همچنین تربیت فرزندان می پردازد؛ بین اعضای خانواده صمیمیت، پذیرش، توجه و رسیدگی نسبت به هم وجود دارد؛ والدین و فرزندان در روابط خود حدود شرعی و ارزش های اخلاقی را رعایت می کنند؛ فرزندان به والدین احترام می گذارند و بین آنها مشارکت، صمیمت، عطوفت و همدلی وجود دارد.

بدین ترتیب می توان گفت خانواده سالم خانواده ای است که دارای ویژگی های زیر باشد:

1. اعضای خانواده دارای عقاید دینی و ارزش های اخلاقی مشترکی هستند و خود را ملتزم و عامل بدان می دانند.

2. متناسب با توانایی، ظرفیت و رضایت زوجین و فرزندان، نقش ها و وظایف هر یک از اعضای خانواده به طور واضح و شفاف مشخص و تعریف شده است و هرکس با انجام درست وظایفش، نقش خود را به خوبی ایفا می کند.

3. اعضای خانواده ضمن مراقبت، مشارکت و همدلی با همدیگر، به استقلال شخصیت هم احترام می گذارند و تفاوت های فردی یکدیگر را می پذیرند.

4. برای اعضای خانواده مجال بروز طیف گسترده عواطف، از احساسات ملایم و محبت آمیز تا احساسات متعارض و غمگین وجود دارد و آنها می توانند بدون نگرانی از عواقب آن، احساسات خود را بروز دهند.

5. اعضای خانواده نسبت به هم وفادار بوده و همگی برای رشد و بهزیستی سایر اعضای خانواده تلاش می کنند.

6. اعضای خانواده با عشق و احترام با هم رفتار کرده و قدردانی و تشکر قلبی خود را نسبت به سایر اعضا ابراز می نمایند.

7. اعضای خانواده درباره همه مسائل زندگی و مشکلات خانوادگی با آرامش با هم گفتگو

ص: 168

می کنند و به جای انکار یا سرکوبی مشکلات، آنها را با صمیمیت و تفاهم بررسی می نمایند.

8. اعضای خانواده از صرف کردن وقت با هم لذت می برند و از نظر کمی و کیفی اوقات خوشی را با هم می گذرانند.

9. اعضای خانواده در مراحل مختلف زندگی به جای سرزنش و تحقیر، طرد و تمسخر، اجبار و تحمیل به یکدیگر، روش تعریف و تشکر، تأیید و پذیرش تشویق و پاداش و تأمین حق انتخاب و آزادی های مشروع را به کار می گیرند.

10. در هنگام وقوع اختلافات بین فردی یا بحران های خانوادگی می کوشند از طریق گفتگو، شوخی و بذله گویی و ابراز احساسات سازنده و مثبت نسبت به هم، مداخله بزرگترهای فامیل یا نزدیکان آگاه و دلسوز، و یا درخواست مشاوره از روان شناسان و متخصصان، مشکلات خود را حل نمایند.

به طور خلاصه می توان گفت با تقویت روابط و مناسبات مطلوب در خانواده، رفتارهای خانواده سالم در جلوه های زیر ظاهر می شود: گفتگوی سالم و مؤثر، رفتار ارتباطی خوب، رفتارهای معنوی، رفتار مناسب با خویشان و سایر مردم و روش های مؤثر برای حل اختلافات و تعارض ها. (دلشاد تهرانی، 1388)

شکل یک ساختار پویای خانواده سالم از دیدگاه اسلام را نشان می دهد. هر گونه اختلال در این مراحل به آسیب و آشفتگی خانواده منجر می شود.

ص: 169

ص: 170

2. آگاهی از آسیب های رایج خانواده

برای این که بتوانیم به خانواده ها کمک کنیم، بایستی عوامل آسیب زا و چگونگی مقابله با آنها را بشناسیم. در یک تقسیم بندی کلی می توانیم مهم ترین علل آسیب های خانوادگی را به سه دسته عوامل اجتماعی، عوامل شخصی و عوامل ارتباطی تقسیم کنیم.

2-1. عوامل اجتماعی

شیوع گسترده اموری مانند احساس از خود بیگانگی فرهنگی، پیدایش شیوه های جدید زندگی جنسی، تغییر نقش های زن و شوهر، آسان شدن جابجایی و مهاجرت، هسته ای شدن خانواده ها، در هم آمیختگی فرهنگی، اشتغال زوجین، عادی شدن طلاق و سست شدن ارزش های دینی و اخلاقی زمینه آسیب پذیری خانواده ها را افزایش داده است.

2-2. عوامل شخصی

مسائلی مثل برداشت ها و انتظارات غیرواقعی از ازدواج، ناهمخوانی اهداف زوجین، تغییر نگرش ها، سبک های احساسی و رفتاری متفاوت، مشکلات رفتاری و شخصیتی افراد و حالات روانی کنونی همسران، از جمله اموری هستند که باعث آشفتگی خانواده ها می شوند.

2-3. عوامل ارتباطی

مجموعه مسائلی که به کیفیت روابط والدین و فرزندان مربوط می شود، در این حیطه قرار می گیرند. مشکلاتی نظیر کمبود ارتباط کلامی و عاطفی، پرخاشگری های کلامی، رفتار ناخوشایند متقابل، الگوهای ارتباطی نامناسب، ناتوانی همسران در حل مشکلات بین فردیشان و روابط ناسالم فراخانوادگی از جمله عوامل آسیب زا به شمار می آیند.

این عوامل که منبع بسیاری از پریشانی ها و ناهنجاری های خانوادگی در عصر ماست، باعث بروز مشکلات عدیده ای در خانواده ها می شود که می توان آنها را در 5 گروه اصلی مشکلات شناختی، رفتاری، کلامی، عاطفی و روانی جای داد.

عقاید خرافی، باورهای غلط، ارزش های نادرست، نگرش های معیوب و انتظارات نامعقول مهم ترین مشکلات شناختی افراد خانواده را تشکیل می دهند معمولا افکار و باورهای نادرست، باعث انجام رفتارهای ناسالم و آسیب زا می شوند. این رفتارها نظیر پرخاشگری بی تفاوتی، کناره جویی و ... خود منشأ بسیاری از مشکلات خانوادگی است که گاه فروپاشی بنیان خانواده را در پی دارند.

مشکلات کلامی نیز سهم بزرگی در آشفتگی روابط زوجین و فرزندان دارند. بسیاری از

ص: 171

زوج ها، و خانواده ها از نحوه ارتباط و گفتگوی با یکدیگر ناخشنود هستند. برخی بسیار ساکتند و به ندرت با هم صحبت می کنند؛ بعضی از لحن و نحوه گفتگو شکایت دارند و می گویند اغلب با لحن تحکم آمیز و غیرمؤدبانه با آنها صحبت می شود؛ پاره ای هم نمی توانند همدیگر را درک کنند و از حرف های طرف مقابل برداشت منفی می کنند.

گاه وقتی یکی از اعضای خانواده با دیگری صحبت می کند، او متوجه نمی شود که گوینده درحال تلاش برای برقراری رابطه با اوست؛ در نتیجه پاسخ تند و ناامید کننده ای می دهد همین امر اختلاف بین آنها را تشدید می کند. بسیاری از زوجها از گفتگو و مشاجره های رنج آور گله دارند و اظهار می دارند که اغلب سخنان طرف مقابل حاوی سرزنش کردن، حمله کردن، دفاع کردن، کناره گیری کردن یا آمیزه ای از اینهاست. برخی زوج ها هم خبر میدهند که گفتگوهایشان با هم عمقی ندارد و برای همین احساس دوری و جدایی می کنند.

بخش دیگری از مشکلات خانواده ها ناشی از عواطف و احساساتی است که نسبت به هم ابراز می کنند. برخی شدیداً هیجانی هستند و نمی توانند احساسات ناراحت کننده خود را مهار نمایند. این افراد با افراط در احساسات منفی، مدام بر ناراحتی ها و مشکلاتی که به طور طبیعی در زندگی روزانه پدید می آید، انگشت می گذارند. گاهی تمرکز بر این هیجان های منفی به اندازه ای شدید می شود که همه ابعاد زندگیشان را تحت تأثیر قرار می دهد. آنان نمی توانند حتی وقتی سرکار هستند یا در موقعیت های لذت بخش به سر می برند، فکرشان را از احساسات آشفته و ناراحت کننده رها سازند. گاهی این تمرکز افراطی بر احساسات منفی، به اندازه ای اعضای خانواده را از نظر عاطفی خسته می کند که دائماً احساس ناراحتی و فشار روانی می کنند و نمی توانند از جنبه های مثبت زندگیشان لذت ببرند.

و در نهایت گاهی مشکلات خانواده ها ناشی از اختلالات روانی و ناهنجاری های رفتاری یک یا چند نفر از اعضای خانواده است. ابتلای به افسردگی، اختلالات اضطرابی، وسواس فکری و عملی، اختلال دوقطبی، بدکارکردی های جنسی، مصرف مواد مخدر و الکل یا اسکیزوفرنی، تأثیرات شدیدی بر نابسامانی های خانوادگی دارند. (اپشتاین و باکوم ، 2002)

نکته بسیار مهم در آسیب شناسی خانواده، ماهیت تعاملی آن است. یعنی در بیشتر مشکلات خانوادگی حتماً هر دو یا چند طرف نقش دارند. وقتی زن و شوهر در برابر مشکلی قرار می گیرند که نمی توانند آن را بین خود حل و فصل نمایند، ممکن است به یکی از چهار الگوی تعاملی نامناسب زیر رو آورند:

ص: 172

حمله متقابل: در این الگوی رفتاری همسران به جای حل مشکلاتشان به رفتارهای پرخاشگرانه متقابل نظیر انتقاد از هم، تهدید یکدیگر و گاه بدرفتاری های بدنی و عاطفی رو می آورند.

درخواست -کناره گیری: در این سبک رفتاری یکی از همسران دیگری را اغلب به شیوه پرخاشگرانه و تهاجمی دنبال می کند تا توجه و پذیرش او را به دست آورد؛ اما طرف مقابل از او کناره گیری می کند یا از توجه به او خودداری میکند.

کناره گیری متقابل: در این حالت هر دو همسر با هم قهر کرده و از یکدیگر فاصله می گیرند تا درگیر تعاملهای تنفرآمیز نشوند.

جدایی متقابل یا یک طرفه: در این شیوه یکی از همسران یا هر دو علاقه ای به طرف مقابل ندارد و حتی وقتی یکی از آنها به دیگری نزدیک می شود، او خود را کنار می کشد و از او دوری می کند.

به هر حال وقتی انتقادها و بی حرمتی های یکی از همسران، عزت نفس دیگری را به مخاطره می افکند، این باعث گوشه گیری یا رفتار دفاعی طرف مقابل می شود. همسران اغلب رها کردن یک رابطه خصمانه را بر این که با کسی زندگی کنند که دائماً موجب ناراحتی و افسردگی شود، ترجیح می دهند.

براساس تحقیقات انجام شده در حال حاضر مهم ترین علل اختلافات زناشویی در ایران ناسازگاری و عدم تفاهم، بی کاری و مشکلات اقتصادی، اعتیاد، دخالت خانواده های زوجین، تعارض شدید با خانواده همسر، سوءظن و بدگمانی، اختلال دو قطبی، خشونت خانگی، خیانت های زناشویی و روابط جنسی نامشروع می باشد. (حسینی، 1386، محسن زاده و همکاران،1390و هنریان و یونسی،1390)

بی تردید مشکلات فوق ریشه در مسائل تربیتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه دارد و بدون توجه به آنها نمی توان چندان امیدی به حل ریشه ای مشکلات و تحکیم نهاد خانواده داشت. مشکلات فوق مسائلی همچون: تضعیف باورهای دینی در جامعه و خانواده ها، آشفتگی و جابجایی نقش های زن و شوهر در خانواده، استقلال اقتصادی زنان و تجملی شدن زندگی ها، کاهش نقش والدین و بزرگان فامیل در حمایت اجتماعی از زوج های جوان، و در نهایت تغییر ارزش های خانوادگی مانند کاهش قبح طلاق، بی صبری در مشکلات و کم اهمیت شدن حفظ خانواده را در پی داشته است. (قدسی، 1390؛ یونسی و بهرامی 1388)

ص: 173

3. اطلاع از فنون مشاوره خانواده

مشاوره خانواده یک فعالیت تخصصی و حرفه ای است که طی آن مشاور در یک رابطه چهره به چهره، از تکنیک ها و فنون متنوعی برای حل مشکلات خانوادگی استفاده می کند. مهم ترین کار یک مشاور این است که اعضای خانواده از علل مشکلاتشان درک بهتری پیدا کنند و برای حل آن به راه حل های سازنده و مؤثری دست یابند؛ زیرا مشکل اساسی بسیاری از خانواده ها آن است که در عین رنج بردن، هیچ گاه

مسئله خود را مورد تجزیه و تحلیل قرار نمی دهند و اغلب از عوامل ایجاد کننده آن آگاه نیستند. وظیفه مشاور این است که با استفاده از فنون مشاوره ای آرام آرام مراجع را نسبت به ماهیت مشکل و راه حل های آن آگاه سازد.

برای کمک به خانواده ها نخست باید با والدین یا فرزندان بزرگ تر ارتباط برقرار کرد. مهم ترین اهداف این رابطه آن است که اولاً مشاور را به عنوان شخصی بپذیرند که می تواند برای حل مشکلات آنها مفید و مؤثر باشد؛ ثانیاً مطمئن شوند که مشاور فردی امین، رازدار، دلسوز، اخلاقی و بی طرف است و از هیچ کس جانبداری نمی کند.

مشاور خانواده باید همواره به این نکته توجه داشته باشد که تمامی مشکلات و آشفتگی های خانوادگی ماهیت زوجی و طرفینی دارد و در هر مشکلی حتما دو طرف در آن نقش دارند. به همین دلیل، برای موفقیت آمیز بودن هر نوع مداخله ای باید طرفین مشارکت داشته و مسئولیت خود در بروز مشکل و حل آن را بپذیرند. یکی از مؤثرترین شیوه های تأثیرگذاری یک زوج بر دیگری، تغییر دادن رفتار خودش است. البته اگر یکی از زوجین با مشارکت خود، رفتارش را تغییر دهد ولی از طرف مقابل پاسخ مناسبی دریافت نکند، ممکن است او خشمگین یا رنجیده شود و کوشش خود را کاهش دهد. بنابراین مشاور بایستی هر دو طرف را به مشارکت در فرایند تغییر رفتار مشکل زا ترغیب کند و مسئولیت هر یک از آنها را در انجام توصیه های مشاوره ای گوشزد نماید. در واقع هر فرد باید به شیوه ای رفتار کند که با معیارها یا نظام ارزشی او به عنوان یک همسر خوب مطابقت داشته باشد. بدین منظور هر شخص می تواند از خود بپرسد: آیا من شیوه رفتار خودم را می پسندم و با آن موافقم؟ آیا این همان شیوه ای است که من دوست دارم همسرم نیز همان طور با من رفتار کند؟

بنابراین مشاور قبل از هر چیز باید بداند که آیا طرفین حاضرند در خود تغییر رفتاری انجام دهند؟ این موضوع خصوصاً زمانی که یک فرد نسبت به همسرش بدرفتاری می کند، بسیار اهمیت دارد. نظر به این که بسیاری از شکایات خانواده ها، مربوط به مشکلات ارتباطی

ص: 174

اعضای خانواده با یکدیگر می باشد، آموزش مهارت های کلامی و شیوه گفتگوی والدین و فرزندان اهمیت مضاعف می یابد. معمولا گفتگوهای زوجین عمدتا یا برای تبادل افکار و احساسات است یا برای تصمیم گیری و حل مسئله. مشاور باید این دو نوع ارتباط کلامی را به همسران و فرزندان آموزش دهد. به این مداخله مهارت آموزی می گویند. فرض این است که همسران فاقد این مهارت ها، با آموزش آنها را به کار خواهند گرفت.

هدف مشاور آن است که اعضای خانواده افکار و احساسات خویش را به شیوه باز و محترمانه، مبادله کنند.

رهنمودها در مورد شیوه گفتگوی سالم و سازنده بایستی خلاصه و آسان باشد تا همه اعضای خانواده آن را به خوبی بفهمند و بتوانند براساس آن عمل نمایند. مشاور برای تشخیص مشکلات خانواده ها می تواند از سؤالات زیر استفاده نماید:

1. چقدر به همسر یا فرزندان ابراز محبت می کنید؟

2. هنگام اختلافات چگونه خشم خود را کنترل می کنید؟

3. آیا از روابط زناشویی خود راضی هستید؟

4. آیا به راحتی با هم صحبت می کنید و در هنگام گفتگو شنونده خوبی هستید و با دقت به حرف های همسر یا فرزندتان گوش می دهید؟

5. چقدر به هم احترام می گذارید یا باعث تحقیر و آزار همدیگر می شوید؟

6. آیا با حقوق همسر و فرزندان و وظایف خود نسبت به آنها آشنایی دارید؟

7. در تصمیم گیری های مربوط به خانواده و خود چقدر با هم مشورت می کنید؟

8. چقدر به رعایت حدود شرعی در روابط زن و مرد نامحرم مقید هستید؟

9. چقدر مشکلات و اختلافات خود را به خانواده های اصلی انتقال می دهید؟

10. در خانه چقدر به احکام الهی توجه دارید و رضایت خداوند را در نظر می گیرید؟

ص: 175

نتیجه گیری

مسجد مهم ترین و عالی ترین کانون الهی در جهت رشد و شکوفایی معنوی، علمی، اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی، خانواده ها در اعصار مختلف بوده است. این مکان های مقدس علاوه بر نقش مهمی که در عبودیت و بندگی خداوند دارند، می توانند زمینه تقویت همبستگی و تحکیم نهاد مقدس خانواده را نیز فراهم سازند. از این رو، اگر جوامع اسلامی خواستار نظام خانوادگی مطلوب و سرشار از معنویت و اخلاق هستند، باید به این کانون های مقدس و بوستان های الهی که در طول تاریخ مهبط عبادت، معرفت و ارزش های اسلامی بوده اند، بیشتر توجه نمایند و با فراهم آوردن زمینه حضور خانواده ها در مساجد، نهاد خانواده را پایدار و مستحکم نموده و از این طریق با کاهش آسیب ها و

مفاسد، به ایجاد جامعه ای سالم و پویا کمک کنند. بدین منظور می توان اقدامات و برنامه های زیر را در دستور کار فعالیت های مساجد قرار داد:

1. امام جماعت، هیئت امنا و سایر مسئولان مساجد باید با برگزاری جلسات و نشست های مشترک، طرحی جامع برای استفاده از تمامی ظرفیت ها و کارکردهای مسجد در جهت تحکیم بنیان خانواده تدوین نمایند. مسجد باید به درون خانواده ها برود و خانواده ها باید مسجد را پناهگاهی امن و مطمئن برای خود و فرزندان شان بدانند.

2. جلسات سخنرانی، بحث و گفتگو پیرامون مسائل خانوادگی در مساجد برگزار شود و در آنها نکات تربیتی مربوط به فنون همسرداری، شیوه های فرزندپروری مسائل اخلاقی و حقوق خانواده ها و هر آنچه به خانواده مربوط می شود، مطرح شود تا از آسیب های فردی و اجتماعی خانواده ها و فرزندان کاسته شود. در این جلسات، باید از روان شناسان برجسته و کارشناسان تربیتی خبره استفاده شود تا بتوانند برای مسائل و مشکلات حاد و پیچیده امروزی که در بسیاری از خانواده ها و فرزندان پدید آمده است، راه حل های مناسب و کاربردی ارائه دهند.

3. برای اوقات فراغت نوجوانان و جوانان برنامه ریزی های جامع و صحیح انجام گیرد. در ایام تعطیلات، بیشتر وقت کودکان و نوجوانان و جوانان به بطالت می گذرد. همین امر گاه زمینه ساز ناهنجاری های رفتاری و اختلافات خانوادگی در خانواده ها می شود. از این رو، لازم

ص: 176

است مساجد با اجرای برنامه های متنوع، جذاب و شاداب این قشر عظیم را به سوی مسجد فرابخوانند. نوجوانان و جوانان به دلیل آمادگی های معنوی، نداشتن وابستگی به امور مادی و آزاد بودن فکر و ذهن شان، بهتر مفاهیم و ارزش های اخلاقی را درک می کنند و رفتارهای پسندیده زودتر در آنها شکل می گیرد.

4. مساجد فقط در ساعات نماز باز هستند و در بقیه اوقات بی استفاده اند. متولیان می توانند با اختصاص قسمتی از مسجد برای ارائه مشاوره و حل بحران های خانوادگی، از ظرفیت های مسجد برای تحکیم نهاد خانواده استفاده کنند. البته، بهتر است این کار با حضور امام جماعت، معتمدان و افراد خوش نام و نیکوکار محله انجام شود.

5. در هر منطقه، افراد مسن نیکوکار و متخصصی هستند که مایلند از تجارب و دانش خود برای کمک به خانواده ها استفاده کنند. متولیان مساجد می توانند با سازماندهی این افراد، از آنها برای اجرای برنامه های آموزش خانواده، حل تعارضات زوجین، شیوه های تربیت فرزند و همچنین حل مشکلات خانوادگی استفاده کنند تا علاوه بر بهره بردن از کمالات و تجارب گران قدرشان، زمینه آشنایی خانواده ها با این افراد نیز فراهم گردد.

ص: 177

منابع

قرآن کریم، ترجمه محمد مهد فولادوند، تهران و قم: دارالقرآن الکریم، 1373.

نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، تهران: انتشارات علمی، 1391.

ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، 4جلد، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1413.

انص_اری راد، علی اکب_ر، راه_کاره_ای ج_ذب ج_وانان ب_ه مساج_د،، 1388. مقاله در پایگاه:

www.andishegom.com

پورمحسنی، فرشته، طراحی برنامه توانمند سازی زوجین بر مبنای الگوی رضایتمندی زناشویی و مقایسه آن با برنامه توانمندسازی انریچ، رساله دکتری تهران: دانشگاه تربیت مدرس، 1389.

توانایان فرد، حسن، چهل ابتکار برای مساجد، تهران: راهیان نور، 1377.

جدیری، جعفر، ساخت و اعتباریابی مقیاس رضامندی زناشویی، اسلامی دین و روانشناسی شماره 8، 1389.

حرالعاملی، محمدبن الحسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه. 30 جلد، تحقیق موسسه آل البیت لاحیاء التراث. قم: موسسه آل البیت :.، 1416.

حسینی بیرجندی، سید مهدی، نظریه ها و فنون خانواده درمانی، تهران: رشد، 1390.

حسینی، حسن، جامعه شناسی نظام گسیختگی خانواده و طلاق، نقل از بررسی مشکلات حقوقی زنان در دادگاه ها توسط شورای فرهنگی اجتماعی زنان، تهران: سلمان، 1386.

دلشاد تهرانی، مصطفی، درسنامه اخلاق خانوادگی، تهران: دریا، 1388.

دولت خواه، محمد، کاربرد نظریه روان درمانگری چند وجهی لازاروس در حل مشکلات زوجین با نگرش به منابع اسلامی، رساله دکتری، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینیu ، 1392.

ساروخانی، باقر، مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده، تهران: سروش، 1370.

سالاری فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385.

سالاری فر، محمدرضا، طراحی زوج درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر متون اسلامی و مقایسه کارآمدی آن با زوج درمانی شناختی رفتاری توسعه یافته در افزایش رضایت زناشویی زوج ها، رساله دکتری، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1393.

صفورایی، محمدمهدی، ساخت و اعتباریابی پرسش نامه سنجش کارآمدی خانواده از دیدگاه اسلام.

ص: 178

رساله دکتری، قم: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1388.

طبرسی، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، بیروت: دار الحوراء، 1408ق.

طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، لبنان: دارالمتعارف المطبوعات، 1412ق.

قدسی، علی محمد و همکاران، بازدارنده ها و تسهیل کننده های اقتصادی – اجتماعی طلاق، مطالعات راهبردی زنان، 1390.

قرائتی، محسن، اولین سرمایه داران دنیا، مجله رشد مدیریت مدرسه. شماره 7، 1386.

کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، فروع الکافی، لبنان: دارالتعارف للمطبوعات، 1413.

کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، اصول الکافی، تحقیق محمد جواد الفقیه، فهرست و تصحیح181، 1411ق.

مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت : موسسه الوفا، 1412ق.

محسن زاده، فرشاد، نظری، علی و مختار، عارفی، مطالعه کیفی عوامل نارضایتی زناشویی و اقدام به طلاق. مطالعات راهبردی زنان، 14(53گروه اجتماعی)، 1390.

مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت از نظر اسلام، قم و تهران: صدرا، 1372.

نمیری البصری، عمر بن شبه، تاریخ المدینة المنوره، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1417ق.

نوبهار، رحیم، مسجد نمونه، تهران: ستاد اقامه نماز، 1375.

نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، بیروت: مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، 1408 ق.

هاشمی رفسنجانی، علی اکبر، جایگاه نماز در حکومت، مجموعه سخنرانی و مقالات نماز راهی به سوی کامیابی، بی جا: ستاد اقامه نماز، 1376.

هنریان و یونسی، بررسی علل طلاق در دادگاه های خانواده تهران، مطالعات روان شناسی بالینی، 1390.

یونسی، سیدجلال و فاضل، بهرامی، پیش بینی رضایت زناشویی و تفکر قطعی نگر در زوجین، فصلنامه روان شناسان ایرانی، سال پنجم، شماره 19، 1388.

Argyle, M. (2000). Psychology and religion. London: Routledge.

Epstein,B.N. and Baucom,D.H. (2002). Enhanced Cognitive-Behavior Therapy for

Couples. Washington DC: APA.

Gorsuch, R. L. (1995). “Religious aspects of substance abuse and recovery”. Journal of Social Issues, 51(2), 65-83.

ص: 179

Hall,Scatt(2006).Marital meaning exploring young adults,behief system about marriage Journal of Family Issues. 27, 1458-1437.

Kirkpatrick, L. A., Hood, R. W. (1990). “Instrinsic religious orientio: The boon or bane of contemporary psychology of religion”. Journal for the Scientific Study of Religion, 29, 442-462.

Pollner, M. (1989). “Divine relations, social relation, and well-being”. Journal of Health and Social Behavior, 30, 22-104.

Rosen Grandon ,J.R . Myers,J.E. Hattie.J.A.(2004). The relationship between marital characteristics , marital interaction processes and marital satisfaction. Journal of Counseling Development, 82(1), 58-68

Walsh, Froma (2009). Spiritual Resources in family Therapy.New York :The Guilford Press.

ص: 180

بازخورد تعامل خانواده با مسجد در فرآیند بلوغ اجتماعی فرزندان با تمرکز بر سیرة پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام

اشاره

سمیه کاظمیان(1)

ص: 181


1- استادیار دانشگاه علامه طباطبایی. Email: somaye. kazemian@yahoo. com

ص: 182

چکیده

با اعتقاد به اینکه محیط، تأثیر به سزایی در شکل گیری شخصیت هر فرد دارد، می توان گفت کانون های عبادی و مذهبی نقش مهمی در فرآیند تربیتی انسان ایفا می کنند. چرا که بعد روحی انسان به جهت اینکه برخاسته از خاستگاه فطری و الهی است و به لحاظ انعطاف پذیری در امر پذیرش آموزه های تربیتی و اعتقادی، در چنین محیط هایی بهتر قابل رشد و تربیت پذیری است. در بین کانون های مذهبی، مسجد در صورت برخورداری از فضای مناسب از نظر علمی، معنوی، امکانات آموزشی، مدیریتی و اجرایی به عنوان امن ترین و مأنوس ترین مکان به لحاظ اقبال عمومی (یعنی حضور از هر گروه سنی و تحصیلی و با هر پایگاه اجتماعی و در هر سطح اعتقادی) در بین مسلمانان از جایگاه تربیتی ممتازی برخوردار است. هدف از نگارش این مقاله فراهم شدن فرصتی است برای آگاهی بیشتر از قابلیت های آموزشی و پرورشی مسجد و استمداد از آن در جهات گوناگون به خصوص در فراگیری آداب اجتماعی و نحوه تعامل فرزندان با جامعه در مسیر صحیح و کاربردی و متناسب با آموزههای دینی.

حاصل مباحث پرداخته شده در این نوشتار با این استدلال بیان می شود که در میان محیط های اجتماعی، مسجد با قابلیت باروری استعدادها و زمینه های بالفطره و بالقوه در کودکان و نوجوانان به جهت امتیاز دسترسی در همه ایام و با فضایی عامه پسند، برای تعامل خانواده و تربیت فرزندان در فرآیند کسب مهارتهای اجتماعی و آداب معاشرت در جامعه مسلمین از کارکرد بالایی برخوردار است.

واژگان کلیدی: تربیت، آداب اجتماعی، مسجد، سیره، تعامل.

ص: 183

ص: 184

مقدمه

در نظام خلقت ساختار روحی و روانی انسان به گونه ای طراحی شده است که از همان طفولیت و نوجوانی مهیای پذیرش و باروری است و به فرمودة امیرمؤمنان علی علیه السلام همچون زمینی کاشته نشده آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود. بعد از وراثت و خانواده، جامعه و محیط پیرامون، نقش انکار ناپذیری در قوام بخشی ساختار فکری و تربیتی انسان دارد. انسان برای حضور در محیط جدید نیاز به سطحی از آگاهی و شناخت دارد تا آمادگی لازم را جهت پذیرش آن محیط پیدا کند. برای ورود به عرصه اجتماع نیز فراگیری و کسب مهارت در ایجاد روابط صحیح تحت عنوان آداب معاشرت و نیز تعامل مداراگرانه به شرط حفظ استدلال و هویت شخصی تحت عنوان عزت نفس امری ضروری می نماید.

پرورش قابلیت ها و استعدادهای بالقوه توأمان با احساس ارزشمندی و شرافت نفس منشأ عزت نفس است. تحصیل این مرحله و دیگر مراحل عالی تربیتی نیازمند کسب یک سری آموزش ها و تجربیاتی است که اگر با ممارست همراه شود نتیجه ای قابل قبول و مثمر ثمر به دنبال خواهد داشت.

انسان دانا نیز می تواند با بهره گیری از راه و روش تربیت یافتگان فرهنگ متعالی اسلام در الگوگیری از شخصیت های ممتازی چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام مقصد و مسیر مستقیم تربیتی خود و فرزندانش را بیابد و خردمندانه و با اطمینان خاطر در آن قدم بگذارد. در سیرة پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و معصومین علیهم السلام ، مسجد به عنوان مرکز حکومتی و نیز تربیتی کانون توجه ایشان بود و چنان که سابقاً ذکر شد صرفا به عنوان مرکز عبادی محسوب نمی شد. در میان محیط های اجتماعی، اماکن مذهبی از جمله مناسب ترین و مؤثرترین فضاهای رشد

ص: 185

و تربیت است که با پیاده کردن اصول صحیح و آموزه های دینی و اجرای مراسم و مناسک اسلامی مبتنی بر سیرة پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام از نتایج پرباری برخوردار است. بدین منظور در این مقاله به طور تفصیلی به کارکرد تربیتی و آموزشی مسجد در فرآیند بلوغ اجتماعی فرزندان با نقش آداب پذیری و رشد اجتماعی به طور کاربردی توجه خواهد شد.

ص: 186

الف) نگرش آیات و روایات بر فضیلت محوری مسجد

در بین کانون های عبادی، مساجد به علت دعوت و فراخوان عمومی و منظم جهت اجرای مراسم مذهبی و عبادی هر روزه در چند نوبت از پرکارکردترین مراکز مذهبی هستند که از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و معصومین علیهم السلام به غیر از امور عبادی در امور سیاسی، دفاعی و علمی نیز فعالیت داشته اند.

نظر به سیرة پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و معصومین علیهم السلام نشانگر این مطلب است که ایشان از مسجد به عنوان پایگاه تربیتی انسان ها بیشترین بهره برداری را می کردند. با درنگی بر آیات و روایات، اهمیت و فضلیت حضور در مسجد و جماعت مسلمین را به وضوح مشاهده می کنیم. از

جمله آیه 31 سوره مبارکه اعراف با این مضمون که: «ای فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازی برگیرید و بخورید و بیاشامید اما زیاده روی نکنید که او اسراف کاران را دوست ندارد.»

و در همین سوره: «بگو پرورگادرم به دادگری فرمان داده است و (اینکه) در هر مسجدی روی خود را مستقیم (به سوی قبله) کنید و در حالی که دین خود را برای او خالص گردانیده اید وی را بخوانید همانگونه که شما را پدید آورد (به سوی او) بر می گردید.» (اعراف/32)و در سوره جن آمده است: «مساجد ویژه خداست پس هیچ کس را با خدا نخوانید.»(اعراف/ 18)و همچنین در روایات گوناگون بر این موضوع پرداخته شده است از جمله در روایتی در باب حرمت اهل مسجد آمده است: «زمانی که امراض مسری و آفات نازل شود، اهل مسجد از آن در امان اند.»(محدث نوری، 1408 .ق، ج 3، ص 356)

این همه تأکید دین بر حضور در جمع مسلمین گویا در بردارنده حکمت و حکمت هایی است که اهل دنیا از آن غافل اند و بارها و بارها معصومین علیهم السلام در مواضع مختلف بدان اشاره

ص: 187

کرده اند. در خطبه 127 نهج البلاغه امام علی علیه السلام مردم را به سمت اجتماع و جماعت بزرگتر سوق می دهند و این گونه استدلال می فرمایند: «همراه جماعت بزرگتر باشید زیرا دست خدا با جماعت است و از تفرقه حذر کنید زیرا کسانی که از جماعت کناره می گیرند طعمه شیطان اند، مانند گوسفندی که از گله جدا می افتد و گرگ او را می درد.»(شریف الرضی،1379)

ص: 188

ب)تربیت اصولی در خانواده کارآمد

غالب رفتارهای انسان بر اساس یادگیری استوار است و اولین و مهم ترین پایگاه یادگیری، کانون خانواده است. زیرا خمیر مایه شخصیت انسان در خانواده تکوین می یابد و نگرش ها و رغبت ها و رفتارهای درست و نادرست نسبت به پدیده های مختلف، از خانه سرچشمه می گیرد. (فخار، مسجد و خانواده، 139، ج 1) رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: هر نوزادی با فطرت خدایی به دنیا می آید و پرورش می یابد مگر اینکه پدر و مادر، او را به سوی یهودی گری با مسیحی گری بکشانند. (مجلسی، 1364، ج 3، ص 281)

از مسائلی که خانواده ها نباید به آن بی توجهی کنند تربیت فرزندان از سنین نوجوانی است که هنوز بر صفحه دل او چیزی نوشته نشده و از رقت آن کاسته نشده است و به فرموده حضرت علی علیه السلام به فرزند گرامیشان امام حسن مجتبی علیه السلام در نوجوانی به تربیت و تأدیب ایشان اقدام کرده اند که هنوز قلب ایشان مثل زمین خالی از کشت و زرع است قبل از اینکه سخت شود (شخصیت نوجوان شکل بگیرد) و فکر و اندیشه شان مشغول گردد.(الشریف الرضی، 1379، نامه 31)

اقدام به تربیت در سنین بالاتر بهای سنگینی برای هر دو طرف (مربی و متربی) دارد از یک سو به جهت آمیختگی شخصیت فرزند با آن چه از بیرون از محیط خانه به او القاء شده است لجام گسیخته شده و رام کردن او به مهارت بالایی نیاز دارد و از جهت دیگر والدین باید به عنوان مربی با توان مضاعف و سعه صدری دو چندان به تربیت او همت گمارند که از تبعات آن زمان بری و شاید به خاطر درک کمتر شرایط درونی طرف مقابل ناامیدی از نتیجه تلاش باشد.

ص: 189

این نکته حائز اهمیت است که گاهی فرهنگ حاکم بر خانواده خود فراهم کننده شرایط نامساعد در مسیر تربیتی است که عملا فرزند را به سوی شخصیتی نامتعادل سوق می دهد. فقدان دانش کافی در راهنمایی و آموزش، حاکمیت فضای ناسالم و عدم اعتماد، سستی اعتقاد دینی و ضعف، دیگر از عوامل مؤثر در بد تربیتی و ایجاد فقدان امنیت روانی است که چنین فرزندی حکم همان سبزه مزبله را پیدا می کند.

بنابراین هر خانواده ای صلاحیت به عهده گرفتن امر مقدس تربیت را ندارد و بدین ترتیب خانواده ای که بیشتر با استانداردهای اسلامی انطباق دارد، خانواده برتر است. اسلام اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را برترین خانواده می شمارد و همگان را به الگوگیری از آن دعوت می کند . در صدر اسلام، مساجد صرفاً مراکز انجام دادن اعمال عبادی تلقی نمی شدند، بلکه همچنین مکان هایی برای انجام دادن فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی جامعه مسلمان محسوب می شدند. برخلاف محراب که از قبل به صورتی در عبادت گاه ها رایج بود، منبر از سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مساجد به کار گرفته شده پیامبر صلی الله علیه و آله از منبر برای انتشار و ابلاغ فرمان های مهم مانند اعلام حکم جهت شراب خوری، مقررات و احکام زندگی جمعی یا جهت سخنرانی عمومی استفاده می کردند. (ماهنامه مسجد، 1387، ص 45)

زمانی شرایط اقتضا می کرد تا حکومت در مساجد اداره شود اما در جامعه امروز می طلبد که مساجد به فعالیت های خاص خود پردازند. (همان) مساجد مرجع فکری جامعه هستند و پایگاه بسیج عمومی جهت پاسداری از ولایت و حریم دین مبین اسلام محسوب می شوند و هرچه جماعت مسجد عالم تر باشد، رونق مسجد نیز بیش تر است. از مهم ترین فواید حضور در مسجد نیز برپایی نماز جماعت، نمایش همبستگی و پیوستگی مسلمین است و نیز احیای روح برادری بین مسلمانان است. در مسجد همه همراه و همرنگ اند و هیچ ممنوعیتی

برای حضور طبقه ای از طبقات اجتماعی وجود ندارد و ثروتمندترین و قدرتمندترین فرد در کنار فقیرترین و ناتوان ترین فرد می ایستد.(فجری، 1389، ص 129)

از دیگر فعالیت های حضور در مسجد بیدار شدن فطرت ها است: یکی از کارهای شیطان تبدیل روح خداجوی انسان به روح هوس آلود است تا جایی که وعظ و تذکر برایش ملالت آور باشد. مشغولیت به ظواهر بعضی لذت های بی ارزش و انس با محیط های کاذب و خلأ آفرین و سرگرم شدن به تکنیک های روز دنیا در حد افراط، دیگر جایی برای استقبال از مکان ها و جلسات ارزشمند و ضروری علمی و مذهبی نمی گذارد در حدی که گاهی جوانان

ص: 190

مکلف از مسائل مبتلا به روزمره و مسائل اخلاقی و حلال و حرام چیزی نمی دانند و در کنار آن روحیه خیرخواهی و نصیحت پذیری خود را از دست داده اند.

یکی از مسائل مهم در سالم نگاه داشتن فطرت فرزندان و تقویت روحیه دینداری آن ها داشتن همنشین مناسب و سالم می باشد. از آن جا که انسان موجودی اجتماعی و انس پذیر است در روابط اجتماعی ناگریز از انتخاب دولت و همنشین می باشد. اهمیت همنشین صالح را در پیام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به اباذر بهتر می توان درک کرد که : «ای اباذر، همنشین خوب بهتر از تنهایی و تنهایی بهتر از همنیشین بد است.»(عاملی، 1389، ج 1،ص 121)

یکی از ارکان دوستی های صحیح و سالم مکان های مقدس مثل جمعه و جماعت است. گزینش چنین دوستانی عادتاً بر اساس تولی و تبری صورت می گیرد. از مهم ترین معیارهای دوست مناسب، ادب، علم و تقوا است. مجالست با این گروه دوستان موجب تقویت و بصیرت اندیشه و فضیلت های اخلاقی می شود و معمولا شرکت کنندگان در جماعات مقدس مثل مسجد از چنین روحیات و کنش هایی برخوردارند.

ص: 191

ج)کارکردهای تربیتی مسجد در مقوله جامعه پذیری و بلوغ اجتماعی

برای ورود به محیط اجتماعی یادگیری یکسری هنجارهای مناسب با آن جامعه لازم است که این اقدام باعث ایجاد نظم و انضباط در روابط جمعی می شود. از هنجارهای جامعه اسلامی اظهار دوستی بوسیله سلام است. در فضیلت این عمل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «شایسته ترین مردم نزد خدا و رسولش کسی است که سلام را آغاز کند.»(کلینی، 1369، ج 4، ص 460) تا جائی که حتی سفارش فرموده اند که به کسی که پیش از سلام کردن سخن آغاز کند پاسخ دهید.(همان، ص 459)

از آداب حضور در مکان های مذهبی و عبادتی تقدیم سلام به جمع حاضر است. کسی که به هنگام دیدار گروه هم سنخ خود در مکان مقدس ابلاغ سلام می کند یاد می گیرد در زمان حضور در اجتماعات دیگر که برای ورود به آن یقیناً در زمینه ای با آنان تجانس داشته ابتدا سلام کند خواه این زمینه عقیدتی باشد خواه وجه اقتصادی داشته باشد و خواه در زمینه های سیاسی و حکومتی و حتی به جهت ارتباط دوستانه و محافل خویشاوندی و رفاقت با دیگر اعضای گروه پیوندی داشته باشد.

از دیگر کارکردهای اعلان سلام در فضای مسجد عدم ملاحظات پایگاهی و طبقاتی است و این خصیصه در فرمایش حضرت رضا علیه السلام با این بیان آمده است که: «هر کس فقیر مسلمانی را ببیند و به گونه ای بر او سلام کند که با ثروتمند تفاوت داشته باشد در روز قیامت خدا را در حالتی دیدار می کند که بر وی خشمگین است.»(عالمی، 1389، ص 58)

از دیگر آداب اجتماعی که می توان از آن به عنوان تکمیل آداب سلام گفتن استفاده کرد رسم مصافحه یا همان دست دادن است به طوری که در روایات معصومین از آن برای رفع

ص: 192

کدورت ها و افزایش محبت یاد شده است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «مصافحه کنید زیرا مصافحه کینه را از بین می برد.» (کلینی، 1369، ج 3، ص 264، ج 18) و حضرت امام باقر علیه السلام نیز در فضیلت این کار فرموده اند: «چون دو مؤمن به هم برسند و به یکدیگر دست دهند، خدا دستش را در میان دست آن ها گذارد و با آن که محبتش نسبت به رفیقش زیادتر است مصافحه کند.»(همان، ص 259، ج 2)

یکی دیگر از آداب حضور در محافل اجتماعی سکوت و بجا سخن گفتن است چه بسا در جمعی که فردی در حال ایراد سخن است، صحبت کردن مستمع را نوعی بی احترامی به خود خطاب کند. اما در باب سکوت و فضیلت آن روایاتی نقل شده بر ارزش آن نسبت به گفتار زیاد و نابجا تأکید شده است. از جمله امام صادق علیه السلام فرموده اند: «بنده مؤمن تا زمانی که خاموش است از نیکوکاران نوشته می شود و چون لب به سخن گشود نیکوکار یا بد کار نوشته شود (یعنی نیکی و بدی او بسته به کلامش است.»(کلینی، 1388، ج 3، ص 309)

در محیط مقدسی مثل مسجد باید به این نکته بیشتر بها داد و توجه کرد چرا که محلی برای عبادت و تفکر در کار خدا و مناجات با او محسوب می شود و سخن گفتن غیر ضروری و خارج از حوزه اعتقادات و معنویات حرمت مقام و جایگاه شریف مسجد را زایل می کند.

تربیت فرزند در جهت حفظ هنجارهای مسجد سبب تقلید او به این امر در محیط اجتماع می شود. کودک یاد می گیرد هنگام شرکت در مجالس وعظ سکوت اختیار کند و حق مجلس را ادا کند و در محافل غیر از این، از پرگویی و سخن پراکنی خودداری نماید و البته باید به او یاد داد که به هنگام نیاز و ضرورت سکوت را رها کند و آن چه را لازم است بیان نماید چنان که در مضمون به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است: «سخن گفتن در راه حق بهتر است از سکوت بر باطل» (ابن بابویه، 1413ق، ج 4، ص 396)

یکی از فواید مهم شرکت در جماعت مسلمین فراگیری آداب نظم و انضباط است. حضور به موقع برای اقامه نماز جماعت با اعلان اذان و تشکیل صفوف منظم نماز وسیله ای است برای آموزش نظم و انضباط اجتماعی که از رموز موفقیت در هرکاری شمرده شده و تأمین هدف زندگی به وجود آن بستگی دارد.

منابع دینی تأکید بسیاری بر این رفتار فردی و اجتماعی دارند و جایگاه آن را بعد از تقوای خدا دانسته اند. (أوصیکم بالتقوی و نظم امرکم)

تقسیم اوقات شبانه روز، دیدار اقوام و دوستان، انجام امور شخصی و اشتغالات، امور

ص: 193

بهداشتی و نظافتی، مخارج و هزینه های زندگی و ... با قرارگرفتن در دایره نظم از بهره وری لازم برخوردار می شود. در سیرة پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام ایشان مشاهده می شود که چگونه ارزش این نکته اخلاقی صورت عملی به خود گرفته است از تقسیم کارهای خانه و بیرون از خانه تا تقسیم زمان بیتوته و همخوابگی بین همسران متعدد که به این نحو رنگ عدالت نیز به خود گرفته است که حکایت از رعایت نظم در تمام ارکان زندگی دارد.

سفارش به مدارا با مردم از توصیه های دیگر دین جهت حفظ آرامش و وحدت جامعه مسلمین است که در معاشرت های شخصی هم به آن تاکید شده است تا جائیکه از شرایط عقل شمرده می شود. امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : «خداوند مرا به سازگاری با مردم دستور داد همان طور که به انجام واجبات امر فرمود.»(کلینی، 1369، ج 4، ص 355، ح 5) و در جایی دیگر امر فرموده اند: «مدارا کردن با مردم نصف ایمان و لطف کردن به آن ها نصف زندگی است. با نیکان به طور پنهانی و با بدان آشکارا معاشرت داشته باشید و بدان رغبت زیاد نشان ندهید که بر شما ستم می کنند.»(همان) در این روایت حدود و نحوه معاشرت با هر گروه از نیکان و بدان نیز مشخص گردیده است.

در یک جامعه انواع تفکرات و سلیقه ها و آداب و رسوم ناشی از فرهنگ منطقه ای وجود دارد که برای تداوم حضور در اجتماع پذیرفتن و سازگاری نشان دادن، در رأس ارتباطات است. همان طور که در محیط مسجد همه قشر از طبقات فرهنگی جامعه حضور می یابند، با نظر به اینکه حکومت انگیزه واحد در تجمع است افراد ناگریز از معاشرت صلح طلبانه هستند، در غیر این صورت هدف و مقصد اصلی را نیز از دست خواهند داد. حضرت علی علیه السلام نفسی را گرامی و کریم می دانند که نفاق و ناسازگاری و اختلاف و عدم موافقتش کم باشد.(همان، ج 4، ص 11)

به طور کامل آرامش و ثبات جامعه برآیند روحیه مسالمت آمیز افراد آن است، با این تفسیر مسلمانان در رعایت آن مسئولیت دو چندان دارند به طوری که باید در اوج کثرت بتوانند وحدت جامعه را حفظ کنند.

از دیگر کارکردهای مسجد کسب مهارت ابراز وجود است. برخورداری از روحیه متعادل و سالم در فرد نتیجه استقلال شخصیت و احساس قدرت و کارآمدی وی می باشد به گونه ای که هر قدر در بروز و ظهور توانمندی ها ضعیف عمل شود انگیزه حضور در نقش های اجتماعی نیز کم رنگ تر می گردد. در این بین حمایت روانی فرزند در موقعیت هایی که وی نسبت به محبت و توجه اعلام نیاز می کند موجب تقویت حس تکریم نفس نزد او می

ص: 194

شود به این شیوه اعتماد به نفس وی را قوت بخشیده و زمینه ابراز وجود و بالندگی فرد را در صحنه های مختلف فراهم می سازد. خانواده ای که در امر تربیت فرزند از سیاست و کیاست برخوردار است سعی در فراهم نمودن فرصت هایی برای ابراز وجود فرزندش می نماید.

به طور مثال گفتن اذان واقامه جهت فراخوان برای امر نماز قرائت اشعار مذهبی و مناسبتی یا سروده های خود فرد، قرائت قرآن مخصوصا با صوت و لحن، به عهده گرفتن اجرای مسابقات فرهنگی و اعطای جوایز توسط کودکان و نوجوانان به خصوص در مساجد محلات بستر مناسبی برای کسب تجربه است.

سیرة عملی امیرالمؤمنین علی علیه السلام در این رابطه مویّد این مطلب و همچنین نمونه ای کاربردی برای الگوگیری خانواده ها در شیوه صحیح تربیت قلمداد می شود. نقل شده است: روزی علی علیه السلام در هنگام سخنرانی در مسجد رو به مردم کرد و فرمود از من بپرسید پیش از آن که مرا از دست بدهید اما هیچ کس بلند نشد تا سؤالی نماید. آن گاه امام علی علیه السلام پس از به جای آوردن حمد و ستایش پروردگار و درود فرستادن بر پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله نگاهی به امام حسن مجتبی علیه السلام کرد و فرمود:

«فرزندم حسن برخیز بر منبر برو، سخنی بگو تا قریش پس از من تو را کوچک نشمارند و نگویند حسن چیزی نمی داند.» امام حسن علیه السلام فرمود: «پدر جان، چگونه بر منبر بروم و سخن بگویم، در حالی که شما در میان مردم نشسته ای و به سخنان من گوش فرا می دهی و مرا می بینی؟» علی علیه السلام فرمود: «پدر و مادرم فدای تو باد! من خود را پنهان ساخته به سخنان تو گوش می دهم و تو را در حال سخنرانی می بینم در حالی که تو مرا نخواهی دید و امام حسن علیه السلام به دستور پدر بزرگوارش به منبر رفت.»(مجلسی، 1364، ج 2، ص 117)

از این داستان نکاتی را می توان برداشت نمود، نکته اول اینکه حضرت به طور غیر مستقیم فرزندان را در موقعیت دیده شدن و ابراز وجود قرار دادند و استدلالشان برای وادار کردن در سخنرانی بر روی منبر، در امان ماندن آن ها از تحقیر در آینده و برچسب نادانی بود. ضمناً با این کار و در همین فرصت مقام و منزلت الهی و جایگاه حکومتی امام حسن و امام حسینC را برای آینده مسلمین ترسیم کردند که این نشان از درایت و دور اندیشی آن حضرت دارد. از نکات دیگر اینکه با توجه به اینکه قصد تربیت کردن و آموزش در میان بود بنا به درخواست امام حسن علیه السلام در اجرای خواسته شان شرایط احساس آرامش و رضایت خاطر ایشان را با پنهان کردن خود ضمن گوش فرادادن فراهم کردند.

ص: 195

باید اذعان کرد روحیه نصیحت پذیری و پندآموزی در جوان امر تربیتی را سهل تر جلوه می دهد، گاهی اندرزی آن قدر نقش سازنده دارد که اثر زحمات خانواده ها و مراکز آموزشی در برابر اثر گذاری آن هیچ انگاشته می شود. نیاز است که یک جوان در فرآیند تربیتی به خودآگاهی و خداشناسی رسیده باشد تا برای ادامه مسیر از غفلت و جهالت او سوء استفاده نشود. حصول این امر با رساندن آیات نورانی الهی و احکام شرعی در ایام کودکی و نوجوانی امکان پذیر است زیرا در این سنین طینت پاک او آلوده به غبارهای بدآموزی و شیطنت ورزی نگشته و در جستجوی هستی شناسی و خداشناسی است و از لجاجت در پذیرش حقیقت دور است. هر چقدر انسان در معرفت نسبت به خدا و هدف او

از آفرینش انسان از معلومات و شناخت کافی برخوردار باشد از نیاز او به یادآوری آن ها از طریق موعظه کم نمی گردد زیرا از خصوصیات زندگی دنیوی و رخدادهای آن و نیز از خصیصه های انسان تنوع حالات است. گاهی در خوشی و راحتی به سر می برد و گاهی با ناملایمات دست و پنجه نرم می کند.

بی صبری و کفرگویی؛ هر دو حالت نتیجه غفلت زدگی است. چنانچه انسان در شرایط قرار گرفتن در محیط های موعظه و تذکر باشد با یادآوری الطاف و موهبتهای پروردگار و اهداف او از خلقت انسان در پرتو محبت و عشق سعی در حفظ آرامش و تعادل خود دارد دراحادیث نیز آمده است که دل را با شنیدن موعظه زنده بدار و به پرهیزگاری و پارسایی بمیران و به یقین نیرومند گردان و به حکمت روشن ساز و به ذکر مرگ خوار ساز.(الشریف الرضی، 1379، نامه 41)

با این تفاسیر مسجد بهترین مکان برای شنیدن اندرز و زنده داشتن دل است. وقتی نوجوان در مکانی مقدس مثل مسجد در معرض تذکر و وعظ قرار می گیرد دل او با آن حکمت ها انس می گیرد و مستعد پذیرش می گردد. خانواده متعهدی که فرزند خود را با این فضا انس دهند نفس او را آماده می کنند تا در محیط های دیگر برای قبول تذکر و نصیحت در حالی که جنبه خیرخواهی دارد، مهیا گردد. این دسته از فرزندان هستند که امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع را می پذیرند و حتی خود با هدف اصلاح معایب خویش خواهان نصیحت و راهنمایی می باشند. در روایتی از امیر مؤمنان علی علیه السلام می خوانیم: «پندپذیری انسان عاقل به وسیله ادب و تربیت است، چهارپایان و حیواناتند که تنها با ضرب و زدن تربیت می شوند.»(الحدیث، 1368، ج 1، ص 48)

به این ترتیب چه بهتر که والدین برای تربیت فرزندان از کانونی ترین محیط یعنی مسجد

ص: 196

بهره گیرند چرا که مرکز شنیدن وعظ و اندرز محسوب می شود و از نظر چنین مشخصه ای جنبه همگانی دارد طوری که با موعظه عموم از نصیحت و موعظه شخصی در جمع و به نوعی از سرزنش وتحقیر جلوگیری به عمل می آید، به این نحو شأن و شخصیت انسان ها نیز محترم می ماند. در فواید روحیه نصیحت پذیری و پندگیری حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «کسی که اندرز و نصیحت را بپذیرد از رسوایی مصون خواهند ماند. » (تمیمی آمدی، 1410ق، ص 650)

با این تفاسیر روشن است که حفظ حرمت مسجد با شرکت در آن و رعایت آداب آن حاصل می شود و یکی از آداب آن استقبال از سخنان و حکمت های نورانی ازمنبع وحی و عترت و به عبارتی ثقلین می باشد که در سفارش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به آن تأکید شده است.

از ثمرات رفت و آمد در مساجد هشت مورد ذکر شده که از آنها آموختن سخنانی است که انسان را از لغزش و خطا باز می دارد و نیز یاد گرفتن راه های صحیح و هدایت بخش و ترک گناه از ترس خداوند و دوری از معصیت به خاطر شرم از مردم و ترس از رسوایی می باشدکه همه این نتایج از قبل روحیه اندرزپذیری و شنیدن نصایح و تذکرات دینی و اعتقادی به سرانجام می نشیند.

