سرشناسه:همایش هفته جهانی مساجد (چهارمین:1427ق : 1385: تهران )
عنوان و نام پدیدآور:فروغ مسجد5: مجموعه سخنرانی ها و مقالات برگزیده چهارمین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد/ [برگزارکننده ] مرکز رسیدگی به امور مساجد
مشخصات نشر:قم : موسسه فرهنگ ثقلین ، 1385.
مشخصات ظاهری:568 ص.
فروست:موسسه فرهنگ ثقلین ؛ 28
شابک:9649484248
وضعیت فهرست نویسی:فاپا
یادداشت:پشت جلد به انگلیسی: .The world resepect week of Musque
یادداشت:کتابنامه به صورت زیرنویس
موضوع:مساجدها -- کنگره ها
شناسه افزوده:مرکز رسیدگی به امور مساجد
رده بندی کنگره: BP261 /ه8 1382
شماره کتابشناسی ملی: 297/75
ص: 1
ص: 2
مجموعه سخنرانی ها و مقالات برگزیده چهارهمین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد
(30 مرداد ماه 1385 - 26 رجب 1427 - 21 آگوست 2006)
مرکز رسیدگی به امور مساجد
ص: 3
همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد (چهارمین: 1427 ق. = 1385 : تهران)
فروغ مسجد (5): مجموعه سخنرانی ها و مقالات برگزیده چهارمین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد (30 مرداد 1385، 26 رجب 1427، 21 آگوست 2006) / مرکز رسیدگی به امور مساجد. تهران؛ قم انتشارات ثقلین، 1385 .
568 ص: مصور. - (انتشارات ثقلین ؛ 43 )
فهرست نویسی براساس اطلاعات فیپا
کتابنامه.
1. مسجدها - کنگره ها.
2 . مسجدها - ایران - کنگره ها. 3 . مسجدها - مقاله ها و خطابه ها. 4 . مسجدها - ایران - مقاله ها و خطابه ها. 5 . مسجدالاقصی، بیت المقدس - مقاله ها و خطابه ها. الف . عنوان. ب . عنوان: مجموعه سخنرانی ها و مقالات برگزیده چهارمین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد (مرداد 1385 - رجب 1427 - آگوست 2006).
8 ه- / 261 BP 75/297
1385
فروغ مسجد (5)
ناشر: انتشارات ثقلین
دبیر کمیته علمی همایش: علی رضایی بیرجندی
ویرایش: ایرج تبریزی
صفحه بندی و ناظر چاپ: عباس رحیمی
لیتوگرافی و چاپ: نینوا
قطع: وزیری - 568 صفحه
تیراژ: چاپ اوّل - 5000 نسخه
تاریخ: تیرماه 1386
نشانی : مرکز انتشارات ثقلین: قم - خیابان انقلاب - چهارراه سجادیه - کوچه شماره 33 - پلاک 13 - تلفن 7734467 - دورنویس 7732864
دفتر مرکزی مؤسسه فرهنگی ثقلین: تهران - تهرانپارس - بین فلکه دوم و سوم خیابان 182 غربی - پلاک 6 تلفن 77702312 - دورنویس 77881452
شماره شابک 0 - 09 -9960-964
کلیه حقوق برای ناشر محفوظ است
ص: 4
سخن ناشر.. 21
پیش گفتار.... 23
بخش اوّل: سخنرانی ها
گزیده ای از سخنان حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی پیش از خطبه های نماز جمعه تهران.. 29
گزیده ای از سخنان آیت اللّه هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاحیه هفته جهانی مساجد.... 33
گزیده ای ازسخنان حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی درمراسم گرامی داشت هفته جهانی مساجد........ 37
گزیده ای ازسخنان آیت اللّه تسخیری در مراسم افتتاحیه هفته جهانی مساجد و کنفرانس اسلامی.. 39
سخنان حجت الاسلام والمسلمین محسن اژه ای وزیراطلاعات درجمع ائمه جماعات جنوب تهران....... 41
سخنان حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در مراسم افتتاح چند مسجد در تهران....... 47
گزیده ای از سخنان حجت الاسلام والمسلمین رضایی بیرجندی معاون فرهنگی مرکز رسیدگی....... 49
گزیده ای از سخنان حضرت آیت اللّه خزعلی در کمیسیون مساجد، چالش ها و راهکارها... 51
گزیده ای از بیانیه پایانی کنفرانس وحدت اسلامی و اجلاس گرامی داشت هفته جهانی مساجد.... 53
سخنرانی آیت اللّه هاشمی شاهرودی در گردهمایی روحانیون غرب استان تهران و کرج....... 57
گزیده ای از سخنان خانم زعفرانی معاون امور زنان مرکز رسیدگی به امور مساجد.. 71
سخنان دکتر علی اکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در همایش هفته جهانی هفته مساجد........ 73
سخنان حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی در جمع ائمه جماعات شرق استان تهران.... 77
ص: 5
بخش دوّم: مقالات برگزیده
فصل اول: پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و مسجد
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و مسجد / دکتر علی محمدی آشنانی...... 85
چکیده...... 85
پیش گفتار........ 90
1 - مسجد نقطه آغاز و سنگ بنای کادرسازی و تشکیل حاکمیت و حکومت اسلامی... 86
2 - مسجد کانون مرکزی جامعه سازی اسلامی... 87
3 - مسجد پایگاه وحدت و جایگاه حل اختلاف... 91
ضرورت پیروی از سیره در دوران معاصر...... 91
مساجد در سیره ی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله / عالیه جعفری.... 95
پیش گفتار....... 95
خاطره از نخستین منبر مسجد پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ...96
مسجد، کانون اصلی تبلیغ پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله... .....97
بحثی تاریخی، در باره مسجد... 98
نخستین مسجد در اسلام........ 98
نقش فرهنگی مسجد در دوران پیش از هجرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله.. 99
نقش فرهنگی مسجدالحرام پیش از هجرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله... 100
نقش فرهنگی - آموزشی مسجد پس از هجرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله... 101
سخنرانی های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در مسجد..102
محتوای سخنرانی های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در مسجد........103
جایگاه موعظه در تبلیغ پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله. 104
مراعات حال حاضران در مسجد..... 105
جاذبه های معنوی در تبلیغ پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ...105
اهتمام پیامبر اعظمصلی الله علیه و اله در باره امور مساجد.106
ترجیح جلسات علمی بر جلسات دعا در مسجد، در زمان رسول خدا.... 106
پی گفتار..... 107
پی نوشت ها.. 108
ص: 6
بررسی جایگاه مساجد در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله / کریم کوخائی زاده..... 111
چکیده........ 111
مقدمه........ 112
1 - مسجد به عنوان دانشگاه پیامبر صلی الله علیه و آله...113
الف) جلسه های آموزشی پیامبر اسلام در مسجد..... 113
ب) برگزاری جلسات پرسش و پاسخ در مسجد...... 115
ج) انجام فعالیت های فرهنگی در مساجد و آغاز آن از مسجدالحرام...... 116
د) معلمان مسائل دینی..... 118
2 - مسجد بعنوان ستاد فرماندهی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله......120
3 - مسجد، و گفت وگوی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با نمایندگان سایر ادیان... 121
4 - اعتکاف پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد......124
5 - ویژگی های مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و شیوه برگزاری نماز جماعت در سیره نبوی صلی الله علیه و آله.. 125
نتیجه گیری........ 128
مسجد در عصر مدرنیته..... 129
اعتکاف پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در مسجد / رضا مفاخری..... 135
اعتکاف چیست؟ معتکف کیست؟.. 135
پیشینه تاریخی اعتکاف.. 136
همگانی و ضروری بودن اعتکاف........ 140
شروط و احکام اعتکاف.. 142
راه های گسترش اعتکاف....... 143
نتیجه....... 144
فهرست منابع و مأخذ..... 145
مسجد و گفت وگوی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با نمایندگان ادیان /محمدرضایی...... 147
مقدمه..... 147
جایگاه مسجد در سخنان خداوند و گفتار ائمه اطهار علیهم السلام... 148
علت نام گذاری مسجد.. 149
ص: 7
اهمیت مسجد نزد خداوند منان... 150
1 - مذاکره با نمایندگان بنی تمیم....... 151
2 - گفت وگو با نمایندگان ثقیف.. 152
3 - گفت وگو با هیئت نمایندگان مسیحیان نجران.... 155
بررسی تاریخی و فقهی حضور زن در مسجد در صدر اسلام / علی اکبر گندمکار.. 157
حضور زنان در مسجد در روزگار پیامبر صلی الله علیه و آله.. 160
الف) خانه زن مسجد اوست........ 160
ب) روایات عام..... 162
ج) حضور زنان در نمازهای جماعت پیامبر9 و روایات دال بر جواز حضور.. 164
د) گواه تاریخ بر حضور زنان در مساجد در صدر اسلام برای اموری غیر از اقامه نماز...... 167
ه- ) بررسی فقهی حضور زن در مسجد... 171
و) شرایط حضور زنان در مساجد....... 174
1 - استفاده نکردن از بوی خوش..... 174
2 - عدم اختلاط زن و مرد در مسجد...... 175
3 - پرهیز از سخنان بلند و بیهوده.... 175
4 - اجازه شوهر........ 176
5 - توقف بیجا نکردن در مسیر مسجد... 177
ز) آثار حضور زنان در مسجد.... 177
منابع و مأخذ...... 179
فصل دوم: کارکردهای مساجد
آثار، برکات و کارکردهای فردی و اجتماعی مسجد / سید حمید حسینی...... 185
چکیده.. 185
مقدمه.. 186
ماهیت مسجد..... 188
آثار سیاسی، اجتماعی مسجد...... 190
ص: 8
پیش گیری از جرائم..... 191
مبارزه با ظلم....... 192
وحدت و تعاون..... 192
تعهد برابر سایر انسان ها (رعایت حقوق بشر)..... 195
هم دردی و هم دلی...... 195
دوستی های سالم........ 198
کسب و تجارت... 200
حفظ حدود و ثغور بلاد اسلامی.. 201
آثار تربیتی..... 202
ایثار و انفاق... 203
آثار روحی و اخلاقی..... 204
بهره و پاداش الهی...... 204
نتیجه... 206
پیشنهاد....... 207
فهرست منابع و مآخذ.. 208
نقش مسجد در سلامت روانی جامعه / کبری حیدری... 209
پیش گفتار...209
اهمیت مسجد در اسلام... 210
آرامش گمشده بشر در جهان امروز!....... 210
عوامل نگرانی و پریشانی........ 211
ارزش یاد خدا (ذکر)........ 214
نماز بهترین وسیله برای یاد خدا..... 216
نماز و آرامش روان.. 217
مساجد ملجأ مردم / ناصر شکریان........ 221
مقدمه....... 211
ص: 9
جایگاه مسجد.. 222
کارکردهای مسجد........ 226
مسجدالحرام ملجأ مردم........ 228
مسجدالحرام مأمن مردم....... 229
مسجدالحرام خانه مردم........ 231
تذکر....... 231
ویژگی های دهگانه....... 232
1 - امنیت تکوینی........ 232
2 - امنیت تشریفی....... 233
3 - امنیت روحی و معنوی... 233
4 - امنیت از جهت جنگ و خونریزی........ 233
5 - امنیت از جهت حضور مفسد و ظالم..... 234
6 - امنیت از جهت تبعیض و نابرابری........ 234
7 - امنیت از جهت ورود مشرکین...... 235
8 - امنیت لقطه.... 235
9 - امنیت گیاهان و درختان.. 235
10 - اختیاری بودن نماز...... 236
آثار اجتماعی و تربیتی این پناهگاه امن..... 236
مساجد ملجأ مردم....... 237
مساجد و انقلاب اسلامی.... 241
فهرست منابع...... 244
پایگاه نمونه بسیج مسجد / ابوالفضل نجادی··· 245
پیش گفتار.... 245
کارکرد نظامی پایگاه مقاومت بسیج در مسجد... 246
فعالیت های نظامی پایگاه بسیج نمونه در زمان جنگ... 247
1 - سازمان دهی و اعزام نیروها به سوی جبهه های جنگ..... 247
ص: 10
2 - آموزش نظامی....... 248
3 - نگهبانی و پاس داری از کیان مسلمانان و حفظ امنیت.... 249
4 - مسجد و فعالیت های اضطراری مربوط به جنگ... 250
نقش مسجد در جبهه ها و میادین جنگ...... 251
فعالیت های نظامی پایگاه بسیج در زمان صلح.... 251
الف) حفظ و ارتقای آمادگی رزمی بسیجیان....... 252
ب) جذب نیرو و تکمیل ارتش بیست میلیونی...... 252
ج) اجرای برنامه های امنیتی........ 252
کارکرد آموزشی پایگاه بسیج........ 253
الف) تشکیل کلاس های آموزشی........ 254
ب) برگزاری جلسات پرسش و پاسخ..... 255
ج) برگزاری مناظرات علمی در مسجد.. 256
کتاب خانه پایگاه بسیج مسجد....... 257
نوارخانه بسیج.. 258
فعالیت های فرهنگی پایگاه مقاومت بسیج مسجد.. 258
1 - ترویج فرهنگ جهاد و شهادت........ 259
2 - برگزاری جلسات مذهبی.. 261
3 - اجرای برمانه های اردویی........ 261
4 - برگزاری کلاس های هنری..... 262
5 - فعالیت های ورزشی.... 263
فعالیت های اجتماعی عام المنفعه پایگاه مقاومت بسیج مسجد........ 263
1 - تأسیس صندوق قرض الحسنه.... 264
2 - مشارکت در امر سازندگی و آبادانی کشور.. 264
بسیج و امر به معروف و نهی از منکر....... 265
بسیج و فعالیت های سیاسی...... 266
رابطه پایگاه مقاومت بسیج با امام جماعت.... 267
رابطه و همکاری بسیج و هیأت امنای مسجد...... 267
ص: 11
رابطه پایگاه بسیج با اهل محل...... 269
رابطه پایگاه مقاومت بسیج با دیگر نهاد و سازمان های دولتی........ 270
آسیب شناسی پایگاه های مقاومت بسیج مساجد....... 271
1 - اختلاف با دیگر مجموعه ها و ارکان مسجد...... 271
2 - فاصله گرفتن از اصول و آرمان های مقدس بسیج... 272
3 - بی برنامگی و ائتلاف وقت.... 272
4 - سوء مدیریت........ 272
5 - انحصار پایگاه مقاومت بسیج در فعالیت های نظامی.. 273
6 - استفاده نکردن از بزرگان و افراد با تجربه... 273
7 - برخوردهای غیرعلمی و سلیقه ای با افراد.... 274
8 - امتیازگرایی.... 274
9 - نفوذ افراد فرصت طلب... 274
دیدگاه های حضرت امام خمینی قدس سره و مقام معظم رهبری«مدظله العالی» در باره مقاومت بسیج...... 275
1 - مساجد پایگاه های اصلی و همیشگی بسیج.. 275
2 - حفظ توان نظامی و رزمی بسیج... 276
3 - جهانی شدن بسیج.. 276
4 - بسیجی بودن؛ افتخار همیشگی..... 277
5 - نگهبانی از امنیت ملی.... 277
6 - تشکیل ارتش 20 میلیونی..... 278
7 - بسیج؛ رمز بقای انقلاب اسلامی... 278
8 - همه جانبه بودن فعالیت های بسیج....... 279
منابع و مآخذ.. 280
فصل سوم: نقش مسجد در توسعه و مدیریت شهر اسلامی
نقش مسجد در توسعه فضایی و کالبدی محله ای / دکتر خسرو کی منش.... 283
چکیده.. 283
مساجد هویت مشترک شهرهای اسلامی........ 284
مساجد و ساخت اکولوژیک شهرها و محلات اسلامی..284
دیدگاه کل نگرایانه نسبت به مساجد در ساختار شهرها و محلات.... 285
ص: 12
پیوند ساختاری مساجد با ساختار کلی شهرها و محلات... 286
مساجد و تغییر شکل و رشد شهرهای مسلمان نشین...287
مساجد و بهینه سازی توسعه شهری و محله ای........ 288
مساجد و رشد بعد معنوی و فکری شهرها و محلات.. 289
مساجد و آرام سازی سیمای ساختاری محلات........ 292
مساجد و ساختار منظم خانه های مستقر در محلات.... 293
آسیب شناسی ساخت مساجد در شهرها و محلات....... 293
منابع و مأخذ.. 295
نقش مسجد در مدیریت توسعه محله ای / دکتر سعید اسدی.... 297
چکیده.... 297
نقش مدیریت در زندگی اجتماعی....... 298
مدیریت در سطح کلان شهری... 300
دین و جایگاه آن در ورود به مدنیت.... 302
مدیریت و اسلام.... 303
مسجد به عنوان نقطه عطف مدیریت.. 305
نقش مسجد در مدیریت اقتصادی....... 309
مسجد و مدیریت توسعه...... 310
نقش مدیریتی مساجد در توسعه محله ای.... 312
نقش مسجد در سازمان و اجتماع محله ای / دکتر مسعود مظاهری....... 315
چکیده... 315
حوزه های اجتماعی شهرها... 316
محلات به عنوان حوزه های خرد اجتماعی.. 317
دین به عنوان یک نیاز اجتماعی... 319
مسجد، مهم ترین نهاد در ساختار زندگی اجتماعی...... 320
نقش تعاونی و اجتماعی مسجد.... 322
مسجد، کانون اجتماعات محلی.... 324
آسیب شناسی نقش اجتماعی محلات... 324
ص: 13
نقش مسجد در امنیت اجتماع محله ای / دکتر محمد عارفی..... 327
چکیده..... 327
کارکرد اجتماعی مساجد........ 328
مساجد و تعاون اجتماعی....... 330
مساجد و برقراری عدالت اجتماعی....... 330
ستادهای حفاظت اجتماعی مساجد و برقراری امنیت اجتماعی........ 331
نقش دین و مساجد در کاهش آسیب پذیری اجتماعی........ 332
نقش مساجد در کنترل کنش های نابهنجار محلات شهری... 334
مساجد و عدم تضییع حقوق شهروندان....... 336
نقش امنیتی مساجد در شناخت فقرآلود....... 337
نقش تربیتی مساجد و اصل ابشار و انذار..... 337
منابع و مأخذ.. 338
نقش مسجد در ایمنی و مسائل محیط زیست محله ای / دکتر اسداللّه اسدی...... 339
چکیده.. 339
دیدگاه جزءگرایانه انسان به طبیعت... 340
دیدگاه علم گرایانه به طبیعت ... 341
تسلط و کنترل انسان بر طبیعت....... 342
تأثیر انسان محوری بر سیاست های محیطی.... 343
دین و محیط زیست.. 344
توجیهات مذهبی در سیاست های محیطی....... 344
اسلام و محیط زیست..... 346
تفکر درباره طبیعت.... 346
مسئولیت انسان در برابر طبیعت...... 347
کمال بخشی به طبیعت... 348
توسعه پایدار...... 349
ارتباط با طبیعت....... 350
ص: 14
امنیت و ایمنی.. 351
اصلاح و عمران....... 351
دانش و آگاهی........ 352
همکاری و همیاری........ 352
قانون گرایی و قانون مندی....... 352
نتیجه گیری....... 353
منابع و مأخذ..... 354
نقش مسجد در اقتصاد محله / دکتر علی محمد احمدی....... 355
چکیده........ 355
دین و توسعه انسانی.. 356
رابطه دین و اقتصاد.. 357
نقش دین در توسعه و رفاه اقتصادی...... 358
معنای برکت..... 360
الف) تقوی....... 362
ب) حسن نیت.. 363
ج) راست گویی........ 364
د) سخاوت....... 364
الف) استغفار..... 365
اقامه نماز و نماز شب...... 366
ب) دعا.... 367
د) حج و عمره........ 367
الف) انفاق...... 368
ب) صله رحم... 369
ج) میانه روی.... 369
د) ازدواج........ 369
ه-) آسان گیری در معامله..... 370
ص: 15
نقش مساجد در توسعه و رفاه اقتصادی....... 371
نقش مساجد در اقتصاد محله ای... 374
منابع و مأخذ.. 376
نقش مسجد در فرهنگ و هویت محله ای / دکتر ابراهیم عباسی.... 377
چکیده.... 377
فرهنگ و ساختارهای تشکیل دهنده آن.... 378
جنبه معنوی فرهنگ.... 381
کارکرد فرهنگی مساجد....... 382
مساجد و شکل گیری فرهنگ و هویت اسلامی محلات شهری.. 383
ضرورت حضور پررنگ مساجد در فرهنگ شهرها و محلات....... 385
تأثیر مساجد بر الگوهای فرهنگی شهروندان..... 386
تعامل مساجد با فرهنگ سراها و خانه های فرهنگ... 386
توسعه و حفظ مساجد به عنوان کانون های فرهنگی منطقه ای....... 387
آسیب شناسی و چالش های فراروی فرهنگ دینی.. 388
منابع و مأخذ........ 389
نقش مسجد در توسعه محله ای / دکتر بابک نگهداری.. 391
چکیده...391
رابطه دین و نهادهای اجتماعی........ 392
توسعه و رابطه آن با زندگی اجتماعی...... 394
رویکردهای توسعه.... 395
مساجد و هویت توسعه شهرهای اسلامی...... 396
نقش مراکز مذهبی و مساجد در نیل به توسعه.. 398
مساجد، محوریت ایجاد و توسعه شهری و محله ای... 403
1 - فضیلت وقف و باقیات الصالحات در فرهنگ اسلامی.......403
2 - عدم پیش بینی فضای توسعه در بنای مسجد.. 404
ص: 16
3 - روحیه راحت طلبی...... 404
4 - اختلافات قومی و منطقه ای...... 404
آسیب شناسی عدم توزیع مناسب مساجد در شهرها و محلات...... 404
نتیجه گیری...... 406
منابع و مأخذ.... 408
فصل چهارم: مسجد، کانون مبارزه با استکبار
نقش جهانی مساجد در ایجاد وحدت و پشتیبانی از حرکت های انقلابی جهان اسلام....... 411
پیش گفتار....... 411
افق چشم انداز بیست ساله و برنامه چهارم توسعه... 415
نگاهی به برخی از فرازهای سند چشم انداز و برنامه چهارم...... 416
سیاست های کلی برنامه چهارم توسعه در امور فرهنگی، علمی و فن آوری....... 417
امور اجتماعی، سیاسی دفاعی و امنیتی.. 419
امنیت انسانی و عدالت اجتماعی.... 422
الف) چالش های موجود در مساجد ایران...... 424
ب) آسیب و چالش های فیزیکی و سخت افزاری.... 426
ج) آسیب و چالش های مربوط به نیروی انسانی و کارگزاران...... 426
د) آسیب و چالش های محتوایی و برنامه ای... 427
راه کارهای توسعه و تعمیق جایگاه و نقش آفرینی مساجد و جذب جوانان..... 427
راه کارهای توسعه کمی و کیفی و جذب جوانان به مسجد..... 429
الف) توسعه کمی... 430
ب) توسعه کیفی....... 433
مسجدکانون حماسه های اسلامی (از آغاز تاکنون) / غلامرضا گلی زواره... 435
چکیده...... 435
پایگاه عبادی و سیاسی.... 436
مسجد خار چشم دشمنان........ 439
ص: 17
مسجد کوفه.... 439
جامع دمشق... 440
قیام های علویان.... 442
قیام سربداران....... 443
خشم مقدس........ 446
قیام گوهر شاد...... 447
فریاد اعتراض....... 449
مسجد و انقلاب اسلامی..... 452
اوج گیری نهضت... 455
انتفاضه مسجدالاقصی در مقطع کنونی / موسی الرضا حیدری........ 459
ماهیت پروتکلها... 462
این هدف..... 463
کانون زرسالاران یهودی.... 472
الیگارشی خاخامی....... 473
زرسالاران یهودی و تمدن جدید غرب...... 475
اسطوره سازی صهیونیسم... 478
اسطوره پوگروم ها...... 478
اسطوره هولوکاست و سیطره بر آمریکا..... 483
پدیده ای بنام صهیونیسم مسیحی..... 489
سرویس خارجی........ 489
حماسه یاران قدس... 495
مقدمه فصل دوم...... 495
انتفاضه فلسطین...... 497
عوامل مؤثر در پیدایی انتفاضه....... 499
1 - عوامل فلسطینی...... 499
2 - عوامل منطقه ای....... 501
ص: 18
3 - سرکوب و شکنجه فلسطینیان........ 504
4 - عوامل جهانی و بین المللی....... 505
اقدامات سرکوبگرانه اسرائیل در انتفاضه... 507
نیروهای شرکت کننده در انتفاضه.. 509
دست آوردها و پیامدهای انتفاضه.... 511
منابع........ 521
هولوکاست افسانه یا حقیقت؟! / عصمت اللّه بهاروند.. 523
مقدمه....... 523
نتیجه........ 531
فصل پنجم: مسجد و جهانی شدن
جایگاه «مساجد» در: عصر «جهانی شدن» / سیدمحمدرضا طالبیان.... 535
مقدمه..... 535
بخش اول: جهانی شدن: مبانی، مؤلفه ها و پیامدها... 536
جهانی شدن.... 536
جهانی شدن یک برنامه یا یک پدیده طبیعی؟.... 537
عناصر اساسی مدرنیسم.. 539
1 - عقل گرایی....... 539
2 - اومانیسم (انسان گروی)......540
3 - سکولاریسم (جداانگاری دین و دنیا).... 540
4 - آزادی....... 540
بحران های دامنگیر جوامع مدرن..... 541
بخش دوم: کارکردهای مساجد و نقش آنها در عصر جهانی شدن.. 542
مسجد و تکثیر اندیشه دینی.... 542
مسجد و زدودن شبهات فکری....... 543
مسجد و بهداشت روانی.... 543
ص: 19
مسجد و اندیشه «مهدویت».... 545
مسجد و مسئله بازیابی هویت........ 545
تأملی در احیای نقش مساجد به اقتضای تحولات عصر جدید / دکتر علی معموری........ 547
1 - تنوع حاضران.. 549
2 - حضور غیرمسلمانان........ 550
3 - حضور بانوان.... 550
4 - تنوع فعالیت ها...... 551
5 - امام جماعت... 551
6 - اداره شورایی.. 552
نقش و جایگاه مساجد در فرآیند توسعه وجهانی شدن / دکتر سید حمید حسینی........ 553
چکیده... 553
توسعه... 554
«جهانی شدن».... 556
مقدمه... 557
نظریه ی «جهانی شدن»..... 559
مساجد، توسعه وجهانی شدن....... 561
مساجد و دولت کریمه ی جهانی... 563
نتیجه ..... 566
منابع و مآخذ.. 568
ص: 20
بدون تردید مسجد مقدس ترین مکان برای عبادت، نیایش و یاد خداوند متعال و همواره مشعل هدایت و سمبل توجه به ارزش های والای انسانی و طرد آلایش های مادی و نشانگر هویت فرهنگ و هنر اسلامی و مرکز پیش گیری و کاهش بزهکاری های اجتماعی است. بدینسان مسجد قلب تپنده ای است که در آن آسمان با زمین باهم پیوند می خورند و انسان به عنوان گل سرسبد نظام هستی در آن رشد و تکامل می یابد.
مؤسسه فرهنگی ثقلین در راستای اشاعه فرهنگ اسلام و اهل بیت پیامبر علیهم السلام و نشر حقایق ناب دینی جهت احیای کامل مساجد کشور و حل مشکلات این پایگاه های دین و اخلاق و معنویت و برترین مکان تقویت ایمان و عالی ترین مرکز کسب آگاهی و بصیرت و زیباترین جایگاه تربیت و پرورش انسان های وارسته و مهم ترین مکان گسترش فعالیت های علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جلد پنجم فرغ مسجد که مجموعه سخنرانی ها و مقالات اجلاس هفته گرامی داشت مساجد در سال 1385 می باشد منتشر نماید.
امید است با احیای کامل و جامع مساجد جامعه ای مسجد محور داشته باشیم.
در پایان خداوند را می خوانیم که توفیق خدمتگذاری به ساحت مقدس قرآن، اهل بیت علیهم السلام و مساجد به ما عنایت فرماید.
مؤسسه فرهنگی ثقلین
ص: 21
ص: 22
عصر ما، عصر بازنگری و بازگشت به دین می باشد. دو قائمه بزرگ مادی گری و مادی نگری یعنی یوزیتویسم در زمینه اندیشه و علم و مارکسیسم / کمونیسم در زمینه عمل و اقتصاد و جامعه گردانی شکست خورد، و برای بشریت رنج دیده امروز مجال تأمل در معنویات و بازگشت به سنت معنوی که جامع ترین مصداق آن دین است فراهم آمده است از سده های نخستین ظهور اسلام در عامه مجامع اسلامی مساجد به عنوان شاخص ترین و بارزترین نهادهای اسلامیت تجلی داشته و آنچه در منظر ابتدایی مایه های فرهنگ اسلام را بروز داده است همانا وجود مناره های بلند و زیبای مساجد در پیشانی شهرهای اسلامی بوده است در حقیقت آموزش عملی بنیانگذار مکتب اسلام بر رهروان راهش نیز بر این مدار پایه گذاری شده است در طراحی و برنامه ریزی اساسی حکومت اسلامی مسجد نخستین پروژه ای است که معمار نهضت اسلامی در آستانه ورود به یثرب در محله قبا آن را به مورد اجرا گذارد. وی با ورود به یثرب نام مدینه را برآن برگزید و مسجد دیگری را در مرکز شهر بنا می نهد.
بدین ترتیب می نمایاند که برای ورود به مدنیت صحیح و توسعه آن جهت برخورداری از جامعه سالم از قالب مسجد باید گذر کرد و رنگ و بوی مسجدی که همانا صبغه اللّه است برخود گرفت و آنگاه در مدینه حکومت اسلامی و در مساجد آن ستاد حکومتی و مدیریتی تشکیل داد و دین و آیین سیاست و مدیریت را آموخت و یاد داد که اسلام دین بهزیستی فرد و اجتماع و عامل اصلی مدیریت توسعه اسلامی است در مسجد شکاف طبقاتی حذف و نظام برادری برآن حاکم است آنچه که مورد نظر است تعمیم روح حاکم بر مساجد در سایر بخش های جامعه است کارکردهای نمونه یک امت بدون تمایز ظاهری حتی در روش نشستن مسلمانان در مساجد بوضوح مشهود است.
ص: 23
مساجد در ایران اسلامی در همه مراحل انقلاب همواره ملجأ و مأمن و مرجع مردم و مسئولان بوده است. خدمات شایان مساجد در قبل و در آستانه انقلاب که به عنوان پایگاه های عظیم انقلاب در ساماندهی و سازماندهی نیروهای انقلاب و روشنگری ائمه جماعات و اطلاع رسانی به موقع برکسی پوشیده نیست.
بعد از پیروزی انقلاب تقریبا همه کارها در مساجد انجام می گرفت و کمیته های انقلاب از دل مساجد جوشید و آرامش را به کشور باز گرداند در زمان هشت سال دفاع مقدس و سپس دوران سازندگی و زمان امدادرسانی این مساجداند که به فریاد ملت و کشور رسیدند.
سئوال این است که آیا انقلاب و مسئولان که از مساجد برخواسته اند چه میزان به مساجد خدمت کرده اند آیا پس از ربع قرن پیروزی انقلاب اسلامی و توسعه و پیشرفت در محورهای گوناگون کشور چنین احساس نمی شود که پایگاه اصلی انقلاب یعنی مساجد مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته است مسئولان نظام چه میزان حق مساجد را اداء کرده اند.
راستی رسالت نظام مقدس جمهوری اسلامی با توجه به مکتبی بودن نظام در قبال مساجد و مسجدی ها و تعمیق باورهای دین و تربیت کارگزاران مساجد و پشتیبانی از مساجد چیس؟ برخورداری از حدود 000/60 مسجد از جمله سرمایه های ملی و اسلامی ایران است که متأسفانه استفاده مطلوب از آنها صورت نمی گیرد آیا جای تأسف نیست که ترکیه لائیک که نصف وسعت ایران وسعت و کمتر از جمعیت ایران جمعیت دارد در مسجدسازی حرف آخر را بزند و 000/90 مسجد داشته باشد. اما مساجد جمهوری اسلامی ایران هم از جهت کمی و هم کیفی پائین تر از آن کشور باشد. حال آن که ایران اسلامی به عنوان ام القرای جهان اسلام علاوه بر ساماندهی مساجد در داخل باید از وجود امکان بالقوه سازماندهی مساجد جهان اسلام به عنوان ساختار جهانی امت اسلامی استفاده کند و با بهره برداری از امکانات مادی و معنوی مساجد جهان اسلام برای ایجاد وحدت بیشتر مسلمین کوشش نماید.
مرکز رسیدگی به امور مساجد از دولت و مجلس مکتبی انتظار دارد که ضمن جبران کاستی های گذشته دین خود را به مساجد ادا نمایند.
ص: 24
باید توجه داشت با عنایت به این که تکریم مساجد وظیفه همه مسلمانان و حق جویان است و خوشبختانه در همین راستا سازمان کنفرانس اسلامی 21 آگوست سالروز آتش زدن مسجدالاقصی از سوی اسرائیل غاصب را روز آغازین هفته جهانی گرامی داشت مساجد برگزیده است.
مرکز رسیدگی به امور مساجد ضمن ارج نهادن به این اقدام مقدس برای چهارمین سال با همکاری نهادها و سازمان های مرتبط با تشکیل ستاد بزرگداشت هفته جهانی مساجد برگزاری هرچه با شکوه تر این هفته را با هدف بهبود وضع مساجد داخل و خارج کشور و ساماندهی و توسعه و شکوفایی روزافزون آنها در دستور کار خویش قرار داده و با فراخوان آثار و مقالات
ضمن برپایی اجلاس های گوناگون گرامی داشت. هفته جهانی مساجد با حضور مسئولین نظام عالمان و فرهیختگان حوزه و دانشگاه ائمه جماعات اهل قلم و فعالان فرهنگی مساجد به این مهم اقدام نموده است ائمه جماعات هیئت امنا و فعالان فرهنگی مساجد در روز نخست با حضور در حرم مطهر امام خمینی بر لزوم تحقق منویات والا و آرمان های بلند و الهی آن قافله سالار سفر کرده بویژه در مورد احیای مساجد تأکید کردند علما و دانشمندان در اجلاس های گوناگون و کمیسیون های تخصصی با تکیه بر جایگاه بی بدیل مساجد در فرهنگ اسلامی و لزوم استفاده از توانمندی های آنها بر توسعه و گسترش هرچه بیشتر کارکردهای مساجد با توجه به شرایط زمان و نیز رفع موانع و مشکلات مساجد تأکید نمودند.
در پایان از همه کسانی که در برگزاری اجلاس های گوناگون و نیز کمیسیون ها در تهران و اجلاس ها در مراکز استان ها و سراسر کشور صادقانه همکاری نموده اند بویژه اعضای محترم ستاد عالی هفته گرامی داشت مساجد تشکر و قدردانی نموده و توجه خوانندگان گرانقدر را به گزارشی از سخنرانی ها و مقالات ارائه شد، جلب می نمایم.
دبیر کمیته ی علمی ستاد گرامی داشت هفته ی جهانی مساجد
علی رضایی بیرجندی
ص: 25
ص: 26
ص: 27
ص: 28
به مناسبت هفته جهانی گرامی داشت مساجد
بسم اللّه الرحمن الرحیم
مساجد در طول تاریخ بشر و تاریخ اسلام، پایگاه مبارزه با ستم گران و زیاده طلبان بوده است و امروزه مصداق بارز ظلم و زیاده خواهی در دنیا، رژیم غاصب اسرائیل و صهیونیست ها هستند. صهیونیست ها همواره دشمن مسجد بوده اند از جمله و در اقدامی سبعانه مسجد الاقصی را آتش
زدند. در هر جا هم قدرت یابند، این کار را تکرار خواهند کرد؛ اما فرزندان مسجد در لبنان اجازه
ندادند آنان در این کشور به هدف شوم خود دست یابند. شکی نیست که مسجد خانه خدا، محل تجمع یکتاپرستان، کانون توجه همه انسان ها و مرکز هدایت امت اسلام است که نخستین فلسفه تشریع جهاد برضدّ کفار، صیانت از حریم این مکان مقدس بود. در عظمت مسجد همین بس که محل استقرار نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و عروج پیامبر بزرگ به ملکوت اعلی بود و اگر محلی وجیه تر و بااهمیت تر و با عظمت تر و برتر از آن بود، پیامبر در آنجا به تربیت یاران خود
وفرماندهی جنگ ها می پرداخت.باید توجه داشت مسجد ملاک آزمایش بزرگان ومعیارسنجش و میزان توان صاحبان امکان در جامعه اسلامی است. اگر امروز حزب اللّه با قدرت و عزت، موجب افتخار جهان اسلام و مستضعفان و مظلومان است، به علت تربیت یافتن نیروهای این حزب در مساجد است و هر جا انسانی لایق و توانمند، شایسته و والا، قدرتمند و بلندی طلب
ص: 29
و خداجو حضور دارد، بدون تردید فرزند مسجد است. به همین علت اجازه احداث و آبادی مساجد فقط به افرادی مؤمن و مخلص واگذار شده است، یعنی کسانی که مامور عمران و آبادانی مساجد می شوند، باید از ایمان به خدا و قیامت برخوردار باشند و به اقامه نماز بپردازند و اهل پرداخت زکات باشند و از دشمنان دین خدا ترسی نداشته باشند و جز صاحبان این ویژگی ها، حق مداخله در این کار ندارند. اگر مساجد آباد باشند، همه بخش های جامعه رو به آبادانی می گذارد. زیرا مساجد اسوه طهارت و پاکی در نظام آفرینش است و اساس خانه خدا بر تقوا استوار است. مسجد کانون تربیت انسان های با تقوا، دانشمند و فرهیخته و مرکزی برای وحدت مسلمین و بسیج فکری آنهاست، رازی در آن نهفته که می تواند در جامعه تحول ایجاد کند؛ هرگز نباید این نقش ها را فراموش کرد. مسئله اعتکاف در کشور ما نهادینه شده و امسال ما در مرکز رسیدگی به امور مساجد هرچه تلاش کردیم مساجد به اندازه معتکفان آماده کنیم، نتوانستیم. این امر نشان دهنده آن است که مردم از مسجدیان سبقت گرفتند و جوانان ما در این مسئله معجزه آفریدند. باید محبت به مسجد را در ردیف محبت به قرآن، عترت، رسول اللّه صلی الله علیه و آله و در ردیف محبت به ذات احدیت دانست. به هرحال، در فضیلت و جایگاه و عظمت مساجد، جای هیچ تردید نیست. همه باید با احترام به این مکان مقدس و برای ارتقای روز افزون جایگاه آن تلاش کنند. ظرفیت مسجد در ابعاد گوناگون پیش از این است و از این که امروز این مکان مقدس در سراسر جهان اسلام در شأن اسلام نیست و به علت برخی کوتاهی ها از ایفای نقش و کارکرد خود ناتوان شده است، متأسفیم، در عین حال گرچه از همه ظرفیت های مسجد استفاده نمی شود، اما این مکان مقدس در قیاس به سایر اماکن از کارآمدترین جایگاه در
جامعه برخوردار است، باید تلاش کرد تا ظرفیت آن به جایی برسد که اسلام مشخص کرده است. از طرفی در مقابله با کفر، ظلم و ستم گری پایگاهی بهتر از مسجد نمی توان سراغ کرد. ما امروز شاهد آن هستیم که در همه دنیا در کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی، خیزش مسلمانان از مساجد است. امام خمینی قدس سره انقلاب اسلامی را از مساجد آغاز کرد و امروز مقاومت لبنان عزیز که مسیر نهضت آن حضرت را می پیماید، از مساجد می درخشد و مجاهدان تربیت یافته در خانه های خدا، براساس آموزه های دینی، اسرائیل را خوار و ذلیل کرده و پوزه
ص: 30
آمریکا را به خاک مالیده اند. همین آموزه ها و مساجد اروپای متجاوز را رسوا ساخته و آرمان های کفر را به باد داده اند. امام جعفر صادق علیه السلام در مسجد، چهار هزار اندیشمند را پرورش داد. این مکان مقدس را پایگاه فعالیت های علمی و فرهنگی و اطلاع رسانی مسلمانان معرفی کرد. باید توجه داشت امروز در بین دولتمردان نظام مقدس جمهوری اسلامی که به جامعه خدمت می کنند، انسان های لایقی هستند که به نحوی در مسجد تربیت شده اند، رئیس مجلس شورای اسلامی خود را مفتخر به مکبری در مسجد می داند رئیس جمهور خود را مفتخر به عضویت در هیئت امنای مسجد می داند، اینان نمونه هایی از فرزندان مسجد به شمار می روند. مرکز رسیدگی به امور مساجد با برنامه ریزی و تدوین و اجرای راهکارهای گوناگون تلاش می کند تا به مقصد عالی مورد نظر مساجد نایل شویم ما برای رسیدن به این هدف پنج کمیسیون با عناوین آسیب شناسی مساجد و نحوه مقابله با آنها، راهکارهای توسعه کمی و کیفی مساجد و نقش جهانی آنها در برقراری وحدت، نحوه جذب مردم و جوانان، چشم انداز بیست ساله مساجد براساس سند مذکور و معماری مساجد را فعال کرده ایم. ما یقین داریم پیروزی مسلمانان بر جبهه کفر، روزی تحقق می یابد که میان مساجد مسلمانان در سراسر دنیا ارتباط برقرار شود، و تصویب هفته جهانی گرامیداشت مساجد به همت سازمان کنفرانس اسلامی - در پاسخ به اهانت و جسارت صهیونیست ها در به آتش کشیدن مسجد الاقصی - صورت گرفت. ما باید این فرصت را مغتنم بشماریم. برنامه های هفته جهانی بزرگداشت مساجد که با کمک و همکاری نهادهای مرتبط با امور مساجد نیز برگزار شد و حدود ششصد تن از ائمه جماعت، اعضای هیئت امنا، خادمان مساجد و بسیجیان در هفته جاری قدردانی شدند.
السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ص: 31
ص: 32
و کنفرانس وحدت اسلامی
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اسلام به آن علت که با ایده جهانی ظهور کرده و طرحی برای سعادت همه افراد بشر بنا نهاده، راهکار تعامل ملت ها را نیز فراهم کرده است، از این رو امروز باید از این موج عظیم بیداری در
شماره 1
ص: 33
جهت همگرایی بیشتر استفاده شود. پیروزی حزب اللّه لبنان ثابت کرد که دشمنان اسلام هر اندازه مقتدر باشند، خوابی که برای دنیای اسلام دیده اند، خوابی آشفته است، چرا که دنیای اسلام بیدار
شده است و ملت های مسلمان از این پس زیر بار سلطه جویی ها و زورگویی ها سلطه گران نخواهند رفت. مقاومت حزب اللّه در لبنان شوکی بسیار نیرومند به محافل غرب و همچنین کشورهای اسلامی وارد کرد و آنان همچنان در حال بحث و گفت وگو درباره این اتفاق هستند. این جریان نشان می دهد که ما باید بیشتر به مسائل و مشکلات جهان اسلام توجه کنیم. از جمله نیازهای واقعی امروز در جهان اسلام ضرورت زندگی مسالمت آمیز مسلمانان با سایر مذاهب در کشورهای اسلامی و همچنین در دیگر کشورهاست. باید راهی پیدا شود که مهاجران از هر مذهب و قومی بتوانند به صورت مسالمت آمیز به زندگی خود ادامه دهند و این امر بدون تعامل میسر نمی شود. اسلام خوشبختانه زمینه تعامل را در خود دارد و ما مشکلی به این لحاظ نداریم، زیرا اگر بخواهیم با اصول اسلامی زندگی کنیم و اهل تعامل هم باشیم. اسلام خود دینی جهانی است و برای همه بشریت طراحی شده است؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هسته اولیه مسلمانان به حضور نژادهای گوناگون توجه داشتند، در قرآن آزادی و لا اکراه فی الدین مترقی ترین اصل در جهان بشری است، چرا که به مردم اجازه می دهد که عقیده خود را داشته باشند و بتوانند براساس آن زندگی کنند. بدیهی است خیزش ملت های مسلمان دشمنان را نگران کرده است، و روز به روز هم این نیروی جدید به طرف تجمع و سازماندهی و استفاده از ابزار و دانش جدید حرکت می کند. از طرفی مشکلات صدها میلیون مسلمان مهاجر که در کشورهای غیراسلامی به سر می برند، ایجاب می کند که تجمع اندیشمندان در این کنگره در جهت حل مشکلات مهاجران باشد. کنگره باید شرایط مذاکره علمای مسیحی، یهودی، هندو، بودایی و سایر ادیان را
فراهم کند، چرا که این ادیان وزنه ای در جهان محسوب می شوند. اگر هسته ای کوچک از صاحب نظران همه ادیان و فرق متشکل شوند و با هم تعامل سازنده داشته باشند، می توانند بسیاری از مشکلات دنیای امروز را حل کنند و صلح و امنیت را در جهان پایدار نمایند. بسیاری از عقلای غرب به دولت مردان شان پیشنهاد داده اند که در پی برخورد با جهان اسلام نباشند، ولی این که صاحبان قدرت و دولت مردان این سخنان را گوش می کنند یا خیر معلوم
ص: 34
نیست، گاهی به جای این که نرمش نشان دهند، برخوردهای خشن تری از خود بروز داده اند. موج عظیمی امروز در دنیا پدید آمده و خیزش امت اسلامی محسوس است، و این را نظام سلطه جهانی فهمیده است، اما هیچ مرکزیتی برای آن نمی یابد که به آن حمله کند. چون نیروی کاملاً جدیدی است که هر روز بیشتر و بهتر خود را سازماندهی می کند. نیروهای این جریان عمدتا از افراد تحصیل کرده هستند. در این کنگره باید درصدد حل مشکلات صدها میلیون مهاجری باشیم که در کشورهای غربی زندگی می کنند شایسته است که کمیته ای از همین کنگره تشکیل شود و با علمای مسیحی و یهودی و هندو و سیک و بودایی وارد بحث شوند و با هدف تعامل - نه چالش - با یکدیگر مذاکره کنند. امروز حقوق اقلیت های مسلمان در کشورهای دیگر بسیار تضعیف می شود و در همه زمینه ها مشکل دارند، شاید بتوان گفت که با شکنجه زندگی می کنند. باید برای آنان تدبیری اندیشید. ایران در قالب کشوری اسلامی - که می خواهد براساس اسلام حکومت کند - حاضر است بانی این کار شود و اسباب و امکانات این کار را بر عهده بگیرد.
والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ص: 35
ص: 36
و افتتاح کنفرانس وحدت اسلامی
بسم اللّه الرحمن الرحیم
تبیین جایگاه مساجد با تکیه بر متون اسلامی قرآن، متون نبوی، نقش مساجد در جهان اسلام، ایجاد معنویت و ارتباط با خدا، ارتقای کارایی مساجد، در پیشبرد اهداف اسلامی از طریق
شماره 2
ص: 37
مبادله، راهکارهای مناسب برای جذب مردم و به ویژه جوانان به مساجد، تبیین راهکارهای تعامل بین مساجد و دولت های اسلامی و غیراسلامی، ارائه الگوی مناسب از مسجد کارآمد و تأثیرگذار براساس آنچه پیامبر اکرم و آله بنیان گذاشت، بیان تجربیات و نقش مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان اهداف مرکز رسیدگی به امور مساجد در تشکیل شورای بین المللی مساجد مطرح است. اگر شورای عالی بین المللی مساجد تشکیل شود دستاوردهای ارزنده ای از جمله وحدت هرچه بیشتر مسلمانان به دست خواهد آمد. این طرح موجب می شود تا مساجد در کشورهای اسلامی و غیراسلامی ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با یکدیگر داشته باشند و طرح تشکیل شورای عالی بین المللی مساجد در جهان اسلام موجب وحدت هرچه بیشتر مسلمانان در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی می شود. طرح های اجرایی این شورا به همت مرکز رسیدگی به امور مساجد آماده شده است و اگر اجلاس آن را بپذیرد ما خواهیم توانست به یاری خداوند و از طریق مساجد، کشورهای اسلامی را با هم مرتبط نماییم.
ص: 38
بسم اللّه الرحمن الرحیم
مهم ترین هدف برگزاری این کنفرانس بررسی نقش و جایگاه مسلمانان مستقر در کشورهای غیراسلامی و رسیدگی به مشکلات آنان تحت عنوان حقوق، وظایف، مشکلات اقلیت های مسلمان در کشورهای غیراسلامی می باشد تا به حال در این همایش عظیم بیش از هزار تن از
شماره 3
ص: 39
شخصیت های اسلامی از خارج از کشور و ده ها هزار تن از برادران و خواهران مسلمان از مذاهب گوناگون از داخل کشور حضور یافته اند. انتشار ده ها مجلد کتاب از مجموعه بحث های عرضه شده در کنفرانس، صدها مقاله، مصاحبه و پژوهش های علمی و ارزنده، میراث گران بهایی است که به زبان های فارسی، عربی و انگلیسی تقدیم عالم اسلام شده است. البته نوزدهمین کنفرانس وحدت اسلامی به لحاظ همزمانی با برگزاری کنفرانس عظیم فلسطین در ایام الربیع ولادت با سعادت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با چند ماه تأخیر و در این ایام خجسته برگزار می شود که همزمان است با جشن های پیروزی امت اسلام، به مناسبت پیروزی عظیم مردم مسلمان لبنان و حزب اللّه سرافراز بر دشمن صهیونیستی، که خود نماد پیروزی حق بر باطل، خون بر شمشیر و ایمان و عقیده بر ماشین جنگی فوق مدرن در عصر کنونی به شمار می رود.
ص: 40
در هفته جهانی گرامی داشت مساجد
مسجد برای ما یک سنگر است، ولی حقیقت این است که کماکان اهمیت مساجد برای ما چندان شناخته شده نیست، مساجد در زندگی فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، ما نقش مهم ایفا می کند، ولی این نقش هنوز چندان در سطح جامعه روشن نشده است. مساجد دارای ظرفیت
شماره 4
ص: 41
مهمی هستند، ولی این نقش هنوز چندان در سطح جامعه روشن نشده است. مساجد دارای ظرفیت و قدرتی بسیار عظیم است که می توان بیش از پیش از این ظرفیت برداشت و استفاده کرد، ولی متأسفانه ما آن چنان که باید به قدرت و معنویت مساجد به صورت کامل واقف نشده ایم. در حال حاضر جریانی که در طول سال های قبل در کشور جولان داشته و امروز برکنار و دستش از بسیاری از مناصب کوتاه شده، در بررسی دلایل شکست خود به دوری از مسجد اشاره می کند، آنها در درون خودشان علت شکستشان را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده و اعلام کرده اند که یکی از علل ناکامی و شکست شان دوری از مسجد و برنامه های مسجد و مردمی بوده است که به مسجد می رفته اند. آنان می گویند که ما از این مقوله ها دور شدیم و به سراغ دیگران رفتیم، به سراغ آموزه هایی که مربوط به مسجد و روحانیت نیست و مسجد را کنار گذاشتیم به عبارت دیگر سراغ آموزه هایی رفتیم که در دین نبود. آنان در زمان حاضر برای رفع این نقص در حال برنامه ریزی هستند و می گویند باید برای رفع این نقص به سراغ مسجد، بسیج و مردمی که با مسجد سر و کار دارند، بروند، اگر ایشان براساس تفکر درست به این نتیجه رسیده باشند و در برابر گذشته خود احساس ندامت داشته باشند و بخواهند از خطاها برگردند، ما خدا را از این بابت شکر و برای آنان طلب توفیق می کنیم، ولی اگر نگاه آنها شیطنت آمیز باشد، به این معنا که بخواهند در مساجد و بسیج حضور پیدا و با تغییر چهره از این سنگر و محراب در جهت اهداف شیطانی خود استفاده کنند، باید به شدت مراقب بود و اجازه چنین کاری را نداد. امروز در صدر دشمنان ما شیطان بزرگ امریکا قرار دارد که درخصوص انقلاب و روحانیت دشمنی و کینه توزی دارد و در پی ایجاد بدبینی بین مردم، مسئولان و روحانیت است، و در این راه از هر ترفندی استفاده می کند. وی با بیان اینکه امریکا از ملت ما خشمناک است و در حالت غضب تصمیماتی غیرمنطقی می گیرد، در مکتب اسلام به ما تأکید شده است که در حالت غضب و خشم تصمیم نگیرید. وقتی غضب بر یک فرد عاقل معمولی مستولی می شود و می خواهد در این حالت تصمیم بگیرد، ممکن است تصمیمش خارج از عقل باشد و مقداری جنون بر این تصمیم او سایه بیفکند، حال در نظر بگیرید که یک فرد ظالم و پر از خشم و کینه بخواهد در حالت غضب تصمیمی بگیرد، طبیعی است که چه تصمیم خطرناکی خواهد گرفت. امروز دشمنان ما و در رأس
ص: 42
آن آمریکا که شیطان بزرگ و نوچه اش اسرائیل و شیطان پیر انگلیس، براساس شکست های پی در پی ظرف 27 سال اخیر از جانب انقلاب اسلامی ناراحت و غضبناک هستند و در تصمیم گیری های ظالمانه خود انصاف را مراعات نمی کنند و تصمیم هایی متناقض و خارج از منطق می گیرند. البته آنان در تحقق وعده های شیطانی خود موفق نخواهند شد، ولی ممکن است برای ما هزینه ها و مزاحمت هایی تولید کنند. در حال حاضر پرچم اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله به زعامت مقام معظم رهبری در جهان اسلام و خاورمیانه برافراشته شده و دشمنان برای مقابله با این امر به توطئه هایی گرایش پیدا کرده اند. آنان ظرف چند سال تصور می کردند که ارزش ها در ایران کمرنگ شده و نسل سوم انقلاب اسلامی توجهی به این ارزش ها ندارد، فکر می کردند که در تولید یأس و ناامیدی در بین ملت ایران موفق شده اند، از طریق بلندگوهای خود و حتی تریبون های رسمی و مراکز فرهنگی نظام و حتی برخی فرهنگ سراها شبهه هایی در ارتباط با دین و نظام ایجاد می کردند و با استفاده از امکانات این مراکز سعی می کردند که تاریخ انقلاب، بخصوص دهه اول آن را تحریف کنند و زیر سؤال ببرند. افراد جامعه اعم از مسئول و غیرمسئول را به سمت دنیاطلبی و رفاه سوق داده، فساد اجتماعی، اخلاقی و سیاسی را در جامعه رشد و مقوله مواد مخدر و اعتیاد را بین مردم به ویژه جوانان گسترش دهند. آنان تصور می کردند که
ایران در مشت شان قرار گرفته و ملت ایران دیگر به ارزش های خود توجه ندارد؛ فکر می کردند که توانسته اند انقلاب را تحت تصرف خود درآورند؛ ولی شما دیدید که جوانان بخصوص جوانان دهه سوم انقلاب چگونه به صحنه آمده و از ارزش های انقلاب و اسلام دفاع کردند. آنان با حضور خود نقشه های شیطانی دشمنان را خنثی و برملا کردند و دشمنان نیز متوجه شدند که در تحقق اهداف شیطانی خود دچار شکست شده اند. ایشان متوجه شده اند که ایران در منطقه و خاورمیانه جایگاهی بسیار مهم دارد و نمی توانند به سهولت ایران را مهار کنند، به همین علت به برنامه های وسیع تری برای مهار ایران گرایش پیدا کرده اند و از تمام امکانات خود برای نابودی انقلاب استفاده می کنند. حال آن که دیدیم در کمتر از یک هفته شصت میلیون تن به پای صندوق های رأی آمدند و نشان دادند که به ارزش ها از گذشته توجه بیشتری دارند، آنان با حضور خود از روحانیت و ارزش های اسلامی انقلاب دفاع و فتنه های دشمنان را ویران
ص: 43
کردند. دشمنان برای جلوگیری از خیزش جهان اسلام، در عراق، ترکیه، افغانستان و ایران به توطئه هایی دست زدند و شما دیدید که در عراق دچار مشکلات زیادی شدند و نتوانستند به آنچه می خواستند برسند؛ در زمان حاضر عراق مکانی برای تقویت منویات الهی جمهوری اسلامی است و مردم آن، دشمن امریکا هستند. آمریکا در عراق گیر افتاده است و در پی مفرّی می گردد که فرار کند، آنان در باره افغانستان نیز فکر می کردند پیروز شده اند، ولی در واقع در افغانستان دچار مرگ تدریجی و شکننده شده اند و نتوانستند در این کشور نیز به خواسته های خود برسند. زمانی ایران و ترکیه بهترین مکان برای اجرای منویات رژیم صهیونیستی و آمریکا بود، اما با وقوع انقلاب اسلامی در ایران کشورمان از دست آمریکایی ها خارج و خود یک کشور مستقل شد. همچنین در ترکیه در روزهای اخیر مشاهده کردید که چگونه مردم برای دفاع از حزب اللّه لبنان به صحنه آمدند، می توان گفت مردم ترکیه در قیاس با بسیاری کشورهای عربی منطقه حضوری فعال تر و پررنگ تر در دفاع از حزب اللّه و تظاهرات بر ضد اسرائیل داشتند. آمریکایی ها وقتی فهمیدند که در افغانستان و عراق نمی توانند به منافع شان برسند به سراغ حزب اللّه لبنان رفتند. آنان در ابتدا سعی کردند که از طریق استراتژی نرم بر ضدّ حزب اللّه فعالیت و کاری کنند که مردم، سیاسیون و دولت مردان لبنان برضدّ حزب اللّه بپاخیزند، ولی فهمیدند که سید حسن نصراللّه و حزب اللّه لبنان با چه تدبیر و مدیریتی توانستند توجه بسیاری از گروه های سیاسی لبنان را به سوی خود جذب و اعتماد آنها را جلب کنند. حزب اللّه لبنان توانست کلیه جریان های سیاسی اعم از سنی، مسیحی و شیعی را متحد کند، در حالی که استراتژی دوم دشمنان که در رأس آنها آمریکا و صهیونیست ها قرار داشتند، ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی بود، امری که در زمان حاضر نیز دشمن در جهان اسلام و ایران به آن چشم دوخته و در صدد است که بین اهل سنت و شیعه تولید اختلاف کند، اما دیدیم که در لبنان این نقشه شیطانی محقق نشد و مردم لبنان متوجه شدند که حزب اللّه در پی حمایت از استقلال و کرامت آنان است و به همین لحاظ نه فقط اهل سنت، بلکه مسیحیان نیز از حزب اللّه لبنان حمایت کردند. این ها وقتی در فاز دوم موفق نشدند، وارد فاز سوم یعنی کار اطلاعاتی و نظامی شدند و سعی کردند کادرهای حزب اللّه را شناسایی و نیروها و خانه های آنها را بشناسند،
ص: 44
همچنین امکانات حزب اللّه را برآورد و کلیه امکانات آنان را شناسایی کنند. ایشان با جمع آوری این اطلاعات تصور می کردند حتما می توانند حزب اللّه را شکست دهند و در این مسیر به برخی از کشورهای منطقه امتیازاتی دادند و نظر آنان را جلب کردند، تصور می کردند در حمله ای غافلگیرانه می توانند ظرف چند روز توان نظامی حزب اللّه را از کار بیندازند و آنان را شکست دهند، ولی دیدند که در این کار نیز توفیق پیدا نکردند. واقعا این معجزه بود. آنان از همه امکانات خود در این زمینه استفاده کردند و از نظر نظامی هم کم و کاستی نداشتند ولی به هدف خود نرسیدند، چرا که حزب اللّه لبنان، ذکاوت، تدبیر و هوشیاری به خرج داد و با اتکا به مردم در برابر صهیونیست ها ایستاد. سربازان حزب اللّه نمونه هایی از تربیت شدگان اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و آموزه های امام قدس سرهو رهبر معظم انقلاب هستند. امروزه سراسر دنیا با همه پیشرفت اطلاعاتی، نظامی و تبلیغاتی خود در برابر پیروزی حزب اللّه لبنان متحیر شده و انگشت تعجب به دهان گرفته است. مردم لبنان در عین این که در این جنگ خانه هایشان خراب و مغازه شان ویران شده و عده ای از اهالی خانواده شان به شهادت رسیده اند می گویند «سید حسن نصراللّه سلامت باد!» این روحیه نشأت گرفته از اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله است و این روحیه نشان دهنده ظرفیت عظیم اسلام و مساجد است. بعد از انقلاب قدم هایی بسیار بلند در ارتقای مساجد برداشته شده است و مسئولان قبلی پیش تر از آن و مسئولان فعلی نیز حمایت های شایسته ای از مساجد کردند، توفیقات بسیاری هم در این زمینه کسب شده است، ولی تا نقطه مطلوب باید باقی مانده راه را با سرعت بیشتری طی کنیم. جان راجر سالیان بسیاری در ایران حضور داشت و در راستای خدمت به کشور خود، انگلستان در ایران به جمع آوری اطلاعات و جاسوسی می پرداخت. وی در سال های پایانی زندگی خود در ایران بعد از انقلاب، مدتی در زندان بود و بعد از آزادی از زندان صحبت می کرد، وی می گفت: «من پنج سال تمام در تهران به مساجد رفت و آمد داشتم، در اوقات گوناگون به مسجد می رفتم و می خواستم فلسفه مساجد در ایران را درک کنم، به صحبت های ائمه جماعات گوش می دادم، به نماز خواندن مردم نگاه و سعی می کردم اطلاعات گوناگونی در ارتباط با مساجد کسب کنم، ولی باز هم نتوانستم به فلسفه مساجد پی ببرم. من به مسئولان آن زمان پیشنهاد کردم که جایی با امکانات بیشتر و برنامه های متنوع تر از مساجد
ص: 45
فراهم کنند و حتی فرح خود پی گیر این مسئله شد که چنین مکان هایی را در ایران فراهم کند، ولی باز هم من می دیدم که مردم به صورتی چشم گیر به مساجد رفت و آمد داشتند. در مساجد طیف های گوناگونی اعم از بی سواد و با سواد، پیر و جوان تحصیل کرده حضور پیدا می کردند، من می گفتم اگر اینجا یک مکان زیارتی است، چرا در دیگر مکان های زیارتی چنین استقبالی دیده نمی شود؟ جان راجر می گفت: سال 56 نیز متوجه شدم بسیاری از کسانی که به مسجد می رفتند در انقلاب نیز شرکت دارند و بعد از شرکت در نماز به راهپیمایی مشغول می شوند. وی می گفت من در آن زمان از 1700 تن نظرسنجی کردم و متوجه شدم بین کسانی که به مسجد می روند و کسانی که به مسجد نمی روند فاصله از زمین تا آسمان است. راجر در یک کلام می گفت «من در طول این چند سال فلسفه مساجد را نفهمیدم». شیاطین و دشمنان ما تا امروز فلسفه مساجد را نفهمیده اند و نمی دانند که در مساجد چه قدرت و معنویتی نهفته است و این مکان چه تأثیر معنوی در زندگی ما دارد. بدون تردید ائمه جماعات و روحانیون و فعالان مساجد در برابر توطئه های دشمنان باید بیدار باشند.
والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ص: 46
به مناسبت گرامی داشت هفته جهانی مساجد
وقتی شهرداری ها مسجدساز شوند، مردم باور می کنند که در شهرداری تحولی پدید آمده است. ساخت مسجد کار هر کسی نیست و لیاقت و شایستگی می خواهد. ذهنیت مردم از زمان های گذشته درخصوص ساخت مسجد تغییر کرده است و فکر می کنند به اندازه کافی مسجد احداث
شماره 5
ص: 47
شده است. اما ساخت مسجد به هیچ روی کافی نیست، چرا که هرچه ارتباط انسان با خدا بیشتر شود، برکات او نیز بیشتر خواهد شد و هنگامی که شهرداری در این راه پیشگام شود، مردم باور می کنند که در شهرداری تحولی پدید آمده است که منشاء بهترین کارهاست. ان شاءاللّه با کمک شهرداری و حمایت شهردار تهران، هرچه سریع تر مساجدی مجهزتر، وسیع تر و هماهنگ با خواسته های شهروندان ساخته شود. امروز شهرداری ها در خدمت نظام هستند و به تقویت مساجد کمک می کنند. در گذشته شهرداری ها برای مساجد ایجاد رقیب می کردند و اهدافی معارض با اهداف مساجد داشتند. برخی از شهرداری های سابق با مقاصد شومی که در سر داشتند امکانات وسیع و مجهزی را در کنار مسجد بنا می کردند و فعالیت های مسجد را دچار اخلال می کردند. امروز خوشحالیم که شهرداری موجب شده است مساجد مانند گذشته منشأ فعالیت های مثبت و خیر باشد و با احداث مسجد و تقویت مسجد محوری و آباد کردن مساجد، نظام را همراهی می کنند که این حرکت موجب گسترش و توسعه بهینه شهر و احیای محله محوری خواهد بود.
ص: 48
به امور مساجد در کمیسیون مساجد چالش ها و راهکارها ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام کاظم علیه السلام و تبریک به مناسبت فرا رسیدن مبعث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و هفته گرامی داشت مساجد، مجموعه سخنرانی ها، کمیسیون ها و مقالات هفته جهانی سال گذشته در قالب دو جلد کتاب فروغ سه و چهار عرضه نمودیم و امسال نیز 150 اثر
شماره 6
ص: 49
به کمیته علمی رسیده که بعد از ارزش یابی، بهترین مقالات انتخاب و حدود یکصد مقاله تلخیص و به عنوان خلاصه مقالات به چهارمین اجلاس عرضه شد. عدم تطابق کارکردهای فعلی مساجد با پیشینه تاریخی و فلسفه وجودی آنها، بی توجهی به قانونمند کردن این تشکل بزرگ اجتماعی در کشورهای اسلامی و تعریف نشدن جایگاه آن در جوامع، فقدان تحقیقات و پژوهش های اساسی و بنیادین در ارتباط با نقش و جایگاه مساجد و نیز عدم شناخت مشکلات و چالش های موجود مساجد، بی التفاتی دولت ها به نقش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مساجد و به تصویب نرسیدن قوانین و لوایح و عدم تخصیص بودجه و اعتبار برای آنها، بی توجهی به نقش آموزشی و پرورشی مساجد و استفاده نامناسب از فضاهای موجود، بی توجهی به نقش مساجد در معرفی و شناساندن اسلام و فرهنگ و تمدن اسلامی - با عنایات به آن که مساجد آیینه تمام نمای حقیقت اسلام هستند - ارکردهای مساجد از از جمله مسائلی است که باید به آن التفات و در رفع کاستی ها اقبال و اقدام نماییم.
ص: 50
با توجه به احداث شهرک ها و افزایش جمعیت تعداد مساجد باید روند رو به رشد داشته باشد که به تناسب جمعیت این تعداد کم است. مسائل اجتماعی باید در مساجد حل شود، ولی آنچه بیش از همه مهم است ساخت مسجد و گردآوری مردم در آن است. دشمنان اسلام برای ضربه زدن به اسلام از راه های گوناگونی وارد میدان می شوند از جمله مهم ترین حربه های آنان پاشیدن
شماره 7
ص: 51
بذر اختلاف میان شیعه و سنی است. آن چه مهم است آنست که شیعه و سنی دور هم جمع و با یکدیگر متحد شوند و نگذارند دشمن میان ایشان اختلاف بیندازد. دشمن درصدد است که مردم را از دین و از مسجد جدا کند، ائمه جماعات و روحانیت باید با هوشیاری در برابر این توطئه های دشمنان بایستند و با راهنمایی و هدایت مردم، آنان را به سوی مساجد جذب نمایند. پیروزی سید حسن نصراللّه و حزب اللّه لبنان نشأت گرفته از روش و منش امام راحل بود که اسرائیل را با آن حمایت ها و آن همه ابزار آلات مدرن جنگی به خاک ذلت نشاند و این از اثر عبادت آن رهبر بزرگ است. ما مسلمانان همه نوع توانایی داریم، اما خود از آن بی خبریم، شیعه و سنی باید دست به دست هم بدهند و با توطئه های دشمنان مقابله نمایند. آن چه ما را به پیروزی خواهد رساند در وهله اول اخلاص، ساخت مساجد و گردآوری مردم در مساجد است.
ص: 52
علما، اندیشمندان و شخصیت های علمی و فرهنگی کشورهای گوناگون جهان که در روزهای 29 تا 31 مرداد ماه برای حضور در نوزدهمین همایش بین المللی وحدت اسلامی و گرامی داشت هفته جهانی مساجد به تهران سفر کرده بودند، با صدور بیانیه ای به کار خود پایان دادند. شرکت کنندگان در این همایش که ظرف مدت سه روز در چهارده جلسه کاری حقوق، مشکلات و راه حل های اقلیت مسلمانان در کشورهای غیر اسلامی را مورد بحث قرار دادند و ابعاد گوناگون آن را در کنار دو جلسه ویژه، که یکی به مسئله فلسطین، لبنان و عراق و دیگری به جلسه مشترک شورای عالی و هیئت ریاست مجمع عمومی و کمیته های وابسته بررسی کردند. در پرتو استراتژی های تصویب شده در همایش های پیشین، شرکت کنندگان در این همایش نیز اظهار داشتند: حفظ حقوق اقلیت های اسلامی نیازمند توجه به نقش کلی مساجد، خانواده و فعالیت های اجتماعی مختلف در چارچوب پای بندی به اصول اسلامی و فرهنگ آن است. این همایش هم چنین از مسلمانان ساکن در کشورهای غیراسلامی خواست تا به مأموریت بزرگ خود که احیای تمدن اسلامی بوده، توجه کنند و بر لزوم هماهنگی کامل میان بخش های گوناگون اقلیت های اسلامی ساکن در دیگر کشورها تأکید ورزند. تلاش برای تصحیح چهره اسلام و مسلمانان در برنامه های درسی کشورهای غیراسلامی توسط یک کمیته تخصص جهت شناسایی توهین ها، طرح مفاهیم نادرست و تهیه طرحی به منظور مخاطب قرار دادن طرف های
ص: 53
مسئول در آن کشورها جهت تصحیح چنین مفاهیمی از جمله مواردی بود که بیانیه این همایش به آن التفات کرد. از سوی دیگر شرکت کنندگان این همایش توجه جوانان مسلمان در کشورهای غیراسلامی و تهیه برنامه های درسی مطالعه شده جهت حمایت و راهنمائی آنان را خواستار شده و برخورداری زنان از حقوق طبیعی خود و تلاش برای سرپرستی و هدایت آنها را به عنوان عاملی اثرگذار در توان اقلیت ها، مورد تأکید قرار دادند. علمای اسلامی کشورهای سراسر جهان بر اهمیت مراکز صدور فتوا در کشورهای غیراسلامی همچون شورای فتوا و تحقیقات اروپا و نظر هماهنگی میان آنان در حل مشکلات فقهی و اجتماعی بامراعات دستور فقه اولویت ها و ضرورت های زمانی و مکانی تأکید ورزیدند و از کشورهای غیراسلامی خواستند که به اعتقادات و ویژگی های مسلمانان کشور خود به عنوان شهروند، همچون سایر شهروندان احترام بگذارند. در این بیانیه آمده است که به کارگیری استراتژی تقریب در زمینه اندیشه ها و مذاهب اسلامی و پشتیبانی از قطعنامه ها و فتواهای گروهی از جمله درخواست های این همایش بود، چرا که مذاهب عمده اسلامی به ارکان و اصول عقیدتی اسلامی ایمان دارند و بخش های این امت با تکیه بر کتاب و سنت و پیروی از شریعت اسلامی و تلاش برای داشتن وحدت در موضع های عملی درخصوص چالش های بزرگی که با آن روبرو می شوند و در اجرای شریعت اسلامی در همه امور زندگی خود همبستگی دارند و اختلاف های اجتهادی خود را به زمینه های عملی جهت ایجاد چند دستگی در موضع گیری امت منتقل نمی نمایند و سرانجام این همایش ضمن اعلام پشتیبانی خود از مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، پذیرش کامل آن را از سوی علما و اندیشمندان و مسؤولان و توده های مسلمان در همه جا آرزو دارد و خواستار نشر فرهنگ تقریبی میان ایشان است. در باره مسئله فلسطین همایش وحدت اسلامی اعلام کرد که سراسر سرزمین فلسطین سرزمین اسلامی و برای همه مسلمانان عزیز است و رژیم صهیونیستی، غاصب آن، به عنوان سرنیزه استعمار غربی محسوب می شود. نوزدهمین همایش وحدت اسلامی به قهرمانان مقاومت فلسطینی و لبنان درود می فرستد و بر این باور است که این رزمندگان در راه صیانت از شرف امت و غیرت امت در دفاع از کیان آن مبارزه می نمایند. فتنه فرقه گرایی جنایات اشغالگران امریکایی در عراق به خواست شرکت کنندگان همایش
ص: 54
محکوم شد و از علمای شیعه و سنی عراق خواسته شد که میان خود عهد نامه شرف را که بر اصول مشترک تأکید کرده امضا نمایند. همایش وحدت اسلامی موضع های غربی را که در برگیرنده معیارهای دوگانه است محکوم کرده است، این معیارهای دوگانه از یک سو به رژیم صهیونیست اجازه توسعه زرادخانه هسته ای نظامی می دهد و از سوی دیگر تحول دانش اتمی ایران را در زمینه های صلح آمیز - که در چارچوب کنوانسیون های بین المللی و زیر نظر آژانس بین المللی انرژی هسته ای انجام می شود - ممانعت به عمل می آورد. شرکت کنندگان این همایش در بیانیه نهایی نوزدهمین همایش وحدت اسلامی از جمهوری اسلامی ایران به سبب اعلام سال جاری به عنوان سال آشنایی بیشتر مردم با سیرت حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و اله سپاسگزاری کردند و خواستار بهره گیری از این سوژه در تعیین موضوع بیستمین نشست وحدت اسلامی شدند. این بیانیه تصریح کرده است که اعضای نوزدهمین همایش وحدت اسلامی از رهبر جمهوری اسلامی به لحاظ سرپرستی وی با رهنمودهای حکیمانه ایشان برای فعالیت جدی کنفرانس جهت تثبیت نشانه های وحدت اسلامی و حمایت معظم له از مقاومت اسلامی سپاسگزار است.
ص: 55
ص: 56
بسم اللّه الرحمن الرحیم
«إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدیً وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هَادُوا وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللّه ِ وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ فَلاَ تَخْشَوْا النَّاسَ وَاخْشَوْنِی».
بنده هم این ایام مبارکه مبعث پیامبر عظیم الشأن اسلام و همچنین ایام مبارکه ماه رجب و اعیادی که در ماه مبارک شعبان در پیش رو داریم را به همه عزیزان تبریک عرض می کنم و از همه عزیزان و برادران گرامی مخصوصا روحانیون عزیز که در این جلسه بسیار صمیمی جمع شده اید تشکر می کنم، بنده امیدوارم خداوند توفیق خدمتگزاری را به ما و شما عنایت فرمایند.
