گزیده حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم

مشخصات کتاب

سرشناسه:محمدی ری شهری ، محمد، ‫1325 -

عنوان قراردادی:گزیده حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم فارسی - عربی .برگزیده

عنوان و نام پدیدآور:گزیده حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم فارسی- عربی/ محمدی ری شهری ؛ تلخیص مرتضی خوش نصیب، با همکاری جمعی از پژوهشگران.

مشخصات نشر:تهران: موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر ‫، ‫1389.

مشخصات ظاهری: ‫1079 ص.

شابک: ‫160000 ریال ‫: 978-964-493-531-2

یادداشت:فارسی- عربی.

یادداشت:چاپ قبلی: مشعر، 1387.

یادداشت:کتابنامه به صورت زیرنویس.

موضوع:محمد ‫ ‫(ص) ، پیامبر اسلام، ‫53 قبل از هجرت - 11ق. -- احادیث

موضوع:احادیث شیعه -- قرن 14.

شناسه افزوده:خوش نصیب، مرتضی، ‫1342 -

رده بندی کنگره: ‫ BP142 ‫ /م34ح8017 1389

رده بندی دیویی: ‫ 297/218

شماره کتابشناسی ملی:2492427

ص :1

اشاره

ص :2

بسم الله الرحمن الرحیم

ص :3

ص :4

حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم فارسی- عربی

محمدی ری شهری

تلخیص مرتضی خوش نصیب، با همکاری جمعی از پژوهشگران.

ص :5

ص :6

پیش گفتار

حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله،ثمره تلاشی نو در جهت توسعه فرهنگ قرآن و حدیث و دومین اثرِ به انجام رسیده در پژوهشکده علوم و معارف حدیث (1)است که به برکت سال پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله (2)و به منظور آشنایی هر چه بیشتر جهانیان و بویژه پژوهشگران با چهره ملکوتیِ خاتم پیامبران،تقدیم گردید.

این حکمت نامه،سخنان حکیمانه آن بزرگ ترین حکیم الهی را که منابع معتبر اسلامی گزارش کرده اند،در کنار آیاتی که خداوند متعال بر قلب مقدّسش فرود آورد،با نظمی جدید و سهل الوصول،در زمینه های:معرفت شناسی،جهان شناسی،انسان شناسی،اعتقادات،اجتماعیّات،تربیت،سیاست،اقتصاد و بهداشت،ارائه می کند.

این حکمت نامه،افزون بر تبیین راه های تکامل و کامیابی مادّی و معنوی انسان،سند روشنی است بر نبوّت خاتم انبیا؛چرا که سخنانی در این سطح و با این عمق،بدون ارتباط با مبدأ وحی،از کسی که حتی یک روز به مدرسه نرفته و یک ساعتْ استاد ندیده،اصولاً امکان پذیر نیست.

به سخن دیگر،هر انسان آگاه و منصفی این حکمت نامه را بخواند و بداند که گوینده آن،اُمّی و درس ناخوانده است،تردیدی در ارتباط او با مبدأ وحی نخواهد کرد و به تعبیر دقیق قرآن کریم:

«وَ یَرَی الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ هُوَ الْحَقَّ وَ یَهْدِی إِلی صِراطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ. 3

و کسانی که از دانشْ بهره یافته اند،می دانند که آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده،حق است و به راه آن عزیزِ ستوده،راهبری می کند».

ص:7


1- (1) نخستین اثر،کتاب پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از نگاه قرآن و اهل بیت علیهم السلام بود که در نیمه اوّل سال 1385 هجری شمسی منتشر شد.
2- (2) گفتنی است که در سال 1385 هجری شمسی،بر پایه تقویم هجری قمری،دو بار سالگرد وفات پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تکرار می شد و به همین مناسبت،رهبر فرزانه انقلاب اسلامی،این سال را«سال پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله»نامیدند.

گفتنی است که آیه «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی* إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی» (1)به همه ره نمودهای پیامبر صلی الله علیه و آله اعتبار وحْیانی می بخشد،و بدین سان،همه حکمت های نبوی،مشمول عبارت «اَلَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ» در آیه پیش گفته می شوند که آشنایی اهل علم و آگاهی با آنها،ایمان آوردن به صحت آنها و به صداقت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را به همراه دارد.

گزیده«حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله»

پس از انتشار حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله،با عنایت به این که بهره برداری همگان،بویژه در سطح جهان،از کتابی با این حجم از مطالب،عملاً میسور نیست،از فاضل ارجمند جناب آقای مرتضی خوش نصیب که تهیه اصل حکمت نامه نیز با همکاری ایشان تحقق یافت،تقاضا کردم که گزیده سازی آن را نیز بر عهده بگیرد و بدین سان،خوش نصیبیِ خود را با ارائه این خدمتِ ارزشمند به آستان قدس نبوی کامل گردانَد،و خداوند منّان را سپاس،که وی از عهده این خدمت،به خوبی برآمد و گلچینی پرفایده از گلستان حکمت محمّدی،تقدیم ارادتمندان این آستان نمود.از ایشان و همه کسانی که به گونه ای در ساماندهی نهایی این کتاب،نقش ایفا کرده اند،صمیمانه سپاس گزارم و برای همه آنان،از حضرت باری تعالی جلّت عظمته پاداشی در خور فضل او مسئلت دارم.

در پایان،توجه عزیزانی را که مایل اند از این کتاب یا سایر منابع روایی،سخنی را به پیامبر صلی الله علیه و آله یا اهل بیت ایشان علیهم السلام نسبت دهند،به یکی از مهم ترین آداب نقل حدیث،جلب می نمایم.شیخ کلینی قدس سرهاز امام علی علیه السلام روایت کرده که می فرماید:

إذا حَدَّثتُم بِحَدیثٍ فَأسنِدوهُ إلَی الَّذی حَدَّثَکُمْ؛فَإِن کانَ حَقّا فَلَکُم وإِن کانَ کَذِبا فَعَلَیهِ. (2)

هنگامی که حدیثی را نقل می کنید،آن را به کسی که آن را روایت نموده،نسبت دهید،که اگر درست باشد،به سود شماست و اگر دروغ باشد،به زیان راوی است.

ربنا!تقبّل منا،إنک أنت السمیع العلیم.

محمّد محمّدی ری شهری

1387/8/22

12 ذی قعده 1429

ص:8


1- (1) نجم:آیه 3 و 4:«و [1]از سرِ هوس،سخن نمی گوید*این[کتاب]،بجز وحی ای که فرستاده می شود،نیست».
2- (2) الکافی:ج 1 ص 52 ح 7. [2]

مقدمه«گزیده»

اشاره

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله،خاتم انبیا،کامل ترین انسان،و بزرگ ترین شخصیتی است که در ظلمتکده جامعه جاهلی روزگار خویش،توانست در پرتو کتاب آسمانی و با حکمت برگرفته از آبشخور وحی،مطمئن ترین راه وصول به قلّه کمالات را به بشر،بنمایاند.بی تردید،شناساندن چنین حکمت های نابی،گامی بایسته در مسیر هدایت جامعه به سوی نور و رستگاری است.در این راه،حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله،دومین اثری بود که پژوهشکده علوم و معارف حدیث،در جهت نمایاندن قطره ای از اقیانوس معارف نبوی و ارائه چهره ای گویا از شخصیت و سیره پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله،با نظمی نو و شیوه ای جدید،سامان داد.این کتاب چهارده جلدی،دانش نامه ای نسبتا گسترده از سخنان گهربار آن رسول گرامی و نیز آموزه های علمی و حِکْمی و سیره فردی و اجتماعی و رفتارهای خردمندانه آن حضرت است که در سال 1386 هجری شمسی به زیور طبع،آراسته شد.

معرفی کتاب حاضر

گستردگی کتاب حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و ضرورت آشنایی هر چه بیشتر گروه های مختلف مردم با سخن و سیره آن پیشوای آسمانی،پژوهشکده را واداشت تا با فراهم آوردنِ گلچینی از بوستان حکمت نبوی،مجموعه ای را با عنوان گزیده حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله،در قالب کتابی که هم اکنون پیش روی شماست،به جویندگان معرفت از چشمه زلال نبوت،تقدیم نماید.در این زمینه،یادآوری نکات زیر،لازم به نظر می رسد:

1.تمامی بخش ها و باب های حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله(بدون استثنا)و نیز 80 درصد فصل ها و 70 درصد عنوان های فرعی و به همین میزان از تحلیل ها و مقالاتِ مندرج در متن اصلی،در این

ص:9

گزیده،آورده شد؛

2.آنچه بیش از همه مشمول تلخیص و گزینش قرار گرفته،آیات و احادیث پر شمار و متنوّعی است که با موضوع مشابه،ذیل بخش ها،باب ها و فصل های آن دانش نامه گسترده،گرد آمده است؛

3.جامع ترین و گویاترین احادیث،از منابع معتبرتر،در ذیل هر عنوان،انتخاب گردید؛

4.قریب به اتفاق توضیحاتی که در پانوشت ها بود،حذف شد؛

5.به ذکر یک منبع دارای اعتبار بیشتر،برای هر حدیث،در پانوشت،اکتفا گردید.

با این همه،بخش های ده گانه این کتاب که گزارش اجمالی آنها در پی خواهد آمد،گویای جامعیت آن در عین اختصار است.

بخش یکم:حکمت های عقلی و علمی

در این بخش از کتاب،از خرد آدمی و جایگاه رفیع آن از منظر شخصیت نخست جهان اسلام و ضرورت خردورزی و ژرف اندیشی و هشدار نسبت به گرفتار آمدن در دام جهل و پیامدهای آن،سخن به میان آمده است.بررسی مکانت والای علم و حکمت و چگونگی دستیابی به آنها و دیگر مباحث مرتبط،ادامه بخش نخست را تشکیل می دهد.

بخش دوم:حکمت های اعتقادی

در این بخش،حکمت ها و آموزه های بلند نبوی درباره عنصر ایمان،چگونگی ایمان به خدا،نبوت و معاد و موضوعات مرتبط به هر یک،همچنین پاره ای مباحث اعتقادی دیگر،همچون قضا و قدر،آمده است.

بخش سوم:حکمت های اجتماعی و سیاسی

این بخش،به بررسی دو موضوع مهمّ امامت و امت،اختصاص یافته است.امامت،از حسّاس ترین و نقش آفرین ترین مسائلی است که مسلمانان با آن،مواجه بوده اند.جایگاه امام،چگونگی شناخت امام،عمق ضایعه محرومیت از امام و دیگر گفتنی های ضروری و در ادامه،امت و ویژگی های آن و راه های پیشتازی و عوامل انحطاط امت ها و آینده امت محمّدی و...مورد بحث قرار گرفته است.

ص:10

بخش چهارم:حکمت های مربوط به جهان و انسان

اصل آفرینش و خلقت آسمان ها،زمین،فرشتگان،شیطان و انسان و موضوعات متنوّعی در ارتباط با انسان،همچون موجبات خیر و شر و نیز نقش آرزو و تأثیر مصائب بلایا و شُرور در زندگی او،موضوعات بخش چهارم را تشکیل داده اند.

بخش پنجم:حکمت های تربیتی

در این بخش،سخنان حکیمانه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره:تبلیغ،پرورش کودک،پرورش جوان،و عوامل خودسازی و موانع آن،ارائه شده است.

بخش ششم:حکمت های عبادی

این بخش،به سخنان حکیمانه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره عبادت و کارهای نیکو،نماز،دعا،ذکر،روزه و آداب ماه رمضان،حج و عمره،امر به معروف و نهی از منکر،جهاد و مکان هایی که عبادت در آنها از فضیلت بیشتری برخوردار است،اختصاص یافته است.

بخش هفتم:حکمت های اخلاقی و اجتماعی

اسلام،دین زندگی است.پرداختن به معارف اجتماعی و سیاسی و آمیختن آنها با معارف عبادی و اعتقادی،از فصول برجسته این آیین الهی است.پیامبر خدا،خود،مهم ترین وجه رسالتش را«به کمالْ رساندنِ ارزش های اخلاقی»معرّفی کرده است و هم از این رو،آموزه هایش،در ابعاد گسترده اجتماع،از مکانتی رفیع برخوردار است.در بخش هفتم این مجموعه،حکمت های نبوی در موضوعات مختلف اخلاقی و اجتماعی گزارش شده است.

بخش هشتم:حکمت های اقتصادی

در این بخش،حکمت های نبوی درباره مسائل اقتصادی و آموزه های مرتبط با معیشت انسانی سامان یافته است.اهمیت توسعه اقتصادی و ضرورتِ تحوّل و پیشتازی در ایجاد چنین توسعه ای و نیز پایه ها،عوامل،موانع و آفات آن،موضوع سخن احادیث نبوی در این بخش است.

ص:11

بخش نهم:حکمت های پزشکی و بهداشتی

در این بخش،ره نمودها،آموزه ها و سیره بهداشتی و پزشکی ای که از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گزارش شده،ارائه می گردد.نیم نگاهی به جایگاه طبابت،طبّ پیشگیری و همچنین توجه به موضوع بیماری و اشاره به پاره ای از راه های برون رفت از آن و چگونگی درمان و بیان انواع داروهای طبیعی،موضوع مطالب گرد آمده در این بخش است.

بخش دهم:حکمت های گوناگون

پایانْ بخش این مجموعه گسترده،حکمت های گوناگونی در موضوعات پراکنده است،حاوی آنچه از آموزه های پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که در ذیل عناوین گذشته نمی گنجید.

***

امید،آن که این اثر بتواند در شناخت هر چه عمیق ترِ پیامبر رحمت و حکمت،حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و آیین فروزان او،نقش آفرین باشد!آمینَ،ربَّ العالمین!

مرتضی خوش نصیب

ص:12

بخش یکم:حکمت های عقلی و علمی

اشاره

باب یکم:عقل و جهل

باب دوم:علم،حکمت و معرفت

ص:13

ص:14

باب یکم:عقل و جهل

معنای«عقل»و«جهل»

اشاره

اندیشه و تعقّل،اصلی ترین تکیه گاه های اسلام در عقاید،اخلاق و اعمال اند.از نظر این آیین آسمانی،انسان حق ندارد آنچه را که خردْ نادرست می داند،باور کند و به صفاتی که خردْ ناپسند می داند،متّصف شود و کارهایی را که خردْ ناشایست می داند،انجام دهد.

از این رو،در فرهنگ قرآن و احادیث پیامبر خدا و اهل بیت آن بزرگوار،واژه هایی که مردم را به تعقّل و اندیشه دعوت می کنند(مانند:تفکّر،تذکّر،تدبّر،تعقّل،تعلّم،تفقّه،ذکر،لُبّ و نُهی)،به عنوان محور و اساس سخن آنان با مردم و بیش از هر چیز دیگر،مورد توجه و تأکیدند.

در قرآن کریم،مشتقّات«علم»779 بار،«عقل»49 بار،«فقه»20 بار،«فکر»18 بار،«ذکر»274 بار،«تدبّر»4 بار و«لُبّ»16 بار آمده است.

از نظر اسلام،خرد،اصل انسان،معیار ارزش و درجات کمال او،ملاک ارزیابی اعمال،میزان جزا و حجّت باطنی خداوند متعال است.

خرد،از بهترین هدیه های الهی به انسان،نخستین پایگاه اسلام،اساسی ترین پایه زندگی و زیباترین زیور انسان است.خرد،گران بهاترین ثروت،بهترین دوست و راهنما،و اصلی ترین تکیه گاه اهل ایمان است.

از نظر اسلام،علم،نیازمند خرد است؛زیرا علمِ بدون خرد،برای عالم،زیانبار است و هر که دانشش بر خردش فزونی یابد،باری بر او خواهد بود.

کوتاه سخن،این که:از نظر اسلام،تنها راه تکامل مادّی و معنوی و سازندگی دنیا و آخرت و رسیدن به جامعه مطلوب و مقصد اعلای انسانیت،درست فکر کردن است و همه گرفتاری های انسان،نتیجه نادانی و به کار نگرفتن اندیشه است.

از این رو،در جهان پس از مرگ،آنان که به فرجام عقاید،اخلاق و اعمال ناشایسته خود گرفتار می شوند،درباره ریشه گرفتاری های خود،چنین می گویند:

«وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ* فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِیرِ. 1

و گویند:اگر[سخن حق را]شنیده[و پذیرفته]بودیم یا خردورزی می نمودیم،در[میان]دوزخیان نبودیم.پس به گناه خود،اقرار می کنند؛و مرگ باد بر اهل جهنّم!».

ص:15

واژه«عقل»در لغت

واژه«عقل»در زبان عرب،به معنای نگه داشتن،باز داشتن و حبس کردن است،همانند بستن شتر با عقال. (1)

همان گونه که عقال،شتر را از حرکت بی جا باز می دارد،نیرویی در جان انسان به نام«عقل»وجود دارد که او را از نادانی و لغزش در اندیشه و عمل،باز می دارد.

واژه«عقل»در احادیث اسلامی

محدّث بزرگوار،شیخ حرّ عاملی رحمه الله،در انتهای باب«وجوب طاعة العقل و مخالفة الجهل(لزوم پیروی از عقل و نافرمانی از نادانی)»درباره معانی عقل،چنین می گوید:

عقل،در سخن اندیشمندان و حکیمان،معانی بسیار دارد و با جستجو در احادیث،سه معنا برایش به دست می آید:

1.نیرویی که بِدان،خوبی ها و بدی ها و تفاوت ها و زمینه های آنها،شناخته می شوند،و این،معیار تکلیف شرعی است.

2.ملکه ای که به انتخاب خوبی ها و پرهیز از بدی ها فرا می خواند.

3.تعقّل و دانستن،که در برابر جهل(نادانی)قرار می گیرد،نه در برابر دیوانگی.

بیشترین استعمال«عقل»در احادیث،معنای دوم و سوم اند. (2)

خطر جهل

ملاحظه آنچه اسلام در ابواب مختلف معرفت شناختی آورده،نشان می دهد که این آیین الهی،برای ساختن جامعه ارزشیِ مورد نظر خود،پیش و بیش از هر چیز دیگر،به اندیشه و شناخت و آگاهی،اهمّیت داده و انسان ها را از خطر«جهل»و به کار نینداختن اندیشه،بر حذر داشته است.

از منظر اسلام،جهل،آفت شکوفایی انسانیت و ریشه همه مفاسد فردی و اجتماعی است و تا این آفت،ریشه کن نشود،ارزش ها شکوفا نمی گردند و جامعه انسانی تحقّق نمی یابد.

از دیدگاه اسلام،جهل،ریشه همه بدی ها،بزرگ ترین مصیبت،زیانبارترین بیماری و خطرناک ترین دشمن است و شخص جاهل،بدترینِ جنبنده ها،بلکه مرده ای در میان زندگان است.

معانی واژه«جهل»

اشاره

به طور کلّی،برای جهلِ مذموم،چهار معنا متصوّر است:

اوّل.همه گونه نادانی،

ص:16


1- (1) ر.ک:الصحاح:ج 5 ص 1769،المصباح المنیر:ص 422 423.
2- (2) وسائل الشیعة:ج 15 ص 208.

دوم.نادانی نسبت به علوم و معارف مفید و سازنده،

سوم.نادانی نسبت به ضروری ترین معارف مورد نیاز انسان،

چهارم.نیرویی در مقابل خِرد.

و اینک،توضیح این معانی:

1.همه گونه نادانی

هر چند در نگاه ابتدایی،به نظر می رسد که هر نوع نادانی ای،زیانبار و مذموم است،ولی با تأمّل،معلوم می شود که حقیقت،این است که هر ندانستنی،نکوهیده و هر دانستنی،پسندیده نیست؛بلکه بر عکس،برخی از دانستن ها زیانبار،و برخی از ندانستن ها مفید و سازنده اند و درست به همین دلیل،در اسلام،تلاش و تحقیق برای کشف برخی از امور و اسرار،ممنوع شده است.

2.نادانی نسبت به معارف مفید

بی تردید،اسلام برای همه علوم و معارفی که در خدمت انسان اند،ارزش قائل است لیکن این،بدان معنا نیست که نادانی نسبت به همه این علوم،برای همه مردم،مذموم یا خطرناک است.

به بیان دیگر،ادبیات،صرف و نحو،منطق،کلام،فلسفه،ریاضی،فیزیک،شیمی و سایر رشته های علوم و فنون،در خدمت انسان،و از منظر اسلام،ارزشمندند؛ولی نمی توان پذیرفت که ندانستن این علوم،ریشه همه شرور،بزرگ ترین مصیبت،زیانبارترینِ دردها،خطرناک ترین دشمن و شدیدترین فقر است و چنانچه کسی برخی از این علوم و یا همه آنها را نداند،بدترینِ جنبندگان بر روی زمین و همانند مرده ای در میان زنده هاست.

3.نادانی نسبت به ضروری ترین معارفِ مورد نیاز انسان

علوم و معارفی که انسان را با مبدأ و مقصد خود آشنا می کنند و راه رسیدن به فلسفه آفرینش خود را به او نشان می دهند،ضروری ترین معارفِ مورد نیاز اویند.طبعا جهل به این معارف،جامعه انسانی را در معرض دشوارترین مصیبت ها و شُرور،قرار می دهد.البتّه تنها،شناخت این معارف،کارساز نیست؛بلکه این معارف،در صورتی کارآیی دارند که«جهلِ»به مفهوم چهارم،به وسیله خرد،مهار شود.

4.نیرویی در مقابل عقل

در متون اسلامی،جهل،مفهومی دارد که بر خلاف معانی گذشته،امری وجودی است نه عدمی،و آن،شعور مرموزی در مقابل خرد است که همانند خرد،آفریده خداوند متعال است و آثار و پیامدهایی دارد که از آنها به«سپاهیان نادانی»(در برابر«سپاهیان خرد»)تعبیر شده است.

ص:17

چنان که در متون حدیثی آمده همه زیبایی های اعتقادی،اخلاقی و عملی(مانند:خیر،علم،معرفت،حکمت،ایمان،عدالت،انصاف،اُلفت،رحمت،مودّت،رأفت،برکت،قناعت،سخاوت،امانت،شهامت،حیا،پاکیزکی،امید،پیمان داری،صدق،بردباری،شکیبایی،فروتنی،غنا و نشاط)از سپاهیان خرد،شمرده شده اند.

در مقابل آنها نیز همه زشتی های اعتقادی،اخلاقی و عملی(مانند:شر،حماقت،کفر،ستم،جدایی،قساوت،قطع رحم،عداوت،بغض،غضب،مَحق،حرص،بخل،خیانت،کودنی،جَلع،پرده دری،پلیدی،ناامیدی،خیانت،دروغگویی،ناشکیبایی،بی تابی،تکبّر،فقر و کسالت)از سپاهیان نادانی،شمرده شده اند.

هر چند اسلام با جهلِ مذموم،بویژه با مفهوم سوم آن،به شدّت مبارزه می کند،لیکن خطرناک ترین جهل از منظر این مکتب،جهل به مفهوم چهارم است؛یعنی انتخاب راهی که نیروی نادانی،انسان را بِدان دعوت می کند و پیروی از آن؛زیرا اگر انسان،از روی نادانی،راهی را انتخاب کرد،سپاهیان نادانی،راه شناخت معارف سازنده و حقایق والای انسانی و رسیدن به مقصد اعلای انسانیت را بر او مسدود می نمایند و در این حال،اگر کسی بزرگ ترین دانشمند روی زمین هم بشود،دانش او برای هدایتش سودی نمی بخشد و بیماری نادانی،او را از پای در خواهد آورد.

ص:18

الباب الأوّل:العقل والجهل

الفصل الأوّل:معرفة العقل

1/1.حَقیقَةُ العَقلِ

1 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العَقلُ نورٌ خَلَقَهُ اللّهُ لِلإِنسانِ،وجَعَلَهُ یُضیءُ عَلَی القَلبِ لِیَعرِفَ بِهِ الفَرقَ بَینَ المُشاهَداتِ مِنَ المُغَیَّباتِ. (1)

2 . عنه صلی الله علیه و آله: العَقلُ نورٌ فِی القَلبِ،یُفَرِّقُ بِهِ بَینَ الحَقِّ والباطِلِ. (2)

2/1.خَلقُ العَقلِ وَالجَهلِ

3 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل خَلَقَ العَقلَ مِن نورٍ مَخزونٍ مَکنونٍ فی سابِقِ عِلمِهِ الَّذی (3)لَم یَطَّلِع عَلَیهِ نَبِیٌّ مُرسَلٌ ولا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ،فَجَعَلَ العِلمَ نَفسَهُ،وَالفَهمَ روحَهُ،وَالزُّهدَ رَأسَهُ،وَالحَیاءَ عَینَیهِ،وَالحِکمَةَ لِسانَهُ،وَالرَّأفَةَ هَمَّهُ (4)،وَالرَّحمَةَ قَلبَهُ.ثُمَّ حَشّاهُ وقَوّاهُ بِعَشَرَةِ أشیاءَ:بِالیَقینِ،وَالإِیمانِ،وَالصِّدقِ،وَالسَّکینَةِ،وَالإِخلاصِ،وَالرِّفقِ،وَالعَطِیَّةِ،وَالقُنوعِ،وَالتَّسلیمِ،وَالشُّکرِ.ثُمَّ قالَ عز و جل:أدبِر،فَأَدبَرَ،ثُمَّ قالَ لَهُ:أقبِل،فَأَقبَلَ،ثُمَّ

قالَ لَهُ:تَکَلَّم.

فَقالَ:الحَمدُ للّهِ ِ الَّذی لَیسَ لَهُ ضِدٌّ ولا نِدٌّ،ولا شَبیهٌ ولا کُفوٌ،ولا عَدیلٌ ولا مِثلٌ،الَّذی کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ خاضِعٌ ذَلیلٌ.

فَقالَ الرَّبُّ تَبارَکَ وتَعالی:وعِزَّتی وجَلالی ما خَلَقتُ خَلقا أحسَنَ مِنکَ،ولا أطوَعَ لی مِنکَ،ولا أرفَعَ مِنکَ،ولا أشرَفَ مِنکَ،ولا أعَزَّ مِنکَ،بِکَ اؤاخِذُ وبِکَ اعطی،وبِکَ اوَحَّدُ وبِکَ اعبَدُ،وبِکَ ادعی وبِکَ ارتَجی وبِکَ ابتَغی،وبِکَ اخافُ وبِکَ احذَرُ،وبِکَ الثَّوابُ وبِکَ العِقابُ. (5)

باب یکم:عقل و جهل

فصل یکم:شناخت عقل

1/1.حقیقت عقل

1 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عقل،نوری است که خداوند آن را برای انسان آفرید و وسیله روشنی بخشیِ دل قرار داد تا بِدان،تفاوت دیدنی ها را از نادیدنی ها باز شناسد.

2 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عقل،نوری است در دل که دل به وسیله آن،حق را از باطل جدا می کند.

2/1.آفرینش عقل و جهل

3 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل،عقل را از نوری ذخیره و پنهان در علم ازلیِ خود آفرید و هیچ پیامبرِ فرستاده شده و فرشته مقرّبی را بر آن آگاه نساخت.دانش را جان آن،فهم را روحش،زهد را سرش،حیا را چشمانش،حکمت را زبانش،مهر را همّتش،و رحمت را دلش قرار داد و آن گاه ده چیز را در او جا داد و او را به آنها توانایی بخشید:یقین،ایمان،راستی،آرامش،اخلاص،مدارا،دَهِش،قناعت،تسلیم بودن و سپاس گزاری.

سپس فرمود:«پشت کن»و عقل،پشت کرد.آن گاه به او فرمود:«رو کن»و او رو آورد.و آن گاه به او فرمود:«حرف بزن».عقل گفت:

ستایش،از آنِ خدایی است که ضد و انبازی ندارد،مشابه و هم ترازی ندارد،و معادل و همانندی برایش نیست؛خدایی که همه چیز در برابر عظمتش خاضع و رام است.

آن گاه پروردگار تبارک و تعالی فرمود:«به عزّت و جلالم سوگند،آفریده ای بهتر از تو نیافریدم و فرمان بردارتر از تو برایم نیست و برتر از تو و شریف تر و عزیزتر از تو وجود ندارد.با تو مؤاخذه می کنم و با تو می بخشم.با تو به یگانگی شناخته می شوم و با تو پرستیده می شوم.با تو خوانده می شوم و با تو به من پناه می آورند و در پی من هستند.با تو از من می ترسند و بیمناک می شوند.و ثواب و عقاب با توست».

ص:19


1- (1) عوالی اللآلی:ج 1 ص 248 ح 4. [1]
2- (2) إرشاد القلوب:ص 198. [2]
3- (3) فی المصدر:«التی»،وما فی المتن أثبتناه من معانی الأخبار.
4- (4) فی معانی الأخبار:«فمه»بدل«همّه».
5- (5) الخصال:ص 427 ح 4.

الفصل الثّانی:قیمة العقل

1/2.هَدِیَّةٌ مِنَ اللّهِ

4 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العَقلُ هَدِیَّةٌ مِنَ اللّهِ. (1)

2/2.خَیرُ المَواهِبِ

5 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما قَسَمَ اللّهُ لِلعِبادِ شَیئًا أفضَلَ مِنَ العَقلِ،فَنَومُ العاقِلِ أفضَلُ مِن سَهَرِ الجاهِلِ،وإفطارُ العاقِلِ أفضَلُ مِن صَومِ الجاهِلِ،وإقامَةُ العاقِلِ أفضَلُ مِن شُخوصِ الجاهِلِ. (2)

3/2.أصلُ الإِنسانِ

6 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا مَعشَرَ قُرَیشٍ!إنَّ حَسَبَ الرَّجُلِ

دینُهُ،ومُروءَتَهُ خُلُقُهُ،و أصلَهُ عَقلُهُ. (3)

فصل دوم:ارزش عقل

1/2.هدیه ای از سوی خداوند

4 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عقل،ارمغان خداوند است.

2/2.بهترین بخشش

5 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،چیزی با ارزش تر از عقل،در میان بندگان تقسیم نکرد.از این رو خواب خردمند،برتر از بیداریِ نادان است و خوردن خردمند،برتر از روزه نادان است و بر جا بودنِ خردمند،برتر از به حرکت در آمدنِ نادان.

3/2.ریشه انسان

6 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای گروه قریش!همانا تبار آدمی،دین اوست و جوان مردی اش،خُلق و خوی

اوست و بنیادش عقل اوست.

ص:20


1- (1) شُعب الإیمان:ج 5 ص 388 ح 7040. [1]
2- (2) المحاسن:ج 1 ص 308 ح 609. [2]
3- (3) الکافی:ج 8 ص 181 ح 203. [3]

4/2.صَدیقُ المَرءِ

7 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صَدیقُ کُلِّ امرِئ عَقلُهُ،وعَدُوُّهُ جَهلُهُ. (1)

الفصل الثّالث:الحثّ علی التّعقّل والتّفکّر والتّفقّه

1/3.التَّعَقُّل

الکتاب

«کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ». 2

الحدیث

8 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَم یُعبَدِ اللّهُ عز و جل بِشَیءٍ أفضَلَ مِنَ العَقلِ. (2)

9 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام:یا علیُّ،إذا تَقَرَّبَ العِبادُ إلی خالِقِهِم بالبِرِّ فَتَقَرَّبْ إلَیهِ بالعَقلِ تَسبِقْهُم. (3)

10 . عنه صلی الله علیه و آله: جَدَّ المَلائِکَةُ وَاجتَهَدوا فی طاعَةِ اللّهِ بِالعَقلِ،وجَدَّ المُؤمِنونَ مِن بَنی آدَمَ وَاجتَهَدوا فی طَاعَةِ اللّهِ عَلی قَدرِ عُقولِهِم،فَأعمَلُهُم بِطاعَةِ اللّهِ أوفَرُهُم عَقلًا. (4)

2/3.التَّفَکُّر

الکتاب

«وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً

مِنْهُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ». 6

4/2.دوست انسان

7 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوست هر انسانی،عقل او و دشمنش جهل اوست.

فصل سوم:تشویق بر خردورزی،تفکّر و ژرف اندیشی

1/3.خردورزی
قرآن

«بدین گونه،خداوند آیات خود را برای شما بیان می کند.باشد که بیندیشید».

حدیث

8 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا با چیزی بهتر از خرد،بندگی نمی شود.

9 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!هر گاه بندگان با نیکی کردن،به آفریدگار خویش نزدیک شوند،تو با خردورزی به او نزدیک شو تا از آنان پیشی گیری.

10 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرشتگان،با خرد،در فرمان برداری از خداوند،کوشش و تلاش کردند و انسان های مؤمن نیز به اندازه خردشان،در راه طاعت خداوند کوشش و تلاش نمودند.پس،از میان آنان،کسانی بیشترینْ فرمان برداری از خداوند را به جای آوردند که بیشترینْ بهره را از خرد داشتند.

2/3.تفکّر
قرآن

«و آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است،به سود

شما رام کرد.همه از اوست.قطعاً در این[امر]برای مردمی که می اندیشند،نشانه هایی است».

ص:21


1- (1) المحاسن:ج 1 ص 309 ح 610. [1]
2- (3) الخصال:ص 433 ح 17.
3- (4) مشکاة الأنوار:ص 439 ح 1476. [2]
4- (5) تیسیر المطالب:ص 313. [3]

الحدیث

11 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أصدَقُ المُؤمِنینَ إیمانًا أشَدُّهُم تَفَکُّرا فی أمرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (1)

12 . عنه صلی الله علیه و آله: لا عِبادَةَ مِثلُ التَّفَکُّرِ. (2)

13 . عنه صلی الله علیه و آله: التَّفَکُّرُ حَیاةُ قَلبِ البَصیرِ کَما یَمشِی المُستَنیرُ فِی الظُّلُماتِ بِالنّورِ،فَعَلَیکُم بِحُسنِ التَّخَلُّصِ وقِلَّةِ التَّرَبُّصِ. (3)

3/3.التَّفَقُّه

الکتاب

«وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ». 4

الحدیث

14 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قَلبٌ لَیسَ فیهِ شَیءٌ مِنَ الحِکمَةِ کَبَیتٍ خَرِبٍ،فَتَعَلَّموا وعَلِّمواوتَفَقَّهوا ولا تَموتوا جُهّالاً؛فَإِنَّ اللّهَ لا یَعذِرُ عَلَی الجَهلِ. (4)

15 . عنه صلی الله علیه و آله: أیُّهَا النّاسُ!إنَّمَا العِلمُ بِالتَّعَلُّمِ،وَالفِقهُ بِالتَّفَقُّهِ. (5)

حدیث

11 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: راستگوترینِ مؤمنان در ایمان،کسی است که بیشتر در مسئله دنیا و آخرت بیندیشد.

12 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ عبادتی،چون اندیشه کردن نیست.

13 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اندیشه،[مایه]حیات قلب بیناست،چنان که طالب روشنایی،با نور در تاریکی راه می رود.پس بر شما باد نیکْ رها شدن[از تاریکی ها]و کم درنگ کردن[در آنها].

3/3.ژرف اندیشی
قرآن

«و او همان کسی است که شما را از یک تن،پدید آورد.پس[برای شما]قرارگاه و محلّ امانتی[مقرّر کرد].بی تردید،ما آیات[خود]را برای مردمی که می فهمند،به روشنی بیان کرده ایم».

حدیث

14 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دلی که درونش حکمت نیست،مانند خانه ای ویران است.پس بیاموزید و آموزش دهید و دین شناس گردید و نادان نمیرید؛چرا که خداوند،عذر نادانی را نمی پذیرد.

15 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!همانا دانش،با آموختن،حاصل می شود و دین شناسی،با ژرف اندیشی.

ص:22


1- (1) أعلام الدین:ص 273. [1]
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 372 ح 5762.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 599 ح 2. [2]
4- (5) کنز العمّال:ج 10 ص 147 ح 28750.
5- (6) المعجم الکبیر:ج 19 ص 395 ح 929.

4/3.تَحْذیرُ تَرکِ التَّعَقُّل

الکتاب

«قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ». 1

الحدیث

16 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: استَرشِدُوا العَقلَ تَرشُدوا،ولا تَعصوهُ فَتَندَموا. (1)

5/3.دَورُ العَقلِ فی جَزاءِ الأَعمال

17 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا بَلَغَکُم عَن رَجُلٍ حُسنُ حالٍ فَانظُروا فی حُسنِ عَقلِهِ،فَإِنَّمایُجازی بِعَقلِهِ. (2)

18 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا رَأیتُمُ الرَّجُلَ کَثیرَ الصَّلاةِ کَثیرَ الصِّیامِ،فَلا تُباهوا بِهِ حَتّی تَنظُرواکَیفَ عَقلُهُ. (3)

الفصل الرّابع:عوامل تقویة العقل

1/4.العلم

19 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ العِلمَ حَیاةُ القُلوبِ مِنَ الجَهلِ،وضِیاءُ الأَبصارِ مِنَ الظُّلمةِ،وَقُوَّةُ الأَبدانِ مِنَ الضَّعفِ. (4)

2/4.التَّقوی

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللّهُ ذُو الْفَضْلِ

الْعَظِیمِ». 6

4/3.هشدار درباره ترک خردورزی
قرآن

«و[جهنّمیان]گویند:اگر شنیده[و پذیرفته]بودیم یا تعقّل کرده بودیم،در[میان]دوزخیان نبودیم!».

حدیث

16 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از خرد،راه نمایی بگیرید تا به رُشد برسید و از خرد،نافرمانی مکنید که پشیمان می شوید.

5/3.نقش خردورزی در پاداش اعمال

17 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر از رفتار نیکوی شخصی به شما خبر رسید،در نیکوییِ خردش بنگرید؛چرا که به اندازه خردش پاداش داده می شود.

18 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر فردی را بسیار نمازگزار و بسیار روزه گیر یافتید،به وی مبالید،تا وقتی که در چگونگیِ خردش بنگرید.

فصل چهارم:عوامل تقویت عقل

1/4.دانش

19 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،مایه زندگیِ دل ها[و رها شدن]از نادانی است،و نور چشمان است از تاریکی،و نیرومندیِ بدن است از ناتوانی.

2/4.پرواپیشگی

«ای کسانی که ایمان آورده اید!اگر از خدا پروا بدارید،برای شما[نیروی]تشخیص[حقّ از باطل]قرار می دهد و گناهانتان را از شما می زداید و شما را

می آمرزد،و خدا دارای بخشش بزرگ است».

ص:23


1- (2) کنز الفوائد:ج 2 ص 31. [1]
2- (3) الکافی:ج 1 ص 12 ح 9. [2]
3- (4) الکافی:ج 1 ص 26 ح 28. [3]
4- (5) الأمالی للطوسی:ص 488 ح 1069. [4]

3/4.تِلاوَةُ القُرآنِ

20 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: علَیکَ بِتِلاوَةِ القرآنِ؛فَإنّهُ نُورٌ لَکَ فی الأرضِ،وذُخرٌ لکَ فی السَّماءِ. (1)

4/4.الجهادُ فی سَبیلِ اللّهِ

21 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن رَمی بِسَهمٍ فی سَبیلِ اللّهِ کانَ لَهُ نُورا یَومَ القِیامَةِ. (2)

الفصل الخامس:علامات العقل

1/5.آثارُ العَقلِ وَبَرَکاتُهُ

أ عِقالُ الجَهلِ

22 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ العَقلَ عِقالٌ مِنَ الجَهلِ،وَالنَّفسَ مِثلُ أخبَثِ الدَّوابِّ،فَإِن لَم تُعقَل حارَت،فَالعَقلُ عِقالٌ مِنَ الجَهلِ. (3)

ب مَعرِفَةُ اللّهِ عز و جل

23 . تحف العقول: قَدِمَ المَدینَةَ رَجُلٌ نَصرانِیٌّ مِن أهلِ نَجرانَ،وکانَ فیهِ بَیانٌ ولَهُ وَقارٌ وهَیبَةٌ،فَقیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،ما أعقَلَ هذَا النَّصرانِیَّ؟!فَزَجَرَ القائِلَ وقالَ:مَه!إنَّ العاقِلَ مَن وَحَّدَ اللّهَ وعَمِلَ

بِطاعَتِهِ. (4)

3/4.تلاوت قرآن

20 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر تو باد تلاوت قرآن؛چرا که در زمین برایت نور است و در آسمان،برایت اندوخته.

4/4.جهاد در راه خدا

21 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که در راه خدا تیراندازی کند،برای او نوری در قیامت خواهد بود.

فصل پنجم:نشانه های عقل

1/5.آثار و فواید عقل
الف مهار شدن جهل

22 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عقل،بازدارنده از جهل است و نفْس،به سانِ پلیدترین چارپاست که اگر مهار نگردد،سرگردان می شود.پس عقل،مهار نادانی است.

ب شناخت خدا

23 . تحف العقول: مردی مسیحی از اهل نَجران،وارد مدینه شد.وی مردی سخنور و با وقار و هیبت بود.

گفته شد:ای پیامبر خدا!چه قدر این مسیحی،خردمند است!

پیامبر خدا،گوینده را از سخن باز داشت و فرمود:«ساکت!خردمند،کسی است که خدا را به

یگانگی باور کند و به پیروی از او پایبند باشد».

ص:24


1- (1) صحیح ابن حبان:ج 2 ص 78.
2- (2) الترغیب والترهیب:ج 2 ص 281 ح 18.
3- (3) تحف العقول:ص 15.
4- (4) تحف العقول:ص 54.

ج مَکارِمُ الأَخلاقِ

24 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: التَّوَدُّدُ إلَی النّاسِ نِصفُ العَقلِ. (1)

25 . عنه صلی الله علیه و آله: حُسنُ الأَدَبِ دَلیلٌ عَلی صِحَّةِ العَقلِ. (2)

د التَّزَوُّدُ لِلآخِرَةِ

26 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن خُطبَةٍ لَهُ یَومَ الجُمُعَةِ:ألا وإنَّ مِن عَلاماتِ العَقلِ:التَّجافِیَ عَن دارِ الغُرورِ،وَالإِنابَةَ إلی دارِ الخُلودِ،وَالتَّزَوُّدَ لِسُکنَی القُبورِ،وَالتَّأَهُّبَ لِیَومِ النُّشورِ. (3)

ه الخَتمُ بِالجَنَّةِ

27 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام:العَقلُ مَا اکتُسِبَت بِهِ الجَنَّةُ،وطُلِبَ بِهِ رِضَا الرَّحمنِ. (4)

2/5.إختِبارُ العَقلِ

28 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سَبعَةُ أشیاءَ تَدُلُّ عَلی عُقولِ أصحابِها:المالُ یَکشِفُ عَن مِقدارِ عَقلِ صاحِبِهِ،وَالحاجَةُ تَدُلُّ عَلی عَقلِ صاحِبِها،وَالمُصیبَةُ تَدُلُّ عَلی عَقلِ صاحِبِها إذا نَزَلَت بِهِ،وَالغَضَبُ یَدُلُّ عَلی عَقلِ صاحِبِهِ،وَالکِتابُ یَدُلُّ عَلی عَقلِ صاحِبِهِ،وَالرَّسولُ یَدُلُّ عَلی عَقلِ مَن أرسَلَهُ،وَالهَدِیَّةُ تَدُلُّ

عَلی مِقدارِ عَقلِ مُهدیها. (5)

ج اخلاق شایسته

24 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مهربانی با مردم،نیمی از خردمندی است.

25 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ادب نیکو،نشانه سلامت خرد است.

د توشه گیری برای آخرت

26 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در یکی از خطبه های روز جمعه:بدانید که از نشانه های خردمندی،[دل]کندن از خانه فریبنده[ی دنیا]و رو کردن به سرای جاودانه و توشه گیری برای خانه قبر و آمادگی برای روز رستاخیز است.

ه راهیابی به بهشت

27 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به علی علیه السلام:خرد،آن چیزی است که بهشت با آن به دست می آید و خشنودیِ خداوند،با آن طلب می گردد.

2/5.آزمودن عقل

28 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هفت چیز بر خردمندیِ صاحبان خرد،دلالت دارد:ثروت،از میزان خرد صاحب مال،پرده بر می دارد؛نیازمندی،بر خرد نیازمند،دلالت دارد؛بلا،بر خرد بلا دیده،دلالت می کند؛و خشم،بر خرد خشمگین،دلالت دارد؛نوشته بر خرد نویسنده دلالت می کند؛فرستاده،بر خرد فرستنده،دلالت دارد؛و هدیه،بر اندازه خرد

هدیه دهنده،دلالت می کند.

ص:25


1- (1) الکافی:ج 2 ص 643 ح 4. [1]
2- (2) إرشاد القلوب:ص 199. [2]
3- (3) أعلام الدین:ص 333. [3]
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 369 ح 5762.
5- (5) معدن الجواهر:ص 60. [4]

3/5.صِفاتُ العُقَلاءِ

29 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صِفَةُ العاقِلِ أن یَحلُمَ عَمَّن جَهِلَ عَلَیهِ،ویَتَجاوَزَ عَمَّن ظَلَمَهُ،ویَتَواضَعَ لِمَن هُوَ دونَهُ،ویُسابِقَ مَن فَوقَهُ فی طَلَبِ البِرِّ،وإذا أرادَ أن یَتَکَلَّمَ تَدَبَّرَ فَإِن کانَ خَیرًا تَکَلَّمَ فَغَنِمَ،وإن کانَ شَرًّا سَکَتَ فَسَلِمَ،وإذا عَرَضَت لَهُ فِتنَةٌ استَعصَمَ بِاللّهِ و أمسَکَ یَدَهُ ولِسانَهُ،وإذا رَأی فَضیلَةً انتَهَزَ بِها،لا یُفارِقُهُ الحَیاءُ،ولا یَبدو مِنهُ الحِرصُ،فَتِلکَ عَشرُ خِصالٍ یُعرَفُ بِهَا العاقِلُ. (1)

4/5.أعقَلُ النّاسِ

30 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أکمَلُ النّاسِ عَقلًا أخوَفُهُم لِلّهِ و أطوَعُهُم لَهُ. (2)

31 . عنه صلی الله علیه و آله: أعقَلُ النّاسِ أشَدُّهُم مُداراةً لِلنّاسِ. (3)

5/5.ما یَجِبُ عَلَی العاقِلِ

الکتاب

«قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبِیثُ وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ فَاتَّقُوا اللّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». 4

الحدیث

32 . تحف العقول: قالَ[رَسولُ اللّهِ]صلی الله علیه و آله:أربَعَةٌ تَلزَمُ کُلَّ

ذی حِجًی وعَقلٍ مِن امَّتی.

قیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،ما هُنَّ؟

قالَ:اِستِماعُ العِلمِ،وحِفظُهُ،ونَشرُهُ،وَالعَمَلُ بِهِ. (4)

3/5.ویژگی های عاقلان

29 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ویژگی خردمند،آن است که در برابر حماقت نادان،بردباری می کند؛از آن که بر او ستم کرده،می گذرد؛نسبت به زیردستان،فروتنی می نماید؛با بالادستان،در جستجوی خوبی،رقابت می ورزد؛هر گاه خواست سخن بگوید،می اندیشد تا اگر خوب بود،بر زبان آورَد و بهره جوید و اگر بد بود،سکوت کند و سالم بماند؛اگر لغزشگاهی برایش پیش آمد،از خداوند،سلامت می طلبد و دست و زبان خود را نگه می دارد؛اگر فضیلتی دید،به سرعت از آن بهره می گیرد؛حیا از او جدا نمی شود و آزمندی از او آشکار نمی گردد.اینها ویژگی های دهگانه ای هستند که خردمند،با آنها شناخته می شود.

4/5.عاقل ترینِ مردم

30 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کامل ترینِ مردم در خرد،کسی است که از خداوند،بیشتر هراس دارد و از او بیشتر اطاعت می کند.

31 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خردمندترینِ مردم،کسی است که بیشتر با مردم مدارا کند.

5/5.آنچه بر عاقل،واجب است
قرآن

«بگو:پلید و پاک،یکسان نیستند،هر چند کثرت پلید[ها]تو را به شگفت آوَرَد.پس ای خردمندان از خدا پروا کنید.باشد که رستگار شوید».

حدیث

32 . تحف العقول: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«چهار چیز بر هر

هوشیار و خردمندی از امّت من،واجب است».

گفته شد:ای پیامبر خدا!آن چهار چیز،کدام اند؟

فرمود:«شنیدن دانش،نگهداری آن،نشر آن و عمل بِدان».

ص:26


1- (1) تحف العقول:ص 28.
2- (2) تحف العقول:ص 50.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 395 ح 5840.
4- (5) تحف العقول:ص 57. [1]

6/5.ما یَنبَغی لِلعاقِلِ

33 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،لا یَنبَغی لِلعاقِلِ أن یَکونَ ظاعِنًا إلّافی ثَلاثٍ:مَرَمَّةٍ لِمَعاشٍ،أو تَزَوُّدٍ لِمَعادٍ،أو لَذَّةٍ فی غَیرِ مُحَرَّمٍ. (1)

34 . عنه صلی الله علیه و آله: عَلَی العاقِلِ أن یَکونَ بَصیرًا بِزَمانِهِ. (2)

35 . عنه صلی الله علیه و آله: رَأسُ العَقلِ بَعدَ الإِیمانِ بِاللّهِ مُداراةُ النّاسِ فی غَیرِ تَرکِ حَقٍّ. (3)

الفصل السّادس:آفات العقل

الکتاب

«اَلَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ وَ عِنْدَ الَّذِینَ آمَنُوا کَذلِکَ یَطْبَعُ اللّهُ عَلی کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبّارٍ». 4

الحدیث

36 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن قارَفَ ذَنبًا فارَقَهُ عَقلٌ لا یَرجِعُ إلَیهِ أبَدًا. (4)

6/5.آنچه شایسته عاقل است

33 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به علی علیه السلام:سزاوار نیست که خردمند،جز در طلب سه چیز،گام بر دارد:گذران زندگی،فراهم کردن توشه آخرت،و به دست آوردن لذّت غیر حرام.

34 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر خردمند است که به زمانه خویش بینا باشد.

35 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اوج خردمندی،پس از ایمان به خداوند،مدارا کردن با مردم،جز در مورد مخالفت با حق است.

فصل ششم:آسیب های عقل

قرآن

«کسانی که درباره آیات خدا بدون حجّتی که برای آنان آمده باشد مجادله می کنند،[این ستیزه]در نزد خدا و نزد کسانی که ایمان آورده اند،[مایه]عداوتی بزرگ است.این گونه،خدا بر دل هرمتکبّر و زورگویی مُهر می نهد».

حدیث

36 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که مرتکب گناهی شود،خردی از او جدا می شود که هرگز به سویش باز نمی گردد.

ص:27


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 356 ح 5762.
2- (2) الخصال:ص 525 ح 13.
3- (3) تحف العقول:ص 42.
4- (5) المحجّة البیضاء:ج 8 ص 160.

الفصل السّابع:الجهل

1/7.التَّحذیرُ مِنَ الجَهلِ

الکتاب

«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ». 1

الحدیث

37 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا عَلِیُّ،لا فَقرَ أشَدُّ مِنَ الجَهلِ،ولا مالَ أعوَدُ مِنَ العَقلِ. (1)

38 . عنه صلی الله علیه و آله: ما أعَزَّ اللّهُ بِجَهلٍ قَطُّ،ولا أذَلَّ بِحِلمٍ قَطُّ. (2)

39 . عنه صلی الله علیه و آله: شَرُّ الدُّنیا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ. (3)

2/7.وُجوبُ الهِجرَة مِن قُرَی الجُهّالِ

40 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَتِه لِعَلیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،لا تَسکُنِ الرُّسْتاقَ،فإنَّ شُیُوخَهُم جَهَلَةٌ،وشُبّانَهُم عَرَمَةٌ،ونِسوانَهُم کَشَفَةٌ،والعالِمُ بَینَهُم کالجِیفَةِ بینَ الکِلابِ. (4)

الفصل الثّامن:علامات الجاهل

الکتاب

«وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ

شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ». 6

فصل هفتم:جهل

1/7.هشدار درباره جهل
قرآن

«قطعاً بدترین جنبندگان نزد خدا،کران و لالانی اند که نمی اندیشند».

حدیث

37 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای علی!هیچ تنگ دستی ای،بدتر از نادانی نیست و هیچ سرمایه ای،سودمندتر از خردمندی نیست.

38 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هیچ کس را به سبب نادانی،عزیز نکرد و هیچ کس را به سبب بردباری،خوار نساخت.

39 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدیِ دنیا و آخرت،با نادانی است. (5)

2/7.لزوم کوچ از جوامع جاهل

40 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به علی علیه السلام:ای علی!در روستا[هایی که تحصیل دانش در آنها مقدور نیست]سکونت مکن؛چرا که پیرانش،نادان اند و جوانانش،شرور و زنانش،بی حجاب،و عالِم در میان آنها چونان لاشه مُرداری است در میان سگان.

فصل هشتم:نشانه های جاهل

قرآن

«و چون به آنان گفته شود:«از آنچه خدا نازل کرده است،پیروی کنید»،می گویند:نه؛بلکه از چیزی که پدران خود را بر آن یافته ایم،پیروی می کنیم.آیا هر چند

پدرانشان چیزی را درک نمی کرده و به راه صواب نمی رفته اند[،باز هم در خور پیروی هستند]؟».

ص:28


1- (2) الکافی:ج 1 ص 25 ح 25. [1]
2- (3) الکافی:ج 2 ص 112 ح 5. [2]
3- (4) روضة الواعظین:ص 17.
4- (5) جامع الأخبار:ص 391 ح 1091. [3]
5- (7) روضة الواعظین:ص 17.

الحدیث

41 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما یُدرَکُ الخَیرُ کُلُّهُ بِالعَقلِ،ولا دینَ لِمَن لا عَقلَ لَهُ. (1)

42 . عنه صلی الله علیه و آله: أطِع رَبَّکَ تُسَمّی عاقِلًا،ولا تَعصِهِ تُسَمّی جاهِلًا. (2)

43 . عنه صلی الله علیه و آله لِمَن سَأَلَهُ عَن أعلامِ الجاهِلِ:إن صَحِبتَهُ عَنّاکَ (3)وإنِ اعتَزَلتَهُ شَتَمَکَ،وإن أعطاکَ مَنَّ عَلَیکَ،وإن أعطَیتَهُ کَفَرَکَ،وإن أسرَرتَ إلَیهِ خانَکَ،وإن أسَرَّ إلَیکَ اتَّهَمَکَ،وإنِ استَغنی بَطِرَ وکانَ فَظًّا غَلیظاً،وإنِ افتَقَرَ جَحَدَ نِعمَةَ اللّهِ ولَم یَتَحَرَّج،وإن فَرِحَ أسرَفَ وطَغی،وإن حَزِنَ أیِسَ،وإن ضَحِکَ فَهَقَ (4)،وإن بَکی خارَ (5)،یَقَعُ فِی الأَبرارِ،ولا یُحِبُّ اللّهَ ولا یُراقِبُهُ،ولا یَستَحیی مِنَ اللّهِ ولا یَذکُرُهُ،وإن أرضَیتَهُ مَدَحَکَ وقالَ فیکَ مِنَ الحَسَنَةِ ما لَیسَ فیکَ،وإن سَخِطَ عَلَیکَ ذَهَبَت مِدحَتُهُ ووَقَعَ مِنَ السّوءِ ما لَیسَ فیکَ،فَهذا مَجرَی الجاهِلِ. (6)

حدیث

41 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تمام خوبی ها،با خرد به دست می آید و کسی که خردمند نیست،دین ندارد.

42 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پروردگارت را اطاعت کن تا خردمند نامیده شوی،و او را نافرمانی مکن که نادان نامیده می شوی.

43 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ کسی که از نشانه های نادان پرسید:اگر با او همنشین شوی،تو را خسته می کند و اگر از او کناره گیری کنی،تو را دشنام می دهد.اگر چیزی را به تو ببخشد،منّت می گذارد و اگر چیزی را به او ببخشی،ناسپاسی می کند.اگر رازی را در اختیارش بگذاری،خیانت می کند و اگر رازی را در اختیار تو نهد،تو را[به افشای آن،]متّهم می سازد.اگر بی نیاز شود،ناسپاسی می کند و سرسخت و خشن می گردد و اگر تنگ دست شود،بی پروا نعمت های خدا را انکار می کند.اگر شاد باشد،زیاده روی می کند و طغیان می ورزد،و اگر غمگین باشد،ناامید می گردد.اگر بخندد،قهقهه می زند و اگر گریه کند،در هم شکسته می شود.از نیکان،بدگویی می کند.خدا را دوست نمی دارد و در رفتارش،او را در نظر نمی گیرد.از خداوند،حیا نمی کند و به یاد او نیست.اگر او را خشنود کنی،تو را می ستاید و آنچه از خوبی ها در تو نیست،به تو نسبت می دهد،و اگر ناراضی گردد،ستایشِ او می رود و آنچه از بدی در تو نیست،به تو نسبت می دهد.این،روش نادان است.

ص:29


1- (1) تحف العقول:ص 54.
2- (2) حلیة الأولیاء:ج 6 ص 345.
3- (3) یقال:لَقِیتُ من فلانٍ عَنْیةً وعَناءً:أی تَعَبًا(لسان العرب:ج 15 ص 104). [1]
4- (4) الفهق:الامتلاء(الصحاح:ج 4 ص 1545)والمراد به هنا أنّه فتح فاه وامتلأ من الضحک.
5- (5) خار الحَرُّ والرجل یخور خُؤُورةً:ضعف وانکسر،خار الثَور یخُور خُواراً:صاح(الصحاح:ج 2 ص 651). [2]
6- (6) تحف العقول:ص 18. [3]

44 . عنه صلی الله علیه و آله: کَفی بِالاِغتِرارِ بِاللّهِ جَهلًا. (1)

45 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن لَم یَرَ أنَّ للّهِ ِ عِندَهُ نِعمَةً إلّا فی مَطعَمٍ ومَشرَبٍ،قَلَّ عِلمُهُ وکَثُرَ جَهلُهُ. (2)

الفصل التّاسع:ما ینبغی للجاهل

1/9.التَّعَلُّم

46 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن لَم یَصبِر عَلی ذُلِّ التَّعَلُّمِ ساعَةً،بَقِیَ فی ذُلِّ الجَهلِ أبَداً. (3)

47 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَنبَغی لِلعالِمِ أن یَسکُتَ عَلی عِلمِهِ،ولا یَنبَغی لِلجاهِلِ أن یَسکُتَ عَلی جَهلِهِ،قالَ اللّهُ جَلَّ ذِکرُهُ: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» (4). (5)

2/9.الوُقوفُ عِندَ الشُّبهَةِ

48 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،مِن صِفاتِ المُؤمِنِ أن یَکونَ...بَرِیًّا مِنَ المُحَرَّماتِ،واقِفاً عِندَ الشُّبُهاتِ. (6)

الفصل العاشر:ما ینبغی فی معاشرة الجاهل

1/10.السَّلامُ عِندَ المُخاطَبَةِ

الکتاب

«وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا

خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً». 7

44 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای نادانی،همین بس که[آدمی]به[مهلتی که]خداوند[داده و در کیفر گناهان عجله نکرده،]فریفته شود.

45 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که نعمت خداوند را جز در خوراکی و نوشیدنی نمی بیند،دانشش اندک و نادانی اش بسیار است.

فصل نهم:آنچه شایسته جاهل است

1/9.آموختن

46 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که ساعتی بر خواریِ فرا گرفتن شکیب نورزد،همواره در خواریِ نادانی باقی می ماند.

47 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سزاوار نیست عالم با داشتن علم،خاموشی گزیند؛و سزاوار نیست جاهل بر جهل خود،سکوت کند.خداوند که بزرگ است یادش می فرماید:«پس اگر نمی دانید،از اهل ذکر،جویا شوید».

2/9.درنگ کردن در موارد تردید

48 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:از ویژگی های مؤمن،آن است که...از حرام ها پاک باشد و در موارد تردید،توقّف کند.

فصل دهم:آنچه در معاشرت با جاهل،شایسته است

1/10.سلام کردن،هنگام رویارویی
قرآن

«و بندگان خدای رحمان،کسانی اند که روی زمین به نرمی گام برمی دارند و چون نادانان،ایشان را طرف خطاب

قرار دهند،به ملایمت پاسخ می دهند».

ص:30


1- (1) شُعب الإیمان:ج 1 ص 472 ح 746. [1]
2- (2) أعلام الدین:ص 294. [2]
3- (3) عوالی اللآلی:ج 1 ص 285 ح 135. [3]
4- (4) النحل:43 و [4]الأنبیاء:7. [5]
5- (5) المعجم الأوسط:ج 5 ص 298 ح 5365.
6- (6) التمحیص:ص 74 ح 171.

الحدیث

49 . مسند ابن حنبل عن النّعمان بن مُقرّن: سَبَّ رَجُلٌ رَجُلاً عِندَهُ[صلی الله علیه و آله]فَجَعَلَ الرَّجُلُ المَسبوبُ،یَقولُ:عَلَیکَ السَّلامُ.

قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:أما إنَّ مَلَکاً بَینَکُما یَذُبُّ عَنکَ،کُلَّما یَشتِمُکَ هذا قالَ لَهُ:بَل أنتَ،و أنتَ أحَقُّ بِهِ،وإذا قالَ (1)لَهُ:عَلَیکَ السَّلامُ قالَ:لا،بَل لَکَ،أنتَ أحَقُّ بِهِ. (2)

2/10.السُّکوتُ عِندَ المُنازَعَةِ

50 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ موسی علیه السلام لَقِیَ الخِضْرَ علیه السلام فَقالَ:أوصِنی.

فَقالَ الخِضْرُ:...أعرِض عَنِ الجُهّالِ،وَاحلُم عَنِ السُّفَهاءِ،فَإِنَّ ذلِکَ فَضلُ الحُلَماءِ وزَینُ العُلَماءِ،إذا شَتَمَکَ الجاهِلُ فَاسکُت عَنهُ سَلَماً وجانِبهُ حَزماً،فَإِنَّ ما بَقِیَ مِن جَهلِهِ عَلَیکَ وشَتمِهِ إیّاکَ أکثَرُ. (3)

3/10.الإِعراض

الکتاب

«خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ». 4

حدیث

49 . مسند ابن حنبل به نقل از نعمان بن مُقرّن:مردی،شخصی را در نزد پیامبر صلی الله علیه و آله دشنام می داد و او در جواب می گفت:بر تو سلام!

پیامبر صلی الله علیه و آله[خطاب به فردی که با سلام،به دشنامْ دهنده جواب می داد،]فرمود:«آگاه باش!فرشته ای در میان شما دو نفر است که از تو دفاع می کند.هر گاه او تو را دشنام می دهد،فرشته[به او]می گوید:"تو چنینی؛بلکه تو سزاوارتری"،و وقتی تو در پاسخ می گویی:بر تو سلام،[آن فرشته]می گوید:"نه؛بلکه تو سزاوار[سلام]هستی"».

2/10.خاموشی،هنگام کشمکش

50 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: موسی علیه السلام،خضر علیه السلام را ملاقات کرد و گفت:مرا پند ده.

خضر علیه السلام گفت:«...از نادانان،کناره گیری کن و در برابر ابلهان،بردبار باش؛زیرا این برای بردباران،فضیلت و برای آگاهان،زینت است.اگر نادانیْ تو را دشنام داد،به ملایمت سکوت کن و با دوراندیشی،از او کناره بگیر؛زیرا ثوابی که از نادانی و دشنام او به تو برایت باقی مانده،بیشتر است».

3/10.کناره گیری
قرآن

«گذشت پیشه کن،و به[کار]پسندیده فرمان ده،و از نادانان رُخ برتاب».

ص:31


1- (1) کذا فی المصدر،والصحیح:«قلتَ»کما فی کنز العمّال.
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 9 ص 191 ح 23806. [1]
3- (3) منیة المرید:ص 140. [2]

الحدیث

51 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّمَا النّاسُ رَجُلانِ:مُؤمِنٌ وجاهِلٌ،فَلا تُؤذِ المُؤمِنَ،ولا تُجاوِرِ الجاهِلَ. (1)

الفصل الحادی عشر:الجاهلیّة الاولی

1/11.مَعنَی الجاهِلِیَّةِ

الکتاب

«وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». 2

الحدیث

52 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما سُمِّیَتِ الجاهِلِیَّةُ لِضَعفِ أعمالِها،وجَهالَةِ أهلِها...،إنَّ أهلَ الجاهِلِیَّةِ عَبَدوا غَیرَ اللّهِ. (2)

حدیث

51 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردمان،دو گروه اند:مؤمن و نادان.مؤمن را میازار و با نادان،همنشینی مکن.

فصل یازدهم:جاهلیت نخست

1/11.معنای جاهلیت
قرآن

«و شما[ای همسران پیامبر]در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیّتِ نخست،زینت های خود را آشکار مکنید و نماز برپا دارید و زکات بدهید و خدا و فرستاده اش را فرمان برید.خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».

حدیث

52 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [دوران قبل از اسلام،]به جهت سستیِ کارها و نادانی مردمان آن،جاهلیّت نامیده شد....به درستی که اهل جاهلیّت،غیر خدا را پرستش کردند.

ص:32


1- (1) المعجم الأوسط:ج 8 ص 302 ح 8698.
2- (3) تاریخ المدینة:ج 2 ص 558.
سخنی درباره جاهلیّت

قرآن،روزگار قبل از اسلامِ عرب را دوره جاهلیّت نامیده است و این،از آن جهت است که در آن روزگار،به جای علم،جهل و به جای حق،یک سلسله آرای سفیهانه و باطل بر آنان حکومت می کرده است.

جامعه عرب در آن روزگار،از طرف جنوب،هم جوار حبشه بود و مردم حبشه نصرانی بودند؛از طرف مغرب،به امپراتوری روم که آنان نیز نصرانی بودند منتهی می شد و از طرف شمال،به ایران که مجوسی بودند محدود می گشت و در نواحی دیگر،هند و مصر که بت پرست بودند قرار داشتند.

در میان خودِ عرب ها نیز طوایفی از یهود زندگی می کردند.خود عرب ها دارای آیین بت پرستی بودند و اغلب با زندگیِ قبیله ای سر می کردند.این اوضاع و شرایط،برای آنان یک جامعه بدوی و بی اساس که مخلوطی از آداب و رسوم یهود و نصارا و مجوس بود،به وجود آورده بود و مردم نیز در نادانی و بی خبری کامل به سر می بردند.

این قبایل بیابانگرد،زندگی پستی داشتند،پیوسته گرفتار جنگ و غارت و چپاول اموال و تجاوز به نوامیس یکدیگر بودند و هیچ گونه امنیت و امانتداری و یا صلح و صفایی در بین آنان نبود.آن کسی پیش می افتاد که چنگالی تیزتر می داشت و ریاست،از آنِ کسی بود که می توانست با زور،ناحیه ای را تسخیر کند.

در بین مردان،فضیلت این بود که خونریزی کنند و تعصّب جاهلی داشته باشند و متکبّر و مغرور باشند،از ستمکاران پیروی کنند،حقوق ستم دیدگان را پایمال نمایند،ظلم و تجاوز کنند،قمار ببازند و شرابخواری کنند،زنا کنند و مردار و خون و خرمای خشک بخورند.

زنان آنان هم،از مزایای انسانی محروم بودند و به هیچ وجه مالک اراده و اعمال خود نبودند و به آنها ارث نمی رسید.مردان،بی حساب،زن می گرفتند،همان طور که یهود و بعضی از بت پرست ها عادت داشتند.در عین حال،زن ها خود را می آراستند و هر که را دوست می داشتند،به خود می خواندند.زنا و بی ناموسی،در بین آنان رایج بود و حتّی زن های شوهردار هم آلوده بودند و بسا که در مراسم حج هم با بدن برهنه شرکت می کردند.

از بدبختی های بزرگ فرزندان،یکی هم این بود که گاهی سرزمین های خراب و اراضی بی آب و علف،به سرعت،گرفتار قحطی می شدند و کار به جایی می رسید که مردم از ترس فقر و تنگ دستی،فرزندان خود را می کشتند.دختران را نیز زنده به گور می کردند و بزرگ ترین خبر ناگوار،این بود که به کسی خبر دهند که زنش دختر زاییده است.

ص:33

این هرج و مرج عجیب،در بین هر جمعی از آنان،به صورتی جلوه می کرد و در هر ناحیه ای از سرزمین شبه جزیره عربستان،با آداب و مراسم عجیب و عقائد خرافیِ آنان،به وضعی در می آمد.گذشته از این،همه آنها گرفتار بلای بزرگ بی سوادی بودند و تعلیم و تعلّم،حتّی در شهرهای آنان وجود نداشت،تا چه رسد به عشایر و قبائل.

تمام این احوال و اعمال و عادات و رسومی که برای آنان ذکر کردیم،از اموری هستند که از آیات قرآن و خطاباتی که متوجّه آنها شده،به خوبی استفاده می شود. (1)

ص:34


1- (1) ر.ک:المیزان فی تفسیر القرآن:ج 4 ص 151. [1]

2/11.أخلاقُ الجاهِلِیَّةِ

الکتاب

«إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوی وَ کانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ کانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً». 1

الحدیث

53 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ فی قَلبِهِ حَبَّةٌ مِن خَردَلٍ مِن عَصَبِیَّةٍ بَعَثَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ مَعَ أعرابِ الجاهِلِیَّةِ. (1)

3/11.أعمالُ الجاهِلِیَّةِ

أ وَأدُ البَناتِ

الکتاب

«وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ* یَتَواری مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلی هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ». 3

الحدیث

54 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ حَرَّمَ عَلَیکُم:عُقوقَ الاُمَّهاتِ،ووَأدَ البَناتِ ومَنعَ وَهَاتِ. (2)

ب التِّوَل

55 . دعائم الإسلام: إنَّ رَسول اللّهِ صلی الله علیه و آله نَهی عَنِ التَّمائِمِ

وَالتِّوَلِ (3).فَالتَّمائِمُ:ما یُعَلَّقُ مِنَ الکُتُبِ وَالخَرَزِ وغَیرِ ذلِکَ،وَالتِّوَلُ:ما تَتَحَبَّبُ بِهِ النِّساءُ إلی أزواجِهِنَّ کَالکَهانَةِ و أشباهِها.ونَهی عَنِ السِّحرِ. (4)

2/11.خوی های جاهلی
قرآن

«آن گاه که کافران در دل های خود،تعصّب،آن هم تعصّب جاهلیّت ورزیدند،پس خدا آرامش خود را بر فرستاده خویش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت،و[در واقع]آنان به[رعایت]آن[آرمان]،سزاوارتر و شایسته[اتّصاف به]آن بودند،و خدا همواره بر هر چیزی داناست».

حدیث

53 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که در دل او به اندازه دانه خَردَلی تعصّب باشد،خداوند او را در روز رستاخیز،با عرب های[عصر]جاهلیّت محشور می گرداند.

3/11.کردارهای جاهلی
الف زنده به گور کردنِ دختران
قرآن

«و هر گاه یکی از آنان را به دختر مژده آورند،چهره اش سیاه می گردد،در حالی که خشم[و اندوهِ]خود را فرو می خورد.از بدیِ آنچه بدو بشارت داده شده،از قبیله[ی خود،]روی می پوشاند[که]آیا او را با خواری نگاه دارد،یا در خاکْ پنهانش کند؟وه،چه بد داوری می کنند!».

حدیث

54 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،نافرمانی از مادران(عاقّ مادران)و زنده به گور کردن دختران و ادا نکردن حقوق واجب را بر شما حرام کرد.

ب جادوگری

55 . دعائم الإسلام: پیامبر صلی الله علیه و آله از تَمائم و تِوَل،منع

کرد.«تَمائم»مهره ها یا نوشته هایی هستند که به خود آویزان می کنند،و«تِوَل»،کاری است که زنان،برای محبوب بودن در نزد شوهرانشان انجام می دهند(از قبیل:فالگیری،طالع بینی و مانند آن).و پیامبر صلی الله علیه و آله از سِحر[نیز]منع فرمود.

ص:35


1- (2) الکافی:ج 2 ص 308 ح 3. [1]
2- (4) صحیح البخاری:ج 2 ص 848 ح 2277.
3- (5) التمائم:جمع تمیمة،وهی خرزات کانت العرب تعلّقها علی أولادهم یتّقون بها العین فی زعمهم،فأبطلها الإسلام...وإنّما جعلها شرکًا لأنّهم أرادوا بها دفع المقادیر المکتوبة علیهم،فطلبوا دفع الأذی من غیراللّه الذی هو دافعه.وفی حدیث عبداللّه«التِوَلَة من الشرک»التِوَلَة بکسرالتاء وفتح الواو:ما یحبّب المرأة إلی زوجها من السحر وغیره،جعله من الشرک لاعتقادهم أنّ ذلک یؤثّر ویفعل خلاف ما قدّره اللّه تعالی(النهایة:ج 1 ص 197 و 198 و [2] 200). وقال الفیروزآبادی:التُوَلَة کهُمزة:السحر أو شبهه،وخرز تتحبّب معها المرأة إلی زوجها(القاموس المحیط:ج 3 ص 341). [3]
4- (6) دعائم الإسلام:ج 2 ص 142 ح 497. [4]

4/11.مَحقُ الإِسلامِ لِعاداتِ الجاهِلِیَّةِ

56 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل بَعَثَنی رَحمَةً لِلعالَمینَ،ولِأَمحَقَ المَعازِفَ وَالمَزامیرَ،واُمورَ الجاهِلِیَّةِ،وَالأَوثانَ. (1)

57 . تفسیر القمّی: حَجَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله حَجَّةَ الوَداعِ لِتَمامِ عَشرِ حِجَجٍ مِن مَقدَمِهِ المَدینَةَ،فَکانَ مِن قَولِهِ بِمِنی أن حَمِدَ اللّهَ و أثنی عَلَیهِ ثُمَّ قالَ:...ألا وکُلُّ مَأثَرَةٍ أو بِدعَةٍ کانَت فِی الجاهِلِیَّةِ أو دَمٍ أو مالٍ فَهُوَ تَحتَ قَدَمَیَّ هاتَینِ،لَیسَ أحَدٌ أکرَمَ مِن أحَدٍ إلّا بِالتَّقوی،ألا هَل بَلَّغتُ؟

قالوا:نَعَم.

قالَ:اللّهُمَّ اشهَد. (2)

4/11.محو عادات جاهلی از سوی اسلام

56 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به راستی که خداوند،مرا رحمتی برای جهانیان،مبعوث کرد،و بِدان جهت که ساز و چنگ ها و نی ها و سنّت های جاهلیّت و بُتان را نابود کنم.

57 . تفسیر القمّی: پیامبر خدا در دهمین سال ورود به مدینه،حَجّة الوداع را به جای آورد.بخشی از سخنان ایشان که در سرزمین مِنا پس از حمد و ثنای الهی ایراد فرمود،چنین است:

«بدانید که هر افتخار یا بدعت جاهلیّت و هر خون و سنّت جاهلیّت،در زیر پای من است.هیچ کس شرافتی بر دیگری ندارد،جز به تقوا.آیا ابلاغ کردم؟».

گفتند:آری.

فرمود:«خدایا!گواه باش»

ص:36


1- (1) الکافی:ج 6 ص 396 ح 1. [1]
2- (2) تفسیر القمّی:ج 1 ص 171. [2]

58 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ قَد وَضَعَ بِالإِسلامِ مَن کانَ فِی الجاهِلِیَّةِ شَریفاً،وشَرَّفَ بِالإِسلامِ مَن کانَ فِی الجاهِلِیَّةِ وَضیعاً،و أعَزَّ بِالإِسلامِ مَن کانَ فِی الجاهِلِیَّةِ ذَلیلًا،و أذهَبَ بِالإِسلامِ ما کانَ مِن نَخوَةِ الجاهِلِیَّةِ وتَفاخُرِها بِعَشائِرِها وباسِقِ أنسابِها.فَالنّاسُ الیَومَ کُلُّهُم أبیَضُهُم و أسوَدُهُم،وقُرَشِیُّهُم وعَرَبِیُّهُم وعَجَمِیُّهُم مِن آدَمَ،وإنَّ آدَمَ خَلَقَهُ اللّهُ مِن طینٍ،وإنَّ أحَبَّ النّاسِ إلَی اللّهِ عز و جل یَومَ القِیامَةِ أطوَعُهُم لَهُ و أتقاهُم. (1)

5/11.ما ابْرِمَ مِنْ سُنَنِ الجاهِلیَّةِ

59 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِمُعاذِ بنِ جَبَلٍ لَمّا بَعَثَهُ إلَی الیَمَنِ:أمِت أمرَ الجاهِلِیَّةِ إلّا ما سَنَّهُ الإِسلامُ،و أظهِر أمرَ الإِسلامِ کُلَّهُ صَغیرَهُ وکَبیرَهُ. (2)

60 . عنه صلی الله علیه و آله: لا حِلفَ فِی الإِسلامِ،و أیُّما حِلفٍ کانَ فِی الجاهِلِیَّةِ لَم یَزِدهُ الإِسلامُ إلّا شِدَّةً. (3)

61 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا إنَّ رَجَباً شَهرُ اللّهِ الأَصَمُّ،وهُوَ شَهرٌ عَظیمٌ،وإنَّما سُمِّیَ الأَصَمَّ لِأَنَّهُ لا یُقارِنُهُ شَهرٌ مِنَ الشُّهورِ عِندَ اللّهِ عز و جل حُرمَةً وفَضلًا،وکانَ أهلُ الجاهِلِیَّةِ یُعَظِّمونَهُ فی جاهِلِیَّتِها،فَلَمّا جاءَ الإِسلامُ لَم یَزدَد إلّا تَعظیماً وفَضلًا. (4)

62 . الزهد للحسین بن سعید عن زرارة: قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام:النّاسُ یَروونَ عَن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ:

أشرَفُکُم فِی الجاهِلِیَّةِ أشرَفُکُم فِی الإِسلامِ.

فَقالَ علیه السلام:صَدَقوا،ولَیسَ حَیثُ تَذهَبونَ،کانَ أشرَفُهُم فِی الجاهِلِیَّةِ أسخاهُم نَفساً،و أحسَنَهُم خُلقاً،و أحسَنَهُم جِواراً،و أکَفَّهُم أذًی،فَذلِکَ الَّذی إذا أسلَمَ لَم یَزِدهُ إسلامُهُ إلّا خَیراً. (5)

58 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به راستی که خداوند به سبب اسلام،آن را که در جاهلیّتْ شریف بود،پست کرد و به سبب اسلام،کسانی را که در جاهلیّتْ پست بودند،شرافت بخشید و به واسطه اسلام،کسانی را که در جاهلیّتْ خوار بودند،عزیز ساخت و به واسطه اسلام،غرور جاهلیّت و فخرفروشی به قبیله ها و تبارهای برجسته را از بین برد.

امروز،همه مردم،از سیاه و سفید و قُریشی و عرب و غیر عرب،از نسل آدم اند و خداوند،آدم را از خاک آفرید.به درستی که محبوب ترینِ مردم در نزد خداوند در روز رستاخیز،پارساترین و پیروترینِ آنها نسبت به خداوند است.

5/11.سنّت های جاهلی تأیید شده و ماندگار

59 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به معاذ بن جبل،هنگامی که او را به یمن فرستاد:رسم های جاهلیّت را نابود کن،جز آنچه را که اسلام تأیید کرده است،و شئون اسلامی را آشکار کن؛بزرگ و کوچک آن را.

60 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ پیمانی[که نو پدید باشد،]در اسلام نیامده است،و هر پیمانی که در جاهلیّت[در امر خیر و یاری کردن حق]بود،اسلام بر شدّت آن افزوده است.

61 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که رجب،«ماه بزرگ خدا(شهر اللّه الأصمّ)»است و آن،ماهی بزرگ است و ماه رجب را«اَصمّ»نامیده اند؛زیرا هیچ ماهی در احترام و فضیلت،به پایه اش نمی رسد.مردمان جاهلیّت،این ماه را بزرگ می شمردند.پس هنگامی که اسلام آمد،بر بزرگی و فضیلت آن افزود.

62 . الزهد،حسین بن سعید به نقل از زراره:به امام باقر علیه السلام گفتم:مردم نقل می کنند که پیامبر خدا

فرمود:«گرامی ترینِ شما در جاهلیّت،گرامی ترینِ شما در دوران اسلام است».

امام باقر علیه السلام فرمود:«راست می گویند؛ولی نه آن گونه که شما گمان می کنید.شریف ترین مردمان در جاهلیّت،کسانی بودند که از همه بخشنده تر،خوشْ اخلاق تر،همسایه دارتر و بی آزارتر بودند.اینان اگر اسلام بیاورند،اسلام جز بر خوبی شان نمی افزاید».

ص:37


1- (1) الکافی:ج 5 ص 340 ح 1. [1]
2- (2) تحف العقول:ص 25.
3- (3) صحیح مسلم:ج 4 ص 1961 ح 206.
4- (4) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 24 ح 12. [2]
5- (5) الزهد للحسین بن سعید:ص 59 ح 157. [3]

الفصل الثّانی عشر:الجاهلیّة الاخری

1/12.الرَّجْعَةُ إلَی الجاهِلِیَّةِ

الکتاب

«وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرِینَ». 1

الحدیث

63 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بُعِثتُ بَینَ جاهِلِیَّتَینِ،لَاُخراهُما شَرٌّ مِن اولاهُما. (1)

64 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ بَینَ یَدَیِ السّاعَةِ لَأَیّاماً یَنزِلُ فیهَا الجَهلُ،ویُرفَعُ فیهَا العِلمُ. (2)

2/12.ما یوجِبُ الرَّجعَةَ إلَی الجاهِلِیَّةِ

أ عَدَمُ مَعرِفَةِ الإِمامِ

65 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن ماتَ ولَیسَ عَلَیهِ إمامٌ ماتَ میتَةً

جاهِلِیَّةً. (3)

فصل دوازدهم:جاهلیت دوم

1/12.بازگشت به جاهلیت
قرآن

«و محمّد،جز فرستاده ای که پیش از او[هم]پیامبرانی[آمده و]گذشتند،نیست.آیا اگر او بمیرد یا کشته شود،از عقیده خود باز می گردید؟و هر کس از عقیده خود باز گردد،هرگز هیچ زیانی به خدا نمی رساند،و به زودی،خداوند،سپاس گزاران را پاداش می دهد».

حدیث

63 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در میان دو جاهلیّت بر انگیخته شدم که دومینِ آن،بدتر از اوّلی است.

64 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به درستی که پیش از رستاخیز،روزگاری خواهد بود که نادانی،فرود می آید و دانش،برچیده می شود.

2/12.عوامل بازگشت به جاهلیت
الف نشناختن پیشوا

65 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که بمیرد و امامی نداشته باشد،

به مرگ جاهلیّت از دنیا رفته است.

ص:38


1- (2) الأمالی للشجری:ج 2 ص 277. [1]
2- (3) صحیح البخاری:ج 6 ص 2590 ح 6653.
3- (4) الکافی:ج 1 ص 397 ح 1. [2]

66 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن ماتَ ولَیسَ فی عُنُقِهِ بَیعَةٌ ماتَ میتَةً جاهِلِیَّةً. (1)

ب شُربُ المُسکِرِ

67 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مُدمِنُ الخَمرِ یَلقَی اللّهَ عز و جل کَعابِدِ وَثَنٍ. (2)

68 . عنه صلی الله علیه و آله: شارِبُ الخَمرِ کَعابِدِ الوَثَنِ،وشارِبُ الخَمرِ کَعابِدِ اللّاتِ وَالعُزّی. (3)

66 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که بمیرد و بر گردنش بیعت[ِ امامی]نباشد،با مرگ جاهلیّت از دنیا رفته است.

ب باده نوشی

67 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: می گسار،خداوند عز و جل را مانند بت پرست،ملاقات می کند.

68 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: می گسار،مانند بت پرست است.می گسار،مانند پرستنده لات و عُزّی[از بُتان جاهلیّت]است.

ص:39


1- (1) صحیح مسلم:ج 3 ص 1478 ح 58.
2- (2) الکافی:ج 6 ص 404 ح 2. [1]
3- (3) الجامع الصغیر:ج 2 ص 74 ح 4853.

باب دوم:علم،حکمت و معرفت

معنای«علم»،«حکمت»و«معرفت»

اشاره

واژه«علم»در لغت،به معنای دانستن و دانش،و نقیض واژه«جهل»است.همچنان که واژه«معرفت»و«عرفان»،به معنای شناخت و آگاهیِ حاصل از اندیشه در آثار است.معرفت و عرفان،نقیض واژه«انکار»ند.

واژه«حکمت»نیز در لغت،از ریشه«حُکم»به معنای«منع»گرفته شده است؛زیرا حُکم و داوری عادلانه،مانع ظلم است.همچنین،دهنه اسب و دیگر چارپایان،«حَکَمه»نامیده می شود؛چون مانع و مهار کننده حیوان است.بر این پایه،علم،«حکمت»نامیده شده است؛چون از جهلِ عالِم،جلوگیری می کند.

علم و معرفت،در قرآن و حدیث

«قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ. 1

بگو:آیا دانایان و نادانان،با هم برابرند؟تنها خردمندان،متذکّر می شوند».

هیچ مکتبی مانند اسلام برای دانش و معرفت و آگاهی،ارزش قائل نیست و هیچ دینی مانند اسلام،مردم را از خطر جهل،بر حذر نداشته است.از نظر اسلام،علم(دانش)،اساس همه ارزش ها و جهل(نادانی و ناآگاهی)،ریشه همه معایب و مفاسد فردی و اجتماعی است.همچنین از نظر اسلام،انسان در هر حرکتی نیاز به شناخت و آگاهی دارد و عقاید،اخلاق و اعمال انسان باید مبنای علمی داشته باشند.

از نظر اسلام،دانش،حقیقت و جوهری دارد و ظاهر و پوسته ای.انواع دانش های رسمی،اعم از اسلامی و غیر اسلامی،پوسته دانش محسوب می شوند و حقیقت علم و معرفت،چیز دیگری است.

چه این که حقیقت دانش،نوری است که در پرتو آن،انسان،جهان را آن گونه که هست،می بیند و جایگاه خود را در هستی می یابد.نور دانش،مراتبی دارد که بالاترین آن،نه تنها انسان را با راه تکامل خود آشنا می کند،بلکه او را در این مسیر،حرکت می دهد و به مقصد اعلای انسانیت می رساند.

قرآن کریم،با صراحت از این نور،سخن می گوید:

«أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها. 2

آیا کسی که مُرده دل بود و زنده اش کردیم و برای او نوری پدید آوردیم تا در پرتو آن در میان مردم برود،چون کسی است که گویی گرفتار در تاریکی هاست و از آن بیرون آمدنی نیست؟!».

ص:40

جوهر دانش است که به دانش،ارزش حقیقی می بخشد؛یعنی دانش را در خدمت انسان و در جهت تکامل و بِهْ روزی او قرار می دهد و بدون آن،نه تنها دانش،فاقد خواص و آثار دانش می شود،بلکه تبدیل به یک عنصر ضدّ ارزش و ضدّ انسانیت می گردد.

متأسفانه خطر بزرگی که امروز جامعه بشر را تهدید می کند،این است که دانش،رشد کرده؛ولی جوهر و جهت و خاصیت خود را از دست داده و در مسیر انحطاط و سقوط انسانی به کار گرفته شده است.

با اندکی تأمّل،به سادگی می توان دریافت که در جهان امروز،دانش،چه آفاتی را بر جامعه بشری تحمیل کرده است و شمشیر دانش در کف قدرت های بزرگ جهان،چه به روز انسان آورده است.

آیا فنون و ابزار دزدی،گرسنگی،قتل و فساد را می توان دانش نامید؟آیا دانشی که جامعه را به فساد و تباهی می کشد،دانش و نور است،یا جهل و ظلمت؟این جاست که معنای سخن دقیق پیامبر خدا مشخّص می گردد که فرمود:

إنَّ مِنَ العِلمِ جَهلاً. (1)

برخی از دانش ها،نادانی است.

واقعیت این است که دانش در دنیای امروز با از دست دادن جوهر و جهت راستین خود،به این سرنوشت شوم گرفتار شده که همچون جهل،کُشنده و فاسد کننده و خانمانسوز گردیده است؛بلکه از جهل نیز زیانبارتر شده است.امام علی علیه السلام چه زیبا و دقیق فرموده است:

رُبَّ عالِمٍ قد قَتَلَهُ جَهلُهُ،و عِلمُهُ مَعَهُ لا یَنفَعُهُ. (2)

بسی دانشمند که نادانی اش او را کُشته و دانشی که به همراه داشته،او را سودی نبخشیده است.

حکمت،در قرآن و حدیث

واژه«حکمت»،بیست بار در قرآن کریم آمده است و خداوند متعال،در این کتاب آسمانی،91 بار،خود را با صفت«حکیم»ستوده است. (3)

تأمّل در موارد کاربرد این واژه در متون اسلامی،نشان می دهد که حکمت از نگاه قرآن و حدیث،عبارت است از:مقدّماتِ محکم و استوار علمی،عملی و روانی برای نیل به مقصد والای انسانیت،و آنچه احادیث اسلامی در تفسیر حکمت آورده اند،در واقع،مصداقی از مصادیق این تعریف کلّی است.

ص:41


1- (1) سنن ابی داوود:ج 4 ص 303 ح 5012.
2- (2) نهج البلاغة:حکمت 107. [1]
3- (3) صفت«حکیم»در قرآن،36 بار همراه با صفت«علیم»،47 بار با صفت«عزیز»،چهار بار با صفت«خبیر»و یک بار همراه هر یک از صفات«توّاب»،«حمید»،«علیّ»و«واسع»،آمده است.

الباب الثّانی:العلم والحکمة والمعرفة

الفصل الأوّل:الحثّ علی طلب العلم والحکمة

1/1.فَضلُ العِلمِ

69 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أکثَرُ النّاسِ قیمَةً أکثَرُهُم عِلماً،و أقَلُّ النّاسِ قیمَةً أقَلُّهُم عِلماً. (1)

70 . عنه صلی الله علیه و آله: العِلمُ رَأسُ الخَیرِ کُلِّهِ. (2)

71 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل یَقولُ:تَذاکُرُ العِلمِ بَینَ عِبادی مِمّا تَحیا عَلَیهِ القُلوبُ المَیِّتَةُ إذا هُمُ انتَهَوا فیهِ إلی أمری. (3)

72 . عنه صلی الله علیه و آله: نِعمَ وَزیرُ الإِیمانِ العِلمُ. (4)

73 . عنه صلی الله علیه و آله: العِلمُ حَیاةُ الإِسلامِ وعِمادُ الإِیمانِ. (5)

74 . عنه صلی الله علیه و آله: أفضَلُکُم إیماناً أفضَلُکُم مَعرِفَةً. (6)

75 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَمِلَ عَلی غَیرِ عِلمٍ کانَ ما یُفسِدُ أکثَرَ مِمّا یُصلِحُ. (7)

2/1.فَضلُ الحِکمَةِ

الکتاب

«یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ

خَیْراً کَثِیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا الْأَلْبابِ». 8

باب دوم:علم،حکمت و معرفت

فصل یکم:تشویق به طلب علم و حکمت

1/1.ارزش علم

69 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: باارزش ترینِ مردم،دانشمندترینِ آنهاست و کم ارزش ترینِ مردم،نادان ترینِ ایشان.

70 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،سرآمدِ هر گونه خیری است.

71 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل می فرماید:«گفتگوی علمی در میان بندگانم،دل های مرده را حیات می بخشد،آن گاه که در آن به امر من برسند».

72 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،دستیاری نیکو برای ایمان است.

73 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،[مایه]حیات اسلام و ستون ایمان است.

74 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن ترینِ شما،دانشمندترینِ شماست.

75 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن کس که بی دانش دست به کاری بزند،بیش از آن که اصلاح کند،تباه می سازد.

2/1.ارزش حکمت
قرآن

«[خدا]به هر کس که بخواهد،حکمت می بخشد و به هر کس حکمت داده شود،به یقین،خیری فراوان داده شده

است؛و جز خردمندان،کسی پند نمی گیرد».

ص:42


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 395 ح 5840.
2- (2) جامع الأحادیث للقمّی:ص 102.
3- (3) الکافی:ج 1 ص 40 ح 6. [1]
4- (4) الکافی:ج 1 ص 48 ح 3. [2]
5- (5) الجامع الصغیر:ج2 ص192 ح5711.
6- (6) جامع الأخبار:ص 36 ح 18. [3]
7- (7) الکافی:ج 1 ص 44 ح 3. [4]

الحدیث

76 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ خَلَقَ الإِسلامَ فَجَعَلَ لَهُ عَرصَةً،وجَعَلَ لَهُ نوراً،وجَعَلَ لَهُ حِصناً،وجَعَلَ لَهُ ناصِراً،فَأَمّا عَرصَتُهُ فَالقُرآنُ،و أمّا نورُهُ فَالحِکمَةُ،و أمّا حِصنُهُ فَالمَعروفُ،و أمّا أنصارُهُ فَأَنَا و أهلُ بَیتی وشیعَتُنا. (1)

77 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ لُقمانَ قالَ لِابنِهِ:یا بُنَیَّ،عَلَیکَ بِمَجالِسِ العُلَماءِ،وَاستَمِع کَلامَ الحُکَماءِ،فَإِنَّ اللّهَ یُحیِی القَلبَ المَیتَ بِنورِ الحِکمَةِ کَما یُحیِی الأَرضَ المَیتَةَ بِوابِلِ المَطَرِ. (2)

78 . عنه صلی الله علیه و آله: الحِکمَةُ ضَالَّةُ المُؤمِنِ. (3)

3/1.وُجوبُ التَّعَلُّمِ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ

79 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طَلَبُ العِلمِ فَریضَةٌ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ ومُسلِمَةٍ. (4)

80 . عنه صلی الله علیه و آله: طَلَبُ العِلمِ فَریضَةٌ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ،ألا إنَّ اللّهَ یُحِبُّ بُغاةَ العِلمِ. (5)

81 . عنه صلی الله علیه و آله: اطلُبُوا العِلمَ ولَو بِالصّینِ؛فَإِنَّ طَلَبَ العِلمِ فَریضَةٌ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ. (6)

82 . عنه صلی الله علیه و آله: اطلُبُوا العِلمَ؛فَإِنَّهُ السَّبَبُ بَینَکُم وبَینَ اللّهِ عز و جل. (7)

حدیث

76 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،اسلام را آفرید.پس برای آن،قلمروی نهاد و نوری گذاشت و دژی و یاوری.قلمرو آن،قرآن است و نور آن،حکمت و دژ آن،نیکی،و یاورانش من و خاندانم و پیروانمان هستیم.

77 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: لقمان به پسرش گفت:«پسرکم!همواره در مجلس دانشمندان باش و سخنان حکیمان را بشنو که خداوند،دلِ مرده را به نور حکمت،زنده می کند،همان گونه که زمینِ مرده را با باران تند،زنده می گردانَد».

78 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکمت،گم شده مؤمن است.

3/1.وجوب آموختن بر همه مسلمانان
اشاره

79 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جستجوی دانش،بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است.

80 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جستجوی دانش،بر هر مسلمانی واجب است.آگاه باشید که خداوند،جویندگان دانش را دوست دارد.

81 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش را بجویید،هرچند در چین باشد؛زیرا جستجوی دانش،بر هر مسلمانی واجب است.

82 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش را بجویید که رشته میان شما و خداوند عز و جل است.

ص:43


1- (1) الکافی:ج 2 ص 46 ح 3. [1]
2- (2) المعجم الکبیر:ج 8 ص 199 ح 7810.
3- (3) جامع الأخبار:ص 218 ح 551. [2]
4- (4) کنز الفوائد:ج 2 ص 107. [3]
5- (5) الکافی:ج 1 ص 30 ح 1. [4]
6- (6) شُعب الإیمان:ج 2 ص 254 ح 1663. [5]
7- (7) الأمالی للمفید:ص 29 ح 1.
سخنی درباره«ز گهواره تا گور،دانش بجوی»

این جمله معروف،منسوب به پیامبر خداست که فرمود:

اُطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَی اللَّحْدِ. (1)

از گهواره تا گور،دانش بجویید.

در آداب المتعلمین و نیز الوافی این مضمون بدین شکل آمده است:

گفته شده است که:وقت طلب علم،از گهواره تا گور است. (2)

در پاورقی محققان بر تفسیر القمی و آداب المتعلمین نیز آمده است:

در روایتی معروف آمده است که از گهواره تا گور،دانش بجویید. (3)

فردوسی،شاعر نامیِ پارسی زبان نیز این کلام را چنین به شعر در آورده است:

چنین گفت پیغمبر راستگوی

ز گهواره تا گور،دانش بجوی.

با همه تلاشی که برای یافتن این سخن در جوامع حدیثی صورت گرفت،چنین مضمونی یافت نشد.مبالغه ای که در این سخن آمده،به شعر،بیشتر شباهت دارد تا به سخن پیامبر خدا و به نظر می رسد که محقّقان محترمِ آداب المتعلّمین و تفسیر القمّی،بدون تحقیق،این کلام را«حدیث»نامیده اند.

ص:44


1- (1) آداب المتعلّمین:ص 111. [1]
2- (2) آداب المتعلمین:ص 111،الوافی:ج 1 ص 126.
3- (3) تفسیر القمی:ج 2 ص 401،آداب المتعلمین:ص 111.

4/1.فَضلُ طالِبِ العِلمِ

83 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طالِبُ العِلمِ بَینَ الجُهّالِ کَالحَیِّ بَینَ الأَمواتِ. (1)

84 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن خَرَجَ فی طَلَبِ العِلمِ کانَ فی سَبیلِ اللّهِ حَتّی یَرجِعَ. (2)

85 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا جاءَ المَوتُ طالِبَ العِلمِ وهُوَ عَلی هذِهِ الحالِ ماتَ وهُوَ شَهیدٌ. (3)

5/1.فَضلُ طَلَبِ العِلمِ عَلَی العِبادَةِ

86 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن خَرَجَ یَطلُبُ باباً مِن عِلمٍ لِیَرُدَّ بِهِ باطِلًا إلی حَقٍّ أو ضَلالَةً إلی هُدًی،کانَ عَمَلُهُ ذلِکَ کَعِبادَةِ مُتَعَبِّدٍ أربَعینَ عاماً. (4)

87 . عنه صلی الله علیه و آله لِأَبی ذَ رٍّ:یا أبا ذَ رٍّ،لَأَن تَغدُوَ فَتَعَلَّمَ آیَةً مِن کِتابِ اللّهِ خَیرٌ لَکَ مِن أن تُصَلِّیَ مِائَةَ رَکعَةٍ،ولَأَن تَغدُوَ فَتَعَلَّمَ باباً مِنَ العِلمِ عُمِلَ بِهِ أو لَم یُعمَل خَیرٌ مِن أن تُصَلِّیَ ألفَ رَکعَةٍ. (5)

88 . عنه صلی الله علیه و آله: بابٌ مِنَ العِلمِ یَتَعَلَّمُهُ الإِنسانُ خَیرٌ لَهُ مِن ألفِ رَکعَةٍ تَطَوُّعاً. (6)

6/1.فَوائِدُ طَلَبِ العِلمِ

أ مَحَبَّةُ اللّهِ

89 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طالِبُ العِلمِ أحَبَّهُ اللّهُ و أحَبَّهُ المَلائِکَةُ

و أحَبَّهُ النَّبِیّونَ. (7)

4/1.ارزش طالب علم

83 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جویای دانش،در میان نادانان،همچون زنده در میان مردگان است.

84 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که در جستجوی دانش بیرون برود،در راه خداست،تا آن گاه که بر گردد.

85 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر مرگِ جویای دانش،در حالی در رسد که وی در جستجوی دانش باشد،شهید مرده است.

5/1.برتری طلب علم بر عبادت

86 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که در پیِ بابی از دانش بیرون می رود تا با آن،باطلی را به حق یا گم راهی را به هدایت برگردانَد،کردارش همچون چهل سال عبادت عابد است.

87 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!اگر برخیزی و آیه ای از کتاب خدا را فرا گیری،برایت بهتر از صد رکعت نماز است و اگر برخیزی و بابی از دانش را فرا گیری،چه به آن عمل بشود و چه نشود،بهتر از آن است که هزار رکعت نماز بخوانی.

88 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بابی از دانش را که انسان فرا بگیرد،برایش بهتر از هزار رکعت نماز مستحبّی است.

6/1.فواید طلب علم
الف دوستی خدا

89 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جویای دانش را خداوند دوست

می دارد و فرشتگان و پیامبران نیز او را دوست می دارند.

ص:45


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 577 ح 1191. [1]
2- (2) سنن الترمذی:ج 5 ص 29 ح 2647.
3- (3) تاریخ بغداد:ج 9 ص 247. [2]
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 618 ح 1275. [3]
5- (5) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 79 ح 219.
6- (6) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 119. [4]
7- (7) جامع الأخبار:ص 110 ح 195. [5]

90 . عنه صلی الله علیه و آله: طالِبُ العِلمِ مَحفوفٌ بِعِنایَةِ اللّهِ. (1)

ب إکرامُ المَلائِکَةِ

91 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ المَلائِکَةَ لَتَضَعُ أجنِحَتَها لِطالِبِ العِلمِ رِضًی بِهِ. (2)

92 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا خَرَجَ الرَّجُلُ فی طَلَبِ العِلمِ کَتَبَ اللّهُ لَهُ أثَرَهُ حَسَناتٍ،فَإِذَا التَقی هُوَ وَالعالِمُ فَتَذاکَرا مِن أمرِ اللّهِ تَعالی شَیئاً أظَلَّتهُمَا المَلائِکَةُ ونودِیا مِن فَوقِهِما:أن قَد غَفرتُ لَکُما. (3)

ج تَکَفُّلُ الرِّزقِ

93 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی قَد تَکَفَّلَ لِطالِبِ العِلمِ بِرِزقِهِ خاصَّةً عَمّا ضَمِنَهُ لِغَیرِهِ. (4)

94 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن تَفَقَّهَ فی دینِ اللّهِ کَفاهُ اللّهُ هَمَّهُ ورَزَقَهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ. (5)

د استِغفارُ کُلِّ شَیءٍ

95 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّهُ یَستَغفِرُ لِطالِبِ العِلمِ مَن فِی السَّماءِ ومَن فِی الأَرضِ حَتَّی الحوتُ فِی البَحرِ. (6)

90 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عنایت خداوند،جویای دانش را فرا گرفته است.

ب تکریم فرشتگان

91 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرشتگان بال هایشان را از سرِ خشنودی،برای جویای دانش می گسترانند.

92 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هنگامی که کسی در پی دانش بیرون رود،خداوند برای گام های او پاداش می نویسد و هنگامی که او و دانشمند با هم ملاقات کنند و از امر خداوندِ متعال سخن به میان آورند،فرشتگان بر آنها سایه می افکنند و از بالای سرشان ندا داده می شوند که:«من،شما را آمرزیدم».

ج تضمین روزی

93 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بی گمان،خداوند متعال،روزیِ جویای دانش را به طور ویژه،افزون بر آنچه برای دیگران تضمین کرده،به عهده گرفته است.

94 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که در دین خدا تفقّه کند،خداوند،همّ و غمش را کفایت می کند و از آن جایی که خودش هم گمان نمی برد،روزی اش را می رساند.

د آمرزش طلبی همه چیز

95 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس که در آسمان و زمین است،حتّی ماهیان دریا،برای جویای دانش،آمرزش می طلبند.

ص:46


1- (1) عوالی اللآلی:ج 1 ص 292 ح 167. [1]
2- (2) الکافی:ج 1 ص 34 ح 1. [2]
3- (3) دعائم الإسلام:ج 1 ص 81. [3]
4- (4) منیة المرید:ص 160. [4]
5- (5) جامع بیان العلم وفضله:ج 1 ص 45.
6- (6) الکافی:ج 1 ص 34 ح 1. [5]

96 . عنه صلی الله علیه و آله: طالِبُ العِلمِ أفضَلُ عِندَ اللّهِ مِنَ المُجاهِدینَ وَالمُرابِطینَ وَالحُجّاجِ وَالعُمّارِ وَالمُعتَکِفینَ وَالمُجاوِرینَ،وَاستَغفَرَت لَهُ الشَّجَرُ وَالرِّیاحُ وَالسَّحابُ وَالبِحارُ وَالنُّجومُ وَالنَّباتُ وکُلُّ شَیءٍ طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ. (1)

ه سُهولَةُ طَریقِ الجَنَّةِ

97 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن رَجُلٍ یَسلُکُ طَریقاً یَطلُبُ فیهِ عِلماً إلّا سَهَّلَ اللّهُ لَهُ بِهِ طَریقَ الجَنَّةِ. (2)

98 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن سَلَکَ طَریقاً یَطلُبُ فیهِ عِلماً سَلَکَ اللّهُ بِهِ طَریقاً إلَی الجَنَّةِ. (3)

7/1.التَّحذیرُ مِن تَرکِ التَّعَلُّمِ

99 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النّاسُ رَجُلانِ:عالِمٌ ومُتَعَلِّمٌ،ولا خَیرَ فیما سِواهُما. (4)

100 . عنه صلی الله علیه و آله: لا خَیرَ فِی العَیشِ إلّا لِرَجُلَینِ:عالِمٍ مُطاعٍ أو مُستَمِعٍ واعٍ. (5)

101 . عنه صلی الله علیه و آله: اغدُ عالِماً أو مُتَعَلِّماً أو أحِبَّ العُلَماءَ،ولا تَکُن رابِعاً فَتَهلِکَ بِبُغضِهِم. (6)

96 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نزد خدا،جویای دانش،از جهادگران و مرزداران و حاجیان و عمره گزاران و معتکفان و مجاوران خانه خدا،برتر است و درختان و بادها و ابرها و دریاها و ستارگان و گیاهان و هر آنچه خورشید بر آن می تابد،برای وی آمرزش می طلبند.

ه آسان شدن راه بهشت

97 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ کس راهی را در جستجوی دانش نپیمود،مگر آن که خداوند،راه بهشت را برایش هموار کرد.

98 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس راهی را در جستجوی دانش بپیماید،خداوند،راهی را به سوی بهشت برایش می گشاید.

7/1.هشدار درباره ترک آموختن

99 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم،دو گونه اند:دانشمند و دانشجو،و در غیر این دو دسته،خیری نیست.

100 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خیری در زندگانی نیست،مگر برای دو کس:دانشمندی پیروی شده یا شنونده ای فرا گیرنده.

101 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یا دانشمند باش یا دانشجو و یا دانشمندان را دوست بدار،و چهارمی(دشمن دانشمندان) مباش که با دشمنی شان هلاک می گردی.

ص:47


1- (1) إرشاد القلوب:ص 164. [1]
2- (2) سنن أبی داوود:ج 3 ص 317 ح 3643.
3- (3) الکافی:ج 1 ص 34 ح 1. [2]
4- (4) المعجم الکبیر:ج 10 ص 201 ح 10461.
5- (5) الکافی:ج 1 ص 33 ح 7. [3]
6- (6) الخصال:ص 123 ح 117.

الفصل الثّانی:سبل المعرفة

1/2.التَّعَلُّمُ وَالتَّفَکُّرُ

الکتاب

«اَلَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ* عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ». 1

الحدیث

102 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّمَا العِلمُ بِالتَّعَلُّمِ. (1)

103 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ التَّفکُّرَ حَیاةُ قَلبِ البَصیرِ،کما یَمشی المُستَنیرُ فی الظُّلُماتِ بالنورِ،یُحسِنُ التَّخلُّصَ،وقِلَّة التَّربُّصَ. (2)

2/2.الوَحی

الکتاب

«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ* عَلی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ». 4

«عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی». 5

الحدیث

104 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِلمُ میراثی ومیراثُ الأَنبِیاءِ قَبلی. (3)

105 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّا أهلُ بَیتٍ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ،ومَوضِعُ الرِّسالَةِ،ومُختَلَفُ المَلائِکَةِ،وبَیتُ الرَّحمَةِ،ومَعدِنُ العِلمِ. (4)

فصل دوم:راه های معرفت

1/2.آموختن و اندیشیدن
قرآن

«همان کس که به وسیله قلم آموخت.آنچه را که انسان نمی دانست،[به تدریج به او]آموخت».

حدیث

102 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا دانش،با آموختن،حاصل می شود.

103 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اندیشیدن،[مایه]حیات دل شخص با بصیرت است،همان گونه که شخصِ چراغ به دست در تاریکی ها در پرتو نور[چراغ]راه می رود و به خوبی،خود را نجات می دهد و کمتر درنگ می کند.

2/2.وحی
قرآن

«روح الامین،آن را بر دلت نازل کرد تا از[جمله]هشدار دهندگان باشی».

«آن را[فرشته]شدید القوی،به او فرا آموخت».

حدیث

104 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،میراث من و میراث پیامبران پیش از من است.

105 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما اهل بیت،از شجره نبوّت و جایگاه رسالت و محلّ آمد و شدِ فرشتگان و خانه رحمت و معدن دانش هستیم.

ص:48


1- (2) صحیح البخاری:ج 1 ص 38 ح 67.
2- (3) الکافی:ج 2 ص 599 ح 2. [1]
3- (6) فردوس الأخبار:ج 3 ص 96 ح 4014.
4- (7) مسائل علیّ بن جعفر:ص 322 ح 806.

3/2.الإِلهام

الکتاب

«فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً». 1

«وَ أَوْحَیْنا إِلی أُمِّ مُوسی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَ لا تَخافِی وَ لا تَحْزَنِی إِنّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ». 2

الحدیث

106 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أرادَ اللّهُ بِعَبدٍ خَیرا فَقَّهَهُ فِی الدّینِ و ألهَمَهُ رُشدَهُ. (1)

107 . عنه صلی الله علیه و آله: عِلمُ الباطِنِ سِرٌّ مِن سِرِّ اللّهِ عز و جل،وحُکمٌ مِن حُکمِ اللّهِ،یَقذِفُهُ فی قُلوبِ مَن یَشاءُ مِن أولِیائِهِ. (2)

الفصل الثالث:موانع المعرفة

1/3.اِتِّباعُ الهَوی

الکتاب

«أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللّهُ عَلی عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ». 5

الحدیث

108 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حُبُّکَ لِلشَّیءِ یُعمی ویُصِمُّ. (3)

3/2.الهام
قرآن

«تا بنده ای از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمتی عطا کرده و از نزد خود بدو دانشی آموخته بودیم».

«و به مادر موسی وحی(الهام)کردیم که:او را شیر ده،و چون بر او بیمناک شدی،او را در نیل بینداز،و مترس و اندوه مدار که ما او را به تو باز می گردانیم و از[زمره]پیمبرانش قرار می دهیم».

حدیث

106 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه خداوند،خوبی بنده ای را بخواهد،او را دین شناس می گردانَد و راه هدایتش را به او الهام می فرماید.

107 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: علم باطن،رازی است از رازهای خداوند عز و جل و حکمی از احکام اوست که در دل هر یک از اولیای خود که بخواهد،قرار می دهد.

فصل سوم:موانع معرفت

1/3.هواپرستی
قرآن

«پس آیا دیدی کسی را که هوس خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گم راه گردانیده و بر گوش او و دلش مُهر زده و بر دیده اش پرده نهاده است؟پس از خدا،چه کسی او را هدایت خواهد کرد؟آیا پند نمی گیرید؟».

حدیث

108 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبّتت به چیزی،کور و کرت می کند.

ص:49


1- (3) مسند البزّار:ج 5 ص 117 ح 1700.
2- (4) الفردوس:ج 3 ص 42 ح 4104.
3- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 380 ح 5814.

2/3.حُبُّ الدُّنیا

109 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما لی أری حُبَّ الدُّنیا قَد غَلَبَ عَلی کَثیرٍ مِنَ النّاسِ،حَتّی کَأَنَّ المَوتَ فی هذِهِ الدُّنیا عَلی غَیرِهِم کُتِبَ،وکَأَنَّ الحَقَّ فی هذِهِ الدُّنیا عَلی غَیرِهِم وَجَبَ،وحَتّی کَأَن لَم یَسمَعوا ویَرَوا مِن خَبَرِ الأَمواتِ قَبلَهُم!سَبیلُهُم سَبیلُ قَومٍ سَفرٍ عَمّا قَلیلٍ إلَیهِم راجِعونَ،بُیوتُهُم أجداثُهُم ویَأکُلونَ تُراثَهُم،فَیَظُنّونَ أ نَّهُم مُخَلَّدونَ بَعدَهُم.هَیهاتَ هَیهاتَ!أما یَتَّعِظُ آخِرُهُم بِأَوَّلِهِم؟لَقَد جَهِلوا ونَسوا کُلَّ واعِظٍ فی کِتابِ اللّهِ،و أمِنوا شَرَّ کُلِّ عاقِبَةِ سَوءٍ،ولَم یَخافوا نُزولَ فادِحَةٍ (1)وبَوائِقَ حادِثَةٍ. (2)

3/3.الذَّنب

الکتاب

«کَلاّ بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ». 3

الحدیث

110 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ العَبدَ لَیُذنِبُ الذَّنبَ فَیَنسی بِهِ العِلمَ الَّذی کانَ قَد عَلِمَهُ. (3)

4/3.مَرَضُ القَلبِ

الکتاب

«أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها». 5

2/3.دنیا دوستی

109 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چه شده است که می بینم دوستیِ دنیا،بر بسیاری از مردم،چیره گردیده است؟گویی که مرگ در این دنیا برای غیر ایشان نوشته شده است و گویی که حق در این دنیا،برای غیر آنان واجب شده است و پنداری که خبر درگذشتگانِ خود را نشنیده و ندیده اند!راه آنها،راه مسافرانی است که به زودی به درگذشتگان،می پیوندند.خانه هایشان گور آنها خواهد شد و[دیگرانْ]میراث آنها را خواهند خورد.پس گمان می کنند که پس از ایشان،ماندگارند.دور باد،دور باد!آیا واپسینِ آنها از نخستینِ آنها عبرت نمی گیرد؟بی گمان،نادانی کردند و هر اندرزْ دهنده ای در کتاب خدا را از یاد بردند و از گزند هر فرجامِ بدی،خود را ایمن یافتند و از فرود آمدن بلاهای آسمانی و پیشامدهای هراسناک نترسیدند.

3/3.گناه
قرآن

«نه چنین است؛بلکه آنچه مرتکب می شدند،بر دل هایشان زنگار نهاده است».

حدیث

110 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [گاه]بنده گناه می کند،پس دانشی را که پیش تر می دانسته،از یاد می بَرَد.

4/3.بیمار دلی
قرآن

«آیا به آیات قرآن نمی اندیشند؟یا[مگر]بر دل هایشان قفل هایی نهاده شده است؟».

ص:50


1- (1) الفادحة:النَازلة(القاموس المحیط:ج 1 ص 239).
2- (2) الکافی:ج 8 ص 168 ح 190. [1]
3- (4) عدّة الداعی:ص 197. [2]

الحدیث

111 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الطّابَعُ مُعَلَّقَةٌ بِقائِمَةٍ مِن قَوائِمِ العَرشِ،فَإِذَا انتُهِکَتِ الحُرمَةُ واُجرِیَت عَلَی الخَطایا وعُصِیَ الرَّبُّ،بَعَثَ اللّهُ الطّابَعَ فَیَطبَعُ عَلی قَلبِهِ،فَلا یَعقِلُ بَعدَ ذلِکَ. (1)

5/3.الظُّلم

الکتاب

«یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ یُضِلُّ اللّهُ الظّالِمِینَ وَ یَفْعَلُ اللّهُ ما یَشاءُ». 2

الحدیث

112 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وَالظُّلمَ فَإِنَّهُ یُخَرِّبُ قُلوبَکُم. (2)

6/3.الغَفلَة

«لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ». 4

7/3.الأمَلُ

113 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن یَرغَبُ فِیالدُّنیا فَطالَ فیها أمَلُهُ أعمَی اللّهُ قَلبَهُ عَلی قَدرِ رَغبَتِهِ فیها. (3)

8/3.الطَّمَع

114 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الطَّمَعُ یُذهِبُ الحِکمَةَ مِن قُلوبِ

العُلَماءِ. (4)

حدیث

111 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: طابع(مهر زننده بر دل ها)به پایه ای از پایه های عرش،آویخته است.پس هر گاه حرمتْ شکسته شد و خطاها جاری گشتند و پروردگارْ سرپیچی شد،خداوند،طابع را بر می انگیزد تا بر دل گناهکار،مُهر بزند.پس از این،دیگر چیزی درک نمی کند.

5/3.ستم
قرآن

«خدا کسانی را که ایمان آورده اند،در زندگی دنیا و در آخرت با سخن استوار،ثابت می گرداند و ستمگران را بی راه می گذارد،و خدا هر چه بخواهد،انجام می دهد».

حدیث

112 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از ستم بپرهیزید،که دل هایتان را ویران می کند.

6/3.غفلت

«واقعاً که از این[حال]،در غفلت بودی.پس،ما پرده ات را[از جلوی چشمانت]برداشتیم و دیده ات امروز،تیز است».

7/3.آرزو

113 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که به دنیا رغبت ورزد و آرزویش در آن دراز گردد،خداوند دلش را به اندازه رغبتش به آن،کور می کند.

8/3.آز

114 . پیامبر خدا علیه السلام: آزمندی،حکمت را از دل های

دانایان می بَرَد.

ص:51


1- (1) شُعب الإیمان:ج 5 ص 444 ح 7214. [1]
2- (3) صحیفة الإمام الرّضا علیه السلام:ص 97 ح 33. [2]
3- (5) تحف العقول:ص 60.
4- (6) کنزالعمّال:ج 3 ص 495 ح 7576.

9/3.التَّعَصُّب

115 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ فی قَلبِهِ حَبَّةٌ مِن خَردَلٍ مِن عَصَبِیَّةٍ بَعَثَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ مَعَ أعرابِ الجاهِلِیَّةِ. (1)

10/3.کَثرَةُ الأَکلِ

116 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَدخُلُ الحِکمَةُ جَوفاً مُلِئَ طَعاماً. (2)

117 . عنه صلی الله علیه و آله: القَلبُ یَتَحمّلُ الحِکمَةَ عند خُلُوِّ البَطْنِ،القَلبُ یَمُجُّ الحِکمَةَ عند امْتِلاءِ البَطْنِ. (3)

الفصل الرابع:ما یزیل حجب المعرفة

1/4.القُرآن

الکتاب

«یا أَیُّهَا النّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ». 4

الحدیث

118 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَیرُ الدَّواءِ القُرآنُ. (4)

2/4.الذِّکر

119 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ ذِکرَ اللّهِ شِفاءٌ. (5)

9/3.تعصّب

115 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در دلش،دانه خَردَلی از تعصّب باشد،خداوند او را روز قیامت،با اعراب جاهلی بر می انگیزد.

10/3.پُرخوری

116 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکمت،به درونِ انباشته از خوراک وارد نمی شود.

117 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن گاه که شکم خالی باشد،دلْ حکمت را می پذیرد.زمانی که معده پر باشد،دل حکمت را بیرون می افکند.

فصل چهارم:عوامل برطرف شدن حجاب های معرفت

1/4.قرآن
قرآن

«ای مردم!به یقین،برای شما از جانب پروردگارتان اندرزی،و درمانی برای آنچه در سینه هاست،و ره نمود و رحمتی برای گروندگان[به خدا]آمده است».

حدیث

118 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قرآن،بهترین داروست.

2/4.ذکر

119 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به درستی که ذکر خدا،شفاست.

ص:52


1- (1) الکافی:ج 2 ص 308 ح 3. [1]
2- (2) عوالی اللآلی:ج 1 ص 425 ح 111. [2]
3- (3) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 119. [3]
4- (5) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1169 ح 3533.
5- (6) شُعب الإیمان:ج 1 ص 459 ح 717. [4]

120 . عنه صلی الله علیه و آله: بِذِکرِ اللّهِ تَحیَی القُلوبُ. (1)

121 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ آدَمَ شَکا إلَی اللّهِ ما یَلقی مِن حَدیثِ النَّفسِ وَالحُزنِ،فَنَزَلَ عَلَیهِ جَبرَئیلُ علیه السلام فَقالَ لَهُ:یا آدَمُ،قُل:لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ.فَقالَها فَذَهَبَ عَنهُ الوَسوَسَةُ وَالحُزنُ. (2)

3/4.الاِستِعاذَة

الکتاب

«وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطِینِ* وَ أَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ». 3

الحدیث

122 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ إبلیسَ لَهُ خُرطومٌ کَخُرطومِ الکَلبِ واضِعُهُ عَلی قَلبِ ابنِ آدَمَ یُذَکِّرُهُ الشَّهَواتِ وَاللَّذّاتِ،ویَأتیهِ بِالأَمانی،ویَأتیهِ بِالوَسوَسَةِ عَلی قَلبِهِ لِیُشَکِّکَهُ فی رَبِّهِ،فَإِذا قالَ العَبدُ:«أعوذُ بِاللّهِ السَّمیعِ العَلیمِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ و أعوذُ بِاللّهِ أن یَحضُرونِ إنَّ اللّهَ هُوَ السَّمیعُ العَلیمُ»خَنَسَ الخُرطومُ عَنِ القَلبِ. (3)

الفصل الخامس:آثار العلم والحکمة

1/5.الإِیمان

الکتاب

«شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ

قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ». 5

120 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با ذکر خدا،دل ها زنده می شوند.

121 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدم علیه السلام از القائات نفسانی و اندوه،به خدا شِکوه کرد.جبرئیل علیه السلام بر او فرود آمد و بدو گفت:ای آدم!بگو:«لا حول و لا قوّة إلّا باللّه؛هیچ نیرو و توانی نیست،مگر به[اراده]خدا».

آدم علیه السلام آن را گفت و وسوسه و اندوهش رفت.

3/4.استعاذه
قرآن

«و بگو:پروردگارا!از وسوسه های شیطان ها به تو پناه می برم.و پروردگارا!از این که[آنها]به پیش من حاضر شوند،به تو پناه می برم».

حدیث

122 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ابلیس،پوزه ای چون پوزه سگ دارد که آن را روی دل انسان می گذارد و شهوت ها و لذّت ها را به یادش می آورد و آرزوهایی را در دلش می اندازد و در دلش وسوسه می کند تا او را درباره پروردگارش به شک اندازد.پس هر گاه بنده بگوید:«از شیطانِ رانده شده،به خدای شنوای دانا پناه می برم و از این که نزد من حضور یابند،به خدا پناه می برم.همانا خداوند،شنوا و داناست»،پوزه را از دلش بر می دارد.

فصل پنجم:آثار علم و حکمت

1/5.ایمان
قرآن

«خدا که همواره به عدل،قیام دارد،گواهی می دهد که جز او هیچ معبودی نیست،و فرشتگان و دانشوران[نیز به

همان،گواهی می دهند.جز او که توانا و حکیم است،هیچ معبودی نیست».

ص:53


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 120. [1]
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 637 ح 855. [2]
3- (4) کنزالعمّال:ج 1 ص 251 ح 1266.

الحدیث

123 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ...أمّا عَلامَةُ العِلمِ فَأَربَعَةٌ:العِلمُ بِاللّهِ،وَالعِلمُ بِمَحَبَّتِهِ،وَالْعِلْمُ بمکارهه،وَالعِلمُ بِفَرائِضِهِ،وَالحِفظُ لَها حَتّی تُؤَدّی. (1)

2/5.الخَشیَة

الکتاب

«إِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ». 2

الحدیث

124 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَأسُ الحِکمَةِ مَخافَةُ اللّهِ عز و جل. (2)

3/5.العَمَل

125 . مجمع البیان عن جابر: تَلَا النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله هذِهِ الآیَةَ: «وَ ما یَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ» (3)وقالَ:العالِمُ الَّذی عَقَلَ عَنِ اللّهِ،فَعَمِلَ بِطاعَتِهِ،وَاجتَنَبَ سَخَطَهُ. (4)

126 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ العالِمَ مَن یَعمَلُ بِالعِلمِ وإن کانَ قَلیلَ العَمَلِ. (5)

4/5.الصَّلاح

127 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی بیانِ ما یَتَشَعَّبُ عَنِ العِلمِ:

أمَّا العِلمُ،فَیَتَشَعَّبُ مِنهُ الغِنی وإن کانَ فَقیراً،وَالجودُ وإن کانَ بَخیلًا،وَالمَهابَةُ وإن کانَ هَیِّناً،وَالسَّلامَةُ وإن کانَ سَقیماً،وَالقُربُ وإن کانَ قَصِیًّا،وَالحَیاءُ وإن کانَ صَلِفاً،وَالرِّفعَةُ وإن کانَ وَضیعاً،وَالشَّرَفُ وإن کانَ رَذلًا،وَالحِکمَةُ،وَالحُظوَةُ،فَهذا مایَتَشَعَّبُ لِلعاقِلِ بِعِلمِهِ.فَطوبی لِمَن عَقَلَ وعَلِمَ. (6)

حدیث

123 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ...نشانه دانش،چهار چیز است:شناخت خدا،شناخت محبّت او،شناخت آنچه او دوست ندارد،و شناخت واجبات و پاسداشت آنها تا آن که به جا آورده شوند.

2/5.خداترسی
قرآن

«از بندگان خدا،تنها دانایان اند که از او می ترسند.آری،خدا ارجمندِ آمرزنده است».

حدیث

124 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اساس حکمت،ترس از خداوند عز و جل است.

3/5.عمل

125 . مجمع البیان به نقل از جابر:هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله این آیه را خواند:«و جز دانشمندان،آن را در نمی یابند»،فرمود:«دانشمند]ِ حقیقی]،کسی است که دارای بینش الهی باشد و در نتیجه،به آنچه خدا از او خواسته،عمل کند و از خشم خداوند دوری گزیند».

126 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عالم،کسی است که به علم،عمل کند،هر چند اندک. (7)

4/5.درستی

127 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بیان آنچه از علم،منشعب

می شود:و امّا علم؛اگرچه انسانْ فقیر باشد،از آن،توانگری حاصل می شود و اگر بخیل باشد،جود،و اگر خوار باشد،ابّهت،و اگر بیمار باشد،سلامت،و اگر دور باشد،نزدیکی،و اگر هرزه باشد،شرم،و اگر پست باشد،والایی،و اگر حقیر باشد،شرافت و حکمت و منزلت.اینها چیزهایی هستند که از دانشِ خردمند،برایش به دست می آیند.پس خوشا به حال آن که خرد ورزید و دانست!

ص:54


1- (1) بحارالأنوار:ج 1 ص 120 ح 11. [1]
2- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 376 ح 5766.
3- (4) العنکبوت:43. [2]
4- (5) مجمع البیان:ج 8 ص 446.
5- (6) ثواب الأعمال:ص 346 ح 1.
6- (7) تحف العقول:ص 16.
7- (8) در کنز العمّال آمده است:«هرچند چنین عالمی،اندک است».

الفصل السّادس:آداب التّعلّم

1/6.ما یَنبَغی فی طَلَبِ العِلمِ

أ الإِخلاص

128 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طالِبُ العِلمِ للّهِ ِ أفضَلُ عِندَ اللّهِ مِنَ المُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّهِ. (1)

129 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَطلُبُوا العِلمَ لِتُباهوا بِهِ العُلَماءَ،ولا لِتُماروا بِهِ السُّفَهاءَ،ولا لِتَصرِفوا بِهِ وُجوهَ النّاسِ إلَیکُم،فَمَن فَعَلَ ذلِکَ فَهُوَ فِی النّارِ،ولکِن تَعَلَّموهُ للّهِ ِ ولِلدّارِ الآخِرَةِ. (2)

130 . عنه صلی الله علیه و آله فی ذِکرِ صِفاتِ المُؤمِنِ:لا یَرُدُّ الحَقَّ مِن عَدُوِّهِ،لا یَتَعَلَّمُ إلّا لِیَعلَمَ،ولا یَعلَمُ إلّا لِیَعمَلَ. (3)

ب اختِیارُ المُعَلِّمِ الصّالِحِ

الکتاب

«فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی طَعامِهِ». 4

فصل ششم:آداب آموختن

1/6.آنچه در طلب علم،شایسته است
الف اخلاص

128 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جویای دانش برای خدا[با انگیزه الهی]،نزد خدا برتر از مجاهد راه خداست.

129 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش را[با این هدف]نجویید که بدان به دانشمندان فخر بفروشید،یا با نادانان به جدل برخیزید و یا مردم را به سوی خود بگردانید؛چرا که هر کس چنین کند،در آتش است؛لیکن دانش را تنها برای خدا و سرای آخرت،فرا بگیرید.

130 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بیان ویژگی های مؤمن:مؤمن،آن است که حق را[حتّی]از دشمنش می پذیرد،و فرا نمی گیرد،جز برای آن که بداند و دانستنش تنها برای به کار بستن است.

ب انتخاب آموزگار درستکار
قرآن

«پس انسان باید به خوراک خود بنگرد».

ص:55


1- (1) الجامع الصغیر:ج 2 ص 129 ح 5251.
2- (2) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 215. [1]
3- (3) التمحیص:ص 75 ح 171.

الحدیث

131 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ هذَا العِلمَ دینٌ،فَانظُروا عَمَّن تَأخُذونَ دینَکُم. (1)

132 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَقعُدوا إلّا إلی عالِمٍ یَدعوکُم مِن ثَلاثٍ إلی ثَلاثٍ:مِنَ الکِبرِ إلَی التَّواضُعِ،ومِنَ المُداهَنَةِ إلَی المُناصَحَةِ،ومِنَ الجَهلِ إلَی العِلمِ. (2)

ج رِعایَةُ الأَهَمِّ فَالأَهَمِّ

133 . التوحید عن ابن عبّاس: جاءَ أعرابِیٌّ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،عَلِّمنی مِن غَرائِبِ العِلمِ.

قالَ:ما صَنَعتَ فی رَأسِ العِلمِ حَتّی تَسأَلَ عَن غَرائِبِهِ؟!

قالَ الرَّجُلُ:ما رَأسُ العِلمِ یا رَسولَ اللّهِ؟

قالَ:مَعرِفَةُ اللّهِ حَقَّ مَعرِفَتِهِ.

قالَ الأَعرابِیُّ:وما مَعرِفَةُ اللّهِ حَقَّ مَعرِفَتِهِ؟

قالَ:تَعرِفُهُ بِلا مِثلٍ ولا شِبهٍ ولا نِدٍّ،و أنَّهُ واحِدٌ أحَدٌ ظاهِرٌ باطِنٌ أوَّلٌ آخِرٌ،لا کُفوَ لَهُ ولا نَظیرَ،فَذلِکَ حَقُّ مَعرِفَتِهِ. (3)

د الدِّرایة

134 . مسند ابن حنبل عن أبی عبد الرّحمان: حَدَّثَنا مَن کانَ یُقرِئُنا مِن أصحابِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله،أنَّهُم کانوا یَقتَرِئونَ مِن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَشرَ آیاتٍ،فَلا یَأخُذونَ فِی العَشرِ

الاُخری حَتّی یَعلَموا ما فی هذِهِ مِن العِلمِ وَالعَمَلِ. (4)

حدیث

131 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این دانش،دین است.پس نیک بنگرید که از چه کسی دین خود را می گیرید.

132 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نزد کسی منشینید،مگر دانشمندی که شما را از سه چیز به سه چیز دیگر فرا بخواند:از تکبّر به فروتنی،و از سازشکاری[در برابر منکرات]به اندرزگویی،و از نادانی به دانش.

ج رعایت اولویت ها

133 . التوحید به نقل از ابن عبّاس:بادیه نشینی،نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:ای پیامبر خدا!از شگفتی های دانش به من بیاموز.

فرمود:«با اساس دانش چه کرده ای که از شگفتی هایش می پرسی؟».

مرد گفت:ای پیامبر خدا!اساس دانش چیست؟

فرمود:«شناخت خدا،آن چنان که باید».

بادیه نشین گفت:شناخت خدا،آن چنان که حقّ شناخت اوست،چگونه است؟

فرمود:«او را بی مانند و بی شبیه و بی همتا بدانی و بدانی که او یکتا،یگانه،پیدا،نهان،نخست و پایان است،نه همتایی دارد و نه همانندی.این،حقّ شناخت اوست».

د فهمیدن

134 . مسند ابن حنبل به نقل از ابو عبد الرحمن:هر کدام از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله که به ما قرائت قرآن می آموختند،می گفتند که آنان،قرائت ده آیه را از

پیامبر خدا فرا می گرفتند و تا آنچه در این ده آیه از علم و عمل بود،نمی دانستند،قرائت ده آیه دیگر را آغاز نمی کردند.

ص:56


1- (1) تاریخ جرجان:ص 547 الرقم 944. [1]
2- (2) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 233. [2]
3- (3) التوحید:ص 284 ح 5. [3]
4- (4) مسند ابن حنبل:ج 9 ص 126 ح 23541. [4]

ه الکِتابَة

135 . المستدرک علی الصحیحین عن عمرو بن العاص: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:قَیِّدُوا العِلمَ.

قُلتُ:وما تَقییدُهُ؟

قالَ:کِتابَتُهُ. (1)

و السُّؤال

136 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِلمُ خَزائِنُ ومِفتاحُهَا السُّؤالُ،فَاسأَلوا رَحِمَکُمُ اللّهُ،فَإِنَّهُ تُؤجَرُ أربَعَةٌ:السّائِلُ،وَالمُتَکَلِّمُ،وَالمُستَمِعُ،وَالمُحِبُّ لَهُم. (2)

ز الصَّبر

137 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن لَم یَصبِر عَلی ذُلِّ التَّعَلُّمِ ساعَةً،بَقِیَ فی ذُلِّ الجَهلِ أبَداً. (3)

ح التَّواضُعُ لِلمُعَلِّمِ

138 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَواضَعوا لِمَن تَعَلَّمونَ مِنهُ. (4)

139 . عنه صلی الله علیه و آله: اطلُبوا مَعَ العِلمِ السَّکینَةَ وَالحِلمَ،لینوا لِمَن تُعَلِّمونَ ولِمَن تَعَلَّمتُم مِنهُ،ولا تَکونوا مِن جَبابِرَةِ العُلَماءِ فَیَغلِبَ جَهلُکُم عِلمَکُم. (5)

ه نگارش

135 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از عمرو بن عاص:پیامبر خدا فرمود:«دانش را در بند کنید».

گفتم:در بند کردن آن،چگونه است؟

فرمود:«نگارش آن».

و پرسش

136 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،گنجینه است و کلید آن،پرسش.پس خدا رحمتتان کند بپرسید؛چرا که به چهار کس،پاداش داده می شود:پرسشگر،گوینده،شنونده و دوستدار آنها.

ز شکیبایی

137 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که ساعتی بر خواریِ فرا گرفتنْ شکیب نورزد،همواره در خواریِ نادانی باقی می ماند.

ح فروتنی در برابر آموزگار

138 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در برابر کسی که از او فرا می گیرید،فروتنی کنید.

139 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همراه با دانش،آرامش و بردباری را هم بجویید.در برابر آن که به او یاد می دهید و آن که از او یاد می گیرید،نرمش به خرج دهید و از دانشمندانِ متکبّر مباشید،که نادانی تان بر دانشتان چیره می گردد.

ص:57


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 188 ح 362.
2- (2) تحف العقول:ص 41.
3- (3) عوالی اللآلی:ج 1 ص 285 ح 135. [1]
4- (4) المعجم الأوسط:ج 6 ص 200 ح 6184.
5- (5) الفردوس:ج 1 ص 79 ح 238.

ط اغتِنامُ الفُرصَةِ فِی الصِّغَرِ والشَّبابِ

140 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ الَّذی یَتَعَلَّمُ العِلمَ فی صِغَرِهِ کَمَثَلِ الوَشمِ عَلَی الصَّخرَةِ،ومَثَلُ الَّذی یَتَعَلَّمُ العِلمَ فی کِبَرِهِ کَالَّذی یَکتُبُ عَلَی الماءِ. (1)

2/6.ما لا یَنبَغی فی طَلَبِ العِلمِ

أ التَّعَلُّمُ لِغَیرِ اللّهِ

141 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَعَلَّمَ العِلمَ رِیاءً وسُمعَةً یُریدُ بِهِ الدُّنیا،نَزَعَ اللّهُ بَرَکَتَهُ،وضَیَّقَ عَلَیهِ مَعیشَتَهُ،ووَکَلَهُ اللّهُ إلی نَفسِهِ،ومَن وَکَلَهُ اللّهُ إلی نَفسِهِ فَقَد هَلَکَ. (2)

142 . عنه صلی الله علیه و آله فی وصیّته لعلیٍّ علیه السلام:مَن تَعَلَّمَ عِلماً لِیُمارِیَ بِهِ السُّفَهاءَ،أو یُجادِلَ بِهِ العُلَماءَ،أو لِیَدعُوَ النّاسَ إلی نَفسِهِ،فَهُوَ مِن أهلِ النّارِ. (3)

143 . عنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أباذَرٍّ...مَن طَلَبَ عِلماً لِیَصرِفَ بِهِ وُجوهَ النّاسِ إلَیهِ لَم یَجِد ریحَ الجَنَّةِ.یا أباذَرٍّ؛مَنِ ابتَغَی العِلمَ لِیَخدَعَ بِهِ النّاسَ لَم یَجِد ریحَ الجَنَّةِ. (4)

144 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أخَذَ العِلمَ مِن أهلِهِ وعَمِلَ بِعِلمِهِ نَجا،ومَن أرادَ بِهِ الدُّنیا فَهِیَ حَظُّهُ. (5)

145 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أوَّلَ النّاسِ یُقضی یَومَ القِیامَةِ عَلَیهِ...

رَجُلٌ تَعَلَّمَ العِلمَ وعَلَّمَهُ وقَرَأَ القُرآنَ فَاُتِیَ بِهِ،فَعَرَّفَهُ نِعَمَهُ فَعَرَفَها.

قالَ:فَما عَمِلتَ فیها؟

قالَ:تَعَلَّمتُ العِلمَ وعَلَّمتُهُ وقَرَأتُ فیکَ القُرآنَ.

قالَ:کَذَبتَ ولکِنَّکَ تَعَلَّمتَ العِلمَ لِیُقالَ عالِمٌ،وقَرَأتَ القُرآنَ لِیُقالَ هُوَ قارِئٌ.

فَقَد قیلَ!ثُمَّ امِرَ بِهِ فَسُحِبَ عَلی وَجهِهِ حَتّی القِیَ فِی النّارِ. (6)

ط استفاده از فرصت در کودکی و جوانی

140 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که در خردسالی دانش بیاموزد،[دانشش]مانند نقش بر سنگ است و کسی که در بزرگ سالی دانش بیاموزد،مانند کسی است که بر آب می نگارد.

2/6.آنچه در طلب علم،شایسته نیست
الف آموختن برای غیر خدا

141 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دانش را برای ریا و خودنمایی و به دست آوردن دنیا فرا گیرد،خداوند برکتش را از وی بر می دارد و روزیْ را بر او تنگ می کند و او را به خودش وا می گذارد و البتّه هر کس که خدا او را به خودش وا گذارد،هلاکتش حتمی است.

142 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به علی علیه السلام:هر کس دانش را فرا گیرد تا بدان با نادانان بستیزد یا با دانشمندان مجادله کند و یا مردم را به سوی خود بخواند،از اهل آتش است.

143 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابو ذر:ای ابو ذر!...هر کس دانش را بطلبد تا بِدان،مردم را متوجّه خود کند،بوی بهشت را نمی یابد.ای ابو ذر!هر کس دانش را بطلبد تا بِدان به مردمْ نیرنگ بزند،بوی بهشت را نمی یابد.

144 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دانش را از اهلش فرا گیرد و به دانش خود عمل کند،نجات می یابد و هر کس با آن،دنیا را بطلبد،بهره او همان است.

145 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین کسی که در روز قیامت

بر او حکم می شود،...مردی است که دانش را یاد گرفته و یاد داده و قرآن خوانده است.پس آورده می شود و نعمت هایش را به او می شناسانند و او نیز می شناسد.

[خداوند]می پرسد:«با آنها چه کردی؟».

می گوید:دانش یاد گرفتم و یاد دادم و به خاطر تو قرآن خواندم.

می فرماید:«دروغ می گویی؛بلکه دانش آموختی تا به تو دانشمند بگویند و قرآن خواندی تا تو را قاری بخوانند و[اینها به تو]گفته شد[پس پاداشت را گرفته ای]».

سپس فرمان داده می شود که وی را به صورت،بر زمین بکشند تا در آتش اندازند.

ص:58


1- (1) الفردوس:ج 4 ص 135 ح 6420.
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 348 ح 2660. [1]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 363 ح 5762.
4- (4) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 364 ح 2661. [2]
5- (5) الکافی:ج 1 ص 46 ح 1. [3]
6- (6) صحیح مسلم:ج 3 ص 1514 ح 1905.

ب الاِستِحیاء

146 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَستَحیِ الشَّیخُ أن یَجلِسَ إلی جَنبِ الشّابِّ فَیَتَعَلَّمَ مِنهُ العِلمَ. (1)

147 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَستَحیِ الشَّیخُ أن یَتَعَلَّمَ العِلمَ کَما لا یَستَحی أن یَأکُلَ الخُبزَ. (2)

الفصل السابع:أحکام التّعلّم

1/7.ما یَجِبُ تَعَلُّمُهُ

148 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ العِلمِ لا إلهَ إلَا اللّهُ. (3)

149 . عنه صلی الله علیه و آله: تَعَلَّمُوا العِلمَ وعَلِّموهُ النّاسَ،تَعَلَّمُوا الفَرائِضَ وعَلِّموهُ النّاسَ،تَعَلَّمُوا القُرآنَ وعَلِّموهُ النّاسَ فَإِنِّی امرُؤٌ مَقبوضٌ،وَالعِلمُ سَیُقبَضُ وتَظهَرُ الفِتَنُ حَتّی یَختَلِفَ اثنانِ فی فَریضَةٍ لا یَجِدانِ أحَداً

یَفصِلُ بَینَهُما. (4)

ب خجالت کشیدن

146 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سالمند نباید از این که نزد جوان می نشیند و از او دانش می آموزد،خجالت بکشد.

147 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سالمند نباید از این که دانش می آموزد،خجالت بکشد،همان گونه که از خوردن نان،خجالت نمی کشد.

فصل هفتم:احکام آموختن
1/7.آنچه آموختنش،واجب است

148 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین دانش،لا إله إلّا اللّه[و علم به یگانگی خداوند]است.

149 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش را فراگیرید و به مردم بیاموزید.واجبات دین را یاد بگیرید و به مردم یاد دهید.قرآن را فرا گیرید و به مردم بیاموزید.من،

انسانی رفتنی ام و دانش به زودی جمع می گردد و فتنه ها آشکار می شوند،تا آن جا که دو تن در فریضه ای اختلاف می کنند و کسی را نمی یابند تا میان آن دو،داوری کند.

ص:59


1- (1) الفردوس:ج 5 ص 144 ح 7765.
2- (2) الفردوس:ج 5 ص 73 ح 7494.
3- (3) الفردوس:ج 1 ص 352 ح 1412.
4- (4) سنن الدارمی:ج1 ص78 ح225.

2/7.ما یَنبَغی تَعَلُّمُهُ

150 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَیرُ العِلمِ ما نَفَعَ. (1)

151 . عنه صلی الله علیه و آله: العِلمُ أکثَرُ مِن أن یُحصی،فَخُذ مِن کُلِّ شَیءٍ أحسَنَهُ. (2)

152 . سنن الترمذی عن زید بن ثابت: أمَرَنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أن أتَعَلَّمَ السُّریانِیَّةَ. (3)

3/7.ما یَحرُمُ تَعَلُّمُهُ

أ علم النُّجوم

153 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ اقتَبَسَ عِلماً مِنَ النُّجومِ،اقتَبَسَ شُعبَةً مِنَ السِّحرِ زادَ ما زادَ. (4)

تعلیق

یتبیّن من التأمّل فی نصّ هذه الأحادیث أنّ المقصود من علم النجوم المحرّم تعلّمه لیس هو العلم بمفهومه المعاصر،بل المقصود هو التعرّف علی تأثیر النجوم فی مصیر الإنسان،وَالتنبّؤ بحوادث المستقبل عن طریق المطالعة فی سیر الکواکب مطلقا أو مع الاعتقاد بتأثیرها فی مصیر الإنسان.

2/7.آنچه در آموختن،شایسته است

150 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین دانش،آن است که سود بخشد.

151 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،بیش از آن است که به شمار در آید.پس،از هر چیز،نیکوترینش را برگیر.

152 . سنن الترمذی به نقل از زید بن ثابت:پیامبر خدا به من فرمان داد تا زبان سریانی را یاد بگیرم.

3/7.آنچه آموختنش،حرام است
الف علم نجوم

153 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دانشی درباره ستارگان فرا بگیرد،شاخه ای از سِحر آموخته است؛هرچه بیش،بیشتر.

توضیح

همان طور که با تأمّل در متن این گونه احادیث معلوم می شود،مقصود از علم نجومی که آموختن آن تحریم شده است،دانش ستاره شناسی به مفهوم امروزیِ آن نیست؛بلکه مقصود،آشنایی با نقش ستارگان در سرنوشت انسان و پیش بینی حوادث آینده از طریق مطالعه در سیر کواکب با اعتقاد به مؤثّر بودن آنها در سرنوشت انسان است.

ص:60


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 32. [1]
2- (2) کنز الفوائد:ج 2 ص 31. [2]
3- (3) سنن الترمذی:ج 5 ص 68 ح 2715.
4- (4) سنن أبی داوود:ج 4 ص 16 ح 3905.

ب السِّحر

154 . الإمام علیّ علیه السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ساحِرُ المسلمینَ یُقتَلُ،ولا یُقتَلُ ساحِرُ الکُفّارِ،قیلَ:یا رسولَ اللّهِ،ولِمَ ذلک؟قالَ:لأنَّ الشِّرکَ والسِّحرَ مَقرُونانِ،والذی فیهِ مِن الشِّرکِ أعظَمُ. (1)

4/7.ما لا یَنبَغی تَعَلُّمُهُ

155 . جامع بیان العلم وفضله عن أبی هریرة: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله دَخَلَ المَسجِدَ فَرَأی جَمعاً مِنَ النّاسِ عَلی رَجُلٍ فَقالَ:وما هذا؟

قالوا:یا رَسولَ اللّهِ،رَجُلٌ عَلّامَةٌ.

قالَ:ومَا العَلّامَةُ؟قالوا:أعلَمُ النّاسِ بِأَنسابِ العَرَبِ،و أعلَمُ النّاسِ بِعَرَبِیَّةٍ،و أعلَمُ النّاسِ بِشِعرٍ،و أعلَمُ النّاسِ بِمَا اختَلَفَ فیهِ العَرَبُ.

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:هذا عِلمٌ لا یَنفَعُ،وجَهلٌ لا یَضُرُّ. (2)

الفصل الثامن:الحثّ علی التّعلیم

1/8.وُجوبُ التَّعلیمِ

أ وُجوبُ التَّعلیمِ عَلَی العالِمِ

156 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما أخَذَ اللّهُ المیثاقَ عَلَی الخَلقِ أن یَتَعَلَّموا حَتّی أخَذَ عَلَی العُلَماءِ أن یُعَلِّموا. (3)

ب جادو

154 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«جادوگرِ مسلمانان باید کشته شود؛ولی جادوگرِ کفّار کشته نمی شود».

گفته شد:ای پیامبر خدا!علّتش چیست؟

فرمود:«چون شرک و سحر،قرین یکدیگرند و وجود شرک در کسی،بدتر از وجود سحر است».

4/7.آنچه آموختنش،شایسته نیست

155 . جامع بیان العلم و فضله به نقل از ابو هریره:پیامبر خدا،داخل مسجد شد و دید گروهی از مردم،گِرد مردی را گرفته اند.فرمود:«چه خبر است؟».

گفتند:ای پیامبر خدا!مردی علّامه آمده است.

فرمود:«چه علّامه ای؟».

گفتند:داناترینِ مردم به نَسَب های عرب و داناترینِ مردم به عربیّت و داناترینِ مردم به شعر و داناترینِ مردم به آنچه عرب در آن اختلاف کرده است.

پیامبر خدا فرمود:«این،دانشی است که سودی نمی بخشد و ندانستن آن هم زیانی ندارد».

فصل هشتم:تشویق به آموزش

1/8.وجوب آموزش
الف وجوب آموزش بر عالِم

156 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند از مردم برای یادگیری،پیمان نگرفت،تا آن گاه که از دانشمندان برای یاد دادن،پیمان گرفت.

ص:61


1- (1) دعائم الإسلام:ج 2 ص 482 ح 1725. [1]
2- (2) جامع بیان العلم وفضله:ج 2 ص 23. [2]
3- (3) أعلام الدین:ص 80. [3]

157 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی یَسأَلُ العَبدَ عَن فَضلِ عِلمِهِ کَما یَسأَلُهُ عَن فَضلِ مالِهِ. (1)

ب حُرمَةُ کِتمانِ العِلمِ

الکتاب

«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النّارَ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ». 2

الحدیث

158 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن سُئِلَ عَن عِلمٍ ثُمَّ کَتَمَهُ،اُلجِمَ یَومَ القِیامَةِ بِلِجامٍ مِن نارٍ. (2)

159 . عنه صلی الله علیه و آله: العِلمُ لا یَحِلُّ مَنعُهُ. (3)

160 . عنه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ الَّذی یَتَعَلَّمُ العِلمَ ثُمَّ لا یُحَدِّثُ بِهِ کَمَثَلِ الَّذی یَکنِزُ الکَنزَ فَلا یُنفِقُ مِنهُ. (4)

2/8.فَضلُ التَّعلیمِ

161 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ الصَّدَقَةِ أن یَتَعَلَّمَ المَرءُ المُسلِمُ عِلماً ثُمَّ یُعَلِّمَهُ أخاهُ المُسلِمَ. (5)

162 . عنه صلی الله علیه و آله: یَجیءُ الرَّجُلُ یَومَ القِیامَةِ ولَهُ مِنَ الحَسَناتِ کَالسَّحابِ الرُّکامِ أو کَالجِبالِ الرَّواسی فَیَقولُ:یا رَبِّ،أنّی لی هذا ولَم أعمَلها؟فَیَقولُ:هذا

عِلمُکَ الَّذی عَلَّمتَهُ النّاسَ یُعمَلُ بِهِ مِن بَعدِکَ. (6)

157 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،از مازاد دانش انسان می پرسد،همان گونه که از مازاد دارایی اش می پرسد.

ب حرام بودن کتمان علم
قرآن

«کسانی که آنچه را خداوند از کتابْ نازل کرده،پنهان می دارند و بِدان بهای ناچیزی به دست می آورند،آنان جز آتش،در شکم های خویش فرو نمی برند.و خدا روز قیامت با ایشان سخن نخواهد گفت و پاکشان نخواهد کرد و عذابی دردناک خواهند داشت».

حدیث

158 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از دانشی پرسیده شود و آن را پنهان کند،روز قیامت،با لگامی از آتش،لگام زده می شود.

159 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: منع دانش،روا نیست.

160 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مَثَل کسی که دانش می آموزد،ولی آن را بازگو نمی کند،مَثَل کسی است که گنج می اندوزد،ولی از آن خرج نمی کند.

2/8.ارزش آموزش

161 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین صدقه،آن است که فرد مسلمان دانشی را فرا گیرد و سپس آن را به برادر مسلمانش بیاموزد.

162 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدمی در روز رستاخیز می آید و با خود،کارهای نیکی چون ابرهای انبوه یا کوه های استوار دارد.پس می گوید:پروردگارا!اینها را که من نکرده ام.پس،از کجایند؟

[خداوند]می فرماید:«این،دانش توست که به مردم آموختی و پس از تو،بِدان عمل کردند».

ص:62


1- (1) الجامع الصغیر:ج 1 ص 291 ح 1911.
2- (3) سنن الترمذی:ج 5 ص 29 ح 2649.
3- (4) فردوس الأخبار:ج 3 ص 96 ح 4015.
4- (5) المعجم الأوسط:ج 1 ص 213 ح 689.
5- (6) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 89 ح 243.
6- (7) بصائر الدرجات:ص 5 ح 16. [1]

3/8.فَضلُ المُعَلِّمِ

الکتاب

«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ». 1

الحدیث

163 . سنن ابن ماجة عن عبد اللّه بن عمرو: خَرَجَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ذاتَ یَومٍ مِن بَعضِ حُجَرِهِ فَدَخَلَ المَسجِدَ فَإِذا هُوَ بِحَلقَتَینِ:إحداهُما یَقرَؤونَ القُرآنَ ویَدعونَ اللّهَ،وَالاُخری یَتَعَلَّمونَ ویُعَلِّمونَ.فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:کُلٌّ عَلی خَیرٍ هؤُلاءِ یَقرَؤونَ القُرآنَ ویَدعونَ اللّهَ،فَإِن شاءَ أعطاهُم وإن شاءَ مَنَعَهُم،وهؤُلاءِ یَتَعَلَّمونَ ویُعَلِّمونَ،وإنَّما بُعِثتُ مُعَلِّماً.فَجَلَسَ مَعَهُم. (1)

164 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ مُعَلِّمَ الخَیرِ یَستَغفِرُ لَهُ دَوابُّ الأَرضِ وحیتانُ البَحرِ وکُلُّ ذی روحٍ فِی الهَواءِ وجَمیعُ أهلِ السَّماءِ وَالأَرضِ،وإنَّ العالِمَ وَالمُتَعَلِّمَ فِی الأَجرِ سَواءٌ یَأتِیانِ یَومَ القِیامَةِ کَفَرَسَی رِهانٍ یَزدَحِمانِ. (2)

165 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا قالَ المُعَلِّمُ لِلصَّبِیِّ:قُل«بسم الله الرحمن الرحیم»،فَقالَ الصَّبِیُّ:«بسم الله

الرحمن الرحیم»،کَتَبَ اللّهُ بَراءَةً لِلصَّبِیِّ وبَراءَةً لِأَبَوَیهِ وبَراءَةً لِلمُعَلِّمِ. (3)

3/8.ارزش آموزگار
قرآن

«پروردگارا!در میان آنان،فرستاده ای از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزه شان کند،که تو خود،شکست ناپذیر حکیمی».

حدیث

163 . سنن ابن ماجة به نقل از عبد اللّه بن عمرو:روزی پیامبر خدا از یکی از حجره های خود بیرون آمد و داخل مسجد شد و با دو حلقه روبه رو شد:یک حلقه قرآن می خواندند و خدا را یاد می کردند،و حلقه دیگر به یاد گرفتن و یاد دادن،سرگرم بودند.پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«همه اینها در کار خیرند.اینان به تلاوت قرآن مشغول اند و دعا می کنند.اگر خدا بخواهد،به ایشان عطا می کند و اگر بخواهد،باز می دارد؛و آنان به آموختن و فرا گرفتن،سرگرم اند و من،آموزگار برانگیخته شده ام».پس با آنان نشست.

164 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جنبندگان زمین و ماهیان دریا و هر جانداری در هوا و همه اهل آسمان و زمین،برای آموزگار نیکی،آمرزش می خواهند،و دانشمند و دانشجو در پاداش برابرند و روز رستاخیز،چون دو اسب در مسابقه،دوشادوش همدیگر می آیند.

165 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هنگامی که آموزگار به کودک بگوید:بگو«بسم الله الرحمن الرحیم»و کودک

بگوید:«بسم الله الرحمن الرحیم»،خداوند،دوری از آتش را برای کودک و پدر و مادرش و آموزگار می نویسد.

ص:63


1- (2) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 83 ح 229.
2- (3) بصائر الدرجات:ص 3 ح 1. [1]
3- (4) جامع الأخبار:ص 119 ح 214. [2]

الفصل التاسع:آداب التّعلیم

1/9.الإِخلاصُ

166 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العالِمُ إذا أرادَ بِعِلمِهِ وَجهَ اللّهِ عز و جل هابَهُ کُلُّ شَیءٍ،وإذا أرادَ بِعِلمِهِ أن یَکنِزَ بِهِ الکُنوزَ هابَ مِن کُلِّ شَیءٍ. (1)

2/9.المُواساةُ بَینَ المُتَعَلِّمینَ

167 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أبعَدُ الخَلقِ مِنَ اللّهِ رَجُلانِ:رَجُلٌ یُجالِسُ الاُمَراءَ فَما قالوا مِن جَورٍ صَدَّقَهُم عَلَیهِ،ومُعَلِّمُ الصِّبیانِ لا یُواسی بَینَهُم ولا یُراقِبُ اللّهَ فِی الیَتیمِ. (2)

3/9.تَوقیرُ المُتَعَلِّمِ

168 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: وَقِّروا مَن تُعَلِّمونَهُ العِلمَ. (3)

4/9.الرِّفقُ

169 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لینوا لِمَن تُعَلِّمونَ ولِمَن تَتَعَلَّمونَ مِنهُ. (4)

170 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ لَم یَبعَثنی مُعَنِّتاً ولا مُتَعَنِّتاً،ولکِن بَعَثَنی مُعَلِّماً مُیَسِّراً. (5)

فصل نهم:آدابِ آموختن

1/9.اخلاص

166 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانشمند،اگر با دانشش خشنودی خداوند عز و جل را بخواهد،همه چیز از او می هراسد و اگر بخواهد با دانشش زر اندوزد،از همه چیز می هراسد.

2/9.رفتار برابر با علم آموزان

167 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دورترینِ مردم از خداوند،دو کس اند:کسی که با فرمان روایان می نشیند و هر سخن ستمی را که می گویند،تأیید می کند،و آموزگار کودکان که با آنان یکسان رفتار نمی کند و درباره یتیم،خدا را در نظر نمی گیرد.

3/9.بزرگداشت علم آموزان

168 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسانی را که به آنها دانش می آموزید،بزرگ بدارید.

4/9.مدارا

169 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با کسی که به او می آموزید و نیز کسی که از او فرا می گیرید،نرمی کنید.

170 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،مرا سختگیر و آزار دهنده برنینگیخت؛بلکه مرا آموزگاری آسانگیر برانگیخت.

ص:64


1- (1) الفردوس:ج 3 ص 71 ح 4201.
2- (2) کنزالعمّال:ج 16 ص 22 ح 43761.
3- (3) الفردوس:ج 4 ص 387 ح 7125.
4- (4) منیة المرید:ص 193. [1]
5- (5) صحیح مسلم:ج 2 ص 1105 ح 33.