رعایت ادب، احترام و معاشرت صحیح در اجتماع از دیگر ثمرات و آموزه های حاصله از شرکت در مسجد است: رشد و شکوفایی خصلت های انسانی و شخصیت کمال یافته بدون شاخصه ادب قابل توجیه نیست و در اصل ارزش مقام علمی انسان و مرتبه انسانیت او با این خصیصه اعتبار می یابد و بار معرفتی آدمی با آن نشان داده می شود. یکی از مصادیق ادب، تواضع در برابر بزرگان به خصوص بزرگان دین و در رأس آنها ائمه اطهار علیهم السلام است. در رعایت ادب و احترام نسبت به بزرگترها از قول پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است: «کسیکه به کودکان ما رحم نکند و به بزرگان ما عزت و احترامی نگذارد از ما نیست.» (مجلسی، 1377، ص 316)

ایشان احترام به سالخوردگان را در مرتبه اول اهمیت و توجه بالاتری قرار می دهند و آن را از نشانه های تجلیل از خدای عز و جل می شمرند با این بیان که: یکی از صورت های تکریم و تعظیم ذات اقدس الهی احترام و تجلیل سالخوردگان مسلمان است (کلینی، 1388، ج 6، ص 551) و در جای دیگر نیز فرموده اند، کسی که پیر مسلمانی را توقیر (احترام) و تجلیل نماید خداوند او را از ترس روز قیامت ایمن می دارد.(ابن بابویه، 1372، ص 181)

جماعت شرکت کننده در مسجد را خردسال، نوجوان، جوان و کهنسال تشکیل می دهد. با توجه به فرمایشات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله توجه به جایگاه و ارزش قشر ضعیف (بحث کهولت سن

ص: 197

و ضعف جسمانی) و کهنسال باید بیشتر مد نظر قرار گیرد چرا که با طی کرن دوران تلاش و خدمت در ایام جوانی و نشاط اکنون با کسب تجارب در پناه سعه صدر و استقامت به صفت وقار و متانت آراسته شده و از کوچکترها و جوانان که هنوز به جایگاه آنها نرسیده اند انتظار احترام دارند. کودکان و نوجوانان در این بستر تربیتی آداب احترام و تواضع به بزرگترها و به خصوص سالخورگان را فرا می گیرند؛ در هنگام ورود به آنها سلام می گویند از رها کردن خود در حضور آنها و دراز کردن پاها خودداری می کنند و در پذیرایی، از آنها آغاز می کنند و در مواقع نیاز دست آنها را می گیرند و عصای آن ها می شوند و از نصیحت ها و تجربیات آن ها استفاده می کنند و این آموزش ها را در محیط بیرون از مسجد و در اجتماعات دیگر پیاده می کنند چون این آداب را قبلا مکرر در مسجد تمرین کرده اند و به آن خو گرفته اند و هر جا حضور آن ها به چشم بخورد با اعتقاد به برکت وجودشان و ضرورت حفظ حرمت مقام و منزلت آنها می دانند چگونه ادب کنند.

از دیگر مصادیق ادب سخن گفتن به نیکویی و صوت کوتاه با عبارات عاری از الفاظ ناپسند و سخیف می باشد. بر زبان آوردن کلمات زشت و سبک، نشان دهنده حقارت نفس است. از دستورات دین این است که اگر دیگری با شما به بدی سخن گفت شما به نیکی پاسخ او را بدهید. حضرت رسول صلی الله علیه و آله می فرمایند: «هیچ کس را ناسزا نگویید و هرگاه کسی شما را ناسزا گفت و رازی را از شما بر ملا ساخت، رازی را شما از او می دانید افشا نسازید.» (سهروردی، 1353، ص 35)

محیط آموزشی و تربیتی مسجد بستر مناسبی است برای مشاهده رفتارهای معاشرتی از نمازگزاران به کرات وشنیدن مواعظی در این رابطه و فراگیری آن ها و عادت به آن. این فرآیند کمک می کند تا خردسال و نوجوان آداب اسلامی و اجتماعی معاشرت را در کانون مسجد فراگیرد و در بیرون از محیط به آن عمل کند و یاد می گیرد که نسبت به هر احسان کننده ای از خانواده و والدین خود گرفته تا مربیان و مسئولان و دیگر همنوعان خدمتگزار قدرشناس و سپاسگزار باشد.

قابل اجرا ترین و تکرار پذیرترین و بایسته ترین و شایسته ترین شکل تشکر سر نهادن به خاک در برابر منعم ترین بی منت، خدای عز و جل است که از آداب هر نمازی است که در پایان آن به آن عمل شود.

از دیگر شاخه های ادب حفظ احترام والدین و اطاعت امر آنها است که در متون دینی

ص: 198

اعم از آیات و روایات به این موضوع تأکید فراوان شده چنانچه در سوره اسراء توصیه شده به پدر و مادر احسان کنید اگر یکی از آن دو و یا هر دو در کنار تو به، پیری رسند، به آن ها اف نگو و بر آن ها فریاد نزن و با آن ها کریمانه سخن بگو.

رعایت حال پدر و مادر به خصوص در ایام پیری، رعایت ادب و احترام و تواضع در هنگام حضورشان با مصادیق کوتاه بودن صدا نسبت به صدای ایشان، رها نکردن خود به هر نحوی در حضور آنها، راه رفتن و قدم برداشتن پشت سر یا در کنار ایشان، نیکو سخن گفتن و خود را بزرگ نشمردن در مرتبه علمی و معلومات ودیگر فضایل و ... در کنار اطاعت امر ایشان و برآوردن حاجاتشان در غیر موارد منع شده از آداب حفظ شأن و جایگاه والدین است. تربیت شدة مسجدی با سفارشات مؤکد دین از زبان امام جماعت و سخنران مدعو به این امر آشنا و مقید شده و در هر مکانی و هر محیطی به اجرای آن مبادرت می ورزد.

از کارکردهای اجتماعی مسجد ایجاد تقویت روحیه مشارکت اجتماعی و تعاون می باشد؛ معصومین خود در همکاری در کارهای پسندیده جامعه شرکت می کردند و مردم را یاری می کردند. حضرت امام سجاد علیه السلام به طور ناشناس در کاروان ها شرکت می کرد و نیازهای کاروانیان

را برآورد می ساخت. (مجلسی، 1364، ج 16، ص 271) قرآن کریم به این موضوع بدین عبارت اشاره کرده است: «در نیکی و پرهیزکاری یکدیگر را یاری رسانید و در گناه و تجاوز یکدیگر را کمک نکنید.» (مائده / 2)

بدین ترتیب مسلمانان باید به هدف و ضرورت یاری و تعاون دقت و توجه کافی داشته باشد تا از هدف مقدس خدمت رسانی دور نیفتد. حضرت علی علیه السلام نیز تعاون و همکاری در امر خدمت رسانی را حق واجب خدا دانسته اند: «از حقوق واجب خدا بر بندگان، خیرخواهی به اندازه تعاون و یاری کردن یکدیگر برای برپایی حق در میان خود است.» (الشریف الرضی، 1379، خطبه 216) پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله مثل مؤمنان را در پیوند و دوستی و رحمت به هم (و اهمیت دادن به سرنوشت یکدیگر) مثل یک پیکر زنده می دانند اگر به درد آید دیگر اجزا پیکر با آن همدردی می کنند. (نوری طبری، 1408 ق، ج 12، باب 32، ص 424)

با در نظر گرفتن ویژگی های حیات دنیوی و احتیاج آدمی به هم نوع خود به جهت فقر ذاتی تربیت خصلت نیکوکاری و همکاری از توجه خاصی برخودار است. لازم است به این مهم در کانون خانواده بیشتر توجه شود و زمینه پرورش این خوی و خصلت اجتماعی ابتدا در محیط خانواده فراهم گردد تا فرزند با تمرین در محبت و احسان به دیگری خصیصه

ص: 199

خودخواهی را در خود ضعیف کرده و با تقویت روحیه تعاون در جامعه کاملا محو نماید.

نقش مسجد در فرآیند ایجاد و تقویت روحیه مشارکت در امور اجتماعی می تواند بسیار کارکردی و عملی باشد. مکان مسجد به علت برگزاری مراسم و مناسبت های مختلف و نبود نیروی رسمی در به عهده گیری آن نیاز به همکاری و همدلی بیشتری دارد خانواده در تعامل با مسجد می تواند از این فرصت (همکاری و مشارکت) در راهنمایی و تربیت فرزندان بیشترین بهره را ببرد.

به عهده گرفتن مراسم از امور پذیرایی، امکانات صوتی، دکور، دعوت از سخنران و مداح، پخش اعلامیه و دیگر ملزومات آن و کارهایی از قبیل جمع آوری کمک های مردمی، سازماندهی تشکیلات هیئت و در صورت وجود پایگاه بسیج همکاری با این نهاد قبول مسئولیت در آن، به عهده گرفتن امور نظافتی و انضباطی همه از زمینه های امکان همکاری فرزندان است که در حد سن و تجربه می توانند در آن فعالیت کنند. با فراهم شدن چنین زمینه هایی برای همکاری فرزندان در محیط اجتماع از فواید آن در جامعه بهره مند خواهند شد به طوری که آثار این تجارب در محیط مسجد در محیط خانواده و اجتماع مشهود است.

از فواید این تجارب ایجاد روحیه نشاط در فرزندان در تعامل و همکاری با مسجد ونیز کسب تجارب فنی و تجربه روابط عمومی با امتیاز مصونیت از انحرافات دیگر محیط ها و تربیت افراد با شخصیتی فعال و پویا در اجتماعات دیگر می باشد. و چنانچه فرزندی دارای روحیه انزوا طلبی و یا ضعف اعتماد به نفس و کمرویی باشد به تعدیل آن کمک می کند تا حدی که در مشارکت های سیاسی و نظرخواهی ها و مثل انتخابات خود را صاحب سهم می داند.

از دیگر کارکردهای مؤثر و در عین حال ضروری مسجد بصیرت و آگاهی سیاسی اجتماعی و فرهنگی است. یکی از حقوق مسلمانان برگردن هم اطلاع از اوضاع و احوال یکدیگر است و از این حیث همه انسان ها مسئول هستند. پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله کسی را مسلمان می داند که با آغاز روز به امور مسلمین اهتمام ورزد. (کلینی، 1388، ج 2، ص 163، ح 1)برای اقدام به هرکار و خدمتی و انجام هر مسئولیتی باید از آگاهی و دانش کافی بهره مند بود. در غیر این صورت چه بسا به اشتباه عمل شود و عده ای را نیز به ورطه هلاکت بکشاند. بصیرت نسبت به زمان و اتفاقات پیرامون اعم از حوادث سیاسی، مسائل فرهنگی و اجتماعی از مصادیق دانایی می باشد در این خصوص پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند: «خردمند باید به زمان خود بصیرت داشته باشد.» (ابن بابویه، 1382، ج 2، ص 297) عالم به زمان از امتیاز در امان ماندن

ص: 200

از فتنه ها برخوردار بوده و حق و باطل را بهتر تشخیص می دهد البته باید در نظر داشت علمی مفید تلقی می شود که با تعقل و سنجیدن بدست آید.

تریبون مسجد وسیله مطمئنی است برای افزایش بصیرت و شناخت حق از باطل، از این امکان غیر از مسائل فرهنگی و موضوعات تربیتی و اخلاقی باید در مسائل سیاسی و تاریخی و اجتماعی بهره گرفت. اگر امام جماعت مسجد خود از درایت و بصیرت نسبت به تاریخ اسلام و اهل بیت و شناخت دشمن و اتفاقات روز برخوردار باشد زمینه راهنمایی جماعت مسلمین در مسجد و تربیت سیاسی و فرهنگی آن ها را به خوبی فراهم خواهد ساخت و در غیر این صورت بهتر است از عالم با تقوا و خبره در علوم روز و آشنا به جامعه و سیاست و حقوق و وظایف مسلمین جهت تبیین معارف اجتماعی و سیاسی و نظامی دعوت بعمل آورد تا با روشنگری اذهان دشمن و توطئه های او را بشناساند.

بی تفاوتی نسبت به وقایع جامعه خود و جوامع دیگر و سر در لاک خود فرو بردن نتیجه ای جز استعمار و استثمار فکری و فرهنگی دشمن و قبول و تن دادن به خواسته های او ندارد. حضرت علی علیه السلام نیز در این رابطه هشدار می دهند آن که به خواب رود دشمن او نخوابیده

(شریف الرضی، 1379، نامه م92) و در جایی دیگر آمده است: «آنکه در برابر دشمنش به خواب غفلت فرو رود نیرنگ ها او را بیدار می کند.» (تمیمی آمدی، 1410ق، ح 284)

بنابراین خانواه ها ملزم هستند فرزندان نوجوان و جوان خود را برای حضور در مسجد وشنیدن معارف الهی تشویق کنند تا با کسب بصیرت کافی از هجمه فرهنگی دشمنان و توطئه های آنان در امان بمانند و اندیشه و عقاید شان نیز از کشیده شدن به این سو وآن سو حفظ گردد.

برای انسان شناخت عوامل غیر اختیاری در مسیر تربیت امکان پذیر نمی باشد و گاهی عوامل ژنتیک، تغذیه و ... . در این مسیر تداخل ایجاد کنند و یا اراده و انتخاب خود شخص علت انحراف او از مسیر حق گردد و یا دیرتر به مقصد برسد. مهم ایجاد بستر مناسب جهت رشد و هدایت فرزندان توسط خانواده است که با انجام وظیفه و استمداد از خداوند در تحقق این امر مسئولیت از دوش والدین برداشته می شود.

حضرت علی علیه السلام در انتهای نامه 31 خطاب به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند: «استودع الله دینک و دیناک ( دین و دنیای تو را به خدا می سپارم).» ایشان تمام تلاش خود را در ابلاغ معارف و احکام دین و همه همت خود را در آموزش و تربیت فرزندانشان به کار می گیرند اما نتیجه کار را به خدا واگذار می کنند.

ص: 201

نتیجه گیری

دستاورد این بحث با این تفسیر قابل ذکر است که شاید بتوان گفت مراکز و کانون های تربیتی فراوانی همچون مدرسه، دانشگاه، محافل مذهبی و حسینیه ها، جلسات قرآن و ادعیه خانگی یا صنفی، زیارتگاه ها و موسسات و کانون های قرآنی وجود دارد که می توان از فضای آموزشی و تربیتی آن ها جهت رشد و هدایت گری فرزندان بهره برد اما

با نظر به چند ویژگی امتیاز مسجد را بر سایر محیط های تربیتی ثابت می کنیم:

* تقدس ویژه مکان مسجد تا جائیکه در لسان پروردگار به بیت الله شهرت دارد و به حفظ حرمت و جایگاه آن بسیار سفارش شده است.

* پراکنده بودن مساجد در تمام نقاط شهر یا روستا و معمولا با فواصل کم و قابل دسترس بودن برای عموم از جهت مکانی.

* امکان حضور همگان از طیف ها و صنف های مختلف.

* برپایی روزانه و چند نوبته جهت تجمع مسلمین.

* مشمولیت و دربرگیرندگی حوزه های مختلف (اعتقادی ودینی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و دفاعی).

* امکان تشکیل نهاد بسیج محلات (که این موقعیت از کارائی و بازدهی خاص و بالائی در تربیت نسل نوجوان و جوان برخوردار است).

* قرارگرفتن در شرایط اطمینان بخش و اعتمادآور به جهت سلوک دینی و مشی خیرخواهانه با تمرکز برگزینش ائمه جماعات و هیئت امنا معتمد و متعهد.

* تایید به جهت عملکرد مثبت تربیتی و بصیرت افزائی در حوزه های مختلف.

با توجه به ویژگی های شمارش شده و شرایط منحصر به فرد مسجد این نتیجه حاصل می شود که مساجد در روند تعاملی خانواده با آن در صورت استمرار نقشی بی بدیل ایفا می کنند و والدین می توانند با بهره گیری از فضای قابل اعتماد و معنوی مسجد در فرآیند تربیت اجتماعی فرزندانشان با منشأ دینی و با قابلیت جامعه پذیری و بلوغ اجتماعی از پشتوانه محکم و مناسبی برخوردار باشند.

در این میان نمی توان از نهاد مقدسی به نام بسیج بعنوان مبلغ خستگی ناپذیرارزشهای اسلامی غفلت کرد چرا که دغدغه اصلی این نهاد ارزشی تربیت دینی نسل جوان است

ص: 202

و در این راستا از یکطرف با صبغة اسلامی و انقلابی پای در میدان گذاشته و از سویی دارای بهترین موقعیت در هدایت و رشد اجتماعی فرزندان می باشد که این هدف با ایثار و گذشت واخلاص در عمل امتیاز ویژه ای را به خود اختصاص داده است. بدین منوال تعامل مساجد با نهاد بسیج در ایفای نقش تربیتی دستاورد بالایی را متوجه خود می سازد.

به این ترتیب پیشنهاد می شود مدیران نظام آموزشی دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی با همکاری اساتید علوم تربیتی و جامعه شناسی، مراکز حوزوی و امور مساجد با پژوهش بیشتر و تدوین کتب در تبلیغ نقش کارکردی و کاربردی مساجد در تلفیق با نهاد کارا و پویای بسیج و سیاست گذاری های آن در امر تربیت همت گمارده تا شأن و منزلت رفیع آن ناشناخته نماند و از موقعیت ممتاز آن بیشترین بهره برداری به عمل آید.

ص: 203

منابع

قرآن کریم.

ابن بابویه، محمدبن علی، الخصال، ترجمه جعفری، قم نسیم کوثر، 1382.

ابن بابویه، محمدبن علی، عیون اخبارالرضا، ترجمه مستفید و غفاری، قم صدوق، 1372.

ابن بابویه، محمدبن علی، من لایحضره الفقیه، قم دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1413.

تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد، غررالحکم و دررالکلم، قم دارالکتب الاسلامی، 1410.

چنارانی، محمدعلی، رفتار امامان شیعه با کودکان و نوجوانان، مشهد جلیل، 1382.

حکیمی، محمدرضا، محمد و علی، الحیاة، ترجمه اکرامی، تهران دفتر فرهنگ اسلامی، 1380.

داوری، محمود، حسینی زاده، سید علی، سیره تربیتی پیامبر صلی الله علیه و آله واهل بیت علیهم السلام ، قم پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1389.

شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، ترجمه دشتی، قم، مشهور، 1379.

صادق زاده، قمصری علیرضا و حاجی آبادی محمد علی، مقالات برگزیده (همایش تربیت ودر سیره و کلام امام علی علیه السلام ، تربیت اسلامی، 1379.

طاهرزاده، اصغر، فرزندم این چنین باید بود، اصفهان لب المیزان، 1383.

عاملی، شیخ حر، آداب معاشرت از دیدگاه معصومین علیهم السلام ، مشهد آستان قدس، 1389.

علامه سهروردی، نهج الهدایه، ترجمه خطیب، افتخاریان، 1353.

فجری، محمد مهدی، رواق پرواز، قم مهر امیرالمؤمنین علیه السلام ، 1389.

فلسفی، محمدتقی، الحدیث، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،تهران، 1368.

فرید، مرتضی، الحدیث (روایات تربیتی از مکتب اهل بیت علیهم السلام ، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1365.

کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ترجمه مصطفوی، تهران کتابفروشی علمیه اسلامیه، 1369 وترجمه کمره ای، قم اسوه، 1375.

کلینی، محمدبن یعقوب، تحفة الاولیاء (ترجمه اصول کافی)، ترجمه اردکانی، قم دارالحدیث، 1388.

گروه پژوهشی علوم قرآن و حدیث، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه های اسلامی، مشهد دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1387.

ص: 204

ماهنامه مسجد، (مدیرمسؤل:سبحانی نیا حسین)، شماره127و49، تیر1387.

مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ترجمه موسوی همدانی، تهران کتابخانه مسجد ولیعصر، 1364.

مجلسی، محمدباقر، زندگانی حضرت زهرا (ترجمه جلد42 بحارالانوار)، ترجمه نجفی، قم اسلامیه، 1377.

محمدی ری شهری، غلامعلی احمد، حکمت نامه جوان، ترجمه مهریزی، قم دارالحدیث، 1384.

معاونت فرهنگ آموزش و پرورش، نماز، مسجد و خانواده (مقالات برگزیده)، ستاد اقامه نماز، 1390.

نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسایل و مستنبط الوسایل، قم موسسه آل البیت: لاحیاء التراث، 1408.

ص: 205

ص: 206

بررسی عوامل مؤثر بر جذب خانواده ها به مسجد

اشاره

حکیمة السادات شریف زاده (1)

ص: 207


1- . استادیار دانشگاه مازندران. E-mail:hakimehsharifzadeh@gmail.com

ص: 208

چکیده

مقصود اصلی به وجود آمدن مسجد، ایجاد مکانی برای عبادت و برگزاری نماز می باشد. امّا در طول تاریخ، این مکان، مرکزی برای اهداف نبوت و رسالت و رساندن پیام های اجتماعی، سیاسی، آموزشی و تربیتی و فعالیت ها و کارکردهای گسترده تری بوده است. از همان ابتدای ظهور اسلام مسجد پایگاهی برای آموزش خواندن و نوشتن، احکام و قرآن و حتی مکانی فرهنگی بوده است. همچنین مسجد مرکزی برای تبلیغ دین اسلام و مکانی برای همبستگی اجتماعی و سیاسی مسلمانان به شمار می آمده است. اما متأسفانه امروزه به دلایل مختلفی استفاده و تأثیرگذاری این مکان مهم کم رنگ شده و نیاز است با توجه به تغییرات اجتماعی عصر حاضر، عوامل جذاب سازی مساجد برای حضور خانواده ها مطرح گردد و راه کار های مناسب ارائه شود. بر این اساس و با وجود چنین اهمیتی پرداختن به عوامل مختلف در رابطه با مسجد می تواند تأثیر به سزایی در جذب خانواده ها به چنین مکان مقدسی داشته باشد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی می باشد. در این روش از نظر منطقی جزئیات مربوط به موضوع تحقیقی در قالب پاسخ گویی به سؤالات تحقیق، بررسی شده و نتیجه گیری گردیده است. بنابراین سعی شده براساس آیات و روایات و نظر متخصصان و اندیشمندان، موضوع مورد نظر توصیف گردد و سپس با نگاهی تحلیلی به این عوامل پرداخته و در نهایت استنتاج به عمل آید. نتایج حاصل از بررسی یافته های تحقیق نشان می دهد که عملکردها وشایستگی های امام جماعت ومتولیان فرهنگی و همچنین عوامل پیرامونی مسجد مانند معماری، زیبایی، فضا آرایی وبهداشت در جذب خانواده ها

ص: 209

تأثیر به سزایی دارد. در مجموع این مقاله با درک جایگاه مهم مسجد در جامعۀ اسلامی، ویژگی های مسجد مورد توجه خانواده ها را مورد بحث و مطالعه قرار داده است.

کلید واژه ها: مسجد، جذاب سازی مساجد، زیبایی شناسی، معماری مسجد، امامان جماعت.

ص: 210

مقدمه

مسجد مهم ترین بنایی است که رابطۀ نزدیکی با فرهنگ و آداب مذهبی دارد. مسجد به عنوان عبادتگاه مسلمین باید نسبت به دیگر بناها، ساختمانی مشخص داشته باشد. زیرا مردم در آن به پرستش می نشینند. (شفایی،1386،ص14)

به نظر می رسد به رغم جایگاه برجستۀ مسجد در آموزه های دین و نیز در تحولات تاریخی جوامع اسلامی، در عصر کنونی با ظهور فزاینده فناوری های گوناگون اطلاعاتی و ارتباطی و افزایش ضریب نفوذ این فناوری ها در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی و نیز شکل گیری و گسترش نهادهای فرهنگی موازی و رقیب، تا حدودی جایگاه کانونی نهاد مسجد دستخوش تغییرات شده است. امروز در ایران، مسجد به عنوان اصلی ترین پایگاه نشر دین، از جایگاه مورد انتظار برخوردار نیست. عدم اهتمام به ظرفیت های مسجد برای پیشرفت جامعه و عدم بهره گیری اقشار جامعه از ظرفیت های ارتباطی و اجتماعی مسجد به عنوان اصلی ترین شبکۀ ارتباطی و زمینه ساز پیوند و اعتماد اجتماعی، سبب تنزل جایگاه و اهمیت این نهاد دینی در جامعه و بروز آسیب ها و چالش هایی در این زمینه شده است.(کرم اللهی ،1391،ص31)

در دنیای پیچیده امروزی، اِحیا، حفظ و توسعۀ جایگاه مسجد که می بایست در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ... دارای نقش باشد نیازمند تلاش علمی و تخصصی است. در این راستا مساجد باید تمام همت خود را به تجهیز مادی و معنوی معطوف نمایند و با به کارگیری تمامی امکانات و فناوری روز دنیا، همانند گذشته، استوار باقی بمانند. (میرزایی و پژمان، 1391،ص51)

ص: 211

بنابراین پرداختن به عوامل جذب خانواده ها یکی از با اهمیت ترین مسائل جامعۀ ما می باشد. از این رو در این مقاله این عوامل در دو بخش امامان جماعت ومتولیان فرهنگی و زیبا سازی مساجد مطرح شده است.

آن طور که تاریخ نشان می دهد، ساختمان مساجد در گذشته پاسخ گوی روحانیِ نیازهای ماوراء الطبیعۀ انسان ها و مرجع کسب اطلاع و اطلاع رسانی از اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و هنری روزگار خود بوده است که انعکاس همۀ اینها را می توان در این بنا جست و جو کرد. (شفایی،1386 ،ص14)

مسجد اصلی ترین مرکز ارتباطی و اطلاعاتی بود که از تمامی اخبار و وقایع خبر می داد. زمانی که مؤذن اذان نابهنگام می گفت همگان می فهمیدند که حادثه ای مهم اتفاق افتاده است و خود را به مسجد می رساندند تا از آن خبر مطلع گردند. (محراب بیگی ،1376،ص574)

امروزه مساجد، برخلاف بعضی از پرستش گاه ها در ادیان مختلف، نه تنها دور از دسترس نیستند که عموماً در دل بازارها و مجموعه های پررفت و آمد بنا می شوند و با درهای باز و گشاده و بهره مندی از زیباترین نمودهای معماری و هنری هر دوره، پذیرای نمازگزاران هستند. (محمدی و روزبهانی،1392،ص11)

امام خمینیw در زمینه مسجد می گوید: «مسجد در اسلام و در صدراسلام همیشه مرکز جنبش و حرکت های اسلامی بوده، از مسجد تبلیغات اسلامی شروع می شده است و از مسجد حرکت قوای اسلامی برای سرکوبی کفار و وارد کردن آنها در زیر بیرق اسلام بوده است. همیشه در صدر اسلام مسجد مرکز حرکات و مرکز جنبش ها بوده است.» (صحیفه امام، 1385، ج7، ص65)

مسجد مقدس ترین، پاک ترین، سرنوشت سازترین و اجتماعی ترین مکان و موقعیت حضور مسلمانان است. (حرعاملی، وسائل الشیعه ج 5 ،ص241)

مولانا در سراسر مثنوی خویش به اهمیت جایگاه مسجد اشاره می نماید و در سطح تمثیلی، مسجد را دل پاک عارف قلمداد می کند که هر پدیده ای در آن به پرستش خداوند متعال مشغول است. تأکید بر نماز جماعت و فضیلت آن، پیراستگی مسجد از آسودگی های صوری و معنوی نیز از نکات دیگری است که در داستان های مثنوی بدان پرداخته شده است. (محمدی وروزبهانی ،1392)

مسجد محل سجود و خضوع و کرنش بندگان خدا در پیشگاه «الله» وجایی برای ایجاد

ص: 212

رابطه با پروردگار و اظهار عبودیت و کوچکی در برابر ربوبیت و عظمت خالق هستی است. قداست مسجد، در همین رابطۀ متقابل «عبودیت عبد و ربوبیت رب» نهفته است بنابراین عظمتش هم در معنویت آن است. (محدثی،1386،ص286)

با توجه به این اهمیت، ضرورت پرداختن به این بحث در عصر حاضر فراهم می گردد چرا که خانواده ها همچنان می بایست در ارتباط با این مرکز وپایگاه مهم قرار گیرند تا رسالت تبلیغ اسلام وتربیت اسلامی به معنای واقعی کلمه به وقوع بپیوندد.

در تحقیق حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤالات هستیم:

1. امامان جماعت ومتولیان فرهنگی چه نقشی در جذب خانواده ها به مسجد دارند؟

2. عوامل پیرامونی مسجد، معماری، زیبایی ظاهری، فضاآرایی وبهداشت چه نقشی در جذب خانواده ها به مسجد دارند؟

3. راه کارهای جذاب سازی مساجد برای حضور خانواده ها چه می باشد؟

ص: 213

ص: 214

الف) بررسی مفهوم و کارکردهای مسجد

1. مفهوم مسجد در قرآن

مسجد جایگاه مؤمنان بوده و در دین مبین اسلام اهمیت والایی دارد. به طوری که کلمۀ «مسجد» در قرآن 22 بار و «مساجد» 6 بار تکرار شده است. (عبدالبلطی، المعجم المفهرس)

واژه مسجد در قرآن به معنای پرستش گاه، مقام معبد اسلامی، پرستش خاص، مسجد الحرام و مسجد الاقصی به کار رفته است. در قاموس های عربی نیز به معنای مکان مسجد، مواضع سجده و هر مکانی که در آن عمل پرستش انجام شود، مورد استفاده است. معنای ضریح، کلیسا، نیایش گاه و معبد، معادل مسجد در زبان های سامی است و ریشۀ معنای عربی مسجد را که همان مزگت در فارسی است، از زبان آرامی دانسته اند، در نتیجه این واژه هر چه از سال های صدراسلام فاصله می گیرد به صورت پررنگ تری تنها یک پرستش گاه اسلامی را به ذهن متبادر می کند. (آذرنوش و مکنوی، 1389 ،ص5)

در اینجا نمونه هایی از آیات قرآن در زمینۀ مسجد آورده می شود.

قرآن راجع به حرمت مسجد و آداب اخلاقی-فرهنگی آن می فرماید: «و اَن المساجد لله فلاتدعوا مع الله احداً» (سورۀ جن، آیه 18)

مسجدها ویژه خداست پس نباید با خدا احدی غیر او را پرستش کنید.

همچنین در مورد جایگاه مسجد می فرماید: «فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو الاصال» (سورۀ نور، آیه 36 )

در خانه هایی که خدا رخصت داده که ]قدر و منزلت[ آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود، در آن [خانه ها] هر بامداد و شامگاه او را نیایش می کنند.

ص: 215

همچنین در مورد جایگاه اجتماعی مسجد در نهضت های دینی فرموده: «... و لولا دفع الله النّاس بعضهم ببعض لهدمت صوامع وبیع وصلوات ومساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا...» (سورۀ حج، آیه 40 )

اگر خدا دفع شر بعضی از مردم را به بعض دیگر نکند همانا صومعه ها ودیرها ومساجدی که در آن ذکر خدا بسیار می شود همه خراب و ویران شود ... .

خداوند در قرآن در مورد ویژگی کسانی که به آبادی مسجدها همت می ورزند می فرماید: «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد الله شاهدین علی انفسهم بالکفر اولئک حبطت اعمالهم وفی النار هم خالدون» (سوره توبه، آیه17)

مشرکین را حق آن نیست که مساجد خدا را تعمیر کنند، با آن که خود شاهد بر کفر خویشتن هستند، چه ایشان اعمالشان بی اجر وباطل وخود در جهنم جاودانند.

«انما یعمر مساجد الله من آمن بالله والیوم الاخر و اقام الصلواه و آتی الزکاه ولم یخشی الله»

(سوره توبه آیه 18)

مسجد های خدا را تنها کسی تعمیر می کند که به خدا وروز جزا ایمان داشته ونماز به پا دارد وزکات دهد وجز از خدا نترسد.

علامه طباطبایی در ذیل این آیات اشاره می کند که کلمۀ مسجد اسم مکانی است که سجده در آن انجام می شود. مانند خانه ای که برای سجده برای خدا ساخته می شود. البته در این آیه مقصود از مساجد هر چند مطلق بناهایی است که برای عبادت خدا ساخته شده ولکن سیاق آیه دلالت دارد بر این که مقصود از آن عمارت مسجد الحرام است و در آیه بعدی حق تعمیر مسجد را برای مؤمنینی منحصر کرده که خداترس بوده ومعتقد به روز جزا، زکات و نماز باشند. (طباطبایی، 1370، تفسیرالمیزان، جلد9، ص302-305)

2. کارکرد های مسجد

2-1. آموزشی

روزگاری مسجد، یگانه پایگاه مهم آموزشی در کشورهای اسلامی بوده است. در فرهنگ مردم ما، مسجد کارکرد آموزشی نیز دارد و این مسئله از چندین جهت قابل تأمل است. خطبه های نماز، تلاش های آموزشی و مکتب ها، کتابخانه ها و حوزه های علمیه در مساجد خود دست آوردی آموزشی دارد.

ص: 216

جایگاه جلسات علمی و آموزشی در مسجد از نگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مراتب والاتر و ارجمندتر از جلسات دعا است؛ چنان که در روایت است که روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به مسجد وارد شدند. در مسجد، دو مجلس جداگانه برپا بود. گروهی در حال یاد دادن و فراگرفتن دانش و جمعی نیز به دعا و راز و نیاز با خداوند مشغول بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر دو گروه به سوی نیکی گام برمی دارند؛ دسته ای خدا را می خوانند و گروهی نیز آموزش می بینند و نادانان را تعلیم می دهند؛ ولی این گروه (تعلیم و تعلم) کار برتری انجام می دهد. من نیز به منظور آموزش دادن مردم مبعوث شده ام. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله در میان گروهی که سرگرم آموزش بودند، نشست.

2-2. فرهنگی

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله محیط مسجد را کاملاً فرهنگی می دانستند، تا جایی که در حضور آن حضرت و با اجازة ایشان برخی مسابقات برگزار می شد و حضرت ضمن ابراز خرسندی از این کار، با حوصله و بردباری کامل از چنین مسائلی استقبال می کردند. گرچه امروزه مراکز آموزشی و فرهنگی گسترش یافته است؛ اما نباید از این کارکرد مهم مسجد و بارور نمودن فرهنگی آن غافل شد. برگزاری جلسات شبی با قرآن، مسابقات کتابخوانی و… از جمله برنامه هایی هستند که می توان اجرا نمود. همچنین حضور امام جماعت مدتی قبل و بعد از نماز در مسجد برای پرسش و پاسخ، مشاوره و… شرایط ویژه جهت رشد فرهنگی مردم را به وجود می آورد.

2-3. تبلیغی

هدف از تبلیغ، رشد و افزایش معرفت دینی مردم و آشنا کردن آنان برای ادای وظایف دینی و اسلامی می باشد. شاید هیچ پایگاهی به اندازة «مساجد» در تبلیغ اسلامی ایفای نقش نکرده باشد؛ از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله تاکنون اذان، نماز، وعظ و خطابه از مهم ترین برنامه های مساجد بوده و می باشد.

2-4. اجتماعی

اصولاً یکی از علل تأکید پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و ائمۀ معصومین علیهم السلام بر حضور در نماز جماعت به صورت صفوف فشرده و منسجم، ایجاد روحیۀ تعاون در میان نمازگزاران و افزایش بُعد اجتماعی مسلمانان در کنار انجام اعمال عبادی آنان می باشد. و این حضور می تواند از هرج و مرج و عنان گسیختگی که جامعه به مرور زمان دچار آن می شود، جلوگیری کند و تشکیل

ص: 217

این اجتماعات در مکان مقدس مسجد، باعث می شود تا مؤمنین تحت توجه و ارشاد عالمان و مبلغان دینی قرار گیرند.

2-5 . سیاسی

یکی از کارکردهای مهم مسجد، کارکرد سیاسی است که از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله بر آن تأکید شده و هم اکنون نیز اهمیت آن کاملاً مشخص است. بر همین اساس، آن حضرت پس از بنیان گذاری نظام اسلامی، مسجد را که مرکزی عمومی و محل تجمع مسلمانان برای ادای فرایض دینی بود، به عنوان پایگاه حکومت و نهاد سیاسی اسلام برگزید. در دوره های بعد نیز بیشتر امور سیاسی آن روز مانند معرفی خلیفه، مراسم بیعت با وی، عزل و نصب استانداران و کارگزاران و… در مسجد صورت می گرفت.

2-6. جهادی

بررسی کتب تاریخی به خوبی روشنگر آن است که از ابتدای اسلام تمامی فعالیت ها از جمله: گردآوری، تجهیز، سامان دهی و تجمع نیرو به هنگام احساس خطر و بیم از تعرض دشمن، در مسجد صورت گرفته است. مسجد نه تنها محل اعزام نیروها و طرح نقشه های جنگی بوده، بلکه رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور می دادند در صورت وجود مسجد، چادر فرماندهی ایشان را در کنار آن نصب کنند.

2-7. رسانه ای

دین مبین اسلام از 1400 سال پیش، این نیاز را در نظر گرفته و مکانی به نام «مسجد» را به عنوان پایگاه ارتباطی بسیار مهم در افزایش پیوندهای انسانی و توسعۀ فرهنگی اسلام معرفی کرده است. به همین دلیل کارکرد رسانۀ ارتباط جمعی با همۀ تحولات تکنیکی، زمانی قرین توفیق قلمداد می شود که بتواند عمیق ترین ارتباط و پیوند را با مخاطب برقرار سازد که این ویژگی فقط در مسجد یافت می شود. (فجری ،1388، ص69-77)

ص: 218

ب) بررسی سؤالات بر اساس یافته های پژوهش

1. امامان جماعت ومتولیان فرهنگی

اشاره

مدیریت مسجد در سه سطح کلان، میانه و فرد قابل بررسی است. در لایۀ کلانِ مدیریت مساجد، حاکمیت و رأسِ نظام و نیز دولت و مجلس قرار می گیرند. در سطح مدیریت میانۀ مسجد، نهادهای متولی امور فرهنگی و سازمان های متولی امور مساجد جای می گیرند. مدیریت خرد مساجد نیز مدیریت بر لایۀ داخلی مسجد با محوریت امام جماعت است. در واقع، امام جماعت را مدیر مسجد می دانند. از این رو برای وضعیت مسجد در ایران می بایست به مدیریت ائمه جماعت بر مسجد توجه کرد. در توضیح لایه های مربوط به مدیریت باید گفت دولت اسلامی وظیفۀ آبادانی و ساخت مسجد را عهده داراست. متولیان امور فرهنگی نیز در اموری نظیر تولید محتوی، زمینه سازی و فرهنگ سازی برای حضور اقشار مختلف مردم در مسجد دخیل اند. متولیان مستقیمِ ادارۀ مسجد هم در جامعۀ ما و هم در لایۀ درونی مدیریت مسجد پرشمارند، در لایۀ درونی مدیریت مسجد نیز امام جماعت، هیأت امنا، خادم، بسیج، کانون های فرهنگی-هنری، مأمومین و مخاطبان هم حضور دارند. (کرم اللهی ،1391، ص38)

امام جماعت و یا «پیش نماز» به فردی اطلاق می شود که مردم در نماز جماعت، به او اقتدا می کنند. امام جماعت مدیر مجموعه مسجد است. به همین دلیل، محور اصلی ادارة مسجد محسوب می شود.

از دیگر عناصر لایة داخلی مدیریت مسجد، هیئت امنا است. هیئت امنا را می توان شورای مدیریت مسجد نیز نامید. نظارت بر برنامه ریزی ها، حل مشکلات، برگزاری مراسم و برنامه های جانبی و مدیریت منابع مالی مسجد با همکاری امام جماعت به عهده این

ص: 219

شورا است .خادم نیز به شخص یا اشخاصی گفته می شود که در مساجد به امور نظافت، نگهداری، خدمات رسانی به مراجعه کنندگان و مانند آن اشتغال دارند. سابقة حضور بسیج و شکل گیری پایگاه های بسیج در مسجد مقارن با آغاز پیروزی انقلاب اسلامی است. پس از پایان جنگ، پایگاه های بسیج به عنوان نهادی تثبیت شده در کنار مساجد، به فعالیت خود ادامه دادند و به تدریج به فعالیت سیاسی و فرهنگی پرداختند. کانون های فرهنگی نیز در دهة اخیر به جمع عناصر دخیل در مدیریت مسجد پیوسته است. گروهی دیگر از سازمان ها و نهادهای مرتبط با

مسجد، نهادهای متولی امور فرهنگی کشور هستند. این قبیل نهادها، به رغم عدم دخالت مستقیم در ادارة مسجد، به عنوان نهادهای زمینه ساز حضور فعال، پویا و اثربخش مسجد در جامعه، نقش به سزایی دارند. ضعف عملکرد متولیان امور فرهنگی می تواند برای مساجد آسیب زا باشند. این نهادها در اموری نظیر تولید محتوا، زمینه سازی و فرهنگ سازی برای حضور اقشار مختلف مردم در مسجد و مانند آن دخالت دارند. حوزه های علمیه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما از جملة این نهادها محسوب می شوند. در میان این نهادها، جایگاه حوزة علمیه به دلیل تربیت روحانیون و ائمه جماعت مساجد از اهمیت بیشتری برخوردار است. (کرم اللهی، 1391، ص39-42)

1-1. ویژگی های امامان جماعت

ابعاد وجودی امام جماعت به دو بعد «شناختی» و «رفتاری» تقسیم می شود: بُعد شناختی، شامل دانش، آگاهی و اطلاعات دینی، اجتماعی و همچنین دانش مدیریت مسجد می شود. بعد رفتاری، شامل رفتار و اخلاق فردی و اخلاق و رفتار اجتماعی است. «رفتار فردی» یعنی آراستگی باطن و آراستگی ظاهر و «رفتار اجتماعی» یعنی توانایی تعامل و برخورد مناسب با اقشار گوناگون جامعه، اعم از مخاطبان و غیرمخاطبان مسجد. توانایی اعمال مدیریت بر مسجد نیز در بعد کنشی قرار می گیرد.

بعد شناختی: یکی از مهم ترین ویژگی های امام جماعت، بهره مندی از دانش دینی و نیز دانش موردنیاز جهت مخاطب شناسی و برقراری تعامل سازنده و اثربخش با مخاطبان است. امام جماعت باید عالم به علوم و معارف دینی و نیز آشنای با مسائل مستحدثه و دانش های زمانه باشد. از سوی دیگر، آشنایی با دانش مدیریت، امام جماعت را در مدیریت مسجد یاری می رساند.

ص: 220

بعد رفتاری: توصیه های اکید دین به این بُعد از ابعاد شخصیتی امامان جماعت که مهم ترین مبلغان دین به شمار می آیند نشان از اهمیت آن دارد. در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: «مردم را با غیرزبان و با عمل و کردار خود به دین حق دعوت کنید.» (کلینی، 1365، ج 2، ص 78) اخلاق فردی و اجتماعی امام جماعت در میزان اقبال مردم به مسجد نقش به سزایی دارد. بعد رفتاری امام جماعت به نوبه خود، شامل مؤلفه های فردی و اجتماعی به شرح ذیل است:

- کنش و رفتار فردی: رفتار فردی شامل دو مؤلفۀ آراستگی باطن و ظاهر است. مقصود از آراستگی باطن، بهره مندی امام جماعت از فضایل و صفات نیک اخلاقی است و منظور از آراستگی ظاهر، اهتمام امام جماعت به پاکیزگی، نظم در فعالیت ها، رعایت بهداشت فردی و مانند آن می باشد.

- کنش و رفتار اجتماعی: این حوزه، چگونگی تعامل و برخورد امام جماعت با اقشار گوناگون جامعه، اعم از مخاطبان و غیر مخاطبان مسجد را شامل می شود. علاوه بر این، افراد پیرامون امام جماعت نیز در این حوزه قرار می گیرند. این افراد شامل خانواده، دوستان و آشنایان امام جماعت می شوند. چگونگی تعامل و رفتار امامان جماعت با افراد پیرامون و همچنین ویژگی های ایشان در میزان جاذبه و توجه مردم به سمت مسجد تأثیرگذار است. توانایی عملی امام جماعت در مدیریت امور مسجد و برقراری توازن و انسجام میان عناصر مرتبط با مسجد نیز در این مقوله جای می گیرد. (کرم اللهی ،1391 ،ص40)

1-2. شایستگی های امام جماعت وکارگزاران مسجد

در این قسمت سعی می شود شایستگی های اساسی مورد نیاز امام جماعت مطرح شود.

برابر نظر مرکز رسیدگی به امور مساجد، ویژگی های امام جماعت به عنوان مدیر اسلامی عبارتند از: 1- ایمان و تقوا 2- عدالت و امانت داری 3- توانایی 4- اخلاق و برخورد نیکو و زیبا 5- سعۀ صدر و تسلط بر خود 6- خردورزی و دوراندیشی 7- تعادل 8- تواضع 9- جدیت و تلاش 10- صداقت و وفای به پیمان 11- خواهان دانش جدید و افق های نوین فعالیت. مرکز یاد شده، ویژگی های دیگر امام جماعت را چنین برمی شمارد: امام جماعت باید از نظر علمی با قرآن و تفسیر، روایات و سخنان ائمه علیهم السلام آشنا باشد و توان پاسخ گویی به سؤالات فقهی و شبهات جدید کلامی را داشته باشد و از اخبار کشور و جهان آگاه باشد. از نظر گفتاری باید از پرحرفی و کلمات بیهوده، غیبت و بدگویی پرهیز کند. از نظر برخورد نیز

ص: 221

باید گشاده رو و خوش برخورد باشد؛ شخصیت افراد را حفظ کند و از تحقیر و تمسخر و پوزخند پرهیز کند. امام جماعت دارای چهار وظیفۀ اساسی است: 1- اقامۀ نماز جماعت 2- تعلیم و تربیت و نشر معارف 3- رهبری و مدیریت مسجد 4- برقراری ارتباط. (مرکز رسیدگی به امور مساجد، 1386)

پیروی از سنت و سیرۀ پیامبر صلی الله علیه و آله برای موفقیت امام جماعت در مسئولیت خود بسیار خطیر و مهم است. برخی از اصول سیرۀ فردی و اجتماعی پیامبر صلی الله علیه و آله عبارتند از: نظافت، آراستگی ظاهر، معطر بودن، سلام کردن، مصافحه، گشادگی چهره، برقراری ارتباط صمیمانه و احترام و ادب. (طالقانی و همکاران، 1389، ص60)

همچنین بر اساس دیدگاه ائمۀ اطهار نیز می توان به موارد زیر اشاره کرد:

- محبوبیت: مهم ترین ویژگی امام جماعت محبوبیتی است که درمیان نماز گزاران دارد. پیامبر فرمود: «ثمانیه لا یقبل الله لهم ...وامام قوم یصلی بهم وهم له کارهون... .» (شیخ صدوق، 1413 ه.ق، 1/59) یعنی هشت طایفه اند که خداوند از آنها نمازی را نمی پذیرد،یکی ازآنها امام جماعتی است که مردم از نماز خواندن پشت سر وی کراهت داشته باشند و... .

از طرف دیگر رضایت آنان نیز پاداش فراوانی را برای او به دنبال می آورد، چرا که آن حضرت فرمودند: «من ام قوما باذنهم و هم به راضون ... فله مثل اجر القوم و لاینقض من اجورهم شئ» (عاملی، 1403ه.ق، 8/349) یعنی هر کس امامت جمعی را با اجازه خودشان به عهده بگیرد و آنان به امامت او راضی باشند ... پس برای او مانند ثواب نماز همۀ مأمومین خواهد بود، بی آنکه از اجر آنان چیزی کاسته شود.

- برخورداری از مراتب علم وتقوی: اگر امام جماعت بخواهد مسئولیت خود را به نحو احسن انجام دهد، باید روشنفکر، آگاه وبرخوردار از مراتب علم وتقوا باشد. علاوه بر آن باید دارای قرائتی صحیح باشد و احکام نماز را نیک بداند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «ان سرکم ان تزکوا صلاتکم فقدموا خیارکم.» (عاملی، ج 5، ابواب صلاة الجماة، باب 26، حدیث 4. یعنی اگر پاکیزه نگه داشتن نماز شما را خوشحال می کند، پس بهترین خود را پیشوا قرار دهید.

- آشنایی با شیوه های تبلیغ: از مهم ترین ویژگی های امام جماعت، نحوۀ آموزش وتبلیغی است که در پیش می گیرد. وی در این زمینه، اولاً باید مخاطب خود را بشناسد وثانیاً باید به آن چه می گوید عمل نماید. امام صادق علیه السلام در این مورد فرموده است: «اگر عالم و دانشمند

ص: 222

به علم خود عمل نکند، موعظه واندرز او از دل ها می لغزد، آن چنان که باران از روی سنگ صاف ونشیب های لغزنده کوه لغزان است.» (کلینی ،1382:1/8) (به نقل از مصطفوی نیا و همکاران، 1392، صص189-207)

1-3. وظایف امام جماعت

امام جماعت علاوه بر مدیریت صحیح مسجد و اقامة نماز جماعت، لازم است مواردی را مدنظر قرار دهد:

1-3-1. مدیریت مسجد

یکی از مهم ترین مسائل در مسجد مدیریت آن است؛ اما با توجه به اهمیت برنامه ریزی در برنامه های دینی، فرهنگی و آموزشی مسجد، ضروری است که ائمة جماعات اولین برنامه ریز باشند تا بتوانند اهل مساجد را هم به منظور تقویت بنیة دینی و مذهبی آنان و هم به منظور بهره برداری در مسائل سیاسی و اجتماعی و ارتقای میزان آگاهی آحاد مردم مهیا سازند. رسیدن به اهداف مذکور نیازمند برنامه ریزی، سازماندهی امکانات و نیروها و نهایتاً کنترل و نظارت بر اجرای برنامه هاست. بنابراین آنچه مهم به نظر می رسد این است که ائمة جماعات با آگاهی کامل به مدیریت مسجد علاوه بر مشورت با نمازگزاران و هیئت امنای مسجد، تصمیم نهایی را خود اتخاذ و اعمال نمایند. اهمیت این موضوع تا آنجا است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله شخصاً مدیریت و امامت مسجد النبی را به عهده داشتند و در غیاب ایشان، مدیریت مسجد به عهدة کسانی بوده است که به تشخیص آن حضرت صلاحیت امامت را داشته اند. (فجری، 1388، ص32)

1-3-2. مراعات اوقات نمازگزاران و حال ضعیفان

از جمله مهم ترین مسائل قابل دقت در مسجد این است که نماز جماعت در اول وقت شرعی و بدون فوت وقت آغاز گردد. و برنامه هایی مثل سخنرانی ها و دعاهای طولانی، بعد از اتمام نماز صورت پذیرد. با کمال تأسف در برخی مساجد، مستحبات بین نماز به اندازه ای طولانی می شود که عده ای نماز دوم را فرادی خوانده و گاه به همین دلیل اصلاً در مسجد حاضر نمی شوند و از فیض جماعت محروم می مانند. به یقین ثواب نماز جماعت با انجام حداقل مستحبات همراه با جمعیت بیشتر بسیار بهتر از نماز طولانی با انجام همة مستحبات

ص: 223

خواهد بود. آمار نشان می دهد آنچه که مردم را از مسجد گریزان می سازد، طولانی کردن نماز و فاصلة بین دو نماز است. (قرائتی، 1387، ص 79)

امام صادق علیه السلام می فرمایند: «إِذَا کُنْتَ إِمَاماً أَجْزَاَتْکَ تَکْبِیرَةٌ وَاحِدَةٌ لِأَنَّ مَعَکَ ذَا الْحَاجَةِ وَ الضَّعِیفَ وَ الْکَبِیر» (الکافی، ج3، ص310)؛ هر گاه امام جماعت بودی، یک الله اکبر برای تو کافی است؛ زیرا افرادی که کار دارند یا ضعیف و پیر هستند با تو می باشند.»

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «آخِرُ مَا فَارَقْتُ عَلَیْهِ حَبِیبَ قَلْبِی اَنْ قَالَ: یَا عَلِیُّ إِذَا صَلَّیْتَ فَصَلِّ صَلَاة أَضْعَفِ مَنْ خَلْفَکَ ...» (وسائل الشیعه، ج5، ص447)؛ آخرین سخنی که با آن از محبوب قلبم جدا شدم، این بود که فرمود: یا علی! به هنگام نماز [جماعت]، نمازی متناسب با حال ضعیف ترین کسی که به تو اقتدا کرده است بخوان.

این حدیث شریف گویای آن است که یکی از راه های جلب و جذب مسلمانان به کانون مسجد و نماز جماعت، کوتاه برگزار نمودن نماز جماعت است.

در روایت دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «مَنْ أَمَّ قَوْماً فَلَمْ یَقْتَصِدْ بِهِمْ فِی حُضُورِهِ وَ قِرَاءَتِهِ وَ رُکُوعِهِ وَ سُجُودِهِ وَ قُعُودِهِ وَ قِیَامِهِ رُدَّتْ عَلَیْهِ صَلَاتُهُ وَ لَمْ تُجَاوِزْ تَرَاقِیَهُ وَ کَانَتْ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَ اللَّهِ مَنْزِلَةَ أَمِیرٍ جَائِرٍ مُتَعَدٍّ لَمْ یَصْلُحْ لِرَعِیَّتِهِ وَ لَمْ یَقُمْ فِیهِمْ بِأَمْرِ اللَّهِ». (وسائل الشیعه، ج 8، ص 420)

کسی که امامت گروهی را به عهده گیرد و در حاضر شدن [برای نماز] و قرائت و رکوع و سجده و نشستن و برخاستن خود، راه اعتدال و میانه را در پیش نگیرد، نمازش مورد پذیرش نخواهد بود و از کتف های او تجاوز نمی کند و جایگاه چنین امامی نزد خداوند همچون جایگاه سلطان ستمگر و تجاوزگری است که برای اصلاح رعیت خود تلاش ننموده و فرمان الهی را در میان آنان به پای نداشته است.

1-3-3. تعیین ساعتی مشخص برای حل مشکلات

اگرچه اجرای این برنامه در همة مساجد ضروری نمی باشد؛ اما مناسب است امام جماعت با توجه به نیاز محل، ساعتی را به صورت روزانه یا هفتگی در مسجد حضور یابد و به سؤالات پاسخ گفته و به رفع مشکلات فردی و اختلافات خانوادگی بپردازد و در صورت نیاز با مراکز حوزوی و متخصصین در تماس باشد تا سؤالات به خوبی پاسخ داده شود.

1-3-4. حفظ آرامش مسجد

امام جماعت موظف است از هرگونه برنامه ای که نظم مسجد را برهم زده و یا در شأن

ص: 224

مسجد نمی باشد، جلوگیری نماید. همچنین لازم است از هرگونه سیاسی بازی و طرفداری از گروه خاص که باعث تشنج در مسجد و از بین رفتن فضای عبادت است جلوگیری کند.

1-3-5. ارائۀ برنامه هایی که بر جذابیت مسجد بیافزاید

در برنامة سخنرانی مسجد، حتی المقدور از افراد آگاه به مسائل سیاسی و روز، متعهد و جذّاب استفاده شود تا مردم علاوه بر تنوع و جذابیت، از اوضاع کشور و منطقة محل زندگی، مطلع شده، سؤالات خویش را مطرح نموده و جواب دریافت نمایند.