این آیه ای را که تلاوت کردم یکی از آیات بسیار جالب قرآنی است که یاد دارم مرحوم شهید صدر در بحث های قرآنی شان برای اثبات نقش خط روحانیت، علما و مرجعیت در جهان و در تاریخ به این آیه تمسک می کردند و از جمله آیاتی که ایشان سعی می کردند بحث بسیار مهم و اساسی ولایت فقیه که سنگ بنای انقلاب اسلامی ما و سنگ بنای این نظام مقدس را هم از این آیه استفاده کنند و حالا در این جمع علما و روحانیون عزیز جا دارد آیه مورد توجه قرار بگیرد ان شاء اللّه با کار، کنکاش و تحقیق بیشتر در پیرامون این آیه خود عزیزان به معانی و ابعاد بیشتری و فرازهای بهتر و گسترده تری هم دست پیدا کنند، آیه در رابطه با خط انبیاست
ص: 57
شماره 8
و در حقیقت نمی خواهد خط نبوت را که خط شهادت یا شاهدیت انبیا در تاریخ و وظیفه و نقش آنهاست، مشخص کند. می فرماید: «انا انزلنا التوریه» که بزرگترین کتاب شریعت الهی است و مسبوط ترین دستورات شرعی در کتاب تورات و الواحی که بر حضرت موسی علی نبینا و علیه الصلوة والسلام وارد شده در این کتاب بوده و هست. حتی شاید احکامی که در این کتاب آمده، از احکامی که در اسلام آمده بیشتر و مبسوط تر باشد. «إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدیً وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هَادُوا وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ» ذکر تورات در اینجا بعنوان یکی از مهمترین و اولین شریعت مبسوط الهی است و الا تورات خصوصیتی ندارد، مخصوصا که شریعت تورات در شریعت مسیحیت و حضرت عیسی علیه السلام هم محفوظ ماند و خیلی از احکامش هم در اسلام تثبیت شده است و همه شرایع الهی این چنینی است که از طرف پروردگار عالم تنزیل شده است به جهت اینکه به آنها حکم شود تا در جامعه بشری احیا شوند «یحکم بها النبیون» به این ها حکم کنند؛ نه تنها در باب قضاوت و حکم قضایی بلکه این اطلاقی هم که دارد در همه امور باید احکام الهی در جامعه احیا شود و حاکمیت،
ص: 58
حاکمیت تورات، نور و هدایت الهی باشد. کسانی که اسلام بیاورند، به انبیا ایمان بیاورند و هدایت شوند. انزال شرایع الهی و کتب آسمانی به این جهت است که این ها در جامعه مدنی انسان ها حاکمیت پیدا کنند و احیاگر این نور هدایت و تعالیم آسمانی در روی زمین باشند و هم ربانیون. ربانیون هم معنای لغوی اش کسانی هستند که تربیت های ویژه شدند نصب ویژه به عنوان وصی یا ولی و بدست خود انبیا تربیت شدند و هم در روایات اهل بیت عصمت و طهارت تفسیر شده که این مقطع ربانیون در این آیه شریفه به معنای ائمه اطهار و اوصیای انبیا یعنی کسانی که بطورمستقیم به دست انبیا الهی هم تربیت شدند و تقویت یافتند و هم تربیت ویژه شدند و در روایات ما ائمه اطهار علیهم السلام این گونه بعنوان وصی یا ولی و جانشین نسبت به شریعت و پیامبر اکرم منصوب شدند. معنای آیه هم با این تناسب دارد، ربانیون آن تربیت شدگان ویژه و مخصوص می باشد.
«والاحبار»؛ دسته سوم احبار، جمع حبر. حبر به معنای عالم. عبداللّه بن عباس معروف بود به حبر الامه، چون یکی از علما و دانشمندان بزرگ اسلامی در صدر اول و از شاگردان امیرالمؤمنین علیه السلام بود. اینجا علما در کنار انبیا و ربانیون بعنوان مقطع سوم آمده است که پس حاکمین به شریعت الهی در این سه دسته قرار گرفته شدن اند. اول انبیا بعد ائمه و اوصیاء ویژه آنان و پس از آن علما و احبار که مرحوم شهید صدر از این ذکر «احبار» در این آیه بحث ولایت فقیه را هم استفاده می کردند که ما در قرآن به شکل صریح آیه ای دال بر ولایت فقیه نداریم. این آیه با این کلمه احبار که در اینجا آمده است. برداشتی که این شهید بزرگوار از این آیه داشتند و برداشت تازه و بسیار جالبی هم هست و این در حقیقت همان خط انبیا و حاکمیت شرایع الهی بر روی زمین را اول توسط انبیا بعد ائمه اطهار و اوصیای خاص و منصوبین خاص آنان و پس از آن علما و دانشمندان به دین «احبار»، عالمانی که بر اساس آن مکتب الهی تربیت شدند و هم وظیفه دارند و مکلف و موظفند که «یحکم بها» به تورات و شریعت الهی حکم کنند. در هر زمان آن شریعتی که آنها وظیفه دارند آن را در جامعه احیا کنند و حاکمیت آن شریعت را بدست بگیردند و ذیل آیه چنین مشخصه را بیان می کند «بما استحفظوا من کتاب اللّه و کانوا علیه شهداء» اینها حاکمیت شان، وظیفه در احیای شریعت اسلامی و الهی و شریعت آسمانی، نور
ص: 59
و هدایتی که از طرف خداوند بر بشریت نازل می شود را براساس ملاک «بما استحفظوا من کتاب اللّه» دارند، این ها آگاهان به کتاب خدا هستند این همان بحث اشراف و تعلم کامل و تربیت شدن در آن مکتب آسمانی است، حافظ کتاب باشند این حفظ به معنای حفظ همه جانبه در مقابل شبهات و تحریفات و دشمنی هایی است که از مکتب های الحادی و شیطانی در همه دوران علیه حکومت ارزش های الهی و انبیایی از طرف دشمنان و شیاطین آن زمان صورت می گیرد این ها حافظند و از تحریف و شبهات فتنه انگیز و ترفندهایی که موجب تزلزل مؤمنان و مسلمانان می شود دفاع کرده و کتاب خدا را همه جانبه حفظ می کنند. هم اشراف علمی و هم اشراف معنوی دارند و شریعت الهی را از همه آسیب هایی که دشمنان و شیاطین دنبال می کنند حفظ می کنند و این جنگ و جدال میان این مکتب حق و باطل از ابتدای خلقت انسان بوده و تا آخر هم هست و یک امر قهری می باشد. که این بعد علمی - فکری به اصطلاح امروز بعد ایدئولوژی مسئله هست «بما استحفظوا من کتاب اللّه» اینها باید واقعا حافظ باشند و با آگاه و روشن بودن به همه تعالیم کتاب و شریعت الهی آن را از مصدر ناب بگیرند و استفاده کنند. «و کانوا علیه شهدا» که این همان خط شاهدیت و شهادت است. «لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» شهید در این آیات به معنای کشته شده در راه خدا نیست، اصلاً شهید در قرآن شاید به آن معنی استعمال نشده باشد. شهید به معنای شاهد و گواه، کسیکه در راه خدا کشته می شود به این مناسبت به او شهید می گویند چون، بر آن امت هم در دنیا و هم در آخرت گواه خواهد بود.
«و یکون الرسول علیکم شهیدا»، «بما استحفظوا من کتاب اللّه و کانوا علیه شهیدا» این سه طایفه انبیا، ربانیون و احبار که این ها در عرصه تاریخ بر امت هایشان شاهد هستند. و «ان یکون الرسول علیکم شهیدا»، «تکون شهدا علی الناس». شاهد بودن معنای ظریف و گسترده و توسعه یافته ای دارد و آن اینکه باید هم در خودشان آن تعالیم و ارزش های الهی را پیاده کنند و هم در جامعه شاهد بر آن باشند و این ها معیار و شاهد هستند که چه چیزی حق و چه چیزی باطل است. این ها اسوه و الگو هستند، این ها قدوه مردم هستند الگوهایی که مردم به آنها اقتدا می کنند. این ها مردم را بدنبال خود می کشند و مردم را به جهت برپایی آن شریعت الهی و احیای
ص: 60
آن ارزش ها و حاکمیت تورات و انجیل و قرآن به صحنه می کشند. شاهد در اینجا به این معناست. این دو خصلت که در ذیل این آیه ذکر شده است، خصلت سوم «فلا تخشوا الناس و اخشون» این هم یک سیاست و راهکار است در حقیقت یعنی به الگو رسیدن ها و کشیدن مردم به صحنه حاکمیت الهی و هدایت های آسمانی و شرایع پیامبران. شرطش این است «لا تخشوا الناس و اخشون» این همان شجاعتی است که در رهبران و انبیاء و اولیاء یک شرط اساسی است، خوف از مردم بایستی نداشته باشی «لا تخشوا الناس» فقط از خدا بترسی «واخشون» که واقعا یک خصیصه و راهکار بسیار اساسی است شرط بسیار مهمی است و ما برکات و ثمراتش را می بینیم که چگونه وقتی که رهبران صالح و مؤمن اسلامی و الهی با شجاعت و نداشتن هیچ گونه خوفی از دشمنان اسلام جامعه ای را رهبری می کنند، برکات الهی چگونه باز می شود و واقعا امدادهای الهی و غیبی شروع می شود. ممکن است بر حسب ظاهر و حسب یک مقطع محدودی یک شکست شکلی و صوری هم شکل بگیرد ولی این شکست مقدمه یک پیروزی بسیار عظیم و یک تحول است و بر حسب ظاهر که آن حاکمیت آن شکست هم هست. در حقیقت آن شکست، شکست شکلی است نه شکست محتوایی؛ از نظر محتوا غالب شده است عین نهضت عاشورا و کربلا.
امام حسین علیه السلام در آن نهضت بر دشمن خود پیروز شد و دودمان خلافت بنی امیه و خلافت کفر را از بین برد که اگر آن قیام و آن شهادت و آن ایثار بی نظیر و جانسوز در تاریخ نبود، اسلام از بین رفته بود قطعا، این یک تحلیل روشنی است چیزی که حافظ اسلام و انوار الهی شد و شریعت الهی را حفظ کرد و بشریت را از آن خطر و هجمه بسیار خطرناک حفظ کرد. دودمان بنی امیه به تصریح معاویه ابن ابی سفیان دنبال این بود که اسم و یاد و ذکر پیامبر و شهادتین را از دل و جان جامعه و مردم ببرد. این هجمه بسیار وحشیانه و خشن و خطرناک که قطعا همه جنود ابلیس پشت سر این جریان قرار گرفته بود در تاریخ اسلام بوسیله این شهادت از بین رفت. بعد این شهادت یک آب زلالی شد که همواره نه فقط در زمان خودش و طاغوت زمان خودش در مقابل هر طاغوتی امت اسلامی را بیمه کرده و سرمشق داد و راه را نشان داد که چگونه در مقابل آن طاغوت ها قیام کنند و بجز از خدا نترسند و به تکلیف شرعی خودشان عمل کنند
ص: 61
تمام حرکت هایی که پس از قیام خونین کربلا انجام شده همه از قیام امام حسین علیه السلام سرچشمه گرفته است حتی کسانی که از نظر اعتقادی و خطی در خط اهل بیت علیهم السلام نبودند و حتی قیام های ابن زبیرها هم در تاریخ در مقابل بنی امیه از قیام کربلا نیرو گرفت و اصلاح و برگشت دادن
اسلام راستین و اسلام ناب و حاکمیت در جامعه برای برگشت دادن ارزش ها از این شعار استفاده کرد و هر انقلابی که رخ داد و هر حرکت و قیامی در جهان اسلام، شروع شد همه از این شعار استفاده کرده و از این نیرو گرفتند و حتی خارج از جهان اسلام نیز همین طور است.
شماره 9
شما در خاطرات گاندی بخوانید چقدر از قیام امام حسین علیه السلام و شخص ایشان تجلیل می کند و می گوید من مقاومت در مقابل استکبار انگلیس را از او درس گرفتم، قیام خود ما همان نهضت انقلاب اسلامی که خیلی مشخص است در نظر بگیرید، همه ادبیات و مفاهیم اش برگرفته از قیام کربلا و عاشورا و تاسوعاست. علاوه بر این که این همان خطی است که خود این قیام این خط را تأسیس کرد و در جهان اسلام تثبیت کرد و ائمه بعدی، بعد از امام حسین علیه السلام این خط را
تأسیس کردند و اصلاً این مولود آنهاست. این امتداد همان خط است به معنای اخصش است که به این عظمت شکل گرفت البته در تاریخ نورانی تشیع و بخصوص مرجعیت، مقطع های
ص: 62
زیادی بوده که این مسئله به شکل های کوچکتر و مختصرتری رخ داده البته در همان مبارزه ای که همیشه بین کفر و اسلام و بین حق و باطل وجود دارد و این سنت الهی است و حکمت الهی ارخلقت انسان بوده و خواهد بود. قیام ها و حرکت ها و هدایت ها، بر پا کردن و احیای دین به شکل های مختلفی در تاریخ تشیع بوده که من نمی خواهم وارد این فصل ها و بخش ها بشوم و تاریخ تشیع خودش یک بحث واقعا ارزنده ای است که ما لازم است حرکت شیعه در تاریخ را که حرکت ائمه اطهار علیهم السلام بعد از امام حسین علیه السلام بوده است را تحلیل کنیم و بعد حرکات علما و احبار که مراجع ما بودند، روات احادیث در زمان ائمه بودند را تحلیل کنیم. بعد علمایی که پس
از عصر غیبت صغری و غیبت کبری در تاریخ با نام مرجعیت شکل گرفت نقش این ها در همین «یحکم بها النبیون و الربانیون و الاحبار» نقش احبار چه بوده است. واقعا در تاریخ اسلام این یک بحث بسیار مهمی است جای بحث و تحقیق و کنکاش زیادی دارد ما امروز نیازمندیم این تاریخ را توضیح بدهیم و تحلیل بکنیم. یکی از مسائلی که مکتب های امروز دنیا خیلی به آن می پردازند با اینکه فرصت ها و امکاناتش را هم ندارند این است که سعی می کنند حرکات خود را به یک ریشه مهم تاریخی متصل کنند. کمونیست ها وقتی می خواستند کمونیسم خود را ترویج کنند برای آن ماتریالیسم تاریخی تدوین کرده بودند و سعی می کردند خودشان مقطعی از یک حرکت ممتد تاریخ بشری بدانند که البته نادرست بود و همانجا نقد می شد، ما این تاریخ را داریم ولی متأسفانه دنبال نکردیم مخصوصا تاریخ تشیع، تاریخ فکر تشیع و فکر شیعی و تاریخ مرجعیت و علما و همین احبار که در این آیه به آن اشاره شده است را دنبال نکردیم. و آن زنجیره ها و حلقه های وصل این تاریخ به حرکت ائمه اطهار علیهم السلام و حرکت کربلا و عاشورا و حرکت صلح امام حسن علیه السلام و حرکت حکومت چهار ساله امیرالمؤمنین علیه السلام و زمان خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اینکه چگونه این سلسله ها و قطعات این زنجیره واحد به این انقلاب با عظمت منتهی شده را بررسی نکردیم. این انقلاب هم قطعا یک مقطعی است و یک حلقه ای است برای رسیدن به یک فتح بزرگ تر و تحول بسیار عظیم و توسعه یافته در جهان که شواهدش را امروز می بینیم و حتما به روز موعود بزرگ که خط انبیاء و خط اسلام و هدایت ها و انوار الهی در جهت احیای قسط الهی در کل سرزمین ها بدست آن انسان صالحی که همه انتظار او را می کشند
ص: 63
منتهی خواهد شد. پس بنابراین نقش علما نقش بسیار مهمی است و این نقش هم در گرو این سه خصلت است. تعلیم و تعلم در مکتب الهی در حدی که بتوان حافظ کتاب، حافظ اسلام و حافظ آن مکتب شد. این خیلی مسئله مهمی است. حافظ بودن هم اشراف بر مبانی آن مکتب الهی و اسلام ختم نبوت ها و جامع تعالیم الهی است که در تورات و انجیل وارد شده است. بحمد اللّه قرآن از هر تحریفی محفوظ مانده این هم بحمداللّه مقدار زیادی از سنت پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام در مذاهب دیگر اسلامی حفظ شده و کاملش در مذهب ما حفظ شده که خیلی نعمت بزرگی است. اشراف، بر همه این ها و تعلم و تربیت شدن به این تعالیم بسیار ارزنده و گسترده و غنی از یک طرف برای دفع خطرات علیه این مکتب و حفظ در مقابل تهاجم ها، ترفندها، دشمنی ها، شبهه افکنی ها و در مقابل مکتب های دیگری که بوسیله شیاطین انس و جن همواره در آن جدال بین حق و باطل و کفر و اسلام همیشگی وجود دارد و دائمی است اهمیت دارد چون این دشمنی ها از بین نمی رود و روز به روز این شبهات، اشکالات و آسیب ها به شکل های گوناگون فکری، اخلاقی عملی، سیاسی و اقتصادی مطرح می شوند. لذا کسی که می خواهد حافظ کتاب باشد همان حبر، عالم و علمی که می خواهد حافظ کتاب باشد بایستی اطلاع بر آن پیدا کنند تا بتوانند دفاع کرده و شریعت را حفظ کنند:«بما استحفظوا من کتاب اللّه» اینجاست که واقعا توجه به فرهنگ ها و مکتب های روز در حوزه های علمیه بحمداللّه تحت عنوان بحث های جنبی که خیلی جانبی هم نیست دنبال می شود، مخصوصا برای شما که در حوزه های مراکز شهرهای کلان با مسائل فرهنگی و سیاسی و اجتماعی مردم و مسئولان ارتباط نزدیک دارید، اشراف بر این فرهنگ ها که امروز از این راه ها دشمنان ما و شیاطین انس و جن و شیاطین بزرگ می آیند و وارد می شوند، اهمیت دارد. این مقوله های جدیدی که در مسائل گوناگون سیاسی، اجتماعی، مفهومی، مفاهیم و اعتقادی مطرح می شود و این واژه های جدیدی که بکار گرفته می شود و یا یک واژه می خواهند مجموعه ای را گمراه کنند اطلاع بر این رشته هایی که به گونه ای که در ارتباط با مسائل قرآنی و الهی قرار می گیرد تحت عنوان رشته های علمی یا علوم انسانی یکی از شرایط بسیار مهم امروزه ما می باشد. این ها را بایستی اول مطالعه و درک کنیم حتی اگر لازم باشد برخی از این ها در برنامه های درسی وارد و الزامی بشود که حوزه ها این ها
ص: 64
را تدریس کنند و نظرات برتر و عالمانه تر و عمیق تر اسلامی در مقابل هر رشته ای از این رشته ها مطرح شود در اقتصاد اسلامی، فلسفه اسلامی و در مسائل اجتماعی و جامعه شناسی و مسائل سیاسی - حقوقی به کار گرفته شود. این مسائل عریض و طویلی که امروزه تحت عنوان آزادی ها، حقوق بشر، حقوق زن، حقوق اجتماعی، حقوق شهروندی و حقوق عامه مطرح است قطعا باید علما و فضلای حوزه های علمیه بر این ها اشراف پیدا کنند. اولاً باید بفهمند این ها چه می گویند و خود مفهوم را دریابند، بعد در اسلام در مقابل این ها چه چیزی مطرح هست را پیدا کند که بحمداللّه مقدار زیادی از این ها در منابع ما که در رشته های حوزوی خود آنها را کنار گذاشتیم وجود دارد. این سری از روایات چون خیلی دخالت در آن فتواهای مربوط به رساله های علمیه را که بیشتر، افراد و آحاد جامعه و تکالیف فردی نه تکالیف اجتماعی را در نظر دارند نداشته
است به آنها توحه نشده و آنها کنار گذاشته شده اند چون دخالتی در درس های فقهی نداشته است. امروز همه آن میراث عظیم و غنی که در روایات ما شاید از آن به «روایات اخلاقی» یا آداب تعبیر کنیم یا تعبیرات دیگری مانند سنت ها یا دیدگاه ها یا مفاهیم اجتماعی داشته باشیم با این که این ها مسائل بسیار عظیم و مهمی است امروز این ها باید در داخل کار علمی حوزه ها قرار گیرد چون امروز محل ابتلاست و با قیام این نظام مقدس و با این تحولی که در جهان اسلام و در کل جهان شده امروز کفر و اسلام در همه عرصه ها با هم صف آرایی کرده اند، نه فقط در فقه و چند تا فتوای فقهی مربوط به کارهای فردی اشخاص یا کارهای اجتماعی آنها بلکه در همه عرصه ها با هم مقابله و صف آرایی کرده اند، آنها جنود شر و باطل خودشان را بسیج کرده اند ما هم باید این طرف بسیج کنیم و خوشبختانه همه چیز هم داریم. شما مراجعه کنید و ببینید چقدر
ما روایات داریم؛ بیش از روایات موجود در رابطه با احکام قضایی فقهی، ما روایتی درباره آداب قضا، سیاست های قضایی و راه کارهای علاج مشکلات قضایی داریم که متأسفانه به آن توجه نشده است.
این روایات سیاست های کلان قضایی را مشخص می کند همچنین ما روایات زیادی در خصوص حقوق شهروندی آن هم خیلی بهتر از آنچه غرب تحت عنوان حقوق شهروندی مطرح کرده، داریم. روایات زیادی در خصوص «حق دفاع» و «حق دفاع متهم» قبل از اتهام،
ص: 65
حین اتهام، قبل از دستگیری، حین دستگیری، بعد از دستگیری، قبل از حکم، بعد از حکم، داریم که به این دقت و ظرافت حتی در کنوانسیون های سازمان ملل و در حقوق قضا و منشورها وحود ندارد. منشورهای حقوق بشر هم آنها را به دقت ندیده اند. این ها که من عرض کردم مواردش را پیدا کردم و آن قدر روایات عجیب و تکان دهنده پر محتوا در مورد عدالت قضایی داریم در خصوص بی طرفی قاضی که در هیچ جای آن قوانین ذکر نشده است. شما کجا دیدید و در کدام قانون قضایی دنیا و در کدام نظام قضایی و دستورات مربوط به محکمه قضایی مانند آن را دیده اید. آنچه که ما در رابطه با بی طرفی قاضی داریم در روایات بی طرفی قاضی آمده است که قاضی حق ندارد یکی از طرفین دعوی را به تنهایی حتی اگر رفیق و مرید او باشد بدون حضور دیگری تا وقتی که پرونده بررسی نشده و تمام نشده در خانه خودش مهمان کند چون این طرفداری تلقی شده و در نظر دیگری شبهه ایجاد می کند «لایستضاف الخصم» قاضی حق ندارد یکی از دو متشاکی را مهمان خودش قرار بدهد این روایت در این خصوص آمده است که یکی از دوستداران و اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام بر ایشان وارد شد. مهمان شد، شب اول مقداری که گذشت، گفتند که من یک پرونده و یک شکوائیه علیه فلان کس دارم و آمده ام تا شما یا قاضی شما قضاوت کند. تا امام فهمید گفت: باید از منزل من بیرون بروی. گفت: چرا؟ او این روایت را گفت که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «لا یستضاف الخصم الا و معه خصم» تو دیگر حق نداری امشب اینجا باشی و او را از خانه خودش بیرون کرد. این قدر تساوی و بی طرفی حفظ شده و قاضی حق ندارد در محکمه به یکی از دو طرف بیش از دیگری نگاه کند و مشاوره کند، در گوشی چیزی بگوید بدون اینکه دیگری چیزی بشنود این جایز نیست حالا ممکن است فقها فتوا ندهند که این جایز نیست یا قضاوت باطل است ولی این دستور در روایات ما آمده است این سیاست ذکر شده است این دقت در مساوات بین دو طرف دعوا و بی طرفی قاضی که مبنای اعتماد مردم و مبنای عدالت قضایی است به این شکل در اسلام آمده و صدها مسئله دیگر که این ها را ما بعنوان این که احکام فقهی نیستند در کتب فقهی معترض نمی شویم. امروز باید این ها را داخل بحث های طلبه گی مان بیاوریم و در بحث های سطح و خارج بنظر من باید بیاوریم آن وقت این ها را اگر وارد کنیم از درون این ها آن قدر مسائل بسیار ارزنده و ظریف بدست
ص: 66
می آید که اگر ما این ها را نظریه پردازی کنیم «بما استحفظوا من کتاب اللّه» و قانونمند کنیم و سیستم سازی کنیم، و بخش های حقوق بشر، حقوق زن، حقوق متهم، عدالت قضایی، سیاست های قضائی، نظام قضای اسلامی، بحث آزادی، حقوق عامه، حقوق مردم، حقوق شهروندی همه این ها وجود دارد. ولی نیاز به کار دارد تا با این قالب ها و واژه هایی که امروز مطرح می شود به مصاف آنها آورد، آن وقت عظمت اسلام، عمق اسلام، تطابق اسلام با فطرت انسان و با آن ارزش ها شکل می گیرد و مشخص می شود. حفاظت از اسلام در برابر تهاجم فرهنگی و تهاجم مکتب های باطل امروز دنیا از این راه شکل می گیرد. حوزه ها بایستی اولاً این مسئولیت و مفاد این آیه را خوب مقابل چشمان خود تجسم داده و ببینند که چه نقش مهم و چه وظیفه سنگینی بر عهده علما و عالمان و احبار در این آیه گذاشته شده و چه نقش تاریخی برای آنها لحاظ شده و چه راهی این آیه شریفه باز کرده و چگونه راه را مشخص کرده و راهکار هم ارائه داده است. «بما استحفظوا من کتاب اللّه» این کار بسیار مهمی است که بحمداللّه شروع شده و یکی از برکات این نظام توسعه در این بخش است. البته قبل از این هم بوده و این ها متوقف به نظام نیست و خود برپایی حکومت اسلامی یکی از وظایف انبیا و ربانیون و احبار و علما است و این خط، خط خیلی وسیعی است و وظیفه و نقش آن خیلی کلان تر از برپایی حکومت اسلامی است. در جایی که حاکم اسلامی و حکومت اسلامی هم نباشد این نقش به وسیله انبیاء و اوصیاء
و احبار و علما محفوظ است ولی وقتی که حاکمیت اسلامی برپا می شود این نقش خیلی حساس و گسترده تر می شود امکاناتش بیشتر شده، تقصیر و قصور و کاهلی و بی تفاوتی نیز گناه نابخشودنی تری خواهد شد. «بما استحفظوا من کتاب اللّه و کانوا علیه شهدا» الگو شدن، مستلزم احیا این امر در خود، بعد کشاندن جامعه و مردم با این الگوسازی ها است، این که امام
توانست یک ملتی و بعد یک جامعه ای را به صحنه حکومت انبیاء و صالحان و ارزش های انبیا و ارزش های الهی بکشاند، به این دلیل است که اول در خودش این ها را پیاده کرد و الگوی تمام عیار برای مردم شد و مردم وقتی دیدند این الگو را دنبال کردند و آمدند. اول خودش را فراموش کرد و در طبق اخلاص برای هدف های بزرگ و هدف های الهی ایثار کرد. مردم هم وقتی این را دیدند، همان جرأت، شجاعت، ایثارگری و از خودگذشتگی را نشان دادند، و با قطع تعلق
ص: 67
به مسائل دنیا و ماده و زن و بچه و مسائل دیگر در میدان آمدند و دیدید چه عظمتی شکل گرفت. امروز هم که دنیا این راه را دنبال می کند. «لا تخشوا الناس» ناس هر کجا در قرآن ذکر می شود به معنی دشمنان است. «ناس» ناسالم و فاسد است هیچ وقت خوبان در آیات به ناس تعبیر نمی شود «الذین قال لهم الناس» عبداللّه بن ابی از سرکردگان منافقان مدینه بود، در این آیه هم همین جور است. «لاتخشوا الناس» یعنی از مردم بد، از طاغوت ها و ترفندهای آنها نهراسید «واخشونی» از من بترسید، و این راهکار اثرات خودش را، هم در تاریخ قدیم، هم در تاریخ معاصر ما نشان داد مخصوصا در تاریخ معاصر این شجاعت امام چقدر و عدم خوف امام از طاغوت و طاغوتیان و فقط به تکلیف عمل کردن و از خدا ترسیدن که همان معنای عمل به تکلیف است برکات خود را نشان داد که امام به آن تکیه می کرد. فقط از خدا باید ترسید و به تکلیف او عمل کرد و بس. پیروزی حزب اللّه لبنان هم که در حقیقت ثمره و شاخه ای از غرس مبارک امام است آن هم به همین جهت بود اگر سید حسن نصراللّه و حزب اللّه می ترسید قطعا این پیروزی ها حاصل نمی شد، که جای ترس هم داشت و همه از اسرائیل می ترسیدند بخصوص دولت های عربی با آن همه امکانات نظامی می ترسیدند ولی این مجموعه کم اما با ایمان که واقعا الگو شدند و شاهد بر این امت های اسلامی شدند و امروز می بینیم چه عظمتی ایجاد کردند و ایجاد می کنند. و هنوز این راه هرچه بیشتر طی بشود و آنچه در درون راه انبیا و راه ائمه و اسلام ناب که اسلام ائمه اطهار علیهم السلام است. هرچه این تعالیم، این اخلاق فردی و اجتماعی، حقوق اسلامی، دیدگاه ها، سیاست ها، جهت های بلند و ارزش ها از منابع غنی اسلامی ما که بحمداللّه بیشترین و غنی ترین منابع هم در اختیار ماست در اختیار مذهب اهل بیت هست بیرون کشیده شوند، برکات زیادی خواهد داشت. آنچه که مذاهب دیگر از این متون غنی اسلامی دارند و در تاریخ ثابت شده که به برکت اهل بیت عصمت و طهارت بوده که با تدریس هایی که کردند، همه ائمه مذاهب دیگر شاگردان ائمه ما بودند واین در تاریخ ثبت شده است. در مقدمه کتاب دایرة المعارف اشاره شده و در تاریخ این مسئله ذکر شده است که روایات اهل سنت را ائمه ما حفظ کردند، حتی روایاتی که از غیر ناحیه ائمه صادر شده بود. اگر حرکت ائمه در حفظ روایات و سنت پیامبر نبود سنت پیامبر در دست برادران اهل سنت هم الآن نبود تنها کسی که در
ص: 68
مقابل حرکتی که پس از فوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در رابطه با اکتفای به قرآن «حسبنا کتاب اللّه» و حذف سنت پیامبر صلی الله علیه و آله ایجاد شده بود دفاع کرد، امیرالمؤمنین علیه السلام بود و شاگردان امیرالمؤمنین علیه السلام که در اوج آن دشمنی ها و حالت خفقانی که نسبت به نقل حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله انجام می گرفت. در عصر اول ایشان تدریس کرد و شاگردانی را تربیت کرد. احادیث پیامبر را دستور داد حفظ کنند، منتقل کنند، منتشر کنند، عبد اللّه ابن عباس ها و دیگران را تربیت کرد و سنت پیامبر را حفظ کرد و روایاتی را که حتی از غیر طریق امیرالمؤمنین علیه السلام و ائمه نقل شده است در مذاهب اسلامی دیگر آنها بعد از این استفاده کردند اگر نبود که این ها هم از بین می رفت و اگر از بین می رفت یعنی یک منبع دوم غنی اسلامی پس از قرآن که سنت پیامبر و احادیث معصومین است از بین می رفت. بنابراین همه ما کامل ترین این ها را در تشیع داریم و ثابت شده است. امروز بحمد اللّه آثار و برکات عملی آن هم در احیای اسلام ناب خودش را نشان می دهد که وقتی این تعالیم حفظ شد، چگونه این پیروزی ها و این نصرت ها در مقابل دشمنان اسلام، این تحول ها و انقلاب های عظیم، این حاکمیت ارزش های اسلامی و الهی در جامعه شکل می گیرد، وقتی درست طبق آن نسخه عمل می شود «بما استحفظوا من کتاب اللّه» نقش علما و مراجع بزرگ ما در تاریخ خیلی نقش عظیمی بوده «کانوا علیه شهدا» این الگو شدن، اسوه شدن، احیا کردن در خود و در جامعه و کشیدن دیگران به عرصه و میدان وقتی درست می شود که درست بدان عمل می شود که «فلا تخشوا الناس» ترس از مردم در کار نباشد و وحشت فقط از خدا باشد، نصرت الهی هم شکل می گیرد. امیدواریم که خداوند متعال به برکت این ایام مبارک و به برکت مبعث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ان شاء اللّه همه ما را به آنچه که وظیفه ماست موفق کند، خوب عمل کنیم مخصوصا علما و بزرگان و حوزه های علمیه من مجددا از همه تشکر می کنم.
و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
ص: 69
ص: 70
به مناسبت هفته جهانی گرامی داشت مساجد
امروزه تجاوز به حریم ملت ها، اشغال کشورها، کشتار کودکان و زنان بی گناه و استفاده از مخرب ترین سلاح های کشتار جمعی زیر لوای دموکراسی و با ادعای ارمغان دادن آزادی به ملت ها صورت می گیرد و مقابله با تجاوزکاران و اشغالگران و دفاع از حیثیت و ملیت و مذهب،
شماره 10
ص: 71
تروریسم نامیده می شود و در همین راستا هویت زدایی از زنان، زیر پا نهادن کرامت، حرمت و عزت آنان، مبارزه با خلقت و طبیعت ایشان و خشونت در حق آنان، دفاع از حقوق زنان نامیده می شود. نهضت زنان پس از یک قرن و نیم فعالیت در کشورهای اروپایی و آمریکایی حاصلی جز تنزل زن تا حد ابزاری برای نیل به مقصود سردمداران سرمایه پرست لیبرال و به سود سرشار و تأمین لذت افسار گسیخته مردان هوسباز نداشته است. بیداری زنان جهان اسلام از آن چیزی که امروز شاهد آن هستیم باید بیشتر شود، چون ما فرهنگی غنی داریم، در عمل هم ما اسوه برای زنان عالم داریم، ما حضرت زهرا علیه السلام را داریم که به عنوان یک الگوی نمونه هم برای زنان و هم برای مردان ماست. مساجد را که کانون و مرکزیت همه فعالیت های ماست باید به عنوان پایگاهی برای بازیابی هویت زن مسلمان و آشنایی با سیره معصومین درآوریم.
ص: 72
خوشحالی ما از پیروزی لبنان نباید موجب غفلت از آینده شود، زیرا معلوم نیست آینده، پیچیده تر از گذشته نباشد، ما به عنوان هدف طرح خاورمیانه جدید باید در همه حال آمادگی مقابله به اجرای این طرح را داشته باشیم. دکتر ولایتی با تشریح سابقه تاریخی اعلام طرح خاورمیانه بزرگ یا جدید از سوی آمریکا اظهار داشت:
اگر تحلیل واقعی از این نام گذاری را نداشته باشیم، در ارزش یابی اقدامات امریکایی ها و متحدان آن در منطقه، با مشکل مواجه خواهیم شد. فاتحان جنگ درصدد برقراری شکل جدیدی از کشورها در دنیا بودند و این خاصیت قرن جدید است، زیرا در گذشته کشورها در حمله به یکدیگر خاک آن کشور را تصرف می کردند، اما در عصر جدید، صحنه بین الملل معنا پیدا کرده و از حیثیت حقوقی مجزا از تک تک کشورها برخوردار است. پس از جنگ سرد نیز رئیس جمهور امریکا با طرح نظم نوین جهانی مشروعیت سازمان ملل متحد را زیر سؤال برد، به طوری که نظم نوین جهانی سخنی مترادف با تشکیل سازمانی جدید بود، از همان اعتبار سازمان ملل و دبیر کل آن، روز به روز کاسته شده و مصوبات شورای امنیت نفوذ سابق را ندارد و در زمان حاضر سیستم های بین المللی جدید به عنوان جایگزین سازمان ملل جای گرفته است. کلمه خاور به افق جغرافیایی انگلیس به دیگر کشورها نام گذاری شده و معنای ژئوپولوتیک ایران
ص: 73
شماره 11
و سایر مناطق جهان براساس تصمیم گیری انگلیسی ها بوده است که از جمله آن باید از خاور دور، نزدیک و خاورمیانه که ما در آن قرار داریم یاد کرد. پس از جنگ سرد و شکست اردوگاه کمونیست، امریکایی ها فروپاشی کمونیست را در نتیجه تلاش خود دانستند، در اوایل قرن بیست بوش پدر در یکی از سخنرانی های خود از نظم نوین جهانی نام برد که امریکایی ها خود را سردمدار آن می دانستند، همان طور که پس از جنگ اول جهانی انگلیسی ها برای خاورمیانه طرحی جدید تعریف و نقشه جغرافیایی ای مطابق منافع خود ترسیم کردند و کشورهایی از جمله عثمانی و جز آن را تقسیم نمودند. امروز هم اِمریکایی ها می خواهند در خاورمیانه تعریفی جدید ارائه دهند که این تعریف مستلزم تغییر نقشه خاورمیانه است. آن ها قصد دارند خاورمیانه را براساس مذاهب و قومیت ها تقسیم کنند برای مثال تأسیس کردستان مستقل در شمال عراق یا جنگ تصنعی شیعه و سنی در عراق از جمله این برنامه هاست
تا آن کشور را به سه منطقه شیعه نشین، سنی نشین و کردنشین تقسیم نمایند. آنان چنین خوابی برای ایران هم دیده اند، از جمله ناآرامی های خوزستان و تحریکات آذربایجان در راستای طرح
ص: 74
مورد نظر آنهاست. به جنگ لبنان به بهانه گروگان گیری دو سرباز اسرائیلی نیز از آن جمله است. آنان لبنان را به عنوان نقاط کلیدی در خاورمیانه در نظر گرفته اند و این گونه نیست که گروگان گیری دو سرباز، علت شروع مانورهای نظامی با جهت گیری لبنان در شمال فلسطین باشد. در این میان
حزب اللّه ابتکار عمل را در دست گرفت. حزب اللّه مهم ترین نقطه مقابله کشورهایی است که مقابل اِمریکا ایستاده اند، به همین علت آنان می خواستند که این مانع را از پیش رو بردارند،
اما با شکست روبرو شدند. این امر شکستی بزرگ در طرح تشکیل خاورمیانه جدید برای آنان بود. پس از گذشت ده روز از جنگ، اسرائیلی ها به برقراری آتش بس تمایل داشتند و وزیر امورخارجه امریکا بود که با برقراری آتش بس مخالفت کرد، رایس اعلام کرد اگر جنگ تمام شود خاورمیانه به همین شکل خواهد ماند، در حالی که ما طالب خاورمیانه جدید هستیم و این
یعنی انهدام حزب اللّه، به عنوان مانعی که از رسیدن آنان به طرح خاورمیانه جدید جلوگیری می نمود. آنان می دانند تا زمانی که حزب اللّه در جنوب لبنان است، اسرائیل نمی تواند دست از پا خطا کند، بنابراین خواستند این مانع را از میان بردارند، اما شکست خوردند. آثار و تبعات جنگ اول و دوم جهانی دامن ما را هم گرفت، در جنگ سرد نیز با بیان شعار نه شرقی نه غربی همانند قبل اعلام بی طرفی کردیم. حال که جنگ سرد تمام شده در طرح خاورمیانه جدید نیز قرار است طرح اِمریکایی ها دامن گیر ما شود. اشغال گری های اِمریکا در عراق و افغانستان و مخالفت و دشمنی مردم آن کشورها با اِمریکا، به نتایج عکس خواسته های اِمریکا در این کشورها منجر شده است. بیداری اسلامی که ستون فقرات آن در سایر کشورهای اسلامی، ایران است در زمان حاضر در میان همه کشورهای مسلمان پدید آمده و این بار برخلاف جنگ های اول و دوم جهانی با توجه به بیداری اسلامی و این حالت ایستادگی، که کشورهای اسلامی در برابر زیاده خواهی اِمریکا دارند، راه نوید بخشی پیش روی جهان اسلام و به ویژه کشورهای مسلمان خاورمیانه قرار داده است. با بیداری اسلامی جهان اسلام و ایستادگی در برابر زیاده خواهی اِمریکایی ها، نباید گذاشت که این بار نیز خواب آنان تعبیر شود. خوشحالی ما از پیروزی لبنان نباید باعث غفلت ما در برابر آینده شود، زیرا معلوم نیست آینده پیچیده تر از گذشته نباشد و ما به عنوان هدف های طرح خاورمیانه جدید در همه حال باید آمادگی مقابله با این هدف را داشته باشیم و با طرح های شوم آنها مقابله نماییم.
ص: 75
ص: 76
به مناسبت گرامی داشت هفته جهانی مساجد
از مسلمات سیره نبی اکرم صلی الله علیه و آله این است که نخستین اقدام وی ساخت مسجد بود، مسجد قبا و آنگاه مسجد النبی صلی الله علیه و آله و از این مسجد به عنوان پایگاهی برای نشر دین استفاده می فرمود، از سیره نبی اکرم صلی الله علیه و آله در باب مسجد استفاده می شود که یک کارکرد مسجد، اقامه نماز جماعت
شماره 12
ص: 75
است، بشارت دادند که سه وقت در بسیاری از مساجد اقامه جماعت می شود و این بشارت ارزشمندی است، اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیش از آنکه نگاهش به مسجد فقط اقامه جماعت باشد، نگاهش به مسجد، پایگاه بود. پایگاه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و در عصر حضرت پایگاه اداره حکومت. پیامبر مسجد را پایگاه وحدت دل ها می دید، لذا مسجدی که کانون تفرقه بود «مسجد ضرار» نامیده شده است که پیامبر دستور تخریب این مسجد را صادر کرد. مسجد از نگاه پیامبر صلی الله علیه و آله پایگاه وحدت بود. ائمه جماعات باید بدانند که مواضع و سلیقه های گوناگون در هر جامعه آزاد گریزناپذیر است و ائمه جماعات مساجد باید به گونه ای رفتار کنند که مردم مساجد را خانه خود بدانند. باید در مساجد به سلیقه های گوناگون اهمیت داده شود؛ البته نه به قیمت تأثیرپذیری در انحراف، پیامبر صلی الله علیه و آله مساجد را پایگاه فرهنگی می دید، لذا مسجد پیامبر کانون تلاش های فرهنگی بود که گاه خود پیامبر دستور می دادند که حضرت علی علیه السلام معاذ بن جبل و دیگران کار آموزشی در مساجد انجام دهند. امام جماعت مدیریت دینی مسجد را بر عهده دارد. از این سخن سه منظر به نظر می رسد: نخست، امام جماعت عالمی است که مردم به او اقتدا می کنند و از این منظر روحانی بودن شرط نیست، بلکه عدالت شرط است. منظر دوم این که امام جماعت مدیر مسجد است، مسجد هیأت امنا، بسیج و خادم دارد، اما به طور طبیعی مدیریت مسجد باید با امام جماعت باشد، منظر سوم این است که امام جماعت یک عالم دینی است و نگاه مردم ما به امام جماعت از این منظر است و به حمداللّه این در کشور ما نهادینه شده است و معنای این حرف این است که عالم مدیریت دینی مسجد را دارد و در حقیقت مدیریت مأمومین را و در این مدیریت چند مطلب باید مورد توجه قرار بگیرد؛ نخست این که مدیریت او باید جهت دار و معلوم باشد، یعنی چه می خواهد بکند، باید چشم انداز آینده داشته باشد، مثلاً برنامه ریزی کند که در چند سال آینده مسجد باید دارای حوزه علمیه باشد و در سال های بعد افرادی از همان حوزه در خدمت مسجد باشند و بدانند که برای رسیدن به چشم انداز باید چه کنند. دوم این که امام جماعت باید در مدیریت خود کادرسازی کند. در هر مسجد عده ای را می بینیم که زمینه رشد بیشتری دارند. انقلاب ما این ها را پدید آورد و اصل جرقه انقلاب ماهم از طریق کسانی بود که به وسیله علما پرورش یافته بودند، اکنون هم همین گونه است، هر صالحی که
ص: 78
شما می پرورید در هر کجا به عنوان چراغ دین به شمار می رود کادرسازی کردن برای دین از جمله مهم ترین کارهایی است که باید در مدیریت مساجد به آن توجه شود. تلاش کنیم موضع اتخاذ کنیم، اما موضع ما جدای از جریان های سیاسی باشد موضع ما باید موضع دین باشد، و باید هرجا احساس تکلیف کردیم، حرف مان را بزنیم، اگر موضع ما موضعی سیاسی باشد به صورت ابزاری در دست سودجویان و دشمنان قرار خواهیم گرفت. باید مطابق دستورات فلان حزب و فلان شخص حرکت نکنیم، ولی اگر موضع ما موضع دین باشد، آزادانه در راه دفاع از حقانیت دین و بدون نیاز به هیچ کس و حزب، حرف مان را خواهیم زد، چنان که دیدید در باره حضور زنان در ورزشگاه ها مخالفت مراجع را در پی داشت و مورد نقد قرار گرفت و این همان موضع دینی ائمه جماعت است. نکته دیگری که در این مدیریت دینی تلاش شود دین دکان نشود، (چرا که وقتی دکان شد می شود ضد تبلیغ). اگر دین دکان شود و جوان بفهمد که فلان روحانی و فلان امام جماعت به لحاظ پول به منبر می رود و برای پول به تبلیغ دین می پردازد، قاعدتا از او خواهند برید. شما ائمه جماعات باید به گونه ای رفتار کنید که آن کاسب و آن تاجر و سرمایه دار احساس کند که به شما نیاز دارد و هیچ چیز را نباید با عزت و عظمت خود عوض نماییم. در مدیریت دینی آنچه مهم است مسئله ارائه تصویر درست از دین است. دغدغه ما این است که تبیین دین تخصص لازم دارد. سعی کنیم که در مسئله تبلیغ دین از صاحب نظرانی که دین را می شناسند استفاده کنیم. افرادی که در حوزه درس خوانده اند و بحمد اللّه ما در حوزه های علمیه
خود طلبه های بسیار فاضلی داریم که معروف نیستند، ولی شما می توانید از آنان دعوت کنید و در صورت لازم بپرورانید. باید بدانید که کسی می تواند دین را بیان کند که دین شناس باشد.
در زمان حاضر متأسفانه برخی افراد که مایه دینی نداشتند، سخنگوی دین شده اند و آنانی که مطالعه شان در حد دو یا سه کتاب است، چگونه می توانند در باره دین صحبت کنند؟ کسی که امام جمعه و امام جماعت است و مسئولیت دین در هر نهاد دارد، رفتارش مستقیما در تبلیغ دین تأثیرگذار است، گاهی عالمی در نهایت زهد است، ولی فرزندش، همسرش، دامادش، آبروی او را می برند، یک عالم دینی نمی تواند در باره ایشان بگوید که به من ربطی ندارد دشمن در پی این است که ببیند دختر فلان روحانی بدحجاب است و همسرش خدای ناکرده با وضعی نا مناسب
ص: 79
می گردد و این برای هر روحانی، محلی از اشکال است. مردم با دیدن این صحنه خواهند گفت که اگر او توانایی داشت فرزندان و خانواده خود را اصلاح می کرد. ضمنا مشخص بودن زمان سخنرانی، نشاط مستمعین در هنگام سخنرانی، خلاصه گویی و اختصار و تنوع در تبلیغ در قالب مدیریت مسجد توسط ائمه جماعات نکات حائز اهمیتی است که باید مدّنظر باشد. آنچه کشور ما را در مواقع اضطراری از خطر می رهاند همین مساجد و ائمه جماعات مساجد است که با تلاش ها و زحمات مرکز رسیدگی به امور مساجد به مدیریت حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی سامان یافته و این شبکه عظیم دین مساجد را در سراسر کشور به هم متصل می کند. امیدواریم که این مرکز را هر روز با نشاط تر ببینیم و شاهد آن باشیم که این سفیران نور یعنی ائمه جماعات هر روز بهتر از گذشته به رسالت خود عمل می کنند.
ص: 80
ص: 81
ص: 82
ص: 83
ص: 84
این نوشتار با توجه به بنیادگذاری اسلام بر توحید ناب علمی و عملی و معرفی عبودیت و عبادت به عنوان هدف آفرینش، سیر تعالی و راه دستیابی انسان به جایگاه گرانسنگ و بی بدیل مسجد و مکانت عظیم آن در سیره نبوی، سه محور را در آن برجسته نموده است:
1 - مسجد نقطه آغاز و سنگ بنای کادرسازی و تشکیل حاکمیت و حکومت اسلامی.
2 - مسجد کانون مرکزی جامعه سازی اسلامی.
3 - مسجد پایگاه وحدت و جایگاه حل اختلاف.
نگارنده راز نام گذاری ستون های مختلف مسجد نبوی را ابعاد، جنبه و کارکردهای گوناگون مسجد دانسته، نقطه آغاز و مرکز اصلاح، تعالی و حل مشکلات کنونی امت اسلامی، همچنین مرکز هدایت و نقطه امید و هدایت بشریت معاصر را مسجد معرفی کرده است و در پایان با تأکید بر ضرورت پیروی از سیره نبوی، احیای سنت رسول اعظم در مورد مسجد را تنها راه برون رفت از مشکلات در دوران معاصر و راه چاره حل اساسی آنها شناسانده است.
واژگان کلیدی: مسجد، سیره، رسول اعظم، کادر سازی، جامعه سازی، وحدت.
ص: 85
الحمدللّه رب العالمین والصلوة والسلام علی اشرف الانبیا والمرسلین سیدنا محمد و علی آله الطیبین الطاهرین.
در سال رسول اعظم و در آستانه سالگشت بعثت فرخنده آن حضرت و با تقارن یافتن هفته وحدت و هفته گرامی داشت مساجد، پرداختن به نقطه آغازین و سنگ بنای تحول یافتن یثرب به مدینه النبی، یعنی مسجد، امری بایسته و در خور توجه و راه حل بسیاری از مشکلات امروز امت اسلامی است؛ زیرا در مکتب اسلام که به عنوان آخرین مکتب حیات بخش الهی، براساس توحید ناب نظری و عملی بنا شده(1) و همه امور معرفتی، اخلاقی و احکام عملی این دین براساس توحید سامان یافته است و هدف از آفرینش آدمی و راه رسیدن انسان به قرب و جایگاه منیع خلافت الهی،(2) عبادت، عبودیت و بندگی ذات اقدس الهی معرفی شده،(3) مسجد جایگاهی گرانسنگ و بی بدیل داشته و در سنت و سیره مبارک رسول اعظم مکانتی عظیم یافته است.
از آنجا که نمی توان به همه ابعاد این موضوع پرداخت، تنها به سه نکته اساسی یعنی: نقطه آغاز حرکت های دینی، جامعه سازی اسلامی و وحدت آفرینی مساجد اشاره می شود:
اگرچه در سیره حضرت رسول، تشکیل جلسات آموزش در دوران آغازین بعثت و سال های مخفی دعوت در خانه ارقم بن ابی ارقم در کنار مسجدالحرام بر دامنه کوه صفا(4) وبرگزاری نماز جماعت در سال های پس از آن در درون مسجدالحرام و در برابر کعبه(5) و نشستن در
ص: 86
حجر اسماعیل و قرائت قرآن(1) نشانگر اهمیت مسجد در کادرسازی است ولی توجه به رویدادهای هجرت آن حضرت از مکه به مدینه و تلاش آن پیامبر بزرگ برای بنیان نهادن یک جامعه ایده آل نمونه و آرمانی اسلامی و تغییر جامعه جهل و ظلم و خرافه یثرب به شهر علم و نور و عدالت مدینه النبی نشان می دهد که نقطه آغاز همه تلاش ها و سنگ بنای جامعه سازی اسلامی و زیر ساخت تشکیل حاکمیت و حکومت اسلامی نبوی، تأسیس مسجد، است.
آری! تأسیس مسجد قبا در آن اقامت کوتاه سه روزه و انتخاب مکان برای بنیان نهادن مسجد نبوی به محض ورود به مدینه،(2) برای همه مسلمانان و بویژه برای اندیشمندانی که در سیره پیامبر اعظم تأمل می کنند، پیامی معنادار در بر دارد.(3) پیامبر در اولین گام به مسجدسازی پرداخت و با این اقدام، مرکز ثقل همه تحولات و اصلاحات لازم را بنیان نهاد و در حقیقت با ساخت مسجد، نخستین گام برای تشکیل دولت اسلامی به معنای حقیقی را برداشت. بدینسان زیر ساخت و عامل اصیل و اصلی همه تحولات فردی و اجتماعی در سیره نبوی، مسجد بود.(4)
اساسا رسالت پیامبر این بود که جامعه بت پرست، مشرک خرافی، عقب مانده، جاهل و پر از ظلم و ستم و تباهی و اختناق آن گونه که امام علی علیه السلام در نهج البلاغه توصیف می کند،(5) را به جامعه ای یکتاپرست، آزاد، عادل، انسانی و معنوی تبدیل نماید(6) تا همه بشریت از برکات آن
ص: 87
برخوردار گردد:
برای این جامعه سازی جدید و این تلاش بزرگ الهی که اقامه عدالت در صدر می نشیند و باید هر چیز و هر کس در جایگاه خود قرار گیرد به یک مرکزیت مطمئن و کارآمد نیاز بود؛ بدین رو پیامبر با برنامه ریزی دقیق و الهی خود، برای جامعه سازی نوین قرآنی، به تأسیس کانونی به نام مسجد دست یازید.
بدینسان در سنت و سیره نبوی مسجد تنها یک نقطه آغاز و یک مرکز عبادی فردی نبود؛ بلکه بدون مبالغه مسجد مرکز و کانون هدایت همه تحولات، اصلاحات و همه امور بود.(1)
آن حضرت در این کانون نورانی، نخست فرهنگ سازی قرآنی را در دستور کار قرار داد و این گونه بود که مسجد با نقش فرهنگ ساز خود، جامعه نمونه ای را تحقق بخشید که در آن جامعه، همه امور از معرفت علمی، تا امور سیاسی و اجرایی همه و همه از مسجد الهام می گرفت و راز تحول یثرب به مدینه آرمانی پیامبر را باید در نقش آفرینی عالی این محور مقدس، جستجو نمود.
بدون تردید علم مسجد محور، اجتماع مسجد محور، اقتصاد مسجد محور، سیاست مسجد محور، با علم و اجتماع و سیاستی که محورش مسجد نباشد، تفاوت بنیادین دارد.
شاید تقسیم نمودن فضای مسجد میان کارکردهای مختلف و اختصاص هر ستون و اطراف آن به یک امر و آغاز گسترده آموزش های علمی و عملی را بتوان در این راستا ارزیابی نمود.
برگزاری نماز جماعت، آموزش قرآن کریم و ارایه خطابه های موعظه آمیز و اصلاح گرایانه، پذیرش نمایندگان مذاهب و مکاتب و قبایل و بحث و گفت وگو با آنان، اسکان مهاجرین بر گرد مسجد و... چنان تحول فرهنگی در یثرب به وجود آورد که به تحقق جامعه آرمانی اسلامی انجامید.
تعلیم و تعلم معارف و آموزه های قرآن و سنت نبوی، مسجد را به دانشگاهی بدل نمود که در آن علم و اخلاق، آموزش و پرورش، عالم پروری و انسان سازی در کنار هم و آمیخته
ص: 88
با یکدیگر ارائه می شد به گفته ابن مسعود تا به آیاتی که پیامبر به ما آموخته بود، عمل نمی کردیم آن حضرت آیات جدیدی به ما ارائه نمی کرد.
حضور پیامبر در جلسه آموزشی و ترجیح آن بر حلقه ذکر و عبادت با این بیان که «کلاهما الی خیر ولکن بالتعلیم ارسلت»(1) و جدیت در دور باش اصحاب از گناه و فی ازاله الاثام عنهم مجتهدا(2) نشان از آن دارد که حضرتش علم و عمل بر اساس آن را با همدیگر می خواست.
به یک نمونه از معرفت آموزی علمی آموزه های قرآن در مساجد توجه فرمایید:
مردی بادیه نشین به مسجد آمد و از حضرتش تقاضای تعلیم آورده های جدید یعنی آیات قرآن را نمود؛ آن حضرت در پاسخ این تقاضا به تلاوت سوره زلزال پرداخت: «فلما انتهی الی (فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا) قال: اکفینی»
یا محمد مرا بس است که همه پیامت را دریافتم. سپس برخاست و از مسجد آهنگ بیرون رفتن کرد.
پیامبر به اصحاب فرمود: «انصرف الرجل و هو فقیه».(3)
این مورد تنها یک نمونه از هدایت بخشی و معرفت آموزی علمی در مساجد بود که در فرصتی اندک، بادیه نشینی را به فقیه ای بدل نمود که فقاهتش مورد تأیید پیامبر قرار گرفت و تأثیر بخشی این گونه تعلیم در شکل گیری جهان بینی جدید و دغدغه آفرینی در مورد مبدأ و معاد را به خوبی نشان داد.
از بیان نمونه های دیگر در می گذریم که مجال تفصیل و فرصت تکثیر نیست.
در حوزه معرفت آموزی عملی نیز مساجد نقش، اثرگذاری و تحول آفرینی بسیار شگفت انگیزی ایفا نمودند؛ به عنوان نمونه ای از خروار، چون حضور در مسجد، طهارت و نظافت پیشین را طلب می کرد، بویژه با استحباب مسواک و به کار بردن بوی خوش برای اقامه نماز و با اختصاص دادن ستون مخلقه به گیاه عطرآگین خلوق برای خوشبو ساختن خود،
ص: 89
مسجد عملاً لزوم رعایت بهداشت و آراستگی را به مردمان مسلمان می آموخت.
برگزاری نماز جماعت در مسجد و قرار دادن افراد در یک صف و کنار هم و منظم ساختن صفوف توسط خود آن حضرت، نه تنها نظام طبقاتی اشراف و بردگان را درهم شکست و همه تفاخرات جاهلی را لگدکوب نمود و نظام نوین اجتماعی دیگری با ارزش های جدیدی به وجود آورد، بلکه رعایت نظم و ایجاد صفوفی در هم تنیده و منظم را به همگان آموخت.
تشکیل جلسات مشورتی در مسجد، نه تنها لزوم تفکر و تأمل در امور اجتماعی مسلمانان را به همه افراد یاد می داد، بلکه به مسؤولان، رهبران و حاکمان استفاده از نظرات دیگران را
آموزش داد.
پذیرفتن هیأت های نمایندگی مذهبی و قبیله ای و ارایه سخنان مستدل و متقن در برابر پرسش های آنان، عملاً مردمان پرورش یافته در دوران تعصب، جنگ و جاهلیت را به روش گفت وگوهای برهان مدار و جدال احسن و رعایت انصاف در ارزیابی سخنان ارائه شده رهنمون شد.(1) در یکی از مناظرات که فبهت القوم و تحیروا و قالوا: یا محمد اجلنا نتفکر فیما قلته لنا فقال:
انظروا فیه بقلوب معتقده للانصاف یهدیکم الله.(2) به ما مهلت بده تا در آنچه فرمودی بیندیشیم. فرمود: بیندیشید ولی با قلب هایی که انصاف می ورزد تا هدایت شوید.(3)
اسطوانه حرس آن هم در کنار اسطوانه الوفود در مسجد النبی، اگرچه یادآور استفاد از سلاح برای تأمین امنیت جان پیامبر است،(4) ولی افزون برآن و به دلیل تشکیل شورای نظامی در مسجد، بعد نظامی مسجد در جامعه سازی آرمانی اسلام را نشان می دهد؛ دین اسلام و مسلمانان واقعی در کنار بحث و گفت وگوهای مستدل، سلاح نیز در دست دارند تا تهاجمات دشمن را با شدت تمام پاسخ گویند، چنان که دشمن بهراسد و چندان بیمناک شود که هرگز خیال حمله و غارت و استعمار و استحمار این امت را در سر نپرورانند.(5)
ص: 90
از آنجا که بدون در هم آمیختن نیروها و بدون انسجام یافتن یک اجتماع نمی توان تحولی انسانی و عمیق به وجود آورد، پیامبر به امر خداوند در حرکت و تلاش نوین خود، مردمان را به وحدت فراخواند: «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاتقون».(1) دشمنی های دیرین را به دوستی های بی مانند تبدیل کرد و با عوامل اختلاف آفرین و با هرگونه اختلاف و اختلاف آفرینی خواه میان مهاجر و انصار و خواه میان عرب و عجم و... به شدت مخالفت می نمود؛ زیرا خداوند فرمان داده بود: «انما المؤمنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم».(2)
مرکز آموزش علمی و عملی و پایگاه اصلی وحدت و حل اختلاف مسجد بود به همین جهت وقتی مسجد ضرار این جایگاه و نقش وحدت آفرینی را از دست داد و به مرکزی برای اختلاف افکنی مبدل شد، تخریب گردید و جایگاه انبوه ساختن زباله شد. «و الذین اتخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین... لا تقم فیه ابدا...».(3)
این سنت نبوی به مسلمانان نشان داد که هر مرکز اختلاف آفرین هرکجا که باشد حتی اگر نام مسجد به خود بگیرد، باید تخریب و به مزبله تبدیل شود.
اندیشمندان عزیز و گرامی؛ برادران و خواهران! اکنون نباید تنها به ذکر و یادکرد سنت نبوی در مورد مساجد اکتفا نمود؛ بلکه پرسش اساسی آن است که اکنون برای اصلاح امت اسلامی و نجات بشریت از کجا و چگونه آغاز نمود و از کدامین مرکز تحول و اصلاحات امت اسلامی را پی گرفت؟ پیام کنونی سنت نبوی در مورد مساجد چیست؟
بدون تردید امروز کلید حل مشکلات بسیار امت بزرگ اسلامی در مسجد یافت می شود؛ اقدام و سنت نبوی در تأسیس مسجد، یک حرکت مقطعی یا نمادین و اتفاقی نیست بلکه حساب شده نقطه آغاز را به ما نشان داده است و بدون شک هم اکنون نیز می تواند
ص: 91
و می بایست نقطه آغاز و بهترین و کوتاه ترین مسیر اصلاح امت اسلامی قلمداد شود. پس باید
به سنت نبوی بازگشت و مسجد را احیا نمود زیرا مشکل امت اسلامی نداشتن محل عبادت نیست که براساس فرموده رسولش: «جعلت لی الارض مسجدا و طهورا»(1) بلکه مشکل آنان مرکز هدایت و الهام امور مختلف است که سرچشمه آن در مسجد است.
بدینسان رهبران معنوی و فکری مسلمانان هم اکنون بر اساس شرح صدر «الم نشرح لک صدرک»(2) احساس مسئولیت «عزیز علیه ما عنتم»(3) و مصلحت سنجی امت «و لا تتبع اهوائهم»(4) باید دامن پردامنه اختلافات را برچینند و وحدت و یکدلی و یگانگی را که صلاح و اصلاح امت اسلامی در آن است، مورد توجه قرار دهند و آن را در احیای نقش ها و کارکرد مساجد جستجو کنند!
آری مسجد مرکز «یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه»(5) بوده و باید
باشد و رسالت پیغمبر «لیقوم الناس بالقسط»(6) و «یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم»(7) بوده و باید امروز رسالت دانشمندان مسلمان نیز همان باشد.
به راستی آیا «اسطوانه الوفود» هم اینک نیز برای امت اسلامی پیامی برای برگزاری گفت وگوهای برهانی وحدت آفرین در بر ندارد؟
آیا اسطوانه مخلقه مسلمانان را به طهارت و آراستگی و خوشبویی دعوت نمی کند؟
آیا اسطوانه توبه و سریر در مسجد نبوی ما را به اعتکاف و استغفار و توبه فرا نمی خواند؟
و آیا سکوت امروزین مساجد در شبکه های مختلف صدایی، تصویری، اینترانتی و اینترنتی جهان با اسطوانه حنانه سازگار است؟
به راستی آیا بعد جهاد آفرین مساجد قابل احیا نیست؟ اگر مساجد این کارکرد برگرفته
ص: 92
از سنت نبوی را ایفا می کردند حتی اگر دولت های اسلامی به هر دلیل نمی توانستند از کیان امت اسلامی دفاع کنند و اسرائیل و آمریکا از لبنان و فلسطین و عراق برانند، آیا اسرائیل و آمریکا جرأت آن را داشت که این همه جنایات فجیع در لبنان و عراق و افغانستان به وجود آورد؟
افزون بر نقش آفرینی مساجد در حل مشکلات امت اسلامی، هم اکنون گمشده بشریت را نیز فقط در مساجد می توان یافت. به گفته الکسیس کارل دانشمند زیست شناس و برنده دو جایزه نوبل: انسان همچنان که به آب و اکسیژن نیازمند است، به خدا نیز محتاج است و احساس عرفانی، احساس اخلاقی، احساس جمال و نور عقل، به شخصیت بشری، شگفتگی و انبساط پر معنا و کاملی می بخشد... .
ملت هایی که نیایش از میان آنان رخت بربندد به طور قطعی سقوط می کنند.(1)
مگر نه آن است که دانشگاه های صنعتی و تجربی و نظامی بریده از اخلاق و انسانیت و تهذیب که عالمان و متخصصان بی تعهد می پرورانند و منشأ ساخت تسلیحات شیمیایی، بمب ها و کاربرد آنها علیه افراد بی گناه هستند و در یک کلام، جدا ساختن علم، صنعت، تربیت و اقتصاد از دین و مسجد و معبد، این مشکلات را به بار آورده است و هم اکنون بشریت خسارت جبران ناپذیر این جداسازی را تجربه می کند؟
براستی انسان مادی امروزی که به مادون انسانیت سقوط یافته و با گرفتار آمدن به نوعی جزمیت و دگماتیسم در مورد محسوسات عقل را از کلی نگری حق جویانه به جزیی نگری منفعت گرایانه معطوف ساخته و رفاه و پیشرفت اقتصادی، او را از تعالی انسانی و اخلاقی باز اندیشمندان عزیز و گرامی؛ برادران و خواهران! اکنون نباید تنها به ذکر و یادکرد سنت نبوی در مورد مساجد اکتفا نمود؛ بلکه پرسش اساسی آن است که اکنون برای اصلاح امت اسلامی و نجات بشریت از کجا و چگونه آغاز نمود و از کدامین مرکز تحول و اصلاحات امت اسلامی را پی گرفت؟ پیام کنونی سنت نبوی در مورد مساجد چیست؟
بدون تردید امروز کلید حل مشکلات بسیار امت بزرگ اسلامی در مسجد یافت می شود؛ اقدام و سنت نبوی در تأسیس مسجد، یک حرکت مقطعی یا نمادین و اتفاقی نیست بلکه حساب شده نقطه آغاز را به ما نشان داده است و بدون شک هم اکنون نیز می تواند و می بایست نقطه آغاز و بهترین و کوتاه ترین مسیر اصلاح امت اسلامی قلمداد شود. پس باید به سنت نبوی بازگشت و مسجد را احیا نمود زیرا مشکل امت اسلامی نداشتن محل عبادت نیست که براساس فرموده رسولش: «جعلت لی الارض مسجدا و طهورا»(2) بلکه مشکل آنان مرکز هدایت و الهام امور مختلف است که سرچشمه آن در مسجد است.
بدینسان رهبران معنوی و فکری مسلمانان هم اکنون بر اساس شرح صدر «الم نشرح لک صدرک»(3) احساس مسئولیت «عزیز علیه ما عنتم»(4) و مصلحت سنجی امت «و لا تتبع اهوائهم»(5) باید دامن پردامنه اختلافات را برچینند و وحدت و یکدلی و یگانگی را که صلاح و اصلاح امت اسلامی در آن است، مورد توجه قرار دهند و آن را در احیای نقش ها و کارکرد مساجد جستجو کنند!
آری مسجد مرکز «یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه»(6) بوده و باید باشد و رسالت پیغمبر «لیقوم الناس بالقسط»(7) و «یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم»(8) بوده و باید امروز رسالت دانشمندان مسلمان نیز همان باشد.
به راستی آیا «اسطوانه الوفود» هم اینک نیز برای امت اسلامی پیامی برای برگزاری گفت وگوهای برهانی وحدت آفرین در بر ندارد؟
آیا اسطوانه مخلقه مسلمانان را به طهارت و آراستگی و خوشبویی دعوت نمی کند؟
آیا اسطوانه توبه و سریر در مسجد نبوی ما را به اعتکاف و استغفار و توبه فرا نمی خواند؟
و آیا سکوت امروزین مساجد در شبکه های مختلف صدایی، تصویری، اینترانتی و اینترنتی جهان با اسطوانه حنانه سازگار است؟
به راستی آیا بعد جهاد آفرین مساجد قابل احیا نیست؟ اگر مساجد این کارکرد برگرفته
ص: 92
از سنت نبوی را ایفا می کردند حتی اگر دولت های اسلامی به هر دلیل نمی توانستند از کیان امت اسلامی دفاع کنند و اسرائیل و آمریکا از لبنان و فلسطین و عراق برانند، آیا اسرائیل و آمریکا جرأت آن را داشت که این همه جنایات فجیع در لبنان و عراق و افغانستان به وجود آورد؟
افزون بر نقش آفرینی مساجد در حل مشکلات امت اسلامی، هم اکنون گمشده بشریت را نیز فقط در مساجد می توان یافت. به گفته الکسیس کارل دانشمند زیست شناس و برنده دو جایزه نوبل: انسان همچنان که به آب و اکسیژن نیازمند است، به خدا نیز محتاج است و احساس عرفانی، احساس اخلاقی، احساس جمال و نور عقل، به شخصیت بشری، شگفتگی و انبساط پر معنا و کاملی می بخشد... .
ملت هایی که نیایش از میان آنان رخت بربندد به طور قطعی سقوط می کنند.(1)
مگر نه آن است که دانشگاه های صنعتی و تجربی و نظامی بریده از اخلاق و انسانیت و تهذیب که عالمان و متخصصان بی تعهد می پرورانند و منشأ ساخت تسلیحات شیمیایی، بمب ها و کاربرد آنها علیه افراد بی گناه هستند و در یک کلام، جدا ساختن علم، صنعت، تربیت و اقتصاد از دین و مسجد و معبد، این مشکلات را به بار آورده است و هم اکنون بشریت خسارت جبران ناپذیر این جداسازی را تجربه می کند؟
براستی انسان مادی امروزی که به مادون انسانیت سقوط یافته و با گرفتار آمدن به نوعی جزمیت و دگماتیسم در مورد محسوسات عقل را از کلی نگری حق جویانه به جزیی نگری منفعت گرایانه معطوف ساخته و رفاه و پیشرفت اقتصادی، او را از تعالی انسانی و اخلاقی باز داشته، از کدامین مرکز جز مسجد می تواند انتظار هدایت و یاری داشته باشد؟
پس باید با ایمانی راستین و باوری پولادین سنت نبوی در مورد مساجد را پی گرفت که:
در این بحر جز مرد داعی نرفت
گم آن شد که دنبال راعی نرفت
کسانی کزین راه برگشته اند
برفتند بسیار و سرگشته اند
خلاف پیامبر کسی ره گزید
که هرگز به منزل نخواهد رسید
مپندار سعدی که راه صفا
توان رفت جز پی مصطفی(2)
ص:93
ص:94
«قل امر ربی بالقسط و اقیموا وجوهکم عند کل مسجد و ادعوه مخلصین له الدین».
مسجد سنگر دفاع از حریم دین مقدّس اسلام است، و در طول تاریخ، بزرگانی همچون پیامبر اعظمصلی الله علیه و اله و اصحاب با وفایش، سربازان مدافع آن بوده اند و همواره تجلی گاه عشق و عبادت و خضوع به درگاه پروردگار عالم بوده است، دل مؤمنان صادق، بهترین سنگر در برابر شرک و بی دینی است که شبانه روز چند نوبت به سوی خدا می ایستد و با حضور در مسجد آن را جلوه و نورانیّت می بخشد. تأکید فراوانی که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار بر اقامه نماز جماعت داشته اند، بر دائمی و همیشگی بودن این دفاع، دلالت دارد. برای این سنگر مهم، می توان نقش های بسیاری در سراسر تاریخ نام برد که مهم ترین نقش آن نقش عبادی و ارتباطی آن است؛ زیرا در میان اقوام و ملل گوناگون مکان هایی پیدا می شود که از تقدس و اهمیّتی ویژه برخوردار است؛ و مردم با حضور در آن جا به نیایش و عبادت می پردازند. در نزد ما مسلمانان، مقدّس ترین و با اهمیّت ترین مکان مسجد است که در فرهنگ دین ما مسجد یادآور خشوع و خضوع و عبادت و بندگی به درگاه خداوند است، زیرا در مسجد، انسان ها به سجده می افتند که اوج بندگی خداوند است. چنان چه فرمودند:
ص: 95
«ألسُّجودُ منتَهی العِبادة مِن بَنی آدم».
یعنی سجده انتها و اوج عبادت انسان است و همچنین روح سجده، تکلّم و سخن گفتن و ذکر پروردگار عالم است که بر اهمیّت آن تأکید فراوانی شده است و فرمودند:
«وَمساجِدُ یُذکَرُفیها اسمُ اللّه کثیراً».
و جَلی و زیبایی سجده و ذکر، خواندن صادقانه و از روی اخلاص است.
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله با یاران اندک به مدینه مهاجرت نمودند، در آغاز چون مسلمانان، کم بودند پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام سخنرانی، بر ستون مسجد (که ستونی از نخل خرما بود) تکیه می داد، و به ارشاد مردم می پرداخت، ولی وقتی جمعیت مسلمین فزونی یافت، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله برای نخستین بار از پله های آن منبر بالا رفت. در این هنگام، فریاد ناله از تنه درخت خرما (که ستون مسجد و تکیه گاه قبلی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بود بلند شد، همانند ناله شتری که از بچه خود جدا شده و آه و ناله می کند که همه حاضران آن ناله را شنیدند، این ناله فراق بود، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله دیگر هنگام سخن گفتن به آن تکیه نمی داد. عجیب این که: پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله هنگامی که بالای منبر رفت، سه بار گفت: «آمین» روشن است که کلمه «آمین» در پایان دعا یانفرین، گفته می شود؛ در آن جا این سؤال در ذهن حاضران آمد که چرا پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله «آمین» گفت، ولی طولی نکشید که پاسخ این سؤال روشن گردید و آن این بود که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وقتی بالای منبر رفت، از جبرئیل سه نفرین شنید که دیگران این صدا را نمی شنیدند. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله شنید که جبرئیل می گوید: «خدایا لعنت کن بر عاق والدین». فرمود: آمین، سپس شنید، جبرئیل عرض کرد: خدایا لعنت بفرست بر کسی که ماه مبارک رمضان بر او بگذر و او از رحمت و آمرزش الهی محروم گردد». پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمود «آمین».
از آن پس شنید جبرئیل گفت: خدایا لعنت کن کسی را که نام رسول تو (= رسول خدا) را بشنود و صلوات نفرستد، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله گفت «آمین».
با توجه به این که «آمین» پیامبر مورد قبول و استجابت خداست، این حدیث هشدار
ص: 96
خطیری است به ما که در باره بی احترامی به پدر و مادر، و محرومیت از آن همه برکات سرشار ماه رمضان، و درود نفرستادن به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله هنگام شنیدن نام آن حضرت، بیندیشم و به این سه موضوع، توجه کامل داشته باشیم و حق آن را به شایستگی ادا کنیم.
نهضت های فکری و اجتماعی در شیوه آغاز به کار و ادامه آن یکسان نیستند. برخی از نهضت ها چون تندری بهاری آغاز می شوند؛ دقایقی می بارند: امواجی توفنده برپا می کنند و پس از زمانی کوتاه می ایستند. ساعتی بعد، گویی هرگز بارانی نباریده و آبی جاری نشده است. امّا نهضت جاودانه ای که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله آن را بنا نهاد، چنین نبود. با نزول باران آیه های قرآن، در فرمان خواندن و اهمیّت دادن به آموزش و قلم و مبارزه با نادانی آغاز شد، که:
«اقرأ باسم ربّک الذی خلق... الذی علّم بالقلم علّم الانسان مالم یعلم».