5/9.قَولُ«لا أعلَمُ»

171 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله من وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أباذَرٍّ،إذا سُئِلتَ عَن عِلمٍ لا تَعلَمُهُ فَقُل:«لا أعلَمُهُ»تَنجُ مِن تَبِعَتِهِ،ولا تُفتِ النّاسَ بِما لا عِلمَ لَکَ بِهِ تَنجُ مِن عَذابِ یَومِ القِیامَةِ. (1)

الفصل العاشر:فضل العلماء

1/10.اُمَناءُ اللّهِ

172 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العُلَماءُ امَناءُ اللّهِ عَلی خَلقِهِ. (2)

173 . عنه صلی الله علیه و آله: العُلَماءُ امَناءُ امَّتی. (3)

174 . عنه صلی الله علیه و آله: العِلمُ وَدیعَةُ اللّهِ فی أرضِهِ،وَالعُلَماءُ امَناؤُهُ عَلَیهِ،فَمَن عَمِلَ بِعِلمِهِ أدّی أمانَتَهُ،ومَن لَم یَعمَل کُتِبَ فی دیوانِ اللّهِ تَعالی أنَّهُ مِنَ الخائِنینَ. (4)

2/10.وَرَثَةُ الأَنبِیاءِ

175 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الأَنبِیاءِ،وإنَّ الأَنبِیاءَ لَم یُوَرِّثوا دیناراً ولا دِرهَماً،ولکِن وَرَّثُوا العِلمَ،فَمَن أخَذَ مِنهُ أخَذَ بِحَظٍّ وافِرٍ. (5)

176 . عنه صلی الله علیه و آله: أکرِمُوا العُلَماءَ فَإِنَّهُم وَرَثَةُ الأَنبِیاءِ،فَمَن أکرَمَهُم فَقَد أکرَمَ اللّهَ ورَسولَهُ. (6)

5/9.گفتنِ«نمی دانم»

171 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارشش به ابو ذر:ای ابو ذر!هر گاه از دانشی پرسیده شدی که آن را نمی دانی،بگو:«نمی دانم»تا از پیامدهای آن،رهایی یابی و در آنچه نمی دانی،به مردم فتوا مده تا از کیفرِ روز قیامت بِرَهی.

فصل دهم:ارزش عالمان

1/10.امینان خدا

172 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانشمندان،امینان خداوند بر آفریده های او هستند.

173 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانشمندان،امینان امّت من هستند.

174 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،ودیعه خدا در زمین اوست و دانشمندان،امینان او بر آن هستند.پس هر کس دانش خود را به کار بندد،امانتش را ادا کرده است و هر کس به کار نبندد،در دیوان خداوند متعال،جزو خیانتکاران نوشته می شود.

2/10.وارثان پیامبران

175 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا دانشمندان،وارثان پیامبران اند.پیامبران،دینار و درهم به ارث ننهاده اند؛بلکه دانش را به ارث گذاشته اند.پس هر کس از آن[دانش]بر گیرد،بهره ای فراوان برده است.

176 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانشمندان را گرامی بدارید؛چرا که آنان،وارثان پیامبران اند.پس هر کس آنان را گرامی بدارد،خدا و پیامبرش را گرامی داشته است.

ص:65


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 527 ح 1162. [1]
2- (2) المواعظ العددیّة:ص18.
3- (3) الفردوس:ج 3 ص 76 ح 4211.
4- (4) الدرّة الباهرة:ص 17.
5- (5) الکافی:ج 1 ص 34 ح 1. [2]
6- (6) تاریخ بغداد:ج 4 ص 438. [3]

3/10.مِدادُهُم أفضَلُ مِن دِماءِ الشُّهَداءِ

177 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: وُزِنَ حِبرُ العُلَماءِ بِدَمِ الشُّهَداءِ فَرَجَحَ عَلَیهِم. (1)

178 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ وُزِنَ مِدادُ العُلَماءِ بِدِماءِ الشُّهَداءِ،فَیَرجَحُ مِدادُ العُلَماءِ عَلی دِماءِ الشُهَداءِ. (2)

4/10.مَوتُهُم ثُلمَةٌ فِی الدّینِ

179 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَوتُ العالِمِ ثُلمَةٌ فِی الإِسلامِ،لا یَسُدُّهَا اختِلافُ اللَّیلِ وَالنَّهارِ. (3)

180 . عنه صلی الله علیه و آله: مَوتُ العالِمِ مُصیبَةٌ لا تُجبَرُ،وثُلمَةٌ لا تُسَدُّ،وهُوَ نَجمٌ طَمَسَ (4)،ومَوتُ قَبیلَةٍ أیسَرُ مِن مَوتِ عالِمٍ. (5)

5/10.فَضلُ العالِمِ عَلَی العابِدِ

181 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فَضلُ العالِمِ عَلَی العابِدِ کَفَضلِ القَمَرِ عَلی سائِرِ النُّجومِ لَیلَةَ البَدرِ. (6)

182 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ فَضلَ العالِمِ عَلَی العابِدِ کَفَضلِ الشَّمسِ عَلَی الکَواکِبِ،وفَضلَ العابِدِ عَلی غَیرِ العابِدِ کَفَضلِ القَمَرِ عَلَی الکَواکِبِ. (7)

183 . عنه صلی الله علیه و آله: بَینَ العالِمِ وَالعابِدِ مِئَةُ دَرَجَةٍ،بَینَ کُلِّ دَرَجَتَینِ حُضرُ الجَوادِ المُضمَرِ سَبعینَ سَنَةً. (8)

3/10.برتری مُرکّب آنان بر خون شهیدان

177 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرکّب[قلم]دانشمندان،با خون شهیدان سنجیده شد.پس بر آن برتری یافت.

178 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون روز قیامت شود،مرکّب[قلم]دانشمندان با خون شهیدان سنجیده می شود.پس مرکّب[قلم]دانشمندان بر خون شهیدان،برتری می یابد.

4/10.مرگشان شکافی در دین است

179 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرگ دانشمند،شکافی در اسلام است که آمد و رفت شب و روز،آن را پُر نمی سازد.

180 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرگ دانشمند،مصیبتی جبران ناپذیر و شکافی پُرنشدنی است و آن،ستاره ای است که ناپدید می گردد.مرگ یک قبیله،آسان تر از مرگ یک دانشمند است.

5/10.برتریِ عالِم بر عابد

181 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برتری دانشمند بر عابد،مانند برتری ماه شب چهارده بر دیگر ستارگان است.

182 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بی گمان،برتری دانشمند بر عابد،مانند برتری خورشید بر ستارگان است و برتری عابد بر غیر عابد،مانند برتری ماه بر ستارگان است.

183 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: میان دانشمند و عابد،صد درجه است که میان هر دو درجه،هفتاد سال تاختن اسب راهوارِ میانْ باریک است.

ص:66


1- (1) تاریخ بغداد:ج 2 ص 193. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 521 ح 1149. [2]
3- (3) الفردوس:ج 4 ص 149 ح 6459.
4- (4) طمس النجمُ:ذهب ضوؤه(العین:ص 494).
5- (5) الفردوس:ج 4 ص 148 ح 6458.
6- (6) الکافی:ج 1 ص 34 ح 1. [3]
7- (7) بصائرالدرجات:ص 8 ح 8. [4]
8- (8) جامع بیان العلم وفضله:ج 1 ص 27. [5]

184 . عنه صلی الله علیه و آله مِن وَصِیَّتِهِ لعلیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،نَومُ العالِمِ أفضَلُ مِن عِبادَةِ العابِدِ. (1)

6/10.العُلَماءُ یَومَ القِیامَةِ

185 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ جَمَعَ اللّهُ العُلَماءَ فَقالَ:إنّی لَم أستَودِع حِکمَتی قُلوبَکُم و أنَا اریدُ أن اعَذِّبَکُم،اُدخُلُوا الجَنَّةَ. (2)

186 . عنه صلی الله علیه و آله: أشَدُّ مِن یُتْمِ الیَتیمِ الّذی انقَطَعَ عَن امِه و أبیهِ،یُتْمُ یَتیمٍ انقَطَعَ عَن إمامِهِ ولا یَقدِرُ علَی الوُصولِ إلَیهِ،ولایَدری کَیفَ حُکمُهُ فیما یُبتَلی بهِ مِن شَرائعِ دِینِهِ.ألَا فمَن کانَ مِن شِیعَتِنا عالِما بِعُلومِنا وهذا الجاهِلُ بِشَریعَتِنا المُنقَطِعُ عَن مُشاهَدَتِنا یَتیمٌ فی حِجرِهِ،ألَا فَمَن هَداهُ و أرشَدَهُ وعَلَّمَهُ شَریعَتَنا کانَ مَعَنا فی الرَّفیقِ الأعلی. (3)

الفصل الحادی عشر:ما ینبغی للعالم

1/11.العَمَلُ

187 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَعَلَّموا ما شِئتُم إن شِئتُم أن تَعلَموا،فَلَن یَنفَعَکُمُ اللّهُ بِالعِلمِ حَتّی تَعمَلوا. (4)

188 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّی لا أخافُ عَلَیکُم فیما لا تَعلَمونَ،ولکِنِ انظُروا کَیفَ تَعمَلونَ فیما تَعلَمونَ. (5)

184 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در آنچه به علی علیه السلام سفارش کرده است:ای علی!خواب دانشمند،برتر از عبادت عابد است.

6/10.عالمان در روز رستاخیز

185 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هنگامی که روز قیامت فرا رسد،خداوند،دانشمندان را گِرد می آورد و می گوید:«من،حکمتم را در دل های شما به ودیعه ننهادم تا شما را کیفر دهم.به بهشت وارد شوید».

186 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سخت تر از یتیمیِ کسی که پدرش را از دست داده،یتیمیِ کسی است که از امام خود،بریده شده و توان دستیابی به او را ندارد و حکم مسائل دینیِ مورد ابتلایش را نمی داند.بدانید که هر کس از شیعیان ما که به علوم ما آگاه باشد،این شخصی که به شریعت ما آگاه نیست و به ما دسترس ندارد،[همچون]یتیمی است در دامان او.بدانید که هر کس او را هدایت و ارشاد کند و شریعت و احکام ما را به او بیاموزد،در جمع بهشتیان برین،با ما خواهد بود.

فصل یازدهم:آنچه برای عالِم،شایسته است

1/11.عمل

187 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر می خواهید بدانید،هر چه می خواهید بیاموزید؛ولی هرگز خداوند،شما را از دانش بهره نمی دهد،تا آن که بدان عمل کنید.

188 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من از آنچه نمی دانید،نمی ترسم؛ولی بنگرید که در آنچه می دانید،چگونه عمل می کنید.

ص:67


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج4 ص367 ح5762،بحار الأنوار:ج 2 ص 22 ح 66 [1] وفیه«ألف رکعة یصلّیها العابد»بدل«عبادة العابد».
2- (2) کنزالعمّال:ج 10 ص 172 ح 28894.
3- (3) الإحتجاج:ج 1 ص 9 ح 2. [2]
4- (4) حلیة الأولیاء:ج 1 ص 236. [3]
5- (5) حلیة الأولیاء:ج 8 ص 132.

189 . عنه صلی الله علیه و آله: العِلمُ إمامُ العَمَلِ وَالعَمَلُ تابِعُهُ،یُلهِمُهُ اللّهُ السُّعَداءَ ویَحرِمُهُ الأَشقِیاءَ. (1)

2/11.مَکارِمُ الأَخلاقِ

190 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَعَلَّمُوا العِلمَ وتَعَلَّموا لِلعِلمِ السَّکینَةَ وَالوَقارَ،وتَواضَعوا لِمَن تَعَلَّمونَ مِنهُ. (2)

191 . عنه صلی الله علیه و آله: زینَةُ العِلمِ الإِحسانُ. (3)

3/11.الحِلمُ

192 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نِعمَ وَزیرُ العِلمِ الحِلمُ. (4)

193 . عنه صلی الله علیه و آله: زَینُ العِلمِ حِلمُ أهلِهِ. (5)

194 . عنه صلی الله علیه و آله: وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ،ما جُمِعَ شَیءٌ إلی شَیءٍ أفضَلُ مِن حِلمٍ إلی عِلمٍ. (6)

4/11.رَدُّ البِدعَةِ

195 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا ظَهَرَتِ البِدَعُ فی امَّتی فَلیُظهِرِ العالِمُ عِلمَهُ،فَمَن لَم یَفعَل فَعَلَیهِ لَعنَةُ اللّهِ. (7)

5/11.عَدَمُ الاِکتِفاءِ بِما یَعلَمُ

196 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَکونُ المُؤمِنُ عاقِلًا حَتّی یَجتَمِعَ فیهِ عَشرُ خِصالٍ:...لا یَسأَمُ مِن طَلَبِ العِلمِ طولَ عُمُرِهِ. (8)

189 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،پیشوای عمل است و عمل،پیرو آن.خداوند،آن را در دل نیک بختان می اندازد و از تیره بختان،دریغ می دارد.

2/11.اخلاق پسندیده

190 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش را فرا گیرید و آرامش و وقار را برای آن بیاموزید و در برابر کسی که از او فرا می گیرید،فروتنی کنید.

191 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زیور دانش،احسان است.

3/11.بردباری

192 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین دست یار دانش،بردباری است.

193 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زیور دانش،بردباریِ اهل آن است.

194 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگند به آن که جانم در دست اوست،برتر از بردباری با دانش،چیزی با چیز دیگر گِرد نیامد.

4/11.مبارزه با بدعت

195 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه در امّت من بدعت ها آشکار شدند،بر دانشمند است که دانش خود را آشکار سازد و هر که این کار را نکند،نفرین خدا بر او باد!

5/11.بسنده نکردن به دانسته ها

196 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،خردمند نمی گردد،تا آن که ده ویژگی در او گِرد آید:...در طول زندگی اش،از جستجوی دانش،ملول نگردد.

ص:68


1- (1) الخصال:ص 523 ح 12.
2- (2) المعجم الأوسط:ج 6 ص 200 ح 6184.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 402 ح 5868.
4- (4) الکافی:ج 1 ص 48 ح 3. [1]
5- (5) سنن الدارمی:ج 1 ص 150 ح 583. [2]
6- (6) الخصال:ص 5 ح 11.
7- (7) الکافی:ج 1 ص 54 ح 2. [3]
8- (8) الخصال:ص 433 ح 17. [4]

197 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنهومانِ لا یَشبَعانِ:طالِبُ دُنیا وطالِبُ عِلمٍ. (1)

الفصل الثانی عشر:ما لا ینبغی للعالم

1/12.تَرکُ العَمَلِ

198 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ ازدادَ عِلماً ولَم یَزدَد هُدًی،لَم یَزدَد مِنَ اللّهِ إلّا بُعداً. (2)

199 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن تَعَلَّمَ العِلمَ ولَم یَعمَل بِما فیهِ،حَشَرَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ أعمی. (3)

2/12.حُبُّ الدُّنیا

200 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أحَبَّ الدُّنیا ذَهَبَ خَوفُ الآخِرَةِ مِن قَلبِهِ،وما آتَی اللّهُ عَبداً عِلماً فَازدادَ لِلدُّنیا حُبًّا إلَا ازدادَ اللّهُ عَلَیهِ غَضَباً. (4)

3/12.مُخالَطَةُ السُّلطانِ الجائِرِ وعُمّالِهِ

201 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العُلَماءُ امَناءُ الرَّسولِ عَلی عِبادِ اللّهِ ما لَم یُخالِطُوا السُّلطانَ یَعنی فِی الظُّلمِ فَإِذا فَعَلوا ذلِکَ فَقَد خانُوا الرُّسُلَ،فَاحذَروهُم وَاعتَزِلوهُم. (5)

202 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أبغَضَ الخَلقِ إلَی اللّهِ عز و جل العالِمُ یَزورُ العُمّالَ. (6)

197 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو آزمند،سیر نمی شوند:جویای دنیا و جویای دانش.

فصل دوازدهم:آنچه برای عالِم،شایسته نیست

1/12.عمل نکردن

198 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس بر دانش خویش افزود،ولی بر هدایتش نیفزود،جز بر دوری اش از خدا نیفزود.

199 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دانش اندوزد و به آن عمل نکند،خداوند،روز قیامتْ وی را نابینا بر می انگیزد.

2/12.دنیادوستی

200 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دنیا را دوست بدارد،ترس آخرت از دلش می رود.خداوند،به بنده ای دانش نداد و دنیادوستی اش افزایش نیافت،جز آن که خشم خداوند بر او بیشتر شد.

3/12.معاشرت با پادشاه ستمگر و کارگزاران او

201 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانشمندان،امانتداران پیامبر برای بندگان خدایند،تا آن گاه که با پادشاهان در ستمگری شان در نیامیزند.آن گاه که چنین کنند،به پیامبران،خیانت کرده اند.پس،از آنان بر حذر باشید و از آنان کناره بگیرید.

202 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بی گمان،منفورترین خلق نزد خداوند عز و جل،دانشمندی است که به دیدار کارگزاران[ِ ستمگر]می رود.

ص:69


1- (1) الکافی:ج1 ص46 ح1. [1]
2- (2) منیة المرید:ص 152. [2]
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 348 ح 2660. [3]
4- (4) دعائم الإسلام:ج 1 ص 82. [4]
5- (5) جامع بیان العلم وفضله:ج 1 ص 185. [5]
6- (6) الفردوس:ج1 ص215 ح822.

4/12.طَلَبُ الرِّفعَةِ

203 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: احذَرُوا الشَّهوَةَ الخَفِیَّةَ:العالِمُ یُحِبُّ أن یُجلَسَ إلَیهِ. (1)

5/12.الرِّیاءُ

204 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن راءَی النّاسَ بِعِلمِهِ راءَی اللّهُ بِهِ یَومَ القِیامَةِ. (2)

205 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن سَمَّعَ النّاسَ بِعِلمِهِ سَمَّعَ اللّهُ بِهِ سامِعَ خَلقِهِ یَومَ القِیامَةِ وحَقَّرَهُ وصَغَّرَهُ. (3)

الفصل الثالث عشر:حقوق العالم

1/13.الإِکرام

206 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أکرِمُوا العُلَماءَ ووَقِّروهُم. (4)

207 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أکرَمَ فَقیهاً مُسلِما لَقِیَ اللّهَ یَومَ القِیامَةِ وهُوَ عَنهُ راضٍ،ومَن أهانَ فَقیهاً مُسلِماً لَقِیَ اللّهَ یَومَ القِیامَةِ وهُوَ عَلَیهِ غَضبانُ. (5)

2/13.التَّواضُعُ لَهُ

208 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَواضَعوا لِلعالِمِ وَارفَعوهُ،فَإِنَّ المَلائِکَةَ تَرفَعُ العالِمَ وتَخفِضُ أجنِحَتَها وتَستَغفِرُ لَهُ. (6)

4/12.برتری طلبی

203 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از شهوت پنهان بپرهیزید.دانشمند،دوست دارد که کنارش بنشینند.

5/12.خودنمایی

204 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دانش خود را به رُخ مردم بکشد،خداوند،او را در روز قیامت،انگشت نما می کند.

205 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که آوازه دانشش را به مردم برساند،خداوند در روز قیامت،آوازه[ی زشتی هایش]را به خلقش می رساند و خوار و کوچکش می سازد.

فصل سیزدهم:حقوق عالِم

1/13.احترام گذاشتن به عالِم

206 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانشمندان را اکرام کنید و آنان را گرامی بدارید.

207 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مسلمان دین شناسی را بزرگ بدارد،خداوند را در روز قیامت،در حالی ملاقات می کند که از او خشنود است.و هر کس فقیهی مسلمان را خوار کند،خداوند را در روز قیامت،در حالی ملاقات می کند که بر وی خشمناک است.

2/13.تواضع در برابر عالِم

208 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در برابر دانشمند،فروتنی کنید و او را ارج بنهید؛چرا که فرشتگان،دانشمند را بالا می کشند و بال های خود را پایین می آورند(فروتنی می کنند)و برایش آمرزش می طلبند.

ص:70


1- (1) الجامع الصغیر:ج 1 ص 42 ح 247.
2- (2) المعجم الکبیر:ج 2 ص 167 ح 1685.
3- (3) حلیة الأولیاء:ج 5 ص 99.
4- (4) فردوس الأخبار:ج 1 ص 109 ح 233.
5- (5) عوالی اللآلی:ج 1 ص 359 ح 31. [1]
6- (6) الفردوس:ج 2 ص 45 ح 2263.

3/13.مُجالَسَتُهُ

209 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الأَنبِیاءُ قادَةٌ،وَالفُقَهاءُ سادَةٌ،ومُجالَسَتُهُم زِیادَةٌ. (1)

210 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ لُقمانُ لِابنِهِ:یا بُنَیَّ،صاحِبِ العُلَماءَ وَاقرُب مِنهُم،وجالِسهُم وزُرهُم فی بُیوتِهِم،فَلَعَلَّکَ تُشبِهُهُم فَتَکونَ مَعَهُم،وَاجلِس مَعَ صُلَحائِهِم،فَرُبَّما أصابَهُمُ اللّهُ بِرَحمَةٍ فَتَدخُلُ فیها وإن کُنتَ طالِحاً. (2)

الفصل الرابع عشر:علماء السّوء

1/14.تَحذیرُ العالِمِ بِلا عَمَلٍ

211 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِعَبدِاللّهِ بنِ مَسعودٍ:یَابنَ مَسعودٍ،مَن تَعَلَّمَ العِلمَ ولَم یَعمَل بِما فیهِ حَشَرَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ أعمی. (3)

212 . عنه صلی الله علیه و آله: العالِمُ وَالعِلمُ وَالعَمَلُ فِی الجَنَّةِ،فَإِذا لَم یَعمَلِ العالِمُ بِما یَعلَمُ کانَ العِلمُ وَالعَمَلُ فِی الجَنَّةِ وکانَ العالِمُ فِی النّارِ. (4)

2/14.العالِمُ بِلا عَمَلٍ جاهِلٌ

213 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ مِنَ العِلمِ جَهلًا. (5)

214 . عنه صلی الله علیه و آله فی جَوابِهِ لِسَعدٍ حینَ قالَ:یا رَسولَ اللّهِ،

أتَیتُکَ مِن قَومٍ هُم و أنعامُهُم سَواءٌ:یا سَعدُ،ألا اخبِرُکَ بِأَعجَبَ مِن ذلِکَ؟قَومٌ عَلِموا ما جَهِلَ هؤُلاءِ ثُمَّ جَهِلوا کَجَهلِهِم. (6)

3/13.همنشینی با عالِم

209 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیامبران،پیشوا هستند و فقیهان،سَرورند و همنشینی با آنان،مایه فزونی[ِ دانش]است.

210 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: لقمان به پسرش گفت:«پسرکم!با دانشمندان،همدم و نزدیک و همنشین باش و در خانه هایشان به دیدارشان برو،شاید که به آنها شبیه گردی و از آنان به شمار آیی،و با صالحان آنها بنشین که چه بسا خدا ایشان را به رحمتی بنوازد و در نتیجه،تو نیز در آن داخل شوی،هرچند بدکار باشی».

فصل چهاردهم:عالمان بد

1/14.هشدار به عالِم بی عمل

211 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به عبد اللّه بن مسعود:ای فرزند مسعود!هر کس دانش بیاموزد و بدان عمل نکند،خداوند در روز قیامت،او را کور محشور می گردانَد.

212 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانشمند و دانش و عمل،در بهشت اند.چون دانشمند به آنچه می داند،عمل نکند،دانش و عمل به بهشت می روند و دانشمند،در دوزخ می افتد.

2/14.عالِم بی عمل،نادان است

213 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برخی از دانش ها نادانی است.

214 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ به سعد،هنگامی که گفت:ای پیامبر خدا!من از نزد قومی به سوی تو

می آیم که آنان و چارپایانشان یکسان اند:ای سعد!آیا تو را به شگفت تر از این آگاه نکنم؟قومی که آنچه را اینان نمی دانند،می دانند؛ولی مانند ایشان،نادانی می کنند.

ص:71


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 473 ح 1032. [1]
2- (2) أعلام الدین:ص 272. [2]
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 348 ح 2660. [3]
4- (4) فردوس الأخبار:ج 3 ص 102 ح 4038.
5- (5) سنن أبی داوود:ج 4 ص 303 ح 5012.
6- (6) کنزالعمّال:ج 10 ص 211 ح 29116.

3/14.شِدَّةُ حِسابِ العُلَماءِ

215 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل یُعافِی الاُمِّیّینَ یَومَ القِیامَةِ ما لا یُعافِی العُلَماءَ. (1)

216 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا وإنَّ اللّهَ یَغفِرُ لِلجاهِلِ أربَعینَ ذَنباً قَبلَ أن یَغفِرَ لِلعالِمِ ذَنباً واحِداً! (2)

4/14.عِقابُ عُلَماءِ السَّوءِ

217 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوحَی اللّهُ إلی داوُودَ علیه السلام:لا تَجعَل بَینی وبَینَکَ عالِماً مَفتوناً بِالدُّنیا فَیَصُدَّکَ عَن طَریقِ مَحَبَّتی،فَإِنَّ اولئِکَ قُطّاعُ طَریقِ عِبادِیَ المُریدینَ،إنَّ أدنی ما أنَا صانِعٌ بِهِم أن أنزَعَ حَلاوَةَ مُناجاتی عَن قُلوبِهِم. (3)

218 . عنه صلی الله علیه و آله: العُلَماءُ رَجُلانِ:رَجُلٌ عالِمٌ آخِذٌ بِعِلمِهِ فَهذا ناجٍ،وعالِمٌ تارِکٌ لِعِلمِهِ فَهذا هالِکٌ.وإنَّ أهلَ النّارِ لَیَتَأَذَّونَ مِن ریحِ العالِمِ التّارِکِ لِعِلمِهِ وإنَّ أشَدَّ أهلِ النّارِ نَدامَةً وحَسرَةً رَجُلٌ دَعا عَبداً إلَی اللّهِ فَاستَجابَ لَهُ وقَبِلَ مِنهُ،فَأَطاعَ اللّهَ فَأَدخَلَهُ اللّهُ الجَنَّةَ،و أدخَلَ الدّاعِیَ النّارَ بِتَرکِ عِلمِهِ وَاتِّباعِهِ الهَوی وطولِ الأَمَلِ،أمَّا اتِّباعُ الهَوی فَیَصُدُّ عَنِ الحَقِّ،وطولُ الأَمَلِ یُنسِی الآخِرَةَ. (4)

3/14.سختی حسابرسی عالمان

215 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل در روز قیامت،بی سوادان را از چیزهایی معاف می دارد که دانشمندان را از آنها معاف نمی کند.

216 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!بدان که خداوند،چهل گناه را از نادان می آمرزد،پیش از آن که یک گناه را از دانا بیامرزد.

4/14.کیفر عالمان بد

217 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند به داوود علیه السلام وحی کرد:«میان من و خودت،دانشمند مفتون دنیا را قرار مده که تو را از مسیر محبّت من،باز می دارد.اینان،راهزنان راه بندگانِ خواهانِ من اند.کمترین کاری که با آنان می کنم،این است که شیرینیِ راز و نیاز با خود را از دل هایشان می برم».

218 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانشمندان،دو گونه اند:مردی دانا که به دانش خود،عمل می کند و این،نجات یافته است و دانشمندی که دانش خود را وا نهاده و این،هلاک شده است،و دوزخیان از بوی دانشمندِ وا گذارنده دانش خود،اذیّت می شوند و پشیمان ترین و پرحسرت ترینِ ساکنان جهنّم،مردی است که بنده ای را به سوی خدا فرا خوانده و او پاسخ مثبت داده و از وی پذیرفته و اطاعت خدا را کرده و خدا هم او را به بهشت برده است؛ولی آن دعوت کننده را به سبب وا گذاردن دانشش و پیروی از هوسش و درازیِ آرزویش،به دوزخ افکنده است.پیروی هوس،از حق باز می دارد و درازیِ آرزو،آخرت را از یاد می برد.

ص:72


1- (1) حلیة الأولیاء:ج 2 ص 331. [1]
2- (2) تاریخ بغداد:ج1 ص238. [2]
3- (3) الکافی:ج1 ص46 ح4. [3]
4- (4) الکافی:ج 1 ص 44 ح 1. [4]

بخش دوم:حکمت های اعتقادی

اشاره

باب یکم:ایمان

باب دوم:ایمان به خدا

باب سوم:قضا و قدر

باب چهارم:دوستی خدا و نزدیکی به او

باب پنجم:نبوّت

باب ششم:قرآن و سنّت

باب هفتم:دین،شریعت و اسلام

باب هشتم:ایمان به معاد

ص:73

ص:74

الباب الأوّل:الإیمان

الفصل الأوّل:التّعرّف علی الإیمان

1/1.مَعنَی الإِیمانِ

أ التَّصدیقُ بِالغَیبِ قَلبا ولِسانا

الکتاب

«اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ». 1

الحدیث

219 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَعاشِرَ النّاسِ،إنَّهُ لَیسَ بِمُؤمِنٍ مَن آمَنَ بِلِسانِهِ ولَم یُؤمِن بِقَلبِهِ. (1)

ب عَقدٌ بِالقَلبِ وإقرارٌ بِاللِّسانِ وعَمَلٌ بِالأَرکانِ

220 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإِیمانُ قَولٌ مَقولٌ،وعَمَلٌ مَعمولٌ،وعِرفانُ العُقولِ. (2)

221 . الإمام علیّ علیه السلام: سَأَلتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله عَنِ الإِیمانِ؟قالَ:تَصدیقٌ بِالقَلبِ وإقرارٌ بِاللِّسانِ وعَمَلٌ بِالأَرکانِ. (3)

ج إقرارٌ بِالقَولِ وعَمَلٌ بِالجَوارِحِ

222 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإِیمانُ قَولٌ وعَمَلٌ. (4)

باب یکم:ایمان

فصل یکم:شناخت ایمان

1/1.معنای ایمان
الف تصدیق زبانی و قلبی غیب
قرآن

«آنان[متقین،کسانی هستند]که به غیب ایمان می آورند و نماز را بر پا می دارند،و از آنچه به ایشان روزی داده ایم،انفاق می کنند».

حدیث

219 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!کسی که با زبانش ایمان آورَد و با دلش ایمان نیاورد،مؤمن نیست.

ب پیوند قلبی،اقرار زبانی و عمل کردن با اندام ها

220 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان،گفتار است و کردار و شناخت عقلی.

221 . امام علی علیه السلام: از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدم:ایمان چیست؟

فرمود:«تصدیق به دل و اقرار با زبان و عمل با اندام ها».

ج اقرار زبانی و عمل کردن با اندام ها

222 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان،عبارت است از گفتار و کردار.

ص:75


1- (2) کشف الریبة:ص 93.
2- (3) الأمالی للمفید:ص 275 ح 2.
3- (4) الأمالی للطوسی:ص 284 ح 551. [1]
4- (5) الخصال:ص 53 ح 68.

223 . عنه صلی الله علیه و آله: الإِیمانُ قَولٌ وعَمَلٌ،یَزیدُ ویَنقُصُ،ومَن قالَ غَیرَ ذلِکَ فَهُوَ مُبتَدِعٌ. (1)

د العَمَلُ بِما یَقتَضِی العَقدُ القَلبِیُّ

الکتاب

«فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتّی یُحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً». 2

الحدیث

224 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئِلَ:مَا الإِیمانُ؟:الصَّبرُ. (2)

225 . عنه صلی الله علیه و آله: ما بالُ أقوامٍ یَتَحَدَّثونَ فَإِذا رَأَوُا الرَّجُلَ مِن أهلِ بَیتی قَطَعوا حَدیثَهُم؟!وَاللّهِ لا یَدخُلُ قَلبَ رَجُلٍ الإِیمانُ حَتّی یُحِبَّهُم للّهِ ِ ولِقَرابَتِهِم مِنّی. (3)

ه ما خَلَصَ فِی القَلبِ وصَدَّقَتهُ الأَعمالُ

226 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَیسَ الإِیمانُ بِالتَّحَلّی ولا بِالتَّمَنّی،ولکِنَّ الإِیمانَ ما خَلَصَ فِی القَلبِ وصَدَّقَهُ الأَعمالُ. (4)

227 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یُقبَلُ إیمانٌ بِلا عَمَلٍ ولا عَمَلٌ بِلا إیمانٍ. (5)

2/1.حَقیقَةُ الإِیمانِ وعَلائِمُهُ

228 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لِکُلِّ شَیءٍ حَقیقَةٌ وما بَلَغَ عَبدٌ حَقیقَةَ الإِیمانِ حَتّی یَعلَمَ أنَّ ما أصابَهُ لَم یَکُن

لِیُخطِئَهُ،وما أخطَأَهُ لَم یَکُن لِیُصیبَهُ. (6)

223 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان،گفتار است و کردار؛افزایش و کاهش می یابد.هر کس جز این را بگوید،بدعت گذار است.

د عمل کردن بر اساس پیوند قلبی
قرآن

«ولی چنین نیست.به پروردگارت قَسَم که ایمان نمی آورند،مگر آن که تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است،داور گردانند و سپس از حکمی که کرده ای،در دل هایشان احساس ناراحتی[و تردید]نکنند و کاملاً سرِ تسلیم فرود آورند».

حدیث

224 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ به این پرسش که:ایمان چیست؟:صبر.

225 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عدّه ای را چه شده است که با هم سخن می گویند و چون مردی از خاندان مرا می بینند،سخن خود را قطع می کنند؟!به خدا سوگند،ایمان در دل هیچ کس جای نمی گیرد،مگر آن گاه که آنان(خاندانم)را به خاطر خدا و به واسطه خویشی شان با من،دوست بدارند.

ه آنچه در دل،خالص است و عمل،گواه آن است

226 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان،به آراستن و آرزو نیست؛بلکه ایمان،آن است که در دلْ خالص باشد و اعمال،آن را تأیید کنند.

227 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ ایمانی بدون عمل،و هیچ عملی بدون ایمان،پذیرفته نمی شود.

2/1.حقیقت ایمان و نشانه های آن

228 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر چیزی حقیقتی دارد،و هیچ بنده ای به حقیقت ایمان نمی رسد،مگر آن گاه که

معتقد باشد آنچه به او رسیده،نمی شده که نرسد،و آنچه به او نرسیده،امکان نداشته است که برسد.

ص:76


1- (1) الفردوس:ج 1 ص 110 ح 373.
2- (3) مسکّن الفؤاد:ص 47.
3- (4) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 50 ح 140.
4- (5) معانی الأخبار:ص 187 ح 3.
5- (6) کنز العمّال:ج 1 ص 68 ح 260.
6- (7) مسند ابن حنبل:ج 10 ص 417 ح 27560. [1]

229 . عنه صلی الله علیه و آله: سَبعَةٌ مَن کُنَّ فیهِ فَقَدِ استَکمَلَ حَقیقَةَ الإِیمانِ و أبوابُ الجَنَّةِ مُفَتَّحَةٌ لَهُ:مَن أسبَغَ وُضوءَهُ،و أحسَنَ صَلاتَهُ،و أدّی زَکاةَ مالِهِ،وکَفَّ غَضَبَهُ،وسَجَنَ لِسانَهُ،وَاستَغفَرَ لِذَنبِهِ،و أدَّی النَّصیحَةَ لِأَهلِ بَیتِ نَبِیِّهِ. (1)

230 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یُؤمِنُ عَبدٌ حَتّی أکونَ أحَبَّ إلَیهِ مِن نَفسِهِ،وتَکونَ عِترَتی أحَبَّ إلَیهِ مِن عِترَتِهِ،ویَکونَ أهلی أحَبَّ إلَیهِ مِن أهلِهِ،وتَکونَ ذاتی أحَبَّ إلَیهِ مِن ذاتِهِ. (2)

231 . الإمام الکاظم علیه السلام: رُفِعَ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله قَومٌ فی بَعضِ غَزَواتِهِ فَقالَ:مَنِ القَومُ؟فَقالوا:مُؤمِنونَ یا رَسولَ اللّهِ،قالَ:وما بَلَغَ مِن إیمانِکُم؟قالوا:الصَّبرُ عِندَ البَلاءِ،وَالشُّکرُ عِندَ الرَّخاءِ،وَالرِّضا بِالقَضاءِ.فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:حُلَماءُ عُلَماءُ کادوا مِنَ الفِقهِ أن یَکونوا أنبِیاءَ،إن کُنتُم کَما تَصِفونَ فَلا تَبنوا ما لا تَسکُنونَ،ولا تَجمَعوا ما لا تَأکُلونَ وَاتَّقُوا اللّهَ الَّذی إلَیهِ تُرجَعونَ. (3)

3/1.أصلُ الإِیمانِ

232 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ثَلاثَةٌ مِن أصلِ الإِیمانِ:الکَفُّ عَمَّن قالَ:لا إلهَ إلَا اللّهُ ولا تُکَفِّرهُ بِذَنبٍ ولا تُخرِجهُ مِنَ الإِسلامِ بِعَمَلٍ،وَالجِهادُ ماضٍ مُنذُ بَعَثَنِیَ اللّهُ إلی أن

یُقاتِلَ آخِرُ امَّتِی الدَّجّالَ لا یُبطِلُهُ جَورُ جائِرٍ ولا عَدلُ عادِلٍ،وَالإِیمانُ بِالأَقدارِ. (4)

229 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هفت چیز است که در هر کس وجود داشته باشند،آن کس حقیقتِ ایمان را کامل کرده است و درهای بهشت به رویش باز است:کسی که وضویش را شاداب بگیرد،نمازش را نیکو به جا آورد،زکات مالش را بپردازد،خشم خود را نگه دارد،زبانش را به بند کشد،برای گناهش آمرزش بطلبد،و با خانواده پیامبرش خالص و یک دل باشد.

230 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای مؤمن نیست،مگر آن که مرا از خودش دوست تر بدارد،خاندانم را از خاندان خودش دوست تر بدارد،بستگان مرا از بستگان خودش دوست تر بدارد،و جان مرا از جان خودش دوست تر بدارد.

231 . امام کاظم علیه السلام: در یکی از جنگ های پیامبر صلی الله علیه و آله گروهی نزد ایشان آمدند.پرسید:«شما کیستید؟».

گفتند:جمعی مؤمن،ای پیامبر خدا!

فرمود:«نشانه ایمانتان چیست؟».

گفتند:شکیبایی در گرفتاری،سپاس گزاری در برخورداری،و خشنودی به قضا[ی الهی].

پیامبر خدا فرمود:«بردبارانی(/خردمندانی)دانا که از[شدّت]دانایی نزدیک است که پیامبر باشند.اگر راست می گویید،پس بنا مکنید آنچه را که در آن ساکن نمی شوید،و گِرد میاورید آنچه را که نمی خورید،و از خدایی که به سوی او باز می گردید،پروا بدارید».

3/1.ریشه ایمان

232 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز از اصول ایمان است:خودداری از[آزار]کسی که گفته است:«لا اله إلّا اللّه»و این که او را به سبب گناهی کافر نشماری و بر اثر کاری،از اسلام بیرونش ندانی؛و جهاد که از وقتی

خداوند مرا بر انگیخت،تا زمانی که آخرین افراد امّت من با دجّال بجنگند،برقرار خواهد بود و ستمِ ستمگر و دادِ دادگر،آن را از جریان نمی اندازد؛و ایمان داشتن به مقدّرات.

ص:77


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 359 ح 5762.
2- (2) الفردوس:ج 5 ص 154 ح 7796.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 48 ح 4. [1]
4- (4) سنن أبی داوود:ج 3 ص 18 ح 2532.

4/1.أوثَقُ عُرَی الإِیمانِ

233 . الإمام الصادق علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لأصحابه:أیُّ عُرَی الإِیمانِ أوثَقُ؟فَقالوا:اللّهُ ورَسولُهُ أعلَمُ،وقالَ بَعضُهُم:الصَّلاةُ،وقالَ بَعضُهُم:الزَّکاةُ،وقالَ بَعضُهُم:الصِّیامُ،وقالَ بَعضُهُم:الحَجُّ وَالعُمرَةُ،وقالَ بَعضُهُم:الجِهادُ،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لِکُلِّ ما قُلتُم فَضلٌ ولَیسَ بِهِ،ولکِن أوثَقُ عُرَی الإِیمانِ الحُبُّ فِی اللّهِ وَالبُغضُ فِی اللّهِ وتَوالی أولِیاءِ اللّهِ وَالتَّبَرّی مِن أعداءِ اللّهِ. (1)

الفصل الثّانی:ما یجب الإیمان به

1/2.الغَیبُ

«اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ». 2

2/2.اللّهُ ومَلائِکَتُهُ وکُتُبُهُ ورُسُلُهُ

الکتاب

«قُولُوا آمَنّا بِاللّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلی إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِیَ مُوسی وَ عِیسی وَ ما أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ». 3

4/1.محکم ترین دستگیره های ایمان

233 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا به اصحابش فرمود:«کدام دستگیره ایمان،استوارتر است؟».

[اصحاب]گفتند:خدا و پیامبرش داناترند.یکی گفت:نماز.یکی گفت:زکات.یکی گفت:روزه.یکی گفت:حجّ و عمره.و دیگری گفت:جهاد.

پیامبر خدا فرمود:«هر یک از اینها که گفتید،ارزش خود را دارد؛امّا آن نیست[که من می خواهم]،بلکه محکم ترین دستگیره های ایمان،مهر و کین داشتن برای خدا،و دوست داشتن دوستان خدا و بیزاری از دشمنان خداست».

فصل دوم:آنچه ایمان داشتن به آن،ضروری است

1/2.غیب

«آنان[متقین کسانی هستند]که به غیب،ایمان می آورند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به ایشان روزی داده ایم،انفاق می کنند».

2/2.خدا و فرشتگان و کتاب ها و پیامبرانش
قرآن

«بگویید:«ما به خدا،و به آنچه بر ما نازل شده،و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل آمده،و به آنچه به موسی و عیسی داده شده،و به آنچه به همه پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده،ایمان آورده ایم؛میان هیچ یک از ایشان فرق نمی گذاریم؛و در برابر او تسلیم هستیم»».

ص:78


1- (1) الکافی:ج 2 ص 125 ح 6. [1]

الحدیث

234 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوثَقُ العُرَی الإِیمانُ بِاللّهِ. (1)

3/2.الآخِرَةُ

«وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ». 2

4/2.خاتَمُ الأَنبِیاءِ صلی الله علیه و آله وما انزِلَ إلَیهِ

الکتاب

«لکِنِ الرّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ». 3

الحدیث

235 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما آمَنَ بِاللّهِ مَن لَم یُؤمِن بی،ولَم یُؤمِن بی مَن لَم یَتَوَلَّ أو قالَ:لَم یُحِبَّ عَلِیّا. (2)

الفصل الثّالث:مبادئ الإیمان

1/3.العَقلُ

الکتاب

«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ* اَلَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ». 5

حدیث

234 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محکم ترینِ دستگیره ها ایمان به خداست.

3/2.آخرت

«و آنان که بدانچه به سوی تو فرود آمده و به آنچه پیش از تو نازل شده است،ایمان می آورند؛و به آخرت،یقین دارند».

4/2.آخرین پیامبر صلی الله علیه و آله و آنچه بر او نازل شد
قرآن

«لیکن از میان آنان،راسخان در دانش و مؤمنان،به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده،ایمان دارند».

حدیث

235 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به خدا ایمان نیاورده است کسی که به من ایمان نیاورده باشد،و به من ایمان نیاورده است کسی که ولایت(/محبّت)علی را نداشته باشد.

فصل سوم:بنیادهای ایمان

1/3.خِرَد
قرآن

«مسلّماً در آفرینش آسمان ها و زمین،و در آمد و شدِ شب و روز،برای خردمندان،نشانه هایی[قانع کننده]هست؛همانان که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده،[در همه احوال]یاد می کنند و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند[و می گویند]:«پروردگارا!اینها را بیهوده نیافریده ای.منزّهی تو!پس ما را از عذاب آتش،در امان بدار».

ص:79


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 402 ح 5868.
2- (4) الأمالی للطوسی:ص 629 ح 1294. [1]

الحدیث

236 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قَسَّمَ اللّهُ العَقلَ ثَلاثَةَ أجزاءٍ،فَمَن کُنَّ فیهِ کَمُلَ عَقلُهُ،ومَن لَم یَکُنَّ[فیهِ]فَلا عَقلَ لَهُ:حُسنُ المَعرِفَةِ بِاللّهِ،وحُسنُ الطّاعَةِ للّهِ ِ،وحُسنُ الصَّبرِ عَلی أمرِ اللّهِ. (1)

2/3.العِلمُ

الکتاب

«شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» (2)

الحدیث

237 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِلمُ حَیاةُ الإِسلامِ وعِمادُ الإِیمانِ. (3)

3/3.الوَحیُ

«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلاّ نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنَا فَاعْبُدُونِ». 4

4/3.التَّوفیقُ

الکتاب

«وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ». 5

الحدیث

238 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ:عِبادی،کُلُّکُم ضالٌّ إِلّا مَن هَدَیتُهُ،وکُلُّکُم فَقیرٌ إِلّا مَن أغنَیتُهُ،

وکُلُّکُم مُذنِبٌ إلّا مَن عَصَمتُهُ. (4)

حدیث

236 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،خِرَد را سه بخش کرده است که در هر کس این سه بخش باشد،خِردش کامل است و در هر کس نباشد،از خِرد بی بهره است:نیکو شناختن خدا،نیکو فرمان بردن از خدا،و نیکو شکیبایی کردن در کار خدا.

2/3.دانش
قرآن

«خدا که همواره به عدل،قیام دارد،گواهی می دهد که جز او هیچ معبودی نیست،و فرشتگانِ[او]و دانشوران[نیز چنین گواهی می دهند].جز او،که توانا و فرزانه است،هیچ معبودی نیست».

حدیث

237 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،جان اسلام و ستونِ ایمان است.

3/3.وحی

«و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم،مگر این که به او وحی کردیم که:«خدایی جز من نیست.پس مرا بپرستید»».

4/3.توفیق
قرآن

«و کسانی را که در راه ما مجاهدت کنند،قطعا به راه های خویش هدایتشان می کنیم؛و در حقیقت،خدا با نیکوکاران است».

حدیث

238 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوندکه شکوهش پُر عظمت است فرمود:«بندگان من!همه شما گم راهید،مگر کسی که من راه نمایی اش کنم.همه شما

نیازمندید،مگر کسی که من بی نیازش کنم.همه شما گنهکارید،مگر کسی که من مصونش دارم».

ص:80


1- (1) تحف العقول:ص 54.
2- (2) آل عمران:18. [1]
3- (3) الدرّ المنثور:ج 2 ص 124. [2]
4- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 397 ح 5848.

الفصل الرّابع:آفات الإیمان

1/4.الظُّلمُ

الکتاب

«قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا یُکَذِّبُونَکَ وَ لکِنَّ الظّالِمِینَ بِآیاتِ اللّهِ یَجْحَدُونَ». 1

الحدیث

239 . الإمام علیّ علیه السلام: قالَ أبو جَهلٍ لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:إنّا لا نُکَذِّبُکَ ولکِن نُکَذِّبُ بِما جِئتَ بِهِ،فَأَنزَلَ اللّهُ: «فَإِنَّهُمْ لا یُکَذِّبُونَکَ وَ لکِنَّ الظّالِمِینَ بِآیاتِ اللّهِ یَجْحَدُونَ» . (1)

2/4.الشِّرکُ

240 . صحیح البخاری عن عبد اللّه: لَمّا نَزَلَت «اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ» شَقَّ ذلِکَ عَلَی المُسلِمینَ فَقالوا:یا رَسولَ اللّهِ،أیُّنا لا یَظلِمُ نَفسَهُ؟قالَ صلی الله علیه و آله:لَیسَ ذلِکَ،إنَّما هُوَ الشِّرکُ،ألَم تَسمَعوا ما قالَ لُقمانُ لِابنِهِ وهُوَ یَعِظُهُ: «یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ» . (2)

3/4.الغُلُوُّ

241 . عیون أخبار الرضا علیه السلام عن إبراهیم بن أبی محمود:

قُلتُ لِلرِّضا علیه السلام:یَابنَ رَسولِ اللّهِ إنَّ عِندَنا أخباراً فی فَضائِلِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام وفَضلِکُم أهلَ البَیتِ وهِیَ مِن رِوایَةِ مُخالِفیکُم ولا نَعرِفُ مِثلَها عَنکُم أفَنَدینُ بِها؟فَقالَ:یَابنَ أبی مَحمودٍ لَقَد أخبَرَنی أبی عَن أبیهِ عن جَدِّهِ علیهم السلام أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ:مَن أصغی إلی ناطِقٍ فَقَد عَبَدَهُ فَإِن کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ عز و جل فَقَد عَبَدَ اللّهَ وإن کانَ النّاطِقُ عَن إبلیسَ فَقَد عَبَدَ إبلیسَ.

ثُمَّ قالَ الرِّضا علیه السلام:یَابنَ أبی مَحمودٍ إنّ مُخالِفینا وَضَعوا أخباراً فی فَضائِلِنا وجَعَلوها عَلی أقسامٍ ثَلاثَةٍ أحَدُهَا الغُلُوُّ وثانیهَا التَّقصیرُ فی أمرِنا وثالِثُهَا التَّصریحُ بِمَثالِبِ أعدائِنا فَإِذا سَمِعَ النّاسُ الغُلُوَّ فینا کَفَّروا شیعَتَنا ونَسَبوهُم إلَی القَولِ بِرُبوبِیَّتِنا وإذا سَمِعُوا التَّقصیرَ اعتَقَدوهُ فینا وإذا سَمِعوا مَثالِبَ أعدائِنا بِأَسمائِهِم ثَلَبونا بِأَسمائِنا وقَد قالَ اللّهُ عز و جل: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّوا اللّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ» . (3)

یَابنَ أبی مَحمودٍ إذا أخَذَ النّاسُ یَمیناً وشِمالاً فَالزَم طریقَتَنا فَإِنَّهُ مَن لَزِمَنا لَزِمناهُ ومَن فارَقَنا فارَقناه إنَّ أدنی ما یُخرِجُ الرَّجُلَ مِنَ الإِیمانِ أن یَقولَ لِلحَصاةِ:هذِهِ نَواةٌ ثُمَّ یَدینَ بِذلِکَ ویَبرَأَ مِمَّن خالَفَهُ.

یَابنَ أبی مَحمودٍ احفَظ ما حَدَّثتُکَ بِهِ فَقَد جَمَعتُ لَکَ فیهِ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (4)

فصل چهارم:آفت های ایمان

1/4.ستم
قرآن

«ما می دانیم که آنچه آنها می گویند،تو را اندوهناک می سازد.آنان تو را تکذیب نمی کنند؛بلکه این ستمکاران،آیات خدا را انکار می کنند».

حدیث

239 . امام علی علیه السلام: ابو جهل به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:ما تو را دروغزن نمی شماریم؛بلکه آنچه را آورده ای،دروغ می دانیم.

پس خداوند،این آیه را فرو فرستاد:«آنان تو را دروغزن نمی شمارند؛بلکه این ستمکاران،آیات خدا را انکار می کنند».

2/4.شرک

240 . صحیح البخاری به نقل از عبد اللّه:چون آیه«آنان که ایمان آوردند و ایمان خویش را به ستم نیامیختند...»نازل شد،این مطلب،بر مسلمانان سخت آمد و گفتند:ای پیامبر خدا!کدام یک از ماست که به خویش ستم نکند(گناهی نکند)؟!

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«مقصود،این نیست.مراد از این[ستم]،شرک است.مگر نشنیده اید آنچه را که لقمان در مقام پند،به پسرش گفت:«ای پسرک من!برای خدا شریکی مگیر؛[چرا که]شرک،ستمی بزرگ است»؟».

3/4.غلو

241 . عیون أخبار الرضا علیه السلام به نقل از ابراهیم بن ابی

محمود:به امام رضا علیه السلام گفتم:ای فرزند پیامبر خدا!ما درباره فضایل امیر مؤمنان و فضایل شما اهل بیت،اخباری در دست داریم که راویانِ آنها،مخالفان شما هستند و چنان اخباری را از شما سراغ نداریم.آیا آنها را بپذیریم؟

امام رضا علیه السلام فرمود:«ای پسر ابو محمود!پدرم از پدرش از جدّش به من خبر داد که پیامبر خدا فرمود:"هر کس به گوینده ای گوش دهد،او را عبادت کرده است.بنا بر این،اگر گوینده،از خدا بگوید،در واقع،خدا را عبادت کرده است و اگر از ابلیس بگوید،ابلیس را عبادت کرده است"».

امام رضا علیه السلام سپس فرمود:«ای پسر ابو محمود!مخالفان ما،درباره فضایل ما اخباری را جعل کرده اند که بر سه دسته اند:یک دسته از آنها غلوّآمیزند؛دسته دوم،کوتاهی در حقّ ماست؛و دسته سوم،تصریح به معایب دشمنان ماست.هر گاه مردم،اخبار غلوّآمیز را درباره ما بشنوند،شیعیان ما را تکفیر می کنند و آنان را معتقد به ربوبیّت ما می خوانند.هر گاه اخبار تقصیرآمیز در حقّ ما را بشنوند،به آنها معتقد می شوند.هر گاه اخباری را بشنوند که در آنها از دشمنان ما به نام آنان بد گفته شده است،از ما صراحتا بد می گویند؛حال آن که خداوند فرموده است:«آنان را که[مشرکان]به جای خدا می خوانند،دشنام مدهید که آنان نیز خدا را،به ستم و از روی نادانی،دشنام خواهند داد».

ای پسر ابو محمود!وقتی مردم به راست و چپ می روند،تو از راه ما جدا مشو؛زیرا هر کس با ما همراه باشد،ما با او همراه هستیم و هر که از ما جدا شود،ما نیز از او جدا می شویم.کمترین چیزی که انسان را از ایمان بیرون می برَد،این است که به ریگی بگوید:این یک هسته است،و سپس به آن معتقد شود و از کسی که با او مخالفت ورزید،تبرّی جوید.

ای پسر ابو محمود!آنچه را برایت گفتم،حفظ کن؛زیرا خیر دنیا و آخرت را در آن،برای تو گردآوری کردم».

ص:81


1- (2) سنن الترمذی:ج 5 ص 261 ح 3064. [1]
2- (3) صحیح البخاری:ج 3 ص 1262 ح 3246.
3- (4) الأنعام:108. [2]
4- (5) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 1 ص 304 ح 63. [3]

ص:82

4/4.الکَذِبُ

الکتاب

«إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ». 1

الحدیث

242 . کنز العمّال عن عبد اللّه بن جراد: قالَ أبُو الدَّرداءِ:یا رَسولَ اللّهِ هَل یَسرِقُ المُؤمِنُ؟

قالَ:قَد یَکونُ ذلِکَ،قالَ:فَهَل یَزنِی المُؤمِنُ؟

قالَ:بَلی وإن کَرِهَ أبُو الدَّرداءِ.قالَ:هَل یَکذِبُ المُؤمِنُ؟

قالَ:إنَّما یَفتَرِی الکَذِبَ مَن لا یُؤمِنُ،إنَّ العَبدَ یَزِلُّ الزَّلَّةَ ثُمَّ یَرجِعُ إلی رَبِّهِ فَیَتوبُ فَیَتوبُ اللّهُ عَلَیهِ. (1)

5/4.إیذاءُ المُؤمِنِ

243 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا وإنَّ أذَی المُؤمِنِ مِن أعظَمِ سَبَبِ سَلبِ الإِیمانِ. (2)

4/4.دروغگویی
قرآن

«تنها کسانی دروغ پردازی می کنند که به آیات خدا ایمان ندارند،و آنان خود،دروغگویان اند».

حدیث

242 . کنز العمّال به نقل از عبد اللّه بن جراد:ابو دردا گفت:ای پیامبر خدا!آیا مؤمن،دزدی می کند؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«ممکن است».

گفت:آیا مؤمن زنا می کند؟

فرمود:«بله؛اگر چه ابو دردا خوش نداشته باشد».

گفت:آیا مؤمن دروغ می گوید؟

فرمود:«تنها آن کس دروغ می گوید،که ایمان ندارد.بنده لغزشی می کند،سپس به سوی پروردگارش بر می گردد و توبه می کند و خدا هم توبه اش را می پذیرد».

5/4.آزار مؤمن

243 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که آزردن مؤمن،از بزرگ ترین اسبابِ از دست رفتنِ ایمان است.

ص:83


1- (2) کنز العمّال:ج 3 ص 874 ح 8994.
2- (3) کنز الفوائد:ج 1 ص 352. [1]
سخنی درباره امکان یا عدم امکان زوال ایمان

بر پایه آیات و احادیثی که در این فصل آمد،ایمان دو گونه است:پایدار و ناپایدار.ایمان پایدار،ایمانی است که تا هنگام مرگ،همراه مؤمن است و ایمان ناپایدار،همراهی آن با انسان،موقّتی است و پس از مدّتی،زایل می گردد و عمل به مقتضای ایمان،موجب پایداری آن،و ترک عمل،سبب ناپایداری آن است.

در این جا این بحث قابل طرح است که:آیا اساسا ایمان ناپایدار،حقیقتا ایمان است؟و آیا ایمان حقیقی،قابل زوال است یا خیر؟

در این باره،چند نظر وجود دارد از جمله این که درجات والای ایمان غیر قابل زوال هستند.

و ظاهرا نظریه صحیح در مسئله مورد بحث،همین نظریه است که به روشنی می توان آن را از روایات اهل بیت علیهم السلام استنباط کرد،چنان که در روایتی به سند معتبر از امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام آمده:

إنَّ اللّهَ خَلَقَ خَلقا لِلإیمانِ لازَوالَ لَهُ،وخَلَقَ خَلقا لِلکُفرِ لا زَوالَ لَهُ و خَلَقَ خَلقا بَینَ ذلکَ وَاسْتَودَعَ بَعضَهُم الإیمانَ،فَإن یَشَأ أن یُتِمَّهُ لَهُم أتَمَّهُ،و إن یَشَأ أن یَسلِبَهُم إیّاهُ سَلَبَهُم. (1)

خداوند،آفریدگانی را برای ایمان،به گونه ای آفریده که[ایمانشان]از میان رفتنی نیست و برای کفر نیز آفریدگانی را چنان پدید آورده که آن[کفر]هم زوال پذیر نیست و در این میان،آفریدگانی را پدید آورده و در برخی از آنها،ایمان را به ودیعه گذاشته است.اگر بخواهد آن را برایشان کامل کند،کامل می کند و اگر بخواهد از آنها سلب کند،سلب می کند.

این روایت و نظایر آن به روشنی دلالت دارند بر این که انسان در سیر تکاملی خود،گاه در اثر مجاهدت به مرتبه والایی از ایمان دست می یابد که دیگر،قابل زوال نیست،بدین معنا که خداوند متعال،مصونیت وی را از لغزش،تضمین می کند.در چنین مرتبه ای،ایمان،جزء لاینفکّ طبیعت انسان می گردد و بدین سان،آفرینش او در جهت ایمانی پایدار قرار می گیرد.

به عکس،گاه انسان در نتیجه کارهای ناشایست به نقطه ای از کُفر می رسد که این صفت،ضمیمه ذات او می گردد و آفرینش او در جهت کُفری پایدار که هرگز روی سعادت را نخواهد دید،قرار می گیرد.بر پایه این نظریه،اگر ایمان حقیقی تا به درجه ای از کمال نرسد که جزء طبیعت انسان گردد،قابل زوال است و هنگامی که به درجه مورد اشاره رسید،قابل زوال نیست.

ص:84


1- (1) الکافی:ج 2 ص 417 ح 1، [1]تفسیر العیاشی:ج 1 ص 373 ح 76، [2]بحارالأنوار:ج 69 ص 224 ح 15. [3]

الفصل الخامس:درجات الإیمان

1/5.ما یَتَفاضَلُ بِهِ المُؤمِنونَ

الکتاب

«أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ». 1

الحدیث

244 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ تَعالی: «فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللّهِ» :السّابِقُ یَدخُلُ الجَنَّةَ بِغَیرِ حِسابٍ،وَالمُقتَصِدُ یُحاسَبُ حِسابا یَسیرا،وَالظّالِمُ لِنَفسِهِ یُحبَسُ فی یَومٍ مِقدارُهُ خَمسونَ (1)ألفَ سَنَةٍ حتّی یَدخُلَ الحَزَنُ فی جَوفِهِ ثُمَّ یَرحَمُهُ فَیُدخِلُهُ الجَنَّةَ. (2)

245 . عنه صلی الله علیه و آله: الإِیمانُ ثَلاثُمِائَةٍ وثَلاثَةٌ وثَلاثونَ شَریعَةً،مَن وافی بِواحِدَةٍ مِنها دَخَلَ الجَنَّةَ. (3)

2/5.أعلی دَرَجاتِ الإِیمانِ

246 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أعلی مَنازِلِ الإِیمانِ دَرَجَةٌ واحِدَةٌ،مَن بَلَغَ إلَیها فَقَد فازَ وظَفِرَ،وهُوَ أن یَنتَهِیَ بِسَریرَتِهِ فِی الصَّلاحِ إلی أن لا یُبالِیَ بِها إذا ظَهَرَت،ولا یَخافُ عِقابَها إذَا استَتَرَت. (4)

فصل پنجم:مراتب ایمان

1/5.آنچه مؤمنان را بر یکدیگر برتری می بخشد
قرآن

«آنان هستند که حقّاً مؤمن اند.برای آنان نزد پروردگارشان،درجاتی[گوناگون]و آمرزش و روزیِ نیکو خواهد بود».

حدیث

244 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره این سخن خداوند:«و برخی از ایشان،میانه رو هستند و برخی از ایشان،به اذن خدا،در کارهای نیک پیشتازند»:پیشتاز،بدون حسابرسی به بهشت می رود.میانه رو،حسابرسیِ اندکی می شود و ستم کننده به خویش،یک روز که اندازه اش پنجاه هزار سال است نگه داشته می شود،چندان که اندوه وجودش را فرا می گیرد.سپس خداوند به او رحم می آورد و وارد بهشتش می کند.

245 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [منظومه به هم پیوسته]ایمان،عبارت است از سیصد و سی و سه بخش[و شریعه].هر که یکی از آنها را درست و کامل انجام دهد[و از یکی از آن شریعه ها وارد آبگاه ایمان گردد،بهره مند شده]،وارد بهشت می گردد. (5)

2/5.بالاترین مراتب ایمان

246 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بالاترین مرتبه ایمان،یک درجه است که هر کس به آن درجه برسد،برنده و پیروز شده است،و آن این است که باطن او به آن حدّ از پاکی

-برسد که هر گاه آشکار شود،باکی نداشته باشد و هر گاه پوشیده بمانَد،از عاقبت آن[یا از کیفر خدا بر آن]بیم نداشته باشد.

ص:85


1- (2) فی المصدر:«خمسین»والتصحیح من بحار الأنوار. [1]
2- (3) تفسیر فرات:ص 350 ح 477. [2]
3- (4) المعجم الأوسط:ج 7 ص 215 ح 7310.
4- (5) عدّة الداعی:ص 214. [3]
5- (6) زیرا ایمان،منظومه به هم پیوسته ای است که التزام درست و کامل به هر بخشی منجر به التزام به سایر بخش ها می گردد.به عبارت دیگر،ورود صحیح و درست از هر شریعه ای از نهر ایمان،انسان را وارد مجموعه جاری زلال ایمان می کند.

3/5.السبیلُ إلی نَیلِ أعلی دَرَجاتِ الإِیمانِ

الکتاب

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ». 1

الحدیث

247 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أعطی للّهِ ِ ومَنَعَ للّهِ ِ و أحَبَّ للّهِ ِ و أبغَضَ للّهِ ِ و أنکَحَ للّهِ ِ فَقَدِ استَکمَلَ إیمانَهُ. (1)

248 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا سَأَلَهُ مُعاذٌ عَن أفضَلِ الإِیمانِ:أفضَلُ الإِیمانِ أن تُحِبَّ للّهِ ِ،وتُبغِضَ فِی اللّهِ،وتُعمِلَ لِسانَکَ فی ذِکرِ اللّهِ. (2)

249 . عنه صلی الله علیه و آله: ثَلاثُ خِصالٍ مَن کُنَّ فیهِ استَکمَلَ خِصالَ الإِیمانِ:إذا رَضِیَ لَم یُدخِلهُ رِضاهُ فی باطِلٍ،وإذا غَضِبَ لَم یُخرِجهُ الغَضَبُ مِنَ الحَقِّ،وإذا قَدَرَ لَم یَتَعاطَ ما لَیسَ لَهُ. (3)

250 . عنه صلی الله علیه و آله: ثَلاثٌ مَن کُنَّ فیهِ استَکمَلَ إیمانَهُ:لا یَخافُ فِی اللّهِ لَومَةَ لائِمٍ،ولا یُرائی بِشَیءٍ مِن عَمَلِهِ،وإذا عَرَضَ عَلَیهِ أمرانِ أحَدُهُما لِلدُّنیا وَالآخَرُ لِلآخِرَةِ آثَرَ أمرَ الآخِرَةِ عَلی أمرِ الدُّنیا. (4)

251 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یُؤمِنُ أحَدُکُم حَتّی یُحِبَّ لِأَخیهِ ما یُحِبُّ لِنَفسِهِ. (5)

3/5.راه رسیدن به بالاترین مراتب ایمان
قرآن

«مؤمنان،همان کسانی اند که چون خدا یاد شود،دل هایشان بترسد و چون آیات او بر آنان خوانده شود،بر ایمانشان افزوده می شود و بر پروردگار خود توکّل می کنند».

حدیث

247 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که دادن و ندادنش و مهر و کینش،برای خدا باشد و برای[اطاعت از]خدا ازدواج کند،ایمانش را به کمال رسانده است.

248 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ به مُعاذ که از ایشان درباره برترین ایمان پرسید:برترین[درجه]ایمان،این است که برای خدا دوست بداری و برای خدا دشمن بداری،و زبانت را در یاد خدا به کار اندازی.

249 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه خصلت است که هر کس داشته باشد،خصلت های ایمان را کامل دارد:هر گاه خشنود می شود،خشنودی اش او را به ناحق نکشاند؛و هر گاه خشمگین می شود،خشمش او را از حق برون نَبَرد؛و هر گاه قدرت می یابد،به آنچه از او نیست،دست دراز نکند.

250 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز است که در هر کس وجود داشته باشند،ایمانش کامل است:در راه خدا از نکوهش هیچ نکوهشگری نهراسد،در هیچ کار خود ریا نکند،و هر گاه دو امر برایش پیش آید که یکی دنیایی و دیگری آخرتی بود،کار آخرت را بر کار دنیا برگزیند.

251 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ یک از شما مؤمن نباشد،مگر آن که آنچه را برای خود دوست دارد،برای برادرش نیز دوست بدارد.

ص:86


1- (2) سنن الترمذی:ج 4 ص 670 ح 2521.
2- (3) مسند ابن حنبل:ج 8 ص 266 ح 22191. [1]
3- (4) الکافی:ج 2 ص 239 ح 29. [2]
4- (5) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 231. [3]
5- (6) صحیح البخاری:ج 1 ص 14 ح 13.

الفصل السادس:آثار الإیمان وبرکاته

1/6.المَعرِفَةُ

الکتاب

«ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ». 1

الحدیث

252 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإِیمانُ عُریانٌ،ولِباسُهُ التَّقوی،وزینَتُهُ الحَیاءُ،ومالُهُ الفِقهُ،وثَمَرَتُهُ العِلمُ. (1)

2/6.مَکارِمُ الأَخلاقِ

253 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الأَخلاقِ. (2)

254 . عنه صلی الله علیه و آله: بُعِثتُ بِمَکارِمِ الأَخلاقِ ومَحاسِنِها. (3)

3/6.إنقاذُ النّاسِ مِن وِلایَةِ الطَّاغوتِ

الکتاب

«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ». 5

الحدیث

255 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن کِتابهِ إلی أهلِ نَجرانَ:بِاسمِ إلهِ

إبراهیمَ وإسحاقَ ویَعقوبَ،مِن مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ رَسولِ اللّهِ إلی اسقُفِ نَجرانَ و أهلِ نَجرانَ،إن أسلَمتُم فَإِنّی أحمَدُ إلَیکُمُ اللّهَ إلهَ إبراهیمَ وإسحاقَ ویَعقوبَ،أمّا بَعدُ فَإِنّی أدعوکُم إلی عِبادَةِ اللّهِ مِن عِبادَةِ العِبادِ،و أدعوکُم إلی وِلایَةِ اللّهِ مِن وِلایَةِ العِبادِ. (4)

فصل ششم:آثار و برکات ایمان

1/6.شناخت
قرآن

«هیچ مصیبتی،جز به اذن خدا نمی رسد؛و کسی که به خدا بگرود،دلش را به راه می آورد؛و خدا به هر چیزی داناست».

حدیث

252 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان[ِ تنها]برهنه است؛جامه اش پرهیزگاری،زیورش آزرم،دارایی اش دانایی و میوه اش دانش است.

2/6.اخلاق پسندیده

253 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،در حقیقت،برای این بر انگیخته شدم که اخلاق پسندیده را به کمال برسانم.

254 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من با اخلاق پسندیده و نیکو بر انگیخته شده ام.

3/6.نجات مردم از ولایت طاغوت
قرآن

«و در حقیقت،در میان هر امّتی،فرستاده ای بر انگیختیم که[بگوید]:«خدا را بپرستید و از طاغوت[ِ فریبگر]بپرهیزید».پس،در میان ایشان کسی است که خدا[او را]هدایت کرده،و در میان ایشان،کسی است که گم راهی بر او سزاوار است.بنا بر این،در زمین بگردید تا ببینید فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است».

حدیث

255 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در نامه اش به نجرانیان:به نام

خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب.از محمّد پیامبر و فرستاده خدا،به اسقف نجران و به اهالی نجران.اگر اسلام آوردید،هم صدا با شما،خدا،همان معبود ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می گویم.آنک،من شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا،و از ولایت بندگان به ولایت خدا فرا می خوانم.

ص:87


1- (2) الفردوس:ج 1 ص 112 ح 380.
2- (3) السنن الکبری:ج 10 ص 323 ح 20782.
3- (4) الأمالی للطوسی:ص 596 ح 1234. [1]
4- (6) دلائل النبوّة للبیهقی:ج 5 ص 385. [2]

4/6.خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ

الکتاب

«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ». 1

الحدیث

256 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَمسٌ لا یَجتَمِعنَ إلّا فی مُؤمِنٍ حَقّا یوجِبُ اللّهُ لَهُ بِهِنَّ الجَنَّةَ:النّورُ فِی القَلبِ،وَالفِقهُ فِی الإِسلامِ،وَالوَرَعُ فِی الدّینِ،وَالمَوَدَّةُ فِی النّاسِ،وحُسنُ السَّمتِ فِی الوَجهِ. (1)

الفصل السابع:قیمة الإیمان

1/7.فَضلُ الإِیمانِ

أ أحَبُّ الأَشیاءِ إلَی اللّهِ

257 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ،ما مِن شَیءٍ أحَبَّ إلَی اللّهِ تَعالی مِنَ الإِیمانِ بِهِ وتَرکِ ما أمَرَ أن یُترَکَ. (2)

4/6.خیر دنیا و آخرت
قرآن

«هر کس،چه مرد و چه زن،کار شایسته کند و مؤمن باشد،قطعاً او را با زندگیِ پاکیزه ای،حیات[ِ حقیقی]می بخشیم و مسلّماً به آنان،بهتر از آنچه انجام می دادند،پاداش خواهیم داد».

حدیث

256 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پنج چیز است که جز در مؤمنِ راستین،گرد نمی آیند و خداوند به سبب آنها بهشت را بر او واجب می گرداند:روشنایی در دل،فهم در اسلام،پارسایی در دین،دوست داشتن مردم،و خوش سیمایی.

فصل هفتم:ارزش ایمان

1/7.فضیلت ایمان
الف محبوب ترین ها در نزد خداوند

257 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابو ذر:ای ابو ذر!هیچ چیز نزد خداوند متعال،دوست داشتنی تر از این دو نیست:ایمان آوردن به او،و ترک آنچه به ترک آن فرمان داده است.

ص:88


1- (2) کنز الفوائد:ج 2 ص 10. [1]
2- (3) الأمالی للطوسی:ص 531 ح 1162. [2]

ب ثَمَنُ الجَنَّةِ

258 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإِیمانُ ثَمَنُ الجَنَّةِ. (1)

2/7.مَوقِعُ المُؤمِنِ عند اللّهِ

259 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نَزَلَ جَبرَئیلُ علیه السلام فَقالَ:یا مُحَمَّدُ إنَّ اللّهَ یُقرِئُ عَلَیکَ السَّلامَ ویَقولُ:اِشتَقَقتُ لِلمُؤمِنِ اسما مِن أسمائی سَمَّیتُهُ مُؤمِنا،فَالمُؤمِنُ مِنّی و أنَا مِنهُ. (2)

3/7.کَرامَةُ المُؤمِنِ

أ أعظَمُ حُرمَةً مِنَ الکَعبَةِ

260 . تنبیه الخواطر عن ابن عبّاس: نَظَرَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلَی الکَعبَةِ فَقالَ:مَرحَبا بِکِ مِن بَیتٍ،ما أعظَمَکِ وما أعظَمَ حُرمَتَکِ،وَاللّهِ إنَّ المُؤمِنَ أعظَمُ حُرمَةً عِندَ اللّهِ مِنکِ،لِأَنَّ اللّهَ تَعالی حَرَّمَ مِنکِ واحِدَةً وحَرَّمَ مِنَ المُؤمِنِ ثَلاثا:دَمَهُ ومالَهُ و أن یُظَنَّ بِهِ ظَنَّ السَّوءِ. (3)

ب أعظَمُ حُرمَةً مِنَ المَلَکِ المُقَرَّبِ

261 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ المُؤمِنِ عِندَ اللّهِ عز و جل کَمَثَلِ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ،وإنَّ المُؤمِنَ عِندَ اللّهِ أعظَمُ مِن ذلِکَ،ولَیسَ شَیءٌ أحَبَّ إلَی اللّهِ مِن مُؤمِنٍ تائِبٍ أو مُؤمِنَةٍ تائِبَةٍ. (4)

ج أکرَمُ الأَشیاءِ عَلَی اللّهِ

262 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَیسَ شَیءٌ أکرَمَ عَلَی اللّهِ مِنَ المُؤمِنِ. (5)

4/7.بَرَکَةُ المُؤمِنِ فِی الکَونِ

263 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ تَبارکَ وتَعالی:لَو لَم یَکُن

مِن خَلقی فِی الأَرضِ فیما بَینَ المَشرِقِ وَالمَغرِبِ إلّا مُؤمِنٌ واحِدٌ مَعَ إمامٍ عادِلٍ لَاستَغنَیتُ بِهِما عَن جَمیعِ ما خَلَقتُ فی أرضی ولَقامَت سَبعُ سَماواتٍ و أرَضینَ بِهِما،وجَعَلتُ لَهُما مِن إیمانِهِما انسا لا یَحتاجانِ إلی انسِ سِواهُما. (6)

ب بهای بهشت

258 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان،بهای بهشت است.

2/7.جایگاه مؤمن در پیشگاه خداوند

259 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جبرئیل علیه السلام فرود آمد و گفت:ای محمّد!خداوند تو را درود می رساند و می فرماید:«برای مؤمن،نامی را از نام های خودم بر گرفتم و او را مؤمن نامیدم.پس مؤمن از من است و من از او هستم».

3/7.کرامت مؤمن
الف برتری حرمت مؤمن بر کعبه

260 . تنبیه الخواطر به نقل از ابن عبّاس:پیامبر خدا به کعبه نگریست و فرمود:«آفرین بر تو خانه!چه بزرگی تو و چه بزرگ است حرمت تو![امّا]به خدا سوگند که مؤمن نزد خداوند،با حرمت تر از توست؛زیرا خدای تعالی از تو تنها یک چیز را حرام کرد و از مؤمن،سه چیز را:مالش را،جانش را،و گمان بد بردن به او را».

ب برتری حرمت مؤمن از فرشته مقرب

261 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن در نزد خداوند عز و جل،مانند فرشته مقرّب است.مؤمن نزد خداوند،از این هم بالاتر است.هیچ چیز نزد خداوند،دوست داشتنی تر از مرد یا زن مؤمنِ توبه گر نیست.

ج گرامی ترین چیزها در نزد خداوند

262 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ چیز برای خداوند،گرامی تر از مؤمن نیست.

4/7.برکت مؤمن در هستی

263 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند که خُجسته و والاست

می فرماید:«اگر در روی زمین،از خاور تا باختر آن،آفریده ای نداشتم بجز یک مؤمن با یک پیشوای دادگر،وجود همان دو،بس بود و نیازی به هیچ یک از دیگر آفریدگانم در زمین نبود و به واسطه[برکت وجود]آن دو،هفت آسمان و زمین برپا می شد،و از ایمان آن دو،برایشان همدمی قرار می دادم که به همدمی غیر از خود،نیاز نمی داشتند».

ص:89


1- (1) کنز العمّال:ج 1 ص 77 ح 307.
2- (2) کشف الریبة:ص 94.
3- (3) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 52. [1]
4- (4) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 29 ح 33. [2]
5- (5) المعجم الصغیر:ج 2 ص 47.
6- (6) مشکاة الأنوار:ص 494 ح 1648. [3]

5/7.بَرَکَةُ المُؤمِنِ فِی المُجتَمَعِ

264 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی إذا رَأی أهلَ قَریَةٍ قَد أسرَفوا فِی المَعاصی وفیها ثَلاثَةُ نَفَرٍ مِنَ المُؤمِنینَ ناداهُم جَلَّ جَلالُهُ وتَقَدَّسَت أسماؤُهُ:یا أهلَ مَعصِیَتی لَولا مَن فیکُم مِنَ المُؤمِنینَ المُتَحابّینَ بِجَلالی،العامِرینَ بِصَلاتِهِم أرضی ومَساجِدی،وَالمُستَغفِرینَ بِالأَسحارِ خَوفا مِنّی لَأَنزَلتُ بِکُم عَذابی ثُمَّ لا ابالی. (1)

الفصل الثامن:خصائص المؤمن

1/8.الخَصائِصُ النَّفسِیَّةُ

أ حُسنُ الخُلُقِ

265 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ لِلمُؤمِنِ أربَعَ عَلاماتٍ:وَجها مُنبَسِطا،ولِسانا لَطیفا،وقَلبا رَحیما،وَیدا مُعطِیَةً. (2)

ب تَسُرُّهُ الحَسَنَةُ وتَسوءُهُ السَّیِّئَةُ

266 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن سَرَّتهُ حَسَنَتُهُ وساءَتهُ سَیِّئَتُهُ

فَهُوَ مُؤمِنٌ. (3)

5/7.برکت مؤمن در جامعه

264 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند تبارک و تعالی هر گاه اهل شهری را ببیند که در گناهان زیاده روی کرده اند،اگر[حتّی]سه نفر مؤمن نیز در میان آنان باشد،او که شکوهش گرامی است و نام هایش مقدّس اند آنان را ندا می دهد که:«ای نافرمانان من!اگر در میان شما مؤمنانی نبودند که به خاطر عظمت من،با یکدیگر دوستی می ورزند و با نماز خود،زمین مرا و مسجدهای مرا آباد می کنند و از بیم من،در سحرگاهان آمرزش می طلبند،بی گمان،عذابم را بر شما فرو می فرستادم و باکی نداشتم».

فصل هشتم:ویژگی های مؤمن

1/8.ویژگی های درونی
الف خوش خویی

265 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،چهار نشانه دارد:رویِ گشاده،زبان خوش،دل مهربان،و دستِ دهنده.

ب شاد شدن از خوبی و ناراحت شدن از بدی

266 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که خوبی اش او را شاد سازد

و بدی اش او را ناراحت گردانَد،او مؤمن است.

ص:90


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 267 ح 289. [1]
2- (2) أعلام الدین:ص 122. [2]
3- (3) الخصال:ص 47 ح 49.

267 . سنن ابن ماجة عن عائشة: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله کانَ یَقولُ:اللّهُمَّ اجعَلنی مِنَ الَّذینَ إذا أحسَنُوا استَبشَروا وإذا أساؤُوا استَغفَروا. (1)

ج الرِّفقُ

268 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنُ لَیِّنٌ هَیِّنٌ سَمحٌ،لَهُ خُلُقٌ حَسَنٌ،وَالکافِرُ فَظٌّ غَلیظٌ لَهُ خُلُقٌ سَیِّئٌ،وفیهِ جَبَرِیَّةٌ. (2)

د الکِیاسَةُ

269 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یُلسَعُ المُؤمِنُ مِن جُحرٍ مَرَّتَینِ. (3)

ه الزُّهدُ

270 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی صِفَةِ المُؤمِنِ:یَعُدُّ نَفسَهُ ضَیفا فی بَیتِهِ وروحَهُ عارِیَّةً فی بَدَنِهِ. (4)

2/8.الخَصائِصُ الاِجتِماعِیَّةُ

أ الأَمنُ وَالأَمانَةُ

271 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا انَبِّئُکُم بِالمُؤمِنِ؟مَنِ ائتَمَنَهُ المُؤمِنونَ عَلی أنفُسِهِم و أموالِهِم. (5)

272 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا انَبِّئُکُم لِمَ سُمِّیَ المُؤمِنَ مُؤمِنا؟

لِإِیمانِهِ النّاسَ عَلی أنفُسِهِم و أموالِهِم. (6)

267 . سنن ابن ماجة به نقل از عایشه:پیامبر صلی الله علیه و آله می گفت:«بار خدایا!مرا از آنان قرار ده که هرگاه کار نیک کنند،شاد می شوند و هرگاه کار بد کنند،آمرزش می طلبند».

ج مدارا

268 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،نرم و رام و بخشنده است و خوی خوش دارد.کافر،درشتْ خوی و خشن و بد اخلاق است و روحیه زورگویی دارد.

د زیرکی

269 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،از یک سوراخ،دو بار نیش نمی خورد.

ه زهد

270 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصف مؤمن:خود را در خانه اش میهمان،و روحش را در بدنش عاریت می شمارد.

2/8.ویژگی های اجتماعی
الف امنیت و امانتداری

271 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آیا شما را از مؤمن خبر ندهم؟کسی است که مؤمنان،او را بر جان و مال خود،امین بدانند.

272 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آیا به شما نگویم که چرا مؤمن را مؤمن نامیده اند؟چون مردم را در جان و مالشان،

تأمین داده است.

ص:91


1- (1) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1255 ح 3820.
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 366 ح 777. [1]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج4 ص 378 ح 5785.
4- (4) تاریخ دمشق:ج 5 ص 395 ح 1311.
5- (5) الکافی:ج 2 ص 235 ح 19. [2]
6- (6) علل الشرائع:ص 523 ح 2.

ب المُواساةُ

273 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنونَ کَرَجُلٍ واحِدٍ إنِ اشتَکی رَأسُهُ تَداعی لَهُ سائِرُ الجَسَدِ بِالحُمّی وَالسَّهَرِ. (1)

ج الدِّفاعُ عَنِ المُجتَمَعِ الإِسلامِیِّ

274 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنونَ إخوَةٌ تَتَکافَأُ دِماؤُهُم وهُم یَدٌ عَلی مَن سِواهُم. (2)

د یَرضی لِلنّاسِ ما یَرضی لِنَفسِهِ

275 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا وإنَّ المُؤمِنَ حاکِمٌ عَلی نَفسِهِ،یَرضی لِلنّاسِ ما یَرضی لِنَفسِهِ. (3)

ه النُّصحُ لِلإِخوانِ

276 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنونَ بَعضُهُم لِبَعضٍ نَصَحَةٌ وآدّونَ وإنِ افتَرَقَت مَنازِلُهُم و أبدانُهُم وَالفَجَرَةُ بَعضُهُم لِبَعضٍ غَشَشَةٌ فَیَتَجادَلونَ وإنِ اجتَمَعَت مَنازِلُهُم و أبدانُهُم. (4)

3/8.الخَصائِصُ العَمَلِیَّةُ

أ الاِجتِهادُ فِی العَمَلِ

277 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَجِدُ المُؤمِنَ یَجتَهِدُ فیما یُطیقُ مُتَلَهِّفا

عَلی ما لا یُطیقُ. (5)

ب همدردی

273 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمنان،همانند یک فردند که هر گاه سرش درد بگیرد،دیگر اعضایش نیز با تب و بی خوابی،با او هم صدا می شوند.

ج دفاع از جامعه اسلامی

274 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمنان برادرند،خون هایشان برابر است و در برابر دیگران،«یک»دست اند.

د برای مردم،آن پسندد که برای خود می پسندد

275 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!مؤمن،داور خویش است؛برای مردم،همان چیزی را می پسندد که برای خود می پسندد.

ه خیرخواهی برای برادران

276 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمنان نسبت به یکدیگر،خیرخواه و مهرورزند؛هر چند منزل ها و بدن هایشان از همدیگر دور باشند.ولی بدکرداران نسبت به یکدیگر،خیانتکار و دغلکارند؛هر چند منزل ها و بدن هایشان در کنار هم باشند.

3/8.ویژگی های عملی
الف جدّیت در کار

277 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن را در آنچه می تواند،کوشا

می یابی و به آنچه نمی تواند،مشتاق.

ص:92


1- (1) صحیح مسلم:ج 4 ص 2000 ح 67.
2- (2) الکافی:ج 1 ص 404 ح 2. [1]
3- (3) تاریخ دمشق:ج 5 ص 395 ح 1311.
4- (4) شعب الإیمان:ج 6 ص 114 ح 7648. [2]
5- (5) الزهد لابن حنبل:ص 470. [3]

ب الصَّلاةُ

278 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،لِلمُؤمِنِ ثَلاثُ عَلاماتٍ:الصَّلاةُ،وَالزَّکاةُ،وَالصَّومُ. (1)

ج خِفَّةُ المَؤونَةِ

279 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنُ یَسیرُ المَؤونَةِ. (2)

الفصل التاسع:الیقین

1/9.فَضلُ الیَقینِ

الکتاب

«وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ». 3

الحدیث

280 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَیرُ ما القِیَ فی القَلبِ الیَقینُ. (3)

281 . عنه صلی الله علیه و آله: کفَی بالیَقینِ غِنیً. (4)

2/9.عِلمُ الیَقینِ

الکتاب

«کَلاّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ* لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ* ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ الْیَقِینِ* ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ

النَّعِیمِ». 6

ب نمازگزاری

278 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به علی علیه السلام:ای علی!مؤمن،سه نشانه دارد:نماز،زکات و روزه.

ج کم هزینه بودن

279 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،کم هزینه است.

فصل نهم:یقین

1/9.فضیلت یقین
قرآن

«و چون شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند،برخی از آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما[مردم را]هدایت می کردند».

حدیث

280 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین چیزی که در دل افکنده شده،یقین است.

281 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای توانگری،یقین کافی است.

2/9.علم الیقین
قرآن

«هرگز چنین نیست،اگر علم الیقین داشته باشید!به یقین،دوزخ را می بینید.سپس آن را قطعاً به عین الیقین درمی یابید.سپس،در همان روز است که از نعمت[ِ

روی زمین]پرسیده خواهید شد».

ص:93


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 361 ح 5762.
2- (2) تاریخ بغداد:ج 5 ص 315.
3- (4) الأمالی للصدوق:ص 576 ح 788.
4- (5) الکافی:ج 2 ص 85 ح 1. [1]

الحدیث

282 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ تعالی یَقولُ:ثَلاثُ خِصالٍ غَیَّبتُهُنَّ عَن عِبادِی لَو رآهُنَّ رجُلٌ ما عَمِلَ سُوءا أبَدا:لَو کَشَفتُ غِطائی فَرَآنی حتّی یَستَیقِنَ،ویَعلَمَ کَیفَ أفعَلُ بخَلقی إذا أمَتُّهُم.... (1)

3/9.تَفسیرُ الیَقینِ

283 . معانی الأخبار عن أحمد بن أبی عبد اللّه عن أبیه فی حدیث مرفوع إلی النبیّ صلی الله علیه و آله: جاءَ جَبرئیلُ علیه السلام إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله:فقال:یا رسولَ اللّهِ،إنّ اللّهَ تبارکَ وتعالی أرسَلَنی إلَیکَ بِهَدیَّةٍ لَم یُعطِها أحَدا قَبلَکَ.قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:قلتُ:و ما هِی؟قالَ:الصَّبرُ و أحسَنُ مِنهُ...قلتُ:فما تَفسیرُ الیَقینِ؟قالَ:المُوقِنُ یَعمَلُ للّه کأنّهُ یَراهُ،فإن لَم یَکُن یَری اللّهَ فإنّ اللّهَ یَراهُ،و أن یَعلَمَ یَقینا أنَّ ما أصابَهُ لَم یَکُن لِیُخطِئَهُ،و أنَّ ما أخطأهُ لَم یَکُن لِیُصیبَهُ،و هذا کُلُّهُ أغصانُ التَّوکُّلِ ومَدرَجَةُ الزُّهدِ. (2)

4/9.عَلاماتُ المُوقِنِ

284 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أمّا عَلامَةُ المُوقِنِ فَسِتَّةٌ:أیْقَنَ باللّهِ حَقّا فآمَنَ بهِ،و أیقَنَ بأنّ المَوتَ حقٌّ فحَذِرَهُ،و أیقَنَ بأنّ البَعثَ حَقٌّ فخافَ الفَضیحَةَ،و أیقَنَ بأنّ الجَنّةَ حَقٌّ فاشتاقَ إلَیها،و أیقَنَ بأنّ النّارَ حَقٌّ فظَهَرَ سَعیُهُ لِلنَّجاةِ مِنها،و أیقَنَ بأنّ الحِسابَ حَقٌّ فحاسَبَ

نَفسَهُ. (3)

حدیث

282 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال می فرماید:«سه چیز است که آنها را از دید بندگانم پنهان نگه داشته ام و اگر فردی آنها را مشاهده کند،هرگز عمل بد انجام نمی دهد:اگر پرده خود را کنار زنم و مرا چنان ببیند که یقین پیدا کند و بداند که بعد از میراندنِ آفریدگانم،با آنها چه می کنم...».

3/9.تفسیر یقین

283 . معانی الأخبار به نقل از احمد بن ابی عبد اللّه برقی،از پدرش،در حدیثی که سند آن را به پیامبر خدا رسانده است:جبرئیل علیه السلام نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:«ای پیامبر خدا!خداوند تبارک و تعالی مرا با هدیه ای به سوی تو فرستاده که پیش از تو،آن را به هیچ کس نداده است».

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:آن هدیه چیست؟

جبرئیل علیه السلام گفت:«شکیبایی و چیزی بهتر از آن...».

پیامبر خدا فرمود:گفتم:تفسیر یقین چیست؟

گفت:«شخصی که یقین دارد،برای خدا چنان کار می کند که گویی او را می بیند؛زیرا اگر او خدا را نمی بیند،خدا که او را می بیند و به یقین می داند که آنچه به او رسیده،نمی شد که نرسد و آنچه به او نرسیده،امکان نداشت که برسد.همه اینها شاخه های توکّل و پلّکان زهدند».

4/9.نشانه های اهل یقین

284 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نشانه اهل یقین،شش چیز است:به حقانیّت خدا یقین پیدا کرده،از این رو به او ایمان آورده است؛یقین پیدا کرده که مرگ راست است،از این رو از آن در حذر است؛یقین پیدا کرده که رستاخیز،راست است و از این رو،از رسوایی[در آن روز]می ترسد؛یقین پیدا کرده که بهشت راست

است و از این رو،مشتاق آن است؛یقین پیدا کرده که دوزخ راست است و از این رو،برای نجات از آن می کوشد؛و یقین پیدا کرده که حساب راست است و از این رو،از خود حساب می کشد.

ص:94


1- (1) کنز العمال:ج 10 ص 372 ح 29858.
2- (2) معانی الأخبار:ص 260 ح 1.
3- (3) تحف العقول:ص 20. [1]

5/9.ثَمَراتُ الیَقینِ

285 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ بحِکمَتِهِ وجَلالِهِ جَعَلَ الرَّوحَ والفَرَجَ فی الرِّضا والیَقینِ. (1)

286 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ عیسَی بنَ مَریمَ کانَ یَمشی علَی الماءِ،ولَو زادَ یَقینا لَمَشی فی الهَواءِ. (2)

287 . عنه صلی الله علیه و آله: لَو أنَّ أخی عیسی کانَ أحسَنَ یَقینا مِمّا کانَ لَمَشی فیالهَواءِ وصَلَّی علَی الماءِ. (3)

الفصل العاشر:الوسوسة

1/10.الوَسوَسةُ فِی العَقائِدِ

288 . کنز العمّال عن ابن مسعودٍ: سَأَلنا رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله عن ِ الرّجُلِ یَجِدُ الشّیءَ لَو خَرَّ مِن السّماءِ فتَخطَفُهُ الطَّیرُ کانَ أحَبَّ إلَیهِ مِن أن یَتَکلَّمَ بهِ،قالَ:ذاکَ مَحضُ الإیمانِ،أو صَریحُ الإیمانِ. (4)

289 . الکافی عن ابن أبی عمیرٍ عن محمّد بن مسلم عن الإمام الصّادق علیه السلام: جاءَ رجُلٌ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فقالَ:یا رسولَ اللّهِ،هَلَکتُ!فقالَ لَهُ صلی الله علیه و آله:أتاکَ الخَبیثُ فقالَ لَکَ:مَن خَلَقَکَ؟فقُلتَ:اللّهُ،فقالَ لَکَ:اللّهُ مَن خَلَقَهُ؟فقالَ:إی والّذی بَعَثَکَ بالحَقِّ لَکانَ کَذا،فقالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:ذاکَ واللّهِ مَحضُ الإیمانِ.

قالَ ابنُ أبی عُمَیرٍ:فحَدَّثتُ بذلکَ عَبدَ الرّحمنِ بنَ الحَجّاجِ فقالَ:حَدَّثَنی أبی عن أبی عبدِاللّهِ علیه السلام أنّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله إنّما عَنی بقولِهِ:«هذا واللّهِ مَحضُ الإیمانِ»خَوفَهُ أن یَکونَ قَد هَلَکَ حَیثُ عَرَضَ لَهُ ذلکَ فی قَلبِهِ. (5)

5/9.آثار یقین

285 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند از روی حکمت و جلال خود،آسایش و گشایش را در خشنودی و یقین قرار داد.

286 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عیسی بن مریم علیهما السلام روی آب راه می رفت و اگر یقینِ بیشتری داشت،در هوا نیز راه می رفت.

287 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر برادرم عیسی علیه السلام یقینش بهتر از آن بود که داشت،بی گمان،در هوا راه می رفت و روی آب،نماز می خواند.

فصل دهم:وسوسه

1/10.وسوسه در اعتقادات

288 . کنز العمّال به نقل از عبد اللّه بن مسعود:از پیامبر خدا سؤال کردیم که گاهی اوقات چیزهایی از ذهن انسان می گذرد که اگر از آسمان سقوط کند و در وسط آسمان،پرنده او را برُباید،برایش خوش تر است تا این که آن خطورات ذهنی را به زبانش آورَد.

پیامبر خدا فرمود:«این،ایمان محض است،یا ایمان ناب است».

289 . الکافی به نقل از ابن ابی عمیر،از محمّد بن مسلم،از امام صادق علیه السلام:مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:ای پیامبر خدا!هلاک شدم.

پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود:«آن خبیث(شیطان)به سراغ تو آمد و گفت:چه کسی تو را آفریده است؟و تو گفتی:خدا،و او گفت:خدا را چه کسی آفریده است؟».

مرد گفت:آری،سوگند به آن که تو را به حق برانگیخت،مطلب همین گونه است[که می فرمایی].

پیامبر خدا فرمود:«به خدا سوگند که این،ایمان

محض است».

ابن ابی عمیر می گوید:من این حدیث را برای عبد الرحمن بن حجّاج گفتم.او گفت:پدرم از امام صادق علیه السلام برایم حدیث کرد که فرمود:مقصود پیامبر صلی الله علیه و آله از این که فرمود:«به خدا سوگند که این،ایمان محض است»،همان ترس او از این است که نکند با خطور آن افکار در ذهنش،به هلاکت افتاده باشد.

ص:95


1- (1) کنز العمال:ج 3 ص 437 ح 7333.
2- (2) کنز العمال:ج 3 ص 439 ح 7342.
3- (3) کنز العمال:ج 3 ص 439 ح 7343.
4- (4) کنز العمال:ج 1 ص 398 ح 1709.
5- (5) الکافی:ج 2 ص 425 ح 3. [1]

2/10.عِلاجُ الوَسواسِ

الکتاب

«وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطِینِ* وَ أَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ». 1

الحدیث

290 . الإمام الصادق علیه السلام: أتی النبیَّ صلی الله علیه و آله رجلٌ فقالَ:لقد لَقیتُ مِن وسوَسَةِ صدری شِدَّةً و أنا رجلٌ مُعیلٌ مَدینٌ مَحُوجٌ فقالَ لهُ:کرِّرْ هذهِ الکلِماتِ«تَوَکّلتُ علَی الحَیِّ الذی لایَموتُ،والحَمدُ للّهِ الّذی لَم یَتَّخِذْ صاحِبَةً ولا وَلَدا،ولَم یَکُن لَهُ شَریکٌ فی المُلکِ،ولَم یَکُن لَهُ وَلیٌّ مِن الذُّلِّ وکَبِّرْهُ تَکبیرا»فلَم یَلبَثِ الرّجُلُ أن عادَ إلَیهِ،فقالَ:یا رسولَ اللّهِ،أذهَبَ اللّهُ عَنّی وَسوَسَةَ صَدری،وقَضی دَینی ووَسَّعَ رِزقی. (1)

3/10.تَجاوُزُ اللّهِ عن ِ الوَسوَسةِ

291 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَجاوَزَ اللّهُ لاُمَّتی عَمّا حَدَّثَت بهِ أنفُسَها مالَم تَنطِقْ بهِ أو تَعمَلْ. (2)

2/10.درمان وسوسه
قرآن

«و بگو:پروردگارا!از وسوسه های شیطان ها به تو پناه می برم.و پروردگارا!از این که[آنها]به پیش من حاضر شوند،به تو پناه می برم».

حدیث

290 . امام صادق علیه السلام: مردی خدمت پیامبر خدا آمد و گفت:در دلم وسوسه شدیدی افتاده،در حالی که من مردی عیالوار و بدهکار و نیازمند هستم.

پیامبر خدا فرمود:«این جملات را تکرار کن:"توکّلتُ علَی الحَیِّ الذی لایموتُ و الحمدُ للّهِ ِ الذی لم یتّخذْ صاحبةً ولا ولداً،ولم یکن له شریک فی المُلک و لم یکن له ولیٌّ من الذُّلِّ،و کبّره تکبیراً؛توکّل می کنم بر زنده ای که نمی میرد و ستایش،برای خداوندی است که همراه و فرزندی اختیار نکرده است و در جهانداری،شریکی ندارد و یاری از سرِ ذلّت نگرفته است،و او را بسیار بزرگ بشمار"».

دیری نگذشت که آن مرد،نزد پیامبر صلی الله علیه و آله باز گشت و گفت:ای پیامبر خدا!خداوند،وسوسه سینه ام را از بین برد و بدهیِ مرا ادا کرد و روزی ام را وسعت بخشید.

3/10.گذشت خدا از وسوسه

291 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،از وسوسه ها و تشکیکات ذهنیِ امّت من،تا زمانی که آنها را به زبان یا به مرحله عمل نیاورده باشند،گذشت کرده است.

ص:96


1- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 338 ح 986.
2- (3) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 120. [1]

الباب الثّانی:الإیمان باللّه

الفصل الأوّل:معرفة اللّه

1/1.قیمَةُ مَعرِفَةِ اللّهِ

أ دعامَةُ الدِّینِ

292 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: دِعامَةُ الدِّینِ و أَساسُهُ المَعرِفَةُ بِاللّهِ عز و جل،وَالیَقینُ،وَالعَقلُ النَّافِعُ؛وهُوَ الکَفُّ عَن مَعاصِی اللّهِ عز و جل. (1)

ب أَفضَلُ الفَرائِضِ

293 . تنبیه الخواطر: سَأَلَ رَجُلٌ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَن أَفضَلِ الأَعمالِ،فَقالَ:العِلمُ بِاللّهِ وَالفِقهُ فی دینِهِ،وکَرَّرَهُما عَلَیهِ.

فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،أسأَ لُکَ عَنِ العَمَلِ فَتُخبِرُنی عَنِ العِلمِ!

فَقالَ صلی الله علیه و آله:إِنَّ العِلمَ یَنفَعُکَ مَعَهُ قَلیلُ العَمَلِ،وإِنَّ الجَهلَ لا یَنفَعُکَ مَعَهُ کَثیرُ العَمَلِ. (2)

2/1.الهُداةُ إلی مَعرِفَةِ اللّهِ

أ اللّهُ عز و جل

الکتاب

«إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدی». 3

باب دوم:ایمان به خدا

فصل یکم:شناخت خدا

1/1.ارزش شناخت خدا
الف استواری دین

292 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پایه و بنیان دین،معرفت به خداوند عز و جل،یقین و عقل سودمند،یعنی عقلِ باز دارنده از گناهان است.

ب برترینِ واجبات

293 . تنبیه الخواطر: مردی از پیامبر خدا درباره برترین عمل پرسید.پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«علم به خدا و فهم در دینش»،و اینها را تکرار کرد.

مرد گفت:ای پیامبر خدا!از عمل می پرسم،به من از علم خبر می دهی؟!

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«با علم است که عمل اندک هم به تو سود می رسانَد،در حالی که با جهل،فراوانیِ عمل هم سودی نمی بخشد».

2/1.راه نمایان به سوی معرفت خدا
الف خداوند عز و جل
قرآن

«همانا هدایت بر عهده ماست».

ص:97


1- (1) الفردوس:ج 2 ص 222 ح 3077.
2- (2) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 82. [1]

الحدیث

294 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ:عِبادی،کُلُّکُم ضالٌّ إِلّا مَن هَدَیتُهُ،وکُلُّکُم فَقیرٌ إِلّا مَن أَغنَیتُهُ،وکُلُّکُم مُذنِبٌ إِلّا مَن عَصَمتُهُ. (1)

295 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أَصبَحَ ولایَذکُرُ أَربَعَةَ أَشیاءَ أَخافُ عَلَیهِ زَوالَ النِّعمَةِ:أَوَّلُها أن یَقولَ:الحَمدُ للّهِ ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ ولَم یَترُکنی عُمیانَ القَلبِ.... (2)

حدیث

294 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوندکه عظمتش بِشکوه بادمی فرماید:«بندگان من!همه شما گم راهید،جز آن که من،او را ره بنمایم و همگی نادارید،جز آن که من،او را دارا کنم و همه گناهکارید،جز آن من،او را نگاه دارم».

295 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که صبح برخیزد و از چهار چیز یاد نکند،از زوال نعمتش بیمناکم:نخست،آن که بگوید:ستایش،خدایی را که خودش را به من شناسانْد و مرا کوردل وا ننهاد....

ص:98


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 397 ح 5848.
2- (2) الدعوات:ص 81 ح 204.
بحثی درباره احادیث«شناخت خدا از طریق خدا»

گفتیم که خداوند،خود از ره نمایان به سوی خداشناسی است؛یعنی خدا را می توان از طریق خود او شناخت.اکنون این مسئله مطرح است که مقصود از«شناخت خدا با خدا»چیست؟

در پاسخ می توان سه تفسیر روشن از«شناخت خدا با خدا»ارائه کرد:

1.شناخت خدا از طریق آثار

خداوند متعال،با ارائه آثار علم و قدرت و حکمت در نظام آفرینش به انسان،او را با آفریدگار حکیم و توانای جهان،آشنا می کند.شماری از احادیث،به این تفسیر اشاره دارند،مانند:

إِنَّما عَرَّفَ اللّهُ جَلَّ و عَزَّ نَفسَهُ إِلی خَلقِهِ بِالکَلامِ وَ الدَّلالاتِ عَلَیهِ وَ الأَعلامِ. (1)

بی تردید،خدای عز و جل،خود رابا سخن و دلالت و نشانه ها به مردم شناسانده است.

2.شناخت خدا از طریق تنزیه و تقدیس

تنزیه و تقدیس آفریدگار از مشابهت با آفریده ها،دومین تفسیر شناخت خدا به خداست.

صدر الدین شیرازی قدس سره در این باره می گوید:

معنایش این است که در آغاز با وجود اشیا،بر وجود او استدلال شود.سپس،ذات او،با نفیِ مانند و شبیه داشتن،شناخته شود.پس چون غیر او از او نفی شد و شبیهی،چه جسم باشد و چه روح،برای او تصوّر نشد،دانسته می شود که او از توصیف به غیر ذات خود،منزّه است.پس هر کس خدا را این گونه بشناسانَد که به هیچ چیزی شبیه نیست و چیزی هم شبیه او نیست،بی گمان،خدا را به خدا شناخته است،نه به غیر او. (2)

این تفسیر،در شماری از احادیث نیز آمده است؛مانند آن که امیر مؤمنان علی علیه السلام،در پاسخ کسی که از ایشان پرسید:«چگونه خدا،خود را به تو شناسانده است؟»،فرمود:

لا یَشبَهُهُ صورَةٌ،و لا یُحَسُّ بالحَواسِّ،و لا یُقاسُ بِالنّاسِ. (3)

هیچ تصویری،شبیه او نیست و با حواس،حس نمی شود و با مردم،مقایسه نمی گردد.

ص:99


1- (1) الکافی:ج8 ص148 ح128. [1]
2- (2) شرح اصول الکافی:ج 3 ص 61. [2]
3- (3) الکافی:ج1 ص85 ح2. [3]
3.شناخت خدا از طریق شهود قلبی

کامل ترین تفسیر شناخت خدا با خدا،شناخت او از طریق شهود قلبی است که:«آفتاب آمد دلیل آفتاب».در شماری از احادیث،بدین گونه از تفسیر اشاره شده؛از جمله آنچه در احادیث،از صُحُف ادریس،نقل شده است:

بِالحَقِّ عُرِفَ الحَقُّ،و بِالنّورِ أُهتُدِیَ إِلَی النّورِ وَ بِالشَّمسِ أُبصِرَتِ الشَّمسُ. (1)

با حق،حق شناخته می شود و با نور،به نور رَه بُرده می شود و با خورشید،خورشید،دیده می شود.

ص:100


1- (1) بحار الأنوار:ج95 ص466. [1]

ب الأَنبیاء

«قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللّهِ عَلی بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی وَ سُبْحانَ اللّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ». 1

ج أهل البیت علیهم السلام

296 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أنا وعَلِیٌّ أبَوا هذِهِ الاُمَّةِ،مَن عَرَفَنا فَقَد عَرَفَ اللّهَ عز و جل،ومَن أَنکَرَنا فَقَد أنکَرَ اللّهَ عز و جل. (1)

3/1.فِطرَةُ التَّوحیدِ

الکتاب

«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللّهِ الَّتِی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ». 3

الحدیث

297 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُّ مَولودٍ یُولَدُ عَلَی الفِطرَةِ حَتّی یُعرِبَ (2)عَنهُ لِسانُهُ،فإِذا أعرَبَ عَنهُ لِسانُهُ إِمّا شاکِرا وإِمّا کَفورا. (3)

298 . عنه صلی الله علیه و آله: کُلُّ نَسَمَةٍ تولَدُ عَلَی الفِطرَةِ حَتّی یُعرِبَ عَنها لِسانُها،فَأَبَواها یُهَوِّدانِها ویُنَصِّرانِها. (4)

ب پیامبران
قرآن

«بگو:این است راه من،که من و هر کس پیروی ام کرد،با بینایی به سوی خدا دعوت می کنیم؛و منزّه است خدا،و من از مشرکان نیستم».

حدیث
ج اهل بیت علیهم السلام

296 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من و علی،پدران این امّتیم.هر کس ما را بشناسد،خدای عز و جل را شناخته است و هر کس ما را نشناسد،خدای عز و جل را نشناخته است.

3/1.فطرت توحیدی
قرآن

«پس روی خود را با گرایش تمام به حق،به سوی این دین کن،با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است.آفرینش خداوند،تغییرپذیر نیست.این است همان دین پایدار؛ولی بیشتر مردم نمی دانند».

حدیث

297 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر مولودی،بر فطرت[توحیدی]متولّد می شود تا آن که زبان بگشاید (5)]و به رشد برسد].چون زبان گشود،یا شاکر می شود و یا کافر.

298 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر انسانی،بر فطرت[توحیدی]به دنیا می آید تا آن که زبان بگشاید و پدر و مادرش،او را یهودی و یا مسیحی کنند.

ص:101


1- (2) کمال الدین:ص 261 ح 7. [1]
2- (4) أعْرَبَ الرَّجُلُ عن نَفْسِه،إذا بَیَّنَ و أوضَحَ(معجم مقاییس اللغة:ج 4 ص 299). [2]والظّاهِر أنّ الإعراب فی هذا المَوضِع کنایة عن تمییز الحقّ والباطل.
3- (5) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 129 ح 14811. [3]
4- (6) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 303 ح 15589. [4]
5- (7) مقصود از زبان گشودن در این روایت و روایت بعدی،رشد عقلی و قدرت تشخیص حق و باطل است.
بحثی درباره فطرت خداشناسی

نخستین خاستگاه خداشناسی،فطرت(سرشت)انسان است.آیات و احادیثی که دلالت بر این موضوع دارند،به سه دسته تقسیم می شوند:

دسته اوّل،آیات و احادیثی که دلالت می کنند بر این که خداشناسی،به صورت یک احساس،در وجود همه انسان ها نهاده شده است.چکیده این دسته از آیات و روایات،در این حدیث نبوی آمده است که می فرماید:

کُلُّ مَولودٍ یولَدُ عَلَی الفِطرَةِ. (1)

هر مولودی،بر فطرت خود،متولّد می شود.

دسته دوم،متونی که بر اساس آنها،خداوند متعال،از همه مردم پیش از تولّدشان،بر ربوبیّت خود،پیمان گرفته است؛مانند این آیه قرآن:

«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا. 2

و آن گاه که پروردگارت از پشتِ بنی آدم،فرزندانشان را بر گرفت و بر خودشان گواه ساخت که:«آیا من پروردگار شما نیستم؟»،گفتند:«چرا.گواهی دادیم»».

دسته سوم،نصوصی که طبیعت انسان را به گونه ای ترسیم می کنند که وقتی در بن بستِ سختی ها قرار بگیرد،موانع شناخت،از جلو دیده جان،کنار می روند و در این حال،با همه وجود،خدا را احساس می کند و دست نیاز به سوی آن بی نیاز می برَد.جمع بندیِ آیات قرآن در این زمینه،در کلام نورانی امام عسکری علیه السلام بدین گونه آمده است:

اللّهُ هُوَ الَّذی یَتَأَلَّهُ إلَیهِ عِندَ الحَوائِجِ وَ الشَّدائِدِ کُلُّ مَخلوقٍ عِندَ انقِطاعِ الرَّجاءِ مِن کُلِّ مَن هُوَ دونَهُ،و تَقَطُّعِ الأسبابِ مِن جَمیعِ ماسِواهُ. (2)

خداوند،کسی است که هر مخلوقی،در نیازها و سختی ها و به هنگام قطع امید از همه دیگر افراد و وسیله های غیر از او،بدو روی می آورند.

ص:102


1- (1) الکافی:ج 2 ص 13 ح 3. [1]
2- (3) التوحید:ص231 ح5،معانی الأخبار:ص4 ح2،بحار الأنوار:ج3 ص41 ح16. [2]
روشن ترین براهین توحید فطری

دسته سوم از متونی که بدانها اشاره شد،در واقع،بیانگر روشن ترین برهان های تجربیِ توحید فطری اند که قرآن کریم،برای معرفی خداوند متعال به عنوان حقیقتی که انسان ذاتا با آن آشناست و خود را نیازمند به آن می یابد،مکرّر بدانها استناد کرده است.

ص:103

4/1.رُؤیَةُ اللّهِ بِالقَلبِ

الکتاب

«ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی». 1

الحدیث

299 . التوحید عن محمّد بن الفضیل: سَأَلتُ أَبَا الحَسَنِ علیه السلام:هَل رَأی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَبَّهُ عز و جل؟

فَقالَ:نَعَم بِقَلبِهِ رَآهُ،أما سَمِعتَ اللّهَ عز و جل یَقولُ: «ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی» أی لَم یَرَهُ بِالبَصَرِ،ولکِن رَآهُ بِالفُؤادِ. (1)

300 . التوحید عن مرازم عن الإمام الصادق علیه السلام: سَمِعتُهُ یَقولُ:رَأی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَبَّهُ عز و جل.یَعنی بِقَلبِهِ. (2)

4/1.دیدن خدا با دل
قرآن

«آنچه را دل دید،انکار نکرد».

حدیث

299 . التوحید به نقل از محمّد بن فضیل:از امام کاظم علیه السلام پرسیدم:آیا پیامبر خدا پروردگارش را دید؟

فرمود:«آری؛با دلش او را دید.آیا نشنیده ای که خداوند می فرماید:«آنچه را دل دید،انکار نکرد»؛یعنی با دیده[ی سر]ندید،بلکه با[دیده]دل دید».

300 . التوحید به نقل از مُرازم:شنیدم که امام صادق علیه السلام می فرماید:«پیامبر خدا،پروردگارش را دید؛یعنی با دلش».

ص:104


1- (2) التوحید:ص 116 ح 17.
2- (3) التوحید:ص 116 ح 16.
سخنی در بطلان عقیده به امکان رؤیت خدا با چشم

پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام بر پایه آموزه های قرآن و سنّت و حکم قطعی عقل و برهان،بر این باورند که دیدار حسّی خداوند متعال،ممتنع است.

پیروان مکتب معتزله از اهل سنّت نیز مانند امامیه،معتقد به عدم امکان رؤیت حسّی خداوند متعال هستند؛امّا اشاعره و گروهی از اهل حدیث که«مُشبّهه»و یا«حشویّه»نامیده می شوند،قائل به امکان رؤیت حسّی هستند.

هر چند قائلان به امکان دیدار خدا با چشم،گفته اند که ما بر مدّعای خود،هم دلیل عقلی داریم و هم دلیل نقلی؛امّا بطلان دلیل عقلی آنان،به قدری واضح است که نیازی به بررسی ندارد،مانند این که«صِرف وجود اشیا،مقتضی امکان رؤیت آنهاست»زیرا همان طور که در احادیث اهل بیت علیهم السلام ملاحظه می شود،چشم،تنها چیزی را می تواند ببیند که دارای رنگ و کیفیت باشد و چنین چیزی نمی تواند نامحدود و آفریدگار باشد.

همچنین استدلال به ادله نقلی همچون آیه: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلی رَبِّها ناظِرَةٌ» (1)،بر امکان رؤیت حسّی صحیح نیست؛زیرا جمع میان این آیه و سایر آیاتی که دلالت بر عدم امکان رؤیت حسّی دارند،مانند: «لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ» (2)،گویای آن است که رؤیت حسّی مقصود نیست.بلکه این قبیل آیات و روایات تنها قابلیت انطباق بر«رؤیت قلبی»را دارند.

ص:105


1- (1) قیامت:آیه 22 و 23. [1]
2- (2) انعام:آیه 103. [2]

5/1.مَعرِفَةُ النَّفسِ ومَعرِفَةُ اللّهِ

الکتاب

«وَ فِی الْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ* وَ فِی أَنْفُسِکُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ». 1

الحدیث

301 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ. (1)

302 . عنه صلی الله علیه و آله: أَعرَفُکُم بِنَفسِهِ أَعرَفُکُم بِرَبِّهِ. (2)

5/1.خودشناسی و خداشناسی
قرآن

«و در زمین برای اهل یقین،نشانه هایی[متقاعد کننده]است،و در خود شما؛مگر نمی بینید؟».

حدیث

301 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس خود را بشناسد،خدایش را شناخته است.

302 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به نفس خویش آگاه تر باشد،به خدای خویش،عارف تر است.

ص:106


1- (2) عوالی اللآلی:ج 4 ص 102 ح 149. [1]
2- (3) جامع الأخبار:ص 35 ح 12. [2]
تحلیلی درباره نقش خودشناسی در خداشناسی

از نگاه قرآن کریم،در آفرینش انسان،نشانه ها و دلایل روشنی برای خداشناسی وجود دارد که هر کس اهل لجاجت نباشد و بخواهد از راه دلیل و برهان،حقایق هستی را بپذیرد،می تواند با دقّت در حکمت های وجودِ خود،با آفریدگار جهان و حقیقة الحقایق،آشنا شود:

اقسام احادیث دعوت به خودشناسی

احادیث اسلامی،با الهام از قرآن،فراوان بر خودشناسی تأکید دارند.این احادیث را می توان به پنج دسته تقسیم کرد:دسته نخست احادیثی هستند که خودشناسی را با ارزش ترینِ شناخت ها معرّفی می کنند؛مانند آنچه از امام علی علیه السلام روایت شده است که:

أَفضَلُ المَعرِفَةِ مَعرِفَةُ الإِنسانِ نَفسَهُ. (1)

برترین شناخت،خودشناسی است.

دسته دوم،احادیثی هستند که به بیان زیان های نشناختن خود پرداخته اند.امام علی علیه السلام می فرماید:

لا تَجهَل نَفسَکَ،فَإِنَّ الجاهِلَ مَعرِفَةَ نَفسِهِ جاهِلٌ بِکُلِّ شَیءٍ. (2)

از خود بی خبر مباش که بی خبر از خود،از همه چیز بی خبر است.

دسته سوم،احادیثی هستند که تصریح می کنند خودشناسی،مقدّمه و کلید هستی شناسی است؛چنان که از امام علی علیه السلام نقل شده است:

مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَهُوَ لِغَیرِهِ أعرَفُ. (3)

آن که خود را بشناسد،دیگران را بهتر می شناسد.

دسته چهارم،احادیثی هستند که خودشناسی را کلید خداشناسی،بلکه برابر با خداشناسی می دانند که مشهورترینِ آنها این حدیث شریف است که از پیامبر خدا و امام علی علیه السلام روایت شده که فرموده اند:

مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ. (4)

آن که خود را بشناسد،پروردگارش را شناخته است.

دسته پنجم،احادیثی اند که مقصود از خودشناسی را تبیین و تفسیر می کنند.

ص:107


1- (1) غرر الحکم:ح 2935.
2- (2) غرر الحکم:ح 10337،عیون الحکم والمواعظ:ص 524 ح 9547.
3- (3) غرر الحکم:ح 8758.
4- (4) روضة الواعظین:ص 136 ح 3470. [1]

6/1.آیاتُ مَعرِفَةِ اللّهِ

الکتاب

«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ* اَلَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ». 1

الحدیث

303 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ:یا مَن فِی السَّماءِ عَظَمَتُهُ،یا مَن فِی الأَرضِ آیاتُهُ،یا مَن فی کُلِّ شَیءٍ دَلائِلُهُ،یا مَن فِی البِحارِ عَجائِبُهُ،یا مَن فِی الجِبالِ خَزائِنُهُ،یا مَن یَبدَأُ الخَلقَ ثُمَّ یُعیدُهُ،یا مَن إِلَیهِ یَرجِعُ الأَمرُ کُلُّهُ،یا مَن أَظهَرَ فی کُلِّ شَیءٍ لُطفَهُ،یا مَن أَحسَنَ کُلَّ شَیءٍ خَلَقَهُ،یا مَن تَصَرَّفَ فِی الخَلائِقِ قُدرَتُهُ. (1)

6/1.نشانه های خداشناسی
قرآن

«مسلماً در آفرینش آسمان ها و زمین،و در پیِ یکدیگر آمدن شب و روز،برای خردمندان نشانه هایی[قانع کننده]است.همانان که خدا را ایستاده و نشسته،و به پهلو آرمیده[در همه احوال]یاد می کنند و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند[و می گویند که:]پروردگارا!اینها را بیهوده نیافریده ای.منزهی تو!پس ما را از عذابِ[آتش]دوزخ،در امان بدار».

حدیث

303 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«جوشن کبیر»:ای آن که در آسمان،عظمتش پیداست و در زمین،نشانه هایش!ای آن که هر چیز،راهنمایی به سوی اوست!ای آن که شگفتی هایش در دریا و اندوخته هایش در کوه هاست!ای آن که خلق را پدید آورد و سپس،بازمی گردانَد!ای که همه کارها به او بازمی گردند!ای که لطفش را در همه چیز هویدا کرد!ای که هر چه آفرید،نیکو آفرید!ای که قدرتش،همه مخلوقات را می چرخانَد!

ص:108


1- (2) البلد الأمین:ص 407. [1]
تأمّلی درباره نقش خودشناسی در خداشناسی
اشاره

از نگاه قرآن،در آفرینش انسان،نشانه های روشنِ فراوانی برای خداشناسی وجود دارد و این،بدان معناست که انسان،نمی تواند خود را آن گونه که هست،ببیند،امّا آفریدگار خود را نبیند،و خودشناس باشد،امّا خدا را نشناسد.

نشانه های خدا در وجود انسان،در این باب،به نُه دسته تقسیم شده اند و اینک،توضیح کوتاهی درباره این نشانه ها:

1.پیدایش انسان از خاک

از نگاه قرآن،خاک،عصاره گِل،آب،عَلَق و نطفه،نقطه های آغازین آفرینش هستند که عقل با تأمّل در سیر تکاملی خاک تا به وجود آمدن انسان،چاره ای جز اعتراف به آفریدگار توانا و حکیم ندارد.

2.صورت بندی جنین

پس از تکمیل مصالح ساختمان بدن،جنین برای صورت بندی و نقّاشی آماده می شود.

«هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ کَیْفَ یَشاءُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ. 1

اوست کسی که شما را در زِهدان ها چنان که می خواهد،شکل می دهد.خدایی نیست،جز او که پیروزمندِ فرزانه است».

3.پیدایش حیات

قرآن کریم،در موارد متعدّد،پدیده شگفت حیات را مستند به آفریدگار توانای جهان کرده است و آن را یکی از آیات الهی و دلایل غیر قابل انکار وجود خدا می داند و گاه،منکران را با توجّه به این حقیقت،مورد ملامت قرار می دهد:

«کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ. 2

چگونه به خدا کفر می ورزید،در حالی که مُرده بودید و زنده تان ساخت؟!».

4.خواب

خواب،مایه تجدید قوای فرسوده شده،رمز نشاط و طراوت است که تقریبا یکْ سوم عمر انسان،هزینه آن

ص:109

می گردد.

«وَ مِنْ آیاتِهِ مَنامُکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ ابْتِغاؤُکُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ. 1

و از نشانه های او،خواب شما در شب و روز است،و نیز[روزی]جستن شما از فضلش.بی گمان،در این،نشانه هایی برای گروه شنواست».

5.روزی

پیش بینی منابع مورد نیاز برای تغذیه انسان و همه موجودات زنده و هماهنگی موادّ مورد نیاز انسان با کشش های طبیعی او،دلیل دیگری بر توحید و خداشناسی است:

«هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُ اللّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ فَأَنّی تُؤْفَکُونَ؟! 2

آیا جز خداوند،آفریدگاری هست که از آسمان و زمین،روزی تان دهد؟جز او خدایی نیست.پس به کجا منحرف می شوید؟!».

6.همسر

آفرینش همسر با توجه به تأثیر شگرفی که در آرامش آدمی دارد به تنهایی کافی است که ثابت کند جهان هستی دارای آفریدگاری حکیم و تواناست.

«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ. 3

و از نشانه های اوست که جفت هایی از جنس خودتان برایتان آفرید تا با ایشان،آرام گیرید و میانتان،دوستی و مهربانی نهاد.در این،نشانه هایی است برای کسانی که می اندیشند».

7.پوشاک

وجود منابع پوشاک در زمین،مانند وجود منابع تغذیه و خوراک،ثابت می کند که جهان،طبق نقشه و محاسبه دقیق و حکیمانه ای پدید آمده که حتّی جزئی ترین مسائل ضرور زندگی نیز از دیده تیزبین پدید آورنده آن،پنهان نمانده است.

«وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِیلَ تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ. 4

و برای شما جامه هایی ساخت که از گرما حفظتان می کند و جامه هایی که در جنگ،نگهِتان می دارد».

8.ابزارهای یادگیری

پیش بینی ابزارهای درونی و برونی در وجود انسان برای کسب آگاهی،نشانه دیگری از نشانه های آفرینش

ص:110

انسان و دلیل دیگری برای اثبات توحید و خداشناسی است.

9.اختلاف زبان ها و شکل ها

اختلاف زبان ها،شکل ها و رنگ های مردم،یکی دیگر از دلایل خداشناسی است؛زیرا اگر کارخانه آفرینش شعور نداشت،مانند همه ماشین های دیگر،تولیدات آن یک نواخت بود.

«وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمِینَ (1).

و از نشانه های اوست آفرینش آسمان ها و زمین و اختلاف زبان ها و رنگ هایتان.در این،نشانه هایی برای دانایان است».

ص:111


1- (1) روم:آیه 22. [1]

7/1.طُرُقُ الوُصولِ إلی أسمی مَراتِبِ مَعرِفَةِ اللّهِ

أ ذِکرُ اللّهِ عز و جل

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللّهَ ذِکْراً کَثِیراً* وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلاً* هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً». 1

الحدیث

304 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ تَعالی:إِذا کانَ الغالِبُ عَلی عَبدِیَ الاِشتِغالَ بی جَعَلتُ نَعیمَهُ ولَذَّتَهُ فی ذِکری،فَإِذا جَعَلتُ نَعیمَهُ ولَذَّتَهُ فی ذِکری عَشَقَنی وعَشَقتُهُ،فَإِذا عَشَقَنی وعَشَقتُهُ رَفَعتُ الحِجابَ فیما بَینی وبَینَهُ،وصِرتُ مَعالِما بَین عَینَیهِ،لا یَسهو إِذا سَهَا النَّاسُ،أُولئِکَ کَلامُهُم کَلامُ الأَنبِیاءِ. (1)

ب مَحَبَّةُ اللّهِ عز و جل

305 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المَحَبَّةُ أَساسُ المَعرِفَةِ. (2)

ج الاِنقِطاعُ إلَی اللّهِ عز و جل

306 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:إِلهی مَن ذَا الَّذِی انقَطَعَ إِلَیکَ فَلَم تَصِلهُ؟! (3)

د وِلایَةُ أَهلِ البَیتِ علیهم السلام

307 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نَحنُ الوَسیلَةُ إِلَی اللّهِ،وَالوُصلَةُ إِلی رِضوانِ اللّهِ. (4)

7/1.راه های رسیدن به بالاترین مراتب خداشناسی
الف ذکر خدا
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!خدا را یاد کنید،یادی بسیار.و صبح و شام او را به پاکی بستایید.اوست کسی که با فرشتگان خود بر شما درود می فرستد تا شما را از تاریکی ها به سوی روشنایی برآورَد؛و به مؤمنان،همواره مهربان است».

حدیث

304 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،می فرماید:«هر گاه،دل مشغولیِ عمده بنده ای،من باشم،نعمت و لذّتِ او را در ذکر خودم قرار می دهم،و چون نعمت و لذّتش را در ذکر خودم قرار دهم،به من عشق می ورزد و من نیز به او عشق می ورزم،و چون عاشق یکدیگر شدیم،حجاب میان خودم و او را برمی دارم و نشانه هایی در جلو چشمانش قرار می دهم که چون مردم[مرا]از یاد ببرند،او از یاد نبرد.اینان،سخنشان،سخن پیامبران است».

ب محبّت خدا

305 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبّت،اساس معرفت است.

ج انقطاع به سوی خدا

306 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:خدایا!چه کسی برای پیوستن به تو،از همه گسست و تو به او نپیوستی؟!

د ولایت اهل بیت علیهم السلام

307 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما وسیله[ی نزدیکی]به سوی خداییم و راه وصل به خشنودیِ او.

ص:112


1- (2) حلیة الأولیاء:ج 6 ص 165.
2- (3) المواعظ العددیّة:ص 144.
3- (4) بحار الأنوار:ج 90 ص 342 ح 54. [1]
4- (5) بحار الأنوار:ج 25 ص 23 ح 38. [2]
سخنی درباره راه های رسیدن به بالاترین مراتب خداشناسی
اشاره

آنچه با عنوان«راه های رسیدن به بالاترین مراتب خداشناسی»گذشت،در بردارنده مطمئن ترین دستورها برای سیر و سلوک به سوی اللّه است که در متون اسلامی،به آنها اشاره شده است و گذر از منازل سلوک و رسیدن به قلّه یقین و معرفت شهودی،بدون عمل به این ره نمودها،امکان پذیر نیست.در واقع،حرکت انسان به سوی کمال مطلق،بدین سان آغاز می گردد:

یک.یاد خدا

نخستین گام در این سیر و سلوک،یاد خداست.امام علی علیه السلام درباره نقش یاد خدا در سازندگی انسان می فرماید:

أصلُ صَلاحِ القَلبِ اشتِغالُهُ بِذِکرِ اللّهِ. (1)

اساس سامان یافتن دل،اشتغال آن به یاد خداست.

یاد خدا،در واقع،رمز خودسازی است؛چرا که به تدریج،انسان را از خودِ حیوانی تهی می کند و دل را از رذایل اخلاقی،پاک می گردانَد و آن را برای پذیرش نور یقین،آماده می سازد.در متون اسلامی،نقشِ سرنوشت ساز یادِ خدا در سازندگی انسان،به تفصیل مورد توجّه قرار گرفته است.

حقیقت ذکر

نکته اساسی،این که حقیقت ذکر،احساس حضور در محضر حق تعالی است.از این رو،ذکر زبانی،بدون توجّه قلبی،اثر چندانی در نورانیت دل نخواهد داشت.نشانه توجّه قلبی انسان به آفریدگار جهان نیز مسئولیت شناسی در همه زمینه هاست.

ذکرِ به این معنا و بویژه تداوم آن،بسیار دشوار است؛چنان که امام صادق علیه السلام در گفتگو با یکی از یارانش،درباره سخت ترین چیزهایی که خدا بر خلقش واجب کرده است،چنین فرموده است:

ألا أُخبِرُکَ بِأَشَدِّ ما فَرَضَ اللّهُ عز و جل عَلی خَلقِهِ؟قُلتُ:بَلی.قالَ:إنصافُ النّاسِ مِن نَفسِکَ،و مُؤاساتُکَ أخاکَ،و ذِکرُ اللّهِ فی کُلِّ مَوطِنٍ.أما إنّی لا أقولُ:سُبحانَ اللّهِ،وَ الحَمدُ للّهِ ِ،و لا إلهَ إلَا اللّهُ،و اللّهُ أکبَرُ،و إن کانَ هذا مِن ذاکَ،و لکِن ذِکرُ اللّهِ جَلَّ و عَزَّ فی کُلِّ مَوطِنٍ إذا هَجَمتَ عَلی طاعَةٍ أو عَلی مَعصِیَةٍ. (2)

ص:113


1- (1) غرر الحکم:ح 3083.
2- (2) الکافی:ج 2 ص 145 ح 8، [1]معانی الأخبار:ص 193 ح 3،بحار الأنوار:ج 75 ص 34 ح 29. [2]

[امام علیه السلام فرمود:]«آیا تو را از سخت ترین واجباتی که خدا بر خلقش واجب کرده،آگاه نکنم؟».گفتم:چرا.فرمود:«انصاف دادنت به مردم از جانب خودت،و سهیم کردن برادرت[در مال ودارایی ات]و ذکر خدا در هر جا؛امّا بدان که مقصود من از ذکر،گفتن "سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلّا اللّه و اللّه اکبر" نیست.اگر چه اینها هم ذکر هستند؛بلکه مقصود،یاد کردن خدای عز و جل در هر جایی است که آهنگ طاعت یا معصیت می کنی».

دو.رعایت آداب غذا خوردن

یاد خداوند عز و جل غذای جان است.هر چه این خوراکْ بیشتر به روح برسد،نیروی روح،بیشتر می شود و صفا و نورانیت دل،افزون تر می گردد؛به عکسِ غذاهای مادّی که هر چه بیشتر انسان از آن مصرف کند،برای جسم و جانش زیانبارتر است و اکتفا به قدر ضرور درخوردن،سلامت جسم و جان انسان را تضمین می کند.از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله چنین روایت شده است:

إذا أقَلَّ الرَّجُلُ الطُّعمَ مُلِئَ جَوفُهُ نورا. (1)

چون انسان از خوراکش بکاهد،درونش پُر از نور می شود.

سه.ولایت اهل بیت

راه توحید و سلوک به سوی معرفت شهودی و کمال مطلق،راهی است بس دشوار و در آن،راهزنانِ بسیار در کمین اند.پیمودن این راه،بدون راه نمایی و دستگیری رهبرانِ به مقصد رسیده و مصون از خطا که همان پیامبرخدا و خاندان او هستند خطرناک،بلکه غیر ممکن است.چه اینکه اهل بیت علیهم السلام،ابواب معرفت خدا و راه رسیدن به رضوان الهی هستند و این،بدان معناست که تنها آنها با معارف اسلام ناب آشنایند و بر اساس آموزه های وحی،می توانند آفریدگار حقیقیِ جهان را به مردم معرّفی کنند و آنان را تا رسیدن به بالاترین مراتب توحید،هدایت نمایند.در«زیارت جامعه کبیره»که از امام هادی علیه السلام روایت شده،خطاب به آنان می گوییم:

بِمُوالاتِکُم عَلَّمَنَا اللّهُ مَعالِمَ دینِنا. (2)

به ولایت شما،خداوند،معارف دینمان را به ما آموخت.

چهار.استمداد از خداوند متعال

چهارمین دستور کار برای سلوک الی اللّه،نیایش و یاری خواستن از خداوند متعال است.دعا،در رساندن سالک به مقصد،هم طریقیت دارد و هم موضوعیت.طریقیت دارد،چون مایه توفیق یافتن انسان برای انجام دادن

ص:114


1- (1) الفردوس:ج 1 ص 290 ح 1138.نیز،ر.ک:المعجم الأوسط:ج 5 ص 229 ح 5165،تنبیه الخواطر:ج 2 ص 229،الدعوات:ص 77 ح 187.
2- (2) تهذیب الأحکام:ج 6 ص 100 ح 177،کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 616 ح 3213،عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 277 ح 1، [1]المزار الکبیر:ص 533،بحار الأنوار:ج 102 ص 132 ح 4. [2]

سایر برنامه های سلوک است،و موضوعیت دارد،چون خود،مغز عبادت است.

حتّی می توان گفت که اگر دعا با شرایط آن انجام شود،یکی از نزدیک ترین راه ها و شاید نزدیک ترین راه برای رسیدن به مقصد است؛چنان که خداوند متعال می فرماید:

«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ. 1

و چون بندگانم از تو درباره من پرسیدند،[به آنان بگو که]«من نزدیکم و ندای دعا کننده را چون مرا بخواند،پاسخ می دهم».پس[بندگانم]دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند،شاید که راه یابند».

پنج.احیای عقل و میراندن نفس

با به کار بستن ره نمودهای چهارگانه ای که شرح آن گذشت،به تدریجْ قوای عقلانیِ سالک الی اللّه،رشد می کند و هوس های حیوانی،در او می میرند تا آن که به این نقطه می رسد که امیر مؤمنان در وصف او می فرماید:

قَد أَحیا عَقلَهُ،و أَماتَ نَفسَهُ،حَتّی دَقَّ جَلیلُهُ،و لَطُفَ غَلیظُهُ،و بَرَقَ لَهُ لامِعٌ کَثیرُ البَرقِ،فَأَبانَ لَهُ الطَّریقَ و سَلَکَ بِهِ السَّبیلَ،و تَدافَعَتهُ الأَبوابُ إلی بابِ السَّلامَةِ،و دارِ الإقامَةِ،و ثَبَتَت رِجلاهُ بِطُمَأنینَةِ بَدَنِهِ فی قَرارِ الأَمنِ وَ الرّاحَةِ بِما استَعمَلَ قَلبَهُ،و أَرضی رَبَّهُ. (1)

عقلِ خود را زنده کرده و نفسِ خود را میرانده است؛تا جایی که درشتی هایش نازک و زمختی هایش لطیف گشته اند و برقی فروزان و تابناک،برایش درخشیدن گرفته و راهش را روشن داشته و او را به راه در آورده است و درها،او را به درِ سلامت و سرای اقامت کشانده اند و ثابتْ قدم و با کمال اطمینان،در جایگاه امن و راحت،به عوض آنچه دلش به کار برده و خدایش را خشنود ساخته،جای گرفته است.

ص:115


1- (2) نهج البلاغة:خطبه 220، [1]بحار الأنوار:ج 69 ص 316 ح 34. [2]

8/1.آثارُ مَعرِفَةِ اللّهِ

أ خَشیَةُ اللّهِ عز و جل

الکتاب

«إِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ». 1

الحدیث

308 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ بِاللّهِ أَعرَفَ کانَ مِنَ اللّهِ أَخوَفَ. (1)

ب اجتِنابُ المَحارِمِ

309 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن عَرَفَ اللّهَ وعَظَّمَهُ مَنَعَ فاهُ مِنَ الکَلامِ،وبَطنَهُ مِنَ الطَّعامِ،وعَفا (2)نَفسَهُ بِالصِّیامِ وَالقِیامِ. (3)

ج الرِّضا بِقَضاءِ اللّهِ عز و جل

310 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:عَلامَةُ مَعرِفَتی فی قُلوبِ عِبادی حُسنُ مَوقِعِ قَدری ألّا أُشتَکی ولا أُستَبطی ولا أُستَخفی. (4)

8/1.آثار معرفت خدا
الف بیم از خدا
قرآن

«از بندگان خدا،تنها دانایانند که از او می ترسند.آری.خدا،ارجمندِ آمرزنده است».

حدیث

308 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس به خدا آگاه تر باشد،از او بیمناک تر است.

ب پرهیز از حرام ها

309 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خدا و عظمت او را بشناسد،کام از کلام و درون از طعام،باز می دارد و نفْس خویش را به روزه و شب زنده داری رام می کند.

ج رضایت به قضای الهی

310 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای عز و جل فرمود:«نشانه معرفت به من در دل های بندگانم،نیکوییِ موقعیت منزلت من است.این که از من گِله نشود و[روزی رساندنم]دیر و کُند به شمار نیاید و پنهان،شمرده نشوم».

ص:116


1- (2) جامع الأخبار:ص 258 ح 682.
2- (3) قال العلّامة المجلسی قدس سره:«وعفا»کذا،وفی بعض النسخ«فعفی»؛أی جعلها صافیةً خالصةً،أو جعلها مندرسةً ذلیلةً خاضعةً،أو وفّر کمالاتها.قال فی النهایة:أصل العفو المحو والطمس،وعَفَت الریحُ الأثرَ:محَته وطمسته...وعفا الشیءُ:کثر وزاد،یقال:أعفیته وعفّیته،وعفا الشیءُ:صَفا وخلص،انتهی.و أقول:الأظهر مافی المجالس وغیره و أکثر نسخ الکتاب:«عنّی»أی أتعب،والعنا بالفتح والمدّ:التعب(مرآة العقول:ج 9 ص 254). [1]
3- (4) الکافی:ج 2 ص 237 ح 25. [2]
4- (5) کنز العمّال:ج 1 ص 129 ح 606.

د استِجابَةُ الدُّعاءِ

311 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:مَن أَهانَ لی وَلِیّا فَقَد أَرصَدَ لِمُحارَبَتی.وما تَقَرَّبَ إِلَیَّ عَبدٌ بِشَیءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افتَرَضتُ عَلَیهِ،وإِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنّافِلَةِ حَتّی أُحِبَّهُ،فَإِذا أَحبَبتُهُ کُنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ،وبَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ،ولِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ،ویَدَهُ الَّتی یَبطِشُ بِها،إِن دَعانیأَجَبتُهُ،وإِن سَأَلَنی أَعطَیتُهُ. (1)

312 . عنه صلی الله علیه و آله: لَو عَرَفتُمُ اللّهَ تَعالی حَقَّ مَعرِفَتِهِ لَزالَت بِدُعائِکُمُ الجِبالُ! (2)

د اجابت دعا

311 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای عز و جل می فرماید:«هر که به دوست من توهین کند،به جنگ با من برخاسته است.بنده ای به من با بهتر از انجام دادن واجباتش تقرّب نجسته است و او با انجام دادن مستحب به من،تقرّب می جوید تا دوستدارش شوم و چون دوستدارش می شوم،گوشِ شنیدن او و دیده دیدن او و زبانِ گفتن و دستِ فعّالیت او می گردم.اگر مرا بخوانَد،اجابتش می کنم و اگر از من بخواهد،عطایش می نمایم».

312 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر خداوند متعال را چنان که بایسته شناخت اوست،می شناختید،کوه ها با دعای شما از جا کَنده می شدند.

ص:117


1- (1) الکافی:ج 2 ص 352 ح 7. [1]
2- (2) نوادر الاُصول:ج 2 ص 132.
چکیده آنچه درباره نقش خداشناسی گذشت
اشاره

آثار و برکات خداشناسی و نقش آن در زندگی انسان را در دو بخش می توان خلاصه کرد:

بخش اوّل:نقش خداشناسی در زندگیِ فردی

مهم ترین نقش خداشناسی در زندگیِ فردی،محبّت و انس با خداوند متعال است؛چرا که انسان،فطرتا عاشق زیبایی است و از آن جا که خداوند متعال،جامعِ همه زیبایی هاست و همه زیبایان،زیبایی خود را از او دارند،انسان نمی تواند خدا را بشناسد و او را دوست نداشته باشد.از این رو،امام مجتبی علیه السلام می فرماید:

مَن عَرَفَ اللّهَ أَحَبَّهُ. (1)

هر که خدا را بشناسد،دوستش خواهد داشت.

بخش دوم:نقش خداشناسی در زندگی اجتماعی

خداشناسی،به دلیل این که زیربنای ارزش های اعتقادی،اخلاقی و عملی است،اصلی ترین پایه های جامعه نمونه انسانی نیز هست.به همین جهت،نمی توان از جامعه ای که خدا را باور ندارد،انتظار داشت ارزش های انسانی و در رأس آنها عدالت اجتماعی را رعایت نماید.لذا امام رضا علیه السلام درباره فلسفه خداپرستی می فرماید:

لِعِلَلٍ کَثیرَةٍ،مِنها أنَّ مَن لَم یُقِرَّ بِاللّهِ عز و جل لَم یَتَجَنَّب مَعاصِیَهُ،و لَم یَنتَهِ عَنِ ارتِکابِ الکَبائِرِ و لَم یُراقِب أحَدا فیما یَشتَهی و یَستَلِذُّ مِنَ الفَسادِ وَ الظُّلمِ. (2)

به علّت های بسیار؛یک علّت آن که:کسی که به خدا اقرار نکند،از نافرمانی او نپرهیزد و از ارتکاب گناهان کبیره،باز نَایستد و هیچ کس را در آنچه از تباهی و ستم دوست می دارد و لذّت می بَرَد،نپاید.

و اگر روزی جامعه بشر به طور شایسته با آفریدگار جهان پیوند بر قرار کند،بهترین زندگی ها را برای خود فراهم ساخته است.به امید آن روز!

ص:118


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 52. [1]
2- (2) علل الشرائع:ص 252 ح 9، [2]بحار الأنوار:ج 3 ص 10 ح 23. [3]

9/1.لا یَبلُغُ أَحَدٌ کُنهَ مَعرِفَتِهِ

313 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:یا مَن لا یَعلَمُ ما هُوَ إِلّا هُوَ. (1)

314 . عنه صلی الله علیه و آله فی تَنزیهِ اللّهِ سُبحانَهُ:سُبحانَکَ ما عَرَفناکَ حَقَّ مَعرِفَتِکَ. (2)

10/1.النَّهیُ عَنِ التَّفَکُّرِ فی ذاتِه

315 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَفَکَّروا فی آلاءِ اللّهِ ولا تَتَفَکَّروا فِی اللّهِ. (3)

316 . عنه صلی الله علیه و آله: تَفَکَّروا فی خَلقِ اللّهِ ولا تَفَکَّروا فِی اللّهِ؛فَإِنَّکُم لَن تُقَدِّروا قَدرَهُ. (4)

الفصل الثّانی:معرفة توحید اللّه

1/2.قیمَةُ التَّوحیدِ

أ ثَمَنُ الجَنَّةِ

317 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: التَّوحیدُ ثَمَنُ الجَنَّةِ. (5)

318 . عنه صلی الله علیه و آله: إِنَّ«لا إِلهَ إِلَا اللّهُ»کَلِمَةٌ عَظیمَةٌ کَریمَةٌ عَلَی اللّهِ عز و جل،مَن قالَها مُخلِصا استَوجَبَ الجَنَّةَ،ومَن قالَها کاذِبا عَصَمَت مالَهُ ودَمَهُ،وکانَ مَصیرُهُ إِلَی النّارِ. (6)

9/1.کسی به حقیقت معرفت او نمی رسد

313 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:ای آن که کسی نمی داند او چیست،جز خودش!

314 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در تنزیه خدای سبحان:منزّهی تو!ما آن گونه که باید،تو را نشناخته ایم.

10/1.پرهیز از اندیشیدن در ذات خدا

315 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در نعمت های خدا بیندیشید و در[ذات]خدا نیندیشید.

316 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در خلق خدا بیندیشید و در[ذات]خدا نیندیشید که شما او را اندازه نمی توانید کرد.

فصل دوم:شناخت یگانگی خدا

1/2.ارزش توحید
الف بهای بهشت

317 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: توحید،بهای بهشت است.

318 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بی گمان،«لا إله إلّا اللّه»،نزد خداوند عز و جل سخنی بزرگ و عزیز است.هر کس آن را خالصانه بگوید،بهشت برایش واجب می شود و هر کس آن را به دروغ بگوید،دارایی و خونش حفظ می شود،امّا ره به دوزخ می بَرَد.

ص:119


1- (1) عوالی اللآلی:ج 4 ص 132 ح 226. [1]
2- (2) عوالی اللآلی:ج 4 ص 132 ح 227. [2]
3- (3) المعجم الأوسط:ج 6 ص 250 ح 6319.
4- (4) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 250. [3]
5- (5) الأمالی للطوسی:ص 570 ح 1178. [4]
6- (6) التوحید:ص 23 ح 18.

ب حِصنُ اللّهِ عز و جل

319 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حَدَّثَنی جَبرَئیلُ سَیِّدُ المَلائِکَةِ،قالَ:قالَ اللّهُ سَیِّدُ السّاداتِ عز و جل:إِنّی أَنَا اللّهُ لا إِلهَ إِلّا أَنَا،فَمَن أَقَرَّ لی بِالتَّوحیدِ دَخَلَ حِصنی،ومَن دَخَلَ حِصنی أَمِنَ مِن عَذابی. (1)

2/2.تَفسیرُ التَّوحیدِ

320 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: التَّوحیدُ ظاهِرُهُ فی باطِنِهِ،وباطِنُهُ فی ظاهِرِهِ،ظاهِرُهُ مَوصوفٌ لا یُری،وباطِنُهُ مَوجودٌ لا یَخفی،یُطلَبُ بِکُلِّ مَکانٍ ولَم یَخلُ مِنهُ مَکانٌ طَرفَةَ عَینٍ،حاضِرٌ غَیرُ مَحدودٍ،وغائِبٌ غَیرُ مَفقودٍ. (2)

3/2.التَّوحیدُ فِی الخالِقِیَّةِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا النّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُ اللّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ فَأَنّی تُؤْفَکُونَ». 3

الحدیث

321 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:یا لا إِلهَ إِلّا أَنتَ،لَیسَ خالِقا ولا رازِقا سِواکَ یا اللّهُ،و أَسأَ لُکَ بِاسمِکَ الظّاهِرِ فی کُلِّ شَیءٍ بِالقُدرَةِ وَالکِبرِیاءِ وَالبُرهانِ وَالسُّلطانِ یا اللّهُ. (3)

ب دژِ خدا

319 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سرور فرشتگان،جبرئیل علیه السلام برایم حدیث کرد و گفت:سَرور سَروران،خداوند عز و جل فرمود:«من،تنها خدایم و خدایی جز من نیست.پس هر که به یگانگی من اقرار کند،به دژِ من در می آید و هر که به دژم در آید،از عذاب من،ایمن می شود».

2/2.معنای توحید

320 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [معنای]توحید آن است که ظاهرش،در باطن او و باطنش در ظاهر اوست.ظاهرش وصف کردنی و نادیدنی و باطنش،موجود و پنهان ناشده است.در هر جا طلب می شود و هیچ جایی،حتّی یک لحظه از او خالی نیست.حاضر است؛امّا نه محدود،و غایب است،امّا نه مفقود.

3/2.توحید در آفرینش
قرآن

«ای مردم!نعمتِ خدا را بر خود یاد کنید.آیا غیر از خدا آفریدگاری است که شما را از آسمان و زمین،روزی دهد؟خدایی جز او نیست.پس چگونه[از حق]انحراف می یابید؟».

حدیث

321 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:ای آن که جز تو خدایی نیست،ای خدا!نه آفریدگاری جز تو هست و نه روزی دهنده ای.ای خدا!به نامت که در هر چیز با قدرت و شوکت و دلیل و برهان،آشکار است،از تو می خواهم.

ص:120


1- (1) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 135 ح 3. [1]
2- (2) معانی الأخبار:ص 10 ح 1.
3- (4) البلد الأمین:ص 415. [2]

4/2.التَّوحیدُ فِی الرُّبوبِیَّةِ

الکتاب

«قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ مَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ مَنْ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ». 1

الحدیث

322 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ:یا مَن لا یُدَبِّرُ الأَمرَ إِلّا هُوَ. (1)

5/2.التَّوحیدُ فِی العِبادَةِ

الکتاب

«إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّاکَ نَسْتَعِینُ». 3

الحدیث

323 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لم آتِکُم إِلّا بِخَیرٍ؛آتَیتُکم أَن تَعبُدُوا اللّهَ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ...و أَن تَدَعُوا اللّاتَ وَالعُزّی. (2)

4/2.توحید رُبوبی
قرآن

«بگو:«کیست که از آسمان و زمین،به شما روزی می بخشد؟یا کیست که حاکم بر گوش ها و دیدگان است؟و کیست که زنده را از مُرده بیرون می آورد و مُرده را از زنده خارج می سازد؟و کیست که کارها را تدبیر می کند؟».خواهند گفت:«خدا».پس بگو:«آیا پروا نمی کنید؟»».

حدیث

322 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«جوشن کبیر»:ای آن که کسی جز او،کارها را تدبیر نمی کند!

5/2.توحید در عبادت
قرآن

«تنها تو را می پرستیم،و تنها از تو یاری می جوییم».

حدیث

323 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جز خیر برای شما نیاورده ام.فقط خدای یگانه و بی شریک را بپرستید...و[بت های]لات و عُزّا را وا نهید.

ص:121


1- (2) البلد الأمین:ص 410. [1]
2- (4) مسند ابن حنبل:ج 9 ص 48 ح 23188. [2]
سخنی درباره توحید در عبادت

توحید در عبادت،در قرآن و روایات اسلامی در دو معنا به کار می رود:

1.اطاعت از خدای یگانه و ترک پرستش غیر او،مانند این آیه:

«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ. 1

و در هر امّتی فرستاده ای برانگیختیم که:تنها خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید».

2.خالص کردن انگیزه در پرستش خدای یگانه.

البته لازمه توحید در اطاعت،توحید در عبادت نیز هست؛زیرا اطاعت از اوامر الهی به طور مطلق،مستلزم اخلاص و پاک سازی انگیزه است؛امّا به دلیل اهمّیت این معنا و مراتب اخلاص در عبادت،عنوان مستقلی دارد.

ص:122

الفصل الثّالث:معرفة أسماء اللّه وصفاته

1/3.عَدَدُ أسماءِ اللّهِ

324 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إِنَّ فِی القُرآنِ تِسعَةً وتِسعینَ اسما،مَن أَحصاها کُلَّها دَخَلَ الجَنَّةَ. (1)

2/3.ما رُوِیَ فی تَفسیرِ الاسمِ الأَعظَمِ

325 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «بسم الله الرحمن الرحیم»أَقرَبُ إِلَی الاِسمِ الأَعظَمِ (2)مِن سَوادِ العَینِ إِلی بَیاضِها. (3)

326 . عنه صلی الله علیه و آله: اسمُ اللّهِ الأَعظَمُ فی هاتَینِ الآیَتَینِ: «اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» (4)،و «إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ» (5). (6)

327 . سنن الترمذی عن بریدة: سَمِعَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله رَجُلاً یَدعو وهُوَ یَقولُ:اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِأَنّی أشهَدُ أنَّکَ أنتَ اللّهُ لا إلهَ إلّا أنتَ،الأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذی لَم یَلِد ولَم یولَد ولَم

یَکُن لَهُ کُفُوا أحَدٌ.

فَقالَ صلی الله علیه و آله:وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ لَقَد سَأَلَ اللّهَ بِاسمِهِ الأَعظَمِ الَّذی إذا دُعِیَ بِهِ أجابَ،وإذا سُئِلَ بِهِ أعطی. (7)

فصل سوم:شناخت اسما و صفات خدا

1/3.تعداد نام های خدا

324 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در قرآن،نود و نُه نام[برای خدا]هست که هر کسی آنها را برشمارَد،به بهشت در می آید.

2/3.روایاتی در تفسیر اسم اعظم
اشاره

325 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نزدیکیِ«بسم اللّه الرحمن الرحیم»به اسم اعظم، (8)بیشتر از نزدیکیِ سیاهیِ چشم به سفیدیِ آن است.

326 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اسم اعظم خدا،در این دو آیه است:«خداست که معبودی جز او نیست.زنده و بر پا دارنده است»و«خدای شما،خدای یگانه است».

327 . سنن الترمذی به نقل از بریده:پیامبر صلی الله علیه و آله شنید فردی دعا می کند و می گوید:بار خدایا!به حقّ این که گواهی می دهم تویی خدای یکتا و معبودی جز تو نیست و یگانه بی نیازی که نه فرزند دارد و نه فرزند کسی است و هیچ کس همتای او نیست،از تو درخواست می کنم.

فرمود:«سوگند به آن کسی که جانم در دست اوست،این مرد از خداوند به اسم اعظمش درخواست کرد؛اسمی که هر گاه با آن خوانده شود،پاسخ می دهد و هر گاه با آن از او درخواست شود،عطا می کند».

ص:123


1- (1) تاریخ بغداد:ج 3 ص 422 الرقم 1553. [1]
2- (2) استعملت کلمة«اسم»فی معناها الجامع القابل للصدق علی جمیع أسمائه تعالی،فهو من باب ذکر المفهوم والإشارة به إلی المصداق.وبما أنّ الاسم الأعظم أشرف المصادیق فلا محالة أن یکون أولی و أحقّ بانطباق المفهوم علیه.وبهذا یتّضح معنی کون«باسم اللّه»أقرب إلی الاسم الأعظم من سواد العین إلی بیاضها؛فإنّ القرب بینهما قرب ذاتی،إذ المفهوم متّحد مع مصداقه خارجا،وقرب سواد العین إلی بیاضها قرب مکانیّ،والاتّحاد بینهما وضعیّ(البیان فی تفسیر القرآن:ص 514). [2]
3- (3) عدّة الداعی:ص 49. [3]
4- (4) البقرة:255. [4]وهی آیة الکرسی.
5- (5) البقرة:163. [5]
6- (6) مُهج الدعوات:ص 383. [6]
7- (7) سنن الترمذی:ج 5 ص 515 ح 3475.
8- (8) واژه«اسم»در معنای جامعی به کار رفته که قابل انطباق بر همه اسم های خدای متعال است.این از باب ذکر مفهوم و اشاره به مصداق است و از آن رو که اسمِ اعظم،شریف ترین مصداق است،ناگزیر،در انطباق مفهوم بر آن،سزاوارتر و شایسته تر از دیگر نام هاست و با این توضیح،معنای«نزدیک تر بودن بسم اللّه به اسمِ اعظم،حتّی نزدیک تر از سیاهیِ چشم به سفیدی آن»،معلوم می شود؛زیرا نزدیکیِ میان آن دو،ذاتی است؛چرا که مفهوم،در خارج،با مصداقش متّحد است،ولی نزدیکیِ سیاهیِ چشم به سفیدیِ آن،مکانی است و اتّحاد میان آن دو،انضمامی.

328 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئِلَ عَنِ اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ:کُلُّ اسمٍ مِن أَسماءِ اللّه ِ،فَفَرِّغ قَلبَکَ عَن کُلِّ ما سِواهُ،وَادعُهُ بِأَیِّ اسمٍ شِئتَ،فَلَیسَ فِی الحَقیقَةِ للّهِ ِ اسمٌ دونَ اسمٍ،بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ. (1)

328 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله چون از ایشان درباره اسمِ اعظم خدا پرسیده شد:هر نامی،از نام های الهی است.پس دلت را از هر چه غیر اوست،تهی ساز و او را با هر نامی که خواستی،بخوان؛چرا که در حقیقت،این گونه نیست که خداوند،نام خاصّی داشته باشد و نام دیگری را نداشته باشد؛بلکه او یکتای چیره است.

ص:124


1- (1) مصباح الشریعة:ص 129. [1]
پژوهشی درباره معنای اسم اعظم

موضوع اسم اعظم خداوند عز و جل،در احادیث اسلامی،بویژه در دعاها،بسیار تکرار شده و این نکته نیز آمده است که هر کس خدا را با آن نام بخواند،دعایش مستجاب می شود و اهل بیت علیهم السلام این نام(بجز یک حرف از آن)را می دانند.امّا آن نام چیست؟

واقعیت این است که،روایات،در این باره،مختلف اند و نمی توان پاسخ قاطعی از نظر روایات اسلامی،به این سؤال داد؛

نبودن دلیل قاطعی بر مراد از اسم اعظم،موجب شده است که دیدگاه های مختلفی درباره آن ارائه گردد،تا آن جا که سیوطی،بیست قول را در این زمینه نقل کرده است.

بهترین تحقیق در تبیین اسم اعظم

علّامه سیّد محمّدحسین طباطبایی رحمه الله در پاسخ به این سؤال که معنای اسم اعظم چیست،می گوید:

در میان مردم،شایع شده که اسم اعظم،اسمی است لفظی،از اسمای خدای متعال،که اگر خدا را به آن بخوانند،دعا مستجاب می شود و در هیچ مقصدی،از تأثیر باز نمی مانَد و چون در میان اسمای حسنای خدا،به چنین اسمی دست نیافته اند و در لفظ جلاله(اللّه)نیز چنین اثری ندیده اند،معتقد شده اند که اسم اعظم،مرکّب از حروفی است که هر کسی،آن حروف و نحوه ترکیب آنها را نمی داند و اگر کسی به آن دست بیابد،همه موجودات،در برابرش خاضع می شوند و به فرمانش در می آیند.

در حالی که به نظر می رسد اسمای الهی و مخصوصا اسم اعظم او،هر چند در عالم،مؤثّر باشند و اسباب و وسایطی برای نزول فیض از ذات خدای متعال در این عالمِ مشهود بوده باشند،این تأثیرشان به خاطر حقایقشان است،نه الفاظی که در فلان گویش،دلالت بر فلان معنا دارند.همچنین به خاطر معانی شان که از الفاظ فهمیده می شوند و در ذهن تصوّر می شوند نیز نیستند؛بلکه معنای این تأثیر،این است که خدای متعال که پدیدآورنده هر چیزی است هر چیزی را با یکی از صفات کریمش پدید می آورَد که مناسب آن چیز است و در قالب اسمی است،نه این که لفظ خشک و خالیِ اسم و یا معنای آن و یا حقیقت دیگری غیر از ذات متعالی خداوندی،چنین تأثیری داشته باشد.

چیزی که هست،خدای متعال،وعده داده است که دعای دعا کننده را اجابت می کند و فرموده است:

ص:125

«أُجِیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ . (1)

اجابت می کنم دعای دعا کننده را،وقتی مرا بخواند».

