فروغ مسجد (6) : پنجمین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد

مشخصات کتاب

سرشناسه:همایش هفته جهانی مساجد (نخستین : 1382: تهران )

عنوان و نام پدیدآور:فروغ مسجد6: پنجمین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد/ [برگزارکننده ] مرکز رسیدگی به امور مساجد

مشخصات نشر:قم : موسسه فرهنگ ثقلین ، 1383.

مشخصات ظاهری:679 ص.

فروست:موسسه فرهنگ ثقلین ؛ 28

شابک:9649484248

وضعیت فهرست نویسی:فاپا

یادداشت:پشت جلد به انگلیسی: .The world resepect week of Musque

یادداشت:کتابنامه به صورت زیرنویس

موضوع:مساجدها -- کنگره ها

شناسه افزوده:مرکز رسیدگی به امور مساجد

رده بندی کنگره: BP261 /ه8 1382

رده بندی دیویی:297/75

شماره کتابشناسی ملی: م 83-18497

ص: 1

اشاره

ص: 2

ف_روغ مسج_د

( 6 )

مجموعه رهنمودهای مراجع تقلید، سخنرانی ها و مقالات برگزیده

پنجمین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد

( 30 مردادماه 1386 _ 7 شعبان المعظم 1428 _ 21 آگوست 2007)

مرکز رسیدگی به امور مساجد

ص: 3

همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد (پنجمین: 1428 ق. = 1386 : تهران)

فروغ مسجد (6): مجموعه رهنمودهای مراجع تقلید، سخنرانی ها و مقالات برگزیده پنجمین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد(30مرداد1386،7شعبان1428،21آگوست2007)

مرکز رسیدگی به امور مساجد. تهران؛ قم انتشارات ثقلین، 1387 .

964 - 9960 - 18 - X

680 ص : مصور. _ (انتشارات ثقلین ؛ 52 )

فهرست نویسی براساس اطلاعات فیپا

کتابنامه.

1. مسجدها _ کنگره ها. 2 . مسجدها _ ایران _ کنگره ها. 3 . مسجدها _ مقاله ها و خطابه ها. 4 . مسجدها _ ایران _ مقاله ها و خطابه ها. 5 . مسجدالاقصی، بیت المقدس _ مقاله ها و خطابه ها. الف . عنوان. ب . عنوان: مجموعه سخنرانی ها و مقالات برگزیده چهارمین همایش بین المللی

هفته جهانی گرامی داشت مساجد (مرداد 1386 _ شعبان 1428 _ 21 آگوست 2007).

8 ه_ / 261 BP 75/297

1387

فروغ مسجد (6)

ناشر:

انتشارات ثقلین

دبیر کمیته علمی همایش: علی رضایی بیرجندی

صفحه بندی و ناظر چاپ: عبّاس رحیمی

لیتوگرافی و چاپ: نینوا

قطع:

وزیری _ 680 صفحه

تیراژ:

چاپ اوّل _ 5000 نسخه

تاریخ:

مردادماه 1387

نشانی :

مرکز انتشارات ثقلین: قم _ خیابان انقلاب _ چهارراه سجادیه _ کوچه شماره 33 _ پلاک 13

تلفن 7734467 _ دورنویس 7732864

دفتر مرکزی مؤسسه فرهنگی ثقلین: تهران _ تهرانپارس _ بین فلکه دوم و سوم

خیابان 182 غربی _ پلاک 6 تلفن 77702312 _ دورنویس 77881452

شماره شابک X _ 18 _9960_964

کلیه حقوق برای ناشر محفوظ است

ص: 4

فهرست مطالب

تصویر

ص: 5

تصویر

ص: 6

تصویر

ص: 7

ص: 8

سخن ناشر

اتحاد و یکپارچگی، وحدت کلمه و همبستگی مسلمانان موضوعی است که همواره مورد توجه و عنایت الهی و سفارش اکید پیامبر صلی الله علیه و آله و سایر پیشوایان دین بوده است. قرآن همه پیروان دین حنیف را به وحدت و ثبات قدم در راه حق و اتحاد و اجتماع و اعتصام به ریسمان محکم الهی فرا می خواند و از اختلاف و تفرقه نهی و از آثار زیان بار و پیامدهای ناگوار آن برحذر می دارد.

انتشارات ثقلین که نشر و اشاعه فرهنگ قرآن و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را هدف اصلی خود می داند، بمناسبت سالی که از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی «سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نامیده شد، اقدام به چاپ ششمین جلد از کتاب ارزشمند فروغ مسجد که حاصل سخنرانی های مراجع عالیقدر جهان اسلام و شخصیت های سیاسی و اجتماعی و نیز مقالات برگزیده ارائه شده به پنجمین همایش بین المللی هفته گرامی داشت مساجد می باشد، نموده است امید است مورد قبول حضرت حق قرار گیرد.

انتشارات ثقلین

ص: 9

ص: 10

پیش گفتار

بسم اللّه الرحمن الرحیم در آغاز سال 1386 هجری شمسی، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیه اللّه العظمی خامنه ای مدظله العالی بادرایت وتدبیروالای خوداین سال را، «سال اتحادملی وانسجام اسلامی» نامیدند. این رویه یک نوع هدف گذاری است که شناسه راهبردی نظام در آن سال را مشخص می سازد. با عنایت به تحولات جهانی و حرکات مرموز منطقه ای و فتنه انگیزی ها و تهدیدهای استکبار جهانی این اقدام حکیمانه و یکی از ضروریات جهان اسلام و تنها راهکار برای مقابله با ابزارهای گوناگون تخریبی دشمن، می باشد.

رهبر انقلاب با این نام گذاری اذهان اندیشمندان جهان اسلام را متوجه حساس بودن موضوع و مسؤولیت بزرگی که قرآن و اولیای الهی روی آن تأکید فراوان داشته اند نمود.

اتحاد و همگرایی جهان اسلام وابسته به عوامل متعدد درونی و برونی بوده و هست. اصول مشترک بین مسلمانان همانند اصل بنیادی توحید، نبوت، وجود قرآن کریم، کنگره عظیم حج، فروعات دین چون نماز، بیت المقدس به عنوان قبله اول مسلمین از عوامل همگرایی در جهان اسلام می باشند.

از سوی دیگر اتحاد و انسجام از جمله مفاهیم کلیدی و برجسته در مطالعات اجتماعی و جامعه شناختی است. افزون براین، این گونه مقولات در مباحث مربوط به توسعه سیاسی و اقتصادی در کشور نقش اساسی ایفا می کند، به طوری که اتحاد ملی در شکل گیری سامانه نظام سیاسی و اداره آن امری مسلم و اجتناب ناپذیر است و اساسا بدون اتحاد و همبستگی ملی، امکان رشد و توسعه و تعالی یک کشور میسر نیست و به فرموده مقام معظم رهبری،

ص: 11

همبستگی و اتحاد ملت مشارکت عمومی و اعتصام به ایمان الهی مهم ترین سلاح های ملت ایران برای خنثی سازی توطئه ها و تمهیدات دشمن هستند.

امروز وحدت و همبستگی ملی در ایران اسلامی و انسجام در دنیای اسلام بزرگترین مانع در برابر دشمنان آزمند و کینه توز است. دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب تمام تلاش های خود را برای تفرقه افکنی و یأس آفرینی در میان مسلمانان متمرکز ساخته اند و این دو شعار خنثی کننده تمام برنامه های دشمنان خارجی و عوامل سرسپرده داخلی آنان است. هرچند ضرورت پایبندی به اصول و مبانی برادری ایمانی و وحدت و انسجام اسلامی از بدیهیات کتاب و سنت و موردنظر شارع مقدس و سفارش مؤکد ائمه معصومین علیهم السلام است ولی میراث سنگین و تاریخی صدها سال اختلاف و کینه و کدورت و جنگ و نزاع فرقه ای و دسیسه های استعماری و استکباری در دهه های اخیر که تلاش نمود، آتش تعصب و تکفیر و تفسیق را بین مسلمانان رواج دهد، آنچنان آسمان برادری بین مسلمانان را تیره و غبارآلود کرده که گاهی از بدیهی ترین موضوعات غفلت شده است.

تهاجم سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و تبلیغاتی دشمنان قسم خورده مسلمین بویژه امریکا و اسرائیل به اسلام و سرزمین های اسلام لزوم اتحاد و همبستگی مسلمانان در برابر دشمن مشترک و اتخاذ موضع واحد در مسائل جهانی را امری انکارناپذیر نموده است.

از سوی دیگر، اتحاد و انسجام اسلامی یک مقوله اجتماعی است و بدون مشارکت عمومی نمی توان به این مهم دست یافت برای تحقق این امر می توان از مسجد به عنوان یک نهاد دینی و فرهنگی و یکی از مهمترین کانون های اجتماعی که از جایگاه ویژه ای در جامعه برخوردار است کمک گرفت که با احیاء و تقویت کارکردهای خود نقش بسیار مهمی در فرهنگ سازی برای تفاهم و احترام به ارزش های مشترک جهان اسلام و دفاع و پاسداری از آنها ایفا کند و در نتیجه بستر مناسبی را برای برقراری اتحاد ملی و انسجام اسلامی فراهم آورد.

مسؤولین مرکز رسیدگی به امور مساجد که همواره پیرو ولایت و رهبری بوده و در این مسیر گام برداشته اند در سالی که به سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گذاری

ص: 12

شده است؛ بمناسبت بزرگداشت هفته جهانی گرامی داشت مساجد به محضر مراجع عظیم الشأن حضرات آیات عظام مکارم شیرازی، جوادی آملی، نوری همدانی، صافی گلپایگانی، وحید خراسانی مشرف شدند و از بیانات آیات و حجج اسلام استادی، موحدی کرمانی و سید احمد خاتمی در همایش های مقدماتی هفته جهانی بهره مند شدند.

و رهنمودهای آنان را در ارتباط با مسجد و راهکارهای ارتقای کیفی و کمی مساجد اخذ نمودند. همچنین مهمانان گرانقدر همایش بین المللی هفته گرامی داشت مساجد ریاست محترم مجلس هفتم جناب آقای حداد عادل و نیز ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص ملت نظام حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی دامت برکاته و نیز شهردار محترم شهر تهران جناب آقای دکتر قالیباف راهنمائی های لازم را ارائه نمودند.

در این اجلاس دو کمیسیون ذیل:

1 _ مسجد مطلوب اسلامی؛ 2 _ مسجد پایگاه وحدت، تشکیل شد که گزارشی از آن نیز تقدیم شده است. همچنین بیانیه پایانی این همایش که مورد تأیید شرکت کنندگان قرار گرفت تقدیم شده است.

همچنین دومین همایش ائمه جماعات اهل قلم رادرمحضرآیه اللّه العظمی جوادی آملی برگزار نموده و از راهنمائی های راهگشای معظم له استفاده نموده و نیز اولین همایش محراب و منبر با حضور ائمه جماعات اهل قلم و خطبا و وعظا استان تهران برگزار شد که بسیار مورد استفاده قرار گرفت.

در پایان همایش بین المللی به برترین های محراب، منبر و اهل قلم و نویسندگان مقالات و نیز فعالان برتر فعالیت های فرهنگی مسجد هدایایی تقدیم شد.

در بخش دوّم کتاب، مقالات برتر ارسال شده به کمیته علمی ستاد که بعد ارزش یابی و آوردن امتیاز برخی از آنها در اجلاس قرائت گردید، ارائه گردیده است.

به امید ارتباط وثیق و کارآمد شدن مساجد در ایران اسلامی و سراسر جهان.

دبیر کمیته ی علمی ستاد گرامی داشت هفته ی جهانی مساجد علی رضایی بیرجندی

ص: 13

ص: 14

رهنمودهای امام خمینی قدس سره

1 _ من امروز باید بگویم که تکلیف است برای مسلمان ها حفظ مساجد.

2 _ حفظ مساجد امروز جزو اموری است که اسلام به او وابسته است.

3 _ مسجدها را خالی نکنید تکلیف است امروز.

4 _ ای ملت! مسجد های خودتان را حفظ کنید.

5 _ نهضت را از راه مساجد _ که دژهای محکم اسلامند _ زنده نگه دارید.

6 _ این مساجد باید مرکز تربیت صحیح باشد.

7 _ مسجد مرکز اجتماع سیاسی است.

ص: 15

ص: 16

رهنمودهای مقام معظم رهبری دامت برکاته...

رهنمودهای مقام معظم رهبری دامت برکاته در دیدار با شرکت کنندگان داخلی و مهمانان خارجی سومین همایش بین المللی هفته گرامی داشت مساجد .

1 _ مساجد یکی از امتیازات اسلام و متعلق به مردم است. جایگاه عبادت و ارتباط انسان با خدا مساجد است.

2 _ مراسم مسجد منحصر در مراسمی خاص نیست بلکه مکان توجه و ذکر و نماز و شناخت یکدیگر و محل تصمیم گیری اجتماعی و سیاسی است.

3 _ استفاده از مسجد برای دنیای اسلام فرصتی مغتنم است چون محور اجتماع مردم است.

4 _ باید کانون مساجد شوق آور و شوق آفرین باشد تا دل ها به آمدن مساجد رغبت و شوق پیدا کند.

5 _ جاذبه های مساجد عبارت اند از استفاده از ابزارهای تبلیغی، کتابخانه های مطلوب، روش های هنری برای تبلیغ مفاهیم دینی و تولید شوق به عبادت از مواردی است که لازم است در باره آن مطالعه شود.

6 _ ارتباط بین مساجد در کشورهای اسلامی بسیار پسندیده و نیکوست.

7 _ خیانتی که در آن زمان به مسجدالاقصی شد، نشان دهنده جهت گیری دنیای سلطه بر ضد مظاهر اسلامی بود.

ص: 17

8 _ جزو کارهای خوب سازمان کنفرانس اسلامی نامگذاری هفته جهانی مسجد بود و باید این دستاویز عقیدتی و سیاسی رها نگردد.

9 _ نفس مسئله عمران مساجد و پرداختن به عمران و آبادانی مسجد مهم است، اما مسئله عمران مساجد فقط عمران ظاهری نیست، بلکه عمران معنوی اهمیت بالاتری دارد.

ص: 18

بخش اوّل: سخنرانی ها

اشاره

ص: 19

ص: 20

فصل اوّل: رهنمودهای مراجع عظام تقلید دامت افاضاتهم

اشاره

رهنمودهای مراجع عظام تقلید دامت افاضاتهم در دیدار با ائمه جماعات و مسؤولان مرکز رسیدگی به امور مساجد

ص: 21

ص: 22

گزیده سخنان حضرت حجه الاسلام والمسلمین ابراهیمی

گزیده سخنان حضرت حجه الاسلام والمسلمین ابراهیمی ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد در محضر مراجع معظم تقلید بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه والصلاة والسلام علی رسول اللّه و علی آله و قال اللّه الحکیم:

« وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ للّه ِِ فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللّه ِ أَحَدا ».

جمعی که در محضر حضرت عالی حضور پیدا کرده اند ائمه محترم جماعات استان تهران و بخش شوراهاست که سنگینی تشکیلات مرکز رسیدگی به امور مساجد بر شانه این عزیزان است، مدیران حوزه های هفده گانه استان تهران، معاونان مرکز رسیدگی به امور مساجد و بخشی از ائمه جمعه استان تهران می باشند و منظور از زیارت حضرت عالی این است که ما در آستانه برگزاری هفته جهانی گرامی داشت مساجد هستیم که در مردادماه برگزار می شود و از طرفی ما همواره خواسته ایم مساجد استقلالش حفظ بشود و حفظ استقلال مساجد قطعا با ارتباط با مراجع می تواند حفظ بشود، برنامه هایی که امسال برای هفته جهانی مساجد داریم با عنایت به شعار مقدسی که مقام معظم رهبری مطرح فرمودند: «سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی»، ما هم برنامه هایمان را با محوریت این شعار تدوین کرده ایم

ص: 23

یعنی فراخوان مقاله و برنامه ها همه حول محور اتحاد ملی و انسجام اسلامی تدوین شده و ان شاءاللّه انجام خواهد شد و در هفته جهانی مساجد ما در استان تهران هفت اجلاس بزرگ ان شاءاللّه برگزار خواهیم کرد که برنامه هایش تدوین شده و یک اجلاس بزرگ تر با مشارکت مهمانان خارجی ان شاءاللّه در تهران برگزار خواهد شد. برای اهل قلم پیش بینی های لازم شده که جلسه بزرگ اهل قلم با حضور حضرت آیه اللّه جوادی آملی برگزار شد که بسیار برای ما پربار و الهام بخش بود.

این جلسه که ما خدمت شما آمدیم برای بهبود مساجد، ما را ارشاد و راهنمایی بفرمایید و از حضرت عالی تقاضای راهنمایی داریم که ما چگونه مساجد را از حالت گذشته به یک حالت تکامل یافته ان شاءاللّه برسانیم، گرچه عزیزان ما ائمه جماعات زحمت کشیده اند و مساجد امروز در یک فضای زیبایی قرار گرفته است، یعنی در گذشته کسی به فکر مسجد _ در بین مسؤولان دولتی _ نبود اما الآن این مسئله جایگاه خود را پیدا کرده است

ص: 24

هم در مجلس و هم در دولت و هم در جاهای دیگر، و هر کسی به نحوی و هر مسؤولی می آید می گوید من می خواهم فعالیت هایم را با محوریت مسجد انجام دهم برای ما افتخار بزرگی است که امروز هر شهرداری که عوض می شود می گوید من با محوریت مسجد می خواهم کار کنم، دولت عوض می شود می گوید با محوریت مسجد. سال گذشته دولت از ما تقاضا کرد که در استان ها برایشان برنامه ریزی کنیم، چون برنامه ریزی دولت با محوریت مساجد است و ما هم در سرتاسر کشور برایشان برنامه ریزی کردیم و اعضای هیأت دولت و معاونان رئیس جمهور در آن مراسم در سرتاسر کشور در 29 استان با پوشش مرکز حضور پیدا کردند و این می رساند که بحمداللّه مساجد جایگاه خود را پیدا کرده است، اما ما به این قانع نیستیم، بلکه می خواهیم مثل صدر اسلام که همه چیز در مسجد با محوریت مسجد و با فرهنگ مسجدی اداره می شد بر جامعه ما هم این فرهنگ حاکم بشود ان شاءاللّه و برای اینکه به این قله برسیم ما از مراجع بزرگوار تقاضا داریم ما را حمایت کنند تا ما بتوانیم مسجد

ص: 25

رادر آن جایی که خدا خواسته فی بیوت اذن اللّه عن ترفع که مرحوم شیخ طوسی می گوید: مقاما و علامه طباطبایی رضوان اللّه تعالی علیه می فرماید: مقاما و منزلتا که ما جمع بین نظر دو بزرگوار می کنیم و می گوئیم هم بنائا و هم مقاما و منزلتا مسجد در جایگاهی قرار بگیرد که خدا می خواهد. لذا تقاضای ما از بزرگان این است که در این مسیر ما را کمک و یاری کنند که مساجد شکوفا شوند و جایگاه واقعی خود را پیدا کنند. چون هم نظر حضرت امام و هم مقام معظم رهبری این است که مساجد نباید دولتی بشود و مستقلاً مساجد روی پای خودش بایستد و برای اینکه روی پای خودش باشد ما تلاش می کنیم که ان شاءاللّه بانظر مراجع بزرگوار به این قله رفیع و منیع ان شاءاللّه نائل بشویم. منتظر ارشادات حضرت عالی هستیم.

والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 26

رهنمودهای حضرت آیه اللّه العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته

در دیدار با جمعی از ائمه جماعات و مسؤولان مرکز رسیدگی به امور مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم و به نستعین و صلی اللّه علی سیدنا محمّد و علی آله الطیبین الطاهرین و سیما بقیه اللّه المنتظر ارواحنا فداه و لاحول و لاقوة الا باللّه العلی العظیم.

ص: 27

از دیدار شما بزرگواران و بیاناتی که برادر عزیزمان در شأن نزول و شأن ورود این جلسه ذکر کردند، که بسیار جامع و وافی و کافی بود، بسیار خوشوقتم. جنایتی بر مسجد الاقصی وارد کردند به امید این که این مرکز بزرگ اسلامی را درهم بکوبند، حرکتی وسیع و مداوم پدید آوردند.

حقیقت این است که مسجد در اسلام پایگاه بسیار عظیمی است، ما اگر تاریخ اسلام را ورق بزنیم و به صدر اسلام برگردیم و زمان پیامبر اکرم را ببینیم خواهیم دانست که مسجد پایگاه تمام فعالیت های اسلامی بوده است اولاً مسجد پیغمبر خیلی ساده بود، تاریخ و روایات به ما می گوید دیوار آن گلی و به اندازه قامت یک انسان بود فرشی هم جز حصیر نداشت، خدمت پیغمبر اکرم آمدند عرض کردند یا رسول اللّه ، روزهای گرم آفتاب آزارمان می دهد روزهای سرد و بارانی، باران مزاحم است، اجازه بدهید سقفی برای مسجد درست کنیم، پیغمبر اجازه داد سقف درست کنند که عبارت بود از ستون هایی از نخل خرما و برگ های نخل روی هم قرار دادند و تا سال آخر عمر پیغمبر مسجد به همین صورت بود، ولی همین مسجد دنیا را تکان داد، تمام حقایق را پیغمبر اکرم در آنجا برای مردم بیان می کرد آیات قرآن را در آنجا برای مردم می خواند دانشگاه عالی اسلام، سپاه و ارتش پیغمبر هم بود، لشکرهای وسیع به سوی میدان ها و جنگ های اسلامی از همین مسجد شروع می شد بیت المال اسلام همان جا بود دادگاه اسلام هم همان مسجد بود. بسیاری از دعاوی در همان مسجد حل و فصل می شد، یعنی مسجدی به همان سادگی مرکز فعالیت های مهم و وسیع، و همان بود که باعث پیشرفت اسلام شد و در مدت کوتاهی حرکاتی که از این مسجد شروع شد تمام جزیره العرب را فراگرفت بعد از پیغمبر تداوم یافت و در بخش عظیمی از دنیا را فرا گرفت، به قول مورخان صد سال نگذشته بود که اسلام از دیوار چین تا کرانه های اقیانوس اطلس گسترش پیدا کرد، این بود مسجد، امروز هم مسجد همان مسجد باید باشد و برنامه همان برنامه، البته جامعه گسترش پیدا کرده، تغییرات پیدا کرده، برای بسیاری از مسائل کانون هایی فراهم شده، ولی الهام بخش باید همان مسجد باشد. یعنی در ادامه اش باز باید مسجد باشد، چه در دوران جنگ تحمیلی و قبل از آن در دوران انقلاب مسجد باعث حرکت

ص: 28

توده های عظیم مردم انقلابی شد، مسجد بود که بسیجیان را تربیت کرد و به میدان جنگ تحمیلی فرستاد و ما را از چنگال دشمنی که همه ابرقدرت ها به حمایت از او برخاسته بودند نجات داد، مسجد هست و بود که همه حرکات مردمی برای ساختن مدارس، مساجد، حسینیه ها، کتابخانه ها، صندوق های قرض الحسنه و برنامه های مردمی، و نظایر این ها را سامان می دهد مسجد بود و مسجد هست که عاشورای امام حسین را زنده نگه داشت، همه را باید از مساجد بدانیم و مساجد را باید همان گونه فعال کرد، و برای فعال کردن مساجد باید جاذبه هایی برای مساجد درست کرد که مسجد جمعیت ها را به خود جذب کند مخصوصا نسل جوان، جوانانی که در خطرند، جوان زیر بمباران شبهات سایت ها و رسانه های بیگانه شب و روز بمباران می شوند، جوانانی که زیر بمباران فساد اخلاقی قرار دارند، مسجد باید جاذبه داشته باشد این ها را به سوی خودش جذب کند، بیمه کند بسازد به میدان دشمن بفرستد، این مسجد مطابق روایتی که من این روایت را دیده ام اما به خاطر ندارم

ص: 29

که منبعش را برای شما عرض کنم، که معصوم می فرماید هر کجا مسجدی ساخته شد قبل از آن در آنجا خون شهیدی ریخته شده است، این حدیث خیلی پر معناست، پایه ستون های مسجد بر خون های شهیدان نهاده شده، تداومش هم ممکن است همین راه باشد مسجد بی زحمت به دست نیامد با خون شهید به دست آمد و بدون زحمت تداوم پیدا نمی کند ارزان به دست نیاوردیم که از آن ارزان بگذریم این مسجدی که آن روز پیغمبر با آن برنامه ساخت امروز تبدیل شده به مسجد النبی که می گویند وسعت مسجد النبی فعلی نزدیک به حدود تمام مدینه زمان پیغمبر می رسد، ولی متأسفانه این مسجد با آن عظمت آن کارآیی لازم را ندارد، انسان انتظار دارد در مورد مهم ترین مسائل اسلام مبارزه با صهیونیست، مبارزه با ابرجنایتکاران، مبارزه با کسانی که می آیند پیغمبر اسلام را مسخره می کنند، مبارزه با آنهایی که به پیغمبر اسلام جسارت کرده به سلمان رشدی مرتد جایزه می دهند با رذالت تمام، مسجد فعلی که ما می گوییم در این جهت گام برنمی دارد، گاهی انسان مشرف می شود در آن مسجد می نشیند من خود دیدم در باره مسئله جن داشت صحبت می کرد امام جمعه، یک وقت درباره سحر و جادو صحبت می کرد، از این مسائل، گاهی از یک مسئله مهم صحبت می کنند ایها الناس شما که به مسجد می آیید دهان شما بوی پیاز ندهد مردم ناراحت می شوند.

الحمدللّه انقلاب اسلامی آمد مسجد را از آن زمان طاغوت درآورد، مساجد عامل حرکت و برنامه حرکت شد، نماز جمعه ها، مصلی ها، مسجدها فعال شد هر کجا انقلاب اسلامی نفوذ کرد به همین صورت است. کسانی که از عراق آمده اند و نماز جمعه ها را دیده بودند و تعریف می کردند می گفتند حال و هوای اول انقلاب ایران است. جوانان زیاد می آیند برای نماز جمعه مساجد، همان شور و نشاط را دارند در لبنان که دیدیم چه شور و نشاطی به پا شد مسجد باید از این نمونه باشد، ما سه تا دشمن مهم در دنیای امروز داریم بعضی از آنها تمام اسلام را هدف گیری کرده اند بعضی پیروان مکتب اهلبیت را، مساجد باید در برابر این سه دشمن خطرناک بایستد، دشمن اول همان مستکبران دنیا هستند، آن هایی که می خواهند تمام ثروت های دنیا به جیب شان ریخته شود و جهان سوم مصرف کننده اجناس

ص: 30

آنها و در واقع برده آنها باشند ولو برده داری به صورت دیگر باشد، ما یک حرکت علمی می کنیم می رویم به سمت جلو از راه های مختلف می خواهند جلوی حرکت علمی ما را بگیرند. ایران نباید انرژی هسته ای صلح آمیز داشته باشد صلح آمیز نیست هرچه می گوئیم شما شب و روز می آیید می بیند بازرس می فرستید پشت سر هم هدف آنان جلوی حرکت علمی را گرفتن، تکنولوژی ها برای خودشان، علوم دانشگاه و ثروت ها مال خودشان، بقیه مصرف کننده باشند، تلاش می کنید شما اگر ما در مقابل تان تسلیم نشویم صبح برق شما را قطع می کنند در گرمای تابستان برق از کار می افتد داد همه بلند می شود مجبور می شویم تسلیم بشویم تسلیم فرهنگ شان، تسلیم خواسته هایشان، تسلیم منافع نامشروع شان. این ها دشمنان ما هستند، اخیرا خودشان را نشان دادند چه کار می کنند این کار زشت و وقیح و بی شرمانه ای که ملکه انگلستان حتما با مطالعه سران کشور انگلستان چنین کاری می کنند خودسرانه نمی کنند، با دست سیاستمداران، سیاستمداران نماینده سرمایه داران جهانخوار چنین حرکت زشتی که انجام شد آمدند به سلمان رشدی مرتد لقب پر افتخاری دادند، چرا این کار را کردید؟ ما به خاطر ادبیاتش کار ادبی کرده کتاب هایی نوشته، هیچ انسان بی مغزی این کار را می کند؟ ولو خوب شد این کار را کردند با تمام جهان اسلام طرف شدند، و همه مسلمانان فهمیدند این ها دشمنان قدیمی اند، انگلستان دشمن قدیمی سرسختی است، آمریکا هم در دامن انگلستان پرورش یافت، نشان دادند، در مسئله کاریکاتورهای ضد پیغمبر اکرم هنگامی که گروهی این کار را کردند ما می بینیم سران اروپا تأیید کردند نگفتند کار یک عده روزنامه چی بوده است و ما طرفدار آزادی قلمیم نه ما باید به قبل برگردیم، چرا؟ توهین به پیغمبر اکرم کردند این ها دشمنان ما هستند شمشیر را از رو بسته اند و در مقابل ما هستند، ما مسلمان ها باید بیدار باشیم، شیعه و سنی همه و همه دست به دست هم بدهیم حرکت هم از مساجد باید شروع بشود، ما بسیار متأسفیم که اخیرا شنیده ایم در مصر بخشنامه ای کرده اند که برای مساجد گلدسته نسازند و اذان از گلدسته ها پخش نشود، اگر برای مساجد گلدسته بسازند هر خارجی وارد شهر بشود می گوید گلدسته ها سر به آسمان کشیده معلوم می شود این ها مذهبی هستند موقع ظهر که می شود صدای اذان همه جا را می گیرد

ص: 31

دست هایی در کار هست، مصری که از مراکز مهم اسلام است امیدواریم رابطه ما با آنها قوی بشود، یعنی همه دست به دست هم بدهیم و جهان اسلام را واقعا زنده کنیم در میان همین مصریان، در کنار دانشجویان و دانشمندان الازهر یک همچنین بیانیه ها و دستوراتی هم صادر می شود، که همین مسجد هم رنگش را از دست بدهد بشود یک عمارت معمولی. این ها دشمنان ما از خارج دارند با هم کار می کنند ایادی آنها وابستگان آنها در مطبوعات و غیرمطبوعات در جاهای مخلتف افراد نفوذی دارند این یک دشمن بزرگی است کوتاه سخن عرض کنم اینها یقین پیدا کردند که مانع اصلی برسر راه آنان اسلام است و با صراحت هم می گویند این را کدام اسلام؟ اسلام جهانی اسلامی که در میدان باشد مثل ایران، نه اسلامی که فقط نماز و روزه داشته باشد و کار به کاری نداشته باشد، اسلام زمان شاه.

دشمن دومی که ما داریم سیل فساد است، منهای کارهای جهانخواران یک سیلی حرکت کرده، سیل جهان مادی است، این سیل را این ها راه انداخته اند برای خودشان چکار می کنند؟ انواع فیلم های فاسد، عکس های مستهجن، شبهه افکنی، دست در دست جهانخواران هم دارند منهای آن هم مفاسد هست، و من امیدوارم بتوانیم در مقابل این ها پیروز شویم در تمام خانه ها راه پیدا کرده، ما مأیوس نمی شویم ما متکی به فرهنگ غنی اسلام هستیم فرهنگ غنی اسلام می تواند در مقابل این ها بایستد تجربه ای در ایران داریم تجربه دیگری که در نسل جدید ما دید تجربه لبنان است نسل جدید تجربه انقلاب اسلامی را در لبنان دید با چشم خودمان دیدیم و تجربه کردیم معلوم شد «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن اللّه » معلوم شد تجربه لبنان نشان داد ما با تکیه بر فرهنگ اسلام می توانیم در مقابل این سیل بنیانکن فساد مقابله کنیم، این هم همدلی لازم دارد این هم حرکت از مساجد لازم دارد، کلاس ها برای جوان ها گذاشتن، کتابخانه ها سخنرانی ها، اردوهای زیارتی، حتی تفریحی که در لابلای این تفریح برنامه های فرهنگ اسلامی جاسازی بشود، نشریات، و انواع برنامه ها، این هم دشمن دوم است که شما برادران عزیز و آقایان محترم، ائمه جماعات و ائمه جمعه، دانشمندان پژوهشگر، بتوانید در مقابلش بایستید و دشمن سوم هم که مخصوص پیروان اهلبیت است سلفی های متعصب خونخوار آدم کش جانی که در دنیا

ص: 32

سابقه ندارد حجاج هم این طور نبوده است. هیتلر هم این جور نبود، هیچ کسی هم این طور نبوده آبروی اسلام را در دنیا بردند که خدا آبروی این ها را ببرد، چه جنایت هایی در عراق دارند انجام می دهند، نه بر پیر رحم می کنند نه بر جوان، نه بر کودک نه بر زن، نه بر بنا ولو بنای تاریخی منهای بنای مقدسه نه بر مساجد، هر چه دم دست شان می آید ویران می کنند، اصلاً غیر از ویرانی و خونریزی در مکتب آنها چیزی نیست، این ها هم یک جمعیت خطرناکی هستند مخصوصا در برابر جهان تشیع دیدید در سامراء چه جنایتی کردند، یکی از شخصیت های عراق به من گفت اصلاً یک کامیون توقیف کردند بارش ده تن مواد منفجره داشت، ده تن شوخی نیست، کجا بارگیری شده، آوردند تقسیم کنند یا یکجا ببرند یک شهر را ویران کنند، ما چنین دشمنانی داریم کسانی هم به این ها کمک می کنند ولی من بشارتی را در مقابل این به شما عرض کنم که شما آگاه به این بشارت هستید و آن این است همه این ها به این خاطر است که پیروان مکتب اهلبیت روز به روز در دنیا قوی تر می شوند، بعد از پیروزی انقلاب بزرگ ایران این ها فعال شدند، چرا؟ برای اینکه در کشورهای اسلامی یک آمار زیادی دارند گرایش به مذهب اهل بیت پیدا می کنند، همه ما دست به دست هم بدهیم و مذهب اهلبیت را احیاء کنیم نه، انحصارطلبی بسیار جای تأسف است که در مسجد مدینه در کنار خانه خدا کنار قبر پیغمبر به شیعیان بدترین اهانت ها را می کنند، ما یک نامه ای به وزیر محترم خارجه نوشتیم که اقدامات زیادی کردند اخیرا به ما جواب دادند که اقداماتی شده ولی در عمل حاجی هایی که آمدند می گویند وضعیت بهتر نشده یکی از مراجع اخیرا آمده بود می گفت به او هم در آنجا توهین کردند یکی از دیپلمات های عالی رتبه رفته بود به او هم توهین کردند من در اینجا عرض می کنم نباید به آن قول هایی که داده اند دولتمردان ما قناعت کنند اگر این وضع ادامه پیدا کند واللّه چنین عمره ای به نفع عالم تشیع نیست و ما اگر ناچار شدیم به سهم خودمان با سایر مراجع عمره را تحریم خواهیم کرد.

مراجع شیعه با این قدرت و قوت آنها چهار نفر افراد را پیدا بکنند و به زبان فارسی آشنا بشوند و توهین بکنند؟ این چه مستحبی است که ما انجام می دهیم؟ آنها خیال می کنند با این کارها جلوی پیشرفت تشیع گرفته می شود، سازمان حج، دولتمردان همه باید برای این

ص: 33

مسئله فکر بکنند، که آیا این وضع ادامه اش به نفع جامعه تشیع است یا خیر، برای جوان شبهه افکنی می کنند. بارها گفته ایم حرف حساب دارید سران تان بیایند بنشینند در یک مجلس با هم صحبت کنیم منطقی از رسانه ها پخش بشود چهار تا بی سواد را فرستادند آنجا فحاشی کنند این باعث پیشرفت شماست؟ بررسی کنند.

شما باید در مساجد جواب شبهات آنها را بدهید. خیلی هم جواب شبهات روشن داده شود مخصوصا جواب های نقضی من با هر یک از علمای آنها صحبت کردم که بابا شما می گویید باید قبور خراب بشود این گنبد و بارگاه با عظمت پیغمبر در میان شما چه می کند؟ هیچ جوابی ندارند، بهانه های مختلفی می آورند بعضی می گویند ما می ترسیم از مسلمانان دنیا، و الا این راهم ویران می کردیم. چنین جرأتی دارند این حرف را بزنند شما معنی شرک را نفهمیده اید، در مساجد معنی شرک باید بیان شود، وقتی می گوییم شما قرآن را می بوسید می گویند بله این سنت است، حجرالاسود را می بوسید می گویند سنت است، زمین را می بوسید، یا حجر الاسود شرک است، پس معلوم می شود دو شرک داریم شرک جایز و شرک حرام. شرک جایز که حجرالاسود را جلد قرآن را می بوسید شرک حرام این ها را باید در مساجد تبیین کرد کتاب هایی هم در این زمینه نوشته شده جوانان را باید بیمه کرد در مقابل این شبهات به هر حال فکر می کنم زیاد صحبت کردم، ببخشید، بسیار کار خوبی است که در این هفته جهانی مسجد دست به دست هم بدهیم با مراجع تماس می گیرید کنار هم می نشینید کتاب می نویسید، برنامه هایتان را هماهنگ می کنید با منطق و ادبیات زمان و ان شاءاللّه لطف خدا شامل حال شما می شود، قرآن وعده داده «والذین جاهدوا فینالنهدینهم سبلنا» خدا ما را تنها نمی گذارد خدا وعده داده «انا لننصر رسلنا والذین آمنوا فی الحیاة الدنیا و یوم یقوم الاشهاد» وعده خدا تخلف ناپذیر است ما قلبمان محکم است بع یاری خدا هم در دنیا هم در آخرت ان شاءاللّه پیش می رویم و عنایات امام زمان شامل حال ما خواهد بود من به سهم خودم در خدمت شما هستم. امیدواریم بتوانیم گام هایی که شایسته است برداریم من از حضور همه شما تشکر می کنم و امیدوارم موفق و پایدار باشید.

والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 34

رهنمودهای حضرت آیه اللّه العظمی صافی گلپایگانی دامت برکاته

در دیدار با جمعی از ائمه جماعات و مسؤولان مرکز رسیدگی به امور مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا ابی القاسم محمّد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما مولانا بقیة اللّه فی الارضین و لعن علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین.

ص: 35

بسیار تشکر می کنم از این که بنده را به زیارت خودتان وارد فرمودید، ثانیا ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را تسلیت عرض می کنم ارتحال حضرت آیه اللّه فاضل را که ضایعه جبران ناپذیری برای جامعه روحانیت است، تسلیت عرض می کنم، امیدوارم که همه با عنایات حضرت بقیه اللّه ارواحنا فداه موفق باشید و در این زمان احساس مسؤولیت بکنیم و وظایف بزرگی را که به عهده ما قرار داده شده است ان شاءاللّه به نحو احسن انجام دهیم تا موجبات شادی وجود مبارک ایشان را فراهم کنیم. از جمله مسائل بزرگ و سنگینی که به دوش ائمه مساجد و جماعات هست و در اسلام هم مورد توجه است، وقتی که انسان تاریخ را مطالعه می کند، نقش مساجد همیشه در جامعه اسلامی عزت آفرین بوده است و حفاظت حریم دین و احکام اسلام و تبلیغات دین و امر به معروف و نهی از منکر و بیشتر از آن جهاتی که مربوط است به بقای اسلامی و مذهب و شعائر است همه توسط مساجد و ائمه جماعات مساجد و کسانی که در مساجد اجتماع می کنند همه این ها از سوی آنها اجرا می شده است، یعنی در حیات دین حیات مساجد نقش اساسی داشته است و الآن هم در کل عالم اسلام این نقش را ایفا می کند و از همین آیه شریفه «اِنّ اوّل بیتٍ وُضِعَ للناس» استفاده می شود که مساجد برای مردم است و مردم باید مساجد را آباد کنند و البته اول جایی که خداوند متعال برای مردم قرار داده از همین آیه معلوم می شود که کعبه است. بیوت دیگری که برای عبادت خداوند متعال تأسیس می شده و می شود همه برای مردم است برای این که مردم از این مساجد استفاده بکنند و بهره مند بشوند در حیات معنوی خودشان از بعد اخلاقی خودشان امر به معروف نهی از منکر استقلال عزت همه چیز مسجد بسیار اهمیت دارد و جماعاتی که در مساجد تشکیل می شود و ائمه جماعاتی که در مساجد نقش ایفا می کنند و مردم را راهنمایی و هدایت می کنند و از حدود و ثغور مذهب حمایت می کنند و مردم را بیدار و آگاه می کنند. این ها وظایف بزرگی دارند که اجر و ثواب آن را نمی توانیم تصور بکنیم که چقدر است تلاش سنگینی را که باعث خشنودی خلق و خداوند متعال می شود عهده دار هستند تأکیداتی که ما در روایات می بینیم و راجع به مساجد است، راجع به این که مردم با مساجد ارتباط داشته باشند قطع ارتباط نداشته باشند راجع به نماز جماعت در مسجد

ص: 36

این ثواب ها و فضیلت هایی که مقرر شده است این ها گزاف نیست این ها براساس این اصل است که مسجد اگر چنانچه برقرار باشد و در جامعه نقش خود را ایفا کند می شود گفت همه جهات جامعه بواسطه آن تأمین می شود و همه کارها اصلاح می شود در اصلاح امور مسجد نقش دارد در کتاب من لایحضره الفقیه صدوق قدس سره راجع به ثواب نماز جماعت در مسجد می نویسد حضرت رسول صلی الله علیه و آله می فرماید: کسانی که مردم را ترغیب می کنند که در مساجد حضور پیدا کنند این ها نظر به برکاتی است که مساجد و حضور مردم در مساجد باعث قوت و شوکت اسلام است آنهایی که نقشه های بد دارند آنها مرعوب می شوند وقتی ببینند که مساجد مسلمان ها مملو از جمعیت است و مردم حضور دارند این تأکیداتی که در روایات فرمودند براساس این برکاتی است که در مساجد و اجتماع مردم در مساجد وجود دارد و با حضور مردم در مساجد این برکات حاصل می شود می فرماید:

«من مشی الی مساجد اللّه تعالی فله بکل خطوة خطاها حتی یرجع الی منزله عشرحسنات ومحی عنه عشر سیئات و رفع له عشر درجات».

چه مسئله ای است که این همه اهمیت دارد این مساجد و نماز جماعت هایی که در مساجد برقرار می شود کسانی که حضور پیدا نمی کنند و محروم هستند این ها از چه سعادت هایی محروم می شوند در آنجا تبلیغ دین می شود احکام اسلام را فرا می گیرند با مؤمنین ارتباط پیدا می کنند این همه برکات مساجد اگر مسلمان ها مؤمنین این روایات را ببینند و شاهد باشند به این که در درگاه خداوند کسب حسنات بکنند حسنات خودشان را اضافه بکنند گناهان شان را از بین ببرند و درجات اخروی را و تقرب شان را به خداوند متعال زیاد بکنند روایت دارد به اینکه مسجد و امام جماعت هم همین طور است امام جماعت وقتی در مسجد باشد و برای خدا نماز جماعت بخواند ثواب همه این ها در نامه عملش هست صددرصد ثواب همه آن ها در نامه عمل او بیشتر نوشته می شود، حالا این هفتاد هزار گناه برداشته می شود هفتاد هزار حسنه نوشته می شود هفتاد هزار درجه بلند می شود ولی اگر در این حال باشد که با مسجد و نماز جماعت ارتباط داشته باشد. انسانی که مؤمن است انسانی که می خواهد در درجات آخرت به مقاماتی نائل باشد این چه برکتی است که در نماز جماعت

ص: 37

و حضور در مساجد است در روایات داریم که اگر حاجتی دارید که می خواهید برآورده شود بروید در مسجد حاجت شما برآورده می شود در جامعه باید مردم ارتباط با مساجد داشته باشند آن جا بروند همدیگر را ببینند با یکدیگر صحبت کنند امر دنیا و آخرت شان اصلاح شود و البته همه این ها تأثیرات دین است و مشکلات در مسجد حل می شود این ارتباط با مسجد اگر برقرار باشد خداوند متعال هفتاد هزار ملائکه را گمارده تا بروند از او در عالم برزخ احوال پرسی کنند و عیادت بکنند وقتی در تنهایی عالم برزخ انسان آنجا چقدر محتاج است که کسی بیاید احوالش را بپرسد و سراغش را بگیرد حالا هفتاد هزار ملائکه به امر خداوند متعال آنجا احوالپرسی می کنند و انیسش می شوند این ها «یستغفرون له» تا وقتی که در روز قیامت مبعوث می شود آنها برایش استغفار می کنند. مقصود این است که اهمیت مسجد و نماز جماعت و حضور مردم در مساجد بسیار زیاد است. باید ما کاری بکنیم که ان شاءاللّه تداوم یابد.

ولی ما ویژه باید به این مسئله و موضوع عنایت داشته باشیم و برکاتی را که از جهت مساجد و حضور در اجتماع که در مساجد می شود برای موارد و مصالح آخرت تلاوت قرآن مجید و احادیث اهلبیت علیهم السلام مسجد مرکز آدم سازی است. این وعاظی هم که می آیند در مساجد صحبت می کنند البته شرایطش باید ملاحظه بشود. ولی در مجموع مسجد را خداوند متعال دارای برکات بزرگی قرار داد که ما داریم، از نعمت های بزرگ که براین امت است مسجد است حالا آقایان راجع به مسجد سؤال می کنند که مسجد را باید تعمیر کنیم باید اهمیت بدهیم آن طور نباشد که در روایات هست که در آخرالزمان مساجدتان از لحاظ بنا و ظاهر آباد است، اما از لحاظ هدایت و از لحاظ اجتماعات و از لحاظ جهت های معنوی خراب باشد باید مساجد از همه جهات آباد باشد عزیزان و بزرگوارانی که عهده دار مسؤولیت امامت جماعت هستند در این شرایط و در زمان ما وظیفه بزرگی دارند حفظ دین حفظ انقلاب حفظ مملکت این ها باید در موقعیتی که امامت جماعت می کنند باید متوجه اوضاع و احوال آن منطقه باشند اگر چنانچه می بینند که ضعف دینی و اخلاقی در آنجا هست باید این ضعف ها را شناسایی کنند برطرف کنند خودشان را مسؤول بدانند احساس مسؤولیت بکنند یعنی اگر ببینند در آنجا کار خلاف شرعی انجام می شود منکری انجام می شود کسی بخواهد به حق کسی تجاوز کند همان طوری که از او

ص: 38

دفاع می کند باید در این جهت دفاع از دین و دفاع از حرمت های الهی و برای حفظ احکام الهی باید این ها آماده باشند و این وظیفه را ادا کنند برنامه هایی که آقایان انجام می دهند همه این ها بسیار با اهمیت است و اینکه با همدیگر ارتباط و مشورت داشته باشند در مسائلی که در جامعه هست و مستقل هم باشند مستقل فکر کنند و کار بکنند. اوضاع را زیرنظر داشته باشند و آن وقت در این شرایط وظایف سنگینی را که ما به عهده داریم ان شاءاللّه به نحو احسن انجام بدهیم از این جهت اگر نگاه بکنیم مسؤولیت خیلی بزرگ است. فرصت هایی که هست در مساجد برقرار می شود این ها مردم را راهنمایی می کنند و در امور اسلام تا الآن محدود است به این ها مساجد این ها را نگه می دارد تا زمانی که این ها در مساجد نقش دارند عمرشان را صرف می کنند حیات شان را در مسجد صرف می کنند چه خدمتی بالاتر که انسان دین خدا را نجات بدهد یک جمعی را هدایت بکند «خیرٌ مما طلعت علیه الشمس» آن اشخاص استقلال داشته باشند که برای انجام این وظایف از همدیگر مواظبت داشته باشند کار بسیار بزرگی است. امیدوارم که خداوند متعال توفیقات شما را زیاد کند و توجهات آقا امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف را شامل حال همه ما بکند که ما باید در این زمان مسئله مهمی که هست با مسجد ارتباط داشته باشیم و فراموش نکنیم که باید حفظ بشود باید برای تحقق مطالب و مقاصد امام زمان همه تلاش بکنیم امام زمان این طور نیست که الآن نظر نداشته باشد ایشان نظر دارد امام زمان حاجت دارد حوائجش را ما باید برآورده سازیم ما باید مواظب باشیم که مقاصد و مطالب امام زمان و حوائج ایشان از ما باید در جامعه برآورده شود حاکمیت اسلام براین مملکت از مقاصد امام زمان است این که معروف معروف باشد منکر منکر باشد معروف منکر نشود و منکر معروف نشود این ها همه هست و حوائج مسلمان ها همه این مسائل این ها همه ارتباط با امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف دارد که دشمن ها هر یک هر روزی یک کار جدید برای مسلمان ها و مخصوص برای شیعه آل محمّد صلوات اللّه علیه و آله دارند برای این که در این عرصه موفق باشیم البته این جنگ بین حق و باطل است، در اسلام این مساجد است این مساجد سنگر است محراب محل حرب هم هست در این محراب که هستیم داریم جنگ با کفر و شرک می کنیم ما اظهار توحید می کنیم اللّه اکبر می گوییم بحول اللّه و قوته اقوم

ص: 39

و اقعد می گوییم آنان به سلمان رشدی جایزه می دهند این ها برای این که تریبون را از دست مسلمان ها بگیرند از طرف پادشاه انگلستان همین لقب «سِر» را به سلمان رشدی می دهند این ها جزو برنامه هایی هست که مداوم است. ولی در مقابل این ها نتوانستند کاری بکنند در این برنامه ها و استقامت مسلمان ها قوت دین و مذهب و قوت معارف الحمدللّه به برکت اهل بیت علیهم السلام در اختیار ما هست این ها همه توطئه ها را خنثی می کند و این علماء و بزرگواران و ائمه جماعات حضورشان باعث می شود که سنگرهای الهی همه محکم و استوار برقرار بماند. ان شاءاللّه هرچه بنده عرض بکنم شما خودتان از این مساجد آگاه هستید من دعا می کنم که خداوند متعال شما را مورد عنایات و توجهات خاص امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف قرار بدهد و در این پست و مقام که هستید ان شاء اللّه بتوانید به نحو احسن به اسلام و مذهب خدمات خوبی داشته باشید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

ص: 40

رهنمودهای حضرت آیة اللّه العظمی جوادی آملی دامت برکاته

در دیدار با جمعی از ائمه جماعات و مسؤولان مرکز رسیدگی به امور مساجد السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته. اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم، بسم اللّه الرحمن الرحیم.

مقدم شما بزرگواران ائمه محترم جماعات و مسؤولان محترم مرکز رسیدگی به امور مساجد را گرامی می داریم.

ص: 41

گزارش جامع و سودمندی که ارائه فرمودند بسیار سودمند بود از ذات اقدس اله مسئلت می کنیم خدماتی که شما بزرگواران و سایر ائمه محترم جماعات ارائه فرمودند با حسن وجه بپذیرد و توفیق ارائه خدمات برتر و بهتر را هم به همه بزرگواران، برادران و خواهران مرحمت کند.

مطلب اول: آن چه وظیفه ما معممین و کسانی که در کسوت روحانیت قرار داریم را افزایش می دهد این است که در کشوری که ما زندگی می کنیم که الآن هفتاد میلیون جمعیت دارد، حداکثر یک میلیون دین شان را به وسیله قرآن و روایت دارند بقیه که اکثریت قریب به اتفاق اند یعنی تقریبا 69 میلیون دین شان را به وسیله شما علما دارند، این مردم که مسلمانند به وسیله مسجد و حسینیه مسلمانند، قبلاً اساتید ما، پدران ما، علمای دیگر، دین مردم را حفظ کردند الآن شما آقایان این مهم را عهده دار هستید. پس کار کمی نیست الآن شما از این 69 میلیون سؤال بکنید معارف دین، احکام دین، اصول دین، فروع دین و احکام فقهی را می گویند علمای ما گفته اند این چنین نیست که آنها از قرآن و روایات بخواهند بهره برداری کنند، این کار کمی نیست حوزه رسالت شما آقایان بسیار وسیع است.

مطلب دوم آن است که این کار بهترین وراثت انبیاست که «العلماء ورثة الأنبیاء» این وراثت انبیاست حالا در کشورهای دیگر دین شان را از علمای آن منطقه دارند و در این کشور مردم ما دین شان را از شما آقایان دارند.

پس مهم ترین کار را شما آقایان می کنید و کاری به عظمت کار شما نیست و اگر برکتی به اسم انقلاب اسلامی، استقرار نظام پیدا شده است این جزو فروعات و ثمرات کار روحانیت است، این مساجد را شما زنده نگه داشتید، حسینیه ها را احیا کردید، دین مردم را حفظ کردید، این مردم به برکت مسجد و حسینیه و دین، انقلاب کردند. در جنگ جهانی اوّل ایران خسارت دید، در جنگ جهانی دوم ایران غرامت دید، در کودتای ننگین 28 مرداد ایران خسارت دید، اما وقتی صحبت از مسجد و حسینیه و روحانیت شد ایران تمام خسارت ها

ص: 42

و غرامت های قبلی را به غنیمت تبدیل کرد و برای اوضاع جهان کنونی هم حرف برای گفتن دارد، مگر این کار را شما نکردید؟ کار کوچکی انجام نمی دهید و کار کمی مسجد نمی کند.

مطلب سوم این که سرانجام دین یک ستون دارد، ستون دین نماز است «الصلوة عمود الدین» این که خدای سبحان فرمود قرآن کتاب حکیم است شاید در نوبت های قبل هم گفته ام کتاب حکیم و مکتب حکیم حرف هایش حکیمانه است اگر دین می گوید نماز ستون دین است اگر همین دین در یک روایت یا در یک آیه به ما بگوید نماز بخوان جای سؤال است و اشکال، آن اشکال این است که ستونی که خواندنی نیست این است که در صدر و ساقه قرآن سخن از اقامه نماز است، این می شود حرف حکیم می شود کتاب حکیم، چه این که اگر عمود است عمود را که نمی خوانند عمود را اقامه می کنند خاصیت حکمت قرآن که «یعلمهم الکتاب والحکمه» این است. یس و القرآن الحکیم این است که اگر نماز عمود شده، عمود را اقامه می کنند، ستون و اقامه ستون به دست شما آقایان است، مگر هر کس می تواند ستون دین را حفظ بکند؟ اگر گفته شد اقیموا الصلوة ستون به دست امام جماعت هاست. سرانجام این آقایانی که به شما اقتدا می کنند به ائمه جماعات اقتدا می کنند، فقط ساکتند می بینند شما چه می گوئید تریبون دست شماست، شما نماینده مردمید در سخن گفتن با خدا هستید.

مطلب چهارم: این کسی که اقامه دین و نگهداری ستون دین به دست اوست این خودش باید قائم به قسط باشد و قائم به قسط بودن هم کافی نیست باید قوّام به قسط باشد اینکه ذات اقدس اله در بخشی از آیات دارد که کتاب ها را به انبیا داد که «لیقوم الناس بالقسط» بر هر کاسبی، بر هر کارگزاری، بر هر کارمندی واجب است. این می شود قیام به قسط اما این قیام به قسط که در سوره حدید آمده است این برای امام جماعت کافی نیست، عادل بودن کافی نیست، چرا؟ برای این که این می خواهد ستون دین را نگه دارد، کسی می تواند ستون را نگه دارد که نه تنها قائم باشد، بلکه باید قوّام بالقسط باشد

ص: 43

این که در بخشی از آیات مثل سوره مبارکه مائده و مانند آن به قاضی دستور می دهد که شما قوام بالقسط شهداء لللّه این یک آیه قوام باللّه شهداء بالقسط آیه دیگر قوام باشید، همین است اگر کسی با اموال مردم، با اعراض با عقاید مردم کار دارد این عادل باشد کافی نیست این قائم به قسط باشد کافی نیست این باید قّوام بالقسط باشد این هم یک آیه غالب شماها این کتاب ها را درس گفتید یا بحث کردید، می بینید در خیلی از مسائل می گویند که عدالت شرط است، عقل شرط است اما نسبت به کارهای مهم مثل قضا مرحوم محقق یا کسان دیگر می گویند اگر کسی عاقل بود کافی نیست یُعتبر فیه کمال العقل یک عقل برتری باشد این کمال عقل برای این است که اموال مردم، اعراض مردم دست اوست همان طوری که در مسئله قضا کمال عقل است در مسئله نماز جماعت و نماز جمعه کمال عدالت است، این کمال عدالت به قوامین بالقسط تعبیر شده است.

بنابراین بر همه واجب نیست که قوامین بالقسط باشند چون همه مسئولیت سنگینی ندارند. اما آن کسی که تریبون دست اوست و دارد حرف مردم را به خدا می رساند مستحضرید این هایی که اقتدا می کنند در برخی فتواها هست که قرائت حمد و سوره بر این ها (مأمومین) حرام است این ها فقط باید گوش بدهند وجود مبارک امام باقر علیه السلام می فرماید که این آیه «اذا قُرءِ القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلکم ترحمون» این که امر هست می فرماید بله امر هست، واجب است، امّا یخصّ بالصّلوه در نماز جماعت این طور است، ولی این طور نیست که اگر در مسجد کسی قرآن می خواند بر همگان واجب باشد گوش بدهند و حرف زدن حرام باشد بله مستحب است گوش بدهند اما وجود مبارک امام باقر علیه السلاممی فرماید این امری که دارد حتما باید گوش بدهید این برای نماز جماعت است. حالا یا واجب یا مستحب این ها نباید حرف بزنند شما آقایان و سایر ائمه جماعت نماینده مردمند تریبون دست این هاست حرف مردم را باید به خدا برساند اگر کسی حواسش جمع نباشد این حرف مردم را به خدا نرسانده است ذات اقدس اله فرمود: بله تو بیا جلو ببینم این ها چه می گویند پس ما که جلو

ص: 44

ایستاده ایم باید حرف مردم را به خدا برسانیم خدا که بکل شی ءٍ علیم است اما گفتن، درخواست کردن، درخواست دادن، تضرع کردن، مطلوب اوست. قل ما یَعبَؤاُ بکم ربی لولا دعاؤُکم.

مطلب دیگر این که در این گیر و دار ما باید هم قوّام بالقسط باشیم و هم حرف مردم و خودمان را با هم به پیشگاه ذات اقدس اله برسانیم این جا شیطان کاملاً رهزنی می کند شیطان سابقه شش هزار ساله داشت، کسی که شش هزار سال عبادت کرده بود و آن قدر لج باز و عصبانی است که محصول شش هزار ساله خود را یک جا به آتش می کشد، این به کسی رحم نمی کند، مثل شیطان دومی خلق نشده که نتیجه شش هزار ساله خود را یک جا بسوزاند عدو مبین ماست، پس کسی نیست که راه و چاه را نداند و نداند چه خبر است این نمی گذارد که ما حرف خودمان را به خدا برسانیم. چکار می کند، ممکن است یک کسی گناهان عادی داشته باشد، ولی موقعی که تریبون دستش هست حرف را درست ادا می کند و او می خواهد (شیطان) که این آدم حرف را درست ادا نکند موجود رهزن آگاهی است و آگاهی شیطان در این است که او همه آیات قرآن را بلد است چون همه را می داند، چه خبر است و چه شنیده است تا نداند که نمی تواند رهبری کند او می داند که راه صحیح چیست و بعد سوگند یاد کرده که «لأقعدن لهم صراطک المستقیم» آدرس داده که من سر راه راست و مستقیم می نشینم برای اینکه آنهایی که بیراهه و کژ راهه رفتند جزو تیول منند، این ها اگر راه راست هم بخواهند بروند من راهشان را می بندم لأقعدن لهم صراطک المستقیم پس او راه راست را بلد است آنچه مشکل ماست و او کمین کرده که ما را فریب بدهد چیست؟ این است که ما را گرفتار بکند به یک راه و گناه غیرقابل بخشش، در قرآن او می داند که خدای سبحان فرمود هر گناهی را که توبه کردند، کردند اگر توبه نکردند امید بخشش آن هست بی توبه والّا با توبه حتی شرک را هم می بخشد این همه مشرکان بودند که توبه کردند، اسلام آوردند و بخشیده شدند، الیوم هم کمونیست ها اگر توبه کنند توبه شان پذیرفته است، مسلمان می شوند دیگر این که فرمود

ص: 45

«ان اللّه لایغفر ان یشرک به ویغفر مادون ذلک» همه مشرکان عالم توبه کردند و خداوند توبه شان را قبول کرد اگر مشرکان توبه کنند توبه شان پذیرفته است این که فرمود «لایغفر ان یشرک به و یغفر مادون ذلک» فرمود لمن یشاء این لمن یشاء دو نکته دارد، اول چقدر؟ دوم نسبت به چه کسی؟ دیگر همیشه ما تا زنده ایم بین خوف و رجائیم شاید مشمول مشیت او نباشیم او که به نحو موجبه کلیه وعده نداده این که در سوره مبارکه زُمر به نحو موجبه کلیه وعده داده توبه است «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمة اللّه ان اللّه یغفر الذنوب جمیعا» که جمع مُحلی به الف و لام است با جمیعا تأکید شده ان اللّه یغفر الذنوب جمیعا امّا به کی فرمود «و أنیبوا الی ربکم و اسلمواله من قبل ان یأنیکم العذاب».(1) بله جمیع گناهان با توبه بخشیده می شود این موجبه کلیه است، هر کس توبه بکند ذات اقدس اله او را می بخشد اگر غیرمسلمان است مسلمان می شود اگر یهودی است مسلمان می شود البته حق اللّه و حق الناس را بایستی بدهد اما این که در سوره مبارکه نساء فرمود و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء بی توبه است چون بی توبه است نفرمود جمیعا یک وقت کسی است که پدر شهید دارد و خانواده شهید است و پسر شهید دارد یا پدر روحانی دارد و پسر روحانی دارد و خدماتی از اهل بیت و خاندان او نصیب می شود خوب مشمول رحمت خدا قرار می گیرد ولد صالح بوده ما چه می دانیم اسرار الهی چیست؟ این را یقین داریم که مشیت او همراه حکمت اوست، این که امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه فرمودند «یا من لاتبدل حکمته الوسائل» خدایا تو همه کارهایت حکیمانه است، ما هرچه گریه کنیم، ناله کنیم، توسل بجوئیم که معاذ اللّه تو کاری برخلاف حکمت بکنی این شدنی نیست، ما این را قبول داریم این طور نیست که حالا اگر کسی گریه کرد خدا معاذاللّه کاری برخلاف حکمت بکند، این طور نیست. اگر کسی را نمی آمرزد حکیمانه است حالا منشأ آن چیست؟ خودش می داند، شیطان همه این ها را بررسی کرده بود، گفت من باید این ها را گرفتار گناهی بکنم که بخشش ناپذیر باشد. آن گناهی که غیرقابل بخشش است و در ماها این خطر هست

ص: 46


1- . زمر: 54 .

مسئله ریاست، جاه طلبی است که شرک است ما را که نمی گوید یهودی و یا مسیحی شو ریا اگر شرک است که شرک است این بخشوده نمی شود ما را با این دام می گیرد ببین چند نفر پشت سرت آمدند ببین چه کسانی هستند، ببین اسمت را با چی می برند ببین القابت را با چی می برند با این بازی ها و الاّ معاذ اللّه بما که نمی گوید بیا فلان معصیت را بکن بما می گوید چه کسانی پای منبر شما هستند چقدر دنبال تو هستند اسمت را چگونه بردند، کجا نشستی و از این بازی ها، او در حوزه مسجد و مسجدی ها مسئله ریا و سمعه را مطرح می کند که شرک است دیگر حالا آن شرک جلی به هیچ وجه ثمربخش نیست، این هم شرک است دیگر این هم هست که تا کسی را تطهیر نکنند وارد بهشت نمی شود، چه کسی طاقت دارد؟ این بیان نورانی امام سجاد علیه السلام فرمود به قدری که طاقت دارید آتش را در دست تان نگه دارید گناه بکنید، این که همیشه باید مواظب باشیم که چه کسی را اطاعت می کنیم گذشته ها این کارها را کردند دین را حفظ کردند نشانه حفظ دین مردم، همین جریان جنگ است، همین جریان شهدای گمنام است فقط برای احترام عترت رفتند این جور بود، خدای ناکرده الآن هم اگر بیگانه ای بخواهد طمع خام بکند و حمله بکند مردم همین طور هستند مردم حسینیه و مسجد خیلی از علما و بزرگان، مردم را خوب حفظ کردند الآن بعهده ماست ما باید خوب حفظ کنیم. ما باید هر روز مواظب باشیم که این از کجا دارد می آید که آیا اسم مرا اول بردند یا نه اسم مرا به چه لقب بردند من بالا نشستم یا نه این بازی سر از آن ریا و آن جاه طلبی در می آورد و این می شود شرک و این شرک قابل بخشش نیست «ان اللّه لایغفر ان یشرک به» اینکه ذات اقدس اله فرمود شیطان را عدو مبینی اتخاذ کنید فاتخذوه عدوا یعنی بشناسید چکار دارد می کند ما اگر تحلیل عقلی و تفسیری روایی نکنیم و ندانیم چگونه و چرا می خواهد ماها را بگیرد خب نمی توانیم پرهیز کنیم.

ما چه کار داریم به این که این کسی که در شرق عالم است یا در غرب عالم است شیطان چطور فریبش می دهد، ما باید مشکل خودمان را حل کنیم، کسی که امور مالی دستش هست مشکلش چیز دیگر است، آن که جوان است مشکلش چیز دیگر است آن کسی مشغله

ص: 47

مسائل سیاسی یا برون مرزی دارد مشکلش چیز دیگری است، اما ما مشکلمان چیست؟ مطلب بعدی آن است که اگر ان شاءاللّه الرحمن ما نجات پیدا کردیم و توانستیم وراثت خودمان را حفظ بکنیم که بشویم وارث انبیاء کاری که از شما آقایان و سایر علماء ساخته است هیچ چیزی به اندازه آن نیست یک مشرکی بر اثر مصاحبت خُلق عظیم پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله اسلام آورد بعد گفت تو پیامبری کاری که کردی از عیسی مسیح ساخته نیست، چرا؟ برای این که ما معتقدیم عیسی علیه السلام مرده را زنده کرد ولی بعد از یک مدت او مُرد اما تو مرا به حیات ابد زنده کردی این برابر سوره مبارکه انفال است که فرمود «قل یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لللّه و لرسول اذا دعاکم لما یحییکم» تو مرا زنده کردی کار تو به مراتب بالاتر از کار عیسی مسیح علیه السلام است، آب زندگی همین است، البته آب زندگی به این معنی که به انسان زندگی ابدی بدهد که افسانه ای بیش نیست، زیرا نه از باران چنین کاری ساخته است و نه از چشمه نوش ها که آدم یک قطره از آن بخورد یا یک لیوان بخورد و همیشه زنده باشد، این با قرآن سازگار نیست «کل نفس ذائقة الموت»، «انک میت و انهم میتون» آیا ممکن است کسی برای ابد زنده باشد این ممکن نیست.

بنابراین مسجدها اگر براساس تقوا ساخته شد به برکت آن مسجدی هاست، درست است اما «لمسجد اسس علی التقوی احق ان تقوم فیه فیه رجال یحبون ان یتطهروا» اما چه کسی مسجد مؤسس علی التقوی می سازد آن کسی که افمن اسس بنیانه علی تقوی من اللّه و رضوانٍ او هم چنین مسجدی می سازد، او یک چنین مسجدی را اقامه می کند و الاّ مسجدی که یک چهار دیواری و یک سلسله فرش و رقبات دارد این اسس علی التقوی یعنی چه؟ اگر گفته شد و لمسجدٌ اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه، برای این که این مسجد را عده ای که افمن اسس بنیانه علی تقوی من اللّه و رضوان ساختند.

شما هم امور مساجد هستید و شما جزو آن دسته هستید، بنابراین، این راه است و این خدمت است و این وراثت انبیاست فکر نمی کنم در دنیا کاری بهتر از آن کار باشد که انبیا

ص: 48

کردند و وارثان انبیا می کنند. از این جهت هم یک تشکر از دولت و این هایی که گزارش فرمودند، باید قدردانی کرد لکن باید مواظب باشیم هر خدمتی که دولتمردان سابق و لاحق در گذشته و حال و آینده به مسجد کرده و می کنند وظیفه آنهاست، یعنی مسجد دولتی نشود بگذارید مساجد مستقل باشد حوزه هم همین طور است، خدمتی و کمکی قبلاً کردند و دولت خدمتگزار دارد می کند دولت مکتبی خدا همه را در پناه ولیّش حفظ کند دولت بعد هم همین طور ممکن است انجام بدهند اما این وظیفه شان است حوزه وابسته به دولت نیست مسجد دولتی نشود، حسینیه دولتی نشود، دولت مسجدی و حسینی شود. این درست است باید حواس مان جمع باشد، دعا می کنیم ولی دعا معنی اش وابستگی نیست این هم دعاست و هم هدایت است همیشه دعا کردیم، همیشه هم دعا می کنیم امّا مسجد مستقل است دولت را باید مسجدی کرد، نه این که مسجد را دولتی کنیم.

الآن شما می بینید آن قدرتی که روحانیت داشت و به لطف الهی حفظ کرد این همیشه می تواند نصیحت بکند و نصیحت او هم اثر دارد هیچ کس گله هم نمی کند چون می داند غرضی هم ندارند ولی اگر خدائی ناکرده نماز جمعه یا نماز جماعت و یا حسینیه دولتی شد دیگری کاری ساخته نیست در سال 61 یک همایشی در لندن با عنوان این که دین از سیاست جدا نیست، تشکیل شد. سخنرانان سخنرانی شان را کردند و همایش پر برکتی هم بود، من دیدم بعد از یکی از این جلسات یک روحانی اردنی گفت من یکی از علمای اهل سنّت هستم و می خواهم کمی صحبت کنم، گفتم بفرمائید گفت که ایران اگر انقلاب کرد، شما اگر انقلاب کردید، براساس این آیه بود که «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ للّه ِِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ»را درست معنی کردید وجوهات را باید مردم بدهند و روحانیت با وجوهات تأمین می شود استقلال اقتصادی دارید خودش هم سنی بود گفت ما که وابسته به دولت هستیم نمی توانیم انقلاب کنیم ما حقوق بگیریم. شما انما غنمتم را طوری معنی کردید که روحانیت شما مستقل است ما شدیم حقوق بگیر ما می گوئیم غنایم فقط غنایم جنگی است. الآن هم که جنگی

ص: 49

نیست تا غنیمت ببرند. بنابراین ما می شویم حقوق بگیر ما هرگز نمی توانیم. پس خود مکتب طوری است که مسجد و حسینیه را مستقل کرده است، الآن با بعضی از برادران صدا و سیما هم همین مطلب را داشتیم که شما با برنامه های ماه رمضان و غیره و سرانجام جمعیت را از مسجد بردید پای تلویزیون اما قداست را نتوانستید از مسجد به پای تلویزیون ببرید قداست همچنان مال مسجد هست این چهار تا قطره اشک و توبه کردن برای مسجد است. از تلویزیون کار مسجد ساخته نیست. بنابراین فلان کس دارد مداحی می کند و این ها هیچ کدام جای مسجد را نمی گیرد. لذا ذات مقدس رسول گرامی صلی الله علیه و آله اولین کاری که کرد قبل از تشکیل سپاه قبل از تشکیل حکومت و غیره مسجد ساخت.

من مجددا مقدم شما بزرگواران علمای اعلام، ائمه جماعات مرکز رسیدگی به امور مساجد، را گرامی می دارم از ذات اقدس اله درخواست می کنیم به فرد فرد شما عزّت و عظمت و سیادت دنیا و آخرت مرحمت بفرماید، خدماتی که تاکنون انجام داده اید با حسن وجه قبول بفرماید ائمه محترم جماعات سراسر ایران هم از رهنمود شما بهره ببرند ان شاءاللّه شما جزو بهترین وارثان انبیا و اولیای الهی باشید.

توفیق این که مسجد را همان طوری که خدای سبحان فرمود «بیتی» خانه من است خانه او بدانید و خود را هم عائله خانه الهی تلقی کنید این نعمت هم از شما سلب نشود و در دنیا و در برزخ و در قیامت با قرآن و عترت باشید، ان شاء اللّه .

خدایا امر فرج ولیّت را تسریع بفرما.

رهبر ما، نظام ما، دولت و ملت و مملکت ما را حفظ بفرما.

مراجع بزرگوار ما را حوزه های فقهی، فرهنگی و دانشگاهی ما را حفظ بفرما.

مشکلات دولت و ملت را در سایه امام زمان «عج» برطرف بفرما.

حوائج دولت و ملت را در سایه امام زمان «عج» برآورده بفرما.

مرضای اسلام را در سایه لطف امام زمان «عج» درمان بفرما.

ص: 50

ارواح مؤمنان عالم امام راحل شهدای انقلاب و جنگ را در سایه رحمت بی انتهایت با انبیاء محشور بفرما.

عاقبت ما را ختم بخیر بفرما.

بین ما و قرآن و عترت در دنیا و آخرت جدایی مینداز.

غفراللّه لناولکم والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

ص: 51

ص: 52

رهنمودهای حضرت آیه اللّه العظمی سبحانی تبریزی دامت برکاته

در دیدار با جمعی از ائمه جماعات، مسؤولان و رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین والصلاة والسلام علی خیر خلقه وآله الطاهرین و لعنه اللّه علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین.

ص: 53

قال الصادق علیه الصلاة والسلام:

«العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس».

ابتدا از عنایتی که سروران عزیز ائمه جمعه و جماعات کردند و این همه راه را طی کردند و در این هوای گرم زحمت کشیدند و آمدند تشکر می کنم. این نشانه علاقه آقایان به مقاصد دینی و مذهبی است.

ثانیا من تسلیت خود را خدمت دوستان عزیز به خاطر درگذشت آیه اللّه العظمی فاضل عرضه می دارم خدا ان شاء اللّه مقامش عالی است متعالی بفرماید.

نخستین گامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مدینه برداشت، از نظر تاریخ، دوّم ربیع وارد مدینه شد. یعنی در حقیقت نزدیک مدینه دهکده قبا دوازدهم ربیع که وارد مدینه شد، اولین کاری که کرد یک مسجدی در حدود چهارصد متر تأسیس کرد، زمینی بود که در آن جا خرما خشک می کردند، پیامبر اکرم این زمین را خرید آنجا را مسجد کرد مسجد آن زمان با وسایل آن زمان برای عالم روشن است که چگونه است، اما همین قدم اول فرهنگی برای ما بس است که باید در کارهای خودمان پیامبر اکرم را اسوه و الگو قرار بدهیم، قدم اول قدم فرهنگی است، اصلاح جامعه از طریق فرهنگ است نه فقط پیامبر آن مسجد را ساخت، مسئله فرهنگی مطرح بود بلکه تمام مسائل در همان مسجد حل و فصل می شد، شورای نظامی در همان مسجد برگزار می شد. پیامبر اکرم احکام را در آن مسجد برای مردم بازگو می کرد و تا پیامبر اکرم زنده بود مسجد پایگاهی برای همه مسلمانان و برای همه مسائل بود، پس در حقیقت مسجد پایگاه عظیمی است که برای نخستین بار پیامبر اکرم ما را به آن توجه داد، ولی خوب معلوم است که مسجد به تنهایی نمی تواند کارساز و سازنده باشد، عالمی لازم دارد که آن عالم آن مسجد را بگرداند و مسجدی ها را از نظر فکری و علمی و عقیدتی تغذیه کند. مسجد مهم است مهمتر از آن عالمی است که در آنجا قدم برمی دارد، عالمی موفق می شود که مسجد برای او درجه اول کار باشد، اصل کارش مسجد باشد، نه این که چند شغل بپذیرد و فقط موقع ظهر بیاید دو رکعت نماز بخواند و برود این مسجد هرگز مسجد نمی شود، خدا رحمت کند یکی از علمای تهران درگذشته نقل می کرد که یکی از دوستان ما همیشه

ص: 54

نیم ساعت به غروب به مسجد می رفت. گفتیم به این زودی برای چه می روی؟ گفت آنجا من یک مشت مریدی دارم پیرمرد باید آنها را کول بگیرم ببرم بالا، کول بگیرم بیاورم پایین، پس آن مسجد می شود مسجد، آن امام می شود، امام مسجد که در حقیقت تمام فکرش این است که مسجد را اصلاح کند، پایگاه فکری و فرهنگی بشود، همان طوری که در زمان پیامبر بود. این روایت در صحیح بخاری هست، شاید در روایات ما هم باشد که پیامبراکرم گوشه مسجد دو نفر را دید که دارند تدریس می کنند و چند نفر را دید آن طرف که عبادت می کنند، معلوم می شود که مسجد هم آموزشگاه بوده و هم عبادتگاه، همه چیز در مسجد متمرکز بوده است، البته حالا کارها و شرایط عوض شده این یک مسئله است، ولی اهمیت مسجد باید به تمام معنا محفوظ باشد اغلب می دانید که مسجد در فقه اسلامی موضوع مستقلی است، هم مسجد و هم احکام مسجد، در کتاب های فقهی قدما مسجد واحکام مسجد رابه عنوان موضوعی مهم ومستقل مطرح کرده اند. مسئله مسجد،مسئله مهم است، هم در قرآن و هم در روایات احکامی دارد، حتی مسجد می تواند مالک بشود، الآن در غرب آمده اند یک مالکیتی به نام مالکیت «جهت و عنوان» درست کرده اند که «جهت» مالک می شود و «عنوان» مالک می شود، مالکیت های شخصی را تبدیل کرده اند کم کم به مالکیت های جهتی و عنوانی یعنی شرکت هایی درست کرده اند به همان نام که آن نام مالک است، مبتکر این فکر اسلام است، مسجد مالک می شود مالک برقش است مالک فرشش است مالک لوازمش است و هکذا و متولی خدمتگزار این مالک است، خود مسجد به عنوان یک موضوع فقهی و اجتماعی و عبادتی برای خود شأنی دارد تا برسد مسجدالحرام که احکام خاصی دارد، مسجدالنبی که احکام خاصی دارد اما آن عالمی که مسجد را اداره می کند آن بسیار مهم است، امام صادق طبق نقل مرحوم کلینی در کافی حتی در تحف العقول هم هست فرمود: «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس» آن کس که آگاه است و شرایط حاکم بر زندگی را می داند این غافل گیر نمی شود، عالم مسجد باید حدود و شرایط را از نزدیک درک کند، جلوتر از جامعه پیش برود فکر کند الآن دیگر نمی شود مساجد را با معلومات قدیمی اداره کرد، اطلاعات بالاتر رفته اند مستمع آگاه تر شده است

ص: 55

قهرا باید قلم مان و علم مان و دانش خودمان را عوض کنیم و هماهنگ با آنها پیش برویم.

البته کسانی که عقب می مانند قادر به درک شرایط زمان نیستند، همین مسجدها تحت بمباران رسانه های گروهی هستند، خدا می داند که این رسانه ها از نظر اخلاقی و فکری چقدر برروان و روح جوان ها اثر می گذارند، ما فقط به رادیو و تلویزیون ایران نگاه می کنیم که خیلی هم پاک و مقدس است. حتی گاهی هم اشکال کوچکی می کنیم، اما اگر قیاس کنیم با رسانه های دیگر، این اعلم و افقه و اصدق است خوب این همه در بین جوان ها شبهه افکنی می کنند. از نظر فکری و منطقی و اصولاً الان برنامه خارج این است که یک حرکت خزنده ای

ص: 56

فرهنگی در کشور اجرا شود، ایمان ها را ذوب کنند، چون در جنگ ایمان توانست ما را پیروز کند، جوانان با ایمان کشور را حفظ کردند، اما اگر این ایمان را از ما بگیرند در مقابل دشمن ما مغلوبیم. این ها می خواهند به طرق گوناگون ایمان را از بین ببرند با ایجاد مذاهب به اصطلاح صوفیه که نه مذهبند و نه مسلک، این ها سایت دارند. این ها طرح و برنامه دارند.

این ها مسلما روی جوانان اثر می گذارد. مسجد و مسجدی باید بتواند آنها را جبران کند.

حالا ما هم می خواهیم در دل مردم نفوذ کنیم نفوذ در درجه اول عمل است به آنچه می گوییم، ثانیا زهد در زندگی خیلی مهم است. روحانی در دل مردم در صورتی نفوذ می کند که هماهنگ با زندگی آنان باشد، یکی از علما این آیه را این جور معنا می کرد که «و انت حل بهذا البلد» یا رسول اللّه تو در این بلد حلول کرده ای، یعنی در دل ها حلول کرده ای، فردی است که با مردم سر و کار دارد حرف می زند مریضیش را سؤال می کنید احوال خانواده اش را سؤال می کنید کارکردش را سؤال می کنید شریک غم می شوید این می شود مسجدی، باید ما از نظر زندگی زاهدانه زندگی کنیم هماهنگ با طبقه سوم زندگی کنیم قطعا خواهید دید که اثرگذار می شویم. بنابراین مساجد سنگرند این سنگرها باید حفظ شوند حافظ اول و نگهبان اول، آن عالم و روحانی است که بتواند مردم را جذب کند، در کنار این عالم روحانی یک نیروی دیگری هم هست نیروی لازم منبری آن مسجد است، منبر را از دست ندهید، منبر حسینی در دل ها نفوذ می کند، در مستمع تحول ایجاد می کند، شما بعضی از وعاظ گذشته را دیده اید خیلی معلومات خوبی نداشتند، اما زبان مردم را بلد بودند، در دل ها نفوذ می کردند، گنهکاران را از گناه باز می داشتند، من نمی خواهم اسم ببرم همه شما می دانید منبر باید منبر حسینی باشد بر قرآن تکیه کند. بر احادیث تکیه کند، بد نیست که در این جا من اسمی هم ببرم چرا مرحوم آقای فلسفی منبرش در تهران کهنه نشد، پنجاه سال منبر رفت، بلکه شصت سال منبر رفت، متولد 1326 هجری قمری بود چند سال قبل هم وفات کرد تقریبا 97 سال عمر کرد چرا؟ چون قبل از منبر مطالعه می کرد من از خودش شنیدم که یک بار به من گفت هر منبری که می روم هشت ساعت مطالعه می کنم هم آیه داشت، هم روایت داشت، هم تاریخ داشت هم اعتقادات داشت، هم از جهان خارج

ص: 57

فکر و اندیشه می گرفت. بنابراین مسجد بنایی است وارسته معظم به تمام معنا با تمام درجاتی که دارد اما ستونش امامی است که در مسجد بتواند مردم را جمع کند آن هم به انواع طرق نیاز به واعظی است که در این مسجد بتواند مردم را جذب و در دل ها نفوذ کند، همه شما می دانید کلمات ائمه اهلبیت بر دل ها اثر می گذارد من دیگر عرضم را به اتمام می رسانم بسیار تشکر می کنم از همه دوستان عزیز که تشریف آوردید امیدوارم ان شاء اللّه موفق باشید.

والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 58

رهنمودهای حضرت آیه اللّه العظمی نوری همدانی دامت برکاته

در دیدار با جمعی از ائمه جماعات و مسؤولان مرکز رسیدگی به امور مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالیمن والصلاة والسلام علی خیر خلقه سیدنا و نبینا ابی القاسم محمّد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین سیّما بقیة اللّه فی الارضین و اللعن علی اعدائهم اجمعین.

با عرض خیر مقدم محضر محترم علمای معظم و مکرم، سروران عزیز و عرض تسلیت ایام شهادت صدیقه کبری حضرت زهرا سلام اللّه علیها که در آن قرار داریم و عرض تسلیت درگذشت فقیه بزرگوار آیه اللّه العظمی آقای فاضل لنکرانی اعلی اللّه مقامه، برای بنده توفیق است که چند دقیقه ای در خدمت شما عزیزان و علمای محترم باشم در میان شغل هایی که در دنیا مطرح است براساس فرهنگ اسلام هیچ شغل و سمتی از شغل عالم اسلامی بودن بالاتر و والاتر نیست. از طرفی عظمت و اهمیت و فضیلت این شغل و از طرفی هم مسؤولیت های فراوانی که در باره این اشتغال برشمرده اند.

طبق روایات، منزلتی بالاتر از این که یک نفر عالم اسلامی باشد متصور نیست، اما از جهت مسؤولیتی که ما، (بنده بعنوان طلبه ای از حوزه علمیه قم و شما علمای مکرم) داریم مسؤولیت ما بسیار سنگین است، از آغاز علمای بزرگ ما به این مسؤولیت عمل کردند، در کتاب اکمال الدین، صدوق رحمة اللّه علیه می گوید نامه ای به دست نایب چهارم از نواب

ص: 59

خاص رسید:

«بسم اللّه الرحمن الرحیم اعظم اللّه اجر اخوانک و انک میتٌ بین ستة ایام، اجمع امرک...».

از این تاریخ که زمان غیبت صغری سپری شد در سال 329 هجری قمری، و غیبت کبری آغاز شد، مردم مسلمان و شیعیان تردید نداشتند که پناهگاه شان علما هستند زیرا:

گل رفت و گلستان شد خراب بوی گل را از که جوییم از گلاب چون علما نایب عام و نایب مناب مقام های نبوت و امامت هستند، ولی علما هم تردید نبود که وظیفه بسیار بزرگی بر دوش آنها قرار گرفت، در چند مورد و در چند عرصه

ص: 60

علما لازم دانستند که کار کنند. اول جمع آثار اسلامی و آثار اهل بیت، جمع آوری این ها، و تنظیم این ها و مرتب کردنش، این یکی از کارهای بزرگی بود که علما انجام دادند، دوم بیان و تفسیر این کلمات، تصنیف و تعریف و پژوهش این ها، این کار دوم بود، کار سوم نشر و تبلیغ این آثار پر بها بین مردم، در ضمن با تألیف و بیان تبلیغ و نشر انجام می گرفت، چهارم تعلیم و تربیت مردم براساس این فرهنگ خدمتی بسیار بزرگ بود، یعنی با مردم ارتباط داشتن و آنها را براساس فرهنگ اهل بیت علیهم السلام تربیت کردن، برای این که این سلسله اندیشه واقعی باشد تأسیس حوزه های علمیه تربیت طلاب و علمای بزرگ، از طرفی هم تفرقه افکنی ها پدید آمد، مناظراتی باید صورت می گرفت کتاب هایی در مناظره شکل بگیرد، هم در کلام، هم در فقه مقارن در اصول و معارف، هم در اصول، علوم اسلامی را شیعه ها پی ریزی کردند و پدید آوردند، بهترین منتقدان علوم، علمای شیعه بودند، ... قدس اللّه اسرارهم و شکر اللّه سعیهم ... مناظرات مختلفی برحسب زمان که انجام می شد این کارها بود که انجام گرفت، رفته رفته وظیفه بر دوش ما قرار گرفت. ما در برابر مسؤولیت بسیار بزرگی قرار داریم، ما نمی توانیم از این مسؤولیت شانه خالی کنیم، از اول که به این لباس ملبس شدیم و در این شغل که شغل سربازی امام زمان است شغل بسیار شریفی است، شغلی شریف تر و پربرکت تر از شغل طلبگی ندیده ام، باید خیلی خدا را شکر کنم که این توفیق را عنایت کرد که در این راه دنبال قال اللّه قال الباقر و قال الصادق باشیم از این شغل پربرکت تر و شریف تر نیست، این ها همه هست، در زمان ما جریانی هم بوقوع پیوست، و وظیفه ما را سنگین تر کرد.

در جریانی که در زمان کنونی ما بوقوع پیوست و باید ما عالم به زمان خودمان باشیم که امام صادق علیه السلام فرمودند:

«العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس».