اسلام همچون رودی آرام ولی سنگین و پر آب در بستر جامعه آن روز که برترین ویژگیش «ندانستن» بود جاری شد. رفته رفته سنگلاخ های جهل و خرافه را درهم کوبیده و دشت خشک نادانی را به بوستان هایی پرگل از آگاهی و بینش و دانش تبدیل کرد.
پیدایش اسلام نه فقط موجی از افکار و اندیشه های الهی را در جامعه درانداخت، که شور و نشاط علمی را نیز برانگیخت. علم و دانش و آموختن و یاد دادن ارزشی دیگر یافت و شمار آنان که خواندن و نوشتن می دانستند به گونه ای چشم گیر رو به فزونی گذاشت.
به هر حال، مسلمانان می باید کتاب آسمانی خویش را بخوانند و بدانند. حتّی آنان که بنای مخالفت و انکار این پیام آسمانی گذاردند، چاره ای نداشتند جز اینکه با محتوای آن آشنا شوند؛ از این رو علم و آموزش رونقی چشم گیر یافت.
اسلام، خود با آموزش آغاز می شد. آموختن و فرا گرفتن اینکه فقط خدای یگانه را باید پرستید. آموزگار مکتب، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بود و موضوع آموزش نیز در آغاز، فراگفتن معنای «ایمان» و دانستن آیه های کتاب آسمانی، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به فرمان خداوند نمی توانست آنچه بر او نازل می شود در سینه خود محبوس نماید؛ بل وظیفه داشته است که آیه های کتاب آسمانی را
ص: 97
برای مردم تفسیر و تبیین نماید:
«و انزلنا الیک الّذکر لتبّن للناس ما نزّل علیهم».
او آیات کتاب الهی را بر مردم تلاوت می کرد. آنان را تزکیه می نمود و کتاب و حکمت را به آنان آموزش می داد:
«هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیّهم
و یعلّمهم الکتاب و الحکمه...».
این رسالت سنگین، زمان و مکان نمی شناخت. پیامبر اعظمصلی الله علیه و اله از هر فرصتی برای روشن فکری و آموختن اسلام به مردم بهره می جست؛ ولی مطالعه در زندگی و سیره آن حضرت نشان می دهد که «مسجد» در مجموعه دوران بیست و سه ساله رسالت، مهم ترین سنگر تبلیغ دینی پیامبر صلی الله علیه و آله محسوب شده است. گرچه میزان نقشی که مسجد در طول این دوران در زمینه های آموزشی و فرهنگی ایفا نمود، همواره یکسان نبوده است.
پیش از آن که اسلام با بعثت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله تولّد یابد، دو مسجد مهم و با عظمت بر روی زمین احداث شده بود، یکی مسجدالاقصی بود و دیگری مسجدالحرام. مسجدالاقصی در بیت المقدس با دست حضرت سلیمان علیه السلام بنا شده بود و دیگر پیامبران بزرگ الهی، آن را تعمیر و تجدید بنا نمودند. مسجدالحرام نیز یادگار دو پیامبر بزرگ حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام بود. بر پایه برخی از روایات، حد و مرز این مسجد به همت این دو پیامبر بزرگ تعیین و ترسیم شده است.
درباره تاریخ بنای کعبه برخی برآنند که کعبه به دست حضرت آدم علیه السلام بنا و بازسازی شده است.
با آن که درباره مسجد «قبا» اطلاعات کافی در کتاب ها و آثار درج شده است، ولی در منابع
ص: 98
تاریخی کهن، این سخن که مسجد قبا، نخستین مسجد در اسلام است، فقط گفته پاره ای از مورّخان چون اب الجوزی است.
موّرخان بزرگی چون طبری و پیش از او سیره نویسانی چون ابن هشام و واقدی نیز چنین ادعایی نداشته اند. امام صادق علیه السلام در حدیثی خطاب به عقیقه بن خالد می فرماید:
«ابدأ بقبا فصل فیه و اکثر فانّه اوّل مسجد صلّی فیه رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی هذه العرضه...».
«براستی سرکشی از مساجد اطراف مدینه، از مسجد قبا شروع کن؛ زیرا مسجد، نخستین مسجد در این منطقه است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در آن نماز گزارده است...».
ابن هشام در تشریح رخدادهای آغازین ورود پیامبرصلی الله علیه و اله در روز جمعه از محلّه قبا حرکت کرد و نماز جمعه را در میان قبیله بنی سالم بن عوف و در مسجدی که در دل درّه رانوناء بود، به جا آورد و این نخستین نماز جمعه ای بود که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در مدینه برپا نمود.
در سال های آغاز بعثت به علت جوّ اختناق و شرایط سختی که بر مکّه حاکم بود، اساسا امکان تبلیغ دینی به طور عمده، خانه آن حضرت بود. با اسلام آوردن ارقم بن ابی ارقم، خانه او
به جایگاه آموزش مسلمانان تبدیل شد. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در این خانه که در جنب کوه صفا قرار داشت، مبانی اندیشه های اسلامی را به مسلمانان آموزش می داد. بسیاری از مردم در همین خانه و در سایه آموزش های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله مسلمان شدند. در سال چهارم بعثت، یاران پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله مسلمان بودن خویش را آشکار می کردند. با این حال نمی توانستند از مسجد در قالب سنگری در تحقق تبلیغ و آموزش بهره برداری کنند. مسجدالحرام، کاملاً در چنگال مشرکان قرار داشت و مسجد دیگری که بتوان آزادانه در راستای اهداف فرهنگی از آن استفاده کرد، نیز وجود نداشت.
ص: 99
کعبه و مسجدالحرام از دیرباز جایگاه گردهمایی مردم بود. مشرکان قریش، بازرگانان و مسافرانی که از اطراف مکّه به این شهر می آمدند، پیش از اسلام نیز بر پایه اعتقادات خاص خود برای پرستش بت ها و یا طواف خانه خدا، گرد کعبه و در مسجد الحرام حضور می یافتند.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از این فرصت ها برای تبلیغ آیین توحید و یکتاپرستی سود می جستند. آن حضرت بارها در کنار حجر اسماعیل به تلاوت آیه های روحبخش قرآن برای مردم می پرداخت و آنان را به پذیرش اسلام فرا می خواند. دامنه فعالیت های تبلیغی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در ایّام ویژه ای که موسم طواف و حج فرا می رسید، گسترش می یافت. اسلام آوردن شمار درخور توجهی از یاران پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله در مکه ثمره چنین کارهای تبلیغی بود. یکی از مسلمانانی که این گونه هدایت شد، «طفیل بن عمرو» بود. او تحت تأثیر تبلیغات دروغین مشرکان حاضر شده بود گوش های خود را انباشته از پنبه کند تا مبادا آوای قرِآنی را بشنود؛ ولی سرانجام در مسجدالحرام مسلمان شد. طفیل پس از اسلام آوردن، مبلّغ شایسته ای برای آیین یکتا پرستی در میان خویشان و افراد قبیله خود شده بود.
بر پایه برخی از شواهد تاریخی، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در دورانی، یاران خویش را در مسجدالحرام گرد می آورد. برای آنان قرآن می خواند و واجبات و محرّمات الهی را به آنان آموزش می داد. چنین جلساتی در مسجد، گاه به مناظره و گفت وگوهای طولانی و علمی با سران قریش می انجامید و پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با استناد به آیات نورانی قرآن به شبهه های گوناگونی که آنان مطرح می کردند، پاسخ می گفتند.
ابن هشام می گوید:
«هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مکّه بود، حدود بیست مرد مسیحی از حبشه به این شهر آمدند. اینان اخباری را در بعثت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله شنیده
بودند و پرسش های خود را مطرح کردند. افرادی از قریش نیز در اطراف کعبه این جلسه را نظاره گر بودند. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله اعضای این هیئت را به توحید و یکتا پرستی دعوت
ص: 100
کرد و آیاتی از کتاب آسمانی را برای آنان تلاوت نمود. چشمان آنان با شنیدن آیه های قرآن پر از اشک شد.
آنان به خداوند یکتا و پیامبر او ایمان آوردند و دریافتند که آنچه در کتاب های شان درباره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله آمده، در آن حضرت آشکار و هویداست.»
پس از هجرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به مدینه و بنا نمودن مسجدالنّبی فصلی نوین در آموزش و فعالیت های فرهنگی مسلمانان آغاز شد. تلاش های فرهنگی در مدینه، پیش از هجرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به آن شهر و قبل از بنای مسجد نیز سابقه داشته است. با این حال، نقش مسجد در فعالیت های فرهنگی - آموزشی، پس از ورود پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به مدینه و بنای مسجد، هرگز با قبل از آن شایان مقایسه نیست. با بنای مسجدالنّبی در واقع نه فقط معبد و پرستشگاهی ساخته شده، که دنشگاهی فعّال و سرشار از شور و نشاط علمی نیز پی ریزی شده است.
حضور منظم و پیوسته مسلمانان در این مسجد به منظور برپاداشتن نماز، بهترین فرصت را برای کارهای تبلیغی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فراهم می آورده است. آن حضرت با توجه به اوضاع و احوال و رعایت حال حاضران در مسجد از این فرصت ها به شایستگی بهره برداری می کرد و پس از برگزاری نمازها برای مردم سخن می گفت.
در آغاز که شمار مسلمانان اندک بود، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با تکیه بر یکی از ستون های مسجد که از چوب درخت خرما ساخته شده بود، برای مردم سخن می گفت.
بعدها به پیشنهاد برخی از مسلمانان، منبری که دارای سه پایه و از چوب بود، برای آن حضرت ساخته شد، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بر بلندای همین منبر کوتاه که به بلندای همه تاریخ بود، جان تشنگان معارف الهی را سیراب می ساخت. بسیاری از سخنان و گفته های پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله که اکنون در دسترس ماست، از همان خطبه هایی است که بر فراز این منبر ایراد شده است. در حقیقت، منبر محلّ نشستن پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در سخنرانی های رسمی بوده است.
ص: 101
سخنرانی های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله برای افراد حاضر در مسجد نه فقط خسته کننده و ملال آور نبوده؛ که بسیار پر جاذبه بوده است. جلسات موعظه و سخنرانی رسمی همه روزه برگزار نمی شد، زیرا یاران پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از این عمل رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین برداشت می کردند که پیوستگی و مداوم بودن جلسات سخنرانی موجب خستگی و ملال نماز گزاران می شود.
«عبداللّه بن مسعود» که از چهره های علمی در روزگار پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به شمار می آید، می گوید:
«کان رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یتخولنا بالموعظة فی الایّام کراهة السامة علینا».
«رسول خدا صلی الله علیه و آله از آن رو که مبادا ما شنوندگان خسته و ملول شویم، برخی از روزها موعظه می کردند».
گرچه عبداللّه این سخن را از زبان خود می گوید، ولی بی گمان او با استناد به سخنی از پیامبر اعظمصلی الله علیه و اله چنین برداشتی را از سیوه کار آن حضرت نموده است.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله دیگران را نیز به آسان گرفتن در تبلیغ و موعظه سفارش می کرد. از ایشان نقل شده که در این زمینه فرموده اند:
«یسّروا و لا تعسّروا و بشّرو و لا تنفّروا».
«آسان بگیرید، سخت گیر مباشید، بشارت دهید و مردم را گریزان مسازید».
گاهی زمان سخنرانی های پیامبر اعظمصلی الله علیه و اله از پیش با اعلام خود حضرت اعلام می شد تا همگان در مسجد حضور یابند. در چنین مواردی یاران پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله یکدیگر را به حضور در مسجد در اوّل وقت و ضبط سخنان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله سفارش می کردند، تا مبادا کلمه ای از سخنان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از دست آنان بیرون رود.
در مجالس سخنرانی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله زنان نیز حضور داشتند. اگر احساس می شد زنان به هر علت سخنان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را نشنیده اند، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله آنان را مجددا موعظه و نصیحت می کرد.
ص: 102
روزی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در حالی که بلال نیز با او همراه بود، دانست که زنان سخنان او را نشنیده اند، دوباره آنان را موعظه کرد و ایشان را به صدقه دادن فرمان داد.گاه زنان درخواست می کردند که برای آنان مجلس سخنرانی جداگانه ای تشکیل شود؛ پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با پیشنهاد آنان موافقت می نمود و مجلسی مخصوص به زنان برپا می شد.
خداوند متعال یکی از جنبه های مهم رسالت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را تبیین و تفسیر آیه های قرآن قرار
داده است. بی تردید این مهم، در مرتبه اول در مسجد صورت می گرفته است. آموزش فقه و احکام دینی به مردم نیز بخش دیگری از سخنرانی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را تشکیل می داد.
با این حال، سخنرانی های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فقط جنبه آموزشی نداشت، بل از عامل موعظه و تقویت روحیه «تقوا» و پرهیز از گناه در روح و جان شنوندگان نیز برخوردار بود. از همین رو اصحاب پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از برخی جلسات سخنرانی آن حضرت به عنوان «مجلس موعظه» یاد می کردند. این امر به روشنی نشان می دهد که «آموزش» و یاد دادن در مسجد باید با وعظ و اندرز دادن که در حقیقت «پرورش» است، همراه باشد. در کتاب «معالم القربة» از بخاری نقل کرده که ابومسعود گفته است:
«مردی به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: من به لحاظ ضعف و ناتوانی از حضور در نماز فلان کس خودداری می کنم، زیرا او نماز را طولانی برگزار می کند. ابومسعود گفته است: پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در این باره برای مردم سخنرانی کرد. من هرگز پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را در سخنرانی این چنین خشمگین ندیده بودم».
آن حضرت خطاب به حاضران فرمود:
«برخی از شما مردم را گریزان می سازند. اگر کسی امامت گروهی را برعهده دارد، باید از طولانی کردن نماز پرهیز کند چه، در نماز جماعت افراد ناتوان، بزرگسال و نیز کسانی که کار و پیشه دارند، یافت می شوند».
ص: 103
اصولاً عامل «موعظه» و اندرز، در تبلغ از جایگاهی ویژه برخوردار است. قرآن کریم یکی از راه های فرا خواندن مردم به سوی خداوند را «موعظه» دانسته است. قرآن مجید در آیاتی چند، خود را موعظه ای برای مردم معرفی نموده است.
راغب، موعظه را این گونه معنا کرده است:
«الوعظ زجر مقترن بالتخویف».
«موعظه بازداشتن همگان با بیم دادن است».
خلیل بن احمد، یکی از دانشمندان بنام لغت شناس نیز گفته است:
«الوعظ هوالتذکر بالخیر فیها یرّق له القلب».
«وعظ، به یاد آوردن نیکی هاست، به گونه ای که دل ها نرم گردد».
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله علاوه بر این که خود عملاً از چنین شیوه ای برای هدایت مردم استفاده می کردند؛ مسلمانان را بر برگزاری مجالس وعظ و اندرز ترغیب می نمودند.
در روایاتی که هم در منابع شیعه و هم در منابع سنّی یافت می شود، از مجالسی به عنوان «مجالس ذکر» نامی به میان آمده و درخصوص برگزاری آن تشویق و تأکید شده است. یکی از آنها حدیث ذیل است که پیامبر اعظمصلی الله علیه و اله خطاب به مسلمانان فرموده اند:
«بادرو الی ریاض الجنّة، قیل یا رسول اللّه و ریاض الجنة؟ قال: مجالس الذّکر».
«به سوی باغ های بهشت بشتابید؛ گفته شد ای رسول خدا! مقصودتان از باغ های بهشت چیست؟ فرمود: مجالس ذکر و یاد خدا».
متأسفانه امروزه مجالس وعظ و اندرز در میان مسلمانان از جایگاه اصیل خود برخوردار نیست. برگزاری مجالس سخنرانی در مسجد به یک رسم و تشریفات تبدیل شده؛ فقط در مرگ افراد، مجالس با عنوان مجلس ترحیم تشکیل می شود؛ آن هم نه برای عبرت و موعظه؛ که از سر رسم و تشریفات؛ چندان که اگر کسی نمیرد، هرگز مجلسی برپا نمی شود، گویی همگان خود را از وعظ و اندرز دیگران بی نیاز می دانند، حال آن که سخت بدان محتاجند.
ص: 104
درباره مدّت زمان سخنرانی های پیامبر اعظمصلی الله علیه و اله در مسجد با استناد به شواهد روشنی که در این زمینه در دست است، می توان گفت: مدت این سخنرانی ها معمولاً کوتاه بوده است. آنچه از خطبه های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در دست است نشان می دهد که مدّت زمان سخنرانی های آن از چند دقیقه، تجاوز نمی کرده است. مراعات اعتدال، حتی در خطبه های نماز جمعه نیز که از سوی آن
حضرت ایراد شده مورد توجه قرار می گرفته است در سنن ترمذی آمده است که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در نماز جمعه و خطبه های آن، جانب اعتدال را مراعات می فرموده است.
در کنار این همه، گاه در سخنرانی های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله مطالب مزاح آمیزی نیز بیان می شده است. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بر منبر مسجد برای مردم از مردی سخن گفت که شتری را که مال خود پیامبر صلی الله علیه و آله بوده برای آن حضرت هدیه آورده است! پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله سه وقیه نقره به او پاداش داده اند، ولی او بازهم راضی نشده است!
تردیدی نیست که کار تبلیغی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در مسجد، سرشار از مایه های معنوی و روحانی بوده است. این آمیزه های الهی کسانی را که اندک زمینه ای برای هدایت داشتند، شیفته و شیدای اسلام می نمود. در حقیقت دامنه فعالیت های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در مسجد، فقط به برگزاری سخنرانی و تشکیل کلاس های آموزشی محدود نمی شد؛ بل جلوه های رفتاری پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بیش از هر چیز، مسجد را به کانون هدایت حق جویان تبدیل ساخته بود. یعنی پرتو نور جذبه های معنوی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله آن چنان پر فروغ بود که گاه کسانی که به قصد کشتن آن حضرت به مسجد می آمدند، نیز خیره می ماندند و بذر مهر و محبّت به اسلام در دل آنها کاشته می شد.
«عمیر بن وهب»، در پی تحریکات صفوان بن امیّه برای کشتن پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با شمشیر زهرآلود از مکّه بازگشت. چنین ماجراهایی به روشنی نشان می دهد که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در برخوردهایی کوتاه و جان تازه مسلمان را با اسلام پیوند می زد؛ به گونه ای که نخستین آرزوی آنان پس از مسلمان شدن، شهادت در راه خدا بود.
ص: 105
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله درخصوص بنای مسجد و تعیین امام جماعت برای قبایل گوناگون اهتمامی ویژه داشتند. آن حضرت خود در مواردی در امر ساختن مسجد برای برخی از قبایل شرکت می جستند. شخصی به نام «جابر بن اسامه» می گوید: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله را همراه با گروهی از یارانش در بازار مشاهده کردم. از آنان پرسیدم: پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به کجا می روند گفتند: رسول خدا صلی الله علیه و آله برای افتتاح مسجدی به میان قبیله تو می روند. وقتی به محل خود بازگشتم، دیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله برای ما مکانی را مختص مسجد، مشخص کرده و چوبی را برای تعیین سمت قبله آن نصب نموده است.
شهید ثانی در کتاب گرانقدر «منیة المرید» حدیث ذیل را نقل نموده است:
«روزی رسول خدا به مسجد وارد شدند. در مسجد دو مجلس جداگانه برپا بود. گروهی در حال یاد دادن و فراگرفتن دانش بودند. جمعی نیز به دعا و راز و نیاز با خداوند مشغول بودند. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمودند: هر دو گروه به سوی یک هدف گام برمی دارند، دسته ای خدا را می خوانند و گروهی نیز آموزش می بینند و نادانان را تعلیم می دهند؛ ولی این گروه کار برتری انجام می دهند. من نیز به منظور آموزش به مردم مبعوث شده ام. از این رو پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله خود در میان گروهی که سرگرم آموزش بودند، نشست».
این گونه احادیث، به روشنی نشان می دهد که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، با گفتار و کردار خویش، مسلمانان را به اهمیت علم و دانش آگاه می کرد و تشکیل جلسات آموزشی در مسجد را مورد تشویق قرار می داد. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله علاوه بر تشویق عملی درخصوص برگزاری جلسات درس و آموزش در مسجد در حدیثی فرموده اند:
«پاداش کسی که صبحگاهان به قصد یاددادن یا فراگرفتن چیز مطلوبیبه مسجد می آید، همچون پاداش کسی است که یک عمره کامل را انجام
ص: 106
داده باشد و پاداش کسی که شبانگاهان به قصد یادگرفتن و یاددادن کار خیری به مسجد می آید. همچون پاداش کسی است که یک حج کامل، به جای آورده باشد».
از این حدیث استفاده می شود که لازم نیست گفت وگوی علمی در مسجد انجام گیرد و حتما دانش های دینی باشد؛ هر دانش سودمندی را می توان در مسجد مورد بحث و بررسی قرار دارد.
سخن پایانی نویسنده با عالمان و اندیشمندان اسلامی و همه آنانی که به مسجد عشق می ورزند و به عظمت و شکوه بیش از بیش آن می اندیشند این است که:
اگر سالیان دراز در گفتار و نوشتار خود تأکید کنیم که مسجد در زمان پیامبر اعظمصلی الله علیه و اله چنین و چنان بود ولی عوامل گوناگونی را که باعث شده «مساجد» به صورت کنونی درآید، بازنشناسیم و در رفع آنها نکوشیم گامی شایسته در راه خدمت به مسجد و شکوه آن برنداشته ایم.
ص: 107
1 - اعراف: 29 .
2 - بحارالانوار: ج 82 ، ص 164 .
3 - حج: 40 .
4 - اقتباس با توضیحی از نگارنده از کتاب منتهی الامال: ج 1 ، پاورقی صفحه 323 .
5 - علق: 1 ، 4 و 5 .
6 - تاریخ آموزش در اسلام، احمد شبلی، ترجمه محمّد حسین ساکت، ص 41 .
7 - نحل: 44 .
8 - جمعه: 2 .
9 - مقدّمه، ابن خلدون، ترجمه محمّد.
10 - وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی: ج 3 ، ص 541 ، باب 55 از ابواب احکام المساجد، روایت 1 - 4 .
11 - همان مأخذ، ص 690 و نیز الحجّ فی الکتاب و السنّة، جعفر مرتضی عاملی، ج 1 ، ص 55 .
12 - به نقل از: الصحیح من سیدة النّبی الاعظم صلی الله علیه و آله، جعفر مرتضی عاملی، ج 2 ، ص 56 و السیدة الحلّبیه.
13 - وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی: ج 10 ، ص 276 ، باب 12، از ابواب المزاره روایت 2 .
14 - السیرة النبویّة، ابن هشام: ج 2 ، ص 139 .
15 - السیدة النبویّة، ابن هشام: ج 1، ص 270 .
16 - الطبقات الکبری، محمّد بن سعد واقدی: ج 3 ، ص 242 .
17 - الصحیح من سیره النّبی الاعظمصلی الله علیه و اله، جعفر مرتضی عاملی: ج 1 ، ص 259 .
18 - الفوفاء باحوال المصطفی، ابن الجوزی: چاپ مصر، 1386 ه- ق، دارالکتب الحدیثه، ج 1، ص 182، باب 14 و ص 15 2، باب 31 .
19 - السیدة النبویة، ابن هشام: ج2 ، ص 22 .
20 - الاحتجاج، احمد بن علیّ بن ابیطالب طبرسی: ج 1 ، ص 29 .
21 - همان مأخذ، ص 29 - 38 .
22 - السیدة، ابن هشام: ج 2 ، ص 32 .
23 - نظام الحکومة النبویّه، عبدالحّی الکّتانی: ج 1 ، ص 67 .
ص: 108
24 - همان منبع، ج 2 ، ص 232 .
25 - همان منبع، ج 2 ، ص 232 .
26 - همان مأخذ، ج 2 ، ص 236 .
27 - صحیح بخاری: ج 1، کتاب الصّلاة، باب 75 ، ش 96 .
28 - همان منبع، باب 78 ، ش 99 .
29 - نحل: 44 .
30 - احیاء العلوم الدّین، غزالی: ج 2 ، ص 398 و 399 .
31 - معالم القربة فی احکام الحسبة، ابن اخوة، باب 47 ، ص 266 .
32 - نحل: 125 .
33 - المعزرات فی غیریب القرآن، راغب اصفهانی، کتاب الواو، ص 527 .
34 - نقل از همان مأخذ.
35 - وسائل الشیعه: ج 4 ، ص 1239 ، باب 50 از ابواب الذکر، روایت 1 و 3 .
36 - نظام الحکومة النبویه، عبدالحیّ الکّتانی: ج 2 ، ص 236 .
37 - مغازی، محمد بن عمر واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص 415 .
38 - همان منبع، ص 92 - 95 .
39 - تاریخ المدینة المنوّره، ابن شبّه، ج 1 ، ص 63 .
40 - منیة المدید فی آداب المفید و المسفید، زین الدین بن علی عاملی (شهید ثانی)، تحقیق و تصیح: رضا مختاری، ص 106 .
ص: 109
ص: 110
بررسی جایگاه مساجد در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله /کریم کوخائی زاده(1)
در جامعه اسلامی مسجد در تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان حضور فعال دارد و نقش محوری ایفا می کند. پیامبر بزرگوار صلی الله علیه و آله، در نخستین فرصتی که در راه دعوت به اسلام به دست آورد به تأسیس مسجد پرداخت پس از احداث مسجد از آن به عنوان پایگاه و کانون نشر افکار، عقاید و اصول اسلامی استفاده نمود. حساسیت هایی که بعضی از دولت های اروپایی در برابر ساختن مسجد یا تشکیل اجتماعات اسلامی یا رعایت لباس اسلامی و امثال آن نشان می دهند یا در مردم برمی انگیزانند، ما را بر آن داشت تا در این نوشتار به بررسی جایگاه مساجد در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بپردازیم. آنچه از بررسی این نقش و جایگاه از متون تاریخی بدست می آید، جامعیت مسجد در همه زمینه های عبادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی، نظامی، قضایی و... می باشد؛ و محور همه آنها امامت و پیشوایی در مسجد است که به عنوان مهمترین مسئله در
ساختار و پیکره این مکان مقدس مطرح است که با توجه به اهمیت این موضوع خود پیامبر در زمان صدر اسلام عهده دار آن بودند. ایشان تأکید ویژه ای بر سادگی مسجد داشتند. پیامبر به عنوان استاد دانشگاه به تربیت دانشجویان علوم دینی، و به عنوان فرماندهی کل قوا
ص: 111
با مشاوره فرماندهان نظامی خود به تدبیر امور جنگ می پرداختند، و به عنوان ریاست سیاسی و فرهنگی مدینه با نمایندگان سایر ادیان به گفت وگو می پرداختند.
در جامعه اسلامی مسجد در تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان حضور فعال دارد و نقش محوری ایفا می کند. مسلمانان که برای انجام فرایض دینی هر روز به مسجد رفت وآمد می کنند ضمن ادای فریضه نماز با قرار گرفتن در این اجتماع، در خلال صحبت با یکدیگر از اخبار جامعه با خبر می شوند و در جریان مسائل روز قرار می گیرند. پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله، در نخستین فرصتی که در راه دعوت به اسلام به دست آورد به تأسیس مسجد پرداخت پس از احداث مسجد از آن به عنوان یک پایگاه بزرگ تبلیغی، در پرتو تعالیم آسمانی اسلام و از راه تدریس، وعظ، ارشاد و ایراد خطبه های نماز جمعه و دیگر سخنرانیها به نشر فرهنگ عظیم اسلامی پرداخت. هرچند ممکن است چنین تلقی شود که با وجود وسائل ارتباط جمعی پیشرفته امروزی، این نقش مساجد اهمیت قبلی خود را از دست داده است، ولی به دلیل پراکندگی مساجد در جوامع اسلامی و گسترش آنها در تمامی نقاط شهری و روستایی از یکسو، و از سوی دیگر حرمت و قداست خاصی که مسجد نزد مسلمانان دارد، سبب شده است تا مساجد نقش مهم و غیرقابل انکار خود را در این کارکرد ایفا کنند. از آنجا که امسال بنا به فرمایشات مقام معظم رهبری به سال پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نامگذاری شده است در این نوشتار بر آن شدیم که به بررسی فعالیت های مساجد در سیره نبوی صلی الله علیه و آله پرداخته و به برخی از سؤالاتی که در ذیل می آید در ضمن مباحث پاسخ تفصیلی بدهیم.
1 - نقش آموزشی و تبلیغی مساجد در سیره نبوی صلی الله علیه و آله چگونه بوده است؟
2 - نقش نظامی مساجد به عنوان محلی برای برنامه ریزی و سیاست گذاری های نظامی چگونه بوده است؟
3 - آیا در مسجد با پیروان سایر ادیان یا نمایندگان آنها با پیامبر صلی الله علیه و آله گفت وگویی انجام شده است؟
ص: 112
4 - مراسم اعتکاف در سیره نبوی چگونه برگزار می شده است؟
5 - شیوه برگزاری نماز جماعت در مساجد به وسیله پیامبر چگونه بوده است؟
و سؤالات دیگری که امید است در این نوشتار به آنها پاسخ داده شود.
ابعاد آموزشی مسجد پس از جنبه عبادی، بیش از هر جنبه دیگری برجسته و نمایان است. این نقش مسجد، توجه همه پژوهش گرانی را که درباره مسجد، سخن گفته، یا اثر علمی نگاشته اند، به خود جلب کرده است البته با بررسی عملکرد و سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله به این نتیجه نیز می توان دست یافت که ابعاد آموزشی کاملاً مورد توجه ایشان بوده است. نقش مسجد در فعالیت های آموزشی، پس از ورود پیامبر صلی الله علیه و آله و بنای مسجد آغاز شد بطوری که با بنای مسجدالنبی، در واقع نه تنها پرستشگاهی برای مسلمانان ساخته شد، که دانشگاهی فعال و سرشار از شور و نشاط علمی نیز پی ریزی شد. حال در زیر به مهم ترین مباحثی که می تواند در قالب عنوان بالا بگنجد می پردازیم.
علاوه بر جلسات سخنرانی پیامبر صلی الله علیه و آله که معمولاً پس از نماز جماعت برگزار می شد کلاس های آموزشی نیز در اوقات گوناگون از سوی آن حضرت در مسجد تشکیل می یافت. این کلاس ها اختصاص به جوانان و نوجوانان نداشت، بزرگسالان و پیرمردان نیز در چنین جلساتی شرکت می کردند.(1) در این جلسات، مسائل گوناگونی به مسلمانان آموزش داده می شد مباحث اعتقادی و آموزش مبانی ایمان به خداوند، در شمار اولین مسائل بود که به مسلمانان و بویژه آنان که تازه به آیین اسلام گرویده بودند، آموخته می شد. ابوذر می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان را قبل از آموزش قرآن به ما می آموخت.(2) پیامبر صلی الله علیه و آله در کنار آموزش مباحث دینی، مسلمانان را
ص: 113
به مسائل تاریخی آشنا می کرد. عبداللّه بن عمر گفته است: پیامبر شب ها، گاه تا دیر وقت پیرامون تاریخ بنی اسرائیل برای ما سخن می گفت.(1) استاد و مدرس کلاس هایی که در مسجد تشکیل می شد، تنها پیامبر اعظم نبود. علی علیه السلام نیز گاه به فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله بر منبر می رفت و در حالی که یک پله پایین تر از جای پیامبر صلی الله علیه و آله می نشست، برای مردم سخن می گفت.(2) گروه های مختلف با اساتید معین در گوشه و کنار مسجد کلاس های آموزشی برگزار می کردند و علوم و فنون مختلف آموزش داده می شد. عبداللّه بن رواحه در مسجد جلسات مربوط به توحید و معاد (مسائل اعتقادی) را اداره می کرد، او در غیاب پیامبر صلی الله علیه و آله نیز مسائل فقهی و اعتقادی را به مسلمانان آموزش می داد. گاه اتفاق می افتاد که پیامبر صلی الله علیه و آله خود در چنین جلساتی شرکت می کردند.
روزی پیامبر صلی الله علیه و آله در حلقه درسی که عبد اللّه بن رواحه در آن تدریس می کرد، حضور یافتند. با ورود پیامبر صلی الله علیه و آله چنین انتظار می رفت که ایشان سخنران مجلس باشند، ولی پیامبر فرمودند: بدانچه مشغول بودید ادامه دهید، من نیز برای آموزش و تعلیم مبعوث شده ام نظیر همین ماجرا در مورد معاذ بن جبل نیز نقل شده است.(3)
یکی دیگر از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله بنام عباده بن صامت، مأمور آموزش قرآن و نوشتن به اصحاب صفه بود.(4) اینان که بیشتر در مسجد به سر می بردند، بسیاری از اوقات خود را به آموزش و کارهای علمی اختصاص می دادند. آنان در شب ها نیز به آموزش قرآن می پرداختند. شواهد موجود نشان می دهد برگزاری جلسات فقهی و آموزشی احکام در مسجد، گرمی و رونق ویژه ای داشته است. ابوسعید خدری گفته است: اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله چون گرد می آمدند به سخن گفتن می پرداختند و گفتار آنان بیشتر پیرامون دانش فقه بود. گاهی هم پس از مباحث فقهی به کسی می گفتند تا سوره ای از قرآن را در میان جمع تلاوت کند.(5) این کلاس های
ص: 114
آموزشی، با مایه های اخلاقی و پرورشی نیز همراه بوده است.
انس بن مالک از رسول خدا صلی الله علیه و آله حدیثی این چنین نقل کرده است:
«نزد من، نشستن با گروهی که از آغاز صبح تا طلوع آفتاب خدای را به یاد می آورند، دوست داشتنی تر از آزاد کردن چهار بنده است».(1)
بنابراین با توجه به بیانات گذشته و شواهد که در کتب مختلف نقل شده می توان گفت شور و نشاط علمی خاصی در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله خصوصا در سیره نبوی صلی الله علیه و آله دیده می شود بطوری که از شواهد بدست می آید گاهی جلسات علمی از آغاز شب تا صبح به طول می انجامیده است و مشتاقان معارف اسلامی درباره علوم گوناگون به آموختن و فراگرفتن مشغول می شدند.
با بررسی مستندات تاریخی که وجود دارد می توان گفت جلساتی که مسلمانان بتوانند پرسش های علمی خود را با پیامبر در میان بگذارند نیز در مسجد تشکیل شده است. از ابن عباس نقل شده است: پیامبرصلی الله علیه و اله پس از به جای آوردن نماز صبح، تا طلوع آفتاب در جایگاه نماز خویش می نشستند.(2) گر چه از برخی روایات چنین برمی آید که آن حضرت در این اوقات به ذکر دعا می پرداختند.(3) ولی شواهدی نشان می دهد که بخشی از این فاصله زمانی به برگزاری جلسه های پرسش و پاسخ اختصاص می یافته است. در طبقات ابن سعد آمده است که پیامبر پس از به جای آوردن نماز صبح در کنار ستون توبه می نشست. پیش از نشستن آن حضرت، ضعیفان، بینوایان، تنگدستان، و میهمانان پیامبر صلی الله علیه و آله در آنجا جلسه ای بر پا می کردند، پیامبر صلی الله علیه و آله در جلسه آنان حضور می یافت، آیاتی را که شبانگاه بر وی نازل شده بود، بر آنها تلاوت می نمود و تا طلوع آفتاب با آنان به بحث و گفت وگو می پرداخت.(4) ابوموسی نیز گفته است: چون پیامبر صلی الله علیه و آله نماز صبح را به جای می آورد، گرد او جمع می شدیم، برخی درباره تفسیر
ص: 115
آیه های قرآن از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال می کردند، گروهی پرسش هایی را پیرامون احکام و واجبات دینی در میان می گذاشتند و عده ای نیز تعبیر خواب را از آن حضرت می پرسیدند.(1) پیامبر با کسانی که به منظور پرسش و یاد گرفتن به حضورشان می آمدند، با گشاده رویی کامل برخورد می کرد و همراه با بیان پاداش و فضیلت دانش آموختن، آنان را تشویق می نمودند. سفیان بن غسان گفته است: روزی در مسجد به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله مشرف شدیم. گفتم ای رسول خدا من به قصد فراگرفتن دانش به حضور شما آمده ام. پیامبرصلی الله علیه و اله در جوابم فرمودند:
«آفرین بر جوینده دانش، فرشتگان الهی از آن رو که دانش را دوست می دارند، با بال های خود دانش پژوهان را در برمی گیرند، و شمار زیادی از آنها گرداگرد جویندگان علم حلقه می زنند، آن گونه که در اثر کثرت جمعیت به آسمان می رسند».(2)
اهمیت و نقش حساس مساجد دوره پیامبر خصوصا مسجدالحرام، هرگز از نگاه پیامبر پوشیده نبود. وقتی آن حضرت مساجد کوچک در نقاط دور دست را مورد توجه قرار می داد و به بنای مساجد برای قبایل مختلف فرمان می داد و کسانی را به امام جماعت آنان می گمارد، مسجدالحرام با آن همه اهمیت چگونه می توانست از نگاه پیامبر دور باشد؟ در حقیقت، چیرگی مشرکان قریش بر کعبه و مسجدالحرام، اجازه نمی داد آن حضرت در پی ریزی فعالیت های فرهنگی در مسجدالحرام، دست به اقدامی اساسی بزند. ولی پس از فتح مکه و آنگاه که اداره سیاسی شهر مکه و کعبه و مسجدالحرام در اختیار پیامبرصلی الله علیه و اله قرار گرفت، آن حضرت بی درنگ در مورد شروع فعالیت های فرهنگی در این مرکز مقدس اقدام نمود. عتاب بن اسید به استانداری منصوب شد و معاذ بن جبل و ابوموسی اشعری هم مأموریت یافتند تا به مردم مکه، قرآن، فقه و مسائل دینی را آموزش دهند. پیامبر صلی الله علیه و آله در هنگام نصب عتاب به سمت استانداری
ص: 116
مکه و امام جماعت مسجد الحرام، بر ضرورت کارهای فرهنگی و آموزشی تأکید فرمود، آن حضرت عتاب را فرمان داد تا چهار نوع معامله ناروا را که در جامعه آن روز رایج بود به مردم بیاموزد و مردم را از انجام چنین معاملاتی بازدارد.(1) این امر به روشنی گویای این مطلب است که پیامبر تا چه میزان نسبت به کارهای فرهنگی در جامعه و مسجد اهتمام داشته اند شواهدی نشان می دهد، حتی آنان که برای جمع آوری زکات به مناطق گوناگون اعزام می شدند نیز، به پاداشتن نماز و آموزش قرآن و مسائل دینی به مردم را وظیفه خویش می دانستند. پیامبر به پیشنهاد بنی مصطلق، عباد بن بشر را برای جمع آوری زکات بسوی این قبیله فرستاد. آنان درباره کارهایی که عباد انجام داد گفته اند! او برای ما قرآن می خواند و شرایع اسلام را به ما می آموخت. ما او را در میان خانه های خود فرود آوردیم، نه حقی از کسی ضایع کرد و نه از حق، فراتر رفت. چون پیامبر به او دستور فرموده بود، ده روز پیش ما ماند و سپس خوشحال و راضی به حضور رسول خدا برگشت.(2) مسجد نباید فقط نمازخانه باشد اگر دانشجویان احساس کنند که در امور درسی، اخلاقی و مالی مسجد به آنان کمک می کند، یا اصناف بدانند مسجد علاوه بر راهنمایی های فقهی و اخلاقی، در بحران های کسبی و مشکلات اقتصادی از آنان حمایت می کند، سوق المسلمین که یکی از آثار اخوت اسلامی است به وجود می آید. مسجد جهت تحقق آرمان های فرهنگی خود باید بخش هایی همچون: مدرسه، درمان، صندوق قرض الحسنه داشته باشد، تا بتواند به مردم کمک کند و گرفتاری هایشان را برطرف کند. امام مسجد هم باید همچون پدری دلسوز در میان جامعه، معروف و زبانزد باشد. مسجد پیامبر این گونه بود. آن حضرت توانستند اختلافات مردم را برطرف سازند، بین قبایل وحدت ایجاد کنند، مهاجر و انصار، اوس و خزرج را به هم نزدیک گردانند، درگیری های یکصد ساله آنان را به دوستی تبدیل کنند، ارتباطات خانوادگی و دوستی را به شکل بسیار پسندیده ای برقرار نمایند، زمینه های کینه و عداوت را بخشکانند، روح تعاون و همکاری را براساس علقه و ارتباط دینی بین مسلمانان بوجود آورند، روشن است که همراهی، تبلیغ و ترویج مبانی دینی با کارهایی که به گونه ای اداره امور حکومت اسلامی بشمار می رود، می تواند سازندگی و تأثیری به سزا را در پی داشته باشد.
ص: 117
پیامبر اکرم برای آموزش و تعلیم مسلمانان اهمیت بسیار زیادی قائل بودند و از هرگونه امکاناتی برای با سواد کردن ایشان استفاده می فرمودند. رسول خدا نخستین کسی بود که مسلمانان را به فراگیری دانش و کسب آگاهی فرا خواند و در پرتو تعالیم وحی شخصا به تعلیم و تربیت ایشان پرداخت. در سایه تلاش و کوشش پیگیری که آن حضرت در نشر و گسترش علوم و معارف اسلامی مصروف داشت، دانش آموختگان برجسته ای در مکتب تربیتی وی پرورش یافتند که از پایه گذاران دانش های اسلامی در عصر رسول اکرم صلی الله علیه و آله به کار تدریس و بحث و بررسی درباره مسائل دینی پرداختند. از این میان گروهی در مدینه عهده دار این وظیفه شدند و گروهی دیگر به تبلیغ و بیان احکام اسلامی در دیگر بلاد اسلامی پرداختند. همانطوری که گفته شد پیامبر اکرم برای آموزش مسلمانان اهمیت بسیار قائل بودند و از هرگونه امکاناتی برای با سواد کردن ایشان استفاده می فرمودند. برای مثال: به زید بن ثابت که پس از جنگ بدر، به وسیله یکی از اسیران خواندن و نوشتن آموخته بود، دستور دادند که خط عبری را نیز بیاموز.(1) بدین شیوه، شمار یاران با سواد پیامبر رو به فزونی گذاشت، به حدی که تعداد کاتبان و نویسندگان حضرت را تا 42 نفر نوشته اند.(2) نهضت سوادآموزی در مدینه به قدری گسترش یافت که محلی به نام «دارالقراء» را بدین امر اختصاص دادند. آورده اند که عبداللّه بن مکتوم پس از بازگشت از جنگ بدر به مدینه به همراهی مصعب عمیر در دارالقراء منزل کرد.(3) بعد از این همه تأکید و اهمیت پیامبر اکرم به سواد آموزی و تعلیم اساتید و گسترش دامنه حکومت اسلامی پیامبر شروع به اعزام اساتیدی به مناطق مختلف نمودند. چنانکه آن حضرت پیش از هجرت به مدینه مصعب بن عمیر و عبد اللّه بن مکتوم را به منظور تعلیم قرآن و مسائل دینی به نومسلمانان این شهر بسوی مدینه فرستاد. پس از هجرت نبوی، با گسترش قلمرو دولت اسلامی و راه یافتن اسلام در بیشتر نقاط جزیزه العرب، نیاز مردم مسلمان آن نقاط به معلمان قرآن و دانشمندان علوم دینی افزایش یافت. رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای هریک از این بلاد، فردی از صحابه یا گروهی از ایشان را جهت آموزش آداب و شرایعه اسلامی منصوب کرد. این افراد گاه به عنوان معلمان مسائل دینی
ص: 118
به آن دیار اعزام می شدند و تنها همین وظیفه را برعهده داشتند چنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از فتح مکه، معاذ بن جبل و ابوموسی اشعری را به عنوان معلمان قرآن و احکام اسلامی در این شهر منصوب کرد و گاه به عنوان عاملان پیامبر در اداره امور سیاسی و اجتماعی این بلاد، رسالت آموزش و وظیفه آموزش نامسلمانان را نیز برعهده می گرفتند چنان که عتاب بن اسید که از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله حاکم مکه بود این وظیفه را نیز بر عهده داشت.(1) رسول اکرم صلی الله علیه و آله علاوه برآن که عملاً مسجد را جایگاه آموزش معارف اسلامی و پایگاه امور فرهنگی قرار داده بودند، در سخنان فراوانی نیز براین نقش مسجد، تأکید نموده اند، بطوری که در سفارش های خود به ابوذر می فرمایند:
«... ای ابوذر، هرگونه توقفی در مسجد، لغو و بیهوده است مگر برای سه دسته: کسی که پس از نماز به تلاوت قرآن می پردازد، آنکه سرگرم ذکر و یاد خداست و کسی که به مباحث علمی اشتغال داشته است».(2)
از اطلاق جمله «مباحث علمی» چنین برمی آید که لازم نیست علومی که در مسجد مورد بحث و گفت وگو قرار می گیرد، حتما دانش های دینی باشد، بلکه هر دانش سودمندی چنان که یاد دادن و آموختن آن، از نظر شرعی با اشکالی روبرو نباشد، می تواند در مسجد مورد بحث و بررسی قرار گیرد. شهید ثانی در کتاب گرانقدر منیه المرید حدیث ذیل را نقل نموده است:
«روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به مسجد وارد شدند. در مجلس، دو مجلس جداگانه برپا بود، گروهی در حال یاد دادن و فراگرفتن دانش بودند. جمعی نیز به دعا و راز و نیاز با خداوند مشغول بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر دو گروه به سوی نیکی، گام برمی دارند. دسته ای، خدا را می خوانند و گروهی نیز آموزش می بینند و نادانان را تعلیم می دهند، ولی این گروه کار برتری را انجام می دهند. من نیز به منظور آموزش دادن مردم مبعوث شده ام. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله خود در میان گروهی که سرگرم آموزش بودند، نشست.».(3)
ص: 119
پیامبر اسلام در طول حکومت یازده ساله خویش درگیر جنگ های بسیاری شدند. این جنگ ها با حمله دشمنان اسلام و به قصد براندازی این دین و رسول آن پیش می آمد. شمار جنگ هایی که خود پیامبر در آن شرکت کردند، 26 یا 27 غزوه و تعداد دفعاتی که حضرت برای جلوگیری از هجوم دشمنان اسلام سپاهی گسیل فرمودند از 36 تا 66 سریه گزارش کرده اند.(1) این حمله ها به نقلی چند ماه پس از هجرت پیامبر به مدینه و به نقلی از سال دوم هجرت آغاز شد. اگر فرض کنیم تعداد این جنگ ها 26 غزوه و 36 سریه باشد - یعنی کمترین مواردی که تاریخ نویسان گزارش کرده اند - مجموع آنها 62 نبرد می شود. بنابراین رسول اکرم و مسلمانان به طور متوسط، هر دو ماه یک بار، به یک جنگ یا هر سال به شش جنگ کشانده می شدند؛ جنگ هایی که در بسیاری از آنها موجودیت و سرنوشت دین اسلام و پیامبر آن در معرض خطر قرار می گرفت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همه این غزوه ها و سریه ها را که بعد از هجرت اتفاق افتاد، در مسجد هدایت کردند. تشکیلات نظامی پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد مستقر بود. بدیهی است، اداره امور جنگ به برنامه ریزی و تشکیلات ویژه ای نیاز داشت که به گواه تاریخ، فقط در مسجد انجام می شد؛ بنابراین ستاد ارتش اسلام و مرکز فرماندهی کل قوا در مسجد حضور داشتند. همان طوری که از متون تاریخی به دست می آید از سال دوم هجرت اولین سریه ها و غزوه های پیامبر صلی الله علیه و آله شکل گرفت.(2) لذا پیامبر جهت حفظ دین اسلام و آحاد ملت مسلمان اقدام به تشکیل شورای نظامی در مسجد نمودند و قبل از هر جنگی در مسجد با مشاوران نظامی خود مشورت می نمودند و چگونگی رویارویی با دشمن را مورد بررسی قرار می دادند. که می توان مهمترین نمونه آن را مشورت پیامبر قبل از جنگ احد با مشاوران نظامی خود و قبل از جنگ خندق نام برد، که در اولی تصمیم بر جنگ در خارج از شهر شد و در دومی تصمیم به جنگ در داخل شهر و کندن خندق در اطراف مدینه النبی بود.(3) علاوه براین که برنامه ریزی و سیاست گذاری
ص: 120
نظامی بوسیله فرمانده کل قوا در مسجد انجام می شد پیامبر صلی الله علیه و آله تمام غنائمی که در جنگ های مختلف به مدینه سرازیر می شدند را جمع کرده و در طول روز در بین جنگجویان و مستحقین آن تقسیم می کردند. با توجه به منابع تاریخی تشکیلات بیت المال، یعنی تشکیلات مالی بخش عمومی، متمرکز در مسجدالنبی بود.(1) هرگاه پیامبر در یکی از غزوه ها یا سریه ها بر یکی از مناطق جزیره العرب سیطره پیدا می کرد مأمورانی را بعنوان نماینده حکومتی، قضایی، ارشادی و فرهنگی در آن مناطق تعیین می نمودند که این افراد از حکومت مرکزی فرمان می بردند و رسالتی را که پیامبرصلی الله علیه و اله برعهده آنها نهاده بود انجام می دادند.(2) (یعنی علاوه بر حکومت و فیصله دادن دعاوی حقوقی و کیفری و امور فرهنگی و ارشادی، جمع آوری زکات و خمس و خراج را نیز برعهده داشتند که بعد از جمع آوری آن را به بیت المال واقع در مسجدالنبی می فرستادند و پیامبرصلی الله علیه و اله آن را در بین مستحقین تقسیم می کردند).
در کتاب های حدیثی در باب جهاد، بابی بعنوان «دعاء العدو» آمده و ضمن آن در این باره مطالبی از سیره رسول خداصلی الله علیه و اله نقل شده است.(3) که پیامبرصلی الله علیه و اله می فرمود:
«لا تقاتلوهم حتی تحتجوا علیهم بان تدعوهم الی شهاده ان لا اله الا اللّه و ان محمدا رسول اللّه و الا قرار با جاء من عنداللّه».(4)
یعنی پیش از آنکه به فکر جنگ با آنان باشید، از در گفت وگوی برهانی، نسبت به معتقدات دینی، با آنان درآیید. پیامبرصلی الله علیه و اله و نمایندگان ایشان بنابه توصیه مؤکد ایشان هرگز،
پیش از برخودهایی با اقوام و مأیوس شدن از نتیجه مثبت آن، با گروهی به جنگ نمی پرداختند. و زمانی که گروهی اسیر به نزد آن بزرگوار آوردند، ایشان، از مسلمانان سؤال فرمود: آیا اسلام را
ص: 121
قبلاً به آنان معرفی و عرضه کرده بودید؟ گفتند: نه. حضرت فرمود: پس آنان را به همان محل امتشان بفرستید. و آن گاه این آیه را تلاوت فرمود:
«ای پیامبر! ما تو را فرستادیم تا شاهد و مژده دهنده و بیم دهنده باشی و مردم را به دستور خداوند به سوی او بخوانی و چراغی تابناک باشی».(1)
گفت وگوی علمی و فرهنگی زیادی میان آن حضرت با هیئت های اعزامی، که از سوی قبایل گوناگون به مدینه می آمدند صورت می گرفت.
جایگاه این گفت وگوها جایی جز مسجد نبود. گرچه برای سکونت و استراحت این هیئت ها، خانه ای نیز در نظر گرفته شده بود.(2) پاره ای از آنها نیز با توجه به صلاحدید پیامبرصلی الله علیه و اله در خانه های انصار جا داده می شدند.(3) برای برخی از آنها - همچون هیئت نمایندگی ثقیف - به دلیل طولانی بودن اقامت آنان در مدینه، خیمه ای در مسجد برپا می شد.(4) پیامبرصلی الله علیه و اله در کنار یکی از ستونهای مسجد که امروز نیز بنام «اسطوانه الوفود» (ستون هیئت ها) شناخته می شود، این گونه هیئت ها را به حضور می پذیرفتند و با آنان به مذاکرات دینی و اجتماعی می پرداختند. گرچه این از جنبه های سیاسی نیز برخوردار بود، ولی از آن رو که این هیئت ها معمولاً به منظور گرویدن به اسلام به مدینه می آمدند بحث و گفت وگو پیرامون معارف اسلامی، بخش های مهمی از این مذاکرات را به خود اختصاص می داد. برخی از این هیئت ها در حضور پیامبرصلی الله علیه و اله و در خانه به فخرفروشی و خودستایی می پرداختند، گفت وگوهای طولانی و سخنان برخلاف ادب به زبان می آوردند و گاه درخواست اجرای مسابقات هنری و ادبی با پیامبرصلی الله علیه و اله و یاران آن حضرت می کردند. پیامبر با حوصله و بردباری کامل به سخنان آنان گوش فرا می دادند. ذکر آنچه که در کتاب های سیره پیرامون مذاکرات هیئت نمایندگی (بنی تمیم) بیان شده می تواند فضای حاکم یکی از این گفت وگوها را ترسیم نماید.
واقدی در مغازی در این باره آورده است که: ده نفر از روساء و برگزیدگان بنی تمیم
ص: 122
به مدینه آمدند آنها در صحن مسجد نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و عطارد بن حاجب تمیمی را پیش آوردند که خطابه بخواند. او خطبه ای ایراد کرد، پیامبرصلی الله علیه و اله به ثابت بن قیس فرمود: برخیز و خطبه ایشان را پاسخ گوید. ثابت برخاست و با عدم آمادگی قبلی خطبه ای خواند، چون ثابت بن قیس نشست، آنها گفتند: ای رسول خدا اجازه فرمای تا شاعرمان شعری بخواند. چون اجازه فرمود، زبرقان بن بدر را بلند کردند و او ابیاتی را سرود. پیامبر به حسان بن ثابت فرمود: پاسخ شان بده و او برخاست و اشعاری سرود. پیامبرصلی الله علیه و اله و مسلمانان از خطبه ثابت و شعر حسان در آن روز خوشحال بودند. نمایندگانی که آمده بودند، با یکدیگر خلوت کردند. یکی از ایشان گفت به خدا قسم، بدانید که این مرد از طرف خدا تأیید می شود و کارهایشان رو به راه می گردد؛ خطیب او از خطیب ما فصیح تر و شاعرش از شاعر ما بهتر و خودشان به مراتب از ما خردمندترند.(1) پس از او هیئت بنی تمیم مسلمان شدند و از دیگر هیئت هایی که مذاکرات علمی و فرهنگی مفصلی میان آنها با پیامبرصلی الله علیه و اله صورت گرفت. هیئت نمایندگی ثقیف بوده است.(2) پیامبر اسلامصلی الله علیه و اله در حدیث مفصلی که آمده است با راهبی بنام (شمعون بن لاوی بن یهودا) به بحث و گفت وگو پرداخته است.(3) روایتی است از امام صادق علیه السلام (4) به نقل از پدرش، امیرالمؤمنین علیه السلام که فرمود: نمایندگان پنج دین در مجلسی گرد آمدند و با پیامبرصلی الله علیه و الهبه مباحثه و گفت وگوی دینی پرداختند: یهودی، نصاری، دهریه، ثنویه و مشرکان عرب. در این جلسه براساس تفاهم پیشین همگی توافق کردند که حقیقت را پس از اثبات بوسیله برهان و دلیل بپذیرند. ابن اسحاق از مناظره جماعتی از
یهود مدینه (خیبر) به پیامبرصلی الله علیه و اله خبر می دهد. همچنین از گفت وگو با نصاری نجران که در نهایت به مباهله منجر شد و نصاری از آن واهمه کردند و مطیع گردیدند.(5) با توجه به این متون و متون تاریخی دیگر می توان نتیجه گرفت که همه یا اکثر این گفت وگوها در مسجد پیامبر صورت گرفته است. بطوری که مسلمانان به پیامبرصلی الله علیه و اله می گفتند: ای رسول خدا، آیا ایشان که مشرکند،
ص: 123
می توانند وارد مسجد شوند؟ پیامبرصلی الله علیه و اله می گفتند: زمین پاک است و چیزی آن را نجس نمی کند.(1)
پیامبرصلی الله علیه و اله الگوی مسلمانان می باشد و کردار و گفتار ایشان، برای پیروانش حجت است. راز و نیاز با پروردگار و چگونگی این ارتباط می تواند سهم بسزای در راهبرد امت به جهت مطلوب باشد. حال باید دید این بزرگوار با مسئله اعتکاف و خلوت با خداوند متعال چگونه برخورد کرده است؛ به تعبیر دیگر جایگاه اعتکاف در سیره ایشان چگونه بوده است؟
آن حضرت حتی قبل از رسالت هم مدتی را در غار حرا که در جبل النور - یکی از کوه های مکه - واقع بود، به عبادت به سر می برد. علی علیه السلام در این باره می فرماید:
«ولقد کان یجاور فی کل سنه بحراء (حراء) فأراه و لایراه غیری».
«پیامبرصلی الله علیه و اله در هر سال مدتی را در غار حرا می گذراند. پس تنها من او را مشاهده می کردم و کسی جز من او را نمی دید».(2)
بعد از رسالت هم آن حضرت به اعتکاف اهمیت می دادند. در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:
«رسول خدا در ده روز آخر ماه رمضان در مسجد معتکف می شدند و برای آن حضرت خیمه ای معین برپا می کردند و ایشان در این ده روز بستر خویش را برمی چیدند و به اعتکاف مشغول بودند».(3)
در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام می خوانیم:
«جنگ بدر در ماه مبارک رمضان اتفاق افتاد و آن حضرت فرصت اعتکاف پیدا نکردند؛ از این رو سال بعد بیست روز معتکف شدند، ده روز برای همان سال و ده روز برای سال قبل که اعتکاف ایشان فوت شده بود».(4)
ص: 124
حتی در تاریخ نقل شده است که آن حضرت محل اعتکافش نزدیک یکی از ستون ها به نام «اسطوانه السریر» (ستون تخت) بوده است که هنوز هم معین است. در کنار این ستون، تختی برای استراحت پیامبرصلی الله علیه و الهقرار می دادند.(1) اعتکاف تأثیر بسزایی در ریشه کن کردن گناهان دارد بطوری که پیامبر در آثار اعتکاف می فرمایند:
«هرکس برای خدا و با ایمان کامل معتکف شود، گناهان گذشته او بخشیده می شود».(2)
و در جایی دیگر می فرماید:
«کسی که روزی را برای رضایت خداوند متعال معتکف شود، ذات حق بین او و امتش سه خندق ایجاد می کند».(3)
پس می توان از سیره و گفتار پیامبرصلی الله علیه و اله به اهمیت اعتکاف پی برد و آن را عملی برای تربیت نفس و پرورش روح دانست.
با ورود پیامبرصلی الله علیه و اله به شهر مدینه و استقبال جانانه مردم تازه مسلمان شده از ایشان، شور و هیجان شهر را فراگرفت، جانی تازه در کالبد مردم دمیده شد و زندگی مسلمانان حیاتی دیگر پیدا کرد. شادی و شوق بسیاری، در چشم ها دیده می شد. خانه هایی که ماه ها با ذکر اوصاف عالی پیامبرصلی الله علیه و اله روشن شده بود، اینک حضور آن بزرگوار آن را کمال می بخشید. مردم مدینه که از نزدیک سیمای ملکوتی و دوست داشتنی رسول اللّه صلی الله علیه و اله را می دیدند، گویا حقیقت اسلام و ایمان را مشاهده می کردند و از زیارت آن حضرت توشه برمی گرفتند. حلاوت کلام، زیبایی سیما و دلنشینی اخلاق و سیره نبوی، همه را شیفته کرده بود. یاران پیامبرصلی الله علیه و اله هر روز افزون تر می شدند. محلی که در آن نماز می خواندند، آکنده از جمعیت می شد. آنجا، انباری
ص: 125
متعلق به دو یتیم، سهل و سهیل، از طایفه خزرج بود، که تحت تربیت اسعد بن زراره بودند. پیامبرصلی الله علیه و اله به اسعد فرمودند: که این محل را برای مسجد خریداری کند. دو یتیم محل را به پیامبرصلی الله علیه و اله هدیه کردند، ولی ایشان نپذیرفتند و فرمودند: که باید پول آن را بگیرند.
سرانجام به ده دینار خریده شد.(1) مسلمانان مشغول خشت زدن شدند تا مصالح بنای مسجد فراهم شود. به دستور پیامبر، ابتدا زمین مسجد را کندند و از کوه سنگ آوردند. پیامبر در محل سنگ ها خود به مسلمانان کمک می کرد. وقتی اسید بن حضیر دید که حضرت خود سنگ ها را برای مسجد از کوه می آوردند، پیش رفت و عرض کرد: یا رسول اللّه! اجازه دهید من عوض شما آنها را ببرم. حضرت فرمودند: خیر، تو خود برو و سنگ دیگری را حمل کن. مردم با علاقه زیاد، سنگ ها را بردند تا حفره انباشته و زمین مسطح شد. آنگاه دیوار مسجد را ساختند. در آغاز که جمعیت مسلمانان کم بود، مسجدالنبی با دیواری به قطر یک خشت - و به تعبیر امروزی «یک آجر» - ساخته شده بود. بعدها که مسلمانان بیشتر شدند، دیوارهای جدید در محیطی وسیع تر با یک آجرونیم ساخته شد. پس از آن دیوار مسجد که قهرا مساحت بیشتری را در برمی گرفت، «دو آجره» شد. بلندی دیوارها به قد و قامت انسان بود، و انتهای مسجد به اندازه صد ذراع بود.(2) مسجد پیامبر پس از دیوارکشی اولیه، پر رفت و آمدترین مرکز شهر شد. کثرت رفت و آمد و حضور مردم در آن، نیازهای جدیدی را در پی داشت. گرمای هوا در مدینه و شدت آن، باعث شد که اصحاب از حضرت صلی الله علیه و اله درخواست کردند که اگر اجازه دهند، سایبانی در مسجد بزنند. پس از کسب اجازه، ستون های چوبی را در جلوی مسجد و سپس تا نزدیکی صحن برافراشتند. آنگاه، با شاخه درخت خرما سایبان زدند تا در پناه آن، از شدت گرما برهند و در آنجا به نماز و شنیدن سخنان رسول خداصلی الله علیه و اله بپردازند. پس از مدتی که براین منوال گذشت گاه باران از سایبان به زیر می آمد و موجب اشکالاتی می شد، دوباره پیشنهاد شد که سایبان تبدیل به سقف شود. پاسخ پیامبرصلی الله علیه و اله برخلاف سابق بود. آن حضرتصلی الله علیه و اله با این پیشنهاد موافقت نکردند. توجه به این نکته، درس آموز است که ارتباط امام و مأموم چگونه باید باشد، مساجد تا چه اندازه از نظر ساختمان و رفاه نمازگزاران باید مورد توجه قرار گیرد،
ص: 126
و امام در چه مواردی باید نظر مردم را بپذیرد؟ آیا باید امام بطور مطلق تسلیم حرف مردم باشد، یا لازم است مصالح و مفاسد را در نظر گیرد؟ احترام به آرای مردم، یک رکن روابط اسلامی است، ولی این احترام نباید اصول دیگر را مورد سؤال قرار دهد، زیرا ممکن است همه خواهش های مردم، مطابق با مصالح واقعی آنان نباشند. تشخیص این مصلحت، با شخص رسول اللّه صلی الله علیه و اله است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
«عریش کعریش موسی الامر عجل من ذلک».
«سقفی مانند سقف خانه موسی علیه السلام (دیگر به سقف نمی رسد) زمان کوتاه تر از آنست».(1)
بنابراین پیامبرصلی الله علیه و اله بر سادگی و پویایی مسجد، اصرار می ورزیدند، بطوری که حاضر نبودند که سایه بان مسجد به سقف تبدیل شود. درخصوص برگزاری نماز جماعت در سیره نبوی باید گفته شود که مسجد پیامبرصلی الله علیه و اله در مدینه نخستین کانونی بود که از بدو تأسیس به منزله مرکز اصلی تمام فعالیت های عبادی مسلمانان، مورد استفاده قرار گرفت. یکی از این فعالیت ها برپایی آیین های جماعت در این مسجد بود. مسلمانان به سبب تعالیم قرآن مجید و رهنمودهای پیامبرصلی الله علیه و الهنسبت به حضور در مسجد و شرکت جستن در نماز جماعت اشتیاق خاصی از خود نشان می دادند. آنان در هر شبانه روز، پنج بار از دو رو نزدیک بدین مسجد می شتافتند و با تشکیل صفوفی منظم به ادای فرایض دینی به امامت رسول خداصلی الله علیه و اله می پرداختند. از آنجا که این آیین دسته جمعی در تحکیم روابط، میان مسلمانان و تحقق وحدت در جامعه اسلامی نقش بسزایی داشت، پیامبرصلی الله علیه و اله به هیچ یک از مسلمانان اجازه نمی داد بدون عذری از حضور در این فریضه الهی سرباز زنند، چنانکه در روایت اسلامی آمده است چون حضرت کسانی را که از شرکت امتناع می کردند به شدت تهدید کرد و خطاب به ایشان فرمود:
«لتحضرن المسجد او لا حرقن علیکم منازلکم».
«باید در مسجد حضور یابید و گرنه خانه های تان را با شما به آتش می کشم».
ص: 127
چون این خبر در مدینه انتشار یافت مرد نابینایی به نزد پیامبر آمد و عرض کرد: یا رسول اللّه من مرد نابینایی هستم، و چه بسا صدای اذان را می شنوم، اما کسی را نمی یابم که مرا برای نماز خواندن با شما به مسجد بیاورد پیامبرصلی الله علیه و اله فرمود:
«طنابی از منزلت به مسجد ببند و بدین وسیله در جماعت مسلمانان شرکت کن».(1)
از این روایت چنین برمی آید که در عصر رسول اللّه تمامی مسلمانان حتی افراد ناتوان در نماز جماعت شرکت می کردند، و به این ترتیب مساجد آن روزگار بویژه مسجد پیامبر از جهت برگزاری آیین های جماعت بسیار فعال بوده است. با توجه به روایاتی که از پیامبر نقل شده است پیامبرصلی الله علیه و اله سعی می کرده است که نماز جماعت ایشان طول نکشد که باعث ملال و خستگی افراد نمازگزار شود و حتی از امامان جماعتی که این کار را کرده اند هم به شدت اعتراض کرده است. در کتاب معالم القریه از نجاری نقل شده که ابومسعود گفته است: مردی به رسول خدا صلی الله علیه و اله گفت:
من به خاطر ضعف و ناتوانی، از حضور در نماز فلان کس خودداری می کنم، زیرا او نماز را طولانی برگزار می کند. پیامبرصلی الله علیه و اله در این باره برای مردم سخنرانی کرد. من هرگز پیامبرصلی الله علیه و اله را در سخنرانی این چنین خشمگین ندیده بودم. آن حضرت خطاب به حاضران فرمود:
«برخی از شما، مردم را گریزان می سازید، کسی که امامت گروهی را برعهده دارد، بایستی از طولانی کردن نماز پرهیز کند. چه، در نماز جماعت افراد ناتوان، بزرگسال و نیز کسانی که کار و مشغله دارند، یافت می شوند».(2)
با توجه به مطالبی که در بالا آمد می توان به این نتیجه رسید که مسجد در عصر پیامبر و در سیره نبوی بعنوان یک نهاد چند نقشی - علاوه بر اینکه مرکز عبادت و اعتکاف بود -
مرکز جهاد علمی و دانشگاهی بشمار می رفت زیرا که بسیاری از دانشجویان این دوره در مسجد
ص: 128
پیامبر و در محضر ایشان درس می گرفتند و فارغ التحصیل می شدند و پیامبر آنها را بعنوان معلمان دینی در مناطق تصرف شده یا تازه به اسلام گرویده اعزام می کردند، و نیز مقر فرماندهی کل قوا بود چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله تمام 62 غزوه و سریه خود را با مشاورت فرماندهان نظامی خود از اینجا آغاز می کردند و تمام برنامه ها و نقشه های نظامی در مسجد ریخته می شد و مسلمانان را پیامبر برای جهاد با کفار از این محل مقدس بسیج می کردند. پیامبرصلی الله علیه و اله در مسجد بود که ادیان مختلف را به صورت فردی یا گروهی (وفود) به حضور می پذیرفتند و با دلیل و برهان دین خود را به آنها عرضه می داشت. همانطوری که از متن برمی آید و نتیجه می گیریم نماز جماعت در سیره نبوی بسیار به آن اهمیت داده شده است و سعی پیامبر بر برگزاری آن باید طوری عمل شود که باعث ملال و خستگی مؤمنین نشود. البته می توان بطور کلی در نتیجه گیری این مقاله عرضه داشت که مسجد در عصر پیامبرصلی الله علیه و اله مرکز عبادت و جایگاه دانش، مرکز جهاد تبلیغاتی و نهضت، مقر دادرسی و قضاوت، قرارگاه سیاسی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی دولت و کانون تعاون اجتماعی بشمار می آمده است.
بررسی تاریخ اسلام نشان می دهد که مسجد به عنوان مرکزی برای انجام فعالیت های مختلف اعم از عبادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیره دارای نقش کاملاً مؤثری در پیشبرد اهداف دین مبین اسلام بوده است. به عبارت دیگر اگر چه در فرهنگ دینی، نام «مسجد» یادآور بندگی و کرنش در پیشگاه خداوند متعال بوده و در لغت به معنای جایگاه سجده تعریف گردیده است و براین اساس در قرآن کریم بر جنبه های عبادی مسجد بیش از هر بعد دیگری تکیه شده است. اما پس از هجرت پیامبر عظیم الشأن اسلام به مدینه، مسجد به عنوان فعال ترین پایگاهی که قادر تأثیرگذاری ژرف بر فضای جامعه در ابعاد مختلف بود، انتخاب و عمده فعالیت ها در حول محور آن شکل گرفت. برای تأیید این موضوع در زمان حاضر نیز می توان به بررسی شکل گیری انقلاب اسلامی و نقش مساجد در این تحول عمیق پرداخت، علاوه بر آن که در طی سال های دفاع مقدس نیز مساجد دارای نقش ویژه ای در جذب و اعزام رزمندگان، پشتیبانی
ص: 129
جبهه ها، پخش اخبار درست در محله، کانون کمک به خانواده هایی که به دلایل ناشی از وجود جنگ نیاز به پشتیبانی داشتند، بالا بردن روحیه افراد جامعه و موارد متعدد دیگر بوده اند لذا مسجد در تمام طول تاریخ اسلام کانونی جهت بسط ارزش های اسلامی و مقابله با ضد ارزش ها بوده است.
در بیانی دیگر اگرچه مسجد در نقش اول خود مکانی برای پرستش معبود یگانه و برپایی نماز جماعت به عنوان اولی ترین نوع عبادت در نظر گرفته می شود، ولی این نقش در واقع چون
تنه ای است که با رویش خود منجر به جوانه زدن شاخه های متعددی شده که از هر کدام میوه های مختلفی برای جامعه اسلامی به ارمغان آورده خواهد شد. در جامعه فعلی ایران به دلایل مختلف، جامعه اسلامی از بسیاری از این ثمرات محروم است. این خسران با توجه به انقلابی که برپایه مبانی دینی شکل گرفت. دفاع حقیقتا مقدسی که با بهره گیری از اعتقادات مذهبی پیروزی های شگفت آوری به همراه داشت و حکومتی که بر مبنای ولایت فقیه که ناب ترین شکل حکومت دینی است در جامعه حاکم است، جای شگفتی دارد. اگرچه بسیاری این موضع را عادی قلمداد کرده و امری طبیعی دانسته و علت آن را گذر از جامعه سنتی به جامعه مدرن می دانند. به عبارت دیگر آنان معتقدند که در جامعه مدرن باید برای مسجد کارکردهای جدیدی تعریف نمود. در حالی که به اعتقاد مؤلف مطلقا این گونه نیست، بلکه دقیقا بر عکس این اعتقاد نه تنها کارکردهای مسجد در جامعه مدرن شده عوض نخواهد شد، بلکه بالعکس کارکردها دارای عمل و گستره بیشتری خواهند شد. برای آوردن دلایل جهت تأیید این نکته خوب است شروع بحث از بیان یک سؤال آغاز گردد.
با توجه به تأیید این موضوع توسط متخصصین جامعه شناسی که جامعه ما در حال گذر از جامعه سنتی به جامعه مدرن است. سؤالی آن است که در این دوران گذر و نیز در دوره تثبیت مدرنیته، کارکردهای مساجد چه خواهند بود؟
بدون شک اگرچه پاسخ گویی به این سؤال بسیار مشکل است و این خطر نیز وجود دارد که در صورت عدم صحت پاسخ، از کارکرد مطلوب مسجدها کاسته شود؛ اما باید توجه داشت عدم پاسخ گویی، خطری بزرگ تر در پی خواهد داشت چرا که در طی گذر زمان می تواند جامعه
ص: 130
اسلامی را از کانونی که در تمام طول تاریخ اسلام به صورت دژی مستحکم از کیان دین اسلام و جامعه شکل گرفته بر مبنای آن حفاظت نموده است، محروم نماید.
ساده ترین راهی که برای جواب قابل استفاده بوده و محققین زیادی نیز به آن توجه داشته اند، آن است که جوامع مدرن شده در عصر حاضر را مورد بررسی قرار داده، زیرا پرستش معبود در انسان ها امری فطری است و در تمام جوامع معبودی برای پرستش وجود دارند. هرچند معمولاً به دلیل وجود انسان های منفعت طلب در بیشتر موارد معبودانی دروغین که قادر به سرازیر کردن سرمایه های به سمت این گونه انسان ها بوده اند، جایگزین خدای متعال شده اند، ولی این موضوع هیچ گاه منجر به خاموشی امر فطری عبادت معبود نگردیده است. بدین لحاظ می توان با بررسی گذشته و حال یک جامعه مدرن شده به تغییرات به وجود آمده در عبادتگاه های موجود پی برد. از این منظر بررسی جوامع اروپایی که دارای خصوصیات عمومی یک جامعه مدرنیته بوده و در عین حال با داشتن دینی برگرفته از پیامبری اولوالعزم در گذشته و حال و نیز داشتن عبادتگاه های مختلف قادر به پاسخ گویی صریح به این موضوع هستند، انتخابی صحیح به نظر می رسد.
در جوامع اروپایی قبل از دوران رنسانس که جامعه موجود دارای کارکردهای مختلفی بودند. ورای یک مکان عبادی، کلیسا مقری برای قضاوت، مشروعیت بخشیدن به حاکمان سیاسی، آموختن دانش، رسیدگی به امور جوامع از نظر شرعی، اعزام سپاهیان به جنگ های مختلف و عملکردهای مختلف دیگر بوده است. به عبارت دیگر کشیشان، اسقف ها و در رأس آنها شخص پاپ به عنوان بالاترین حامی کلیساها، قادر به تصمیم گیری، اعلام نظر و در نهایت فرمان در تمام ابعاد فعالیت اجتماعی بودند. این دخالت می توانست حتی در مراتب عالی منجر به تعویض شخص حاکم یک جامعه نیز شود.