1-3-6. تشکیل هیئت امناء

هر امام جماعتی نیاز به افرادی دارد که در ادارۀ مسجد، او را یاری نمایند؛ اما مهم این است که این افراد چه با نام هیئت امناء (که از افراد مورد اطمینان محل می باشند) و چه با دادن مسئولیت های مختلف به افراد دارای صلاحیت، مثل: مسئول واحد پشتیبانی-مالی، واحد عمرانی-خدماتی، واحد فرهنگی-هنری و ورزشی، واحد روابط عمومی و ... تحت نظارت و مدیریت امام جماعت برنامه های مسجد را پیگیری نمایند. همچنین برخی مساجد که هیئت امناء داشته و آنها مسئول دعوت از امام جماعت می باشند، لازم است به این مسئله واقف گردند که انتخاب امام جماعت، به معنای انتخاب مدیر در تمام فعالیت های مسجد است و تمام برنامه های مسجد باید با موافقت و هماهنگی امام جماعت انجام گیرد. (فجری، 1388، ص32-33)

1-4. شایستگی های فعالان (کارگزاران)

فعالان یا کارگزاران یک مسجد، علاوه بر انجام امور عملیاتی، هم چون بازو و معاون امام جماعت عمل می کنند. (خصوصاً اعضای هیئت امناء) از این رو، از یک سو ویژگی های فردی این افراد مانند توانمندی های آنها اهمیت پیدا می کنند و از سوی دیگر، ویژگی های بین فردی

(گروهی) آنها حائز اهمیت است. در نتیجه، شایستگی های فعالان طبق این توضیحات در دو مؤلفۀ ویژگی های فردی و بین فردی طبقه بندی شده است. عناصر توانمندی شخصی، فضایل ایمانی-اخلاقی و انگیزش این افراد (شامل مهارت و دانش، شجاعت، صداقت و وفای به عهد، نیت خدمت گزاری، امانت داری و مسئولیت پذیری، سعۀ صدر و مدارا و تلاش و پشتکار در مسجد) در مؤلفۀ «ویژگی های فردی» معرفی شده اند. از آن جهت که این افراد، گروه یا تیمی از فعالان ادارۀ امور مسجد را شکل می دهند، برخی ویژگی های اثرگذار بر

ص: 225

عملکرد گروه مانند همبستگی، برادری و انسجام، وجهه یا اعتبار محلی، احترام و اعتماد متقابل و الفت و محبت بین قلوب آنها به عنوان جمعی از مؤمنین در ویژگی های بین فردی مطرح شده اند. انسجام گروه، احساس ما بودن است که اعضای یک گروه را به یکدیگر پیوند می دهد. اعتماد و ایمان متقابل به رفتار و مقاصد دیگران نیز، از جمله عوامل مهم در رفتار یک گروه است. نیت خدمت به خانۀ خدا، از شاخص های مهم این بخش است و ارزش کارها به نیت انجام آنهاست. در فضیلت خدمت گزاری به مسجد، اشاره به این حدیث، مناسب است: «هر کس مسجدی را جارو کند، خداوند برای او ثواب آزاد کردن یک بنده را بنویسد و هر کس مسجد را غبارروبی کند، خدای عزوجل وی را از رحمتش دوچندان برخوردار گرداند.» (طالقانی وهمکاران، 1389، ص61-62)

ص: 226

ج) زیباسازی مسجد

1. اهمیت زیبایی شناسی در اسلام

یکی از اهداف جذب خانواده ها به مسجد، پرورش شور وشوق افراد نسبت به مفاهیم اساسی دین هم چون تقوی، ایثار است و تنها ارائۀ مستقیم معارف الهی نیست. پس نقش اساسی مسجد رفتن، فراهم آوردن شرایطی است که فرد با تجربۀ واقعه ای درونی به دین گرایش یابد. در واقع نمی توان از طریق تبلیغ بدون ترغیب وتربیت بدون تمایل درونی، فردی را به دوست داشتن چیزی واداشت. متولیان فرهنگی وسازندگان مساجد می توانند مایه های فطری درون خانواده ها را از طریق کشش های زیبایی شناختی پرورش دهند. بنابراین هدایت احساسات وعواطف خانواده ها از طریق توجه به ابعاد زیبایی شناختی وتأثیر روش های مبتنی بر بعد زیبایی میسر می شود. زیبایی عشق را می آفریند وعشق حرکت و شور در عمل را ایجاد می نماید وبرای انتقال فرهنگ اسلامی از طریق مسجد نیازمند انسان هایی هستیم که در این ابعاد پرورش یافته باشند. (شریف زاده، 1389، ص105)

اساساً یکی از نیازهای فطری انسان میل به زیبایی وجمال دوستی است. در انسان گرایش به جمال و زیبایی وجود دارد، چه به معنای «زیبایی دوستی» و چه به معنای «زیبایی آفرینی» که نامش هنر است. (مطهری، 1373)

در دین اسلام به عناصر زیبایی شناسی اشاره شده است. اساساً آفرینش از نظر قرآن کریم با جمال و زیبایی آمیخته است. در قرآن می فرماید: «انا جعلنا ما علی الارض زینته لها» (سوره کهف، آیه7) یعنی ما آنچه از مناظر طبیعی که در روی زمین است به عنوان زینت زمین قرار دادیم وکرۀ زمین را بدان مزین ساختیم. در واقع ترغیب وتشویق به کار جمیل وزیبا در قرآن کریم بار ها مورد اشاره قرارگرفته است.

ص: 227

2. معنای زیبایی وزیبایی شناسی

برای استفاده از نمادهای هنری در جذب خانواده ها به مسجد باید مفهوم زیبایی و تربیت هنری را بشناسیم، مفهوم نمادها، سطح و انواع آن را نیز شناسایی کنیم.

نماد در اصطلاح به معنای نشانه و حکایت از معنای ماورای خود است، با این تفاوت که نشانه مانند علائم راهنمائی به نحو اعتباری و قراردادی بر ورای خود دلالت می کند، اما نماد بر حسب نوع دلالت طبیعی، ورای خود را حکایت می کند. (قدردان قراملکی، 1381، ص65)

منظور از زبان نمادین این است که زبان، واژگان و گزاره های آن بر معنای ظاهری آن دلالت نمی کند. موضوع نماد از دو منظر قابل بررسی است؛ بیان نمادین و هستی شناسی نمادین. در نگاه نمادین که مرتبط با زیبایی هنری است، مفهوم نمادها و زبان ها به هم نزدیک می شوند. در لغت نامه ورد رفرنس ( word reference،2006)، زیبایی شناسی «درک زیبایی یا چیزهای زیبا» و «مطلوبیت چیزی از نظر زیبایی» تعریف شده است. (صابری ورضوانی، 1391، ص114)

ویژگی های زیبایی شناسی دامنۀ متنوعی از حیطه ها را دربر می گیرد. سیبلی (1959) فهرستی فراهم می کند که دامنۀ مفهوم زیباشناسی را نشان می دهد. این دامنه شامل حیطه های هماهنگی، آرامش، قدرتمندی، دلپذیری، پراحساسی، گیرایی و جلب کنندگی است. از نظر وی با دستیابی به این فهرست در هنر معماری، می توان مفهوم کلی یک ویژگی زیباشناختی را در زندگی نشان داد. برای مثال، هماهنگی یک ویژگی صوری است. خشم (مانند آرامش) یک ویژگی عاطفی است، و قشنگی (همانند دلپذیری) یک ویژگی صوری و ارزشی است. اگر بتوان

این فهرست را چنین گسترش داد و ویژگی های دیگر آثار هنری و معماری نظیر رنگ، شکل یا دوام را کنار گذاشت، می توان ویژگی های زیبایی شناسی را از دیگر ویژگی ها متمایز ساخت. (گلدمن، 1388، ص94)

زیبایی شناسیِ محیط یکی از حوزه های جدید زیبایی شناسی است که در نیمه دوم قرن بیستم ظهور کرده است. این نوع زیبایی شناسی بر مباحثی تأکید دارد که به درک زیبا شناختی جهان نه تنها محیط های طبیعی، بلکه فضاهایی که به دست انسان ساخته شده یا تحت تأثیر انسان بوده منجر می شود. (کارلسون، 1388، ص292)

بنابراین این موضوع در سه مقولۀ: زیبایی فضای مسجد؛ معماری و مهندسی مسجد و فضای فیزیکی و بهداشتی قابل پی گیری است.

ص: 228

3. تأثیر زیبایی مسجد بر جذب خانواده ها

مسجد، محل تجلی مجموعه ای از هنرهایی است که مصداق مسلم هنر شهودی است. در مساجد نه تنها دین با هنر ملاقات می کند بلکه مهم ترین نمود هنر اسلامی، معماری مساجد و ویژگی های بارز آن است. معماری مسجد به گونه ای مسیر تحولات و تغییرات ایجاد شده در شیوۀ زندگی جوامع مسلمان را نشان می دهد و نمایانگر عمق برداشت های فرهیختگان و سازندگان هر زمان از جوهرۀ ذهنیت و ایمان جامعه مسلمان معاصر آن است. بنای مسجد زمانی معنا می یابد که انسان مسلمان در آن پا نهاده و قدم به قدم فضاهای آن را طی می کند تا به فضای غایی آن برسد و در زیر سقفی مدور که نمادی از آسمان است رو در روی محراب بایستد. و اینها همه مقدمه اند، تا وی در این فضای مهیا شده برای عبادتش، آغازگر راز و نیازی شود که خود آداب و مراحلی منظم دارد. تمام نظم تجریدی هنر متعالی اسلامی، بازتابی است از محتوای عارفانه ای که بر پایۀ ایدئولوژی اسلام بنا شده است. به یقین نمی توان، مسائل عقلانی و انتزاعی را از ابعاد احساسی و عاطفی آن جدا دانست. تا این احساس برانگیخته نشود و وجدان و فطرت انسانی احیا نگردد ایمان، ریشه ندوانیده است. بنابراین می توان مسجد را از آن حیث، جایگاه تجلی هنر و معماری اسلامی قلمداد کرد که هنرهای گوناگون، بر روی هم فضا و مکان خاصی را پدید می آورند، فضا و مکانی که برای ایجاد رابطۀ میان خدا و خلق او مناسب باشد و در عین شکوه و جلال، آراستگی و تزیین آن، ذهن انسان را به جای توجه به خداوند سبحان به خود مشغول نسازد.

نکته ای که در اینجا حائز اهمیت می باشد این است که مهندسان مسلمان باید به طراحی و اجرای مسجد نیز آشنا باشند. نکته مهم در ساخت مساجد این است که هنر و معماری ایران از دیرباز دارای چند اصل بوده است. این اصول چنین هستند: «مردم داری، پرهیز از بیهودگی، خودبسندگی و درون گرایی که مهندسان سازه برای ساخت و طراحی مساجد باید این اصول را محور توجه خود قرار دهند.» (پیرنیا، 1383)

«زیبایی معناداری که در معماری اجزاء و عناصر مسجد موج می زنند نه تنها انسان را از یاد خداوند غافل نمی سازد بلکه او را متوجه وزن اشکال و صور روحانی آن می کند. چرا که معمار به واسطۀ هنر و با استفاده از مصالح و ملزومات کار هنری، هم زمان با خلق یک بنای زیبا به مفهوم سازی نیز می پردازند. به طوری که بنای ساخته شده با اعتقادات سازندگان آن پیوندی ناگسستنی دارد، در واقع ساختمان زیبا، جمال باطن پدید آورنده آن را هویدا

ص: 229

می سازند.» (مجموعه مقالات همایش معماری مسجد گذشته حال آینده، 1376، ص244)

تأثیر شکل و فرم در انتقال معانی و مفاهیم از دو منظر حس زیبایی شناختی و گرافیک محیطی قابل بررسی است.

- حس زیبایی شناختی: یکی از نیازهای روان شناختی انسان، نیاز به حس زیبایی شناختی است و زیبا شناختی از آن جهت که کیفیت درونی و ناظر بر حالات درونی آدمی است، ارضاء آن می تواند مقدمه ای برای رویکرد آدمی به معنویت و پرستش خداوند باشد.

- گرافیک محیطی: در یک محیط، باید میان زیبایی و عملکرد ارتباط بر قرار نمود. طراحی محیطی برای زیبا ساختن محیط بصری، آگاه کردن و ارتباط برقرار کردن به عنوان یک اهرم پر قدرت عمل می کند. در گرافیک محیطی یا طراحی، برای ایجاد ارتباط بصری با مخاطبان، طراح باید پیامی به ایشان القاء نماید، پیامی هدفدار در جهت شناساندن و معرفی محیط، این پیام باید در وهلۀ اول، کاربردی بوده و بعد زیبا شناسانۀ آن مراعات گردد. به عبارت دیگر، در جهت زیبایی و مطلوب نمودن محیط تلاش صورت پذیرد. نمادهای وحدت در اجزاء و عناصر مسجد نه تنها در یک قالب کلی و پیکرۀ ظاهری در محیط زندگی ما می تواند به عنوان مکانی وحدت آفرین محسوب گردد، بلکه تک تک عناصر و اجزاء متشکلۀ آن نیز در درون و ماهیت خود نمایی از مؤلفه های وحدت را آشکار می سازند. منتهی در این بخش استنباط مفاهیم وحدت به صورت زیرکانه، ماهرانه و به شیوه ای هنرمندانه تجلی پیدا می کند که تنها اهل فن و متخصصان برجسته این رشته هستند که توانایی کشف راز و رمز و مصادیق این وحدت را دارا می باشند. برای نمونه، در اثبات این مدعا از چند مورد می توان نام برد. نخست این که مساجد اسلامی را می توان مجموعۀ

بی نظیری از انواع و اقسام هنرهای اسلامی دانست. از طراحی بنا و معماری کلی ساختمان گرفته تا کاشی کاری و گچبری و آینه کاری و خوشنویسی و شعر و نجاری و منبت کاری و ... حتی فرش های مساجد و این یعنی مجموعه ای تمام عیار از آثار هنری. این هنرهای مختلف و گوناگون، در عین تکثری که دارند؛ باید نهایتاً اثر واحدی بنام مسجد را خلق کنند. نقش و نگاره های اسلیمی دیواره ها و خطوط کوفی و نستعلیق اطراف محراب و گنبد درونی و برجستگی و فرورفتگی مقرنس ها و نهایتاً قوس منحنی حاکم بر کلیت معماری مسجد، باید در کمال سازگاری و هماهنگی با یکدیگر قرار گیرند و اوج هماهنگی و وحدت میان اعتقادات و باورهای دینی مردم با مسجد، این پایگاه توحیدی را می توان در آثار هنری و معماری خاص بکار رفته در آن که نمود ظاهری پیدا کرده، مشاهده نمود.

ص: 230

4. عوامل مؤثر در زیبا سازی مسجد

رنگ و نور و آب سه گانۀ اعظم زیبایی شناسی معماری اسلامی اند. نور جلوۀ « الله نور السموات و الارض » است که حضورش در معماری اسلامی، به ویژه در مسجد، تجلی نور الله است در کاستن از صعوبت و سختی و سردی سنگ و بنا. تأثیر رنگ در معماری اسلامی، انکار ناشدنی است و از اهمیت و گستردگی معنایی زیادی برخوردار است و یکی از عوامل و مؤلفه های مهم در فضاسازی معنوی و روحانی مسجد می باشد. استفاده از رنگ های سبز، فیروزه ای و آبی در معماری اسلامی بسیار معمول و فرا گیر می باشد. کاربرد رنگ آبی لاجوردی و آبی فیروزه ای از عمده ترین رنگ های زمینه ای دیوارها، کاشی ها، محراب و گنبد و صحن و شبستان و ... مساجد است. حضور جدی آب در معماری اسلامی به ویژه در مسجد، نه تنها آن را عاملی فیزیکی برای تطهیر عابدی قرار می دهد که برای عبادات خود به این تطهیر نیاز دارد، بلکه به بنا نیز صفت تطهیر عطا می کند، همچنین گنبد و مناره دو نماد اصلی در معماری خارجی مسجد، مهم ترین نماد کالبدی مسجد از دور است، پوسته ای که آسمان را خیمه زده و به درون برده است و سر در درون دارد، و در نقطة مقابل آن دستی از زمینی که بر آسمان برآمده و به گل نشسته است (گلدسته). گنبد رو به فضای درون و منار سر بر آسمان بیرون تمثیلی از دو سیر انسان، سیر در آفاق و سیر در انفس، و تمثیلی از فضایی مناسب برای خودسازی و خودآگاهی «شبستان» و فضایی مناسب پیام رسانی و جامعه سازی و تعهد در مقابل از قوّه به فعل درآوردن استعدادهای فطری فرد و مسئولیت در مقابل امت است. یکی از ویژگی های بارز معماری مساجد، حیاط است، حیاط نخستین فضایی است که نمازگزار در هنگام ورود به مسجد به منظور وضو گرفتن و ورود به شبستان در آن قرار می گیرد. صحن مسجد به عنوان فضایی با معنا و هویت دهنده بر مسجد، از ویژگی های معنوی و ابعاد عملکردی مهمی برخوردار است که در تفسیر فضای مسجد و شکل دادن به ساختار نظام فضایی آن مهم ترین نقش را ایفا می کند. شبستان اصلی ترین فضای تجمع، انسجام و تمرکز مسجد محسوب می گردد و در واقع نقطه گرانیگاه و اصلی تجمعات عبادی می باشد. در شبستان بسیاری از حرکت ها و برنامه های وحدت آفرین شکل می گیرد و در واقع قلب تپندۀ حرکت های وحدت زا و توحیدی به شمار می رود. محراب در واقع نقطۀ ارتباط معنوی بین عبد و معبود و نقطه وحدت و ارتباط بین عالم ظاهر با عالم معنا و اتصال این جهان

ص: 231

مادی به جهان ماورایی است. محراب نقطه پرواز و عروج و نقطۀ اتصال زمین و آسمان از بعد معنوی می باشد. محراب نمایانگر قلب مسجد و موقعیت دیوار سمت قبله است. (بررسی هنر وزیبا سازی در طراحی مسجد، سایت مرکز رسیدگی به امور مساجد، 1391)

5. روش های مختلف، برای بیان مفهوم در معماری مسجد

* تشبیه: معادل «قرینه سازی» در معماری؛

* استعاره: معادل «نمادگرایی» در معماری؛

* کنایه: معادل «رمزگرایی» در معماری؛

* تمثیل: معادل «آوردن نمونه و نشانه» در معماری؛

در همۀ اینها حرکت از مصداق به مفهوم برای بیان یک مفهوم به کار رفته که روش عام تری است.

- رمزگرایی (وجودگرایی): مساجد نمونۀ بارزی از تلفیق فرم های نمادین با باورهای عمیق اعتقادی می باشند و ارتباطات نمادین در این هنر بارز است.

- درون گرایی و برون گرایی (درون و بیرون): درون گرایی در مسجد از دو جنبۀ فیزیکی و مفهومی مطرح است. «در این معماری هر فضای داخلی، خلوتگاه و محل توجه به باطن و هر فضای خارجی جلوه گاه و محل توجه به ظاهر است.» (شفایی، 1386، ص16)

6. فضای فیزیکی و بهداشتی

- پیروی از قوانین متعارف هندسی و نظم، تناسبات هندسی دقیقِ قوی و پرگاری، نسبت مشخص برای طول و عرض و ارتفاع در پلان و نما و تمامی اجزاء و ... در مسجد کاملاً مشهود است.

- قرینه سازی در مسجد از بطن روحیه متعادل ایرانی اسلامی و فلسفه شرقی حاکم بر این ملت می باشد که در واقع تقارن را می توان «آوردن چیزی برای شناخت و یادآوری چیز دیگر و در نهایت به معنای فراتری دانست. تقارن از نظر بصری یک تعادل و نظم را ایجاد می کند که کلیت یک سیستم و سازمان اجزاء آن سهل الدرک می شود و در نتیجه انسان خود را در فضای درک شده اش پیدا می کند. «قرینه ها حضور عبادت را در میان گرفته، محرم یکدیگرند و سازندۀ فضای محرم و آشنا می شوند. پنجره ها درگاه ها و طاق نماها در دیوارها، قرینه نشسته و انعکاس نگاه تعالی طلب می باشند. نقش این طرف، طنین زیبایی

ص: 232

نقش آن طرف است.» (شفایی، ص20)

مساجد وقتی می توانند نقش واقعی خود را در تربیت دینی عبادی اجتماعی فرهنگی و سیاسی ایفا کنند که بتوانند خانواده ها را جذب و حفظ نمایند. رسیدگی به بهداشت مساجد مانند تغییر در معماری امکانات گرمازا و سرمازا و وجود فعالیت های فرهنگی مانند کتابخانه و ... از راهکارهای عملی جذب خانواده ها به مسجد می باشد.

- نظافت و بهداشت مساجد تمیزی و پاک بودن از جمله عواملی به شمار می رود که باعث گرویدن خانواده ها به مسجد و نماز می شود، لذا مسئولان مسجد باید در خصوص غبارروبی، نظافت منظم روزانه یا هفتگی، شستن فرش ها و عطر افشانی اقدام کنند. نظافت دستشویی، ایجاد امکانات بهداشتی نظیر صابون، مایع ضد عفونی کننده، آب گرم در زمستان ها و شستشوی مرتب و منظم محیط دستشویی ها و به کار بردن خوشبو کننده های مناسب از ضروریات مساجد است.

- وسایل صوتی و گرما زا و سرمازا مسائل ناخوشایندی مثل نامناسب بودن صدای بلند گوها، سرد یا گرم بودن بیش از حد مسجد، تنظیم نامناسب نور در مسجد و دیگر عواملی از این قبیل باعث ایجاد سابقۀ ذهنی منفی در اذهان افرادی که به مسجد می روند، شده و موجبات نارضایتی و گریز خانواده ها از مسجد است. رفع این مشکل مدیریت مدبرانه هیئت امنای مسجد و افراد اداره کنندۀ امورات و مناسبت های مسجد را می طلبد.

ص: 233

و-نتیجه گیری وارائه راه کار های عملی

نظر به این که در این مقاله مشخص گردید که ویژگی های مثبت امامان جماعت ومتولیان فرهنگی و زیباسازی مساجد موجب جذب خانواده ها برای رفتن به مسجد می شود. بنابراین در این راستا می توان با در نظر گرفتن کارکرد های مختلف مساجد، راه کار های زیر را مطرح کرد:

1. در حوزۀ انتخاب امامان جماعت، از روحانیون شایسته وفعال استفاده شود، زیرا برای جذب خانواده ها مناسب است. از دیگر ویژگی های مهم برای انتخاب امام جماعت، می توان به این موارد اشاره کرد: محبوبیت و مقبولیت،آشنایی با کارکردهای مسجد، آشنایی با دانش مدیریت، توجه به وظائف امام جماعت، مراعات اوقات نمازگزاران و حال ضعیفان، تعیین ساعتی مشخص برای حل مشکلات، حفظ آرامش مسجد، ارائۀ برنامه هایی خلاقانه (مانند تبدیل سخنرانی های رسمی به کلاس های صمیمی).

2. در حوزۀ فرهنگی می توان گفت مسجد باید کانون انرژی و شور و هیجان باشد و فقط از ساختار های سنتی استفاده نکند بلکه از ساختار های به روز استفاده نماید. برای تقویت نقش فرهنگی مساجد می توان با اقدام به تأسیس کتابخانه، عرضه وفروش کتاب با تخفیف های مناسب، تأسیس مراکز توزیع فیلم و سی دی، کلاس های آموزشی وفرهنگی، برگزاری جلسه های سخنرانی، نصب وراه اندازی خدمات رایانه ای و اینترنتی زمینه های جذب خانواده هارا افزایش داد.

3. در حوزۀ زیباسازی مساجد باید به این نکتۀ مهم اشاره کرد که یکی از ویژگی ها و جاذبه های مساجد ارضاء حس زیبایی شناختی است تا از این طریق بتوان به پرورش دینی افراد کمک نمود. سوق دادن افراد به سمت خدا و متوجه ساختن ایشان به فرامین الهی اگر

ص: 234

چه از کارکردهای مساجد است اما این خود مستلزم توجه به زیبایی شناسی است. اگر مسجد بتوانند احساس نیاز به پرستش کردن و فواید، اهمیت و ضرورت آن را بررسی و تبیین نماید و همچنین بتواند جنبه های زیبا شناختی کارکردهای خود را به درستی به مردم نشان دهند، در واقع به میزان جاذبه خود افزوده است. در این مسیر در نظر گرفتن این موارد ضروری است: اهمیت دادن به زیبایی و شکوه مسجد در عین سادگی و پرهیز از اسراف و دنیاگرایی؛ تنظیم نور مسجد به اندازه ای، که نه مصداق اسراف باشد، نه آن قدر کم نور و دلگیر کننده که بر روحیۀ اشخاص بازتاب منفی ایجاد کند؛ معماری در پی خلق فضایی باشد تا فرد بتواند حضور خدا را احساس نماید؛ نوآوری و ابتکار در عرصه ساخت و ساز

مسجد که هماهنگی با توصیه های دینی داشته و از مایه های سنتی الهام گرفته باشد مانند مسجدی که دارای صحن و حیاط و حوض و آب نما بوده و باعث ایجاد نشاط و سرزندگی و عامل معنوی مؤثری برای جذب افراد خواهد بود.

در پایان انتظار می رود براساس دستاورد های این پژوهش، مسئولین وسازندگان مساجد در جهت بهبودی وضعیت این مکان مقدس برای دستیابی به هدف جذب خانواده ها برای حضور در مساجد اقدام کنند.

ص: 235

منابع

قرآن مجید.

آذرنوش، آزرتاش و مکوندی، محمود، «بررسی زبان شناختی واژۀ قرآنی مسجد»، دو فصلنامۀ تحقیقات علوم قرآنی و حدیث، شماره 13، 1389.

بختیار نصرآبادی، آمنه و بختیار نصرآبادی، حسنعلی و انصاری، مریم، تحلیلی بر مؤلفه های زیبایی شناختی در معماری فضاهای آموزشی با توجه به رویکرد اسلامی، دو فصلنامه تربیت اسلامی، شماره 17، سال هشتم، 1392.

بررسی هنر وزیبا سازی در طراحی مسجد، سایت مرکز رسیدگی به امور مساجد، 1391.

پیر نیا، محمدکریم، سبک شناسی معماری ایرانی، نشر معمار، 1383.

حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، موسسۀ آل البیت وسائل الشیعه، 1409 ق.

حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ترجمۀ محمدرضا ضمیری، قم، موسسه فرهنگی تبیان، 1387.

خمینی، روح الله، صحیفۀ نور، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینیu ، 1385.

رضی مصطفوی نیا، سید محمد و همکاران، ویژگی های امام جماعت موفق وشایسته، مجموعه مقالات نماز و نهضت مسجد سازی، موسسۀ فرهنگی انتشاراتی ستاد اقامه نماز، 1392.

شریف زاده، حکیمه السادات و تسلیمیان، ناصر، نقش عنصر زیبایی شناسی در تربیت دینی، فصل نامۀ کاوش های دینی، شماره سوم، 1389.

شفائی، رضا، رابطۀ موسیقایی نماز و بنای مسجد: بازشناخت معماری مسجد، کتاب ماه هنر، فروردین و اردیبهشت 1386.

صابری، رضا و سعیدی رضوانی، محمود، کاربرد زیباگرایی و هنر در تربیت دینی، دو فصلنامۀ تربیت اسلامی 1391.

طالقانی، غلامرضاوهمکاران، مدیریت مسجد: تدوین الگوی شایستگی منابع انسانی، فصلنامۀ پژوهش های مدیریت منابع انسانی، شماره 3و4، 1389.

طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، 1370.

ص: 236

عبدالبلطی، محمدفؤاد، المعجم المفهرس الالفاظ القرآن کریم، مصر، مطبعه دارالکتب قاهره، انتشارات اسماعیلیان، 1354.

فجری، محمدمهدی، آشنایی با کارکرد های مسجد، مجلۀ مبلغان، شمارۀ120، 1388.

قدردان قراملکی، محمدحسن، زبان قرآن از منظر علامه طباطبایی، فصلنامۀ قبسات، شماره 25، 1381.

قرائتی، تقی، آیین امامت مسجد، مؤسسه مسجد، قم، چاپ اول، 1387.

کارلسون، آلن، زیبایی شناسی محیط زیست، ترجمۀ کریم پورزبید، مجله نیم سالانه زیبا شناخت، سال دهم، شماره20، 1388.

کرم اللهی، نعمت الله و کاشانی زاده امیرمسلم، تبیین الگوی مفهومی آسیب شناسی وضعیت مسجد در ایران، فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، سال سوم، شماره 11، تابستان 1391.

کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تصحیح محمد آخوندی وعلی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی تا.

گلدمن، آلن، امر زیبایی شناختی، ترجمۀ ابوالفضل مسلمی، مجله نیم سالانه زیباشناخت، سال دهم، شماره20، 1388.

محراب بیگی، محمدعلی، مسجد فرهنگ مردم، فصلنامه هنر و معماری، شماره 33، 1376.

محدثی، جواد، هنر دینی: وآکاوی هنر در قلمرو مکتب، قم، مؤسسه بوستان کتاب، 1386.

محمدی، علی و روزبهانی، علی رضا، مسجد در آئینۀ مثنوی، فصلنامه علمی پژوهشی زبان و ادب فارسی، سال چهارم، بهار1392.

مجموعه مقالات همایش معماری مسجد گذشته حال آینده، دانشگاه هنر پردیس اصفهان، انتشارات دانشگاه هنر، 1376.

مطهری، مرتضی، فطرت، تهران، انتشارات صدرا، 1373.

میرزایی، خلیل و پروین، پژمان، مسجد، خانواده، سلامت اجتماعی، فصلنامه علوم تربیتی، شماره128، 1391.

ص: 237

ص: 238

نقش مسجد در فرهنگ سازی برای ازدواج آسان، به هنگام و پایدار

اشاره

عصمت دانش

ص: 239

ص: 240

1. دانشیار گروه روان شناسی دانشگاه شهید بهشتی.

Email: esmat - Danesh@yahoo.com

چکیده

در فرهنگ اسلامی، ازدواج و تشکیل خانوادة مقدس و خانواده به مثابه دژی استوار و اصلی ترین نهاد اجتماع محسوب می شود که بیشترین مسئولیت را در تحوّل و شکوفایی شخصیت، تربیت و تعالی، پرورش مهارت های اجتماعی و سعادت انسان، و نیز سلامت و اعتلای جوامع بشری برعهده دارد. در تعالی خانواده مسجد به عنوان پایگاه اجتماعی قوی اسلام می تواند نقش چشمگیری در مسجدمحوری شدن خانواده ها و تربیت دینی جوانان برای ازدواج آسان و به هنگام و همچنین استحکام بنیان خانواده ها داشته باشد. هدف از این مقاله تحلیلی-پژوهشی، شناسایی و معرفی نقش مسجد، در فرهنگ سازی برای ازدواج و تشکیل خانواده ای پایدار در عصر پیچیده کنونی است. روش این پژوهش از یک سو توصیفی-تحلیلی و کتابخانه ای و از سوی دیگر میدانی می باشد که با استفاده از یک پرسشنامه محقّق ساخته پدید آمده است. یافته ها نشان می دهد به رغم اهمیّتی که مساجد در صدر اسلام در همة ابعاد زندگی بشری و رفع مسائل و مشکلات مسلمانان از جمله مشکلات اقتصادی، فرهنگی، دینی و عبادی، آموزشی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی داشته است، در حال حاضر از این پایگاه امن، بیشتر برای مراسم عبادی و مجالس ختم و یادبود استفاده می شود. در این مقاله باآزمون سه فرضیة پژوهش، راهکارهای کاربردی اسلامی برای فرهنگ سازی به منظور برجسته کردن نقش محوری مساجد در جامعه و پذیرش این نقش از سوی جوانان و خانواده ها برای ازدواج و تشکیل خانواده ارائه شده است.

کلیدواژه ها: ازدواج آسان، خانواده، فرهنگ سازی، مسجد محوری.

ص: 241

ص: 242

مقدمه

ازدواج در فرهنگ اسلامی، پیوندی مقدّس و عاملی مؤثر در حفظ پاک دامنی و طهارت دل ها است که موجب حفظ دین، افزایش ثواب عبادات، به وجودآورنده مودّت و رحمت می شود. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: هر کس می خواهد خدا را در حال پاکیزگی و طهارت ملاقات کند به وسیله ازدواج، عفّت پیشه سازد. (احمدپناهی، 1385، 36-35) ازدواج مهم ترین و اصلی ترین عامل ارتباطی میان انسان ها است که صمیمی ترین نوع رابطة بین زن و مرد و به تبع آن خانواده شکل می گیرد و کلیه نیازها اعمّ از جسمی، روانی، عاطفی و اجتماعی زن و شوهر با این پیوند مقدس برآورده می شود. (روزن-گراندن، مایر و هاتی 2004، 59)

همه مکاتب از اهمیّت ازدواج و تشکیل خانواده سخن گفته اند، ولی ارزش واعتباری که اسلام برای ازدواج قائل شده است در هیچ مکتبی دیده نمی شود. به گونه ای که خداوند رحمان یکی از آیات و نشانه های قدرت خود را در ازدواج و آفریدن همسرانی از نوع خود انسان برای او می داند تا در کنار یکدیگر با دوستی و رحمتی که بین آنان قرار داده است به آرامش و سکون نایل آیند. (روم/ 21) البته چیزی که مایة سکون است همان مودّت و رحمت الهی است که جاذبه ای معنوی بین زن و مرد ایجاد می کند، وگرنه شهوات نمی تواند نشانه ای از نشانه های خدا باشد و موجب آرامش گردد. (جوادی آملی، 1371، 40-39) اسلام معتقد است هر اقدام نیکوکارانه ای باید از خانواده آغاز شود و این سخن پیامبرگرامی ما است که فرمود: «اِبْدَأْبِماتَعُولُ» یعنی نخست از خانواده آغازکن. (قائمی امیری، 1392) اسلام بنا به اهمیّت موضوع، مُهر تأیید بر ازدواج و روابط زناشویی تمام اقوام و ملل زده است (مطهری،1392، 190) و می خواهد خواسته ها و نیازهای طبیعی انسان در چارچوب قواعد

ص: 243

الهی برآورده شود، تا بی بندوباری و هرج ومرج در همة زمینه ها، از جمله در اقناع غریزة جنسی، از جامعة اسلامی رخت بربندد. (قائمی امیری، 1392، 17)

به خاطر تمامی این مزایا است که برای رشد همه جانبة شخصیت و سلامت جسمی و روانی انسان ازدواج امری اجتناب ناپذیر است. نتایج پژوهش ها نیز نشان می دهند ازدواج نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی زوجین ایفا می کند؛ (وود،گیزلینگ و ایولر، 2007، 1) و به طورکلی، افراد متأهل سالمتر از کسانی هستند که ازدواج نکرده اند؛ (شونبورن، 2004، 22) همچنین رابطة مثبتی بین ازدواج وآرامش روانی وجود دارد؛ (ویلسون و اسوالد، 2005، 91) و صرف نظر از جنس و سن، افراد متأهل نسبت به افراد مجرد به طورمعناداری سطح شادکامی و سطح کلّی سلامت جسمی و روانی بیشتر و نشانه های بدنی، علائم اضطراب، اختلال در خواب، میزان افسردگی و اختلال در کارکرد اجتماعی کمتری دارند. (دانش، 1389، 57)

اسلام به همان میزان که به تشکیل خانواده تأکید فراوان دارد، برای حفظ و تداوم آن ودور نگهداشتن آن از خطر تزلزل و از هم پاشیدن نیز برنامه هایی را پیش بینی وتهیّه کرده است. از جمله آن که ارضاء همة لذّات را درچارچوب نظام خانوادة مشروع می داند و زن و مرد را از حرکات و رفتارِ بدون رعایت نظام دین برحذر می دارد. این مراقبت ها و رعایت ها به دلایل مهم و به دلیل نقش های سازنده و متعدّدی است که خانواده باید ایفاکنندة آنها باشد. (قائمی امیری، 1392، 18-17) پژوهش ها نیز نشان داده اند افرادی که تقیّدات مذهبی دارند بهتر از عهدة این مسئولیت ها برمی آیند وسازگاری و تداوم زندگی زناشویی آنها بیشتر است. هانلر و گنکوز نیز (2005، 133) دریافتند تأثیر مثبت مذهب بر رضایت زناشویی و تداوم زندگی زوجین به لحاظ این است که مذهب نه تنها رهنمودهایی برای زندگی دارد بلکه ارائه دهندة نظام ارزش ها و باورها است. پژوهش اورتینکال و ونستیوجن(2006، 498) نیز نشان داد افرادی که مذهبی ترند در زندگی ثبات بیشتری دارند و از زندگی خود راضی ترند.

از این رو با توجه به نقشی که تقیّدات مذهبی در رضایت از زندگی، سازگاری و تداوم زندگی زناشویی دارد، از یک سو فراهم آوردن بستر و زمینة تربیت و پرورش دختران و پسران مذهبی و با ایمان و آماده سازی آنها برای ازدواجی سنجیده و به هنگام بسیار ضروری به نظر می رسد؛ و از سوی دیگر لازم است برای داشتن یک چنین ازدواجی از همان سال های آغاز کودکی برنامه ریزی کرد. در این راستا، درتعالی خانواده مسجد به عنوان پایگاه اجتماعی قوی

ص: 244

اسلام می تواند در استحکام بنیان خانواده نقش شایان توجهی در جامعه داشته باشد. مسجد در فرهنگ اسلامی از جایگاه بسیار رفیع و والایی برخوردار است، به گونه ای که به عنوان خانۀ خدا بر روی زمین معرفی شده است. (حر عاملی، 1414ه ق) این پایگاه اجتماعی در طول تاریخ اسلام نه فقط محل عبادت و مناجات، بلکه مرکز تصمیم گیری های مهم سیاسی، اقتصادی، نظامی و نیز مکان نشر معارف دینی و کانون تربیت انسان های متعهّد به ویژه جوانان؛ و همچنین جایگاه حل معضلات امّت اسلامی و محور وحدت مسلمانان و پشتوانۀ محکمی

برای حکومت اسلامی بوده است. (امام خمینیe ، 1385، 65)

این پایگاه عظیم نقش عمده ای در تعالی و تحکیم کانون مقدس خانواده داشته و دارد. در واقع با انس خانواده با مسجد و بهره گیری از اثرات ارزنده و نورانیّت معنوی مسجد است که تربیت دینی، بصیرت و معرفت والا در نظام خانواده حاکم و خانواده تجلّی گاه ارزش های الهی

می شود و به این طریق زمینه سعادتمندی خانواده و اجتماع فراهم می آید. از این رو با توجه به اهمیّت موضوع، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل «نقش مسجد در ازدواج آسان، به هنگام و پایدار» به اجرا درآمد که به این سؤال پاسخ دهد: «چه برنامه ها و تدابیری توسط دانشمندان اسلامی، مسؤلین، روانشناسان و جامعه شناسان باید اتخاذ و انجام شود تا این پایگاه مقدس بتواند نقش الهی و محوری دیرینه خود را در ازدواج و تشکیل و تحکیم بنیان خانواده ایفا کند؟

ص: 245

ص: 246

الف) بیان مسئله

1. ماهیت، ابعاد و زوایای مسئله

ازدواج به عنوان سنگ بنای تشکیل خانواده با بستن پیمان زناشویی بین زن و مرد صورت می گیرد (دانش، 1384، 11) و در منطق قرآن کریم به وجود آورندة مطمئن ترین و آرامش بخش ترین رابطه ها و آغازگر زندگی همراه با طراوت، مودّت وایثار است. (احمدپناهی، 1385، 35) در اهمیّت ازدواج پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله نیز فرموده است: «در نزد خدای عزّوجلّ هیچ چیز محبوب تر از خانه ای نیست که با ازدواج آبادان شود.» (کلینی، 1388، 328) هر چند خانواده از نظر ظاهری کوچک ترین، ساده ترین و طبیعی ترین نهاد اجتماعی است، ولی در ارزیابی واقعی یکی از مهم ترین و پرارزش ترین نهادهای هر جامعه است. این ادّعا به آن جهت است که به نظر جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی و روانی، پایه و اساس یک جامعه سالم یا فاسد و همچنین استواری یا ناپایداری جوامع، به خانواده بستگی دارد (قائمی امیری، 1392، 16) وچگونگی بافت، روابط اعضای خانواده با یکدیگر، روابط آنها با محیط اجتماعی و مناسبات خانوادگی و خویشاوندی بر ساختار جامعه تأثیر شایانی بجای می گذارد و متقابلاً این ساختارها، خانواده و کارکرد آن را تحت تأثیر قرار می دهد. (مهدوی و غنیمی، 1387، 78) در این میان نحوة روابط و چگونگی تعاملات زن و شوهراز همه مهم تر است؛ زیرا پایه و اساس نخستین سلول اجتماعی به عنوان خانواده و تداوم آن، سلامت نسل های آینده، انتقال ارزش ها، اعتلای فرهنگ و پیشرفت هر جامعه ای در گرو روابط منطقی و سازگارانه زن و شوهر نهفته است. (دانش، 1384، 11) بنابراین، سلامت و سعادت و بهروزی جامعه به سلامت و پویایی نظام خانواده وابسته است و سلامت و تعادل و تعالی نظام خانواده نیز به کیفیت روابط بین «زن» با «شوهر» و والدین با فرزندان بستگی

ص: 247

دارد. به بیان دیگر، تعالی هر خانواده در سایه تربیت و اخلاق اسلامی نمود پیدا می کند.

(پسندیده، 1384، 7)

اما به رغم نقش و تاثیر متقابلی که خانواده و جامعه بر یکدیگر دارند، پژوهش ها نشان می دهند که در سال های اخیر احساس امنیّت و آرامش و روابط صمیمانه میان زن و مرد به سستی گراییده و کانون خانواده دستخوش فرآیندهای ناخوشی شده است (حمید، عیدی بایگی و دهقانی، 1391، 86) و طلاق، نفرت انگیزترین کار حلال نزد خداوند (مجیدی خوانساری، 1385، 434) به میزان زیادی افزایش یافته است. همچنین بر اساس داده های موجود، نرخ کلّی ازدواج افراد در میهن اسلامی ما کاهش یافته است. اکنون نسبت به ده سال قبل افراد کمتری مایل به ازدواج هستند. از سوی دیگر آمارها بیانگر آنند که میانگین سن ازدواج نیز در کشور ما افزایش یافته است. بنابراین با وجود خوشایند بودن پیوند ازدواج پژوهش ها حکایت از آن دارند که رضایت زوجین به آسانی به دست نمی آید در نتیجه قوی ترین پیوند انسانی یعنی ازدواج در مستحکم ترین قرارگاه آن یعنی سامانه خانواده در معرض خطر جدی قرار دارد.(دانش، 1389، 169) بدیهی است با سست شدن بنای خانواده و از هم پاشیدن کانون خانواده ها، جامعه نیز متزلزل خواهد شد و در نتیجه جرایم و انحرافات در جای جای این کرة خاکی گسترش خواهد یافت. خانواده به علت حصاری که بر اطراف خود دارد، مانع بروز بسیاری از فجایع و جنایات است. هنگامی که این حصار شکسته یا برداشته شود، نابسامانی و آشفتگی به وجود می آید و در نهایت زمینة بروز انحرافات و آسیب های اجتماعی فراهم می شود. (قائمی امیری، 1392، 2) اکنون برای جلوگیری از سست و متزلزل شدن کانون خانواده و پیامدهای نامطلوب آن در جامعه، باید دید عوامل موثر در تحکیم ازدواج و خانواده چیست؟

2. عوامل موثر در تحکیم ازدواج

2-1. اعتقادات مذهبی

پیش بینی می شود اعتقادات مذهبی یکی از عواملی است که نقش مهمی در تداوم زندگی زناشویی، حفظ و استمرار خانواده داشته باشد. پژوهش کال و هیتون (1997، 382) نشان داد رابطه ای مثبت بین خودشناسی و سازگاری زناشویی وجود دارد، از سوی دیگر رابطة بین دو نهاد مذهب و خانواده نیز مثبت است چون هر دو ارزش های مشابهی را مورد تأکید

ص: 248

قرار می دهند، بنابراین مذهب می تواند روابط و

سازگاری زناشویی را تقویت کند و استحکام بخشد. پژوهش دانش (1389، 167) نشان داد، مشاورة اسلامی با تأکید بر خودشناسی و استفاده از مجموعه ای از آموزه های اسلامی روش مداخله ای مؤثری برای حلّ اختلاف های زناشویی و افزایش سازگاری در زوجین ناسازگار و تحکیم خانوادة آنها است. سولیوان (2001، 614) دریافت افرادی که در سطح بالاتری از مذهبی بودن قرار دارند نسبت به افراد دارای سطح مذهبی پائین تر، ثبات زناشویی بیشتری دارند و از ازدواج خود راضی ترند. احمدی نوده، فتحی آشتیانی و عرب نیا (1385، 55) نیز با بررسی 1320 نفر (660 زوج) ساکن استان تهران به این نتیجه دست یافتند که میزان سازگاری زناشویی در بین افرادی که تقیّدات مذهبی زیادی دارند به طور معنی داری بیش از کسانی است که دارای تقیّدات مذهبی کم هستند. یافته های پژوهش خدایاری فرد، شهابی و اکبری زردخانه (1386، 612) نشان داد رابطة سازگاری زناشویی و نگرش مذهبی مثبت و معنادار است، و از بین چهار خرده مقیاس سازگاری زناشویی، نگرش مذهبی بیشترین رابطه را با رضایت دو نفری دارد. به اعتقاد ماهونی (2005، 701) این که افراد ازدواج را به عنوان مسئولیتی برای تمام عمر، مهرورزی به یکدیگر، فراهم آوردن اسباب آرامش همدیگر و وفاداری و تعهّد به همسر، بر مبنای مذهب تفسیر می کنند، تأثیرپذیری روابط زناشویی از مذهب را نشان می دهد.

همچنین پژوهش مارش و دالاس (2001، 350) در مورد زوج های رومی دارای مذهب کاتولیک نیز نشان داد اعتقادات و باورهای مذهبی اثر بالقوّه ای بر کنترل خشم در وقایع استرس زای زندگی و تعارضات خانوادگی دارد و ارتباط با خدا فاصله ای را که بین زوجین وجود دارد پر می کند. در نتیجه ارتباطی بین روابط زناشویی و ارتباط با خدا وجود دارد. چندین مطالعه نشان داده است که مورد توجه قرار دادن باورهای مذهبی در طی درمان می تواند در بهبود روابط زن و شوهر ناسازگار مفید باشد. بدین صورت که هرگاه تعارض خانوادگی بر سر موضوعی خاص شکل می گیرد، مذهب می تواند از طریق مفاهیم معنوی و ارزش های مذهبی مشترک، اختلاف نظر بین زوجین را تعدیل کند. از این رو درمانگران می توانند نقش باورهای مذهبی و بُعد متعالی رابطة زناشویی را طی فرایند حل اختلافات زناشویی مورد توجه قرار دهند. (روس وستفیلد و انسلی، 2001 و پترسونز، های وورث، ترنر و رسگین، 2000)

2-2. انتظارات زن و شوهر

عامل دیگر در ازدواج و استمرار خانواده توقعّات و انتظاراتی است که زن و شوهر از یکدیگر

ص: 249

دارند. در تمام روابط بین فردی از جمله در ازدواج، افراد با اعتقادات و انتظارات معینی وارد رابطه می شوند، که بر رفتار آنها به شیوه ای مثبت یا منفی تأثیرگذار است. ریوز (2010) انتظارات را به عنوان تصویری از ازدواج تعریف کرده است که زن وشوهر در بافت ارتباط با یکدیگر برای خود خلق می کنند. عدّه ای از پژوهشگران انتظارات زناشویی را معیارها، فرضیه های ذهنی، چارچوب های از پیش تعیین شده و باید و نبایدهایی می دانند، که زنها و شوهرها درباره همسر و زندگی زناشویی خود دارند که ممکن است مبتنی بر واقعیت باشد و یا نباشد. (خمسه، 1382) پژوهش والر و مکلاناهان (2005، 65) نشان داد توقّعات غیرمنطقی و رویاپردازی غیر واقع بینانه زن ها در اولین سالهای ازدواج، منجر به عدم رضایت از زندگی زناشویی و یا طلاق در سال های بعد می شود. در همین راستا گالووی (2013) ارتباط بین دفعات مشاهدة فیلم عاشقانه وشکل گیری باورهای ناکارآمد در روابط عاشقانه را در 228 دانشجوی دانشگاه نوادا، لاس وگاس، بررسی کرد. نتایج او یافته های پژوهش سرگین و نابی (2002، 260) را تأیید کرد؛ مبنی بر این که تماشای مکرر فیلم های عاشقانه در تلویزیون باعث می شود باورهای اسطوره ای و آرمان گرایانه درباره عشق تقویت شود و انتظارات غیرواقعی از رابطة جنسی، عشق و ازدواج شکل گیرد و در نتیجه اختلافات زناشویی بین زن و شوهر به وجود آید. انتظارات یکی از پنج پدیدة شناختی است که چنانچه نادرست و افراطی یا تحریف شود، منجر به آشفتگی و اختلاف در زندگی زناشویی می شود. پنج پدیدة شناختی شامل انتظارات، ادراکات، اِسنادها، معیارها و فرضیه ها هستند که هریک از آنها به شدت بر باورها و رفتار انسان تأثیرگذارند. (شارپ و گاننگ ،2004، 72) به اعتقاد لورنس، نیلن و کاب (2007، 157) انتظارات به افراد اجازه می دهد که در مواجهه با موقعیت ها و افراد جدید، براساس انتظارات خود رفتار و وقایع را درک، پیش بینی و کنترل کنند. عوامل مؤثر بر شکل گیری انتظارات شامل خانوادة مبدا، روند اجتماعی شدن، ساختار فرصت ها، و فرهنگ است. (بخشوده و بهرامی احسان، 1391، 28)

2-3. مهارت های ارتباطی

عامل دیگری که پیش بینی می شود نقش چشمگیری در تداوم ازدواج و زندگی زناشویی داشته باشد، مهارت های ارتباطی مؤثر برای مبادلات سالم بین زوجین است. با تشکیل خانواده زوج های جوان با شماری از وظایف رو به رو می شوند، که طی این فرآیند روابط آنها براساس میزان مهارت های ارتباطی و توانایی آنها در استفاده از این مهارت ها شکل

ص: 250

می گیرد. درواقع کلید دستیابی به خانوادة

مطلوب، تعامل و روابط سالم بین زوجین است. در این زمینه نتایج پژوهش بخشوده و بهرامی احسان (1391، 42) نشان داد که از میان مولفه های «مبادلات سالم» و «انتظارات زناشویی» بالاخص ارتباط عاطفی و تأمین عاطفی می تواند به طور معناداری ابعاد «رضایت» و «توافق» را در مقیاس رضایت زناشویی تبیین کند و «سلامت جسم و روان» زوجین را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش کار (2002) نشان داد زوج های آشفته که فاقد مهارت لازم برای زندگی زناشویی هستند از طریق تحقیر، سرزنش، انتقاد و بی تفاوتی با یکدیگر به تعامل می پردازند. این تعاملات منفی به احساس ترس، آسیب روانی و خشم منتهی می شود. این پژوهشگر با استفاده از معنادرمانیِ گروهیِ زوجین، به این نتیجه دست یافت که خودکنترلی و ارتباطات عاطفی زوجین با تغییر معنایی که به زندگی دادند، افزایش یافته است. مطالعات گاتمن (2003، 29) نشان داده است که زوج های آشفته چون بیشتر امیال خود را دنبال می کنند به فکر امیال خود هستند، درنتیجه بیشتر درگیر تعامل های منفی هستند تا مثبت.

در مقابل زمانی که خانواده از الگوهای ارتباطی مؤثر استفاده می کند، بدیهی است که انتقال و درک واضحی از محتوا به قصد هر پیام اتفاق می افتد؛ در این صورت نیازهای روانی زوجین و اعضای خانواده ارضا می شود و ارتباط زوج ها بایکدیگر و شرکت آنها در اجتماع تداوم می یابد. به عبارت دیگر ارتباطات پویا، حس ایمنی را برای زوجین در ارتباطات صمیمی به ارمغان می آورد. (استانلی، مارکمن و ویتون، 2002، 662) به همین جهت است که خانوادة درمانگران و زوج درمانگران، اغلب به درمان نقص مهارت های ارتباطی می پردازند و با بهبود بخشیدن ارتباط میان زوجین بسیاری از مسائل آنها را حل می کنند. به عنوان مثال دانش (1389، 388) در پژوهش خود با استفاده از روش درمانگری تحلیل ارتباط محاوره ای (T.A) به زوج های ناسازگار مهارت های ارتباطی مؤثر را آموزش داد و آنها توانستند با کاربرد این مهارت ها، مشکلات ارتباطی خود را با استفاده از انواع نوازشِ کارآمد ازجمله گوش دادنِ فعّال و پرهیز از سرزنش حل کنند. همچنین زوج ها توانستند با ماندن در وضعیت «من خوبم، تو خوبی» مانع بازی های نقش قربانی و نجات دهنده یا منفعت طلبی یک جانبه و زجردهنده شوند، و از طریق مهارت های حل مسئله و انتقادهای سازنده، توانستند به رفع مشکلات ارتباطی خود بپردازند و با بهبود عملکرد «بالغانة» خود، حس سودمندی و ارزشمندی یعنی حرمت نفس را در خود ایجاد و تقویت کنند. لیدرر (2006، 10) معتقد است زن و شوهرهای

ص: 251

خشنود و سازگار نه تنها یکدیگر را سرزنش نمی کنند، بلکه به دنبال عواملی هستند که تأثیر مثبتی بر روابط آنها بر جای بگذارد. راگ و برادبوری (2003، 330) نیز با بررسی 56 زوج تازه ازدواج کرده به این نتیجه دست یافتند که 68 درصد ازدواج ها را می توان بر اساس متغیرهای ارتباط و پرخاشگری و پیامدهای آن طبقه بندی کرد؛ به علاوه، عدم مهارت های ارتباطی و پرخاشگری متمایزکنندة زوج های جداشده یا طلاق گرفته از زوج هایی است که متاهل باقی مانده بودند. بدین ترتیب این پژوهشگران پیشنهاد می کنند تمرکز بر هر دو عامل در درمان و تلاش های مربوط به استحکام زناشویی و جلوگیری از طلاق ضرورت دارد. لاوی و بن آری (2004، 213) با پژوهش خود نشان دادند تعاملات بین فردی با تظاهرات هیجانی رابطه دارد. تعاملات مبتنی بر خودشناسی و هشیاری به رفتار، به صمیمیت و اعتماد و هیجان های مثبت منتهی می شود و تعاملات مبتنی بر رفتارهای دفاعی و ناآگاهانه به تحقیر و بدبینی و هیجان های منفی منجر می گردد. تامپسون، ویفن و بلاین (2005، 103) نیز دریافتند هیجان های منفی با ناسازگاری زناشویی رابطه دارد.

2-4. مهارت های ارتباطی دین محور

پژوهش ها نشان می دهند آموزش مهارت های ارتباطی دین محور تاثیر چشمگیری بر رضایت و سازگاری زناشویی و تداوم آن داشته است. به عنوان مثال خدایاری فرد، غباری بناب، فقیهی و وحدت (1381، 39) در مطالعه موردی خود با آموزش عفو و گذشت مبتنی بر رویکرد اسلامی توانستند سازگاری زناشویی آزمودنی خود را افزایش دهند. دانش (1389، 179) با آموزش خودشناسی و ده اصل و روش ایمانی مبتنی بر رویکرد اسلامی از جمله رعایت اعتدال در زندگی، عفو و گذشت، دلبستگی به یکدیگر، سکوت به جا، احترام متقابل و جز آن، توانست زوجین را ترغیب کند به هدف از آفرینش فکر کنند و پاسخ ها و رفتارهای خود را با این معانی تطبیق دهند. این پژوهشگر با این آموزش ها توانست سطح سازگاری زناشویی زوج ها را به طور معنی داری افزایش دهد و به آنها بیاموزد به منظور مهار کردن رفتار خود برخلاف امیال غیرمنطقی خود عمل کنند.

بنابر آنچه گفته شد به نظر می رسد از بدو تولّد کلیة آموزه ها، الگوها، رسانه ها، دیده ها و شنیده ها بر اعتقادات، انتظارات و مهارت ها و رفتار و شخصیت انسان تأثیرگذار است و آنها را شکل می دهد. مهم ترین متون دینی ما یعنی قرآن و کلمات پیامبر صلی الله علیه و آله و معصومین علیهم السلام سرشار از توصیه های کارآمد و متناسب با عصر حاضر است که در مورد اساسی ترین تا

ص: 252

جزیی ترین موارد تربیتی، آموزه های کاربردی دارد. مجموعة تعالیم اسلامی درباره خانواده، ما را به نظام و ساختاری رهنمون می کند که پاسخگوی همه نیازهای مادی، روانی، معنوی و ارتباطی

خانواده است. خانواده به این دلیل در اسلام اهمیّت فراوانی دارد که وجود آدمی از درون خانواده ریشه می گیرد و در آن تکوین می یابد. درواقع، آثار خلقت انسان با خانواده شروع شده است. آیا چنین ویژگی ای سّر این نیست که خانواده رکن عالم هستی است و به کلّ هستی جهت می دهد؟ خانواده سنگ بنای اجتماع است و اگر خانواده ها سالم و متعالی و استوار باشند، می توان به داشتن جامعه ای سالم و متعالی و استوار امیدوار بود. هرقدر روابط همسران بهتر، سالم تر و پرجاذبه تر باشد، زندگی شیرین تر، باصفاتر و بهداشت روانی فردی و خانوادگی بیشتر می شود و در نتیجه فرزندانی پرنشاط و موفق تر تربیت می شوند. البته، عکس این قضیه نیز صادق است. به طورکلی سلامت و استحکام و اقتدار عاطفی و منطقی خانواده و برخورداری پدران و مادران از بصیرت و بینش اجتماعی و نیز آگاهی های مستمر آنها ، ضامن رشد مطلوب ابعاد مختلف شخصیت در کودکان و نوجوانان است و پیشگیری از تعارضات، تضادها، کج روی ها و اختلالات روانی و اجتماعی نیز در گرو سلامت خانواده است.