وظیفه ما را بسیار سنگین کرد، و افتخار هم بکنیم که در چنین زمانی بتوانیم از عهده ادای وظیفه خودمان برآییم، کتابی هست به نام «ثورة الفقیه و دولته»، این کتاب را علمای عرب سوریه و عراق و لبنان و کشورهای عربی نوشته اند و همه کتاب

ص: 61

عربی است، پنجاه تن از علمای بسیار بزرگ و سرشناس دنیا کلمات شان جمع شده است هر یک از ین علمای بزرگ که اهل قلم و آگاه به اوضاع زمان و دارای منصب و مقام هستند هرکدام ازیک زاویه کار فقیه فرزانه، مدیر، مدبر، شجاع، بت شکن امام خمینی رضوان اللّه تعالی علیه را مورد بحث داده اند، بله واقعا معظم له به عنوان یک فقیه و فیلسوف مطرح است.

اصلاً ایشان خود یک کتاب و مدرسه ای است آن قدر کار بزرگ و وسیع و دارای ابعاد متعدد که در زمان ما بوقوع پیوست الان کلمات امام را دسته بندی کرده اند شده پنجاه جلد بنده همیشه در ملاقات ها به عزیزان تأکید می کنم سه کتاب را مطالعه کنید کتاب بالینی ما باید باشد یکی صحیفه نور امام، ما باید با آن فکر آشنا باشیم آن برداشتی که ایشان از اسلام دارد ما هم همان برداشت را باید داشته باشیم تا بتوانیم در این راستا گام برداریم 22 جلد چاپ شده و جلد بیست و دوم فهرست است بقیه مطالب بیانات و کلمات اما عده ای از فضلا جمع بندی و دسته بندی کرده اند بنام تبیان که این پنجاه جلد شده است، یک جلد دانشگاه و دانشگاهیان، یک جلد شیطان بزرگ و آمریکا، یک جلد شهادت و ایثار، یک جلد قوای مسلح، سپاه پاسداران و قوای نظامی، یک جلد حکومت اسلامی، یک جلد اسلام ناب، یک جلد تاریخ معاصر، یک جلد وحدت و اتحاد، یک جلد استضعاف و استکبار، این پنجاه جلد است. بیت القصیده به نظر بنده همین آخری است استضعاف و استکبار امام در این کتاب می فرمایند: هدف ما این بوده که مستضعفان جهان و مظلومین و محرومین را که قرن ها در سیطره مستکبران زندگی کردند آنها را نجات بدهیم و از تمام مستضعفان جبهه ای درست کنیم در برابر مستکبران عالم «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض» همین است و کار ما مقدمه ظهور امام عصر «عج» است این کار امام است ملت هایی که قرن ها دچار استضعاف فرهنگی اقتصادی اجتماعی و سیاسی بودند این ها همه را نجات و پر و بال دادن، آن خود کم بینی را در این ها از بین بردن و به این ها خودباوری و اعتماد به نفس دادن و اسلام ناب را تکیه گاه قرار دادن، اسلامی که پر و بالش قیچی شده بود اسلام بود ولی حکومت اسلامی نداشت اسلام بود ولی جهات فرهنگی و شهادت طلبی نداشت، اسلامی بود بدون ظلم ستیزی و بدون استکبارستیزی اسلامی بود منزوی، اسلام ناب را به عرصه زندگی آوردن

ص: 62

کار امام بود، سه تا منصب مهم را از ما گرفته بودند، هرسه مال علمای اسلامی است، افتاء و قضاء و حکومت شما می دانید این هر سه کار فقیه است حکومت مال فقیه، برحسب روایات فراوانی که ما داریم از جمله مقبوله عمر بن حنظله.

خلاصه یکی از مناصب علما حکومت بوده که از ما گرفته بودند بنی عباس و سلجوقیان و ایلخانان و تیموریان صفویه و افشاریه و زندیه، قاجاریه و پهلوی حکومت داشتند اما علما نه، از علما گرفته بودند، دوم قضاوت را از ما گرفته بودند جای ما شریح قاضی ها قضاوت می کردند. سوم افتا برای خودشان مجتهدینی درست کرده بودند، راه را برای ما بسته بودند در سال های قدیم شما نگاه کنید به کتاب ها صحبت از طهارت است تا می رسیم به حج و این قبیل چیزها، از امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، حدود، دیات، قصاص و امثال این ها خبری نبود این ها راه را برای امثال ما طلبه ها بسته بودند کسی که واقعا میدان را باز کرد و این احکام و اسلام را احیاء کرد امام بود. بنابراین ما در زمان خودمان سراغ این می رویم چون همه این جا هستید چند نکته را به نظر خودم خدمت ائمه جمعه و جماعات عرض می کنم:

اول این که ما قبل از هر چیز باید سعی کنیم که مساجد آن جذابیت را داشته باشند یعنی ما یک برنامه هایی تنظیم کنیم مساجد خسته کننده نباشد، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغة می فرماید: طاعت و عبادات برخلاف هوای نفس است و لذا سنگین است، اما کارهایی که موافق هوای نفس باشد سبک است، جذاب است، حالا ما باید در مساجد برنامه ای داشته باشیم برای جذب جوانان باید فکر کنیم برنامه های هنری و امثالهم خسته کننده نباشد.

گام دوم این که ائمه جماعات باید سعی کنند در آن محل تحقق رسالت خودشان یک پناهگاه برای مردم باشند. با مردم گرم گرفتن، ساده زیستی، با صفا و صمیمیت برخورد کردن، برای بیکاران سعی در ایجاد کار، برای جوانان شان سعی در ایجاد وسایل ازدواج، افراد محروم و فقیر را کمک و مساعدت کردن. خلاصه شما را یک برادر محترم و یک پدر دلسوز و مهربان برای خودشان بدانند مشکلات شان را با شما در میان بگذرانند، شما هم

ص: 63

با حلم و حوصله گوش کنید گاهی اگر کاری دارید گوش کنید به حرف های آنها، با مردم صمیمی بودن در صحنه زندگی مردم حضور داشتن، راهنما بودن، راهنمایی کردن، مهربان بودن، این ها خیلی اثر دارد. مثلاً باید امام جماعت بگوید در این محل شما چند نفر فقیر و محروم دارید، چند نفر احتیاج به کمک دارند، به نظر شما چه کمکی باید به این ها بکنیم، چند نفر جوانند که باید برایشان وسایل ازدواج فراهم کرد، چند نفر مقروض که سعی در ادای دین آنها باید کرد چند نفر بیکار که باید برایشان کار ایجاد کنیم چند نفر هستند که مخارج بیمارستان ندارند، باید برایشان تأمین کرد. خلاصه این گونه خدمات، این ها خیلی مؤثر است که مردم بدانند این امام جماعت یک پدر مهربان برادر دلسوز و خیرخواه و پناهگاه، این یک کار بسیار بزرگی است و دیگر آگاه کردن مردم از برکات و مزایای انقلاب، چون قرن ها دشمنان اسلام در تخریب اسلام می کوشیدند و اسلام را آماج تهمت ها قرار دادند، این که اسلامِ چهارده قرن پیش از این، نمی تواند دنیای امروز را اداره کند، حتی اسلام نسبت به زن ها نگرش منفی دارد، اسلام طرفدار اغنیاست، اسلام از سیاست جداست، تا جایی که گفتند اسلام افیون ملت هاست. ما باید اسلام را به مردم معرفی کنیم، اسلام سی و چند سال است به این کشور خدمت کرده ببینید کشور چقدر پیشرفت کرده، از لحاظ مادی و معنوی آن مسئله تأسیس انرژی هسته ای، بنده خودم چندین بار رفته ام ببینم به شما هم توصیه می کنم چقدر خوب است این جوانانی که در این مرکز انرژی هسته ای در نطنز و اصفهان و اراک ببینند شما پنجاه نفر از ائمه جماعات و جمعه آمده اید از آنها قدردانی کنید شما باعث بزرگواری و عزت و افتخار اسلام هستید، این کارها لازم است، چون سابقا دیوارهای بلندی کشیده بودند ما را از جامعه جدا کرده بودند، دانشگاه از حوزه جدا، حوزه از دانشگاه جدا، امام جماعت از مردم جدا، مردم از امام جماعت جدا، امام رضوان اللّه تعالی علیه این فاصله ها را از بین برد، تمام این سدها را شکست، این فاصله ها را از بین برد.

خلاصه این که ما اسلام را باید به مردم معرفی کنیم. اسلام از جهت انرژی هسته ای، از جهت صنعت و طب صنایع نظامی و کشاورزی، خلاصه اسلام را این طور معرفی کنیم به مردم، به علاوه باید ببینیم این راهی که امام پیش پای ما گذاشته اسلام ناب این است و برکات

ص: 64

و ثمرات انقلاب را برای مردم بیان بکنیم خلاصه ما هستیم و این مسؤولیت، فضیلت و برکت بسیار بسیار زیاد ان شاءاللّه تعالی توفیق پیدا کنید، ما هم در خدمت شما هستیم، بنشینیم و مشکلات را مطرح کنیم، بعضی از مشکلات از جانب بنده است با هم باشیم بتوانیم در دولت و حکومت هر کجا برویم و حرف مان را بزنیم. خلاصه با تشریک مساعی برای خدمت به مردم و گام برداشتن در راه انقلاب تلاش کنیم. خدا را شکر می کنیم که برای ما چنین وسیله ای پدید آورد، امسال هم سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی است و رهبر بزرگوارمان دامت ربرکاته این سال را به این نام نامگذاری کردند کار و فعالیت خواهیم کرد، ملکه انگلستان آن سلمان رشدی مرتد کوبیده شده و مرده را روی خط می آورد، ما باید متوجه باشیم این ها از هیچ کاری در هیچ فرصتی برضدّ ما فروگذار نمی کنند همیشه باید بیدار باشیم و غرب را به دنیا بشناسانیم و در برابر این کینه ها و کدورت ها و نقشه های غرب بیدار باشیم و مردم را از مزایای انقلابمان آگاه کنیم که بفهمند انقلاب چه کرده است.

اللهم سلم الاسلام والمسلمین اللهم اید علماء الدین.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 65

ص: 66

فصل دوّم: همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد

اشاره

ص: 67

ص: 68

سخنرانی حضرت آیه اللّه موحدی کرمانی دامت برکاته

در همایش هفته گرامی داشت مساجد در جمع ائمه جماعات بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا حبیب اله العالمین ابوالقاسم محمّد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین لاسیما علی بقیه اللّه فی الارضین.

« رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنْ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنْ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ».(1) جلسه به منظور تجلیل از مساجد، مدیران توحید و نیز آشنایی با مسائل مربوط به مسجد است. آن بعد معنوی را قرار است من در خدمت تان مطرح کنم.

ان شاءاللّه عرایضم مورد رضای ذات مقدس الهی باشد. فکر می کنم که اگر تمام سخن را روی همین آیه شریفه که تلاوت کرده ام قرار بدهم، بجاست و وافی خواهد بود. هرچند که موضوعات دیگری را هم خدمت شما عرض می کنم.

در این آیه شریفه چند چیز مورد توجه قرار گرفته که از جمله خانه خداست. «عند بیتک المحرم» اصلی ترین خانه خدا، کعبه مکرمه است که حضرت ابراهیم مأمور شدند

ص: 69


1- . ابراهیم: 37 .

که اسماعیل را با مادرش هاجر، از شامات بیاورند به مکه. مکه آن روز فقط مشتی کوه بود. نه انسانی در آنجا بود و نه درختی، نه گیاهی و نه آبی، حضرت ابراهیم با هدایت حضرت جبرئیل با طی مسافت، معجزه آسا این مسیر را طی کردند و رسیدند به کوه های داغ و سوزان، نقل شده که هر جایی که یک آبادی بود، ابراهیم می گفت برادر جبرئیل این جا باید ساکن بشویم و بچه و مادرش را ساکن کنیم، باز همین طور تا رسید حضرت ابراهیم به کوه های متصل به هم و فضای داغ و سوزان مکه فعلی. جبرئیل عرض کرد که این جا باید اسماعیل و مادرش را ساکن کنی. این جا یعنی وسط یک مشت کوه؟ نه آبی، نه درختی، نه سایبانی، نه انسانی. عجیب بود. اصلاً داستان های حضرت ابراهیم همه عجیب است. جبرئیل گفت: فرمان خداست و فرمان هم باید بدون چون و چرا اجرا بشود. مکان عبودیت همین است. وقتی مأمور می شود به ذبح فرزندش خود را آماده می کند، به فرزندش می گوید این مأموریت را دارم. نظر تو چیست؟ آن هم نمی گوید بابا نظر من این است من هم موافقم.

ص: 70

من هم حرفی ندارم. اصلاً من را مطرح نمی کند. می گوید: «یا ابت، افعل ما تؤمر». پدر فرمان را اجرا کن. دستور را اجرا کن. این است عبودیت. اسماعیل را با هاجر می آورد وسط کوه ها می گذارد به فرمان خدا هم باید برگردد و آنها تک و تنها در این جا باشند. وقتی خواست از آنها جدا بشود گفت: «ربنا انی اسکنت من ذریتی بوادٍ غیرِ ذی زرعٍ عند بیتک المحرم».

خدایا من شماری از ذریه ام را در این نقطه ساکن کردم. نقطه ای که غیر ذی زرع است. اصولاً چیزی در اینجا نمی روید. درختی، گیاهی، سبزه ای، چیزی نیست. اما این جا حریم خانه توست. «عند بیتک المحرم» تازه یک قطعه ای زمین بود آن وقت. شاید هیچ اثری هم از بنا نبود. شاید هم اثری جزئی بود. این روشن نیست. در هر حال، خدایا من بچه ها را این جا آوردم کنار خانه تو آوردم. وادی لم یزرع آوردم. هدف من آن است که این ها بتوانند این جا یک پایگاه توحید درست کنند. نقطه ای که مردم بتوانند با تو مرتبط باشند. در اینجا «ربنا لیقیموا الصلوة» برپا بدارند نماز را، نماز را بخوانند. این جا یک پایگاه بسازند برای توحید، برای ارتباط انسان ها با خدا. آن قدر این حرکت پر برکت بود که می بینید که در طی قرون این قطعه با جاذبه های معنوی که دارد، چقدر انسان ساز است. خدایا دل های عده ای از مردم را نسبت به این ها متمایل کن. عجیب است. هیچ کس نیست اما ابراهیم دل های مردم را می طلبد و می خواهد که دل ها با ذریه اش باشد... در این آیه شریفه چند مسئله به صورت یک مجموعه مطرح شده است.

1 _ خانه خدا. هرجایی شایستگی سازندگی انسان ها را ندارد.

2 _ خانه ای که در وادی لم یزرع است، یعنی یک خانه آن زمان می تواند جاذبه داشته باشد و دل ها را جذب کند و موجب اقامه نماز و ارتباط با خدا باشد که هیچ شائبه ای غیر از خدا پدیدار نباشد.

به همین علت در باره مساجد سفارش شده که ظاهر مساجد را خیلی زینت ندهید. هرچه ساده تر اما معنویت مسجد زیاد باشد. خلوص در این مسجد به چشم بخورد و هیچ هدفی جز خدا نباشد. این یک و دیگر این که توجه به مسائل فرهنگی مسجد با توجه به این جمله «ربنا لیقیموا الصلوة» هدف از این آوردن این ذریه و اسکان در این جا در کنار خانه تو این است که این ها بتوانند پایگاهی پدید بیاورند که انسان ها ساخته شوند و این انسان ها هم در محور ارتباط با خدا ساخته شوند.

ص: 71

و بعدا مسئله عاطفی را مطرح می کند از جمله حضرت ابراهیم را «واجعل افئدة من الناس تهوی الیهم» دل ها را می خواهد آن چیزی عامل موفقیت این ذریه می شود در این نقطه، هدف لیقیموا الصلوة را می رساند عواطف است. خدمت شما عرض کنم این دل ها، همان چیزی است که در قرآن عنوان فطرت الهی آمده «فطرت اللّه التی فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق اللّه ذلک الدّین القیِّم» فطرت خدایی، خداوند انسان ها را زیبا آفریده و در وجود ایشان عشق خود را به صورت یک امر فطری عجین کرده است. در حیوانات غریزه هست. در انسان ها فطرت است. فطرت، ببینید طفل وقتی به دنیا می آید بدون این که خودش بداند دنبال پستان مادر است. وقتی به او نمی رسد، اشک می ریزد، گریه می کند، خودش نمی فهمد که به سوی کجا می رود. هیچ چیز روشن نیست. اما یک امر غریزی است. همین طور هزار برابر بکنید به عنوان فطرت. انسان ها در فطرت خدایی خلق شده اند. اگر به خدا نرسند ناراحتند شاید ناراحتی را نمی فهمند. خودشان احساس نمی کنند اما ناراحتند. «و من اعرض عن ذکری فان له معیشةً ضنکا» وقتی که به خدا می رسند به همه چیز می رسند «ماذا وجد من فقدک و ماذا فقد من وجدک» و آن وقت احساس هم می کنند که به همه چیز رسیده اند. ابوذر در آستانه حرکت با ربذه به آن حالتی وحشتناک بعد از آن دلداری هایی که حضرت امیر و حسنین دادند، گفت: «ما عنداللّه وحشة» من اصلاً احساس وحشت نمی کنم. به آن نقطه خطرناک می رفت می گفت من به آن فضا کاملاً مأنوسم. آنجا را دوست می دارم چون با خدا هستم. «ما عنداللّه وحشة» انسان ها صفت الهی شان اشباع می شود احساس می کنند که بهترین لذت را می برند. در دعای خود در پایان که سجده می کنیم می گوییم: خدایا تو را شکر می کنم که همه چیز به من دادی. شناخت خودت را به من دادی.

این که من تو را می شناسم، تو به من دادی. این هدیه بزرگی است از طرف تو. دیگر آنکه مرا اهل ولایت قرار دادی. و روی زمین خیلی ها هستند اصلاً تو را نشناختند خیلی ها هستند اهل ولایت نیستند. ولایت تو را نفهمیدند ولایت اولیائت را نچشیدند. اما تو به من دادی.

یک سجده انجام می دهم تو را شکر می کنم. این توفیق را تو به من دادی. این طراوت است.

این عزت است. این همه چیز است. همه چیز، برای این جوان فطرت که در من است

ص: 72

کاملاً اشباع شده. بعضی چیزها جنبی است. این اصل است. این در خانه خدا مطرح شده و در کنار خانه خدا.

«واجعل افئدةً من الناس تهوی الیهم» یعنی مساجد با عشق به خدا زنده می شود و با عشق به خدا گره می خورد و اگر انسانی عاشق خدا باشد و مرتبط با مسجد نباشد این آدم خلأ دارد. کما این که اگر با ظاهر مسجد مرتبط باشد و به عشق به خدا آراسته نباشد آن هم خلأ دارد. ببینید دو آیه ما داریم:

«لولا دفع اللّه الناس بعضهم به بعضٍ لفسدت الارض».

یک آیه دیگر داریم:

«لولا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم اللّه کثیرا...».

در آیه اول می فرماید اگر دفاع مردمی نباشد به کلی فساد کره زمین را فرا می گیرد. این دفاع هاست که جلوی مفسدان را می گیرد و آیه دوم که خواندم می گوید اگر دفاع نباشد معابد ویران می شود جایگاه های عبادت خدا ویران می شود. این یعنی چه اگر این دو را کنار هم بگذاریم؟ یعنی ویران شدن معابد همان، و گسترش فساد روی زمین همان. این دو باهم است یکی است. این مسئله یعنی ویرانی معبد و مسجد، حتی معبد یهود و مسیحیت محترم است و حالا نکته مهم این است. این چیزی که جلوی چشم شماست. قضیه امنیت مطرح شده و چه بسا آن بحث کلمه وحدت را هم با آن قضیه مطرح می شود. خیلی بحث می شود در نظام ما. بحث از وحدت می شود. مقام معظم رهبری، سال را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی دانستند باید بدانید عامل وحدت فقط یک چیز است و آن همین فطرت الهی است. اگر توانستیم انسان ها را براساس فطرت الهی سوق دهیم. بیاییم به بهترین جاها که مسجد باشد دعوت کنیم مسجد را هم خالی کنیم از همه امراض غیر از رسیدن به خدا. از تمام امراض تهی کنیم. از تمام شائبه ها خالی کنیم. یک تجمع به امنیت گروه خاصی در مسجد نباشد. حرکت سیاسی دو نوع است. یک بار همان سیاستی است که امام می فرماید.

ص: 73

شهید مدرس می فرماید:

«سیاست ما عین دیانت ماست».

اگر آن سیاست در مساجد بیاید خیلی خوب است. سیاستی که عین دیانت است. اما سیاستی که یک تجمع باشد و به نفع یک گروه خاصی باشد و آن گروه هم هدف الهی نداشته باشد، دنبال منافع شخصی اش است. این مسجد را ضایع می کند. مسجد را تباه می کند.

مسجد را از معنویت می اندازد. اگر مسجد خالصانه براساس همان فطرتی که عرض کردم. انسان ها را به سوی خود بکشاند بسیار نیکوست. کما این که ببینید افراد با هر تفکری که باشند، مسلمان که باشند جذب حمزه می شوند. جذب کمیل می شوند. یعنی آن تفکرات و خط و خطوط و این ها را همه را بریزید دور. این جاذبه دارد. این می تواند وحدت ایجاد بکند.

خداوند می فرماید که:

«ولو انفقت ما فی الارض جمیعا ما الفت بین قلوبهم ولکن اللّه الف بین قلوبهم».

این که می بینید امت اسلامی یک پارچه متحد «کانهم بنیان مرصوص» قوی، نسبت به هم ایثارگر، آن قدر ایثارگر که در جریانی که عده ای از مسلمین اسیر می شوند به آنان می گویند سرنوشت تان مشخص است. یکی محکوم به اعدام، یکی به شلاق، یکی قطع دست و پا، دیگری یکی حکم را باز می کند، می بیند محکوم به اعدام شده است. متأسف می شود، ناراحت می شود، دوستانش می گویند که چرا ناراحت شدی؟ می گوید برگه من اعدام است. می گویند ناراحتی. می گوید من که شهادت آرزویم است. یاد مادرم افتادم. مادرم فقط مرا دارد و اگر مرا از بین ببرند برای او خیلی سخت می شود. دلم برای او سوخت. آن دیگری می گوید مشکل نیست. ورقه من تازیانه است. بیا ورقه مان را عوض می کنیم تو ورقه مرا بگیر. من مال تو را. تو برو تازیانه بخور و مرخص و من می روم به جای تو اعدام می شوم. «کانّهم بنیان مرصوص»، «انّ اللّه الّف بینهم» این ها همان هایی بودند که بر دخترهای شان هم رحم نمی کردند و آنها را زنده به گور می کردند. هیچ عاطفه ای نداشتند. هیچ احساسی از

ص: 74

انسانیت نداشتند. به برکت همان فطرت الهی اصلاح شدند. این را یادمان باشد. عامل وحدت این است. با انگیزه های الهی می توانیم همه را جذب کنیم که همه هم شیفته اند.

ببینید در موسم ایام البیض رجب چه شوری و هیجانی و چه عشقی در همه، بویژه در جوانان و نوجوانان پدید می آید. به مسجد عشق می ورزند، لذت می برند، این همان فطرت الهی است. این را تقویت کنیم. اگر این را تقویت کردیم وحدت تقویت می شود. صاحبان خطوط را اگر کشاندیم به این طور چیزها این ها می فهمند این اصل است. خطوط اگر در مسیر خدا نباشد غلط است. مردم از آنها بیزار می شوند. مشی واحد، سیاست واحد. کما اینکه سیاست ما عین دیانت ماست. پس اگر بخواهیم وحدت و حتی امنیت را هم در جامعه برقرار کنیم باید به این مسئله فطرت الهی و این عشق انسان به خدا توجه کنیم. متأسفانه از این امر غفلت شده است. الآن می بینم که وضعی پدید آمده که اِمریکا بین شیعه و سنی اختلافات می اندازد. در حالی که می توانند هر دو دو محور بیت اللّه و رسول اللّه دست مایه اتحاد قرار دهند و می توانند همه یک ید واحد باشند در مقابل آمریکا اما متأسفانه گول خورده اند.

یک روایتی در وسائل هست که از پیغمبر اکرم نقل شده است «سبعة یظلّهم اللّه ظله یوم لا ظلّ الا ظلّه» هفت گروه هستند که در روز قیامت احساس ناراحتی نمی کنند، احساس حرارت نمی کنند، آن فضای داغ برای آنها خیلی دلنواز است، خیلی دلچسب و زیباست. آنها در سایه وحدت الهی به سر می برند و این هفت گروه عبارت است از کسی که «قلبه متعلق بالمسجد اذا خرج منه حتی یعود الیه» یکی از آن هفت گروه آن آدمی است که دلش با مسجد باشد. ببینید قلب مطرح شده، «وقلبه متعلق بالمسجد» شما دو دوست را درنظر بگیرید که شدیدا به هم علاقه مندند این ها دل هاشان با هم است. پیش هم است، جدا کردنشون خیلی سخت است.

می فرمایند آن آدمی که در برابر مسجد همین حالت را دارد عاشق مسجد است. فرمود مؤمن در مسجد مثل ماهی است در آب و منافق مثل پرنده در قفس است. یعنی قلبش با مسجد است. عشقش مسجد است. نشاطش مسجد است. حیاتش مسجد است. این طور انسان وقتی که از مسجد بیرون می خواهد بیاید، از فراق مسجد ناراحت است. به خودش وعده می دهد باز می آیم پیش تو ای خانه خدا. می آیم پیش تو. می فرماید خداوند اراده فرموده که مؤمنان و مسلمانان

ص: 75

مرتب به مسجد بیایند در مسجد جمع شوند. در 24 ساعت 3 یا 5 دفعه. جمع شوند. این تجمع مکرر در یک 24 ساعت و بعد در روز جمعه همه از اطراف، اکناف بریزند، یک نقطه و جمع شوند و هم تجمع عظیم حج و بعد عمره. مخصوصا حج، سالی یک دفعه باز همه مسلمان های مستطیع و متمکن جمع شوند این برنامه دیگر نگذاریم که دشمن ضربه به این تجمع عظیم بزند با بصیرتی که این ها دارند. ببینید سفارش شده که نمازتان را در مسجد بخوانید، حالا طرف مسافر است. دارد می رود. مخصوصا آن سفرهای گذشته ای که، ماه ها در راه ها و بیابان ها بودند. حالا آیا این آدم می خواهد نماز بخواند از مسجد می خواهد محروم شود؟ نه. فرمود هر وقت می خواهی نماز بخوانی وسط بیابان هم که هستی 4 ، 5 سنگ بچین و وقف کن آنجا را به عنوان مسجد و بعد چند ساعتی که آنجا هستی نماز را در آن مسجد بخوان. سفارش شده حتما مسجد بسازید، هر قدر مردم نیاز به مسجد دارند. البته در جایی که نیازی نباشد. نه فقط لازم نیست، بلکه خوب هم نیست. ولی وقتی نیاز بود، فاصله زیاد بود مسجد بسازید. راجع به ارزش ساختن مسجد و این که نماز را در مسجد بخوان حالا دو تا روایت به نظرم می آید بگویم که شما دقت بفرمایید: حضرت صادق می فرماید: آن کسی که تو خانه اش نماز می خواند به جماعت هم می خواند، اما مسجد را فراموش کرده، می فرماید که این نمازش را خدا به رسمیت نمی شناسد. منظور این نیست که نمازش باطل است. نماز است اما چه نمازی. نمازی که خداوند می فرماید من این را نماز نمی دانم. «فلا صلاة» ولی تو قالب جماعت هم خوانده، اما چون از مسجد اعراض کرده «لا صلاة» نه خود امام «ولا لمن صلی معه» و آنهایی که با او از مسجد اعراض کردند همین طور، مگر واقعا یک مشکلی داشته باشد که نتواند مسجد برود آن یک حرفی. امیرالمؤمنین می فرماید: «الجلسه بالجامع خیر فیه من الجلسة فی الجنة» نشستی که در یک مسجد جامع داشته باشیم برای من بهتر است از نشستی که در بهشت دارم. «لِاَنَّ الجنَّة فیها رضا نفسی» زیرا در نشستن در بهشت خوشحالی مرا در پی دارد امّا «والجامع فیها رضا ربی» ما وقتی در مسجد جامع هستیم خدا راضی است. سلام و صلوات خداوند بر امیرالمؤمنین که این جور دنبال رضای خداست.

ص: 76

روایت دیگری است که گاهی مردم تجمع می کنند بر گناه و عصیان و طغیان و مستحق عذاب الهی می شوند، خداوند وقتی نگاه می کند به انسان هایی که «ناقلی اقدامهم الی الصلوات» و می بیند که این ها گام برمی دارند به سوی نماز، یعنی مسجد، چون خود نماز خواندن که گام برداشتن ندارد. گام برمی دارد به سوی نماز خداوند می بیند که در بین این جمع عظیم گناهکار عده ای هم هستند که به مساجد می روند نماز بخوانند.

1 _ می بینید بچه ها دارند قرآن یاد می گیرند.

به برکت این دو برنامه خداوند عذاب را از آنها برمی دارد.

در روایت دیگری است که حضرت صادق از آبا و پدرانشان نقل می کند که می فرماید: هر وقت خداوند مردم را مستحق عذاب ببیند که این ها شایستگی عذاب به دلیل معاصی و گناهان فراوان شان دارند، می فرماید: سه گروه هستند که جلوی عذاب را می گیرند. یکی آن هایی که صحبت هاشان بر محور خداست. یکدیگر را دوست می دارند. باهم ارتباط دارند. به هم انس دارند. به دلیل این که برنامه های الهی و خدایی را زنده می کنند.

2 _ مساجد مرا آباد می کنند و آبادی هم آبادی معنوی است با نمازشان با گفتارها و امثال آن.

3 _ یستغفرون بالاسحار، آنهایی که در سحرها استغفار می کنند. این سه گروه هستند که جلوی عذاب را می گیرند. و من به شما بگویم گاهی ممکن است یک پیش بینی هایی می کنند زلزله در تهران چنین می شود، چنان می شود، اما همانهایی که در تهران زندگی می کنند باعث می شوند که خداوند این شهر را از اینطور گرفتاری ها حفظ کند.

حضرت صادق علیه السلام می فرماید:

«کسی که به سوی مسجد حرکت می کند پایش را روی هیچ تر و خشکی نمی گذارد، مگر این که هفت طبقه زمین تسبیح خدا را به سود او می کنند».

ص: 77

حضرت صادق علیه السلام می فرماید:

«هیچ عبادتی بهتر از سکوت و رفتن به سوی خانه خودش نیست».

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:

«هرکس به سوی مسجدی حرکت کند هر گامی که برمی دارد تا برود، هر گامی 10 حسنه ثبت می شود. 10 سیئه محو می شود و 10 درجه بالا می رود».

این ها همه عظمت مسجد را برای ما بیان می کند.

در مورد این که گره بخورد خود نماز به مسجد خب یک روایتی داریم که سفارش کرده که اصلاً بنای مسجد چقدر ارزنده است. ابوعبیده حداد می گوید که من می رفتم مسجد، حضرت صادق عبورشان به من افتاد. من یک چند تا سنگ گذاشته بودم به عنوان مسجد آن را مسجد کرده بودم و نماز می خواندم به حضرت صادق عرض کردم «نرجوا ان یکون هذا من ذاک» گفتم امید دارم این هم مسجد باشد. حضرت فرمود: «نعم». چرا این هم مسجد است. الان تو داری در مسجد نماز می خوانی.

عجیب این است که راوی می گوید: با ابوالصلاة خدمت حضرت صادق رسیدم. ابوالصلاة گفت آقا حاجیان در راه مکه زمین های کوچکی مثل یک متر در دو متر این طورها، این ها تعبیری است از من یک جاهایی کوچکی را به عنوان مسجد نماز می خوانند. حضرت فرمود: بارک اللّه احسنت. این ها بهترین مساجد است. همین چیزهای کوچک.

مسجد الزهراء، مسجد علی و این ها ظاهرا جاهایی بوده که این ها فرصت کوتاهی که آنجا بوده اند، آنجا را به عنوان مسجد وقف می کردند و نماز می خواندند. بعدا فرمود: هرکس خانه ای را به عنوان مسجد وقف کند، بسازد، خانه ای را و خوب این را بسازد ولو به اندازه آن جایی است که کبوتر می خواهد تخم بگذارد. یک جایی را برایش گود می کند. آنجا تخم می گذارد ولو این قدر باشد این قدر کوچک باشد. این هم مسجد است ثواب و ارزش را دارد.

ص: 78

این را عرض کنم که مساجد از نظر فضیلت مختلف هست. عرض کنم که مسجد بازار هر نماز برابر 12 نماز است. مسجد محله 25 نماز است. مسجد جامع 100 نماز و مسجد کوفه و مسجدالاقصی 1000 نماز و مسجد النبی 10000 نماز است و مسجدالحرام 100000 نماز است. «و عند قوی» و نماز در کنار قبر مطهر امیرمؤمنان نماز خواندن 200000 نماز است. بالاترین نجف که خداوند ان شاءاللّه نصیب همه ما بگرداند.

عرض کنم که حالا مسائل مهم در مساجد توجه به آن معنویت و آن فرهنگ است. باید سعی کرد مسجد از هر نوع صحبت دنیایی خالی باشد. جای صحبت دنیایی نیست. جای این که تا هم دیگر را دیدند درد دل می کنند و حرف می زنند خب تو چه خبر من چه خبر؟ جای این ها مسجد نیست. تو مسجد قرآن بخوانید. نمازتان را بخوانید. نافله تان را بخوانید. فریضه را بخوانید. بعدا اگر خواستید این کارها را بکنید بروید بیرون. این کارها معنویت مسجد را آسیب می رساند این را دقت کنید.

روایتی است که می فرماید: گویا در آخرالزمان به مسجد می آیند اما دور هم می نشینند و صحبت دنیا، حب دنیا، دارند. مسائل و مشکلات دنیا به جای خودش باید گفته شود ولی این ها جایش در مسجد نیست. فرمود این هایی که این چنین هستند و مسجد می آیند و این برنامه ها را دارند. «لا تجالسوهم» اصلاً با این ها ننشینید اگر دیدید دارد این بحث ها می کند منعش کنید و الا بلند شوید و مجالست با این ها نکنید. این ها در برنامه الهی نیست.

عرض کنم که حتی شعر دو نوع روایت داریم. یک نوع روایت منعش می کند و بعضی روایات می گوید اشکال ندارد اصلاً.

اگر شعرها، شعرهای عرفانی باشد معنوی باشد، عرض کنم در صلاح تربیت انسان ها باشد عیبی ندارد خوب است. مداحی اهل بیت، حمد خدا باشد خوب است. اما شعرهایی که در این وادی و مسیر نیست منع شد.

«المساجد للقرآن».

«مساجد برای قرآن هست نه چیزهای دیگر».

ص: 79

حالا این جا مسئله مهمی که باید عرض کنم خدمت تان، عبارت است از آن برنامه های معنوی مساجد هست که باید همه همت کنند مخصوصا در این نظام مقدس که شرایط رشد انسان ها فراهم شده از معنویت مسجد به همان شکلی که اول عرض کردم. استفاده شود و برنامه های مسجد احیا شود، همه و همه سعی کنند حتی آن کسی که می تواند یک تبلیغ سیاسی خوبی داشته باشد یا برنامه خوبی داشته باشد آن تحلیل سیاسی اش را ارائه بدهد باید برود ما باید به زمان مان مطلع باشیم. آگاه باشیم، چه خبر است. چه توطئه ای در راه است. این ها را باید بدانند و عرض می کنم هرکس تخصصی دارد در تفسیر قرآن، نهج البلاغه، احکام دینی، مسائل اخلاقی، روانی، هرچی متخصص باشد البته بیاید و برنامه ریزی کنند.

برادران و خواهران و الحمدللّه حضور خواهران در مساجد الان خیلی چشمگیر است. و اقبالی که خواهران به مسائل معنوی و دینی دارند کمتر از مردان نیست. بلکه بیشتر هم هست. بیایند شرکت کنند. این ها عامرین مساجد این ها هستند. این عمرانی که خداوند می فرماید بیایید مساجد را آباد کنید این است وقتی که خدمات ظاهری مسجد مطرح می شود خداوند می فرمایداین خدمات قابل مقایسه با خدمات معنوی نیست. ولی خوب آب می دهیم به حاجی ایستاده دم در، خیلی هم ثواب دارد.

در یک روایت هست که جبرئیل آرزو می کند که کاش انسان بودم به حاجی ها آب می دادم. اما با تمام این ارزشی که دارد می فرماید این قابل مقایسه با خدمات معنوی نیست.

من تبریک می گویم به انسان هایی که برنامه های خوبی در مساجد دارند و رشد می دهند انسان ها را و البته آنچه که مهم است که باید آن روی قضیه را هم باید دقت کنند. مسجد باید جاذبه خیلی زیاد داشته باشد. حالا من در یک بخشی این قسمت ها را احتمالاً اشاره می کنم.

می فرماید: «خذوا زینتکم عند کل مسجد» زینت خودتان را با خودتان داشته باشید. خود را مزین کنید. بهترین لباس، برترین لباس در مسجد باشد. معطر کنید خودتان را البته زن ها در معطر کردنشان باعث می شود که عطر آنها به مشام نامحرم برسد. آن نه. نمازگزاران خودشان را معطر کنند. فضای مسجد را معطر کنند. گلاب پاشی کنند. می خواهند با این

ص: 80

چیزهایی که به دست می گیرند و با آن گلاب می پاشند اگر به سر و صورت یکی بریزند بعضی ها اجازه می گیرند.

عرض کنم که صفوف را منظم باید کرد. امام مسجد مستحب است قبل از نماز به مؤمنین بگوید که صفوف را منظم کنند که صفوف جلو را پر کنید. شانه هایتان چسبیده به هم باشد و این ها را بگویند. امام جماعت که می آید تأخیر نداشته باشد. معطل نکند به امام جماعت خیلی سلامی می دهند. در یک روایت هست به اندازه ای که خدا به همه مأمومین ثواب می دهد به امام جماعت ثواب می دهد. بدون اینکه از آنها چیزی کم شود. این هم به تقوا و علم تشویق می کند که این جوری در راه تقوا و علم قوی شوند تا بتوانند تحکمی در امامت داشته باشند. این ثواب عظیم را که می دهند می فرماید مشروط به این است که این امام منظم بیاید. باید منظم بیاید. اگر با تأخیر بیاید و مردم را معطل کند نه. می فرماید نماز را وقتی امام جماعت در مسجد می خواند، نه این قدر سریع بخواند که این ها نتوانند درست رکوع و سجده را بخوانند نه آنقدر طول بدهد که آنها خسته شوند. پیامبر به امیر مؤمنان فرمودند: نه مضیع باش نه منفر باش. نه تند بخوان که نتوانند رکوع و سجده را درست انجام دهند و نه طول بده که این ها بگویند که بابا دیگه خسته شدیم. امامی نماز اولش را سوره بقره را خواند بیچاره کرد. مأمومین را و در نماز دوم شروع کرد سوره فیل را خواندن یکی از مأمومین فرادا خواند. گفت وامصیبتا آنکه بقره بود آن جوری عمل کرده و ای که می خواهد سوره فیل را بخواند.

عرض کنم که جاذبه های مسجد را می گفتم. نه منفر باشد امام جماعت نه مضیع باشد. وقتی به هم می رسند احوالپرسی بکنند گرم باشند، صحیحی باشند. این جور نباشد که وارد شود سرش را بگذارد پایین و اخمی و مشغول نافله باشد. نه از همان لحظه ورود با هرکس برخورد می کند. خواهران باهم، برادران باهم، احوالپرسی بکنند. دست به هم بدهند. برادران دست به هم بدهند. خواهران به هم دست بدهند. احوالپرسی بکند. پیغمبر اکرم دست می دادند. وقتی وارد می شوند به همه مأمومین دست می دادند. احوال می پرسیدند. وقتی امام جماعت نماز می خواند نمازهای یومیه و بطور کلی در رکوع و سجده مستحب

ص: 81

است که صدا را بلند بکند که بشنوند مأمومین که حالا میکروفن و این ها هست. یک چیز خوبی است و عکس این که مأموم صدایش به گوش امام برسد کراهت دارد. آن یواش بخواند و بالعکس امام صدا را بلند بکند.

شما نمی دانید که چقدر این خوش اخلاقی و خوش برخوردی نقش دارد. من خودم در زندگی یادم می آید که من مجذوب جلسات قرآن و مسجد و جماعت و این ها شدم و این مجذوبیت از یک حسن برخورد شروع شد. ما کشانده شدیم به جلسات قرائت قرآن که در مسجد بود که آنجا دیدم محبت به من می کنند. همین احوالپرسی و اینجور چیزها و کم کم ما را تشویق کردند که ما تفسیر رو آنجا می گفتیم. این برخورد موجب شد که من اصلاً جذب این جلسات شدم. جذب قرآن، نماز و جماعت و دعا و این ها شدم. مسیر زندگی مرا مشخص و معین کرد. این خیلی مهم است و بالعکس ممکن است جوانی و نوجوانی بیاید در این مسیر یک برخورد بدی با او شود و از مسجد برود. مسجد را ترک کند و رها کند. این را خیلی دقت بفرمایید.

عرض کردم فضای مسجد باید معطر باشد. مخصوصا در فصل تابستان آنهایی که جوراب به پایشان است اگر این جوراب بویی می دهد آن را بشویند این اذیت می کند.

روایتی است مردی می آید مدینه و سراغ می گیرد و می خواهد بیاید خدمت حضرت صادق علیه السلام. حضرت بیرون مدینه یک آبادی دارد. آنجا رفتند. بلند می شود می آید بیرون. حالا فاصله اش چقدر بود، معلوم نیست. می آید خدمت حضرت می رسد. حضرت می فرماید: این همه راه آمدی تا مرا ببینی. می گوید: بله آقا. آمدم زیارتم را بکنم.

بعدا حضرت اشاره کردند به سیری که آنجا بود به حلقه سیر من از این سیر خورده بودم. دوست نمی داشتم که مسجد پیغمبر بیایم چون وقتی حضرت در مدینه باشند مقیدند وقت نماز به مسجد بروند. وقتی مسجد بیایند خوب حضرت صادقند. مردم علاقه مندند می آیند خدمت حضرت. حضرت فرمودند چون من سیر خورده بودم از مدینه آمدم بیرون و این جا تا بوی سیر اهل مدینه و مسجد را اذیت نکند. ببینید تا این حد مراقب بوده اند.

ص: 82

نکته دیگر این که باید دقت کرد مأمومین زود صفوف را منظم کنند که وقتی اذان گفته می شود فضای مسجد ساکت باشد. این در حالیست که متأسفانه در حال حاضر اذان می گویند مؤمنین دارند صحبت می کنند. اقامه می گویند حرف می زنند. نماز را بسته اما هنوز این ها صف شان را منظم نکرده اند. این بسیار غلط است. از قبل از اذان صفوف باید منظم شود فضا آرام باشد. وقتی مؤذن اذان می گوید، کلمات اذان را آنها تکرار کنند و وقتی که امام اقامه می گوید بلند شوند و صفوف منظم باشد و به محض اینکه گفت اللّه اکبر آنها که در صف دهم و بیستم هستند بتوانند نماز را بخوانند و به ثواب نماز نائل شوند.

راجع به مسائل سیاسی مسجد گفتم. آن سیاستی که عین دیانت است حتما باید در مسجد باشد آن سیاست هایی که جنبه حزبی و منافع گروهی دارد آنها جایش مسجد نیست.

عرض کنم که همسایه های مسجد خیلی سفارش شده بخصوص به همسایه های مسجد سفارش شده «لاصلوة لجار المسجد الا فی المسجد». همسایه که فاصله 40 خانه همسایه است. از چهار طرف و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایت است که حضرت شرط کردند که باید شما که همسایه هستید باید بیایید و به امیرالمؤمنین گفته شد که عده ای نمی آیند از همسایگان مسجد به نماز فرمود که حتما باید آنها حاضر باشند و اگر نمی آیند باید از ما دور شوند. شماها هم اجازه ندارید با آنها معاشرت کنید و به حرف حضرت هم مردم عمل کردند و آنها مجبور شدند که به مسجد بیایند.

و اینک هرکس شکر این نعمت را نکند در قیامت گرفتار یک مصیبت بزرگ می شود. و مصیبت بزرگ این که مسجد در برابر خدا از ما شکایت می کند و وقتی شکایت کرد روایت هست که خود ذات مقدس الهی به عنوان وکیل مدافع دفاع از خانه های خودش می کند و آن وقت چه مجازاتی برای آن انسان هاست خدا می داند.

ان شاءاللّه که خداوند توفیق بندگی کامل را به همه ما عنایت کند و آنچه که در ذهنم هست راجع به 30 مرداد روز مسجد هست که روز زنده نگه داشتن خاطره آتش زدن مسجد الاقصی است. خدایا به حرمت قرآن این جنایتکاران را از روی زمین محو بفرما. ریشه آنها را بسوزان. هیچ عرضی را برای هیچ انسانی و برای هیچ معبدی و برای هیچ مکان

ص: 83

مقدسی مراعات نکردند و بالاخره در این روز باید نفرین کنیم بر این رژیم سفاک و جنایتکار اما تمام این تلاش ها مذبوحانه است همانطور که در مورد حضرت سیدالشهدا شاعر می گوید: ولو ای حسین عزیز بدن تو را قطعه قطعه کردند که اثری از تو باقی نماند اما قبر تو در قلب ماست.

به قدم نازنینت به جنازه مقدست اهانت کردند. اما به فضائل تو نمی توانند آسیب برسانند. خصایل تو روز به روز شفاف تر و روشن تر می شود. این جنایتکاران مسجدالاقصی را در یک زمانی آتش زدند اما دل ها را نمی توانند هیچ کاری بکنند دل ها با خداست در فطرت خداست در عشق به خداست و عشق به خانه های خداست. خوشا به حال آنهایی که وضو می گیرند و سوی مسجد به عنوان خانه خدا می آیند و دم در می ایستند و از میزبان مهربانشان تقاضای کرم و لطف هبه و بخشش و هدیه و غفران و عفو و آمرزش می کنند. رحمت خدا بر آنها باد.

خدایا ما را در زمره آنها قرار بده.

پروردگارا قلوب ما را به محبتت نورانی بگردان.

ارتباط ما را با خانه های خودت روز به روز زیادتر بفرما.

لذت انس با خودت را و انس با مساجدت را و انس با خانه هایت را در وجود ما لحظه به لحظه بیشتر بفرما.

پروردگارا ما را به صفات اولیائت متصل گردان.

از رذائل و زشتی ها دور بدار.

دستمان را از دامن قرآن از دامن پیغمبر از دامن عترت از دامن مساجد جدا نفرما.

دشمنانت را نابود بفرما.

روح مطهر امام راحل و همه شهدا را با صلحا محشور بفرما.

ما را از زمره یاران حضرت مهدی قرار بده.

والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 84

سخنرانی حضرت آیه اللّه استادی دامت برکاته

در همایش هفته جهانی مساجد و در جمع ائمه جماعات بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین و صلی اللّه علی سیدنا محمد و آله اجمعین واللعن علی اعدائهم الی قیام یوم الدین.

توفیقی بود که نصیب ما شد هم به زیارت حضرت عبدالعظیم موفق شویم و هم به زیارت عزیزان. قبل از اینکه وقتی از شما بگیرم عذرخواهی می کنم پیداست که در این قبیل مجالس که از قبیل بنده دعوت می شود بنابر تذکر یادآوری و موعظه است که هم برای گوینده ان شاءاللّه مفید باشد و هم برای شنوندگان.

من حدیثی را که شاید مکرر خود عزیزان هم دیده باشند، خوانده باشند، نوشته باشند، می خواهم خدمت تان عرض کنم با یک برداشت نسبتا جدیدی از این حدیث. قبل از این که حدیث را بخوانم یک دو سه جمله ای عرض می کنم نسبت به این که عزیزان نسبت به مسجدشان بیشتر اهمیت بدهند. یعنی به مردم نشان بدهند که خودشان بیش از مردم به مسجد علاقه دارند. مردم ببینند که سخن هایی که راجع به مسجد گفته می شود بیش از همه و بیش از همه خود ما به آن حرف ها معتقدیم ما از از ائمه جماعت گذشته چیزهایی دیدیم، شنیدیم بنده در دوران جوانی و قبل از 20 سالگی در تهران مسجد آقا میرزا ابوالفضل

ص: 85

تهرانی می رفتم. پیرمردی بود کل کسانی که صبح نماز می آمدند شاید 10 نفر 15 نفر بودند دقیقا یادم نیست جمعیت همین قدر بود. ولی خود ایشان مقید بود که در تمام طول سال نماز صبح را در مسجد بخواند و هر روز هم بعد از نماز صبح برمی گشت به طرف همین چند نفر که آن چند نفر هم بعضی می نشستند و بعضی می رفتند ولی هر روز ایشان باید یک قطعه ای از نهج البلاغه، از همین نهج البلاغه ثقه الاسلام عربیش را می خواند بعد هم ترجمه اش را می خواند اصرار داشت که این کار انجام شود. خوب اگر مردم ببینند که یک نفر این مقدار به نماز صبح که در مسجد بخواند مقید است با کهولت سن، بعد هم نه اینکه نماز تمام بشود، ماشین بیاورند نه باید پیاده بیاید و پیاده هم برگردد ولی باز عجله نمی کند. می نشیند و تا اول آفتاب نهج البلاغه می خواند و همین که مردم او را ببینند اول که او وظیفه خودش را انجام داد. او همان ثواب هایی که برای اهمیت دادن مسجد و نماز در مسجد نماز جماعت در مسجد برای خودش هست و برای مردم هم اقبال بکنند یا نه اتمام حجت است. آن روزها خیلی اقبال نمی شد. سابق مسجدها، نماز جماعت ها خیلی شلوغ نبود. خیلی فراگیر نبود. همه جا این طور بود. آیت اللّه خوانساری که از مراجع تقلید بودند نماز جماعت شان در مسجد عزیزاللّه وسط بازار بود. ایشان هر روز سحر باید پیاده از گذر لوتی صالح بیاید مسجد عزیزاللّه، مسجد هم تو بازار بود. به یک معنا محلیت نداشت. کل نمازخانه ای که می آمدند از روی علاقه به ایشان شاید 20 نفر 30 نفر بودند. یک مرجع تقلید برای 20 نفر 30 نفر هر روز می آمد وقتی این اخلاق را ببینند، این اهمیت به نماز را ببینند این اهمیت به مسجد را ببینند عرض کردم هم برای خود آن کسی که این کار را انجام می دهد، دارای فضل و فضیلت است و هم اتمام حجت می شود خدا رحمت کند. مرحوم آقای برهان که در همین حضرت عبدالعظیم ایشان مدرسه ای داشتند. برای من نقل شد که ایشان در مسجد لرزاده که از مسجدهای بسیار موفق بود از مسجدهایی بود که هم برنامه های خوبی داشت هم طلاب خوبی را آنجا تربیت کرد. نقل شده که ایشان خودش دامن قبا را بالا می زد ظرف آب را دست می گرفت جارو را دست

ص: 86

می گرفت. حتی پاشویه های حوض را خودش تمیز می کرد. یعنی کاری که باید خادم بکند کاری که باید مردم بکنند. چرا؟ چون خانه خداست. یعنی دارد به مردم نشان می دهد که من معتقدم که خانه خداست. من معتقدم که خدمت به خانه خدا خدمت به دین است. اگر مردم ببینند که امیداورم شما عزیزان همه تان اینطور باشید. ببینند که ما می گوییم از همه زودتر بیایید از همه دیرتر بروید. می بینند خود امام جماعت سر موقع می آید 5 دقیقه 10 دقیقه زودتر می آید. بعد هم چند دقیقه می نشیند خیلی با عجله نمی آید با عجله نمی رود شما می گویید که خب بهترینش این است که مردم زودتر بیایند مسجد و دیرتر هم بروند. خودمان عمل کنیم.

البته اگر مسئولیت های دیگر داریم. کارهای دیگر داریم. پیداست که منظورم چیه. یعنی مردم باید ببینند که ما اهمیت می دهیم تا جمعیت کم می شود. شل بشوند. تا مردم 100 نفر هستند. خیلی جدی هستند. مثلاً ده نفر که شدند می گویند که تلفن بزنید که امروز نمی آیم.

مردم احساس می کنند که خود من به نماز آن طور که باید اهمیت نمی دهم. آن طور که باید به مسجد اهمیت نمی دهم. «کونوا دعاة للناس بغیر السنتکم» ما باید در عمل به مردم نشان بدهیم امروز هم برخلاف زمان های سابق مکرر من این را عرض کرده ام در خدمت یکی از اساتیدمان مرحوم آیت اللّه سلطانی (خدایش رحمت کند) بودم چیزی را نقل کردم از بی احترامی که به بعضی از اهل علم ناخواسته شده بود. فرمود فرق این زمان با زمان های سابق این است که سابق به هر کسی که عمامه سرش بود احترام می گذاشتند ولی الآن باید بشناسند باید در عمل ببینند این آدم متدین است باید ببینند دلسوز است. علاقه پیدا می کنند. بی احترامی هم نمی کنند. هرکسی هم که بی احترامی می کند آدم نادانی است و الا چه کسی را ما می شناسیم که مردم شناختی نسبت به آن داشته باشند خدمتی از او دیده باشند. توی یک روستا، توی یک شهر، تو یک بخش، داخل یک محل، شناخته باشند و بی احترامی کنند؟ امکان ندارد. گاهی هم که می شود نمی شناسند. ما در عمل باید در هر صورت نشان بدهیم هم به مسجد اهمیت می دهیم هم به نماز اهمیت بدهیم هم به جماعت اهمیت بدهیم. هم به نماز صبح اهمیت بدهیم.

ص: 87

هم به صحبت کردن بعد از نماز اهمیت بدهیم که باز من از جوانی هایم یادم است که حضرت عبدالعظیم که مشرف می شدیم برج مانند بود. خدمت آیت اللّه مجتهدی می آمدیم ایشان می رفتند امامزاده عبدالحسن و تا عصری آنجا بودند و برنامه ای داشتند و ایشان می فرمودند عصر که شد نزدیک غروب برویم زیارت و بعد نماز آقای اثنی عشری سید بزرگواری بود صاحب همین تفسیر اثنی عشری که مکرر چاپ شده، در صحن امامزاده حمزه که سابق صحن جدایی داشت. ایشان امام جماعت بود. نماز می خواند بعد از نماز منبر می رفت و با چه سوزی صحبت می کرد. من شاید هنوز آن وضع در خاطرم هست که روایت نقل می کرد که راوی آن حضرت عبدالعظیم بود. با دست اشاره می کرد به حرم حضرت عبدالعظیم می گفت این بزرگوار از امام نقل کرده، اصلاً حس می کردی که اصلاً خود این یکی از راویان است.

خودش دارد حضرت عبدالعظیم را می بیند. دارد امام را می بیند و اهل امر به معروف بود.

در حضرت عبدالعظیم که در آن دوره کسی نمی توانست چنین حرف هایی بزند در مسیر ایشان همین طور خلاف می دید. تذکر می داد. هر جا گناهی بود تذکر می داد. چقدر مردم هم بهش علاقه مند بودند. در هر صورت، خیلی عذر می خواهم که مزاحم شدم. یک روایتی هست که زیاد خوانده ایم. ولی روایت بسیار مهمی است. روایت از بس مهم است در کتاب محاسن برقی نقل شده، در قرب الاسناد نقل شده، در من لایحضره الفقیه نقل شده، در ثواب الاعمال نقل شده، در خصال صدوق، در امالی شیخ صدوق، در تحف العقول، در تهذیب شیخ طوسی، در نهایة شیخ طوسی، در امالی شیخ طوسی، در فلاح الظاهر ابن طاووس، در اعلام الدین دیلمی و در تذکرهای شهید اول، روایت بسیار بسیار مهمی است. در این کتاب های اصیل ما نقل شده به بحار رسیده، بحار دارد، وافی دارد، وسایل دارد، کتاب های بعدی هم از همین کتاب ها نقل کردند.

روایت با عین سند نقل شده که سند اولش، قطعا سندی است موثق که اگر بنای فتوایی هم باشد می شود به این روایت استناد کرد و سند چهارمش هم باز مثل سند اول معتبر است،

ص: 88

دو سند هم تقریبا سلسله سندش از عامه است. در روایات شیعه شناخته نشده اند. روایات از امام باقر علیه السلام نقل شده، از امام صادق علیه السلام نقل شده، از امام حسن علیه السلام نقل شده از امام حسین علیه السلام نقل شده، از امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده، از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شد. یعنی از شش معصوم این روایت، با یک قدری کم و زیاد نقل شده و مصادرش بسیار خوب است، همان روایت معروف است که:

«من اختلف الی المساجد اصاب احدی الثمان. اخا مستفادا فی اللّه اوعلما مستطرفا او آیة محکمة او یسمع کلمة تدل علی هدی او رحمة منتظره او کلمة ترده عن ردیٍ او یترک ذنبا خشیةً او حیاءً».

(اختلاف یعنی رفت و آمد) هرکس رفت و آمد را به مساجد داشته باشد یکی از این چند چیز را استفاده می کند. یا هرکس رفت و آمد به مسجد را ادامه بدهد تکرار کند، یکی از این چند چیز را استفاده می کند. ائمه بزرگوار و رسول خدا فرمودند: هرکسی به مسجد برود و مسجد رفتن را ادامه بدهد این چند چیز را استفاده می کند. اول: «اخا مستفادا فی اللّه » خاصیت مسجد رفتن این است که انسان برادر دینی الهی پیدا می کند. دوم: «او علما مستطرفا» مسجد که برود علم تازه پیدا می کند. علم جدید، علمی که براش تازگی دارد. لااقل نمی دانستنه الآن متوجه می شود.

«او آیة محکمة» اگر مسجد رفت و آمد داشته باشد یک آیه ای محکم از آیات قرآن مجید، اگر آیه ای محکم در مقابل آیه ای متشابه باشد یعنی مسجد که برود و بیاید یک آیه ای محکم یاد می گیرد. یا اگر «آیة محکم» طبق آن روایت اصول دین مراد باشد یعنی مسجد که رفت و آمد داشته باشد. اصول دین یاد می گیرد. «او رحمة منتظره» مسجد رفت و آمد داشته باشد. حتما رحمت خدا شامل حالش می شود. «او یسمع کلمة تدل علی هدی» مسجد رفت و آمد داشته باشد، قطعا چیزی می شنود که او را روشن می کند. او را هدایت می کند. به او بصیرت می دهد. به او بینش می دهد. «او کلمة ترده عن ردیٍ» یعنی چیزی می شنود

ص: 89

که اگر آلودگی دارد، اگر مشکل اخلاقی دارد، یک جمله ای می شنود که آن جمله ممکن است در او تحول ایجاد کند. «او یترک ذنبا خشیة» مسجد رفت و آمد کند. خشیت پیدا می کند.

با خدا آشنا می شود. به خاطر خوف از خدای بزرگ گناه نمی کند. «اوحیأً» یا وقتی مسجد می رود لااقل آن زمانی که در مسجد هست یک جمعیتی در مسجد هستند دعا می کنند دارند نماز می خوانند. دارند عبادت می کنند، دیگر حیا می کند که آن موقع گناه بکند. واجبی انجام می دهد. این ها چیزهایی است که در این روایت نقل شده به عنوان 8 تا یا به عنوان 7 تا تو بعضی یکیش هست. تو بعضی آن یکی هست. اگر مایل باشید به یکی از همین کتاب هایی که عرض کردم مراجعه کنید.

برداشت ما از این روایت این است که درست است که پیغمبر دارد خبر می دهد که اگر بنده به مسجد شما رفت و آمد کردم یکی دو تا سه تا پنج تا 8 تا از این مطالب استفاده می کنم. این یک خبری است از پیغمبر اکرم. اما آیا لازمه اش این نیست که مسجد یک برنامه هایی داشته باشد که من استفاده بکنم؟ اگر هیچ برنامه ندارد چی استفاده بکنم؟ برداشت ما این است که این روایت دارد به مدیران مساجدمان می گوید که مساجدتان باید برنامه های متنوع داشته باشد که هرکسی می آید و می رود از آن استفاده بکند. اگر در مسجدی موعظه نباشد، مدام آقا نماز می خواند و می رود منزل خوب تو این مسجد ما 100 بار هم بیاییم و برویم موعظه نمی شنویم. 100 بار بیاییم و برویم چیزی که ما را هدایت کند نمی شنویم. اگر بنا نیست که در مسجد کلاس اصول عقاید باشد یا خودتان اگر توان دارید یا وقتش را دارید یا کسی را خودتان تعیین کنید اگر در مسجد برنامه اصول عقاید نباشد چطور پیغمبر می فرماید هرکسی برود استفاده می کند «آیةً محکمة» اصول عقاید یاد می گیرد یا یک آیه محکمی از قرآن مجید تفسیرش را یاد می گیرد. برداشت ما از این روایت این است که این روایت مفادش این است یا به قول امروزی ها برداشت از روایت این است که مساجد باید برنامه داشته باشد. برنامه های متنوع داشته باشد که اگر مردم استفاده نکردند

ص: 90

آنها کوتاهی کرده باشند و الا مسجد باید این خاصیت ها را داشته باشد. هر مسجدی یکی دوتا سه تا از این ها را داشته باشد. زمان ما زمانی است که اگر امام جماعت جاذبه لازم را داشته باشد حتما یک تعدادی را دور محور خودش جمع می کند. باز من از جوانی هایم عرض کنم. مسجد جامع تهران در بازار تهران شبستان آیت اللّه العظمی شاه آبادی، آقایی بود به نام آقای بروجردی که پیش از ظهرها که می آمد مسجد بلااستثنا مقداری کشمش همراهش بود. روایت می گوید مسجد شما باید جوری باشد که اگر یک جوانی آمد دو سه بار که آمد یک رفیق پیدا کند آن هم یک رفیق الهی. خوب اگر رفیق پیدا کرد اگر 4 تا رفیق شدند مسجد شما 3 نفر جوان داشت. 20 نفر جوان داشت. خود این ها حافظ همدیگرند. یکی از بهترین دیانت ها یکی از بهترین چیزهایی که می تواند جوان را حفظ کند این است که توی یک دایره جوانی خوب قرار بگیرد. یعنی اگر پسر من با 10 تا جوان متدین مسجدی رفیق باشد یا با 10 تا فاسد، خوب این اثر خودش را می گذارد. خوب کی تو مسجد جوان ها جمع می شوند؟ وقتی شما عزیزان، که به حمداللّه داریم عرض کردم اول بحث ما بنای ما در این مجالس یادآوری و تذکر و تنبه است و الا هیچ وقت گفته نمی شود که مطلبی که گفته شد خدای متعال به پیغمبرش هم چیزهایی می فرماید. اگر خدای متعال به پیغمبرش فرمود «اتق اللّه» معنی اش این نیست که پیغمبر تقوا ندارد. برای یادآوری است. برای حضرت برای دیگران، اگر بخواهیم که جمله اول عمل شود که بخواهیم که یک جوان مسجدی شود باید شما عزیزان جاذبه داشته باشید. باید جاذبه هایی برای مسجدتان فراهم کنید. باید برای خدا، باز تکرار می کنم. این تشکیلات بسیار بسیار خوب، بسیار نافذ، سودمند، حساب و کتاب داشتن تو هر کاری هم لازم است. هم سودمند است هم آثار خیر و برکت برای همه دارد. تشویق ها همه به جا، اگر کمک های مادی هست همه به جا. مردم کمک مادی می کنند. ولی این ها باید همه کنار کار ما باشد کار ما کار خدایی است. من که امام جماعت می شوم این ها همه باید کنار کار من باشد. هیچ کدام نباید برای من انگیزه درست کند که یکی که کم

ص: 91

شد کار من هم کم شود. آن کارهای دیگر است که این طوری است. کارهای دیگر آقا اگر 10 ساعت کارکند، 9 تومان بدهند باید 10 ساعت کار کند، هیچی هم ندهند باید 10 ساعت کار کند. چون خودش می گوید که من روحانی هستم. لباسش می گوید که من روحانی هستم دیگر مادی نیستم. اگر مادی نیستیم که نباید مادی باشیم که اگر مادی نباشیم مردم علاقه پیدا می کنند و در سایه علاقه مردم می توانیم خدمات داشته باشیم. واقعا آن مقدار که می توانیم به این کار ارزش بدهیم. اهمیت براش قائل باشیم. از روی دلسوزی برنامه های خوبی برایش قائل باشیم. حالا که اقبال هم می کنند صحیح است که ما در جمهوری اسلامی هستیم. الآن می بینید که دولت عزیز ما، دولت مذهبی، دینی اهل قرآن، اهل دعا، اهل توسل به امام زمان، این ها همه درست است. در رأس حکومت یک مجتهد است. مجتهد واجد شرایط. کسانی که در مسئولیت ها هستند تعداد بسیار زیادی افراد متدین واقعی، همه این ها درست است ولی مفاسد را هم می بینیم هست. از مفاسد که نمی شود چشم پوشید که همه آن حرف ها درست است. مفاسد هم هست. آیت اللّه مصباح می فرمودند: همانطور که قبل از پیروزی انقلاب یک نفر که مسجد داشت می گفت شده 2 نفر، شده 3 نفر. 4 نفر را من باید حفظ کنم. امروز مساجد ما، ائمه جماعت ما، مدیران مسجد ما همین وظیفه را دارند.

امروز شما اگر بتوانید 10 تا جوان را حفظ کنید، دلت را خوش نکن به این که تلویزیون چنین گفت، برنامه قرآنی چنان گفت، مسابقات قرآن چنان بود، همه اینها جای خودش ولی شما هم باید 5 تا جوان را حفظ کنید. 10 تا جوان را حفظ کنید و باید واقعا با برنامه ریزی با هر مقدار که می توانی باید کار کنی که مسجد شما مجمع جوانهای متدین باشد که هر کسی رفت و آمد کرد، یک جوانی 2 شب آمد، 3 شب آمد، 4 شب آمد، من تو پرانتز عرض کنم که نمی دانم حال خوب است عرض کنم یا نه چون بالاخره همه شما عزیزان اهل علم هستید. هیأت ما جای مساجد را نمی گیرد. هیأت ها بسیار خوب است و بسیار مفید است ولی متأسفانه، متأسفانه، متأسفانه، اخیرا شنیده می شود بعضی نقاط ضعف تو بعضی از هیأتها شنیده شده

ص: 92

که قابل گفتن هم نیست. مسجد است که شفاف است. مسجد که معلوم است چکار می کند. مسجد است که، یک هیئتی 10 نفر، 20 نفر جمع می شوند چه کسی صحبت می کند، چه کسی عزاداری می کند، چه کسی می گویند، چه جور صحبت می کند؟ این ها خیلی خوب است. ولی این ها جای مسجد را نمی گیرد. اینکه امام فرمودند. مسجد یک سنگر است. امروز دیگر ما خیلی خوب هم می توانیم تشخیص بدهیم که مسجد چقدر می تواند منشأ خیرات باشد. هم امام یک معیار را به ما داده هم خودمان تا اندازه ای عقل داریم، هرچی که دشمن رویش دست می گذارد، حتما بدانید مؤثر است که دست می گذارد. امروز می گویند که مسجدها را خراب می کند. می گویند که در تعدادی از کشورهای غربی اجازه ساختن مسجد نمی دهند. اگر مسجد مؤثر نبود چرا این طوری می کنند اگر مسجد مؤثر نبود چرا خراب می کردند؟ ببینید این قدر مؤثر است وقتی دشمن می گوید که مؤثر است. پس ما هم باید قبول کنیم که مسجد مؤثر است و قبول کنیم که اگر ما تو مسجد 10 نفر را، 20 نفر را، 50 نفر را. از خواهرها، از برادرها بتوانیم علاقه مند به دین کنیم، علاقه مند به احکام کنیم، علاقه مند به حلال و حرام کنیم خود متصدیان رادیو و تلویزیون خودشون هم اقرار دارند که رسانه ها جای مساجد را نمی گیرد مسجد حساب دیگری دارد. نماز در مسجد حساب دیگری دارد، صحبت در مسجد حساب دیگری دارد، مردم دل می دهند شما برایشان صحبت می کنید غیر از این است که مردم گوش می دهند یک دو دقیقه گوش می دهند باز می چرخانند و متأسفانه دیدید که برنامه های تلویزیون که مکرر ما گفتیم که اگر بگوییم همه برنامه هایمان هم خوب است خب خودتان هم قبول دارید که خوب و خوب تر دارد. آن خوب ترها را چیزهایی کنار قرار ندهید که مردم بروند سراغ آنها. ما که خیلی هایش را بد می دانیم اما شما می گویید خوب است. خب فرض کنید که یک خطبه نماز جمعه ای را یک آقایی خوانده که خیلی می تواند تأثیرگذار باشد. آیا اگر در همان موقع شما فرصت بگذارید کنارش همان موقع یک برنامه ای به قول شما خوب ولی برنامه ای

ص: 93

خنده دار بگذارید کمی آن را گوش می دهد همه می گذارند آن طرف. ما بالاخره هرچه می توانیم به مسجدمان به برنامه های مسجدمان فقط و فقط برای خدای متعال نه برای جهات دیگر باید بپردازیم به روایت هم توجه کنیم که حتما زیاد هم شنیدیم.

در کتاب ارشاد دیلمی هست: دو نفر پیش پیغمبر یاد شدند که یکی شان نماز می خواند و بعد از نماز می نشیند و به مردم خیر یاد می دهد. که اگر منظور امام جماعت باشد، نماز را می خواند نمی آید به منزل حتما برنامه دارد که 5 دقیقه، 10 دقیقه، 15 دقیقه برای همان چند نفری که می نشینند صحبت بکنند.

ولی آن یکی آن نماز می خواند روزه هم می گیرد ولی به مردم چیزی یاد نمی دهد. حلال و حرام را یاد نمی دهد. خیلی از مردم ما با توضیح المسائل آشنا نیستند ولی بالاخره باید هفته ای یک شب، دو شب همین توضیح را برایشان بخوانیم خیلی از چیزها را ممکن است حلال بودن و حرام بودنشان را توجه نداشته باشند حالا پیغمبر می فرماید: «فضل الاول علی الثانی، کفضلی علی الانام» کار اولی بر دومی فضیلت دارد چرا؟ چون دارد کار پیغمبری می کند. همان کاری که پیغمبر انجام می داد، انجام می دهد. نمازش را خوانده، به فکر این است که دین یاد مردم بدهد. عقاید یاد مردم بدهد، کارش کار پیغمبری است و کاری هم که برای خدا باشد، باید هم خیلی فضیلت داشته باشد. باید ما این ها را کم نگیریم. واقعا بنده که عرض می کنم و شما که می شنوید این حرف ها را باور داشته باشیم که اگر یک ربع، نیم ساعت برای مردم که اطلاعات دینی شان زیاد نیست، بالاخره باسوادند امروز هر روحانی با مطالعات دو سال پیش و سه سال پیش و پنج سال پیش نمی تواند مردم را اداره کند، واقعا هر شب قبل از اینکه در مورد چیزی صحبت کنیم یک ساعت، دو ساعت مطالعه کنیم. همین اواخر در یک جلسه ای یکی به خدمت رهبر معظم انقلاب عرض کرد، شما این نزدیکی ها یک وعده نماز جمعه شرکت کنید. حالا اگر من اشتباه نکنم، ایشان کارشان خیلی زیاد است. گفت من نماز جمعه شرکت می کنم. چند ساعت مطالعه می کنم تا یک خطبه

ص: 94

بخوانم. بعضی ها عادت کردند یک چیزهایی در حافظه دارند و همان چیزها را هر شب هر سال همان ها را بگویند و مردم هم اقبال کنند خب مردم هم اقبال نمی کنند تو این روایت چی بود؟ تو این مسجد یک آیه محکم یاد بگیرد اگر آیه محکم و متشابه نباشد عذر می خواهم من از منبر آقایان استفاده نکردم ولی از خیلی از منبرها را گوش دادیم یک سلسله متشابهات درست می شود و چهار تا پنج تا سؤال درست می کنند و باز من از رهبر معظم انقلاب نقل می کنم ایشان فرمودند در منزل ما کسی منبر رفت ایشان آمد پایین من جمع بندی کردم دیدم دو ، سه تا سؤال درست کرد و بی جواب از منبر آمد پایین. اگر سؤالی هست جواب می خواهد. اگر ما مطلب داریم آن قدر ما مطلب محکم و متقن داریم که دیگر نوبت به متشابهات نمی رسد. نوبت به چیزهای دیگر نمی رسد. روایت می گوید کسی که به مسجد می رود باید از محکمات استفاده بشود یعنی با یک آیه از آیات قرآن مجید، آن آیه که شبهه ای درش نباشد باید «قد افلح المؤمنون» با آیات بعدش «الذینهم فی صلاتهم خاشعون والذینهم عن اللغو معرضون» این ها را باید به مردم یاد بدهیم. این ها محکم است. برای دیندار که هیچی برای بی دین ها هم جاذبه دارد آنها هم که بشنوند جاذبه دارد. اگر برای مردم صحبت می کنیم سعی مان این باشد که مطالب محکم به مردم بگوییم بخصوص اگر مستمع جوان داریم. شاید به طرف خوبی می خواهد برود یا روایت خوبی می خواهد بخواند باید 5 صفحه، 10 صفحه، 20 صفحه همین طور از کتاب کافی را ورق بزند بخواند تا یک روایتی را که محکم باشد بخواند، آموزنده تر باشد، اثرگذار باشد بتواند برای مردم بگوید ما که با هر اهل دلی روبرو شدیم که برنامه درستی داشته و مطالعه می کرده خودش از مسجدش راضی بوده و می گفت من از مسجد راضی ام. من در یک سفری مشهد می رفتم تو هواپیما یکی از دوستان سابقم می گفت تو مسجد ما پر از جمعیت است. اصلاً جا کم می آوریم اصلاً در شبستان جا کم می آوریم گفت برنامه دارند برایشان. گفت برنامه قرآنی دارند. برنامه های دیگر جاذبه دارد. جوان ها می آیند. غیر از جوان ها می آیند. امروز روزی

ص: 95

است که اگر ما درست عمل کنیم که امیدوارم همه شما این طور باشید مردم استقبال می کنند.

نکردند. نکردند. چون کار ما بستگی به استقبال مردم ندارد. امام یاد ما داد ما باید انجام وظیفه کنیم. ما وظیفه خودمان را انجام بدهیم. ما نماز صبح مسجد بخوانیم. ما نماز را به موقع مسجد برویم. برنامه ها را تنظیم بکنیم، با جوان ها که مسجد می آیند اگر نقاط ضعفی دارند اگر کمبودهایی دارند بد اخلاقی نکنیم. باهاشون بتوانیم برخورد خوب داشته باشیم. حتما استقبال می کنند، استقبال هم نکردند وظیفه خودمان را انجام دادیم. برای خدا باید کارمان را انجام بدهیم و کار اگر با اخلاص انجام شد اثر هم دارد. خودتان هم حتما تجربه کردید هرجا کار با اخلاص انجام می دهید خدای متعال کار با اخلاص را مؤثر قرار می دهد اگر کلام باشد، کلام نافذ می شود. اگر نوشته باشد، نوشته نافذ می شود. جمله آخری که عرض می کنم چقدر ما شنیدیم که کتابهای مرحوم آقا شیخ عباس چرا این قدر چاپ می شود بحث مفاتیح تنها نیست. هر کتابی که دست می گذاریم منتهی الآمال ایشان چاپ هایی متعدد، ویراستاری های متعدد، تألیف شده، عربی شده. چاپ شده، خلاصه شده، تقسیم شده، تقسیم بندی، یک ناشر، دو ناشر، سه ناشر، مرتب چاپ می کنند. مگر این کتاب چی است. چرا کتاب های ایشان. همه می گویند برای اخلاصش است. این داستان را ما شنیدیم همین الآن هم برای تنبه خودم و شما عزیزان عرض می کنم. می گویند وقتی مفاتیح چاپ شد مورد استقبال قرار گرفت. ولی متأسفانه تعدادی غلط داشت. یک ناشری خدمت آقا شیخ عباس رسید. گفت کتاب مورد استقبال قرار گرفته، مصلحت نیست این طوری چاپ شود. خوب است که هم شکیل تر و هم صحیح چاپ شود. ایشان استقبال کرد. گفت کار بسیار خوبی است و آن کتابی که مردم می خواهند استفاده کنند آن هم دعا. گفت ضمنا معلوم می شود که تیراژ چقدر داشته، چقدر چاپ کردند. حق شما معلوم می شود. چقدر می شود. الان هرچی می خواهند چاپ می کنند. معلوم هم نیست. می گویند تا این جمله را شنید گفت نه. نه من نمی خواهم بگذار همانجوری که هست هر کی می خواهد چاپ کند. هرطوری که

ص: 96

می خواهد. ببینید حق التألیف گرفتن کار درستی است. کار حرامی که نیست. کار جائزی است. این یک حقی است ولی خب اخلاص این جوری که کسی یک عمری حدیث بنویسد، عربی بنویسد، فارسی بنویسد، هیچ توقعی نداشته باشد، فقط برای خدا یک کسی واقعا مسجد می رود می رود و می آید واقعا برای مردم خدمت می کند. صندوق قرض الحسنه، و... درست می کند فقط و فقط نظرش خداست. زندگی اش اداره می شود. زندگی آقا شیخ عباس اداره شد مگر ایشان از گرسنگی مرده، بالاخره ایشان هم زندگی اش را داشته ولی می گویند اگر اخلاص داشته باشی خداوند متعال به کارتان اثر می گذارد. امیدوارم همه ما این طور باشیم، از همه شما عزیزان عذرخواهی می کنم.

والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 97

ص: 98

سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین خاتمی در همایش ائمه جماعات شهرستان کرج السلام علیکم و رحمة اللّه . اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم. بسم اللّه الرحمن الرحیم. الحمدللّه رب العالمین. والصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم محمد. صلی اللّه علیه و علی آله الطیبین الطاهرین و لعنه اللّه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.

تسلیت عرض می کنم شهادت جانگداز هفتمین خورشید پر فروغ امامت حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام را محضر شما سفیران نور شما عالمان دین که هر کجا که حاضرید آنجا دین حاضر است. بحثی که مناسب دیدم در این جمع به مناسبت این ایام محضرتان تقدیم کنم آسیب شناسی دینی از نگاه امام کاظم علیه السلاماست. ندیدم این بحث جایی مطرح شده باشد مسجد کانون دین است و عالمان دینی سخن گویان دین. جا دارد که در این عرصه بیندیشیم که چه چیزی به دین آسیب می رساند. که حفظ هر کالای نفیسی بخشی از آن مربوط به آسیب زدایی است. هر کالای نفیس اگر آسیب زدایی نشود. همان آسیب ها از بینش خواهد برد. بحث را با مقدماتی مطرح کنم تا برسم به آسیب شناسی.

1 _ جایگاه دین چیست؟ نفیس ترین و ارزشمندترین سرمایه انسان دین است. با دین آدم معنا پیدا می کند منهای دین پوچ و پوک است. لذا خداوند نعمت بعثت را بالاترین نعمت می داند: «لَقَدْ مَنَّ اللّه ُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً ». خداوند نعمت عظیمی به مردم داد. با دین آدم هویت پیدا می کند سلام خدا بر مولا علی که هرچه می گوید

ص: 99

اعطای در کلام است در غرر هست که فرمود الدین اشرف النسبین. یعنی آدم دو هویت دارد یکی هویت شناسنامه ای، هویت شناسنامه ای را آدم می داند چی قلم می زند پدر، مادر اما هویت اصلی آدم دین اوست. و آن اشرف النسبین است. در کلامی که علامه مجلسی در بحار صفحه 418 نقل کرده مولا فرمود:

«لا حیاة الا بالدین».

اصلاً زندگی با دین معنا پیدا می کند.

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا للّه ِِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ».

در کلام دیگر مولا فرمود: دین بستر عزت انسان را فراهم می کند. خدا وقتی بخواهد فردی را عزیزش کند، خیر برساند. جامعه ای را به عزت برساند، آن فرد و جامعه را به سمت دین سوق می کند. توفیق دین و دین مداری را فراهم می کند. فرمود: خداوند وقتی کسی را بخواهد برگزیند دیانت را به او الهام می کند. بنابراین دین نعمت است و بالاترین نعمت.

2 _ باید از این نعمت از این کالای عزیز: _ خلاف است که تعبیر به کالا می کنیم _ از این کالای نفیس باید با عمق جان پاسداری کرد. روایت زیبایی است از امیرالمؤمنین علی علیه السلام در کتاب شریف اصول کافی جلد 2 ، صفحه 216 فرمود:

«وقتی گرفتاری پیش آمد مال تان را فدای جانتان کنید».

طبیعی است و واذا حضرت نازلة فاجعلوا انفسکم دون دینکم. اگر حادثه ای پیش آمد که یا باید جان بدهی یا دین. جان بده دین نده. جانتان را فدای دین تان کنید. و نابود شده آن کسی است که دینش از بین رفته باشد و غارت زده آن کس است که دینش به غارت برود. پس پاسداری از دین وظیفه تمام کسانی است که عشق به دین دارند.

3 _ پاسداری از هر چیزی دو بخش دارد. بخشی از آن اقدامات ایجابی است. بذر را باید بیفشاند، آبیاری مناسب صورت بگیرد تا این بذر به بار بنشیند. بخشی از اقدامات هم اقدامات سلبی است. باید سمپاشی کنند درخت را باید حرس کنند. باید آفات را بزدایند،

ص: 100

علف های هرزه را بزدایند تا این درخت، این بذر، این نهال به بار بنشیند. بنابراین نمی توان به صرف تبیین دین قانع بود.

باید آسیب ها را هم شناخت. با آسیب ها مقابله کرد تا دین بصورت شفاف و آن چنان که هست مطرح شود و ما بر این باور هستیم اگر دین بصورت شفاف و آن چنان که هست مطرح شود با شفافیتی که وجود مقدس خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله عرضه کرده اند به گونه ای که اهل بیت مطرح کرده اند اگر مطرح شود تمام دل ها را عین آدم ربابه طرف خودش می کشد.

«ان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا».

«اگر مردم زیبایی های کلام ما را بفهمند مطیع ما خواهند شد».

با این دو مقدمه. می خواهم وارد سومین مقدمه بشوم.

آسیب ها چیست؟ اولین آسیب از نگاه آقا امام کاظم صلوات اللّه و سلامه علیه. ورود جاهلانه در دین است. ورود جاهلانه در دین یعنی 1 _ عمل به غیر علم.

عمل به غیر علم یعنی این که انسان نمی داند دین چه می گوید با سلیقه خودش یک چیزی را دین تلقی کند وجود مقدس نبی اکرم فرمود کسی که ورود غیرعالمانه در کار داشته باشد فسادش بیش از صلاحش است.(1) در یک روایت دیگر مولا علی می فرماید:

«ایاکم و الجهال من المتعبدین».

«بپرهیزید از عبادت گران جاهل».

ص: 101


1- . بحارالانوار، ج 1 ، ص 208 .

آنهایی که پیش خودشان برای چیزی فضیلت خلق می کنند و دیگران را هم به این سمت و سو می کشانند. والفجار من العلماء بترسید از عالم بی دین.

امام راحل عظیم الشأن در سخنی فرمود:

«من عالم فاسد را از هر ساواکی بدتر می دانم. چون به نام دین به کام شیطان».

خوب عمل به غیر علم مصداق ورود جاهلانه در دین است. عرض می کنم محضر شما بدتر از این 2 _ قول به غیر علم است. چرا؟ چون قول به غیر علم اغواگری هم هست.

توش اضلال و گمراهی هم هست. وجود مقدس امام کاظم از پدران بزرگوارش از نبی اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمود:

«من افتی به غیر علم لعنته ملائکة السماء و ملائکة الارض».

«آن کس که فتوای غیرعالمانه بدهد ملائکه آسمان و ملائکه زمین لعنتش می کنند».

این گونه تعابیر معنایش این است بطور کلی از رحمت خدا دور می شود.

به خاطر این که ملائکه واسطه فیضند. والمدبرات امرا. از کانال آنهاست که رحمت الهی می رسد. کسی که با دین بازی می کند در حقیقت این از رحمت خدا دور می شود عاقبت بدی هم دارد. عاقبت بد. آن کس که حریم دین را نگه نمی دارد. بحارالانوار جلد 2 ، صفحه 122. یک روایت زیبای دیگری از امام کاظم دیدم خیلی تازه بود برای من امام کاظم علیه السلام از نبی اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که اتقوا تکذیب اللّه بپرهیزید از این که خدا به شما بگوید دروغ می گویی.

«قیل یا رسول اللّه و کیف ذاک».

«چطور می شود که خدا آدم را تکذیب می کند».

«قال یقول احدکم قال اللّه فیقول اللّه عزوجل کذبت».

ص: 102

می گوید خدا فرموده خدا می گوید من کی گفتم. من نگفتم. «و یقول لم یقل اللّه» یک جایی هم تکذیب می کند می گوید خدا نگفته. فیقول عزوجل کذبت قلته. از کجا می دانی من نگفتم دروغ می گویی من گفتمش.

این قول به غیر علم آفت دین است.

بیشترین آفت هایی که ما امروز در عرصه ورود خرافات به حوزه دین داریم از کانال همین کسانی است که قول به غیرعلم دارند. جاهلانه یک مطلب ضعیفی را از یک جایی دیده. بی مهابا نقل می کند بدتر از آن می سازد و می گوید. حالا گاهی وقت ها یکی یک چیز ضعیفی را توی یک کتاب ضعیفی دیده. بدتر از این است که خودش می سازد. این از مصادیق بسیار بارز قول به غیرعلم و مشمول لعنت ملائکه سماء و زمین است. لذا شما افاضل، بزرگان، سفیران نور و بنده ای که افتخار می کنم در این لباس هستم و همراه شما عزیزان باید سخت مراقب باشیم. نه تنها در ماه رمضان. که دروغ بستن بر خدا و پیغمبر حرام است. همیشه مراقب باشیم گفتار عالمانه باشد. این نیاز به تفقه در دین دارد.

تفقه در دین اما اجتهادا و اما تقلیدا تاچیزی برای ما روشن و ثابت نشده که جزو دین است نگوییم. سوره توبه آیه 122 آیه نفر.

«فَلَوْلاَ نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ».

اول تفقه است. اول دین پژوه بشوند دین آشنا بشوند بعد لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم. سوره یوسف آیه 108 قل هذه سبیلی ادعوا الی اللّه علی بصیرة انا و من اتبعنی.

با بصیرت مردم را به سوی ذات مقدس ربوبی می خوانم خودم را و همراهانم را. ولی علی علیه السلام در غرر فرمود: پاسداران دین آنها هستند که دین خدا را اقامه می کنند و احاطه بر مجموع دین دارند. احاطه بر مجموع دین با خواندن کتاب فارسی بدست نمی آید. با خواندن عربی آسان و صرف ساده تنها بدست نمی آید. احاطه در مجموع دین حداقل، اقل 20 سال مدام تحصیل حوزه ای لازم دارد که یک دوره فقه را ببیند یک دوره اصول را ببیند یک دوره فلسفه را ببیند. یک دوره رجال را ببیند یک دوره حدیث را ببیند تا احاطه از جمیع جوانب داشته باشد. وجود مقدس خاتم الانبیاء محمد مصطفی فرمود:

ص: 103

«ان دین اللّه لم یرسله الامن احاطه من جمیع الجوانب».