بدون بررسی علل به وجود آمدن رنسانس که خود مقوله ای دیگر است، از جهت آن که پس از آن جوامع اروپایی به سمت مدرن شدن پیش رفتند، می توان با پیگیری تاریخی موضوع پس از رنسانس تا عصر حاضر که جوامع فعلی اروپایی جزو مدرن ترین جوامع جهانی هستند به نقش کلیساها به عنوان عبادتگاه های غالب در فعالیت های این گونه جوامع پرداخت.
ص: 131
پس از رنسانس از گستره اظهارنظر و دخالت کلیساها در امور اجتماعی کاسته شده و در حال حاضر نیز کلیساها به صورت تقریبا مطلق از دخالت در امور غیر دینی منع شده اند، علاوه برآن که خود امور دینی نیز تا حد زیادی محدود گردیده اند. به عبارت دیگر حاکمان این گونه جوامع اگر
چه تا حد امکان سعی بر آن دارند که دین را از جامعه بزدایند، اما به دلیل آنکه به خوبی ثابت شده است که امر فطری پرستش معبود قابل حذف نیست، سعی نموده اند با نگاه داشتن عبادتگاه ها این نیاز بشری را پاسخ گو باشند، اما برای کنترل آن، کارکرد آن را کاملاً محدود شده و تنها در انجام بعضی مناسک مذهبی تعریف نموده اند. تاریخ شاهدان متعددی برای گواهی دادن به عدم امکان حذف پرستش معبود از ذهن جوامع دارد. یکی از بهترین آنها در آخرین تقاضایی یکی از مستبدترین و کوشاترین افراد در جهت حذف دین از جامعه یعنی استالین به خوبی مشهود است که در اواخر عمر فرمان داد که کلیساها و مساجد باز شوند تا مؤمنین در آنجا حضور یافته و برای شفای او دعا نمایند. با توجه به این موضوع، هر چند حاکمان این جوامع در آرزوی
زدودن دین از جامعه هستند، اما به دلیل عدم امکان اجرای این خواسته با باز نگاه داشتن عبادتگاه هایی چند، تلاش خود را صرف آن می کنند تا ضمن کنترل امر فطری پرستش معبود در جوامع خود، از جهت یافتن آن به سمت دین های اصیل جلوگیری نمایند.
اگر مطلب بالا مورد قبول واقع شود، براساس این بررسی باید برای مساجد نیز در جامعه مدرن شده اسلامی، کارکردی تک بعدی و تنها مکانی برای پرستش معبود قایل بود. این نسخه ای است که در طی چند سال اخیر بارها توسط بعضی از افراد اعلام شده است. در این دیدگاه دیگر نباید نگران تعداد افراد جذب شده به مساجد بود یا از کاهش یافتن کارکردهای مثبت آن نگران بود. همچنین همچون جوامع اروپایی که عمده کلیساها تغییر کاربری یافته و تنها تعداد معدودی باقی مانده اند، بخش اعظم مساجد باید تغییر کاربری یافته و تنها تعدادی مساجد که دارای معماری برتری هستند باقی بمانند. ولی واقعیت آن است که آنانی که
جوامع اسلامی مدرن شده را در قالب جوامع مدرن شده امروزی می بینند، از نکته ای مهم غافل هستند و این آن است که در جامعه مدرن شده اسلامی، دین هرگز به حاشیه رانده نمی شود، بلکه به دلیل افزایش آگاهی و عقلانیت قشرهای مختلف جامعه، مسجد به عنوان مرکز فعالیت های اجتماعی دارای کارکردهای عمیق تری خواهد شد. این نقطه افتراق با روشنفکرانی
ص: 132
هست که تصور می نمایند برای رسیدن به جامعه ای مدرن لازم است دقیقا از همان راهی عبور نمود که سایر جوامع عبور نموده اند، در حالی که عقل سلیم حکم می نماید برای عبور از این راه لازم است ابتدا به نتایج ناشی از عبور از این مسیر که در جوامع عبور نموده قابل بررسی است، پی برد و سپس با دریافت آنها، مسیری صحیح تر را انتخاب نمود. برای واگذاری و درک نتایج حاصل از کنار گذاشتن دین در این جوامع نیاز، به بررسی چندان عمیقی نیست، زیرا تحقیقات انجام شده توسط محققین همین جوامع به صراحت براشتباه بودن به حاشیه راندن دین دلالت می نماید. افزون شدن تعداد خودکشی ها، افزایش معتاد به مواد مخدر یا مشروبات الکلی که می تواند در تسکین موقت خلأهای معنوی مؤثر باشد، از هم پاشیدگی خانواده به عنوان مهم ترین رکن هر جامعه و نتایج فوق العاده منفی دیگر همگی سر منشأ در سیاستی اشتباه تحت عنوان حذف یا به حاشیه رانده دین در این جوامع دارد. امروزه حتی شاخه ای از علم روان شناسی تحت عنوان دین درمانی با وجود مخالفت علنی و پیگیرانه سیاستمداران منفعت طلبی که سود خود را در کنار گذاردن دین می دانند، در حال شکل گیری و رواج است. در این نوع درمان، پزشک با احیای امر فطری پرستش و ایجاد ایمان به عالم غیب و خالق متعال سعی در معنا بخشیدن به زندگی بیمار می نماید. بدین لحاظ نباید انتظار داشت که هیچ انسان عاقلی تأیید نماید که برای مدرن شدن لازم است که دین به حاشیه رانده شود.
در تفکر دینی، مدرنیته نوعی تحول است که در طی آن انسان با استفاده از ابزارهای مدرنی که قادر به گشودن راه های جدید برای شناخت خود هستند، به تفکر خود عمقی ژرف تر داده و با بهره گیری از آگاهی های افزوده شده، نه تنها از ایمان او کاسته نمی شود، بلکه بر اعتقاد او به وجود خالق هستی افزوده می شود. به عبارت دیگر اگر در گذشته تنها تعدادی از دانشمندان و محققین به دلیل برخورداری از دانش و آگاهی های بیشتر، دارای اعتقادات و ایمانی عمیق تر بوده اند، در عصر مدرنیته این برخورداری از دانش و آگاهی ها به دلیل عمومی شدن در کل جامعه رسوخ یافته و پیامد آن ایمانی قوی تر خواهد بود. براین اساس در عصر مدرنیته نه تنها از کارکردهای مسجد نباید کاسته شود، بلکه برای آن باید بر مؤثرتر شدن آن کارکردهای تأکیدی همه جانبه داشت.
ص: 133
اگر مطالب مذکور صحیح در نظر گرفته شوند، این موضوع با آن چه در مساجد در جامعه فعلی ما می گذرد، دارای تناقض است. به عبارت دیگر بر اساس آن چه در بالا آورده شده، در جامعه در حال گذر ایران لازم است مساجد دارای کارکردهای متعدد بوده و نیز دارای تأثیری فوق العاده بیشتری باشند؛ اما واقعیت خلاف این حقیقت است. این موضوع نه تنها سؤال برانگیز بوده، بلکه بسیار دغدغه انگیز نیز است. زیرا وضعیت مساجد در حال حاضر در واقع تأییدکننده نظر آنانی است که مُصر به صحت این موضوع هستند که در جوامع مدرن، مساجد تنها کانونی برای عبادات معدود پرستش کنندگان هستند. معدود شدن مراجعه کنندگان به مسجد و در واقع به حاشیه رانده شدن دین که با مقیاس دقیق تعداد پرستش کنندگان خالق متعال قابل اندازه گیری است، برای جامعه اسلامی بسیار خطرناک است، زیرا به واسطه وجود پایگاهی به نام مسجد بوده است که با وجود همه هجوم های متعدد در طول تاریخ هیچ گاه کیان جامعه اسلامی از بین نرفته و هر بار نیز توانسته است که اقوام مهاجم را در درون خود هضم کرده و ارزش های اسلامی را
حفظ نماید.
پس چرا این گونه است؟ جواب اگر چه سخت و دردناک است، اما پاسخ گویی واجب است. جواب را به صورت ساده می توان این گونه بیان نمود: در جامعه فعلی ما سرعت حرکت به سمت مدرنیته بسیار سریع تر از حاکم شدن آموزه های دینی است. این موضوع به ویژه در مراکز آموزشی که پرورش دهنده نسل های بعدی است دارای تفاوت فاحش تری است، لذا به جای حاکم شدن آموزه های دینی و در نتیجه رواج ارزش های کاملاً منطبق بر جامعه مدرنیته غربی در حال حاکم شدن است. به عبارت دیگر با کمال تأسف باید اعلام نمود که این تصور غلط در حال جا افتادن در جامعه است که برای رسیدن به عصر مدرنیته باید از دینداری کاست و آن را محدود به زمان هایی خاص برای پرستش نمود. این تصور بسیار غلط نیز به این دلیل شکل گرفته و چون سرطانی کشنده در حال گسترش است که مساجد غیرفعال شده و هستند.
ص: 134
اعتکاف از نظر لغوی، به معنای اقامت کردن و ماندن درجایی و یا ملازم بودن با چیزی است و در شرع مقدّس اسلام، یعنی: توقّف و اقامت در مسجد. معنای اصطلاحی «اعتکاف» توقّف درمسجد به قصد عبادت و تقرّب جستن به خداوند متعال است.(1)
مطالعه در سیره انبیاء، ما را رهنمون می سازد به اینکه آنان اوقاتی را برای گسستن از خلق و ایجاد ارتباط خاص با خدای متعال صرف می کردند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نه تنها خود را بی نیاز از این سنّت الهی نمی دانست، بلکه اهتمام ویژه ای برای آن قایل بود. در روایات آمده است:
«کان رسول اللّه اذا کان العشرُ الاواخر اعتکاف فی المسجد و ضُربت له قُبّةٌ مِن شَعْرٍ و شمّرَ المئزر و طوی فِراشه».(2)
در روایات دیگری سخن از قضای اعتکاف به میان آمده است:
«کانت بدر فی شهر رمضان ولم یعتکف رسول اللّه صلی الله علیه و اله فلما اَن کانَ مِن قابلٍ اعتکف عشرین عشرا لعامه و عشرا قضاءً لمافاته».(3)
ص: 135
چون حضرت در جنگ بدر، که در ماه رمضان واقع شده بود، موفق به اعتکاف نشد، در ماه رمضان سال بعد، 20 روز معتکف شد؛ یک دهه برای سال قبل و یک دهه برای همان
سال. از اینجا معلوم می شود اعتکاف چقدر نزد حضرت مهم بوده که حتی در صورت عدم امکان و موفق نشدن به اعتکاف، قضای آن را انجام می داده است.
در روایاتی آمده است که یک دهه اعتکاف در ماه رمضان معادل دو حج و دو عمره است.(1)
«معتکف» کسی است که اعتکاف نموده است. این فرد باید در این مدت، روزها را روزه بگیرد و درتمام مدت، بدون عذر، مسجد را ترک نکند او باید هنگام اعتکاف، از کارهایی همچون امور جنسی، خرید و فروش، بوییدن گیاهان معطّر، مجادله و خودنمایی پرهیز کند. انسان درحال اعتکاف می تواند اوقات خود را به ذکر و یاد خداوند و نماز و تلاوت قرآن و یا کارهای مباح سپری کند.
با مطالعه کتاب های گوناگون می توان گفت: اعتکاف از عبادت های مخصوص دین اسلام نیست و در ادیان گذشته نیز وجود داشته است. گرچه اطلاعات قابل توجهی را نمی توان در این زمینه یافت، اما علاّمه مجلسی در بحارالانوار از تفسیر تبیان نقل می کند که گفته شده است: حضرت سلیمان علیه السلام در مسجد بیت المقدّس به مدت یک سال و دو سال، یک ماه و دو ماه وکمتر و بیشتر اعتکاف می کرده است. آب و خوراک برای آن حضرت فراهم می شد و او در همان جا به عبادت می پرداخت.(2)
بعضی از آیات قرآن از ریشه دار بودن اعتکاف در ادیان گذشته خبر می دهند:
«و عَهدِنا الی ابراهیمَ و اسماعیلَ اَن طَهّرِا بیتی للِطائفینَ و العاکفینَ و الرُُّکَّعِ السُجُود».(3)
ص: 136
و به ابراهیم و اسماعیل توصیه نمودیم تا خانه ام را برای طواف کنندگان و معتکفان و نمازگزاران تطهیر کنند. اگر «عاکفین» را به معتکفین تفسیر کنیم، می توانیم بگوییم: در زمان حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهما السلامنیز عبادتی به نام «اعتکاف» وجود داشته و پیروان دین حنیف گرداگرد کعبه معتکف می شده اند. به هر روی، برخی از مفسّران برآنند که از آیه 125 سوره بقره می شود برداشت کرد: اعتکاف به عنوان یک عبادت، در دیگر ادیان الهی نیز وجود داشته است.(1)
از قرآن استفاده می شود که حضرت مریم علیها السلام آن گاه که با فرشته الهی ملاقات کرد، از مردم به دور بود و در خلوت به سر می برد(2) علاّمه طباطبائی در المیزان همین دوری حضرت راروی آوردن به اعتکاف و عبادت تفسیر می کند.(3)
اعتکاف حتی در دوران جاهلیت نیز در میان مردم رایج بوده است.(4) علاّمه حلّی در کتاب تذکرة الفقهاء به مشروعیت اعتکاف در ادیان پیشین تصریح نموده است.(5) با توجه به بررسی های موجود و با عنایت به اسناد و شواهد می توان گفت پیش از اسلام، اعتکاف وجود داشته است و در قرآن به وجود اعتکاف تصریح شده است و همان گونه که گفته شد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله عنایت ویژه ای به این امر داشت و این جزو سنّت پیامبر شناخته می شود، گرچه ممکن است در اسلام، برخی از احکام و شرایط آن تغییر یافته باشد. تأکید و اهتمام حضرت به این امر را می توان با مطالعه درباره چگونگی برخورد پیامبر با این سنّت اسلامی فهمید؛ زیرا هرگاه پیامبر و اولیای دین، که رسالت اصلی آنان تربیت و سازندگی انسان هاست، به برنامه ای اهمیت فراوان می دهند نشانگر آثار مثبت و سازنده آن است. میزان اهتمام و توجه رسول اکرم صلی الله علیه و اله به اعتکاف با توجه به مسئولیت بزرگ هدایت اجتماعی، که بر دوش آن حضرت بود، بیانگر اهمیت این مسئله است.
ص: 137
همان گونه که گفته شد، آن حضرت در دهه آخر ماه رمضان، خیمه ای مویین در مسجد به پا می کرد و در آن جا معتکف می شد و با جدّیت کامل، به عبادت می پرداخت(1) و هرگز پرداختن به این کار، برایش موردی و اتفاقی نبود، بلکه مکررّ آن را انجام می داد(2) و مردم و مسلمانان نیز به همراه ایشان در این امر شرکت می کردند تا آنکه این عمل بین مسلمانان رواج پیدا کرد و حتی حضرت به قضای اعتکاف نیز توجه داشت. یکی از ستون های مسجد پیامبر به نام «اسطوانة السریر» (ستون تخت)، که تا به امروز نیز معلوم و معین است، محل اعتکاف پیامبر بود.
در کنار این ستون، تختی برای استراحت پیامبرصلی الله علیه و اله قرار داده بودند.(3) در برخی نقل ها، ستون «توبه» نیز، که یکی از ستون های شناخته شده مسجدالنبی است، به عنوان محل قرار گرفتن
تخت پیامبر ذکر شده.(4)
علاوه بر پیامبرصلی الله علیه و اله پیشوایان دین و امامان معصوم علیهم السلام نیز به شیوه های گوناگون بر اهمیت اعتکاف تأکید کرده و مسلمانان را تشویق نموده اند تا در این سنّت اسلامی از پیامبر خویش پیروی کنند برای مثال، امامان معصوم علیهم السلام در تفهیم اهمیت اعتکاف به مسلمانان، به مقایسه فضیلت اعتکاف با برخی اعمال دیگر پرداخته اند امام صادق علیه السلام می فرماید: ثواب زیارت امام حسین علیه السلام برابر است با ثواب یک حج و یک عمره و دو ماه اعتکاف در مسجد الحرام.(5) این سخن و سفارش حضرت دلیل بر فضیلت اعتکاف است که با زیارت امام حسین علیه السلام برابری می کند.
متأسفانه این سنّت نبوی در یک مقطع زمانی خاص، به ویژه در زمان بنی امیه رو به تعطیلی کامل نهاد و به دست فراموشی سپرده شد. اما بحمداللّه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و عنایت ویژه مسئولان، بخصوص مقام معظّم رهبری، و با توجه به پیگیری های فراوان و البته اطلاع رسانی جامع به مردم، در حال حاضر، مراسم اعتکاف با شور و شوق وصف ناپذیری
ص: 138
در دو دهه اخیر انجام می شود. شور و اشتیاق نوجوانان و جوانان تحسین برانگیز است.
آنان برای تزکیه نفس، احیای سنّت رسول اکرم صلی الله علیه و اله، یاد خدا و تقّرب به او و پاکی از
گناهان رنج اعتکاف و اجتناب از برخی امور حلال را برخود هموار می کنند.
انسان موجودی است که به فراخور طبع خویش و یا سراجبار، به اجتماعی زیستن تن داده است و این امر سبب می شود تا او همواره درگیرودار مسائل و مشکلات سنگین زندگی امروزی باشد.
این امر موجب می شود آفت «خدا فراموشی» و «خودفراموشی» در انسان رشد کند. بدین روی، انسان از نظر روحی و روانی نیازمند است که زمانی را به خلوت با خدا و خود اختصاص دهد و به پالایش درون و زدودن زنگارهای غفلت از دل بپردازد، غفلتی که لازمه طبیعی اجتماعی بودن انسان است. ادیان الهی با توجه به همین نیاز روحی، با آنکه انسان را به حضور در جامعه و شرکت در فعالیت های اجتماعی فرا می خوانند، فرصت هایی را نیز برای خلوت نمودن با خدا پیش بینی کرده اند، و اعتکاف در مسجد یکی از این فرصت هاست.
پیامبر خدا در مراحل زندگی در قبل و بعد از مبعوث شدن به پیامبری، اوقاتی را به گسستن از مردم و ایجاد ارتباط ویژه با حق تعالی اختصاص می داد. ایشان با وجود عظمت روحی و رسیدن به کمالات عالی انسانی، خود را از اعتکاف و خلوت بینی آزاد نمی دانست و نسبت به آن اهتمام خاص داشت و حتی علاوه بر توجه خاص به بیان فضایل و پاداش بزرگ آن برای مؤمنان و تشویق آنان، به این عمل پرداخت و می فرمود: اعتکاف عشرفی شهر رمضان تَعِدلُ حَجَتین و عُمَرتین(1) یک دهه اعتکاف درماه رمضان، همچون دو حج و عمره است.
با توجه به زندگی ماشینی و زرق و برق بسیار و سرگرمی های فراوان عصر حاضر و روابط اجتماعی گسترده انسان ها، تأکید و اهتمام بر نقش سازنده اعتکاف ضرورتی دو چندان دارد زیرا اعتکاف خلوت مشروع و پسندیده ای است که زمینه را برای گسستن فرد از سرگرمی های پوچ فراهم می آورد و انسان را با خدا پیوند می دهد و از آفت خود بیگانگی می رهاند.
ص: 139
اعتکاف عبادتی همگانی است و حتی شامل زنان و کودکان ممیز نیز می شود و آنها هم می توانند از این چشمه جوشان فیض الهی و این فرصت استثنایی بهره مند شوند. شاید کسی بگوید: برخی از فقها «خانه» را مسجد زن می دانند،(1) پس اعتکاف او نیز باید در خانه باشد. اما اولاً، نباید رابطه اعتکاف را با مسجد رابطه ای جداگانه دانست. این رابطه ای قوی و جدایی ناپذیر است؛ زیرا از نظر مکان اعتکاف، محدودیت هایی وجود دارد که نظریه معروف آن است که این عملی مستحب باید در یکی از مساجد چهارگانه (مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه، مسجد بصره) انجام گیرد و گروهی از فقها انجام آن را در مساجد جامع هر شهر و منطقه، به ویژه به قصد قربت و به امید اینکه ان شاءاللّه مطلوب درگاه الهی قرار گیرد، جایز دانسته اند و حتی برخی برآنند که اعتکاف در سایر مساجد نیز به قصد رجاء اشکالی ندارد.(2) پس اعتکاف زنان نیز باید در مسجد باشد.
ثانیا، این برداشت که اعتکاف زن در خانه باشد، مبتنی بر قیاس است که در فقه شیعه جایگاهی ندارد. از این رو، هیچ یک از فقهای شیعه اعتکاف زن را در خانه جایز نمی دانند.(3) در صحیحه حلبی به نقل از امام صادق علیه السلام، پس از ذکر برخی احکام اعتکاف آمده: اعتکاف المراة مثلُ ذلک(4) اعتکاف زن مثل اعتکاف مرد است. ظاهر این روایت تشبیه دو اعتکاف در تمام مراحل احکام است پس همان گونه که برای مردان مستحب است، برای زنان نیز مستحب است. در واقع، حضور زن در مسجد نباید همراه با عوارض منفی باشد. حتی گاهی زنان پیامبرهم با آن حضرت در مسجد اعتکاف می کردند.(5)
در سنن بیهقی آمده است: پس از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نیز بعضی از زنان او به اعتکاف اهتمام داشتند.(6) بدین روی، بهتر است امکان حضور زنان در مساجد برای اعتکاف فراهم
ص: 140
شود، بخصوص در شهرهایی که چند مسجد جامع دارد تا آنان بتوانند با آرامش کامل، در آن جا به عبادت بپردازند. در مورد کودکان و نوجوانان نیز با توجه به اینکه بیشتر فقها عبادت های آنان را صحیح می دانند، جا دارد زمینه شرکت آنان در این مراسم پرفیض فراهم آید. بی گمان، حضور نوجوانان در این مراسم، باعث تربیت و انس و رشد و ترقّی و بالندگی آنان خواهد بود؛ زیرا مراسم اعتکاف در دوران پیامبر، در دهه آخر رمضان صورت می گرفت که اگر در کشور عزیزمان نیز این گونه می بود، حضور جوانان در این مراسم، آن هم در ماه رحمت و فیض و برکت سبزتر بود، اگر چه آن گونه که اکنون نیز در روزهای 13 و 4 و 15 ماه رجب این سنّت الهی برگزار می شود، باز هم شاهد برکات و نتایج ارزشمند آن هستیم.
اما به اعتقاد برخی از نویسندگان، برگزاری اعتکاف در ماه رجب یک نقیصه به شمار می آید؛ چنان که در برخی کشورهای اسلامی نیز این مراسم در ماه نزول قرآن برپا می شود که مبتنی بر پایه سنّت رسول خدا صلی الله علیه و اله است، و بهار اعتکاف را ماه رمضان می دانند؛ زیرا در این
ماه، دل ها آماده تر است و برخی افراد از کارهای روزانه خود نیز می کاهند و به عبادت مشغول می شوند. در این ماه، حتی آمار خلاف و سرقت و کارهای خلاف عفّت عمومی نیز به حداقل می رسد. برخی روایات فضیلت اعتکاف در ماه رمضان را بی ارتباط با شب قدر نمی دانند.(1) امید است مراسم اعتکاف در ماه رمضان نیز همچون ماه رجب به گونه ای پرشور برگزار شود.
درخصوص بحث اعتکاف می توان گفت: انسان کامل از دیدگاه اسلام، باید دارای ویژگی های معینی در ابعاد فردی و اجتماعی باشد و عمل به وظایف اجتماعی با همه ارزش و اهمیتی که دارد، به تنهایی انسان را به کمال مطلوب نمی رساند، بلکه ورود به عرصه جامعه و فعالیت های اجتماعی هرگاه پشتوانه ای از ایمان و برخی ویژگی های خاص به همراه نداشته باشد، مایه سقوط انسان به ورطه تباهی و نابودی خواهد بود. اما پرداختن به مسئولیت های اجتماعی چنانچه دارای پشتوانه ای معنوی و برخاسته از پیوندی استوار با مبدأ هستی باشد، به خودی خود، ترقّی و رشد انسان را به دنبال دارد، علاوه برآنکه رنگ و بوی خدایی می گیرد و پرثمر و با برکت خواهد بود. از این رو، ادیان الهی پیوند و تقویت با خدا را از نظر دور نداشته اند.
ص: 141
حضرت موسی علیه السلام با آنکه هدایت جامعه را بردوش داشت، اما برای خلوت به کوه طور می رفت و با خداوند نجوا می کرد. او در پاسخ به خدا، که چرا قومت را رها کردی و به سوی من شتافتی، عرض کرد: پروردگارا! به سوی تو آمدم تا از من راضی شوی.(1)
اعتکاف در مسجد برای مسلمان فرصتی است تا به فراخور توان و مشاغل اجتماعی اش، هر از گاهی برای مدتی از جامعه و مردم جدا شود و به درون روی آورد. معتکاف در فضای روحانی مسجد و دوران اعتکاف، فرصت می یابد با معبود خویش هرچه بیشتر انس بگیرد و پیوندش را با مبدأ هستی استوار سازد. اعتکاف زمینه مناسبی است تا انسان به کاوش درباره انگیزه ها و روحیات خویش بپردازد در جهت رفع نقصان و تکامل آن بکوشد.
مراجع عظام شروطی برای اعتکاف مطرح می کنند:
معتکف باید عاقل باشد. پس دیوانه نمی تواند اعتکاف کند و اعتکافش مقبول نیست.
اعتکاف حتما باید به قصد قربت و با اخلاص در مسجد صورت بگیرد.
معتکف باید روزها را روزه بگیرد و اگر نتواند یا نخواهد روزه بگیرد اعتکافش صحیح نیست. اقامت معتکف در مسجد نباید از سه روز کمتر باشد، اما زیادتر از سه روز مانعی ندارد و می تواند بیش از سه روز هم بماند.
اعتکاف در چهار مسجد معروف (مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه و مسجد بصره) یا در مسجد جامع شهر ممکن است.
الزاما در هر شهر، یک مسجد جامع وجود ندارد. ممکن است شهر دارای چند مسجد جامع باشد. در این صورت، اعتکاف در هر کدام از آن ها صحیح است.
اعتکاف از آغاز تا پایان، در یک مسجد صورت گیرد.
معتکف باید از کسی که اجازه گرفتن از او لازم است اجازه بگیرد.
معتکف باید در مسجد بماند تا ایام اعتکاف سپری شود.(2)
ص: 142
اگر بخواهیم یک کار دینی در جامعه اسلامی گسترش پیدا کند باید اسباب و عوامل آن را فراهم کنیم و با مطالعه دقیق، در رفع مشکلات آن کار بکوشیم. در این زمینه توجه به چند نکته ضروری است:
1 - نباید گرایش های جامعه روبه افراط و تفریط رود. در واقع، باید طرح همزمانی ابعاد فردی و اجتماعی دین در جامعه مطرح و بدان توجه شود. این مسئولیت خطیر به دوش مبلّغان دینی است؛ زیرا هرگاه مردم تنها به جنبه اجتماعی یا فردی دین رو آورند، بهره مثبتی از دین نمی گیرند.
2 - این مسئله باید برای مردم تبیین گردد و به آنها اطلاع داده شود که اعتکاف کار سهلی است. بی اطلاعی از احکام و شرایط اعتکاف موجب می شود برخی آن را دشوار و دست نیافتنی تصور کنند و حال آنکه گرچه اعتکاف با سختی ها و محدودیت هایی همراه است، اما کار دشواری نیست. نفس اطلاع پیدا کردن از هرکاری انسان را در مقابل آن کار آرام و متین می کند.
3 - باید ابهامات موجود را زدود تا اعتکاف مساوی با رهبانیت و نیز مقایر با مسئولیت اجتماعی تلقی نشود.
به نظر می رسد اگر قرار است اعتکاف جایگاه خود را پیدا کند باید تمام نهادها دست به دست هم دهند و مشکلات موجود در این زمینه بخصوص کمبود جا برای معتکفان حل شود.
4 - همیاری و همکاری دستگاه های دولتی برای شرکت نیروهای شان در این عمل عبادی ضروری می نماید؛ چرا که با شرکت آنان در این مهم، علاوه براین که خود در کوی دوست سکونت می گزینند، روح جامعه را سبز می کنند، با بندگان صالح همنشین می شوند و با دل به خدا دادند و در میان مردمند مجالست می کنند، در ضمن عمل آنان در اجتماع و در برخورد با همنوع و ارباب رجوع تأثیری شگرف دارد و بر حسن عمل آنان و افزایش وجدان کاری شان می افزاید.
ص: 143
انسان موجودی است آمیخته از روح و جسم و هر یک از دو بعد انسان برای خود، نیاز به پرورش دارد. برای بعد روحی انسان، که به اعتقاد برخی از تحلیلی گران جزو مهم ترین بعد انسانی است. عبادت، توجه و سکوت تشریع شده است. تنوّع در عبادات به دلیل نیازهای گوناگونی است که این بعد دارد و اصولاً هر بخش نیازی را برطرف می کند؛ مثلاً، خمس و صدقه روح ایثار در انسان میدمد و از وابستگی او به مال و منال دنیا می کاهد. اعتکاف نیز که آمیخته با چند عبادت است، هم توجه دارد، هم سکوت، هم روزه... .
اعتکاف بی شباهت با جهاد نیست. شرکت در اعتکاف همچون شرکت در جهاد است؛ چرا که همراه با مراعات آداب و شرایطی است که در حقیقت، برای ورود به عرصه جهاد اکبر و مبارزه با نفس لازم است؛ همان که از جهاد با دشمن خارج به مراتب سخت تر است. این عبادت از برخی جنبه های اجتماعی نیز برخوردار است. روشن است که یکی از راه هایی که به حرکت «اعتکاف» رشد و غنا می بخشد تدوین نوشته های سودمند و سخنرانی ها و موعظه ها و جلسات اطلاع رسانی به نسل جوان در این مدت است.
ص: 144
1 . قرآن کریم.
2 . اعتکاف سنّتی محمّدی، رحیم نوبهار، قم، عمران مساجد.
3 . آموزش فقه، محمّد حسین فلاّح زاده، قم، الهادی.
4 . بحارالانوار، محمّدباقر مجلسی، چ دوم 1366، تهران، اسلامیه.
5 . تحریر الوسیله، امام خمینی، قم، اسماعیلیان.
6 . تذکرة الفقهاء، یوسف بن مطهّر حلّی، قم، آل البیت، 1415 ق.
7 . جواهرالکلام، محمّد نجفی، قم، دارالکتب اسلامیه، 1367 .
8 . سنن ابی داود، ابوداود سلیمان بن اشعث السجستانی، بیروت ، داراحیاء النبویه.
9 . سنن بیهقی، احمد بیهقی، بیروت، دارالمعرفة.
10 . سیمای مسجد، رحیم نوبهار، چ دوم، قم، نهضت، 1376 .
11 . صحیح مسلم، مسلم بن حجّاج نیسابوری، بیروت، دارالفکر، 1403 ق .
12 . العروه الوثقی، سید محمّد کاظم طباطبائی قدس سره، وجدانی.
13 . الکافی، محمّد بن یعقوب کلینی، بیروت، دارالاضواء.
14 . مجله مسجد، سال داوزدهم، ش 75 اسفند 82 .
15 . من لایحضره الفقیه، محمّد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، قم، نشر اسلامی.
16 . المیزان فی تفسیرالقرآن، سید محمّد حسین طباطبائی، چ دوم 1390، بیروت، موسسه اعلمی.
17 . وسائل الشیعة، محمّدبن حسن عاملی، چ ششم ، تهران، اسلامیه.
18 . وفاء الوفاء باخبار المصطفی، علی بن احمد سمهودی، چ چهارم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1404 ق .
ص: 145
ص: 146
خلق و خوی پیامبر رحمت، حضرت محمد بن عبداللّه صلی الله علیه و اله، بر هیچ حقیقت پویی پوشیده نیست. او زحمات و مشقات طاقت فرسایی را متحمل شد تا اسلام به طور بایسته و شایسته و آن گونه که خواست خداست، به مردم معرفی شود.
اکنون که رهبر حکیم و فرزانه انقلاب، خلف صالح معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت اللّه العظمی امام خامنه ای - مدظله العالی - با نام گذاری سال 1385 شمسی به نام پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله در داخل و خارج کشور، داغی بر دل سنگ دلان و کوته فکران و کج اندیشان و دشمنان اسلام ناب محمدی، که قصد تخریب چهره محبوب پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و اسلام را داشتند، نهادند و نیرنگ های احمقانه آنها را برملا ساختند، بجاست به خاطر این نام گذاری مبارک مقالی هرچند کوتاه تحت عنوان «مسجد و گفت وگوی پیامبر اعظم با نمایندگان ادیان» در پاسخ به ندای معظم له ارائه نماییم.
ص: 147
خداوند منان می فرماید مسجد خانه خداست.(1)و در روایات است که «المساجد مجالس الانبیاء»(2) و «المساجد بیوت المتقین»(3) و هم چنین خداوند تبارک و تعالی کسانی را که مؤمنان را از ذکر یاد خدا در مساجد باز دارند جزء ستمکاران قلمداد می کند و می فرماید: «و من اظلم ممن منع مساجد اللّه ان یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها...» و در ادامه، کیفر این ستم کاران را خواری در دنیا و عذاب الهی در آخرت معرفی می نماید: «لهم فی الدنیا خزی و لهم فی الاخره عذاب عظیم».(4)
از سوی دیگر ساختن و آباد نگاه داشتن مسجد تنها در صلاحیت مؤمنان خدا قرار دارد: «انما یعمر مساجد اللّه من آمن باللّه و الیوم الاخر»(5) و در روایت، مسجد به عنوان محل دعا و بازگشت به سوی خداوند در طوفان حوادث و غم های طاقت فرسا معرفی شده است.(6) مسجد برترین و گرامی ترین مکان زمین است و دوست داران و اهالی مسجد نزد خداوند گرامی اند.(7) مسجد حتی مؤمنان نمازگزار و دوست داران خود را می شناسد و در فراقشان، از عمق دل، ناله می کند.(8) مسجد نه تنها محل عبادت و ذکر خداوند است، بلکه مکان نشر معارف بلند آسمانی است.(9) خداجویان و حق طلبان، گوهر گران بهای آشنایی با دین و فهم آن را در این مرکز مقدس می آورند. و دین را به - معنای واقعی - از زبان روحانیان دین باور فرا می گیرند. زمزمه آیات جانفزای قرآن، آگاهی بر گوشه ای از رازهای پنهان کلام الهی، و تفسیر و تبیین معارف و احکام آسمانی در این جایگاه والا صورت می پذیرد. مسلمانان علوم گوناگون اسلامی از قبیل فقه، حدیث، تفسیر، عرفان و حتی تاریخ، سیاست و مسائل اجتماعی و فرهنگی
ص: 148
را در این مکان مقدس می آموزند.(1) بنابراین، واضح و مبرهن است که مسجد در اسلام، محور تمام کارهای مهم، اعم از عبادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است.
بنیان گذار بزرگ انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی قدس سره می فرماید:
«این مسجد الحرام و مساجد در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و اله مرکز جنگ ها سیاست ها و مرکز امور اجتماعی و سیاسی بوده. این طور نبوده که در مسجد پیغمبر همان مسائل عبادی نماز و روزه باشد، مسائل سیاسی اش بیشتر
بوده است. اسلام می خواهد مردم آگاهانه برای مصالح خودشان و مصالح مسلمین در آنجا (مساجد) فعالیت کنند».(2)
با توجه به محوریت مسجد در تمام امور، رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی نهاد مستقلی را برای رسیدگی به امور مساجد تحت عنوان همین نام تأسیس کرده اند.
علت نام گذاری «مسجد» به این نام، آن است که جایگاه سجده و تواضع در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی است. سجده نماد بندگی و کرنش در برابر حق تعالی است و در میان تمام عبادت ها و حتی نسبت به دیگر اجزای نماز نیز از شرافت و برتری ویژه ای برخوردار است.(3) گاه از مسجد به عنوان بیت اللّه هم یاد می شود.(4) بدین روی مؤمنان در این مکان مقدس به ذات حق تعالی تقرب می جویند و با عبادت های خالصانه خود، به سوی او رهسپار می شوند. در حقیقت، مسجد خانه هدا، خانه مردم و جایگاه گرد آمدن آنان برای بندگی معبود است. از این رو، قرآن کریم کعبه را خانه ای برای مردم می داند و می فرماید: «ان اول بیت وضع للناس للذی ببکة»(5)؛ قطعا اولین خانه ای که برای مردم بنا شده، مکه است.
ص: 149
وجود مسجد در روی زمین، به ظهور اسلام منحصر نمی شود، بلکه این مکان مقدس پیش از تولد اسلام هم بر روی زمین وجود داشته و خدای تعالی زمین را از خانه خود خالی نگذاشته است: «مسجد الاقصی» در بیت المقدس به دست حضرت سلیمان علیه السلام بنا نهاده شد و دیگر پیامبران الهی آن را تعمیر و تجدید بنا نمودند،(1) و «مسجد الحرام» توسط دو پیامبر بزرگ الهی حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام که براساس روایات حدود این مسجد توسط این دو پیامبر تعیین گشته است.(2)
کارهای تبلیغاتی پیامبرصلی الله علیه و اله در مسجد، سرشار از مایه های معنوی و روحانی بوده. ایشان ابتدا شخصی که قصد هدایتش را داشت، روابط دوستانه برقرار می کرد و با عمل خود روح تواضع در برابر دیگران و خدمت به خلق را به او می فهماند و بعد با توجه به ویژگی های روحی و روانی او، با سخنانی کوتاه زمینه گرایش وی را به اسلام فراهم می نمود.(3)
مسجد به عنوان مقر اصلی پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله برای آموزش به تازه مسلمانان بود. علاوه بر اینکه ایشان تازه مسلمانان را به صورت انفرادی در مسجد آموزش می داد، گفت وگوهای علمی و فرهنگی نیز با نمایندگانی که از سوی قبایل و ادیان اعزام می شدن، انجام می داد. کانون اصلی این گفت وگوها و مذاکرات مسجد بود، هر چند برای سکونت و استراحت این نمایندگان مکانی در نظر گرفته شده بود(4) و عده ای هم بنا به صلاحدید پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در منازل انصار اسکان داده می شدند.(5) اما برای بعضی از نمایندگان مانند نمایندگان «ثقیف» به دلیل اقامت طولانی در درون مسجد، محل استراحت برپا نموده بودند.(6)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در کنار یکی از ستون های مسجد، که به «اسطوانه الوفود» (ستون هیأت ها) معروف است، این نمایندگان را به حضور می پذیرفت و با آنان به مذاکرات
ص: 150
دینی و اجتماعی می پرداخت. البته این گفت وگوها جنبه سیاسی هم داشت، ولی معارف اسلامی محور گفت وگوها بود. بدین روی این نمایندگان معمولاً به خاطر گرایش به اسلام، به مدینه می آمدند. اگرچه بعضی از این هیأت ها در حضور پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و در کنار خانه خدا به فخرفروشی می پرداختند و گفت وگوهایی برخلاف ادب و نزاکت بر زبان جاری می کردند و حتی گاهی درخواست مسابقات هنری - ادبی از پیامبر رحمت می کردند اما ایشان خلق و خوی عظیم خود، با حوصله و بردباری کامل، به سخنان آنان گوش فرا می داد.(1)
گروهی از رؤسا و برگزیدگان «بنی تمیم» که ده نفر بودند، پیش از ظهر وارد مسجد پیامبراکرم صلی الله علیه و اله شدند. به محض ورود، سراغ اسیران خود را گرفتند.(2) مکان اسیران را به آنها نشان دادند و نمایندگان به حضور آنها رفتند و به مسجد برگشتند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در آن روز، در منزل عایشه بود و بلال اذان اول را گفته بود. مردم منتظر بیرون آمدن پیامبرصلی الله علیه و اله بودند. به محض ورود ایشان به مسجد، آن گروه خود را به پیامبرصلی الله علیه و اله رساندند و شروع به صحبت کردند. پیامبر پس از اقامه بلال، مدت کوتاهی ایستاد. آنها می گفتند: ما شاعر و خطیب خود را آورده ایم. پس سخن ما را گوش بده. پیامبرصلی الله علیه و اله لبخندی زد و نماز ظهر را خواند و به منزل بازگشت. دو رکعت نماز خواند و بیرون آمد و در صحن مسجد نشست. آن هیأت به محضر پیامبر اعظمصلی الله علیه و اله رسید، عطارد بن حاجب تمیمی را جلو آوردند. خطبه ای خواند. پیامبرصلی الله علیه و اله به ثابت بن قیس فرمود: برخیز و جواب خطبه ایشان را بده ثابت برخاست با توجه به اینکه آمادگی قبلی نداشت، خطبه ای ایراد نمودند. وقتی ثابت نشست، آنها گفتند: ای رسول خداصلی الله علیه و اله اجازه بده تا شاعرمان شعری بخواند. حضرت اجازه داد. زبرقان بن بدر بلند شد و ابیاتی سرود. پیامبر صلی الله علیه و اله
ص: 151
به حسان بن ثابت فرمود: پاسخ شان را بده. او برخاست و اشعاری سرود.(1) پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: خداوند حسان را تا زمانی که از رسول خدا دفاع می کند، با روح القدس تأیید می کند.(2) پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و مسلمانان از خطبه ثابت و شعر حسان خوشحال بودند. نمایندگان با هم خلوت و مشورت کردند. یکی از آنها گفت: به خدا قسم! بدانید این مرد پیامبر است و از سوی خدا تأیید می شود و کارهایش رو به راه می گردد. خطیب او از خطیب ما فصیح تر و شاعر او از شاعر ما بهتر است.(3) پس از آن نمایندگان «بنی تمیم» مسلمان شدند و پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله جوایزی نیک به آن اعطا نمود.(4) پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به نمایندگانی که می آمدند جوایزی هدیه می داد.
هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله جوایز را اعطا نمود پرسید: آیا کسی باقی مانده است گفتند: بچه ای است که مواظب بارها است. پیامبرصلی الله علیه و اله فرمودند: بنویسید تا جایزه اش را بدهم. آنها گفتند: پسرکی بی ارزش است. اما ایشان فرمود: بر فرض اینکه باشد، ولی به نمایندگی آمده است و حقی دارد.(5)
از دیگر هیأت های اعزامی که مذاکرات علمی و فرهنگی با پیامبر نمود، نمایندگان بنی ثقیف بودند. واقدی در توضیح این مذاکره می نویسد: هنگامی که آنان وارد مسجد شدند، مسلمانان گفتند: ای رسول خدا! آیا این ها که مشرکند می توانند وارد مسجد شوند؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: زمین پاک است و چیزی آن را نجس نمی کند. پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله دستور داد: سه سایبان در مسجد برای آنها ساخته شود. آنها در آن سایبان ها، شب ها تلاوت قرآن اصحاب پیامبرصلی الله علیه و اله را می شنیدند و شاهد عبادت های شبانه آنان بودند و هنگام نماز، شاهد صفوف نماز مسلمانان، و به خطبه های پیامبرصلی الله علیه و اله گوش می دادند. اما نشنیدند که حضرت در ضمن خطبه، به رسالت
ص: 152
خویش گواهی دهد. گفتند: محمد به ما دستور می دهد که به رسالت او گواهی دهیم، اما خودش در خطبه هایش، چنین نمی کند. وقتی این سخنان به گوش پیامبرصلی الله علیه و اله رسید، فرمود: من اولین کسی هستم که در مورد رسالت خود گواهی داده ام. پس برخاست و خطبه ای ایراد نمود و به رسالت خویش گواهی داد. نمایندگان «ثقیف» چند روزی ماندند و نزد پیامبرصلی الله علیه و اله رفت وآمد می کردند و حضرت آنها را به اسلام دعوت می کرد.
عبد یالیل، که بزرگ و سخنگوی آنها بود، گفت: آیا حاضرید پیمانی با ما ببندید که با پیمان نامه نزد قوم خود برگردیم؟ پیامبرصلی الله علیه و اله فرمود: اگر به اسلام اقرار کنید بله، پیمان نامه هم می نویسیم، و گرنه پیمانی نمی نویسیم و صلحی هم بین من و شما نخواهد بود. عبد یالیل سئوالاتی پرسید.
الف) عقیده شما درباره «زنا» چیست؟ ما مردمی دور افتاده ایم و از آن چاره ای نداریم و کسی از ما نمی تواند در عزوبت به سر ببرد.
پیامبرصلی الله علیه و اله فرمود: زنا از چیزهایی است که خداوند آن را بر مسلمانان حرام کرده و فرموده است: گرد زنا مگردید که کاری زشت و بد است.(1)
ب) عقیده ات درباره «ربا» چیست؟ فرمود: ربا حرام است. عبد یالیل گفت: همه اموال ما ربا است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: سرمایه اصلی از آن شماست. خداوند می فرماید: ای مؤمنان! از خدا بترسید و آنچه از ربا باقی مانده است، رها کنید، اگر مؤمنید.(2)
ج) عقیده شما درباره «شراب» چیست؟ می دانی که آن چکیده انگور است و ما را از آن چاره ای نیست.
فرمود: خداوند متعال آن را قاطعانه حرام نموده است. «همانا می و قمار و تیرهای قرعه کشی پلید و از عمل شیطان است. پس از آنها بپرهیزید».(3)
ص: 153
پس از این گفت وگو برخاستند و با هم مشورت کردند. عبد یالیل گفت: وای بر شما! چگونه پیش قوم خودمان برگردیم و حرمت این سه موضوع را بیان کنیم؟ به خدا قسم! «ثقیف» هرگز نمی تواند از می گساری و زنا دست بردارد. سفیان بن عبداللّه به او گفت: ای مرد! اگر خداوند برای آنها اراده خیر فرموده باشد، از آنها خودداری می کنند. کسانی که اکنون با پیامبرصلی الله علیه و اله هستند قبلاً همین گونه بودند. اما صبر کردند و عادت های خود را ترک کردند.
از پیامبرصلی الله علیه و اله درباره بت «لات» سئوال کردند: نظر شما درباره الهه «لات» چیست؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: باید ویران گردد. گفتند: هیهات! اگر آن الهه بداند ما چنین تصمیمی درباره اش گرفته ایم تمام خانواده ما را خواهد کشت. عمر بن خطاب گفت: وای بر تو، ای عبد یالیل! آن الهه سنگی است که نمی تواند بفهمد چه کسی او را می پرستد. عبد یالیل گفت: ای عمر! ما پیش تو نیامده ایم. در نتیجه، آنها مسلمان شدند و صلح کامل شد و خالد بن سعید صلح نامه را نوشت.
آنها از پیامبر خواستند که آنان را از نماز خواندن معاف گرداند. اما پیامبرصلی الله علیه و اله فرمود: دینی که در آن نماز نباشد خیری در آن نیست. گفتند: ای محمد! نماز می خوانیم و روزه هم می گیریم. سپس احکام و شرایع اسلام را آموختند و پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله دستور داد بقیه ماه رمضان را روزه بگیرند.(1) بی شک، اسلام آوردن نمایندگان، که به دنبال آنان، دیگر افراد قبیله هم مسلمان می شدند، کار ساده ای نبود و به سادگی به دست نمی آمد مگر با همت بلند و تلاش های سخت و پیگیرانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله که تا نتیجه مطلوب به دست نمی آمد. دست از کار و کوشش و تلاش برنمی داشت.
از ابن سعد نقل شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله هر شب پس از نماز عشا، به دیدار نمایندگان قبیله «ثقیف»، که در مسجد سکونت داشتند، می آمد و با حالت ایستاده، آن قدر برای آنان صحبت می کرد که از شدت خستگی، پاهای مبارکش به درد می آمد.
ص: 154
از دیگر هیأت های نمایندگی، که در مدینه به مسجد پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله آمدند و با آن حضرت مذاکره علمی نمودند، هیأت نمایندگی مسیحیان نجران بود. هنگامی که آنان وارد مسجدالنبی شدند، پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله نماز عصر را خوانده بود. هنگام فرا رسیدن وقت نماز مسیحیان، آنان در مسجد پیامبر نماز خواندند، در حالی که قبله آنها به سوی مشرق بود. عده ای از یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله گفتند: ای رسول خدا! این مسجد شماست. اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله از کار آنها جلوگیری نکرد.
پس از نماز خواندن، گفت وگو شروع شد. آنها برای بیان «تثلیث» و سه گانگی خداوند، دلیل هایی بیان کردند. بیش از هشتاد آیه از اوایل سوره آل عمران، که در اطراف این اعتقاد آنان سخن می گوید، در این استدلال ها بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نازل شد. پیامبرصلی الله علیه و اله این آیات را قرائت نمود و پس از آن از آنان خواست مسلمان شوند. دو نفر از بزرگان آنها گفتند: ما پیش از این، اسلام آورده ایم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: شما مسلمان نیستید. اما آنها دوباره سخنان خود را تکرار کردند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: شما دروغ می گویید. این باور که خداوند فرزندی داشته باشد و هم چنین پرستیدن صلیب و خوردن گوشت خوک با دین مبین اسلام سازگاری ندارد. آن دو نفر مجددا پرسیدند: ای محمد پس پدر عیسی کیست؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله پس از آن همه تلاوت قرآن کریم به آنها پاسخ نداد و پیامبر به فرمان خداوند تبارک و تعالی از آنان درخواست مباهله کرد. آنها گفتند: باید در این باره اندیشه کنیم.
عبدالمسیح، که رهبر و بزرگ آنان بود. گفت: به خدا قسم که محمد فرستاده خداست. شما دیدید که اخبار پیامبر شما را چگونه و به روشنی بیان کرد. آیا می دانید که هیچ گروهی با پیامبری مباهله نکرده اند، جز اینکه نسل شان از روی زمین برچیده شده است. اگر از اسلام آوردن خودداری می کنید، دست کم مباهله هم نکنید و بر دین خود باقی بمانید و با محمد خداحافظی کنید و به سرزمین خود برگردید.
به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله رسیدند و گفتند: ای ابوالقاسم، صلاح دیدیم که با تو مباهله نکنیم. تو بر دین خود باش و ما هم بر دین خود. اما از میان یاران خود شخصی را که مورد قبول
ص: 155
شما باشد همراه ما بفرست تا در اختلاف های مالی بین ما حکم کند. ما از تو خشنود و راضی هستیم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: شب بیایید تا مردی قوی و امین همراه شما اعزام کنم.
عمر بن خطاب می گوید: من هیچ گاه مانند آن لحظه، ریاست را دوست نمی داشتم و امیدوار بودم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله مرا برای این کار انتخاب کند. ادای نماز ظهر در مسجد حاضر شدم. وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نماز ظهر را تمام کرد. به اطراف نگریست. من خود را در معرض چشمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله قرار می دادم تا شاید مرا ببیند، اما پیامبر همچنان در حال جست وجو بود تا اینکه ابو عبیده جراح را مشاهده نمود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله ایشان را فرا خواند و فرمود: تو با آنان برو و در اختلاف هایی که بین آنها رخ می دهد به حق حکم کن.(1)
ص: 156
در معیارهای ارزشی بین زن و مرد نوعی برابری در قرآن و روایات حاکم است و در مقامات معنوی تفاوتی بین شان نیست و در انسانیّت و ارزش ها از شرایط یکسانی برخوردارند. تنها ملاک
برتری انسان ها بر همدیگر، به تقوا در معنای حقیقی و گسترده آن است(1) که امری اکتسابی بوده و ربطی به جنسیّت ندارد.
چنان که ربطی به نژاد، جغرافیا، سن، ثروت و زیبایی نیز ندارد. اسماء بنت عُمیس، که از نخستین زنان مهاجر در اسلام است وقتی از «حبشه» باز گشت، به دیدار همسران پیامبرصلی الله علیه و اله آمد. نخستین چیزی که پرسید، این بود: «آیا آیه ای درباره زنان نازل شده است؟» آنان پاسخ دادند: «خیر» اسماء خدمت پیامبرصلی الله علیه و اله رسیده، عرض کرد: «ای رسول خدا! جنس زن گرفتار خسران و زیان است». رسول خداصلی الله علیه و اله فرمود: «چرا؟». گفت: «چون در قرآن فضیلتی همانند مردان برای زنان نیامده است». در این هنگام آیه 35 سوره احزاب نازل شد که ده ارزش معنوی یکسان بین زن و مرد را مطرح نموده است.(2) در سوره های دیگر نیز از ارزش های برابر بین زنان و مردان سخن به میان آمده است.(3)
ص: 157
بنابراین، زن در کمالات و درک مدارج عالیه اخلاقی، هیچ تفاوتی با مرد ندارد. بلکه اسلام، زن را مانند مرد از روح کامل انسانی واراده و اختیار برخوردار می داند. لذا هر دو را در یک صف واحد قرا ر داده و در یک مسیر هدایت کرده است. قرآن کریم، گاه با خطاب های «یا ایُّها النّاسُ» و «یا ایُّها الّذینَ آمَنوُا» (بدون در نظر داشتن جنسیت) هر دو را مخاطب قرار داده و برنامه های تربیتی و اجتماعی را برای هر دو لازم دانسته است و گاه او را به صراحت در کنار مردان قرار داده است:
«... وَ منْ عَمِلَ صالحا مِن ذکرٍ أو اُنثی و هو مؤمن فاولئک
یدخلون الجنة...».(1)
هر کس که ایمان داشته باشد و عمل صالحی انجام دهد، مرد باشد یا زن، داخل بهشت می شود. در جایگاه تربیت و رشد انسانی جامعه، تردیدی نیست بانوان نقش تعیین کننده و بی بدیل دارند و زنان زیر بنای فضیلت های انسانی اند. در سخن کوتاه اما پر بار و آسمانی امام صادق علیه السلام آمده است: اکثر الخیر فی النساء(2) بیشترین خیر و خوبی در وجود بانوان است. جلوه ای از این کلام آسمانی در سخنان امام قدس سره این گونه آمده است: زن مربی جامعه است... سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن مبدأ همه سعادت ها باید باشد.(3) عنصر تابناکی که زیر بنای فضیلت های انسانی و ارزشهای والای خلیفة اللّه در جهان است.(4) اکنون اگر بپذیریم قشر عظیمی از جمعیت هر جامعه را زنان تشکیل می دهند، این سئوال مطرح می شود که آیا از نظر اسلام فضایل و آثاری که برای رفت و آمد به مسجد و حضور در آن ذکر شده، تنها مختص به مردان است یا اینکه زنان نیز می توانند از آثار و برکات خانه خداوند بهره مند باشند. به عبارت دیگر آیا در زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و صدر اسلام، زنان در مساجد حضور می یافتند یا نه؟ و اگر رفت و آمد و حضور در مسجد داشته اند، شیوه برخورد پیامبرصلی الله علیه و اله با این رفتار و حرکت اجتماعی زنان چگونه بوده است؟ در پاسخ اجمالی به این سئوال باید گفت:
ص: 158
اسلام، زنان را تا جایی که حضورشان به فساد آلوده نشود، از شرکت در اجتماع نهی نمی کند، بلکه در بعضی موارد شرکت آنان را واجب می کند؛ مانند شرکت در مراسم حجِ واجب، که بر مرد و زن به یک اندازه واجب است و حتی شوهر هم حق جلوگیری از همسر خود را ندارد.(1) از دیگر مواردی که اسلام، بر هر مسلمانی واجب دانسته و تفاوتی قایل نشده، تحصیل است. لذا می توان استفاده کرد، تحصیل برای زن، به همان اندازه مرد واجب است. پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله در روایتی فرمودند:
«طلب العلم فریضة علی کلّ مسلمٍ و مسلمةٍ».(2)
«طلب علم بر هر مسلمانی، اعم از مرد و زن واجب است».
در جهاد ابتدایی، شرکت زنان، پیرمردان، بیماران و خردسالان در جنگ لازم نیست. ولی در جهاد دفاعی اگر افراد به قدر کفایت به جبهه نروند، دفاع از هیچ کس ساقط نمی شود، و بر زنان، پیرمردان، بیماران و خردسالان نیز واجب است.(3)
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و اله با قید قرعه، زنانشان را با خود به سفرهای جهادی می بردند. بعضی از اصحاب نیز چنین می کردند.(4) شرکت بانوان در نماز جمعه واجب نیست.(5) اما بعد از حضور، واجب است آن را ادامه دهند و ترک آن جایز نیست. هم چنین زنان از تشییع جنازه منع نشده اند. در اخبار آمده است که وقتی زینب دختر بزرگ رسول اکرم صلی الله علیه و اله وفات کرد، خواهرشان زهرای مرضیه علیها السلام و زنان مسلمان آمدند و بر وی نماز خواندند.(6) شیخ حرّ عاملی، در کتاب وسائل الشیعه، روایات گوناگون را در این زمینه جمع آوری کرده است که شرایط و چگونگی شرکت زنان را در مسائل اجتماعی بیان می کند. وی از مجموع این روایات، به این نتیجه می رسد:
«برای زنان رواست که در مجالس عزا، ادای حقوق مردم، یا تشییع جنازه
ص: 159
بیرون بروند و در این کارها شرکت کنند، همچنان که حضرت فاطمه علیها السلام و زنان ائمه اطهار علیهم السلام در آنها شرکت می کرده اند».(1)
مطالعه روایات موجود در کتب حدیثی شیعه و عامّه ونیز دقّت در شواهد تاریخی گویای این حقیقت است که حضور بانوان در مسجد برای انجام دادن نماز جماعت در عصر رسول خدا صلی الله علیه و اله از مسلمات تاریخ است زیرا اسلام، نه مردان و زنان را خانه نشین کرده، ونه همه ی قیدوبندها را از پای شان گسسته است، درمقاله حاضربرآنیم برای روشن شدن ابعاد مختلف این بحث، به تفصیل در این باره سخن بگوئیم:
الف) روایاتی که خانه را مسجدِ زن بیان کرده است.
ب) احادیثی که مسجد را متعلق به همة مردم،اعم از زن و مرد دانسته است.
ج) احادیثی که بیانگر حضور زنان در نماز جماعات پیامبرصلی الله علیه و اله بوده است.
د) شواهد تاریخی بر حضور زنان در مساجد برای اموری غیر از اقامه نماز.
ه-) بررسی نظریات فقهی فقهای اسلام در این باره.
و) شرایط حضور زنان در مساجد.
ز) آثار حضور زنان در مساجد.
دسته ای از روایات، مسجدِ زن را خانه و منزل مسکونی اش دانسته اند. رسول خد اصلی الله علیه و الهفرمودند:
«صلاة المرأة وحدها فی بیتها کفضل صلاتها فی الجمع خمسا و عشرین درجة».(2)
ص: 160
نماز فرادای زن در خانه اش، همچون نماز جماعت 25 درجه فضیلت دارد. نیز فرمودند:
«اِنّ مساجد النساء البیوت، وصلاة المرأة فی بیتها افضل من صلاتها فی صُفتها و صلاتها فی صُفتها افضل من صلاتها فی صحن دارها و صلاتها فی صحن دارها افضل من صلاتها فی سطح بیتها».(1)
«بهترین مسجدِ زنان خانه است و نماز در خانه، برتر از نماز او در ایوان است. نماز او در ایوان، برتر از نمازش در پشت بام خانه است. همانند این روایات در منابع عامّه نیز از پیامبرصلی الله علیه و اله نقل شده اند».(2)
امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند:
«خیر مساجد نسائکم البیوت».(3)
«بهترین مساجد برای زنانتان خانه است».
نیز فرمودند:
«صلاة المرأة فی مخدعها افضل من صلاتها فی بیتها و صلاتها فی بیتها افضل من صلاتها فی الدار».(4)
نماز خواندن زن در خانه، بلکه در اتاق عقب و اندرونی بهتر است. ام سلمه از قول رسول خداصلی الله علیه و الهمی گوید:
«خیر مساجد النساء قعر بیوتهن».(5)
«بهترین مساجد برای زنان، اتاق های عقب خانه است».
بنابر روایتی، رسول خداصلی الله علیه و اله به امام علی علیه السلام فرمودند:
«یا علی! لیس علی النساء جمعة و لا جماعة و لا اذان و لا اقامة».(6)
ص: 161
«ای علی! برای زنان الزامی جهت شرکت در نماز جمعه و جماعت و گفتن اذان و اقامه نیست».
از مجموعه این روایات با قطع نظر از روایاتی که بعدا به آنها می پردازیم می توان این گونه استفاده کرد که خواندن نماز در خانه نسبت به مسجد، برای زنان بهتر است. امّا با تأمّل و تحلیل این گونه روایات چند نکته بدست می آید:
1 - در روایات فوق معمولاً تلاش شده است تا به نحوی به مسئله عفاف بانوان اهمیت بدهند و در واقع در پی بیان این مطلب است که زن نباید در تیررس دید نامحرم نماز گذارد. پس اگر در مسجد، پرده و حائلی او را از دید نامحرم حفظ کند ملاک حکم رعایت شده و بنابراین نماز زن با حفظ حریم و حدود الهی، در مسجد افضل است، چنانچه نماز مرد چنین است.
2 - راوی اولین حدیث از امام صادق علیه السلام «یونس بن ظبیان» است که نجاشی و شیخ طوسی قدس سره، صاحب کتب رجالی، او را ضعیف شمرده اند.(1)
3 - دسته دوم و سوم از روایات که بیان خواهد شد، و شواهد تاریخی و سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و حتّی فتاوای بسیاری از فقهای اسلام، بیانگر جواز حضور زن در مسجد است.
در روایات زیادی درباب مسجد، واژه هایی وجود دارد که مستفاد از آن ها این است که مسجد، متعلق به همه مردم اعم از زن و مرد است و اختصاص به گروهی ندارد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود:
«المسجد بیت کل مؤمن».(2)
مسجد خانه هر مؤمنی است آن حضرت در بیانی دیگر مسجد را خانه همه متقیان و پرهیزکاران دانسته اند.
ص: 162
«انّ المساجد بیوت المتقین».(1)
حضرت علی علیه السلام در مورد همسایه مسجد فرمود:
«لاصلاة لجار المسجد إلاّ أن یکون له عذر أو به علة، فقیل: و من جار المسجد یا امیرالمؤمنین علیه السلام قال من سمع النداء».(2)
نماز همسایه مسجد در خانه، نماز کامل وتمام نیست جز این که عذری داشته باشد. از امام علیه السلام سؤال شد که همسایه مسجد چه کسی است؟ فرمودند: کسی که صدای اذان را بشنود. و نیز روایات متعددی که درآن ها واژة «مَنْ مَشی» و «مَنْ أسَرج» آمده است. پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله فرمود:
«من مشی إلی مسجد من مساجداللّه فله بکل خطوة خطاها...».(3)
«کسی که به مسجدی از مساجد خدا برود برای هرگامی که برمی دارد تا به منزل برگردد ده حسنه برایش نوشته می شود و ده گناه از او برداشته و ده درجه ترفیع می یابد».
در روایت دیگر امام صادق علیه السلام فرمود:
«من مشی الی المسجد لم یضع رجله علی رطب و لایابس الاّ سبحت له الارض إلی الأرضین السابعة».(4)
کسی که به سوی مسجد گام برمی دارد بر هیچ تر و خشکی قدم نمی گذارد مگر اینکه زمین تا طبقات هفتگانه اش برای او تسبیح می گویند. و در حدیثی پیامبرصلی الله علیه و اله فرمود:
«بشر المشائین فی ظلم اللیل إلی المساجد بالنور التام یوم القیامة».(5)
«بشارت باد کسانی را که در تاریکی شب به مساجد می روند، در روز قیامت، از نوری فروزان و درخشنده در پیشاپیش خود برخوردارند».
ص: 163
و دیگر روایاتی که به طور عام (اعم از زن و مرد)، تأکید و تشویق بسیاری به رفت و آمد به مساجد و حضور مستمر در آن و روشنایی بخشیدن به مساجد شده است.(1)
حضور بانوان در مسجد برای شرکت در نماز جماعت، بخصوص نماز جماعت صبح و عشائین، پشت سر پیامبرصلی الله علیه و اله از مسلمات تاریخ است. کعبه اولین خانه ای است که برای عبادت مردم (اعم از زن و مرد) بناشد و عبادت کنندگان را به سوی خود جذب کرد:
«انّ اوّل بیتٍ وُضع للناس لَلّذی یبکة مبارکًا».(2)
مکه و مسجدالحرام، کامل ترین مصداق مسجد است تا آنجا که نماز فرادی در آن از نمازجماعت در خانه بهتر است و همین مسجد است که اولین نماز جماعت به امامت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله با حضور مردی چون علی بن ابی طالب علیه السلام و بانویی چون حضرت خدیجه علیها السلام در آن جا برگزار شد.(3) در ذیل آیه 59 سوره احزاب که خداوند دستور می دهد:
«ای پیامبرصلی الله علیه و اله به همسرانت و دخترانت و زنان با ایمان بگو: جلبابهای (روسری های بلند) خود را برخویش فرو افکنند، این کار برای اینکه شناخته نشوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند بهتر است».
از معصوم علیه السلام نقل شده است:
«سبب نزول آیه چنین بود که چون زنان برای شرکت در نماز جماعت مغرب و عشاء به مسجد می رفتند، جوانان بر سر راه آنان می نشستند و آنان را آزار می دادند و متعرّض ایشان می شدند. از این رو، پس از نزول آیه، زنان انصار با لباس سیاه و بلند و با حجاب کامل در نماز جماعت حاضر می شدند».(4)
آیه و شأن نزول آن بیانگر نکته ای ظریف و حکیمانه است، و آن اینکه اسلام در رابطه
ص: 164
با حضور زنان در مجامع فرهنگی علمی، اقتصادی، سیاسی و پذیرش مسئولیت های اجتماعی از طرف آنان، حتّی زمانی که مورد چشم چرانی و مزاحمت جوانان قرار می گیرند، با حکم خانه نشینی و ایجاد محدودیت با قضیه برخورد نمی کند، بلکه با ارائه طرح های مصونیت آفرین، راه را برحضور هر چه بیشتر آنان می گستراند. علاوه بر سخن فوق، شواهد تاریخی حاکی از حضور زنان در نماز جماعت رسول اعظمصلی الله علیه و اله می باشد. امام علی علیه السلاممی فرمایند:
«کن النساء یصلین مع النبیصلی الله علیه و اله فکن یؤمرن أن لایرفعن رؤسهن قبل الرجال لضیق الأزر».(1)
«زنان عقب مردان، نماز جماعت را با پیامبرصلی الله علیه و اله به جا می آوردند و چون لباس مردان کوتاه بود به زنان دستور داده شده بود که پیش از مردان سر از سجده برندارند».
در برخی از روایات در منابع شیعه و سنّی آمده است که پیامبر صلی الله علیه و اله در حال نماز چون صدای گریه طفل را در صف زنان شنیدند، نماز را کوتاه خواندند تا مادرش سراغ فرزند رود [تا مبادا نگرانی در مادرش پیدا شود].(2) نیز نقل کرده اند: رسول خدا صلی الله علیه و اله نماز صبح را در تاریکی می خواندند و زنان مؤمن پس از نماز در همان تاریکی برمی گشتند و به خاطر تاریکی، دیگران آنها را، و حتّی خودشان همدیگر را نمی شناختند.(3) در روایتی می خوانیم:
«زن قریشی به نام «عاتکه بن زید» پیوسته در نماز جماعت مسجد النبی حاضر می شد، عمر از او خواستگاری کرد، او به این شرط که او را از نماز جماعت منع نکند، پذیرفت با عمر ازدواج کند، عمر هم با نارضایتی پذیرفت، بعد از مرگ عمر، وقتی زبیر از او خواستگاری کرد باز این شرط را مطرح نمود،
زبیر هم به ناچار پذیرفت، و او به نماز جماعت می رفت...».(4)
در زمان عمر، زنان به امامت سلیمان بن ابی خثیمه انصاری در رحبه مسجد، نماز جماعت
ص: 165
می خواندند چنان که مردان به امامت ابی بن کعب نماز جماعت برگزار می کردند، عثمان مردان و زنان را یک جا جمع کرد، ولی امیر المؤمنین علیه السلام در زمان خلافتش دوباره زنان و مردان را ازهم جدا کرد و شخصی به نام عرفجه با زنان نماز می خواند.(1) دربرخی روایات از طریق شیعه و سنّی آمده است که وقتی زنان برای رفتن به مسجد اجازه خواستند، آنان را منع نکنید. برای نمونه، پیامبر صلی الله علیه و اله فرمود:
«لاتمنعوا النساء حظوظهن من المسجد إذا استأذنوکم».(2)
هرگاه زنان شما اجازه رفتن به مساجد می خواهند، آنان را از بهره و نصیبشان از مساجد محروم نکنید و مانع نشوید. هم چنین آمده است که پیامبرصلی الله علیه و اله فرمود:
«لاتمنعوا اِماء اللّه مساجد اللّه».(3)
«کنیزان خدا را از رفتن به مساجد خدا منع نکنید».
و نیز فرمود:
«إذا استأذنت احدکم امرأته إلی المسجد فلایمنعها».(4)
هرگاه همسر یکی از شما اجازه رفتن به مسجد خواست نباید مانع وی شوید. عده ای چنین پنداشته بودند که زنان فقط هنگام روز مجاز به رفتن به مساجد هستند و در نمازهای مغرب و عشاء که با تاریکی شب همراه است، زنان نباید برای نماز به سوی مساجد خارج شوند لذا جهت مبارزه با این پنداشت غلط در بعضی روایات آمده است که هر گاه بانوان إذن حضور در مسجد را در شب هنگام خواستند، اجازه بدهید. پیامبرصلی الله علیه و اله در دو بیان جداگانه می فرماید:
«لاتمنعوانسائکم من الخروج الِی المساجد باللیل».
«إذا استأذن نسائکم باللیلالِی المسجد فأذنوا لهنّ».(5)
زنان خود را شب هنگام از رفتن به مساجد منع نکنید و چون اذن خواستند اجازه دهید.
ص: 166
در شب که خوفِ بیشتر برای زنان است می فرماید: إجازه بدهید، پس در روز أولی است که مسجد بروند. مفاد این روایات آن است که زنان از فضایل و آثار معنوی مسجد محروم نشوند و چنانچه زنان بتوانند حجاب اسلامی و شئون زن مسلمان و عفاف را رعایت کنند، فضیلت نماز خواندن در مسجد برای زنان، همچون مردان است.
1 - پس از وفات پیامبر صلی الله علیه و اله هنگامی که ابوبکر غاصبانه بر تخت حکومت نشست، حضرت زهرا علیها السلام به مسجد رفتند و خطبه فدکیه را بیان فرمودند.(1)
2 - ابوجهل، عده ای از افراد بت پرست را جمع کرده بود که وقتی پیامبرصلی الله علیه و اله
در مسجدالحرام در نماز به سجده می رود شکمبه گوسفندی را بر سر آن حضرت بیفکنند. این عمل ناجوانمردانه انجام شد. خبر به گوش حضرت فاطمه علیهاالسلام خردسال رسید با شتاب به مسجدالحرام رفت و آن را برداشت... .(2)
3 - سخنرانی حضرت زینب علیها السلام در مسجد اموی شام بوده است و امام زین العابدین علیه السلام و مردم اعتراض برحضور ایشان و سایر زنان در مسجد، ننمودند.
4 - عن ابی عبد اللّه علیه السلام قال:
«و قال علّیًا صلوات اللّه علیه کان یقول: لااری الاعتکاف الا فی المسجد الحرام او مسجد الرسول او مسجد جامع و لا ینبغی للمعتکف ان یخرج من المسجد الالحاجة لا بد منها ثم لایجلس حتّی یرجع، و المراة مثل ذلک».(3)
اعتکاف، یا در مسجد الحرام یا مسجد پیامبرصلی الله علیه و اله یا مسجد جامع هر شهری منعقد می شود و سزاوار نیست معتکف از مسجد خارج شود مگر این که ضرورت باشد و وقتی کارش را انجام داد، بدون این که بنشیند برگردد. در ادامه حدیث می فرماید: و زنان مثل مردان هستند.
ص: 167
پس معلوم می شود زنان هم می توانند به مسجد بیایندو معتکف شوند در روایتی آمده است: زنان پیامبرصلی الله علیه و الهگاه با آن حضرت درمسجد معتکف می شدند(1) قرآن کریم هم می فرماید:
«ولاتباشروهنّ و انتم عاکفون فی المساجد».(2)
با زنان هنگام اعتکاف در مساجد، مباشرت نکنید. اگر زنان بیرون از مسجد باشند که این سخن معنا نمی دهد. بنابراین یا معتکفین با زنانشان معتکف بودند، یا زنان در مسجد به دیدار مردان می آمدند. در روایتی آمده است که:
«عن ابی عبد اللّه علیه السلام قال: وایّ امراة کانت معتکفة، ثم حرمت علیها الصلاة فخرجت من المسجد فطهرت فلیس ینبغی لزوجها أن یجامعها حتّی تعود الی المسجد و تقضی اعتکافها».
امام صادق علیه السلام فرمود:
«اگر زنی که در حال اعتکاف است،[بواسطه حیض] از نماز باز ماند و از مسجد بیرون رود و دوباره پاک شود، شایسته نیست همسرش با او نزدیکی کند تا این که زن به مسجد بیاید و اعتکاف خود را به پایان برساند».(3)
5 - تاریخ از وجود زن مسلمان سیاهپوستی به نام محجنه (ام محجن) در عصر رسول خدا صلی الله علیه و اله خبر می دهد که، خادمه و نظافتچی مسجد پیامبرصلی الله علیه و اله بوده است. ابوسعید می گوید: زنی سیاه چرده که مسجد را جارو می کرد، شبی وفات نمود. چون صبح شد، رسول خداصلی الله علیه و اله را از مرگش با خبر ساختند، فرمود: چرا مرا از مرگ او آگاه نکردید؟ آن گاه پیامبر صلی الله علیه و اله با اصحابش بر قبر او حاضر شدند و آن حضرت کنار قبر ایستاد و تکبیر گفت و در حالی که مردم نیز پشت سرش بودند بر او نماز گزارد و برای او دعا کرد.(4) طبق برخی روایات، حضرت فرمود: اینک او را در بهشت می بینم.(5)
ص: 168
6 - حضرت رسول صلی الله علیه و اله وارد محراب امام جماعتی شد و چون محراب به آب دهان آلوده شده بود، با امام جماعت برخورد کرد. همسر امام جماعت از علت برخورد با شوهرش با خبر شد، از این روی آب دهان را از محراب پاک کرد. حضرت فرمود: شوهر را به خاطر خانمش بخشیدم.(1)] لابد این خانم در مسجد بوده که مطلع شده، یا بعد از اطلاع، به مسجد آمده و در محراب حاضر شده و مورد اعتراض پیامبرصلی الله علیه و اله واقع نشده است].
7 - قال ابوجعفر علیه السلام:
«اذا کان الرجل نائما فی المسجد الحرام او المسجد الرسولصلی الله علیه و اله فاحتلم فاصابته جنابته فلیتمم و لا یمر فی المسجد الاّمتیمما حتّی یخرج منه ثم یغتسل
و کذلک الحائض اذا اصابتها الحیض تفعل کذلک و لابأس ان یمرا فی سائر المساجد و لا یجلسان فیها».
امام باقر علیه السلام فرمود:
«اگر مردی درمسجد الحرام یا مسجد پیامبرصلی الله علیه و اله به خواب رود و جنب شود، باید تیمم کند و با تیمم از مسجد گذر کند و خارج گردد، سپس غسل نماید.