و این اجابت،موقوف بر دعا و طلب حقیقی و جدّی است و نیز همان طور که در تفسیر این آیه گذشت موقوف بر این است که درخواست،از خودِ خدا شود و نه از دیگری.آری.کسی که دست از تمامی وسایل و اسباب بردارد و برای یکی از حوایجش،به پروردگارش متّصل شود،در حقیقتْ متّصل به حقیقتِ آن اسمی شده است که با حاجتش تناسب دارد و در نتیجه،آن اسم نیز با حقیقتش تأثیر می کند و دعای او مستجاب می شود.

این است حقیقت دعا به اسم و به همین جهت،خصوصیت و عمومیت تأثیر،به حال آن اسمی بستگی دارد که حاجتمند،به آن تمسّک جُسته است.پس اگر این اسم،اسم اعظم باشد،تمامی اشیا،در برابرِ حقیقت آن اسم،رام می شوند و دعای کسی که با آن اسم دعا کرده،به طور مطلقْ مستجاب می شود.

بنا بر این،روایات و ادعیه این باب را باید بر این معنا حمل کرد،نه بر اسم لفظی یا مفهوم آن.این که در روایت آمده است که:«خداوند،اسمی از اسمای خود و یا چیزی از اسمِ اعظم خود را به یکی از پیامبران یا بندگانش آموخته»،معنایش این است که راه انقطاع به سوی خود را به وی آموخته است؛بدین گونه که اسم خداوندیِ مناسب با دعا و درخواستِ او را بر زبانش جاری ساخته است.پس اگر واقعا اسم لفظی ای در کار باشد و معنای روشنی هم داشته باشد،باز هم تأثیر آن دعا،از این باب است که الفاظ و معانی،وسایل و اسبابی هستند که به نحوی،حقایق را حفظ می کنند.

ص:126


1- (1) بقره:آیه 186. [1]

3/3.ما یَجِبُ فی مَعرِفَةِ صِفاتِ اللّهِ

329 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ الخالِقَ لا یوصَفُ إِلّا بِما وَصَفَ بِهِ نَفسَهُ،وکَیفَ یوصَفُ الخالِقُ الَّذی تَعجِزُ الحَواسُّ أن تُدرِکَهُ،وَالأَوهامُ أَن تَنالَهُ،وَالخَطَراتُ أن تَحُدَّهُ،وَالأَبصارُ الإحاطَةَ بِهِ؟!جَلَّ عَمّا یَصِفُهُ الواصِفونَ،نَأی (1)فی قُربِهِ وقَرُبَ فی نَأیِهِ،کَیَّفَ الکَیفِیَّةَ؛فَلا یُقالُ لَهُ:کَیفَ،و أَیَّنَ الأَینَ؛فَلا یُقالُ لَهُ:أَینَ،وهُوَ مُنقَطِعُ الکَیفِیَّةِ فیهِ وَالأَینونِیَّةِ،فَهُوَالأَحَدُ الصَّمَدُ کَما وَصَفَ نَفسَهُ،وَالواصِفونَ لا یَبلُغونَ نَعتَهُ،لَم یَلِد ولَم یُولَد ولَم یَکُن لَهُ کُفُوا أَحَدٌ. (2)

4/3.الأَحَدُ (3)

الکتاب

«اِتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللّهِ وَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاّ لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمّا یُشْرِکُونَ». 4

الحدیث

330 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:أسألُکَ بِاسمِکَ یا لا إلهَ إلّا أنتَ الواحِدُ الفَردُ الصَّمَدُ.... (4)

3/3.بایسته ها در شناختن صفات خدا

329 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آفریدگار،جز به آنچه خود وصف کرده،توصیف نمی شود،و چگونه توصیف شود آفریدگاری که حواس،از ادراک او و اوهام،از رسیدن به او و رهیافت ها[ی ذهنی و قلبی]،از تعریف کردن او و اندیشه ها،از احاطه بر او ناتوان اند؟!

او از وصف وصف کنندگان،برتر است.در[عین]نزدیکی،دور و در[عین]دوری،نزدیک است.او چگونگی را پدید آورد.پس درباره او نمی توان گفت:«چگونه است؟».و کجایی را پدید آورد.پس درباره او گفته نمی شود:«کجاست؟».چگونگی و کجایی درباره او جاری نیستند.پس اوست یگانه بی نیاز همان سان که خود را توصیف کرده است و وصف کنندگان به توصیف او نمی رسند.نزاده و زاده نشده است و کسی همتای او نیست.

4/3.اَحَد
اشاره

(5)

قرآن

«اینان،دانشمندان و راهبان خود و مسیح پسر مریم را به جای خدا به الوهیّت گرفتند،با آن که مأمور نبودند،جز این که خدایی یگانه را بپرستند که هیچ معبودی جز او نیست.منزّه است او از آنچه[با وی]شریک می گردانند».

حدیث

330 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:درخواست می کنم تو را به نامت،ای کسی که خدایی جز تو نیست،یکتای بی نیاز!....

ص:127


1- (1) نأی:بَعُد(لسان العرب:ج 15 ص 300).
2- (2) کفایة الأثر:ص 12. [1]
3- (3) «الأَحد»:صفة مشبّهة،و«الواحد»:اسم فاعل،وکلاهما مشتقّان من مادة«وحد»،وهو یدلّ علی الانفراد(معجم مقاییس اللغة:ج 6 ص 90، [2]المصباح المنیر:ص 650،الصحاح:ج 2 ص 547)،وبما أنّ دلالة الصفة المشبهّة علی الجذر والمادّة أَکثر و أَقوی من دلالة اسم الفاعل،لذا فإنّ دلالة«الأَحد»علی الانفراد أَکثر من دلالة«الواحد».
4- (5) البلد الأمین:ص 414. [3]
5- (6) صفت«اَحَد(یگانه)»،صفت مشبّهه است و صفت«واحد(یکتا)»،اسم فاعل و هر دو برگرفته از مادّه«وحد»هستند که بر یگانگی،دلالت دارد.از آن جا که دلالتِ صفت مشبّهه بر مادّه،بیشتر و قوی تر از دلالت اسم فاعل است،دلالت«احد»بر یگانگی،بیشتر از دلالت«واحد»است.

5/3.الأَوَّل ُ،الآخِرُ 1

331 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ أَنتَ الأَوَّلُ فَلَیسَ قَبلَکَ شَیءٌ،و أَنتَ الآخِرُ فَلَیسَ بَعدَکَ شَیءٌ. 2

332 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ النّاسُ یَسأَلونَ عَن کُلِّ شَیءٍ حَتّی یَقولوا:هذا اللّهُ کانَ قَبلَ کُلِّ شَیءٍ،فَماذا کانَ قَبلَ اللّهِ؟فَإِن قالوا لَکُم ذلِکَ،فَقولوا:هُوَ الأَوَّلُ قَبلَ کُلِّ شَیءٍ؛فَلَیسَ بَعدَهُ شَیءٌ،وهُوَ الظّاهِرُ فَوقَ کُلِّ شَیءٍ،وهُوَ الباطِنُ دونَ کُلِّ شَیءٍ،وهُوَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیمٌ. 3

6/3.البارِئُ 4

الکتاب

«هُوَ اللّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ

الْحُسْنی یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ». 5

5/3.اوّل،آخر

6

331 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدایا!تو اوّل هستی و پیش از تو چیزی نیست.تو آخِر هستی و پس از تو چیزی نیست.

332 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردمان،پیوسته درباره هر چیزی سؤال می کنند تا این که می گویند:«خداوند،پیش از هر چیزی بوده است.پس،چه چیزی پیش از او بوده است؟».اگر به شما چنین گفتند:بگویید:اوست اوّلِ پیش از هر چیز و پس از او چیزی نیست،و اوست ظاهرِ فراتر از هر چیز،و باطنِ نزدیک هرچیز،و او به هر چیزی داناست.

6/3.بارئ
اشاره

7

قرآن

«اوست خدای خالقِ نوساز صورتگر[که]بهترین نام ها[و

صفات]از آنِ اوست.آنچه در آسمان ها و زمین است،[جمله]او را تسبیح می گویند؛و او شکست ناپذیر فرزانه است».

ص:128

الحدیث

333 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ:یا رَبَّ کُلِّ شَیءٍ وصانِعَهُ،یا بارِئَ کُلِّ شَیءٍ وخالِقَهُ. (1)

7/3.الباسِطُ،القابِضُ

الکتاب

«مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَةً وَ اللّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ». 2

الحدیث

334 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:سُبحانَهُ مِن رازِقٍ ما أَقبَضَهُ،وسُبحانَهُ مِن قابِضٍ ما أَبسَطَهُ. (2)

335 . عنه صلی الله علیه و آله أیضا:یا قابِضَ کُلِّ شَیءٍ وباسِطَهُ. (3)

8/3.الباقی

الکتاب

«کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ* وَ یَبْقی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ». 5

الحدیث

336 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن دُعائِهِ یَومَ الأَحزابِ:یا صَریخَ

المَکروبینَ،یا مُجیبَ دَعوَةِ المُضطَرّینَ...أَنتَ اللّهُ قَبلَ کُلِّ شَیءٍ،و أَنتَ اللّهُ بَعدَ کُلِّ شَیءٍ،و أَنتَ اللّهُ تَبقی ویَفنی کُلُّ شَیءٍ...و أَنتَ الدَّائِمُ الَّذی لا یَفنی،و أَنتَ الَّذی أَحَطتَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلما،و أَحصَیتَ کُلَّ شَیءٍ عَدَدا،أَنتَ البَدیعُ قَبلَ کُلِّ شَیءٍ،وَالباقی بَعدَ کُلِّ شَیءٍ. (4)

حدیث

333 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«جوشن کبیر»:ای خداوندگار هر چیز و سازنده آن،ای آفریننده همه چیز و آفریدگار آن!

7/3.باسط،قابض
قرآن

«کیست آن کس که به[بندگانِ]خدا وام نیکویی دهد تا[خدا]آن را برای او چند برابر بیفزاید؟و خداست که[در معیشت بندگان]تنگی و گشایش پدید می آورد؛و به سوی او بازگردانده می شوید».

حدیث

334 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:منزّه است روزی رسانی که چه تنگ گیرنده است،و منزّه است تنگ گیرنده ای که چه گستراننده است!

335 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«جوشن کبیر»:ای گیرنده هر چیز و گستراننده آن!

8/3.باقی
قرآن

«هر چه بر[زمین]است،فانی شونده است و ذاتِ باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی خواهد ماند».

حدیث

336 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعایش در نبرد احزاب:ای فریادرس اندوهگینان،ای پاسخ دهنده دعای

بیچارگان!...تو پیش از همه چیز،خدا بوده ای و تو پس از همه چیز،خدایی.تو،آن خداوندی هستی که پایدار می مانی و همه چیز از میان می رود....تو،آن جاودانی هستی که فنا نمی پذیرد.تو کسی هستی که به همه چیز،احاطه علمی داری و همه چیز را به شماره در آورده ای.تو نوآورِ پیش از همه چیزها و پایدارِ پس از همه چیزها هستی.

ص:129


1- (1) البلد الأمین:ص 410. [1]
2- (3) مهج الدعوات:ص 110. [2]
3- (4) البلد الأمین:ص 410. [3]
4- (6) مهج الدعوات:ص 94. [4]

337 . عنه صلی الله علیه و آله مِن دُعائِهِ فی عَرَفاتٍ:أَمسی ظُلمی مُستَجیرا بِعَفوِکَ...و أَمسی وَجهِیَ الفانی مُستَجیرا بِوَجهِکَ الباقی. (1)

9/3.البَدیءُ،البَدیعُ (2)

الکتاب

«بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضی أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ». 3

«إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ* إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَ یُعِیدُ». 4

الحدیث

338 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَمدُ للّهِ ِ الَّذی کانَ فی أَزَلِیَّتِهِ (3)وَحدانِیّا...اِبتَدَأَ مَا ابتَدَعَ،و أنشَأَ ما خَلَقَ عَلی غَیرِ مِثالٍ کانَ سَبَقَ بِشَیءٍ مِمّا خَلَقَ. (4)

339 . عنه صلی الله علیه و آله مِن خُطبَتِهِ فی غَدیرِ خُمٍّ:أَشهَدُ بِأَنَّهُ اللّهُ

الَّذی...صَوَّرَ ما أَبدَعَ عَلی غَیرِ مِثالٍ. (5)

337 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعایش در عرفات:ستمم به گذشت تو پناه آورده...و وجه فناپذیرم،به وجه پایدار تو،پناهنده گشته است.

9/3.بدیء،بدیع
اشاره

(6)

قرآن

«[او]پدید آورنده آسمان ها و زمین[است]و چون به کاری اراده فرماید،فقط می گوید:«[موجود]باش!».پس[فوراً موجود]می شود».

«آری!مجازات پروردگارت سخت سنگین است.هم اوست که[آفرینش را]آغاز می کند و بازمی گرداند».

حدیث

338 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ستایش،خدایی راست که در دیرینگی خود،یگانه است....در آنچه پدید آورد،آغازگر بود و آنچه را آفرید،نو پدید آورد،نه از روی اُلگویی که بر چیزی که آفرید،پیشی گرفته باشد.

339 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سخنرانی خود در غدیر

خُم:گواهی می دهم که او خدایی است که...بدون هیچ نمونه ای نگارگری کرد.

ص:130


1- (1) الکافی:ج 4 ص 464 ح 5. [1]
2- (2) البدیء والبدیع فی اللغة کلاهما فعیل بمعنی فاعل من مادّة«بدأَ»و«بدع».وهما متقاربان فی المعنی. فالبدیء والبدیع فی اللغة هو الذی أَحدث الأَشیاء ابتداءً وبلا سابق مثالٍ.
3- (5) الأَزَلُ:القِدَم(الصحاح:ج 4 ص 1622).
4- (6) التوحید:ص 44 ح 4. [2]
5- (7) الاحتجاج:ج 1 ص 140 ح 32. [3]
6- (8) دو صفت«بدیء(آغازگر)»و«بدیع(نوآور)»،هر دو در لغت،فعیل به معنای فاعل از مادّه«بدأ»و«بدع»اند و معنای نزدیک به هم دارند. «بدیء»و«بدیع»،در لغت،به کسی گفته می شود که اشیا را نخستین بار و بدون نمونه پیشین،پدید آورده است.

10/3.البَصیرُ (1)

الکتاب

«وَ اللّهُ یَقْضِی بِالْحَقِّ وَ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا یَقْضُونَ بِشَیْءٍ إِنَّ اللّهَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ». 2

«فَسَتَذْکُرُونَ ما أَقُولُ لَکُمْ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللّهِ إِنَّ اللّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ». 3

الحدیث

340 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:یا مَن لا یَحجُبُهُ شَیءٌ عَن شَیءٍ. (2)

11/3.التَّوّابُ (3)

الکتاب

«وَ لَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللّهَ تَوّابٌ حَکِیمٌ». 6

10/3.بصیر
اشاره

(4)

قرآن

«و خداست که به حقّ داوری می کند،و کسانی را که در برابر او می خوانند،[عاجزند و]به چیزی داوری نمی کنند.در حقیقت،خداست که خود،شنوای بیناست».

«پس به زودی آنچه را به شما می گویم،به یاد خواهید آورد.و کارم را به خدا می سپارم؛خداست که به[حال]بندگان[خود]بیناست».

حدیث

340 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:ای آن که چیزی او را از چیزی پوشیده نمی دارد!

11/3.توّاب
اشاره

(5)

قرآن

«و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود و این که خدا توبه پذیر سنجیده کار است[رسوا می شدید]».

ص:131


1- (1) «بصیر»فعیل بمعنی الفاعل مشتقّ من مادّة«بصر»بمعنی العالم.(معجم مقاییس اللغة:ج 1 ص 253 وراجع:الصحاح:ج 2 ص 591 و المصباح المنیر:ص 50) [1] والبصر بمعنی النُّور،ومبصرة یعنی مضیئة؛لأَنّ النور مصدر العلم والعلم نوع من الإضاءة.
2- (4) البلد الأمین:ص 411. [2]
3- (5) التوّاب فی اللغة صیغة مبالغة من مادّة«توب»وهو یدلّ علی الرجوع.فالتوّاب بمعنی الراجع کثیرا. وقد استعملت الأَحادیثُ التوبةَ للإنسان وللّه أَیضا،وعدّ أَحدها توبةَ اللّه قبولَه توبةَ الإنسان:«التَوّاب القابِل لِلتَّوباتِ».
4- (7) صفت«بصیر(بینا)»،بر وزن فعیل به معنای فاعل،برگرفته از مادّه«بصر»است به معنای عالم(آگاه)است. واژه«بَصَر»به معنای نور و«مُبصِرة»،یعنی روشنگر،زیرا نور،منبع علم است و علم،گونه ای از روشنایی است.
5- (8) صفت«توّاب(توبه پذیر)»،صیغه مبالغه از مادّه«تَوَبَ»است که دلالت بر بازگشت دارد.پس توّاب،در صفات خداوند،به معنای بسیار بازگردنده(توبه پذیر)است. احادیث نیز توبه(بازگشت)را برای انسان و خدا به کار برده اند و یک حدیث،توبه خدا را به معنای پذیرفتن توبه انسان دانسته است:«توّاب،همان پذیرنده توبه هاست».

«وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ». 1

الحدیث

341 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قِصَّةِ آدَمَ علیه السلام:فَلَمّا أَقَرّا لِرَبِّهِما بِذَنبِهِما و أَنَّ الحُجَّةَ مِنَ اللّهِ لَهُما،تَدارَکَتهُما رَحمَةُ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَتابَ عَلَیهِما رَبُّهُما إِنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحیمُ.قالَ اللّهُ:یا آدَمُ اهبِط أَنتَ وزَوجُکَ إِلَی الأَرضِ،فَإِذا أَصلَحتُما أَصلَحتُکُما،وإِن عَمِلتُما لی قَوَّیتُکُما،وإِن تَعَرَّضتُما لِرِضایَ تَسارَعتُ إِلی رِضاکُما،وإِن خِفتُما مِنّی آمَنتُکُما مِن سَخَطی.

قالَ:فَبَکَیا عِندَ ذلِکَ وقالا:رَبَّنا فَأَعِنّا عَلی صَلاحِ أَنفُسِنا وعَلَی العَمَلِ بِما یُرضیکَ عَنّا.

قالَ اللّهُ لَهُما:إِذا عَمِلتُما سوءا فَتوبا إِلَیَّ مِنُه أَتُب عَلَیکُما،و أَنَا اللّهُ التَّوّابُ الرَّحیمُ. (1)

12/3.الجابِرُ،الجَبّارُ (2)

الکتاب

«هُوَ اللّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللّهِ عَمّا یُشْرِکُونَ». 4

«و اوست کسی که توبه را از بندگان خود می پذیرد و از گناهان درمی گذرد و آنچه می کنید،می داند».

حدیث

341 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در داستان آدم علیه السلام:پس آن گاه که آن دو(آدم و حوّا)،برای پروردگارشان به گناه خود اقرار کردند و به این که حجّت از خدا برای آنهاست،رحمتِ رحمتگر مهربان،آنها را دریافت.پس پروردگارشان،بر آنها بازگشت که او توبه پذیرِ مهربان است.خدا فرمود:«ای آدم!تو با همسرت،به سوی زمین فرود آیید.پس هر گاه صالح گشتید،من،شما را به سامان می کنم و اگر برای من کار کنید،شما را نیرومند می کنم و اگر خشنودیِ مرا نشانه رفتید،به خشنودیِ شما می شتابم و اگر از من ترسیدید،شما را ازناخشنودی ام ایمن می سازم».

در آن هنگام،[آدم و حوّا]گریستند و گفتند:پروردگار ما!ما را برای صلاح خودمان و بر عمل به آنچه تو را خشنود می سازد،یاری کن.

خداوند به ایشان فرمود:«هر گاه بدی کردید،پس از آن به سوی من باز گردید تا بر شما باز گردم.منم خدای توبه پذیرِ مهربان».

12/3.جابر،جبّار
اشاره

(3)

قرآن

«اوست خدایی که جز او معبودی نیست؛همان فرمان روای پاکِ سلامت[بخش و]ایمنی بخش نگهبان شکست ناپذیر چیره متکبّر است.پاک است خدا از آنچه[با او]شریک می گردانند!».

ص:132


1- (2) تفسیر العیّاشی:ج 1 ص 36 ح 21. [1]
2- (3) «الجابر»اسم فاعل من«جَبَرَ،یَجْبُرُ»من مادّة«جبر»وهو جنس من العظمة والعلوّ والاستقامة(معجم مقاییس اللغة:ج 1 ص 501)، [2]والجبر أَن تغنی الرجل من فقر،أَو تصلح عظمه من کسر.
3- (5) صفت«جابر(به سامان کننده)»،اسم فاعل از«جَبَر،یَجْبُرُ»از مادّه«جبر»است که آن هم گونه ای از سترگی و بلندْ پایگی و ایستادگی است و جبر،آن است که انسان از هر نیازی،بی نیاز گردد.

الحدیث

342 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن دُعاءٍ عَلَّمَه إِیّاهُ جَبرَئیلُ علیه السلام:أَنتَ جَبّارُ مَن فِی السَّماواتِ وجَبّارُ مَن فِی الأَرضِ،لا جَبّارَ فیهِما غَیرُکَ. (1)

343 . عنه صلی الله علیه و آله: تَوَکَّلتُ عَلَی الجَبّارِ الَّذی لا یَقهَرُهُ أَحَدٌ. (2)

344 . عنه صلی الله علیه و آله أَیضا:لا إِلهَ غَیرُکَ،تَعالَیتَ أن یَکونَ لَکَ وَلَدٌ أو شَریکٌ،وتَجَبَّرتَ أَن یَکونَ لَکَ نِدٌّ،لا إِله إِلّا أَنتَ وَحدَکَ لا شَریکَ لَکَ. (3)

13/3.الحافِظُ،الحَفیظُ

الکتاب

«وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ اللّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ». 4

«قالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلاّ کَما أَمِنْتُکُمْ عَلی أَخِیهِ مِنْ قَبْلُ فَاللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ». 5

الحدیث

345 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فی الدُّعاءِأَثبِت فی قَضائِکَ وقَدَرِکَ البَرَکَةَ فی نَفسی و أَهلی ومالی فی لَوحِ الحِفظِ المَحفوظِ بِحِفظِکَ،یا حَفیظُ الحافِظُ حِفظُهُ احفَظنی بِالحِفظِ الَّذی جَعَلتَ مَن حَفِظتَهُ بِهِ مَحفوظا. (4)

14/3.الحاکِمُ

الکتاب

«وَ اتَّبِعْ ما یُوحی إِلَیْکَ وَ اصْبِرْ حَتّی یَحْکُمَ اللّهُ وَ هُوَ

خَیْرُ الْحاکِمِینَ». 7

حدیث

342 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از دعایی که جبرئیل علیه السلام آن را به وی آموخت:تو چیره اهل آسمان ها و چیره اهل زمین هستی.هیچ چیره ای جز تو در آنها نیست.

343 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: توکّل کردم بر چیره ای که کسی بر او غلبه نمی کند.

344 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:خدایی جز تو نیست.برتر و بالاتر از آنی که تو را فرزندی یا انبازی باشد و چیره تری از آن که برایت همانندی باشد.خدایی جز تو نیست.یگانه ای،بی هیچ انبازی.

13/3.حافظ،حفیظ
قرآن

«و کسانی که به جای او دوستانی برای خود گرفته اند،خدا بر ایشان نگهبان است و تو بر آنان گمارده نیستی».

«[یعقوب]گفت:آیا همان گونه که شما را پیش از این بر برادرش امین گردانیدم،بر او امین سازم؟پس خدا بهترین نگهبان است؛و اوست مهربان ترینِ مهربانان».

حدیث

345 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:[خداوندا!]در قضا و قَدَرت،برکت را برای خودم و خانواده ام و دارایی ام در لوح محفوظی که خود نگاهداری اش می کنی،ثبت کن.ای نگاهبان و ای کسی که حفظ تو،نگهدار است!مرا با آن نگهداریِ خود،نگاه بدار که هر که را با آن حفظ کردی،محفوظ ساختی.

14/3.حاکم
قرآن

«و از آنچه بر تو وحی می شود،پیروی کن و شکیبا باش تا

خدا[میان تو و آنان]داوری کند؛و او بهترین داوران است».

ص:133


1- (1) الإقبال:ج 1 ص 239. [1]
2- (2) الإقبال:ج 1 ص 409. [2]
3- (3) البلد الأمین:ص 422. [3]
4- (6) البلد الأمین:ص 511.

الحدیث

346 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَمدُ للّهِ ِ رَفیعِ الدَّرَجاتِ،ذِی العَرشِ...وهُوَ أَحکَمُ الحاکِمینَ،و أَسرَعُ الحاسِبینَ،وحُکمُهُ عَدلٌ وهُوَ لِلحَمدِ أَهلٌ. (1)

347 . عنه صلی الله علیه و آله: اللّهُ عَظیمُ الآلاءِ،دائِمُ النَّعماءِ...عادِلٌ فی حُکمِهِ،عالِمٌ فی مُلکِهِ. (2)

15/3.الحَکیمُ

الکتاب

«وَ هُوَ الَّذِی فِی السَّماءِ إِلهٌ وَ فِی الْأَرْضِ إِلهٌ وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ». 3

الحدیث

348 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی:...وإِنَّ مِن عِبادِیَ المُؤمِنینَ لَمَن لا یَصلُحُ إِیمانُهُ إِلّا بِالفَقرِ ولَو أَغنَیتُهُ لَأَفسَدَهُ ذلِکَ،و إِنَ مِن عِبادیَ المُؤمِنینَ لَمَن لا یَصلُحُ إِیمانُهُ إِلّا بِالغِناءِ ولَو أَفقَرتُهُ لَأَفسَدَهُ ذلِکَ،وإِنّ مِن عِبادِیَ المُؤمِنینَ لَمَن لا یَصلُحُ إِیمانُهُ إِلّا بِالسُّقمِ ولَو صَحَّحتُ جِسمَهُ لَأَفسَدَهُ ذلِکَ،وإِن مِن عِبادِیَ المُؤمِنینَ لَمَن لا یَصلُحُ إِیمانُهُ إِلّا بِالصِّحَّةِ ولَو أَسقَمتُهُ لَأَفسَدَهُ ذلِکَ،إِنّی أُدَبِّرُ عِبادی لِعِلمی بِقُلوبِهِم؛فَإِنّی عَلیمٌ خَبیرٌ. (3)

حدیث
اشاره

346 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ستایش،از آنِ خداست که بالا برنده درجه ها و صاحب عرش است...و او حاکم ترینِ حاکمان و سریع ترینِ حسابگران است و حکم او،داد است،و او شایسته ستایش است.

347 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،نعمت هایش بزرگ و همیشگی اند...در حکم خود،دادگر است و در فرمان رواییِ خود،داناست.

15/3.حکیم
قرآن

«و اوست که در آسمان خداست و در زمین خداست،و هموست سنجیده کار دانا».

حدیث

348 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند تبارک و تعالی فرمود:«...همانا از بندگان مؤمن من،کسی هست که ایمان او جز با تنگ دستی به سامان نمی شود و اگر او را توانگر سازم،توانگری،[ایمانِ]او را تباه می کند،و از بندگان مؤمن من،کسی هست که ایمانش جز با توانگری به سامان نمی شود و اگر او را تنگ دست کنم،تنگ دستی[ایمانِ]او را تباه می سازد،و از بندگان مؤمن من،کسی هست که ایمان او جز با بیماری به سامان نمی شود و اگر تن او را بهبود بخشم،[ایمانِ]او را تباه می کند،و از بندگان مؤمن من،کسی هست که ایمانش جز با تن درستی به سامان نمی شود و اگر او را بیمار کنم،[ایمانِ]او را تباه می سازد.من بندگانم را طبق دانش خود به دل های ایشان،تدبیر می کنم؛و من،دانا و آگاهم».

ص:134


1- (1) الدروع الواقیة:ص 88. [1]
2- (2) مهج الدعوات:ص 117. [2]
3- (4) التوحید:ص 400 ح 1.

16/3.الحَلیمُ

الکتاب

«لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلاً یَرْضَوْنَهُ وَ إِنَّ اللّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ». 1

الحدیث

349 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أَوحَی اللّهُ عز و جل إِلی أَخِی العُزَیرِ:...لا تَأمَن مَکری حَتّی تَدخُلَ جَنَّتی،فَاهَتزَّ عُزَیرٌ یَبکی،فَأَوحَی اللّهُ إِلَیهِ:لا تَبکِ یا عُزَیرُ؛فَإِن عَصَیتَنی بِجَهلِکَ غَفَرتُ لَکَ بِحِلمی؛لِأَنّی کَریمٌ لا أَعجَلُ بِالعُقوبَةِ عَلی عِبادی و أَنَا أَرحَمُ الرَّاحِمینَ. (1)

350 . عنه صلی الله علیه و آله: یا مَن هُوَ بِمَن عَصاهُ حَلیمٌ. (2)

17/3.الحَمیدُ،المَحمودُ،الحامِدُ (3)

الکتاب

«قالُوا أَ تَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ». 5

الحدیث

351 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ:یا خَیرَ

ذاکِرٍ ومَذکورٍ،یا خَیرَ شاکِرٍ ومَشکورٍ،یا خَیرَ حامِدٍ ومَحمودٍ. (4)

16/3.حلیم
قرآن

«آنان را به جایگاهی که آن را می پسندند،درخواهد آورد؛و شک نیست که خداوند،دانایی بردبار است».

حدیث

349 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل به برادرم عُزَیر وحی کرد:«...از مکر من،ایمن مباش تا این که به بهشتم در آیی».

پس عُزَیر گریست و بر خود لرزید.خداوند به او وحی کرد:«ای عُزَیر!گریه مکن.اگر به دلیل نادانی ات مرا نافرمانی کنی،تو را با بردباری خود بیامرزم؛زیرا من،کریمی هستم که در کیفر بندگانم شتاب نمی کنم و من،مهربان ترینِ مهربانانم».

350 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای آن که با کسی که او را نافرمانی کند،بردبار است!

17/3.حمید و محمود و حامد
اشاره

(5)

قرآن

«گفتند:آیا از کار خدا تعجّب می کنی؟رحمت خدا و برکات او بر شما خاندان[رسالت]باد!بی گمان،او ستوده ای بزرگوار است».

حدیث

351 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«جوشن کبیر»:ای

بهترین یاد کننده و یاد شده،ای بهترین سپاس گزار و سپاس داشته شده،ای بهترین ستاینده و ستوده!

ص:135


1- (2) الفردوس:ج 1 ص 144 ح 514.
2- (3) المصباح للکفعمی:ص 336.
3- (4) «الحمید»و«المحمود»و«الحامد»مشتقّة من مادّة«حمد»وهو یدلّ علی خلاف الذمّ.یقال:حمدت فلانا أَحمده،ورجل محمود ومحمّد إِذا کثرت خصاله المحمودة غیر المذمومة. والظاهر من استعمالات القرآن والحدیث أَنّ الحمد والشکر،کما قال ابن الأَثیر:«متقاربان والحمد أَعمهما»لأَنّ اللّه سبحانه وتعالی یُحمد علی صفاته الذاتیة وعلی عطائه،ولا یُشکر علی صفاته.
4- (6) البلد الأمین:ص 410. [1]
5- (7) صفت های«حمید(ستوده)»،«محمود(ستوده)»و«حامد(ستایشگر،ستاینده)»،برگرفته از مادّه«حمد»اند که بر خلاف ذم و نکوهش،دلالت دارد.گفته می شود:«حمدتُ فلانا أحمده؛فلان را ستودم و می ستایم».و«رجل محمود و محمّد»را آن گاه می گویند که خوی های ستوده و نانکوهیده کسی بسیار باشد. از کاربردهای قرآن و حدیث،چنین می نماید که حمد و شکر،آن سان که ابن اثیر گفته،نزدیک به هم هستند و حمد،اعم از شکر است؛زیرا خداوند متعال بر صفات ذاتی و بر عطایش حمد می شود و بر صفاتش شکر گزارده نمی شود.

352 . عنه صلی الله علیه و آله: إِنَّ آدَمَ لَمّا رَأَی النُّورَ ساطِعا مِن صُلبِهِ؛إِذ کانَ اللّهُ قَد نَقَلَ أَشباحَنا مِن ذُروَةِ العَرشِ إِلی ظَهرِهِ،رَأَی النُّورَ ولَم یَتَبَیَّنِ الأَشباحُ...فَقالَ:ما هذِهِ الأَشباحُ؟

فَقالَ اللّهُ تَعالی:یا آدَمُ،هذِهِ أَشباحُ أَفضَلِ خَلائِقی وبَرِیّاتی:هذا مُحَمَّدٌ و أَنَا المَحمودُ الحَمیدُ فی أَفعالی،شَقَقتُ لَهُ اسما مِنِ اسمی.... (1)

18/3.الحَیُّ

الکتاب

«وَ تَوَکَّلْ عَلَی الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ کَفی بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبِیراً». 2

الحدیث

353 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ:یا حَیّا قَبلَ کُلِّ حَیٍّ،یا حَیّا بَعدَ کُلِّ حَیٍّ،یا حَیُّ الَّذی لَیسَ کَمِثلِهِ حَیٌّ،یا حَیُّ الَّذی لا یُشارِکُهُ حَیٌّ،یا حَیُّ الَّذی لا یَحتاجُ إِلی حَیٍّ،یا حَیُّ الَّذی یُمیتُ کُلَّ حَیٍّ،یا حَیُّ الَّذی یَرزُقُ کُلَّ حَیٍّ،یا حَیّا لَم یَرِثِ الحَیاةَ مِن حَیٍّ،یا حَیُّ الَّذی یُحیِی المَوتی،یا حَیُّ یا قَیّومُ لا تَأخُذُهُ سِنَةٌ ولا نَومٌ. (2)

352 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدم علیه السلام آن گاه که نور را از صُلب خود،تابان دید،آن هنگام که خداوند،اشباح ما را از اوج عرش به پشت او جابه جا کرد،نور را دید و اشباح[برای او]روشن نشدند...پس گفت:این اشباح چیست؟

خداوند متعال فرمود:«ای آدم!اینها اشباحِ برترین مخلوقات و آفریدگان من اند.این،محمّد است و من،ستودنیِ ستوده در کارهایم.برای او نامی از نام خود برگرفتم...».

18/3.حی
قرآن

«و بر آن زنده که نمی میرد،توکّل کن و به ستایش او تسبیح گوی؛و همین بس که او به گناهانِ بندگانش آگاه است».

حدیث

353 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«جوشن کبیر»:ای زنده پیش از هر زنده،ای زنده پس از هر زنده،ای زنده ای که همانند او زنده ای نیست،ای زنده ای که زنده ای با او شریک نمی گردد،ای زنده ای که به زنده ای نیاز ندارد،ای زنده ای که هر زنده ای را می میرانَد،ای زنده ای که هر زنده ای را روزی می رسانَد،ای زنده ای که زندگی را از زنده ای ارث نبرده است،ای زنده ای که مُردگان را زنده می کند،ای زنده،ای پاینده ای که خواب سبُک و خواب گران،او را فرا نمی گیرد!

ص:136


1- (1) التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام:ص 219 ح 102. [1]
2- (3) البلد الأمین:ص 408. [2]

19/3.الخالِقُ (1)

الکتاب

«ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ». 2

«إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلاّقُ الْعَلِیمُ». 3

الحدیث

354 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ تَعالی: «أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ» :أَما إِنَّ استَ القِرَدَةِ لَیسَت بِحَسَنةٍ ولکِنَّهُ أَحکَمَ خَلقَها. (2)

355 . عنه صلی الله علیه و آله فی صِفَةِ اللّه عز و جل:خَلَقَ ما خَلَقَ بِلا مَعونَةٍ مِن أَحَدٍ،ولا تَکَلُّفٍ ولَا احتِیالٍ. (3)

19/3.خالق
اشاره

(4)

قرآن

«آن گاه،نطفه را به صورت عَلَقه درآوردیم.پس آن،عَلَقه را[به صورت]مُضغه گردانیدیم،و آن گاه مضغه را استخوان هایی ساختیم،بعد،استخوان ها را با گوشتی پوشانیدیم.آن گاه[جنین را در]آفرینشی دیگر پدید آوردیم.آفرین باد بر خدا که بهترینِ آفرینندگان است!».

«به درستی که پروردگار تو،همان آفریننده داناست».

حدیث

354 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه«هر آنچه آفرید،نیکو گردانْد»:هان!سرین بوزینگان،زیبا نیست؛ولی[خداوند]آفرینش آن را استوار ساخته است.

355 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصف خداوند عز و جل:و آنچه را آفرید،بدون یاری گرفتن از کسی و به سختی افتادن و چاره اندیشی آفرید.

ص:137


1- (1) إنَّ حقیقة الحُسن عبارة عن تناسق أَجزاء کلّ شیء مع بعضها،وانسجام کلّ الأَجزاء مع ما هو خارج ذاته من هدف وغایة،فجمالُ الوجه إذا علی سبیل المثال یعنی تناسب أَجزائه،وحُسن العدالة یعنی انسجامها مع هدف المجتمع المتمدّن،حیث ینالُ کلّ ذی حقّ حقّه وقس علی ذلک. ومن الممکن أَن نجد شیئا من الأَشیاء،لیس جمیلاً فی نظرنا بمقارنته بغیره،لکنّه فی الواقع جمیل لنفسه وفی إِطار نظام الخلیقة،فقد روی عن النبیّ صلی الله علیه و آله فی معرض حدیثه عن قوله سبحانه: «اَلَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ» (السجدة:7): [1] أما إنَّ إستَ القِرَدَةِ لَیسَت بِحَسَنَةٍ ولکِنَّهُ أحکَمَ خَلقَها(الدر المنثور:ج 6 ص 539). [2] إِنّ هذا المعنی ینسجم أَیضا مع المفهوم اللغوی لکلمة«أحْسَنَ»یقول الفیومی: أحسنت الشیء:عرفته و أتقنته(المصباح المنیر:ص 136). [3]
2- (4) الدرّ المنثور:ج 6 ص 539. [4]
3- (5) الاحتجاج:ج 1 ص 140 ح 32. [5]
4- (6) حقیقت حُسن و نیکویی،عبارت است از:تناسب اجزای هر چیز با یکدیگر و هماهنگی کلّ اجزا با هدف و غایتی که خارج از ذات آن است.بنا بر این،به عنوان نمونه،حُسن چهره،یعنی تناسب اجزای آن و حُسن دادگری،یعنی هماهنگی دادگری با هدف جامعه متمدّن که در آن،هر حقداری به حقّ خود برسد. امکان دارد چیزی را بیابیم که در سنجش با چیز دیگر،در دیده ما زیبا نیاید؛امّا آن،در واقعْ برای خود و در چارچوب نظام آفرینش،زیباست.از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که به مناسبت سخن گفتن درباره آیه «اَلَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ؛آن که هر چه آفرید،نیکو ساخت»،فرمود: أما إنَّ إستَ القِرَدَةِ لَیسَت بِحَسَنَةٍ ولکِنَّهُ أحکَمَ خَلقَها. هان!سُرینِ بوزینگان،زیبا نیست؛ولی[خداوند]آفرینش آن را استوار ساخته است. این معنا با مفهوم لغوی واژه«أحسَنَ»نیز هماهنگ است.فَیّومی می گوید:«أحسنتُ الشیء،یعنی:آن را شناختم و به نیکویی انجام دادم».

20/3.الرّازِقُ،الرَّزّاقُ

الکتاب

«ما أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ* إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ». 1

«وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللّهُ خَیْرُ الرّازِقِینَ». 2

الحدیث

356 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ:اللّهُمَّ إِنّی أَسأَ لُکَ بِاسمِکَ...یا رازِقَ کُلِّ مَرزوقٍ،یا مَلِکَ کُلِّ مَملوکٍ. (1)

357 . عنه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:یا رازِقَ المُقِلّینَ،یا راحِمَ المَساکینِ. (2)

21/3.الرَّؤوفُ

الکتاب

«وَ لَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللّهَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». 5

«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ وَ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلاّ بِإِذْنِهِ إِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ». 6

20/3.رازق،رزّاق
قرآن

«از آنان،هیچ روزی ای نمی خواهم،و نمی خواهم که مرا خوراک دهند.خداست که خود،روزی بخشِ نیرومندِ استوار است».

«و چون داد و ستد یا سرگرمی ای ببینند،به سوی آن روی آور می شوند،و تو را در حالی که ایستاده ای،ترک می کنند.بگو:آنچه نزد خداست،از سرگرمی و از داد و ستد،بهتر است؛و خدا بهترینِ روزی دهندگان است».

حدیث

356 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«جوشن کبیر»:خداوندا!من از تو درخواست می کنم به نامت....ای روزی رسانِ هر روزی خور،ای فرمان روای هر بنده!

357 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:ای روزی رسانِ تنگ دستان،و ای رحم کننده بر بینوایان!

21/3.رئوف
قرآن

«و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود و این که خدا،مِهرورز و مهربان است[مجازات سختی در انتظارتان بود]».

«آیا ندیده ای که خدا آنچه را در زمین است،به نفع شما رام گردانید،و کشتی ها در دریا به فرمان او روان اند،و آسمان را نگاه می دارد تا[مبادا]بر زمین فرو افتد،مگر به اذن خودش[باشد]؟در حقیقت،خداوند نسبت به مردم سخت مهرورز و مهربان است».

ص:138


1- (3) البلد الأمین:ص 403. [1]
2- (4) الکافی:ج 2 ص 552 ح 7. [2]

الحدیث

358 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن دُعائِهِ بَعدَ الصَّلاةِ المَعروفَةِ بِالکامِلَةِ:یا أَکرَمَ مِن کُلِّ کَریمٍ،و أَرأَفَ مِن کُلِّ رَؤوفٍ،و أعطَفَ مِن کُلِّ عَطوفٍ. (1)

22/3.الرَّبُّ

الکتاب

«إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ* رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ». 2

«سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمّا یَصِفُونَ». 3

الحدیث

359 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أَن یُعَلِّمَهُ دُعاءً یُوَسِّعُ اللّهُ بِهِ رِزقَهُ:قُل:یا ماجِدُ یا واحِدُ،یا کَریمُ یا دائِمُ،أَتَوَجَّهُ إِلَیکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحمَةِ صلی الله علیه و آله،یا مُحَمَّدُ یا رَسولَ اللّهِ إِنّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَی اللّهِ رَبِّکَ ورَبّی ورَبِّ کُلِّ شَیءٍ.... (2)

360 . عنه صلی الله علیه و آله: الحَمدُ للّهِ ِ الَّذی لا إِلهَ إِلّا هُوَ المَلِکُ المُبینُ...الأَوَّلُ غَیرُ مَصروفٍ (3)،وَالباقی بَعدَ فَناءِ الخَلقِ،العَظیمُ الرُّبوبِیَّةِ،نُورُ السَّماواتِ وَالأَرَضینَ. (4)

23/3.الرَّحمنُ،الرَّحیمُ

الکتاب

«فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ رَبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ وَ لا یُرَدُّ بَأْسُهُ

عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ». 7

حدیث

358 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا پس از نماز معروف به«کامله»:ای کریم تر از هر کریم،و مهرورزتر از هر مهرورز،و مهربان تر از هر مهربان!

22/3.رب
قرآن

«که قطعاً معبود شما یگانه است؛پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو است،و پروردگارِ خاورها».

«منزّه است پروردگار تو،پروردگار شکوهمند،از آنچه وصف می کنند!».

حدیث

359 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مردی که از او خواست دعایی را به او بیاموزد که خداوند بدان،روزی اش را بگسترانَد:بگو:«ای بزرگوار،ای یگانه،ای کریم،ای پایدار!به سوی تو روی می آورم به وسیله محمّد پیامبرت،پیامبر رحمت.ای محمّد،ای فرستاده خدا!من به وسیله تو به سوی خدا،پروردگار تو و پروردگار من و پروردگار همه چیز،روی می آورم...».

360 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ستایش،از آنِ خدایی است که جز او خدایی نیست که فرمان روای آشکار است....نخستِ دگرگون نشدنی(وصف نشدنی) (5)و پایدار پس از نابودیِ آفریدگان است.پروردگاری اش سِتُرگ است.روشناییِ آسمان ها و زمین هاست.

23/3.رحمان و رحیم
قرآن

«[ای پیامبر!]پس اگر تو را تکذیب کردند،بگو:«پروردگار شما دارای رحمتی گسترده است؛و[با این

حال]عذاب او از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد»».

ص:139


1- (1) جمال الاُسبوع:ص 194. [1]
2- (4) الکافی:ج 2 ص 552 ح 6. [2]
3- (5) فی بحار الأنوار:«موصوف»بدل«مصروف».
4- (6) مهج الدعوات:ص 158. [3]
5- (8) بنا بر نسخه بحار الأنوار.

«قالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلاّ کَما أَمِنْتُکُمْ عَلی أَخِیهِ مِنْ قَبْلُ فَاللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ». 1

الحدیث

361 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إِنَّ عیسَی بنَ مَریَمَ قالَ:الرَّحمنُ رَحمانُ الدُّنیا،وَالرَّحیمُ رَحیمُ الآخِرَةِ. (1)

362 . عنه صلی الله علیه و آله: إِنَّ اللّهَ تَعالی لَیَعجَبُ مِن یَأسِ العَبدِ مِن رَحمَتِهِ،وقُنوطِهِ مِن عَفوِهِ مَعَ عَظیمِ سَعَةِ رَحمَتِهِ. (2)

363 . الأدب المفرد عن أبی هریرة: أَتَی النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله رَجُلٌ ومَعَهُ صَبِیٌّ،فَجَعَلَ یَضُمُّهُ إِلَیهِ،فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:أَتَرحَمُهُ؟

قالَ:نَعَم.

قالَ:فَاللّهُ أَرحَمُ بِکَ مِنکَ بِهِ،وهُوَ أَرحَمُ الرَّاحِمینَ. (3)

24/3.السُّبّوحُ،القُدّوسُ

الکتاب

«هُوَ اللّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللّهِ عَمّا یُشْرِکُونَ». 5

«یُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ». 6

«[یعقوب]گفت:آیا همان گونه که شما را پیش از این بر برادرش امین گردانیدم،بر او امین سازم؟پس خدا بهترین نگهبان است؛و اوست مهربان ترینِ مهربانان».

حدیث

361 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عیسی پسر مریم گفت:«رحمان،رحمتگرِ دنیا و رحیم،مهربانِ آخرت است».

362 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خدای متعال،از یأس بنده از رحمتش و ناامیدی او از گذشتش با[وجود]گستردگیِ سترگ رحمت او،شگفتی می نماید.

363 . الأدب المُفْرد به نقل از ابو هُرَیره:مردی در حالی که کودکی با او بود،به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و او را در آغوش خود فشرد.پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«آیا به او مهر می ورزی؟».

گفت:بله.

فرمود:«خدا به تو،از تو به او مهربان تر است و او مهربان ترینِ مهربانان است».

24/3.سُبّوح،قُدّوس
قرآن

«اوست خدایی که جز او معبودی نیست؛همان فرمان روای پاکِ سلامت[بخش،و]ایمنی بخش نگهبان،شکست ناپذیر،چیره[و]متکبّر[است].پاک است خدا از آنچه[با او]شریک می گردانند!».

«آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است،خدایی را که پادشاه پاک ارجمند فرزانه است،تسبیح می گویند».

ص:140


1- (2) التبیان فی تفسیر القرآن:ج 1 ص 29. [1]
2- (3) إرشاد القلوب:ج 1 ص 109. [2]
3- (4) الأدب المفرد:ص 119 ح 377. [3]

الحدیث

364 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن صَباحٍ یُصبِحُ العِبادُ فیهِ إِلّا ومُنادٍ یُنادی:سُبحانَ المَلِکِ القُدّوسِ. (1)

365 . عنه صلی الله علیه و آله: قُل:سُبحانَ اللّهِ المَلِکِ القُدّوسِ،رَبِّ المَلائِکَةِ وَالرّوحِ،جَلَّلتَ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالعِزَّةِ وَالجَبَروتِ. (2)

25/3.السَّلامُ

366 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إِنَّ السَّلامَ اسمٌ مِن أَسماءِ اللّهِ تَعالی،وَضَعَهُ اللّهُ فِی الأَرضِ. (3)

367 . عنه صلی الله علیه و آله فی ذِکرِ أَحوالِ أَهلِ الجَنَّةِ:قالوا:رَبَّنا أَنتَ السَّلامُ ومِنکَ السَّلامُ،ولَکَ یَحِقُّ الجَلالُ وَالإِکرامُ.

فَقالَ:أَنَا السَّلامُ ومَعَی السَّلامُ،ولی یَحِقُّ الجَلالُ وَالإِکرامُ.فَمَرحَباً بِعِبادی.... (4)

26/3.السَّمیعُ

الکتاب

«هُنالِکَ دَعا زَکَرِیّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ». 5

الحدیث

368 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ:یا سامِعَ

الأَصواتِ،یا عالِمَ الخَفِیّاتِ. (5)

حدیث

364 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بامدادی نیست که بندگان به آن در آیند،مگر آن که بانگْ دهنده ای،بانگ برمی آورد:«پیراسته است فرمان روای بسیار پاک!».

365 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بگو:«پیراسته است خدایِ فرمان روای بسیار پاک،پروردگار فرشتگان و روح!آسمان ها و زمین را با عزّت و چیرگی،پوشاندی».

25/3.سلام

366 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا سلام،نامی از نام های خدای متعال است که آن را در زمین،نهاده است.

367 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در یادکردِ احوال بهشتیان:می گویند:ای پروردگار ما!تویی سلام،و از توست سلام،و شکوه و ارجمندی،تنها سزاوار توست.

پس[خدا]می فرماید:«منم سلام و با من است سلام.شکوه و ارجمندی،تنها سزاوارِ من است.پس به بندگانم خوشامد می گویم...».

26/3.سمیع
قرآن

«آن جا[بود که]زکریا پروردگارش را خواند[و]گفت:«پروردگارا!از جانب خود،فرزندی پاک و پسندیده به من عطا کن،که تو شنونده دعایی»».

حدیث

368 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«جوشن کبیر»:ای

شنونده آواها،ای دانای نهان ها!

ص:141


1- (1) سنن الترمذی:ج 5 ص 563 ح 3569.
2- (2) المعجم الکبیر:ج 2 ص 24 ح 1171.
3- (3) الأدب المفرد:ص 293 ح 989. [1]
4- (4) سعد السعود:ص 110. [2]
5- (6) البلد الأمین:ص 402. [3]

27/3.الشّافی

الکتاب

«وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ». 1

الحدیث

369 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الفَرَجِ:یا سابِغَ النِّعَمِ،یا کاشِفَ الأَلَمِ،یا شافِیَ السُّقمِ. (1)

28/3.الشّاکِرُ،الشَّکور

الکتاب

«ما یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذابِکُمْ إِنْ شَکَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ کانَ اللّهُ شاکِراً عَلِیماً». 3

الحدیث

370 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ أَنتَ الذّاکِرُ لِمَن ذَکَرَکَ،الشّاکِرُ لِمَن شَکَرَکَ،المُجیبُ لِمَن دَعاکَ،المُغیثُ لِمَن ناداکَ،وَالمُرجی لِمَن رَجاکَ،المُقبِلُ عَلی مَن ناجاکَ،المُعطی لِمَن سَأَلَکَ. (2)

29/3.الصّادِقُ

الکتاب

«اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیْبَ فِیهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِیثاً». 5

27/3.شافی
قرآن

«و چون بیمار شوم،او مرا درمان می بخشد».

حدیث

369 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای فرج:ای فراوان کننده نعمت ها،ای از میان بَرنده درد،ای شفابخش بیماری ها!

28/3.شاکر،شَکور
قرآن

«اگر سپاس بدارید و ایمان آورید،خدا می خواهد با عذاب شما چه کند؟و خدا،همواره سپاس پذیر(حق شناسِ)داناست».

حدیث

370 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوندا!تو یاد کننده کسی هستی که تو را یاد کند،سپاس گزار کسی هستی که تو را سپاس بگزارد،اجابتگرِ کسی هستی که تو را بخوانَد،فریادرسِ کسی هستی که تو را آواز دهد،و امیدبخشِ کسی هستی که به تو امید بندد،روی آورنده به کسی هستی که با تو راز و نیاز کند،و عطابخشِ کسی هستی که از تو درخواست کند.

29/3.صادق
قرآن

«خداوند،کسی است که هیچ معبودی جز او نیست.به یقین،در روز رستاخیز که هیچ شکّی در آن نیست شما را گرد خواهد آورد؛و راستگوتر از خدا در سخن کیست؟».

ص:142


1- (2) مهج الدعوات:ص 120. [1]
2- (4) البلد الأمین:ص 421. [2]

الحدیث

371 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ إِنّی أَسأَ لُکَ بِاسمِکَ...یا أَحکَمَ الحاکِمینَ،یا أَعدَلَ العادِلینَ،یا أَصدَقَ الصّادِقینَ. (1)

30/3.الصَّمَدُ (2)

الکتاب

«اَللّهُ الصَّمَدُ». 3

الحدیث

372 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصَّمَدُ الَّذی لا جَوفَ لَهُ. (3)

31/3.الظّاهِرُ،الباطِنُ (4)

373 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:أَنتَ الظّاهِرُ فَلَیسَ (5)

فَوقَکَ شَیءٌ،و أَنتَ الباطِنُ فَلَیسَ دونَکَ شَیءٌ. (6)

حدیث

371 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوندا!من از تو درخواست می کنم به نامت...ای حاکم ترینِ حاکمان،ای دادگرترینِ دادگران،ای راستگوترینِ راستگویان!

30/3.صمد
اشاره

(7)

قرآن

«خدای صمد».

حدیث

372 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صمد،کسی است که میانْ تهی نیست.

31/3.ظاهر،باطن

(8)

373 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:تویی ظاهر که فراتر (9)

از تو چیزی نیست،و تویی باطن که نزدیک تر از تو[به اشیا]چیزی نیست.

ص:143


1- (1) المصباح للکفعمی:ص 338. [1]
2- (2) «الصَّمد»صفة مشبهة من مادّة«صمد».وله معنیان:أَحدهما:القصد،والآخر:الصلابة فی الشیء(معجم مقاییس اللغة:ج 3 ص 309). [2] إِنّ إِطلاق اسم«الصَّمد»علی اللّه سبحانه فی ضوء المعنی الأَوّل یعود إِلی أَنّ اللّه هو السیّد المصمود إِلیه فی الحوائج،وفی ضوء المعنی الثانی یعود إِلی أَنّ اللّه هو الذی لا جوف له،والقصد من«لا جوف له»خلوّه من النقص،ومن هنا فصمدیّته تعالی تعنی أَنّه الوجود المطلق،ولا سبیل للنقص إِلی ذاته المقدّسة.
3- (4) المعجم الکبیر:ج 2 ص 22 ح 1162.
4- (5)
5- (6) «الظَّاهر»اسم فاعل من مادّة«ظهر»وهو یدلّ علی قوّة وبروز،ومن ذلک ظهر الشیء،یظهر ظهورا،فهو ظاهر،إِذا انکشف وبرز. و«الباطن»اسم فاعل من مادّة«بطن»وهو خلاف الظهر والانکشاف.باطن الأَمر:دَخْلَتُه،خلاف ظاهره(معجم مقاییس اللغة:ج 1 ص 259). [3] إنّ السؤال الذی یمکن أَن یُثار حول هاتین الصفتین وکیف تُطلَق هاتان الصفتان المتضادتان علی اللّه فی آنٍ واحدٍ؟یقول أَمیر المؤمنین علیّ علیه السلام فی الجواب عن هذا السؤال ما مضمونه:«إنّ حیثیّة الظهور هی غیر حیثیّة البطون،و أَنّ اللّه سبحانه ظاهر علی العقول من حیث أَفعاله،لکنّه باطن عنها من حیث ذاته،ولا یتیسّر للإنسان بقواه المدرکة أَن یُحیط بالذات الإلهیّة».(راجع:نهج البلاغة:الخطبة 213)
6- (7) صحیح مسلم:ج 4 ص 2084 ح 61.
7- (8) واژه«صمد(بی نیاز کننده/بی نیاز)»،صفت مشبّهه از مادّه«صمد»است که دو معنا دارد:یکی«قصد»و دیگری«استواری در کار».اطلاق نام«صمد»بر خدای سبحان،در پرتو معنای نخست،بدان باز می گردد که خدا همان سروَری است که در نیازها،آهنگ او می کنند،و در پرتو معنای دوم،به این بر می گردد که خدا کسی است که میانْ تهی نیست و منظور از«میانْ تهی نبودن»،عاری بودن از نقص(نیاز)است. پس صمد بودن خدای متعال،به این معناست که او وجود مطلق است و هیچ نقصی در ذات مقدّس او راه ندارد.
8- (9) واژه«صمد(بی نیاز کننده/بی نیاز)»،صفت مشبّهه از مادّه«صمد»است که دو معنا دارد:یکی«قصد»و دیگری«استواری در کار».اطلاق نام«صمد»بر خدای سبحان،در پرتو معنای نخست،بدان باز می گردد که خدا همان سروَری است که در نیازها،آهنگ او می کنند،و در پرتو معنای دوم،به این بر می گردد که خدا کسی است که میانْ تهی نیست و منظور از«میانْ تهی نبودن»،عاری بودن از نقص(نیاز)است. پس صمد بودن خدای متعال،به این معناست که او وجود مطلق است و هیچ نقصی در ذات مقدّس او راه ندارد.
9- (10) صفت«ظاهر»،اسم فاعل از مادّه«ظهر»است که بر نیرومندی و آشکار شدن دلالت دارد و هنگامی به کار می رود که چیزی هویدا گردد. و«باطن»،اسم فاعل از مادّه«بطن»است که بر خلاف آشکار شدن و هویدا گشتن است.باطن هر چیز،یعنی اندرون آن،بر خلاف ظاهر(بیرون)آن. پرسشی که درباره این دو صفت ممکن است مطرح شود،آن است که چگونه این دو صفت متضاد،هم زمان بر خدا اطلاق می شوند؟ امیر مؤمنان علی علیه السلام در پاسخ به این پرسش،چنین مضمونی می فرماید:«حیثیت ظهور،غیر از حیثیت بطون است و خدای سبحان از حیث افعالش،بر خِردها ظاهر(آشکار)است؛امّا از حیث ذاتش،از آنها باطن(پوشیده)است و آدمی نمی تواند با قوای ادراکیِ خود،بر ذات الهی احاطه یابد».

32/3.العالِمُ،العَلیمُ

الکتاب

«وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفی». 1

«قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ». 2

الحدیث

374 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی تَمجیدِ اللّهِ جَلَّ وعَلا:سُبحانَکَ الَّذی لا إِلهَ غَیرُهُ...عالِمُ کُلِّ شَیءٍ بِغَیرِ مُعَلِّمٍ. (1)

33/3.العَظیمُ

الکتاب

«فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ». 4

«إِنَّهُ کانَ لا یُؤْمِنُ بِاللّهِ الْعَظِیمِ». 5

الحدیث

375 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی حَدیثِ المِعراجِ وقَد قالَ لَهُ سُبحانَهُ:اُنظُر إِلی عَرشی:فَنَظَرتُ إِلی عَظَمَةٍ ذَهَبَت لَها نَفسی وغُشِیَ عَلَیَّ،فَاُلهِمتُ أَن قُلتُ:سُبحانَ رَبِّیَ العَظیمِ وبِحَمدِهِ لِعِظَمِ ما رَأَیتُ،فَلَمّا قُلتُ ذلِکَ تَجَلَّی

الغَشیُ عَنّی حَتّی قُلتُها سَبعا. (2)

32/3.عالِم،علیم
قرآن

«و اگر سخن به آواز گویی،او نهان و نهان تر را می داند».

«بگو:علم[آن]،فقط پیش خداست و من،صرفاً هشدار دهنده ای آشکارم».

حدیث

374 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بزرگداشت خدای شکوهمندِ والا:منزّهی تو؛کسی که جز او خدایی نیست!...دانای به هر چیز،بدون آموزگار.

33/3.عظیم
قرآن

«پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی».

«چرا که او به خدای بزرگ نمی گروید».

حدیث

375 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در«حدیث معراج»که خدای سبحان به او فرمود:به عرشم بنگر:پس به سِتُرگی ای نگریستم که جانم برای آن رفت و بیهوش شدم.پس به سبب سِتُرگی آنچه دیدم،به من الهام شد.گفتم:«منزّه است خداوندگار سِتُرگم و من،به ستایش او می پردازم!».پس چون آن را گفتم،

بیهوشی از من برطرف شد،تا این که آن را هفت بار گفتم.

ص:144


1- (3) العظمة:ص 53 ح 110.
2- (6) علل الشرائع:ص 315 ح 1. [1]

376 . عنه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:یا أَعظَمَ مِن کُلِّ عَظیمٍ. (1)

34/3.العَفُوُّ

الکتاب

«وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ». 2

الحدیث

377 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ إِنَّکَ عَفُوٌّ کَریمٌ تُحِبُّ العَفوَ،فَاعفُ عَنّی. (2)

35/3.الغافِرُ،الغَفورُ،الغَفّارُ

الکتاب

«قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ». 4

الحدیث

378 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی الدُّعاءِ المُسَمّی بِالأَسماءِ الحُسنی:أَسأَلُکَ بِاسمِکَ الغافِرِ،یا غَفّارَ الذُّنوبِ یا اللّهُ. (3)

379 . عنه صلی الله علیه و آله: إِنَّ اللّهَ یَقولُ:أَنَا جَلیسُ مَن جالَسَنی،ومُطیعُ مَن أَطاعَنی،وغافِرُ مَنِ استَغفَرَنی. (4)

376 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:ای سِتُرگ تر از هر سِتُرگی!

34/3.عَفُوْ
قرآن

«و اوست کسی که توبه را از بندگان خود می پذیرد و از گناهان درمی گذرد و آنچه می کنید،می داند».

حدیث

377 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوندا!تو بخشایشگر کریمی هستی که بخشایش را دوست می داری.پس بر من ببخشای!

35/3.غافر،غفور،غفّار
قرآن

«بگو:ای بندگان من که بر خویشتن،زیاده روی روا داشته اید!از رحمت خدا نومید مشوید.در حقیقت،خدا همه گناهان را می آمرزد،که او خود آمرزنده مهربان است».

حدیث

378 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای معروف به«اسماءُ الحُسنی»:از تو درخواست می کنم به نام آمرزنده ات،ای آمرزگار گناهان،ای خدا!

379 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند می فرماید:«من،همنشین کسی هستم که با من،همنشین شود،و فرمانبَر کسی هستم که از من فرمان بَرد،و آمرزنده کسی هستم که از من،آمرزش بخواهد».

ص:145


1- (1) المصباح للکفعمی:ص 338. [1]
2- (3) سنن الترمذی:ج 5 ص 534 ح 3513.
3- (5) البلد الأمین:ص 418. [2]
4- (6) الإقبال:ج 3 ص 174. [3]

36/3.الغَنِیُّ

الکتاب

«یا أَیُّهَا النّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللّهِ وَ اللّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ». 1

الحدیث

380 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن دُعاءٍ عَلَّمَهُ عَلِیّا علیه السلام:اللُّهُمَّ إِنَّکَ...غَنِیٌّ لا تَفتَقِرُ. (1)

37/3.القائِمُ،القَیّومُ

الکتاب

«اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ». 3

الحدیث

381 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ:یا مَن کُلُّ شَیءٍ قائِمٌ بِهِ،یا مَن کُلُّ شَیءٍ صائِرٌ إِلَیهِ. (2)

38/3.القادِرُ،القَدیرُ

الکتاب

«فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ». 5

الحدیث

382 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن دُعائِهِ إِذا أَمسی:اللّهُمَّ إِنَّکَ بِجَمیعِ حاجَتی عالِمٌ،وإِنَّکَ عَلی جَمیعِ نُجحِها قادِرٌ. (3)

36/3.غنی
قرآن

«ای مردم!شما به خدا نیازمندید؛و خداست که بی نیازِ ستوده است».

حدیث

380 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از دعایی که آن را به علی علیه السلام آموخت:بار خدایا!تو...بی نیازی هستی که نیازمند نمی گردد.

37/3.قائم،قیّوم
قرآن

«خداست که معبودی جز او نیست.زنده و بر پا دارنده است.نه خوابی سبُک او را فرو می گیرد،و نه خوابی گران».

حدیث

381 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«جوشن کبیر»:ای کسی که همه چیز به او استوار است،ای کسی که همه چیز به سوی او بازگردانده می شود!

38/3.قادر،قدیر
قرآن

«و توانا آمدیم،و چه نیک تواناییم».

حدیث

382 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از دعای ایشان در شامگاه:خدایا!تو به همه نیاز من،دانایی،و تو بر بر آوردن همه آن،توانایی.

ص:146


1- (2) مهج الدعوات:ص 174. [1]
2- (4) المصباح للکفعمی:ص 339.
3- (6) المعجم الأوسط:ج 7 ص 335 ح 7657.

39/3.القَدیمُ،الأَزَلِیُّ

383 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ أَنتَ اللّهُ...الشَّهیدُ القَدیمُ،العَلِیُّ العَظیمُ. (1)

384 . عنه صلی الله علیه و آله: کانَ اللّهُ ولَم یَکُن شَیءٌ قَبلَهُ. (2)

385 . عنه صلی الله علیه و آله: کانَ اللّهُ ولَیسَ شَیءٌ غَیرَهُ. (3)

40/3.القَریبُ

الکتاب

«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ». 4

الحدیث

386 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:یا عالی؛القَریبُ فی عُلُوِّهِ وَارتِفاعِهِ ودَوامِهِ. (4)

41/3.القَوِیُّ

الکتاب

«فَلَمّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّیْنا صالِحاً وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنّا وَ مِنْ خِزْیِ یَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ». 6

«إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ». 7

39/3.قدیم،اَزَلی

383 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدایا!تو خدایِ...گواه و دیرینه،و بلندپایه و سِتُرگی.

384 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا بود و هیچ چیزی پیش از او نبود.

385 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا بود و چیزی جز او نبود.

40/3.قریب
قرآن

«و هر گاه بندگان من،از تو درباره من بپرسند،[بگو:]من نزدیکم.و دعای دعا کننده را،آن گاه که مرا بخواند،اجابت می کنم.پس[آنان]باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند،باشد که راه یابند».

حدیث

386 . پیامبر خدا علیه السلام در دعا:ای والا؛نزدیک در[عین]والایی،بلندپایگی و پایداری خود!

41/3.قوی
قرآن

«پس چون فرمان ما در رسید،صالح و کسانی را که با او ایمان آورده بودند،به رحمت خود رهانیدیم و از رسوایی آن روز[نجات دادیم].به یقین،پروردگار تو همان نیرومندِ شکست ناپذیر است».

«خداست که خود،روزی بخشِ نیرومندِ استوار است».

ص:147


1- (1) مهج الدعوات:ص 122. [1]
2- (2) صحیح البخاری:ج 6 ص 2699 ح 6982.
3- (3) صحیح ابن حبّان:ج 14 ص 7 ح 6140.
4- (5) جمال الاُسبوع:ص 221. [2]

الحدیث

387 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَمدُ للّهِ ِ الَّذی...لَهُ الإِحاطِةُ بِکُلِّ شَیءٍ،وَالغَلَبَةُ عَلی کُلِّ شَیءٍ،وَالقُوَّةُ فی کُلِّ شَیءٍ. (1)

42/3.الکاشِفُ

الکتاب

«أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ قَلِیلاً ما تَذَکَّرُونَ». 2

388 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن دُعائِهِ یَومَ الأَحزابِ:یا صَریخَ المَکروبینَ (2)،ویا مُجیبَ دَعوَةِ المُضطَرّینَ،ویا کاشِفَ غَمِّی،اکشِف عَنّی غَمّی وهَمّی وکَربی. (3)

43/3.الکافی (4)

الکتاب

«وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِکُمْ وَ کَفی بِاللّهِ وَلِیًّا وَ کَفی بِاللّهِ نَصِیراً». 6

حدیث

387 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ستایش،خدای راست که...احاطه به همه اشیا و چیرگی بر همه چیز و نیرومندی در همه چیز،از آنِ اوست.

42/3.کاشف
قرآن

«یا[کیست]آن کس که درمانده را،چون وی را بخوانَد،اجابت می کند،و گرفتاری را برطرف می گردانَد و شما را جانشینان این زمین قرار می دهد؟آیا معبودی با خداست؟چه کم پند می پذیرید!».

حدیث

388 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از دعای ایشان در روز احزاب:ای دادرسِ اندوهگینان،ای اجابتگر درخواستِ بیچارگان،و ای باز بَرَنده اندوه من!دل تنگی و نگرانی و اندوه مرا باز بر.

43/3.کافی
اشاره

(5)

قرآن

«و خدا به[حالِ]دشمنان شما داناتر است.کافی است که خدا،سرپرست[ِ شما]باشد،و کافی است که خدا یاور[ِ شما]باشد».

ص:148


1- (1) الاحتجاج:ج 1 ص 138 و 139 ح 32. [1]
2- (3) الکُرْبَةُ:الغَمُّ الذی یَأخُذُ بالنفْس(الصحاح:ج 1 ص 211). [2]
3- (4) الکافی:ج 2 ص 561 ح 17. [3]
4- (5) «الکافی» [4]اسم فاعل من مادّة«کفی»وهو یدلّ علی الحَسْب الذی لا مستزاد فیه.کفی الشیء،یکفی،کفایة،فهو کافٍ:إِذا حصل به الاستغناء عن غیره،وقد کفی کفایةً إِذا قام بالأَمر(معجم مقاییس اللغة:ج 5 ص 188، [5]المصباح المنیر:ص 537).
5- (7) صفت«کافی(بسنده)»،اسم فاعل از مادّه«کفی»است که بر بسندگی ای دلالت دارد که نهایتی برایش قابل تصوّر نیست؛یعنی نیاز به افزایش ندارد.«کفی الشیء،یکفی،کفایةً فهو کاف»،هنگامی گفته می شود که با آن،بی نیازی از دیگری حاصل آید و«قد کفی کفایة»؛یعنی:«فلان کار را به خوبی عهده دار شد».

الحدیث

389 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمّ یا کافِیاً مِن کُلِّ شَیءٍ ولا یَکفی مِنهُ شَیءٌ،یا رَبَّ کُلِّ شَیءٍ،اِکفِنا کُلَّ شَیءٍ حَتّی لا یَضُرَّ مَعَ اسمِکَ شَیءٌ. (1)

44/3.الکَریمُ،الأَکرَمُ

الکتاب

«اِقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ* اَلَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ». 2

الحدیث

390 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:یا مَن یَأمُرُ بِالعَفوِ وَالتَّجاوُزِ،صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ،وَاعفُ عَنّی وتَجاوَز یا کَریمُ یا کَریمُ،یا أَکرَمَ مِن کُلِّ کَریمٍ،و أَرأَفَ مِن کُلِّ رَؤوفٍ،و أعطَفَ مِن کُلِّ عَطوفٍ،صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ،و أَنعِم عَلَیَّ بِالعَفوِ وَالعافِیَةِ وَالمَغفِرَةِ وَالرَّحمَةِ. (2)

45/3.المالِکُ،المَلِکُ،المَلیکُ

الکتاب

«قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ». 4

«لِلّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما فِیهِنَّ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ». 5

حدیث

389 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بار خدایا،ای که بسنده از همه چیز است و چیزی از او بسنده نیست،ای پروردگارِ همه چیز![در برابر]همه چیز،ما را بسنده باش تا با نام تو،چیزی آسیب نرسانَد.

44/3.کریم،اَکرم
قرآن

«بخوان،و پروردگار تو کریم ترین[ِ کریمان]است؛همان کس که به وسیله قلم آموخت».

حدیث

390 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:ای کسی که به بخشایش و گذشت،دستور می دهی!بر محمّد و خاندان محمّد،درود فرست و مرا عفو کن و از من درگذر،ای کریم،ای کریم،ای کریم تر از هر کریم،و مهرورزتر از هر مهرورز و دلسوزتر از هر دلسوزی!بر محمّد و خاندان محمّد،درود فرست و مرا از عفو و سلامت و آمرزش و رحمت،بهره مند ساز.

45/3.مالک،مَلِک،مَلیک
قرآن

«بگو:«بار خدایا!تویی که فرمان فرمایی.هر آن کس را که بخواهی،فرمان روایی می بخشی،و از هر که بخواهی،فرمان روایی را باز می ستانی،و هر که را بخواهی،عزّت می بخشی،و هر که را خواهی،خوار می گردانی.همه خوبی ها به دست توست و تو بر هر چیزی توانایی»».

«فرمان رواییِ آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست،از آنِ خداست؛و او بر هر چیزی تواناست».

ص:149


1- (1) بحار الأنوار:ج 94 ص 311. [1]
2- (3) جمال الاُسبوع:ص 194. [2]

الحدیث

391 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی صِفَةِ اللّهِ سُبحانَهُ وتَعالی:المالِکُ لِما مَلَّکَهُم إِیّاهُ. (1)

392 . عنه صلی الله علیه و آله: اشتَدَّ غَضَبُ اللّهِ عَلی رَجُلٍ تَسَمّی بِمَلِکِ الأملاکِ!لا مُلکَ إلَا للّهِ ِ عز و جل. (2)

46/3.المُجیبُ

الکتاب

«وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ». 3

الحدیث

393 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن دُعائِهِ لَیلَةَ الأَحزابِ:یا صَریخَ المَکروبینَ (3)،ویا مُجیبَ المُضطَرّینَ،ویا کاشِفَ الکَربِ العَظیمِ. (4)

47/3.المُحیطُ

الکتاب

«وَ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطاً». 6

الحدیث

394 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَمدُ للّهِ ِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ،ودَنا فی

تَفَرُّدِهِ،وجَلَّ فی سُلطانِهِ،وعَظُمَ فی أَرکانِهِ،و أَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلما وهُوَ فی مَکانِهِ. (5)

حدیث

391 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مقام توصیف خدای پاک و متعال:و[خدا]مالک آن چیزی است که بندگان را مالکِ آن کرده است.

392 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا بر مردی که فرمان روایِ فرمان روایان(شاهنشاه)نامیده می شود،سخت خشمناک است.فرمان روایی،جز برای خداوند عز و جل نیست.

46/3.مجیب
قرآن

«و پروردگارتان فرمود:«مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم».در حقیقت،کسانی که از پرستش من کبر می ورزند،به زودی،خوار در دوزخ در می آیند».

حدیث

393 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعایش در شب جنگ احزاب:ای فریادرسِ اندوهگینان،و ای پاسخ دهنده درماندگان،و ای برطرف کننده اندوه بزرگ!

47/3.محیط
قرآن

«و آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است،از آنِ خداست؛و خدا،همواره بر هر چیزی احاطه دارد».

حدیث

394 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ستایش،خدایی راست که در یگانگی اش بلندمرتبه است و در یکتایی اش،نزدیک است و در سلطنتش،شکوهمند است و

در ارکانش،بزرگ است و دانش او،همه چیز را فراگرفته و او در جایگاه خویش است.

ص:150


1- (1) تحف العقول:ص 37.
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 550 ح 10388. [1]
3- (4) الکَرْبُ:الحُزن والغَمّ الذی یأخذ بالنفس(لسان العرب:ج 1 ص 711« [2]کرب»).
4- (5) تفسیر القمّی:ج 2 ص 186. [3]
5- (7) الاحتجاج:ج 1 ص 138 ح 32. [4]

395 . عنه صلی الله علیه و آله فی حِرزٍ لَهُ:أَعوذُ بِاللّهِ المُحیطِ بِکُلِّ شَیءٍ ولا یُحیطُ بِهِ شَیءٌ،وهُوَ بِکُلِّ شَیءٍ مُحیطٌ. (1)

48/3.المُحیی،المُمیتُ

الکتاب

«لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ». 2

الحدیث

396 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ أَنتَ المُحیی لِلأَمواتِ،وَالمُمیتُ لِلأَحیاءِ،وَالقادِرُ عَلی ما تَشاءُ. (2)

397 . عنه صلی الله علیه و آله فی الدُّعاءِ المُسَمّی بِالأَسماءِ الحُسنی:یا مُثبِتَ أَهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ یا اللّهُ،یا مُحیِیَ أهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ یا اللّهُ،یا مُمیتَ أهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ یا اللّهُ. (3)

49/3.المُصَوِّرُ

الکتاب

«خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ». 5

395 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حِرزش (4):به خدایی پناه می برم که هر چیزی را فرا گرفته و چیزی او را فرا نگرفته است و او همه چیز را فراگیرنده است.

48/3.مُحیی،مُمیت
قرآن

«فرمان رواییِ آسمان ها و زمین،از آنِ اوست.زنده می کند و می میراند،و او بر هر چیزی تواناست».

حدیث

396 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بار خدایا!تویی زنده کننده مُردگان،و میراننده زندگان،و توانا بر هر چه خواهی.

397 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعایش معروف به«اسماءُ الحُسنی»:ای استوار دارنده اهل آسمان ها و زمین،ای خدا!ای زنده کننده اهل آسمان ها و زمین،ای خدا!ای میراننده اهل آسمان ها و زمین،ای خدا!

49/3.مصوّر
قرآن

«آسمان ها و زمین را به حق آفرید و شما را صورتگری کرد و صورت هایتان را نیکو آراست؛و فرجام به سوی اوست».

ص:151


1- (1) مهج الدعوات:ص 16. [1]
2- (3) التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام:ص 668. [2]
3- (4) البلد الأمین:ص 420. [3]
4- (6) حِرز:دعا یا ذکر یا هر چه برای دفع چشمْ زخم و بلا به کار می رود.

الحدیث

398 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ:یا مَن یَخلُقُ ما یَشاءُ،یا مَن یَفعَلُ ما یَشاءُ،یا مَن یَهدی مَن یَشاءُ،یا مَن یُضِلُّ مَنَ یَشاءُ،یا مَن یُعَذِّبُ مَن یَشاءُ،یا مَن یَغفِرُ لِمَن یَشاءُ،یا مَن یُعِزُّ مَن یَشاءُ،یا مَن یُذِلُّ مَن یَشاءُ،یا مَن یُصَوِّرُ فِی الأَرحامِ ما یَشاءُ،یا مَن یَختَصُّ بِرَحمَتِهِ مَن یَشاءُ. (1)

50/3.المُفضِل،المتفضّل

الکتاب

«ذلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ». 2

الحدیث

399 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:سُبحانَهُ مِن جوادٍ ما أَفضَلَهُ،وسُبحانَهُ مِن مُفضِلٍ ما أَنعَمَهُ. (2)

400 . عنه صلی الله علیه و آله کانَ إِذا أَتاهُ الأَمرُ ممّا یُعجِبُهُ قالَ:الحَمدُ للّهِ ِ المُنعِمِ المُفضِلِ،الَّذی بِنِعمَتِهِ تَتِمُّ الصالِحاتُ. (3)

51/3.المقدِّر

الکتاب

«إِنّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ». 5

«فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّیْلَ سَکَناً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ

حُسْباناً ذلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ». 6

حدیث

398 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«جوشن کبیر»:ای کسی که آنچه را بخواهد،می آفریند؛ای کسی که آنچه را بخواهد،انجام می دهد؛ای کسی که هر که را بخواهد،راه می نماید؛ای کسی که هر که را بخواهد،راه نمی نماید؛ای کسی که هر که را بخواهد،عذاب می دهد؛ای کسی که هر که را بخواهد،می آمرزد؛ای کسی که هر که را بخواهد،عزیز می کند؛ای کسی که هر که را بخواهد،خوار می کند؛ای کسی که آنچه را که بخواهد،در رَحِم ها صورتگری می کند؛ای کسی که هر که را بخواهد،با رحمتش برمی گُزیند!

50/3.مُفْضِل و متفضِّل
قرآن

«این فضل خداست.آن را به هر که بخواهد،عطا می کند؛و خدا دارای فضلِ بسیار است».

حدیث

399 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:پاک است بی عوضْ بخشنده ای که چه بیش از استحقاقْ بخشنده است!پاک است بیش از استحقاقْ بخشنده ای که چه نعمت دهنده است!

400 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وقتی به چیزی بر می خورْد که او را خوش حال می کرد:ستایش،برای خدای نعمت دهنده و بیش از استحقاقْ بخشنده است؛کسی که با نعمت او،نیکی ها به انجام می رسند.

51/3.مُقدِّر
قرآن

«ماییم که هر چیزی را به اندازه آفریده ایم».

«[هموست که]شکافنده صبح است،و شب را برای

آرامش،و خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داده.این،اندازه گیریِ آن توانایِ داناست».

ص:152


1- (1) البلد الأمین:ص 409. [1]
2- (3) مهج الدعوات:ص 110. [2]
3- (4) المصنف لابن أبی شیبة:ج 7 ص 90 ح 1.

الحدیث

401 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:یا مَن لَهُ التَّدبیرُ وإِلَیهِ التَّقدیرُ. (1)

52/3.المنّان

الکتاب

«لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ». 2

الحدیث

402 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إِنَّ للّهِ ِ عز و جل تِسعَةً وتِسعینَ اسما مِئَةً إِلّا واحِدا مَن أَحصاها دَخَلَ الجَنَّةَ،وهِیَ:

اللّهُ،الإِلهُ،الواحِدُ،الأَحَدُ،الصَّمَدُ...المَنّانُ. (2)

403 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن مَنَّ اللّهُ عَلَیهِ بِمَعرِفَةِ أَهلِ بَیتی ووِلایَتِهِم فَقَد جَمَعَ اللّهُ لَهُ الخَیرَ کُلَّهُ. (3)

53/3.المنتقم

الکتاب

«وَ مَنْ یَهْدِ اللّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَ لَیْسَ اللّهُ بِعَزِیزٍ ذِی انْتِقامٍ». 5

حدیث

401 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:ای کسی که تدبیر کردن،از آنِ اوست و اندازه نهادن،به او بر می گردد!

52/3.منّان
قرآن

«به یقین،خدا بر مؤمنان منت نهاد[که]پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت،تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گردانَد و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد.قطعاً پیش از آن،در گم راهیِ آشکاری بودند».

حدیث

402 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا،نَوَد و نُه نام دارد،یکی کمتر از صد.هر کس آنها را بر شمارد،وارد بهشت می شود.این نام ها عبارت اند از:اللّه،خدا،یگانه،بی همتا،صمد...گشاده دست.

403 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که خدا به او شناخت اهل بیتِ من و ولایت آنان را سترگْ بخشی کرده باشد،به درستی که همه خوبی ها را برای او فراهم کرده است.

53/3.مُنتقِم
قرآن

«و هر که را خدا هدایت کند،گم راه کننده ای ندارد.مگر خدا نیست که نیرومندِ کیفرخواه است؟».

ص:153


1- (1) مهج الدعوات:ص 120.
2- (3) الخصال:ص 593 ح 4.
3- (4) الأمالی للصدوق:ص 561 ح 751. [1]

الحدیث

404 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:اللّهُمَّ إِنّی أَسأَلُکَ بِاسمِکَ...یا ناصِرُ یا مُنتَصِرُ،یا مُهلِکُ یا مُنتَقِمُ. (1)

54/3.المُنزِل

الکتاب

«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلی عَبْدِهِ الْکِتابَ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً». 2

الحدیث

405 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ رَبَّنا ورَبَّ کُلِّ شَیءٍ،مُنزِلَ التَّوراةِ وَالإِنجیلِ وَالفُرقانِ،فالِقَ الحَبِّ وَالنَّوی. (2)

55/3.المنشئ

الکتاب

«هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ یُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ». 4

الحدیث

406 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی صِفَةِ اللّهِ جَلَّ وعَلا:لَهُ الإِحاطَهُ بِکُلِّ شَیءٍ،وَالغَلَبَةُ عَلی کُلِّ شَیءٍ،وَالقُوَّةُ فی کُلِّ شَیءٍ،وَالقُدرَةُ عَلی کُلِّ شَیءٍ ولَیسَ مِثلَهُ شَیءٌ،وهُوَ مُنشِئُ الشَّیءِ حینَ لا شَیءَ،دائِمٌ قائِمٌ بِالقِسطِ لا إِلهَ إِلّا هُوَ العَزیزُ الحَکیمُ،جَلَّ عَن أَن تُدرِکَهُ الأَبصارُ وهُوَ یُدرِکُ الأَبصارَ وهُوَ اللَّطیفُ الخَبیرُ. (3)

حدیث

404 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:خدایا!از تو می خواهم به نامت...ای یاری رسان،ای پیروزگر،ای هلاک کننده،ای سخت کیفر!

54/3.مُنزِل
قرآن

«ستایش،خدایی را که این کتاب[آسمانی]را بر بنده خود فرو فرستاد و هیچ گونه کژی ای در آن ننهاد».

حدیث

405 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بار خدایا!ای پروردگار ما و پروردگارِ همه چیز،ای فروآورِ تورات و انجیل و فرقان!ای شکافنده دانه و هسته!

55/3.مُنشِئ
قرآن

«اوست کسی که برق را برای بیم و امید به شما می نمایانَد و ابرهای گران بار را پدیدار می کند».

حدیث

406 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصف خداوند عز و جل:برای اوست فراگیرندگی نسبت به هر چیز،و چیرگی بر هر چیز،و نیرومندی در هر چیز،و توانایی بر هر چیز،و چیزی همانند او نیست.اوست نو پدیدآورِ چیز،آن گاه که چیزی نبود.همیشگی است و استوار به دادگری است.خدایی جز او که شکست ناپذیر و فرزانه است وجود ندارد.فراتر از آن است که چشم ها به او برسند.اوست که چشم ها را در می یابد،و اوست باریک بینِ آگاه.

ص:154


1- (1) مهج الدعوات:ص 194. [1]
2- (3) مهج الدعوات:ص 178. [2]
3- (5) الاحتجاج:ج 1 ص 139 ح 32. [3]

56/3.المُهلِک

الکتاب

«وَ إِنْ مِنْ قَرْیَةٍ إِلاّ نَحْنُ مُهْلِکُوها قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوها عَذاباً شَدِیداً کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً». 1

الحدیث

407 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن خُطبَتِهِ یَومَ الغَدیرِ:مَعاشِرَ النّاسِ،إِنَّهُ ما مِن قَریَةٍ إِلّا وَاللّهُ مُهلِکُها بِتَکذیبِها،وکَذلِکَ یُهلِکُ القُری وهِیَ ظالِمَةٌ کَما ذَکَرَ اللّهُ تَعالی،وهذا عَلِیٌّ إِمامُکُم ووَلِیُّکُم،وهُوَ مَواعیدُ اللّهِ وَاللّهُ یَصدُقُ ما وَعَدَهُ.

مَعاشِرَ النّاسِ،قَد ضَلَّ قَبلَکُم أَکثَرُ الأَوَّلینَ،وَاللّهُ لَقَد أَهلَکَ الأَوَّلینَ وهُوَ مُهلِکُ الآخِرینَ،قالَ اللّهُ تَعالی: «أَ لَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ* ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ* کَذلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ* وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ» (1). (2)

57/3.النّور

408 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بِاسمِ اللّهِ النُّورِ،بِاسمِ اللّهِ نورِ النُّورِ،بِاسمِ اللّهِ نورٌ عَلی نورٍ،بِاسمِ اللّهِ الَّذی هُوَ مُدَبِّرُ الأُمورِ،بِاسمِ اللّهِ الَّذی خَلَقَ النّورَ مِنَ النّورِ،الحَمدُ للّهِ ِ الَّذی خَلَقَ النّورَ مِنَ النّورِ،و أَنزَلَ النُّورَ عَلَی الطّورِ (3)،فی

کِتابٍ مَسطورٍ،فی رِقٍّ (4)مَنشورٍ،بِقَدَرٍ مَقدورٍ،عَلی نَبِیٍّ مَحبورٍ. (5)

56/3.مُهلِک
قرآن

«و هیچ شهری نیست،مگر این که ما آن را[در صورت نافرمانی،]پیش از روز رستاخیز،به هلاکت می رسانیم یا آن را سخت عذاب می کنیم.این[عقوبت]در کتاب[الهی]نوشته شده است».

حدیث

407 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از سخنرانی ایشان در روز غدیر:ای جماعت مردم!هیچ شهری نیست،مگر آن که خدا آن را به جهت دروغ انگاری[مردمِ]آن،هلاک کرده است.همچنین،شهرها را هلاک می کند،در حالی که[مردمِ]آنها ستمکارند،همان طور که خدای متعال[در قرآن]ذکر کرده است.این،علی،امام و سرپرست شماست.او وعده های خداست (6)و خدا به آنچه وعده کرده است،وفا می کند.

ای جماعت مردم!پیش از شما بیشتر پیشینیان،گم راه شدند و بی گمان،خدا آنان را هلاک کرد.او هلاک کننده پسینیان است.خدای متعال فرمود:«آیا پیشینیان را هلاک نکردیم؟پس از آن،پسینیان را از پیِ آنها خواهیم آورد.بدین گونه،با بدکاران رفتار می کنیم.در آن روز،وای بر دروغ انگاران!».

57/3.نور

408 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به نام خدا که نور است.به نام خدایی که روشناییِ روشنایی است.به نام خدایی که روشنایی در روشنایی است.به نام خدایی که

تدبیر کننده کارهاست.به نام خدایی که روشنایی را از روشنایی آفرید.ستایش،برای خدایی است که روشنایی را از روشنایی آفرید و روشنایی را بر کوه طور،فرود آورد،در کتابی نوشته شده،در برگه ای گشوده،به اندازه ای معیّن،بر پیامبری شادمان.

ص:155


1- (2) المرسلات:16 19. [1]
2- (3) الاحتجاج:ج 1 ص 151 ح 32. [2]
3- (4) الطُّوْرُ:هو جبل کلّم اللّه تعالی علیه موسی علیه السلام فی الأرض المقدّسة(مجمع البحرین:ج2 ص1119« [3]طور»).
4- (5) الرقّ بالفتح والکسر:جلد یکتب فیه(المصباح المنیر:ص 235« [4]رقق»).
5- (6) مهج الدعوات:ص 19. [5]
6- (7) وعده های مکرّر خدا در طول 23 سال رسالت پیامبر اسلام به امامت و ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام،در آیات و احادیث متعدّدی وارد شده اند که آخرینِ آنها در روز غدیر بود.

58/3.الوکیل

الکتاب

«رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلاً». 1

الحدیث

409 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: آخِرُ ما تَکَلَّمَ بِهِ إِبراهیمُ علیه السلام حینَ أُلقِیَ فِی النَّارِ:«حَسبی اللّهُ ونِعمَ الوَکِیل». (1)

410 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَتَّکِل إِلی (2)غَیرِ اللّهِ،فَیَکِلَکَ اللّهُ إِلَیهِ. (3)

59/3.الولیّ،المولی

الکتاب

«اَللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ». 5

الحدیث

411 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ أَنتَ ثِقَتی عِندَ شِدَّتی،

ورَجائی عِندَ کُربَتی،وعُدَّتی عِندَ الأُمورِ الَّتی تَنزِلُ بی،فَأَنتَ وَلِیِّی فی نِعمَتی،وإِلهی وإِلهُ آبائی،صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ. (4)

58/3.وکیل
قرآن

«[اوست]پروردگار خاور و باختر.خدایی جز او نیست.پس او را کارسازِ خویش اختیار کن».

حدیث

409 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن گاه که ابراهیم علیه السلام در آتشْ پرتاب شد،واپسین سخن او این بود:«خدا مرا بس است و نیکو حمایتگری است».

410 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به غیر خدا اعتماد نکن؛چرا که[در این صورت،]خدا تو را به او می سپارد.

59/3.ولی،مولا
قرآن

«خداوند،سروَر کسانی است که ایمان آورده اند.آنان را از تاریکی ها به سوی روشنایی به در می برد؛و[لی]کسانی که کفر ورزیده اند،سروَرانشان[همان عصیانگران]طاغوت اند،که آنان را از روشنایی به سوی تاریکی ها به در می برند.آنان،اهل آتش اند که خود،در آن جاودان اند».

حدیث

411 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بار خدایا!تویی مورد اعتماد

من در سختی ام،و امید من،در گرفتاری ام،و ساز و برگ منی در اموری که بر من مقدّر می کنی.پس تو در نعمت من،سرپرست منی و خدای من و خدای پدران منی.بر محمّد و خاندان او درود فرست!

ص:156


1- (2) تاریخ بغداد:ج 9 ص 118 الرقم 4728. [1]
2- (3) کذا فی المصدر والصحیح:«علی».
3- (4) مستدرک الوسائل:ج 11 ص 217 ح 12790. [2]
4- (6) مصباح المتهجّد:ص 16 ح 15. [3]

60/3.الهادی

الکتاب

«وَ کَفی بِرَبِّکَ هادِیاً وَ نَصِیراً». 1

«وَ إِنَّ اللّهَ لَهادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ». 2

الحدیث

412 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إِنَّما أَنَا مُبَلِّغٌ وَاللّهُ یَهدی،وقاسِمٌ وَاللّهُ یُعطی. (1)

الفصل الرّابع:معرفة الصّفات السّلبیّة

1/4.لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیء

الکتاب

«فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ». 4

الحدیث

413 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ:...ما عَرَفَنی مَن شَبَّهَنی بِخَلقی. (2)

60/3.هادی
قرآن

«اما[برای تو]همین بس که پروردگارت هادی و یاور[تو]باشد».

«و خداوند،کسانی را که ایمان آوردند،به سوی صراط مستقیم،هدایت می کند».

حدیث

412 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،تنها پیام رسانم و خدا،هدایت می کند.من،تنها تقسیم کننده ام و خدا،بخشنده است.

فصل چهارم:شناخت صفت های سلبی

1/4.چیزی مانند او نیست
قرآن

«پدید آورنده آسمان ها و زمین است.از خودتان برای شما جفت هایی قرار داد و از دام ها[نیز]نَر و ماده[قرار داد].بدین وسیله،شما را بسیار می گردانَد.چیزی مانند او نیست،و اوست شنوایِ بینا».

حدیث

413 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرمود:«...هر که مرا به آفریده ام همانند کند،مرا نشناخته است».

ص:157


1- (3) مسند ابن حنبل:ج 6 ص 33 ح 16934. [1]
2- (5) التوحید:ص 68 ح 23.

2/4.لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ

414 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یوشِکُ النّاسُ یَتَساءَلونَ بَینَهُم حَتّی یَقولَ قائِلُهُم:هذَا اللّهُ خَلَقَ الخَلقَ؛فَمَن خَلَقَ اللّهَ عز و جل؟فَإِذا قالوا ذلِکَ فَقولوا: «اَللّهُ أَحَدٌ* اَللّهُ الصَّمَدُ* لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ* وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ» ،ثُمَّ لِیَتفُل عَن یَسارِهِ ثَلاثا،وَلیَستَعِذ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ. (1)

3/4.لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ

الکتاب

«اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ». 2

الحدیث

415 . مسند أبی یعلی عن أبی هریرة: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَحکی موسی علیه السلام عَلَی المِنبَرِ،قالَ:وَقَعَ فی نَفسِهِ هَل یَنامُ اللّهُ عز و جل،فَأَرسَلَ اللّهُ إِلَیهِ مَلَکا فَأَرَّقَهُ ثَلاثا،ثُمَّ أَعطاهُ قارورَتَینِ فی کُلِّ یَدٍ قارورَةٌ،و أَمَرَهُ أَن یَحتَفِظَ بِهِما.

قالَ:فَجَعَلَ یَنامُ وتَکادُ یَداهُ تَلتَقِیانِ،ثُمَّ استَیقَظَ فَیَحبِسُ إِحداهُما عَنِ الأُخری حَتّی نامَ نَومَةً،فَاصطَفَقَت یَداهُ،فَانکَسَرَتِ القارورَتانِ.قالَ:ضَرَبَ اللّهُ لَهُ مَثَلاً أَنَّ اللّهَ عز و جل لَو کانَ یَنامُ لَم یَستَمسِکِ السَّماءَ وَالأَرضَ. (2)

2/4.نه کسی را زاده و نه از کسی زاییده شده است

414 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نزدیک است که مردم،آن قدر از همدیگر سؤال کنند تا یکی از آنها بگوید:این خدا،آفریدگان را آفرید؛امّا خداوند عز و جل را چه کسی آفریده است؟وقتی چنین گفتند،شما[در پاسخ]بگویید:«خداوند،یگانه است.خداوند،صمد است.نزاده و زاده نشده است و هیچ کس،همتای او نیست».

3/4.نه خوابی سبُک او را فرا می گیرد و نه خوابی گران
قرآن

«خداست که معبودی جز او نیست.زنده و بر پادارنده است.نه خوابی سبُک او را فرو می گیرد و نه خوابی گران».

حدیث

415 . مسند أبی یعلی به نقل از ابُو هُرَیره:از پیامبر خدا شنیدم که روی منبر از موسی علیه السلام حکایت کرده،می فرمود:«در دل موسی علیه السلام گذشت که:آیا خدای بزرگ می خوابد؟

پس خدا،فرشته ای به سوی او فرستاد و فرشته،سه بار موسی علیه السلام را گرفت و فشار داد.پس از آن،دو شیشه به او داد که در هر دست خود،یکی از آنها را بگیرد و به او فرمان داد تا از آنها نگهداری کند.[پس از مدّتی]خواب،موسی علیه السلام را فرا گرفت و نزدیک بود که دو دستش به هم بخورند[و شیشه ها بشکنند].ناگهان از خواب پرید و و آنها را از یگدیگر دور نگه داشت و جلوی به هم خوردن دست ها و شیشه ها را گرفت.کمی بعد،دوباره به خواب رفت و[پس از مدّتی]دو دستش به هم برخورد کرد و شیشه ها شکست.

پیامبر خدا فرمود:«خدا برای موسی علیه السلام این مثال را زد[و به او فهماند]که اگر خدا بخوابد،نمی تواند آسمان و زمین را نگه دارد».

ص:158


1- (1) السنن الکبری للنسائی:ج 6 ص 170 ح 10497. [1]
2- (3) مسند أبی یعلی:ج 6 ص 131 ح 6639.

الفصل الخامس:عدل اللّه

1/5.معنی عدل اللّه

أ لَیسَ فی أفعالِهِ مِثقالُ ذَرَّةٍ مِنَ الظُّلمِ

الکتاب

«إِنَّ اللّهَ لا یَظْلِمُ النّاسَ شَیْئاً وَ لکِنَّ النّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ». 1

الحدیث

416 . صحیح مسلم: عَن أبِی ذَرٍّ عَن النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فیما رَوی عَنِ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی أنَّهُ قالَ:یا عِبادی،إنّی حَرَّمتُ الظُّلمَ عَلی نَفسی،وجَعَلتُهُ بَینَکُم مُحَرَّما،فَلا تَظالَموا. (1)

ب القِیامُ بِالقِسطِ

الکتاب

«وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ». 3

الحدیث

417 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بِالعَدلِ قامَتِ السَّماواتُ وَالأَرضُ. (2)

ج الأَمرُ بِالقِسطِ

«قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَ أَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ». 5

فصل پنجم:دادگری خدا

1/5.معنای دادگری خدا
الف در کارهای خداوند،هموزن ذرّه ای،ستم نیست
قرآن

«خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمی کند؛لیکن مردم خود بر خویشتن،ستم می کنند».

حدیث

416 . صحیح مسلم به نقل از ابو ذر،از پیامبر صلی الله علیه و آله،آن جا که سخن خداوند متعال را روایت می نماید:ای بندگان من!همانا ستم را برخودم حرام کردم و آن را در میان شما نیز حرام کردم.پس بر یکدیگر ستم نکنید.

ب بر پا داشتن قسط(برابری)
قرآن

«و سخن پروردگارت به راستی و داد،سرانجام گرفته است؛و هیچ تغییر دهنده ای برای کلمات او نیست؛و او شنوایِ داناست».

حدیث

417 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آسمان ها و زمین،با دادگری،پایدار می مانند.

ج فرمان به برابری

«بگو:«پروردگارم به دادگری فرمان داده است»،و[این که]در هر مسجدی،روی خود را مستقیم[به سوی قبله]کنید،و در حالی که دین خود را برای او خالص

گردانیده اید،وی را بخوانید،همان گونه که شما را پدید آورد[به سوی او]برمی گردید».

ص:159


1- (2) صحیح مسلم:ج 4 ص 1994 ح 55.
2- (4) عوالی اللآلی:ج 4 ص 103. [1]

د أعدَلُ العادِلینَ

418 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ:یا أحکَمَ الحاکِمینَ،یا أعدَلَ العادِلینَ. (1)

ه العَدلُ فِی القَضاءِ وَالحُکمِ

الکتاب

«وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ». 2

الحدیث

419 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَمّا رَأی یونُسُ علیه السلام أنَّ قَومَهُ لا یُجیبونَهُ ولا یُؤمِنونَ،ضَجِرَ وعَرَفَ مِن نَفسِهِ قِلَّةَ الصَّبرِ،فَشَکا ذلِکَ إلی رَبِّهِ،وکانَ فیما شَکا (2)أن قالَ:یا رَبِّ،إنَّکَ بَعَثتَنی إلی قَومی،ولی ثَلاثونَ سَنَةً،فَلَبِثتُ فیهِم أدعوهُم إلَی الإِیمانِ بِکَ،وَالتَّصدیقِ بِرِسالاتی،واُخَوِّفُهُم عَذابَکَ ونَقِمَتَکَ ثَلاثا وثَلاثینَ سَنَةً،فَکَذَّبونی ولَم یُؤمِنوا بی،وجَحَدوا نُبُوَّتی وَاستَخَفّوا بِرِسالاتی،وقَد تَواعَدونی وخِفتُ أن یَقتُلونی،فَأَنزِل عَلَیهِم عَذابَکَ،فَإِنَّهُم قَومٌ لا یُؤمنونَ.

قالَ:فَأَوحَی اللّهُ إلی یونُسَ:أنَّ فیهِمُ الحَملَ،وَالجَنینَ وَالطِّفلَ،وَالشَّیخَ الکَبیرَ،وَالمَرأَةَ الضَّعیفَةَ،

وَالمُستَضعَفَ المَهینَ (3)،و أنَا الحَکَمُ العَدلُ،سَبَقَت رَحمَتی غَضَبی،لا اعَذِّبُ الصِّغارَ بِذُنوبِ الکِبارِ مِن قَومِکَ،وهُم یا یونُسُ عِبادی وخَلقی،وبَرِیَّتی فی بِلادی،وفی عَیلَتی،اُحِبُّ أن أتَأَنّاهُم،و أرفُقَ بِهِم،و أنتَظِرُ تَوبَتَهُم. (4)

د دادگرترینِ دادگران

418 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«جوشن کبیر»:ای بهترینِ داوران!ای دادگرترینِ دادگران!

ه دادگری در قضاوت و حکمرانی
قرآن

«و میان آنان به عدالت،داوری می شود و بر ایشان ستم نمی رود».

حدیث

419 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یونس علیه السلام،زمانی که دید قومش دعوت او را نمی پذیرند و به او ایمان نمی آورند،آزرده شد و احساس بی تابی کرد.از این رو،به پروردگارش شِکوه نمود.در بخشی از شِکوه های او چنین بود:ای پروردگار من!تو مرا در سی سالگی به سوی قومم مبعوث فرمودی و من،سی و سه سال در میانشان ماندم و آنان را به ایمان آوردن به تو و تصدیق رسالتم دعوت نمودم و از عذاب و نقمت تو بیمشان دادم؛امّا آنان تکذیبم کردند و به من ایمان نیاوردند،و نبوّتم را انکار نمودند و رسالتم را سبُک شمردند و من را تهدید نمودند و ترسیدم که مرا بکُشند.پس،عذابت را بر آنان فرود آور؛زیرا آنان،قومی هستند که ایمان نمی آورند.

آن گاه خداوند به یونس علیه السلام وحی فرمود:«در میان آنان،زن باردار و جنین و کودک خردسال و مرد پیر و زن ناتوان و مستضعف حقیر وجود دارد،در حالی که من،داور دادگر هستم که رحمتم بر خشمم

پیشی گرفته است.من،خردسالان قوم تو را به خاطر گناهان بزرگ سالانشان کیفر نمی دهم و ای یونس آنان،بندگان و آفریدگان و مردمان من در سرزمین های من و در زیر پوشش من اند.دوست دارم درباره آنان،حوصله کنم و با ایشان مدارا نمایم،و انتظار توبه شان را می کشم».

ص:160


1- (1) المصباح للکفعمی:ص 338. [1]
2- (3) فی المصدر:«یشکی»،وما فی المتن أثبتناه من بحار الأنوار. [2]
3- (4) مَهِین:أی حقیر(الصحاح:ج 6 ص 2209«مهن»).
4- (5) تفسیر العیّاشی:ج 2 ص 129 ح 44. [3]

2/5.العَدلُ فی جَزاءِ السَّیِّئاتِ

الکتاب

«اَلْیَوْمَ تُجْزی کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْیَوْمَ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ». 1

الحدیث

420 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أصابَ فِی الدُّنیا ذَنبا فَعوقِبَ بِهِ،فَاللّهُ أعدَلُ مِن أن یُثَنِّیَ عُقوبَتَهُ عَلی عَبدِهِ،ومَن أذنَبَ ذَنبا فِی الدُّنیا فَسَتَرَهُ اللّهُ عَلَیهِ،فَاللّهُ أکرَمُ مِن أن یَعودَ فی شَیءٍ قَد عَفا عَنهُ. (1)

2/5.دادگری در مجازات گناهان
قرآن

«امروز،هر کسی به[موجب]آنچه انجام داده است،کیفر می یابد.امروز،ستمی نیست.آری.خدا،زودشمار است».

حدیث

420 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در دنیا به گناهی گرفتار آید و کیفر شود،خداوند،دادگرتر از آن است که کیفر آن را بر بنده اش تکرار نماید،و هر کس در دنیا به گناهی مرتکب شود و خداوندْ آن را بپوشاند،خداوند،بخشنده تر از آن است که به چیزی که گذشت کرده است،باز گردد.

ص:161


1- (2) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 868 ح 2604.

الباب الثالث:القضاء والقدر

الفصل الأوّل:الإیمان بالتقدیر

1/1.مَعنَی الإِیمانِ بِالقَدَرِ

421 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یُؤمِنُ عَبدٌ حَتّی یُؤمِنَ بِالقَدَرِ خَیرِهِ وشَرِّهِ،حَتّی یَعلَمَ أنَّ ما أصابَهُ لَم یَکُن لِیُخطِئَهُ،و أنَّ ما أخطَأَهُ لَم یَکُن لِیُصیبَهُ. (1)

2/1.وُجوبُ الإِیمانِ بِالقَدَرِ

422 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإِیمانُ بِالقَدَرِ نِظامُ التَّوحیدِ. (2)

423 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ القَدَرَ نِظامُ التَّوحیدِ،فَمَن وَحَّدَ اللّهَ وآمَنَ بِالقَدَرِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی. (3)

424 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یُؤمِنُ أحَدُکُم حَتّی یُؤمِنَ بِالقَدَرِ خَیرِهِ وشَرِّهِ وحُلوِهِ ومُرِّهِ. (4)

3/1.تَحریمُ التَّکذیب بِالقَدَر

425 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن لَم یُؤمِن بِالقَدَرِ خَیرِهِ وشَرِّهِ فَأَنَا مِنهُ بَریءٌ. (5)

426 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن کَذَّبَ بِالقَدَرِ،فَقَد کَفَرَ بِما جِئتُ بِهِ. (6)

باب سوم:قضا و قدر

فصل یکم:ایمان به تقدیر

1/1.معنای ایمان به قدر

421 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده،ایمان ندارد،تا این که به خیر و شرّ قَدَر،ایمان بیاورد و بداند که آنچه بدو رسیده،نباید از او خطا می رفته و آنچه از او خطا رفته،نباید بدو می رسیده است.

2/1.وجوب ایمان به قدر

422 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان به قَدَر،پایه یکتاپرستی است.

423 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا قَدَر،پایه یکتاپرستی است.هر که خدا را یگانه بداند و به قَدَر ایمان آورد،در حقیقت،به محکم ترین ریسمان،چنگ زده است.

424 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ یک از شما ایمان ندارد،مگر این که به خیر و شر،و شیرینی و تلخی قَدَر،ایمان بیاورد.

3/1.حرمت دروغ پنداشتن تقدیر

425 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به خیر و شرّ قَدَر ایمان نیاورد،من از او بیزارم.

426 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که قَدَر را دروغ پندارد،در حقیقت،به آنچه من آورده ام،کفر ورزیده است.

ص:162


1- (1) سنن الترمذی:ج 4 ص 451 ح 2144.
2- (2) الفردوس:ج 1 ص 114 ح 385.
3- (3) المعجم الأوسط:ج 4 ص 46 ح 3573.
4- (4) التوحید:ص 380 ح 27.
5- (5) مسند أبی یعلی:ج 11 ص 289 ح 6404.
6- (6) کنز العمّال:ج 1 ص 106 ح 484.

427 . عنه صلی الله علیه و آله: أربَعَةٌ لا یَنظُرُ اللّهُ إلَیهِم یَومَ القِیامَةِ:عاقٌّ،ومَنّانٌ،ومُکَذِّبٌ بِالقَدَرِ،ومُدمِنُ خَمرٍ. (1)

428 . عنه صلی الله علیه و آله: ما هَلَکَت امَّةٌ قَطُّ إلّا بِالشِّرکِ بِاللّهِ عز و جل،وما أشرَکَت امَّةٌ حَتّی یَکونَ بُدُوُّ شِرکِهَا التَّکذیبَ بِالقَدَرِ. (2)

4/1.ما لا یُنافِی الإِیمانَ بِالقَدَرِ

429 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدَّواءُ مِنَ القَدَرِ،وقَد یَنفَعُ بِإِذنِ اللّهِ. (3)

430 . سنن الترمذی عن أبی خزامة عن أبیه: سَأَلتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فَقُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،أرَأَیتَ رُقیً نَستَرقیها ودَواءً نَتَداوَی بِهِ وتُقاةً نَتَّقیها،هَل تَرُدُّ مِن قَدَرِ اللّهِ شَیئا؟قالَ:هِیَ مِن قَدَرِ اللّهِ. (4)

427 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چهار کس اند که خداوند در روز رستاخیز،به آنان نگاه نمی کند:بدرفتار با پدر و مادر،منّت گذار،تکذیب کننده قَدَر،و می گسار.

428 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگز امّتی نابود نشد،مگر با شرک ورزیدن به خداوند عز و جل،و امّتی شرک نورزید،مگر این که آغاز شرکشان تکذیب قَدَر بود.

4/1.آنچه با ایمان به تقدیر،منافات ندارد

429 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: درمان،تقدیر شده است و به اذن خدا سود می بخشد.

430 . سنن الترمذی به نقل از ابو خزامه،از پدرش:از پیامبر خدا پرسیدم و گفتم:ای پیامبر خدا!رُقْیه هایی (5)که آنها را با خود همراه می سازیم و دوایی که بِدان مداوا می کنیم و حِرزی (6)که خود را با آن حفاظت می کنیم،آیا چیزی از قَدَر خدا را باز می گردانند؟

فرمود:«اینها،جزو قَدَر هستند».

ص:163


1- (1) الخصال:ص 203 ح 18.
2- (2) تاریخ دمشق:ج 45 ص 394 ح 9917.
3- (3) المعجم الکبیر:ج 12 ص 131 ح 12784.
4- (4) سنن الترمذی:ج 4 ص 399 ح 2065.
5- (5) رُقْیه:تعویذ،افسون،طلسم.
6- (6) حِرْز:دعای نگه دارنده،دعای محافظ در برابر چشم زخم و دیگر آسیب ها.
سخنی درباره نقش قضا و قدر در پیدایش مصائب و شُرور
اشاره

آیات و احادیث این فصل،به چند نکته بسیار مهم در شناخت مبدأ خیر و شر در نظام آفرینش و نقش قضا و قدر در پیدایش مصائب(گرفتاری ها)و شُرور(بدی ها و ناگواری ها)اشاره دارند.این نکات،عبارت اند از:

1.خیر و شر،مخلوق و مقدّر خدایند

خیر و شر،مخلوق و مقدّر خدایند،بدین معنا که پدیده ها(اعم از حوادث طبیعی و غیر طبیعی)،همه در محدوده خلق و تقدیر خداوند هستند و اگر خداوند متعال نخواهد،هیچ پدیده ای،چه خیر و چه شرّ،تحقّق نمی یابد.حتّی کارهایی که انسان به اراده و اختیار خود انجام می دهد،از این قانون کلّی،مستثنا نیستند،هر چند خداوند متعال،در وضع قوانین و احکام،از کارهای زشت،نهی کرده است.این آیه شریف،به همین معنا اشاره دارد:

«قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ. 1

بگو:همه[ی پیشامدهای خوب و بد]،از جانب خدایند».

اعتقاد به این حقیقت،«توحید افعالی»نامیده می شود.

بر این اساس،ثنویّه که آفریدگارِ شُرور را غیر از آفریدگار خیرات می دانند مشرک،و قَدَریّه که شُرور را خارج از محدوده تقدیر الهی می دانند کافر شمرده شده اند.

2.آفرینش و تقدیر شر،تَبَعی است

احادیثِ تقدیم آفرینش خیر بر شر بیانگر این مطلب اند که هر چند شر،آفریدگاری جدا از آفریدگار خیر ندارد و آفریدگار هر دو،همان ذات پاک خداوند است،ولی خلقت شر و تقدیر آن،اصالت ندارد؛بلکه به تَبَع خیر است.از این رو پس از خیر و به دنبال آن،آفریده شده است.

برای نمونه،آفرینش انسان،خیر است؛امّا وی برای رسیدن به هدف آفرینش خود که همانا رسیدن به مقام خلافت الهی است باید دارای اراده و آزادی باشد.از آن سو،موجود بااراده و آزاد،می تواند از آزادی خود،سوء استفاده کند،شر(بدی)ایجاد نماید و جامعه را به فساد بکشاند.در این جا نیز هدف آفرینش،آفریدن شر و فساد نبوده است؛بلکه شر و فساد،پس از آفرینش موجودِ آزادی به نام انسان و به تبع آن،تحقّق می یابند.

ص:164

3.انسان در پیدایش ناگواری ها نقش دارد

سومین نکته قابل توجّه در تبیین رابطه«قضا و قدر»و«شُرور»،نقش انسان در پیدایش شُرور است.

تقدیر الهی در مورد شُروری که به دست انسان پدید می آیند،خِذلان(به معنای:واگذار شدن انسان به خویش)است.انسان،گاهی استحقاق«توفیق»می یابد و گاهی استحقاق«خذلان»،و آن گاه که استحقاق خذلان یافت،خداوند،او را به خود،وا می گذارد.در این جاست که انسان،بدون این که مجبور باشد،به اراده خودش شر می آفریند.

بر این اساس،آنچه خیر از انسان سر می زند،به توفیق خداوند و منسوب به خداست و آنچه شر از انسان سر می زند،به خودِ او منسوب است؛چرا که او بر خلاف خواست تشریعی خداوند و به اراده خود،آن را انجام داده است.

ص:165

الفصل الثّانی:دور القضاء والقدر فی العالم

1/2.التَّقدیرُ فی خَلقِ العالَمِ

الکتاب

«إِنّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ». 1

الحدیث

431 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قَدَّرَ اللّهُ المَقادیرَ قَبلَ أن یَخلُقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِخَمسینَ ألفَ سَنَةٍ. (1)

432 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل قَدَّرَ المَقادیرَ ودَبَّرَ التَّدابیرَ قَبلَ أن یَخلُقَ آدَمَ بِأَلفَی عامٍ. (2)

2/2.التَّقدیرُ فی خَلقِ الإِنسانِ

الکتاب

«وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثی وَ لا تَضَعُ إِلاّ بِعِلْمِهِ وَ ما یُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا یُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاّ فِی کِتابٍ». 4

الحدیث

433 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُّ شَیءٍ بِقَدَرٍ،حَتَّی العَجزِ وَالکَیسِ (3). (4)

434 . عنه صلی الله علیه و آله: خَلَقَ اللّهُ کُلَّ نَفسٍ وکَتَبَ حَیاتَها ورِزقَها ومَصائِبَها. (5)

فصل دوم:نقش قضا و قدر در عالم

1/2.تقدیر در آفرینش جهان
قرآن

«ماییم که هر چیزی را به اندازه آفریده ایم».

حدیث

431 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،پنجاه هزار سال پیش از آفرینش آسمان ها و زمین،اندازه ها را مقرّر نمود.

432 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل دو هزار سال پیش از آفرینش آدم،اندازه ها را مقرّر نمود و تدبیرها را اندیشید.

2/2.تقدیر در آفرینش انسان
قرآن

«و هیچ مادینه ای بار نمی گیرد و بار نمی نهد،مگر به علمِ او.و هیچ سالخورده ای عمر دراز نمی یابد و از عمرش کاسته نمی شود،مگر آن که در کتابی[مندرج]است».

حدیث

433 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر چیزی،در گرو تقدیر است،حتّی ناتوانی و زیرکی.

434 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،همه جان ها را آفرید و زندگی و روزی و گرفتاری های آنها را مقرّر کرد.

ص:166


1- (2) التوحید:ص 368 ح 7.
2- (3) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 1 ص 141 ح 39. [1]
3- (5) الکَیْسُ:العقلُ والفطنة والفِقه(تاج العروس:ج 8 ص 454«کیس»).
4- (6) صحیح مسلم:ج 4 ص 2045 ح 18.
5- (7) سنن الترمذی:ج 4 ص 451 ح 2143.

435 . عنه صلی الله علیه و آله: سَبَقَ العِلمُ وجَفَّ القَلَمُ،ومَضَی القَدَرُ بِتَحقیقِ الکِتابِ وتَصدیقِ الرُّسُلِ،وبِالسَّعادَةِ مِنَ اللّهِ عز و جل لِمَن آمَنَ وَاتَّقی،وبِالشَّقاءِ لِمَن کَذَّبَ وکَفَرَ،وبِوِلایَةِ اللّهِ المُؤمِنینَ وبَراءَتِهِ مِنَ المُشرِکینَ. (1)

3/2.تَقدیرُ الخَیرِ وَالشَّرِّ

الکتاب

«وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثاً». 2

الحدیث

436 . کنز العمّال عن ابن عبّاس عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صِنفانِ مِن امَّتی لا سَهمَ لَهُم فِی الإِسلامِ:المُرجِئَةُ وَالقَدَرِیَّةُ.

قیلَ:ومَا المُرجِئَةُ؟قالَ:الَّذینَ یَقولونَ:الإِیمانُ قَولٌ بِلا عَمَلٍ.

قیلَ:فَمَا القَدَرِیَّةُ؟قالَ:الَّذینَ یَقولونَ:لَم یُقَدَّرِ الشَّرُّ. (2)

437 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن زَعَمَ أنَّ اللّهَ تَعالی یَأمُرُ بِالسُّوءِ وَالفَحشاءِ فَقَد کَذَبَ عَلَی اللّهِ،ومَن زَعَمَ أنَّ الخَیرَ وَالشَّرَّ بِغَیرِ مَشیئَةِ اللّهِ فَقَد أخرَجَ اللّهَ مِن سُلطانِهِ. (3)

4/2.خَلقُ الخَیرِ قَبلَ الشَّرِّ

438 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:یا آدَمُ أنَا اللّهُ الکَریمُ،خَلَقتُ

الخَیرَ قَبلَ الشَّرِّ. (4)

435 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،پیشی گرفت و قلم خشکید و تقدیر به فرستادنِ قرآن و تصدیق فرستادگان،و به خوش بختی از جانب خداوند عز و جل برای مؤمنان و پرهیزگاران،و به بدبختی برای دروغگویان و کافران،و به ولایت خدا بر مؤمنان و بیزاری او از مشرکان،تحقّق یافت.

3/2.تقدیر خیر و شر
قرآن

«و اگر[پیشامد]خوبی به آنان برسد،می گویند:«این،از جانب خداست»؛و چون صدمه ای به ایشان برسد،می گویند:«این،از طرف توست».بگو:«همه از جانب خداست».[آخر]این قوم را چه شده است که نمی خواهند سخنی را[درست]دریابند؟».

حدیث

436 . کنز العمّال به نقل از ابن عبّاس پیامبر خدا فرمود:«برای دو گروه از امّت من،در اسلام،سهمی نیست:مُرجِئه و قَدَریّه».

گفته شد:مرجئه کیان اند؟

فرمود:«آنان که می گویند:ایمان،گفتار بدون رفتار است».

گفته شد:قَدَریّه کیان اند؟

فرمود:«آنان که می گویند:شر،تقدیر نشده است».

437 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که می گوید:خدای متعال به بدی و فحشا دستور می دهد،بر خداوند،دروغ می بندد و کسی که می گوید:خیر و شر،بدون مشیّتِ خداوند به وجود می آیند،خداوند را از فرمان روایی اش بیرون برده است.

4/2.آفرینش خیر،پیش از شر

438 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرمود:«ای آدم!منِ

خدایِ بزرگوار،خیر را پیش از شر آفریدم».

ص:167


1- (1) التوحید:ص 343 ح 13.
2- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 136 ح 642.
3- (4) الکافی:ج 1 ص 158 ح 6. [1]
4- (5) تفسیر العیّاشی:ج 1 ص 35 ح 21. [2]

الفصل الثّالث:دور التقدیر فی أفعال الإنسان

1/3.تَقدیرُ الفَرائِضِ وَالفَضائِلِ وَالمَعاصی

439 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَنِ اللّهِ أروی حَدیثی،إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی یَقولُ:یَابنَ آدَمَ بِمَشیئَتی کُنتَ أنتَ الَّذی تَشاءُ لِنَفسِکَ ما تَشاءُ،وبِإِرادَتی کُنتَ أنتَ الَّذی تُریدُ لِنَفسِکَ ما تُریدُ،وبِفَضلِ نِعمَتی عَلَیکَ قَوِیتَ عَلی مَعصِیَتی،وبِعِصمَتی وعَونی وعافِیَتی أدَّیتَ إلَیَّ فَرائِضی،فَأَنَا أولی بِحَسَناتِکَ مِنکَ،و أنتَ أولی بِسَیِّئاتِکَ مِنّی،فَالخَیرُ مِنّی إلَیکَ بِما أولَیتُ بَداءٌ (1)،وَالشَّرُّ مِنّی إلَیکَ بِما جَنَیتَ جَزاءٌ،وبِإِحسانی إلَیکَ قَوِیتَ عَلی طاعَتی،وبِسوءِ ظَنِّکَ بی قَنَطتَ مِن رَحمَتی،فَلِیَ الحَمدُ وَالحُجَّةُ عَلَیکَ بِالبَیانِ،ولِیَ السَّبیلُ عَلَیکَ بِالعِصیانِ،ولَکَ جَزاءُ الخَیرِ عِندی بِالإِحسانِ،لَم أدَع تَحذیرَکَ،ولَم آخُذکَ عِندَ عِزَّتِکَ،ولَم اکَلِّفکَ فَوقَ طاقَتِکَ،ولَم أحمِلکَ مِنَ الأَمانَةِ إلّا ما أقرَرتَ بِهِ عَلی نَفسِکَ،رَضیتُ لِنَفسی مِنکَ ما رَضیتَ لِنَفسِکَ مِنّی. (2)

فصل سوم:نقش تقدیر در کارهای انسان

1/3.تقدیر واجبات و فضایل و گناهان

439 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سخن خود را از خدا روایت می کنم.خداوند تبارک و تعالی می فرماید:«ای فرزند آدم!به مشیّت من است که آنچه می خواهی،برای خود می خواهی،و به اراده من است که آنچه اراده می کنی،برای خود اراده می کنی،و به سبب بسیاری نعمتم بر تو،بر نافرمانی از من نیرو گرفتی،و در سایه پاکی و یاری و آسایش من،واجب های مرا برای من ادا نمودی.پس،من به نیکی های تو از تو سزاوارترم و تو به بدی هایت از من شایسته تری.پس،خیر رسیده از جانب من به تو که به خاطر سزاواری من است ابتدایی است[نه بازتاب عمل تو]،و شرّ رسیده از جانب من به تو که به سبب جُرم توست یک کیفر است،و به سبب احسان من به تو،بر فرمانبری از من،نیرو گرفتی و به جهت بدگمانی به من،از رحمتم نومید گشتی.پس به خاطر بیان،ستایش،از آنِ من و حجّت،علیه توست،و به جهت نافرمانی[ات]،دستم بر تو باز است،و به جهت احسانت،نزد من پاداش خیر داری.هشدار دادن به تو را ترک نمی کنم،برای سرکشی ات مؤاخذه ات نمی نمایم[و هشدارت می دهم]،و به بیشتر از توانایی ات موظّفت نمی کنم،و به تو تحمیل نمی کنم از امانت،جز آن مقداری که علیه خود اعتراف نمودی.از تو خشنودم،به مقداری که پیش خودت از من خشنودی».

ص:168


1- (1) بالرفع خبر للخیر وکذا الجملة التالیة أی الخیر الواصل منّی إلیک مبتدء من دون استحقاقک لأنّ مبادئ الخیر الذی تستحقّه بعملک أیضاً منّی،والشرّ الواصل جزاء متفرّع علی جنایتک.وفی نسخة«ب»بالنصب وهو علی التمییز والخبر مقدّر(هامش المصدر:ص 340). [1]
2- (2) التوحید:ص 343 ح 13. [2]

2/3.مَعنَی الأَمرِ بَینَ الأَمرَینِ

440 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ لا یُطاعُ جَبرا ولا یُعصی مَغلوبا ولَم یُهمِلِ العِبادَ مِنَ المَملَکَةِ،ولکِنَّهُ القادِرُ عَلی ما أقدَرَهُم عَلَیهِ،وَالمالِکُ لِما مَلَّکَهُم إیّاهُ،فَإِنَّ العِبادَ إنِ ائتَمَروا بِطاعَةِ اللّهِ لَم یَکُن مِنها مانِعٌ ولا عَنها صادٌّ،وإن عَمِلوا بِمَعصِیَتِهِ فَشاءَ أن یَحولَ بَینَهُم وبَینَها فَعَلَ،ولَیسَ مَن إن شاءَ أن یَحولَ بَینَهُ وبَینَ شَیءٍ(فَعَلَ)،ولَم یَفعَلهُ،فَأَتاهُ الَّذی فَعَلَهُ،کانَ هُوَ الَّذی أدخَلَهُ فیهِ (1). (2)

3/3.ذَمُّ القائِلینَ بِالجَبرِ

441 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما عَرَفَ اللّهَ مَن شَبَّهَهُ بِخَلقِهِ ولا وَصَفَهُ بِالعَدلِ مَن نَسَبَ إلَیهِ ذُنوبَ عِبادِهِ. (3)

4/3.ذَمُّ القَدَرِیَّةِ

442 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صِنفانِ مِن امَّتی لا تَنالُهُم شَفاعَتی یَومَ القِیامَةِ:المُرجِئَةُ وَالقَدَرِیَّةُ. (4)

443 . عنه صلی الله علیه و آله: لُعِنَتِ القَدَرِیَّةُ عَلی لِسانِ سَبعینَ نَبِیّا. (5)

5/3.مَعنَی القَدَرِیَّةِ

أ ما یَدُلُّ عَلی أنَّ القَدَرِیَّةَ هُمُ المُفَوِّضَةُ

444 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: القَدَرِیَّةُ الَّذینَ یَقولونَ:الخَیرُ وَالشَّرُّ

بِأَیدینا؛لَیسَ لَهُم فی شَفاعَتی نَصیبٌ،ولا أنَا مِنهُم ولا هُم مِنّی. (6)

2/3.معنای«امر میان دو امر»

440 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند از روی اجبار،فرمانبری،و از روی شکست،نافرمانی نمی شود و بندگان را بدون سرپرست،رها نکرده است؛لیکن او بر آنچه آنان را بر آن نیرومند ساخته،تواناست و چیزی را که به آنان تملیک نموده،مالک است؛چرا که اگر بندگان،از خدا فرمان برند،چیزی و کسی نمی تواند از آن باز بدارد،و اگر[قصد کنند که]مرتکب نافرمانی خدا شوند و خدا بخواهد میان آنان و آن[نافرمانی]جدایی اندازد،چنین می کند،و[البتّه]چنین نیست که اگر کسی خواست میان کسی و کار او مانع شود،ولی نشد و آن شخص آن کار را انجام داد،[بتوان گفت که]مانع کار،آن کس را به آن کار وادار نموده است (7).

3/3.نکوهش معتقدان به جبر

441 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خدا را به آفریده اش تشبیه نماید،او را[به درستی]نشناخته است،و هر که گناهان بندگان را به خدا نسبت دهد،او را عادل ندانسته است.

4/3.نکوهش قدریّه

442 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو گروه از امّت من هستند که روز رستاخیز،شفاعتم شامل آنها نمی گردد:مرجئه و قدریّه.

443 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قدریّه،بر زبان هفتاد پیامبر،نفرین شده اند.

5/3.مقصود از قَدَریّه
الف آنچه دلالت می کند بر این که قدریّه همان مُفَوِّضه اند

444 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قدریّه، (8)کسانی هستند که

می گویند:خیر و شر،در اختیار ماست.آنان از شفاعت من بهره ای ندارند.نه من از آنان هستم و نه آنان از من اند.

ص:169


1- (1) توضیح ذلک:إنّ مجرّد القدرة علی الحیلولة بین العبد وفعله لا یدلّ علی کونه تعالی فاعله،إذ القدرة علی المنع غیر المنع،ولا یوجب إسناد الفعل إلیه سبحانه.
2- (2) تحف العقول:ص 37.
3- (3) التوحید:ص 47 ح 10.
4- (4) حلیة الأولیاء:ج 9 ص 254.
5- (5) الطرائف:ص 344. [1]
6- (6) الفردوس:ج 3 ص 238 ح 4706.
7- (7) توضیح،این که:صِرف قدرت داشتن خداوندبر حایل شدن میان شخص و کارش،بر این که خداوند،کننده آن کار است،دلالت نمی کند؛زیرا توانایی بر جلوگیری،غیر از جلوگیری کردن است و موجب نسبت دادن کار به خداوند سبحان نمی شود.
8- (8) علّامه طباطبایی می گوید:نامیده شدن اینان به«قدریّه»،از این حدیثِ صحیح پیامبر صلی الله علیه و آله گرفته شده که:«همانا قَدَریّه،مَجوس این امّت اند...».پس،مجبّره،مُفَوِّضه را به این سببْ«قدریّه»خواندند که آنان قَدَر را انکار می کردند و بر ضدّ آن،سخن می راندند و[از سوی دیگر،]مفوّضه،مجبره را به این سببْ«قَدَریّه»خواندند که آنان قَدَر را اثبات می کردند. البتّه آنچه از احادیث امامانِ اهل بیت علیهم السلام به دست می آید،این است که ایشان هر دو فرقه(مجبّره و مفوّضه)را قدریّه نامیده اند و حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله را بر هر دو،تطبیق داده اند.مجبّره را قدریّه خوانده اند؛زیرا آنان خیر و شر و طاعت و معصیت را به غیر انسان،نسبت می دهند،چنان که مَجوس،قائل اند که فاعل همه خیرها و شرها،[کسی]جز انسان است،و سخن امام علیه السلام در این حدیث،بنا بر همین نظر[آنها]است.و مفوّضه را نیز قدریّه خوانده اند؛زیرا آنان قائل به دو خالق در عالم اند:[یکی]انسان،نسبت به افعالش و[دیگری]خداوندِ سبحان،نسبت به دیگر کارها،چنان که مجوس به خدای خیر و خدای شر معتقدند،و سخن امام علیه السلام در احادیث بعد که:«نه جبر و نه قَدَر»،ناظر به همین باور است(الکافی:ج 1 ص 157، [2]پانوشت).

445 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا إنَّ لِکُلِّ امَّةٍ مَجوسا،ومَجوسُ هذِهِ الاُمَّةِ الَّذینَ یَقولونَ:لا قَدَرَ،ویَزعُمونَ أنَّ المَشیئَةَ وَالقُدرَةَ إلَیهِم ولَهُم. (1)

ب ما یَدُلُّ عَلی أنَّ القَدَرِیَّةَ هُمُ الجَبرِیَّةُ

446 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَکونُ فی آخِرِ الزَّمانِ قَومٌ یَعمَلونَ المَعاصِیَ،ویَقولونَ:إنَّ اللّهَ تَعالی قَد قَدَّرَها عَلَیهِم،الرّادُّ عَلَیهِم کَالشّاهِرِ سَیفَهُ فی سَبیلِ اللّهِ. (2)

445 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!برای هر امّتی،مجوسی هست و مجوس این امّت،کسانی هستند که می گویند:«قَدَری وجود ندارد»و گمان می کنند که مشیّت و قدرت به آنان واگذار شده و از آنِ آنهاست.

ب آنچه دلالت می کند بر این که قدریّه همان جبر گرایان اند

446 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در آخِر زمان،قومی پیدا می شوند که گناه می کنند و می گویند:خدای متعال،آن را برایشان مقدّر نموده است.منکِر آنان،همانند کسی است که در راه خدا شمشیر می کشد.

ص:170


1- (1) تفسیر القمّی:ج 1 ص 199. [1]
2- (2) الطرائف:ص 344.
تحلیلی درباره جبر و تفویض و امر بین الأمرین
اشاره

بحث جبر و تفویض،از دیرباز،ذهن انسان را به خود مشغول ساخته است.

برای روشن شدن این مسئله،این موضوع را در سه بخشِ«نظریّه جبر»،«نظریّه تفویض»و«نظریّه نه جبر و نه تفویض»مورد بررسی قرار می دهیم.

یک.نظریّه جبر

جبر،در مقابل اختیار و آزادی است.انسان مجبور،انسانی است که قدرت و اختیار و آزادی ندارد.انسان در مورد عملی خاص،وقتی قادر و مختار است که توانایی اراده و انجام دادن آن عمل و نیز توانایی ترک اراده و انجام ندادن آن عمل را داشته باشد.

دلایل نظریّه جبر و نقد آنها

طرفداران نظریّه جبر،به دو دلیل،تمسّک کرده اند که اجمالاً به طرح و نقد آن دو می پردازیم:

1.تمسّک به قضا و قدر

مهم ترین دلیل متکلّمان جبری مذهب،قضا و قدر خداوند است.اینان اختیار انسان را منافی با عمومیّت قضا و قدر خداوند می دانند و معتقدند که اگر خداوند برای انسان،کاری مثل خوردن شراب را تقدیر کرده باشد،ولی انسانْ آزاد باشد که آن را ترک کند و این کار را انجام ندهد،خداوند،مغلوب و انسان،غالبْ فرض می شود.

نقد دلیل نخست

در پاسخ این دلیل،باید گفت که قضا و قدر در افعال اختیاری انسان،به معنای مجبور کردن او به اعمال خاصّی نیست؛بلکه تقدیر خداوند در این باره،به این معناست که خداوند،برای قدرت و توانایی انسان،حدّی قائل شده و به اندازه معیّنی به انسان،قدرت بخشیده است.

قضای خداوند نیز به این معناست که خداوند به این محدودیت،حکم کرده و آن را ایجاد نموده است.البتّه به کار بردن این قدرت محدود نیز،مشروط به اذن خداست.بنا بر این اگر انسان معصیت کند،خداوند،مغلوب نمی شود؛چرا که خود خداوند،قدرت معصیت را به انسان داده و در هنگام معصیت نیز،تکوینا مانع صدور

ص:171

معصیت نشده است،هر چند تشریعا و از طریق پیامبرانش به انسان ها اعلام کرده است که به معصیت،رضایت تشریعی ندارد.

2.تمسّک به توحید افعالی

دلیل دیگر طرفداران جبر توحید افعالی خداوند است که بر اساس آن،فاعل همه افعال،خداست.

نقد دلیل دوم

در مورد توحید افعالی باید گفت که اگر توحید افعالی،به معنای انجام شدن همه کارها(از جمله کارهای اختیاری انسان و گناهان او)به وسیله خدا باشد،این معنا،همان جبر است و سخنی است نادرست.

معنای درست توحید افعالی،این است که قدرت و توانایی انجام دادن همه افعال،از سوی خداست؛یعنی حتّی آن گاه که انسانْ کاری اختیاری انجام می دهد،نیز،قدرت آن را از خدا دریافت کرده است.

دو.نظریّه تفویض

تفویض در مقابل جبر،یعنی واگذاری افعال انسان به طور مطلق به خود او.

بر اساس نظریّه تفویض انسان در محدوده افعال تفویض شده به او،اصل«توانایی انجام دادن امور»را از خدا دریافت کرده است و پس از این دریافت،او خود در افعال خویش استقلال دارد و تحقّق این افعال،منوط به اذن و اجازه تکوینی خدا نیست؛بلکه خداوند نسبت به این افعال،فاقد قدرت و توانایی است.

بر اساس این نظریّه،خداوند بر افعال انسان،قدرت ندارد؛چرا که انسان بر افعال اختیاری خویش قدرت دارد.در نتیجه اگر خداوند نیز به این افعالْ قادر باشد،تعلّق دو قادر بر یک مقدور پیش می آید،که محال است.

نقد نظریه تفویض:لازمه این نظریّه،عجز و ضعف خدا و محدود شدن سلطنت اوست؛چرا که بر اساس این نظریّه،خداوند بر افعال اختیاری انسان ها سلطنت ندارد و عاجز از این است که جلوی صدور فعل انسان ها را بگیرد،در حالی که محدودیت و عجز و ضعف،از ویژگی های مخلوق است و نمی توان این صفات را به خالق نسبت داد.امام باقر علیه السلام در رابطه با بطلان نظریّه تفویض(در کنار بطلان نظریّه جبر)می فرماید:

لَم یُفَوِّض الأَمرَ إِلی خَلقِهِ وَهنا مِنهُ وَضَعفا،وَ لا أَجبَرَهُم عَلی مَعاصیهِ ظُلما. (1)

خداوند،از روی سستی و ناتوانی،کار را به آفریده اش نسپرده و آنها را از روی ستم،به گناهان وا نداشته است.

سه.نظریّه«نه جبر و نه تفویض»

امامانِ اهل بیت علیهم السلام ضمن ردّ نظریّه جبر و نظریّه تفویض،نظریّه صحیح را«جایگاهی میان جبر و تفویض»دانسته اند.امام صادق علیه السلام در حدیثی می فرماید:

ص:172


1- (1) بحار الأنوار:ج 5 ص 17. [1]

لا جَبرَ وَ لا قَدَرَ وَ لَکِن مَنزِلَةٌ بَینَهُما. (1)

نه جبر است و نه قدر است؛بلکه جایگاهی میان این دو است.

بر اساس این نظریّه،انسان ها مجبور نیستند(چرا که دارای قدرت و اختیارند)و از سوی دیگر،کارها به طور مطلق،به انسان ها تفویض نشده است(چرا که خداوند نیز نسبت به مقدورات انسان ها قادر است)؛بلکه مالکیّت انسان در طول مالکیّت خداست و خداوند عز و جل به داشتن قدرت،مالک تر و تواناتر است.

ص:173


1- (1) الکافی:ج 1 ص 159. [1]

الفصل الرّابع:أصناف القضاء والقدر

1/4.القَضاءُ المَوقوفُ وَالمَحتومُ

الکتاب

«یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ». 1

الحدیث

447 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ...أمرُ اللّهِ یَجری إلی قَضائِهِ،وقَضاؤُهُ یَجری إلی قَدَرِهِ،ولِکُلِّ قَضاءٍ قَدَرٌ ولِکُلِّ قَدَرٍ أجَلٌ،ولِکُلِّ أجَلٍ کِتابٌ «یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» . (1)

2/4.لا مَفَرَّ مِنَ القَضاءِ المَحتومِ

الکتاب

«وَ إِذا أَرادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ». 3

الحدیث

448 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: وَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ،لَو جَهَدَتِ الاُمَّةُ لِتَنفَعَکَ ما نَفَعَتکَ،إلّا شَیئا قَد کَتَبَهُ اللّهُ لَکَ. (2)

449 . حلیة الأولیاء عن أنس: خَدَمتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَشرَ سِنینَ،فَما أرسَلَنی فی حاجَةٍ قَطُّ فَلَم تُهَیَّأ،إلّا قالَ:لَو قَضی کانَ أو قَدَّرَ کانَ. (3)

450 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ إذا أرادَ إمضاءَ أمرٍ،نَزَعَ عُقولَ

الرِّجالِ حَتّی یُمضِیَ أمرَهُ،فَإِذا أمضاهُ رَدَّ إلَیهِم عُقولَهُم ووَقَعَتِ النَّدامَةُ. (4)

فصل چهارم:اقسام قضا و قدر

1/4.قضای معلّق و قضای حتمی
قرآن

«خدا آنچه را بخواهد،محو یا اثبات می کند؛و اصل کتاب،نزد اوست».

حدیث

447 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ...کار خدا در جهت قضای او،و قضای او در جهت قَدَر او جریان می یابد.برای هر قضایی،قَدَری است و برای هر قَدَری،پایانی است و برای هر پایانی،[حکمی]مکتوب(قطعی)است.«خداوند،آنچه را بخواهد،محو یا اثبات می کند؛و اصل کتاب،نزد اوست».

2/4.از قضای حتمی،گریزی نیست
قرآن

«و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد،هیچ برگشتی برای آن نیست؛و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود».

حدیث

448 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگند به آن که جان محمّد به دست اوست،اگر همه امّت بکوشند تا سودی به تو برسانند،نمی توانند،مگر آن چیزی که خدا برای تو مقرّر نموده است.

449 . حلیة الأولیاء به نقل از انَس:ده سال در خدمت پیامبر خدا بودم.هرگز مرا برای انجام دادن کاری نفرستاد و آن کار انجام نشد،مگر این که فرمود:«اگر قضا بود،می شد»یا«اگر قَدَر بود،می شد».

450 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه خداوند،جامه عمل

پوشیدن کاری را اراده نماید،خِرد مردان را بر می کَنَد تا کارش را به انجام رساند.وقتی کارش را به انجام رساند،خردشان را باز می گردانَد و پشیمانی رُخ می دهد.

ص:174


1- (2) تاریخ دمشق:ج 52 ص 445 ح 11114. [1]
2- (4) الفردوس:ج 4 ص 365 ح 7055.
3- (5) حلیة الأولیاء:ج 6 ص 179 ح 366.
4- (6) الجامع الصغیر:ج 1 ص 253 ح 1666.

451 . الغیبة للنعمانی عن عبد اللّه بن عبّاس: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِأَبی:یا عَبّاسُ،وَیلٌ لِذُرِّیَّتی مِن وُلدِکَ،ووَیلٌ لِوُلدِکَ مِن وُلدی،فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،أفَلا أجتَنِبُ النِّساءَ،أو قالَ:أفَلا أجُبُّ (1)نَفسی؟

قالَ:إنَّ عِلمَ اللّهِ عز و جل قَد مَضی،وَالاُمورُ بِیَدِهِ،وإنَّ الأَمرَ سَیَکونُ فی وُلدی. (2)

451 . الغیبة،نعمانی به نقل از عبد اللّه بن عبّاس:پیامبر خدا به پدرم فرمود:«ای عبّاس!وای بر نوادگان من از نسل تو و وای بر فرزندان تو از نسل من!».

گفت:ای پیامبر خدا!آیا از زنان،دوری کنم؟(خود را عقیم سازم؟).

فرمود:«همانا علم خداوند عز و جل انجام گرفته و کارها به دست اوست و این کار،به زودی درباره فرزندان من،محقّق می شود».

ص:175


1- (1) الجَبُّ:القَطْعُ،جَبَّهُ یَجُبُّه جَبَّا،واستئصال الخصیة،ومجبوب:أی مقطوع الذکر(تاج العروس:ج 1 ص 347« [1]جبب»).
2- (2) الغیبة للنعمانی:ص 248 ح 2. [2]
توضیحی درباره احادیثی که به ظاهر،قضای غیر حتمی را نفی می کنند

احادیث فصلی که گذشت،به روشنی دلالت دارند بر این که قضای خداوند و مقدّرات او،دو گونه اند:قضای محتوم که غیر قابل تغییر است و قضای غیر محتوم که می تواند تغییر نماید؛لیکن در مقابل این احادیث،احادیث دیگری نیز هستند که به ظاهر،دلالت بر نفی وجود قضای موقوف یا غیر محتوم و در نتیجه،انحصار قضای الهی در قضای محتوم دارند.

دسته بندی این احادیث

این احادیث را به چند دسته می توان تقسیم کرد:

دسته اول،احادیثی هستند که تأکید می کنند قلم تقدیر الهی،آنچه را تا قیامت پدید می آید،رقم زده و نوشته آن نیز خشک شده است(اشاره به این که مقدّرات الهی،تا قیامت،مشخّص و غیر قابل تغییرند).

در کتاب علل الشرائع آمده است که:

هَبَطَ جبرئیلُ علیه السلام عَلی رسولِ اللّه صلی الله علیه و آله و قال:یا مُحَمَّدُ،وَیلٌ لِوُلدِکَ مِن وُلدِ العَبّاسِ.فَخَرَجَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إلَی العَبّاسِ فَقالَ:یا عَمُّ،وَیلٌ لِوُلدی مِن وُلدِکَ!فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ أفَأَجُبُّ نَفسی؟قال:«جَفَّ القَلَمُ بِمَا فِیهِ». (1)

جبرئیل علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت:ای محمّد!وای به حال فرزندانت از دستِ فرزندانِ عباس.پس پیامبر صلی الله علیه و آله نزد عبّاس رفت و به او فرمود:عمو!وای به حال فرزندانِ من از دستِ فرزندانت!عبّاس گفت:ای پیامبر خدا،آیا خودم را عقیم کنم؟پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«قلم تقدیر،به این کار،رقم خورده است».

دسته دوم،احادیثی هستند که دلالت دارند بر این که عدّه ای از مردم،برای بهشتْ آفریده شده اند و عدّه ای برای دوزخ و هر یک تنها توانایی کاری را دارند که برای آن آفریده شده اند.

چنان که عمران بن حصین،روایت کرده که:

قیلَ:یا رسول اللّه،أ عُلِمَ أهلُ الجنّة من أهلِ النارِ؟فَقالَ:«نَعَم»،قیلَ:فَفیمَ یَعمَلُ العامِلون؟قالَ:«کُلٌّ مُیَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ». (2)

گفته شد:ای پیامبر خدا!آیا بهشتیان از جهنمیان،بازشناخته شده اند؟پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«آری».گفته شد:پس عمل

ص:176


1- (1) علل الشرائع:ج 2 ص 348 ح 7. [1]
2- (2) صحیح مسلم:ج 8 ص 2041 ح 2649.

کنندگان،بر چه اساسی عمل می کنند؟فرمود:«هر کس برای آنچه به خاطرش آفریده شده،مُهیّاست».

دسته سوم،احادیثی هستند که به ظاهر،سعادت و شقاوت انسان ها را مقدَّر و مَفروغٌ عنه می دانند و با این حال،باز هم توصیه به عمل می نمایند،با این استدلال که آنها که اهل سعادت اند،توفیق اعمالی را پیدا می کنند که آنها را به سعادت مقدّرشان برساند و آنها که اهل شقاوت اند،توفیق کارهایی را می یابند که آنها را به سرنوشت شومشان رهنمون می گردد،مانند آنچه درباره عمر بن خطّابْ نقل شده است که:

إنّهُ قالَ لِلنَّبیٍّ صلی الله علیه و آله:یا رسول اللّه!أرأیت ما نعمل فیه أمر مبتدع أو مبتدأ أو أمر قد فرغ منه؟قال:«أَمْرٌ قَد فُرِغَ مِنهُ،فَاعمَل یَابنَ الخَطّاب،فَإنّ کُلاًّ مُیَسَّرٌ،فَأَمّا مَن کانَ مِن أهلِ السَّعادَةِ فَإنّهُ یَعمَلُ لِلسَّعادَةِ،وَمَن کانَ مِن أهَل الشِّقاءِ فَإنَّهُ یَعمَلُ لِلشِّقاءِ». (1)

عمر،به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:ای پیامبر خدا!نظرتان درباره آنچه عمل می کنیم چیست؟آیا نو و تازه است و یا پیش تر،مسلّم و قطعی شده؟فرمود:«آن عمل،پیش تر،مسلّم و قطعی شده است.پس ای پسر خطّاب عمل کن،که همه مهیّا شده اند(برای آنچه به خاطرش آفریده شده اند).آن که اهل خوش بختی است،برای خوش بختی می کوشد و آن که اهل بدبختی است،برای بدبختی کار می کند».

نکاتی در تبیین این احادیث
اشاره

برای تبیین این احادیث،توجّه به سه نکته ضروری است:

1.تعارض این گونه احادیث با قرآن و احادیث قطعیّ الصدور

اگر مقصود از این احادیث،نفی آزادی انسان در ساختن سرنوشت خود و سلب اراده و مشیّت از خداوند در تغییر سرنوشت انسان و جهان باشد،نه تنها این احادیثِ آحاد،مخالف احادیث متواتر و سنّت قطعی پیامبر صلی الله علیه و آله هستند،بلکه با صریح قرآن کریم و اساسا با فلسفه بعثت انبیای الهی تعارض دارند.بنا بر این،بر فرض صحّتِ سندِ آنها،باز هم مردود و غیر قابل قبول خواهند بود.

2.عدم تعارض علم خداوند،با اراده او و آزادی انسان

ممکن است این احادیث،کنایه از علم ازلی خداوند متعال به امور مذکور باشند،بدین معنا که او می داند چه کسی خوش بخت خواهد شد و چه کسی بدبخت؟چه کسی به بهشت خواهد رفت و چه کسی به دوزخْ راه خواهد یافت؟و در یک جمله:خداوند متعال،سرنوشت دنیوی و اخروی همه انسان ها را می داند؛اما نکته مهم و دقیق،این است که علم خدا،علّتِ معلوم نیست؛بلکه تابع معلوم است و نه متبوع آن،چنان که اشاعره و همفکران آنها پنداشته اند.

بنا بر این،علم ازلی خداوند متعال،نه با اراده و مشیّت او تعارضی دارد و نه با اراده و اختیار انسان در ساختن

ص:177


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 2 ص 370 ح 5482. [1]

سرنوشت خود.

به سخن دیگر،احادیث مذکور،می خواهند بگویند که خداوند متعال می داند که انسان با انتخاب خود،چگونه سرنوشت خود را در دنیا و آخرتْ رقم خواهد زد،خوش بخت خواهد شد یا بدبخت،و بهشتی می شود یا دوزخی.این مطلب،به روشنی در برخی احادیث آمده است.

بنا بر این،خشک شدن قلم تقدیر،نه تنها آزادی را از انسانْ سلب نمی کند،بلکه به او آزادی می دهد؛زیرا نوشته غیر قابل تغییر آن،آزاد بودن انسان در انتخاب راهِ خوش بختی یا بدبختی است.

3.قلمرو آزادی انسان در محدوده تقدیر الهی

آزاد بودن انسان در تعیین سرنوشت دنیوی و اخروی خود،مطلق نیست؛بلکه در محدوده قضا و قدر الهی است؛زیرا هر کس بر اساس تقدیر حکیمانه حضرت حق عزّوجلّ استعداد ویژه ای دارد و تنها در محدوده مقدّرات و استعدادهای خود می تواند از آزادی و تلاش خویش بهره گیرد،نه این که هر کس بتواند به هر موقعیت دلخواه مادّی یا معنوی دست یابد و آنچه در احادیث پیشین آمده که:«کُلٌّ مُیَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَه»،به نظر می رسد که ناظر به این نکته باشد.

آری!انسان نیز مانند همه آفریده های خداوند،نمی تواند از قلمرو مقدّرات الهی خارج شود.تنها تفاوت انسان با سایر آفریده ها این است که در تعیین سرنوشت خود،در محدوده مقدّرات الهی،آزاد است و هر سرنوشتی را انتخاب کرد،نظام آفرینش،ابزار رسیدن به آن را برایش فراهم خواهد ساخت: «کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً ؛ (1)اینان را و آنان را از عطای پروردگارت مدد می بخشیم و عطای پروردگارت[از کسی]دریغ نشده است».

ص:178


1- (1) اسرا:آیه 20. [1]

الفصل الخامس:خصائص القضاء والقدر

1/5.الحُسنُ

452 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:هُوَ العَزیزُ الغَفورُ،جَمیلُ الثَّناءِ،حَسَنُ البَلاءِ،سَمیعُ الدُّعاءِ،حَسَنُ القَضاءِ. (1)

2/5.العَدْلُ

453 . الکافی: أتی جَبرَئیلُ علیه السلام إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ لَهُ:إنَّ رَبَّکَ یَقولُ لَکَ:إذا أرَدتَ أن تَعبُدَنی یَوما ولَیلَةً حَقَّ عِبادَتی فَارفَع یَدَیکَ إلَیَّ وقُل:«...اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ حَمدا أبَدا،أنتَ حَسَنُ البَلاءِ،جَلیلُ الثَّناءِ،سابِغُ (2)النَّعماءِ،عَدلُ القَضاءِ،جَزیلُ العَطاءِ». (3)

3/5.الخِیَرَةُ لِلمُؤمِنِ

454 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فی کُلِّ قَضاءِ اللّهِ عز و جل خِیَرَةٌ لِلمُؤمِنِ. (4)

455 . عنه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنُ کُلٌّ لَهُ فیهِ خَیرٌ،ولَیسَ ذاکَ لِأَحَدٍ إلّا لِلمُؤمِنِ،إن أصابَهُ سَرّاءُ فَشَکَرَ اللّهَ فَلَهُ أجرٌ،وإن أصابَهُ ضَرّاءُ فَصَبَرَ فَلَهُ أجرٌ،فَکُلُّ قَضاءِ اللّهِ لِلمُسلِمینَ خَیرٌ. (5)

456 . الإمام زین العابدین علیه السلام: ضَحِکَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ذاتَ یَومٍ حَتّی بَدَت نَواجِذُهُ (6)،ثُمَّ قالَ:ألا تَسأَلُونّی مِمَّ

ضَحِکتُ؟قالوا:بَلی یا رَسولَ اللّهِ.

قالَ:عَجِبتُ لِلمَرءِ المُسلِمِ،أنَّهُ لَیسَ مِن قَضاءٍ یَقضیهِ اللّهُ عز و جل إلّا کانَ خَیرا لَهُ فی عاقِبَةِ أمرِهِ. (7)

فصل پنجم:ویژگی های قضا و قدر

1/5.نیکی

452 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:او(خداوند)،ارجمند بسیار آمرزنده،زیبا ثنا،نیکو آزماینده،شنوای دعا،و نیکو حُکم کننده است.

2/5.دادگری

453 . الکافی: جبرئیل علیه السلام به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و گفت:پروردگارت به تو می فرماید:«هر گاه خواستی روز و شبی را،چنان که شایسته من است،عبادتم نمایی،دستانت را به سویم بر آور و بگو:«...خدایا!ستایش جاوید،از آنِ توست.تو نیکو آزماینده،زیبا ثنا،بسیار نعمت دهنده،به دادگریْ داوری کننده،و بسیارْ بخشنده ای».

3/5.خیر مؤمن

454 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در همه قضاهای خداوند عز و جل برای مؤمن،خیر است.

455 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در هر چیزی که برای مؤمن است،خیر است و این،برای کسی جز مؤمن نیست.اگر آسایش دامنگیرش شود،سپاس می گزارد که برای او پاداشی است،و اگر سختی گریبانگیرش گردد،شکیب می ورزد،که[باز هم]برای او پاداشی است.بنا بر این،همه حکم های خداوند برای مسلمانان،خیر است.

456 . امام زین العابدین علیه السلام: روزی،پیامبر خدا چنان خندید که دندان هایش هویدا شد.آن گاه فرمود:«آیا از من نمی پرسید که چرا خندیدم؟».

گفتند:چرا،ای پیامبر خدا!

فرمود:«برای مسلمان در شگفتم![زیرا]هیچ حُکمی از سوی خداوند عز و جل نیست،جز این که در سرانجام کارش برای او خیر است».

ص:179


1- (1) الدروع الواقیة:ص 88. [1]
2- (2) سُبوغُ النِّعمة:تَمامُها وَسَعَتُها(النهایة:ج 2 ص 338«سبغ»).
3- (3) الکافی:ج 2 ص 581 ح 16. [2]
4- (4) التوحید:ص 371 ح 11.
5- (5) السنن الکبری:ج 3 ص 526 ح 6554. [3]
6- (6) النواجذُ من الأسنان:الضواحک،وهی التی تبدو عند الضحک(النهایة:ج 5 ص 20« [4]نجذ»).
7- (7) التوحید:ص 401 ح 5.

الفصل السّادس:البداء فی القضاء

1/6.معنی البداء

457 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ: «یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» :یَمحو مِنَ الأَجَلِ ما یَشاءُ،ویَزیدُ فیهِ ما یَشاءُ. (1)

458 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل أوحی إلی نَبِیٍّ مِن أنبِیائِهِ:أن أخبِر فُلانَ المَلِکَ أنّی مُتَوَفّیهِ إلی کَذا وکَذا،فَأَتاهُ ذلِکَ النَّبِیُّ فَأَخبَرَهُ،فَدَعَا اللّهَ المَلِکُ وهُوَ عَلی سَریرِهِ حَتّی سَقَطَ مِنَ السَّریرِ،فَقالَ:یا رَبِّ أجِّلنی حَتّی یَشِبَّ طِفلی و أقضِیَ أمری،فَأَوحَی اللّهُ عز و جل إلی ذلِکَ النَّبِیِّ أنِ ائتِ فُلانَ المَلِکَ،فَأَعلِمهُ أنّی قَد أنسَیتُ فی أجَلِهِ وزِدتُ فی عُمُرِهِ خَمسَ عَشرَةَ سَنَةً،فَقالَ ذلِکَ النَّبِیُّ:یا رَبِّ إنَّکَ لَتَعلَمُ أنّی لَم أکذِب قَطُّ،فَأَوحَی اللّهُ عز و جل إلَیهِ:إنَّما أنتَ عَبدٌ مَأمورٌ فَأَبلِغهُ ذلِکَ،وَاللّهُ لا یُسأَلُ عَمّا یَفعَلُ. (2)

2/6.ما یوجِبُ حُسنَ البَداءِ

أ الدُّعاءُ

459 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدُّعاءُ یَرُدُّ القَضاءَ،وللّهِ ِ فی خَلقِهِ

قَضاءانِ:قَضاءٌ ماضٍ،وقَضاءٌ مُحدَثٌ. (3)

فصل ششم:بدا در قضا

1/6.معنای بدا

457 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره این سخن خدای متعال:«خداوند،آنچه را بخواهد،محو یا اثبات می کند؛و اصل کتاب،نزد اوست»:از اجَل،آنچه را بخواهد،محو می کند و در اجَل،آنچه را بخواهد،می افزاید.

458 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل به یکی از پیامبرانش وحی فرمود:«فلان پادشاه را خبر کن که:من تا فلان وقت،جانت را می گیرم».

آن پیامبر به نزد پادشاه رفت و او را آگاه کرد.[در لحظه موعود،]خدا پادشاه را در حالی که بر تختش قرار داشت،[به مرگ]فرا خواند تا این که از تخت افتاد.آن گاه گفت:پروردگارا!به من مهلت دِه تا نوزادم بزرگ شود و کارم را انجام دهم.