«کسانی می توانند حامی دین باشند که احاطه بر دین داشته باشند از جمیع جوانب».

بنده به سهم خودم به عنوان طلبه ای که کار اصلی ام را تدریس می دانم خطابه در حاشیه کار بنده است. این که مداح یا سخنران بشود. این رشد است مداحان عزیز محترمند نمک مجالس دینی هستند قدرشان را ما می دانیم اما باید هر چیزی در جای خودش باشد. عالم دینی، خطیب باید عهده دار تبیین دین باشد. مداح اهل بیت مدح اهل بیت را بخواند.

روضه اهل بیت را بخواند. روضه درست اهل بیت را بخواند. هر چیزی در جای خودش. چند بار گفتم این را باز هم می گویم چون خطر را همچنان احساس می کنم در حوزه تبلیغ بانوان، خانم های تحصیل کرده حوزه می توانند سخنران خوبی باشند چون آنها هم مثل آقایان فقه دیدند اصول دیدند تفسیر دیدند اما خانم جلسه ای بی سواد که یک روز بحث های طلبگی را نخوانده نمی تواند سخنگوی دین باشد. قدم به قدمش قول به غیر علم است. رفتم دیدن یکی از مراجع بزرگ. اون مرجع بزرگوار گفت خانمم شرکت کرده در یکی از این مجالس روضه های زنانه آن خانم جلسه ای گفته است که بعد از شهادت سیدالشهداء دیگر ما حق نداریم لباس روشن بپوشیم حتی برای شوهرهایمان. خوب این دروغ فقط از فکر یک خانم جلسه ای بی سواد در می آید. و الا اگر سوادی باشد این حرف ها نیست. اگر فضل علمی باشد در دین مطالب سست و بی مایه نیست. این حرف که شب اول ربیع یا شب اول ماه شوال کسی برود درب چند تا مسجد را بزند آب بپاشد شمع روشن کند حاجاتش مستجاب می شود این جز در چرته بی سوادهای خانم جلسه ای ها نیست. بنده عرضم این است که دین گوهر قیمتی است در این عرصه باید افرادی وارد شوند که قول به علم داشته باشند به خودم سفارش کردم و بارها هم سفارش می کنم یکی از بزرگان می گفت من اگر سوره قل هو اللّه را هم اگر بخواهم بخوانم باید مطالعه کنم. بدون مطالعه من حرف نمی زنم. چرا بی مطالعه حرف می زنیم. کوثر قرآن را داریم کوثر روایات عترت صلوات اللّه علیهم اجمعین را داریم. مردم ما مردم فهیمی هستند. ببینید خطیبی مطالعه کرده حرف می زند استقبال می کنند

ص: 104

از خطابه اش. گاهی وقت ها برخی از ماها انتظار داریم بی محتوا سخن بگوییم. بی مایه سخن بگوییم بدون مطالعه سخن بگوییم مردم هم استقبال کنند. این نمی شود این اجتماع نقیضین است. تمرین خطابه خوب است. ما طلبه ایم. طلبه ای رفت پیش آقای فلسفی برای تمرین خطابه برنامه ایشان هم این بود که 10 دقیقه کسی صحبت می کرد و توی این 10 دقیقه هم باید خطبه می خواند هم حدیث می خواند هم ذکر مصیبت می کرد می آمد پایین. بنده 2 سال افتخار شاگردی این درس خطابه آقای فلسفی مرحوم را دارم. طلبه ای رفت منبر اولش یک حرف نامربوطی گفت. آقای فلسفی بهش گفت بیا پایین معلوم می شود تو به درد خطابه نمی خوری. آن آقای طلبه برگشت گفت آقای فلسفی من یک چیزی می خواهم بگویم خواهش می کنم شما مرا دعوا نکنید. گفت بگو. گفت آقای فلسفی راز اینکه من این طوری وارد شدم دلیلش این است 10 سال است لای کتاب را باز نکردم. آقای فلسفی آمپرش رفت بالا. گفت واللّه تو به خدا خیانت کردی. تو به پیغمبر خیانت کردی. تو به امیرالمؤمنین خیانت کردی. تو به عالم خطابه خیانت می کنی. 10 سال است که لای کتاب را باز نکردی خوب معلوم است منبر می شود بی محتوا. جوان ها استقبال نمی کنند بعد هم می گوید استقبال جوان ها کم شده. استقبال جوان ها و مردم هیچ کم نشده. اگر ما آگاهی به علم الهی داشته باشیم، استقبال همچنان هست. پس اولین آسیب قول به غیر علم، عمل به غیر علم. یا ورود جاهلانه در عرصه دین است.

2 _ تحمیل سلیقه خود بر دین. دین یک واقعیتی است که اصول و فروعش را وجود مقدس خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و فرزندان معصومش آوردند.

دین را باید آن گونه که آنها ترسیم کردند ترسیم کنیم. نه آن گونه که خود می خواهیم یا دیگران می خواهند این هردو آفت است اگر دین را آن گونه ترسیم کنیم که خود می خواهیم دین سر از قیاس درمی آورد سر از استحسان در می آورد. سر از قول به رای در می آورد. سر از بدعت درمی آورد. و سر از آفات دیگری که اهل بیت فرمودند.

و یا بخواهیم سلیقه های دیگران را تحمیل کنیم. آیاتی که در قرآن کریم این مضمون را دارد. که اتباع هوا نداشته باشید. من معتقدم بخشی از اتباع هوا همین است که ما در تبیین

ص: 105

دین سلیقه خودمان را و یا سلیقه دیگران را برای اینکه منبر ما بگیرد بیائیم سلیقه دیگران را ولو غلط هم هست بر دین تحمیل کنیم. سوره قصص آیه 50 :

«وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدیً مِنْ اللّه ِ».

به اعتبار هوی سوره ص آیه 26 :

«وَلاَ تَتَّبِعْ الْهَوَی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللّه ِ».

این یعنی همین تحمیل سلیقه. از مصادیقش همین است نمی گویم تنها مصداق.

«وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ».

استقامت در دین داشته باشد اونها هر روز یک پیشنهاد برای شما می آورند یک قرآنی غیر از این بیار این قرآن شما به بتها بد گفته ما یک قرآنی می خواهیم که خیلی به بتها بد نگوید. تبدیل کن این قرآن را.

پیامبر ما گوش به این حرف ها نده. اتباع هوای اسمش قیاس است. که حضرت امام کاظم علیه السلام در چند روایت به شدت نکوهش می کند راوی می گوید که به امام کاظم گفتم آقا کسانی هستند از اصحابتان شرفیاب حضور پدرتان شدند یا حضور جدتان شدند. مطالب و معارفی از آنها گرفتند و گاهی یک مسئله پیش می آید این ها نمی دانند نظر باباتون چیه؟ نظر جدتان چیه؟ نظر شما چیه؟ آیا شما اجازه می دهید که «ان یاخذوا بالقیاس» یعنی با سلیقه خودشان جواب بدهند.

قال لا بدبختی پیشینیان همین بود که قیاس کردند. «و قلت لکم لم تقول ذلک».

چطور می فرمایید بدبختی پیشینیان این بود «فقال انه لیس شی الا و قد جاء بالکتاب و السنة».

در کتاب و سنت هرچی بخواهید هست تا روز قیامت این کتاب میل های جان بشریت را سیر می کند منتها گفت:

چو بشنوی سخن اهل دل نگو که خطاست سخن شناس نئی جان من خطا اینجاست اسلام را نمی فهمد می گوید اسلام نظام سیاسی ندارد. اسلام را نمی فهمد می گوید من و حزب من می گوید که اسلام نظام اقتصادی ندارد. اسلام را نمی فهمد می گوید به نظر ما اسلام با لیبرالیسم سازگار است. لیبرالیستی که مبنایش الحاد است. مبناش ضدیت با ذات

ص: 106

مقدس ربوبی و آزادی و ولنگاری است کسی که نمی داند اسلام چیست؟ این چنین قضاوت های جاهلانه می کند. فرمود هرچی بخواهی در این کتاب و سنت است. این استنتاجش، استنباطش با مجتهدین است. با فقها است. بنابراین قیاس نوعی تحمیل سلیقه بر دین است. بدتر از آن این است که آدم دین را بخاطر سلیقه دیگران تحریف کند. فرمود بدبخت کسی است که جهنمی بشود و بدبختر از آن کسی است که بخاطر دنیای دیگران خودش را جهنمی کند. قرار نیست که هر پیشنهادی که شد بگوییم پیشنهاد درستی است. هر حرفی که زده شد بگوییم حرف درستی است. همه پیشنهادها را باید عرضه برقرآن کنیم عرضه بر روایات عترت سلام اللّه علیهم اجمعین کنیم. برای ما روشن گری مهم است. برای ما مهم نباشد که منبر ما بگیرد. حالا می خواهد منبر بگیرد می خواهد نگیرد. بنده باید این مبنای همراهی دین و سیاست را بدانم. مثال فرض می کنم شما احساس کردی کسانی دارند دم از سکولاریسم می زنند تشخیص دادی برای مقابله با این باید بطور مبنایی همراهی دین و سیاست را داشته باشی خوب ممکن است یک عده بگویند بابا این دین همش سیاسی است. بگویند قرار نیست که با هر نقدی ما میدان را خالی کنیم. به عبارت دیگر خیلی فرق است بین این که مردم چه می خواهند و بین این که چه باید بخواهند. اما در عرصه چه می خواهند آنچه که حلال است مشروع است با آغوش باز استقبال می کنند اما ما نباید فقط توی این محدوده باشیم. برای اینکه دنبال چه باید بخواهند هستیم. طبیعی است شما اگر منبر بروید صدای خوبی هم داشته باشید اول منبر با صدا وارد شوی بعد هم چند تا قصه بگویی چند تا خواب نقل کنی و خواب های عجیب و غریب نقل کنی. اگر سلیقه هم داشته باشی بتوانی جک بگویی مردم را هم بخندانی دوبله و سوبله می گیرد. اما واقعا آیا وظیفه ما اینست؟ یک کاری کنیم که منبر ما بگیرد. وظیفه ما تبیین دین است. اگرچه استقبال کمی بشود. پای منبر شهید آیه اللّه مطهری قبل از انقلاب چند نفر استقبال می شد. حتی اول انقلاب یادم هست یک طلبه ای آمد گفت فلانی کار روحانیت تمام است. گفتم چی شده؟ گفت رفتم پای سخنرانی آقای مطهری دیدم که 200 نفر بیشتر نیامدند اما بیا ببین پای سخنرانی بنی صدر سر و کله می شکنند. انبوه جمعیت همان روز به او گفتم مطهری می ماند. بنی صدر می رود. مطهری می ماند چرا؟ چون خمیرمایه فرمایشات آقای مطهری قرآن بود. سنت بود و مبانی

ص: 107

دینی بود و سال به سال هم الآن هم که حدود 27 سال از ارتحالشان گذشته سال به سال هنوز کتاب جدید هنوز نوشته جدید از آثار مطهری منتشر می شود.

این روایت قشنگ را از امام صادق علیه السلام بشنوید.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«من دخل فی الدین بالرجال اخرجه منه الرجال کما ادخله فیه».

خیلی روایت جالبی است. کسی که سست وارد دین بشود با حرف این و آن وارد دین بشود از دین بیرونش می برند آنچنان که وارد دینش کردند.

«و من دخل فیه بالکتاب و السنة زالت الجبال قبل ان تزول».

فرمود اما کسی که با مبنا وارد شد. معیار بدستش دادیم. کوه ها اگر از جا کنده شود اما دینش آسیب نخواهد دید. بنابراین نه سلیقه خودمان را بر دین تحمیل کنیم و نه حامل سلیقه دیگران باشیم. قرآن و سنت، دین آن چنان که هست مطرح بشود جذابیت خودش را خواهد داشت.

3 _ سومین آسیب از نگاه امام کاظم علیه السلام جسورانه وارد دین شدن است و بی تقوا عمل کردن. در روایاتی که در باب احتیاط رسائل و کفایه هم دیدیم راوی سئوال می کند دو نفر با همدیگر در حج صیدی را زدند کفاره بر کدام شان واجب است بر یکی؟ فرمود: هر دو باید کفاره بدهند. بعد گفتم آقا: از من پرسیدند من نمی دانستم چی باید جواب بدهم. فرمود:

هر وقت مسئله ای را ندانستی جسورانه وارد نشو. احتیاط کنید تا بعد بپرسید و مسئله را بفهمید.

در یک روایت دیگری امام کاظم علیه السلام فرمود: ما دو احتیاط داریم. یکی احتیاط منفی، آن احتیاطی است که سبب اختلال نظام زندگی است. اگر در یک جایی سبب اختلال در نظام زندگی شد این احتیاط مطلوب نیست. اما یک احتیاطی هم داریم مطلوب. احتیاط مطلوب کدام است.

«علم عند الشرع» مسئله ای را که نمی دانیم چه در عرصه فقهی چه در عرصه اعتقادی بیان نکنیم. حرفی را که نمی دانیم آیا واقعیت دارد یا ندارد نقل نکنیم. بعضی ها این طوری نقل می کنند که واللّه ما شنیدیم فلان کس گفت فلان را دیو نقل کرد. این را نمی دانم راست

ص: 108

بود، دروغ بود. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: در دروغ گویی آدم همین بس که هرچه شنیده بیاید بگوید. خود این نوعی دروغ گویی. نوعی شایعه پراکنی است که دروغ است عندالشبه را محدود نکنیم به لقمه حرام. لقمه مشتبه گفتار مشتبه شرکت در جلسه مشتبه گاهی وقت ها نمی دانیم که این مجلس با چه انگیزه ای برپا شده حتی مجلس فاتحه.

یک فاسق فاجری از دنیا رفته برای این که اطرافیانش آدم رو تحویل بگیرند آدم برود آبروی روحانیش را خرج کند این غلط است. این عندالشبه است. احتیاط مطلوب است. پس جسورانه و بی پروا وارد شدن یکی از آسیب ها است.

4 _ ورود افراد غیرصالح در عرصه دفاع از دین. ببین آقا جون همه عقیده دارند همه متدینین اند می خواهند به زعم خودشان دفاع از دین بکنند این انگیزه انگیزه مقدسی است. منتها ما دو جور دفاع داریم. یکی دفاع خوب دفاع منطقی دفاع استدلالی از دین. این دفاع خوب است. اما نوع دوم دفاع دفاع بد است. بد دفاع کردن بهترین شیوه خراب کردن است. می گویند اگر شما می خواهی کسی را خراب کنی لازم نیست ازش بد بگویی بد دفاع کن. تفسیر به رأی چرا حرام است. چون چهره قرآن را بد جلوه می دهد. چرا امامان غلات را لعنت کردند. غلات را منزوی کنید چرا چون غلات می گفتند امام صادق خداست. امام کاظم، امام رضا خدا هستند. این چهره امام صادق خراب می شد لذا است که در کلمات معصومین تندترین هجمه ها مربوط به غلات است. آمدند گفتند یا علی السلام علیک یا ربنا.

امیرالمؤمنین فرمود: من رب شما نیستم توبه کنید دوباره گفتند السلام علیک یا ربنا. دفعه سوم فرمود. دفعه چهارم بگویید اعدام تان می کنم و گفتند و مولا اعدام شان کرد.

به اشد اعدامات سوزاندان مرحوم مجلسی در بحار جلد 28 ، این را نقل کرده. بنابراین حوزه دفاع از دین کار هرکسی نیست.

ابوسالم کابلی می گوید که آمدم وارد مسجد پیغمبر شدم دیدم محمد بن علی که تخصص ویژه ای در مناظره داشت میانداری می کند. سئوال می کند جواب می دهد. مردم اطرافش را گرفتند. آمدم توی گوشش گفتم بابا جون ان اباعبداللّه نهانا عن ذلک امام صادق به ما گفته بحث نکنید به من گفت اَوَ اَمَرَک ان تقول لی.

ص: 109

پیغام آوردی. گفتم: نه. به من گفت بحث نکن. آمدم پیش امام صادق گفتم آقا به من شما می گویی بحث نکن. بیا ببین مؤمن طاق چه معرکه ای گرفته. فرمود فرق است بین تو و مؤمن الطاق.

مؤمن الطاق از عهده بحث برمی آید اما اگر بال و پر تو روی بحث بنشیند نمی توانی پرواز کنی نمی توانی از پس جواب بر بیایی. او باید بحث کند. تو بحث نکن. امام به حمزة بن طیار اجازه فرمود که بحث کند. به هشام بن حکم اجازه بحث داد. در روایتی از آقا امام کاظم علیه السلام هست که آقا امام کاظم به محمد بن حکیم که اهل بحث بود دستور داد: بنشیند و مناظره کند. بحث کند به دیگران چنین اجازه ای را نفرمود.

شما عزیزان باید به نماز جماعت برسید. بیشتر از این وقت شما را نمی گیرم. عرض می کنم که روز شهادت امام کاظم علیه السلام بهترین کسانی که باید مجلس عزای فرزند فاطمه این زندانی مظلوم رابرپا کند این شما علماهستید. السلام علی المعذب فی قعر السجون.

من در این کنج قفس غوغای محشر می کنم پیروی از مکتب زهرای اطهر می کنم کاخ استبداد را بر فرق هارون زمان واژگون با نعره اللّه اکبر می کنم گرچه در قید غل و زنجیر می باشم ولی استقامت در بر دشمن چو حیدر می کنم تا زند سیلی به رویم سیلی از راه ستم یاد سیلی خوردن خاتون محشر می کنم گر ز پا و گردن مجروح من خون می چکد یاد میخ و سینه مجروح مادر می کنم ولی یک تفاوت بین میخ و سینه مجروح مادر و گردن و پای مجروح امام کاظم علیه السلام هست. اونجا دیگه بچه ها نبودند ببینند دختر نبود پسر نبود. اما فاطمه جان فدای مظلومیت.

مجلس مجلس اهل فضل است. اجازه بدهید به همین یک بیت اکتفا کنم. نگویید فاطمه را بین در و دیوار قرار ندادیم. شاهد می خواهید. از در بپرسید و الجدار از دیوار بپرسید. والدماء از خون های بر زمین ریخته بپرسید. شهود صدق ما به ختام. السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و موضع الرسالة و مختلف الملائکه و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 110

سخنرانی حضرت آیه اللّه العظمی سبحانی تبریزی دامت برکاته

در همایش هفته جهانی گرامی داشت مساجد در جمع ائمه جماعات بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین والصلاة والسلام علی خیر خلقه محمد و علی آله الطیبین الطاهرین الهداة المهدیین لاسیما ناموس الدهر الحجة ابن الحسن العسکری عجل اللّه تعالی فرجه.

قال الحکیم فی محکم کتابه الکریم اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم:

« إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّه ِ مَنْ آمَنَ بِاللّه ِ وَالْیَوْمِ الاْخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَی الزَّکَاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّه َ فَعَسَی أُوْلَئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنْ الْمُهْتَدِینَ».

برای من مایه خوشبختی و سرفرازی است که در این مجلس اولاً دوستان قدیمی خود را می بینم. عزیزان را زیارت می کنم. شخصیت های علمی، شخصیت های که خدمتگزار به اسلامند. و در این مجمع خدمتگزارند و سالیان درازی بود که این چهره ها را زیارت نمی کردم ولی حالا در این مجمع می بینم. آن هم در جهت یک هدف مقدس به نام مساجد.

این همایش و اجتماع به عنوان هفته جهانی مساجد است. تبعا باید موضوع مسجد و مسجدی باشد. در قرآن مجید کلمه مسجد با اختلاف در اعراب 21 بار آمده است. به صورت جمع مساجد 6 بار آمده است. از اینکه این کلمه تکرار شده پیداست که اهمیت دارد. موضوع مهمی است و قرآن به آن عنایت دارد.

ص: 111

مسجد در قرآن احکامی دارد و من دو حکمش را بیان می کنم. بعدا می رسیم به مسائل اجتماعی مساجد. اولین حکمی که از قرآن درباره مسجد استفاده می کنیم بانیان مسجد، تعمیرگران مسجد حتما باید نیت پاکی داشته باشند. تنها عمل پاک کافی نیست.

باید سرچشمه عمل که نیت است پاکتر باشد. در جهان غرب اگر بخواهند یک نفر را تعریف کنند به عملش می نگرند فقط. فلانی مثلاً کلیسا ساخته، بیمارستان ساخته، مثلاً یتیم خانه ای را اداره می کند، فقط به عمل می نگرند وعده می دهند که بسا در انتخابات هم برنده باشد.

ولی در مکتب اسلام، عمل کافی نیست که یک عمل اگر زیباست کافی نیست. باید روح عمل هم سرچشمه عمل هم که نیت است آن هم پاک باشد. اگر نیت الهی شد، این عمل به ظاهر زیبا این ارزش دارد. در سوره مبارکه توبه دو آیه است که نشان می دهد سرچشمه عمل هم باید پاک باشد.

« مَا کَانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللّه ِ شَاهِدِینَ عَلَی أَنفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ أُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِی النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ».

افراد مشرک ابوجهل ها و ابوسفیان ها حق ندارند مسجدالحرام را تعمیر کنند و در میان عرب وجهه ایجاد کنند. چرا عمل این ها ولو از نظر ظاهر زیباست اما نیت آلوده است. این ها مشرکند و برای صاحب این خانه احترام قائل نیستند. به جای پرستش حق، مخلوق را می پرستند. سلب حق می کنند.

قرآن از جمعیت ناپاکی که بخواهند با نیت های ناپاک عمل خوبی انجام بدهند و ثمره های دنیوی بگیرند این حق را سلب می کنند چنین حقی برای آنان نیست. «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجداللّه». شأنشان نیست. حق ندارند. چرا این ها شاهدین علی انفسهم بالکفر، از این طرف بت پرستند، خدا را فراموش کرده اند. از این طرف برای خدای فراموش شده خانه می سازند. این عمل بی ارزش است.

ص: 112

بعد این حق را به گروه دوم می دهد. برای حصر است از گروه اول که نیت ناپاک است سلب حق کرد. حق را به گروه دوم می دهد. انما یعمر مساجد اللّه چه کسانی من ءامن باللّه والیوم الاخر.

عقیده آنها پاک باشد. از نظر عمل هم محقق عقیده باشد. اقام الصلاة، اتوالزکوة. بر این هم اکتفا نمی کند «ولم یخش الا اللّه» فقط از خدای منان بترسد غیرخدا در نظر او هیچ باشد. مع الوصف. «فعسی اولئک ان یکونوا من المهتدین». چه بسا ممکن است این افراد در نسب بلغزند، گرفتار آلودگی ها بشوند. صددرصد هم آینده این ها ارثی نیست. این مهم است.

این یک حق در قرآن برای مساجد.

حق دیگری که قرآن درباره مساجد مطرح می کند مسئله مسجد قباست:

«لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَی مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللّه ُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ».(1) از این استفاده می شود که مسجد در تمام دوران حتی در عصر پیغمبر اکرم، شمشیر دولبه بوده است. ممکن بود از همین مسجد دشمنان مسجد سوء استفاده کنند. مسجد ضرار بنای مسجد و بنای خانه خدا بر ضد خدا اتفاق بیفتد و لذا دو مسجد هست. مسجد ضرار است:

« وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدا ضِرَارا وَکُفْرا وَتَفْرِیقا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ».

مسجد دیگر هم «لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم». نباید که به مسجد نگریست. باید به محتوای مسجد هم نگریست. کما این که یک مسجد محتوایش توحید است، عدل است، معاد است، تحقیق است، احکام است، کتاب است. مسجد اسس علی التقوی.

ص: 113


1- . توبه: 108 .

یا خیر نامش مسجد اما ممکن است گلوگاه باشد برای دشمنان.

در کشوری که به نام دین معروف است گاهی از ابزار دین علیه دین استفاده می شود. قرآن این تذکرها را درباره مسجد به ما می دهد و می گوید دو نوع مسجد داریم. کوشش کنید محتوای مسجد محتوای الهی باشد. اسس علی التقوی باشد. تنها به این گنبد و بارگاه منگرید. محتوا را هم ببینید. دو نوع برای ما اراده مسجد را بیان کرده اند. اولی مربوط است به والی. دومی مربوط است به امام و مؤمنین و مریدان مسجد که محتوای مسجد را می سازند.

و ما خوشحالیم که به حمداللّه در این کشور تحت یک نظارتی که الان هست ان شاءاللّه مساجد ما در همان راه مسجد قبا است. لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم.

این دو حکم از نظر قرآن. باز احکام دیگر از نظر قرآن هست باشد برای بعد.

برگردیم به روایات. در وسایل الشیعه در جلد 3 ، احکام مساجد 70 باب دارد.

این اگر امر کوچکی بود، 70 باب پیدا نمی کرد. 70 جمع روایت معلوم می شود امر مهمی است اساسی است. تمام ساختمان یک جامعه از همین مسجد است. 70 باب دارد و هر بابی روایاتی فراوان.

و لذا اولین قدمی که پیغمبر اکرم در مدینه برداشت مسجدسازی بود. یک مسجد کوچکی در قبیله بنی عمروبن عوف در آنجا ساخت قبل از مسجد قبا. اولین نماز جمعه را هم در آنجا خواند. مسجد دوم مسجد قباست که در 12 کیلومتری مدینه سابق الآن هم به شهر متصل شده است.

این مسجد را ساخت این مسجد در آن زمان که قدرت مالی کم پیغمبر اکرم همه کارها را در مسجد متمرکز می کرد. اگر با من کار داشتی بیایند مسجد همه متمرکز بشویم شرایط زمان و مکان فرق کرده اما. اول قدمی که برداشت در مدینه همین بود و اجازه هم نمی داد در جایی دیگر مسجد بسازند. وقتی مسجد ضرار را ساختند ویرانش کردند. تا همه مسلمانان در یک مسجد جمع شوند و حقیقت را بشنوند. اردوی نظامی در مسجد.

ص: 114

مکان بیان احکام و احادیث در مسجد. نامه نگاری ها به افراد در مسجد همه و همه در مسجد متمرکز بود. یک دانشگاهی بود. در آن زمان.

حالا که نمی شود در این شرایط آن کارها را انجام داد ولی باید اهمیت مسجد را حفظ کنیم گاهی ام القری تشیع ام القری اسلام باید تمام مساجدش موقع نماز صبح باز باشند امام جماعتی باشد یا نباشد عذر هم نیست. اهمیت مسجد باز بودن است. خادمش مهم است. امامش مهم است. جاذبه کامل مهم تر از همه تربیت امام مهم است. امام مسجد شرایط دارد.

حقوقی دارد. آدابی دارد. احکامی دارد. با خواندن رسائل و مکاسب درست نمی شود. پس حالا چه کنیم؟ چندی قبل شورای مدیریت یک همایشی تشکیل داد از من خواستند سخنرانی کنم من فرصت را مغتنم شمردم. دیدم وزیر آموزش و پرورش همانجاست و موضوع را همانجا مطرح کردم. گفتم شما برای تربیت معلم، زیست، شیمی، جغرافیا، دانشکده دارید. اما برای تربیت معلم قرآن خیر. معلم قرآن هم باید مانند دیگر معلمان تربیت ببیند. والا مانند دیگر معلم ها نمی تواند در کلاس اشباع کند. این ها هم کلاس می خواهند.

ادبیات عرب بدانند، قرآن را بفهمند، تشبیه قرآن را بفهمند. لحن قرآنی را داشته باشند.

از تفسیر قرآن آگاه باشند، مسلط براین کتاب بر کلاس هم.

نامه ای نوشتم چند روز قبل جوابش آمد. تا حدی موافقت کرده اند.

من همین پیشنهاد را در این جا مطرح می کنم. این پیشنهاد تازگی نداشته. یعنی حتما در بین آقایان در محضر آقایان مطرح شد من هم تأکید می کنم. باید برای تربیت امام مسجد کلاس گذاشت. در ترکیه هم برای امام مسجد کلاس دارند که یک امام مسجد چه شرایطی را داشته باشد. اولاً اقرا باشد قرائت بسیار صحیح، لحن بسیار زیبا و دلنشین، بدن و لباس از هر نظر تمیز و آراسته. از نظر دیگر اخلاق داشته باشد. یعنی امروز جهان، جهان جاذبه است.

جذب باید بکنیم برای کلیسا از اساتید دانشگاه بهره می گیرند که مقام علمی دارند در جوان ها نفوذ کنند. ما هم یک سری افراد را تربیت کنیم. کاستی ها را کم کنیم. سابقا این

ص: 115

برنامه ها نبود. خوب سابقا این نیازها نبود. این همه جاذبه مادی نبود. در کنار این جاذبه ها باید جاذبه مسجد بسیار باشد جاذبه مهم از امامش معلمش، هیأت گزیده اش، کسی که خادم مسجد است به قدری باید از نظر اخلاق بالا باشد جذب کند همه را و شرایط امام بالاتر.

من یک حقیقت تلخی را می خواهم بگویم و این حقیقت تلخ است اولاً امام مسجد باید یک کار داشته باشد اون همان مسجد است. مسجد برای او کار باشد. در کتاب های قدیم ما می خواندیم یک مرد است و یک کار.

امام مسجد باید یک ساعت قبل از نماز برود در مسجد بنشیند آرام آرام مردم بیایند، بعد از همه هم مسجد را ترک کند. در هر سه وقت، این مسجد آباد می شود. و اما امام مسجد اگر شاغل باشد خسته هنگام نماز بیاید، نماز بخواند و خداحافظی کند و برود عمل به وظیفه کرده اما آن اثر مطلوب از مسجد خارج نمی شود.

و این نمی شود، مگر اینکه امام در اختیار مردم باشد و امام مسجد باید خانه اش در نزدیکی های مسجد باشد. خانه اش در شرق و غرب نماز بخواند. انجام وظیفه کرده اما خسته آمده و خسته رفته این حقیقت تلخ است. اما بهترین شیوه را بگویم. حقا باید این افرادی که شاغلند زندگی این ها تأمین بشود و این ها فقط امامت مسجد را داشته باشند مسجد را دست کم نگیرید. همین مسجد بود که انقلاب را ساخت. اگر مساجد نباشد، انقلاب نبود. در مساجد همه کارها و سخن ها بود. بنابراین نیاز ما به مساجد کم نشده. همیشه هست. اما برای دنیا نیست. برای خداست.

برگردیم به اوقات سه گانه. اولاً از ظهر تا مغرب مسجد باید باز باشد. اگر مسجد بازار است، اگر مسجد محله است یا جاهای دیگر است نباید فقط وقت نماز باز باشد. می گوید خادم پول می خواهد مسجد باید همیشه درش باز باشد. از قبل از ظهر تا غروب و بعد از مغرب. صبح هم باید بین الطلوعین باز باشد. امام مسجد ولو للّه باشد باید در مسجد را باز کند. اللّه اکبر نماز صبح را بخواند. من خودستایی نمی کنم. پدری داشتم پیرمرد این گاهی

ص: 116

می رفت تنها در مسجد را باز می کرد. شمع روشن می کرد. آن وقت برق نبود. یا برق کم و گاهی برق را روشن می کرد. شروع می کرد نماز خواندن و یکی دو نفر بیایند اقتدا کنند.

مبادا مسجد تعطیل شود.

مسجد حصیر بود و بروی حصیر با چنگ و دندان این مساجد را حفظ کرده اند در اختیار ما گذاشته اند بحمدللّه امروز آبادانی است. از هرنظر شرایط آماده شده حرکت در آن باشند. حالا برم مسجد کسی نمی آید. یک بار، دو بار، ده بار، 30 بار کم کم می آیند.

دیگر عرضم به آخر رسید.

والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 117

ص: 118

سخنرانی دکتر محمّدباقر قالیباف

شهردار محترم تهران بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین لا حول و لا قوة الا باللّه العلی العظیم.

به حضور یکایک شما عزیزان و سروران خیر مقدم می گویم و ماه عزیز رجب و پیشاپیش آن آغاز ماه شعبان را به یکایک شما عزیزان تبریک و تهنیت می گویم. مخصوصا 27 رجب را که اگر بگوییم بزرگ ترین و بدیع ترین حادثه خلقت است حرف اضافه نگفته ایم _ به یکایک شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض می کنم. عذر خواهی می کنم از این که عزیزان اشاره کردند و قرار بود من در آخر این مجلس خدمت شما باشم چون یک جلسه برای من پیش آمده که الزاما این جلسه را باید شرکت کنم، لذا من ضمن عذرخواهی سعی می کنم که فشرده تر و در واقع زودتر از وقت مطالب را خدمت شما عزیزان عرضه دارم طبیعتا بنده در این جایگاه نیستم که بخواهم در بحث اهمیت مسجد از دیدگاه اسلام در جمع علمای بزرگوار سخن بگویم چنین جرأتی هم ندارم به خود چنین اجازه ای نمی دهم من بیشتر از همان نظر مدیریت شهری و به عنوان یک خدمت گزار در مجموعه کلان شهر و نگاهی که از این منظر به مساجد هست در هفته بزرگداشت امور مساجد مطالبی را خدمت شما عزیزان عرض می کنم. از یک منظر مساجد بدون شک تجلی گاه و حدانیت و تجلی گاه رستگاری مردم است جا و مکانی است که صاحب بیت خداست و بندگان او در این مکان گردهم می آیند که بتوانند

ص: 119

با خدا ارتباط معنوی برقرار کنند قطره های هم چون اقیانوس در این نقاط جمع می شود. اسلام هم بر جمع تأکیدات زیادی کرده تا بتوانند ارتباط معنوی خود را با حضرت حق برقرار کنند در تأکید به جماعات با آقای قرائتی صحبت می کردم و بحث اهمیت نماز جماعت بود.

ایشان می گفت چنان چه جمعی ده نفر باشند و همه این ها از مراجع و علما باشد. و اما یک جمع دیگر یازده نفر باشند و حتی آنها کارگر ساده عادی باشند و سواد هم نداشته باشند، اگر با یازده نفر نمازتان را بخوانید بهتر از این است که با ده نفر بخوانید، پس این اهمیت جمع را بیشتر می رساند. در کانونی که تجلی گاه وحدانیت و رستگاری است و مشخص و روشن است که از نظر اسلام که یک دین اجتماعی است اهمیت جماعت چه میزان است. امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی بر آرمان های بلند حضرت امام که برخاسته از فقه پویای تشیع است، دین را حتی در عصر غیبت در حاکمیت و بر مسند حکومت قرار داده، پس وقتی اسلام چنین دینی است و دینی اجتماعی به شمار می رود و مساجد مراکز چنین اجتماعی است، پی خواهیم برد که جماعت در مساجد چه نقش عمده و اساسی در زندگی مادی و معنوی مردم ایفا می کنند. بدون شک از این منظر وقتی نگاه می کنیم در نظام مقدس جمهوری اسلامی مساجد هم پاسخ گوی نیازهای معنوی مردم هست و هم حاکمیت، مسجد باید کاملاً پاسخ گوی مسائل مادی جامعه باشد. من در اول صحبت گفتم که نمی خواهم از اهمیت مساجد بگویم. پیامبر عظیم الشأن اسلام در هرجا که وارد شدند بر اهمیت مسجد و ساخت مسجد و محوریت دادن به مسجد تأکید کردند، نمی خواهم وارد آن بحث شوم و اجازه به خودم نمی دهم در جمع شما عزیزان اشاره بکنم ولی به هر حال مسجد محل تعامل و همکاری مردم است، برای اداره زندگی خودشان، مسجد محل اخوت ایمانی است و این نقش را در مسجد ما می توانیم به درستی ایفا کنیم. مسجد حتما مرکز تصمیم گیری و تأثیر گذاری بر حرکت ها و جریان های اجتماعی و سیاسی جامعه است مسجد حتما محل عده و وعده نظام ماست، حضرت امام رضوان اللّه تعالی علیه فرمودند به این مضمون که از دشمن نهراسید از هواپیماهای دشمن نهراسید، ولی از خالی بودن مساجد بهراسید، مسجد سنگر اصلی در همه ابعاد اجتماعی، فرهنگی، دفاعی و معنوی مردم است و ما کاملاً در انقلاب این کانون جوشان را با همه وجود حس کردیم،

ص: 120

انصافا انقلاب از مساجد شروع شد جنگ را مساجد اداره کردند، من هر یک از فرماندهان دوران دفاع مقدس را در جبهه دیدم، وقتی نشستیم با هم صحبت کردیم دیدم همه این ها بدون استثناء تربیت شده مساجدند، خیلی ها مکّبر مساجد بودند، امورات مسجد را حل و فصل می کردند، از همان دوران کودکی که با پدرشان به مسجد می آمدند تا دوران نوجوانی و جوانی در مسجد ایفای نقش کردند، شهید بابایی رضوان اللّه تعالی علیه عزیزی که در نیروی هوایی ارتش خوش درخشید و یک فرد تحصیل کرده در غرب بود، در آمریکا آموزش دید و یکی از بهترین و شجاع ترین خلبانان کشورمان بود، وقتی ما با ایشان صحبت می کردیم همه افتخارش این بود که در مسجد چایی ریز مسجد بوده و قهوه خانه مسجد را اداره می کرده یعنی آبدارخانه مسجد را اداره می کرده است. شهید باکری همین طور و شهید همت همین طور و شهید کاظمی همین طور، پس مسجد محل تربیت چنین انسان هایی بوده است. از مساجد به جهاد سازندگی رفتیم برای جهاد و دفاع مقدس از مساجد رفتیم، انقلاب را از مساجد آغاز کردیم امروز هر حادثه و اتفاقی بیفتد همه اول در مسجد جمع می شوند، مسجد کانون جوشانی است که در شادی و در غم در خدمت مردم است. در مسائل فردی و اجتماعی در خدمت مردم است در مسائل مادی و معنوی در خدمت مردم است مسجد از گذشته دور تا به امروز محل حل اختلافات و دعواهای مردم بوده است. من زمانی ناظر بودم که حضرت آیت اللّه هاشمی شاهرودی در قوه قضاتیه که بحث می شد یعنی وقتی شوراهای حل اختلاف می خواست درست بشود و بحث جا و مکان بود _ ایشان به جد و انصافا یکی از تصمیمات اساسی و جدی شان تشکیل همین شورای حل اختلاف بود که ریشه در مذهب ما و فرهنگ اسلامی ما دارد، آن زمان من پلیس بودم و پی گیر این موضوع بودم. ایشان انصافا پایه گذار این کار شدند هنوز من معتقدم حتی به جهت انتخاب مکانی این شورا را ما در مساجد قرار بدهیم. اصلاً خود مسجد و این چند وجهی بودنش ضرورت است. یک نیاز جامعه امروز ما و گذشته بوده و واقعا مسجد کانون فرهنگی هر محله و هر مکانی به شمار می رود. مسجد محل وابستگی انسان هاست از هر کسی با هر مسئولیتی با هر مقامی با هر جایگاهی با هر منزلت مادی و اجتماعی همه می آیند به صورت برادر دینی کنارهم

ص: 121

می ایستند و ایفای نقش می کنند و همین کنار هم قرار گرفتن یکی از مهم ترین نقش ها و ثمرات و برکات مساجد است مساجد باید مرکز خدمات عام المنفعه باشد، من اگر بخواهم این جا بحثم را جمع بکنم می خواهم بگویم مساجد مرکز سرمایه اجتماعی و فرهنگی ماست. تمام سرمایه های اجتماعی را در جامعه اسلامی ما از مسجد می توانیم رونق و تداوم بدهیم، افزایش بدهیم و این سرمایه های اجتماعی را حفظ کنیم. غفلت از این موضوع یعنی از دست دادن سرمایه های اجتماعی، البته بنده بر این اعتقادم در دورانی که سپری کردیم آن چنان که می باید به مساجد توجه می کردیم، نکردیم، حالا یک وقتی در شوخی و جدی گفته می شود این بحث ها به هر حال در قبل از انقلاب خصوصا در رژیم فاسد و منحوس پهلوی در تضاد با اسلام و روحانیت بوده انصافا مردم به مسجد و روحانیت با یک تعصب دیگری نگاه می کردند، یعنی احساس می کردند در مقابل این ها یک دشمن قداره بندی است که برای ریشه کن کردن اسلام دارد تلاش می کند، من خودم شاهدش بودم که ضعیف ترین مردم که به حداقل امکانات مادی نیاز داشت. برای زندگی خودشان، مسجد را بر آن ترجیح می دادند احساس می کردند که وظیفه دارند مساجد را پر رونق نگاه دارند چون این خطر را حس می کردند، ولی انصافا بعد از انقلاب همه گفتند به هر حال دیگر حکومت اسلامی مال خودمان است، اگر امروز حکومت به مسجد نرسد ما برسیم، این باعث شد که به نظر من یک مقدار هم مردم آن چنان که باید به مسجد توجه نکردند در بعد مادی اش و هم مجموعه دستگاه های دولتی غفلت کردند شهرداری یکی از آن جاهاست من اول خود شهرداری را بگویم شهرداری یکی از آن جاست، البته من نمی خواهم بگویم مسجد باید پایگاه حکومتی بشود آن را قبول نداریم، به هر حال حوزه علمیه و مساجد باید هم چنان به عنوان نهادهای مردمی باقی بمانند ولی به این معنا نیست که مجموعه دستگاه های دولتی و مجموعه نهادهای عمومی غیر دولتی مثل شهرداری به مساجد در واقع بی توجهی بکنند که حتما بی توجهی نمی کنند، ولی کم توجهی نباید بکنند، باید مسجد را مورد توجه قرار بدهند، لذا ما با همه مشکلات و مسائلی که در مجموعه شهرداری داریم عزیزان می دانند که بر اساس کاملاً تجربه گذشته تاریخ مان بر اساس فرهنگ اسلامی مان با استفاده از علم و نظریات امروز بدون شک

ص: 122

برای اداره شهرها و کلان شهرهایی مثل تهران نیازمند هستیم که روی کرد محله محوری را اساس کارمان قرار بدهیم و در محله در نظام اسلامی باید مساجد کانون این محلات باشد در این بخش اقدامات خوبی در شهرداری انجام شده این که من می گویم اقدامات خوب نه به این منظور که دیگر شهرداری همه مشکلات مربوط به مساجد را حل کرده الحمدللّه مساجد و حسینیه ها و فاطمیه ها و مهدیه ها به حول و قوه الهی _ خدا را صد هزار بار شکر _ آن قدر زیاد هستند که ما هر چقدر هم تلاش بکنیم خلاصه یک طوری می توانیم بخش کوچکی از مشکلات آن ها را حل و فصل کنیم، ما سال 86 نسبت به سال 85 اعتبارات را دو برابر کردیم ولی قطعا در تأثیر گذاری خیلی نقش ایفا نمی توانیم بکنیم، چون گستردگی کار زیاد است و به نظر من مهم این است که مجموعه ای مثل شهرداری ها در مجموعه وظایفشان خودش را مکلف بداند که به مساجد توجه بکند مکلف بداند که فعالیت فرهنگی و اوقات فراغت خودش را با مرکزیت مساجد پیش ببرند خودش را مکلف بداند شوراهای عالی و مجموعه مساجد را به یکدیگر نزدیک بکند، نگاه مسجدی و تفکر مسجدی را بر همه حرکت های خودش اعم از حرکت های خدماتی، عمرانی و فرهنگی خودش این نگاه را در اولویت قرار بدهد و این گونه حرکت بکند این ها از موضوعاتی است که در شهرداری مورد توجه است به اضافه این که ما معتقدیم در مورد توجه به کاربرد مسجد هم مهم است به هر حال توجه به خود ائمه جماعات هم مهم است، امروز نقشی که علمای بزرگوار در این مساجد ایفا می کنند واقعا نقش استثنایی است، هم این قابلیت ها باید در همه ابعاد خودش شکل بگیرد و هم این امکانات به سمت مساجد بیاید. در این زمینه هم ما در شهرداری اقدامات خوبی انجام داده ایم تا در طرح جامعی که در شورای عالی شهرسازی الان سیرش را طی کرده و در مجموعه شهرداری در شورای شهر تصویب شده است و شورای عالی شهر سازی بخش عمده ای تصویب شده و مسائل و مشکلات حل شده توجه به مساجد و ساخت مساجد را در شهر تهران با الویت در این طرح پیش بینی کرده و کاملاً مدنظر گرفتیم که بر آن معماری ایرانی و اسلامی حداقل هایی که ما در ساخت مسجد و مساجد باید رعایت کنیم این ها را پیش بینی کردیم، امروز در بخش مربوط به شرکت

ص: 123

فرهنگی و ساخت مراکز فرهنگی و مذهبی و ورزشی که در شهرداری است، انواع مختلف برنامه ریزی کردیم تا یک مقدار انسجام و انضباط در ساخت و ساز مساجد داشته باشیم و حداقل ها را رعایت کنیم، به هر حال خلاصه شرایطی را که زیبنده یک مسجد و یک مکان است رعایت کنیم، نه آن که خدایی نکرده مسجدی را سرپا کنیم، بر اساس یک ضرورت، ولی در ابتدایی ترین موضوعات آن در بخش های رفاهی و بخش های نظافت و پاکیزگی در بخش های بهداشتی و تجهیزات و امکانات آن بی توجهی کنیم. در استحکام ساختمان بی توجهی کنیم، اینها الحمدللّه در این جا پیش بینی و طراحی شده است. واقعا با کمک شورای شهر برای مساجد فعالیت های فرهنگی در کنار او که به عنوان یک مرکز وقتی می گوییم مسجد یک مرکز خدمات عام المنفعه باشد این امکان را در آن جا فراهم کردیم که از این امکان مساجد بتوانند بدون پرداخت هزینه استفاده بکنند و یک متراژی برای کاربری های جانبی در اختیار مساجد قرار بگیرد، این ها مصوباتی است که امروز در شورای شهر تصویب شده و می تواند کمک هایی باشد. واقعا گام هایی جدی و اساسی احتیاج به یک مقدار زمان تشکیلات منسجم تر دارد تا حرکت کنیم. خوب الحمدللّه مرکز امور مساجد امروز گام هایی جدی و اساسی در این انسجام برداشته ما هم به عنوان شهرداری تهران در خدمت امور مساجد هستیم که بتوانیم با هماهنگی و هم دلی بیشتر، این نقش هایی را که در ابعاد مختلف باید فراهم بشود ان شاء اللّه فراهم کنیم. من واقعا خودم را مکلف دانستم سال به سال در این بخش به کار خودم رسیدگی کنم. به هر حال در سال 85 سعی کردیم گام هایی برداریم و یک مقدار این حرکت های تقویت مساجد را هم در شهرداری نهادینه اش کنیم نه سلیقه ای، شاید فردا قالیباف نبود، ولی این سیستم باید به گونه ای در شهرداری پایه گذاری بشود که هر کسی در مجموعه شهرداری قرار گرفت در نظام مقدس جمهوری اسلامی توجه به مسجد را به عنوان یک اصل در برنامه های خود در ساختار شهرداری نهادینه بشود این اتفاق امروز در شهرداری افتاده است. مساجد ردیف پیدا کردند جا پیدا کردند.

در سال 86 نسبت به سال 85 دو برابر این امکان را فراهم کردیم مطمئنا سال بعد نسبت به سال 86 افزایش بیشتری خواهیم داشت شهرداری در برنامه های خودش مناطقی از شهر

ص: 124

و محله هایی از شهر را که واقعا آدم مسافت های زیادی را طی می کند، یک مسجد آن جا وجود ندارد، امروز بیش از 30 مسجد در مجموعه شهر تهران مشخص شده که شهرداری در زمین و احداث مسجد نقش اول را در آن جا ایفا می کند البته ما معتقد نیستیم که شهرداری صفر تا صد یک مسجد را خودش باید انجام بدهد مسجد باید به دست مردم ساخته شود ما نقش پشتیبانی باید داشته باشیم، حتی اگر به جهت مادی هم ما بیشتر داریم کمک می کنیم ولی به جهت گفتاری و روانی باید حواسمان باشد که مردم محل باید احساس کنند این مسجد را خودشان دارند می سازند با این نگاه این کار امروز در مجموعه دارد انجام می شود و دارد پیش می رود در کنار این معتقد هستم که ان شاء الله همکاری های جدی تر از این هم حتما بین شهرداری و مرکز رسیدگی به امور مساجد باشد و خیلی بیشتر و عمیق تر می تواند به هم نزدیک بشویم هنوز آغاز کاریم برای یک فعالیت جدی و اساسی امیدواریم که با کمک شما بزرگواران و عزیزان این توفیق را داشته باشیم که انصافا مساجد ما بتوانند این رسالت و نقش جدی و اساسی را که در ابعاد معنوی و مادی مردم دارند ان شاءاللّه با کمک شما بزرگواران تحقق بخشیم.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

ص: 125

ص: 126

گزارش دبیر علمی همایش جناب حجه الاسلام والمسلمین رضائی بیرجندی

بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه ربّ العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا محمّد و آله الطیبین الطاهرین سیّما بقیة اللّه فی الارضین قال الحکیم:

«واَنَّ المَس_جِدَ لِلّهِ فَلا تَدعوا مَعَ اللّهِ اَحَدا».

من هم به سهم خودم اعیاد شعبانیه را خدمت همه سروران، خواهران و برادران، عالمان، فرهیختگان و مهمان های عزیز داخلی و خارجی تبریک عرض می کنم و همچنین فرا رسیدن هفته جهانی گرامی داشت مساجد را، تبریک می گویم. امیدواریم که بتوانیم از این اجلاس عظیم بهره های کافی برای هرچه کار آمدتر کردن مساجد و قرار دادن مساجد به عنوان محور شهرهای اسلامی استفاده ببریم.

من گزارشی مختصر از کمیته علمی ستاد گرامی داشت هفته جهانی مساجد را خدمت شما عرض می کنم.

همان طور که مستحضر هستید برای این همایش بزرگ که مصوبه سازمان کنفرانس اسلامی است و ایران اسلامی پیشنهاد دهنده این حرکت خداپسندانه بوده و بهترین عمل کننده هم جمهوری اسلامی بوده، یعنی این هفته را به بهترین شکل در طی پنج سال گذشته برگزار کرده و سعی کرده که استفاده ببرد. اولاً به اهداف این اجلاس اشاره

ص: 127

می کنم:

1 _ گرامی داشت مساجد به عنوان کانون های علم و آگاهی و انسان ساز و حرکت آفرین؛ 2 _ شناساندن اهمیت و نقش مساجد در حیات اجتماعی و سیاسی مسلمین؛ 3 _ احیاء و تقویت وحدت اسلامی به عنوان این که مساجد تعیین کننده جغرافیای جهان اسلام است یعنی هرجا ما بخواهیم جهان اسلام را تعریف کنیم نگاه می کنیم به مساجدشان به این پایگاه های نور و معنویت؛ 4 _ بیان مهم ترین مشکلات و چالش ها وارائه راه کارها جهت حل آنها. ماانتظار داریم همه اندیشمندان فکرشان و اندیشه شان را ارائه کنند و ما بتوانیم مشکلات را شناسایی کنیم و برای حل آن ها اقدام کنیم؛

ص: 128

5 _ افزایش کارآمدی و احیای نقش تربیتی مساجد این خانه هایی که از یک چهار دیواری کوچک شروع شد و جهانی را متحول کرد و امروز آنچه نور در عالم می بینید.

به برکت آن چهار دیواری کوچک که در مدینة النبی وجود مقدس رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم بنیان گذاشت؛ می باشد.

6 _ جلب مشارکت دولت ها و ملت ها در احیای مساجد؛ 7 _ پیدا کردن راه کارهای جذب اقشار گوناگون به ویژه جوانان به مساجد؛ 8 _ عمل به فرمان قائد و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی که در اول هر سال رهبر فرزانه انقلاب اولویت تلاش اندیشمندان مسلمان را مشخص می کنند و امسال را که سال وحدت و انسجام اسلامی نامیدند و مسجد به عنوان مهم ترین پایگاه وحدت و انسجام اسلامی هست در این راستا تلاش خواهیم کرد.

شایان ذ کر است طبق سنوات گذشته ما در کمیته علمی فراخوان مقاله به زبان های گوناگون داده ایم و اندیشمندان را به تفکر و اراء مقاله دعوت کرده ایم. علاوه خود کمیته علمی سفارش مقاله می دهد که امسال حدود سی مقاله سفارش داده ایم مجموعه ای بسیار غنی به عنایت خدا به دست ما رسیده است که امیدواریم با کاربردی کردن این اندیشه ها و این فکرهای نابی که از قلب های ایمانی ناشی شده بتوانیم ان شاء اللّه مساجد را به جایگاه واقعی خودشان برسانیم. چاپ خلاصه مقالات تشکیل کمیسیون های تخصصی در سال های گذشته ما چهار تا کمیسیون تخصصی تشکیل دادیم که نتایج آنها بعد از اجلاس منتشر می شود:

1 _ کمیسیون چشم انداز بیست ساله مساجد؛ 2 _ کمیسیون جذب جوانان به مساجد؛ 3 _ کمیسیون کارکردها چالش ها و راهکارها؛ 4 _ کمیسیون مدیریت مسجد.

ص: 129

تاکنون پنج جلد کتاب فروغ مسجد چاپ کرده ایم که پنجمین کتاب در این اجلاس به محضر شما تقدیم شده است. این کتاب محصول مقالات سال گذشته است که محورهای اصلی آن مساجد و پیامبر اعظم، مساجد و استکبارستیزی مساجد و توسعه شهر اسلامی می باشد و آنچه که اندیشمندان بر محور فرا خوان مقاله ارائه داده اند به صورت موضوعی و تخصصی کار شده و به چاپ کتاب های عوامل جذب جوانان به مسجد، و احکام مسجد انجامید و مدیریت مسجد و نیز مسجد مطلوب اسلامی، آماده چاپ شده است.

ستاد عالی همایش های گوناگون قبل از این همایش که در خدمت شما هستیم برگزار نموده است. همایش های گوناگون منطقه ای در محضر ائمه جماعات فاضل و اندیشمند داشته ایم دیدار با مراجع عظام استوانه های علم و تقوا و دیدبان های جهان اسلام ما با اکثر مراجع ملاقات داشتیم رهنمودهای آنان را گرفته ایم و امیدواریم هرچه زودتر بتوانیم این اندیشه ها را کاربردی بکنیم. این نکته را من عرض بکنم به عنوان یکی از افتخارات مرکز رسیدگی به امور مساجد است که تاکنون از همین مجموعه اندیشه ها حدود صد تا طرح کاربردی استخراج کرده ایم البته ما از دولت خدمتگزار و انقلابی انتظار داریم که در ایران اسلامی که به عنوان پایگاه و قلب جهان اسلام مطرح است یک عنایت ویژه بکند تا مساجد ما از ابعاد گوناگون بدرخشند. طرح ائمه جماعات اهل قلم را به عنوان یک مجموعه فرهیخته که هم اهل بیان هم اهل بنان هستند و بتوانند ان شاءاللّه یک حرکت جدید در روحانیت ایجاد کنند طراحی شده که جلد اول کتاب ائمه جماعات اهل قلم الان به محضرتان تقدیم شده و امیدواریم ان شاءاللّه جلدهای بعدی هم تقدیم شود. اساسنامه شورای اهل قلم مشخص شده، هشت نفر از فرهیختگان به عنوان اعضای شورای مرکزی مشخص شده اند ان شاء اللّه بتوانیم این حرکت را به یک حرکت بزرگ تبدیل کنیم تشکیل دفتر مطالعات و پژوهش های مساجد با گرایش های گوناگون که در مرحله اول دو گرایش:

1 _ تحقیقات بنیادی؛ 2 _ تحقیقات کاربردی در قم راه اندازی شده است.

ص: 130

تحقیقات بنیادی به مجموعه مسجد در فرهنگ اسلامی و در متون اسلامی پرداخته و در تحقیقات کاربردی پنجاه سرفصل تعریف شده و برخی از آن سرفصل ها کار شده است. جمع زیادی از محققان گران قدر را مرکز جمع کرده و امیدواریم بتواند برای آینده مسجد از ابعاد مختلف فکری و نظری ارائه بهترین الگوها را داشته باشد آموزش در مساجد پیشنهاداتی بوده که محصول این همایش ها است در سطح مساجد کلاس های آموزشی ائمه جماعات، هیئات امنا و خدام را راه اندازی شد و تبلیغ در مساجد کار بعدی بوده که ما الان چند سال هست تعدادی از مبلغان قم را دعوت می کنیم و در مساجد گوناگون از محضر آنان استفاده می کنیم.

طرح دانشگاه مساجد، _ در ضمن توجه داشته باشید این ها را می گوییم برای اینکه اندیشمندان که نظر می دهند بدانند که از انظار آنان استفاده می شود مورد بررسی قرار می گیرد و تلاش می شود که کاربردی شود و وجود مقدس رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم در اولین روزهای بنیان مسجدالنبی در مدینه النبی آموزش علم را جزء برنامه های مسجد قرار دادند و وقتی آن حضرت وارد مسجد می شود جمعی سرگرم علم آموزی و دانش آموزی و جمعی سرگرم عبادت و پرستش حق حضرت ترجیح می دهد با آنان که علم می آموزند هم نشین شود علی علیه السلام می فرماید: علم و پرچم اسلام و علم قرآن علم معنویت جزء با آگاهی و بصیرت به پا داشته نمی شوند آنهایی که خودشان را آماده کرده اند در پایگاه مساجد استکبار را به زانو در بیاورند باید مساجد را کانون های علم، کانون های توان مندی، و کانون های قدرت قرار بدهند و این جزء با آگاهی و علم آموزی میسر نمی شوند. لذا مساجد باید پایگاه های قوی علم آموزی شود و طرح دانشگاه، مسجد در همین راستا ارائه گردیده است.

ما قرآن را در نمازهای جماعت می خوانیم اما چگونه می خوانیم تلاش زیادی صورت گرفته طرح تحسین قرائت و حفظ جزء سی ام قرآن در مساجد اجرا شود چرا در مساجد ما به صورت مرتب سوره خاصی خوانده بشود که در بعضی از مساجد که گاهی سور گوناگون خوانده می شود با تعجب و استبعاد روبرو می شویم سور کوتاه جزء آخر قرآن به عنوان یک طرح و زیبا قرائت کردن و جالب قرائت کردن طرح دیگری است این ها برخی

ص: 131

از طرح هایی بود که اشاره شد. همان گونه که قبلاً اشاره شد امسال فراخوان مقاله با محوریت مسجد پایگاه اتحاد و انسجام اسلامی داده شد. بعد از این فراخوان 160 اثر به دست ما رسیده این 160 اثر مشتمل بر مقاله شعر و فیلم نامه و داستان های کوتاه و داستان های بلند و خطاطی بسیار زیبا و جالب و عکس های بسیار نفیس که من همین جا از همه فرهیختگانی که فکرشان را به کار گرفته و این زحمات را تحمل کردند از آنان تشکر می کنیم و امیدواریم عنایت خدا ان شاءاللّه شامل حال این عزیزان گردد. این 160 اثر ارزیابی شده 24 اثر به عنوان اثر برگزیده انتخاب شد.

این نکته را من عرض بکنم در این همایش ها یکی از مشکلاتی که برای کمیته های علمی وجود دارد وقتی مقاله را انتخاب می کند با آن محتوای غنی کسی که می خواهد مقاله را ارائه بدهد می آید و در ظرف پنج دقیقه می خواهیم مقاله را ارائه بدهد نه آن فرد می تواند مکتوب خودش را ارائه بدهد و گاهی هم فضای جلسه و حال و هوای جلسه آمادگی ندارد ولی در عین حال من امیدوارم این مقالات که چاپ شده مورد استفاده واقع شود بعد از ظهر امروز ان شاء اللّه دو کمیسیون خواهیم داشت من همین جا از محضر خواهران و برادران صاحب نظران دعوت می کنم آنهایی که واقعاً نسبت به سرنوشت مساجد حساس اند که همه این جمع یقیناً حساس اند دعوت ما را اجابت کنند در این کمیسیون ها شرکت کنند نظرات خود را به صورت مکتوب و به صورت شفاهی ارائه دهند. یکی کمیسیون مسجد مطلوب اسلامی که من عرض کردم زحمات زیادی کشیده شده کار شده، مسجد مطلوب اسلامی آنچه اسلام می خواهد محققان تلاش کردند خود کسانی که سال های قبل ارائه مقاله داشتند، تلاش کردند مسجد مطلوب اسلامی را ارائه داده اند، ولی یقیناً نیاز به تکمیل شدن و کامل شدن داریم و ان شاء اللّه از دیدگاه های شما در این کمیسیون استفاده می کنیم و بتوانیم مسجد مطلوب اسلامی را مسجدی که خانه خدا است و هیچ چیز در کنار خدا نباید قرار بگیرد ترسیم نمائیم اگر کسی شما را نشناسد وقتی به اتاق مطالعه شما بیاید به خانه شما بیاید تمام هویت تان را با نگاه به اتاق مطالعه شما می تواند بشناسد اگر ما این مساجد را خانه خدا می دانیم باید این خانه نمایانگر صاحب خانه باشد خانه اخلاص خانه نور خانه توانمندی خانه آگاهی

ص: 132

و بصیرت ما بگوییم مسجد ولی جهل در مسجد حاکم باشد نگاه به خادم مسجد بکنیم نگاه به هیئت امنا مسجد بکنیم ببینیم آن آگاهی و بصیرت لازم را ندارند این ها در شأن مسجد نیست همچنین کمیسیون مسجد پایگاه اتحاد و انسجام اسلامی که ما تعداد زیادی مقاله بسیار نفیس در ارتباط با مسجد پایگاه اتحاد داشته ایم همین جا از محققان گران قدر دفتر مطالعات و تحقیقات قم تشکر می کنم مجموعه مقالات در سیره نبوی در کلام معصومین در اخلاق اسلامی و مجموعه بسیار نفیس ارائه داده اند که ان شاءاللّه در کمیسیون ها از محضر این دوستان هم استفاده خواهیم کرد و امیدواریم که بتوانیم مساجد را به پایگاه اتحاد و انسجام اسلامی تبدیل نمائیم یعنی هم استوانه الوفود هم استوانه الحرس داشته باشد همه استوانه های دیگری که پیامبر در مسجد خود داشت ان شاءاللّه در مساجد داشته باشیم.

والسلام علیکم ورحمة اللّه و برکاته.

ص: 133

ص: 134

سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین ابراهیمی

رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد در همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه و السلام علی رسول اللّه و علی آله آل الّله قال اللّه تبارک و تعالی فی کتابه:

«و اَنَّ المَس_جِدَ لِلّهِ فَلا تَدعوا مَعَ اللّهِ اَحَدا».

ابتداایام شعبانیه واعیاد باعظمت آن رابه محضرهمه سروران عزیز و هفته گرامی داشت جهانی مسجد را تبریک و تهنیت عرض می کنم و تشکر می کنم از حضور همه سروران عزیز چه ائمه محترم جماعت ایران و چه عزیزان و مهمان های گرامی و بزرگوارمان که از کشورهای دیگر حضور پیدا کرده اند و از ریاست محترم مجلس جناب آقای دکتر حداد عادل که به حق نیروی ارزنده و شخصیتی دانشمند هستند و لطف فرمودند در این محفل ما را از بیانات شان بهره مند می کنند تشکر می کنم. من خیلی کوتاه گزارشی را به محضر عزیزان عرض می کنم هفته گرامی داشت مساجد که بعد از آتش زدن مسجدالاقصی به وسیله صهیونیست ها مسلمان ها واکنش از خود نشان دادند و این عکس العمل موجب تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی شد و تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی بعد از بیش از سی سال که گذشت از تشکیل آن در اجلاس تهران بعد از انقلاب در سال 1382 در مرداد ماه مصادف با همان روز که مسجدالاقصی آتش زده شده بود به وسیله صهیونیست ها مصوبه گذراندند با عنوان

ص: 135

هفته گرامی داشت مساجد از 21 تا 28 آگوست که مصادف است با 30 مرداد ماه تا 5 شهریور ماه این هفته، هفته جهانی مساجد نام گذاری شد و از همان سال ما این برنامه را اجرا کردیم امسال پنجمین سال است اهدافی را که ما داشتیم از این برگزاری همچنان که در مصوبه مشخص است روی چند محور یکی مسجد مرکز هویت بخشی به مسلمان ها است این از متن مصوبه برمی آید. دوم هم مرکز اخوت و برادری مسلمان هاست. سوم در مسجد سری وجود دارد که بین انسان ها ایجاد محبت می کند که جای دیگر وجود ندارد که این از متون اسلامی استفاده می شود این هدف بوده. لذا ما همین اهداف را تعقیب کردیم ما بررسی کردیم مسجد پایگاه عبادت و یاد خداوند و معنویت و آرامش دهنده مسجد پایگاه جهاد فکری و تعلیم و تربیت و فراگیری معارف اسلامی مسجد پایگاه وحدت مسلمانان و نمایش یکپارچگی در مقابل کفار و منافقان و مستکبران مسجد پایگاه تجمع و گرده همایی رزمندگان اسلام و بسیج آنها بر ضد دشمنان اسلام مسجد پایگاه فعالیت های فرهنگی

ص: 136

و اجتماعی مسجد پایگاه رفع نزاع ها و اصلاح ذات البین مسجد پایگاه و پناهگاه بلایا که روایت های زیادی در این قسمت رسیده در نهایت مسجد پایگاه اطلاع گیری و اطلاع رسانی که در انقلاب اسلامی تجربه شد و امام رضوان اللّه علیه ابتکارشان این بود که انقلاب را از مسجد آغاز کرد و از این پایگاه عظیم حداکثر استفاده را برای نشر معارف اسلام و رساندن پیام خودشان داشتند و بهره لازم را از این پایگاه گرفتند و ما با تلاشی که کردیم امروز می خواهم عرض کنم در مرکز رسیدگی به امور مساجد به برکت اندیشمندان، صاحب نظران در طول این پنج سال که هفته جهانی برگزار شد ما از تئوری و نظریه پردازی چیزی کم نداریم در مورد مسجد همه ابعاد مسجد مورد بررسی قرار گرفته و تبدیل به پنج جلد کتاب شده که هرکدامش را انسان بخواند بعدی یا ابعادی از مساجد را بیان کرده که حقیقتاً راه گشا است کارهایی که انجام شده در تقویت و حمایت ائمه جماعات به نحوی بوده است که ائمه جماعات ما احساس بی پناهی در مساجد نمی کنند و امروز حضور فعال خانم ها در مساجد که به حق یک حضور تأثیرگذار است را ما شاهدیم ما تنها در تهران بیش از 600 تا مربی خانم در مساجد داریم و هزار و خورده ای مسجد الآن در تهران تحت پوشش فعالیت فرهنگی خانم هاست که این یک کار نوع و بدیع است که در مساجد انجام شده، تشکیل شوراهای جوانان در مساجد که کار ارزنده ای است برای جذب جوانان مدیریت مسجد امروز ما کتابی را در حال چاپ داریم که تقریباً پاسخ گو است می تواند مدیریت مسجد را به نحو مطلوبی ارائه نماید در مورد جوانان کتاب خوبی تهیه شده هم وضعیت فعلی هم آسیب ها هم راه های برون رفت از این آسیب ها و هم عوامل جذب جوان در این کتاب تألیف شده و آماده شده، کتاب اهل قلم که نوشته شده به حق این تشکل اهل قلم یک تشکل مبارک و میمون است از ائمه جماعات که ان شاءاللّه با حمایت این عزیزان خواهیم توانست یک تحولی را در حوزه قلم داشته باشیم. شهدای از ائمه جماعات مورد شناسایی قرار گرفته جلد اول زندگی نامه آن ها چاپ شده که ان شاء اللّه امیدواریم ما بتوانیم همه را به طور کامل شناسایی و زندگی نامه آن ها به عنوان الگوهای عملی ائمه جماعات را چاپ بکنیم. فرهنگ مسجد یک کتاب بدیع و ارزنده ای است که در

ص: 137

دفتر مطالعات تحقیقات قم نوشته شده و کتاب دیگر نبی اعظم که باز به وسیله تعدادی از محققین با نظارت حقیر به رشته تحریر درآمده است و چاپ شده در اختیار بخشی از دانشمندان قرار گرفته کار بسیار خوبی که امسال ما انجام داده ایم. ارتباط با دولت از سال گذشته که یک کار میمون و مبارکی است یعنی دولت در سال گذشته تصویب کرد که هفته دولت را با محوریت مسجد آغاز بکند و از ما خواستند بستر لازم را فراهم کنیم تا در مساجد حضور پیدا کنند وزرا و خود ریاست جمهور که این کار سال گذشته در سطح کشور با کمک شورای سیاست گذاری ائمه محترم جمعه انجام شد امسال هم باز دوم شهریور این کار انجام می شود و هماهنگی لازم شده و این کار صورت خواهد گرفت و دیگر ارتباط با مراجع که این کار ابتکار ارزنده ای بود ما نظرات اکثر مراجع درباره مساجد را داریم یعنی خدمت مراجع رسیدیم صحبت کردند و برای ما سخنان آنها راه گشا بود و همچنین ارتباط با علمای برجسته و ائمه جماعات با سابقه که ما سراغ شان رفتیم تا تجربیات آنها را منتقل کنیم به سایر ائمه جماعات و هم یک دلجویی از خود آنها بشود که این کار انجام شد بحمداللّه تأثیر بسیار خوبی داشت خود ما درس های تازه ای گرفتیم از بزرگان و ائمه محترم جماعات که خدمت شان رسیدیم انصافاً سخنان شان هر کدام برای ما کلیدی بود برای باز کردن قفل ها و درهای بسته که خیلی برای ما ارزنده بود در مجموع می خواهم عرض کنم خدمت همه حضار به ویژه جناب آقای دکتر حداد که وضعیت ما از نظر تئوری و بخشی هم عملی بلطف خداوند مطلوب است و امسال که ما تعدادی از جلسات تمهیدیه که اسمش را جلسه منطقه ای می گذاریم برگزار کردیم در این جلسات آیه اللّه استادی، آیه اللّه جعفر سبحانی و آیه اللّه جوادی آملی و همچنین سایر بزرگان صحبت کردند که به حق سخنان این بزرگان راه های تازه ای را پیش روی ما گذاشت و من معتقدم با عمل به این رهنمودها و به ویژه آنچه از حضرت امام (رضوان اللّه علیه) در رابطه با مسجد داریم و توصیه مقام معظم رهبری که همواره راه گشا و مدنظر ما بوده و خط مشی ما همواره اینها بود ان شاءاللّه ما خواهیم توانست گام های بهتری را برداریم و علاوه براین ما خوش بختانه شورای سیاست گذاری ائمه جماعت که به فرمان مقام معظم رهبری تشکیل شده ما در زیر سایه این

ص: 138

شورا انجام وظیفه می کنیم که برای ما میمون و مبارک است و راه را به ما نشان می دهد در مجموع می خواهیم عرض کنیم گرچه در ابتدا راه هستیم اما گام ها محکم و استوار است و تقاضای ما حمایت است تا بتوانیم این گام ها را استوارتر و قدم های محکم تری به ویژه در راستای توصیه مقام معظم رهبری در دیدار با ایشان که فرمودند ارتباط بین مساجد جهان اسلام را پی گیری کنید و این مسئله مهمی است اگر روزی مسلمانان با هم متحد بشوند جهان اسلام قطعاً یک تحول نوی را در خودش مشاهده خواهد کرد و خواهد توانست جلوی این افراط گری ها را و کارهای زشت جاهلانه که از سوی بعضی از جریانات صورت می گیرد این ها را بگیرد و مجدداً تشکر و امتناع دارم و از اینکه سخن به دراز کشید عذرخواهی می کنم.

و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

ص: 139

ص: 140

سخنرانی جناب آقای دکتر حداد عادل

رئیس هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی در همایش بین المللی هفته گرامی داشت مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم قال اللّه تبارک و تعالی:

«فی بیوت اذن اللّه ان ترفع و یذکر فیها اسمه».

حضور خانم ها و آقایان، استادان محترم، روحانیان ارجمند سلام عرض می کنم. بسیارخوش وقتم که در محلی که سال ها مجلس شورای اسلامی در آن جا جلسه برگزار کرده و اکنون هم در اختیار مجلس شورای اسلامی است این همایش برگزار شده است و ما به یک معنا میزبان و به یک معنا مهمان روحانیان ارجمندی هستیم که عمر خود را در راه دین خدا و خدمت به مردم سپری می کنند، سپاس گزاری می کنم به ویژه از ریاست محترم مرکز رسیدگی به امور مساجد و همکاران شان که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادند و تبریک می گویم اعیاد ماه های رجب و شعبان را. البته حسن انتخاب مناسبی بوده است تقارن برگزاری این جلسه با این هفته. در حقیقت با اغتنام فرصت از مناسبت های ماه های رجب و شعبان ائمه جماعات هم به استقبال ماه رمضان که بهار حضور مردم در مساجد است می روند، بی شک مرکز رسیدگی به امور مساجد از مؤسسات بسیار مهم و ضروری در کشور است که پس از وقوع انقلاب اسلامی تأسیس شده و باید سپاسگزار رهبر انقلاب اسلامی

ص: 141

باشیم که این نیاز و این ضرورت را در این نهاد برآورده کردند، در باب نقش مسجد در اسلام حتما سخنان بسیار شنیده و گفته اید و در این جلسات هم خواهند گفت و خواهید شنید و بنده فکر نمی کنم که نیازی باشد که من مطلبی که خدمت شما عرض کنم همین قدر می توانم بگویم که مسجد نماد اسلام و پرچم اسلام در کره زمین است، یعنی هرگوشه ای از دنیا که چشم شما به یک مسجدی بیفتد به یاد اسلام و قرآن و پیامبر می افتید و ما نمادی گسترده تر و دیرینه تر و اجتماعی تر از مسجد در معرفی اسلام سراغ نداریم و همان طور که اشاره کردند ما صاحب انقلابی هستیم، اسلامی و دینی، که رهبر این انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران این انقلاب را از مسجد آغاز کردند و با سازمان دهی در مساجد بود که این انقلاب عمدتا به پیروزی رسید و این نقش باید هم چنان ادامه پیدا بکند. علت محدثه علت مبقیه هم باید باشد، خوش بختانه مساجد در ایران در نیم قرن اخیر تحولات مثبت خوبی پیدا کرده، هر یک از ما اگر به گذشته برگردیم و وضع مساجد و نقش مسجد را به طور کلی در جامعه،

ص: 142

از پنجاه سال پیش به این طرف بررسی کنیم، می بینیم که مسجد در جهان اسلام و در کشور ما گویی از یک خوابی بیدار شده و این دقیقا همان بیداری اسلامی است که در جوامع مسلمان رخ داده است. یعنی ما می توانیم بگوییم که این بیداری اسلامی _ که خصوصیت اسلام در این قرن است _ در مساجد، با تحول نقش مساجد به ظهور رسید. مسجدی که مثلاً پنجاه سال پیش در محله های تهران بود چه اندازه نقش داشت و چه کارهای می کرد معمولاً مسجدهای نیم قرن پیش غیر از نماز جماعت و برگزاری مراسم در ایام خاص کار دیگری نداشتند و رابطه جوانان با مساجد کم بود، حضور توده مردم در مساجد کمتر از امروز بود و سر و سامان نداشت، بسیاری از مساجد چه از حیث نظافت و چه از حیث امکانات مشکل داشت و بوی کهنگی از مساجد به مشام می رسید، منتها از همان سال های بعد از انقلاب، آرام آرام مردم با فرهنگ دینی و تربیتی _ که پیدا کرده بودند _ خصوصا در دهه چهل و بعد از آغاز نهضت اسلامی به دست امام مساجد رفته رفته فعال شدند و مثلاً از اولین اقدامات در مساجد تشکیل صندوق های قرض الحسنه بود که ما در تهران شاهد بودیم که مساجد در این زمینه تعریف تازه ای از خود به دست دادند. مردم مستمندی که مراجعه می کردند و گاهی ممکن بود افراد غیرمستمند خودشان را جا بزنند و مشکلات ایجاد بکنند، در مساجد این نهاد قرض الحسنه اسلامی پا گرفت یکی شروع کرد و دیگری از آن تقلید کرد و ما حالا چندین هزار صندوق قرض الحسنه در مساجد کشور داریم، این پدیده ای است که پنجاه سال پیش وجود نداشت، سپس مساجد به فکر تأسیس درمانگاه افتادند و بسیاری از مساجد با کمک مردم در کنار صندوق های قرض الحسنه، درمانگاه هم ساختند، قبل از این دو تا نهاد کتاب خانه در مساجد گسترش پیدا کرد و در کتاب خانه مساجد به روی مردم محله باز شد و کم کم کلاس های درس های گوناگون برای جوانان محله در مساجد شروع به کار کرد، این حرکت که قبل از انقلاب به صورت محدود آغاز شده بود هم زمینه ساز پیروزی انقلاب بود و هم با پیروزی انقلاب به اضعاف مضاعف تقویت شد، امروزه شما وارد بسیاری از مساجد که می شوید می بینید که مسجد ده کارکرد دارد، بسیج در آن جا مراقب انقلاب و خدمت

ص: 143

به مردم است، امام جماعت وظیفه تبلیغ و تعلیم و روشن گری و هدایت اخلاقی را برعهده دارد و نماز برپا می دارد و ارشاد می کند، کلاس های مختلف از نیروی جوانان و دانشجویان تشکیل می شود محصلان می آیند و در تابستان کلاس گذاشته می شود، صندوق قرض الحسنه خیریه در بسیاری از مساجد تهران برپاست. مؤسسات خیریه رسمی به ثبت رسیده که مستمندان محل را به طرق مختلف یاری می کند و کارهای دیگر، این تحول، تحولی مبارک است. در واقع می توان این حرکت جامعه اسلامی به سوی اسلام حقیقی را که اسلام اجتماعی و سیاسی است، در آیین تحول مساجد مشاهده کرد. این دو ازهم دیگر جدا نیستند. به هرحال اگر دین جدی است که برای ما هست، و اگر انقلاب ما و نظام ما نظام دینی و اسلامی است، نقش مساجد هم در کشور ما باید جدی گرفته شود. دیگر نمی توان مثل دهه های قبل از انقلاب مساجد را به امان خدا رها کرد که اگر خیّری پیدا شد و جایی مسجدی ساخته بشود و امام جماعت شایسته ای آن جا بود، چه بهتر کسی مسئول نیست و به هرحال کارها بدون برنامه و تقدیر رها شود. حالا یک جایی برحسب بخت و اقبال ممکن است خوب از آب دربیاید یک جاهایی هم بد، بنده اول انقلاب به یکی از مراکز استان ها سفر کردم دوست عزیزی از روحانیون خادم خدمتگزار به آن جا مأمور شده بود. ایشان به بنده می گفت فلانی در این شهر (مرکز استان) چهارده مسجد احداث شده که یکی از آنها امام جماعت ندارد. وضع مساجد در بعضی از مراکز استان ها این طور بوده است که امام جماعت راتبی که به هرحال آنجا مدیریت بکند نداشته، این نتیجه رها بودن مساجد بوده است. الحمدللّه ما با قدم های خوبی که برداشته ایم به تدریج به سمت سامان دهی مساجد حرکت می کنیم، تا مسجد جایگاه حقیقی خود را پیدا کند و البته الگوی ما همان مسجدالنبی مسجد پیامبر که پیامبر روزی که از مکه به مدینه هجرت فرمود در واقع آغاز تاریخ اسلام شد این هجرت از آن جهت آغاز تاریخ ما مسلمانان شده که با ورود پیامبر به مدینه تمدن اسلامی آغاز شده و این تمدن با حکومت اسلامی آغاز شده و حکومت در مسجد تأسیس شده است. این الگوی دائمی مساجد باید باشد در طول تاریخ اسلام و در واقع ما می توانیم بگوییم

ص: 144

که فرق مهم میان اسلام و مسیحیت تحریف شده امروزی در فرق میان مسجد و کلیساست، شما کلیسا را ملاحظه بکنید، کلیسا نقشی محدود دارد در جامعه مسیحیت امروز، اولاً روز معینی به کلیسا می روند که همان روز یکشنبه باشد فقط هم در همان محیط کلیسا اعمال عبادی انجام می دهند یعنی دین را در این مسیحیت تحریف شده امروزی و زمان را محدود کرده اند به روز یکشنبه و مکانا در کلیسا و رابطه قلبی و فردی میان انسان و خدا و دیگر اجازه داده نمی شود به نهاد مسیحیت، که از کلیسا در کار حکومت مداخله کند، شما ملاحظه کنید، دستگاه پاپ با همه عظمت ظاهری خود یکی از جاذبه های جهانگردان در شهر روم است و همین واتیکان از نظر هنری و ساختمانی از نظر ثروت و تشریفات فوق العاده است، ولی این دستگاه با این عظمت در قلب شهر روم اجازه و قدرت و امکان ندارد که اگر پارلمان ایتالیا قانونی برخلاف نص مسیحیت تصویب و تثبیت کرد، دستگاه مرکزی کلیسا مانع از آن مصوبه و قانون بشود. این سرنوشت دین در جامعه غربی امروزی است که این معنا همان سکولاریسم معنای لائیک بودن است. این معنای جدایی دین از سیاست است. این معنای جدایی دین از مسائل اجتماعی و اقتصادی جنگ و صلح و غذا و تعلیم و تربیت است، یعنی کلیسا هست آداب دارد، جمعیت زیاد میلیونی هم می آیند پای سخنرانی پاپ، ولی پاپ غیر از نصیحت کار دیگری نمی تواند بکند، نتیجه را هم می بینید که امریکا لشکر می کشد دنیا را به آتش می کشد، آدم کشی می کند انگلستان هم همین طور، دیگران هم همین طور، در همه جا کلیسا وجود دارد اما هیچ اثری ندارد، سیاست از دین و اخلاق و ارزش های معنوی جدا و برای تسلط بر جان و مال مردم هر جنایتی می کنند و کلیسا جز تماشا کار دیگر نمی تواند بکند، باید تأسف خورد از این که دین خدا به هر شکلی این طور دست و پا بسته و تشریفاتی بشود، فرق میان اسلام و مسیحیت باید در همین نقش مسجد باشد. مسجد در شؤون مختلف اجتماعی و سیاسی باید حضور داشته باشد و انقلاب اسلامی ما حدوثا و بقاءً مدیون این واقعیت است، شما می دانید که امروزه امریکا شیوه تازه ای برای گسترش نفوذ خود و تسلط بر کشورها پیدا کرده اند، آن هم این روش

ص: 145

انقلاب های رنگی و مخملی است. آنان در کشورهای که می خواهند تسلط پیدا بکنند سازمان هایی درست می کنند که به فارسی می گویند سازمان مردم نهاد و مخفف فرنگی آن Engo است. این سازمان های غیردولتی را غربی ها خیلی تقویت می کنند. امریکایی ها پول می دهند و پشتیبانی می کنند، و ناراضی ها را توی این سازمان ها سازمان می دهند، جمع می کنند و به دست آنها کارهایی را راه می اندازند. این فرمول کار امریکایی هاست و در سال های اخیر در کشور ما هم از این برنامه ها داشتند و دارند. شما مطلع اید. عاملی که می تواند به عنوان سازمان مردم نهاد اسلامی در پشتیبانی از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در برابر این توطئه ها و نقش ها بایستد و این نقش ها را خنثی بکند عمدتا مسجد است، یعنی هیچ نهاد گسترده دیگری مانند مسجد همه جا حضور ندارد و مردم متعهد و متدین به انقلاب و دین و اسلام در آن جا حضور ندارند، این است که ما باید نقش مساجد را در حفظ انقلاب و وحدت مردم در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی بسیار مهم بدانیم، بنده از همین فرصت استفاده می کنم و بحثی هم مختصرا مطرح می کنم در باب دولتی شدن مسجد. این یک بحثی است، ما می دانیم که در کشور ما قبل از انقلاب، روحانیت، مرجعیت، حوزه علمیه و مساجد، مستقل از دولت بودند. این طور نبود که امام جماعت مساجد را مثلاً وزارت اوقاف معین کند، یا مثلاً یک متنی بنویسند از جانب دولت و دست خطیب ها بدهند در مساجد که امروز شما باید حتما این را بگویید، هم چنین رابطه ای قبل از انقلاب میان روحانیت وجود نداشته الآن هم وجود ندارد و بزرگان ما این را نقطه مثبت می دانستند و می دانند و اصل هم همین است که مساجد باید استقلال خود را حفظ بکنند، روحانیت هم باید استقلال خود را حفظ بکند، ولی این حفظ استقلال قبل از انقلاب معنای دیگری داشته و بعد از انقلاب هم معنایی دیگر دارد، وقتی مرجع بزرگ تقلید این کشور یک روحانی والا مقام مثل امام رهبری یک انقلاب را به دست می گیرد و از حوزه علمیه پرچم دخالت در سیاست و تشکیل حکومت اسلامی بلند می شود و مراجع همراهی می کنند و شاگردان امام در اقصی نقاط در مساجد قدم به مبارزه می گذارند مردم را بسیج می کنند و مساجد می شوند

ص: 146

مبدأ راهپیمایی و تمشیت امور و به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی در یک چنین فضایی دیگر استقلال مساجد نباید به معنای قبل از انقلاب تفسیر شود. باید مساجد به یک معنا غیردولتی باقی بماند و اصولاً دولت باید مسجدی بشود، به جای این که مسجد دولتی شود، یعنی باید دولت و نظام به مسائل مسجد توجه داشته باشند، زمانی در مسجد، در آن کمیسیون که بنده عضو بوده ام صحبت از اختصاص بودجه، مثلاً برای خانه عالم در روستا که آقای روحانی به روستاها می رود لذا باید فکر بکنیم که آن بی سر پناه نباشد، یک بودجه اختصاص بدهیم یک کسی در آن دوره شعار می داد که خیر مسجد نباید دولتی باشد، ما نباید بودجه بگذاریم، برای این که خود مردم باید این کارها را بکنند حالا من نیت ایشان را نمی دانم چه بود، ولی نتیجه کار این بود که نظام جمهوری اسلامی برای هرکاری بودجه بگذارد، حتی برای تعمیر کلیسا و معابد غیرمسلمان ها بودجه بگذارد و من مخالف آن نیستم چون آنها در پناه ما هستند، آن وقت صحبت از مسجد و خانه عالم و بودجه گذاری برای امور دینی که می شود خوش بختانه در مجلس هفتم، این نگاه عوض شده و برای اولین بار ظاهرا ردیفی برای بودجه مساجد اختصاص داده و تصویب شده است و بنده البته تصدیق می کنم که مبلغی که اختصاص داده شده بسیار کم تر از نیاز این نهاد بزرگ است، ولی مهم این است که این جاده کشیده شده، حالا می شود آن را عریض و آسفالت کرد، گردنه هایش را برطرف نمود، اما راه ایجاد شده، این نگاه مجلس هفتم به مساجد است و ما حتی قانون بیمه خدام مساجد را به تصویب رسانیدیم و کم کم باید فکر کنیم و ببینیم خلاءهای قانونی مطرح درباره مساجد کجاست. مخصوصا من از مرکز رسیدگی به امور مساجد خواهش می کنم که با نظر ائمه جماعت کار کارشناسی بکنند و لایحه را شما به ما پیشنهاد بکنید که باید از بطن و متن مجموعه خود شما به ما داده شود، در حد امکان ما هم تلاش می کنیم و دولت هم خوش بختانه همراه و هماهنگ است و مساجد بدون آن که استقلال خود را از دست بدهند باید کمک بشوند، باید برای مساجد تدبیر شود و اصولاً خیلی جاهاست که اگر دولت تدبیر نکند کسی دیگر حضور ندارد که آنجا مسجد درست کند، بنده چند ماه پیش از جاده بزرگراه ساوه

ص: 147

به تهران می آمدم پیش خودم فکر کردم که نماز را ما بین راه ساوه و تهران بخوانیم هرچه پیش آمدیم دیدیم مسجدی دیده نمی شود چندصد میلیون تومان صرف شده یک بزرگراه ساخته شده چند ده میلیون تومان خرج نشده در دو طرف جاده برای مسافران مسجد درست شود. این خیلی جای تأسف دارد، آمدم به وزیر راه تلفن کردم، گفتم آقا چطور غفلت شده از چنین امر مهمی ایشان قول دادند و حالا شما فکر کنید اگر بزرگراهی و جاده ای ساخته می شود آنجا که اهالی محل ندارد اما مسجد ساخته می شود چه کسی باید متولی شود خادم شود. فرش کهنه می شود و شیر آب احتیاج به تعویض دارد کسی نیست آنجا باید سازمان دهی شود تدبیر شود و به هرحال خلاصه عرضم در این قسمت این است باید استقلال مساجد باز تعریف شود یعنی تعریف مجدد باید بکنیم از استقلال مسجد در جمهوری اسلامی و باید در عین تأکید بر استقلال مساجد تأکید کنیم بر ارتباط مساجد با حکومت و وظیفه حکومت نسبت به مساجد و وظیفه مساجد بالنسبة به حکومت این ها را کاملاً باید شفاف و مشخص تعریف کنیم و قدم به قدم باید لوازم قانونی و اجرایی آن را تأمین کنیم.