همین طور زن چنانچه در این دو مسجد حیض شود، این گونه عمل کند. اما در غیر از این دو مسجد بدون تیمم هم، می تواند خارج گردد».(2)
8 - اگر زن نباید مسجد برود، فاطمه بنت اسد با مسجد چه کار داشت و از آن مهم تر، دیوار خانه خدا هم شکافته شد.
9 - از «مالک بن ضمره العنبری» روایت شده که می گوید: امیرالمؤمنین علی علیه السلام به من فرمود: آیا به مسجدی که در کنار خانه ات قرار گرفته است می روی؟ عرض کردم: یا امیرالمؤمنین، آن مسجدی است که زنان در آن نماز می گذارند. فرمود:
«ای مالک! آن مسجدی است که هرگز اندوهناکی در آن نماز و دعا نکرده است مگر این که خداوند، او را از آن اندوه رهایی بخشیده و حاجتش را برآورده نموده است...».(3)
ص: 169
با این وصف در می یابیم که برای حضور زنان در مساجد، در عصر بنیانگذار نهضت اسلامی، گذشته از این که هیچ گونه منعی مشاهده نمی شود بلکه بدان نیز، همچون مردان مورد
تأکید و ترغیب قرار می گیرند و تا آنجا پیش می روند که علاوه بر شرکت در مساجد عمومی، مساجد اختصاصی و مبارکی هم برای عبادت وتعلیم و تعلم ویژه خود بر می گزینند.
10 - یکی از زنان مسجدی عصر پیامبرصلی الله علیه و اله، «نوله بنت اسلیم» است که در روز تغییر قبله در نماز جماعت مسجد بنی حارثه، شرکت داشته و ماجرای آن روز را چنین تعریف می کند:
«دو رکعت از نماز ظهر یا عصر را در مسجد بنی حارثه رو به قبله بیت المقدس خوانده بودیم که شخصی خبر آورد که رسول اللّه صلی الله علیه و اله به طرف بیت الحرام روی کرد، بلافاصله مردان به مکان زنان و زنان به مکان مردان
تغییر محل داده و چرخیدند و دو رکعت دیگر را رو به بیت الحرام گزاردیم».(1)
11 - روایت وارد شده است که روزی رسول خدا صلی الله علیه و اله در بیرون مسجد بودند، دیدند که مردان و زنان باهم از مسجد بیرون می آیند، رو به زنان کردند و فرمودند:
«بهتر است صبر کنید ابتدا مردان بروند، سپس شما».(2)
12 - یکی از درهای مسجد النبی صلی الله علیه و اله به نام «باب النساء» است. اگر بنا بود زنان به مسجد نیایند، باب النساء مفهومی نداشت. در روایت آمده است که روزی پیامبرصلی الله علیه و اله به یکی از درهای مسجد اشاره کردند و فرمودند: «لو ترکنا هذا الباب للنساء» خوب است این در را به بانوان اختصاص دهیم.(3)
13 - شواهد نشان می دهدکه تعلّم در مساجد، خاص مردان نبود. زنان مسلمان نیز مجاز بودند به مساجد بروند و به سخنان پیامبرصلی الله علیه و اله گوش دهند وگاهی از آن حضرت سوال کنند. اگر احساس می شد زنان به هر دلیل، سخنان پیامبر را نشنیده اند پیامبرصلی الله علیه و اله آنان را مجددا موعظه و نصیحت می کرد.(4)
ص: 170
14 - در تواریخ نقل شده که در مسجد پیامبرصلی الله علیه و اله جایگاهی برای معالجه بیماران و مجروحان معین شده بود و پیامبر و یارانش در آنجا از بیماران عیادت می کردند واقدی می نویسد:
«در ماجرای جنگ احد، مردم در مسجد چراغ و آتش برافروخته بودند و خستگان و مجروحان را زخم بندی می کردند. به دنبال زخمی شدن سعد بن معاذ، پیامبرصلی الله علیه و اله ایشان را در خیمه «کُعیبه»، دختر سعد بن عتبه در مسجد پیامبر جای داد. این زن، زخمی ها را معالجه می کرده و از اشیاء گمشده و پراکنده، نگهداری می کرد».(1)
15 - نقل شده در یکی از روزها که امام علی علیه السلام وارد منزل می شود و همسرش فاطمه علیها السلام را نمی یابد، از منزل خارج، و به سوی مسجد روانه می گردد، در مسجد نماز می خواند و سپس مقداری شن در مسجد جمع نموده و به آن تکیه می دهد. پیامبرصلی الله علیه و اله و فاطمه علیها السلام در حالی که حسنین؟ را به آغوش و دست ام کلثوم را در دست گرفته به مسجد می آیند، در مسجد، می بینند که امام علی علیه السلام همان گونه که بر شن ها تکیه داده بوده خوابش برده است. در این هنگام پیامبرصلی الله علیه و اله پای مبارکش را روی پای مبارک امام علی علیه السلام گذارده و مقداری فشار می دهد و قال:
«قم یا اباتراب [بلند شو ای ابوتراب]. در این حدیث مشاهده می شود که فاطمه زهرا علیها السلام به مسجد تشریف بردند درحالی که ضروری هم نبوده است.(2)
فقهای اسلام به خصوص شیعه با توجه به سه دسته از روایات که بیان شد و نیز آیاتی از قرآن کریم، نسبت به حضور بانوان در مسجد، اختلاف نظر و فتوا دارند. عده ای هم چون علامه حلی قدس سره، آمدن زنان به مساجد را مکروه دانسته و می فرماید:
«یکره للنساء الاتیان الی المساجد لمافیه من التّبرج المنهی عنه، قال الصادق علیه السلام: خیر مساجد نسائکم البیوت».(3)
ص: 171
و در کتاب نهایة الاحکام می گوید:
«و هذا الحکم (رفتن به مسجد) مختص بالرجال دون النساء لانهن امرن بالاستتار...».(1)
عده کثیری از فقها گرچه حکم به کراهت حضور زن در مسجد نداده اند، ولی خواندن نماز در خانه را برای زنان، برتر شمرده اند.(2) شهید اول می فرماید:
«و یستحب للنساء الاختلاف الیها کالرجال و ان کان البیت افضل و خصوصا لذوات الهیئات».(3)
هم چنین صاحب غنائم الایام می گوید:
«و اما المرأة فصلاتها فی البیت افضل...».(4)
این دو گروه از فقها، دلیل خود را، توجه نمودن به آیات قرآن و احادیث معصومان علیهم السلام(5) مبنی بر ممنوع بودن تبرّج (آشکار شدن در برابر دیدگان مردم) برای زنان و دستور شرع مقدّس بر اهمیت حفظ عفاف و رعایت حجاب وعدم اختلاط زنان و مردان، و نیز جلوگیری از وقوع در فتنه و مفاسد اجتماعی و اخلاقی ذکر کرده اند.(6) برخی دیگر از فقهای شیعه نه تنها جواز را، بلکه استحباب را در حضور و نماز خواندن زن در مسجد دانسته اند.
مرحوم محقق اردبیلی می گوید:
«گرچه بنا بر برخی روایات، فضیلت حضور در مسجد، مختص مردان است، لکن با توجه به دیگر روایات، و ضعفی که در سند روایت یونس بن ظبیان وجود دارد، می توان گفت که ومع ذلک لایبعد الاستحباب اذا کن لایراهن احد و لا یرونه مع عدم مفسدة اخری».(7)
ص: 172
امام خمینی قدس سره نیز فرموده:
«برای زن ها نماز خواندن در خانه، بلکه در صندوق خانه و اطاق عقب بهتر است، ولی اگر بتوانند کاملاً خود را از نامحرم حفظ کنند بهتر است در مسجد نماز بخوانند».(1)
حتی برخی از فقهای معاصر می فرمایند:
«برای زن ها در صورتی که خود را از نامحرم به خوبی حفظ کنند بهتر است نماز را در مسجد بخوانند و اگر راهی برای یادگرفتن مسائل اسلامی جز از طریق رفتن به مسجد وجود ندارد، واجب است به مسجد بروند».(2)
نیز بنابر کتب فقهی یکی از مسائل شرعیه بانوان آن است که زن در حال عادت ماهیانه نمی تواند مسجد برود. پیامبر هم فرمود:
«انّ المسجد لایحلُّ لجنبٍ و لاحائض».(3)
اگر بنا بود زنان اصلاً مسجد نروند چرا فرموده اند، در ایام عادت نروند. بنابراین مفهوم حدیث و مفهوم فتوای مراجع عظام تقلید این است که وقتی عذر شرعی ندارند، می توانند به مسجد بروند.(4) در باب احکام محرمات جنب و حائض آمده است که برای این دو، حرام است رفتن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و اله اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، و نیز توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد.(5) دلایل قائلان به جواز و استحبابِ حضور بانوان در مسجد، همان شواهد تاریخی بر حضور این قشر از جامعه در نمازهای جماعت پیامبرصلی الله علیه و اله و نیز عمومات و اطلاقات روایاتی است که بیانگر ترغیب و تشویق بر رفت و آمد به مسجد
ص: 173
و بهره مندی از فضایل مسجد برای انسان، قطع نظر از جنسیّت آن است.(1) علاوه براین که، فقهای متقدم و متأخر و نیز معاصر، حضور زنان را هم چون مردان، در مسجد الحرام و مراسم عبادی، اجتماعی و اخلاقی سیاسی نماز جمعه،(2) اعتکاف و حج جایز شمرده اند.(3)
فقهای اسلام، اتفاق نظر دارند که حضور زنان در مساجد، جایز است. [جواز بالمعنی الأعم] اینک، باید دید آیا این حضور شرایطی هم دارد یانه؟ در پاسخ بایدگفت: شرع مقدس آداب و دستوراتی بیان کرده که اهمّ آن ها عبارتنداز:
یکی از آداب مسجد، زینت کردن به هنگام مسجد رفتن است. قرآن کریم می فرماید:
«یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد».(4)
«ای فرزندان آدم، هنگام رفتن به مسجد زینت خود را برگیرید».
آنچه از کتب روایی و تفسیری در تفسیرکلمه «زینت» استفاده می شود این است که «زینت» در آیه شریفه، هم شامل آراستگی ظاهری می شود وهم شامل آراستگی باطنی و درونی و ذکر مصادیق در روایات از قبیل: پوشیدن لباس نیکو یا شانه کردن، و استعمال عطر و بوی خوش در نماز و مسجد، جنبه تعیینی ندارد و این ها از مصادیق زینت هستند.(5) در کتب فقهی هم آمده است:
«یستحب التطیب و لبس الثیاب الفاخر عند التوجه الی المسجد».(6)
ص: 174
«مستحب است به هنگام رفتن به مسجد، از بوی خوش و لباس های نیکو استفاده شود».
اما همین امر مستحب که برآن، این قدر تأکید شده است، در مورد بانوان نباید به گونه ای باشد که تحریک کننده و باشئون آنان مخالف باشد. رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود:
«اذا شهدت احداکنّ المسجد فلاتمس طیبّا [فلاتطیّب تلک اللیلة]».(1)
هنگامی که یکی از شما زنان قصد مسجد کرد، نباید از بوی خوش استفاده کند. نیزصلی الله علیه و الهفرمودند: هرگاه زنی خود را خوش بو کند، سپس به سوی مسجد برود نمازش قبول نمی شود تا آنکه آن بوی خوش را برطرف کند.(2)
حضور زنان در مسجد آثار و ثواب بسیار دارد، ولی نباید زمینه ای برای اختلاط فراهم آید. در روایت آمده است که روزی رسول خداصلی الله علیه و اله در بیرون مسجد بودند، دیدند که مردان و زنان با هم از مسجد بیرون می آیند. رو به زنان کردند و فرمودند: بهتر است صبر کنید ابتدا مردان بروند، سپس شما.(3) هم چنین روزی حضرت به یکی از درهای مسجد اشاره کردند و فرمودند: خوب است این در را به بانوان اختصاص دهیم.(4) و بدین ترتیب درِ آمد و شد زنان به مسجد را از مردان جدا ساختند.
یکی از نکاتی که افراد، چه زن و چه مرد، شایسته است در مسجد وحتی خارج آن رعایت کنند، پرهیز از سخنان بیهوده و با صدای بلند است. خداوند خطاب به زنان رسول اللّه صلی الله علیه و اله می فرماید:
ص: 175
«فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قبله مرض و قلن قولا معروفا».(1)
ای همسران پیامبر! به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید. خداوند در واقع در این آیه، دستور به وقار وعفاف در کیفیت سخن گفتن را برای زنان بیان می کند. رسول خدا بلند کردن صدا در مسجد را از نشانه های نزول بلا برامت می شمارند و می فرماید: هنگامی که پانزده خصلت در میان امت من رایج شود، بلا بر آنان نازل خواهد شد، از جملة آن ها این است که «اذا ارتفعت الاصوات فی المساجد» صداها را در مسجد بلند کنند.(2) نیز ابوذر غفاری از پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله پرسید: ای رسول خدا، مساجد را چگونه باید آباد کرد؟ پیامبرصلی الله علیه و اله فرمودند:
«لاترفع الاصوات فیها و...».(3)
«آباد کردن مسجد به این است که صدا در آن بلند نشود».
بنابراین بر همه، به ویژه زنان است که از صحبت کردن درباره امور دنیوی و بلند کردن صدا پرهیز نمایند.
پیامبرصلی الله علیه و اله فرمودند:
«هنگامی که زنان، از شما اجازه رفتن به مسجد می خواهند، آنان را از بهره و نصیب شان از مساجد محروم نکنید و اجازه شان دهید».(4)
به طور کلّی خروج زن از منزل گرچه برای رفتن به مسجد باشد، نباید منافاتی با حقوق شوهران آن ها داشته باشد. در غیر این صورت نباید به مسجد یا خارج از خانه بروند.(5)
ص: 176
زنان مسلمان باید بدانند که توقف های بیجا در کوچه ها و خیابان ها و مسیر مسجد، شایسته نیست، چنانچه حتی توقف بیهوده در مسجد نیز مذموم شمرده شده است، رسول اعظمصلی الله علیه و الهخطاب به ابوذر می فرمایند:
«یا اباذر کلُّ جلوسٍ فی المسجد لغٌوالاّ ثلاثة: قرائة مُصلًّ اوذکر اللّه تعالی او مسائل من علم».(1)
«ای ابوذر! هر نشستنی در مسجد، لغو و بیهوده است مگر توقف سه دسته:
آنان که پس از بجا آوردن نماز مشغول قرائت قرآن، یا سرگرم یاد خدا و یا در حال تحصیل علم و دانش و مباحثه علمی باشند».
در حدیثی که از صحیح بخاری نقل شده، آمده است که: پیامبرصلی الله علیه و الهنماز صبح را در تاریکی می خواندند و زنان مؤمن پس از نمازجماعت، در همان تاریکی برمی گشتند و به خاطر تاریکی دیگران آن ها را، و حتی خودشان همدیگر را نمی شناختند.(2)
در متون روایی شیعه و سنّی، برای رفت وآمد به مساجد، فواید وآثار فراوان دنیوی و اخروی بیان شده است. از این رو بانوان نیز با رعایت شرایطی که در بخش قبلی گفته شد، می توانند از همه این نتایج و آثار برخوردار باشند.
آثار سازنده و پاداش هایی که برای آمد و شد به مسجد، در روایات آمده، به قدری فراوان است که در روایتی از امام علی علیه السلام هشت مورد آن ذکر شده است.
1 - پیدا کردن دوستی که در مسیر اطاعت خداوند از وی بهره گیرد.
2 - فراگیری علم و دانش جدید و سودمند.
3 - شنیدن سخنی که او را به سوی نیکی رهنمون گردد.
ص: 177
4 - عقاید خود را با دلیل و برهان، محکم و استوار سازد.
5 - رحمتی از خداوند که منتظرش باشد.
6 - سخنی که او را از بدی باز دارد.
7 - گناهی را از روی شرم و حیا ترک نماید.
8 - گناهی که در اثر خوف و خشیت آن را ترک کند.(1)
آثار دیگری هم چون ورود به بهشت،(2) هم ردیف بودن با مقام و منزلت صدیقان و شهدا و حضور در محفل پیامبر الهی،(3) شفاعت کننده هشتاد هزار نفر،(4) طلب آمرزش و دیدار و انس فرشتگان با او در قبر،(5) نجات از آتش سوزان،(6) ایمنی از بلا(7) و صدها اثر کار آمد دنیوی و اخروی که برای حضور در مسجد نقل شده است.
با توجه به مجموعه روایات و آیات شریفه درباره مسجد، می توان گفت که اگر بانوان با رعایت شرایط در این مکان های الهی وارد شوند، می توانند از آثار عبادی معنوی، علمی، سیاسی اجتماعی و به ویژه اثرات اخلاقی، روانی و تربیتی مسجد بهره مند گردند.
ص: 178
1 . قرآن کریم.
2 . اختیار معرفه الرجال، الشیخ الطوسی، آل البیت، قم، 1404 ه- .
3 . الآداب الطیبة فی الاسلام، جعفر مرتضی عاملی، قم، جامعة المدرسین، 1362 .
4 . أسدالغابة، ابن اثیر، انتشارات اسماعیلیان، تهران.
5 . اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، تهران دارالکتب الأسلامیة، 1365 .
6 . الأمالی، شیخ طوسی، قم، دارالثقافة، 1414 ق .
7 . بحارالانوار، علامه مجلسی قدس سره، بیروت، موسسة الوفاء، 1404 ه- ق .
8 . تاریخ کتابخانه های مساجد، محمد مکی السباعی، محمد عباسپور - محمد جواد مهدوی، مشهد، آستان قدس رضوی، چ اول، 1373 ش .
9 . تحریرالوسیلة، الامام الخمینی قدس سره، قم، اسماعیلیان.
10 . تذکرة الفقهاء، العلامة الحلی قدس سره، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، 1414 ه- ق .
11 . تفسیر العّیاشی، محمد بن مسعود عیاشی، تهران، علمیّه، 1380 ق .
12 . تفسیر القمی، علی بن ابراهیم القمی، قم ، مؤسسة دارالکتاب، چ سوم، 1404 ه- ق .
13 . تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از دانشمندان، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چ 41 ، 1380 ش .
14 . تفسیر نورالثقلین، الشیخ عبد علی بن جمعه العروس الحویزی، قم، اسماعیلیان، چ چهارم، 1412 ه- .
15 . التهذیب، شیخ طوسی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1365 ه- ش .
16 . ثواب الاعمال، الشیخ الصدوق، رضی، قم، چ دوم 1368 ش .
17 . جامع الاخبار، تاج الدین شعیری، قم، رضی، 1363 .
18 . جواهر الکلام، الشیخ محمد حسن النجفی، قم، دارالکتب الاسلامیة، چ اول، 1412 ه- .
19 . حج، محسن قرائتی، نشر مشعر، 1373 .
20 . الخصال، الشیخ الصدوق، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، جامعه المدرسین فی الحوزة العلمیة.
21 . الخلاف، محمد بن الحسن الطوسی، قم، موسسة النشر الاسلامی، چ اول، 1417 ه- .
22 . الدروس الشرعیة، الشهید الأول، قم، مؤسسة النشرالاسلامی، چ اول، 1412 ه- .
23 . دعائم الاسلام، نعمان بن محمد تمیمی مغربی، مصر، دارالمعارف، 1385 ه- ق .
ص: 179
24 . الدعوات، قطب الدین راوندی، قم، مدرسة الامام المهدی(عج)، چ اول، 1407 ه- ق .
25 . رجال النجاشی، الشیخ ابی العباس احمد بن علی النجاشی الاسدی الکوفی، مؤسسة النشرالسلامی التابعة
لجماعة المدرسین، قم چ پنجم، 1416 ه- .
26 . رساله توضیح المسائل، امام خمینی قدس سره.
27 . رساله توضیح المسائل، آیه اللّه العظمی مکارم شیرازی، مدرسة الامام علی بن ابیطالب علیه السلام، چ دوازدهم، 1383 .
28 . سنن ابن ماجه، محمد بن الحسین بن علی البیهقی، دارالفکر، بیروت.
29 . سنن ابی داود، سلیمان بن الأشعث السجستانی، دارالفکر، بیروت، 1420 ق .
30 . السنن الکبری، احمد بن الحسین بن علی البیهقی، دارالکفر، بیروت.
31 . سیمای مسجد، رحیم نوبهار، قم، اعتماد، 1373 .
32 . صحیح البخاری، محمد بن اسماعیل بخاری، بیروت، دارالفکر.
33 . صحیح المسلم، محمد بن مسلم النیشابوری، بیروت، دارالفکر.
34 . صحیفه نور، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قدس سره.
35 . الطبقات الکبری، محمد بن سعد، بیروت، دارصادر.
36 . العروه الوثقی، السید الیزدی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، 1409 ه- .
37 . علل الشرایع، الشیخ الصدوق قدس سره، نجف، المکثبة الحیدریة، 1386 ه- ، 1966 م .
38 . غنائم الایام فی مسائل الحلال والحرام، المیرزا ابوالقاسم القمی، مکتب الاعلام الاسلامی، چ اول، 1417 ه- ق .
39 . الکافی، شیخ کلینی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1365 ه- ش .
40 . کشف الغطاء، الشیخ جعفر الغطاء قدس سره، اصفهان.
41 . کشف اللثام، الفاضل الهندی، قم، مکتبة السید المرعشی، 1405 .
42 . کنز العمال فی سنن الا قوال و الافعال، المتقی الهندی، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1409 ه- ، 1989 م .
43 . مجمع الزوائد و منبع الفوائد، نورالدین الهیثمی، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1408 ه- .
44 . مجمع الفائدة و البرهان، المحقق الأردبیلی، قم، جامعة المدرسین، 1409 ه- ق .
45 . مجموعه ورّام، ورّام بن ابی فراس، قم، مکتبة الفقیه .
46 . المستدرک الحاکم، محمد بن محمد الحاکم النیسابوری، دارالمعرفة، بیروت، 1406 ه- ق .
47 . مستدرک الوسائل، محدث نوری، قم ، مؤسسة آل البیت، 1408 ه- ق .
48 . مستدرک سفینة البحار، شیخ علی النمازی الشاهرودی، موسسة النشرالاسلامی لجماعة المدرسین بقم المشرفة، 1419 .
49 . مستند الشیعة، المحقق النراقی، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاءالتراث، 1415 ه- .
50 . مسند احمد، الأمام احمد حنبل، بیروت، دارالفکر.
ص: 180
51 . المغازی، محمد بن عمر الواقدی، ترجمة محمود مهدوی دامغانی، دانشگاه تهران، چ اول، 1361 ش .
52 . المکارم الاخلاق، ابی نصر الحسن بن الفضل الطبرسی، دارالکتب الاسلامیة، 1376 .
53 . من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، قم، جامعه مدرسین، 1413 ه- ق .
54 . المیزان فی تفسیر القرآن، العلامة السید محمد حسین الطباطبائی، قم مؤسسة النشر الاسلامی التابعة
لجماعة المدرسین.
55 . نماز بانوان، عباس عزیزی، صلاة، چ دوم، 1381 ش .
56 . نهایة الاحکام فی معرفة الاحکام، العلامة الحلّی، قم، اسماعیلیان، چ دوم، 1410 ه- .
57 . نهج الفصاحة، (مجموعه کلمات قصار حضرت رسولصلی الله علیه و اله) ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات جاویدان.
58 . هدایة العباد، السید الگلپایگانی قدس سره، دارالقرآن الکریم، چ اول، 1413 .
59 . هدایة العباد، الشیخ لطف اللّه الصافی، دارالقرآن الکریم، چ اول، 1416 .
60 . وسائل الشیعه، الحرالعاملی، موسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، مهر قم، چ دوم، 1414 ه- ق .
ص: 181
ص: 182
ص: 183
ص: 184
امام خمینی قدس سره
«شما ملت برای اسلام قیام کردید و برای اسام این همه زحمت کشیدید و دارید می کشید. مراکزی که مراکز بسط حقیقت اسلام است... فقه اسلام است و آن مساجد است، این ها را خالی نگذارید این یک توطئه است که می خواهند مسجدها را کم کم خالی کنند. مساجد باید مرکز تربیت صحیح باشد...».(1)
آثار حضور در مسجد چنان متنوع است که به سختی می توان پیرامون تمامی ابعاد آن سخن گفت، نگرش اسلام به مسجد صرفا نگرش به جایگاهی برای اقامه نماز نیست، بلکه اساسا مسجد، در اسلام، از زمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله همواره به عنوان یک پایگاه دینی و اثرگذار به نقش آفرینی پرداخته است. پیامبرصلی الله علیه و اله از مسجد، به عنوان کانون برای هدایت امور اسلام بهره می بردند و مسجد، مرکز حکومت و نیز مرجع فکری و محل بحث و تبادل اندیشه ها بوده است. در زمانی نه چندان دور (قبل از فرارسیدن عصر ارتباطات)، همه نیازهای فکری و اجتماعی مردم، در مسجد مرتفع می شد.
ص: 185
قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مساجد به عنوان پایگاه دینی، نقش هدایتگری مردم را به عهده داشته است.
همانطور که مسجد در صدر اسلام محل پذیرش افراد مختلف و محل اجتماعات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی بود، امروز نیز پذیرای مربیان و متربیان جهت تعلیم و تربیت و مکان اوج سالکان راستین است.
مسجد سرچشمه تمدن اسلامی است. اگر به هر یک از شهرهای اسلامی بنگریم مسجد و مجموعه های آن را اساس شهرسازی می یابیم و درمی یابیم که در بافت شهرهای اسلامی مساجد محور هستند. مسجد محل تقویت و اشاعه فرهنگ زیبای اسلامی احترام به علماء، بزرگترها و محبت به کوچکترها و رعایت ادب در برابر سایر مؤمنین است.
علاوه برآن حضور در مسجد، نقش بازدارنده ای قوی در ارتکاب جرایم و پیش گیری از گناهان دارد. در کنار این آثار با برکت حضور در مسجد، در روایات نیز از ثواب ها و اجرهای متعدد برای حاضران در مساجد، یاد شده است. بعنوان نمونه پیامبرصلی الله علیه و اله فرمودند:
«گروهی از مردم در مسجدی از مساجد خداوند ننشینند (برای عبادت و تلاوت قرآن) مگر آن که آرامش برایشان نازل و رحمت الهی شامل حال آنها شود».
مسجد در اسلام قلب تپنده حیات اسلام و کانون و محور فعالیت های جامعه اسلامی است. مسجد خانه خدا در زمین،(1) منبع فیوضات معنوی و برکات گوناگون برای نمازگزاران و جامعه اسلامی است. بی گمان مکانی که چنین جایگاهی نزد خداوند دارد، حضور در آن، آثار فراوانی را خواهد داشت و بدون تردید شامل حال مکلفان و حاضران در مسجد اعم از زن و مرد نیز خواهد بود.
حضور به موقع و منظم نمازگزاران در مساجد اثرات تربیتی مطلوبی در روح و روان
ص: 186
و رفتار آنها دارد. انجام اعمال عبادی نماز جماعت به صورت یک دست و منظم، بیانگر این حقیقت است که اگر افراد مسلمان اراده بکنند می توانند در تمام امور زندگی نظم و انضباط داشته و با بهره گرفتن از قابلیت های نهان و آشکار خود، حلال مشکلات خود و دیگران باشند.
به عبارت دیگر هم اکنون که جماعت مؤمن نمازگزار اراده کرده و به دلخواه و به صورت اختیاری همه با هم، در کنار هم در مساجد برای احیاء شعائر اسلامی قدم پیش گذاشته و مصمم به انجام آن هستند، به همان نسبت خواهند توانست در سایر امور دینی پیش گام بوده و با بهره گیری از نیروی ایمان و استعدادهای موجود، قله های کمال را تسخیر کنند و هرگاه این رفتارها به صورت مدام و مستمر صورت بگیرد (حضور در جماعت) از خلاقیت ها و صفات خداپسندانه افراد صالح بهره برده و متأثر شده، در نتیجه به اصلاح و خودسازی پرداخته و این شکوفایی را به جامعه نیز سرایت خواهند داد.
مساجد علاوه بر محل نیایش بودن، منابع اشاعه فرهنگ اسلامی و محل به نمایش گذاشتن قدرت و اقتدار امت اسلامی نیز می باشد و روزانه سه یا پنج بار افراد مؤمن در همین مکان ها در پیشگاه خالق خود بوده و برای جان نثاری و اطاعت از سایر اوامر مولا اعلان آمادگی می کند و نفس این عمل هشداری است برای دشمنان اسلام، و گام نخستین برای حرکت احیاء عدالت اجتماعی و ظلم ستیزی.
آثار، نتایج و برکات حضور در مسجد بسیار متنوع است، بعنوان نمونه امام علی علیه السلام در یکی از بیانات خود، برای حضور در مسجد هشت اثر را برمی شمرد:
«من اختلف الی المسجد أصاب احدی الثمان؛ اخا مستفادا فی اللّه، او علما مستطرفا او آیه محکمه او یسمع کلمه تدل علی هدی، او رحمه منتظره، او کلمه ترده عن ردی، او یترک ذنبا خشیه او حیاء».(1)
«کسی که به مسجد رفت و آمد می کند، یکی از منافع هشتگانه نصیب او می شود: برادری مفید و باارزش در راه خدا، یا علم و دانش نو، یا دلیل و برهان محکم (برای تثبیت عقاید)، یا کلماتی که موجب هدایت شود
ص: 187
(می شنود)، یا رحمت مورد انتظاری (شامل حال او می شود)، یا مواعظی که او را از فساد و گناه باز دارد، (می شنود)، یا به خاطر ترس یا حیا و آبروی خود گناهی را ترک می کند».
و یا آن که از حاضر شونده در مسجد بعنوان زائر پروردگار سخن به میان آمده است:
«فی التوراة مکتوبا أن بیوتی فی الأرض المساجد فطوبی لعبد تطهر فی بیته ثم زارنی فی بیتی ألا ان علی المزور کرامه الزائر ألا بشر المشاء فی الظلمات الی المساجد بالنور الساطع یوم القیامه».(1)
چنان که بیان شد ثمرات و برکات حضور در مسجد بسیار است لکن در نوشتار پیش رو سعی بر آن است که به اجمال آثار، برکات و کارکردهای فردی و اجتماعی مسجد، مورد بررسی قرار گیرد. امید که برای نگارنده و خواننده گرامی مفید باشد.
چنان که گفته شد از مساجد به عنوان خانه های خدا در زمین یاد شده است و سر تعظیم و گرامی داشت مساجد همان بیت اللّه بودن، خانه متقیان و خانه مؤمنین بودن آنهاست.
«محمد بن علی بن الحسین فی العلل عن علی بن أحمد عن محمد بن أبی عبداللّه الکوفی عن موسی بن عمران عن عمه الحسین بن یزید النوفلی عن علی بن أبی حمزه عن أبی بصیر قال سألت أباعبداللّه علیه السلام عن العله فی
تعظیم المساجد فقال انما أمر بتعظیم المساجد لأنها بیوت اللّه فی الارض».(2)
ابوبصیر می گوید از امام صادق علیه السلام درباره علت لزوم تعظیم مساجد پرسیدم امام علیه السلام فرمودند: به تعظیم مساجد فرمان داده شده برای آنکه مساجد خانه های خدا در زمین است.
این عنوان به خوبی ماهیت عبادی مسجد را نشان می دهد؛ اینکه مسجدها، اولاً و اساسا
ص: 188
برای ایجاد ارتباط بین بنده و معبود او و اعلام بندگی و عبودیت برای آفریدگار بنا می شوند. براین اساس نیز اصلی ترین اثر حضور در آن در بعد عبادی خواهد بود:
«و اقیموا وجوهکم عند کل مسجد وادعوه مخلصین له الدین کما بدأکم تعودون».(1)
«(هنگام عبادت) در هر مسجدی به سوی او توجه کنید و او را بخوانید و دین (خود) را برای او خالص کنید. همچنان که در آغاز شما را آفرید، بار دیگر در رستاخیز باز می گردید».
ماهیت حضور در مسجد نیز در بیان نبوی آمده است. رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود:
«کل جلوس فی المسجد لغو الا ثلاثه: قرائه مصل او ذکر اللّه او سائل عن علم».(2)
«هر نشستی در مسجد بیهوده است، مگر اینکه برای سه کار باشد؛ خواندن قرآن، ذکر خدا، پرسش از علم».
بنابراین هدف و حکمت حضور و جلوس در بیوت الرحمن (مساجد) ذکر اللّه است که بالاتر از هر هدف دیگری در زندگی ماست:
«و لذکر اللّه اکبر».(3)
و به فرموده امام علی علیه السلام درمان قطعی تمامی دردهای نفسانی ما:
«ذکر اللّه دواء اعلال النفوس».(4)
«یاد خدا دوای بیماری های نفوس است».
ص: 189
مسجد به عنوان یک مرکز دینی برای عموم، نقش اساسی در شکل گیری اجتماعات مسلمین دارد. از این جهت به طور طبیعی مسجد می تواند کارکرد اجتماعی نیز داشته باشد. حضور زنان و مردان و تبادل اخبار و اطلاعات اجتماعی، جویا شدن از احوال هم و احوال مسلمین، تنها بخشی از این ظرفیت بزرگی است که مساجد دارند. در این مکان ها مؤمنان فرصت می یابند با جمعی آشنا شوند که از نظر دین و عبودیت با آنان همرنگ هستند و توان ایجاد گروه های اجتماعی هماهنگ را دارند. بنابراین آنان می توانند از بین اهل مسجد برادران یا خواهران مناسبی، از حیث دینی، برای خود بیابند که طبعا آثار آن در ابعاد اجتماعی بروز خواهد کرد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«لایرجع صاحب المسجد من احدی ثلاث خصال: و اما اخ یستفیده فی اللّه».(1)
«اهل مسجد به کمتر از یکی از سه چیز از مسجد بر نمی گردد (که یکی از آنها) دوستی است که از او در مسیر خدا استفاده می کند».
زنان و مردان با حضور در مساجد، می توانند از یک اجتماع سالم دینی بهره مند شوند. طبق روایتی که از امام علی علیه السلام نقل شد، تأثیرات رفتاری که روابط دوستانه و برادرانه در مسجد بر جای می گذارد، می تواند جامعه دینی را از فساد و گناه پاک کرده و مسلمین را به سمت یک جامعه سالم هدایت کند:
«أو کلمه ترده عن ردی او یترک ذنبا خشیه او حیاء».
«یا کلماتی می شنود که او را از فساد و گناه باز می دارد و یا به خاطر ترس (از خدا) یا حیا و آبرو، گناهی را ترک می کند».(2)
مسجد همواره در کنار کارکرد اجتماعی، عبادی و معنوی خود، کانون سیاسی در جامعه مذهبی نیز بوده است. این موضوع چه در زمان پیامبر و چه در زمان خلفاء و امام علی علیه السلام
ص: 190
و دیگران قابل پیگیری است و نمونه های فراوانی درباره آن می توان ذکر کرد.
در این دوران نه تنها آثار سیاسی حضور مردان در مسجد بلکه آثار سیاسی حضور زنان در مسجد نیز مشهود است که حضور زنان و مردان و تبادل اخبار و اطلاعات اجتماعی، جویا شدن از احوال هم و احوال مسلمین، تنها بخشی از این ظرفیت بزرگی است که مساجد دارند.
حضرت فاطمه علیها السلام در مسجد و دفاع وی از حق ولایت علی علیه السلام، یکی از آنهاست. همچنین سخنرانی حضرت زینب علیها السلام در مسجد که از مسلمات تاریخی است.(1) تربیت سیاسی که در مسجد ارائه می شود، به دلیل ماهیت مذهبی آن می تواند نسلی را پدید آورد که پشتوانه جامعه دینی باشند و در برابر حوادث سیاسی هوشیاری لازم را داشته باشند. از این رو حضور زنان
در کنار مردان در مسجد ضروری می باشد، چرا که زنان از حضور در این مکان محروم شوند، در واقع تربیت بطور ناقص انجام خواهد شد. در حالی که بانوان به دلیل تأثیر عمیق تر بر فرزندان و نقش تربیتی خود، در صورت برخورداری از تربیت سیاسی مسجد، بلوغ سیاسی را بطور
شگفت انگیزی افزایش خواهند داد.
امروزه که در تمام جوامع بشری مسئله بازدارندگی از وقوع جرم از اساسی ترین مسائل به حساب می آید، نقش مراکز هدایت دینی بخصوص مساجد بسیار مهم و در خور تحقیق است. این موضوع که درصدد ارتکاب جرم و جنایت در میان مسجدی ها نسبت به غیر آنها چه میزان کمتر است نیازمند تحقیق جداگانه ای است، لکن این موضوع به تأیید تجربه رسیده و در بین مردم نیز شایع و مشتهر است که بین اهل مسجد و ارتکاب جرم و جنایت ارتباطی نیست و یا لااقل
بسیار ضعیف است.
ص: 191
مشاهده روزانه (محراب عبادت) در مسجد با توجه به فلسفه وجودی محراب مساجد، توجه افراد نمازگزار را از دشمن درون به دشمن بیرونی معطوف خواهد کرد.
اگر چه شیطان درونی به چشم مشاهده نمی شود، لکن شیاطین بیرونی که همانا دشمنان دین اسلام هستند، مظهر شیطانند و اولین گام، مبارزه با شیطان و ظلم ستیزی در نماز جماعت برداشته می شود.
هرگاه احساس و درک مشترکی در جمع نمازگزاران به وجود بیاید، همگان نسبت به دشمن بیرونی خویش اظهار تنفر نموده و در یک جبهه قرار می گیرند. علی علیه السلام:
«ذکر اللّه دواء اعلال النفوس».(1)
«یاد خدا دوای بیماریهای نفوس است».
امامان جمعه یا جماعت، (غالبا در مساجد) طی خطابه ای مردم را نسبت به دشمنان دین آگاه کرده و یا در آنها انگیزه های نفرت را بیدار می کنند و لذا دیده می شود غالب تظاهرات و اظهار تنفر، نسبت به دشمنان و توطئه گران بعد از نمازهای جماعت و جمعه صورت می گیرد.
روانشناسان براین باورند که هرگاه افرادی عصبانی باشند و در عین عصبانیت اگر با اسباب و ابزاری که از عوامل تحریک کننده است روبرو شوند عصبانیت آنها شدت خواهد یافت. پس بنابراین نظریه حضور نمازگزاران متنفر از شیطان و مظاهر شیطانی در کنار محراب عبادت، انگیزه ظلم ستیزی را تقویت می کند و فرهنگ ظلم ستیزی به دست فراموشی سپرده نمی شود. و بلکه همواره افراد مسلمان در حال آماده باش روحی و فیزیکی قرار می گیرند و از دشمن خود
غافل نمی باشند. چنانچه در شکل گیری و تداوم انقلاب اسلامی ما این تفکر و احساس نقش کلیدی به همراه داشت.
از آثار و برکات حضور در مساجد همکاری و تعاون است که از عوامل وحدت آفرین
ص: 192
و استحکام بخش جامعه به شمار می رود. غالبا در نماز جماعت بیش از سایر اجتماعات به چشم می خورد. مراعات حقوق دیگران و یاری آنها، رسیدگی به مشکلات برادران دینی در نماز جماعت مطرح شده و به همت مردم کارهای مفید و مهم صورت می گیرد. به عنوان مثال در اجتماع جمعه و جماعت از مردم خواسته می شود که برای رفع خشک سالی در نماز استسقاء حاضر بشوند. و مردم با انگیزه «تعاونوا علی البر»، سه روز به خاطر همنوعان خود روزه گرفته و نماز می خوانند. این گونه اعمال نه تنها مشکلات مؤمنین را از سر راه برمی دارد، بلکه از عوامل پیوند اجتماع و مردم نیز هست، افراد نمازگزار با حضور خود در صفوف نماز به «اعتصموا بحبل اللّه» جامه عمل می پوشانند.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«به هم بپیوندید و با هم نیکی کنید و به هم مهربانی کنید و برادران خوشرفتاری باشید، چنانکه خدای عزوجل به شما فرموده».(1)
از فرمایشات امام استفاده می شود که تعاون و نیکی مهربانی به همراه داشته و موجب جلب سایر مؤمنین به جمع نمازگزاران می گردد.
امروز در جوامع غیرمسلمان عامل اصلی از هم گسیختگی ملت ها و دولت ها عدم وجود عاطفه و تعاون و دلسوزیست.
رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و اله می فرمایند:
«من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم».(2)
«هرکس صبح کند و اهتمامی به کار مسلمانان نداشته باشد،
پس مسلمان نیست».
هرگاه مؤمنین در سه (یا پنج) وعده حضور به امور برادران خود همت بگمارند تنش روانی در جامعه بسیار کم خواهد شد و چنان که می دانیم خداوند سبحان دعایی را قرین اجابت کرده که در جمع مسلمین دعا شده باشد که نوعی تعاون به شمار می رود.
ص: 193
مسجد کانون اتحاد و همبستگی و انس و الفت مسلمانان است که مردم هر منطقه و محله را روزی چند نوبت در کنار هم در نمازهای جماعت جمع و با هم مأنوس می سازد و مسجد جامع و جمعه هفته ای یک بار همه اجتماعات مساجد را یکجا در نماز جمعه گرد می آورد و مسجد الحرام و مسجد النبی مسلمانان کشورهای مختلف اسلامی را یک جا جمع و متحد می سازد.
مارسل بوازار اسلام شناس سویسی راجع به نقش نیرومند مسجد در فرهنگ، اقتصاد، سیاست و وحدت مسلمانان چنین می نویسد:
«مسجد عامل نیرومندی در همبستگی و اتحاد مسلمانان جهان است و اهمیت اجتماعی و فرهنگی آن را از این بابت نمی توان نادیده گرفت، مخصوصا در روزگار معاصر که مسلمانان شور و حرارت صدر اسلام را دگربار از خود نشان می دهند، مساجد به صورت مراکز تربیت روحانی و پایگاه جنبش امت مسلمان نسبت به ستمگران و سلطه جویان درآمده است وبه تدریج مساجدموقعیت سال های نخستین ظهوراسلام رابه دست آورده اند».(1)
انجام اعمال عبادی نماز جماعت به صورت یک دست و منظم، بیانگر این حقیقت است که اگر افراد مسلمان اراده بکنند می توانند در تمام امور زندگی نظم و انضباط داشته و با بهره گرفتن از قابلیت های نهان و آشکار خود، حلال مشکلات خود و دیگران باشند.
به عبارت دیگر هم اکنون که جماعت مؤمن نمازگزار در مساجد اراده کرده و به صورت اختیاری همه با هم، در کنار هم برای احیاء شعائر اسلامی قدم پیش گذاشته و مصمم به انجام آن هستند، به همان نسبت می توانند در سایر امور دینی پیش گام بوده و با بهره گیری از نیروی ایمان و استعدادهای موجود، قله های کمال را تسخیر کنند.
و هرگاه این رفتارها به صورت مدام و مستمر صورت بگیرد از خلاقیت ها و صفات خداپسندانه افراد صالح بهره برده و متأثر شده، در نتیجه به اصلاح و خودسازی پرداخته و این شکوفایی را به جامعه نیز سرایت خواهند داد.
ص: 194
در میان ادیان و مکاتب، اسلام بیشترین توجه را برای مراعات و حقوق انسان ها نموده است و به عنوان حق الناس در جایگاه عدالت اجتماعی آن را مطرح کرده است. در مساجد به هنگام برپایی نماز جماعت مؤمنین ملزم به مراعات آداب و احکامی هستند که از آثار و نتایج ذکر اللّه در بیت اللّه است. به فرموده امام علی علیه السلام:
«ذکر اللّه ینیر البصائر و یونس الضمائر».(1)
«یاد خدا روشنی بینش ها و مونس باطن هاست».
در مسجد نمازگزاران ملزم به رعایت شرایطی هستند، از جمله غصبی نبودن مکان نماز، به این معنا که هرگاه مؤمن سجاده خود را قبل از سایرین در مسجد گسترده باشد دیگران حق ندارند آن را برداشته و خود در آن محل به نماز باستند. همین تعهد در وجود جمع نمازگزار ملکه شده و در سایر امور آنها نیز سرایت داده می شود و ناخودآگاه تبدیل به یک رفتار اجتماعی می گردد.
تشکیل جماعت در مسجد نیز خود تمرینی است برای سایر تعهدات ملی و مذهبی، به برکت این اخلاق پسندیده محیط کاری و زندگی از یک امنیت و آرامش مطلوب برخوردار می شود و از سوی دیگر به تنش زدایی کمک چشم گیری می کند. احساس مسئولیت قطعا انسان را به تعهد وادار می کند و سبب حل بسیاری از مشکلات اجتماعی می گردد. به عنوان مثال در محیط کاری پاسخ به موقع به نیاز ارباب رجوع، احساس عاطفی و صمیمی آنها را به دنبال خواهد داشت، که هرگاه این نوع برخورد در همه محیط های کاری و زندگی اجرا شود، جامعه از یک امنیت نسبی برخوردار خواهد شد و اعتماد همگان را جلب خواهد کرد و مشارکت و همکاری را نیز به دنبال خواهد داشت.
با تجدید حضور در مساجد برای نماز جماعت، عزاداری یا سایر امور، پیوند عاطفی و معنوی نیز تجدید و تقویت می گردد.
ص: 195
حضور فیزیکی و معنوی در مسجد که عامل گسترش مشترکات معنوی می باشد، جمع نمازگزار را به هم سویی و هم فکری فرا می خواند و این احساس و درک را در آنها تقویت می کند که - بنی آدم اعضای یکدیگرند - و نباید از درد و رنج هموطنان خود غافل شوند و این احساس بیش از پیش از قوه به فعل تبدیل شده و افراد مؤمن را به یاری دردمندان برمی انگیزد و با این انگیزش حضور فیزیکی و یاری مادی و معنوی رنج دیدگان، باعث تسکین آلام آنها می گردند.
در جبهه عمل نیز این رفتار به سایر مؤمنین انتقال داده می شود و عزم همگان برای رفع گرفتاری ها و احیاء آرامش روانی در جامعه فراهم می گردد. هم دردی و هم دلی با مؤمنین در مکتب انسان ساز اسلام سرآغاز خردمندی است، بعد از ایمان به خدا، و در منابع روایی بدان توصیه شده است.
چنان که می دانیم شاد کردن دل مؤمن عبادتی بزرگ بشمار می آید. امام باقر علیه السلام فرمودند:
«تبسم الرجل فی وجه أخیه حسنه و صرف القذی عنه حسنه و ما عبداللّه بشی ء أحب الی اللّه من ادخال السرور علی المؤمن».(1)
و امام حسین علیه السلام می فرمایند:
«صح عندی قول النبی أفضل الأعمال بعد الصلاة ادخال السرور المؤمن بما لا اثم فیه».(2)
«یکی از علل شاد کردن قلب مؤمن که در روایات به آن توجه شده است این است که فرد مسلمان با انگیزه شاد کردن دل مسلمانی، بار سنگین درد و رنج را از دوش برادر خود برگرفته و خود را با او شریک بداند و عامل امیدواری برای آنها باشد».
بی شک شکوه و عظمت هم دردی در نمازهای جماعت مساجد بیش از سایر اجتماعات است و به علت حضور مستمر مردم در مساجد، پایه های بهداشت روانی در جامعه متزلزل
ص: 196
نخواهد شد و جامعه از ابتلا به بیماری دردناک (بی تفاوتی) نجات پیدا خواهد کرد.
به قول روانشناسان در اثر ممارست فکری و عمل مردم در سه (یا پنج) وعده نماز جماعت به درونی شدن این افکار و رفتار منجر خواهد شد. بنابراین زندگی ایده آل الهی - انسانی را برای نسل امروز و آینده تدارک خواهد دید.
احساس هم دردی و هم فکری زمانی پدیدار می گردد که برادری از درد و رنج برادرش مطلع شود و آن را درک کند. این احساس در اجتماع جماعت نمازگزار در مسجد به راحتی قابل رؤیت و لمس می باشد. که مؤمنان در کنار هم قرار گرفته ضمن عبادت از حال یکدیگر نیز باخبر می شوند و با هم تشریک مساعی می نمایند و در صورت عدم حضور، کسی از نمازگزاران، سراغ او را گرفته و چه بسا در پی او به تکلف نیز می افتند. اسلام هم دردی با سایر بندگان را امری ضروری تلقی می کند و آن را عامل ثبات و آرامش جامعه می داند.
زمانی که سپاه معاویه به یکی از شهرهای بلاد اسلامی حمله می کردند و خلخال از پای زن یهودی درآوردند، مولای متقیان علی علیه السلام فرمودند:
«اگر مسلمانی از این غصه بمیرد جای سرزنش نیست»:
«بلغنی ان الرجل منهم کان یدخل علی المراه المسلمه و الاخری المعاهده فینتزع حجلها و قلبها و قلائدها و رعائها، ما تمتنع منه الا بالاسترجاع و الاسترحام، ثم انصرفوا وافرین، ما نال رجلاً منهم کلم و لا اریق له دم، فلو ان امراء مسلما مات من بعد هذا اسفا ما کان به ملوما، بل کان به جدیرا».(1)
در موردی دیگر امام علیه السلام چنین می فرماید:
«مؤمن برادر مؤمن است چون یک تنند و اگر یکی را دردی رسد، در دیگر پاره های تن دریافت می شود، و روحشان از یک روح است و براستی روح مؤمن به روح خدا پیوسته تر است از پیوستن پرتو آفتاب بدان».
ص: 197
با توجه به توصیه های امام بر همه مؤمنان لازم است که در هر حال از احوال یکدیگر باخبر بشوند و تا عضوی از اعضاء پیکر اسلامی آرام نگیرد آنها نیز آرامش نداشته باشند.
قرآن کریم می فرماید یکی از عوامل دخول به جهنم انسان ها که سبب پشیمانی آنها در آخرت می گردد، داشتن دوستان ناسالم است. بنابر نقل قرآن کریم ناله دوزخیان این است: وای بر من ای کاش با فلان شخص دوستی نمی کردم.
« وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً * یَا وَیْلَتِی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَنا خَلِیلاً * لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنْ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولاً».(1)
«به خاطر بیاور روزی که ظالم دست خویش را از شدت حسرت به دندان می گزد و می گوید: ای کاش من با رسول حق راه دوستی و اطاعت پیش می گرفتم. ای وای بر من کاش فلان را دوست خود انتخاب نکرده بودم او مرا از یاد حق گمراه ساخت، بعد از آنکه آگاهی به سراغ من آمده بود
و شیطان همیشه مخذول کننده انسان بوده است».
از آنجا که انسان موجود اجتماعی است در روابط اجتماعی ناگزیر از انتخاب دوست می باشد. می توان گفت یکی از ارکان (وحدت) معاشرت ها و دوستی های صحیح و سالم در مکان های نماز جمعه و جماعت (یعنی غالبا مساجد) است که در اثر آشنایی و دیدارهای روزانه به شکل احسن انتخب دوست میسر می باشد و حتی ادامه دوستی این گونه افراد می تواند در روز قیامت هم به صورت شفاعت چهره بنمایاند.
«این گروه می توانند در چارچوب اذن الهی درباره افراد خاصی که روابط معنوی آنان با خدا برقرار بوده و پیوند روحی آنها با شفیعان الهی نگسسته باشد، درخواست آمرزش گناه و طلب مغفرت الهی بنمایند. لازم به ذکر است
ص: 198
شفاعت مخصوص افرادی است که خداپسندانه وارد صحنه قیامت گردند و از گناهانی که سلب شایستگی شفاعت را می کنند بر حذر باشند».(1)
علامه طباطبائی قدس سره می فرماید:
«گاهی دوستی ها بر سر حق است و گاهی بر سر باطل و همین قسم دوستی است که منشا فسادهایی از قبیل جزافه گویی و زورگویی ها در بین انسان هاست».(2)
تبدیل شدن این گونه دوستی ها به عداوت در آن روز طبیعی است، چرا که هر کدام از آنها دیگری را عامل بدبختی و بیچارگی خود می شمرد: تو بودی که این راه را به من نشان دادی و مرا به سوی آن دعوت کردی، تو بودی که دنیا را در نظر من زینت دادی و مرا به آن تشویق نمودی، آری تو بودی که مرا غرق غفلت و غرور ساختی و از سرنوشتم بیخبر کردی، هر یک از آنها به دیگری این گونه مطالب را می گوید.(3)
دوستی هایی که در مسجد آغاز می شود براساس تولی و تبری است و از جرم و جنایت و... سر درنمی آورد، دوستانی که با معیارهای دینی برگزیده شده اند همواره موجب زینت و سرافرازی انسان بوده اند. نمونه های بارز این گونه دوستی ها را در دفاع مقدس به وضوح مشاهده کرده ایم و نکته مقابل این نوع دوستی، دوستی افراد غیر صالح و غیر متقی است که غالبا به هنگام گرفتاری نه تنها از دوست خود حمایت نمی کنند، بلکه او را لو می دهند و یا تنها رها می کنند.
در منابع روایی آمده است که انسان با هر چیزی که مونس شده و آن را دوست داشته باشد روز قیامت با همان محشور می شود.
ص: 199
بعضی از مساجد جمعه و جامع در کنار بازار و یا به بازار راه دارد و بازارهای اسلامی که همچون مسجد طاق وار ساخته شده جزء مجموعه های مسجد جامع است و برای ورود به آنها از حیاط مسجد می گذرند باشد که بازاریان با یاد خدا وارد بازار و کسب و کار شوند.
به تعبیر معماران و مهندسان شهرسازی که در بناهای اسلامی کاوش می کنند بازار اسلامی به منزله ستون فقرات یک شهر است و این همان تعبیری است که خداوند در قرآن برای مال کرده است:
«التی جعل اللّه لکم قیاما».(1)
«اموالی که خداوند مایه قوام شما قرار داده است».
هدف قرآن از پیوند میان مسجد و بازار اینست که مردانی تربیت کند که:
«لاتلهیهم تجاره و لابیع عن ذکر اللّه و اقام الصلوة».(2)
«هیچ تچارت و داد و ستدی آنان را از یاد خدا و اقامه نماز باز ندارد».
در تمامی شهرهای اسلامی از جمله مهمترین بناهای شهر مساجد، خصوصا مساجد جامع است. نتیجه پیوند میان بازار و مسجد این بود که قوانین اقتصاد اسلامی اغلب خود به خود به اجرا در می آمد و بازاریان روزی چند نوبت در مساجد از نیروی ایمان و تقوی شارژ می شدند و چون به سر کار باز می گشتند، کمتر دروغ می گفتند و کمتر به احتکار و کم فروشی می پرداختند.
و از این رو معاملات با اعتماد فراوان در بازارهای اسلامی صورت می گرفت و مسلمانان کار و تجارت شان را چیزی جدای از عبادت نمی دانستند. روژه گارودی فیلسوف مسلمان فرانسوی در کتاب خود مسجد آئینه اسلام می نویسد:
«در دوران عظمت اسلام تمام زندگی شهر در مسجد جریان داشت، در آنجاست که قراردادهای تجاری بسته می شود، زیرا اسلام تمایزی میان مقدس و نامقدس نمی شناسد، اجرای شریعت بیش از هر چیز به این معنی بوده است که انسان 24 ساعت شبانه روز در محضر خداوند بسر می برد
ص: 200
و هر عملی در زیر نگاه او انجام می شود، بنابراین هر عملی که توأم با تقوی باشد یک بعد قدسی دارد و نماز درنگی است در سلسله لحظات گوناگون، درنگی که به سایر لحظات معنی می دهد. بنابراین نماز از بقیه اعمال جدا نیست».(1)
بر کسی نقش مساجد در دفاع از مرزهای بلاد اسلامی در طول تاریخ پوشیده نیست. برای ما هم در این زمان که دوره هشت ساله دفاع مقدس را تجربه کرده ایم، درک نقش مساجد در اداره امور جبهه و جنگ کار سختی نیست و اگر بگوییم این مساجد بود که در طول دفاع مقدس جبهه ها را تدارک و اداره می کرد، سخن حقی گفته ایم.
در صدر اسلام و دوره های بعد از آن اهل مسجد بودند که برای مرابطه (برقرار ارتباط میان مرزها و مرکز اسلامی) و مراقبت از حرکات دشمن و تهاجم رزمی و فرهنگی به مرزهای سرزمین های اسلامی کوچ می کردند و با نذر، وقف و وصیت، رباط هایی به شکل مسجد می ساختند، این رباط ها، در واقع مسجدی بود که مناره های کوتاه و بلند آن به صورت برج دیده بانی تبدیل و طاق های آن به صورت اطاق ها و استراحتگاه بسیجیان و مسافران و شبستان آن
به هنگام نماز محل اقامه نماز جماعت و بعد از نماز محل درس و بحث طلاب بسیجی درمی آمد. بسیاری از طلاب علوم دینی و اساتید حوزه با نذر و غیره به آن مراکز می رفتند و ضمن آموزش های رزمی از اساتید مرابطون دوره های دروس علوم دینی و لغت و عرفان را فرا می گرفتند تا خود را هم در برابر تهاجم رزمی و هم تهاجم فرهنگی دشمن آماده سازند.
این پایگاه ها نقش مهمی در مرزهای کشورهای اسلامی بخصوص مغرب و طرابلس و اسپانیا و تونس ایفا کرده و همواره پاسخ گو و مدافع در بابر حملات رزمی و فرهنگی دشمنان اسلام بوده است تا جایی که بعضی از آنان انقلاب نموده و دولت هایی به نام دولت مرابطین تأسیس کرده اند.(2)
ص: 201
همانطور که می دانیم تربیت، ارکان حیات اجتماعی انسان است، و لذا توجه به ابعاد مختلف تربیتی، توجه به شخصیت والای انسان است. در اصول تربیتی، محیط زیست یکی از عوامل تأثیرگذار بوده و می تواند کفه ترازوی تربیت را به نفع خود سنگین نماید. بنابراین مساجد و مکان های برگزاری نماز جماعت به عنوان یکی از محورهای تربیتی قابل توجه می باشد.
نکته تربیتی مهم این است که جمع نمازگزاران در مسجد، طبق یک تربیت اسلامی که ریشه آن در خانواده ها بنا نهاده شده احترام به امام جماعت، افراد مسن و سایر افراد مؤمن را
به فراخور حال و موقعیت معنوی و... رعایت می کنند. امور تربیتی غالبا با روان سر و کار دارند تا با جسم و آنچه از تربیت در رابطه با جسم بکار گرفته می شود اکتسابی است از این رو حضور در جمع تربیت شده می تواند راه سهل و آسان کسب آداب و اخلاق مقبول جامعه اسلامی را در اختیار جمع نمازگزار قرار می دهد.
علمای تربیتی نیز به این مطلب اذعان دارند که اجرای مناسک دینی به منزله یادآوری و بازخوانی عقاید دینی است «و تقید و التزام به قواعد و قوانین اخلاقی، نوعی در قید شدن است و انسان های خویشتن دار بهتر می توانند این قید را بر خویشتن تحمیل کنند. مناسک دین نوعی تمرین برای خویشتن داری و تحمل قیود است و می تواند مقاومت در برابر جاذبه های نفسانی را افزایش دهد و موانع زیست اخلاقی را کم کند».(1)
از دیگر نکات تربیتی حضور در مسجد می توان به وقت شناسی اشاره کرد. حاضر شدن منظم و مستمر در مسجد برای نماز جماعت نوعی نظم در زندگی و سایر امور دینی آنها به وجود می آورد.
خلاصه اینکه مسجد مکان مقدسی است برای عروج به درجات عالی انسانی و رشته ای است برای پیوند دل ها و تفکرها در جهت استحکام اتحاد و همبستگی و منبعی است برای تقسیم مهربانی ها و صفا و صمیمیت ها.
ص: 202
از دیگر آثار و برکات حضور در مسجد تقویت و اشاعه فرهنگ ایثار و انفاق است، که گاهی در حد اعلا و ممتاز در بین اهل مسجد مشاهده می شود.
جمع نمازگزارانی که در مسجد در حال نماز از خدای مهربان هدایت و نعمت را مسئلت می نماید «صراط الذین انعمت علیهم...» به تبع این درخواست خود نیز گامی در جهت نعمت بودن برای سایر برادران خود برمی دارد. اعلام نیاز بعد از نماز و به دنبال آن اقدام عمل افراد، از شاخصه ها فرهنگ جمع نمازگزار مسجدی است، زمانی که آیات «اهدنا الصراط» خوانده می شود همگان هدایت را برای همنوعان خود می خواهند، در واقع با دعای خود به دیگران احسان می کنند. در برخی از آیات نماز و انفاق قرین هم آمده است:
«و الذین صبروا ابتغاء وجه ربهم و أقاموا الصلاه و أنفقوا مما رزقناهم».(1)
«و کسانی که در طلب رضای خدا راه صبر پیش می گیرند و نماز بپا می دارند و از آنچه نصیب شان کردیم پنهان و آشکار انفاق می کنند».
«الذین یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون، اولئک هم المؤمنون حقا لهم درجات عند ربهم و مغفره و رزق کریم».(2)
«و نماز را با حضور قلب بپا می دارند و از آن چه روزی آنها کردیم (علم و جاه و مال) انفاق می کنند. آنها به راستی و حقیقت اهل ایمانند و نزد خدا مراتب بلند و آمرزش و روزی نیکو مخصوص آنهاست».
بطور طبیعی اطلاع رسانی در مورد نیاز و مشکلات مردم محروم در حالت عادی به سادگی امکان پذیر نیست و در صورت اقدام به اطلاع رسانی تنها بخش کوچکی از جامعه مطلع می شوند. اما حضور در جماعت مساجد این کار را سهل و ساده و به صورت مطلوب امکان پذیر می نماید.
ص: 203
فضای مسجد، الهی و نورانی است، ذکر، دعا، صلوات، عزاداری ها و تلاوت آیات کریمه قرآن زمینه بسیار مناسبی را برای پرورش فضائل روحی و اخلاقی فراهم می آورد. اینها در پرتو رحمتی است که از ناحیه پروردگار شامل اهل مسجد می شود. چنانچه پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نیز در حدیثی به آن اشاره فرموده است:
«ما جلس قوم فی مسجد من مساجد اللّه تعالی یتلون کتاب اللّه (و) یتدارسونه بینهم الا تنزلت علیهم سکینه و غشیتهم الرحمه و ذکرهم اللّه فیمن عنده».(1)
«قومی (با یکدیگر) در مسجدی از مساجد خداوند متعال برای تلاوت و آموختن قرآن ننشینند؛ مگر آن که آرامش برایشان نازل و رحمت الهی شامل حال آنها شود و خداوند از آنها در میان کسانی که نزد او هستند یاد می کند».
در حدیث دیگری از آن حضرت می خوانیم که فرمود:
«من کانت المساجد بیته ضمن اللّه له بالروح و الراحه و الجواز علی الصراط».(2)
«هرکس که مسجدها خانه اش باشد، خداوند آسایش و آرامش و عبور از صراط را برای او ضمانت می کند».
از طرفی اطمینان و آسایش حاصل از حضور در مسجد، توانایی انجام صحیح وظایف و تکالیف شرعی و اخلاقی دیگر را نیز به دست خواهد داد.
در روایات از ثواب ها و اجرهای متعدد برای حاضران در مساجد، فراوان یاد شده است از جمله:
ص: 204
1 - «ان فی التوراة مکتوبا: ان بیوتی فی الأرض المساجد فطوبی لمن تطهر فی بیته ثم زارنی فی بیتی و حق علی المزور ان یکرم الزائر».(1)
«در تورات نوشته شده است که (خداوند می فرماید:) مسجدها خانه های من در زمین هستند. خوشا به حال کسی که خود را در خانه اش تمیز کند و در خانه من به زیارتم بیاید و حق زائر این است که میزبان او را محترم شمارد».
2 - «قال رسول اللّه صلی الله علیه و اله: المساجد سوق من اسواق الاخره قراها المغفره و تحفتها الجنه».(2)
«مساجد بازاری از بازارهای آخرتند. آمرزش (و بخشش) از وسایل پذیرایی آنها است و هدیه آنها بهشت است».
3 - قال رسول اللّه صلی الله علیه و اله سبعه یظلهم اللّه فی ظله یوم لا ظل الا ظله... رجل قلبه متعلق بالمسجد اذا خرج منه حتی یعود الیه».(3)
«هفت گروه در قیامت مورد توجه خدا قرار می گیرند. (که از جمله آنهاست)، شخصی که وقتی از مسجد خارج می شود تا زمان برگشت، توجه اش به مسجد باشد».
4 - «قال الصادق علیه السلام: لا یرجع صاحب المسجد باقل من احدی ثلاث خصال: اما دعاء یدعو به یدخله اللّه به الجنه و اما دعاء یدعوا به فیصرف اللّه عنه به بلاء الدنیا...».
«اهل مسجد به کمتر از یکی از سه ویژگی باز نمی گردد: یا دعایی می کند که خداوند به برکت آن، او را به بهشت می برد یا دعایی می کند که به سبب آن بلای دنیا را از او دور می کند و یا...».(4)
ص: 205
این همه نشان می دهد، حضور در مسجد، علاوه بر آثار دنیوی، از جنبه اخروی و کمالات معنوی نیز - به عنوان عاملی تأثیرگذار - مورد توجه است.
نقل است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا برای سعید ابوالخیر نوشت: چه لزومی دارد، مردم همه در مسجد اجتماع کنند؛ با اینکه خداوند از رگ گردن به انسان نزدیک تر است. هرجا که باشی اگر رابطه ات با خدا برقرار باشد، نتیجه خواهی گرفت. وی در پاسخ نوشت: اگر چند چراغ در یک جا روشن باشد، اگر یکی از آنها خاموش شد، آن اتاق در تاریکی فرو خواهد رفت. انسانها نیز این گونه اند؛ تربیت سیاسی که در مسجد ارائه می شود، به دلیل ماهیت مذهبی آن می تواند نسلی را پدید آورد که پشتوانه جامعه دینی باشند و در برابر حوادث سیاسی هوشیاری لازم را داشته باشند.
بعضی گناهکارند، اگر تنها باشند، شاید موفق به کسب فیوضات الهی نشوند، ولی اگر در جمع باشند، شاید خداوند به برکت افراد دیگر، آنها را هم مشمول برکات خود سازد.(1)
حضور در مساجد آثار و برکات و عملکردهای فردی و جمعی بسیاری دارد. مسجد علاوه بر محل نیایش بودن، منابع اشاعه فرهنگ اسلامی و به عنوان یک مرکز دینی برای عموم، نقش اساسی در شکل گیری اجتماعات مسلمین دارد.
از جمله آثار و برکات حضور در مساجد همکاری و تعاون است که از عوامل وحدت آفرین و استحکام بخش جامعه به شمار می رود.
مسجد همواره در کنار کارکرد اجتماعی، عبادی و معنوی خود، کانون سیاسی در جامعه مذهبی نیز بوده است. زنان و مردان با حضور در مساجد، می توانند از روابط سالم اجتماع سالم دینی بهره مند شوند. مسجد کانون اتحاد و همبستگی و انس و الفت مسلمانان است که مردم هر منطقه و محله را روزی چند نوبت در کنار هم در نمازهای جماعت جمع و با هم مأنوس می سازد. با تحقیق می توان دریافت که نقش مراکز هدایت دینی بخصوص مساجد در پیش گیری
ص: 206
و باز دارندگی از وقوع جرم و گناه بسیار مهم و در خور تأمل است.
با تجدید حضور در نماز جماعت در مساجد پیوند عاطفی و معنوی نمازگزاران نیز تجدید و تقویت می گردد و از طرفی دوستیهایی که در مسجد آغاز می شود، دوستی واقعی است و از جرم و جنایت و... سر در نمی آورد، دوستانی که با معیارهای دینی و آن هم در مسجد برگزیده شده اند همواره موجب زینت و سرافرازی انسان بوده و غالبا تا اواخر عمر ادامه می یابد.
اشاعه فرهنگ زیبای اسلامی احترام به علماء، افراد مسن و بزرگترها و محبت به کوچکترها و رعایت ادب در برابر سایر مؤمنین از دیگر ثمرات بیوت الرحمن یعنی مساجد است.
برای تبیین اثبات و علمی مسئله آثار و برکات و عملکردهای فردی و جمعی حضور در مسجد، از دیدگاه جامعه شناسی و مردم شناسی و نیز ادیان و روان شناسی هر یک از موضوعات مطرح شده توسط سایر محققان بصورت میدانی مورد تحقیق قرار گرفته تا نتایج عینی آن نیز اثبات شود.
ص: 207
1 - قرآن کریم.
2 - آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1366 .
3 - عاجی نوری، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت، قم، 1366 .
4 - حر عاملی، حسن، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم، بی تا.
5 - متقی هندی، کنزالعمال، دارالتراث العربی، بی تا.
6 - صبحی صالح، شرح نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره، قم، بی تا.
7 - صدوق، علی ابن بابویه، الامالی، انتشارات دارالثقاله، قم 1414 ه- ق.
8 - صدوق، محمد، من لایحضره الفقیه، انتشارات جامعه مدرسین، قم 1413 .
9 - طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1367 .
10 - مازندرانی، محمد بن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379 .
11 - قلببی، محی الدین تونسی، الرباط فی سبیل اللّه، مجله رساله الاسلام قاهره، سال 4 ، ش 3 ، ص 309 .
12 - کلینی، ابوجعفر، محمد بن اسحاق، اصول کافی، داراکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1365 .
13 - مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 ه- ق.
14 - معتزلی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ناشر کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، قم، 1404 .
15 - مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1366 .
ص: 208
یکی از موضوعاتی که بشر را رنج داده و می دهد و زندگی انسان را به تلخی می کشاند، اضطراب و افسردگی در مسیر زندگی است. انسان دوست دارد سطح بهداشت روانی خویش را بالا برده و ارتقا بخشد و در این راستا تلاش می کند از ابزار مناسب بهره مند شود.
پرسش مهم این است که آیا مسجد در کاهش اضطراب و نگرانی بشر تأثیر دارد؟
آیا می تواند افسردگی او را از بین برده، موجب ارتقای بهداشت روحی و روانی او گردد؟
در پاسخ باید گفت: آری، مسجد نقش مهم و کار ساز در زمینه آرامش و برطرف ساختن نگرانی بشر دارد.
زیرا که جایگاه ارتباط با خدا و ذکر و نماز است و نماز یاد خدا را در دل ها زنده می کند و با یاد او دل انسان آرامش می یابد، این حقیقتی است که قرآن آن را در یک جمله کوتاه «ألا بذکر اللّه تطمئن القلوب» بیان نموده است.
در این مقاله موضوع فوق را به صورت کوتاه مورد توجه قرار داده، به آن پرداخته ایم.
ص: 209
مسجد در اسلام از همان آغاز تأسیس برای برگزاری عبادت و یاد خدا بوده است، و ارتباط تنگاتنگ مسجد با بهترین جلوه عبادت - یعنی نماز - بر کسی پوشیده نیست.
در فرهنگ اسلام پیرامون اهتمام به مسجد و توجه به آن تأکید زیادی شده است،
خواندن نماز در مسجد بویژه به صورت جماعت ثواب و اجر فراوانی دارد و خداوند بهترین مکان روی زمین را به عنوان خانه خود و مسجد الحرام یاد نموده و نماز در آن جا را مورد تأکید قرار داده است.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله نیز اول کاری که انجام داد در محله «قبا» در آستانه ورود به مدینه، ساختن مسجد بود و سپس در مدینه نیز، مسجد النبی را بنا نمود.
از سوی دیگر سفارش به نماز در منابع اسلامی و آیات و احادیث به طور آشکار به چشم می خورد، به یک نمونه از آن در قرآن کریم اشاره می کنیم:
«و اقم الصلوة طرفی النهار و زلفا من اللیل ان الحسنت یذهبن السیئات ذلک ذکری للذکرین».(1)
«و نماز را در دو طرف روز و اوایل شب بپادار، (زیرا) بدرستی که کارهای نیکو (همچون نماز)، بدی ها را محو می کند، این (فرمان)، تذکری است برای اهل ذکر».
بنابراین رابطه انسان با نماز باید یک رابطه جدی و پایدار و شبانه روزی و همیشگی باشد! اکنون نقش مسجد را - با توجه به این که جایگاه ارتباط با خدا است - در کاهش اضطراب و افسردگی و ارتقای سطح بهداشت روانی بشر، مورد بحث قرار می دهیم.
همیشه اضطراب و نگرانی یکی از بزرگترین بلاهای زندگی انسان ها بوده و هست، و مشکلات
ص: 210
ناشی از آن در زندگی فردی و اجتماعی به طور کامل محسوس است.
همیشه آرامش یکی از گم شده های مهم بشر بوده و به هر دری می زند تا آن را پیدا کند، به طوری که اگر تلاش و کوشش انسان ها را در طول تاریخ برای پیدا کردن آرامش جمع آوری کنیم، خود کتاب بسیار بزرگی خواهد شد.
بعضی از دانشمندان می گویند: به هنگام بروز بعضی از بیماری های واگیردار مانند «وبا» از هر ده نفر که در ظاهر به سبب وبا می میرند بیشتر آنان به دلیل نگرانی و ترس است، و تنها گروه اندکی از آنان در حقیقت به جهت مبتلا شدن به آن بیماری از بین می روند.
به طور کلی «آرامش» و «دلهره» نقش بسیار مهمی در «سلامت» و «بیماری» فرد و جامعه و سعادت و بدبختی بشر دارد، و چیزی نیست که بتوان از آن به آسانی گذشت، و به همین دلیل تاکنون کتاب های زیادی نوشته شده که موضوع آنها فقط نگرانی و راه مبارزه با آن، و طرز بدست
آوردن آرامش است.
تاریخ بشر پر از صحنه های غم انگیزی است که انسان برای تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادی گام نهاده، و تن به انواع اعتیادها داده است.
1 - گاهی اضطراب و نگرانی به خاطر آینده تاریک و مبهمی است که در برابر فکر انسان خودنمائی می کند، احتمال زوال نعمت ها، گرفتاری در چنگال دشمن، ضعف و بیماری و ناتوانی و درماندگی و احتیاج، همه این ها آدمی را رنج می دهد، اما ایمان به خداوند قادر متعال، خداوند رحیم و مهربان، خدایی که همواره کفالت بندگان خویش را بر عهده دارد می تواند این گونه نگرانی ها را از میان ببرد و به او آرامش دهد که تو در برابر حوادث آینده درمانده نیستی، خدایی داری توانا، قادر و مهربان.
2 - گاه گذشته تاریک زندگی فکر انسان را به خود مشغول می دارد و همواره او را نگران می سازد، نگرانی از گناهانی که انجام داده، از کوتاهی ها و لغزش ها، اما توجه به اینکه خداوند، غفار، توبه پذیر و رحیم و غفور است، به او آرامش می دهد، به او می گوید: عذر تقصیر
ص: 211
به پیشگاهش بر، از گذشته عذرخواهی کن و در مقام جبران برآی، که او بخشنده است و جبران کردن ممکن.
3 - ضعف و ناتوانی انسان در برابر عوامل طبیعی و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلی و خارجی، او را نگران می سازد که من در برابر این همه دشمن نیرومند در میدان جهاد چه کنم؟ و یا در مبارزات دیگر چه می توانم انجام دهم؟
اما هنگامی که به یاد خدا می افتد و به قدرت و رحمت او تکیه می زند، قدرتی که برترین قدرت ها است و هیچ چیز در برابر آن یارای مقاومت ندارد، قلبش آرام می گیرد، با خود می گوید: آری من تنها نیستم؛ من در سایه خدا، بی نهایت قدرت دارم!