آن گاه خداوند عز و جل به آن پیامبر،وحی فرمود:«نزد آن پادشاه برو و به او خبر بده که من،اَجَل او را به تأخیر انداختم و به عمر او،پانزده سال افزودم».

آن پیامبر گفت:پروردگارا!تو خود می دانی که من هرگز دروغ نگفته ام[و اگر این خبر را به پادشاه برسانم،نزد او دروغگو شمرده می شوم].

خداوند عز و جل به او وحی فرمود:«همانا تو بنده ای مأمور هستی.پس،خبر را به او برسان،که از کار خدا،پرسش نمی شود».

2/6.عوامل نیکو شدن بدا
الف دعا

459 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا،قضا را باز می گردانَد.

خداوند،درباره آفریدگانش،دو گونه قضا دارد:قضای نافذ[و تغییر نایافتنی]،و قضای نوپدید[و جایگزین]قضای تغییر یافتنی].

ص:180


1- (1) الفردوس:ج 5 ص 261 ح 8126.
2- (2) التوحید:ص 443 ح 1. [1]
3- (3) الفردوس:ج 2 ص 11 ح 2090.

460 . عنه صلی الله علیه و آله: الدُّعاءُ جُندٌ مِن أجنادِ اللّهِ تَعالی مُجَنَّدٌ،یَرُدُّ القَضاءَ بَعدَ أن یُبرَمَ. (1)

ب صِلَةُ الأَرحام

461 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن سَرَّهُ النَّسأُ فِی الأَجَلِ،وَالزِّیادَةُ فِی الرِّزقِ،فَلیَصِل رَحِمَهُ. (2)

3/6.ما یوجِبُ سوءَ البَداءِ

الکتاب

«إِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ». 3

الحدیث

462 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما نَقَضَ قَومٌ عَهدَهُم إلّا سُلِّطَ عَلَیهِم عَدُوُّهُم،وما جارَ قَومٌ إلّا کَثُرَ القَتلُ بَینَهُم،وما مَنَعَ قَومٌ الزَّکاةَ إلّا حُبِسَ القَطرُ عَنهُم،ولا ظَهَرَت فیهِمُ الفاحِشَةُ إلّا فَشا فیهِمُ المَوتُ،وما یُخسِرُ قَومٌ المِکیالَ وَالمیزانَ إلّا اخِذوا بِالسِّنینَ. (3)

463 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أبغَضَ المُسلِمونَ عُلَماءَهُم،و أظهَروا عِمارَةَ أسواقِهِم وتَناکَحوا عَلی جَمعِ الدَّراهِمِ،رَماهُمُ اللّهُ عز و جل بِأَربَعِ خِصالٍ:بِالقَحطِ مِنَ الزَّمانِ،وَالجَورِ مِنَ السُّلطانِ،وَالخِیانَةِ مِن وُلاةِ الأَحکامِ،وَالصَّولَةِ مِنَ العَدُوِّ. (4)

460 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا،سپاهی از سپاهیان آماده خدای متعال است که قضا را[حتّی]پس از قطعی شدن،باز می گردانَد.

ب صله رَحِم

461 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که تأخیر در اجَل و بسیاری در روزی،خوش حالش می کند،باید صله رَحِم نماید.

3/6.عوامل ناخوشایندی بدا
قرآن

«در حقیقت،خدا حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنان،حال خود را تغییر دهند.و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد،هیچ برگشتی برای آن نیست،و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود».

حدیث

462 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ قومی پیمانشان را نشکستند،جز این که دشمنانشان بر آنان مسلّط شدند،و هیچ قومی ستم نکردند،جز این که کشتار در بینشان رواج یافت،و هیچ قومی از پرداخت زکات خودداری نکردند،مگر این که از باران،محروم شدند،و گناه در میان آنان،پدیدار نگشت،مگر این که مرگ در بینشان گسترش یافت،و هیچ قومی در پیمانه و وزن کردن،کم نگذاشتند،جز این که به قحطی گرفتار آمدند.

463 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه مسلمانان،دانشمندانشان را دشمن بدارند و ساختمان های بازارشان را بلند کنند[و مال اندوزی را بر سایر کارها ترجیح دهند]و بر پایه انباشت ثروت،ازدواج نمایند،خداوند عز و جل آنان را با چهار چیز،هدف قرار می دهد:قحطی روزگار،ستم پادشاه،خیانت داوران،و یورش دشمن.

ص:181


1- (1) اسد الغابة:ج 5 ص 338 الرقم 5297. [1]
2- (2) الکافی:ج 2 ص 152 ح 16. [2]
3- (4) إرشاد القلوب:ص 71. [3]
4- (5) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 361 ح 7923.
سخنی درباره بَدا
اشاره

بَدا،یکی از آموزه های مهمّ اسلامی است.از آن جا که آیات قرآن کریم و احادیث نقل شده در کتاب های شیعه و اهل سنّت،به روشنی بر بَدا دلالت دارند،همه فِرَق و مذاهب اسلامی،عملاً مفهوم بَدا را پذیرفته اند.البتّه برخی،از آن رو که معنای بَدا را به درستی درک نکرده اند و پنداشته اند که بَدا با علم ذاتی و ازلی خدا در تعارض است،به انکار آن پرداخته اند.

این،در حالی است که در عمل،همه فِرَق مسلمان،دست به دعا برمی دارند و نه تنها نیازهای خویش،بلکه تغییر سرنوشت خود را از خدا می خواهند،و این،چیزی جز اعتقاد عملی به مفهوم«بَدا»نیست.

بَدا،در لغت

واژه«بَداء»از ریشه«بدو»،به معنای«ظهور»است.ظهور،خود در دو معنای:«ظهور پس از خفا»و«پیدایش رأی جدید»،به کار می رود.

معنای دوم بَدا(پیدایش رأی جدید)،خود،دو صورت دارد:پیدایش رأیی بر خلاف رأی قبلی(تغییر در رأی)،و پیدایش رأیی بدون سابقه قبلی. (1)

بدین سان،«بداء»در لغت عرب،در سه مورد به کار می رود:

1.آشکار شدن چیزی پس از مخفی بودنش

2.پیدایش رأیی بر خلاف رأی قبلی(تغییر رأی)

3.پیدایش رأیی بدون سابقه قبلی.

حال باید دید که بَدا در قرآن و احادیث،به کدام معنا در مورد خدای متعال به کار رفته است.

بَدا،در قرآن و احادیث

بسیاری از کسانی که در مورد بَدا نظر داده اند و یا آن را انکار کرده اند،بر این گمان بوده اند که بَدا با معنای نخست آن،در مورد خدا به کار رفته است.در نتیجه،به توجیه یا ردّ آن در مورد خداوند پرداخته اند؛امّا باید توجّه داشت که در قرآن و احادیث،«بَدا»در مورد خداوند متعال،به دو معنای اخیر به کار رفته است.معنای سوم،مورد نزاع نیست و تنها معنای دوم،مورد بحث و اختلاف نظر است.

ص:182


1- (1) در این صورتِ دوم،«بَدا»با«بَدَأَ»،هم معنا هستند.

در بحث قضا و قدر دیدیم که خداوند،امکانات و دارایی هایی همچون:توان،روزی و بقا را به طور محدود،در اختیار انسان ها قرار داده است.این محدودیت،تقدیر الهی است.از سوی دیگر،تقدیر الهی به دو گونه محتوم(تغییرناپذیر)و غیر محتوم(تغییرپذیر)تقسیم می شود.

بَدا،عبارت است از:تغییر در تقدیر غیر حتمی از طریق تقدیم و تأخیر تقدیرات و یا محو یک تقدیر و اثبات تقدیری دیگر،چنان که قرآن کریم می فرماید:

«یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ. 1

خدا آنچه را بخواهد،محو یا اثبات می کند،و اصل کتاب،نزد اوست».

امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه شریف می فرماید:

هَل یُمحی إلاّ ما کَانَ ثابِتا؟وَ هَل یُثبَتُ إلّا ما لَم یَکُن؟ (1)

آیا جز آنچه ثابت است،محو می شود؟و آیا جز آنچه نبوده است،اثبات می شود؟

نمونه هایی از بَدا در قرآن

قرآن کریم،برخی از موارد مهمی را که در آنها بَدا رخ داده است،ذکر می کند.از جمله این موارد،بَدا در عذاب قوم یونس است:

«فَلَوْ لا کانَتْ قَرْیَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إِیمانُها إِلاّ قَوْمَ یُونُسَ لَمّا آمَنُوا کَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَتَّعْناهُمْ إِلی حِینٍ. 3

چرا هیچ شهری نبود که[اهل آن]ایمان بیاورد و ایمانش به حالش سود ببخشد،مگر قوم یونس که وقتی[در آخرین لحظه]ایمان آوردند،عذاب رسوایی را در زندگی دنیا از آنان برطرف کردیم و تا چندی،آنان را برخوردار ساختیم».

مورد دیگر،بَدا در وعده خداوند با موسی علیه السلام است:

«وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَ قالَ مُوسی لِأَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ. 4

و با موسی،سی شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر،تمام کردیم،تا آن که وقت معیّن پروردگارش،در چهل شب به سر آمد.و موسی[هنگام رفتن به کوه طور]به برادرش هارون گفت:در میان قوم من،جانشینم باش و[کار آنان را]اصلاح کن و راه فسادگران را پیروی مکن».

امام باقر علیه السلام در تفسیر این آیه می فرماید:

کانَ فِی العِلمِ وَ التَّقدیرِ ثَلاثینَ لَیلَةً،ثُمَّ بَدا للّهِ ِ فَزادَ عَشرا،فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ لِلأَوَّلِ وَ الآخِرِ أربَعینَ لَیلَةً. (2)

[قرار موسی علیه السلام با خدا]در دانش و تقدیر،سی شب بود.سپس برای خدا،بَدا حاصل شد و ده[شب]افزود،تا آن که مهلت

ص:183


1- (2) الکافی:ج 1 ص 147 ح 2، [1]التوحید:ص 333 ح 4.
2- (5) تفسیر العیّاشی:ج 1 ص 44 ح 46، [2]بحار الأنوار:ج 13 ص 226 ح 27. [3]

مقرّرِ پروردگارش از ابتدا تا انتها در چهل شب به سر آمد.

امام صادق علیه السلام در این دو حدیث،تصریح می نماید که بَدا،در«کتابِ تقدیرات(امُّ الکتاب)»بوده است و نه در علم ذاتی خدا؛چرا که هم تقدیر قبلی و هم تغییر در تقدیر قبلی و اثبات تقدیر جدید،همگی در علم ذاتی و ازلی خدا بوده اند.

نمونه هایی از بَدا در احادیث اهل سنّت

در این جا به چند نمونه از بداهایی که در منابع حدیثیِ اهل سنّت آمده اند،اشاره می کنیم تا مشخّص گردد که این مسئله به احادیث اهل بیت علیهم السلام اختصاص ندارد:

الدُّعاءُ یَرُدُّ القَضاءَ،و للّهِ ِ فی خَلقِهِ قَضاءانِ:قَضاءٌ ماضٍ،و قَضاءٌ مُحدَثٌ. (1)

دعا،قضا را باز می گرداند.خداوند،دو قضا در آفریده هایش دارد:قضای قطعی و قضای حادث.

لا یَرُدُّ القَدَرَ إلَا الدُّعاءُ. (2)

قَدَر را جز دعا،باز نمی گرداند.

همچنین از امام علی علیه السلام نقل شده است که فرمود:

إنَّ اللّهَ یَدفَعُ الأَمرَ المُبرَمَ. (3)

خداوند،امر قطعی شده را باز می گرداند.

نظیر این احادیث،در منابع اهل سنّت،بسیار فراوان است.بنا بر این،منکِران بَدا،باید همه این احادیث را مُنکِر شوند.

بَدا از دیدگاه وجدان و عقل

هر انسانی با مراجعه به وجدان خود،در می یابد که وضعیّت موجودش می توانست به گونه ای دیگر باشد.مثلاً اگر فقیر است،می توانست غنی باشد،یا اگر مریض است،می توانست سالم باشد و از همین روست که در دعاهایش از خدا می خواهد که او را ثروتمند و تن درست کند.این تغییر در تقدیر،چیزی جز بَدا نیست.

از سوی دیگر،عقل،وجود همه کمالات را در خدا اثبات می کند و از جمله کمالات،«قدرت مطلق»است.بر اساس این کمال،خداوند،حتّی پس از تقدیری خاص مانند:فقر فلان کس،یا بیماری فلان کس،می تواند این تقدیر را تغییر دهد و آن دو کس را غنی و سالم کند.این که بگوییم:«خداوند،پس از تقدیر نمودنِ یک چیز،دیگر توانایی تغییر آن را ندارد»،محدود کردن قدرت خدا و سلب نمودن کمالی از کمالات اوست و این،خلاف حکم صریح عقل است.

ص:184


1- (1) الفردوس:ج 2 ص 11 ح 2090،کنز العمّال:ج 16 ص 475 ح 45520.
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 35 ح 90،المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 670 ح 1814.
3- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 343 ح 1556.

الفصل السّابع:تقدیر السّعادة والشّقاوة

1/7.السَّعیدُ سَعیدٌ فی بَطنِ امِّهِ وکَذلِکَ الشَّقِیُّ

464 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ النُّطفَةَ إذَا استَقَرَّت فِی الرَّحِمِ فَمَضی لَها أربَعونَ یَوما...جاءَ مَلَکُ الرَّحِمِ فَصَوَّرَ عَظمَهُ ولَحمَهُ ودَمَهُ وشَعرَهُ وبَشَرَهُ وسَمعَهُ وبَصَرَهُ،فَیَقولُ:یا رَبِّ أذَکَرٌ أم انثی؟یا رَبِّ أشَقِیٌّ أم سَعیدٌ؟فَیَقضِی اللّهُ عز و جل ما شاءَ ویُکتَبُ،ثُمَّ یَقولُ:أی رَبِّ أیُّ شَیءٍ رِزقُهُ؟فَیَقضِی اللّهُ ما شاءَ،فَیُکتَبُ ثُمَّ یُطوی بِالصَّحیفَةِ فَلا تُنشَرُ إلی یَومِ القِیامَةِ. (1)

2/7.مَعنی سَعادَةِ المَولودِ وشَقاوَتِهِ قَبلَ وِلادَتِهِ

465 . التوحید عن محمّد بن أبی عمیر: سَأَلتُ أبَا الحَسَنِ موسَی بنَ جَعفَرٍ علیه السلام عَن مَعنی قَولِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله:«الشَّقِیُّ مَن شَقِیَ فی بَطنِ امِّهِ،وَالسَّعیدُ مَن سَعِدَ فی بَطنِ امِّهِ»،فَقالَ:الشَّقِیُّ مَن عَلِمَ اللّهُ وهُوَ فی بَطنِ امِّهِ أنَّهُ سَیَعمَلُ أعمالَ الأَشقِیاءِ،وَالسَّعیدُ مَن عَلِمَ اللّهُ وهُوَ فی بَطنِ امِّهِ أنَّهُ سَیَعمَلُ أعمالَ السُّعَداءِ.

قُلتُ لَهُ:فَما مَعنی قَولِهِ صلی الله علیه و آله:اِعمَلوا فَکُلٌّ مُیَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ.

فَقال:إنَّ اللّهَ عز و جل خَلَقَ الجِنَّ وَالإِنسَ لِیَعبُدوهُ ولَم یَخلُقهُم لِیَعصوهُ،وذلِکَ قَولُهُ عز و جل: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ» (2)فَیَسَّرَ کُلّاً لِما خُلِقَ لَهُ،فَالوَیلُ (3)لِمَنِ استَحَبَّ العَمی عَلَی الهُدی. (4)

فصل هفتم:تقدیر خوش بختی و بدبختی
1/7.خوش بخت،در رَحِم مادرش خوش بخت است و همچنین بدبخت

464 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وقتی نطفه در رَحِم قرار گرفت و چهل روز از آن سپری شد...،فرشته رَحِم می آید و استخوان و گوشت و خون و مو و پوست و گوش و چشم آن(جنین)را شکل می دهد و می گوید:«پروردگارا!آیا مرد است یا زن؟پروردگارا!آیا بدبخت است،یا خوش بخت؟».آن گاه خداوند عز و جل آنچه را بخواهد،حکم می کند و همان نوشته می شود.

سپس می گوید:«پروردگارا!روزیِ او چیست؟».آن گاه خدا آنچه را بخواهد،حکم می کند.پس نوشته می شود و سپس در یک صفحه پیچیده می شود و تا روز رستاخیز،گشوده نمی شود.

2/7.معنای خوش بختی و بدبختی نوزاد،قبل از تولّد

465 . التوحید به نقل از محمّد بن ابی عمیر:از امام کاظم علیه السلام درباره معنای این سخن پیامبر خدا که:«بدبخت،کسی است که در رَحِم مادرش بدبخت شده است و خوش بخت،کسی است که در رَحِم مادرش خوش بخت شده است»پرسیدم.

فرمود:«بدبخت،کسی است که خدا در حالی که او در رَحِم مادرش است،می داند که او کارهای بدبختان را خواهد کرد،و خوش بخت،کسی است که خدا در حالی که او در رَحِم مادرش است،می داند که او کارهای خوش بختان را خواهد کرد».

به ایشان گفتم:پس معنای این سخن پیامبر خدا که:«عمل کنید،که هر کس برای آنچه آفریده شده موفّق است»،چیست؟

فرمود:«خداوند عز و جل جنّ و انس را آفرید تا او را بپرستند و آنان را نیافرید که نافرمانی اش کنند،و این[به دلیل]سخن خداوند عز و جل است که:«و جنّ و انس را نیافریدم،جز برای آن که مرا بپرستند».این چنین[خداوند،راه رسیدن]هر کس را به فلسفه آفرینش خود،هموار ساخته است.پس،وای بر کسی که گم راهی را بر هدایت،ترجیح دهد!

ص:185


1- (1) المعجم الکبیر:ج 3 ص 177 ح 3041.
2- (2) الذاریات:56. [1]
3- (3) الوَیلُ:کلمة عذاب،وقیل:وادٍ فی جهنّم لو ارسِلت فیه الجبال لماعت من حرّه(الصحاح:ج 5 ص 1846« [2]ویل»). [3]
4- (4) التوحید:ص 356 ح 3.
پژوهشی درباره حدیث«خوش بخت،در رحم مادرش خوش بخت است»
اشاره

از ظاهر این حدیث،چنین برداشت می شود که خوش بختی و بدبختی،مادرزادی اند و سعادت و شقاوت انسان ها،پیش از آن که متولّد شوند،مشخّص است.به سخن دیگر،هر کسی در شکم مادرْ سعادتمند باشد،زندگی او پس از تولّد نیز تو أم با خوش بختی است و اگر در شکم مادرْ بدبخت رقم خورده باشد،پس از تولّد نیز بدبخت خواهد بود.

بنا بر این برداشت،این سؤال،مطرح می شود که:آیا این حدیث،بر مجبور بودن انسان ها در پیمودن راه سعادت و شقاوت،دلالت ندارد؟

پیش از پاسخگویی به این سؤال،توجّه به این نکته ضروری است که اعتقاد به جبر چنان که پیش از این به تفصیل توضیح دادیم به معنای انکار علم حضوری انسان به اختیار و آزادی خویش و نیز به معنای انتساب ظلم و فعل قبیح به خداوند متعال است و در صورت جبری بودن افعال انسان،دین و شریعت و ارزش های اخلاقی بی معنا خواهند بود.بر اساس این نکته مسلّم و تردیدناپذیر،قضا و قدر الهی و از جمله تقدیر خوش بختی و بدبختی انسان،حتما باید به گونه ای تفسیر شود که به مجبور بودن انسان در انتخاب راه زندگی نینجامد.

با عنایت به این نکته،می توان گفت که این حدیث،به یکی از دو معنای زیر،اشاره دارد:

1.خداوند،قبل از تولّد انسان ها،به خوش بختی و بدبختی آنها علم دارد

خداوند متعال،سرنوشت همه انسان ها را قبل از تولّد آنها می داند؛امّا روشن است که علم ازلی خداوند،علّت صدور افعال انسان نیست.به سخن دیگر،خداوند متعال می داند که هر انسانی با اراده و انتخاب خود،چه راهی را در زندگی انتخاب می کند.با این فرض،انسان در انتخاب راه خوب یا بد،مجبور نیست.این تفسیر از حدیث،عینا از امام کاظم علیه السلام روایت شده است:

الشَّقیُّ مَن عَلِمَ اللّهُ وَ هُوَ فی بَطنِ أُمِّهِ أَنَّهُ سَیَعمَلُ أَعمالَ الأَشقیاءِ،وَ السَّعیدُ مَن عَلِمَ اللّهُ وَ هُوَ فی بَطنِ أُمِّهِ أَنَّهُ سَیَعمَلُ أَعمالَ السُّعداء. (1)

بدبخت،کسی است که خداوند از همان زمانی که او در رحم مادرش است،می داند که او کارهای بدبختان را خواهد کرد؛و خوش بخت،کسی است که خداوند از همان زمانی که او در رحم مادرش است،می داند که او کارهای خوش بختان را خواهد کرد.

ص:186


1- (1) التوحید:ص 356 ح 3،بحار الأنوار:ج 5 ص 157 ح 10. [1]
2.خوش بختی برای مؤمن و بدبختی برای کافر،تقدیر شده است

معنای دیگری که برای حدیث می توان نمود،این است که خداوند متعال برای فرزندانی که می داند در آینده راه درست زندگی را انتخاب می کنند و ایمان می آورند،در شکم مادرهایشان خوش بختی مقدّر کرده و برای فرزندانی که می داند در آینده راه نادرست را انتخاب می کنند و کفر می ورزند،در شکم مادرهایشان بدبختی مقدّر نموده است.

بنا بر این،سعادت و شقاوت،گرچه به وسیله خداوند عز و جل تقدیر می شوند،امّا بر اساس ایمان و تقوا،و کفر وانکار که عمل اختیاری انسان اند برای انسان،رقم می خورند.

ص:187

3/7.دَورُ العَمَلِ فی مَصیرِ الإِنسانِ

الکتاب

«إِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ». 1

الحدیث

466 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کَما تَکونونَ یُوَلّی أو یُؤَمَّرُ عَلَیکُم. (1)

4/7.مَبادِئُ السَّعادَةِ

أ المَعرِفَةُ

الکتاب

«یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا الْأَلْبابِ». 3

الحدیث

467 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِلمُ إمامُ العَمَلِ وَالعَمَلُ تابِعُهُ،یُلهِمُهُ اللّهُ السُّعَداءَ ویَحرِمُهُ الأَشقِیاءَ. (2)

ب الإِیمانُ

468 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أسعَدُ النّاسِ بِشَفاعَتی یَومَ القِیامَةِ،مَن قالَ:لا إلهَ إلَا اللّهُ،خالِصا مِن قَلبِهِ أو نَفسِهِ. (3)

ج وِلایَةُ أهلِ البَیتِ علیهم السلام

469 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،سَعِدَ مَن تَوَلّاکَ. (4)

3/7.نقش عمل در سرنوشت انسان
قرآن

«در حقیقت،خدا حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنان،حال خود را تغییر دهند».

حدیث

466 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همان گونه که هستید،بر شما سرپرستی(حکومت)می شود.

4/7.عوامل خوش بختی
الف شناخت
قرآن

«[خدا]به هر کس که بخواهد،حکمت می بخشد،و به هر کس حکمت داده شود،به یقین،خیری فراوان داده شده است؛و جز خردمندان،کسی پند نمی گیرد».

حدیث

467 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،پیشوای عمل است و عمل،پیرو آن.خداوند،آن را به نیک بختانْ الهام می کند و بدبختان را از آن،محروم می سازد.

ب ایمان

468 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برخوردارترین افراد از سعادت شفاعت من در روز رستاخیز،کسی است که با اخلاصی برخاسته از دل و جان،«لا إله إلّا اللّه»بگوید.

ج ولایت اهل بیت علیهم السلام

469 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام ای علی!نیک بخت است هر که ولایت تو را بپذیرد.

ص:188


1- (2) مسند الشهاب:ج 1 ص 337 ح 577.
2- (4) الخصال:ص 523 ح 12.
3- (5) صحیح البخاری:ج 1 ص 49 ح 99.
4- (6) الأمالی للصدوق:ص 67 ح 32.

470 . عنه صلی الله علیه و آله أیضا:ألا إنَّ السَّعیدَ کُلَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّکَ و أخَذَ بِطَریقَتِکَ. (1)

د اتِّباعُ القُرآنِ

الکتاب

«إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ». 2

الحدیث

471 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ هذَا القُرآنَ هُوَ النّورُ المُبینُ...مَن جَعَلَهُ شِعارَهُ ودِثارَهُ (2)أسعَدَهُ اللّهُ. (3)

ه الاِستِعانَةُ مِنَ اللّهِ

الکتاب

«کهیعص* ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیّا* إِذْ نادی رَبَّهُ نِداءً خَفِیًّا* قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیًّا». 5

الحدیث

472 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ الرَّحمنُ الرَّحیمُ،ارحَمنی رَحمَةً تُطفِئُ بِها غَضَبَکَ،وتَکُفُّ بِها عَذابَکَ،وتَرزُقُنی بِها سَعادَةً مِن عِندِکَ. (4)

470 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:هان!نیک بخت کامل،کسی است که تو را دوست بدارد و روش تو را در پیش بگیرد.

د پیروی از قرآن
قرآن

«همانا این قرآن،به راهی که استوارترینِ راه هاست،هدایت می کند».

حدیث

471 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این قرآن،همان نور آشکار است....هر کس آن را جامه رویین و زیرین خود قرار دهد،خداوندْ او را خوش بخت می کند.

ه یاری جستن از خدا
قرآن

«کاف،ها،یا،عین،صاد.[این]یادی از رحمت پروردگار تو[درباره]بنده اش زکریاست.آن گاه که[زکریا]پروردگارش را نجوا کرد،گفت:«پروردگارا!من،استخوانم سست گردیده و[موی]سرم از پیری سپید گشته،و ای پروردگار من هرگز در دعای تو ناامید نبوده ام»».

حدیث

472 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای خدا!ای خدا!ای خدای بخشنده مهربان!بر من رحمتی ارزانی بدار که با آن،خشم خود را خاموش کنی و عذابت را باز داری و نیک بختی نزد خودت را نصیبم فرمایی.

ص:189


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 498 ح 1093. [1]
2- (3) الشِعارُ:الثوب الذی یلی الجسد،لأنّه یلی شعرهُ،والدِثارُ:الثوب الذی فوق الشعار(النهایة:ج 2 ص 480« [2]شعر»).
3- (4) التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام:ص 449 ح 297. [3]
4- (6) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 143 ح 2354. [4]

5/7.ما یُحَوِّلُ الأَشقِیاءَ سُعَداءَ

473 . حلیة الأولیاء عن الأوزاعی: قَدِمتُ المَدینَةَ فَسَأَلتُ مُحَمَّدَ بنَ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام،عَن قَولِهِ عز و جل: «یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» .

فَقالَ:نَعَم،حَدَّثَنیهِ أبی عَن جَدِّهِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام قالَ:سَأَلتُ عَنها رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ:لَاُبَشِّرَنَّکَ بِها یا عَلِیُّ،فَبَشِّر بِها امَّتی مِن بَعدی،الصَّدَقَةُ عَلی وَجهِها،وَاصطِناعُ المَعروفِ،وبِرُّ الوالِدَینِ،وصِلَةُ الرَّحِمِ،تُحَوِّلُ الشَّقاءَ سَعادَةً،وتَزیدُ فِی العُمُرِ،وتَقی مَصارِعَ السَّوءِ. (1)

6/7.مَبادِئُ الشَّقاءِ

أ حُبُّ الدُّنیا

474 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بِئسَ العَبدُ عَبدٌ خُلِقَ لِلعِبادَةِ فَأَلهَتهُ العاجِلَةُ عَنِ الآجِلَةِ،فازَ بِالرَّغبَةِ العاجِلَةِ وشَقِیَ بِالعاقِبَةِ. (2)

ب مَعصیةُ اللّهِ

475 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن عَمِلَ سوءا شَهِدَت عَلَیهِ جَوارِحُهُ،وبِقاعُهُ،وشُهورُهُ،و أعوامُهُ،وساعاتُهُ و أیّامُهُ ولَیالِی الجُمَعِ وساعاتُها و أیّامُها،فَیَشقی بِذلِکَ شَقاءَ الأَبَدِ. (3)

5/7.آنچه تیره بختان را نیک بخت می کند

473 . حلیة الأولیاء به نقل از اوزاعی:به مدینه آمدم و از محمّد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام درباره این سخن خداوند عز و جل پرسیدم:«خدا هر چه را بخواهد،محو یا اثبات می کند؛و اصل کتاب،نزد اوست».

فرمود:«آری.پدرم،از جدّش علی بن ابی طالب علیه السلام برایم نقل کرد که فرمود:درباره آیه،از پیامبر خدا پرسیدم.فرمود:"به یقین،درباره آن به تو مژده می دهم.تو هم درباره آن،پس از من به امّتم مژده بده که:صدقه خالصانه،نیکوکاری،نیکی به پدر و مادر،و صله رحم،تیره بختی را به نیک بختی تبدیل می کنند و عمر را طولانی می نمایند و از مرگ های بد،نگه می دارند"».

6/7.ریشه های تیره بختی
الف دنیا دوستی

474 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترین بنده،کسی است که برای عبادت آفریده شده؛ولی دنیا او را از آخرت باز دارد،و به دنیای دلخواه برسد؛ولی سرانجام[در آخرتْ]بدبخت گردد.

ب نافرمانی خدا

475 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس هر کار بدی انجام دهد،اعضای بدنش،مکان ها،ماه ها،سال ها،ساعت ها(روزهایش)و شب های جمعه و لحظه ها و روزهای آن،علیه او گواهی می دهند.آن گاه بدین سبب،برای همیشه تیره بخت می گردد.

ص:190


1- (1) حلیة الأولیاء:ج 6 ص 145.
2- (2) النوادر للراوندی:ص 145 ح 198. [1]
3- (3) التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام:ص 655 ح 373. [2]

ج مُخالَفَةُ أهلِ البَیتِ علیهم السلام

476 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام یَومَ عَرَفَةَ:...إنَّ الشَّقِیَّ کُلَّ الشَّقِیِّ حَقَّ الشَّقِیِّ مَن عَصاکَ،ونَصَبَ لَکَ عَداوَةً مِن بَعدی. (1)

د اتِّباعُ الهَوی

477 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: احذَرِ الهَوی،فَإِنَّهُ قائِدُ الأَشقِیاءِ إلَی النّارِ. (2)

الفصل الثّامن:الرّضا بالقضاء

1/8.الحَثُّ عَلَی الرِّضا بِالقَضاءِ

478 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن سَعادَةِ ابنِ آدَمَ رِضاهُ بِما قَضَی اللّهُ لَهُ،ومِن شَقاوَةِ ابنِ آدَمَ تَرکُهُ استِخارَةَ اللّهِ،ومِن شَقاوَةِ ابنِ آدَمَ سَخَطُهُ بِما قَضَی اللّهُ لَهُ. (3)

479 . معانی الأخبار عن أحمد بن أبی عبد اللّه عن أبیه رفعه: جاءَ جَبرَئیلُ علیه السلام إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی أرسَلَنی إلَیکَ بِهَدِیَّةٍ لَم یُعطِها أحَدا قَبلَکَ.

قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:قُلتُ:وما هِیَ؟

قالَ:الصَّبرُ و أحسَنُ مِنهُ.

قُلتُ:وما هُوَ؟

قالَ:الرِّضا. (4)

ج مخالفت با اهل بیت علیهم السلام

476 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام در روز عرفه:بدبخت حقیقی،کسی است که از تو سرپیچی کند و پس از من با تو دشمنی ورزد.

د پیروی از خواسته های نفس

477 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از هوای نفْس بپرهیز؛چرا که راه نمای تیره بختان به سوی جهنّم است.

فصل هشتم:رضایت از قضا
1/8.تشویق به خشنودی از قضا

478 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نیک بختی فرزند آدم،خشنودی اوست به آنچه خداوند برای او حکم نموده است،و از تیره بختی فرزند آدم،ترک طلب خیر از خداوند است،و[نیز]از تیره بختی فرزند آدم،ناخشنودی اش از حکم خداوند درباره اوست.

479 . معانی الأخبار به نقل از احمد بن ابی عبد اللّه،از پدرش،در حدیثی که سند آن را به اهل بیت علیهم السلام رسانده است:جبرئیل علیه السلام نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:«ای پیامبر خدا!خداوند تبارک و تعالی مرا با هدیه ای پیش تو فرستاده که آن را پیش از تو به کسی عطا ننموده است».

پیامبر خدا فرمود:گفتم:آن چیست؟

گفت:«شکیبایی و بهتر از آن».

گفتم:آن(بهتر از شکیبایی)چیست؟

گفت:«خُشنودی[به قضا]».

ص:191


1- (1) الأمالی للمفید:ص 161 ح 3.
2- (2) تاریخ أصبهان:ج 2 ص 332 الرقم 1874. [1]
3- (3) سنن الترمذی:ج 4 ص 455 ح 2151. [2]
4- (4) معانی الأخبار:ص 260 ح 1.

480 . الإمام الصادق علیه السلام: لَم یَکُن رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ لِشَیءٍ قَد مَضی:لَو کانَ غَیرُهُ. (1)

2/8.التَّحذیرُ مِن عَدَمِ الرِّضا بِالقَضاءِ

481 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ:مَن لَم یَرضَ بِقَضائی ولَم یُؤمِن بِقَدَری،فَلیَلتَمِس إلها غَیری. (2)

482 . عنه صلی الله علیه و آله مِمّا أوصی بِهِ عَلِیّا علیه السلام:یا عَلِیُّ،شَرُّ النّاسِ مَنِ اتَّهَمَ اللّهَ فی قَضائِهِ. (3)

3/8.مَبادِئُ الرِّضا بِالقَضاءِ

أ الیَقینُ

483 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَمّا أهبَطَ اللّهُ آدَمَ إلَی الأَرضِ قامَ وِجاهَ (4)الکَعبَةِ فَصَلّی رَکعَتَینِ،فَأَلهَمَهُ اللّهُ هذَا الدُّعاءَ:...اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ إیمانا یُباشِرُ قَلبی،ویَقینا صادِقا حَتّی أعلَمَ أنَّهُ لا یُصیبُنی إلّا ما کَتَبتَ لی،ورِضا بِما قَسَمتَ لی. (5)

ب فَضلُ اللّهِ

484 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أرادَ اللّهُ عز و جل بِعَبدٍ خَیرا أرضاهُ بِما قَسَمَ لَهُ وبارَکَ لَهُ فیهِ،وإذا لَم یُرِد بِهِ خَیرا لَم یُرضِهِ بِما قَسَمَ لَهُ ولَم یُبارِک لَهُ فیهِ. (6)

480 . امام صادق علیه السلام: هیچ گاه پیامبر خدا درباره چیزی که گذشته بود،نمی فرمود:کاش غیر این بود!

2/8.هشدار درباره ناخشنودی از قضا

481 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرمود:«هر کس به قضای من خشنود نباشد و به قَدَر من ایمان نیاورد،باید در پی خدایی غیر از من باشد».

482 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از جمله سفارش هایش به علی علیه السلام:ای علی!بدترینِ مردم،کسی است که خداوند را در قضایش متّهم کند.

3/8.عوامل خشنودی به قضا
الف یقین

483 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وقتی خداوند،آدم را به زمین فرو فرستاد،آدم رو به روی کعبه ایستاد و دو رکعت نماز به جا آورد.آن گاه خداوند،این دعا را به او الهام فرمود:«...خدایا!از تو ایمانی قلبی می خواهم و یقینی صادقانه تا بدانم جز آنچه برایم مقرّر داشته ای،به من نمی رسد و[نیز]خشنودی به آنچه برایم تقسیم کرده ای».

ب فضل خدا

484 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل،هر گاه برای بنده ای نیکی بخواهد،او را به آنچه برای او قسمت نموده،خشنود می سازد و برایش در آن برکت قرار می دهد،و هنگامی که برای بنده ای نیکی نخواهد،او را به آنچه قسمتش نموده،خشنود نمی سازد و در آن برایش برکت قرار نمی دهد.

ص:192


1- (1) الکافی:ج 2 ص 63 ح 13. [1]
2- (2) التوحید:ص 371 ح 11.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 363 ح 5762.
4- (4) الوِجاهُ:التّجاهُ.یقال:داری وِجاهَ دارِکِ:حِذاءَها مِن تلقاءِ وجهها(المعجم الوسیط:ج 2 ص 1015« [2]وجه»).
5- (5) المعجم الأوسط:ج 6 ص 117 ح 5974.
6- (6) الرضا عن اللّه بقضائه لابن أبی الدنیا:ص 89 ح 55.

4/8.آثارُ الرِّضا بِالقَضاءِ

أ التَّقَرُّبُ إلَی اللّهِ ورِضوانِهِ

485 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوحَی اللّهُ تَعالی إلی موسی علیه السلام:إنَّکَ لَن تَتَقَرَّبَ إلَیَّ بِشَیءٍ أحَبَّ إلَیَّ مِنَ الرِّضا بِقَضائی،ولَن تَعمَلَ عَمَلاً أحبَطَ لِحَسَناتِکَ مِنَ الکِبرِ. (1)

486 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن رَضِیَ مِنَ اللّهِ بِالیَسیرِ مِنَ الرِّزقِ،رَضِیَ اللّهُ مِنهُ بِالیَسیرِ مِنَ العَمَلِ. (2)

ب ذَهابُ الحُزنِ

487 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإِیمانُ بِالقَدَرِ یُذهِبُ الهَمَّ وَالحَزَنَ. (3)

ج الرّاحَةُ

488 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدُّنیا دُوَلٌ،فَما کانَ لَکَ مِنها أتاکَ عَلی ضَعفِکَ،وما کانَ مِنها عَلَیکَ لَم تَدفَعهُ بِقُوَّتِکَ،ومَنِ انقَطَعَ رَجاؤُهُ مِمّا فاتَ استَراحَ بَدَنُهُ،ومَن رَضِیَ بِما رَزَقَهُ اللّهُ قَرَّت عَینُهُ. (4)

د الغِنی

489 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ارضَ بِقَسمِ اللّهِ،تَکُن مِن أغنَی النّاسِ. (5)

490 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن رَضِیَ بِقَسمِ اللّهِ کانَ غَنِیّا. (6)

4/8.آثار خشنودی به قضا
الف نزدیکی به خدا و خشنودی او

485 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای متعال به موسی علیه السلام وحی فرمود:«تو هرگز با چیزی که محبوب تر از خشنودی به قضای من باشد،به من نزدیک نمی شوی و هرگز عملی را انجام نمی دهی که برای نیکی هایت،نابود کننده تر از تکبّر باشد».

486 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس به روزیِ اندک از جانب خدا خشنود باشد،خداوند[نیز]به عمل اندکِ او خشنود می شود.

ب زدودن اندوه

487 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان به قَدَر،غم و اندوه را برطرف می سازد.

ج آسودگی

488 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا در گردش است(دست به دست می گردد).آن مقداری که برای توست،با وجود ناتوانی ات،به تو می رسد،و آن مقدار که به زیان توست،نمی توانی آن را با توانت دور کنی.هر کس امیدش به آنچه از دست داده،قطع شود،تنش آسوده می گردد،و هر کس به آنچه خدا روزی اش نموده،خشنود باشد،چشمش روشن می شود.

د بی نیازی

489 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به قسمت خدا خشنود باش تا از بی نیازترینِ مردم باشی.

490 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که به قسمت خدا خشنود باشد،بی نیاز است.

ص:193


1- (1) حلیة الأولیاء:ج 7 ص 127.
2- (2) تحف العقول:ص 57.
3- (3) مسند الشهاب:ج 1 ص 187 ح 277.
4- (4) التمحیص:ص 54 ح 106.
5- (5) الأمالی للمفید:ص 350 ح 1.
6- (6) کنز الفوائد:ج 2 ص 162. [1]

الباب الرابع:محبّة اللّه والتّقرّب إلیه

الفصل الأوّل:التّرغیب فی محبّة اللّه

1/1.فَضلُ مَحَبَّةِ اللّهِ

الکتاب

«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلّهِ وَ لَوْ یَرَی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً وَ أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعَذابِ». 1

الحدیث

491 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِمَن سَأَلَهُ:أیُّ النّاسِ أفضَلُ إیمانا؟:أصدَقُهُم حُبّا. (1)

492 . عنه صلی الله علیه و آله: الإِیمانُ فی قَلبِ الرَّجُلِ أن یُحِبَّ اللّهَ عز و جل. (2)

2/1.التّامّونَ فی مَحَبَّةِ اللّهِ

493 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ حُبَّکَ،وحُبَّ مَن یُحِبُّکَ،وَالعَمَلَ الَّذی یُبَلِّغُنی حُبَّکَ.اللّهُمَّ اجعَل حُبَّکَ أحَبَّ إلَیَّ مِن نَفسی و أهلی ومِنَ الماءِ البارِدِ. (3)

494 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی جَعَلَ قُرَّةَ عَینی فِی الصَّلاةِ،

وحَبَّبَها إلَیَّ کَما حَبَّبَ إلَی الجائِعِ الطَّعامَ وإلَی الظَّمآنِ الماءَ؛فَإِنَّ الجائِعَ إذا أکَلَ الطَّعامَ شَبِعَ وإذا شَرِبَ الماءَ رَوِیَ،و أنَا لا أشبَعُ مِنَ الصَّلاةِ. (4)

باب چهارم:دوستی خدا و نزدیکی به او

فصل یکم:تشویق به خدا دوستی

1/1.فضیلت خدا دوستی
قرآن

«و برخی از مردم،در برابر خدا،همانندهایی[برای او]برمی گزینند و آنها را چون دوستی خدا،دوست می دارند؛ولی کسانی که ایمان آورده اند،به خدا محبّت بیشتری دارند.کسانی که[با برگزیدن بت ها،به خود]ستم نموده اند،اگر می دانستند،هنگامی که عذاب را مشاهده کنند،تمام نیرو[ها]از آنِ خداست؛و خدا،سختْ کیفر است».

حدیث

491 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ کسی که پرسید:بهترینِ مردم از لحاظ ایمان کدام اند؟:راستگوترینِ آنها در دوستی.

492 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان در دل انسان،آن است که خدا را دوست بدارد.

2/1.کاملان در خدا دوستی

493 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بار الها!دوستیِ تو و دوستیِ آن که دوستت دارد و کرداری را که مرا به دوستی ات می رساند،از تو درخواست می کنم.بار الها!دوستیِ خودت را نزد من،محبوب تر از خودم و خانواده ام و آب خُنَک،قرار ده.

494 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل،نور چشمم را در نماز قرار داده است و همان گونه که غذا را محبوب

شخص گرسنه و آب را محبوب تشنه قرار داده،نماز را محبوبم ساخته است؛حال آن که هرگاه شخص گرسنه غذا بخورد،سیر می شود و هرگاه آب بنوشد،سیراب می گردد؛امّا من،از نماز سیر نمی شوم.

ص:194


1- (2) جامع الأحادیث للقمی:ص 205.
2- (3) الفردوس:ج 1 ص 114 ح 386.
3- (4) کنز العمّال:ج 2 ص 195 ح 3718.
4- (5) الأمالی للطوسی:ص 528 ح 1162. [1]

3/1.عِبادَةُ المُحِبّینَ

495 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بَکی شُعَیبٌ علیه السلام مِن حُبِّ اللّهِ عز و جل حَتّی عَمِیَ،فَرَدَّ اللّهُ عز و جل عَلَیهِ بَصَرَهُ،ثُمَّ بَکی حَتّی عَمِیَ،فَرَدَّ اللّهُ عَلَیهِ بَصَرَهُ،ثُمَّ بَکی حَتّی عَمِیَ،فَرَدَّ اللّهُ عَلَیهِ بَصَرَهُ،فَلَمّا کانَتِ الرّابِعَةُ أوحَی اللّهُ إلَیهِ:یا شُعَیبُ،إلی مَتی یَکونُ هذا أبَدا مِنکَ؟!إن یَکُن هذا خَوفا مِنَ النّارِ فَقَد أجَرتُکَ،وإن یَکُن شَوقا إلَی الجَنَّةِ فَقَد أبَحتُکَ.

قالَ:إلهی وسَیِّدی،أنتَ تَعلَمُ أنّی ما بَکَیتُ خَوفا مِن نارِکَ،ولا شَوقا إلی جَنَّتِکَ،ولکِن عَقَدَ حُبُّکَ عَلی قَلبی،فَلَستُ أصبِرُ أو أراکَ.فَأَوحَی اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ إلَیهِ:أما إذا کانَ هذا هکَذا فَمِن أجلِ هذا ساُخدِمُکَ کَلیمی موسَی بنَ عِمرانَ. (1)

4/1.أحِبُّوا اللّهَ وحَبِّبوهُ

496 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أحِبُّوا اللّهَ لِما یَغذوکُم بِهِ مِن نِعَمِهِ،و أحِبّونی لِحُبِّ اللّهِ عز و جل،و أحِبّوا أهلَ بَیتی لِحُبّی. (2)

497 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل لِداوودَ علیه السلام:أحبِبنی،وحَبِّبنی إلی خَلقی.

قالَ:یا رَبِّ،نَعَم أنَا احِبُّکَ،فَکَیفَ احَبِّبُکَ إلی

خَلقِکَ؟

قالَ:اُذکُر أیادِیَّ عِندَهُم؛فَإِنَّکَ إذا ذَکَرتَ لَهُم ذلِکَ أحَبّونی. (3)

3/1.پرستش دوستداران

495 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شعیب علیه السلام از دوستی خدای عز و جل چندان گریست که نابینا شد.پس خداوند،بینایی اش را به او باز گرداند.باز چندان گریست تا آن که نابینا شد.پس خداوند،بینایی اش را به او باز گرداند.باز چندان گریست که نابینا شد.پس خداوند،بینایی اش را به او باز گرداند.در مرتبه چهارم،خداوند به او وحی کرد:«ای شعیب!این کار را تا کی می خواهی همچنان تکرار کنی؟اگر این کارَت از ترس دوزخ است،آن را از تو باز داشتم و اگر از اشتیاق به بهشت است،آن را بر تو روا ساختم».

شعیب گفت:بار الها و سروَرا!تو خود می دانی که از ترس دوزخت و یا از سرِ اشتیاق به بهشتت گریه نمی کنم؛لیکن دوستیِ تو،با دلم پیوند خورده است.از این رو،تاب صبوری ندارم تا تو را ببینم.

پس خداوند عز و جل،به او وحی کرد:«هان!حال که کارت به این سبب است،به زودی موسی بن عمران،هم سخنِ خود را به خدمت تو در خواهم آورد».

4/1.خدا را دوست بدارید و محبوب دیگران سازید

496 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا را به سبب نعمت هایی که به شما بخشیده است،دوست بدارید،و مرا به سبب دوستی خدای عز و جل دوست بدارید،و اهل بیتم را برای دوستی من،دوست بدارید.

497 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای عز و جل به داوود علیه السلام فرمود:«مرا دوست بدار و محبوب بندگانم گردان».

داوود گفت:پروردگارا!آری،من تو را دوست دارم؛امّا چگونه تو را محبوب بندگانت گردانم؟

فرمود:«نعمت هایی را که به آنان داده ام،یادآور شو؛زیرا اگر خوبی هایم را یادآورشان شوی،مرا دوست خواهند داشت».

ص:195


1- (1) علل الشرائع:ص 57 ح 1. [1]
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 446 ح 597. [2]
3- (3) قصص الأنبیاء:ص 205 ح 266. [3]

الفصل الثّانی:مبادئ محبّة اللّه

1/2.ذِکرُ اللّهِ

498 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أکثَرَ ذِکرَ اللّهِ أحبَّهُ. (1)

499 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل لی:یا مُحَمَّدُ،لَو أنَّ الخَلائِقَ نَظَروا إلی عَجائِبِ صُنعی ما عَبَدوا غَیری،ولَو أنَّهُم وَجَدوا حَلاوَةَ ذِکری فی قُلوبِهِم لَزِموا بابی،ولَو أنَّهُم نَظَروا إلی لَطائِفِ بِرّی مَا اشتَغَلوا بِشَیءٍ سِوایَ. (2)

2/2.الطَّلَب

500 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ...الرِّضا بِالقَضاءِ،وبَرَکَةَ المَوتِ بَعدَ العَیشِ،وبَردَ العَیشِ بَعدَ المَوتِ،ولَذَّةَ المَنظَرِ إلی وَجهِکَ،وشَوقا إلی رُؤیَتِکَ ولِقائِکَ،مِن غَیرِ ضَرّاءَ مُضِرَّةٍ،ولا فِتنَةٍ مُضِلَّةٍ. (3)

الفصل الثّالث:مبادئ التحبّب إلی اللّه

1/3.طاعَةُ اللّهِ

501 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أحَبَّ الناسِ إلَی اللّهِ عز و جل یَومَ القِیامَةِ أطوَعُهُم لَهُ،و أتقاهُم. (4)

فصل دوم:عوامل خدا دوستی

1/2.یاد خدا

498 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خداوند عز و جل را بسیار یاد کند،خداوند دوستش خواهد داشت.

499 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل به من فرمود:«ای محمّد!اگر آفریدگان به ساخته های شگفت من می نگریستند،جز مرا نمی پرستیدند،و اگر شیرینیِ یاد مرا در دل هایشان می چشیدند،ملازم درگاه من می شدند،و اگر به ظرایف نیکی های من می نگریستند،به چیزی جز من نمی پرداختند».

2/2.درخواست

500 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بار الها!...من از تو خشنودی به قضایت،برکت مرگ پس از زندگی،خوشیِ زندگی پس از مرگ،لذّت نگریستن به رخسارت،شوق دیدار و دیدنت بی تنگنایی زیانبار و یا فتنه ای گم راه کننده را خواستارم.

فصل سوم:خاستگاه محبوبیت در نزد خدا

1/3.فرمانبَری از خدا

501 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبوب ترینِ مردم در نزد خداوند در روز قیامت،فرمانبرترینِ آنها نسبت به او و پرهیزگارترینِ آنان است.

ص:196


1- (1) الزهد للحسین بن سعید:ص 55 ح 148. [1]
2- (2) مصابیح القلوب:ص 559.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 548 ح 6. [2]
4- (4) الکافی:ج 5 ص 340 ح 1. [3]

2/3.مَکارِمُ الأَخلاقِ

502 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أحَبُّکُم إلَی اللّهِ أحاسِنُکُم أخلاقا،المُوَطَّؤونَ أکنافا،الَّذینَ یَألَفونَ ویُؤلَفونَ. (1)

503 . الإمام الصادق علیه السلام: قالَ رَجُلٌ لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:یا رَسول اللّهِ،عَلِّمنی شَیئا إذا أنَا فَعَلتُهُ أحَبَّنِی اللّهُ مِنَ السَّماءِ،و أحَبَّنی أهلُ الأَرضِ.

قالَ:اِرغَب فیما عِندَ اللّهِ یُحِبَّکَ اللّهُ،وَازهَد فیما عِندَ النّاسِ یُحِبَّکَ النّاسُ. (2)

504 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن جُرعَةٍ أحَبُّ إلَی اللّهِ مِن جُرعَتَینِ:جُرعَةِ غَیظٍ یَرُدُّها مُؤمِنٌ بِحِلمٍ،وجُرعَةِ جَزَعٍ یَرُدُّها مُؤمِنٌ بِصَبرٍ. (3)

505 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ السَّخِیَّ؛فَأَحِبّوهُ،ویُبغِضُ البَخیلَ؛فَأَبغِضوهُ. (4)

506 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ مِن عِبادِهِ الغَیورَ. (5)

507 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ الرِّفقَ فِی الأَمرِ کُلِّهِ. (6)

3/3.مَحاسِنُ الأَعمالِ

508 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حَمَلَةُ القُرآنِ هُمُ المَحفوفونَ بِرَحمَةِ اللّهِ،المَلبوسونَ بِنورِ اللّهِ عز و جل.یا حَمَلَةَ القُرآنِ،تَحَبَّبوا إلَی اللّهِ بِتَوقیرِ کِتابِهِ یَزِدکُم حُبّا ویُحَبِّبکُم إلی خَلقِهِ. (7)

2/3.اخلاق والا

502 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبوب ترین های شما در نزد خداوند،خوش خوترین های شما هستند؛آنان که فروتنی می کنند و با دیگران،الفت می گیرند و دیگران نیز با آنان،الفت می گیرند.

503 . امام صادق علیه السلام: مردی به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:ای پیامبر خدا!به من کاری را بیاموز که چون انجامش دهم،هم خدا در آسمان و هم زمینیان،دوستم بدارند.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«به آنچه نزد خداوند است،راغب باش،تا خداوند دوستت بدارد،و به آنچه نزد مردم است،بی میلی نشان بده،تا مردم دوستت بدارند».

504 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ جرعه ای نزد خدا محبوب تر از دو جرعه نیست:جرعه خشمی که مؤمن،آن را با بردباری فرو می بَرد؛و جرعه بی تابی ای که مؤمن،آن را با شکیبایی[به درون خود]باز می گردانَد.

505 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،بخشندگان را دوست می دارد؛پس دوستشان بدارید،و بخیلان را دشمن می دارد؛پس دشمنشان بدارید.

506 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،بندگان باغیرت خود را دوست دارد.

507 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،ملایمت را در همه کارها دوست دارد.

3/3.کارهای نیکو

508 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رحمت خدا،حاملان قرآن را فرا گرفته است و آنان با نور خداوند عز و جل پوشیده شده اند.ای حاملان قرآن!با بزرگداشتِ کتابش،با خدا دوستی کنید،تا شما را بیشتر دوست بدارد و شما را محبوب بندگانش گردانَد.

ص:197


1- (1) تاریخ بغداد:ج 1 ص 382. [1]
2- (2) تهذیب الأحکام:ج 6 ص 377 ح 1102.
3- (3) الأمالی للمفید:ص 11 ح 8.
4- (4) درر الأحادیث:ص 35.
5- (5) المعجم الأوسط:ج 8 ص 215 ح 8441.
6- (6) صحیح البخاری:ج 5 ص 2242 ح 5678.
7- (7) جامع الأخبار:ص 115 ح 202. [2]

509 . عنه صلی الله علیه و آله: اللّهُ عز و جل یُحِبُّ إغاثَةَ اللَّهفانِ. (1)

510 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ طَیّبٌ یُحِبُّ الطَّیِّبَ،نَظیفٌ یُحِبُّ النَّظافَةَ. (2)

511 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن صَدَقَةٍ أحَبُّ إلَی اللّهِ مِن قَولِ الحَقِّ. (3)

512 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن قَطرَةٍ أحَبُّ إلَی اللّهِ مِن قَطرَتَینِ:قَطرَةِ دَمٍ فی سَبیلِ اللّهِ،وقَطرَةِ دَمعٍ فی سَوادِ اللَّیلِ مِن خَشیَةِ اللّهِ. (4)

513 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی یُحِبُّ أن تَعدِلوا بَینَ أولادِکُم. (5)

514 . عنه صلی الله علیه و آله: ثَلاثَةٌ یُحِبُّهَا اللّهُ:قِلَّةُ الکَلامِ،وقِلَّةُ المَنامِ،وقِلّةُ الطَّعامِ. (6)

4/3.أحَبُّ الأَعمالِ إلَی اللّهِ

515 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أحَبُّ الأَعمالِ إلَی اللّهِ سُرورٌ تُدخِلُهُ عَلَی المُؤمِنِ؛تَطرُدُ عَنهُ جَوعَتَهُ،أو تَکشِفُ عَنهُ کُربَتَهُ. (7)

516 . الإمام الباقر علیه السلام: سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:أیُّ الأَعمالِ أحَبُّ إلَی اللّهِ عز و جل؟

قالَ:إتباعُ سُرورِ المُسلِمِ.

قیلَ:یا رَسول اللّهِ،وما إتباعُ سُرورِ المُسلِمِ؟

قالَ:شَبعُ جَوعَتِهِ،وتَنفیسُ کُربَتِهِ،وقَضاءُ دَینِهِ. (8)

509 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای عز و جل یاری کردنِ دادخواهان را دوست دارد.

510 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،پاک است و پاکان را دوست دارد؛پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد.

511 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ صدقه ای نزد خدا،محبوب تر از گفتن حق نیست.

512 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ قطره ای نزد خداوند،محبوب تر از دو قطره نیست:قطره خونی در راه خدا،و قطره اشکی در سیاهیِ شب از ترس خدا.

513 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،دوست دارد که میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید.

514 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،سه چیز را دوست می دارد:کم گویی،کم خوابی،و کم خوری.

4/3.محبوب ترینِ کارها نزد خدا

515 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبوب ترینِ کارها در نزد خدا،شادمان ساختن مؤمن است،مانند برطرف ساختن گرسنگی اش و یا زدودن اندوهش.

516 . امام باقر علیه السلام: از پیامبر خدا پرسیدند:چه کاری نزد خداوند عز و جل محبوب تر است؟

فرمود:«پی در پی شادمان کردن مسلمان».

پرسیدند:مقصود از پی در پی شادمان کردن مسلمان چیست؟

فرمود:«برطرف ساختن گرسنگی اش،

زدودن اندوهش و پرداختن بدهی اش».

ص:198


1- (1) الکافی:ج 4 ص 27 ح 4. [1]
2- (2) سنن الترمذی:ج 5 ص 112 ح 2799. [2]
3- (3) شُعب الإیمان:ج 6 ص 125 ح 7685. [3]
4- (4) الأمالی للمفید:ص 11 ح 8.
5- (5) کنز العمّال:ج 16 ص 446 ح 45356.
6- (6) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 213. [4]
7- (7) الکافی:ج 2 ص 191 ح 11. [5]
8- (8) قرب الإسناد:ص 145 ح 522. [6]

5/3.أحَبُّ النّاسِ إلَی اللّهِ

517 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الخَلقُ عِیالُ اللّهِ،فَأَحَبُّ الخَلقِ إلَی اللّهِ مَن نَفَعَ عِیالَ اللّهِ،و أدخَلَ عَلی أهلِ بَیتٍ سُرورا. (1)

518 . عنه صلی الله علیه و آله: أحَبُّ عِبادِ اللّهِ إلَی اللّهِ أنفَعُهُم لِعِبادِهِ،و أقوَمُهُم بِحَقِّهِ؛الَّذینَ یُحَبِّبُ إلَیهِمُ المَعروفَ وفِعالَهُ. (2)

519 . عنه صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی:إنَّ أحَبَّ العِبادِ إلَیَّ المُتَحابّونَ مِن أجلی،المُتَعَلِّقَةُ قُلوبُهُم بِالمَساجِدِ،وَالمُستَغِفرونَ بِالأَسحارِ،اُولئِکَ إذا أرَدتُ بِأَهلِ الأَرضِ عُقوبَةً ذَکَرتُهُم فَصَرَفتُ العُقوبَةَ عَنهُم. (3)

520 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أحَبَّ النّاسِ إلَی اللّهِ یَومَ القِیامَةِ و أدناهُم مِنهُ مَجلِسا إمامٌ عادِلٌ. (4)

521 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أحَبَّکُم إلَی اللّهِ أحسَنُکُم عَمَلاً. (5)

الفصل الرّابع:موانع محبّة اللّه

1/4.أخطَرُ المَوانِعِ

الکتاب

«کَلاّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ* وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ». 6

5/3.محبوب ترینِ مردم در نزد خدا

517 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خلق،نانخور خدایند.از این رو،محبوب ترینِ خلق در نزد خدا،کسی است که به نانخوران خدا سودی برساند و خانواده ای را شادمان کند.

518 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبوب ترینِ بندگان در نزد خداوند،سودمندترینشان نسبت به بندگان و پایبندترینشان نسبت به گزاردن حقّش است؛کسانی که خداوند،کار نیک و انجام دادن آن را محبوبشان ساخته است.

519 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال می فرماید:«محبوب ترین بندگانم در نزد من،کسانی هستند که برای من با یکدیگر دوستی می کنند،دل بسته مسجدهایند و سحرگاهان،به استغفار مشغول اند.آنان هستند که هر گاه بخواهم زمینیان را کیفری دهم،یادشان می کنم و به سبب آنان،کیفر را از زمینیانْ بازمی دارم».

520 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبوب ترینِ مردم در نزد خداوند در روز قیامت و نزدیک ترین آنان به جایگاه او،پیشوای دادگر است.

521 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبوب ترینِ شما در نزد خداوند،نیکْ کردارترینِ شماست.

فصل چهارم:موانع خدا دوستی

1/4.خطرناک ترین مانع
قرآن

«ولی نه![شما دنیای]زودگذر را دوست دارید،و آخرت را وا می گذارید».

ص:199


1- (1) الکافی:ج 2 ص 164 ح 6. [1]
2- (2) تحف العقول:ص 49.
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 375 ح 2661. [2]
4- (4) سنن الترمذی:ج 3 ص 617 ح 1329. [3]
5- (5) الجعفریّات:ص 238. [4]

الحدیث

522 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حُبُّ الدُّنیا وحُبُّ اللّهِ لا یَجتَمِعانِ فی قَلبٍ أبَدا. (1)

2/4.ما یُبغِضُهُ اللّهُ

الکتاب

«لا یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاّ مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللّهُ سَمِیعاً عَلِیماً». 2

«وَ إِذا تَوَلّی سَعی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ». 3

الحدیث

523 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُبغِضُ الوَسِخَ وَالشَّعثَ. (2)

524 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ الإِنفاقَ ویُبغِضُ الإِقتارَ. (3)

525 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ عز و جل یُبغِضُ الآکِلَ فَوقَ شِبَعِهِ،وَالغافِلَ عَن طاعَةِ رَبِّهِ،وَالتّارِکَ سُنَّةَ نَبِیِّهِ،وَالمُخفِرَ ذِمَّتَهُ،وَالمُبغِضَ عِترَةَ نَبِیِّهِ،وَالمُؤذِیَ جیرانَهُ. (4)

526 . عنه صلی الله علیه و آله: أبغَضُ الکَلامِ إلَی اللّهِ عز و جل أن یَقولَ الرَّجُلُ لِلرَّجُلِ:«اِتَّقِ اللّهَ»فَیَقولَ:«عَلَیکَ بِنَفسِکَ». (5)

527 . الکافی عن صفوان بن مهران عن الإمام الصّادق علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:...ما مِن شَیءٍ أبغَضُ إلَی اللّهِ عز و جل مِن بَیتٍ یَخرَبُ فِیالإِسلامِ بِالفُرقَةِ یَعنی بِالطّلاقِ.

ثُمَّ قالَ أبو عبدِاللّهِ علیه السلام:إنَّ اللّهَ عز و جل إنَّما وَکَّدَ فِی الطَّلاقِ وکَرَّرَ فیهِ القَولَ مِن بُغضِهِ الفُرقَةَ. (6)

حدیث

522 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا دوستی و خدا دوستی،هرگز در یک دل،جمع نمی شوند.

2/4.آنچه خدا دشمن می دارد
قرآن

«خداوند،بانگ برداشتن به بدزبانی را دوست ندارد،مگر[از]کسی که بر او ستم رفته باشد؛و خدا،شنوایِ داناست».

«و چون برگردد[یا ریاستی یابد]،کوشش می کند که در زمین،فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد؛و خداوند،تباهکاری را دوست ندارد».

حدیث

523 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،چرک بودن و ژولیدگی را دشمن می دارد.

524 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هزینه کردن را دوست می دارد و ناخنْ خشکی را دشمن می دارد.

525 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل کسی را که پس از سیری باز هم می خورد،کسی را که از فرمانبری پروردگارش غفلت می کند،آن که سنّت پیامبرش را رها می کند،آن که به پیمانش وفادار نیست،آن که با خاندان پیامبرش دشمنی می ورزد،و آن که همسایگانش را می آزارد،دشمن می دارد.

526 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ناخوش ترینِ سخنان در نزد خداوند عز و جل،آن است که کسی به دیگری بگوید:«از خدا بترس!»و آن شخص پاسخ دهد:«تو خودت را بپای!»[و پندش را گوش نکند].

527 . الکافی به نقل از صفوان بن مِهران:امام صادق علیه السلام فرمود:«پیامبر خدا فرمود:نزد خداوند،هیچ چیزی منفورتر از خانه ای که بر اثر

جدایی ویران شود،نیست»؛یعنی بر اثر طلاق.

سپس امام صادق علیه السلام فرمود:«خداوند عز و جل به سبب دشمنی ای که با جدایی داشت،درباره طلاق،چندان تأکید ورزید و سخن را درباره آن،بارها باز گفت».

ص:200


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 122. [1]
2- (4) شُعب الإیمان:ج 5 ص 168 ح 6226. [2]
3- (5) نوادر الاُصول:ج 1 ص 326.
4- (6) کنز العمّال:ج 16 ص 87 ح 44029.
5- (7) شُعب الإیمان:ج 1 ص 436 ح 630. [3]
6- (8) الکافی:ج 5 ص 328 ح 1. [4]

3/4.أبغَضُ الأَعمالِ إلَی اللّهِ

528 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما شَیءٌ أبغَضُ إلَی اللّهِ عز و جل مِنَ البُخلِ،وسوءِ الخُلُقِ،وإنَّهُ لَیُفسِدُ العَمَلَ کَما یُفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ. (1)

529 . عنه صلی الله علیه و آله: أبعدُ الخَلقِ مِن اللّهِ رَجُلانِ:رَجُلٌ یُجالِسُ الاُمَراءَ فما قالوا مِن جَورٍ صَدَّقَهُم علَیهِ،ومُعَلِّمُ الصِّبیانِ لا یُواسی بَینَهُم ولا یُراقِبُ اللّهَ فی الیَتیمِ. (2)

530 . عنه صلی الله علیه و آله: لَیسَ شَیءٌ أبغَضَ إلَی اللّهِ مِن بَطنٍ مَلآنَ. (3)

4/4.أبغَضُ النّاسِ إلَی اللّهِ

531 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أبغَضُ النّاسِ إلَی اللّهِ و أبعَدُهُم مِنهُ مَجلِسا إمامٌ جائِرٌ. (4)

532 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلَی اللّهِ عز و جل رَجُلٌ جَرَّدَ ظَهرَ مُسلِمٍ بِغَیرِ حَقٍّ. (5)

533 . عنه صلی الله علیه و آله: أبغَضُ العِبادِ إلَی اللّهِ عز و جل مَن ضَنَّ عَلی عِیالِهِ. (6)

534 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أبغَضَ عِبادِ اللّهِ إلَی اللّهِ العِفریتُ النِّفریتُ الَّذی لَم یُرزَأ فی مالٍ ولا وَلَدٍ. (7)

3/4.منفورترین کارها در نزد خدا

528 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ چیز در نزد خداوند عز و جل،منفورتر از بخل و بدخویی نیست که این یکی،همان گونه که سرکه عسل را تباه می کند،ایمان را تباه می کند.

529 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دورترینِ مردم از خداوند،دو مَردند:مردی که با حکمرانانْ همنشینی کند و در هر زور و ستمی که می گویند،تصدیق و تأییدشان نماید؛و آموزگار کودکان که میان آنان به یکسان رفتار نکند و خدا را درباره یتیم در نظر نگیرد.

530 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ چیز در نزد خداوند،منفورتر از شکمِ پُر نیست.

4/4.دشمن ترینِ مردم در نزد خدا

531 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دشمن ترینِ مردم در نزد خدا و دورترینشان در منزلتْ نزد او،پیشوای ستمکار است.

532 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دشمن ترینِ مردم نزد خداوند عز و جل کسی است که به ناحق،پشتِ مسلمانی را برهنه کند[و بر آن،تازیانه زند].

533 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دشمن ترینِ بندگان در نزد خداوند عز و جل،کسی است که نسبت به خانواده اش بخل ورزد.

534 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دشمن ترینِ بندگان در نزد خداوند،خبیثِ گزافه کاری است که از مال و فرزندش،خیری به کسی نمی رسد.

ص:201


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 51 ح 19. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 16 ص 22 ح 43761.
3- (3) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 36 ح 89. [2]
4- (4) سنن الترمذی:ج 3 ص 617 ح 1329. [3]
5- (5) الکافی:ج 7 ص 260 ح 2. [4]
6- (6) الفردوس:ج 1 ص 367 ح 1482.
7- (7) شُعب الإیمان:ج 7 ص 177 ح 9910. [5]

535 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلَی اللّهِ مَنِ اتَّقاهُ النّاسُ لِلِسانِهِ. (1)

536 . عنه صلی الله علیه و آله: أبغَضُکُم إلَی اللّهِ المَشّاؤونَ بِالنَّمیمَةِ،المُفَرِّقونَ بَینَ الإِخوانِ،المُلتَمِسونَ لِلبُرَآءِ العَثَراتِ. (2)

537 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ أبغَضَ النّاسِ إلَی اللّهِ تَعالی مَن یَقتَدی بِسَیِّئَةِ المُؤمِنِ ولا یَقتَدی بِحَسَنَتِهِ. (3)

الفصل الخامس:خصائص المحبوبین عند اللّه

1/5.میزانُ مَنزِلَةِ العَبدِ عِندَ اللّهِ

538 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ یُحِبُّ أن یَعلَمَ مَنزِلَتَهُ عِندَ اللّهِ فَلیَنظُر کَیفَ مَنزِلَةُ اللّهِ عِندَهُ؛فَإِنَّ اللّهَ یُنزِلُ العَبدَ مِنهُ حَیثُ أنزَلَهُ مِن نَفسِهِ. (4)

539 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أحَبَّ أن یَعلَمَ ما لَهُ عِندَ اللّهِ فَلیَعلَم ما للّهِ ِ عِندَهُ. (5)

2/5.المَحَبَّةُ عِندَ أحِبّاءِ اللّهِ

540 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أحَبَّ اللّهُ العَبدَ نادی جِبریلَ:«إنَّ اللّهَ یُحِبُّ فُلانا فَأَحبِبهُ»،فَیُحِبُّهُ جِبریلُ.فَیُنادی جِبریلُ فی أهلِ السَّماءِ:«إنَّ اللّهَ یُحِبُّ فُلانا فَأَحِبّوهُ»،فَیُحِبُّهُ أهلُ السَّماءِ،ثُمَّ یوضَعُ لَهُ القَبولُ

فِی الأَرضِ. (6)

535 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دشمن ترینِ مردم در نزد خداوند،کسی است که به خاطرِ زبانش از او بترسند.

536 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دشمن ترین شما در نزد خداوند،سخن چینان هستند که میان برادران،جدایی می افکنند و برای بی گناهان،لغزش می تراشند.

537 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دشمن ترینِ مردم در نزد خداوند متعال،کسی است که کار بدِ مؤمن را سرمشق قرار می دهد،امّا کار نیکش را سرمشق قرار نمی دهد.

فصل پنجم:ویژگی های محبوبان خدا

1/5.معیارِ منزلت بنده در نزد خدا

538 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که دوست دارد بداند نزد خدا چه موقعیتی دارد،به موقعیت خدا نزد خودش توجّه کند؛زیرا خدا،بنده را در همان جایگاهی می نهد که او خدا را نزد خود،در چنان جایگاهی نهاده است.

539 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که دوست دارد بداند که نزد خدا چه موقعیتی دارد،ببیند که خدا نزد او چه موقعیتی دارد.

2/5.محبوب شدن در میان دوستان خدا

540 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه خداوند بنده را دوست بدارد،به جبرئیل ندا می کند:«خداوند،فلانی را دوست دارد.پس او را دوست داشته باش».

در نتیجه،جبرئیل دوستش می دارد.پس از آن،جبرئیل در میان آسمانیان ندا می کند:خداوند،فلانی را دوست دارد.پس دوستش بدارید.

در نتیجه،آسمانیان دوستش می دارند.آن گاه،زمینه مقبولیت او در زمین فراهم می شود.

ص:202


1- (1) عوالی اللآلی:ج 1 ص 72 ح 135. [1]
2- (2) مجمع البیان:ج 10 ص 500.
3- (3) الجعفریّات:ص 197. [2]
4- (4) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 672 ح 1820.
5- (5) المحاسن:ج 1 ص 392 ح 877. [3]
6- (6) صحیح البخاری:ج 3 ص 1175 ح 3037.

541 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أحَبَّ اللّهُ عَبدا مِن امَّتی قَذَفَ فی قُلوبِ أصفِیائِهِ و أرواحِ مَلائِکَتِهِ وسُکّانِ عَرشِهِ مَحَبَّتَهُ لِیُحِبّوهُ،فَذلِکَ المُحِبُّ حَقّا،طوبی لَهُ،ولَهُ شَفاعَةٌ عِندَ اللّهِ یَومَ القِیامَةِ. (1)

3/5.الاُنسُ بِاللّهِ

542 . الدعوات: وعَنهُ[أی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله]:یا رَبِّ،وَدَدتُ أنّی أعلَمُ مَن تُحِبُّ مِن عِبادِکَ فَاُحِبُّهُ.

قالَ عز و جل:إذا رَأَیتَ عَبدی یُکثِرُ ذِکری فَأَنَا أذِنتُ لَهُ فی ذلِکَ،و أنَا احِبُّهُ،وإذا رَأَیتَ عَبدی لا یَذکُرُنی فَأَنَا حَجَبتُهُ عَن ذلِکَ،و أنَا أبغَضتُهُ. (2)

4/5.الحِمایَةُ مِنَ الدُّنیا

543 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أحَبَّ اللّهُ عَبدا حَماهُ الدُّنیا؛کَما یَظَلُّ أحَدُکُم یَحمی سَقیمَهُ الماءَ. (3)

5/5.الاِبتِلاءُ بِعَظیمِ البَلاءِ

544 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أحَبَّ اللّهُ عَبدا ابتَلاهُ بِعَظیمِ البَلاءِ،فَمَن رَضِیَ فَلَهُ عِندَ اللّهِ الرِّضی،ومَن سَخَطَ البَلاءَ فَلَهُ عِندَ اللّهِ السَّخَطُ. (4)

545 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أحَبَّ اللّهُ عَبدا ابتَلاهُ،فَإِن صَبَرَ اجتَباهُ،فَإِن رَضِیَ اصطَفاهُ. (5)

541 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه خداوند،بنده ای از امّتم را دوست بدارد،محبّتش را در دل های برگزیدگانش و در جان های فرشتگان و ساکنان عرشش می افکند تا دوستش بدارند.چنین کسی،به حقیقت،دوستدار است.خوشا به حالش!او در روز قیامت،نزد خداوند،حقّ شفاعت دارد.

3/5.اُنس با خدا

542 . الدعوات: و از او(یعنی پیامبر خدا)است[که گفت:]پروردگارا!دوست داشتم بدانم کدام بنده ات را دوست می داری،تا دوستش بدارم.

خداوند فرمود:«هر گاه دیدی بنده ای بسیار مرا یاد می کند،[بدان که]من به او اجازه یاد خود را داده ام و من،او را دوست دارم؛امّا هر گاه دیدی بنده ام مرا یاد نمی کند،[بدان که]من او را از آن باز داشته ام و من،او را دشمن می دارم».

4/5.پرهیز از دنیا

543 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه خدا،بنده ای را دوست بدارد،او را از دنیا می پرهیزانَد،همان گونه که یکی از شما بیمار خود را از آب می پرهیزانَد.

5/5.مبتلا شدن به بلای بزرگ

544 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه خداوند عز و جل بنده ای را دوست بدارد،او را به گرفتاری و مصیبتی بزرگ،مبتلا می کند.پس اگر آن بنده راضی گشت،بهره اش نزد خداوند،رضایت است و اگر ناخشنود گشت،بهره اش نزد خداوند،ناخشنودی است.

545 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه خداوند،بنده ای را دوست بدارد،او را مبتلا می کند.پس اگر شکیبایی کرد،او را برمی گزیند و اگر خشنود گشت،او را ویژه خود می گردانَد.

ص:203


1- (1) مصباح الشریعة:ص 524. [1]
2- (2) الدعوات:ص 20 ص 18.
3- (3) سنن الترمذی:ج 4 ص 381 ح 2036.
4- (4) الکافی:ج 2 ص 253 ح 8. [2]
5- (5) مسکّن الفؤاد:ص 80.

546 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل إذا أحَبَّ عَبدا ابتَلاهُ؛لِیَسمَعَ صَوتَهُ. (1)

الفصل السّادس:آثار محبّة اللّه

1/6.اِستِجابَةُ الدَّعَواتِ

547 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:مَن أهانَ لی وَلِیّا فَقَد أرصَدَ لِمُحارَبَتی.وما تَقَرَّبَ إلَیَّ عَبدٌ بِشَیءٍ أحَبَّ إلَیَّ مِمَّا افتَرَضتُ عَلَیهِ،وإنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إلَیَّ بِالنّافِلَةِ حَتّی احِبَّهُ،فَإِذا أحبَبتُهُ کُنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ،وبَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ،ولِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ،ویَدَهُ الَّتی یَبطِشُ بِها،إن دَعانی أجَبتُهُ،وإن سَأَلَنی أعطَیتُهُ. (2)

2/6.خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَة

548 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: القَلْبُ ثَلاثَةُ أنْواعٍ،قَلْبٌ مَشْغُولٌ بِالدُّنیا،وَقَلْبٌ مَشْغُولٌ بِالْعُقْبی،وَقَلبٌ مَشْغُولٌ بِالْمَولی،أَمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغُولُ بِالدُّنْیا فَلَهُ الشِّدَّةُ وَالْبَلاءُ،وَأمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغُولُ بِالعُقْبی فَلَهُ الدَّرَجاتُ العُلی،وَأَمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغُولُ بِالْمَوْلی فَلَهُ الدُّنْیا وَالعُقْبی وَالْمَولی. (3)

546 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل،هر گاه بنده ای را دوست بدارد،او را مبتلا می کند تا صدای[دعای]او را بشنود.

فصل ششم:آثار خدا دوستی

1/6.استجابت دعاها

547 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرمود:«هر کس یکی از دوستانم را خوار سازد،به پیکار من برخاسته است.هیچ بنده ای با چیزی محبوب تر در نزد من از آنچه بر او واجب ساخته ام،به من نزدیک نمی شود.بنده،با کارهای مستحب به من نزدیک می شود،تا آن جا که او را دوست می دارم.پس چون دوستش داشتم،گوش شنوایش،چشم بینایش،زبان گویایش و دست نیرومندش می شوم.اگر مرا بخواند،پاسخش می دهم و اگر از من بخواهد،به او می بخشم».

2/6.خیر دنیا و آخرت

548 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قلب ها سه گونه اند:قلبی مشغول به دنیا،قلبی مشغول به عُقبا،و قلبی مشغول به مولا.قلب مشغول به دنیا،سختی و بلا دارد.قلب مشغول به عُقبا،درجات والا دارد.و امّا قلب مشغول به مولا،دنیا و عُقبا و مولا از آنِ اوست.

ص:204


1- (1) شُعب الإیمان:ج 7 ص 146 ح 9788. [1]
2- (2) الکافی:ج 2 ص 352 ح 7. [2]
3- (3) المواعظ العددیّة:ص 146.

الباب الخامس:النّبوّة

الفصل الأوّل:النّبوّة العامّة

1/1.فَلسَفةُ النُّبوَّةِ

أ الدَّعوةُ إلَی اللّهِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً* وَ داعِیاً إِلَی اللّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً». 1

الحدیث

549 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَجهِ تَسمِیَتِهِ صلی الله علیه و آله بِالدّاعِی:وَأمَّا الدَّاعی،فَإِنِّی أدعُو النَّاسَ إلی دینِ رَبِّی عز و جل. (1)

ب تَحریرُ النَّاس

الکتاب

«اَلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». 3

باب پنجم:نبوّت

فصل یکم:نبوّت عامّه

1/1.فلسفه نبوّت
الف دعوت به سوی خدا
قرآن

«ای پیامبر!ما تو را[به سِمَتِ]گواه و بشارتگر و هشدار دهنده فرستادیم،و دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او،و چراغی تابناک».

حدیث

549 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در علّت نام گذاری شدن ایشان به داعی:و امّا داعی،از آن روست که من،مردم را به دین پروردگارم دعوت می کنم.

ب آزاد کردن مردم
قرآن

«همانان که از این فرستاده،پیامبر درس نخوانده که[نام]او را نزد خود،در تورات و انجیل نوشته می یابند پیروی می کنند؛[همان پیامبری که]آنان را به کار پسندیده فرمان می دهد،و از کار ناپسند،باز می دارد و برای آنان،چیزهای پاکیزه را حلال و چیزهای ناپاک را بر ایشان،حرام می گرداند،و از آنان قید و بندهایی را که بر ایشان بوده است برمی دارد.پس کسانی که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاری اش کردند و از نوری که با او نازل شده است،پیروی کردند،آنان،همان رستگاران اند».

ص:205


1- (2) معانی الأخبار:ص 52 ح 2.

الحدیث

550 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمَّا جَمَعَ خاصَّةَ أهلِهِ فِی ابتِداءِ الدَّعوَةِ وبَیَّنَ لَهُم آیَةَ النُّبُوَّةِ:یا بَنی عَبدِ المُطَّلِبِ،إنَّ اللّهَ بَعَثَنی إلَی الخَلقِ کافَّةً وبَعَثَنی إلَیکُم خاصَّةً،فَقالَ عز و جل: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» (1)،و أنا أدعوکُم إلی کَلِمَتَینِ خَفیفَتَینِ عَلَی اللِّسانِ،ثَقیلَتَینِ فِی المیزانِ،تَملِکونَ بِهِمَا العَرَبَ وَالعَجَمَ،وتَنقادُ لَکُم بِهِمَا الأُمَمُ،وتَدخُلونَ بِهِما الجَنَّةَ،وتَنجونَ بِهِما مِنَ النَّارِ:شَهادَةُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ و أ نِّی رَسولُ اللّهِ. (2)

ج تزکیة الأخلاق وتعلیم الکتاب والحکمة
اشاره

الکتاب

«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ». 3

الحدیث

551 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما بُعِثتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الأخلاقِ. (3)

د إتمامُ الحجَّةِ

الکتاب

«رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلاّ یَکُونَ لِلنّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ کانَ اللّهُ عَزِیزاً حَکِیماً». 5

حدیث

550 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که در آغاز دعوت،خویشان نزدیک خود را جمع کرد و آیت نبوّت را برایشان بیان نمود:ای پسران عبد المطّلب!خداوند،مرا به سوی همه مردم،عموماً،و به سوی شما،خصوصاً،فرستاده است؛زیرا خداوند عز و جل فرموده:«و خویشان،نزدیکت را بیم ده».

من،شما را به دو کلمه فرا می خوانم که گفتن آنها آسان است؛امّا در ترازوی اعمال،گران اند.شما با این دو کلمه بر عرب و عجم،حاکم می شوید و ملّت ها فرمان بُردار شما می شوند و به واسطه این دو کلمه به بهشت می روید و از آتش می رَهید.این دو کلمه عبارت اند از:شهادت دادن به این که هیچ خدایی جز اللّه نیست،و این که من فرستاده خدا هستم.

ج پاکسازی اخلاق و آموزش کتاب و حکمت
قرآن

«پروردگارا!در میان آنان،فرستاده ای از خودشان برانگیز،تا آیات تو را بر آنان بخواند،و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزه شان کند،زیرا که تو خود،شکست ناپذیر حکیمی».

حدیث

551 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من برانگیخته شده ام تا صفات عالیِ انسانی را کامل سازم.

د تمام کردن حجّت
قرآن

«پیامبرانی که بشارتگر و هشداردهنده بودند،تا برای مردم،پس از[فرستادن]پیامبران،در مقابل خدا[بهانه و]حجّتی نباشد؛و خدا توانا و حکیم است».

ص:206


1- (1) الشعراء:214. [1]
2- (2) الإرشاد:ج 1 ص 49. [2]
3- (4) السنن الکبری:ج 10 ص 323 ح 20782.

الحدیث

552 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بَعَثَ إلَیهِمُ الرُّسُلَ؛لِتکونَ لَهُ الحُجَّةُ البالِغَةُ عَلی خَلقِهِ،وَیکونَ رُسُلُهُ إلَیهِم شُهَداءَ عَلَیهِم،وَابتَعَثَ فیهِمُ النَّبیِّینَ مُبَشِّرینَ ومُنذِرینَ؛لِیَهلِکَ مَن هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ،ویَحیا مَن حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ،ولِیَعقِلَ العِبادُ عَن رَبِّهِم ما جَهِلوهُ،فَیَعرِفوهُ بِرُبوبِیَّتِهِ بَعدَ ما أنکَروا،ویُوحِّدوهُ بِالإلهِیِّةِ بَعدَ ما عَضَدوا. (1)

2/1.ما رُویَ فی عِدَّةِ الأنبیاء علیهم السلام

553 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَلَقَ اللّهُ عز و جل مِئَةُ ألفِ نَبیٍّ و أربَعةً وعِشرینَ ألفَ نَبیٍّ،أنا أکرَمُهُم علَی اللّهِ ولا فَخرَ.وخَلَقَ اللّهُ عز و جل مِائَةُ ألفِ وَصیٍّ و أربَعةً وعِشرینَ ألفِ وَصیٍّ،فَعلِیٌّ أکرَمُهُم علَی اللّهِ و أفضَلُهُم. (2)

554 . الخصال عن أبی ذرّ: دخلتُ علی رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُو جالسٌ فی المسجدِ وحدَهُ...قلتُ:یا رسولَ اللّهِ،کَم النَّبِیّون؟قال:مِئَةُ ألفٍ و أربَعةٌ وعِشرونَ ألفَ نَبیٍّ.قلتُ:کَمِ المُرسَلونَ مِنهُم؟قالَ:ثلاثُمِئةٍ وثلاثةَ عَشَرَ جَمّاءَ غَفیراءَ.قلتُ:مَن کانَ أوّلَ الأنبیاءِ؟قالَ:آدمُ. (3)

3/1.آباءُ الأنبیاءِ علیهم السلام

555 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّما خَرَجتُ مِن نِکاحٍ ولَم أخرُجْ مِن سِفاحٍ،مِن لَدُنْ آدمَ لَم یُصِبْنی مِن سِفاحِ أهلِ الجاهلیّةِ شیءٌ،لم أخرُجْ إلّا مِن طُهرِهِ. (4)

حدیث

552 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [خداوند،]فرستادگان را به سوی مردم فرستاد تا او را بر آفریدگانش حجّت رسا باشد و فرستادگانش به سوی آنان،گواه بر ایشان باشند،و پیامبرانِ بشارتگر و بیم دهنده را در میان مردم برانگیخت تا اگر هلاک می شوند،از روی دلیل باشد و اگر به حیات[و سعادت]دست می یابند،نیز از روی دلیل باشد،و برای این که بندگان،آنچه را درباره پروردگارشان نمی دانستند،بدانند و ربوبیّت او را که منکِرش بودند،بشناسند و الوهیّتش را که برای آن شریک قائل بودند،یگانه بدانند

2/1.روایاتی درباره شمار پیامبران علیهم السلام

553 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر آفرید که من،گرامی ترینِ آنان نزد خداوند هستم و فخری نمی فروشم.خداوند عز و جل یکصد و بیست و چهار هزار وصی آفرید که علی،گرامی ترینِ آنها نزد خدا و برترینِ ایشان است.

554 . الخصال به نقل از ابو ذر:خدمت پیامبر خدا رسیدم،در حالی که در مسجد تنها نشسته بود....از تعداد پیامبران سؤال کردم.فرمود:«یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر».

گفتم:از آنها چه تعداد،مُرسَل بودند؟

فرمود:«خیلی زیاد.سیصد و سیزده نفر».

گفتم:نخستین پیامبر،که بود؟

فرمود:«آدم».

3/1.پدران پیامبران علیهم السلام

555 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من از راه ازدواج مشروع،به وجود آمده ام و از راه نامشروع،زاده نشده ام.از زمان آدم،هیچ گونه زِنا و سنّت های نامشروع جاهلیّت،نسب مرا مخدوش نساخته است و جز از راه پاک به دنیا نیامده ام.

ص:207


1- (1) التوحید:ص 45 ح 4.
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 307 ح 352. [1]
3- (3) الخصال:ص 524 ح 13.
4- (4) الطبقات الکبری:ج 1 ص 60. [2]

4/1.خصائصُ الأنبیاءِ علیهم السلام

الکتاب

«أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنَا لَکُمْ ناصِحٌ أَمِینٌ». 1

الحدیث

556 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّا مَعاشِرَ الأنبیاءِ امِرنا أن نُکلِّمَ النّاسَ علی قَدرِ عُقولِهِم. (1)

557 . عنه صلی الله علیه و آله: ما بَعَثَ اللّهُ نَبیّا إلّا شابّا. (2)

558 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّا مَعاشِرَ الأنبیاءِ تَنامُ أعیُنُنا ولا تَنامُ قُلوبُنا. (3)

559 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن أخلاقِ النَّبیِّینَ والصِّدِّیقینَ البَشاشَةُ إذا تَراءوا،والمُصافَحَةُ إذا تَلاقوا. (4)

الفصل الثّانی:الأنبیاء علیهم السلام قبل الإسلام

1/2.آدمُ علیه السلام

560 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النّاسُ وُلدُ آدَمَ علیه السلام،وآدَمُ مِن تُرابٍ. (5)

561 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ خَلَقَ آدَمَ مِن قَبضَةٍ قَبَضَها مِن جَمیعِ الأرضِ،فجاءَ بَنو آدمَ علی قَدرِ الأرضِ؛جاءَ مِنهُمُ الأحمَرُ والأبیَضُ والأسوَدُ وبینَ ذلکَ،والسَّهلُ والحَزنُ والخَبیثُ والطَّیبُ وبینَ ذلکَ. (6)

562 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ لَمّا أخرَجَ آدَمَ مِن الجَنّةِ زَوّدَهُ مِن

ثِمارِ الجَنّةِ،وعَلّمَهُ صَنعَةَ کُلِّ شَیءٍ. (7)

4/1.ویژگی های پیامبران علیهم السلام
قرآن

«پیام های پروردگارم را به شما می رسانم و برای شما خیرخواهی امینم».

حدیث

556 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما جماعت پیامبران،فرمان داریم که با مردم،به فراخورِ فهم و خِردهایشان سخن بگوییم.

557 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل هیچ پیامبری را مبعوث نکرد،مگر این که جوان بود.

558 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما جماعت پیامبران،چشم هایمان می خوابد؛امّا دل هایمان نمی خوابد.

559 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از اخلاق پیامبران و صدّیقان،خوش رویی به هنگام روبه رو شدن با هم و دست دادن به هنگام رسیدن به یکدیگر بود.

فصل دوم:پیامبران علیهم السلام قبل از اسلام

1/2.آدم علیه السلام

560 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم،[همه]فرزندان آدم علیه السلام هستند و آدم،از خاک است.

561 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،آدم علیه السلام را از مُشتی خاک که از همه زمین برداشت،آفرید.پس،فرزندان آدم،متناسب با خاک زمین،آفریده شدند:برخی از آنها سرخ پوست شدند،برخی سفید،برخی سیاه،برخی میان این رنگ ها،برخی نرم،برخی خشن،برخی پاک،برخی ناپاک و برخی میان اینها.

562 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هنگامی که آدم علیه السلام را

از بهشت بیرون کرد،توشه او را از میوه های بهشت قرار داد و مهارتِ ساختن هر چیزی را به او آموخت.

ص:208


1- (2) الکافی:ج 1 ص 23 ح 15. [1]
2- (3) کنز العمال:ج 11 ص 475 ح 32233.
3- (4) کنز العمال:ج 11 ص 425 ح 31993.
4- (5) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 29. [2]
5- (6) کنز العمال:ج 6 ص 130 ح 15134.
6- (7) کنز العمال:ج 6 ص 128 ح 15126.
7- (8) الدرّ المنثور:ج 1 ص 137. [3]
2/2.إدریسُ علیه السلام

الکتاب

«وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا* وَ رَفَعْناهُ مَکاناً عَلِیًّا». 1

الحدیث

563 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِأَبی ذَرٍّ:یا أباذرٍّ،أربَعةٌ مِن الأنبیاءِ سُریانِیّونَ:آدمُ،وشِیثُ،واَخْنوخُ وهُو إدریسُ علیهم السلام،وهوُ أوّلُ مَن خَطَّ بالقَلمِ ونُوحٌ علیه السلام. (1)

3/2.نُوحٌ علیه السلام

الکتاب

«لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلی قَوْمِهِ فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ». 3

الحدیث

564 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بَعَثَ اللّهُ نُوحا لأربَعینَ سَنةً،ولَبِثَ فی قَومهِ ألفَ سَنةٍ إلّا خَمسینَ عاما یَدعُوهم،وعاشَ بعدَ الطُّوفانِ سِتّینَ سَنةً حتّی کَثُرَ النّاسُ وفَشَوا. (2)

4/2.إبراهیم علیه السلام

الکتاب

«وَ مَنْ أَحْسَنُ دِیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ

وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَ اتَّخَذَ اللّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً». 5

2/2.ادریس علیه السلام
قرآن

«و در این کتاب،از ادریس یاد کن که او راستگویی پیامبر بود و[ما]او را به مقامی بلند،ارتقا دادیم».

حدیث

563 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!چهار تن از پیامبران،سُریانی هستند:آدم،شیث،اَخنوخ که همان ادریس علیه السلام است و نخستین کسی است که با قلم نوشت و نوح.

3/2.نوح علیه السلام
قرآن

«همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم.پس گفت:«ای قوم من!خدا را بپرستید که برای شما معبودی جز او نیست.من از عذاب روزی سترگ بر شما بیمناکم»».

حدیث

564 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،نوح را در چهل سالگی مبعوث کرد و او نهصد و پنجاه سال،قوم خود را دعوت می کرد و بعد از توفان،شصت سال زنده ماند،تا آن که تعداد مردم،بسیار و فراوان شد.

4/2.ابراهیم علیه السلام
قرآن

«و دینِ چه کسی بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم حق گرا

پیروی نموده است؟و خدا،ابراهیم را دوست گرفت».

ص:209


1- (2) الخصال:ص 524 ح 13.
2- (4) المستدرک علی الصحیحین:ج 2 ص 595 ح 4005.

الحدیث

565 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أمّا إبراهیمُ علیه السلام فانظُروا إلی صاحِبِکُم. (1)

566 . عنه صلی الله علیه و آله: ما اتَّخَذَ اللّهُ إبراهیمَ خَلیلاً إلّا لإطعامهِ الطَّعامَ،وصَلاتِهِ باللَّیلِ والنّاسُ نِیامٌ. (2)

5/2.یَعقوبُ علیه السلام

«وَ وَصّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللّهَ اصْطَفی لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ* أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ». 3

6/2.أیُّوبُ علیه السلام

الکتاب

«وَ أَیُّوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ* فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْری لِلْعابِدِینَ». 4

الحدیث

567 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کانَ أیُّوبُ علیه السلام أحلَمَ النّاسِ،و أصبَرَ النّاسِ،و أکظَمَ النّاسِ لِغَیظٍ. (3)

حدیث

565 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امّا[برای مشاهده]ابراهیم علیه السلام،به همنشین خودتان(من)بنگرید.

566 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،ابراهیم را به خلیلی نگرفت،مگر برای آن که اطعام می کرد و شب هنگام که مردم خواب بودند،نماز می گزارد.

5/2.یعقوب علیه السلام

«و ابراهیم و یعقوب،پسران خود را به همان[آیین]سفارش کردند؛[و هر دو در وصیّتشان چنین گفتند:]«ای پسران من!خداوند برای شما این دین را برگزید.پس،البته نباید جز مسلمان بمیرید.آیا وقتی که مرگ یعقوب فرا رسید،حاضر بودید؟هنگامی که به پسران خود گفت:«پس از من،چه را خواهید پرستید؟»،گفتند:«معبود تو،و معبود پدرانت،ابراهیم و اسماعیل و اسحاق،معبود یگانه را می پرستیم و در برابر او تسلیم هستیم».

6/2.ایّوب علیه السلام
قرآن

«و ایّوب را[یاد کن]هنگامی که پروردگارش را ندا داد که:«به من آسیب رسیده است و تویی مهربان ترینِ مهربانان».پس،[دعای]او را اجابت نمودیم و آسیبِ وارد بر او را برطرف کردیم و کسان او و نظیرشان را همراه با آنان[مجدّداً]به وی عطا کردیم[تا]رحمتی از جانب ما و عبرتی برای عبادت کنندگان باشد».

حدیث

567 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایّوب علیه السلام،بردبارترینِ مردم و شکیباترینِ مردمان بود و بیش از همه مردم،خشمش را فرو می خورد.

ص:210


1- (1) کنز العمال:ج 11 ص 484 ح 32289.
2- (2) علل الشرائع:ص 35 ح 4. [1]
3- (5) کنز العمال:ج 11 ص 491 ح 32316.

7/2.شُعَیبٌ علیه السلام

الکتاب

«اَلَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیهَا الَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً کانُوا هُمُ الْخاسِرِینَ». 1

الحدیث

568 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کانَ شُعَیبٌ خَطیبَ الأنبیاءِ. (1)

8/2.موسی وهارونُ علیهما السلام

الکتاب

«وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ». 3

الحدیث

569 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوّلُ نَبیٍّ من بَنی إسرائیلَ موسی علیه السلام،وآخِرُهُم عیسی علیه السلام،وسِتُّمِئةِ نَبیٍّ. (2)

9/2.موسی والخِضْرُ علیهما السلام

570 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَحِمَ اللّهُ أخی موسی علیه السلام استَحیا فقالَ ذلکَ،لَو لَبِثَ مَع صاحِبهِ لأبصَرَ أعجَبَ الأعاجِیبِ. (3)

10/2.إلیاسُ علیه السلام

«وَ إِنَّ إِلْیاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ* إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ لا تَتَّقُونَ* أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِینَ* اَللّهَ رَبَّکُمْ

وَ رَبَّ آبائِکُمُ الْأَوَّلِینَ* فَکَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ* إِلاّ عِبادَ اللّهِ الْمُخْلَصِینَ* وَ تَرَکْنا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ* سَلامٌ عَلی إِلْ یاسِینَ* إِنّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ* إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِینَ». 6

7/2.شعیب علیه السلام
قرآن

«کسانی که شعیب را تکذیب کرده بودند،گویی خود در آن[دیار]سکونت نداشتند.کسانی که شعیب را تکذیب کرده بودند،خود،همان زیانکاران بودند».

حدیث

568 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شعیب،خطیبِ پیامبران بود.

8/2.موسی و هارون8
قرآن

«و در حقیقت،به موسی و هارون فرقان دادیم و[کتابشان]برای پرهیزگاران،روشنایی و اندرزی است».

حدیث

569 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین پیامبر بنی اسرائیل،موسی علیه السلام بود و آخرینشان عیسی علیه السلام.آنان ششصد پیامبر بودند.

9/2.موسی و خضر8

570 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،برادرم موسی علیه السلام را رحمت کند!حیا کرد و آن حرف را زد.اگر با هم سفر خود می ماند،بی گمان،شگفت ترین عجایب را می دید.

10/2.الیاس علیه السلام

«و به راستی،الیاس از فرستادگان[ما]بود،چون به قوم خود گفت:«آیا پروا نمی دارید؟آیا بَعل را می پرستید و بهترین آفرینندگان را وا می گذارید؟![یعنی:]خدا را که پروردگارِ شما و پروردگارِ پدران پیشین شماست؟!».

پس او را دروغگو شمردند،و قطعاً آنها[در آتش]احضار خواهند شد،مگر بندگان پاک دین خدا.و برای او در[میان]آیندگان[آوازه نیک]به جای گذاشتیم.درود بر پیروان الیاس!ما نیکوکاران را این گونه پاداش می دهیم؛زیرا او از بندگان باایمان ما بود».

ص:211


1- (2) مجمع البیان:ج 5 ص 287.
2- (4) الخصال:ص 524 ح 13.
3- (5) بحار الأنوار:ج 13 ص 284 ح 1. [1]

11/2.داوودُ علیه السلام

الکتاب

«اِصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ وَ اذْکُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوّابٌ* إِنّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِشْراقِ* وَ الطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوّابٌ* وَ شَدَدْنا مُلْکَهُ وَ آتَیْناهُ الْحِکْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ». 1

الحدیث

571 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کانَ داوودُ أعبَدَ البَشَرِ. (1)

12/2.زَکریّا

الکتاب

«وَ زَکَرِیّا إِذْ نادی رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ». 3

الحدیث

572 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَرَجَت بَنو إسرائیلَ فی طَلَبِ زَکَرِیّا علیه السلام لیَقتُلوهُ،فخَرَجَ هارِبا فی البَرِّیَّةِ،فانفَرَجَت لَهُ شَجَرَةٌ فدَخَلَ فیها فَبَقِیَت هُدبَةٌ مِن ثَوبهِ،فجاؤوا حتّی قامُوا علَیها فنَشَروهُ بالمِنشارِ. (2)

11/2.داوود علیه السلام
قرآن

«بر آنچه می گویند،شکیبایی کن.و داوود،بنده ما را که دارای امکانات[متعدّد]بود،به یاد آور؛آری.او بسیار بازگشت کننده[به سوی خدا]بود.ما کوه ها را با او مسخّر ساختیم[که]شامگاهان و بامدادان،خداوند را نیایش می کردند.و پرندگان را از هر سو[بر او]گِرد آوردیم.همگی[به نوای دلنوازش]به سوی او بازگشت کننده[و خدا را ستایشگر]بودند.و پادشاهی اش را استوار کردیم و او را حکمت و کلامِ فیصله دهنده عطا کردیم».

حدیث

571 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: داوود،عابدترینِ انسان ها بود.

12/2.زکریّا علیه السلام
قرآن

«و زکریا را[یاد کن]هنگامی که پروردگار خود رای خواند:«پروردگارا!مرا تنها مگذار،و تو بهترین ارث برندگانی»».

حدیث

572 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنی اسرائیل،در جستجوی زکریّا علیه السلام بر آمدند تا او را بکُشند.زکریّا به صحرا گریخت.درختی برای او دهان باز کرد و زکریّا داخل آن رفت؛امّا ریشه ای از لباس او،بیرون ماند.بنی اسرائیل آمدند و روی درخت رفتند و او را ارّه کردند.

ص:212


1- (2) کنز العمال:ج 11 ص 493 ح 32322.
2- (4) کنز العمال:ج 11 ص 496 ح 32330.

13/2.یحیی علیه السلام

الکتاب

«یا یَحْیی خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا* وَ حَناناً مِنْ لَدُنّا وَ زَکاةً وَ کانَ تَقِیًّا* وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ وَ لَمْ یَکُنْ جَبّاراً عَصِیًّا* وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا». 1

الحدیث

573 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَحِمَ اللّهُ أخی یحیی حِینَ دَعاهُ الصِّبیانُ إلَی اللَّعِبِ وهُو صَغیرٌ فقالَ:ألِلَّعبِ خُلِقتُ؟!فکیفَ بمَن أدرَکَ الحِنْثَ مِن مَقالِهِ؟! (1)

14/2.عیسی علیه السلام

الکتاب

«إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ». 3

الحدیث

574 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لأُمِّ أیمنَ:یا امَّ أیمَنَ!أما عَلِمتِ أنّ أخی عیسی کانَ لا یُخبئُ عَشاءً لِغَداءٍ ولا غَداءً لِعَشاءٍ؟!یأکُلُ مِن وَرَقِ الشَّجَرِ،ویَشرَبُ مِن ماءِ المَطَرِ،یَلبَسُ المُسُوحَ،ویَبِیتُ حَیثُ یُمسی،ویَقولُ:یأتی کُلُّ یَومٍ برِزقِهِ. (2)

13/2.یحیی علیه السلام
قرآن

«ای یحیی!کتاب[خدا]را به جدّ و جهد بگیر.و از کودکی به او نبوّت دادیم.و[نیز]از جانب خود،مهربانی و پاکی[به او دادیم]و تقواپیشه بود.و با پدر و مادر خود،نیک رفتار بود و زورگویی نافرمان نبود.و درود بر او،روزی که زاده شد و روزی که می میرد و روزی که زنده برانگیخته می شود!».

حدیث

573 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا رحمت کند برادرم یحیی را!وقتی او کودک بود و بچّه ها او را به بازی دعوت کردند،گفت:«مگر برای بازی،خلق شده ام؟!».چنین کسی وقتی به سنّ بلوغ برسد،چه خواهد گفت؟

14/2.عیسی علیه السلام
قرآن

«در واقع،مَثَلِ عیسی نزد خدا،همچون مَثَلِ[خلقت]آدم است[که]او را از خاک آفرید؛سپس بدو گفت:«باش!»،پس وجود یافت».

حدیث

574 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای امّ ایمَن:ای امّ ایمَن!مگر نمی دانی که برادرم عیسی،نه شامی را برای صبحانه نگه می داشت و نه صبحانه ای را برای شام؟او از برگ درختان تغذیه می کرد و از آب باران می آشامید،پلاس می پوشید و هر جا که شب می رسید،بیتوته می کرد و می گفت:«هر روز،روزیِ خود را می آورَد».

ص:213


1- (2) کنز العمال:ج 11 ص 520 ح 32425.
2- (4) کنز العمّال:ج 11 ص 504 ح 32358.

15/2.عُزَیر علیه السلام

الکتاب

«أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلی قَرْیَةٍ وَ هِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُرُوشِها قالَ أَنّی یُحْیِی هذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلی حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنّاسِ وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ». 1

الحدیث

575 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوحَی اللّهُ إلی أخی العُزَیرِ علیه السلام:یا عُزَیرُ،إن أصابَتکَ مُصیبَةٌ فلا تَشکُنی إلی خَلقی،فقد أصابَنی مِنکَ مَصائبُ کَثیرَةٌ ولَم أشکُکَ إلی مَلائکتی.

یا عُزَیرُ،اعصِنی بقَدرِ طاقَتِکَ علی عَذابی،وسَلْنی حَوائجَکَ علی مِقدارِ عَمَلِکَ،ولا تأمَنْ مَکری حتّی تَدخُلَ جَنَّتی،فاهتَزَّ عُزَیرٌ یَبکی،فأوحَی اللّهُ إلَیهِ:لا تَبکِ یا عُزَیرُ!فإن عَصَیتَنی بجَهلِکَ غَفَرتُ لکَ بحِلمی؛لأنّی حَلیمٌ لا أعجَلُ بالعُقوبَةِ علی عِبادی و أنا أرحَمُ الرّاحِمینَ. (1)

16/2.یُونُس علیه السلام

«وَ إِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ* إِذْ أَبَقَ إِلَی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ* فَساهَمَ فَکانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ* فَالْتَقَمَهُ

الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِیمٌ* فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ* لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ* فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِیمٌ* وَ أَنْبَتْنا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ* وَ أَرْسَلْناهُ إِلی مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ* فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ إِلی حِینٍ». 3

15/2.عُزَیر علیه السلام
قرآن

«یا چون آن کس که به شهری که بام هایش یکسر فرو ریخته بود،عبور کرد؛[و با خود می]گفت:«چگونه خداوند،[اهلِ]این[ویرانکده]را پس از مرگشان زنده می کند؟».پس خداوند،او را[به مدّت]صد سال میراند.آن گاه او را برانگیخت[و به او]فرمود:«چه قدر درنگ کردی؟».گفت:«یک روز یا پاره ای از روز را درنگ کردم».فرمود:«[نه؛]بلکه صد سال درنگ کردی.به خوراک و نوشیدنیِ خود بنگر[که طعم و رنگِ آن]تغییر نکرده است،و به درازگوش خود نگاه کن[که چگونه متلاشی شده است.این ماجرا برای آن است که هم به تو پاسخ گوییم]و هم تو را[در مورد معاد]نشانه ای برای مردم قرار دهیم.و به[این]استخوان ها بنگر.چگونه آنها را برداشته،به هم پیوند می دهیم؛سپس گوشت بر آن می پوشانیم؟».پس هنگامی که[چگونگیِ زنده ساختن مُرده]برای او آشکار شد،گفت:«[اکنون]می دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست»».

حدیث

575 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند به برادرم عُزَیر علیه السلام،وحی فرمود:«ای عُزَیر!اگر گرفتاری و مصیبتی به تو رسید،از من نزد خَلقم شکایت مکن؛زیرا از تو نیز مصایب بسیاری به من رسیده و من از تو نزد فرشتگانم شکایت نکرده ام.

ای عُزَیر!به اندازه تحمّلت در برابر عذاب من،مرا نافرمانی کن و نیازهایت را به اندازه عملت از من بخواه و از مکر من،آسوده خاطر مباش،تا به بهشت من در آیی».

عُزَیر بر خود لرزید و گریست.خداوند به او وحی فرمود:«ای عُزَیر!گریه مکن؛زیرا اگر از روی نادانی ات مرا نافرمانی کردی،من با بردباری خود،تو را می بخشم؛چرا که من بردبارم و در کیفر بندگانم،شتاب نمی ورزم و من،مهربان ترینِ مهربانانم».

16/2.یونس علیه السلام

«و در حقیقت،یونس از زمره فرستادگان بود.آن گاه که به سوی کشتی پُر،بگریخت.پس[یونس بین سرنشینان

کشتی]قرعه انداخت و خود از بازندگان شد.[او را به دریا افکندند]و عنبرماهی او را بلعید،در حالی که او نکوهشگر خویش بود.و اگر او از زمره تسبیح کنندگان نبود،قطعاً تا روزی که برانگیخته می شوند،در شکم آن[ماهی]می مانْد.پس او را در حالی که ناخوش بود،به زمین خشکی افکندیم و بر بالای[سَرِ]او درختی از[نوع]کدو بُن رویانیدیم و او را به سوی یکصدهزار[نفر از ساکنان نینوا]یا بیشتر روانه کردیم.پس ایمان آوردند و تا چندی برخوردارشان کردیم».

ص:214


1- (2) کنز العمال:ج 11 ص 500 ح 32341.

الفصل الثّالث:نّبوّة محمّد صلی الله علیه و آله

1/3.دَلائِلُ نبوَّة محمّد صلی الله علیه و آله

أ شَهادةُ اللّهِ عز و جل

الکتاب

«لکِنِ اللّهُ یَشْهَدُ بِما أَنْزَلَ إِلَیْکَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَ الْمَلائِکَةُ یَشْهَدُونَ وَ کَفی بِاللّهِ شَهِیداً». 1

الحدیث

576 . الإمام الباقر علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی: «قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهادَةً...» :ذلک أنَّ مُشرِکی أهلِ مَکَّةَ قالوا:یا مُحمَّدُ،ما وَجَدَ اللّهُ رَسولاً یُرسِلُهُ غَیرَکَ؟!ما نَری أحَدا یُصَدِّقُکَ بِالَّذی تَقولُ.وذلِکَ فی أوَّلِ ما دَعاهُم وهُو یَومَئِذٍ بمَکَّةَ،قالوا:ولَقَد سَألنا عَنکَ الیَهودَ وَالنَّصاری فزَعَموا أ نَّهُ لَیسَ لَکَ ذِکرٌ عِندَهُم،فَأتِنا بمَن یَشهَدُ أ نَّکَ رَسولُ اللّهِ!قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: «اَللّهُ شَهِیدٌ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ» الآیة. (1)

ب شَهادةُ أَنبیاءِ اللّهِ علیهم السلام

«وَ إِذْ قالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنِی إِسْرائِیلَ إِنِّی رَسُولُ

اللّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِینٌ». 3

فصل سوم:نبوّت محمّد صلی الله علیه و آله

1/3.دلایل نبوّت محمّد
الف گواهی خداوند عز و جل
قرآن

«لیکن خدا به[حقّانیّت]آنچه بر تو نازل کرده است،گواهی می دهد.[او]آن را به علم خویش نازل کرده است؛و فرشتگان[نیز]گواهی می دهند.و کافی است خدا،گواه باشد».

حدیث

576 . امام باقر علیه السلام درباره آیه:«بگو:گواهی چه کسی از همه برتر است؟...»:زمانی که پیامبر خدا در مکّه تازه دعوت خود را آغاز کرده بود،مشرکان مکّه گفتند:ای محمّد!آیا خدا پیامبری غیر از تو پیدا نکرد که او را بفرستد؟!ما هیچ کس را نمی یابیم که گفته های تو را تصدیق کند.از یهود و نصارا درباره تو پرسیدیم؛امّا آنها گفتند که در کتاب های آنها از تو یاد نشده است.بنا بر این،کسی را بیاور که گواهی دهد که تو فرستاده خدا هستی!پیامبر خدا فرمود:«خدا،گواه میان من و شماست»تا آخر آیه.

ب گواهی دادن پیامبران خدا علیهم السلام

«و[یاد آر]هنگامی را که عیسی پسر مریم گفت:«ای

فرزندان اسرائیل!من،فرستاده خدا به سوی شما هستم.تورات را که پیش از من بوده تصدیق می کنم و به فرستاده ای را که پس از من می آید و نام او احمد است،بشارتگرم».پس وقتی برای آنان دلایل روشن آورد،گفتند:«این،سِحری آشکار است»».

ص:215


1- (2) تفسیر القمّی:ج 1 ص 195. [1]

ج شَهادَةُ مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ

الکتاب

«وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفی بِاللّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ». 1

الحدیث

577 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ» أنا، «وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» عَلیٌّ. (1)

د المُباهَلةُ

الکتاب

«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ». 3

الحدیث

578 . تفسیر القمّی بَعدَ ذِکرِ آیَةِ المُباهَلَةِ:فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:فَباهِلونی،فَإن کُنتُ صَادِقاً أنزَلتُ اللَّعنَةَ عَلَیکُم،وإن کُنتُ کاذِباً نَزَلَت عَلَیَّ.

فَقالوا:أنصَفتَ.فَتَواعَدوا لِلمُباهَلَةِ،فَلَمّا رَجَعوا

إلی مَنازِلِهِم،قالَ رُؤساؤُهُم؛السیِّدُ وَالعاقِبُ وَالأهتَمُ:إن باهَلَنا بِقَومِهِ باهَلناهُ،فَإِنَّهُ لَیسَ بِنَبیٍّ،وإن باهَلَنا بِأهلِ بَیتِهِ خاصَّةً فَلا نُباهِلُهُ؛فَإِنَّه لا یَقدِمُ عَلی أهلِ بَیتِهِ إلَا وهُوَ صادِقٌ،فَلَمَّا أصبَحوا جَاؤوا إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ومَعَهُ أمیرُ المُؤمِنینَ وفَاطِمَةُ وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم.

فَقالَ النَّصاری:مَن هؤلاءِ؟فَقیلَ لَهُم:هذَا ابنُ عَمِّهِ ووَصِیُّهُ وخَتَنُهُ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ،وهذِهِ بِنتُهُ فاطِمَةُ،وهذانِ ابناهُ الحَسَنُ وَالحُسَینُ علیهم السلام،فَعَرَفوا وقالوا لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله:نُعطیکَ الرِّضا فَاعفِنا مِنَ المُباهَلَةِ،فَصالَحَهُم رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلَی الجِزیَةِ وَانصَرَفوا. (2)

ج گواهی کسی که دارنده علم کتاب است
قرآن

«و کسانی که کافر شدند،می گویند:«تو فرستاده نیستی».بگو:«کافی است خدا و آن کس که نزد او علم کتاب است،میان من و شما گواه باشد»».

حدیث

577 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: «آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجّتی روشن است»،[منظور،]من هستم،«و شاهدی از[خویشانِ]او،پیرو اوست»،[منظور،]علی است.

د مباهله
قرآن

«پس هر که در این[باره]پس از دانشی که تو را[حاصل]آمده،با تو محاجّه کند،بگو:«بیایید تا ما فرزندان خود را و شما فرزندانتان را،ما زنان خود را و شما زنان خود را،ما جان های خود را و شما جان های خود را فرا خوانیم،سپس مباهله کنیم؛و لعنت خدا را بر دروغگویان،قرار دهیم».

حدیث

578 . تفسیر القمّی پس از ذکر آیه مباهله:پیامبر صلی الله علیه و آله:فرمود:«با من مباهله کنید.اگر صادق بودم،پس نفرین بر شما!و اگر دروغگو بودم،بر من لعنت فرود آید».

آنان گفتند:انصاف روا داشتی.

پس با هم قرار مباهله گذاشتند.هنگامی که آنان به خانه هایشان بازگشتند،بزرگان آنان،سیّد و عاقِب و اهتَمَ گفتند:اگر مباهله با قوم او باشد،ما حاضر به مباهله هستیم؛چرا که[معلوم می شود]او پیامبر نیست.امّا اگر قرار مباهله تنها با خاندان او باشد،با او مباهله نمی کنیم؛چرا که او خاندانش را پیش نمی فرستد،مگر در صورتی که در ادّعایش صادق باشد.

فردا که شد،پیش پیامبر خدا آمدند،در حالی که امیر مؤمنان علی و فاطمه و حسن و حسین که درودهای خداوند بر آنان باد نیز همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بودند.نصارا پرسیدند:اینان کیان اند؟

به آنها گفته شد:این،پسر عمو و وصی و داماد او،علی بن ابی طالب است و این،دختر او فاطمه است و این دو،پسران او،حسن و حسین هستند.

پس آنان خاندان پیامبر را شناختند و به پیامبر گفتند:ما رضایت دادیم.از مباهله گذشت کن.

پس پیامبر صلی الله علیه و آله با آنها بر پرداخت جزیه مصالحه کرد و آنان،باز گشتند.

ص:216


1- (2) الدرّ المنثور:ج 4 ص 410. [1]
2- (4) تفسیر القمّی:ج 1 ص 104. [2]

2/3.عالمیةُ نُبوَّةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله

أ رِسالتُهُ صلی الله علیه و آله إلی کَافَّةِ النَّاسِ

الکتاب

«وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاّ کَافَّةً لِلنّاسِ بَشِیراً وَ نَذِیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ». 1

«قُلْ یا أَیُّهَا النّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ یُحیِی وَ یُمِیتُ فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ کَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ». 2

2/3.جهانی بودن رسالت محمّد صلی الله علیه و آله
الف پیام او به عموم مردم
قرآن

«و ما تو را جز[به سِمَتِ]بشارتگر و هشدار دهنده برای تمام مردم،نفرستادیم؛لیکن بیشتر مردم نمی دانند».

«بگو:«ای مردم!من پیامبر خدا به سوی همه شما هستم؛همان[خدایی]که فرمان روایی آسمان ها و زمین،از آنِ اوست.هیچ معبودی جز او نیست؛که زنده می کند و می میرانَد.پس به خدا و فرستاده او که پیامبر درس نخوانده ای است که به خدا و کلمات او ایمان دارد بگروید و از او پیروی کنید،امید که هدایت شوید»».

ص:217

الحدیث

579 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أنا رَسولُ مَن أدرَکتُ حَیّا ومَن یولَدُ بَعدی. (1)

580 . عنه صلی الله علیه و آله: أُعطیتُ خَمسا لَم یُعطَهُنَّ نَبِیٌّ کانَ قَبلی:أُرسِلتُ إلَی الأبیَضِ والأسوَدِ والأحمَرِ.... (2)

الفصل الرّابع:ختم النّبوّة

الکتاب

«ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً». 3

الحدیث

581 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أیُّهَا النَّاسُ،إنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی،ولا سُنَّةَ بَعدَ سُنَّتی،فَمَنِ ادَّعی ذلِکَ فَدَعواهُ وبِدعَتُهُ فِی النَّارِ. (3)

582 . صحیح مسلم عن سعید بن المسیّب عن عامر بن سعد بن أبی وقّاص عن أبیه: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ:أنتَ مِنِّی بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسی،إلَا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی. (4)

حدیث

579 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،پیامبر کسانی هستم که با من به سر می برند و[نیز]کسانی که بعد از من به دنیا می آیند.

580 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پنج چیز به من داده شده که به هیچ یک از پیامبران پیش از من،داده نشده است.[یکی از آن پنج چیز،این است که]من به سوی سیاه و سفید و سرخ فرستاده شده ام.

فصل چهارم:پایان پیامبری

قرآن

«محمّد پدر هیچ یک از مردان شما نیست؛ولی فرستاده خدا و خاتَم پیامبران است.و خدا همواره بر هر چیزی داناست».

حدیث

581 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!بعد از من،پیامبری نیست و پس از سنّت(قانونِ)من،سنّتی وجود ندارد.پس هر که ادّعای نبوّت کند،ادّعا و بدعت او در آتش خواهد بود.

582 . صحیح مسلم به نقل از سعید بن مُسَیَّب،از عامر بن سعد بن ابی وقّاص،از پدرش:پیامبر خدا به علی علیه السلام فرمود:«تو برای من،به منزله هارون برای موسی هستی،جز آن که پس از من،پیامبری نیست».

ص:218


1- (1) الطبقات الکبری:ج 1 ص 191. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 484 ح 1059. [2]
3- (4) الأمالی للمفید:ص 53 ح 15.
4- (5) صحیح مسلم:ج4 ص1870 ح30.
تحلیلی درباره حکمت ختم نبوّت

سخن درباره حکمت ختم نبوّت،بسیار است؛ولی آنچه در این جا به طور اجمال می توان بدان اشاره کرد،این است که فلسفه بعثت انبیای الهی،ارائه برنامه تکامل جامعه بشر است.این برنامه،باید به تدریج به مردم ابلاغ شود؛زیرا جامعه در طول تاریخ،همانند کودکی است که در دامن تعلیم و تربیت انبیای الهی پرورش می یابد،لذا برنامه انبیا در دوران های مختلف زندگیِ این کودک،باید متناسب با مزاج و استعداد او باشد و بر این اساس،در چهار مقطع از مقاطع تاریخِ پیش از اسلام،شکل اجراییِ برنامه انبیا تغییر کرده و این تغییرات،توسّط چهارتن از پیامبران بزرگ الهی که صاحب کتاب و شریعت بوده اند و آنان را پیامبران تشریع می نامیم به جامعه بشر ابلاغ گردیده است.این پیامبران عبارت اند از:نوح،ابراهیم،موسی و عیسی علیهم السلام.

سایر پیامبران الهی،مبلّغ شریعت پیامبران تشریع بوده اند،و رهبریِ الهی به وسیله آنان تداوم یافت،تا هنگامی که مزاج جامعه برای دریافت آخرین پیام های الهی،آمادگی پیدا کرد،و در این هنگام بود که آخرین و کامل ترین برنامه های تکامل انسان،در مجموعه ای به نام قرآن،به وسیله خاتم انبیا به بشر ابلاغ شد و با ابلاغ این پیام،سلسله پیامبران پایان یافت.

اما پس از پایان یافتن نبوّت به وسیله خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله،امامت و هدایت امّت،به وسیله اهل بیت ایشان ادامه یافت،چنان که قرآن می فرماید:

«إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ. 1

[ای پیامبر!]تو فقط هشداردهنده ای،و برای هر قومی راهبری است».

در احادیث فریقین تصریح شده (1)که مقصود از«هادی»،امیرمؤمنان علی علیه السلام است:چنان که در تاریخ دمشق آمده:

لَمّا نَزَلَت: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ...» ،قالَ النَّبِیُّ:أنَا المُنذِرُ وعَلِیٌّ الهادی. (2)

چون آیه(تو فقط هشدار دهنده ای)نازل شد،پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:من هشدار دهنده ام و علی،راهبر.

و پس از امام علی علیه السلام،امامت در خاندان آن حضرت ادامه یافت،چنان که از از امام باقر علیه السلام آمده است:

ص:219


1- (2) ر.ک:دانش نامه امیر المؤمنین:ج 7( [1]بخش نهم/فصل یکم:علی از زبان قرآن/راه نما).
2- (3) تاریخ دمشق:ج 42 ص 359.

رَسولُ اللّهِ المُنذِرُ،وعَلِیٌّ الهادی،أمَا وَاللّهِ ما ذَهَبَ مِنّا و ما زالَت فینا إلَی السّاعَةِ. (1)

پیامبر خدا،بیم دهنده است و علی هدایتگر.بدانید که به خداوند سوگند،[امامت]از خاندان ما بیرون نرفته است و تا قیامت در میان ماست.

ص:220


1- (1) ر.ک:دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام:ج 2( [1]بخش سوم/فصل هشتم:احادیث هدایت).

الفصل الخامس:خصائص النّبیّ صلی الله علیه و آله

1/5.خَصائِصُهُ صلی الله علیه و آله الأُسْرِیَّةُ

أ خیرُ النَّاسِ أُسرَةً

الکتاب

«إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». 1

الحدیث

583 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أنا مُحَمَّدُ بنُ عَبدِاللّهِ بنِ عَبدِالمُطَّلِبِ،إنَّ اللّهَ خَلَقَ الخَلقَ فَجَعَلَنی فی خَیرِهِم فِرقَةً،ثُمَّ جَعَلَهُم فِرقَتَینِ فَجَعَلَنی فی خَیرِهِم فِرقَةً،ثُمَّ جَعَلَهُم قَبائِلَ فَجَعَلَنی فی خَیرِهِم قَبیلَةً،ثُمَّ جَعَلَهُم بُیوتا فَجَعَلَنی فی خَیرِهِم بَیتا وخَیرِهِم نَفسا. (1)

584 . الإمام علیّ علیه السلام: اسرَتُهُ خَیرُ اسرَةٍ،وشَجَرَتُهُ خَیرُ شَجَرَةٍ،أغصانُها مُعتَدِلَةٌ،وثِمارُها مُتَهَدِّلَةٌ،مَولِدُهُ بمَکّةَ،وهِجرَتُهُ بطَیبَةَ،عَلا بِها ذِکرُهُ،وامتَدَّ مِنها صَوتُهُ. (2)

ب یَتیمٌ

الکتاب

«أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فَآوی». 4

الحدیث

585 . مجمع البیان: ماتَ أبوهُ[صلی الله علیه و آله]وهُو فی بَطنِ امِّهِ،

وقیل:إنَّه ماتَ بَعدَ وِلادَتِهِ بمُدَّةٍ قَلیلَةٍ.وماتَت امُّهُ صلی الله علیه و آله وهُو ابنُ سَنتَینِ،وماتَ جَدُّهُ وهُو ابنُ ثَمانی سِنینَ. (3)

فصل پنجم:ویژگی های پیامبر صلی الله علیه و آله

1/5.ویژگی های خانوادگی و آموزشی پیامبر صلی الله علیه و آله
الف بهترین خانواده
قرآن

«خدا،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گردانَد».

حدیث

583 . امام علی علیه السلام: من،محمّد بن عبد اللّه بن عبد المطّلب هستم.خدای متعال،آفریدگان را بیافرید و مرا در[میان]بهترین آنان،قرار داد.آن گاه،آنان را به دو گروه تقسیم کرد و[باز]مرا در بهترین گروه آنان جای داد.سپس آنان را قبیله قبیله کرد و مرا در بهترین قبیله آنان قرار داد.آن گاه آنان را به خاندان ها تقسیم کرد و مرا در بهترین خاندان،جای داد.پس من،از بهترینِ خاندان ها و پاک ترینِ شما هستم.

584 . امام علی علیه السلام: دودمان او بهترین دودمان است و شجره اش بهترین شجره،که شاخه هایش راست است و میوه هایش آویخته.زادگاهش مکّه است و هجرتش به طَیْبه.در آن جا آوازه اش بلند شد و صدای[دعوت]او به همه جا کشیده شد.

ب یتیم
قرآن

«مگر نه تو را یتیم یافت،پس پناه داد؟».

حدیث

585 . مجمع البیان: زمانی که پیامبر خدا در شکم

مادرش بود و یا اندک زمانی پس از ولادت او،پدر بزرگوارش در گذشت و دو ساله بود که مادرش از دنیا رفت و در هشت سالگی،جدّ خود را از دست داد.

ص:221


1- (2) سنن الترمذی:ج 5 ص 584 ح 3608.
2- (3) نهج البلاغة:الخطبة 161. [1]
3- (5) مجمع البیان:ج 10 ص 765.

ج امّیٌّ

الکتاب

«وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ». 1

الحدیث

586 . الإمام الرّضا علیه السلام مِن مُحاوَراتِهِ مَع أهلِ الأدیانِ،فی إثباتِ نُبُوَّةِ محمّدٍ صلی الله علیه و آله:ومِن آیاتِهِ أ نّهُ کانَ یَتیما فَقیرا راعِیا أجِیرا،لَم یَتَعَلَّمْ کِتابا ولَم یَختَلِفْ إلی مُعلِّمٍ،ثُمّ جاءَ بالقرآنِ الّذی فیهِ قِصَصُ الأنبیاءِ علیهم السلام و أخبارُهُم حَرفا حَرفا،و أخبارُ مَن مَضی ومَن بَقِیَ إلی یَومِ القِیامَةِ. (1)

2/5.خَصائِصُهُ الاسمیَّةُ

الکتاب

«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ». 3

الحدیث

587 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أنا مُحَمَّدٌ،و أنا أحمَدُ،و أنا الماحی الَّذی یُمحی بیَ الکُفرُ،و أنا الحاشِرُ الَّذی یُحشَرُ النَّاسُ علی عَقِبی،و أنا العاقِبُ وَالعاقِبُ الَّذی لَیسَ

بَعدَهُ نَبِیٌّ. (2)

ج درس ناخوانده
قرآن

«و تو هیچ کتابی را پیش از این نمی خواندی و با دست خود،نمی نوشتی؛و گرنه،باطل اندیشان،قطعاً به شک می افتادند».

حدیث

586 . امام رضا علیه السلام در گفتگوهای خود با پیروان ادیان،در اثبات نبوّت محمّد صلی الله علیه و آله:از جمله نشانه ها[ی نبوّتش]،این است که او یتیم و فقیر و چوپان و اجیر بود.نه کتابی آموخت و نه به محضر آموزگاری،آمد و شد کرد.سپس قرآنی آورد که در آن،کلمه به کلمه داستان های پیامبران و سرگذشت آنان و اخبار گذشتگان و آیندگان تا روز قیامت،آمده است.

2/5.ویژگی های نام پیامبر صلی الله علیه و آله
قرآن

«محمّد،پیامبر خداست؛و کسانی که با اویند،بر کافران،سختگیر[و]با همدیگر مهربان اند».

حدیث

587 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،محمّد(ستوده)هستم.من،احمد(ستوده ترین)هستم.من،ماحی(محو کننده)هستم که به واسطه من،کفرْ محو(نابود)می شود.من،حاشر هستم که مردم به دنبال من،

محشور می شوند.و من،عاقِب هستم و عاقِب،کسی است که بعد از او پیامبری نیست.

ص:222


1- (2) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 1 ص 167 ح 1. [1]
2- (4) صحیح مسلم:ج 4 ص 1828 ح 124.

588 . عنه صلی الله علیه و آله لَمَّا سَأ لَهُ یَهودِیٌّ عَن وَجهِ تَسمِیَتِهِ بِمُحَمَّدٍ و أحمَدَ و أبِی القاسِمِ وبَشیرٍ ونَذیرٍ وداعٍ؟:أ مَّا مُحَمَّدٌ فَإنِّی مَحمودٌ فِی الأرضِ،و أ مَّا أحمَدُ فَإنِّی مَحمودٌ فِی السَّماءِ،و أ مَّا أبُو القاسِمِ فَإنَّ اللّهَ عز و جل یَقسِمُ یَومَ القِیامَةِ قِسمَةَ النَّارِ؛فَمَن کَفَرَ بِی مِن الأوَّلینَ وَالآخِرینَ فَفِی النَّارِ،ویَقسِمُ قِسمَةَ الجَنَّةِ؛فَمَن آمَنَ بی و أقَرَّ بِنُبُوَّتی فَفِی الجَنَّةِ.و أ مَّا الدَّاعی فَإنِّی أدعُو النَّاسَ إلی دینِ رَبِّی عز و جل،و أ مَّا النَّذیرُ فَإنِّی أُنذِرُ بِالنَّارِ مَن عَصانی،و أ مَّا البَشیرُ فَإنِّی أُبشِّرُ بِالجَنَّةِ مَن أطاعَنی. (1)

3/5.خَصائِصُهُ الأَخلاقِیّةُ

أ علی خُلُقٍ عظیمٍ

الکتاب

«وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ». 2

الحدیث

589 . الإمام الصّادق علیه السلام: ما أکَلَ نَبیُّ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُو مُتّکئٌ مُنذُ بَعَثَهُ اللّهُ عز و جل،وکانَ یَکرَهُ أن یَتَشَبَّهَ بالمُلوکِ،ونحنُ لا نَستَطیعُ أن نَفعَلَ. (2)

590 . الطبقات الکبری عن عائشة لَمّا سُئلَت عن خُلقِ النّبیِّ صلی الله علیه و آله فی بَیتِهِ:کانَ أحسَنَ النّاسِ خُلقا،لَم یَکُن فاحِشا ولا مُتَفَحِّشا،ولا صَخّابا فی الأسواقِ،ولا

یَجزی بالسَّیّئَةِ مِثلَها،ولکنْ یَعفو ویَصفَحُ. (3)

588 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ سؤال مردی یهودی از علّت نام گذاری شدن ایشان به محمّد و احمد و ابو القاسم و بشیر و نذیر و داعی:محمّد،از آن روست که من در زمین،ستوده ام.احمد،از آن روست که من در آسمان ستوده ام.ابو القاسم،از آن روست که خداوند عز و جل روز قیامت،قسمت آتش را جدا می کند و هر که از اوّلین و آخرینِ انسان ها،به من کافر شده باشد،جایش در آتش است و قسمت بهشت را جدا می سازد و هر که به من ایمان آورده و به نبوّت من اقرار کرده باشد،جایش در بهشت است.داعی،از آن روست که من مردم را به دین پروردگارم عز و جل دعوت می کنم.نذیر،از آن روست که هر کس نافرمانی ام کند،او را به آتش،بیم می دهم.و بشیر،از آن روست که هر کس اطاعتم کند،او را به بهشت،بشارت می دهم.

3/5.ویژگی های اخلاقی پیامبر صلی الله علیه و آله
الف برخوردار از خویی والا
قرآن

«و راستی که تو را خویی والاست!».

حدیث

589 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا از زمانی که خداوند عز و جل او را برانگیخت،در حال تکیه دادن،غذا نخورد و خوش نداشت که مانند پادشاهان باشد؛امّا ما نمی توانیم این کار را بکنیم.

590 . الطبقات الکبری به نقل از عایشه،در پاسخ این سؤال که:اخلاق پیامبر صلی الله علیه و آله در محیط خانه چگونه بود؟:خوش خوترینِ مردمان بود.نه دشنام

می داد و نه بدزبانی می کرد و نه در کوچه و بازار،هیاهو به راه می انداخت و نه بدی را به بدی جبران می کرد؛بلکه می بخشید و گذشت می کرد.

ص:223


1- (1) معانی الأخبار:ص 52 ح 2.
2- (3) الکافی:ج 6 ص 272 ح 8. [1]
3- (4) الطبقات الکبری:ج 1 ص 365. [2]

591 . الغارات عن إبراهیم بن محمّد مِن وُلدِ علیٍّ علیه السلام:کانَ علیٌّ علیه السلام إذا نَعَتَ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله قالَ:هو خاتَمُ النَّبیّینَ،أجوَدُ النّاسِ کَفّا،و أجرَأُ النّاسِ صَدرا،و أصدَقُ النّاسِ لَهجَةً و أوفَی النّاسِ ذِمَّةً،و ألیَنُهُم عَریکَةً،و أکرَمُهُم عِشرَةً.(مَن رَآهُ بَدیهَةً هابَهُ،ومَن خالَطَهُ مَعرِفَةً أحَبَّهُ،یَقولُ ناعِتُهُ:لَم أرَ قَبلَهُ ولا بَعدَهُ مِثلَهُ). (1)

592 . الطبقات الکبری عن عبد اللّه بن الحارث: ما رَأیتُ أحَدا أکثَرَ تَبَسُّما مِن رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله. (2)

ب أمینٌ

الکتاب

«مُطاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ». 3

الحدیث

593 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أما واللّهِ إنّی لَأمینٌ فی السَّماءِ و أمینٌ فی الأرضِ. (3)

594 . سیرة ابن هشام: کانَت قُرَیشٌ تُسَمِّی رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قَبلَ أن یَنزِلَ علَیهِ الوَحیُ:الأمینَ. (4)

ج صادِقٌ

595 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أیُّها النّاسُ،إنّ الرائدَ لا یَکذِبُ

أهلَهُ،ولَو کُنتُ کاذِبا لَما کَذَبتُکُم،واللّهِ الّذی لا إله إلّا هُو إنّی رَسولُ اللّهِ إلَیکُم حَقّا خاصَّةً،وإلَی النّاسِ عامَّةً.واللّهِ لَتَموتونَ کما تَنامونَ،ولَتُبعَثونَ کما تَستَیقِظونَ،ولَتُحاسَبونَ کما تَعمَلونَ،ولتُجزَونَ بالإحسانِ إحسانا وبالسُّوءِ سُوءا،وإنّها الجَنَّةُ أبَدا والنّارُ أبَدا. (5)

591 . الغارات به نقل از ابراهیم بن محمّد،یکی از نوادگان علی علیه السلام:علی علیه السلام هر گاه پیامبر صلی الله علیه و آله را وصف می کرد،می فرمود:«او خاتم پیامبران است.بخشنده ترینِ مردم بود و دلیرترین و راستگوترین و پایبندترینِ آنان به پیمان.از همه نرم خوتر بود و رفتارش بزرگوارانه تر.هر کس بدون سابقه قبلی وی را می دید،هیبتش او را می گرفت و هر که با وی معاشرت می کرد و او را می شناخت،دوستدارش می شد.هر که می خواست او را وصف کند،می گفت:نظیر او را در گذشته و حال ندیده ام».

592 . الطبقات الکبری به نقل از عبد اللّه بن حارث:هیچ کس را ندیدم که به اندازه پیامبر خدا،لبخند بر لب داشته باشد.

ب امین
قرآن

«در آن جا[هم]مُطاع[و هم]امین است».

حدیث

593 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!به خدا سوگند که من در آسمان،امین هستم و در زمین نیز امینم.

594 . سیرة ابن هشام: پیش از آن که به پیامبر خدا وحی نازل شود،قریش به او امین می گفتند.

ج راستگو

595 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!بلدِ راه،به کسان خود دروغ نمی گوید و من،اگر هم دروغگو بودم،

[دستِ کم]به شما دروغ نمی گفتم.به خداوندی که هیچ خدایی جز او نیست،من فرستاده به حقّ خدا به سوی شما خصوصا و به سوی همه مردم عموما هستم.به خدا سوگند،همان گونه که می خوابید،می میرید و همان گونه که بیدار می شوید،برانگیخته خواهید شد و مطابق کردارتان،حسابرسی خواهید شد و در برابر نیکی،پاداش نیک خواهید یافت و در برابر بدی،کیفر بد خواهید چشید.بهشتِ جاویدان در کار است و دوزخِ همیشگی.

ص:224


1- (1) الغارات:ج 1 ص 167. [1]
2- (2) الطبقات الکبری:ج 1 ص 372. [2]
3- (4) کنز العمال:ج 11 ص 457 ح 32147.
4- (5) سیرة ابن هشام:ج 1 ص 210. [3]
5- (6) المناقب لابن شهر آشوب:ج 1 ص 49. [4]

د عادِلٌ

الکتاب

«قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللّهُ مِنْ کِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ». 1

الحدیث

596 . الإمام الصّادق علیه السلام: کانَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُقَسِّمُ لَحَظاتِهِ بَینَ أصحابِهِ،یَنظُرُ إلی ذا ویَنظُرُ إلی ذا بالسَّوِیَّةِ. (1)

ه شُجاعٌ

597 . الإمام علیّ علیه السلام: لَقد رأیتُنی یَومَ بَدرٍ ونحنُ نَلوذُ بالنَّبیِّ صلی الله علیه و آله وهُو أقرَبُنا إلَی العَدُوِّ،وکانَ مِن أشَدِّ النّاسِ یَومَئذٍ بأسا. (2)

598 . کنز العمّال عن البراء بن عازب: کنّا إذا احمَرَّ البأسُ نَتَّقی برسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،وإنّ الشُّجاعَ لَلّذی یُحاذی بهِ. (3)

و رَحیمٌ

الکتاب

«لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ

حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». 5

د دادگر
قرآن

«بگو:به هر کتابی که خدا نازل کرده است،ایمان آوردم و مأمور شدم که میان شما دادگری کنم».

حدیث

596 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،نگاه های خود را میان اصحابش تقسیم می کرد وبه این و آن،یکسان می نگریست.

ه شجاع

597 . امام علی علیه السلام: در جنگ بدر،ما به پیامبر صلی الله علیه و آله پناه می بردیم و او از همه ما به دشمن،نزدیک تر بود و در آن روز،از همه ما شجاعت بیشتری نشان داد.

598 . کنز العمّال به نقل از بَراء بن عازب:هر گاه جنگ بالا می گرفت،ما خود را در پناه پیامبر خدا قرار می دادیم و شجاع،کسی بود که جرئت می کرد با او هم ردیف شود.

و مهربان
قرآن

«قطعاً،برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار

است شما در رنج بیفتید،به[هدایت]شما حریص،و نسبت به مؤمنان،دلسوزِ مهربان است».

ص:225


1- (2) الکافی:ج 8 ص 268 ح 393. [1]
2- (3) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 53 ح 25. [2]
3- (4) کنز العمال:ج 12 ص 419 ح 35347.

الحدیث

599 . مکارم الأخلاق عن أنس: کانَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا فَقَدَ الرّجُلَ مِن إخوانِهِ ثَلاثَةَ أیّامٍ سألَ عَنهُ؛فإن کانَ غائبا دَعا لَهُ،وإن کانَ شاهِدا زارَهُ،وإن کانَ مَریضا عادَهُ. (1)

600 . الطبقات الکبری عن أبی سعید الخُدری: کانَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أشَدَّ حَیاءً مِن العَذراءِ فی خِدرِها،وکانَ إذا کَرِهَ شیئا عَرَفناه فی وَجهِهِ. (2)

ز مُتَواضِعٌ

601 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ تعالی أوحی إلَیَّ أن تَواضَعوا؛حتّی لا یَفخَرَ أحَدٌ علی أحَدٍ،ولا یَبغیَ أحَدٌ علی أحَدٍ. (3)

602 . الإمام الباقر علیه السلام فی ذکرِ تَواضُعِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وزُهدِه:ولَقَد أتاهُ جَبرئیلُ علیه السلام بمَفاتیحِ خَزائنِ الأرضِ ثَلاثَ مَرّاتٍ یُخَیِّرُهُ مِن غَیرِ أن یَنقُصَهُ اللّهُ تبارکَ وتعالی مِمّا أعَدَّ اللّهُ لَهُ یَومَ القِیامَةِ شیئا،فیَختارُ التَّواضُعَ لِربِّهِ جلَ وعَزَّ. (4)

603 . مکارم الأخلاق عن أبی ذرّ: کانَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَجلِسُ بَینَ ظَهْرانَی أصحابِهِ،فیَجیءُ الغَریبُ فلا یَدری أیُّهُم هُو حتّی یَسألَ،فطَلَبْنا إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله أن یَجعَلَ مَجلِسا

یَعرِفُهُ الغَریبُ إذا أتاهُ،فَبنَینا لَهُ دُکّانا مِن طِینٍ،وکانَ یَجلِسُ علَیهِ ونَجلِسُ بجانِبَیهِ. (5)

حدیث

599 . مکارم الأخلاق به نقل از انَس:اخلاق پیامبر خدا،چنین بود که هر گاه یکی از اصحابِ خود را سه روز نمی دید،جویای حالش می شد.اگر به مسافرت رفته بود،برایش دعا می کرد و اگر در شهر بود،به دیدنش می رفت و اگر بیمار بود،از او عیادت می کرد.

600 . الطبقات الکبری به نقل از ابو سعید خُدری:پیامبر خدا،از یک دختر پرده نشین،باحیاتر بود و هر گاه از چیزی خوشش نمی آمد،از چهره او می فهمیدیم.

ز فروتن

601 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال به من وحی فرمود که:«فروتن باشید،تا هیچ کس به دیگری فخر نفروشد و کسی به کسی تعدّی نکند».

602 . امام باقر علیه السلام در بیان فروتنی و زهد پیامبر خدا:جبرئیل علیه السلام کلیدهای گنجینه های زمین را سه بار نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آورد و او را در انتخاب آنها آزاد گذاشت،بدون آن که خداوند تبارک و تعالی از آنچه در روز قیامت برایش آماده کرده است،چیزی بکاهد؛امّا هر بار،پیامبر صلی الله علیه و آله فروتنی در برابر خداوند عز و جل را برگزید.

603 . مکارم الأخلاق به نقل از ابو ذر:پیامبر خدا در میان اصحاب خود،به طوری می نشست که وقتی غریبه ای وارد می شد،تا نمی پرسید،متوجّه نمی شد کدام یک از آنها پیامبر خداست.از این رو،ما از ایشان خواهش کردیم در جایی بنشیند که اگر غریبه ای وارد شد،ایشان را بشناسد.پس،

سکّویی از گِل درست کردیم و ایشان روی آن می نشست و ما هم در دو طرف ایشان می نشستیم.

ص:226


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 55 ح 34. [1]
2- (2) الطبقات الکبری:ج 1 ص 368. [2]
3- (3) کنز العمال:ج 3 ص 110 ح 5722.
4- (4) الکافی:ج 8 ص 130 ح 100. [3]
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 48 ح 8. [4]

604 . مکارم الأخلاق عن ابن مسعود: أتَی النَّبیَّ صلی الله علیه و آله رجُلٌ یُکَلِّمُهُ فأرعَدَ،فقالَ:هَوِّنْ علَیکَ فلَستُ بمَلِکٍ! (1)

ح صابِرٌ

605 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما اوذِیَ أحَدٌ مِثلَ ما اوذِیتُ فی اللّهِ. (2)

606 . تاریخ دمشق عن منیب: رَأیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فِی الجَاهِلیَّةِ وهُوَ یَقولُ:أیُّها النَّاسُ،قولوا:لا إلهَ إلَا اللّهُ تُفلِحوا،فَمِنهُم مَن تَفَلَ فی وَجهِهِ،ومِنهُم مَن حَثا عَلَیهِ التُّرابَ،ومِنهُم مَن سَبَّهُ،فَأقبَلَت جارِیَةٌ بِعُسٍّ مِن ماءٍ فَغَسَلَ وَجهَهُ ویَدَیهِ وقالَ:یا بُنَیَّةُ،اصبِری ولا تَحزَنی ولا تخافی عَلی أبیکِ غَلَبَةً ولا ذُلّاً.

فَقُلتُ:مَن هذهِ؟فَقالوا:زَینَبُ بِنتُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهِیَ جارِیَةٌ وَصیفٌ. (3)

607 . صحیح البخاری عن ابن مسعود: کَأنِّی أنظُرُ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله یَحکی نَبِیَّا مِنَ الأنبِیاءِ ضَربَهُ قَومُهُ فَأدمَوهُ،وهُوَ یَمسَحُ الدَّمَ عَن وَجهِهِ ویَقولُ:اللَّهُمَّ اغفِر لِقَومی فَإنَّهُم لا یَعلَمونَ. (4)

ط زاهِدٌ

608 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله وقَد قیلَ لَهُ:لَوِ اتَّخَذتَ فِراشا،وهُوَ عَلی حَصیرٍ قَد أثَّرَ فی جَنبَیهِ:ما لی

ولِلدُّنیا؟!ما مَثَلی ومَثَلُ الدُّنیا إلَا کَراکِبٍ سارَ فی یَومٍ صائِفٍ فَاستَظَلَّ تَحتَ شَجَرَةٍ ساعَةً مِن نَهارٍ ثُمَّ راحَ وتَرَکَها. (5)

604 . مکارم الأخلاق به نقل از ابن مسعود:مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و با ترس و لرز،شروع به صحبت با ایشان کرد.پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«آرام باش.من که پادشاه نیستم».

ح شکیبا

605 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ کس به اندازه ای که من در راه خدا آزار دیده ام،آزار ندیده است.

606 . تاریخ دمشق به نقل از مُنیب:در جاهلیّت،پیامبر خدا را دیدم که می فرمود:«ای مردم!بگویید:"هیچ خدایی جز اللّه نیست" تا رستگار شوید»؛امّا بعضی به صورت او،آب دهان می انداختند و بعضی به رویش خاک می پاشیدند و بعضی دشنامش می دادند.در این هنگام،دخترکی قدح آبی آورد و پیامبر صلی الله علیه و آله صورت و دست های خود را شست و فرمود:«دخترکم!شکیبا باش و برای مغلوبیّت و خواری پدرت،اندوهگین مباش».

من پرسیدم:این دخترک کیست؟

گفتند:زینب،دختر پیامبر خداست و او دخترکی نوجوان بود.

607 . صحیح البخاری به نقل از ابن مسعود:انگار پیامبر خدا را می بینم که داستان پیامبری از پیامبران را به نمایش می گذارد که قومش او را زدند و خونین کردند و او خون از چهره اش پاک می کرد و می گفت:«بار خدایا!قوم مرا بیامرز؛چرا که آنان نادان اند».

ط بی اعتنا به دنیا

608 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آن گاه که روی بوریایی دراز کشیده و آن بوریا بر پهلویش رد انداخته بود و به ایشان گفته شد:کاش بستری تهیّه کنید!:مرا چه به دنیا؟!حکایت من و دنیا،حکایت سواره ای است که

در یک روز گرم تابستانی به راهی می رود و ساعتی از روز را زیر سایه درختی می آرمد و سپس حرکت می کند و می رود.

ص:227


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 48 ح 7. [1]
2- (2) کنز العمال:ج 3 ص 130 ح 5818.
3- (3) تاریخ دمشق:ج 57 ص 188.
4- (4) صحیح البخاری:ج 3 ص 1282 ح 3290.
5- (5) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 646 ح 2744. [2]

609 . الإمام الصّادق علیه السلام: ماتَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وعلَیهِ دَینٌ. (1)

610 . مکارم الأخلاق: جاءَهُ صلی الله علیه و آله ابنُ خولی بإناءٍ فیهِ عَسَلٌ ولَبَنٌ،فأبی أن یَشرَبَهُ،فقالَ:شَربَتانِ فی شَربَةٍ،وإناءانِ فی إناءٍ واحِدٍ؟!فأبی أن یَشرَبَهُ،ثُمّ قالَ:ما احَرِّمُهُ،ولکنّی أکرَهُ الفَخرَ والحِسابَ بِفُضولِ الدُّنیا غَدا،واُحِبُّ التَّواضُعَ،فإنّ مَن تواضَعَ للّهِ رَفَعَهُ اللّهُ. (2)

ی تَقدیمُه نفسَهُ و أهلَ بیتِهِ فی البَلاءِ

611 . الإمام علیّ علیه السلام مِن کِتابِهِ إلی مُعاویَةَ:کانَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا احمَرَّ البأسُ و أحجَمَ النّاسُ قَدَّمَ أهلَ بَیتِهِ،فَوَقی بِهِم أصحابَهُ حَرَّ السُّیوفِ والأسِنَّةِ،فقُتِلَ عُبَیدَةُ بنُ الحارِثِ یَومَ بَدرٍ،وقُتِلَ حَمزَةُ یَومَ احُدٍ،وقُتِلَ جَعفرٌ یَومَ مُؤتَةَ. (3)

ک عدمُ غضبِهِ لنفسِهِ

612 . الإمام علیّ علیه السلام فی وَصفِ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله:ما انتَصَرَ لنَفسِهِ مِن مَظلِمَةٍ حتّی تُنتَهَکَ مَحارِمُ اللّهِ،فیَکونَ حینئذٍ غَضَبُهُ للّهِ تبارکَ وتعالی. (4)

613 . صحیح مسلم عن عائشة: ما ضَرَبَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله شیئا قَطُّ بِیَدِهِ،ولا امرأةً ولا خادِما إلّا أن یُجاهِدَ فی

سَبیلِ اللّهِ،وما نِیلَ مِنهُ شیءٌ قَطُّ فیَنتَقِمُ مِن صاحِبِهِ،إلّا أن یُنتَهَکَ شیءٌ مِن مَحارِمِ اللّهِ فیَنتَقِمَ للّهِ عز و جل. (5)

609 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،در حالی از دنیا رفت که بدهکار بود.

610 . مکارم الأخلاق: ابن خولی،ظرفی از شیر و عسل برای پیامبر صلی الله علیه و آله آورد.پیامبر خدا از خوردن آن امتناع ورزید و فرمود:«دو نوشیدنی در یک وعده و دو ظرف در یک ظرف؟!».

پیامبر صلی الله علیه و آله آن را نخورد و فرمود:«من،[خوردنِ]این را حرام نمی دانم؛امّا خوش ندارم که فخر بفروشم و فردا[ی قیامت]به خاطر چیزهای زیادیِ دنیا،حسابرسی شوم.من،فروتنی را دوست دارم؛زیرا هر که برای خدا فروتنی کند،خداوند او را رفعت می بخشد».

ی سپر بلا کردن خود و خانواده اش

611 . امام علی علیه السلام در نامه خود به معاویه:هر گاه جنگ بالا می گرفت و مردم از ترس واپس می رفتند،پیامبر خدا،اعضای خاندانش را پیش می انداخت و به وسیله آنها،یاران خود را از سوزش شمشیرها و نیزه ها حفظ می کرد.از همین رو بود که عبیدة بن حارث،در جنگ بدر کشته شد و حمزه،در جنگ احُد و جعفر،در جنگ موته.

ک خشمگین نشدن برای خویش

612 . امام علی علیه السلام در وصف پیامبر صلی الله علیه و آله:برای ستمی که بر خودش می رفت،انتقام نمی گرفت،مگر آن گاه که حرمت های خداوند،هتک می شد.در این هنگام،برای خداوند تبارک و تعالی خشم می گرفت.

613 . صحیح مسلم به نقل از عایشه:پیامبر خدا،هیچ گاه،نه چیزی را با دست خود زد و نه زنی را و نه خدمتکاری را،مگر هنگامی که در راه خدا می جنگید.هرگز به خاطر امور شخصی،از کسی

انتقامجویی نکرد،مگر در مواردی که حرمت های الهی هتک می شدند که در این صورت،به خاطر خداوند عز و جل انتقام می گرفت.

ص:228


1- (1) الکافی:ج 5 ص 93 ح 2. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 79 ح 124. [2]
3- (3) نهج البلاغة: [3]الکتاب 9.
4- (4) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 61 ح 55. [4]
5- (5) صحیح مسلم:ج 4 ص 1814 ح 79.

4/5.خَصائِصُهُ صلی الله علیه و آله السِّیاسیةُ والإجتماعیةُ

أ الاهتمام بالشَّباب

614 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أُوصیکُم بِالشُّبَّانِ خَیرا؛فَإِنَّهُم أرَقُّ أفئِدَةً،إنَّ اللّهَ بَعَثَنی بَشیرا ونَذیرا فَحالَفَنِی الشُّبَّانُ،وخالَفَنِی الشُّیوخُ.ثُمَّ قَرَأَ: «فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ» (1). (2)

ب حِمایةُ المُستضعفینَ

615 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أبغونِی الضُّعَفاءَ،فَإنَّما تُرزَقُونَ وتُنصَرونَ بِضُعَفائِکُم. (3)

616 . الإمام علیّ علیه السلام: [قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله]:ألا ومَنِ استَخَفَّ بِفَقیرٍ مُسلمٍ فَقدِ استَخَفَّ بِحَقِّ اللّهِ،وَاللّهُ یَستَخِفُّ بِهِ یَومَ القِیامَةِ،إلَا أن یَتوبَ.

وقَال صلی الله علیه و آله:مَن أکرَمَ فَقیرا مُسلِما لَقِیَ اللّهَ عز و جل یَومَ القِیامَةِ وهُوَ عَنهُ راضٍ. (4)

ج مُکافَحةُ المُستکبرینَ

617 . الإمام الصادق علیه السلام: جَاءُ رَجُلٌ مُوسِرٌ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله نَقِیُّ الثَّوبِ فَجَلَسَ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَجَاءَ رَجُلٌ مُعسِرٌ دَرِنُ الثَّوبِ فَجَلَسَ إلی جَنبِ المُوسِرِ فَقَبَضَ المُوسِرُ ثِیابَهُ مِن تَحتِ فَخِذَیهِ فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:أخِفتَ أن یَمَسَّکَ مِن فَقرِهِ شَیءٌ؟قالَ:لا،

قالَ:فَخِفتَ أن یُصیبَهُ مِن غِنَاکَ شَیءٌ؟قالَ:لا،قالَ:فَخِفتَ أن یُوَسِّخَ ثِیابَکَ؟قالَ:لا،قالَ:فَما حَمَلَکَ عَلی ما صَنَعتَ؟فَقالَ:یا رَسولُ اللّهِ،إنَّ لی قَرینا یُزَیِّنُ لی کُلَّ قَبیحٍ،ویُقَبِّحُ لی کُلَّ حَسَنٍ،وقَد جَعَلتُ لَهُ نِصفَ مالی،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِلمُعسِرِ:أتَقبَلُ؟قالَ:لا،فَقالَ لَهُ الرَّجُلُ:ولِمَ؟قالَ:أخافُ أن یَدخُلَنی ما دَخَلَکَ. (5)

4/5.ویژگی های سیاسی و اجتماعی پیامبر صلی الله علیه و آله
الف توجّه به جوانان

614 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شما را به نیکی با جوانان سفارش می کنم؛زیرا نرم ترین دل ها را دارند.به راستی که خداوند،مرا بشارت دهنده و هشداردهنده بر انگیخت.پس جوانان،با من پیمان بستند و پیران،با من به مخالفت بر خاستند.[آن گاه،این آیه را خواند]:«و عمر آنان به درازا کشید،و دل هایشان سخت گردید» (6).

ب حمایت از مستضعفان

615 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرا در میان ضعیفان بجویید؛زیرا شما به واسطه مردمان ضعیف،روزی می خورید و یاری می شوید.

616 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا فرمود:«بدانید که هر کس مسلمان فقیری را ناچیز شمارَد،حقّ خدا را ناچیز شمرده است و خداوند در روز قیامت،او را ناچیز می گردانَد مگر این که توبه کند».

و نیز فرمود:«هر کس مسلمان فقیری را گرامی بدارد،روز قیامت،در حالی خدا را دیدار می کند که از او راضی است».

ج ستیز با مستکبران

617 . امام صادق علیه السلام: مردی ثروتمند،با لباسی فاخر،خدمت پیامبر خدا رسید و در محضر ایشان نشست.مرد تنگ دستی نیز،با لباسی مندرس،وارد شد و در کنار مرد ثروتمند نشست.مرد ثروتمند،لباسش را از زیر پایش جمع و جور کرد.پیامبر خدا فرمود:«ترسیدی که از ناداریِ او،چیزی به تو سرایت کند؟».

گفت:خیر.

فرمود:«پس ترسیدی که از ثروتمندیِ تو،

چیزی عاید او شود؟».

گفت:خیر.

فرمود:«پس ترسیدی که او لباس تو را کثیف کند؟».

گفت:خیر.

فرمود:«پس چه باعث شد که تو چنین کنی؟».