یک مطلب دیگر هم عرض می کنم و آن این است که مسجد اگر مهم است، که مهم است، باید مانند زنجیری تمام حلقه های آن مرتبط و به هم متصل باشد یعنی مسجد نهادی الهی اجتماعی است که باید کاملاً برای آن برنامه ریزی کرد، بنده مثالی می زنم برای تقریب به ذهن شما در جامعه محتاج بهداشت و درمان هستید، نهاد بهداشت و درمان در هر جامعه ای هست. برای تأمین بهداشت و درمان چه کارهای باید کرد، اول باید نیروی انسانی تربیت کرد، پزشک، پرستار، بهیار و انواع و اقسام خدماتی که این شغل احتیاج دارد، خوب حالا شما ببینید که در کل کشور ما چند دانشگاه علوم پزشکی داریم و چند تا دانشکده پرستاری داریم و چقدر دوره های تخصصی داریم، همه این ها برای این است که برای جامعه نیروی انسانی مشمول خدمت در بخش بهداشت و درمان احداث درمانگاه و بیمارستان به تناسب اوضاع و احوال با ظرفیت های مختلف و با امکانات مناسب، بعد استخدام افراد برای اداره آنها و تأمین نیاز آینده آنها باید فکر بکند و هزار کار دیگر که من اگر بخواهم جزئیات را بگویم

ص: 148

وزارت بهداشت و درمان ما و دولت ما برای تأمین بهداشت و درمان مردم چقدر کار می کند، مثلاً بازآموزی پزشکان، شما می بینید در هر تخصصی فرض کنید چشم پزشکی، هر سال، آخرین دست آوردهای جهانی در بازآموزی ها به متخصصان این رشته منتقل می شود و لازم هم هست که این کار بشود یا مثلاً ایجاد تخصصی به نام پزشک خانواده برای بیماری های عمومی یا مثلاً خانه بهداشت در روستاها و فواصل آنها و این که کجاها چه بیمارستانی باشد و چه دستگاهی در کجا باشد بنده می خواهم بگویم این مجموعه را در نظر بگیرید که چه ابعادی دارد، عین این برنامه ریزی متناسب با کار شما باید در زمینه مساجد باشد، اولین سؤال این است که ما در کشور چند مساجد احتیاج داریم هر چند هزار نفر یک مسجد می خواهند الآن مثلاً استانداری وجود دارد می گویند که هر پنج هزار نفر یک داروخانه باید داشته باشد، مسجد هم همین طور است، ما یک وقت می بینیم که در یک کوچه چهارتا مسجد از اول تا آخر کوچه بعد رو به آن طرف می کنیم می بینیم یک بخش وسیعی از شهر توسعه پیدا کرده یک میلیون جمعیت در آن جاست اما مسجدی متناسب با آنان ساخته نشده که حکایت از بی برنامه ای ما می کند. باید در توسعه شهری _ همان طور که مدرسه لازم است _ مسجد هم حتما پیش بینی شود، الآن روی کاغذ ممکن است پیش بینی شود حتی در مورد مدرسه هم خیلی وقت ها غفلت می شود، مساجد که اصولاً متولی ندارد، اما مدرسه را مردم داد و فریاد می کنند که بچه را کجا بفرستیم، اما مسجد اگر نبود آن که نماز می خواند در خانه اش نماز می خواند، یعنی مدعی ندارد و نوع نگاه به مسجد این نیست و بعد شهرها و روستاهایی که مسجد نداشته باشند یا متناسب با نیاز نداشته باشند و در کنار این ما باید ببینیم سالی چند تا امام جماعت می خواهیم، مثل این که الآن می گوییم سالی این قدر پزشک می خواهیم و آن وقت باید کسی که می خواهد امام جماعت بشود آموزش مخصوص این وظیفه را ببیند. یعنی قطعا برای آینده بنده پیش بینی می کنم که با این تحول مبارک و مثبت و با شیب آرام حرکتی در حوزه علمیه آغاز شده یعنی در آینده عده ای از طلاب بعد از این که دوره های مقدماتی را گذرانده اند انتخاب می شوند تا به عنوان امام جماعت منصوب شوند

ص: 149

و دوره های آموزش معینی متناسب با اداره مسجد ببینید این طور باید حرکت کنیم کیفا هم باید معلوم بشود که چه می خواهیم و هم کما مثل تربیت معلم، ما در آموزش و پرورش چه کار می کنیم، می گوییم سال دیگر این قدر بازنشسته می شوند از این دوره این قدر دانش آموز وارد می شود، رشد دانش آموزان مدرسه جدید این است، در این رشته به این عده معلم احتیاج داریم، فلان مرکز تربیت معلم امسال می گیرد دو سال دیگر فوق دیپلم می دهد لیسانس آموزش می دهد. عین همین کار باید برای مساجد شود و بعد پشتیبانی بشود امکانات، بازآموزی، بازرسی، سرکشی آن اتفاق که در مسجد ارگ افتاد چقدر باعث تأسف بود به چه علت برای این که ما مسئله ایمنی در مساجد را جدی نگرفته ایم اگر مسئله ایمنی جدی گرفته شود این اتفاقات کمتر می افتد و خیلی ابعاد دارد و واقعا باید مرکز رسیدگی به امور مساجد با آن مرکز پژوهشی به وجود آمده و بنده ملاحظه کردم خیلی خوشحال شدم با این نگاه برود به سمت آینده و سرانجام عرض آخرم تمسک به این آیه مبارک قرآن کریم است که می فرماید:

«و ما ارسلنا من رسول الاّ بلسان قومه».

بنده می خواهم عرض کنم که امام جماعت هر مسجد باید با لسان اهل آن منطقه با آنها صحبت بکند، منظور از لسان آن نیست که فارسی زبان باشد، بنده از باب جری این لسان را توسعه می دهم و می گویم این یک اشاره به فرهنگ دارد یعنی امام جماعت هر شهر و هر محله ای باید سنخیت فرهنگی با مردم آن منطقه داشته باشد، کسی ممکن است برای یک شهرک در جنوب شهر امام جماعت خوبی باشد ولی اگر همان فرد منتقل شود به یک منطقه در شمال شهر تهران این فرد ممکن است فرهنگ آن منطقه را نشناسد و موفق نباشد، این یک نکته است، من از مفصل این نکته مجملی گفتم تو خود حدیث مفصل بخوان از آن مجمل، دیگر وقت نیست که این را باز بکنم ولی تقاضا می کنم دوستان محترم به این نکته توجه داشته باشند و سرانجام این که هرجا دیدم یک روحانی خدایی هوا کشته، خوش ذوق، خدمتگزاری بود آن محله روشن معطر و آرام است واقعا همین طور است،

ص: 150

یعنی نقشی که شما دوستان و امثال شما می توانید در بهبود جامعه ایفا کنید نقشی بی بدیل است، یعنی نه معلم و نه پلیس نمی تواند آن آرامش را که یک روحانی از نظر اخلاق اسلامی صفایی معنوی می تواند در مردم ایجاد بکند ایجاد کند. شما مقام بسیار والا دارید هم نزد مردم و هم ان شاءاللّه نزد خدا، ما و همکاران، در این جلسه شماری از نمایندگان مجلس حضور دارند افتخار می کنیم که خدمتگزار اسلام و خادم مسجد باشیم. ان شاءاللّه .

والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 151

ص: 152

گزارش کمیسیون مسجد مطلوب اسلامی

حجه الاسلام والمسلمین رضایی بیرجندی دبیر کمیسیون:

بسم اللّه الرحمن الرحیم. در ابتدا ضمن تشکر از حضور عزیزان برای استفاده از انظار دوستان من مسئله مسجد مطلوب را که موضوع کمیسیون است با طرح چند سؤال آغاز می کنم:

ص: 153

_ مسجد مطلوب در شهر اسلامی از نظر موقعیت، جایگاه ساخت، مهندسی چگونه باید باشد؟ _ آیا مسجد باید مناره داشته باشد؟ آیا کاشی کاری ها به شکل های فعلی مطلوب است یا خیر؟ _ آیا نقش ها و نوشته های نقش گونه در مساجد مطلوب است؟ _ آیا نصب علم ها و کتل ها در مسجد جایز و مطلوب است؟ _ آیا کارکردهای فعلی مساجد مورد تأیید است یعنی خواندن نماز آنهم در برخی مساجد تنها یک وعده یا مساجد باید کارکردهای گوناگون داشته باشند؟ _ آیا کارکرد اقتصادی نظیر صندوق قرض الحسنه برای مسجد مطلوب است؟ _ آیا مسجد کارکرد آموزشی دارد یا نه؟ _ آیا مساجد کارکرد سیاسی باید داشته باشد؟ _ آیا مساجد باید موضع سیاسی اتخاذ کنند یا نه؟ _ آیا امام جماعت از نظر لباس و پوشش از نظر معاشرت و آداب از نظر جایگاه و موقعیت در وضع مطلوبی قرار دارد؟ _ آیا اکنون نوع امام جماعت ها به طرف خدا می ایستند و بلافاصله روی به خلق برمی گردانند آن گونه که پیامبر عمل می کرد یعنی بلافاصله بعد از نماز به طرف مردم روی برمی گرداند و یا اصلاً منبر و محراب یعنی یک روی به سوی خدا و بلافاصله روی به سوی مردم فلسفه خود را از دست داده اند؟ _ آیا مساجد باید کارکرد دفاعی و نظامی داشته باشد یا خیر؟ _ آیا مساجد از نظر نظافت وضع مطلوبی دارند یا نه؟ _ آیا سکوت و آرامش موجود امروز در مساجد مطلوب است یا باید تغییر کند؟

ص: 154

حجه الاسلام والمسلمین عباسی:

عده ای با زنده کردن قومیت و تحقیر ملیت ها باعث اختلاف می شوند در حالی که مساجد کارکرد ایجاد اتحاد در جامعه دارند از سوی دیگر مساجد باید مستقل باشد و در جهت حاکمیت ارزش های اسلامی حرکت کنند. مسجد مطلوب باید از نیروی انسانی کارآمد و نیز امکانات لازم برخوردار باشد.

حجه الاسلام والمسلمین آقای مبین:

با تأکید بر لزوم داشتن نیروی انسانی کارآمد و نیز امکانات و ساختار مدیریت مطلوب فقدان این ها در مساجد خیلی مشکلات ایجاد کرده، حتی جایگاه مساجد برای خود ائمه جماعات و نیز حتی شهرداری ها مشخص نیست.

امام جماعت تربیت نکرده اند در خود مسجد از امام جماعت حمایت نشده است. امام جماعت طبق شرح وظایف مرکز مساجد ناظر بر بسیج است، ولی هیچ گاه مسؤول بسیج گزارش کار به روحانی و امام جماعت نمی دهد. باید مدیریت مسجد به صورت قانونی مشخص شود تا مسجد مطلوب حاصل شود.

خانم اشراقی:

در مساجد بعد از سخنرانی فقراء و محرومان به ما مراجعه می کنند و ما هیچ کاری نمی توانیم بکنیم فقط می توانیم بگوئیم ما برای شما دعا می کنیم. پس باید کاری بشود که هر مسجدی فراخوان بدهد که در محله هرکس می تواند در ارتباط با مسجد کار کند بیاید و کار کند، پزشک دو روز در مسجد طبابت کند، معلم بیاید تدریس کند، پس مسجد مطلوب در صورتی است که پاسخگوی نیاز محرومان باشد. کمیته امداد اسلامی یک رابطه نظامند با مساجد برقرارکند تا افرادی را که مساجد معرفی می کنند مشکلات شان حل شود. با توجه به مشکلات سر و صدای بچه ها، خانم ها نمی توانند تمرکز داشته باشند، مهد کودک برای بچه ها حداقل در روزهای شلوغ در کنار مسجد باشد تا مطلوبیت حاصل شود.

ص: 155

حجه الاسلام والمسلمین اصغری:

در ساخت مسجد باید افراد متدین و متقی اقدام کنند. «لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه» بانی مسجد باید متدین و متقی باشد و اهداف غیرالهی نداشته باشند. امام جماعت باید گزینش شود و نیز آموزش داده شود. به مأمومین هم باید آموزش داده شود.

مسؤولین مسجد باید جاذبه داشته باشند. پس کارگزاران و مأمومین مسجد باید مطلوب باشند.

بسیج مطلوب، نظم در مساجد و امکانات سرمایشی و گرمایشی و نیز مرتب بودن مساجد در رسیدن به مسجد مطلوب اسلامی نقش دارند.

خانم غفوری:

امام جماعت باید جاذبه داشته باشد و جوان باشد و مسائل اجتماعی و اطلاعات جامعه شناسی و روانشناسی خوبی داشته باشد. امام جماعت باید بداند برخوردهای قبلی دیگر در شرایط فعلی کارآئی ندارد. تضادها را باید حل کنند. مردمی بودن مساجد یکی از عوامل مطلوبیت مسجد می باشد.

حجه الاسلام والمسلمین ربانی:

تسلط امام جماعت براحکام فقهی در مطلوب بودن مساجد نقش دارد. همچنین سکوت و نظم از معیارهای مسجد مطلوب می باشد.

حجه الاسلام والمسلمین کرباسی:

برای رسیدن به مساجد مطلوب در جامعه اسلامی باید مرکز مساجد جنبه ولایی داشته باشد که بتواند سیستمی تعریف کند اهداف را مشخص کند برنامه بدهد مثلاً هدف نماز تنهی عن الفحشا والمنکر است. معاونت های گوناگون تحقیق کنند و الگوهای عملی برای مسجد مطلوب ارائه دهند معیارها و ملاک های پدید آورند تا مسجد مطلوب را تدوین کنند

ص: 156

و رقابت سالم هم بین مساجد قرار شود. همچنین مرکز مساجد می تواند با مشاوره دادن به ائمه جماعات و مسؤولین مسجد جهت حل مشکلات به ایجاد مسجد مطلوب کمک کند. همچنین با طرح یک پرسش نامه تجربیات ائمه جماعات اخذ و به سایرین داده شود.

مهندس سیفیان:

معمولاً می گویند اگر محصولات را می خواهید بسنجید یک مقدار از نظر مصرف کننده بپرسید ما به عنوان نمازگذار مسجد می خواهیم نظر بدهیم در مسجد مطلوب سه مؤلفه وجود دارد:

قسمت سخت افزاری مسجد و قسمت نرم افزای مسجد و نیروی انسانی مثل اسلحه ای که اگر بهترین اسلحه را به یک فردی بدهیم ولی نتواند استفاده کند یعنی شرایط احراز یک رزمنده را نداشته باشد تمام این عوامل معطل می ماند الان من مسجدی سراغ دارم در تهران بهترین ساختمان و بهترین سیستم صوتی و همه چیز دارد نتوانسته نمازگذار جدید جذب بکند بلکه نمازگذاران سنتی خود را هم از دست داده و حتی بلند می شوند می روند در جایی دیگری فقط بخاطر امام جماعت. من عرضم خدمت حضرت عالی این است که این صحبت ها واقعاً کاربردی بشود چون فرمایش حضرت عالی هم بود و در صحبت های آقای حداد عادل هم بود و اگر صرفاً تبدیل به گزارش بشود و سال دیگر در کتاب مسجد بیاید هیچ اثری ندارد ولی در رابطه با این سه مؤلفه من خودم چون یک مقدار تخصصم توی مسائل نیروی انسانی هست مسئله شرایط احراز پست شما اگر یک وزارت خانه یا یک سازمانی را به دست یک مدیر که فاقد شرایط احراز باشد بدهید تمام منابع را از بین می برد ما در رابطه با مسجد و شخصیت امام جماعت می گویم امام جماعت در نفس کلمه امامت مسئله رهبری است بالاتر از مدیر مسجد است مدیریت مسجد یک جزءای از وظایف امام جماعت است امام جماعت به قول مدیریت امروز بحث کاریزما را مطرح می کند یعنی نفوذ معنوی ببینید اگر یک امام جماعت شخصیت آن چنان باشد که زیر یک چادر نماز بخواند ساختمان به وجود می آید و نمازگزار به وجود می آید حضرت امام در اوّل انقلاب

ص: 157

می فرماید بریزید توی خیابان و مرحوم میرزای شیرازی می گوید نکشید قلیان اینها شخصیت ها هستند بینید حاج آقا آن موقع زمان شاه که بی حجابی بود ایشان توی محله راه می رود بی حجاب ها حساب می برند حالا شخصیت چقدر تأثیر داشت روی مؤلفه ها عرض کردم شاخص شود مخصوصاً به نظر من عامل تعیین کننده عامل امام جماعت است. امام جماعت را اگر با یک مکانیسم خوب انتخاب بشود از یک طرف گفتیم دولتی نباشد مثل عربستان و کشورهای دیگر از این طرف نمی توانیم رها کنیم مسجد را، من از حضور حضرت عالی خواهشم این است چون دارید در این مسئله کار می کنید روی اینها اولاً شاخص تهیه بشود و در ثانی کاربردی شود و اگر این آقایان اعضای کمیته هستند مجدداً در طول سال تشکیل بشود و ارزیابی عمل کرد بشود ما یک تحقیق میدانی بکنیم بین مساجد من الان مسجدی سراغ دارم بسیجی ها مثل پروانه دور امام جماعت می گردند خود حضرت عالی اشاره کردید جلوی مقام معظم رهبری یکی از آقایان صحبت بسیج کرد آقا فرمودند حرفش را نزنید بسیج باید حمایت بشود واقعاً روحانیون اینجا بحث جناحی نکنند شاخص بدهند توی خود ریاست جمهوری متأسفانه حالا من اسم نمی برم آمدند از یک شخصیتی اسم بردند اینجا تقابل پیش آمد این ها شاخص بدهند امام جماعت تقوا داشته باشد مدیریت داشته باشد و خودشان را آلوده مسائل جزئی نکنند قسمت عرض اصلی ام این است که راجع به شرایط احراز امام جماعت کار بشود.

حاج آقای مغیثه:

من می خواهم مشکلات مساجد را بیان کنم. بلکه مساجد مطلوب از آن مشخص شود اولین مشکل من می بینم در اداره مساجد هست شما نگاهی بکنید وزارت ارشاد کانون فرهنگی هنری دارد. سازمان تبلیغات امور مساجد دارد بسیج و سپاه برنامه توی مسجد دارند. سازمان اوقاف برنامه توی مسجد دارد. شهرداری برنامه توی مسجد دارد. می خواهم بگویم هشت تا نه سازمان توی مسجد نقش دارند مسجد شده جگر ذلیخا این را من احساس می کنم که من سابقه چهار و پنج ساله در مرکز دارم درد مسجد را می دانم وقتی من بدانم یک نفر

ص: 158

دارد با من کار می کند نه اینکه از اینکه امور مساجد بیایند بگویند آقا من کتاب می دهم و اوقاف فلان موضوع بعدی بحث امام جماعت که سه وعده در مسجد چرا نیست چرا امام جماعت نمی تواند در مسجد سه وعده نماز بخواند چرا درِ مسجد سه وعده باز نیست چرا در مسجد ما سه وعده نماز نداریم عرض کنم از ظهر تا بعد از مغرب باید باز باشد نه نماز تمام می شود مردم را بیرون کنند و در را ببندند خادم راحت باشد هیئت امنا چه نگاهی به مدیریت مسجد دارد عرض کنم به خدمت شما که هیئت های مذهبی که از خود مسجد متولد شده اند این ها پر و بال گرفته اند و از خود مسجد متولد شده اند و تمام مناسبت ها مراسم دارند مسجد می ماند و حوضش من نمی دانم این یک مشکلی است باید ریشه یابی کنیم چرا این هیئت ها به اینجا رسیده اند عذر می خواهم از خانم ها چون حضور دارند و بزرگواری می کنند یکی از مبارزین خود حقیر بودم از آقا فتوا گرفته بودم که این عمل حرام است وقتی ایستاده بودم در مسجد تا سحر بخدا قسم خانم جلسه ای گفته اگر هفت تا مسجد نری فلان می شود عرض کردم البته خواهرانی هستند که برنامه های خوبی دارند یکی از نمونه هایش این است که یکی از خواهران در مسجد خود من یکی از شاگردانش خانم خود من است افتخار می کنم یعنی برای کلاسش تمام برنامه های ما را به هم ریخته است پس معلوم است که کارکرده.

توجه به مکان مخصوص خواهران یکی از مهمترین موضوعات است که ائمه جماعات کمتر توجه می کنند فرش های کهنه و پشتی های کهنه عرض کنم در شبستان خانم ها ما خیلی بی توجه هستیم این حقیقت های تلخ بررسی شود که چرا در این جلسات مهم که خود ما اجتماع می کنیم اهمیتی به نماز جماعت داده نمی شود متأسفانه همش نماز ما توی حاشیه است با این که خودمان امام جماعت ایم نه امام جماعت راتبی و مرتبی داریم برای این جلسات بدانیم آقا کی نماز می خواند برایش سر بشکنیم عذر می خواهم به شخص کار ندارم هر که برسد بدون عبا و قبا معذرت می خواهم استاد بود بزرگ بود ولی فیلمبردار گفت به آقا بگوید یک عبا بیندازد ما گفتیم آقا ناراحت شد.

ص: 159

حاج آقا رضایی:

من جمع بندی کنم. سروران که خودشان امام جمع اند و با مسجد مرطبتند 33 نکته فرمودند در مجموع شاید در مواردی تداخل داشته باشد ولی تداخل آن چنانی ندارد این به صورت یک کتاب در آینده بسیار نزدیک خدمت تان داده می شود این نکات که الان فرمودند که نکات بسیار زیبا و مناسبی بود و تجربیات و بالاخره یافته های آقایان است غیر از این است که بنشینند فکر کنند و بنویسند یافته های که براساس واقعیت های موجود توی مساجد این جمع الان فرمودند 33 نکته شد تلاش می کنیم مستندسازی کنیم ادله شان را نگاه می کنیم و ارائه دهیم.

یکی از آقایان:

اولین نکته بحث سه وعده بودن نماز است که در جایگاه اول باید قرار بگیرد این بحث اُسس علی التقوی که ایشان فرمودند این عده ای را در مساجد پیر می کند این نکته ای که باید بررسی بشود با پول چه کسانی این مساجد ساخته می شود دور شدن خانوده های معاصر از مساجد باید بررسی شود چرا خانواده های اخیر ما که الان در فضای محله هستند از مساجد دور هستند عمدتاً روابط اختلافی در مساجد نباید کشیده بشود به مردم، برخی از مردم برای اینکه سوء استفاده بکنند از موقعیت شان گاهی روابط برقرار می کنند.

ساعات فراغت امام جماعت باید مشخص بشود امام جماعت مجبور است هرجا که می رود ظهر مسجد باشد و هر جا که می رود شب مسجد باشد این فرسودگی جسمی ایجاد می کند و بعلاوه فرسودگی ذهنی ایجاد می شود و از جامعه جدا و کنده می شود بحث روابط پویای امام جماعت با ساختارهایی مختلف است جوان و نوجوان و کودک و کهن سال اینها باید از ابتداً تعریف بشود و ابلاغ بشود به امام جماعت، نباید امام جماعت خودش را تافته جدا بافته از مردم بداند بعد مهم ترین نکته و آخرین مطلب این است که اصلاً تعریف مسجد باید در زمان ما تغییر کند یک تعریف جدیدی باید ما از مسجد داشته باشیم.

ص: 160

دبیر کمیسیون:

در انتها این بحث تعریف جدید از مسجد صرفاً نباید از سوی دولت انجام بگیرد چون این امر، امر ولایی است باید به دستور و تأیید خود مقام معظم رهبری باشد من از همه سروران تشکر می کنم خدا ان شاء اللّه خودش به شما خیر بدهد و ان شاء اللّه بتوانیم از این اندیشه های شما استفاده کنیم.

ص: 161

ص: 162

گزارش کمیسیون مسجد پایگاه اتحاد و انسجام اسلامی

حجه الاسلام والمسلمین غرویان دبیر کمیسیون:

بسم اللّه الرحمن الرحیم. همان طور که دین ریشه در فطرت انسان دارد نمادهای دینی و پایگاه های دینی مثل مسجد ریشه در فطرت دارد به این راحتی مسجد و سایر نمادهای

ص: 163

دینی و مذهبی را نمی شود از دست بشر گرفت. مسجد در واقع ریشه در فطرت انسان دارد برای این که دین ریشه در فطرت دارد «فطرت اللّه التی فطر الناس علیها» بنابراین ما می توانیم بگوییم محکم ترین پایگاه دینی مسجد است و اگر بخواهیم این اندیشه وحدت را پیش ببریم باز باید از مسجد آغاز کنیم مسجد قداست و فضایی که ایجاد می کند فضایی معنوی که دارد بهترین مسیر پیاده کردن اندیشه وحدت بین مسلمانان بین شیعه و سنی بخصوص این بعد بسیار شاخصی است که مسجد چه کار می تواند برای تحقق وحدت ملی و انسجام اسلامی داشته باشد در این زمینه ها ما می خواهیم اگر نقطه نظراتی سروران عزیز دارند مطرح بفرمایند و با توجه به این خیلی هم نمی خواهیم وقت عزیزان گرفته شود در ظرف پنج دقیقه ارائه بفرمایند.

مسجد می تواند به عنوان یک مرجع مردم برای وحدت روشنگری برای مردم و به عنوان افشاگر توطئه ها قرار بگیرد. مسجد می تواند به عنوان خانه خدا مردم را آگاه بکند مردم را از جهالت و نادانی نجات دهند و این مسئله خیلی مهم در مورد سیاست است که دشمن ما اصولاً سعی می کند تمام راه کارها را بررسی می کند از دشمن ما تمام راه کارها را شناسایی و از تمام راهکارهایی موجود استفاده می کند. لذا ما همیشه کارهای خوب می کنیم راهکارهای مفید شناسایی و اگر به بمب بست بخورد نتیجه نمی گیریم یا عقب می افتاد ولی دشمن تمام راه کارها را استفاده می کند هم مسئله بمب هسته ای هم جنگ روانی و هم ویدئو و هم ماهواره و هم اینترنت یعنی از تمام راه کارها که احتمال دارد به هدف دسترسی پیدا کند استفاده می کند.

یکی از شرکت کنندگان:

اگر مقام معظم رهبری فرموده اند وحدت ملی و انسجام اسلامی این دو مقوله جداگانه است و هرکدام نتایج خاص خود را دارد وحدت ملی درون مرزی است در این چارچوب هست و یکپارچگی مراد است که با اختلاف زبان و اختلاف ملیت و اختلاف سلایق سروکار دارد ولی انسجام اسلامی یک بحث برون مرزی است گاهی وحدت صوری است و ما اگر

ص: 164

بخواهیم وحدت حقیقی ایجاد شود باید جایگاه مؤلفه های دین و اصول اساسی اسلام شخص شود نظیر بحث توحید بحث امامت اینها بحث های اختلافی نیستند این ها باید درست و صحیح تبیین شوند اگر این ها دقیق تبیین و روشن شوند جلوی توهمات و افراط گری ها را می گیرند.

اختلاف هم در فرقه های گوناگون دینی وجود دارد این طور نیست که فقط بین سنی و شیعه باشد در بین اهل سنت هم اختلاف وجود دارد.

حجه الاسلام والمسلمین رضازاده:

مقام معظم رهبری با توجه به اشرافی که دارند دست می گذارند روی مشکلات باید چاره ای اندیشیده شود.

در مساجد مسؤولان مساجد بویژه مدیران مساجد یعنی ائمه جماعات باید تلاش کنند اختلافات را کم کنند مثلاً خیلی از موارد سوء تفاهم است گاهی سؤال درست تبیین نمی شود و گاهی تبیین نشده اقدام به جواب می شود و این سوء تفاهم را بالا می برد.

اتحاد در هر مسجد متوقف بر تبیین جایگاه هر فرد در مسجد است باید جایگاه امام جماعت، هیئت امنا، خادم و سایر فعالان فرهنگی مساجد مشخص شود. مسؤولان کشور نیز باید با هماهنگی در مساجد حضور یابند و مشکلات را تبیین کنند و این بر وحدت ملی هم می افزاد و وحدت ملی را ایجاد می کند دست در اندرکاران مساجد نقش اساسی در وحدت ملی و انسجام اسلامی دارند ولی گاهی برخی نقش تفرقه ای ایجاد می کنند براساس ناآگاهی کارهایی می کنند که تقابل فرق دیگر را برمی انگیزند پس روحانیون و ائمه جماعات باید تلاش کنند در جامعه اسلامی وحدت ایجاد شود.

روحانی حاضر:

من با توجه به تجربه ای که دارم در ایران و خارج ایران حضور ائمه جماعات در مساجد اهل سنت می توااند زمینه ساز وحدت باشد و ارتباط مشکلات را کم می کند.

ص: 165

آقای فرهنگیان:

همان طور که استاد فرموده اند اینجا بحث اتحاد ملی و انسجام اسلامی یک استراتژی است نه یک تاکتیک جزءنگری و خودنگری مشکل این دغدغه بزرگ جهان اسلام را حل نمی کند ظاهراً چون هفته مساجد است تب و تاب مساجد ما را گرفته و همه قضایا را ربط می دهیم به مساجد و سیر می کنیم از زاویه بسته مساجد به قضیه اتحاد ملی و انسجام اسلامی نگاه می کنیم و مشکل را می خواهیم حل کنیم بعید می دانم با این قضیه بشود مشکل اتحاد و انسجام را حل کرد در مورد اتحاد ملی و انسجام اسلامی به نظر من ابتدا باید رویکرد خودمان را روشن کنیم مثلاً یک موقع است از منظر جامعه شناسی به اتحاد و انسجام نگاه می کنیم توده مردم را عامل قضیه می دانیم می گویم اگر توده مردم به سمت اتحاد بیایند مشکل حل می شود اگر توده مسلمانان به سمت انسجام بیایند مشکل جهان اسلام حل می شود این یک قضیه است قضیه دوم این است که یک موقع ما از منظر سیاسی به قضیه نگاه می کنیم می گویم اگر صاحبان قدرت در تمام کشورهای اسلامی رویکردشان یک رویکرد اتحادی باشد نسبت به کنش هایی که علیه جهان اسلام اتفاق می افتد متفقاً و متحداً واکنش نشان بدهند آن وقت در جهان اسلام شاهد اتحاد و انسجام خواهیم بود و در مورد خوب تر اگر در واحد جغرافیای ایران تصمیم سازان صاحب قدرت و کسانی که در قدرت نقش دارند اگر نقش قومیت ها را به رسمیت بشناسند و تنوع قومیت ها را بپذیرند نقش قدرت و قومیت را به رسمیت بشناسند و بهش امتیاز دهند در این صورت شاهد یک جغرافیای واحدی خواهیم بود که در آن اتحاد ملی وجود دارد هم فرهنگ قومیت در واقع به یک فرهنگ هم گرا تبدیل می شود و هم روند سیاسی یک روند خواهد بود در آن شاهد تجزیه طلبی قومی نخواهد بود یک موقع رویکرد ما رویکرد معرفتی است بحث ما این است که اگر تمام ورودی ها و عقیده ها و خرده عقیدها در جهان اسلام و درون یک واحد جغرافیای مثل ایران وجود دارد این ها متحد بشوند و به جایی اینکه به دنبال هم گرایی باشیم آنها را همگن کنیم و هم ایده و هم عقیده کنیم این مشکل حل بشود آن وقت ما نه در جهان اسلام و نه در موقعیت جغرافیایی ایران مشکل نخواهیم داشت باید روشن کنیم در ابتدای از چه منظری نگاه

ص: 166

می کنیم. از منظر جامعه شناسی به قضیه نگاه می کنیم از منظر قدرت و سیاست نگاه می کنیم یا از نظر معرفت و عقیده نگاه می کنیم هرکدام از این ها برای خودش یک فراز خاصی دارد یک روایت خاصی دارد من به دو بعد در واقع اشاره می کنم یکی بعد سیاسی و یک بعد معرفتی وقتی استراتژی شد شما باید کلان را نگاه کنید یعنی اگر من بگویم در این نقطه اگر من فلان کار را بکنم این اتفاق در کل جهان اسلام خواهد افتاد نه این قضیه اتفاق نمی افتد شما باید کلان نگاه کنید پدیده ها را اگر به صورت کلان دیدید و آنها را تحلیل و تجزیه کردید و روابط و مناسبت های قدرت و عقیده درهم تنیدید آن وقت احتمال دارد ما به یک فراسوی روزنه برسیم یک امیدی باشد ولی این که از جای خودمان نگاه کنیم و به یک قله نگاه کنیم به خواهیم به آن برسیم بعید می دانم که راه امیدی باشد لذا دوستان توجه بفرمایید مشکل جهان اسلام به نظر من دو بعد است: یکی بعد معرفتی و عقیدتی هست که توسط علما بیشتر توسط نخبگان صاحب دانش به جامعه تزریق می شود یکی بعد سیاسی و بعد قدرت است که توسط امرا و صاحبان قدرت در جامعه تولید می شود امرا و صاحبان قدرت ناشی از دو مؤلفه هستند در کشورهای اسلامی یا کسانی هستند که میراث استعمار را بر تن دارند و هنوز روایتی از استعمار در رگ و جان آنها وجود دارد و قدرت زده هستند یا کسانی هستند که خودشان در واقع گرایش های استبدادی دارند اینها به هیچ وجه نه دنبال اتحاد هستند و نه دنبال انسجام هستند حفظ قدرت برای این ها یک اصل است و اتحاد و انسجام معنا ندارد وقتی شما همش به دنبال حفظ قدرتی ضرورت و اهمیت کار اصلاً معنا پیدا نمی کند و ببینید که فقط جمهوری اسلامی ایران است و آن هم بنابر روایت خاصی که در انقلاب اسلامی و روایتی که انقلاب اسلامی از قدرت دارند این را به عنوان یک ایده ملت و یک ایده شیرین به جهان می گسترانند که در آن طرف قضیه بعد دیگر قضیه بعد عقیدتی یعنی آن نظام دانایی است که کشورهای مسلمان و جهان اسلام تولید می کند ما با دو نظام دانایی معتبر و معروف روبرور هستیم یکی سنی ها هستند و یکی دستگاه تولید فکر شیعی است به خاطر گذر زمان و گذر تاریخی ما دچار چالش و دچار یک غفلت تمدنی شدیم که با گذشته خودمان دچار یک نوع فراموشی شدیم حالا یا به خاطر استعمار برون مرزی بوده که این را ایجاد کرده

ص: 167

یا به خاطر تنبلی و سستی ذهنی خودمان صاحبان اندیشه این اتفاق افتاده و به جای تولید به حاشیه نویسی حاشیه سازی و ترجمه بافی رو آورده ایم بیابیم از هر دو بعد به قضیه نگاه کنیم یعنی مادامی که این دو مشکل حل نشود در واقع قدرت پاسخ گو نباشد به جامعه و به مردم و نتواند حساسیت های بین المللی را درک کند من بعید می دانم که شاهد زندگی باشیم در اکثر کشورهای عربی در خاورمیانه ما شاهد همین انسداد در حوزه علم و قدرت هستیم هم انسداد در حوزه علم وجود دارد هم انسداد در حوزه خدا وجود دارد این را باید تسلی بدهیم این را شما فرض بفرمایید که اگر من در این مسجد این کار را بکنم این مشکل حل شود این یک راهبرد و یک تاکتیک خوب شاید اگر این ها با هم باشند بشود تبدیل به یک موج بشود ولی شما زمانی که راهبرد کلام ندارید و زمانی نمی تواند استراتژی خودت را تکمیل کنید منظور خودت را از اتحاد و انسجام تحلیل کنی و نمی توانی هنوز اتحاد و انسجام را به عنوان قضیه طولی و در طول هم دیگر ببینید و یکی دو قضیه جزیره ای و فرقه ای هستند که یکی از کدام ملت چگونه می خواهیم برای جهان اسلامی استراتژی صادر کنیم و چگونه می خواهیم برای جهان اسلام راهبردی بدهیم که راهبرد جهان اسلام همین است پس به نظر می رسد باید به عنوان یک قضیه کلان تر نگاه کرد بعضی ایده سازان معتقدند که اگر ما از دین گذر کنیم یعنی مشکل ما بخش¨ عقیده است و کانون عقیده هم دین است معتقدند اگر ما مثلاً از دین گذر کنیم مثلاً آقای سورکان می گوید اگر ما تقسیم کار را جایگزین دین بکنیم مشکل حل می شود دیگر چیزی به نام ایدئولوژی اصلاً وجود ندارد هر کس در واقع حرفه خودش را انجام می دهد بعضی از اندیشمندان جهان اسلام در واقع چون رگ غرب زدگی دارند بعضی از روشن فکران ایران هم دنبال همین هستند و می گویند اگر می خواهید تنش های ما تنش های عقیدتی دیگر نباشد و این خودکشی ها و دیگرکشی ها را نداشته باشیم پس باید از دین گذر کنیم لایه های در واقع ایدلوژیک دین را رها کنیم به سمت تقسیم کار و صنعتی شدن برویم مشکل ما حل می شود این باید یک پاسخ برایش بگوییم می دانیم که بخشی از جامعه به این سمت حرکت می کند چرا کار کنیم که جامعه به این سمت حرکت نکند و اگر جامعه ای دچار

ص: 168

خلاء شد دچار خلاء ارزش ها شد فردا چه طور می خواهد با برهان اخلاقی مبارزه کند این یک بخش قضیه است و بخش دیگر قضیه می گوید اگر ما ایدئولوژی را رها کنیم و به سمت فرهنگ حرکت کنیم یعنی تسامح و تساهل را در جوامع نهادینه کنیم و اینها را به عنوان تولورانس به خورد جامعه بدهیم و به خورد فرزندان خود بدهیم مشکل جامعه اسلام باز حل نمی شود و آن وقت هیچ کسی حساسیت دینی ندارد اساساً چیزی به اسم حساسیت دینی برنمی دارد این هم یک مدل است یعنی یک راه برد که ارائه داده اند در مقابل این چه چیزی می خواهیم بگوییم یک بعد قضیه قرائت ادغام گریانه است ما بر دین خودمان هستیم و خواهیم بود و دیگران هم باید به ما بپیوندند قرائت ادغام گرایانه است یعنی تمام فرهنگ ها و تمام ایدئولوژی ها باید در ما حل شوند و خوب این معلوم است که نمی شود این اتفاق نمی افتد تنها راهی که می ماند راه مفاهمه و تعاون یعنی ما به یک مفاهمه عقلانی و نسل محور برسیم اگر همه ما اعتقاد داریم که گزاره های وحدانیت یعنی قرآن کریم، کتاب، قبله این ها مؤلفه ها و عناصر مشترک ما هستند برای تولید نظام معنایی و تولید نظام رهبری همگن حرکت کنیم پس چرا این اتفاق نمی افتد چه چیزی باعث شده که قرائت های مختلف و متضاد از قرآن داشته باشیم چه چیزی باعث شده که آن آقای وهابی قرآن را یک طوری تفسیر می کند که به بهشت می رود و من شیعه یک طوری تفسیر کنم اگر این کار را بکنم برضد برادر مسلمانم تمام بشود در این صورت من نجات بخشی را امضا کرده ام پس مشکل به این آسانی نیست اگر تمسک کنیم به قرآن و تمسک کنیم به قبله مشکل ما حل می شود. آیا یکی از گروه های اسلامی می گوید من از این مسیر خارج شده ام یعنی به قرآن متمسک نمی شوم به قبله متمسک نمی شوم و نبی را قبول نداریم نزاع ما صرفاً نزاع امامت نیست نزاع مؤلفه های بنیادی است این برگشت می کند این پیش داوری ها را به پیش ذهنیتی هایی که در ذهن تک تک اندیشمندان و امرای ما وجود دارد مادامی که این پیش ذهن ها درست نشود مشکل ما حل نمی شود به این که اگر فکر کنیم که در این جای کوچک مشکل جهان اسلام حل می شود خیر حل نمی شود.

ص: 169

لذا من تصور می کنم اگر برداشت از مسجد یک مقدار درست تر کنیم به نظر مشکل ما حل می شود مسجد را ما یا خیلی کوچک می گیریم و یا آن قدر بزرگ می گیریم که نمی توانیم هیچ کاری بکنیم مسجد در طول تاریخ یک واقعیتی است که وجود داشته تمام تحولات اجتماعی که در جهان اسلامی اتفاق افتاده کانونش مسجد بوده اساسی ترین و اصلی ترین نقطه که به عنوان فضای مذهبی در جهان اسلام مورد مطالعه اندیشمندان غرب است همان مسجد است و اساسی ترین تحولات سیاسی در جهان اسلام شکل گرفته مال ماست ولی ساده انگاری روایت مسجد و کارکرد مسجد و بزرگ انگاری به طوری که نتوانیم سنگ بزرگ را بزنیم هر دو به نظر من به خطا رفتن است مسجد به نظر من دو واقعیت است.

1 _ مسجد یک رسانه است یک رسانه یعنی تمام جهان اسلام و تک، تک مخاطبین و مردمی که در مسجد حرکت می کنند اگر به خود آگاهی برسند اگر بتواند از طریق مفاهیم و خود آگاهی و رسالت تاریخی یک انسان مسلمان و مسلمان معاصر در عصر حاضر را زنده کنیم به نظر من مشکل حل شده این خود آگاهی میکرو فیزیک های قدرت را در جهان اسلام پرورش می دهند و نهایتاً دیگر معضلی به نام صاحبان قدرت نمی ماند که در مقابل اگر تمام توده به آگاهی برسند صاحب قدرت نمی تواند جلوی خیزش مردم را بگیرند و مشکل ما در واقع خواب است نه خیزش و بیداری.

قضیه دوم مسجد کارکرد نهادی است این که مسجد بیایم بگویم مشکل مثلاً این مسجد فرش این است در مورد آموزش پرورش نمی گوید مشکل آموزش و پرورش صندلی و گچ و تخته است در مورد آموزش و پروش می گویند یک نهاد است چه طور شده که مسجد که کارکرده ترین و اصلی ترین نهاد در جهان اسلام بوده و سابقه از تمام نهادهای آموزشی و عبادی دیرینه تر است ما می آیم بحث می کنیم که مشکل ما این است حقیقتاً این است که ما پول نداریم مشکل ما این است که سنگ فرش چی شده و مسجد تا زمانی که به عنوان یک نهاد مورد مطالعه قرار ندهیم و کارکردهای نهادی آن را مورد ارزیابی قرار ندهیم و از آن به عنوان یک نهاد باز خواست نکنیم مشکل ما حل نخواهد شد امیدوارم با این دو

ص: 170

مقدمه یکی این که همه ما جهان اسلام را به سمت خودآگاهی و ملت آگاهی پیش ببریم تا از دست ارابه قدرت کسانی که در انسداد فکری و انسداد قدرت نقش دارند رهایی یابند و دوم این که کارکرد مسجد را یک جان تازه بدهیم از مسجد همان چیزی بخواهیم که در زمان انقلاب خواستیم و امام قدس سره خواست و مسجد دروازه به روی جوانان که امروز با یک زاویه دیگر و با یک زاویه نگرش دیگر نگاه می کنند با اتکاء به روان شناسی نسل نو مورد مطالعه قرار بدهیم بلکه انشاء به اتحاد ملی و انسجام اسلامی برسیم عذر می خواهم.

ص: 171

ص: 172

سخنرانی حضرت آیه اللّه هاشمی رفسنجانی دامت برکاته

رئیس محترم مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه و السلام علی رسوله اللّه و آله.

ص: 173

تشکر می کنم از مرکز رسیدگی به امور مساجد که این هفته کارهای متمرکز خوبی برای اهدافی که تنظیم شده انجام داده اند و بنده برای این جلسه شما اهمیت بسیاربسیار والایی قائلم و آن را یکی از مهم ترین اجتماعات پایه ای می بینم و می دانم که مطلبی که با شما در میان گذاشته می شود اگر قابل قبول بیفتد به تدریج تأثیرش در جامعه مان آشکار می شود وچیزی هدرنمی رود.لذابه چندموضوع می پردازم:به مسجد؛ وبه مرکزرسیدگی به امورمسجد؛ و نیز به صاحب مهم مسجد که امام جماعت مسجد است که این جا بحث مان مربوط به روحانیت می شود؛ همچنین انتظاراتی که از مساجد داریم در داخل و خارج و انتظاراتی که خداوند از ما خواسته است، قرآن از ما خواسته و شرایطی که مساجد ما در دنیا دارد؛ نقشی که مساجد در انسجام اسلامی که شعار محوری امسال که از طرف مقام معظم رهبری اعلام شد، دارند.

البته در این بحث یک مقدار هم به مسائل مهم روز می پردازیم. خوشبختانه برادر ارجمند حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای ابراهیمی در این جلسه فهرستی از کارهایی که برای مساجد شده یا باید بشود گفتند و قبلاً بنده در جریان بودم فکر می کنم با همین رویه می شود ما مساجد را و نقش اساسی و اصلی که خداوند برای خانه های خودش در نظر گرفته و با تصویب قوانین به سامان برسانیم البته احتیاج به مساعدت، علما، مراجع، دولت ها و مردم هست مرکز می تواند برنامه ریزی کند و دنبال اجرا باشد دیگران باید حمایت کنند به عنوان این که همه کار خودشان را بکنند مخصوص یک عده نیست و مساجد خانه خدا، خانه خدا یعنی خانه مردم در خیلی از جاهای قرآن می شود جای خدا و مردم را عوض کرد این قدر نزدیک است مسائل قرآن بین خدا و مردم.

من با یک مرور کوتاهی که کردم امروز در فرهنگ قرآن درباره احکام مساجد دیده ام حدود چهل حکم قرآن درباره مساجد دارد نیمی درباره کل مساجد و نیمی درباره مسجدالحرام است بخصوص و همه این احکام به قدری ارزشمند و ریشه دارند که اگر مراعات کنیم مسجد می شود همانی که در طراحی اسلام است و در طراحی افراد گذشته هم معابد چنین نقشی داشته در مورد نقش کمال یافته در مسجد امروز از بنای مسجد گرفته

ص: 174

تا عمران مسجد و متولی مسجد و مراجعان به مسجد و احکام ورود به مسجد و محتوایی که در مسجد باید باشد و از صفاتی که برای مسجد خوب و مورد نظر خداوند هست و صفاتی که برای مساجد مضر و تفرقه افکن است و وظیفه ای که مردم دارند وظیفه ای که علما دارند و لطفی که خداوند خواهد کرد و خطرهایی که در تضعیف مساجد نهفته است و جنایاتی که خداوند نخواهد بخشید از سوی کسانی که باعث تضعیف مسجد می شوند و مانع ورود نمازگزارن و عاشقان مسجد به مسجد می شوند نکاتی از احکام دیگر که برای شماها مخفی نیست.

اما فکر می کنم این نیاز است که با توجه به روایات ائمه و عمل ائمه ما درباره مسجد بیشتر حرف بزنیم چیزی که الآن جایش خالی است شما تلاش می کنید در این هفته جهانی مساجد به آن برسید این نقش محوری مسجد در وحدت جهانی است که متأسفانه تا آنجایی که من در گزارش ها می بینم در این چهار سال هم ما در این بخش توفیق درستی نداشتیم چون این یک طرفه است در داخل موفق بوده ایم مساجد را به هم نزدیک کردیم و ائمه جماعات را به هم نزدیک تر کردیم و برای مشکلات جاری مساجد اقداماتی کردیم اما درباره روابط بین المللی چون یک طرفه است باید یک حرکت جهانی شروع بشود و بعد از آتش گرفتن مسجدالاقصی که هیجانی ایجاد کرد که دنیای اسلام را تکان داد علما وارد شدند کنفرانس اسلامی وارد شد اتحادیه عرب وارد شد مصوبات داشتند اقداماتی کرده اند ما تغییر مهمی نمی بینیم حتی در مسجد الاقصی.

مسجد الاقصی امروز بیش از گذشته در خطر است و اسرائیلی ها همان کارهای که می کردند به عنوان کشف آثار باستانی دوران حضرت سلیمان بن داوود هنوز با سیاست شوم خودشان که نقب زدن هست زیر مسجدالاقصی ادامه می دهند و برنامه های منهدم کردن و منعزل کردن مسجدالاقصی را ادامه می دهند البته جهاد مردم فلسطین کار آنها را کند کرده ولی تضمینی نیست با این شرایطی که ما می بینیم واقعا یک حرکت اساسی تری لازم است آن چه که آن روزها تصویب شد با آنچه که به دست آمد تناسبی ندارد شما تلاش کردید زحمت کشیدید اما دست ما کوتاه است خرما هم بر نخیل و دور از دست ما است.

ص: 175

کارهای اساسی که باید انجام شود درباره مسجد عرض کردیم مهم ترین عنصر امام مسجد است و ما الحمداللّه از این جهت دستمان پر است امروز روحانیت حقیقتا در سراسر کشور از حوزه ها پر از انسان های تحصیل کرده و متقی و آگاه به زمان که می تواند هریک در سنگر مسجد یک نگهبان مورد اعتمادی برای دروازه های ورودی و خروجی جهان اسلام باشند و نمی دانیم چرا با همه تأکیداتی که می شود امروز هزاران بلکه ده ها هزار مسجد در سراسر کشور از امام جماعت راتب و مرتب و منظم دست شان کوتاه است خوب شماها خودتان هریک تجربه خودتان در مساجد را دارید می دانید که یک امام جماعت چقدر کمک می کند به حل مشکلات مردم و به آموزش های مردم و به رفع معضلات که در محیط هست و آرامش می دهد به مردم و پناه برای مردم و برای اسرار مردم و برای حل کردن مشکلات مردم و برای رسیدگی به نیازهای منطقه و هر روستایی یک امام جماعت می تواند آن روستا را حفاظت کند خیلی بیشتر از پاسدار نیروی انتظامی و خیلی بیشتر از هر قدرت

ص: 176

دیگر حیف که ما نتوانستیم و نمی دانیم چرا ما بارها تأکید کردیم رهبر انقلاب تأکید دارند طرح هجرت را مصوب کرده اند و باز این حسرت به دل مردم مانده است که یکی از کارهای بزرگ البته کار شما تنهایی نیست حوزه قم و حوزه های دیگر باید خیلی همراهی بکنند و مردم هر محلی و مسئولان باید کمک کنند و ما در میان خودمان باید شرمنده باشیم که نتوانستیم این خلاء را پر کنیم.

شما صحبت از حدود 50 نفر امام جماعت شهید می کنید که در کشور در سال های اخیر شناسایی شده اند به نظر من بیش از این است چون من هم لیست شما را خوانده ام دیده ام آدم های دیگر را من می شناسم که در این لیست نیامده است و خیلی ها هم ما نمی شناسیم در دفاع مقدس عده زیادی از روحانیت شهید شدند و از طلبه ها و علما که بسیار در جبهه ها شرکت می کردند و شهید می شدند و هنوز ما یک آمار کاملی حتی از آن ها را نداریم بخاطر این که مایل بودند گمنام بمانند و بدون کوچک ترین شبهه ی ریا این جهاد مخلصانه را با اخلاص انجام بدهند که دادند و رفتند این سرمایه عظیمی که ما خوب نسبت عدد پنجاه را با مجموعه انسان های دیگر مقایسه کنید ببینید که نسبت بالایی است 50 شهید که فعلاً شما نوشته ای در بین شهدا از همه صنوف و حتی از حوزه ها این دلیل خوبی است بر ویژگی های ائمه جماعات که ما داریم خوب این انسان ها که در جامعه هستند سنگرهای بسیار بسیار ارزشمندی هستند و اصولاً روحانیت به عنوان قوی ترین پایگاه مردمی و اسلامی و اجتماعی در جامعه می تواند عمل بکند و در طول تاریخ مساجد و علما پناهگاه مردم بودند در مقابل همه زورگویان که در مقاطع مختلف در تاریخ هستند ایستاده اند. البته زمان ما زمان قانون است و شفافیت است و پاسخ گویی هست و خیلی چیزهایی دیگر در زمان های گذشته که این جوری نبوده و یک حاکم در یک ولایت خدایی می کرده بر مردم و هر کسی را می خواست به هر نحوی می آورده و به شلاق می بسته و اموال را مصادره می کرد و شما تاریخ را می دانید در آن زمان ها علما بودند یعنی مساجد وقتی مردم مضطر می شدند به آن جا پناه می برند پای بحث می نشستند و خیلی چیزهای دیگر از لحاظ آموزش و ارشاد این ها مهم ترین نقطه

ص: 177

آموزش مردم و آگاهی مردم بودند ما از دوره های گذشته حرف نزنیم از دوره خودمان حرف بزنیم اگر حوزه نبود و اگر روحانیت نبود اگر شخصیتی مثل امام راحل این پدیده خداوند در عصر ما و بشریت نبودند چه کسی می توانست طلسم دیکتاتوری رژیم پهلوی را بشکند چه کسی می توانست هماهنگی استبداد و استعمار که مثل دو لبه یک قیچی منافع ملت را می بریدند چه کسی می توانست این هماهنگی را قطع بکند استعمار، استبداد را تقویت می کند و استبداد در خدمت منافع استعمار بود و هر دو به هم نیاز داشتند و دست ملت خالی بود انسان هایی هم حرکت کردند تلاش کردند زندان رفتند احزاب کوچک و بزرگی در طول این پنجاه سال دوران حکومت پهلوی درست کردند ولی همیشه شکست خوردند و سرکوب شدند و در تاریخ گمشان کرده اند اما این روحانیت بود که یک دفعه با حضوری که در سراسر کشور داشت و با نفوذی که در مردم داشت با اعتمادی که مردم به روحانیت داشتند و با موقعیت بی نظیری که مراجع در بین مردم داشتند یعنی موقعیت متمرکز شد و امام راحل با همه این امکانات و مردم به صحنه آمدند و کاری کردند که هیچ کس باور نمی کرد و ما خودمان هم باور نمی کردیم و ماها که آن روز در صف مقدم در صحنه بودیم کاملاً آماده بودیم که خودمان را فدا کنیم برای این که حرفی زده بشود و برای این که ظلمت و تاریکی به روشنایی تبدیل شود برای این که راهی باز بشود و خیلی کم به پیروزی و نظام اسلامی و شکستن نظام پهلوی فکر می کردند واقعا کم بود البته حضور خداوند را نمی شود نادیده گرفت و در تحلیل هایمان فکر نمی کردیم این جوری بشود حال شد کار بزرگی شد و کار عظیمی شد با کم ترین خونریزی و کم ترین خرابی آن چنان رژیمی که ریشه کرده بود در اعماق کشور و آمریکایی که با ده ها هزار نیروی مشاور و استعمارگر همه جا را گرفته بود درگیر شدند و آن ها را بیرون کردند و کشور را تحویل گرفتند و بعد مهم بود و اگر روحانیت در سراسر کشور در میان مردم نبود معلوم نبود بعد از پیروزی انقلاب چه بر سر ما می آورند چه بر سر انقلاب می آورند روحانیت در یک نقطه ای حاضر شد در لباس نیروی انتظامی کمیته های انقلاب آماده کرد در مسجدها در سراسر کشور مرکز امنیت کشور شد ما در مرکز

ص: 178

بودیم و ما توی همین ساختمان شورای انقلاب تشکیل داده بودیم و اینجا بودیم و گزارش هایی که می دیدم یک طلبه و روحانی ساده توی یک شهر یک روستا یا یک جلگه به دست خودش حتی بدون کمک گرفتن از کسی توانسته امنیت را حفظ کند جلوی شرارت ها را بگیرد و از حقوق مردم دفاع بکند و جلوی تجاوز به اموال و نفوس را بگیرد این اتفاقات در انقلاب ها طبیعی است همه جا اتفاق می افتد هیچ وقت پلیسی که آن روز قبل در اختیار شاه بود ارتشی که در اختیار شاه بود شهربانی، ژاندارمری و ساواک این ها دیگر کارآیی نداشتند و اگر آدم های خوبی در میانشان بودند که خیلی آدم خوب آنجا بود ولی روحیه کار نداشتند واقعا روحانیت برای حفاظت از انقلاب و جلوگیری از شرارات ها سنگ تمام گذاشت علما، طلبه ها و خود مردم اگر مردم نبودند ما کاری نمی توانستیم بکنیم و این تاریخ بهترین گواه است به خصوص شما الآن نگاه کنید اطراف خودمان را عراق و افغانستان را و بعضی از جاهای دیگر را خوب آن ها هم انقلاب کردند البته در عراق انقلاب نشد اشغال شد ولی به هر حال سد اصلی شکست خورد و مردم عراق آزاد شدند این مقدار که تداوم پیدا کرده دموکراسی و حضور مردم مربوط به روحانیت در عراق و آن مقدار که شما می بینید آشوب و تخریب این ها مال عوامل اشغال گران است اگر این ها نبودند واقعا کار به دست خود مردم عراق بود مطمئنا کشور را آباد می کردند همان کاری که ما کردیم این ها مردم با استعداد و با هوش و پتانسیل بالای هوشی هستند ولی خوب بنده های خدا دست شان بسته است و به هر حال هم پیروزی و هم تداوم انقلاب و هم گذراندن دوران سخت جنگ و هم شورش های قبل از جنگ و هم جهاد سازندگی که همه امید فراریان انقلاب این بود که روحانیت عاجز است از ساختن کشور وقتی وارد عمل شود مردم پشیمان می شوند بعد از انقلاب خودشان که کارها همه به دست روحانیت و نیروی اسلامی اتفاق افتاد خوب این سرمایه بزرگ بدون چشم داشت به هیچ چیز و طمعی تلاش کرد حالا بعضی ها ممکنه نامی اسمی ریاستی یک چیزی داشتند اما عموم روحانیت این طوری نبودند آنها غیر از فشار درخواست های مردم که از آن ها همه چیزی را مطالبه می کردند چیز دیگری

ص: 179

نداشتند با این حالت راه را هموار کردند و در دوران جنگ من خیلی چیزها دیده ام واقعا گاهی همان منظره ها من را میخ کوب می کردند در منطقه جنگی می دیدم که طلبه ها و علما خودشان را وارد کردند در صفوف بسیجی ها و رزمنده ها و چگونه روحیه می دهند و چگونه این ها را در میدان تقویت روحی می کنند روحیه مهم ترین سرمایه جهاد است که روحانیت نقش زیادی داشتند در دفاع مقدس و قربانی هایی که روحاینت داده هم خود روحانیون و هم فرزندانشان به نسبت خیلی بیشتر از بقیه اصناف است باید همین طور باشد چون در جلوی صف هستند و جلوی صف همیشه خطرناک است و منتی که بر کسی نیست واقعا این مساجد که خانه خدا است و این متولیان مساجد مدیریت مسجد علمای برجسته و قابل قبول و قابل اقتدا بسیار ارزشمند بسیار برای تداوم انقلاب و برای آرامش کشور و برای وحدت کشور در شرایط صلح و شرایط جنگ اهمیت فوق العاده ای دارند به کسانی که امروز کمر بسته اند که مساجد را از مشکلاتی که دارد نجات بدهند و راه بهتر خدمت کردن به مردم را ارائه بدهند کار بسیار بزرگی در پیش دارند و باید این کار خودشان را بسیار مقدس بداند و می دانند که زحمت دارد و می دانم که درد سر دارد و می دانم گاهی جنگ اعصاب دارد و بالاخره یک کار مهم و یک کار خوب و کار عمیق و آینده ساز همیشه همین طور است و ارزش به مقدار رنجی که انسان می برد و سرمایه ای که می گذارد بالا می رود ما هم به عنوان روحانی باید عازم این میدان ها باشیم می رویم سراغ مسئله روز شما که به دنبال انسجام ملی در سایه سالگرد جهانی هفته مسجد هستید و هفته جهانی مساجد الآن نقش بزرگی است در امت اسلامی، امت اسلامی ذاتا یک قدرت است و اسلام یک قدرت است و به خاطر اسلام این امت اسلامی تشکیل شده و مهم هم هست از لحاظ تاریخی که در این 1400 سال ما شاهدیم که همیشه فوق تصور بوده هیچ وقت اسلام به عنوان اسلام و امت اسلامی به عنوان امت اسلامی در کلّیت تنزل نکرده ممکنه از لحاظ جغرافیایی کوچک و بزرگ شده ممکن است جایی را مثلاً در اروپا و اسپانیا و جاهای دیگر در محدود قلمرو جغرافیایی مسلمانان بوده و از دست شان گرفته اند و ممکن است دولت های بزرگ

ص: 180

تجزیه و دولت های کوچک تشکیل شده باشند ولی امت اسلامی همیشه در همین دوره خودمان و در عمر خودمان یعنی 70 سالی که عمر کرده ایم از موقعی که به آمار آشنا شده ایم یک روزی امت اسلامی را زیر یک میلیارد نفوس می دیدم و امروز بالای یک میلیارد و نیم مسلمان در دنیا هست و آن روزها امت اسلامی دچار افسردگی بود و احساس شکست می کرد و معمولاً کشورهای اسلامی تحت سلطه استعمار بودند من نمی شناسم در آن زمان در جوار خودمان یک کشوری که آزاد باشد و راحت باشد از شر استعمار کجا این مسائل بود ولی امروز من می بینم که امت اسلامی تشکیل شده که عمیق ترین دشمنان اسلام نمی توانند منکر بشوند و بالاخره یک چهارم جمعیت دنیا با حدود 60 کشور مستقل و بعلاوه حضور مؤثر مسلمانان در کشورهای غیر اسلامی خیلی می تواند بازدارنده باشد و با دانشگاه های فراوان و با دانشمندان فراوان و با نزدیک 20 درصد تولید جهانی با این که تولید در دوران استعمارهمه چیز به کشورهای غربی واستعمارگر رفته این آمارکه من عرض کردم چیزی نیست که ما خلق کردیم دو سه سال پیش یک گروه محقق تشکیل دادند دانشگاه و مسجد و این آمار را گرفتند و این مکتوب آنها است و دو سه سال هم توسعه پیدا کرده 60 درصد امکانات اساسی و استراژیک دنیا در حوزه مسلمانان است آب راه های مهم و اقیانوس های مهم، معادن مهم، مسیرهای هوایی مهم و مسیرهای انرژی مهم و منابع انژری و خیلی چیزهای دیگر 60 رأی مستقل اسلامی در سازمان ملل داریم و هیچ بلوکی در سازمان ملل نیست که 60 رأی داشته باشد و اروپایی ها تعدادی دارند آسیایی ها تعدادی دارند کشورهای سابق سوسیالیسم تعدادی دارند و امریکای ها هم تعدادی دارند و خیلی دیگر تعدادی دارند و جزء مسلمانان جهان سوم هستند و خیلی از آرای جهان سومی در کنار مسلمانان خواهد بود چون اسلام برای جهان سومی ها است و آن قدرت سیاسی و آن قدرت اقتصادی و آن قدرت انسانی و این جغرافیای ارزشمند و این بازار بسیار بسیار پر جاذبه و این مغزهای متفکر امروزه در دنیا هستند و به مسلمانان به سرعت دارند اضافه می شوند و الآن اوج پیش رفت دنیای اسلامی است و خوش بختانه انقلاب اسلامی جهت داد به امت اسلامی در گذشته هم

ص: 181

بود و ما در جهاتی خودمان نهضت فلسطینی ها و نهضت اندونزی را دیدیم و نهضت مسلمانان در شبه قاره هند را دیدیم و نهضت های الجزایر را می دیدیم و خیلی جاهای دیگر بودند نهضت هایی بودند توی کار ولی این جوری نبود این که ما موفق شدیم یک دولتی بر یکی از کشورهای بسیار مهم دنیا از لحاظ جغرافیایی و منابع طبیعی استعداد انسانی و پیرومکتب اهل بیت چیزی به نام حکومت اسلامی درست بکنیم و از قانون اساسی و قوانین دیگر و سازمان ها و سازوکارها در دنیای اسلام و دولت های اسلامی تشکیل شده در طول تاریخ در موارد زیادی ما هیچ وقت با محوریت اسلام نتوانستیم شکل بگیریم و ساختار بگیریم مسلمانان بودند و علویان بودند و ارتش مسلمانان بودند از این اتفاق ها می افتاد اما این یک ساختار است و جای خودش را در دنیا باز کرده و بی دلیل نیست که استکبار این همه به ایران فشار می آورد تا اگر بتواند ایران را به زانو در بیاورد ولی این آرزو را به گور خواهند برد چون این انقلاب متکی به افراد معینی نیست و این یک جریانی از دل مردم با پیشوایی روحانیت و مرجعیت روییده و ادامه دارد و مردم ممکن است انتقاد کنند اما می دانند چی تحویل گرفتند و چی دارند آن هایی که مسلمان هستند با اسلام آشنا هستند می دانند اهل تحقیق آنها را می داند به هر حال شکستن طلسم استبداد و پنجه در پنجه قدرت جهنمی مثل امریکا انداختن و به زمین زدن و بیرون کردن و همه توطئه هایی که هر سال علیه ما کرده را شکستند و این ها همه صحنه هایی است که مردم مطلع اند و این حرکت عظیمی است که دارد اتفاق می افتد به شما آقایان علما و فرد فرد روحانیت و نیروهای مردمی فراوانی که لشکر امام زمان و لشکر اسلام هستند و بالاخره پیشتازان این مرحله هستند و به جلو می آیند و اما بالاخره جهاد است و بالاخره مبارزه است و یک مهمانی نیست یک موج زود گذر نیست هیچ وقت بی دشمن نمی شود و هیچ وقت بی نزاع و بی جهاد نمی شود و هیچ وقت بنا نیست با الگوی اسلامی که زندگی انسان ریشه در شجاعتش دارد و خداوند اگر اراده می کرد بدون جهاد ما همه دنیا را مثل بهشت نگاه بدارد و همه را مؤمن و مخلص می آفرید. لذا مؤمنین می دانند هر وقت در این موج وارد شدند باید موج جدید را

ص: 182

انتخاب کنند و به عنوان روحانی و آشنا به قرآن و اسلام و به هر حال مدعی پیمودن راه انبیاء در یک شرایط خاصی از انقلاب قرار گرفته ایم و دشمنان ما خیز برداشتند که نگذارند و الا همه اسلام که ما نیستیم امروز برای این حرکت جهان اسلامی انسجام یک نیاز واقعی است و خیلی مهم است و ما اگر انسجام را از دست بدهیم البته به دست نتوانیم بیاوریم الآن انسجام واقعی نیست ولی تا حدودی هست آسیب پذیریم همان طور که عراق است و جنگ شیعه وسنی این طور شقاوتمندانه ادامه دارد و افرادی ظاهرا جنداللّه سر بریده جمع می کنند چه طور می شود که مردم فقیری که با دست فروشی نانی برای بچه هایش تهیه می کند این خانواده را مثل برگ خزان بریزند روی زمین این چطور می شود تجربه چیز عجیبی است و شما آیه قرآن معروف به مسجد ضرار را ببینید دو سه نکته اینجا است آدم هایی هستند که نقش مضر را دارند ایفا می کنند و امروز که امت اسلامی بیش از همیشه نیاز به وحدت و انسجام دارد برای ایفای حق خودش همدیگر را می کشند و بعضی جاهلانه و خیال می کنند کار خوبی می کند و بعضی مغرضانه و نیروهای استکباری و فلسطین امروز به غیر از جهاد هیچ چیزی تویش نیست و آدمی که امروز در غزه یا کرانه باختری یا اردوگاه ها زندگی می کنند به چی دل خوش می کند چی دارد و از آن روزی که سوخت نیروگاه غزه را ندادند غزه خاموش است تاریک است و مردم در تابستان برق ندارند و چی اینجا است که آدم زندگی کند جز جهاد و نجات یک نظام مظلوم و آواره اگر چیزی باشد که انسان را دعوت می کند اینجا باشد این هاست ولی مسلمانان همدیگر را می کشند و اسرائیل چی می خواهد بهتر از این برای خودش این جا بنشیند و نظاره گر باشد افرادی به دست برادران عمدا کشته شوند خوب این با هوشیاری و آگاهی یک مسلمان نمی تواند سازگار باشد. مساجد باید نقش انسجام را ایجاد بکند و مساجد باید همیشه مردم را دعوت به وحدت بکند و ما در داخل مشکلی از این جهت نداریم حتی با سنی ها مشکلی نداریم بالاخره در خیلی چیزها با هم هماهنگی می کنیم اما در خارج و دنیای اسلام به اسم اسلام دارند همدیگر را می کشند در سومالی چقدر آدم کشته می شود به اسم اسلام

ص: 183

و در افغانستان چقدر آدم کشته می شود به اسم اسلام و در پاکستان و خیلی جاهای دیگر اگر جایی برای نجات مسلمانان بخواهیم پیدا بکنیم همین مساجد است به خانه خدا وارد شویم و خیلی از آلودگی ها را بیرون از مسجد بریزید وارد مسجد بشوید اگر این اتفاق می افتاد خیلی از مشکلات حل می شد. و بعد از پیروزی الجزایری ها که واقعا یک نسلی شهید شده اند با استعمار فرانسه جنگیده اند و بالاخره پیروز شده اند و ما آن وقت جوان بودیم و الهام می گرفتیم از جهاد مردم الجزایر نماینده الجزایر آمده بود ایران برای این که برای ما توضیح بدهد که چه گذشته در الجزایر در مسجد هدایت مسجد مرحوم آیه اللّه طالقانی رفتم پای صحبت او خیلی حرف زد و آن چیز که به دل نشست این بود که می گفت در این زمینه فرانسویان همه چیز را از ما گرفته بودند ما هیچ جایی را نداشتیم نه مدرسه علمیه نه اداره و نه دانشگاهی و نه جایی که جمع بشویم جزء مساجد به مساجد نتوانستند مسلط بشوند آنهایی که در مسجد بودند و ائمه مساجد موقعیت مسجد را حفظ کردند و ما از مسجد پیروز شده ایم این خیلی حرف مهمی است این چکیده یک سخنرانی انقلابی موفقی بود که آمده بود ما ایرانیان را از نتیجه مبارزه خودشان آگاه کند ما خودمان این را در میان خودمان دیده ایم در دوران پهلوی دیدیم قبل از پهلوی دیده ایم و در دوران مغول دیده ایم مغول وقتی به ایران آمدند مساجد را تخریب کردند و خیلی جاهایی دیگر و امروز هم ما با مسجد مبارزه را آغاز کردیم و با مسجد بحمداللّه پیروز شده با مسجد داریم ادامه می دهیم و ان شاءاللّه مسجد هم چنان نیروی محرک باشد برای بردن ما به نقطه ای که اهداف اصلی انقلاب را تشکیل می دهد یک ایران آزاد و آباد و مسلمان و انقلابی و الگو برای جهان اسلام و ما سند چشم انداز را بیست ساله دیده ایم و رهبر معظم انقلاب آن را تصویب کردند و ابلاغ کردند شما هم سند چشم اندازتان را برای بیست سال آماده کرده اید و ما امیدورایم که 18 سال دیگری که وقت داریم در آنجایی که سند چشم انداز دیده شده برسید و به خصوص شما به عنوان پیشتاز برسید و اعیاد مبارک شعبانیه را خدمت تان تبریک عرض می کنیم و از شما التماس دعا داریم و شما را به خدای بزرگ می سپاریم.

و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

ص: 184

ص: 185

ص: 186

بیانیه پایانی پنجمین همایش بین المللی هفته گرامی داشت مساجد

بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین و صلی اللّه علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین.

مسجد خانه خدا نیایش گاه انبیا اولیاء و عرفا مرکز اجتماع مسلمانان پایگاه جهاد کانون رفع مشکلات فردی و اجتماعی مرکز تعلیم و تربیت مهد شکوفایی و پرورش استعدادهای فکری انسان پناگاه مظلومان و مستضعفان ضیافت گاه مؤمنون و میعادگاه پارسایان، مشعل هدایت، بوستان معنویت، نشان هدایت اسلامی، مرکز تشکیلات سیاسی ستاد فرماندهی، محل ارائه آموزش های اخلاقی، تجلی گاه وحدت برادری انسجام امت اسلامی، جلوه گاه هنر ناب و معطر اسلامی، دانشگاه عمومی آموزه های دینی، مهمان سرای حضرت حق و معدن انتشار قداست و فریادگر پیرایش و جایگاه آزادی و رهایی از قید و بند اسارت های درون و گسستن قیود برون برای پرواز به ملکوت نمود مرکزیت و قبله گاه دل های خداجو کهف حصین مردم و محل معراج سالکان وادی عشق مرکز آموزش، قرائت تفسیر و تدبر در قرآن کریم محل نظم و وقت شناسی و جایگاه همایش گردهمایی روزانه مسلمین، مجمع عواطف پاک انسانی چشمه زلال معارف، سنگر مبارزه علیه کفر و شرک و نفاق، مرکز تنظیم و ارتباط انسان با خداوند، تجلی خروش امت سکوی عروج طور سینای ارباب معرفت، محل انس با خدا، نقطه تجدید قوا و بازیابی آرامش خاطر و محل بازگشت به خویش

ص: 187

و پیراستگی از وابستگی شجره طیبه توحید نردبان صعود به ملکوت دریای غواصان بحر حقیقت و منظومه بلند ادبستان انسانیت و جایگاه پیوند زمین و آسمان، جایگاه والای مساجد در سطح جهان اسلام و نقش آفرینی بی بدیل آن در عرصه های گوناگون حیات امت اسلامی از یک سو و نیاز مهم کنونی همه جوامع بشری به معنویت و اخلاق از سوی دیگر از سیاست گذاری و برنامه ریزی کلان برای مرتفع ساختن چالش ها و احیای مساجد ضرورتی اساسی ساخته است هفته بزرگداشت جهانی مساجد به پیشنهاد جمهوری اسلامی و تصویب وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در روز 21 آگوست روز به آتش کشاندن مسجد الاقصی اولین قبله مسلمین که در سال 1969 از سوی اشغال گران قدس شریف، فرصتی را فراهم ساخت که در آن اندیشمندان، فرهیختگان، عالمان دینی ائمه جماعات کارگزاران دردآشنای مساجد با هم اندیشی و بررسی چالش های موجود و ارائه راه حل ها برای آن ها در جهت احیای مساجد گام بردارند و بر نکات زیر تأکید ورزند:

1 _ عصر ما عصر بازنگری و بازگذشت به دین می باشد دو قائمه بزرگ مادی گری و مادی نگری یعنی ماتریالیسم در زمینه اندیشه و علم مارکسیست و کمونیست و نیز نظام سرمایه داری در زمینه عمل و اقتصاد و جامعه گردانی شکست خوردند برای بشریت امروز مجال تأمل در معنویت و بازگشت به دین و پایگاه های آن یعنی مساجد فراهم آمده است از طرفی در طراحی و برنامه ریزی بنیادگذار مکتب اسلام برای برپایی حکومت اسلامی مسجد نخستین پروژه است که معمار نهضت اسلامی در آستانه ورود به یثرب به اجرا گذاشت به این ترتیب برای ورود به مدنیت صحیح و توسعه آن جهت برخورداری از جامعه سالم از قالب مسجد باید گذر کرد و رنگ و بوی مسجدی که همانا صبغة اللّه است به خود گرفت و آن گاه در مدینه حکومت اسلامی و در مساجد آن ستاد حکومتی و مدیریتی تشکیل داد و دین و آیین و سیاست و مدیریت را آموخت و یاد داد. مساجد در ایران اسلامی در همه مراحل انقلاب همواره ملجأ و مأمن و مرجع مردم و مسئولان بوده است و خدمات مساجد قبل و بعد از انقلاب بر احدی پوشیده نیست سؤل این است که آیا انقلاب و مسئولان

ص: 188

بر خواسته از مساجد چه میزان به مساجد خدمت کردند آیا پس از ربع قرن از پیروزی انقلاب احساس نمی شود که پایگاه های اصلی انقلاب یعنی مساجد مورد غفلت قرار گرفته است راستی نظام مقدس جمهوری اسلامی با توجه به مکتبی بودن نظام در مقابل مساجد و مسجدی ها و تأمین باورهای دینی و تربیت کارگزاران مساجد و تأمین سخت افراز مساجد وظیفه شان چیست برخورداری از حدود شصد هزار مسجد از جمله سرمایه های ملی و اسلامی که متأسفانه استفاده مطلوب از آنها صورت نمی گیرد و مورد توجه قرار نگرفته اند و ایران اسلامی به عنوان ام القراء اسلام علاوه بر سامان دهی مساجد در داخل از وجود بالقوه سازمان دهی مساجد جهان اسلام به عنوان ساختار امت اسلامی باید استفاده بکند و با بهره گیری از امکانات مادی و معنوی مساجد جهان اسلام برای ایجاد شبکه جهانی ارتباطی و در نتیجه برای وحدت هرچه بیشتر مسلمین کوشش نمایند.

2 _ در سطح بین المللی در سالی که از سوی رهبر فرزانه امت اسلامی حضرت آیه اللّه العظمی خامنه ای (مدظله العالی) سال وحدت ملی و انسجام اسلامی نام گرفته است از ملت ها و دولت های اسلامی و نیز اقلیت های مسلمان در سایر کشورهای اسلامی و بویژه از سازمان کنفرانس اسلامی می خواهیم با تشکیل شورای عالی مساجد برکار آمدی هرچه بیشتر مساجد بیفزایند و با گفت وگو، تعارف و تبادل تجربیات از این شبکه جهانی و پایگاه الهی به عنوان بهترین پایگاه های اتحاد و انسجام امت اسلامی و حلقه وصل امت اسلامی استفاده نمایند و از آن به عنوان سکویی برای رشد و شکوفایی جهان اسلام و نیز نفی هرگونه شرک و الحاد و استعمار و استثمار و رفع محرومیت ها و تبعیض ها جهل و ناآگاهی استفاده نمایند و توحید و عدالت را گسترش دهند و زمینه را برای حاکمیت آرمانی جهان اسلام فراهم سازند.

3 _ از ملت ها و دولت های اسلامی می خواهیم با تأسیس صندوق بین المللی اسلامی به عمران و آبادانی مساجد جهان کمک نمایند و گامی بلند در راستای اعتلای اسلام بردارند.

ص: 189

در پایان با درود به روح ملکوتی معمار حاکمیت اسلام در عصر حاضر حضرت امام خمینی رحمة اللّه علیه و شهیدان راه حق و عدالت و با آرزوی سلامتی و طول عمر برای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیه اللّه العظمی خامنه ای (مدظله العالی) تشکر و قدردانی خود را از همه مسئولین محترم نظام مهمان های داخلی و خارجی شخصیت های علمی و فرهنگی و نیز از همه کسانی که در جهت برپایی هرچه باشکوه تر این اجلاس تلاش نمودند از اعضای محترم ستادعالی مساجد، مسئولین محترم کمیته های هفت گانه ستاد به ویژه صاحبان آثار و هیئت داوران آثار اعلام می داریم و برای تعجیل در فرج حضرت بقیه اللّه دعا می کنیم.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

ص: 190

فصل سوم: دومین همایش ائمه جماعات اهل قلم

اشاره

ص: 191

ص: 192

سخنرانی جناب حجه الاسلام والمسلمین ابراهیمی

ریاست محترم مرکز رسیدگی به امور مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه والصلاه والسلام علی رسول اللّه و علی آله آل اللّه .

ص: 193

در ابتدا تشکر و احترام دارم از همه عزیزان، سروران بزرگوار، ائمه محترم جماعات اهل قلم، هیأت امنا تعدادی از خدام عزیز مساجد که در این محفل حضور پیدا کرده اند.

از عالم و فقیه عالیقدر و عارف و اصل و انسان شایسته و لایق و فردی که همه ما به عنوان الگو به ایشان می نگریم و روحانیت و حوزه های علمیه به وجود مبارکشان افتخار می کنند حضرت آیه اللّه جوادی آملی تشکر می کنیم که امسال این دومین زحمتی است که ما برای ایشان فراهم کرده ایم و با بزرگواری ایشان پذیرفتند و جای خیلی تشکر و قدردانی دارد.

من چند نکته عرض می کنم. ما در رابطه با مساجد خدا را شکر می کنیم. ابتدا که خدا خادمی مسجد را نصیب ما کرد. سپاسگزاریم که سمتی را که خدا به حضرت ابراهیم و اسماعیل عنایت کرده بود ما را هم مفتخر کرد که به دنبال تأسی به حضرت ابراهیم و اسماعیل و زکریا و مریم خادمی مسجد را داشته باشیم.

مساجد بیوت اللّه است. این ها عباراتی است که از معصومین صلوات اللّه علیهم اجمعین رسیده که هیچ مکانی بالاتر، زیباتر، ارزشمندتر، تأثیرگذارتر از مسجد در روی زمین وجود ندارد. فی بیوت اذن اللّه ان ترفع... که مرحوم شیخ طوسی رضوان اللّه تعالی علیه می فرماید:

«بناء» یعنی بنای مسجد باید دارای رفعت باشد. و هیچ بنایی در اطراف مسجد از مسجد بلندتر نباشد. و مرحوم علامه طباطبایی رضوان اللّه تعالی علیه می فرماید: مقاما و منزلتا. که جمع بین این دو سخن از دو بزرگوار آن است که بناء و منزلتا و مقاما مسجد محلی است که اذن اللّه ان ترفع. خدا خواسته اینجا رفیع باشد و تهدیدی که اخیرا آمریکا کرد می رساند که مساجد آنها را متأثر کرده ناراحت کرده گفت اگر بدین صورت ادامه پیدا کند ما مکه را مدینه را مورد حمله قرار خواهیم داد. این ها مثل این که نمی دانند که للکعبه رب. پروردگاری است که نمی گذارد کسی بالاتر پرواز کند. اما می رساند که از مساجد و مکان مقدسی به نام معبد مسلمین خیلی ضربه خورده اند. لذا عزیزانی که توی مسجد خادمند عزیزانی که عضو هیأت امنا هستند. عزیزانی که امام جماعتند ائمه جماعات اهل قلم که اهل بیان و بنانند باید قدر خودمان را بدانیم این لطف و عنایت ذات حضرت احدیت است

ص: 194

که هرجا مسجد ستوده شده افراد فعال در مسجد هم مورد ستایش قرار گرفتند توی همین آیه شریف فی بیوت اذن اللّه ان ترفع بلافاصله می گوید: «رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع ان ذکراللّه» این ها هستند. یا تا می گوید لمسجد اسس علی التقوی بلافاصله می گوید: «فیه رجال یحبون ان یتطهروا».

لذا مسجد مقدس است شما عزیزان هم قدر قداست هایتان را بدانید و یک فرصتی گیر ما کرد به نام هفته گرامیداشت مساجد. ما می گوییم بهانه ای بود لطفی بود عنایتی بود به هر حال همه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی تصویب کردند این هفته را به نام مسجد در سرتاسر جهان اسلام. و باید مسجدی ها از این فرصت استفاده کنند. ارتباط بین مساجد را محکم کنند که توصیه مقام معظم رهبری در دو سال پیش که به محضرشان مشرف شدیم. ایشان فرمودند: ارتباط بین مساجد جهان اسلام را برقرار کنید. این چیز مهمی است اگر مساجد با هم مرتبط بشوند و از این مصوبه سازمان کنفرانس اسلامی استفاده کنند یک تحول عظیمی می شود در جهان اسلام بوجود آورد. ما خوشبختانه به شهادت نمایندگان جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف بهترین مراسم هفته جهانی را تا این لحظه در ایران اسلامی برگزار کرده ایم. الحمدللّه . مساجد مطرح شد. یک فضای خوبی به نفع مساجد ایجاد شد. سال گذشته جناب آقای دکتر احمدی نژاد فردی را فرستاد نزد من که ما هفته دولت را با مسجد محوری می خواهیم آغاز کنیم. شما کمک کنید که نمایندگان دولت در مساجد حضور پیدا کنند که سال گذشته این کار را کردیم. وزراء، معاونین، رئیس جمهور اعزام شدند به استان ها در مراکز استان ها. در مصلاهای نماز جمعه با کمک شورای سیاستگزاری ائمه جمعه سخنرانی کردند هدایایی داده شد. امسال هم این برنامه ادامه دارد. و الآن برنامه یک جوری شده که هرکس بیاید بخواهد کار بکند فضا جوری است که می گوید با مسجد محوری می خواهم کار کنم.

این خیلی برای ما فرصت مغتنمی است که چنین فضایی در جامعه به حمداللّه و المنة ایجاد شده و همه این ها از برکت آن روح بلند و رفیع و مسیحا نفس امام والا مقام رضوان خدا بر او باد که او حرکت و نهضت این انقلاب را از مساجد آغاز کرد همانطور که دین را احیا کرد

ص: 195

مساجد را هم امام احیا کرد. پیروزی ما برای مساجد است. این فرمایش حضرت امام است. پیروزی ما برای اداره مساجد است. و یا فرمود: از هیچ چیز نترسید اما اگر مسجدهاتون خالی شد بترسید. این توصیه های حضرت امام را در رابطه با مسجد عزیزان بخوانند. خدا می داند آدم خودش احساس می کند کم آورده در مقابل کاری که بایستی در مسجد انجام می داد.

لذا فضا امروز به نفع مساجد است.