قهرمانی های مجاهدان راه خدا در جنگ ها، چه در گذشته، چه در حال، و سلحشوری های اعجاب انگیز و خیره کننده آنان، حتی در آنجایی که تک و تنها بوده اند، بیان گر آرامشی است که در سایه ایمان پیدا می شود.
هنگامی که با چشم خود می بینیم و با گوش می شنویم که افسر رشیدی پس از یک نبرد خیره کننده، بینائی خود را به کلی از دست داده و با تنی مجروح به روی تخت بیمارستان افتاده، اما با چنان آرامش خاطر و اطمینان سخن می گوید که گویی خراشی بر بدن او هم وارد نشد است، به اعجاز آرامش در سایه ذکر خدا پی می بریم.
4 - گاهی نیز ریشه نگرانی های آزار دهنده انسان، احساس پوچی زندگی و بی هدف بودن آن است ولی آن کسی که به خدا ایمان دارد، و مسیر تکاملی زندگی را به عنوان یک هدف بزرگ پذیرفته است، و تمام برنامه ها و حوادث زندگی را در همین خط می بیند، نه از زندگی احساس پوچی می کند، نه همچون افراد بی هدف و مردد، سرگردان و مضطرب است.
5 - عامل دیگر نگرانی آن است که انسان گاهی برای رسیدن به یک هدف زحمت زیادی را متحمل می شود، اما کسی را نمی بیند که برای زحمت او ارج نهد و قدردانی و تشکر کند، این ناسپاسی او را شدیدا رنج می دهد و در یک حالت اضطراب و نگرانی فرو می برد، اما هنگامی که احساس کند کسی از تمام تلاش ها و کوشش هایش آگاه است، و به همه آنها ارج می نهد و برای همه پاداش می دهد دیگر چه جای نگرانی و ناآرامی است؟
ص: 212
6 - سوء ظن ها و توهم ها و خیالات پوچ یکی دیگر از عوامل نگرانی است که بسیاری از مردم در زندگی خود از آن رنج می برند، ولی چگونه می توان انکار کرد که توجه به خدا و لطف بی پایان او و دستور به حسن ظن که وظیفه هر فرد با ایمانی است این حالت رنج آور را از بین می برد و آرامش و اطمینان جای آن را می گیرد.
7 - دنیاپرستی و دلباختگی در برابر زرق و برق زندگی مادی یکی از بزرگترین عوامل اضطراب و نگرانی انسان ها بوده و هست، تا آنجا که گاهی عدم دستیابی به رنگ خاصی از لباس یا کفش و کلاه و یا یکی دیگر از هزاران وسائل زندگی ساعت ها و یا روزها و هفته ها فکر دنیاپرستان را ناآرام و مشوش می دارد اما ایمان به خدا و توجه به آزادگی مؤمن که همیشه با «زهد و پارسائی سازنده» همراه است به همه این اضطراب ها پایان می دهد، هنگامی که روح انسان «علی وار» آن گونه وسعت یابد که بگوید:
«دنیاکم هذه اهون عندی من ورقه فی قم جراده تقضهما».
«دنیای شما در نظر من بی ارزش تر از برگ درختی است که در دهان ملخی باشد که آن را می جود».(1)
نرسیدن به یک وسیله مادی یا از دست دادن آن چگونه امکان دارد آرامش روح آدمی را برهم زند و طوفانی از نگرانی در قلب و فکر او ایجاد کند.
8 - یک عامل مهم دیگر برای نگرانی، ترس و وحشت از مرگ است که همیشه روح انسان ها را آزار می داده است و زآنجا که امکان مرگ تنها در سنین بالا نیست، بلکه در سنین دیگر مخصوصا به هنگام بیماری ها، جنگ ها، ناامنی ها وجود دارد، این نگرانی می تواند عمومی باشد.
ولی اگر ما از نظر جهان بینی مرگ را به معنی فنا و نیستی و پایان همه چیز بدانیم (همان گونه که مادیون جهان می پندارند) این اضطراب و نگرانی کاملاً بجا است، و باید از چنین مرگی که نقطه پایان همه آرزوها و موفقیت ها و خواسته های انسان است ترسید، اما هرگاه در سایه ایمان به خدا مرگ را دریچه ای به یک زندگی وسیع تر و والاتر بدانیم، و گذشتن از گذرگاه مرگ
ص: 213
را همچون عبور از دالان زندان و رسیدن به یک فضای آزاد بشمریم دیگر این نگرانی بی معنی است، بلکه چنین مرگی - هرگاه در مسیر انجام وظیفه بوده باشد - دوست داشتنی و خواستنی است.
البته عوامل نگرانی منحصر به این ها نیست بلکه می توان عوامل فراوان دیگری برای آن نیز شمرد، ولی باید قبول کرد که بیشتر نگرانی ها به یکی از عوامل فوق باز می گردد.
و هنگامی که دیدیم این عوامل در برابر ایمان به خدا ذوب و بی رنگ و نابود می گردد تصدیق خواهیم کرد که یاد خدا مایه آرامش دل ها است «الا بذکر اللّه تطمئن القلوب».
در زمینه ارزش ذکر و یاد خدا سخنی از حضرت علی علیه السلام - بزرگ مرد عبادت و نیایش - می آوریم، آن جاکه فرموده است:
«همانا خدای سبحان و بزرگ یاد خود را روشنی بخش دل ها قرار داد، تا گوش پس از ناشنوایی بشنود، و چشم پس از کم نوری بنگرد، و انسان پس از دشمنی رام گردد. خداوند که نعمت های او گرانقدر است در دوره های مختلف روزگار و در دوران جدایی از رسالت «تا آمدن پیامبری پس از پیامبر
دیگر» بندگانی داشته، که با آنان در گوش جان شان زمزمه می کرد و در درون عقل شان با آنان سخن می گفت.
آنان چراغ هدایت را با نور بیداری در گوش ها و دیده ها و دل ها برمی افروختند، روزهای خدایی را به یاد می آوردند و مردم را از جلوه و بزرگی خدا می ترساندند.
آنان نشانه های روشن خدا در بیابان هایند. آن را که راه میانه در پیش گرفت می ستودند و به رستگاری بشارت می دادند و روش آن را که به جانب چپ یا راست کشانده می شد زشت می شمردند و از نابودی هشدار می دادند، همچنان چراغ تاریکی ها و راهنمای پرتگاه ها بودند.
ص: 214
همانا مردمی هستند که ذکر خدا را به جای دنیا برگزیدند که هیچ تجارتی یا خرید و فروشی آنها را از یاد خدا باز نمی دارد. با یاد خدا روزگاری می گذرانند و غافلان را با هشدارهای خود، از کیفرهای الهی می ترسانند، به عدالت فرمان می دهند و خود عدالت گسترند، از بدی ها نهی می کنند و خود از آنها پرهیز دارند.
با این که در دنیا زندگی می کنند گویا آن را رها کرده به آخرت پیوسته اند. سرای دیگر را مشاهده کرده، گویا از مسائل پنهان برزخیان و مدت طولانی اقامت شان آگاهی دارند و گویا قیامت وعده های خود را برای آنان تحقق
بخشیده است. آنان پرده ها (پرده های آن جهان) را برای مردم دنیا برداشته اند، می بینند آنچه را که مردم نمی نگرند و می شنوند، آنچه را مردم نمی شنوند... .
آنان نشانه های هدایت، چراغ های روشنگر تاریکی ها می باشند. فرشتگان آنان را در میان گرفته، و آرامش بر آنها می بارند، درهای آسمان به روی شان گشوده و مقام ارزشمندی برای آنان آماده کرده اند. مقامی که خداوند با نظر رحمت به آن می نگرد و از تلاش آنها خشنود و منزلت آنها را می ستاید، دست به دعا برداشته و آمرزش الهی می طلبند، در گرو نیازمندی فضل خدا و اسیران بزرگی او هستند. غم و اندوه طولانی دل هایشان را مجروح و گریه های پیاپی چشم هایشان را آزرده است. دست آنان به طرف تمام درهای امیدواری خدا دراز است، از کسی درخواست می کنند
که بخشش او را کاستی و درخواست کنندگان او را نومیدی نیست. پس اکنون به خاطر خودت، حساب خویش را بررسی کن، زیرا دیگران حسابرسی غیر از تو دارند».(1)
ص: 215
در برخی از آیات قرآن به یکی از فلسفه های مهم نماز اشاره شده است، و آن اینکه انسان در زندگی این جهان با توجه به «عوامل غافل کننده» نیاز به تذکر و یادآوری دارد، با وسیله ای که در فاصله های مختلف زمانی، خدا و رستاخیز و دعوت پیامبران و هدف آفرینش را به یاد او آورد و از غرق شدن در گرداب غفلت و بی خبری حفظ کند، نماز این وظیفه مهم را بر عهده دارد.
انسان صبحگاهان از خواب برمی خیزد، خوابی که او را از همه چیز این جهان بیگانه کرده، می خواهد برنامه زندگی را شروع کند، قبل از هر چیز به سراغ نماز می رود، قلب و جان خود را با یاد خدا صفا می دهد، از او نیرو و مدد می گیرد، و آماده سعی و تلاش توأم با پاکی و صداقت می گردد.
باز هنگامی که غرق کارهای روزانه شد و چند ساعتی گذشت و چه بسا میان او و یاد خدا جدایی افتاد، ناگاه ظهر می شود و صدای مؤذن را می شنود:
«اللّه اکبر!... حی علی الصلوة...».
«خدا از همه چیز برتر است، برتر از آنست که توصیف شود...
بشتاب بسوی نماز».
به سراغ نماز می رود در برابر معبود خود به راز و نیاز می ایستد، و اگر گرد و غبار غفلتی بر قلب او نشسته، آن را شستشو می دهد اینجا است که خدا در نخستین دستورات در آغاز وحی به موسی می گوید نماز را بر پا دار تا به یاد من باشی.
جالب این که این آیه می گوید: نماز را برپا دار تا به یاد من باشی، اما در آیه 28 سوره رعد می گوید: ذکر خدا مایه اطمینان و آرامش دل ها است «الا بذکر اللّه تطمئن القلوب» و در آیه 27 تا 30 سوره فجر می فرماید:
«یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی».
«ای نفس مطمئنه بسوی پروردگارت بازگرد، در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود، در زمره بندگانم درآی، و در بهشتم گام بگذار».
ص: 216
از قرار دادن این سه آیه در کنارهم به خوبی می فهمیم نماز انسان را به یاد خدا وا می دارد، یاد خدا نفس مطمئنه به و می دهد، و نفس مطمئنه او را به مقام بندگان خاص و بهشت جاویدان می رساند.
بنابراین بهترین وسیله برای یاد خدا ارتباط با او به صورت نیایش است، زیباترین جلوه نیایش نماز است.
نماز یکی از فرایض مهم اسلامی و مشتمل بر دو جنبه عقلانی و فوق عقل است. قسمت عقلانی نماز مقررات حساب شده و قابل سنجش است: غسل کردن، وضو گرفتن، مسواک دندان ها و مضمضمه و استنشاق از نظر پاکیزگی و نظافت، مباح بودن آب وضو و لباس نمازگزار و محل نماز از نظر نظم مالی در اجتماع، ترتیب اجزاء نماز انضباط در عمل، تشکیل جماعت از نظر تحکیم روابط دوستانه اجتماع، قیام و قعود و رکوع و سجود از نظر حرکات موزون بدنی، خواندن حمد و سوره و سایر اذکار از نظر تلقین های روانی و مطالبی نظیر این ها هر یک از نظر عقلی قابل محاسبه و اندازه گیری است.
ولی روح نماز و حقیقت آن، با محاسبه عقلی و عملی، قابل اندازه گیری نیست، روح نماز قرب به خداوند و ربط روحانی با پروردگار است، نماز معراج مؤمن و مایه صفای باطن و عامل اطمینان و آرامش روان است. نماز برای نمازگزاران خاضع و خاشع، بزرگترین پناهگاه معنوی است، حالت وجدانی و متعالی روانی نمازگزاران نه به زبان عقل قابل بیان است و نه با محاسبه علمی قابل اندازه گیری است.
حقیقت غیرقابل سنجش نماز است که ضمیر باطن را از ناپاکی و پلیدی تطهیر می کند و نمازگزار را از گناه باز می دارد. «ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر».
نیروی ناسنجیدنی ایمان و قدرت غیرقابل توصیفی که در باطن نمازگزاران با ایمان به وجود می آید به قدری شدید است که می تواند تمام غرائز سرکش را مهار کند و از تندروی
ص: 217
تمایلات جلوگیری نماید و آدمی را انسانی پاک و شایسته بسازد. قدرت غیرقابل سنجش ایمان است که مردم معتقد و مؤمن را در خلوت و جلوت از انحراف و ناپاکی باز می دارد.
حالات روحانی مردان پاکدل و هیجان های درونی صاحبدلان در مناجات های نیمه شب در پیشگاه خداوند، ناسنجیدنی و غیرقابل توصیف است، ولی منشأ بزرگترین تحول روحی و تعالی روانی است، شجاعت، مالکیت نفس، صفای دل، خیرخواهی. فداکاری، و خلاصه تمام سجایای اخلاقی و انسانی در سایه ایمان و در پرتو نورانیت روان به دست می آید.
به یک حدیث توجه می کنیم:
«عن جعفر بن محمد علیه السلام عن ابیه عن جده، قال: قال رسول اللّه صلی الله علیه و اله: اعظم العبادات أجرا أخفاها».
امام صادق علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و اله روایت کرده است که فرمود:
«بزرگترین پاداش برای عبادتی است که پنهانی و در خفا انجام شود».
نیمه شب وقتی که مردم در بستر خواب آرمیده اند، تاریکی سراسر جهان را فراگرفته و سکوت همه جا حکم فرماست، خداپرستان، مردان با ایمان؛ به منظور دعا و تضرع در پیشگاه خداوند بزرگ بستر را ترک می گویند.
عشق سوزان خداپرستی و شعله فروزان ایمان از اعماق جان آنان زبانه می کشد با شور و شوق وصف ناپذیری وپو می سازند، با خضوع و خشوع به حضور خداوند می روند، حرف می زنند، دعا می کنند، اشک می ریزند، بر خود می لرزند، از خود بی خود می شوند. لغزش های خویش را از خاطر می گذرانند، عذر می خواهند، استغفار می کنند، با خدا پیمان درستی و درست کاری می بندند، از او استمداد می طلبند، و از قدرت زوال ناپذیر او کسب قدرت و نیرو می نمایند.
آن حالت روانی، آن هیجان درونی که در نیمه شب به مرد الهی دست می دهد فوق علم است، فوق عقل است. واقعیتی است ناسنجیدنی، حقیقتی است غیرقابل توصیف، ولی اثر خیره کننده اش در تمام ذرات وجود آن مرد الهی آشکار است، در جسم و جان او طوفانی
ص: 218
بر پا می کند. روی تمام نیروهایش اثر می گذارد، دلش را آرامش می بخشد، به او شهامت و شجاعت می دهد. غرائزش را مهار می کند، از گناهش باز می دارد، دلش را خیرخواه و مهربان می نماید، به او روح از خود گذشتگی و فداکاری می بخشد. و خلاصه او راانسان کاملی می سازد و تمام سجایای انسانی را در روی بیدار می کند و به فعالیت وا می دارد.
آن حالت پاک و نورانی، آن معنویت درخشان آسمانی، حقیقت تقوای کامل و هدف مکتب اسلام است.
چه خوش است یک شب بکشی هوا را
به حضور خواهی زخدا خدا را
به خلوص خوانی ورقی زقرآن
فکنی در آتش کتب ریا را
شود آن که گاهی بدهند راهی
به حضور شاهی چو من گدا را
نیاز به خدا با نیایش آشکار می شود نیایش درخواست کمک و یک سرود عشق است. گویا خداوند به سخن آدمی گوش داده و پاسخ مستقیم می دهد و تعادل روحی برقرار می شود.
دنیا چهره خشن و ستمگر خود را از دست می دهد و مهربان می شود، نیروی عجیبی از درون ما سر بالا می آورد، نیایش به انسان نیروی تحمل غم ها و گرفتاری ها را می بخشد و او را امیدوار می کند و به او قدرت استقامت و ایستادگی می دهد.
انس با خدا بشر را به ساحل امن و آرامش می کشاند، آری، کتاب آسمانی ما، قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز بهترین و نزدیکترین راه را نشان داده، و ما را برای حرکت در آن فرا خوانده و می گوید:
«بدانید که یاد خدا آرام بخش دل ها است».
ای انسان!
خداوند به تو کرامت بخشید و بر بسیاری از مخلوقات برتری داد!
آنچه در آسمان ها و زمین است برای بهره مندی تو آفرید.
منزلت تو نزد وی این گونه است که از میان موجودات جهان، تو را برای خود برگزید و بهشت ویژه اش را برایت آماده کرد!
ص: 219
اکنون که آهنگ جهان، آهنگ حرکت بسوی اوست.
و کاروان هستی رو بسوی او دارد.
تصمیم تو چیست؟
آیا در این راه قدم گذاشته ای؟!
در پایان امیدواریم جامعه اسلامی، در پرتو حضور در مساجد که سنگرهای مهم دین است، هر چه بیشتر از آرامش دل بهره مند شود.
ص: 220
همه ادیان و اقوام و ملل مسجد و عبادتگاهی دارند که از قداست و احترامی خاص برخوردار است. این معابد در ادیان توحیدی به عنوان صوامع و بیع و صلوات و مساجد از آنها یاد شده است.
«و لو لا دفع اللّه الناس بعضهم لبعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد».(1)
«اگر خداوند ظلم و تجاوز بعضی از مردم را بوسیله بعض دیگر دفع نکند، صومعه ها و کنیسه ها و کلیساها و مساجد ویران می گردد».
در فرهنگ اسلامی برترین و مقدس ترین محفل مساجد معرفی شده است که پیامبر اعظمصلی الله علیه و اله در این باره فرمود:
«افضل البقاع المساجد».(2)
«برترین و با ارزش ترین بقعه ها مساجد است».
ص: 221
با نگاهی گذرا به تاریخ مساجد درمی یابیم که مساجد علاوه بر نقش محوری خود که عبادت باشد، کارکردهای گوناگونی دیگری هم دارد. بدیهی است که تبیین جایگاه مساجد، موجب افزایش کارآیی آن خواهد شد مساجد در صدر اسلام مرکز سازماندهی، برنامه ریزی و محل فعالیت های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و آموزشی محسوب می شد. در حقیقت مساجد بزرگترین سازمان مدنی جهان اسلام به شمار می رود.
دکتر گوستاولبون فرانسوی در این باره می گوید:
«مهم ترین مرکز زندگی برای عرب ها مسجد است، زیرا عرب ها مسجد را مرکز اجتماع عبادت، تعلیم و تربیت و گاهی مسکن خویش قرار می دهند، و مساجد مانند کلیسا نیست که فقط مرکز عبادت و در طول هفته فقط یک بار باز شود».(1)
در میان هزاران کتاب، مقاله و تحقیق که در محورهای گوناگون مسجد به رشته تحریر در آمده آن چنان که شایسته مکان و منزلت و جایگاه آن باشد، کار جامع و بایسته ای صورت نپذیرفته است. از دست اندرکاران امور مساجد که فرصتی دیگر برای سخن گفتن و قلم زدن درباره مسجد این خانه آشنا و غریب فراهم آوردند قدردانی می گردد.
امید است که این اقدام خداپسندانه پیامدهای سازنده ای در راستای آبادانی و عمران هرچه بیشتر مساجد در ابعاد گوناگون معنوی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و آموزشی و اقتصادی را در پی داشته باشد.
«انَّ اول بیتٍ وُضع للناس للذی ببکّة مبارکا و هدی للعالمین».(2)
«نخستین خانه ای که در روی زمین برای مردم ساخته شد همان خانه خداست که پربرکت و موجب هدایت جهانیان است».
ص»: 222
ظاهر معنای آیه این است که خانه خدا نخستین معبد جهانی و پرستشگاه عمومی از زمان آدم تا کنون بوده و مایه برکت و هدایت برای همگان قرار داده شده است.
نخستین عمل نبی مکرم اسلام بعد از هجرت به مدینه نیز ساخت مسجد بوده و این نخستین دلیل بر آن است که در فرهنگ دینی و حکومت اسلامی مسجد جنبه محوری دارد و سایر مسائل باید در حول مسجد شکل بگیرد.
خداوند متعال همه مساجد را به عنوان خانه های خود در روی زمین معرفی فرموده است:
«ان بیوتی فی الارض المساجد».(1)
«خانه های من در روی زمین مساجد هستند».
«و ان المساجد للّه».(2)
«مساجد از آن خداست».
همچنین ذات باری مساجد را محل ملاقات خود قرار داده است.
«الا طوبی لعبد توضأ فی بیته ثم زارنی فی بیتی».(3)
«خوشا به حال بنده ای که در خانه اش وضو بگیرد و مرا در مسجد زیارت کند».
از این رو امام حسین علیه السلام فرمود:
«اهل المسجد زوار اللّه».(4)
«اهل مسجد زائران خدا هستند».
از آنجاکه طرح و بانی مساجد خود خداوند است، لذا، تطهیر و تعمیر و خادمی آن را بر عهده انبیا و اولیای خود قرار داده است.
«و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع السجود».(5)
ص: 223
چون خانه خداست لذا خادمان نیز باید از اولیای خدا باشند، به همین لحاظ بود که یکی از پیامبران اولوالعزم شیخ الانبیاء ابراهیم خلیل الرحمان به همراه فرزندش اسماعیل مأمور این کار مقدس شدند. هدف این مأموریت این بود که خانه خدا برای مهمانان و حضور بندگان از هر جهت آماده شود و خدمت به خانه خدا و مسجد کاری ابراهیمی و مأموریت الهی به شمار آید.
در طول تاریخ، زمانی ابراهیم و اسماعیل و زکریا و دیگران خادم مساجد بودند و مادر حضرت مریم نیز قبل از تولد فرزندش، نذر می کند که فرزندش خادم مسجد گردد.
«اذ قالت امرأة عمران رب انی نذرت لک مافی بطنی محرر افتقبل منی».(1)
«همسر عمران گفت: پروردگارا، آنچه را در رحم دارم برای تو نذر کردم که برای خدمت به خانه تو آزاد باشد، پس از من قبول فرما».
لذا خدمت به خانه خدا آن قدر ارزش دارد که اولیای خدا، عزیزان خود را قبل از تولد برای آن کار نذر کنند و از خداوند هم بخواهند تا آن را قبول فرماید.
در همین راستا خداوند متعال خاتم النبیین حضرت محمدصلی الله علیه و اله را مأمور خدمتگزاری به مسجد خود قرار داد.
قال الباقر علیه السلام:
«او حی اللّه الی نبیه ان طهر مسجدک».(2)
«خداوند پیامبرش را وحی کرد تا مسجد النبی را تطهیر کند».
و در مرحله بعد خدمتگزاری مساجد را به مؤمنان و بندگان صالح سپرد.
«انما یعمر مساجد اللّه من امن باللّه و الیوم الاخرو اقام الصلوه و اتی الزکوه ولم یخش الا اللّه».(3)
«مساجد خدا را تنها کسانی باید آباد کنند که به خدا و روز قیامت ایمان دارند و نماز را به پا می دارند و زکات می پردازند و جز از خدا نمی ترسند».
ص: 224
مساجد پایگاه مهم عبادی و اجتماعی مسلمانان و خانه خداست، لذا متولیان آن باید صالح و پاک باشند هم درد دین داشته باشند و هم درد محرومان «اتی الزکوه» و هم شجاع باشند «لم یخش الا اللّه» و از آنجا که خدمت به مسجد کار ابراهیمی و محمدیصلی الله علیه و اله و بندگان صالح خداست، لذا فرمود مشرکان حق خدمتگزاری به آستان مقدس مساجد را ندارند.
«ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد اللّه».(1)
با نگاهی گذرا به تاریخ اسلام درمی یابیم که علی رغم گذشت چندین قرن از ساخت نخستین مسجد، همچنان شأن و تقدس معنوی مساجد حفظ شده است و در طول تاریخ جایگاه خود را از دست نداده و مقدس ترین و مهم ترین و عظیم ترین پایگاه دینی و مهم ترین سنگر اسلام محسوب می شود و بزرگترین نقش را در تقویت و تثبیت و توسعه زیر ساخت های فرهنگ اسلامی دارد و همواره دژ پولادین و استوار در مقابل هجمه های فرهنگی دشمنان اسلامی بوده
است.
اگر تاکنون از اسلام، اسم و رسمی باقی مانده و اگر از مسلمانی نشانی دیده می شود، همه و همه از برکات این مراکز نور نشأت گرفته است.
مساجد به لحاظ ارزش های والایی که داشته و دارد توجه بسیاری از دانشمندان غربی و بیگانه را نیز به خود جلب کرده است.
«هگل» فیلسوف شهیر آلمانی می نویسد:
«در اسلامبول روزی به مسجد رفتم از سادگی و صلابت مسجد شگفت زده شدم و حال خوش و جذبه ای شورانگیز در خود احساس کردم».(2)
«ژزف ارنست رنان» نویسنده و فیلسوف فرانسوی می نویسد:
«برخلاف سخنان ناروایی که درباره اسلام و عرب شنیده بودم هرگاه وارد یکی از مساجدهای مسلمانان می شدم صحنه های دلپذیر و جذابی را می دیدم
ص: 225
که به خود می لرزیدم و افسوس می خوردم که چرا مسلمان نیستم».(1)
«ویل دورانت» موّرخ مشهور می نویسد:
«چه خوش آهنگ است صدای مؤذن در گوش مسلمانان و غیرمسلمانان که این جان های محبوس در پیکر خاکی را از فراز هزاران مساجد دعوت می کند به سوی بخشنده زندگی و عقل، توجه کنند و به جان با او پیوند گیرند».(2)
بدون شک اقامه نماز و سایر عبادت منحصر به مکان خاصی نیست، بل می توان در هر مکانی انجام داد. آنچه باعث شد که برگزاری نماز به صورت جمعی و جماعت در مساجد مورد تأکید فراوان قرار گیرد، اهداف بهتر و والاتری است که دین مبین اسلام آن را تعقیب می کند.
مساجد در طول تاریخ اسلام نه فقط محل عبادت و مناجات، بل پایگاه تصمیم گیری مهم سیاسی، اقتصادی، نظامی و مرکز نشر معارف دینی و کانون تربیت انسان های متعهد و جایگاه حل معضلات امت اسلامی و محور وحدت مسلمانان و پشتوانه محکمی برای حکومت اسلامی بوده است. به عبارت دیگر مساجد در قالب کانون فعالیت های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی اقتصادی، قضایی و آموزشی محسوب می شده است.
از آغاز اسلام تا چند قرن بعد، از مساجد به صورت مدرسه آموزشی استفاده می کردند و با پدیده ای به نام مدرسه روبرو نبودند، مشهور این است که از سال 459 هجری قمری نخستین مدرسه به همت نظام الملک توسی وزیر آلب ارسلان سلجوقی در بغداد بنا شده است. به هرحال تاریخ تأسیس مدرسه هر وقت باشد، محققان و مورخان پذیرفته اند که پیش از پیدایش مدرسه، مسجد یگانه مرکز مهم آموزشی در کشورهای اسلامی بوده است و در حقیقت مدرسه فرزند مسجد به شمار می آید و در روزگاری در میان فقها مطرح بود که آیا تأسیس مدرسه جایز است یا خیر.
ص: 226
به هر صورت پیش از پیدایش مدرسه، مسجد یگانه مرکز مهم آموزشی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و قضایی در کشور اسلامی بوده و بعضی از نویسندگان مسجد را مجلس شورای مسلمانان نام نهاده اند.(1)
پس در حقیقت بنای مسجد النبی که مسجد نمونه اسلام است، فقط تأسیس یک عبادتگاه نبود، بل به شهادت مورخان و محققان و حتی خاورشناسان پی ریزی یک مدرسه بزرگ اسلامی بود.
«جرجی زیدان» نویسنده مسیحی عرب می نویسد:
«همان طوری که مسجدهای مسلمان، مرکز اجتماع و پناهگاه غریبان و بیماران است، این مراکز مهد تعلیم و تربیت نیز بوده است در کوچکترین مسجد، کودکان را آموزش می دهند و مسجدهای بزرگ گاهی به اندازه دانشگاه های اروپا دارای ارزش و اهمیت است».(2)
مقام معظم رهبری فرمودند:
«نظام مسجد نه فقط در زمان ما و نه فقط در کشور عزیز اسلامی، بل در نقاط گوناگون عالم و در طول تاریخ، منشأ آثار بزرگ و نهضت های بزرگ و حرکات اسلامی شده است».(3)
هر مسجد می تواند کارکردهایی نظیر کارکردهای عبادی، آموزشی، فرهنگی تبلیغی، علمی، سیاسی، اجتماعی، قضایی، نظامی و رسانه ای، هنری ورزشی و جز آن داشته باشد. هر قدر این فعالیت ها و کارکردها از تنوع بیشتری برخوردار گردد، مسلما از زمینه جذابیت و اقبال بیشتری از سوی طبقات گوناگونی جامعه خصوصا جوانان مواجه و نتیجه آن افزایش دین باوری در سطح جامعه خواهد شد، تقسیم بندی کارکردها به اصلی و فرعی و توضیح هر یک نیاز به یک مقاله دیگر دارد، به هرحال جایگاه و نقش برجسته مساجد در صدر اسلام و در طول تاریخ بر کسی پوشیده نیست.
ص: 227
«و اذ جعلنا البیت مثابه للناس و امنا».(1)
«هنگامی که خانه کعبه و مسجد الحرام را ملجأ و مرجع و مأمن مردم قرار دادیم».
خداوند متعال در قرآن ویژگی های مسجدالحرام را نمونه و فرد شاخص ذکر کرده است، در این آیه شریفه نخستین ویژگی آن را ملجأ و مأوا و مرجع مردم بودن معرفی می کند. از آنجا که در روایات متعدد مساجد به عنوان خانه های خدا بر روی زمین معرفی شده اند.
«ان بیوتی فی الارض المساجد».(2)
«خانه های من در روی زمین مساجد هستند».
لذا هر مسجدی با قوت و ضعف می تواند ملجأ و مرجع منطقه ای یا شهری یا محلی قلمداد گردد.
با توجه به این که این آیات در مقام یادآوری بخشی از نعمت ها به پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله یا مردم است(3) و با ضمیر متکلم مع الغیر آن را به خود نسبت داده (جعلنا) و از سوی دیگر لفظ مثابه هم بدون هیچ قید و به صورت مطلق و با تاء مبالغه ذکر شده است.
و از ناحیه دیگر مثابه لفظی است که معنای وسیعی به همراه دارد، به طوری که بعضی از مفسران تا دوازده معنی برای آن ذکر کرده اند(4) که توجه به همه این نکات و لفظ الناس «مثابه للناس» سبب دقت و توجه بیشتر به مثابه بودن خانه خدا برای مردم می شود. خانه ای که ملجأ و مرجع و پناهگاه همه مردم قرار داده شد، مکان مقدسی که نفع مادی و معنوی به همراه دارد، خانه ای که محل بازگشت و توبه از گناهان فردی و اجتماعی و موجب تنبه و بیداری از
هرگونه غفلت و لغزش و سبب سیراب شدن از آب حیات زندگی خواهد شد.
تردیدی نیست که جامعه بشری به هنگام بروز اختلافات و تعدیات، نیاز به یک چنین
ص: 228
ملجأ و مرجعی دارد که متعلق به گروه و طایفه و دولت خاص نباشد و از سوی دیگر مورد احترام همگانی باشد و چنین پناهگاهی در هیچ نقطه جهان برای هیچ ملت و قبیله ای با چنین اوصاف دیده نشده است، لذا نعمتی بزرگ برای مسلمین ذکر نمود.
دومین ویژگی که صاحب خانه برای خانه خود ذکر فرمود، «امنا» یعنی مأمن و محل امن بودن است. پس مسجدالحرام ملجأ و پناهگاهی است که امنیت را در حد اعلی به همراه خود دارد.
بر هیچ فرد عاقلی پوشیده نیست که بزرگترین نعمت برای هر انسان و جوامع انسانی وجود پناهگاه امن و مطمئن است که افراد آن جامعه با کمال صفا و صمیمیت به دور از هر نوع
نفرت و تمایزات و تجاوزات در کنار هم به سر ببرند که تحقق چنین جامعه و مرکزی از آرزوهای دیرینه دانشمندان از زمان افلاطون تا عصر تمدن بوده و هست و سازمان ها و جوامع بین المللی با تمام وسعت و خرج سنگین درصدد تحقق چنین آرمانی هستند، اما تاکنون ره به جایی نبرده اند و از سوی دیگر ضرورت چنین منطقه و مکانی با توجه به دنیای پر هیجان و آشوب که شعله جنگ و نزاع و تفرقه سراسر عالم را فرا گرفته بر هیچ شخصی پوشیده نیست، اما خداوند متعال طبق حکمت متعالیه اش، منطقه ای را در یک نقطه زمین برای چنین اهداف مقدسی احداث نموده است که در هیچ جای دنیا چنین امنیتی حکم فرما نبوده و نیست، به طوری که شکار حیوانات، بل نشان دادن آن با گوشه چشم ممنوع باشد، امنیتی که باعث سکون قلب و آرامش خاطر گردد.(1) خصوصا با عنایت به این که جهت مبالغه از مصدر استفاده(2) و وصف برای بیت قرار داده تا دلالت بر امنیت خالص و واقعی بکند. به علاوه توجه به اطلاق «امنا» در آیه ما را به مطلب دیگری رهنمون می سازد که مراد، امن از دنیا و آخرت است چنان که امام صادق علیه السلام در توضیح امنیت فرمود:
«من ام هذا البیت و هو یعلم انه البیت الذی امره اللّه عزوجل به و عرفنا
ص: 229
اهل البیت حق معرفتنا کان امنا فی الدنیا و الاخره».(1)
«کسی که قصد خانه خدا بکند و از ما اهل بیت شناخت کافی داشته باشد، در دنیا و آخرت در امان خواهد بود».
خداوند متعال هم در اهمیت و ارزش امنیت این منطقه فرمود:
«اولم یروا انا جعلنا حرما امنا و یتخطف الناس من حولهم افبالباطل یؤمنون و بنعمه اللّه یکفرون».(2)
«آیا کافران ندیدند که ما آن شهر را حرم امن و امان قرار دادیم. در صورتی که در اطرافش مردم را می ربایند. آیا باز به باطل می گروند و به نعمت حق کافر می شوند؟».
خداوند منان در یک سرزمین بحرانی که در همه جا کشتار و غارت بود منطقه ای را در امنیت قرار داد حال آن که در بیرون این منطقه، انسان ها ربوده می شدند و از آن جاکه این نعمت بزرگ نیاز به شکرگزاری عملی و اعتقادی داشت، فرمود آیا به جای شکر نعمت و ایمان آوردن به خدا، سراغ باطل می روید و به نعمت خدا کفران می ورزید آن هم در خانه خدا در کانون توحید به سراغ بت و صنم می روید؟
«بدلو نعمت اللّه کفرا... و جعلوا للّه اندادا».(3) لذا کعبه و مسجد الحرام که پناهگاه امن برای مسلمین قرار داده شده، یکی از نعمت های بزرگ الهی در قرآن معرفی شده است.
نعمتی که شرط اساسی و عامل اولیه ای برای شکل گیری و قوام هر جامعه است و مظلومان تاریخ از سراسر عالم می توانند در این نقطه جمع شوند و بدور از هر گونه وحشت، فریاد خود را به گوش جهانیان برسانند تا چاره اندیشی شود و وجود چنین پناهگاه و امانخانه ای تأثیر بسیار در جلوگیری از ظلم و تجاوز دارد، که جهان بداند یک چنین جایی تعبیه شده
ص: 230
که به داد مظلوم و بی پناه رسیدگی خواهد کرد و از سوی دیگر چنین مرکزی سبب فتح باب مذاکرات در رفع مخاصمات بین دول و ملل اسلامی خواهد شد. و هیچ فرد و گروهی حق ناامن کردن این پناهگاه و امانخانه عمومی را ندارد.
ویژگی دیگر کعبه و مسجدالحرام و سایر مساجد این است که خانه مردم قرار داده شده و در تعدادی از آیات قرآن، خانه خدا و مسجدالحرام برای مردم «و للناس» معرفی شده است.
«و اذ جعلنا البیت مثابه للناس».(1)
«ما خانه را ملجأ و مرجع برای مردم قرار دادیم».
«و ان اول البیت وضع للناس».(2)
«نخستین خانه ای که در روی زمین بنا شد برای مردم قرار داده شد».
«جعل اللّه الکعبه البیت الحرام قیاما للناس».(3)
«خداوند کعبه و بیت اللّه را مایه قوام جوامع بشری معرفی کرده است».
پس کعبه و مسجدالحرام و سایر مساجد در عین این که متعلق به خدا هستند، «المساجد للّه...».(4) «بیتی»(5) ملجأ و پناهگاه امن برای مردم نیز قرار داده شده است و اختصاص به شخص یا گروه و نژاد خاصی ندارد، هم بنای آن برای مردم است. هم ملجأ و مرجع و مأمن برای مردم و هم مایه قوام جوامع بشری معرفی شده است.
جمع بین این که کعبه هم خانه خداست و هم خانه مردم، روشن است؛ چه این که کعبه و مساجد
ص: 231
در عین این که خانه خدا هستند، برای مردم بنا شده و برای آنان مأمن و مرجع قرار داده شده است؛ یعنی آن چه به نام خدا و برای خداست باید در خدمت مردم و بندگان او قرار گیرد.
حضرت آیت اللّه جوادی آملی به نکته ظریف ادبی و معنوی در این باره اشاره کرده است:
«اما از جهت ادبی: خانه خدا بدون لام به خداوند نسبت داده شد، اما در جملات «وضع للناس - مثابه للناس - قیاما للناس» بالام به مردم اسناد داده شده است یعنی کعبه و مساجد بیت اللّه است و بیت الناس نیست، بل برای مردم
قرار داده شده از این رو وضع است (ان اول بیت وضع) نه بنی، یعنی تشریفا معبد قرار داده شد.
اما از جهت معنوی، بیت در اثر اضافه به «اللّه» شرافت پیدا کرد. اما مردم بر اثر اضافه کعبه به آنها شریف می شوند. پس شرف کعبه به سبب اضافه به خدا و شرف مردم بر اثر ارتباط با کعبه و مساجد است».(1)
مسجدالحرام پناهگاه و امان خانه ای است که از امنیت تکوینی برخوردار است. چنان که خداوند متعال فرمود:
«ءامنهم من خوف».(2)
«کسی بخواهد کعبه را تخریب کند به او امان داده نمی شود».
مثل جریان حمله ابرهه به کعبه که با آن همه لشکر و قدرت آمده بودند که خانه خدا را ویران سازند، اما خداوند با لشکری به ظاهر بسیار کوچک و ناچیز آنها را درهم کوبید و مردم مکه را از ناامنی رهایی بخشید.
ص: 232
این پناهگاه علاوه بر امنیت تکوینی از امنیت تشریعی هم برخوردار است.
«و من دخله کان امنا».(1)
هر فرد مسلمان تا هنگامی که به این منطقه پناه آورد در امان خواهد بود، هیچ کس حق تعرض به او ندارد. حتی حیوانات هم در این منطقه در امان هستند. به طوری که نه فقط حیوانات بل نشان دادن آن با گوشه چشم جهت شکار ممنوع اعلان شده است.
اگر انسان بدهکار هم به این منطقه پناه آورد در امان خواهد بود و طلبکار، حق طلب خود را از او ندارد. چنان که سماعه از امام صادق علیه السلام روایت نمود که کسی خدمت آن حضرت رسید عرضه داشت از کسی طلبی داشتم مدتی او را نیافتم تا این که در مسجدالحرام او را دیدم آیا حق خود را طلب کنم، فرمود نه، او را آزاد بگذار تا این که از این امانخانه و پناهگاه بیرون رود.(2)
مسجدالحرام علاوه بر تأمین امنیت ظاهری، امنیت معنوی و روحی افرادی که به آنجا پناهنده شده اند، نیز تضمین نموده است، چنان که «معاویه بن عمار» از امام صادق علیه السلام روایت کرده که کسی داخل مسجدالحرام شود از عذاب در امان خواهد بود.(3)
مسجدالحرام آن چنان پناهگاه امنی است که هرگونه جنگ و خونریزی در آن منطقه ممنوع اعلان شده است.
«لا تقاتلوهم عند المسجد الحرام».(4)
«حق جنگ و خونریزی در مسجدالحرام را ندارید».
ص: 233
بل تردد مسلحانه که نوعی موجب ناامنی می شود، در محدوده این پناهگاه و امانخانه ممنوع اعلام شده است، چنان که امام خمینی قدس سره حمل سلاح در این منطقه را حرام دانسته است.(1)
همچنان که حضرت امیر علیه السلام در حدیث اربعامه فرمود:
«لاتخرجوا بالسیوف الی الحرم».(2)
«در منطقه حرم با شمشیر و اسلحه ظاهر نشوید».
در محدوده این پناهگاه سکونت افرادی که عامل فساد و ظلم هستند و موجب خدشه دار نمودن امنیت این پناهگاه می شوند، ممنوع و با آنان با خشونت رفتار می گردد.
«و من یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب الیم».(3)
«هرکس بخواهد در این سرزمین از حق منحرف و دست به ستم بزند، از عذاب دردناک به او می چشانیم».
حذف مفعول در این آیه شریفه دلالت بر حرمت هر نوع ظلم و فساد در این منطقه دارد.
مسجدالحرام امانخانه ای عمومی است که همه افراد در این منطقه در برابر آن یکسان و برابرند:
«و المسجد الحرام الذی جعلناه للناس سواء العاکف فیه و الباد».(4)
تبعیض که موجب نوعی فقدان امنیت روانی در جامعه می شود در این منطقه ممنوع است همه افراد برابرند و هیچ کس حق امتیازطلبی و اظهار برتری بر دیگری ندارد.
ص: 234
با توجه به اطلاق کلمه «سواء» و حذف متعلق که دلالت بر عموم دارد، استشهاد می شود که هیچ کس حق ندارد به هر عنوانی، کمترین مزاحمت روحی و روانی برای افراد تولید نماید.
«یا ایها الذین آمنو انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام».(1)
«ای مؤمنین، مشرکین نجس هستند و حق نزدیک شدن به مسجد الحرام ندارند».
منطقه باید از جهت حضور و رفت و آمد مشرکان و کفار در امنیت باشد، لذا نه فقط حق سکونت آنها در این منطقه ممنوع، بل حق عبور و مرور در این محدوده را هم ندارند.
در این پناهگاه و امانخانه حتی لقطه هم در امان است و کسی حق مالک شدن بل دست زدن آنها را ندارد. امام صادق علیه السلام فرمود:
«لا تمس ابدا حتی یجیی صاحبها».(2)
همه چیز حتی لقطه هم در این منطقه در امان می باشد و کسی حق تعرض بر آن را ندارد.
در این پناهگاه و امانخانه حتی گیاهان و درختان هم در امان هستند و کندن شکستن آنها حرام و ممنوع و برای متخلفان مجازات مالی منظور شده است.(3)
ص: 235
از آنجا که مسجدالحرام برای مردم بنا شده و ملجأ و مأمن مردم قرار داده شده است، لذا به منزله خانه و شهر افراد محسوب شده و می توانند نماز را تمام بخوانند.
وجود چنین پناهگاه و امانخانه با این ویژگی ها قطعا آثار و فواید فراوان اجتماعی، تربیتی، روانی به همراه خواهد داشت و لذا در قرآن کریم یکی از نعمت های برجسته الهی معرفی و مقررات شدیدی برای اجتناب از هرگونه نزاع و کشمکش و برخورد در این سرزمین مقدس وضع شده است؛ به طوری که نه فقط افراد از هر گروه و قبیله و در هرگونه شرایط در آنجا باید در امنیت به سر ببرند، بل حیوانات و پرندگان نیز در آنجا باید در امن و امان باشند.
در دنیایی که همیشه نزاع و کشمکش وجود داشته و خواهد داشت، وجود چنین مرکزی اثری عمیق و خاص برای حل مشکلات دنیوی و تربیتی مردم دارد، چون که امنیت این مناطق سبب می شود که مردم با تمام اختلافاتی که دارند در پناه آن در کنار هم بنشینند و مشکلات و مخاصمات خود را حل کنند، زیرا بسیارند که طرفین نزاع مایلند رفع خصومت کرده و محلی که برای هر دو طرف مقدس و محترم در مرکز امن و امان شناخته شود، پیدا نمی کنند، ولی در اسلام
این مکان پیش بینی شده است. لذا تمام مسلمانان می توانند با استفاده از تقدّس و امنیت این مناطق در کنار هم بنشینند و از طریق مذاکرات صریح و دوستانه در این مکان مقدس نزاع را برطرف کنند. لذا، ابراهیم خلیل الرحمن یکی از خواسته های خود را در کنار خانه خدا همین قرار داد و عرضه داشت.
«رب اجعل هذا بلدا امنا».(1)
ابراهیم بعد از بنای کعبه، امنیت شهر مکه را از خداوند درخواست کرد و عرضه داشت: خداوندا این سرزمین را امن و امان قرار ده و خداوند هم دعای ابراهیم را اجابت کرد و آن را یک مرکز امن قرار داد.
ص: 236
امانخانه ای که از هر جهت باید احترام آن نگه داشته شود و هر کس درصدد ویران کردن این خانه برآید در ردیف قتل پیامبرصلی الله علیه و اله و امام معصوم علیه السلام قرار گرفته و کسی که عمدا به این امانخانه هتک حرمت نماید، محکوم به اعدام خواهد شد. آن قدر این خانه محترم است که از دورترین نقاط جهان نمی شود به هنگام تخلیه به طرف او استقبال و استدبار داشته باشد، امانخانه ای و پناهگاهی که مسلمین در آن می توانند همه کارهای اجتماعی، مادی و معنوی متعلق به جامعه خود را سامان بخشند.
«جعل اللّه الکعبه البیت الحرام قیاما للناس».(1)
خداوند کعبه را وسیله سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده است که امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود:
«جعل اللّه قیاما لدینهم و معایشهم».(2)
خداوند خانه خود را وسیله سامان بخشیدن به امور دین و دنیای مردم قرار داده است. حضور حداقل یک بار در طول عمر در این امانخانه و تشکیل کنگره حج در هر سال یک نوعی آموزش تعلیم عمومی امنیت به مسلمین جهان است، تا برای همه ایام سال در طول زندگی الگوی عملی به شمار آید.
نخستین عمل پیامبر اعظم بعد از هجرت از مکه به مدینه، ساخت مسجد بوده است. این اندیشه و سیره پیامبر دلیل بر آن است که در فرهنگ دینی و حکومت نبوی، مسجد جنبه محوری دارد و سایر مسائل باید در حول مسجد شکل بگیرد. با تأسیس مسجد پیامبر در مدینه استفاده از مساجد در قالب مأمن و ملجأ و مرجع معمول شد.
با نگاهی گذرا به تاریخ صدر اسلام درمی یابیم که مسجد النبی علاوه بر این که مرکز سازماندهی و برنامه ریزی و کانون فعالیت های عبادی، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی - سیاسی
ص: 237
و اقتصادی محسوب می شد، ملجأ و مأمن مردم هم به شمار می رفت. از هنگامی که پیامبر اسلام مسجد النبی را بنا نهاد، همواره آنان که مورد تعدی و ستم قرار می گرفتند به مسجد پناه می آوردند، داد مظلومان در مسجد ستانده می شد، خصومت ها در مسجد حل و فصل می شد و مردم غالبا در هنگام مصائب نظامی و بلاهای طبیعی به مسجد پناه می بردند. در خشکسالی، بلا، طاعون، برای دعا و طلب کمک از خدا به مساجد پناه می آوردند و زنان نازا در طلب معجزه
به بعضی از مساجد رو می آوردند. مراسم تشییع و نماز میت و مراسم بزرگداشت ها در مساجد برگزار می کردند بدین سان مسجد را ملجأ و مأوی و مأمن خود می دانستند.
کارکرد خدماتی و امدادی مساجد و رسیدگی مادی و معنوی به افراد بی بضاعت و فقرا به شکل فعال از دیگر مصادیق ملجأ بودن مساجد است.
مسجد از صدر اسلام تاکنون محل رفع مشکلات فردی و اجتماعی مردم بوده و از زمان های گذشته افراد بی پناه و کسانی که به نوعی مشکلات شخصی و اجتماعی داشتند، به این مکان مقدس مراجعه می کردند. در سیره حضرت رسول اعظمصلی الله علیه و اله می خوانیم که مؤمنان برای رفع نیازشان در مسجدالنبی صلی الله علیه و اله به حضرت روی می آوردند.
گروهی از مستمندان مسلمان در مسجد زندگی می کردند و از کمک های مالی پیامبر و دیگر مسلمانان بهره مند می شدند. این گروه قریب به چهل تن را تشکیل می دادند و به دستور
آن حضرت در بخشی از مسجد که مسقف بود، سکنا گزیده بودند.
در طبقات ابن سعد آمده که شبها رسول خدا «اصحاب صفه» را فرا می خواند و هرچند تن از ایشان را برای صرف شام به منزل یکی از انصار می فرستاد و گروهی را نیز به منزل خود می برد و از آنان پذیرایی می نمود.(1)
لذا مساجد جایگاه و پناهگاه مناسبی برای تعاون اجتماعی مسلمانان و مشارکت آنان در راستای رفع نارسایی های اجتماعی محسوب می شد.
امام رضا علیه السلام در بیانی نورانی از جمله فواید سازنده نماز جماعت را در مسجد، همکاری
ص: 238
و تعاون مسلمانان برشمرده است.(1)
مساجد عموما محلی جهت جمع آوری کمک برای نیازمندان، پرداخت وام، اعطای خدمات درمانی، اقدام برای تسهیل در امر ازدواج، برنامه ریزی برای عیادت و سرکشی از بیماران بوده است.
از طرف دیگر مسجد پناهگاه و جایگاه غریبان و بی پناهان و دورافتادگان از وطن است، هرکس در دیار غربت، مسجد برایش محلی آشناست و خود را در آنجا سربار فردی نمی داند، در حقیقت مسجد پناهگاهی برای مستمندان و غریبان بود. در همان صدر اسلام، مسلمانانی که به مدینه می آمدند، جا و مکانی برای مستمندان و غریبان اختصاص می دادند که «صفه» نامیدند، بعدا این فرهنگ در میان مسلمانان در همه سرزمین ها گسترش یافت که غریبان حق دارند که در مساجد سکنا گزینند و مسافران به محض ورود به شهری، به سوی مساجد جامع آن شهر می رفتند و بی محابا وارد آن می شدند و در آنجا مانند منزل خود آسوده بودند.
«جرجی زیدان» نویسنده مسیحی عرب می گوید:
«مساجد مسلمانان، مرکز اجتماع و پناهگاه غریبان و بیماران است».(2)
از طرف دیگر مسجد پناهگاه و ملجأ برای رفع اضطراب و نگرانی افراد است. عمده بیماری و نگرانی های جامعه را بیماری های روانی و عوارض ناشی از آن تشکیل می دهد.
سلامت روح و روان از اهمیت بیشتری در قیاس با جسم برخوردار است و مسجد محلی برای رفع این گونه نگرانی ها و مداوای امراض روحی و روانی به شمار می رود. این آرامش روحی متأثر از محیط معنوی مسجد است.
امام صادق علیه السلام به مسلمانان سفارش کرده است که به هنگام رویارویی با مشکلات و اندوه های دنیوی به نماز و مسجد پناه ببرند.(3)
«شیخ الرئیس ابوعلی سینا» می گوید:
ص: 239
«هر زمان برایم مشکل علمی پیش می آمد و از حل آن عاجز می شدم به مسجد شهر پناه می بردم و مشکلم را حل می کردم».(1)
بلایای طبیعی یا حوادث غیرمترقب از جمله پدیده هایی است که هر چند گاهی بروز و ظهور پیدا می کند. بروز چنین حوادثی رعب و وحشتی در اجتماع پدید می آورد. وضعیتی فقط ایمان به خدا و یادآوری نام خدا قلب های مضطرب و پریشان را آرامش و اطمینان می بخشد و انسان ها را به آینده امیدوار می سازد.
مسجد که همواره نام و یاد خدا در آن ساری و جاری است، برای مسلمانان در هنگام وقوع این گونه حوادث داروی آرام بخشی خواهد بود، و از سوی ائمه معصومین علیهم السلام پناه بردن به مسجد در این مواقع سفارش شده است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«ان الزلزال و الریاح الهائله من علامات الساعه فاذا ارایتم شیئا من ذلک فتذکروا قیام القیامه و افزعوا الی مساجدکم».(2)
زمین لرزه ها و گرفتن ماه و خورشید و بادهای سخت از نشانه های قیامت است، هنگامی که چیزی از آنها را مشاهده کردید به یاد قیامت بیفتید و به مسجدهای خود پناه ببرید. امام صادق علیه السلام در بیان نورانی دیگر فرمود:
«در خانه خود محلی به عنوان مسجد قرار دهید و هرگاه از چیزی ترس و خطری احساس کردید دو رکعت نماز بخوانید... و به آن پناه ببرید».
مردم غالبا در هنگام مصایب و بلاهای طبیعی به مسجد پناه می برند، در گذشته هم معمولاً خطرهای قریب الوقوع، ابتدا در مسجد اصلی شهر اعلام می شد.
امام باقر علیه السلام نیز مسجد را در قالب پناهگاهی برای هنگام بروز حوادث و وقایع هولناک طبیعی ذکر کرد و فرمود: هنگامی که خسوف و کسوف رخ می دهد به سوی مساجد خویش
ص: 240
بشتابید(1) و سرانجام پیامبر اعظم در بیانی به ملجأ و مأمن بودن مساجد اشاره و فرمود:
«اذا انزلت العاهات و الافات عوفی اهل مسجد».
«به هنگام نزول بلایا و آفات اهل مسجد در امانند».
پس مساجد در کارکردهای گوناگون عبادی، آموزشی، اجتماعی، اقتصادی، خدماتی، امدادی، روانی، درمانی و غیره ملجأ و مأمن و مرجع مردم بوده و خواهد بود.
مساجد در ایران اسلامی در همه مراحل انقلاب همواره ملجأ و مأمن و مرجع مردم و مسئولان بوده است.
خدمات شایان توجه مساجد چه در آستانه انقلاب که به عنوان پایگاه های عظیم انقلاب در ساماندهی راه پیمایی و تظاهرات و سازماندهی نیروهای انقلاب و روشن گری ائمه جماعات و اطلاع رسانی به موقع بر کسی پوشیده نیست که نمونه بارز آن تحصن علما و روحانیت مبارز از جمله شهید مطهری و دیگران در مسجد دانشگاه بوده است.
بعد از پیروزی انقلاب هم با توجه به فروپاشی نظام شاهنشاهی، تقریبا همه کار در مساجد انجام می گرفت و کمیته های انقلاب از دل مساجد جوشید و خدمات شایانی را به انقلاب نمود. در زمان هشت سال دفاع مقدس، هم در قسمت اعزام نیرو، و هم پشتیبانی، و هم برگزاری مجالس دعا و بزرگداشت شهدا خدمات چشم گیری عرضه شده است. در زمان سازندگی و امدادرسانی به مردم آسیب دیده، نظیر زلزله و سیل و بازسازی مناطق جنگی و برگزاری انتخابات هم مساجد نقش اصلی داشته اند و در یک کلمه مساجد پایگاه اصلی انقلاب و مرجع و ملجأ مردم و مسئولان بوده است.
سؤال اساسی این است که آیا انقلاب و انقلابیون و مسئولان که از مساجد برخواسته و از صندوق مساجد رأی گرفته اند، چه میزان به مساجد خدمت کرده اند؟
ص: 241
آیا پس از ربع قرن پیروزی انقلاب اسلامی و توسعه و پیشرفت در محورهای گوناگون کشور چنین احساس نمی شود که پایگاه اصلی انقلاب، یعنی مساجد، مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته است؟ نظام اسلامی و قوای سه گانه و کارگزاران نظام چه میزان حق مساجد را ادا کرده اند؟ با آن که مساجد برخلاف کلیسا همزاد با حکومت است و خدمات فراوانی به حکومت اسلامی نموده است، باید اعتراف کرد که علی رغم پیشرفت های مهم در بخش های دیگر نظام، در بخش فرهنگ بی مهری شده است.
برای تأمین آب و برق 90 درصد روستاها برنامه ریزی شده، اما برای 90 درصد روستاهای فاقد امام جماعت فکری نشده است.
برای بهداشت روستاها با احداث خانه بهداشت چاره اندیشی گردیده اما برای بهداشت روح و روان کاری انجام نگرفته است.
برای نظارت بر هتل ها و اماکن عمومی برنامه ریزی شده اما برای هشتاد هزار مسجد و حسینیه هیچ گونه تدبیری به عمل نیامده است.
برای ساخت و ساز بیمارستان ها، سینماها، دانشگاه ها، پارک ها و دیگر مراکز عمومی سیاست گذاری و درصد سرانه پیش بینی گردیده اما برای ساخت و ساز مساجد و اماکن مذهبی به ویژه در شهرک های تازه تأسیس تدبیری اتخاذ نگردیده است.
برای تأمین تخصص های مورد نیاز جامعه که مربوط به جنبه های مادی انسان است، چندین نوع دانشگاه و دانشکده تأسیس و صدها رشته در زمینه آب و خاک و هوا و راه و معدن و ماهی و دام و دانه، ده ها مرکز تربیت مدرس و تکنسین و حقوقدان، ماما و پرستار، نقاش و گرافیست و نظایر آن احداث شده اما برای تربیت امام جماعت و مبلّغ دینی و خدام و هیئت امنای مساجد برنامه ریزی نشده است.
دولت برای نظارت بر چند هزار هتل و اماکن عمومی برنامه ریزی و بودجه گذاشته اما هشتاد هزار مسجد و حسینیه را به حال خود رها نموده است.
راستی رسالت نظام مقدس جمهوری اسلامی با توجه به مکتبی بودن نظام در قبال مساجد و مسجدیون و تعمیق باورهای دینی و تربیت ائمه جماعات و پشتیبانی از مساجد و نظارت بر آنها چیست؟
ص: 242
از جمله نقاط قوت ایران اسلامی، برخورداری از 000 ، 57 مسجد است که اگر متراژ آنها به طور متوسط پانصد متر مربع باشد، قریب به سی میلیون متر مربع فضای مناسب در کشور می شود که متأسفانه به علت نبود برنامه ریزی جامع و فقدان توجه مناسب، بهره بسیار کمی از این اماکن برده می شود تعدادی از مساجد تعطیل یا نیمه فعال است و از ظرفیت موجود مساجد استفاده بهینه نمی شود.
آیا واقعا جای تأسف نیست که ترکیه لائیک که نصف وسعت ایران و کمتر از جمعیت ایران است، در مسجد سازی حرف آخر را بزند و 000 ، 90 مسجد داشته باشد، اما مساجد جمهوری اسلامی نظام جمهوری اسلامی، هم از جهت کمی و هم کیفی پایین تر از آن کشور باشد؟ حال آن که ایران اسلامی به عنوان ام القرای جهان اسلام علاوه بر ساماندهی مساجد در
داخل باید از وجود امکان بالقوه ساماندهی مساجد به عنوان ساختار جهانی امت اسلامی استفاده کند و با بهره برداری از امکانات مادی و معنوی مساجد جهان اسلام برای ایجاد وحدت بیشتر مسلمین بسیج نماید.
نمازگزاران و خدمت گزاران مساجد از دولت و مجلس اصول گرا انتظار دارند که ضمن جبران کاستی های گذشته دین خود را به مسجد و مسجدیون ادا نمایند.
ص: 243
1 - قرآن کریم.
2 - فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، مؤسسه الاعلمی - بیروت.
3 - جویزی، عروسی، تفسیر نورالثقلین، مؤسسه اسماعیلیان، قم.
4 - مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران.
5 - آلوسی بغدادی، تفسیر روح المعانی، داراحیا التراث العربی، بیروت.
6 - صادقی، محمد، تفسیر فرقان، انتشارات فرهنگ اسلامی، تهران 1410 ه- ق.
7 - مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاالتراث العربی، بیروت 1403 .
8 - حرعاملی، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم 1409 ه- ق.
9 - نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1408 ه- ق.
10 - خمینی قدس سره، روح اللّه، تحریر الوسیله.
11 - راغب اصفهانی، المفردات، دارالمعرفه، بیروت.
12 - موظف رستمی، محمدعلی، آئین مسجد، انتشارات گویا، تهران، 1382 .
13 - دیلمی، حسین، هزار و یک نکته درباره نماز، نمایندگی ولی فقیه در بسیج ادارات، تهران، 1376 .
14 - میقات حج، معاونت بعثه مقام معظم رهبری در حج و زیارت.
ص: 244
مساجد در طول تاریخ، به عنوان مهم ترین کانون و مرکز فعالیت های مسلمانان، علاوه برجنبه عبادی اش، در ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و نظامی حضوری پر رنگ و مؤثر داشته است. دشمنان اسلام نیز با شناختی که از جایگاه مسجد و تأثیر آن در بین مسلمانان داشته اند، همواره سعی کرده اند مساجد را به تعطیلی بکشانند و از حضور پرشور و تأثیر آنها در بین مسلمانان بکاهند. بدین روی امروزه بسیاری از مساجد، که باید مهم ترین نقش را در تحرکّات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و نظامی داشته باشند، و مرکزی برای جذب جوانان و نوجوان باشند، متأسفانه عملاً آن گونه که باید فعالیت ندارند.
پایگاه های مقاومت بسیج مساجد می توانند در موقعیت کنونی، نقش کلیدی و مهّمی در احیای مساجد داشته باشند. فعالیّت این نهاد مقدّس نباید مغایر با شأن مسجد دانست؛ زیرا فعالیّت های نظامی و فرهنگی پایگاه های بسیج در مساجد ریشه درصدر اسلام و زمان حیات پیامبر اعظمصلی الله علیه و الهدارد. این نهاد مقدس در تاریخ 5/9/1358 به فرمان امام خمینی قدس سره مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی در کشور تأسیس شد.
بسیج نهادی است که متناسب با شرایط زمانی و مکانی خاص، بسترهایی برای خدمت رسانی داوطلبانه به جامعه فراهم می سازد. از این رو، بسیجی با دید بالا و روشن خود، در شرایط زمانی خاص، نیازها و کمبودهایی را که در جامعه هست، شناسایی کرده، برای تأمین آنها
ص: 245
به صورت خودجوش و با خلوص نیّت اقدام می کند. با این وصف، می توان بسیج را دارای دو ویژگی مهم دانست:
اول. انگیزه اعتقادی قوی برای خدمت به جامعه همراه با خلوص نیت و بدون چشم داشت مادی؛
دوم. بصیرت و نگاه عمیق به مسائل جامعه برای شناسایی کمبودها و نیازهای آن.
به دلیل آنکه پایگاه مقاومت بسیج مسجد می تواند بیشترین ارتباط را با جوانان و نوجوانان داشته باشد، می تواند با برنامه ریزی دقیق و انجام فعالیت های متنوع، نقش بسزایی
در جذب این سرمایه های کشور داشته باشد و با تربیت جوانانی متعهد و وفادار به اسلام و انقلاب، به عنوان یک مرکز فرهنگی موفّق در مقابله با تهاجم دشمن عمل کند.
در این مقاله، سعی شده است مهم ترین فعالیت های پایگاه مقاومت بسیج در زمینه های نظامی، آموزشی و فرهنگی معرفی و مورد بررسی قرار گیرد و در حد امکان، با استفاده از سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله مطالب مفیدی ارائه گردد.
طی جنگ های زیادی که در طول تاریخ از صدر اسلام تا به امروز برای مسلمانان به وجود آمده، مساجد به عنوان یکی از ارکان مهم جامعه اسلامی در این مبارزات ایفای نقش و کارکردهای گوناگونی داشته اند.
پیدرس، شرق شناس اروپایی، در این زمینه می نویسد:
«مسجد در زمان جنگ و صلح، در خدمت جامعه بوده است.
ارتباط مسجد با امور نظامی تا اندازه ای متنّوع بوده است که - مثلاً - در جنگ اُحد، وقتی که جنگ پایان یافت، فرماندهان لشگر پیامبرصلی الله علیه و اله شب را در مدینه در مسجد پیامبرصلی الله علیه و اله به صبح رساندند. بعد از جنگ جمل، علی بن ابی طالب علیه السلام، پسر عموی پیامبرصلی الله علیه و اله، غنایم جنگی را به بصره فرستاد
تا در آنجا حفظ و نگه داری شود».(1)
ص: 246
وی همچنین می نویسد:
«نتیجه جنگ ها معمولاً در مساجد اعلام می شد، مشورت های نظامی در مسجد صورت می گرفت، دستورات و فرمان های جنگ از طرف فرمانده نظامی یا حاکم در مسجد اعلام می شد».(1)
بهترین نمونه تاریخی برای فعالیت های نظامی در مسجد، وقایع و جنگ های صدر اسلام و نقش های کلیدی گوناگون مسجد در این زمینه است. در این دوران، مسجد پیامبر به عنوان کانونی گرم و فعّال در زمینه مسائل جنگی نقش های مهم و کلیدی ایفا می کرد و به صورت های گوناگون، از سربازان و رزمندگان اسلام حمایت می کرد.
در عصر حاضر نیز مسجد می تواند در جوامع اسلامی همچون گذشته، چنین نقشی را ایفا کند. در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی، شاهد فعالیت های پرشور حمایت مسجد و مسجدیان از رزمندگان اسلام بودیم. این حمایت ها در قالب های و صورت های گوناگونی همچون جذب و اعذام نیرو و به سوی جبهه ها و حمایت مادی و معنوی از رزمندگان اسلام صورت می گرفت و بیشتر این فعالیت ها توسط پایگاه های بسیج مساجد انجام می شد. این نشانگر نقش فعّال مساجد در زمینه های گوناگون مانند مسائل نظامی است، و این نقش منحصر به زمان پیامبرصلی الله علیه و الهو مسجد ایشان نمی گردد، بلکه در هر جامعه ای که فرهنگ دینی حکم فرما باشد، مسجد می تواند چنین نقش مهّمی ایفا کند.
در اینجا لازم است به معرفی کارکردهای نظامی مسجد در زمان جنگ و صلح بپردازیم که در قالب پایگاه های مقاومت بسیج مساجد صورت می گیرد، سعی شده است این مطالب با تکیه بر سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله عنوان شود: فعالیت های نظامی پایگاه بسیج نمونه در زمان جنگ
طی جنگ هایی که در زمان حیات پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و اله صورت می گرفت، از مسجد به عنوان پایگاه و کانون اصلی مسلمانان برای منسجم کردن و اعزام سپاه اسلام به سوی جبهه ها استفاده
ص: 247
می شد. با این کار و با بهره گیری از قداست و معنویت خانه خدا و دیگر ویژگی هایی که در مسجد نهفته است، آن حضرت سعی می کرد لشکریان اسلام با انگیزه و روحیه بالا، همراه با توکّل به خداوند برای جهاد و دفاع از کیان اسلام رهسپار جبهه های جنگ شوند و این کار زمینه ساز موفقیت و پیروزی در جنگ ها می شد. به دلیل آنکه بیشترین اعزام ها پس از اقامه نماز جماعت صورت می گرفت، موجب می شد از میان جمعیتی که برای اقامه نماز به مسجد آمده اند، نیروهای بسیاری جذب سپاه اسلام شوند و دیگر مسلمانان در پشت جبهه و با دید روشن تر و بازتری به جنگ و مسائل پیرامون آن بنگرند و همچنین لشکریان اسلام را با حمایت های مادی و معنوی خود از پشت جبهه یاری کنند.
در طول دوران جنگ تحمیلی نیز در کشور ما، پایگاه های بسیج مساجد به عنوان بهترین مکان برای جذب و اعزام نیرو به سوی جبهه ها، در منسجم کردن و جلب حمایت های مادی و معنوی مردم در پشت جبهه ها، نقش بسزایی ایفا می کردند.
از مهم ترین نیازهای هر جامعه آمادگی افراد آن جامعه برای محافظت و دفاع از آرمان های آن جامعه برای پایداری در مقابل تهاجمات دشمنان است. جامعه اسلامی نیز برای آنکه از مکتب و آیین ظلم ستیزی برخوردار است، دشمنان فراوانی داشته و هر از گاهی مورد تعرض آنها قرار گرفته است و چون این تعرضات ادامه داشته باشند. از این رو، لازم است تک تک افراد جامعه اسلامی توانایی دفع این تهاجمات را داشته باشند.
ایران اسلامی پس از پیروزی انقلاب و استقرار حکومت اسلامی، همواره از سوی دشمنان شرق و غرب تهدید شد. به همین دلیل، امام خمینی قدس سره در این باره فرمودند:
«مملکت اسلامی باید همه اش نظامی باشد، و تعلیمات نظامی داشته باشند. باید این طور باشد که یک مملکتی که 20 میلیون جوان دارد، 20 میلیون تفنگدار داشته باشد و 20 میلیون ارتشی داشته باشد و یک چنین مملکتی آسیب پذیر نیست».(1)
ص: 248
براساس همین تفکّر و بنابر فرمان امام خمینی قدس سره، «بسیج مستضعفان» در سال 1358 تأسیس شد و برای جذب و تکمیل ارتش 20 میلیونی و آموزش نظامی پا به میدان گذاشت که تاکنون نیز فعالیت هایش ادامه دارد. بنابراین، ضروری است تمامی جوانان این مملکت با حضور در پایگاه های بسیج، فنون و اصول نظامی را یاد بگیرند تا در مواقع خطر، بتوانند از اسلام، انقلاب و ملت و کشور خود دفاع کنند.
یکی از مهم ترین فعالیت های نظامی پایگاه های بسیج مساجد، حفظ امنیت در سطح شهر و یا محله است. این کار با اجرای برنامه های همچون ایست بازرسی و گشت سیّار در سطح محل و یا سطح شهر انجام می گیرد.
در زمان حیات پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله در مواقعی که مسلمانان از تعرّض دشمنان به شهر و کیان خود احساس خطر می کردند، مسجد به عنوان مرکز تجمع و حضور مسلمانان برای محافظت از جان پیامبرصلی الله علیه و اله و حراست و پاسداری از شهر مورد استفاده قرار می گرفت. مسلمانان مسجد را مرکز سامان دهی به این گونه امور قرار می دادند. در جنگ «احد»، وقتی سپاه قریش در اطراف مدینه مستقر شده بود، مسلمانان برای جلوگیری از حمله شبانه دشمن به شهر و حفظ جان پیامبرصلی الله علیه و اله از تعرّض جاسوسان به ایشان، شب را تا صبح به نگهبانی و پاسپانی از شهر پرداختند و مرکز و پایگاه خود را مسجد قرار دادند. در این کار، حتی بزرگان مدینه مانند سعد بن عباده،
سعد بن معاذ و سید بن حضیر همراه و دوشادوش دیگر مسلمانان در این امر شرکت داشتند.(1) دیگر نمونه های تاریخی این پاسداری و نگهبانی در مسجد را می توان در غزوه «حمراء الأسد»(2) و بسیاری دیگر از جنگ های زمان پیامبرصلی الله علیه و اله شاهد بود.
در اوایل انقلاب، بخصوص از زمان جنگ تحمیلی تا به امروز، مساجد و پایگاه های بسیج مساجد با اجرای برنامه هایی همچون گشت شبانه و ایست بازرسی، در کنار دیگر مراکز
ص: 249
امنیتی، به پاس داری و حراست از جان و مال و ناموس مردم پرداخته اند و تا به حال، شاهد اثرات و برکات فراوانی همچون دستگیری مجرمان و منافقان و کشف و ضبط اموال مسروقه، مواد مخدر و مشروبات الکلی و موارد فراوان دیگر بوده ایم که توسط عزیزان مخلص بسیجی انجام شده است.
البته باید در اجرای این برنامه ها، تمامی اصول و قوانین و حریم خصوصی خانواده ها حفظ شود، تا جایی که به امنیت جامعه آسیبی نرسد.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله در بعضی از جنگ ها درخصوص نحوه برخورد و رویارویی با دشمن و برنامه ریزی های مربوط به جنگ، با حفظ و رعایت اصول امنیتی و اطلاعاتی ایشان، در مسجد با اصحاب و یاران خود به بحث و مشورت می پرداختند. برای مثال، در جنگ «احد» و «خندق»، ایشان پس از اطلاع از حمله و حرکت سپاه دشمن، در جمع مردم در باره چگونگی رویارویی با دشمن از آنان نظرخواهی کردند.(1)
همچنین در برخی از جنگ های صدر اسلام، مجروحان را در مسجد مداوا می کردند؛ چنان که تاریخ نویسان در باره جنگ «احد» گفته اند: مردم در مسجد، چراغ و آتش افروخته بودند مجروحان را زخم بندی و مداوا می کردند(2) و یا در مواردی، اسیران جنگی را در مسجد نگه می داشتند.(3)
این نوع فعالیت های نظامی در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و الهدر صدر اسلام در مسجد انجام می شد، اما باید متذکر شد که انجام این کارها در آن زمان به خاطر ضرورت بود، و گرنه در مواقع عادی، چنین فعالیت هایی در مسجد جایز نیست؛ زیرا این نوع کارها که مستلزم ریختن خون در
مسجد و یا ورود کفّار به مسجد است با شأن و جایگاه مسجد سازگاری ندارد.
ص: 250
از این رخ دادها در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز نمونه هایی را در مسجد جامع شهر خرمشهر می توان ذکر کرد که مسجد به مرکزی برای مبارزان و رزمندگان تبدیل شده بود. و برنامه ریزی برای مقابله با حملات دشمن و پشتیبانی و سازماندهی رزمندگان، مداوای مجروحان و دیگر فعالیت های مربوط به جنگ در آن انجام می شد.
اهتمام و وابستگی پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و یارانش به مسجد تا بدان حد بود که در تمامی جنگ هایی که صورت می گرفت، در اردوگاه های نظامی یا میادین نبرد، برای خود مساجدی بنا می کردند. این مساجد برای راز و نیاز و انجام عبادات مسلمانان با خداوند متعال و در نتیجه، تقویت بنیه
معنوی مبارزان مسلمان بنا می شد. برای نمونه، می توان به مساجد هفت گانه در شمال غربی مدینه - که تاکنون نیز به جای مانده است - اشاره کرده که در جریان جنگ «خندق» برای نماز و نیایش مسلمانان بنا نهاده شد.(1)
در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ملت ایران نیز رزمندگان اسلام برای راز و نیاز و عبادات خود، مساجد و مصلاهای متعددی در نقاط گوناگون بنا کردند و در آنجا به تقویت بنیه
معنوی خود می پرداختند، به گونه ای که آنان را به زاهدان شب و شیران بیشه روز تبدیل کرده بود.