گفت:ای پیامبر خدا!من همراهی دارم که برایم هر کارِ زشتی را زیبا جلوه می دهد و هر کارِ خوبی را بد می نمایاند.من نیمی از دارایی ام را برای این[مرد تنگ دست]قرار دادم.

پیامبر صلی الله علیه و آله به مرد تنگ دست فرمود:«آیا می پذیری؟».

گفت:خیر.

مرد ثروتمند به او گفت:چرا نمی پذیری؟

پاسخ داد:می ترسم بر من همان رود که بر تو رفته است.

ص:229


1- (1) الحدید:16. [1]
2- (2) شباب قریش:ص 1.
3- (3) سنن أبی داوود:ج 3 ص 32 ح 2594.
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 13 ح 4968.
5- (5) الکافی:ج 2 ص 262 ح 11. [2]
6- (6) الحدید:16.

5/5.خَصائِصُهُ صلی الله علیه و آله العِبادیَّةُ

أ کَثرَةُ العِبادَةِ

الکتاب

«طه* ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی». 1

الحدیث

618 . الإمام علیّ علیه السلام: لَمّا نَزَلَ علَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ* قُمِ اللَّیْلَ إِلاّ قَلِیلاً» (1)قامَ اللَّیلَ کلَّهُ حتّی تَوَرَّمَت قَدَماهُ،فجَعَلَ یَرفَعُ رِجلاً ویَضَعُ رِجلاً،فهَبَطَ علَیهِ جِبریلُ فقالَ: «طه» یَعنی الأرضَ بِقدَمَیکَ یا محمّدُ «ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی» ،و أنزَلَ «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» (2). (3)

619 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عِندَ عائِشَةَ لَیلَتَها،فَقالَت:یا رَسولَ اللّهِ،لِمَ تُتعِبُ نَفسَکَ وقَد غَفَرَ اللّهُ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وما تَأخَّرَ؟فَقالَ:یا عائِشَةُ،ألا أکونُ عَبدا شَکورا؟! (4)

5/5.ویژگی های عبادی پیامبر صلی الله علیه و آله
الف عبادت بسیار
قرآن

«طه.قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج بیفتی».

حدیث

618 . امام علی علیه السلام: وقتی آیه:«ای جامه به خویشتن فرو پیچیده!شب را به پا خیز،مگر اندکی»بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد،ایشان،تمام شب را به عبادت پرداخت،تا جایی که پاهایش ورم کرد،به طوری که[موقع نماز خواندن]یک پایش را بلند می کرد و یکی را روی زمین می گذاشت.پس جبرئیل بر ایشان فرود آمد و گفت: «طه» یعنی هر دو پایت را به زمین بگذار،ای محمّد!«ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به رنج بیفتی»و نیز این آیه را نازل کرد:«پس،آنچه از قرآن میسّر است،تلاوت کنید».

619 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا،در شب نوبتیِ عایشه،نزد او بود.به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:ای پیامبر خدا!چرا خودت را به رنج می اندازی،حال آن که خداوند،گناهان گذشته و آینده تو را آمرزیده است؟

فرمود:«ای عایشه!آیا بنده ای سپاس گزار نباشم؟!».

ص:230


1- (2) المزَّمِّل:1 و 2. [1]
2- (3) المزَّمِّل:20. [2]
3- (4) الدرّ المنثور:ج 5 ص 549. [3]
4- (5) الکافی:ج 2 ص 95 ح 6. [4]

ب شِدَّةُ مَحَبَّةِ الصَّلاةِ

620 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی جَعَلَ قُرَّةَ عَینی فِی الصَّلاةِ،وحَبَّبَها إلَیَّ کَما حُبِّبَ إلَی الجائِعِ الطَّعامُ،وإلَی الظَّمآنِ الماءُ،فَإِنَّ الجائِعَ إذا أکَلَ الطَّعامَ شَبِعَ،وإذا شَرِبَ الماءَ رَوِیَ،و أنا لا أشبَعُ مِنَ الصَّلاةِ. (1)

ج الاهتِمامُ بالصِّیامِ

621 . الإمام الصّادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أوَّلَ ما بُعِثَ یَصومُ حَتَّی یُقالَ:ما یُفطِرُ،ویُفطِرُ حَتَّی یُقالَ:ما یَصومُ!ثُمَّ تَرَکَ ذلکَ وصامَ یَوما و أفطَرَ یَوما وهوَ صَومُ داودَ علیه السلام،ثُمَّ تَرَکَ ذلِکَ وصامَ الثَّلاثَةَ الأیَّامِ الغُرِّ،ثُمَّ تَرَکَ ذلِکَ وفَرَّقَها فی کُلِّ عَشرَةِ أیَّامٍ یَوما؛خَمیسَینِ بَینَهُما أربِعاءُ،فَقُبِضَ عَلَیهِ و آله ِ السَّلامُ وهُو یَعمَلُ ذلِکَ. (2)

الفصل السادس:هجرة النّبیّ صلی الله علیه و آله

الهِجرَةُ إلَی المَدینَة

الکتاب

«وَ اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلاً». 3

الحدیث

622 . بحار الأنوار: کانَت الهِجرَةُ سَنَةَ أربَعَ عَشرَةَ مِن المَبعَثِ،وهِیَ سَنَةُ أربَعٍ وثَلاثینَ مِن مُلکِ کِسری پرویز،سنةَ تِسعٍ لِهِرَقلَ (3)،و أوّلُ هذهِ السَّنَةِ المُحرَّمُ.

وکانَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مُقیما بمَکّةَ لَم یَخرُجْ مِنها،وقَد کانَ جَماعَةٌ خَرَجوا فی ذی الحجّةِ،وقالَ محمّدُ بنُ کعبِ القُرَظیّ:اجتَمَعَ قُرَیشٌ علی بابِهِ وقالوا:إنّ محمّدا یَزعُمُ أ نَّکم إن بایَعتُموهُ کُنتُم مُلوکَ العَرَبِ والعَجَمِ،ثُمّ بُعِثتُم بَعدَ مَوتِکُم فجُعِلَ لَکُم جِنانٌ کجِنانِ الأرضِ،وإن لَم تَفعَلوا کانَ لَکُم مِنهُ الذَّبحُ ثُمّ بُعِثتُم بَعدَ مَوتِکُم فجُعِلَت لَکُم نارٌ تُحرَقونَ بِها.فخَرَجَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فأخَذَ حَفنَةً (4)مِن تُرابٍ،ثُمّ قالَ:نَعَم أنا أقولُ ذلکَ،فنَثَرَ التُّرابَ علی رؤوسِهِم وهُو یَقرأ «یس إلی قوله: وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ» (5)،فلَم یَبقَ مِنهُم رجُلٌ وَضَعَ علی رأسِهِ التُّرابَ إلّا قُتِلَ یَومَ بَدرٍ،ثُمّ انصَرَفَ إلی حَیثُ أرادَ،فأتاهُم آتٍ لَم یَکُن مَعَهُم فقالَ:ما تَنتَظِرونَ ههُنا؟قالوا:محمّدا،قالَ:قَد واللّهِ خَرَجَ محمّدٌ علَیکُم ثُمّ ما تَرَکَ مِنکُم رجُلاً إلّا وقد وَضَعَ علی رأسِهِ التُّرابَ وانطلَقَ لِحاجَتِهِ،فوَضَعَ کلُّ رجُلٍ مِنهُم یَدَهُ علی رأسِهِ فإذا علَیهِ التُّرابُ.ثُمّ جَعَلوا یَطَّلِعونَ فیَرَونَ علیّا علَی الفِراشِ مُتَّشِحا (6)بِبُردِ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فیَقولونَ:إنّ هذا لَمحمّدٌ نائمٌ عَلَیهِ بُردُهُ،فلَم یَبرَحوا کذلکَ حتّی أصبَحوا،فقامَ علیٌّ مِن الفِراشِ فقالوا:واللّهِ لَقَد صَدَقَنا الّذی کانَ حَدَّثنا بهِ. (7)

ب شدّت علاقه به نماز

620 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،روشنیِ چشم مرا در نماز نهاده است و آن را محبوب من ساخته،همان گونه که خوراک برای گرسنه و آب برای تشنه گوارا گشته است.همانا گرسنه پس از خوردنِ غذا،سیر می شود و تشنه پس از نوشیدن آب،سیراب می گردد؛ولی من از نماز سیر نمی شوم.

ج اهتمام به روزه

621 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،در ابتدای بعثت،گاه چندان[پشت سر هم]روزه می گرفت که گفته می شد:دیگر روزه را ترک نخواهد کرد!و گاه[چندان]روزه را ترک می کرد که گفته می شد:دیگر روزه نخواهد گرفت!سپس این روش را ترک کرد و یک روز در میان،روزه می گرفت و این،روزه داوود علیه السلام بود.بعد از چندی،این را نیز واگذاشت و سه روز اوّلِ هر ماه را روزه می گرفت.سپس از این روش نیز دست کشید و از هر ده روز،یک روز،روزه می گرفت:پنج شنبه اوّل و آخر ماه و چهارشنبه میان ماه،و تا زمانی که از دنیا رفت،به این سنّت ادامه داد.

فصل ششم:هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله

1/6.هجرت به مدینه
قرآن

«و بر آنچه می گویند،شکیبا باش و از آنان با دوری گزیدنی خوش،فاصله بگیر».

حدیث

622 . بحار الأنوار: هجرت[پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه]در سال چهاردهم بعثت صورت گرفت و مصادف بود با سی و چهارمین سال سلطنت خسرو پرویز و نهمین سال

فرمان روایی هِرَقل(امپراتور روم)،و اوّل این سال محرّم است.پیامبر خدا در مکّه بود و آن جا را ترک نکرده بود؛امّا عدّه ای از مسلمانان در ماه ذی حجّه بیرون رفته بودند.محمّد بن کعب قُرَظی می گوید:قریش بر درِ خانه پیامبر جمع شدند و گفتند:محمّد می گوید که اگر شما با او بیعت کنید،بر عرب و عجم،فرمان روا خواهید شد و بعد از مرگ هم،دوباره زنده می شوید و برای شما باغ ها و جنّت هایی چون باغ های این جهان خواهد بود و اگر بیعت نکنید،به دست او کشته خواهید شد و بعد از مرگ هم زنده خواهید شد و در آتش سوزان خواهید سوخت.

در این هنگام،پیامبر خدا از خانه بیرون آمد و مشتی خاک برداشت و فرمود:«آری.من این سخنان را می گویم».

سپس مشت خاک را روی سر آنان پاشید و این آیات را تلاوت فرمود: «یس» تا آیه«و پیشِ رویِ آنان،سدّی نهادیم و پشتِ سرشان نیز سدّی.پس آنان را پوشاندیم.لذا نمی بینند».تمام کسانی که از آن خاک روی سرشان ریخته شد،در جنگ بدر،کشته شدند.

پیامبر صلی الله علیه و آله سپس به راه افتاد و رفت.در این هنگام،شخصی که با آن عدّه نبود،آمد و گفت:در این جا منتظر که هستید؟

گفتند:محمّد.

گفت:به خدا سوگند که محمّد،از کنار شما عبور کرد و بر سرِ همه شما خاک ریخت و در پی کار خود رفت.

هریک از آن عدّه،دست خود را روی سرش گذاشت،دید خاکی است.چون به درون خانه پیامبر صلی الله علیه و آله سرک کشیدند،دیدند علی علیه السلام در بستر است و قطیفه پیامبر خدا را روی خود کشیده است.گفتند:او محمّد است که خوابیده و قطیفه اش روی اوست.

آنان،همچنان بر درِ منزل پیامبر صلی الله علیه و آله بودند تا این که صبح شد و علی علیه السلام از بستر برخاست.گفتند:به خدا سوگند،آن مرد به ما راست گفته بود.

ص:231


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 528 ح 1162. [1]
2- (2) الکافی:ج 4 ص 90 ح 2. [2]
3- (4) هِرَقْل:من ملوک الروم،وهو أوّل من ضرب الدنانیر،و أوّل من أحدث البیعة(لسان العرب:ج 11 ص 694). [3]
4- (5) الحفنة:ملء الکفّین(کما فی هامش المصدر).
5- (6) یس:1 9. [4]
6- (7) التوشّح بالرداء:أن یدخل الثوب من تحت یده الیمنی فیلقیه علی منکبه الأیسر کما یفعل المُحرم(لسان العرب:ج 2 ص 633). [5]
7- (8) بحار الأنوار:ج 19 ص 38 ح 6. [6]

ص:232

پایه تقویم هجری
اشاره

محاسبه زمان،یکی از ارکان اساسی زندگی انسان است.نیاز زندگی اجتماعی بشر به تاریخ،تا حدّی است که قرآن کریم،تأمین این نیاز به وسیله خورشید و ماه را یکی از نشانه های خداشناسی و دلایل حکمت آفریدگار،دانسته است.

با عنایت به این ضرورت،می توان حدس زد که هر جامعه انسانی ای،به گونه ای،تاریخ زندگی خود را ثبت و ضبط می کرده است.همچنین با اندکی تأمّل،می توان دریافت که به طور طبیعی،بهترین و به یاد ماندنی ترین مبدأ تاریخ،در جوامع و اقوام مختلف،حوادث و وقایع مهمّ تاریخی اند.

بر همین اساس در میان مسلمانان نیز پس از شکل گیری جامعه اسلامی در مدینه،هجرت پیامبر خدا به این شهر به عنوان مبدأ تاریخ اسلام،مورد توافق قرار گرفت؛امّا درباره این که دقیقا از چه زمانی،هجرت به عنوان مبدأ تاریخ تعیین شد،دو نظریه وجود دارد:

1.پیامبر اسلام،پایه گذار تاریخ هجری است

نظریه اوّل،این است که پیامبر صلی الله علیه و آله در همان آغاز ورود به مدینه،شخصا دستور تعیین تاریخ را از هجرت،صادر کرد.قرائنی،این نظریه را تأیید می کنند،از جمله آنچه طبری نقل کرده است که:

پیامبر صلی الله علیه و آله چون به مدینه آمد و آمدنش در ماه ربیع اوّل بود،دستور به تعیین تاریخ داد. (1)

محقّق معاصر،سیّد جعفر مرتضی عاملی،این نظریه را برگزیده است. (2)

2.خلیفه دوم،پایه گذار تاریخ هجری است

نظریه دیگر،این است که در سال هفدهم هجری،خلیفه دوم تصمیم گرفت که مَبدأی برای تاریخ قرار دهد.پیشنهادهای مختلفی مطرح شد.برخی تاریخ روم،برخی تاریخ فارس،برخی تولّد پیامبر صلی الله علیه و آله،برخی بعثت،و برخی وفات ایشان را پیشنهاد کردند؛امّا امام علی علیه السلام هجرت را پیشنهاد کرد و همین،پذیرفته شد.سعید بن مسیّب می گوید:عمر گفت:از کِی تاریخ بنویسیم؟و مهاجران را گِرد آورد.

علی علیه السلام به او فرمود:«از روزی که پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه هجرت کرد».پس همان،مبدأ تاریخ قرار داده شد. (3)

ص:233


1- (1) تاریخ الطبری:ج 2 ص 388.
2- (2) ر.ک:الصحیح من سیرة النبیّ الأعظم صلی الله علیه و آله:ج 4 ص 186 202.
3- (3) التاریخ الکبیر:ج 1 ص 9.

آقای رسول جعفریان،میان نظریه اوّل و دوم،به گونه ای جمع کرده که به نظر،درست می رسد.او می گوید:

آنچه از مجموع مسائلی که در این زمینه نقل شده،به دست می آید،این است که هجرت،به عنوان یک تحوّل مهم در دوره حیات رسول خدا،مبدأ رخدادها به شمار می آمده است؛امّا با وفات رسول خدا و پیدایش رخدادهای دیگر،احتمالاً از اهمّیت آن کاسته شده و یا حتّی به فراموشی سپرده شده بود.روایتی از ابن عبّاس،بر همین دلالت می کند.او می گوید:«هنگامی که نبیّ اکرم به مدینه پای گذاشت،تاریخی در آن سامان وجود نداشت.مردم،یکی دو ماهی پس از ورود ایشان،تاریخی را[که قاعدتا باید همان هجرت باشد]به کار می بردند.این تاریخ،تا زمان وفات رسول خدا ادامه یافت و پس از آن،قطع شد و در ایّام خلافت ابو بکر و چهار سالِ نخست خلافت عمر،تاریخی وجود نداشت.سپس تاریخ هجری وضع شد».بدین ترتیب،می توان میان هر دو نظر،توافقی به وجود آورد؛بدین معنا که مبدأ شدن هجرت در دوره حیات رسول خدا،به طور طبیعی و یا به دستور پیامبر خدا صورت گرفت و این،به تبعِ همان قاعده پیشین بود که رخدادی مهم،مبدأ تاریخ قرار می گرفت؛امّا بعد از رحلت رسول اکرم،به فراموشی سپرده شد و چند سال بعد از آن،با توجّه به نیازی که به یک مبدأ احساس می شد،به پیشنهاد امام علی علیه السلام[که حسّاسیت خاصّی بر روی پیروی از شیوه رسول اکرم داشت]احیا شد.به علاوه و شاید متأسّفانه،مبدأ سال که قاعدتا باید از ربیع اوّل(ماه هجرت)می بود به محرّم تبدیل شد. (1)

ص:234


1- (1) تاریخ سیاسی اسلام:ج 1 ص 375(سیره رسول خدا). [1]

الفصل السابع:معراج النّبیّ صلی الله علیه و آله

1/7.عُروجُ النَّبیّ صلی الله علیه و آله إلی مَکانٍ ما وَطِئَهُ بَشَرٌ

623 . الإمام الصّادق علیه السلام: لَمّا عُرِجَ بِرسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله انتَهی بِهِ جَبرَئیلُ علیه السلام إلی مَکانٍ فخَلّی عَنهُ،فقالَ لَهُ:یا جَبرَئیلُ،تُخَلِّینی عَلی هذِهِ الحالَةِ؟!فقالَ:اِمضِهْ (1)،فوَاللّهِ لقَد وَطِئتَ مَکانا ما وَطِئهُ بَشَرٌ وما مَشی فیهِ بَشَرٌ قَبلَکَ. (2)

2/7.صَلاةُ المَلائِکَةِ والنَّبیّینَ علیهم السلام خَلفَ النَّبیّ صلی الله علیه و آله فی المِعراج

624 . الإمام الباقر علیه السلام: لَمّا اسرِیَ بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلَی السَّماءِ فبَلَغَ البَیتَ المَعمورَ وحَضَرَتِ الصَّلاةُ فأذَّنَ جَبرئیلُ و أقامَ،فتَقَدَّمَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله،وصُفَّ المَلائکَةُ والنَّبِیّونَ خَلفَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله. (3)

الفصل الثامن:إخبار النّبیّ صلی الله علیه و آله بالمغیّبات

1/8.شَهادَةُ عَمّار

625 . کنز العمّال عن حُذَیفةُ: علَیکُم بالفِئَةِ التی فیها ابنُ سُمَیَّةَ؛فإنّی سَمِعتُ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یقول:تَقتُلُهُ الفِئةُ الباغِیَةُ. (4)

2/8.شَهادَةُ الإمام علیّ علیه السلام

626 . الإمام علیّ علیه السلام: أخْبَرَنِی الصادِقُ المَصدوقُ صلی الله علیه و آله أنّی

لا أمُوتُ حتّی اضرَبَ علی هذِهِ و أشارَ إلی مُقَدَّمِ رَأسِهِ الأیسَرِ فَتُخضَبُ هذهِ مِنها بِدَمٍ. (5)

فصل هفتم:معراج پیامبر صلی الله علیه و آله
1/7.عروج پیامبر صلی الله علیه و آله به جایگاهی که هیچ بشری قدم نگذاشت

623 . امام صادق علیه السلام: زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله به معراج برده شد،جبرئیل علیه السلام ایشان را به جایی رسانید و خود با ایشان نرفت.پیامبر خدا فرمود:«ای جبرئیل!در چنین وضعی مرا تنها می گذاری؟».

جبرئیل علیه السلام گفت:برو!به خدا سوگند،در جایی قدم گذاشته ای که پای هیچ بشری به آن جا نرسیده و پیش از تو،هیچ بشری به آن جا نرفته است.

2/7.نماز فرشتگان و پیامبران علیهم السلام،پشت سرِ پیامبر صلی الله علیه و آله در معراج

624 . امام باقر علیه السلام: شبی که پیامبر خدا به آسمان برده شد،به بیت المعمور رسید و وقت نماز شد.جبرئیل علیه السلام اذان و اقامه گفت.پیامبر صلی الله علیه و آله به امامت ایستاد و فرشتگان و پیامبران نیز در پشت سر محمّد صلی الله علیه و آله صف کشیدند.

فصل هشتم:غیب گویی های پیامبر صلی الله علیه و آله
1/8.شهادت عمّار

625 . کنز العمّال به نقل از حذیفه:به[یاری]گروهی که فرزند سمیّه(عمّار)در آن است،بشتابید؛زیرا از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود:«او را گروه سرکش به قتل می رسانند».

2/8.شهادت امام علی علیه السلام

626 . امام علی علیه السلام: راستگوی تصدیق شده(پیامبر صلی الله علیه و آله)به من خبر داده است که من نمی میرم،مگر آن که بر این جایم(با اشاره به سمت چپِ جلوی سرش)

ضربت فرود آید و این،از خون سرم رنگین شود(و محاسنش را گرفت).

ص:235


1- (1) الفعل:اِمضِ،و الهاء للسَّکْت.
2- (2) الکافی:ج 1 ص 442 ح 12. [1]
3- (3) الکافی:ج 3 ص 302 ح 1. [2]
4- (4) کنز العمّال:ج 11 ص 351 ح 31719.
5- (5) کنز العمّال:ج 13 ص 192 ح 36571.

3/8.حَربُ الجَمَل

627 . الملاحم والفتن عن عائشة وإبراهیم التیمیّ عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله أنّه قالَ لِأَزواجِهِ:أیَّتُکُنَّ التی تَنبَحُها کِلابُ الحَو أبِ؟!فلمّا مَرَّت عائشةُ نَبَحَتِ الکِلابُ،فَسَألَت عنهُ فقِیلَ لها:هذا ماءُ الحَو أبِ،قالَت:ما أظُنُّنی إلّا راجِعَةً،قیلَ لها:یا امَّ المؤمنینَ،إنّما تُصلِحینَ بینَ الناسِ! (1)

628 . کنز العمّال عن ابن عبّاس: قال الإمامُ علیٌّ علیه السلام للزُّبیرِ:نَشَدتُکَ بِاللّهِ،هل تَعلَمُ أنّی کنتُ أنا و أنتَ فی سَقیفَةِ بنی فُلانٍ تُعالِجُنی واُعالِجُکَ،فَمَرَّ بی رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فقالَ لی:کأنّکَ تُحِبُّهُ؟!قلتُ:وما یَمنَعُنِی؟قالَ:أما إنّهُ لیُقاتِلَنّکَ وهُو الظالِمُ.قالَ الزبیرُ:اللّهُمّ نَعَم،ذَکَّرتَنی ما قد نَسِیتُ،فَوَلّی راجِعا. (2)

4/8.الغَلَبَةُ عَلَی ایران وَالرُّوم

629 . الإمام الصّادق علیه السلام: لمّا حَفَرَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الخَندَقَ مَرُّوا بِکُدیَةٍ (3)فَتَناوَلَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله المِعوَلَ مِن یدِ أمیرِ المؤمنینَ علیه السلام أو مِن یَدِ سلمانَ رَضِیَ اللّهُ عَنهُ،فَضَرَبَ بها ضَربَةً فَتَفَرَّقَت بثَلاثِ فِرَقٍ،فقالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لقد فُتِحَ عَلَیَّ فی ضَربَتِی هذهِ کُنوزُ کِسری وقَیصَرَ،فقالَ أحَدُهُما لصاحِبِهِ:یَعِدُنا بکُنوزِ کِسری وقَیصَرَ

وما یَقدِرُ أحَدُنا أن یَخرُجَ یَتَخَلّی! (4)

3/8.جنگ جَمَل

627 . الملاحم و الفتن به نقل از عایشه و ابراهیم تمیمی:پیامبر خدا،به همسران خود فرمود:«کدام یک از شما،همان کسی است که سگ های حو أب بر او پارس می کنند؟».

هنگامی که عایشه از این مکان عبور کرد،سگ ها بر او پارس کردند.عایشه درباره نام این محل پرسید.گفتند:این جا آبگاه حو أب است.

عایشه گفت:به گمانم باید برگردم.

به او گفته شد:ای امّ المؤمنین!تو فقط برای اصلاح میان مردم آمده ای[نه چیزی دیگر].

628 . کنز العمّال به نقل از ابن عبّاس:امام علی علیه السلام به زبیر فرمود:«تو را به خدا،آیا یادت هست که من و تو در سقیفه بنی فلان بودیم و با هم زورآزمایی می کردیم و پیامبرخدا بر من گذشت و به من فرمود:"گویا دوستش داری؟!" و من گفتم:چرا که نه؟!و پیامبر خدا فرمود:"بدان که او به ستم با تو خواهد جنگید؟"».

زبیر گفت:آری.درست است.چیزی را که فراموش کرده بودم،به یادم آوردی.

پس زبیر بازگشت و رفت[و از ادامه جنگ،دست کشید].

4/8.پیروزی بر ایران و روم

629 . امام صادق علیه السلام: هنگامی که پیامبر خدا خندق را می کَنْد،مسلمانان به مانعی برخوردند.پیامبر خدا،کلنگ را از دست امیرمؤمنان یا سلمان گرفت و ضربه ای بر آن فرود آورد که سه تکّه شد.در این هنگام،پیامبر خدا فرمود:«خداوند،با این ضربه من،گنج های کسرا و قیصر را برایم گشود».

یکی از افراد به رفیقش گفت:وعده گنج های کسرا و قیصر را به ما می دهد،در حالی که هیچ یک از ما[از بیم دشمن]قادر نیست برای قضای حاجت،بیرون برود!

ص:236


1- (1) الملاحم والفتن:ص 76 ح 18. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 11 ص 332 ح 31660.
3- (3) الکُدیة بالضمّ:قطعة غلیظة صُلبة لا تعمل فیها الفأس(النهایة:ج 4 ص 156). [2]
4- (4) الکافی:ج 8 ص 216 ح 264. [3]

5/8.شَهادَةُ الإمام الحُسَین علیه السلام

630 . کنز العمّال عن امّ سَلمَةَ: دَخَلَ الحسینُ علیه السلام علَی النبیِّ صلی الله علیه و آله و أنا جالِسَةٌ علَی البابِ،فَتَطَلَّعتُ فَرَأیتُ فی کَفِّ النبیِّ صلی الله علیه و آله شَیئا یُقَلِّبُهُ وهُو نائمٌ علی بَطنِهِ،فقلتُ:یا رسولَ اللّهِ،تَطَلَّعتُ فَرَأیتُکَ تُقَلِّبُ شیئا فی کَفِّکَ والصَّبیُّ نائمٌ علی بَطنِکَ ودُموعُکَ تَسِیلُ!فقالَ:إنّ جَبرَئیلَ أتانی بالتُّربَةِ التی یُقتَلُ علَیها فَأخبَرَنِی أنَّ امَّتی یَقتُلُونَهُ. (1)

6/8.الغَلَبَةُ عَلَی الیَهود

631 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَقومُ الساعَةُ حتّی یُقاتِلَ المُسلمونَ الیَهودَ،فیَقتُلَهُمُ المُسلمونَ حتّی یَختَبئ الیَهودِیُّ وَراءَ الحَجَرِ والشَّجَرِ،فیقولَ الحَجَرُ والشَّجَرُ:یا مُسلمُ،یا عبدَاللّهِ!هذا یَهودِیٌّ خَلفِی فَتَعال فَاقتُلهُ. (2)

7/8.فِتنَةُ المَغُولِ

632 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لاتَقومُ الساعَةُ حتّی یُقاتِلَ المُسلمونَ التُّرکَ قَوما وُجوهُهُم کالمَجانِّ المُطَرَّقَةِ،یَلبَسونَ الشَّعرَ ویَمشُونَ فی الشَّعرِ. (3)

8/8.الثَّورةُ الإسلامیَّةُ فی الشَّرقِ

633 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أهلَ بَیتی سیَلْقَونَ مِن بَعدی

بَلاءً وتَشْریدا وتَطْریدا،حتّی یأتیَ قَومٌ مِن قِبَلِ المَشرِقِ مَعَهُم رایاتٌ سُودٌ فیَسْألونَ الحقَّ فلا یُعْطَوْنَهُ،فیُقاتِلونَ فیُنْصَرونَ،فیُعطَونَ ما سَألوا فلا یَقْبَلونَهُ،حتّی یَدفَعُوها إلی رجُلٍ مِن أهلِ بَیتی،یُواطئُ اسمُهُ اسمِی...فیَملِکُ الأرضَ فَیَملَؤها قِسْطا وعَدلاً کما مَلؤوها جَورا وظُلْما،فمَن أدْرکَ ذلکَ مِنکُم أو مِن أعْقابِکُم فَلْیَأتِهِم ولَو حَبْوا علی الثَّلْجِ،فإنَّها رایاتُ هُدیً. (4)

5/8.شهادت امام حسین علیه السلام

630 . کنز العمّال به نقل از امّ سلمه:حسین علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شد.من دَم در نشسته بودم.سَرَک کشیدم.دیدم حسین علیه السلام روی شکم پیامبر صلی الله علیه و آله خوابیده و در دست پیامبر خدا،چیزی است و آن را زیر و رو می کند.گفتم:ای پیامبر خدا!من،سَرَک کشیدم و دیدم کودک روی شکم شما خوابیده و در دستت چیزی هست و آن را زیر و رو می کنی و اشک می ریزی؟

پیامبر خدا فرمود:«جبرئیل،از آن خاکی که این کودک بر آن کشته می شود،برایم آورد و به من خبر داد که امّتم او را به قتل می رسانند».

6/8.پیروزی بر یهود

631 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قیامت برپا نمی شود تا این که مسلمانان با یهود بجنگندو[در این جنگ]مسلمانان،یهود را می کُشند تا جایی که یهودی پشتِ سنگ و درخت،پنهان می شود و آن سنگ و درخت می گوید:ای مسلمان،ای بنده خدا!این یهودی در پشت من پنهان است.بیا و او را بکُش.

7/8.فتنه مغول

632 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قیامت برپا نمی شود تا آن که مسلمانان با ترک ها بجنگند؛مردمی که صورت هایشان مانند سپرهای روکش خورده و تُو بر تُوست،لباس های مویی می پوشند و در[کفش هایی از]مو راه می روند.

8/8.انقلاب اسلامی در شرق

633 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پس از من،خاندانم با سختی و آوارگی و تبعید رو به رو خواهند شد،تا آن که از

مشرقْ زمین،مردمی قیام می کنند با پرچم های سیاه،که حق را می طلبند؛امّا به آنان داده نمی شود و از این رو،دست به جنگ می زنند و پیروز می شوند و آنچه خواسته اند،به آنها داده می شود؛لیکن آن را نمی پذیرند،تا او را به مردی از خاندان من بسپارند؛مردی که همنام من است...او فرمان روای جهان می شود و دنیا را پر از عدل و داد می کند،همچنان که آن را پر از ظلم و بیداد کرده بودند.هر یک از شما یا بازماندگان شما که این مردمان را درک کند،به آنان بپیوندد،اگر چه با چهار دست و پا رفتن روی برف باشد؛زیرا آن پرچم ها،پرچم های هدایت اند.

ص:237


1- (1) کنز العمّال:ج 13 ص 657 ح 37668.
2- (2) کنز العمّال:ج 14 ص 208 ح 38417.
3- (3) کنز العمّال:ج 14 ص 205 ح 38405.
4- (4) کنز العمّال:ج 14 ص 267 ح 38677.

9/8.النَّبیُّ صلی الله علیه و آله یَعلَمُ الغَیبَ بتعلیمِ اللّهِ عز و جل

الکتاب

«عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً* إِلاّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً». 1

الحدیث

634 . الإمام الصّادق علیه السلام: إنَّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ضَلَّت ناقَتُهُ،فقالَ الناسُ فیها:یُخبِرُنا عن السَّماءِ ولایُخبِرُنا عَن ناقَتِهِ!فَهَبَطَ علَیهِ جَبرَئیلُ فقالَ:یا محمّدُ،ناقَتُکَ فی وادِی کذا وکذا،مَلفوفٌ خِطامُها بشَجَرَةِ کذا وکذا.قالَ:فَصَعِدَ المِنبَرَ،فَحَمِدَاللّهَ و أثنی علَیهِ وقالَ:یا أیُّها الناسُ،أکثَرتُم عَلَیَّ فی ناقَتی،ألا وما أعطانیَ اللّهُ خَیرٌ مِمّا أخَذَ مِنّی،ألا وإنَّ ناقَتی فی وادِی کذا وکذا،مَلفوفٌ خِطامُها بشَجَرةِ کذا وکذا،فَابتَدَرَها الناسُ فَوَجَدوها کما قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله. (1)

9/8.پیامبر صلی الله علیه و آله با تعلیم خداوند عز و جل،از غیب،خبر دارد
قرآن

«دانای نهان است،و کسی را بر غیب خود آگاه نمی کند،جز پیامبری را که از او خشنود باشد،که[در این صورت،]برای او از پیش رو و از پشتِ سرش نگاهبانانی بر خواهد گماشت».

حدیث

634 . امام صادق علیه السلام: ناقه پیامبر خدا،گم شد.مردم گفتند:برایمان از آسمان خبر می دهد؛امّا از شترش خبرمان نمی دهد[و نمی داند کجاست]!

پس جبرئیل علیه السلام بر ایشان فرود آمد و گفت:ای محمّد!ناقه ات در فلان درّه است و مهارش به فلان درخت،پیچ خورده است.

پس پیامبر خدا،منبر رفت و خدا را حمد و ثنا گفت و فرمود:«هلا،ای مردم!شما درباره[گم شدن]ناقه من حرف ها زدید.بدانید که آنچه خداوند به من داد،بهتر از آن چیزی است که از من گرفت.بدانید که ناقه من در فلان وادی است و مهارش به فلان درخت،پیچ خورده است».

مردم به طرف ناقه شتافتند و دیدند همان گونه است که پیامبر خدا فرموده بود.

ص:238


1- (2) الکافی:ج 8 ص 221 ح 278. [1]

الباب السادس:القرآن والسنّة

الفصل الأوّل:القرآن

1/1.الحَثُّ عَلَی التَّمَسُّکِ بِالقُرآنِ

الکتاب

«وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ». 1

الحدیث

635 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمّا قِیلَ لَهُ:اُمَّتُکَ سَتُفتَتَنُ،فَسُئلَ:ما المَخرَجُ مِن ذلکَ؟:کتابُ اللّهِ العَزیزُ،الذی لا یَأتیهِ الباطِلُ مِن بَینِ یَدَیهِ ولا مِن خَلفِهِ،تَنزیلٌ مِن حَکیمٍ حَمیدٍ،مَنِ ابتَغَی العِلمَ فی غَیرِهِ أضَلَّهُ اللّهُ. (1)

636 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا التَبَسَت علَیکُمُ الاُمورُ کَقِطَعِ اللَّیلِ المُظلِمِ فعلَیکُم بالقرآنِ؛فإنّهُ شافِعٌ مُشَفَّعٌ وماحِلٌ مُصَدَّقٌ،مَن جَعَلَهُ أمامَهُ قادَهُ إلَی الجَنّةِ،ومَن جَعَلَهُ خَلفَهُ ساقَهُ إلَی النارِ،وهُو الدلیلُ یَدُلُّ علَی السَّبیلِ،وهو کتابُ تَفصیلٍ وبَیانٍ وتَحصیلٍ،هُو الفَصلُ لیسَ بالهَزلِ،ولَهُ ظَهرٌ وبَطنٌ،فظاهِرُهُ حُکمُ اللّهِ وباطِنُهُ عِلمُ اللّهِ تعالی،فظاهِرُهُ وَثیقٌ،وباطِنُهُ عَمیقٌ لَهُ تُخومٌ،وعلی تُخومِهِ تُخومٌ،لا تُحصی عَجائبُهُ ولا تُبلی غرائبُهُ،فیهِ مَصابیحُ الهُدی ومَنارُ الحِکمَةِ،ودلیلٌ علَی المَعرِفَةِ لِمَن عَرَفَ النَّصَفَةَ. (2)

باب ششم:قرآن و سنّت

فصل یکم:قرآن

1/1.تشویق به تمسّک به قرآن
قرآن

«و قطعاً قرآن را برای پندآموزی آسان کرده ایم.پس آیا پندگیرنده ای هست؟».

حدیث

635 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وقتی به ایشان گفته شد:به زودی امّت تو گرفتار فتنه خواهند شد.راه خلاص از آن چیست؟:کتاب گرامی خدا،همان که باطل،نه از پیش و نه از پس،بدو راه نیابد،فرود آمده از سوی فرزانه ای ستوده است.هر که علم را جز در قرآن بجوید،خداوند،گم راهش می کند.

636 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پس،هر گاه کارها همچون پاره های شب تار بر شما تاریک و شبهه ناک شد،به قرآن روی آورید؛زیرا قرآن،شفیعی است که شفاعتش پذیرفته است و شاکی و خصمی است که شکایتش قبول می شود.هر که قرآن را فرا روی خود قرار دهد،او را به سوی بهشت می کشاند و هر که آن را پشت سر خویش نهد،به سوی دوزخش می کشاند.قرآن،ره نمایی است که راه را نشان می دهد.قرآن،کتاب تفصیل و روشنگری و تحصیل[حقایق]است.جدا کننده میان حق و باطل است و شوخی بردار نیست.ظاهری دارد و باطنی.ظاهرش،حکم و دستور خداست و باطنش،علم خداوند متعال.پس،ظاهر آن،محکم و استوار است و باطنش ژرفایی دارد و ژرفاهایش ژرفا دارد.شگفتی هایش بی شمار است و عجایب و غرایبش،کهنه و تمام نمی شوند.چراغ های هدایت و پرتوگاه های حکمت،در قرآن است.برای کسی که انصاف داشته باشد،راه نمای به سوی معرفت و شناخت است.

ص:239


1- (2) تفسیر العیّاشی:ج 1 ص 6 ح 11. [1]
2- (3) النوادر للراوندی:ص 143 ح 197. [2]

637 . عنه صلی الله علیه و آله للمهاجرین والأنصار:علَیکُم بالقرآنِ،فاتَّخِذُوهُ إماما وقائِدا. (1)

2/1.القُرآنُ أحسَنُ الحَدیثِ

الکتاب

«اَللّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلی ذِکْرِ اللّهِ ذلِکَ هُدَی اللّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ». 2

الحدیث

638 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أصدَقُ القَولِ و أبلَغُ المَوعِظَةِ و أحسَنُ القَصصِ کتابُ اللّهِ. (2)

639 . عنه صلی الله علیه و آله: فَضلُ القرآنِ علی سائرِ الکلامِ کَفَضلِ اللّهِ علی خَلقِهِ. (3)

3/1.القُرآنُ شِفاءٌ لِلدّاءِ

الکتاب

«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظّالِمِینَ إِلاّ خَساراً». 5

الحدیث

640 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: القرآنُ هُو الدَّواءُ. (4)

637 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به مهاجرین و انصار:بر شما باد قرآن!آن را پیشوا و راهبر خود کنید.

2/1.قرآن،بهترین سخن است
قرآن

«خدا،زیباترین سخن را[به صورت]کتابی متشابه[و]متضمّن وعده و وعید،نازل کرده است.آنان که از پروردگارشان می هراسند،پوست بدنشان از آن به لرزه می افتد.سپس پوستشان و دلشان به یاد خدا نرم می گردد.این است هدایت خدا.هر که را بخواهد،به آن راه می نماید؛و هر که را خدا گم راه کند،او را راهبری نیست».

حدیث

638 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: راست ترین سخن و رساترین اندرز و بهترین داستان[تاریخ]،کتاب خداست.

639 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برتری قرآن بر دیگر سخنان،همچون برتری خدا بر خلق خود است.

3/1.قرآن،شفای دردهاست
قرآن

«و ما آنچه را برای مؤمنان،مایه درمان و رحمت است،از قرآن نازل می کنیم؛ولی ستمگران را جز زیان نمی افزاید».

حدیث

640 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قرآن،دَواست.

ص:240


1- (1) کنز العمّال:ج 2 ص 290 ح 4029.
2- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 402 ح 5868.
3- (4) جامع الأخبار:ص 114 ح 198. [1]
4- (6) کنز العمّال:ج 1 ص 517 ح 2310.

4/1.ما فِی القُرآنِ مِنَ العُلومِ وَالأَخبارِ

641 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أرادَ عِلمَ الأوَّلینَ والآخِرینَ فَلْیُثَوِّرِ القرآنَ (1). (2)

5/1.تَعلُّمُ القُرآنِ

642 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا مُعاذُ،إن أرَدتَ عَیشَ السُّعَداءِ ومِیتَةَ الشُّهَداءِ والنَّجاةَ یَومَ الحَشرِ والأمنَ یَومَ الخَوفِ والنُّورَ یَومَ الظُّلُماتِ والظِّلَّ یَومَ الحَرورِ والرِّیَّ یَومَ العَطَشِ والوَزنَ یَومَ الخِفَّةِ والهُدی یَومَ الضَّلالَةِ فَادرُسِ القرآنَ؛فإنّهُ ذِکرُ الرَّحمنِ وحِرزٌ مِن الشَّیطانِ ورُجحانٌ فی المیزانِ. (3)

643 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُکُم مَن تَعَلَّمَ القرآنَ وعَلَّمَهُ. (4)

6/1.ثَوابُ تَعلیمِ القُرآنِ

644 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن عَلَّمَ رجُلاً القرآنَ فهُو مَولاهُ،لا یَخذُلُهُ ولا یَستَأثِرُ علَیهِ. (5)

645 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَلَّمَ وَلَدا لَهُ القرآنَ قَلَّدَهُ اللّهُ قِلادَةً یُعجَبُ مِنها الأوَّلونَ والآخِرونَ یَومَ القِیامَةِ. (6)

7/1.الحَثُّ عَلی حِفظِ القُرآنِ

646 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَغُرَّنَّکُم هذهِ المَصاحِفُ المُعَلَّقَةُ،إنَّ اللّهَ تعالی لا یُعَذِّبُ قَلبا وَعَی القرآنَ. (7)

4/1.آنچه از علوم و اخبار در قرآن است

641 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خواهان علم پیشینیان و آیندگان است،در قرآن،کَند و کاو کند.

5/1.آموزش قرآن

642 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مُعاذ!اگر زندگی سعادتمندان و مُردن شهیدان و نجات در روز محشر و امنیت در روز ترس و روشنایی در روز تاریکی ها و سایه ای در روز سوزان و سیرابی در روز تشنگی و سنگینی در روز سبکی[ترازوی اعمال]و هدایت در روز گم راهی را می خواهی،پس قرآن را نیک بیاموز؛زیرا که آن،یاد[خداوند]رحمان است و نگه دارنده از شیطان و مایه سنگینی ترازو[ی اعمال]است.

643 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ شما،کسی است که قرآن را فرا گیرد و[به دیگران]آموزش دهد.

6/1.ثواب آموختن قرآن

644 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس به مردی قرآن بیاموزد،مولای اوست و آن مرد،نباید او را تنها و بی یار بگذارد و خود را بر وی،ترجیح دهد.

645 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس به فرزند خود،قرآن را آموزش دهد،خداوند،گردنبندی به گردن او می آویزد که در روز قیامت،همگان،از آن شگفت زده شوند.

7/1.تشویق به حفظ قرآن

646 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این مصحف های آویزان،هرگز شما را گول نزند.خداوند متعال،[تنها]قلبی را که جایگاه قرآن باشد،عذاب نمی کند.

ص:241


1- (1) فلیُثَوِّر القرآن:أی لینقّر عنه ویفکّر فی معانیه وتفسیره وقراءته.(النهایة:ج 1 ص 229). [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 2 ص 548 ح 2454.
3- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 545 ح 2439.
4- (4) کنز العمّال:ج 1 ص 525 ح 2351.
5- (5) کنز العمّال:ج 1 ص 532 ح 2382.
6- (6) کنز العمّال:ج 1 ص 533 ح 2386.
7- (7) کنز العمّال:ج 1 ص 535 ح 2400.

647 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ الَّذی لیسَ فی جَوفِهِ شیءٌ من القرآنِ کالبَیتِ الخَرِبِ. (1)

8/1.جَزاءُ حَمَلَةِ القُرآنِ

648 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حَمَلةُ القرآنِ هُمُ المَحفوفُونَ برَحمَةِ اللّهِ،المَلبوسونَ بنُورِ اللّهِ عز و جل. (2)

649 . عنه صلی الله علیه و آله: حَمَلةُ القرآنِ عُرَفاءُ أهلِ الجَنّةِ،والمُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ قُوّادُها،والرُّسُلُ سادَةُ أهلِ الجَنّةِ. (3)

9/1.ما یَنبَغی لِحامِلِ القُرآنِ

650 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ أحَقَّ الناسِ بالتَّخَشُّعِ فی السِّرِّ والعَلانیَةِ لَحامِلُ القرآنِ،وإنَّ أحَقَّ الناسِ فیالسِّرِّ والعَلانیَةِ بالصلاةِ والصومِ لَحامِلُ القرآنِ. (4)

10/1.الحَثُّ عَلَی تِلاوَةِ القُرآنِ

الکتاب

«إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ». 5

الحدیث

651 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: علَیکَ بقِراءةِ القرآنِ؛فإنّ قِراءتَهُ کَفّارةٌ للذُّنوبِ،وسَترةً مِنَ النارِ،و أمانٌ مِن العذابِ. (5)

647 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که در اندرونش چیزی از قرآن نیست،همانند خانه ای ویران است.

8/1.پاداش حاملان قرآن

648 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این قرآن دانان هستند که در رحمت خدا قرار دارند و پوشیده در نور خداوند عز و جل هستند.

649 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قرآن دانان،رؤسای[قبیله]بهشتیان،و مجاهدانِ در راه خدا،سردارانِ بهشت،و پیامبران،سَروَران اهل بهشت هستند.

9/1.آنچه شایسته حاملان قرآن است

650 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سزاوارترینِ مردم به خشوع داشتنِ نهانی و آشکار در برابر خدا،قرآن دان است.سزاوارترینِ مردم به نماز خواندن و روزه گرفتن در آشکار و نهان،قرآن دان است.

10/1.تشویق به تلاوت قرآن
قرآن

«در حقیقت،کسانی که کتاب خدا را می خوانند و نماز برپا می دارند و از آنچه بدیشان روزی داده ایم،نهان و آشکارا انفاق می کنند،امید به تجارتی بسته اند که هرگز زوال نمی پذیرد».

حدیث

651 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر تو باد خواندن قرآن؛زیرا خواندن آن،کفّاره گناهان است و پرده ای در برابر آتش و موجب ایمنی از عذاب است.

ص:242


1- (1) کنز العمّال:ج 1 ص 553 ح 2478.
2- (2) جامع الأخبار:ص 115 ح 202. [1]
3- (3) الجعفریّات:ص 76. [2]
4- (4) الکافی:ج 2 ص 604 ح 5. [3]
5- (6) جامع الأخبار:ص 113 ح 197. [4]

11/1.قِراءَةُ القُرآنِ بِالصَّوتِ الحَسَنِ

652 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ حُسنَ الصَّوتِ زینَةٌ القرآنِ. (1)

653 . عنه صلی الله علیه و آله: زَیِّنُوا القرآنَ بأصواتِکُم. (2)

654 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئلَ عن أحسَنِ الناسِ صَوتا بالقرآنِ:مَن إذا سَمِعتَ قِراءَتَهُ رَأیتَ أ نّهُ یَخشَی اللّهَ. (3)

12/1.آدابُ القِراءَةِ

الکتاب

«فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ». 4

«أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها». 5

الحدیث

655 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ أفواهَکُم طُرُقُ القرآنِ،فَطَیِّبُوها بالسِّواکِ. (4)

656 . عنه صلی الله علیه و آله فی قولِهِ تعالی: «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً» :بَیِّنْهُ تِبیانا،ولا تَنثُرْهُ نَثرَ البَقْلِ،ولا تَهُذَّهُ هَذَّ الشِّعرِ،قِفُوا عندَ عَجائبِهِ،حَرِّکُوا بهِ القُلوبَ،ولا یَکُن هَمُّ أحَدِکُم آخِرَ السُّورَةِ. (5)

657 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّی لَأعجَبُ کیفَ لا أشیبُ إذا قَرَأتُ القرآنَ! (6)

11/1.خواندن قرآن با صدای خوش

652 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صوت خوش،زیور قرآن است.

653 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قرآن را با صداهای[خوش]خود،زینت بخشید.

654 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ به این سؤال که:چه کسی قرآن را از همه خوش تر می خوانَد؟:کسی که هر گاه قرآن خواندنِ او را بشنوی،ترس از خدا را در او ببینی.

12/1.آداب قرائت
قرآن

«پس چون قرآن می خوانی،از شیطانِ مطرود،به خدا پناه بر».

«آیا به آیات قرآن نمی اندیشند؟یا[مگر]بر دل هایشان قفل هایی نهاده شده است؟».

حدیث

655 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دهان های شما،گذرگاه های قرآن است.پس آنها را با مسواک زدن،خوش بو کنید.

656 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه«و قرآن را شمرده شمرده بخوان»:قرآن را روشن و شمرده بخوان و آن را مانند تخمِ علف،پراکنده اش مساز و همچون شعر،به شتاب و بُریده بُریده مخوان.در شگفتی هایش درنگ کنید،دل ها را با آن به تپش در آورید و همه کوشش شما این نباشد که سوره را به آخر برسانید.

657 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من در شگفتم که وقتی قرآن می خوانم،چگونه مویم سفید نمی شود؟!

ص:243


1- (1) جامع الأخبار:ص 131 ح 262. [1]
2- (2) جامع الأخبار:ص 131 ح 261. [2]
3- (3) المعجم الأوسط:ج 2 ص 311.
4- (6) کنز العمّال:ج 1 ص 603 ح 2751.
5- (7) النوادر للراوندی:ص 164 ح 247. [3]
6- (8) الکافی:ج 2 ص 632. [4]

13/1.مَحظوراتُ التِّلاوَةِ

658 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اقرَؤوا القرآنَ بألحانِ العَرَبِ و أصواتِها،وإیّاکُم ولُحونَ أهلِ الفِسقِ و أهلِ الکبائرِ؛فإنّهُ سَیَجِیءُ مِن بَعدِی أقوامٌ یُرَجِّعونَ القرآنَ تَرجیعَ الغِناءِ والنَّوحِ والرَّهبانیّةِ،لا یَجوزُ تَراقِیهُم،قُلوبُهُم مَقلوبَةٌ،وقُلوبُ مَن یُعجِبُهُ شَأنُهم. (1)

14/1.اِستِماعُ القُرآنِ

659 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا مَن اشتاقَ إلَی اللّهِ فَلیَستَمِعْ کلامَ اللّهِ. (2)

660 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ استَمَعَ آیَةً مِن القرآنِ خَیرٌ لَهُ مِن ثَبِیرٍ ذَهَبا. (3)

15/1.التَّحذیرُ مِنَ التَّفسیرِ بِالرَّأیِ

661 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ جلَّ جلالُه:ما آمَنَ بی مَن فَسَّرَ بِرَأیهِ کَلامی. (4)

662 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن تَکَلَّمَ فی القرآنِ برَأیهِ فَأصابَ فَقَد أخطَأَ. (5)

16/1.أصنافُ آیاتِ القُرآنِ

الکتاب

«هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ

زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا الْأَلْبابِ». 6

13/1.آنچه در تلاوت قرآن،جایز نیست

658 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قرآن را با لحن ها و آواهای عرب بخوانید و از[به کار بردن]لحن های فاسقان و گنهکاران،دوری کنید؛زیرا به زودی پس از من،مردمانی می آیند که صدای قرآن را همچون آوازه خوانی و نوحه گری و سرودخوانیِ کشیشان،در گلو می چرخانند و از گلویشان فراتر نمی رود.دل هایشان و دل های کسانی که از قرآن خواندن آنها خوششان بیاید،وارونه است.

14/1.گوش فرا دادن به قرآن

659 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!هر که مشتاق خداست،پس به کلام خدا گوش سپارد.

660 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به یک آیه از قرآن گوش کند،برایش بهتر از کوهی از طلاست.

15/1.هشدار درباره تفسیر قرآن به رأی

661 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرمود:«به من ایمان نیاورده است کسی که سخن مرا بر اساس رأی خودش تفسیر کند».

662 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که در قرآن مطابق نظر خود سخن بگوید و سخنش درست هم باشد،باز خطا کرده است.

16/1.گروه های آیات قرآن
قرآن

«اوست کسی که این کتاب(قرآن)را بر تو فرو فرستاد.پاره ای از آن،آیات محکم(صریح و روشن(است.آنها اساس کتاب اند؛و[پاره ای]دیگر متشابه اند[که

تأویل پذیرند]؛امّا کسانی که در دل هایشان انحراف است،برای فتنه جویی و طلب تأویل آن[به دلخواه خود،]از متشابه آن پیروی می کنند،با آن که تأویلش را جز خدا و ریشه داران در دانش،کسی نمی داند.[آنان که]می گویند:«ما بدان ایمان آوردیم».همه[چه محکم و چه متشابه]از جانب پروردگار ماست؛و جز خردمندان،کسی متذکّر نمی شود».

ص:244


1- (1) الکافی:ج 2 ص 614 ح 3. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 1 ص 551 ح 2472.
3- (3) جامع الأخبار:ص 116 ح 207. [2]
4- (4) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج1 ص116 ح 4. [3]
5- (5) منیة المرید:ص 368. [4]

الحدیث

663 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ القرآنَ نَزَلَ علی خَمسةِ وُجوهٍ:حَلالٍ،وحَرامٍ،ومُحکَمٍ،ومُتَشابِهٍ،و أمثالٍ.فاعمَلُوا بالحَلالِ،ودَعُوا الحَرامَ،واعمَلُوا بالمُحکَمِ،ودَعُوا المُتَشابِهَ،واعتَبِرُوا بالأمثالِ. (1)

17/1.أعظَمُ آیةٍ

664 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أعظَمُ آیَةٍ فی القرآنِ آیَةُ الکُرسِیِّ (2).

18/1.أخوَفُ آیَةٍ

665 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أخوَفُ آیَةٍ فی القرآنِ «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ* وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ» (3). (4)

19/1.أرجی آیةٍ

666 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أرجی آیَةٍ فی القرآنِ «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ» (5). (6)

حدیث

663 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قرآن،بر پنج وجه نازل شده است:حلال،و حرام،و محکم،و متشابه،و مَثَل ها.پس به حلال،عمل کنید و از حرام،باز ایستید و محکم را به کار بندید و با متشابه،کاری نداشته باشید و از مَثَل ها عبرت گیرید.

17/1.با عظمت ترین آیه

664 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با عظمت ترین آیه قرآن،آیة الکرسی است.

18/1.بیم دهنده ترین آیه

665 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ترس آورترین آیه قرآن،آیه:«پس هر کس همسنگ ذرّه ای خوبی کند،آن را می بیند،و هر کس همسنگ ذرّه ای بدی کند،آن را می بیند»است.

19/1.امیدبخش ترین آیه

666 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امیدبخش ترین آیه قرآن،آیه:«بگو:ای بندگان من که بر خویشتن ستم کردید!از رحمت خدا نومید نشوید»است.

ص:245


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 357 ح 742. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 1 ص 563 ح 2539.
3- (3) الزلزلة:7 و 8. [2]
4- (4) کنز العمّال:ج 1 ص 563 ح 2539.
5- (5) الزمر:53. [3]
6- (6) کنز العمّال:ج 1 ص 563 ح 2539.

الفصل الثّانی:السّنّة

1/2.الحَثُّ عَلَی التَّمَسُّکِ بِالسُّنَّةِ

667 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا إنَّ لِکُلِّ عِبادَةٍ شِرَّةً ثُمّ تَصِیرُ إلی فَترةٍ،فمَن صارَت شِرَّةُ عِبادَتِهِ إلی سُنَّتی فقدِ اهتَدی،ومَن خالَفَ سُنَّتی فقد ضَلَّ وکانَ عَمَلُهُ فی تَبابٍ،أما إنّی اصَلِّی و أنامُ و أصُومُ واُفطِرُ و أضحَکُ و أبکی،فَمَن رَغِبَ عن مِنهاجی وسُنَّتی فَلیسَ مِنّی. (1)

2/2.أصنافُ السُّنَّةِ

668 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: السُّنَّةُ سُنَّتانِ:سُنَّةٌ فی فَریضَةٍ الأخذُ بَعدی بها هُدیً وتَرکُها ضَلالَةٌ،وسُنَّةٌ فی غیرِ فَریضَةٍ الأخذُ بها فَضِیلَةٌ وتَرکُها غَیرُ خَطیئةٍ. (2)

3/2.فَضْلُ الحَدیثِ وَالمُحَدِّثِ

669 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نَضَّرَ اللّهُ عَبْدا سَمِعَ مَقالَتی فَوَعاها،ثُمَّ بلَّغَها عَنّی. (3)

670 . عنه صلی الله علیه و آله: تَذاکَروا وتَلاقوا وتَحَدّثوا؛فإنَّ الحَدیثَ جِلاءٌ للقُلوبِ،إنَّ القُلوبَ لَتَرینُ کما یَرینُ السَّیفُ،جِلاؤها الحَدیثُ. (4)

4/2.دِرایَةُ الحَدیثِ

671 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نَضَّرَ اللّهُ امرءاً سَمِعَ مِنّا حَدیثا فأدَّاهُ کما سَمِعَ،فَرُبَّ مُبَلَّغٍ أوْعی مِن سامِعٍ. (5)

فصل دوم:سنّت

1/2.تشویق به تمسّک به سنّت

667 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!هر عبادتی جوش و خروشی دارد که سرانجام فروکش می کند.پس هر کس جوش و خروش عبادتش به سنّت من آرام گیرد،هدایت شده است و هر که با سنّت من مخالفت ورزد،گم راه شده و عملش بر باد رفته است.بدانید که من نماز می خوانم،می خوابم،روزه می گیرم،افطار می کنم،می خندم و می گریم.پس هر که از روش و سنّت من روی گرداند،از من نیست.

2/2.اقسام سنّت

668 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سنّت،دو گونه است:سنّت واجب که پس از من،عمل به آن موجب هدایت است و ترک آن گم راهی،و سنّت غیر واجب که عمل به آن فضیلت است و ترک آن گناه نیست.

3/2.فضیلت حدیث و راوی

669 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،آن کس را شاد گردانَد که سخنم را بشنود،بفهمد و حفظ کند و[به کسی که آن را نشنیده]برسانَد.

670 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با هم مذاکره و دیدار کنید و حدیث بگویید؛چرا که حدیث،جلای دل هاست.دل ها نیز مانند شمشیر،زنگار می گیرند و جلای آنها حدیث است.

4/2.فهم حدیث

671 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،شاد و خرّم گردانَد مردی را که حدیث ما را بشنود و آن را همان گونه که شنیده است،به دیگران منتقل کند؛زیرا بسا کسی که حدیثی به او رسیده،آن را بهتر از کسی بفهمد که حدیث را[بی واسطه]شنیده است.

ص:246


1- (1) الکافی:ج 2 ص 85 ح 1. [1]
2- (2) تحف العقول:ص 57.
3- (3) کنز العمّال:ج 10 ص 220 ح 29163.
4- (4) الکافی:ج 1 ص 41 ح 8. [2]
5- (5) بحار الأنوار:ج 2 ص 160 ح 11. [3]

5/2.حَدیثُ أهلِ البَیتِ علیهم السلام حَدیثُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله

672 . الإمام الصادق علیه السلام: حَدیثی حَدیثُ أبی،وحَدیثُ أبی حَدیثُ جَدّی،وحَدیثُ جَدّی حَدیثُ الحُسَینِ،وحَدیثُ الحُسَینِ حَدیثُ الحَسَنِ،وحَدیثُ الحَسَنِ حَدیثُ أمیرِ المُؤمِنینَ علیهم السلام،وحَدیثُ أمیرِ المُؤمِنینَ حَدیثُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،وحَدیثُ رَسولِ اللّهِ قَولُ اللّهِ عز و جل. (1)

6/2.التَّحذیرُ مِنَ الکَذِبِ عَلَی الرَّسولِ صلی الله علیه و آله

673 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کَذبَ علَیّ مُتَعمِّدا فلْیَتَبوّأ مَقعدَهُ مِن النّارِ. (2)

674 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ مِن أکْبرِ الکَبائرِ أنْ یَقولَ الرّجُلُ علَیَّ ما لَم أقُلْ. (3)

7/2.صِحَّةُ الحَدیثِ ومُوافَقَةُ القُرآنِ

675 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ علی کُلِّ حقٍّ حَقیقَةً وعلی کُلِّ صَوابٍ نُورا،فما وافَقَ کِتابَ اللّهِ فخُذوهُ،وما خالَفَ کِتابَ اللّهِ فدَعُوهُ. (4)

8/2.صِحَّةُ الحَدیثِ ومُوافَقَةُ الحَقِّ

676 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما جاءکُم عنّی مِن حَدیثٍ مَوافِقٍ للحقِّ فأنا قُلْتُهُ،وما أتَاکُم عنّی مِن حَدیثٍ لا یُوافِقُ الحَقَّ فلَم أقُلْهُ،ولَن أقولَ إلّا الحَقَّ. (5)

5/2.حدیث اهل بیت علیهم السلام،حدیث پیامبر خدا9 است

672 . امام صادق علیه السلام: حدیث من،حدیث پدرم و حدیث پدرم،حدیث جدّم و حدیث جدّم،حدیث امام حسین و حدیث امام حسین،حدیث امام حسن و حدیث امام حسن،حدیث امیرمؤمنان و حدیث امیرمؤمنان،حدیث پیامبر خدا و حدیث پیامبر خدا،گفته خدای عز و جل است.

6/2.نهی از دروغ بستن به پیامبر صلی الله علیه و آله

673 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس به عمد،بر من دروغ بندد،جایگاهش آتش است.

674 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از بزرگ ترین گناهان کبیره،این است که کسی سخنی را به من نسبت دهد که من نگفته ام.

7/2.درستی حدیث و سازگاری آن با قرآن

675 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با هر حقّی،حقیقتی است و با هر امر درستی،نوری.پس آنچه با کتاب خدا سازگار بود،آن را بپذیرید و آنچه مخالف کتاب خدا بود،رهایش کنید.

8/2.درستی حدیث و سازگاری آن با حق

676 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر حدیثی که از قول من به شما می رسد،اگر موافق حق بود،من آن را گفته ام و اگر با حقّ سازگار نبود،من نگفته ام؛زیرا من هرگز جز حق نمی گویم.

ص:247


1- (1) الکافی:ج 1 ص 53 ح 14. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 227 ح 398. [2]
3- (3) کنز العمّال:ج 10 ص 237 ح 29255.
4- (4) الکافی:ج 1 ص 69 ح 1. [3]
5- (5) معانی الأخبار:ص 390 ح 30.

الباب السابع:الدّین،الشّریعة،الإسلام

الفصل الأوّل:الدّین

1/1.وَحدَةُ الشَرائِعِ

الکتاب

«شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصّی بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی وَ عِیسی أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ». 1

الحدیث

677 . الإمام الصّادق علیه السلام: إنَّ اللّهَ تبارکَ وتعالی أعطی محمّدا صلی الله علیه و آله شَرائعَ نُوحٍ وإبراهیمَ وموسی وعیسی علیهم السلام. (1)

2/1.الحَثُّ عَلَی التَّفَقُّهِ فِی الدِّینِ

الکتاب

«وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ». 3

الحدیث

678 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: افٍّ لِکُلِّ مُسلمٍ لا یَجعَلُ فی کُلِّ جُمعَةٍ (2)

یَوما یَتَفَقَّهُ فیهِ أمرَ دِینِهِ ویَسألُ عن دِینِهِ. (3)

باب هفتم:دین،شریعت و اسلام

فصل یکم:دین

1/1.یگانگی ادیان
قرآن

«از دین،آنچه را به نوح درباره آن سفارش کرده بود،برای شما دین قرار داد و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که درباره آن به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم که:«دین را بر پا دارید و در آن،تفرقه اندازی مکنید».بر مشرکان آنچه ایشان را به سوی آن فرا می خوانی،گران می آید.خدا هر که را بخواهد،به سوی خود برمی گزیند،و هر که را که از درِ توبه درآید،به سوی خود راه می نماید».

حدیث

677 . امام صادق علیه السلام: خداوند تبارک و تعالی دین های نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام را به محمّد صلی الله علیه و آله داد.

2/1.تشویق به ژرف اندیشی در دین
قرآن

«و شایسته نیست مؤمنان،همگی[برای جهاد]کوچ کنند.پس چرا از هر فرقه ای از آنان،دسته ای کوچ نمی کنند تا[دسته ای بمانند و]در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند بیم دهند،باشد که آنان[از کیفر الهی]بترسند؟».

حدیث

678 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اف بر هر مسلمانی که هفته ای

یک روز را به کار آموختن امور دینی خود و پرسیدن مسائل دینی اش اختصاص ندهد!

ص:248


1- (2) الکافی:ج 2 ص 17 ح 1. [1]
2- (4) قال المجلسیّ رضوان اللّه علیه:المراد بالجمعة الاُسبوع؛تسمیةً للکلّ باسم الجزء.
3- (5) المحاسن:ج 1 ص 354 ح 748. [2]

679 . عنه صلی الله علیه و آله: لِکُلِّ شَیْءٍ عِمادٌ،وعِمادُ الدِّینِ الفِقهُ. (1)

3/1.خصائِصُ الفَقیهِ فِی الدّین

680 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما ازدادَ عَبدٌ قَطُّ فِقها فی دِینِهِ إلّا ازدَادَ قَصدا فی عَمَلِهِ. (2)

681 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن فِقهِ الرجُلِ قِلَّةُ کلامِهِ فیما لا یَعنیهِ. (3)

682 . بحار الأنوار: رُویَ أنَّ رجُلاً جاءَ إلَی النبیِّ صلی الله علیه و آله لِیُعَلِّمَهُ القرآنَ،فانتَهی إلی قولِهِ تعالی: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ* وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ» (4)فقالَ:یَکفِینی هذا،وانصَرَفَ،فقالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:انصَرَفَ الرجُلُ وهُو فَقیهٌ. (5)

4/1.الحثُّ علی الحفاظِ علی الدِّینِ

683 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إن عَرَضَ لکَ بلاءٌ فاجعَل مالَکَ دونَ دَمِکَ،فإن تَجاوَزَکَ البلاءُ فاجعَلْ مالَکَ ودَمَکَ دونَ دِینِکَ،فإنَّ المَسلوبَ مَن سُلِبَ دِینُهُ،والمَخروبَ مَن خَرِبَ دِینُهُ. (6)

5/1.یَسارُ الدِّینِ

684 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا أیّها الناسُ،إنَّ دِینَ اللّهِ یُسرٌ. (7)

679 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا برای هر چیزی تکیه گاهی است و تکیه گاه این دین،آگاهی است.

3/1.ویژگی های دین شناس

680 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگز بنده ای بر شناخت خود از دینش نیفزود،مگر این که بر میانه روی او در عملش افزوده گشت.

681 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نشانه های دین شناسی آدمی این است که سخنان بیهوده کمتر می گوید.

682 . بحار الأنوار: روایت شده است که مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد تا ایشان به او قرآن بیاموزد.چون پیامبر صلی الله علیه و آله به این آیه رسید:«پس هر کس به اندازه ذرّه ای خوبی کند،آن را می بیند و هر کس به اندازه ذرّه ای بدی کند[نیز]آن را می بیند»،گفت:مرا بس است!و رفت.

پیامبر خدا فرمود:«این مرد،دین شناس بازگشت».

4/1.تشویق به پاسداری از دین

683 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر بلایی برایت پیش آمد،مالت را فدای جانت کن واگر بلا از تو فراتر رفت[و خواست به دینت صدمه بزند]،مال و جانت را فدای دینت کن؛زیرا غارت شده[ی واقعی]کسی است که دینش به غارت رفته باشد و دزد زده[ی حقیقی]کسی است که دینش مورد دستبرد واقع شده باشد.

5/1.آسانی دین

684 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!همانا دین خدا آسان است.

ص:249


1- (1) عوالی اللآلی:ج 4 ص 59 ح 1. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 3 ص 45 ح 5404.
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 622 ح 1283. [2]
4- (4) الزلزلة:7 و 8. [3]
5- (5) بحار الأنوار:ج 92 ص 107 ح 2. [4]
6- (6) کنز العمّال:ج 15 ص 933 ح 43601.
7- (7) کنز العمّال:ج 3 ص 47 ح 5418.

685 . عنه صلی الله علیه و آله: یَسِّرُوا ولا تُعَسِّرُوا،وسَکِّنُوا ولا تُنفِّرُوا. (1)

686 . عنه صلی الله علیه و آله: أحَبُّ الأدیانِ إلی اللّهِ الحَنیفِیَّةُ فإذا رَأیتَ امَّتِی لا یَقولونَ للظالمِ:أنتَ ظالمٌ،فقد تُوُدِّعَ مِنهُم. (2)

6/1.إتیان الرُّخَصِ ومَا لا تَکلِیفَ فِیه

687 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ یُحِبُّ أن یُؤخَذَ بِرُخَصِهِ کما یُحِبُّ أن یُؤخَذَ بعَزائمِهِ. (3)

688 . عنه صلی الله علیه و آله: علَیکُم بِرُخصَةِ اللّهِ التیرَخَّصَ لَکُم. (4)

7/1.الدعاءُ لِتَثبیتِ القلب علی الدِّینِ

689 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن دُعائهِ:یا مُثَبِّتَ القُلوبِ ثَبِّت قُلوبَنا علی دِینِکَ. (5)

8/1.صِفةُ المُستَحفِظینَ لدِینِ اللّهِ

690 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَقومُ بِدِینِ اللّهِ إلّا مَن حاطَهُ مِن جَمیعِ جَوانِبِهِ. (6)

691 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ دِینَ اللّهِ تعالی لَن یَنصُرَهُ إلّا مَن حاطَهُ مِن جمیعِ جَوانِبِهِ. (7)

9/1.التَّحذیرُ مِنَ الإفتاءِ فی الدّینِ بِغَیرِ عِلْمٍ

الکتاب

«وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاوِیلِ* لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمِینِ* ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِینَ». 8

685 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آسان گیرید و سخت مگیرید،و رام کنید و رَم ندهید.

686 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبوب ترینِ دین ها نزد خدا،آیین حنیف است.پس هرگاه دیدی که امّت من به ستمگر نمی گویند:«تو ستمگری»،بی تردید از دست رفته اند.

6/1.انجام دادن مباح ها،و آنچه تکلیفی در آن نیست

687 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،دوست دارد رخصت هایش به کار بسته شود،همچنان که دوست دارد فرایضش انجام پذیرد.

688 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به رخصت های خداوند که به شما داده است،پایبند باشید.

7/1.دعا برای استوار شدن دین در دل

689 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای خود:ای استوار دارنده دل ها!دل های ما را بر دینت استوار بدار.

8/1.ویژگی نگهبانان دین خدا

690 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تنها آن کس[می تواند]دین خدا را نگه دارد که از همه سو به آن،احاطه داشته باشد.

691 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دین خداوند متعال را هرگز یاری نمی رساند،مگر کسی که از همه سو به آن،احاطه داشته باشد.

9/1.پرهیز از فتوای غیر عالمانه دادن در دین
قرآن

«و اگر[او]پاره ای گفته ها بر ما بسته بود،دست راستش را سخت می گرفتیم،سپس رگ قلبش را پاره می کردیم».

ص:250


1- (1) الدرّ المنثور:ج 1 ص 465. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 1 ص 73 ح 291.
3- (3) تاریخ دمشق:ج 54 ص 414.
4- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 34 ح 5338.
5- (5) کنز العمّال:ج 2 ص 196 ح 3726.
6- (6) کنز العمّال:ج 3 ص 84 ح 5612.
7- (7) کنز العمّال:ج 10 ص 171 ح 28886.

الحدیث

692 . الإمام الکاظم علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:اِتَّقُوا تَکذیبَ اللّهِ!قِیلَ:یا رَسُولَ اللّهِ،وکَیفَ ذاکَ؟قالَ:یَقُولُ أحَدُکُم:قالَ اللّهُ،فَیَقُولُ اللّهُ:کَذَبتَ لَم أقُلْهُ،أو یَقولُ:لَم یَقُلِ اللّهُ،فَیَقولُ اللّهُ عز و جل:کَذَبتَ قَد قُلتُهُ. (1)

693 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أجرَؤکُم علَی الفَتوی أجرَؤکُم علَی النارِ. (2)

الفصل الثّانی:الإسلام

1/2.الإسلامُ صِراطٌ مستَقیم

الکتاب

«إِنَّ اللّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ». 3

الحدیث

694 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قولهِ تعالی: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» : «اِهْدِنَا» أرشِدْنا «اَلصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» یَعنِی دِینَ الإسلامِ؛لأنَّ کُلَّ دِینٍ غیرَ الإسلامِ فَلَیسَ بِمُستَقیمٍ الذی لیسَ فیهِ التَّوحیدُ. (3)

2/2.الإسلامُ یَعلُو ولا یُعلی علَیهِ

الکتاب

«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ». 5

حدیث

692 . امام کاظم علیه السلام: پیامبر خدا فرمود:«از دروغ بستن به خداوند بپرهیزید».

گفته شد:ای پیامبر خدا!دروغ بستن به خداوند چگونه است؟

فرمود:«این که فردی از شما بگوید:"خدا[چنین و چنان]فرمود".پس خداوند می فرماید:"دروغ می گویی.من نگفته ام".یا بگوید:"خدا[چنان و چنان]نفرمود".پس خداوند عز و جل می فرماید:"دروغ می گویی.من گفته ام"».

693 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بی باک ترینِ شما در فتوا دادن،بی باک ترینِ شما در برابرآتش است.

فصل دوم:اسلام

1/2.اسلام،راه راست است
قرآن

«در حقیقت،خداوند،پروردگار من و پروردگار شماست.پس او را بپرستید[که]راه راست،این است».

حدیث

694 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه«به راه راست،هدایتمان فرما»:«هدایتمان فرما»،یعنی ما را ره نمون شو.«راه راست»،یعنی دین اسلام؛زیرا هیچ دینی جز اسلام،راست و مستقیم نیست؛چون توحید و یگانه پرستی در آن نیست.

2/2.اسلام،برتر است و هیچ آیینی بر آن،چیره نمی شود
قرآن

«او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست،فرستاد تا آن را بر هر چه دین است،پیروز گرداند،هر چند مشرکان خوش نداشته باشند».

ص:251


1- (1) معانی الأخبار:ص 390 ح 31.
2- (2) منیة المرید:ص 281. [1]
3- (4) الدرّ المنثور:ج 1 ص 25. [2]

الحدیث

695 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإسلامُ یَعلُو ولا یُعلی علَیهِ. (1)

3/2.الإسلامُ یَجُبُّ ما قَبلَهُ

الکتاب

«قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ وَ إِنْ یَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ». 2

الحدیث

696 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإسلامُ یَجُبُّ ما کانَ قَبلَهُ. (2)

697 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أحسَنَ فی الإسلامِ لَم یُؤاخَذْ بما عَمِلَ فی الجاهلیَّةِ،ومَن أساءَ فی الإسلامِ اخِذَ بِالأوَّلِ والآخِرِ. (3)

4/2.تَفسیرُ الإسلامِ وَالمُسلِم

698 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإسلامُ أن تُسلِمَ وَجهَکَ للّهِ ِ عز و جل،و أن تَشهَدَ أن لا إلَهَ إلّا اللّهُ. (4)

699 . عنه صلی الله علیه و آله: الإسلامُ حُسنُ الخُلقِ. (5)

700 . عنه صلی الله علیه و آله: المُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلمونَ مِن لِسانِهِ ویَدِهِ. (6)

701 . عنه صلی الله علیه و آله: المُسلمُ أخُو المُسلِم،لا یَظلِمُهُ ولایَشتُمُهُ. (7)

702 . عنه صلی الله علیه و آله: المُسلمُ أخُو المُسلمِ،لا یَخُونُهُ ولا یَکذِبُهُ

ولا یَخذُلُهُ. (8)

حدیث

695 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اسلام،برتر است و آیینی بالا دستِ آن نیست.

3/2.اسلام،پیش از خود را نادیده می گیرد
قرآن

«به کسانی که کفر ورزیده اند،بگو که اگر باز ایستند،آنچه گذشته است،برایشان آمرزیده می شود و اگر باز گردند،به یقین،سنّت[خدا در مورد]پیشینیان،گذشته است».

حدیث

696 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اسلام آنچه[از گناهان]را که پیش از خود بوده،نادیده می گیرد[و می بخشد].

697 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که اسلامش نیکو(راستین)باشد،برای اعمالی که در جاهلیت کرده است،بازخواست نمی شود و هر که در مسلمانی اش نیز بدی کند،برای هر کاری که کرده و می کند،مؤاخذه می شود.

4/2.معنای اسلام و مسلمان

698 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اسلام،آن است که چهره[ی جان]خود را تسلیم خداوند عز و جل کنی و شهادت دهی که معبودی جز اللّه نیست.

699 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اسلام،یعنی اخلاق نیکو.

700 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسلمان،کسی است که مسلمانان از زبان و دست او آسوده باشند.

701 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسلمان،برادر مسلمان است،به او ستم نمی کند و ناسزایش نمی گوید.

702 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسلمان،برادر مسلمان است؛به او خیانت نمی کند،به او دروغ نمی گوید و او را

تنها و بی یاور نمی گذارد.

ص:252


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 334 ح 5719.
2- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 66 ح 243.
3- (4) الکافی:ج 2 ص 461 ح 2. [1]
4- (5) کنز العمّال:ج 1 ص 32 ح 39.
5- (6) کنز العمّال:ج 3 ص 17 ح 5225.
6- (7) کنز العمّال:ج 1 ص 149 ح 738.
7- (8) کنز العمّال:ج 1 ص 150 ح 745.
8- (9) کنز العمّال:ج 1 ص 150 ح 747.

703 . عنه صلی الله علیه و آله: المُسلمُ مِرآةُ المُسلمِ. (1)

704 . عنه صلی الله علیه و آله: المُسلمُ أخُو المُسلمِ،یَسَعُهُما الماءُ والشَّجَرُ ویَتعاوَنانِ عَلی الفَتَّانِ. (2)

5/2.لا ضَرَرَ ولا ضِرارَ فی الإسلامِ

705 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا ضَرَرَ ولا ضِرارَ. (3)

706 . عنه صلی الله علیه و آله: لا ضَرَرَ ولا إضرارَ فی الإسلامِ،فَالإسلامُ یَزیدُ المُسلمَ خَیرا ولایَزِیدُهُ شَرّا. (4)

707 . الإمام الصّادق علیه السلام: قَضی رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بالشُّفْعَةِ بینَ الشُرَکاءِ فی الأرَضِینَ والمَساکِنِ،وقالَ:لا ضَرَرَ ولا ضِرارَ،وقالَ:إذا ارِّفَتِ الاُرَفُ وحُدَّتِ الحُدودُ فلا شُفعَةَ. (5)

6/2.أحسَنُ المُسلِمینَ إسلاما

708 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإسلامُ ثلاثةُ أبیاتٍ:سُفلی وعُلیا وغُرفَةٌ،فَأمّا السُّفلی فالإسلامُ دَخَلَ فیها عامّةُ المُسلمینَ فلا تَسألُ أحَدا منهم إلّا قالَ:أنا مُسلِمٌ،و أمّا العُلیا فَتَفاضُلُ أعمالِهِم...،و أمّا الغُرفَةُ العُلیا فالجِهادُ فی سَبیلِ اللّهِ لا یَنالُها إلّا أفضَلُهُم. (6)

703 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسلمان،آینه مسلمان است.

704 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسلمان،برادر مسلمان است؛در کنار هم،از آب و درخت(امکانات)استفاده می کنند و در برابر فتنه انگیز،یاور یکدیگرند.

5/2.ممنوعیّتِ زیان زدن به خود و دیگران در اسلام

705 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ضرر (7)و زیان رساندن به خود و دیگری،ممنوع است.

706 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در اسلام،ضرر و زیان زدن به دیگران ممنوع است؛زیرا اسلام بر خیر مسلمان می افزاید و شرّی به او نمی رساند.

707 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا برای شریکان در زمین و خانه،حکم به شُفعه کرد و فرمود:«ضرر و زیان زدن،ممنوع است»و فرمود:«چنانچه حدود و مرزها[در زمین و خانه]علامت گذاری و مشخّص شوند،دیگر شُفعه(حقّ تقدّم در خرید سهم شریک)منتفی خواهد شد».

6/2.خوش اسلام ترینِ مسلمانان

708 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اسلام،سه خانه است:پایین،بالا،و بالاخانه.خانه پایین،همان اسلامی است که عامّه مسلمانان وارد آن شده اند،که اگر از هر یک از آنها بپرسی،می گوید:من مسلمانم.خانه بالا،[بستگی به]برتریِ اعمال آنها بر یکدیگر دارد...و

بالاخانه،جهاد در راه خداست و جز برترینِ مسلمانان،کسی به آن بالا خانه دست نمی یابد.

ص:253


1- (1) کنز العمّال:ج 1 ص 149 ح 742.
2- (2) کنز العمّال:ج 1 ص 150 ح 746.
3- (3) کنز العمّال:ج 4 ص 59 ح 9498.
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 334 ح 5718.
5- (5) تهذیب الأحکام:ج 7 ص 164 ح 727.
6- (6) کنز العمّال:ج 4 ص 312 ح 10658.
7- (7) ابن منظور،ضمن نقل این حدیث،می گوید:«لاضَرَر»یعنی:انسان نباید به برادر خود زیان بزند؛و«لاضرارَ»،یعنی:نباید به یکدیگر زیان رسانند.پس ضرار،دو جانبه است و ضرر،یک جانبه.به عبارت دیگر،اگر کسی به دیگری زیان رساند،آن دیگری نباید به او ضرری وارد آورد؛بلکه باید گذشت کند(و یا خسارت بگیرد).و به قولی:«ضرر»به این معناست که به کسی زیانی برسانی که از آن زیان،سودی به تو برسد؛ولی«ضرار»به این معناست که به کسی زیانی بزنی بدون آن که از آن،سودی نصیب تو شود(لسان العرب:مادّه«ضرر»). بعضی از محقّقان نیز گفته اند که منظور از«ضرر»،این است که در اسلام،حکم زیان بخش وجود ندارد و مقصود از«ضرار»این است که از نظر اسلام،ضرر زدن به دیگران ممنوع است.م.

7/2.أساسُ الإسلامِ

709 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإسلامُ عُریانٌ ولباسُهُ التَّقوی،وشِعارُهُ الهُدی،ودِثارُهُ الحَیاءُ،ومِلاکُهُ الوَرَعُ،وکَمالُهُ الدِّینُ،وثَمَرَتُهُ العَمَلُ الصالِحُ،ولِکُلِّ شَیءٍ أساسٌ،و أساسُ الإسلامِ حُبُّنا أهلَ البَیتِ. (1)

8/2.غُربَةُ الإسلامِ

710 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ الإسلامَ بَدأ غَرِیبا وسَیَعُودُ غَریبا کما بَدأ،فَطُوبی للغُرَباءِ. (2)

711 . کنز العمّال عن عبدالرحمن بن سنة: قال رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:إنَّ الإسلامَ بَدأ غَریبا وسَیَعُودُ غَریبا فَطُوبی لِلغُرَباءِ.قالوا:یا رسولَ اللّهِ،وما الغُرَباءُ؟قالَ:الذین یُصْلِحُونَ عندَ فَسادِ الناسِ. (3)

712 . الإمام الصّادق علیه السلام لَمّا سُئلَ عن قَولِ علیٍّ علیه السلام:الإسلامُ بَدأ غَریبا وسَیَعُودُ غَریبا کما کانَ،فَطُوبی للغُرَباءِ:یَستَأنِفُ الدّاعی مِنّا دُعاءا جَدیدا کما دَعا إلَیهِ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله. (4)

9/2.مَن لَیسَ بمُسلِمٍ

713 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أصبَحَ لا یَهتَمُّ بِاُمورِ المُسلمینَ فَلَیسَ مِنهُم،ومَن سَمِعَ رَجلاً یُنادِی:یا لَلمسلمینَ!فَلَم یُجِبهُ فلَیسَ بمُسلِمٍ. (5)

7/2.بنیاد اسلام

709 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اسلام،برهنه است و جامه آن،تقواست،پوششِ زیرینش،هدایت است،بالاپوشش حیا،اساسش،پارسایی است و کمالش،دینداری و میوه اش،کار نیک.هر چیزی بنیادی دارد و بنیاد اسلام،دوستن داشتن ما خاندان است.

8/2.غربت اسلام

710 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اسلام،غریبانه آغاز شد و به زودی،همچون ابتدای خود،غریب خواهد شد.پس خوشا به حال غریبان!

711 . کنز العمّال به نقل از عبدالرحمان بن سنه:پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«اسلام،غریبانه آغاز شد و به زودی،همچون گذشته غریب خواهد شد.پس خوشا به حال غریبان!».

گفتند:ای پیامبر خدا!غریبان کیستند؟

فرمود:«کسانی که وقتی مردم فاسدند،آنان صالح اند».

712 . امام صادق علیه السلام در پاسخ به این سؤال که معنای این جمله علی علیه السلام چیست که فرمود:«اسلام،غریبانه آغاز شد و به زودی،همچون گذشته،غریب خواهد شد.پس خوشا به حال غریبان!»:آن دعوتگر که از ماست،دعوت جدیدی را از سر خواهد گرفت،همچنان که پیامبر خدا به آن دعوت کرد.

9/2.کسی که مسلمان نیست

713 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که روز خود را آغاز کند و دغدغه امور(مشکلات)مسلمانان را نداشته باشد،از آنان نیست،و هر که فریاد کمک خواهیِ مردی را بشنود و به کمکش نشتابد،مسلمان نیست.

ص:254


1- (1) تحف العقول:ص 52.
2- (2) کنز العمّال:ج 1 ص 238 ح 1192.
3- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 239 ح 1198.
4- (4) تفسیر العیاشی:ج 2 ص 303 ح 118. [1]
5- (5) الکافی:ج 2 ص 164 ح 5. [2]

الباب الثامن:الإیمان بالمعاد

الفصل الأوّل:الآخرة

1/1.تَسمِیَةُ الآخِرَةِ

714 . علل الشرائع عن یزید بن سلام: أنَّه سَألَ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ لَهُ:أخبِرنی لِمَ سُمِّیَتِ الآخِرَةُ آخِرَةً؟

قالَ[صلی الله علیه و آله]:لِأَنَّها مُتَأَخِّرَةٌ تَجیءُ مِن بَعدِ الدُّنیا،لا توصَفُ سِنینُها، (1)ولا تُحصی أیّامُها،ولا یَموتُ سُکّانُها. (2)

2/1.المُقارَنَةُ بَینَ الآخِرةِ وَالدُّنیا

715 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما أخَذَتِ الدُّنیا مِنَ الآخِرَةِ إلّا کَما أخَذَ مِخیَطٌ غُرِسَ فِی البَحرِ مِن مائِهِ. (3)

716 . عنه صلی الله علیه و آله: مَثَلُکُم أیُّهَا الاُمَّةُ کَمَثَلِ عَسکَرٍ قَد سارَ أوَّلُهُم ونودِیَ بِالرَّحیلِ؛فَما أسرَعَ ما یَلحَقُ آخِرُهُم بِأَوَّلِهِم!وَاللّهِ مَا الدُّنیا مِنَ الآخِرَةِ إلّا کَنَفحَةِ (4)أرنَبٍ،

الجِدَّ الجِدَّ عِبادَ اللّهِ!وَاستَعینوا بِاللّهِ رَبِّکُم. (5)

باب هشتم:ایمان به معاد

فصل یکم:آخرت

1/1.نام گذاری آخرت

714 . علل الشرائع به نقل از یزید بن سلام،در گفتگو با پیامبر خدا:[گفتم:]مرا خبر ده که چرا آخرت را آخرت نامیده اند؟

فرمود:«چون متأخّر از دنیاست و پس از آن می آید.سال های آن به وصف نمی آیند و روزهایش شماره نمی شوند و ساکنانش نمی میرند».

2/1.مقایسه میان آخرت و دنیا

715 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آنچه دنیا از آخرت گرفته است،جز به اندازه آبی که سوزنی فرو رفته در دریا به خود می گیرد،نیست.

716 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکایت شما ای مردم همانند سپاهی است که ابتدای آن رفته و ندای کوچ[در آن،]سر داده شده است.پس چه زود،آخر آن سپاه به اوّلش می رسد!به خدا سوگند،دنیا در برابر آخرت،جز به مانند یک نَفَس(جهش) (6)خرگوشی نیست.بکوشید،بکوشید ای بندگان

خدا و از خداوند،پروردگارتان،کمک بجویید.

ص:255


1- (1) فی المصدر:«سنیها»،والتصویب من بحار الأنوار.قال ابن الأثیر:تجمع السنة علی سنَهات وسَنَوات،فإذا جمعتها جمع الصحّة کسرت السین فقلت:سِنون وسِنین،وبعضهم یضمّها،ومنهم من یقول:سِنین علی کلّ حال فی الرفع والنصب والجرّ ویجعل الإعراب علی النون الأخیرة،فإذا أضفتها علی الأول حذفت نون الجمع للإضافة وعلی الثانی لا تحذفها فتقول:سِنی زید وسنینُ زید(النهایة:ج 2 ص 414« [1]سنه»).
2- (2) علل الشرائع:ص 470 ح 33. [2]
3- (3) المعجم الکبیر:ج 20 ص 308 ح 733.
4- (4) کذا فی المصدر بالحاء المهملة،والظاهر أنّها مصحّفة عن«نفجة»بالجیم،قال ابن الأثیر:کنفجة أرنب:أی کوثبته من مَجثَمه،یرید تقلیل مدّتها(النهایة:ج 5 ص 88« [3]نفج»).
5- (5) الفردوس:ج 4 ص 148 ح 6456.
6- (6) در مأخذ،«نفحة(با حا)»آمده است؛ولی ظاهرا تصحیف شده«نفجة»(با جیم)باشد.ابن اثیر می گوید:«کنفجة أرنب؛مانند یک جهش خرگوش.و مراد،کم بودن مدّت دنیاست».

3/1.خَصائِصُ الآخِرَةِ

أ دارُ البَقاءِ

717 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا أهلَ الخُلودِ،یا أهلَ البَقاءِ،إنَّکُم لَم تُخلَقوا لِلفَناءِ،وإنَّما تُنقَلونَ مِن دارٍ إلی دارٍ،کَما نُقِلتُم مِنَ الأَصلابِ إلَی الأَرحامِ،ومِنَ الأَرحامِ إلَی الدُّنیا،ومِنَ الدُّنیا إلَی القُبورِ،ومِنَ القُبورِ إلَی المَوقف،ومِنَ المَوقِفِ إلَی الخُلودِ فِی الجَنَّةِ أوِ النّارِ. (1)

ب دارُ الجَزاءِ

718 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما جَعَلَ اللّهُ عز و جل فِی الآخِرَةِ غَیرَ دارَینِ:دارَ الثَّوابِ ودارَ العِقابِ؛الجَنَّةَ وَالنّارَ،وهُما دَرَجاتٌ. (2)

ج دارٌ مَحفوفَةٌ بِالمَکارِه

719 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا إنَّ الآخِرَةَ الیَومَ مُحَفَّفَةٌ بِالمَکارِهِ،وإنَّ الدُّنیا مُحَفَّفَةٌ بالشَّهواتِ. (3)

4/1.الحَثُّ عَلَی الاِهتِمامِ بِالآخِرَةِ

الکتاب

«وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعی لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً». 4

3/1.ویژگی های آخرت
الف سرای ماندگاری

717 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای اهل جاودانگی،ای اهل ماندگاری!شما برای نابودی آفریده نشده اید؛بلکه از سرایی به سرایی انتقال داده می شوید،همچنان که از پُشت ها به زهدان ها،و از زهدان ها به دنیا منتقل شدید و از دنیا به گورها،و از گورها به توقّفگاه(قیامت)،و از توقّفگاه،به جاودانگی در بهشت یا دوزخ[انتقال می یابید].

ب سرای سزا

718 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل در آخرت،جز دو سرا قرار نداده است:سرای پاداش و سرای کیفر؛[یعنی]بهشت و دوزخ.و این دو،درجاتی دارند.

ج سرای محصور در ناملایمات

719 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که آخرت،امروز با ناملایمات،در میان گرفته شده است و دنیا با شهوات،احاطه گشته است.

4/1.تشویق به آخرت گرایی
قرآن

«و هر کس خواهان آخرت باشد و نهایت کوشش را برای آن بکند و مؤمن باشد،آنانند که تلاش آنها مورد حق شناسی واقع خواهد شد».

ص:256


1- (1) فردوس الأخبار:ج 5 ص 392 ح 8261.
2- (2) دعائم الإسلام:ج 1 ص 25. [1]
3- (3) المعجم الکبیر:ج 19 ص 200 ح 449.

الحدیث

720 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اجعَلوا هِمَّتَکُم الآخِرَةَ،لا یَنفَدُ فیها ثَوابُ المَرضِیِّ عَنهُ،ولا یَنقَطِعُ فیها عِقابُ المَسخوطِ عَلَیهِ. (1)

721 . عنه صلی الله علیه و آله: اجعَلوا آخِرَتَکُم لِأَنفُسِکُم،وسَعیَکُم لِمُستَقَرِّکُم. (2)

5/1.کونوا مِن أبناءِ الآخِرَةِ

722 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ لِلدُّنیا أبناءً ولِلآخِرَةِ أبناءً،فَکونوا مِن أبناءِ الآخِرَةِ ولا تَکونوامِن أبناءِ الدُّنیا؛فَإِنَّ کُلَّ وَلَدٍ یَتبَعُ بِاُمِّهِ،وإنَّ الدُّنیا قَد تَرَحَّلَت مُدبِرَةً،وَالآخِرَةَ قَد تَجَمَّلَت مُقبِلَةً. (3)

6/1.خَصائِصُ أبناءِ الآخِرَةِ

الکتاب

«تِلْکَ الدّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ». 4

الحدیث

723 . الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراج النَّبِیّ صلی الله علیه و آله قالَ اللّهُ عز و جل:...یا أحمَدُ،إنَّ أهلَ الآخِرَةِ لا یَهنَؤُهُمُ الطَّعامُ مُنذُ عَرَفوا رَبَّهُم،ولایَشغَلُهُم مُصیبَةٌ مُنذُ عَرَفوا سَیِّئاتِهِم،یَبکونَ عَلی خَطایاهُم،یُتعِبونَ أنفُسَهُم ولا یُریحونَها،وإنَّ راحَةَ أهلِ الجَنَّةِ فِی المَوتِ،وَالآخِرَةُ مُستَراحُ العابِدینَ،مُؤنِسُهُم دُموعُهُمُ الَّتی تَفیضُ عَلی

خُدودِهِم،وجُلوسُهُم مَعَ المَلائِکَةِ الَّذینَ عَن أیمانِهِم وعَن شَمائِلِهِم،ومُناجاتُهُم مَعَ الجَلیلِ الَّذی فَوقَ عَرشِهِ. (4)

حدیث

720 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همّت خود را آخرتْ قرار دهید؛آخرتی که در آن،پاداش کسی که مورد رضایت[الهی]است،پایان نمی یابد و کیفر شخصی که مورد خشم[خداوند]است،قطع نمی گردد.

721 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آخرتتان را وجهه همّت خود،و تلاشتان را برای محلّ استقرار[همیشگی]تان قرار دهید.

5/1.فرزند آخرت باشید

722 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا را فرزندانی است و آخرت را نیز فرزندانی.شما از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا مباشید؛زیرا هر بچّه ای،دنبال مادر خود حرکت می کند.همانا دنیا پشت کرده و می رود،و آخرت،روی کرده و می آید.

6/1.ویژگی های آخرت گرایان
قرآن

«آن سرای آخرت را برای کسانی قرار می دهیم که در زمین،خواستار برتری و فساد نیستند.و فرجام[ِ خوش]،از آنِ پرهیزگاران است».

حدیث

723 . امام علی علیه السلام در بیان حدیث معراج:خداوند عز و جل فرمود:«...ای احمد!همانا اهل آخرت،از آن هنگام که پروردگارشان را شناختند،غذایی خوش از گلویشان پایین نرفت و از آن هنگام که گناهانشان را شناختند،هیچ مصیبتی آنان را به خود مشغول نساخت.بر گناهان خویش می گریند.نفْس هایشان را به رنج می افکنند و آنها را آسوده نمی گذارند.آسایش اهل بهشت،در مردن است و آخرت،آسایشگاه عبادتْ پیشگان است.مونس آنان،

اشک هایشان است که بر گونه هایشان سرازیر می شود،و همنشینیِ آنان،با فرشتگانی است که در راست و چپ آنان قرار گرفته اند،و راز و نیازشان ،با خداوند شکوهمندی است که بر فراز عرشِ خویش است».

ص:257


1- (1) أعلام الدین:ص 342 ح 30. [1]
2- (2) أعلام الدین:ص 340 ح 26. [2]
3- (3) إرشاد القلوب:ص 21. [3]
4- (5) بحار الأنوار:ج 77 ص 21 25 ح 6. [4]

7/1.حَدُّ الاِهتِمامِ بِالآخِرَةِ

724 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اعمَل عَمَلَ مَن یَرجو أن یَموتَ هَرِما،وَاحذَر حَذَرَ مَن یَتَخَوَّفُ أن یَموتَ غَدا. (1)

8/1.آثارُ الاِهتِمامِ بِالآخِرَةِ

725 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أصبَحَ و أمسی وَالآخِرَةُ أکبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللّهُ لَهُ الغِنی فی قَلبِهِ،وجَمَعَ لَهُ أمرَهُ،ولَم یَخرُج مِنَ الدُّنیا حَتّی یَستَکمِلَ رِزقَهُ. (2)

726 . عنه صلی الله علیه و آله: تَفَرَّغوا مِن هُمومِ الدُّنیا مَا استَطَعتُم؛فَإِنَّهُ مَن کانَتِ الدُّنیا أکبَرَهَمِّهِ أفشَی اللّهُ ضَیعَتَهُ،وجَعَلَ فَقرَهُ بَینَ عَینَیهِ،ومَن کانَتِ الآخِرَةُ أکبَرَ هَمِّهِ جَمَعَ اللّهُ لَهُ امورَهُ،وجَعَلَ غِناهُ فی قَلبِهِ. (3)

9/1.الحَثُّ عَلی ذِکرِ الآخرة

727 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَکفیکُم مِنَ النَّفلِ ذِکرُ الآخِرَةِ. (4)

728 . عنه صلی الله علیه و آله: رَحِمَ اللّهُ عَبدا استَحیا مِن رَبِّهِ حَقَّ الحَیاءِ؛فَحَفِظَ الرَّأسَ وما حَوی،وَالبَطنَ وما وَعی،وذَکَرَ القَبرَ وَالبِلی،وذَکَرَ أنَّ لَهُ فِی الآخِرَةِ مَعادا. (5)

7/1.اندازه پرداختن به آخرت

724 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عمل کن،همانند عمل کردن کسی که امید دارد در پیری بمیرد،و حذر کن،همانند حذر کردن کسی که می ترسد همین فردا بمیرد.

8/1.آثار اهمّیت دادن به آخرت

725 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که شب و روز،بزرگ ترین همّ و غمّش آخرت باشد،خداوند،دلش را بی نیاز می گرداند و کارش را سامان می بخشد و از دنیا نمی رود تا آن که روزی اش را کامل دریافت کند.

726 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تا می توانید،خویشتن را از همّ و غمّ دنیا فارغ گردانید؛زیرا هر کس که دنیا بزرگ ترین همّ و غمّ او باشد،خداوند زندگی اش را نابه سامان می سازد و فقر را پیش چشم او قرار می دهد؛و هر کس که آخرت،بزرگ ترین همّ و غمّ او باشد،خداوند امورش را سر و سامان می دهد و دلش را بی نیاز می گرداند.

9/1.تشویق به یادآوری آخرت

727 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از مستحبّات(غیر واجبات)،همین شما را بس که به یاد آخرت باشید.

728 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رحمت خدا بر آن بنده ای که از پروردگارش،چنان که می باید،شرم کند!پس،سر و آنچه را[از اندیشه و نیّت]در سر است و شکم و آنچه را[از خوراک]در شکم قرار می گیرد،[از ناپاکی و حرام]نگه بدارد و قبر و پوسیدن را[همواره]یاد کند و به یاد داشته باشد که او را در آخرت،بازگشتی خواهد بود.

ص:258


1- (1) الکافی:ج 2 ص 87 ح 6. [1]
2- (2) ثواب الأعمال:ص 201 ح 1.
3- (3) المعجم الأوسط:ج 5 ص 186 ح 5025.
4- (4) الفردوس:ج 5 ص 544 ح 9038.
5- (5) الاختصاص:ص 229.

10/1.ما یُذَکِّرُ الآخِرَةَ

729 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عودُوا المَرضی،وَاتبَعُوا الجَنائِزَ؛تُذَکِّرکُمُ الآخِرَةَ. (1)

730 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا دُعیتُم إلَی الجَنائِزِ فَأَسرِعوا؛فَإِنَّها تُذَکِّرُ الآخِرَةَ. (2)

11/1.ما یُنسِی الآخِرَةَ

731 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلی امَّتِیَ الهَوی وطُولُ الأَمَلِ؛أمَّا الهَوی فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الحَقِّ،و أمّا طولُ الأَمَلِ فَیُنسِی الآخِرَةَ. (3)

12/1.بَرَکاتُ عِمارَةِ الآخِرَةِ

الکتاب

«مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ». 4

الحدیث

732 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أصلَحَ أمرَ آخِرَتِهِ أصلَحَ اللّهُ لَهُ أمرَ دُنیاهُ. (4)

733 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا إنَّ الدُّنیا وَالآخِرَةَ طالِبَتانِ ومَطلوبَتانِ؛فَطالِبُ الآخِرَةِ تَطلُبُهُ الدُّنیا حَتّی یَستَکمِلَ رِزقَهُ،وطالِبُ الدُّنیا تَطلُبُهُ الآخِرَةُ حَتّی یَأخُذَ المَوتُ بِعُنُقِهِ. (5)

10/1.عوامل یادآوری آخرت

729 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از بیماران،عیادت کنید و در تشییع جنازه ها شرکت نمایید تا اینها آخرت را به یاد شما آورند.

730 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه به تشییع جنازه دعوت شدید،شتاب کنید؛زیرا تشییع جنازه،شما را به یاد آخرت می اندازد.

11/1.عوامل از یاد بردن آخرت

731 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ترسناک ترین چیزهایی که از آنها بر امّتم می ترسم،هوای نفْس و آرزوی دراز است.هوای نفْس،از حق باز می دارد و آرزوی دراز،آخرت را از یاد[ِ انسان]می برد.

12/1.برکات آباد کردن آخرت
قرآن

«کسی که کِشت آخرت را بخواهد،برای وی در کِشته اش می افزاییم و کسی که کِشت این دنیا را بخواهد،به او از آن می دهیم؛و[لی]در آخرت،او را نصیبی نیست».

حدیث

732 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس کار آخرتش را درست کند،خداوند عز و جل کار دنیایش را برای او درست می کند.

733 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آگاه باشید که دنیا و آخرت،هر دو،طالب اند و مطلوب.دنیا طالبِ آخرت را طلب می کند تا این که او روزیِ خویش را به تمام و کمال دریافت کند.آخرت نیز،در طلبِ طالب دنیاست تا این که مرگ،گردن او را بگیرد.

ص:259


1- (1) مسند ابن حنبل:ج4 ص96 ح11445. [1]
2- (2) قرب الإسناد:ص 86 ح 281. [2]
3- (3) الخصال:ص51 ح62.
4- (5) عدّة الداعی:ص 216. [3]
5- (6) أعلام الدین:ص 345 ح 38. [4]

13/1.ما یَعمُرُ الآخِرَةَ

734 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لِکُلِّ خَرابٍ عِمارَةٌ،وعِمارَةُ الآخِرَةِ العَقلُ. (1)

735 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أرادَ الآخِرَةَ فَلیَدَع زینَةَ الحَیاةِ الدُّنیا. (2)

14/1.ما یُخرِبُ الآخِرَةَ

الکتاب

«فَأَمّا مَنْ طَغی* وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا* فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوی». 3

الحدیث

736 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لعلیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،مَن عَرَضَت لَهُ دُنیاهُ وآخِرَتُهُ فَاختارَ الآخِرَةَ وتَرَکَ الدُّنیا فَلَهُ الجَنَّةُ،ومَن أخَذَ الدُّنیا استِخفافا بِآخِرَتِهِ فَلَهُ النّارُ. (3)

15/1.الحَثُّ عَلی تِجارَةِ الآخِرَةِ

الکتاب

«إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ». 5

«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ». 6

الحدیث

737 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی مَوعِظَتِهِ لِابنِ مَسعودٍ:یَابنَ

مَسعودٍ،وَالَّذی بَعَثَنیبِالحَقِّ نَبِیّا،إنَّ مَن یَدَعِ الدُّنیا ویُقبِل عَلی تِجارَةِ الآخِرَةِ،فَإِنَّ اللّهَ تَعالی یَتَّجِرُ لَهُ مِن وَراءِ تِجارَتِهِ ویُربِحُ اللّهُ تِجارَتَهُ،یَقولُ اللّهُ تَعالی: «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ» . (4)

13/1.آنچه آخرت را آباد می کند

734 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر خرابی،آباد کننده ای دارد و آباد کننده آخرت،عقل است.

735 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس آخرت را می خواهد،باید زیور زندگیِ دنیا را رها کند.

14/1.آنچه آخرت را ویران می کند
قرآن

«امّا هر که طغیان کرد و زندگیِ پستِ دنیا را برگزید،پس جایگاه او همان آتش است».

حدیث

736 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!هر کس دنیا و آخرت برایش پیش آید(بر سر دو راهیِ دنیا و آخرت قرار گیرد)و آخرت را برگزیند و دنیا را وا نهد،بهشت از آنِ اوست؛و هر کس،از روی سبک شمردن آخرتش،دنیا را برگیرد،آتش از آنِ اوست.

15/1.تشویق به سودای آخرت
قرآن

«در حقیقت،کسانی که کتاب خدا را می خوانند و نماز برپا می دارند و از آنچه بدیشان روزی داده ایم،نهان و آشکارا انفاق می کنند،امید به تجارتی بسته اند که هرگز زوال نمی پذیرد».

«و از میان مردم،کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می فروشد؛و خدا نسبت به[این]بندگان،مهربان است».

حدیث

737 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندرز به ابن مسعود:ای

پسر مسعود!سوگند به آن که مرا به حق،به پیامبری برگزید،کسی که دنیا را وا نهد و به سودای آخرت روی آورد،خداوند متعال،از پسِ سوداگری اش،برای او تجارت می کند و سوداگری اش را سودآور می گردانَد.خدای متعال می فرماید:«مردانی که سرگرم شدن به هیچ تجارتی و هیچ داد و ستدی،آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و دادن زکات،باز نمی دارد و از روزی می هراسند که در آن،دل ها و دیده ها زیر و رو می شوند».

ص:260


1- (1) کنز الفوائد:ج 1 ص 56. [1]
2- (2) الخصال:ص 293 ح 58.
3- (4) جامع الأخبار:ص 296 ح 805. [2]
4- (7) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 356 ح 2660. [3]

16/1.تَفسیرُ تِجارَةِ الآخِرَةِ

الکتاب

«إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ». 1

الحدیث

738 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن وَصایاهُ لِابنِ مَسعودٍ:یَابنَ مَسعودٍ،کُلُّ ما أبصَرتَهُ بِعَینِکَ وَاستَخلاهُ (1)قَلبُکَ فَاجعَلهُ للّهِ ِ،فَذلِکَ تِجارَةُ الآخِرَةِ؛لِأَنَّ اللّهَ یَقولُ: «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللّهِ باقٍ» (2). (3)

739 . عنه صلی الله علیه و آله: لَیسَ شَیءٌ أطیَبَ عِندَ اللّهِ مِن ریحِ فَمِ صائِمٍ تَرَکَ الطَّعامَ وَالشَّرابَ للّهِ ِ رَبِّ العالَمینَ،وآثَرَ اللّهَ عَلی ما سِواهُ،وَابتاعَ آخِرَتَهُ بِدُنیاهُ. (4)

16/1.معنای سوداگری آخرت
قرآن

«در حقیقت،کسانی که کتاب خدا را می خوانند و نماز را برپا می دارند و از آنچه بدیشان روزی داده ایم،نهان و آشکارا انفاق می کنند،امید به تجارتی بسته اند که هرگز زوال نمی پذیرد».

حدیث

738 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابن مسعود:ای پسر مسعود!هر آنچه را چشمت دید و دلت هوس کرد،برای خدا قرار بده که این،تجارت(سوداگریِ)آخرت است؛چرا که خداوند می فرماید:«آنچه نزد شماست،رفتنی است و آنچه نزد خداست،ماندنی است».

739 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نزد خداوند،چیزی خوش تر از بوی دهان روزه داری نیست که به خاطر خدای پروردگار جهانیان،از خوردن و آشامیدن،خودداری ورزیده و خدا را بر ماسِوای او برگزیده و آخرتش را به دنیایش خریده است.

ص:261


1- (2) فی بحار الأنوار:« [1]واستحلاه».
2- (3) النحل:96. [2]
3- (4) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 357 ح 2660. [3]
4- (5) التحصین لابن فهد:ص 20 ح 39.

17/1.التَّحذیرُ مِن إشتِراءِ الدُّنیا بِالآخِرَةِ

الکتاب

«أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ فَلا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ». 1

الحدیث

740 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بَشِّر هذِهِ الاُمَّةَ بِالسَّناءِ وَالرِّفعَةِ وَالدّینِ والنَّصرِ وَالتَّمکینِ فِی الأَرضِ...فَمَن عَمِلَ مِنهُم عَمَلَ الآخِرَةِ لِلدُّنیا لَم یَکُن لَهُ فِی الآخِرَةِ نَصیبٌ. (1)

18/1.ذَمُّ مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنیا غَیرِهِ

741 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَرُّ النّاسِ مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنیاهُ،وشَرٌّ مِن ذلِکَ مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنیا غَیرِهِ. (2)

الفصل الثّانی:الموت

1/2.کُلّ نَفسٍ ذائِقَةُ المَوت

الکتاب

«کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ». 4

الحدیث

742 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المَوتَ المَوتَ!ألا ولابُدَّ مِن المَوتِ،

جاءَ المَوتُ بما فیهِ،جاءَ بالرَّوحِ والرّاحَةِ والکَرَّةِ المُبارَکةِ إلی جَنَّةٍ عالِیَةٍ لأهلِ دارِ الخُلودِ،الّذینَ کانَ لَها سَعیُهُم وفیها رغبَتُهُم.وجاءَ المَوتُ بما فیهِ بالشِّقوَةِ والنَّدامَةِ وبالکَرَّةِ الخاسِرَةِ إلی نارٍ حامیَةٍ لأهل دارِ الغُرورِ،الّذینَ کانَ لَها سَعیُهُم وفیها رغبَتُهُم. (3)

17/1.هشدار درباره سودا کردنِ آخرت به دنیا
قرآن

«همین کسان اند که زندگیِ دنیا را به[بهای]جهان دیگر خریدند.پس نه عذاب آنان سبُک می گردد و نه ایشان یاری می شوند».

حدیث

740 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بشارت باد این امّت را به بلندی و عظمت و دین و پیروزی و قدرت یافتن در زمین!...پس هر کدام از آنان که کار آخرت را برای دنیا انجام دهد،در آخرت،نصیبی نخواهد داشت.

18/1.نکوهش آن که آخرتش را به دنیای دیگران بفروشد

741 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترینِ مردم،کسی است که آخرتش را به دنیایش بفروشد،و بدتر از او،کسی است که آخرت خویش را برای دنیای دیگری بفروشد.

فصل دوم:مرگ

1/2.همگان،چشنده مرگ اند
قرآن

«هر جانداری چشنده[طعم]مرگ است؛و همانا روز رستاخیز پاداش هایتان به طور کامل به شما داده می شود.پس هر که را از آتش به دور دارند و در بهشت درآورند،قطعاً کامیاب شده است؛و زندگی دنیا،جز مایه فریب نیست».

حدیث

742 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرگ را[در نظر آورید]،مرگ را!بدانید که از مرگ،گریزی نیست.مرگ،آنچه دارد،با خود می آورد:خوشی و آسایش و

رستاخیزی خجسته به سوی بهشتی برین را برای اهل سرای جاودانی می آورد؛همانان که برای آن سرای،کار می کردند و بِدان رغبت می ورزیدند،و بدبختی و پشیمانی و رستاخیزی زیانبار به سوی آتشی سوزان را برای طالبانِ سرایِ فریب می آورد؛همانان که برای این سرای می کوشیدند و بِدان رغبت می ورزیدند.

ص:262


1- (2) مسند ابن حنبل:ج 8 ص 44 ح 21278. [1]
2- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 353 ح 5762.
3- (5) الکافی:ج 3 ص 257 ح 27. [2]

2/2.أصنافُ المَوتِ

743 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النّاسُ اثنانِ:واحِدٌ أراحَ،وآخَرُاستَراحَ؛فأمّاالّذی استَراحَ فالمؤمنُ إذاماتَ استَراحَ من الدُّنیا وبَلائها،و أمّا الّذی أراحَ فالکافِرُ إذا ماتَ أراحَ الشَّجَرَ والدَّوابَّ وکثیرا مِن النّاسِ. (1)

3/2.موت المؤمنِ

الکتاب

«اَلَّذِینَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». 2

الحدیث

744 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المَوتُ رَیحانَةُ المؤمنِ. (2)

4/2.موتُ الکافرِ

«اَلَّذِینَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما کُنّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلی إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». 4

2/2.اقسام مرگ

743 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم،دو دسته اند:یکی آسوده می گردانَد و دیگری آسوده می شود.آن که آسوده می شود،مؤمن است که هر گاه بمیرد،از دنیا و رنج و بلای آن راحت می شود،و آن که آسوده می گردانَد،کافر است که هر گاه بمیرد،درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم را[از شرّ خود]آسوده می سازد.

3/2.مرگ مؤمن
قرآن

«همان کسانی که فرشتگان جانشان را در حالی که پاک اند می ستانند[و به آنان]می گویند:«درود بر شما باد!به[پاداش]آنچه انجام می دادید به بهشت درآیید»».

حدیث

744 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرگ برای مؤمن،همانند یک دسته گل خوش بوست.

4/2.مرگ کافِر

«همانان که فرشتگان جانشان را می گیرند،در حالی که بر خود ستمکار بوده اند.پس،از در تسلیم در می آیند[و می گویند:]«ما هیچ کار بدی نمی کردیم».آری.خدا به آنچه می کردید،داناست».

ص:263


1- (1) الخصال:ص 39 ح 21.
2- (3) کنز العمال:ج 15 ص 551 ح 42136.

«فَکَیْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ». 1

5/2.ذکر الموت

745 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله حینما سُئلَ:هل یُحشَرُ مَع الشُّهَداءِ أحَدٌ؟:نَعَم،مَن یَذکُرُ المَوتَ فی الیَومِ واللّیلَةِ عِشرینَ مَرّةً. (1)

746 . الإمام علیٌّ علیه السلام: أکثِروا ذِکرَ المَوتِ عندَما تُنازِعُکُم إلَیهِ أنفسُکُم مِن الشَّهَواتِ،وکفی بالمَوتِ واعِظا.وکانَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله کثیرا ما یُوصی أصحابَهُ بذِکرِ المَوتِ فیقولُ:أکثِروا ذِکرَ المَوتِ،فإنّهُ هادِمُ اللَّذّاتِ،حائلٌ بَینَکُم وبینَ الشَّهَواتِ. (2)

6/2.الاستِعدادُ للموتِ

747 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لطارق بن عبد اللّه المحازیِّ:استَعِدَّ للمَوتِ قَبلَ نُزولِ المَوتِ. (3)

748 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ ارتَقَبَ المَوتَ سارَعَ فی الخَیراتِ. (4)

7/2.شَرُّ المَعذِرَةِ

الکتاب

«یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ». 6

«پس چگونه[تاب می آورند]وقتی که فرشتگان[عذاب]جانشان را می ستانند و بر چهره و پشت آنان،تازیانه می نوازند؟».

5/2.یاد مرگ

745 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وقتی از ایشان سؤال شد:آیا کسی با شهدا محشور می شود؟:آری.کسی که شبانه روز،بیست مرتبه مرگ را یاد کند.

746 . امام علی علیه السلام: در هنگامی که نفْس هایتان شما را به سوی خواهش ها می کشانند،مرگ را فراوان یاد کنید که مرگ،بهترین موعظه کننده است.پیامبر خدا،اصحاب خود را به یادآوری مرگ،بسیار سفارش می کرد و می فرمود:«مرگ را فراوان یاد کنید؛چرا که برهم زننده خوشی هاست و پرده میان شما و خواهش هاست».

6/2.آماده شدن برای مرگ

747 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به طارق بن عبد اللّه محاربی:ای طارق!پیش از فرا رسیدن مرگ،خود را برای آن آماده کن.

748 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که چشم به راه مرگ است،در کارهای نیک می کوشد.

7/2.بدترین عذرخواهی
قرآن

«[همان]روزی که ستمگران را پوزش طلبی شان سود نمی دهد،و برای آنان لعنت است؛و برایشان بدفرجامیِ آن سرای است».

ص:264


1- (2) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 268. [1]
2- (3) الأمالی للطوسی:ص 28 ح 31. [2]
3- (4) کنز العمال:ج 15 ص 551 ح 42140.
4- (5) کنز الفوائد:ج 2 ص 163. [3]

الحدیث

749 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَرُّ المَعذِرَةِ حینَ یَحضُرُ المَوتُ. (1)

8/2.تَمَنّی الموتِ

750 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَتَمَنّیَنَّ أحَدُکُم المَوتَ بِضُرٍّ نَزَلَ بهِ. (2)

751 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَمنَّوا المَوتَ؛فإنّ هَولَ المُطَّلَعِ شَدیدٌ،وإنّ مِن السَّعادَةِ أن یَطولَ عُمرُ العَبدِ،ویَرزُقَهُ اللّهُ الإنابَةَ. (3)

752 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَتَمنَّیَنَّ أحَدُکُمُ المَوتَ؛فإنّهُ لا یَدری ما قَدَّمَ لنفسِهِ. (4)

9/2.شدائِدُ الموتِ

الکتاب

«وَ جاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِکَ ما کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ». 5

الحدیث

753 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: احضَروا مَوتاکُم ولَقِّنوهُم«لا إلهَ إلَا اللّهُ»وبَشِّروهُم بالجَنَّةِ،فإنّ الحَلیمَ مِن الرِّجالِ والنِّساءِ یَتَحَیّرُ عندَ ذلکَ المَصرَعِ،وإنّ الشّیطانَ أقرَبُ ما یکونُ مِن ابنِ آدمَ عندَ ذلکَ المَصرَعِ.والّذی نَفسی بیَدِهِ!لَمُعایَنةُ مَلَکِ المَوتِ أشَدُّ

مِن ألفِ ضَربَةٍ بالسَّیفِ.والّذی نَفسی بیَدِهِ!لا تَخرُجُ نَفسُ عَبدٍ مِن الدّنیا حتّی یَتَألَّمَ کُلُّ عِرقٍ مِنهُ علی حِیالهِ. (5)

حدیث

749 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترین پوزش،زمانی است که مرگ فرا رسد.

8/2.آرزوی مرگ

750 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ یک از شما به سبب گزندی که به او می رسد،هرگز آرزوی مرگ نکند.

751 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگز آرزوی مرگ نکنید؛زیرا هول و هراس قیامت،سخت است و این،از خوش بختی است که عمر بنده طولانی شود و خداوند،توبه روزی اش کند.

752 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ گاه کسی از شما آرزوی مرگ نکند؛چرا که نمی داند برای خود،چه پیش فرستاده است.

9/2.سختی های مرگ
قرآن

«و سکرات مرگ به راستی فرا می رسد.این،همان است که از آن می گریختی!».

حدیث

753 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر بالین مُردگان خود،حاضر شوید و به آنان«لا إله إلّا اللّه»تلقین کنید و نوید بهشتشان دهید؛زیرا حتّی مردان و زنان بردبار هم در این صحنه،سرگشته می شوند و شیطان بیش از هر زمان دیگری در هنگام مرگ،به آدمی نزدیک می گردد.سوگند به آن که جانم در دست اوست،مشاهده ملک الموت،سخت تر از هزار ضربه شمشیر است.سوگند به آن که جانم در دست اوست،جان هیچ بنده ای از دنیا نمی رود،مگر این

که یکایک رگ های او درد می کشند.

ص:265


1- (1) الدعوات:ص 238 ح 664.
2- (2) الدعوات:ص 122 ح 296.
3- (3) کنز العمال:ج 15 ص 554 ح 42149.
4- (4) کنز العمال:ج 15 ص 555 ح 42154.
5- (6) کنز العمال:ج 15 ص 556 ح 42158.

10/2.ما یُهوِّنُ الموتَ

754 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قَدِّمْ مالَکَ أمامَکَ یَسُرَّکَ اللَّحاقُ بهِ. (1)

755 . عنه صلی الله علیه و آله: أقلِلْ مِن الذُّنوبِ یَسهُلْ علَیکَ المَوتُ. (2)

11/2.ما یَری الإنسان عِندَ المَوت

756 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: انظُروا مَن تُحادِثونَ؟فإنّهُ لیسَ مِن أحَدٍ یَنزِلُ بهِ المَوتُ إلّا مُثِّلَ لَهُ أصحابُهُ إلَی اللّهِ إن کانوا خِیارا فخِیارا وإن کانوا شِرارا فشِرارا،ولیسَ أحَدٌ یَموتُ إلّا تَمَثَّلتُ لَهُ عندَ مَوتِهِ. (3)

12/2.تشییعُ الجَنازةِ

757 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ أوّلَ ما یُجازی بهِ المؤمنُ بعدَ مَوتهِ أن یُغفَرَ لجَمیعِ مَن تَبِعَ جَنازَتَهُ. (4)

758 . عنه صلی الله علیه و آله: سِرْ سَنتَینِ بِرَّ والِدَیکَ،سِرْ سَنةً صِلْ رَحِمَکَ،سِرْ مِیلاً عُدْ مَریضا،سِرْ مِیلَینِ شَیِّعْ جَنازَةً. (5)

13/2.آدابُ التَّشییعِ

759 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لمّا مَرَّ بجَنازَةٍ تُمخَضُ کما یُمخَضُ الزِّقُّ:علَیکُم بالسَّکِینَةِ،علَیکُم بالقَصدِ فی المَشیِ

بجَنائزِکُم. (6)

10/2.آنچه مرگ را آسان می کند

754 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: داراییِ خود را پیش از خود بفرست تا پیوستن به آن،شادمانت کند.

755 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از گناهان بکاه تا مرگ بر تو آسان گردد.

11/2.آنچه انسان،هنگام مرگ می بیند

756 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنگرید که با چه کسی هم سخن می شوید؛زیرا هیچ کس نیست که مرگش در رسد،مگر این که یارانش که به سوی خدا ره سپارند،در برابرش مجسّم می شوند.اگر خوب باشند،به صورتی نیک و خوشایند مجسّم می شوند و اگر بد باشند،به گونه ای بد و ناخوشایند.و هیچ کس نیست که بمیرد،جز این که من به هنگام مرگش در برابر او نمایان می شوم.

12/2.تشییع جنازه

757 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین پاداشی که پس از مرگِ مؤمن به او داده می شود،این است که همه تشییع کنندگان جنازه اش آمرزیده می شوند.

758 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای نیکی به پدر و مادرت،مسافت دوساله بپیما.برای به جا آوردن صله رَحِم،مسافت یک ساله بپیما.برای عیادت بیمار،یک میل راه بپیما و برای شرکت در تشییع جنازه ای،دو میل راه بپیما.

13/2.آداب تشییع جنازه

759 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آن گاه که دید جنازه ای[در

تشییع]،بالا و پایین می شود،گویی خیکی را می جنبانند:آرام باشید!با جنازه هایتان به آرامی حرکت کنید.

ص:266


1- (1) أعلام الدین:ص 344 ح 37. [1]
2- (2) أعلام الدین:ص 344 ح 37. [2]
3- (3) الکافی:ج 2 ص 638 ح 3. [3]
4- (4) کنز العمال:ج 15 ص 588 ح 42310.
5- (5) النوادر للراوندی:ص 92 ح 29. [4]
6- (6) الأمالی للطوسی:ص 383 ح 827. [5]

760 . عنه صلی الله علیه و آله لِأبی ذرّ:یا أبا ذرٍّ،إذا تَبِعتَ جَنازَةً فلْیَکُنْ عَقلُکَ فیها مَشغولاً بالتَّفکُّرِ والخُشوعِ،واعلَمْ أنّکَ لاحِقٌ بهِ. (1)

14/2.دَفنُ المَیِّتِ

761 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ادفِنوا مَوتاکُم وَسطَ قَومٍ صالِحینَ؛فإنّ المَیّتَ یَتأذّی بجارِ السَّوءِ کما یَتأذَّی الحَیُّ بجارِ السَّوءِ. (2)

762 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ أرحَمَ ما یَکونُ اللّهُ بالعَبدِ إذا وُضِعَ فی حُفرَتِهِ. (3)

الفصل الثّالث:القبر

1/3.أوَّلُ مَنازِلِ الآخِرَة

763 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: القَبرُ أوَّلُ مَنازِلِ الآخِرَةِ؛فَإِن یَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أیسَرُ مِنهُ،وإن لَم یَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أشَدُّ مِنهُ. (4)

764 . عنه صلی الله علیه و آله: أوَّلُ عَدلِ الآخِرَةِ القُبورُ؛لا یُعرَفُ[فیها] (5)شَریفٌ مِن وَضیعٍ. (6)

760 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای ابو ذر!هر گاه در پی جنازه ای به راه افتادی،باید عقلت با تفکّر و خشوع،به آن مشغول شود و بدان که تو نیز به او می پیوندی.

14/2.به خاک سپاری

761 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردگان خود را در میان مردمان نیک،به خاک بسپارید؛زیرا مرده نیز همچون زنده از همسایه بد رنج می برد.

762 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیشترین مهربانیِ خدا به بنده،آن وقتی است که در گورش نهاده می شود.

فصل سوم:قبر

1/3.اوّلین منزلگاه آخرت

763 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قبر،نخستین منزل آخرت است.اگر کسی از آن به سلامت رَست،منازل بعد آن آسان تر است و اگر به سلامت نرَست،دشواری منازل بعدی شدیدتر از آن است.

764 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سرآغاز عدالتِ آخرت،قبرهاست که در آن شرافتمند از غیر شرافتمند شناخته نمی شود.

ص:267


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 371 ح 2661. [1]
2- (2) کنز العمال:ج 15 ص 599 ح 42371.
3- (3) کنز العمال:ج 15 ص 601 ح 42386.
4- (4) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 140 ح 454. [2]
5- (5) ما بین المعقوفین أثبتناه من المصادر الاُخری.
6- (6) الجعفریّات:ص 205. [3]

2/3.سؤالُ القَبرِ

765 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قولِهِ تعالی: «یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ» (1):فی القَبرِ إذا سُئلَ المَوتی. (2)

766 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ العَبدَ إذا وُضِعَ فی قَبرِهِ وتَولّی عَنهُ أصحابُهُ،وإنّهُ لَیَسمَعُ قَرعَ نِعالِهِم إذا انصَرَفُوا،أتاهُ مَلَکانِ فَیُقعِدانِهِ فیَقولانِ لَهُ:ما کنتَ تَقولُ فی هذا النبیِّ محمّدٍ؟فأمّا المؤمنُ فیقولُ:أشهَدُ أنّهُ عبدُاللّهِ ورسولُهُ،فیقالُ لَهُ:انظُر إلی مَقعَدِکَ مِن النارِ أبدَلَکَ اللّهُ بهِ مَقعَدا مِن الجَنَّةِ.قالَ النبیُّ صلی الله علیه و آله:فَیَراهُما جَمیعا.

و أمّا الکافِرُ أو المُنافِقُ فیقولُ:لا أدرِی،کنتُ أقولُ ما یقولُ الناسُ فیه! (3)

3/3.عَذابُ القَبرِ

767 . تفسیر القمّی عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کفی بالمَوتِ طامّةً یا جَبرئیلُ!فقالَ جَبرئیلُ:إنّ ما بَعدَ المَوتِ أطَمُّ و أطَمُّ مِن المَوتِ. (4)

4/3.ما یَنفَعُ فِی القَبرِ

768 . تنبیه الخواطر: رسول اللّهِ صلی الله علیه و آله لَمّا مَرَّ بقَبرٍ دُفِنَ فیهِ بالأمسِ إنسانٌ و أهلُهُ یَبکُونَ:لَرَکعَتانِ خَفیفَتانِ ممّا تَحتَقِرُونَ أحَبُّ إلی صاحِبِ هذا القَبرِ مِن دُنیاکُم کُلِّها. (5)

2/3.سؤال قبر

765 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه«خداوند،کسانی را که ایمان آورده اند،در زندگی دنیا و آخرت،با گفتار ثابت و درست،استوار می دارد»:مراد،در قبر و به هنگام سؤال از مُردگان است.

766 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون آدمی را در قبرش گذاشتند و همراهان او باز گشتند،در حالی که هنوز صدای کفش های آنها را می شنود،دو فرشته نزدش می آیند[و او را می نشانند]و می پرسند:«درباره این پیامبر،محمّد،چه عقیده ای داشتی؟».

اگر مؤمن باشد می گوید:گواهی می دهم که او بنده خدا و فرستاده اوست.

پس،به او گفته شود:«به جایگاهت در آتش بنگر.خداوند به جای آن،جایگاهی در بهشت به تو داد».

او هر دو جایگاه را می بیند؛امّا اگر کافر یا منافق باشد،می گوید:نمی دانم.همان عقیده ای را درباره او داشتم که مردم داشتند!

3/3.عذاب قبر

767 . تفسیر القمّی: پیامبر خدا فرمود:«مصیبت بزرگی است مرگ،ای جبرئیل!».

جبرئیل علیه السلام گفت:آنچه پس از مرگ است،مصیبتی به مراتبْ بزرگ تر از مرگ است.

4/3.آنچه در قبر،سودمند است

768 . تنبیه الخواطر: پیامبر خدا بر قبری گذشت که روز قبل،شخصی در آن دفن شده بود و خانواده اش می گریستند.فرمود:«دو رکعت نماز عادی که شما کوچک می شمارید،برای صاحب این قبر،دوست داشتنی تر از همه دنیای شماست».

ص:268


1- (1) إبراهیم:27. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 377 ح 807. [2]
3- (3) الترغیب والترهیب:ج 4 ص 363 ح 12.
4- (4) تفسیر القمّی:ج 2 ص 6. [3]
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 225. [4]

769 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سَبعَةُ أسبابٍ یُکتَبُ لِلعَبدِ ثَوابُها بَعدَ وَفاتِهِ:رَجُلٌ غَرَسَ نَخلاً،أو حَفَرَ بِئرا،أو أجری نَهرا،أو بَنی مَسجِدا،أو کَتَبَ مُصحَفا،أو وَرَّثَ عِلما،أو خَلَّفَ وَلَدا صالِحا یَستَغفِرُ لَهُ بَعدَ وَفاتِهِ. (1)

5/3.زیارة القبور

5/3 1 زِیارَةُ قَبرِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله

770 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن حَجَّ فَزار قَبری،بَعدَ مَوتی،کانَ کَمَن زارَنی فی حَیاتی. (2)

771 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن حَجَّ ولَم یَزُرنی فَقَد جَفانی. (3)

772 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن زارَ قَبری بَعدَ مَوتی،کانَ کَمَن هاجَرَ إلَیَّ فی حَیاتی،فَإِن لَم تَستَطیعوا فَابعَثوا إلَیَّ بِالسَّلامِ فَإِنَّهُ یَبلُغُنی. (4)

773 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أتانی زائِرًا کُنتُ شَفیعَهُ یَومَ القِیامَةِ. (5)

774 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن زارَنی فی حَیاتی وبَعدَ مَوتی،کانَ فی جِواری یَومَ القِیامَةِ. (6)

5/3 2 زِیارَةُ قُبورِ الأَئِمَّةِ مِن أهلِ البَیتِ علیهم السلام

775 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن زارَنی،أو زارَ أحَدًا مِن ذُرِّیَّتی،زُرتُهُ یَومَ القِیامَةِ،فَأَنقَذتُهُ مِن أهوالِها. (7)

769 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هفت چیز است که بعد از مرگِ آدمی،ثواب آنها برایش نوشته می شود:مردی که درخت خرمایی بکارد،یا چاه آبی حفر کند،یا نهری جاری سازد،یا مسجدی بسازد،یا کتابی بنویسد،یا دانشی از خود به ارث گذارد،یا فرزند شایسته ای بر جای نهد که بعد از مرگش برای او از خدا آمرزش بخواهد.

5/3.زیارت قبور
5/3 1.زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله

770 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس پس از مرگ من،حج به جا آورَد و مرا زیارت کند،همچون کسی است که در حال حیات من،مرا زیارت کرده است.

771 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس حج گزارد و مرا زیارت نکند،بر من جفا کرده است.

772 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس پس از مرگم،قبر مرا زیارت کند،همچون کسی است که در حیات من،به سوی من هجرت کرده است.پس اگر نتوانستید،به من سلام برسانید،که به من می رسد.

773 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس به زیارت من آید،در روز قیامت،شفیع او خواهم بود.

774 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در حال حیات و پس از وفاتم مرا زیارت کند،روز قیامت،در همسایگی[و پناه]من خواهد بود.

5/3 2.زیارت قبور امامان اهل بیت علیهم السلام

775 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مرا یا یکی از فرزندان مرا زیارت کند،روز قیامت،او را زیارت می کنم و از هراس های آن روز،نجاتش می دهم.

ص:269


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 110. [1]
2- (2) المعجم الأوسط:ج 3 ص 351 ح 3376.
3- (3) المغنی عن حمل الأسفار:ج 1 ص 207 ذیل ح 818.
4- (4) تهذیب الأحکام:ج 6 ص 3 ح 1.
5- (5) الکافی:ج 4 ص 548 ح 3. [2]
6- (6) تهذیب الأحکام:ج 6 ص 3 ح 2.
7- (7) کامل الزیارات:ص 41 ح 4. [3]

776 . عنه صلی الله علیه و آله: ...مَن زارَهُ[الحسن علیه السلام]فی بَقیعِهِ ثَبَتَت قَدَمُهُ عَلَی الصِّراطِ،یَومَ تَزِلُّ فیهِ الأَقدامُ. (1)

777 . عنه صلی الله علیه و آله فی فضل زیارة الحسین علیه السلام:إنَّ الإجابةَ تَحتَ قُبَّتهِ،وَالشِّفاءَ فی تُربَتِهِ،وَالأئمَّة مِن ولدِهِ. (2)

778 . عنه صلی الله علیه و آله: سَتُدفَنُ بَضعَةٌ مِنّی بأرضِ خُراسانَ،لا یَزُورُها مُؤمِنٌ إلّا أوجَبَ اللّهُ عز و جل لَهُ الجَنَّةَ وحَرَّمَ جَسَدَهُ علی النّارِ. (3)

5/3 3 زیارَةُ قُبورِ المُؤمِنین

779 . جامع الأخبار عن الأصبغ بن نباتة: کُنتُ مَع علیّ بن أبی طالب علیه السلام فَمَرَّ بِالمقابِرِ فَقالَ علیّ علیه السلام السَّلامُ عَلی أهلِ لا إلهَ إلّا اللّهُ،مِن أهلِ لا إلَه إلّا اللّهُ،یا أهلَ لا إلهَ إلّا اللّهُ کَیفَ وَجدَتُم کَلِمَة لا إلهَ إلّا اللّه؟یا لا إله إلّا اللّه بِحقّ لا إله إلّا اللّه اغفِر لِمَن قالَ لا إله إلّا اللّهُ،وَاحشُرنا فی زُمَرِة مَن قال لا إله إلّا اللّهُ. (4)

الفصل الرّابع:البعث

1/4.اِقتِرابُ السّاعَةِ

الکتاب

«اِقْتَرَبَتِ السّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ». 5

776 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ...کسی که[حسن علیه السلام را]در بقیعش زیارت کند،در روزی که قدم ها می لغزند،گام او بر صراط استوار می ماند.

777 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام:اجابت[دعا]در زیر گنبد او،و شفا در تربت اوست و امامان از نسل اویند.

778 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زود باشد که پاره ای از تن من،در خاک خراسان،دفن شود.هیچ مؤمنی آن را زیارت نمی کند،مگر آن که خداوند عز و جل بهشت را بر او واجب و بدنش را بر آتش دوزخ،حرام می گرداند.

5/3 3.زیارت قبور مؤمنان

779 . جامع الأخبار به نقل از اصبغ بن نُباته:همراه با علی بن ابی طالب علیه السلام بودم که از کنار گورها گذشت و چنین گفت:«سلام بر اهل لا إله إلّا اللّه گویان،از اهل لا إله إلّا اللّه گویان،ای اهل لا إله إلّا اللّه گویان،کلمه لا إله إلّا اللّه را چگونه دیدید؟ای اهل لا إله إلّا اللّه گویان،به حق لا إله إلّا اللّه،گوینده لا إله إلّا اللّه را بیامرز و ما را در گروه لا إله إلّا اللّه گویان محشور کن».

فصل چهارم:رستاخیز

1/4.نزدیکی زمان قیامت
قرآن

«نزدیک شد قیامت،و از هم شکافت ماه».

ص:270


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 177 ح 178. [1]
2- (2) کفایة الأثر:ص 17. [2]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 585 ح 3194.
4- (4) جامع الأخبار:ص 133 ح 270. [3]

الحدیث

780 . الجعفریّات عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بُعِثتُ أنا والسّاعَةُ کَهاتَینِ و أشارَ بِإصبَعهِ:السَّبّابَةِ والوُسطی ثُمَّ قالَ:وَالّذی نَفسِی بِیَدِه إنّی لَأجِدُ السّاعةَ بَینَ کِتفَیَّ! (1)

2/4.أشراطُ السّاعَةِ

الکتاب

«فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِینٍ* یَغْشَی النّاسَ هذا عَذابٌ أَلِیمٌ». 2

الحدیث

781 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَقومُ السّاعَةُ حَتّی یُعِزَّ اللّهُ فیهِ ثَلاثا:دِرهَما مِن حَلالٍ،وَعِلما مُستَفادا،و أخا فی اللّهِ عز و جل. (2)

782 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن أشراطِ السّاعَةِ کَثرَةُ القُرّاءِ وقِلَّةُ الفُقَهاءِ،وکَثرَةُ الاُمَراءِ وقِلَّةُ الاُمَناءِ،وکَثرَةُ المَطَرِ وقِلَّةُ النَّباتِ. (3)

783 . عنه صلی الله علیه و آله: أیُّها النّاسُ،إنَّ بَینَ یَدَیِ السّاعَةِ امورا شِدادا،و أهوالاً عِظاما،وزَمانا صَعبا یَتَمَلَّکُ فیهِ الظَّلَمَةُ،ویَتَصَدَّرُ فیهِ الفَسَقَةُ،ویُضامُ فیهِ الآمِرونَ بِالمَعروفِ،ویُضطَهَدُ فیهِ النّاهونَ عَنِ المُنکَرِ،فَأعِدّوا لِذلکَ الإیمانَ،وعَضّوا عَلَیهِ بِالنَّواجِذِ،وَالجَؤُوا إلَی العَمَلِ الصّالِحِ و أکرِهوا عَلَیهِ النُّفوسَ تُفضوا إلَی النَّعیمِ الدّائمِ. (4)

حدیث

780 . الجعفریّات: پیامبر خدا فرمود:«[فاصله زمانی میان]برانگیخته شدن من و قیامت،مانند این دو است»و انگشت نشانه و میانه خود را نشان داد.سپس فرمود:«سوگند به آن که جانم در دست اوست،من،زمان قیامت را در میان دو شانه خود می یابم!».

2/4.نشانه های فرا رسیدن قیامت
قرآن

«پس در انتظار روزی باش که آسمان،دودی نمایان برمی آورد که مردم را فرو می گیرد.این است عذاب پُردرد».

حدیث

781 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قیامت بر پا نمی شود،مگر آن گاه که خداوند،سه چیز را کمیاب گردانَد:درهمی از حلال،دانشی سودمند،و برادری در راه خداوند عز و جل را.

782 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نشانه های فرا رسیدن زمان قیامت،این است که قرآن خوانان،بسیارند و دین شناسان،اندک.فرمان روایان،فراوان اند و مردمان امانتدار،اندک.باران،بسیار می بارد؛امّا گیاهان،اندک می رویند.

783 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!همانا پیشاپیش قیامت،اموری دشوار و هول و هراس هایی بزرگ و زمانه ای سخت است.در آن زمان،ستمگران زمامدار می شوند و نابه کاران،منصب دار؛امر کنندگان به معروف،مورد ستم واقع می شوند و نهی کنندگان از منکر،تحت فشار قرار می گیرند.پس ایمان را برای آن روز،آماده سازید و بر آن،سخت شکیبایی ورزید و آن را به کار نیک،پناهنده سازید و جان ها را بر[پذیرش]آن مجبور گردانید،تا به نعمت جاویدان دست یابید.

ص:271


1- (1) الجعفریّات:ص 212. [1]
2- (3) کنز العمّال:ج 14 ص 249 ح 38600.
3- (4) تحف العقول:ص 59.
4- (5) أعلام الدین:ص 343 ح 33. [2]

3/4.سَیرُ الجِبالِ

784 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئِلَ عَنِ الجبالِ یَومَ القِیامَةِ کیفَ تَکونُ مَعَ عِظَمِها؟:إنَّ اللّهَ یَسوقُها بِأن یَجعَلَها کَالرِّمالِ،ثُمَّ یُرسِلُ عَلَیها الرِّیاحَ فتُفَرِّقُها. (1)

4/4.مَدُّ الأرضِ

«وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ». 2

«یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ». 3

5/4.نَفْخَةُ القِیامِ

الکتاب

«وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاّ مَنْ شاءَ اللّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ». 4

الحدیث

785 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا بَنی عَبدِ المُطَّلِبِ،إنَّ الرّائدَ لا یَکذِبُ أهلَهُ،وَالَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ نبیا لَتَموتُنَّ کما تَنامونَ،ولَتُبعَثُنَّ کما تَستَیقِظونَ،وما بَعدَ المَوتِ دارٌ إلّا جَنَّةٌ أو نارٌ،وخَلقُ جَمیعِ الخَلقِ وبَعثُهُم عَلَی اللّهِ عز و جل کخَلقِ نَفسٍ واحِدَةٍ وبَعثِها،قالَ تَعالی: «ما خَلْقُکُمْ وَ لا بَعْثُکُمْ إِلاّ کَنَفْسٍ واحِدَةٍ» (2). (3)

3/4.به حرکت در آمدن کوه ها

784 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که سؤال شد از روز قیامت،کوه های به این بزرگی چگونه خواهند بود؟:خداوند،آنها را به حرکت در می آورد و به ریگ و شن تبدیل می کند و آن گاه،بادها را می فرستد تا آنها را پراکنده کنند.

4/4.گسترش یافتن زمین

«و آن گاه که زمین،کشیده شود».

«روزی که زمین به غیر این زمین،و آسمان ها[به غیر این آسمان ها]مبدّل گردد،و[مردم]در برابر خدای یگانه قهّار،ظاهر شوند».

5/4.بانگ رستاخیز
قرآن

«و در شیپور،دمیده می شود.پس هر که در آسمان ها و هر که در زمین است،بیهوش درمی افتد،مگر کسی که خدا بخواهد.سپس بار دیگر در آن دمیده می شود و به ناگاه،آنان بر پای ایستاده می نگرند».

حدیث

785 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای فرزندان عبد المطّلب!راه نما به افراد خود،دروغ نمی گوید.سوگند به آن که مرا به حق برانگیخت،همچنان که می خوابید،می میرید و همچنان که بیدار می شوید،برانگیخته می شوید.بعد از مرگ،سرایی جز بهشت یا دوزخ نیست.آفرینش همه خلایق و برانگیختن آنها برای خداوند عز و جل همچون آفرینش و برانگیختن یک نفر است.خداوند متعال فرموده است:«آفرینش و برانگیختن شما نیست،مگر همانند[آفرینش و برانگیختن]یک نفر».

ص:272


1- (1) مجمع البیان:ج 7 ص 48.
2- (5) لقمان:28. [1]
3- (6) الاعتقادات:ص 64. [2]

6/4.صِفَةُ المَحشَرِ

786 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَموتُ الرَّجُلُ عَلی ما عاشَ عَلَیهِ،ویُحشَرُ عَلی ما ماتَ عَلَیهِ. (1)

787 . عنه صلی الله علیه و آله: یَبعَثُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ ناسا فی صُوَرِ الذَّرِّ یَطَؤهُمُ النّاسُ بِأقدامِهِم،فیُقالُ:ما هؤلاءِ فی صُوَرِ الذَّرِّ؟فیُقالُ:هؤلاءِ المُتَکَبِّرونَ فی الدّنیا. (2)

788 . الترغیب والترهیب: فی روایةٍ:قامَ فینا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِمَوعِظَةٍ فقالَ:یا أیُّها النّاسُ،إنَّکُم مَحشورونَ إلَی اللّهِ حُفاةً عُراةً غُرْلاً «کَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ» . (3)

7/4.المُتَّقونَ فی القِیامَةِ

الکتاب

«یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَی الرَّحْمنِ وَفْداً». 4

الحدیث

789 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قولهِ تعالی: «یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَی الرَّحْمنِ وَفْداً» :إنَّ الوَفدَ لا یَکونونَ إلّا رُکبانا،اُولئکَ رِجالٌ اتَّقَوا اللّهَ فأحَبَّهُمُ اللّهُ وَاختَصَّهُم ورَضِیَ أعمالَهُم،فسَمّاهُمُ المُتَّقینَ. (4)

790 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَرَضَت لَهُ فاحِشَةٌ أو شَهوَةٌ فَاجتَنَبَها من مَخافَةَ اللّهِ عز و جل حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ النّارَ وآمَنَهُ مِنَ الفَزَعِ الأکبَرِ،و أنجَزَ لَهُ ما وَعَدَهُ فی کِتابِهِ فی قولِهِ تبارک تَعالی: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ» (5). (6)

6/4.ویژگی های محشر

786 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدمی آن گونه که زندگی کرده است،می میرد و بر همان حالی که مُرده است،برانگیخته می شود.

787 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در روز قیامت،خداوند،مردمی را به صورت مورچه بر می انگیزد که مردم،آنها را لگدمال می کنند.پس گفته می شود:اینها کیستند که به شکل مورچه اند؟

گفته می شود:اینان،متکبّران در دنیایند.

788 . الترغیب و الترهیب: در روایتی آمده است که پیامبر خدا در میان ما برخاست و شروع به موعظه کرد و فرمود:«ای مردم!همانا شما پابرهنه و عریان و ختنه نشده،در پیشگاه خداوند محشور می شوید.«همان گونه که در آغاز آفریدیم،او را بر گردانیم».

7/4.پرهیزگاران در قیامت
قرآن

«روزی که پرهیزگاران را به سوی[خدای]رحمان،گروه گروه محشور می کنیم».

حدیث

789 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه«روزی که پرهیزگاران را به سوی[خداوند]رحمان،گروه گروه محشور کنیم»گروه(وَفْد)، (7)جز سواره نیستند.آنان،مردانی هستند که پروای خدا در پیش گرفتند.پس خداوند دوستدار آنها شد و برگزید و از کارهایشان خشنود گردید.از این رو،آنان را پرهیزگاران نامید.

790 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس با فحشا و شهوتی رو به رو شود و از ترس خداوند عز و جل از آن دوری کند،خداوند،آتش را بر او حرام می گرداند و از آن وحشت بزرگ،ایمنش دارد و آنچه را که در کتاب خود در آیه«و برای آن که از مقام و عظمت پروردگارش بترسد،دو بهشت است»به او وعده داده است،عملی سازد.

ص:273


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 133. [1]
2- (2) الترغیب والترهیب:ج 4 ص 387 ح 22.
3- (3) الترغیب والترهیب:ج 4 ص 384 ح 12.
4- (5) الکافی:ج 8 ص 95 ح 69. [2]
5- (6) الرحمن:46. [3]
6- (7) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 14 ح 4968.
7- (8) در آیه واژه«وَفْد»آمده است.کلمه«وفد»به معنای قومی است که به منظور زیارت و دیدار و یا گرفتن حاجتی بر کسی وارد شوند.این قوم وقتی به نام«وفد»نامیده می شوند که سواره بیایند.

8/4.نُورُ المُؤمنینَ فی القِیامَةِ

الکتاب

«یَوْمَ تَرَی الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعی نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ بُشْراکُمُ الْیَوْمَ جَنّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ». 1

الحدیث

791 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ثُمّ یقولُ یَعنی الرَّبَّ تبارکَ وتعالی:اِرفَعوا رُؤوسَکُم،فیَرفَعونَ رُؤوسَهُم فیُعطیهِم نُورَهُم علی قَدرِ أعمالِهِم،فمِنهُم مَن یُعطی نُورَهُ مِثلَ الجَبَلِ العَظیمِ یَسعی بَینَ یَدَیهِ،ومِنهُم مَن یُعطی نُورَهُ أصغَرَ مِن ذلکَ،ومِنهُم مَن یُعطی مِثلَ النَّخلَةِ بِیَدِهِ،ومِنهُم مَن یُعطی أصغَرَ مِن ذلکَ،حتّی یَکونَ آخِرُهُم رجُلاً یُعطی نُورَهُ علی إبهامِ قَدَمَیهِ یُضیءُ مَرّةً ویَطفأ مَرّةً. (1)

9/4.المُجرِمونَ فی القِیامَةِ

الکتاب

«وَ یَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ یُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ». 3

الحدیث

792 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الهَمّازونَ،واللَّمّازونَ،والمَشّاؤونَ بِالنَّمیمَةِ الباغونَ لِلبَرآءِ العَنَتَ،یَحشُرُهُمُ اللّهُ فی وُجوهِ الکِلابِ. (2)

8/4.نور مؤمنان در قیامت
قرآن

«آن روز که مردان و زنان مؤمن را می بینی که نورشان،پیشاپیششان و به جانب راستشان دوان است.[به آنان می گویند:]«امروز،شما را مژده باد به باغ هایی که از زیر[درختان]آن نهرها روان است!در آنها جاودانید.این است همان کامیابی بزرگ»».

حدیث

791 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن گاه[در روز قیامت]او(یعنی خداوند متعال)می فرماید:«سرهایتان را بالا گیرید».

پس آنان،سرهایشان را بالا می گیرند و خداوند به اندازه اعمالشان به آنها نور می دهد؛به یکی نوری می دهد به اندازه یک کوه بزرگ که پیشاپیش او می دود،به یکی نوری کوچک تر از آن داده می شود،به یکی نوری داده می شود که چون درخت خرمایی به دست می گیرد و به دیگری نوری کوچک تر از آن داده می شود،تا آن که به آخرین نفرِ آنها،نوری به اندازه شصتِ پاهایش داده می شود که گاه می درخشد و گاه خاموش می شود.

9/4.گنهکاران در قیامت
قرآن

«و روزی که قیامت برپا شود،مجرمان،نومید می گردند».

حدیث

792 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدگویان و عیبجویان و سخن چینان و کسانی که افراد بی گناه را بدنام می کنند،خداوند،آنها را به صورت سگ،محشور می کند.

ص:274


1- (2) الترغیب والترهیب:ج 4 ص 503 ح 17.
2- (4) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 500 ح 10.

793 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یُبغِضُنا أحَدٌ إلّا بَعَثَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ أجذَمَ. (1)

الفصل الخامس:الحساب

1/5.تآصر العَمَل والجَزاء

الکتاب

«لَیْسَ بِأَمانِیِّکُمْ وَ لا أَمانِیِّ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ وَ لا یَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً* وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقِیراً». 2

الحدیث

794 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کَما لا یُجتَنی مِنَ الشَّوکِ العِنَبُ کَذلکَ لا یَنزِلُ الفُجّارُ مَنازِلَ الأبرارِ،وهُما طَریقانِ،فَأیَّهُما أخَذتُم أدرَکتُم إلَیهِ. (2)

2/5.کِتابُ الأعمالِ

الکتاب

«وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً* اِقْرَأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً». 4

الحدیث

795 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فَلِلّهِ عز و جل عَلی کُلِّ عَبدٍ رُقَباءُ مِن کُلِّ خَلقِهِ،ومُعَقِّباتٌ مِن بَینِ یَدَیهِ ومِن خَلفِهِ یَحفَظونَهُ

مِن أمرِ اللّهِ،ویَحفَظونَ عَلَیهِ ما یَکونُ مِنهُ مِن أعمالِهِ و أقوالِهِ و ألفاظِهِ و ألحاظِهِ،والبِقاعُ الّتی تَشتَمِلُ عَلَیهِ شُهودُ رَبِّه لَهُ أو عَلَیهِ،واللَّیالی والأیّامُ والشُّهورُ شُهودُهُ عَلَیهِ أو لَهُ،وسائرُ عِبادِ اللّهِ المُؤمِنینَ شُهودُهُ عَلَیهِ أو لَهُ،وحَفَظَتُهُ الکاتِبونَ أعمالَهُ شُهودٌ لَهُ أو عَلَیهِ. (3)

793 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ کس ما را دشمن نمی دارد،مگر این که خداوند روز قیامت،او را جذامی بر می انگیزد.

فصل پنجم:حسابرسی

1/5.پیوند عمل و مجازات
قرآن

«[پاداش و کیفر]به دلخواه شما و به دلخواه اهل کتاب نیست.هر کس بدی کند،در برابر آن،کیفر می بیند،و جز خدا برای خود،یار و مددکاری نمی یابد.و کسانی که کارهای شایسته کنند،چه مرد باشند یا زن،در حالی که مؤمن باشند،آنان،داخل بهشت می شوند و به قدر گودی پشتِ هسته خرمایی مورد ستم قرار نمی گیرند».

حدیث

794 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همان گونه که از بوته خار،انگور چیده نمی شود،بدکاران نیز در منازل نیکوکاران فرود نمی آیند.اینها دو راه است.هر کدام را در پیش گیرید،به آن می رسید.

2/5.نامه اعمال
قرآن

«و کارنامه هر انسانی را به گردن او بسته ایم و روز قیامت،برای او نامه ای که آن را گشاده می بیند،بیرون می آوریم.نامه ات را بخوان.کافی است که امروز،خودت حسابرس خود باشی».

حدیث

795 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل را بر هر بنده ای مراقبانی از همه آفریدگان او و فرشتگانی است که از پیشِ رو و پشتِ سر او به فرمان خدا،از وی

نگهداری می کنند و[حساب]کردارها و گفته ها و کلمات و نگاه های او را نگه می دارند.جاهایی که او را در خود می گیرند،گواهان[ِ پروردگار]اویند که به سود یا زیان وی گواهی می دهند.شب ها و روزها و ماه ها،گواهان[ِ پروردگار]اویند که به سود یا زیان او شهادت می دهند.سایر بندگان مؤمن خدا،گواهان اویند که به سود یا زیان وی شهادت می دهند و فرشتگان حافظ او که اعمالش را می نویسند،گواهان اویند که به سود یا زیان او گواهی می دهند.

ص:275


1- (1) المحاسن:ج 1 ص 174 ح 269. [1]
2- (3) کنز العمّال:ج 16 ص 4 ح 43676.
3- (5) بحار الأنوار:ج 7 ص 315 ح 11. [2]

3/5.مُحاسَبَةُ الأعمالِ

الکتاب

«فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ* عَمّا کانُوا یَعْمَلُونَ». 1

الحدیث

796 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: والّذی نَفْسی بِیَدِهِ،إنَّهُ لَیَخْتَصِمُ حتّی الشّاتَینِ فیما انْتَطَحَتا. (1)

797 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَزولُ قَدَما عَبدٍ یَومَ القِیامَةِ حتّی یُسألَ عَن أربَعٍ:عَن عُمرِهِ فیما أفْناهُ،وعَن شَبابِهِ فیما أبْلاهُ،وعَن مالِهِ مِن أینَ اکْتَسَبهُ وفیما أنْفَقَهُ،وعَن حُبِّنا أهلَ البَیتِ. (2)

798 . عنه صلی الله علیه و آله: إن اللّهَ تعالی سائلٌ کُلَّ راعٍ عَمّا استَرعاهُ:أحَفِظَ ذلکَ أمْ ضَیَّعَهُ حتّی یَسألَ الرَّجُلَ عن أهلِ بَیتِهِ. (3)

3/5.حسابرسی اعمال
قرآن

«پس سوگند به پروردگارت که از همه آنان خواهیم پرسید از آنچه انجام می دادند».

حدیث

796 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگند به آن که جانم در دست[قدرت]اوست،حتّی به حساب دو گوسفند که به یکدیگر شاخ زده باشند،رسیدگی خواهد شد.

797 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده،در روز قیامت،گام از گام بر نمی دارد،مگر آن که از چهار چیز پرسیده می شود:از عمرش که چگونه سپری ساخته،و از جوانی اش که چگونه هدر داده،و از ثروتش که از کجا به دست آورده و چگونه خرج کرده است،و از دوستیِ ما اهل بیت.

798 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،از هر سرپرستی،درباره آنچه سرپرستی اش را به او واگذار کرده است،بازخواست می کند؛خواه آن را به خوبی سرپرستی کرده باشد،خواه تباهش کرده باشد.حتّی از مرد،درباره خانواده اش بازخواست می کند.

ص:276


1- (2) کنز العمّال:ج 14 ص 377 ح 39004.
2- (3) الخصال:ص 253 ح 125.
3- (4) کنز العمّال:ج 6 ص 16 ح 14636.