فعالیت های خوبی هم بحمداللّه در این چند سال انجام شد که هر کدام در جای خودش قابل ارزش است. بخش کتبی که در این دوره نوشته شده واقعا کتب ارزشمندی است همین جا باید تشکر کنم از دوستان اهل قلمان که تلاش کردند کوشش کردند در مرکز و به رشته تحریر درآوردند. آنچه انجام شده در هفته جهانی و چاپ شد که ما امسال 8 تا کتاب را ان شاءاللّه خواهیم داشت که 3 تا از آنها چاپ شده 5 تای دیگر را هم متعهدند که تا ماه مبارک رمضان تحویل بدهند که ما بتوانیم با پشتوانه علمی مسائل مان را ان شاءاللّه ادا کنیم. لذا فضا فضای خوبی است. در قم هم مرکز آموزش پیش بینی شده برای دوره های فشرده تخصصی که ائمه جماعات مدتی را در قم تشریف داشته باشند پذیرایی بشوند که با مراجع و بزرگان از علماء ارتباط برقرار کنند و هم یک دوره فشرده تخصصی ببینند چون امروز بدون داشتن علم و آگاهی و اشراف به شرایط زمان اداره مسجد کار آسانی نیست. حتما باید این کارها صورت بگیرد و ان شاءاللّه از امسال آغاز خواهد شد. یک نهضت قرآنی هم امسال در مساجد راه اندازی می شود که ان شاءاللّه عزیزان کمک کنند تشکل اهل قلم به معنی واقعی باید شکل بگیرد ان شاءاللّه و کار بکنند اهل قلم. تعدادشان هم زیاد است کلام شان هم روان و خوب هم می نویسند اگر مورد تشویق قرار بگیرند می توانند در آینده ائمه جماعات جایگاه خوبی در سطح کشور ان شاءاللّه داشته باشند. ما برای این که عرصه را تنگ نکنیم و بتوانیم از محضر استادمان بهره برداری کنیم من بیش از این مصدع نمی شم. مجددا هم تشکر می کنم. واقعا من متواضعانه عرض می کنم ارادتمندم به محضر حضرت آیه اللّه جوادی آملی که بر ما منت گذاشتند و دو مرتبه امسال به ما اجازه دادند در محضرشان باشیم. لذا همین جا من عرضم را ختم می کنم که بتوانیم بیشتر از محضرشان استفاده کنیم و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 196

گزارش حجه الاسلام والمسلمین رضایی بیرجندی

دبیر همایش ائمه جماعات اهل قلم بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه المنعم المنان الظاهر فی کل شی بالبینة و البرهان. والصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه اللّه فی الارضین.

ص: 197

من هم به سهم خودم مبعث رسول گرامی اسلام و اعیاد شعبانیه را خدمت همه سروران به ویژه حضرت آیه اللّه جوادی آملی حفظه اللّه و روحی له الفدا تبریک عرض می نمایم.

استادی که شیخ سند فلاسفه قائم شیخ سند فقیهان مجاهد شیخ سند ائمه جماعات هوشیار و در صحنه است زیباترین مسجد به معنای واقعی کلمه را ایجاد کرده است. مسجدی که وقتی وارد می شویم با کتاب با علم روبرو می شویم و در فضایی بسیار علمی و معنوی خودمان را می یابیم. شیخ سند ائمه جماعات شیخ سند حقانیت راه امام. شیخ سند حقانیت زیارتنامه امام.

هرچه بگویم حتی شیخ سند مربیان زمان. به محضر این شخصیت بزرگ هفته گرامی داشت مساجد را نیز تبریک عرض می کنیم واقعا برما منت گذاشتند و توفیقی است در محضر شخصیتی باشیم که مصداق این جمله علی علیه السلام:

«و انی لمن قوم لا تأخذهم فی اللّه لومة لائم. سیما هم سیما الصدیقین عمار اللیل و منار النهار. متمسکون بحبل القرآن یحیون سنن اللّه و سنن رسوله. لا یعلون، لایغلون لایفسدون. قلوبهم فی الجنان و اجسادهم فی العمل» می باشد.

و به تعبیر دیگر:

«بهم علم الکتاب و به علموا بهم قام الکتاب و به قاموا».

چه افتخاری حال من به عنوان بخش علمی ستاد گزارشی عرض می کنم در ستاد عالی هفته جهانی گرامی داشت مساجد کمیته هایی تشکیل شد یکی از آنها کمیته علمی است من به عنوان دبیر کمیته علمی عرض می کنم کمیته کمیسیون های تخصصی تشکیل داد که محصولش امروز پانزده جلد کتاب که فروغ مسجد جلد پنجم هم اکنون تقدیم شد، از جمله آثاری است که در این کمیته طراحی شده و مجموعه اندیشه های صاحب دلان، دلسوختگان. کسانی که واقعا مساجد را دوست دارند در این مجموعه ها گردآوری شده. همچنین کتاب ائمه جماعات شهید. مجموعه ای است که تقدیم شده، شخصیت هایی که بهترین و بیشترین خدمات را کرده اند و جانشان را فدای اسلام و مساجد کرده اند، ولی متأسفانه حتی اسمی هم از آنان تاکنون به میان نیامده. کتاب ائمه جماعات اهل قلم تقدیم

ص: 198

شد که در میان ائمه جماعات اهل قلم افرادی هستند مثلاً ما امام جماعتی داشتم که چهل اثر به زیباترین شکل در گوشه مسجد نوشته و کسی احوالش را هم نپرسیده و یا امام جماعتی را ما در تهران داشتیم که چهارصد فرد اهل کتاب را به اسلام به قرآن و به دین و تشیع علوی دعوت کرده و آنها ایمان آوردند ما در سال گذشته حدود ششصد اثر ائمه جماعات اهل قلم را ارزش یابی کردیم _ در گرایش های گوناگون، تفسیر، فقه، اخلاق، و سایر گرایش ها _ و از میان آنها برترین ها انتخاب شدند و بعد تشکیلاتی به عنوان ائمه جماعات اهل قلم در همان همایش سال گذشته که در محضر آیه اللّه نوری همدانی بودیم، تشکیل شد و جمعی هفت نفری را به عنوان شورای ائمه جماعات اهل قلم انتخاب کردند و آن جمع به عنایت خدا جلسات متعددی داشتند برای اینکه ان شاءاللّه بتوانند اهل قلم، اهل بیان و اهل بلاغ را ان شاءاللّه تشویق، ترغیب و زمینه سازی کنند، ارتباط شان را با هم برقرار سازند و به عنوان یک مجموعه ای که در خدمت اسلام و نظام اسلامی و راه امام و شهدا ان شاءاللّه قرار بگیرد.

خوب در این مجموعه فراز و فرود داریم، شخصیت هایی داریم که الآن در محضرشان هستیم حدود یکصد اثر وزین تفسیر قرآن و امثال آن را پدید آورده اند و دوستانی را هم داریم که می دانند باید تلاش کنند و زحمت بکشند که ان شاءاللّه راه بزرگان را ادامه بدهند.

گر طمع داری از آن جام مرصع می لعل ای بسا در که به نوک مژه ات باید سفت تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد آن که خاک در میخانه به رخساره نرفت از اطاله سخن عذرخواهی می کنم، می خواهیم استفاده کنیم و ان شاءاللّه بیانات استاد فرزانه مان چراغ راهمان شود تا ان شاءاللّه بتوانیم مساجد، این پایگاه های اسلام را فعال کنیم و الگویی برای جهان اسلام و همه جهان ان شاءاللّه بشویم.

والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 199

ص: 200

رهنمودهای حضرت آیه اللّه العظمی جوادی آملی دامت برکاته

السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته. اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم. بسم اللّه الرحمن الرحیم. الحمدللّه رب العالمین. والصلاة والسلام علی جمیع الانبیاء والمرسلین. سیما خاتمهم محمّد و اهل بیته الا طیبین الانجبین. سیما بقیه اللّه فی العالمین.

«بهم نتولی و من اعداءهم نتبرءُ الی اللّه ».

مقدم شما علمای بزرگوار، آیات، حجج، اساتید مدرسان اهل قلم. مسئولان محترم. مرکز امور مساجد، ریاست محترم مرکز را گرامی می داریم.

در ایام پر برکت رجب و شعبان که مقدمه شهراللّه است قرار داریم برخی گذشت، برخی هم در پیش است. اعیاد با برکت این ایام را به پیشگاه بقیه اللّه ارواح العالمین له الفداء تهنیت عرض می کنیم. مطالبی را که این بزرگواران فرمودند بسیار امیدبخش بود. جامع بود و نافع. از ذات اقدس اله مسئلت می کنیم همه خدماتی که شما بزرگواران ارائه فرموده اید به احسن وجه بپذیرد و توفیق ارائه خدمات برتر بهتر را برای همه شما بزرگواران از ذات اقدس اله مسئلت می نمائیم. جریان مسجد اهتمامش آن وقتی روشن می شود که معلوم بشود دل مردم رسیده همین مراکز مذهبی است. شاید بارها به عرض تان رسیده در سطح جهان که این هفته هفته جهانی مساجد است مسائل فراوان است. اما در سطح کشورمان که تقریبا 70 میلیون جمعیت دارد. حداکثر این 70 میلیون یک میلیون دین شان را مستقیم از قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام تشخیص داده باشند اکثریت قاطع یعنی 69 میلیون این کشور دین شان

ص: 201

را از شما آقایان دارند و کفی بذلک فخرا. کاری که مساجد و حوزه ها می کنند؟ مردم دین شان را از مسجد و حسینیه و منبر و علما دارند. قبلاً این چنین بود. ایمان هم همین طور است. قبلاً علمای ما اساتید ما معلمان ما مؤلفان ما این را به مردم منتقل کرده اند.

امروز شما آقایان دین را منتقل می کنید. کاری که مساجد کاری که علما، کاری که حوزه کرد هیچ کس نکرد و نمی کند. بنابراین دین 69 میلیون که یک اکثریت قریب به اتفاق است به عهده همین امور مساجد است. مردم که توفیق آن را ندارند که به حوزه های علمیه بروند به کتب علمی مراجعه کنند.

مطلب سوم بازدهی این مراکز است که مادامی که این مراکز فعال نباشد یا حضور نداشته باشد یا احساس وظیفه نکند این کشور در امان نیست. به دلیل جنگ جهانی اول که هرچه خواستند گرفتند. در جنگ جهانی دوم هرچه خواستند گرفتند. در کودتای ننگین 28 مرداد 1332 هجری شمسی قبل از ظهر مردم تهران می گفتند مرگ بر شاه. به فاصله

ص: 202

14 ساعت که کودتا شد و مصدق به زندان رفت و داماد شاه رئیس دولت شد کابینه تشکیل شد مردم همین شهر گفتند جاوید شاه. هیچ آب از آب تکان نخورد. در ظرف 14 ساعت. اما وقتی انقلاب اسلامی شد روحانیت به میدان آمد، مساجد مطرح شده، علما بودند برخلاف جنگ جهانی اول، برخلاف جنگ جهانی دوم، برخلاف کودتای ننگین 28 مرداد، در 16 شهریور گفتند مرگ بر شاه. 17 شهریور هزارها شهید دادند و گفتند مرگ بر شاه. 18 شهریور هم گفتند مرگ بر شاه تا نظام اسلامی به ثمر رسید. این کاری است که مسجد کرد. این کاری است که روحانیت کرد. این کاری است که دین کرد. بنابراین شرف این کشور به همین مساجد است. به حسینیه است. به دین مردم است. استقلال مملکت، آزادی مملکت، ما مستقلیم یعنی هر تصمیمی که دولت بخواهد بگیرد، متوقف به رضای غیر نیست. ما آزادیم یعنی هر تصمیمی که دیگران درباره ما بگیرند ملغی است. استقلال یعنی ما در تصمیم گیری ها آزادیم یعنی خط قرمزی داریم این دو تا اصل است. یعنی دلیل عقلی دارند.

عقل همانطوری که اصل عملی دارد اماره دارد. این ها اماره است. حاکم بر غیرند، اصولند.

گرچه شعار است ولی این شعار را مسجد آورد. گرچه از مسجد آمده ولی محققان مسجد پژوه این شعار را داده اند گرچه محققان دادند ولی حوزویان ترسیم کردند. استقلال اصل است. اصل آزادی اصل است. این نظیر اصل برائت نیست که جزو اصول عملیه باشد یک. اماره است. و بر بسیاری از اصول حاکم است. خوب این حرف ها از مراکز علمی درآمده و به مردم رسیده. مردم پذیرفتند و سند استقلال و آزادی مملکت را تدوین کردند و بهره هاش هم همین است.

بنابراین هم دین مردم بوسیله مسجد است که کفی بذلک فخرا و بشارةً...؟ هم استقلال این مملکت از مسجد است. اما آن تحلیل علمی که چرا مساجد به این جایگاه رسیدند و وظیفه ما از این به بعد چیست. آیاتی که ریاست محترم مرکز قرائت فرمودند و این دوست عزیز ما که اهل قلم است اشاره کردند که مساجد جزو خانه هایی است که خدا می خواهد که این ها رفیع بشوند البته تشریعا خدا همه جا را؟ رفعت داده کسی را تشریعا جلویش را نگرفته شرعا ما هم مجازیم هم مأموریم که بالا برویم اما تکوینا به فیض خاص الهی که مربوط به مراکز دینی است نظیر مساجد نظیر مشاهده مشرفه: «فی بیوت اذن اللّه ان ترفع» این تحلیل علمی می خواهد. چه خصوصیتی دارد که مسجد را خدا بالا می برد

ص: 203

کجا می برد. این رفعت مکانت است. خوب کجا دارد می برد. وسیله بالا بری چیست؟ آن وسیله بالابر بدست کیست؟ این ها همه را قرآن کریم تبیین کرده. فرمود آنجا که سخن از علم باشد وسیله بالابر هست. آن جا که سواد نباشد خرابات باشد اونجا وسیله نیست. آن جا که علم باشد و تحقیق باشد و فضیلت علمی باشد آن جا وسیله بالابر هست در درجه اول این را علم با ایمان:

«یرفع اللّه الذین ءامنوا منکم والذین اوتوالعلم درجات».

این وسیله بالابر ایمان واقعی است.

این درجات تمییز است. برای فعل دوم. تمییز جمله دوم مظروف است. یعنی «یرفع اللّه الذین ءامنوا منکم درجةً والذین اوتوالعلم درجات».

مؤمن یک درجه مومن عالم چندین درجه. پس معیار بالا رفتن ایمان است و علم این یک بحث است. خوب این وسیله بالابر دست کیست؟ فرمود این وسیله بالابر قرآن کریم است. چون قرآن است که انسان را بالا می برد. این طنابی که وسیله بالابر است بدست خداست. فرمود مگر طنابی را نازل کرده است دو جور انزال در قرآن کریم آمده که بارها شاید به عرضتان رسیده. یکی انزال به معنای انداختن یک انزال به معنای آویختن خدا هم باران را نازل کرد هم قرآن را نازل کرد. باران نازل کرد یعنی انداخت. قرآن را نازل کرد یعنی آویخت. اگر انزال باران به معنای انداختن است ما را نگفته که به باران چنگ بزنید برای اینکه باران به جایی بسته نیست. گفته از باران مدد برای کشاورزی بگیرید و مانند آن. اما گفته است به قرآن چنگ بزنید اتصال کنید این حبل است. یعنی مثل باران نیست آن را نینداختیم. آن را آویختیم. این حبل است. یک طرف بدست من است. این را بگیر و بالا بیا.

خوب اگر قرآن حبل است این حبل مثل باران انداخته می شد خوب طنابی که این گوشه انداخته است مشکل خودش را حل نمی شود چه برسد به مشکل متوسلان به آن را. ما به طناب انداخته اعتصام بکنیم که چی؟ اما طناب اگر آویخته باشد اتصال به آن درست است. مسئله این است که آن را نینداختند آن را آویختند حدیث معروف ثقلین با این جمله همراه است که فرمود: این ثقلین یکی کتاب است یکی عترت احدهما بیده سبحانه و تعالی. آقا این طناب را که نینداختید شما. این را آویختید. به عرش رسیده است یک طرف بدست من است این را بگیر و بالا برو. پس اگر در سوره مجادله فرمود: ایمان و ایمان با علم آدم را

ص: 204

بالا می برد آن ابزار بالابر را هم ذکر کرده که قرآن است و رمزش را هم ذکر کرده فرمود این ابزار به عرش رسیده است و رازش این است که بدست من است. اگر یداللّه فوق ایدیهم اگر دست خدا روی این قرآن است. بعد به ما گفتند به این قرآن اعتصام کنید برای این که قرآن بالا می برد. و اگر در قیامت گفته می شود که اقراء و ارقع: بخوان و بالا برو. این مثل دنیا نیست که هر کسی بتواند بخواند و بالا برود. تا در دنیا قرآن را نخوانده باشد یک، نفهمیده باشد. دو، باور نکرده باشد. سه، متخلق نشده باشد. چهار، عمل نکرده باشد. پنج، منتشر نکرده باشد. شش، توان خواندن قیامت را ندارد. آن روز می گویند اقرا به مقداری که در دنیا قرائت به مقداری که در دنیا خواندی امروز می توانی بخوانی و بالا بروی. و اگر آدم بخواهد در آخرت بخواند و در آنجا ثواب ببرد که دنیا می شود دار عمل. در حالی که وجود مبارک رسول گرامی علیه و علی اله الاف التحیة و الثناء این بیان نورانی را فرمود که حضرت امیر در نهج البلاغه دارد که الیوم عمل و لاحساب و غدا حساب ولاعمل در قیامت اگر گفته می شود اقرا وارقع: یعنی به همان اندازه که در دنیا خواندی و عمل کردی امروز همان ها را بخوان و بالا برو. این ترقی برای آن است که این به عرش وصل است. اگر تو مناجات شعبانیه آمده است که قلوب ما را معلقه به عزّ قدست قرار بده به استناد همین معارف قرآن است این هم یک مطلب.

مسجد این جمله های خبریه که معمولاً در قرآن کریم آمده است به داعی انشاء القاء شده است. یعنی اگر گفته شده:

«لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَی مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ».

یعنی اسس المساجد علی التقوی. اما این که می بینیم همین ها که به بهانه های واهی دموکراسی به همسایه های شرق گاهی به غرب حمله کردند و مشاهد مشرفه را که به تعبیر مرحوم صاحب جواهر ملحق به مساجد است تخریب کردند. حرم مطهر عسکریین را تخریب کردند این ها در حقیقت همان قصد سدّ در مساجد را داشتند. چرا چون قرآن کریم می فرماید اینکه بیگانه اول به مراکز فرهنگی، فکری، اعتقادی مردم حمله می کند بعد به جامعه. زیرا مادامی که مراکز فرهنگی، فکری، دینی آباد است و فعال است. جامعه متدیند مصوند.

این دو تا آیه را که شما در قرآن کریم ملاحظه می فرمایید این را در طول هم نه در عرض هم قرار داده است. یک آیه دارد که «لولا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض»

ص: 205

اگر دفاع نباشد اگر جهاد فرهنگی نباشد بوسیله اهل قلم، جهاد نظامی نباشد به وسیله نیروی فعال نظامی. فساد عالم گیر می شود زمین را می گیرد. خوب سئوال چطور می شود که فساد در زمین گستردش پیدا می کند؟ جواب فرمود اول این ها مراکز فرهنگی، فکری را ویران می کنند. بعد جامعه را.

«لولا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و مساجد».

این ها سنگرند. «لولا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض» یعنی اول بیگانه مراکز دینی مردم را ویران می کند. وقتی مراکز دینی خلوت شد، خالی شد آن وقت جامعه را آلوده می کند. بنابراین رهبری جوامع بشری به عهده مراکز مذهب است و اگر اسلام نبود یهودیت هم نبود مسیحیت هم نبود. یک بیان لطیفی مرحوم کاشف الغطاء رضوان اللّه تعالی علیه در کتاب قیم کشف الغطاء دارد مرحوم کاشف الغطاء که صاحب جواهر می فرماید: فقیهی به حدت ذهن او نبود. برای اینکه این یهودیت و این مسیحیت تحریف شده که با افسانه آمیخته است و بسیاری از سیئات را به انبیای الهی معاذاللّه استناد می دهد. این دین با پیشرفت علم قابل ماندن نبود. اینکه مریم سلام اللّه علیه را متهم بکند. اینکه عیسی را متهم کند اینکه موسی را متهم کند این دین ماندنی نبود. اما وقتی قرآن آمده به عصمت این ها به طهارت این ها به حجیت این ها به عذرا بودن مریم به قداست مریم به طهارت مریم فتوا داد. مسیحیت را زنده کرد عیسویت را زنده کرد، یهودیت را زنده کرد. تورات را زنده کرد، انجیل را زنده کرد و این دینها را نگه داشت این بیان لطیف مرحوم کاشف الغطاء که اسلام هم خودش را نگه داشت هم انبیاء قبلی را حفظ کرد. هم ادیان قبلی را.

الآن هم اگر خدایی ناکرده اسلام نباشد یهودیت و مسیحیت هم رخت بر می بندد. چون این مسیحیت دینی نیست که عقل او را بپذیرد. علم او را بپذیرد. با این آلودگی که دارد. الان اگر مسیحیت مانده است، یهودیت مانده است به برکت همین مساجد است و دین است و قرآن. در این آیه فرمود درست است که در آیه قبل آمده «لو لا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض». اما منشاءش این است که «لو لا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و مساجد یذکر فیها اسم اللّه » در ضمن این آیه لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم آنجا چند نظر هست. بعضی ها گفتند این اختصاص به مسجد قبا و مدینه ندارد و این شأن

ص: 206

نزول است مورد نزول مخصص یا مقید امور یا اطلاق آیه نیست. هر مسجدی که پایگاه تقوی باشد بنابر تقوا داشته باشد این شایسته است که رهبران الهی در آنجا اقامه کنند البته مسجد قبا یا مسجد مدینه اینها مورد قطعی آیه است. مساجد دیگر به شرط؟ می توانند مورد شمول اطلاق یا عمومات باشد. بنابراین معیار رفعت همان علم و عمل صالح است که ذات اقدس اله این ها را بالا می برد. که اگر فرمود و رفعناه مکانا علیا باز از همین قبیل است.

پس «فی بیوت اذن اللّه ان ترفع» که درباره مساجد و مشاهد مشرفه است معیار رفعتش علم و ایمان است و معیار وسیله بالابرش هم مشخص است. اما حالا وظیفه ما درباره این مساجد چیست؟ و چگونه جامعه را احیا کنیم. مردم یک سرمایه ای دارند به نام فطرت. این سرمایه است. از کسی که برابر با آن سرمایه اینها سخن بگوید حرف پذیر است. حرف انبیاء حرف اولیاء از همین قبیل است. یعنی حرفی است دلپذیر. مطابق با فطرت. بخشی از کارها ما تا گوش مردم می توانیم برسانیم بوسیله سخن یا تا چشم مردم می توانیم برسانیم بوسیله قلم. اما از گوش تا جان، از چشم تا جان را با بیان با سخن نمی شود منتقل کرد. آن را با نوشتن نمی شود منتقل کرد آن را با عمل صالح باید منتقل کرد. ذات اقدس اله فرمود:

این کار را تا گوش و چشم تو برسان از گوش تا دل. از چشم تا دل با عمل صالح من می رسانم.

من در دل های این ها که مقلب القلوبم می رسانم. اگر ذات اقدس اله به نوشته های اهل قلم قسم خورد در حقیقت به سخنرانی های سخنرانان دینی هم قسم خورده. او به علم صالح و عمل صالح قسم می خورد. اگر فرمود «ن والقلم و ما یسطرون». این ما چه مصدریه باشد چه موصوله بالاخره مکتوبات مورد قسم خدا بوده. الان سر ماندگاری شرح لمعه و مکاسب و این ها برای این است که خدا قسم خورده. قسم به شرح لمعه قسم به مکاسب این کتاب می ماند. ببینید روزی هزار بار بیش از هزار بار می گویند شهید رضوان اللّه تعالی چنین گفته. فرمود من به مسطورها قسم می خورم. قسم به قلم هرآنچه را که علما می نویسند. خوب اگر چیزی را ذات اقدس اله قسم خورد یعنی گرامی داشت دیگر. این محو شدنی نیست خوب ما می توانیم طرزی حرف بزنیم که جزو مقسم به خدا باشد چیزی بنویسم که مورد قسم خدا باشد این «ن والقلم و مایسطرون» تاریخ نیست که گذشته باشد هر صاحب قلمی که حرف علمی مخلصانه بنگارد مورد قسم خداست. بیان لطیفی سیدنا الاستاد مرحوم علامه طباطبایی رضوان اللّه تعالی علیه دارد که قسم خدا در قبال بینه نیست. به بینه است. در محاکم شرعی قسم در مقابل بینه است

ص: 207

یعنی یکی مدعی است یکی منکر آن مدعی بینه را ارائه می کند منکر سوگند یاد می کند که قسم در مقابل بینه. بینه در مقابل قسم این مال محاکم است. اما قسم ذات اقدس اله به بینه است نه در مقابل بینه. مثل این که اگر کسی ادعا کند الآن روز است. بعد بخواهد دلیل ارائه کند بله قسم به این آفتاب که الآن روز است این بهترین قسم خوردن است نه در قبال دلیل. اگر گفته شد «البینة علی المدعی و الیمین علی من انکر». آن مال محاکم قضایی است. کسی که دلیل ندارد قسم یاد می کند اما قسم خدا به دلیل است اگر فرمود قسم به این آفتاب الآن روز است. یعنی دلیل اقامه می کند. نه اینکه یعنی من چون دلیل ندارم سوگند یاد می کنم. قسم ذات اقدس اله در قبال بینه نیست بلکه به بینه است. قسم خدا در مسائل هدایت به نوشتار نویسنده هاست بله این راهنما است. قسم به این حرف های علمی قسم به این حرف های حق قسم به این مطالب حق راه این است.

خوب چرا نوشته ما این گونه نباشد. اینکه نه عصمت شرط است نه امامت. این از سنخ اللّه اعلم حیث یجعل رسالَته نیست ما می توانیم تلاش و کوشش کنیم. (آثار کم یا زیاد) یک مقاله علمی، یک کتاب علمی بنویسیم که خدا به نوشته ما قسم خورده باشد.

توی ادبیات همه مستحضرید که این «کان» که به خدا استناد دارد منسلخ از زمان است. این نه متضمن است نه متمکن. چون زمان و مکان ندارد و متضمن و متمکن نیست. این کان کان ماضی نیست. آن یکون یکون مضارع نیست. اینکه گفتند کان اللّه علی کل شی قدیرا یعنی در گذشته بود الآن هم هست آینده هست اصلاً این فصل از کون خبر می دهد نه از ماضویه. کان که مال خداست فعل ماضی نیست.

اگر گفتیم کان اللّه علیما نه یعنی گذشته اگر ذات اقدس اله قسم یاد کرد. مربوط به گذشته و حال و آینده نیست. این از سنت الهی خبر می دهد. سنت خدا این است که ذات اقدس اله بر نوشتار علمی ارج و ارزش نازل می کند و سوگند یاد می کند. و در این ها هم عصمت و امامت و ولایت شرط نیست. بنابراین شما بزرگان هم می توانید که تا بحال به لطف خدا موفق شدید آثار علمی داشته باشید که ذات اقدس اله به نوشته های شما قسم یاد کند این «ن والقلم و ما یسطرون» آن قدر روایاتش ریشه دار است که در ذیل همین تفسیر شریف نورالثقلین هست که روایات است که یکی ازصوفیان خدمت امام صادق صلوات اللّه علیه شرفیاب می شود که نون چیست؟ قلم چیست؟ حضرت مشخص کرد دو تا نهر است در بهشت بعد فرمودند دو فرشته الهی است. بعد فرمودند نور الهی. بعد به صوفیان فرمودند

ص: 208

من دیگر بیش از این نمی توانم در این جمع بگویم. این معنای آن است که قرآن از عرش تا فرش قرآن است.

یعنی که اینجا که هستیم «انا جعلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون»، «و انه فی ام الکتاب لدینا لعلّی حکیم». آنجا دیگر عربی نیست. آنجا علی حکیم است. از علی حکیم تا عربی مبین از عربی مبین تا علی حکیم قرآن است. اینکه در آغاز سوره زخرف دارد «انا جعلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون و انه فی ام الکتاب لدینا لعلیٌ حکیم». یعنی قرآن هم عربی مبین است که می خوانیم هم علی حکیم است که ریشه هر اندازه توانستید همراه دارید راهنما دارید این اهل بیتند این ها قدم به قدم شما را جلو می برند. حالا کسی توقع ندارد کسی نیست که مثل آنها باشد. بالاخره می تواند شاگرد آنها باشد. در ردیف آنها که شدنی است. بالاخره بدنبال آنها می توانید خیلی از چیزها را ببینید. اینکه فرمود من به نوشته ها قسم یاد می کنم چیزی را که ذات اقدس اله به آنها قسم یاد می کند چرا آثار ما مصداق مایسطرون نباشد. و چرا ما این کار را نکنیم. چرا ما اهل قلم نباشیم. طهارت روح شرط است. و ذات اقدس اله در همه موارد علم را با عمل صالح تجویز کرده.

ان شاءاللّه امیدواریم هم علمش را داشته باشیم هم عمل صالح را. در عین حال که به ما فرمود «هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون». قبل از اینکه به ما بفرماید عالم و غیر عالم یکسان نیست این آیه ذیل یک آیه ای است در سوره مبارکه زمر صدرش آن است که وارسته و غیروارسته یکسان نیست. بعد دارد عالم و غیر عالم یکسان نیست. اول نماز شب بعد علم. این مربوط به نماز شب است دیگر. این چنین نیست که یک آیه مستقل در قرآن داشته باشیم که بگوییم عالم و غیر عالم یکسان نیست. چنین عالمی با دیگران یکسان نیست. خوب ما می توانیم باشیم این امر شدنی است. این چنین نیست که مقدور نباشد. اگر مقدور نبود که ذات اقدس اله نمی فرمود که این کار آسان است. سخت نیست آسان است سست نیست وزین است. سختی در مقابل آسانی است. سستی در مقابل وزین است. فرمود کتاب ما سخت نیست. آسان است. سست نیست وزین است. انا سنلقی الیک قولا ثقیلاً. حرف های علمی ثقیل و وزین است یک. دلپذیر است دو. هم وزین است هم آسان. سخت نیست. سست هم نیست. بنابراین هم بالاست هم بالابر. و این همانطور که قبلاً فرمودند: بدست شما آقایان به عنوان امانت داده

ص: 209

شده. امیدواریم همان طوری که تاکنون حفظ فرمودید. از این به بعد هم حفظ کنید و همانطوری که تاکنون اهل قلم بودید مشمول «ن والقلم و ما یسطرون» بودید از این به بعد هم اینچنین باشد. من مجددا مقدم آیات، علما، اساتید، ریاست محترم مرکز امور مساجد و همه عزیزان، مسئولان اهل قلم را گرامی می دارم. این بیاناتی که بزرگواران فرمودند چون خودشان را در آیینه برادری ایمانی شان دیدند از خودشان تعریف کردند همه این فرمایشاتی که فرمود در حقیقت درباره خودشان است. امیدواریم ذات اقدس اله به همه شما سعادت و سیادت دنیا و آخرت مرحمت بفرماید. پروردگارا تو را به اسمای حسنایت قسم. تو را به انبیاء و اولیاءت قسم. تو را به دماء شهدایت قسم. تو را به اهل بیت عصمت و طهارت قسم نظام ما مقام معظم رهبری مراجع بزرگوار، حوزه های علمی فرهنگی و دانشگاهی ما همه را در سایه امام زمان حفظ بفرما.

دولت ما، ملت ما، مملکت ما، تمامیت ارضی ما، مسئولان ما، همه را در سایه امام زمان حفظ بفرما.

خدمتگزاران به دین، مسئولان محترم امور مساجد، ائمه محترم جمعه و جماعات و این عزیزان همه را در سایه لطف امام زمان حمایت بفرما.

حوایج مشروعه همه را در سایه لطف امام زمان برآورده بفرما.

مریضای مسلمین بالاخص منظورین را در سایه لطف امام زمان درمان بفرما.

مشکلات دولت و ملت را در سایه لطف امام زمان حل بفرما.

ارواح مؤمنان عالم، مراجع ماضی، آیات گذشته، آیات تازه گذشته، آیه اللّه مشکینی، سایر آیات و حج همه را در کنار سفره امام راحل و شهداء انقلاب و این جمع مهمان انبیاء و اولیاء بگردان.

بین ما و قرآن و عترت در دنیا و برزخ و قیامت جدایی مینداز.

خدماتی که این عزیزان انجام داده اند به برکت امام زمان به احسن وجه بپذیر.

عزت و سعادت و سیادت همه عزیزان را در سایه لطف الهی تحویل بفرما.

والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 210

فصل چهارم: اولین همایش محراب و منبر (ائمه جماعات و وعاظ)

اشاره

ص: 211

ص: 212

سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین ابراهیمی

رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد در همایش محراب و منبر در هفته جهانی گرامی داشت مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه الصلاة و السلام علی رسول اللّه و علی آله آل اللّه .

ص: 213

قال اللّه تبارک و تعالی فی کتابه:

«الذین یبلغون رسالات اللّه و یخشونهُ و لایخشون احداً الاّ اللّه و کفی باللّه حسیباً».

تشکر و امتنان از این که عزیزان دعوت مرکز رسیدگی به امور مساجد را پذیرفته اند و حضور پیدا کرده اند و تبریک و تهنیت عرض می کنم ایام و اعیاد شعبانیه را. ولادت با سعادت اباعبدالحسین، ابوالفضل العباس، سیدالساجدین و در آستانه ولادت با سعادت بقیه اللّه الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه. تبریک عرض می کنم خدمت همه عزیزان من براین توفیق خدا را سپاس گذارم خدا به ما لطف و عنایت کرد خادمی مسجد را و هر وقت من یاد می کنم این عنایت خدا را جز اینکه سپاس گذاری کنم کار دیگری از عهده حقیر برنمی آید و امسال خدا به ما لطف دیگر عنایت کرد که خادمی وعاظ و مبلغین عزیز را هم مرحمت کرد که در این محفل خدمت گذار باشیم. مرکز رسیدگی به امور مساجد الحمدللّه و المنّة تشکلی تا حدودی پاسخ گو و منسجم و هماهنگ و با برنامه انجام وظیفه می کند خدا را سپاس گذاریم که ما امروز هم مرکز آموزش داریم و هم مرکز مطالعات و تحقیقات داریم هم همکاران مخلص خدومی داریم و هم کتب ارزنده ای در طی این چند سال چاپ شده در اختیار عزیزان قرار گرفت و قرار خواهد گرفت و برنامه ما به نحوی تنظیم شده که براساس سند چشم انداز بیست ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی که به تأیید و تصویب مقام معظم رهبری رسیده و به دستور ایشان ابلاغ شد به سردمداران نظام ما براین اساس برنامه های مرکز را تنظیم کردیم و برهمین اساس انجام وظیفه می کنیم و خدا را سپاس گذاریم.

هفته گرامی داشت مساجد که الآن پنج سال ما برگزارکننده آن هستیم یک سوژه خوبی شده برای بیان آنچه را که لازم است درخصوص مساجد انجام بشود یعنی این مصوبه، مصوبه ارزشمندی است که در مقابل توهین به مسجد الاقصی به وسیله صهیونیست ها که مسجد الاقصی را آتش زدند و آن وقت امام رضوان اللّه علیه عکس العمل نشان دادند فرمودند

ص: 214

مسجد الاقصی را تعمیر نکنید و بگذارید بماند به همین حال تا مردم به جنایت صهیونیست ها پی ببرند چون دویست متر از سقف مسجد بخشی فرو ریخت در این حادثه ای که برای مسجدالاقصی پیش آمد و یک ماه بعد از این حادثه سازمان کنفرانس اسلامی به وجود آمد و برای این که جلو حرکت مسلمان ها را بگیرند شاه آن اجلاس را در مراکش افتتاح کرد و شاه ایران را بردند که باز عکس العمل قضیه را کم رنگ کنند بعد از گذشت سی و چند سال که از این حادثه گذشت هفته گرامی داشت جهانی مسجد در تهران به تصویب وزرای سازمان کنفرانس اسلامی رسید در سال 1382 در تهران تصویب شده و ما از همان سال این برنامه را اجرا می کنیم که فضای خوبی را برای مساجد ایجاد کرد و امسال در اوج خودش بود برگزاری برنامه های هفته جهانی مساجد که قبل از برگزاری این هفته ما خدمت مراجع بزرگوار در قم مشرف شده ایم و دیدگاه های آن بزرگان را گرفتیم به محضر بخشی از علمای برجسته تهران رسیدیم حدود سی نفر از شخصیت های ممتاز تهران که امام جماعت بودند و یا قبلاً بوده اند و تجربیات آنها را هم اخذ کردیم هفت جلسه قبل از هفته جهانی به عنوان جلسات مناطق برگزار شد که در یکی از جلسات جناب آقای خاتمی تشریف آوردند و در جلسه دیگر جناب آقای استادی تشریف آورده اند و جلسه دیگر آیه اللّه سبحانی جلسه دیگری آیه اللّه جوادی امسال به ما لطف کردند و دو مرتبه صحبت کردند در رابطه با مساجد و اهل قلم و هفته جهانی رهنمود دادند که برای ما بسیار تأثیرگذار بود در مجموع من می خواهم عرض کنم از نظرات بزرگان به نحو مطلوبی استفاده شد تا جلسات اصلی که امروز سومین جلسه است و جلسه اول جناب آقای دکتر حداد عادل ریاست محترم مجلس تشریف آورده اند و جلسه بسیار با عظمت و با شکوهی بود و از همه بالاتر این که جناب آقای دکتر حداد مطالعه کرده بودند چالش ها و آسیب های مساجد را درست شناسایی کرده بودند و تا حدود زیادی کلیدهای باز شدن این قفل ها و درهای بسته را ارائه کردند و آخرین فرمایش ایشان این بود که شما خودتان قانون را که مورد نیازتان است را بیاورید به مجلس که ما تصویب کنیم این بهترین روشی بود که جناب آقای دکتر حداد پیشنهاد کردند و حقیقتاً راه گشا بود

ص: 215

فرمایشات ریاست محترم مجلس و دیروز هم ما در محضر حضرت آیه اللّه هاشمی رفسنجانی بودیم که به حق حمایت خوب، راهنمایی خوب، ارشاد خوب و چون کاملاً واقفند ایشان به وضعیت مساجد و مرکز، ایشان هم راهنمایی های خوبی داشتند و امروز من بدون اینکه وارد بحث شوم، جلسه وعاظ و مبلغین است من می خواهم عرض کنم پایگاه تبلیغ و وعظ مسجد است و مسجد محوری اگر برای همگان شعار باشد برای وعاظ و مبلغین شعور و جایگاه شان محل و جایگاه خیزش وعاظ و مبلغین مساجد بوده و هست و خواهد بود و اگر همه چیز را در طول تاریخ از روحانیت و وعاظ و مبلغین گرفته اند و جایی که نتوانستند هیچ وقت بگیرند آن پایگاه وجایگاه مساجداست واین چیزی است که خدا خودش تضمین کرده فی بیوت اذن اللّه ان ترفع آیه اللّه جوادی می فرمودند که اصلاً مساجد رفعتش تکویناً است یعنی خدای تبارک و تعالی تشریعا و تکویناً این محل را خواسته دارای رفعت و منزلت و قدر باشد و استدلال هم به این آیه شریفه است «و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل» بعد می فرماید: ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم به این آیه شریفه استناد فرمودند لذا می خواهم عرض کنم که مسجد رفیع قدراً و منزلتاً و بناءً پایگاه و جایگاه ائمه جماعات مبلغین و وعاظ عزیز است و ما براین باوریم که خود ائمه جماعات ما و مبلغین وعاظ برنامه ریزی کنند کیفیت حضور در مساجد را مشخص کنند چون یک وقتی در مساجد ما بعضی از افراد مساجد را گرفته بودند و جایی برای وعاظ و مبلغین کم پیدا می شد که جلویش گرفته شد اما هنوز هم وجود دارد و لازمه این کار این است که وعاظ و مبلغین هماهنگی دقیقی داشته باشند که من خدمت آقای شجاعی و اکرمی عرض می کنم عزیزان با کمک سایر وعاظ هر برنامه ای ریختند و ما را به عنوان خادم مسجد و مبلغ قبول داشته باشند خدمت گذار خواهیم بود تا برنامه ها به نحو مطلوبی اجرا بشود.

و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

ص: 216

سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین شجاعی

در همایش محراب و منبر در هفته جهانی گرامی داشت مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین و صلی اللّه علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین والعن علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین آمین رب العالمین.

قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله :

«للانسان فضیلتان عقل ومنطق فبالعقل یستفید و بالمنطق یفید».

ضمن سپاس گذاری از این مجلس با عظمت که متشکل از ائمه جماعت اهل قلم و مبلغین و وعاظ محترم تهران هستند که به ابتکار حضرت آیه اللّه آقای ابراهیمی این همایش تشکیل شده و باید بگویم این اولین باری است که صاحبان محراب و منبر و ائمه جماعات و مبلغین در همایش خاص شرکت می کنند در چند روز قبل در مجلسی که به مناسبت صدمین سال تولد استاد آقای فلسفی شخصیت بزرگ جهان سخن تشکیل شده بود من در آنجا این مطلب را عرض کردم که بسیاری از همایش هایی که تشکیل می شود از وعاظ و مبلغین دعوت نمی شود در حالی که همین منبر همین مبلغین هستند که در حقیقت با بیان و سخن و تبلیغ جهان اسلام را اداره کرده و می کنند و باید به حضور آقایان عرض کنم عالی ترین فضیلتی که خدا به انسان داده یکی مسئله فراگیری و یکی مسئله آموختن است و این مخصوص انسان است و بس. ناطقیت و دستگاه عقل این قدرت ما به الامتیاز انسان

ص: 217

با مادون می باشد که در کلیات شمس فصل از برای شخصیت انسان مسئله ناطقیت است که با قدرت عقل فرا می گیرد ولی با قدرت بیان می آموزد این فقط مخصوص انسان است ولی در موجودات دیگر تربیت اثر دارد ولی نه این که یک تربیت شده ای بتواند دیگری را تربیت کند ولی این انسان است که با نیروی بیان می تواند جامعه را هدایت کند ارشاد کند و مردم را به تمام فضایل عالی اخلاقی و انسانی سوق بدهد و این مسئله ای است که پیغمبر ما در ورود به شهر مدینه اولین جایگاهی که خودشان اقدام کردند چه در مسجد قبا نزدیک مدینه و چه در ورود به مدینه اول جایگاه نشر معارف عالی اسلامی را ساختند با دو ویژگی محراب و منبر یعنی محراب در آن روز برای ایستادن رو به مردم و یک شخصیت مانند پیغمبر به سوی خدا ولی بلافاصله منبر درست شد برای این که رو به مردم بایستد و پیغمبر تکیه می داد به ستون حنانه بعد از مدتی منبر سه پله ساخته شد که همین جمعه آخر ماه شعبان پیغمبر وقتی

ص: 218

خواستند این پله ها را صعود کنند. پله اول آمین و پله دوم آمین و پله سوم آمین گفت.

بنابراین محراب و منبر یک حقیقت خاصی برای نشر معارف عالی اسلامی هستند و اهمیت خاص دارند و نوع کسانی که در محراب امام جماعت هستند آن قدر موفق هستند که از منبر مسجد هم استفاده کنند یعنی این توفیق ارائه سخن را در اختیار داشته باشند و بتوانند مردم را به پاکی و حق و عدل دعوت کنند اگر کعبه در حقیقت این جمعیت فراوان را دارد از تبلیغ مبلغین است اگر یک زن با عفت و با عصمت و فضیلت در مقام همسری و مادری در کنار سفره خانواده ها نشسته است در پرتو تبلیغ دین است اگر یک تاجر شایسته و اگر یک انسان موفق در هر حال مسئله سخن و منبر نقش اساسی را در تأمین سعادت یک اجتماع داشته و خواهد داشت آنهایی که توانستند این خاک ایران را حفظ کنند و خوزستان در کنار سرزمین ایران باقی بماند همان بچه هایی هستند که تربیت شده دانشگاه منبر هستند یعنی مسئول هیئات اند مسئول مساجد هستند آن افرادی که به دین معتقد نیستند و بعضی ها بچه هایشان را از میان گوسفندان دولا دولا از مرزها رد کردند و زیر بار ننگ پناهندگی بردند آنها به ایران و به کشور به دین و قیامت توجهی ندارد همین بچه های پای منبرها بودند که آن جوان وقتی تیر سینه اش اصابت کرد افتاد روی زمین از شهدای عین الدوله یکی از دوستان دوید آن را بغل کرد پا شد روی دو پا گفت آب به دهانش گذاشتم رد کرد گفت من می خواهم مثل یاران سید الشهداء (سلام اللّه علیه) جان بدهم و همین کار را کرد سلام کرد افتاد روی زمین و یا در شب حمله وقتی مبلغی ایستاد صحبت کرد و منافعی را مربوط به بهشت بیان کرد یک جوان پا شد و گفت آقا بهشت و تمام محتوای بهشت ارزانی شما فقط به من بگو آن لحظه که من در میدان شهادت چشم از این عالم می پوشیدم ارباب سیدالشهدا از من دیدار می کند یا نه اینها بودند که پرورش یافته منبر بودند منبر را اهمیت دهید واعظ را در اجتماع معرفی کنید آنها واقعاً پایه اول و اساس اول هستند. دوستانم و واعظ محترم به من اجازه دادند که من قدری مزاحم شوم از شما پوزش می خواهم به چند دعا سخنم را خاتمه بدهم.

ص: 219

پروردگار روح بلند حضرت امام و شهدای اسلام را سر سفره با برکت صاحب شریعت مهمان بفرما.

پروردگار مقام معظم رهبری این فرزند رشید و ارزشمند پیغمبر را به آبروی حضرت زهرا روز به روز بر تأییدات شان بیفزا.

آنچه خیر و برکت است به ما ملت و مملکت مرحمت بفرما.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

ص: 220

سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین اکرمی

در همایش محراب و منبر در هفته جهانی گرامی داشت مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم قال اللّه العظیم فی کتابه:

«وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّه ِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لاَیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ».

ص: 221

ابتدا سپاس گذاری می کنم از انعقاد این نشست سپس تشکر می کنم از مرکز رسیدگی به امور مساجد، و مسئول محترم آن حضرت حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای ابراهیمی و عزیزان همکار ایشان برای تشکیل این جلسه و جلسات گذشته و پوزش می طلبم از این که چند دقیقه ای مزاحم هستم چند تا نکته را یادداشت کردم به اختصار عرض می کنم.

دنیای امروز ما دنیایی ویژه است از منظر ارتباطات و رسانه ها از منظر اطلاعات و آگاهی رسانی و از نظر ترافیک و ازدحام در پیام سازی و پیام رسانی انصافاً دنیای عجیبی و غریبی است به ساده ترین وضع می شود با دنیا در ارتباط قرار گرفت به زبان های مختلف مطالب را گرفت آن مطالبی که محکمات دارد متشبهات هم دارد و امثال این ها.

نکته دوم ایران اسلامی ما هم در شرایط ویژگی ای قرار گرفته است یک روز ایران را یک کشور نفتی و تخت جمشیدی یک کشور آریایی می شناختند ولی امروز ایران اسلامی را کانون انقلاب کانون زلزله کانون الهام و انقلاب می شناسند الان هر حادثه ای در جهان رخ بدهد که منافع استکبار را متزلزل کند بلافاصله به ایران نسبت می دهند و می گویند، از ایران الهام گرفته شده است یک نمونه بسیار ساده ای را عرض کنم یک وقتی یک بنده خدا مدیر کل مخابرات در یکی از روستاهای ایتالیا شده بود در یک دفتر در یک روستا شب ها گاهی خانم ها و گاهی آقایان کشیک می ایستادند این بنده خدا که مدیر کل مخابرات شد گفت دیگر کشیک برای خانم ها نباشد شب ها خانم بروند خانه به زندگی خودشان برسند کشیک شب برای مردها باشد بلافاصله گفتند این از ایران الهام گرفته است معلوم می شود که ایران روی اینجا نفوذ دارد این خیلی ساده است و اللّه در دانشگاه های دنیا غوغا است از توجه به مطالب دینی مطالب عرفانی فقه اسلامی فقه جواهری تفسیر قرآن این اسرائیل یک دانشگاهی دارد به نام اورشلیم تمام چهل جلد جواهر مرحوم صاحب جواهر را آمدند باب باب دارند رویش کار می کنند کار تحقیقی می کنند تا شاید به خیال به این نتیجه برسند چی شد یک مرتبه ایران شد کانون انقلاب کانون نهضت کانون زلزله که همه دنیا را متوجه خود کرده و الآن ایران بیست و چهار ساعت روی آنتن است و دارند روی ایران تحلیل می دهند و می گویند با ایران چه کنیم.

ص: 222

اما نکته سوم بنده واعظ حضرت عالی مبلغ و مساجد ما هم در یک چنین شرایطی قطعاً مسئولیت ویژه ای داریم امروز برادران من سروران من خواهران من پای منبر ما معمولاً دیپلم به بالا نشسته اند غیر از افراد کهن سال که آنها هم مخصوصاً در تهران با سوادند و بعضی خیلی با سوادند ما باید مطابق فکر آنها و سواد آنها و معلومات آنها توجه بکنیم.

یک یادی از مرحوم آیه اللّه فلسفی (رضوان اللّه تعالی علیه) داشته باشم که مرحوم آقای فلسفی می فرمود طلبه و مبلغ باید چند نوع مطالعه داشته باشد:

1 _ مطالعه مستمر اصلاً کارش باید مطالعه باشد حالا تفسیر و تاریخ حدیث هرچه است یک مطالعه مستمر.

2 _ مطالعه برای آن منبری که می خواهد برود نقل کردند مرحوم آقای فلسفی در این اواخر فرمود یک پیامی می دهم به دوستان منبری، من توی این سن و سال باز وقتی می خواهم جایی سخنرانی کنم هشت ساعت و به نقلی دیگر سه و نیم ساعت می نشینیم برای منبر مطالعه می کنم واقعاً ما باید برای وقت مردم فکر مردم زمانی که صرف می کنند بهاء قائل بشویم و مطالعه ویژه داشته باشیم برای آن منبر که می خواهیم برویم. هم تمرین در ذهن داشته باشیم که چه آیه ای شروع کنم و چه حدیثی باید نقل کنیم چه قصه ای را باید بگویم و کجا باید بگویم مرحوم آقای فلسفی می فرمود کجا عصبانی بشود و چند دقیقه هم عصبانی بشود تمرین توی ذهن و حتی تمرین مکتوب مرحوم آقای فلسفی جزء گویندگان نخستی بود که همیشه یادداشت حدیث را در جعبه عینک داشت و در می آورد حدیث را از رو می خواند انسان وقتی از روی می خواند به اعراب توجه دارد به مبتدا توجه دارد به خبر توجه دارد به تمیز و حال توجه دارد همین الآن در تلویزیون ما گاهی می بینیم آیات قرآن درست خوانده نمی شود چه رسد به روایت و این نقطه ضعف است که آنهایی که اهل دقّت هستند به ما اشکال می کنند فصاحت و بلاغت مثال هایی که آدم می زند واقعاً باید دقت بکند که مرحوم آقای فلسفی استاد در مثال زدن بود و حتماً محتوای منبر باید از ثقلین باشد زیرا پیامبر مکرم اسلام ما را به این دو سپرده و بیمه کرده است.

توجه به نیاز مخاطب، به نیاز مخاطب در بیان مطلب توجه داشته باشید چاشنی کردن مسائل روز ما نمی توانیم در منبر از ابتدا تا انتها تحلیل سیاسی بگذاریم و نه کاملاً منبر از تحلیلی

ص: 223

سیاسی جدا باشد بلکه می شود مطالب سیاسی را چاشنی کرد و مختصر اشاره ای بکنیم و به نظرم می آید این بیان معصوم «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس» فقط بهره برداری شخصی ندارد من اگر آگاه باشم نه اضافه براین به مصداق زکات العلم نشره باید به دیگران آگاهی بدهم مجالس فاتحه ما امروز بهترین مکان برای پیام رسانی می باشد. برادران نمی توانیم از این انقلاب و از این شهدا گذشت ما سه تا شهید داریم برخی هرچه داشته اند داده اند من یک شبی وارد خانه پدر زنم شدم مادر خانم به من گفت یک شبی از خواب بیدار شدم دیدم شوهرم عکس بچه شهیدش را گرفته روی سینه اش گذاشته تا خوابش ببرد ما نمی توانیم از این مسائل در هیچ زمانی وا بمانیم من تجربه کردم این ملموس من است هر کس در هر لباسی و در هر مقامی در هر شرایطی از روی علم و عمد به خون شهدای ما خیانت روا بدارد همین جا چوب می خورد.

ما باید به مسائل روز توجه کنیم به شهدا بها دهیم به خانواده شهدا احترام بگذاریم به جانبازان آزادگان توجه ویژه داشته باشیم اخیراً توی مجله سبز خواندم خلبانی را ده سال بعد از پایان جنگ نگه داشته بودند و بعد آزاد کردند هنوز سرنوشت عده فراوانی مشخص نیست ما مدیون این ها هستیم ما وارث آنها هستیم باید ان شاء اللّه حق را ادا کنیم تا فردای قیامت از شفاعت آنان ان شاءاللّه بهره مند شویم معذرت می خواهم برایتان دعا می کنم.

در این ماه شعبان خدایا ما را مشمول رحمت ویژه ات قرار بده.

ما را پاسدار خون شهدا و ادامه دهنده راه شهدا قرار بده.

ما را از شفاعت این بزرگواران بهره مند بگردان.

هر کس به ملت و مملکت و نظام و انقلاب خدمت می کند بر توفیقات و تأییداتش بیفزا و هر کس خیانت روا می دارد شرش را به خودش برگردان.

امریکا و انگلیس و اسرائیل و استکبار جهانی و القاعده و طالبان شرشان به خودشان برگردان مسلمانان عراق و فلسطین و لبنان و افغانستان نجات مرحمت بفرما.

و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

ص: 224

سخنرانی حضرت آیه اللّه موحدی کرمانی دامت برکاته

در همایش محراب و منبر در هفته جهانی گرامی داشت مساجد بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین و صلی اللّه علی سیدنا و حبیب قلوبنا ابوالقاسم محمد و علی اهل بیته الطیبین طاهرین المعصومین لاسیما بقیة اللّه.

«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفا فِطْرَةَ اللّه ِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللّه ِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ».

جلسه با شکوه و ارزنده ای است و من خیلی خوشحال هستم از این که این توفیق نصیبم شده چهره نورانی شما عزیزان را زیارت کنم استفاده فراوان برده ایم از بیاناتی که بزرگان قبلاً ایراد کردند من تشکر می کنم از بردار بزرگوار و ارزشمند حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای ابراهیمی که این توفیق را نصیب بنده کردند من به دیدار شما عزیزان نائل شوم فکر می کردم که چه موضوعی را در این مجلس با شکوه مجلس بزرگان اعزه، علما و خطبا صاحبان قلم مطرح کنم فکر کردم که با توجه به نقش مؤثری که مساجد دارد در رشد انسان ها و کمال انسان ها و همین نقش را خطبا، وعاظ، گویندگان هم دارند و صاحبان قلم آن شیوه ای که قرآن به عنوان پیاده کردن برنامه انبیاء مطرح کرده آنها را اجمالاً عرض کنم و یا به عبارت دیگر خودمان احساس کنیم چه وظیفه ای داریم و چه کار باید بکنیم اساساً جایگاه یک روحانی چیست و خدا از یک روحانی که عهده دار انجام وظیفه

ص: 225

و یا وظایف خاصی شده چی هست ما اگر بخواهیم در قیامت سرافزار باشیم در نزد رسول خدا پیامبر از ما چه مطالباتی می کنند و ما چی جواب باید بدهیم لابد به ما خواهد فرمود که مثلاً شما می خواستید این کارها را بکنید کردید یا نکردید ما چه بخواهیم و چه نخواهیم ما را جامعه ادامه دهنده راه انبیاء می داند و تحقیقاً این لباس هم درنظر ببیندگان همین پیام را دارد که شما مربی ما هستید شما مهذب ما هستید شما بیان گر نشانه های خدا هستید همین که قرآن می گوید:

«یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمْ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ».

ما در حد توان مان باید این ها را تحقق ببخشیم من سخن را بعد از خواندن این آیه شریفه از از امیرالمؤنین علیه السلام شروع می کنم حضرت _ دیگر نیازی هم به ترجمه نیست _ می فرماید:

«فبعث فیهم رسله و واتر علیهم انبیائه لیستادوهم میثاق فطرته».

توالی پی درپی آمدن انبیاء برای چند هدف آمده اند یکی ادای میثاق فطرت، انبیاء از

ص: 226

مردم خواستند که ادا کنند پیمان فطرت شان را آن فطرتی که با آن فطرت میثاق بستند با خدا ولی غافل شدند مردم غافل شدند از این پیمان غفلت کردند حالا انبیاء آمدند به آنها بگویند این میثاق را ادا کنید ما پیمان بستیم به این پیمان عمل کنید و احترام بگذارید ما در این جمله اول این را می فهمیم که باید مردم را تشویق کنیم به این مسئله مردم میثاق فطرت را ادا کنند مهم ترین پایگاه برای یک روحانی مبلغ و واعظ که به آن تکیه کند و مردم را حرکت بدهد و استارت بزند فطرت است فطرت بسیار سرمایه مهمی است خداوند در انسان قرار داده است اگر جوان منحرف دیدیم ما باید او را به فطرت برگردانیم به فطرت که برگشت دیگر آماده می شود برای انجام کار در انسان فطرت در حیوان غریزه و دیگر لازم نیست چیز دیگری را ما به کار بگیریم و یذکروهم منسی نعمته انبیاء آمدند به مردم یادآوری کنند این نعمت هایی را که مردم فراموش کردند نعم الهی را ما باید برای مردم باز کنیم وقتی نعم را شناختند آنها فراموش کرده اند که غرق نعمت، غرق لطف، غرق عنایت خدا هستند، ولی حالیش نیست احوالش را می پرسیم لب به شکایت برمی دارد و واقعاً انسان خیلی ناراحت می شود میلیاردها نعمت را دارد اما آنها را نمی بیند یک دانه خلاء که شاید یا محصول اشتباه خودش باشد مربوط به خدا نیست و یا اینکه مربوط به خدا باشد شاید مصلحت باشد به این دلیل وقتی نعمت های فراموش شده را برای مردم توضیح دادیم عاشق خدا می شوند خود ما هم راه عشق به خدا را از همین راه نعم الهی، نعم مادی و نعم معنوی یافته ایم در آن دعا در روز مبعث درحال سجده می فرماید:

«الحمدلللّه الذی اکرمنابمعرفته و اخصنا بولایته ووفقنا بطاعته».

خیلی آدم ها هستند اصلاً در این زمین راه می روند با خدا آشنا نیستند خداوند معرفت به ما داد ولایت الهی را ولایت پیغمبر اکرم و ائمه معصومین را خدا به ما داد خیلی ها هستند بی بهره اند نعمت بزرگی است و یک سجده که می کنید می گویم الحمدللّه یک گامی برمی داریم در راه خیر الحمدللّه او بود که ما را در این راه وارد کرد و کشید و نعم معنوی و نعم مادی را به ما داد ان تعدوا نعمت اللّه لاتحصوها این راه انسان ها را می آورد توی مسیر دین می آورد در مسیر عشق به خدا این هم کاری است که ما باید حتما داشته باشیم.

ص: 227

سوم «ان یحتجوا علیهم بالتبلیغ» ما بتوانیم در قیامت احتجاج کنیم به آنها بگوییم که ما تبلیغ کردیم ما حرف مان را زدیم حالا گوش نکردید ما وظیفه مان را انجام دادیم شما کوتاهی کردید.

چهارم «ان یثیروا لهم دفائن العقول» سلام خدا بر پیغمبر چه کلمات بلند و جامع و پر متن این عقل های دفن شده و عقل هایی که زیر شهوات و هوای نفس، طمع ها، حب دنیا و امثال آنها دفن شده و این ها مغلوب شده این دفینه ها را بیرون بیاوریم این چهار وظیفه است که انبیا دارند. ما هم به آنها معتقدیم و باید ادامه دهنده راه ایشان باشیم این چهار راه را باید ادامه دهیم باز از امیرالمؤمنین نقل شده که پیامبر صلی الله علیه و آله «طبیبٌ دوار بطبه قداحکم مراهه و احمی مواسمه» دنبال تشنه است که سیرابش کند دنبال می کند مریض کجاست من بدبخت چقدر توانستم جوانان گمراه را دنبال کنم پیدا کنم آنها را توی راه بیاورم اصلاً یک جوان آمد به مسجد توانستم جذب بکنم یا آن را فراری دادم دو برنامه باید داشته باشیم. برنامه اول مرحم های محکم دارد مرحم را می گذارند روی زخم خوب می شود داروهای معالج و داروهای مفید داروهایی که ریشه گناه را می سوزاند پیغمبر همراه خودش دارد و دنبال بیمار می گردد که مرحم بگذارد روی زخمش و اگر خوب نشد باز داغ می کند برای معالجه «طبیبٌ دوار بطبه قد احکم مراهمه و احمی مواسمه» چاره ای نیست جز سوزاندن چاره ای نیست جز داغ کردن آنجا هم که باید داغ کند حسابی میله داغ و آتشین را آماده کرده برای سوزاندن طرف، نگویید عجب بی مهری، نه بی رحمی نیست نه خیلی مهربان است با هردو برنامه انبیا وارد می شوند می گویند کجا نیاز به دارو است. کجا نیاز به داغ کردن هر دو را در نظر می گیرد و درست به کار می بریم حالا آنجایی که نیاز است به معالجه این ها را بیان می کند «من قلوب عمی» دل های کور را رسول اللّه بینا می کند چه بینایی عجیب از دخترکش عاشق با شهامت می سازد، غارتگر را می کند ایثارگر و یؤثرون علی انفسهم ولوکان بهم خصاصه نتوانسته زیبایی ها را ببیند نتوانسته فضیلت ها را بیند نتوانسته ارزش ها را درک کند این دل را نبی اکرم و انبیاء و ان شاءاللّه به دست شما عزیزان باید بینا بشود بینایی خیلی مهم است می گوید من ببینم گوش های کر کجاست آنها را معالجه کنم حالا این نمی شنود پنبه کرده توی

ص: 228

گوش باشد من باید دنبال کنم و بالاخره این گوش را باید شنوا کنم و خسته نشوم نوح در این حال 950 سال هی دعوت می کرد «لبث فیهم الف سنة الا خمسین عاما» هی دعوت دنبالش هی فحش هی سنگ خوردن و امثال این ها «رب انّی دعوتهم لیلاً و نهارا فلم یزدهم دعائی الاّ فرارا» حالا چقدر جاده برای ما هموار است برای خدمات دینی و وای بر من بدبخت با این هموار بودن باز هم غافل باشم باز کارهایی که باید بکنم نکنم زبان های لال را دنبال می کنم کجاست می خواهم گویا بکنم خیلی از انسان ها می فهمیدند نمی گفتند کتمان می کردند این زبان ها را گویا بکنم امام حسین در آن سال های قبل از کربلا جمع کرد مردم را فرمود بگویید حقایق را، بگویید آنچه می دانید، بگویید آنچه از قدیم می دانید، بگویید چرا لال شده اید دارو را بدست گرفته می رود ببیند کجا بی خبری است کجا تحیّر و سرگردانی هست او را نجات دهد اینها کارهایی است که باید ما انجام بدهیم امیرالمؤمنین فرمود که باز «انّ اللّه تعالی بعث محمدا صلی اللّه علیه و آله یخرج العباد» چهار اخراج پیغمبر داشت من عبادت العباد الی عبادته پرستش فقط برای خدا و من عهوده العباد الی عهوده پیمان فقط عهد و پیمان الهی ارزشمند است و من طاعت العباد الی طاعته فقط اطاعت خدا و من ولایت عباده الی ولایته و اگر بتوانیم با بیان و با قلم و با تقویت انسان هایی که گرفتار این آلودگی ها هستند آنها را بکشیم به نور همان که رسول اللّه انجام داد و حالا تازه رسول اللّه در چه شرایطی بود و چه کرد ما که یک شرایط فراهم و آماده داریم اظهار ارادت می کنند امیرالمؤمنین علیه السلامفرمود:

«سلام خدا بر تو یا رسول اللّه جزاک اللّه عن الاسلام احسن الجزاء».

من فقط راجع به این دل های کور انسان های غافل که انبیاء آمدند آنها را از غفلت نجات دادند و جدا کردند و خارج کردند دو سه جمله عرض کنم اگر هدف ما و همت ما فقط بینا کردن باشد:

«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَی بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنْ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّه ِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لاَیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ».

از ظلمت ها بیا بیرون دوباره به نور بیاورد و در این راه نقش مؤر هم داشته باشد در این آیه عرضی دارم. نور را از ظلمت ها بیرون بیاورید. امام حسین علیه السلام می فرماید:

ص: 229

«لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة».

این زمانه انبیاء است امام حسین علیه السلام این را ادامه داد حتی سفک دمه تا شهید شد. دنیا نمی داند در این سرزمین چه خبر است چی است چه گوهرها است چه تعرض ها است که به ایران می شود تبلیغ می شود که ایران یک نقطه سیاه نقطه وحشت نقطه ترور نقطه نبود آزادی و تبلیغات این ها به این جا رسیده ولی ماها برای حفظ این حکومت اسلامی تلاش کنیم یک آن غفلت جرم است جهالت به سر آدم خیلی مشکل می آورد:

«قُل اَعوذُ بِرَبِّ الفَلَق؛ مِن شَرِّ ما خَلَق؛ ومِن شَرِّ غاسِقٍ اِذا وقَب».

غاسق هم نکره آمده یعنی از شر هر ظلمتی اذا وقب وقتی که ظلمت پر کند آن فضا را ظلمت و تاریکی پر می کند وجود یک جوان را از شهوت پر می کند هر جنایتی انجام می دهد باید انسان ها را از این ظلمت ها نجات داد و این وظیفه ما است. در میدان جنگ اگر مبارز با آن همه ارزش که مبارزه دارد اگر توطئه دشمن را نشناسد هیچ گاه نمی تواند کاری بکند یعنی برایش تاریک است وقتی نداند دشمن کجا را هدف قرار داده و این حربه شیطان تزیین است در مقابل ذات مقدس الهی حرفی زد که گفت تزیین می کنم یعنی چه یعنی زشتی ها را می پوشاند و زیبا می کند طرف نبیند که این زشت است، زنا زشت است، غیبت زشت است، ما نمی بیند غیبت می کند پس همه برمی گردد اکثرا به همان ظلمت و تاریکی ندانستن و جهالت من شر الوسواس خناس شیطان وسوسه می کند اما خناس است کارش این است که تا بخواهیم بفهمیم این کی بود پنهان می شود که باز نفهمد انسان زیبایی هایی مستقر پنهان در دشواری ها خیلی ها دشواری ها را می بینند ولی امام می فرمود: مرگ مصطفی از الطاف خفیه بود زیبایی را امام می بیند در مرگ مصطفی این باید جامعه را متوجه کرد که بابا همش نگاه نکند چیزهای سخت را ببینند در درون این سختی زیبایی ها است زینب فرمود: ما رأیت من اللّه الاّ جمیلا این جمیلی را ما باید به مردم نشان بدهیم در انقلاب چقدر زیبایی چقدر تحول چقدر عزت چقدر شرف به تعبیر برادر عزیزم هر حرکت انقلابی که علیه سلطه می شود فوراً می گویند زیر سر ایران است و این عزت ایران است که این جور با ظلم و ظالم در ستیز و نبرد است این زیبایی ها را باید نشان داد باید به مردم گفت بابا بعضی از سختی ها شما این را عسر تلقی نکنید

ص: 230

یسر است در ضمن آیه روزه می فرماید:

«یریداللّه بکم الیسر و لایرید بکم العسر».

خدا نمی خواهد سختی را برای شما این طور شما را به طرف یُسر می برد تشنگی سخت است کار کنید نه این یسر است از این طریق می خواهد شما را پیش ببرد و راه عبور به سوی کمال را خدا می خواهد برای شما آسان می کند. لذا آیات جهاد و روزه وارد می شود این یسر است آسان می کند این ها را باید مردم بدانند و مردمی که گاه گاهی ناله می زنند ما حالا نمی خواهیم بگوییم تمام ناله هایشان ناصحیح آنجایی که بر می گردد به عدم تدبیر مسئولین ناله هایشان به حق ولی در این حال خیلی یسرها بعد از انقلاب آمده خیلی ارزش ها آمده خیلی زیبایی ها آمده مردم باید این را توجه پیدا بکند و من آخرین جمله ای که در این زمینه عرض می کنم همین که در مردم باید ایجاد امید کرد در مردم باید مقاومت را ایجاد کرد ما نمی دانیم چه حوادثی در پیش است ممکن است سختی هایی باشد ممکن است دشواری هایی باشد ما نمی دانیم مردم را باید آماده کرد که باید مقاوم باشید اگر عزتان را می خواهید اگر دین تان را می خواهید اگر سعادت دنیا و آخرتان را می خواهید این در گرو مقاومت است باید بایستید و سست نشوید نلرزید ببینید پیغمبر اکرم می فرماید:

«فَلِذلِکَ فَادعُ واستَقِم کَما اُمِرتَ ولا تَتَّبِع اَهواءَهم».

این آیه در دو جا آمده در سوره هود آمده و سوره شوری هم آمده ولی پیغمبر اکرم خصوص سوره هود را بیان می کند چون در سوره شوری دارد «فَلِذلِکَ فَادعُ واستَقِم کَما اُمِرتَ ولاتَتَّبِع اَهواءَهم» ولی در سوره هود آمده «فاستقم کما امرت و من تاب معک» این پیغمبر را پیر می کند که باید هم خود مقاوم باشد و هم امت مقاوم بسازد این سخت است این که می فرماید شیبتی سورة هود و ما اگر پیرو پیامبریم و لکم اسوة حسنةٌ فی رسول اللّه صلی الله علیه و آله باید جلوی چشم ما باشد مردم را مقاوم کنیم بایستند، نترسند مقاومت کنند ارزش عاشورا را برایشان مطرح کنید ارزش بلاهایی که در مسیر کمال به سراغ انسان می آید بلا انواع و اقسام دارد از بعضی از پدیده ها اولیاء خدا استقبال می کنند این ها را باید به مردم بگوییم رسول اللّه در مکه انسان ها را ساخت و می فرمود فعلاً درگیر نشوید فعلاً خودتان را بسازید فعلاً نماز بخوانید

ص: 231

خودتان را بسازید قوی بشوید در مدینه وارد می شوید به هرحال مقاوم سازی مرحله بسیار مهمی است و باید به مردم امید داد این آیات که بیشتر مربوط به ظهور است و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض این ها نقش ایجاد امید دارد امیدوار باشید بابا زمین مال شماست این ها تمام ایجاد امید می کند شما به وظیفه عمل بکنید بایستید مقاوم باشید و ما با شما هستیم و همین طور این جهان بر پایه حق است امید ایجاد می کند من عرایض را خاتمه می دهم.

والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

ص: 232

بخش دوّم: مقالات برگزیده پنجمین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد

اشاره

ص: 233

ص: 234

وحدت اسلامی و تقریب مذاهب آیه اللّه محمدعلی تسخیری

بسم اللّه الرحمن الرحیم هر چند ضرورت پایبندی به اصول و مبانی برادری ایمانی و وحدت و انسجام اسلامی از بدیهیات کتاب و سنت و مورد نظر شارع مقدس و سفارش مؤکد ائمه معصومین علیهم السلام است ولی میراث سنگین و تاریخی صدها سال اختلاف و کینه و کدورت و جنگ و نزاع فرقه ای و دسیسه های استعماری و استکباری در دهه های اخیر که تلاش نموده آتش تعصب و لعن و تکفیر و تفسیق را بین مسلمانان رواج دهد آن چنان آسمان برداری بین مسلمانان را تیره و غبار آلود کرده که گاهی لازم است به توضیح واضحات و تشریح و تبیین بدیهیات بپردازیم.

تهاجم سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و تبلیغاتی دشمنان قسم خورده مسلمین مخصوصا آمریکا و اسرائیل به اسلام و سرزمین های اسلام و لزوم اتحاد و همبستگی مسلمانان در برابر دشمن مشترک و اتخاذ موضوع واحد در مسائل جهاتی ضرورت طرح این بحث را دو چندان می کند.

در ابتدا لازم است تعاریف مورد نظر خود را از دو اصطلاح «وحدت اسلامی» و «تقریب مذاهب» به اختصار شرح دهم تا حد و مرز آن با «ادغام مذاهب» یا «الغای مذاهب»

ص: 235

یا گذشت از مواضع اصلی و اصول مسلم دینی و مذهبی به منظور شیعه کردن اهل سنت و سنی نمودن شیعیان معلوم گردد:

الف) وحدت اسلامی «وحدت اسلامی» عبارت است از: همکاری و تعاون پیرامون مذاهب اسلامی براساس اصول مسلم و مشترک اسلامی و اتخاذ موضوع عملی واحد برای تحقق اهداف و مصالح عالیه امت اسلامی و موضع گیری واحد در برابر دشمنان اسلام و احترام به التزام قلبی و عملی هریک از مسلمانان به مذهب خود.

ب) تقریب مذاهب تقریب مذاهب به معنای نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت مشترکات یکدیگر و توسعه مشترکات به منظور دستیابی به تآلف و اخوت دینی براساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی و نیز معذور نمودن همدیگر در نقاط مورد اختلاف است.

البته منظور از مذاهب اسلامی، آن دسته از مکاتب فقهی معروف و معتبری هستند که دارای نظام اجتهادی منسجم و مستند به کتاب و سنت اند که از نظر ما عبارت اند از مذهب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی از اهل سنت و مذهب اثنی عشری، زیدی و بهره اسماعیلی از شیعه و مذهب اباضی که مذهب باقیمانده از خوارج است با تعدیل زیاد.

تاریخ تقریب مطالعه در تاریخ اسلام در زمان ائمه معصومین و شاگردان آنها نشان از آن دارد که آن بزرگواران با همه اختلافات فکری که با فقهای مسلمین و ائمه مذاهب داشتند، لیکن مراوده و مباحثه علمی و رابطه استاد شاگردی همواره بین آنان برقرار بوده است.

ص: 236

جمع کثیری از شاگردان امام باقر و امام صادق علیهماالسلام از اهل سنت بوده اند و بسیاری از آنان از این دو امام بزرگوار نقل حدیث کرده اند. از جمله آنها ابوحنیفه و مالک هستند که با وجود اختلافات فقهی، مقام شاگردی آن حضرت را داشته و به آن افتخار می کرده اند.

براین اساس ما با افراد زیادی روبرو هستیم که از جمله راویان مشترک بین شیعه و سنی هستند و بیش از ده هزار روایت در عمده ترین کتب اهل سنت از اهل بیت علیهم السلام روایت شده است.

در عصر بعد از ائمه نیز علمای بزرگ ما امثال شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، علامه طبرسی صاحب مجمع البیان حتی شهید اول و شهید ثانی از جمله کسانی بوده اند که صاحب کرسی تدریس در فقه مذاهب مختلف اسلامی بوده در آثار و کتاب های خویش هم شیوه ارائه مقارن فقه و کلام را رعایت کرده اند. آنان ضمن پایبندی به مذهب اهل بیت هیچ گونه تعصبی در عرضه مطالب نداشته نقل همه اقوال را شیوه خود ساخته و با استدلال متین و عملی از آرای خود دفاع می کرده اند. کتاب الخلاف شیخ طوسی و «المؤتلف من المختلف» علامه طبرسی نمونه ای از این شیوه پسندیده است.

اصولاً کتاب های استدلالی فقهی ما در گذشته همین سبک و سیاق را کم و بیش حفظ می کرده اند.

علمای اهل سنت هم با ابراز علاقه و احترام به اهل بیت پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلامنشان داده اند که هیچ گونه کینه و تعصبی نسبت به آن بزرگواران نداشته اند. اشعار شافعی از ائمه اربعه و اشعار شعرای فارسی که اکثریت آنان سنی مذهب بوده اند گواه براین مطلب است.

به گونه ای که برخی از بزرگان آنها را «سنیان دوازده امامی» لقب داده اند. این مسئله تا آنجا پیش رفته که شیخ محمد ابو زهره از شیوخ معاصر الازهر درباره ابو حنیفه گفته است:

«نتنهی من الکلام السابق الی ان اباحنیفه شیعی فی میوله و آراءه فی حکام عصره ای انه یری الخلافة فی اولاد علی من فاطمة و ان الخلفاة الذین عاصروه قد اغتصبوا الامر منهم و کانوا لهم ظالمین».(1)

ص: 237


1- . ابوحنیفه، نوشته ابو زهره، ص 147 .

هم او بعد از مناظره ای که در حضور منصور دوانیقی با امام صادق انجام داد اظهار داشت: «ما رأیت افقه من جعفر ابن محمد» و این جمله اش نیز معروف است که «لو لا السنتان لهلک النعمان» و نیز نقل کرده اند که او پیوسته امام صادق را با احترام صدا می زد و می گفت: «جعلت فداک یا بن رسول اللّه ».

مرحوم صدوق هم در کتاب الخصال از قول مالک نقل می کند که گفت:

«کنت ادخل علی الصادق جعفر ابن محمد علیهماالسلام: فیقدم لی مخدة و یعرف لی قدرا و یقول یا مالک انی احبک فکنت اسر بذلک و احمد اللّه علیه و کان لایخلو من احدی ثلاث خصال: اما صائما و اما قائما و اما ذاکرا و کان من عظماء العباد و اکابر الزهاد الذین یخشون اللّه عزوجل و کان کثیر الحدیث، طیب المحاسبة، کثیر الفوائد فاذا قال: قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم اخضر مرة و اصفر اخری حتی ینکره من یعرفه...».

می توان دقیقا گفت که همه ائمه مذاهب متهم به تشیع شدند بلکه مورد خشم و أذیت دشمنان اهل بیت علیهم السلام قرار گرفته اند. مطالعه تاریخ زندگی ابو حنیفه، مالک و شافعی گواه براین مطلب است.

تأسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه در قاهره در زمان معاصر «مسئله تقریب مذاهب» وارد دوره جدیدی شد. حضور مرحوم شیخ محمدتقی قمی در قاهره و تأسیس دارالتقریب و پیوستن علمای بزرگ شیعه امثال مرحوم کاشف الغطاء، مرحوم شرف الدین، ملا صالح مازندرانی، آیت اللّه العظمی حکیم، علامه هبة الدین شهرستانی، علامه سید محسن امن عاملی و... به آن و حمایت عظیم مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی از این طرح و همکاری وی با شیوخ الازهر امثال شیخ محمود شلتوت، شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ سلیم البشری شیخ الباقوری و دیگران

ص: 238

روابط حوزه علمیه قم و جامع الازهر را به پیش راند تا جایی که الازهر کتب شیعه امثال مجمع البیان طبرسی و المختصر النافع محقق حلی را به طبع رساند و فتوای معروف به رسمیت شناختن شیعه از سوی شیخ محمود شلتوت شیخ بزرگ الازهر صادر شد ولی پس از دو دهه این حرکت به علت فوت برخی از رهبران آن خاموش شد و مجله خوب آن یعنی رسالة الاسلام پس از چاپ شصتمین شماره متوقف شد.

تأسیس مجمع جهانی تقریبی مذاهب اسلامی در تهران در ادامه فعالیت های دارالتقریب، پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و در ابتدای رهبری معظم انقلاب حضرت آیت اللّه خامنه ای معظم له امر به تأسیس مجمع التقریب نمودند، این مجمع از ابتدای تأسیس گام های بلندی را در راه تقرب برداشته و فعالیت های زیادی نموده است که در ادامه شرح خواهم داد و از آنجا که دعوت به تقریب، دعوتی منطقی، هماهنگ با روح کتاب و سنت و منسجم با تعالیم پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السلام بوده و هست با موفقیت های بسیاری قرین بوده است.

پایه های فکری تقریب دعوت به تقریب مذاهب بر پایه ها و اصول فکری متعددی مبتنی است که همه ریشه در کتاب و سنت دارد و یا از پشتوانه رعایت مصالح امت که امری مورد پذیرش عقلا است برخوردار می باشد، برخی از این مبانی عبارت اند از:

1 _ اصول مشترک تعدد مذاهب به طور طبیعی نشان از اختلاف مسلمانان در پاره ای از باورهای کلامی و فقهی دارد. که نتیجه طبیعی آزادی اجتهاد و اختلاف انسان ها در برداشت های فکری تحت تأثیر ظروف و شرایط تربیتی است. ولی نباید فراموش کرد که اصول اعتقادی، کلامی، فقهی و اخلاقی ما وجه

ص: 239

اشتراک بسیار دارد. برخی از علما مشترکات را تا 95 درصد در امور فقهی و حتی اعتقادی برآورد می کنند. این امر در مورد امور اخلاقی تقریبا به صددرصد می رسد.

در اصول و پایه های عقیدتی، ایمان به خداوند متعال، صفات الهی، ارسال رسل، انزال کتب، بهشت، جهنم، جزای اعمال و... و نیز ضروریات شریعت از نماز و روزه و قبله، حج و زکات و امر به معروف و نهی از منکر همه یک نوع می اندیشیم و باور داریم. اختلاف، در فروع و شاخه های این مسائل است: مثل توحید صفات، حدود عصمت، اجرای وضو و... تکیه بر اصول و عناصر مشترک در عقیده و عمل از ارکان وحدت اسلامی و تقریب مذاهب است.

2 _ اصل وحدت اصل وحدت مسلمانان و امت واحده بودن آنان ریشه در قرآن و سنت نبوی و سیره ائمه مسلمین دارد. گذشته از آیات فراوان و روایات بسیار که ضرورتی برای ذکر و تکرار آن نمی بینیم سیره امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهم السلام الگوی عملی و لازم الاتباع ما است.

امیرالمؤمنین با این که بطور قطع خلافت را حق خود می دانست اما می فرمود:

«فلما مضی علیه السلام تنازع المسلمون الامر من بعده. فواللّه ما کان یلقی فی روعی و لایخطر بیالی ان العرب تزعج هذا الامر من بعده _ صلی الله علیه و آله وسلم _ عن اهل بیته و لا انهم منحوه عنی من بعده. فما راعنی الا انثیال الناس علی فلان یبایعونه فامسکت یدی حتی رأیت راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام یدعون الی محق دین محمد _ صلی الله علیه و آله وسلم_ فخشیت ان لم انصر الاسلام و اهله ان اری فیه ثلما او هدما تکون المصیبة به علی اعظم من فوت و لایتکم التی انما هی متاع ایام قلائل، یزول منها ما کان، کما یزول السراب، او کما یتقشع السحاب فنهضت فی تلک الاحداث حتی زاح الباطل و زهق و اطمأن الدین و تنهنه».

ص: 240

و البته که آن حضرت در تمامی مدت خلافت خلفا بر بیعتش وفادار بود. خیرخواهی جامعه اسلامی، نصیحت خلفا، ارائه مشورت صادقانه به آنها، اجازه به اصحاب و یارانش برای تصدی منصب های حکومتی و کمک به خلفا و... همه نشان از تقدم مصالح عامه بر منافع شخصی بود.

این شیوه در سیره فرزندان آن حضرت امام مجتبی و امام حسین و نیز امام چهارم زین العابدین و امام باقر علیهم السلام ادامه یافت. دعای امام چهارم برای اهل ثغور در صحیفه طیبه اش و نیز کمک امام باقر به دولت اموی در امر ایجاد سکه رایج اسلامی گواه این امر است.

3 _ اصل اخوت و برادری بین مسلمانان شیوه رفتار ائمه معصومین با مخالفین و سفارش هایشان به شیعیان برای حسن همزیستی و حفظ روابط برادرانه بیشتر از آن است که در این مختصر بگنجد ولی از باب نمونه به چند حدیث شریف این گفتار را متبرک می سازم.

«عن ابی عبداللّه علیه السلام انه قال: من صلی معهم فی الصف الاول کان کمن صلی خلف رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم فی الصف الاول».(1) «و عنه علیه السلام: اوصیکم بتقوی اللّه عزوجل و لاتحملوا الناس علیس اکتافکم فتذلوا ان اللّه تبارک و تعالی یقول فی کتابه «و قولوا اللناس حسنا»، ثم قال: عودوا مرضاهم و اشهدوا جنائزهم و اشهدوا لهم و علیهم، و صلوا معهم فی مساجدهم».(2) «و عن معاویه ابن وهب قال: قلت له: کف ینبغی لنلا ان نصنع فیما بیننا و بین قومنا بین خطائنا من الناس ممن لیسوا علی امرنا؟ قال تنظرون الی ائمتکم الذین تقتدون بهم فتصنعون ما یصنعون،

ص: 241


1- . وسائل، ج 8 ، باب 5 ، ص 299 .
2- . وسائل، ج 8 ، باب 5، ح 8 ، ص 301 .

فواللّه انهم لیعودون مرضاهم و یشهدون جنائزهم و یقیمون الشهادة لهم و علیهم و یؤدون الامانة الیهم».

4 _ مصالح عالیه امت اسلامی شکی نیست که شیوه امیرمؤمنان با خلفای هم عصر خویش و نیز سفارشات ائمه معصومین علیهم السلام به شیعیان علاوه بر همه ریشه های قرآنی مبتنی بر یک اصل اساسی بوده و آن تقدم مصالح امت اسلام بر مصالح و منافع شخصی، گروهی و حتی مذهبی. امروزه نیز که تهاجم و تکالب استکبار بر امت اسلام سراسر جهان اسلام از شرق آسیا تا غرب افریقا و در خود امریکا و اروپا اقلیت های اسلامی را فرا گرفته و به اصطلاح دشمن بیخ گوش ما در کمین نشسته قطعا مصلحت ما در ائتلاف، ترک منارعه، همکاری و تعاون است نه در اختلاف و تنازع و خرده گیری از یکدیگر. این شیوه ای است که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی قدس اللّه نفسه الزکیه پیوسته به آن سفارش می فرمودند و در فتاوای ایشان مخصوصا پیرامون احکام حج، نماز جماعت و... پایبندی به آن کاملاً آشکار و روشن است.

اهداف و برنامه های مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی مجمع جهاتی تقریب مذاهب اسلامی براساس مبانی فوق و به امر رهبر معظم انقلاب تأسیس شده و شورای عالی و مجمع عمومی آن متشکل از ده ها عالم سنی و شیعه ایرانی و غیرایرانی می باشد.

اهداف اصلی از تشکیل مجمع عبارت است از:

الف) کمک به امر احیا و گسترش فرهنگ و معارف اسلامی و دفاع از حریم قرآن کریم و سنت پیامبر.

ب) کوشش در راه ایجاد آشنایی و تفاهم بیشتر بین علما، متفکران و پیشوایان مذهبی جهان اسلام در زمینه های اعتقادی، فقهی، اجتماعی و سیاسی.

ص: 242

ج) گسترش اندیشه تقریب بین اندیشمندان و فرهیختگان جهان اسلام و انتقال آن به توده های مسلمان و آگاه کردن آنان از توطئه های تفرقه انگیز دشمنان.

د) کوشش در راه تحکیم و اشاعه ی اصل اجتهاد و استنباط در مذاهب اسلامی.

ه_) سعی در ایجاد هماهنگی و تشکیل جبهه واحد مقابل توطئه های تبلیغاتی و تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام براساس اصول مسلم اسلامی.

و) رفع بدبینی ها و شبهات بین پیروان مذاهب اسلامی.

برنامه های مجمع نیز در محورهای زیر سازمان داده شده است:

الف) برنامه های تحقیقاتی این قسمت از برنامه ها در شهر مقدس قم متمرکز است و با همکاری جمعی از فضلای بزرگوار انجام می پذیرد. کارهای تحقیقاتی که تا به حال انجام شده است عبارت است از: تحقیقات در زمینه فقه و اصول مقارن، تشخیص وجوه و عناصر مشترک و نیز موارد اختلافی، احادیث مشترک مذهب اهل بیت با محدثان اهل سنت که تا به حال مجلدات فراوانی از آن به طبع رسیده است، تفسیر مقارن، راویان مشترک و زمینه های تاریخی که تا به حال کتب بسیاری از علمای اهل سنت در ذکر فضائل اهل بیت و زندگی نامه آنان تحقیق و منتشر شده است.