2-5. اهمیّت مسجد در خانواده

در این راستا، درتعالی خانواده مسجد به عنوان پایگاه اجتماعی قوی اسلام می تواند در استحکام بنیان خانواده نقش چشمگیری داشته باشد. با نگاهی حتّی اجمالی به دوران زندگی پر بار وجود مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در می یابیم که نخستین اقدام ایشان در مدینه احداث مسجد بود. ایشان همّت زیادی برای ساخت مسجد داشتند وحتّی خود بیش از دیگران زحمت می کشیدند و مسجد را خانه عموم مسلمانان می دانستند. در زمان ایشان در مسجد تمام مشکلات اقتصادی، اجتماعی، زناشویی و جنسی و روانی، دفاعی و پزشکی مردم مطرح می شد و پیامبر صلی الله علیه و آله با تدبیر خاص خود مشکلات را حل می کردند و با انجام این امور، تعالیم و سنّت زیبای دین اسلام را به نمایش می گذاشتند. به طوری که خیلی از مردم با دیدن رفتار و منش و خلق وخوی پیامبر مسلمان شدند و قرآن هم البتّه این خلق وخوی رفتاری پیامبر را تأیید می کند و می فرماید: «اگر این خلق وخو ورفتار نیک تو نبود مردم از دور تو پراکنده می شدند.» (قلم/ 4) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مورد مسجد و اهمیّت و جایگاه آن می فرماید: «محبوبترین جای شهرها نزد خدا مسجدها است.» (نهج الفصاحه، حدیث شماره 71) از سوی دیگر در اهمیّت ازدواج فرموده اند: «هیچ بنیانی محبوب تر از بنیان ازدواج

ص: 253

و تشکیل خانواده نیست.» (وسائل الشیعه، جلد 14، 30) اکنون باید دانست چه اقداماتی باید صورت گیرد که محبوب ترین کار نزد خدا «ازدواج» در محبوب ترین مکان نزد خدا «مسجد» انجام شود؟ از این دیدگاه نوآوری این پژوهش و ضرورت انجام آن برای کشف راهکارهایی مقبول و کاربردپذیر در جامعة کنونی برجسته می شود.

ب) فرضیه های پژوهش

بنابر آنچه تا کنون ذکر شد در پژوهش حاضر فرضیه های زیر طرح شد تا با آزمون آنها از طریق بررسی کتابخانه ای و میدانی مشخص شود برای ازدواج آسان، به هنگام و پایدار چه اقداماتی باید انجام شود تا خانواده، مسجدمحور و مسجد، بستری برای نهضت خانواده سازی گردد.

انس خانواده با مسجد باعث بهره گیری خانواده از اثرات ارزنده و نورانیّت معنوی مسجد، ازدواج آسان و به هنگام جوانان می شود.

وجود جاذبه هایی در مسجد باعث حضور مسلمانان به ویژه جوانان در مسجد، تقویت بُعد فردی و شکل گیری دوستی های ایمانی بین آنها و ازدواج آسان می شود.

با تغییر طرحواره های ذهنی مردم، آنها می پذیرند برای ازدواج آسان مراسم عقدشان در این مکان مقدس انجام شود.

ج) روش پژوهش

روش این پژوهش از یک سو توصیفی-تحلیلی و کتابخانه ای است؛ که با استفاده از آیه های قرآن کریم، سخنان انبیاء، معصومین، اولیاء، دانشمندان اسلامی و روان شناسان و نیز تجربیات بالینی و مطالعات نگارنده تدوین شده است. از سوی دیگر این تحقیق یک پژوهش میدانی است که با استفاده از یک پرسشنامه محقّق ساخته، و انتخاب50 نفر از اهالی شهر محمدیّه قزوین با روش نمونه گیری در دسترس دیدگاه های آنها نسبت به مسجد و کارکردهای مسجد در حال حاضر ارزیابی شده است.

ص: 254

د) داده ها و مباحث تفصیلی

بررسی و آزمون فرضیه ها

1-1. آزمون فرضیه اول

فرضیة اول پژوهش این بود: «انس خانواده با مسجد باعث بهره گیری خانواده از اثرات ارزنده و نورانّیت معنوی مسجد، ازدواج آسان و به هنگام جوانان می شود.»

انس خانواده و افراد با مساجد نیاز به رفت و آمد به مسجد و حضور مداوم در مسجد دارد. به همین جهت در بیان فضیلت پاداش رفت و آمد به مسجد سخنان ارزنده ای از معصومین علیهم السلام ذکر شده که ضرورت فرهنگ سازی برای ارتباط مردم با مساجد را به عنوان یک فریضه ارزشمند و عامل عمده در پویایی و شکوفایی معنوی آنان و تقرب به خداوند نشان می دهد. حضور در مساجد مورد تأکید قرآن و معصومین علیهم السلام است. زیرا نه تنها زمینه کسب علم و دانش را فراهم می سازد بلکه منجر به تعالی و تحکیم بنیان خانواده می شود و زمینة ایجاد روابط عاطفی و سرشار از صمیمیّت، مهرورزی، صلح و صفا توأم با معنویّت را در میان والدین و فرزندان در کانون خانواده مهیّا می سازد و باعث رشد و بالندگی جامعه اسلامی می شود. در حدیثی از رسول خدا نقل شده است: «هرکس بامدادان به مسجد برود و هدفی جز این نداشته باشد که کار خوبی را یاد بگیرد یا به دیگری یاد بدهد، اجر به جای آورندة عمرة کامل را دارد و کسی که در شب به مسجد برود و هدفی جز این نداشته باشد که کار خوبی را فراگیرد یا به دیگری آموزد، پاداش یک حجّ کامل برای او است.» (بحارالانوار ، ج1، 185)

از دید نگارندة این مقاله معانی زیادی در این حدیث زیبا نهفته است. اول آن که به رفت و آمد مسلمانان در بامدادان و شامگاهان اشاره می کند که موجب عادت به مسجد رفتن و انس و الفت با مسجد می شود. دوم آن که هدف و قصد از رفتن به مسجد نه تنها برگزاری فرایض دینی بلکه یادگرفتن کاری خوب و یاددادن آن به دیگری است، که این به خودسازی خود و دیگران و نیز برقراری ارتباط و دوستی با دیگران اشاره دارد. سوم آن که مسجد رفتن در بامدادان ثواب حجّ عمره و در شامگاهان پاداش یک حجّ کامل دارد، که نشان می دهد حضور

ص: 255

در مسجد در شامگاهان بعد از کار روزانه و تعارضات ناشی از تعاملات گوناگون با افراد مختلف، تاثیر بیشتری در رفع خستگی، خودسازی، یادگیری و یاددهی و تقویت روحیة انسان دارد.

پیامبر برای ترغیب مردم به حضور در مسجد و مسجد محور شدن فرموده است: «به آنها که در ظلمات شب به سوی مساجد می روند بشارت ده که در روز رستاخیز، روشنی کامل دارند.» (نهج الفصاحه، حدیث 3009: 416) و در ذمّ نرفتن به مسجد فرموده است: «نماز کسی که صدای اذان را بشنود و بی دلیل در نماز جماعت شرکت نکند، ارزش ندارد.» (تفسیر نمونه، ج7، 209) امام علی علیه السلام بارها می فرمود: «هر که به مسجد رفت و آمد کند، یکی از هشت چیز را به دست آورد؛ برادری که در راه خدا از او بهره مند گردد، دانشی برگزیده، نشانه ای استوار، رحمتی مورد انتظار، سخنی که او را از تباهی باز دارد، سخنی که بشنود و او را بر راه هدایت رهنمون شود و یا گناهی را به سبب بیم یا آرزم ترک کند.» (شیخ صدوق، 1382، 75) امام حسن علیه السلام همواره می فرمود: «اهل مسجد زائران خدایند و بر میزبان سزاوار است که به دیدار کننده اش هدیه بدهد.» (نهج الحیاه، ج5، 508) امام صادق علیه السلام از پدرانش علیهم السلام روایت نموده که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «هر که قرآن گفتارش و مسجد خانه اش باشد خداوند خانه هایی برای او در بهشت بنا نهد» و نیز فرمود: «هر که پیاده سوی مسجدها می رود پای خویش را بر هیچ خشک و تری ننهد، جز آن که این زمین تا زمین هفتم برای او خدا را تسبیح گویند و به پاکی یاد کنند.» (شیخ صدوق، 1382، 75) در خصوص پاداش نماز جماعت امام صادق علیه السلام فرمود: « نماز جماعت بر نماز فرادا بیست و چهار درجه برتری دارد و معادل بیست و پنج نماز فرادا به شمار می آید.» (محمدی ری شهری، 1386، ج 5)

بدیهی است این همه تأکید و ترغیب معصومین برای حضور در مسجد یقیناً مزایای زیادی برای انسان دارد از جمله این که از بُعد فردی، حضور افراد خانواده در مسجد برای خواندن نمازهای یومیّه که توصیه شده در اوقاتی معین و اول وقت همراه با جماعت خوانده شود، ضمن ثواب و پاداش فراوان که از ناحیة حق تعالی به آنان وعده داده شده است و عنایت می گردد، زمینة وقت شناسی و نظم در زندگی را بر اساس معیار دینی به آنان می آموزد؛ که عمده ترین عامل موفقیّت در همة ابعاد زندگی از جمله

زندگی زناشویی است. به گونه ای که امام علی علیه السلام تقوی و نظم را هم ردیف هم قرار داده و فرموده است: «اوصیکم به تقوی الله و نظم امرکم.» (نهج البلاغه، 421) این حدیث نشان می دهد که جایگاه نظم در زندگی چقدر والاست؛ به حدی که پس از امر به تقوی، به نظم در امور توصیه شده است. بدیهی است تمرین و استمرار حضور

ص: 256

فرزندان با پدر و مادر در مسجد در اوقات معین، هم تقوی و نظم و هماهنگی رفتاری و موقعیت شناسی را به افراد خانواده می آموزد و هم انس والفت بین افراد خانواده با یکدیگر بیشتر می شود. از بُعد اجتماعی انس با مسجد زمینه آشنایی خانواده های مسجدمحور را با یکدیگر فراهم می کند که باعث می شود بزرگترها و افراد خانواده ها به روحیات، شخصیت، اعتقادات، وضعیت اقتصادی واجتماعی یکدیگر پی ببرند، که این امر می تواند در انتخاب همسر هم کفو و تسهیل ازدواج آسان و به هنگام فرزندان آنها و جوانان نقش داشته باشد.

کفو در لغت به معنای شبیه و مانند است. (طریحی، 1375، ج 1، 359) در قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیهم السلام در مورد تناسب بین زوجین و سنخیت دختر و پسر سفارش زیادی شده و دینداری مهم ترین تناسب و سنخیت یا هم کفوی است که بین دختر و پسر باید لحاظ شود. خداوند می فرماید: «زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلّق دارند، و زنان پاک ازآن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکند.» (نور/ 26) رسول اکرم صلی الله علیه و آله

درباره هم کفوی دختر و پسر می فرماید: «کسانی را که همتا و هم شأن یکدیگر هستند، ازدواج دهید و از کسانی که همتا و هم شأن شما هستند همسر بگیرید تا برای فرزندانتان مادر مناسبی باشد.» (بحارالانوار، ج103) «مرد مؤمن هم شأن زن مؤمن و مرد مسلمان نیز هم شأن زن مسلمان است.» (وسائل الشیعه، ج14، 44) حدیثی از علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام نقل شده است که: «خداوند با اسلام هر پستی را از میان برداشته و هر نقصانی را کامل نموده و انسان های مورد ملامت را کرامت بخشیده است. پس بر مسلمان ملامتی نیست و به راستی که ملامت ها، ملامت های جاهلی است.» (الکافی، ج5، 345) امام صادق علیه السلام می فرماید: «کفو در ازدواج مردی است که پاکدامن و قادر بر نفقه باشد.» (الکافی، ج5، 347) دین مقدس اسلام، پسر معتقد و مسلمان را کفو دختر مسلمان می داند نه امتیازات و ملاک های دیگر از جمله مال و ثروت و نظایر آن را. البته دختر و پسر از آن جا که با همدیگر ترکیب می شوند بهتر است نه تنها از جهت دینداری و تدین و اخلاق نیکو، بلکه از نظر تحصیلات علمی و از حیث فکری و فرهنگی و مسائل جسمانی و تناسب سنّی و زیبایی و شرافت خانوادگی و ظاهر و قیافه نیز کفو هم باشند. بنابراین فرضیه اول پژوهش تأیید می شود؛ زیرا انس با مسجد منتهی به دینداری و تربیت دینی جوانان می شود و می تواند به ازدواجی سنجیده و آسان با افرادی هم کفو منتهی شود.

اما آنچه باید بیش از پیش برای انس مردم با مسجد به آن توجه کرد این است که هر

ص: 257

چند حضور در مسجد نشان از تعهد اخلاقی و پایبندی اهل خانواده به معتقدات و دستورات الهی و شریعت مبین دارد و با حضور والدین و فرزندانشان در مسجد که خانة خدا و قرارگاهی است که با نام و یاد خدا آرامش بر قلوب و اهل خانواده حاکم می شود، و با اقامه نماز یا شرکت در جلسات و مناسبت های دینی، سخنرانی، عزاداری و اعیاد اسلامی، روحیه نشاط و آرامش و شادابی در خانواده اهل مسجد و آشنایی آنها با یکدیگر ایجاد می شود؛ اما طبق اصل اقتصاد روانی، نزدیکی راه و تجهیزات و فضای مناسب و در دسترس در مسجد برای وضو و آماده شدن برای اقامة نماز، می تواند عامل مهمی برای ترغیب افراد خانواده برای حضور باهم در مسجد باشد و موجب استمرار این حضور و انس با مسجد شود.

بررسی های این پژوهشگر نشان داد که تعداد مساجد در روستاها، شهرها و استان های ایران اسلامی به اندازه کافی نیست. در این پژوهش نیز برای جمع آوری اطلاعات در زمینه وجود تعداد کافی مساجد در محل زندگی افراد، که نقش مهمی در حضور مستمر افراد در مسجد دارد، از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که توسط 50 نفر(40 زن و 10 مرد) در شهر محمدیه استان قزوین تکمیل گردید. ویژگی های جمعیت شناختی آنها در جدول 1 آمده است.

جدول 1 ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنی ها

ص: 258

همان طور که جدول 1 نشان می دهد 64 در صد آزمودنی ها از لحاظ سن در دهه 20 سال؛ 24 در صد در دهه 30 سال و 12 درصد آنها در دهه 40 سال قرار دارند. بنابراین می توان گفت اکثر آزمودنیهای این پژوهش جوان هستند. از نظر وضع تأهل 52 درصد یعنی اکثرشان مجردند و از نظر تحصیلات نیز اکثرشان یعنی 56 درصد مدرک دیپلم دارند.

آزمودنی های این پژوهش به این سؤال که آیا در محله تان مسجد است؟ 38 درصد (19 نفر) پاسخ آری و 62 درصد (31 نفر) پاسخ خیر دادند؛ و علت عدم حضور یا حضور گاه گاهی خود را نبود مسجد در محله شان ذکر کردند. بدیهی است این امر مانع رفت و آمد و انس خانواده با مسجد و برخورداری از مزایایی می شود که پیشتر به آنها اشاره شد. همخوان با این یافته پژوهش حاضر، فرماندة ناحیه مقاومت بسیج سپاه امام صادق علیه السلام اصفهان در گفت و گو با خبرنگار صاحب نیوز مطرح کرده است که در اصفهان با کمبود مسجد مواجهند و در آنجا هم تعداد مساجد با تعداد جمعیت از لحاظ پراکندگی هماهنگی ندارد و در مناطقی با حدود 12 هزار نفر جمعیت هنوز یک مسجد در محل احداث نشده است. همچنین وی عنوان کرده است که مساجد موجود نیز پویایی و نشاط لازم را برای جذب مردم به مسجد ندارند. (مقواساز، 20/3/1393)

بی جهت نیست که در بیان فضیلت اهمیّت بنا و آبادانی مساجد پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرموده است: «هرکه مسجدی بسازد گرچه به اندازة جایی باشد که شترمرغ در آن تخم بگذارد، خداوند برای او خانه ای در بهشت می سازد» (نهج الفصاحه، حدیث 3011، 416؛ وسائل الشیعه، باب 8، از ابواب احکام مساجد) و فرمود: «خداوند وقتی مرضی را از آسمان بر مردم فرود آورد آن را از بانیان مساجد دور می گرداند» (نهج الفصاحه، حدیث 3008، 416) و نیز فرمود: «کسی که چراغی در مسجدی برافروزد فرشتگان و حاملان عرش الهی مادام که نور آن چراغ در مسجد می تابد برای او استغفار می کنند.» (تفسیر نمونه، ج7، 318)

یکی از نکات قابل تأمل در مطالعة منابع قرآنی و روایتی مربوط به مساجد، توجّه خاص خداوند متعال به ساخت مساجد و آبادانی آنها است. ساخت مساجد به عنوان مرکز نشر معارف دینی و شکل گیری حرکت های اجتماعی، از بنیادی ترین پیشنهاد های اسلام برای ترمیم فرهنگ جامعه و تربیت دینی یک اجتماع است. آیات و روایات مختلفی که مؤمنان در آن به ساختن مساجد و رسیدگی به امور آن توصیه، تشویق و ترغیب شده اند، به دلیل رابطة مستقیم میان آبادی مراکز دینی و استحکام خانواده و نیرومندی جنبش های فرهنگی و اجتماعی

ص: 259

است. به عنوان نمونه ای بارز، می توان فرهنگ سکولار را پس از کناره گیری کلیسا از جامعه مسیحیت مدّ نظر قرار داد. به بیانی واضح تر می توان گفت که تعطیلی یک مرکز مذهبی باعث شد تا دین از صحنة زندگی اجتماعی کناره گیرد .(قلی زاده، 1392)

در همین راستا آگاهی و درایت پیامبر عظیم الشّان اسلام صلی الله علیه و آله

از آثار و برکات ارزشمند انس مردم با مسجد، پیامدها و آثار مطلوب آن در انسان سازی، اتّحاد افراد خانواده و مسلمانان بود که باعث شد نخستین اقدامشان به محض ورود به مدینه، تهیه و تدارک احداث مسجد باشد. این اقدام موهبت هایی به ارمغان آورد، که از آن میان می توان به ایجاد مرکزیت عبادی، تعلیم و تربیت و علم و دانش آموزی، آشنایی با مبانی فقهی و احکام دینی، وحدت، همدلی و انسجام در میان آحاد مختلف جامعة مسلمین، و نیز تحکیم مبانی اعتقادی و فرهنگ سازی دینی در معاشرت با مردم، زدودن انواع و اقسام جاهلیت ها، پایبندی به قوانین دینی، اجرای شریعت الهی، تحکیم بنیان نظام خانواده و مهمتر از همه انس با مسجد اشاره کرد. مقام معظم رهبری نیز می فرمایند: اگر مسجد محور باشد، آسیب ها و تهدیدهای اجتماعی ما کم می شود. (حر، 1390، 27)

اما در مورد احداث مساجد و برخورداری افراد خانواده از آثار و برکات انس با مسجد، طبق دستورات خداوند متعال توجّه به نکاتی ضروری است و اهمیّت دارد؛ زیرا در قرآن کریم مساجد به عنوان مرکز شکل گیری و سرچشمة فعالیت های فرهنگی _ اجتماعی، از دو بُعد و منظر مورد توجه قرارگرفته است. منظر اول، توجه ویژه به ساخت و تلاش در جهت آبادانی مساجد؛ و منظر دوم، توجه به روح معنوی و مذهبی مساجد با مراقبت بر ابعاد باطنی آن است. (قلی زاده، 1392) خداوند در قرآن، به وضوح صفات کسانی را که سازندگان مساجد هستند بیان می کند و می فرماید: «مساجد الهی را تنها کسانی می توانند آباد کنند که ایمان به خدا و روز قیامت دارند و نماز برپا می دارند و زکات می پردازند و از چیزی جز خدا نمی ترسد، پس امید است که اینان از راه یافتگان باشند. »(توبه/ 18) توجه به هر دو منظر می تواند نقش مهمی در حضور مردم، خانواده ها و به ویژه جوانان در مسجد داشته باشد. زیرا مسجد در روایات حضرت محمّد صلی الله علیه و آله خانة مؤمن است و تنها جایگاه عبادت نیست بلکه خانة حاجات مؤمن وحلقة اتّصال مؤمن با خالق یکتا و بی نیاز است.

در زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مساجد به همّت و به دست مبارک پیامبر و یاران مؤمن ایشان احداث می شد. بنابراین جایگاهی بسیار عزیز و مقدّس بود و به علاوه بقیة مسلمانان هم به

ص: 260

قدر وسع جسمی و مالی خود به پیامبر یاری می رساندند. این همکاری و سرمایه

گذاری باعث می شد که مسلمانان مسجد را خانة خود بدانند. همچنین یکی از درخشان ترین دوران مسجد در تاریخ اسلامی، دوران حکومت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مسجد کوفه بود که نمادی از نیرومندی مسجد به عنوان یک مرکز مذهبی در مبارزه با فسادهای فرهنگی، اجتماعی و برقراری عدالت برای جذب مردم و خانواده ها و جوانان به مسجد بود. (حر 1390، 27) در مورد تأکید خدای سبحان بر حفظ روح مذهبی و توجه به باطن افراد و جریانات در ساخت مسجد، می توان استدلال کرد که گاهی ممکن است افراد و جریان های منحرف که از قدرت مسجد در اثرگذاری فرهنگی در اجتماع مطلع اند، از مسجد به عنوان وسیله ای برای ایجاد و ترویج افکار انحرافی و نادرست خود استفاده کنند. چنان که در زمان پیامبر عّده ای از اهل مدینه برای محو آثار پیامبر در جامعه و مبارزه با مؤمنان، دست به تأسیس مسجدی در کنار مسجد قبا زدند تا به واسطة آن و با کمک ابی عامر راهب که از محاربان بود، بتوانند پیامبر اکرم را از مدینه بیرون کنند. خداوند نیز در آیات ١٠٧ تا ١١١ سورة توبه، مسجدی را که منافقان برای اهداف شوم خود بنا کرده بودند، مسجد ضرار نامید و آن را در مقایسه با مسجد قبا که اساس آن بر تقوا و پیراسته بودن از زینت ها و حجاب های معنوی بود، فاقد هرگونه ارزشی دانست. آیات و روایات مربوط به این داستان که حکایت از آتش زدن این مسجد به دستور پیامبر خدا دارد، بیانگر این مطلب است که مسلمان نه تنها نباید در حمایت جنبش های فرهنگی و اجتماعی منحرف قد علم کند، بلکه باید تمام قد در جهت مبارزه با آن بکوشد. (قلی زاده، 1392)

بنابراین هنگامی این مراکز مقدس اسلامی به صورت کانون های انسان سازی و کلاس های عالی تربیت در می آیند که بنیانگزاران و پاسداران شجاع داشته باشند، که از هیچ کس جز خدا نترسند، و تحت تاثیر هیچ مقام و قدرتی قرار نگیرند، و برنامه ای جز برنامه های الهی در آن پیاده نکنند. (تفسیر نمونه، ج7، 317) مسجد، خانة خدا و مکان مقدّسی است که قلب جامعه است و باید توسط مؤمنین احداث شود. چنین مسجدی روزی پنج نوبت مسلمانان را از مجموعه ها و اجزاء شهر در خود جمع می کند و ایمان آنان را تازه می سازد. همچنین اقامة نماز جمعه وسیله ای برای گردهمایی مسلمانان در روز تعطیل و طرح مسائل مهم اجتماعی و بحث و گفتگو درباره مسائل خانواده، بهداشت، مسکن و تصمیم گیری های سیاسی، آشنایی و انس خانواده های مسجدمحور بایکدیگر است. از این رو مسجد از جهات مختلف در به کمال رساندن افراد و جامعه نقش دارد.

ص: 261

روژه گارودی فیلسوف مسلمان فرانسوی در کتاب خود مسجد آئینة اسلام می نویسد: «در دوران عظمت اسلام تمام زندگی شهر در مسجد جریان داشت، در آنجا بود که قراردادهای تجاری بسته می شد، زیرا اسلام تمایزی میان مقدس و نامقدس نمی شناسد، اجرای شریعت بیش از هر چیز به این معنی بوده است که انسان 24 ساعت شبانه روز در محضر خداوند به سر می برد و هر عملی در زیر نگاه او انجام می شود، بنابراین هر عملی که توام با تقوی باشد یک بُعد قدسی دارد و نماز درنگی است در سلسلة لحظات گوناگون، درنگی که به سایر لحظات معنی می دهد. بنابراین نماز از بقیة اعمال جدا نیست.» ( بی آزار شیرازی 1377، 86)

برای رسیدن به تکامل و آماده شدن برای یک ازدواج پایدار، نخستین گام کسب «معرفت و بصیرت» یعنی نورانیّت دل و دیده است؛ که بخش عمده ای از آن را می توان در مسجد و اقامه نماز جماعت به دست آورد. شناخت و معرفتی که به فهم مقام والای پروردگار، شناخت دین برگزیدة آن یعنی اسلام و شناخت نسبت به دستورات ارزنده آن بیانجامد؛ سرمنشأِ این معرفت و رسیدن به کمال یعنی قرب الی الله است. در ارتباط با اهمیّت بصیرت و معرفت در قرآن آمده است: «آیات الهی و کتاب آسمانی که سبب بصیرت شما است البته از طرف خدا آمده است، پس هر که بصیرت یافت خود به سعادت رسید و هر کس کور بماند خود در زیان افتاد و من نگهبان شما از عذاب نیستم.» (انعام/ 104)

1-2. آزمون فرضیه دوم

فرضیة دوم این بود: «وجود جاذبه هایی در مسجد باعث حضور مسلمانان به ویژه جوانان در مسجد، تقویت بُعد فردی و شکل گیری دوستی های ایمانی بین آنها و ازدواج آسان می شود.»

در راستای بررسی فرضیة دوم باید گفت؛ «هر چند موضوعیت مکان هایی همچون مسجد در ایجاد تجمّعات و به راه انداختن حرکت های گروهی است، اما در عین حال نباید از اهمیّت و توانایی مسجد در تقویت بُعد فردی افراد مسلمان نیز غافل شد. مسجد به عنوان مرکز عبادی مسلمانان، محل رویارویی انسان با حقیقت نفس شیطانی خود است. نمود این جنبة کارایی مسجد را می توان در اعمالی عباد ی چون اعتکاف به نظاره نشست که فرد با عزلت گزینی از اجتماع و با خلوت با خدای خویش، درصدد ارتقای سطح فکری و اخلاقی خود است. همین اعمال از آن جهت که ضامن سلامت روحانی تک تک افراد جامعه است، باعث جریان سازی فرهنگی در سطح وسیعی از اجتماع خواهد شد.» (قلی زاده، 1392)

ص: 262

افزون بر این کارکرد پر جاذبه ای که به آن اشاره شد، جاذبه و رسالت مهم دیگر مسجد از بدو شروع خود، تقویت بُعد اجتماعی و شکل گیری دوستی های ایمانی و نیز حفظ خانه و خانواده و تلاش برای رفع مشکلات خانوادگی و اجتماعی مسلمانان بوده است. در مساجد تمام مشکلات شخصی، خانوادگی و اجتماعی مردم اعم از فقر، بیماری و نظایر آن اطلاع رسانی و رفع می شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله مسجد را جایگاه تعالی روح وجسم قرار داده بود و آن را خانه و حریم مأمنی کرده بود و مسلمانان با روح و جسمشان پیامبر را در پیشبرد اهداف الهی یاری می نمودند. (قرائتی، 1381) در دوران بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز مسجد پایگاه حل مشکلات اجتماعی و خانوادگی مردم بود. (قرائتی، 1372)

جاذبة دیگر مسجد، مشورت مسلمانان با پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله بود که مشورت در تمام مراحل زندگی پر افتخار پیامبر خدا حضرت محمّد صلی الله علیه و آله جایگاه خاصّی داشت و مساجدی که رسول خدا صلی الله علیه و آله با همکاری مؤمنین می ساختند، پایگاه رسمی برای مشاوره های سلامت جسمی و روانی، ازدواج، حفظ خانواده، مشاوره اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی بود؛ به گونه ای که افراد گوناگون بدون محدودیّت نزد رسول خدا می آمدند و پس از مشاوره برای اجرای راهکارهای پیشنهادی رسول خدا از او جدا می شدند و پس از موفقیّت در اجرا و یا احتمالاً ناهمواری در اجرا دوباره نزد رسول خدا بازمی گشتند و از پیشرفت ها ویا احتمالاً چرایی ناتوانی خود می گفتند تا رسول خدا با بینش الهی خود راهکار دیگری را برای موفقیّتشان تعیین کند. (نوبهار، 1378)

در این پژوهش نیز برای جمع آوری اطلاعاتی در مورد میزان جاذبة مساجد، انواع فعالیّت های مساجد و میزان جاذبة آنها از سوی آزمودنی های این پژوهش ارزیابی و در جدول 2 ارائه شده است.

ص: 263

جدول 2. فراوانی و درصد انواع فعالیّت های مسجد و میزان جاذبه آنها برای آزمودنیها

جدول 2 نشان می دهد فعالیّت دینی مسجد با رقم 76 بیشترین درصد را درمیان دیگر فعالیّت ها؛ و فعالیّت فرهنگی رقم 6 درصد را به خود اختصاص داده است. به علاوه هیچ برنامه ای برای فعالیت های سرگرم کننده یا ارائه خدمات مشاوره ای برای جذب جوانان در نظر گرفته نشده و مهمتر این که فقط 10 در صد از فعالیت های فرهنگی از نظر افراد اهل مسجدی جذاب بوده است. کیفیت برگزاری جشن ها و اعیاد مذهبی در مسجد وضعیت بهتری نسبت به فعالیت های فرهنگی دارد، زیرا 24 درصد افراد آن را جذاب اعلام کرده اند و این درحالی است که 76 درصد آن را خسته کننده و غیرجذاب اعلام کرده اند. بدیهی است اگر مسجد برای خانواده ها و جوانان جاذبه نداشته باشد، در مسجد حضور پیدا نمی کنند و نه تنها از نظر بُعد فردی رشد پیدا نمی کنند بلکه باهم آشنا نمی شوند و روابط دوستانه نیز در آنها شکل نمی گیرد.

حال آن که مسجد جایگاه ویژه ای در روابط اجتماعی و سطح جامعه دارد، تجربیات نشان داده است بسیاری از دوستی ها و برادری های اصیل و مؤثر در همین فضای مسجد شکل می گیرد. مؤلفه های مختلفی در جذّابیت مسجد و شکل گیری روابط دوستی بین جوانان و خانواده ها نقش دارد؛ مثلاً می توان از میان آنها به فضای مسجد، امام جماعت، برنامه های جنبی مسجد، افرادی که به مسجد رفت و آمد می کنند و گروه ها و حلقه هایی که در مسجد شکل می گیرد اشاره کرد. (دبیری، 1392)

ص: 264

از میان مؤلفه ها امام جماعت مسجد، نقش بسیار مهمی در ایجاد و هدایت رابط دوستی جوانان و انس و الفت خانواده ها با یکدیگر دارد. در درجه اول، توان یک امام جماعت در چنین امر مهمی به شخصیت فردی خود او و در درجه دوم به مهارت های اجتماعی او بستگی دارد. در بعد شخصیت فردی رفتار امام جماعت در فضای مسجد در شکل گیری فضای غالب در مسجد بسیار مؤثر است. امامی که ذاتاً فردی

خوش برخورد، گرم و موفق در روابط اجتماعی باشد، به تبع او چنین فضایی در مسجد نیز شکل می گیرد. مسئلة لطافت روحی و سلامت و صافی روحی در ایجاد فضای دوستی و جذب جوانان و خانواده ها به مسجد بسیار مؤثر است. قرآن کریم خطاب به پیامبر می فرماید: «و لوکنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک؛ اگر با آنها درشت خوی و سنگدل بودی قطعاً از گرد تو پراکنده می شدند.» (آل عمران/159)

در تاریخ صدر اسلام آنجا که درباره شخصیت پیامبر صلی الله علیه و آله صحبت می شود به تواتر به مسئلة خوش برخوردی و جذّابیت شخصیت ایشان اشاره شده است. در علم کلام آنجا که از اوصاف انبیای الهی بحث می شود نظر متکلّمان اسلامی و به خصوص شیعه درباره ویژگی های شخصیتی انبیا آن است که طبق قاعدة لطف هر صفتی که در امر ابلاغ و ترویج وحی الهی مؤثر باشد، در شخصیت نبی هر عصر موجود است؛ از جمله آن کمالات شخصیتی، رابطه با مردم است. موارد بسیاری در زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که صرف برخورد کریمانه و اخلاق متعالی ایشان باعث جذب و هدایت افراد به سوی دین اسلام شده است. بی جهت نیست که در روایات مختلف در مورد شخصیت امام جماعت و ویژگی های مختلف او حساسیت های ویژه ای نشان داده شده و حتی در برخی نظریات فقهی خوش چهره بودن پس از تقوا و فضیلت از مرجحات امام جماعت برشمرده شده است. (دبیری، 1392)

مهارت های اجتماعی امام جماعت نیز نقش به سزایی در تحکیم فضای روابط دوستی اسلامی در مسجد دارد. امام جماعتی که فاقد مهارت های اجتماعی باشد، و فقط به رفت و آمد ساده به مسجد و اقامه نماز اکتفا کند، نه خود در ایجاد رابطه با دیگران اقدام می کند و نه سعی دارد با ایجاد فضای مناسب دیگران را به روابط محکم دوستی ایمانی تشویق کند؛ که در نتیجه این امام جماعت فاصله بسیاری با امام جماعت از دیدگاه اسلام دارد. امام جماعت می تواند در سخنرانی ها و متناسب با مجالس، مسئلة دوستی و اهمیّت آن را در سعادت آینده هر فرد از منظر اسلام تبیین کند؛ چرا که آگاهی از معارف دینی در این امر مهم، بالاترین وسیله برای ایجاد انگیزه در افراد برای مشارکت در ایجاد روابط دوستی ایمانی است.

ص: 265

بنابراین فرضیه دوم پژوهش حاضر تایید می شود ؛ زیرا با ایجاد جاذبه هایی در مسجد برای حضور مسلمانان به ویژه جوانان در مسجد، نه تنها بستر رشد فردی، بلکه زمینه رشد اجتماعی و مهارت های ارتباطی نیز برای آنان فراهم می شود؛ و دوستی های ایمانی بین آنها

و خانواده هایشان شکل می گیرد و زمینة ازدواج آسان، سنجیده و منطقی افراد با ایمان با یکدیگر مهیا می گردد. آثار و پیامدهای حضور در مسجد برای تعالی وآمادگی دختران و پسران جوان برای ازدواجی سنجیده و به هنگام و نیز تحکیم بنیان خانواده متعدد است که در زیر به چند مورد از آنها اشاره می شود.

دوری از گناه و جرم. انس با مسجد عامل بازدارنده از انحرافات است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این راستا فرمود: «کسی که با مسجد انس گیرد خدای تعالی نیز با او انس گیرد.» (عزیزی، 1376، 50) در واقع خانوادة اهل مسجد با حضور در خانة خدا و اقامه نماز نیرو و جان تازه می گیرند و خود را پیوسته در محضر خداوند می بینند و از این که در محضر الهی معصیت نمایند، شرمسار می شوند. امام علی علیه السلام فرمودند: «... همانا نماز، گناهان را چون برگهای پاییزی فرو می ریزد و غل و زنجیر گناهان را از گردن ها می گشاید»؛ و نیز فرمود رسول خدا پس از بشارت به بهشت، خود را در نماز خواندن به زحمت می انداخت زیرا خداوند به او فرمود: «خانوادة خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش، پس پیامبر صلی الله علیه و آله پی در پی خانواده خود را به نماز فرمان می داد و خود نیز در انجام نماز شکیبا بود.» (نهج البلاغه، خطبه 199، 307)

با مراجعه به آمار جرایم در کشور و بررسی مجرمان، این نکته به خوبی مشخص می شود که کسانی که مرتکب جرائم می شوند، با مسجد بیگانه هستند. اهل مسجد حتّی اگر مجازاتی هم برای قانون شکنان وجود نداشته باشد، در بیشتر موارد به دلیل رعایت حق الناس و ترس از عذاب اخروی، قانون را زیر پا نمی گذارند؛ و خود را موظف به رعایت قانون می دانند. در حالی که در پیشرفته ترین کشورها هنگامی که ابزارهای کنترل از میان برداشته می شود، افراد خود را رها می یابند و قانون را زیر پا می گذارند. اما انسان های دین دار برای قانون ارزشی الهی قائل هستند به نحوی که هیچ گاه حاضر نیستند پا را از محدودة آن فراتر بگذارند (مغانلو، 1392) و این از موهبت های مسجد محور شدن در تقویت بُعد فردی و الهی انسان است.

ص: 266

امنیت فردی. یکی از آثار و برکات عمدة نماز همانطور که خداوند می فرماید: «دوری از زشتی ها و منکرات است.» (عنکبوت/ 45) به علاوه مهار نفس برای دوری از گناه منجر به افزایش عزّت نفس و اطمینان نفس در فرد می شود و آرامشی وصف ناشدنی را در او به وجود می آورد که رضایت خدا و رضایت فرد در آن جاری است. خداوند می فرماید « ای نفس قدسی و دل آرام به یاد خدا، امروز به حضور پروردگارت بازآی که تو خشنود و او راضی از تو است.» ( بلد/ 27 و 28 )

امنیت اجتماعی. خداوند می فرماید «آنان که به خدای یکتا ایمان آوردند و نیکوکار شدند، آنها به حقیقت بهترین اهل عالمند.» (زلزله/7) خانواده های مسجد محور نه تنها از گناهان دوری می کنند بلکه نیکوکار نیز هستند. از این رو جامعه به خانوادة اهل مسجد اعتماد بیشتری نسبت به بقیه افراد جامعه دارد و از مجاورت و مجالست با آنها امنیت خاطر بیشتری احساس می کند. اکثر مجرمان و بزهکاران که به نوعی امنیت اجتماعی و خانوادگی را به خطر می اندازند اهل ارتباط با خدا و نماز و مسجد نبوده اند. پس مسجد و نماز باعث دوری از گناه و ایجاد امنیّت در جامعه و حیطه اجتماعی می شود.

صبر و بردباری. صبر و تحمّل و شکیبایی بهترین زیور ایمان و شریف ترین صفات انسان به حساب می آید. به گونه ای که صبر نصف ایمان و یقین تمامی ایمان معرفی شده است. امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند: «با صبر پرتوان و یقین نیکو و پرنشاط ، غم ها و غصه های خویش را دور نما.» (لقمانی، 1385، 121) خانوادة اهل مسجد که انس حضور در مسجد، تمامی وجودشان را مملو از عشق به خدا نموده از صبر و نماز در زندگی کمک می گیرند.

حیا. «حیا» از صفات زیبای الهی و انبیاء و معصومین علیهم السلام و بندگان صالح و شایسته خدا است. با حضور در مسجد و احترام خاص به این جایگاه مقدس و مراقبه در مورد دوری از سخنان بیهوده یا حرکات ناشایست، زمینه حیا از خداوند فراهم می شود. امام علی علیه السلام در خصوص احترام و حرمت مسجد می فرمایند: «هر کس حرمت مسجد را حفظ کند خدا را در روز قیامت با چهره ای خندان و شادمان ملاقات می کند و خداوند نامه اش را به دست راستش می دهد.» (زینالی، 1372، 45) این مراقبه در زمینه های دیگر زندگی از جمله

«حیا در خانواده» را به ویژه برای دختران و پسران جوان که در حال حاضر بسیارکمرنگ شده است، به ارمغان می آورد.

حجاب. زنان در هنگام نماز باید «تمام بدن» حتی سر و موی خود را بپوشانند (مکارم

ص: 267

شیرازی 1391، مسئله 727، 143) و با پوشش صحیح و کامل به نماز بایستند. این دستور ارزندة الهی یعنی رعایت «حجاب» در مساجد و مراقبت بر آن، پایبندی به دستورات الهی در خصوص حریم میان زن و مرد، وقار و حجاب و عفاف را برای زنان و مردان به ارمغان می آورد و آنها را قادر می سازد این فرهنگ و ارزش متعالی اسلام را در کانون خانواده به فرزندانشان منتقل نمایند.

رشد عاطفی. نماز این توانمندی را دارد که بخاطر پشتوانة عظیم معارف اسلامی از انسان های عادی نمونه های فضیلت، تقوا و شیفتگان کرامت انسانی و ره یافتگان به شاخة طوبی را تربیت کند. (سعیدتهرانی 1387، 108) با حضور در مسجد و آگاهی از مشکلات همنوعان در زمینه های مختلف خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و مسائل مربوط به بیماری و تلاش برای رفع آنها از یکسو صفات پسندیدة الهی و عواطف انسانی در وجود انسان رشد می کند. از طرف دیگر رشد عواطف انسانی، باعث می شود کانون خانوادة مسجدی، محل آرامش و صداقت، صمیمیت، مهرورزی، عفو و گذشت، تعاون و همکاری شود و به این طریق زمینه برای شکوفایی استعدادها و نبوغ و خلاقیت، نوآوری و مهارت های ارتباطی افراد خانواده فراهم شود.

قانون گرایی. مسجد مکانی است که ضمن آشنایی مردم با قوانین، اهمیّت رعایت آن نیز گوشزد می شود. نماز جماعت عبادتی است که افراد در آن به صورت غیرمستقیم، آموزش قانون گرایی را می بینند. متابعت از امام جماعت، مثال بسیار بارز این ادعاست. کم یا زیاد کردن یک رکن در نماز، باعث ابطال آن می شود. در نماز جماعت، تبعیّت از امام جماعت چنان مهم است که اضافه کردن عمدی یک رکن آن را باطل نمی کند؛ مثلاً اگر کسی به گمان این که امام جماعت سر از رکوع برداشته، سر از رکوع بردارد و متوجه شود که امام جماعت هنوز در حال رکوع است، باید به رکوع بازگردد. فرد در اینجا می آموزد که تبعیت از امام جماعت بر همه چیز اولویت دارد. این فرد در جامعه نیز می آموزد که قانون بر تمام مصالح فردی اولویت دارد. حس پذیرش این واقعیت در این فرد، با حضور در نماز جماعت تقویت می شود. مساجد به صورت دیگری نیز به قانون گرایی و قانون پذیری آحاد جامعه کمک می کنند و آن آموزش احکام و فقه است که شاید در ابتدا رابطة بین فقه مدار بودن و قانون گرا بودن مشخص نباشد. فقه همانند قانون مجموعه ای از بایدها و نبایدها است و درواقع، خود قانون است؛ منتها قانون دین.

ص: 268

لذا کسانی که دستورهای دینی را اجرا می کنند و به مسجد رفت و آمد دارند، راحت تر، تن به قانون می دهند. این افراد در مسجد آموزش رعایت و احترام به قانون را دیده اند. کسانی که به مساجد رفت و آمد دارند، به طور طبیعی از دیگران قانون مدارترند و برای قانون ارزش بیشتری قائل هستند. (مغانلو 1392)

فضایل و کمالات. با حضور در خانه خدا و انس با مسجد و نماز انواع کمالات برای خانوادة اهل مسجد مهیا می شود که نتایج ارزندة آن علاوه بر کانون خانواده در جامعه نیز بروز می کند چند نمونه از این فضایل عبارتد از: شخصیت رشد یافته، اعتماد به نفس، عزت نفس، رعایت اعتدال و عدالت، نظم و انضباط در امور، پایبندی به اصل مهم مشورت، اعتدال و ساده زیستی و مبارزه با تجملات و اسراف، تربیت

دینی توأم با عقلانیّت، نورانی شدن دل و شکوفایی فکر و اندیشه، هدفمند بودن و امید داشتن و پر تحرک و علاقه مندی به خدمت به همنوعان، پایبندی به دانش و حقیقت طلبی، طهارت جسم و جان. (حر، 1390، 34)

بنابر آنچه گفته شد فرضیه دوم پژوهش نیز تایید می شود. زیرا جذب مردم به مسجد باعث بلوغ و پختگی نظام خانواده می گردد. خانوادة مسجدی خانواده ای مطلوب و سرشار از معنویت، اخلاق و شکوفایی و پویایی است، و همه این سجایای اخلاقی نقش به سزایی در ازدواج آسان و به هنگام جوانان و تحکیم خانواده دارد. طبق بررسی های به عمل آمده در این پژوهش که پیشتر به آن اشاره شد مساجد کنونی برای مردم جاذبه ندارند. از این رو باید به این کانون های مقدس و بوستان های الهی و بهشتی یعنی «مسجد» که در طول تاریخ کانون های بیداری و معرفت و بصیرت اسلامی نیز بوده اند، بیشتر توجه و جاذبه هایی در مسجد ایجاد شود که ارتباط مردم به ویژه جوان نسل امروز با مساجد را حفظ کند و استمرار بخشد.

1-3. آزمون فرضیه سوم

فرضیة سوم این بود: « با تغییر طرحواره های ذهنی مردم، آنها می پذیرند برای ازدواج آسان مراسم عقدشان در این مکان مقدس انجام شود.» برای آزمون فرضیه سوم نظرات مردم در مورد کارکردهای کنونی مسجد در برگزاری مراسم عقد ارزیابی و در جدول 3 ارائه شد.

ص: 269

جدول 3. فراوانی و درصد نگرش آزمودنیها نسبت به برگزاری مراسم عقد در مسجد

همان طور که جدول 3 نشان می دهد، فقط 4 درصد افراد مراسم عقدشان در مسجد برگزار شده است و 36 درصد از افراد تا کنون راجع به برگزاری مراسم عقد در مسجد فکر نکرده اند و 58 درصد افراد حاضر نیستند مراسم عقدشان در مسجد برگزار شود. ولی خوشبختانه 32 در صد با برگزاری مراسم عقد در مسجد موافقند و 42 درصد نیز حاضرند مراسم عقدشان در مسجد برگزار شود.

دلایل مخالفت آزمودنی های این پژوهش با برگزاری مراسم عقد در مسجد با طرح سؤالاتی بررسی شد که نتیجة آن در زیر آمده است. 80 درصد آزمودنی ها فعالیّت های مذهبی و فرهنگی مسجد را در جهت ترغیب جوانان و خانواده ها برای ازدواج و حتّی برگزاری عقد در مساجد کافی نمی دانند و حتی بسیار اندک می دانند. این افراد معتقدند برای حفظ حرمت مسجد باید مردم آموزش ببیند زیرا تاکنون چنین برنامه های آموزشی در مساجد اجرا نشده است. 75 درصد آنها گزارش دادند که عمده فعالیت مسجد محلشان برای نماز و نیز مراسم عزاداری، ختم و یادبود است، بنابراین برگزاری مراسم عقد در مسجد دور از ذهنیت مردم و با طرحواره های ذهنی آنها ناسازگار است. 65 درصد آنها پیشنهاد کردند برای ترغیب جوانان به ازدواج آسان، باید کلاس های آموزشی و مشاوره فردی و گروهی و نیز تسهیلاتی ولو اندک

ص: 270

برای کمک به برگزاری مراسم ازدواج ایجاد شود. این یافته ها نشان می دهد که برای برگزاری مراسم عقد در مسجد و احیای سنّت دیرینه اسلام نیاز به فرهنگ سازی، آموزش برای حفظ حرمت مسجد و نیز تجهیز مسجد به فضاها و وسایل مناسب است.

مسجد با فرهنگ سازی می تواند جایگاهی شایسته برای برگزاری مراسم عقد ازدواج باشد، پیامبر اکرم، مراسم عقد ازدواج فاطمه زهرا علیها السلام و علی علیه السلام را در مسجد برگزار کردند (بحارالانوار، ج 43، 120) و به دستور آن حضرت، سفره وسیعی در مسجد گستردند و بسیاری از مردان و زنان مسلمان اطعام شدند (همان، 114) و آنگاه عروس و داماد را به مسجد فراخواندند و دست فاطمه را در دست علی علیه السلام گذاشتند و برای آن دو دعا کردند. (همان ، 116) به پیروی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعضی از مساجد مانند مسجد مالزی و اندونزی نیز بخشی فعالیّت های خود را به برگزاری مراسم عقد اختصاص داده اند. (بی آزار شیرازی، 1377، 89) در چنین مراسمی، اجتماع مسلمانان گره می خورد و سبب استحکام خانواده نیز می شود. زن و شوهر با برگزاری این مراسم می توانند از نظر اخلاقی متعهد شوند که یاور خوبی برای یکدیگر باشند و برگزاری مراسم آنان در مسجد سبب تقویت روحیه دینی، باقی ماندن محبّت و آرامش بین آنان و باعث می شود بنیان خانواده شان با رعایت عفاف و عدم بی بندوباری جنسی محکم شود. بی بندوباری در اسلام و برای کسی که مسجدی است، صحیح نیست. این روحیه می تواند استحکام بیشتری به زندگی بدهد. به علاوه برگزاری مراسم عقد در مسجد برای زوجین این تعهد مذهبی را ایجاد می کند که به جامعه و محیط اسلامی وابسته اند. (علوی مهر، 19/11/1391)

ص: 271

نتیجه گیری و ارائه راهکارها

اشاره

مشخص شد که زوجیّت بنیادی است که خلقت الهی مبتنی برآن و قانونی است عمومی که گسترة هستی را در بر گرفته است. از سوی دیگر بررسی ها نشان داد که امروزه این امر مقدس و حیاتی تحت الشعاع اندیشه ها و ارزش های مادی و غیرانسانی قرارگرفته و این نیاز فطری بشر در حصار قواعدی سخت، محبوس و زندانی شده است؛ تا آنجا که جوانان برای گریز از قواعد انسانی، به ارضای غریزه جنسی در خارج از چارچوب ازدواج اقدام و به این وسیله نهاد خانواده را متزلزل می کنند و در نتیجه سلامت اخلاقی و آرامش روانی خود و جامعه را به خطر می اندازند. همچنین بیان شد با توجه به نقشی که ازدواج درتنظیم روابط جنسی و جلوگیری از فساد و ناهنجاری های اجتماعی دارد و نیز ارزش والایی که دین اسلام به این امر مقدّس داده است و باتوجه به این که در حال حاضر کانون بسیاری از خانواده ها به سستی گراییده و سن ازدواج نیز در جامعة اسلامی ما رو به افزایش است؛ ضروری است مسئولان مملکتی، دانشمندان و روانشناسان اسلامی و دست اندرکاران امور فرهنگی، تدابیری مناسب اتخاذ کنند.

همچنین با تأیید فرضیه های این پژوهش مشخص شد از جمله تدابیر و اقدامهای موثری که می تواند در ازدواج ساده و آسان، کم هزینه اما با دوام نقش داشته باشد، تربیت دینی جوانان اعم از دختر یا پسر است و بهترین و کارآمدترین شیوه تربیت جوان ها در گذشته، حال و آینده که تجربة موفّقی هم بوده است، هدایت جوان های جامعه به سوی مساجد است. در این زمینه بیان شد مساجد به عنوان مهم ترین پایگاه تربیتی لازم است به برنامه ها و وسایلی مجهز شوند؛ و با آموزش خانواده ها زمینة رشد فردی، اجتماعی، تقوا و تعهّد را در افراد فراهم کنند تا گامی مؤثر در جهت رفع موانع ازدواج آسان و به هنگام جوانان برداشته شود. بیان شد جوان چه دختر یا پسر در فضای روحانی مسجد، اتکای به کلمه الله و این که به ظواهر دنیایی کم توجه باشد را می آموزد. در عین آن که می آموزد از زیبایی های دنیوی که خداوند آفریده است باید به درستی و به اندازه بهره بگیرد؛ و یاد می گیرد که ازدواجی آسان و بعد از آن یک زندگی زناشویی ساده و کم هزینه اما آرامش بخش در کنار همسری هم کفو خود طلب کند و عرصه را بر خود و خانواده و نزدیکان دشوار و گاه غیرممکن نسازد. بزرگترها نیز در همین فضای خوب وساده می آموزند که در انتخاب عروس یا داماد برای خانواده، دینداری را ملاک قرار دهند و به دور از نگرانی های معمول، سخت نگیرند اما دقیق باشند.

ص: 272

بنابراین نتیجه گیری می شود تربیت انسان در همه ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی از همان بدو تولد باید بر اساس قوانین الهی و تربیت دینی باشد که این خود متضمن راهکارهای زیربنایی دیگری است، که با برنامه ریزی حساب شده از سوی مسئولین واجرای آن توسط اسلام شناسان، روان شناسان، مشاوران و مربّیان، که در زیر به تعدادی از آنها اشاره می شود، به اجرا در آید.

2-1. راهکارها برای انس خانواده با مسجد

1. در هر کوی و محله ای مسجدی با فضایی پویا و پر نشاط با یاری مردم همان محله ساخته شود، تا مردم و خانواده ها بتوانند به آسانی در آن حضور یابند، مسجد را از آن خود بدانند و با مسجد انس بگیرند.

2. فضای داخلی مسجد، لوازم و همچنین فضای بیرونی مسجد باید به گونه ای باشد که همه بتوانند از آن استفاده نمایند؛ برای مثال باید چیدمان مهر و قرآن و سایر کتاب های دعا به نحوی باشد که هم کودکان و هم بزرگسالان بتوانند از آن استفاده نمایند.

3. یکی از راهکارهای مهم، ایجاد زمینه برای حضور پررنگ بانوان در برنامه های عبادی و آموزشی است. زیرا بانوان به عنوان همسر، خواهر، دختر و به ویژه مادر، می توانند نقش مستقیم و غیرمستقیمی در انس افراد خانواده با مسجد داشته باشند. مدیران مساجد باید توجه

داشته باشند که برای حضور بانوان در مساجد مهم ترین نکته ایجاد محیطی امن و بدون استرس، چه در مسیر مسجد و چه در داخل مسجد است. فضایی را که در مساجد برای خانم ها در نظر می گیرند، می توان با استفاده از ابزار و دیواره هایی که قابلیت باز و بسته شدن دارند در مواقع لزوم افزایش یا کاهش داد و دلنشین کرد. تا بانوان بیشتر بتوانند از سخنرانی و دیگر برنامه های آموزنده مسجد استفاده کنند. تشکیل کلاس های آموزشی و مهارتی در زمینه های اخلاقی، قرآنی، مهارت های زناشویی، تربیت فرزند و نظایر آن می تواند در ایجاد انگیزه برای حضور بانوان در مسجد مؤثر واقع شود.

4. دست اندرکاران مساجد می توانند با برنامه مناسب برای ایجاد انگیزه در کودکان، آنها را مورد اکرام و احترام قرار دهند و آنها را از دیگران جدا نکنند و در بین بزرگ ترها بنشانند. حضرت امام باقر علیه السلام می فرمایند: «کودکان و نوجوانان را در قسمت عقب صفوف قرار ندهید، بلکه آنان را در میان بزرگسالان پراکنده سازید.» (طوسی 1364، ج٢، ٣٨٠) تشکیل کلاس های

ص: 273

آموزشی مناسب با سن کودکان و نوجوانان و اداره صحیح و اصولی به طوری که دل زدگی در آنها ایجاد نکند و نیز آموزش قرآن و احکام در لابه لای آموزش ها علاوه بر اینکه سبب رفع خستگی می شود (بحارالأنوار، ج ٧٥، ١٣٧) می تواند درایجاد انگیزة آنها نیز مؤثر باشد.

5. در مورد حضور بزرگسالان در مسجد همان طور که پیامبر صلی الله علیه و آله

فرمودند: «برکت با سالمندان شما قرین است» (محمدی ری شهری 1386، حدیث ٩٩٢٧)، و نیز می فرمایند: « احترام به فرد سالخورده از امّت من، احترام به من است.» (محدث نوری طبرسی، ج٣، ٤٤٦) بنابراین لازم است حضور کهنسالان در مجامع و جلسات و خانه ها مغتنم و موجب برکت شمرده شود و مهندسی ساختمان مسجد با در نظر گرفتن همه مخاطبان به ویژه این قشر انجام شود. مثل کوتاه کردن پلّه ها، سرویس های بهداشتی در دسترس و توالت فرنگی، ایجاد جایگاه مناسب برای نشستن آنها و تهیة وسایل و تجهیزات مورد نیاز آن دسته از کهنسالانی که دچار بیماری هستند جهت تسهیل در انجام عبادات مثل صندلی هایی که برای این منظور تهیه شده است در کنار حفظ کرامت و منزلت آنان می تواند در این امر بسیار مؤثر باشد. (بانشی 1392) پس برای حضور و انس خانواده با مسجد نه تنها باید مسجد به اندازة کافی در تمام مناطق احداث شود، بلکه ساختمان و تجهیزات آن باید مناسب همه اقشار و به گونه ای باشد که در آنجا افراد حتّی بیشتر از خانه خود احساس راحتی، آرامش و امنیت کنند.