4/5.شَهادَةُ الأیّامِ

799 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما طَلَعَت شَمسٌ مِنَ المَشرِقِ فی یَومٍ إلّا ومَعَها مَلَکٌ یُنادی:ألا مُتَزَوِّدٌ مِنّی خَیرا!فَإِنّی لَن أرجِعَ إلَیهِ إلی أن تَقومَ السّاعَةُ.فَکُلُّ یَومٍ شاهِدٌ عَلَی العَبدِ بِما کَسَبَت یَداهُ. (1)

5/5.أصنافُ النّاسِ فی الحسابِ

800 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: امَّتی ثلاثةُ أثلاثٍ:فثُلثٌ یَدخُلونَ الجَنّةَ بغَیرِ حِسابٍ ولا عَذابٍ،وثُلثٌ یُحاسَبونَ حِسابا یَسیرا ثُمَّ یَدخُلونَ الجَنّةَ،وثُلثٌ یُمَحَّصونَ ویُکْشَفونَ. (2)

6/5.ما یُهوِّنُ حسابَ یومِ القیامةِ

الکتاب

«فَأَمّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ* فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً». 3

الحدیث

801 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اقْنَعْ بِما اوتیتَهُ یَخِفَّ علَیکَ الحِسابُ. (3)

802 . عنه صلی الله علیه و آله: حَسِّنْ خُلقَکَ یُخَفِّفِ اللّهُ حِسابَکَ. (4)

7/5.مَن یَدخلُ الجنّةَ بغیرِ حسابٍ

الکتاب

«إِنَّما یُوَفَّی الصّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ». 6

4/5.گواهی روزها

799 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خورشید،در هیچ روزی از مشرق طلوع نمی کند،مگر این که همراه با آن،فرشته ای بانگ می زند:«آیا کسی هست که از من(امروز)توشه ای برگیرد،که من تا قیام قیامت،دیگر به سوی او باز نخواهم گشت؟».

پس هر روزی،بر آنچه بنده[در آن روز]به دست آورده،گواه است.

5/5.گروه های مردم در حسابرسی

800 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امّت من به سه قسمت تقسیم می شوند:یکْ سوم،بدون حساب و عذابی به بهشت می روند؛یکْ سوم،حسابرسیِ آسانی دارند و سپس وارد بهشت می شوند؛و یک سوم دیگر،گداخته و خالص می شوند.

6/5.آنچه حسابرسی قیامت را آسان می کند
قرآن

«امّا کسی که کارنامه اش به دست راستش داده شود،با حسابی آسان،حسابرسی خواهد شد».

حدیث

801 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به آنچه به تو داده شده است،قناعت کن تا کار حسابرسی،بر تو آسان گردد.

802 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اخلاقت را نیکو گردان،خداوند،حساب تو را سبُک می کند.

7/5.کسانی که بدون حسابرسی به بهشت می روند
قرآن

«بی تردید،شکیبایان،پاداش خود را بی حساب[و]به تمام خواهند یافت»».

ص:277


1- (1) الفردوس:ج 4 ص 75 ح 6234.
2- (2) کنز العمّال:ج 12 ص 169 ح 34522.
3- (4) أعلام الدین:ص 344 ح 37. [1]
4- (5) بحار الأنوار:ج 71 ص 383 ح 20. [2]

الحدیث

803 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ تعالی:أیْ عِبادیَ الّذینَ قاتَلوا فی سَبیلی،وقُتِلوا واُوذوا فی سَبیلی،وجاهَدوا فی سَبیلی،ادْخُلوا الجَنّةَ،فیَدخُلونَها بغَیرِ عَذابٍ ولا حِسابٍ. (1)

8/5.مَن یدخلُ النّارَ بغیرِ حسابٍ

804 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ عز و جل یُحاسِبُ کُلَّ خَلقٍ إلّا مَن أشْرَکَ باللّهِ،فإنَّهُ لا یُحاسَبُ یَومَ القِیامَةِ ویُؤْمَرُ بهِ إلی النّارِ. (2)

الفصل السّادس:الشّفاعة

1/6.أصناف الشُّفَعاءُ

805 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ثلاثةٌ یَشفَعُونَ إلی اللّهِ عز و جل فَیُشَفَّعُونَ:الأنبیاءُ،ثُمّ العُلَماءُ،ثُمّ الشُّهَداءُ. (3)

806 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّی أشفَعُ یَومَ القِیامَةِ فَاُشَفَّعُ،ویَشفَعُ عَلِیٌّ فَیُشَفَّعُ ویَشفَعُ أهلُ بَیتی فَیُشَفَّعُونَ. (4)

807 . عنه صلی الله علیه و آله: تَعَلَّمُوا القُرآنَ؛فإنّهُ شافِعٌ یَومَ القِیامَةِ. (5)

2/6.شَفاعَةُ النَّبیّ صلی الله علیه و آله

الکتاب

«وَ لَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولی* وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ

فَتَرْضی». 6

حدیث

803 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال می فرماید:«ای بندگان من که در راه من جنگیدید و در راه من کشته شدید و آزار دیدید و در راه من جهاد کردید!به بهشت درآیید».

پس آنان،بی آن که عذابی بینند وحسابرسی شوند،به بهشت در می آیند.

8/5.کسانی که بدون حسابرسی به دوزخ می روند

804 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل از همه خلایق حساب می کشد،مگر از کسی که به خدا شرک ورزیده باشد.در روز قیامت،دستور داده می شود که او را بدون حسابرسی،به دوزخ افکنند.

فصل ششم:شفاعت

1/6.گروه های شفاعت کننده

805 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه گروه نزد خدای عز و جل شفاعت می کنند و شفاعتشان پذیرفته می شود:پیامبران،سپس عالمان،و بعد شهیدان.

806 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در روز قیامت،من شفاعت می کنم و شفاعتم پذیرفته می شود،و علی شفاعت می کند و شفاعتش پذیرفته می شود،و اهل بیتم نیز شفاعت می کند و شفاعتشان پذیرفته می شود.

807 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قرآن را بیاموزید؛زیرا قرآن در روز قیامت،شفاعت کننده است.

2/6.شفاعت پیامبر صلی الله علیه و آله
قرآن

«و قطعاً آخرت برای تو از دنیا نیکوتر خواهد بود.و به

زودی پروردگارت تو را[آن قدر]عطا خواهد داد،تا خشنود گردی».

ص:278


1- (1) کنز العمّال:ج 6 ص 480 ح 16635.
2- (2) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 34 ح 66. [1]
3- (3) الخصال:ص 156 ح 197.
4- (4) مجمع البیان:ج 1 ص 223.
5- (5) مسند ابن حنبل:ج 8 ص 273 ح 22219. [2]

الحدیث

808 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا قُمتُ المَقامَ المَحمودَ تَشَفَّعتُ فی أصحابِ الکبائرِ مِن امَّتی،فَیُشَفِّعُنی اللّهُ فِیهِم،واللّهِ لا تَشَفَّعتُ فِیمَن آذی ذُرِّیَّتی. (1)

809 . عنه صلی الله علیه و آله: لِکُلِّ نَبِیٍّ دَعوَةٌ قد دَعا بِها وقد سَألَ سُؤلاً،وقد خَبَأتُ دَعوَتی لِشَفاعَتِی لِاُمَّتی یَومَ القِیامَةِ. (2)

810 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّما شَفاعَتی لأهلِ الکبائرِ مِن امَّتی،فأمّا المُحسِنُونَ فما علَیهِم مِن سَبیلٍ. (3)

3/6.حاجَةُ الأوَّلِینَ والآخِرِینَ إلی الشَّفاعَةِ

811 . الإمام الباقر علیه السلام وقد قالَ لَهُ أبو أیمنَ:یاأباجعفرٍ،تَغُرُّونَ الناسَ وتَقولونَ:شَفاعَةُ محمّدٍ،شَفاعَةُ محمّدٍ!فَغَضِبَ علیه السلام حتّی تَرَبَّدَ وَجهُهُ:وَیحَکَ یا أبا أیمَنَ!أغَرَّکَ إن عَفَّ بَطْنُکَ وفَرجُکَ؟!أما لَو قد رَأیتَ أفزاعَ القِیامَةِ لقدِ احتَجتَ إلی شَفاعَةِ محمّدٍ صلی الله علیه و آله،وَیلَکَ فَهل یَشفَعُ إلّا لِمَن وَجَبَت لَهُ النارُ؟!...ما[مِن] (4)أحَدٍ مِنَ الأوَّلِینَ والآخِرِینَ إلّا وهُو مُحتاجٌ إلی شَفاعَةِ محمّدٍ صلی الله علیه و آله یَومَ القِیامَةِ. (5)

حدیث

808 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زمانی که به مقام ستوده برسم،برای مرتکبان گناهان کبیره امّت خود،شفاعت می کنم و خداوند،شفاعت من را درباره آنها می پذیرد.به خدا سوگند،برای کسانی که فرزندان مرا بیازارند،شفاعت نخواهم کرد.

809 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر پیامبری،به درگاه خدا دعایی کرده و از او چیزی خواسته است؛امّا من خواهش خود[از خدا]را برای شفاعت امّتم در روز قیامت،نگه داشته ام.

810 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در حقیقت شفاعت من،برای آن افراد از امّت من است که مرتکب گناهان کبیره شده اند.امّا نیکوکاران،راهی برای مؤاخذه آنها نیست(نیازی به شفاعت ندارند).

3/6.نیاز همگان به شفاعت

811 . امام باقر علیه السلام در پاسخ به ابو ایمن که به امام علیه السلام گفت:ای ابو جعفر!شما مردم را می فریبید و پیوسته می گویید:«شفاعت محمّد،شفاعت محمّد!»و ایشان چنان ناراحت شد که رنگ چهره اش برگشت:وای بر تو ای ابو ایمن!داشتن عفّت شکم و شهوت،تو را غرّه کرده است؟!اگر صحنه های هول انگیز قیامت را ببینی،حتماً به شفاعت محمّد صلی الله علیه و آله نیاز پیدا خواهی کرد.وای بر تو!آیا شفاعت،جز برای کسی است که مستوجب آتش باشد؟!...هیچ کس،از اوّلین و آخرین،نیست مگر آن که در روز قیامت،به شفاعت محمّد صلی الله علیه و آله نیازمند خواهد بود.

ص:279


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 370 ح 462. [1]
2- (2) الخصال:ص 29 ح 103.
3- (3) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 1 ص 136 ح 35. [2]
4- (4) ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار. [3]
5- (5) تفسیر القمّی:ج 2 ص 202. [4]

4/6.المَحرُومُونَ مِنَ الشَّفاعَةِ

الکتاب

«وَ کُنّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ* حَتّی أَتانَا الْیَقِینُ* فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشّافِعِینَ». 1

الحدیث

812 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أمّا شَفاعَتِی ففی أصحابِ الکبائرِ ما خَلا أهلَ الشِّرکِ والظُّلمِ. (1)

813 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَنالُ شَفاعَتی مَنِ استَخَفَّ بِصلاتِهِ،ولا یَرِدُ عَلَیَّ الحَوضَ لا واللّهِ. (2)

5/6.أحَقُّ النّاسِ بالشَّفاعَةِ

814 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ أقرَبَکُم مِنّی غَدا و أوجَبَکُم عَلَیَّ شَفاعَةً:أصدَقُکُم لِسانا،و أدّاکُم لِلأمانَةِ،و أحسَنُکُم خُلُقا،و أقرَبُکُم مِنَ الناسِ. (3)

الفصل السّابع:الجنّة

1/7.عَظَمَةُ نَعیمِ الجَنَّةِ

الکتاب

«وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ». 5

الحدیث

815 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ تعالی:أعْدَدْتُ لِعِبادیَ

الصّالِحینَ ما لا عَینٌ رَأتْ،ولا اذُنٌ سَمِعتْ،ولا خَطَرَ علی قَلبِ بَشرٍ. (4)

4/6.محرومان از شفاعت
قرآن

«و روز جزا را دروغ می شمردیم تا مرگ ما در رسید.پس شفاعتِ شفاعتگران،آنها را سود نمی بخشد».

حدیث

812 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شفاعت من،درباره مرتکبانِ گناهان کبیره است،بجز مشرکان و ستمگران.

813 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که نماز را سبُک بشمارد،به شفاعت من دست نمی یابد و به خدا سوگند،در کنار حوض[ِ کوثر]،بر من وارد نخواهد شد.

5/6.سزاوارترینِ مردم به شفاعت

814 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا نزدیک ترینِ شما به من در فردا[ی قیامت]و سزاوارترینِ شما به شفاعت من،راستگوترین،امانتدارترین،خوش اخلاق ترین و نزدیک ترینِ شما به مردم است.

فصل هفتم:بهشت

1/7.عظمت نعمت های بهشت
قرآن

«و برای نیل به آمرزشی از پروردگار خود،و بهشتی که پهنایش[به قدر]آسمان ها و زمین است[و]برای پرهیزگاران آماده شده است،بشتابید».

حدیث

815 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال فرموده است:«برای بندگان نیک خود،چیزهایی فراهم آورده ام

که نه چشمی دیده است،نه گوشی شنیده است،و نه به ذهن بشری خطور کرده است.

ص:280


1- (2) الخصال:ص 355 ح 36.
2- (3) المحاسن:ج 1 ص 159 ح 223. [1]
3- (4) الأمالی للصدوق:ص 598 ح 826. [2]
4- (6) کنز العمّال:ج 15 ص 778 ح 43069.

816 . عنه صلی الله علیه و آله: لَمَوضِعُ سَوْطٍ فی الجَنّةِ خَیرٌ مِن الدُّنیا وما فیها. (1)

2/7.مُوجِباتُ دُخولِ الجَنَّةِ

الکتاب

«وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقِیراً». 2

الحدیث

817 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أکْثَرُ ما تَلِجُ بهِ امَّتی الجَنّةَ:تَقْوی اللّهِ وحُسْنُ الخُلقِ. (2)

818 . تنبیه الخواطر: قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله:أکُلُّکُم یُحِبُّ أنْ یَدخُلَ الجَنّةَ؟قالوا:نَعَم یا رسولَ اللّهِ،قالَ:قَصِّروا مِن الأملِ،وثَبِّتوا آجالَکُم بینَ أبْصارِکُم،واسْتَحْیوا مِن اللّهِ حقَّ الحَیاءِ. (3)

3/7.الجنَّةُ محفوفةٌ بالمَکارِهِ

الکتاب

«وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی* فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوی». 5

816 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر آینه جایگاهی به اندازه یک تازیانه در بهشت،بهتر است از دنیا و هر آنچه در دنیاست.

2/7.موجبات رفتن به بهشت
قرآن

«و کسانی که کارهای شایسته کنند،چه مرد باشند چه زن،در حالی که مؤمن باشند،آنان داخل بهشت می شوند و[حتّی]به قدر گودیِ پشت هسته خرمایی،مورد ستم قرار نمی گیرند».

حدیث

817 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امّت من،بیشتر به سبب دو چیز وارد بهشت می شوند:خدا پروایی و خوش خویی.

818 . تنبیه الخواطر: پیامبر خدا[به یارانش]فرمود:«آیا همه شما دوست دارید به بهشت بروید؟».

گفتند:آری،ای پیامبر خدا!

فرمود:«[پس]آرزو را کوتاه کنید،مرگ را در مقابل دیدگان خود قرار دهید و از خدا چنان که باید،شرم بدارید».

3/7.بهشت،پیچیده در ناخوشایندهاست
قرآن

«و امّا کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید،و نفس[خود]را از هوس باز داشت،جایگاه او همان بهشت است».

ص:281


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 226. [1]
2- (3) الکافی:ج 2 ص 100 ح 6. [2]
3- (4) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 272. [3]

الحدیث

819 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا وإنَّ عَملَ الجَنّةِ حَزْنٌ بِرَبْوَةٍ،ألا وإنّ عَملَ النّارِ سَهْلٌ بِشَهْوَةٍ. (1)

4/7.مَن تَجبُ لَه الجنّةُ

820 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَقَبّلوا لی بسِتٍّ أتَقَبّلْ لَکُم بالجَنّةِ:إذا حَدَّثْتُم فلا تَکْذِبوا،وإذا وَعدْتُم فلا تُخْلِفوا،وإذا ائتُمِنْتُم فلا تَخونوا،وغُضّوا أبْصارَکُم،واحْفَظوا فُروجَکُم،وکُفُّوا أیدیَکُم و ألسِنَتَکُم. (2)

5/7.مَن تَحرُمُ علیه ِ الجنّةُ

821 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَدخُلُ الجَنّةَ عاقٌّ ولا مُدْمِنُ خَمرٍ. (3)

822 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَدخُلُ الجَنّةَ شَیخٌ زانٍ،ولا مِسکینٌ مُسْتَکْبِرٌ،ولا مَنّانٌ بعَملِهِ علی اللّهِ. (4)

823 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ اسْتَرْعی رَعِیَّةً فغَشَّها حَرّمَ اللّهُ علَیهِ الجَنّةَ. (5)

6/7.دَرَجاتُ الجنَّةِ

الکتاب

«وَ مَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصّالِحاتِ فَأُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلی». 6

حدیث

819 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که کار بهشت،به سبب داشتن فراز و نشیب،دشوار است و بدانید که کار دوزخ،به سبب خواهش های نفسانی،آسان[و هموار]است.

4/7.کسانی که بهشت بر ایشان واجب است

820 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شش چیز را برای من به عهده بگیرید تا من نیز برای شما بهشت را به عهده بگیرم:هرگاه سخن گفتید،دروغ مگویید؛هر گاه وعده دادید،خُلف وعده نکنید؛هرگاه شما را امین دانستند،خیانت نورزید؛چشمانتان را[از حرام]فرو بندید؛شهوت خویش را حفظ کنید؛و دست و زبان خود را نگه دارید.

5/7.کسانی که بهشت برایشان حرام است

821 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرزند ناخلف و فرد می گسار،به بهشت نمی روند.

822 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیرمرد زناکار،تهی دستِ گردنکش و کسی که با عمل[به واجباتِ]خود،بر خدا منّت نهد،به بهشت نمی روند.

823 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس سرپرست ملّتی شود و به آنها خیانت ورزد،خداوند عز و جل بهشت را بر او حرام می گرداند.

6/7.درجات بهشت
قرآن

«و هر که مؤمن به نزد او رود،در حالی که کارهای شایسته انجام داده باشد،برای آنان،درجات والا خواهد بود».

ص:282


1- (1) کنز العمّال:ج 15 ص 935 ح 43605.
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 150 ح 147. [1]
3- (3) کنز العمّال:ج 16 ص 25 ح 43776.
4- (4) کنز العمّال:ج 16 ص 54 ح 43906.
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 227. [2]

الحدیث

824 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدَّرَجَةُ فی الجَنّةِ فَوقَ الدَّرَجةِ کما بینَ السَّماءِ والأرضِ وإنَّ العَبدَ لَیَرفَعُ بَصرَهُ فیَلْمَعُ لَهُ نورٌ یَکادُ یَخطَفُ بَصرَهُ فیَفرَحُ،فیقولُ:ما هذا؟فیُقالُ:هذا نورُ أخیکَ المؤمنِ،فیقولُ:هذا أخی فُلانٌ کُنّا نَعمَلُ جَمیعا فی الدُّنیا وقد فُضِّلَ علَیَّ هکَذا؟!فیُقالُ:إنَّهُ کانَ أفْضَلَ مِنکَ عَمَلاً.ثُمَّ یُجعَلُ فی قَلْبِهِ الرِّضا حتّی یَرْضی. (1)

825 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ فی الجَنّةِ دَرَجةً لا یَنالُها إلّا إمامٌ عادِلٌ،أو ذو رَحِمٍ وَصُولٌ،أو ذو عِیالٍ صَبورٌ. (2)

7/7.أوَّلُ مَن یدخلُ الجنَّةَ

826 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوَّلُ مَن یَدخُلُ الجَنّةَ شَهیدٌ وعَبدٌ أحسنَ عِبادةَ ربِّهِ. (3)

827 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام:إنَّ أوَّلَ أربَعةٍ یَدْخُلونَ الجَنّةَ:أنا و أنتَ والحَسنُ والحُسینُ. (4)

8/7.صِفَةُ أهلِ الجَنَّة

828 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أهلُ الجنّةِ جُرْدٌ مُرْدٌ کُحْلٌ،لا یَفنی شَبابُهُم،ولا تَبلی ثِیابُهُم. (5)

829 . عنه صلی الله علیه و آله: یَدخُلُ أهلُ الجنّةِ جُرْدا مُرْدا مُکَحَّلِینَ،أبناءَ ثلاثینَ أو ثلاثٍ وثلاثینَ. (6)

حدیث

824 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در بهشت،درجات است و فاصله میان آنها به اندازه میان آسمان و زمین است.بنده[ی خدا]نگاهش را به بالا می دوزد و نوری خیره کننده بر او می درخشد،چندان که نزدیک است دیدگانش را کور کند.او شادمان می شود و می پرسد:این چیست؟

گفته می شود:«این،نورِ برادر مؤمن توست».

می گوید:این همان برادر من فلانی است که در دنیا پا به پای هم،کار می کردیم و اینک این چنین بر من برتری داده شده است؟!

گفته می شود:«او از تو در عمل،برتر بود».

سپس در دلش،احساس رضایت قرار داده می شود تا خشنود گردد[و دیگر غبطه نخورَد].

825 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در بهشت،درجه ای است که کسی به آن دست نمی یابد،مگر پیشوای دادگر یا خویشاوندی که زیاد صله رَحِم به جا آورد و یا عیالوارِ شکیبا.

7/7.نخستین کسی که وارد بهشت می شود

826 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین کسی که داخل بهشت می شود،شهید است و بنده ای که پروردگارش را نیکو عبادت کرده باشد.

827 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:نخستین چهار نفری که وارد بهشت می شوند،من هستم و[سپس]تو و حسن و حسین[وارد می شوید].

8/7.ویژگی های اهل بهشت

828 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهشتیان،بدنی کم مو (7)و چهره ای بی مو (8)و چشمانی سرمه کشیده دارند.جوانی شان از بین نمی رود و جامه هایشان فرسوده نمی شود.

829 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهشتیان،در حالی وارد بهشت می شوند که بدن هایی کم مو وچهره ای بی مو و چشمانی سرمه کشیده دارند و سنّشان سی یا سی و سه سال است.

ص:283


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 529 ح 1162. [1]
2- (2) الخصال:ص 93 ح 39.
3- (3) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 57. [2]
4- (4) المعجم الکبیر:ج 1 ص 319 ح 950.
5- (5) کنز العمّال:ج 14 ص 471 ح 39301.
6- (6) کنز العمّال:ج 14 ص 477 ح 39329.
7- (7) جُرْد:در متن عربی حدیث،جمع«أجْرَد»است؛یعنی کسی که فقط قسمت هایی از بدنش(مانند خطّ سینه تا ناف،و ساق های دست و پایش)مو داشته باشد؛مرد کم مو.م.
8- (8) مُرْد:در متن عربی حدیث،جمع«اَمْرَد»به معنای جوانی است که تازه سبیلش روییده و صورتش هنوز مو در نیاورده است.م.

9/7.کُنوزُ الجنَّةِ

830 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أربعٌ مِن کُنوزِ الجنّةِ:کِتْمانُ الفاقةِ،وکِتْمانُ الصَّدقَةِ،وکِتْمانُ المُصیبَةِ،وکِتْمانُ الوَجَعِ. (1)

الفصل الثّامن:نار جهنّم

1/8.صِفَةُ جَهَنَّم

الکتاب

«مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعِیراً». 2

الحدیث

831 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نارُکُم هذهِ جُزءٌ مِن سَبعینَ جُزءا مِن نارِ جَهنّمَ،لکُلِّ جُزءٍ مِنها حَرُّها. (2)

832 . عنه صلی الله علیه و آله: لَو أنَّ شَررَةً من شرَرِ جَهنّمَ بالمَشْرِقِ،لَوجدَ حَرَّها مَن بالمَغْرِبِ. (3)

2/8.طَعامُ أهلِ النّارِ

الکتاب

«لَیْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاّ مِنْ ضَرِیعٍ* لا یُسْمِنُ وَ لا یُغْنِی مِنْ جُوعٍ». 5

الحدیث

833 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الضَّریعُ شیءٌ یکونُ فی النّارِ یُشبِهُ الشَّوکَ،أمرُّ من الصّبرِ،و أنْتَنُ من الجِیفةِ،و أشَدُّ حَرّا

من النّارِ،سَمّاهُ اللّهُ الضَّریعَ. (4)

9/7.گنج های بهشت

830 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چهار چیز،از گنج های بهشت است:نهان داشتن فقر،نهان داشتن صدقه،نهان داشتن مصیبت،و نهان داشتن درد.

فصل هشتم:آتش دوزخ

1/8.ویژگی های دوزخ
قرآن

«جایگاهشان دوزخ است که هر بار آتش آن فرو نشیند،شراره ای[تازه]برایشان می افزاییم».

حدیث

831 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این آتش دنیا،یکی از هفتاد جزء آتش دوزخ است که هر یک از آن اجزا،داغیِ خود را دارد.

832 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر یک جرقّه از جرقّه های دوزخ،در شرق عالم بیفتد،کسانی که در غرب عالم به سر می برند نیز گرمای آن را در می یابند.

2/8.خوراک دوزخیان
قرآن

«خوراکی جز خارِ خشک ندارند،[که]نه فربه کند،و نه گرسنگی را باز دارد».

حدیث

833 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ضریع،چیزی است در دوزخ،همانند خار که از[گیاه]صبر زرد،تلخ تر است و از مُردار،بدبوتر و از آتش،داغ تر.خداوند آن را

«ضریع»نامیده است.

ص:284


1- (1) الدعوات:ص 164 ح 452.
2- (3) کنز العمّال:ج 14 ص 521 ح 39477.
3- (4) کنز العمّال:ج 14 ص 523 ح 39487.
4- (6) مجمع البیان:ج 10 ص 726.

3/8.شرابُ أهلِ النّارِ

الکتاب

«وَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ». 1

الحدیث

834 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قولهِ تعالی: «وَ یُسْقی مِنْ ماءٍ صَدِیدٍ» (1):یُقَرّبُ إلیهِ فیَکْرَهُهُ،فإذا ادْنِیَ مِنهُ شَوی وَجهَهُ ووَقعَ فَرْوَةُ رأسِهِ،فإذا شَرِبَ قَطّعَ أمعاءهُ حتّی یَخرُجَ من دُبُرهِ،یقولُ اللّهُ عز و جل: «وَ سُقُوا ماءً حَمِیماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ» (2)ویقولُ: «وَ إِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ» (3). (4)

4/8.صفةُ أصحابِ النّارِ

الکتاب

«فَأَمّا مَنْ طَغی* وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا* فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوی». 6

الحدیث

835 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أهلُ النّارِ کلُّ جَعْظَریٍّ جَوّاظٍ مُستکبِرٍ جَمّاعٍ مَنّاعٍ. (5)

836 . عنه صلی الله علیه و آله: ثلاثةٌ مِن خَلائقِ أهلِ النّارِ:الکِبْرُ،

والعُجْبُ،وسُوءُ الخُلقِ. (6)

3/8.نوشیدنی دوزخیان
قرآن

«و کسانی که کفر ورزیده اند،به[سزای]کفرشان،شربتی از آب جوشان و عذابی پُر درد خواهند داشت».

حدیث

834 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه«و از چرکابه نوشانده می شود»:چون آب را نزد او ببرند،از آن بدش می آید و چون به او نزدیک گردد،بریان می شود و پوست سرش می افتد.و چون آن را بنوشد،معده و روده اش متلاشی می شود،به طوری که از نشیمنگاهش بیرون می ریزد.خداوند عز و جل می فرماید:«آنان را از آبی جوشان می آشامانند،چنان که روده هایشان تکّه تکّه شود»و می فرماید:«چون به استغاثه آب خواهند،آبی چون مِسِ گداخته برایشان آورند که از حرارتش چهره ها کباب می شود».

4/8.ویژگی های دوزخیان
قرآن

«امّا هر که طغیان کرد و زندگی پستِ دنیا را برگزید.پس جایگاه او همان آتش است».

حدیث

835 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر تندخویِ خشنِ مغرورِ گردن فرازِ حریصِ خسیسِ بی خیر،اهل دوزخ است.

836 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه خوی از اخلاق دوزخیان است:

تکبّر،خودپسندی،و بد اخلاقی.

ص:285


1- (2) إبراهیم:16. [1]
2- (3) محمّد:15. [2]
3- (4) الکهف:29. [3]
4- (5) بحار الأنوار:ج 8 ص 244. [4]
5- (7) کنز العمّال:ج 16 ص 102 ح 44064.
6- (8) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 121. [5]

5/8.مَن یُخلَّدُ فی جَهَنَّم

837 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَمْسةٌ لا تُطْفَأ نِیرانُهُم ولا تَموتُ أبْدانُهُم:رجُلٌ أشْرَکَ،ورجُلٌ عَقَّ والِدَیهِ،ورجُلٌ سعی بأخیهِ إلی السُّلطانِ فَقَتَلهُ،ورجُلٌ قَتلَ نَفْسا بغیرِ نَفْسٍ،ورجُلٌ أذْنَبَ وحَمَلَ ذَنبَهُ علی اللّهِ عز و جل. (1)

6/8.مَن یَخرُجُ مِن النّار

838 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُخرِجُ اللّهُ قَوما مِن النّارِ فیُدخِلُهُمُ الجَنّةَ. (2)

839 . عنه صلی الله علیه و آله: یَخْرُجُ مِن النّارِ مَن کانَ فی قَلبهِ مِثْقالُ ذَرّةٍ مِن إیمانٍ. (3)

7/8.إثابةُ بعض الکُفّارِ فی جَهَنَّم

840 . شعب الإیمان عن عبد اللّه بن مسعود: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:ما أحسَنَ مِن مُحسِنٍ؛کافرٍ أو مُسلمٍ،إلّا أثابَهُ اللّهُ عز و جل.قُلنا:یا رسولَ اللّه،وما إثابَةُ اللّهِ الکافرَ؟قالَ:إنْ کانَ وَصَلَ رَحِما،أو تَصدَّقَ بصَدقةٍ،أو عَمِل حَسَنةً،أثابَهُ اللّهُ تعالی؛وإثابتُهُ إیّاهُ:المالُ والولدُ والصِّحّةُ و أشباهُ ذلکَ.قالَ:قُلنا:وما إثابَتُهُ فی الآخِرَةِ؟قالَ:عَذابٌ دُونَ العذابِ،وقَرأَ: «أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ» (4). (5)

5/8.آنان که در دوزخ،جاویدان اند

837 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پنج نفرند که آتش آنها خاموش نمی شود و بدن هایشان نمی میرد:آن که به خدا شرک ورزد،آن که از پدر و مادر خود نافرمانی کند،آن که از برادر خود نزد حاکم بدگویی نماید تا به قتل او انجامد،آن که کسی را بدون استحقاق قصاص بکُشد،و آن که گناهی مرتکب شود و آن را به خداوند عز و جل نسبت دهد.

6/8.کسانی که از آتش،بیرون می آیند

838 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،مردمانی را از آتش بیرون می آورَد و به بهشت می برَد.

839 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس ذرّه ای ایمان در دلش باشد،[سرانجام]از آتش بیرون می آید.

7/8.پاداش دادن به برخی کافِران در جهنّم

840 . شعب الایمان به نقل از عبد اللّه بن مسعود:پیامبر خدا فرمود:«هیچ کسی نیکی نمی کند،جز آن که خدا پاداشش را می دهد؛چه مسلمان باشد و چه کافر».

گفتیم:ای پیامبر خدا!پاداش دادن به کافر،چگونه است؟

فرمود:«اگر صِله رَحِمی کرده باشد یا صدقه ای داده باشد و یا کار نیکی انجام داده باشد،خداوند متعال،به پاداش این کارها،به او ثروت و فرزند و سلامت و مانند اینها می دهد».

گفتیم:در آخرت،چگونه پاداشش می دهد؟

فرمود:«عذابی کمتر به او می چشانَد».

آن گاه،این آیه را تلاوت فرمود:««خاندان فرعون را به سخت ترین عذاب،در آورید»».

ص:286


1- (1) کنز الفوائد:ج2 ص47. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 14 ص 481 ح 39349.
3- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 72 ح 284.
4- (4) غافر:46. [2]
5- (5) شعب الإیمان:ج 1 ص 261 ح 281. [3]

بخش سوم:حکمت های عقیدتی،اجتماعی و سیاسی

اشاره

باب یکم:امامت

باب دوم:امّت

ص:287

ص:288

الباب الأوّل:الإمامة

الفصل الأوّل:استمرار الإمامة والهدایة

لِکُلِ قَومٍ هاد

الکتاب

«وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ». 1

الحدیث

841 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أنَا المُنذِرُ وعَلِیٌّ الهادی (1)،وکُلُّ إمامٍ هادٍ لِلقَرنِ (2)الَّذی هُوَ فیهِ. (3)

الفصل الثّانی:فضل الإمام

أفضَلُ النّاسِ

842 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ساعَةٌ مِن إمامِ عَدلٍ،أفضَلُ مِن عِبادَةِ سَبعینَ سَنَةً. (4)

843 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أرفَعَ النّاسِ دَرَجَةً یَومَ القِیامَةِ،الإِمامُ العادِلُ. (5)

844 . عنه صلی الله علیه و آله: الإِمامُ العادِلُ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُ. (6)

باب یکم:امامت

فصل یکم:تداوم امامت و هدایت

هر قومی،هدایتگری دارد
قرآن

«و آنان که کافر شده اند،می گویند:«چرا نشانه ای آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟[ای پیامبر!]تو فقط هشداردهنده ای،و برای هر قومی رهبری است»».

حدیث

841 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،هشدار دهنده ام و علی،هدایتگر است و هر پیشوایی،هدایتگر نسل روزگار خویش است.

فصل دوم:فضیلت امام

برترینِ مردم

842 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یک ساعتِ پیشوای دادگر،از هفتاد سال عبادت،برتر است.

843 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بلند پایه ترین مردم در روز رستاخیز،پیشوای دادگر است.

844 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیشوای دادگر،دعایش رد نمی شود.

ص:289


1- (2) فی المصدر:«الهاد»،والتصویب من بحار الأنوار.
2- (3) القَرْنُ:أهلُ کلِّ زَمانٍ(النهایة:ج 4 ص 51«قرن»).
3- (4) تفسیر العیّاشی:ج 2 ص 204 ح 7. [1]
4- (5) الکافی:ج 7 ص 175 ح 8. [2]
5- (6) مسند أبی یعلی:ج 1 ص 468 ح 999.
6- (7) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 449 ح 9731. [3]

845 . عنه صلی الله علیه و آله: النَّظَرُ إلَی الإِمامِ المُقسِطِ عِبادَةٌ. (1)

الفصل الثّالث:حکمة الإمامة

846 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اسمَعوا و أَطیعوا لِمَن وَلّاهُ اللّهُ الأَمرَ،فَإِنَّهُ نِظامُ الإِسلامِ. (2)

847 . المعجم الکبیر عن عبد اللّه بن مسعود: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ:لابُدَّ لِلنّاسِ مِن إمارَةٍ؛بَرَّةٍ أو فاجِرَةٍ،فَأَمَّا البَرَّةُ فَتَعدِلُ فِی القَسمِ،ویُقسَمُ بَینَکُم فَیؤُکُم بِالسَّوِیَّةِ،و أَمَّا الفاجِرَةُ،فَیبتَلی فیهَا المُؤمِنُ،وَالإِمارَةُ الفاجِرَةُ خَیرٌ مِنَ الهَرجِ.

قیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،ومَا الهَرجُ؟قالَ:القَتلُ وَالکَذِبُ. (3)

848 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أئِمَّتَکُم قادَتُکُم إلَی اللّهِ عز و جل،فَانظُروا بِمَن تَقتَدونَ فی دینِکُم وصَلاتِکُم. (4)

849 . الإمام الحسن علیه السلام: خَطَبَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَوما،فَقالَ بَعدَ ما حَمِدَ اللّهَ و أَثنی عَلَیهِ:مَعاشِرَ النّاسِ کَأَنّی ادعی فَاُجیبُ،وإِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ:کِتابَ اللّهِ وعِترَتی أهلَ بَیتی،ما إن تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلّوا،فَتَعَلَّموا مِنهُم ولا تُعَلِّموهُم،فَإِنَّهُم أعلَمُ مِنکُم،لا تَخلُو الأَرضُ مِنهُم،ولَو خَلَت إذا لَساخَت (5)بِأَهلِها. (6)

845 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نگریستن به پیشوای دادگر،عبادت است.

فصل سوم:حکمت امامت

846 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از کسی که خداوند او را ولیّ امر قرار داده است،حرف شنوی و فرمان بُرداری کنید؛زیرا که او شیرازه اسلام است.

847 . المعجم الکبیر به نقل از عبد اللّه بن مسعود:از پیامبر خدا شنیدم که می فرماید:«مردم را ناگزیر،فرمان روایی باید،نیک یا بد.فرمان روای نیک،در تقسیمْ عدالت می ورزد و غنایمتان،میان شما به یکسان تقسیم می شود،و[در فرمان روایی]بد،مؤمن آزموده می شود.فرمان رواییِ بد،بهتر از هرج و مرج است».

گفته شد:ای پیامبر خدا!هرج و مرج چیست؟

فرمود:«کشتار و دروغ».

848 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیشوایان شما،رهبران شما به سوی خداوند عز و جل هستند.پس بنگرید که در دین و نمازتان به چه کسی اقتدا می کنید.

849 . امام حسن علیه السلام: روزی پیامبر خدا به ایراد خطابه پرداخت و پس از حمد و ثنای خداوند،فرمود:«ای مردم!گویا من فرا خوانده می شوم و[دعوت حق را]اجابت می کنم.من[می روم و]در میان شما دو چیز گران بها بر جای می گذارم:کتاب خدا و عترتم[یعنی]اهل بیتم،که تا وقتی به این دو چنگ زنید،هرگز گم راه نمی شوید.پس،از آنان بیاموزید و به آنان نیاموزید؛زیرا آنان از شما داناترند.زمین،هیچ گاه از وجود آنان،خالی نمی شود،که اگر خالی شود،در آن صورت،ساکنان خود را فرو می بلعد».

ص:290


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 454 ح 1015. [1]
2- (2) الأمالی للمفید:ص 14 ح 2.
3- (3) المعجم الکبیر:ج 10 ص 132 ح 10210.
4- (4) کمال الدین:ص 221 ح 7. [2]
5- (5) ساخت بهم الأرض:انخسفت(لسان العرب:ج 3 ص 27« [3]سیخ»).
6- (6) کفایة الأثر:ص 163. [4]

850 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصفِ الأَئِمَّةِ علیهم السلام:بِهِم یَحفَظُ اللّهُ عز و جل دینَهُ،وبِهِم یَعمُرُ بِلادَهُ،وبِهِم یَرزُقُ عِبادَهُ،وبِهِم یُنزِلُ (1)القَطرَ مِنَ السَّماءِ،وبِهِم یُخرِجُ بَرَکاتِ الأَرضِ. (2)

الفصل الرّابع:معرفة الإمام

1/4.وُجوبُ مَعرِفَةِ أَئِمَّةِ الهُدی

الکتاب

«یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتِیلاً». 3

الحدیث

851 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَو أنَّ عَبدا عَبَدَ اللّهَ ألفَ عامٍ ما بَینَ الرُّکنِ وَالمَقامِ،ثُمَّ ذُبِحَ کَما یُذبَحُ الکَبشُ مَظلوما،لَبَعَثَهُ اللّهُ مَعَ النَّفَرِ الَّذینَ یَقتَدی بِهِم،ویَهتَدی بِهُداهُم،ویَسیرُ بِسیرَتِهِم،إن جَنَّةً فَجَنَّةٌ وإِن نارا فنارٌ. (3)

2/4.التَّحذیرُ مِن تَرکِ مَعرِفَتِهِم

852 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن ماتَ ولا یَعرِفُ إمامَهُ،ماتَ میتَةً جاهِلِیَّةً. (4)

853 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن مات بِغَیرِ إمامٍ ماتَ میتَةً جاهِلِیَّةً. (5)

850 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در توصیف امامان علیهم السلام:به واسطه آنان است که خداوند عز و جل دین خویش را نگه می دارد و به واسطه آنان است که شهرهایش را آبادان می کند و به واسطه آنان است که بندگانش را روزی می دهد و به واسطه آنان است که باران،از آسمان می بارانَد و به واسطه آنان است که برکت های زمین را بیرون می آورد.

فصل چهارم:شناخت امام

1/4.وجوب شناخت پیشوایان هدایت
قرآن

«روزی که هر گروهی را با پیشوایشان فرا می خوانیم.پس هر کس کارنامه اش را به دست راستش دهند،آنان،کارنامه خود را می خوانند،و به قدر نَخَک هسته خرمایی به آنان ستم نمی شود».

حدیث

851 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر بنده ای هزار سال در میان رُکن و مقام به عبادت خدا بپردازد و سپس مظلومانه،مانند قوچ سرش بُریده شود،با این حال،خداوند او را با همان گروهی برمی انگیزد که به آنان اقتدا می کند و راه آنان را می پیماید و روش آنان را می پوید.اگر بهشتی باشند،او هم بهشتی است و اگر دوزخی باشند،او هم دوزخی است.

2/4.هشدار درباره نشناختن امامان

852 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس بمیرد و امامش را نشناسد،به مرگ جاهلی مُرده است.

853 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس بدون داشتن امام بمیرد،به مرگ جاهلی مُرده است.

ص:291


1- (1) فی المصدر:«نزل»،والتصویب من بحار الأنوار. [1]
2- (2) کمال الدین:ص 260 ح 5. [2]
3- (4) المحاسن:ج 1 ص 134 ح 166. [3]
4- (5) الکافی:ج 2 ص 20 ح 6. [4]
5- (6) مسند ابن حنبل:ج 6 ص 22 ح 16876.

854 . کمال الدین عن سلیم بن قیس الهلالیّ: أنَّهُ سَمِعَ مِن سَلمانَ ومِن أبی ذَرٍّ ومِنَ المِقدادِ حَدیثا عَن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ:«مَن ماتَ ولَیسَ لَهُ إمامٌ ماتَ میتَةً جاهِلِیَّةً»،ثُمَّ عَرَضَهُ عَلی جابِرٍ وَابنِ عَبّاسٍ فَقالا:صَدَقوا وبَرّوا،وقَد شَهِدنا ذلِکَ وسَمِعناهُ مِن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،وإنَّ سَلمانَ قالَ:یا رَسولَ اللّهِ،إنَّکَ قُلتَ:مَن ماتَ ولَیسَ لَهُ إمامٌ ماتَ میتَةً جاهِلِیَّةً،مَن هذَا الإِمامُ؟

قالَ:«مِن أوصِیائی یا سَلمانُ،فَمَن ماتَ مِن امَّتی ولَیسَ لَهُ إمامٌ مِنهُم یَعرِفُهُ،فَهِیَ میتَةٌ جاهِلِیَّةٌ،فَإِن جَهِلَهُ وعاداهُ فَهُوَ مُشرِکٌ،وإن جَهِلَهُ ولَم یُعادِهِ ولَم یُوالِ لَهُ عَدُوّا،فَهُوَ جاهِلٌ ولَیسَ بِمُشرِکٍ. (1)

854 . کمال الدین به نقل از سلیم بن قیس هلالی:وی(سلیم)از سلمان و ابو ذر و مقداد،حدیثی به نقل از پیامبر خدا شنید که ایشان فرموده:«هر کس بمیرد و امامی نداشته باشد،به مرگ جاهلی مرده است».

آن را با جابر و ابن عبّاس در میان گذاشت.هر دو گفتند:راست و درست گفته اند.ما خود نیز شاهد آن بودیم و آن را از پیامبر خدا شنیدیم.سلمان گفت:ای پیامبر خدا!شما فرمودی:«هر کس بمیرد و امامی نداشته باشد به مرگ جاهلی مُرده است».این امام کیست؟

فرمود:«از اوصیای من است.ای سلمان!هر یک از افراد امّت من بمیرد و او را از اوصیای من امامی که او را بشناسد،نباشد،این مرگ جاهلی است.اگر او را نشناسد و با او دشمنی کند،مشرک است و اگر او را نشناسد،ولی با او دشمنی هم نکند و دشمن او را به دوستی نگیرد،چنین کسی جاهل است و مشرک نیست».

ص:292


1- (1) کمال الدین:ص 413 ح 15. [1]
سخنی درباره احادیث هشدار نسبت به مرگی که با شناخت امام،همراه نباشد

احادیثی که از نشناختن امام و قبول نکردن او بر حذر می دارند و مرگ بدون امام را مرگِ جاهلی می دانند،مورد اتّفاق همه مسلمانان است و در کتاب های شیعه و اهل سنّت درج شده است.برای مثال،کلینی در الکافی از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین نقل می کند:

مَن ماتَ و لا یَعرفُ إمامَهُ ماتَ میتَةً جاهِلیَّةً. (1)

هر کس بمیرد و امامتش را نشناسد،به مرگ جاهلی مرده است.

نکته اصلی در مورد این حدیث،معنای حدیث است،نه اصل صدور آن از پیامبر صلی الله علیه و آله و یقیناً برای فهم این حدیث شریف،باید مقصود از«جاهلیتْ»روشن شود.

جاهلیّت،چیست؟

در فرهنگ اسلامی،عصر رسالت پیامبر خدا،عصر علم،و دوران پیش از بعثت ایشان،دوران جاهلیت است،بدین معنا که پیش از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله به دلیل تحریفی که در ادیان آسمانی پدید آمده بود،مردم،راهی برای شناخت حقایق هستی نداشتند و آنچه به نام دین بر جوامع مختلف بشر حکومت می کرد،چیزی جز خرافات و موهومات نبود.در واقع،ادیان تحریف شده و عقاید موهوم،ابزارهایی برای سلطه زر و زور بر انسان شده بودند و این،واقعیتی است که تاریخ قبل از اسلام نیز آن را تأیید می کند.

بعثت مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله آغاز عصر علم بود و اساسی ترین مسئولیت ایشان،مبارزه با خرافات و تحریفات و روشن کردن حقایق برای مردم بود.

پیداست که چنین عصری یعنی عصر علم که با بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله آغاز شد تنها با حضور او و پس از وفات حضرتش با حضور کسانی که ادامه دهندگان به حق راه او باشند می تواند تداوم پیدا کند یعنی پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله امامت،پشتوانه و ضامن تداوم عصر علم یا عصر اسلام راستین است و بدون این پشتوانه جامعه اسلامی به جاهلیت پیش از اسلام،بازگشت خواهد کرد.

امامی که شناختش لازم است،کیست؟

اندکی تأمّل در مضمون حدیث بویژه با توجّه به شرحی که گذشت،ما را از پاسخگویی به این سؤال که:

ص:293


1- (1) الکافی:ج 2 ص 20 ح 6. [1]

«امامت کدام امام،ضامن تداوم اسلام واقعی است و حذف کدام امامت از جامعه اسلامی به معنای بازگشت به جاهلیت است؟»،بی نیاز می کند.آیا می شود گمان بُرد که مقصود پیامبر صلی الله علیه و آله این است که شناخت و پیروی هر کس که زمام امور جامعه را به دست گیرد،بر همه مسلمانان واجب و ضرور است و اگر کسی چنین رهبری را نشناسد،به مرگ جاهلی مُرده است،بدون توجّه به این که ممکن است چنین رهبری،ستمگر و به گفته قرآن کریم از«ائمّه نار»باشد؟!

بنا بر این،بدون تردید،مقصود از احادیثی که مرگ بدون امام را مرگ جاهلی می دانند،بیم دادن از عدم تمسّک به ولایت اهل بیت علیهم السلام است که ضرورت تمسّک به آنان،در حدیث ثَقَلین و حدیث غدیر و صدها حدیث دیگر،برای مردم،بیان شده است.

ص:294

الفصل الخامس:شروط الإمامة

1/5.النَّصُّ مِنَ اللّهِ

الکتاب

«وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمِینَ». 1

الحدیث

855 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أیُّهَا النّاسُ،لا تَأتونی غَدا بِالدُّنیا تَزُفّونَها زَفّا (1)،ویَأتی أهلُ بَیتی شُعثا (2)غُبرا مَقهورینَ مَظلومینَ،تَسیلُ دِماؤُهُم،إیّاکُم وَاتِّباعَ الضَّلالَةِ وَالشّوری لِلجَهالَةِ،ألا وإنَّ هذَا الأَمرَ لَهُ أصحابٌ قَد سَمّاهُمُ اللّهُ عز و جل لی وعَرَّفَنیهِم،وَأَبلَغتُکُم ما ارسِلتُ بِهِ إلَیکُم،ولکِنّی أراکُم قَوما تَجهَلون. (3)

2/5.التَّقَدُّمُ فِی العِلمِ

856 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما وَلَّت امَّةٌ أمرَها رَجُلاً قَطُّ وفیهِم مَن هُوَ أعلَمُ مِنهُ،إلّا لَم یَزَل أمرُهُم یَذهَبُ سَفالاً،حَتّی یَرجِعوا إلی ما تَرَکوا. (4)

857 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا ومَن أمَّ قَوما إمامَةً عَمیاءَ،وفِی الاُمَّةِ

مَن هُوَ أعلَمُ مِنهُ فَقَد کَفَرَ. (5)

فصل پنجم:شرایط امامت

1/5.تعیین شدن از جانب خداوند
قرآن

«و آن گاه که ابراهیم را پروردگارش آزمود و او آنها(آزمایش ها)را به انجام رساند،فرمود:«من،تو را پیشوای مردم قرار دادم».ابراهیم گفت:«و از فرزندان من؟».فرمود:«عهد من به ستمکاران[ِ از فرزندان تو]نمی رسد»».

حدیث

855 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!فردا[ی قیامت]با عروس دنیا نزد من نیایید،در حالی که خانواده ام ژولیده و خاک آلود و شکست خورده و ستم دیده و در حالی که خون هایشان جاری است،نزد من آیند.زنهارتان باد از تعبیّت گم راهی و شورای جهالت!بدانید که این مقام[پیشوایی و امامت]صاحبانی دارد که خداوند عز و جل آنان را برایم نام برده و به من معرّفی شان کرده است و من،پیامی را که برای ابلاغ آن به شما فرستاده شده ام به شما رساندم.با این حال،شما را مردمی نادان می بینم. (6)

2/5.برتری در علم

856 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه امّتی زمام امور خود را به دست مردی بسپارد و در میان آنان،داناتر از او وجود داشته باشد،امورشان پیوسته رو به سقوط می رود،مگر آن که به آنچه ترک کرده اند،باز گردند.

857 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!هر کس پیشواییِ کورکورانه قومی را به دست گیرد و در میان امّت،کسی داناتر

از او وجود داشته باشد،کافر است.

ص:295


1- (2) زَفَفتُ العَروسَ أزفُّها:إذا أهدَیتها إلی زوجِها(النهایة:ج 3 ص 305«زفف»).
2- (3) الأشعث:هو المغبرّ الرأس(الصحاح:ج 1 ص 285« [1]شعث»).
3- (4) خصائص الأئمّة علیهم السلام:ص 74. [2]
4- (5) الأمالی للطوسی:ص 566 ح 1174. [3]
5- (6) الصراط المستقیم:ج 3 ص 135. [4]
6- (7) یا:«...شما را مردمی می بینم که نادانی می کنید[و برای انتخاب رهبر و خلیفه،دست به اقدامی جاهلانه می زنید]».

الفصل السّادس:موانع الإمامة

1/6.مُتابَعَةُ الهَوی

858 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ تَعالی لِداوودَ علیه السلام:حَرامٌ عَلی کُلِّ قَلبِ عالِمٍ مُحِبٍّ لِلشَّهَواتِ،أن أجعَلَهُ إماما لِلمُتَّقینَ. (1)

2/6.الضَّعفُ

859 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإِمامُ الضَّعیفُ مَلعونٌ. (2)

3/6.الرَّذائِلُ الأخلاقیة

860 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَنبَغی لِحاکِمٍ مِن حُکّامِ المُسلِمینَ أن یَکونَ فیهِ ثَلاثَةُ أشیاءَ:الحِدَّةُ (3)وَالحِقدُ وَالحَسَدُ. (4)

الفصل السّابع:واجبات الإمام

1/7.الرَّقابَةُ عَلی أمانَةِ القِیادَةِ

الکتاب

«إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً». 5

فصل ششم:موانع امامت

1/6.پیروی از هوای نفس

858 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای متعال به داوود علیه السلام فرمود:«بر دل هر دانشمند هوس خواهی حرام است که او را پیشوایِ پرهیزگاران قرار دهم».

2/6.ناتوانی

859 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیشوای ناتوان،از رحمت خدا به دور است.

3/6.رذیلت های اخلاقی

860 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شایسته نیست که حاکمی از حاکمان مسلمانان،سه خصلت در او باشد:تندی،کینه توزی،و حسادت.

فصل هفتم:وظایف امام

1/7.پاسداری از امانت رهبری
قرآن

«همانا خداوند به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش باز گردانید و هر گاه میان مردم داوری کردید،به داد،داوری کنید.خدا شما را نیکو پند می دهد.خدا،شنوا و بیناست». (5)

ص:296


1- (1) مشکاة الأنوار:ص 158 ح 399. [1]
2- (2) الفردوس:ج 1 ص 121 ح 410.
3- (3) الحِدَّةُ:ما یعتری الإنسان من النَزَقِ والغَضَبِ(الصحاح:ج 2 ص 463« [2]حدد»).
4- (4) الفردوس:ج 5 ص 136 ح 7736.
5- (6) منظور از امانت در این آیه شریف،امامت است و این معنا آن گاه بیشتر خود را روشن می نمایانَد که ما در احادیثی درباره شرایط امامت،مانند تعیین شدن از جانب خداوند و احادیث ذیل این شرط،دقّت کنیم. پس امامت از جهت این که منصبی الهی برای امام است،نوعی امانت خداوند نزد امام به حساب می آید و بر او،واجب است که آن را نگهداری کند و رعایت و نگهداری شایسته آن،عمل به دستورهای خداوند و تسلیم کردن لوازم امامت،از قبیل کتاب و اسلحه به امام بعدی،هنگام وفات است.

الحدیث

861 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُّکُم راعٍ وکُلُّکُم مَسؤولٌ عَن رَعِیَّتِهِ،الإِمامُ راعٍ ومَسؤولٌ عَن رَعِیَّتِهِ. (1)

862 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن أمیرٍ یُؤَمَّرُ عَلی عَشَرَةٍ،إلّا سُئِلَ عَنهُم یَومَ القِیامَةِ. (2)

2/7.اِستِعمالُ الأَفضَلِ

863 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ استَعمَلَ رَجُلاً مِن عِصابَةٍ (3)،وفِی تِلکَ العِصابَةِ مَن هُوَ أرضی للّهِ ِ مِنهُ؛فَقَد خانَ اللّهَ،وخانَ رَسولَهُ،وخانَ المُؤمِنینَ. (4)

864 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ استَعمَلَ عامِلاً مِنَ المُسلِمینَ،وهُوَ یَعلَمُ أنَّ فیهِم أولی بِذلِکَ مِنهُ،و أعلَمَ بِکتابِ اللّهِ وسُنَّةِ نَبِیِّهِ؛فَقَد خانَ اللّهَ ورَسولَهُ وجَمیعَ المُسلِمینَ. (5)

3/7.عَدَمُ استِعمالِ الحَریصِ عَلَی الرِّئاسَةِ

865 . صحیح البخاری عن أبی موسی: دَخَلتُ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أنَا ورَجُلانِ مِن قَومی،فَقالَ أحَدُ الرَّجُلَینِ:أمِّرنا یا رَسولَ اللّهِ،وقالَ الآخَرُ مِثلَهُ.

فَقالَ:إنّا لا نُوَلّی هذا مَن سَأَلَهُ،ولا مَن حَرَصَ عَلَیهِ. (6)

حدیث

861 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همه شما سرپرست هستید و همه تان درباره زیردست خود،بازخواست می شوید.پیشوا نیز سرپرست است و درباره زیر دستانش مسئول است.

862 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ امیری نیست که بر ده نفر امیر شود،مگر آن که روز قیامت،درباره آنان از او بازخواست گردد.

2/7.به کار گماشتن برترین ها

863 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از میان گروهی،مردی را به کار گمارد و در میان آن گروه،شخص خدا پسندتر از او وجود داشته باشد،به خدا خیانت کرده،به پیامبر او خیانت کرده و به مؤمنان،خیانت کرده است.

864 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از میان مسلمانان کارگزاری برگمارَد،در حالی که می داند در میان آنان شایسته تر از او به این کار و داناتر به کتاب خدا و سنّت پیامبرش وجود دارد،بی گمان به خدا و پیامبر او و همه مسلمانان،خیانت ورزیده است.

3/7.به کار نگماشتن افراد تشنه ریاست

865 . صحیح البخاری به نقل از ابو موسی:من و دو نفر دیگر از قومم خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدیم.یکی از آن دو گفت:ای پیامبر خدا!مرا امیر قرار ده.

آن دیگری نیز چنین درخواستی کرد.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«ما این کار را به کسی که آن را درخواست یا آزمند بر آن باشد،نمی سپاریم».

ص:297


1- (1) صحیح البخاری:ج 1 ص 304 ح 853.
2- (2) المعجم الکبیر:ج 11 ص 325 ح 12166.
3- (3) العِصابَةُ:الجماعة من الناس(الصحاح:ج 1 ص 183« [1]عصب»).
4- (4) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 104 ح 7023.
5- (5) السنن الکبری:ج 10 ص 201 ح 20364.
6- (6) صحیح البخاری:ج 6 ص 2614 ح 6730.

4/7.المَحَبَّةُ وَالرَّحمَةُ لِجَمیعِ النّاسِ

866 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ مَن وَلِیَ مِن أمرِ امَّتی شَیئا فَشَقَّ عَلَیهِم فَاشقُق عَلَیهِ،ومَن وَلِیَ مِن أمرِ امّتی شَیئا فَرَفَقَ بِهِم فَارفُق بِهِ. (1)

5/7.الاتِّصالُ المُباشِرُ بِالنّاسِ

867 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن إمامٍ یَغلِقُ بابَهُ دونَ ذَوِی الحاجَةِ وَالخَلَّةِ (2)وَالمَسکَنَةِ،إلّا أغلَقَ اللّهُ أبوابَ السَّماءِ دونَ خَلَّتِهِ وحاجَتِهِ ومَسکَنَتِهِ. (3)

868 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن وَلِیَ مِن أمرِ المُسلِمینَ شَیئا،فَاحتَجَبَ عَن ضَعَفَةِ المُسلِمینَ،احتَجَبَ اللّهُ عَنهُ یَومَ القِیامَةِ. (4)

6/7.تَقدیمُ المُستَضعَفینَ

869 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن کَلامٍ قالَهُ لِعَلِیٍّ علیه السلام لَمَّا استَعمَلَهُ عَلَی الیَمَنِ:قَدِّمِ الوَضیعَ قَبلَ الشَّریفِ،وقَدِّمِ الضَّعیفَ قَبلَ القَوِیِّ. (5)

7/7.التَّقَشُّفُ فِی النَّفَقَةِ مِن بَیتِ المالِ

870 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَحِلُّ لِلخَلیفَةِ مِن مالِ اللّهِ إلّا قَصعَتانِ؛قَصعَةٌ یَأکُلُها هُوَ و أهلُهُ،وقَصعَةٌ یَضَعُها بَینَ یَدَیِ النّاسِ. (6)

4/7.محبّت و مهربانی با عموم مردم

866 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بار خدایا!هر کس زمام چیزی از امّت مرا به دست گیرد و بر آنانْ سخت گیرد،تو بر او سخت گیر و هر کس زمام چیزی از امّتم را به دست گیرد و با آنان نرمش کند،تو با او به نرمی رفتار کن.

5/7.ارتباط مستقیم با مردم

867 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ پیشوایی نیست که درِ[خانه]خود را به روی نیازمندان و درویشان و مستمندان ببندد،مگر آن که خداوند،درهای آسمان را بر روی نیاز و درویشی و مستمندی او فرو می بندد.

868 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس زمام کاری از کارهای مسلمانان را به دست گیرد و خود را از دسترسِ مسلمانان مستضعف به دور دارد، (7)خداوند،در روز رستاخیز،خویشتن را از دسترس او دور نگه می دارد.

6/7.مقدّم داشتن مستضعفان

869 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از سخنان ایشان به علی علیه السلام در هنگام که او را بر یمن گماشت:«فرودست را بر فَرادست،مقدّم بدار و ناتوان را بر زورمند».

7/7.صرفه جویی در هزینه کردن از بیت المال

870 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای خلیفه از مال خدا،بیش از دو کاسه روا نیست:کاسه ای که خود و خانواده اش بخورند؛و کاسه ای که در برابر مردم بگذارد.

ص:298


1- (1) صحیح مسلم:ج 3 ص 1458 ح 19.
2- (2) الخَلَّةُ بالفتح:الحاجة والفقر(النهایة:ج 2 ص 72« [1]خلل»).
3- (3) سنن الترمذی:ج 3 ص 619 ح 1332. [2]
4- (4) المعجم الکبیر:ج 20 ص 152 ح 316.
5- (5) السنن الکبری:ج 10 ص 227 ح 20452.
6- (6) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 169 ح 578. [3]
7- (7) یعنی:برای خود حاجِب و دربان بگیرد و اجازه ندهد مسلمانان به راحتی و مستقیما با او تماس بگیرند.

الفصل الثّامن:من حقوق الإمام

1/8.الطّاعَةُ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ». 1

الحدیث

871 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فَأَمّا مَن لَقِیَ اللّهُ عز و جل بِخَمسٍ فَلَهُ الجَنَّةُ:الصَّلاةِ،والزّکاةِ،وَحِجِّ البَیتِ،وصِیامِ شَهرِ رَمَضانَ،وطاعَةِ وُلاةِ الأَمرِ،ولا طاعَةَ لِمَخلوقٍ فی مَعصِیَةِ الخالِقِ. (1)

872 . عنه صلی الله علیه و آله: امِرتُ بِطاعَةِ اللّهِ رَبّی،وَاُمِرَ الأَئِمَّةُ مِن أهلِ بَیتی بِطاعَةِ اللّهِ وطاعَتی،وَاُمِرَ النّاسُ جَمیعا دونَهُم بِطاعَةِ اللّهِ وطاعَتی وطاعَةِ الأَئِمَّةِ مِن أهلِ بَیتی،فَمَن تَبِعَهُم نَجا ومَن تَرَکَهُم هَلَکَ. (2)

2/8.النُّصْحُ

873 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما نَظَرَ اللّهُ عز و جل إلی وَلِیٍّ لَهُ یُجْهِدُ نَفسَهُ بِالطّاعَةِ لِإِمامِهِ وَالنَّصیحَةِ،إلّا کانَ مَعَنا فِی الرَّفیقِ الأَعلی. (3)

874 . عنه صلی الله علیه و آله: آمُرُکُم أن لا تُشرِکوا بِاللّهِ شَیئا،و أن تَعتَصِموا بِالطّاعَةِ جَمیعا حَتّی یَأتِیَکُم أمرُ اللّهِ و أنتُم عَلی ذلِکَ،و أن تُناصِحُوا وُلاةَ الأَمرِ مِنَ الَّذینَ

یَأمُرونَکُم بِأَمرِ اللّهِ. (4)

فصل هشتم:برخی حقوق امام

1/8.فرمان بُرداری
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را[نیز]اطاعت کنید».

حدیث

871 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس با پنج چیز خداوند عز و جل را دیدار کند،بهشت از آنِ او باشد:نماز،زکات،حجّ خانه خدا،روزه ماه رمضان،و فرمان بُرداری از زمامداران؛امّا از هیچ مخلوقی نباید در آنچه نافرمانی خداست،فرمان بُرد.

872 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من به فرمان بُرداری از خداوند پروردگارم،مأمور شده ام و امامان از اهل بیت من به فرمان بُرداری از خدا و فرمان بُرداری از من،مأمور شده اند و دیگر مردمان،همگی،به فرمان بُرداری از خدا و من و فرمان بُرداری از امامان از اهل بیت من،مأمور شده اند.پس،هر که از ایشان پیروی کند،نجات می یابد و هر که ایشان را وا گذارد تباه شود.

2/8.خیرخواهی

873 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل به هیچ دوستی از دوستان خود که در فرمان بُرداری از پیشوایش و خیرخواهی (5)نسبت به او جدیّت نماید،نظر نمی کند مگر این که در رَفیق اعلی (6)با ما باشد.

874 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به شما توصیه می کنم که چیزی را شریک خدا نگردانید و همگی به رشته فرمان بُرداری

چنگ زنید تا در این حال،فرمان خدا شما را در رَسد،و نسبت به زمامدارانی که شما را به فرمان خدا فرمان می دهند،خیرخواهی داشته باشید.

ص:299


1- (2) تاریخ دمشق:ج 16 ص 323.
2- (3) دعائم الإسلام:ج 1 ص 26. [1]
3- (4) الکافی:ج 1 ص 404 ح 3. [2]
4- (5) المعجم الکبیر:ج 9 ص 29 ح 8307.
5- (6) واژه«نُصح»که در اصل عربی حدیث(و این گروه از احادیث)آمده است،به معنای:خلوص،بی غلّ و غش بودن،صداقت و یک رنگی،خیرخواهی،راه نمایی و ارشاد است.
6- (7) درجه ای است در بهشت.

3/8.التَّعظیمُ

875 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن حَقِّ جَلالِ اللّهِ عَلَی العِبادِ،إجلالُ الإِمامِ المُقسِطِ (1). (2)

876 . عنه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ الإِمامِ مَثَلُ الکَعبَةِ،إذ تُؤتی ولا تَأتی. (3)

الفصل التّاسع:عدد الأئمّة من أهل البیت علیهم السلام

1/9.ما رُوِیَ بِلَفظِ«اِثنا عَشَرَ خَلیفَةً»

877 . صحیح مسلم عن جابر بن سمرة: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ:لا یَزالُ الإِسلامُ عَزیزا إلَی اثنَیَ عَشَرَ خَلیفَةً،ثُمَّ قالَ کَلِمَةً لَم أفهَمها،فَقُلتُ لِأَبی:ما قالَ؟فَقالَ:کُلُّهُم مِن قُرَیشٍ. (4)

878 . المستدرک علی الصحیحین عن عون بن أبی جحیفة عن أبیه: کُنتُ مَعَ عَمّی عِندَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله،فَقالَ:لا یَزالُ أمرُ امَّتی صالِحا حَتّی یَمضِیَ اثنا عَشَرَ خَلیفَةً،ثُمَّ قالَ کلِمَةً وخَفَضَ بِها صَوتَهُ.

فَقُلتُ لِعَمّی وکانَ أمامی:ما قالَ یا عَمُّ؟

قالَ:قالَ یا بُنَیَّ:کُلُّهُم مِن قُرَیشٍ. (5)

879 . الغیبة للنعمانی عن عبد اللّه بن عمرو: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ:یَکونُ خَلفِیَ اثنا عَشَرَ خَلیفَةً. (6)

3/8.بزرگداشت

875 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یکی از حقوق جلال خداوند بر بندگان،بزرگداشت پیشوای دادگر است.

876 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مَثَل امام،مَثَل کعبه است که نزد آن می روند و او نزد کسی نمی رود.

فصل نهم:شمار امامان اهل بیت علیهم السلام

1/9.آنچه با عبارت«دوازده جانشین»روایت شده است

877 . صحیح مسلم به نقل از جابر بن سَمُره:شنیدم پیامبر خدا می فرماید:«اسلام تا دوازده جانشین،همچنان عزیز و قدرتمند است».

سپس جمله ای فرمود که آن را نفهمیدم.به پدرم گفتم:چه فرمود؟

گفت:[ایشان فرمود:]«همگی آنان از قریش اند».

878 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابو جُحَیفه:با عمویم خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بودم که فرمود:«کار امّتم پیوسته درست خواهد بود تا آن که دوازده جانشین بگذرند».

سپس با صدای آهسته جمله ای فرمود.به عمویم که جلو من بود گفتم:چه فرمود،عمو جان؟

گفت:پسرم!فرمود:«همه آنان از قریش اند».

879 . الغیبة،نعمانی به نقل از عبد اللّه بن عمرو:از پیامبر خدا شنیدم که می فرماید:«پس از من،دوازده جانشین خواهد بود».

ص:300


1- (1) المُقسِطُ:العادل(النهایة:ج 4 ص 60«قسط»).
2- (2) تاریخ الیعقوبی:ج 2 ص 96. [1]
3- (3) کفایة الأثر:ص 199. [2]
4- (4) صحیح مسلم:ج 3 ص 1453 ح 7.
5- (5) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 716 ح 6589.
6- (6) الغیبة للنعمانی:ص 105 ح 34. [3]

2/9.ما رُوِیَ بِلَفظِ«اِثنا عَشَرَ أمیرا»

880 . صحیح البخاری عن جابر بن سمرة: سَمِعتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله یَقولُ:یَکونُ اثنا عَشَرَ أمیرا.

فَقالَ کَلِمَةً لَم أسمَعها.

فَقالَ أبی:إنَّهُ قالَ:کُلُّهُم مِن قُرَیشٍ. (1)

3/9.ما رُوِیَ بِلَفظِ«اثنا عَشَرَ إماما»

881 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام: الأَئِمَّةُ بَعدی اثنا عَشَرَ،أوَّلُهُم أنتَ یا عَلِیُّ،وآخِرُهُمُ القائِمُ الَّذی یَفتَحُ اللّهُ عز و جل عَلی یَدَیهِ مَشارِقَ الأَرضِ ومَغارِبَها. (2)

4/9.ما رُوِیَ بِلَفظِ«اِثنا عَشَرَ وَصِیّا»

882 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أنَا سَیِّدُ النَّبِییّنَ وعَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ سَیِّدُ الوَصِیّینَ،وإنَّ أوصِیائِیَ بَعدِیَ اثنا عَشَرَ،أوَّلُهُم عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ،وآخِرُهُمُ القائِمُ علیهم السلام. (3)

5/9.ما رُوِیَ بِلَفظِ«اِثنا عَشَرَ،عَدَدَ نُقَباءِ بَنی إسرائیلَ»

883 . الخصال عن قیس بن عبد: کُنّا جُلوسا فی حَلقَةٍ فیها عَبدُ اللّهِ بنُ مَسعودٍ،فَجاءَ أعرابِیٌّ فَقالَ:أیُّکُم عَبدُ اللّهِ بنُ مَسعودٍ؟فَقالَ عَبدُ اللّهِ:أنَا عَبدُ اللّهِ بنُ مَسعودٍ،قالَ:هَل حَدَّثَکُم نَبِیُّکُم صلی الله علیه و آله کَم یَکونُ بَعدَهُ مِنَ الخُلَفاءِ؟

قالَ:نَعَم،اِثنا عَشَرَ،عَدَدُ نُقَباءِ بَنی إسرائیلَ. (4)

2/9.آنچه با عبارت«دوازده امیر»روایت شده است

880 . صحیح البخاری به نقل از جابر بن سَمُره:از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرماید:«دوازده امیر خواهند آمد».

سپس کلمه ای گفت که من آن را نشنیدم.پدرم گفت:ایشان فرمود:«همه آنان از قریش اند».

3/9.آنچه با عبارت«دوازده امام»روایت شده است

881 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:امامانِ پس از من،دوازده نفرند.نخستین آنان تو هستی ای علی و آخرینشان قائم است که خداوند عز و جل شرق و غرب زمین را به دست او فتح می کند.

4/9.آنچه با عبارت«دوازده وصی»روایت شده است

882 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من سَروَر پیامبرانم و علی بن ابی طالب،سَرور اوصیاست.اوصیای پس از من،دوازده نفرند که نخستین آنها علی بن ابی طالب و آخرینشان قائم است.

5/9.آنچه با عبارت«دوازه تن،به شمار نُقبای بنی اسرائیل»روایت شده است

883 . الخصال به نقل از قیس بن عبد:ما در حلقه ای که در آن عبد اللّه بن مسعود بود،نشسته بودیم.در این هنگام،بادیه نشینی آمد و گفت:کدام یک از شما عبد اللّه بن مسعود است؟

عبد اللّه گفت:من عبد اللّه بن مسعود هستم.

گفت:آیا پیامبر شما،از شمارِ خلفای بعد از خودش سخن گفته است؟

گفت:آری.دوازده تن به شمارِ نقبای بنی اسرائیل.

ص:301


1- (1) صحیح البخاری:ج 6 ص 2640 ح 6796.
2- (2) کمال الدین:ص 282 ح 35. [1]
3- (3) کمال الدین:ص 280 ح 29. [2]
4- (4) الخصال:ص 467 ح 7. [3]
6/9.ما رُوِیَ فی إمامة الإمام علیّ علیه السلام و أحد عشر من ولده

884 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،أنَا و أنتَ وَابناکَ الحَسَنُ والحُسَینِ،وتِسعَةٌ مِن وُلدِ الحُسَینِ،أرکانُ الدّینِ،ودَعائِمُ الإسلامِ،مَن تَبِعنَا نَجا ومَن تَخَلَّفَ عَنَّا فإِلَی النّارِ. (1)

885 . الخصال عن سلمان: دَخَلتُ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله،وإذَا الحُسَینُ علیه السلام عَلَی فَخِذَیهِ وهُوَ یُقَبِّلُ عَینَیهِ ویَلثِمُ فاهُ،وهُوَ یَقولُ:أنتَ سَیِّدٌ ابنُ سَیِّدٍ،أنتَ إمامٌ ابنُ إمامٍ أبُو الأَئِمَّةِ،أنتَ حُجَّةٌ ابنُ حُجَّةٌ أبو حُجَجٍ تِسعَةٍ مِن صُلبِکَ،تاسِعُهُم قائِمُهُم. (2)

6/9.آنچه درباره امام علی علیه السلام و یازده تن از فرزندان او روایت شده است

884 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!من و تو و دو پسرت حسن و حسین و نُه تن از نسل حسین،ارکان دین و تکیه گاه های اسلام هستیم.هر که از ما پیروی کند،رهایی می یابد و هر که از ما روی بگردانَد،به سوی آتش ره می سپارد.

885 . الخصال به نقل از سلمان:بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شدم.دیدم حسین علیه السلام بر زانوی اوست و پیامبر صلی الله علیه و آله بر پیشانی و دهان او بوسه می زند و می فرماید:«تو آقا و آقازاده ای.تو امام و امام زاده ای.پدر امامانی.تو حجّت و فرزند حجّت و پدر حجّت های نُه گانه ای هستی که از پشتِ تو هستند و نهمینِ ایشان،قائمشان است».

ص:302


1- (1) الأمالی للمفید:ص 217 ح 4.
2- (2) الخصال:ص 475 ح 38.
پژوهشی درباره احادیث مربوط به تعداد امامان
اشاره

بر پایه احادیثی که در فصل نهم آمد،پیامبر خدا دوازده نفر از خاندان خود را یکی پس از دیگری به عنوان جانشینان خود و امامان و رهبران آینده جهان اسلام،به امّت،معرّفی کرده است.این متون را به دو دسته می توان تقسیم کرد:

دسته اوّل،احادیثی که در منابع روایی پیروان اهل بیت علیهم السلام آمده است.سند این احادیث،صحیح و معتبر است و دلالت آنها نیز بر مبنای پیروان اهل بیت،در موضوع امامت،روشن و غیرقابل تردید است.

دسته دوم،احادیثی که منابع اهل سنّت از پیامبر خدا روایت کرده اند.این احادیث نیز بر مبنای اهل سنّت از صحّت و اعتبار لازم برخوردارند؛لیکن دلالت آنها به وضوحِ دلالت احادیث دسته اوّل نیست و از این رو،احتمالات مختلفی در تبیین مقصود از آنها ذکر شده است.

در این پژوهش،علاوه بر ارزیابی سند این دسته از احادیث،روشن خواهد شد که مقصود از آنها نیز،چیزی جز مدلول روایات دسته اوّل نیست.

1.ارزیابی سند احادیث

در زمینه ارزیابی سند احادیث مربوط به تعداد خلفا،چند نکته قابل ذکر است:

الف سند این احادیث در منابع کهن و معتبر اهل سنّت (1)به جابر بن سَمُره و ابی جُحَیفه می رسد.

ب گزارش جابر بن سَمُره نزد اهل سنّت،صحیح و معتبر است.بَغَوی در ارزیابی این حدیث می گوید:

بر صحّت این حدیث،اتّفاق وجود دارد. (2)

افزون بر این،آلبانی برخی طُرُق این حدیث را صحیح می داند.

2.اختلاف در متن احادیث

متن حدیث جابر بن سَمُره به گونه های مختلفی گزارش شده است.مطابق برخی از نقل ها،متن حدیث با عبارت

ص:303


1- (1) صحیح مسلم:ج 6 ص 3 و 4،مسند ابن حنبل:ج 5 ص 87 90،مسند أبی داوود:ج 2 ص 309 ح 4280،صحیح ابن حبّان:ج 15 ص 44،المعجم الکبیر:ج 2 ص 195 232،تاریخ بغداد:ج 2 ص 124.
2- (2) شرح السنّة:ج 15 ص 31.

«لا یزال أمر الناس ماضیا ما ولیهم اثنا عشر رجالا؛ (1)همواره امور مردم انجام می شود،مادام که دوازده مرد،سرپرست آنها باشند»،گزارش شده است.

همه این گزارش ها نشان دهنده آن است که پیامبر خدا،در پی معرّفی جانشینان خود و رهبران آینده جهان اسلام بوده و راوی یا راویان حدیث،سخن پیامبر صلی الله علیه و آله را نقل به معنا کرده اند.

نکته قابل توجّه،این که پس از معرّفی دوازده نفر به عنوان جانشینان پس از پیامبر صلی الله علیه و آله توسّط ایشان،همهمه و هیاهو،مجلس را فرا گرفت،به گونه ای که جابر بن سَمُره تصریح می کند که سخن پایانی پیامبر صلی الله علیه و آله را نشنیده است و از پدر یا عموی خود می پرسد که:ایشان چه گفت؟و او پاسخ می دهد که ایشان فرمود: «کلّهم من قریش؛ (2)همه آنها از قریش اند»یا «کلّهم من بنی هاشم؛ (3)همه آنها از بنی هاشم اند».

این،نشان می دهد که فضای سیاسی برای اعلان رهبران آینده جهان اسلام،مناسب نبوده است،چنان که جمله «وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ ؛ (4)خداوند،تو رای از آسیب مردمان،حفظ می کند»،در جریان غدیر،اشاره به همین واقعیت است.

3.مقصود از«دوازده خلیفه»

تأمّل در واژه های«خلیفه»،«امام»،«وصی»،«امیر»و الفاظ مشابه آن که در گزارش های مختلف حدیث جابر آمده به روشنی نشان می دهد که پیامبر صلی الله علیه و آله در این پیام مهم،در صدد ارائه مشخّصات افرادی بوده که شایستگی علمی،عملی،سیاسی و مدیریتی لازم را برای رهبری جامعه اسلامی پس از او دارند؛کسانی که از هر جهت می توانند خلیفه خدا و خلیفه پیامبر خدا باشند.لیکن اینان چه کسانی هستند؟

از نگاه پیروان اهل بیت علیهم السلام پاسخ این سؤال روشن است؛زیرا آنان بر این باورند که خلفای دوازده گانه پیامبر صلی الله علیه و آله دوازده تن از اهل بیت ایشان هستند که اوّلین آنها امام علی علیه السلام و آخرین آنها امام مهدی علیه السلام است که هم اکنون،زنده است و روزی جهان را پُر از عدل و انصاف خواهد کرد.

محدّثان اهل،سنّت با این که حدیث جابر بن سَمُره را صحیح می دانند،پاسخ روشنی برای تبیین مصادیق خلفای دوازده گانه ندارند تا آن جا که ابن جوزی در کتاب کشف المشکل می گوید:

اگر چه درباره این حدیث،جستجوی بسیاری کردم و در مورد آن سؤال نمودم؛لیکن کسی را نیافتم که مقصود[واقعی]آن را بداند. (5)

مهلّب نیز چنین تصریح می نماید:

کسی را نیافتم که به معنای حقیقی این حدیث،رسیده باشد! (6)

ص:304


1- (1) صحیح مسلم:ج 3 ص 1452 ح 6؛الخصال:ص 473 ح 27،بحار الأنوار:ج 36 ص 239 ح 35. [1]
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 7 ص 429 ح 20991.
3- (3) ینابیع المودّة:ج2 ص316 ح908. [2]
4- (4) مائده:آیه 67. [3]
5- (5) کشف المشکل:ج 1 ص 449،فتح الباری:ج 3 ص 212.
6- (6) ر.ک:فتح الباری:ج 13 ص 211.

همچنین ابن حجر،اجمالاً عدم فهم حدیث یاد شده را تأیید می کند. (1)

البته عدّه ای(از جمله افراد یاد شده)خواسته اند که ولو به صورت احتمال،مقصود از خلفای دوازده گانه را بیان کنند؛لیکن با تأمّل در آنچه گفته اند،مشخّص می گردد که مدّعای آنان،نه از حیث عدد و نه از حیث ویژگی ها با آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است،قابل انطباق نیست.

ص:305


1- (1) ر.ک:فتح الباری:ج 13 ص 212.

الفصل العاشر:استمرار إمامة أهل البیت علیهم السلام

1/10.حَدیثُ الثَّقَلَینِ بِرِوایَةِ أتباعِ أهلِ البَیتِ

886 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کَأَنّی قَد دُعیتُ فَأَجَبتُ،وإنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ:أحدُهُما أکبَرُ مِنَ الآخَرِ،کِتابَ اللّهِ،حَبلٌ مَمدودٌ مِنَ السَّماءِ إلَی الأَرضِ،وعِترَتی أهلَ بَیتی،فَانظُروا کَیفَ تُخَلِّفونّی فیهِما. (1)

2/10.حَدیثُ الثَّقَلَینِ بِرِوایَةِ أهلِ السُّنَّةِ

887 . صحیح مسلم عن یزید بن حیّان: انطَلَقَتُ أنَا وحُصَینُ بنُ سَبرَةَ،وعُمَرُ بنُ مُسلِمٍ،إلی زَیدِ بنِ أرقَمَ،فَلَمّا جَلَسنا إلَیهِ...قالَ:قامَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَوما فینا خَطیبا بِماءٍ یُدعی خُمّا،بَینَ مَکَّةَ وَالمَدینَةِ،فَحَمِدَ اللّهَ و أثنی عَلَیهِ،ووَعَظَ وذَکَّرَ،ثُمَّ قالَ:أمّا بَعدُ ألا أیُّهَا النّاسُ،فَإِنَّما أنا بَشَرٌ یوشِکُ أن یَأتِیَ رَسولُ رَبّی فَاُجیبَ،و أنَا تارِکٌ فیکُمُ ثِقلَینِ،أوَّلُهُما کِتابُ اللّهِ،فیهِ الهُدی وَالنّورُ،فَخُذوا بِکِتابِ اللّهِ وَاستَمسِکوا بِهِ.

فَحَثَّ عَلی کِتابِ اللّهِ ورَغَّبَ فیهِ،ثُمَّ قالَ:

و أهلُ بَیتی،اُذَکِّرُکُم اللّهَ فی أهلِ بَیتی،اُذَکِّرُکُم اللّهَ فی أهلِ بَیتی،اُذکّرکم اللّه فی أهل بیتی. (2)

888 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّی تارِکٌ فیکُم ما إن تَمَسَّکتُم بِهِ لَن تَضِلّوا بَعدی؛أحَدُهُما أعظَمُ مِنَ الآخَرِ؛کِتابَ اللّهِ حَبلٌ مَمدودٌ مِنَ السَّماءِ إلَی الأَرضِ،وعِترَتی أهلَ

بَیتی،ولَن یَتَفَرَّقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ،فَانظُروا کَیفَ تُخَلِّفونّی فیهِما. (3)

فصل دهم:استمرار امامت اهل بیت علیهم السلام

1/10.حدیث ثَقَلین،به روایت پیروان اهل بیت

886 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گویا فرا خوانده شده ام و باید بروم.من در میان شما دو چیز گران بها بر جای می گذارم که یکی از آنها بزرگ تر از دیگری است:کتاب خدا که رشته برکشیده از آسمان به زمین است و عترت و اهل بیتم.پس مراقب باشید که پس از من،چگونه با آن دو رفتار می کنید.

2/10.حدیث ثقلین،به روایت اهل سنّت

887 . صحیح مسلم به نقل از یزید بن حیّان:من و حُصین بن سَبره و عُمر بن مسلم،نزد زید بن ارقم رفتیم چون نشستیم...گفت:روزی پیامبر خدا در آبگاهی به نام خُم،واقع در میان مکّه و مدینه،برای ما به ایراد خطبه پرداخت و نخست،حمد و ثنای خدا به جای آورد و پند و اندرز داد و آن گاه فرمود:«امّا بعد،ای مردم!من نیز یک بشر هستم و فردا که پیک پروردگارم بیاید،اجابتش می کنم.من دو چیز گران بها در میان شما بر جای می گذارم:نخستین آنها،کتاب خداست که در آن،هدایت و نور است.پس،کتاب خدا را بگیرید و بدان چنگ زنید».

آن گاه،به کتاب خدا تشویق و ترغیب کرد و سپس فرمود:«و[دیگر]،اهل بیتم.خدا را یادآوری می کنم درباره اهل بیتم؛خدا را یادآوری می کنم درباره اهل بیتم؛خدا را یادآوری می کنم درباره اهل بیتم!».

888 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من در میان شما چیزی بر جای می گذارم که اگر به آن تمسّک جویید،پس از من هرگز گم راه نخواهید شد.یکی از آن دو،با عظمت تر از دیگری است:کتاب خدا که رشته ای کشیده شده از آسمان به زمین است؛و[دیگری]عترتم،[یعنی]اهل

بیتم.این دو،هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض[کوثر]بر من درآیند.پس،بنگرید که پس از من چگونه با آنها رفتار می کنید.

ص:306


1- (1) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 30 ح 40. [1]
2- (2) صحیح مسلم:ج 4 ص 1873 ح 36.
3- (3) سنن الترمذی:ج 5 ص 663 ح 3788.

889 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ،کِتابَ اللّهِ و أهلَ بَیتی،وإنَّهُما لَن یَتَفَرَّقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ. (1)

3/10.مَعنَی العِترَةِ فی حَدیثِ الثَّقَلَینِ

890 . الإمام الحسین علیه السلام: سُئِلَ أمیرُ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ عَن مَعنی قَولِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله:«إنّی مُخَلِّفٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ کِتابُ اللّهِ وعِترَتی»مَنِ العِترَةُ؟

فَقالَ:أنَا والحَسَنُ والحُسَینُ والأَئِمِّةُ التِّسعَةُ مِن وُلدِ الحُسَینِ،تاسِعُهُم مُهدِیُّهُم وقائِمُهُم،لا یُفارِقونَ کِتابَ اللّهِ ولا یُفارِقُهُم،حَتّی یَرِدوا عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله حَوضَهُ. (2)

891 . الإمام علیّ علیه السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:إنّی مُخَلِّفٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ:کِتابَ اللّهِ وعِترَتی أهلَ بَیتی،فَإِنَّهُما لَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ کَهاتَینِ وضَمَّ بَینَ سَبّابَتَیهِ.

فَقامَ إلَیهِ جابِرُ بنُ عَبدِ اللّهِ الأَنصارِیُّ وقالَ:یا رَسولِ اللّهِ،مَن عِترَتُکَ؟قالَ:عَلِیٌّ،والحَسَنُ والحُسَینُ،والأَئِمِّةُ مِن وُلدِ الحُسَینِ إلی یَومِ القِیامَةِ. (3)

889 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من در میان شما دو چیز گران بر جای می گذارم:کتاب خدا و اهل بیتم.این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا آن که در کنار حوض[کوثر]بر من وارد شوند.

3/10.معنای عترت در حدیث ثَقَلین

890 . امام حسین علیه السلام: از امیر مؤمنان که درودهای خداوند بر او باد درباره این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله که:«من در میان شما دو چیز گران سنگ بر جای می گذارم:کتاب خدا و عترتم»،سؤال شد که:عترت کیان اند؟

فرمود:«من و حسن و حسین و نُه امام از نسل حسین که نهمینِ آنان،مهدی و قائم ایشان است.نه اینان از کتاب خدا جدا می شوند و نه کتاب خدا از ایشان،تا آن که بر پیامبر خدا در کنار حوضش وارد شوند».

891 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«من در میان شما دو چیز گران سنگ،جانشین خود می کنم:کتاب خدا و عترتم[یعنی]اهل بیتم.این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا آن که در کنار حوض[کوثر]بر من در آیند،همانند این دو(دو انگشت سبّابه اش را کنار هم گذاشت)».

جابر بن عبد اللّه انصاری برخاست و گفت:ای پیامبر خدا!عترت تو کیان اند؟

فرمود:«علی و حسن و حسین و امامانِ از نسل حسین تا روز قیامت».

ص:307


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 161 ح 4711.
2- (2) کمال الدین:ص 240 ح 64. [1]
3- (3) کمال الدین:ص 244. [2]
بررسی اجمالی حدیث ثقلین و دلالت آن بر استمرار امامت اهل بیت علیهم السلام
اشاره

حدیث ثقلین که در آن،پیامبر خدا،اهل بیت خود را«همسنگ قرآن»معرّفی کرده و با تأکید تمام،جامعه اسلامی را به پیروی از آنان در کنار قرآن فرا خوانده است،یکی از مبانی استوار و خدشه ناپذیر شناخت اهل بیت علیهم السلام و اثبات مرجعیّت علمی و استمرار امامت و رهبری آنان تا دامنه قیامت است.

یک.متن حدیث ثقلین

متن حدیث ثقلین که در منابع معتبر حدیثی با اندکی تفاوت در لفظ،از پیامبر خدا روایت شده است،این است:

إِنِّی تارِکٌ فیکُمُ الثِّقلَینِ،ما إِن تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلُّوا؛کِتابَ اللّهِ وعِترَتی أهلَ بَیتی؛فَإِنَّهُما لَن یَفتَرِقا حَتَّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ.

من دو چیز گران بها در میان شما به جا می گذارم.بدانید که اگر به آن دو چنگ بزنید،هرگز گم راه نمی شوید:کتاب خدا و عترتم،همان خاندانم.این دو،هرگز از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض،بر من وارد شوند.

دو.سند حدیث ثقلین

حدیث ثقلین،یکی از معدود احادیث متواتری است که در منابع حدیثی اهل سنّت و پیروان اهل بیت علیهم السلام با طرق مختلف،روایت شده و صدور آن از پیامبر خدا قطعی،غیر قابل تردید و مورد اتّفاق مسلمانان است.این روایت توسط چهل و چهار نفر از اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و هفده تن از طبقه بعد از اصحاب پیامبر خدا که اصطلاحا تابعین نامیده می شوند گزارش شده است.

پس از صحابه و تابعین نیز بسیاری از علما و ائمّه حدیث و بزرگان اهل سنّت قرن دوم تا قرن چهاردهم هجری،این حدیث را در آثار خود آورده اند.در برخی از کتاب هایی که بدین موضوع پرداخته اند،نام بیش از سیصد تن از آنان آمده است. (1)

سه.صحّت و صدور حدیث ثقلین

تأمّل در تواتر«معنوی»و بلکه«لفظیِ»حدیث ثقلین و کثرت راویان آن در همه طبقات از یک سو،و ناهمگونی گروه های فکری و سیاسی گزارش کننده این حدیث از سوی دیگر،هر گونه تردید در صدور آن را

ص:308


1- (1) ر.ک:نفحات الأزهار:ج1 ص199 و ج2 ص 91.

برطرف می سازد و پژوهشگر را از ارزیابی سند،بی نیاز می کند.با این وصف،بررسی موردیِ اسناد حدیث ثقلین نیز صحّت و اعتبار بسیاری از آنها را نشان می دهد.

چهار.مقصود از«عترت»و«اهل بیت»

پیامبر خدا در تبیین آیه تطهیر،شخصا مقصود از«عترت»و«اهل بیتِ»خود را بیان کرده است،به گونه ای که جای هیچ گونه ابهام و تردید و یا تفسیر و تأویلی نیست.بی شک،در حدیث ثقلین نیز که ایشان در آن،اهل بیتِ خود را همتای قرآن به امّت معرّفی می نماید،مقصود از«اهل بیت»،همان جمعی است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است.

پنج.پیام های معنای حدیث ثقلین
اشاره

از میان پیام های حدیث شریف ثقلین به سه پیام سرنوشت ساز این سخن نورانی در ارتباط با امامت و رهبری اهل بیت علیهم السلام اشاره ای کوتاه می کنیم:

1.عصمت اهل بیت علیهم السلام

خداوند متعال،خود،عصمت قرآن و مصون بودن آن از هر گونه خطا را تضمین کرده است،چنان که می فرماید:

«إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ. 1

ما ذکر(قرآن)را فرو فرستادیم و ما نگهبان آنیم».

پیام روشن«همتاییِ اهل بیت با قرآن»در حدیث ثقلین،«عصمت اهل بیت علیهم السلام»است؛زیرا:

اوّلاً،فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله درباره تمسّک به اهل بیت در کنار قرآن،به معنای وجوب اطاعت از آنان است و اگر اهل بیت مانند قرآن،مصون از خطا نباشند،وجوب فرمانبری از آنان،غیر قابل توجیه است.

ثانیا،عدم مصونیت اهل بیت از خطا،پیوستگی آنان با قرآن را مخدوش می سازد،در حالی که حدیث ثقلین،با صراحت،پیوستگی و جداناپذیری قرآن و اهل بیت را اعلام نموده است.

2.مرجعیّت علمی اهل بیت علیهم السلام

دومین پیام روشن حدیث ثقلین برای امّت اسلام،مرجعیّت علمی اهل بیت است.در واقع،پذیرش همتاییِ اهل بیت با قرآن و مصونیت علم آنان،برای اثبات این پیام،کافی است.این،بدان معناست که هیچ کس جز اهل بیت علیهم السلام نمی تواند حقایق قرآن را برای مردم،بازگو کند و آنان را با معارف ناب اسلام،آشنا سازد.

ص:309

3.تلازم مهجوریت اهل بیت علیهم السلام و قرآن

حدیث ثقلین،در واقع،وصیّت نامه سیاسی الهی پیامبر خداست.پیامبر صلی الله علیه و آله خوب می دانست که مرجعیّت علمی اهل بیت،جدا از رهبری سیاسی آنان عملاً امکان پذیر نیست و تا رهبری امّت بر عهده آنان نباشد،جامعه اسلامی و جوامع دیگر دنیا نمی توانند به طور شایسته از اقیانوس بی کران علم اهل بیت،بهره مند شوند.از این رو،حدیث ثقلین،حامل این پیام مهمّ سیاسی الهی برای امّت اسلامی است که سرنوشت قرآن و عترت،به هم پیوسته است.به سخن دیگر،قرآن(که پیام تکامل مادّی و معنوی انسان است)نمی تواند از عترت(که پاسداران این پیام و تداوم بخش سنّت نبوی هستند)جدا گردد و در یک جمله:دین،از سیاست،جدا نیست و مهجوریت هر یک از قرآن و عترت در جامعه اسلامی،به معنای مهجوریت دیگری است.

ص:310

الفصل الحادی عشر:معنی أهل البیت علیهم السلام

1/11.أزواجُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ومَعنی أهلِ البَیتِ علیهم السلام

892 . المستدرک علی الصحیحین عن عطاء بن یسار عن امِّ سلمة: فی بَیتی نَزَلَت: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .قالَت:فَأَرسَل رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلی عَلِیٍّ وفاطِمَةَ والحَسَنِ والحُسَینِ،فَقالَ:هؤُلاءِ أهلُ بَیتی. (1)

893 . تاریخ دمشق عن أبی سَعیدٍ الخُدرِیّ عن امّ سَلَمَة: نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ فی بَیتی: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .قُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،ألَستُ مِن أهلِ البَیتِ؟قالَ:إنَّکِ إلی خَیرٍ،إنَّکِ مِن أزواجِ رَسولِ اللّهِ.قالَت:و أهلُ البَیتِ علیهم السلام رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وعَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ. (2)

894 . مسند ابن حنبل عن شَهر بن حَوشَبٍ عَن امِّ سَلَمَةَ: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله جَلَّلَ عَلی عَلِیٍّ وحَسَنٍ وحُسَینٍ وفاطِمَةَ کِساءً،ثُمَّ قالَ:اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وخاصَّتی،اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا.فَقالَت امُّ سَلَمَةَ:و أنَا مِنهُم؟قالَ:إنَّکِ إلی خَیرٍ. (3)

895 . الإمام زین العابدین علیه السلام عَن امِّ سَلَمَةَ: نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ فی بَیتی وفی یَومی،کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عِندی فَدَعا عَلِیًّا وفاطِمَةَ والحَسَنَ والحُسَینَ،وجاءَ جَبرَئیلُ فَمَدَّ عَلَیهِم کِساءً فَدَکِیًّا ثُمَّ قالَ:اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی،

اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا.قالَ جَبرَئیلُ:و أنَا مِنکُم یا مُحَمَّدُ؟فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:و أنتَ مِنّا یا جَبرَئیلُ.

قالَت امُّ سَلَمَةَ:فَقُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،و أنَا مِن أهلِ بَیتِکَ،وجِئتُ لِأَدخُلَ مَعَهُم،فَقالَ:کونی مَکانَکِ یا امَّ سَلَمَةَ،إنَّکِ إلی خَیرٍ،أنتِ مِن أزواجِ نَبِیِّ اللّهِ.

فَقالَ جَبرَئیلُ:اِقرَأْ یا مُحَمَّدُ: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» فِی النَّبِیِّ وعَلِیٍّ وفاطِمَةَ والحَسَنِ والحُسَینِ علیهم السلام. (4)

فصل یازدهم:معنای«اهل بیت علیهم السلام»

1/11.همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و مفهوم«اهل بیت علیهم السلام»

892 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از عطاء بن یسار،از امّ سلمه:آیه شریف:«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»،در خانه من نازل شد.آن گاه،پیامبر صلی الله علیه و آله علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السلام را حاضر کرد و فرمود:«اینان،اهل بیت من هستند».

893 . تاریخ دمشق به نقل از ابو سعید خُدری،از امّ سلمه:آیه:«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»،در خانه من نازل شد.گفتم:ای پیامبر خدا!آیا من از اهل بیت نیستم؟

فرمود:«تو بر خیری(در راهی درستی).تو از همسران پیامبر خدا هستی».

اهل بیت،پیامبر خدا و علی و فاطمه و حسن و حسین هستند.

894 . مسند ابن حنبل به نقل از شهر بن حَوشَب،از امّ سلمه:پیامبر صلی الله علیه و آله عبایی بر علی،حسن،حسین و فاطمه علیهم السلام افکند و سپس فرمود:«بار خدایا!اینان،اهل بیت و خواصّ من هستند.بار خدایا!هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».

گفت[م]:آیا من از ایشانم؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«تو بر خیر هستی».

895 . امام زین العابدین به نقل از امّ سلمه:این آیه(آیه تطهیر)در خانه من و در روزی که پیامبر خدا در خانه من بود،نازل شد.پیامبر صلی الله علیه و آله نزد من بود که علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند.

جبرئیل علیه السلام هم آمد.پیامبر صلی الله علیه و آله عبای فدکی را بر آنها گستراند و سپس فرمود:«بار خدایا!اینان،اهل بیت من هستند.بار خدایا!هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».

جبرئیل علیه السلام گفت:ای محمّد!آیا من هم از شمایم؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«تو نیز از مایی،ای جبرئیل!».

من گفتم:ای پیامبر خدا!من هم از اهل بیت تو هستم.و پیش رفتم تا در کنار آنها باشم.

فرمود:«در جای خود باش،ای امّ سلمه!تو بر خیر هستی.تو از همسران پیامبر خدایی».

جبرئیل علیه السلام گفت:ای محمّد![آیه:]«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»را بخوان که در حقّ پیامبر،علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السلام است.

ص:311


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 158 ح 4705.
2- (2) تاریخ دمشق:ج13 ص207.
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 10 ص 197 ح 26659. [1]
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 368 ح 783. [2]

896 . صحیح مسلم عن عائشة: خَرَجَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله غَداةً وعَلَیهِ مِرطٌ مُرَحَّلٌ (1)مِن شَعرٍ أسوَدَ،فَجاءَ الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ فَأَدخَلَهُ،ثُمَّ جاءَ الحُسَینُ فَدَخَل مَعَهُ،ثُمَّ جاءَت فاطِمَةُ فَأَدخَلَها،ثُمَّ جاءَ عَلِیٌّ فَأَدخَلَهُ،ثُمَّ قالَ: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» . (2)

896 . صحیح مسلم به نقل از عایشه:پیامبر صلی الله علیه و آله بامداد خارج شد،در حالی که پوشش پشمیِ نقشداری از موی سیاه بر تن داشت.پس حسن بن علی علیهما السلام آمد و پیامبر صلی الله علیه و آله او را در زیر آن،جای داد.به دنبال او حسین علیه السلام آمد و پیامبر صلی الله علیه و آله او را نیز در زیر آن،جای داد.در پیِ او فاطمه علیها السلام آمد که پیامبر صلی الله علیه و آله او را نیز در زیر پوشش خود،جا داد.سرانجام،علی علیه السلام آمد که پیامبر صلی الله علیه و آله او را نیز در زیر پوشش خود،جا داد.سپس فرمود:«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».

ص:312


1- (1) مِرط مُرحَّل:إزار خزٍّ فیه عَلَم،وسمّی مُرَحَّلاً لِما علیه من تصاویر رَحْل وما ضاهاه(لسان العرب:ج11 ص 278« [1]مرط»).
2- (2) صحیح مسلم:ج 4 ص 1883 ح 2424.
پژوهشی درباره حدیث کَسا
اشاره

رویداد کسا،یکی از مهم ترین حوادث روشنگر تاریخ زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله در جهت معرّفی پیشوایان و راه نمایان امّت اسلام و یکی از نقاط روشن و برجسته خصایص و فضایل اهل بیت گرامی ایشان است.

1.سند رویداد کسا

این رویداد،از نظر سند،هیچ گونه خدشه ای نمی پذیرد.محدّثان بزرگ شیعه و اهل سنّت،آن را در کتب معتبر خود،نقل کرده اند.این حدیث،اصطلاحاً«مستفیض»است و حتّی با تحقیقی گسترده،می توان ادّعای«تواتر»در آن کرد.به هر حال،قراین بسیاری بر درستی آن وجود دارد،به طوری که اگر کسی با تاریخ اسلام آشنا باشد،نمی تواند در وقوع این رویداد،تردید کند.این رویداد در جامعه اسلامی به قدری معروف شد که روز وقوع آن،روز«کسا»نامیده شد (1)و پنج تن پاکانی که مشمول عنایت خاصّ الهی در آن روز شدند،به«اصحاب کسا»ملقّب گردیدند. (2)

2.چگونگی رویداد

هیچ یک از احادیثی که درباره رویداد کسا رسیده اند،آن را به طور کامل بیان نکرده و هر یک به بخشی از آن،اشاره دارد.

روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه همسر گرامی خود،اُمّ سَلَمه می آید و قرار است در این روز،پیام مهمّی از سوی خداوند متعال درباره چند تن از نزدیکان خود،دریافت کند.از این رو به همسرش تأکید می کند که به هیچ کس اجازه ورود ندهد.

از سوی دیگر،درست در همین روز،فاطمه علیها السلام غذایی برای پدر می آورد.

امّ سلمه می گوید:من نتوانستم مانع ورود فاطمه علیها السلام شوم.

پیامبر صلی الله علیه و آله به دخترش می فرماید:«برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور».پس از ساعتی پیامبر خدا با علی و فاطمه و دو فرزندش حسن و حسین علیهم السلام کنار سفره فاطمه علیها السلام می نشینند.

جبرئیل امین نازل می شود و این آیه را می خواند:

ص:313


1- (1) ر.ک:الخصال:ص 550،الغدیر:ج 4 ص 40.
2- (2) ر.ک:بحار الأنوار:ج 22 ص 245 ح 15 و ص 494 ح 40،مجمع البیان:ج 9 ص 44.

«إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً. 1

خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».

پیامبر خدا،کسای خیبری را بر داماد و دختر و فرزندانش می کشد و با دست راست به آسمان اشاره می کند و می گوید:

بار خدایا!اینان،اهل بیت من اند.هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان.

امّ سلمه گوشه عبا را بلند می کند ولی پیامبر صلی الله علیه و آله مانع ورود او به فضای اهل بیت قرآنی خود می شود.

گویا امّ سلمه از این برخورد،دلگیر می شود.می گوید:آیا من در شمارِ اهل بیت نیستم؟

و پیامبر خدا می فرماید:«تو بر خیر هستی.تو از همسران پیامبر خدایی».

3.فضای رویداد

تأمّل در متن واقعه کسا و احادیثی که در این زمینه وارد شده اند،به روشنی اثبات می کند که این واقعه،آن گونه که برخی از نویسندگان تصوّر کرده اند،یک رویداد معمولی که بعدها اهمّیت پیدا کرده،نیست؛بلکه به دلیل فضای خاصّ این رویداد و ارتباط آن با نزول«آیه تطهیر»،یکی از استثنایی ترین رویدادهای تاریخ زندگی پیامبر خدا در زمینه معرّفی پیشوایان و راهنمایان آینده جامعه اسلامی است.

ص:314

2/11.أصحابُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ومَعنی أهلِ البَیتِ علیهم السلام

897 . تاریخ بغداد عن أبی سَعیدٍ الخُدرِیّ فی قَولِهِ تَعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» :جَمَعَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلِیًّا وفاطِمَةَ والحَسَنَ والحُسَینَ علیهم السلام ثُمَّ أدارَ عَلَیهِمُ الکِساءَ،فَقالَ:هؤُلاءِ أهلُ بَیتی،اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا،واُمُّ سَلَمَةَ عَلَی البابِ،فَقالَت:یا رَسولَ اللّهِ،ألَستُ مِنهُم؟فَقالَ:إنَّکِ لَعَلی خَیرٍ أو إلی خَیرٍ. (1)

898 . مجمع الزوائد عن أبی بَرزَةَ: صَلَّیتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله سَبعَةَ عَشَرَ شَهرًا،فَإِذا خَرَجَ مِن بَیتِهِ أتی بابَ فاطِمَةَ فَقالَ:الصَّلاةَ رَحِمَکُمُ اللّهُ «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ» . (2)

899 . سنن الترمذی عن أنَس: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَمُرُّ بِبابِ فاطِمَةَ سِتَّةَ أشهُرٍ إذا خَرَجَ إلی صَلاةِ الفَجرِ یَقولُ:الصَّلاةَ یا أهلَ البَیتِ «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» . (3)

900 . المستدرک علی الصحیحین عن عامِر بن سَعدٍ: قالَ سَعدٌ:نَزَلَ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله الوَحیُ،فَأَدخَلَ عَلِیًّا وفاطِمَةَ وابنَیهِما تَحتَ ثَوبِهِ،ثُمَّ قالَ:اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلی و أهلُ بَیتی. (4)

901 . تاریخ دمشق عَنِ ابنِ عَبّاسٍ: دَعا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله

الحَسَنَ والحُسَینَ،وعَلِیًّا وفاطِمَةَ،ومَدَّ عَلَیهِم ثَوبًا ثُمَّ قالَ:اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وحامَّتی،فَأَذِهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا. (5)

2/11.اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و مفهوم«اهل بیت علیهم السلام»

897 . تاریخ بغداد به نقل از ابو سعید خُدری،در باره این سخن خداوند متعال:«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»:پیامبر خدا علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السلام را گِرد آورد و سپس عبا را بر روی ایشان کشید و فرمود:«اینان،اهل بیت من هستند.بار خدایا!هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».

امّ سلمه که بر درِ خانه بود،گفت:ای پیامبر خدا!آیا من از ایشان نیستم؟

فرمود:«تو بر خیر هستی»یا فرمود:«تو به سوی خیر،روانی».

898 . مجمع الزوائد به نقل از ابو برزه:هفده ماه با پیامبر خدا نماز خواندم.ایشان،هر گاه از خانه خارج می شد،بر درِ خانه فاطمه علیها السلام می آمد و می فرمود:«نماز!رحمت خدا بر شما باد!«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید»».

899 . سنن الترمذی به نقل از انَس:پیامبر خدا،شش ماه،هر گاه برای نماز صبح بیرون می آمد،به در خانه فاطمه علیها السلام می رفت و می فرمود:«نماز را دریابید،ای اهل بیت!«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»».

900 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از عامر بن سعد:سعد گفت:بر پیامبر خدا وحی نازل شد و او علی و فاطمه علیهما السلام و دو فرزند آنها را زیر جامه خود گرفت و گفت:«بار خدایا!اینان،خاندان و اهل بیت من هستند».

901 . تاریخ دمشق به نقل از ابن عبّاس:پیامبر خدا حسن و حسین و علی و فاطمه علیهم السلام را فرا خواند و

جامه ای بر آنها گستراند.سپس گفت:«بار خدایا!اینان،اهل بیت و کسان من هستند.پس هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».

ص:315


1- (1) تاریخ بغداد:ج10 ص278. [1]
2- (2) مجمع الزوائد:ج 9 ص 267 ح 14986.
3- (3) سنن الترمذی:ج 5 ص 352 ح 3206. [2]
4- (4) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 159 ح 4708.
5- (5) تاریخ دمشق:ج 42 ص 98 ح 8440.

902 . مسند أبی یعلی عَن واثِلَةَ بنِ الأَسقَعِ: أقعَدَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله عَلِیًّا عَن یَمینِهِ وفاطِمَةَ عَن یَسارِهِ وحَسَنًا وحُسَینًا بَینَ یَدَیهِ،وغَطّی عَلَیهِم بِثَوبٍ وقالَ:اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی،و أهلُ بَیتی أتَوا إلَیکَ لا إلَی النّارِ. (1)

903 . الإمام الحسن علیه السلام فی خُطبَةٍ حینَ قُتِلَ عَلِیٌّ علیه السلام فَحَمِدَ اللّهَ و أثنی عَلَیهِ،ثُمَّ قالَ:أنَا ابنُ البَشیرِ و أنَا ابنُ النَّذیرِ،و أنَا ابنُ الدّاعی إلَی اللّهِ بِإِذنِهِ،و أنَا ابنُ السِّراجِ المُنیرِ،و أنَا مِن أهلِ البَیتِ الَّذی کانَ جِبریلُ یَنزِلُ إلَینا و یَصعَدُ مِن عِندِنا،و أنَا مِن أَهلِ البَیتِ الَّذی أذهَبَ اللّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرَهُم تَطهیرًا. (2)

904 . الإمام الحسین علیه السلام فیما جَری بَینَهُ وبَینَ مَروانَ بنِ الحَکَمِ:إلَیکَ عَنّی،فَإِنَّکَ رِجسٌ،وإنّی مِن أهلِ بَیتِ الطَّهارَةِ،قَد أنزَلَ اللّهُ فینا: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» (3).

905 . تفسیر الطبری عن أبی الدَّیلَمِ: قالَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ لِرَجُلٍ مِن أهلِ الشّامِ:أما قَرَأتَ فِی الأَحزابِ: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ؟قالَ:ولَأَنتُم هُم؟قالَ:نَعَم. (4)

902 . مسند أبی یعلی به نقل از واثلة بن اسقَع:پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را در سمت راست و فاطمه علیها السلام را در سمت چپ و حسن و حسین علیهما السلام را در برابر خود نشاند و جامه ای بر آنها پوشاند و گفت:«بار خدایا!اینان،اهل بیت من هستند و اهل بیت من،به سوی تو آمده اند،نه به سوی آتش».

903 . امام حسن علیه السلام به هنگام شهادت امام علی علیه السلام در خطبه ای پس از حمد و ثنای الهی:منم فرزند مژده دهنده و بیم دهنده و فرزند کسی که با اذن خدا به سوی او فرا می خوانْد.منم فرزند آن چراغِ پرتوافشان.من از اهل بیتی هستم که جبرئیل علیه السلام به سوی ما نازل می شد و از نزد ما اوج می گرفت.من از اهل بیتی هستم که خداوند،هر گونه پلیدی را از آنها دور کرده و کاملاً پاکشان گردانیده است.

904 . امام حسین علیه السلام در ماجرایی میان ایشان و مروان بن حکم:از من دور شو که تو پلیدی و من از خاندانِ پاکی هستم که خداوند،این آیه را در حقّ ما نازل کرده است:«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».

905 . تفسیر الطبری به نقل از ابو دیلم:امام زین العابدین علیه السلام به مردی از شامیان فرمود:«آیا در سوره احزاب خوانده ای که:«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»؟».

آن مرد گفت:آیا شما،هم ایشان هستید؟

فرمود:«آری».

ص:316


1- (1) مسند أبی یعلی:ج 6 ص 479 ح 7448.
2- (2) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 188 ح 4802.
3- (3) مقتل الحسین للخوارزمی:ج1 ص185. [1]
4- (4) تفسیر الطبری:ج12 الجزء 22 ص8. [2]

906 . تفسیر القمّی عن أبی الجارود عن الإمام الباقر علیه السلام فی قَولِهِ: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» :نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ فی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ وفاطِمَةَ والحَسَنِ والحُسَینِ علیهم السلام. (1)

907 . الإمام الصادق علیه السلام فی حَدیثٍ طَویلٍ: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ،فَکانَ عَلِیٌّ والحَسَنُ والحُسَینُ وفاطِمَةُ علیهم السلام،فَأَدخَلَهُم رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله تَحتَ الکِساءِ فی بَیتِ امِّ سَلَمَةَ،ثُمَّ قالَ:اللّهُمَّ إنَّ لِکُلِّ نَبِیٍّ أهلاً وثَقَلاً،وهؤُلاءِ أهلُ بَیتی وثَقَلی.فَقالَت امُّ سَلَمَةَ:ألَستُ مِن أهلِکَ؟فَقالَ:إنَّکِ إلی خَیرٍ،ولکِن هؤُلاءِ أهلی وثَقَلی. (2)

908 . الأمالی للصدوق عن الرّیّان بن الصّلت: حَضَرَ الرِّضا علیه السلام مَجلِسَ المَأمونِ بِمَروَ،وقَدِ اجتَمَعَ فی مَجلِسِهِ جَماعَةٌ مِن أهلِ العِراقِ وخُراسانَ إلی أن قال:فَقالَ المَأمونُ:مَنِ العِترَةُ الطّاهِرَةُ؟فَقالَ الرِّضا علیه السلام:الَّذینَ وَصَفَهُمُ اللّهُ فی کِتابِهِ فَقالَ جَلَّ وعَزَّ: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ،وهُمُ الَّذینَ قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:إنّی مُخَلِّفٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ کِتابَ اللّهِ وعِترَتی أهلَ بَیتی،وإنَّهُما لَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ،وانظُروا کَیفَ تَخلُفونی فیهِما. (3)

906 . تفسیر القمّی به نقل از ابو جارود،درباره آیه:«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»:امام باقر علیه السلام فرمود:«این آیه در حقّ پیامبر خدا،علی بن ابی طالب،فاطمه،حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است.

907 . امام صادق علیه السلام در حدیثی طولانی:مقصود از آیه:«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»،علی،حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام بودند.پیامبر خدا،آنها را در خانه امّ سلمه زیر عبایی قرار داد و سپس فرمود:«بار خدایا!هر پیامبری خانواده ای دارد و چیزی گران بها.اینان،اهل بیت و چیز گران بهای من هستند».

امّ سلمه گفت:آیا من از اهل بیت تو نیستم؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«تو به سوی خیری؛ولی اهل بیت و چیز گران بهای من،اینان اند».

908 . الأمالی،صدوق به نقل از ریّان بن صلت:امام رضا علیه السلام در مجلس مأمون در مرو،حاضر شد.گروهی از عراقیان و خراسانیان در مجلس او گِرد آمده بودند....مأمون پرسید:عترت پاک،چه کسانی هستند؟

امام رضا علیه السلام فرمود:«کسانی که خداوند در کتابش با:«خداوند،فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»،توصیفشان کرده است و همان کسانی که پیامبر صلی الله علیه و آله در حقّشان فرمود:"من در میان شما دو چیز گران بها به یادگار می گذارم:کتاب خدا و عترتم که همان اهل بیت من اند.این دو،هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا کنار حوض[کوثر]بر من وارد شوند.بنگرید که چگونه در این دو،جانشینی من می کنید..."».

ص:317


1- (1) تفسیر القمّی:ج2 ص193. [1]
2- (2) الکافی:ج 1 ص 287 ح 1. [2]
3- (3) الأمالی للصدوق:ص 422 ح 1. [3]

الفصل الثّانی عشر:مکانة أهل البیت علیهم السلام

1/12.مَثَلُهُم مَثَلُ سفَینَةِ نوحٍ

909 . المستدرک علی الصحیحین عن حنش الکنانی: سَمِعتُ أبا ذَرٍّ رضی الله عنه یَقولُ وهُوَ آخِذٌ بِبابِ الکَعبَةِ:مَن عَرَفَنی فَأَنَا مَن عَرَفَنی،ومَن أنکَرَنی فَأَنَا أبو ذَرٍّ،سَمِعتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله یَقولُ:ألا إنَّ مَثَلَ أهلِ بَیتی فیکُم مَثَلُ سَفینَةِ نوحٍ مِن قَومِهِ،مَن رَکِبَها نَجا،ومَن تَخَلَّفَ عَنها غَرِقَ. (1)

910 . عنه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ أهلِ بَیتی فیکُم کَمَثَلِ سَفینةِ نوحٍ مَن رَکِبَها نَجا،ومَن تَخَلَّفَ عَنها زُجَّ فِی النّارِ. (2)

2/12.مَثَلُهُم مَثَلُ بابِ حِطَّةٍ

911 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما مَثَلُ أهلِ بَیتی فیکُم مَثَلُ بابِ حِطَّةٍ (3)فی بَنی إسرائیلَ،مَن دَخَلَهُ غُفِرَ لَهُ. (4)

912 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن دانَ بِدینی وسَلَکَ مِنهاجی واتَّبَعَ سُنَّتی،

فَلیَدِن بِتَفضیلِ الأَئِمَّةِ مِن أهلِ بَیتی عَلی جَمیعِ امَّتی،فَإِنَّ مَثَلَهُم فی هذِهِ الاُمَّةِ مَثَلُ بابِ حِطَّةٍ فی بَنی إسرائیلَ. (5)

فصل دوازدهم:منزلت اهل بیت علیهم السلام

1/12.اهل بیت علیهم السلام،چونان کشتی نوح

909 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از حَنَش کِنانی:از ابو ذر رضی الله عنه در حالی که درِ کعبه را گرفته بود شنیدم که می گفت:هر که مرا می شناسد،که می شناسد و هر که مرا نمی شناسد،بداند که من،ابو ذرم.از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود:«هان!مَثَل اهل بیت من در میان شما،چونان کشتی نوح است در میان قومش.هر که بر آن در آمد،نجات یافت و هر که از آن باز مانْد،غرق شد».

910 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اهل بیت من در میان شما،همچون کشتی نوح هستند که هر که بدان در آمد،نجات یافت و هر که از آن باز مانْد،به آتش افکنده شد.

2/12.اهل بیت علیهم السلام،به سان باب حِطّه

911 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مَثَل اهل بیت من در میان شما،همچون باب حِطّه (6)است در میان بنی اسرائیل که هر کس از آن درآید،آمرزیده می شود.

912 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که دین مرا در پیش گرفت (7)و

روش مرا پیمود و از سنّت من پیروی کرد،باید به برتریِ امامان اهل بیت من بر همه امّت،باور داشته باشد.مَثَل آنها در میان این امّت،همچون باب حِطّه در میان بنی اسرائیل است.

ص:318


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 163 ح 4720.
2- (2) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 27 ح 10. [1]
3- (3) هی فِعلة من حَطَّ الشیء یَحُطّه إذا أنزله و ألقاه.ومنه الحدیث فی ذکر حطّة بنی إسرائیل،وهو قوله تعالی: «وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ» (البقرة:58)، [2]أی.قولوا:حُطَّ عَنّا ذنوبنا،وارتَفَعت علی معنی:مَسأَلتُنا حِطَّة،أو أمرُنا حِطَّة(النهایة:ج1 ص 402). [3] أقول:قوله صلی الله علیه و آله:«مَثَل أهل بیتی فیکم مَثَل بابِ حِطّة فی بنی إسرائیل»إشارة إلی قوله تعالی خطابًا لبنی إسرائیل: «اُدْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ» (البقرة:58). [4] توضیح ذلک أنّ«باب حطّة»من أبواب بیت المقدس کما عن أبی حیّان الأندلسیّ،أو باب بلدة«أریحا»أو أوّل البلد کما احتملهما فی المیزان فی تفسیر القرآن.وتشبیه أهل البیت فی الاُمّة الإسلامیّة بباب حطّة فی بنی إسرائیل وتعریفهم بأنّهم أبواب مغفرة اللّه،دلیل علی أنّ التمسّک بهم له دور أساسیّ فی إزالة الأدناس الفردیّة والاجتماعیّة فی المجتمع الإسلامیّ.
4- (4) المعجم الأوسط:ج 6 ص 85 ح 5870.
5- (5) الأمالی للصدوق:ص69 ح6. [5]
6- (6) احزاب:آیه 33.
7- (7) دروازه آمرزش.حِطّه،کلمه ای عِبری و به معنای«خدایا!ببخش(اللهمّ اغفِر)»است و بنی اسرائیل،یکی از دروازه های حرم قُدس را بِدان نامیده بودند که مخصوص توبه بود.م. حِطّه:مصدر است بر وزن«فِعله»از«حطّ الشیء»،به معنای«آن را فرو فرستاد».و از همین لفظ است حدیثی که درباره حطّه بنی اسرائیل نقل شده و آن،همان سخن خداوند است:«بگویید:حِطَّةٌ.ما نیز خطاهای شما را می بخشیم»(بقره:آیه 58)یعنی بگویید:«گناهان ما را بریز»و اصطلاح شده است برای معنای:«خواسته ما آمرزش است»یا«کار ما،آمرزش خواهی است». به نظر می رسد که حدیث نبوی:«مَثَل اهل بیت من در میان شما،همچون باب حِطّه در بنی اسرائیل است»،اشاره به فرموده خداوند عز و جل خطاب به بنی اسرائیل است که:«سجده کنان،وارد باب شوید و بگویید:«حِطّه»تا خطاهای شما را بیامرزم»(بقره:آیه 58). در توضیح،باید اشاره کرد که«باب حِطّه»همان گونه که ابو حیّان اندلسی گفته دری از درهای بیت المقدّس یا درِ شهر أریحا یا ورودی سرزمین مقدّس(فلسطین)همان گونه که در تفسیر المیزان احتمال داده شد بوده است.تشبیه جایگاه اهل بیت در میان امّت اسلامی،به باب حطه در بنی اسرائیل و معرّفی آنها به عنوان درهای آمرزش خداوند،دلیلی است بر این که تمسّک به آنان،نقش اساسی در پاک شدن از پلیدی های فردی و جمعی در جامعه اسلامی دارد.

3/12.مَثَلُهُم علیهم السلام مَثَلُ بَیتِ اللّهِ

913 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:مَثَلُکُم یا عَلِیُّ مَثَلُ بَیتِ اللّهِ الحَرامِ،مَن دَخَلَهُ ِ کانَ آمِناً،فَمَن أحَبَّکُم ووالاکُم کانَ آمِنًا مِن عَذابِ النّارِ،ومَن أبغَضَکُم القِیَ فِی النّارِ. (1)

4/12.مَثَلُهُم علیهم السلام مَثَلُ النُّجومِ

914 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النُّجومُ أمانٌ لِأَهلِ الأَرضِ مِنَ الغَرَقِ،و أهلُ بَیتی أمانٌ لِاُمَّتی مِنَ الِاختِلافِ،فَإِذا خالَفَتها قَبیلَةٌ مِنَ العَرَبِ،اختَلَفوا فَصاروا حِزبَ إبلیسَ. (2)

915 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ...مَثَلُکَ ومَثَلُ الأَئِمَّةِ مِن وُلدِکَ بَعدی مَثَلُ سَفینةِ نوحٍ،مَن رَکِبَها نَجا،ومَن تَخَلَّفَ عَنها غَرِقَ،ومَثَلُکُم مَثَلُ النُّجومِ،کُلَّما غابَ نَجمٌ طَلَعَ نَجمٌ،إلی یَومِ القِیامَةِ. (3)

5/12.مکانَتُهُم علیهم السلام یَومَ القِیامَةِ

916 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوَّلُ مَن یَرِدَ عَلَیَّ الحَوضَ أهلُ بَیتی ومَن أحَبَّنی مِن امَّتی. (4)

917 . عنه صلی الله علیه و آله: أوَّلُکُم وارِدًا عَلَیَّ الحَوضَ،أوَّلُکُم إسلامًا:عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ. (5)

918 . الإمام علیّ علیه السلام: أخبَرَنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:أنَّ أوَّلَ مَن

یَدخُلُ الجَنَّةَ أنَا وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ،قُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،فَمُحِبّونا؟قالَ:مِن وَرائِکُم. (6)

3/12.اهل بیت علیهم السلام،مانند خانه خدا

913 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!شما همانند بیت اللّه الحرام هستید که هر کس بر آن در آید،ایمن می شود.پس هر که شما را دوست بدارد و از شما طرفداری کند،از عذاب آتش،در امان خواهد بود و هر که به شما کینه ورزد،به آتش افکنده می شود.

4/12.اهل بیت علیهم السلام،همچون ستارگان

914 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ستارگان،موجب امنیت ساکنان زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من،موجب ایمنی امّت من از اختلاف هستند.پس هر گاه قبیله ای از عرب با آنها به مخالفت برخاستند و امّت،اختلاف کردند،دیگر حزب شیطان شده اند.

915 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!...مَثَل تو و امامان از نسلِ تو پس از من،همچون کشتی نوح است که هر کس بر آن در آیَد،رهایی می یابد و هر که از آن باز مانَد،غرق می شود.مَثَل شما،همچون ستارگان است که هر گاه یکی ناپدید شود،دیگری پیدا می گردد تا به روز رستاخیز.

5/12.منزلت اهل بیت علیهم السلام در روز رستاخیز

916 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین کسانی که در کنار حوض[کوثر]بر من وارد می شوند،اهل بیت من و کسانی از امّت من هستند که مرا دوست دارند.

917 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین کسی از شما که در کنار حوض[کوثر]بر من وارد می شود،نخستین کسی از شماست که اسلام آورده است،یعنی علی بن ابی طالب.

918 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله مرا آگاهانید که نخستین

کسانی که به بهشت در می آیند،من هستم به همراه فاطمه،حسن و حسین.

گفتم:ای پیامبر خدا!دوستداران ما چه؟

فرمود:«پشت سرِ شما به بهشت در خواهند آمد».

ص:319


1- (1) خصائص الأئمّة علیهم السلام:ص 77. [1]
2- (2) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 162 ح 4715.
3- (3) الأمالی للصدوق:ص 222 ح 18. [2]
4- (4) السنّة لابن أبی عاصم:ص 334 ح 748.
5- (5) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 147 ح 4662.
6- (6) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 164 ح 4723.

919 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أنَا وعَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ یَومَ القِیامَةِ فی قُبَّةٍ تَحتَ العَرشِ. (1)

920 . عنه صلی الله علیه و آله: أنَا الشَّجَرَةُ،وفاطِمَةُ فَرعُها،وعَلِیٌّ لَقاحُها،والحَسَنُ والحُسَینُ ثَمَرَتُها،وشیعَتُنا وَرَقُها،و أصلُ الشَّجَرَةِ فی جَنَّةِ عَدنٍ،وسائِرُ ذلِکَ فی سائِرِ الجَنَّةِ. (2)

الفصل الثّالث عشر:خصائص أهل البیت علیهم السلام

1/13.الطَّهارَةُ

الکتاب

«إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». 3

الحدیث

921 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّا أهلُ بَیتٍ قَد أذهَبَ اللّهُ عَنَّا الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وما بَطَنَ. (3)

922 . عنه صلی الله علیه و آله: أنَا وعَلِیٌّ والحَسَنُ والحُسَینُ وتِسعَةٌ مِن وُلدِ الحُسَینِ مُطَهَّرونَ مَعصومونَ. (4)

923 . عنه صلی الله علیه و آله: نَحنُ أهلُ بَیتٍ طَهَّرَهُمُ اللّهُ،مِن شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ،ومَوضِعِ الرِّسالَةِ،ومُختَلَفِ المَلائِکَةِ،وبَیتِ الرَّحمَةِ،ومَعدِنِ العِلمِ. (5)

919 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،علی،فاطمه،حسن و حسین،روز رستاخیز در خانه ای گنبدی زیر عرش خواهیم بود.

920 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،درخت[نبوّت]هستم و فاطمه،شاخه آن است و علی،[مایه]باروری آن است و حسن و حسین،میوه آن اند و پیروان ما برگ های آن هستند.ریشه این درخت،در فردوس برین قرار دارد و دیگر قسمت های آن در دیگر قسمت های بهشت است.

فصل سیزدهم:ویژگی های اهل بیت علیهم السلام

1/13.طهارت
قرآن

«همانا خداوند،می خواهد آلودگی را از شما خاندان[پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».

حدیث

921 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هر گونه تبهکاریِ پنهان و پیدا را از ما اهل بیت،دور کرده است.

922 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من و علی و حسن و حسین و نُه تن از فرزندان حسین،پاک و معصوم هستیم.

923 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما خاندانی هستیم که خداوند،پاکشان گردانیده است.این خاندان،از شجره نبوّت و جایگاه رسالت و محلّ آمد و شدِ فرشتگان و خانه رحمت و معدن دانش اند.

ص:320


1- (1) کنز العمّال:ج 12 ص 100 ح 34177.
2- (2) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 174 ح 4755.
3- (4) الفردوس:ج 1 ص 54 ح 144.
4- (5) کمال الدین:ص 280 ح 28. [1]
5- (6) الدرّ المنثور:ج6 ص606. [2]
توضیحی درباره استدلال به ویژگی طهارت

باید دانست که طهارت،ویژه اهل بیت علیهم السلام و مربوط به همه عرصه های عقیده،اخلاق و عمل است و زیرساز ویژگی هایی است که موجب شایستگی آنان برای هدایت و راهبری امّت اسلام می گردد.از همین رو،در صدر همه ویژگی های آنهاست و در مقام اثباتِ حقّانیت آنان در برابر کسانی که حقوق ایشان را نادیده می انگاشتند،بارها بدان استدلال شده است.امام علی علیه السلام در جریان سقیفه و خودداری از بیعت با ابو بکر،ضمن بر شمردن فضایل خود،خطاب به او فرمود:

تو را به خدا سوگند می دهم:آیا در روز کسا،من و خانواده ام و فرزندانم مشمول دعای پیامبر خدا شدیم،یا تو،آن جا که فرمود:"اینان،خاندان من هستند.به سوی تو روان اند،نه آتش"؟

و البتّه ابو بکر در پاسخ گفت:تو و خانواده و فرزندانت. (1)

نیز در جریان فَدَک،برای اثبات حقّانیت فاطمه علیها السلام،خطاب به ابو بکر،به آیه تطهیر استدلال می کند.

همچنین،در ماجرای شورایی که به فرمان عمر برای تعیین خلیفه بعد از او تشکیل شد،علی علیه السلام برای اثبات شایستگی خود،به آیه تطهیر استدلال می فرماید.

نیز در زمان خلافت عثمان،در جمع مهاجران و انصار،هنگامی که آنها در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله فضایل خود را می گفتند و از علی علیه السلام می خواستند او هم چیزی بگوید،ضمن تأیید خدمات آنان به اسلام،در بیان فضیلت خود،به واقعه کسا و آیه تطهیر اشاره کرد. (2)

ایشان همچنین،در جریان فتنه ناکثین و جنگ افروزان جمل،هنگامی که آنان را به بیعت مجدّد دعوت فرمود،برای اثبات حقّانیت خود،ضمن بر شمردن فضایل خویش،به ویژگی طهارت،اشاره کرد.

در واقعه صِفّین نیز،هنگامی که دو لشکر در برابر هم صف آرایی کردند،امام علیه السلام ضمن خطابه ای،به رویداد کسا اشاره می فرماید. (3)

همچنین،فرزندان آن بزرگوار،چه آنها که در واقعه کسا حضور داشتند(مانند امام حسن و امام حسین علیهما السلام)و چه آنها که حضور نداشتند(مانند امام زین العابدین،امام باقر و امام رضا علیهم السلام)،در مقام اثبات حقّانیت اهل بیت،به رویداد کسا و آیه تطهیر استناد کرده اند.

نیز یکی از همسران بزرگوار پیامبر صلی الله علیه و آله و جمعی از یاران پیامبر خدا(مانند:ابن عبّاس،سعد بن ابی وقّاص و واثلة بن اسقع)در موارد گوناگون،به طهارت اهل بیت علیهم السلام استدلال نموده اند.

ص:321


1- (1) الخصال:ص 550، [1]الاحتجاج:ج 1 ص 308. [2]
2- (2) الاحتجاج:ج 1 ص 345،کتاب سلیم بن قیس:ج 2 ص 646.
3- (3) کتاب سلیم بن قیس:ج 2 ص 761.

2/13.عِدلُ القُرآنِ

924 . صحیح مسلم عن زَید بن أرقَم: قامَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَومًا فینا خَطیبًا بِماءٍ یُدعی«خُمًّا»بَینَ مَکَّةَ والمَدینَةِ،فَحَمِدَ اللّهَ و أثنی عَلَیهِ ووَعَظَ وذَکَّرَ،ثُمَّ قالَ:أمّا بَعدُ،ألا أیُّهَا النّاسُ،فَإِنَّما أنَا بَشَرٌ یوشِکُ أن یَأتِیَ رَسولُ رَبّی فَاُجیبَ،و أنَا تارِکٌ فیکُم ثَقَلَینِ:أوَّلُهُما کتابُ اللّهِ فیهِ الهُدی والنّورُ،فَخُذوا بِکتابِ اللّهِ واستَمسِکوا بِهِ.فَحَثَّ عَلی کِتابِ اللّهِ ورَغَّبَ فیهِ،ثُمَّ قالَ:و أهلُ بَیتی،اُذَکِّرُکُمُ اللّهَ فی أهلِ بَیتی،اُذَکِّرُکُمُ اللّهَ فی أهلِ بَیتی،اُذَکِّرُکُمُ اللّهَ فی أهلِ بَیتی. (1)

3/13.خُلَفاءُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و أوصیاؤه

925 . المعجم الکبیر عن سَلمان: قُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،لِکُلِّ نَبِیٍّ وَصِیٌّ فَمَن وَصِیُّکَ؟فَسَکَتَ عَنّی،فَلَمّا کانَ بَعدُ رَآنی فَقالَ:یا سَلمانُ،فَأَسرَعتُ إلَیهِ قُلتُ:لَبَّیکَ،قالَ:تَعلَمُ مَن وَصِیُّ موسی؟قُلتُ:نَعَم،یوشَعُ بنُ نونٍ،قالَ:لِمَ؟قُلتُ:لِأَنَّهُ کانَ أعلَمَهُم،قالَ:فَإِنَّ وَصِیّی ومَوضِعَ سِرِّی وخَیرَ مَن أترُکُ بَعدی ویُنجِزُ عِدَتی ویَقضی دَینی عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ. (2)

926 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی حَدیثِ المِعراجِ:یا رَبِّ،ومَن أوصِیائی؟فَنودیتُ:یا مُحَمَّدُ،أوصِیاؤُکَ المَکتوبونَ عَلی ساقِ عَرشی،فَنَظَرتُ و أنَا بَینَ یَدَی رَبّی جَلَّ جَلالُهُ إلی ساقِ العَرشِ،فَرَأَیتُ اثنَی عَشَرَ نورًا،فی کُلِّ نورٍ سَطرٌ أخضَرُ مَکتوبٌ عَلَیهِ اسمُ وَصِیٍّ مِن

أوصِیائی،أوَّلُهُم عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ،وآخِرُهُم مَهدِیُّ امَّتی.

فَقُلتُ:یا رَبِّ،هؤُلاءِ أوصِیائی مِن بَعدی؟فَنودیتُ:یا مُحَمَّدُ،هؤُلاءِ أولِیائی و أحِبّائی و أصفِیائی وحُجَجی بَعدَکَ عَلی بَرِیَّتی،وهُم أوصِیاؤُکَ وخُلَفاؤُکَ وخَیرُ خَلقی بَعدَکَ. (3)

2/13.همتای قرآن

924 . صحیح مسلم به نقل از زید بن ارقم:پیامبر خدا،روزی در میان ما در آبگیری که«خُم»نامیده می شود و میان مکّه و مدینه قرار دارد،به خطبه برخاست و خداوند را ستود و پند داد و موعظه کرد و سپس فرمود:«امّا بعد،هان،ای مردم!من هم بشری هستم که به زودی،پیکِ پروردگارم نزد من می آید و من نیز او را پاسخ می گویم.من در میان شما دو چیز گران بها به یادگار می نهم:نخستین آن دو،کتاب خداست که در آن،هدایت و نور،نهفته است.پس کتاب خدا را بگیرید و بدان،چنگ در زنید».

پیامبر صلی الله علیه و آله به کتاب خدا ترغیب کرد و تشویق نمود و سپس فرمود:«و اهل بیت من!خدا را در حقّ اهل بیتم به شما یادآور می شوم؛خدا را در حقّ اهل بیتم به شما یادآور می شوم؛خدا را در حقّ اهل بیتم به شما یادآور می شوم!».

3/13.جانشینان و اوصیای پیامبر صلی الله علیه و آله

925 . المعجم الکبیر به نقل از سلمان:گفتم:ای پیامبر خدا!هر پیامبری وصی ای دارد.وصیّ شما کیست؟

پیامبر صلی الله علیه و آله در پاسخ من،سکوت کرد.بعداً چون مرا دید،فرمود:«ای سلمان!».

من با سرعت گفتم:بله.

فرمود:«می دانی وصیّ موسی که بود؟».

گفتم:آری؛یوشع بن نون.

فرمود:«چرا؟».

گفتم:زیرا او داناترینِ ایشان بود.

فرمود:«وصی و رازدان من و بهترین کسی که پس از خود به یادگار می گذارم که به وعده من تحقّق می بخشد و قرضم را می پردازد،علی بن ابی طالب است».

926 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حدیث معراج:[گفتم:]بار خدایا!اوصیای من کیان اند؟

ندا در رسید که:«ای محمّد!نام اوصیای تو بر پایه عرش من،نوشته شده است».

من،در حالی که در برابر پروردگار عز و جل قرار داشتم،به پایه عرش نگریستم و دوازده نور را دیدم که در هر نور،سطری سبزرنگ بود که نام وصی ای از اوصیای من بر آن نوشته شده بود.نخستینِ آنها علی بن ابی طالب و آخرینِ ایشان،مهدی امّتم بود.

گفتم:بار خدایا!اینان،اوصیای پس از من هستند؟

ندا در رسید که:«ای محمّد!اینان،اولیا،دوستان،برگزیدگان و حجّت های من بر مردم،پس از تو هستند.ایشان اند اوصیا و جانشینان تو و بهترینِ خلقم پس از تو».

ص:322


1- (1) صحیح مسلم:ج 4 ص 1873 ح 2408.
2- (2) المعجم الکبیر:ج 6 ص 221 ح 6063.
3- (3) علل الشرائع:ص6 ح1. [1]

4/13.أفضَلُ الخَلقِ

927 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا فاطِمَةُ،ونَحنُ أهلُ بَیتٍ قَد أعطانَا اللّهُ سَبعَ خِصالٍ لَم یُعطَ أحَدٌ قَبلَنا ولا یُعطی أحَدٌ بَعدَنا:أنَا خاتِمُ النَّبِیّینَ و أکرَمُ النَّبِیّینَ عَلَی اللّهِ و أحَبُّ المَخلوقینَ إلَی اللّهِ عز و جل،و أنَا أبُوکِ ووَصِیّی خَیرُ الأَوصِیاءِ و أحَبُّهُم إلَی اللّهِ وهُوَ بَعلُکِ،وشَهیدُنا خَیرُ الشُّهَداءِ و أحَبُّهُم إلَی اللّهِ،وهُوَ عَمُّکِ حَمزَةُ بنُ عَبدِ المُطَّلِبِ وهُوَ عَمُّ أبیکِ وعَمُّ بَعلِکِ،ومِنّا مَن لَهُ جَناحانِ أخضَرانِ یَطیرُ فِی الجَنَّةِ مَعَ المَلائِکَةِ حَیثُ یَشاءُ وهُوَ ابنُ عَمِّ أبیکِ و أخو بَعلِکِ،ومِنّا سِبطا هذِهِ الاُمَّةِ وهُمَا ابناکِ الحَسَنُ والحُسَینُ وهُما سَیِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ،و أبوهُما والَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ خَیرٌ مِنهُما.یا فاطِمَةُ والَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ إنَّ مِنهُما مَهدِیَّ هذِهِ الاُمَّةِ. (1)

5/13.اُولُو الأَمرِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی

اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً». 2

4/13.برترینِ مردم
اشاره

927 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای فاطمه!ما خاندانی هستیم که خداوند،هفت خصلت به ما بخشیده که به هیچ کس پیش از ما و پس از ما عطا نفرموده است:من،خاتمِ پیامبران و گرامی ترینِ ایشان نزد خدا و محبوب ترین خلق نزد او هستم.من،پدر تو هستم و وصیّ من،بهترینِ اوصیا و محبوب ترینِ ایشان نزد پروردگار است که همان شوهر توست.شهیدِ ما بهترینِ شهیدان و محبوب ترینِ آنها نزد خداست که همان عموی تو حمزة بن عبد المطّلب است و عموی پدر تو و عموی شوهر تو نیز هست.از ماست کسی که با دو بال سبز در بهشت،به همراه فرشتگان به هر سو که بخواهد،پرواز می کند.او همان پسر عموی پدر تو و برادر شوهر توست.از مایند دو نوه این امّت،که دو فرزند تو،حسن و حسین اند و سَرور جوانان بهشتی اند و پدر آن دو سوگند به آن که مرا به حق برانگیخت از آن دو بهتر است.ای فاطمه!سوگند به کسی که مرا به حق برانگیخت،مهدیِ این امّت از همین دو تن است.

5/13.اولو الأمر

قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را[نیز]اطاعت کنید.پس هر گاه در

امری[دینی]اختلاف نظر یافتید،اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید،آن را به[کتاب]خدا و[سنّت]پیامبر[او]عرضه بدارید.این،بهتر و نیکْ فرجام تر است».

ص:323


1- (1) المعجم الکبیر:ج 3 ص 57 ح 2675.

الحدیث

928 . الإمام علیّ علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:شُرَکائِیَ الَّذینَ قَرَنَهُمُ اللّهُ بِنَفسِهِ وبی و أنزَلَ فیهِم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ» ،فَإِن خِفتُم تَنازُعًا فی أمرٍ فَأَرجِعوهُ إلَی اللّهِ والرَّسولِ واُولِی الأَمرِ،قُلتُ:یا نَبِیَّ اللّهِ،مَن هُم؟قالَ:أنتَ أوَّلُهُم. (1)

6/13.أهلُ الذِّکرِ

929 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِ اللّهِ عز و جل: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» (2):الذِّکرُ أنا،والأَئِمَّةُ أهلُ الذِّکرِ. (3)

7/13.أمانُ أهلِ الأَرضِ

930 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النُّجومُ أمانٌ لِأَهلِ السَّماءِ،إذا ذَهَبَتِ النُّجومُ ذَهَبَ أهلُ السَّماءِ،و أهلُ بَیتی أمانٌ لِأَهلِ الأَرضِ،فَإِذا ذَهَبَ أهلُ بَیتی ذَهَبَ أهلُ الأَرضِ. (4)

8/13.مَعدِنُ الرِّسالَةِ

931 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نَحنُ أهلُ بَیتِ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ،ومَعدِنُ الرِّسالَةِ،لَیسَ أحَدٌ مِنَ الخَلائِقِ یَفضُلُ أهلَ

بَیتی غَیری. (5)

حدیث

928 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«شریکان من،کسانی هستند که خداوند،آنها را به خودش و به من،پیوند داد و این آیه را درباره آنها نازل فرمود:«ای کسانی که ایمان آورده اید!خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را[نیز]اطاعت کنید...».پس اگر از اختلاف در امری ترسیدید،آن را به خدا و فرستاده و اولو الأمر،ارجاع دهید».

گفتم:ای پیامبر خدا!ایشان کیان اند؟

فرمود:«تو نخستینِ آنهایی».

6/13.اهل ذکر

929 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره سخن خداوند عز و جل:«اگر نمی دانید،از اهل ذکر بپرسید»:همانا«ذکر»منم و«اهل ذکر»امامان هستند.

7/13.اَمان زمینیان

930 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ستارگان،موجب امانِ آسمانیان هستند و هر گاه ستارگان ناپدید شوند،آسمانیان نیز می روند.اهل بیت من،موجب امان زمینیان هستند و هر گاه اهل بیتِ من بروند،زمینیان نیز خواهند رفت.

8/13.معدن رسالت

931 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما،خاندان شجره نبوّت و معدن رسالت هستیم و هیچ کس جز من بر اهل

بیتم برتری نمی یابد.

ص:324


1- (1) شواهد التنزیل:ج 1 ص 189 ح 202. [1]
2- (2) النّحل:43. [2]
3- (3) الکافی:ج 1 ص 210 ح 1. [3]
4- (4) فضائل الصحابة لابن حنبل:ج 2 ص 671 ح 1145. [4]
5- (5) الأمالی للشجری:ج1 ص154. [5]

9/13.سِلمُهُم سِلمُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله وحَربُهُم حَربُهُ

932 . سنن الترمذی عن زید بن أرقم: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ لِعَلِیٍّ وفاطِمَةَ والحَسَنِ والحُسَینِ علیهم السلام:أنَا حَربٌ لِمَن حارَبتُم،وسِلمٌ لِمَن سالَمتُم. (1)

10/13.بِهِم فُتِحَ الدّینُ وبِهِم یُختَمُ

933 . المعجم الأوسط عن عُمَر بن عَلِیٍّ عَن أبیهِ الإِمامِ عَلِیٍّ علیه السلام: أنَّهُ قالَ لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:أمِنّا المَهدِیُّ أم مِن غَیرِنا یا رَسولَ اللّهِ؟قالَ:بَل مِنّا(بِنا)یَختِمُ اللّهُ کَما بِنا فَتَحَ،وبِنا یُستَنقَذونَ مِنَ الشِّرکِ،وبِنا یُؤَلِّفُ اللّهُ بَینَ قُلوبِهِم بَعدَ عَداوَةٍ بَیِّنَةٍ،کَما بِنا ألَّفَ بَینَ قُلوبِهِم بَعدَ عَداوَةِ الشِّرکِ. (2)

11/13.لا یُقاسُ بِهِم أحَدٌ

934 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نَحنُ أهلُ بَیتٍ لا یُقاسُ بِنا أحَدٌ. (3)

935 . عنه صلی الله علیه و آله: نَحنُ أهلَ البَیتِ لا یُقابَلُ بِنا أحَدٌ،مَن عادانا فَقَد عادَی اللّهَ. (4)

الفصل الرّابع عشر: خصائص أهل البیت علیهم السلام العلمیة

1/14.خَزَنَةُ عِلمِ اللّهِ

936 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی:اِستِکمالُ

حُجَّتی عَلَی الأَشقِیاءِ مِن امَّتِکَ مِن تَرکِ وَلایَةِ عَلِیٍّ وَالأَوصیاءِ مِن بَعدِکَ،فَإنَّ فیهِم سُنَّتَکَ وسُنَّةَ الأَنبِیاءِ مِن قَبلِکَ،وهُم خُزّانی عَلی عِلمی مِن بَعدِکَ. (5)

9/13.آشتی و جنگ با آنها،آشتی و جنگ با پیامبر صلی الله علیه و آله است

932 . سنن الترمذی به نقل از زید بن ارقم:پیامبر خدا به علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام فرمود:«من با هر که با شما سرِ جنگ داشته باشد،سرِ جنگ دارم و با هر که آشتی شما را در پیش گیرد،آشتی در پیش می گیرم».

10/13.دین با آنان آغاز می گردد و با آنان پایان می گیرد

933 . المعجم الأوسط به نقل از عمر بن علی،درباره پدرش امام علی علیه السلام:وی(علی علیه السلام)به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:ای پیامبر خدا!آیا مهدی از ماست،یا از غیر ما؟

فرمود:«از ماست.خداوند،با ما پایان می بخشد و با ما آغاز می کند و همه با ما از شرک رهایی می یابند و خداوند با ما دل ها را پس از خصومتی آشکار،الفت می بخشد،چنان که پس از دشمنیِ شرک،دل هایشان را با یکدیگر مأنوس ساخت».

11/13.هیچ کس با ایشان سنجیده نمی شود

934 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما خاندانی هستیم که هیچ کس با ما سنجیده نمی شود.

935 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما خاندانی هستیم که هیچ کس با ما برابر نهاده نمی شود و هر که به دشمنی با ما برخیزد،به دشمنی با خدا برخاسته است.

فصل چهاردهم:ویژگی های علمی اهل بیت علیهم السلام

1/14.خزانه داران علم خداوند

936 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوندتبارک و تعالی می فرماید:«کامل شدن برهان من بر ضدّ بَدانِ امّت تو،

با فرو گذاردن ولایت علی و جانشینان پس از توست؛زیرا روش تو و روش پیامبران پیش از تو،در آنان است و آنان پس از تو،خزانه داران دانش من هستند».

ص:325


1- (1) سنن الترمذی:ج 5 ص 699 ح 3870.
2- (2) المعجم الأوسط:ج 1 ص 57 ح 157.
3- (3) الفردوس:ج 4 ص 283 ح 6838.
4- (4) إرشاد القلوب:ص404. [1]
5- (5) الکافی:ج 1 ص 193 ح 4. [2]

2/14.وَرَثَةُ عِلمِ الأَنبِیاءِ علیهم السلام

937 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أوَّلَ وَصِیٍّ کانَ عَلی وَجهِ الأَرضِ هِبَةُ اللّهِ بنُ آدَمَ،وما مِن نَبِیٍّ مَضی إلّا ولَهُ وَصِیٌّ،وکانَ جَمیعُ الأَنبِیاءِ مِائَةَ ألفِ نَبِیٍّ وعِشرینَ ألفَ نَبِیٍّ،مِنهُم خَمسَةٌ اولُو العَزمِ:نوحٌ،وإبراهیمُ،وموسی،وعیسی،ومُحَمَّدٌ علیهم السلام.وإنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ کانَ هِبةَ اللّهِ لِمُحَمَّدٍ،ووَرِثَ عِلمَ الأَوصِیاءِ وعِلمَ مَن کانَ قَبلَهُ،أما إنَّ مُحَمَّدًا وَرِثَ عِلمَ مَن کانَ قَبلَهُ مِنَ الأَنبِیاءِ والمُرسَلینَ. (1)

3/14.أعلَمُ النّاسِ

938 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا إنَّ أبرارَ عِترَتی و أطائِبَ أرومَتی أحلَمُ النّاسِ صِغارًا و أعلَمُ النّاسِ کِبارًا،فَلا تُعَلِّموهُم فَإِنَّهُم أعلَمُ مِنکُم،لا یُخرِجونَکُم مِن بابِ هُدًی ولا یُدخِلونَکُم فی بابِ ضَلالَةٍ. (2)

4/14.مَعدِنُ العِلمِ

939 . فضائل الصحابة لابن حنبل عن صفوان بن عمرو عن حُمَید بن عَبدِ اللّهِ بنِ یَزیدَ المَدَنِیُّ: أنَّهُ ذَکَرَ عِندَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَضاءً قَضی بِهِ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ،فَأَعجَبَ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَقالَ:الحَمدُ للّهِ ِ الَّذی جَعَلَ فینَا الحِکمَةَ أهلَ

البَیتِ. (3)

2/14.وارثان علم پیامبران علیهم السلام

937 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین جانشینی که بر زمین بود،هِبَةُ اللّه،پسرِ آدم بود و پیامبری رحلت نکرده است،مگر آن که جانشینی داشته است و شمارِ همه پیامبران،یکصد و بیست هزار پیامبر بوده است که پنج تن از ایشان(یعنی:نوح،ابراهیم،موسی،عیسی و محمّد)اولو العزم اند.و همانا علی بن ابی طالب،هدیه خداوند به محمّد است که دانش جانشینان و دانش کسانی را که پیش از او بوده اند،به ارث برده است؛ولی محمّد،دانش پیامبران و فرستادگان پیشین را به ارث برده است.

3/14.آگاه ترینِ مردم

938 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آگاه باشید که نیکان خاندان من و پاک ترین های تبار من،در کوچکی،خردمندترینِ مردم و در بزرگی،داناترینِ ایشان هستند.پس به آنها نیاموزید،که داناتر از شمایند.آنها شما را از درِ هدایت،بیرون نمی برند و به درِ گم راهی وارد نمی سازند.

4/14.معدن علم

939 . فضائل الصحابة،ابن حنبل به نقل از صفوان بن عمرو،از حُمَید بن عبد اللّه بن یزید مدنی:نزد پیامبر صلی الله علیه و آله درباره یکی از داوری های علی بن ابی طالب علیه السلام سخن به میان آمد.پیامبر صلی الله علیه و آله به شگفت

آمد و فرمود:«ستایش،خدایی را که حکمت را در میان ما اهل بیت نهاد».

ص:326


1- (1) الکافی:ج 1 ص 224 ح 2. [1]
2- (2) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 1 ص 204 ح 1. [2]
3- (3) فضائل الصحابة لابن حنبل:ج 2 ص 654 ح 1113. [3]

5/14.عندهم عِلمُ الکِتابِ

940 . الأمالی للصدوق عن أبی سَعیدٍ الخُدرِیُّ: سَأَلتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَن قَولِ اللّهِ جَلَّ شَأنُهُ: «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ» (1)قالَ:ذاکَ وَصِیُّ أخی سُلَیمانَ بنِ داوودَ،فَقُلتُ لَهُ:یا رَسولَ اللّهِ،فَقَولُ اللّهِ عز و جل: «قُلْ کَفی بِاللّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» قالَ:ذاکَ أخی عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ. (2)

6/14.عندهم علم ما فِی الأَرضِ والسَّماءِ

941 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما یَنقَلِبُ جَناحُ طائِرٍ فِی الهَواءِ إلّا وعِندَنا فیهِ عِلمٌ. (3)

الفصل الخامس عشر:حقوق أهل البیت علیهم السلام

1/15.أهمیة مَعرِفَةِ حُقوقِهِم

942 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ لا یَنفَعُ عَبدًا عَمَلُهُ إلّا بِمَعرِفَةِ حَقِّنا. (4)

943 . عنه صلی الله علیه و آله: سِراجُ المُؤمِنِ مَعرِفَةُ حَقِّنا،و أشَدُّ العَمی مَن عَمِیَ عَن فَضلِنا. (5)

5/14.علم کتاب،نزد آنهاست

940 . الأمالی،صدوق به نقل از ابو سعید خُدری:از پیامبر خدا،درباره آیه شریف:«و آن کس که نزد او دانشی از کتاب است»پرسیدم.فرمود:«مقصود،وصیّ برادرم سلیمان بن داوود است».

گفتم:ای پیامبر خدا!مقصود از این آیه شریف:«بگو:خدا و هر کس که نزد او دانش کتاب باشد،برای شهادت دادن میان من و شما کافی است»کیست؟

فرمود:«برادرم علی بن ابی طالب».

6/14.از هر آنچه در زمین و آسمان است،آگاه اند

941 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بال پرنده ای در آسمان به هم نمی خورد،مگر این که ما از آن آگاهیم.

فصل پانزدهم:حقوق اهل بیت علیهم السلام

1/15.اهمّیت شناخت حقوق اهل بیت علیهم السلام

942 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگند به آن که جانم در دست اوست،کردار هیچ بنده ای به او سود نمی رساند،مگر در پرتو شناخت حقّ ما.

943 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چراغ مؤمن،شناخت حقّ ماست و بدترین کوری،[کوری]کسی است که برتری ما را نبیند.

ص:327


1- (1) النمل:40. [1]
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 453 ح 3. [2]
3- (3) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 32 ح 54. [3]
4- (4) المعجم الأوسط:ج 2 ص 360 ح 2230.
5- (5) جامع الأخبار:ص 505 ح 1399. [4]

2/15.الحَثُّ عَلی رِعایَةِ حُقوقِهِم علیهم السلام

944 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اوصیکُم بِعِترَتی خَیرًا. (1)

945 . عنه صلی الله علیه و آله: احفَظونی فی عِترَتی. (2)

946 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ للّهِ ِ تَعالی حُرُماتٍ ثَلاثاً مَن حَفِظَهُنَّ حَفِظَ اللّهُ لَهُ أمرَ دینِهِ ودُنیاهُ،ومَن لَم یَحفَظهُنَّ لَم یَحفَظِ اللّهُ لَهُ شَیئًا:حُرمَةَ الإِسلامِ،وحُرمَتی،وحُرمَةَ عِترَتی. (3)

947 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّکُم سَتُبتَلَونَ فی أهلِ بَیتی مِن بَعدی. (4)

3/15.عَناوینُ حُقوقِهِم

أ المَوَدَّةُ

الکتاب

«قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی». 5

الحدیث

948 . صحیح البخاری عن ابن عبّاس فی قَولِ اللّهِ عز و جل: «إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» :قَالَ سَعیدُ بنُ جُبَیرٍ:قُربی،آلُ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله. (5)

949 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لابنِ عبّاسٍ وقَد أرسَلَهُ إلی حاجَةٍ:فَإِن أرَدتَ حاجَتَکَ فَأَحِبَّ عَلِیًّا وذُرِّیَّتَهُ،فَإِنَّ حُبَّهُم فرَضٌ مِنَ اللّهِ عز و جل لِلعِبادِ. (6)

2/15.تشویق به پاسداشت حقوق اهل بیت علیهم السلام

944 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شما را درباره عترتم،به نیکی سفارش می کنم.

945 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرا در میان اهل بیتم حفظ کنید.

946 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای متعال را سه حرمت است که هر کس آنها را نگه دارد،خداوند،کار دین و دنیای او را حفظ می کند و هر که آنها را نگه ندارد،خداوند،هیچ چیز او را حفظ نمی کند:حرمت اسلام،حرمت من،و حرمت عترتم.

947 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شما پس از من درباره اهل بیتم آزموده خواهید شد.

3/15.عناوین حقوق اهل بیت علیهم السلام
الف دوستی
قرآن

«بگو:به ازای آن(رسالت)،از شما مزدی نمی خواهم،مگر دوستی در حقّ خویشاوندان».

حدیث

948 . صحیح البخاری به نقل از ابن عبّاس،درباره آیه شریف:«جز دوستی درباره خویشاوندان»:سعید بن جبیر گفت:[مقصود از]خویشاوندان،خاندان محمّد صلی الله علیه و آله هستند.

949 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابن عبّاس،در حالی که او را پیِ حاجتی می فرستاد:اگر می خواهی به حاجتت دست یابی،علی و نسل او را دوست بدار؛چرا که خداوند عز و جل دوست داشتن آنان را بر بندگان،واجب فرموده است.