ب) برنامه های آموزشی این قسمت از برنامه ها در تهران در دانشگاه مذاهب اسلامی اجرا می شود. تربیت نسلی از جوانان شیعه و سنی از داخل و خارج کشور که علاوه بر مذهب خود، سایر مذاهب اسلامی را نیز به صورت مقایسه ای مطالعه کرده با آن آشنا شوند در این دانشگاه مورد نظر است. تا به حال مذهب امامی، شافعی و حنفی در این دانشگاه تدریس شده و تدریس سایر مذاهب هم از برنامه های آینده ما است.

ص: 243

علاوه براین دوره های رسمی که طبق ضوابط وزارت علوم، انجام می شود. برخی دوره های کوتاه مدت هم تحت عنوان سفیران تقریب آموزش داده می شود. در این برنامه ها فضلای اهل سنت که به عنوان روحانیون حج العزام می شدند احکام حج را طبق مذاهب مختلف اسلامی آموزش می بینند.

ج) برنامه های مطبوعاتی و انتشاراتی مجمع جهانی تقریب اسلامی تاکنون علاوه بر ده ها جلد کتاب در زمینه مختلف فقهی، اصولی، تاریخی، تفسیری، و حدیث و رجال سه مجله را نیز به زبان عربی و فارسی منتشر کرده است که عبارتند از: فصلنامه عربی رساله التقریب، دو ماهنامه فارسی اندیشه تقریب و ماهنامه خبری پیک تقریب.

د) برنامه های بین المللی این برنامه ها شامل امور زیر می شود:

برگزاری سالانه کنفرانس بزرگ وحدت در تهران، برگزاری سمینارهای وحدت در داخل و خارج کشور، سمینار بزرگداشت سید جمال الدین اسد آبادی، کنگره بزرگداشت آیت اللّه العظمی بروجردی و شیخ محمود شلتوت در تهران و قم، همکاری در برگزاری کنگره علامه سید شرف الدین همچنین شرکت مستمر در کنفرانس های بین المللی در خارج و داخل کشور، که آمار نشان می دهد که تا به حال در یکصد و پنجاه اجلاس اسلامی بین المللی شرکت کردیم.

اعزام هیأت های علمایی برای دیدار از مجامع علمی و شخصیت ها در خارج از کشور ونیز دعوت از علمای بزرگ اهل سنت برای دیدار ازجمهوری اسلامی و حمایت از جماعت های تقریب از دیگر برنامه های بین المللی ما بوده است.

تا به حال هزاران تن از علمای شیعه و اهل سنت در برنامه های مجمع در داخل و خارج شرکت نموده اند و ده ها جلد کتاب حاصل مقالات و مذاکرات آنها به زیور طبع آراسته شده است.

ص: 244

ه_) ارتباط با مراکز علمی مهم جهان اسلام ارتباط مستمر و برنامه ریزی شده با مراکز مهم علمی، فرهنگی و تبلیغاتی اسلامی جهان اسلام محور دیگر فعالیت های مجمع بوده است. در این راستا مراکز و مجامع مهم زیر قابل ذکر است.

مجمع بین المللی فقه اسلامی (جده)، اتحادیه جهانی علمای اسلامی (بیروت)، رابطة العالم الاسلامی (مکه)، جمیعة الدعوة الاسلامیة (لیبی) مؤسسه آل البیت (اردن) مؤسسه آیسیسکو (مغرب) حرکت بانکداری اسلامی اعم از بانک توسعه اسلامی و سایر بانک ها.

آثار فعالیت های و برنامه های مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی پانزده سال تلاش و فعالیت مجمع و مؤسسات همسو در داخل و خارج از کشور در زمینه های مختلف آثار و برکات زیادی را در بر داشته است که به اختصار به ذکر آنها می پردازیم.

1 _ رسمیت یافتن اجتهاد در مجامع علمی معاصر. امروزه دیگر باب اجتهاد بسته نیست و اکثریت قاطع علمای بزرگ جهان اسلام به لزوم فتح باب اجتهاد پی برده به آن عمل می کنند تشکیل مجمع بین المللی فقه اسلامی و حضور سالانه بیش از یکصد و بیست تن از مجتهدان جهان اسلام جهت ارائه فتاوای جدید در مسائل فقهی مخصوصا در مسائل مستحدثه و رسمیت داشتن این مجمع از نظر سازمان کنفرانس اسلامی گواهی براین مطلب است.

2 _ پذیرش اندیشه «تقریب مذاهب» از سوی علما و متفکران جهان اسلام و تشکیل مراکز و مجامع تقریبی متعدد در کشورهای مختلف.

3 _ برگزاری کنفرانس های وحدت در کشورهای مختلف.

4 _ مطرح شدن مکتب اهل بیت در مجامع علمی جهان اسلام و ترویج مرجعیت علمی آنان.

5 _ تدوین استراتژی های تقریب مذاهب از سوی شخصیت و سازمان های مختلف اسلامی از جمله مؤسسه آیسیسکو (به تصویب سران کشورهای اسلامی هم رسیده است) و مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.

ص: 245

6 _ استقبال روشنفکران، دانشگاهیان، اهالی مطبوعات و اهل قلم از اندیشه تقریب.

7 _ انزوی افراطیون و کسانی که دیگران را به هر بهانه ای تکفیر می کنند و قدرت یافتن خط اعتدال و میانه روی.

8 _ صدور فتوای حرمت تکفیر مسلمانان از سوی علمای جهان اسلام. از جمله آخرین فتوایی که جدیدا صادر شده متن فتوایی است که در کنفرانس بین المللی اسلامی در کشور اردن از سوی جمع کثیری از علمای شیعه و سنی صادر شده است.

9 _ فتوای بسیاری از علمای جهان اسلام مبنی بر جواز اقتدای پیروان مذاهب اسلامی به یکدیگر.

10 _ تقویت روح وحدت و همبستگی در جوامع اسلامی و آگاهی علما و اندیشمندان و نیز توده های مردم بر ضرورت پیروی از این خط اصیل اسلامی و قرآنی.

موانع تقریب علی رغم همه موفقیت ها و آثار مثبت حرکت تقریب در جهان امروز، این اندیشه مصلحان و وحدت بخش با موانعی هم در داخل و خارج کشور روبرو بوده است که به برخی از آنها اشاره می کنم.

1 _ جهل و تعصب عوام، که باید توسط علما و بزرگان راهنمایی و هدایت شوند تا از تحریک احساسات سایر مسلمانان دوری نمایند.

2 _ عدم توجه برخی از بزرگان به شرایط جهانی و خطراتی که در تفرقه افکنی نهفته است. باید توجه داشت که استکبار جهانی مترصد شکار کردن حرکات و سخنان ما حتی در مجامع محدود و خصوصی است تا با بزرگ نمایی آن و نشر در روزنامه ها و وسایل ارتباط جمعی به آتش خاموش کدورتهای تاریخی بنزین بپاشد و آن را شعله ور سازد.

3 _ افراطی گری برخی گروه های تکفیری مثل وهابیت که نه تنها تشیع بلکه اعتزال و تصوف و حتی اشاعره را هم تکفیر می کنند.

ص: 246

4 _ توطئه های استکبار جهانی و در رأس آن آمریکای جنایتکار که نمونه هایی از آن را در پاکستان، افغانستان، عراق و لبنان شاهد هستیم.

5 _ سر سپردگی برخی از حکام و سیاستمداران به ظاهر مسلمانان و تفرقه افکنی آنها بین مسلمانان جهت تحکیم حکومت های خویش.

6 _ وجود برخی روایات ضعیف در منابع حدیثی فریفین.

پیشنهادات در این جا مناسب می بینم پیشنهاداتی خیرخواهانه جهت تألیف قلوب و وحدت صفوف امت اسلامی ارائه نمایم:

1 _ وزارت محترم ارشاد نسبت به امر نشر کتاب های مذهبی شیعه و سنی مراقبت بیشتری به عمل آورد تا مطالب تفرقه افکنانه برخی از کتاب ها باعث فتنه انگیزی بین مسلمانان نشود.

2 _ صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران در پخش فیلم ها، سریال ها و مصاحبه های مذهبی و تاریخی در شبکه های داخلی و برون مرزی به امر تقریب مذاهب و دوری از آثار منفی برخی برنامه ها توجه بیشتری مبذول دارد.

3 _ حضرات آقایان علما و مجتهدان بزرگوار مخصوصا اعضای محترم مجلس خبرگان با صدور فتاوای علمی و مستند مسلمانان را از تکفیر و تفسیق یکدیگر برحذر داشته هرگونه سب و لعن و ناسزاگویی را منع نمایند.

4 _ حضرات آقایان علمای بلاد و روحانیون معظم مردم را از برخی افراط و تفریط هایی که در عزاداری ها و مراسم مذاهبی گاهی در گوشه و کنار دیده می شود منع نمایند. در این راستا لازم است کسانی را که به امر مداحی و مرثیه خوانی برای ائمه معصومین علیهم السلام می پردازند بیشتر راهنمایی و ارشاد نمایند.

5 _ اجلاس مجلس خبرگان قطعنامه ای درباره وحدت اسلامی و تقریب مذاهب صادر نماید. (در این زمینه قطعنامه ای را تهیه و پیشنهاد کرده ام تا در صورت پذیرش سروران گرامی منتشر گردد).

ص: 247

6 _ در حوزه های علمیه شیعه تدریس و تحقیق فقه مقارن و فرهنگ تقریب گسترش یابد و در حوزه های علمیه اهل سنت نیز این امر رایج گردد.

7 _ برادران اهل سنت توجه کنند که بر طبق آیات شریفه قرآن و احادیث حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم از جمله حدیث ثقلین اهل بیت پیامبر مرجعیت علمی امت را برعهده دارند. سیره علمی خلفا و ائمه مذاهب هم نشان می دهد که آنان هم این امر را قبول داشته اند. و به آن عمل می کرده اند.

بنابراین لازم است که منابع حدیثی اهل سنت توسعه یافته و احادیث وارده از سوی ائمه اهل بیت هم مورد استناد قرار گیرد. همچنان که شیعیان به احادیث اهل سنت رجوع می کنند.

8 _ علمای محترم و محققین شیعه و اهل سنت تلاش نمایند منابع حدیثی خود را از نظر میزان درجه صحت و ضعف برخی از روایات مورد بازنگری قرار دهند.

9 _ دیدارهای متقابل علمای شیعه و سنی در داخل و خارج کشور در ایجاد آشنایی و تفاهم بیشترین آنها آثار پربرکتی دارد. مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در فراهم آوردن بستر این اقدام و گسترش آن آمادگی لازم را اعلام می نماید.

نصیحتی برادرانه در پایان این گفتار لازم می دانم نصیحتی برادرانه به همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی داشته باشم.

برادارن عزیز! قرآن مجید، سنت پیامبر اکرم، سیره معصومین و ائمه مذاهب و نیز مصالح عالیه اسلام بر ما حکم می کنند که از افراط و تندوری پرهیز کرده، از لعنت و تکفیر و تفسیق یکدیگر دوری نمائیم. استکبار جهانی و صهیونیسم امروزه نقاط بسیاری از سرزمین های اسلامی را در تصرف خویش دارند و نقاط بسیار دیگری را نیز محاصره کرده در معرض خطر قرار داده اند از راه های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و تبلیغاتی ما را مورد تهاجم قرار داده تلاش می کنند همه راه ها را بر روی ما ببندند. ایجاد تفرقه و برادرکشی بین

ص: 248

مسلمانان در جای جای دنیا اسلام به منطور تضعیف امت اسلام و سلطه بر منابع، سرزمین ها و ثروت های خداد ما از برنامه های آنان است. بر همه ما مخصوصا علما، اندیشمندان، اهل قلم و منبر و همه صاحبان نفوذ، احزاب، گروه ها و دستجات است که در این دریای پر تلاطم و امواج هولناک توطئه و دشمنی، کینه های تاریخی را فراموش کرده، یا موقتا کنار بگذاریم، شرایط ما شرایط مسلمانان صدر اسلام در جنگ احزاب است، بیایید با یکدیگر در ساختن سنگرهای دفاعی همکاری کنیم .و از دشمنان مشترک غافل نشویم. بدانیم هر کس دعوت به تفرقه و تنازع کرد دانسته یا ندانسته آب به آسیای دشمن ریخته و جبهه مسلمین را تضعیف نموده است. دعوت کنندگان به تفرقه و دشمن بین شیعه و سنی، نه شیعه هستند و نه سنی. بیایید ضمن حفظ وفاداری و پایبندی به مذهب خویش نسبت به سایر مسلمانان ادب و احترام را رعایت کرده دست در دست یکدیگر در برابر دشمنان مشترک متحد باشیم.

اللهم انصر الاسلام والمسلمین و اخذل الکفار والمنافقین.

اللهم انصر ولی امر المسلمین و حماة الدین و عساکر الموحدین بحق محمد و آله الطاهرین.

ص: 249

ص: 250

اتحاد و انسجام ضرورت جهان اسلام محمد علی حسینی مقدم

چکیده مقاله در این مقاله پس ار بررسی واژه شناسی و بیان واژگان اتحاد به پیشینه تاریخی اتحاد پرداخته شده است و سپس ضرورت فرا زمانی آن مطرح و این سه مطلب مقدمه بحث اصلی مقاله «انسجام اسلامی ضرورت کنونی دنیای اسلامی» قرار گرفته است.

واژه شناسی اتحاد: اتحاد به معنای ترکیب دو یا چند چیز به نحوی که بعد از ترکیب، جدایی آنها غیر ممکن و یا سخت باشد و نتیجه گرفته شده است که چنین اتحادی باید در جهان اسلام بوجود آید.

پیشینه تاریخی اتحاد: از قرآن و تاریخ به خوبی استفاده می شود که در جوامع انسانیت یک اتحاد و انسجام همه جانبه ای برقرار بوده، و این برای تصویب و استحکام آن آمده است.

ضرورت فرازمانی اتحاد: در این فصل با یادآوری 5 عامل فرازمانی بودن اتحاد اثبات شده است که آن عوامل به این شرح می باشد:

ص: 251

1 _ فطری بودن اتحاد؛ 2 _ قرآن و فرازمانی بودن اتحاد؛ 3 _ مطلومیت اجتماع و تجمع؛ 4 _ هماهنگی با نظام آفرینش؛ 5 _ شباهت جامعه متحد به بهشت.

ضرورت کنونی اتحاد و انسجام اسلامی: با توجه به واژه شناسی اتحاد و پیشینه شفاف اتحاد در جوامع ابتدایی و ضرورت فرازمانی بودن آن، در این فصل به عوامل ضرورت اتحاد و انسجام اسلامی در دنیای کنونی پرداخته شده است که به این ترتیب می باشد:

1 _ پاسخ به فراخوانی الهی؛ 2 _ تحقق امت واحده اسلامی و امت اجابت؛ 3 _ احیاء هویت اسلامی؛ 4 _ در آستانه تحول جهانی؛ 5 _ رشد و بالندگی؛ 6 _ جهانی شدن؛ 7 _ علاج واقعی مشکلات؛ 8 _ گرایش روز افزون جهان اسلام؛ 9 _ اقتدار همه جانبه؛ 10 _ عزت اسلامی؛ 11 _ مطلوبیت ذاتی اتحاد و انسجام.

که امید است مورد قبول حق قرار گرفته و گامی هر چند کوتاه در مسیر وحدت دنیای اسلام باشد.

ص: 252

پیش گفتار با توجه به آثار و پیامدهای مثبت و ارزشمند همگرایی، و ضرورت اجتناب از واگرایی در جهان اسلام، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیه اللّه خامنه ای سال جاری «1386» را به سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نامیدند. و به حق که این نامگذاری مناسب وبه موقع انجام گرفت، که رهبری معظم انقلاب همانند طبیب حاذق پس از تشخیص دردها راه درمان را شناسایی و ارائه می نماید، و از همگان می خواهد برای سلامت و بهبود بیمار، گام های لازم را بردارند، اگر جهان اسلام در این مقطع حساس نیازمند انسجام است و از سوی رهبر فرزانه فراخوان عمومی صادر شده است، افراد حقیقی و حقوقی به فراخور حال خود باید پاسخ گفته و ایفاء وظیفه نمایند، مرکز رسیدگی به امور مساجد که همواره پیرو ولایت و رهبری بوده و در این مسیر گام برداشته است به مناسبت بزرگداشت هفته جهانی مساجد، محققین و مراکز تحقیقی را در این راستا به تحقیق و پژوهش فراخوانده است و موضوعاتی را برای این تحقیق و مقاله ارائه نموده است، که ضمن سپاسگزاری از این عزیزان و دفتر مطالعات و پژوهش های مرکز رسیدگی به امور مساجد در شهر مقدس قم، موضوعی را این حقیر تحت عنوان: «انسجام اسلامی ضرورت کنونی جهان اسلام» انتخاب، و مقاله ای هر چند ناچیز تهیه و تقدیم می نمایم و امیدوارم پاسخی باشد به ندای منادی وحید وحدت در دنیای امروز که می سوزد و با خون دل به مشکلات عالم اسلام می نگرد. و همگی را به اتحاد و انسجام همانند سلیمان پیامبر فرا می خواند.

هم سلیمان است اندر دور ما که دهد صبح و نماند جور ما مرغ جانها را چنان یکدل کند که صفاشان بی غش و بی غل کند به امید روزی که جهان اسلام با تجاد و انسجام همه جانبه، سربلند و سرافراز مقتدرترین امت دنیا را بوجود آورده و حاکمیت خدایی را رقم زنند خود را به قله جهانی شدن اسلام نزدیک نموده و از فراز قله، به هدایت انسانیت پرداخته و کاروان بشریت را به مقصد نهایی رهنمون شوند.

ص: 253

فصل اوّل: واژه شناسی اتحاد در آغاز سخن به پژوهش واژه «اتحاد» به طور فشرده می پردازیم.

در عرف واژه شناسان واژه اتحاد مصدر افتعال در عرف واژه شناسان به معنای:

«نتیجه ترکیب دو یا چند جسم مرکب بعد از ترکیب، کاملاً از اجزای خود متمایز و متفاوت باشد، مانند آب که از ترکیب اکسیژن و هیدروژن بدست می آید و کاملاً از آن متمایز و متفاوت است، می باشد».(1) اتحد الشیئان: یعنی آن دو چیز یک چیز شد.

اتحد الشی ء بالشی ء: یعنی آن چیز به چیز دیگر پیوست.

اتحد القوم: یعنی آن قوم متحد شدند و به هم پیوستند.(2) راغب در مفردات می گوید: وحدت و اتحاد به معنی چیزی است که دارای جزء نباشد.(3) صاحب التعریفات می گوید:

«اتحاد مصدر افتعال در اصل اوتحاد بوده است و در لغت به معنای یکی شدن، یگانگی داشتن و یگانگی کردن و همدستی است».

ص: 254


1- . المنجد، وحد ، ج 2 ، ص 1256 .
2- . همان.
3- . مفردات راغب، ص 514 ، وحد .

در عرف فیلسوفان در عرف فیلسوفان یکی شدن دو یا چند ذات متغایر در خارج را گویند، یکی شدن افراد و مصادیق در نوع را «مماثلت» و در جنس را «مجانست» و در خواص را «مشاکلت» و در کم را «مساوات» و در اطراف را «مطابقت» و در نسبت را «مناسبت» و در وضع را «موازات» گویند.(1) در عروف جامعه شناسی و سیاسی واژه اتحاد از دید اجتماعی به معنای هم سویی عقاید، آراء و کارهاست.

و در عرف سیاسی واژه اتحاد و ائتلاف به معنای همکاری یا اتحاد چند حزب و گروه سیاسی برای نیل به هدف واحدی است مثل ائتلاف چند حزب در انتخابات که برای جلوگیری از تشتت آراء طرفداران خود در انتخابات، فقط به منظور پیروزی در انتخابات لیست واحدی می دهند مثل ائتلاف احزاب سوسیالیست و کمونیست در فرانسه در انتخابات ریاست جمهوری آن کشور که به پیروزی فرانسوامتیران انجامید، یا مثل دولت های ائتلافی ایتالیا از پایان جنگ جهانی دوم به این طرف که غالبا عمر کوتاهی داشته اند.(2) واژگان اتحاد در قرآن کریم لفظ اتحاد بکار نرفته است بلکه از واژه های واحده، جمع، حزب، عقبه، کافه، لا تنازعوا، لا تفرقوا و لا تتفرقوا استفاده شده است.(3) و در کتاب ارزشمند نهج البلاغه نیز از واژه های، امت، وحدت، سواد اعظم، و جماعت بهره گرفته شده است.(4)

ص: 255


1- . التعریفات، ص 2 _ 3 .
2- . فرهنگ جامع سیاسی، محمد طلوعی، نشر علم، ص 85 .
3- . فرهنگ قرآن، ج 2 ، ص 212 .
4- . خطبه های 192 _ 18 _ 127 .

نتیجه گیری: اتحاد با واژه های مرادف خود در عرف واژه شناسان، جامعه شناسان و سیاسیون عبارت است از یک همبستگی و هم سویی که هیچ گونه بوی دو گانگی احساس نشود، و به تمامت، یکدیگر را واحد ببینند.

فصل دوم: پیشینه تاریخی اتحاد مراجعه به منابع دینی، تاریخی و جامعه شناسی، ما را به حقیقتی انکارناپذیر رهنمون می کند، و آن پیشینه شفاف، روشن اتحاد انسان ها و زیست اجتماعی آنان با یکدیگر است، که به مواردی اشاره می شود.

الف) قرآن و یادآوری پیشینه اتحاد در این منبع غنی، و چشمه جوشان معارف الهی، از اتحاد پیروان ادیان، اتحاد کافران، اتحاد مسلمانان، اتحاد منافقان، اهمیت اتحاد، عوامل اتحاد، محورهای اتحاد و به ویژه پیشینه تاریخی اتحاد، یاد شده است، که در خصوص موضوع به دو آیه بسنده می شود.

آیه اوّل «کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّه ُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمْ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمْ الْبَیِّنَاتُ بَغْیا بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللّه ُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّه ُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ».(1)

ص: 256


1- . بقره: 213 . «مردم قبل از بعثت انبیاء همه یک امت بودند، بخاطر اختلافی که در میان آنان پدید آمد انبیایی را به بشارت و انذار برگزید و با آنان کتاب را به حق نازل فرمود تا طبق آن در میان مردم و آنچه اختلاف کرده اند حکم کنند، این بار در خود دین و کتاب اختلاف کردند و این اختلاف در این هنگام بود که خدا کسانی را که ایمان آوردند در مسائل مورد اختلاف به سوی حق رهنمون شد و خدا هر که را بخواهد به سوی صراط مستقیم هدایت می کند».

مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: کلمه ناس معنایش معروف است، و آن عبارت است از افرادی انسان که دورهم جمع شده باشند، و امت هم به همین معناست، و اصل کلمه امت از ماده «ام یأم» گرفته شده که به معنای قصد است، و اگر بر جماعت اطلاق شود بر هر جماعتی اطلاق نشده، بلکه بر جماعتی اطلاق می شود که افراد آن دارای یک مقصد یک هدف باشند، و این مقصد واحد، رابطه ای واحد میان افراد ایجاد نموده است.(1) و گفته اند: امت از ام به ضم همزه گرفته شده است که به معنای قصد کردن است، بنابراین امت گروهی بود که در قصد کردن چیزی یکدل باشد.(2) و در مجمع البحرین آمده است:

«و الامه کل جماعه یجمعهم امر من دین واحد، او دعوه واحده، او طریقه واحده، او زمان واحد، او مکان واحد...».

یعنی امت همه گردهمایی هاست که آنان را یک کیش یا یک فراخوان، یا یک راه و روش، یا یکی بودن زمان، یا یک مکان به دور هم گرد آورده است.

با توجه به واژه ناس و امت و تعریف هر دو بکارگیری آن دو در این آیه شریفه چنین بر می آید که روزگاری بر نوع بشر گذشته که اتحاد و اتفاق داشته اند، و امتی واحده بوده اند، و هیچ اختلافی بین آنان نبوده و مشاجره و مدافعه ای در امور زندگی و نیز اختلافی در مذهب و عقیده نداشته اند و اختلاف در امور زندگی بعد از اتحاد پیدا شده است، پس پایه اساسی زندگی بشر بر وحدت و همبستگی بوده است، ولی بعدا اختلافاتی در زندگی و در امور دینی پدیدار گشته که انبیاء برای از بین بردن اختلافات بعدی آمده اند.

ص: 257


1- . تفسیرالمیزان در ذیل آیه مورد بحث.
2- . السیاسه المدینه ابونصر فارابی، ترجمه ملکشاهی، ص 157 .

آیه دوّم « وَمَا کَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَلَوْلاَ کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فِیمَا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ».(1) این آیه کریمه نیز همانند آیه یاد شده حکایت از اتحاد ابتدایی و اولی انسان ها دارد، بعدا بین آنها اختلاف پدید آمد.

با توجه به این که اختلافات انسان ها غالبا از برخورد منافع آنان با یکدیگر برمی خیزد از وحدت جوامع نخستین استفاده می شود که آنان تضادی از نظر منافع نداشتند.

و لازمه امت واحده بودن اینست که از لحاظ فکری افرادی همگون، و دارای گرایش هایی یکسان باشند البته برخی بر این عقیده اند که بساطت و سادگی زندگی انسان های نخستین حکایت از عدم بلوغ فکری و پایین بودن سطح اندیشه و آگاهی آنان دارد.

اما در عین حال، امت واحده بودن و اتحاد و یکپارچگی انسان های نخستین امری است بدیهی که به جز دو آیه یاد شده، آیات دیگری نیز براین حقیقت دلالت دارد.(2) از منابع دینی استفاده می شود که این اتحاد بدوی، و امت واحده بودن همچنان ادامه داشت تا زمان حضرت نوح علیه السلام مسیر هدایت و ضلالت آشکار شد.

قال الباقر علیه السلام:

«کانوا قبل نوح امة واحدة علی فطرة اللّه ، لا مهتدین و لا ضلالاً فبعث اللّه النبیین».(3)

ص: 258


1- . یونس: 19 . «مردم در آغاز امتی واحد بودند، سپس اختلاف کردند و اگر فرمانی از طرف پروردگار تو نبود در آنچه اختلاف داشتند میان آنها داوری می کرد».
2- . شوری: 14 .
3- . مجمع البیان، ج 2 ، ص 543 ، امام باقر علیه السلام فرمود: «مردم قبل از نوح امت واحده ای بودند که بر فطرت الهی می زیستند نه در مسیر هدایت و نه ضلالت تا اینکه خداوند پیامبران الهی را فرستاد و مسیر هدایت و ضلالت آشکار شد».

بیان مطلب آنست که انسان به حسب فطرت اجتماعی و تعاونی است، لذا در اولین اجتماعی که تشکیل داد یک امت بود، آنگاه همان فطرتش او را وادار به اختلاف کرد، لذا نیاز به وضع قوانین برای برطرف ساختن اختلافات پدید آمده بود، و این قوانین لباس دین به خود گرفت و مستلزم بشارت، انذار، ثواب و عقاب گردید، بدین منظور پیامبرانی مبعوث شدند و رفته رفته اختلافاتی در دین پدید آمد، یعنی بر سر دین، مبدأ و معاد اختلاف کردند و در نتیجه به وحدت دینی نیز خلل وارد شد، شعبه ها و حزب ها پدید آمد، و به تبع اختلاف در دین اختلاف هایی دیگر نیز درگرفت. و این اختلاف ها بعد از تشریع دین به جز دشمنی از خود مردم دیندار هیچ علت دیگری نداشت، چون دین برای حل اختلاف آمده بود ولی یک عده از در ظلم و طغیان خود دین را هم مایه اختلاف کردند، و در نتیجه دو اختلاف پدید آمد، یک اختلاف در دین، و دیگری اختلافی که در منشأش فطرت و غریزه بشری بود و این اختلاف دومی باعث تشریع دین شد، بنابراین دین الهی تنها وسیله سعادت برای نوع بشر است، و یگانه عاملی است که حیات بشری را اصلاح می کند و راه مادیت و معنویت را هموار می سازد.(1) ب) تاریخ و اتحاد جوامع ابتدایی گرچه از دو آیه یاد شده اتحاد جوامع ابتدایی آشکار شد و نیازی به توضیح بیشتر نیست، ولی به طور فشرده به این موضوع پرداخته می شود.

برخی از دانشمندان حدس می زنند که بشر اولیه تنها زندگی می کرده، و کم کم اجتماعی شده است ولی تحقیقات کنونی نشان می دهد که بشر ذاتا اجتماعی است، و هرگز مانند بسیاری از حیوانات منفرد و به تنهایی زندگی نمی کرده است. فقط تعداد افراد دسته های انسانی و رابطه آنها در ابتدا بسیار کم بوده و به تدریج افزایش یافته است.

ص: 259


1- . تفسیر المیزان، ج 2 ، ص 168 .

پروفسور کورت شلبنگ فیلسوف و محقق آلمانی می نویسد:

«بشر موجودی است اجتماعی، و شاید هرگز به صورت تنها و مجزا زندگی نکرده است، انسان های اولیه با هم به شکار می رفته و یا از خود دفاع می کرده اند، آنها به صورت گله ها و دسته هایی که ابتدا بسیار کوچک بودند می زیسته و رفته رفته بر تعدادشان افزون شده است».

جمعی از محققین گروه های اولیه انسان ها را به صورت خانواده های مجزا از یکدیگر تصور نموده اند و برخی دیگر به شکل گله هایی که از یک سر گله و یا پدر دسته... تشکیل شده اند.

در بین این مردم شخصیت آنها وابسته به اجتماع آنهاست، فردیت در آنها بسیار نامشخص بود و علت وابستگی به جامعه اصول اخلاقی و نظایر آن نبود، بلکه اهمیت جامعه در نهادشان نقش بسته بود.

پروفسور لوی برول درباره قبایل بدوی اخیر به تحقیق پرداخته و مثال های متعددی که چگونه فردیت در بین این قبایل وجود نداشته است و حتی در مکالمات و زبان آنها می توان اثر این وابستگی به «عشیره» و «کلان» را مشاهده کرد، را ذکر نموده است.

مونتی دانشمند بلژیکی این نظریه را تأیید نموده و برای نمونه به قبایل آزاندا در کنگوی بلژیک اشاره می کند که هرگز کلمه «من می خواهم» یا «او می خواهد» و نظایر آنها را در مکالمات خود بکار نبرده و پیوسته کلمه «ما» را استعمال می کنند.

اینجاست که اتحاد در جوامع ابتدایی به اوج رسیده و برای حفظ آن فقط از کلمه «ما» استفاده می کنند.

نکته مهم تر اینکه این دانشمند بلژیکی می گوید:

«آنچه این گروه ها را به هم نزدیک می کند مذهب است نه رابطه خونی».

ص: 260

کولین ترن بول که سال ها در بین قبایل بدوی بامبوتی در جنگل های ایتوری آفریقا بسر برده است ارتباط مذهبی آنان را توجیه کرده و ستوده است.(1) در بسیاری از قبایل و عشایر بدوی به صورت توتمیک(2) به هم مربوط می شوند و نسبت آنها با هم جنبه اعتقادی دارد.

با بررسی دقیق در جوامع بدوی عصر جدید در می یابیم که اغلب آنها بدور از اختلافات طبقاتی زندگی می کنند، و اتحاد بین افراد جامعه حاکم است.

بسیاری از محققین که درباره جوامع بدوی نظیر شوشونها، بیکمن ها، بدویان آفریقا، بومیان استرالیا، سرخپوستان و... مطالعه نموده اند متفق القولند که یک نوع دموکراسی بدوی مستقیم و بلاواسطه در جامعه آنها حاکم است.(3) در کتاب تاریخ تمدن آمده است:

«انسان های اولیه در چهار دره ساکن شدند. یکی از این ها دره نبیل در شمال شرقی آفریقاست، دیگری دره دجله و فرات است این دو رودخانه بزرگ به قدری نزدیک هم جریان دارد که یک دره را تشکیل می دهد. سویم دره سند در هندوستان، و چهارمی هوانگ هو در چین است. روستاییان در مزارع با هم کار می کردند، و برای کندن کانال های آبیاری نیز که آب را به همه مزارع می رساند همکاری می کردند، کم کم تعدادی از شهرهای نخستین در دره پایین فرات بوجود آمد که چون سومری ها ساختند به سومر نامیده شد و روح

ص: 261


1- . مدیریت نه حکومت، مهندس جلال الدین آشتیانی، ص 15 _ 21 .
2- . در زبان سرخپوستان آجیبوآ به معنی قرابت و برادر خواهری ترجمه گردیده و در تاریخ مذهب بدوی به معنی گروه اجتماعی است که یک ارتباط سحرآمیزی بین افراد این گروه از یک طرف و یک حیوان و به ندرت یک گیاه و فنومن های طبیعی مانند خورشید، باد و... از سوی دیگر وجود دارد.
3- . همان، ص 59 .

خداگرایی در بین آنها حاکم بوده است، سومری ها در هر شهری که بنا می کردند بزرگ ترین و مهم ترین مرکز شهر ساختمان معبد بود».(1) نتیجه گیری: از آنچه گفته شد می توان به اتحاد جوامع ابتدایی، و ضرورت آن به منظور زیست بشری، پی برد. و به شهادت تاریخ خمیر مایه اتحاد جوامع یاد شده مذهب و اعتقادات مذهبی است، و عوامل مؤثری همانند رابطه خونی نیز تحت الشعاع مذهب و دین است.

بنابراین شایسته است امت اسلامی به ضرورت موضوع واقف شده، و دست اتحاد و برادری به یکدیگر داده و در راه تقویت و تحکیم پایه های دین و مذهب همت کنند و بنیانی مرصوص در قبال اجانب و بیگانگان ایجاد کرده و بر اقتدار امت اسلامی بیافزایند و این است فلسفه نامگذاری سال 1386 ه_ ش به سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» که توسط منادی وحید وحدت در دنیای کنونی، رقم خورده، و تأثیر شگرف آن را تاکنون شاهد بوده و در حال حاضر عطر روح افزای آن را استشمام نموده و نظاره گر:

«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ».(2) در سایه همدلی، یک پارچگی و اتحاد و انسجام امت اسلامی، در آینده ای نه چندان دور خواهیم بود.

فصل سوم: اتحاد ضرورت فرازمانی پس از آن که با واژه اتحاد آشنا شدیم، و پیام های مثبت آن را برداشت نمودیم، و با مراجعه به قرآن و تاریخ به اتحاد جوامع ابتدایی پی بردیم، اینک وقت آن رسیده است که ضرورت فرازمانی اتحاد را مورد بحث و بررسی قرار داده تا مقدمه ای برای موضوع اصلی مقاله یعنی «انسجام ضرورت کنونی جهان اسلام» می باشد، و به اهداف نامگذاری سال 1386 به «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نزدیکتر شویم. لذا به بیان ضرورت فرازمانی اتحاد می پردازیم.

ص: 262


1- . تاریخ تمدن، محمود حکیمی، ج 1 ، ص 11 .
2- . توبه: 33 .

1 _ فطری بودن اتحاد بدیهی است که هر امر فطری فرا زمانی است، یعنی اگر فطری بود محدود به زمان خاصی نخواهد بود، بلکه آن امر فطری در تمام زمان ها جریان خواهد داشت، مگر آنکه موانع فطرت پرده براین حقیقت کشیده باشند و روی این چراغ نوربخش را پوشانده باشند، وگر نه بارزترین ویژگی فطرت مرز ناشناسی زمانی است لذا خداوند فرموده است:

«فِطْرَةَ اللّه ِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللّه ِ».(1) یعنی فطرتی خدایی که خداوند انسان ها را برآن فطرت آفریده است، و این فطرت تغییرناپذیر است و به گونه ای است که دوام و استمرار دارد، چنین نیست که در زمانی باشد و در زمانی دیگر نباشد در فردی باشد و در فردی دیگر وجود نداشته باشد، در مکانی باشد و در مکان دیگری نباشد اتحاد انسان ها با یکدیگر یکی از امور فطری است، چون امری فطری است لذا فرازمانی است، و باید در تمام زمان ها حاکم باشد.

ریشه فطری بودن اتحاد، اجتماعی بودن انسان است، که گفته اند انسان به حسب طبع و فطرت اجتماعی و تعاونی است، لذا اولین اجتماعی که تشکیل داد یک امت بود، پس فطرت آدمی او را وادار به اجتماع و تعاون در اجتماع و در نتیجه یکپارچگی و یگانگی می کند، امروز نیز این ندای درونی، آدمیان، بویژه مسلمانان را در یک فراخوان عمومی به اتحاد و انسجام می خواند و او را از اختلاف و جدایی و شکاف، منع می کند.

فارابی گفته است: انسان به حکم طبیعت، حیوان اجتماعی است، و آن کس که چنین نباشد به همان مردمی می ماند که «هومر» در نکوهش او گفته است:

«بی قوم و بی قانون و بی خانمان» یعنی کسی که طبعش چنین باشد همواره در پی جنگ و ستیرز است.(2)

ص: 263


1- . روم: 30 .
2- . السیاسیه المدنیه، ترجمه ملکشاهی، ص 148 .

و باز گفته است:

«از آن سو که آدمی به سرشت با تمدن و مدنیت و یاری کردن و یاری رساندن آفریده گشته است در بایست آدمی است تا شهر برتر و مدینه فاضله را برای اقامت و جایگاه همیشگی برای زیستن برگزیند».(1) علامه طباطبایی می فرماید:

«این وضع انسان است که هیچ وقتی از اوقات بی نیاز از زندگی دسته جمعی نبوده تاریخ هم تا آنجا که در دست است این معنا را تأیید می کند، برای این که می فهماند تشکیل اجتماع یک امر تحمیلی نبوده، بلکه به مقتضای فطرت بشر بوده است».(2) و در جای دیگر می فرماید: این است معنای آن عبارت معروف که می گوید: «الانسان مدنی بالطبع».(3) البته مرحوم علامه طباطبایی در جایی دیگر می فرماید:

«فطرت آدمی او را به اجتماع و مدنیت فرا می خواند همین فطرت نیز او را به اختلاف وا می دارد و آنگاه سؤالی مطرح می کند که مگر ممکنست فطرت دو حکم متضاد داشته باشد؟ در پاسخ می گوید:

در صورتی که ما فوق آن دو حکم، حاکمی بوده باشد تا آن دو را تعدیل کند هیچ مانعی ندارد، و خدای تعالی این تنافی را به وسیله بعثت انبیاء بشارت و تهدید آن حضرات، و نیز به وسیله فرستادن

ص: 264


1- . همان، ص 152 .
2- . تفسیر المیزان، مترجم، ج 2 ، ص 189 .
3- . همان، ص 176 .

کتاب هایی در بین مردم و داوری در آنچه با هم بر سر آن اختلاف می کنند برداشته است».(1) 2 _ قرآن و فرازمانی بودن اتحاد فرازمانی بودن اتحاد از آیات قرآن نیز استفاده می شود، یکی از آیاتی که دلالت بر فرازمانی بودن اتحاد می کند آیه 213 سوره بقره است که فرمود:

«کان الناس امه واحده».

و آیه شریفه دیگر:

«و ما کان الناس الا امه واحده...».(2) برخی از مفسرین گفته اند: «کان» در دو آیه یاد شده اصلاً معنای زمان را نمی دهد بلکه منسلخ از زمان است و معنای آیه این است که مردم همه از این جهت که مدنی بالطبعند یک امتند، چون مدنیت بالطبع اختصاص به یک نسل و دو نسل ندارد، بلکه هر جا و در هر زمانی انسانی یافت شود بالطبع مدنی است، چون زندگیش بدون اجتماع با افراد دیگر تأمین نمی شود، حوائجش آنقدر زیاد است که خودش به تنهایی نمی تواند آنها را برآورد و دایره لوازم زندگیش آنقدر وسیعست که جز به اجتماع و تعاون با افراد دیگر و مبادله در مساعی تأمین نگشته به حد کمال نمی رسد.

آری او باید از دسترنج خود آنچه خودش احتیاج دارد به خود اختصاص داده، مازاد آن را به دیگران که کارهایی دیگر دارند بدهد، و در مقابل آنچه از دستاورد دیگران احتیاج دارد بگیرد تا همه جوائج زندگیش تأمین گردد.(3)

ص: 265


1- . همان، ص 187 .
2- . یونس: 19 .
3- . همان، ص 189 .

لفظ «کان» اگر منسلخ از زمان نباشد به معنای بودن در گذشته است، در مقابل «یکون» که به معنای بود در آینده می باشد، اما اگر منسلخ از زمان باشد هر دو کلمه یعنی «کان» و «یکون» معنای هست را می دهد و دیگر حکایت از گذشته و آینده نخواهد داشت، پس آیه شریفه وضعی را که بشر به حسب طبع داشته و دارد حکایت می کند.(1) 3 _ مطلوبیت تجمع و اجتماع تجمع و اجتماع انسان ها امری است مطلوب و پسندیده، و دین و خرد نیز آن را ستوده است، و به تمام انسان ها توصیه تجمع و اجتماع نموده است.

خود انسان می گوید: بدون اجتماع و تعاون نمی توان به اهداف نایل آمد، بله در حل مشکلات نیاز به اجتماع و تعاون است. تجمع و اجتماع مایه اقتدار و مظهر قدرت، و تفرقه وسیله خواری و ذلت است البته یک نکته باید مورد توجه قرار گیرد و آن اینکه: تجمع و اجتماعی مطلوب اسلام است که به اتحاد بیانجامد و همه نیروهای اجتماعی نوعی وحدت و تمرکز پیدا کنند تا به اهداف شایسته مورد نظر دین اسلام نایل آیند.

قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله:

«من فارق جماعه المسلمین فقد خلع ربقه الاسلام من عنقه».(2) به راستی چرا فاصله گرفتن از صفوف و اجتماع مسلمین مایه گسستن شدن ریسمان ارتباط با اسلام است؟ این نیست مگر بخاطر مطلوبیت تجمع و اجتماع و ارزش فراوان و انبوه آن.

قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله:

«یا ایها الناس علیکم بالجماعه و یاکم و الفرقه».(3)

ص: 266


1- . همان، ج 10 ، ص 43 .
2- . الحیوة، ج 1 ، باب 2 ، ص 50 . «هر کس از جمع و اجتماع مسلمانان فاصله بگیرد ریسمان اصلی ارتباط با اسلام را از گردن خود گسسته است».
3- . کنز العمال، ج 1 ، ص 206 . «ای مردم برشماست که با جماعت باشید و از تفرقه و پراکندگی اجتناب کنید».

و باز هم فرموده است:

«یداللّه مع الجماعه والشیطان مع من خالف الجماعه یرکض».(1) اجتماع از چنان مطلوبیت و ارزشی برخوردار است که سایه لطف و عنایت الهی را نصیب انسان ها می کند و افتراق و جدایی آن چنان نکوهیده است که شیطان را همراه می کند و چه بد همراهی.

و قال علی علیه السلام:

«و الزموا السواء الاعظم فان یداللّه مع الجماعه و ایاکم و الفرقه فان الشاذ من الناس للشیطان، کما ان الشاذ من الغنم للذئب».(2) امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام از اجتماع تعبیر به سیاهی بزرگ می کند چون سایه ای بر اجتماع طنین می افکند که پس گسترده است، و آن گستردگی مایه عظمت و اقتدار مسلمین شده، و دشمنان را به خاک مذلت و خواری می افکند و همراهی خدا را با اجتماع و اتحاد می داند و جدایی و افتراق را دام شیطان دانسته و از افتادن در دام شیطان منع می کند.

خواجه نصیر طوسی می گوید:

«نوع انسان را که اشرف موجودات عالم است به معاونت دیگر انواع و معاونت نوع خود حاجت است هم در بقای شخص و هم در بقای نوع، و چون وجود نوع بی معاونت صورت نمی بندد و معاونت بی اجتماع محال است، پس نوع انسان بالطبع محتاج بود به اجتماع».(3)

ص: 267


1- . کنز العمال، ج 1 ، ص 206 . «دست خدا با جماعت است و شیطان با کسی که مخالف جماعت است قدم برمی دارد».
2- . نهج البلاغه، خ 127 . «ملتزم باشید به همراهی با سپاهی بزرگ اجتماع مسلمین زیرا دست خدا با جماعت است و از تفرقه اجتناب کنید زیرا انسان تک رو طعمه شیطان می شود همان گونه که گوسفند جدا مانده طعمه گرگ می شود».
3- . اخلاق ناصری، ص 252 .

در این فراز از سخنان خواجه نصیر می بینیم که وی انسان را محتاج اجتماع می داند یعنی بالاتر از مطلوبیت اجتماع.

و چه زیبا سروده است حافظ شیرازی:

بیا تا کل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم یکی از عقل می لافد یکی طاعت می بافد بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم(1) با توجه به آنچه تحت عنوان مطلوبیت اجتماع گفته شد، به خوبی دریافت می شود که اجتماع و تجمع به منظور دستیابی به برتری ها و حل مشکلات جامعه، امری است مطلوب، و فرازمانی، و شایسته است انسان ها بویژه مسلمین در همه زمان ها اهل تجمع و اجتماع باشند، البته اجتماعی که به اتحاد بیانجامد و همسو در مسیر نیل به اهداف والای اجتماعی گام بردارند.

4 _ اتحاد و هماهنگی با نظام آفرینش اگر به مجموعه نظام آفرینش نظری هر چند سطحی بیافکنیم همبستگی و یک پارچگی ویژه ای بین موجودات خواهیم دید، آفریننده دانا و توانا هماهنگی، رفاقت و همبستگی خاصی را در موجودات عالم ایجاد کرده است، و اگر این همبستگی و رفاقت بین موجودات عالم نبود خیمه حیات به این صورت بر پا نبود و نظام هستی به این شکل زیبا و منظم رخ نشان نمی داد.

تمام موجودات هستی با یکدیگر ارتباط وجودی دارند، به این معنا که وجود هریک به وجود دیگری بستگی دارد و به عبارت دیگر وجود هر کدام مکمل وجود دیگری است.

ص: 268


1- . دیوان حافظ، ص 371 .

گویی تمام موجودات این جهان اجزاء و سلول های یک پیکر هستند و ارتباط حیاتی در میان آنها برقرار است به طوری که اگر نقص کوچکی در این جهان رخ دهد و موجودی از میان برود موجودات دیگر در خطر نابودی قرار خواهند گرفت.

آب های روی زمین براثر حرارت خورشید بخار می شود، بخار بالا می رود و به طبقات سردسیر می رسد ابر می شود، ابر هم باران می شود، همه می دانند اگر باران بر زمین نبارد چه می شود؟! اگر حرارت خورشید به اندازه کافی به آب های روی زمین نرسد بارانی نخواهد بود، اگر آب ها به گونه بودند که برای تبخیر احتیاج به حرارت شدیدتری داشتند بارانی نبود، اگر بخاری که بالا می رود نتواند خود را به طبقات سرد برساند بارانی نمی بارید و اگر بخاری که به طبقات سرد می رسید به گونه ای بود که بسته نمی شد ابر نمی گردید و بارانی نبود، اگر ابرها ناقص می ماندند و نمی رسیدند بارانی نبود، اگر جاذبه زمین قطره های باران را جذب نمی کرد و به سوی خود نمی کشید بارانی نبود و اگر صدها علل دیگر که در وجود باران دخیل هستند نمی بودند بارانی نبود.(1) آری تمام موجودات نظام آفرینش از بدو خلقت تا پایان خلقت با همبستگی و رفاقت مسیر هدفمندی را می پیمایند و لحظه ای غفلت باعث اختلال جهان آفرینش خواهد شد.

اتحاد یعنی هماهنگی با نظام آفرینش، و چون همبستگی در نظام آفرینش فرازمانی است اتحاد نیز فرازمانی است و باید چنین باشد.

بنی آدم اعضاء یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی(2)

ص: 269


1- . نشانه هایی از او، ص 41 _ 49 .
2- . سعدی شیرازی.

آری در سایه ارتباط و هماهنگی انسان ها در تمامی زمان ها است که جامعه انسانی طبیعی و خیمه حیات اجتماعی برپا خواهد بود، و صفا و محبت رخ خواهد نمایاند، به عبارت دیگر انسان ها هر کدام باید مکمل یکدیگر باشند و همگی اجزاء سلول های یک پیکر، وگرنه در نظام اجتماعی اختلال پدیدار خواهد گشت.

خداوند متعال نیز به حقیقت همبستگی و اتحاد عالم طبیعت در سوره ملک اشاره کرده و فرموده است:

«الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقا مَا تَرَی فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعْ الْبَصَرَ هَلْ تَرَی مِنْ فُطُورٍ».(1) این آیه شریفه هرگونه بی نظمی و از هم پاشیدگی در نظام آفرینش را نفی می کند و فرمان به دقت و تیزبینی در آن می دهد و سپس در آیه بعد تأکید می کند که باز هم چشم خود را با دقت به جهان هستی باز کن و ببین که هماهنگی، رفاقت و همبستگی بر سراسر جهان حاکم است.

بنابراین اتحاد و انسجام انسان ها بویژه مسلمین یک نوع هماهنگی با نظام آفرینش است که مایه استحکام حیات اجتماعی و تداوم آن خواهد بود.

5 _ جامعه متحد و شباهت به بهشت یکی از ویژگی های بهشت جاودانگی است، و ویژگی دیگر بهشت نبود اختلاف و شقاق میان بهشتیان است، یعنی ساکنان بهشت در کمال صفا و صمیمیت با یکدیگر زندگی می کنند برخلاف جهنم که اولاً برای تمام اهل جهنم جاوید و همیشگی نیست، و اهل جهنم تمامی با یکدیگر دشمن می باشند، زیرا هر کدام گناه خود را به دیگری نسبت داده و دیگری را مقصر می دانند.

ص: 270


1- . ملک: 3 . «خداوند کسی است که هفت آسمان را روی هم آفرید، و شما در آفرینش الهی اختلافی نمی بینی، چشم را باز کن ببین آیا در نظام آفرینش شکاف و از هم پاشیدگی می بینی؟».

اگر بهشت جاودانه است، اتحاد نیز همان گونه که امری است فرازمانی باید فرازمانی باشد و اگر در بهشت صفا، صمیمیت و محبت و مهرورزی است، جامعه ای نسیم بهشتی خواهد داشت که از اتحاد و مهرورزی برخوردار باشد، و چه شباهتی زیبا بین جامعه متحد و بهشت برین، و چه زیباست که این شباهت حفاظت گردد، و همیشه اتحاد حاکم باشد.(1) فصل چهارم: اتحاد ضرورت کنونی جهان اسلام اساسی ترین فصل این مقاله، فصل چهارم است که فصل نهایی است، و سه فصل پیشین مقدمه ای است بر این فصل، یعنی پس از تحقیق واژه اتحاد، و پیشینه شفاف و روشن آن و فرازمانی بودن همگرایی، وقت آن رسیده است تا به ضرورت کنونی اتحاد جهان اسلام پرداخته و مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم.

بدین منظور، هر چند کوتاه و فشرده علل و رموز ضرورت کنونی اتحاد جهان اسلام را مورد کنکاش قرار می دهیم.

1 _ پاسخ به فراخوان الهی اولین ندایی که گوش نوع بشر را در مسئله همبستگی و اتحاد نواخت، و او را دعوت نمود که به موضوع اجتماع توجه داشته باشند، و از کنج عزلت بیرون آورد، نداء اسلام بود که پیامبرش طبق آیات و دستورات نازله بر آن حضرت، بشر را به طور اجتماعی و جمعی به زندگی سعادتمندانه دعوت نمود و اساس دعوت به سعادت در اجتماع و اتحاد قرار داد.(2) و این فراخوان همچنان جاری است، و امروزه جهان اسلام را مورد نداء خویش قرار داده و فرا می خواند اگر روزی اوس و خزرج را دعوت به همدلی و همبستگی نمود، امروز دنیای اسلام را به انسجام دعوت می کند و می گوید:

ص: 271


1- . آیات و روایات فراوانی در این خصوص موجود است که به منظور اختصار صرف نظر می شود.
2- . امام و احیاء ارزش های اجتماعی، حجه الاسلام اختری، ص 11 .

«وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیما فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ».(1) براساس این آیه شریفه راهی که به خدا منتهی می شود عبارت است از اجتماع و اتحاد در حرکت به سوی او. یعنی جهان اسلام باید به این حقیقت آشنا شود، و آن را درک کند که با اجتماع و اتحاد می توان راه الهی را پیمود و به سوی او حرکت کرد.

و در جای دیگر فرموده است:

«واعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرقوا».(2) کلمه «جمیعا» یعنی «همگی» تمامی جهان اسلام را مورد خطاب قرار داده و دعوت به جمع و اتحاد می کند و تأکید با عبارت «لاتفرقوا» اصرار مجدد به اتحاد و انسجام تمام مسلمانان دنیا دارد.

و در آیه دیگر فرموده است:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَلاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ».(3) خداوند تمامی اهل ایمان را خطاب کرده و از آنان می خواهد تا با اجتماع و اتحاد خود به مرز صلح و سلامتی نزدیک شوند، و با پرهیز از اختلاف و جدایی از گام های شیطان پیروی نکنند، که اختلاف و تفرقه دام شیطان و مسیر بی چون و چرای ابلیس است.

و در آیه کریمه ای دیگر فرموده است:

ص: 272


1- . انعام: 153 . «به راستی که راه مستقیم من همین است، پس از آن بیرون کنید و از راه ها و روش های دیگر تبعیت نکنید که شما را از راه خدا جدا می سازد».
2- . آل عمران: 103 _ 105 . «همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید...».
3- . بقره: 208 . «ای اهل ایمان همگی وارد صلح و سلامت شوید و از گام های شیطان پیروی نکنید».

«و لاتکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا من بعد ما جائهم البینات».(1) در این آیه شریفه ضمن اشاره به سرنوشت ذلت بار افرادی که دچار تفرقه شدند، جهان اسلام را از تفرقه برحذر می دارد و می فرماید راه رفته را دوباره نروید، که دیگران پیموند و نه تنها سودی نبردند که دچار نابودی شدند.

آیات فراوان دیگری نیز در قرآن به چشم می خورد که همه مردم بویژه مسلمین را به اجتماع و اتحاد دعوت می کند و از آنان می خواهد که پایه اجتماع اسلامی را براتفاق و اتحاد قرار دهند تا از منافع فراوان آن بهرمند شوند.(2) با توجه به آیات پیش گفته، و آیات دیگر، یک سؤال مطرح است و آن اینکه: مگر این آیات قرآن خطاب به مسلمین نیست؟ اگر جواب مثبت است، پس چرا امروز با توجه به ضرورتی که احساس می شود مسلمین امت واحده ای نیستند؟ حرمت امامزاده را در درجه اوّل باید متولی امامزاده بداند، مگر مسلمین متولیان اسلام نیستند؟ آیا وظیفه آحاد مسلمین نیست که گوش جان به آیات روح بخش و راهگشای قرآن سپرده ولبیک گویان به ندای الهی، دست در دست هم نهاده و پاسخگوی فراخوان الهی باشند.

امروزه می طلبد که مسلمانان جهان به جای آنکه گوش به زنگ استکبار و ایادی او باشند، گوش به فرمان خداوند بود و قدردان تلاش های پیامبر، و با این پاسخ گویی، به دنیا ثابت کنند که در ادعای اسلام صداقت دارند، و پیرو واقعی قرآن هستند، و حاضرند با اجتماع و اتحاد خود بر قدرت و اقتدار اسلام بیافزایند و با این پاسخ گویی بر تثبیت و تقویت اسلام پای فشرده،

ص: 273


1- . آل عمران: 103 . «همانند کسانی که تفرقه را پیشه خود ساختند و بعد از آنکه آیات روشن آمد دچار اختلاف شدند نباشید».
2- . آل عمران: 64 ؛ انعام: 65 _ 159 ؛ روم: 32 . «در آیه سوره انعام اختلاف را در ردیف بلاهای آسمانی شمرده است».

و بر مسلمان بودن خود افتخار کنند.(1) 2 _ تحقق «امت واحده اسلامی و امت اجابت» از قرآن کریم استفاده می شود که مسلمین باید به «امت واحده اسلامی» تبدیل شده، و یک قدرت فوق العاده ای را تشکیل دهند، که در این صورت به اهداف والای توحیدی نایل خواهند شد.

در سوره انبیاء می خوانیم:

«ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون».(2) و در سوره مؤمنون می خوانیم:

«ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاتقون».(3) و در سوره آل عمران به امت اسلام، برترین و نیکوترین امت لقب داده شده است، و فرموده:

«کنتم خیر امة اخرجت للناس...».(4) سؤالی که در اینجا مطرح است و آن این که تحقق امت اسلامی، آن هم بصورت امت

ص: 274


1- . رابرت کاهلان سیاست شناس آمریکایی می گوید: گستراندن چتر دموکراسی رسالتی بود که ما بعد از جنگ سرد برای خودمان مشخص کرده بودیم. مسئله ای که هست در مصر و عربستان سعودی که متحدان اصلی آمریکا در جهان اسلام هستند برگزاری انتخابات آزاد می تواند کابوس وحشتناکی برای ما باشد. ما درباره فضیلت های دموکراسی باد در غبغب می اندازیم و در عین حال از خود کامه ای مانند ملک حسین ستایش می کنیم و از نظامیان ترکیه و پاکستان که آنها را نیروهای واقعی خود می خوانیم سپاسگزاریم. نقد دموکراسی سال 75 ش 57 .
2- . انبیاء: 92 .
3- . مؤمنون: 52 .
4- . آل عمران: 110. «شما برترین و نیکوترنی گروهی بودید که برای مردم پدیدار گشتند».

واحده که اراده حق بر آن تعلق گرفته است چگونه امکان پذیر خواهد شد؟ جواب روشن است، اگر جهان اسلام با هم متحد شدند، و دست برادری به هم دادند «امت واحده» محقق خواهد شد.

همان طور که قبلاً گفته شد: امت به معنای قصد کردن است، و منظور از گروهی از انسان هاست که در قصد کردن چیزی همدل و یکدل باشند، امت واحده اسلامی یعنی همدلی و یکدلی تمام جهان اسلام در پیمودن مسیر دین و عبودیت خدا، و در نتیجه یکدلی و هماهنگی تمام جهان اسلام برای تحقق اهداف اسلام اگر امت اسلامی بهترین و نیکوترین امت معرفی شده اند، و خداوند آنان را به عنوان «خیر امة» برگزیده است وظیفه مسلمانان در سراسر جهان ایجاب می کند که این «امت واحده» را تحقق بخشند.

چه خوب است که امت اسلامی به «امت اجابت» دست یابند، و دنیای کنونی ضرورت «امت اجابت» را احساس می کند.

در کشاف اصلاحات الفنون آمده است:

«و تطلق تاره علی کل من بعث الیهم نبی و یقسمون امة الدعوة و اخری علی المؤمنین به و هم امة اجابه».(1) امت دوگونه است: امت دعوت، و امت اجابت، امت دعوت یعنی امتی که پیامبر آنان همه را به کیش خود دعوت کرده باشد. این گونه امت در ابتدای تشکیل ادیان و کیشهاست اما گونه دوم امت اجابت است، یعنی امتی که دستورات پیامبر خود را پذیرفته و گردن نهاده اند و همه آنها را باور دارند و در راه حاکمیت آنها تلاش می کنند.

در دنیای کنونی اتحاد ضرورت است، زیرا امت اجابت در سایه اتحاد و انسجام اسلامی امکان پذیر است.

ص: 275


1- . کشاف اصلاحات الفنون، ص 91 . «امت گاهی به همه کسانی گفته می شود که پیامبری به سوی آنان مبعوص شده است و نامم آن گروه امت دعوت است، و بار دیگر امت به کسانی گفته خواهد شد که فرامین او را گردن نهاده اند و باور کرده اند و نام این گروه امت اجابت است».

سخن پایانی آنکه از جهات اجتماعی و سیاسی هم که صرف نظر کنیم، در دنیای امروز که تمام ادیان یک پارچه و هماهنگ وارد عرصه بین الملل شده و رخ می نمایانند، جهان اسلام هم برای آنکه ثابت کند امت اسلام امت واحده اجابت است، ضرورت ایجاب می کند پا به عرضه گذارده و خود را نشان دهد و در سایه این پیوند مبارک، بر حاکمیت جهانی دین اسلام رقم زند و با افتحار شاهد تحقق آن باشد.

3 _ احیاء «هویت اسلامی» گرچه در دنیای کنونی، گفتگوی تمدن ها مطرح است، اما اگر به دقت بنگریم، پوسته ای بیشتر نیست که در واقع برخورد تمدن هاست، زیرا تحت لوای همین گفتگوی تمدن ها ناجوانمردانه به برخی ادیان تاخته می شود، نسبت خشونت، دوری از منطق و استدلال، ناتوانی اداره جوامع به آنها داده می شود.

از بعد نظری، نظریه پردازان بی انصاف برخی از ادیان و مذاهب را به نقد کشیده و متهم به اتهاماتی نموده، و در این جهت هزینه های کلان نجومی را صرف می کنند.

و در بعد عملی افرادی همانند طالبان، سپاه صحابه و... را می سازند و می پردازند و به جوامع اسلامی تزریق می کنند تا هویت اسلامی را مخدوش نمایند. و اسلام را وارونه جلوه دهند. در رسانه ها با تصویر کاریکاتورهای موهن، چهره پدید آورنده دین اسلام را آن گونه که خود شایسته آن هستند نشان می دهند و اخیرا با دامن زدن به اختلافات فرقه ای و تقسیم اسلام به اسلام شیعی و سنی، تخریب و آتش زدن اماکن متعلق به اهل تسنن و تشیع بمنظور خشن معرفی کردن دین اسلام در صدد اجراء مقاصد شوم خود هستند.

آیا هویت اسلامی آن چیزی است که امروز در دنیای کنونی ارائه می شود؟ بدیهی است که هویت اسلامی بسیار زیبا، جذاب و منطقی است، اما نیازمند احیاء و تجدید حیات است.

ص: 276

برخی از نظریه پردازان با مطرح ساختن «راسیونالیسم»(1) دین اسلام را در تضاد با خود معرفی نموده و به نفی آن پرداخته اند.

عده ای دیگر با طرح لیبرالیسم و آزادی های فردی، دین اسلام را مزاحم آزادی های فردی دانسته و محدود کننده خواسته های بشر معرفی کرده اند.

در یکی دو قرن اخیر دنیای غرب با ارائه «اومانیسم»(2) اصالت انسان و انسان محوری، خدا را از زندگی انسان ها گرفت و انسان را جایگزین خدا کرد، چنان که گفته اند:

«آنچه روزگاری بر محور وجود خدا می گشت امروزه بر محور وجود انسان می چرخد».(3) برای دور کردن وحی و معارف دینی از صحنه زندگی انسان ها، برخی «ساینتیسم»(4) و سپس «آمپریسم»(5) را وارد عرصه زندگی نمودند.(6) و هر آنچه گفته شد نقشه های هماهنگ استعمار برای بیرون کردن دین و بویژه دین اسلام ناب محمدی از صحنه بوده و هست، که باید به غیرت مسلمین برخورد کند، و به مصاف این دسیسه ها رفته و خنثی کند.

طرح سه سؤال: در اینجا سه سؤال باید مطرح و پاسخ گفته شود.

سؤال اول: آیا هویت اسلامی آن چیزی است که امروز در دنیای کنونی ارائه می شود؟ آیا واقعا اسلام بی منطق و خشونت طلب است؟ آیا اسلام با خرد در تضاد است؟ آیا اسلام توان اداره جوامع را ندارد؟ آیا اسلام طالبانی مورد تأیید جهان اسلام است؟ آیا اسلام را به دو قسم تقسیم کردن اسلام شیعی و سنی صحیح است؟

ص: 277


1- . عمل گرایی.
2- . بشرگرایی و انسان محوری.
3- . مدارا و مدیریت، ص 147 .
4- . علم گرایی.
5- . اصالت تجربه.
6- . نقد و بررسی اندیشه، سید محمد امینی، ص 28 .

جواب: بدیهی است آنچه گفته شده و می شود دست ساخته استعمار و استکبار جهانی و در یک کلام دشمنان قسم خورده این اسلام است و گرنه هویت اسلامی بسیار زیبا، جذاب، منطقی و توانمند در اداره زندگی انسان هاست ولی نیازمند احیاء و تجدید حیات است.

سؤال دوم: چه کسی و یا چه کسانی باید هویت اسلامی را احیاء و معرفی کنند؟ و چهره حقیقی اسلام را به دنیا ارائه نمایند؟ جواب: متولیان اسلام باید پرده ها و غبارها را از چهره اسلام بزدایند یعنی باید جهان اسلام کمر همت بندد و سیمای اسلام راستین را به تشنگان معارف ناب آن ارائه دهد.

سؤال سوم: چگونه می توان به مصاف نقشه های دشمن رفت و چهره ناب اسلام را معرفی نمود؟ جواب: اینجاست که ضرورت اتحاد و انسجام اسلامی رخ می نماید و احساس می شود، و این جهان اسلام است که با اتحاد و انسجام خود باید از نو اسلام را آن گونه که هست معرفی کند و شاهد تجدید حیات آن باشد.

و این است ضرورت اتحاد و انسجام کنونی جهان اسلام که در کلام رهبر فرزانه انقلاب در آغاز سال 86 بدان پرداخته شد و با دلسوزی تمام حرف دل پیروان واقعی اسلام را بر زبان جاری ساخت آری اگر افرادی ناجوانمردانه به هویت اسلامی یورش برده و آن را وارونه جلوه داده اند و دستیابی تشنگان این چشمه زلال و ناب را با مشکل مواجه ساخته اند امروز انسجام اسلامی داروی درمان کننده دردهاست.

4 _ ضرورت اتحاد در آستانه تحول جهانی رئیس جمهور چک آقای فیلسوف هاول معتقد است:

«غرب زمانی که خدا را از صحنه جامعه و حیات اجتماعی خود عقب راند و دموکراسی را بر یک الگوی انسانی مدار قرار داد، همه چیز را در پای مصرف و مادی گری قربانی کرد».(1)

ص: 278


1- . اندیشه حوزه، تابستان 1378 ، ص 279 .

هاول معتقد است که راه حل خروج از این بن بست، آفریدن تمدن جدید است که بر ارزش هایی متکی باشد که در سرتاسر جهان پذیرفته شده اند.

و این تمدن چیزی نیست جز ارزش های برخاسته از فطرت پاک انسانی که اولین ندای آن سر تعظیم و تمکین فرود آوردن در مقابل آفریدگار عالم، و عمل به دستورات اوست. این تمدن جز تمدن اسلامی نیست که خداوند در قرآن به آن اشاره فرموده است:

«قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّه َ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضا أَرْبَابا مِنْ دُونِ اللّه ِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ».(1) آنچه از این آیه شریفه استفاده می شود پاسخ گویی همه جانبه به بشر امروز است که از قدرت طلبی و افزون خواهی نوع خود خسته شده و به دنبال سروری مطمئن و پناهندگی امن می گرددتان جز خدا نیست.

کارل گوستاویونگ فیلسوف و روانشناس سوئیسی می گوید:

«در زمان جای خدا خالی است».(2) وی می گوید:

«اگر آدمی جانوری است که نیازمند استاد و سرور است از آن روست که آزادی خود را در نسبت با دیگر همنوعانش ناروا به کار می برد، او با آن که می خواهد قانونی در کار باشد میل دارد هرگاه بتواند خود را از پیروی آن برکنار دارد. از این روست که یک آموزگار و فرمانده باید اراده او را به فرمان آورد و به اطاعت از

ص: 279


1- . آل عمران: 64 . «بگو ای اهل کتاب بیائید از آن کلمه ای که ما و شما هر دو پذیرفته ایم پیروی کنیم: آنکه جز خدای را نپرستیم و هیچ چیز را شریک او نسازیم و یکدیگر را به جای خدای خو به پروردگاری نگیریم اگر آنان روی گردان شدند بگو شاهد باشید که ما مسلمانیم».
2- . همان، ص 278 .

اراده عمومی وادار سازد ولی از سوی دیگر خود فرمانده هم یک انسان است و از این رو او نیز اگر فرماندهی نداشته باشد چه بسا آزادی خود را به ناروا بکار خواهد برد. برترین فرمانروا باید دادگر باشد، ولی او نیز انسانی بیش نیست، گشودن این مشکل ناممکن است».(1) اما امروز دنیای اسلام با اتحاد و انسجام کامل خود می تواند این فرمانده دادگر مهربان را به صحنه آورده و تحولی عظیم در دنیا بوجود آورد، و این کار گرچه راهی طولانی بدنبال دارد اما اکسیر انسجام جهانی، سحرآمیز است و اعجاز آفرین، که اگر سران اسلام به خود آمده و بیدار شوند در آینده ای نه چندان دور شاهد تحول عظیم جهانی خواهند بود و اینجاست که ضرورت انسجام اسلامی احساس می شود و همگان را فرا می خواند تا دست در دست هم «حاکمیت خدا» را رقم زنند.

ندانی که چون با هم آیند مور ز شیران جنگی برآرند شور نظر کن بر آن موی باریک سر که باریک نیستند اهل نظر چو تنهاست از رشته ای کمتر است چو بر شد ز زنجیر محکم تر است(2) 5 _ رشد و بالندگی در سایه انسجام اسلامی امروزه جهان اسلام باید در زمره جوامع توسعه یافته باشد که چه زیباست تمثیلی که خداوند در سوره فتح به منظور ترسیم جامعه اسلامی آورده است، و در آن ضمن بیان ویژگی های جامعه نبوی و محمدی، وضعیت جامعه اسلامی را به تصویر کشیده، و اقتدار روز افزون و رشد و بالندگی و توسعه یافتگی آن را به رخ دنیا نمایانده است و اینک کوتاه و فشرده به حقایق آن اشاره می شود.

ص: 280


1- . همان، ص 278 .
2- . سعدی .

«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّه ِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعا سُجَّدا یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ اللّه ِ وَرِضْوَانا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الاْءِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمْ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللّه ُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرا عَظِیما».(1) در این آیه جامعه نبوی به دانه ای تشبیه شده است که در زمین کاشته شود، ابتدا به صورت برگ نازکی از زمین بروید، سپس خود را نیرومند سازد، سپس روی ساقه خویش می ایستد، آن چنان با سرعت و قوت این مراحل را طی می کند که کشاورزان را به شگفت می آورد.

آری این نموداری است از جامعه نبوی و قرآنی، که قرآن اجتماعی را پی ریزی می کند که دائما در حال رشد و توسعه و انبساط و گسترش باشد.

جامعه اسلامی روز به روز باید رشد و توسعه یابد، که دنیا را با اعجاب و شگفتی وا دارد و چرا چنین نباشد؟ که اسلام در زمین دل هایی آماده کاشته شده، و عوامل رشد آن فراهم است، آنچه مهم است آنست که این دل ها به هم نزدیک تر شده و یک پارچه سازی کنند و با عمل یک پارچه سازی که امروزه در دنیای کشاورزی مدرن مطرح است، بر تأثیر شگرف اسلام در دنیا بیافزایند، اسلام یک پارچه محصول متناسب، و میوه شیرین خواهد داد.

ص: 281


1- . فتح: 29 . «حضرت محمد فرستاده خداست، یاران و همراهانش بر کافران سختگیر و با یکدیگر مهربانند، آنان را در حال رکوع و سجود بنگری که فضل خدا و خشنودی او را می طلبند نشانه های آنان بر اثر سجده در چهره هاشان معلوم است، این وصف حال آنان در تورات است و مثل حال شان در انجیل به دانه ای ماند که جوانه اش کافران را به خشم آورد، خدا به مؤمنین، نیکوکاران آمرزش و پاداش بزرگی را وعده داده است».

مرغ جانها را در این آخر زمان نیستشان از همدگر یکدم امان هم سلیمان هست اندر دور ما که دهد صلح و نماند جور ما قول اِنْ مِنْ اُمة را یادگیر تا به الا و خلا فیها نذیر(1) گفت خود خالی نبوده است امتیاز خلیفه حق و صاحب همتی مرغ جانها را چنان یکدل کندکه صفاشان بی غش و بی غل کند مشفقان گردند همچون والدهمسلمون را گفت نفس واحده نفس واحد از رسول حق شدندور نه هر یک دشمن مطلق بدند اتحادی خالی از شرک و دوئیباشد از توحید نی ما و توئی(2) گفته شده است سلیمان علیه السلام میان جانداران اتحادی برقرار ساخته بود که همه در کنار هم بی جنگ و جدال در صلح و آرامش بسر می بردند و امروز افرادی همانند رهبر فرزانه انقلاب سلیمان های عصر ما هستند که به دنبال چنین اتحاد و یکپارچگی به منظور تحقق اهداف والای اسلام در جامعه و به اعجاب واداشتن دنیا، دل می سوزند.(3) 6 _ انسجام اسلامی و جهانی شدن یکی ازموضوعاتی که امروزه ذهن بشر رابه خود مشغول کرده «جهانی شدن» ویا «جهانی سازی» است. جهانی شدن امری لازم و ضروری ست که به معنای «گسترش پیوندها بین جوامع» می باشد. یعنی مردم از لحاظ فرهنگی و روانی به مرحله ای برسند که محدودیت های ملی و منطقه ای را پشت سر گذاشته و عرصه گسترده تری بوجود آورند، البته این مسئله در عین حال که آثار و منافع فراوانی در پی دراد با چالش های زیادی نیز روبروست. که مجال پرداختن

ص: 282


1- . یونس: 19 .
2- . مثنوی مولوی.
3- . اسلام آئین همبستگی، بی آزار شیرازی، ص 13 .

به آن در این مقال کوتاه نیست.(1) و «جهانی سازی» ترکیبی است که از سوی موج سواران دنیا تزریق و القاء می شود چون قصد دارند به نفع خود مصادره کنند و بگویند: دنیا یک دهکده است و کدخدایی آن برعهده ماست لذا این پدیده را به معنای مرکزیت یافتن شرکت های چند ملیتی در شکل دادن به جغرافیای تحول جهانی تعریف کرده اند و معتقدند که دولت ها توان چانه زنی خود را نسبت به چند ملیت ها از دست داده اند و نزدیک به چهل هزار شرکت در سراسر جهان و یکصد و هشتاد هزار شرکت اقماری وابسته به خود دارند که نبض جهان را در اختیار گرفته اند.(2) کارشناسان مربوطه می گویند:

«با ظهور دهکده جهانی و گسترش مبادلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، بازیگران غیردولتی و غیررسمی همچون شرکت های فراملی و چند ملیتی، و بالاخره با گسترش نظام اقتصادی و سیاسی، دولت ها به عنوان اصلی ترین بازیگر با محدودیت های بسیار گسترده و جدی روبرو شده اند و جایگاه بلامنازع خود را در این زمینه با دیگر بازیگران ملی و بین المللی تقسیم می کنند».(3) جان گفتار این است که در رابطه با پدیده جهانی شدن اگر چه موجب شکل گیری تنوع افزون تری خواهد شد اما باید جهان اسلام را که بیش از یک میلیارد می باشد به این اندیشه وا دارد که اثرگذار باشد، و به هدایت این موج عظیم و متلاطم بپردازد.

عوامل تأثیرگذاری جهان اسلام در جهانی شدن اثر گذاری و میزان آن توسط جهان اسلام به چند چیز بستگی دارد:

ص: 283


1- . مجله راهبردی، شماره 36 ، ص 172 .
2- . همان.
3- . همان، مصاحبه با دکتر داریوش زنجانی.

1_ اعتقاد به ارزش ها و توانمندی جهان اسلام؛ که بحمداللّه بالغ بر یک میلیارد انسان معتقد به ارزش ها و معتقد به توانمندی بخاطر وابستگی به نیروی لایزال الهی که «ان اللّه علی کل شی ء قدیر»(1) در جهان وجود دارد.

2 _ انگیزه قوی و نیرومند در فراگیر شدن اسلام؛ که چنین انگیزه ای نیز بخاطر باور به این حقیقت که در قرآن و سنت وعده جهانی شدن اسلام داده شده است.

«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَکَفَی بِاللّه ِ شَهِیدا».(2) قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله:

«لایبقی علی ظهر الارض بیت مدر و لا دبر الا و ادخله اللّه کلمه الاسلام اما بعز عزیز و اما بذیل ذلیل».(3) در میان مسلمین وجود دارد.

3 _ اتحاد و انسجام جهانی: که یک میلیارد و اندی مسلمان معتقد به ارزش ها و تصور به توانمندی و باورمند به تحقق وعده الهی در کنار یکدیگر. متحد و منسجم می توانند کل جهان را تحت الشعاع قرار داده و بالاترین تأثیر را درخصوص این پدیده داشته باشند و شاهد تحقق فراگیر شدن جهان اسلام در آینده ای نه چندان دور باشند که پیام این مقاله است و با توجه به سخن کارشناسان مربوطه زمینه اتحاد فراهم است و اینجاست که این ضرورت به روشنی احساس می شود.

حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق، جهان می توان گرفت(4)

ص: 284


1- . بقره: 284 . «خداوند بر همه چیز تواناست».
2- . فتح: 28 . «خداوند کسی است که فرستاده اش را بمنظور هدایت گسیل داشت تا آن را بروز سازد و بر حقیقت این سخن گواهی خدا کافی است».
3- . مجمع البیان، ج 3 ، ص 25 ؛ المیزان، ج 9 ، ص 341 ؛ الدرالمنشور، ج 3 ، ص 232 .
4- . حافظ شیرازی.

7 _ علاج واقعی مشکلات جهان اسلام رهبر فرزانه انقلاب در دیدار مسئولان، سفرای کشورهای اسلامی در ایران و جمعی از میهمانان شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی فرمودند:

«امروز مهم ترین نیاز دنیای اسلام و علاج واقعی همه مشکلات مسلمانان، اتحاد و انسجام اسلامی است».

اگر نگاهی هر چند گذرا به پیرامون خود در جهان اسلام بیافکنیم مشکلات فراوانی را به چشم خود مشاهده خواهیم کرد.

آیا بدبین بودن بسیاری از مذاهب و فرق اسلامی نسبت به یکدیگر، مشکل جهان اسلام نیست؟ آیا وضعیت پیش آمده برای فلسطین اشغالی و سلطه سفاکان و خون آشامان صهیونیست بر آنان مشکل جهان اسلام نیست؟ آیا کشتارهای انبوه مردم عراق بدست نیروهای مهاجم اشغالگر در عراق مشکل جهان اسلام نیست؟ آیا آوارگی ملت مظلوم افغانستان و عراق، مشکل دنیای اسلام نیست؟ آیا محاصره مسجدالاقصی قبله اول مسلمین بدست یهودیان سیاسی، مشکل عالم اسلام نیست؟ آیا اهانت به بنیانگذار مکتب اسلام در حد بسیار گسترده، مشکل جهان اسلام نیست؟ آیا محروم کردن مسلمانان از حق مسلم خود در صحنه های مختلفی همانند بهره وری از انرژی هسته ای مشکل عالم اسلام نیست؟ و ده ها و صدها مشکل دیگر که پیش روی تمام مسلمین خود را بوضوح نشان می دهد و رخ می نمایاند علاج این مشکلات، و داروی درمان دردهای یاد شده دو چیز است. نخست بیداری اسلامی و دیگر انسجام جهان اسلام، که در سایه بیداری اسلامی و اتحاد و انسجام تمام مسلمین دردها درمان و مشکلات به سامان خواهد رسید.

ص: 285

و رسول گرامی اسلام فرموده است:

«من اصبح و لایهتم بامور المسلمین فلیس منهم، و من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین ولم یجبه فلیس بمسلم».(1) دو دل یک شود بشکند کوه را پراکندگی آرد انبوه را دو دل یک شود بشکند کوه را پراکندگی آرد اندوه را(2) در این گفتار راهگشای پیامبر گرامی اسلام به دو کلمه «اهتمام» و «اجابت» برمی خوریم که هر کدام به دو صورت محقق می شود، اهتمام و اجابت فردی، اهتمام و اجابت گروهی بدیهی است اهتمام و اجابت گروهی از تأثیر و ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود، و گرنه اگر فردی از افراد مسلمان با مشکلات جهان اسلام و فراخوان آنان آشنا باشد و بخواهد تنهایی اقدام کند نتیجه ای نخواهد گرفت، زمانی نتیجه حاصل خواهد شد که تمام مسلمین متحد و یکپارچه برای حل مشکلات جامعه اسلامی دست در دست هم نهاده و اقدام کنند که در این صورت با تشکیل همایش ها، و برنامه ریزی و تدبیر مناسب خواهند توانست به علاج تمام مشکلات بپردازند و به امید آن روز.

8 _ گرایش روز افزون جهان اسلام امروز فرصت بسیار ارزشمندی پیش روی جهان اسلام قرار گرفته است و آن گرایش روزافزون دنیا به اسلام است.

اخبار و اطلاعات فراوانی حکایت از چنین گرایشی در سطح جهان دارد، در قلب غرب و اروپا انسان هایی از دموکراسی غربی و اروپایی به ستوه آمده و راه حقیقی خود را یافته اند.(3)

ص: 286


1- . کافی، ج 1 ، باب اهتمام به امور مسلمین.
2- . نظامی گنجوی.
3- . در نشریه های مختلفی مثل صحیفه، جامعه مدرسین و... به آمار گرایش دنیا به اسلام اشاره نموده است.

اگر جهان اسلام از این فرصت استفاده صحیح نکند و همچنان مشغول جنگ و ستیزهای درونی و فرقه ای باشد فرصت ها تبدیل به تهدید و آسیب خواه شد و جوامع اسلامی را از درون استحاله خواهد کرد.

راه چاره چیست؟ چگونه می شود از فرصت ها استفاده کرد؟ راه چاره و درمان دردها اتحاد و انسجام اسلامی است، اگر مسلمانان اختلافات جزئی و نقاط افتراق بین خود را کنار بگذارند و بر نقاط مشترک تکیه کنند و آنها را اصل بدانند و تازه ره یافتگان را در آغوش پر مهر و عطوفت انسجام اسلامی پناه دهند روز به روز این گرایش ها بیشتر و افزون تر خواهد شد و آمار جمعیت اسلامی انبوه تر و آنان را برای رسیدن به اوج اقتدار نزدیک تر خواهد نمود که:

«إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللّه ِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللّه ِ أَفْوَاجا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابا».(1) سپاسگزاری از گرایش مردم به اسلام یک فرمان الهی است و استغفار و طلب آمرزش بخاطر کوتاهی های احتمالی فرمانی دیگر است.

9 _ انسجام اسلامی و اقتدار همه جانبه جهان اسلام با داشتن بخشش عظیمی از ثروت های جهان و نیروی انسانی کافی می تواند به اقتدار همه جانبه دست یابد، اما این اقتدار در سایه انسجام و اتحاد بدست خواهد آمد.

مؤلفه های اقتدار اقتصادی عبارت است از سرمایه، تکنولوژی، بازرا مصرف، نیروی کار و انرژی، و امروز بیشترین سرمایه ها و نیروی کار و بویژه انرژی در اختیار جهان اسلام است. 63 درصد انرژی دنیا در قلب کشورهای اسلامی و خاورمیانه است.

آمریکا اخیرا شعاری را مطرح ساخته است تحت عنوان «حکومت بر دنیا و رهبری دنیا با کنترل بر انرژی دنیا».

ص: 287


1- . سوره نصر. «آن هنگام که یاری و گشایش خدایی آورد، دیدی که مردم گروه گروه وارد دین خدا می شوند پس به سپاس خدا یت مشغول شو و از او طلب آرمزش کن که او بسیار توبه پذیر است».

کسانی همچون فرید من و کارشناسان نفتی هشدار می دهند که آمریکا باید مسلمانان را در زمینه های نفت و انرژی خلع سلاح نماید.

بوش امیدوار است با تکیه بر مخازن دست نخورده عراق که کارشناسان، آن را دارای توان رقابت با نفت عربستان می دانند قدرت نفت مسلمانان را برای آینده کاهش دهد.

چرا باید استکبار جهانی منافع غنی اسلامی در کشورهایی مثل عراق را در اختیار بگیرد؟ چرا باید استکبار در مناط جغرافیایی سوق الجیشی اسلامی مثل فلسطین، لبنان و... تسلط داشته باشد؟ فلسفه عمده آن نبود یک انسجام همه جانبه در میان جهان اسلام و امت اسلامی است که امید است به خود آمده و منابع انبوه و غنی خود را ببینند، و به جای مشت و لگد زدن به سر و جان یکدیگر و مطرح ساختن نقاط نه چندان مهم افتراق، به استخراج و بهره وری ثروت های طبیعی خدادادی که در اختیار آنهاست بپردازند و دست استکبار را کوتاه نمایند و مقتدرترین امت جهانی را پی ریزی کنند.

10 _ اتحاد و انسجام اسلامی و عزت بدیهی است عزت خواهی یکی از خواسته های تمام انسان هاست. هر فردی از افراد انسان ها می خواهد در جامعه از عزت و سرافرازی برخوردار باشد. این قانون در ملت ها و گروه ها نیز جریان دارد که: «و للّه العزه و لرسولة و للمؤمنین»(1) عزت حقیقی از آن خدا، پیامبر و اهل ایمان است نکته این جاست که این عزت را چگونه باید تحصیل کرد؟ راه های زیادی برای بدست آوردن عزت نام برده اند که یکی از آنها اتحاد و انسجام است و امروز ضرورت اتحاد بمنظور کسب عزت دنیای اسلام بر همگان روشن و قطعی است.

امیر مؤمنان علیه السلام به این مطلب اشاره کرده و فرموده است:

ص: 288


1- . منافقون: 8 . «همانا عزت و سربلندی مخصوص خدا، پیامبر و هل ایمان است».

«والعرب الیوم و ان کانوا قلیلاً فهم کثیرون بالاسلام، عزیزون بالاجتماع».(1) آری امت اسلام هرچند کم باشند بخاطر اسلام زیادند و اگر اتحاد را پیشه کنند از عزت جهانی برخوردار خواهند شد. تاریخ عزت امت اسلامی در صدر اسلام را بخاطر گرایش به اسلام و عقد اخوت و برادری ثبت نموده است بنحوی که بی مانند است و نمونه اش ثبت نشده است.

11 _ مطلوبیت نفسی اتحاد و انسجام اسلامی با توجه به آنچه گفته شد به عوامل ضرورت اتحاد و انسجام پرداختیم و به قطره ای از دریای بیکران اشاره نمودیم. اما در پایان مقاله می خواهم به مطلوبیت نفسی اتحاد و انسجام اشاره کوتاهی داشته باشم یعنی با صرف نظر از آثار و پیامدهای مثبت و گران سنگ اتحاد «و به تعبیر دیگر طریقت اتحاد و انسجام» ارزش والای اتحاد دارای موضوعیت است، یعنی نفس اتحاد مطلوب و پسندیده است. هم خرد و هم شرع به مطلوبیت نفس اتحاد و انسجام اذعان دارند. لذا امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:

«قد امتن علی جماعه هذه الامة فیما عقد بینهم من حبل هذه الألفه... و یأمرون الی کنفها بنعمه لاتعرف احد من المخلوقین لها قیمه، لانها ارجح من کل ثمن و اجل من کل خطر...».(2)

ص: 289


1- . نهج البلاغه، خ 146 . «جامعه عرب امروز گرچه اندکند ولی به کمک اسلام زیادند و بواسطه وحدتی که دارند عزیزند».
2- . نهج البلاغه، خطبه 192 . «خداوند براین امت اسلامی منت گذارده که پیمان برادری و وحدت بین آنان برقرار ساخت که در سایه آن زندگی کنند نعمتی بود که هیچ ارزشی نمی توان همانند آن تصور کرد زیرا از هر ارزشی گرانقدرتر و از کرامتی بالاتر بود».