متأسفانه بسیاری از این مساجد ناشناخته مانده است. حفظ و نگه داری این مساجد، هم می تواند از لحاظ معنوی برای بازدیدکنندگان مناطق عملیاتی تأثیرگذار باشد و هم سند تاریخی گویای باشد براین واقعیت که ملت مسلمان ایران در اوج جنگ و در بحبوبه دفاع از کشور، هیچ گاه عبادت خداوند و نماز و مسجد را به فراموشی نسپرد و همیشه و در همه حال، با آن مأنوس بود.
فعالیت های نظامی پایگاه بسیج را نباید منحصر به زمان جنگ کرد، بلکه در زمان صلح نیز باید
ص: 251
به برخی از فعالیت های خود ادامه دهد. در اینجا، به بیان برخی از فعالیت های نظامی بسیج در زمان صلح می پردازیم.
پایگاه های مقاومت بسیج باید همیشه و در همه حال، توان رزمی بسیجیان خود را حفظ کند و در جهت ارتقای آن به طور مداوم، تلاش نماید تا ارتش 20 میلیونی، که پشتوانه انقلاب و کشور در مقابل تهدیدها و تعرض های دشمنان و استکبار جهانی است، همیشه و در همه حال، آماده مقابله و رویارویی با آنان باشد.
بنابراین، پایگاه های مقاومت بسیج باید در طول سال، با برپایی اردوهای رزمی و انجام رزمایش های متعدد، توان رزمی بسیجیان را حفظ کند و با آشنایی آنان با روش ها و ابزار و ادوات جنگی جدید، توان رزمی آنها را ارتقا دهد.
از مهم ترین وظایف بسیج در زمان صلح، جذب نیرو از بین اقشار گوناگون جامعه، بخصوص جوانان و نوجوانان است. برای این منظور، پایگاه های مقاومت بسیج باید با ایجاد تنوّع و بالا بردن کیفیت فعالیت های آموزشی، فرهنگی، ورزشی و هنری خود، زمینه جذب جوانان و نوجوانان را فراهم کنند و علاوه بر تشکیل ارتش 20 میلیونی در بعد نظامی بتوانند در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن بایستند و در جلوگیری از انحراف جوانان و نوجوانان فعالیت های قابل توجهی از خود به نمایش بگذارند.
یکی از فعالیت های عمده پایگاه های مقاومت بسیج مساجد برقراری امنیت در سطح محل و شهر است. بسیج می تواند با اجرای برنامه هایی همچون گشت در سطح محل و ایست بازرسی، نقش عمده ای در برقراری امنیت داشته باشد.
ص: 252
مساجد در طول تاریخ، مرکزی برای آموزش های فرهنگی، علمی، نظامی بوده است، به گونه ای که نقش آموزشی مسجد پس از جنبه عبادی آن، بیش از هر جنبه دیگری برجسته و نمایان است. محققان در پی پژوهش های علمی و تاریخی به عمل آمده، به این نتیجه رسیده اند که مسجد در اعصار گذشته، مهم ترین مرکز آموزشی در جامعه بوده است.
با دقت در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله می بینیم که ایشان به ابعاد آموزشی مسجد اهتمام و توجه ویژه ای داشتند. رسول اکرم صلی الله علیه و اله علاوه براینکه عملاً مسجد را پایگاه آموزشی و فرهنگی خود قرار داده بودند، در روایات فراوانی براین نقش و عملکرد مسجد نیز تأکید کرده اند. برخی از این روایات عبارت است از:
- نشستن در مسجد برای کسب علم، بیهوده و لغو نیست:
«یا اباذر، کُل جلوس فی المسجد لغو الاّ ثلاثه: قرائة مصل، او ذکراللّه تعالی، او سائل عن العلم».(1)
«ای ابوذر! هر نشستنی و اقامتی در مسجد بیهوده است، مگر سه نوع اقامت:
اشتغال به خواندن نماز، اشتغال به ذکر خداوند، یا به دنبال کسب علم بودن». - کسب علم در مسجد برتر از عبادت خداوند است:
«خرج رسول اللّه صلی الله علیه و اله، فاذا فی المسجد مجلسان: مجلس یتفقهون و مجلس یدعون اللّه تعالی و یسألونه. فقال: کلا المجلسین الی الخیر؛ امّا هؤلاء فیدعون
اللّه و اما هؤلاء فیتعلمون و یفقهون الجاهل هؤلاء افضل؛ بالتعلیم ارسلت، ثم قعد معهم».(2)
روزی پیامبراکرم صلی الله علیه و اله وارد مسجد شدند. در مسجد دو گروه نشسته بودند: گروهی مشغول کسب علم و گروهی مشغول دعا و ذکر خداوند. پیامبرصلی الله علیه و اله فرمودند: هر دو مجلس در راه خیرند. آن گروه خداوند را می خوانند و او را ذکر می کنند و آن گروه علم می آموزند و جاهلان را
ص: 253
آگاه می کنند. این گروه (جویندگان علم) بر دیگری برتر است؛ من برای تعلیم به مردم فرستاده شده ام. سپس در گروه علمی آنان شرکت کرد.
امروزه نیز با وجود گسترش مراکز آموزشی و فرهنگی، باید همچنان بر شکوفا کردن ابعاد آموزشی مسجد، پافشاری و اهتمام بورزیم و از آنجا که بسیاری از مردم بیشتر معلومات دینی خود را در مساجد یاد می گیرند، می توانیم با احیای کارکرد آموزشی مساجد، تأثیر فراوانی در بالا بردن سطح معلومات دینی مردم، بخصوص جوانان داشته باشیم.
به دلیل آنکه پایگاه های بسیج مساجد ارتباط ویژه ای با مسجدیان و بخصوص جوانان دارند، می توانند از مهم ترین مراکزی باشند که کارکرد آموزشی مساجد را احیا می کنند و به بهترین شکل ممکن از آن استفاده می نمایند.
در این بخش، ابعاد گوناگون کارکرد آموزشی مسجد و نقش پایگاه های مقاومت بسیج را در پر رونق کردن مساجد و احیای این سنّت نبوی با تکیه بر سیره آن حضرت مورد بررسی قرار می دهیم:
با مطالعه سیره ی نبوی، در می یابیم که ایشان در اوقات گوناگون، کلاس های آموزشی در جهت ارتقای سطح علمی و دینی برای مسلمانان در مسجد برگزار می کردند و مسائل گوناگونی را در زمینه مباحث فقهی، اعتقادی، آموزش قرآن و مسائل تاریخی در این کلاس ها به مسلمانان آموزش می دادند. در موارد زیادی، اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نیز کلاس های آموزشی را در مساجد برقرار می کردند. برای نمونه، می توان به حضرت علی علیه السلام، عبداللّه بن رواحه، ابوعبید، معاذ بن جبل، ابان بن سعید و جابر بن عبداللّه اشاره کرد.(1)
این فعالیت ها منحصر در مسجد پیامبر نبود، بلکه در دیگر مساجد نیز تحت نظر ایشان و افرادی که از سوی آن حضرت مأمور این کار بودند، انجام می شد. در این زمینه - به عنوان مثال - مسجد «قبا» مورد توجه خاص پیامبرصلی الله علیه و اله بود و همچنین می توان به مساجد قبایل و سرزمین های
ص: 254
دیگر مانند مسجد «معاذ بن جبل» در یمن(1) اشاره کرد.
امروزه نیز پایگاه های مقاومت بسیج می توانند با تشکیل کلاس های آموزشی در بالا بردن سطح علمی بسیجیان مفید باشند. این کلاس ها در دو زمینه می توانند دایر شوند:
1 - کلاس های آموزشی در زمینه معارف دینی و تربیتی؛
2 - کلاس های کمک آموزشی در زمینه امور تحصیلی بسیجیان.
برگزاری کلاس های معارف دینی و تربیتی برای بسیجیان و دیگر مسجدیان، با استفاده از معلومات علمی امام جماعت یا افراد آگاه دیگر، می تواند نقش عمده ای در بالا بردن سطح معلومات دینی بسیجیان و جوانان با توجه به نیاز و خلاء علمی آنان داشته باشد. تشکیل چنین کلاس هایی موجب می شود نیروهای بسیجی، نیروهایی مکتبی و متعهد به مبانی دین مبین اسلام تربیت شوند و از هیچ گونه خدمتی در این راه مضایقه ننمایند.
در حال حاضر، تعداد زیادی از بسیجیان کشور را دانش آموزان تشکیل می دهند. پایگاه های مقاومت بسیج می تواند در جهت جذب دایم دانش آموزان به مسجد و بسیج، کلاس های کمک آموزشی را در زمینه امور تحصیلی و ارتقای سطح علمی آنان تشکیل دهد. با توجه به چنین ضرورتی تاکنون پایگاه های فراوانی در سراسر کشور برای این منظور تشکیل شده است. طبق آمار منتشر شده و با توجه به فعالیت هایی که در این زمینه صورت گرفته است شصت درصد از برندگان المپیاد های علمی را دانش آموزان بسیجی تشکیل می دهند.(2) تشکیل چنین کلاس هایی علاوه بر جذب جوانان و نوجوانان به مسجد و بسیج، موجب می شود دانش آموزان و جوانان بسیجی افراد فرهیخته و ممتاز جامعه را تشکیل دهند و در آینده، بتوانند با تخصص و تعهدی که دارند، نقش مهمی در پیشرفت و آبادانی کشور ایفا کنند.
در زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله، جلساتی در مسجد برگزار می شد تا مسلمانان بتوانند پرسش های
ص: 255
علمی، سؤالات و شبهات ذهنی خود را از پیامبرصلی الله علیه و اله بپرسند. پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله نیز با گشاده رویی و بیان فضایل و پاداش فراگیری علم، آنان را به این امر تشویق می نمودند.
در متون روایی آمده است: پیامبرصلی الله علیه و اله پس از بجا آوردن نماز صبح، در کنار ستون «توبه» می نشستند و در حضور نمازگزاران تا طلوع صبح به بحث و گفت و گو می پرداختند.
پایگاه های مقاومت بسیج نیز می توانند با برگزاری جلسات پرسش و پاسخ در مسجد و با دعوت از صاحب نظران و علما و هر کسی که توان علمی پاسخ گویی به سؤالات ذهنی اهل مسجد را داشته باشند، هم در جهت بالا بردن سطح علمی بسیجیان و هم حلّ شبهاتی که از سوی دشمنان و بعضی روشن فکران منحرف مطرح شده وسؤالات مختلفی را در اذهان جوانان به وجود آورده است، گام مهمی بردارند.
نکته ای که در برگزاری این جلسات باید رعایت کرد این است که این جلسات لازم است به صورت تخصصی برگزار شود و می توان با برنامه ریزی و انجام تبلیغات و دعوت از مدارس و دانشگاه ها، جلسات با شکوهی را در مساجد برگزار کرد که این حرکت در جذب جوانان به مساجد نیز بسیار مؤثر خواهد بود.
با مطالعه تاریخ صدر اسلام، می بینیم که یکی از مهم ترین و پرشورترین برنامه هایی که در مسجد برگزار می شد مناظرات علمی و ادبی پیامبرصلی الله علیه و اله با سایر مکاتب و دیگر گروه ها بود. دلیل آنکه این جلسات به صورت عمومی و در مسجد برگزار می شد، علاوه بر جنبه سیاسی آن، آشنایی مسلمانان با مکاتب و افکار دیگر گروه ها بود. تا نسبت به باطل بودن آنها یقیین پیدا کنند و نیز طریقه پاسخ گویی به این شبهات و عقاید را یاد بگیرند و با این کار، مسلمانان و غیرمسلمانان شاهد برتری مکتب اسلام بر دیگر مکاتب و گروه ها باشند. از جمله گفت وگوها و مناظرات می توان به مناظرات ذیل اشاره کرد:
1 - هیأت نمایندگان ثقیف؛(1)
ص: 256
2 - نمایندگان مسیحیان نجران؛(1)
3. هیأت نمایندگان بنی تمیم.(2)
در شرایط کنونی، برگزاری مناظرات علمی در مساجد بین تفکرات مختلف و مکاتب گوناگون فکری، علاوه بر راهگشا بودن برای جوانان در انتخاب مسیر درست موجب رونق و احیای مساجد نیز می شود و پایگاه های مقاومت بسیج این توان را دارند که چنین جلساتی را با نظم و کنترل صحیح در مساجد برگزار کنند.
یکی از مهم ترین بخش های تشکیلات بسیج که می تواند تا حدّ زیادی در این زمینه مفید باشد، بخش بسیج دانشجویی» است که می تواند جلسات مناظره ای را (حتی الامکان در مسجد دانشگاه یا مساجد شهر) با دعوت از متفکران و استادان خبره و متعهد و توانا، که قدرت مناظره
با دیگر تفکرات و جواب گویی به شبهات آنها را داشته باشند، برگزار کند. این نوع مراسم با رعایت نظم و احترام به طرف مقابل، می تواند برای نسل جوان فواید بسیاری در پی داشته باشد.
تشکیل کتاب خانه در مسجد یکی از فعالیت های جانبی مسجد است که از زمان های خیلی دور، در مساجد کشورهای اسلامی مرسوم بوده است و تاکنون نیز ادامه دارد. این کار تأثیر فراوانی در بالا بردن سطح علمی نمازگزاران و مسلمانان داشته است.
پایگاه مقاومت بسیج در مسجد، به علت اینکه تشکّل از بافت جوان است، می تواند با تشکیل کتاب خانه در مسجد و انجام کارهای مربوط به آن تأثیر فراوانی در ترویج فرهنگ کتاب خوانی در بین جوانان و نوجوانان داشته باشد و سطح معلومات آنها را بالا ببرد.
برای محلّ کتاب خانه و سالن مطالعه، نباید از فضای اصلی مسجد استفاده کرد؛ چون از لحاظ شرعی مشکل دارد.(3) بنابراین، ضروری است که در کنار مسجد، محلی برای کتاب خانه و سالن مطالعه در نظر گرفته شود.
ص: 257
یکی از فعالیت های پایگاه مقاومت بسیج در جهت پر کردن اوقات فراغت بسیجیان و همچنین در جهت رشد علمی و فرهنگی بسیجیان، تأسیس نوارخانه است. نوارخانه بسیج می تواند نوارهای ویدئویی و صوتی در زمینه های علمی، آموزشی، موسیقی، مداحی و سخنرانی را در اختیار بسیجیان قرار دهد. به دلیل آنکه بسیاری از جوانان و نوجوانان بسیجی به کتاب و کتاب خوانی علاقه فراوانی ندارد، از این رو، می توان از طریق نوارخانه، اطلاعات خوبی در اختیار آنان قرار داد و بنیه علمی - آموزشی آنان را تقویت کرد.
امروزه که دشمنان اسلام در تلاشند با هر وسیله ای نوجوانان و جوانان مسلمان را از مسیر دین داری و از دین اسلام دور کنند و در این راه، بودجه های کلانی را اختصاص داده و از تمامی وسایل و ابزار تبلیغی با روش های جدید و کارآمد استفاده می کنند تا جوانان و نوجوانان را دچار بی هویتی کرده، آنها را ناسازگار با دین و دین داری تربیت کنند، مساجد که اولین و مهم ترین مرکز فرهنگی و ترویج اندیشه های اسلام بوده است می توانند نقش مهمی در مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن ایفا کنند.
مساجد باید علاوه بر حفظ شیوه های قدیمی و سنتی تبلیغ همچون برگزاری مجالس وعظ و خطابه، از روش ها و مسایل تبلیغی جدید و نوین نیز استفاده کنند تا زمینه جذب بیشتر جوانان و نوجوانان را به مسجد فراهم آورند.
با توجه به اینکه پایگاه های مقاومت بسیج مساجد دارای مخاطبان زیادی از قشر جوان و نوجوان است، می توانند با اجرای برنامه های فرهنگی، ورزشی، هنری نقش عمده ای را در مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن ایفا کنند.
غالبا جوانان از محیط های خشک و رسمی راضی نیستند و از آن استقبال نمی کنند و بیشتر به دنبال محیط ها و مکان هایی هستند که آزاد بوده و از نشاط کافی برخوردار باشند.
بنابراین، پایگاه های مقاومت بسیج باید در برنامه های خود، از تنوع و نشاط کافی برخوردار
ص: 258
باشند تا با جذب جوانان و نوجوانان فعال و پرشور بتوانند هرچه بیشتر در اهداف خود موفق و پیروز باشند.
یکی از مهم ترین کارهایی که پایگاه مقاومت بسیج مسجد می تواند در زمینه کارهای فرهنگی و آموزشی انجام دهد تا بتوانند به وسیله آن، در کارهایش موفق تر عمل کند،
تأسیس کانون بسیج است تا اعضا بتوانند فعالیت هایی را در زمینه های آموزشی، فرهنگی، ورزشی و هنری انجام دهند.
نکته مهمی که در این زمینه باید رعایت شود ساخت مکانی مستقل در کنار مسجد برای چنین فعالیت هایی است؛ زیرا به دلیل گستردگی و تنوّع فعالیت های فرهنگی و آموزشی، شبستان مسجد، که محل عبادت نمازگزاران است، نمی تواند جواب گوی این گونه فعالیت ها باشد. بنابراین، باید مکانی جدا، در کنار مسجد با دارا بودن کلاس ها و فضاهای مفید برای این منظور ساخته شود.
جامعه اسلامی اگر بخواهد که تمام احکام و دستورات دینی خود عمل کند و شاهد توسعه دین داری در بین مردم باشد، در مواقع خاصی بدون نیاز به دو اصل «جهاد» و «شهادت» نمی تواند موفق باشد، زیرا عمل به اسلام و توسعه دین داری در بین مردم، همیشه موافق جبهه کفر و شرک نیست و در مواردی حتی با مخالفت آنها روبه رو می شود. در اینجاست که با تمسک به دو اصل مزبور، می توان پیروزی را برای اسلام به ارمغان آورد.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله در دوران رسالت خویش، با شیوه های گوناگونی به تقویت و بیان ارزش و جایگاه جهاد و شهادت می پرداختند. ایشان از پایگاه مسجد برای این منظور به خوبی استفاده می کردند و به شیوه های گوناگون مانند سخنرانی در باره جایگاه والای شهیدان در بهشت و جهان آخرت، فرهنگ سرخ شهادت را ترویج می نمودند. برای مثال، در جنگ «موته» پس از شهادت سرداران اسلام، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله بر منبر رفتند و به زیبایی جایگاه شهیدان جنگ «موته» را برای
ص: 259
مردم بیان کردند،(1) به گونه ای همه مسلمانان پس از شناخت شأن و جایگاه شهید نزد خداوند متعال، مشتاق این فیض عظیم و والای الهی می شدند و آرزوی شهادت می کردند.
از دیگر فعالیت های پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در راستای ارج نهادن به مقام شهید و دیدار ایشان و اهل مسجد با خانواده های شهدا بود. ایشان گاهی همراه با دیگر مؤمنان از مسجد به دیدار خانواده های شهدا می رفتند و از آنان تفقد به عمل می آوردند و در جهت حل مشکلات شان تلاش می کردند؛ همانند سرکشی و دیدار پیامبرصلی الله علیه و اله و گروهی از اصحاب ایشان از خانواده سعد بن ربیع که در جنگ «احد» به شهادت رسیده بود. پیامبرصلی الله علیه و اله پس از اقامه نماز صبح، به همراه بعضی از اصحاب؛ از مسجد به سوی خانه سعد رفتند و در آنجا به ذکر فضایل سعد و نحوه شهادت او پرداختند و بعد از دل جویی از خانواده او، مشکلات خانواده سعد را حل نمودند.
این سیره نبوی حاکی از ارزشمندی و بزرگی جایگاه جهاد و شهادت است؛ چنان که آن گونه در بین مسلمانان نفوذ کرده بود که، اگر کسی از جنگ و جهاد رویگردان می شد و یا عقب نشینی می کرد به سختی مورد عتاب مردم و خانواده اش قرار می گرفت. در تاریخ صدر اسلام می بینیم که مردم در مقابل افرادی که از جنگ «موته» عقب نشینی کرده بودند و یا گروهی که از جنگ «احد» سرباز زده بودند، واکنش هایی تحقیرآمیز انجام دادند و این بیانگر عشق مردم به فرهنگ سرخ «جهاد و شهادت» در راه خداست.
پایگاه مقاومت بسیج مسجد باید در زمینه ترویج و بیان جایگاه فرهنگ سرخ جهاد و شهادت در راه خدا و ترویج فرهنگ و ارزش های دفاع مقدّس که همان فرهنگ ایثار و فداکاری در راه دفاع از اسلام و مسلمانان و حفظ تمامیت ارضی و نگهبانی از کیان مسلمانان است، تمام تلاش خود را به کار گیرد و با دعوت از علما و خطبا برای سخنرانی و بیان فضیلت دنیوی و اخروی جهاد و شهادت برای جوانان و بسیجیان، ادامه دهنده این سیره نبوی باشد.
همچنین می تواند با همراهی امام جماعت و هیأت امنای مسجد، هر هفته یا ماهیانه به سرکشی و دیدار از خانواده های شهدای پایگاه و محل بپردازند و نگذارند این سیره پر ارزش
ص: 260
نبوی به فراموشی سپرده شود یا در انجام آن کاهلی و سستی به عمل آید و برای حل مشکلات و گرفتاری های آنان، از هیچ تلاشی دریغ ننمایند.
از دیگر فعالیت هایی که پایگاه مقاومت بسیج در این زمینه می تواند انجام دهد، عبارت است از:
- بر پا کردن نمایشگاه های آثار دفاع مقدس و وسایل به جا مانده از شهدا؛
- بر پایی شب شعر، خاطره گویی، روایت گری؛
- برگزاری مسابقات مقاله و کتاب نویسی، شعر و داستان نویسی، عکاسی و نقاشی؛
- برگزاری اردوهای راهیان نور در سفر به مناطق گوناگون و مقدس و متبرّک عملیاتی.
مهم ترین نیاز پایگاه های مقاومت بسیج و به طور کلی؛ مجموعه تشکیلات بسیج، حفظ و ارتقای عضویت در بین بسیجیان است؛ یعنی مهم ترین عاملی که باعث به وجود آمدن انگیزه و هدف در بین بسیجیان می شود و با اتکا به آن در هر موقعیتی که نیاز باشد، با تمام وجود به صحنه می آیند
و در خدمت انقلاب و مردم قرار می گیرند روحیه خدا محوری اخلاص و معنویت است.
بنابراین، پایگاه های مقاومت بسیج باید با اجرای برنامه هایی که باعث ایجاد و ارتقای معنویت در بین بسیجیان می شود، در راستای این مهّم قدم بردارند.
برخی از مهم ترین برنامه هایی که می توان در این زمینه اجرا کرد عبارت است از:
برگزاری مراسم ادعیه (کمیل، توسل ندبه و زیارت عاشورا)؛ برگزاری مراسم سوگواری و مولودی اهل بیت علیهم السلام.
برگزاری مراسم یاد بود شهدا.
جوانان و نوجوانان تمایل فراوانی به محیط های شاد و با نشاط دارند. از این رو، مراکز فرهنگی برای جذب هرچه بیشتر جوانان و نوجوانان باید از برنامه های جذّاب و با نشاط استفاده کنند.
ص: 261
یکی از این برنامه ها، تشکیل اردوهای تفریحی و فرهنگی است. در حال حاضر، بسیج دارای اردوگاه های دایمی و موقّت فراوانی در نقاط گوناگون کشور است. این اردوگاه ها پذیرایی جوانان و نوجوانان بسیجی در قالب اردوهای یک یا چند روزه است.
در طول مدت اردو با تشکیل کلاس های شاد و مفّرح ورزشی، هنری و فرهنگی، در مکانی جذّاب، می توان خاطره ای به یاد ماندنی در اذهان بسیجیان به جای گذارد. برنامه های متنوعی را می توان در این اردوها در نظر گرفت. در این میان می توان به برنامه های ذیل اشاره کرد:
- بازدید از اماکن مذهبی، زیارتی و تاریخی؛
- بازدید از مراکز صنعتی و علمی؛
- برگزاری کلاس های فرهنگی و معارف دینی؛
- برگزاری مسابقات ورزشی و علمی.
با تشکیل این اردوها و اجرای برنامه های تفریحی و فرهنگی و ورزشی در آنها، می توان شاهد ثمرات فراوانی بود که در این میان می توان این فواید اشاره نمود:
- آشنایی با مفاهیم و معارف دینی؛
- آشنایی با اخلاق و آداب اسلامی؛
- آشنایی با فعالیت های گروهی و تقویت روحیه نظم پذیری و احترام به قانون؛
- تقویت روحیه زندگی جمعی و همکاری و تعاون؛
- تقویت نیروی ایمان و اراده و ایجاد روحیه اتکابه نفس و بروز خلاقیّت ها؛
- ترغیب جوانان و نوجوانان بسیجی به ورزش و زندگی سالم.(1)
انسان دانا به زیبایی و هنر علاقه مند است و سعی می کند در جهت این تمایل ذاتی، در حّد توان،
ص: 262
به یادگیری برخی از رشته های هنری براساس ذوق و علاقه خود اهتمام ورزد. پایگاه های مقاومت بسیج به عنوان مراکز فرهنگی، می توانند از این قابلیت ها استفاده کرده، با تشکیل کلاس های متنّوع هنری، همچون آموزش خوش نویسی، نمایش، سرود، عکاسی، نقاشی و نویسندگی، برای جذب جوانان و نوجوان اقدام نمایند.
نکته ای که در تشکیل این کلاس ها باید مورد توجه قرار گیرد استفاده از استادان مجرّب و متعهدی است که علاوه بر آشنایی هنرجویان با رشته های هنری، با تعهدی که نسبت به آموزه های دینی دارند، هنری با رنگ و بوی مفاهیم دینی ترویج کنند و هنر را در جهت تربیت روحیه های جوان بسیجی به کار گیرند.
به دلیل آنکه فعالیت های ورزشی موجب سلامت روح و جسم بوده و از تحرکّ و نشاط بالایی نیز برخوردار است، مورد علاقه جوانان و نوجوانان است و از مهم ترین عوامل جذب آنان به مراکز فرهنگی نیز به شمار می آید.
پایگاه های مقاومت بسیج برای اینکه بتوانند جوانان و نوجوانان بسیجی را جذب و آنها را نیز حفظ کنند، باید حتماً اجرای فعالیت های ورزشی همچون برگزاری مسابقات ورزشی و تشکیل کلاس های آموزشی در رشته های متنوّع ورزشی را در برنامه های خود بگنجانند.
با توجه به مفهوم «بسیج» هدف از تأسیس این نهاد مقّدس، که همان خدمت رسانی به جامعه در مواقع ضروری و مورد نیاز است، پایگاه های مقاومت بسیج می توانند با تشخیص ضرورت ها و نیازهای جامعه نقش مهمی در تأمین این نیازها و ضرورت ها ایفا کنند، این ضرورت ها و نیازها در بسترهای زمانی متفاوت به وجود می آید و محدود در یک زمان خاص نیست. اینجاست که بسیج و بسیجی باید همیشه و در همه حال، در صحنه باشند و برای خدمت رسانی و کمک به جامعه، از هیچ تلاشی دریغ نکنند.
ص: 263
برخی از این فعالیت های اجتماعی و عام المنفعه عبارت است از:
به دلیل آنکه پایگاه مقاومت بسیج نهادی است که جهت خدمت رسانی به جامعه تأسیس شده؛ در همین زمینه، با تکیه بر سرمایه های اندک مردم می تواند در فعالیت های عام المنفعه، سهم عمده ای داشته باشد.
یکی از این فعالیت ها تأسیس «صندوق قرض الحسنه بسیج» در مسجد است. تأسیس این صندوق می تواند در حل مشکلات اهل محل و جوانان، با در اختیار گذاشتن وام های قرض الحسنه، وام های ازدواج و تهیه جهیزیه، کمک شایانی به مردم عزیز بنماید.
این عمل علاوه بر بعد تعاون و کمک رسانی به اهل محل باعث ترغیب مردم و جوانان به مسجد و در نتیجه، احیای مسجد می شود. البته انجام این گونه فعالیت ها، باید با همکاری و هماهنگی تنگاتنگ امام جماعت و هیأت امنای مسجد صورت گیرد، تا هم از بعد فکری هم از بعد اقتصادی بتوانند پشتوانه مناسبی برای صندوق به حساب آیند.
از دیگر ثمرات این گونه فعالیت ها، ایجاد اشتغال در بین جوانان است.
از دیگر فعالیت های عام المنفعه و اجتماعی پایگاه مقاومت بسیج، مشارکت با دولت و مردم در امر سازندگی است. با توجه به نیروی جوان بسیج و اینکه افراد متفاوتی از حیث تحصیلات و تخصص های فنی، جزو اعضای بسیج هستند. دولت می تواند با در اختیار گذاشتن امکانات مناسب و کافی، از این نیروی فعّال و کارآمد در پیشبرد اهداف سازندگی، به ویژه در مناطق محروم کشور، استفاده کند.
هم اکنون برای این منظور، سازمانی در بسیج به نام «سازمان بسیج سازندگی» تشکیل شد. که با همرامی جوانان و نوجوانان بسیجی با کارشناسان کارآمد، توانسته است به یاری دیگر سازمان های دولتی همچون سازمان محیط زیست، شهرداری و وزارت خانه های آموزش
ص: 264
و پرورش، جهاد کشاورزی، بهداشت و درمان و آموزش پزشکی بشتابد و طرح های متنّوعی را اجرا کند و در امور عمرانی و سازندگی کشور کمک های شایانی را به دولت ارائه دهد. از آن جمله، می توان این مورد را نام برد:
- بهسازی و ساخت مدارس روستایی در مناطق محروم؛
- اجرای طرح های درخت کاری در سرحدهای جنگلی و زمین های موات؛
- حفظ مراتع و جنگل ها؛
- اجرای طرح مبارزه با بیماری سالک و طرح های بزرگ واکسیناسیون فلج اطفال و سرخک و سرخجه؛
- طرح ساخت پل و راه سازی و آب رسانی به مناطق محروم و هزاران کار دیگر که از فعالیت های سازندگی و عمرانی بسیج است.
پایگاه مقاومت بسیج مسجد می تواند با شرکت دادن بسیجیان در این گونه طرح ها، نقش مهمی در سازندگی و آبادانی کشور داشته باشد. شرکت جوانان و نوجوانان بسیجی در طرح های سازندگی می تواند ثمرات فراوانی به دنبال داشته باشد؛ از جمله:
1 - آشنایی جوانان - به عنوان پشتوانه های فردای کشور - با فعالیت های عمرانی؛
2 - آشنایی جوانان و نوجوانان با مشکلات مناطق دیگر و تلاش کشور در جهت برطرف کردن آنها؛
3 - برخوداری هرچه سریع تر مناطق محروم از امکاناتی که حق طبیعی آنهاست و از آن محروم هستند؛
4 - ایجاد روحیه تعاون و همکاری در بین جوانان و امیدهای آینده کشور؛
5 - کمک به دولت مردان کشور و برداشتن باری از دوش آنان.
یکی از وظایفی که پایگاه های مقاومت بسیج در زمینه حفظ امنیت اخلاقی و روانی سطح محل و منطقه برعهده دارند، «امر به معروف و نهی از منکر» است. در صورت اجرای صحیح این
ص: 265
برنامه، که وظیفه دینی همه مسلمانان است، امنیت اخلاقی بر جامعه حکم فرما می شود و کم توجهی به این فرضیه دینی، باعث فساد و از بین رفتن ترویجی ارزش های دینی و اجتماعی می شود و آثار مخرّب بسیاری در پی دارد.
بنابراین، پایگاه های مقاومت بسیج، که در کنار دیگر نهادها همچون نیروهای انتظامی عهده دار حفظ امنیت منطقه و محله خود هستند؛ باید به این اصل مهم توجه ویژه ای داشته باشند.
نکته ای که باید همواره به خاطر داشته باشیم این است که امر به معروف و نهی از منکر باید طبق اصول شرعی و علمی خود اجرا شود تا مؤثر واقع شود و تأثیر آن همیشگی و فراگیر باشد. در غیر این صورت، اگر سلیقه ای و بدون در نظر گرفتن روش های علمی اجرا شود، نه تنها مؤثر نیست، بلکه ممکن است مفسده هایی زیادی نیز بر آن ترتّب گردد.
پایگاه های مقاومت بسیج از آنجا که پشتوانه انقلاب و حافظ منافع ملّت و کشور هستند، باید در کنار دیگر فعالیت ها و ابعاد آموزشی، فرهنگی و نظامی خود، در بعد سیاسی نیز فعالیت گسترده و روشنی داشته باشند تا بتوانند بسیجیان را با مسائل سیاسی داخلی و بین المللی آشنا سازند و بینش سیاسی آنان را بالا ببرند.
برخی از فعالیت هایی که پایگاه بسیج نمونه می تواند در این زمینه انجام دهد عبارت است از:
الف. در موقعیت ها و مناسبت های گوناگون؛ با دعوت از رجال سیاسی و صاحب نظران و برگزاری جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ نقش مهمی را در آگاه سازی جوانان بسیجی و اهل محل و مسجد در مسائل سیاسی داشته باشد.
ب. در مناسبت ها و مراسم ویژه مانند انتخابات و راه پیمایی های روز قدس و 22 بهمن، می تواند با شرکت کلیه بسیجیان به صورت گروهی و نیز دعوت از اهل محل برای شرکت در چنین مراسمی، حضور فعّال و چشم گیری را از خود به نمایش بگذارد.
ص: 266
امام جماعت دارای موقعیت محوری در تمامی فعالیت های عبادی، آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مسجد است و از مهم ترین جایگاه در مسجد برخوردار می باشد. به همین دلیل، شایسته است که در تمامی امور مسجد، هماهنگی و مشورت لازم با امام جماعت به عمل آید.
پایگاه مقاومت بسیج در مسجد نیز از این قاعده مستثنا نیست و لازم است در امور فرهنگی و آموزشی خود، با امام جماعت و روحانیت مسجد ارتباط تنگاتنگی داشته باشند و از
نظرات و پیشنهادات ایشان بهره ببرد. در اینجا به چند مورد از این رابطه ها اشاره می کنیم:
الف. اعضای پایگاه های مقاومت بسیج در مساجد باید همیشه و در همه حال، احترام لازم را به مقام علمی و جایگاه روحانیت، که ادامه دهنده راه اولیا و پیامبران الهی هستند بگذارند.
ب. پایگاه های مقاومت بسیج در برگزاری برنامه ای آموزشی و فرهنگی مربوط به مسائل دینی و مذهبی، مانند کلاس های دینی، برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و جلسات علمی و برگزاری مراسم مذهبی، با امام جماعت و روحانیت مسجد همکاری و هماهنگی و مشورت لازم را انجام دهند و در صورت امکان، از ایشان در اجرای چنین برنامه هایی استفاده کنند.
ج. یکی از مهم ترین کارهایی که موجب ارتباط بیشتر پایگاه بسیج و امام جماعت می شود عضویت ایشان در پایگاه مقاومت بسیج مسجد است. این کار علاوه بر دل گرمی اعضای بسیج، ثمرات فراوانی از جمله پیوند نسل جوان با روحانیت به همراه دارد.
د. یکی از مهم ترین کارهایی که پایگاه مقاومت بسیج باید حتماً انجام دهد مشورت با امام جماعت در زمینه فعالیت های گوناگون بسیج است تا کاری که با شأن و جایگاه مسجد سازگاری ندارد و هتک حرمت مسجد می شود، صورت نگیرد.
یکی از مهم ترین ارکان در مجموعه مسجد، هیأت امنای مسجد است که در امور مربوط
ص: 267
به مسجد بسیار تأثیر گزارند. پایگاه مقاومت بسیج برای اینکه بتواند در فعالیت های خود موفق و تأثیرگذار باشد، باید ارتباط مثبت و خوبی با هیأت امنای مسجد داشته باشد. این ارتباط مثبت تنها در سایه احترام متقابل و رعایت اصول اخلاقی و ترجیح دادن مصالح عمومی و مصالح مسجد بر منافع و مصالح شخصی میسّر است.
هیأت امنای مسجد می تواند با پایگاه بسیج مسجد در این امور همکاری خوبی داشته باشد.
الف. در انجام فعالیت های نظامی که لازم است در مسجد انجام شود، پایگاه مقاومت بسیج می تواند با احترام گزاردن به جایگاه هیأت امنا مشورت و هماهنگی با برخی از آنها امکانات و شرایط لازم را برای انجام فعالیت های خود آنها فراهم کند.
ب. یکی از مهم ترین کارهایی که موجب ارتباط تنگاتنگ بین هیأت امنای مسجد و پایگاه مقاومت بسیج مسجد می شود، عضویت و شرکت هیأت امنا در بسیج مسجد است. این عمل علاوه بر دل گرمی و ایجاد انگیزه در جوانان بسیجی، باعث می شود آنان بتوانند در موقعیت های گوناگون از تجربه و جایگاه اجتماعی هیأت امنا در مسجد و محل استفاده کنند
و همین موجب پیشبرد اهداف بسیج و کارآمد کردن آن در مسجد و محل شود.
ج. از دیگر مواردی که پایگاه بسیج باید ارتباط خوب و تنگاتنگی با هیأت امنا داشته باشد، همکاری در امور آموزشی، فرهنگی و اقتصادی بسیج است؛ یعنی هیأت امنای بسیج می توانند برای پیشبرد ابعاد آموزشی بسیج، مکان مناسبی را در مسجد برای این امر مهیا کنند، تا پایگاه بسیج بهتر و کار آمدتر، در این زمینه فعالیت کند. در امور فرهنگی نیز هیأت امنا می تواند برای مراسم فرهنگی، مانند برگزاری جلسات دعا و سخنرانی و برگزاری جشن های تولّد و عزاداری در مسجد، امکانات لازم را در اختیار پایگاه مقاومت بسیج قرار دهد. در امور اقتصادی نیز پایگاه بسیج می تواند از همکاری مالی و جایگاه اجتماعی هیأت امنا برای
جمع آوری نقد ینگی (سرمایه مالی) «صندوق قرض الحسنه بسیج» برای تأمین مشکلات جوانان و اهل مسجد و محل استفاده کند.
د. هیأت امنا می تواند برای تأسیس کانون فرهنگی، ورزشی بسیج در مسجد، تکیه گاه
ص: 268
و پشتوانه خوبی برای پایگاه بسیج به حساب آید و در تهیه فضای مناسب برای تأسیس و فعالیت کانون در مسجد، بهترین همکاری را با پایگاه مقاومت بسیج داشته باشد.
ه-. یکی از فعالیت هایی که بسیج و هیأت امنای مسجد می توانند با هم داشته باشند، استفاده از نیروی قوی و جوان مسجد در پیشبرد اهداف عمرانی مسجد است که هیأت امنا می توانند در این زمینه، از نیروهای فکری و انسانی بسیج بهترین استفاده را ببرد.
پایگاه مقاومت بسیج نهادی مردمی است و از مهم ترین اهداف تأسیس آن تأمین امنیت در سطح محل و سطح شهرهاست. بنابراین، در حین فعالیت های خود، همیشه با اهل محل مسجد در ارتباط است و بدون همکاری آنان، نمی تواند موفقیت چندانی را در تحقق اهدافش داشته باشد. بنابراین، پایگاه مقاومت بسیج برای اینکه بتواند از همکاری اهل محل برخوردار باشد، باید کاری کند که مردم همواره نسبت به پایگاه بسیج دید مثبتی داشته باشد و آن را یک نهاد مردمی که در خدمت مردم است به حساب آوردند.
برای اینکه پایگاه بسیج بتواند از لحاظ معنوی و عاطفی در بین اهل محل جایگاه مناسب و مثبتی داشته باشد، باید نکات ذیل را همیشه مورد توجه قرار دهد:
الف. باید بتواند در کنار دیگر دستگاه های ذی ربط، خلأهای امنیتی را در محل شناسایی و برای رفع آنها اقدام کند و با افرادی که به هر شکل می خواهند با هنجارشکنی و رفتار های نامناسب خود، امنیّت اخلاقی، روانی و اجتماعی محل را برهم بزنند برخورد مناسب و قانونی را انجام دهد تا بدین صورت، موجب دل گرمی اهل محلّ شد، تکیه گاه مطمئنی برای آنها به شمار آید.
ب. اعضای پایگاه مقاومت بسیج باید در همه جا، اصول اخلاقی و احترام متقابل به دیگران را رعایت کنند، تا آنجا که بتوانند از لحاظ اخلاقی به عنوان الگویی برای دیگر
همسالان خود به شمار آیند.
ج. باید در برگزاری مراسم و اجرای برنامه ها و فعالیت های خود، سعی کنند به هیچ وجه
ص: 269
برای نمازگزاران (در صورتی که محل فعالیت و برنامه داخل مسجد باشد) و اهل محل (در صورتی که اجرای برنامه سطح شهر باشد) ایجاد مزاحمت نکنند.
د. باید همیشه به این اصل یعنی حفظ حریم خصوصی افراد و خانواده ها احترام بگذارد. البته تا زمانی که به امنیت مردم و محل آسیبی نرسد.
و. برخوردهای شخصی و غرض ورزانه و سلیقه ای باید به طور کلی از عملکرد و روابط بسیجی با مردم حذف شود و با کسانی که به نام و عنوان «بسیج» چنین اقداماتی را انجام می دهند به شدّت برخورد شود.
الف. پایگاه بسیج نمونه در فعالیت های نظامی خود باید با این نهادها در ارتباط باشد:
- وزارت اطلاعات (ارایه گزارش و مسائل امنیتی)؛
- سپاه پاسداران (برای برنامه های آموزشی و نظامی و حفظ و ارتقای بنیه نظامی بسیجیان)؛
- دادگستری (گرفتن مجوز برای برخورد با گروه ها و عوامل محل امنیت اخلاقی و روانی جامعه)؛
- نیروی انتظامی (برقراری امنیت در سطح محلّه و شهر).
ب. در امور فرهنگی، باید با این ادارات و سازمان ها در تماس باشد:
- اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی (تجهیز و کمک به کانون بسیج)؛
- سازمان تبلیغات (همکاری در زمینه های فرهنگی)؛
ج. در امور آموزشی نیز با این گونه ادارات همکاری داشته باشد:
ص: 270
- اداره آموزش و پرورش (برگزاری کلاس های کمک آموزشی در امور تحصیلی بسیجیان).
ه-. در اجرای برنامه های ورزشی باید، با این گونه سازمان ها مراوده داشته باشد:
- سازمان تربیت بدنی (برگزاری مسابقات و کلاس های ورزشی).
و. در امور هنری، باید با این گونه سازمان ها هماهنگی داشته باشد:
- سازمان تبلیغات و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی (استفاده از امکانات آن سازمان در برنامه های هنری).
پایگاه مقاومت بسیج باید با سازمان ها، ادارات و نهادهای مزبور ارتباط تنگاتنگ و مثبتی داشته باشد تا بتواند در اجرای فعالیت های خود، موفق تر عمل کنند.
با توجه به مطالبی که گفته شد، می توان پی برد که مسجد یکی از مهم ترین مراکزی است که می تواند در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن بایستد و جوانان و نوجوانان، که سرمایه های
گران بهای کشورند، با مفاهیم اسلام ناب آشنا کند و آنها را در ابعاد نظامی، علمی، اجتماعی و فرهنگی رشد دهد. البته زمانی می توان شاهد این نتایج و ثمرات مفید بود که آسیب های وارده براین نهاد را شناسایی کنیم و در جهت رفع آنها تلاش کنیم.
بعضی از این آسیب ها را که باعث ضعف پایگاه بسیج مسجد می شود، به صورت مختصر بیان می کنیم:
اگر هرگونه اختلافی بین پایگاه مقاومت بسیج با دیگر ارکان و مجموعه های مسجد بوجود بیاید، نتیجه ای جز محروم شدن از همکاری و همفکری آنها ندارد. این اختلافات موجب کم شدن بازدهی و ضعف عملکرد بسیج در ابعاد گوناگون خواهد شد؛ مانند اختلاف آنها با امام جماعت و هیأت امنای مسجد.
ص: 271
بنابراین، باید همیشه و در همه حال، بین پایگاه بسیج و دیگر ارکان و مجموعه ای مسجد همکاری و همفکری فراوان بر پایه دو اصل احترام و گذشت وجود داشته باشد.
مهم ترین ضعف و آسیبی که ممکن است متوجه پایگاه های مقاومت بسیج و یا به طور کلی، تشکیلات بسیج شود، دور شدن و فاصله گرفتن از اهداف و آرمان های مقدسی است که بسیج بر پایه آن شکل گرفته است. از مهم ترین این اصول می توان به دو اصل ذیل اشاره کرد:
الف. حاکم بودن اصل معنویت و اصل «خدا محوری» در تمام فعالیت های بسیج؛
ب. خدمت رسانی مخلصانه و داوطلبانه به مردم و انقلاب در تمام عرصه ها.
هرگاه بسیج خدامحوری و اخلاص و معنویت را در فعالیت های خود کم رنگ کند و یا وظیفه اصلی خود، که خدمت رسانی مخلصانه به انقلاب و ملت است، به فراموشی بسپارد و دچار بی مسئولیتی و سستی نسبت به مسائل پیرامون خود گردد، بزرگ ترین صدمات بر پیکره بسیج وارد خواهد شد و باید شاهد فاصله گرفتن از اهداف و آرمان های مقدس خود و از بین رفتن تدریجی بسیج بود.
یکی از آسیب ها و آفت هایی که متوجه برخی از پایگاه های مقاومت بسیج است، بی برنامه بودن یا برنامه ریزی ضعیف در عملکردهای آنهاست که این آفت نتیجه ای جز اتلاف وقت و دل سردی و بی انگیزه شدن تدریجی اعضای پایگاه های مقاومت بسیج ندارد. پایگاه مقاومت بسیج مسجد باید با برنامه ریزی دقیق و منسجم و شرکت دادن اعضای پایگاه در این برنامه ها از بوجود آمدن سستی و بی انگیزگی در میان بسیجیان جلوگیری کند.
سوء مدیریت یکی از مهم ترین آفات تشکل ها و سازمان هاست و مانعی برای رسیدن به اهداف
ص: 272
و به ثمر رسیدن تلاش ها و کوشش اعضای آن تشکیلات؛ همچنین موجب هدر رفتن وقت و سرمایه و نیروی کار می شود. استفاده از مدیران ضعیف در پایگاه های بسیج مساجد، که دارای نقاط ضعیفی همچون کم تجربگی، بی انگیزگی، ضعف در تصمیم گیری و سوء استفاده از موقعیت هستند علاوه بر به وجود آوردن مشکلات فراوان در مسجد و پایگاه، موجب دور شدن و زدگی جوانان و نوجوانان از مسجد و بسیج نیز خواهد شد.
مسئولان ذی ربط لازم است در انتصاب مدیران، همیشه بر مبنای اصل شایسته سالاری عمل کنند و با انجام بازرسی های مداوم و دقیق و نظرخواهی از اعضای پایگاه ها و کسانی که با مجموعه آنها در ارتباطند، عملکرد مدیران خود را زیرنظر داشته باشند.
تعداد زیادی از پایگاه های مقاومت بسیج مساجد فعالیت های خود را منحصر در کارهای نظامی کرده اند. فعالیت های نظامی یکی از مهم ترین و اساسی ترین اهداف پایگاه های مقاومت مساجد است، ولی منحصر کردن فعالیت های پایگاه بسیج در امور نظامی از نقاط ضعف این پایگاه ها به حساب می آید.
به دلیل اینکه 75 واحد از اعضای پایگاه های بسیج قشر جوان و نوجوان هستند و برای اینکه بتوان این قشر عظیم را به طور مداوم جذب پایگاه های بسیج کرد، باید در کنار فعالیت های نظامی، فعالیت های متنوع فرهنگی، ورزشی دیگری را برای آنها در نظر بگیریم.
جوان گرایی در کارهای گروهی، تأثیر فراوانی در پیشرفت دارد، البته به شرط اینکه در کنار نیروی جوان، از افراد با تجربه و بزرگ سال نیز استفاده شود؛ زیرا در بسیاری از مسائل و موقعیت های گوناگون با استفاده از تجربیات آنها، می توان مشکلات را بهتر حل کرده و سریع تر به نتیجه و هدف دلخواه رسید. بنابراین، در پایگاه های مقاومت بسیج، باید با احترام گذاشتن به بزرگ سالان و افراد با تجربه در موقعیت های گوناگون و مشورت با آنها از تجربیات ارزنده این عزیزان به خوبی استفاده کرد.
ص: 273
پایگاه های مقاومت بسیج مساجد، به خاطر وظیفه حفظ امنیت و آرامش منطقه و محل خود، باید فعالیت هایی همچون ایست بازرسی، گشت های شبانه، امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد. اما این گونه فعالیت ها، علاوه بر ثمرات و فواید فراوانی که دارد، اگر به صورت کارشناسی
صورت نگیرد، ممکن است مفسده هایی را نیز در پی داشته باشد. برخوردهایی که در این زمینه با افراد متخلّف صورت می گیرد باید به صورت علمی و کارشناسی باشد و از هرگونه برخورد سلیقه ای و احساسی پرهیز شود.
از جمله دلایلی که بسیاری از جوانان بخصوص جوانان غیرمذهبی، ذهنیتی منفی نسبت به بسیج دارند، وجود چنین برخوردهای نامناسب و غیرعلمی است که از طرف برخی افراد بسیجی با آنها یا افراد دیگر شده است. در نتیجه لازم است بسیجیانی که برای این فعالیت ها انتخاب می شوند. کاملاً توجیه شده و از تجربه و درایت کافی نیز برخوردار باشند.
یکی از مهم ترین آفاتی که صدمات فراوانی را متوجه بسیج می کند، روحیه «امتیازگرایی» در بین اعضای بسیج است. همان گونه که اشاره شد، بسیج نهادی است که برای انجام خدمات مخلصانه بدون هیچ گونه چشم داشت تشکیل شده و تنها انگیزه خدایی و انسان دوستانه افراد است که آنها
را به انجام کارهایی که برای مردم و جامعه سودمند است، وا می دارد.
از مهم ترین راه های مؤثر برای مقابله با چنین روحیه و انگیزه ای، ترویج سیره شهداست؛ آنان که بدون هیچ گونه انتظار مادی حاضر شدند در راه آرمان های مقدس دین اسلام و انگیزه ای والا و خدایی شان در دفاع از دین و ملت و کشور، زحمات فراوانی متحمل شوند و در نهایت، جان پاک خویش را در این مسیر خدا کنند.
یکی از مهم ترین خطراتی که متوجه بسیج است، خطر نفوذ افراد فرصت طلب و ناسالم به قصد
ص: 274
اخلال و کارشکنی در این نهاد مقدس می باشد. امام خمینی قدس سره نیز خطر نفوذ افراد منحرف و نوکران استکبار را در تشکیلات بسیج برای ضربه زدن به آنان گوشزد کرده و سفارش نموده اند که باید در مقابل تحرکات آنها بایستید.(1)
از این رو، ضروری است مسئولان ذی ربط و همچنین تمامی بسیجیان با هوشیاری تمام مراقب چنین افرادی باشند و آنها را شناسایی کنند تا برخورد لازم با آنها به عمل آید.
شجره طیبه بسیج، این یادگار گرانقدر امام راحل قدس سره، که از مهم ترین ثمرات این انقلاب به شمار می آید، به دستور امام خمینی قدس سره در سال 1358 تشکیل شد. در اینجا برخی از دیدگاه ها و نظرات مقام ولایت در باره این نهاد مقدس ذکر می کنیم:
مساجد در طول تاریخ، پایگاه و کانون اصلی مسلمانان در فعالیت های مختلف بوده است و مسلمانان با تأسی از روحانیت و علما، همیشه و در همه حال، مدافع اسلام و مقدّسات دینی بوده اند. در بیشتر تحرکّات ضد استکباری، که در طول تاریخ صورت گرفته است، همانند انقلاب اسلامی ایران، ریشه و کانون اصلی مبارزان در مسجد بوده است.
امام خمینی قدس سره که از بینش و دید سیاسی بالایی برخوردار بودند، از این مهم غافل نبودند و برآن تأکید داشتند و مساجد را به عنوان پایگاه اصلی بسیج برای جذب بسیجیان معرفی کردند.
مقام معظم رهبری مدظله العالی نیز براین موضوع تأکید نموده اند:
«مساجد باید همچنان به صورت پایگاه بسیج باقی بماند و بسیج باید مطیع مسجد، حامی مسجد، عامل به قرآن و حافظ قرآن باشد».(2)
ص: 275
امام خمینی قدس سره تأکید فراوانی بر حفظ قوای رزمی بسیج، که پشتوانه انقلاب در مقابل تعرضات دشمنان است؛ داشتند و در این زمینه فرموده اند:
«مملکت اسلامی باید همه اش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد. باید این طور باشد که یک مملکتی که 20 میلیون جوان دارد، 20 میلیون تفنگدار داشته باشد و 20 میلیون ارتشی داشته باشد، و یک چنین مملکتی آسیب پذیر نیست».(1)
مقام معظم رهبری نیز با تأکید براین موضوع فرموده اند:
«آمادگی رزمی و سازمان دهی همه نیروهای رزمنده ضامن صلح پایدار است».(2)
امام خمینی قدس سره با شناختی که از بسیج و قدرت سرشار آن در مقابله با ستم و بیداد داشتند، براین عقیده بودند که بسیج و تفکر بسیجی باید تبدیل به یک تفکر جهانی شود که تمامی مستضعفان جهان بتوانند در مقابل ستم ستمگران بایستند و با همین قدرت، تمامی مشکلات خود را حل کنند. ایشان در این زمینه می فرماید:
«من امیدوارم که این بسیج عمومی اسلامی، الگو برای تمام مستضعفین جهان و ملت های مسلمان عالم باشد و قرن پانزدهم (قمری) قرن شکستن بت های بزرگ و جای گزینی اسلام و توحید به جای شرک و زندقه، و عدل و داد به جای ستمگری و بیدادگری و قرن انسان های متعهد به جای آدم خواران بی فرهنگ باشد».(3)
ص: 276
امام خمینی قدس سره در جاهای گوناگون و با بیانات خود، بر تبیین جایگاه و مقام رفیع بسیج و بسیجی، اهتمام می ورزیدند و آن را افتخار و ارزشی دنیوی و اخروی می دانستند. ایشان در این زمینه فرموده اند:
«بسیج لشکر مخلص خداست».
«من همیشه به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم که من را با بسیجیانم محشور فرماید».
مقام معظم رهبری نیز در این باره می فرماید:
«بسیجی بودن یک ارزش است و این مسئله باید به عنوان فرهنگ و اصل در نظر گرفته شود و این ارزش همچنان باقی بماند».
نگهبانی از امنیت ملی موضوع مهمی است که همواره مورد توجه حضرت امام خمینی قدس سره و امروزه مقام معظم رهبری قرار دارد.
حضرت امام قدس سره در این باره می فرماید:
«بسیج ملی باید همیشه مراقب باشند؛ رفت وآمدهای مشکوک را در نظر داشته باشند».(1)
همچنین فرمودند:
«دفاع از اسلام و کشور اسلامی امری است که در موقع خطر، تکلیف شرعی، الهی و ملی است و بر تمام قشرها و گروه ها واجب است».(2)
مقام معظم رهبری حضرت آیه اللّه خامنه ای دام ظلّه العالی نیز در این زمینه می فرماید:
«اگر بسیج و نیروهای مردمی نبود و امام بزرگوار از نیروی ایمان و عشق
ص: 277
مردم در سازماندهی این عناصر مؤمن و نورانی در سراسر کشور، اقوام مختلف، مرزداران و عشایر، جوانان و دانشگاهیان، روحانیون و دانش آموزان و پیرمردان و زنان و دختران جوان و سایر اقشار ملت، استفاده نمی کرد و این انبوه عظیم نیروی فعال را به وجود نمی آورد، بدون شک، جمهوری اسلامی نمی توانست در مقابل این همه توطئه، خباثت، دشمنی و سنگ اندازی مقاومت کند».(1)
حضرت امام قدس سره بر تشکیل ارتش 20 میلیونی تأکید فراوان داشتند و در این زمینه می فرمودند: «بار دیگر تأکید می کنم که غفلت از ایجاد ارتش 20 میلیونی سقوط در دام
دو ابر قدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت. من از تمام بسیجیان، خصوصا فرماندهان عزیز آن تشکر می کنم و از دعای خیر برای این فرزندان با وفای اسلام غفلت نخواهم نمود».
امام خمینی قدس سره توصیه های فراوانی بر تقویت و حمایت مسئولان از بسیج داشتند و با بیانات گوناگون، اهمیت و جایگاه آن را در جامعه روشن می ساختند؛ از جمله اینکه می فرمودند:
«اگر در کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهان خواران از آن دور خواهد شد، و الاّ هر لحظه باید منتظر حادثه ماند».(2)
در جای دیگر فرموده اند:
«من دست یکایک شما بسیجیان، پیشگامان رهایی، را می بوسم و می دانم
ص: 278
که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت».(1)
مقام معظم رهبری نیز در این زمینه می فرماید:
«مسئله بسیج مسئله بسیار مهمی است، البته این مسئله در نظام جمهوری اسلامی همیشه جدی گرفته شده است. شخص حضرت امام خمینی قدس سره و بقیه مسئولان و مردم بسیج را جدی گرفته و از این پس هم باید کوشش کنیم که مسئله بسیج همچنان جدی گرفته شود و یک حالت روانی اهتمام به بسیج در سطوح مختلف مسئولان و در گستره زندگی مردم باقی بماند».(2)
از مهم ترین دیدگاه های امام خمینی قدس سره و مقام معظم رهبری در مورد بسیج، پرهیز از یک جانبه نگری نسبت به آن است. ایشان معتقد بوده اند که فعالیت های بسیج را علاوه بر مسائل نظامی، باید در امور دیگر نظیر فرهنگی آموزش و علمی گسترش داد.
امام خمینی قدس سره در این باره فرمودند:
«امید آن دارم که در بسیج همه جانبه آموزش نظامی و عقیدتی و اخلاقیو فرهنگی، با تأیید خداوند موفق باشند».(3)
مقام معظم رهبری مدظله العالی با تأکید براین دیدگاه فرموده اند:
«بسیج را نباید صرفا یک نهاد نظامی دانست، بلکه اگر بسیج وارد عرصه های علمی و سیاسی نیز بشود، موفق و سربلند بیرون می آید».(4)
ص: 279
1 . استفتائات، امام خمینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
2 . السیرة النبویة، ابن هشام، بیروت، دارالقلم.
3 . المبسوط فی فقه الامامیه، شیخ طوسی، المکتبة المرتضویه، 1357 .
4 . المغازی، محمد بن عمر واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج دوم، مرکز نشر دانشگاهی، 1369 .
5 . روزنامه اطلاعات، 7 آذر 1383، «بسیجی بودن یک ارزش محوری و پایدار است».
6 . روزنامه جمهوری اسلامی، 7 تیر 1377 ، «اردوهای بسیج محفل خودسازی جوانان و نوجوانان».
7 . روزنامه قدس، 3 آذر 1377 ، «سخنرانی مقام معظم رهبری در هفته بسیج».
8 . سیمای مسجد، رحیم نوبهار، قم، اعتماد، 1373 .
9 . صحیفه نور، امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
10 . مجله آزاد، 2 آذر 1378 «بسیج فرهنگ بارز انقلاب اسلامی».
11 . مجله جوان، 24 شهریور 1383 ، «بسیج در نگاه آماری»، کیوان محمدی.
12 . منیة المرید فی آداب المفید و المستفید، زین الدین بن علی عاملی (شهیدثانی)، ج دوم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1414 ق.
13 . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، چ ششم، اسلامیه، 1413 ق .
ص: 280
ص: 281
ص: 282
مسئله نوشتار حاضر، تحلیل جایگاه و نقش مسجد به عنوان عامل مؤثر در تشکیل، تغییر شکل و رشد و توسعه شهرهای مسلمان نشین، از حد محلات تا کل شهر و اثبات پیوند ساختاری مسجد با ساختار کلی شهر و محله ضمن دارا بودن ابعاد معنوی - مادی است. در این راستا، با درنظر گرفتن دیدگاه کل نگرانه ای نسبت به مساجد در ساختار شهرها و محلات، طراحی و معماری شهرها و محلات، همچون یک عنصر منفرد معماری نگریسته نمی شود، بلکه با توجه به نقش اعتقادی و تاریخی مسجد و تغییرات جامعه سنتی به جامعه امروزی در عین حال، در قالب راه حل های شهرسازانه، در کلیت به توسعه فضایی - کالبدی محلات است چرا که مسجد همواره جزء لاینفک شهر مسلمان نشین و بیش از آن، عنصر تشکیل دهنده و هدایت کننده تغییرات و توسعه شهری بوده و حتی مبنای تمایز شهر از روستا به شمار می رفته است.
این مقاله، با در نظر گرفتن مسجد به عنوان هویت مشترک شهرهای اسلامی با ساختار و الگویی یگانه، به تأثیر مسجد بر رشد و توسعه بعد معنوی و فکری شهرها و محلات پیروی ساختار شهری از نظم خاص در احداث خانه های موجود در محلات به واسطه از میان رفتن تضاد میان فضای درونی و بیرونی و به طور کلی نقش مسجد در ساخت اکولوژیک شهرها و محلات اسلامی و آرام سازی سیمای ساختاری محلات و بهینه سازی توسعه شهری در راستای ایجاد
ص: 283
مناطق و محلات پویا و زنده شهری و ساماندهی ساختار فضایی - کالبدی محله ای می پردازد. مطالعه حاضر، پژوهشی توصیفی (Deseriptive) است که در آن علاوه بر مطالعه اسناد و مدارک و منابع کتابخانه ای از شیوه مصاحبه با اساتید حوزه و دانشگاه بهره گیری شده است.
واژگان کلیدی: ساختار محله ای - توسعه فضایی و کالبدی - ساخت اکولوژیک شهری.
در تمدن اسلامی، مساجد علاوه براین که عامل اصلی تشکیل شهرها بوده اند، تعیین کننده الگوی کلی و هویت مشترک شهرهای اسلامی به شمار می رفتند.
شهرهایی که به دست مسلمانان تغییر شکل یافتند یا احداث شدند، حیطه وسیعی از اقیانوس اطلس تا شبه قاره هند را در برگرفته اند و علی رغم تنوع اقلیم و فرهنگ های بومی،
با ساختار و الگویی یگانه ظهور نموده اند که مساجد در این فرآیند نقش کلیدی را برعهده داشته اند. از آن لحظه که شهرها و محلات و مساجد یگانه می شوند، دین و دنیا دیگر دو مقوله مجزا از یکدیگر نیستند. مساجد، شهرها و محلات، در راستای مشترک جهت دارند به نحوی که شهرها و محلات از آن جایی آغاز می گردند که مسجد پایان یافته است. برخلاف دیگر اماکن مذهبی نظیر کلیساها، در مساجد که حاصل کار معماران آگاه و عارف می باشند، تضاد میان فضای درونی و برونی اماکن از میان رفته است. به عبارت دیگر، میان مسجد و جامعه اسلامی پیوندی پیوسته وجود دارد، چنان که صحن مساجد معمولاً دارای درها و دروازه هایی است که از دو یا سه طرف، ارتباط مردم محلات را با مراکز شهر و بازار تسهیل می نماید.(1)
برای هر فرد مسلمان در هر نقطه ای از جهان که باشد، مسجد از مفهوم خاصی برخوردار است. هر فرد حداقل طی پنج نوبت در طول شبانه روز از محل سکونت خویش ذهن و روح خود را متوجه خدا ساخته و در صورت عدم حضور در مسجد جهت ادای فریضه نماز هم راستا
ص: 284
با موقعیت جغرافیایی مسجد که در مسیر قبله تأسیس یافته است، قرار می گیرد. این فضای والا و متعالی، معرف نظامی از اصول، ارزش ها و معیارهای مقدس امام مشخص و دقیق است؛ ارزش های اصیلی که بر جامعه ای اسلامی حاکم بوده، فراتر از زمان و مکان جغرافیایی بوده و امت واحده را در اذهان تداعی می نماید. در صورت تقویت این مشترکات، همان بنیان مرصوص که قرآن بر آن تأکید می نماید به وجود می آید. وحدت استواری که بر معماری شهرها و محلات اسلامی اثر گذارده و مکانی امن و محیطی آمیخته با صلح و صفا و تفاهم را پدید می آورد. در این جاست که نقش کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت مساجد بر واحدهای مسکونی محلات تأثیر گذارده و کیفیت زندگی سالم را ارتقاء می بخشد. شهرهای اسلامی سنتی، براساس احساس دینی از زندگی، استقلال هر مؤمن، حرمت حریم خانواده ها و اهمیت خلوت گزینی شکل گرفته است. این طرز تلقی از زندگی کاملاً در ساخت اکولوژیک شهرهای اسلامی مؤثر بوده است که مرزهای پردوام محلات و خانه ها، بن بست بودن کوچه ها و محلات، انتخاب نوعی استقلال در واحدهای مسکونی و زندگی مشترک همه مردم محله، نمونه روشن آن است. چیزی که اخیرا در باغ شهرهای اروپای شمالی متداول گردیده است. شهر اسلامی بیش از آن که منزلگاهی برای قافله های عازم نواحی دوردست یا دژی برای حمایت از مؤمنان در برابر هجوم دشمنان باشد، مأمن شیوه ای از زندگی بود که در آن همگان در تصمیم گیری و اجرای امور به ویژه در سطح محله ای، مشارکت داشته و مساجد به عنوان میعادگاه چنین مشارکتها و تجمعاتی از اهمیت به سزایی برخوردار بودند.
اصول معماری اسلامی ایران را که رأس آن معماری اماکن مذهبی و مساجد قرار دارد را می توان به پنج اصل به شرح ذیل تقسیم نمود:
1 - مردم داری، به معنای داشتن مقیاس انسانی است، که می توان آن را در عناصر مختلف معماری اسلامی ایران مشاهده نمود.
به طور مثال، اگر سه دری را که همان اتاق خواب است در نظر بگیریم، اندازه آن
ص: 285
برحسب نیازهای مختلف یک زن، مرد و کودک یا کودکان آنان در نظر گرفته شده است.
2 - نیارش که به مجموعه چیزهایی که بنا را نگاه می دارد، اطلاق می گردد. نیارش شامل استاتیک بنا، علم ساختمان یا فن ساختمان و مصالح شناسی در آن است.
3 - خود بسندگی بدین معناست که سازندگان بنا سعی می کنند تا مصالح مورد نیاز را از نزدیک ترین مکان ها و با ارزان ترین بها بدست آورند.
4 - دون گرایی، در ساخت یک بنا و نحوه ارتباط آن با فضای خارجی لحاظ می گردد. بدین معنا که بنا به گونه ای ساخته می شود که همه فضای درونی آن با هم ارتباط مستقیم پیدا می کند. به دلیل موقعیت و وضعیت خاص بسیاری از مناطق ایران یعنی خشکی، بادهای مختلف، شن های روان و... بناهای درون گرا رایج شده است.(1)
در یک نگاه به معماری ایران، می توان گفت که ایران در هنر، معماری و ادبیات خود، مجذوب پرهیز و پروا از سنگینی است و همین امر، بهتر از هر چیز دیگری معرف ویژگی آن است. در این جاست که معمار ایرانی با پیروی از اصول معماری اسلامی و به ویژه معماری مساجد، در جستجوی زیبایی فکر و بیان و بیش از آن، احساس راحتی و سبکی در احداث خانه ها در ساختارهای محله ای است.(2)
در شهرهای اسلامی، معماری مساجد، معماری مرکزی شهرها و محلات است. هنگامی که معماری کوفه به علی علیه السلام سپرده شد حضرت ابتدا مسجد کوفه را بنا ساختند. براساس سنت اسلامی پس از مسجد، مدرسه و سپس بازار را احداث می کردند.
در تمدن های اسلامی، براساس سنن اسلامی سعی شده است تا هنگامی که تقسیم وظایف و گستردگی امور سبب شده تا ساختمان های مجزایی به وجود بیایند، حداقل با فضاسازی مشابه معماری مسجد، فضای معنوی مسجد به آن مراکز انتقال داده شود.
ص: 286
در تمامی شهرهای سنتی چه در ایران و چه در کشورهای عربستان، مصر، سوریه و حتی شمال آفریقا و هند شاهد آن هستیم که در شهر و محله ای با هویت اسلامی، پس از مساجد که نماد مرکزی هر شهر یا محله ای هستند، خانه ها با همان قوس ها و مقرنس های معماری مساجد به وجود آمده و همان فضای مساجد را تداعی می کنند. در بنای بسیاری از مساجد، هنرهای گوناگونی با هم درآمیخته و زیربنایی خاص به معماری آنها داده است. معماری در توازن اجزاء کوشیده، نقاشی به الوان کاشی ها و نقوش توجه کرده، و خوشنویسی الواح و کتیبه ها را جلوه و جلا بخشیده است. علاوه بر شعر، موعظه ها و موسیقی نیز برای آنکه از دیگر هنرها باز نماند، در صدای مؤذن، بانگ قاری و واعظ مجال جلوه گری یافته است. حتی صنایع دستی نیز برای تکمیل و تزیین این مجموعه الهی به میدان آمده اند؛ از این رو اثرگذاری معماری مساجد بر معماری محلات و خانه های موجود در آن، از منظر زیبایی شناسانه مسئله قابل توجهی است؛ چرا که زیبایی محیط بر روان انسان تأثیر مطلوب گذارده، تجربه فضایی محله را تسهیل نموده و در تقویت روابط عاطفی متقابل مؤثر است. وجود تنوع و یا تسهیل ارتباطات اجتماعی میان شخص و گروه در یک محله نیز در زمره ارزش های زیبایی شناختی هستند. از این رو، یکی از اهداف کلان طراحی و برنامه ریزی شهری است. می بایست حفظ و کثرت زیبایی محیط شهری باشد، ایجاد فضای دلپذیر و آرامش بخش در شهر وابسته به عناصر گوناگونی است. رنگ و نور از جمله مهم ترین عناصری هستند که الگوی معماری و طبیعت ساختاری مساجد در بسیاری از موارد، بهترین الگو برای ترکیب رنگهاست؛ اما در شهرهای مدرن و امروزی عناصر طبیعی حضور کمتری داشته و بناهای محلات پیوسته به خاکستری و سیاه نزدیک تر می شوند.
عده ای از محققین براین باورند که دین اسلام به واسطه نظام ارزشی خود، الگوهای رفتاری، نقش سازمان های اجتماعی و مردمی نظیر مساجد در محل سکونت مسلمانان و مورفولوژی سکونت گاه های انسانی را تعیین نموده است. برای این عده، شهرهای اسلامی حاصل اعتقادات اسلامی است و تنها با درک اصول و قوانین اسلامی است که می توان با اکولوژی شهرهای
ص: 287
اسلامی آشنا شد. در عوض، برخی محققین نیز به جای استفاده از عنوان شهرهای اسلامی، به مفاهیم حاصل از اسلام در شهرها معتقد می باشند. از اوایل دهه 1960، اعتراض به بازنگری نسبت به تکنولوژی مهار نشده و اثرات آن در محیط زیست، به ویژه انطباق نوع تکنولوژی بر محیط زیست و بازنگری به تکنولوژی پیشرفته و نتایج حاصل از تخریب محیط زیست، کاملاً با اصول و معتقدات اسلامی پیوند می خورد. جهان و تعادل های فوق العاده حساس محیط
زیست که آفریدگار جهان آن را سامان داده است، امروزه در غرب به عنوان نظام اکولوژیک، بحث هایی را موجب گردیده است. انسان با نظام اکولوژیکی نمی تواند معامله کند. نمی تواند در آن مداخله نماید، آن را تضعیف نموده و در نهایت به تعادل های اکولوژیکی آسیب رساند. این طرز تفکر اکولوژیکی، کاملاً با نظام جهان و تعادل های حساس محیطی منطبق است. بی جهت نیست که در اعتقادات اسلامی بر تکنولوژی میانی و شایسته محیط زیست تأکید شده و سعادت انسان را در آن می یابد که در یک محیط هماهنگ با محیط طبیعی و یکدلی با آفریدگار این نظام اکولوژیک زندگی کند. چنین است که در اعتقادات اسلامی، انسان مسئول حفظ و نگهداری تعادل های محیطی است. در گذشته که اصول و اعتقادات اسلامی، محیط زیست شهری و معماری شهرها و محلات را تعادل و توازن می بخشید، ناشی از این طرز تفکر اسلامی بود. ناحیه گرایی در شهرهای اسلامی، ساخت اکولوژیک شهرها و محلات و محیط زیست شهری را آسیب پذیر ساخته و وصله های ناجوری به عنوان شهرک های جدید با محلات جدید را پدید آورده است که تعادل های محیطی را بر هم زده اند. معماری اسلامی که نماد اصلی آن بنای مساجد است، با خلق یک اثر به صورت میدان، محله، ساختمان، آن را به عنوان یک تولید فیزیکی که می تواند خادم نسل های بسیاری باشد به وجود آورده و در ساخت آن روح و فرهنگ مردم و شیوه زندگی آنان را دخالت می دهد.
نقش مساجد در بهبود و بهینه سازی توسعه شهری و محله ای در راستای ایجاد منطقه یا محله فعال و زنده شهری از لحاظ کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهت تأمین مطلوب نیازها
ص: 288
و خواسته های شهروندان به ویژه حفظ هویت و احیای فضاها و ابنیه قدیمی و تاریخی ارزشمند از یک سو و ارتقای توان تولیدی شهر یا محله و استفاده بهینه و به هنگام از زمین و تولید اراضی شهری مناسب جهت توسعه شهری و محله ای سازمان یافته و اصولی با تعیین کاربری ها و عملکردهای مطلوب از سوی دیگر، یا به عبارت کلی تر سازمان دهی ساختار فضایی - کالبدی محله ای و استفاده بهینه و به هنگام از پتانسیل ها و قابلیت های بالقوه محله ای و ایجاد تعادل میان کالبد قدیم و جدید شهری از اهمیت به سزایی برخوردار است.
در نگاهی کلی، اماکن مقدس و مذهبی به منزله تکرار کار نمونه خدایان در ادیان و آیین های مختلف است. به معنای دیگر هر مکان یا شی ء که مورد تقدیس قرار می گیرد، سمبل و نماد تجلی نیروهای غیبی و الهی یا اولیاء الهی می گردد. همانندی معابد و اماکن مذهبی به کوه های کیهانی از این اعتقاد نشأت می گیرد که کوه مرکز جهان است. آنجا که کوه، زمین و آسمان را به هم پیوند می زند، به یک معنا آسمان را لمس می کند، فرازترین نقطه جهان را مشخص می سازد. کوه می تواند نمادی برای اتصال به مبدأ و جهان ماوراء الطبیعه باشد. در شکل ظاهری بسیاری ازمعابد و اماکن مذهبی معمولاً به عنوان نماد پیوند میان آسمان و زمین مورد توجه بوده است. در تمدن های بزرگ شرقی - از بین النهرین و مصر تا چین و هند و در تمدن های اسلامی، معابد و اماکن مذهبی، ارزش مهمی داشته اند. معابد و اماکن مذهبی منحصرا تصور جهان نبوده، بلکه به نمایش دوباره دنیای نمونه خارج از جهان مادی نیز تعبیه شده اند.