2-2. راهکار برای ایجاد جاذبه در مسجد برای مسلمانان به ویژه جوانان

1. برای جذب مردم به سوی مسجد امام جماعت باید فردی باشد که علاوه بر تأثیر مستقیم بر دوستی های ایمانی بین مردم، بتواند راهکارهای تأثیر هوشمندانه و غیر مستقیم را هم در نظر بگیرد و بسیاری از دوستی ها و برادری ها را در قالب گروه ها و همکاری های گروهی شکل دهد. برای تنظیم کارهای مسجد با کمک بزرگان و هیئت امنای مسجد گروه هایی را به خصوص از جوانان برای انجام و مدیریت کارها انتخاب کند. امام جماعت باید مردم و جوانان را به مشارکت و فعالیّت های روزانه و هفتگی مسجد تشویق کند؛ مثلاً فعالیّت های مسجد را برای برگزاری مجالس و مناسبت ها به گروه هایی از جوانان مستعد و علاقه مند اهل مسجد بسپارد.

2. فعالیّت های مسجد در زمینه کتابخانه، سالن مطالعه مجهز به فناوریهای جدید وکامپیوتر، ورزش، کارگاه های آموزشی معارف دینی، صندوق های مالی جهت فعالیت در

ص: 274

امور خیریه و نظایر آن همگی فعالیت هایی است که امام جماعت باید با مدیریتی هوشمندانه، بسیاری از مردم و جوانانی را که به مسجد رفت و آمد دارند به مشارکت و دخالت مستقیم به این امور تشویق کند. این مهم علاوه بر این که در افراد این حس اصیل را ایجاد می کند که مسجد از آن خودشان است و خودشان در شکل گیری و فرآیند امور مسجدشان مستقیماً دخیلند، به تشکیل روابط مستحکم بین فردی در قالب گردهمایی مشارکت کننده منتهی می شود. تجربه نشان داده است که دوستی هایی که در چنین فضاهای مقدسی شکل می گیرد بسیار اصیل، طولانی و تأثیرگذار در شخصیت و آیندة فرد است و مَثَل اعلای اخوت اسلامی و برادری ایمانی است و موجب جذب افراد به سوی مسجد می شود.

3. امام جماعت می تواند با حمایت های مردمی مراکز مشاوره را در مسجد خود در فضا و موقعیت مناسب دایر کند و از بهترین متخصصان متعهّد در حیطه روانشناسی، مشاوره، روانپزشکی، پزشکی و جز آن دعوت کند تا این متخصصان با ارائه خدمات در زمینه استرس های کاریابی، ازدواج، تحصیلات، پدیده های نظیر اعتیاد، طلاق، خودکشی، زندان، بزه های انفرادی و جمعی، اختلال های رفتاری و روانی به حل و درمان مشکلات مردم بپردازند و با برگزاری کارگاههای آموزشی بتوانند مهارت های زندگی، مهارت های ارتباطی، مهارت های زناشویی را به جوانان و به خانواده ها آموزش دهند.

4. برای این که افراد کم درآمد نیز بتوانند از خدمات مشاوره در زمینه های گوناگون استفاده کنند لازم است امام جماعت برنامه ریزی کند تا این افراد با حداقل پول و یا رایگان بتوانند از منابع مالی که مسجد در اختیار دارد و نیز ازکمک های مردم خیّر استفاده کنند. نیاز به مشاوره

در این دوره از زمان بیش از بیش احساس می شود و چون اکثر مردم توان پرداخت هزینه های مشاوره خصوصی را ندارند، ممکن است دست به رفتارهای ناهنجار بزنند. برای پیشگیری از ناهنجاری های رفتاری و عواقب شوم آن، باید مساجد به عنوان پایگاه فکری اسلام سنّت دیرینه خود را احیاء کنند. با مشاوره تخصصی و به هنگام دیگر ناهنجاری های اجتماعی در این حدّ نخواهد بود. قرائتی ( 1372) عنوان کرده است زندانیانی که در زندان خدمات مشاوره دریافت کرده اند همگی ادعا کرده اند که اگر در بیرون از زندان جایگاهی برای مشورت داشتند هرگز پایشان به زندان کشیده نمی شد و هرگز دچار لغزش واشتباه نمی شدند.

5. همچنین برای ایجاد جاذبه در مسجد می توان در زمینة فرهنگی و پژوهشی در طول

ص: 275

سال _ به ویژه در ایام تابستان و اوقات فراغت _ کلاس های متنوع آموزشی و غیرآموزشی و پژوهشی تشکیل داد و روحیة پژوهش و تحقیق و تفکّر در زمینه های مختلف را در نوجوانان و جوانان تقویت کرد، و آنها را ترغیب نمود برای پاسخ به سؤالات و کنجکاوی های خودبه ویژه در زمینه اعتقادی و معنوی به تحقیق و تفحص بپردازند. برای آموزش می توان از استادان متعهّد و مجرب محل و حتی خود دانش آموزان و دانشجویان در زمینه های علمی، پژوهشی و هنری مانند خط، نقاشی، طراحی، آشپزی، خیاطی و غیره استفاده کرد. این کار علاوه بر پر کردن وقت های مرده و جلوگیری از هدر رفتن وقت، زمینه ارتباط و جذب مردم به ویژه جوانان را به مسجد ایجاد می کند. از سوی دیگر به این طریق می توان عدّه ای از جوانان را مشغول به کار و صاحب درآمدکرد و برجاذبة مسجد افزود.

6. برای نفوذ مسجد در خانواده ها می توان واحدهای ویژه برای افراد گوناگون خانواده تأسیس کرد. تشکیل واحد یا کمیتة ویژه جوانان، زنان، سالمندان، کودکان، نوجوانان و نظایر آن که این کار موجب آشنایی افراد خانواده، با مسجد و تألیف قلوب و جذبشان به این نهاد اجتماعی می شود.

7. تشکیل کمیته حل اختلافات خانوادگی و محلی در مسجد قبل از مراجعه به مراکز قضایی و حلّ و فصل آن توسط کارشناسان خبره در مسجد و یا تشکیل انجمن مسجد و مدرسه محل، تشکیل انجمن رفع گرفتاری های مردم در زمینه مشکلات تحصیلی، اداری، بیماری و به ویژه تأسیس مرکز ازدواج جهت شناسایی و معرفی افراد مناسب به یکدیگر توسط متخصصان متعهّد، اعطای وام مناسب، اجرای مسابقه های گوناگون ونظایر آن می تواند زمینه جذب و ارتباط فعال میان خانه و مدرسه و مسجد را فراهم سازد.

2-3. راهکار برای تغییر طرحواره های ذهنی مردم برای برگزاری مراسم عقدشان در مسجد

1. طبق یافته های این پژوهش مشخص شد اکنون برای مساجد یکسری کارکردهای حداقلی تعریف شده و طرحواره های ذهنی مردم این است که مسجد غیر از برگزاری نمازهای یومیّه، مناسبت های مذهبی و مجالس ختم درگذشتگان کاربرد دیگری ندارد. این درحالی است که مسجد توانایی بالقوه آن را دارد که از آن در امور مختلف اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، ازدواج و غیره، به عنوان یک پایگاه امن در جامعه استفاده شود.

2. همه ما انسان ها از طریق «ارتباط» به «یادگیری» می پردازیم. در صورتی که با

ص: 276

ارائه روش های گوناگون و ابتکاری به ارتباط بین مسجد و خانه دست یابیم، یادگیری در زمینه های مذهبی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و روابط زناشویی به صورت مناسب صورت خواهد گرفت و ارتباط دو سویه بین خانواده و مسجد بسیاری از مشکلات را برطرف خواهد کرد. بنابراین از طریق برنامه های متنوع خانوادگی، ورزشی، علمی و دینی باید پویایی و نشاط در مساجد به وجود آید و مساجد بتوانند از عهدة کارکردهایی که در گذشته داشتند برآیند تا جوان امروز و خانواده ها به سمت آمدن به مساجد سوق پیدا کنند و به مساجد وصل شوند و نگرش و ذهنیت درستی نسبت به ظرفیت ها وکارکردهای این مکان مقدس پیدا کنند.

3. با اجرای راهکارهایی که ذکر شد، وقتی خانواده مسجد محور شود، به ازدواج به عنوان یک امر ارزشی دارای جایگاه اساسی در اخلاق جنسی می نگرد و به عنوان یک سنّت حسنه در کلام الله، آن را به وجود آورندة مطمئن ترین و آرا م بخش ترین رابطه و آغازگر زندگی همراه با طراوت، مودّت و ایثار می بیند. از این رو چه برای خانواده ها و چه برای دختران و پسران جوان مهم ترین معیار در انتخاب همسر ایمان و اخلاق اسلامی و معیار برای برگزاری مراسم عقد و ازدواج در این مکان مقدس، دوری از تجمّلات بیهوده، اسراف و بی بندوباری می شود.

4. برای مثبت کردن طرحواره های ذهنی مردم نسبت به کارکردهای مسجد، می توان با رعایت شئونات اسلامی فیلم های متعدّد و جذابی از زندگی معصومین علیهم السلام تهیه کرد، و روش و سیره آنها را در مراحل مختلف تشکیل خانواده اعم از خواستگاری، مراسم عقد، مراسم عروسی، تهیّه جهیزیه و حتّی نحوه ارتباطات آنها در زندگی زناشویی به تصویر کشید. در این زمینه می توان از مراسم عقد کشورهای مسلمانی چون اندونزی و

مالزی که در مسجد برگزار می شود، فیلم تهیه کرد. به علاوه می توان از تجربیات این کشورها برای پیشگیری از مشکلاتی که ممکن است در زمینه اقتصادی، اجتماعی و اعتقادی و حرمت مسجد به وجود آید استفاده کرد.

5. پس از این که اطلاعات لازم در زمینه مذکور جمع آوری شد، لازم است سالنی زیبا و مجهز به تجهیزات سفره عقد برای برگزاری مراسم عقد در مسجد در نظر گرفته شود. بدیهی است برگزاری این مراسم مقدس در خانه خدا تبرک و برکت بیشتری برای عروس و داماد به ارمغان می آورد. زیرا با این کار از بی بندباری های احتمالی و نیز هزینه های آنچنانی برای چیدمان سفره عقد در باشگاه ها، باغ ها، و منازل جلوگیری و وجوه آن صرف امور خیریه یا آبادانی مسجد می شود.

ص: 277

6. از آنجا که رفتار و کردار پیامبر صلی الله علیه و آله الگو است، برای تغییر ذهنیت مردم برای برگزاری مراسم عقد در مسجد و در ضمن حفظ حرمت مسجد، لازم است ابتدا روحانیون شاخص، امام جماعت، افراد مؤمن، و نیز ثروتمندان معتقد به اسلام، مراسم عقد خود یا فرزندانشان را در مسجد برگزار کنند. نوع پوشش، رفتار، گفتار، نوع خوردنیها و آشامیدنی آنها در برگزاری این جشن و سرور اسلامی می تواند الگوی مطلوبی برای برگزاری مراسم عقد دیگر خانواده های مسجدی در مسجد باشد.

7. برگزاری مراسم عقد در مسجد محاسن بسیاری دارد. همین که مدعوین در کارت دعوت بخوانند که مکان مراسم در مسجد است، سعی خواهند کرد از پوشیدن لباس های نامناسب و آرایش های خاص اجتناب کنند و با ظاهری مناسب وارد عروسی شوند. در نظر برخی از مردم، مسجد جای عزا است و صوت قرآن هم فقط آنها را یاد مردگان و مراسم فاتحه خوانی می اندازد. با نهادینه شدن مراسم ازدواج و عروسی در مساجد چنین تفکر غلطی کمرنگ خواهد شد.

8. رسانه ها به ویژه صدا و سیما می تواند نقش حائز اهمیّتی در مثبت کردن ذهنیت مردم داشته باشد. به عنوان مثال با فیلم برداری از برگزاری مراسم عقد و عروسی در مسجد به ویژه روحانیون شاخص و پخش این فیلم ها و دادن جلوه های ویژه به آن می توان ازدواج معنوی، آسان، به هنگام و به دور از اسراف و بی بندوباری ها را در اذهان عمومی جا انداخت .

9. برای مثبت کردن ذهنیت مردم به مسجد مسئولین باید در ایام تعطیلات مناسبت های مذهبی تجدید نظر کنند. در حال حاضر بیشتر، ایام وفات ائمة معصومین علیهم السلام تعطیل است؛ و مساجد و رسانه ها در این ایام به نوحه خوانی و مرثیه سرایی می پردازندکه در نتیجه مسجد به عنوان جایگاهی برای عزاداری در طرحواره ذهنی مردم تثبیت می شود. می توان با ایجاد توازن بین ایام وفات و تولّد ائمة معصومین علیهم السلام برای تعطیلات، و با برگزاری مناسب مراسم جشن و سرور در مسجد و رسانه ها این ذهنیت را که مسجد جای جشن و سرور نیز می تواند باشد پرورش داد. به علاوه هم اکنون مساجد و شبکه های صدا و سیما در سالگرد تولد یا ازدواج ائمه معصومین علیهم السلام نوحه می خوانند و گاهی سینه می زنند که در این مورد نیاز به آموزش و برنامه ریزی حس می شود.

10. با ارتباط هیئت امناء مساجد با معاونت پژوهشی دانشگاه ها می توان پژوهش های مقطعی و طولی با پرداخت کمک هزینة پژوهشی به دانشجویان

ص: 278

ترتیب داد و دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا را به سمت انجام پژوهش هایی برای مقایسه سلامت زندگی، صمیمت، پایداری ازدواج، مسایل اقتصادی و سایر مفاهیم ارزشی در ازدواج مسجدی ها و غیرمسجدی ها ترغیب کرد و با انتشار نتایج این پژوهش ها، ذهنیّت مردم را به سمت مسجدمحوری و دینداری سوق داد.

ص: 279

منابع

قرآن مجید، ترجمه عبدالمحمدآیتی، تهران، سروش، واحد احیای هنرهای اسلامی، 1374.

قرآن مجید، ترجمه مهدی الهی قمشه ای، قم، اَجود، پخش و نشر کتاب جواد الائمه، 1390.

امام علی بن ابی طالب علیه السلام ، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نشر جمال، 1385.

خمینی، روح الله، صحیفه نور، جلد 7، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینیu، 1385.

احمدپناهی، علی، ازدواج در اسلام با نگاهی به کارکردهای تربیتی و روان شناختی، ماهنامه معرفت، مرداد 1385.

احمدی نوده، خدابخش و علی فتحی آشتیانی و علیرضا عرب نیا، بررسی رابطه بین تقیّدات مذهبی و سازگاری زناشوی، فصلنامه خانواده پژوهی 2، 1385.

بانشی، علی، نقش متولیان در مرکز شدن یک مسجد، خانه ای برای همه، 1392. سایت مسجد:

http://www.masjed.ir/fa/article/750

بخشوده، اسماء و هادی بهرامی احسان، نقش «انتظارات زناشویی» و «مبادلات سالم» در پیش بینی «رضایت زناشویی زوجین»، دو فصلنامه مطالعات اسلام و روان شناسی، بهار و تابستان 1391.

بی آزار شیرازی، عبدالکریم، مسجد قلب جامعه اسلامی، نشریه فرهنگ کوثر، 1377.

پسندیده، عباس، رضایت از زندگی، قم، دار الحدیث، ١٣٨٤.

جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1371.

جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، مرکز نشر فرهنگی رجاء، 1371.

حر، سید حسین، نقش مسجد در تعالی و تحکیم بنیان خانواده، فصلنامۀ قرآنی کوثر، 1390.

حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت دار احیاء التراث، بیروت، 1414 ق.

حمید، نجمه و مجید عیدی بایگی و مصطفی دهقانی، اثربخشی «روان درمانی شناختی-رفتاری مذهب محور» بر «سازگاری زناشویی»، دوفصلنامۀ مطالعات اسلام و روان شناسی، بهار و تابستان1391.

خدایاری فرد، محمد و روح الله شهابی و سعید اکبری زردخانه، رابطة نگرش مذهبی با رضایت زناشویی در دانشجویان متأهل، فصلنامه خانواده پژوهی، 1386.

ص: 280

خدایاری فرد، محمد و باقر غباری بناب و علی نقی فقیهی و شادی وحدت، روش درمانی عفو و گذشت با تأکید بر دیدگاه اسلامی، بررسی یک مطالعه موردی، فصلنامه اندیشه و رفتار، 1381.

خمسه، اکرم، آموزش قبل از ازدواج، تهران دانشگاه الزهرا، پژوهشکده زنان، 1382.

دانش، عصمت، نقش خودشناسی در درمان اختلافات زناشویی، انتشارات گلشن اندیشه، 1384.

دانش، عصمت، افزایش سازگاری زناشویی زوجهای ناسازگار با مشاوره از چشم اندازی اسلامی، فصلنامه مطالعات روانشناختی، تابستان 1389.

دانش، عصمت، بررسی اثربخشی روش ارتباط محاوره ای در افزایش سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار، فصلنامه خانواده پژوهی، پاییز 1389.

دانش، عصمت، مقایسۀ سطح شادکامی و سلامت جسمی و روانی دانشجویان دختر و پسر متأهل و مجرد دانشگاه، فصلنامه روان شناسی کاربردی، زمستان1389.

دبیری، حمیدرضا، راه کارها و ظرفیت های پیش روی امام جماعت در مسجد برای ایجاد فضای دوستی و برادری، 1392. سایت مسجد:

http://www.masjed.ir/fa/article

زینالی، حسین، چهل حدیث مسجد، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1373.

سعیدتهرانی، جواد، فروغ نیایش، نشر شارق، تهران، 1387.

شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه صادق حسن زاده، انتشارات ارمغان طوبی، تهران، 1382.

طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، محقق احمد حسینی اشکوری، ناشرمرتضوی، تهران، ١٣٧5.

طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام(تحقیق خرسان)، جلد 2 مصحح حسن خرسان، چاپ سوم، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1364.

عزیزی، عباس، فضایل و آثار مسجد در آیینه قرآن و حدیث، قم، انتشارات نبوغ، 1376.

علوی مهر، حسین، نقش مساجد در تأمین بهداشت روان انسان، سایت مسجد، 1391.

قائمی امیری، علی، خانواده در اسلام، وزارت آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، تهران، شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران، 1392.

قرائتی، محسن، تفسیر سوره اسراء، ناشر مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، 1381.

قرائتی، محسن، پرتوی از اسرار نماز، ناشر طرح اقامه نماز، قم، 1372.

قلی زاده، مهدی، نقش مسجد در دگرگونی های فرهنگی، سایت مسجد، 1392.

ص: 281

کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی، ترجم، گروه مترجمان اشراف رحیمیان، محمدحسی، قم، ناشرقدس،  1388.

لقمانی، احمد، بهترین آرزوهای زندگی، قم، انتشارات بهشت بینش، 1385.

مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362.

مجیدی خوانساری، غلامحسین، نهج الفصاحه، چاپ دوم، قم، انتشارات انصاریان، 1385، 434، حدیث 2306.

محدث نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، تحقیقات و نشر معارف اهل البیت:، منبع الکترونیکی.

محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، چاپ هفتم، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث قم، 1386.

مغانلو، علیرضا، نقش حیاتی و حمایتی مسجد در قانون گرایی و قانون پذیری افراد جامعه، سایت مسجد، 1392.

مقوا ساز، علی، فعالیت های محلی «مسجد محور» شود/ مناطقی با حدود 12 هزار نفر جمعیت هنوز یک مسجد در محل ندارند، 1393. سایت خبرنگار صاحب نیوز:http://sahebnews.ir

مکارم شیرازی، ناصر، رساله توضیح المسائل، چاپ پنجاه و نهم، تهران، نشر فکربرتر، 1391.

مطهری، مرتضی، داستان راستان، جلد اول، چاپ هفتادو سوم، قم، انتشارات صدرا، 1392.

مهدوی، محمد صادق و حسن غنیمتی، بررسی آثار و نتایج ازدواج دانشجویی در ابعاد فردی، اجتماعی، اقتصادی وسیاسی، مجله علوم اجتماعی، جامعه شناسی، فروردین 1387.

نهج الحیاه، ج 5، ترجمه محمددشتی، فرهنگ سخنان امام حسن علیه السلام ، قم، نشر محدث، 1382.

نهج الفصاحه، تنظیم محمد امین شریعتی و عبدالرسول پیمانی، اصفهان، انتشارات خاتم الانبیاء، 1386.

نوبهار، رحیم، ویژگی های مسجد نمونه، دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز رسیدگی به امورمساجد، سایت اندیشه قم، 1378.

Call, V. R. A., Heaton, T. B. Religious influence on marital stability، Journal for the Scientific Study of Religion, 1997, 36, 382-392.

Carr, A. Family Therapy: Concepts, process and practice, New York, Wiley، 2002.

ص: 282

De Vaus, D، Marriage and Mental Health Family Matters, winter 2002, 62: 26-32

Galloway, L، Does Movie Viewing Cultivate Unrealistic Expectations about Love and Marriage? (April 15, 2013)، Graduate Research Symposium (GCUA)، Paper 11، http://digitalscholarship.unlv.edu/grad_symposium/2013/april_15/11

Gottman, J، The role of conflict engagement, escalation and avoidance in marital interaction، Journal of Counseling and Clinical Psychology، 2003, 76, 26-32.

Hu¨nler, O, S. Genc¸o¨z, T. I. The effect of religiousness on marital satisfaction, Testing the mediator role of marital problem solving between religiousness and marital satisfaction، Contemporary Family Therapy, 2005, 27(1), 123-136.

Lawrence, E., Nylen, K., Cobb, R.J، Prenatal Expectation and Marital Satisfaction over the Transition to Parenthood، Journal of Family Psychology, (2007), 21(2), 155-164.

Lederer, W، The mirage of marriage، New York, Norton Co، 2006.

Lavee, Y., Ben-Ari, A، Emotional expressiveness and neuroticism: Do they predict marital quality، Journal of Family Psychology، 2004, 48(3), 206-217.

Mahoney, A، Religion and conflict in marital and parent child relationship, Journal 0f Social Issues, 2005, 61(4), 689-706.

Marsh, R, Dallos, R, Roman Catholic couples: wrath and religion, Family Process, Fall 2001, 40(3), 343-60.

Orathinkal, J. Vansteewegen, A, Religiosity and Marital Satisfaction, Contemporary Family Therapy, 2006, 28, 497-504.

ص: 283

Patterson, J., Hayworth, M., Turner, C., Raskin, M. Spiritual issues in family therapy: A graduate-level course, Journal of Marital and Family Therapy, 2000, 26,199-210.

Rose, E. M., Westefeild, J. S., Ansley, T. N. Spiritual issues in counseling, Client’s beliefs and preference, Journal of Counseling Psychology, 2001, 48, 67-71.

Rios, C. M, The Relationship between Premarital Advice, Expectations and Marital Satisfaction, unpublished Master Thesis, University of Logan, 2010, [On-Line], Available: www.proquest.com.

Rogge, R.D., Bradbury, T. N. Till Violence do us part: The differing roles of communication and aggression in predicating adverse marital outcomes, Journal of consulting and Clinical psychology, 2003, 77(2), 320-335.

Rosen-Grandon, J. R., Myers, J. E. Hattie J. A, The Relationship between Marital Characteristics, Marital Interaction Processes, and Marital Satisfaction, Journal of Counseling Development, 2004, 82, 58-68.

Schoenborn, Ch. A. Marital Status and Health, United States, 1999-2002, Advance Data, 2004, 351, 1-33.

Stanley, S. M., Markman H. J., Whitton, S. W, Communication, Conflict, and Commitment: Insights on the Foundations of Relationship Success from a National Survey, Family Process, 2002, 41, 659-675.

Sharp, E. A., Ganeng, L. H, Raising Awereness about Marital Expectation, Are Unrealistic Beliefs by Integrative Teaching? Family Relations, 2004, 49(1), 71-76.

Segrin, C., Nabi, R. L, Does television viewing cultivate unrealistic expectations about marriage? Journal of Communication, 2002, 52(2), 247-263.

ص: 284

Sullivan, T, Understanding the relationship between religiosity and marriage: An investigation of the immediate and longitudinal effects of religiosity on newlywed couples, Journal of Family Psychology, 2001, 15: 610-628.

Thompson, J. M., Wiffen, V. E., Blain, M. D, Depressive symptoms, sex and perceptions of intimate relationships, Journal of Social and Personal Relationship, 2005, 37, 102-109.

Waller, M R. McLanahan S. S, His and her marriage expectations, Determinants and consequences,Journal of Marriage and Family, February 2005, 67(1), 53-67.

Wilson, Ch. M., Oswald, A.J, How Does Marriage Affect Physical and Psychological Health? A Survey of the Longitudinal Evidence, University of East Anglia, UK, University of Warwick, UK, and Harvard University, 2005.

Wood, R. G., Goesling, B., Avellar, S, The Effects of Marriage on Health, A Synthesis of Recent Research Evidence, Washington, DC, U.S. Department of Health and Human Services, Office of the Assistant Secretary for Planning and Evaluation, Office of Human Services Policy, 2007, p. 1.

ص: 285

ص: 286

رسالت مسجد در هدایت جامعه به ارزش ها و اهداف الهی از توالد و تناسل

اشاره

کبری خزعلی(1)

ص: 287


1- . استادیار گروه معارف اسلامی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران. Email: daftar.masjed@yahoo.com

ص: 288

مقدمه

رسالت مساجد که مظهر تجلّی اسم ربّ ودود و مربیگریِ الهی است و در تداوم مسیر تزکیه و تعلیم انبیاء به نقش آفرینی می پردازد بیش از هر زمان در بحران ها و تهاجمات علیه اسلام از صدر اسلام مشهود است، به نحوی که آغاز و انجام هر غزوه و دفاع پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمین از مسجد بوده و به مسجد ختم شده است، امروز که این رسالت به عهدة علمای عظام و روحانیّت معزز و اولیاء خدوم مساجد است، ضرورت اهتمام به امور مسلمین و پیشگیری از خطراتی که جامعة اسلامی و حرث و نسل را تهدید می کند بیش از پیش احساس می شود، از مهم ترین این مسائل تهاجم دشمن یا جنگ نرم تدارک دیده شدة آنها به سبک زندگی و فرهنگ اسلامی ماست که با تغییر نگرش خانواده و به ویژه زنان سعی در تغییر سبک زندگی، برنامه ها و اولویت های مادران از توجه به خانواده و تربیت نیروی انسانی صالح و سالم و شاداب به حضور اجتماعی و شغل و تحصیل است و آن را به عنوان اولویت تربیت و رشد خود مطرح می کنند و در این عرصه وساوس شیطانی حتّی مؤمنین متوکّل ما را هم هدف قرار داده است و آنها تأکید می کنند که می دانیم که رزق و روزی انسان ها با خداست و فرزند برکت می آورد اما تربیت او برای ما مهم است، لذا از اولویت های اساسی مساجد، آشنا کردن با آیات و روایات در تشخیص دقیق وظایف مؤمنین است که در دو بخش به بررسی آثار تکثیر نسل در آیات و روایات می پردازیم.

ص: 289

ص: 290

الف) تکثیر نسل، نشانه ها و آثار آن از منظر قرآن و روایات

هدف تزویج درآیات و روایات

اشاره

در قرآن یکی از اهداف تزویج به آرامش رسیدن مرد و زن در کنار هم می باشد. «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا»(روم/ 21)و از نشانه های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به ایشان آرامش یابید.

از آنجا که ادامة این پیوند در میان همسران خصوصاً، و در میان همة انسان ها به صورت عموم، نیاز به یک جاذبه و کشش قلبی و روحانی دارد به دنبال آن اضافه می کند: و میان شما دوستی و مهربانی نهاد. «وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً» و در آیة دیگر می فرماید: «فاطر السموات و الارض جعل لکم من انفسکم ازواجا و من الانعام ازواجاً یذرؤکم فیه لیس کمثله شیء و هو السمیع البصیر»(شوری/ 11)«او آفرینندة آسمان ها و زمین است و از جنس شما همسرانی برای شما قرار داد و جفت هایی از چهارپایان آفرید و شما را به وسیله همسران تکثیر می کند، همانند او چیزی نیست و او شنوا و بیناست.»

طبق آیة فوق هدف دیگر تزویج، تکثیر نسل (فرزنددار شدن می باشد) که خود از لوازم تحقّق هدف اولی یعنی به آرامش رسیدن همسران نیز هست، چنانچه می دانیم که زن و مرد بالفطره علاقمند به فرزنددار شدن می باشند، یعنی یکی از خصوصیّات طبیعی و غریزی انسانی در دنیا، گرایش به فرزند است که مسلماً ارضاء این نیاز فطری موجب آرامش آنها در زندگی خواهد بود و عدم وجود آن در برخی اوقات موجب سردی و حتی سست شدن پایه های زندگی خواهد شد. لذا همانطور که ازدواج در اسلام امر مقدسی قلمداد شده و به انجام آن در آیات و روایات تأکید و توصیة فراوان شده است، به فرزنددار شدن نیز که از لوازم پایداری و

ص: 291

بنای زندگی است سفارش بسیار گردیده، چنانچه در روایاتی مشهور در ترغیب به سنّت حسنة ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «النّکاح سنّتی فمن رغب سنّتی فلیس منّی»(مجلسی، 1362، ج 23، ص 220، ح 103)«ازدواج سنّت من است پس هرکه از سنّت من روی گرداند از من نیست» و در روایتی دیگر ایشان صلی الله علیه و آله فرمود: «تزوّجوا فانی مکاثر بکم الامم و لاتکونوا کرهبانیه النصاری»(پاییز، 1374، ح 1144؛مجلسی، 1362، ج 82)«ازدواج کنید که من به زیادی جمعیّت شما مسلمانان بر ملل دیگر افتخار می کنم و مانند مسیحیان راه رهبانیّت پیش مگیرید.» و باز می فرمایند: «تزوّجوا الودود الولود، فانّی مکاثر بکم الانبیاء»(پاییز، 1374، ح 1144؛ نوری, 1414ق، ص 178) «با زنِ مهربان و بچه آور ازدواج کنید زیرا من به کثرت جمعیّت شما مسلمانان بر سایر پیغمبران افتخار می کنم.»

در هیچ یک از این آیات و روایات قید فرزند صالح شرط فرزندآوری قرار نگرفته چرا که چنین شرطی محال است زیرا انسانی که به دنیا نیامده صالح یا غیرصالح بودنش معلوم نمی شود؛ ضمن اینکه توصیه به فرزند زیاد آوردن و توصیه به تربیت نیکو و صالح نیز با هم منافاتی ندارد و قاعدتاً از خانوادة مؤمن که رعایت موازین اسلامی و اخلاقی را می کند انتظار پرورش فرزند صالح وجود دارد مگر در موارد استثناء.

2-1.گشایش روزی

وسعت وگشایش روزی از وعده هایی است که خداوند همراه با آوردن فرزند داده است. در ادامة آیة قبل می گوید: «مقالید السموات و الارض یبسط الرّزق لمن یّشاء و یقدر انّه بکل شیء علیم.»(شوری، 12)«کلیدهای آسمان و زمین از آن اوست، روزی را برای هر کس بخواهد گسترش می دهد و برای هر کس بخواهد محدود می سازد، او از همه چیز آگاه است.»

به نظر می رسد این آیه نتیجه ای برای آیة قبل «فاطر السموات و الارض جعل لکم من انفسکم ازواجا» باشد چنانچه می فرماید آفرینندة آسمان و زمین خداست و کلیدهای آسمان و زمین (خزائن عالم) نیز دست اوست، تمام رزق و روزی ها نیز در قبضة قدرت خداوند است و بر طبق مشیّتش که از حکمت او سرچشمه می گیرد و مصالح بندگان در آن ملحوظ است آن را تقسیم می کند و از آنجا که بهره مند ساختن همة موجودات زنده از روزی ها نیاز به علم و آگاهی از مقدار احتیاجات و محل و سایر خصوصیات آن دارد؛ در آخرین توصیف اضافه می کند او به همه چیز داناست. «انّه بکل شیء علیم»

ص: 292

این آیه به قرینه آیة قبل و با توجه به آیاتی که دلالت بر آن می کند که از ترس فقر فرزندانتان را نکشید «و لا تقتلوا اولادکم خشیة املاق نحن نرزقکم و ایّاهم»(اسراء، 31)که خداوند روزی آنها را می دهد. بیانگر آن است که استنباط عوام از آنکه آوردن فرزند که موجب ازدیاد مخارج خانواده می شود ممکن است آنها را به فقر بکشاند غلط است، چرا که طبق آیة شریفة خداوند وعده می دهد که هر فرزندی را که به شما می دهد روزی آن را نیز جلوتر از آن که حتی به دنیا بیاید می فرستد چنانچه هنگام به دنیا آمدن نوزاد روزی اش را جلوتر در سینه مادر قرار داده است بنابراین افزایش فرزندان با افزایش روزی رابطه مستقیم دارد؛ بلکه قرآن فراتر از آنچه شما نگران آن هستید (روزی فرزند به دنیا آمده)، به روزی شما هم اشاره می کند و می فرماید: «و ایّاهم» روزی شما هم به دست ما است، (پس از چه هراس دارید؟) لذا می توان نتیجه گرفت که نه تنها اینکه فرزند بار مضاعف بر دوش خانواده نمی باشد بلکه به مجرد آمدن فرزند درآمد خانواده وسعت و برکت نیز می یابد.

3-1. علم و اراده خداوند

علم و اراده خداوند بر کل هستی و جهان حاکم است و فرزنددار شدن به علم و اراده اوست چنانچه می فرمایند: «ان الله یخفی علیه شی فی الارض و لا فی السماء هو الّذی یصوّرکم فی الارحام کیف یشاء لا اله الا هو العزیز الحکیم» «بی گمان هیچ چیز نه در زمین و نه در آسمان بر خدا پوشیده نیست. اوست که شما را در رحم ها هر گونه که بخواهد صورتگری می کند. خدایی جز او نیست که شکست­ ناپذیر حکیم است.» (آل عمران، 5 و 6) «والله خلقکم من تراب ثم من نطفه ثم جعلکم ازواجاً و ما تحمل من انثی و لا تضع الّا بعلمه و لاینقص من عمره الّا فی کتاب انّ ذلک علی الله یسیر»(فاطر، 11) «و خداوند شما را از خاکی آفرید، سپس نطفه ای، آنگاه شما را زوج ها گردانید و هیچ زنی باردار نمی شود و بار نمی نهد مگر به علم او، هیچ کهن سالی عمر طولانی نمی کند و یا از عمرش کاسته نمی شود مگر آنکه در کتابی [مسطور] است. بی شک این [کار] بر خدا آسان است.» آیات قرآن در جای دیگر نیز به علم خداوند در فرزنددار شدن انسان اینگونه اشاره می کند که: «افرءیتم ما تمنون. أانتم تخلقونه ام نحن الخالقون» (واقعه / 58 و 59)؛آیا از نطفه ای که در رحم می ریزید آگاهید؟ آیا شما آن را آفرینش می دهید یا ما آفریننده ایم.

آیا یقین دارید که این نطفه به جنین و فرزند تبدیل شود و آیا شما مراحل آفرینش آن را در رحم و شکم هایتان به عهده دارید یا به دست پرقدرت خداوند این کار صورت می گیرد.

ص: 293

این آیات بیانگر آن است که فرزنددار شدن انسان به علم و اراده خداوند است، و نه خواست و اراده انسان به تنهایی. از این آیات و آیة قبل که وعده خداوند در دادن روزی فرزند است نتیجه می گیریم که خداوند که با علم و آگاهی و اراده خود فرزندی را عطا می کند روزی آن را هم حتماً عطا می کند. شاید اگر فرزنددار شدن تنها به خواست و اراده انسان بود و خداوند هم به روزی آن وعده نداده بود مشیّت عطاء روزی توسط خداوند،گاهی بر خواست ما تعلق نمی گرفت؛ حال آنکه خداوند، خلقت و روزی نه تنها انسان، بلکه تمام موجودات را نیز از آن خود می داند و می فرماید: «هیچ جنبنده ای در روی زمین نیست مگر این که رزق و روزی آن بر خداست، و قرارگاه او را می داند، و از نقاطی که از قرارگاهش به آن منتقل می شود (نیز) باخبر است و در هر جا باشد روزیش را به او می رساند. «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها؛ تمام این حقایق (با همة حدود و مرزهایش) در کتاب مبین و لوح محفوظ علم خداوند ثبت است.» «کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ»(هود / 6)

طرز روزی رساندن خداوند به موجوداتِ مختلف، بسیار حیرت انگیز است، از جنینی که در شکم مادر قرار گرفته تا حشرات گوناگونی که در اعماق تاریک زمین و لانه های پر پیچ و خم و در لابلای درختان و بر فراز کوه ها و در قعر درّه ها زندگی دارند، از دیدگاه علم او هرگز مخفی و پنهان نیستند، و همانگونه که قرآن می گوید خداوند، هم جایگاه و «آدرس اصلی» آنها را می داند و هم محل سیّار آنان را، و در هر جا باشند روزیشان را به آنان حواله می کند.(مکارم شیرازی، 1382،ج 2، ص 326)

و در پاسخ این سؤال که آیا روزی هر کس از آغاز تا پایان عمر تعیین شده، و خواه ناخواه به او می رسد؟ باید بگوییم درست است که روزی هر کس مقدّر و ثابت است، ولی در عین حال مشروط به سعی و تلاش و کوشش می باشد، و هرگاه این شرط حاصل نشود مشروط نیز از میان خواهد رفت.

نکته مهم این است که آیات و روایات مربوط به معین بودن روزی در واقع ترمزی است روی افکار مردم حریص و دنیاپرست که برای تأمین زندگی به هر در می زنند، و هر ظلم و جنایتی را مرتکب می شوند، به گمان این که اگر چنین نکنند زندگیشان تأمین نمی شود.

آیات قرآن و احادیث اسلامی به این گونه افراد هشدار می دهد که بیهوده دست و پا نزنند، همین اندازه که آنها در طریق مشروع گام بگذارند و تلاش و کوشش کنند، مطمئن باشند خداوند از این راه همة نیازمندی های آنها را تأمین می کند. چرا که طبق آیات، خداوند عالم

ص: 294

است و توانا، عالم است بر نیاز موجودی که خلق کرده و تواناست بر خلق او و عطاء روزی (رفع نیازش) چنان که وعده کرده است، صادِقاً لا یُخْلِفُ(قمی، بی تا، جوشن کبیر، فراز 100)یعنی راست وعده ای است که خلاف وعده نمی کند.

4-1. حکمت پروردگار

همانطور که در قبل اشاره کردیم که عطاء فرزند به علم و اراده خداوند است چگونگی و زمان آفرینش آن نیز براساس حکمت و اراده خداوند است، لذا هر زمان که صلاح بداند و برای هر کس که بخواهد و مشیّت او تعلق بگیرد فرزند عطا می کند. زودهنگام و یا در کهنسالی، چنانچه در آیات قرآن اشاره می کند که اسحاق و اسماعیل را براساس حکمت خود در پیری به ابراهیم علیه السلام بخشیدیم.

«الحمد لله الذی وهب لی علی للکبر اسمعیل و اسحق ان ربی لسمیع الدعا» (ابراهیم/ 39)؛ستایش خدای را که در وقت پیری، اسماعیل و اسحاق را به من عطا کرد. به راستی پروردگار من شنونده دعاست.

این آیات نشانگر آن است که خداوند چقدر حکیمانه فرزند عطا می کند که زمان آن هم براساس حکمت اوست. چگونه خداوندی که علاوه بر اصل آفرینش، زمان آفرینش را نیز حکیمانه تقدیر می کند نیازها و ملزومات بقاء و زندگی آفریده و مخلوق خود را در نظر نداشته باشد و روزی او را حکیمانه تقدیر ننماید؟! او که چگونگی خلقت انسان را نیزحکیمانه تقدیر می کند. چنانچه دربارة شیوة بارداری حضرت مریم و تولّد حضرت عیسی می فرماید: «اذکر فی الکتاب مریم اذ انتبذت من اهلها مکانا شرقیاً فاتّخذت من دونهم حجاباً...» (مریم / 21 - 15)«و در این کتاب از مریم یاد کن، آنگاه که از کسان خود در ناحیه شرقی [بیت المقدس] خلوت گزید و میان خود و آنها پرده ای افکند [برای عبادت] پس روح خود را به سوی او فرستادیم تا به شکل بشری خوش اندام بر او نمایان شد. مریم گفت: من از تو به خدای رحمان پناه می برم اگر پرهیزکار باشی. گفت: من فقط فرستاده پروردگار توام بر این که به تو پسری پاکیزه ببخشم. گفت چگونه مرا پسری باشد با آن که دست بشری به من نرسیده و بدکاره هم نبوده ام. گفت: اینگونه پروردگار تو فرمود: آن بر من آسان است و برای این است که او را آیتی برای مردم قرار دهیم و رحمتی از جانب ما باشد و این امری حتمی است.» البته لازم به ذکر است که خداوند همة آنچه را که برای ما تقدیر می کند براساس اسباب و لوازم آن محقّق

ص: 295

می شود نه به معنای این که خداوند قادر نیست بدون اسباب و علل کاری انجام دهد، بلکه استثنائاتی است که از آن تعبیر به معجزه می شود که آن هم برای معرفی حجّت خداست و قدرت آن نیز در دست اوست؛ اما مشیّت او نیست که همة کارها به این نحو انجام شود.لذا داشتن فرزند در هر سنّی به مشییت پروردگار امکان پذیر است.

5-1. عامل نزدیکی به خداوند

1-5-1. توسّل و توکّل به خدا

همانطور که گفتیم داشتن فرزند از مواهب بزرگ و نیاز فطری و غریزی انسان است که موجب آرامش، استحکام و بقاء خانواده می باشد و اسلام هم به آوردن آن توصیه می کند. اما زمان و چگونگی اعطاء آن براساس علم و حکمت خداوند است، یکی از حکمت های تأخیر در اعطاء این موهبت این است که بنده به واسطه دعا و درخواست از خداوند به او تقّرب بیشتری پیدا می کند. قرآن به استجابت دعای حضرت زکریا و حضرت ابراهیم اشاره می کند. «و زکریا اذ نادی ربّه رب لا تذرنی فردا و انت خیر الوارثین فاستجبنا له و وهبنا له یحیی و اصلحنا له زوجه انهم کانوا یسارعون فی الخیرات و یدعوننا رغبا و رهبا و کانوا لنا خاشعین»؛ (انبیاء/ 90 - 89) و زکریا را هنگامی که پروردگار خود را خواند: پروردگارا مرا تنها [بی فرزند] مگذار و تو بهترین وارثانی. پس دعای او را اجابت نمودیم و یحیی را بدو بخشیدیم و [نازایی] همسرش را برای او اصلاح کردیم به راستی آنها را در کارهای نیک پیشقدم بودند و ما را از روی امید و بیم می­ خواندند، وپیوسته در برابر ما فروتن بودند و البته آزمایشی است برای بندگان خدا که آیا از رحمت خداوند مأیوس می شوند یا به او توکل و اعتماد دارند. «و یدعوننا رغباً و رهباً و کانوا لنا خاشعین»(مریم/2)«و با بیم و امید ما را می خواندند و در برابر ما خاشع بودند.» و تأکید بر این نکته که فرزنددار شدن به امر و اراده خداوند است و نه فقط خواست و ارادة انسان یعنی اگر خواست خداوند بر اعطاء آن باشد مسلماً بر خواست بنده غالب خواهد شد و مسلماً از خواست او هیچ مفرّ و گریزی وجود ندارد. «وکان امرا مقضیا» «واین امری حتمی است» «فاجاء ها المخاض الی جذع النخله قالت یا لیتنی مت قبل هذا وکنت نسیا منسیا» (مریم/ 23)؛ آنگاه درد زایمان او (حضرت مریم) را بسوی تنه نخلی کشاند. گفت: ای کاش پیش از این مرده و یکسره فراموش شده بودم!»(انبیاء / 90) «پس (به ناگاه فرزندش) از زیر (پای) او، وی را ندا داد که اندوه مخور، همانا خداوند در زیر پایت جویی روان قرار داده است...»(مریم/24) واینگونه خداوند به وی آرامش داد.

ص: 296

2-5-1. نیکی کردن

از دیگر عوامل نزدیکی به خداوند نیکی کردن به بندگان اوست، خصوصاً کسانی که بر گردن ما حقی دارند:

«و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا»؛(اسراء/ 23) و خدای تو حکم فرموده که جز او هیچ­کس را نپرستید و درباره پدر و مادر نیکویی کنید. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «بر الرجل بولده بره بوالدیه» «نیکی مرد به فرزندش، نیکی اوست به پدر و مادرش.»(طبرسی، 1370، 1 / 475 / 163)

یکی از مصادیق نیکی به دیگران دعای خیر درباره آنهاست از آنجا که در قرآن به والدین و فرزند هر دو سوگند یاد شده که به نوعی اهمیّت هر یک را می توان نتیجه گرفت «و والد و ما ولد» (بلد/3) در دعای متقابل والدین و فرزندان در حقّ یکدیگر، دعای والدین تأثیر بسزایی دارد، لذا توصیه شده که والدین علاوه بر انجام تکالیف و وظایف خود در قبال فرزندانشان، در حقّ آنان و برای اصلاح و عاقبت به خیری آنها دعا کنند و زمینة باقیات الصالحات را برای خود فراهم کنند.

حضرت رسول صلی الله علیه و آله می فرمایند: «رحم الله من اعان ولده علی بره وهو ان یعفو عن سیئته ویدعو له فیما بینه بینالله ؛ خدا رحمت کند کسی را که فرزندش را بر نیکی کردن به خود یاری رساند، بدین گونه که از گناه و خطای او درگذرد و به درگاه خدا برایش دعا کند.» (مجلسی، 1362، ج 70، ص 98،ح 104)

و البته این محقق نمی شود مگر اینکه ما صاحب فرزند باشیم و مسلماً کثرت فرزندان با کثرت دعا و کثرت نیکی می تواند رابطه مستقیم داشته باشد.

6-1. مغفرت و بخشش

1-6-1.پاداش سختی

برخی با استناد به روایتی ضعیف که« قلّت عیال» را « احدا لیسارین» عنوان می کند سعی در اثبات ضرورت کنترل جمعیت دارند و این مطلب را توصیه به کم فرزندی تفسیر می کنند در حالیکه اگر از ضعف روایت صرف نظر کنیم آیا هدف از زندگی راحت طلبی است و آیا برای تحصیل و تربیت به سختی نمی افتند و آیا معنی روایت توصیفی است یا تکلیفی و تعیین

ص: 297

مسیر زندگی؟ پس معنی لقد خلقناه الانسان فی کبد چیست؟ آیا راه رشد از میان سختی ها عبور کردن نیست؟

در آیات و روایات بسیاری آمده که هر سختی که به مؤمن وارد شود باعث مغفرت و بخشش گناهان اوست.

طبق فرمودة حضرت رسول صلی الله علیه و آله : «هیچ درد و رنج و اندوه و حزن و غمی به مسلمان نمی رسد، حتّی تیغی که به پای او می رود، مگر این که خداوند متعال، گناهان وی را به خاطر آن می آمرزد.» (مجلسی، 1362، ج 77، ص 144) لذا رنج و مشقّت دوران بارداری و شیرخواری برای مادر اجر و ثوابی بسیار داشته موجب مغفرت وی می باشد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «ما من مرض او وجع یصیب الومن الاکفارة لذنبه. هیچ بیماری یا دردی نیست که به مؤمن برسد، مگر این که کفارة گناه او باشد.» (ترمذی، 1357ق، ص 2648) همچنین تحمّل سختی کار و تلاش پدر برای ادارة زندگی و تهیة ملزومات و مایحتاج فرزندان و رفع نیازهای مادی و معنوی آنها نیز اجر و ثوابی بسیار دارد و موجب مغفرت

وی است؛ جای دیگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله آورده؛ «من بات کالّاً فی طلب الحلال بات مغفورا له»؛هرکه برای کسب درآمد حلال، خود را به رنج افکند، آمرزیده است. (متقی هندی، 1409ق، ص 9215)

به همین دلیل در آیات قرآن به حقّ پدر و مادر سفارش شده است. «و وصیّنا الانسان بوالدیه حملته امّه وهناً علی وهن و فصاله فی عامین ان اشکرلی و لوالدیک الی المصیر» (لقمان/ 14)«و ما به انسان در حق پدر و مادرش سفارش کردیم، مادرش او را با ضعف روزافزون حمل کرد و دوران شیرخوارگی او در دو سال است که شکرگذار من و پدر و مادرت باش که به سوی من است بازگشت.»

2-6-1. خدمت به خانواده

از عوامل دیگر مغفرت، خدمت به خانواده است؛ چنانچه اجر کسب روزی حلال، بیشتر ازجهاد فی سبیل الله بیان شده است. «ان الذی یطلب من فضل یکف به عیاله اعظم اجرا من المجاهد فی سبیل الله»(مجلسی، 1362، ج 29، ص 339، ح 78) کسی که برای تأمین مخارج خانواده اش در طلب روزی خدا بر آید پاداشش بیشتر از کسی است که در راه خدا جهاد می کند و در جای دیگر کفّاره گناهان بزرگ شمرده شده؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «خدمةالعیال کفارة للکبائر وتطفئَ غضب الرّب» «خدمت کردن به خانواده، کفارة گناهان بزرگ است و خشم پروردگار را فرو می نشاند.» (شهیدی، 1363، ص 751، ح 276)

ص: 298

در آیات و روایات فوق وجود فرزند وسیله ای برای مغفرت و آمرزش والدین ذکر شده است. عکس این حقیقت نیز در آیات قرآن وجود دارد که مغفرت و بخشش خداوند موجب نزول رحمت و برکت می شود و یکی از این رحمت ها اعطاء فرزند است. چنانچه می فرماید: «فقلت استغفروا ربکم انه کان غفاراً »(نوح/10) «از پروردگار خویش طلب آمرزش کنید که او بسیار آمرزنده است و شما را می بخشاید.» «یرسل السماء علیکم مدرارا و یمددکم باموال و بنین و یجعل لکم جنات و یجعل لکم انهارا» (نوح / 12)«خدا از آسمان باران های پر خیر و برکت را پیاپی می باراند. [و اینگونه زمینه را برای افزایش دارایی شما فراهم کرده و شما را کمک می کند] و با اعطاء فرزند شما را یاری می کند.»

از جمع آیات و روایات این بخش نتیجه می گیریم که فرزند رابطه مستقیمی با بخشش و مغفرت خداوند دارد یعنی نسبت آنها سبب و مسبب می باشند، چنانچه رنج و سختی حاصل از رشد و تربیت فرزند موجب مغفرت والدین است، یکی از پاداش های مغفرت و بخشش انسان نیز اعطاء فرزند است.

البته گاهی اوقات سختی ها و رنج و مصائبی که به انسان مؤمن، خصوصاً اولیاء خدا و پیامبران می رسد بخاطر آزمایش و عُلوّ مقام آنها می باشد، اما نتیجه یکسان می باشد چنانچه حضرت ایوب نتیجة آزمایش و صبر خود را بر مصائب و بلایا زنده شدن دوبارة فرزندان و دو برابر شدن آنها مشاهده نمود. «فاستجبنا له فکشفنا ما به من ضرّ و ءاتیناه اهله و مثلهم معهم رحمه من عندنا و ذکری للعابدین» (انبیاء/84)«پس دعای او را اجابت نمودیم و آسیب وارد شده بر او را برطرف کردیم و خانوادة او و نظیرشان را همراه با آنان مجدداً به وی عطا کردیم تا رحمتی از جانب ما و تذکری برای خداپرستان باشد.»

3-6-1. درخواست مغفرت

یکی دیگر از عوامل آمرزش، دعا و درخواست مغفرت برای درگذشتگان است، خصوصاً دعای متقابل والدین و فرزندان نسبت به هم، به سبب علاقه و حقوقی که بین آنهاست. «یلزم الوالد من الحقوق لولده مایلزم الولد من الحقوق لوالده» (متقی هندی، 1409.ق، 45344) «همچنان که پدر بر فرزند حقوقی دارد، فرزند را نیز بر پدر حقوقی است.»

لذا، دعای فرزندان نیز در حقّ والدین خویش و طلب آمرزش برای آنها نیز مؤثر و نزدیک به اجابت است، از همین روی توصیه شده که فرزندان برای والدین خود در زمان حیات

ص: 299

ایشان و چه پس از مرگ ایشان دعا کنند چنانچه در قرآن فرموده : «و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا.»(اسراء/24)«بار پروردگارا پدر و مادر مرا مشمول رحمت خویش قرار ده (رحم کن) همانگونه که در کودکی مرا تربیت کرده اند.»

از دیدگاه علّامه طباطبایی: آیه بیش از این دلالت ندارد که دعای فرزند در مظنه اجابت است و همچنین دعائی بی خاصیت نیست. زیرا هم گفتیم که ممکن است به اجابت برسد و هم اینکه ادبی است دینی که فرزند از آن استفاده می برد، ولو در موردی مستجاب نشود و پدر و مادر از آن بهره مند نگردند.(موسوی همدانی، 1374، ش 111/13)

و طبرسی نیز گفته است: این آیه دلالت دارد بر این که دعای فرزند برای پدر و مادرش که از دنیا رفته اند مسموع است، زیرا اگر مسموع نبود و برای آنها اثری نداشت معنا نداشت که در این آیه امر به دعا کند. (طبرسی، 1415ق، 61246)

در موارد فراوانی از قرآن از زبان پیامبران برای والدین ایشان طلب مغفرت شده «ربنا اغفرلی و لوالدی و للمؤمنین یوم یقوم الحساب» (ابراهیم/ 41)«ای پرودگار من روزی که حساب برپا می­شود، مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را بیامرز.» البته طلب مغفرت پیامبران برای خویش و پدران و مادرانشان که در قرآن به طور مکرر بیان شده با عصمت پیامبران منافات ندارد زیرا طلب مغفرت برای ترک اولی بوده است و یا اینکه ایشان بخاطر آنکه به نظر خودشان، حقّ خدا یا عبادت خدا را ادا نکرده بودند طلب مغفرت می کردند.

7-1. باقیات الصّالحات

1-7-1. اولاد صالح

همانطور که می دانیم و در متون دینی هم اشاره شده، با مرگ پروندة اعمال انسان کاملاً بسته نمی شود؛ بلکه اثرات برخی از اعمال انسان در هنگام حیات تا مدّت ها و شاید ابد باقی بماند و لذا اثرات و نتیجة آن مستوجب پاداش و عقوبت برای بنیانگذار و عامل آن شود. یکی از این اعمال تربیت صحیح فرزند (فرزند صالح) است که بعد از مرگ والدین می تواند موجب باقیات الصالحات پدر و مادر شود یا بالعکس. لذا می فرماید: «آن جا (بود که) زکریا پرودگارش را خواند وگفت: پروردگارا، از جانب خود فرزندی پاک و پسندیده به من عطا کن، که تو شنونده دعایی» و «ابراهیم عرضه داشت، ای پرودگار من مرا (فرزندی) از شایستگان بخش.» «رب هب لی من الصالحین» (صافات/ 100) «ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعین و

ص: 300

اجعلنا للمتقین اماما» (فرقان/ 74)«پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان روشنی چشم عطا کن و ما را پیشوای پرهیزکاران گردان.»

روایتی است از امام صادق علیه السلام : فلانی- حضرت نام این مرد را برد- گفت: من علاقه ه­ای به داشتن فرزند نداشتم تا این که روزی در عرفه جوانی را در کنار خود دیدم که دعا می کرد می گریست و می­ گفت: خدایا، پدر و مادرم، پدر و مادرم. از آن موقع که این را شنیدم به داشتن فرزند علاقه مند شدم. (کلینی، 1375، ص 3 / 5)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز در این­ باره می فرماید: «الولد الصالح ریحانه من الله، قسمها بین عباده» «فرزند شایسته دسته گلی است از جانب خداوند که میان بندگانش قسمت می کند.» (کلینی، 1375، ص 1 و 2) از آنجا که کثرت دعا کنندگان در استجابت آن مؤثر است لذا کثرت فرزندان صالح به مؤمنین توصیه می­ گردد.