آری اتحاد یک نعمت الهی و خدادادی است که فی نفسه مطلوب و از هر ارزشی و کرامتی برتر است و شایسته است مسلمین به دنبال این ارزش مطلوب و ذاتی باشند و در میان خود تقویت و مستحکم نمایند و بویژه در دنیای کنونی ضرورت بیشتری به خود گرفته است.

ص: 290

اتحاد ملّی و انسجام اسلامی رمز پیروزی عسکری اسلامپور کریمی

مقدمه سال جاری از سوی مقام معظم رهبری به نام سال «اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی» نام گذاری گردید. اتّحاد و انسجام، از جمله مفاهیم کلیدی و برجسته در مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی است. افزون بر این، این گونه مقولات در مباحث مربوط به توسعه سیاسی و اقتصادی هر کشور نقش اساسی ایفا می کند؛ به طوری که اتّحاد ملّی در شکل گیری سامانه نظام سیاسی و اداره آن امری مسلّم و اجتناب ناپذیر است. اساسا بدون اتّحاد و همبستگی ملّی، امکان توسعه، رشد و تعالی یک کشور میّسر نیست.

از دیدیگاه سیاسی، اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی نقش به سزایی در تثبیت هرنظام سیاسی دارد. به فرموده مقام معظم رهبری، همبستگی و اتّحاد ملّت، مشارکت عمومی و اعتصام به ایمان الهی، مهم ترین سلاح های ملّت ایران برای خنثی سازی توطئه ها و تمهیدات دشمن هستند.

امروزه، وحدت و همبستگی ملّی در ایران اسلامی و دنیای اسلام، بزرگ ترین مانع در برابر دشمنان آزمند و کینه توز است. دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب تمام تلاش های خود را بر تفرقه افکنی و یأس آفرینی در میان مسلمانان متمرکز ساخته اند و این دو شعار، خنثی کننده تمام برنامه های دشمنان خارجی و عوامل سر سپرده داخلی آنان است.

ص: 291

بدین مناسبت، در این نوشتار برآنیم مفهوم اتّحاد و انسجام اسلامی و مبنا و اساس قرآنی و روایی و عوامل و آثار و برکات آن و فلسفه اختلاف و راهکارهای تحقق اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی را در آموزه های اصیل اسلامی مورد بررسی قرار دهیم.

فلسفه نام گذاری سال 1386 مقام معظم رهبری سال 1386 را بنا به رویه سال های گذشته سال «اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی» نام گذاری نمودند. از نظر معظم له این رویّه یک نوع هدف گذاری است که شناسه راهبردی نظام را در آن سال مشخص می سازد و دستگاه های اجرایی، قانون گذاری و قضایی با تدارک طرح ها، لوایح، آئین نامه ها و مقّررات اداری و رسانه های کشور در مسیر نهادنیه شدن آن الگوها باید با تبیین و تشریح ضرورت ها. نیازهای استراژیک کشور، بستر مناسب را جهت تدوین الگویی جامع همراه با ضمانت های لازم فراهم سازند. از سوی دیگر، پایان هر سال به معنای پایان فلسفه وجودی آن نام گذاری نبوده و نخواهد بود بلکه پایان هر سال و آغاز سال دیگر باید به عنوان زیر بنای شکل گیری زنجیره ای مستحکم از مطالبات رهبری باشد که با گذشت زمان، هر سال بر حلقه های آن مطالبات افزوده شده و حجم و ضرورت بر آورده شدن آن مطالبات نیز دو چندان شود.

در هر ملّتی وحدت و همبستگی مردم موجد تلاش مشترک برای دستیابی به اهداف ملّی و مانع بروز طغیان ها و کینه توزی ها می شود. این مهم راه رسیدن به سعادت را که غایت و نهایت محسوب می شود، فراهم می کند.

سال گذشته، شاهد اجرای پروژه جدید آمریکائی ها در گسترش سفره بحران و فشار بر کمربند امنیتی ایران بودیم. براساس داده های این پروژه که حاصل مطالعات و نشست های متعدّد مؤسسات پژوهشی ایلات متّحده هم چون آمریکن اینتر پرایز، شورای روابط خارجی، کارنگی، هریتیج و چند دانشگاه دیگر آمریکایی است، از ایران به عنوان یک هدف سخت نام برده شده که حمله نظامی و اشغال آن با هدف تغییر رژیم، امری ناممکن می باشد؛

ص: 292

از این رو ایالات متحده برای مهار و تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران، چاره ای جز روی آوردن به سیاست مهار و جنگ سرد ندارد. این سیاست مبتنی بر تعامل همراه با درگیری، بحران آفرینی، ناامن سازی، تماس محتاطانه و گزینشی، حمایت از اپوزیسیون داخلی و خارجی، دامن زدن به نافرمانی مدنی و... می باشد؛ براین اساس، اتّخاذ شعار «اتّحاد ملّی» که بیشتر با اوضاع و احوال داخلی کشور مرتبط است می تواند در راستای توجّه جدّی به موارد ذیل باشد:

1 _ ورود به مرحله سرنوشت ساز مسئله هسته ای ایران؛ 2 _ در پیش بودن انتخابات مهم هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی؛ 3 _ وجود برخی ناامنی ها در کشور، از قبیل حوادثی چون تاسوکی زابل، بمب گذاری زاهدان، انفجارهای خوزستان، آشوب های آذربایجان، تجمّعات معلمان، اعتراض های صنفی رانندگان اتوبوس های شهری و... که همگی در راستای سیاست بحران آفرینی آمریکا در ایران است؛ 4 _ تلاش گسترده دولت و ملّت برای تحّقق برنامه های چشم انداز بیست ساله.

از سوی دیگر فلسفه انتخاب شعار «انسجام اسلامی» نیز می تواند به دلائل ذیل اتّخاذ شده باشد:

1 _ در کنار پروژه برهم زدن یک پارچگی عمومی در داخل، غرب طرح انزوای سیاسی ایران در منطقه جهان اسلام و فضای بین المللی را هم دنبال می کند؛ 2 _ رشد روز افزون درگیری شیعه و سنّی در عراق و منطقه و تحریک دولت ها و علمای اهل تسنّن از طریق بزرگنمایی در موازنه قدرت شیعیان؛ 3 _ بن بست حاصله در اعمال فشار بر دولت حماس جهت رسمیّت شناختن رژیم صهیونیستی؛ 4 _ تلاش آمریکا برای تشکیل ائتلاف منطقه ای بر ضدّ جمهوری اسلامی ایران؛ 5 _ ناکامی غرب در حذف مقاومت لبنان از طریق عمّال داخلی این کشور.

ص: 293

با توجّه به موارد یاد شده، مقام معظم رهبری در کنار «اتّحاد ملّی» بر موضوع «انسجام اسلامی» نیز تأکید فرمودند. در واقع سکاندار نظام اسلامی، راهبرد اداره نظام را معطوف به مرزهای سیاسی و جغرافیایی ایران نکرده و دایره آن را به کشورهای منطقه و جهان اسلام نیز گسترش داده است.

مفهوم اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی اتّحاد به معنای یکی شدن، در اصل ریشه «وحد» به مفهوم یکتایی و یگانگی است(1) که در فرهنگ اسلامی از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و در اصطلاح هریک از اندیشمندان علوم گوناگون، معنای ویژه ای دارد. مثلاً فلاسفه، وحدت و اتّحاد را مقابل کثرت دانسته و گفته اند: وحدت از اموری است که قابل تمدید و تعریف نمی باشد، مگر به مقابله با کثرت؛ البّته از بحث در جنس و وحدت در نوع وحدت در کیف و وحدت کمّ و وحدت در وضع و در اضافه، صرف نظر می شود و نیز از وحدت وجود و تفاوت میان عقیده الهیّون و طبیعیّون در این باره، می گذریم و در مقام بیان این که وجود، دریای بیکران است و موجودات همه امواج اویند و امواج عین دریا هستند، نیستیم، امّا در عین حال، امواج، خود موجودند و امواج عین دریا اند و در عین حال دریا هستند.

علامه شیخ محمد نجّار، در مجلّه الازهر، شماره رمضان 1377 هجری، گفته است: وحدت در لغت به معنای یگانه بودن، یکی بودن است؛ ولی هم اکنون، این کلمه به معنای اتّحاد و یکی شدن دو چیز و بیش از دو چیز بکار می رود و مثلاً می گویند: وحدت دولت ها، وحدت قوانین تجارت. و به قول ابوالبقاء در کلیات:

«الوحدةُ کونُ الشی ء بحیثُ لاینقسمُ و تُطلِقُ و یُراد بها عدمُ التجزِئِة و الا نقسام».(2)

ص: 294


1- . ترتیب العین، ص 842 .
2- . به نقل از دکتر محمد محمود حجازی، الوحدة الموضوعیة فی القرآن الکریم، ص 32 .

گاهی وحدت مرام گویند، یعنی گروهی در یک مرام و مقصد اشتراک داشته باشند، گاهی وحدت ملّی گویند، یعنی اشتراک همه افراد یک ملّت در آمال و مقاصد، چنان که به منزله مجموعه واحدی به شمار آیند.

با توجه به این تعریف، می توان وحدت ملّی را اشتراک همه افراد یک ملت در آمال و مقاصد خویش دانست؛ به گونه ای که به منزله مجموعه واحدی به شمار آیند اندیشمندان علوم سیاسی وحدت ملّی را از ارکان قدرت سیاسی دانسته اند که از چگونگی واکنش مردم در دفاع از منافع ملّی و مصالح کشور حکایت می کند.

«اتّحاد ملّی» و «انسجام اسلامی»، دو اصل مهم از اصول بنیادی جوامع اسلامی و دو حلقه اتّصال از حلقه های زنجیره ثبات نظام اسلامی و جهان اسلام وارد می شود، اصل اتّحاد ملّی به داخل مرزهای کشورمان محدود شده و اصل انسجام اسلامی فراتر از مرزهای کشورمان بوده که در صورت عدم التفات کافی، ممکن است کلّ جهان اسلام را تحت الشعاع خویش قرار داده و در مواجهه با دیگر مکاتب آسمانی بزرگ، آن چنان که شایسته نام و شخصیّت این دین جاوید است، نتواند از حقّانیت و اکمال خویش دفاع نماید.

«انسجام اسلامی»، یعنی ملّت های مسلمان جهان با هم با تکیه بر مشترکات دینی، متّحد و همگام باشند. بنابراین، واژه انسجام، کلمه ای است که بالاتر از مسئله وحدت است؛ زیرا اگر وحدت در اندیشه، فکر، نیّت و قلب است، انسجام یک وحدت رویّه ای را در عمل و عکس العمل بیرونی تداعی می کند. از این رو، انسجام اسلامی نه تنها در عرصه داخلی، بلکه با تأکید بیشتر در عرصه منطقه و بین المللی جهان اسلام مطرح نظر می باشد.

اگر مجموعه گروه ها و احزاب در کشور و مجموعه مذاهب، ارتباط خود را بر مبنای مشترکات یکدیگر تنظیم کنند، شاهد بلوغ سیاسی و رشد اخلاقی و معنوی در کشور و کلّ بلاد اسلامی خواهیم بود. مسئولان جهان اسلام، سازمان کنفرانس اسلامی، متفکّران جهان اسلام، به ویژه علمای اهل سنت و شیعه باید با طراحی متعدّد و هم فکری در جهت حفظ انسجام اسلامی که عامل مهم اقتدار هر چه بیشتر امّت اسلامی، بکوشند و در جهت خنثی سازی توطئه ها علیه جهان اسلامی طراحی های لازم را انجام دهند.

ص: 295

اتّحاد در آینه آیات و روایات وحدت و همبستگی، قانون حاکم بر تمام هستی است. قطرات باران با هم گرایی دریاها را تشکیل می دهند. مولکول بدن انسان با همسویی، سلامت بدن را تأمین می کنند. حیوانات مانند مورچه ها.... با همگرایی از آسیب های دشمن خودشان را حفظ می کنند براین اساس، نظام آفرینش نظام توحید و وحدت گرایی است.

در عالم تشریع نیز، جامعه بشری باید از قانون وحدت پیروی کند، تا همسو با نظام هستی شود. فردگرایی و اختلافات غیراصولی سبب می شود که مصالح فردی و عمومی تهدید شود و افراد جامعه طعمه تفرقه انگیزان شوند.

وحدت و یک پارچگی مسلمانان و لزوم اتّحاد و اتّفاق کلمه میان آنان، بلکه ضروروت توحید کلمه بر محور کلمه توحید برای همه موحّدان و خداپرستان، از تعالیم و آموزش های اساسی آیین اسلام و از اصول فرهنگ قرآنی است.

قرآن کریم در آیات متعددی به ضرورت وحدت و همبستگی در بین امّت اسلامی با واژگان مختلف توصیّه و تأکید نموده است. این صحیفه بزرگ آسمانی امّت را به وحدت و همبستگی فرا می خواند و تعابیر زیادی در این باره به کار می گیرد که جملگی بیانگر اهتمام ویژه اسلام به این مهم است؛ از جمله: «وسطا»،(1) «واعتصموا»،(2) «رابطوا»،(3) «الّف بین قلوبکم»،(4) «اصلاح بین الناس»،(5) «مودّة»،(6) «تعاونوا»،(7) «امت واحده»،(8) «اخوه»(9)

ص: 296


1- . بقره: 143 .
2- . آل عمران: 103 .
3- . همان: 200 .
4- . همان: 103 .
5- . نساء: 114 .
6- . همان: 73 .
7- . مائده: 2 .
8- . یونس: 19 .
9- . حجرات: 10 .

و... افزون براین، قرآن کریم نه تنها امّت اسلامی، که اهل کتاب را به اتّحاد و همبستگی حول محور توحید فراخوانده، آنان را توصیّه به اجتناب از تفرقه می کند.

قرآن کریم در باب دعوت اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان و زرتشت بنابرقول عده ای) به وحدت و همبستگی، خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید:

«بگو ای اهل کتاب! بیایید به یک مشترک میان ما و شما اتفاق داشته باشیم و آن این است که نپرستیم جز خدا را و چیزی را شریک او قرار ندهیم...».(1) این آیه شریفه «ندای وحدت و همبستگی» در برابر اهل کتاب است، قرآن به آنان می فرماید: شما ادعا می کنید، و حتّی معتقدید مسئله «تثلیث» (اعتقاد به خدایان سه گانه) منافاتی با «توحید» ندارد، و از این رو قائل به «وحدت در تثلیث» می باشید، و همچنین «یهود» در عین سخنان شرک آمیز و «عزیر» را فرزند خدا دانستن، مدّعی توحیدند. قرآن به آنان اعلان می نماید که همه شما در اصل «توحید» خود را مشترک می دانید؛ پس بیائید تا با اتّحاد خود، این اصل مشترک را پاس بداریم و آن را بدون هیچ گونه پیرایه ای زنده کنیم، و تفسیرهای ناروا که ثمره آن شرک و دوری از توحید ناب است، خودداری کنیم.

ناگفته پیداست که در این آیه شریفه، هدف مشترک از قبیل آزادی از سلطه همنوعان و پذیرفتن سلطنت خداوند و بندگی او، محور وحدت و همبستگی ادیان الهی شمرده شده و کاملاً روشن است که این اهداف مشترک، همان اصول عقائد است.

خداوند متعال در آیه ای دیگر به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم دستور می دهد:

«قُل اِنَّما اَعِظُکُم بِوحِدَةٍ اَن تَقوموا لِلّهِ مَثنی وفُردی...».(2)

ص: 297


1- . آل عمران: 64 .
2- . سبأ: 46 .

این آیه هدف اصلی اسلام را در این جمله خلاصه می کند که: همه اعمال و افکار باید برای خدا باشد و نه غیر او.

برای یافتن اهمیّت اتّحاد از دو زاویه می توان به مسئله نگاه کرد. یکی این که منافع اتّحاد مورد توجّه قرار گیرد و دیگر این که ضررها و خسارات ناشی از اختلاف مورد توجه واقع شود.

امّا در مورد اوّل (منافع و برکات اتّحاد)، این است که در پرتو آن، چه مشکلاتی، حل می گردد و چه بسیار، ناشدنی ها، که به واقعیّت می پیوندد، مسئله ای بدیهی است.

حفظ وحدت و همبستگی در صدر اسلام، موجب انسجام و فشردگی مسلمانان شد، آنان در پرتو همین همدلی و هماهنگی توانستند بر خیل عظیم دشمنان مختلف فائق آیند و به امتیازات فوق العاده دست یازند؛ بر همین اساس، قرآن کریم یکی از عمده ترین و سازنده ترین اهداف رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم را تألیف قلوب و ایجاد انس و تفاهم به جای خصومت و دشمنی بیان می دارد. این صحیفه آسمانی در ضمن آن که همگان را به هم گرایی و همبستگی فرا می خواند، از وحدت امت اسلامی به عنوان نعمت یاد نموده و اختلاف را در ردیف عذاب الهی معرفی می نماید.(1) آری؛ یکی از بزرگ ترین عوامل پیروزی مسلمانان صدر اسلام بر جهان کفر و شرک و الحاد، اتّحاد و همبستگی امّت اسلامی بود و امّت نوپای اسلام در اثر ایمان و وحدت به آن عظمت و قدرت رسید. چنان که ضعف و انحطاط مسلمانان در اختلاف و تشتت و فراموش شدن ارزش های اصیل اسلامی به وجود آمد.

علاوه بر تأکیدات قرآن کریم به اتّحاد امّت اسلام، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم و جانشینان معصوم وی که ناطق و مفسّر قرآن بودند نیز در دستیابی امّت به وحدت و یک پارچگی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم برای پیشبرد دین مقدس اسلام نخستین ندایی که سر داد، آوای دلنشین وحدت بود، وحدت بر مبنای وحدت معبود: «قولوا لا اله الاّ اللّه تفلحوا»؛ این ندای آسمانی

ص: 298


1- . آل عمران: 103 .

اولاً موجب طرد خدایانی که هر قوم برای خود ساخته بودند و با تعلّق به آن، خود را از دیگران جدا و گاه برتر می دانستند، می گردید و ثانیا وحدت عقیده، وحدت هدف و عمل را نیز در پی داشت؛ زیرا «الایمان قول و عمل».

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم می دانست، مهم ترین عاملی که موجب اختلاف و چنددستگی آنان است، تعصبات نژادی و قومی است که در هدم آن فرمود:

«ایها الناس کلکم لآدم و آدم من تراب لافضل لعربی علی عجمی الاّ بالتقوی».(1) همه شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک آفریده شده، عرب نمی تواند بر غیرعرب برتری داشته باشد، مگر به پرهیزگاری.

و نیز از آن حضرت روایت شده که فرمود:

«آنان که به قومیت خود افتخار می کنند، آن را رها کنند؛ زیرا آن جز ذغالی از ذغال های جهمنم نیست و اگر از این کار دوری نکنند، نزد خداوند از سوسک هایی که کثافات را با بینی خود حمل می کنند، پست تر هستند».(2) همچنین از قول خداوند، ابلاغ فرمود که نژاد و تشعبات قبیله ای، تنها برای شناسائی و معرفی مخلوقات است، نه این که خود موجب امتیاز باشد:

«ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند دانا و خبیر است».(3) این آیه شریفه بعد از آن که بزرگ ترین مایه مباهات و مفاخره عصر جاهلی، یعنی نسب

ص: 299


1- . تحف العقول، ص 34 ، طبع مکتبة الصدوق.
2- . سنن ابی داود، ج 2 ، ص 624 ، چاپ اول، سال 1371 ، ناشر مصطفی البانی.
3- . حجرات: 13 .

و قبیله را مردود می شمرد، به سراغ معیار واقعی ارزشی رفته می افراید:

«گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست».

بدین ترتیب، قرآن بر تمام امتیازات ظاهری و مادی که اعراب جاهلی برای خود می پنداشتند، خطّ بطلان کشیده و اصالت و واقعیّت را به مسئله تقوا و پرهیزکاری و خداترسی می دهد، و می فرماید برای تقرّب به خدا و نزدیکی به ساحت قدسی او هیچ امتیازی جز تقوا مؤثر نیست.

از دیدگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم، هیچ عاملی نباید وحدت و انسجام امّت اسلامی را خدشه دار کند و با هر آنچه که این اتّحاد و همبستگی را خدشه دار می کند، باید مبارزه کرد؛ حتّی به قیمت تخریب مسجد ضرار. این حرکت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نشان از اهتمام جدّی آن حضرت به وحدت امّت اسلام دارد.

در گفتار پیشوایان معصوم علیهم السلام با تعابیری جالب و عمیق به مسئله اتّحاد و برادری ترغیب شده و از هرگونه پراکندگی و اختلاف نهی کردیده است، و در بعضی از این موارد به دلیل آن نیز اشاره شده است، به عنوان نمونه، به برخی از سخنان گوهربار آن بزرگواران اشاره می کنیم:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بین پیروان خود عملاً اتّحاد و برادری را برقرار نمود و قولاً آن را در مواطن عدیده تأکید نمود؛ چنان که در هنگام عقد اخوّت مهاجر و انصار فرمود:

«المسلم اخ المسلم لایظلمه و لایسلمه».(1) مسلمان برادر مسلمان است که نه به او ظلم می کند و نه وی تسلیم ستمکار می نماید.

و نیز فرمود:

«المؤمن للمؤمن کالبنیان یشدّ بعضه بعضا، ثمّ شبّک بین اصابعه».(2)

ص: 300


1- . صحیح بخاری، کتاب المظالم، باب لایظلم المسلمُ المسلمَ.
2- . همان، کتاب الادب، باب فضل تعاون المؤمنین.

مؤمن برای مؤمن چون بنایی است که هر خشتی موجب محکمی خشت دیگر آن است؛ آن گاه برای تأکید سخن، انگشتان مبارکش را میان هم نمود. همچنین فرمود:

«المسلمون یَدُ علی مَن سَواهُم».(1) مسلمانان، هماهنگ (یکپارچه، همچون یک دست نیرومند) نسبت به بیگانگان اند.

امام علی علیه السلام نیز همبستگی را زمینه ریزش فیض الهی دانسته(2) و آن را یکی از ارمغان های بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم بیان می فرماید.(3) همچنین آن حضرت خود را شیفته و حریص ترین انسان نسبت به وحدت امّت اسلامی دانسته و می فرماید:

«بسم اللّه الرحمن الرحیم و لیس رجل _ فاعلم _ أحرص علی جماعة أمة محمد صلی الله علیه و آله وسلم و ألفتها منّی، ابتغی بذلک حسن الثواب و کرم المأب...».(4) این نکته را بدان هیچ کس از من بر اتّحاد و همبستگی امّت محمّد صلی الله علیه و آله وسلم حریص تر نیست که بدان ثواب می جویم و فرجام نیک می طلبم... .

همچنین آن حضرت درباره اهمیّت و ارزش اتّحاد امّت اسلامی فرمود:

«بی گمان خداوند سبحان بر جماعت متّحد این امّت، با این رشته همبستگی پیوندشان داد، تا در سایه اش آرام گیرند و بدو پناه برند، با نعمت وحدتی منّت نهاد که هیچ آفریده ای بهایش را درنمی یابد؛ زیرا از هر بهایی افزون تر و گران قدرتر است».(5)

ص: 301


1- . کنز العمال، حدیث 441 .
2- . ر.ک: فرهنگ آفتاب، ج 1 ، ص 85 .
3- . ر.ک: نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 1 ، ص 44 ؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1 ، ص 93 .
4- . فرهنگ آفتاب، ج 1، ص 88.
5- . همان، ج 1 ، ص 87 .

از این سخنان گوهر بار امام علیه السلام استفاده می شود که رعایت حفظ وحدت و همبستگی، ارزش بسیار عمیق و مهمی است که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و ائمه علیهم السلام، همگان را به آن دعوت کرده اند، و برعکس گناه اختلاف و پراکندگی به قدری بزرگ است که به منادیان آن به شدّت هشدار داده شده، تا مسلمانان با اظهار تنفّر از آنها تفرقه افکنی، عوامل مختلف را از جامعه خود طرد کرده و برای حفظ اتّحاد خویش، از هیچ گونه کوششی فروگذار نکنند.

عوامل اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی آن گونه که در متن قرآن کریم آمده است، «... و لایزالون مختلفین...؛ همواره انسان ها با هم اختلاف دارند»(1) و این امری است که همیشگی خواهد بود. در واقع، برابری مردم در عقول و افهام، ناممکن است و این گونه اختلاف، طبیعی و فطری بشر است و گاه هم بسیار مفید است. اختلاف سلیقه و افکار امری گریزناپذیر است؛ به طوری که هیچ دو دو نفری پیدا نمی شوند که در تمامی زمینه ها یک نواخت فکر کنند و هرکسی برای نیل به هدف مشترک، راهی را برمی گزیند. اینجاست که باید وجود اختلاف در عقائد را به عنوان یک واقعیت پذیرفت، ولی اختلاف در اهداف دینی را نمی شود به آن قیاس کرد. اهداف «انسانی» و «ارزش های اسلامی» بین تمامی انسان ها و بین تمامی فرق مسلمان مشترک است.

دانشمندان برای ایجاد اتّحاد و هماهنگی در یک جامعه عواملی را مانند زبان، ملیّت، جغرافیا... مطرح کرده اند؛ والی در اسلام گرچه این عناصر نادیده گرفته نشده امّا این عوامل عناصر اصلی وحدت نیستند، زیرا این عوامل ظاهری و صوری اند. گواه متقن بر آن، همانا جنگ های داخلی و قومی در یک جامعه است. به قول مولوی:

همدلی از همزبانی بهتر است پس زبان محرمی خود دیگر است شهید مطهری رحمه الله در این باره می فرماید: ... مسلمانان مایه وفاق های بسیاری دارند که می تواند مبنای یک اتّحاد محکم گردد. مسلمانان همه خدای یگانه را می پرستند

ص: 302


1- . هود: 118 .

و همه به نبوّت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ایمان و اذعان دارند، کتاب همه، قرآن و قبله همه، کعبه است... مسلمین همه از یک نوع جهان بینی برخوردارند و یک فرهنگ مشترک دارند و در یک تمدّن عظیم و با شکوه و سابقه دار، شرکت دارند. وحدت در جهان بینی، در فرهنگ، در سابقه تمدّن، در بینش و منش، در معتقدات مذهبی، در پرستش ها نیایش ها، در آداب و سنن اجتماعی به خوبی می تواند از آنها ملّت واحد بسازد و قدرتی عظیم به وجود آورد که قدرت های عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمایند، خصوصا این که در متن اسلام بر این اصل تأکید شده است. مسلمانان به نصّ صریح قرآن و روایات می توان عوامل و محورهای اتّحاد در بین امّت اسلامی را این گونه بیان نمود:

1 _ توحید یکی از اصلی ترین و مهم ترین عوامل همبستگی در جوامع اسلامی و ملل مسلمان، توحید و اعتقاد به وحدانیّت و یگانگی خداوند است. توحید و توجه به پروردگار یگانه، شرک دینی را که پرستش غیر خداست از بین می برد، چنان که شرک اجتماعی که حکومت غیرخدا و تبعیّت از غیرخداست نیز به وسیله یکتاپرستی از بین می رود.

طبق جهان بینی شریعت اسلام، جهان بر اساس توحید و وحدت است و خدا آفریدگار همه و نسبت همه موجودات به او یکسان است.(1) فقط او باید پرستش شود(2) و اوست که فرمانروا و مولای علی الاطلاق تمام مخلوقات است. او آفریدگار همگی است، هیچ گروه و فردی به جز او حق ندارد که بر دیگران سیادت و حکمرانی داشته باشد، «کسانی که غیراین روش را برگزینند تجاوزگرند».(3)

ص: 303


1- . آل عمران: 64 و 80 ؛ توبه: 31 .
2- . اسراء: 33 ؛ بقره: 186 ؛ مائده: 48 .
3- . مؤمنون: 7 .

همه مسلمانان به اصل توحید عقیده دارند و اصل توحید امری فطری است. ایمان به خداوند است که قلب های مؤمنان را باهم مهربان و همسو می کند که گویا همه آنان روح واحد دارند.

قرآن کریم از اصل توحید به عنوان عامل مهم وحدت همه ادیان یاد نموده است.(1) و نیز در این صحیفه بزرگ آسمانی توحید به عنوان عامل وحدت «امّت واحده» ذکر شده است.(2) همچنین قرآن مرزهای جغرافیایی، نژادی و... را لغو نموده و تنها ایمان به خداوند را به عنوان مرز عقیدتی بیان نموده است:

«انّما المؤمنون اخوه».(3) در برخی روایات، مؤمنان همانند نفس و جسم واحد بیان شده اند که ایمان به خدا جان و روح همه آنان است. چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید:

«مؤمنان هم چون یک روحند».(4) امام علی علیه السلام از اصل توحید به عنوان محوری ترین عامل وحدت یاد نموده و در نکوهش آن عده از دانشمندانی که خدای واحد، کتاب واحد و پیامبر واحد دارند و با وجود آن اختلاف دارند، می فرماید:

«الههم واحد و نبیهم واحد و کتابهم واحد...».(5) و این در حالی است که خدا و پیامبر و کتاب شان یکی است...؛ بنابراین، یکتاپرستی، تمام یکتاپرستان را در یک رابطه، متّحد می کند به طوری که همه افراد به واسطه آن رابطه که قبول

ص: 304


1- . ر.ک: آل عمران: 63 .
2- . ر.ک: انبیاء: 92 . «انّ هذه امتکم امّة واحدة و انا ربکم فاعبدون».
3- . حجرات: 10 .
4- . تفسیر نمونه، ج 3 ، ص 33 : «المؤمنون کالنفس الواحدة».
5- . فرهنگ آفتاب، ج 1 ، ص 90 .

بندگی خدای واحد است، در جمیع حقوق و تعهّدات با هم برابرند و نیز تنها در مقابل فرمان خداوند تسلیم می شوند و او را حاکم علی الاطلاق می دانند و او وسیله ای است که همگی را به هم پیوند می دهد.

امام خمینی قدس سره، منادی وحدت امّت اسلامی، همواره همه اقشار جامعه اعم از شیعه و سنّی، از کرد، لر، ترک، بلوچ و فارس و عشایر با قومیّت های مختلف را به وحدت کلمه زیر پرچم توحید فرا می خواندند، و همین یکی از عوامل و راز و رمز بزرگ پیروزی انقلاب، و عبور از موانع و دست اندازها در مسیر تداوم انقلاب بود، و موجب حلّ بسیاری از مشکلات سیاسی، نظامی و فرهنگی شده، و نتایج درخشانی از آن عاید گردید. امام خمینی، این مطلب را چنین تبیین می کردند که:

«مسلمانان در مذاهب گوناگون، دشمنان مشترک دارند، آنان در عین آزادی عقیده و بیان و آزادی انتخاب مذهب براساس عقل و منطق، همه در زیر پرچم توحید و رسالت محمّد صلی الله علیه و آله وسلم هم عقیده اند، و آیین مقدّس السلام در جهان دشمنان بسیار دارد، مسلمانان باید برای حفظ اسلام و دست آوردهای آن، در برابر دشمنان، در یک صف باشند و با اتّحاد و انسجام مکتبی، از کیان و عظمت خود نگهبانی کنند، پر واضح است که اگر آنها در داخل جمعیّت خود به صورت گروه های پراکنده در آیند، دشمن استعمارگر از تفرقه آنها سوء استفاده کرده، و به آنها آسیب شدید می رساند، به عنوان مثال اگر مسلمانان در برابر اسرائیل که دشمن شناخته شده و خونخوار اسلام و مسلمین است، یک پارچه و متّحد باشند، هرگز این مولود نامشروع امریکا نمی تواند به غصب و تجاوز خود ادامه دهد».(1)

ص: 305


1- . صحیفه نور، ج 19 ، ص 2 و 46 .

2 _ ابعاد جهانی دین اسلام جهانی مشمول دین اسلام و عدم اختصاص آن به قوم و نژاد یا منطقه خاصّی، از ضروریّات این آیین الهی است و حتّی کسانی هم که ایمان به آن ندارند می دانند که دعوت اسلام، همگانی بوده و محدود به منطقه جغرافیایی خاصّی نبوده است. افزون براین، شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به سران کشورها مانند قیصر روم و پادشاه ایران و فرمانروایان مصر و حبشه و شامات و نیز به رؤسای قبائل مختلف عرب و... نامه نوشتند و پیک ویژه بسوی آنان گسیل داشتند و همگان را به اسلام دعوت کرده از پیامدهای وخیم کفر و استنکاف از پذیرفتن اسلام، برحذر داشتند. اگر دین اسلام، جهانی نبود چنین دعوت عمومی انجام نمی گرفت و سائر اقوام و امّت ها نیز عذری برای عدم پذیرش ارائه می کردند.

قرآن کریم نیز در آیات زیادی همه انسان ها را به عنوان «یا ایها الناس»(1) و «یا بنی آدم»(2) موردخطاب قرار داده وهدایت خود را شامل همه انسان ها (الناس(3) و العالمین(4))؛ بنابراین، شریعت اسلام به عنوان مجموعه قوانین الهی که برای هدایت بشریّت از سوی خداوند بر پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله وسلم نازل شده، یکی از عوامل مهم وحدت امّت اسلامی است. پرسش که در این جا مطرح می شود این است که اصولاً دین اسلام چگونه مایه وحدت و همبستگی است؟ سه احتمال قابل بررسی است:

الف) آن که دین همه را به همگرایی فراخوانده و بهره گیری از دستورات دین عامل وحدت جامعه است.

ص: 306


1- . ر.ک: بقره: 21 ؛ نساء: 174 ؛ فاطر: 15 .
2- . ر.ک: اعراف: 26 و 27 و 28 و 29 و 35 ؛ یس: 60 .
3- . ر.ک: بقره: 185 و 187 ؛ آل عمران: 138 ؛ ابراهیم: 1 و 52 ؛ جاثیه: 20 ؛ زمر: 41 ؛ کهف: 54 ؛ حشر: 21 .
4- . ر.ک: انعام: 90 ؛ یوسف: 104 ؛ ص: 87 ؛ تکویر: 27 ؛ قلم: 52 .

ب) آن که هرگاه دشمنان، اسلام را نشانه گرفتند و مقدّسات آن را زیر سؤال بردند، مسلمانان متّحد شده و از آن دفاع و پاسداری می کنند.

ج) آن که دین واحد عامل وحدت است. بنابر هر سه احتمال، دین محور وحدت است. اسلام همگان را برادر خوانده است. امام علی علیه السلام فرمود:

«واقعیت جز این نیست که همگی شما براساس دین خدا برادرید».(1) از سوی دیگر هرگاه دشمنان اسلام در برابر اسلام ایستادند، مسلمانان در برابر تمام دنیای آنها ایستادند. گرچه مسلمانان از برخی احکام اسلام برداشت های متفاوت کرده و می کنند، ولی اصل دین به عنوان اصل مشترک بین همه مسلمانان بوده و محور اصلی وحدت جامعه اسلامی است.

در قرآن کریم نیز دین به عنوان عاملی اصلی وحدت بیان شده است:

«واعتصموا بحبل اللّه...».

در این آیه شریفه، خداوند مسلمانان را با جوهره عقیده اسلام که یگانگی در راه خداست فرا می خواند و اعتصام به «حبل اللّه» و چنگ زدن به ریسمان خدا را وسیله این یگانگی دانسته است.

به سخن نویسنده تفسیر «المنار»،(2) «واعتصموا بحبل اللّه...» استعاره تمثیلی است؛ زیرا حالت و موقعیّت مسلمانان در تمسّک به کتاب اللّه و یا در متّحد بودنشان نسبت به یکدیگر، تشبیه به حالت چنگ زدن کسی که از مکان بلند، به ریسمان محکم که در آن امنیّت است واز سقوط وی جلوگیری می کند، چنگ زده است. درواقع کسی که به «کتاب اللّه» چنگ بزند، «کان آخذا بالاسلام» است. در تفسیر این آیه شریفه مراد از حبل اللّه چیست؟ در برخی از

ص: 307


1- . همان.
2- . شیخ محمد عبده، تفسیر المنار، گردآورنده: سید محمد رشید رضا، ج 4 ، ص 20 ، دارالمعرفة، بیروت.

تفاسیر، مانند مجمع البیان،(1) التبیان(2) و روح البیان(3) آمده است که همانا مقصود از «حبل اللّه» دین اسلام است. همچنین جلال الدین سیوطی، نوشته است(4) منظور از «حبل اللّه» اسلام است و در ذیل «...اذ کنتم اعداء...» نوشته است که شما به طوری دشمن هم بودید که «یقتل بعضکم بعضا و یأکل شدیدکم ضعیفکم»، تا که خدای بزرگ، اسلام را برای شما آورد و به وسیله آن «الَّف بینکم» و شما برادر یکدیگر قرار داد.

همچنین در قرآن کریم آمده است که شما مسلمانان مانند مشرکان نباشید که آنها در دین شان اختلاف کردند.(5) در تفسیر نمونه آمده است:

«مذهب همیشه عامل وحدت و یک پارچگی در محیط خود بوده و همان گونه که در مورد اسلام و قبائل حجازی و حتی اقوام خارج از جزیرة العرب تحقّق یافت و به اختلافات پایان داده و امّت واحد ساخت».(6) امام علی علیه السلام نیز یکی از عوامل همبستگی را دین می دانست: «أدین یجمعکم»؛(7) آیا دینی ندارید تا محور اتحاد شود؟ نقش دین اسلام در ایجاد وحدت و برادری، و نقش وحدت و برادری در پیشبرد اهداف به قدری برای دشمنان و استعمارگران، مهم و گران بود، که برای نفوذ خود به کشورهای اسلامی

ص: 308


1- . ر.ک: مجمع البیان، ج 2 ، ص 356 .
2- . ر.ک: التبیان، ج 2 ، ص 545 _ 546 .
3- . روح البیان، ج 2 ، ص 72 .
4- . جلال الدین سیوطی، در المنثور فی تفسیر بالمأثور، بیروت، ج 2 ، ص 61 .
5- . روم: 32 «و لاتکونوا من المشرکین من الذین فرقوا دینهم و کانواد شیعا».
6- . تفسیر نمونه، ج 20 ، ص 382 .
7- . فرهنگ آفتاب، ج 1 ، ص 90 .

بیشترین سعی خود را برای ایجاد تفرقه نمودند، و با تز «تفرقه بینداز و حکومت کن» وارد میدان شدند، و در این راستا خسارت های جبران ناپذیری به اسلام و مسلمانان وارد ساختند؛ زیرا آنها راز و رمز پیروزی های چشم گیر مسلمانان در ابعاد گوناگون را همان فشردگی و انضباط و همبستگی آنها می دانستند.

به گفته «جان دیون پورت»، دانشمند معروف انگلیسی:

«... محمّد یک نفر ساده، در پرتو اتّحاد قبایل پراکنده کوچک و برهنه و گرسنه، کشور خودش را به یک جامعه فشرده و با انضباط تبدیل نمود، و در میان ملل روی زمین آنها را با صفات و اخلاق تازه ای معرّفی کرد، و در کمتر از سی سال با این روش، امپراطور قسطنطنیّه را مغلوب کرد، و سلاطین ایران را از بین برد. سوریّه و بین النهرین و مصر را تسخیر کرد، و دامنه فتوحاتش را از اقیانوس اطلس تا کرانه دریای خزر و تا رود جیحون گسترش داد...».(1) بنابراین، اسلام ناب محمّدی صلی الله علیه و آله وسلم قادر است حجابها و مرزهای اقلیمی، علایق ملّی، منافع فردی و وابستگی های فکری و فرهنگی را به کنار بنهد و بدون تعلّق به فرهنگ، نژاد و زبان ویژه ای، «امّت» را در کانون واحدی گرد آورد.

آری؛ نعمت دین اسلام به عنوان بزرگ ترین نعمت خداوند متعال برای همه مسلمانان بوده و این نعمت الهی از آن یک فرقه نیست و هیچ فرقه ای این حق رات ندارد که بگوید اسلام فقط از آن ماست و دیگر فرق، مسلمان نیستند! اهل سنت و اهل تشیّع که بزرگ ترین فرق اسلامی در جهان است، هیچ گاه نباید ادعا کنند که اسلام از آن ماست و دیگر فرق مسلمان نیستند.

اسلام دین همه کسانی است که خود را مسلمان می دانند، ضروریّات دینی را قبول دارند و معتقدات اجماعی، اتفّاقی و منصوص را انکار نمی کنند. گستره اسلام وسیع و همه فرق اسلامی را در بر می گیرند.

ص: 309


1- . جان دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمّد و قرآن، ترجمه: سید غلامرضا سعیدی، ص 77 .

3 _ قرآن کریم قرآن کریم، نور هدایت، مایه نجات آدمی و معجزه جاوید پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، یکی از عوامل مهم همبستگی و وحدت اسلامی است. گرچه برخی از مسلمانان در تفسیر برخی از آیات اختلاف نظر داشته و برداشت های متفاوت دارند؛ امّا، اصل وجود قرآن به عنوان کتاب واحد، مورد قبول و اتّفاق همگان بوده و عامل مهم همبستگی آنان است. هرگاه قرآن و معارف بلند آن از سوی دشمنان تهدید شود، همه مسلمانان با جان و مال از آن دفاع و پاسداری می کنند.

از سوی دیگر قرآن همه مسلمانان را به همگرایی فرا خوانده است که این دعوت نقش بنیادی در همبستگی و وحدت گرایی دارد. در قرآن نیز از این کتاب الهی به عنوان عامل وحدت یاد شده است. چنان که در برخی از تفاسیر، مانند «روح المعانی»(1)، «تفسیر ابن کثیر»(2)، «المیزان»(3) و «تفسیر الکبیر»(4)، مقصود ار «حبل اللّه» در آیه «واعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لاتفرّقوا» به قرآن تفسیر شده است که این آیه صریحا چنگ زدن به قرآن را عامل وحدت دانسته است. بر همین اساس، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم از قرآن و عترت به عنوان دو امانت گرانسنگ یاد کرد.(5) بنابراین، کتاب خدا، که بیان خالق انسان هاست، می تواند محکم ترین ریسمان وحدت در جوامع بشری به شمار آید.

4 _ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم یکی از عوامل اتّحاد امّت اسلامی، وجود مقدّس پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم است. نقش پیامبر در ایجاد وحدت از این جهت قابل بررسی است: نخست آن که آن حضرت فرستاده خداوند بوده

ص: 310


1- . ر.ک: تفسیر روح المعانی، ج 4 ، ص 18 .
2- . تفسیر ابن کثیر، ج 8 ، ص 397 .
3- . تفسیر المیزان، ج 3 ، ص 127 .
4- . ر.ک: تفسیر الکبیر، ج 8 ، ص 167 .
5- . ر.ک: مسند احمد، ج 1 ، ص 14 و 17؛ الجامع الصغیر، ص 17 ؛ فضائل قرآن دارمی، ص 431 .

و تا قیامت پیامبر همه انسان هاست.(1) همچنین قرآن در آیات دیگر رسالت آن حضرت را برای همه انسان ها (الناس(2) و العالمین(3)) ثابت کرده، و در آیه ای شمول دعوت وی را نسبت به هر کسی که از آن، آگاه شود مورد تأکید قرار داده است.(4) از این جهت او به عنوان پیامبر واحد، مورد قبول همگان است. در صدر اسلام مسلمانان مانند پروانه دور شمع وجودی آن حضرت می گشتند و وجود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مسلمانان را مانند دانه های تسبیح به هم پیوند می داد. مسلمانان صدر اسلام آن چنان پیامبر را دوست می داشتند که در جنگ ها برای حفظ جان آن حضرت از یکدیگر سبقت می گرفتند.

دشمنان اسلام از وجود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به عنوان مهره اتّحاد و عامل همبستگی مسلمانان وحشت داشتند؛ از این رو در جنک اُحد برای ایجاد اختلاف، شایعه کردند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم کشته شده است. در عصر حاضر نیز اهانت سلمان رشدی مرتّد به ساحت مقدّس پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، نشان داد که مسلمانان نمی توانند اهانت به او را تحمل کنند.

دوم آن که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم علاوه برآن که رسول خداست، رهبر جهان اسلام نیز می باشد. بی گمان رهبر نقش بنیادی در وحدت دارد.

علامه طبرسی رحمه الله در ذیل آیه: «واعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرقوا...» می نویسد:

مقصود از «حبل اللّه» پیامبر اسلام است.(5) امام علی علیه السلام در هنگام درگیری با اهل شام، از اختلافات بین مسلمانان اظهار نگرانی نموده و از پیامبر واحد و خداوند واحد به عنوان محورهای همبستگی یاد نموده است:

ص: 311


1- . احزاب: 4 .
2- . ر.ک: نساء: 79 ؛ حج: 49 ؛ سبأ: 28 .
3- . ر.ک: انبیاء: 107؛ فرقان: 1.
4- . ر.ک: انعام: 19 .
5- . مجمع البیان، ج 2 ، ص 375 .

«و کان بدء امرنا أنا التقینا و القوم من اهل الشام و الظاهر ان ربنا واحد و نبیّنا واحد و دعوتنا فی الاسلام واحد».(1) جریان کار ما با درگیری با گروهی از اهل شام آغاز شد، در حالی که به ظاهر پروردگار ما، پیامبر ما و دعوت اسلامی ما یکی بود. و نیز آن حضرت فرمود:

«امّا همین که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم رحلت نمود، مسلمانان به کشمکش پرداختند».(2) از سخنان گوهربار آن حضرت این نکته استفاده می شود که مسلمانان با داشتن محورهای اتّحاد مانند وجود پیامبر و دین واحد نباید اختلاف داشته باشند. از سوی دیگر مسلمانان بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم اختلاف پیدا کردند و در زمان حیات او مسلمانان متّحد بودند.

5 _ مسجد و اقامه نماز جماعت و جمعه یکی از نیازهای اساسی جامعه اسلامی، همبستگی نیروهای مسلمان بر محور دستورهای الهی است. اسلام برای رسیدن به این عنصر حیاتی، در جوهر خود همه امتیازهای موهوم را نفی کرده و یگانه ملاک برتری در این شریعت، کرامتی است که به تقوا(3) به دست می آید. با این حال، وحدت، از یک سو به اسباب و عواملی نیاز دارد تا هرچه بیشتر پایدار شود و از سوی دیگر، نیازمند آن است که در مکانی ظهور یابد. تا از این راه، دسیسه های دشمنان پیدا و پنهان جامعه اسلامی به ناامیدی گراید. برای رسیدن به این هدف، «مسجد» در جامعه اسلامی نقش اساسی دارد. در هر جامعه ای امتیازهای موهوم و فخر فروشی های پوچ به گونه ای مطرح است. چنان چه با این گرایش ها از ریشه مبارزه نشود، بیم آن می رود که ارزش های واهی و غیرالهی در چهره ارزش های پسندیده جلوه گر شوند و نظام ارزشی جامعه را دگرگون کنند. مسجد، از این

ص: 312


1- . فرهنگ آفتاب، ج 1 ، ص 9 .
2- . همان.
3- . حجرات: 13 .

نظر، کانونی است بس مهم برای اجتماع مسلمانان و اتّحاد و یک پارچگی و هدایت آنان به سوی نیکی. بر پایه چنین ترسیمی از مسجد است که خداوند متعال، پیامبر خویش را از نمازگزازان و حتّی حضور در مسجدی که وحدت جامعه اسلامی را دچار آسیب کند، نهی می نماید.(1) آن حضرت نیز نه تنها در چنین مسجدی حضور نیافتند، بلکه جمعی را فرمان دادند تا آن را به آتش کشند و حتّی بنابر نقلی، زمین آن مسجد به مزبله دان تبدیل شد.(2) شواهدی نشان می دهد که پاره ای از مقرّرات نماز جماعت، هم چون تأکید بر منظّم بودن صف ها و اتّصال شانه های نمازگزاران، نهی از این که نمازگزار تنها در یک صفّ بایستد(3) و... بدین منظور تشریع شده تا هم وحدت و هماهنگی مسلمانان بیشتر شود و هم بهتر به نمایش گذاشته شود.

بناء مسجد در اسلام برای اوّلین بار در محلّه «قباء» در نزدیکی مدینه برپا شد. بنایی که بسیار ساده بود و در مدتی اندک، جایگاه عبادت مسلمانان به امامت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم شده بود. آن حضرت بعد از آن به طرف مدینه حرکت نمودند و جایی را که شتر نشست و سپس برخاست و در مرحله دوم به آنجا برگشت و آرام گرفت، با اذن صاحبش، محلّ ساختمان مسجد النبی صلی الله علیه و آله وسلم قرار دادند.

در مقابل مسجدی که حقیقتا خانه خدا بوده و معیارهای خدائی بر آن حاکم بوده است، مسجد دیگری ساخته شد که انگیزه آن خدائی نبود. حسادت های قومی و برتری جوئی های خانوادگی، زمینه رشد افکار ضدّ اسلامی را فراهم ساخته و نمادی به عنوان «مسجد ضرار» را در دارالاسلام پدید آورد.

دوازده منافق حسود با انگیزه زیان رساندن به مسلمانان و گسستن وحدت آنان مسجدی را برای مقابله با رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بناء نهادند که بیشتر به کانون توطئه و فساد شباهت داشت،

ص: 313


1- . توبه: 108 .
2- . مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 5 ، ص 110 .
3- . ر.ک: وسائل الشیعه، ج 3 ، ص 513 ، باب 35 از ابواب احکام المساجد، روایات 1 و 3 و ج 5 ، ص 460 و 471 ، باب 58 و 70 از ابواب صلاة الجماعة.

آنان از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم خواستند تا با خواندن نماز، مسجد را افتتاح کند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلمدرصدد اجابت خواسته آنان برآمد. قرآن کریم تمام مقاصد تشکیل دهندگان و بانیان مسجد ضرار را در سوره توبه بیان می فرماید:

«گروهی دیکر از آنها کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان) و (تقویت) کفر و تفرقه میان مؤمنان و کمین گاه برای کسی که با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه کرده بود، آنها سوگند یاد می کنند که ما جز نیکی (و خدمت) قصدی نداریم، امّا خداوند بر دروغگویی ایشان گواهی می دهد».(1) به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مسجد ضرار سوزانده، خراب و به زباله دانی تبدیل شد. چهار مقصد بهم پیوسته و بنیان کن، مسجد ضرار، کفر، تفرقه و ستیزه جویی با خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، اسلام جوان را تهدید می نمود و سنگر مبارزه با اسلام «مسجد» قرار گرفت؛ یعنی مسجد علیه مسجد، اسلام علیه اسلام. مذهب علیه مذهب، با نام اسلام و مسجد به جنگ اسلام رفتن از اینجا آغاز گردید.

خطر را زمانی می توان درک کرد که به این نکته توجّه شود؛ اسلام، تازه جوانه زده بود و کمتر مسلمانی از حقیقت آن، آن طور که باید آگاهی داشت، یعنی جهل نهفته و خفته در دارالاسلام که با این درگیری ها می توانست بیدار شود و هستی مسلمانان را بسوزاند، خطر عمده ای بوده است. اینجاست که وحی خداوندی، ناجی امّت اسلام گردید. خداوند در قرآن کریم می فرماید:

«در مسجد ضرار هرگز نمازی اقامه نکن؛ زیرا، در آن مسجدی که از روز نخست بر پایه تقوی بناء شده، شایسته تر است که در آن قیام (و عبادت) کنی، در آن مردانی هستند که دوست می دارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد».(2)

ص: 314


1- . توبه: 107 .
2- . توبه: 109 .

مسجد، میدان بزرگی برای تبادل افکار و مشاوره در امور مسلمان است. مسلمانان در هر شهری که به وسیله سپاهیان فتح می شد، مسجدی می ساختند. هدف این نبود که مساجد فقط مکان عبادت باشد، بلکه منظور این بود که مرکز فرهنگ، اشاعه تمدّن و تکوین افکار اسلام ناب محمّدی صلی الله علیه و آله وسلم هم به شمار آید. هرگاه مسلمانان به مکان جدیدی مهاجرت می کردند، مسجدی بنا می نهادند تا مرکز جدیدی برای گردهمایی مؤمنان باشد.

مارسل بوازار اسلام شناس سویسی درباره نقش نیرومند مسجد در فرهنگ، اقتصاد، سیاست و وحدت مسلمانان چنین می نویسد:

«مسجد، عامل نیرومندی در اتّحاد مسلمانان جهان است و اهمیّت اجتماعی و فرهنگی آن را از این بابت نمی توان نادیده گرفت، به ویژه در روزگار معاصر که مسلمانان شور و حرارت صدر اسلام را دگر بار از خود نشان می دهند، مساجد به صورت مراکز تربیت روحانی و پایگاه جنبش امّت مسلمانان نسبت به ستمگران و سلطه جویان در آمده است، به تدریج مساجد موقعیت سالهای نخستین ظهور اسلام را به دست آورده اند».(1) حضور در مساجد از هر حیث قابل توجّه است و اثر فراوانی در وحدت مسلمانان دارد.

اصولاً شخص در میان جمعیّتی که هدف مشترک دارند، قدرتی احساس می کند که در حال انفراد فاقد آن است. گذشته از این، اجتماع در مکان مقدّسی همچون مسجد، اضطراب و نگرانی را از بین می برد و افراد را در جهت رسیدن به اهداف خویش برای مبادرت به هر اقدامی آماده می سازد و نیز چون هدف مشترک دارند بر اثر این که دوست و برادر یکدیگرند این احساس در آنان به وجود می آید که شکست ناپذیرند. این احساس به سرعت سایر افراد اجتماع را نیز فرا می گیرد و در نتیجه تمام افراد اجتماع به جانب هدف

ص: 315


1- . اسلام در جهان امروز، مارسل بوازار، ص 101 و 102 .

خویش گام بر می دارند این احساس به سرعت سایر افراد اجتماع را نیز فرا می گیرد و در نتیجه تمام افراد اجتماع به جانب هدف خویش گام بر می دارند و به مقصد می رسند و از این رو، در شریعت اسلام دستور داده شده که مردم به مسجد بروند و نمازهای خود را در مسجد بجای آورند.

حضور همه روزه مؤمنان از گروه های گوناگون جامعه با پست ها و موقعیّت های اجتماعی متفاوت در مسجد، زنده نگه داشتن شعائر الهی است؛ چنان که ائمّه اطهار علیهم السلامتأکید و تشویق فوق العاده ای نسبت به رفت و آمد به مساجد و حضور مستمر در آن کرده اند؛ زیرا بزرگداشت شعائر آسمانی و گرامی داشتن آیین دینی، نشانه دینداری و پای بندی به مقدّسات آن است.

این مطلبی است که شامل بسیاری از باورهای دینی می شود که از آن دسته است مسجد و روزه داری و روزهای ویژه ای مانند عیدها و جز آن که امام خمینی قدس سرهآنها را «یوم اللّه » می خواندند: امام خمینی قدس سره کرامت و برتری این اماکن را این گونه بیان می نمودند:

«در شرع مقدّس اسلام بسیار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همه مسجدها، مسجد الحرام است و بعد از آن مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیت المقدس و بعد مسجد جامع هر شهر و بعد از آن، مسجد محلّه و بعد مسجد بازار است».(1) مسجد به فرموده پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم خانه خدا،(2) انوار الهی،(3) جایگاه پیامبران(4) و نیز بوستان بهشتی شمرده شده است، بهترین مصادیق شعائر الهی است. ارج نهادن به این شعائر به فرموده قرآن کریم نشان دهنده پرهیزگاری است:

«و من یعظم شعائر اللّه فانها من تقوی القلوب».(5)

ص: 316


1- . امام خمینی، رسالة توضیح المسائل، مسئله 893 .
2- . وسائل الشیعة، ج 1 ، ص 268 .
3- . مستدرک الوسائل، ج 3 ، ص 447 .
4- . همان، ص 313 و 359 .
5- . حج: 32 .

و هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دل هاست. بر همین اساس، در قرآن کریم از جلوگیری کردن از یاد خدا در مسجد، تعبیر به ظلم شده است:

«ومَن اَظلَمُ مِمَّن مَنَعَ مَس_جِدَ اللّهِ اَن یُذکَرَ فیهَا اسمُهُ وسَعی فی خَرابِها...».(1) چه کسی ظالم تر و ستم کارتر از آن که از بردن نام خدا در مسجد جلوگیری کند و در خراب کردن آن تلاش کند.

«در قرون اخیر، تخریب مسجد و ساختمان های توحیدی بنا شده بر قبور ائمّه اطهار علیهم السلام در «بقیع» توسط وهّابیان و تخریب مسجد «بابری» در هند، [جنایات درد منشانه اسرائیل غاصب در تخریب قبله اوّل مسلمانان (مسجد الاقصی)]، نمونه هایی از ظلم به مسجد بوده اند.

ظلم به مسجد، هم شامل ظلم به خود مسجد و هم مؤمنان نمازگزار در آن است که جلوگیری از ورود به مسجد برای برپایی شعائر اسلامی و گفتن ذکر و یاد خدا، از مصادیق بارز ظلم به مسجد و مؤمنان است».(2) علاوه براین که احترام به مسجد نشان از تقواست و باز داشتن از ذکر خدا ستم گری شمرده شده اگر کسی به مسجد احترام هم نکند، یعنی عملی که حاکی از سبک شمردن مسجد باشد، از او صادر شود، ملعون است. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:

«ملعون، ملعون، من لم یوقّر المسجد».(3) مورد نفرین خداست کسی که به مسجد احترام نگذارد. به همین دلیل، فقهای عظام در فقه، قاعده ای تحت عنوان «حرمة اهانة المحّرمات فی الدین» مطرح کرده اند. براساس این

ص: 317


1- . بقره: 114 .
2- . فرهنگ مسجد، ص 183 _ 184 .
3- . وسائل الشیعة، ج 3 ، ص 554 ؛ جامع الاحادیث، ج 4 ، ص 452 .

قاعده، که مفاد آن مورد اتّفاق همگان است، هتک، اهانت و تحقیر آن چه در دین اسلام دارای حرمت است، جائز نیست و مسجد مسلمانان از مواردی است که رعایت احترام آن لازم شمرده شده است.

و نیز برخی از علما اهانت به مسجد و هتک احترام آن را از گناهان کبیره دانسته اند؛ زیرا مکانی که شعائر الهی و از محرّمات دینی محسوب می شود، احترام و حرمت آن واجب است.

در کتاب «گناهان کبیره» تحت عنوان «هتک مساجد» آمده است: هر مکانی که به وسیله مسلمانان و به نام مسجد بنا شود، شیعه باشد یا از سایر فرق اسلامی، رعایت حرمت آن واجب و اهانت و هتک آن، مانند خراب کردن یا آلوده ساختن آن به نجاست، گناه کبیره است. مسجد به حضرت آفریدگار نسبت دارد. «و ان المساجد للّه»(1) و اهانت به آن اهانت به خداست. علاوه براین، بزرگی هتک مسجد نزد هر دینداری بدیهی و ارتکازی است(2) براین اساس، حضور مؤمنان در مساجد برای انجام فرایض دینی، مانند اقامه نماز جماعت و جمعه از مصادیق تعظیم و بزرگداشت مساجد است؛ زیرا مؤمنان با نیّت های پاک فقط برای عبادت و اجرای دستورات الهی در آن مکان مقدس گرد هم می آیند؛ مؤمنان در آنجا جز تزکیّه نفوس و جلب رضایت خداوند و وحدت کلمه منظور دیگری ندارد.

نماز خواندن، به ویژه اقامه نماز جماعت در مسجد بسیار فضیلت دارد و بر آن تأکید بیشتری شده است. در آیات متعددی سفارش به اقامه نماز جماعت، به خصوص در مسجد، شده است:

«واَقیموا الصَّلوةَ وءاتوا الزَّکوةَ وارکَعوا مَعَ الرّ کِعین».(3) نماز را بپا دارید زکات را ادا کنید، و (عبادت دست جمعی را فراموش ننمائید) با رکوع کنندگان، رکوع نمائید.

ص: 318


1- . جن: 18 .
2- . شهید محراب آیت اللّه شهید دستغیب، گناهان کبیره، ج 2 ، ص 385 .
3- . بقره: 43 .

«...واسجُدی وارکَعی مَعَ الرّ کِعینَ».(1) «... و سجده بجا آور؛ و با رکوع کنندگان، رکوع کن».

«...واَقیموا وُجوهَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدٍ...».(2) «... و توجّه خویش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوی او کنید...».

مفسران در تفسیر این آیات، نظرات گوناگونی ذکر کرده اند؛ از جمله آن که این آیات به اقامه نماز جماعت، به ویژه در مسجد، اشاره دارد.(3) در منابع روایی نیز تأکید فراوانی بر اقامه نماز جماعت در مسجد شده است. از اوّلین کارهای تبلیغی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم پس از ظهور اسلام، اقامه نماز جماعت در مسجد الحرام بود.

امام صادق علیه السلام درباره اولین نماز جماعت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید:

«رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به همراه علی علیه السلام مشغول اقامه نماز جماعت بودند. در این هنگام، حضرت ابوطالب همراه فرزندش جعفر از آنجا عبور می کردند. ابوطالب به جعفر فرمود: در کنار پسر عمویت نماز بخوان. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلممتوجّه شد که آن دو مسلمان شده اند و ابوطالب از این قضیه خوشحال شد».(4) اقامه نمار جماعت به وسیله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و اصحابش در مسجد الحرام، نوعی اعلان ظهور و نزول دین مبین اسلام بود و همین عمل موجب می شد که مردم مکّه و یا مسافران به اسلام راغب گشته، مسلمان شوند.(5)

ص: 319


1- . آل عمران: 43 .
2- . اعراف: 29 .
3- . تفسیر مجمع البیان، ج 1 ، ص 190 و ج 2 ، ص 291 و ج 4، ص 241 ؛ تفسیر نمونه، ج 2 ، ص 543 .
4- . بحارالانوار، ج 85 ، ص 3 .
5- . فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص 97 _ 98 .

امام رضا علیه السلام درباره فلسفه تشریع نماز جماعت می فرمایند:

«اگر از شما سؤال شود چرا نماز جماعت در اسلام قرار داده شده است، بگویید؛ برای این که اخلاص و توحید و اسلام و عبادت خداوند، ظاهر و مشهود باشد. در این اظهار کردن، حجّت و دلیل خداوند بر شرق و غرب عالم تمام می شود، و موجب می گردد که منافق و کسی که عبادات را خفیف می شمارد از دیگر مؤمنان شناسایی گردد، و مؤمنان بتوانند بر اسلام یکدیگر شهادت دهند و موجب می شود که نمازگزاران در کارهای نیک و کسب تقوا، همدیگر را یاری کنند و از ارتکاب بسیاری از گناهان، رویگردان شوند».(1) در روایات متعددی سفارش شده است: نمازهای یومیّه، به ویژه نماز مغرب و عشاء و صبح را به جماعت در مسجد اقامه کنید و بر آنها محافظت نمایید و نمی توان بدون عذر آنها را ترک کرد.(2) تأکید بیشتر بر کسانی است که همسایه مسجدند و یا صدای اذان مسجد را می شنوند. در روایتی از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمودند:

«...لَیَحضُرَنَّ مَعَنا صَلاتَنا جَماعَة أو لَتِحِوِلنَّ عَنّا وَ لایُجاورنُا وَ لانُجاورُهِم».(3) امام در جواب عدّه ای که گفتند: عدّه ای از همسایگان مسجد در نماز جماعت حاضر نمی شوند، فرمود: باید در نماز جماعت ما حضور یابند، یا این که از ما دوری گزینند و همسایه ما نشوند و ما هم همسایه آنها نشویم.

ص: 320


1- . تهذیب الاحکام، ج 3 ، ص 24 ، باب فضل الجماعة؛ وسائل الشیعة، ج 5 ، ص 370 ، ابواب صلاة الجماعة ؛ سنن ترمذی، ج 1 ، ص 138 ، باب ما جاء فی فضل الجماعة.
2- . همان.
3- . وسائل الشیعة، ج 3 ، ص 479 .

در برخی از روایات آمده است:

«هر کس مسجدی در نزدیک خانه اش باشد و در آنجا نمازش را بجا نیاورد، نماز کامل بجا نیاورده است».(1) در روایتی آمده است:

«اذا سئلت عمن لایشهد الجماعه، فقل: لا اعرفه».(2) اگر درباره کسی که در نماز جماعت شرکت نمی کند، سؤال کردند در پاسخ بگو که او را نمی شناسم.

در روایتی به این مضمون از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده که فرمودند:

«نزدیک است دستور دهم خانه های افرادی که به مسجد نمی آیند، آتش زده شود».(3) در برخی روایات کسانی که بعد از شنیدن اذان بدون عذر از مسجد خارج می شوند «منافق» خوانده شده اند. رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم جهت حفظ انسجام و همبستگی و اجتناب از هرگونه تفرقه و پراکندگی فرمود:

«مَنْ سَمِعَ النّداءَ فِی المَسْجِدِ فَخَرجَ مِنْ غَیرِ عِلّة فَهُوَ مُنافِق الاّ أنْ یُریدَ الرُّجوع الَیْهِ».(4) کسی که در مسجد صدای اذان را بشنود و بدون علت از مسجد خارج شود منافق است، جز این که قصد برگشت به مسجد را داشته باشد.

نماز خواندن در مسجد و آن هم به جماعت بسیار فضیلت دارد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم

ص: 321


1- . وسائل الشیعة، ج 1 ، ص 303 ، ابواب احکام المساجد.
2- . مستدرک الوسائل، ج 6 ، ص 451 .
3- . وسائل الشیعة، ج 3 ، ص 377 .
4- . همان، ص 481 .

فرمودند:

«اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند، برای هر رکعت از نماز آنها ثواب 150 نماز و اگر دو نفر به امام جماعت اقتدا کنند برای هر رکعت از نماز آنها، ثواب 600 نماز است و همین طور فرمودند تا رسیدند به این که اگر تعداد مأمومین از 10 نفر بگذرد، اگر تمام هفت آسمان، صفحه کاغذ شوند و تمام درختان قلم و دریاها مرکّب و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، نمی توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند».(1) در روایت دیگر از آن حضرت نقل شده است:

«هفت گروه هستند که خداوند در روزی که هیچ سایه ای جز سایه رحمت او وجود ندارد، آنان را زیر سایه رحمت خویش قرار می دهد که از جمله آنان است شخصی که از مسجد خارج شود و دلش به مسجد وابسته باشد تا وقتی که دو مرتبه به آنجا برگردد».(2) کسانی که در نماز جماعت شرکت می کنند در یک اجتماع الهی در صفوف منظّم به نماز می ایستند و یک نفر از ایشان به عنوان امام در مقابل آنان به نیابت از همه حمد و سوره را قرائت می کند و سایر مأمومین سکوت می کنند، گویی همگی یک روح هستند که به کالبدهای متعدّد تعلّق گرفته است. امام جماعت از جانب همه مأمومین با خدا راز و نیاز می کند و با الفاظ جمع، یعنی با الفاظی که مربوط به همه مسلمانان است، خدا را پرستش می کند.

در هر شبانه روز چند نوبت مؤمنان هر محل در خانه خدا اجتماع می کنند و در صفوف نماز جماعت متشکّل به نیایش خدای یکتا می پردازند. مستحب است که صفوف نماز جماعت منظم باشد و اتصال داشته باشد. اَنس بن مالک از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نقل کرده است:

ص: 322


1- . توضیح المسائل حضرت امام قدس سره، م 1400 .
2- . وسائل الشیعة، کتاب الصلاة، مکان المصلی و ابواب المساجد، ص 303 .

«صفهای نمازتان را مرتب کنید که به آن، نماز کامل می شود».(1) و نیز از آن حضرت روایت شده است:

«خدا و فرشتگان درود می فرستند بر کسانی که بدن هایشان در صفوف به یکدیگر متّصل است و کسی که فاصله را پر کند، به طوری که بدنش به بدن دیگری اتصال یابد، خداوند مقامش را در یک درجه بالا می برد».(2) این دستورات برای آن است که وحدت و همبستگی در بین اقشار مختلف اجتماع به وجود آید و تشتّت و تفرقه از بین مسلمانان رخت بربندد. همچنین این مقرّرات بدان جهت است که همگی یک هدف و یک خواسته دارند و در غم و شادی یکدیگر شریکند و تمام طبقات از غنی، فقیر، فرمانروا، فرمانبر، کارگر، کار فرما، عالی مقام و افراد عادی یکسان و در کنار یکدیگرند و در آن فضای روحانی یک نوع وحدت و یکپارچگی به وجود می آید که با وحدت های بشری که بر پایه مادیّت استوار گردیده، هیچ گونه شباهتی ندارد؛ این اتّحاد بر مبنای برادری دینی و معنویت بنا شده که با شوائب مادیّت آلوده نگشته است، از این رو هیچ خللی در آن راه نمی یابد.

ائمه معصوم شیعه علیهم السلام، آن قدر به وحدت مسلمانان اهمیت می دادند که به پیروانشان دستور می دادند که با اهل سنت نماز جماعت بجا آورند. ابن سنان از امام صادق علیه السلام در حدیثی چنین روایت کرده است:

«از بیماران اهل سنت عیادت کنید و در تشییع جنازه هایشان حاضر شوید، چه به نفع و چه به ضررشان گواهی دهید و با ایشان در مساجدشان نماز بخوانید...».(3)

ص: 323


1- . سنن ابن ماجه، جزء اول، ص 317 .
2- . همان، ص 318 .
3- . وسائل الشیعة، ج 3 ، ص 382 .

براین اساس، بزرگ معمار انقلاب که خود از منادیان وحدت مسلمانان بودند در اقدامی عملی از حجاج ایران می خواستند که برای از بین بردن هر گونه اختلاف پیش قدم باشند و از هرگونه عملی که بوی تفرقه از آن بیاید در مراسم حج خود داری نمایند و حتّی خواندن نماز در پشت سر امام غیر شیعی را بدون مُهر صحیح می دانستند و ترک مسجدالحرام را در هنگام بر پایی نماز جماعت ناپسند می شمردند.(1) نماز جمعه نیز در اسلام، فریضه ای مهم و عبادتی بزرگ به شمار می آید برای آن فضائل و آثار متعددی بیان شده است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم، اوّلین نماز جمعه را در محلّی نزدیک «قبا» به نام «وادی رانوناء» بجا آوردند و این اوّلین نماز جمعه ای بود که اقامه شد. محل نماز جمعه را مسجدی قرار دادند که در این محلّ واقع است و پس از ساخت مسجد در مدینه (مسجد النبی)، از آن پس نماز جمعه را در آن جا اقامه می کردند.(2) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم درباره فضیلت اقامه نماز جمعه در مسجد فرموده اند: زمانی که روز جمعه فرا می رسد، خداوند ملائکه را به مساجدی که در آن نماز جمعه اقامه می شود می فرستد، در حالی که با آنها قلم هایی از طلا و دفترهایی از نقره است و آنها بر در مساجد می ایستند و اسامی کسانی را که به مسجد می آیند، به ترتیب می نویسند. زمانی که تعداد آنها به هفتاد نفر برسد، می گویند: این افراد به اندازه آن هفتاد نفری اند که حضرت موسی علیه السلاماز بین امّتش اختیار کرد.

سپس در بین صفوف می گردند و از حال کسانی که در نمازهای قبل شرکت کرده و اکنون غایبند سؤال می کنند و می گویند: فلانی کجاست؟ گفته می شود: او مریض است. پس برایش دعا کرده، می گویند: خداوند! او را شفا بده تا نماز جمعه را بپا دارد. دوباره می پرسند: فلانی کجاست ؟ گفته می شود: او به مسافرت رفته است. پس برایش دعا کرده، می گویند: خداوندا! او را سالم برگردان. او دوست و همراه نماز جمعه است. دوباره می پرسند: فلانی کجاست؟ او مرده است.

ص: 324


1- . ر.ک: مناسک حج امام خمینی قدس سره.
2- . سیرة النبی ابن کثیر دمشقی، ج 2 ، ص 343 .

پس برایش دعا می کنند و می گویند: خداوند! او را ببخش. او برپا کننده نماز جمعه بود.(1) فضیلت نماز جمعه تا بدان حدّ است که در روایات اسلامی از آن به حجّ «تهیدستان» تعبیر شده است؛ چنان که در روایت آمده است: بادیه نشینی به نام «قلیب»، خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم رسید و اظهار داشت:

«یا رسول اللّه ! انّی تهیأت الی الحج کذا و کذا و مرة فما قدرّ لی».

«ای پیامبر خدا! چند بار مهیّای تشرف به حجّ شدم؛ ولی توفیق نیافتم!».

حضرت فرمود:

«یا قلیب! علیک بالجمعه، فانها حجّ المساکین».(2) «ای قلیب! بر تو باد به شرکت در مراسم نماز جمعه، که آن حج تهیدستان است».

نماز جمعه افزون براین که تمام مزایای نماز جماعت را در بر دارد در هر هفته یک بار در سطح وسیع تری منعقد می شود که مثلاً اهالی یک شهر در یک مکان اجتماع می کنند و بدین وسیله در یک مرحله کامل تر اتّحاد و همبستگی شان را تقویت نموده، از اوضاع و اخبار جهان و مسلمانان در آن چه به نفع و ضررشان ارتباط دارد، آگاه می گردند.(3) اقامه نماز جمعه وسیله ای است برای گردهمایی مسلمانان در روز تعطیل و طرح مسائل مهم اجتماعی و بحث و گفتگو درباره مسائل بهداشت، مسکن و تصمیم گیری های سیاسی و غیره. در حقیقت برپایی نماز جمعه به کار گرفتن عبادت خداوند است در راه خدمت به امّت.

گردهمایی جمعه، به ویژه در سالهای اخیر و در ممالک استقلال یافته اسلام، تأثیر و کارآیی بسیار داشته است. مسلمانان با اجتماع خود در مساجد طرح مبارزه علیه ستمگران را ریخته

ص: 325


1- . مستدرک الوسائل، ج 6 ، ص 38 ، ح 6367 .
2- . وسائل الشیعة، ج 5 ، ص 39 .
3- . وسائل الشیعة، ج 3 ، ص 40 _ 39 .

و تزلزلی در فرمانروایی استعمار غرب پدید آورده اند. کاری که احزاب و گروه های سیاسی مخالف در ممالک اروپایی، از انجام آن هنوز ناتوانند.(1) نماز جمعه که خطیب آن در خطبه هایش باید به امور جاری مسلمانان بپردازد، مکان خوبی برای سیاسی شدن توده مردم و مساجد فراهم می آورد. در نمازهای جمعه نوعی احساس هویّت فرهنگی و دینی جمعی تولید می شود که زمینه ساز فعالیت های جمعی (اجتماعی و سیاسی) است.

امام خمینی قدس سره درباره اهمیّت برپایی اجتماعی، همچون نماز جمعه می فرمودند:

«اگر مسلمانان هر روز جمعه مجتمع می شدند و مشکلات عمومی خود را به یاد می آوردند و رفع می کردند و یا تصمیم به رفع آن می گرفتند کار به اینجا نمی کشید. امروز باید با جدیّت این اجتماعات را ترتیب دهیم و از آن برای تبلیغات و تعلیمات استفاده کنیم، به این ترتیب نهضت اعتقادی و سیاسی اسلام وسعت پیدا می کند و اوج می گیرد».(2) از مطالب یاد شده در می یابیم که مسجد و نماز جماعت و جمعه در دستیابی مسلمانان به وحدت و همبستگی نقش به سزایی دارد؛ مسجدها، اثری روشن در توجیه عمومی مسلمانان دارد. اجتماعات اسلامی است که مسلمانان را در سایه شعار «انما المؤمنون اخوه» گردهم آورده و مظهر وحدت و برادری مسلمانان می گردد. مسلمانان در مساجد، کنار هم در یک جا می نشینند و به نصایح اسلامی امام در نماز جماعت و در خطبه های نماز جمعه و نماز عید گوش فرار می دهند و یکدیگر را می شناسند. چه بسا که مسلمانی برادر دینی خود را جز در مسجد، جای دیگر نمی بیند. اجتماع مسجد، سبب محبّت و الفت دل ها و تحکیم پیوندها و روابط و آگاه شدن از حال یکدیگر و تبادل افکار در مسائل دینی و دنیایی و همدردی در غم و شادی یکدیگر

ص: 326


1- . اسلام در جهان امروز، مارسل بوازار، ص 101 و 102 .
2- . کتاب ولایت فقیه، ص 180 _ 181 .

است. احکام اسلام و شرایع دین را در مسجد می آموزند. پایگاه علم و عبادت و امر به معروف و نهی از منکر و دمیدن روح اخوّت بین مسلمانان است.(1) 6 _ منافع مشترک یکی از عوامل مهم و ایجاد وحدت، منافع مشترک است. در جامعه ای که اقلیّت های مذهبی، جناح های سیاسی و... وجود دارند، حقّ فردی و گروهی نیز وجود دارد که ممکن است این حقوق در تعارض قرار گرفته، تنش ایجاد کنند. برای جلوگیری از اختلافات نیاز به محور اتّحاد است که حلقه اتّصال همه افراد و گروه ها می باشد. براین اساس، هرگاه منافع مشترک یک جامعه در معرض تهدید قرار گیرد، منافع فردی و گروهی نادیده گرفته می شود و همه افراد متحد شده از آن دفاع می کنند.

در جامعه اسلامی نیز جناح های سیاسی و افرادی با سلیقه های مختلف وجود دارند که گاهی تعارض در رعایت حقوق آن ها به وجود آمده و تضار افکار زمینه برخی از اختلافات را به وجود آورد.

برای ایجاد همبستگی و وحدت نیاز به محور وحدت است که همانا «منافع مشترک» است.

امام علی علیه السلام با وجود این که ولایت را حق مسلّم خویش می دانست(2) و بارها از آن دفاع کرده است، ولی در برابر خلفای سه گانه قیام نکرده، 25 سال سکوت اختیار کرد. سکوت آن حضرت این پرسش را نیز به وجود می آورد که چه عامل یا عواملی سبب شدند که آن حضرت قیام نکرده و حتی با خلفا بیعت نموده و با آنان همکاری کند(3) واقعیّت این است که سکوت امام و همکاری او با خلفا در راستای «منافع عمومی» صورت گرفت.

ص: 327


1- . المساجد و احکامها، محمد ابراهیم جناتی، ص 33 _ 32 ، با اندکی دخل و تصرف.
2- . ر.ک: نهج البلاغه صبحی صالح، خ 170 ، ص 244 .
3- . ر.ک: ابراهیم ثقفی کوفی، الغارات، ص 302 ؛ تاریخ طبری، ج 4 ، ص 123 _ 124 .

اوضاع سیاسی و اجتماعی صدر اسلام نشان می دهد که بعد از رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، اسلام و مسلمانان دچار مشکلات و بحران های خطرساز فراوان شده که هر کدام آنها برای اسلام و مسلمانان خطرات جدّی بودند. ظهور پیامبران دروغین، ارتداد و اختلافات شدید بین مسلمانان را می توان از جمله آنها ذکر کرد.(1) ابن هشام در این باره می نویسد:

«چون پیامبر وفات نمود، بلا و مصیبت بر مسلمانان بزرگ شد، یهودیان سر بر افراشته و مسیحیان خوشحالی کردند. اهل نفاق از دین برگشته و اعراب می خواستند مرتد شوند. اهل مکّه می خواستند مجددا بت پرستی کرده و دین پیامبر را منسوخ نمایند».(2) هنگامی که دین در خطر است و دشمنان منافع عمومی مسلمانان را به خطر انداخته و هر گونه اختلاف ضربه بر پیکر امّت اسلامی است، باید همه افراد جامعه متحد شوند.

امام علی علیه السلام که خود یکی از سنگربانان شریعت اسلام و منادی وحدت است، در چنین فضایی یکی از علل سکوت خود را رعایت مصالح و منافع عمومی و حفظ وحدت اسلامی بیان می فرماید:

«و ایم اللّه لولا مخافة الفرقة بین المسلمین و ان یعود الکفر و یبور الدین لکنا غیر ما کنا لهم علیه».(3) «به خدا سوگند! اگر ترس وقوع تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و تباهی دین نبود، رفتار ما با آنها به گونه ای دیگر بود».

و نیز آن حضرت در جواب «ابوسفیان» بعد از تشکیل سقیفه _ که به عنوان حمایت از علی علیه السلام می خواست فتنه به پا کند _ همگان را به وحدت فرا خواند:

ص: 328


1- . ر.ک: تاریخ یعقوبی، ج 2 ، ص 107 .
2- . سیره ابن هشام، ج 4 ، ص 316 .
3- . سیری در نهج البلاغه، ص 179 _ 180 .

«ایها الناس شقوا امواج الفتن بسفن النجاة و عرجوا عن طریق المنافرة وضعوا تیجان المفاخرة».(1) امواج کوه پیکر فتنه ها را با کشتی های نجات (علم، ایمان و اتّحاد) در هم شکنید؛ از راه اختلاف و پراکندگی کنار آیید، تاج تفاخر و برتری جویی از سر بنهید.

7 _ ارزش ها هر جامعه ای وارث سنّت و اصول پذیرفته ای شده است که مردم آن جامعه به آنها علاقه مند بوده و حفظ آن اصول، عامل وحدت است. جامعه اسلامی نیز سنّت ها و اصولی دارد که می توان از آنها به عنوان ارزش ها اسلامی یاد کرد. هویّت و استقلاال جامعه اسلامی بستکی به پاسداری آنها داشته و حفظ آنها یکی از مؤلفه های وحدت و همبستگی اسلامی است که هرگاه دشمنان، آن ارزش ها را تهدید کردند، با هم متحّد شده و از آنها پاسداری و دفاع کنند.

قرآن کریم پیوند میان مسلمانان را پیوند دل هایی می داند که از استحکام و استواری خاصّی برخوردار باشد. این نعمت و موهبتی الهی است که خداوند با تصرّف در دل های مؤمنان ایجاد می کند، براین اساس خدای متعال خطاب به پیامبرش می فرماید: اگر تمام گنج ها و ثروت های زمین را انفاق می کردی، نمی توانستی این انسجام، یگانگی و همرنگی را پدیدآوری؛ زیرا این گونه یگانگی و تألیف قلوب با پول و مسائل مادّی فراهم نمی آید. وحدت و انسجام میان دل های مسلمانان و مؤمنین، همگرایی روحی و روانی است که به عنایت پروردگار ایجاد می شود و این مهم در صورتی تحقّق می یابد که ملّت های مسلمان بر دین خدا و ارزش های الهی تأکید ورزند و اصول آن را مورد توجّه قرار دهند.

امام علی صلی الله علیه و آله وسلم به مالک اشتر دستور می دهد که سنّت های دیگر ایجاد نکرده، پاسدار ارزش های اسلامی باشد، که آن ارزش ها سبب وحدت اسلامی است:

ص: 329


1- . نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 5 ، ص 52 .

«هیچ سنّت شایسته ای را مشکن که معیار عمل بزرگان این امّت بوده است و همبستگی و کار ملّت بر محورش سامان می یافته است و هیچ راه و رسم جدیدی ایجاد مکن که به سنّتی از این سنتّ ها آسیب برساند».(1) 8 _ حکومت و رهبری حکومت و رهبری آن، مؤثرترین عامل همبستکی و وحدت است. در این جا این پرسش قابل طرح است که اصولاً چگونه حکومت عامل وحدت است؟ در جواب باید گفت: حکومت نقش بنیادی در برقراری امنیّت، نظم و اجرای قوانین دارد. از این رو هیچ جامعه ای خالی از حکومت نبوده و همگان بر ضرورت آن اتّفاق دارند و بر همین اساس، هرگاه حکومت مورد قبول آنان تهدید شود، از آن دفاع نموده و همه مردم متّحد می شوند. در جامعه اسلامی، به ویژه در فرهنگ شیعی حکومت جایگاه الهی داشته و امامت ادامه رسالت است. بنابراین، حفظ نظام از مهم ترین واجبات بوده و رهبر، محور و قطب حکومت می باشد؛ چنان که امام علی علیه السلام از خود به عنوان محور جامعه و از امامت به عنوان نظم دهنده امّت اسلامی یاد می فرماید:

«واقعیت جز این نیست که من قطب آسیابم، و چرخ های کشور باید بر محورم همواره بچرخد و من در جای خویش ثابت بمانم.

اگر لحظه ای من جایگاهم را رها کنم، مدارش سرگردان می شود و سنگ زیرین آن به لرزش می گراید...».(2) امام خمینی رحمه الله حکومت را به عنوان عامل وحدت و همبستگی بیان کرد:

«تشکیل حکومت برای حفظ نظام و وحدت مسلمین است، چنان که حضرت زهرا علیهاالسلام در خطبه ای فرمود: امامت برای حفظ نظام

ص: 330


1- . فرهنگ آفتاب، ج 1 ، ص 85 .
2- . همان، ج 1 ، ص 91 .

و تبدیل افتراق مسلمین به اتّحاد است».(1) بی گمان حکومت الهی و رهبری آن ریسمانی است که همه مهره ها را در نظام اسلامی به هم پیوند می دهد. چنان که امام علی علیه السلام فرمود:

«موقعیت زمامدار، همچون ریسمانی است که مهره ها را در نظام می کشد و آنها را جمع کرده و ارتباط می بخشد. اگر ریسمانی از هم بگسلد، مهره ها پراکنده می شوند و هر کدام به جایی فرو خواهد افتاد؛ پس هرگز نتوان همه را جمع آوری نمود و از نو نظام بخشید».(2) آثار و نتایج اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی اندیشه وحدت و آرمان اتّحاد مسلمانان جهان ثمرات گوارایی در پی داشته و در صورت تحققّ عمیق تر وحدت آثار بیشتری نیز خواهد داشت، در این جا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

الف) آثار فردی یکی از ثمرات وحدت و همدلی، رشد فکری و زنده شدن روح تحقیق در میان مسلمانان است. بدون شکّ در جوّ تفاهم و همدلی و انسجام، بدون ترس از تهمت ها و انگل های مختلف، زمینه حق جویی و جستجو برای یافتن نظریه کامل در ابواب فکری اجتماعی، فراهم می شود و این، سر آغازی بر غنای مجدّد فرهنگ و تمدّن کهن اسلامی خواهد شد. بیشتر اختلافات موجود بین گروه های اسلامی، ناشی از دوری آنان از یکدیگر و یا برداشت های غلط از اندیشه های یکدیگر است و اتّحاد و یکپارچگی آنها، سبب رفع ابهامات و سوء تفاهم ها و پی بردن به حقیقت اندیشه های دیگر براداران و همنوعان خواهد شد.

ص: 331


1- . ولایت فقیه، ص 42 ؛ رساله نوین، ج 4 ، ص 139 .
2- . نهج البلاغه صبحی صالح، خ 146 ، ص 203 .