میرچا الیاده براین باور است که جهان به عنوان کیهان به همان اندازه که خود را به عنوان یک جهان مقدس آشکار می سازد، درک پذیر می شود.(1)
از این رو انسان معتقد به مذهب و دین، هرگونه تصمیمی که برای استقرار در مکانی می گیرد، این تصمیم گویای این باور مذهبی است که کیهان کوچکی همانند ساختن آن با جهان برین که متعلق به ارواح قدسی و فرشتگان است، تقدیس نموده و غم غربت خود را کاهش
ص: 289
می دهد. آرزوی او این است که با قدسیان و خدای خود پیوند داشته باشد. از این رو معابد و مراکز مذهبی را تجلی این پیوند می داند. و شهرها و محلات اسلامی، مساجد و فضاهای وابسته به آن همراه دیگر مراکز زیارتی و آموزشی، بعد معنوی و فکری شهرها را به وجود می آورند. در شهرهای اسلامی، محلات مسکونی، بازارها و سایر مراکز اقتصادی و اجتماعی با پیروی از نظم خاصی حول محور مساجد قرار گرفته اند. در واقع مسجد همچون چشمه ای با صفا جویبارهای معنوی خود را به سوی محلات و اماکن جاری ساخته و نوعی فرهنگ پویای دینی را تبلیغ می نماید.(1)
فضاهای شهری، خانه ها، محلات و معابد از ارزش هایی تأثیر پذیرفته اند که در مسجد بر آن ها تأکید شده است. خانه شخصی، فضای داخلی بسته ای است که ضمن تأمین آرامش و امنیت خانواده، اندرونی اعضای آن به شمار می آید. پنجره ها کمتر به خانه های مجاور و کوچه ها اشراف دارند. البته پنجره ها چنان مشبک تهیه گردیده اند که افراد داخل منزل بتوانند فضای اطراف و مناظر محله ای را نظاره گر باشند بدون این که خودشان دیده شوند. کوچه ادامه خانه است و به عنوان دالان تلقی می گردد، تا آن که معبری برای داد و ستد، گردش و وقت گذرانی باشد. شهرهای اسلامی کهن، هیچ چیز در نخستین وهله میزان تمکن و دارایی ساکن خانه
را مشخص نمی نماید؛ چرا که پیوستگی و تداخل پیچیده ای میان مسکن فقرا و اغنیا وجود دارد. آن چه که محلات زیبا را از خانه های ساده تر تفکیک می کند، وجود مجموعه های ساده، متوالی و متحدالشکل است در صورتی که در نوگرایی جدید، منطقه بندی و تقسیم بندی جدید شهری کاملاً قابل تشخیص بوده و شکاف طبقاتی را کاملاً ترسیم می نماید. در شهر اسلامی هر چند از اماکن مذهبی نظیر مساجد، فاصله گرفته می شود، دایره گسترده تر شده و از فشردگی آن کاسته می شود.
وجود مساجد در محلات و شهرهای اسلامی در مجموع، ناپایداری و فناپذیری و موقت بودن امور مادی را ترویج نموده و بر ارزش های معنوی تأکید دارد.(2)
ص: 290
مساجد در شهرها و محلات اسلامی، به شکلی در محیط کالبدی اطراف خود جایگزین شده اند که بیش از هر چیز، تلفیق حجم هماهنگی محیط و تداوم فضایی را برای شهروندان جلوه گر می سازد. مساجد هیچ گاه از یک ورودی برخوردار نیستند، در حالی که غالبا می توان ورودی اصلی آن ها را تشخیص داد. در توجیه این نکته باید یادآور شد که راه یابی به مسجد و دسترسی مستقیم به آن از شاخه های گوناگون فضای مسکونی مسجد، مطلبی است گواه بر وجود تداوم زندگی متشکل و صمیمانه که سکونت و کار را به عبادت پیوند زده است.(1)
در شهرها و محلات ایران، مساجد به همراه زیارت گاه ها و تکایا، چنان در چشم اندازهای فرهنگی مؤثر واقع می شوند که در غالب آنها تنها ساختمان های مرتفع شهری، این اماکن هستند. همچنین در بافت شهری و محله ای، نقش مسجد آن قدر تعیین کننده و حساس است که گاهی مسیر اصلی خیابان را از ادامه و تعریض باز می دارد، به پاره ای از مشاغل اجازه فعالیت نمی دهد و در عین حال برخی حرفه ها را به شدت جذب می کند.(2)
شهر یا محله ای که با محوری مقدس احداث گردیده و سازندگان آن پی گیر تحقق معماری مذهبی بوده اند، جامعه ای را به یاد می آورد که باید منسجم، صمیمی و متحد باشد. در این صورت تمامی ساختار شهر یا محله، یک خانه را تشکیل می دهد. از این جهت برای نشان دادن جامعه شهری (بیت الاسلام) مطرح گردیده و در حقیقت بعد انسانی و معنوی بر فضاهای فیزیکی و کالبدی تفوق می یابد.(3)
در محلات سنتی، در پرتو مشترکات درونی و هماهنگی افراد در برگزاری آیین های مذهبی و فرهنگی که غالبا در مساجد محل برپا می گردد، افراد نوعی پیوند عاطفی میان یکدیگر
در خود احساس می کنند. بزرگ و ریش سفید محل که معمولاً انسان متدین، سالخورده و دارای شهرت اجتماعی بالا و منزلت والاست، در جهت اتحاد و ایجاد تفاهم میان اهل محل می کوشد و از نزاع ها و کدورت ها تا حد امکان جلوگیری می کند. ساکنین محل به احترام وی، رفتار خویش
را اصلاح و کنترل می نمایند و می کوشند تا هنجارهای مذهبی و سنتی را حفظ کنند.
ص: 291
همبستگی مذهبی و پیوندهایی که در مسجد محله استحکام و استمرار می یابد، مرزبندی های اقتصادی و طبقاتی را به تحلیل برده و گروه های غنی در کنار اقشار کم درآمد، در نهایت صلح و صفا زندگی می کنند. فضاهای مسکونی نیز در قرار گرفتن کنار یکدیگر این انسجام و معیارهای ارزشی را رعایت نموده اند، زیرا کوشیده اند در ساختن خانه، همسایه های خویش را از نور و نسیم هوا و فضای باز محروم نساخته و زمینه های نگاه توأم با گناه را در ساخت و سازها فراهم ننمایند. ورودی خانه ها و پوشش روی پلکانی که به بام منتهی می گردد، از محراب مساجد و آجرکاری ایوان های اماکن مذهبی الهام گرفته اند. کمتر خانه ای را می توان مشاهده کرد که از خانه های مجاور ارتقاع بگیرد. در این چنین محله هایی، میزان جرایم، بزه کاری و کج روی های اجتماعی ناچیز و قابل اغماض است. احساس تعلق مردم به فضاهای با ارزش مذهبی، از مشکلات و تنش های روانی آنان می کاهد و روح امید و آرامش را در ساکنین آنها تقویت می نماید.(1)
در سیمای شهرها و محلات جدید، اعم از ایران و دیگر کشوهای اسلامی معماران و برنامه ریزان شهری از تأثیرات سرنوشت ساز و تعیین کننده زلال فرهنگ قرآنی و سنت های دینی و بومی مساجد بیگانه گشته اند و بیش از آن که مبلغ مفاخر و سبک های هنر و معماری اسلامی باشند، جلوه های غربی و مادی گرایی و گرایش های اقتصادی را در ساخت شهرها و محلات مدنظر قرار داده اند که ارمغان آن، پیدایش ناهنجاری های اجتماعی - فرهنگی، فساد و ابتذال، نابسامانی های خانوادگی و جلوگیری از روند آرام سازی سیمای ساختاری محلات می باشد.
قرار گرفتن عمده مساجد محلی در مسیرهای دسترسی و برخورداری این مراکز از خدمات جانبی نظیر پارکینگ اتومبیل و خیابان های عریض جهت فراهم آوردن امکان تخلیه ترافیک در معابر جانبی و برخورداری این مراکز از اماکن سرویس دهی هم زمان به کلیه مراجعه کنندگان،
ص: 292
علاوه براینکه برای ساکنین محلات مشکلاتی را ایجاد نمی نماید بلکه چنین طراحی شهری از مساجد، به تناسب توسعه فضایی با کارکردهای محله ای و آرام سازی سیمای ساختاری محلات منتهی می گردد.
در بررسی های به عمل آمده از قدیمی ترین مساجد ایران، این گونه به نظر می رسد که مرکزیت و محوریت مناطق مسکونی با مساجد بوده و در مکان یابی مساجد سعی گردیده که این اماکن جهت کلی شهر و ساختمان های مسکونی را مشخص نمایند.
در بررسی بافت قدیمی اکثر شهرهای ایران، جهت جغرافیایی تمامی ساختمان ها خصوصا ساختمان های مسکونی هم جهت با مسجد و هم مسیر قبله بوده و عموما مساجد دارای درب های مختلف در سه امتداد غیر قبله می باشند؛ به صورتی که دسترسی به این مراکز در هر مسیری امکان پذیر باشد. مهمترین نقش مساجد در توسعه فضایی و ساختاری محلات شهری در این است که چون مساجد اغلب به عنوان مراکز عمومی فرهنگی - مذهبی به شکل یک مجتمع برخوردار از کلیه امکانات فرهنگی اعم از سالن مطالعه، کتابخانه، سالن اجتماعات و صحن و رواق طراحی گردیده اند، از این رو، امکان انجام هرگونه فعالیتی در این مراکز در
جهت اشاعه فرهنگ دینی و رفاه حال افراد ساکن در محلات شهری فراهم می باشد که این خود به طراحی محیط سازمان دهی شده با کارکردهای متعدد در نظام محله ای منتهی می گردد.
در حال حاضر از نظر جغرافیایی و فیزیکی، ساخت مساجد، در کوچه و پس کوچه ها و مناطق کاملاً دور افتاده واقع شده و در مسیر زندگی عادی افراد ساکن در محلات قرار نمی گیرد. از نظر محتوایی نیز مسجد باید محور بسیاری از فعالیت ها قرار گیرد. در گذشته به این صورت بوده و مداس علمی و حوزه های علمیه در کنار مساجد و در صحن و حیاط مساجد ساخته می شدند. بسیاری از مراکز درمانی و آموزشی با مساجد در کنار مساجد بودند؛ به نحوی که اگر
ص: 293
به عقب بازگشته و معماری اصیل برگرفته از آموزه های دینی خود را بررسی نماییم، خواهیم دید که مساجد به واقع محور اصلی معماری شهری و محله ای بوده و در حقیقت معماری ما، معماری مسجد محور بوده است. کلیدی ترین ساختمان ها پیرامون مساجد ساخته شده و محل ساخت مساجد در یکی از بهترین نقاط آبادی، شهر و محلات تعیین می گردید. به طور کلی می توان گفت که در گذشته محوریت به تمام معنای معماری ما با مساجد بوده است و این در حالیست که در حال حاضر فهم این مطلب کمی دشوار شده و عادت کرده ایم که مساجد را مستقل و جدا از بافت شهری و بدون در نظر گرفتن تأثیرگذاری معماری آن بر بافت شهری و محله ای تعریف نماییم.
ص: 294
1 - عرفان، محمد هادی، معماری مسجد، ص 5 .
2 - پیرنیا، معماری اسلامی ایران، ص 91 .
3 - آثار ایران، ج 3 ، ص 37 - 36 .
4 - الیاده، میرچا - مقدس و نامقدس (نصرا... زنگویی، ص 47).
5 - بمات، شهر اسلامی، ص 11 ، 116 ، 88 .
6 - فلامکی، باز زنده سازی بناها و شهرهای تاریخی، ص 58 .
7 - شکویی، جغرافیای شهری، ج 2 ، ص 405 .
8 - کوثری، مشارکت فرهنگی، ص 194 .
ص: 295
ص: 296
در مطالعه حاضر، مسئله اصلی، تحلیل نقش مسجد به عنوان گسترده ترین شبکه فراگیر اجتماعی و نقش آفرینی آن در مدیریت ارتباطات اجتماعی و تأثیر آن در توسعه شهری به ویژه محله ای با ظرفیت و پتانسیل بالا است.
جایگاه مسجد در ورود به مدنیت صحیح و توسعه آن و حل مشکلات موجود شهری و محله ای - منتج از شهر نشینی و نوگرایی، در جهت برخورداری از جوامع سالم به ویژه در سطح محله ای، مسئولیت این نهاد در اجرای عدالت اجتماعی به واسطه مدیریت در توزیع متناسب بیت المال و از میان بردن فقر و تبعیض میان افراد سطوح مختلف جامعه، نقش مسجد در انعکاس نقظه نظرات و پیشنهادات مردم شهرها و محلات به مسئولین و تأثیرگذاری بر روند تصمیم گیری و مدیریت خرد کشور متناسب با نظرات و خواسته های مردم و مطرح بودن جایگاه آن به عنوان نقطه عطف مدیریت در توسعه مودت، انس و اخوت امت اسلامی و تأثیر آن در غنای مدیریت و استاندارد سازی زندگی انسان در جنبه های فردی و اجتماعی است. در مقایسه با سایر شاخص های مدیریتی که عمدتا از زاویه و چشم انداز خاص مدیریت فرهنگی، آموزشی و... را مدنظر قرار می دهند، امروزه نقش مدیریتی مساجد که با تمامی قلمروهای پیچیده انسانی اعم از آموزشی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... سر و کار دارند از اهمیت به سزایی
ص: 297
برخوردار گردیده و بر اهمیت نقش بارز مدیریتی مساجد به عنوان مجالس شورای اسلامی و مراکز دخالت و مشارکت مسلمانان در شیوه اداره حکومت همان گونه که پیامبر اکرم بدان تأکید داشت، بیش از پیش افزوده است. هدف مقاله حاضر، معطوف داشتن توجه به نقش مسجد در افزایش فشردگی کالبدی در توسعه شهری از نظام مدیریت شهر محور به مدیریت محله محور و ایجاد تهران پایدار به واسطه بهره گیری از وجود مساجد و اماکن مذهبی در مراکز محله است. مقاله حاضر به سامان دادن مدل های ذهنی و ساختار ذهنیت مدیران شهری از طریق برقراری ارتباط با نهادها و تشکل های مردمی نظیر مسجد و کانون های فرهنگی مستقر در آن و گسترش کمی و کیفی تفکر نظام گرا و فراهم آوردن رفتار توسعه یافته در تمامی دست اندرکاران اداره شهر و محلات تهران، می پردازد. مطالعه حاضر، پژوهشی توصیفی (Descriptive) است که در آن علاوه بر مطالعه اسناد و مدارک و منابع کتابخانه ای، از شیوه مصاحبه با اساتید حوزه و دانشگاه بهره گیری شده است.
واژگان کلیدی: توسعه شهری - مدیریت خرد - مدیریت محله ای - تشکل های مردمی - تفکر نظام گرا.
صاحب نظران علم سازمان و مدیریت بر این اعتقادند که جوامع امروزه بشری، همراه با گسترش روابط اجتماعی، توسعه صنایع و دگرگونی ارتباطات، اختراع وسایل جدید زندگی و تجمل گرایی و رفاه زدگی بشر به همراه شاخص های دیگر که برای تأمین نیازمندی های روزافزون اجتماع پا به عرصه وجود نهاده اند، مسایل مدیریتی و تئوری های جدیدی را مطرح نموده است که حل و فصل آنها نیاز به دید علمی و جامع مدیریتی دارد.
با توجه به کمبود منابع مادی و انسانی و توسعه روزافزون سازمانی در جهت تولید و توزیع کالا و خدمات به اقتضای پیشرفت های تکنولوژیک و تکامل و تحول ارزش های فرهنگی و مذهبی ضرورت رفتار عقلایی و خردگرایی سازمانی را مشهود می سازد.
ماکس و برخردگرایی را متضمن طرح ریزی و ایجاد یک سیستم اداری از طریق تقسیم
ص: 298
کار و هماهنگ کردن فعالیت ها براساس بررسی منظم روابط یک فرد با افراد دیگر به منظور بدست آوردن بهره وری بیشتر می داند.(1)
با مشاهده سیر تکاملی جوامع بشری پی می بریم که ادامه زندگی انسان بدون وجود سازمان و تشکیلات اجتماعی امکان پذیر نمی باشد، زیرا در آن روزی که انسان پا به عرصه
وجود نهاد و زندگی خویش را آغاز کرد، بطور فطری نخستین واحد سازمانی را به نام (خانواده) تشکیل داد.(2)
از دیگر نهادها و سازمان های اجتماعی که عمری بس طولانی داشته و احتمالاً از نظر قدمت چندان فاصله ای با سازمان خانواده نداشته باشد (سازمان حکومت) یا (سازمان مدیریت) است چرا که بشر در آغاز احساس کرد که نیاز به تشکیلاتی دارد که در قالب آن وظایف و مسئولیت ها را مشخص نماید. امروزه که زندگی و آگاهی های علمی بشر توسعه یافته و نیازهای گوناگون انسانی، سازمان های متنوعی را می طلبد به اهمیت سازمان افزوده شده است تا جایی که دنیای پیشرفته، انواع و اقسام سازمان ها را برای اداره امور زندگی خود به وجود آورده است.
سازمان های تربیتی و پرورشی، سازمان های اخلاقی و انسانی و... که هر یک از آنها با طبایع مخصوص به خود انجام وظیفه می نمایند. با توجه به اهمیت، تعاریف و شاخص های سازمان از نظر صاحب نظران علم مدیریت و با نگاهی به فرهنگ اسلامی که فرهنگ نظم است با سازماندهی و سازمان با دیدی عمیق نگریسته می شود.
تقسیم کار، حدود وظایف، جلوگیری از تداخل امور، دامنه اختیار و آزادی در محدوده مسئولیت، همه از جمله مسایلی هستند که جهت نیل به سعادت و سیادت و توسعه در نظام اسلامی از ضروریات زندگی اجتماعی به شمار می روند. امروزه آمار و سنجش های آماری، نقش مهمی در برنامه ریزی ها و مدیریت عرصه های مختلف بازی می کنند. چگونگی و ساختار برنامه ها را آمار مشخص می کند از این رو به دلیل گره خوردن این دو مقوله و ارتباط مستقیمی که با هم دارند آنها را در کنار هم درنظر گرفته اند. در مباحث جامعه شناسی گفته می شود
ص: 299
که هرچه آمار دقیق تر و مشخص تر باشد، از عملکرد دقیق تر و مشخص تری در برنامه ها به ویژه برنامه های مدیریتی برخوردار خواهیم بود. بررسی نسبت جمعیت منطقه یا محله و خدمات رفاهی و اجتماعی آن، داشتن درک درست از سرانه مصرفی مردم هر محله و تدوین آمار کسبه و سکنه هر محل و یا آمار مساجد و کانون های فرهنگی محله ای و نسبت آن با جمعیت و سکنه هر محله دقیقا همان نقشی را در برنامه ریزی و مدیریت شهری و به ویژه محله ای ایفا می نماید که عقربه های ساعت در مشخص کردن زمان.
به طور کلی می توان گفت که مبنای برنامه ریزی و مدیریت در امور محله ای و منطقه ای باید در قالب برنامه ریزی بر مبنای آمار صورت گیرد. با درک هرچه بیشتر تبعات آمار محلی به عنوان مثال دانستن آمار درستی از میزان مصرف افراد در هر محله، بی شک امر برنامه ریزی و مدیریت برای جهت دهی به مصرف و عرضه خدمات نیز روشن تر می گردد. به عنوان مثال با در دست داشتن آمار نمازگزاران هر مسجد در محله های مختلف، با توجه به نسبت جمعیت ساکن در هر محله، می توان درک درستی از شرایط مذهبی و فرهنگی آن محل و میزان موفقیت مساجد در مدیریت محله ای به دست آورد.
در جهان امروز، شهرها ابعاد پیچیده ای یافته و گویی که هزاران سال تلاش و تکاپوی انسان در ابعاد فرهنگی، هنری، دینی، اجتماعی، اقتصادی و... هستند. شهرها همچون یک نظام، با موجودیت خود به عنوان تنظیم کننده گان روابط عینی اجتماعی شهروندان و اثرگذار بر زمینه های باورها، اندیشه و رفتار آنان عهده دار نقش متفاوتی نسبت به گذشته هستند. طی دهه های اخیر حساسیت این موضوع بسیار فراتر از گذشته به چشم می خورد. چه اینکه شهرها تجسم عینی ایده آل ها، آرزوها، نگرش ها و مناسبات اجرایی یک جامعه شده و چه بسا مؤثرتر از نظام های آموزشی و اطلاعاتی کل کشور، به صورتی عمیق و نامحسوس، تار و پود وجودی شهروندان را می سازند. اتکای مردم به نظام مدیریت شهری ابعاد فزاینده ای یافته است، به گونه ای که ابتدیی ترین نیازهای آنان بدون پشتیبانی مدیریت شهری برآورده نمی گردد.
ص: 300
از این روست که در دنیای امروز، شهرداران در ردیف مدیران اصلی اداره کننده حکومت ما محسوب می گردند. کلان شهر تهران در کشور ما ابعاد بسیار پیچیده و مسایل بسیار گسترده ای را یافته است. این شهر مرکز و کانون فعالیت های گوناگون در جامعه ایران گردیده است. تهران به عنوان مرکز حکومت، اقتضای ساماندهی سیاسی و مدیریتی جامعه را در وسیع ترین شکل ممکن یافته است، به گونه ای که بخش عظیمی از دستگاه های اندیشه ساز، پردازش گر اطلاعات و تصمیم ساز و کلیه نهادهای تصمیم گیر در این شهر استقرار یافته اند.
تصمیم سازی و تصمیم گیری در گرو فضای متعادل و آرامی است که اجازه شکوفایی فهم و تعقل را بدهد. بیش از پیش به نظر می رسد که تهران از آرامش برخوردار نبوده و مرکز اصلی اداره کننده کشور از توازن و بالنده سازی کارشناسان و مدیران جامعه دور می شود. کلان شهر تهران در درون خود بسیاری از چیزها را جا داده است که در یک کلام نظام تکاملی (ناهنجار) به نظر می آیند. حل مسایل این شهر صرفا به اتکای داده ها، اطلاعات و دانش کلاسیک امکان پذیر نبوده و ضرورت ساماندهی فهم و تعقل صاحب نظران و نخبگان فکری جامعه و شهروندان این شهر را طلب می کند. کلان شهر تهران را به عنوان یک (شهر پایدار) می باید نگریست. شهر پایدار در نظام جمهوری اسلامی ابعاد متعادل و ظریف تری می یابد و نظام مدیریت شهری عهده دار فراهم آوردن شرایطی می گردد که در چارچوب آن شهروندان از آرامش روحی برای توسعه نیایش و آسایش ذهنی جهت گسترش اندیشه و سلامت جسمی برای تلاش و فعالیت اجتماعی جهت نیل به توسعه شهری - محله ای برخوردار گردند. بدین ترتیب نقطه آغازین مدیریت شهری در تهران، به اجرای طرح جامع 25 ساله و ارایه خدمات شهری محدود نگردیده بلکه نیازمند فلسفه مدیریتی است که در جهت اعتلای اهداف برشمرده، در تعامل گسترده با شهروندان به نتیجه برسد چرا که بر این اعتقاد راسخ هستیم که اکثریت شهرها، تولید و مصرف را متمرکز ساخته و الگوهای ناسازگار با طبیعت را اشاعه داده اند، اما همین شهرها در محیط تمدن ساز خود، بزرگترین نوآوری و فرصت های تحول را با جمع آوری و تضارب افکار، منابع و دانش بشری فراهم آورده اند. سامان یافتن مدیریت کلان
شهر تهران در گرو اقدامات گسترده، پیوسته و همه جانبه ای است که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
ص: 301
1 - افزایش فشردگی کالبدی در توسعه شهری به جهت معطوف داشتن توجه بر توسعه محله ای.
2 - حفاظت و احیای مراکز باستانی و مساجد مستقر در محلات مختلف شهری.
3 - اصلاح نظام اداری شهری و تغییر نظام شهر محور به نظام محله محور.
4 - سامان دادن مدل های ذهنی یا ساختار ذهنیت مدیران از طریق برقراری ارتباط با نهاد های مدنی و تشکل های مردمی نظیر مساجد در راستای نهادینه سازی تحول و بالندگی در
اداره شهر تهران.
5 - گسترش کمی و کیفی تفکر نظام گرا و منظومه ای و فراهم آمدن رفتار توسعه یافته در تمامی دست اندر کاران اداره شهر تهران.
6 - ایجاد تهران پایدار به واسطه بهره گیری از وجود مساجد، فرهنگسراها، خانه های فرهنگ، مدارس، دانشگاه ها و... به عنوان کانون های توسعه تفاهم اجتماعی و و برقراری امکان
تبادل نظر میان این کانون ها و دستگاه های دست اندرکار برای یادگیری جمعی.
کمتر عاملی به اندازه دین و ایمان در ایجاد تحولات تاریخی و دوران ساز از جمله تشکیل سلسله ها و خاندان های حکومت گر دخالت داشته است.
در کمتر درباری از دربارهای قدیم است که دین داران نقش و نفوذ نداشته باشند. در بسیاری از ادوار تاریخی، بسیاری از شاهان و فرمانروایان برای حکومت خود به حق یا ناحق، الهام یا منشاء الوهی قایل شده اند. کلیسا از بدو تأسیس تا عصر جدید غالبا دولتی در برابر دولت یا مسلط بر دولت بوده است. اگر پیوند دین و مدیریت (حکومت) کارنامه ای درخشان نداشته است، از این رو است که غالبا مدیران (حکمرانان) از نقش و نفوذ دین سوء استفاده می کرده اند و گرنه از آنجا که دین غالبا هم عنان با اخلاق است، پیوندش با مدیریت (حکومت) می تواند بارور و به نفع حکومت شوندگان و جامعه بشری باشد. به طور کلی می توان گفت که دین و ایمان از جمله مهم ترین نهادهای اجتماعی - فرهنگی بشر بوده اند. شاید عصر ما عصر بازنگری
ص: 302
و بازگشت به دین باشد. دو قائمه بزرگ مادی گری و مادی نگری، یعنی پوزیتیویسم (در زمینه اندیشه و علم) و مارکسیسم/ کمونیسم (در زمینه عمل و اقتصاد و جامعه گردانی) شکست خورده و برای بشریت رنج دیده امروز، مجال تأمل در معنویات و بازگشت به سنت های معنوی که جامع ترین مصداق آن دین است، فراهم آمده است. از سده های نخستین ظهور اسلام در عامه مجامع اسلامی (مساجد) به عنوان شاخص ترین و بارزترین نهادهای اسلامیت تجلی داشته و آنچه در منظر ابتدایی مایه های فرهنگ اسلام را بروز داده است همانا وجود مناره های بلند
و زیبای مساجد در پیشانی شهرها و محلات مسلمان بوده است. در حقیقت آموزش عملی بنیانگذار مکتب اسلام بر رهروان راهش نیز بر این مدار پایه گذاری شده است. در طراحی و برنامه ریزی اساسی حکومت اسلامی (مسجد) نخستین پروژه ای است که معمار نهضت اسلامی در آستانه ورود به یثرب در محله قبا آن را به مورد اجرا می گذارد. وی با ورود به یثرب نام مدینه را بر آن برگزیده و مسجد دیگری در مرکز شهر بنا می نهد. بدین ترتیب می نمایاند که برای ورود به مدنیت صحیح و توسعه آن جهت برخورداری از جامعه سالم از قالب مسجد باید گذر کرد و رنگ و بوی مسجدی که همانا صبغه اللّه است بر خود گرفت و آنگاه در مدینه حکومت اسلامی و در مساجد آن ستاد حکومتی (مدیریتی) تشکیل داد و دین و آیین سیاست (مدیریت) را آموخت و دانست که اسلام دین بهزیستی فرد و اجتماع و عامل اصلی مدیریت توسعه شهری و محله ای است. در مسجد شکاف طبقاتی حذف و نظام برابری و برادری برآن حاکم است. آنچه که در آن موردنظر است تعمیم روح حاکم بر مساجد در سایر بخش های جامعه است. کارکردهای نمونه یک امت بدون تمایز ظاهری حتی در روش نشستن مسلمانان در مساجد به وضوح مشهود است.
ابعاد گوناگون زندگی انسانی دو موضوع را به ما ثابت می کند که نیاز به مدیریت از لوازم ضروری زندگی و وسیله ای برای سعادت او می باشد و این ضرورت آنگاه آشکار می شود که انسان در ابعاد مختلف فکری و جسمی، اجتماعی و روانی شناخته شود.
ص: 303
دین مبین اسلام، ضرورت مدیریت را تا آن حدی می داند که می گوید قبل از اینکه به کاری اقدام کنید برای خود مدیریت را برگزیند تا در پناه نظم و هماهنگی سریع تر به هدف برسید.(1)
مطالعه تاریخ گذشتگان، ما را به نقش و تأثیر مدیریت در ارتقاء و یا انحطاط ملت ها واقف می گرداند. چه بسیارند ملت هایی که از نظر امکانات مادی و زمینه های مساعد فکری و مایه های غنی فرهنگی هیچ کمبودی نداشتند، اما به خاطر نداشتن مدیریت مدیرانه و رهبری آگاهانه در راستای برنامه ریزی صحیح و سازماندهی اصولی و استفاده از نیروهای موجود در جهت نیل به هدف، در سراشیبی سقوط و شکست قرار گرفته اند. در مقابل ملت هایی بوده اند که با سازماندهی و بسیج نیروها، و مدیریت منسجم از کمترین امکانات بزرگترین افتخارات را کسب نموده اند. زندگی انسان از آن جهت که یک زندگی اجتماعی است از واحدهای مختلفی تشکیل شده که ما هر یک از آنها را ارگان های نظام اجتماعی می نامیم. با پیشرفت زندگی اجتماعی به تدریج سازمان های جدیدی نیز شکل گرفته است. به دیگر سخن در هر جامعه ای برای انجام وظایف خاصی و رسیدن به اهداف معین یک سازمان بوجود می آید. این سازمان برای انجام مسئولیت خویش، دارای سیستم و کارکرد مخصوص به خود می باشد. در جامعه اسلامی هر مسجد یک سازمان منسجم معنوی است و دارای اهداف، کارکرد و سیستمی مخصوص به خود می باشد و باید به شکل صحیح مدیریت شود تا خود بتواند نقش اصلی خود را
به خوبی ایفا نماید.
تشکیلات و سازمان مسجد یک تشکیلات اداری، انتفاعی و یا تجاری نیست بلکه سازمانی الهی مردمی است که با مدیریت معنوی و نفوذ کلمه امام جماعت و با حضور توده
مردم سازماندهی می شود.(2)
جام ام گائوس می گوید:
«سازمان عبارت است از تنظیم افراد جهت تسهیل در به ثمر رساندن مقاصد همگانی از راه تجنیس کارکرد و وظایف».(3)
ص: 304
در تعریف مدیریت اسلامی آمده است:
«فعالیتی که زمینه رشد انسان به سوی اللّه را فراهم نماید و مطابق کتاب و سنت و سیره و روش پیامبر و امامان معصوم و علوم و فنون و تجارب بشری جهت رسیدن به اهداف یک نظام یا سازمان در ابعاد مختلف همانند
یک محور و مدار و قطب عمل کند مدیریت اسلامی است».(1)
پیامبر اکرم با ارائه تعریف جدید از دین و دین داری، جامعه نوینی را بر اساس شریعت اسلام پایه گذاری کردند و محور این حرکت را مساجد قرار دادند و همراهی دین و سیاست، دنیا و آخرت، مردم مداری و خداباوری را در نهاد جمعی، اجرایی و مدیریتی به نام مسجد سازمان بخشیدند و مساجد را به عنوان نقطه عطف مدیریت در توسعه مودت، انس و اخوت در میان امت مسلمان مطرح ساختند.
از آنجا که در حکومت اسلامی میان مقامات مسئول و توده های مردمی جدایی نیست، و مسلمین می توانند بر مسیر و جهت گیری های حکومت بر روند امور جامعه نظارت کنند، و موضع خود درخصوص مسایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... را به طور آشکار اعلام نمایند و با ارایه برنامه ها، طرح ها و پیشنهادات سازنده، حکومت را یاری دهند، براین اساس، پیامبر اکرم پس از بنیان گذاری نظام نوین اسلامی در مدینه به منظور دخالت و مشارکت مسلمانان در شیوه حکومت (مدیریت) و آگاه ساختن آنان با اهداف سیاسی اسلام، مسجد را که مرکزی عمومی و محل تجمع مسلمین برای ادای فرایض دینی بود، به عنوان پایگاه حکومت (مدیریت) و نهاد سیاسی - حکومتی (مدیریتی) اسلام برگزید و از آن پس تجسم عینی همبستگی دین با حکومت (مدیریت) در اسلام به بهترین وجه در مسجد متجلی گردید. پیامبر اکرم در مسجد، اصول سیاسی - حکومتی (مدیریتی) اسلام را با مردمان در میان گذارده و در حل و فصل مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی جامعه اسلامی با ایشان مشورت می کرد. پیامبراکرم
ص: 305
همچنین مقدمات فکری - اجتماعی و مدیریت بیشتر غزوات را در مسجد فراهم می نمود. آن حضرت با ایراد خطبه های پر شور، مسلمانان را برای نبرد با دشمنای اسلام بسیج و از همان جا مدیریت می نمود. مساجد در دوران پیامبر اکرم از نظر عملکردهای سیاسی و اجتماعی بسیار فعال بودند و در این زمینه نقش بارزی ایفا می نمودند. در وهله اول از مساجد به عنوان مراکز اصلی حکومت یاد می گردید. باید دانست که دفتر کار خلفای مسلمین نیز در مساجد بود و در آنجا به رتق و فتق امور کشوری پرداخته می شد. هرگاه افرادی برای انجام پاره ای مذاکرات به مدینه می آمدند، در مسجد با خلیفه ملاقات می نمودند. در تاریخ المدینه المنوره آمده است که گروه هایی از فارس به مدینه آمدند و جویای محل جلوس خلیفه دوم شدند. وی را در منزلش نیافته، گفتند: خلیفه در مسجد است. پس بدانجا رفته و او را در مسجد در حالی که هیچ کسی با او نبود، یافتند.
ایشان گفتند: سلطنت واقعی همانا چنین سلطنتی است نه سلطنت کسری.(1)
علاوه براین مساجد به عنوان مجالس شورای اسلامی به عموم معرفی شده بود. خلفا، انجمن های مشورتی را در مساجد تشکیل داده و در آنجا با مردم یا خبرگان محلی به مشورت و مذاکره در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... جامعه اسلامی می پرداختند. به عنوان مثال هنگامی که علی علیه السلام می خواست برای نبرد با سپاه معاویه به شام برود، با مهاجرین و انصار در مسجد پیامبر در مدینه به مشورت پرداخت. ابن ابی الحدید می نویسد: چون فرستاده علی علیه السلام از نزد معاویه بازگشت، امام در مسجد برای مردم خطبه سر داده و گفت: معاویه با سپاه شام برای نبرد و لشکرکشی به سوی عراق خود را مهیا ساخته است. رأی شما در این باره چیست؟ به این ترتیب مساجد در آن روزگار به عنوان مجالس شورای اسلامی نقش بارزی را در مدیریت ایفا می نمودند.
واگذاری امور به مردم و فراهم آوردن مشارکت و حضور مردم در صحنه های گوناگون اجتماعی از جمله تأمین نیازهای فراوان اجتماعی از ویژگی های جامعه مدنی شناخته می شود. یکی از مفاهیم جامعه مدنی این است که تا حد امکان فعالیت های اجتماعی به خود مردم واگذار
ص: 306
گردیده و از تصدی دولت کاسته شود. حتی المقدور مردم خود داوطلبانه در انجام فعالیت های اجتماعی حضور داشته و در حد ضرورت دخالت کنند.(1)
بنابراین مهم ترین وظیفه مساجد این است که در اعتلای فرهنگ انسان کوشیده و او را تا مقام خلافت الهی پیش برده و از هر فرد جامعه موجودی مهذب بسازد.
در این صورت علاوه بر این که جنبه مشارکت مردم در امور تقویت می گردد، ساختار مدیریتی مساجد منسجم تر شده و توسعه فرهنگ دینی و اعتلای نهادها و فعالیت های دینی در سطح جامعه به ویژه سطح محله ای فراهم می آید. میزان اهمیت عنصر مدیریت در هر نهادی با توجه به نقش ها و کارکردهای آن نهاد روشن و آشکار می گردد. نگاهی گذرا به نقش های گوناگون و مهمی که مساجد باید در عرصه های اجتماعی، عبادی، تربیتی، فرهنگی، آموزشی و... ایفا کنند. اهمیت نقش مدیریتی مساجد را روشن می سازد. از یک سو خداوند متعال کافران و مشرکان را از دخالت در اداره امور مدیریتی مساجد بازداشته «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد اللّه شاهدین علی انفسهم بالکفر» و از سوی دیگر، مؤمنان را که شرایط خاصی دارند برای اداره امور مدیریتی مساجد شایسته دانسته است «انما یعمر مساجد اللّه من آمن باللّه و الیوم الاخر».
مسجد پایگاه مدیریت کشور پیامبر بود. بعدها، علی علیه السلام نیز از مسجد به عنوان پایگاه رسیدگی به امور مملکتی استفاده کرد. نقش مدیریتی مساجد عبارت است از:
اداره روابط اجتماعی از طریق هماهنگ سازی منابع (انسانی، مالی و مادی)، در جهت تحقق اهداف الهی و معنوی و توسعه بشر.
این وظیفه خطیر مستلزم آن است که مساجد با محور قرار دادن بعد عبادی مسجد، هر فعالیتی که تحقق ارزش های الهی و دینی را تسهیل می سازد به انجام رسانند.
این فعالیت ها و کارکردها دارای ابعاد مختلف آموزشی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... می باشند که تمامی آنها در جهت توسعه حیات بشر و قربه الی اللّه صورت می پذیرد. نکته شایان ذکر آن است که با چنین برداشتی، نقش مدیریتی مساجد تبدیل
ص: 307
به حوزه ای پیچیده و ظریف می گردد چه آنکه در این مؤسسه، هم اداره کننده، هم اداره شونده و هم محصول انسان ها هستند. به عبارت روشن تر نقش مدیریتی مساجد با قلمروهای پیچیده فعالیت های انسانی سر و کار دارد که اداره امور آن بسیار پیچیده و مستلزم دانش و بینش عمیق در ابعاد مختلف می باشد. به عبارت دیگر در مقایسه با سایر شاخه های مدیریتی که عمدتا از زاویه و چشم انداز خاصی، مدیریت را مدنظر قرار می دهند، نظیر مدیریت امور آموزشی، مدیریت فرهنگی، مدیریت اجتماعی و... نقش مدیریتی مساجد با تمامی این قلمروها سر و کار دارد. به این دلیل می توان گفت که علاوه بر نقش عبادی مسجد که البته محوری ترین کارکرد مسجد به شمار می آید، نقش مدیریتی مساجد باید به قلمروهای مختلف مدیریت که در چارچوب عملکردها و فعالیت های مسجد قرار می گیرد، آگاهی و اشراف داشته باشد. با عنایت به این ویژگی است که می توان گفت، مدیریت مساجد دارای ماهیت منحصر به فرد و پیچیده ای است که اعمال کارآمد و اثربخشی آن مستلزم خبرگی و مهارت های متعدد است.(1)
مساجد خود را موظف می دانند که در مواقع نیاز روح جدید و تازه را در همه ارکان حاکمیت دمیده و آنها را فعال تر سازند. یکی از کارهای مهم مساجد انتقال نقطه نظرات و خواسته های مردم محلات و شهرها به سمع مسئولین کشور است که این امر یکی از امور مهم در اندیشه سیاسی اسلام است تا تصمیم گیری و مدیریت کلان کشور متناسب با نظات و خواسته های مردم در سطح خرد باشد. مساجد پشتیبان دولت و نظام اسلامی هستند. مساجد برای ادای وظیفه ظریف، دقیق و پیچیده خود در حوزه مدیریت به آگاهی های بسیاری نیازمندند از این رو می باید کاملاً در جریان امور مملکت قرار گرفته و این امر جز با هماهنگی تنگاتنگ دولت و مسجد میسر نیست. در این صورت است که مساجد می توانند با توجه به تناسبات زمانی و نیاز اجتماعی به نقش آفرینی مؤثر خود در حوزه مدیریت ادامه دهند. مساجد باید به منظور ایفای نقش خود از ساختارهای مختلف جامعه استفاده کنند. به کارگیری تکنولوژی پیشرفته اطلاعاتی در دنیای جدید مجازی با محتوای متناسب با مساجد محلی از امور مهم است که می تواند با استفاده از آن ارایه خدمات خود را گسترش دهد. نقش مهم دیگر مساجد، تربیت دینی انسان های مؤمن است
ص: 308
که بتوانند در عرصه های مختلف با استفاده از تجربیات علمی بشری جامعه را اداره کنند. بازیابی نقش گم گشته مدیریتی مساجد همچون صدر اسلام در سیره نبوی، ایجاد دولت در دولت نیست، بلکه ورود دولت به مسجد محلی است. مسجد تنها یک مکان نیست بلکه سازمانی بس مهم برای اجتماع مسلمانان و برقراری اتحاد، یکپارچگی و هدایت آنان به سوی نیکی است. از این رو هنگامی که مسجد ضرار برای ایجاد تفرقه در صفوف مؤمنان احداث شد، خداوند رسولش را فرمود تا آن را ویران کند. مسجد، میراث بزرگی برای تبادل افکار و مشاوره در امور مسلمانان است. مسلمانان در هر شهری که توسط سپاهیان اسلام فتح می گردید، مسجدی بنا می نمودند. هدف از انجام این کار این بود که مرکز فرهنگ، اشاعه تمدن و تکوین و مدیریت افکار عمومی صحیح اسلامی هم به شمار آید. هرگاه مسلمانان به مکانی جدید مهاجرت می نمودند، مسجدی احداث می کردند تا مرکز جدیدی برای گردهمایی مؤمنان باشد. خطبه جمعه نقش اساسی و فعالی در توجیه افکار عمومی اسلامی دارد. این در صورتی است که خطیب جمعه، نمازگزاران را نصیحت، ارشاد و توجیه کنند. بدین ترتیب افکار عمومی اسلامی در زیر سقف مساجد و براساس شورا شکل گرفته و جنبش های آزادی بخش اسلامی از مساجد محلی شهرهای سوریه، الجزایر، ایران، مصر و... آغاز شد. مساجد، تشکیلاتی مدیریتی مبتنی بر نظام اسلامی می باشند. رسول خدا امت خود را فرمان می دهد: «هرگاه سه نفر بودید، یکی را از میان خود امیر کنید». نظام اسلامی بر تمامی اوضاع خانواده، معاملات، بازارها و مظاهر زندگی اسلامی از کوچک تا بزرگ، حاکم بوده و مدیریت می نماید. اهل مسجد یک تشکیلات شرعی مخصوص به اداره مسجد به شمار می روند. اداره مساجد جامع بر عهده هیأت های امناست که از میان نمازگزاران مساجد انتخاب می شوند که در میان مردم به حسن رفتار و صداقت معروف هستند. مردم محلات در کارهایشان به این افراد مراجعه نموده و بدون مشورت با آنان هیچ اقدامی را انجام نمی دهند.
یکی از چالش هایی که همواره کشورهای در حال توسعه و عقب مانده در اجرای برنامه های
ص: 309
توسعه خود با آن مواجه هستند، مسئله فقر و محرومیت اقشار قابل توجهی از افراد جامعه است. از یک سو رهایی از مشکل توسعه نیافتگی، نیازمند سرمایه گذاری کلان و نرخ رشد بالای اقتصادی است و از دیگر سو، فقر موجود در جامعه امکان چنین اقدامی را نمی دهد. ضمن آنکه دستیابی به نرخ رشد بالای اقتصادی به گونه ای می تواند شکاف طبقاتی در جامعه را دامن زده و موجبات فشار بیشتر بر روی قشر آسیب پذیر را فراهم آورد. اگر از منظر جامعه شناسی، نظری به جوامع گوناگون بیاندازیم چه در کشورهایی به اصطلاح سرمایه داری و چه در کشورهای کمونیستی و یا نظام های مختلف، نوعی تبعیض بین افراد جامعه مشهود است و همین تبعیض باعث ایجاد فقر و توسعه نیافتگی در جامعه می گردد. از این منظر، بحث (عدالت اجتماعی) و نوع رویکردی که برنامه های توسعه می توانند به این موضوع داشته باشند همواره یکی از مباحث اصلی در تدوین و اجرای هر برنامه توسعه به ویژه توسعه شهری بوده است. در صدر اسلام مسجد، مکانی برای حفظ خزانه مملکت اسلامی بود که این خود نشانگر ارتباط محکم میان دین اسلام و عدالت اجتماعی بود. در آن زمان از مساجد به عنوان مراکز امنی جهت نگهداری ثروت ملی استفاده می شد. در حال حاضر نیز با معطوف داشتن توجه به مساجد به ویژه مساجد محله ای می توان با توزیع متناسب بیت المال و اجرای صحیح عدالت اجتماعی از فقر و توسعه نیافتگی جلوگیری نموده و گام در جهت توسعه پایدار به ویژه توسعه شهری و محله ای برداشت. مساجد بهترین پایگاه های آگاهی بخشی و عدالت خواهی می باشند. ما خوف از آن داریم که اگر چنانچه خارج از مساجد، سخنی از عدالت به میان آوریم، مفهوم عدالت منحرف و تعریف گردد و این در حالی است که می توان عدالت اجتماعی را در مسجد به عنوان پایگاه عدالت معرفی نموده. در این صورت عدالت نیز ظرف خوبی پیدا می کند و انحرافات به کمترین حد خود می رسند.
از آنجایی که مساجد از بدو تأسیس، فعالیت اطلاع رسانی را در سنت خود که نماد آن اذان است، داشته اند، از این رو می توان از این مراکز با عنوان مراکز مدیریت اطلاع رسانی در سطوح شهری
ص: 310
و محله ای یاد نمود. مساجد به جهت برخورداری از مبناهای دقیق برای اطلاع رسانی، تأثیر بیشتری در امر اطلاع رسانی به ویژه در سطح محله ای خواهند داشت. مسجد به عنوان یک واحد اجتماعی از کارکردهای متعددی برخوردار بوده و میعادگاه مؤمنین است، از این طریق به زندگی اجتماعی وصل شده و می تواند در ارتباطات اجتماعی نقش آفرینی کرده و منبع و مرجع مهمی برای انتشار اخبار به ویژه در سطح محله ای باشد. با وجود 57 هزار و 635 مسجد در سراسر کشور (با متراژ 36 میلیون متر مکعب) به جرأت می توان گسترده ترین شبکه فراگیر اجتماعی در کشور را مساجد دانست.
از این رو، نقش مدیریتی این شبکه گسترده در توسعه شهری و به ویژه محله ای (هر چند که واحدهای کوچکی را در خود جای داده اما با پیوند یکدیگر مجموعه بزرگی را می سازد که از ظرفیت و پتانسیل بالایی برخوردار است) حایز اهمیت است. مزایای ایفای نقش مساجد در مدیریت توسعه محله ای مهم ترین فواید دخالت مساجد در حوزه مدیریت توسعه محلات شهری چون کلان شهر تهران می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1 - کاهش بار مالی نظام اسلامی.
هنگامی که گروهی از افراد بومی محله به عنوان افراد خدمت گذار در مساجد به فعالیت و انجام وظیفه در راستای انجام اقدامات مدیریتی جهت نیل به توسعه محلی به عنوان عبادت مبادرت می نماید جرا باید وظیفه مدیریت توسعه محلات شهری بر دوش مأموران رسمی نظام قرار گیرد و گروهی را از کار خیر باز دارد و بار مالی قابل توجهی را به نظام اسلامی تحمیل نماید؟
2 - تشکیل نهادها و استخدام کارکنان رسمی در راستای مدیریت توسعه محله ای.
3 - انتخاب مدیران شایسته در لوای هیأت امنای مساجد از میان مردم محلات.
4 - معمولاً، مردم یک منطقه با توجه به شناخت بهتری که از اوضاع و احوال منطقه و افراد شایسته ساکن در منطقه خود دارند، بهتر می توانند با مشارکت مساجد به انتخاب مدیران محله ای
در قالب هیأت امنای مساجد مبادرت نماید.
5 - از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون هرگاه کار به مردم و نهادهای مردمی نظیر مساجد واگذار شده است، آنان وظیفه خود را به خوبی انجام داده اند و این در حالی است
ص: 311
که هر زمان مردم یا نهادهای مردمی حضور نداشته اند یا حضورشان کم رنگ بوده، یا کاری انجام نگرفته و یا به کندی صورت پذیرفته است.
6 - برقراری هماهنگی میان مدیران و ساکنین محله.
در جامعه ایران نیز همچون هر جامعه دیگر، جریان های گوناگون فکری وجود دارند و مردم هر منطقه و محل برای انجام فریضه نماز و دیگر مراسم مذهبی، در مسجد نزدیک به محل کار و زندگی خود حضور می یابند.
از این رو، وجود مدیران محله ای در بافت مساجد، خود به خود باعث هماهنگی میان مدیران و ساکنین محلات در راستای بررسی و مطرح ساختن مشکلات یا مسایل پیش روی محلات می گردد. حال آنکه انتخاب مدیران محله ای از سوی مرکز یا نهادی رسمی، چه بسا به نوعی به بی تناسبی میان مشکلات و مسایل موجود در سر راه توسعه محله و اقدامات مدیران انتخابی بینجامد و در نتیجه در عوض توسعه محله ای رکود و بی رونقی در محلات را در پی داشته باشد.
برخی از رون های بارز زندگی اجتماعی در کلان شهری چون تهران در اکثریت شهرهای بزرگ جهان در فرآیند شهرنشینی و نوگرایی حضور دارند.
نوشته های جامعه شناسان معتبری چون امیل دورکیم، کثورت زیمل و لویی ورت در اشاره به مشکلات جامعه شهری ابتدای قرن بیستم آغازگر این مباحث بوده اند.
به عنوان مثال، زیمل معتقد بود که ساکنان شهرهای بزرگ به طور مداوم در معرض «تحریک عصبی» قرار دارند که لاجرم فرد را به بی تفاوتی و جدایی از افراد دیگر سوق می دهد. لویی ورت نیز بر این باور بود که تضعیف پیوندهای سنتی در شهر در اثر تخصص های گوناگون از وابستگی متقابل افراد و ارتباطات نزدیک آنان می کاهد. در تحلیل نهایی، آنها زندگی شهری را به تنهایی، انزوا و احساس عدم امنیت معادل می گرفتند.
در نقطه مقابل، پایه و اساس دین اسلام بر اصل اجتماعی بودن قرار گرفته است تا انسان را
ص: 312
از زندگی فردی و خزیدن در کنج غربت به تنهایی برهاند و او را به سوی زندگی جمعی و اجتماعی سوق دهد. از این رو، اسلام همواره مؤمنین را به شرکت در اجتماعات برای عبادت خداوند ترغیب می کند زیرا تنها از طریق اجتماع است که مسلمانان می توانند به صورت ید واحدی در مقابل مصایب و مشکلات ایستادگی کنند.«ید اللّه مع الجماعه».
در این جاست که مساجد به عنوان جایگاه های سنتی نهادهایی در راستای رفع مشکلات مادی و معنوی رخ می نمایند. با مرکزیت یافتن مساجد به عنوان نهادهای مدیریتی در سطح محله ای نهاد خانواده نیز قوت می گیرد. شواهد بسیاری در دست است که نهاد خانواده در ایران
در اثر عواملی مجزا از جمله ادامه عمومی مدرنیزاسیون و شهرنشینی و افزایش ولع ارتقای اجتماعی در تلاش برای ورود به دانشگاه و مدارس خصوصی و گسترش در کنار عدم درخواست و توانایی دولت جهت تقویت نهاد خانواده، همه و همه فرآیند تضعیف این نهاد مهم اجتماعی را فراهم آورده است. علاوه بر این با مرکزیت مساجد، محلات نیز قوت می گیرند. از حیث تاریخی محله کارکردهای متعدد اجتماعی دانسته است که به ویژه در مراکز تجمع گروهی همچون مساجد، هیأت ها، قهوه خانه ها و... تبلور می یابد. این فعالیت های جمعی و هنجار و ارزش های نسبتا بیشتر در آن طبعا اثری تنظیم کننده بر رفتارهای جمعی دارد. فرد عضوی از محله محسوب شده و نوعی همبستگی جمعی میان او و دیگران شکل می گیرد. در چنین حالتی فرد در ارتباط های مدنی و ضابطه مند قرار گرفته، خود را به گفت وگو و همبستگی های سنتی پایبند نموده و از هویت جمعی جدیدی برخوردار می گردد. در این جاست که با گسترش چنین وضعیتی، ارتباطات مدنی و ضابطه مند گسترش یافته و محله به عنوان بخش خردی از ساختار کلان شهری چون تهران مطرح شده و رابطه ملموس توسعه و پیشرفت آن در رابطه با مساجد و ارتباطات افراد محله مشهود و هویدا می گردد.
ص: 313
ص: 314
تا سه دهه پیش، در اغلب شهرها، محلات از اعتبار خاصی در برقراری ارتباطات اجتماعی برخوردار بودند و این درحالی است که طی سه دهه اخیر، محلات شهری به صورت جزیره ای در دریای فرهنگ ملی جامع و خرده فرهنگ های شهری درآمده اند.
تغییرات سیاسی، اجتماعی و تکنولوژیک، از اعتبار محلات به عنوان عامل مهم در زندگی اجتماعی فرد کاسته است. جوامع غربی و صنعتی از اماکن مذهبی نظیر کلیسا صرفا جهت کسب خشنودی خدا استفاده می کنند و تنها بر جنبه فردی مذهب و دین باور دارند، با اجرای قوانینی که تمامی ساخت های شخصیت انسانی را مدنظر قرار نداده و مطابق با نیازها و استعداد های انسان تدوین نگردیده است، با وجود چاره اندیشی، به واسطه عدم برخورداری قوانین از ضمانت اجرایی، با موانع بسیاری روبرو می باشند.
بدین سان تفرقه، نفاق و انزوای فرد و عدم حضور وی در اجتماعات به ویژه اجتماعات محله ای، زندگی بشر غربی و صنعتی را فرا گرفته است. در مقابل، در جوامع اسلامی، تأسیس مسجد در محله ها و شهرهای اسلامی به تشکیل و انسجام اجتماعات محله ای و شهری منجر گردیده است، زیرا مسجد صرفا مکانی برای انجام فریضه نماز و دیگر مراسم مذهبی نبوده و به عنوان کانون اجتماعات محله ای و شهری همواره نقش به سزایی در غنای هرچه بیشتر این گونه اجتماعات ایفا نموده است.
ص: 315
این مقاله، با بررسی عملکرد اجتماعی مسجد به عنوان مهم ترین کارکرد آن با وجود گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها و هرچه صنعتی تر شدن مراکز و محلات شهری و کم رنگ تر شدن ارتباطات اجتماعی به ویژه در سطح محله ای به بررسی نقش مسجد در انگیزه سازی در مردم و رشد روحیه خود یاری و تعاون و انجام امور داوطلبانه جمعی در سطح محله ای در راستای توسعه اجتماعات محله ای می پردازد. مطالعه حاضر پژوهش توصیفی (Descriptive)است که در آن علاوه بر مطالعه اسناد و مدارک کتابخانه ای از شیوه مصاحبه با اساتید حوزه و دانشگاه بهره گیری شده است.
واژگان کلیدی: خرده فرهنگ ها - اجتماع محله ای - هدف گذاری جمعی - خودیاری و تعاون.
حوزه های اجتماعی در شهرها سابقا به عنوان حوزه های طبیعی خوانده می شد و از آن تعریفی بدین سان ارایه می گردید: حوزه طبیعی در شهرها، یک حوزه جغرافیایی است که به وسیله مشخصات طبیعی محل و خصیصه های فرهنگی مردم، از سایر بخش های شهری کاملاً تمیز داده می شود.(1)
مطابق این تعریف، حوزه های طبیعی عبارت است از یک مکان جغرافیایی در داخل شهرها که ساکنین آن از خصلت های فرهنگی و روابط اجتماعی خاصی تبعیت نمایند.
به دیگر سخن، از نظر اکولوژیکی، یک حوزه طبیعی، بوم طبیعی گروه کاملاً مشخص اجتماعی است. در حقیقت هدف از طرح حوزه های اجتماعی در شهرها، شناخت محلات و مناطق شهری با شاخص های انتخابی است تا بتوان به هنگام برنامه ریزی شهری از واقعیت های اجتماعی در این حوزه ها کاملاً مشخص بهره مند گردید. پیشگامان مکتب اکولوژی شهری که حوزه های طبیعی را در داخل شهرها مطرح می نمودند، براین باور بودند که در دنیای طبیعت، جنگل ها، صحراها، دشت ها و کوه ها با بوم طبیعی، گونه های مختلف گیاهی و حیوانی عرضه
ص: 316
می دارند. جامعه بشری نیز بدین سان عمل می کند و در این جامعه، در نتیجه عامل رقابت گروه های مختلف اجتماعی و فرهنگی به وجود آمده و ناگزیر به یک جدایی گزینی اکولوژیکی تن در داده اند. بنابرآن چه گفته شد می توان چنین نتیجه گرفت که حوزه های اجتماعی در داخل
شهرها از عده ای از خانواده های شهری تشکیل می گردد که در یک حوزه جغرافیایی محله یا در یک منطقه کاملاً معین با مرزهای مشخص زندگی می کنند. این عده از پایگاه اجتماعی - اقتصادی مشترکی بهره مند می باشند.
در ساده ترین تعریف، محله از خانه های مجاور هم در یک فضای جغرافیایی خاص تشکیل می شود. خانواده ها نسبت به محله خود همان احساس خانه مسکونی خود را دارند و با ورود به محله، خود را در یک محیط آشنا و خودی مثل خانه روبرو می بینند.
محله از تجمع، پیوستگی کم یا زیاد، معاشرت نزدیگ، روابط مستحکم همسایگی و اتحاد مشارکت غیر رسمی میان گروهی از مردم به وجود می آید. برای تشکیل یک محله شهری شرایط چندی به شرح ذیل لازم است:
1 - دارابودن یک حوزه جغرافیایی از شهر با وسعت کم یا زیاد.
2 - پیدایش و تکوین یک اجتماع کوچک از گروهی از مردم شهر.
3 - وابستگی اجتماعی میان گروهی از مردم.(1)
در محلات به افرادی که بر پایه خانه مجاور هم زندگی می کنند، همسایه گفته می شود. ارتباط همسایگان در محلات شهری، به هنگام نیاز و بحران بیشتر شده و تعاون و همیاری آنان افزایش می یابد. مراسم تدفین، جمع آوری اعانه، آتش سوزی و عدم امنیت از آن جمله است. میزان وابستگی و ارتباط همسایگان در روستاها بیش از شهرهاست و با توجه به کیفیت کار در روستاها همیاری همسایگان بیشتر شدت می یابد تا آنجا که نگهداری کودکان بی سرپرست و بی مادر را اغلب همسایگان برعهده می گیرند. در محلات قدیمی به ویژه محلات طبقه
ص: 317
کم درآمد، ارتباط همسایگان نه مانند روستاها اما با تعاون و همیاری بیشتری همراه است. ارتباط همسایگان در محلات از طریق مراکز مذهبی و عبادت گاه ها نظیر مساجد، تکایا، باشگاه های ورزشی، قهوه خانه ها و کوچه ها و... صورت می گیرد. معمولاً در محلات شهری، کیفیت واحدهای فیزیکی (محله) منطبق بر رفتار اجتماعی است. از این رو هر محله ای، از مشخصاتی متمایز با سایر محلات برخوردار است. از طرفی، هر یک از محلات دارای منطقه ای نفوذی است که در آن مغازه ها، مدارس، مراکز مذهبی و مساجد و... قرار دارند که مردم محله می توانند به آسانی در همه روزها از آن ها بهره مند گردند.
حضور در مؤسسات محله نظیر مراکز مذهبی و مساجد، مدارس و... به مردم محله امکان می دهد تا خود را در یک محدوده کاملاً مقید احساس نموده و تعلق بیشتری به محله مسکونی خود بیابند. بنابرآن چه گفته شد می توان گفت که محله هم یک واحد فیزیکی و هم یک واحد اجتماعی است. در میزان احساس محله ای، عامل وسعت نقش اساسی ایفا می نماید، به نحوی که هر اندازه سهولت دسترسی به مؤسسات عمومی و تجهیزات محله ای نظیر مساجد، مدارس، فرهنگ سراها و...) بیشتر باشد احساس تعلق فرد یا افراد به محل و اجتماع محله ای هرچه بیشتر تقویت شده و افزایش می یابد. در مقابل، هراندازه که دسترسی به نیازهای روزانه و تجهیزات شهری با اتومبیل صورت گرفته و فاصله حرکت بیشتر باشد به همان اندازه احساس محله ای کاهش می یابد.(1)
شرایط فیزیکی و اجتماعی محله و منطقه مسکونی هریک به نحوی در میزان رضایت از روابط همسایگی مؤثر می افتد. در یک بررسی انجام گرفته درخصوص محلات برخوردار از تعداد محدود مراکز مذهبی و مساجد، مشخص گردید که در محلاتی که از تعداد محدودی مساجد و مراکز مذهبی برخوردارند به ویژه محلات طبقه مرفه جامعه - هر یک از افراد درگذر از محله خود تنها موفق به ملاقات تعداد محدودی از دوستان شان می گردند و این در حالی است که در محلات برخوردار از تعداد بیشتر مساجد و اماکن مذهبی، میزان ملاقات ها از افزایش چشم گیری برخوردار می باشد. محله به صورت یک واحد فیزیکی با هویت کاملاً مشخص
ص: 318
اجتماعی، الگوهای مشترک زندگی، استفاده برابر از امکانات و مؤسسات عمومی، به عنوان ابزار کار برنامه ریزان شهری شناخته می شود. به نظر عده ای، در برنامه ریزی های جدید لازم است که روی پیوند طبقات شهری و گروه های قومی و مذهبی تأکید بسیار صورت گیرد تا بیگانگی و اضطراب دایمی زندگی شهری در مردم شهرها کاهش یابد. این عده معتقدند که ترکیب طبقات مختلف در محلات سبب تقویت روابط اجتماعی - انسانی و کاهش محدودیت هایی میان افراد ساکن شهرهاست. حتی این طرز تلقی در خصوص گروه های قومی و مذهبی گوناگون در یک محله، فکر اعمال تبعیضات نژادی و مذهبی هم چنین پیش داوری نسبت به این گروه ها را تضعیف می نماید.
از طرفی، محلات متشکل از گروه های قومی و مذهبی با طبقات مختلف نه تنها از نظر اجتماعی بلکه از جهت فرهنگ پذیری و انتقال فرهنگی نیز مهم می نماید. به عبارتی احتمالاً پدیده اجتماع محله ای و ترکیب اجتماعی موجود در آن که پاره ای از برنامه ریزان شهری بدان معتقدند، از زندگی روستایی متأثر شده است که غنی و فقیر می توانند در نهایت آرامش در مجاورت یکدیگر به زندگی پراحساس ادامه دهند.
ارزش (Value) از بنیادی ترین عوامل در تبیین اندیشه، عمل یا اعمال فرد و هم چنین شکل گیری حیات اجتماعی است.(1)
ارزش های اجتماعی از اساسی ترین عناصر یک نظام اجتماعی هستند که از طریق کنترل و هدایت آنها می توان جامعه را به زوال یا تعالی کشاند.(2)
ارزش های مذهبی نیز یکی از انواع ارزش ها در هر جامعه ای است و باید گفت تجلی آن در کلیه جوامع به یک شکل خاص نیست. همان گونه که جلوه آن در افراد مختلف و با توجه به شرایط زمانی می تواند متفاوت باشد. به نظر می رسد توجه به یک امر مقدس در همه زمان ها
ص: 319
وجود داشته است. دین مفهومی است که می توان برای آن ابعاد مختلفی قایل شد. برخی دانشمندان علوم اجتماعی دینداری یا وابستگی به مذهب را دارای حداقل دو بعد (اجرای قوانین مذهبی) و (اعتقادات مذهبی) دانسته اند. اجرای فرایضی نظیر نماز، روزه، انجام مناسک گوناگون مذهبی در مساجد از طریق مشاهدات علمی آشکار می گردد. اعتقادات مذهبی نیز از طریق پاسخ گویی به سؤالات عقیدتی مکشوف خواهد شد.(1)
مناسک مذهبی و دینی، ناظر بر نیازهای اجتماعی ریشه دار انسانی است و دین واقعیتی اجتماعی است. وقتی شخصی به دین عمل می کند یا در اماکن مذهبی چون مسجد حضور می یابد، در واقع حس همبستگی و خوداتکایی به گروه و حس بودن در جامعه را نشان می دهد. دین، زبان مشترک اخلاقی جامعه و امری است که در تثبیت اوضاع نقشی به سزا دارد. دورکیم معتقد است که در جامعه برای بقاء باید عاملی در درون فرد فرد آحاد جامعه حضور داشته باشد و این عامل مذهب و دین است که در درون افراد احساس اخلاقی نسبت به مصالح اجتماعی را پدید می آورد، بنابراین مکانیسمی است که سازمان اجتماعی را حفظ نموده و یک نیاز اجتماعی محسوب می گردد.(2)
با وجودی که خانواده، مؤثرترین عامل حفظ هویت دینی و ایمان فردی است و در میان اعضای خانواده، مادر (البته با حمایت پدر خانواده) بیش از هر فرد دیگری مستقیما در هویت دینی فرزندان نقش و مسئولیت دارد. اما با این حال نقش مسجد در این جهت به عنوان مددکار خانواده از اهمیت به سزایی برخوردار است.
به عبارت دیگر با وجودی که مهم ترین اجتماع در ساختار زندگی اجتماعی، خانواده است، با این حال مساجد چه به عنوان مراکز تأمین کننده آموزش های دینی و چه به عنوان محل تجمع و همبستگی افراد به ویژه در سطح محله ای به ایفای نقش در این زمینه می پردازند.
ص: 320
به عبارت دیگر، مسجد به افراد جامعه به ویژه افراد ساکن در محلات یادآوری می کند که مسلمان اند و باید هویت و وحدت اسلامی را حفظ کنند.
مساجد از اهمیت بسیاری در دین اسلام و نزد مسلمانان برخوردارند و این نه تنها برای آن است که مساجد، محلی برای ادای فریضه نماز، استماع خطبه های دینی و تشکیل کلاس های آموزش دینی است، بلکه به عنوان مکانی برای تجمعات اجتماعی و همیاری مسلمانان در مناطق، محلات، شهرها به ویژه برپایی مراسم اعیاد مذهبی و جشن هایی به این مناسبت و گرد هم آوری مسلمانان گرد کانون اجتماعی واحد، مطرح است. از این رو، مساجد با برگزاری جشن های ویژه و اعیاد مذهبی، فرصت های مناسب و مقتضی برای برادران و خواهران دینی جهت آشنایی و تبادل نظر با یکدیگر را فراهم می آورند که در نتیجه این چنین برخوردهایی، احساس مذهبی و مسلمانی افراد تقویت شده و به غنای هرچه بیشتر گرد هم آیی مسلمانان در قالب اجتماعات محلی و محله ای منجر می گردد. در طول تاریخ تمدن اسلامی، مسجد و شهر همواره در یک رابطه کل نگرانه، متضمن حیات یکدیگر بوده اند. رابطه متقابل، زنده و پویای میان مسجد و شهر در تاریخ تمدن اسلامی برقرار است. مسجد همواره جزء لاینفک شهرها و محلات مسلمان نشین و بیش از آن، عنصر تشکیل دهنده و هدایت کننده تغییرات و توسعه شهری و مبانی تمایز شهر از روستا به شمار می رفته است. دین اسلام با سرعتی سرسام آور، جغرافیای سیاسی دنیای باستان را متحول ساخته و شهرنشین و بیابان گرد را در قالب امت واحد گرد می آورد که با پیوندی معنوی و فرهنگی، تمدنی بس گسترده را بر پا داشته است؛ تمدنی که به سرعت بر آثار باقی مانده شهرهای باستانی رشد نموده و شهرهای با هویت و ویژگی های خاص خود را پدید می آورد. به طور کلی می توان گفت که نقش مساجد در این هویت بخشی، نقش محوری بوده است. استعاره (بیت الاسلام) برای شهر، اشاره ای نمادین به تقدس و حرمت شهر از دیدگاه اسلامی دارد، هم چنان که مکه (دارالامان) است. باوری دیرین در تمامی بینش های توحیدی به ویژه در دین مبین اسلام، شهر را به گونه ای نمادین محل و عامل ارتباط بشر با جهان هستی و کیهان می داند؛ جایی که انسان تعادل خویش را میان جسم، روح، زمین و آسمان در آن کسب می کند. از این رو، شهرهای باستانی با الگوهای نمادین برگرفته از هندسه مقدس بیانگر نظم جهان هستی، پی افکنده می شوند. در حقیقت می توان گفت
ص: 321
که هر شهری محوری است از تجمع ارزش هایی که تمدنی را می سازند و در نتیجه تصویر جهان را (براساس یک جهان بینی) به وجود می آورند. تصویر جهان در شهرهای اسلامی براساس پیوند زندگی مادی و معنوی، به رابطه جدا نشدنی اقتصاد، سیاست و مذهب اشاره دارد و براین اساس هویت ویژه و متماز خود را می سازد.(1)
وحدت اجتماعی، عنصری اساسی برای سلامت و بنای اساسی هر جامعه ای است. مساجد در تحکیم این عنصر اساسی، نقش بس خطیر ایفا می نمایند. در چنین کانونی، زن و مرد، بزرگ و کوچک با افکار و سلایق مختلف همه در یکجا گرد آمده و همراه و همسو دوش به دوش یکدیگر می ایستند. حضوری این چنین، وحدت و همدلی را در جامعه استوار می سازد. بر پایه چنین ترسیمی از مسجد است که خداوند متعال، پیامبر خویش را از اقامه نماز و حتی حضور در مسجدی که وحدت جامعه اسلامی را دچار آسیب می نماید، برحذر می دارد. یکی از مهم ترین علل تأکیدات پیامبرصلی الله علیه و اله و ائمه معصومین مبنی بر حضور مسلمین در نماز جماعت در قالب صفوف فشرده و نزدیک، ایجاد روحیه تعاون در میان نمازگزاران و افزایش بعد اجتماعی در کنار انجام اعمال عبادی است. از آغاز اسلام، از مسجد علاوه بر پرداختن به وظایف دینی و الهی، استفاده های دیگری نیز شده است. این کار حتی پیش از هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه نیز صورت می گرفت. مردم برای بحث در خصوص مسایل روزانه و انجام دیگر فعالیت های خود، گرد کعبه گرد آمده و به بحث و گفت وگو با پیامبر می پرداختند. با احداث مسجد پیامبر اکرم در شهر مدینه، استفاده از این مؤسسه جدید (مسجد) به عنوان مرکز اجتماع مردم، آغاز شد.
در حال حاضر، مساجد به عنوان مراکز اجتماعی از سه طریق اجتماعی، سیاسی و آموزشی به مراجعان خود خدمت می رسانند. مساجد به واسطه در دسترس بودن و توزیع کلیه محلات شهری، محل مناسبی برای برگزاری مراسم گوناگون عبادت و مذهبی و اجتماعات
ص: 322
محلی به شمار می آیند. مساجد، نقش مهمی را در تشکل مسلمانان ایفا می نمایند. مساجد همواره و در هر عصر و زمانی می توانند چنین نقشی را ایفا نموده و محور و مرکز مناسبی برای تشکل و هماهنگی مسلمانان باشند. مؤمنان حق جو، همه روزه برای تحکیم میثاق بندگی و پرستش در مساجد حضور می یابند.
از این رو مسجد به طور طبیعی و بی آن که به امکانات ویژه ای نیاز داشته باشد زمینه پی ریزی و ایجاد تشکیلات طبیعی و سالم را فراهم می آوزد. تشکلی که در پرتو مسجد پدید می آید از بسیاری از آفت ها و مخاطرات که اغلب گریبان گیر احزاب و گروه های سیاسی می گردد، دور می ماند. چنین تشکلی در دیدگاه همگان قرار داشته و برای عضویت در آن، محدودیت هایی که معمولاً از باورهای خود مدارانه ریشه می گیرد، وجود ندارد چرا که هر مسلمان مؤمنی می تواند در این تشکل شرکت جوید. حضور افراد گوناگون از اقشار مختلف جامعه در مساجد به ویژه مساجد محله ای سبب می گردد تا این تشکل ریشه دار بوده و با بخش های مختلف جامعه و طبقات گوناگون اجتماعی پیوند داشته باشد. نقش تعاونی و اجتماعی مساجد در ایران به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار فعال بوده است. فعالیت صندوق های قرض الحسنه، جمعیت های خدمت و رسیدگی به مستمندان و بیماران، جمعیت های حمایت از معلولین، گروه های تهیه و تدارک جهیزیه، صندوق های کمک به امر ازدواج و درمانگاه های ویژه بیماران سرپایی در مساجد، همه و همه نشان از اعتبار و میزان اهمیت کارکرد اجتماعی مساجد به ویژه در سطح محله ای دارد. مساجد همچنین در رشد و توسعه زندگی مردم حتی در وضعیت کمبود منابع نقشی داشته و همواره به عنوان ناظر بر روند انجام امور مطلوب اجتماعی و مردمی فعالیت داشته اند. در این راستا، مساجد با انگیزه سازی در مردم به رشد روحیه خودیاری و انجام امور داوطلبانه در سطح محله ای کمک به سزایی نموده اند. امروزه با وجود گسترش شهرنشینی وافزایش جمعیت شهرها و هرچه صنعتی تر شدن مراکز و محلات شهری و کم رنگ تر شدن ارتباطات اجتماعی به ویژه در سطح محله ای، نفوذ اجتماعی مساجد به عنوان مهم ترین کارکرد مسجد از اهمیت به سزایی برخوردار گردیده است. مساجد به واسطه برخورداری از چنین کارکردی با دیگر عبادتگاه های مذهب رسمی قابل قیاس نیستند. از این رو، امروزه کلیسا از حق دخالت در امور اجتماعی جوامع حتی در سطح
ص: 323
محله ای و منطقه ای برخوردار نیست. از این رو، مسیحیان در هفته یک روز به کلیسا رفته و به عبادت خدا می پردازند اما با خروج از آن مکان، رابطه مسیحیت و کلیسا با دنیای اجتماعی و افراد پیرامون آن قطع می شود. این در حالی است که در دین اسلام، نخستین سنگ بنای جامعه اسلامی با احداث مسجد بنیان نهاده شد و با توجه به مسایل اجتماعی مسلمانان قرین شد.
مسجد تنها محل برگزاری مجالس ترحیم و عزاداری نیست، بلکه پذیرای مسایل و مراسم ازدواج، تعلیم و تربیت، مذاکرات و تصمیم گیری های اقتصادی و تجاری و امور مربوط به خانواده می باشد. در این جاست که زمینه ایجاد اخوت اسلامی فراهم می گردد. فلسفه اساسی تأسیس مسجد در محله ها و شهرها، تحقق همین امر است.
به عبارت دیگر، مسجد صرفا مکانی برای انجام فریضه نماز و دیگر مراسم مذهبی نبوده و به عنوان کانون اجتماعات ایفا نموده اس