2-7-1. نیکنامی

یکی دیگر از مظاهر باقیات الصالحات به نیکی یاد کردن انسان است پس از مرگ او. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «الولد الصالح اجمل الذکرین» «فرزند صالح، زیباترین نام نیک است.» (مجلسی، 1362، ج 85، ص 101، ح 104)

امام صادق علیه السلام از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «میراث خداوند عزّوجل از بنده مؤمن خود فرزندی است که، پس از مرگ او، خدا را عبادت کند.» حضرت صادق علیه السلام سپس آیة زکریا را تلاوت کرد: «از جانب خود به من ولی (و جانشینی) ببخش که از من ارث برد و از خاندان یعقوب ارث برد.» (مجلسی، 1362، ج 85، ص 101، ح 104)

3-7-1. صدقه جاریه

فرزندان صالحی که باعث نیک نامی والدین خود می شوند؛ اعمال و کردار خوب آنها نیز صدقة جاریة والدین، موجب آمرزش آنهاست. روایتی دیگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «عیسی بن مریم بر گوری گذشت که صاحب آن عذاب می کشید سال بعد نیز از همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمی شود. عرض کرد پروردگارا پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب می شد و امسال که از آن می­ گذرم دیگر عذاب نمی کشد؟ خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: ای روح الله فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی را سرپرستی نمود و من بخاطر این کارهای فرزندش او را آمرزیدم.»(حرالعاملی، 1403ق، ج 2، ص 560، ح 11)

ص: 301

از آنجا که وزر و گناه فرزندان در صورت عدم مشارکت والدین بر عهدة آنها نیست و بلعکس هر عمل خوب آنها که مستوجب پاداش است بعنوان خیرات برای والدین صالح ایشان ثبت می گردد، لذا عقل نیز حکم می کند که قصاص قبل از جنایت نکرده و به گفته برخی عوام از ترس اینکه فرزندان ما ناشایست و غیر صالح شوند از آوردن فرزند اعراض نکنیم. چنانچه فحوی روایات و آیات نیز این را می رساند که باید لوازم صلاح و تربیت صحیح آنها را فراهم کنیم و ضمن دعا و توکل بر خدا نتیجه را به خدا بسپاریم و در این صورت نتیجه هر چه شود ما مأجوریم همانطور که حضرت نوح نیز بخاطر داشتن فرزندی ناخلف مورد عقاب واقع نشد.

از فحوای آیات و روایات در می یابیم کثرت فرزندان صالح؛ موجب کثرت دعا گویان، صدقات جاریه، نیک نامی و در نتیجه باقیات الصالحات والدین است.

2. کنترل جمعیت اهداف و نتایج آن از منظر قرآن و روایات

1-2. تغییر فرهنگ و نگرش

از آنجا که ارزش های یک جامعه فرهنگ آن جامعه را تشکیل می دهد و فرهنگ هویت یک ملت است، بنابراین هجوم فرهنگی، بهترین راه انحطاط ارزش هاست. یکی از ارزش های اسلامی و دینی ساده زیستی و قناعت همراه با صمیمیت و همدلی است و توکل به خداوند و مأیوس نشدن از رحمت واسعة او و اعتماد به آنچه خداوند وعده داده است.

با همین توکل است که انسان می تواند در برابر شدائد و سختی ها ایستادگی کند و از وسوسه ها و تهدیدهای دشمن در امان بماند. «التوکّل علی الله نجاه من کل سوئ، وحرز من کل عدو» (مجلسی، 1362، ج 56، ص 79، ح 78)«توکّل برخداوند مایه نجات از هر بدی و محفوظ ماندن از هر دشمنی است.» چنانچه از صدر اسلام تاکنون از شعب ابی طالب تا تحریم اقتصادی ایران پیروان اسلام با توکّل به خدا، به مقاومت و ایستادگی پرداختند و بهترین الگو و سرمشق کشورها بودند و هستند.

ترس از فقر از جمله اموری است که همة جوامع در همة اعصار و در هر طبقه از آن گریزان بودند؛ اما برای مؤمنینی که ضمن تلاش و کار به خدا توکل داشته و از او مدد می جویند معنی و مفهوم ندارد. اما نگرش اینکه تعریف فقر و رفاه چیست چنانچه امام هادی علیه السلام می فرمایند: «الفقر شرّة النفس وشدّة القنوط؛ فقر، سیری ناپذیری نفس است و نومیدی شدید»(مجلسی، 1362، ج 3، ص 368، ح 78)و نگرش سبک و چگونگی زندگی مرفه، چیزی است که

ص: 302

دشمنان برای رسیدن به هدف خود به وسیلة آن به فرهنگ ما هجوم آوردند و برای رسیدن به اهداف خود از هیچ عملی مضایقه ننمودند، چنانچه امام علی علیه السلام می فرمایند: «ضرر الفقرأحمد من أشر الغنی (تمیمی آمدی، 1410، ص 5904)؛زیان فقر، پسندیده ­تر از سرمستی توانگری است.» و «افقر الناس من قتّر علی نفسه مع الغنی السعه، و خلّفه لغیره (تمیمی آمدی، 1410، 3342)؛ فقیر ترین، مردم کسی است که با وجود توانگری و برخورداری، زندگی را بر خود تنگ گیرد و مالش را برای دیگری باقی گذارد.»

خودداری از آوردن فرزند به بهانه ترس از فقر و سختی زندگی یکی از دسیسه های شیطانی است، چرا که خداوند در آیات متعدّد فرزند را موجب نزول رحمت و برکت دانسته و روزی وی را خود وعده داده است. «و لا تقتلوا اولادکم خشیه املق نحن نرزقکم و ایّاکم ان قتلهم کان خطئا کبیر (اسراء/ 31)؛ فرزندان خود را از بیم تنگدستی نکشید این ما هستیم که آنان و شما را روزی می دهیم. یقیناً کشتن آنان گناهی است بزرگ!»

آیة فوق مربوط است به رسوم دوران جاهلیت، زمانی که اعراب بجای توکل بر خدا و پرستش او بتها را شریک خداوند قرار داده و بر شیطان تأسی می نمودند و گمان می کردند که خود روزی ده آنها هستند و چون خود را ناتوان می دیدند و از شریکانشان (بت ها) هم کاری ساخته نبود و آنها را در زندگیشان مؤثر نمی یافتند فرزندان خود را زنده به گور می کردند و یا قربانی بت ها می نمودند. در حالیکه خداوند می فرماید: «انّ ربی یبسط الرزق لمن یشاء من عباده و یقدر له؛ (سبا/ 39)وسعت رزق دست خداوند است که برای هر کس از بندگان که بخواهد وسعت ایجاد می کند و برای هر کس نخواهد تنگ می گرداند.»

نکتة جالب اینکه طبق آیه می فرماید: نه تنها رزق فرزندانتان دست خداست و فرزند عامل فقر نیست بلکه گاهی رزق و روزی ما در سایة روزی فرزندان است. «نحن نرزقهم و ایّاکم»

پس کثرت فرزندان موجب فقر نیست؛ چنانچه در روایات بسیاری به عوامل فقر و تنگدستی اشاره شده است، از آن جمله؛ دم از ناداری زدن، حرص زدن، از فضل خداوند نطلبیدن، خیانت در امانت، کاهلی و ناتوانی، سرکیسه کردن مردم و نفرین فرزند؛ (محمدی ری شهری، 1375، باب فقر،قسم عوامل فقر) امام صادق علیه السلام می فرمایند: «أیّما رجل دعا علی ولده أورثه الفقر (مجلسی، 1362، ج 77، ص 99، ح 104)؛ هر مردی که فرزند خود را نفرین کند فقر برایش به ارث گذارد.»

البته مسلماً این منافاتی با این قضیه ندارد که لوازم و اسباب ترقی و زندگی بهتر و دارای امکانات بیشتر را انسان باید با ساماندهی و برنامه ریزی فرصت ها و البته با

ص: 303

توکل و حسن ظن به خداوند بدست بگیرد، چنانچه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سعی می کردند برای نیازمندان به جای برطرف کردن نیاز آنیِ آنها کار و سرمایه ایجاد کنند؛ مثلاً با دادن طیور زنده به آنها که منجر به تولیدمثل و افزایش آن می شد زمینة کار و سرمایه را برای آنها فراهم می نمودند. مانند مثل معروف که می گوید بجای دادن ماهی، ماهیگیری

را یاد دهید. اما متأسفانه تغییر نگرش در فرهنگ مردم از قناعت و توکّل به سمت کسب حداکثر رفاه و امکانات؛ تسهیلاتی،که شاید بیشتر آنها در بیشتر اوقات و به دلایل متعدّد از جمله نداشتن وقت، همدلی، صمیمیت و... نه تنها به آسایش و راحتی آنها کمک نمی کند، بلکه اضطراب ناشی از، از دست رفتن آن نیز دغدغه ای بر مشکلات فکری و روحی آنها می افزاید.

در واقع دشمنان اسلام با تغییر سبک زندگی وتغییر فرهنگ ونگرش مسلمانان برنامه های بلند مدّت قطع نسل مسلمین را دنبال می کنند.

2-2. زیبا جلوه دادن گناه

یکی از دسیسه های شریکانی که مشرکین برای خداوند برگزیدند این است که اعمال حرام و گناه را در نظرشان زینت دهند یعنی بعد از قدم اول که تغییر نگرش و فرهنگ یعنی عدم توکل به خدا و شریک قرار دادن و مؤثر دانستن غیر اوست؛ پا را فراتر می گذارند و گناهان و اعمال حرام را که دست مایه نگرش های غلط است در نظرشان جلوه می دهد.

همانطور که در روایات هم آمده، انسانی که از راه صراط خارج شده ابتدا ذهن و نگرش او دچار تردید و شُبهه و خطا می گردد و سپس این نگرش و افکار موجب نزدیکی او به گناه و ارتکاب عمل حرام می شود و این گناهان کم کم قلب او را سیاه می کند؛ چنانچه توبه نکند و بر گناه اصرار ورزد اعمال زشت ملکه او شده، تردید و ترس از گناه در او از بین برود و تا حدی پیش می رود که اعمال خود را بر حق می بیند و برایش زیبا جلوه می کند.

«من کثر فکره فی المعاصی دعته إلیها (تمیمی آمدی،1410، ج 5، ص 321)؛ کسی که در مورد گناهان زیاد فکر می کند، گناهان او را به سوی خود می کشند.»

«لازیننّ لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین(حجر/ 39)؛ [شیطان گفت] من هم [باطل را] در روی زمین حتماً برایشان می آرایم (زینت می دهم) و همه را گمراه می سازم.»

و باز می فرماید،کشتن فرزند فعل حرام است. «قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ (انعام / 151)؛ بیائید آنچه پروردگارتان بر شما حرام

ص: 304

کرده بخوانم و آن اینکه چیزی را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از بیم فقر نکشید.»

همان چیزی که در نظرشان زینت داده بودند: «و کذلک زیّن لکثیر من المشرکین قتل اولادهم شرکاؤهم» (انعام / 137) در این آیه می فرماید: «همچنین برای بسیاری از مشرکین، شریکانشان کشتن فرزند [یعنی همان فعل حرام] را زینت داده بودند.»

حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمدند: «دلِ بنده همیشه پذیرای بیم وامید است، تا آنگاه که خونی را به نا حق بریزد؛ پس چون خون ریخت دلش واژگون شود و بر اثر گناه کوره آهنگری تفتیده و سیاه شود و دیگر نه کار خوب را، خوب داند ونه کار بد را، زشت شمارد.» (متقی هندی، 1409ق، 3995)

3-2. هلاکت مسلمین

چنانچه گفتیم در ادامة آیة قبل خداوند می فرماید «قتل اولادهم شرکائهم (انعام / 137)؛ کشتن فرزندان را زینت داده بودند که آنها را هلاک کنند.» یعنی کشتن فرزندان موجب هلاکت می شود که می توان دو نتیجه از آن گرفت. یکی اینکه به دلیل انجام حرام (قربانی کردن فرزندان خود برای بت ها و یا زنده به گور کردن آنها) به دلالت قرآن، هلاک می شدند و دوم آنکه تعداد نفرات آنها که به دلالت آیات متعدد که (فرزند را) موجب قوّت و قدرت می داند رو به کاهش و سستی می رود.

«یمددکم باموال و بنین (نوح / 12)؛ و شما را به اموال و پسران مدد کند.»

و نیز می فرماید:

«کالذین من قبلکم کانوا اشد منک قوه و اکثر اموالا و اولادا فاستمتعوا بخلاقهم و خضتم کالذی خاضوا اولئک حبطت اعمالهم فی الدنیا و الاخره و اولئک هم الخاسرون (توبه / 69)؛ (شما منافقان) که همانند کسانی هستید که قبل از شما بودند (و راه انفاق پوئیدند) و آنها از شما نیرومندتر و اموال و فرزندانشان فزونتر بود، آنها از بهرة خود (در دنیا در راه هوس ها و گناه) استفاده کردند، شما نیز از بهره خود در این راه استفاده کردید و اعمالشان در دنیا و آخرت نابود شد و آنها زیانکارانند.»

از فحوی آیات می توان استفاده کرد که یکی از بهره هایی که نصیب انسان می شود اموال و فرزندان است که موجب قدرت و قوت انسان می گردد. لکن به واسطة انجام گناهان

ص: 305

و پرداختن به هوس ها و کارهای باطل این نعمت از انسان گرفته می شود و هنگامی که این نعمت که موجب قدرت و نیروی ما بوده با معاصی از بین برود هلاکت ما امری حتمی است.

4-2. مشتبه ساختن دین

در ادامة همان آیه می فرماید «لیردوهم و لیلبسوا علیهم (انعام / 137)؛ و دینشان را بر آنان مشوش و مشتبه سازند. [و یگانه پرستی را با خرافات بیامیزند]» حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «اشبهه علی اربع شعب: اعجاب بالزینه و تسویل النفس، و تاوّل العوج، و لبس الحق بالباطل؛ شبهه چهار شاخه دارد: دل باختن در برابر زیور (دنیا)، وسوسه نفس، توجیه کردن کجی ها و آمیختن حق به باطل.»(کلینی، 1375، ج 1، ص 393، ح 2)

عشق به بت ها کار را به جایی رسانده بود که این عمل زشت از نظر آنها زیبا جلوه می کرد و حتّی به آن افتخار می کردند؛ این آداب و رسوم غلط باعث شد تا کم کم آئین حقّ ابراهیمی تحریف و دگرگون گشته و خرافات به عنوان عبادت تلقی شود. کاری که مایة هلاکت نسل آنان می گردید. از قسمت قبل آیه پی بردیم که گناه باعث هلاکت انسان می شود و بدتر از آن توجیه و تزئین آن گناه است که علاوه بر آنکه عامل سقوط و هلاکت انسان است، دین آنها را هم مشتبه ساخته و با خرافات آمیخته می کند. اینچنین طبق آیة قرآن، حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال جلوه می دهند. «قل أرءیتم ما انزل الله لکم من رزق فجعلتم منه حراماً و حلالاً قل و الله أدن لکم ام علی الله تفکرون(یونس/59)؛ آن روزی هایی که خدا برای شما نازل کرده و شما برخی از آنها را حرام و برخی را حلال قرار داده اید. آیا خدا به شما اجازه داده است یا بر خدا دروغ می بندید.

لذا دشمنان اسلام که بزرگترین خطر را افراد دین دار می دانند ضمن اینکه برای هلاکت آنها از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند پیوسته در صدد هستند تا دین آنها را مشتبه ساخته با انواع خرافات بیامیزند.

و برای خداوند شریک قائل می شدند. «و ما یتبع الذین یدعون من دون الله شرکاء إن یتبعون الا الظن وان هم الا یخرصون(یونس/66)؛ و کسانیکه غیر از خدا شریکانی (برای او) می خوانند، از چه پیروی می کنند آنها صرفاً از پندار پیروی می کنند و جز دروغ نمی گویند.»

و قربانی کردن فرزندانشان را برای بت ها مایة تقرب خود به خدا می دانند. «قتل اولادهم شرکائهم» بخاطر شرکائشان (بتها) گاهی فرزندان خود را قربانی می کردند و یا نذر می نمودند که اگر فرزندی نصیب آنها شد آن را برای بت قربانی کنند و اینگونه حرام خداوند را حلال می نمودند.

ص: 306

5-2. استراتژی دشمنان

چنانچه گفتیم اموال و اولاد مایه قوّت و قدرت است، در قرآن آیات متعددی وجود دارد که نشانگر افتخار و برتری جویی کفار بر مسلمین به دلیل کثرت اولاد و فرزندان و یا تعداد نفرات و سربازان بیشتر می باشد. «و قالوا نحن اکثر اموالا و اولادا و ما نحن لیعذّبین(سباء/34)؛ و گفتند اموال و اولاد ما بیشتر است [این آستانه تقرّب ما به خداست] و ما عذاب نخواهیم شد.»

و باز می فرماید: «اعلموا انما الحیوة الدنیا لعب و لهو و زینة و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد؛(حدید/20) بدانید که زندگی دنیا بازی و سرگرمی و زینت و فخرفروشی شما به یکدیگر و فزون خواهی در اموال و اولاد و فرزندان است.»

خداوند پیامبر خود را هشدار می دهد که مبادا فکر کنی چرا اموال و اولاد که مایه قدرت و قوت است خداوند به کافران و مشرکان عطا نموده است، چرا که ما همین نعمت اولاد و ثروت را برای کفار و کسانی که گناهکارند و از کفر خویش برنمی گردند، از آنجا که خود فکر نمی کنند مایه عذاب و نقمت قرار می دهیم.

«فلا تعجبک اموالهم انما یرید الله لیعذّبهم بها فی الحیوة الدنیا و تزهق انفسهم و هم کافرون(توبه/56)؛ پس مبادا اموال و اولاد آنها تو را به شگفت آورد، جز این نیست که خدا می خواهد در زندگی دنیا با اینها عذابشان کند و جانشان در حال کفر برآید.»

اکنون نیز دشمنان اسلام با تلاش برای کاهش جمعیّت کشورهای دیگر و برنامه ریزی دقیقی برای افزایش جمعیت و توان خود تلاش می کنند تا اهداف سلطه گرانه خود را با هزینه کمتری پیگیری کنند.

تنظیم خانواده که همواره مورد توجه و حمایت سازمان ملل و قدرت های بزرگ جهان از جمله آمریکا بوده است، از نوعی سلطه طلبی و برتری طلبی قدرت های بزرگ جهانی آغاز و با گذشت زمان، رنگ و لعاب کمک های بشر دوستانه و رفاهی و توسعه ای به خود گرفته است.

(1) این شعار بشر دوستانه پوششی است برای اجرای مخفیانه و مکارانه برنامه های سیاسی آنها، جهت تقطیع نسل مسلمین و هلاکت آنها و دست یافتن بر منابع و امکانات حداکثری و با هدف قرار گرفتن در قلّه اقتدار جهانی و سلطه بر سایر کشورها.

ص: 307


1- . resalat-news 16/05/1391

فرازی ازدعای امام در صحیفه سجادیه

«بار خداوندا تحیت و درود بر محمد و آل او بفرست و با مقام عزت خود سرحدهای کشور مسلمین را محفوظ بدار! و مرزداران و نگهبانان آن را به قوت خودت تأیید فرما! و از ثروت و هدیه های خود عطایشان را گوارا بنما (تا آن که عرض می کند.) خداوندا بدین جهت، دشمنانشان راسست گردان... و در جمعیّت و تعدادشان کاهش بده و قلوبشان را از ترس و وحشت سرشار نما و دستشان را از گشادگی ببند!»

تا آن که عرض می کند: «بار خداوندا! رحم زن هایشان را عقیم کن و اصلاب مردانشان را از نطفه خشک نما.... بار خداوندا به واسطه آن اهل اسلام را قدرت بخش و خانه هایشان را مصون بدار و اموالشان را بدان بارور و با ثمر کن و آنان را از جنگ و نبرد با آنها فارغ گردان تا به عبادت تو پردازند و از کارزار و منازعه با آنها آسوده کن تا با تو خلوت نمایند تا به جایی برسد که در هیچ نقطه از بسیط خاک غیر تو پرستیده نشود!(اشعرانی، 1386، ص 94 تا 96)

ص: 308

منابع

قرآن کریم.

آمُدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، تصحیح سید مهدی رجایی، قم، دارالکتاب الاسلامی، چاپ دوم، 1410ق.

پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، مجموعه کلمات قصار پیامبر صلی الله علیه و آله با ترجمه فارسی، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ اول، 1374ش.

ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1357ق.

حرالعاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، جلد 14، لبنان، دارالاحیاءالتراث لبنان، 1403ق.

شعیری، تاج الدین محمد بن محمد، جامع الاخبار، انتشارات شریف رضی، قم، 1363.

صحیفیه کامله سجادیه، ترجمه و شرح : علامة آیت الله میرزا ابو الحسن شعرانی، انتشارات قائم آل محمد، 1386.

طبرسی، امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، انتشارات شریف رضی، قم، 1370.

قمی، عباس، سفینه البحار، انتشارات اسوه، قم، 1414ق.

قمی، عباس، مفاتیح الجنان.

کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تحقیق و تعلیق علی اکبر غفاری، بیروت، دارالأضواء، چاپ سوم، 1405ق. میزان الحکمة، ویراش جدید، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1375.

محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ویراش جدید، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1375.

مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تحقیق و تعلیق: سید جواد علوی، ناشر: دارالکتب اسلامیة، تهران، 1362 ق.

مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، 1382.

متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام، کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1409ق.

نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، 1414ق.

ص: 309

ص: 310

بررسی تاریخی و فقهی حضور زنان در مسجد

اشاره

عسکری اسلامپورکریمی(1)

ص: 311


1- - دانش آموخته حوزه علمیه قم و مدرس حوزه. karimi_ae@yahoo.com :liamE

ص: 312

چکیده

مقالۀ حاضر در صدد تبیین حضور بانوان در مسجد، از منظر تاریخ و فقه پویای اسلامی است. نویسنده با استناد به شواهد تاریخی و آیات و روایاتی که جواز یا عدم جواز حضور زنان در مسجد را بیان می کند، به تبیین این موضوع پرداخته است. مقاله در پنج گفتار تنظیم شده است:

در گفتار اوّل، تاریخچۀ حضور زنان در مسجد مورد بررسی قرار گرفت. شواهد تاریخی دالّ بر حضور در قبل اسلام و بعد از ظهور اسلام و عصر ائمۀ اطهار: تشریح شد.

در گفتار دوم، حضور زنان در مسجد از نگاه فقه و فقها مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، ادلّۀ فقها و دانشمندان قائل به افضلیت نماز برای زنان در خانه و قائلین به جواز و استحباب حضور زنان در مسجد مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

در گفتار سوم، به تبیین و تشریح شرایط لازم برای حضور زنان در مسجد و دیگر عرصه های اجتماعی پرداخته شد.

در گفتار چهارم، به نقش برجستۀ زنان و مادران مسجدی در تربیت نسل و شاخصه های زنان و مادران مسجدی پرداخته شد.

در گفتار آخر (پنجم)، نقش مسجد در غنی سازی اوقات فراغت زنان و خانواده ها مورد بررسی قرار گرفت.

واژگان کلیدی: مسجد، زنان، تاریخچۀ حضور زنان در مسجد، عدم جواز حضور، شرایط حضور، نقش برجسته زنان و مادران مسجدی، غنی سازی اوقات فراغت زنان و خانواده.

ص: 313

ص: 314

مقدمه

تربیت نفوس انسانی و رسیدن به کمال، از مهم ترین اهداف ارسال رسل و احکام ادیان الهی است. اسلام برای تربیت الهی مردان و زنان، دستورها و راهکارهایی در نظر گرفته است که از جمله مهم ترین آنها حضور در مسجد، اماکن و معابد مذهبی است.

زنان به عنوان نیمی از پیکر جامعۀ انسانی، همانند مردان در مشارکت عمومی، پایگاه و جایگاه مناسب دارند و نمی توان از نقش سازندۀ آنان چشم پوشید.

اسلام، با حضور بانوان در عرصه های مختلف اجتماعی مخالف نیست و آن را منع نکرده است؛ بلکه وظیفۀ اصلی وی را مادری، تربیّت و پرورش انسان های بزرگ و وارسته می داند؛ البته در کنار آن نیز به آنان اجازه داده تا با حفظ حریم، عفّت و پاکدامنی خود، در اجتماع حضور یابند و برای رشد و ترقّی خود و جامعه گام بردارند. تاریخ اسلام سرشار از صحنه هایی است که زنان آفریدگار آن بودند. در این نوشتار برآنیم تا با مطالعه و بررسی تاریخ اسلام، (شواهد تاریخی) منابع فقهی و روایی اسلام به جواز حضور زنان در مسجد و نقش زنان و مادران مسجدی در تربیت نسل بپردازیم.

ص: 315

ص: 316

الف) گفتار اوّل: بررسی تاریخچۀ حضور زنان در

1- مسجد قبل از اسلام

اشاره

با بررسی تاریخچۀ حضور زنان در مسجد از منظر قرآن و روایات، به روشنی درمی یابیم که حضور زنان در مساجد و معابد (همزمان با حضور مردان) در ادیان الهی گذشته امری مشروع و عادی بوده است و هیچ گونه منعی در این مورد وجود نداشته است؛ چنان که مستندات قرآنی زیادی بر این مدّعا وجود دارد که در ذیل به آن اشاره می کنیم:

1-1. وحی به عمران بن أشهم

خداوند پیش از ولادت حضرت مریم علیها السلام به پدرش «عمران بن أشهم» که از نوادگان حضرت سلیمان بود، وحی کرد که فرزندی به او عطا خواهد کرد که به اذن خدا بیماران را شفا خواهد داد و مردگان را زنده خواهد کرد و او را به سوی بنی اسرائیل مبعوث خواهد کرد. وی این مطلب را برای همسرش «حنّه» بازگو کرد. (عیاشی1380ق، ج1، 171) پس از اینکه حنّه باردار شد، به تصوّر این که، این جنین همان فرزند موعود خواهد بود، او را نذر معبد کرد. (مجلسی 1404ق، ج14، 203) تا در آنجا به عبادت کنندگان خدمت کند. (عیاشی 1380ق، ج1، 170) پس از ولادت حضرت مریم و فهمیدن آنکه این مولود دختر است، تعجب کرد که چگونه این دختر، همان پیامبر موعود خواهد بود. (قمی

1404ق، ج1، 101) نگرانی مادر حضرت مریم علیها السلام جهت ایّام حیض وی بود، نه از جهت اصل حضور وی. او با این که زن بود، معاف نشد بلکه مشکل حضور دائمش برداشته شد و احتمال دارد خداوند حضرت مریم علیها السلام را از مشکلاتی که زنان را از حضور در مسجد منع می کند پاک کرده باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله در نامه ای

ص: 317

که به نجّاشی می نویسد از حضرت مریم علیها السلام با صفت طیّبۀ «بتول» یاد می کند. (ابن خلدون 1363،434) واژه «بتول»، در اینجا به زنی گفته می شود که خون حیض نبیند. شیخ صدوق از امام علی علیه السلام روایت کرده که از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال شد: ای رسول خدا! «بتول» یعنی چه؟ از شما شنیده ایم که گفته اید مریم و فاطمه هر دو بتول هستند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بتول آن زنی را می گویند که حیض نمی شود؛ زیرا حیض برای دختران انبیا ناپسند است. (صدوق، 1385ق، ج1، 181، ح144)

1-2. ساخت محرابی اختصاصی برای حضرت مریم در مسجد

در روایت آمده است محرابی اختصاصی برای حضرت مریم علیها السلام در معبد ساخته شد. خداوند به حضرت مریم علیها السلام دستور داد همراه مردان به عبادت پروردگار بپردازد. حضرت مریم علیها السلام در محراب به عبادت خداوند می پرداخت. «هر وقت که زکریا، (که شوهر خاله اش بود) به محراب نزد او می رفت، پیش او خوراکی می یافت.» (آل عمران/37)

1-3. ایجاد حجاب بین خود (حضرت مریم) و مردان در مسجد
1-4. رسیدن دستور مبنی بر عبادت حضرت مریم همراه مردان

قرآن کریم در آیۀ 43 سورۀ آل عمران می فرماید: «ای مریم! پروردگارت را خاضعانه فرمانبردار باش و سجده کن و با رکوع کنندگان رکوع بگزار.» از عبارت «با رکوع کنندگان رکوع بگزار» استفاده می شود که حضور زن در نماز جماعت همراه مردان در مسجد، جایز است.

1-5. عبادت حضرت مریم در محراب مسجد

همچنین خروج آن حضرت هنگام وضع حمل از مسجد که نشان دهنده جواز حضور او در مسجد است، چون ابتدا باید وارد شده باشد تا سپس جهت وضع حمل خارج شود.

2. در عصر پیامبراکرم صلی الله علیه و آله

اشاره

بعد از ظهور اسلام و عصر پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به مواردی برمی خوریم که نه تنها نشان دهندۀ جواز حضور زنان در مسجد، بلکه بیانگر اهمیّت حضور آنان و اهتمام و رغبت آن حضرت به این امر است. پس از ظهور اسلام، زنان جایگاه ممتازی در جامعه پیدا کردند. اسلام بسیاری

ص: 318

از آداب، رسوم و باورهای غلط دربارة زنان را رد و ابطال نمود. در ذیل به نمونه هایی از حضور زنان در مسجد اشاره می کنیم:

2-1. برپایی اولین نماز جماعت در مسجدالحرام با حضور حضرت خدیجه علیها السلام که به پیامبر صلی الله علیه و آله اقتدا می کرد

هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه السلام و حضرت خدیجه علیها السلام تنها مسلمانان روی زمین بودند، نماز را به جماعت می خواندند. عفیف کندی می گوید: من تاجر بودم، سالی به مکه آمدم، امر بس شگفتی را مشاهده نمودم، دیدم همۀ مردم به بت های چوبی و فلزی و سنگی در کعبه متوجه هستند، در این میان فقط سه نفر به سوی شام (مسجد الاقصی) عبادت می کنند.

عباس بن عبدالمطلب نزد من بود از او پرسیدم: اینها چه کسانی هستند و چه می کنند؟ گفت: آن مرد که جلو ایستاده برادرزاده ام «محمد» است و پسری که سمت راست او ایستاده، برادرزادۀ دیگرم «علی» است و زنی که با آنها نماز می گذارد، «خدیجه» همسر «محمد» است. پرسیدم: آیا مردم هم به دین و آیین او آمده اند!؟ جواب داد: «به خدا سوگند، که به کران تا کران این زمین پهناور، جز این سه تن و انسان توحیدگرا، کس دیگری را بر این دین نمی شناسم.» (ابن اثیر، ج3، 414)

2-2. بیعت زنان با پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد

بیعت در لغت به معنای عهد و پیمان و در اصطلاح به معنای پذیرش ریاست و حکومت کسی است. (لسان العرب، 1413ق، ج1، 557، «بیع») بیعت از سنّت های عصر جاهلی است که به دوره اسلامی منتقل شده و مورد تأیید دین اسلام نیز قرار گرفته است. افزون بر مردان، زنان نیز در موارد متعدّد با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کرده اند که از میان آنها بیعت زنان پس از فتح مکّه به «بیعت نساء» مشهور شده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله با فتح مکه پس از بیعت مردان با ایشان، زنان را نیز به بیعت فراخواند که در آیه 12 سورۀ «ممتحنه»، مواد بیعت این گونه طرح شده و فاقد هرگونه تعهّد سیاسی است: «ای پیامبر! چون زنان باایمان نزد تو آیند که با تو بیعت کنند [با این شرط] که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند، دروغی را که در میان دست و پایشان بربافته باشند پیش نیاورند، [فرزند دیگران را به شوهران خود نسبت ندهند]

ص: 319

و در هیچ کار شایسته ای مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است.»

2-3.تغییر قبله

زنان هنگام تغییر قبله در مسجد ذوقبلتین حضور داشتند. یکی از زنان مسجدی عصر پیامبر صلی الله علیه و آله «نولة بنت اسلیم» است که در روز تغییر قبله، در نماز جماعت مسجد بنی حارثه شرکت داشت و ماجرای آن روز را چنین تعریف می کند: دو رکعت از نماز ظهر یا عصر را در مسجد بنی حارثه رو به قبله بیت المقدس خوانده بودیم، که شخصی خبر آورد: پیامبر صلی الله علیه و آله به طرف بیت الله الحرام روی کرده است؛ بلافاصله مردان به مکان زنان و زنان به مکان مردان تغییر محل دادند و چرخیدند و دو رکعت دیگر را رو به بیت الله الحرام گزاردیم. (اسدالغابه، ج5، 557)

2_4. سفارش پیامبر صلی الله علیه و آله به خروج زنان از مسجد بعد از مردان

روایت است که روزی پیامبر صلی الله علیه و آله بیرون مسجد بودند و دیدند مردان و زنان با هم از مسجد بیرون می آیند، ایشان رو به زنان کردند و فرمودند: بهتر است صبر کنید ابتدا مردان بروند، سپس شما. (ابوداود، ج2، 533، ح 5272)

2_5. وجود «باب النساء» در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله که نشان دهندۀ رغبت پیامبر صلی الله علیه و آله و کثرت حضور زنان است

به طوری که باب مخصوص داشتند. اگر بنا بود زنان به مسجد نیایند، «باب النّساء» مفهومی نداشت. در روایت آمده است که روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به یکی از درهای مسجد اشاره کردند و فرمودند: خوب است این در را به بانوان اختصاص دهیم. (ابو داود، ج2، 533، ح 5272)

2-6. اعتکاف همه سالۀ پیامبر صلی الله علیه و آله با همسران خود در مسجد و جواز اعتکاف زنان در مسجد

امام صادق علیه السلام فرموده اند: «اعتکاف یا در مسجدالحرام یا مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله یا مسجد جامع هر شهری منعقد می شود و سزاوار نیست معتکف از مسجد خارج شود؛ مگر اینکه ضرورت باشد و وقتی کارش را انجام داد، بدون اینکه بنشیند برگردد، و زنان مثل مردان هستند.» (کلینی، 1405ق، ج4، 176، ح2 و 177، ح 1) بنابراین، معلوم می شود زنان هم می توانند به مسجد بیایند و معتکف شوند. در روایتی آمده است: زنان پیامبر صلی الله علیه و آله گاه با آن حضرت در مسجد معتکف می شدند. (ابوداود، ج1، 523، ح 2476) قرآن کریم هم می فرماید: «با زنان هنگام

ص: 320

اعتکاف در مساجد مباشرت نکنید.» (بقره/ 187) بنابراین روایت، اگر زنان بیرون از مسجد باشند، این سخن خداوند در قرآن معنا ندارد؛ از این رو یا معتکفان با زنانشان معتکف بودند یا زنان در مسجد به دیدار مردان می آمدند. در روایتی آمده است:

«امام صادق علیه السلام فرمود: اگر زنی که در حال اعتکاف است، [به واسطه حیض] از نماز باز ماند و از مسجد بیرون رود و دوباره پاک شود، شایسته نیست همسرش با او نزدیکی کند تا اینکه زن به مسجد بیاید و اعتکاف خود را به پایان برساند.» (طوسی، 1406ق، ج1، 398، ح1240)

2-7. تاریخ از وجود زن مسلمان سیاه پوستی به نام محجنه (ام محجن) در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله خبر می دهد که خادم و نظافت کننده مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است.

ابوسعید می گوید: زنی سیاه چرده، که مسجد را جارو می کرد، شبی وفات کرد. هنگامی که صبح شد، پیامبر صلی الله علیه و آله را از مرگش با خبر کردند. ایشان فرمودند: چرا مرا از مرگ او آگاه نکردید؟ آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله با اصحابش بر قبر او حاضر شدند، آن حضرت کنار قبر ایستاد و تکبیر گفت

و در حالی که مردم نیز پشت سرش بودند، بر او نماز گزاردند و برای او دعا کردند. (بخاری، 1419ق، ج1، 119 و 116، ج2، 92) طبق برخی روایات، حضرت فرمود: اینک او را در بهشت می بینم. (اسدالغابه، ج5، 617)

2-8. پرستاری زنان از مجروحان در مسجد

در تاریخ نقل شده است که در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله جایگاهی برای معالجه بیماران و مجروحان معیّن شده بود و پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش در آنجا از بیماران عیادت می کردند. واقدی می نویسد:

«در ماجرای جنگ اُحُد مردم در مسجد، چراغ و آتش برافروخته بودند و خستگان و مجروحان را زخم بندی می کردند. به دنبال زخمی شدن سعد بن معاذ، پیامبر صلی الله علیه و آله ایشان را در خیمه «کُعیبه»، دختر سعد بن عتبه در مسجد پیامبر، جای داد. این زن زخمی ها را معالجه می نمود و از اشیاء گمشده و پراکنده نگهداری می کرد.» (سباعی مکّی، 1373ش، 47)

2-9. همراهی پیامبر صلی الله علیه و آله و فاطمه علیها السلام در رفتن به مسجد

نقل شده است: روزی امام علی علیه السلام وارد منزل می شود و همسرش، فاطمه علیها السلام را نمی یابد؛ از منزل خارج می شود و به سوی مسجد روانه می گردد، در مسجد نماز می خواند و سپس مقداری شن در مسجد جمع می کند و به آن تکیه می دهد. پیامبر صلی الله علیه و آله و فاطمه علیها السلام در حالی که

ص: 321

حسنین علیهم السلام را در آغوش داشتند و دست امّ کلثوم را در دست گرفته بودند به مسجد می آیند. در مسجد می بینند که امام علی علیه السلام همان گونه که بر شن ها تکیه داده بود خوابش برده است. در این هنگام پیامبر صلی الله علیه و آله پای مبارکش را روی پای مبارک امام علی علیه السلام می گذارد و مقداری فشار می دهد و می گوید: «قُمْ یَا أَبَا تُرَابٍ» (بلند شو ای ابوتراب.) در این حدیث مشاهده می شود که حضرت فاطمه زهرا علیها السلام به مسجد تشریف برده اند، در حالی که ضرورتی هم نبوده است. (واقدی مغازی، 1361ش، ج1، ص386 و 180)

2-10. علم آموزی زنان مسلمان در مساجد

شواهد نشان می دهد که تعلّم در مساجد، خاصّ مردان نبوده است. زنان مسلمان نیز مجاز بودند به مساجد بروند و به سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله گوش دهند و گاهی از آن حضرت سؤال کنند. اگر احساس می شد زنان، به هر دلیل، سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله را نشنیده اند، پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را دوباره موعظه و نصیحت می کرد. (ابو داود، ج1، ص137، ح517)

2-11. حضور زن در مسجد برای رفع آلودگی مسجد

حضرت رسول صلی الله علیه و آله وارد محراب امام جماعتی شد و چون محراب به آب دهان آلوده شده بود، با امام جماعت برخورد کرد. همسر امام جماعت از علت برخورد با شوهرش با خبر شد و آب دهان را از محراب پاک کرد. حضرت فرمودند: شوهر را به علت همسرش بخشیدم. (نوری، 1408ق، ج3، 376، ح3821) به نظر می آید این زن در مسجد بوده است که مطّلع شده است یا بعد از اطّلاع، به مسجد آمده است و در محراب حاضر شده است و پیامبر صلی الله علیه و آله به این حضور اعتراض نکرده اند.

2-12. سرعت نماز پیامبر صلی الله علیه و آله بخاطر گریه نوزاد که معلوم می شود آمدن زن و بچه به مسجد نه اینکه پیامبر را ناراحت نکرده، بلکه بخاطر مادری، جماعت را کوتاه کرده است.

امام صادق علیه السلام از پدر گرامیش نقل می کند که فرمود: «پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام خواندن نماز جماعت، صدای گریه طفلی را شنید که مادرش او را با خود به مسجد آورده بود. آن حضرت نماز را کوتاه کرد تا مبادا نگرانی در مادرش پیدا شود.» (حرّ عاملی، 1409ق، ج5، 470)

2-13. نماز صبح را حضرت زودتر می خواندند که تا هوا تاریک است زنان به خانه ها برسند

در منابع اهل سنّت نقل شده است: پیامبر صلی الله علیه و آله نماز صبح را در تاریکی می خواندند و زنان

ص: 322

مؤمن پس از نماز، در همان تاریکی به منزل برمی گشتند. به علّت تاریکی، دیگران آنها را، و حتّی خودشان یکدیگر را نمی شناختند. (بخاری جعفی 1419ق، ج1، ص211)

2-14. حضور «فاطمه بنت اسد»، مادر امام علی علیه السلام ، در مسجدالحرام هنگام وضع حمل

او که زنی پارسا بود به مسجد آمده بود، در صورتی که اگر منع بود، نمی آمد و در این مورد کسی ایشان را سرزنش نکرد بلکه سند افتخار هم شد.

2-15.

در منابع اصیل اهل سنّت آمده است: فاطمه بنت قیس می گوید: «چون زمان عدهّ ام سپری شد، صدای منادی نماز جمعه را شنیدم، و به همراه دیگر مردمان که می رفتند، روانه شدم و در صف اوّل صفوف زنان که به دنبال صفوف مردان بود، ایستادم.» (قشیری نیشابوری، ج2، 32-33؛ بخاری 1419ق، ج1، 439 و ج3، 119)

2-16.

در زمان خلیفۀ دوّم (عمر)، زنان به امامت شخصی به نام «سلیمان بن ابی خثیمه» انصاری در رحبه مسجد، نماز جماعت می خواندند چنان که مردان به امامت ابیّ بن کعب نماز جماعت برگزار می کردند. (ابن سعد، ج5، 27_26)

در روایتی آمده است: «زنی قریشی به نام «عاتکة بن زید» پیوسته در نماز جماعت مسجدالنّبی حاضر می شد، عمربن خطّاب از او خواستگاری کرد؛ وی به این شرط که او را از نماز جماعت در مسجد منع نکند، پذیرفت با عمر ازدواج کند؛ عمر نیز با نارضایتی پذیرفت؛ بعد از مرگ عمر، وقتی زبیر از او خواستگاری کرد باز همین شرط را مطرح نمود، زبیر هم به ناچار پذیرفت، و او به نماز جماعت مسجد می رفت...» (احمد حنبل، ج1،40)

2-17.

در تاریخ آمده است که: خلیفۀ سوم (عثمان) مردان و زنان را در نماز جماعت مسجد در یک جا جمع کرد، ولی امیرالمؤمنین علیه السلام در زمان خلافتش دوباره زنان را از مردان جدا کرد و شخصی به نام «عرفجه» با زنان نماز می خواند. (ابن سعد، ج5، 27-26)

2-18

در برخی روایات نبوی صلی الله علیه و آله آمده است که هرگاه زنان اذن حضور در مسجد را در شب هنگام

ص: 323

خواستند، اجازه دهید؛ «هنگام شب به زنان برای رفتن به مساجد اذن دهید.» (حسام الدّین هندی، 1409ق، ج11، 677، ح20872)

پیامبر صلی الله علیه و آله در دو بیان جداگانه می فرماید: «لاتَمْنَعُوا نِسَائکُمْ مِنَ الخُروجِ الِی المَساجِد بِالَّلیْلِ» (همان، ج7، 677، ح20872) و نیز فرمود: «شب هنگام که زنانتان برای رفتن به مسجد اجازه می خواهند، رخصت دهید.» (حسام الدّین هندی، 1409ق، ج11، ص677، ح20872) در شب که خوفِ بیشتر برای زنان است می فرماید: اجازه دهید، پس در روز أولی است که به مسجد بروند.

2-19. سیرة خود پیامبر صلی الله علیه و آله ، دلیل گویایی بر جواز حضور زنان در مسجد است

چنان که ابن عباس دربارة پیامبر صلی الله علیه و آله و عملکرد ایشان چنین می گوید: «پیامبر صلی الله علیه و آله دختران و زنان خود را برای اقامة جماعت در نمازهای عیدین به خارج خانه می بردند.» (ابن جوزی 1417ق، 201)

2-20.

امام علی علیه السلام دربارة حضور زنان در نماز جماعت مسجد، در روزهای آغازین رسالت نبوی صلی الله علیه و آله چنین می فرماید: «زنان در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله نماز را با پیامبر صلی الله علیه و آله به جای می آوردند. به زنان دستور داده شده بود که چون لباس مردان کوتاه بود، قبل از مردان سر از سجده برندارند.» (صدوق 1405ق، ج1، 396 و قشیری نیشابوری، ج4، ص161) بنابراین، حتّی در منابع اهل سنّت نیز روایات و شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که بیانگر حضور زنان در مسجد و جماعات است.

با توجّه به مطالب یادشده، به خوبی درمی یابیم که حضور زنان در مسجد و جماعت ها در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله ، از نظر تاریخی امر ثابت و مسّلم است.

3. در عصر ائمه اطهار

3-1.

روایتی از عایشه نقل شده است: «لَوْ أَدْرَکَ رَسُولُ صلی الله علیه و آله مَا أَحْدَثَ النِّسَاءُ لَمَنَعَهُنَّ من الخروج» این گفته نشان دهنده حضور زنان در مسجد در زمان امام علی علیه السلام است.

ص: 324

3-2. حضور حضرت زهرا علیها السلام در مسجد برای احقاق حق

در تاریخ آمده است که حضرت زهرا علیها السلام برای دفاع از حق خود (فدک) و دفاع از امام علی علیه السلام به مسجد آمدند، (ابن ابی الحدید، ج16، 211 و اربلی 1405ق، 102) (البته با حفظ کامل حجاب) و سخنرانی مشهور خود (خطبة فدکیه) را در محاجّه با ابوبکر عنوان کردند. (قشیری نیشابوری، ج4، 162) به طوری که ابوبکر مجبور شد قبالة فدک را به او برگرداند. (هرچند توسط عمر پس گرفته شد.)

سخنان نخست فاطمه علیها السلام در مسجدالنّبی، سینای صلابت و خطبة خدایی آن حضرت بود که تا روز رستاخیز همگان را از گنجینه معارف و حقایق بهره مند ساخت و دایرةالمعارفی از ناب ترین آموزه های آسمانی را ارائه نمود. (صدوق، 1405ق، ج 3، 567)

3-3. در تاریخ خونبار تشیّع در مورد حضرت زینب علیها السلام آمده است

خطبة کوبنده سفیر کربلا در مسجد اموی، چنان اوضاع مجلس آراستة یزید و او را آشفته کرد که یزید دچار سردرگمی شد و ترسید با افشاگری های دختر علی بن ابی طالب علیه السلام پایه های حکومتش دچار تزلزل شود. ترس زمانی بیشتر شد که حضرت زینب علیها السلام در مسجد شام هنگامی که امام سجاد علیه السلام مشغول ایراد خطبة افشاگرانه خود بود، با فریادهای رسا آن امام را یاری کرد.

در سیرة رفتاری آن بانوی بزرگوار ثبت است: برای این که نامحرمی ایشان را نبیند، شبانه به زیارت قبر جدّش، رسول الله صلی الله علیه و آله می رفت، با وجود این مشاهده می کنیم وقتی که اسلام در خطر می افتد، همراه برادر به میدان کربلا آمد و آن گونه در بازار کوفه، آتشین سخنرانی کرد یا در مسجد اموی شام و مجلس یزید آن گونه در میان نامحرمان سخنرانی نمود و از اسلام و امام سجاد علیه السلام دفاع کرد. (أبومخنف الازدی، 205 و 226)

ص: 325

ب) گفتار دوّم: بررسی فقهی حضور زنان در مسجد

روایات وارده در خصوص حضور زنان در مسجد، بر دو قسم قابل تقسیم است:

اشاره

دسته ای از روایات، مسجدِ زن را خانه و منزل مسکونی وی دانسته است، و دسته ای از روایات، بیانگر جواز حضور بانوان در مسجد است. فقها و اندیشمندان شیعه با توجّه به این دو دسته از روایات و نیز دسته دیگری از روایات که بیانگر ترغیب و تشویق بر رفت و آمد به مسجد برای انسان _ اعم از زن و مرد _ است، نسبت به حضور زنان در مسجد، اختلاف نظر دارند.

عدّه ای همچون، علّامه حلّی حضور بانوان را در مساجد مکروه دانسته اند. (حلّی، 1414ق، ج1، 90)

عدّة زیادی از فقها گرچه حکم به کراهت نداده اند، ولی خواندن نماز در خانه را برای زن افضل شمرده اند؛ دلیل این دو دسته، برخی آیات و روایات است که در ذیل به تشریح آن می پردازیم.

برخی از فقهای عظام شیعه نه تنها جواز، بلکه استحباب را در حضور زنان در مساجد دانسته اند.

ادلّه فقها و دانشمندان قائل به افضلیت نماز برای زنان در خانه
1-1. آیات

خداوند در قرآن کریم به زنان پیامبر صلی الله علیه و آله دستورهای خاصّی داده است تا ارزش و احترام آنان محفوظ بماند. از جمله:

1-1-1. «ای زنان پیامبر! اگر تقواپیشه کنید، مانند هیچ یک از زنان نیستید؛ پس در گفتار، نرمی نکنید تا آن که بیمار دل است، طمع کند و سخن پسندیده بگویید.» (احزاب/32)

علّامه طباطبایی در ذیل آیة شریفه: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ...» می نویسد: «خداوند آنها را از خضوع در گفتار که همان نازک و نرم ساختن کلام با مردان به گونه ای هوس انگیز

ص: 326

و شهوت زاست، نهی کرده است؛ تا آنان که بیمار دلند، یعنی از ایمان قوی و بازدارنده از میل به فحشا برخوردار نیستند، به طمع خام نیفتند.» و در ذیل جمله «وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً» می فرماید: «سخن معمولی و درست و استوار که مورد

قبول دین و عرف اسلامی است بگویید. یعنی سخنی که آهنگ آن به بیش از مدلول و معنای آن اشاره نداشته و از اشاره به فساد و هوس و شهوت خالی باشد.» (طباطبائی1392ق، ج16، 174)

در تفسیر نمونه آمده است: بلکه هنگام سخن گفتن، جدّی و خشک و به طور معمولی سخن بگوئید؛ نه همچون زنان کم شخصیت که سعی دارند با تعبیرات تحریک کننده که گاه توآم با اداء و اطوار مخصوصی است که افراد شهوتران را به فکر گناه می افکند سخن بگوئید. (مکارم شیرازی و دیگران 1368ش، ج17، 289)

«خضوع در قول (گفتار)»، حالت خاصی از گویش، همراه با نرمی در گفتار و نازکی صدا در ادای کلمات است؛ نظیر سخن گفتن زن با همسر خود در موارد خاص یا حرف زدن مادر با کودک خردسال خود در مواقعی که می خواهد توجه او را به خود جلب کند. ویژگی این نوع گویش آن است که احساس ویژه ای در مخاطب ایجاد کرده، و دل او را به گوینده جلب می کند. قرآن کریم در این آیه شریفه از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله خواسته است که در ارتباط گفتاری خود با مردان، این گونه سخن نگویند؛ زیرا این امر سبب طمع مردان ضعیف الایمان در آنان می شود. بنابراین، معنای آیه این است: هنگام سخن گفتن با مردان اجنبی، صدای خود را نازک نکنید و کلمات و جملات را نرم و دلربا ادا نکنید؛ زیرا این گونه سخن گفتن آنان را (نسبت به مسائل جنسی) به طمع می اندازد. (مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج8، 155و تفسیر صافی، ج4، 186)

گرچه آیه شریفه در ردیف آیاتی است که زنان پیامبر صلی الله علیه و آله را مورد خطاب قرار داده و نهی در آن با «فاء» بر جمله «یَا نِسَاء النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیْتُنَّ» (احزاب/32) که خطاب به زنان پیامبر صلی الله علیه و آله تفریع و بر آن مترتّب شده و ظاهرش این است که دستوری که در آیه بیان شده ویژة زنان پیامبر صلی الله علیه و آله است و آنان را از خضوع در گفتار نهی کرده، امّا روشن است که رعایت این ادب برای همة زنان است و به زنان پیامبر صلی الله علیه و آله اختصاص ندارد؛ زیرا اولاً، نزول آیه در مورد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله دلیل بر اختصاصی بودن حکم آیه به آنان نیست. ثانیاً، «فاء» در «فیطمع»، سببیّه است و به علّیت و سببیّت این گونه سخن گفتن در تحریک و تهییج مرد و تمایل او به زن اشاره دارد و چون این علّت در کیفیت گویش جنس زن وجود دارد و مربوط به

ص: 327

طبیعت زن است، پس عمومیّت دارد و مختصّ همسران پیامبر صلی الله علیه و آله نیست. در نتیجه، رعایت این ادب مخصوص زنان پیامبر صلی الله علیه و آله نبوده، همة زنان را شامل می شود. (موسوی خوئی 1410ق، ج1، 103) گرچه از فاء تفریع فهمیده می شود که رعایت این ادب برای زنان پیامبر شایسته تر است. (طباطبائی 1392ق، ج16، 308)

پس از آنکه آیه زنان را از کیفیت نامطلوب ارتباط گفتاری نهی کرد، به بیان کیفیت صحیح اشاره کرده و فرموده است: «وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً».

این قسمت از آیه شریفه پاسخی به این پرسش است که زن در ارتباط گفتاری خود با مردان، به چه طرزی و با چه کیفیّتی سخن بگوید. جوابی که آیه داده این است که زن باید به گونة معروف و به شیوة پسندیده سخن بگوید.

قول معروف چیست؟ جملة «وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً» در این آیه، در مقابل «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ» قرار گرفته است. ازاین رو، به قرینة مقابله فهمیده می شود «قول معروف» چیزی در مقابل «خضوع در قول» است. بنابراین، «قول معروف» گفتاری است که در طرز ادای آن ناز و کرشمه، ادا و اطوار و نازکی صدا و هر چیزی که مخاطب را به طمع بیندازد و دل او را به زن جلب کند وجود نداشته نباشد. (طباطبائی 1392ق، ج16، 308 )

نکته شایان توجه این که، زن به خاطر جاذبة طبیعی خود، در همة جنبه های رفتاریش می تواند بر مردان تأثیر بگذارد؛ مثلاً هنگام سخن گفتن، با نرم و نازک کردن صدایش و استفاده از لحن فریبنده، حرکات لب و دهان و شوخی ها، می تواند تأثیر زیادی در قلب افرادی که بیمار دل هستند و ایمانی ندارند تا در برابر تحریک ها مقاومت کنند، بگذارد.

1-1-2. «وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الأُولَی» در خانه های خود بمانید و همچون دوران جاهلّیت نخستین در میان مردم ظاهر نشوید. (احزاب/33)

واژه «قرن» از وقر_ یقر به معنای استقر، مستقر شدن و بر جای ماندن است. «سیّد قطب» با توجّه به این معنا، نوشته است: «قرن، تعبیر لطیفی است؛ یعنی: خانه، پایگاه زن است؛ ازاین رو، زن به قدر نیاز و حاجت می تواند از منزل خارج شود.» (سید قطب، ج5، 2859)

در تفسیر«فرقان» نیز آمده است: قرن از قرّ یقرّ، امر آن: «اقررن» است. آیة شریفه، زنان را به قرار گرفتن در خانه امر می کند و اینکه بدون حاجت از منزل خارج نشوند. (صادقی تهرانی، ج22، 105)

ص: 328

«تبرّج» به معنای خودنمایی و جلوه گری است. در کهن ترین متن لغوی یعنی کتاب «العین» آمده است: آنگاه که زن زیبائی های گریبان و چهره را بنمایاند، گفته می شود: تبرّج کرده است . (فراهیدی 1409ق، ج 6، 115)

صاحب مصباح المنیر نیز جلوه گری و عرضة زیبائی ها را مفهوم تبرّج دانسته و نوشته است: «تبرجت المرئة؛ یعنی: زن، زیبائی ها و زینت هایش را در مقابل نامحرم، آشکار سازد.» (فیومی، ج1، 238)

صاحب کتاب «التحقیق فی کلمات القرآن» پس از آن که اقوال مختلف را نقل کرده، نتیجه گرفته است: ماده برج، به معنای ظهور و آشکار ساختن است. ازاین رو، بر قصر مرتفع، ساختمان بلند و... همچنین بر زنی که زیبائی هایش را در مقابل نامحرم ظاهر می سازد، اطلاق می شود.