روح وحدت و همدلی سبب می شود که امنیّت روحی و روانی بر افراد جوامع اسلامی حاکم شده و دغدغه های موجود _ به ویژه در این برهه از زمان که استکبار جهانی و صهیونیست غاصب با تمام نیرو و حربه های مختلف در برابر اسلام و اسلامیان قد علم کرده و هدفش نابودی اسلام و... _ در صحنه زندگی افراد برطرف گردد؛ اعتماد به نفس و فکر کردن به توانایی ها، بجای یأس و دلمردگی و اضطراب در افراد مسلمان تجلّی یابد و شادابی و سلامت جسمی ناشی از سلامت و شادابی روح، چهره تابان خویش را آشکار سازد. در روایتی از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمود:

«برادران برطرف کننده اندوه و نگرانی ها هستند».(1) اتّحاد و برادری، سبب می شود که ما و تلاش و خدمت برای قبول مسئولیت های بیشتر، در قبال برادران و رفع مشکلات آنها، در زندگی مسئولان به خصوص و به طور عموم در بین مسلمانان، شایع گردد و توجّه به ارزش ها و معنویّات و عالم آخرت، محرّک زندگی دنیوی آنان گردد.

امام علی علیه السلام می فرماید:

«برادران، به گاه آسایش، زینت و گاه سختی، یاوران یکدیگرند».

و در یک جمله: تعادل روحی و روانی ناشی از اتّحاد و اخوّت و انسجام اجتماعی، در تمام زوایای زندگی انسان، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم دارد.

ب) آثار اجتماعی 1 _ اتّحاد، رمز پیروزی در صحنه های مختلف پیروزی و گسترش اسلام در سال های آغازین بعثت به برکت وحدت و همدلی مسلمانان بود. این ایمان و اتّحاد امّت اسلام بود که آنان را چنان تربیت کرده بود که فارغ از هر نوع دسته بندی

ص: 332


1- . مصطفی درایتی، تصنیف غرر الحکم، حدیث شماره 9446 .

و قوم سالاری، تحت لوای نبوی صلی الله علیه و آله وسلم، برای اعتلای کلمه «لااله الااللّه» جانفشانی می نمودند و به برکت همین وحدت و انسجام اسلامی بود که خداوند پیروزی های روزافزون را بر مسلمانان عنایت می داشت.

این که اتّحاد و همبستگی ملّی و اسلامی موجب پیروزی می شود، یک قانون عام و قطعی است؛ به طوری که اگر در جبهه حق «اختلاف» و در جبهه باطل «اتّحاد» حکمفرما باشد، به یقین، پیروزی از آن اهل باطل خواهد بود؛ از این رو، امام علی علیه السلام خطاب به لشکریانش می فرماید:

«و اللّه لاظن ان هؤلاء القوم سید الون منکم باجتماعهم علی باطلهم و تفرقکم عن حقکم».(1) به خدا سوگند، به زودی آنان (ارتش معاویه) بر شما چیره شوند؛ زیرا آنان در باطل خویش اتّحاد و هماهنگی دارند و شما در «حقّ» خود دچار تفرقه و اختلاف هستید.

جامعه ای که دارای وحدت، انسجام اجتماعی است و با وحدت و همدلی به همنوعان خویش کمک کرده و همواره حضوری فعّال در صحنه های فردی و اجتماعی دارد، دشمن جرئت نفوذ در چنین جامعه ای را ندارد؛ زیرا نه با یک حکومت که با یک ملّت باید مبارزه کند. بنابراین، ثبات سیاسی بر آمده از این اتّحاد و انسجام اسلامی، حربه بسیار کارایی در صحنه های بین المللی شده و دشمنان پیدا و پنهان از طمع ورزی ها، باز داشته می شوند.

افزون بر این ها، قدرت نفوذ اسلام در تغییرات سیاسی و فرهنگی و حتّی اقتصادی دنیا بیشتر شده و اعتبار جهانی شریعت اسلام روز افزون می شود و جاذبه این دین مبین، مشتاقان حقیقت را به خود فرا خواهد خواند و وعده الهی که علّو اسلام بر سائر ادیان است، عملاً به ظهور می انجامد.

با اندک توجهی می توان فهمید که قدرت بیش از یک میلیاردی مسلمانان؛ یعنی یک پنجم ساکنان کره زمین، کمتر از چند دولت مثل امریکا و انگلستان و یا فرانسه و... نیست.

اگر حقّ «وتو» در شورای امنیّت به این کشورها اختصاص یافته و جامعه ملل متحد آن را

ص: 333


1- . نهج البلاغه، خطبه 25 .

می پذیرد، مسلمانان نیر می توانند به عنوان یک پنجم مردم دنیا خواستار این حق باشند و یا حدّاقل باعث رفع این گونه تبعیض های ناروا شوند.

اگر جوامع اسلامی در پرتو اتّحاد و انسجام اسلامی با تصمیمی هماهنگ در صحنه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دنیا وارد عمل می شدند، هر روز در گوشه و کنار دنیا، _ مانند جنایات و کشتار وحشیانه آمریکا در... افغانستان و عراق... و کشتار مظلومان بی دفاع فلسطین به دست غدّه سرطانی، (اسرائیل غاصب)، _ مسلمانان مظلوم مورد هجوم درد منشانه این و آن قرار نمی گرفتند. اگر آمار شهدای مسلمانان در پنجاه یا صد سال اخیر (و آوارگان و معلولان آنان) در یک جا محاسبه گردد، روشن خواهد شد که چه میزان، خسارت انسانی _ گذشته از زیان های اقتصادی و فرهنگی که از محاسبه بیرون است _ به خاطر عدم وحدت مسلمانان و عدم تصمیم گیری واحد به جامعه اسلامی تحمیل شده است! غصب بیش از ده ها ساله فلسطین، چه اعتباری سیاسی ای را برای جامعه اسلامی در پی داشته است! نداشتن جایگاه سیاسی مناسب در دنیایی که جز با اتکاء به قدرت اقتصادی و نظامی نمی توان انتظار رسیدن به خواسته ها را، عملی شمرد، ثمره دوری از دستورات قرآن کریم و معصومان علیهم السلام، درباره اتّحاد امّت اسلامی است.

آری؛ وحدت و همدلی اکسیری است که دشمن را در توطئه های خویش علیه یک ملّت ناکام می گذارد. همواره دشمن از اختلافات، تردیدها، درگیری ها و چند دستگی ها سود می برد.

2 _ اتّحاد، پشتوانه اجرای حق و عدالت فقدان اتّحاد و وحدت در هر جامعه ای باعث هرج و مرج در آن نظام می گردد و هنگامی که هرج و مرج و نا امنی در کشور حاکم گشت، اجرای حق و عدالت میسر نخواهد بود.

امام علی علیه السلام می فرماید:

«فقلنا: تعالوا نداوی، لایدرک الیوم باطفاء النائره و تسکین العامه حتی یشتد الامر و یستجمع، فتقوی علی وضع الحق فی مواضعه».(1)

ص: 334


1- . نهج البلاغه، نامه 58 .

ما گفتیم که بیایید با خاموشی آتش جنگ و آرام کردن انبوه مردم، به چاره جویی و درمان بنشینیم تا کار مسلمانان قوام و انسجام یابد و ما برای اجرای حق و عدالت نیرومند شویم.

3 _ اتّحاد، تضمین کننده استقلال و عزّت اسلامی در پرتو اتّحاد، استقلال و عزّت برای امّت اسلامی به ارمغان خواهد آمد. جامعه اسلامی در پرتو اتّحاد، انسجام و وفاق و پایبندی کامل به اصول و ارزش های دینی و تحمل مشکلات، موانع را یکی پس از دیگری از سر راه برداشته، به عزّت اسلامی که همانا مخصوص مؤمنان و اولیای الهی است، نایل خواهد آمد. «عزّت مخصوص خدا و رسولش و مؤمنان است».(1) به تعبیر قرآن کریم، حدّاقل اثر و نتیجه انسجام و همبستگی ملّی، حلّ معضلات جامعه اسلامی، استقامت و صبر و تحمّل در برابر مشکلالت فردی و اجتماعی، سربلندی و عزّت جامعه اسلامی است:

«سستی نکنید و اندوهناک نباشید؛ زیرا شما بلند مرتبه ترین مردم اید، به شرط آن که در ایمان ثابت و استوار باشید».(2) آری؛ استقلال و عزت اسلامی در سایه شجره طیبّه اتّحاد و همبستگی امکان پذیر است. امام علی علیه السلام در این باره می فرماید:

«هیچ ملّتی درباره انجام کاری با هم متّحد نشد، جزاین که نیرو و قدرت پیدا کرد و هیچ ملّتی از این قدرت بهره نگرفت، مگر این که خداوند گرفتاری آنان را بر طرف کرد و آنها را از بلای ذلّت نجات داد».(3) همچنین آن حضرت عزّت اسلامی و موفقیّت. ذلّت امّت های گذشته را مبنی

ص: 335


1- . منافقون: 8 .
2- . آل عمران: 139 .
3- . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 3 ، ص 185 .

برهمبستگی و همگرایی و اختلاف دانسته، و می فرماید:

«اگر بیندیشید در تفاوت احوال آنها در زمان خوشی و رفاه و زمان سختی، آن گاه لازم می شود بر شما که به سراغ عواملی بروید که باعث عزّت و اقتدار آنان شد و دشمنان شان را از آنها دور کرد و عافیت و سلامت برایشان آورد... و آن عبارت است از پرهیز از تفرقه و اهتمام به الفت و محبّت و توصیّه و تشویق بر همگامی و همبستگی... .

بنگرید آنها چگونه بودند هنگامی که جمعیت های شان متّحد، خواسته ها متّفق، قلب ها و اندیشه ها معتدل، دست ها پشتیبان هم، شمشیرها یاری کننده یکدیگر، دیده ها نافذ و عزم ها و هدف ها همه یکی بود؛ آیا زمامدار و پیشوای همه جهانیان نشدند؟ از آن طرف پایان کار آنان را نیز بنگرید، آن هنگام که پراکندگی در میان آنها واقع شد، الفت شان به تشتّت گرایید، اهداف و دل ها اختلاف پیدا کردند، به گروه های متعدّدی تقسیم شدند و در اثر پراکندگی، با هم به نبرد برخاستند. (در این هنگام بود) که لباس کرامت و عزّت و استقلال از تن شان بیرون شد و وسعت و نعمت از آنان سلب گردید و تنها سرگذشت آنان در میان شما باقی مانده که مایه عبرت برای عبرت گیرندگان است...».(1) 4 _ تقویت روحیه تعاون و همکاری هریک از مسلمانان در جامعه اسلامی، هم چون اعضای یک خانواده اند(2) که خانواده به وی

ص: 336


1- . نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 192 .
2- . تفسیر صافی، سوره حجرات: «المؤمن اخ المؤمن لأبیه و امّه».

نیازمند و او هم به خانواده نیازمند است و این گونه نیست که فردیّت مطلق داشته باشد.

او موظّف است که عدالت را وجهه همّتش قرار داده و مصالح عمومی و شؤون دیگران را نیز مراعات نماید. حبّ و بغض، منافع شخصی او را نسبت به حقوق دیگران بی اعتنا نکند و برای دستیابی به خواسته های خویش به دیگران ستم ننماید، بلکه تا سر حدّ توان برای بهبود وضع شخصی و اجتماعی بکشد و پیوسته درصدد حلّ مشکلات خود و دیگران باشد.

اصولاً فعالیّت متقابل و مهر و عطوفت و اظهار محبّت و صمیمیت و تعاون در غم و شادی یکدیگر شرکت جستن و صله رحم و گذشت و دوری از کینه و دشمنی موجب ارتباط متقابل و وحدت و همبستگی می گردد؛ از این رو، در آیات و روایات فراوانی براین مهم تأکید شده است؛ زیرا، اساس زندگی اجتماعی بر تعاون و همیاری و پایه ریزی شده است و نظام بنیادین اسلام، قوانین اقتصادی و اجتماعی خود را بر اصل تعاون استوار کرده است. قرآن کریم برای تقویت و تثبیت روحیه تعاون، همکاری و همیاری اجتماعی می فرماید:

«وتَعاونوا عَلَی البِرِّ والتَّقوی ولا تَعاونوا عَلَی الاِثمِ والعُدونِ...».(1) و [همواره] در راه نیکی و پرهیزگاری با هم همکاری کنید و [هرگز] در راه گناه و تجاوز همکاری ننمائید. این آیه شریفه بیانگریم اصل کلی اسلامی (تعاون) است که سراسر مسائل اجتماعی و حقوقی و اخلاقی و سیاسی را در برمی گیرد. طبق این اصل مسلمانان موظفند در کارهای نیک تعاون و همکاری کنند، ولی همکاری در اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم، به طور مطلق ممنوع است؛ گرچه مرتکب آن دوست نزدیک یا برادر انسان باشد.

این قانون اسلامی، درست بر ضد قانونی است که عصر جاهلیّت _ و حتی جاهلیّت امروز _ نیز حاکم است که «انصر اخاک ظالما او مظلوما»؛ برادر (یا دوست و هم پیمان) را حمایت کن، خواه ظالم باشد یا مظلوم! در آن روز اگر افرادی از یک قبیله به افراد قبیله دیگر حمله می کردند، بقیّه افراد قبیله

ص: 337


1- . مائده: 2 .

به حمایت آنها برمی خواستند، بدون این که تحقیق کنند حمله عادلانه بوده یا ظالمانه؛ این اصل در مناسبات بین المللی امروز نیز وجود دارد. به طوری که اغلب کشورهای هم پیمان، و یا آنها که منافع مشترکی دارند، در مسائل مهم جهانی به حمایت یکدیگر برمی خیزند، بدون این که اصل عدالت را رعایت کنند و ظالم و مظلوم را از هم تفکیک نمایند! اما شریعت اسلام، براین قانون جاهلی خطّ بطلان کشیده و دستور داده که مسلمانان با یکدیگر باید (تنها) در کارهای نیک و برنامه های مفید و سازنده تعاون و همکاری داشته باشند، نه در گناه و ظلم و نه تعدی.(1) قرآن کریم در آیه ای دیگر می فرماید:

«وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ ».(2) «مؤمنان، مؤمنان دیگر را بر خود مقدم می دارند، هر چند نیازمند باشند و کسانی که از امساک ورزیدن خویشتن محفوظ باشند، رستگارند».

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم مسلمانان را هم چون عضوی می داند که اگر دردی برآن عارض شود، اعضای دیگر را آرام و قراری نیست؛ «مؤمنان در دوستی و رحمت و عطوفت نسبت یه یکدیگر، مانند اعضای یک پیکرند که وقتی یکی از اعضایش رنجور و دردمند گردد، سائر اعضا هم از بی خوابی و سوزش تب متأثّر می گردند».(3) سعدی شیرازی، همین روایت را در اشعار معروف خود چنین بیان می کند:

بنی آدم اعضای یک پیکردند که در آفرینش زیک گوهرند چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

ص: 338


1- . تفسیر نمونه، ج 4 ، ص 253 .
2- . حشر: 9 .
3- . نهج الفصاحه، گردآوری و ترجمه: ابوالقاسم پاینده، کلام 139 ؛ صحیح بخاری، ص 37 .

نظیر این سخن با اندگی تفاوت از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده آنجا که فرمود:

«اَلْمؤمِن اَخُو المُؤمِن کَالجَسَدِ الواحِدِ، اِنْ اِشتَکی شَیئا مِنْهُ وَجَدَ آلمَ ذلِکَ فی سائرِ جَسَدِه...».(1) «مؤمن برادر مؤمن است، مانند پیکری که هرگاه عضوی از آن دردمند شود، اعضای دیگر هم احساس درد کند».

مؤمن، برادر مؤمن است، همه یک پیکرند، ارواح مؤمنان از یک روح نشأت گرفته، همگان از سرچشمه فیّاض روح اللّه که منشأ هستی است و نیرو دهنده وجود است، نیرو گرفته اند؛ از این رو، باید در تمام موارد به یکدیگر مدد رسانند، روح وحدت و همبستگی را حفظ نمایند؛ زیرا:

«والمُؤمِنونَ والمُؤمِن_تُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ...».(2) نخستین وصف مؤمن در این آیه شریفه، تعاون و همیاری نسبت به یکدیگر است؛ یعنی مسلمانان نباید نیروهای خود را بیهوده هدر دهند بلکه همگان باید به صورت نیروی واحد باشند و به شکل اندام واحدی، احساس همبستگی کنند.

به بیان سید قطب،(3) در طبیعت فرد مؤمن یگانگی و همکاری وجود دارد، همه با هم پشت و کمک کارند همپشتی آنها در کار نیک است و جلوگیری از کار ناپسند.

امام صادق علیه السلام در وصف شیعیان می فرماید:

«هم البررة بالاخوان فی حال العسر و الیسر المؤثرون علی انفسهم فی حال العُسر».(4)

ص: 339


1- . اصول کافی، ج 2، ص 166.
2- . توبه: 71 .
3- . سید قطب، فی ظلال القرآن، ج 4 ، ص 253 : «ان طبیعة المؤمن هی طبیعة الامة المؤمنة، طبیعة الواحدة طبیعة التکافل، طبیعة التضامن».
4- . بحارالانوار، ج 64 ، ص 350 .

آنان کسانی هستند که در روزگار سختی و آسایش به برادران نیکی می کنند و در سختی و تنگدستی دیگران را بر خود ترجیح می دهند.

امام علی علیه السلام همه مردم را نیازمند یکدیگر دانسته و این نیاز را همیشگی و هم چون نیاز انسان به اعضا و جوارح خویش معرفی نموده و می فرماید:

«لاتدع اللّه ان یغنیک عن الناس فان حاجات الناس بعضهم الی بعض متصله کاتّصال الاعضا فمتی یستغنی المرء عن یده او رجله».(1) از خداوند مخواه که تو را از مردم بی نیاز کند؛ زیرا انسان ها، همچون اعضای بدن به یکدیگر وابسته اند، چه وقت انسان از دستش یا پایش بی نیاز می شود؟ اگر در جامعه ای روحیّه تعاون و همیاری و همکاری تقویت شود و به اصطلاح، در لایه های زیرین جامعه این همکاری و همیاری به همنوعان خویش نهادینه شود، در این صورت، جامعه یکدست، یکرنگ، منسجم شده و کمتر افراد جامعه احساس رنج، درد و گرفتاری فردی و اجتماعی می کنند؛ زیرا بی تردید کسی که در سطح خانواده و اجتماع به رفع گرفتاری های مردم، خدمت به ایشان و همنوعان اقدام می نماید، علاوه بر زندگی مسالمت آمیز و تقویت روحیّه تعاون و همکاری، کمتر شاهد تنگدستی و فقر و گفتاری فردی و اجتماعی خواهد بود.

5 _ آبادانی و امنیّت اجتماعی یکی دیگر از آثار اتّحاد و انسجام اسلامی، وجود امکانات بالقوه و بالفعل و منابع انسانی و مادّی فراوان و آماده برای آبادانی و توسعه کشور، و نیز حضور فعّال مردم در صحنه های اجتماعی و عرصه های فرهنگی و امنیت پایدار اجتماعی است. این مهم نیز مورد تأکید منابع

ص: 340


1- . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 20 ، ص 322 .

دینی و آیات و روایات می باشد؛ به گونه ای که خدمت رسانی مسئولان به مردم و کمک و همیاری و صرف مال در راه اصلاح جامعه و رفاه عمومی و دستگیری از نیازمندان و رسیدگی به امور عامّ المنفعه و رسیدگی به خویشان، محرومان و بیچارگان علاوه براین که موجب آبادانی کشور و بهبود وضع عمومی جامعه می شود، نزول برکات و عنایات الهی را در بر خواهد داشت.(1) قرآن کریم نیز وعده فرموده کسانی که به همنوعان خویش کمک می کنند، آینده ای پر قدرت و همراه با امنیّت برایشان آماده سازد.(2) 6 _ انقلاب اسلامی و جنبش های آزادی بخش جهان در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی، وحدت دارای نقش مهم و اساسی بود؛ وحدتی که چنان در بین اقشار جامعه اعم از روحانی و دانشجو، کارگر و کارمند و... الفت و صمیمیّت ایجاد کرد که به تعبیر امام خمینی رحمه الله:

«بی آن که دارای ادوات نظامی باشیم فقط به واسطه قدرت ایمان و وحدت کلمه، بر قوای طاغوتی غلبه کردیم».(3) در این انقلاب «ملّت ایران با جان و خون خود اسلام را زنده کرد، تجدید حیات کرد برای اسلام و مسلمین، کوششهای قریب سیصد ساله استعمار و اجانب را خنثی کرد»؛(4) بنابراین کوتاه کردن شر سلطه گران جهانی و بازیافتن عظمت از دست رفته از دیگر ثمرات وحدت اسلامی است.

ص: 341


1- . نهج الفصاحه، ص 614 .
2- . نور: 55 .
3- . صحیفه نور، ج 6 ، ص 49 .
4- . همان، ص 121 .

ثمره دیگر وحدت، سیادت و آقایی سران اسلامی است و تا هنگامی که در میان رؤسای دولت های اسلامی «وحدت کلمه»(1) وجود نداشته باشد، سیادت نمی توانند بکنند و باید فکر کنند عمل کنند تا سیادت کنند و اگر این مطلب را انجام بدهند، سیّد دنیا خواهند شد. اگر اسلام را آن طوری که هست به دنیا معرفی کنند و آن طوری که هست عمل بکنند سیادت با شماست. بزرگی با شماست. «انّ العزة للّه و لرسوله و للمومنین».(2) ثمره بعدی وحدت، وحشت دشمنان اسلام و قدرت های جهان خوار شرق و غرب است؛ زیرا آنها از وحدت چند میلیاردی مسلمانان وحشت دارند و با تمام قوا مستقیما و یا به دست عمّال منحرف خود، به این اختلافات دامن می زنند تا بر مقدّرات مسلمانان جهان مسلط و برآنها حکومت نموده و ذخایر بی پایان آنها را چپاول نمایند؛(3) اما با وحدت کلمه ملت مسلمان ایران و وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی رحمه الله:

«... یک کار بزرگ محیّر العقول دیگر واقع شد و آن این که دست آمریکا و دست انگلستان و شوروی (سابق) و همه این ها از خزائن ما کوتاه شد».(4) از نتایج بسیار مهم وحدت این است «که یک ملّتی اگر یک چیزی را خواست، نمی شود تحمیلش کرد... به یک ملت نمی شود یک چیزی را تحمیل کرد»؛ زیرا در سایه وحدت، ملت از هر گزندی در امان است.

دیگر ثمره وحدت، پیروزی بر دشمنان است و بر این اساس بود که رهبر کبیر انقلاب اسلامی می فرمودند:

«باید جوانان غیوراسلامی، بدانند که تا دست اتّحاد به هم ندهند

ص: 342


1- . همان ، ج 6 ، ص 226 .
2- . همان، ج 2 ، ص 15 .
3- . همان، ج 11 ، ص 272 .
4- . همان، ج 15 ، ص 272 .

و هدف خود را اسلام که تنها مکتب نجات بخش بشر است. یگانه کفیل آزادی و استقلال ملّت های مستضعف است قرار ندهند، امید پیروزی را نباید داشته باشند».(1) بالاخره نتیجه مهم وحدت ایجاد صلح و آرامش در بین کشورها و ملل متّحد اسلامی و سازش آنها برای غلبه بر دشمن مشترک است:

«... تأسف در این است که کشورهای دیگر چرا از ایران الگو نمی گیرند؟... و وحدت کلمه پیدا نمی کنند و با ملت های خودشان سازش نمی کنند و هر یک با دیگری سازش نمی کند تا اسرائیل بر آنها غلبه کند؟».(2) جنبش های آزادی بخش جهان به طور کلی و جهان اسلام به طور خاص، از مصادیق و نتایج وحدت ملّت های در بند و آزادی خواهان این ملّت ها می باشد که امام رحمه الله عنایت ویژه ای به همه آنها داشت و به طور صریح می فرمود که:

«من بار دیگر از تمام جنبش هایی آزادی بخش جهان پشتیبانی می نمایم و امیدوارم تا آنان برای تحققّ جامعه آزاد خویش پیروز شوند... ودولت اسلامی درمواقع مقتضی به آنان کمک نماید».

بنابراین، می توان انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، جنبش های آزادی بخش جهان، وحشت دشمنان اسلامی و ابرقدرت ها از مسلمانان و مستضعفین و سیادت و آقایی مسلمانان را از نتایج وحدت به شمار آورد که موجب گردید دشمنان اسلام و ابرقدرت ها از مسلمانان و مستضعفین و سیادت و آقایی مسلمانان را از نتایج وحدت به شمار آورد که موجب گردید دشمنان نتوانند هر چیزی را به آنها تحمیل نمایند و مسلمانان با وحدت کلمه به پیروزی نایل آیند که این مسئله به وسیله تجارب تاریخی اتّحاد مسلمانان و کشورهای مسلمان مانند عثمانی و قضایای فلسطین به تأیید رسیده است.

ص: 343


1- . همان، ج 1 ، ص 87 .
2- . همان، ج 10 ، ص 6 .

و در دفاع مقدّس (جنگ تحمیلی) نیز ایمان، اتّحاد و انسجام ملّت شجاع ایران و وحدت کلمه، پیروزی رزمندگان اسلام را به همراه داشت.

فلسفه اختلافات واژه «اختلاف» و «اتّحاد» از معدود کلماتی است که همواره تکیه کلام زمامداران و حاکمان بوده، از این رو مفهوم کلی این دو واژه بسیار روشن است؛ اما نکته ای که نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که: آیا واژه اتحاد و اختلاف چون دو واژه عدل و ظلم اند که یکی به طور مطلق مذموم و دیگری ممدوح است و صدق مفهوم دادگری یا ستمگری در موردی، آن عمل شایسته یا ناشایست می نماید؟ در پاسخ باید گفت: به رغم ذهنیت افکار عمومی، چنین نیست و اختلافات و اتحاد هیچ یک ارزش ذاتی ندارند: بلکه ارزش یا ضد ارزش بودن هر کدام، متغیری از موضوع، هدف و کیفیت رسیدن به آن است؛ به تعبیر دیگر موضوع وحدت _ با توجه به آیات روح بخش قرآن کریم(1) _ می تواند رعایت و التزام به قوانین الهی باشد، و یا رعایت قوانینی که با نظرخواهی و جمع بندی آرای اندیشمندان، کارشناسان و نخبگان ملّتی یا ملل جهان، با هدف حصول نظم و امنیت همگانی با رأی اکثریت تصویب شود و بیشترین منافع را برای عموم دارا باشد و در سایه آن، رشد و شکوفایی و توسعه همه جانبه ملّت با تجاوزات جهانی و ترقّی و تعالی بشری به دست آید. چنین وحدتی که ریشه در تفاهم و وفاق دارد بی تردید مطلوب است و ایجاد اختلاف در آن ناروا ست ولی اگر موضوع وحدت، اطاعت فرمان های ستمگر و دیکتاتوری باشد که به منافع و برتری طلبی های خویش و اطرافیان یا قوم و نژاد خود می نگرد و افکار عمومی و دیدگاه های دیگران را در آن نادیده گرفته می شود، چنین وحدتی ارزش محسوب نمی شود و دفاع پذیر نیست. همچنین اگر موضوع وحدت استراتژی ابرقدرتی است که با هدف تک قطبی نمودن جهان و سلطه بر همه ملل از طریق باج خواهی و باج دادن و تهدید و تطمیع شکل گیرد و منافع

ص: 344


1- . آل عمران: 103 .

ملّت های مستضعف نایده گرفته شود، هیچ منصفی حفظ چنین وحدتی را که با ظلم و ستم به اقشار ضعیف توأم است، روا نمی داند؛ بلکه در این موارد اختلاف و شکستن این گونه وحدت برای جایگزین نمودن وفاقی دیگر سزاوار است.

با توجه به مطالب یاد شده درمی یابیم که وحدتی ارزشمند و مطلوب خواهد بود که در سایه اختلاف آرا پدید آید. چنین وحدتی همان وفاق عملی یا التزام به قانون است.

در این صورت اگرچه فرد در اعتقاد و نظر، مخالف فلان اصل یا قانون است؛ ولی چون مورد وفاق اکثر افراد است در عمل به آن ملتزم است.

نکته مهمی که در فهم این دو واژه «اختلاف و اتّحاد» نباید از آن غفلت شود این است که اصولاً، واژه «وحدت و اتّحاد» در مسائل اجتماعی در مواردی استفاده می شود که نوعی «اختلاف» وجود داشته باشد، تا همبستگی و وفاق ملّی به وجود آید و بدون هیچ گونه اختلافات، اتّحاد و همبستگی موجود بوده و نیاز به وحدت و همبستگی ندارد، و حال آن که در اسلام دعوت به همبستگی شده است.(1) از سوی دیگر برخی از اختلافات، معقول و منطقی است. چنان که اختلافات طبیعی، مانند اختلاف رنگها و قبیله ها لازمه آفرینش و خلقت انسان به حساب آمده است؛(2) براین اساس، معنای وحدت و همبستگی در جامعه آن نیست که در جامعه اختلاف رنگ ها، زبان ها و سلیقه ها، تضارب اندیشه و جناح بندی های سیاسی و... وجود نداشته باشد؛ زیرا در اسلام به انتقادهای سازنده، تضارب اندیشه و رقابت های سیاسی منطقی، توصیه شده و آنها از اصول پذیرفته شده هستند که این عناصر معمولاً اختلاف آورند. همین طور معنای همبستگی و وحدت آن نیست که اقلیّت های مذهبی از عقاید خویش دست برداشته و عقیده ای واحد داشته باشند و یا برادران سنّی، شیعه و شیعیان سنّی شوند؛ بلکه مقصود از وحدت و همبستگبی آن است که همه افراد و گروه های یک جامعه با بهره گیری

ص: 345


1- . ر.ک: انعام: 159 .
2- . روم: 22 «و من آیاته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم ان فی ذلک لآیات للعالمین».

از عوامل وحدت و با اتخاذ سیاست های اصولی و منطقی در قبال سیاست های خصمانه دشمن مشترک خود، متّحد بوده و از اختلافات غیرمعقول پرهیز کرده و اختلافات خود را با تبادل اندیشه حل نموده و با صلح و صفا در کنار هم زندگی کنند.

قرآن کریم، گروه گرایی و پراکندگی را از برنامه های مشرکان دانسته، و مسلمانان را به شدّت از آن نهی کرده و به انسجام تحت پوشش توحید دعوت فرموده و با صراحت می فرماید:

«از مشرکین نباشید، از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند، و به دسته ها و گروه های تقسیم شدند».(1) قرآن تفرقه و اختلاف را در ردیف عذاب های آسمانی عنوان کرده و می فرماید:

«بگو خداوند قادر است که از بالا یا از زیر پای شما، عذابی بر شما بفرستد، یا به صورت دسته های پراکنده شما را با هم بیامیزد، و طعم جنگ [و اختلاف] را به هر یک از شما به وسیله دیگری بچشاند».(2) قرآن به تفرقه افکنان هشدار داده و آنها را جدای از اسلام و دشمن مسلمانان معرفی کرده و با قاطعیّت می فرماید:

«همانا کسانی که آیین خود را پراکنده ساختند، و به گروه های گوناگون تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطه با آنها نداری، سر و کار آنها تنها با خدا است».(3) عوامل و زمینه های فراوانی برای تفرقه و تشتّت وجود دارد و همه انسان ها مسیر حق را برنمی گزینند و گذشته تاریخ نیز به روشنی بر این مدعا گواهی می دهد، که در این رهگذر وظیفه جوامع مسلمانان به ویژه علما و اندیشمندان سنگین تر می شود؛ زیرا عوامل اختلاف زا در بین

ص: 346


1- . روم: 31 و 32 .
2- . انعام: 64 .
3- . انعام: 159 .

امّت اسلامی با توجّه به ترفندهای دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمانان در این برهه از زمان (عصر ارتباطات و تکنولوژی) بسیار زیاد است.

همگی باید به هوش باشند و بدانند که این نعمت خدادای (وحدت) آفاتی نیز دارد که باید به دقّت شناسایی شده و از سر راه برطرف گردند. در حقیقت پاسداری از حریم اخوّت و وحدت و دوری از تفرقه و تشتّت، پاسداری از حریم شریعت اسلام است؛ و حکم نگهبانی از دین خدا هم معلوم است. در این قسمت از بحث به جهت اختصار تنها به مهم ترین «عوامل اختلاف زا» اشاره می کنیم:

1 _ تعصبات مذهبی و قومی «تعصّب»، از «عَصَب» به معنی جمع و گروه است. تعصّب همان عاملی است که فرد را به گروه انسانی پیوند می دهد تا به حمایت و جانبداری از آن گروه برخیزد. نعصّب شاخص انسان و فصل واقعی و حقیقی او در برابر حیوان است؛ زیرا حیوان تعصّب ندارد. شخص دارای تعصّب را متعصّب گویند. متعصّب خود را یک من تنهای مستقل احساس نمی کند، بلکه خود و سرنوشت و احساس و اعتقاد خویش را با دیگرانی که همدرد و هم سرنوشت و هم اندیش او هستند، مشترک احساس می کند و این بزرگترین فضیلت انسانی و فاصل بین نوع انسان و حیوان است. متعصّب کسی است که از خویشاوندان خود، حمایت کند. این خصلت روانی عامل همبستگی اجتماع بوده و ملاک و معیار انتخاب ارزشها و شیوه تفکر است.

تعصّب بر دو قسم است: مذموم و ممدوح.

تعصّب مذموم، آن است که انسان از مرام و مسلک و حزبی، به طور مطلق، حتّی پس از دانستن بطلان آن، حمایت نماید، همان طور که مشرکان می گفتند:

«انّا وجدنا آباءنا علی امة و انا علی آثار هم مقتدون».(1)

ص: 347


1- . زخرف: 21 .

اما تعصّب ممدوح، آن است که در راه حقّ، تعصّب و غیرت به خرج دهد و مسامحه روا ندارد. حق باید چنین حامیانی سرسخت داشته باشد، و گرنه از بین می رود، هیچ اجتماعی نباید از این متمسّکان به حق، خالی باشد؛ زیرا هیچ دعوت به حقّی رشد نکرده جز با مقاومت و دفاع پیروانش از آن. چنان که قرآن کریم می فرماید:

«یُج_هِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ ولا یَخافونَ لَومَةَ لامٍ».(1) بنابراین، تعصّب نسبت به اصل حقیقت و اهداف الهی و پای بندی به آن و پاسداری آن از هجوم جاهلان و تأویل منحرفان، امری پسندیده است. اما تعصّب نسبت به مرام و مسلک و حزبی، به طور مطلق، حتّی پس از دانستن بطلان آن، امری ناپسند و صاحبش گناهکار شمرده می شود.

امام سجاد علیه السلام می فرماید:

«آن تعصّبی که صاحبش گناهکار شمرده می شود این است که فردی، انسان های بدکردار وابسته به خویش را از افراد نیکوکار و وابسته به قوم دیگر، بهتر بداند و با ارزش تر شمارد، ولی دوست داشتن وابستگان، از تعصّب های مذموم نیست؛ بلکه یاری کردن بستگان، برای ظلم به دیگران، از نوع تعصّب باطل و مذموم است».(2) و این نوع تعصّب (مذموم) است که خروج از ایمان شمرده می شود؛ امام صادق علیه السلاماز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل می فرماید:

«کسی که خودش تعصّب بورزد یا دیگری برای وی تعصّب ورزد، حقیقتا طوق (گردن بند) ایمان را از گردن خارج کرده است».(3) تعصّب در وهله نخست در روان کسی شکل می گیرد که توان و حال فکر کردن را ندارد.

ص: 348


1- . مائده: 54 .
2- . اصول کافی، ج 2 ، ص 308 .
3- . همان.

برای راحتی خود و شانه خالی کردن از زیربار این عمل سخت، نظر کسانی را می پذیرد که به آنها تعلّق دینی، یا ملّی دارد. در فرایند رشد تعصّب آراء و اندیشه های گوناگون یکی پس از دیگری ایجاد بدان گردن نهاده می شود و سپس نسبت به آن تعصّب ورزیده می گردد. اما تعصّب نسبتا به عقیده ای، دلیل استحکام آن عقیده در روان متعصّب نیست، بلکه دلیلی است بر انحراف روان و داشتن نظری سطحی و تقلیدی. به مرو زمان این روحیّه فردی به ورحیّه ای جمعی دگرگون می شود که پیامدهای اجتماعی خاصّی را نیز به همراه دارد. البتّه افراد نادری را می توان یافت که روانشان تهی از تعصّب باشد، یا تعصّب در درون آنها از بین برود. از این رو، اسلام در جهت دهی تعصّب کوشید، نه حذف و از بین بردن آن؛ زیرا حذف یک خصیصه روانی در مدّت زمانی کوتاه، عملی مشکل و شاید غیرممکن باشد. سفارش اسلام به فرموده امام علی علیه السلام _ این بود که «عصبیّت را در جهت کسب صفات عالی، انجام کارهای شایسته و امور نیکو، حفظ حقوق همسایگان، وفای به عهد و پیمان و عصیان در مقابل اعمالی که موجب تکبّر است، به کار برید».

شاید بتوان گفت تعصّب نوعی «وضع رفتار» است. تعصّب یا وضع رفتار، آمادگی عصبی و روانی برای فعالیّت نفسانی و جسمانی است. یعنی وجود تعصّب فرد را برای واکنش معینی آماده می کند. عقاید با تعصّب پیوند نزدیک دارد؛ زیرا آن چه را فرد درباره شیئی یا گروهی راست می پندارند، به یقین در تعیین آمادکی او برای واکنش در برابر آن به شیوه ای بیش از شیوه دیگر کمک می کند. در شکل گیری تعصّب، «تقلید» بیش از هر چیزی نقش دارد؛ یعنی ممکن است فرد بر اثر تقلید از پدر و مادر یا استاد خود و یا دیگران تعصّب پیدا کند. تعصّب بیشتر به میل به قبول نظر رایج جامعه بستگی دارد تا به تجربه فردی.(1) تعصّب نقشی اساسی در تاریخ صدر اسلام داشته است. حضرت ابوطالب در مقاطع مختلفی از تعصّب قبیله ای بهره برد. حتّی بنی هاشم، چه مسلمان و چه کافر، به علّت تعصّب و دفاع از فرد خود سختی های محاصره اقتصادی در شعب ابی طالب را تحمّل کردند. همین ویژگی و خصلت روانی عرب ها نقش

ص: 349


1- . اتو گلانبرگ، روانشناسی اجتماعی، ترجمه علی محمد کاردان، تهران، اندیشه، سال 1346 ، ج 2 ، ص 537 _ 539 .

بسیاری در حفظ جان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم داشت.(1) بعد از اسلام این خصلت روانی در جهت تثبیت هدف های اسلام به کار گرفته است شد، ولی بعد از رحلت پیامبر و به ویژه در زمان حکومت امویان به حالت اولیه برگشت. بنابراین تعصّب در تاریخ اسلام، هم دارای نقش مثبت است، آنجا که در پیشبرد هدف های اسلام مؤثّر بوده است، و هم دارای نقش منفی است: آن جا که یا از موانع گسترش اسلام بوده است، یا از عوامل انحراف آن.

2 _ خودپرستی یا کبر و غرور خودپرستی و خودمحوری: انسان خودپرست یا خود محور، کسی است که هوس های او بت و محور او گشته است؛ به طوری که جز سود و منافع خویش، به چیز دیگری نمی اندیشد و همه چیز را فدای مصالح مادّی خود می نماید و این خصلت شیطان است؛ زیرا اوّلین تفرقه و ناهماهنگی از هنگام استکبار «ابلیس» از سجده آدم آغاز شد. ریشه خودپرستی را می توان در مقوله هایی، چون «کبر»، «عجب»، «حسادت»، «ترس» و... جستجو نمود.

امام صادق علیه السلام می فرماید:

«برادری با سرمداران و قدرتمندان و دوستی با متکبّران امری پسندیده نیست».(2) آن کس که خود را از دیگران برتر می داند و هیچ ارزشی برا غیر خود قائل نیست، ضمن تحقیر مستمر دیگران، اسباب کینه جویی و دشمنی را فراهم می سازد. شرط پایداری دوستی و همبستگی و اخوّت، عکس این را طلب می کند؛ یعنی باید خود را فدای دوست و همنوع کرد.

ص: 350


1- . الصحیح من السیرة النبی الاعظم، ج 1 ، ص 182 .
2- . تحف العقول، ص 376 .

امام علی علیه السلام می فرماید:

«به خاطر برادرت، مال و جان خود را بذل کن (فدا کن)».(1) به نظر آن حضرت، مبدأ تمامن عقده هایی که منجر به اختلافات می گردد، خودپرستی و خودمحوری است و این لازم به اندازه ای است که آن حضرت از اختلاف نیروها به اختلاف هوس ها تعبیر می فرماید و خودمحوری و خودپرستی را بزرگترین خطری می داند که هویّت جامعه اسلامی و پیشرفت آن را تهدید می کند.(2) از این رو، برای مقابله با این آفت و ریشه های اختلاف سازان، همه مسلمانان لازم است که به مقابله و پیکار علیه خودپرستی به پا خیزند؛ زیرا جهاد و مبارزه با دشمنان بیرونی فقط سبب پیروزی یک انقلاب یا نظام می گردد و آن چه باعث تداوم و ماندگاری این یک نظام می شود، چیزی جز مبارزه با دشمن درونی نیست. بر همین اساس پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم خطاب به گروهی از مسلمانان که پیروزمندانه از میدان جنگ برگشته بودند، فرمودند:

«آفرین برگروهی که جهادکوچک تر راانجام داده وجهاد بزرگ تر هنوز بر آنان باقی است».

و هنگامی که از ایشان سؤال شد که جهاد بزرگ تر کدام است؟ فرمودند:

«جهاد با نفس».(3) امام علی علیه السلام در این باره می فرماید:

«اعملوا ان جهاد الاکبر، جهاد النفس فاشتغلوا بجهاد انفسکم تسعدوا».(4) بدانید که بزرگ ترین جهاد، مبارزه با نفس است، پس به جهاد خویش اشتغال ورزید تا سعادتمند شوید.

ص: 351


1- . همان، ص 212 .
2- . رمز تداوم انقلاب در نهج البلاغه، محمد محمدی ری شهری، ص 37 .
3- . بحارالانوار، ج 19 ، ص 182 .
4- . غرر الحکم.

3 _ جهل و کج فهمی معارف عالیه اسلام یکی از بزرگ ترین عوامل اختلاف، و عله العلل دشمنی ها و تفرقه ها، جهل مسلمانان نسبت با هم معارف عالیه اسلام راستین است؛ جهل به عقائد و احکام مذاهب اسلامی و جهل به تاریخ اسلام، سنّت معمول هنگام نزول وحی را از خاطرها محو نموده است و منشأ فتنه ها و بدعت ها را در ابهام نگه داشته است.

جهل پیروان مذاهب از مذاهب دیگر، جهل جناح های سیاسی و اقلیّت های مذهبی از ایده و مسلک یکدیگر، باعث بدگمانی ها و تهمت های زیادی نسبت به هم، دشمنی و صف آرایی در مقابل یکدیگر و پندارهای نادرست در پیدایش مذاهب یکدیگر گردیده است.

آری؛ کج فهمی ها و دور شدن مسلمانان از معارف اسلامی، بلای عمده و ریشه همه بدبختی های آنان است. متفکر شهید، استاد مطهری رحمه الله تحت عنوان «انحطاط مسلمین در عصر حاضر» می فرماید:

«در میان کشورهای دنیا به استثنای بعضی کشورها، کشورهای اسلامی، عقب مانده ترین و منحط ترین کشورها هستند.

نه تنها در صنعت عقب هستند، در علم... در اخلاق در انسانیت و معنویت [نیز] عقب هستند. چرا؟... باید اعتراف کنیم که حقیقت اسلام به صورت اصلی در مغز و روح ما، موجود نیست، بلکه این فکر، اغلب در مغزهای ما به صورت مسخ شده موجود است... فکر دینی ما باید اصلاح شود. تفکر ما درباره غلط است... .

ما قبل از این که بخواهیم درباره دیگران فکر کنیم که آنها مسلمان شوند، باید درباره خود فکر کنیم. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام...؛ البته این را نمی خواهم بگویم و شما را به غلط بیندارم که استعمار و استثمار، ما را به این حالت در آورده است. نه، ما قبلاً

ص: 352

به این حالت درآمدیم، آنها امروز، ما را به این حالت نگه می دارند و علّت مبقیّه ما هستند. و گرنه ما، قبل از این که استعمار و استثماری بیاید، افکاری... تدریجا در ما پیدا شد و ما را به این حالت در آورد... .

حدیث معروفی است «اذا ظهرت البدع، فعلی العالم ان یظهر علمه و الّا فعلیه لعنة اللّه»، اگر بدعت ها پیدا شود (بدعت، یعنی آن چیزی که جزء دین نیست ولی نام دین به خودش گرفته است و مردم خیال می کنند، از دین است)... در میان مردم، بر داناست که اظهار بکند و بگوید. این حدیث شریف، وظیفه احیاء دین را، که در درجه اوّل برعهده علما است بیان می کند، از راه مبارزه با بدعت ها و تحریف ها.

امیدورایم از مجموع آن چه گفته شد، بتوانم نتیجه بگیریم که ما اکنون بیش از هر چیزی، نیازمند به یک رستاخیز دینی و اسلامی، به یک احیاء تفکّر دینی، به یک نهضت روشنگر اسلامی...».(1) مخاطب سخن استاد شهید رحمه الله، همه مسلمانان علماء و فرق مختلف اسلامی است. با توجه با این سخنان، احیاء فکر دینی در تمام مجامع دینی و اسلامی ضروری است. البّته تذکر این نکته لازم است که این نقل قول به معنای انکار تلاش رهبران و دردمندان نیست. امّا باید پذیرفت که علی رغم همه تلاش و کوشش های در خور ستایش، هنوز هم بنای فکر دینی، تحوّل لازم را تجربه نکرده است.

4 _ کینه ورزی و عقده های شخصی یکی از عواملی که موجب ایجاد اختلاف در جوامع اسلامی می شود، کینه ورزی های شخصی و عقده ها می باشد که نمونه افرادی که به این دلیل از صفوف مسلمانان جدا گشته و در مقابل حق

ص: 353


1- . ده گفتار، انتشارات صدرا، ص 144 _ 151 .

ایستاده اند در تاریخ اسلام فراوان است. از جمله: هنگامی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آن چه بدان مأمور بود در «غدیر خم» اعلام نمود و این امر در بلاد شایع گشت. «نصر بن حارث کاده عبدی»، از این موضوع آگاه شد؛ از این رو، به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمد و گفت: از سوی خدا امر کردی که گواهی به خدا و رسالت تو بدهیم، و نماز و روزه و حجّ و زکات را بجا آوریم، همه را از تو پذیرفتیم و قبول نمودیم. حال به این ها اکتفا ننمودی و باز دست پسر عمّت را گرفته، و بلند نمودی و بر ما برتری دادی و گفتی: «من کنت مولاه، فعلی مولاه» آیا این امر توست یا از جانب خدا می باشد؟! حضرت فرمود: قسم به خدایی که جز او معبودی نیست. این امر از جانب خداوند است.» وی پس از شنیدن این سخن به طرف شتر خویش رفت، در حالی که می گفت: «خدایا! اگر آنچه محمد صلی الله علیه و آله وسلم می گوید، راست و حق است، بر ما سنگی ببار و یا عذابی دردناک به ما برسان.» هنوز به شتر خویش نرسیده بود که سنکی از آسمان فرود آمد و او را به هلاکت رساند و خداوند متعال این آیه را نازل نمود: «سأل سائل بعذاب واقع» که به اعتقاد علمای شیعه و جمعی از علمای اهل سنّت این آیه از قضیه غدیر و در این خصوص نازل شده است».(1) همچنین در زمان حکومت امام علی علیه السلام نیز نمونه های بسیار می توان یافت که وجود عقده ها و کینه های شخصی در افراد سبب جبهه گیری آنها در مقابل حضرت شده بود. کسانی که دل هایشان مالامال از حقد و کینه نسبت به امام علی علیه السلام به خاطر جنگ های بدر، خیبر، حنین و غیره بود. آنها به بهانه های مختلف از حق جدا گشته و در مقابل آن حضرت جبهه گیری نمودند. چنان که در دعای ندبه می خوانیم:

«فاودع قلوبهم احقادا بدریة و خیبریة و حنبینیة و غیر هن فاضبت علی عداوته و اکبّت علی منابذته».

از این رو، وجود حقد و کینه سبب می شود که افراد حق را نادیده گرفته و در مقابل آن جبهه گیری نمایند.

ص: 354


1- . الغدیر، ترجمه: محمد تقی واحدی، ج 2 ، ص 127 _ 128 .

ناگفته نماند در نظام انقلاب اسلامی ما نیز این امر محسوس است؛ زیرا شاهدیم افرادی را که از انقلاب زخمی خورده و یا کینه ای در دل داشته و یا خواهان مسئولیتی بوده ولی بدان نرسیده اند، چگونه با اعمال و رفتار و قلم های زهرآگین خویش خواسته و یا ناخواسته به اتّحاد و همبستگی ملّی صدمه می رسانند و باعث ایجاد اختلاف در جامعه اسلامی می گردند؛ به طوری که حتّی رادیوهای بیگانه از آنان تمجید می نمایند. مقام معظم رهبری (ادام اللّه ظله العالی) در این باره می فرمایند:

«این افراد مختلفند. برخی ها عقده هایی دارند، بعضی ها کینه ای دارند، بعضی ها گله ای از کسی دارند. برای خاطر دستمالی قیصریه را آتش می زنند، برای خاطر دشمنی و یک کینه شخصی و یک محرومیّت از فلان مسئولیّت که مایل بود به او بدهند، و مثلاً دادن نشده، برای خاطر یک اشتباه در فهم می بینند حرفی می زنند اقدامی می کنند که در خدمت دشمن قرار می گیرند».(1) 5 _ ریاست طلبی و دنیاگرایی دنیاگرایی یکی از آفات اساسی است که به ویژه خواصّ یک جامعه را در معرض تهدید قرار می دهد؛ به طوری که به خاطر منافع شخصی، از قبیل مال پرستی، ریاست طلبی و... افراد، خود را در مقابل حق داده و حتّی با جمع آوری عدّه و عُدّه برای نیل به امیال شیطانی خویش تلاش می نمایند.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بزرگ ترین نگرانی امّت خویش را دنیاپرستی عنوان نموده و می فرماید:

«ان اکثر ما اخاف علیکم ما یخرج اللّه لکم من برکات الارض».(2)

ص: 355


1- . روزنامه جمهوری اسلامی ایران، 27/9/1378 .
2- . محجة البیضاء، ص 358 .

بیشترین نگرانی من بر شما، از برکاتی است که خداوند از زمین بر شما عنایت می دارد. از حضرت پرسیدند که منظورتان از برکات چیست؟ فرمود: «زهرة الدنیا» زیبایی دنیا. همچنین امام علی علیه السلام، دنیاگرایی را اساس و ریشه همه مشکلات معرفی می نمایند:

«حب الدنیا رأس الفتن و اصل المحن».(1) با مراجعه به تاریخ اسلام به روشنی می توان دریافت که چگونه گرایش خواصّ جامعه اسلامی به دنیا باعث اختلاف و تضییع حقوق گردید. به عنوان مثال می توان به ریاست طلبی طلحه و زبیر اشاره نمود، هنگامی که به انگیزه رسیدن به ریاست با حضرت علی علیه السلام بیعت نمودند، ولی از آن حضرت جواب منفی شنیدند. از این رو، سر به شورش برآورده و با ایجاد جنگ جمل، در صفوف مسلمانان اختلاف ایحاد نمودند.

ابن ابی الحدید می نویسد:

«طلحه و زبیر به هوس کوفه با علی علیه السلام بیعت کردند، ولی آن گاه که پایداری حضرت را در این تصمیم، محکم و سازش ناپذیری وی را مشاهده کردند که آن حضرت مصمّم است خطّ اصلی حکومتی اش را بر مبنای کتاب و سنّت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم قرار دهد، سر به شورش برداشتند».(2) در واقعه کربلا نیز دنیاپرستی کوفیان جلوه گر است؛ به طوری که عدّه ای به جهت عشق به دنیا، مال و مقام و... در مقابل عطایا و پست ها و مناصب پیشنهادی از سوی دستگاه یزیدی، از حق روی گراندند و بیعت با امام حسین علیه السلام را شکستند و به جنگ با او برخاستند.

آری؛ «حبّ دنیا منشأ همه بدی هاست» آفتی که انقلاب اسلامی ما را نیز در معرض تهدید خویش قرار داده است؛ به طوری که مقام معظم رهبری بارها و با ذکر موارد تاریخی همه اقشار و به ویژه مسئولیت را به آن توجّه داده اند؛ زیرا این دنیاگرایی ها و ریاست طلبی ها است

ص: 356


1- . غرر الحکم.
2- . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 11 ، ص 10 .

که باعث می شود افراد بجز منافع شخصی، به چیزی ننگرند و هنگامی که افراد فقط در پی کسب ریاست، جناح بازی، مال و... باشند و برای دستیابی به آن به هر عملی اقدام نمایند، بدون آن که به مسائلی، چون «دین»، «قانون» و «رهبری» _ که محورهای وحدت در جامعه اسلامی هستند توجّه نمایند، بی تردید اتّحاد و انسجام ملّی و اسلامی در جامعه دچار بحران شده و «اختلاف» در کشور حاکم می گردد که ثمرّه آن جز از هم پاشیدگی نظام و... نمی باشد.

6 _ سست عهدی و پیمان شکنی امام علی علیه السلام می فرماید:

«لاتعتمد علی مودّة من لایوفی بعهده».(1) «به دوستی کسی که به پیمانش وفا نکند، اعتماد مکن».

و همچنین می فرماید:

«غش الصدیق و الغدر بالمواثیق، من خیانة العهد».(2) «دغلبازی با دوست و خیانت در قرار دادها، از خیانت در پیمان هاست».(3) معلوم است که مقصود از پیمان شکنی، نقص آن، بدون مجوّز عقلی است. در اینجاست که دغلبازی هم، نقض عهد شمرده می شود و عاملی است برای جدایی و اختلاف.

ص: 357


1- . تصنیف غرر الحکم، حدیث 9562 .
2- . همان، حدیث 9599 .
3- . همان، حدیث 9599 .

7 _ تمسخر و تخاطب به القاب و اسمی زشت دشنام دادن و ریشخند کردن، یکی از خوهای زشت است که در طبیعت آدمی نهفته است و اگر تربیت اخلاقی آن را مهار نکند، موجب آزار دیگران خواهد گردید؛ استهزاء و ریشخند کردن و گذشته زشت را به یاد کسی آوردن، موجب تحقیر او، و از عوامل جدایی مسلمانان از یکدیگر است و از این رو، قرآن کریم می فرماید:

«ی_اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا یَسخَر قَومٌ مِن قَومٍ عَسی اَن یَکونوا خَیرًا مِنهُم ولا نِساءٌ مِن نِساءٍ عَسی اَن یَکُنَّ خَیرًا مِنهُنَّ...».(1) «ای کسانی که ایمان آورده اید! نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزا کنند، شاید آنها از این ها بهتر باشند، و نه زنانی از زنان دیگر شاید آنان بهتر از اینان باشند...».

از ابن عباس نقل شده که این آیه شریفه درباره «ثابت بن قیس» نازل شده است که گوش هایش سنگین بود، و هنگامی که وارد مسجد می شد کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم برای او جائی باز می کردند، تا سخن حضرت را بشنود.

روزی دیر رسید و مردم انبوه شده بودند؛ ثابت پا بر گردن مردم می نهاد و می گفت: «تفسَّحوا»، راه بدهید! راه بدهید! تا به یکی از مسلمانان رسید، و او گفت همین جا بنشین! چرا نمی شینی؟ ثابت در خشم شد و گفت تو پسر فلانه نیستی؟ و آن زن در جاهلیّت بدنام بود.

آن مرد شرمگین شد و سر خود را بزیر انداخت، و این آیه شریفه بر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نازل گردید(2) و مسلمانان را از این گونه کارهای زشت که باعث قطع همبستگی و اختلاف است، نهی کرد.

این آیه شریفه همه مؤمنان، اعم از مردان و زنان را مورد خطاب قرار داده و به آنها هشدار می دهد که از این عمل زشت (تمسخر) بپرهیزند؛ زیرا سرچشمه استهزاء و سخریه همان حس

ص: 358


1- . حجرات: 11 .
2- . کشف الاسرار، ج 9 ، ص 259 .

خود برتربینی و کبر و غرور است که عامل بسیاری از اختلافات و جنگ های خونین در طول تاریخ بوده است. قرآن کریم در ادامه این توصیه های اخلاقی می فرماید:

«ولا تَلمِزُوا اَنفُسَکُم ولا تَنابَزُوا بِالاَلق_بِ بِئسَ الاِسمُ الفُسوقُ بَعدَ الایم_نِ».(1) «یکدیگر را مورد طعن و عیبجویی قرار ندهید، و با القاب زشت و ناپسند یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی بعد از ایمان، نام کفر بگذارید».

بسیاری از افراد بی بند و بار در گذشته و حال اصرار داشته و دارند که بر دیگران القاب زشتی بگذارند، و از این طریق آنها را تحقیر کنند، شخصیت شان را بکوبند، و یا احیانا از آن انتقام گیرند، و یا اگر کسی سوء سابقه داشته است، سپس توبه کرده و کاملاً پاک شده باز هم لقبی که بازگو کننده وضع سابق اش باشد را بر او بگذارند. اسلام صریحا از این عمل زشت نهی می کند، و هر اسم و لقبی را که کوچک ترین مفهوم نامطلوبی دارد و مایه تحقیر مسلمانی است، نهی نموده است؛ زیرا موجب درگیری و اختلاف مسلمین است. البته عوامل اختلاف وتفرقه بیش ازاین هاست. عواملی، همچون خصلت های سرکش وتمایل به تجاوزگری انسان(2)، دسائس استعمارگران و... که در این نوشتار سعی شده به مهم ترین عوامل اختلاف اشاره شود.

پیامدهای ناگوار اختلافات در قرآن کریم و روایات اسلامی، مطالب فراوانی در مورد زیان های اختلاف وجود دارد. قرآن کریم به صراحت می فرماید:

«... ولا تَن_زَعوا فَتَفشَلوا وتَذهَبَ ریحُکُم واصبِروا اِنَّ اللّهَ مَعَ الصّ_بِرین».(3)

ص: 359


1- . حجرات: 11 .
2- . آل عمران: 19 ؛ شوری: 14 .
3- . انفال: 46 .

«... نزاع] و کشمکش] نکنید تا سست نشوید و قدرت [و شوکت و هیبت ]شما از بین نرود و استقامت نمائید که خداوند با استقامت کنندگان است».

در آیات پیشین این سوره، قرآن کریم ثبات و به یاد خدا بودن را دو سبب از اسباب معنوی پیروزی برشمرده است و بلا فاصله دستور «اطیعوا اللّه و رسوله...» را صادر کرده و در واقع، اطاعت از خدا و فرمانبرداری از دستورات او را در جنگ و غیرجنگ و نیز اطاعت رسولش(1) در اوامر و نواحی را، از ارکان اساسی پیروزی دانسته است. خداوند بلافاصله در این آیه شریفه فرمود: «و لاتنازعوا فتفشلوا...» فعل را به صیغه نهی بیان فرمود تا به اهمیّت مطلب (اختلاف و نزاع و کشمکش) در میان مسلمانان که سبب ضعف آنان می شود و عزّت و شوکت آنان را از میان می برد... به خوبی تأکید نموده باشد.

واژه «تنازع» از «نزع» است و نزع به معنای براندازی و برکندن است. چنان که در تفسیر المنار آمده است: تنازع، هم چون «منازعه»، مشارکت در نزع است؛ یعنی جذب و اخذ شئی به شدّت یا نرمی، مانند نزع روح از جسد. در واقع هر یک از متنازعین می خواهد آن چه را که دیگری، دارد از او بگیرد.(2) تنازع بدین معناست که دو نفر که از نظر فکر و سلیقه و... اختلاف دارند، در مقابل هم موضع گیری کرده و یکدیگر را بکوبند تا این که یکی از آن دو بر دیگری پیروز گردد و معلوم است که ثمره اش جز پراکندگی و سستی و ضعف چیز دیگری نیست؛ از این رو، خداوند دستور داده که از پراکندگی و نزاع اجتناب کنید؛ زیرا در غیر این صورت، سست و ضعیف و ناتوان می شوید (فتفشلوا) و در نتیجه، قدرت و عظمت شما از میان می رود.

جمله «و تذهب ریحکم» یعنی «تذهب قوتّکم»؛ زیرا وقتی نیرو کم شد، دشمن غلبه

ص: 360


1- . نویسنده تفسیر المنار، ج 8 ، ص 24 نوشته است: عدم اطاعت از دستور رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را در میدان جنگ احد، مسلمانان دیدند و «نالوا ما نالوا منهم...».
2- . ر.ک: تفسیر المنار، ج 8 ، ص 25 .

می کند.و در واقع «ریح» که در این جا استعاره است برای قوت و نیرو از بین می رود.(1) در تفسیر نمونه آمده است:

«ریح، به معنای باد است و این که می فرماید: اگر به نزاع با یکدیگر برخیزید سست می شوید و در پی آن، باد شما را از میان خواهد برد، اشاره لطیفی به این معناست که «قوّت و عظمت» و جریان امور بر وفق مرادتان از میان خواهد رفت».(2) با مراجعه به تاریخ صدر اسلام به روشنی می توان دریافت که ضعف و انحطاط مسلمانان در اثر اختلاف و تفرقه و فراموش کردن ارزشهای اصیل اسلامی به وجود آمد. در اثر نزاع و کشمکش، ضربه هایی سهمگین بر پیکر اسلام وارد آمد و امّت بزرگ و نیرومند اسلام به ملّت های کوچک و ضعیف تبدیل شد. در اثر اختلاف بود که کشور بزرگ و نیرومند «اندلس» از لیست کشورهای اسلامی حذف شد و در اثر اختلاف است که کشور فلسطین نیز دچار بحران شده و ساکنین مسلمان این کشور، آواره شده اند و لبنان مورد تهاجم اسرائیل غاصب قرار می گیرد و کشور افغانستان و عراق در بحران جنایات درد منشانه آمریکا بسر می برد. بر همین اساس است که امام علی صلی الله علیه و آله وسلم بالاترین عامل شکست و ذلت و سقوط امّت اسلامی را تفرقه و اختلاف دانسته و با کمال صراحت، فتنه انگیز و تفرقه افکن را مستوجب قتل می داند، و نه تنها تفرقه افکن عینی و موجود را سزاوار چنین عقوبتی می داند، بلکه حتی کسی را که شعار تفرقه دهد و قدم نخستین شقّ عصای مسلمانان را بر دارد، سزاوار قتل می داند. چنان که در فرازی از یکی از خطبه هایش خطاب به مسلمانان چنین می فرماید:

«وَ اَلزَمُوا السَّواد الاَعظم، فَاِنَّ یَدَاللّهِ مَعَ الجَماعَه، وَ اِیّاکُم وَ الفُرقَه، فَاِنَّ الشّاد مِن النّاس لِلشیطان، کَما اَنَّ الشّاد مِن الغَنَمِ لِلذّئب».(3)

ص: 361


1- . همان، ج 5 ، ص 25 .
2- . تفسیر نمونه، ج 7 ، ص 196 .
3- . سید رضی، نهج البلاغه، خ 127 .

«به جمعیّت عظیم مسلمانان بپیوندید، که دست خدا [قدرت و عنایت خدا] با جماعت است، و از پراکندگی دوری کنید؛ زیرا آن که از جمع مسلمانان به یک سو شود، بهره شیطان است، چنان که گوسفند از گله درمانده نصیب گرگ بیابان است».

امام علی علیه السلام به قدری نسبت به گروه خوارج که موجب تفرقه در میان سپاه آن حضرت شدند و با شعارهای فریبنده برای خود دسته جدا کرده بودند، اظهار بیزاری نموده و می فرماید:

«اَلامَنْ دَعا اِلی هذا الشّعارِ فَاقْتُلُوا و لو کانَ تَحتَ عِمامَتی هذه».(1) «آگاه باشید! کسی که به این شعار (اغواگر و تفرقه افکن خوارج) دعوت کند، گر چه در زیر عمامه من پناه آورده باشد، او را بکشید».

پیداست که شعار تفرقه موجب فتنه می شود. قرآن کریم می فرماید: «و الفتنة اشدُ من القتل»؛(2) یعنی فتنه انگیزی از کشتن بدتر است؛ زیرا فتنه انگیزی _ چنان که در ابتدای این مبحث گذشت _ موجب سستی و از بین رفتن نیروها و در نتیجه غلبه دشمن می شود. در اثر اختلاف و نزاع، تمامی وقت مسلمانان گرفته شده و فرصت تفکر و عمل برای اهداف اصلی از ایشان سلب می گردد، در تمام دوران زندگی، مسائل اصلی، در حاشیه و مسائل فرعی، در متن زندگی قرار می گیرد. رقبا در همه زمینه ها، مسلمانان پیشی گرفته و در حقیقت، بدون درگیری های زاید، بر مسلمانان مسلط می شوند. طبیعت انسانی این گونه است که توانایی توجه به چند امر را به صورت مداوم ندارند. وقتی این فرقه مسلمان، تمام همتّش را در کوبیدن فرقه دیگر مصرف می دارد و در مقابل، رقیب اصلی ایشان، یعنی آن که اصول هر دو فرقه را برخلاف عقاید و اهداف خویش می بیند، طلایی ترین فرصت را پیدا کرده و از غفلت حاصله برای رقبا، بیشترین

ص: 362


1- . همان، خ 127 .
2- . بقره: 191 .

استفاده برده و به تحکیم خویش می پردازد. گاه این درگیری های فرعی، به اشتباه، اصلی شمرده شده و گروه ها و احزاب مختلف که در اصول اعتقادات و اهداف اولیه مشترکند، یکدیگر را خطرناکتر از رقیب اصلی معرفی می نمایند و امنیّت کامل را به دشمن حقیقی می بخشد و در مقابل، ناامنی بی حد و حصری را برای افراد مختلف پای بند به اساس دین و نظام اسلامی، به ارمغان می آورند و این فاجعه ای است بزرگ که در سخنان گوهربار حضرات معصومان علیهم السلاماز آن به تبدیل معروف به منکر و منکر به معروف یاد شده است؛ یعنی مشاهده می شود که افرادی (جناح و حزبی) برای کوبیدن (ترور شخصیت) فرد یا گروهی از مسلمانان، با دشمن اسلام و مقدسات پیمان می بندند. حال آن که دستور صریح شریعت نجات بخش اسلام که به کرّات و با الفاظ گوناگون بیان شده این است که:

«ای کسانی که ایمان آورده اید! افراد کافر [معاند] را به جای مؤمنین راستین، دوست خود قرار ندهید...».(1) امروزه انحطاط مسلمین از اختلاف دیرینه ای است که کمتر کسی در فکر علاج آن برآمده است. جوامع مسلمان هنوز به خود نیامده اند و بر نقاط اختلافی و نزاع انگیز، بیشتر پای می فشارند و این بیماری روانی، بیشتر محتاج علاج است تا بیماری های جسمی.

این که دمیدن در کوره اختلاف، احساس شعف و گاه احساس پیروزی بشود، یک بیماری خطرناکی است که طبیبان حاذق را می طلبد تا پس از مدت ها تلاش و تلقین و پالایش متون فرهنگی، سلامت را به جامعه اسلامی برگردانند.

راهکارهای تحقق اتحاد ملی و انسجام اسلامی با توجه به مطالب یاد شده باید گفت شعار «اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی» کلیدی اساسی و نقطه عطفی برای ادامه بیداری و خیزش اسلامی است در این پیام رهبر فرزانه، وحدت در درجه نخست برای مسئولان نظام و فرهیختگان، اعم از دانشگاه و حوزه، همچنین فقها و نخبگان

ص: 363


1- . نساء: 144 .

و تمام کسانی که به نوعی با تربیون ها، کلاس ها و مجامع علمی و مراکز تبلیغی و فرهنگ سر و کار دارند، تعهدآور است؛ زیرا اندیشمندان جامعه و مجموعه افراد و سازمان هایی که به نوعی در هدایت فکری و سیاسی جامعه نقش دارند، می توانند تأثیرات به سزایی در تحققّ این شعار داشته باشند، پس باید در عملکردهایشان مصالح ملّی را در نظر گرفته و مصالح شخصی و حزبی را فدای مصالح ملّی نکنند.

آنان مظّفند که بدور از هرگونه گرایش سیاسی، نکات تاریخی و فرهنگ کشورمان را به خوبی بشناسند و نقاط مشترک موجود را در میان گروه های مختلف رواج دهند. هر چند می دانیم که در جامعه فرهنگی متنوع ایرانی _ اسلامی خرده فرهنگ های موجود، هویّت خویش را تعریف کرده و در عین حال با این فرهنگ بزرگ نیز همزیستی مسالمت آمیز داشته اند، ترک، کرد، لر، بلوج، عرب، گیلک، لک، ترکمن و... همه ایرانی اند و مسلمان و هویّت برتر خود را در ایران اسلامی جستجو می کنند و در این میان باید به این نتیجه مهم توجّه داشت که بی گمان توازن میان خرده فرهنگ ها و فرهنگ ملّی، محصول بزرگی به نام اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی به همراه خواهد داشت.

شعار محوری سال 1386 دارای دو بخش اساسی است:

الف) اتّحاد ملی؛ ب) انسجام اسلامی.

در بخش اتّحاد ملّی ابتدا باید ضمن شناسایی عوامل همگرایی، موانع را نیز برطرف کرد موانعی، هم چون عدم وجود تساهل و مدارا، نبود فرهنگ رقابت سالم، حزب گرائی و عدم توجّه به منافع ملّی، عدم مشارکت مسئولانه مردم در امور کشور، فردگرایی منفی، یعنی توجّه به منافع فردی، همگی از عواملی اند که بر روند مثبت وحدت ملّی تأثیر گذارند.

ایران اسلامی متعلّق به همه ایرانیان است از همه قوم و هر نژاد و هر زبان و در سال اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی توجّه به حفظ حرمت اقوام مختلف اصیل ایرانی و جلوگیری از ایجاد فتنه و اختلاف بین اقوام از جمله ضروریّات حکومت اسلامی است. از این رو؛ تلاش در جهت

ص: 364

نهادینه ساختن ارزش های عام و مشترک میان اقشار و خرده فرهنگ های مختلف، تمرکززدایی از دولت و واگذاری امور به مردم در راستای مشارکت آنها رد نهادهای برنامه ریزی و...، گسترش عدالت اجتماعی و... راهکارهایی است که می توانند ما را در مسیر تحقق وحدت و اتّحاد ملّی یاری دهد.

اما در بخش دوّم یعنی، انسجام اسلامی، باید گفت: با توجّه به توطئه های پی درپی استکبار جهانی برای ایجاد اختلاف و تفرقه نژادی _ مذهبی و ملّی بین کشورهای اسلامی شعار «انسجام اسلامی» حساسیت ویژه یا پیدا می کند.

دشمنان اسلام زمانی می توانند بر دولت ها و ملت های مسلمان چیره شوند که دنیای اسلام به جای توجّه به وجوه اشتراک، به سمت نقاط افتراق و اختلاف حرکت کند. بنابراین، احترام به مشترکات از جمله عوامل تحقق اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی است.

راهبردهای عملی برای تحقق انسجام اسلامی 1 _ فلسطین یک اصل مشترک بین تمامی کشورهای اسلامی است و می تواند یکی از محورهای انسجام اسلامی قرار گیرد؛ 2 _ تلاش در جهت وحدت رسانه ای و تبلیغاتی جهان اسلام؛ 3 _ بهره گیری شایسته از مراسم عبادی، سیاسی حج؛ 4 _ بهره گیری شایسته از مجامع و سازمان های اسلامی در راستای انسجام اسلامی، هم چون سازمان کنفرانس اسلامی و... ؛ 5 _ توجّه و تأکید بر مشترکات مذهبی و احترام به اندیشه های هر یک از مذاهب؛ 6 _ ایجاد فضای گفتگو میان علمای فرق مختلف اسلامی با هدف تحقق انسجام اسلامی.

ص: 365

نتیجه بحث از مطالب یاد شده در می یابیم که در سنّت ادیان توحیدی، «خدای یگانه» امّت مؤمن خود را نیز به «وحدت» و یک پارچگی و دوری از تفرقه فرا می خواند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز که آخرین پیام آور در این سنت الهی است، رسالت خویش را بر بستر اتّحاد مؤمنان و ایمان آورندگان عملی ساخت. توصیه های مکرر رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به رعایت «برادری» و «وحدت» و تأکید براین امر که برتری افراد به یکدیگر تنها در «تقوای» آنان است، حاکی از اهمیّت حفظ یکپارچگی و اتّحاد بین مسلمانان است. براین اساس، امّت واحده و بزرگ اسلامی برای تحقّق فرمان الهی و دستورات پیامبر خود و با اعتقاد به «ید اللّه مع الجماعه» حول اصول مشترکی چون توحید؛ ابعاد جهانی اسلام؛ قرآن کریم؛ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم؛ مسجد و اقامه نماز جماعت و جمعه؛ منافع مشترک: ارزش ها: حکومت و رهبری و...، گرد هم آمده اند.

این ایمان و اتّحاد امّت بود که مسلمانان را چنان تربیت کرده بود که فارغ از هر نوع دسته بندی و قوم سالاری، تحت لوای نبوی صلی الله علیه و آله وسلم، برای اعتلای کلمه «لا اله الا اللّه» جانفشانی می نمودند و به برکت همین وحدت و انسجام اسلامی بود که خداوند پیروزی های روزافزون را بر مسلمانان عنایت می داشت. بنابراین، اتّحاد ملی و انسجام اسلامی رمز پیروزی و یک قانون عام و قطعی است؛ به طوری که اگر در جبهه حق «اختلاف» و در جبهه باطل «اتّحاد» حکمفرما باشد، به یقین، پیروزی از آن اهل باطل خواهد بود.

امروزه، انحطاط مسلمین از اختلاف دیرینه ای است که کمتر کسی در فکر علاج آن برآمده است. جوامع مسلمان هنوز به خود نیامده اند و بر نقاط اختلافی و نزاع انگیز، بیشتر پای می فشارد و این بیماری روانی، بیشتر محتاج علاج است تا بیماری های جسمی. این که از دمیدین در کوره اختلاف، احساس شعف و گاه احساس پیروزی بشود، یک بیماری خطرناکی است که طبیبان حاذق را می طلبد تا پس از مدت ها تلاش و تلقین و پالایش متون فرهنگی، سلامت را جامعه اسلامی برگردانند.

ص: 366

ناگفته پیداست که اختلاف و ناآگاهی مسلمین سبب سلطه استعمارگران بر کشورهای اسلامی شده و شؤون اقتصادی و فرهنگی آنان را قبضه کرده است و ذخائر آن را غارت می کند؛ در حالی که مسلمانان موقعیت های جمعیتی و منطقه ای ممتازی دارند و از نظر طبیعی در شرایط خوبی بسر می برند و نیز از لحاظ استراتژیک در حساس ترین مناطق جهان زندگی می کنند و با سابقه ترین تاریخ و تمدّن و دانش را دارند. مهم تر از همه، باداشتن دین مشترک اسلام و کتاب قرآن کریم که می تواند جهان انسانیّت را به سعادت و کمال رهنمون گردد. بنابراین، کشورهای اسلامی و در صدر آنها جمهوری اسلامی ایران که بزرگ رهرو دولت کریمه است، باید برای محو استکبار جهانی و فرزند نامشروع وی (اسرائیل خون آشام) یدِ واحده شوند و در صدد زدودن طرح ها و نقشه های آنان را برآیند و با توجه به اوضاع کنونی جهان، مسئله اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی دینی میان مسلمین از ضروری ترین مسائل جهان اسلام است.

به امید آن روز که همه مسلمانان در حول دو یادگار و گوهر ارزشمند پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم که همان قرآن و عترت پاکش می باشند گردآیند و بر تمام مشکلات غلبه نماید.

ص: 367

ص: 368

رابطه اخلاق دینی و انسجام در احادیث معصومین علیهم السلام علیجان حسنی

مقدمه در آغاز سال 1386 هجری شمسی ولی امر مسلمین جهان حضرت آیة اللّه العظمی خامنه ای (مدظله العالی) با درایت و تدبیر والای خود این سال را سال «اتحّاد ملی و انسجام اسلامی» نامیدند، باتوجه به تحولات منطقه و فتنه انگیزی ها و تهدیدهای استکبار جهانی این نام گذاری بسیار بجا و مناسب بود. در شرایط فعلی یکی از ضروریات جهان اسلام و تنها راهکار برای مقابله با ابزارهای گوناگون تخریبی دشمن انسجام امت اسلام حول مشترکات شان می باشد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی با این نام گذاری، اذهان علما و دانشمندان اسلامی را متوجه مسئولیت خطیری نمود که قرآن کریم و ائمه معصومین علیهم السلام روی آن تأکید فراوان داشته است.

این مقاله با بررسی «رابطه اخلاق دینی و انسجام اسلامی» درصدد آن است تا به این سؤال پاسخ دهد که: آیا لازمه متصف بودن به اخلاق دینی منسجم بودن به انسجام اسلامی است؟ در خاتمه این مقاله این فرضیه به اثبات رسیده است که لازمه متخلق بودن به اخلاق دینی و مؤدب بودن به آداب دینی، منسجم بودن به انسجام اسلامی است.

ص: 369

فصل اول کلیات در این فصل به آن چه که مقدمتا برای ورود به بحث اصلی لازم است اشاره می نمائیم مانند ضرورت مسابقه و ویژگی های انسجام اسلامی، مطالب و موضوعاتی که دانستن آن ها در فهم این مقاله مفید واقع می شود در این فصل مورد اشاره قرار می گیرد.

1 . کلید واژه ها الف _ انسجام اسلامی یکی از واژگان اصلی که در این مقاله بکار برده شده است واژه «انسجام اسلامی» است. انسجام اسلامی به معنای اتّحاد، یکپارچگی، برادری، صمیمت، دوستی، همزیستی، عدم نزاع و دوری از تفرقه و جدایی همه مسلمانان است، از آنجایی که عامل تقرب و نزدیکی مسلمانان، اسلام و دین است لذا این گونه اتحاد و همگرائی منسوب به اسلام است و اسلامی خوانده می شود.

انسجام اسلامی دارای ویژگی های است که بعدا به آنها اشاره خواهد شد، فرق انسجام اسلامی با اتّحاد اسلامی این است که اتحاد به جنبه تعاملات داخلی و روابط بینابین عنایت دارد در حالی که انسجام اسلامی به گروه های خارجی وصف آرائی یک پارچه مسلمانان در برابر قدرت های غیراسلامی نیز اشاره دارد.

ب _ اخلاق دینی دومین واژه که باید قبل از وارد شدن به بحث اصلی در مورد آن توضیح داده شود واژه «اخلاق دینی» است، اخلاق دینی در این مقاله به معنای آداب زندگی، معاشرت و تعامل با دیگران از دیدگاه معصومین علیهم السلام است اخلاق دینی به مجموعه اوامر نواهی ائمه و پیشوایان دینی گفته می شود که دارای کاربرد دوگانه دنیوی و اخروی است، احادیث اخلاقی راهکارهای

ص: 370

لازم را برای تمام امور زندگی بیان نموده است، تعداد زیادی از آیات قرآن کریم و حجم کثیری از احادیث ائمه علیهم السلام به بیان اخلاقیات و آداب اجتماعی اشاره دارد، در مجموعه های حدیثی، روایاتی که مربوط به آداب اجتماعی است تحت عنوان «کتاب العشره» گرد آوری شده است.

ج _ معصومین علیهم السلام واژه سومی که در عنوان این مقاله بکار رفته است کلمه «معصومین» است، مقصود از این کلمه در این جا پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم و دوازده امام شیعه می باشد. این مقاله سعی دارد با بیان دیدگاه های تربیتی و احادیث اجتماعی این بزرگان، کارائی آنها را در زمینه انسجام اسلامی بررسی نماید.

احادیثی که از منابع اهل سنت نقل می گردد برای تأیید دیدگاه شیعه است و به کاربردی بودن دیدگاه شیعه اشاره دارد. به این معنا که اگر موضوعی مورد توافق شیعه و اهل سنت باشد زمینه اتّحاد در آن موضوع بیشتر فراهم است و می تواند عاملی باشد برای انسجام اسلامی.

2 _ انسجام اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری اگرچه موضوع اتّحاد مسلمانان سال ها است که مطرح می باشد و در هر زمانی توسط علما و سردمداران جهان اسلام روی آن تأکید شده است اما طراح نظریه «انسجام اسلامی» به شکل جدید، رهبر معظم انقلاب اسلامی است که در پیام نوروزی سال 1386 خود این سال را سال «اتّحاد ملی و انسجام اسلامی» نامیدند، ایشان با توجه به مقتضیات امروز جهان اسلام و با درنظر داشتن فتنه های استکبار جهانی راه مقابله با توطئه های دشمنان را انسجام اسلامی در سطح بین الملل می دانند، رهبر انقلاب وظیفه مسلمانان را در سطح بین الملل «انسجام میان همه مسلمانان و روابط برادرانه میان آحاد امت اسلامی از مذاهب گوناگون و وحدت کلمه

ص: 371

آنها»(1) برمی شمارد، رهبر انقلاب اسلامی معتقد است علمای جهان اسلام باید منشور انسجام اسلامی را تنظیم نمایند و آن را به مسلمان و پیروان مذاهب اسلامی عرضه نمایند، ایشان در این زمینه می فرمایند:

«منشوری تهیه کنند تا فلان آدم کج فهم متعصب وابسته به این یا فلان یا آن فرقه اسلامی نتواند آزادانه جماعت کثیری از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام کند، تکفیر کند».

رهبر انقلاب تهیه منشور انسجام اسلامی را راهکار مؤثر برای مقابله با توطئه های امروز دشمنان می داند و خطاب به علما و روشنفکران جهان اسلام می فرماید:

«اگر شما این کار را نکنید نسل های بعد از شما مؤاخذه خواهند کرد، می بیند دشمنی دشمنان را، می بیند تلاش آن ها را برای نابود کردن هویت اسلامی و ایجاد اختلاف بین امت اسلامی».

ولی امر مسلمین با اشاره به زمینه های عظیم اتحاد مسلمانان، به اشتراکات جوامع اسلامی اشاره کرده می فرمایند:

«بنشینید اصول را بر فروع ترجیح دهید، در فروع ممکن است افراد یک مذهب با همدیگر اتحاد نظر نداشته باشند، مانعی ندارد، مشترکاتی بزرگی وجود دارد».

رهبر مسلمانان جهان با اشاره به بحث های علمی و نظریه پردازی های که در بین متخصصان اسلامی وجود دارد آنها را لازمه پیشرفت علم و دانش دانسته به علما توصیه می کنند که:

«خواص بین خودشان بحث های علمی را بکنند اما به مردم نکشانند، دل ها را نسبت به یکدیگر چرکین نکنند، دشمنی ها را زیاد نکنند».(2)

ص: 372


1- . پیام نوروزی رهبر انقلاب اسلامی.
2- . به نقل از سایت دفتر مقام معظم رهبری.

3 _ ضرورت انسجام اسلامی یکی از ویژگی های دنیای امروز ما این است که فرهنگ ها در مقابل هم قرار گرفته است و عصر آزاد اطلاعات و دانش است، همگان به دانش و عقائد و باورهای دیگران دسترسی دارند و مردم در پذیرش باورهای صحیح مشتاق اند. به دلیل همین ویژگی است که اسلام در قرن اخیر نفوذ حیرت آوری پیدا کرده است و جوانان جویای معنویت را در سراسر جهان به خود جذب می کند.

در این میان دشمنان اسلام احساس خطر نموده و با استفاده از هر ابزاری درصدد است تا مانع نفوذ و گسترش اسلام گردد، یکی از ابزار دشمنان اسلام ایجاد اختلاف در بین مسلمانان است. آنان می خواهند با استفاده از تمایزات و تفارقاتی که در بین جهان اسلام وجود دارد مسلمانان را رو در روی هم قرار دهند.

در این شرایط حساس ضرورت حفظ اسلام ایجاب می کند که همه مسلمانان به این توطئه توجه داشته باشند و از اختلاف پرهیز نمایند.

الف _ حفظ اسلام حفظ اسلام یکی از ضروریات و واجباتی است که بر هر امر دیگر تقدم دارد، امروز بر اثر فتنه های مختلف و متعدد جهان خواران، اصل دین اسلام مورد هجوم قرار گرفته است لذا برهمه مسلمانان لازم است برای حفظ دین خود با حربه انسجام اسلامی توطئه دشمنان را خنثی نمایند.

ب _ سفارش اصول:

کتاب، سنت، و عقل از اصول اسلامی بشمار می آید، یکی از اموری که مورد تأکید و سفارش همه این اصول است انسجام اسلامی است، برای هر محقق و صاحب بصیرت با مراجعه به اصول مذکور این حقیت روش می گردد که انسجام اسلامی وظیفه هر مسلمان است.

ص: 373

قرآن قرآن کریم معتبرترین منبع اسلامی است که مورد توافق همه مذاهب اسلامی است، آن چه که در قرآن کریم خداوند به مسلمین دستور داده باشد بدون شک باید هر مسلمانی به آن تن در دهد، یکی از موضوعاتی که قرآن کریم به آن سفارش دارد انسجام مسلمانان و دوری از تفرقه و تشتت(1) است، به عنوان نمونه به چند آیه در این زمینه اشاره می گردد:

1 . «واعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَمیع_ًا ولا تَفَرَّقوا».

«همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید».

2 . «اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ».

«مؤمنان با هم برادرند».(2) 3 . «شَرَعَ لَکُم مِنَ الدّینِ ما وصّی بِهِ نوح_ًا والَّذی اَوحَینا اِلَیکَ وما وصَّینا بِهِ اِبرهیمَ وموسی وعیسی اَن اَقیموا الدّینَ ولا تَتَفَرَّقوا فیهِ».

«تشریع کرده است خداوند برای شما آن چه را که از طرف اوست و سفارش نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام است و آن این است که دین را بپادارید و در مورد آن دچار تفرقه نشوید».(3) عقل یکی دیگر از منابع دینی که به انسجام اسلامی تأکید دارد عقل است، عقل می گوید اگر مسلمانان دارای تفرقه باشند دشمنان اسلام از این طریق نفوذ کرده دین آنان را از آنان می گیرند. لذا برای حفظ دین خود باید به مشترکات اسلامی روی بیاورند و انسجام خود را حفظ نموده هوشیارانه با توطئه های دشمنان مقابله نمایند.

ص: 374


1- . آل عمران: 103 .
2- . حجرات: 10 .
3- . شوری: 13 .

معصومین علیهم السلام پیشوایان دینی ما در طول تاریخ با آگاهی که از نقش معجزه آسای انسجام و اتحاد داشته اند روی آن تأکید داشته اند، از زمان پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم تا دوران ائمه دوازده گانه شیعه، همیشه وحدت اسلامی به عنوان یک ضرورت جهت حفظ کیان دین مطرح بوده است، منابع شیعه و منابع سنی گویای این واقعیت است که اتحاد مسلمان مورد تأکید همه بزرگان دین بوده است، برای این که از اهمیت انسجام اسلامی در دیدگاه معصومین علیهم السلام مطلع گردیم به تعدادی از روایات فریقین در این زمینه اشاره می نمائ