ص:328


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 2 ص 131 ح 2559.
2- (2) مسند الشهاب:ج 1 ص 419 ح 474.
3- (3) الخصال:ص 146 ح 173.
4- (4) المعجم الکبیر:ج 4 ص 192 ح 4111.
5- (6) صحیح البخاری:ج 4 ص 1819 ح 4541.
6- (7) ینابیع المودّة:ج 2 ص 292 ح 842. [1]

ب التَّمَسُّکُ

950 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أحَبَّ أن یَتَمَسَّکَ بِالعُروَةِ الوُثقی فَلیَتَمَسَّک بِحُبِّ عَلِیٍّ و أهلِ بَیتی. (1)

951 . الإمام علیّ علیه السلام: قالَ لی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:یا عَلِیُّ،...أنتُم حُجَّةُ اللّهِ عَلی خَلقِهِ وَالعُروَةُ الوُثقی،مَن تَمَسَّکَ بِهَا اهتَدی،ومَن تَرَکَها ضَلَّ. (2)

ج الوَلایَةُ

952 . المستدرک علی الصحیحین عن زید بن أرقم: لَمّا رَجَعَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِن حَجَّةِ الوَداعِ ونَزَلَ غَدیرَ خُمٍّ أمَرَ بِدَوحاتٍ فَقُمِمنَ...ثُمَّ قالَ:إنَّ اللّهَ مَولایَ و أنَا وَلِیُّ کُلِّ مُؤمِنٍ.ثُمَّ أخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ علیه السلام فَقالَ:مَن کُنتُ وَلِیَّهُ فَهذا وَلِیُّهُ،اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وعادِ مَن عاداهُ. (3)

953 . عنه صلی الله علیه و آله: وَلایَتی ووَلایَةُ أهلِ بَیتی أمانٌ مِنَ النّارِ. (4)

د الاقتِداءُ

954 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أحَبَّ أن یَحیا حَیاةً تُشبِهُ حَیاةَ الأَنبِیاءِ ویَموتَ میتَةً تُشبِهُ میتَةَ الشُّهَداءِ ویَسکُنَ الجِنانَ الَّتی غَرَسَهَا الرَّحمنُ فَلیَتَوَلَّ عَلِیًّا وَلیُوالِ وَلِیَّهُ وَلیَقتَدِ بِالأَئِمَّةِ مِن بَعدِهِ،فَإِنَّهُم عِترَتی خُلِقوا مِن طینَتی.اللّهُمَّ ارزُقهُم فَهمی وعِلمی،ووَیلٌ لِلمُخالِفینَ لَهُم مِن امَّتی،اللّهُمَّ لا تُنِلهُم شَفاعَتی. (5)

ب تمسّک

950 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دوست دارد که به محکم ترین دستاویز چنگ زند،به دوستی علی و اهل بیت من،چنگ زند.

951 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود:«ای علی...!شما حجّت خدا بر خلق او و استوارترین دستاویزی هستید که هر کس بدان چنگ زند،هدایت می شود و هر که رهایش کند،گم راه می گردد».

ج ولایت

952 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از زید بن ارقم:چون پیامبر خدا از حجّة الوداع باز گشت و در غدیر خُم فرود آمد،دستور داد زیر درخت ها را از خار و خاشاک،جارو کردند....سپس فرمود:«همانا خداوند،مولای من است و من،ولیّ هر مؤمنی هستم».

آن گاه،دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود:«هر کس که من ولیّ او هستم،اینْ ولیّ اوست.بار خدایا!دوستدار او را دوست و دشمنش را دشمن بدار».

953 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ولایت من و ولایت اهل بیت من،مایه ایمنی از آتش دوزخ است.

د پیروی

954 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که دوست دارد مانند پیامبرانْ زندگی کند و مرگی چون مرگ شهیدان داشته باشد و در بهشتی که خدای رحمان کاشته است،ساکن شود،باید از علی پیروی کند و با دوستِ او دوستی کند و به امامانِ پس از او اقتدا نماید؛چرا که ایشان،عترت من اند و از طینت من،آفریده شده اند.بار خدایا!فهم و دانش مرا روزیِ ایشان فرما.وای بر آن دسته از امّت من که مخالفت آنان کند!بار خدایا!شفاعت مرا شامل حالِ این گونه مردمان مگردان!

ص:329


1- (1) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 58 ح 216. [1]
2- (2) الأمالی للمفید:ص 110 ح 9.
3- (3) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 118 ح 4576.
4- (4) الأمالی للصدوق:ص 383 ح 8.
5- (5) الکافی:ج 1 ص 208 ح 3. [2]

955 . عنه صلی الله علیه و آله: أهلُ بَیتی یُفَرِّقونَ بَینَ الحَقِّ وَالباطِلِ،وهُمُ الأَئِمَّةُ الَّذینَ یُقتَدی بِهِم. (1)

ه الإِکرامُ

956 . الدرّ المنثور عن أنس بن مالک وبریدة: قَرَأَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله هذِهِ الآیَةَ «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ» فَقامَ إلَیهِ رَجُلٌ فَقالَ:أیُّ بُیوتٍ هذِهِ یا رَسولَ اللّهِ؟قالَ:بُیوتُ الأَنبِیاءِ،فَقامَ إلَیهِ أبو بَکرٍ،فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،هذَا البَیتُ مِنها؟لِبَیتِ (2)عَلِیٍّ وفاطِمَةَ قالَ:نَعَم مِن أفاضِلِها. (3)

957 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أربَعَةٌ أنَا لَهُم شَفیعٌ یَومَ القِیامَةِ:المُکرِمُ لِذُرِّیَّتی مِن بَعدی،وَالقاضِی لَهُم حَوائِجَهُم،وَالسّاعِی لَهُم فی امورِهِم عِندَ اضطِرارِهِم إلَیهِ،وَالمُحِبُّ لَهُم بِقَلبِهِ ولِسانِهِ. (4)

و الصَّلاةُ

958 . صحیح البخاری عن عبد الرّحمن بن أبی لیلی: لَقِیَنی کَعبُ بنُ عُجرَةَ فَقالَ:ألا اهدی لَکَ هَدِیَّةً سَمِعتُها مِنَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله؟فَقُلتُ:بَلی،فَأَدّاها لی،فَقالَ:سَأَلنا رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقُلنا:یا رَسولَ اللّهِ،کَیفَ الصَّلاةُ عَلَیکُم أهلَ البَیتِ؟فَإِنَّ اللّهَ قَد عَلَّمَنا کَیفَ نُسَلِّمُ عَلَیکُم.قالَ:قولوا:اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وعَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیتَ عَلی إبراهیمَ وعَلی آلِ إبراهیمَ،إنَّکَ

حَمیدٌ مَجیدٌ.اللّهُمَّ بارِک عَلی مُحَمَّدٍ وعَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَما بارَکتَ عَلی إبراهیمَ وعَلی آلِ إبراهیمَ،إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ. (5)

955 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اهل بیت من،حق را از باطل جدا می کنند و هم ایشان اند آن امامانی که باید به آنها اقتدا کرد.

ه گرامیداشت

956 . الدرّ المنثور به نقل از ا نَس بن مالک و بُرَیده:پیامبر خدا،آیه:«در خانه هایی که خدا رخصت داده که[قدر و منزلت]آنها رفعت یابد»را قرائت کرد.مردی برخاست و گفت:ای پیامبر خدا!اینها کدام خانه ها هستند؟

فرمود:«خانه های پیامبران».

ابو بکر برخاست و گفت:ای پیامبر خدا!این خانه(خانه علی و فاطمه)هم جزو آنهاست؟

فرمود:«آری؛از بهترینِ آنهاست».

957 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چهار نفرند که روز قیامت،من شفیع آنها خواهم بود:کسی که پس از من،فرزندانم را گرامی بدارد؛کسی که نیازهای آنان را بر آورده سازد؛کسی که وقتی آنان به او محتاج شدند،در رفع گرفتاری هایشان بکوشد؛و کسی که با دل و زبان خویش،آنان را دوست بدارد.

و صلوات فرستادن

958 . صحیح البخاری به نقل از عبد الرحمن بن ابی لیلی:کعب بن عُجره به من برخورد و گفت:نمی خواهی به تو هدیه ای دهم که آن را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم؟

گفتم:چرا.آن را به من بده.

گفت:از پیامبر خدا پرسیدیم:ای پیامبر خدا!بر شما اهل بیت،چگونه درود بفرستیم؛چون خداوند،نحوه سلام گفتن بر خودت را به ما تعلیم داده است؟

فرمود:«بگویید:خدایا!بر محمّد و اهل بیت او

درود فرست،همچنان که بر ابراهیم و آل ابراهیم،درود فرستادی،که تو،ستوده بِشْکوهی.خدایا!بر محمّد و اهل بیت او برکتْ ارزانی دار،همچنان که بر ابراهیم و آل ابراهیم،برکتْ ارزانی داشتی،که تو ستوده بِشْکوهی».

ص:330


1- (1) الخصال:ص 464 ح 4.
2- (2) فی المصدر:«البیت»،والصحیح ما أثبتناه کما فی شواهد التنزیل. [1]
3- (3) الدرّ المنثور:ج6 ص203. [2]
4- (4) کنز العمّال:ج 12 ص 100 ح 34180.
5- (5) صحیح البخاری:ج 3 ص 1233 ح 3190.

الفصل السّادس عشر:حبّ أهل البیت علیهم السلام

1/16.فَضلُ حُبِّهِم علیهم السلام

959 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإِسلامُ عُریانٌ،فَلِباسُهُ الحَیاءُ وزینَتُهُ الوَقارُ ومُروءَتُهُ العَمَلُ الصّالِحُ وعِمادُهُ الوَرَعُ.ولِکُلِّ شَیءٍ أساسٌ،و أساسُ الإِسلامِ حُبُّنا أهلَ البَیتِ. (1)

960 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:أنَا سَیِّدُ وُلدِ آدَمَ،و أنتَ یا عَلِیُّ وَالأَئِمَّةُ مِن بَعدِکَ سادَةُ امَّتی،مَن أحَبَّنا فَقَد أحَبَّ اللّهَ،ومَن أبغَضَنا فَقَد أبغَضَ اللّهَ،ومَن والانا فَقَد والَی اللّهَ،ومَن عادانا فَقَد عادَی اللّهَ،ومَن أطاعَنا فَقَد أطاعَ اللّهَ،ومَن عَصانا فَقَد عَصَی اللّهَ. (2)

961 . تاریخ دمشق عن زید بن أرقم: کُنتُ عِندَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَمَرَّت فاطِمَةُ علیها السلام عَلَیها کلیمٌ (3)،وهِیَ خارِجَةٌ مِن بَیتِها إلی حُجرَةِ نَبِیِّ اللّهِ صلی الله علیه و آله،ومَعَهَا ابناهَا الحَسَنُ وَالحُسَینُ،وعَلِیٌّ علیهم السلام فی آثارِهِم،فَنَظَرَ إلَیهِمُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَقالَ:مَن أحَبَّ هؤُلاءِ فَقَد أحَبَّنی،ومَن أبغَضَهُم فَقَد أبغَضَنی. (4)

فصل شانزدهم:دوست داشتن اهل بیت علیهم السلام

1/16.فضیلت دوست داشتن اهل بیت علیهم السلام

959 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اسلام،برهنه است وجامه آن،حیاست و زیورش،وقار است و مردانگی اش،کردار نیک است و ستونش،پارسایی است.و هر چیزی بنیادی دارد و بنیاد اسلام،دوست داشتن ما اهل بیت است.

960 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:من،سَرور فرزندان آدم هستم و تو ای علی و امامان پس از تو،سَروران امّت من هستید.هر کس ما را دوست بدارد،خدا را دوست داشته است و هر کس ما را دشمن بدارد،خدا را دشمن داشته است.هر که با ما دوستی ورزد،با خدا دوستی ورزیده است و هر کس با ما دشمنی کند،با خدا دشمنی ورزیده است.هر کس از ما اطاعت کند،از خدا اطاعت کرده و هر که از ما نافرمانی کند،خدا را نافرمانی کرده است.

961 . تاریخ دمشق به نقل از زید بن ارقم:در خدمت پیامبر خدا بودم که فاطمه علیها السلام،در حالی که جامه ای پشمی به تن داشت،از کنار ما گذشت.او که از خانه اش بیرون آمده بود،به سوی اتاق پیامبر خدا می رفت.فرزندان او حسن و حسین علیهما السلام نیز همراهش بودند و علی علیه السلام در پی آنان حرکت می کرد.پیامبر صلی الله علیه و آله نگاهی به ایشان کرد و فرمود:«هر کس اینان را دوست بدارد،مرا دوست داشته است و هر کس ایشان را دشمن بدارد،مرا دشمن داشته است».

ص:331


1- (1) الکافی:ج 2 ص 46 ح 2. [1]
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 384 ح 16.
3- (3) أی ثیاب منسوجة من صوف الأغنام و أشعار الماعز.
4- (4) تاریخ دمشق:ج 14 ص 154 ح 3473.

962 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حُبُّ آلِ مُحَمَّدٍ یَومًا خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَنَةٍ،ومَن ماتَ عَلَیهِ دَخَلَ الجَنَّةَ. (1)

2/16.خَصائِصُ حُبِّهِم علیهم السلام

963 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی صِفَةِ عَلِیٍّ علیه السلام:یا أیُّهَا النّاسُ،امتَحِنوا أولادَکُم بِحُبِّهِ،فَإِنَّ عَلِیًّا لا یَدعو إلی ضَلالَةٍ ولا یُبعِدُ عَن هُدًی،فَمَن أحَبَّهُ فَهُوَ مِنکُم،ومَن أبغَضَهُ فَلَیسَ مِنکُم. (2)

964 . الأمالی للطوسی عن جابر بن عَبدِ اللّهِ الأَنصارِیِّ: جاءَ أعرابِیٌّ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،هَل لِلجَنَّةِ مِن ثَمَنٍ؟قالَ:نَعَم.قالَ:ما ثَمَنُها؟قالَ:لا إلهَ إلَا اللّهُ،یَقولُهَا العَبدُ الصّالِحُ مُخلِصًا بِها.قالَ:وما إخلاصُها؟قالَ:العَمَلُ بِما بُعِثتُ بِهِ فی حَقِّهِ،وحُبُّ أهلِ بَیتی.قالَ:وحُبُّ أهلِ بَیتِکَ لَمِن حَقِّها؟قالَ:أجَل،إنَّ حُبَّهُم لَأَعظَمُ حَقِّها. (3)

965 . الإمام علیّ علیه السلام: عَهِدَ إلَیَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ألّا یُحِبَّنی إلّا مُؤمِنٌ،ولا یُبغِضَنی إلّا مُنافِقٌ. (4)

966 . المعجم الأوسط عن أبی بَرزَةَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لا تَزولُ قَدَما عَبدٍ حَتّی یُسأَلَ عَن أربَعَةٍ:عَن جَسَدِهِ فیما أبلاهُ،وعُمُرِهِ فیما أفناهُ،ومالِهِ مِن أینَ اکتَسَبَهُ وفیما أنفَقَهُ،وعَن حُبِّ أهلِ البَیتِ.فَقیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،فَما عَلامَةُ حُبِّکُم؟فَضَرَبَ صلی الله علیه و آله بِیَدِهِ عَلی مَنکِبِ عَلِیٍّ. (5)

962 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یک روز محبّت ورزیدن به خاندان محمّد،بهتر از یک سال عبادت است و هر که با این محبّت از دنیا برود،وارد بهشت می شود.

2/16.ویژگی های دوست داشتن اهل بیت علیهم السلام

963 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره علی علیه السلام:ای مردم!فرزندان خود را با[محکِ]محبّت علی بیازمایید؛زیرا علی هرگز به گم راهی فرا نمی خوانَد و از راه راست،دور نمی شود.پس،هر یک از فرزندان شما علی را دوست داشت،از شماست و هر کدام او را دشمن داشت،از شما نیست.

964 . الأمالی،طوسی به نقل از جابر بن عبد اللّه انصاری:بادیه نشینی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:ای پیامبر خدا!آیا بهشت،بهایی دارد؟

فرمود:«آری».

گفت:بهایش چیست؟

فرمود:«کلمه "لا إله إلّا اللّه" که بنده صالح،آن را از روی اخلاص بگوید».

گفت:اخلاص آن چیست؟

فرمود:«عمل کردن به آنچه برای آن،فرستاده شده ام و دوست داشتن اهل بیت من».

گفت:دوست داشتن اهل بیت شما،از حقوق این کلمه است؟

فرمود:«آری.دوست داشتن آنان،بزرگ ترین حقّ آن است».

965 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود که مرا جز مؤمن،دوست نمی دارد و جز منافق،دشمن نمی دارد.

966 . المعجم الأوسط به نقل از ابو برزه:پیامبر خدا فرمود:«[در روز قیامت]هیچ بنده ای از جای خود قدم بر نمی دارد،تا این که درباره چهار چیز از او سؤال شود:از جسمش که در چه راهی فرسوده است؛از عمرش که در چه راهی صرف کرده است؛از مالش که از کجا آورده و در چه راهی خرج کرده است؛و از محبّت نسبت به ما اهل بیت».

گفته شد:ای پیامبر خدا!نشانه دوست داشتن شما چیست؟

ایشان،دست خود را بر شانه علی علیه السلام زد.

ص:332


1- (1) الفردوس:ج 2 ص 142 ح 2721.
2- (2) تاریخ دمشق:ج 42 ص 288 ح 8818.
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 583 ح 1207. [1]
4- (4) سنن النسائی:ج8 ص117.
5- (5) المعجم الأوسط:ج 2 ص 348 ح 2191.

3/16.تَأدیبُ الأَولادِ بِحُبِّهِم علیهم السلام

967 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أدِّبوا أولادَکُم عَلی ثَلاثِ خِصالٍ:حُبِّ نَبِیِّکُم،وحُبِّ أهلِ بَیتِهِ،وقِراءَةِ القُرآنِ،فَإِنَّ حَمَلَةَ القُرآنِ فی ظِلِّ اللّهِ یَومَ لا ظِلَّ إلّا ظِلَّهُ مَعَ أنبِیائِهِ و أصفِیائِهِ (1).

4/16.آثارُ حُبِّهِم علیهم السلام

968 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حُبُّنا أهلَ البَیتِ یُکَفِّرُ الذُّنوبَ ویُضاعِفُ الحَسَناتِ. (2)

969 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ: «أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (3)قالَ:ذاکَ مَن أحَبَّ اللّهَ ورَسولَهُ،و أحَبَّ أهلَ بَیتی صادِقًا غَیرَ کاذِبٍ،و أحَبَّ المُؤمِنینَ شاهِدًا وغائِبًا،ألا بِذِکرِ اللّهِ یَتَحابّونَ. (4)

970 . عنه صلی الله علیه و آله: حُبُّ أهلِ بَیتی وذُرِّیَّتِی استِکمالُ الدّینِ. (5)

971 . عنه صلی الله علیه و آله: شَفاعَتی لِاُمَّتی مَن أحَبَّ أهلَ بَیتی،وهُم شیعَتی. (6)

972 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أحَبَّنا أهلَ البَیتِ حَشَرَهُ اللّهُ تَعالی آمِنًا یَومَ القِیامَةِ. (7)

973 . عنه صلی الله علیه و آله: أثبَتُکُم عَلَی الصِّراطِ أشَدُّکُم حُبًّا لی ولِأَهلِ بَیتی. (8)

3/16.تربیت فرزندان بر دوستی اهل بیت علیهم السلام

967 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرزندان خود را با سه خصلت بار آورید:دوست داشتن پیامبرتان،دوست داشتن اهل بیت او،و قرآن خواندن؛زیرا در آن روزی که سایه ای جز سایه خدا نیست،حاملان قرآن به همراه پیامبران و برگزیدگان او در سایه خدا هستند.

4/16.آثار دوست داشتن اهل بیت علیهم السلام

968 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوست داشتن ما اهل بیت،گناهان را پاک می کند و حَسَنات را دو چندان می سازد.

969 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که آیه:«هان!با یاد خداست که دل ها آرام می گیرد»نازل شداین،درباره کسی است که خدا و فرستاده او را دوست بدارد و اهل بیت مرا صادقانه،نه به دروغ،دوست بدارد و مؤمنان را در پیشِ رو و پشت سرِ آنان،دوست بدارد.هان!با یاد خداست که همدیگر را دوست می دارند.

970 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوست داشتن اهل بیت من و فرزندانم،کمال دین است.

971 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شفاعت من از امّتم،شامل کسانی می شود که اهل بیت مرا دوست داشته باشند.آنان،پیروان من هستند.

972 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که ما اهل بیت را دوست بدارد،خداوند متعال،روز قیامت،او را در امان محشور می فرماید.

973 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: استوارترینِ شما بر صراط،کسی است که علاقه اش نسبت به من و اهل بیتم بیشتر باشد.

ص:333


1- (1) کنز العمّال:ج 16 ص 456 ح 45409.
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 164 ح 274. [1]
3- (3) الرعد:28. [2]
4- (4) کنز العمّال:ج 2 ص 442 ح 4448.
5- (5) الأمالی للصدوق:ص 161 ح 1. [3]
6- (6) تاریخ بغداد:ج2 ص146. [4]
7- (7) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 58 ح 220، [5]بحار الأنوار:ج 27 ص 79 ح 15. [6]
8- (8) جامع الأحادیث للقمّی:ص231.

974 . عنه صلی الله علیه و آله وقد أخَذَ بِیَدِ حَسَنٍ وحُسَینٍ:مَن أحَبَّنی و أحَبَّ هذَینِ و أباهُما واُمَّهُما کانَ مَعی فی دَرَجَتی یَومَ القِیامَةِ. (1)

975 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أحَبَّنا کانَ مَعَنا یَومَ القِیامَةِ،ولَو أنَّ رَجُلاً أحَبَّ حَجَرًا لَحَشَرَهُ اللّهُ مَعَهُ. (2)

976 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أرادَ التَّوَکُّلَ عَلَی اللّهِ فَلیُحِبَّ أهلَ بَیتی،ومَن أرادَ أن یَنجُوَ مِن عَذابِ القَبرِ فَلیُحِبَّ أهلَ بَیتی،ومَن أرادَ الحِکمَةَ فَلیُحِبَّ أهلَ بَیتی،ومَن أرادَ دُخولَ الجَنَّةِ بِغَیرِ حِسابٍ فَلیُحِبَّ أهلَ بَیتی،فَوَاللّهِ ما أحَبَّهُم أحَدٌ إلّا رَبِحَ الدُّنیا وَالآخِرَةَ. (3)

الفصل السّابع عشر:بغض أهل البیت علیهم السلام

1/17.التَّحذیرُ مِن بُغضِهِم علیهم السلام

977 . تاریخ دمشق عن أبی أمامة الباهلی:قال رسول اللّهِ صلی الله علیه و آله:لَو أنَّ عَبدًا عَبَدَ اللّهَ بَینَ الصَّفا وَالمَروَةِ ألفَ عامٍ،ثُمَّ ألفَ عامٍ،ثُمَّ ألفَ عامٍ،ثُمَّ لَم یُدرِک مَحَبَّتَنا لَأَکَبَّهُ اللّهُ عَلی مِنخَرَیهِ فِی النّارِ،ثُمَّ تَلا: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی 4» . (4)

2/17.آثارُ بُغضِهِم علیهم السلام

978 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَیلَةَ عُرِجَ بی إلَی السَّماءِ رَأَیتُ عَلی بابِ الجَنَّةِ مَکتوبًا:لا إلهَ إلَا اللّهُ،مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ،

عَلِیٌّ حَبیبُ اللّهِ،وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ صَفوَةُ اللّهِ،فاطِمَةُ خِیَرَةُ اللّهِ،عَلی باغِضِهِم لَعنَةُ اللّهِ. (5)

974 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آن گاه که دست حسن و حسین علیهما السلام را گرفت:هر که مرا و این دو و پدر و مادر این دو را دوست داشته باشد،روز قیامت در کنارم هم درجه من خواهد بود.

975 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که ما را دوست بدارد،روز قیامت با ما خواهد بود.انسان،حتّی اگر سنگی را دوست بدارد،خداوند،او را با همان سنگ،محشور می کند.

976 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خواهان توکّل کردن به خداست،اهل بیت مرا دوست بدارد و هر که خواهان رَستن از عذاب قبر است،اهل بیت مرا دوست بدارد و هر که خواهان حکمت است،اهل بیت مرا دوست بدارد و هر که می خواهد بی حساب به بهشت وارد شود،اهل بیت مرا دوست بدارد؛زیرا به خدا سوگند،هیچ کس دوستدار آنان نشد،مگر این که دنیا و آخرت را بُرد.

فصل هفدهم:دشمنی با اهل بیت علیهم السلام

1/17.هشدار درباره دشمنی با اهل بیت علیهم السلام

977 . تاریخ دمشق به نقل از ابو امامه باهلی:پیامبر خدا فرمود:«اگر بنده ای هزار سال در میان صفا و مروه،خدا را عبادت کند و هزار سال دیگر و هزار سال دیگر،امّا محبّت ما را نداشته باشد،خداوند،او را در آتش دوزخ،سرنگون می سازد».

سپس این آیه را تلاوت کرد:«بگو:من برای آن(رسالت)از شما مزدی نمی خواهم،مگر دوست داشتن خویشاوندان را».

2/17.آثار دشمنی با اهل بیت علیهم السلام

978 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شبی که مرا به معراج بُردند،دیدم که بر درِ بهشت نوشته شده است:«معبودی جز اللّه

نیست.محمّد،فرستاده خداست.علی،حبیب خداست.حسن و حسین،برگزیده خدایند.فاطمه،منتخب خداست.لعنت خدا بر دشمن آنان باد!».

ص:334


1- (1) سنن الترمذی:ج 5 ص 641 ح 37733.
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 174 ح 9. [1]
3- (3) مقتل الحسین للخوارزمی:ج1 ص59. [2]
4- (5) تاریخ دمشق:ج 42 ص 65 ح 8412.
5- (6) تاریخ بغداد:ج1 ص259. [3]

979 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أبغَضَنا أهلَ البَیتِ فَهُوَ مُنافِقٌ. (1)

980 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا ومَن ماتَ عَلی بُغضِ آلِ مُحَمَّدٍ ماتَ کافِرا،ألا ومَن ماتَ عَلی بُغضِ آلِ مُحَمَّدٍ لَم یَشُمَّ رائِحَةَ الجَنَّةِ. (2)

981 . المعجم الأوسط عن جابر بن عَبدِ اللّهِ عَن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أیُّهَا النّاسُ،مَن أبغَضَنا أهلَ البَیتِ حَشَرَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ یَهودِیّا،فَقُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،وإن صامَ وصَلّی؟قالَ:وإن صامَ وصَلّی وزَعَمَ أنَّهُ مُسلِمٌ. (3)

982 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یُبغِضُنا أهلَ البَیتِ أحَدٌ إلّا بَعَثَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ أجذَمَ (4). (5)

983 . عنه صلی الله علیه و آله: وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ،لا یُبغِضُنا أهلَ البَیتِ أحَدٌ إلّا أدخَلَهُ اللّهُ النّارَ. (6)

الفصل الثّامن عشر: الظلم علی أهل البیت علیهم السلام

1/18.تَحذیرُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله مِن ظُلمِهِم علیهم السلام

984 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اشتَدَّ غَضَبُ اللّهِ عَلی مَن آذانی فی عِترَتی. (7)

979 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که ما اهل بیت را دشمن بدارد،منافق است.

980 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که هر کس با دشمنی نسبت به خاندان محمّد بمیرد،کافر مُرده است.بدانید که هر کس با بغض و دشمنی نسبت به خاندان محمّد بمیرد،بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.

981 . المعجم الأوسط به نقل از جابر بن عبد اللّه:پیامبر خدا فرمود:«ای مردم!هر که ما اهل بیت را دشمن بدارد،خداوند در روز قیامت،او را یهودی محشور می کند».

گفتم:ای پیامبر خدا!هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند؟

فرمود:«هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند».

982 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ کسْ ما اهل بیت را دشمن نمی دارد،مگر این که خداوند در روز قیامت،او را دستْ بُریده بر می انگیزد.

983 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگند به آن که جانم در دست اوست،هیچ کسْ ما اهل بیت را دشمن نمی دارد،مگر این که خداوند،او را به دوزخ می برد.

فصل هجدهم:ستم کردن به اهل بیت علیهم السلام

1/18.هشدار پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ستم کردن به اهل بیت علیهم السلام

984 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خشم خداوند بر کسی که مرا با آزردن عترت من بیازارد،سخت است.

ص:335


1- (1) فضائل الصحابة لابن حنبل:ج 2 ص 661 ح 1126.
2- (2) الکشّاف:ج3 ص 403. [1]
3- (3) المعجم الأوسط:ج 4 ص 212 ح 4002.
4- (4) أجذم،أی:مقطوع الید،من الجذم(النهایة:ج1 ص251). [2]
5- (5) ثواب الأعمال:ص 243 ح 2.
6- (6) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 162 ح 4717.
7- (7) کنز العمّال:ج 12 ص 93 ح 34143.

985 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن آذانی فی أهلی فَقَد آذَی اللّهَ. (1)

986 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل اشتَدَّ غَضَبُهُ عَلَی الیَهودِ أن قالوا:عُزَیرٌ ابنُ اللّهِ،وَاشتَدَّ غَضَبُهُ عَلَی النَّصاری أن قالُوا:المَسیحُ ابنُ اللّهِ،و إنَّ اللّهَ اشتَدَّ غَضَبُهُ عَلی مَن أراق دَمی و آذانی فی عِترَتی. (2)

2/18.الجَنَّةُ مُحَرَّمَةٌ عَلی مَن ظَلَمَهُم علیهم السلام

987 . المعجم الکبیر عن أنَس بن مالِکٍ: دَخَلتُ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ:قَد اعطیتُ الکَوثَرَ،قُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،ومَا الکَوثَرُ؟قالَ:نَهرٌ فِی الجَنَّةِ عَرضُهُ وطولُهُ ما بَینَ المَشرِقِ وَالمَغرِبِ،ولا یَشرَبُ مِنهُ أحَدٌ فَیَظمَأَ،ولا یَتَوَضَّأُ مِنهُ أحَدٌ فَیَشعَثَ،لا یَشرَبُهُ إنسانٌ خَفَرَ ذِمَّتی ولا قَتَلَ أهلَ بَیتی. (3)

3/18.إخبارُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله بِما یَقَعُ عَلَیهِم علیهم السلام مِنَ الظُّلمِ

988 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: وَیحَ الفِراخِ فِراخِ آلِ مُحَمَّدٍ مِن خَلیفَةٍ مُستَخلِفٍ مُترَفٍ. (4)

989 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أهلَ بَیتی سَیَلقَونَ مِن بَعدی مِن امَّتی قَتلاً وتَشریدًا،وإنَّ أشَدَّ قَومِنا لَنا بُغضًا بَنو امَیَّةَ وبَنُو المُغیرَةِ وبَنو مَخزومٍ. (5)

990 . مسند أبی یعلی عن عائشة: رَأَیتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله التَزَمَ عَلِیًّا وقَبَّلَهُ ویَقولُ:بِأَبِی الوَحیدُ الشَّهیدُ،بِأَبِیَ الوَحیدُ

الشَّهیدُ. (6)

985 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که مرا با آزردن اهل بیتم بیازارد،هر آینه،خدا را آزرده است.

986 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل بر یهود به شدّت،خشم گرفت؛چون گفتند:عُزَیر،پسر خداست.بر نصارا نیز به شدّت خشم گرفت؛چون گفتند:مسیح،پسر خداست.خشم خدا بر کسی که با ریختن خون و آزردن عترت من،[در واقع،]خون مرا بریزد و مرا بیازارد،سخت است.

2/18.حرام بودن بهشت بر ستم کننده به اهل بیت علیهم السلام

987 . المعجم الکبیر به نقل از انَس بن مالک:بر پیامبر خدا وارد شدم.ایشان فرمود:«کوثر به من داده شد».

گفتم:ای پیامبر خدا!کوثر چیست؟

فرمود:«نهری است در بهشت که طول و عرض آن،از مشرق تا مغرب است.هر کس از آن بیاشامد،دیگر هرگز تشنه نمی شود و هر کس با آب آن،خود را بشوید، دیگر هرگز خاک آلود نمی شود.هر انسانی که پیمان مرا بشکند یا اهل بیت مرا به قتل برساند،از آن نخواهد آشامید».

3/18.پیشگویی پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ستم رفتن به اهل بیت علیهم السلام

988 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آه و اندوها از ستم هایی که از جانب خلیفه ای مسلّط و عیّاش،به جوجه های(کودکان)خاندان محمّد می رسد!

989 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به زودی پس از من،اهل بیتم به وسیله امّتم با کشتار و آوارگی مواجه خواهند شد.همانا کینه توزترین قوم ما نسبت به ما،بنی امیّه وبنی مغیره وبنی مخزوم اند.

990 . مسند أبی یعلی به نقل از عایشه:پیامبر صلی الله علیه و آله را دیدم که علی علیه السلام را در آغوش کشید و بوسید و

فرمود:«پدرم فدای تو شهید تنها!پدرم فدای تو شهید تنها!».

ص:336


1- (1) کنز العمّال:ج 12 ص 103 ح 34197.
2- (2) کنز العمّال:ج 1 ص 267 ح 1343.
3- (3) المعجم الکبیر:ج 3 ص 126 ح 2882.
4- (4) الفردوس:ج 4 ص 307 ح 7147.
5- (5) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 534 ح 8500.
6- (6) مسند أبی یعلی:ج 4 ص 318 ح 4558.

991 . دلائل النبوّة لأبی نعیم عن سُحَیم عن أنس بن الحارث: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ:إنَّ ابنی هذا یُقتَلُ بِأَرضِ العِراقِ،فَمَن أدرَکَهُ مِنکُم فَلیَنصُرهُ.قالَ:فَقُتِلَ أنَسٌ مَعَ الحُسَینِ علیه السلام. (1)

992 . مسند ابن حنبل عن عبد اللّه بن نُجَیٍّ عن أبیه: إنَّهُ سارَ مَعَ عَلِیٍّ علیه السلام،وکانَ صاحِبَ مَطهَرَتِهِ،فَلَمّا حاذی نَینَوی وهُوَ مُنطَلِقٌ إلی صِفّینَ فَنادی عَلِیٌّ علیه السلام:اِصبِر أبا عَبدِ اللّهِ،اِصبِر أبا عَبدِ اللّهِ بِشَطِّ الفُراتِ.قُلتُ:وماذا؟قالَ:دَخَلتُ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ذاتَ یَومٍ وعَیناهُ تَفیضانِ،قُلتُ:یا نَبِیَّ اللّهِ،أغضَبَکَ أحَدٌ!ما شَأنُ عَینَیکَ تَفیضانِ؟قالَ:بَل قامَ مِن عِندی جَبرَئیلُ قَبلُ فَحَدَّثَنی أنَّ الحُسَینَ یُقتَلُ بِشَطِّ الفُراتِ.قالَ:فَقالَ:هَل لَکَ إلی أن اشِمَّکَ مِن تُربَتِهِ؟قالَ:قُلتُ:نَعَم،فَمَدَّ یَدَهُ فَقَبَضَ قَبضَةً مِن تُرابٍ فَأَعطانیها،فَلَم أملِک عَینَیَّ أن فاضَتا. (2)

الفصل التّاسع عشر:دولة أهل البیت علیهم السلام

1/19.البِشاراتُ بِدَولَتِهِم علیهم السلام

الکتاب

«وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ». 3

991 . دلائل النبوّة،ابو نعیم به نقل از سُحَیم:اَنَس بن حارث گفت که شنیدم پیامبر خدا می فرمود:«این فرزندم،در خاک عراق کشته خواهد شد.پس هر یک از شما او را یافت،یاری اش رسانَد».

انَس به همراه حسین علیه السلام کشته شد.

992 . مسند ابن حنبل به نقل از عبد اللّه بن نُجَی،درباره پدرش:زمانی که علی علیه السلام به صِفّین می رفت،او ابریقْ دار ایشان بود.هنگامی که امام علیه السلام در راه صفّین به نینوا رسید،صدا زد:«صبر کن،ابو عبد اللّه!در کنار شطّ فرات،صبر کن،ابو عبد اللّه!».

گفتم:چه شده است؟

فرمود:«روزی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدم.دیدم چشمانش گریان است.گفتم:ای پیامبر خدا!کسی شما را ناراحت کرده است؟چرا دیدگانتان گِریان است؟

فرمود:"نه.اندکی پیش،جبرئیل علیه السلام از پیش من رفت.او به من گفت که حسین،نزدیک شطّ فرات به قتل خواهد رسید.جبرئیل علیه السلام به من گفت:آیا می خواهی از شمیم تربتش به تو ببویانم؟

گفتم:آری.پس جبرئیل علیه السلام دستش را دراز کرد و مشتی خاک برداشت و آن را به من داد.از این رو بی اختیار،گریان شدم"».

فصل نوزدهم:دولت اهل بیت علیهم السلام

1/19.بشارت ها درباره دولت اهل بیت علیهم السلام
قرآن

«و در حقیقت،در زبور،پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد».

ص:337


1- (1) دلائل النبوّة لأبی نعیم:ص 554 ح 493.
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 184 ح 648. [1]

«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ». 1

«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ کَفی بِاللّهِ شَهِیداً». 2

الحدیث

993 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَقومُ السّاعَةُ حَتّی یَلِیَ رَجُلٌ مِن أهلِ بَیتی یُواطِئُ اسمُهُ اسمی. (1)

994 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَذهَبُ الدُّنیا حَتّی یَملِکَ العَرَبَ رَجُلٌ مِن أهلِ بَیتی یُواطِئُ اسمُهُ اسمی. (2)

995 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَقومُ السّاعَةُ حَتّی یَقومَ قائِمٌ لِلَحقِّ مِنّا،وذلِکَ حینَ یَأذَنُ اللّهُ عز و جل لَهُ،ومَن تَبِعَهُ نَجا ومَن تَخَلَّفَ عَنهُ هَلَکَ.اللّهَ اللّهَ عِبادَ اللّهِ،فَأتوهُ ولَو عَلَی الثَّلجِ،فَإِنَّهُ خَلیفَةُ اللّهِ عز و جل وخَلیفَتی. (3)

996 . عنه صلی الله علیه و آله: لَمّا عُرِجَ بی إلَی السَّماءِ السّابِعَةِ ومِنها إلی سِدَرةِ المُنتَهی ومِنَ السِّدرَةِ إلی حُجُبِ النّورِ نادانی رَبّی جَلَّ جَلالُهُ:یا مُحَمَّدُ بِالقائِمِ مِنکُم...اُطَهِّرُ الأَرضَ مِن أعدائی واُورِثُها أولِیائی. (4)

2/19.المُمَهِّدونَ لِدَولَتِهِم علیهم السلام

997 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَیُوَطِّئونَ لِلمَهدِیِّ. (5)

«و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین،فرو دست شده بودند،منّت نهیم و آنان را پیشوایان[مردم]گردانیم و ایشان را وارث[زمین]کنیم».

«اوست کسی که پیامبر خود را به[قصد]هدایت،با آیین درست،روانه ساخت،تا آن را بر تمام ادیان،پیروز گرداند،و گواه بودن خدا کفایت می کند».

حدیث

993 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قیامت برپا نمی شود تا آن که مردی از اهل بیتم که همنام من است،حکومت یابد.

994 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا به آخر نمی رسد،تا آن که مردی از اهل بیتم که همنام من است،بر عرب فرمان روایی یابد.

995 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قیامت برپا نمی شود تا این که قائمِ بر حقّ ما قیام کند.این قیام،زمانی رخ می دهد که خداوند عز و جل به او اجازه دهد.هر که از او پیروی کند،نجات می یابد و هر که از وی روی بگرداند،نابود می شود.خدا را،خدا را،ای بندگان خدا!نزد او بروید،اگرچه ناچار شوید از روی یخ عبور کنید؛زیرا او جانشین خدای عز و جل و جانشین من است.

996 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هنگامی که به آسمان هفتم و از آن جا به«سِدرَةُ المُنتهی»و از سِدره به حجاب های نور برده شدم،پروردگارم عز و جل مرا ندا فرمود که:«ای محمّد!به وسیله قائم شما...زمین را از دشمنان خود،پاک می کنم و دوستانم را وارث آن می گردانم».

2/19.زمینه سازان دولت اهل بیت علیهم السلام

997 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از مشرق زمین،مردمی قیام می کنند و زمینه را برای[ظهورِ]مهدی آماده می سازند.

ص:338


1- (3) مسند ابن حنبل:ج 2 ص 10 ح 3571. [1]
2- (4) سنن الترمذی:ج 4 ص 505 ح 2230.
3- (5) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 59 ح 230. [2]
4- (6) الأمالی للصدوق:ص 731 ح 1002. [3]
5- (7) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1368 ح 4088.

998 . سنن ابن ماجة عن عبد اللّه: بَینَما نَحنُ عِندَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذ أقبَلَ فِتیَةٌ مِن بَنی هاشِمٍ،فَلَمّا رآهُمُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله اغرَورَقَت عَیناهُ وتَغَیَّرَ لَونُهُ.قالَ:فَقُلتُ:ما نَزالُ نَری فی وَجهِکَ شَیئًا نَکرَهُهُ!فَقالَ:إنّا أهلُ بَیتٍ اختارَ اللّهُ لَنَا الآخِرَةَ عَلَی الدُّنیا،وإنَّ أهلَ بَیتی سَیَلقَونَ بَعدی بَلاءً وتَشریدًا وتَطریدًا،حَتّی یَأتِیَ قَومٌ مِن قِبَلِ المَشرِقِ مَعَهُم رایاتٌ سودٌ فَیَسأَلونَ الخَیرَ فَلا یُعطَونَهُ،فَیُقاتِلونَ فَیُنصَرونَ،فَیُعطَونَ ما سَأَلوا فَلا یَقبَلونَهُ،حَتّی یَدفَعوها إلی رَجُلٍ مِن أهلِ بَیتی فَیَملَأَها قِسطًا کَما مَلَؤوها جَورًا،فَمَن أدرَکَ ذلِکَ مِنکُم فَلیَأتِهِم ولَو حَبوًا عَلَی الثَّلجِ. (1)

الفصل العشرون:الغلوّ فی أهل البیت علیهم السلام

1/20.التَّحذیرُ مِنَ الغُلُوِّ

999 . الإمام الحسین علیه السلام: أحِبّونا بِحُبِّ الإِسلامِ،فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ:لا تُعَرِّفونی فَوقَ حَقّی؛فَإِنَّ اللّهَ تَعالَی اتَّخَذَنی عَبدًا قَبلَ أن یَتَّخِذَنی رَسولاً. (2)

2/20.کُفرُ الغالی

1000 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صِنفانِ مِن امَّتی لا نَصیبَ لَهُما فِی الإِسلامِ:النّاصِبُ لِأَهلِ بَیتی حَربًا،وغالٍ فِی الدّینِ مارِقٌ مِنهُ. (3)

1001 . الإمام الصادق علیه السلام: أدنی ما یَخرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ

الإِیمانِ أن یَجلِسَ إلی غالٍ فَیَستَمِعَ إلی حَدیثِهِ ویُصَدِّقَهُ عَلی قَولِهِ،إنَّ أبی حَدَّثَنی عَن أبیهِ عَن جَدِّهِ علیهم السلام أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ:صِنفانِ مِن امَّتی لا نَصیبَ لَهُما فِی الإِسلامِ:الغُلاةُ،وَالقَدَرِیَّةُ. (4)

998 . سنن ابن ماجة به نقل از عبد اللّه:در حضور پیامبر خدا بودیم که تعدادی از جوانان بنی هاشم آمدند.چون پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را دید،آب از دیدگانش سرازیر شد و رنگش تغییر کرد.گفتم:ما همیشه در چهره شما حالتی می بینیم که ناراحتمان می کند.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«ما خاندانی هستیم که خداوند برای ما آخرت را بر دنیا برگزید و اهل بیتم پس از من،بلا و آوارگی و در به دری خواهند دید،تا این که از جانب مشرق زمین،مردمی با پرچم های سیاه می آیند و خواهانِ خیر(حکومت)می شوند؛امّا به آنها داده نمی شود.پس می جنگند و پیروز می شوند و آنچه خواسته اند،به آنها داده می شود؛امّا آن را نمی پذیرند تا این که حکومت را به مردی از اهل بیت من می سپارند و او آن را پُر از عدل و داد می کند،همان گونه که پُر از ستم و بیدادش کرده اند.پس هر یک از شما آن زمان را درک کرد،به آنها بپیوندد،حتّی اگر ناچار شود روی یخ،سینه خیز برود».

فصل بیستم:غُلو درباره اهل بیت علیهم السلام

1/20.هشدار درباره غلو

999 . امام حسین علیه السلام: ما را به عشق اسلام دوست بدارید؛زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«مرا بیش از آنچه سزاوارم،معرّفی نکنید؛چرا که خداوند متعال،پیش از آن که مرا به رسالت برگزیند،به بندگی برگزید».

2/20.کافِر بودن غلو کننده

1000 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو گروه از امّت من هستند که بهره ای از اسلام ندارند:کسانی که در برابر اهل بیتم پرچم دشمنی برافرازند؛و کسانی که در دین غلو کنند و پا از مرز آن بیرون گذارند.

1001 . امام صادق علیه السلام: کمترین چیزی که آدمی را از ایمانْ خارج می سازد،این است که نزد غالی مذهب

بنشیند و به سخنانش گوش دهد و گفته اش را تأیید کند.پدرم،از پدرش،از جدّش علیهم السلام برایم روایت کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«دو گروه از امّت من هستند که بهره ای از اسلام ندارند:غالی مذهبان و قَدَریّه».

ص:339


1- (1) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1366 ح 4082.
2- (2) المعجم الکبیر:ج 3 ص 128 ح 2889.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 408 ح 4425.
4- (4) الخصال:ص 72 ح 109.

3/20.هَلاکُ الغالی

1002 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا عَلِیُّ،إنَّ فیکَ مَثَلاً مِن عیسَی بنِ مَریَمَ:أحَبَّهُ قَومٌ فَأَفرَطوا فی حُبِّهِ فَهَلَکوا فیهِ،و أبغَضَهُ قَومٌ فَأَفرَطوا فی بُغضِهِ فَهَلَکوا فیهِ،وَاقتَصَدَ فیهِ قَومٌ فَنَجَوا. (1)

4/20.أخبارُ الغُلُوِّ مَوضوعَةٌ

1003 . عیون أخبار الرضا علیه السلام عن إبراهیم بن أبی مَحمودٍ: قُلتُ لِلرِّضا علیه السلام:یَا بنَ رَسولِ اللّهِ،إنَّ عِندَنا أخبارًا فی فَضائِلِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام وفَضلِکُم أهلَ البَیتِ،وهِیَ مِن رِوایَةِ مُخالِفیکُم ولا نَعرِفُ مِثلَها عِندَکُم،أفَنَدینُ بِها؟فَقالَ:یَا بنَ أبی مَحمودٍ،لَقَد أخبَرَنی أبی عَن أبیهِ عَن جَدِّهِ علیهم السلام أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ:مَن أصغی إلی ناطِقٍ فَقَد عَبَدَهُ،فَإِن کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ عز و جل فَقَد عَبَدَ اللّهَ،وإن کانَ النّاطِقُ عَن إبلیسَ فَقَد عَبَدَ إبلیسَ.

ثُمَّ قالَ الرِّضا علیه السلام:یَابنَ أبی مَحمودٍ،إنَّ مُخالِفینا وَضَعوا أخبارًا فی فَضائِلِنا وجَعَلوها عَلی ثَلاثَةِ أقسامٍ:أحَدُهَا الغُلُوُّ،وثانیهَا التَّقصیرُ فی أمرِنا،وثالِثُهَا التَّصریحُ بِمَثالِبِ أعدائِنا،فَإِذا سَمِعَ النّاسُ الغُلُوَّ فینا کَفَّروا شیعَتَنا ونَسَبوهُم إلَی القَولِ بِرُبوبِیَّتِنا،وإذا سَمِعُوا التَّقصیرَ اعتَقَدوهُ فینا،وإذا سَمِعوا مَثالِبَ

أعدائِنا بِأَسمائِهِم ثَلَبونا بِأَسمائِنا،وقَد قالَ اللّهُ عز و جل: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّوا اللّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ» . (2)

یَا بنَ أبی مَحمودٍ،إذا أخَذَ النّاسُ یَمینًا وشِمالاً فَالزَم طَریقَتَنا،فَإِنَّ مَن لَزِمَنا لَزِمناهُ ومَن فارَقَنا فارَقناهُ.إنَّ أدنی ما یَخرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الإِیمانِ أن یَقولَ لِلحَصاةِ:هذِهِ نَواةٌ،ثُمَّ یَدینَ بِذلِکَ ویَتَبَرَّأَ مِمَّن خالَفَهُ.یَا بنَ أبی مَحمودٍ،اِحفَظ ما حَدَّثتُکَ بِهِ،فَقَد جَمَعتُ لَکَ فیهِ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (3)

3/20.هلاکت غلو کننده

1002 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای علی!تو در یک مورد،همانند عیسی بن مریم علیهما السلام خواهی شد:گروهی دوستدار او شدند و در این دوستی،چندان زیاده روی کردند که تباه شدند.گروهی نیز با او دشمنی کردند و در این دشمنی،راه افراط پیمودند و در نتیجه،تباه شدند.گروهی هم درباره او راه اعتدال در پیش گرفتند و رَستند.

4/20.ساختگی بودن احادیث غلوآمیز

1003 . عیون أخبار الرضا علیه السلام به نقل از ابراهیم بن ابی محمود:به امام رضا علیه السلام گفتم:ای پسر پیامبر خدا!نزد ما اخباری در فضایل امیر مؤمنان و فضیلت شما اهل بیت هست که مخالفان شما روایت کرده اند و امثال این اخبار را ما از شما نشنیده ایم.آیا آنها را بپذیریم؟

فرمود:«ای پسر ابو محمود!پدرم،از قول پدرش،از جدّش علیهم السلام به من خبر داد که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:"هر کس به گوینده ای گوش بسپارد،بی گمان،او را عبادت کرده است.پس اگر آن گوینده،از خداوند عز و جل بگوید،شنونده خدا را عبادت کرده است و اگر گوینده،از شیطان بگوید،شنونده شیطان را عبادت کرده است"».

سپس امام رضا علیه السلام فرمود:«ای پسر ابو محمود!مخالفان ما،اخباری در فضایل ما ساخته اند که به سه دسته تقسیم می شوند:یکی اخبار غلوآمیز؛دیگری اخباری که در حقّ ما کوتاه آمده اند؛و سوم،اخباری که از دشمنان ما به صراحت نام می برند و عیب هایشان را بازگو می کنند.چون مردم،اخباری را که درباره ما غلو کرده اند،بشنوند،شیعیان را تکفیر می کنند و اعتقاد به "خدا بودنِ ما" را به آنان نسبت می دهند و هر گاه

اخباری را که در حقّ ما کوتاهی کرده اند،بشنوند،آنها را در حقّ ما باور می کنند؛و هر گاه اخباری را که از دشمنان ما به صراحت اسم می برند و بدگویی می کنند،بشنوند،به ما بی حرمتی روا می دارند.خداوند عز و جل می فرماید:«و آنها که جز خدا را می خوانند،دشنام مدهید که آنان از روی دشمنی و به نادانی،خدا را دشنام خواهند داد».

ای پسر ابو محمود!هر گاه مردم به چپ و راست رفتند،تو راه ما را در پیش گیر؛زیرا هر که با ما باشد،ما با او هستیم و هر کس از ما جدا شود،از او جدا می شویم.کمترین چیزی که آدمی به سبب آن از ایمان خارج می شود،این است که به سنگ ریزه بگوید:«این،یک هسته[ی میوه]است»و بدان معتقد شود و از هر کسی که با این نظر او مخالفت کند،بیزاری بجوید.

ای پسر ابو محمود!حدیثی را که به تو گفتم،حفظ کن؛چرا که در آن،خیر دنیا و آخرت را برایت جمع کردم».

ص:340


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 345. [1]
2- (2) الأنعام:108. [2]
3- (3) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 1 ص 304 ح 63. [3]

الفصل الحادی والعشرون: شیعة أهل البیت علیهم السلام فی القیامة

1004 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله وقد سَألَهُ ابنُ عبّاسٍ عن قولِ اللّهِ عز و جل: «وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ* أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ...» (1):قالَ لی جَبرَئیلُ:ذاکَ عَلِیٌّ وشِیعَتُهُ،هُمُ السابِقونَ إلی الجَنَّةِ المُقَرَّبُونَ مِن اللّهِ بکَرامَتِهِ لَهُم. (2)

1005 . عنه صلی الله علیه و آله: شِیعَةُ عَلِیٍّ هُمُ الفائزُونَ یَومَ القِیامَةِ. (3)

1006 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام:تَرِدُ شِیعَتُکَ یَومَ القِیامَةِ رِواءً غَیرَ عِطاشٍ،ویَرِدُ عَدُوُّکُ عِطاشا یَستَسقُونَ فَلا یُسقَونَ. (4)

فصل بیست و یکم:شیعه اهل بیت علیهم السلام در قیامت

1004 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در جواب سؤال ابن عبّاس درباره این آیه:«و پیشتازانِ پیشی گیرنده،آنان مقرّبان اند...»:جبرئیل علیه السلام به من گفت:آنها علی و شیعیان اویند.آنان پیشتازان به سوی بهشت هستند و به لطف و کرم خداوند،به او نزدیک اند.

1005 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در روز قیامت،این شیعیان علی هستند که رستگارند.

1006 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:در روز قیامت،شیعیان تو سیراب و بدون تشنگی،وارد[محشر]می شوند؛ولی دشمنانت تشنه کام وارد می گردند و آب می طلبند و کسی به آنان آب نمی دهد.

ص:341


1- (1) الواقعة:10 و 11. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 72 ح 104. [2]
3- (3) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 52 ح 201. [3]
4- (4) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 60 ح 238. [4]

الباب الثّانی:الاُمة

الفصل الأوّل:عوامل تقدُّم الاُمم

1/1.قِیادَةُ أئِمَّةِ الهُدی

1007 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَن تَهلِکَ الاُمَّةُ وإن کانَت ضالَّةً،إذا کانَتِ الأَئِمَّةُ هادِیَةً مَهدِیَّةً. (1)

1008 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أرادَ اللّهُ عز و جل بِقَومٍ خَیرا وَلّی عَلَیهِم حُلماءَهُم،وقَضّی بَینَهُم عُلَماءَهُم،وجَعَلَ المالَ فی سَخایاهُم. (2)

2/1.الجَماعَةُ

1009 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یدُ اللّهِ علی الجَماعَةِ،والشّیطانُ معَ مَن خالَفَ الجَماعَةَ یَرکُضُ. (3)

1010 . عنه صلی الله علیه و آله: أیُّها النّاسُ،علَیکُم بالجَماعةِ،وإیّاکُم والفُرْقةَ. (4)

1011 . عنه صلی الله علیه و آله: الجَماعةُ رَحمَةٌ والفُرْقَةُ عَذابٌ. (5)

3/1.صَلاحُ الخاصَّةِ

1012 . الإمام الباقر علیه السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صِنفانِ مِن امَّتی إذا صَلُحا صَلُحَت امَّتی،وإذا فَسَدا فَسَدَت امَّتی.

قیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،ومَن هُما؟قالَ:الفُقَهاءُ وَالاُمَراءُ. (6)

باب دوم:امّت

فصل یکم:عوامل پیشگامی امّت ها

1/1.رهبری پیشوایان هدایت

1007 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه پیشوایانْ راهنما و ره یافته باشند،اُمّت،هر گز تباه نمی شود،هر چند گم راه باشد.

1008 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل هر گاه برای مردمی اراده خیر کند،بردبارانشان(/خِردمندانشان)را بر آنان فرمان روا می کند و عالمانشان را در میانشان،داور قرار می دهد و ثروت را در دست بخشندگانشان می گذارد.

2/1.یک پارچگی

1009 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دست خدا بر سر جماعت است و شیطان،همراه کسی است که با جماعت مسلمانان ناسازگاری کند.

1010 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!به جماعت(یک پارچگی)روی آورید و از پراکندگی بپرهیزید.

1011 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جماعت(یک پارچگی)،رحمت است و پراکندگی،عذاب.

3/1.درستکار بودن خواص

1012 . امام باقر علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«دو دسته از امّت من هستند که اگر درست شوند،امّتم درست می شوند و اگر فاسد شوند،امّتم فاسد می شوند».

گفته شد:ای پیامبر خدا!آن دو دسته کدام اند؟

فرمود:«دین شناسان و فرمان روایان».

ص:342


1- (1) تاریخ بغداد:ج 9 ص 459 الرقم 5089. [1]
2- (2) الفردوس:ج 1 ص 246 ح 954.
3- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 206 ح 1031.
4- (4) کنز العمّال:ج 1 ص 206 ح 1028.
5- (5) کنز العمّال:ج 7 ص 558 ح 20242.
6- (6) الخصال:ص 37 ح 12.

4/1.التَّمَسُّکُ بِالقِیَمِ الأَخلاقِیَّةِ وَالعَمَلِیَّةِ

1013 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ صَلاحَ أوَّلِ هذهِ الاُمَّةِ بالزُّهدِ والیَقینِ،وهَلاکُ آخِرِها بالشُّحِّ والأمَلِ. (1)

1014 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَزالُ امَّتی بِخَیرٍ ما تَحابُّوا وتَهادَوا،و أدَّوُا الأَمانَةَ،وَاجتَنَبُوا الحَرامَ،ووَقَّرُوا الضَّیفَ،و أَقامُوا الصَّلاةَ،وآتَوُا الزَّکاةَ،فَإِذا لَم یَفعَلوا ذلِکَ ابتُلُوا بِالقَحطِ وَالسِّنینَ. (2)

1015 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ ونَهَوا عَنِ المُنکَرِ،وتَعاوَنوا عَلَی البِرِّ وَالتَّقوی،فَإِذا لَم یَفعَلوا ذلِکَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَکاتُ،وسُلِّطَ بَعضُهُم عَلی بَعضٍ،ولَم یَکُن لَهُم ناصِرٌ فِی الأَرضِ ولا فِی السَّماءِ. (3)

1016 . عنه صلی الله علیه و آله: أکثَرُ ما تَلِجُ بهِ امَّتِیَ الجَنَّةَ،تَقوَی اللّهِ وحُسنُ الخُلقِ. (4)

الفصل الثّانی:عوامل هلاک الاُمم

1/2.قِیادَةُ المُضِلّینَ وَالتَّبَعِیَّةُ العَمیاءُ

الکتاب

«وَ کَذلِکَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلاّ قالَ مُتْرَفُوها إِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلی

آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ» 5.

4/1.چنگ زدن به ارزش های اخلاقی و رفتاری

1013 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: درستی آغاز این امّت،در گرو یقین و زهد است و تباهی آخر آن،در آرزو و بخل.

1014 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امّت من،تا زمانی که یکدیگر را دوست بدارند،به هم هدیه دهند،امانت را برگردانند،از حرامْ دوری کنند،میهمان را گرامی بدارند،نماز بگزارند و زکات بپردازند،پیوسته در خیر به سر می برند و هر گاه چنین نکردند،به قحطی و خشک سالی مبتلا می شوند.

1015 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم،تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر کنند و در نیکی و پرهیزگاری همکاری نمایند،پیوسته در خیر خواهند بود و هر گاه چنین نکنند،برکت ها از آنها گرفته می شوند و برخی،بر برخی دیگر،مسلّط می گردند و ایشان را در زمین و آسمان،یاوری نیست.

1016 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیشترین چیزی که امّتم به سبب آن به بهشت می روند،خداپروایی و خوش خویی است.

فصل دوم:عوامل نابودی امّت ها

1/2.رهبری گم راهان و پیروی کورکورانه
قرآن

«و بدین گونه،در هیچ شهری پیش از تو هشدار دهنده ای نفرستادیم،مگر آن که خوش گذرانان آن گفتند:ما پدران

خود را بر آیینی[و راهی]یافته ایم و ما از پیِ ایشان راه سپریم.».

ص:343


1- (1) الخصال:ص 79 ح 128.
2- (2) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 29 ح 25. [1]
3- (3) تهذیب الأحکام:ج 6 ص 181 ح 373.
4- (4) الکافی:ج 2 ص 100 ح 6. [2]

الحدیث

1017 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلَیکُمُ الأَئِمَّةُ المُضِلُّون. (1)

1018 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أرادَ اللّهُ...بِقَومٍ شرّا وَلّی عَلَیهِم سُفَهاءَهُم،وقَضّی بَینَهُم جُهّالَهُم،وجَعَلَ المالَ فی بُخَلائِهِم. (2)

2/2.تَرکُ النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ

1019 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل لا یُعَذِّبُ العامَّةَ بِعَمَلِ الخاصَّةِ حَتّی یَرَوُا المُنکَرَ بَینَ ظَهرانَیهِم وهُم قادِرونَ عَلی أن یُنکِروهُ فَلا یُنکِروهُ،فَإِذا فَعَلوا ذلِکَ عَذَّبَ اللّهُ الخاصَّةَ وَالعامَّةَ. (3)

1020 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّما أهلَکَ اللّهُ الاُمَمَ السّالِفَةَ قَبلَکُم بِتَرکِهِمُ الأَمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهیَ عَنِ المُنکَرِ،یَقولُ اللّهُ عز و جل: «کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ» (4). (5)

3/2.الاِختِلافُ

الکتاب

«وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ». 6

حدیث

1017 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ترسناک ترین چیزی که از آن بر شما می ترسم،[وجود]پیشوایان گم راه کننده است.

1018 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل هر گاه...بدیِ مردمی را بخواهد،نابخردانشان را بر آنان فرمان روا می کند و نادانانشان را در میانشان قاضی می گردانَد و دارایی را در دست بخیلانشان قرار می دهد.

2/2.وا نهادن نهی از منکر

1019 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل عموم مردم را به سبب عمل[و گناه]عدّه ای خاص،عذاب نمی کند،مگر آن گاه که منکر را در میان خویش ببینند و بتوانند آن را نفی کنند[و تغییرش دهند]و نکنند.هر گاه چنین شد،خداوند،همگان را عذاب می کند.

1020 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امّت های پیش از شما،در حقیقت،به سبب وا نهادن امر به معروف و نهی از منکر،هلاک شدند.خداوند عز و جل می فرماید:«[مردم را]از منکری که مرتکب می شدند،باز نمی داشتند.راستی،چه بد بود آنچه انجام می دادند!».

3/2.اختلاف
قرآن

«و چون کسانی مباشید که پس از آن که دلایل آشکار برایشان آمد،پراکنده شدند و با هم اختلاف پیدا کردند،و برای آنان عذابی سهمگین است».

ص:344


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 6 ص 441. [1]
2- (2) الفردوس:ج 1 ص 246 ح 954.
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 6 ص 218 ح 17736. [2]
4- (4) المائدة:79. [3]
5- (5) کنز العمّال:ج 16 ص 192 ح 44216.

الحدیث

1021 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَختَلِفوا،فَإِنَّ مَن کانَ قَبلَکُمُ اختَلَفوا فَهَلَکوا. (1)

4/2.فَسادُ الخاصَّةِ

1022 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،هَلاکُ امَّتی عَلی یَدَی کُلِّ مُنافِقٍ عَلیمِ اللِّسانِ. (2)

1023 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّی لا أخافُ عَلی امَّتی مُؤمِنا ولا مُشرِکا،أمَّا المُؤمِنُ فَیَمنَعُهُ اللّهُ بِإیمانِهِ،و أَمَّا المُشرِکُ فَیَقمَعُهُ اللّهُ بِشِرکِهِ،ولکِنّی أخافُ عَلَیکُم کُلَّ مُنافِقِ الجَنانِ عالِمِ اللِّسانِ،یَقولُ ما تَعرِفونَ،ویَفعَلُ ما تُنکِرونَ. (3)

5/2.حُبُّ الدُّنیا

1024 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا عَظَّمَت امَّتِیَ الدُّنیا،نُزِعَت مِنها هَیبَةُ الإِسلامِ. (4)

1025 . عنه صلی الله علیه و آله: أظُنُّکُم سَمِعتُم أنّ أبا عُبَیدةَ قَدِمَ بشَیءٍ مِن البَحرَینِ،فأبشِروا و أمِّلُوا ما یَسُرُّکُم،فوَاللّهِ ما الفَقرَ أخشی علَیکُم،ولکِن أخشی علَیکُم أن تُبسَطَ علَیکُمُ الدُّنیا کما بُسِطَت علی مَن کانَ قَبلَکُم،فتُنافِسوها کما تَنافَسوها،فتُهلِکَکُم کما أهلَکَتهُم. (5)

6/2.الاِستِهانَةُ بِحُقوقِ الضُّعَفاءِ

1026 . الإمام علیّ علیه السلام فی کِتابِهِ لِلأَشتَرِ:اِجعَل لِذَوِی الحاجاتِ مِنکَ قِسما تُفَرِّغُ لَهُم فیهِ شَخصَکَ،وتَجلِسُ

لَهُم مَجلِسا عامّا،فَتَتَواضَعُ فیهِ للّهِ ِ الَّذی خَلَقَکَ،وتُقعِدُ عَنهُم جُندَکَ و أَعوانَکَ مِن أحراسِکَ وشُرَطِکَ،حَتّی یُکَلِّمَکَ مُتَکَلِّمُهُم غیرَ مُتَتَعتِعٍ،فَإِنّی سَمِعتُ رَسول اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فی غَیرِ مَوطِنٍ:«لَن تُقَدَّسَ امّةٌ لا یُؤخَذُ لِلضَّعیفِ فیها حَقُّهُ مِنَ القَوِیِّ غَیرَ مُتَتَعتِعٍ». (6)

حدیث

1021 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اختلاف نکنید؛زیرا پیشینیانِ شما اختلاف کردند و نابود شدند.

4/2.تباهی خواص

1022 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!هلاکت امّت من به دست منافقانِ زبانباز است.

1023 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من بر امّت خویش،از جانب مؤمن یا مشرک نمی ترسم.مؤمن را خداوند به سبب ایمانش[از صدمه زدن به امّتم]باز می دارد و مشرک را خداوند،به سبب شرکش سرکوب می کند؛بلکه بر شما از کسی می ترسم که در دل،منافق و در زبان،عالم است؛چیزی را می گوید که شما می پسندید و کاری را می کند که شما نمی پسندید.

5/2.دنیادوستی

1024 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه امّت من،دنیا را بزرگ شمارند،شُکوه اسلام از دل های آنان،گرفته می شود.

1025 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گمان می کنم که شنیده اید ابو عبیده،چیزی از بحرین آورده است.بشارت بر شما و به آینده خوشی که در انتظار شماست!امیدوار باشید؛زیرا به خدا سوگند که من از فقر،بر شما نمی ترسم؛بلکه ترس من برای شما،از این بابت است که دنیا همچنان که به روی پیشینیانِ شما باز شد،به روی شما نیز باز شود و همچون آنان،بر سر آن به رقابت برخیزید و در نتیجه،دنیا شما را نیز همانند آنان به نابودی افکنَد.

6/2.بی توجّهی به حقوق ضعیفان

1026 . امام علی علیه السلام در نامه اش به مالک اشتر:برای آنان که با تو کار دارند،وقتی بگذار تا در آن وقت،

شخصا به نیازهای آنان رسیدگی کنی و به آنان،بارِ عام بده و در آن مجلس،برای خدایی که تو را آفریده است،فروتن باش و سربازان و محافظان خود را از آنان دور بدار،تا آن که می خواهد با تو سخن بگوید،بدون اضطراب،سخنش را بگوید؛زیرا من،بارها از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود:«امّتی که در آن،حقّ ناتوان از زورمند،بدون ترس و لرز،ستانْده نشود،هر گز خوش بخت نمی شود».

ص:345


1- (1) صحیح البخاری:ج 3 ص 1282 ح 3289.
2- (2) الخصال:ص 69 ح 103.
3- (3) نهج البلاغة: [1]الکتاب 27.
4- (4) نوادر الاُصول:ج 2 ص 12.
5- (5) کنز العمال:ج 3 ص 199 ح 6161.
6- (6) نهج البلاغة: [2]الکتاب 53.

7/2.المَفاسِدُ الثَّقافِیَّةُ وَالاِقتِصادِیَّةُ

الکتاب

«إِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ». 1

الحدیث

1027 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن سَلِمَ مِن امَّتی مِن أربَعِ خِصالٍ فَلَهُ الجَنَّةُ:مِنَ الدُّخولِ فِی الدُّنیا،وَاتِّباعِ الهَوی،وشَهوَةِ البَطنِ،وشَهوَةِ الفَرجِ. (1)

1028 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلی امَّتِیَ الهَوی وطولُ الأَمَلِ؛أمَّا الهَوی فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الحَقِّ،و أَمّا طولُ الأَمَلِ فَیُنسِی الآخِرَةَ. (2)

1029 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلی امَّتیَ النِّساءُ وَالخَمرُ. (3)

1030 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلی امَّتی عَمَلُ قَومِ لوطٍ،فَلتَرتَقِب امَّتِیَ العَذابَ إذا تَکافَی الرِّجالُ بِالرِّجالِ،وَالنِّساءُ بِالنِّساءِ. (4)

7/2.مفاسد فرهنگی و اقتصادی
قرآن

«در حقیقت،خداوند،حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند».

حدیث

1027 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از افراد امّتم از چهار چیز در امان بمانَد،بهشت،از آنِ اوست:از در آمدن به دنیا،پیروی هوس،شهوت شکم،و شهوت جنسی.

1028 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترین چیزی که از آن بر امّتم می ترسم،هوس و آرزوی دراز است؛زیرا هوس،از حق،باز می دارد و آرزوی دراز،آخرت را از یاد می بَرَد.

1029 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترین چیزی که از آنها بر امّتم می ترسم،زنان اند و شراب.

1030 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوفناک ترین چیزی که از آن بر امّتم می ترسم،عمل قوم لوط است.پس هر گاه مردان به مردان و زنان به زنان روی آوردند،امّت من باید منتظر عذاب باشد.

ص:346


1- (2) الخصال:ص 223 ح 54.
2- (3) الخصال:ص 51 ح 62 و ص 52 ح 62.
3- (4) تاریخ بغداد:ج 14 ص 79 الرقم 7432.
4- (5) مستدرک الوسائل:ج 14 ص 347 ح 16912. [1]

1031 . عنه صلی الله علیه و آله: یا مَعشرَ التُّجّارِ،إنَّکُم قَد وُلِّیتُم أمرا هَلَکَت فیهِ الاُمَمُ السَّالِفَةُ؛المِکیالَ وَالمیزانَ. (1)

8/2.الإِملاءُ وَالاِستِدراجُ

الکتاب

«وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَمْلَیْتُ لِلَّذِینَ کَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کانَ عِقابِ». 2

«وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ* وَ أُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ». 3

الحدیث

1032 . مسند ابن حنبل عن عُقبَة بن عامر عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا رَأَیتَ اللّهَ یُعطِی العَبدَ مِنَ الدُّنیا عَلی مَعاصیهِ ما یُحِبُّ،فَإِنَّما هُوَ استِدراجٌ.ثُمَّ تَلا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله «فَلَمّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتّی إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ» (2). (3)

الفصل الثّالث:الاعتبار بالاُمم

1/3.اِبتِلاءُ الاُمَمِ

1033 . مجمع البیان فی قَولِهِ تَعالی: «قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلی أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً...» (4)الآیَة:فی تَفسیرِ

الکَلبِیِّ:لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ قامَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَتَوَضَّأَ و أسبَغَ وُضوءَهُ،ثُمَّ قامَ وصَلّی فَأَحسَنَ صَلاتَهُ،ثُمَّ سَأَلَ اللّهَ سُبحانَهُ ألّا یَبعَثَ عَلی امَّتِهِ عَذاباً مِن فَوقِهِم ولا مِن تَحتِ أرجُلِهِم،ولا یُلبِسَهُم شِیَعاً،ولا یُذیقَ بَعضَهُم بَأسَ بَعضٍ.

فَنَزَلَ جَبرَئیلُ علیه السلام فَقالَ:یا مُحَمَّدُ،إنَّ اللّهَ تَعالی سَمِعَ مَقالَتَکَ،وإنَّهُ قَد أجارَهُم مِن خَصلَتَینِ ولَم یُجِرهُم مِن خَصلَتَینِ؛أجارَهُم مِن أن یَبعَثَ عَلَیهِم عَذاباً مِن فَوقِهِم أو مِن تَحتِ أرجُلِهِم،ولَم یُجِرهُم مِنَ الخَصلَتَینِ الاُخرَیَینِ.

فقال صلی الله علیه و آله:یا جَبرَئیلُ،ما بَقاءُ امَّتی مَعَ قَتلِ بَعضِهِم بَعضا؟فَقامَ وعادَ إلَی الدُّعاءِ،فَنَزَلَ: «الم* أَ حَسِبَ النّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ» الآیَتَینِ،فَقالَ:لابُدَّ مِن فِتنَةٍ تُبتَلی بِهَا الاُمَّةُ بَعدَ نَبِیِّها،لِیَتَبَیَّنَ الصَّادِقُ مِنَ الکاذِبِ،لِأَنَّ الوَحیَ انقَطَعَ،وبَقِیَ السَّیفُ وَافتِراقُ الکَلِمَةِ إلی یَومِ القِیامَةِ. (5)

1031 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای گروه بازرگانان!شما عهده دار چیزی شده اید که امّت های گذشته بر اثر آن،به هلاکت افتادند:پیمانه و ترازو.

8/2.املا و استدراج
قرآن

«و بی گمان،فرستادگان پیش از تو[نیز]مسخره شدند.پس به کسانی که کافر شده بودند،مهلت دادم.آن گاه آنان را[به کیفر]گرفتم.پس چگونه بود کیفر من؟».

«و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند،به تدریج،از جایی که نمی دانند،گریبانشان را خواهیم گرفت.و به آنان مهلت می دهم،که تدبیر من،استوار است».

حدیث

1032 . مسند ابن حنبل به نقل از عُقبة بن عامر:پیامبر خدا فرمود:«هر گاه دیدی که خداوند،بهره دنیا را به بنده ای عطا می فرماید تا به گناهانی که می خواهد،بپردازد،این جز پلّه پلّه فرو افتادنش نیست».

سپس پیامبر خدا این آیه را تلاوت فرمود:«پس چون آنچه را بِدان پند داده شدند،فراموش کردند،درهای همه چیز را بر آنان گشودیم و چون بدانچه داده شدند،شادمان گشتند،ناگهان گرفتیمشان.پس همان دم،نومید شدند».

فصل سوم:عبرت گرفتن از امّت ها

1/3.آزمایش امّت ها

1033 . مجمع البیان درباره این سخن خداوند متعال:«بگو:«او تواناست که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان،عذابی بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه،به هم اندازد[و دچار تفرقه سازد]...»:در تفسیر الکلبی آمده است:چون این آیه فرود آمد،پیامبر صلی الله علیه و آله برخاست و

وضویی شاداب و کامل گرفت و سپس،به نماز ایستاد و نمازی نیکو گزارد.آن گاه،از خداوند پاک،درخواست کرد که بر امّتش عذابی از فرازِ سرشان یا از زیرِ پاهایشان نفرستد و آنها را گروه گروه به[جان]هم نیندازد و خشم بعضی را به بعضی دیگر نچشانَد.

در این هنگام،جبرئیل علیه السلام فرود آمد و گفت:«ای محمّد!خداوند متعال،گفتار تو را شنید و آنان(امّت تو)را از دو چیز،پناه داد و از دو چیز،پناهشان نداد:از این که از فرازِ سرشان یا از زیرِ پاهایشان برایشان عذابی بفرستد،پناهشان داد؛امّا از آن دو چیز دیگر(تفرقه و به جان هم افتادن)پناهشان نداد.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«ای جبرئیل!با وجود کشته شدن امّت من به دست یکدیگر،از آنان چه باقی می مانَد؟».

برخاست و دیگر باره،دعا کرد.پس این دو آیه نازل شد:«الف،لام،میم.آیا مردم پنداشته اند که تا گفتند:«ایمان آوردیم»،رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟».

پس فرمود:«از آزمایش،گریزی نیست و امّت،پس از پیامبرش،باید آزموده شود تا راستگو از دروغگو معلوم گردد؛زیرا وحی،قطع شده و شمشیر و تفرقه،تا روز قیامت برجاست.

ص:347


1- (1) السنن الکبری:ج 6 ص 53 ح 11166.
2- (4) الأنعام:44. [1]
3- (5) مسند ابن حنبل:ج 6 ص 122 ح 17313. [2]
4- (6) الأنعام:65. [3]
5- (7) مجمع البیان:ج 4 ص 487.

2/3.قِلَّةُ مَن نَجی مِنَ الاُمَمِ

«قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یا نُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ* قالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِی کَذَّبُونِ* فَافْتَحْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ فَتْحاً وَ نَجِّنِی وَ مَنْ مَعِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ* فَأَنْجَیْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ* ثُمَّ أَغْرَقْنا بَعْدُ الْباقِینَ* إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً وَ ما کانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ». 1

2/3.اندک بودن امّت های نجات یافته

«گفتند:ای نوح!اگر دست برنداری،قطعاً از[جمله]سنگسار شدگان خواهی بود.گفت:«پروردگارا!قوم من مرا تکذیب کردند.میان من و آنان فیصله ده و من و هر کس از مؤمنان را که با من است،نجات بخش».پس او و هر که را در آن کشتیِ آکنده با او بود،رهانیدیم.آن گاه باقی ماندگان را غرق کردیم.قطعاً در این[ماجرا،درس]عبرتی بود،و[لی]بیشترشان ایمان آورنده نبودند».

ص:348

3/3.الاعتبارِ بِمَواعِظِ التّاریخِ

الکتاب

«لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ ما کانَ حَدِیثاً یُفْتَری وَ لکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ هُدیً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ». 1

الحدیث

1034 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اعتَبِروا،فَقَد خَلَتِ المَثُلاتُ فیمَن کانَ قَبلَکُم. (1)

1035 . صحیح البخاری عن سالم بن عبد اللّه عن أبیه: أنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله لَمّا مَرَّ بِالحِجرِ (2)قالَ:لا تَدخُلوا مَساکِنَ الَّذینَ ظَلَموا إلّا أن تَکونوا باکینَ،أن یُصیبَکُم ما أصابَهُم.ثُمَّ تَقَنَّعَ بِرِدائِهِ و هُوَ علی الرَّحلِ. (3)

1036 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی مَوعِظَتِهِ لِابنِ مَسعودٍ:یَابنَ مَسعودٍ!اُذکُرِ القُرونَ الماضِیَةَ،وَالمُلوکَ الجَبابِرَةَ الَّذینَ مَضَوا،فَإِنَّ اللّهَ یَقولُ: «وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَیْنَ ذلِکَ کَثِیراً» (4). (5)

الفصل الرّابع:فضائل الاُمّة الإسلامیّة

1/4.إجابَةُ دَعوَةِ إبراهیمَ علیه السلام

الکتاب

«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ

وَ أَرِنا مَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ* رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ». 7

3/3.اندرز گرفتن از پندهای تاریخ
قرآن

«به راستی،در سرگذشت آنان،برای خردمندان،عبرتی است.سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد؛بلکه تصدیق همان[کتاب هایی]است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیز است،و برای مردمی که ایمان می آورند،ره نمود و رحمتی است».

حدیث

1034 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عبرت گیرید!آنان که پیش از شما بودند،کیفرهای عبرت آموز دیدند.

1035 . صحیح البخاری به نقل از سالم بن عبد اللّه،از پدرش:پیامبر صلی الله علیه و آله بر حِجر (6)گذشت.فرمود:«به خانه های[بر جای مانده از]ستمگران در نیایید،مگر آن که گریان شوید از این که آنچه بر سرِ آنان آمد،بر سرِ شما نیز بیاید».

سپس در همان حال که سوار شتر بود،ردایش را بر صورتش کشید.

1036 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندرزش به ابن مسعود:ای پسر مسعود!به یاد آور نسل هایی را که رفتند و شاهان مقتدری را که نابود شدند.خداوند می فرماید:«[و به یاد آور]عاد و ثمود و اصحاب رَس و بسیاری از نسل ها را که در این فاصله ها رفتند».

فصل چهارم:فضایل امّت اسلامی

1/4.اجابت دعای ابراهیم علیه السلام
قرآن

«پروردگارا!ما را تسلیم[فرمان]خود قرار ده و از نسل ما،

امّتی فرمان بُردار خود[پدید آور]و آداب دینی ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشای،که تویی توبه پذیرِ مهربان.پروردگار!در میان آنان،فرستاده ای از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزه شان کند،که تو خود،شکست ناپذیرِ فرزانه ای».

ص:349


1- (2) کنز الفوائد:ج 2 ص 31. [1]
2- (3) الحِجْرُ:اسمٌ لأرض ثمود قوم صالح النبیّ علیه السلام(النهایة:ج 1 ص 341« [2]حجر»).
3- (4) صحیح البخاری:ج 3 ص 1237 ح 3200.
4- (5) الفرقان:38. [3]
5- (6) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 354 ح 2660. [4]
6- (8) حِجر:نام سرزمین ثمود،قوم صالح پیامبر،بوده است(النهایة:ج 1 ص 341«حجر»).

الحدیث

1037 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أنَا دَعوَةُ أبی إبراهیمَ. (1)

2/4.خَیرُ الاُمَمِ

الکتاب

«کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ». 2

الحدیث

1038 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی جَوابِ اللّهِ تَعالی لِموسی علیه السلام عِندَ سُؤالِهِ عَن خَیرِ الاُمَمِ:قالَ اللّهُ عز و جل:یا موسی،أما عَلِمتَ أنَّ فَضلَ امَّةِ مُحَمَّدٍ عَلی جَمیعِ الاُمَمِ کَفَضلِهِ عَلی جَمیعِ خَلقی؟

فَقالَ موسی علیه السلام:یا رَبِّ،لَیتَنی کُنتُ أراهُم؟فَأَوحَی اللّهُ عز و جل إلَیهِ:یا موسی إنَّکَ لَن تَراهُم،فَلَیسَ هذا أوانَ ظُهورِهِم،وَلکِن سَوفَ تَراهُم فِی الجِنانِ. (2)

حدیث

1037 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من[نتیجه]دعای پدرم ابراهیم علیه السلام هستم.

2/4.بهترینِ امّت ها
قرآن

«شما بهترین امّتی هستید که برای مردم،پدیدار شده اید:به کار پسندیده فرمان می دهید و از کار ناپسند،باز می دارید و به خدا ایمان دارید.و اگر اهل کتابْ ایمان آورده بودند،قطعاً برایشان بهتر بود.برخی از آنان مؤمن اند،و[لی]بیشترشان نافرمان اند».

حدیث

1038 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره پاسخ خداوند متعال به این سؤال موسی علیه السلام که:بهترینِ امّت ها کدام است:خداوند عز و جل فرمود:«ای موسی!آیا نمی دانی که برتری امّت محمّد صلی الله علیه و آله بر همه امّت ها،همانند برتری خود او بر همه آفریدگان من است؟».

موسی علیه السلام گفت:ای پروردگار من!کاش آنها را دیده بودم.

خداوند عز و جل به او وحی فرمود:«ای موسی!تو هرگز،آنان را نخواهی دید؛زیرا اکنون،گاهِ پدیدار شدن آنها نیست؛امّا به زودی،آنان را در بهشت خواهی دید».

ص:350


1- (1) کتاب من لایحضره الفقیه:ج 4 ص 369 ح 5762.
2- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 327 ح 2586.

3/4.اُمَّةٌ مَرحومَةٌ مُبارَکَةٌ

1039 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: امَّتی هذِهِ امَّةٌ مَرحومَةٌ. (1)

1040 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ هذهِ الاُمَّةَ مَرحومَةٌ،عَذابُها بِأَیدیها. (2)

1041 . عنه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ امَّتی مَثَلُ المَطَرِ،لا یُدری أوَّلُهُ خَیرٌ أم آخِرُهُ. (3)

4/4.الآخِرونَ السّابِقونَ

1042 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نَحنُ الآخِرونَ السّابِقونَ. (4)

1043 . عنه صلی الله علیه و آله: نَحنُ الآخِرونَ مِن أهلِ الدُّنیا،وَالأَوَّلونَ یَومَ القِیامَةِ،المَقضِیُّ لَهُم قَبلَ الخَلائِقِ. (5)

الفصل الخامس:خصائص امّة محمّدٍ صلی الله علیه و آله التّشریعیّة

الکتاب

«لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ». 6

الحدیث

1044 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل أعطی کُلَّ ذی حَقٍّ حَقَّهُ،

ألا إنَّ اللّهَ فَرَضَ فَرائِضَ،وسَنَّ سُنَنا،وحَدَّ حُدودا،و أحَلَّ حَلالاً،وحَرَّمَ حَراما،وشَرَعَ الدّینَ فَجَعَلَهُ سَهلاً سَمحا واسِعا،ولَم یَجعَلهُ ضَیِّقا. (6)

3/4.امّت خُجسته

1039 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این امّت من،امّتی رحمت شده است.

1040 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این امّت،رحمت شده است.عذابش به دستان خود اوست.

1041 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکایت امّت من،حکایت باران است که معلوم نیست اوّل آن بهتر است یا آخرش.

4/4.آخرینِ امّت ها و پیشگامِ آنها

1042 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما آخرین[امّت هایی]هستیم که پیشی گرفتند.

1043 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما آخرین مردم دنیا و در روز قیامت،اوّلین مردم هستیم و پیش از همه خلایق،درباره ما داوری می شود.

فصل پنجم:ویژگی های امّت محمّد صلی الله علیه و آله در احکام شرعی

قرآن

«خداوند،هیچ کس را جز به قدر توانایی اش تکلیف نمی کند.آنچه[از خوبی]به دست آورده،به سود او،و آنچه[از بدی]به دست آورده،به زیان اوست.پروردگارا!اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم،بر ما مگیر.پروردگارا!هیچ بار گرانی بر[دوش]ما مگذار،آن چنان که بر[دوشِ]کسانی که پیش از ما بودند،نهادی.پروردگارا!و آنچه تاب آن نداریم،بر ما تحمیل مکن و از ما در گذر و ما را ببخشای و بر ما رحمت آور.سَرور ما تویی.پس،ما را بر گروه کافران،پیروز کن».

حدیث

1044 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل حقّ هر حقداری را

به او داد.بدانید که خداوند،وظایفی را مقرّر داشت و قوانینی را بر نهاد و حدودی را تعیین نمود و چیزهایی را حلال و چیزهایی را حرام قرار داد و دین را وضع کرد و آن را نرم و آسان و گسترده،قرار داد و تنگ قرارش نداد.

ص:351


1- (1) سنن أبی داوود:ج 4 ص 105 ح 4278.
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1434 ح 4292.
3- (3) سنن الترمذی:ج 5 ص 152 ح 2869.
4- (4) صحیح البخاری:ج 1 ص 94 ح 236.
5- (5) صحیح مسلم:ج 2 ص 586 ح 22.
6- (7) المعجم الکبیر:ج 11 ص 170 ح 11532.

1045 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّکُم امَّةٌ اریدَ بِکُمُ الیُسرَ. (1)

1046 . عنه صلی الله علیه و آله: وُضِعَ عَن امَّتی تِسعُ خِصالٍ:الخَطاءُ،وَالنِّسیانُ،وما لا یَعلَمونَ،وما لا یُطیقونَ،ومَا اضُطرّوا إلَیهِ،ومَا استُکرِهوا عَلَیهِ،وَالطِّیَرَةُ (2)،وَالوَسوَسَةُ فِی التَّفَکُّرِ فِی الخَلقِ،وَالحَسَدُ ما لَم یَظهَر بِلِسانٍ أو یَدٍ. (3)

1047 . عنه صلی الله علیه و آله: أعطانِی اللّهُ عز و جل فاتِحَةَ الکِتابِ،وَالأَذانَ،وَالجَماعَةَ فِی المَسجِدِ،ویَومَ الجُمُعَةِ،وَالصَّلاةَ عَلَی الجَنائِزِ وَالإِجهارَ فی ثَلاثِ صَلَواتٍ،وَالرُّخصَةَ لِاُمَّتی عِندَ الأَمراضِ وَالسَّفَرِ،وَالشَّفاعَةَ لِأَصحابِ الکَبائِرِ مِن امَّتی. (4)

الفصل السّادس:خصائص امّة محمّدٍ صلی الله علیه و آله الأخلاقیّة والعملیّة

1/6.الأَمرُ بِالمَعروفِ وَالنَّهیُ عَنِ المُنکَرِ

الکتاب

«کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ». 5

1045 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شما امّتی هستید که برایتان،آسانی خواسته شده است.

1046 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [مسئولیت]نُه چیز،از امّت من،برداشته شده است:خطا،فراموشی،آنچه ندانند،آنچه نتوانند،آنچه بِدان ناچار باشند،آنچه به زور به آن وادار شوند،فالِ بد زدن،وسوسه در اندیشیدن در آفرینش،و رَشک بردن تا زمانی که به زبان یا دستْ آشکار نشود.

1047 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل چند چیز به من عطا فرمود:فاتحة الکتاب،اذان،[نماز]جماعت در مسجد،[نماز]روز جمعه،نماز خواندن بر جنازه،بلند خواندن سه نماز[صبح و مغرب و عشا]،رخصت یافتن امّتم در هنگام بیماری و سفر،و شفاعت از آن دسته از امّتم که مرتکب گناهان کبیره می شوند.

فصل ششم:ویژگی های اخلاقی و رفتاری امّت محمّد صلی الله علیه و آله

1/6.امر به معروف و نهی از منکر
قرآن

«شما بهترین امتی هستید که برای مردم،پدیدار شده اید:به کار پسندیده،فرمان می دهید و از کار ناپسند،باز می دارید و به خدا ایمان دارید».

ص:352


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 7 ص 297 ح 20368. [1]
2- (2) الطِّیَرَةُ وقد تُسکّن:هی التشاؤم بالشیء(النهایة:ج 3 ص 152« [2]طیر»).
3- (3) الکافی:ج 2 ص 463 ح 2. [3]
4- (4) الخصال:ص 355 ح 36.

الحدیث

1048 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا رَأَیتُم امَّتی تَهابُ الظّالِمَ أن تَقولَ لَهُ:إنَّکَ أنتَ ظالِمٌ،فَقَد تُوُدِّعَ (1)مِنهُم. (2)

2/6.الاِعتِدالُ

الکتاب

«وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً». 3

الحدیث

1049 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ تَعالی: «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً» :قال:عدلاً. (3)

الفصل السّابع:مستقبل امّة محمّد فی الدُّنیا

1/7.رُجوعُ طائِفَةٍ عَلَی الأَعقابِ

الکتاب

«وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرِینَ». 5

حدیث

1048 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه دیدید امّتم از این که به ستمگر بگوید:«تو ستمگری»می هراسد،بی گمان[از جانب خدا]به حال خود رها شده است (4).

2/6.میانه روی
قرآن

«و بدین گونه،شما را امّتی میانه قرار دادیم تا بر مردم،گواه باشید و پیامبر،بر شما گواه باشد».

حدیث

1049 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره این سخن خداوند متعال:«و بدین گونه شما را امّتی میانه قرار دادیم»:یعنی معتدل.

فصل هفتم:آینده امّت محمّد در دنیا

1/7.برگشت گروهی به آیین پیشین خود
قرآن

«و محمّد،جز فرستاده ای که پیش از او[هم]پیامبرانی[آمده و]گذشتند،نیست.آیا اگر او بمیرد یا کشته شود،از عقیده خود بر می گردید؟و هر کس از عقیده خود باز گردد،هرگز هیچ زیانی به خدا نمی رساند،و به زودی،خداوند،سپاس گزاران را پاداش می دهد».

ص:353


1- (1) تُوُدِّعَ منهم:أی اسلِموا إلی ما استَحقّوه من النَّکیرِ علیهم...وهو من المجاز؛لأنّ المعتنی بإصلاحِ شأن الرجل إذا یَئِسَ من صلاحه تَرَکَه واستَراحَ من معاناة النَّصَب معه(النهایة:ج 5 ص 166« [1]ودع»).
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 2 ص 561 ح 6531. [2]
3- (4) صحیح البخاری:ج 6 ص 2675 ح 6917.
4- (6) به تعبیر عامیانه،یعنی کارَش تمام و فاتحه اش خوانده شده است.«تُوُدّع»که در متن عربی حدیث آمده،از تودیع است؛یعنی با او خداحافظی شده است.

الحدیث

1050 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّی عَلَی الحَوضِ أنتَظِرُ مَن یَرِدُ عَلَیَّ مِنکم،فَوَاللّهِ!لَیُقتَطَعَنَّ دُونِی رجالٌ،فَلَأقُولَنَّ:أی رَبِّ،مِنّی ومِن امَّتی،فیقولُ:إنّکَ لا تَدرِی ما عَمِلُوا بَعدَک،ما زالوا یَرجِعونَ علی أعقابِهِم. (1)

2/7.یَأتی عَلَیها ما کانَ فِی الاُمَمِ السّالِفَةِ

1051 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُّ ما کانَ فِی الاُمَمِ السّالِفَةِ فَإنَّهُ یَکونُ فی هذِهِ الاُمَّةِ مِثلُهُ؛حَذوَ النَّعلِ،بِالنَّعلِ (2)وَالقُذَّةِ بِالقُذَّةِ (3). (4)

1052 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَترُکُ هذِهِ الاُمَّةُ شَیئا مِن سُنَنِ الأَوَّلینَ حَتّی تَأتِیَهُ. (5)

3/7.تَکونُ فیهَا الفُرقَةُ

1053 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله وقَد أشارَ إلی عَلِیٍّ علیه السلام:یَکونُ بَینَ النَّاسِ فُرقَةٌ وَاختِلافٌ،فَیَکونُ هذا و أَصحابُهُ عَلَی الحَقِّ. (6)

1054 . عنه صلی الله علیه و آله: امَّتی امَّتی،إذَا اختَلَفَ النَّاسُ بَعدی وصاروا فِرقَةً فِرقَةً،فَاجتَهِدوا فی طَلَبِ الدّینِ الحَقِّ

حَتّی تَکونوا مَعَ أهلِ الحَقِّ،فَإِنَّ المَعصِیَةَ فی دینِ الحَقِّ تُغفَرُ،وَالطَّاعَةَ فی دینِ الباطِلِ لا تُقبَلُ. (7)

حدیث

1050 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من در کنار حوض[کوثر]،منتظر کسانی از شما هستم که نزد من آیند.به خدا سوگند،مردانی از برابر من می گذرند و من می گویم:پروردگار من!اینها از من و امّت من هستند.

خداوند می فرماید:«تو که نمی دانی که پس از تو چه کردند!آنها پیوسته به عقب(آیین گذشته خود)بر می گشتند».

2/7.دچار شدن به سرنوشت امّت های پیشین

1051 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر آنچه در امّت های گذشته بوده است،همانند آن،در این امّت نیز خواهد بود،قدم به قدم و مو به مو.

1052 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چیزی از روش پیشینیان نیست،مگر آن که این امّت،آن را انجام خواهند داد.

3/7.بروز اختلاف در امّت

1053 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اشاره به علی علیه السلام:میان مردم،جدایی و اختلاف پدید خواهد آمد و[در میان آن فرقه ها]این(علی علیه السلام)و یاران او بر حق اند.

1054 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امّت من،امّت من!هر گاه پس از من،مردم اختلاف کردند و گروه گروه شدند،شما در جستجوی دین حق بکوشید تا با اهل حق باشید؛چرا که گناه،در دین حق،

آمرزیده می شود و طاعت،در دین باطل،پذیرفته نمی شود.

ص:354


1- (1) صحیح مسلم:ج 4 ص 1794 ح 28.
2- (2) حَذْو النَّعلِ بالنَّعلِ:أی تعملون مثل أعمالهم،کما تُقطع إحدی النعلین علی قَدْر النعل الاُخری(النهایة:ج 1 ص 357« [1]حذا»).
3- (3) حَذُو القُذَّةِ بالقُذَّةِ:القُذَذْ ریش السهام،واحدتها:قُذَّة؛أی کما تُقدَّرْ کلّ واحدة منها علی قدر صاحبتها وتُقطع.یُضربُ للشیئین یستویان ولا یتفاوتان(النهایة:ج 4 ص 28« [2]قذذ»).
4- (4) کمال الدین:ص 576. [3]
5- (5) المعجم الأوسط:ج 1 ص 101 ح 313.
6- (6) المعجم الکبیر:ج 19 ص 147 ح 322.
7- (7) جامع الأخبار:ص 505 ح 1396. [4]

4/7.طائِفَةٌ مِنهُم عَلَی الحَقِّ حَتَّی السَّاعَةِ

الکتاب

«وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ». 1

الحدیث

1055 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ تَعالی: «وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ» :إنَّ مِن امَّتی قَوماً عَلَی الحَقِّ حَتّی یَنزِلَ عیسَی بنُ مَریَمَ،مَتی ما نَزَلَ. (1)

1056 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَزالُ عِصابَةٌ مِن امَّتی یُقاتِلونَ عَلی أمرِ اللّهِ،قاهِرینَ لِعَدُوِّهِم،لا یَضُرُّهُم مَن خالَفَهُم،حَتّی تَأتِیَهُمُ السَّاعَةُ. (2)

1057 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَزالُ طائِفَةٌ مِن امَّتی قَوَّامَةً عَلی أمرِ اللّهِ،لا یَضُرُّها مَن خالَفَها. (3)

5/7.ما یَقَعُ فیها مِنَ الفِتَنِ

الکتاب

«أَ حَسِبَ النّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ* وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ». 5

4/7.بر حق بودن گروهی از امّت تا قیام قیامت
قرآن

«و از میان کسانی که آفریده ایم،گروهی هستند که به حق،هدایت می کنند و به حق،داوری می نمایند».

حدیث

1055 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه شریف:«و از میان کسانی که آفریده ایم،گروهی هستند که به حق،هدایت می کنند و به حق،داوری می نمایند»:گروهی از امّت من،تا زمانی که عیسی بن مریم علیهما السلام فرود آید هر زمان که فرود آمد همچنان پشتیبان حق هستند.

1056 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گروهی از امّت من،تا قیام قیامت،پیوسته در راه خدا می جنگند و بر دشمنشان چیره اند و مخالفتِ مخالفانشان،گزندی به آنان نمی رسانَد.

1057 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گروهی از امّت من،پیوسته به فرمان خدا قیام می کنند و مخالفانشان به آنان زیانی نمی رسانند.

5/7.فتنه هایی که در این امّت،بروز می کند
قرآن

«آیا مردم پنداشتند که تا گفتند:«ایمان آوردیم»،رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟و به یقین،کسانی را که پیش از اینان بودند،آزمودیم،تا خدا آنان را که راست گفته اند،و نیز دروغگویان را معلوم دارد».

ص:355


1- (2) تفسیر ابن کثیر:ج 3 ص 518. [1]
2- (3) صحیح مسلم:ج 3 ص 1525 ح 176.
3- (4) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 5 ح 7.

الحدیث

1058 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سَیَأتی زَمانٌ عَلی امَّتی لا یَعرِفونَ العُلماءَ إلّا بِثَوبٍ حَسَنٍ،ولا یَعرِفونَ القُرآنَ إلّا بِصَوتٍ حَسَنٍ،ولا یَعبُدونَ اللّهَ إلّا فی شَهرِ رَمَضانَ،فَإِذا کانَ کَذلِکَ سَلَّطَ اللّهُ عَلَیهِم سُلطانا لا عِلمَ لَهُ ولا حِلمَ لَهُ ولا رُحمَ لَهُ. (1)

1059 . عنه صلی الله علیه و آله: سَیَأتی عَلی امَّتی زَمانٌ تَخبُثُ فیهِ سَرائِرُهُم وتَحسُنُ فیهِ عَلانِیَتُهُم،طَمَعا فِی الدُّنیا و لا یُریدونَ بهِ ما عِندَ اللّهِ رَبِّهِم،یَکونُ دینُهُم رِیاءً،لا یُخالِطُهُم خَوفٌ،یَعُمُّهُمُ اللّهُ مِنهُ بِعِقابٍ،فَیَدعونَهُ دُعاءَ الغَریقِ فَلا یَستَجیبُ لَهُم. (2)

1060 . عنه صلی الله علیه و آله: سَیَأتی عَلی امَّتی زَمانٌ لا یَبقی مِنَ القُرآنِ إلّا رَسمُهُ،وَلا مِنَ الإِسلامِ إلَا اسمُهُ،یُسَمَّونَ بِهِ وهُم أبعَدُ النّاسِ مِنهُ،مَساجِدُهُم عامِرَةٌ وهِیَ خَرابٌ مِنَ الهُدی،فُقَهاءُ ذلِکَ الزَّمانِ شَرُّ فُقَهاءَ تَحتَ ظِلِّ السَّماءِ،مِنهُم خَرَجَتِ الفِتنَةُ وإلَیهِم تَعودُ. (3)

1061 . عنه صلی الله علیه و آله: یَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ إذا سَمِعتَ بِاسمِ رَجُلٍ خَیرٌ مِن أن تَلقاهُ،فَإِذا لَقیتَهُ خَیرٌ مِن أن تُجَرِّبَهُ،ولَو جَرَّبتَهُ أظهَرَ لَکَ أحوالاً.دینُهُم دَراهِمُهُم،وهِمَّتُهُم بُطونُهُم،وقِبلَتُهُم نِساؤُهُم،یَرکَعونَ لِلرَّغیفِ،ویَسجُدونَ لِلدِّرهَمِ،حَیاری سُکاری،لا مُسلِمینَ ولا نَصاری. (4)

حدیث

1058 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زمانی بر امّت من می آید که عالمان را جز به جامه نیکو و قرآن را جز به صدای نیکو نمی شناسند و خدا را جز در ماه رمضان،عبادت نمی کنند.هر گاه چنین شود،خداوند،سلطانی را بر آنان مسلّط می گردانَد که نه علم دارد،نه بردباری و نه رحم.

1059 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زمانی بر امّت من فرا می رسد که در آن زمان،باطن هایشان پلید و ظاهرشان زیباست،از سرِ طمع به دنیا،نه این که به واسطه دنیا،آنچه را[از ثواب و پاداش]نزد پروردگارشان است،بجویند.دینشان از سرِ ریاست است و هیچ ترسی[از خدا]در وجودشان نیست.کیفر خداوند،آنان را فرا می گیرد و چونان شخص در حال غرق شدن،او را می خوانند؛امّا دعایشان مستجاب نمی شود.

1060 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زمانی بر امّت من می آید که از قرآن،جز نوشته اش باقی نمی مانَد و از اسلام،جز نامش.مسلمان نامیده می شوند؛امّا دورترینِ مردم از اسلام اند.مسجدهایشان[از جمعیت،]آباد و از هدایت،خالی است.دین شناسان آن زمان،بدترین دین شناسانِ زیر سایه آسمان اند.فتنه از آنان برمی خیزد و به آنان،باز می گردد.

1061 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زمانی بر مردم فرا می رسد که شنیدن نام مردی،بهتر از دیدن اوست و دیدن او،بهتر از آزمودن اوست و اگر او را بیازمایی،احوالی بر تو نمایان می سازد.دینشان،درهم هایشان است و همّ و غمّشان،شکم هایشان و قبله شان،زنانشان.برای گِرده نانی،سر خم می کنند و برای درهم به خاک می افتند.سرگردان و مست اند.نه مسلمان اند و نه ترسا.

ص:356


1- (1) جامع الأخبار:ص 356 ح 998. [1]
2- (2) الکافی:ج 8 ص 306 ح 476. [2]
3- (3) ثواب الأعمال:ص 301 ح 4.
4- (4) أعلام الدین:ص 291. [3]

1062 . عنه صلی الله علیه و آله: یَأتی عَلَیکُم زَمانٌ یُخَیَّرُ فیهِ الرَّجُلُ بَینَ العَجزِ وَالفُجورِ،فَمَن أدرَکَ ذلِکَ الزَّمانَ فَلیَختَرِ العَجزَ عَلَی الفُجورِ. (1)

6/7.الاستِخلافُ فِی الأَرضِ

الکتاب

«وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ». 2

الحدیث

1063 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی المَهدِیِّ علیه السلام:فیَملَؤُها عَدلاً وقِسطا کَما مُلِئَت جَورا وظُلما،فَلا تَمنَعُ السَّماءُ شَیئا مِن قَطرِها،ولَا الأَرضُ شَیئا مِن نَباتِها. (2)

1064 . عنه صلی الله علیه و آله: بَشِّر هذِهِ الاُمَّةَ بِالسَّناءِ وَالرِّفعَةِ،وَالدّینِ وَالنَّصرِ،وَالتَّمکینِ فِی الأَرضِ،...فَمَن عَمِلَ مِنهُم عَمَلَ الآخِرَةِ لِلدُّنیا،لَم یَکُن لَهُ فِی الآخِرَةِ نَصیبٌ. (3)

الفصل الثّامن:خصائص امّة محمّد صلی الله علیه و آله فی القیامة

1/8.أوَّلُ الاُمَمِ حِسابا

1065 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ امَّتی أوَّلُ الاُمَمِ یُحاسَبونَ یَومَ

القِیامَةِ. (4)

1062 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زمانی بر شما خواهد آمد که در آن زمان،انسان،بر دو راهی ناتوانی و گناه،قرار می گیرد.پس هر کس آن زمان را درک کرد،ناتوانی را بر گناه برگزیند.

6/7.جانشینی در زمین
قرآن

«خداوند،به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند،وعده داده است که حتماً،آنان را در این زمین،جانشین[خود]قرار دهد،همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند،جانشین[خود]قرار داد،و آن دینی را که برایشان پسندیده است،به سودشان مستقر می کند و بیمشان را به ایمنی مبدّل می گردانَد،[تا]مرا عبادت کنند و چیزی را با من،شریک نگردانند؛و هر کس پس از آن به کفر گراید،آنان اند که نافرمان اند».

حدیث

1063 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره مهدی علیه السلام:او زمین را آکنده از عدل و داد خواهد کرد،همان گونه که از تجاوزگری و ستم،آکنده شده است.[در دوران او]آسمان هرگز از بارش بارانش و زمین از رویاندن گیاهانش،خودداری نخواهند کرد.

1064 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این امّت را به ارجمندی و سربلندی و دینداری و پیروزی و قدرت یافتن در روی زمین،مژده باد!....پس،هر کس از ایشان که کار آخرت را برای دنیا انجام دهد،او را در آخرت،نصیبی نخواهد بود.

فصل هشتم:ویژگی های امّت محمّد صلی الله علیه و آله در قیامت

1/8.نخستین امّتی که حسابرسی می شود

1065 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امّت من،نخستین امّتی است که

در روز قیامت،حسابرسی می شود.

ص:357


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 115 ح 7748. [1]
2- (3) تاریخ دمشق:ج 49 ص 296.
3- (4) مسند ابن حنبل:ج 8 ص 44 ح 21278. [2]
4- (5) الأمالی للصدوق:ص 402 ح 520. [3]

2/8.الشَّهادَةُ عَلَی الخَلقِ

1066 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِمّا أعطَی اللّهُ امَّتی وفَضَّلَهُم بِهِ عَلی سائِرِ الاُمَمِ...کانَ إذا بَعَثَ نَبِیّا جَعَلَهُ شَهیدا عَلی قَومِهِ،وإنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی جَعَلَ امَّتی شُهَداءَ عَلَی الخَلقِ حَیثُ یَقولُ: «لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ» (1). (2)

3/8.شَفاعَةُ النَّبیّ صلی الله علیه و آله لَهُم

1067 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَم یَبقَ نَبِیٌّ إلّا اعطِیَ سُؤالَهُ (3)،و أَخَّرتُ شَفاعَتی لِاُمَّتی. (4)

4/8.أکثَرُ أهلِ الجَنَّةِ

1068 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أهلُ الجَنَّةِ عِشرونَ وَمِئَةُ صَفٍّ،ثَمانونَ مِنها مِن هذِهِ الاُمَّةِ،و أربَعونَ مِن سائِرِ الاُمَمِ. (5)

1069 . عنه صلی الله علیه و آله: أنَا أکثَرُ النَّبِیّینَ تَبَعا یَومَ القِیامَةِ. (6)

1070 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ لِکُلِّ نَبِیٍّ حَوضا یَومَ القِیامَةِ،وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ إنَّهُم لَیَتَباهَونَ یَومَ القِیامَةِ أیُّهُم أکثَرُ وارِدا،فَیَدعو کُلُّ نَبِیٍّ إلَیهِ مَن یَعرِفُ مِن امَّتِهِ،وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ،إنّی لَأَرجو أن أکونَ أکثَرَهُم وارِدا. (7)

2/8.گواهان بر امّت ها

1066 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از جمله چیزهایی که خداوند به امّت من عطا کرد و بدین وسیله،آنان را بر دیگر امّت ها برتری داد...،این بود که پیش تر،هر گاه پیامبری را مبعوث می کرد،او را بر قومش گواه قرار می داد،در حالی که خداوند تبارک و تعالی امّت مرا بر خلق،گواه قرار داده است و می فرماید:«تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم،گواه باشید».

3/8.شفاعت پیامبر صلی الله علیه و آله در حقّ آنها

1067 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ پیامبری نمانده،مگر آن که خواسته اش به او داده شده است و من،شفاعتم را برای امّتم به تأخیر انداخته ام.

4/8.بیشتر بهشتیان

1068 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اهل بهشت،یکصد و بیست صف هستند که هشتاد صف آنها از این امّت است و چهل[صف]دیگر،از سایر امّت ها.

1069 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من پر پیروترین پیامبران در روز قیامتم.

1070 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر پیامبری را در روز قیامت،حوضی است.سوگند به آن که جانم در دست اوست،در روز قیامت،آنان بر سر این که کدامینِ آنها نوشندگان (8)بیشتری دارند،به یکدیگر می نازند.پس،هر پیامبری،کسانی را که از امّت خویش می شناسد،به سوی خود می خوانَد.سوگند به آن که جانم در دست اوست،من امیدوارم که بیشتر از همه آنان،نوشنده(پیرو)داشته باشم.

ص:358


1- (1) الحجّ:78. [1]
2- (2) قرب الإسناد:ص 84 ح 277. [2]
3- (3) فی کنزالعمّال:ج 11 ص 438 ح 32059«سُؤلَهُ».
4- (4) السنن الکبری:ج 2 ص 608 ح 4266.
5- (5) سنن الترمذی:ج 4 ص 683 ح 2546.
6- (6) الأمالی للصدوق:ص 374 ح 471.
7- (7) الزهد لابن المبارک(الملحقات):ص 121 ح 404.
8- (8) واژه«وارِد»که در متن عربی حدیث آمده،یعنی تشنه یا کسی که برای نوشیدن یا برداشتن آب،بر حوض یا آبشخوری وارد می شود.

الفصل التاسع:أصناف الاُمّة

1/9.خِیارُ الاُمَّةِ

1071 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خِیارُ امَّتی عُلماؤُها،وخِیارُ عُلَمائِها رُحَماؤُها. (1)

1072 . عنه صلی الله علیه و آله: أشرافُ امَّتی حَمَلَةُ القُرآنِ،و أصحابُ اللَّیلِ. (2)

1073 . عنه صلی الله علیه و آله: خِیارُ امَّتی مَن دَعا إلَی اللّهِ تَعالی،وحَبَّبَ عِبادَهُ إلَیهِ. (3)

1074 . عنه صلی الله علیه و آله: خِیارُ امَّتی أحاسِنُهُم أخلاقا. (4)

1075 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُ امَّتی أزهَدُهُم فِی الدُّنیا،و أَرغَبُهُم فِی الآخِرَةِ. (5)

1076 . عنه صلی الله علیه و آله: خِیارُ امَّتِیَ الَّذین إذا سافَروا أفطَروا وَقَصَّروا،وإذا أحسَنُوا استَبشَروا،وإذا أساؤُوا استَغفَروا. (6)

1077 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُکُم مَن یُرجی خَیرُهُ ویُؤمَنُ شَرُّهُ،وشَرُّکُم مَن لا یُرجی خَیرُهُ ولا یُؤمَنُ شَرُّهُ. (7)

1078 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُ امَّتی فیما نَبَّأَنِیَ المَلَأُ الأَعلی قَومٌ یَستَبشِرونَ جَهرا مِن سَعَةِ رَحمَةِ رَبِّهِم،

ویَبکونَ سِرّا مِن ألیمِ عُقوبَتِهِ. (8)

فصل نهم:گروه های امّت

1/9.بهترین های امّت

1071 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین های امّتِ من،عالمان آن اند و بهترین عالمانش،آنان اند که مهربان اند.

1072 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شریفان امّت من،حاملان قرآن و شب خیزان اند.

1073 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین فرد امّت من،کسی است که به خداوند متعال،دعوت کند و بندگانش را محبوب او گردانَد.

1074 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین کسانِ امّت من،آنان اند که اخلاقشان نیکوتر است.

1075 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین فرد امّت من،کسی است که به دنیا،بی رغبت تر و به آخرت،راغب تر باشد.

1076 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین های امّتِ من،کسانی اند که هر گاه سفر کنند،روزه نگیرند و[نمازشان را]شکسته بخوانند و هر گاه نیکی کنند،شادمان شوند و هر گاه بدی(گناه)کنند،آمرزش بطلبند.

1077 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ شما،کسی است که به خیرش امید رود و از شرّش ایمنی باشد.و بدترینِ شما،کسی است که به خیرش امید نرود و از شرّش ایمنی نباشد.

1078 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین افراد امّت من آن گونه که فرشتگان مقرّب به من خبر داده اند،مردمانی اند که در آشکار،از گستردگی رحمت پروردگارشان شادند و در نهان،از[بیم]کیفر دردناک او

می گِریند.

ص:359


1- (1) تاریخ بغداد:ج 1 ص 238 الرقم 54. [1]
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 399 ح 5855.
3- (3) الجامع الصغیر:ج 1 ص 615 ح 3979.
4- (4) الأدب المفرد:ص 378 ح 1308. [2]
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 123. [3]
6- (6) الکافی:ج 4 ص 127 ح 4. [4]
7- (7) سنن الترمذی:ج 4 ص 528 ح 2263.
8- (8) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 123. [5]

1079 . عنه صلی الله علیه و آله: خِیارُکُمُ الَّذینَ إذا رُؤوا ذُکِرَ اللّهُ تَعالی. (1)

2/9.شِرارُ الاُمَّةِ

1080 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شِرارُ امَّتِیَ الَّذینَ وُلِدوا فِی النَّعیمِ (2)وغُذُّوا بِهِ،یَأکُلونَ طَیِّبَ الطَّعامِ،ویَلبَسونَ لَیِّنَ الثِّیابِ،وإِذا تَکَلَّموا لَم یَصدُقوا. (3)

1081 . عنه صلی الله علیه و آله: سَیَکونُ ناسٌ مِن امَّتی یولَدونَ فِی النَّعیمِ ویُغَذَّونَ بِهِ،هِمَّتُهُم ألوانُ الطَّعامِ وَالشَّرابِ،ویُمدَحونَ بِالقَولِ،اُولئِکَ شِرارُ امَّتی. (4)

1082 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا إنَّ شِرارَ امَّتِیَ الَّذین یُکرَمونَ مَخافَةَ شَرِّهِم،ألا ومَن أکرَمَهُ النّاسُ اتِّقاءَ شَرِّهِ فَلَیسَ مِنّی. (5)

الفصل العاشر:أهل فارس

1/10.الفُرسُ أعظَمُ الناسِ نَصیبا فی الإسلامِ

1083 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أعظَمُ الناسِ نَصیبا فی الإسلامِ أهلُ فارِسَ. (6)

1084 . کنز العمّال عن ابن عمر عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَأیتُ غَنَما کثیرةً سُودا دَخَلَت فیها غَنَمٌ کثیرَةٌ بِیضٌ،قالوا:

فما أوَّلَتَهُ یارسولَ اللّهِ؟قالَ:العجمُ یَشرَکُونَکُم فی دِینِکُم و أنسابِکُم،لو کانَ الإیمانُ مُعَلَّقا بالثُّرَیّا لَنالَهُ رِجالٌ مِن العَجَمِ،و أسعَدُهُم بهِ الفارِسُ. (7)

1079 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ شما،کسانی اند که هر گاه دیده شوند،خداوند متعال،یاد شود.

2/9.بدترین های امّت

1080 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترین افراد امّت من،کسانی هستندکه در ناز و نعمت،زاده و پرورده شده اند،خوراک های لذیذ می خورند،جامه های نرم می پوشند و هر گاه سخن می گویند،راست نمی گویند.

1081 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به زودی،مردمانی از امّت من خواهند آمد که در ناز و نعمت به دنیا می آیند و در ناز و نعمت،پرورده می شوند،همّ و غمّشان خوراک ها و نوشیدنی های رنگارنگ است و از آنان،تعریف می شود.اینان،بدترین های امّت من هستند.

1082 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترین افراد امّت من،کسانی هستند که از بیم گزندشان مورد احترام قرار می گیرند.کسی که مردم از بیم گزندش به او احترام بگذارند،از من نیست.

فصل دهم:پارسیان

1/10.پارسیان،بزرگ ترین سهم را در اسلام دارند

1083 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بزرگ ترین سهم را در اسلام،پارسیان دارند.

1084 . کنز العمّال به نقل از ابن عمرپیامبر خدا فرمود:«خواب دیدم که یک رمه گوسفند سفید،

وارد یک رمه گوسفند سیاه شد».

گفتند:این را چه تعبیر می کنی،ای پیامبر خدا؟

فرمود:«عجم ها در دین و نَسَب شما با شما شریک می شوند.اگر ایمان،به ثریّا آویزان باشد،مردانی از عجم به آن دست می یابند و خوش بخت ترینِ آنها به لحاظ ایمان،پارسیان هستند».

ص:360


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 10 ص 443 ح 27672.
2- (2) فی الطبعة المعتمدة من الکافی:«فی النعم»،والصواب ما أثبتناه کما فی النسخ المخطوطة منه والمصادر الاُخری.
3- (3) الکافی:ج 4 ص 127 ح 4. [1]
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 538 ح 1162. [2]
5- (5) الخصال:ص 14 ح 49.
6- (6) کنز العمّال:ج 12 ص 90 ح 34126.
7- (7) کنز العمّال:ج 12 ص 92 ح 34134.

2/10.الفُرسُ والإیمانُ

الکتاب

«وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ». 1

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ». 2

«وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ لَمّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ». 3

الحدیث

1085 . مجمع البیان: رُویَ أنّ النبیّ صلی الله علیه و آله سُئلَ عن هذهِ الآیةِ: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ...» فَضَربَ بیَده علی عاتِقِ سلمانَ،فقالَ:هذا وذَوُوهُ،ثُمّ قالَ:لو کانَ الدِّینُ مُعَلّقا بالثُّریّا لَتَناوَلَهُ رِجالٌ مِن أبناءِ فارِسَ. (1)

2/10.پارسیان و ایمان
قرآن

«و اگر روی برتابید،[خدا]جای شما را به مردمی غیر از شما خواهد داد که مانند شما نخواهند بود».

«ای کسانی که ایمان آورده اید!هر کس از شما از دین خود برگردد،به زودی،خدا گروهی[دیگر]را می آورد که آنان را دوست می دارد و آنان[نیز]او را دوست دارند.[اینان]با مؤمنان،فروتن[و]بر کافران سرفرازند.در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی ترسند.این،فضل خداست.آن را به هر که بخواهد،می دهد؛و خدا گشایشگرِ داناست».

«و[نیز بر جماعت هایی]دیگر از ایشان که هنوز به آنها نپیوسته اند؛و اوست ارجمند سنجیده کار».

حدیث

1085 . مجمع البیان: روایت شده که پیامبر خدا در پاسخ به سؤال از آیه:«ای کسانی که ایمان آورده اید!هر کس از شما از دین خود برگردد،به زودی،خدا گروهی[دیگر]را می آورد که آنها را دوست می دارد و آنان[نیز]او را دوست می دارند...»،در حالی که به شانه سلمان می زد،فرمود:«[آنان]این مرد و هموطنان اویند».

سپس فرمود:«اگر دین به ثریّا آویخته باشد،مردانی از فارس به آن دست می یابند».

ص:361


1- (4) مجمع البیان:ج 3 ص 321.

1086 . الدرّ المنثور عن أبی هریرة: کنّا جُلُوسا عِند النبیِّ صلی الله علیه و آله حینَ انزِلَت سُورَةُ الجُمُعَةِ،فَتَلاها،فلَمّا بَلَغَ «وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ لَمّا یَلْحَقُوا بِهِمْ» قالَ لَهُ رجُلٌ:یا رسولَ اللّهِ،مَن هؤلاءِ الذینَ لم یَلحَقُوا بِنا؟فَوَضَعَ یَدَهُ علی رَأسِ سلمانَ الفارِسیِّ وقالَ:والذی نفسِی بیَدِهِ لو کانَ الإیمانُ بالثُّریّا لَنالَهُ رِجالٌ مِن هؤلاءِ. (1)

1087 . سنن الترمذی عن أبی هریرة: تلا رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله هذه الآیة یوما: «وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ» قالوا:و مَن یستبدِل بِنا؟قال:فضربَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله علی مَنکبِ سلمانَ ثمّ قالَ:هذا وقومُهُ. (2)

1086 . الدرّ المنثور به نقل از ابو هریره:زمانی که سوره جمعه نازل شد،ما خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بودیم.ایشان،سوره را تلاوت کرد و چون به آیه:«و دیگرانی از ایشان که هنوز به آنها نپیوسته اند»رسید،مردی گفت:ای پیامبر خدا!اینان که هنوز به ما نپیوسته اند،چه کسانی هستند؟

پیامبر صلی الله علیه و آله دستش را روی سرِ سلمان نهاد و فرمود:«سوگند به آن که جانم در دست اوست،اگر ایمان در ثریّا باشد،مردانی از اینان به آن می رسند».

1087 . سنن الترمذی به نقل از ابو هریره روزی پیامبر خدا،آیه:«و اگر روی برتابید،[خدا]جای شما را به مردمی غیر از شما خواهد داد که مانند شما نخواهند بود»را تلاوت کرد.

گفتند:اینهایی که جای ما را خواهند گرفت،کیان اند؟

ایشان،دست بر شانه های سلمان زد و فرمود:«این مرد و قومش».

ص:362


1- (1) الدرّ المنثور:ج 8 ص 152. [1]
2- (2) سنن الترمذی:ج 5 ص 383 ح 3260. [2]

بخش چهارم:حکمت های مربوط به جهان و انسان

اشاره

باب یکم:آفرینش

باب دوم:زمین

باب سوم:دنیا

باب چهارم:اجل

باب پنجم:شیطان

باب ششم:انسان

باب هفتم:آرزو

باب هشتم:برکت

باب نهم:خیر

باب دهم:مصیبت ها،بلاها و شُرور

ص:363

ص:364

الباب الأوّل:الخلقة

1088 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أوَّلَ ما خَلقَ اللّهُ القَلَمُ،فقالَ لَهُ:اکْتُبْ،قالَ:یا رَبِّ،وماذا أکتُبُ؟قالَ:اکْتُبْ مَقادِیرَ کلِّ شیءٍ حتّی تَقومَ السّاعةُ. (1)

1089 . عنه صلی الله علیه و آله: أوَّلُ ما خَلَقَ اللّهُ العقَلُ. (2)

1090 . عنه صلی الله علیه و آله: أوَّلُ ما خَلقَ اللّهُ نُوری. (3)

1091 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أوَّلَ ما خَلقَ اللّهُ عز و جل أرْواحُنا،فأنْطَقَها بتَوحیدِهِ وتَمْجیدِهِ،ثُمَّ خَلقَ المَلائکَةَ. (4)

باب یکم:آفرینش

1088 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین چیزی که خدا آفرید،قلم بود و به آن فرمود:«بنویس!».

گفت:پروردگارا!چه بنویسم؟

فرمود:«مقدّرات(اندازه های)هر چیزی را که تا روز قیامت،پدید خواهد آمد،بنویس».

1089 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین چیزی که خدا آفرید،عقل بود.

1090 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین چیزی که خدا بیافرید،نور من بود.

1091 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین موجودی که خداوند عز و جل بیافرید،ارواح ما بود.آن گاه،آنها را به توحید و تمجیدِ خود،گویا کرد.سپس فرشتگان را خلق فرمود.

ص:365


1- (1) کنز العمّال:ج 6 ص 122 ح 15116.
2- (2) عوالی اللآلی:ج 4 ص 99 ح 141. [1]
3- (3) عوالی اللآلی:ج 4 ص 99 ح 140. [2]
4- (4) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 1 ص 262 ح 22. [3]

الباب الثانی:الأرض

1/2.دَحوُ الأرضِ عَلَی الماءِ

الکتاب

«أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها* رَفَعَ سَمْکَها فَسَوّاها* وَ أَغْطَشَ لَیْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها* وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها* أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها». 1

الحدیث

1092 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:یا مَن سَدَّ السَّماءَ بِالهَواءِ،ودَحَا (1)الأَرضَ عَلَی الماءِ. (2)

2/2.إستِقرارُ الأَرضِ بِغَیرِ عَمَدٍ مَرئِیَّةٍ

الکتاب

«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذا دَعاکُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ». 4

«إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَکَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً». 5

الحدیث

1093 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَمدُ للّهِ ِ الَّذی لا إلهَ إلّا هُوَ...

نورُ السَّماواتِ وَالأَرَضینَ وفاطِرُهُما ومُبدِعُهُما بِغَیرِ عَمَدٍ خَلَقَهُما،وفَتَقَهُما فَتقاً،فَقامَتِ السَّماواتُ طائِعاتٍ بِأمرِهِ،وَاستَقَرَّتِ الأَرَضونَ بِأَوتادِها فَوقَ الماءِ. (3)

باب دوم:زمین

1/2.گسترش یافتنِ زمین بر روی آب

قرآن

«آیا آفرینش شما دشوارتر است،یا آسمانی که[او]آن را بر پا کرده است؟سقفش را برافراشت و آن را[به اندازه معیّن]درست کرد و شبش را تیره و روزش را آشکار گردانید و پس از آن،زمین را با غلتانیدن گسترد و آبش و چراگاهش را از آن بیرون آورد».

حدیث

1092 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:ای کسی که در آسمان[ِ زمینیان]،سدّی از هوا قرار داد،و زمین را بر روی آب گسترانید!

2/2.قرار گرفتن زمین بدون ستون های مرئی

قرآن

«و از نشانه های او این است که آسمان و زمین،به فرمانش برپایند.پس آن گاه که شما را با یک بار خواندن،از زمین فرا خوانَد،به ناگاه،[از گورها]خارج می شوید».

«همانا خدا آسمان ها و زمین را نگاه می دارد تا نیفتند،و اگر بیفتند،بعد از او هیچ کس آنها را نگاه نمی دارد.اوست بردبار آمرزنده».

حدیث

1093 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ستایش،خدایی را که معبودی جز او نیست...،نور آسمان ها و زمین هاست و آفریننده و پدید آورنده آنهاست.او آسمان ها و

زمین را بی هیچ ستونی آفرید و آن دو را به گونه ای از هم گشود.پس به فرمان او،آسمان ها فرمان بردار،ایستادند و زمین ها با میخ هایشان بر فراز آب قرار گرفتند.

ص:366


1- (2) الدَّحْوُ:البَسْط،دَحا الأرضَ:بَسَطَها(لسان العرب:ج 14 ص 251« [1]دحا»).
2- (3) جمال الاُسبوع:ص 85. [2]
3- (6) مُهج الدعوات:157. [3]

3/2.عَدَدُ الأرَضِینَ

الکتاب

«اَللّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ أَنَّ اللّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً». 1

الحدیث

1094 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُّ أرضٍ بِسَمائِها. (1)

1095 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ سَبعاً،فَاختارَ العُلیا مِنها فَسَکَنَهاو أسکَنَ سَماواتِهِ مَن شاءَ مِن خَلقِهِ،وخَلَقَ الأَرضَ سَبعاً فَاختارَ العُلیا مِنها فَأَسکَنَها مَن شاءَ مِن خَلقِهِ. (2)

1096 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ للّهِ ِ تَعالی أرضاً بَیضاءَ،مَسیرَةُ الشَّمسِ فیها ثَلاثونَ یَوماً هِیَ مِثلُ أیّامِ الدُّنیا ثَلاثونَ مَرَّةً،مَشحونَةً خَلقاً لا یَعلَمونَ أنَّ اللّهَ عز و جل یُعصی فِی الأَرضِ،ولا یَعلَمونَ أنَّ اللّهَ تَعالی خَلَقَ آدَمَ وإبلیسَ. (3)

3/2.تعداد زمین ها

قرآن

«خدا همان کسی است که هفت آسمان و همانند آنها،زمین آفرید.فرمان[ِ خدا]در میان آنها فرود می آید تا بدانید که خدا بر هر چیزی تواناست،و به راستی،دانش وی هر چیزی را در بر گرفته است».

حدیث

1094 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر زمینی برای خود،آسمانی دارد.

1095 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل آسمان ها و زمین را هفت تا آفرید.پس،از هفت آسمان،آسمان بالایی را برگزید و آن را آرام ساخت،و هر کس از آفریدگانش را که خواست،در آسمان هایش اسکان داد.و هفت زمین را آفرید و از آن هفت تا،زمینِ بالایی را برگزید و هر کس از آفریدگانش را که خواست،در آن،سُکنا بخشید.

1096 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،زمین سفیدی دارد که مسیر خورشید(طول سال)در آن،سی روز است که هر روزش،سی برابرِ روزهای دنیا(زمین ما)است؛آکنده از مخلوقاتی بی اطّلاع از این که خداوند عز و جل در زمین،معصیت می شود،و بی اطّلاع از این که خداوند متعال،آدم و ابلیسی آفریده است.

ص:367


1- (2) البیان والتبیین:ج 2 ص 27. [1]
2- (3) المعجم الکبیر:ج 12 ص 348 ح 13650.
3- (4) أعلام الدین:ص 280. [2]
پژوهشی درباره تعداد زمین ها از نگاه قرآن و حدیث

در قرآن کریم،کلمه«سماء»،هم به صورت مفرد آمده و هم جمع بسته شده است و نیز با صراحت،شماره آسمان ها هفت عدد ذکر شده است؛امّا کلمه«أرض»در تمام موارد،مفرد به کار رفته است و تنها موردی که می تواند اشاره به تعداد آن باشد،این آیه است:

«اَللّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ. 1

خدا آن کسی است که هفت آسمان و همانند آنها،زمین آفرید».

به نظر می رسد که در این آیه،«الف و لام»در کلمه«الأرض»،اشاره به همین زمین خاکی است که بشر بر روی آن زندگی می کند و کلمه«مِن»،اشاره به قطعات مختلف زمین دارد که در جغرافیای قدیم،بخش های هفتگانه زمین(اقالیم سبعه)خوانده می شدند،چنان که در نهج البلاغه نیز آمده است:

وَاللّهِ لَو اعطیتُ الأَقالیمَ السَّبعَةَ بِما تَحتَ أفلاکِها،عَلی أن أعصِیَ اللّهَ فی نَملَةٍ أسلُبُها جُلبَ شَعیرَةٍ،ما فَعَلتُهُ. (1)

به خدا سوگند،اگر هفت اقلیم با آنچه در زیر افلاک آنهاست،به من داده شود تا با گرفتن پوستِ دانه جویی از مورچه ای،خدا را معصیت کنم،این کار را نخواهم کرد.

همچنین کلمه«أرَضون»(جمع«أرض»)در سخنان امام علی علیه السلام در تبیین نقش اتّحاد در امّت های پیشین،اشاره به قطعات مختلف زمین دارد،نه تعدّد زمین:

فَانظُروا کَیفَ کانوا حَیثُ کانَتِ الأَملاءُ مُجتَمِعَةً...ألَم یَکونوا أربابا فی أقطارِ الأَرَضینَ،ومُلوکا عَلی رِقابِ العالَمینَ. (2)

پس بنگرید که چگونه بودند،آن گاه که اتّحاد داشتند....آیا اربابانِ سراسر زمین ها و مالکانی بر گردن جهانیان نبودند؟

نیز امام علی علیه السلام درباره آثار بعثت پیامبر خدا و الفت و اتّحادی که به برکت ایشان در میان امّت اسلامی ایجاد شد،می فرماید:

...فَهُم حُکّامٌ عَلَی العالَمینَ،و مُلوکٌ فی أطرافِ الأَرَضینَ،یَملِکونَ الاُمورَ عَلی مَن کانَ یَملِکُها عَلَیهِم. (3)

...پس آنان فرمان روای جهانیان،و سلاطین در گوشه و کنار زمین ها گشتند و بر کسانی که در گذشته حاکم بودند،حکومت یافتند.

با جستجو در سایر احادیث اسلامی نیز،قرائن بیشتری بر این که مقصود از زمین های هفتگانه،اقالیم سبعه است،یافت می گردد.

ص:368


1- (2) نهج البلاغة:خطبه 224. [1]
2- (3) نهج البلاغة:خطبه 192. [2]
3- (4) همان. [3]

4/2.أوَّلُ بُقعَةٍ وُضِعَت فیها

1097 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوَّلُ بُقعَةٍ وُضِعَت فِی الأَرضِ مَوضِعُ البَیتِ ثُمَّ مُدَّت مِنهُ الأَرضُ،وإنَّ أوَّلَ جَبَلٍ وَضَعَهُ اللّهُ عز و جل عَلی وَجهِ الأَرضِ«أبو قُبَیسٍ»ثُمَّ مُدَّت مِنهُ الجِبالُ. (1)

1098 . عنه صلی الله علیه و آله: دُحِیَتِ الأَرضُ مِن مَکَّةَ،وکانَت المَلائِکَةُ تَطوفُ بِالبَیتِ،فَهِیَ أوَّلُ مَن طافَ بِهِ،وهِیَ الأَرضُ الَّتی قالَ اللّهُ: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً» (2). (3)

4/2.نخستین خشکی ای که در زمین،پدید آمد

1097 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین قطعه ای که در زمین پدید آمد،جایگاه خانه کعبه است.سپس از آن جا،زمین(خشکی)گسترش یافت.و نخستین کوهی که خداوند عز و جل در روی زمین قرار داد،«ابو قُبَیس»بود و سپس دیگر کوه ها از آن امتداد یافتند.

1098 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [خشکیِ]زمین،از مکّه گسترش یافت.فرشتگان،خانه کعبه را طواف می کردند و نخستین کسانی بودند که آن را طواف کردند.این،همان زمینی است که خداوند فرموده است:«من در زمین،جانشینی قرار خواهم داد».

ص:369


1- (1) شُعب الإیمان:ج 3 ص 432 ح 3984. [1]
2- (2) البقرة:30. [2]
3- (3) تفسیر الطبری:ج 1 الجزء 1 ص 199. [3]

الباب الثالث:الدنیا

الفصل الأوّل:معرفة الدنیا

1/1.خَصائِصُ الدُّنیا

الکتاب

«إِنّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زِینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً». 1

الحدیث

1099 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدُّنیا دارُ بَلاءٍ (1)،ومَنزِلُ بُلغَةٍ (2)وعَناءٍ،قَد نزَعَت (3)عَنها نُفوسُ السُّعَداءِ،وَانتُزِعَت بِالکُرهِ مِن أیدِی الأَشقِیاءِ. (4)

1100 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدُّنیا دارُ مِحنَةٍ (5). (6)

1101 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی التَّحذیرِ مِنَ الدُّنیا:أیُّهَا النّاسُ!هذِهِ دارُ تَرَحٍ (7)لا دارُ فَرَحٍ،ودارُ التِواءٍ لا دارُ

استِواءٍ،فَمَن عَرَفَها لَم یَفرَح لِرَجاءٍ،ولَم یَحزَن لِشَقاءٍ. (8)

باب سوم:دنیا

فصل یکم:شناخت دنیا

1/1.ویژگی های دنیا
قرآن

«در حقیقت،ما آنچه بر زمین است،زیوری برای آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدام یک از ایشان نیکوکارترند».

حدیث

1099 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا،سرای آزمایش است و منزلگاه روزیِ گذران زندگی و رنج.جان های نیک بختان از[علاقه به]آن،کَنده شده و از دست شوربختان به زور گرفته می شود.

1100 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا،سرای محنت (9)است.

1101 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بر حذر داشتن از دنیا:ای مردم!این جا سرای غم است،نه سرای شادی،

و سرای پیچ در پیچ است،نه سرای سرراست.پس هر که دنیا را بشناسد،به امیدی شاد نمی شود و از رنجی اندوهگین نمی گردد.

ص:370


1- (2) البلاء:الاختبار؛ویکون بالخیر والشرّ(الصحاح:ج 6 ص 2285« [1]بلا»).
2- (3) دارُ بُلْغَة:أی دارُ عملٍ یُتبلّغ فیها من صالح الأعمال ویُتزوّد(مجمع البحرین:ج 1 ص 187«بلغ»).
3- (4) نَزَع عن الشیء:کَفَّ و أقْلَعَ عنه(المصباح المنیر:ص600«نزع»).
4- (5) أعلام الدین:ص 342 ح 32. [2]
5- (6) المِحْنة:واحدة المِحَن التی یُمْتَحَنُ بها الإنسان من بلیّة.ومَحَنتُه وامتَحَنتُه:أی اختبرته،والاسم المحنة(الصحاح:ج 6 ص 2201« [3]محن»).
6- (7) عوالی اللآ لی:ج 1 ص 285 ح 130. [4]
7- (8) تَرِحَ تَرَحا فهو تَرِح:إذا حَزِن(المصباح المنیر:ص 74« [5]ترح»).
8- (9) أعلام الدین:ص 343. [6]
9- (10) مِحنت:بلایی که خداوند،آدمی را بدان بیازماید(الصحاح:ج 6 ص 2201«محن»).

2/1.مَثَلُ الدُّنیا

الکتاب

«وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَ کانَ اللّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ مُقْتَدِراً». 1

الحدیث

1102 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما أنَا وَالدُّنیا،إنَّما مَثَلُ الدُّنیا کَمَثَلِ رَجُلٍ راکِبٍ مَرَّ عَلی شَجَرَةٍ ولَها فَیءٌ فَاستَظَلَّ تَحتَها،فَلَمّا أن مالَ الظِّلُّ عَنهَا ارتَحَلَ فَذَهَبَ وتَرَکَها. (1)

1103 . عنه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ هذِهِ الدُّنیا مَثَلُ ثَوبٍ شُقَّ مِن أوَّلِهِ إلی آخِرِهِ،فَبَقِیَ مُتَعَلِّقا بِخَیطٍ فی آخِرِهِ،فَیوشِکُ ذلِکَ الخَیطُ أن یَنقَطِعَ. (2)

3/1.مَثَلُ أهلِ الدُّنیا

1104 . روضة الواعظین: قیلَ لِلنَّبِی صلی الله علیه و آله:کَیفَ یَکونُ الرَّجُلُ فِی الدُّنیا؟

قالَ:مُتَشَمِّرا (3)کَطالِبِ القافِلَةِ.

قیلَ:فی کَمِ القَرارُ فیها؟

قالَ:کَقَدرِ المُتَخَلِّفِ عَنِ القافِلَةِ.

قیلَ:فَکَم ما بَینَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ؟

قالَ:غَمضَةُ عَینٍ؛قالَ اللّهُ عز و جل: «کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ ما یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلاّ ساعَةً مِنْ نَهارٍ» (4). (5)

2/1.مَثَل دنیا
قرآن

«و برای آنان،زندگی دنیا را مَثَل بزن که مانند آبی است که آن را از آسمان فرو فرستادیم.سپس گیاه زمین با آن درآمیخت و[چنان]خشک گردید که بادها پراکنده اش کردند؛و خداست که همواره بر هر چیزی تواناست».

حدیث

1102 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرا چه به دنیا؟حکایت دنیا،در حقیقت،حکایت مردی سواره است که از درختی می گذرد و آن درخت را سایه ای است و در سایه آن،فرود می آید و چون سایه اش می رود،او می کوچد و می رود و درخت را رها می کند.

1103 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مَثَل این دنیا،مَثَل جامه ای است که از سر تا به تَه،دریده و در انتهایش به نخی آویخته است.زود است که آن نخ نیز بگُسلد!

3/1.مَثَل اهل دنیا

1104 . روضة الواعظین: به پیامبر صلی الله علیه و آله گفته شد:آدمی در دنیا چگونه به سر بَرَد؟

فرمود:«کوشا،همچون جوینده کاروان».

گفته شد:چند در آن بماند؟

فرمود:«به اندازه شخص عقب مانده از کاروان».

گفته شد:فاصله میان دنیا و آخرت،چند است؟

فرمود:«چشم بستنی.خدای عز و جل می فرماید:«روزی که آنچه را وعده داده می شوند،بنگرند،گویی که آنان،جز ساعتی از روز را[در دنیا]نمانده اند»».

ص:371


1- (2) الزهد للحسین بن سعید:ص 50 ح 134. [1]
2- (3) شُعب الإیمان:ج 7 ص 260 ح 10240. [2]
3- (4) التَّشمِیرُ فی الأمر:السرعة فیه والخفّة.وشمّر ثوبه:رفعه.ومنه قیل:شمَّر فی العبادة؛إذا اجتهد وبالغ(المصباح المنیر:ص 322« [3]شمر»).
4- (5) الأحقاف:35. [4]
5- (6) روضة الواعظین:ص 491. [5]

1105 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ النّاسَ فِی الدُّنیا ضَیفٌ،وما فی أیدیهِم عارِیَةٌ،وإِنَّ الضَّیفَ راحِلٌ،وإنَّ العارِیَةَ مَردودَةٌ. (1)

4/1.الدُّنیَا الحَمیدَةُ

1106 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ الدُّنیا مَلعونَةٌ مَلعونٌ ما فیها،إلّا مَا ابتُغِیَ بِهِ وَجهُ اللّهِ. (2)

1107 . عنه صلی الله علیه و آله لِأَبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ،لا یَصیرُ مِنَ الدُّنیا ما کانَ لِلآخِرَةِ،إنَّما یَصیرُ مِنَ الدُّنیا ما کانَ لِلدُّنیا. (3)

1108 . عنه صلی الله علیه و آله: الدُّنیا مَلعونَةٌ مَلعونٌ ما فیها،إلّا بُلغَةَ المُؤمِنِ لِمَعادِهِ،أو ذِکرَ اللّهِ،أو ما والاهُ عالِمٌ أو مُتَعَلِّمٌ. (4)

الفصل الثّانی:أهمّیة الدّنیا ودورها فی بناء الآخرة

1/2.الإِسلامُ دینُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ

الکتاب

«مَنْ کانَ یُرِیدُ ثَوابَ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللّهِ ثَوابُ الدُّنْیا

وَ الْآخِرَةِ وَ کانَ اللّهُ سَمِیعاً بَصِیراً». 5

1105 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم در دنیا،میهمان هستند و آنچه در اختیار دارند،عاریت است.میهمان،رفتنی است و عاریت،پس دادنی.

4/1.دنیای پسندیده

1106 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا،لعنت شده است و آنچه در آن است نیز لعنت شده،مگر آنچه با آن رضایت خدا طلب شود.

1107 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!از دنیا آنچه برای آخرت باشد،دنیایی به شمار نمی آید؛بلکه آنچه برای دنیا باشد،دنیایی به حساب می آید.

1108 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا و آنچه در آن است،لعنت شده است،مگر ره توشه مؤمن برای معادش،یا ذکر خدا،یا آنچه دانشمند یا دانشجویی در پیِ آن باشد.

فصل دوم:اهمّیت دنیا و نقش آن در ساختن آخرت

1/2.اسلام،دینِ دنیا و آخرت
قرآن

«هر کس پاداش دنیا را بخواهد،پاداش دنیا و آخرت نزد

خداست،و خدا شنوای بیناست».

ص:372


1- (1) إرشاد القلوب:ص 23. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 531 ح 1162. [2]
3- (3) الفردوس:ج 5 ص 341 ح 8375.
4- (4) الفردوس:ج 2 ص 231 ح 3111.

«فَآتاهُمُ اللّهُ ثَوابَ الدُّنْیا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ». 1

الحدیث

1109 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی حَدیثِ إنذارِ العَشیرَةِ (1):یا بَنی عَبدِ المُطَّلِبِ،إنّی وَاللّهِ ما أعلَمُ شابّا فِی العَرَبِ جاءَ قَومَهُ بَأَفضَلَ مِمّا جِئتُکُم بِهِ،إنّی قَد جِئتُکُم بِخَیرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ! (2)

1110 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ لایَظلِمُ مُؤمِنا حَسَنَةً؛یُعطی بِها فِی الدُّنیا ویُجزی بِها فِی الآخِرَةِ. (3)

2/2.المُسلِمُ مَن یَهتَمُّ بِالدُّنیا وَالآخِرَةِ

1111 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أعظَمُ النّاسِ هَمّا،المُؤمِنُ الَّذی یَهُمُّ بِأَمرِ دُنیاهُ و أمرِ آخِرَتِهِ. (4)

1112 . عنه صلی الله علیه و آله: لَیسَ خَیرُکُم مَن تَرَکَ دُنیاهُ لِاخِرَتِهِ ولا آخِرَتَهُ لِدُنیاهُ،حَتّی یُصیبَ منِهُما جَمیعا،فَإِنَّ الدُّنیا بَلاغٌ إلَی الآخِرَةِ،ولا تَکونوا کَلّاً (5)عَلَی النّاسِ. (6)

«پس خداوند،پاداش این دنیا و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد،و خداوند،نیکوکاران را دوست دارد».

حدیث

1109 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حدیث انذار عشیره (7):ای فرزندان عبد المطّلب!به خدا سوگند،من در میان عرب،جوانی را نمی شناسم که برای قوم خویش،بهتر از آن چیزی آورده باشد که من برای شما آورده ام.من،خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام.

1110 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هیچ کار نیکی از مؤمن را نادیده نمی گیرد؛بلکه به ازایِ آن در دنیا عطا می شود و در آخرت،پاداش می یابد.

2/2.مسلمان،کسی است که به دنیا و آخرت،اهتمام ورزد

1111 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با همّت ترینِ مردم،مؤمنی است که به کار دنیا و آخرتش اهتمام می ورزد.

1112 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ شما کسی نیست که دنیایش را به خاطر آخرتش و یا آخرتش را به خاطر دنیایش وا گذارد؛بلکه آن کس است که از هر دوی اینها بهره اش را بر گیرد؛چرا که دنیا وسیله رسیدن به آخرت است.سربارِ دیگران نباشید.

ص:373


1- (2) لما نزلت الآیة الکریمة «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» (الشعراء:124)دعا رسول اللّه صلی الله علیه و آله عشیرته الأقربین وهم یومئذٍ أربعون رجلاً إلی مأدبة و أعلن لهم رسالته(بحار الأنوار:ج18 ص163). [1]
2- (3) الأمالی للطوسی:ص 583 ح 1206. [2]
3- (4) صحیح مسلم:ج 4 ص 2162 ح 56.
4- (5) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 725 ح 2143.
5- (6) الکَلّ:العیال والثقل(الصحاح:ج 5 ص 1811« [3]کلل»).
6- (7) فردوس الأخبار:ج 3 ص 455 ح 5290.
7- (8) زمانی که آیه: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» (شعرا:214) [4]نازل شد،پیامبر صلی الله علیه و آله،خویشان نزدیک خود را که چهل مرد بودند،به طعامی فرا خواند و ضمن اطعام آنان،رسالت خویش را به آنها اعلام فرمود(بحار الأنوار:ج 18 ص 163).

3/2.الدُّنیا مَزرَعَةُ الآخِرَةِ

الکتاب

«وَ ابْتَغِ فِیما آتاکَ اللّهُ الدّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا». 1

الحدیث

1113 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدُّنیا مَزرَعَةُ الآخِرَةِ. (1)

1114 . عنه صلی الله علیه و آله: لِیَتَزَوَّدِ العَبدُ مِن دُنیاهُ لِاخِرَتِهِ،ومِن حَیاتِهِ لِمَوتِهِ،ومِن شَبابِهِ لِهَرَمِهِ؛فَإِنَّ الدُّنیا خُلِقَت لَکُم،و أنتُم خُلِقتُم لِلآخِرَةِ. (2)

1115 . عنه صلی الله علیه و آله: لِیَأخُذِ العَبدُ المُؤمِنُ مِن نَفسِهِ لِنَفسِهِ،ومِن دُنیاهُ لِاخِرَتِهِ. (3)

1116 . عنه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنُ یَتَزَوَّدُ،وَالکافِرُ یَتَمَتَّعُ. (4)

4/2.النَّهیُ عَنِ سَبِّ الدُّنیا وَذَمِّها

1117 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَسُبُّوا الدُّنیا؛فَنِعمَت مَطِیَّةُ المُؤمِنِ،فَعَلَیها یَبلُغُ الخَیرَ،وبِها یَنجو مِنَ الشَّرِّ.إنَّهُ إذا قالَ العَبدُ:لَعَنَ اللّهُ الدُّنیا،قالَتِ الدُّنیا:لَعَنَ اللّهُ أعصانا لِرَبِّهِ. (5)

1118 . عنه صلی الله علیه و آله: نِعمَتِ الدّارُ الدُّنیا لِمَن تَزَوَّدَ مِنها لِاخِرَتِهِ حَتّی یُرضِیَ رَبَّهُ عز و جل،وبِئسَتِ الدّارُ لِمَن صَدَّتهُ عَن آخِرَتِهِ وقَصُرَت بِهِ عَن رِضاءِ رَبِّهِ،وإذا قالَ العَبدُ:قَبَّحَ اللّهُ الدُّنیا،قالَتِ الدُّنیا:قَبَّحَ اللّهُ أعصانا لِرَبِّهِ. (6)

3/2.دنیا،کشتزار آخرت
قرآن

«و با آنچه خداوند به تو داده است،سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن».

حدیث

1113 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا،کشتزار آخرت است.

1114 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده باید از دنیای خویش برای آخرتش،از زندگی اش برای مرگش و از جوانی اش برای پیری اش توشه برگیرد؛چرا که دنیا برای شما آفریده شده است و شما برای آخرت،آفریده شده اید.

1115 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده مؤمن،باید از خود برای خود،و از دنیای خود برای آخرتش بهره برگیرد.

1116 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،توشه فراهم می آورد و کافر به کامجویی می گذرانَد.

4/2.نهی از ناسزاگویی به دنیا و نکوهش آن

1117 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به دنیا ناسزا مگویید که نیکو مَرکبی است برای مؤمن.به وسیله آن به خوبی می رسد و از بدی می رَهَد.هر گاه بنده بگوید:«لعنت خدا بر دنیا!»،دنیا می گوید:لعنت خدا بر نافرمان ترینِ ما از پروردگارش.

1118 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوبْ سرایی است دنیا برای کسی که از آن برای آخرتش توشه برگیرد تا پروردگارش را خشنود گرداند و بد سرایی است برای کسی که دنیا،او را از آخرتش باز دارد و نگذارد که موجبات خشنودی پروردگارش را فراهم آورد!هر گاه بنده بگوید:«ننگ بر دنیا!»،دنیا می گوید:ننگ بر نافرمان ترینِ ما از پروردگارش.

ص:374


1- (2) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 183. [1]
2- (3) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 131. [2]
3- (4) الکافی:ج 2 ص 70 ح 9. [3]
4- (5) إرشاد القلوب:ص 18. [4]
5- (6) أعلام الدین:ص 335. [5]
6- (7) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 348 ح 7870.

5/2.النَّهیُ عَنِ التَّرَهُّبِ وتَحریمِ ما أحَلَّ اللّهُ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ». 1

الحدیث

1119 . الإمام علیّ علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله:لَیسَ فی امَّتی رَهبانِیَّةٌ،ولا سِیاحَةٌ (1)،ولا زَمٌّ؛یَعنی:سُکوتٌ. (2)

1120 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم ولِباسَ الرُّهبانِ،فَإِنَّهُ مَن یَتَرَهَّبُ أو یَتَشَبَّهُ بِهِم فَلَیسَ مِنّی،ومَن تَرَکَ اللَّحمَ وحَرَّمَهُ عَلی نَفسِهِ فَلَیسَ مِنّی،ومَن تَرَکَ النِّساءَ کَراهِیَةً فَلَیسَ مِنّی. (3)

1121 . عنه صلی الله علیه و آله: تَزَوَّجوا فَإِنّی مُکاثِرٌ بِکُمُ الاُمَمَ یَومَ القِیامَةِ،ولا تَکونوا کَرَهبانِیَّةِ النَّصاری. (4)

1122 . عنه صلی الله علیه و آله: لا إخصاءَ فِی الإِسلامِ ولا بُنیانَ کَنیسَةٍ. (5)

1123 . الإمام الصادق علیه السلام: جاءَتِ امرَأَةُ عُثمانَ بنِ مَظعونٍ إلَی النَّبِی صلی الله علیه و آله فَقالَت:یا رَسولَ اللّه،إنَّ عُثمانَ یَصومُ النَّهارَ ویَقومُ اللَّیلَ!

فَخَرَجَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مُغضَبا یَحمِلُ نَعلَیهِ،حَتّی جاءَ إلی عُثمانَ فَوَجَدَهُ یُصَلّی،فَانصَرَفَ عُثمانُ حینَ رَأی رَسولَ اللّه صلی الله علیه و آله،فَقالَ لَهُ:یا عُثمانُ،لَم یُرسِلنِی اللّهُ

تَعالی بِالرَّهبانِیَّةِ،ولکِن بَعَثَنی بِالحَنیفِیَّةِ السَّهلَةِ السَّمحَةِ،أصومُ واُصَلّی و ألمِسُ أهلی،فَمَن أحَبَّ فِطرَتی فَلیَستَنَّ بِسُنَّتی ومِن سُنَّتِیَ النِّکاحُ. (6)

5/2.نهی از رَهبانیت و حرام شمردن حلال خدا
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!چیزهای پاکیزه ای را که خدا برای[استفاده]شما حلال کرده،حرام مشمارید و از حد مگذرید،که خدا از حدگذرندگان را دوست نمی دارد».

حدیث

1119 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«رهبانیت (7)و سیاحت و زَم(یعنی سکوت)،در امّت من نیست».

1120 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از در آمدن به جامه راهبان بپرهیزید،که هرکس رهبانیت پیشه کند تا به راهبان همانندی بجوید،از من نیست و هرکس گوشت خوردن را ترک کند و آن را بر خویشتن حرام سازد،از من نیست و هر کس از سرِ بیزاری ترک زن کند،از من نیست.

1121 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ازدواج کنید؛چرا که من،در روز قیامت به وجود شما بر امّت ها مباهات می کنم.مانند نصارا،رهبانیت پیشه مسازید.

1122 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در اسلام،خواجه کردن و کلیسا ساختن،روا نیست.

1123 . امام صادق علیه السلام: همسر عثمان بن مظعون،نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:ای پیامبر خدا!عثمان،کارش این شده که روزها را روزه بگیرد و شب ها را به عبادت بگذراند.

پیامبر خدا،پای افزار به دست و خشمناک،بیرون شد تا نزد عثمان آمد.او را مشغول نماز خواندن یافت.عثمان با دیدن پیامبر خدا نمازش را سلام داد.

پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود:«ای عثمان!خداوند متعال،مرا با رَهبانیت نفرستاده؛بلکه با آیین مستقیم و ساده و آسانگیر،فرستاده است.من،هم نماز می خوانم،هم روزه می گیرم و هم به همسرم می رسم.پس،هر که آیین مرا دوست دارد،باید از سنّت من پیروی کند،و از سنّت من است نزدیکی کردن».

ص:375


1- (2) السِّیاحَةُ:الذهاب فی الأرض للعبادة والترهّب(لسان العرب:ج 2 ص 492« [1]سیح»).
2- (3) الخصال:ص 137 ح 154.
3- (4) الفردوس:ج 1 ص 381 ح 1534.
4- (5) السنن الکبری:ج 7 ص 125 ح 13457. [2]
5- (6) السنن الکبری:ج 10 ص 41 ح 19793. [3]
6- (7) الکافی:ج 5 ص 494 ح 1. [4]
7- (8) از ریشه«رَهبه»است به معنای ترس و خوف.راهبان مسیحی از کار و لذّت های دنیا دست می شستند و تارک دنیا می شدند و از مردم کناره می گرفتند و حتّی بعضی از آنها خود را خواجه می کردند و زنجیر به گردن می آویختند و دیگر شکنجه ها بر خویش روا می داشتند.پیامبر صلی الله علیه و آله مسلمانان را از آن اعمال،نهی فرمود.

1124 . عنه علیه السلام: إنَّ ثَلاثَ نِسوَةٍ أتَینَ رَسولَ اللّه صلی الله علیه و آله فَقالَت إحداهُنَّ:إنَّ زَوجی لا یَأکُلُ اللَّحمَ،وقالَتِ الاُخری:إنَّ زَوجی لا یَشُمُّ الطّیبَ،وقالَتِ الاُخری:إنَّ زَوجی لا یَقرَبُ النِّساءَ.

فَخَرَجَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله یَجُرُّ رِداءَهُ حَتّی صَعِدَ المِنبَرَ،فَحَمِدَ اللّهَ و أثنی عَلَیهِ،ثُمَّ قالَ:ما بالُ أقوامٍ مِن أصحابی لا یَأکُلونَ اللَّحمَ ولا یَشُمّونَ الطّیبَ ولا یَأتونَ النِّساءَ!أما إنّی آکُلُ اللَّحمَ و أشُمُّ الطّیبَ وآتِی النِّساءَ،فَمَن رَغِبَ عَن سُنَّتی فَلَیسَ مِنّی. (1)

6/2.إصلاحُ المَعیشَةِ طَلَبُ الآخِرَةِ

1125 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن فِقهِ الرَّجُلِ أن یُصلِحَ مَعیشَتَهُ،ولَیسَ مِن حُبِّکَ الدُّنیا طَلَبُ ما یُصلِحُکَ. (2)

7/2.الدُّعاءُ لِلرَّفاهِیَةِ فِی المَعیشَةِ

الکتاب

«وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ». 3

الحدیث

1126 . صحیح البخاری عن أنَس: کانَ أکثَرُ دُعاءِ النَّبِی صلی الله علیه و آله:

اللّهُمَّ رَبَّنا،آتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً وفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً،وقِنا عَذابَ النّارِ. (3)

1124 . امام صادق علیه السلام: سه زن نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند.یکی از آنها گفت:شوهرم گوشت نمی خورَد.

دیگری گفت:شوهرم بوی خوش نمی بوید.

سومی گفت:شوهرم به زنان نزدیک نمی شود.

پیامبر خدا،رداکِشان بیرون رفت و بر منبر شد و حمد و ثنای الهی به جای آورد و سپس فرمود:«عدّه ای از یاران مرا چه شده است که گوشت نمی خورند و عطر نمی بویند و به زنان نزدیک نمی شوند؟!بدانید که من،خود،گوشت می خورم و عطر می بویم و پیش زنان می روم.پس،هر که از سنّت من روی گردانَد،از من نیست».

6/2.اصلاح مَعیشت،طلب آخرت است

1125 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از فهمیدگیِ مرد است که معیشتش را درست کند،و تلاش برای آنچه تو را سر و سامان می بخشد،از دنیادوستی ات به شمار نمی آید.

7/2.دعا برای رفاه در زندگی
قرآن

«و برخی از آنان می گویند:پروردگارا!در این دنیا به ما نیکی و در آخرت[نیز]نیکی عطا کن و ما را از عذاب آتش،[دور]نگه دار».