همچنین در تفسیر المیزان در تعریف تبرّج آمده است: «کلمه تبرّج به معنای ظاهر شدن در برابر مردم است. همان طور که برج قلعه برای همه هویداست... »

(طباطبائی 1392ق، ج16، 462)

در تفسیر نمونه، ذیل آیه «لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی...» آمده است: همچون جاهلیّت نخستین، در میان جمعیّت ظاهر نشوید و اندام و وسایل زینتی خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید... تبرّج به معنی آشکار شدن در برابر مردم است.... (مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان 1368ش، ج17، 287)

این آیة شریفه، بیانگر اهمیّت حجاب اسلامی و نهی از خودنمایی است که به زنان مسلمان دستور می دهد همانند زنان عصر جاهلّیت نخستین، برای حضور در اجتماع، از خودنمایی و خودآرایی بپرهیزند. روشن است که مراد، محصور و محبوس نمودن زن در خانه و بریدن او با اجتماع نیست؛ زیرا مخاطبان آیه، یعنی زنان پیامبر صلی الله علیه و آله به شهادت تاریخ همراه آن حضرت به مسافرت رفته، در جنگ ها شرکت جسته و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز منعی نفرموده است.

1-1-3. «ای پیامبر! به زنان و دختران خود و به زنان و مؤمنان بگو که چادر خود را بر خود فرو پوشند. این مناسب تر است، تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند.» (احزاب/59)

این آیة شریفه، فلسفه پوشش زنان را با تعبیر«ذَلِکَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ» بیان کرده است: یعنی پوشش، نزدیک ترین راه است که زنان به ستر و عفاف شناخته شوند و نااهلان

ص: 329

و فاسدان در مقام تعقیب آنان برنیایند و به آنها اذیّت و بی احترامی نکنند و نگاه هوس آلود و پرتمنّا به آنان نداشته باشند. (طبرسی، 1423ق، ج20، 177)

زینت زن اگر برای خود و محرمش حفظ شود، پاداشی ارزنده نزد خدا برای وی در نظر گرفته شده و زنان باید بکوشند تا با خویشتنداری به آن پاداش دست یابند و خدا خواسته تا ارجمند باشند و جایگاه آنان بر جا باشد. به هر صورت، این دستورات فقط برای همسران و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله نیست. وقتی زنان پیامبر صلی الله علیه و آله باید در خانه بمانند تا حرمت آنان خدشه دار نشود، دیگر زنان هم چنین هستند این سفارش به خودداری از بیرون آمدن از خانه، به دلیل حفظ شئون اسلامی است. (طبرسی، 1423ق، ج4، ص370؛ علی بن ابراهیم قمی، ج2، ص196؛ العروسی الحویزی، 1412ق، ج4، ص307)

1-2. روایات

همچنین قائلین به افضلیّت نماز برای بانوان در خانه، به برخی از احادیث وارده از معصومان: که بر افضلیّت نماز زنان در خانه دلالت دارد، تمسّک جسته اند. جهت اختصار به نمونه هایی از این روایات از منابع شیعه و سنّی، اشاره می کنیم:

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «به تنهایی و در خانه نماز خواندن زن، مثل نماز در جمع است در حالی که بیست و پنج درجه فضیلت دارد.» (حرّ عاملی 1409ق، ج5، 237 و مجلسی 1405ق، ج80، 371)

همچنین فرمودند: «بهترین مسجد زنان، خانه است؛ و نماز در خانه برتر از نماز او در ایوان است؛ و نماز او در ایوان برتر از نمازش در حیاط خانه اش است؛ و نماز او در حیاط خانه، برتر از نمازش بر پشت بام خانه است.» (صدوق 1405ق، ج1، 374، ح1088)

در «نهج الفصاحه» نیز از آن حضرت چنین نقل شده است: «بهترین مسجد زنان، کنج خانه آنها است.» (پاینده، 1374ش، 474، ح 1532)

«نمازی که زن، در تاریک ترین گوشه خانه خود بجا می آورد، از همة نمازهای او نزد خدا محبوبتر است.» (همان، 690، ح2588)

امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند: «بهترین مساجد برای زنان شما خانه ها است.» (صدوق 1405، ج1، 238 و مجلسی 1405ق، ج80، 371)

همچنین فرمودند: «نماز زن در اطاق عقبی (پستو)، برتر از نماز او در اطاق جلویی است و نماز او در اطاق نشیمن، برتر از نمازش در خانه اش است.» (صدوق 1405ق، ج1، 397 و حرّ عاملی 1409ق، ج5، 236)

ص: 330

یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله از آن حضرت نقل می کند که فرمودند: «بهترین مساجد برای زنان، اطاق های عقب خانه های آنان است.» (زرکشی 1403ق، 309)

همانند این روایات، در منابع اهل سنّت نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است. (ابوداود، ج1، 137، ح57)

پیامبر صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام فرمود: «ای علی! بر زنان نماز جمعه و جماعت و اذان و اقامه واجب نیست.» (مجلسی 1405ق، ج81، 115)

از نظر فقهی، در فقه شیعه و سنّی در این مسئله تقریباً نظریه واحدی وجود دارد و آن این که ادلّه وجوب نماز جمعه به چند دسته ترخیص داده است؛ یک دسته از آنها زنان هستند. نماز جمعه یک تکلیف واجب است که در زمان حضور معصوم علیه السلام واجب تعیینی بود. چند گروه از این حضور معاف بودند؛ بنابراین، بیان و لسان ادلّه، رفع کلفت و الزام است، نه ایجاد ممانعت؛ به عبارت دیگر، وجوب نماز جمعه منوط به مذکّر بودن است، نه جواز آن. بر همین اساس، فتوای اکثر قریب به اتّفاق فقهای عظام این است که در صورت حضور، نماز جمعة زنان صحیح و کفایت از نماز ظهر آنان می کند. حتّی برخی از این هم فراتر رفته و فرموده اند: زنان در صورت عدم حضور، تکلیفی نسبت به نماز جمعه ندارند؛ ولی اگر در جماعت حضور پیدا کردند، بر آنها واجب می شود. مانند صاحب سرائر که می نویسد: در صورت عدم حضور، نماز جمعه جایز و گرنه واجب است. (مروارید، 1413ق، ج4، ص 718)

شهید اول، در «دروس الشرعیّه» می گوید: «و مع الحضور، تجب.» (همان، ج28، 647)

برخی از علما، فتوای فوق را دربارة باقی معذورین غیر از زنان؛ مانند بیماران، صحیح می دانند، ولی در زنان صحیح نمی دانند. چنان که محقق اردبیلی با این نظر مخالفت نمودند. وی گرچه نماز جمعه زنان را فقط مجزی دانسته، نه واجب؛ ولی برای فرق میان زنان و سایر معذورین؛ چه از نظر اجزاء و عدم اجزاء و چه از حیث وجوب و عدم وجوب، ادلّه وارده را تمام نمی داند، بلکه می فرماید:

«فهو رخصة(1)منوطة بالعلّة فعلی تقدیر عدمها لایسقط...لأنّ الساقط هو السعی والشهود... و سقوط الشهود لایستلزم سقوط الصلاة مطلقاً...» بعد می فرماید تمام ادلّه در مورد زنان هم جاری هستند؛ «فالفرق بینها و بین غیرها محل تأمّل.» (محقق اردبیلی 1409ق، ج2، 345)

امام خمینیu نیز نماز جمعه برای زنان را جایز و مجزی از نماز ظهرشان می دانند. (امام خمینی، ج1، کتاب الصلاة، فیمن تجب علیه صلاة الجمعه، 237)

ص: 331


1- - البته خود ایشان در ادامه بحث احتمال هم می دهند که رفع وجوب، رخصتی نباشد، بلکه عزیمتی باشد، مثل نماز مسافر.

به هر حال، حکم فقهی مسئله در کلمات فقهای عظام موجود است و غرض از این توضیح، ارائة گزارشی از جواز حضور زنان در نماز جمعه، سنّت بودن آن در کتاب های روایی و فقهی بود. مبنی بر اینکه فتوای مشهور فقهای عظام، جواز و اجزای نماز جمعه زنان است.

همچنین منابع روایی اهل سنّت نیز روایاتی که رجحان نماز در خانه را بر نماز جماعت زنان ثابت می کنند، وجود دارد؛ از جمله، روایت ذیل که ابوداود و حاکم نقل کرده اند: «نماز زن در خانه اش، از نماز در مسجد برتر است؛ البته در کتاب «تحریر المرأة فی عصر الرساله» در صحّت این روایت خدشه شده است.» (ابوشقه 1411ق، ج13، ص220)

در کتاب های فقهی معاصر فقهای اهل سنّت، مسئلة خروج زنان برای اقامة جماعت، منوط به ایمنی از وقوع در فتنه، عدم ازدحام مردان در خیابان ها و بازارهای منتهی به مساجد ذکر شده است. برخی نیز برای جمع میان هر دو فضیلت؛ یعنی جماعت زنان و عدم حضور در میان مردان، نماز جماعت زنان در خانه را پیشنهاد داده اند. (العک – الشیخ- خالد- موسوعة فقه المرأة المسلمه من الکتاب والسنه)

به نظر می رسد با وجود روایات فراوانی که در کتاب های روایی اهل سنت وجود دارد که هم ترغیب پیامبر صلی الله علیه و آله به شرکت زنان در جماعت را می رساند و هم سیرة متشرعین عصر رسالت را بیان می کند، منع تنزیهی علمای اهل سنّت از شرکت زنان در جماعت کمی عجیب می باشد.

بسیاری از فقهای عظام نیز با توجّه به اهمیّت حفظ حجاب، از روایات «منع خروج زنان از خانه،» همین معنا (افضلیّت نماز در خانه) را استنباط کرده اند.

در کتاب «روضة المتقین» در شرح روایت امام صادق علیه السلام که فرمود: «خَیْرُ مَساجِدِ نِسائِکُمْ الْبُیوتُ» (صدوق 1405ق، ج1، ص238، ح718؛ حرّ عاملی 1409ق، ج5، ص237، ح6432 و 6434؛ مجلسی 1405ق، ج80، ص371، ح32) آمده است: «لأنّها أقْربُ إلی عِصْمَتِهِنَّ وَ سترهِنَّ؛ نماز خواندن زنان در خانه به عصمت و عفاف آنان نزدیک تر است.» (مجلسی، محمدتقی، ج2، ص107)

صاحب مفتاح الکرامه در جمع آوری اقوال در این باره آورده است: «هل شرعیه إتیان المساجد للرّجال خاصّة أو لهم و للنّساء؟ فی نهایة الأحکام و کشف الإلتباس، هذا الحکم یعنی: إتیان المساجد مختصٌّ بالرّجال دون النِّساء لأنَّهُنَّ اَمرهُ بالإستتار و فی (حاشیه المیسی): إنَّما تستحبّ الفریضة فی المسجد فی حقّ الرّجال امّا النّساء فبیوتهن مطلقاً. و فی مجمع البرهان خبر یونس بن ضبیان یدلّ علی اختصاص

ص: 332

فضیلة المسجد بالرّجال کما هو المذکور فی الکتب والمشهور بینهم و فی التذکرة یکره للنساء الإتیان الی المساجد و فی (الدروس) للنّساء الاختلاف الیها کالرّجال و إن کان البیت افضلُ و خصوصاً لذوات الهیئات و فی (النفلیه) صلوة المرأة فی دارها فی (الذکری) الاقرب شرعیة اتیان المساجد للنساء و فی موضع آخر من کشف الالتباس انّ صلوة الْمَرأةِ فی بِیْتِها أفْضلُ مِنْ صَلاتِها فی المسجد و فی (اللمعة والرّوضة) الافضل المسجد لغیر المرأة أو مطلقاً بناءً علی اطلاق المسجد علی بیتها و قالا ایضاً: و مسجد المرأة بیتها بمعنی انّ صلاتها فیه افضلُ من خروجها الی المسجد أو بمعنی کون صلاتها فیه کالمسجد فی الفضیلة فلاتفتقرُ الی طلبها بالخروج و هل هو کمسجد مطلق أو هو کما ترید الخروج الیه، فتخلف بحسبه الظاهر الثانی قلت: و مَن تتبّع مباحث الجماعة و الأوقات و مباحث الحیض و الاستحاضة و غیرها، ظهر له انّ الاصحاب قائلون بشرعیة اتیان المساجد للنساء فینبغی التأمّل فی محلِ النّزاع؛ آیا رفتن به مسجد فقط برای مردان مشروع است یا برای زنان نیز جایز است؟

در «نهایة الأحکام» و «کشف الإلتباس» این امر مختص مردان شمرده شده است، نه زنان؛ زیرا به زنان دستور پوشش و پنهان شدن داده شده است.

در حاشیة «میسی» آمده است: خواندن نماز در مسجد برای مردان مستحب است، امّا استحباب نماز در خانه برای زنان به طور مطلق ثابت است.

و در «مجمع البرهان» در خبر یونس بن ضبیان آمده: فضیلت رفتن به مسجد برای مردان ثابت است، نه برای زنان.

همان طور که مشهور بین فقها هم همین است.

و علّامه حلّی در «تذکره» می نویسد: رفتن زنان به مسجد مکروه است.

و در «نفلیه» آمده است: نماز زن باید در خانه اش برپا شود.

و علّامه در «ذکری» می گوید: نماز زن در خانه اش افضل از مسجد است.

و شهید اول و دوم در «لمعه» و «روضه» می گویند: بهتر این است که بگوییم مسجد برای غیر زنان است یا این حکم به طور مطلق جاری است. بنابراین که خانه برای زنان در حکم مسجد است.

و شهید اول و ثانی نیز در معنای «مسجد المرأة بیتها» گفته اند: یعنی نماز خواندن زنان در خانه افضل از رفتن آنها به مسجد است یا به این معنا است که فضیلت نماز زنان در خانه مثل مسجد است و نیازی به رفتن به مسجد نیست. البته صاحب «مفتاح الکرامه» بعد از نقل اقوال می گوید: «کسی که مباحث احکام جماعت، اوقات، مباحث حیض، استحاضه و غیر

ص: 333

آنها را تتبّع کند، برایش روشن می شود که اصحاب، قائل به شرعیت رفتن زنان به مسجد هستند. بنابراین، سزاوار است در خصوص این موضوع دقت شود.» (حسینی عاملی، 1416ق، ج2، ص228- 229)

شهید ثانی؛ در «شرح لمعه» می گوید: «بهتر آن است که بگوییم رفتن به مسجد برای غیر زنان است یا این که بگوییم: خانه به طور مطلق «مسجد» زن است. ناگفته نماند معنای این که مسجد زن، خانه اوست، این است که نماز زن در خانه اش از رفتن او به مسجد برتر است یا به این معنا که اقامة نماز در خانه در فضیلت، مثل مسجد است و نیازی به رفتن او به مسجد نیست.» (شهیدثانی، 1410ق، ج1، ص63)

در کتاب «عروة الوثقی» آمده است: «صَلاةُ الْمَرأةِ فی بِیْتِها أفْضلُ مِنْ صَلاتِها فی المسجد؛ نماز زن در خانه بهتر از نماز او در مسجد است.» (طباطبایی یزدی، 1409ق، ج1، ص426)

امام خمینیu در تحریرالوسیله آورده است: «برای زن ها نماز خواندن در خانه، بلکه در صندوق خانه و اطاق عقب بهتراست.» (موسوی الخمینی، ج1، ص152) بنابراین از مجموع دلائل یادشده (آیات و روایات) می توان این گونه استفاده کرد که خواندن نماز در خانه نسبت به مسجد برای زنان بهتر است. امّا با تأمّلی در روایات یادشده، درمی یابیم که معمولاً تلاش شده تا به نحوی به مسئلة حجاب و پوشش اسلامی اهمیّت بدهند و به همین دلیل هم به نماز در خانه فضیلت داده اند.

1-3. نقد و بررسی

بدون تردید، اندام زن به ویژه اگر با آرایه ها و پیرایه هایی، آراسته گردد، هیجان انگیز و هوس آفرین است. از سوی دیگر زن، نیمی از پیکره جامعه انسانی را تشکیل می دهد و در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می تواند نقش آفرینی داشته باشد.

اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت جواز حضور وی در عرصه های مختلف اجتماعی را رقم زده است و با دستورات حکیمانه ای که در چگونگی منش و روش او ارائه داده، از یک سو این نیروی عظیم را از تباه شدن و در گوشه ای بی هدف و بی اثر ماندن نجات داده و از سوی دیگر جلوی فسادگری و ناهنجاری های ناشی از اختلاط زن و مرد را گرفته است. از این رو، وجود عدم امنیّت در جامعه و اهمیّت و لزوم مصونیّت زن از هرگونه تجاوز، شریعت اسلام دستور به حفظ حجاب و پوشش داده است.

ص: 334

اگر زنی بتواند خود را از دید نامحرم بپوشاند و یا دیدگان خویش را از نگاه بیگانه فرو بندد، حضور او در مسجد منعی ندارد. چنان که در مباحث گذشته گفته شد، زنان در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله با حفظ حجاب و پوشش اسلامی به نماز جماعت در مسجد حضور پیدا می کردند، بنابراین حضور زنان در مسجد با حفظ شئونات اسلامی و فوائد فراوانی که بر این حضور مترتب است، امری مستحب و نیکوست و توصیة به بجا آوردن نماز در خانه، از باب احتیاط در حجاب و پوشیده بودن آنهاست. برهمین اساس، صاحب «دروس» فرموده است: «رفتن به مسجد برای زن مستحب است مانند مردان، گر چه خانه بهتر است.» (حسینی عاملی، 1416ق، ج2، ص228- 229)

همچنین فقهای معاصر نیز این دیدگاه را تأیید کرده اند؛ امام خمینیu در این باره فرموده است: «اگر (زنان) بتوانند کاملاً خود را از نامحرم حفظ کنند، بهتر است در مسجد نماز بخوانند.» (موسوی الخمینی، مسئله 893)

همچنین حضرت آیت الله مکارم شیرازی می فرماید: «برای زن ها بهتر آن است که نماز را در خانه بخوانند، ولی اگر خود را از نامحرم به خوبی حفظ کنند، بهتر است در مسجد بخوانند.» (مکارم شیرازی، مسئله817) بنابراین، اگر کسی بگوید چون برای زن بهتر است که در خانه نماز بخواند و روایات و آیات و نیز دیدگاه های دانشمندان بزرگ اسلامی هم گواه بر این است، دلیل استواری نخواهد بود؛ از این رو که، این برتری در روایات نمی تواند مانعی باشد برای ارزش نمازی که زن می تواند در مسجد به دست آورد.

اگر نماز در خانه برای زن سزاوارتر باشد، به همین اندازه نیز خواندن نماز در مسجد یا شرکت در دعاها و دیگر مراسم های معنوی، سفارش شده و اهمیّت هر کدام در جای خود محفوظ است.

و نیز به همین مقدار که کراهت رفتن زنان به مساجد در روایات اشاره شده، در برابر، روایات بسیاری هم وجود دارد که حضور بانوان در مسجد را جائز می داند. به جهت اختصار به برخی از روایات، اشاره می کنیم:

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «همسرانتان را از رفتن به مساجد خدا منع نکنید. البته باید موقع بیرون رفتن بوی خوش (عطر) استعمال نکنند.» (ابوداود، ج1، ص155، ح565 و 566 و567)

همچنین در روایتی دیگر نیز از آن حضرت آمده است: «هنگام شب به زنان برای رفتن به مساجد اذن دهید.» (همان، ح568)

ص: 335

در کتاب کنزالعمال نیز در باب «حکم اذن زنان»، از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است: «شب هنگام که زنانتان برای رفتن به مسجد اجازه می خواهند، رخصت دهید.» (حسام الدین هندی، 1409ق، ج11، ص677، ح20872)

همچنین آن حضرت می فرماید: «وقتی که زنان شما برای رفتن به مسجد جهت اقامة نماز اجازه می خواهند، منع نکنید.» (همان، ح20873) در منابع معتبر اهل سنّت، روایاتی از پیامبر صلی الله علیه و آله به همین تعبیر آمده است: «همسر یکی از شما برای رفتن به مسجد اذن خواست، مانع نشوید.» (بخاری، 1419ق، ج2، ص406، باب555و 558؛ قشیری النیشابوری،

ج4، ص161؛ شعیب النّسائی، 1348ق، ج2، ص42) همچنین آن حضرت می فرماید: «باز ندارید زنان را از فیض مسجد، آن هنگام که از شما اجازه می خواهند.» (قشیری نیشابوری، ج4، ص161)

برخی از روایات مزبور علاوه بر تصریح در جواز خروج زنان برای اقامة جماعت در مسجد، حاکی از این است که بحث حضور زنان برای اقامة جماعت عشاء یا صبح که مستلزم خروج در تاریکی بوده، برای مردان مشکل به نظر می رسیده و حضرت با کلام فوق می خواهد که مردان رفع ممانعت نمایند. بنابراین، چنانچه زنان بتوانند حجاب اسلامی و شئون زن مسلمان و پاکدامنی خود را حفظ کنند، افضل بودن نماز

در مسجد برای زنان همچون مردان است و جای هیچ گونه تردیدی نیست و طبق این روایات نباید آنان را از فضایل و آثار معنوی مسجد محروم کرد.

در اینجا، به بعضی از افرادی که دیدگاه مخالفی نسبت به حضور اجتماعی زنان دارند و آموزه های دینی و قرآن کریم را به عنوان پشتیبانی برای حبس کردن زن به چهار چوب خانه می دانند، می گوییم: آیا به راستی آموزه های اصیل دینی و قرآنی با حضور اجتماعی زنان مخالف است و یا این مقوله نیز همچون بسیاری از موارد دیگر، نظر متحجرّانه ای است که با نام دین در جوامع اسلامی و حتّی جوامع غربی شیوع پیدا کرده است؟

قرآن کریم دربارة حضور زنان در اجتماع، مؤمنان راستین را چنین معرّفی می فرماید: «مؤمنان راستین کسانی هستند که هم از نظر عقیده، به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله معتقدند و هم از نظر درک مسائل اجتماعی و هوش جمعی، جامعه را خوب می شناسند و در مسائل جمعی حضور دارند. آنها منزوی نیستند در فعالیّت های اجتماعی حضور دارند.» (نور/62)

«أَمْرٍ جَامِعٍ»، در این آیة شریفه همان مسائل جمعی یک نظام است. این حضور می تواند

ص: 336

اَشکال مختلفی پیدا کند، مثل حضور در مسجد برای نماز جماعت و فراگیری احکام و دستورات دینی، انتخابات، نماز جمعه، و سایر فعالیّت های سیاسی و اجتماعی که در سرنوشت افراد جامعه تأثیرگذار است که این شمول هم شامل مردان می شود و هم شامل زنان.

ملاحظه می کنیم اطلاق آیة شریفه به گونه ای است که این حکم برای زن و مرد (هر دو) قابل اجرا است.

روایات یادشده نیز گذشته از خلل در اسناد آنها، از جهت دلالت نیز مورد تأمّل اند.

گذشته از دلایلی که تا کنون بدان استناد شد، روایات زیادی (روایات عام) از طریق ائمه معصومان: به ما رسیده است، مبنی بر این که مسجد متعلّق به تمام مردم، اعم از زن و مرد است و اختصاص به گروهی ندارد. (حسام الدین هندی، 1409ق، ج7، ص650؛ نوری مازندرانی، 1408ق، ج3، ص359، 554)

علاوه بر اینها، حضور زنان و مردان در مسجد، زنده نگه داشتن شعائر الهی است؛ چنان که ائمه اطهار: تأکید و تشویق فوق العاده ای نسبت به رفت و آمد به مساجد و حضور مستمر در آن کرده اند؛ زیرا بزرگداشت شعائر آسمانی و گرامی داشتن آیین دینی، نشانه دینداری و پایبندی به مقدّسات آن است. این مطلبی است که شامل بسیاری از باورهای دینی می شود که از آن دسته است: مسجد و روزه داری و روزهای ویژه ای مانند عیدها، که امام خمینیu آنها را «یوم الله» می خواندند: امام خمینیu کرامت و برتری این اماکن را این گونه بیان می نمودند: «در شرع مقدّس اسلام بسیار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همة مسجدها، مسجدالحرام است و بعد از آن مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیت المقدّس و بعد مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محلّه، بعد مسجد بازار است.» (موسوی الخمینی، مسئله 893)

مسجد که به فرمودة پیامبر صلی الله علیه و آله خانة خدا (حرّ عاملی 1409ق، ج1، ص268)، انوار الهی (نوری مازندرانی، 1408ق، ج3، ص447)، جایگاه پیامبران (همان، ص313 و359) و نیز بوستان بهشتی شمرده شده است، بهترین مصادیق شعائر الهی است. ارج نهادن به این شعائر به فرمودة قرآن کریم، نشان دهنده پرهیزکاری است: «و هرکس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دل هاست.» (حج/32) بر این اساس، حضور زنان در مساجد برای انجام فرایض دینی مصداق تعظیم و بزرگداشت مساجد است و محروم کردن آنان از این فیض بزرگ، یکی از اقسام هتک و بی احترامی است که خود ستمی بس بزرگ است.

ص: 337

ادلّة فقها و دانشمندانِ قائل به جواز و استحباب حضور زنان در مسجد

عدّه ای از فقهای عظام شیعه معتقدند که نه تنها حضور بانوان در مسجد مانند دیگر عرصه های اجتماعی (البته با رعایت شئون اسلامی) جائز است، بلکه امری نیکو و مستحبّ می باشد. (محقق اردبیلی، 1409ق، ج2، ص159؛ شهید اول، 1412ق، ج1، ص155) حتّی بعضی از فقهای معاصر می فرماید: برای زنان در صورتی که خود را از نامحرم به خوبی حفظ کنند، بهتر است نماز را در مسجد بخوانند و اگر راهی برای یادگرفتن مسائل اسلامی جز از طریق رفتن به مسجد وجود ندارد، واجب است به مسجد بروند. (مکارم شیرازی، مسئله817)

ادلّه قائلین به جواز و استحباب حضور زنان در مسجد، عمومات و اطلاقات روایاتی است که بیانگر ترغیب و تشویق بر رفت و آمد به مساجد و بهره مندی از فضائل مسجد بر انسان، قطع نظر از جنسیّت است. این عدّه که اکثریّت علما را تشکیل می دهند بر این مدّعای خود به برخی از شواهد تاریخی نیز تمسّک نمودند.

در منابع روایی اسلام، روایات زیادی وجود دارد که همگی بیانگر این است که مساجد متعلّق به تمام مردم، اعم از زن و مرد است. با اندکی دقّت در این روایات، به روشنی درمی یابیم که میان مرد و زن هیچ گونه تفاوتی وجود ندارد؛ زیرا واژه هایی مانند، «انسان های با تقوا، مؤمن، متّقین، اهل مسجد، منع نکردن و جز آن،» اختصاص به گروهی ندارد و برای عموم مسلمانان است.

در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: «هنگامی که دیدید شخصی بر رفت و آمد به مسجد مداومت دارد، او را مؤمن بدانید؛ زیرا مسجد خانه انسان های با تقوا و صالح است.» (نوری مازندرانی، 1408ق، ج3، ص362)

همچنین در روایتی دیگر فرمودند: «مسجد خانة هر مؤمنی است.» (حسام الدین هندی، 1409ق، ج7، ص650؛ نوری مازندرانی، 1408ق، ج3، ص359، 554) آن حضرت در بیانی دیگر مسجد را خانة همة متّقیان و پرهیزکاران دانسته اند. (حسام الدین هندی، 1409ق، ج7، ص659، ح20785؛ پاینده، 1374ق، ص596، ح3083)

و نیز فرمودند: «هر کس خانه اش مسجد باشد، خداوند کارش را با رحمت و شادی قرار داده، و اجازه عبور از صراط به سوی بهشت را به او خواهد داد.» (نوری مازندرانی، 1408ق، ج7، ص659)

امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: «اهل مسجد، زائر خدا هستند و بر صاحب خانه است که بر

ص: 338

زائرش هدیه ای بدهد.» (حرّ عاملی 1409ق، ج5،ص201، صدوق، 1363ش، ص291)

همچنین روایات متعدّدی که در آنها واژه «مَشی» و «مَن أسَرج» آمده است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «کسی که به مسجدی از مساجد خدا برود، برای هر گامی که برمی دارد تا به منزل برگردد، ده حسنه برایش نوشته می شود و ده گناه از او برداشته و ده درجه ترفیع می یابد.» (حرّ عاملی 1409ق، ج5، ص201؛ صدوق، 1363ش، ص291)

و همچنین در روایتی دیگر فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله : «خداوند فرمود: آگاه باش که خانه های من در زمین مساجد هستند و برای اهل آسمان ها همچون ستارگان برای اهل زمین می درخشند؛ آگاه باش، خوشا بحال کسی که مساجد خانه های اوست [بیشتر وقت ها در مساجد، نمازهایش را می خواند]؛ آگاه باش، خوشا به حال بنده ای که در خانه اش وضو بگیرد، سپس مرا در خانه ام زیارت کند؛ آگاه باش، بر زیارت شده واجب است که زائرش را تکریم کند؛ آگاه باش، به کسانی که در تاریکی ها به مساجد می روند بشارت بده به نور ساطع در روز قیامت.» (حرّ عاملی 1409ق، ج1، ص382؛ ابن ماجه، ج1، ص257، ح781)

امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: «هرکس به طرف مسجد برود، پایش را بر هیچ تر و خشکی نمی گذارد، مگر اینکه زمین تا طبقات هفت گانه اش برای او تسبیح می گویند.» (صدوق 1405ق، ج1، ص233؛ مجلسی، 1405ق، ج84، ص13)

امام علی علیه السلام در مورد همسایة مسجد فرموده است: «نماز همسایة مسجد _ در خانه _ نماز کامل نیست؛ جز اینکه عذری داشته باشد. از آن حضرت سؤال شد که همسایة مسجد چه کسی است؟ فرمود: کسی که صدای اذان را بشنود.» (مجلسی، 1405ق، ج83، ص379؛ نوری مازندرانی، 1408ق، ج3، ص356؛ تمیمی مغربی، 1385ق، ج1، ص148)

همچنین آن حضرت علیه السلام فرمودند: «همسایه مسجد اگر مانعی برایش نبوده و سالم باشد و در این حال برای نماز واجب در مسجد حاضر نشود، نمازش مقبول درگاه الهی نخواهد بود.» (حرّ عاملی 1409ق، ج3، ص 479، روایت5) حتّی رسول خدا صلی الله علیه و آله در مقام تأکید بر این امر می فرمایند: «لاصَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلاّ فِی مَسْجِدِه؛ یعنی همسایه مسجد نمازش مقبول نیست، مگر در مسجد. (همان، ص478، روایت 1) این احادیث و دهها روایت دیگر همه دلالت بر این دارد که نماز خواندن همسایه مسجد بدون عذر در غیر از مسجد کراهت دارد، و سیره و فتاوای فقهای ما نیز رد طول تاریخ برگرفته از همین تأکیدها می باشد.

در روایتی دیگر آمده است: «امام علی علیه السلام در جواب عدّه ای که به حضرت گفتند: عدّه ای

ص: 339

از همسایگان مسجد در نماز جماعت حاضر نمی شوند، فرمود: باید در نماز جماعت ما حضور یابند، یا اینکه از ما دوری گزینند و همسایة ما نشوند و ما هم همسایة آنها نشویم.» (حرّ عاملی 1409ق، ج3، ص479) ازاین رو، روایاتی که با کلمات: «مَن»، «مَن مَشی»، «مَن أسَرج» «متّقین»، «مؤمن» و «اهل المسجد، جارالمسجد» و امثال این واژه ها شروع شده، دلالت بر عموم می کند.

همچنین دیگر روایاتی که به طور عام، (اعمّ از زن و مرد) مورد تأکید و تشویق بسیاری به رفت و آمد به مساجد و حضور مستمر در آن و روشنایی بخشیدن به مساجد شده است. (صدوق 1405ق، ج1، ص238، ح716؛ طوسی، 1414ق، ص139)

ص: 340

ج) گفتار سوم: شرایط حضور زنان در مسجد

اشاره

به طور کلّی در شریعت اسلام برای حضور بانوان در عرصه های مختلف اجتماع، مانند شرکت در مساجد و جماعات، دستوراتی ارائه شده است که به مهم ترین آنها اشاره می شود:

1. رعایت حجاب و پوشش اسلامی

از روایات بسیاری که دربارة وظایف و چگونگی روابط اجتماعی زنان از حضرات معصومان: صادر شده است، به خوبی استفاده می شود که یکی از مسائل مهمّی که زنان در هنگام حضور در صحنه های اجتماعی باید رعایت کنند، حفظ حجاب و عفت و به طور کلّی حفظ جامعه از ایجاد فساد و فحشا و منکرات است.

وجوب رعایت حجاب (پوشش) در زنان، حکم ضروری دین و از امور بدیهی قرآن کریم است. چنان که قرآن کریم می فرماید: «به زنان با ایمان بگو: چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خویش را _ جز آن مقدار که قهراً نمایان می شود _ بر بیگانه آشکار نسازند، جز برای شوهران، و گوشه های روسری خویش را بر سینه افکنند. (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)» (نور/31)

این آیة شریفه بیانگر این است که مسلمان، چه مرد و چه زن، باید از چشم چرانی و نگاه های هوس آلود دوری کند و شخصی پاکدامن و منزّه باشد. این آیة شریفه نه تنها زنان را به نحوة رفتارشان آشنا می کند، بلکه مردان را نیز به وظایفی که در برخورد با بانوان دارند، تنبّه می دهد.

قرآن کریم، از اهل ایمان می خواهد که برای حفظ عفّت و پاکدامنی خود و جامعه، نگاهشان را مهار سازند: «به مؤمنین بگو: دیدگان خویش را از نگاه به زنان اجنبی باز گیرند و فرج های خویش را نگهدارند؛ این برای ایشان پاکیزه تر است که خدا از کارهایی که می کنید آگاه است.» (نور/30)

ص: 341

در روایات اسلامی، جملاتی مشاهده می شود که بیانگر عقوبت و آثار مخرّب نگاه حرام (ر.ک: اسلامپور کریمی، ش١٤٢ مجله پیام زن، ص٦٨ و پاسدار اسلام، ش٢٧٩ و ٢٨٠ اسفند و فروردین ١٣٨٣و ش٢٨١، سال١٣٨٤ش)در دنیا و آخرت است.

امام صادق علیه السلام می فرماید: «نگاه پیاپی، بذر شهوت را در دل می افشاند و همین امر برای هلاکت بیننده اش کافی است.» (حرّ عاملی 1409ق، ج14، ص139، ابواب مقدمات النکاح، باب 104، ح7)

نگاه حرام، قدرت تصمیم گیری صحیح و استفاده از عقل را از انسان سلب می کند، و بیشتر انحرافات جنسی و خلاف اخلاق اسلامی، از یک نگاه آغاز شده است.

ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند، دل کند یاد

شایان ذکر است آنچه گذشت، ویژه نگاه مرد به زن نیست؛ بلکه نگاه معنادار (حرام) زن به مرد نیز همین آثار را در پی دارد. از اینکه می بینیم در آموزه های دینی در خصوص زنان دربارة رعایت حجاب و پوشش اهتمام بیشتری شده، به این دلیل است که در زنان زمینه بیشتری برای خودنمایی وجود دارد.

پس زنان باید پوشش مناسبی داشته باشند و آرایش و زیور خود را آشکار نسازند و در صدد تحریک و جلب توجّه مردان برنیایند. بنابراین، پوشش اسلامی برای زنان در همه حال امری واجب است و باید به دستور قرآن کریم و حضرات معصومان: رفتار کنند. اصولاً زیبایی انسان ها به ویژه زنان، برای خود آنان یا شوهرانشان است و اگر در رفت و آمدها به نمایش درآید، موجب خشم خدا می شود و کارهایی هم که سبب جلب توجّه نامحرم می گردد پسندیده نیست. اگر نحوة راه رفتن و یا سخن گفتن، توجّه دیگران را جلب نماید، سبب می شود که از فضیلت هائی که برای رفتن به مسجد ذکر شده است، به گناه تبدیل شود و گاه ممکن است با بی توجّهی، به جای خشنودی خداوند، خشم غضب خداوند برای او ثبت شود.

2. عدم تعطّر و تزیّن

در منابع اسلامی، برای حفظ حرمت مسجد، آدابی ذکر شده است که رعایت آنها مستحب و ترک آنها با جایگاه مساجد منافات دارد. یکی از آن آداب زینت کردن به هنگام رفتن به مسجد است.

خداوند متعال به عنوان یک قانون همیشگی که شامل تمام اعصار و قرون می شود،

ص: 342

دستور می دهد: «ای فرزند آدم! زینت خود را هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشید.» (اعراف/31)

زینت این در آیة شریفه هم شامل «زینت های جسمانی» است که عبارت از پوشیدن لباس های مرتّب و پاک و تمیز، و شانه زدن موها، و به کار بردن عطر و مانند آن می شود، و هم شامل «زینت های معنوی» یعنی صفات انسانی و ملکات اخلاقی و پاکی نیّت و اخلاص. (علی بابائی، 1382ش، ج٢، ص40)

طبق احادیث و کتاب های تفسیری، مقصود از زینت در آیة شریفه، پوشیدن لباس پاکیزه و فاخر، شانه زدن موی، در دست کردن انگشتر فاخر، عطر زدن و... است. (حرّ عاملی 1409ق، ج١، ص٤٢٦)

در روایات رسیده، استفاده از بوی خوش از اخلاق پیامبران و سیرة آنان شمرده شده و تأکید گردیده است که: مردان نباید از استعمال بوی خوش غافل باشند. صاحب کتاب «عروة الوثقی» می گوید: «مستحب است به هنگام رفتن به مسجد از بوی خوش و لباس های تازه استفاده کند.» (طباطبایی یزدی، 1409ق، ج1، ص٤٢٦)

در سیرة پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است: «پیامبر صلی الله علیه و آله در زندگی خویش، برای خرید عطر بیشتر از خوراک هزینه می کرد.» (طبرسی، 1376ش، ص43؛ مجلسی 1405ق، ج١٦، ص٢٤٨) آن حضرت صلی الله علیه و آله به پیروان خویش توصیه می فرماید: «از شایستگی مرد آن است که در هر روز به خویش عطر بزند و اگر ممکن نیست، هر دو روز یکبار و اگر این هم ممکن نیست، پس در هر جمعه آن را ترک نکند.» (مجلسی 1405ق، ج١٦، ص٢٤٨؛ کلینی، 1405، ج6، ص510، ح4) در سیرة امام حسن علیه السلام آمده است: «خیثمة بن ابی خثیمه گفت: امام حسن علیه السلام هنگامی که به نماز برمی خاست، بهترین لباس هایش را می پوشید. به او گفتند: ای فرزند رسول خدا، چرا بهترین لباس هایت را می پوشی؟ فرمود: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و من نیز خود را برای پروردگارم می آرایم، چنان که خدای تعالی می فرماید: زینت خود را به هنگام عبادت در مسجد برگیرید. بنابراین، دوست دارم که بهترین لباسم را بپوشم.» (نوری مازندرانی، 1408ق، ج3، ص226؛ تفسیر مجمع البیان، ج١، ص٤١٢) بنابر مطالب یادشده درمی یابیم که استفاده از لباس های تازه و بوی خوش و زینت دادن سر و صورت به هنگام رفتن به مسجد، یکی از مصادیق «زینت» در آیة شریفه است که امری مطلوب و نیکو شمرده شده است. امّا همین امر مستحب که این قدر تأکید شده است در مورد زنان روا

ص: 343

نیست؛ زیرا تزیّن (آرایش) زنان باید برای شوهرانشان باشد و بیرون از خانه سبب تحریک دیگران می گردد که از نظر شرع مقدّس ممنوع است. بر این اساس، در منابع روایی اسلام تأکید شده است که حضور زنان در مسجد باید بدون استفاده از عطر و بوی خوش باشد؛ چنان که پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «زنان هنگام حضور در مسجد، از بوی خوش استفاده نکنند.» (النووی، 1407ق، ج4، ص199؛ قشیری نیشابوری، ج2، ص33)

و در روایت دیگر نبوی صلی الله علیه و آله آمده است: «هرگاه زنی خود را خوشبو کند، سپس به مسجد برود، نمازش قبول نمی شود، تا آنکه آن بوی خوش را از خود برطرف کند.» (ابن ماجه، ج2، ص1326، ح4002)

و همچنین آن حضرت در روایتی دیگر چنین می فرماید: «پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: زنان را از مسجد منع نکنید و آنها نیز نباید با خوشبویی از خانه خارج شوند و به مسجد روند؛ همچنین امام علی علیه السلام می فرماید: وقتی زنان با بوی خوش و زینت کرده بیرون روند، خداوند را نافرمانی (معصیت) می کنند؛ زیرا بر خلاف دستورات او عمل کرده اند، در این صورت جایز نیست که اجازه داده شود.» (ابن حزم اندلسی، ج4، ص198)

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «اگر زنی خود را معطر کند و بر گروهی (مردانی) بگذرد که بوی او را دریابند، زناکار است.» (پاینده، 1374ق، ص٣٤، ح١٧٧) در حدیث دیگر از آن حضرت آمده است: «هرگاه زنی برای غیر شوهرش خود را معطر نماید، سپس از خانه اش بیرون رود، تا زمانی که به منزلش برمی گردد، مورد لعنت خداوند است.» (حرّ عاملی 1409ق، ج١٤، ص١١٤؛ مجلسی 1405ق، ج 100، ص247) بر این اساس، آن حضرت صلی الله علیه و آله دربارة شرط خروج بانوان از منزل و حضور در مسجد می فرماید: «هنگامی که یکی از شما (زنان) قصد مسجد کرد، نباید از بوی خوش استفاده نماید.» (النووی، 1407ق، ج4، ص199؛ قشیری نیشابوری، ج2، ص33)

همان گونه که عطر زدن و استعمال بوی خوش در مقابل نامحرم مفسده دارد. تزیّن و آرایش نیز به لحاظ فسادانگیز بودن، به شدّت منع شده است.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در این باره فرمود:«حکایت زنی که دامن کشان و آمیخته به زینت در بیرون خانه راه می رود، چون ظلمتی است در روز قیامت که از خود نور ندارد.» (پاینده، 1374ق، ص٥٦٢، ح٢٧٢)

فلسفه این امر نیز روشن است و آن این که شریعت اسلام برای عفّت و پاک زیستی

ص: 344

اهمیّت فوق العاده قائل است، به هیچ وجه از بی عفّتی و بدحجابی که مقدّمه آلوده شدن و ارتکاب حرام و فرورفتن در محرّمات جنسی است، چشم پوشی نمی کند. بنابراین، دربارة حضور زنان برای عبادت در مسجد چون در انظار مردان نامحرم قرار می گیرند و معطّر بودن آنان، موجب التهاب مردان و تحریک غریزه جنسی آنان می شود، عبادتی که باید سازنده باشد و آثار مفیدی برای پاکی و پرهیزگاری داشته باشد، منشأ گناه و ارتکاب حرام می گردد. برای اینکه از چنین پیامدهای ناسالم جلوگیری شود، اسلام دستور می دهد که زنان بدون زینت و خوشبوئی به مسجد بروند.

افزون بر این، ممکن است در صورت تعطّر و تزیّن زنان برای رفتن به مسجد، در مسیر راه مورد آزار و اذیّت افراد هرزه و بی بندوبار قرار گیرند. از این رو، ضرورت ایجاب می کند که زنان خداجو حضورشان برای عبادات در بهترین مکان ها بدون زینت و خوشبوئی باشد؛ زیرا این

کار به تقوا و پاک زیستی نزدیک تر و ارزنده تر است. در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است: «زنان را با ساده پوشی عادت و یاری دهید؛ زیرا اگر یکی ازآنان با لباس تجمّلی و زیورهای نیکو بیرون رود، در نظر بینندگان خوش آید. (باعث هیجان شهوت و فتنه می شود)» (نوری مازندرانی، 1408ق، ج 14، ص182؛ حسام الدین هندی، 1409ق، ج16، ص372؛ ابن ابی الحدید، ج12، ص69)

نکته در خور توجّه این که گفته شد شایسته نیست زنان از بوی خوش استفاده کنند یا خود را بیارایند، بدین منظور است که اسباب وسوسة نامحرمان و مورد ملعبه بیماردلان قرار نگیرند؛ و گرنه اگر در مکانی تنها زنان باشند و یا مسجدی فقط برای زنان باشد و راه رفت و آمدشان ویژه زنان در نظر گرفته شده باشد، روشن است که کسی آن را ناروا نخواهد دانست و یا اگر زن در خانه تنها برای خرسندی شوهرش خود را بیاراید، نه تنها منعی ندارد، بلکه مستحب است. چنان که فقها گفته اند: «...استعمال بوی خوش، پوشیدن لباس های زیبا و اظهار زیور (برای شوهر) ظاهراً از مستحبّات مؤکّد است.» (بحرانی، ج٢٣، ص١١٩)

3. لزوم اجازه شوهر

بر اساس اصل برائت و اباحه اعمال، در راستای آزادی و کرامت زن و برابری انسان ها، خروج زن از منزل برای حضور عرصه های اجتماعی و معاشرت وی بدون آنکه مفسده ای داشته باشد، باید عملی روا و جائز تلّقی شود؛ امّا با توجّه به حقوق شوهر و تکالیف متقابل زن، به خصوص تمکین او در برابر استمتاع شوهر و نیز با در نظر گرفتن مصالح خانواده و

ص: 345

مسئولیّت شوهر در حفظ و صیانت زن، این حقّ زن با اشکالات و ابهاماتی مواجه شده است. در اینجا _ با توجه به تناسب مطلب _ به اختصار به تشریح آن می پردازیم.

در منابع روایی اصیل اسلامی، احادیث و روایات متعددّی بر این مطلب تصریح دارد و فقهای عظام نیز بدان فتوا داده اند. به جهت اختصار، به ذکر چند روایت (به عنوان نمونه) بسنده می کنیم:

3-1. علی بن جعفر می گوید: از برادرم، موسی بن جعفر علیه السلام ، پرسیدم، آیا زن می تواند بدون اذن شوهر از خانه خارج شود؟ حضرت فرمود: خیر...» (حرّ عاملی، 1409ق، ج١٤، باب٧٩، ص١١٣، ح٥)

3-2. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «هر زنی که بدون اجازه شوهرش از منزل خارج گردد، نفقه او بر شوهر واجب نیست تا آنکه بازگردد.» (کلینی، 1405، ج5، ص506)

3_3. پیامبر صلی الله علیه و آله از بیرون رفتن زن بدون اجازه شوهر منع کرد؛ اگر چنین کند تمام فرشتگان آسمان و هر جن و انسی که بر او گذر کند او را نفرین کند تا به خانه برگردد.» (حرّ عاملی، 1409ق، ج14، ص154، ب117، ح5)

3-4. در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که: «زنی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! حق شوهر چیست؟ حضرت فرمودند: بیش از آن است که تصوّر شود. گفت: برخی از آن را بیان فرما. حضرت صلی الله علیه و آله فرمود: زن نمی تواند بدون اذن شوهر روزه مستحبی بگیرد و نمی تواند بدون اذن از خانه خارج شود...» (همان، ج١٤، باب ٧٩، ص١١٢، ح٢)

3-5. در روایتی معتبر از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود: زنی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: ای رسول خدا! حق شوهر بر زنش چیست؟ حضرت فرمود: اینکه از شوهر اطاعت کند و نافرمانی نکند... و بدون اذن او از خانه خارج نشود و اگر بدون رضایت شوهر از خانه بیرون رود، فرشتگان آسمان و زمین و ملائکه غضب و رحمت او را لعنت و نفرین می کنند، تا زمانی که برگردد. (همان، ج١٤، ص١١٢_١١١)

در فقه پویای امامیّه، نظریة مشهور فقهای عظام بر این است که زن برای خروج از منزل شوهر، لازم است رضایت شوهر را جلب نماید. فقهای عظام شوهر را محق می دانند که از بیرون رفتن زن منع کنند. جهت تبیین مطلب به کلام برخی از فقیهان اشاره می کنیم:

شیخ طوسیu فرمود: «مرد حق دارد زن را از بیرون رفتن منع کند؛ زیرا، شوهر در تمام شبانه روز مستحق استمتاع و بهره وری از زن است؛ و چون این حق را دارد، می تواند از همراهی

ص: 346

جنازه پدر، مادر و فرزندش جلوگیری کند و...؛ زیرا اطاعت شوهر واجب است و حضور در این مراسم مباح است یا استحباب دارد، و امر واجب (امر شوهر) بر آنها مقدّم است.» (طوسی، 1388ق، ج٤، ص٣٣١) همچنین شهید ثانیu در «مسالک الافهام» می نویسد: «از جمله تکالیف زن در برابر شوهر این است که از منزل بدون اذن او خارج نشود؛ حتّی اگر برای دیدن بیماران و حضور در مراسم فوت یکی از اقوامش باشد.» (شهید ثانی، 1416ق، ج8، ص308)

مرحوم محمد باقر سبزواری(سبزواری، کفایة الاحکام، ص١٨٦) و مرحوم صاحب جواهر(نجفی، 1392ق، ج٣١، ص٣٠٦) نیز چنین عقیده ای داشته اند.

همچنین امام خمینیu در «تحریرالوسیله» فرموده است: «هر یک از زن و شوهر حقّی بر دیگری دارد که باید بدان قیام کند؛ گرچه حقّ شوهر عظیم تر است؛ از جمله حقوق مرد آن است که زن از وی اطاعت کرده و نافرمانی ننماید، از خانه اش بدون اجازه او خارج نشود، اگرچه

برای ملاقات یا عیادت پدر و بستگانش؛ حتّی در مراسم عزای آنان بدون اذن شرکت نکند.» (موسوی الخمینی، ج٢، ص٣٠٣) آیت ا... خوئیu نیز در این باره فرمود: «زن نمی تواند بدون اذن شوهر از خانه بیرون رود؛ در صورتی که بیرون رفتن وی با حقّ استمتاع شوهر منافات داشته باشد؛ البتّه احتیاط مستحب آن است که مطلقاً بدون اذن نرود. خروج بدون اذن، سبب نشوز است. انجام سایر کارها بدون اذن شوهر بر زن حرام نیست؛ مگر اینکه با حقّ استمتاع شوهر منافات داشته باشد.» (موسوی خوئی، 1410ق، ج٢، ص٢٨٩)

بعضی از حقوقدانان نیز متأثر از چنین باور غالبی، گفته اند: «از نظر فقهی، اصولاً خروج از خانه به هر منظور که باشد، باید با موافقت شوهر انجام پذیرد.» (حائری(شاهباغ)، 1379ش، ص٩٦٤؛ محقق داماد، 1372 ش، ص٣١٦)

به هر حال، مبانی این باور می تواند از یک سو، اعتقاد به لزوم اطاعت زن از شوهر به صورت مطلق باشد. (نجفی، 1392ق، ج٣١، ص١٤٧)

و از سوی دیگر می توان اساس نظریه ذکر شده را بر این ادّعا قرار داد که حقّ کامجویی شوهر مطلق است و هیچ قید و شرطی آن را محدود نمی سازد. از این رو، زن باید برای خروج از منزل که زمینة بهره جویی مرد را از میان می برد، اجازه بگیرد. (همان، ج١٧، ص٣٣٣) البته در اثبات این نظریه برخی به آیة ٣٣ سورة احزاب استناد کرده اند.» (مشکینی، علی، ص٢٢٦)

با ملاحظه مطالب ذکر شده درمی یابیم که نظریة «منع خروج زن از منزل» بدون اذن شوهر هم از جهت ادلّه و هم از جهت قائل از وجاهت به ظاهر مناسبی برخوردار است؛ امّا

ص: 347

با این وجود، جمعی از فقها و اندیشمندان به مخالفت با این نظریه و ردّ مبانی آن اهتمام ورزیده اند و حقّ منع شوهر برای خروج زن را به حقّ کامجویی وی که حقّ مسلّم و اصلی شوهر در زندگی خانوادگی است، مربوط دانسته اند. (شمس الدّین، محمد مهدی، 1996م، ص112)

آیت ا... خوئیu نیز به رغم آنکه در نهایت از باب احتیاط، مطابق نظر مشهور فتوا داده است، خروج زن از منزل را از توابع حقّ استمتاع شوهر دانسته اند. (موسوی خوئی، 1410ق، ص٢٨٩)

به نظر نگارنده، با توجّه به در نظر گرفتن اصل اولی و اباحه اعمال و ملاحظه نظام حقوق و تکالیف متقابل ناشی از زندگی خانوادگی زناشوئی و با بررسی و امعان نظر در ادلّه قول مشهور، پذیرش و تأیید دیدگاه اخیر از ارجحیت ویژه ای برخوردار است.

امّا دربارة استناد به آیة 33 سورة مبارکه احزاب، باید گفت: که این آیة شریفه در خطاب به همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و اصولاً در مقام توصیه و سفارش به حفظ عفّت و حجاب نازل شده است، که به زنان پیامبر صلی الله علیه و آله و دیگر زنان مؤمنه دستور می دهد که در خانه های خود بمانند و همچون جاهلّیت نخستین ظاهر نشوند و خودنمائی نکنند؛ چون واژه «تبرّج» که در آیة شریفه آمده، به معنای خودنمائی و خودآرائی و نمودن زیبائی ها در مقابل دیگران است. (زبیدی، ج٥، صص٤١٧ و ٤١٨)

پس روشن است که این آیة شریفه، به ممنوعیّت خروج زن از منزل بدون اذن شوهر، هیچ ارتباطی ندارد.

نکته شایان توجّه دربارة روایات این است که این روایات، در مقام منع خروج زنی است که از انجام وظیفه اش سر باز زده و با بی اعتنائی به حقّ مسلّم شوهر (حق استمتاع)، خانه و خانواده را رها کرده است. بدین سان، روایات ذکر شده هیچ گونه منافاتی با بیرون رفتن متعارف و معقول بانوی خانه به گونه ای که با حقوق شوهر موافق باشد، ندارد؛ مؤیّد این تحلیل، هماهنگی میان عمل ناپسند ترک شوهر و بیرون رفتن زن از خانه، با کیفری که در روایات آمده (نفرین فرشتگان و لعن جن و انس) است که بدون تردید باید گفت: این کیفر برای زنان سازگار نیکوکاری که برای اموری چون، حضور در مسجد برای انجام عبادت و یادگیری احکام اسلامی و صلة رحم از خانه خارج می شوند، پنداشتی است که با انبوه آموزه های دینی و اخلاقی و نظر علمای اسلام ناهماهنگ و در تضاد است. بنابراین، روایات ذکر شده هیچ گاه در مقام ممنوعیّت بی قید و شرط بیرون رفتن زن از خانه شوهر نیست؛ بلکه تنها به ملاحظة حقّ شوهر در کامجوئی از همسرش، خروج زن از منزل شوهر محدود می شود.

ص: 348

ناگفته نماند که منع خروج زن از منزل، تنها در صورت منافات با حقّ استمتاع شوهر، خلاصه نمی شود؛ بلکه معیار مهم دیگری نیز وجود دارد که کمتر مورد توجّه فقهای عظام واقع شده است؛ این معیار که در مورد رفت و آمدها و معاشرت های زن بسیار تعیین کننده می باشد، موقعیّت ریاست شوهر و مدیریّت وی در خانواده است.

بر اساس ریاست شوهر و مقام سرپرستی او بر خانواده و اعضای آن که مسئولیّتی برای حفظ و رعایت مصالح خانواده و پاسداری از حرمت و حیثیّت آن است، این اختیار برای او وجود دارد که برای حفظ نظام خانواده و حراست از ناموس و عفّت آن، معاشرت ها و رفت و آمدهای زن را تحت کنترل و نظارت خویش قرار داده و حتّی در صورت اقتضای اوضاع و احوال محیطی و...، محدودیت هایی را برای وی در نظر بگیرد؛ چنان که متفکّر شهید استاد مطهریu با درک همین واقعیّت، گفته است: «مصلحت خانواده ایجاب می کند که خارج شدن زن از

خانه توأم با حلّیت رضایت شوهر و مصلحت اندیشی باشد؛ البته مرد هم باید در حدود مصالح زندگی نظر بدهد، نه بیشتر.» (مطهری، 1367ش، ص88)

بنابراین، شوهر به عنوان رئیس خانواده می تواند با تشخیص مصلحت، رفت و آمد و معاشرت های همسرش، حتّی رفتن او به مسجد را با محدودیّت مواجه سازد؛ مثلاً در مواقعی که خوف تعرّض یا اختلاط های ناشایست و معاشرت های بی بندوبار می رود و یا زمانی که شوهر بیرون رفتن زن را خطر و آسیبی برای کانون گرم خانواده می بیند، حقّ دارد از خروج او ممانعت نماید؛ البته در مواردی که مفسده و منع شرعی وجود نداشته باشد، محدودیّت شوهر مستندی ندارد. به عنوان مثال هنگامی که زن برای استیفای حقوق قانونی خویش مانند، شرکت در انتخابات، اقامة دعوا در دادگاه و...، یا انجام فرائض دینی، (انجام حجّ، ادای خمس و...) و یا عیادت و مراقبت از والدین خود از منزل خارج می شود، نیازی به موافقت شوهر ندارد و او نیز نمی تواند مانع شود.

با توجّه به این مطالب، اگر زن برای رفتن به مسجد اجازه خواست و شوهر مفسده ای در این حضور وی نمی بیند، شایسته است که منع نکند. پیامبر صلی الله علیه و آله در این باره فرمودند: «هنگامی که زنان از شما اجازه رفتن به مسجد می خواهند، آنان را از بهره و نصیبشان از مسجد محروم نکنید و اجازه دهید.» (قشیری نیشابوری، ج٢، ص٣٣)

4. عدم اختلاط زن و مرد در مسجد

بدون شکّ، یکی از عوامل شیوع فساد که دامن گیر جهان امروز، به ویژه کشورهای

ص: 349

غربی شده است، برداشتن حائل و حریم میان زن و مرد در ادارات، کارخانه ها و دیگر اماکن و محافل عمومی است. در این برخوردها معمولاً بذر فساد و گناه افشانده می شود و روز به روز ریشه می دواند.

قرآن کریم نیز بر این مطلب، تأکید کرده است؛ به این آیات الهی به دقّت بنگریم: «هرگاه از ایشان (زنان پیامبر) چیزی خواستید، از پشت پرده و حائل طلب نمائید؛ این برای دل های شما و آنها، به طهارت نزدیک تر است...» (احزاب/53)

صراحت آیة شریفه در عدم اختلاط زنان و مردان، قابل انکار نیست. گرچه شأن نزول این آیة شریفه، ویژة زنان پیامبر صلی الله علیه و آله است، امّا روشن است که مورد نمی تواند شمول مفهومی آیه را محدود و به اصلاح علمی «مورد نمی تواند مخصّص باشد.» بنابراین، این آیة شریفه در منع اختلاط زن و مرد و حفظ زنان از محرکات شهوانی، وارد شده است.

علّامه شهید مطهری قدس سره در تفسیر آیة شریفه مزبور می نویسد: «... طبق این دستور، مرد نباید وارد جایگاه زنان شود، بلکه اگر چیزی می خواهد و مورد احتیاج اوست باید از پشت دیوار (حائل) صدا بزند....»

جملة: «ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنّ...؛ این برای دل های شما و آنها، به طهارت نزدیک تر است(احزاب/53)؛ مانند جمله: «وَأَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَّهُنَّ...» که در آیة60 سورة نور آمده است، دلالت می کند که هر اندازه مرد و زن، جانب ستر و پوشش و ترک برخوردهایی که مستلزم نظر است را رعایت نمایند، این عمل به تقوا و پاکی نزدیک تر است. چنان که گفتیم: رخصت های تسهیلی و ارفاقی که به حکم ضرورت داده شده است، نباید رجحان اخلاقی ستر و پوشش و ترک نظر را از یاد ببرد. (مطهری، 1367ش، ص154)

همچنین این متفکّر اسلامی دربارة زیان های اختلاط در این عصر ارتباطات و دهکده جهانی می نویسد: «جامعه امروزی، زیان های اختلاط زن و مرد را به چشم خود می بیند؛ چه لزومی دارد که زنان، فعالیّت های اجتماعی خویش را به اصطلاح دوشادوش مردان انجام دهند؟! آیا اگر در دو صف جداگانه انجام دهند، نقصی در فعالیت کاری آنان رخ می دهد؟ از جمله اثر بارز این دوشادوشی ها این است که هر دو همدوش را از کار و فعالیّت مثبت بازمی دارد و هر یک را به جای توجّه و دقّت به کار خود، متوجّه «همدوش» می کند، تا آنجا که غالباً این همدوشی ها به هم آغوشی ها منتهی می گردد.» (همان، ص٢٣٧)

شریعت حیات بخش اسلام در عین این که به زنان، اجازه می دهد که در امور عبادی

ص: 350

مسجد و سایر فعالیّت های سیاسی و اجتماعی شرکت کنند، از اختلاط نهی فرموده است تا مبادا روزی بستر آلودگی های اخلاقی فراهم آید.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: « میان مردان و زنان نامحرم فاصله اندازید؛ زیرا، بر اثر ملاقات و اختلاط، گرفتار درد و بلایی می شوید که دوا ندارد. بر شما باد که از اختلاط با زنان اجتناب نمایید.» (نوری مازندرانی، 1408ق، ج 14، ص 264؛ ادهمی مصری، ص١٤٠) بر همین اساس آن حضرت در زمان رسالتش برای جلوگیری از اختلاط زن و مرد در مسجد، دستور داد که برای زنان؛ درِ جداگانه ای به مسجدالنّبی بسازند. (ابوداود، ج١، ص١٠٩) که هنوز هم به نام «بابُ النّساء» وجود دارد.

مولوی می گوید:

هیچکس را با زنان محرم مدار

که مثال این دو پنبه است و شرار (مولوی، دفتر پنجم، بیت 3872)

در روایت آمده است روزی پیامبر صلی الله علیه و آله در بیرون مسجد بودند، دیدند مردان و زنان با هم از مسجد بیرون می آیند؛ حضرت خطاب به زنان فرموند: «بهتر است صبر کنید ابتدا مردان بروند، سپس شما» (ابوداود، ج٢، ص٥٣٣)

همچنین دربارة خروج زنان و مردان از مسجد و رفت و آمد در کوچه ها فرمود: «شب هنگام پس از اتمام نماز، ابتدا زنها و سپس مردها از مساجد خارج شوند و در مسیر کوچه و خیابان، مردان از وسط و زنان از کنار کوچه یا خیابان بروند.» (کلینی، 1405ق، ج٥، ص٥١٨)

امام علی علیه السلام در بیانی به مردم عراق که به این امر (لزوم عدم اختلاط) توجّه نمی کردند، با اعتراض می فرماید: «ای اهل عراق! با خبر شده ام که زنان شما در راه (کوچه و خیابان) با مردان برخورد می کنند. (به هم تنه می زنند) آیا حیا و شرم نمی کنید؟ و در حدیث دیگر فرمود: آیا حیا نمی کنید و غیرت نمی ورزید که زنانتان به بازار می روند و با افراد بی ایمان مواجه می شوند؟» (حرّ عاملی 1409ق، ج١٤، ص١٧٤)

به هر حال اهمیّت مسئله تا بدانجاست که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در هنگام بیعت با زنان، به عدم اختلاط آنان با مردان تأکید نموده است. «پیامبر صلی الله علیه و آله از زنان پیمان گرفت که دوست نداشته باشند، در خلوت با مردان بنشینند.» (همان)

ص: 351

د) گفتار چهارم: نقش برجسته زنان و مادران مسجدی در تربیت نسل

1. اهمیّت تعلیم و تربیت در اسلام

تعلیم و تربیت نقش شگفت انگیزی در زندگی انسان دارد. شکوفایی استعدادها و ارزش های والا مبتنی بر تعلیم و تربیت است و انسان شدن انسان و وصولش به کمال نهایی همه مرهون تعلیم و تربیت صحیح است.

انسان نه تنها تربیت پذیر است بلکه تنها مخلوقی است که به تعلیم و تربیت نیازمند است و اگر این فرصت را از دست دهد، چیز ارزنده ای را برای همیشه از دست خواهد داد.

تعلیم و تربیت می تواند به رشد و ارتقای جسمی و روحانی انسان یاری کند و نیازهای فردی و اجتماعی، اقتصادی و... انسان را تأمین کند. به عبارتی تمام امور زندگی بشر با امر تعلیم و تربیت ارتباط دارد. از نظر اسلام کسی که از تعلیم و تربیت بی بهره است هم چون کسی است که در بیابان خشکی سرگردان و متحیّر است و نمی داند از کدام راه برود تا به سر منزل مقصود برسد.

خداوند در قرآن کریم فرموده است: «پیامبران برای تزکیه و تعلیم بشر برانگیخته شده اند که آیات خدا و کتاب و حکمت را به آنان تعلیم دهند.» (جمعه/2)

در تعالیم اسلامی عالی ترین نوع توجه در مورد کودک سفارش شده است. همچنین مجاهدت و تلاش پدر و مادر و مربیان در راه تربیت و حسن ادارة زندگی و ایجاد رفاه و آسایش و تأمین نیازهای فرزندان توصیه شده است. یکی از حقوق فرزند بر پدر و مادر اهتمام در «تربیت» است.

از مسائل بسیار مهم در زندگی هر انسانی، احساس مسئولیت در برابر فرزندان و اهتمام در ادب آموزی آنهاست. امام کاظم علیه السلام می فرماید: «مردی به حضور پیامبر رسید و عرض کرد: ای پیامبر خدا! حق این فرزند بر من چیست؟ پیامبر فرمود: نامی نیک برای او انتخاب کنی

ص: 352

و تربیتش را نیکو گردانی و او را در جایگاه خوبی قرار دهی.» (حرّ عاملی 1409ق، ج21، 479)

امام صادق علیه السلام نیز در روایتی زیبا می فرماید: «حق فرزند بر پدر سه چیز است: دایه و مربی خوبی برایش انتخاب کند، نام خوبی برایش بگذارد و در تربیتش بکوشد.» (مجلسی 1404ق، ج75، 236)

پیامبر صلی الله علیه و آله مهم ترین وظیفه پدر و مادر را تربیت نیکوی فرزندان می شمارد و می فرماید: «بی تردید، اگر مرد به تربیت فرزند خود بپردازد، برای او نیکو تر از آن است که هر روز نیم صاع [گندم، جو و مانند آن] در راه خدا صدقه بدهد.» (نوری 1408ق، ج15، 166)

آن سرچشمة آفرینش، بهترین هدیة پدر و مادر را تربیت شایسته فرزندان می داند و در حدیثی زیبا می فرماید: «هیچ هدیه ای از طرف پدر به پسر، بهتر از تربیت نیکو نیست.» (همان، 165) درحقیقت، همان گونه که امام علی علیه السلام اشاره فرمود: «ادب، بهترین میراث برای فرزندان است.» (حسام الدّین هندی 1409ق، ج16، 456)

2. نقش مادر در تربیت صحیح نسل

اشاره

خمیرمایة مولفه های اصلی شخصیت متعادل و پویا یا متزلزل و آسیب پذیر فرزندان در کانون خانواده و در سایة تعامل مطلوب با والدین، به ویژه مادر، شکل می گیرد.

با متولد شدن کودک و پاگذاشتن او در محیط خانواده رسالت تربیتی پدر و مادر دربارة فرزند به طور عینی و با جدیّت شروع می شود و به خصوص نقش مادر بسیار نمایان است. نقش مادر تنها مربوط به جنبه های روانی و اجتماعی مخصوص نیست، بلکه مادر در آشنا ساختن کودک با جامعه، هدایت، رهبری و جهت دادن به افکار کودک با زندگی جمعی نقش اساسی دارد؛ کودک به علّت زودباوری و تقلیدِ مطلق در سال های اول زندگی از مادر این افکار را به راحتی می پذیرد و بعد مادر در صدد دفاع از آن بر می آید و به خاطر همین است که رهبری مادر در سعادت و پروش کودک نقش اساسی دارد.

مادر، اوّلین مربی کودک و مؤثرترین فرد بر کودک در تمامی مراحل رشد است. این تأثیرات، در واقع قبل از تولّد و حتّی از زمان انعقاد نطفه وجود دارد. زیرا هرگونه خلق و خوی مادر و حالت های روحی او در شکل گیری شخصیت جنین مؤثر است.

مادر مبدأ پیدایش فرزندانی است که هر کدام به دیگری وابسته است؛ نه مانند میوه های یک درخت و نه مانند بچه های یک حیوان مادّه. او بین اعضای نَسَبی یک خانواده ایجاد

ص: 353

رحامت می کند و بین خانوادۀ خود و بستگان سَببی هم ایجاد عطوفت کرده و دو خانواده را به منزلۀ یک خانواده قرار می دهد.

قرآن کریم از زحمات مادر جداگانه و به طور مستقل سخن می گوید: «و انسان را نسبت به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم. مادرش با تحمّل رنج به او باردار شد و با تحمّل رنج، او را به دنیا آورد و بارداری و از شیر گرفتن او سی ماه است.» (احقاف/15)

واژه «اُمّ» به معنای ریشه و سرچشمه است. به علّت اینکه کودک حداقل شش ماه و حداکثر نه ماه در رحم زن است و در این مدت تمام نیازهای جسمی و روحی او از مایه های وجود زن تأمین می شود از وجود مادر نسبت به کودک تعبیر به «امّ» شده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله دربارة عظمت مقام مادر فرمودند: «الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ؛ بهشت، زیر پای مادران است.» (حسام الدّین هندی 1409ق، ج16، 261، شماره 45439)

همچنین امام صادق علیه السلام می فرماید: «مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: ای رسول خدا، به چه کسی نیکی کنم؟ فرمود: به مادرت. عرض کرد: سپس به چه کسی؟ فرمود: به مادرت. عرض کرد: بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت. عرض کرد: سپس به چه کسی؟ فرمود: به پدرت.» (کلینی، ج2، 159، ح9)

خداوند هم در مقابل زحمات زن از بارداری و وضع حمل و شیر دادن تا تربیت فرزند و خانه داری و شوهرداری، پاداش و ثواب هایی برای او قرار داده که با پاداش جهادِ مردان برابری می کند. در مقابل، مادر باید توجّه کند که ابعاد شخصیّت فرزندش در دامن او شکل می گیرد و فرزند سرمایة اصلی شخصیّت خود را از مادرش دریافت می کند. امام خمینیu دربارة نقش مادر در تربیت صحیح نسل می فرمایند: «اول مدرسه ای که کودک دارد، دامن مادر است. مادر خوب، بچّة خوب تربیت می کند و خدای نخواسته اگر مادر منحرف باشد، بچّه از همان دامن مادر منحرف بیرون می آید و چون بچّه ها آن علاقه ای که به مادر دارند به هیچ کس ندارند و در دامن مادر که هستند تمام چیزهایی که دارند و آرزوهایی که دارند خلاصه می شود در پدر و مادر، همه چیز را در مادر می بینند. حرف مادر، خُلق مادر، عمل مادر در بچه ها اثر دارد...». (فراهانی 1378ش، 292)

کودک انعکاسی از واقعیّت جسمی و روحی و میوه ای از آن شجرة مبارکه است. (انصاریان 1378ش، 433، با تلخیص)

مادری، فضیلتی ملکوتی ناشی از عالم قدس است که در وجود انسان خاکی تجلّی می کند

ص: 354

و در آن صراحت و صداقت، مهر و صفا، عدل و تقوی به عالی ترین وجه خود عیان می شود و جامعه را به سمت کمال سوق می دهد.

مادرانی که اهل مسجد و محراب هستند و خود متخلّق به اخلاق حسنه هستند در تربیت نسل جدید، بسیار موفقند. زنان و مادران مسجدی با داشتن ویژگی هایی که در ذیل به آنها می پردازیم، در تربیت فرزندانی صالح نقش اساسی دارند.

2-1. محبّت و صمیمیّت

مادر مسجدی، سرشار از محبّت، صمیمیّت و مهربانی است و از حیث عاطفی و آرامش روحی روانی اسوه و الگویی برای سایر زنان و مادران است. کودک می خواهد والدین، به ویژه مادر بیش از حدّ او را دوست بدارند و به او اظهار علاقه کنند. فرزند چندان توجّهی ندارد که خانواده اش در کاخ زندگی می کند یا در کوخ، یا لباس و خوراکش خیلی اعلاست یا نه؛ امّا به این موضوع کاملاً توجّه دارد که آیا دوستش دارند یا نه. این احساس درونی را چیزی جز محبّت و نوازش مادران که کانون عطوفت و مهربانی هستند، ارضا نمی کند.

اخلاق و شخصیّت آیندة فرزندان در همین اظهار محبّت ها شکل می گیرد. همین آغوش گرم مادرِ اهل نماز و نیایش و نوازش های مخلصانه پدرِ اهل مسجد است که روح بشردوستی و علاقة به هم نوع را در فرزند می دمد و برای اظهار همدردی و کمک به دیگران آماده

اش می کند؛ همچنین او را از گوشه گیری و انزوا نجات می دهد. به واسطه محبّت مادران اهل مسجد است که فرزند احساس شخصیّت می کند و خود را لایق دوستی می داند.

همین استعداد عاطفی در انسان، همراه با تضعیف خودخواهی و سوق دادن به سوی دیگران، سبب رشد بسیاری از فضایل در او می شود. این فضایل که در مسجد پایه ریزی و نهادینه می شود، همة کمالات را شامل می شود؛ از قبیل محبّت، دوستی، فداکاری، گذشت، بخشش، همکاری، دلسوزی و به طور کلّی تقدّم غیر بر خود. در همة این موارد، انسان برخلاف اقتضای خودخواه بودنش از دایره تنگ «خود» قدم فراتر می گذارد و گامی به سوی غیر برمی دارد. انسان با مقدّم داشتن دیگری بر خود و در دل گرفتن مهر و علاقه او، از فردیّت خویش خارج می شود. پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده اند: «آگاه باشید که مودّت و دوستی مؤمن از بزرگ ترین عوامل ایمان است.» (مجلسی 1404ق، ج74، 281) همچنین در جایی دیگر فرموده اند: «سوگند به آن که جانم به دست اوست، وارد بهشت نمی شوید، مگر اینکه ایمان بیاورید و ایمان نمی آورید، مگر اینکه یکدیگر را دوست بدارید.» (حسام الدّین هندی 1409ق، ج3، 467)

ص: 355

2_2. پرورش شخصیّت و اعتماد به نفس در فرزندان

روانشناسان می گویند تربیت کننده باید شخصیّت کودک را پرورش دهد و اعتماد به نفس را به او تلقین کند؛ همچنین او را بزرگوار و باشخصیّت بار بیاورد. مادرانی که به فرزندان احترام نمی گذارند، آنها را کوچک می کنند و شخصیّتشان را خرد می کنند، به طور طبیعی آنها را فرزندانی ترسو و بی شخصیّت بار می آورند که خود را زبون و بی ارزش می پندارند. هنگامی که این فرزندان بزرگ شوند، خود را کوچک تر از آن می دانند که به کارهای بزرگ دست بزنند. چنین افرادی در اجتماع، منشأ هیچ اثری واقع نخواهند شد و به آسانی زیر بار ذلّت خواهند رفت. امّا اگر فردی در خانواده ای اهل مسجد، رشد کند، خودش را بزرگ و با شخصیّت می بیند؛ بنابراین به کارهای پست تن نمی دهد و زیر بار خواری و ذلّت نمی رود. مادران مسجدی و اهل نماز برای پرورش شخصیّت انسانیِ فرزندشان، صفات خوب او را یادآوری می کنند و از او در حضور خودش و دیگران توصیف و تعریف می کنند و بزرگی نفس را به او تلقین می نمایند.

همچنین، مادر مسجدی و اهل نماز، کودک خود را دوست دارد؛ زیرا محبّت داشتن اساسِ عزّت است. از سویی، اعتماد به نفس، انسان را در شناخت و انتخاب هدف عالی رهنمون می کند. برای توفیق در کارها هیچ چیز به اندازة اعتقاد و ایمان به توانستن مؤثر نیست. اگر انسان از اجرای کاری بترسد و فکر کند که قادر نیست آن را انجام دهد، امکان ندارد آن کار را به نحو مطلوب انجام دهد. ترس، نیروی محرّکه ماشین را، که باید بازده مطلوب و کافی داشته باشد، از کار می اندازد و نقش ترمز را ایفا می کند. در مقابل، اعتماد و ایمان به توانستن و خواستن، شتاب چنین ماشینی را افزایش می دهد و بر کارایی آن می افزاید.

2-3. تربیت دینی

در خانوادة اهل مسجد، اساس تربیت، متّکی بر «تربیت دینی» است. مادر مسجدی و اهل نماز، از آنجا که جهان مادّی را با همة نعمت ها و موهبت هایش همواره در حدّ «وسیله» می نگرد و سعادت و نیک بختی خود و خانواده اش را هرگز در گرو عوامل مادی نمی داند، نه تنها ناملایمات و ناکامی ها روحیه اش را تضعیف نمی کند، بلکه در نظر او همین مشکلات و ناملایمات در حکم وسیله ای هستند که مانع آرامش روحی آنان می شود و جلوی هرگونه سستی حاصل از خوگرفتن به زندگی بی دغدغه را می گیرد.

جهان سرد ماشینی و بی روحی که در بینش مادی وجود دارد، برای خانوادة مسجدی، به

ص: 356

جهانی زنده، هوشیار، آگاه و سرشار از روح و معنا تبدیل می شود که به زندگی روح، معنا و هدف می بخشد. در سایة تربیت دینی و مکتب مسجد، مجموعة جهان و به خصوص زندگی انسان، که از علم و حکمت مطلق خداوند سرچشمه گرفته است، تقدّس می یابد و ارزشمند می شود. تجربه تاریخی نشان می دهد که هر جا ایمان واقعی تجلّی پیدا کند، عالی ترین جلوه های انسانی را با خود به همراه می آورد. «ایمان به خدا» نه تنها به زندگی معنا می بخشد و آدمی را از «پوچی و بیهودگی» و «تنهایی و غربت» رها می کند، بلکه به زندگی روح و صفا می بخشد و شوق و حرکت می آفریند.

2-4. پاکی و طهارت جسم و جان

مادر مسجدی و اهل نماز، سلامت جسمانی و روانی دارد؛ زیرا آلودگیِ هر یک از این دو، (جسم و روان) انسان را از تعادل خارج می کند و او را در مسیری ناشایست قرار می دهد. در اسلام، نظافت و طهارت به اندازه ای اهمیّت دارد که یکی از هدف های دین و جزئی از ایمان شمرده شده است. در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است که پاکیزگی جزء ایمان است. (مجلسی 1404ق، ج62، کتاب طب النّبی صلی الله علیه و آله ، باب89، 291) امام باقر علیه السلام فرمودند: «کَنسُ البُیوتِ یَنفِی الفَقرَ؛ جارو کردن اتاق ها فقر را از بین می برد.» (حرّ عاملی 1409ق، ج3، 571، ح2)

همچنین، امام صادق علیه السلام فرمودند: «در مسواک زدن دوازده فایده وجود دارد: 1. از سنّت پیامبر است؛ 2. دهان را پاکیزه می کند؛ 3. نور چشم را زیاد می کند؛ 4. باعث خشنودی خداوند است؛ 5. دندان ها را سفید می کند؛ 6. پوسیدگی آنها را از بین می برد؛ 7. لثه را محکم می سازد؛ 8. اشتهاآور است؛ 9. بلغم را می برد؛ 10. حافظه را زیاد می کند؛ 11. حسنات دو چندان می شوند؛ 12. فرشتگان شاد می گردند.» (صدوق 1403ق، 481)

خانه پیامبر صلی الله علیه و آله که الگویی برای همة خانواده های اهل مسجد است، با همة سادگی همیشه پاکیزه بود. پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمودند: محوّطه جلوی خانه خود را جارو بزنید و تمیز کنید. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «نگذارید خاکروبه و آشغال، شب در خانه شما بماند، زیرا آنجا جایگاه شیطان است.» (طبرسی، 490)

همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «فضای مقابل خانة خود را، جارو بزنید و تمیز کنید و مانند یهودیان کثیف نباشید.» (طبرسی، 145)

آن بزرگوار مردم را از نَشُسته رهاکردن ظرف های غذا و همچنین بدون سرپوش گذاشتن ظرف آب و غذا نهی می کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داده بودند آب ها را مطلقاً آلوده نکنند و موقع

ص: 357

شست و شوی بدن، داخل نهرها نشوند. زنان و مادر مسجدی و اهل نماز، با تأسّی از سیره و دستورهای پیشوایان دین و پیروی از کلام خداوند، به پاکیزگی جسم و روان توجه بیشتری می کنند. به دیگرسخن، سلامت جسم و جان، آغاز تکامل اعضای خانوادة اهل مسجد است.

2-5. رعایت نظم، انضباط و وقت شناسی

از جمله ویژگی های مادران مسجدی و به طور کلّی خانوادة مسجدی، رعایت نظم، انضباط و وقت شناسی است. همچنان که انضباط و وقت شناسی از ارکان زندگانی نمازگزار است. هر یک از افراد خانواده مسجدی باید برای رعایت حال دیگر اعضا، کارهای خود را منظّم کنند و در وقت مخصوص انجام دهند. در خانواده ای که نظم حاکم است، آرامش و صفا و صمیمیّت برقرار است و همة افراد بدون نگرانی، ناراحتی و ایجاد مزاحمت برای دیگران کارهای خود را انجام می دهند.

امام علی علیه السلام به دو فرزند عزیزش، امام حسن و امام حسین علیهم السلام ، می فرماید: «شما (حسن و حسین) تمام فرزندان و خاندانم و هر کس را که نامه ام به او می رسد، به تقوای الهی و نظم در امور سفارش می کنم.» (سید رضی، نامه 47)

از جمله نکات مهم و برجسته در زندگی مردان بزرگ، نظم و وقت شناسی آنان است. دربارة امام خمینیu نوشته اند: امام در عین پرکاری و تلاش مداوم، بسیار منظّم بودند. در واقع، یکی از اساسی ترین رموز موفّقیّت امام در زندگی، نظم ایشان بود. اطرافیان امام زندگی ایشان را به صورت ساعت خودکار درک کرده بودند و از این رو دستور کار خود را از روی کار امام منظّم می کردند.

2-6. خلّاقیّت

خلّاقیّت و ابتکار عمل، ثمره شایسته خانوادة مسجدی است؛ زیرا در چنین خانواده ای بستر رشد همة استعدادها فراهم است. لازمه خلّاقیّت، داشتن نگرش مثبت به فکر نو و کارهای نو است. به طور کلّی، ویژگی های تفکّر خلاّق را، که در خانواده های متدیّن و مسجدی بروز می کند، می توان این گونه بیان کرد:

1. جرئت و شهامت اظهار نظر؛ 2. حقیقت جویی و در نظر گرفتن واقعیات؛ 3. اجتناب از سطحی نگری؛ 4. نگاهی غیرمرسوم به اشیا و پدیده ها؛ 5. داشتن انگیزه و دانش وسیع؛ 6. داشتن طرز تکفر انتقادی؛ 7. داشتن پشتکار و انضباط؛ 8. افق های دید وسیع؛ 9. تلاش اجتهادی.

ص: 358

2-7. رعایت عدالت در میان فرزندان

والدین مسجدی، عدالت را در همة مراحل زندگی و امور رعایت می کنند؛ زیرا خانوادة فاقد عدالت، از حالت تعادل خارج می شود و نمی تواند پرورش دهندة انسان های بزرگ در آینده باشد. سعادتمندی هر خانواده در گرو تعادل در مهر و محبّت بین اعضا و فرزندان است؛ زیرا در فرزندان تمایلات و استعدادهای گوناگون و حتّی متناقضی وجود دارد و اگر والدین، به ویژه مادران عدالت و مساوات را رعایت نکنند و فرزندی یا عضوی را بر دیگری ترجیح دهند، قطعاً دشواری هایی ایجاد می شود و چه بسا آرامش خانواده در خطر می افتد. گاهی سرچشمه کینه توزی ها و بدبینی ها را باید در همین جا پیدا کرد. بنابراین، برخوردهای تبعیض آمیز یا تفاوت گذاشتن های بدون دلیل، از جمله مواردی است که ممکن است فضای حسادت، درگیری یا انتقام را در بین فرزندان ایجاد کند. امام علی علیه السلام می فرمایند: «انصاف و عدالت اختلافات را از بین می برد و همدلی می آورد.» (آمُدی 1410ق، ص88)

در حدیث دیگری پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند: «با فرزندانتان با عدالت رفتار کنید، همان گونه که دوست دارید با شما در نیکی و لطف کردن، با عدالت رفتار شود.» (طبرسی، ص252)

«اگر پدر و مادر در مورد همة فرزندان رفتار کاملاً عادلانه ای داشته باشند و هیچ کدام را بر دیگری ترجیح ندهند... حسادت کودکان تحریک نمی شود و ممکن است به تدریج از میان برود. هیچ گاه در حضور فرزندان خویش، از یکی از آنها تعریف و تمجید نکنید و کارهایش را به رخ دیگران نکشید. آنها را با یکدیگر مقایسه نکرده و خوبی بعضی را به رخ دیگران نکشید. بعضی از پدران و مادران برای تعلیم و تربیت و تشویق و به کار گرفتن کودکان خویش از روش مقایسه استفاده می کنند. این پدران و مادران به خیال خود می خواهند بدین وسیله فرزند خویش را تربیت نمایند، در صورتی که کمتر اتفاق می افتد که با این کار نتیجه مطلوب را به دست آورند. بر عکس، نتیجه ای که می گیرند این است که تخم حسادت و کینه توزی را در دل کودک بی گناه می پاشند و او را برای حسدورزی و دشمنی آماده می کنند.» (امینی 1381ش، 215-216)

بی عدالتی ها و تبعیض ها سه خطر را متوجّه خانواده ها می کند:

1. فرزند به خواهران و برادران محبوب تر از خود بدبین می شود و کینه به دل می گیرد؛

2. در برابر والدین احساس خشم و کینه می کند؛

3. بی اعتنایی و تبعیض شخصیّت، طفل را ضعیف می کند و موجب می شود تا وی در همة مراحل زندگی احساس حقارت کند.

ص: 359

والدین اهل مسجد و نماز، در توزیع توجّه، محبّت و نگاه به فرزندان بر اساس آموزه های پیشوایان دین و با نهایت عدالت و انصاف رفتار می کنند. والدین مسجدی به فرزندان خود مستقلّ از جنسیت، سن، زیبایی و هوش محبّت می کنند و از مقایسة فرزندان خود که موجب ناراحتی و آزردگی آنان می شود، پرهیز می کنند.

ص: 360

ه) گفتار پنجم: مسجد و غنی سازی اوقات فراغت زنان و خانواده

بیکاری و فراغت، مقوله ای است که به واسطه آن بیشتر مردم به انحراف کشیده می شوند. چنان که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «دو خصوصیت است که بسیاری از مردم در آنها فریب می خورند: سلامتی و فراغت.» (مجلسی 1405ق، ج78، 170)

غنی سازی بهینة اوقات فراغت شاخصی مناسب برای ارتقای سلامت جسمی و روانی و استحکام ساختار تربیتی جامعه است. بنابراین بهره برداری شایسته از اوقات فراغت، جامعه را به سوی سازندگی اخلاقی، شکوفایی استعداد ها، خلّاقیت ها و توسعه فکری رهنمون می کند. یکی از مراکزی که در برگزاری برنامه های اوقات فراغت اقدامات و فعّالیت چشمگیر دارد، مساجد و ستاد عالی کانون های مساجد کشور است.

در واقع در این زمان، هنر مسجدی ها و متولّیان فرهنگی مساجد این است که بتوانند برای اوقات فراغت غیر از برنامه های تبلیغی و عبادی برنامه های جذابی را برای تمام اقشار جامعه طراحی کنند. مردم به مسجد اعتماد و اطمینان دارند به همین منظور اگر برنامه ها از استاندارد و تنوّع لازم برخوردار باشند با استقبال جدّی آنان مواجه می شود. فضای مسجد فضای مناسبی برای تأمین اوقات عبادی و فراغت اقشار مختلف است.

واژه «فراغت» به معنای آسایش، آرامی و استراحت و ضد گرفتاری از کار و شغل است. (حسن عمید، فرهنگ عمید، ذیل واژه «فراغت»)

برخی از صاحب نظران آن را «فعّالیت برای خود» یا «زمان آزاد» یا «زمان فروخته نشده ای که متعلّق به فرد است» و «زمانی که فرد به میل خود از آن استفاده می کند» توصیف نموده اند. (علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه «فراغت»)

به نظر «اوژه»، منظور از فراغت، تفریحات و سرگرمی هایی است که افراد به هنگام

ص: 361

آسودگی از کار با شوق و رغبت به سوی آن روی می آورند. (کرباسی و وکیلیان، مسائل نوجوانان و جوانان، 119)

مفهوم اوقات فراغت در لغت را می توان به طور خلاصه؛ زمان ها، مواقع و ساعاتی دانست، که فرد در آسایش، استراحت و آرامش به سر می برد. (کوهستانی و دیگران 1378، 48)

دومازیه جامعه شناس فرانسوی و مؤلف کتاب «به سوی یک تمدن فراغت»، معتقد است که اوقات فراغت، عبارت از مجموعه فعالیّت هایی است، که شخص، پس از ارزشیابی تعهدات و تکالیف شغلی، خانوادگی و اجتماعی، با میل و اشتیاق به آن می پردازد و غرضش استراحت، تفریح، توسعه دانش، به کمال رساندن شخصیت خویش، به ظهور رساندن استعدادها و خلّاقیّت ها و یا مشارکت آزادانه در اجتماع است. (یوسفی 1374ش، 77)

بنابراین، می توان اوقات فراغت را زمان هایی دانست که یک فرد ورای انجام وظایف فردی و اجتماعی خویش دارد و می تواند آن را با میل خود در امور مختلف صرف کند و بسته به این که چگونه و با چه وسیله ای این اوقات پر شود، می تواند پربارترین و شوق انگیزترین لحظات و یا برعکس ملال آورترین، بی بارترین و حتّی مفسده انگیزترین دقایق باشد.

در آموزه های اسلامی به مسئلة «وقت » توجه زیادی شده، تا جایی که خداوند در قرآن کریم به مفردات و اجزاء وقت و زمان از جمله به «شب »، «روز»، «فجر»، «صبح »، «نیم روز» و «عصر» قسم یاد کرده است. قسم یاد کردن خداوند به یکی از این اجزاء و مفردات زمان، نشانة عظمت و اهمّیت آن است؛ یعنی خداوند بدین وسیله می خواهد فوائد و آثار و اهمّیت زمان را به انسان متذکر شود.

حضرات معصومان: دربارة بهره گیری بهینه از اوقات فراغت و چگونگی گذراندن اوقات شبانه روز، دستورالعمل های خاصی ارائه فرموده اند؛ چنان که امام رضا علیه السلام در این باره می فرمایند: «سعی کنید اوقات خود را به 4 بخش تقسیم کنید؛ ساعتی را برای مناجات و ارتباط با معبود قرار دهید، ساعتی را برای امرار معاش و کسب روزی اختصاص دهید و ساعتی را برای ارتباط و معاشرت با برادران و افراد مورد اعتماد و وثوق خود صرف کنید. [یعنی کسانی که کژی ها و عیوبتان را به شما تذکر می دهند و در باطن به شما علاقه مند هستند] و ساعتی را نیز برای لذّت بردن از امور حلال و غیر حرام خالی نگه دارید. [گذران اوقات فراغت] در پرتو وجود بخش چهارم از اوقات است که می توانید به 3 بخش دیگر ساعات زندگی نایل آیید و بهره لازم را ببرید.»

ص: 362

این کلام گهربار امام علیه السلام حکایت از این دارد که رهبران دین و ائمه معصومین: به مسئلة اوقات فراغت انسان اهمّیت زیادی داده اند؛ تا جایی که امکان بهره برداری کامل و مناسب از 3 بخش دیگر زندگی و توجه به امر معاد و معاش را نیز مشروط به اختصاص دادن ساعتی از زمان به بهره مندی لذایذ مشروع و مواهب مادّی خدادادی دانسته اند.

امام باقر علیه السلام می فرماید: «در نصایح لقمان به پسرش این بود که: توبه را در دلت تازه کن، و پیش از آن که کارَت فرارسد و قضایت قطعی شود و بین تو و آنچه می خواهی، فاصله بیفتد، در ایّام فراغتت، [برای توبه] شتاب کن.» (کلینی، ج2، 135، ح20)

همچنین امام صادق علیه السلام می فرماید: «لقمان در سفارش به پسرش، گفت: «ای پسرم! بدان که [متاع] دنیا ناچیز است و عمر تو اندکی از آن ناچیز است، و از آن اندک نیز اندکی مانده است.» (طبرسی 1423ق، 461، ح1537)

در برنامه ریزی برای پر نمودن بهینة اوقات فراغت نوجوانان و جوانان در تابستان، حتّی المقدور باید به گرایش ها، تمایلات و نیازهای نوجوانان و جوانان توجّه نمود و مشارکت خود آنان را در برنامه ریزی ها جلب کرد و نیز وضعیت اقتصادی، فرهنگی و تحصیلی خانواده ها را در برنامه ریزی ها نباید از نظر دور داشت. با این حال، اگر در پر نمودن بهینة اوقات فراغت دانش آموزان در فصل تابستان به شیوه های صحیح تربیتی توفیق حاصل ننماییم بی شک، زمینة انحرافات را در بین دانش آموزان فراهم ساخته و در نتیجه، با عواقب زیانباری مواجه خواهیم شد. (عصاره1374، شماره10، 109)

اگر این اوقات به خوبی برنامه ریزی شود با استفاده از پتانسیل های جوانان می تواند جامعه را به سمت پویایی و نوآوری سوق داد و علاوه بر آن زمینه برای بروز خلاقیت و استعدادهای جوانان فراهم می شود.

اگر این اوقات به صورت بهینه استفاده نشود از سویی موجب سستی، خستگی، ناآرامی و کسالت می شود و از سوی دیگر پنهان ماندن استعدادها و توانایی های افراد ضربات سنگین و گاه جبران ناپذیری را به بدنه جامعه و رشد و پیشرفت آن وارد خواهد کرد. با توجه به تنوع درخواست ها و تمایلات افراد برداشت های مردم از اوقات فراغت نیز بسیار متفاوت است و باید با توجه به نیاز جامعه، جنسیت و مخاطبان مبادرت به برنامه ریزی و فراهم کردن اسباب فراغت افراد کرد. با برنامه ریزی صحیح در اوقات فراغت محیطی سالم و پویا برای جوانان می توان زمینه را برای مسئولیت پذیری و ورود آنان به اجتماع فراهم کرد.

ص: 363

طبق روایات اسلامی از بیکاری نهی شده است تا جایی که زمانی که پیامبر می شنید شخصی بیکار است می فرمود: «سَقَطَ مِن عَینی» یعنی از چشمم افتاد. اگر برنامه ریزی درستی برای اوقات فراغت انجام نشود چه بسا موجب بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی و ناهنجاری ها در جامعه بشود.

با توجه به تنوع درخواست ها و تمایلات افراد برداشت های مردم از اوقات فراغت نیز بسیار متفاوت است و باید با توجه به نیاز جامعه، جنسیّت و مخاطبان مبادرت به برنامه ریزی و فراهم کردن اسباب فراغت افراد کرد. با برنامه ریزی صحیح در اوقات فراغت محیطی سالم و پویا برای جوانان می توان زمینه را برای مسئولیّت پذیری و ورود آنان به اجتماع فراهم کرد.

بسیاری از استعدادها و نبوغ افراد در اوقات فراغت شناخته می شود و اگر از این اوقات استفاده بهینه شود، می تواند بر عملکرد یک جامعه تاثیرگذار باشد. و از آنجا که اوقات فراغت زمانی کاملا شخصی است و فرد در آن به اعمالی که دوست دارد مبادرت می ورزد، بنابراین با رضایت و لذّت انجام می دهد و در این صورت است که تاثیر آن، دو چندان می شود. در این میان مهم ترین عامل جلوگیری از انحرافات و برنامه ریزی صحیح برای اوقات فراغت افراد، مساجد و سایر مراکز فرهنگی و تربیتی است. حال اگر این برنامه ریزی ها مطابق با جنسیت و فضای فرهنگی حاکم بر جامعه باشد، نتایج سودمندتر و بهتری در بر خواهد داشت. همچنین می توان با برنامه ریزی و سیاستگذاری صحیح

در مساجد، دوره های آموزشی متناسب با خصوصیات اخلاقی و رفتاری زنان و فعالیّت های مرتبط با آنان در نظر گرفت تا علاوه بر کمک به اقتصاد خانواده زنان جامعه را به سمت مشاغل زنانه و متناسب با روحیات آنان هدایت کرد.

از این رو با توجه به خصوصیات دختران و تفاوت های جنسیتی، جسمی و روحی آنان، باید اوقات فراغتشان نیز متفاوت از جنس مذکر باشد و بیشتر متناسب با مسائل روحی و روانی آنان برنامه ریزی کرد. در این میان، باید خانواده ها با مساجد همکاری کنند و در شناسایی علایق و روحیات فرزندان، مساجد را یاری دهند. والدین می توانند با توجه به خصوصیات شخصیتی، امیال و نقاط ضعف و قوت فرزند خود نحوة گذران اوقات فراغت او را مدیریت کنند.

آمار نشان می دهد میزان افسردگی زنان در جامعه بیش از مردان است. شاید یکی از دلایل بروز افسردگی عدم مدیریت صحیح اوقات فراغت زنان و دختران است. دختران به دلیل شرایط خاص فرهنگی و سنتی جامعه و فعّالیت کمتر نسبت به پسران و یا کمبود مراکز

ص: 364

تفریحی، رفاهی و ورزشی مناسب، بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند.

اهمیت توجه به اوقات فراغت دختران در آنجا بیشتر به چشم می خورد که اگر به درستی برنامه ریزی و هدایت شود، دختران که در آینده قرار است نقش مادری، همسری و نقش های مختلف اجتماعی را ایفا کنند، می توانند بر اجتماع تأثیرات مهم و اساسی بگذارند. با ایجاد فضاهای فرهنگی، خلّاقانه و متناسب با روحیات دختران در مساجد و دیگر مراکز فرهنگی و تربیتی می توان سلامت روحی و روانی جامعه را نیز تأمین کرد.

بدون تردید در جامعة امروز ما، ارتباطات و گردهمایی های سنّتی زنان، از جمله اجتماعات مذهبی و مناسکی منعقد در مساجد و حسینیّه ها و مانند آن اهمّیت و کارکرد گذشته خود را همچنان حفظ کرده اند؛ زیرا براساس ارتباط میان فردی چهره به چهره، گروهی و صمیمانه و همدلانه شکل گرفته و تداوم می یابد و از آنجا که زنان در چنین فضایی با دریافت آنی عکس العمل و یا بازخورد دیگران نسبت به رفتارخویش مواجه اند، به عنوان مؤثرترین بستر و زمینه اجتماعی در ایجاد تعامل و ارتباط سازنده میان آنان می تواند مورد توجّه قرار گیرد.

به هر حال، اماکن مذهبی، مانند مساجد و حسینه ها، به دلیل ماهیت مذهبی و شکل خود جوش و مردی خود توانایی جذب افراد بسیاری را دارند؛ محدودیت های جنسیتی زنان درمورد حضور یافتن در اجتماع و انجام فعالیّت های مذهبی و فرهنگی را نیز از میان برمی دارند و می توانند به عنوان

کانون هایی بالقوه مدّ نظر و توجه قرار بگیرند و با برنامه ریزی های منسجم و هدفمند تقویت شوند. زیرا کارکردهای مثبت زیادی از جمله بالا بردن سطح آگاهی زنان شرکت کننده و حداقل آگاهی های مذهبی و تربیتی، حضور در محیطی دوستانه که منجر به حل برخی مشکلات شخصی و روانی می گردد. انجام فعالیت در امور خیریه و عام المنفعه، پر کردن اوقات فراغت، ایجاد شالوده ای برای رسوم اخلاقی جامعه؛ کنترل اجتماعی و راهنمایی و اشاعه ارزشها. جهت دادن به نذورات و انفاقات، ایجاد احساس اطمینان و خودباوری در زنان، مبادلة اطّلاعات و برانگیختن حس مشارکت داوطلبانه و تأثیرات روانشناختی برروی زنان را به دنبال دارد.

ص: 365

نتیجه سخن

حضور زنان در جامعه و تلاش و مجاهدت آنان در عرصه های مختلف اجتماعی از موضوعات و مسائل مهمّی است که همواره از مباحث بنیادین بوده است.

از دیدگاه تعالیم مقدس اسلام، زنان از کلّیّه حقوق اجتماعی بهره مند می باشند و هیچ مانع و حصاری نمی تواند راه های حضور فعّال آنان در جامعه را سدّ نماید و این انسان خلاّق را که نیمی از پیکر جامعه انسانی است، از بهره رسانی به اجتماع محروم گرداند.

آنچه مهم است، اینکه اسلام در عین این که از حضور زن در عرصه های اجتماع، مانند حضور در مسجد و... جلوگیری نکرده، چارچوب را نیز در نظر گرفته تا هم برای به بار نشستن اهداف اسلام بکوشند و هم حیثیّت انسانی آنان دستخوش طمع دشمنان قرار نگیرد و پاکدامنی شان نیز حفظ شود؛ ازاین رو، زنان را تا جایی که حضورشان به فساد آلوده نشود، از شرکت در اجتماع نهی نمی کند، بلکه در بعضی موارد شرکت آنها را واجب می کند؛ مانند حجّ که بر مرد و زن به یک اندازه واجب است و حتّی شوهر هم حقّ ممانعت از همسر خود ندارد. گفتار قائلین به افضلیّت نماز زن در خانه نیز ناظر به اهمیّت به حجاب و پوشش زن است.

اگر زنی بتواند خود را از دید نامحرم بپوشاند و یا دیدگان خویش را از نگاه بیگانه فرو بندد، حضور او در مسجد منعی ندارد.

همان طور که در زمان رسول خداJ و دیگر حضرات معصومان علیهم السلام زنها با حفظ حجاب و پوشش اسلامی، در نماز جماعت مسجد حضور پیدا می کردند.

امام خمینی قدس سره در این باره فرموده است: «اگر (زنان) بتوانند کاملاً خود را از نامحرم حفظ کنند، بهتر است در مسجد نماز بخوانند». (موسوی الخمینی، مسئله، ٨٩٣)

همچنین حضرت آیت ا... مکارم شیرازی می فرمایند: «برای زنها بهتر آن است که نماز را در خانه بخوانند، ولی اگر خود را از نامحرم به خوبی حفظ کنند، بهتر است در مسجد بخوانند، و اگر راهی برای یاد گرفتن مسائل اسلامی، جز از طریق رفتن به مسجد وجود ندارد، واجب است به مسجد بروند». (مکارم شیرازی، مسئله ٨١٧)

حضور زن در مسجد بسیار حائز اهمیت است؛ چون او مربّی و پرورش دهنده نسل هاست. امام خمینی قدس سره دراین باره می فرماید: «زن مربّی جامعه است، از دامن زن انسان ها پیدا می شوند، مرحله اوّل مرد و زن صحیح، از دامن زن است... زن با تربیت صحیح خود، انسان

ص: 366

درست می کند و با تربیت صحیح خود کشور را آباد می کند». (در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، ص١١١)

آری؛ بانوان محجّبه با حضور در مساجد و اماکن مذهبی، برای انجام عبادات، کسب دانش های اجتماعی و اخلاقی و سیاسی و... و خلاصه متخلّق شدن به اخلاق الهی می توانند در برابر هجمه های فرهنگی دشمنان مبارزه نمایند و در پرتو کسب این آگاهی ها از کانون مساجد و اماکن مذهبی، در ایفای نقش خانوادگی و در تربیت نسل شایسته و کارآمد، بسیار موفّق و نسلی متفکّر و سیاستمدار و مؤمن و متعبّد و تلاشگر به جامعه انسانی تقدیم نمایند.

به هر حال باید به هوش باشیم که، در این برهه از زمان حفظ نظام جمهوری اسلامی و تحکیم پایه های اقتدار آن از مهم ترین وظایف مسلمانان است که اصولاً جنسیّت بردار نیست؛ یعنی مهم ترین وظایفی است که هرکس به دلیل مسلمانی برعهده دارد؛ وظیفه ای که بر اساس قانون تزاحم مصالح، بر تمام احکام فردی و اجتماعی اولویّت دارد. بنابراین، در این راستا چه زنان و چه مردان، می بایست حضوری فعّال داشته و نشاط سیاسی جامعه اسلامی را همواره با تقویت روح دینداری و عابدانه خود حفظ کنند.

ص: 367

منابع

قرآن کریم.

نهج البلاغه سید رضی.

آلوسی البغدادی، ابی الفضل شهاب الدین السید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، بیروت، داراحیاء التراث، چاپ چهارم، 1405 ق.

آمُدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، تصحیح سید مهدی رجایی، قم، دارالکتاب الاسلامی، چاپ دوم، 1410ق.

ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبة آیة الله المرعشی، بی تا.

ابن أبی الفتح الإربلی، کشف الغمة، الطبعة الثانیة، بیروت، دارالاضواء، 1405ق.

ابن اثیر، اسدالغابة، تهران، انتشارات اسماعیلیان.

ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، احکام النّساء، تحقیق عبدالمجید طعمه الحلبی، بیروت، دارالمعرفه، 1417ق.

ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1407ق.

ابن حزم اندلسی، علی بن احمد، 384 - 456ق، المحلّی فی شرح المجلی بالحجج والآثار، تحقیق: احمد محمد شاکر، بیروت، دار الفکر.

ابن خلدون، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالحمید آیتی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1363ش.

ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالصّادر.

ابن ماجه، محمدبن الحسین بن علی البیهقی، سنن ابن ماجه، بیروت، دارالفکر.

ابن منظور، لسان العرب، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1413ق.

ابوداود سلیمان بن اشعث السّجستانی، سنن ابی داود، بیروت، داراحیاء النّبویه.

ادهمی مصری، شیخ محمد کمال الدّین، مرآت النّساء.

اسلامپور کریمی، عسکری، مجلة پیام زن، نگاه آلوده و پیامدهای ناگوار آن، ش١٤٢، ص٦٨.

مجلة پاسدار اسلام، نقش عفاف و پاکدامنی در زندگی انسان، ش٢٧٩ و ٢٨٠ اسفند و فروردین ١٣٨٣و ش٢٨١، سال١٣٨٤.

ص: 368

الامام احمد حنبل، مسند احمد، بیروت، دارالفکر.

العک، الشّیخ خالد، موسوعة فقه المرأة المسلمه من الکتاب والسّنه.

النووی، محی الدّین بن شرف، المجموع، بیروت، دارالفکر، 1407ق.

امینی، ابراهیم، تربیت، قم، مؤسسه بوستان کتاب قم، چاپ اول، 1381ش.

انصاریان، حسین، نظام خانواده در اسلام، قم، انتشارات ام ابیها، چاپ یازدهم، 1378ش.

بحرانی، یوسف بن احمد، حدائق النّاضره، قم، مؤسسة النّشر الاسلامی، بی تا.

بخاری جعفی، محمّدبن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1419ق.

پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، مجموعه کلمات قصار پیامبر صلی الله علیه و آله با ترجمه فارسی، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ اول، 1374ش.

حائری (شاهباغ)، سید علی، شرح قانون مدنی ایران، تهران، کتابخانه گنج دانش، 1379 ش.

حرّ عاملی، محمدبن حسن ، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ پنجم، 1409ق.

حسام الدّین هندی، کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1409ق.

حسینی عاملی، سید محمدجواد، مفتاح الکرامه، بیروت، مؤسسة الأعلمی، 1416 ق.

حلّی، علّامه حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاءالتراث، 1414 ق

رازی، فخرالدین محمدبن عمر، التفسیرالکبیر (مفاتیح الغیب)، تحقیق عبدالرّحمن محمّد، مصر، قاهره، 1357 ق.

زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، المکتبة الحیاة.

زرکشی، محمدبن عبدالله، اعلام المساجد باحکام المساجد، تحقیق ابو الوفاء مصطفی المراغی، دارالکتب المصریة، قاهره، 1403 ق.

سباعی مکّی، محمد، تاریخ کتابخانه های مساجد، محمدمکی السباعی، محمد عباسپور و محمدجواد مهدوی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1373 ش.

سبزواری، محمدباقر، کفایة الاحکام، اصفهان، مدرسه مهدوی، بی تا.

سید قطب، فی ضلال القرآن، ترجمه مصطفی خرّم دل، تهران، نشر احسان، 1378ق.

شعیب النّسائی، احمد، سنن النسّائی، بیروت، دارالفکر، 1348ق/1930م.

شهید الأول، دروس الشرعیة، قم، مؤسسه نشرالاسلامی، 1412 ق.

ص: 369

شهیدثانی (الجبعی العاملی)، زین الدّین بن علی، الروضة البهیه فی شرح المعه الدمشقّیه، قم، انتشارات داوری، چاپ اوّل، 1410ق.

شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح الشراع الاسلام، مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1416ق.

شیخ صدوق، الخصال، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1403ق.

صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، 1408 ق.

صدوق، ابو جعفر محمّد بن علی، علل الشرایع، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1385ق.

صدوق، ابی جعفر، محمدبن علی بن حسین بن باویه قمی، من لایحضره الفقیه، بیروت، دارالاضواء، چاپ ششم، 1405ق.

طباطبای، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، مؤسسه انتشاراتی اسماعلیان، چاپ سوم، 1392 ق.

طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروةالوثقی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، 1409 ق.

طبرسی، ابوالفضل علی بن حسن بن فضل، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاءالتراث، 1423ق.

طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، تصحیح علاء الدین علوی طالقانی، مؤسسة اعلمی، نجف اشرف.

طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح وتعلیق سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیه، چاپ اوّل.

طوسی، شیخ الطائفه، ابی جعفر محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، 1406ق.

طوسی، محمدبن حسن، المبسوط فی فقه الامامیة، تهران، مکتبة مرتضویّة، 1388ق.

طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، قم، دارالثّقافة، 1414ق.

طوسی، محمّدحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر العاملی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی.

عبد الحلیم ابوشقه، تحریر المرأة فی عصر الرّسالة، کویت، دارالعلم، 1411 ق.

عبد علی بن جمعه العروسی الحویزی، تفسیر نورالثّقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1412 ق.

عصاره، علیرضا، «برنامه ریزی برای اوقات فراغت»، مجله تربیت، شماره10، 1374ش.

ص: 370

علی بابائی، احمد، برگزیده تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1382ش.

عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تهران، چاپخانه علمیه، 1380ق.

فراهانی، مجتبی، تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینیu ، تبیان، دفتر18، معاونت پژوهشی مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینیu ، 1378، چاپ دوم، ص292.

فراهیدی، عبدالرّحمن الخلیل بن احمد، کتاب العین، طبع الثّانیة، مؤسسة دارالهجرة، 1409 ق.

فیض کاشانی، مولی محسن، تفسیر صافی، تحقیق حسین اعلمی، قم، الهادی، چاپ دوم، 1416ق.

فیّومی، احمدبن محمد، «المصباح المنیر»، قم، دارالهجرة، 1409ق.

قائمی، علی، اقامة نماز در دوران کودکی و نوجوانی، تهران، انتشارات ستاد اقامة نماز، 1375ش.

قشیری النیشابوری، ابی الحسن مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالإحیاء التّراث العربی.

قمی، علی، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، 1404ق.

کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تحقیق و تعلیق علی اکبر غفاری، بیروت، دارالأضواء، چاپ سوم، 1405ق.

مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفا، 1404ق.

مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه.

محقق

اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1409 ق.

محقق داماد، سید مصطفی، بررسی فقهی حقوق خانواده نکاح و انحلال آن، تهران، نشر علوم اسلامی، 1372 ش.

مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران، انتشارات صدرا، چاپ اوّل، 1367ش.

مشکینی، علی، الزّواج فی اسلام، قم، نشر مؤلّف، بی تا.

مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، 1368ش.

موسوی خوئی، سید ابوالقاسم، منهاج الصّالحین(المعاملات)، قم، نشر مدینة العلم، چاپ بیست و هشتم، 1410 ق.

موسوی الخمینی، سیدروح الله، تحریر الوسیله، قم، اسماعیلیان.

مولوی، جلال الدّین بلخی، مثنوی معنوی، تهران، انتشارات پژوهش.

نجفی، محمد حسن، جواهرالکلام، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1392ق.

ص: 371

نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، مصر، دارالمعاف، 1385ق.

نوری مازندرانی، حاج میرزاحسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اول، 1408ق.

واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، دانشگاه تهران، 1361ش.

یوسفی، باقر، «چگونگی گذران اوقات فراغت»، مدیریت درآموزش و پرورش، شماره 13، تابستان 1374، 77_87.

ص: 372

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109