حدیث

1126 . صحیح البخاری به نقل از انَس:بیشترین دعای پیامبر صلی الله علیه و آله این بود:«بار خدایا،ای پروردگار ما!

در دنیا به ما نیکی و در آخرت نیز نیکی عطا فرما،و ما را از عذاب آتش،نگه دار».

ص:376


1- (1) الکافی:ج 5 ص 496 ح 5. [1]
2- (2) شُعب الإیمان:ج 5 ص 254 ح 6563. [2]
3- (4) صحیح البخاری:ج 5 ص 2347 ح 6026.

1127 . الأمالی للطوسی عن أبی بُردَةَ الأَسلمیّ عن أبیه: کانَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله إذا صَلَّی الصُّبحَ رَفَعَ صَوتَهُ حَتّی یَسمَعَ أصحابُهُ یَقولُ:«اللّهُمَّ أصلِح لی دینِیَ الَّذی جَعَلتَهُ لی عِصمَةً»ثَلاثَ مَرّاتٍ،«اللّهُمَّ أصلِح لی دُنیایَ الَّتی جَعَلتَ فیها مَعاشی»ثَلاثَ مَرّاتٍ،«اللّهُمَّ أصلِح لی آخِرَتِیَ الَّتی جَعَلتَ إلَیها مَرجِعی»ثَلاثَ مَرّاتٍ،«اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِرِضاکَ مِن سَخَطِکَ،و أعوذُ بِعَفوِکَ مِن نَقِمَتِکَ»ثَلاثَ مَرّاتٍ،«اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنکَ،لا مانِعَ لِما أعطَیتَ،ولا مُعطِیَ لِما مَنَعتَ،ولا یَنفَعُ ذَا الجَدِّ (1)مِنکَ الجَدُّ». (2)

1128 . صحیح مسلم عن أبی مالک عن أبیه: أنَّهُ سَمِعَ النَّبِی صلی الله علیه و آله و أتاهُ رَجُلٌ فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،کَیفَ أقولُ حینَ أسأَلُ رَبّی؟

قالَ:قُل:«اللّهُمَّ اغفِر لی وَ ارحَمنی و عافِنی وَ ارزُقنی»و یَجمَعُ أصابِعَهُ إلَا الإِبهامَ؛فَإِنَّ هؤُلاءِ تَجمَعُ لَکَ دُنیاکَ وآخِرَتَکَ. (3)

8/2.ثَوابُ مَن أخَذَ الدُّنیا بِحَقِّها

1129 . مسند ابن حنبل عن خولة بنت قیس امرَأَةِ حَمزَةَ بنِ عَبدِ المُطَّلِبِ رضی الله عنه:إنَّ رَسولَ اللّه صلی الله علیه و آله دَخَلَ

عَلی حَمزَةَ فَتَذاکَرَا الدُّنیا،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:إنَّ الدُّنیا خَضِرَةٌ حُلوَةٌ،فَمَن أخَذَها بِحَقِّها بورِکَ لَهُ فیها،ورُبَّ مُتَخَوِّضٍ فی مالِ اللّهِ ومالِ رَسولِهِ لَهُ النّارُ یَومَ یَلقَی اللّهَ. (4)

1127 . الأمالی،طوسی به نقل از ابو برده اسلَمی،از پدرش:پیامبر خدا،پس از خواندن نماز صبح،با صدای بلند،طوری که یارانش بشنوند،سه بار می گفت:«بار خدایا!دین مرا که مایه مصونیت من قرارش داده ای،برایم اصلاح فرما».

سه بار می گفت:«بار خدایا!دنیای مرا که معاش مرا در آن قرار داده ای،برایم اصلاح فرما».

سه بار می گفت:«بار خدایا!آخرت مرا که بازگشتم را به آن قرار داده ای،اصلاح کن».

سه بار می گفت:«بار خدایا!من از خشم تو به خشنودی تو پناه می برم،و از کیفر تو به گذشتت پناه می برم».

سه بار هم می گفت:«بار خدایا!من از تو به تو پناه می برم.آنچه را تو عطا کنی،چیزی مانعش نمی شود،و آنچه را تو ندهی،کسی نمی تواند عطایش کند و توانگریِ توانگر در برابر تو به کارش نمی آید».

1128 . صحیح مسلم به نقل از ابو مالک:مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:ای پیامبر خدا!وقتی از پروردگارم درخواست می کنم،چگونه بگویم؟

فرمود:«بگو:"بار خدایا!مرا بیامرز و به من رحم کن و عافیتم بخش و روزی ام ده»،و[دعا کننده]بجز انگشت شصت،بقیّه انگشتانش را جمع کند؛چون اینها،دنیا و آخرت را برای تو جمع می کنند.

8/2.پاداش کسی که دنیا را در راه درست،به کار گیرد

(5)

1129 . مسند ابن حنبل به نقل از خوله دختر قیس،همسر حمزة بن عبد المطّلب:پیامبر خدا بر

حمزه وارد شد و میان آن دو،از دنیا سخن به میان آمد.پیامبر خدا فرمود:«دنیا،جذّاب و شیرین است.پس هر که آن را به حق برگیرد،در آن به او برکت داده می شود.و ای بسا تصرّف کننده در مال خدا و مال پیامبر او که آن روز که خدا را دیدار می کند،آتش در انتظار اوست!».

ص:377


1- (1) لا ینفع ذا الجَدّ منک الجَدُّ:أی لا ینفع ذا الغنی عنک غناه(لسان العرب:ج 3 ص 107« [1]جدد»).
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 158 ح 265. [2]
3- (3) صحیح مسلم:ج 4 ص 2073 ح 36.
4- (4) مسند ابن حنبل:ج 10 ص 299 ح 27122. [3]
5- (5) یعنی به اندازه نیاز و از حلال.

1130 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن طَلَبَ الدُّنیا حَلالاً استِعفافا عَنِ المَسأَلَةِ،وسَعیا عَلی أهلِهِ،وتَعَطُّفا عَلی جارِهِ،لَقِیَ اللّهَ ووَجهُهُ کَالقَمَرِ لَیلَةَ البَدرِ.ومَن طَلَبَ الدُّنیا مُکاثِرا بِها حَلالاً (1)مُرائِیا،لَقِیَ اللّهَ وهُوَ عَلَیهِ غَضبانُ. (2)

الفصل الثّالث:ما ینال به خیر الدنیا والآخرة

1/3.إیثارُ الآخِرَةِ

1131 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن آثَرَ الدُّنیا عَلَی الآخِرَةِ حُرِمَهُما جَمیعا،ومَن آثَرَ الآخِرَةَ عَلَی الدُّنیا أصابَهُما جَمیعا. (3)

2/3.حُسنُ الخُلُقِ

1132 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ حُسنَ الخُلُقِ ذَهَبَ بِخَیرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (4)

3/3.الذِّکر

1133 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن اعطِیَ لِسانا ذاکِرا فَقَد اعطِیَ

خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (5)

1130 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که دنیا را از راه حلال طلب کند،برای این که دست خواهش و نیاز به سوی کسی دراز نکند و خانواده اش را تأمین کند و به همسایه اش محبّتی نماید،با چهره ای چون ماه شب چهارده،خدا را دیدار می کند و هر که دنیا را از راه حلال بطلبد،برای آن که با ثروتش بر دیگران بنازد و آن را به رُخ بکشد،در حالی خداوند را دیدار می کند که خدا از او در خشم است.

فصل سوم:عوامل دستیابی به خیر دنیا و آخرت

1/3.ترجیح دادن آخرت

1131 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرکس دنیا را بر آخرت ترجیح دهد،از هر دوی آنها محروم می شود و هرکس آخرت را بر دنیا ترجیح دهد،به هر دوی آنها دست می یابد.

2/3.خوش خویی

1132 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوش خویی،خیر دنیا و آخرت را به ارمغان می آورد.

3/3.یاد خدا

1133 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به هرکس زبانی ذاکر داده شود،

خیر دنیا و آخرت بدو داده شده است.

ص:378


1- (1) الظاهر أنّ الصواب فی العبارة:«من طلب الدنیا حلالاً مکاثرا بها...»کما فی أغلب المصادر.
2- (2) المصنّف لابن أبی شیبة:ج 5 ص 258 ح 7.
3- (3) الفردوس:ج 3 ص 586 ح 5835.
4- (4) ثواب الأعمال:ص 215 ح 1.
5- (5) الکافی:ج 2 ص 499 ح 1. [1]

1134 . عنه صلی الله علیه و آله لِلحَسَنِ بن أبی رَزینٍ:ألا أدُلُّکُ عَلی مِلاکِ هذَا الأَمرِ الَّذی تُصیبُ بِهِ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ؟عَلَیکَ بِمَجالِسِ أهلِ الذِّکرِ،وإذا خَلَوتَ فَحَرِّک لِسانَکَ مَا استَطَعتَ بِذِکرِ اللّهِ،و أحِبَّ فِی اللّهِ و أبغِض فِی اللّهِ. (1)

4/3.الرِّفق

1135 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أما إنَّهُ مَن اعطِیَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفقِ فَقَد اعطِیَ حَظَّهُ مِن خَیرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ،ومَن حُرِمَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفقِ فَقَد حُرِمَ حَظَّهُ مِن خَیرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (2)

5/3.الصَّلاةُ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله وآلِهِ علیهم السلام

1136 . الکافی عن مُرازِم عن الإمام الصادق علیه السلام: إنَّ رَجُلاً أتی رَسولَ اللّه صلی الله علیه و آله فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،إنّی جَعَلتُ ثُلُثَ صَلَواتی لَکَ!فَقالَ لَهُ خَیراً،فَقالَ لَهُ:یا رَسولَ اللّهِ،إنّی جَعَلتُ نِصفَ صَلَواتی لَکَ!فَقالَ لَهُ:ذاکَ أفضَلُ،فَقالَ:إنّی جَعَلتُ کُلَّ صَلَواتی لَکَ!فَقالَ:إذا یَکفیکَ اللّهُ عز و جل ما أهَمَّکَ مِن أمرِ دُنیاکَ وآخِرَتِکَ.

فَقالَ لَهُ رَجُلٌ:أصلَحَکَ اللّهُ،کَیفَ یَجعَلُ صَلاتَهُ لَهُ؟

فَقال أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام:لا یَسأَلُ اللّهَ عز و جل شَیئاً إلاّ بَدَأَ بِالصَّلاةِ عَلی مُحَمَّد وآلِهِ. (3)

1134 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به حسن بن ابی رزین:آیا تو را بر اساس این امر که با آن به خیر دنیا و آخرت برسی،راه نمایی کنم؟بر تو باد مجلس های اهل ذکر؛و هرگاه خلوت کردی،تا می توانی زبانت را به ذکر خدا حرکت بده و برای خدا دوست بدار و برای خدا دشمنی بوَرز.

4/3.مدارا و ملایمت

1135 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که به هرکس بهره اش از مدارا داده شود،بهره اش از خیر دنیا و آخرت،داده شده است و هرکس از بهره اش از مدارا محروم شود،از بهره اش از خیر دنیا و آخرت،محروم شده است.

5/3.درود فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه و آله وخاندان او علیهم السلام

1136 . الکافی به نقل از مُرازم:امام صادق علیه السلام فرمود:مردی نزد پیامبر خدا آمد و گفت:ای پیامبر خدا!من،یکْ سومِ دعاهای خود را برای تو قرار دادم.

فرمود:«خوب است».

دوباره گفت:ای پیامبر خدا!من،نیمی از دعاهایم را برای تو قرار دادم.

فرمود:«این،بهتر است».

باز گفت:من،همه دعاهایم را به تو اختصاص دادم.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«در این صورت،خداوند عز و جل خواسته های دنیا و آخرتت را برآورده می سازد».

مردی به امام صادق علیه السلام گفت:خداوند،کارهایت را به سامان کند!چگونه می شود کسی دعایش را برای پیامبر خدا قرار دهد؟

امام صادق علیه السلام فرمود:«چیزی از خداوند عز و جل درخواست نکند،مگر این که با درود فرستادن بر محمّد و خاندان او آغاز کند».

ص:379


1- (1) حلیة الأولیاء:ج 1 ص 367. [1]
2- (2) مسند أبی یعلی:ج4 ص304 ح4513.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 493 ح 12. [2]

الفصل الرّابع:معرفة الدنیا الذمیمة

1/4.خَصائِصُ الدُّنیا

1137 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالوَرَعِ وَالِاجتِهادِ وَالعِبادَةِ،وَازهَدوا فی هذِهِ الدُّنیَا الزّاهِدَةِ فیکُم؛فَإِنَّها غَرّارَةٌ،دارُ فَناءٍ وزَوالٍ.کَم مِن مُغتَرٍّ بِها قَد أهلَکَتهُ،وکَم مِن واثِقٍ بِها قَد خانَتهُ،وکَم مِن مُعتَمِدٍ عَلَیها قَد خَدَعَتهُ و أسلَمَتهُ. (1)

1138 . عنه صلی الله علیه و آله: الدُّنیا دارُ مَن لا دارَ لَهُ،ومالُ مَن لا مالَ لَهُ،ولَها یَجمَعُ مَن لا عَقلَ لَهُ،وشَهَواتِها یَطلُبُ مَن لا فَهمَ لَهُ،وعَلَیها یُعادی مَن لا عِلمَ لَهُ،وعَلَیها یَحسُدُ مَن لا فِقهَ لَهُ،ولَها یَسعی مَن لا یَقینَ لَهُ. (2)

1139 . عنه صلی الله علیه و آله: الدُّنیا سِجنُ المُؤمِنِ،وجَنَّةُ الکافِرِ. (3)

1140 . عنه صلی الله علیه و آله لأبی ذر:یا أباذَرٍّ،الدُّنیا سِجنُ المُؤمِنِ وجَنَّةُ الکافِرِ،وما أصبَحَ فیها مُؤمِنٌ إلّا حَزینا،فَکَیفَ لا یَحزَنُ المُؤمِنُ وقَد أوعَدَهُ اللّهُ جَلَّ ثَناؤُهُ أنَّهُ وارِدُ جَهَنَّمَ ولَم یَعِدهُ أنَّهُ صادِرٌ عَنها!ولَیَلقَیَنَّ أعراضا ومُصیباتٍ واُمورا تَغیظُهُ،ولَیُظلَمَنَّ فلا یُنتَصَرُ،یَبتَغی ثَوابا مِنَ اللّهِ تَعالی،فَلا یَزالُ حَزینا حَتّی یُفارِقَها،فَإِذا فارَقَها أفضی إلَی الرّاحَةِ وَالکَرامَةِ. (4)

2/4.مَثَلُ الدُّنیا

1141 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوحَی اللّهُ عز و جل إلی داوودَ علیه السلام:مَثَلُ

الدُّنیا کَمَثَلِ جیفَةٍ اجتَمَعَت عَلَیها کِلابٌ یَجُرّونَها،أفَتُحِبُّ أن تَکونَ کَلبا مِثلَهُم فَتَجُرَّ مَعَهُم؟! (5)

فصل چهارم:شناخت دنیای نکوهیده

1/4.ویژگی های دنیا

1137 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پارسایی و سختکوشی و عبادت را در پیش بگیرید و به این دنیایی که به شما پشت می کند،پشت کنید؛زیرا دنیا فریبکار است و سرای نیستی و نابودی است.چه بسیار کسانی که فریفته دنیا شدند و دنیا نابودشان کرد و چه بسیار کسانی که به دنیا اعتماد کردند،ولی دنیا به آنان خیانت کرد.چه بسیار کسانی که به دنیا اعتماد کردند،ولی دنیا آنان را بازی داد و تنهایشان گذاشت.

1138 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا،سرای کسی است که سرایی ندارد و داراییِ کسی است که مالی ندارد،و کسی از بَهرِ آن گرد می آورد که خِرَد ندارد،و کسی در پیِ خواسته های دنیوی می رود که فهم ندارد،و کسی بر سرِ دنیا دشمنی می ورزد که شناخت ندارد،و کسی به خاطر آن حسادت می ورزد که دانایی ندارد،و کسی برای آن تلاش می کند که[به آخرت]یقین ندارد.

1139 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا،زندان مؤمن و بهشت کافر است.

1140 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!دنیا،زندان مؤمن و بهشت کافر است و هیچ مؤمنی در دنیا نیست،مگر آن که اندوهگین است،و چگونه مؤمن،اندوهگین نباشد،حالْ آن که خداوند عز و جل او را بیمِ در آمدن به دوزخ داده و نویدِ بیرون شدن از آن را به او نداده است؟!بی گمان،او پیشامدها و مصیبت ها و اموری خواهد دید که او را به خشم می آورد،و ستم ها خواهد چشید،بی آن که انتقامش گرفته شود و[از این ره گذر،]پاداشی از خدای متعال می جوید.پس او هماره اندوهگین است،تا آن گاه که از دنیا جدا شود و چون از دنیا رفت،به آسایش و کرامت[الهی]می رسد.

2/4.مَثَل دنیا

1141 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل به داوود علیه السلام وحی فرمود

که:«حکایت دنیا،حکایت لاشه ای است که شماری سگ بر آن گِرد آمده اند و آن را به این سو و آن سو می کشانند. آیا دوست داری که سگی چون آنان باشی و با آنها کشاکش کنی؟!».

ص:380


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 354 ح 432. [1]
2- (2) مشکاة الأنوار:ص 467 ح 1560. [2]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 363 ح 5762.
4- (4) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 367 ح 2661. [3]
5- (5) الفردوس:ج 1 ص 141 ح 502.

1142 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ الدُّنیا ضُرِبَت مَثَلاً لِابنِ آدَمَ،فَانظُر ما یَخرُجُ مِنِ ابنِ آدَمَ وإن مَزَجَهُ ومَلَّحَهُ إلی ما یَصیرُ! (1)

1143 . مسند ابن حنبل عن الحسن عن الضّحّاکِ بن سُفیانَ الکِلابیّ: إنَّ رَسولَ اللّه صلی الله علیه و آله قالَ لَهُ:یا ضَحّاکُ ما طَعامُکَ؟قالَ:یا رَسولَ اللّهِ،اللَّحمُ وَاللَّبَنُ.قالَ:ثُمَّ یَصیرُ إلی ماذا؟قالَ:إلی ما قَد عَلِمتَ!قالَ:فَإِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی ضَرَبَ ما یَخرُجُ مِن ابنِ آدَمَ مَثَلاً لِلدُّنیا. (2)

3/4.مَثَلُ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ

1144 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدُّنیا ضَرَّةُ (3)الآخِرَةِ. (4)

1145 . عنه صلی الله علیه و آله: الدُّنیا وَالآخِرَةُ ضَرَّتانِ؛بِقَدرِ ما تَقرُبُ مِن أحَدِهِما تَبعُدُ عَنِ الاُخری. (5)

4/4.تَمَثُّلُ الدُّنیا

1146 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مُثِّلَت لِأَخی عیسَی بنِ مَریَمَ الدُّنیا فی صورَةِ امرَأَةٍ،فَقالَ لَها:أ لَکِ زَوجٌ؟فَقالَت:نَعَم،أزواجٌ کَثیرَةٌ.فَقالَ:هُم أحیاءٌ؟قالَت:لا،ولکِن

قَتَلتُهُم.فَعَلِمَ حینَئِذٍ أنَّها دنیا مُثِّلَت لَهُ. (6)

1142 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا برای فرزند آدم،مَثَل زده شده است.پس بنگر که آنچه از فرزند آدم خارج می شود هرچند[خوراک را]خوش مزه و نمکینش کند،به چه تبدیل می شود.

1143 . مسند ابن حنبل به نقل از حسن،از ضحّاک بن سفیان کلابی:پیامبر خدا به او(ضحّاک)فرمود:«ای ضحّاک!خوراک تو چیست؟».

گفت:ای پیامبر خدا!گوشت و شیر.

فرمود:«بعد به چه تبدیل می شود؟»

گفت:به چیزی که خود می دانید.

فرمود:«خداوند تبارک و تعالی آنچه را از انسان دفع می شود،مَثَلی برای دنیا زده است».

3/4.مَثَل دنیا و آخرت

1144 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا،هووی آخرت است.

1145 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا و آخرت،هووی یکدیگرند.هر اندازه به یکی از آنها نزدیک شوی،از دیگری دور می شوی.

4/4.مجسّم شدن دنیا

1146 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا برای برادرم عیسی بن مریم علیهما السلام به صورت زنی مجسّم شد.عیسی علیه السلام به او گفت:«آیا تو شوهر داری؟».

دنیا گفت:آری؛شوهرهای بسیار.

عیسی علیه السلام گفت:«آنها زنده اند؟».

گفت:نه.همه آنها را کشته ام.

در این هنگام،عیسی علیه السلام فهمید او دنیاست که برایش مجسّم شده است.

ص:381


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 149. [1]
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 341 ح 15747. [2]
3- (3) ضرّةُ المرأة:امرأة زوجها(المصباح المنیر:ص 360«ضرّ»).
4- (4) کشف الخفاء:ج 1 ص 408 ح 1310.
5- (5) عوالی اللآلی:ج 1 ص 277 ح 106. [3]
6- (6) الفردوس:ج 4 ص 167 ح 6520.

1147 . المُستدرک علی الصحیحین عن أبی بکر: کُنتُ مَعَ رَسولِ اللّه صلی الله علیه و آله فَرَأَیتُهُ یَدفَعُ عَن نَفسِهِ شَیئا ولَم أرَ مَعَهُ أحَدا،فَقُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،مَا الَّذی تَدفَعُ عَن نَفسِکَ؟قالَ:هذِهِ الدُّنیا مُثِّلَت لی،فَقُلتُ لَها:إلیکِ عَنّی،ثُمَّ رَجَعَت فَقالَت:إن أفلَتَّ مِنّی فَلَن یَنفَلِتَ مِنّی مَن بَعدَکَ. (1)

5/4.تقویم الدنیا

1148 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ الدُّنیا لَو عَدَلَت عِندَ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی جَناحَ بَعوضَةٍ،لَما سَقَی الکافِرَ مِنها شَربَةً مِن ماءٍ. (2)

1149 . الإمام الصادق علیه السلام: مَرَّ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله بِجَدیٍ أسَکَّ مُلقیً عَلی مَزبَلَةٍ مَیِّتا،فَقالَ لِأَصحابِهِ:کَم یُساوی هذا؟فَقالوا لَعَلَّهُ لَو کانَ حَیّا لَم یُساوِ دِرهَما!

فَقالَ النَّبِی صلی الله علیه و آله:وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ لَلدُّنیا أهوَنُ عَلَی اللّهِ مِن هذَا الجَدیِ عَلی أهلِهِ. (3)

1150 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ عز و جل لَمّا خَلَقَ الدُّنیا أعرَضَ عَنها،فَلَم یَنظُر إلَیها مِن هَوانِها عَلَیهِ. (4)

1151 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل خَلَقَ الدُّنیا مُنذُ خَلَقَها فَلَم یَنظُر إلَیها بَعدُ إلّا مَکانَ المُتَعَبِّدینَ فیها مِنها،ولَیسَ بِناظِرٍ إلَیها إلی یَومِ یُنفَخُ فِی الصّورِ،ویَأذَنُ فی هَلاکِها مَقتا

لَها،ولَم یُؤثِرها عَلَی الآخِرَةِ. (5)

1147 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابو بکر:با پیامبر خدا بودم که دیدم چیزی را از خود می رانَد،در حالی که کسی را با ایشان ندیدم.گفتم:ای پیامبر خدا!چه چیزی را از خود می رانی؟

فرمود:«این دنیا برایم مجسّم شد و من به او گفتم:از من دور شو.دوباره آمد و گفت:اگر تو از من گریختی،کسانی که بعد از تو می آیند،از چنگ من نخواهند گریخت».

5/4.ارزیابی دنیا

1148 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا اگر در نزد خداوند تبارک وتعالی با بال پشه ای برابری می کرد،[حتّی]جرعه آبی از آن را به کافر نمی نوشاند.

1149 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا بر لاشه بزغاله گوش بریده ای گذشت که در خرابه ای افتاده بود.به یارانش فرمود:«این،به چند می ارزد؟».

گفتند:شاید اگر زنده بود،به درهمی هم نمی ارزید!

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«سوگند به آن که جانم در دست اوست،دنیا در نزد خداوند،بی ارزش تر از این بزغاله در نزد صاحب آن است».

1150 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل چون دنیا را آفرید،از آن روی گرداند و بدان ننگریست؛چرا که در نزد او بی ارزش بود.

1151 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل دنیا را آفرید و از زمانی که آن را آفریده،هنوز به آن نظر نکرده است،مگر به

جاهایی از آن که عبادت پیشگان در آن جا باشند،و تا روزی هم که در صور دمیده می شود و اجازه نابودی دنیا را می دهد،به خاطر نفرتش از دنیا،به آن نگاه نخواهد کرد و[هرگز]آن را بر آخرت،ترجیح نداده است.

ص:382


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج4 ص344 ح7856.
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 363 ح 5762.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 129 ح 9. [1]
4- (4) تاریخ دمشق:ج 20 ص 200 ح 4633.
5- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 214 ح 6216.

1152 . عنه صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ عز و جل:وعِزَّتی وجَلالی وعَظَمَتی وَارتِفاعی فَوقَ عَرشی،إنّی لَأَذودُ عَبدِیَ المُؤمِنَ عَنِ الدُّنیا وسَلوَتِها ورِحابِها کَما یَذودُ الرّاعِی الشَّفیقُ إ بِلَهُ عَن مَرابِضِ الغِرَّةِ (1)ومَواقِعِ الهَلَکَةِ. (2)

6/4.التَّحْذیرُ مِنَ الإغْترارِ بالدُّنیا

1153 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: احذَرُوا الدُّنیا؛فَإِنَّها خَضِرَةٌ (3)حُلوَةٌ. (4)

1154 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ الدُّنیا حُلوَةٌ خَضِرَةٌ،وإنَّ اللّهَ مُستَخلِفُکُم فیها فَیَنظُرُ کَیفَ تَعمَلونَ،فَاتَّقُوا الدُّنیا وَاتَّقُوا النِّساءَ. (5)

1155 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ أخی عیسی علیه السلام:مَعاشِرَ الحَوارِیّینَ،احذَرُوا الدُّنیا لا تَسحَرکُم،لَهِیَ وَاللّهِ أشَدُّ سِحرا مِن هاروتَ وماروتَ،وَاعلَموا أنَّ الدُّنیا مُدبِرَةٌ وَالآخِرَةَ مُقبِلَةٌ،وإنَّ لِکُلِّ واحِدٍ مِنهُما بَنینَ،فَکونوا مِن أبناءِ الآخِرَةِ دونَ بَنِی الدُّنیا؛فَإِنَّ الیَومَ عَمَلٌ ولا حِسابٌ،وغَدا الحِسابُ ولا عَمَلٌ. (6)

1156 . الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:قالَ اللّهُ تَعالی:...یا أحمَد،احذَر أن تَکونَ مِثلَ الصَّبِیِّ إذا نَظَرَ إلَی الأَخضَرِ وَالأَصفَرِ[أحَبَّهُ] (7)،وإذا

اعطِیَ شَیئا مِنَ الحُلوِ وَالحامِضِ اغتَرَّ بِهِ. (8)

1152 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل می فرماید:«به عزّت و جلالم و به عظمت و بلندای مقامم بر فراز عرشم سوگند،بنده مؤمنِ خود را از دنیا و دل مشغولی های آن و نزدیک شدن بِدان دور می کنم،چنان که شبان دلسوز،شترانش را از آغل های خطرناک و جایگاه های مرگبار،دور می گردانَد».

6/4.هشدار درباره فریفته شدن به دنیا

1153 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از دنیا بر حذر باشید؛چرا که دنیا،خوش و شیرین است.

1154 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیا،شیرین و خوش است.خداوند،شما را در آن جانشین قرار داده است تا ببیند که چگونه عمل می کنید.پس،از دنیا[زدگی]و زن[بارگی]پروا کنید.

1155 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برادرم عیسی علیه السلام گفت:«ای گروه حواریان!به هوش باشید که دنیا شما را افسون نکند.به خدا سوگند که دنیا افسونگرتر از هاروت و ماروت است.

1156 . امام علی علیه السلام در یادکرد حدیث معراج پیامبر صلی الله علیه و آله:خداوند متعال فرمود:«...ای احمد!برحذر باش از این که همانند کودکی باشی که هرگاه به سبز و زرد می نگرد،[آن را دوست دارد]و هرگاه چیزی

ترش و شیرین به او داده شود،به آن مغرور می شود».

ص:383


1- (1) غَرّ فلانٌ فلاناً:عَرَّضه للهَلَکة(لسان العرب:ج 5 ص 17« [1]غرر»).
2- (2) الفردوس:ج 5 ص 227 ح 8030.
3- (3) خَضِرَة:أی غَضّة ناعمة طریّة(النهایة:ج 2 ص 41« [2]خضر»).
4- (4) الزهد لابن حنبل:ص 18. [3]
5- (5) صحیح مسلم:ج 4 ص 2098 ح 99.
6- (6) الدرّ المنثور:ج 1 ص 244. [4]
7- (7) ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار.
8- (8) إرشاد القلوب:ص 199. [5]

7/4.التَّحذیرُ مِنْ لَذّاتِ الدُّنیا

1157 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حُلوَةُ الدُّنیا مُرَّةُ الآخِرَةِ،ومُرَّةُ الدُّنیا حُلوَةُ الآخِرَةِ. (1)

1158 . المعجم الکبیر عن سلمان عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن عَبدٍ یُریدُ أن یَرتَفِعَ فِی الدُّنیا دَرجَةً فَارتَفَعَ،إلّا وَضَعَهُ اللّهُ عز و جل فِی الآخِرَةِ أکبَرَ مِنها.ثُمَّ قَرَأَ «وَ لَلْآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَکْبَرُ تَفْضِیلاً» (2). (3)

8/4.التَّحذیرُ مِن حُبِّ الدُّنیا

1159 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حُبُّ الدُّنیا رَأسُ کُلِّ خَطیئَةٍ. (4)

1160 . عنه صلی الله علیه و آله: حُبُّ الدُّنیا أصلُ کُلِّ مَعصِیَةٍ،و أوَّلُ کُلِّ ذَنبٍ. (5)

1161 . عنه صلی الله علیه و آله: أکبَرُ الکَبائِرِ حُبُّ الدُّنیا. (6)

1162 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی أوحی إلی أخی عیسی علیه السلام:یا عیسی،لا تُحِبَّ الدُّنیا فَإِنّی لَستُ احِبُّها،و أحِبَّ الآخِرَةَ فَإِنَّما هِیَ دارُ المَعادِ. (7)

1163 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ فی طَلَبِ الدُّنیا إضرارا بِالآخِرَةِ،وفی طَلَبِ الآخِرَةِ إضرارا بِالدُّنیا،فَأَضِرّوا بِالدُّنیا فَإِنَّها

أولی بِالإِضرارِ. (8)

7/4.هشدار درباره لذّت های دنیا

1157 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شیرینی دنیا،تلخی آخرت است و تلخی دنیا،شیرینی آخرت.

1158 . المعجم الکبیر به نقل از سلمان:پیامبر خدا فرمود:«هیچ بنده ای نیست که بخواهد در دنیا یک درجه بالا برود و بالا هم برود،مگر آن که خداوند عز و جل او را در آخرت،یک درجه بزرگ تر از آن،پایین می آورد».

پیامبر صلی الله علیه و آله سپس این آیه را خواند:«و قطعاً درجات آخرت،بزرگ ترند و برتری آن،بیشتر است».

8/4.هشدار درباره دنیادوستی

1159 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیادوستی،ریشه هر خطایی است.

1160 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیادوستی،ریشه هر نافرمانی و آغاز هر گناهی است.

1161 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بزرگ ترین گناه کبیره،دنیادوستی است.

1162 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال به برادرم عیسی علیه السلام وحی فرمود که:«ای عیسی!دنیا را دوست مدار؛زیرا من آن را دوست نمی دارم،و آخرت را دوست بدار؛زیرا آن جا بازگشتگاه است».

1163 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیاطلبی به آخرت زیان می زند و آخرت طلبی به دنیا لطمه می زند.شما به

دنیا زیان بزنید که آن به زیان زدن،سزاوارتر است.

ص:384


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 8 ص 448 ح 22962. [1]
2- (2) الإسراء:21. [2]
3- (3) المعجم الکبیر:ج 6 ص 239 ح 6101.
4- (4) کنز الفوائد:ج 1 ص 217. [3]
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 122. [4]
6- (6) الفردوس:ج 1 ص 364 ح 1468.
7- (7) الأمالی للطوسی:ص 531 ح 1162. [5]
8- (8) الکافی:ج 2 ص 131 ح 12. [6]

9/4.الحَثُّ عَلی بُغضِ الدُّنیا

1164 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ،ما مِن شَیءٍ أبغَضَ إلَی اللّهِ مِنَ الدُّنیا؛خَلَقَها ثُمَّ أعرَضَ عَنها فَلَم یَنظُر إلَیها،ولا یَنظُرُ إلَیها حَتّی تَقومَ السّاعَةُ. (1)

1165 . الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:قالَ اللّهُ...یا أحمَد أبغِضِ الدُّنیا و أهلَها و أحِبَّ الآخِرَةَ و أهلَها. (2)

10/4.مضارُّ حُبِّ الدُّنیا

الکتاب

«أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللّهُ عَلی عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ». 3

الحدیث

1166 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن یَرغَبُ فِی الدُّنیا فَطالَ فیها أملُهُ،أعمَی اللّهُ قَلبَهُ عَلی قَدرِ رَغبَتِهِ فیها. (3)

1167 . مشکاة الأنوار: مَرَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بمَجْنونٍ،فقالَ:ما لَهُ؟فقیلَ:إنّهُ مَجْنونٌ،فقالَ:بَلْ هُو مُصابٌ،إنَّما المَجْنونُ مَن آثَرَ الدُّنیا علی الآخِرَةِ. (4)

9/4.تشویق به نفرت از دنیا

1164 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابو ذر:ای ابو ذر!هیچ چیز در نزد خدا منفورتر از دنیا نیست.خداوند،دنیا را آفرید،سپس از آن روی گرداند و بدان ننگریست و تا قیام قیامت هم به آن نمی نگرد.

1165 . امام علی علیه السلام در یادکرد حدیث معراج پیامبر صلی الله علیه و آله:خداوند فرمود:«...ای احمد!دنیا و دنیاخواهان را دشمن بدار و آخرت و آخرت گرایان را دوست بدار».

10/4.زیان های دنیادوستی
قرآن

«پس آیا دیدی کسی را که هوس خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گم راه گردانیده و بر گوش او و دلش مُهر زده و بر دیده اش پرده نهاده است؟آیا پس از خدا چه کسی او را هدایت خواهد کرد؟آیا پند نمی گیرید؟».

حدیث

1166 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به دنیا علاقه مند باشد و آرزوهای دور و دراز در آن داشته باشد،خداوند به اندازه علاقه اش به دنیا،دل او را کور می گردانَد.

1167 . مشکاة الأنوار: پیامبر خدا بر دیوانه ای گذشت و پرسید:«او را چه شده است؟».

گفتند:او دیوانه است.

فرمود:«نه،او آسیب دیده است.دیوانه واقعی،کسی است که دنیا را بر آخرت ترجیح دهد».

ص:385


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 531 ح 1162. [1]
2- (2) إرشاد القلوب:ص201. [2]
3- (4) تحف العقول:ص 60.
4- (5) مشکاة الأنوار:ص 469 ح 1571. [3]

1168 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن اشرِبَ قَلبُهُ حُبَّ الدُّنیَا التاطَ مِنها بِثَلاثٍ:شَقاءٍ لا یَنفَدُ عَناهُ،وحِرصٍ لا یَبلُغُ غِناهُ،و أمَلٍ لا یَبلُغُ مُنتَهاهُ. (1)

1169 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن عَلاماتِ الشَّقاءِ:جُمودُ العَینِ،وقَسوَةُ القَلبِ،وشِدَّةُ الحِرصِ فی طَلَبِ الدُّنیا،وَالإِصرارُ عَلَی الذَّنبِ. (2)

1170 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن جَعَلَ الهُمومَ هَمّا واحِدا؛هَمَّ آخِرَتِهِ،کَفاهُ اللّهُ هَمَّ دُنیاهُ.ومَن تَشَعَّبَت بِهِ الهُمومُ فی أحوالِ الدُّنیا لَم یُبالِ اللّهُ فی أیِّ أودِیَتِها هَلَکَ. (3)

1171 . عنه صلی الله علیه و آله: الرَّغبَةُ فِی الدُّنیا تُکثِرُ الهَمَّ وَالحُزنَ. (4)

1172 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أصبَحَ وَالدُّنیا أکبَرُ هَمِّهِ،فَلَیسَ مِنَ اللّهِ فی شَیءٍ. (5)

1173 . عنه صلی الله علیه و آله: ما جَفوَةُ العُیونِ إلّا مِن کَثرَةِ الذُّنوبِ،وما کَثرَةُ الذُّنوب إلّا مِن قِلَّةِ الوَرَعِ،وما قِلَّةُ الوَرَعِ إلّا مِن کَثرَةِ الجَفاءِ،وما کَثرَةُ الجَفاءِ إلّا مِن حُبِّ الدُّنیا. (6)

1174 . عنه صلی الله علیه و آله: سِتَّةُ أشیاءَ تُحبِطُ الأَعمالَ:الاِشتِغالُ بِعُیوبِ الخَلقِ،وقَسوَةُ القَلبِ،وحُبُّ الدُّنیا،وقِلَّةُ الحَیاءِ،وطولُ الأَمَلِ،وظالِمٌ لا یَنتَهی. (7)

1175 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَرَضَت لَهُ دُنیا وآخِرَةٌ فَاختارَ الدُّنیا عَلَی الآخِرَةِ،لَقِیَ اللّهَ یَومَ القِیامَةِ ولَیسَت لَهُ حَسَنَةٌ

یَتَّقی بِهَا النّارَ،ومَنِ اختارَ الآخِرَةَ عَلَی الدُّنیا وتَرَکَ الدُّنیا رَضِیَ اللّهُ عَنهُ وغَفَرَ لَهُ مَساوِئَ عَمَلِهِ. (8)

1168 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که دلش مالامال از عشق به دنیا شود،سه چیز همواره با اوست:مشقّتی که رنج آن تمام نمی شود،حرصی که به بی نیازی نمی انجامد،و آرزویی که به پایان نمی رسد.

1169 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نشانه های شقاوت اند:خشکی چشم،قساوت قلب،آزمندی شدید در طلب دنیا،و ادامه دادن به گناه.

1170 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس همه غصّه هایش را یک غصّه[یعنی غصّه آخرتش]قرار دهد،خداوند عز و جل غصّه های دنیای او را برطرف می سازد،و هر کس انواع غصّه های دنیا وجودش را فرا بگیرد،خداوند،اهمّیتی نمی دهد که در کدام وادی از وادی های آن،نابود می شود.

1171 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیاخواهی،گرفتگی و اندوه را بسیار می کند.

1172 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که صبح کند و دنیا،بزرگ ترین دلْ مشغولی او باشد،نزد خداوند جایگاهی ندارد.

1173 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خشکی چشم ها، (9)ناشی از فراوانی گناهان است و فراوانی گناهان،ناشی از اندک بودن پارسایی است و اندک بودن پارسایی،ناشی از درشت طبعی بسیار است و درشت طبعی بسیار،ناشی از دنیادوستی.

1174 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شش چیز،اعمال[نیکو]را بر باد می دهد:پرداختن به عیب های مردم،سنگ دلی،دنیادوستی،کم حیایی،درازی آرزو،و[ظلمِ]ستمگری که[از ستمکاری]باز نَایستد.

1175 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به او[کاری از]دنیا و[کاری از]آخرت عرضه شود و او دنیا را بر آخرت برگزیند،روز قیامت،خداوند را در حالی دیدار

می کند که حتّی یک حسنه هم ندارد تا با آن،خود را از آتش نگه بدارد؛و هر کس آخرت را بر دنیا مقدّم بدارد و[کار]دنیا را وا گذارد،خداوند از او خشنود می گردد و کارهای بدش را می آمرزد.

ص:386


1- (1) المعجم الکبیر:ج 1 ص 163 ح 10328.
2- (2) الکافی:ج 2 ص 290 ح 6. [1]
3- (3) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 95 ح 257.
4- (4) الخصال:ص 73 ح 114.
5- (5) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 352 ح 7889.
6- (6) الفردوس:ج 4 ص 115 ح 6359.
7- (7) کنز العمّال:ج 16 ص 85 ح 44023.
8- (8) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 14 ح 4968.
9- (9) کنایه از گریه نکردن و سنگ دلی و نداشتن رقّت قلب.

11/4.صِفاتُ أهلِ الدُّنیا

1176 . الإمام علیّ علیه السلام: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله سَأَلَ رَبَّهُ سُبحانَهُ لَیلَةَ المِعراجِ فَقالَ:...یا رَبِّ ومَن أهلُ الدُّنیا ومَن أهلُ الآخِرَةِ؟

قالَ:أهلُ الدُّنیا مَن کَثُرَ أکلُهُ وضِحکُهُ ونَومُهُ وغَضَبُهُ،قَلیلُ الرِّضا،لا یَعتَذِرُ إلی مَن أساءَ إلَیهِ،ولا یَقبَلُ عُذرَ مَنِ اعتَذَرَ إلَیهِ،کَسلانُ عِندَ الطّاعَةِ،شُجاعٌ عِندَ المَعصِیَةِ،أمَلُهُ بَعیدٌ و أجَلُهُ قَریبٌ،لا یُحاسِبُ نَفسَهُ،قَلیلُ المَنفَعَةِ،کَثیرُ الکَلامِ،قَلیلُ الخَوفِ،کَثیرُ الفَرَحِ عِندَ الطَّعامِ،وإنَّ أهلَ الدُّنیا لا یَشکُرونَ عِندَ الرَّخاءِ،ولا یَصبِرونَ (1)عِندَ البَلاءِ،کَثیرُ النّاسِ عِندَهُم قَلیلٌ،یَحمَدونَ أنفُسَهُم بِما لا یَفعَلونَ ویَدَّعونَ بِما لَیسَ لَهُم،ویَتَکَلَّمونَ بِما یَتَمَنَّونَ،ویَذکُرونَ مَساوِئَ النّاسِ ویُخفونَ حَسَناتِهِم.

فَقالَ:یا رَبِّ،کُلُّ هذَا العَیبِ فی أهلِ الدُّنیا؟!

[قالَ:] (2)یا أحمَدُ،إنَّ أهلَ الدُّنیا کَثیرٌ فیهِمُ الجَهلُ وَالحُمقُ،لا یَتَواضَعونَ لِمَن یَتَعَلَّمونَ مِنهُ،وهُم عِندَ أنفُسِهِم عُقَلاءُ،وعِندَ العارِفینَ حُمَقاءُ. (3)

11/4.ویژگی های اهل دنیا

1176 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله در شب معراج از پروردگار پاکش پرسید:...ای پروردگار من!اهل دنیا چه کسی است و اهل آخرت کیست؟

فرمود:«اهل دنیا،کسی است که خوراک و خنده و خواب و خشمش بسیار است؛خشنودی اش اندک است؛نه از کسی که به وی بدی کرده است،پوزش می طلبد و نه پوزش کسی را که از او پوزش می طلبد،می پذیرد؛در طاعت،تنبل است،و در معصیت،گستاخ؛آرزویش دور و دراز است و اجلش نزدیک؛از نفْس خویش حساب نمی کشد؛کم خیر است و پُرگو؛کم ترس[از خدا]است؛و هنگام غذا خوردن،بسیار شاد است.

اهل دنیا در هنگام آسایش،سپاس گزار نیستند و هنگام بلا(سختی)شکیبا نیستند؛بسیارِ مردم،در نظر آنان اندک است؛خویشتن را به کارهای ناکرده می ستایند و ادّعای چیزهایی را می کنند که ندارند و از چیزهایی سخن می گویند که آرزو دارند و بدی های مردم را می گویند و خوبی های آنان را پوشیده می دارند».

پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:ای پروردگار من!همه این عیب ها،در اهل دنیاست؟!

[فرمود:]«ای احمد!در اهل دنیا،نادانی و کم بخردی های بسیار است:در برابر کسی که از او دانش می آموزند،فروتنی نمی کنند و خویشتن را عاقل می پندارند؛در حالی که به نزد فهمیدگان،مردمانی کم خِردند».

ص:387


1- (1) فی المصدر«لا یُبصِرون»والأصحّ ما أثبتناه کما فی بحار الأنوار. [1]
2- (2) ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار. [2]
3- (3) إرشاد القلوب:ص 199. [3]

الباب الرابع:الأجل

1/4.لِکُلِّ شَیءٍ أجلٌ مکتوبٌ

الکتاب

«أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی وَ إِنَّ کَثِیراً مِنَ النّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ لَکافِرُونَ». 1

الحدیث

1177 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ...لِکُلِّ أجَلٍ کِتابا. (1)

1178 . عنه صلی الله علیه و آله: لِکُلِّ قَضاءٍ قَدَرٌ،ولِکُلِّ قَدَرٍ أجَلٌ،ولِکُلِّ أجلٍ کِتابٌ «یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» . (2)

2/4.تَصنیفُ الآجالِ

الکتاب

«هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضی أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ». 4

الحدیث

1179 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ تَعالی: «یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» (3):یَمحو مِنَ الأَجَلِ ما یَشاءُ،ویَزیدُ فیهِ ما یَشاءُ. (4)

باب چهارم:اجل

1/4.هر چیزی اجَلِ رقم خورده ای دارد

قرآن

«آیا درباره خودشان به تفکّر نپرداخته اند؟خداوند،آسمان ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است،جز به حق و تا هنگامی معیّن،نیافریده است،و[با این همه،]بسیاری از مردم دیدار با پروردگارشان را سخت منکرند».

حدیث

1177 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با...هر اجلی،نوشته ای است.

1178 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای هر قضایی قَدَری،و برای هر قَدَری اجلی،و برای هر اجلی نوشته ای است«و خدا آنچه را بخواهد،محو یا ثبت می کند و اصلِ کتاب،در نزد اوست».

2/4.اقسام اجَل

قرآن

«اوست کسی که شما را از گِل آفرید.آن گاه،مدّتی را[برای شما عمر]مقرّر داشت.و اجَلِ حتمی نزد اوست.با این همه،[بعضی از]شما[در قدرت او]تردید می کنید».

حدیث

1179 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه:«خدا آنچه را بخواهد،محو یا اثبات می کند و اصل کتاب،در نزد اوست»:[یعنی]از اجل،هر اندازه که بخواهد،می زُداید[و کم]می کند و هر اندازه که بخواهد،به آن می افزاید.

ص:388


1- (2) الخصال:ص 114 ح 93.
2- (3) کشف الغمّة:ج 1 ص 349. [1]
3- (5) الرعد:39. [2]
4- (6) الفردوس:ج 5 ص 261 ح 8126.

1180 . الإمام علیّ علیه السلام مِن کِتابٍ لَهُ إلی مُعاوِیَةَ:کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذَا احمَرَّ البَأسُ (1)و أحجَمَ النّاسُ،قَدَّمَ أهلَ بَیتِهِ فَوَقی بِهِم أصحابَهُ حَرَّ السُّیوفِ وَالأَسِنَّةِ،فَقُتِلَ عُبَیدَةُ بنُ الحارِثِ یَومَ بَدرٍ،وقُتِلَ حَمزَةُ یَومَ احُدٍ،وقُتِلَ جَعفَرٌ یَومَ مُؤتَةَ (2)،و أرادَ مَن لَو شِئتُ ذَکَرتُ اسمَهُ مِثلَ الَّذی أرادوا مِنَ الشَّهادَةِ،ولکِنَّ آجالَهُم عُجِّلَت،ومَنِیَّتَهُ اجِّلَت. (3)

3/4.حِکمَةُ سَترِ الآجالِ

1181 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَو عَلِمَ المَخلوقُ مِقدارَ یَومِهِ لَضاقَت عَلَیهِ بِرُحبِها ولَم یَنفَعهُ فیها قَومٌ ولا خَفضٌ (4)،ولکِنَّهُ عُمِّیَ عَلَیهِ الأَجَلُ،ومُدَّ لَهُ فِی الأَمَلِ. (5)

1180 . امام علی علیه السلام در نامه ای به معاویه:هر گاه جنگ،شدّت می گرفت و مردم پا پس می نهادند،پیامبر خدا افراد خانواده اش را پیش می افکند(سپر بلا می ساخت)و به واسطه آنان،یارانش را از سوزش شمشیرها و نیزه ها حفظ می کرد.چنین بود که عبیدة بن حارث در جنگ بدر،حمزه در جنگ احُد،و جعفر در جنگ موته،کشته شدند.و آن کسی هم که اگر بخواهم،نامش را می برم، (6)همانند آن بزرگواران،خواهان شهادت بود؛امّا اجل های آنها پیش افتاد و مرگ او به تأخیر افکنده شد.

3/4.حکمت پوشیده بودن اجَل

1181 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر مخلوق،اندازه عمر خود را می دانست،[زمین]با همه وسعتش،بر او تنگ می شد و در دنیا هیچ قومی و هیچ زندگی مرفّهی،او را سود نمی بخشید؛ولی اجل بر او پوشیده گردید و آرزو در وجود او طولانی قرار داده شد.

ص:389


1- (1) احمرّ البأس:اشتدّت الحرب(النهایة:ج 1 ص 438« [1]حمر»).
2- (2) مؤتة:قریة من قری البلقاء،فی حدود الشام(معجم البلدان:ج 5 ص 220). [2]
3- (3) نهج البلاغة: [3]الکتاب 9.
4- (4) الخَفْض:لِینُ العیش وسعتُه(لسان العرب:ج 7 ص 145« [4]خفض»).
5- (5) تاریخ المدینة:ج 2 ص 558.
6- (6) .مراد،خودِ امام علی علیه السلام است.

الباب الخامس:الشّیطان

1/5.عَداوَةُ الشَّیطانِ للإنسانِ

الکتاب

«إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِیرِ». 1

الحدیث

1182 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِابنِ مَسعودٍ وهو یَعِظُهُ:یابنَ مَسعودٍ،اِتَّخِذِ الشَّیطانَ عدوّا؛فإنَّ اللّهَ تعالی یقولُ: «إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» . (1)

2/5.التَّحذیرُ مِن فِتَنِ الشّیطانِ

الکتاب

«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ مَرِیدٍ* کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاّهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدِیهِ إِلی عَذابِ السَّعِیرِ». 3

الحدیث

1183 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سَتَکُونُ فِتَنٌ یُصبِحُ الرَّجُلُ فیها مُؤمنا ویُمسی کافرا،إلّا مَن أحیاهُ اللّهُ تعالی بالعِلمِ. (2)

3/5.ما یُسلِّطُ الشیطانَ

الکتاب

«اِسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللّهِ أُولئِکَ

حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ». 5

باب پنجم:شیطان

1/5.دشمنیِ شیطان با انسان

قرآن

«در حقیقت،شیطان دشمن شماست؛پس شما[نیز]او را دشمن بگیرید.[او]فقط دار و دسته خود را می خوانَد تا آنها از یاران آتش باشند».

حدیث

1182 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندرز به ابن مسعود:ای پسر مسعود!شیطان را دشمن بگیر؛زیرا خداوند متعال می فرماید:«همانا شیطان،دشمن شماست؛پس شما[نیز]او را دشمن بدارید».

2/5.هشدار درباره گم راه سازی های شیطان

قرآن

«و برخی از مردم،در باره خدا بدون هیچ علمی،مجادله می کنند و از هر شیطانِ سرکشی پیروی می کنند.بر[شیطان]مقررّ شده است که هرکس او را به دوستی گرفت،قطعاً او وی را گم راه سازد و به عذاب آتش بکشاند».

حدیث

1183 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در آینده،فتنه هایی[گم راه کننده]پیش خواهد آمد،که انسان صبح خود را با ایمان آغاز می کند و شب که فرا رسید،به کفر افتاده است،مگر کسی که خداوند متعال او را به دانش و آگاهی،زنده کرده باشد.

3/5.آنچه شیطان را مسلّط می کند

قرآن

«شیطان بر آنان چیره شده و خدا رای از یادشان برده است.

آنان حزب شیطان اند.آگاه باش که حزب شیطان،همان زیانکاران اند».

ص:390


1- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 354 ح 2660. [1]
2- (4) کنز العمّال:ج 11 ص 125 ح 30883.

الحدیث

1184 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بَینَما موسی علیه السلام جالِسا إذ أقبَلَ إبلیسُ...قالَ موسی:فَأخبِرْنی بِالذَّنبِ الذی إذا أذنَبَهُ ابنُ آدَمَ استَحوَذتَ علَیهِ.قالَ:إذا أعجَبَتهُ نَفسُهُ،واستَکثَرَ عَمَلَهُ،وصَغُرَ فی عَینِهِ ذَنبُهُ. (1)

4/5.ما یُبعِدُ الشَّیطانَ

1185 . الإمام الصّادق عن آبائه علیهم السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:ألا اخبِرُکُم بِشَیءٍ إن أنتُم فَعَلتُمُوهُ تَباعَدَ الشَّیطانُ مِنکُم کما تَباعَدَ المَشرِقُ مِن المَغرِبِ؟قالوا:بَلی،قالَ:الصَّومُ یُسَوِّدُ وَجهَهُ،والصَّدَقَةُ تَکسِرُ ظَهرَهُ،والحُبُّ فی اللّهِ والمُؤازَرَةُ علی العَمَلِ الصّالِحِ یَقطَعانِ دابِرَهُ،والاستِغفارُ یَقطَعُ وَتِینَهُ. (2)

5/5.جُنودُ إبلیسَ

الکتاب

«فَکُبْکِبُوا فِیها هُمْ وَ الْغاوُونَ* وَ جُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ». 3

الحدیث

1186 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ لِإِبلیسَ کُحلاً ولَعُوقا وسَعُوطا،فَکُحلُهُ النُّعاسُ،ولَعُوقُهُ الکَذِبُ،وسَعُوطُهُ الکِبرُ. (3)

حدیث

1184 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: موسی علیه السلام نشسته بود که ابلیس نزد او آمد...موسی علیه السلام فرمود:«مرا از آن گناهی خبر ده که اگر آدمی مرتکبش شود،تو بر او استیلا می یابی».

ابلیس گفت:هر گاه خودْپسند شود و عملش را زیاد بیند و گناهش در نظرش خُرد آید.

4/5.آنچه شیطان را دور می کند

1185 . امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام:پیامبر خدا فرمود:«آیا شما را از چیزی خبر ندهم که اگر به آن عمل کنید،شیطان از شما دور شود،چندان که مشرق از مغرب دور است؟».

گفتند:چرا.

فرمود:«روزه،روی شیطان را سیاه می کند و صدقه،پشت او را می شکند و دوست داشتن برای خدا و یاری کردنِ یکدیگر در کار نیک،ریشه او را می کَند و استغفار،شاهرگش را می زند».

5/5.سپاهیان ابلیس

قرآن

«پس آنها و همه گم راهان،در آن[آتش]افکنده می شوند،و[نیز]همه سپاهیان ابلیس».

حدیث

1186 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا ابلیس،سُرمه ای دارد و لیسَکی (4)و انفیّه ای؛سرمه اش،چُرت زدن است و لیسَکش دروغ و انفیّه اش تکبّر.

ص:391


1- (1) الکافی:ج 2 ص 314 ح 8. [1]
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 117 ح 102. [2]
3- (4) معانی الأخبار:ص 139 ح 1.
4- (5) در متن عربی حدیث،«لَعوق»آمده است که به معنای:قندک،آب نبات هر بازیچه لیسیدنی است.م.

الباب السادس:الإنسان

الفصل الأوّل:کرامة الإنسان

1/1.فضل الإنسان علی سائر الخلق

الکتاب

«وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلاً». 1

الحدیث

1187 . کنزالعمّال عن ابن عمر عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما شَیءٌ أکرمُ علی اللّهِ مِن ابنِ آدمَ.قیلَ:یا رسولَ اللّهِ،ولا الملائکةُ؟!قالَ:الملائکةُ مَجْبورونَ،بمنزلةِ الشّمسِ والقمرِ. (1)

1188 . الإمام الصّادق علیه السلام: لَمّا اسرِیَ برسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله حَضَرتِ الصَّلاةُ،فأذّنَ و أقامَ جَبرئیلُ،فقالَ:یا محمّدُ،تَقدّمْ.فقالَ رسولُ اللّهِ:تَقدّمْ یا جَبرئیلُ.فقالَ لَه:إنّا لا نَتَقدّمُ الآدَمِیّینَ مُنذُ امِرْنا بالسُّجودِ لآدمَ علیه السلام. (2)

2/1.ما یوجب الفَلاحَ

الکتاب

«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ* اَلَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ

خاشِعُونَ* وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ». 4

باب ششم:انسان

فصل یکم:کرامت انسان

1/1.برتری انسان بر دیگر آفریده ها
قرآن

«و به راستی،ما فرزندانِ آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا[بر مَرکب ها]برنشاندیم و از چیزهای پاکیزه،به ایشان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از آفریده های خود،برتریِ آشکار دادیم».

حدیث

1187 . کنز العمّال به نقل از ابن عمر:پیامبر خدا فرمود:«هیچ چیز نزد خداوند،گرامی تر از فرزند آدم نیست».

گفته شد:ای پیامبر خدا!حتّی فرشتگان؟!

فرمود:«فرشتگان،[نیز]به سان خورشید و ماه،مجبورند».

1188 . امام صادق علیه السلام: شبی که پیامبر صلی الله علیه و آله به معراج برده شد،وقت نماز رسید.جبرئیل علیه السلام اذان و اقامه گفت و سپس گفت:ای محمّد![برای امامت نماز]پیش برو.

پیامبر خدا فرمود:«تو پیش برو،ای جبرئیل!».

جبرئیل علیه السلام گفت:از آن زمان که به ما دستور داده شد بر آدم علیه السلام سجده کنیم،خود را بر آدمیان مقدّم نمی داریم.

2/1.عوامل رستگاری
قرآن

«به راستی که مؤمنان،رستگار شدند؛همانان که در

نمازشان فروتن اند،و آنان که از[کار]بیهوده،روی گردان اند».

ص:392


1- (2) کنز العمّال:ج 12 ص 192 ح 34621.
2- (3) بحار الأنوار:ج 18 ص 404 ح 108. [1]

«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکّی* وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّی». 1

«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها* وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها». 2

«فَاتَّقُوا اللّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِیعُوا وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لِأَنْفُسِکُمْ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». 3

الحدیث

1189 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قد أفلَحَ مَن أخلَصَ قَلبَهُ للإیمانِ،وجَعَلَ قَلبَهُ سَلیما،ولِسانَهُ صادِقا،ونفسَهُ مُطمَئنَّةً،وخَلِیقَتَهُ مُستَقیمَةً،واُذنَهُ مُستَمِعَةً،وعَینَهُ ناظِرَةً. (1)

3/1.تَساوی الرَّجلِ والمرأةِ فی الفضائل

الکتاب

«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصّادِقِینَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرِینَ وَ الصّابِراتِ وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمِینَ وَ الصّائِماتِ وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذّاکِرِینَ اللّهَ کَثِیراً وَ الذّاکِراتِ أَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً». 5

الحدیث

1190 . الدرّ المنثور: أخرَجَ البَیهَقیُّ عن أسماءَ بِنتِ یَزیدَ

الأنصاریّةِ أنّها أتَتِ النّبیَّ صلی الله علیه و آله وهُو بَینَ أصحابهِ،فقالَت:بأبی أنتَ واُمّی!إنّی وافِدَةُ النِّساءِ إلَیکَ،واعلَمْ نَفسی لَکَ الفِداءُ أنّهُ ما مِن امرأةٍ کائنَةٍ فی شَرقٍ ولاغَربٍ سَمِعَت بمَخرَجی هذا إلّا وهِیَ علی مِثلِ رأیِی،إنّ اللّهَ بَعَثَکَ بالحَقِّ إلَی الرِّجالِ والنِّساءِ،فآمَنّا بکَ وبإلهِکَ الّذی أرسَلَکَ،وإنّا مَعشَرَ النِّساءِ مَحصوراتٌ مَقصوراتٌ،قَواعِدُ بُیوتِکُم ومَقضی شَهَواتِکُم وحامِلاتُ أولادِکُم،وإنّکُم مَعاشِرَ الرّجالِ فُضِّلتُم علَینا بالجُمُعَةِ والجَماعاتِ وعِیادَةِ المَرضی وشُهودِ الجَنائزِ والحَجِّ بَعدَ الحَجِّ،و أفضَلُ مِن ذلکَ الجِهادُ فی سبیلِ اللّهِ،وإنّ الرّجُلَ مِنکُم إذا خَرَجَ حاجّا أو مُعتَمِرا أو مُرابِطا حَفِظنا لَکُم أموالَکُم،وغَزَلنا لَکُم أثوابَکُم،ورَبَّینا لَکُم أموالَکُم (2)فما نُشارِکُکُم فی الأجرِ یا رسولَ اللّهِ؟

فالتَفَتَ النّبیُّ صلی الله علیه و آله إلی أصحابهِ بِوَجهِهِ کُلِّهِ،ثُمّ قالَ:هَل سَمِعتُم مَقالَةَ امرأةٍ قَطُّ أحسَنَ مِن مُساءلَتِها فی أمرِ دِینِها مِن هذهِ؟فقالوا:یا رسولَ اللّهِ،ما ظَنَنّا أنّ امرَأةً تَهتَدی إلی مِثلِ هذا!

فالتَفَتَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله إلَیها،ثُمّ قالَ لَها:انصَرفی أیَّتُها المَرأةُ،و أعلِمی مَن خَلفَکِ مِن النِّساءِ أنّ حُسنَ تَبَعُّلِ إحداکُنَّ لزَوجِها وطَلَبَها مَرضاتَهُ واتِّباعَها مُوافَقَتَهُ یَعدِلُ ذلکَ کُلَّهُ.فأدبَرَتِ المَرأةُ وهِی تُهَلِّلُ وتُکَبِّرُ استِبشارا. (3)

«رستگار،آن کس که خود را پاک گردانید و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد».

«که هر کس آن(نفْس)را پاک گردانید،قطعاً رستگار شد و هر که آلوده اش ساخت،قطعاً درباخت».

«پس تا می توانید،از خدا پروا بدارید و بشنوید و فرمان ببرید و مالی برای خودتان[در راه خدا]انفاق کنید؛و کسانی که از خسّت نفس خویش مصون مانند،آنان رستگاران اند».

حدیث

1189 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رستگار شد هر که دلش را برای ایمان خالص گردانید و قلبش را پاک ساخت و زبانش را راستگو ساخت و روانش را با آرامش کرد و اخلاقش را درست گرداند و گوشش را شنوا و چشمش را بینا کرد.

3/1.برابری زن و مرد در فضیلت ها
قرآن

«مردان و زنان مسلمان،و مردان و زنان با ایمان،و مردان و زنان عبادت پیشه،و مردان و زنان راستگو،و مردان و زنان شکیبا،و مردان و زنان فروتن،و مردان و زنان صدقه دهنده،و مردان و زنان روزه دار،و مردان و زنان پاک دامن،و مردان و زنانی که خدا را فراوان یاد می کنند،خدا برای[همه]آنان آمرزشی و پاداشی بزرگ فراهم ساخته است».

حدیث

1190 . الدرّ المنثور: بیهقی درباره اسماء دختر یزید انصاری نقل می کند که وی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله که در

جمع اصحاب نشسته بود آمد و گفت:پدر و مادرم به فدایت!من به نمایندگی از طرف زن ها نزد شما آمده ام.فدایت شوم!بِدان که هیچ زنی در شرق و غرب عالم نیست که سخن مرا بشنود،مگر این که با من هم رأی خواهد بود.خداوند،تو را به حق،به سوی مردان و زنان فرستاد و ما هم به تو و خدایی که تو را فرستاده است،ایمان آوردیم.ما طایفه زنان،محدود و محصور هستیم و اساس خانه های شماییم و خواهش های شما را بر می آوریم و فرزندان شما را حامله می شویم؛امّا شما مردها بر ما با[رفتن به]نماز جمعه و نماز جماعت و عیادت بیماران و تشییع جنازه و پیاپی حج گزاری و بالاتر از همه اینها،جهاد در راه خدا،برتری داده شده اید.هر گاه مردی از شما برای حج یا عمره و یا جهاد،از خانه بیرون می رود،ما[زنان،]اموال شما را حفظ می کنیم و لباس هایتان را می بافیم و فرزندانتان را تربیت می کنیم.ای پیامبر خدا!آیا در ثواب،شریک شما نیستیم؟

پیامبر صلی الله علیه و آله کاملاً رو به اصحاب خود کرد و فرمود:«آیا تا به حال شنیده اید که زنی در پرسش از امور دین خود،به این خوبی سخن بگوید؟».

گفتند:ای پیامبر خدا!گمان نمی کردیم که زنی تا بدین پایه برسد!

سپس پیامبر صلی الله علیه و آله رو به اسماء کرد و فرمود:«ای زن!برگرد و به زنانی که تو را به نمایندگی فرستاده اند،اعلام کن که نیکو شوهرداری کردنِ هر یک از شما زنان و جلب کردن رضایت مرد خویش و اطاعت از خواست او،با همه این اعمال[که برای مردان نام بردی]،برابری می کند».

اسماء در حالی که از شادی،تهلیل(لا إله إلّا اللّه)و تکبیر می گفت،باز گشت.

ص:393


1- (4) مسند ابن حنبل:ج 8 ص 71 ح 21368. [1]
2- (6) هکذا فی المصدر،والظاهر«وربّینا لکم أولادکم».
3- (7) الدرّ المنثور:ج 2 ص 518. [2]

ص:394

1191 . الترغیب والترهیب عن أبی سعید الخدری: جاءتِ امرأةٌ إلی رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فقالت:یا رسولَ اللّهِ،ذَهَبَ الرِّجالُ بحَدیثِکَ،فاجعَلْ لَنا مِن نَفسِکَ یَوما نَأتِکَ فیهِ تُعَلِّمُنا مِمّا عَلّمَکَ اللّهُ.قالَ:اجتَمِعْنَ یَومَ کذا وکذا فی مَوضعِ کذا وکذا،فاجتَمَعنَ،فأتاهُنَّ النّبیُّ صلی الله علیه و آله فَعلّمَهُنَّ مِمّا عَلّمَهُ اللّهُ. (1)

الفصل الثّانی:قلب الإنسان

1/2.مَثَلُ القلبِ

1192 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّما سُمِّیَ القَلبُ مِن تَقلُّبِهِ،إنّما مَثَلُ القلبِ مَثَلُ ریشَةٍ بالفَلاةِ تَعَلَّقَت فی أصلِ شَجَرةٍ تُقَلِّبُها الرِّیحُ ظَهرا لِبَطنٍ. (2)

2/2.منزلةُ القلبِ مِن الجسدِ

1193 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فی الإنسانِ مُضغَةٌ،إذا هی سَلِمَت وصَحَّت سَلِمَ بها سائرُ الجَسَدِ،فإذا سَقِمَت سَقِمَ بها سائرُ الجَسَدِ وفَسَدَ،وهِی القلبُ. (3)

1194 . عنه صلی الله علیه و آله: القَلبُ مَلِکٌ ولَهُ جُنودٌ،فإذا صَلَحَ المَلِکُ صَلَحَت جُنودُهُ،وإذا فَسدَ المَلِکُ فَسَدَت جُنودُهُ. (4)

3/2.سَلامةُ القَلبِ

الکتاب

«وَ لا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ* یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ

* إِلاّ مَنْ أَتَی اللّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ». 5

1191 . الترغیب و الترهیب به نقل از ابو سعید خُدری:زنی نزد پیامبر خدا آمد و گفت:ای پیامبر خدا!مردها از سخنان شما استفاده می کنند.روزی هم برای ما تعیین فرما تا به محضرتان بیاییم و از آنچه خداوند به شما می آموزد،به ما نیز بیاموزی.

فرمود:«فلان و بهمان روز،در فلان و بهمان جا گرد بیایید».

در روز وعده شده،زنان جمع شدند و پیامبر صلی الله علیه و آله به جمع آنان رفت و تعالیم خدا را به آنان آموزش داد.

فصل دوم:قلب انسان

1/2.مَثَل دل

1192 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قلب را در حقیقت،از این رو قلب نامیده اند که منقلب(دگرگون)می شود.حکایت قلب(دل)،حکایت یک پَر است که در دشتی به بیخ درختی آویخته شده و باد،آن را زیر و رو می کند.

2/2.جایگاه دل نسبت به بدن

1193 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در انسان،پاره گوشتی هست که اگر آن سالم و درست باشد،بقیّه بدن هم سالم می شود و هر گاه آن بیمار شود،بقیّه بدنْ بیمار و تباه می گردد.آن پاره گوشت،دل است.

1194 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دل،پادشاهی است که سپاهیانی دارد.هر گاه پادشاهْ شایسته باشد،سپاهیانش شایسته می شوند و هر گاه پادشاهْ فاسد شود،سپاهیانش نیز فاسد می شوند.

3/2.سلامت دل
قرآن

«و روزی که[مردم]برانگیخته می شوند،رسوایم مکن؛

روزی که هیچ مال و فرزندی سود نمی بخشد،مگر کسی که دلی سالم به سوی خدا بیاورد».

ص:395


1- (1) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 76 ح 6.
2- (2) کنز العمال:ج 1 ص 241 ح 1210.
3- (3) الخصال:ص 31 ح 109.
4- (4) کنز العمال:ج 1 ص 240 ح 1205.

الحدیث

1195 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله وقد سُئلَ:ما القَلبُ السَّلیمُ؟:دِینٌ بِلا شَکٍّ وهَوی،وعملٌ بِلا سُمعَةٍ ورِیاءٍ. (1)

4/2.انشِراحُ القلبِ

الکتاب

«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ». 2

الحدیث

1196 . مکارم الأخلاق عن عَبد اللّهِ بنِ مَسعود: دخلتُ...علی رسولِ اللّه صلی الله علیه و آله...فقالَ:یابنَ مَسعودٍ،فمَن شَرَحَ اللّهُ صَدرَهُ للإسلامِ فهُو علی نُورٍ مِن رَبِّهِ،فإنَّ النورَ إذا وَقَعَ فی القَلبِ انشَرَحَ وانفَسَحَ،فقیلَ:یا رسولَ اللّهِ،فهَل لذلکَ مِن عَلامَةٍ؟فقالَ:نَعَم،التَّجافی عن دارِ الغُرورِ،والإنابَةُ إلی دارِ الخُلودِ،والاستِعدادُ للمَوتِ قبلَ نُزولِ الفَوتِ،فَمَن زَهِدَ فی الدنیا قَصُرَ أمَلُهُ فیها وتَرَکَها لِأهلِها. (2)

5/2.عَمَی القلبِ

الکتاب

«وَ مَنْ کانَ فِی هذِهِ أَعْمی فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمی وَ أَضَلُّ سَبِیلاً». 4

حدیث

1195 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ این سؤال که:قلب سلیم چیست؟:دینداریِ به دور از شک و هوای نفْس و عملِ بدون شهرت طلبی و خودنمایی.

4/2.گشادگی دل
قرآن

«آیا برای تو سینه ات را نگشاده ایم؟».

حدیث

1196 . مکارم الأخلاق به نقل از عبد اللّه بن مسعود:...خدمت پیامبر خدا رسیدم....فرمود:«ای پسر مسعود!هر کس که خداوندْ دلش را برای اسلام بگشاید،دارای نوری از پروردگار خویش است؛زیرا نور،هر گاه در دل بیفتد،دلْ گشاده و فراخ می گردد».

گفته شد:ای پیامبر خدا!آیا برای آن،نشانه ای هست؟

فرمود:«آری؛دوری کردن از سرای فریب و روی آوردن به سرای جاودانی و آماده شدن برای مرگ،پیش از فرود آمدن نیستی و فوت وقت.پس،هر که از دنیا دل بَر کند،آرزویش در دنیا کوتاه می شود و دنیا را به اهلش وا می گذارد.

5/2.کوری دل
قرآن

«و هر که در این[دنیا]کور[دل]باشد،در آخرت،کور[دل]و گم راه تر خواهد بود».

ص:396


1- (1) مستدرک الوسائل:ج 1 ص 113 ح 124. [1]
2- (3) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 340 ح 2660. [2]

الحدیث

1197 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَرُّ العَمی عَمَی القَلبِ. (1)

1198 . عنه صلی الله علیه و آله: أعمَی العَمی الضَّلالَةُ بعدَ الهُدی...وشَرُّ العَمی عَمَی القَلبِ. (2)

6/2.ما یُقسِی القلبَ

الکتاب

«فَبِما نَقْضِهِمْ مِیثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمّا ذُکِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلی خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاّ قَلِیلاً مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ». 3

الحدیث

1199 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تُکثِرُوا الکلامَ بغَیرِ ذِکرِ اللّهِ؛فإنَّ کَثرَةَ الکلامِ بغَیرِ ذِکرِ اللّهِ قَسوَةُ القَلبِ،إنّ أبعَدَ الناسِ مِن اللّهِ القَلبُ القاسی. (3)

1200 . عنه صلی الله علیه و آله: تَرکُ العِبادَةِ یُقسی القَلبَ،تَرکُ الذِّکرِ یُمیتُ النَّفسَ. (4)

7/2.ما یَشفِی القلبَ

الکتاب

«یا أَیُّهَا النّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ». 6

حدیث

1197 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترین کوری،کوریِ دل است.

1198 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کورترین کوری،گم راهیِ بعد از هدایت است...و بدترین کوری،کوریِ دل است.

6/2.عوامل سخت دلی
قرآن

«پس به[سزای]پیمانْ شکستنشان،لعنتشان کردیم و دل هایشان را سخت گردانیدیم.کلمات را از مواضع خود،تحریف می کنند و بخشی از آنچه را بِدان اندرز داده شده بودند،به فراموشی سپردند،و تو همواره بر خیانتی از آنان آگاه می شوی،مگر اندکی از ایشان[که خیانتکار نیستند].پس،از آنان در گذر و چشم پوشی کن که خدا نیکوکاران را دوست می دارد».

حدیث

1199 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در غیر از ذکر خدا،زیاده گویی نکنید؛زیرا زیاده گویی در غیر ذکر خدا،موجب سخت دلی می شود و دورترینِ مردم از خدا،سخت دل است.

1200 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ترک عبادت،دل را سخت می کند.رها کردن یاد خدا،جان را می میراند.

7/2.آنچه دل را درمان می کند
قرآن

«ای مردم!به یقین،برای شما اندرزی از جانب پروردگارتان و درمانی برای آنچه در سینه هاست و ره نمود و رحمتی برای گروندگان[به خدا]،آمده است».

ص:397


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 577 ح 788. [1]
2- (2) الاختصاص:ص 342.
3- (4) الأمالی للطوسی:ص 3 ح 1. [2]
4- (5) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 120. [3]

الحدیث

1201 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل یقولُ:تَذاکُرُ العِلمِ بینَ عِبادی مِمّا تَحیا علیه ِ القُلوبُ المَیِّتةُ إذا هُمُ انتَهَوا فیهِ إلی أمری. (1)

1202 . عنه صلی الله علیه و آله: عَوِّدُوا قُلوبَکُمُ الرِّقَّةَ،و أکثِرُوا مِن التَّفَکُّرِ والبُکاءِ مِن خَشیَةِ اللّهِ. (2)

1203 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَستَقیمُ إیمانُ عَبدٍ حتّی یَستَقیمَ قَلبُهُ،ولا یَستَقیمُ قلبُهُ حتّی یَستَقیمَ لِسانُهُ. (3)

الفصل الثّالث:نفس الإنسان

1/3.مَعرِفةُ النَّفس

1204 . عوالی اللآلی: دَخَلَ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَجُلٌ اسمُهُ مُجاشِعٌ،فقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،کَیفَ الطَّریقُ إلی مَعرِفَةِ الحَقِّ؟فقالَ صلی الله علیه و آله:مَعرِفَةُ النَّفسِ. (4)

2/3.النَّفسُ اللَّوّامَةُ

الکتاب

«وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ». 5

الحدیث

1205 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وصیَّتهِ لابنِ مَسعودٍ:یابنَ مَسعودٍ،أکثِرْ مِن الصّالِحاتِ والبِرِّ؛فإنّ المُحسِنَ والمُسِیءَ یَندَمانِ،یَقولُ المُحسِنُ:یا لَیتَنی ازدَدتُ

مِن الحَسَناتِ!ویقولُ المُسِیءُ:قَصَّرتُ،وتَصدیقُ ذلکَ قَولُهُ تعالی: «وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ» . (5)

حدیث

1201 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل می فرماید:«گفتگوی علمی میان بندگان من،از چیزهایی است که دل های مرده با آن زنده می شود؛به شرط آن که در این گفتگوهای خود،سرانجام به خواسته من برسند».

1202 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دل های خود را به رقّت،خو دهید و زیاد بیندیشید و از خوف خدا بسیار بگریید.

1203 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان هیچ بنده ای درست نمی گردد،مگر این که دلش درست باشد و دلش درست نمی گردد،مگر آن گاه که زبانش درست باشد.

فصل سوم:نفس انسان

1/3.خودشناسی

1204 . عوالی اللآلی: مردی به نام مُجاشع،بر پیامبر خدا وارد شد و گفت:ای پیامبر خدا!راه رسیدن به شناخت حق چیست؟

فرمود:«شناخت خود».

2/3.نفْسِ سرزنشگر(وجدان بیدار)
قرآن

«و[باز]سوگند می خورم به نفس سرزنشگر!».

حدیث

1205 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش خود به ابن مسعود:ای پسر مسعود!کارهای شایسته و نیکِ بسیار به جای آر؛زیرا نیکوکار و بدکار،هر دو پشیمان می شوند.نیکوکار می گوید:«کاش خوبی های

بیشتری انجام می دادم»و بدکار می گوید:«کوتاهی کردم».تأیید این مطلب،سخن خدای متعال است که می فرماید:«و سوگند می خورم به نفْس سرزنشگر».

ص:398


1- (1) الکافی:ج 1 ص 41 ح 6. [1]
2- (2) أعلام الدین:ص 365 ح 33. [2]
3- (3) نهج البلاغة:الخطبة 176. [3]
4- (4) عوالی اللآلی:ج 1 ص 246 ح 1. [4]
5- (6) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 353 ح 2660. [5]

3/3.تَزکیَةُ النَّفس

الکتاب

«کَما أَرْسَلْنا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ». 1

الحدیث

1206 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بِتَزکِیَةِ النَّفسِ یَحصُلُ الصَّفاءُ. (1)

1207 . مجمع البیان عن سعید بن أبی هلال: کانَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا قَرَأ هذِهِ الآیَةَ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها» وَقَفَ ثُمّ قالَ:اللَّهُمَّ آتِ نَفسِی تَقواها،أنتَ وَلِیُّها ومَولاها،وزَکِّها و أنتَ خَیرُ مَن زَکّاها. (2)

الفصل الرّابع:الرّؤیا

1/4.بُشری الرُّؤیا

الکتاب

«لَهُمُ الْبُشْری فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدِیلَ لِکَلِماتِ اللّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ». 4

الحدیث

1208 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قولِهِ تعالی: «لَهُمُ الْبُشْری...» :

هی الرُّؤیا الحَسَنَةُ یَرَی المُؤمنُ فَیُبشَّرُ بها فی دُنیاهُ. (3)

3/3.تزکیه نفس
قرآن

«همان طور که در میان شما،فرستاده ای از خودتان روانه کردیم،[که]آیات ما را بر شما می خواند و شما را پاک می گرداند و به شما کتاب و حکمت می آموزد و آنچه را نمی دانستید،به شما یاد می دهد».

حدیث

1206 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با تزکیه نفْس است که صفا[ی جان]به دست می آید.

1207 . مجمع البیان به نقل از سعید بن ابی هلال:پیامبر خدا،هر گاه آیه:«رستگار شد کسی که نفْس را تزکیه کرد»را می خواند،درنگ می کرد و سپس می گفت:«خدایا!نفْس مرا تقوا عطا فرما،که تو سرپرست و مولای آنی،و آن را تزکیه(پاک)فرما،که برای تزکیه آن،تو بهترینی».

فصل چهارم:رؤیا

1/4.نوید رؤیا
قرآن

«در زندگی دنیا و در آخرت،بشارت برای آنان است.وعده های خدا را تبدیلی نیست.این،همان کامیابی بزرگ است».

حدیث

1208 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه«بشارت برای آنان

است...»:آن بشارت،خوابِ خوبی است که مؤمن می بیند و به وسیله آن در دنیایش،نوید داده می شود.

ص:399


1- (2) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 119. [1]
2- (3) مجمع البیان:ج 10 ص 755.
3- (5) الکافی:ج 8 ص 90 ح 60. [2]

1209 . کنزالعمّال عن أبی هریرة عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لم یَبقَ مِنَ النبوَّةِ إلّا المُبَشِّراتُ،قالوا:یا رسول اللّه وما المُبَشِّراتُ؟قال:الرؤیا الصالِحَةُ. (1)

2/4.أقسامُ الرؤیا

1210 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الرؤیا ثلاثةٌ:بُشری مِن اللّهِ،وتَحزِینٌ مِنَ الشیطانِ،والذی یُحَدِّثُ بهِ الإنسانُ نَفسَهُ فَیَراهُ فی مَنامِهِ. (2)

1209 . کنز العمال به نقل از ابو هریره:پیامبر خدا فرمود:«از نبوّت،فقط نوید دهنده ها باقی مانده است».

پرسیدند:نوید دهنده ها چیست؟

فرمود:«رؤیای خوب».

2/4.اقسام رؤیا

1210 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رؤیا سه گونه است:بشارتی از جانب خدا؛غمی که شیطان به وجود می آورد؛و حدیث نفس های انسان با خویش که آنها را در خوابش می بیند.

ص:400


1- (1) کنزالعمّال:ج 15 ص 370 ح 41418.
2- (2) بحار الأنوار:ج 61 ص 191 ح 58. [1]

الباب السابع:الأمل

الفصل الأوّل:دور الأمل فی الحیاة

1/1.رَحمَةٌ مِنَ اللّهِ عز و جل

1211 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّمَا الأَمَلُ رَحمَةٌ مِنَ اللّهِ لِاُمَّتی،لَولَا الأَمَلُ ما أرضَعَت امٌّ وَلَدا،ولا غَرَسَ غارِسٌ شَجَرا. (1)

2/1.مَثَلُ الأَجَلِ والأَمَلِ

1212 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ الإِنسانِ وَالأَمَلِ وَالأَجَلِ؛فَمَثَلُ الأَجَلِ إلی جانِبِهِ والأَمَلُ أمامَهُ،فَبَینَما هُوَ یَطلُبُ الأَمَلَ أمامَهُ أتاهُ الأَجَلُ فَاختَلَجهُ (2). (3)

1213 . الترغیب والترهیب عن أنس: خَطَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله خَطّا،وقالَ:هذَا الإِنسانُ،وخَطَّ إلی جَنبِهِ خَطّا وقالَ:هذا أجَلُهُ،وخَطَّ آخَرَ بَعیدا مِنهُ فَقالَ:هذَا الأَمَلُ،فَبَینَما هُوَ کَذلِکَ إذ جاءَهُ الأَقرَبُ. (4)

الفصل الثّانی:المأمول الحقیقی

1214 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:یا رَبّاه یا سَیِّداه،ویا أمَلاه ویا غایَةَ رَغبَتاه،أسأَلُکَ یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ أن

لاتُشَوِّهَ خَلقی فِی النّارِ. (5)

باب هفتم:آرزو

فصل یکم:نقش آرزو در زندگی

1/1.رحمتی از جانب خداوند عز و جل است

1211 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آرزو،در حقیقت،رحمتی از جانب خداوند برای امّت من است.اگر آرزو نبود،هیچ مادری فرزندی را شیر نمی داد و هیچ باغبانی،نهالی را نمی کاشت.

2/1.حکایت اجَل و آرزو

1212 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکایت انسان و آرزو و اجَل،چنان است که اجَل در کنار اوست و آرزو،پیشاپیش او:در حالی که آرزو را پیش رویِ خود دنبال می کند،ناگاه،اَجَل فرا می رسد و او را در می رُباید.

1213 . الترغیب والترهیب به نقل از انَس:پیامبر خدا،خطّی کشید و فرمود:«این،انسان است»و در کنار آن،خطّ دیگری کشید و فرمود:«این،اَجَل اوست»و دورتر از آن،خطّ سومی کشید و فرمود:«این هم آرزوست».در حالی که انسان سرگرم است،ناگهان،آن نزدیک تر،خود را به او می رسانَد.

فصل دوم:آرزوی حقیقی

1214 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:پروردگارا،سروَرا،امیدا،و ای نهایتِ آرزو!از تو درخواست می کنم،ای خدا،ای خدا،ای خدا!که قیافه مرا با آتش

[دوزخ]،زشت رو نسازی.

ص:401


1- (1) تاریخ بغداد:ج 2 ص 52 الرقم 448. [1]
2- (2) یقال:اخْتَلَجت المَنِیّةُ القَومَ؛أی اجتَذَبَتهُم(لسان العرب:ج2 ص258« [2]خلج»).
3- (3) الفردوس:ج 4 ص 144 ح 6444.
4- (4) الترغیب والترهیب:ج 4 ص 244 ح 22.
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 143 ح 2354. [3]

1215 . عنه صلی الله علیه و آله فی ذِکرِ فَضلِ فاطِمَةَ علیها السلام یَومَ القِیامَةِ:وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ،إنَّهَا الجارِیَةُ الَّتی تَجوزُ فی عَرصَةِ القِیامَةِ...فَیوحِی اللّهُ عز و جل إلَیها:یا فاطِمَةُ!سَلینی اعطِکِ،وتَمَنَّی عَلَیَّ ارضِکِ،فَتَقولُ:إلهی أنتَ المُنی وفَوقَ المُنی. (1)

الفصل الثالث:تقصیر الآمال

1/3.اُوصیکَ بِقَصرِ الأَمَلِ

1216 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن وَصِیَّتِهِ إلی مُعاذِ بنِ جَبَلٍ لَمّا بَعَثَهُ إلَی الیَمَنِ:اُوصیکَ بِتَقوَی اللّهِ...وحُسنِ العَمَلِ،وقَصرِ الأَمَل،وحُبِّ الآخِرَةِ. (2)

1217 . الأمالی للطوسی عن أبی ذرّ عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قال:یا أبا ذَرٍّ،أتُحِبُّ أن تَدخُلَ الجَنَّةَ؟قُلتُ:نَعَم فِداکَ أبی!

قالَ:فَاقصِر مِنَ الأَمَلِ،وَاجعَلِ المَوتَ نُصبَ عَینِکَ،وَاستَحِ مِنَ اللّهِ حَقَّ الحَیاءِ. (3)

2/3.ما یوجب قصر الأمل

1218 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ،کَم مِن مُستَقبِلٍ یَوما لا یَستَکمِلُهُ،ومُنتَظِرٍ غَدا لا یَبلُغُهُ.

یا أبا ذَرٍّ،لَو نَظَرتَ إلَی الأَجَلِ ومَسیرِهِ لَأَبغَضتَ

الأَمَلَ وغُرورَهُ. (4)

1215 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بیان مقام والای فاطمه علیها السلام در روز قیامت:سوگند به آن که جانم در دست اوست،او بانویی است که در صحنه قیامت...خداوند عز و جلبه او وحی می فرماید که:«ای فاطمه!از من بخواه تا به تو عطا کنم و آرزو کن تا خشنودت گردانم»و فاطمه علیها السلام می گوید:معبود من!تو خود،آرزو و بالاتر از آرزوهایی.

فصل سوم:کوتاه کردن آرزو

1/3.سفارش به کوتاهیِ آرزو

1216 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از سفارش های ایشان به مُعاذ بن جبل،هنگامی که او را به یمن فرستاد:تو را به پروا کردن از خدا...،نیکوییِ کردار،کوتاهی آرزو،و عشق به آخرت،سفارش می کنم.

1217 . الأمالی،طوسی به نقل از ابو ذر:پیامبر خدا فرمود:«ای ابو ذر!دوست داری به بهشت بروی؟».

گفتم:آری،پدرم به فدایت!

فرمود:«پس،آرزو کوتاه دار و مُردن را همواره پیشِ چشم خود بدار و از خداوند،چنان که باید،شرم داشته باش».

2/3.آنچه موجب کوتاهی آرزوست

1218 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابو ذر:ای ابو ذر!بسا آغازکننده روزی که آن را به پایان نمی بَرَد و بسا چشم به راه فردایی که به آن نمی رسد!

ای ابو ذر!اگر به اجَل و فرا رسیدن آن می نگریستی،هر آینه،آرزو را و فریبکاری آن را

دشمن می داشتی.

ص:402


1- (1) تأویل الآیات الظاهرة:ج 2 ص 484 485 ح 12.
2- (2) تحف العقول:ص 26. [1]
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 534 ح 1162. [2]
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 526 ح 1162. [3]

1219 . عنه صلی الله علیه و آله فی مَوعِظَتِهِ لابنِ مَسعودٍ:یَابنَ مَسعودٍ،قَصِّر أمَلَکَ،فَإِذا أصبَحتَ فَقُل:إنّی لا امسی وإذا أمسَیتَ فَقُل:إنّی لا اصبِحُ،وَاعزِم عَلی مُفارَقَةِ الدُّنیا،و أحِبَّ لِقاءَ اللّهِ ولا تَکرَه لِقاءَهُ؛فَإِنَّ اللّهَ یُحِبُّ لِقاءَ مَن أحَبَّ لِقاءَهُ ویَکرَهُ لِقاءَ مَن یَکرَهُ لِقاءَهُ. (1)

1220 . عنه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الأَسماءِ الحُسنی:یا کَریمُ أنتَ سَیِّدی ورَجائی وذُخری و ذَخیرَتی و أمَلی،فَقَصِّر فِی الدُّنیا آمالی و أدِم رَغبَتی إلَیکَ وآمالی. (2)

الفصل الرابع:التّحذیر من الآمال الباطلة

1221 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن خُطبَتِهِ فی حَجَّةِ الوَداعِ:فَوا عَجَبا لِقَومٍ ألهَتهُم أموالُهُم،وطالَت آمالُهُم،وقَصُرَت آجالُهُم وهُم یَطمَعونَ فی مُجاوَرَةِ مَولاهُم،ولا یَصِلونَ إلی ذلِکَ إلّا بِالعَمَلِ،ولا یَتِمُّ العَمَلُ إلّا بِالعَقلِ. (3)

1222 . عنه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الأَسماءِ الحُسنی:وهذِهِ یَدایَ یا سَیِّداه یا مَولایاه مَرفوعَةٌ إلَیکَ،ومُتَوَکِّلٌ عَلَیکَ وتائِبٌ إلَیکَ فیما أتَیتُ مِن سوءِ فِعالی وقَبیحِ أعمالی وطولِ آمالی. (4)

1219 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندرزهایش به ابن مسعود:ای پسر مسعود!آرزویت را کوتاه ساز و چون صبحِ خویش را شروع کردی،بگو:به شب نمی رسم،و چون به شب درآمدی،بگو:به صبح نمی رسم.جدا شدن از دنیا را قطعی بدان و لقای خدا را دوست بدار و دیدار او را ناخوش مدار؛زیرا خداوند،دیدارِ کسی را که دوستدار دیدار او باشد،دوست می دارد و دیدارِ کسی را که دیدار او را ناخوش داشته باشد،ناخوش می دارد.

1220 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«اسمای حُسنا»:ای کریم!تویی آقای من،امید من و اندوخته من،ساز و برگ من،و آرزوی من!پس،در دنیا آرزوی مرا کوتاه گردان و شوق و آمال مرا به خودت،تداوم بخش.

فصل چهارم:هشدار درباره آرزوهای بیهوده

1221 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از سخنرانی ایشان در حَجَّةُ الوداع:شگفتا از آن مردمی که دارایی هایشان،سرگرمشان ساخته است و آرزوهایشان،دراز است و عمرهایشان،کوتاه؛به زیستن در جوار پروردگارشان چشم دوخته اند،حال آن که بدین آرزو نمی رسند،مگر با عمل،و عمل انجام نمی گیرد،مگر با خِرد.

1222 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای«اسمای حُسنا»:این دو دست من ای سروَر و ای مولای من!به سوی تو بلند شده است و تکیه ام به توست و از کردارهای بد و رفتارهای زشت خویش و آرزوهای دور و درازم،به درگاه تو توبه آورده ام.

ص:403


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 350 ح 2660. [1]
2- (2) البلد الأمین:ص 423. [2]
3- (3) جامع الأخبار:ص 397 ح 1100. [3]
4- (4) البلد الأمین:ص 421. [4]

الفصل الخامس:مضارّ الآمال الباطلة

1223 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلی امَّتِی الهَوی وطولُ الأَمَلِ؛أمَّا الهَوی فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الحَقِّ،و أمّا طولُ الأَمَلِ فَیُنسِی الآخِرَةَ. (1)

1224 . عنه صلی الله علیه و آله: کونوا مِنَ اللّهِ عَلی حَذَرٍ؛فَمَن کانَ یَأمُلُ أن یَعیشَ غَدا یَأمُلُ أن یَعیشَ أبَدا،ومَن کانَ یَأمُلُ أن یَعیشَ غَدا یَقسو قَلبُهُ ویَرغَبُ فِی الدُّنیا ویَزهَدُ فیما لَدی رَبِّهِ عز و جل. (2)

1225 . عنه صلی الله علیه و آله: سِتَّةُ أشیاءَ تُحبِطُ الأَعمالَ:الاِشتِغالُ بِعُیوبِ الخَلقِ،وقَسوَةُ القَلبِ،وحُبُّ الدُّنیا،وقِلَّةُ الحَیاءِ،وطولُ الأَمَلِ،وظُلمٌ لا یَنتَهی. (3)

1226 . عنه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وَالتَّسویفَ وطولَ الأَمَلِ؛فَإِنَّهُ کانَ سَبَبا لِهَلاکِ الاُمَمِ. (4)

فصل پنجم:زیان آرزوهای بیهوده

1223 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بالاترین نگرانی من برای امّتم،افتادن به دام هوای نفس و آرزویِ دراز است؛زیرا هوای نفس،از حقْ باز می دارد و آرزوی دراز،آخرت را از یاد می بَرَد.

1224 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از خداوند،بر حذر باشید؛زیرا کسی که آرزو دارد فردا زنده بماند،آرزوی زندگیِ همیشگی را دارد و کسی که آرزوی زندگیِ همیشگی را داشته باشد،دلش سخت می شود و به دنیا راغب می گردد و به آنچه نزد پروردگارش است،بی رغبت می شود».

1225 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شش چیز،اعمال را تباه می سازد:پرداختن به عیوب مردم،سنگ دلی،دنیادوستی،بی حیایی،آرزوی دراز،و ستم پایان ناپذیر.

1226 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از کار امروز را به فردا افکندن و آرزویِ دراز در سر پروراندن،بپرهیزید؛زیرا اینها سبب هلاک امّت ها بوده اند.

ص:404


1- (1) الخصال:ص 51 ح 62.
2- (2) الفردوس:ج 3 ص 241 ح 4709.
3- (3) کنز العمّال:ج 16 ص 85 ح 44023.
4- (4) مروج الذهب:ج 2 ص 303. [1]

باب هشتم:برکت

سخنی درباره«برکت»

اشاره

برکت در لغت،به معنای تداوم،رشد و گسترشِ«خیر»است.از این رو،ابن عبّاس،برکت را به«فراوانی در هر خیری»و امام صادق علیه السلام واژه«مبارک»را به«نفّاع(بسیار سودمند)»تفسیر کرده اند.

با نگاه کلّی به متون،به دست می آید که گستره کاربرد واژه«برکت»در قرآن و حدیث در ابعاد و زمینه های گوناگون،تا چه حد است.

در مورد اسباب برکت،چند نکته قابل توجّه اند:

1.پیوند عوامل مادّی و معنوی

در بررسیِ اسباب برکت از نگاه قرآن و حدیث،نخستین نکته مهمّی که جلب توجّه می کند،این است که در متون اسلامی،اسباب معنوی برکت،در کنار اسباب مادّی آن،قرار دارند.از یک سو،روایات ما:پروا،عبادت،طهارت،دعا،نماز،حج،استغفار و مانند اینها را زمینه های برکت و توسعه در زندگی معرّفی می کنند و از سوی دیگر،دامداری،کشاورزی،تجارت و کار را پشتوانه و مایه برکت و توسعه می دانند.

آنچه از همجواری این دو دسته از اسباب برمی آید،این است که در جهان بینی اسلامی،اعتقاد به تأثیر معنویّت در خیر و برکت و توسعه و شکوفایی مادّی،به معنای نفیِ اسباب مادّی یا کم رنگ کردن نقش آنها در توسعه نیست؛بلکه بدین معناست که اسلام،علاوه بر اسباب مادّیِ شناخته شده برای توسعه،اسباب ناشناخته و نامرئی دیگری را هم مؤثّر می داند و معتقد است که باورهای صحیح دینی،اخلاق شایسته،و اعمال نیکو نیز در شکوفایی و توسعه اقتصادی جامعه،نقش دارند.

قرآن کریم در این باره تصریح می کند که:

«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ. 1

اگر اهل آبادی ها ایمان آورده بودند و پروا می ورزیدند،برکت هایی را از آسمان و زمین بر آنان می گشادیم».

ص:405

2.جوشش برکات معنوی از درون برکات مادّی

نکته بسیار مهمّ دیگر،این است که از نگاه اسلام،نه تنها ارزش های معنوی،در برکات مادّی و توسعه پایدار اقتصادی و تداوم آن تأثیر دارند،بلکه عکس آن نیز درست است؛یعنی برکات مادّی هم در چارچوب ره نمودهای اسلامی،موجب تقویت و شکوفایی ارزش ها و برکات معنوی می گردند.

اصولاً در برنامه ریزی اسلام برای تکامل انسان و جامعه انسانی،تکامل معنوی از توسعه مادّی جدا نیست.

در پرتو این نگرش،اسلام،همه تلاش هایی را که در جهت پدید آوردن برکات مادّی صورت می گیرند،چنانچه با انگیزه صحیح و در جهت سازندگی انسان باشند،عبادت شمرده،مقدّس می داند و معتقد است که برکات مادّی و معنوی،تنها درکنار هم پدید خواهند آمد.

3.نقش ضدّ ارزش ها در رفتن برکت

همان گونه که ارزش های اعتقادی،اخلاقی و عملی در به وجود آمدن«خیر»و«برکت»مؤثّرند،ضدّ ارزش ها نیز در از بین رفتن«خیر»و«برکت»نقش دارند؛لیکن شماری از ضدّ ارزش ها هستند که تأثیر و نقش بیشتری در از بین رفتن«خیر»و«برکت»دارند؛مانند:سوء نیّت،خیانت،شرابخواری،ظلم،زنا،و ترک امر به معروف و نهی از منکر،که به طور مشروح،در فصل سوم خواهند آمد.

ص:406

الباب الثامن:البرکة

الفصل الأوّل:ما یوجب برکة العمر

1227 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ القَومَ لَیَکونونَ فَجَرَةً ولا یَکونونَ بَرَرَةً،فَیَصِلونَ أرحامَهُم فَتَنمی أموالُهُم وتَطولُ أعمارُهُم،فَکَیفَ إذا کانوا أبرارا بَرَرَةً؟! (1)

1228 . عنه صلی الله علیه و آله حینَ سَأَلَهُ عَلِیٌّ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ: «یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» (2):لَاُقِرَّنَّ عَینَکَ بِتَفسیرِها،ولَاُقِرَّنَّ عَینَ امَّتی مِن بَعدی بِتَفسیرِها:الصَّدَقَةُ (3)عَلی وَجهِها،وبِرُّ الوالِدَینِ،وَاصطِناعُ المَعروفِ؛یُحَوِّلُ الشَّقاءَ سَعادَةً،ویَزیدُ فِی العُمُرِ. (4)

1229 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن الهِمَ الصِّدقَ فی کَلامِهِ،وَالإِنصافَ مِن نَفسِهِ،وبِرَّ والِدَیهِ،ووَصلَ رَحِمِهِ؛اُنسِئَ لَهُ أجَلُهُ،ووُسِّعَ عَلَیهِ فی رِزقِهِ،ومُتِّعَ بِعَقلِهِ،ولُقِّنَ حُجَّتَهُ وَقتَ مُساءَلَتِهِ. (5)

1230 . عنه صلی الله علیه و آله: حُسنُ الخُلُقِ وصِلَةُ الأَرحامِ وبِرُّ القَرابَةِ؛تَزیدُ فِی الأَعمارِ،وتَعمُرُ الدِّیارَ ولَو کانَ القَومُ فُجّارا. (6)

فصل یکم:عوامل برکت عمر

1227 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا گروهی که گنهکارند،نه نیکوکار،آن گاه که به خویشاوندان خود رسیدگی می کنند،اموالشان افزون و عمرهایشان طولانی می شود؛تا چه رسد به آن که از نیکان و نیکوکاران باشند.

1228 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که علی علیه السلام از ایشان،درباره این آیه:«خداوند،آنچه را بخواهد،محو می کند و ثابت می دارد،و کتاب اصلی(لوح محفوظ)نزد اوست»پرسید:با تفسیر آن،چشمانت را روشن می کنم و با تفسیر آن،چشم امّت خویش را پس از خودم،فروغ می بخشم:صدقه دادن به نحو شایسته،نیکی به پدر و مادر،و انجام دادن کار نیک،[که]شقاوت را به سعادت تبدیل می کنند و بر عمر می افزایند.

1229 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به هر کس الهام شود که در سخنش راست بگوید،رفتارش با دیگران منصفانه باشد،به پدر و مادرش نیکی نماید و با بستگانش صِله رَحِم کند،اَجَلش به تأخیر می افتد،روزی اش گسترش می یابد،از عقلش بهره مند می شود و هنگام سؤال و جواب[ِ مأموران الهی،]به او حجّت(پاسخِ لازم)،تلقین(یادآوری)می گردد.

1230 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اخلاق نیکو،صِله رَحِم و نیکی کردن به خویشاوندان،بر عمرها می افزاید و خانه ها را آباد می سازد،هر چند که مردم،گنهکار باشند.

ص:407


1- (1) الکافی:ج2 ص155 ح21. [1]
2- (2) الرعد:39. [2]
3- (3) فی المصدر:«الصدق»،والصحیح ما أثبتناه کما فی بقیة المصادر.
4- (4) سبل الهدی والرشاد:ج 9 ص 235. [3]
5- (5) أعلام الدین:ص 265. [4]
6- (6) أعلام الدین:ص 294. [5]

الفصل الثّانی:ما یوجب برکة الدّار

1231 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ البَرَکَةَ أسرَعُ إلَی البَیتِ الَّذی یُمتارُ مِنهُ المَعروفُ مِنَ الشَّفرَةِ فی سَنامِ البَعیرِ،أو مِنَ السَّیلِ إلی مُنتَهاهُ. (1)

1232 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن بَیتٍ فیهِ البَناتُ إلّا نَزَلَت کُلَّ یَومٍ عَلَیهِ اثنَتا عَشرَةَ بَرَکَةً ورَحمَةً مِنَ السَّماءِ،ولا تَنقَطِعُ زِیارَةُ المَلائِکَةِ مِن ذلِکَ البَیتِ،یَکتُبونَ لِأَبیهِم کُلَّ یَومٍ ولَیلَةٍ عِبادَةَ سَنَةٍ. (2)

1233 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا دَخَلَ أحَدُکُم بَیتَهُ فَلیُسَلِّم؛فَإِنَّهُ یَنزِلُهُ البَرَکَةُ وتَأنَسُهُ المَلائِکَةُ. (3)

1234 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن سَمّی بِاسمی یَرجو بَرَکَتی ویُمنی،غَدَت عَلَیهِ البَرَکَةُ وراحَت إلی یَومِ القِیامَةِ. (4)

الفصل الثّالث:ما یوجب البرکة من الأخلاق

1235 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حُسنُ الخُلُقِ وکَفُّ الأَذی یَزیدانِ فِی الرِّزقِ. (5)

1236 . عنه صلی الله علیه و آله: إذَا التّاجِرانِ صَدَقا بورِکَ لَهُما،فَإِذا کَذِبا وخانا لَم یُبارَک لَهُما. (6)

1237 . عنه صلی الله علیه و آله: الرِّزقُ إلی بَیتٍ فیهِ السَّخاءُ أسرَعُ مِنَ الشَّفرَةِ إلی سَنامِ البَعیرِ. (7)

فصل دوم:عوامل برکت خانه

1231 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برکت،زودتر از رسیدن تیغ به کوهان شتر یا سیل به پایان خود،به خانه ای می رسد که از آن،نیکی به مردم می رسد.

1232 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ خانه ای نیست که در آن،دختران باشند،مگر آن که هر روز از آسمان بر آن،دوازده برکت و رحمت،فرود می آید و دیدار فرشتگان از آن خانه قطع نمی شود[،ضمن آن که]برای پدر آنان،هر شب و روز،عبادت یک سال را می نویسند.

1233 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما به خانه خود وارد می شود،سلام کند؛چرا که برکت می آورد و فرشتگان با آن،مأنوس می شوند.

1234 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به نام من نام گذاری کند و با این کار،برکت و خجستگیِ مرا امید داشته باشد،برکت به سوی او خواهد آمد و تا قیامت[باقی]خواهد بود.

فصل سوم:اخلاق برکت آفرین

1235 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوش اخلاقی و نیازردن دیگران،روزی را افزون می کند.

1236 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر دو معامله گر راست بگویند،برای هر دو خجسته می شود.پس هرگاه دروغ بگویند و خیانت کنند،برای هیچ کدام،خجسته نخواهد بود.

1237 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [سرعتِ]روزی به سوی خانه ای که در آن،بخشندگی است،تندتر از نفوذ تیغ در کوهان شتر است.

ص:408


1- (1) الکافی:ج 4 ص 29 ح 2. [1]
2- (2) جامع الأخبار:ص 285 ح 765. [2]
3- (3) علل الشرائع:ص 583 ح 23. [3]
4- (4) اسد الغابة:ج 1 ص 535 الرقم 745. [4]
5- (5) الفردوس:ج 2 ص 140 ح 2713.
6- (6) الکافی:ج 5 ص 174 ح 2. [5]
7- (7) تاریخ دمشق:ج 13 ص 24 ح 3031.

1238 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ فِی الرِّفقِ الزِّیادَةَ وَالبَرَکَةَ،ومَن یُحرَمِ الرِّفقَ یُحرَمِ الخَیرَ. (1)

1239 . عنه صلی الله علیه و آله: الأَمانَةُ تَجلِبُ الرِّزقَ. (2)

1240 . عنه صلی الله علیه و آله: القَناعَةُ بَرَکَةٌ. (3)

الفصل الرّابع:ما یوجب البرکة من الأذکار والعبادات

1241 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا قالَ العَبدُ:«بسم الله الرحمن الرحیم»قالَ اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ:بَدَأَ عَبدی بِاسمی،وحَقٌّ عَلَیَّ أن اتَمِّمَ لَهُ امورَهُ،واُبارِکَ لَهُ فی أحوالِهِ. (4)

1242 . عنه صلی الله علیه و آله: کُلُّ أمرٍ ذی بالٍ لا یُبدَأُ فیهِ بِحَمدِ اللّهِ وَالصَّلاةِ عَلَیَّ فَهُوَ أقطَعُ أبتَرُ،مَمحوقٌ مِن کُلِّ بَرَکَةٍ. (5)

1243 . عنه صلی الله علیه و آله: أکثِرُوا الِاستِغفارَ تَجلِبُوا الرِّزقَ. (6)

1244 . عنه صلی الله علیه و آله: الصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّینِ،وفیها مَرضاةُ الرَّبِّ عز و جل،فَهِیَ مِنهاجُ الأَنبِیاءِ.ولِلمُصَلّی حُبُّ المَلائِکَةِ،وهُدیً،وإیمانٌ،ونورُ المَعرِفَةِ،وبَرَکَةٌ فِی الرِّزقِ. (7)

1245 . عنه صلی الله علیه و آله: صَلاةُ اللَّیلِ...بَرَکَةٌ فِی الرِّزقِ. (8)

1246 . عنه صلی الله علیه و آله: حُجّوا تَستَغنوا. (9)

1238 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در مدارا،فزونی و برکت است و هر که از مدارا محروم باشد،از خیر،محروم گشته است.

1239 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امانتداری،روزی می آورد.

1240 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قناعت،برکت است.

فصل چهارم:ذکرها و عبادت های برکت آفرین

1241 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه بنده بگوید:«بسم الله الرحمن الرحیم»،خدای متعال می فرماید:«بنده من،با نام من آغاز کرد.بر من رواست که کارهایش را به انجام رسانم و او را در همه حال،برکت دهم».

1242 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر چیزِ بااهمّیتی که با حمد خداوند و درود فرستادن بر من آغاز نشود،بُریده و ناقص و تهی از هر برکت است.

1243 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بسیار استغفار کنید تا روزی را فراهم آورید.

1244 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز،از آیین های دین است و رضای پروردگار،در آن است و آن،راه پیامبران است.برای نمازگزار،دوستی فرشتگان،هدایت،ایمان،فروغ معرفت و برکت در روزی است.

1245 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز شب،...برکت در روزی است.

1246 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حج بگزارید تا بی نیاز شوید.

ص:409


1- (1) الکافی:ج 2 ص 119 ح 7. [1]
2- (2) الکافی:ج 5 ص 133 ح 7. [2]
3- (3) الجعفریّات:ص 160. [3]
4- (4) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 1 ص 300 ح 59. [4]
5- (5) کنز العمّال:ج 1 ص 558 ح 2510.
6- (6) الخصال:ص 615 ح 10.
7- (7) الخصال:ص 522 ح 11.
8- (8) إرشاد القلوب:ص 191. [5]
9- (9) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 265 ح 2387.

الفصل الخامس:ما یوجب البرکة من الأعمال

الکتاب

«قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرّازِقِینَ». 1

الحدیث

1247 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَصَدَّقوا؛فَإِنَّ الصَّدَقَةَ تَزیدُ فِی المالِ کَثرَةً.وتَصَدَّقوا رَحِمَکُمُ اللّهُ. (1)

1248 . عنه صلی الله علیه و آله: الرِّزقُ إلی مُطعِمِ الطَّعامِ أسرَعُ مِنَ السِّکّینِ إلی ذِروَةِ البَعیرِ،وإنَّ اللّهَ تَعالی یُباهی بِمُطعِمِ الطَّعامِ المَلائِکَةَ. (2)

1249 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ لَتَزیدُ فِی الرِّزقِ. (3)

1250 . عنه صلی الله علیه و آله: البِرُّ وحُسنُ الجِوارِ زِیادَةٌ فِی الرِّزقِ،وعِمارَةٌ فِی الدُّنیا. (4)

1251 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ اقتَصَدَ فی مَعیشَتِهِ رَزَقَهُ اللّهُ،ومَن بَذَّرَ حَرَمَهُ اللّهُ. (5)

1252 . عنه صلی الله علیه و آله: تُرفَعُ البَرَکَةُ مِنَ البَیتِ إذا کانَت فیهِ الکُناسَةُ. (6)

1253 . عنه صلی الله علیه و آله: اتَّخِذُوا الأَهلَ فَإِنَّهُ أرزَقُ لَکُم. (7)

1254 . عنه صلی الله علیه و آله: عائِدُ المَریضِ یَخوضُ فِی البَرَکَةِ،فَإِذا

جَلَسَ انغَمَسَ فیها. (8)

فصل پنجم:کارهای برکت آفرین

قرآن

«بگو:در حقیقت،پروردگار من است که روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد،می گشاید یا برای او تنگ می گردانَد.هر چه را انفاق کردید،عوضش را او می دهد،و او بهترینِ روزی دهندگان است».

حدیث

1247 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صدقه دهید؛چرا که صدقه،بر مال می افزاید.صدقه دهید؛خداوند،شما را رحمت کند!

1248 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [شتابِ]روزی به سوی اطعام کننده،سریع تر از[فرو رفتن]چاقو در کوهان شتر است و خداوند متعال بر فرشتگان،به[وجود این]اطعام کننده،مباهات می کند.

1249 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به یقین،صِله رَحِم،روزی را می افزاید.

1250 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیکی و رفتار نیک با همسایه،مایه افزایش روزی و آبادانی دنیاست.

1251 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرکه در زندگانی اش میانه روی کند،خداوند،روزی اش می دهد و هر کس ولخرجی کند،خداوند،محرومش می سازد.

1252 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از خانه ای که در آن خاکروبه باشد،برکت،برداشته می شود.

1253 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همسر انتخاب کنید؛چرا که برایتان روزی آورتر است.

1254 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عیادت کننده بیمار،در برکت

وارد می شود و چون نزد بیمار بنشیند،در برکت فرو می رود.

ص:410


1- (2) الکافی:ج 4 ص 9 ح 2. [1]
2- (3) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 171. [2]
3- (4) دعائم الإسلام:ج 2 ص 331 ح 1249. [3]
4- (5) الاُصول الستّة عشر:ص 77.
5- (6) الکافی:ج 2 ص 122 ح 3. [4]
6- (7) کنز العمّال:ج 15 ص 402 ح 41560.
7- (8) الکافی:ج 5 ص 329 ح 6. [5]
8- (9) کنز الفوائد:ج 1 ص 379. [6]

1255 . عنه صلی الله علیه و آله: بارَکَ اللّهُ عَلی سَهلِ البَیعِ،سَهلِ الشِّراءِ،سَهلِ القَضاءِ،سَهلِ الِاقتِضاءِ. (1)

1256 . عنه صلی الله علیه و آله: اجتَمِعوا عَلی طَعامِکُم،وَاذکُرُوا اسمَ اللّهِ عَلَیهِ،یُبارِک لَکُم فیهِ. (2)

الفصل السّادس:ما یوجب البرکة من الأدعیة

الکتاب

«وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلاً مُبارَکاً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ». 3

الحدیث

1257 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُ،إذا نَزَلتَ مَنزِلاً فَقُل:اللّهُمَّ أنزِلنی مُنزَلاً مُبارَکا و أنتَ خَیرُ المُنزِلینَ. (3)

1258 . عنه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ اغفِر لی ذَنبی،ووَسِّع لی فی رِزقی،وبارِک لی فی ما رَزَقتَنی. (4)

1259 . الکافی عن أبی عبد اللّه البرقیّ رفعه: لَمّا زَوَّجَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فاطِمَةَ قالوا:بِالرِّفاءِ وَالبَنینَ،فَقالَ:

لا بَل عَلَی الخَیرِ وَالبَرَکَةِ. (5)

1255 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برکت خدا بر کسی باد که آسان می فروشد،آسان می خرَد،آسان می پردازد و آسان مطالبه می کند!

1256 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با هم غذا بخورید و خدا را بر آن نام ببرید تا خداوند به آن،برکت دهد.

فصل ششم:دعاهای برکت آفرین

قرآن

«و بگو:پروردگارا!مرا در جایی پُربرکت فرود آور،که تو بهترینِ میهمان نوازانی».

حدیث

1257 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام:ای علی!هر گاه در جایی فرود آمدی،بگو:«خدایا!مرا در منزلگاهی خجسته فرود آور،که تو بهترینِ فرودآورندگانی».

1258 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:بار خدایا!گناهم را بیامرز و روزی ام را وسعت بخش و در آنچه به من روزی داده ای،برکت قرار بده.

1259 . الکافی به نقل از ابو عبد اللّه برقی،در حدیثی که سند آن را به اهل بیت علیهم السلام رسانده است:چون پیامبر خدا،فاطمه علیها السلام را به همسری داد،گفتند:با[دعا برای]سازش و فرزندان؟

فرمود:«نه؛بلکه با خیر و برکت».

ص:411


1- (1) تهذیب الأحکام:ج 7 ص 18 ح 79.
2- (2) سنن أبی داوود:ج 3 ص 346 ح 3764.
3- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 298 ح 2508.
4- (5) سنن الترمذی:ج 5 ص 527 ح 3500.
5- (6) الکافی:ج 5 ص 568 ح 52. [1]

1260 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله کانَ یَقولُ عِندَ استیقاظِهِ مِن نَومِهِ:اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ خَیرَ هذَا الیَومِ ونورَهُ،وهُداهُ وبَرَکَتَهُ،وطَهورَهُ ومُعافاتَهُ،اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ خَیرَهُ وخَیرَ ما فیهِ،و أعوذُ بِکَ مِن شَرِّهِ وشَرِّ ما بَعدَهُ. (1)

1261 . عنه صلی الله علیه و آله إذا دَخَلَ رَجَبٌ قالَ:اللّهُمَّ بارِک لَنا فی رَجَبٍ وشَعبانَ،وبَلِّغنا رَمَضانَ. (2)

1262 . عنه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ اجعَلنی أخشاکَ حَتّی کَأَنّی أراکَ أبَدا حَتّی ألقاکَ،و أسعِدنی بِتَقواکَ ولا تُشقِنی بِمَعصِیَتِکَ،وخِر لی فی قَضائِکَ وبارِک لی فی قَدَرِکَ،حَتّی لا احِبَّ تَعجیلَ ما أخَّرتَ ولا تَأخیرَ ما عَجَّلتَ. (3)

الفصل السّابع:أناس ذو برکة

1/7.الأَنبِیاءُ علیهم السلام

الکتاب

«قِیلَ یا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنّا وَ بَرَکاتٍ عَلَیْکَ وَ عَلی أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُمْ مِنّا عَذابٌ أَلِیمٌ». 4

«وَ بارَکْنا عَلَیْهِ وَ عَلی إِسْحاقَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِما مُحْسِنٌ وَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِینٌ». 5

1260 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وقتی که از خواب بیدار می شد،این دعا را می خوانْد:بار خدایا!از تو خیر و روشنی،و هدایت و برکت،و پاکی و عافیتِ این روز را می طلبم.بار خدایا!از تو خیرِ این روز و آنچه را در آن است،می خواهم و از شرّ این روز و شرّ آنچه پس از آن است،به تو پناه می برم.

1261 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هرگاه ماه رجب وارد می شد:بار خدایا!رجب و شعبان را بر ما مبارک کن و ما را به رمضان برسان.

1262 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بار خدایا!مرا چنان کن که از تو بترسم،تا آن جا که گویا تو را می بینم؛همیشه تا هنگامی که دیدارت کنم.و مرا با پروای از خودت،سعادتمند کن و با نافرمانی ات،به شقاوتم میفکن و در حکم خویش،برایم خوبی را برگزین و در تقدیر خود،برایم مبارکی قرار بده،تا دوست نداشته باشم که آنچه تو به تأخیر انداخته ای،جلو افتد و یا آنچه تو جلو انداخته ای،به تأخیر افتد.

فصل هفتم:انسان های بابرکت

1/7.پیامبران علیهم السلام
قرآن

«گفته شد:ای نوح!با درودی از ما و برکت هایی بر تو و بر گروه هایی که با تو همراه اند،فرود آی.و گروه هایی هستند که به زودی برخوردارشان می کنیم.سپس از جانب ما عذابی دردناک به آنان می رسد».

«و به او(ابراهیم)و به اسحاق،برکت دادیم و از نسل آن دو،برخی نیکوکار و[برخی]آشکارا به خود ستمکار بودند».

ص:412


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 94 ح 181. [1]
2- (2) شُعَب الإیمان:ج 3 ص 375 ح 3815. [2]
3- (3) المعجم الأوسط:ج 6 ص 121 ح 5982.

«وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا». 1

الحدیث

1263 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِ عیسی علیه السلام فِی الآیَةِ: «وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ» قالَ:جَعَلَنی نَفّاعا أینَ اتَّجَهتُ. (1)

2/7.خاتَمُ الأَنبِیاءِ صلی الله علیه و آله

1264 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: جُعِلَ فِیَ النُّبُوَّةُ وَالبَرَکَةُ. (2)

1265 . الإمام علیّ علیه السلام فی خُطبَةٍ ذَکَرَ فیهَا النِّعمَةَ بِرَسول اللّهِ صلی الله علیه و آله:اُنظُروا إلی مَواقِعِ نِعَمِ اللّهِ عَلَیهِم حینَ بَعَثَ إلَیهِم رَسولاً،فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طاعَتَهُم،وجَمَعَ عَلی دَعوَتِهِ الفَتَهُم،کَیفَ نَشَرَتِ النِّعمَةُ عَلَیهِم جَناحَ کَرامَتِها،و أسالَت لَهُم جَداوِلَ نَعیمِها،وَالتَفَّتِ المِلَّةُ بِهِم فی عَوائِدِ بَرَکَتِها،فَأَصبَحوا فی نَعمَتِها غَرِقینَ،وفی خُضرَةِ عَیشِها فَکِهینَ! (3)

1266 . الإمام الباقر علیه السلام فی وَصفِ رَسول اللّهِ صلی الله علیه و آله:کانَ علیه السلام بَرَکَةً؛لا یَکادُ یُکَلِّمُ أحَدا إلّا أجابَهُ. (4)

3/7.أهلُ البَیتِ علیهم السلام

1267 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی صِفَةِ أهلِ بَیتِهِ علیهم السلام وبَرَکَتِهِم:بِهِم یَعمُرُ بِلادَهُ،وبِهِم یَرزُقُ عِبادَهُ،وبِهِم نَزَّلَ القَطرَ مِنَ

السَّماءِ،وبِهِم یُخرِجُ بَرَکاتِ الأَرضِ. (5)

«[عیسی در گهواره گفت...]و هر جا که باشم،مرا با برکت ساخته،و تا زنده ام،به نماز و زکات،سفارش کرده است».

حدیث

1263 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره سخن عیسی علیه السلام،در[این]آیه که گفت:«و مرا،هرجا که باشم،مبارک قرار داد»:مرا به هرطرف که روی آورم،بسیار سودبخش قرار داد.

2/7.خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله

1264 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در من،پیامبری و برکت،نهاده شده است.

1265 . امام علی علیه السلام در خطبه ای که نعمت وجود پیامبر خدا را بیان می فرماید:به جایگاه های نعمت های خدا بر آنان،بنگرید،آن گاه که پیامبری به سویشان فرستاد و با آیین او،پیمان اطاعتشان را استوار ساخت و با دعوت او،اُلفتشان را فراهم آورد و این که چگونه نعمت،بال کرامت خود را بر سرِ آنان گشود و جویبارهای بهره مندی را به سوی آنان،روان ساخت و آیین،آنان را بر سر سفره برکتش به هم پیوند داد،تا آن که غرق در نعمت ها و برخوردار از طراوت زندگی شدند.

1266 . امام باقر علیه السلام در توصیف پیامبر خدا:برکتی[بزرگ]بود.با کسی سخن نمی گفت،مگر آن که از ایشان می پذیرفت.

3/7.اهل بیت علیهم السلام

1267 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصف اهل بیتش و برکت آنان:به سبب آنان،سرزمین های خدا آباد

می شود و به خاطر آنان،بندگان خدا روزی می بَرَند و به سبب آنان،خداوند از آسمان،باران می فرستد و برکت های زمین را می رویانَد.

ص:413


1- (2) حلیة الأولیاء:ج 3 ص 25.
2- (3) معانی الأخبار:ص 56 ح 4.
3- (4) نهج البلاغة:الخطبة 192. [1]
4- (5) الأمالی للصدوق:ص 481 ح 650. [2]
5- (6) کمال الدین:ص260 ح5. [3]

4/7.الجَماعَة

1268 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الجَماعَةُ بَرَکَةٌ،وَالفُرقَةُ عَذابٌ. (1)

1269 . عنه صلی الله علیه و آله: کُلوا جَمیعا ولا تَفَرَّقوا؛فَإِنَّ البَرَکَةَ مَعَ الجَماعَةِ. (2)

5/7.المُؤمِن

1270 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل إذا رَأی أهلَ قَریَةٍ قَد أسرَفوا فِی المَعاصی وفیها ثَلاثُ نَفَرٍ مِنَ المُؤمِنینَ،ناداهُم جَلَّ جَلالُهُ وتَقَدَّسَت أسماؤُهُ:

یا أهلَ مَعصِیَتی،لَولا فیکُم مِنَ المُؤمِنینَ المُتَحابّینَ بِجَلالی،العامِرینَ بِصَلاتِهِم أرضی ومَساجِدی،وَالمُستَغفِرینَ بِالأَسحارِ خَوفا مِنّی،لَأَنزَلتُ بِکُم عَذابی ثُمَّ لا ابالی. (3)

6/7.البَناتُ

1271 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نِعمَ الوَلَدُ البَناتُ؛مُلطِفاتٌ،مُجَهِّزاتٌ،مُؤنِساتٌ،مُبارَکاتٌ،مُفَلِّیاتٌ. (4)

1272 . عنه صلی الله علیه و آله: رَحِمَ اللّهُ أبَا البَناتِ،البَناتُ مُبارَکاتٌ مُحَبَّباتٌ،وَالبَنونَ مُبَشِّراتٌ،وهُنَّ الباقِیاتُ الصّالِحاتُ. (5)

4/7.جماعت

1268 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جماعت،برکت است و تفرقه،عذاب.

1269 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با هم غذا بخورید و پراکنده نباشید،که برکت با جماعت است.

5/7.مؤمن

1270 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه خداوند عز و جل،اهل آبادی ای را ببیند که در گناهان،زیاده روی می کنند و در میان آنان،سه نفر باایمان هست،به آنان خطاب می کند:«ای کسانی که نافرمانی ام می کنید!اگر میان شما مؤمنانی نبودند که در پرتو جلالِ من، (6)با هم دوستی کنند و با نمازشان زمین و مساجد مرا آباد سازند و سحرگاهان،از بیم من به استغفار بپردازند،عذابم را بر شما نازل می کردم و باکی هم نداشتم».

6/7.دختران

1271 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دختران،خوبْ فرزندانی اند؛دارای عاطفه،مهیّا کننده،همدم،دارای برکت،و پاکیزه کننده اند.

1272 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رحمت خدا بر پدری که دارای دخترانی است!دختران،دارای برکت و دوست داشتنی اند و پسران،بشارت آورند.دختران،باقیات الصالحات(بازماندگان شایسته)اند.

ص:414


1- (1) شُعَب الإیمان:ج 4 ص 102 ح 4419. [1]
2- (2) سنن ابن ماجة:ج2 ص1094 ح3287.
3- (3) علل الشرائع:ص 246 ح 1. [2]
4- (4) الکافی:ج 6 ص 5 ح 5. [3]
5- (5) مستدرک الوسائل:ج 15 ص 115 ح 17700. [4]
6- (6) اشاره است به این که دوستی و همدلی اهل ایمان،جلوه جلال الهی است.

7/7.الأَکابِرُ

1273 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: البَرَکَةُ مَعَ أکابِرِکُم. (1)

1274 . عنه صلی الله علیه و آله: الخَیرُ مَعَ أکابِرِکُم. (2)

8/7.أهلُ المَعروفِ

1275 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أحِبُّوا المَعروفَ و أهلَهُ؛فَوَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ إنَّ البَرَکَةَ وَالعافِیَةَ مَعَهُما. (3)

الفصل الثّامن:حیوانات ذات برکة

1276 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ فی أبوالِ الإِبِلِ و ألبانِها شِفاءً لِلذَّرِبَةِ بُطونُهُم. (4)

1277 . عنه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالغَنَمِ وَالحَرثِ؛فَإِنَّهُما یَروحانِ بِخَیرٍ ویَغدُوانِ بِخَیرٍ. (5)

1278 . الإمام الباقر علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِعَمَّتِهِ:ما یَمنَعُکِ أن تَتَّخِذی فی بَیتِکِ بَرَکَةً؟

قالَت:یا رَسولَ اللّهِ،ومَا البَرَکَةُ؟

قالَ:شاةٌ تُحلَبُ؛فَإِنَّهُ مَن کانَ فی دارِهِ شاةٌ تُحلَبُ أو نَعجَةٌ أو بَقَرَةٌ تُحلَبُ فَبَرَکاتٌ کُلُّهُنَّ. (6)

1279 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الخَیلُ مَعقودٌ فی نَواصیهَا الخَیرُ إلی یَومِ القِیامَةِ. (7)

1280 . عنه صلی الله علیه و آله: الشّاةُ فِی الدّارِ بَرَکَةٌ،والدَّجاجُ فِی

الدّارِ بَرَکَةٌ. (8)

7/7.بزرگان

1273 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برکت،با بزرگان شماست.

1274 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خیر،همراه بزرگان شماست.

8/7.اهل نیکی

1275 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیکی و نیکوکاران را دوست بدارید.سوگند به آن که جانم به دست اوست،برکت و تن درستی،با نیکی و نیکوکاران است.

فصل هشتم:حیوانات بابرکت

1276 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در ادرار و شیر شتر،درمانی برای مبتلایان به ذَرِب (9)است.

1277 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گوسفندداری و کشاورزی کنید،که این دو با خیر،بیرون می روند و با خیر[و برکت]برمی گردند.

1278 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا به عمّه اش فرمود:«چرا در خانه ات برکتی نگه نمی داری؟».

گفت:ای پیامبر خدا!برکت چیست؟

فرمود:«گوسفندی که دوشیده می شود.همانا در خانه هر کس گوسفندی یا میشی و یا گاوی باشد که دوشیده می شود،همه اینها برکت اند».

1279 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در پیشانی اسب ها تا روز قیامت،خیر،گِرِه خورده است.

1280 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گوسفند در خانه،برکت است.

مرغ در خانه،برکت است.

ص:415


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 131 ح 210.
2- (2) کنز العمّال:ج 3 ص 172 ح 6016.
3- (3) کنز العمّال:ج 6 ص 345 ح 15974.
4- (4) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 629 ح 2677. [1]
5- (5) الخصال:ص 45 ح 44.
6- (6) الکافی:ج 6 ص 545 ح 7. [2]
7- (7) الکافی:ج 5 ص 48 ح 2. [3]
8- (8) کنز العمّال:ج 12 ص 326 ح 35238.
9- (9) ذَرِب،نوعی بیماری معده است که در آن،معده غذا را هضم نمی کند و در نتیجه،غذا در آن تلف می شود و نمی مانَد.

الفصل التّاسع:أزمان ذات برکة

الکتاب

«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ». 1

الحدیث

1281 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّهِ عز و جل،وهُوَ شَهرٌ یُضاعِفُ اللّهُ فیهِ الحَسَناتِ،ویَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ،وهُوَ شَهرُ البَرَکَةِ. (1)

1282 . عنه صلی الله علیه و آله: سُمِّیَ شَهرُ رَجَبٍ شَهرَ اللّهِ الأَصَبَّ؛لِأَنَّ الرَّحمَةَ عَلی امَّتی تُصَبُّ صَبّا فیهِ. (2)

1283 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّما سُمِّیَ شَعبانَ لِأَنَّهُ تَتَشَعَّبُ فیهِ أرزاقُ المُؤمِنینَ(لِرَمَضانَ)وهُوَ شَهرُ العَمَلِ،فیهِ تُضاعَفُ الحَسَنَةُ سَبعینَ،وَالسَّیِّئَةُ مَحطوطَةٌ،وَالذَّنبُ مَغفورٌ،وَالحَسَنَةُ مَقبولَةٌ. (3)

1284 . عنه صلی الله علیه و آله: الجُمُعَةُ کَفّارَةٌ لِما بَینَها وبَینَ الجُمُعَةِ الَّتی قَبلَها وزِیادَةُ ثَلاثَةِ أیّامٍ؛وذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ عز و جل قالَ: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» (4). (5)

فصل نهم:زمان های بابرکت

قرآن

«ماه رمضان[همان ماه]است که در آن،قرآن فرو فرستاده شده است؛[کتابی]که مردم را راهبر،و[متضمّن]دلایل آشکار هدایت،و[میزان]تشخیص حق از باطل است».

حدیث

1281 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ماه رمضان،ماه خداست و آن،ماهی است که خداوند در آن،حسنات را می افزاید و گناهان را پاک می کند و آن،ماه برکت است.

1282 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رجب،ماه خدا،را«أصَبّ(پر ریزش تر)»نامیده اند؛چرا که در این ماه،بر امّتم[از سوی پروردگار]،رحمت فراوان،فرو می ریزد.

1283 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ماه شعبان را شعبان می گویند؛چون روزی های مردم تا رمضان،در آن تقسیم می شود و این ماه،ماه عمل است.در این ماه،کار نیک،هفتاد برابر می گردد،سیّئه(بدی)ریخته می شود،گناه،آمرزیده می گردد و حسنه،پذیرفته می شود.

1284 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جمعه،کفّاره خطاهای بین جمعه تا جمعه قبلش و سه روز افزون بر آن است؛چرا که خداوند عز و جل فرموده است:«هر کس حسنه ای(کار نیکی)آوَرَد،ده برابر پاداش دارد».

ص:416


1- (2) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 95 ح 78. [1]
2- (3) النوادر للأشعری:ص 18 ح 2.
3- (4) ثواب الأعمال:ص 87 ح 16.
4- (5) الأنعام:160. [2]
5- (6) المعجم الکبیر:ج 3 ص 298 ح 3459.

1285 . عنه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ بارِک لِاُمَّتی فی بُکورِها. (1)

الفصل العاشر:أطعمة ذات برکة

1286 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نِعمَ السِّواکُ الزَّیتونُ مِنَ الشَّجَرَةِ المُبارَکَةِ؛یُطیبُ الفَمَ،ویَذهَبُ بِالحَفرِ.هُوَ سِواکی وسِواکُ الأَنبِیاءِ قَبلی. (2)

1287 . عنه صلی الله علیه و آله: أکرِمُوا الخُبزَ وعَظِّموهُ؛فَإِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی أنزَلَ لَهُ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ،و أخرَجَ بَرَکاتِ الأَرضِ. (3)

1288 . عنه صلی الله علیه و آله: صَغِّروا رُغفانَکُم،فَإِنَّ مَعَ کُلِّ رَغیفٍ بَرَکَةً. (4)

1289 . عنه صلی الله علیه و آله: أطعِمُوا المَرأَةَ فی شَهرِهَا الَّذی تَلِدُ فیهِ التَّمرَ؛فَإِنَّ وَلَدَها یَکونُ حَلیما نَقِیّا. (5)

1290 . عنه صلی الله علیه و آله: تَفَکَّهوا بِالبِطّیخِ،فَإِنَّها فاکِهَةُ الجَنَّةِ،وفیها ألفُ بَرَکَةٍ و ألفُ رَحمَةٍ،و أکلُها شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ. (6)

1291 . عنه صلی الله علیه و آله: شَکا نَبِیٌ قَبلی إلَی اللّهِ ضَعفا فی بَدَنِهِ،فَأَوحَی اللّهُ تَعالی إلَیهِ:أنِ اطبَخِ اللَّحمَ وَاللَّبَنَ،فَإِنّی قَد جَعَلتُ البَرَکَةَ وَالقُوَّةَ فیهِما. (7)

1285 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدایا!امّتم را در صبح زودشان،برکت بخش.

فصل دهم:خوراکی های بابرکت

1286 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوب مسواکی است شاخه زیتون؛از درخت مبارک.دهان را خوش بو می سازد و پوسیدگی دندان را می زداید و آن،مسواک من و مسواک پیامبرانِ پیش از من است.

1287 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نان را گرامی بدارید و بزرگ بشمارید؛چرا که خداوند تبارک و تعالی برای تهیّه آن،برکاتی(باران)را از آسمان،فرو فرستاده و برکاتی را از زمین،بیرون آورده است.

1288 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گِرده های نان را کوچک بگیرید،که با هر گِرده ای،برکتی است.

1289 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به زن،در ماهی که می خواهد فرزند بیاوَرد،خرما بخورانید؛چرا که فرزندش بردبار و پاک می شود.

1290 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خربزه بخورید،که میوه بهشت است و در آن،هزار برکت و هزار رحمت است و خوردنش،درمان هر دردی است.

1291 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یکی از پیامبرانِ پیش از من،از ناتوانیِ جسمیِ خود به خدا شکایت کرد.خداوند به او وحی فرمود که:«گوشت و شیر را بپز؛همانا من برکت و نیرو را در این دو قرار دادم».

ص:417


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 157 ح 3573.
2- (2) المعجم الأوسط:ج 1 ص 210 ح 678.
3- (3) المحاسن:ج 2 ص 415 ح 2457. [1]
4- (4) الکافی:ج 6 ص 303 ح 8. [2]
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 365 ح 1202. [3]
6- (6) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 8. [4]
7- (7) المحاسن:ج 2 ص 257 ح 1812. [5]

الفصل الحادی عشر:أشربة ذات برکة

الکتاب

«وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِیدِ». 1

«ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِیهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ». 2

الحدیث

1292 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَیرُ ماءٍ عَلی وَجهِ الأَرضِ ماءُ زَمزَمَ. (1)

1293 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَستَهدی مِن ماءِ زَمزَمَ وهُوَ بِالمَدینَةِ. (2)

1294 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل جَعَلَ البَرَکَةَ فِی العَسَلِ،وفیهِ شِفاءٌ مِنَ الأَوجاعِ،وقَد بارَکَ عَلَیهِ سَبعونَ نَبِیّا. (3)

1295 . الإمام الباقر علیه السلام: لَم یَکُن رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَأکُلُ طَعاما ولا یَشرَبُ شَرابا إلّا قالَ:«اللّهُمَّ بارِک لَنا فیهِ و أبدِلنا بِهِ خَیرا مِنهُ»إلَا اللَّبَنَ؛فَإِنَّهُ کانَ یَقولُ:«اللّهُمَّ بارِک لَنا فیهِ وزِدنا مِنهُ». (4)

1296 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نِعمَ الإِدامُ الخَلُّ،اللّهُمَّ بارِک فِی الخَلِّ،فَإِنَّهُ کانَ إدامَ الأَنبِیاءِ قَبلی،ولَم یَفتَقِر بَیتٌ فیهِ خَلٌّ. (5)

فصل یازدهم:نوشیدنی های بابرکت

قرآن

«و از آسمان،آبی بابرکت فرود آوردیم.پس بدان[وسیله]،باغ ها و دانه های دروکردنی رویانیدیم».

«سپس،از همه میوه ها بخور و راه های پروردگارت را فرمان بُردارانه بپوی.[آن گاه]از درون[شکم]آن،شهدی که به رنگ های گوناگون است،بیرون می آید.در آن،برای مردم،درمانی است.راستی در این[زندگی زنبوران]برای مردمی که تفکّر می کنند،نشانه[ی قدرت الهی]است».

حدیث

1292 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین آبی که روی زمین است،آب زمزم است.

1293 . امام باقر علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله،آن گاه که در مدینه بود،می خواست که برایش از آب زمزم،هدیه بیاورند.

1294 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل،برکت را در عسل قرار داده است.شفای دردها در آن است و هفتاد پیامبر برای برکت آن،دعا کرده اند.

1295 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا،هرگز غذایی نمی خورد و نوشیدنی ای نمی نوشید،مگر آن که می گفت:«بار خدایا!در آن برای ما برکت قرار بده و برای ما بهتر از آن را جای گزین گردان»،مگر شیر را،که وقتی می نوشید،می گفت:«بار خدایا!برای ما در آن،برکت قرار بده و ما را از آن بیفزای».

1296 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سرکه،خورشتِ خوبی است.بار خدایا!برای ما در سرکه برکت قرار بده.آن،خورشت پیامبرانِ پیش از من بوده است و خانه ای که در آن،سرکه باشد،دچار تهی دستی نمی شود.

ص:418


1- (3) المعجم الکبیر:ج 11 ص 80 ح 11167.
2- (4) تهذیب الأحکام:ج 5 ص 471 ح 1657.
3- (5) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 359 ح 1173. [1]
4- (6) الکافی:ج 6 ص 336 ح 1. [2]
5- (7) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1102 ح 3318.

الفصل الثّانی عشر:موانع البرکة

1/12.الأَعمالُ السَّیِّئَةُ

الکتاب

«ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». 1

الحدیث

1297 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أربَعَةٌ لا تَدخُلُ بَیتا واحِدَةٌ مِنهُنَّ إلّا خَرِبَ ولَم یُعمَر بِالبَرَکَةِ:الخِیانَةُ،وَالسَّرِقَةُ،وشُربُ الخَمرِ،وَالزِّنا. (1)

2/12.تَرکُ الأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهیِ عَنِ المُنکَرِ

1298 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ ونَهَوا عَنِ المُنکَرِ وتَعاوَنوا عَلَی البِرِّ وَالتَّقوی،فَإِذا لَم یَفعَلوا ذلِکَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَکاتُ،وسَلَّطَ بَعضُهُم عَلی بَعضٍ،ولَم یَکُن لَهُم ناصِرٌ فِی الأَرضِ ولا فِی السَّماءِ. (2)

1299 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا تَرَکُوا[أی امَّةُ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله]الأَمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهیَ عَنِ المُنکَرِ حُرِمَت بَرَکَةَ الوَحیِ. (3)

3/12.الاِستِخفافُ بِالصَّلاةِ

1300 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی بَیانِ ما یُصیبُ المُتَهاوِنَ بِصَلاتِهِ:أمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ فی دارِ الدُّنیا:فَالاُولی:یَرفَعُ اللّهُ البَرَکَةَ عَن عُمُرِهِ،ویَرفَعُ اللّهُ البَرَکَةَ مِن رِزقِهِ،

ویَمحُو اللّهُ عز و جل سیماءَ الصّالِحینَ مِن وَجهِهِ،وکُلُّ عَمَلٍ یَعمَلُهُ لا یُؤجَرُ عَلَیهِ،ولا یَرتَفِعُ دُعاؤُهُ إلَی السَّماءِ،وَالسّادِسَةُ:لَیسَ لَهُ حَظٌّ فی دُعاءِ الصّالِحینَ. (4)

فصل دوازدهم:موانع برکت

1/12.کارهای بد
قرآن

«این[کیفر]بدان سبب است که خداوند،نعمتی را که بر قومی ارزانی داشته،تغییر نمی دهد،مگر آن که آنان،آنچه را در دل دارند،تغییر دهند؛و خداوند،شنوای داناست».

حدیث

1297 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چهار چیزند که یکی از آنها وارد هیچ خانه ای نمی شود،مگر آن که[آن خانه]خراب می شود و هرگز با برکت،آباد نمی گردد:خیانت،دزدی،شرابخواری و زِنا.

2/12.ترک امر به معروف و نهی از منکر

1298 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم،همواره در نیکی اند،تا وقتی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری،یاری می رسانند.آن گاه که چنین نکنند،برکت ها از آنان،جدا می شود و برخی بر برخی دیگر،مسلّط می گردند،و هیچ یاوری،نه در زمین و نه در آسمان،نخواهند داشت.

1299 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه[امّت محمّد صلی الله علیه و آله]امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند،از برکت وحی،محروم می شوند.

3/12.سبُک شمردن نماز

1300 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بیان آنچه به سبُک شمارنده نماز می رسد:امّا پیامدهای دنیوی سَبُک شمردن نماز:نخست،آن که خداوند،برکت را از عمر او

برمی دارد؛نیز[دوم آن که]خداوند،برکت را از روزی او برمی دارد؛و[سوم آن که]خداوند،سیمای(نشان)صالحان را از چهره او می زداید؛و[چهارم آن که]هر عملی را که انجام می دهد،پاداش نمی یابد؛و[پنجم آن که]دعایش به آسمان،بالا نمی رود؛و ششم،آن که در دعای صالحان،بهره ای نخواهد داشت.

ص:419


1- (2) ثواب الأعمال:ص 289 ح 1.
2- (3) تهذیب الأحکام:ج 6 ص 181 ح 373.
3- (4) تفسیر جوامع الجامع:ج 1 ص 470. [1]
4- (5) فلاح السائل:ص 61 ح 1. [2]

4/12.کُفرانُ النِّعمَةِ

الکتاب

«وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذاقَهَا اللّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ». 1

الحدیث

1301 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ للّهِ ِ أقواما یَختَصُّهُم بِالنِّعَمِ لِمَنافِعِ العِبادِ،ویُقِرُّها فیهِم ما بَذَلوها؛فَإِذا مَنَعوا نَزَعَها عَنهُم فَحَوَّلَها إلی غَیرِهِم. (1)

5/12.الخِیانَة

1302 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَدُ اللّهِ فَوقَ أیدِی المُشتَرِکَینِ ما لَم یَخُن أحَدُهُما صاحِبَهُ؛فَإِذا خانَ أحَدُهُما رَفَعَ اللّهُ یَدَهُ عَن أیدیهِما،وذَهَبَتِ البَرَکَةُ مِنهُما. (2)

6/12.الزِّنا

1303 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فِی الزِّنا سِتُّ خِصالٍ:ثَلاثٌ مِنها فِی الدُّنیا وثَلاثٌ مِنها فِی الآخِرَةِ.فَأَمَّا الَّتی فِی الدُّنیا:فَیَذهَبُ بِالبَهاءِ،ویُعَجِّلُ الفَناءَ،ویَقطَعُ الرِّزقَ؛و أمَّا الَّتی فِی الآخِرَةِ:فَسوءُ الحِسابِ،وسَخَطُ الرَّحمنِ،

وخُلودُ النّارِ. (3)

4/12.ناسپاسی نعمت
قرآن

«و خدا شهری را مَثَل زده است که امن و امان بود[و]روزی اش از هر سو فراوان می رسید.پس[ساکنانش]نعمت های خدا را ناسپاسی کردند،و خدا هم به سزای آنچه انجام می دادند،طعم گرسنگی و هراس را به[مردم]آن چشانید».

حدیث

1301 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،گروه هایی دارد که به سود بندگان،نعمت هایی را ویژه آنان ساخته است و تا وقتی از آن نعمت ها ببخشند،آنها را برایشان نگه می دارد.پس هر گاه از بخشش دریغ کنند،خداوند،نعمت ها را از آنان گرفته،به دیگران می دهد.

5/12.خیانت

1302 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دست خدا روی دستِ دو شریک است،تا وقتی که یکی از آن دو به دیگری خیانت نکند.پس هر گاه یکی از آن دو،خیانت کند،خداوند،دست خود را از روی دستِ آنان برمی دارد و برکت،از هر دو می رود.

6/12.زنا

1303 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای زنا،شش خصلت است؛سه تا در دنیا و سه تا در آخرت.آنچه در دنیاست:

شُکوه را می بَرَد،نابودی را شتاب می دهد،و روزی را قطع می کند.و امّا آنچه در آخرت است:بدی(سختی)حساب،خشم خداوند،و جاودانگی در آتش است.

ص:420


1- (2) تاریخ بغداد:ج 9 ص 459 الرقم 5089. [1]
2- (3) جامع الأحادیث للقمّی:ص 141.
3- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 367 ح 5762.

7/12.الکَذِب

1304 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الکَذِبُ یَنقُصُ الرِّزقَ. (1)

8/12.مَنعُ الزَّکاةِ

1305 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا مَنَعُوا الزَّکاةَ مَنَعَتِ الأَرضُ بَرَکَتَها مِنَ الزَّرعِ وَالثِّمارِ وَالمَعادِنِ کُلِّها. (2)

9/12.غِشُّ المُسلِمِ

1306 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن غَشَّ أخاهُ المُسلِمَ،نَزَعَ اللّهُ عَنهُ بَرَکَةَ رِزقِهِ. (3)

10/12.الحَلف عِندَ الْبَیعِ

1307 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَلفُ مَنفَقَةٌ لِلسِّلعَةِ،مَمحَقَةٌ لِلبَرَکَةِ. (4)

11/12.تَرکُ البَسمَلَةِ عِندَ الأَکْلِ

1308 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا وُضِعَتِ المائِدَةُ حَفَّتها أربَعَةُ آلافِ مَلَکٍ،فَإِذا قالَ العَبدُ:«بِسمِ اللّهِ»قالَتِ المَلائِکَةُ:بارَکَ اللّهُ عَلَیکُم فی طَعامِکُم،ثُمَّ یَقولونَ لِلشَّیطانِ:اُخرُج یا فاسِقُ،لا سُلطانَ لَکَ عَلَیهِم. (5)

7/12.دروغ گفتن

1304 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دروغ،روزی را کم می کند.

8/12.ندادن زکات

1305 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه[مردم]زکات ندهند،زمین،برکت خود را از زراعت و میوه ها و معادن،از همه اینها،برمی گیرد.

9/12.فریب دادن مسلمان

1306 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس برادر مسلمانش را بفریبد،خداوند،برکت روزی اش را از او می گیرد.

10/12.سوگند خوردن به هنگام فروش

1307 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگند خوردن،کالا را می کاهد و به پایان می رسانَد و برکت را از بین می برَد.

11/12.«بسم اللّه»نگفتن به هنگام خوردن

1308 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه سفره نهاده می شود،چهار هزار فرشته در اطراف آن گِرد می آیند.چون بنده بگوید:«بسم اللّه»،فرشتگان می گویند:«خداوند،به غذایتان برکت دهد!».سپس به شیطان می گویند:«ای فاسق!بیرون شو.تو بر آنان،راه تسلّطی نداری».

ص:421


1- (1) مساوئ الأخلاق للخرائطی:ص 58 ح 117.
2- (2) الکافی:ج 2 ص 374 ح 2. [1]
3- (3) ثواب الأعمال:ص 337 ح 1.
4- (4) صحیح البخاری:ج 2 ص 735 ح 1981.
5- (5) الکافی:ج 6 ص 292 ح 1. [2]

باب نهم:خیر

سخنی درباره«خیر(نیکی)»

اشاره

معنایِ«خیر»،«معروف»،«بِر»،«احسان»و«حَسَنه»که در مقابلشان«شَر»،«منکَر»،«اِثم»،«اِسائه»و«سَیّئه»قرار می گیرد،روشن و بدیهی است.

فطری بودن شناخت خیر و شر

هر کس با هر گرایش اعتقادی و چارچوب فکری و مذهبی،و به طور فطری،زیباییِ«خیر(نیکی)»و زشتیِ«شر(بدی)»را تشخیص می دهد.به سخن دیگر،شناختِ«خیر»و«شر»،با ذات و حقیقت فطری انسان،درآمیخته است و آفرینش همه انسان ها بدین گونه است که ذاتا به«خیر»تمایل دارند و از«شر»بیزارند.

نیاز عقل و فطرت به وحی

نکته بسیار مهم و شایان دقّت،این است که عقل و فطرت از تشخیص تمام مصادیق خیر و شر ناتوان اند؛زیرا به همه مصلحت ها و مفسده ها احاطه ندارند.انسان،گاه به دلیل دل بستگی و احساس علاقه به چیزی،آن را«خیر»می پندارد،یا به دلیل نداشتن رابطه یا علاقه به چیزی،آن را«شر»می انگارد.به همین جهت،قرآن کریم به انسان هشدار می دهد که:

«وَ عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ. 1

چه بسا چیزی را خوش نمی دارید،ولی برایتان خوب است،و چه بسا چیزی را دوست دارید،ولی برایتان بد است».

بدین ترتیب،عقل و فطرت برای تشخیص«خیر»و«شر»در همه موارد،نیازمند«وحی»اند.وحی،به عنوان سرچشمه ای که به تمام مصلحت ها و مفسده ها احاطه دارد،می تواند برای تأمین سعادت ابدی انسان،کامل ترین برنامه زندگی را ارائه کند.

«خیر»،وزیر عقل

در حدیثی معروف از امام صادق علیه السلام در تبیین سپاهیان عقل و جهل،«خیر»نخستین سپاه عقل،و«شر»نخستین سپاه جهل،شمرده شده اند.متن حدیث،چنین است:

ثُمَّ جَعَلَ لِلعَقلِ خَمسَةً و سَبعینَ جُندا...فَکانَ مِمّا أعطَی العَقلَ مِنَ الخَمسَةِ وَ السَّبعینَ الجُندَ:الخَیرُ؛و هُوَ

ص:422

وَزیرُ العَقلِ،و جَعَلَ ضِدَّهُ الشَّرَّ؛و هُوَ وَزیرُ الجَهلِ. (1)

خداوند برای عقل،هفتاد و پنج سپاه قرار داد....از جمله هفتاد و پنج سپاهی که به عقل عطا فرمود،یکی«خیر»است که وزیر عقل است،و ضدّ آن را«شر»قرار داد که وزیر جهل است.

معنای عقل در این جا،وجدان اخلاقی است.از این رو،انجام دادن کارهای خیر،موجب تقویت آن است و انجام دادن کارهای شر،موجب ضعف آن.

همچنین«خیر»،همه ارزش های اعتقادی،اخلاقی و عملی را در بر می گیرد و«شر»شامل همه ضدّ ارزش هاست.از این رو،آن دو،سرآغاز سپاه عقل و جهل قرار گرفته اند.

آسان تر بودنِ کار خیر

از آنچه گذشت،روشن می شود که گرایش به«خیر(نیکی)»و نفرت از«شر(بدی)»،فطری است و فطرت های پاک و سالم،از انجام دادن کارهای خیر،احساس آرامش می کنند،آلودگی را بر نمی تابند و از گناه روی گردان اند.بر این اساس،برای آنها انجام دادن کارهای نیک،آسان تر از انجام دادن کارهای نارواست،و به فرمایش امام علی علیه السلام:

الخَیرُ أسهَلُ مِن فِعلِ الشَّرِّ. (2)

نیکوکاری،آسان تر از انجام دادن بدی است.

البتّه این مطلب،در مورد کسانی صادق است که سرشت انسانی شان،همچنان پاک مانده است و در مسیر فطرت زندگی می کنند؛ولی درباره کسانی که فطرت خود را آلوده اند،درست عکس این مطلب صادق است.هر چه فطرت آلوده تر شود،انجام دادن کارهای خیر،برایش سخت تر و انجام دادن کارهای شر،آسان تر می گردد.

ص:423


1- (1) الکافی:ج 1 ص 21 ح 14. [1]
2- (2) غرر الحکم:ح 1199.

الباب التاسع:الخیر

الفصل الأوّل:معرفة الخیر

1/1.مَبدَأُ مَعرِفَةِ الخَیرِ وَالشَّرِّ ومیزانُها

الکتاب

«وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها* فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها». 1

الحدیث

1309 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: دَع ما یُریبُکَ إلی ما لا یُریبُکَ؛فَإِنَّ الخَیرَ طُمَأنینَةٌ،وإنَّ الشَّرَّ ریبَةٌ. (1)

1310 . عنه صلی الله علیه و آله: البِرُّ ما طابَت بِهِ النَّفسُ وَاطمَأَنَّ إلَیهِ القَلبُ،وَالإِثمُ ما جالَ فِی النَّفسِ وتَرَدَّدَ فِی الصَّدرِ. (2)

1311 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئِلَ عَنِ البِرِّ وَالإِثمِ:البِرُّ حُسنُ الخُلُقِ،وَالإِثمُ ما حاکَ فی صَدرِکَ وکَرِهتَ أن یَطَّلِعَ عَلَیهِ النّاسُ. (3)

2/1.حَقیقَةُ الخَیرِ وَالشَّرِّ

الکتاب

«وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ». 5

باب نهم:خیر

فصل یکم:شناخت خیر

1/1.زمینه و معیار شناخت خیر و شر
قرآن

«سوگند به نَفْس،و به آن کس که آن را درست کرد،سپس پلیدکاری و پرهیزگاری اش را به آن الهام کرد».

حدیث

1309 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر چه تو را به تردید می افکند،آن را وا گذار و به سوی چیزی رو کن که در تو تردید نمی انگیزد؛چرا که نیکی،[مایه]اطمینان و آرامش است و بدی،[موجب اضطراب و]تردید.

1310 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیکی،آن است که جان با آن آرام گیرد و دل با آن اطمینان یابد و گناه،آن است که در درون،اضطراب پدید آورد و در سینه،تردید.

1311 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله چون از ایشان پرسیدند:نیکی و گناه چیست؟:نیکی،خوش رفتاری است؛و گناه،آن است که در سینه ات اضطرابْ پدید آورَد و خوش نداشته باشی که مردم از آن آگاه شوند.

2/1.حقیقتِ خیر و شر
قرآن

«و البته نباید کسانی که کافر شده اند،بپندارند که این که به ایشان مهلت می دهیم،برای آنان نیکوست.ما فقط به ایشان مهلت می دهیم تا بر گناه[خود]بیفزایند،و[آن گاه،]عذابی خفّت آور خواهند داشت».

ص:424


1- (2) المستدرک علی الصحیحین:ج 2 ص 16 ح 2169 و 2170.
2- (3) الجعفریّات:ص 148. [1]
3- (4) صحیح مسلم:ج 4 ص 1980 ح 14.

الحدیث

1312 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّمَا الخَیرُ ما اریدَ بِهِ وَجهُ اللّهِ تَعالی،وعُمِلَ عَلی ما أمَرَ اللّهُ تَعالی[بِهِ]. (1)

1313 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا سَأَلَهُ رَجُلٌ:کَیفَ لی أن أعلَمَ أمری؟:إذا أرَدتَ شَیئا مِن امورِ الدُّنیا فَعَسُرَ عَلَیکَ فَاعلَم أنَّکَ بِخَیرٍ،وإذا أرَدتَ شَیئا مِن أمرِ الدُّنیا فَیَسُرَ لَکَ فَاعلَم أنَّهُ شَرٌّ لَکَ. (2)

1314 . عنه صلی الله علیه و آله: یُؤتی یَومَ القِیامَةِ بِأَنعَمِ أهلِ الدُّنیا مِنَ الکُفّارِ.فَیُقالُ:اِغمِسوهُ فِی النّارِ غَمسَةً،فَیُغمَسُ فیها،ثُمَّ یُقالُ لَهُ:أی فُلانُ!هَل أصابَکَ نَعیمٌ قَطُّ؟فَیَقولُ:لا ما أصابَنی نَعیمٌ قَطُّ.

ویُؤتی بِأَشَدِّ المُؤمِنینَ ضُرّا وبَلاءً،فَیُقالُ:اِغمِسوهُ غَمسَةً فِی الجَنَّةِ،فَیُغمَسُ فیها غَمسَةً،فَیُقالُ لَهُ:أی فُلانُ!هَل أصابَکَ ضُرٌّ قَطُّ أو بَلاءٌ؟فَیَقولُ:ما أصابَنی قَطُّ ضُرٌّ ولا بَلاءٌ. (3)

3/1.تَفسیرُ البِرِّ

أ الإِیمانُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ

الکتاب

«لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ». 4

حدیث

1312 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا نیکی،آن است که به خاطر خدا انجام شود و طبق آنچه خدای متعال فرمان داده است،عمل گردد.

1313 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ مردی که پرسید:چگونه از وضع خودم آگاه شوم؟:هر گاه خواستی کاری از کارهای دنیا را انجام دهی و برایت دشوار شد،بدان که در نیکی هستی؛و هر گاه خواستی کاری را از کارهای دنیا را انجام دهی و برایت آسان شد،بدان که آن برای تو بد است.

1314 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روز رستاخیز،مرفّه ترین کافر دنیا را می آورند و گفته می شود:«او را در آتش دوزخ فرو ببرید»و او در آن فرو برده می شود.سپس به او گفته می شود:«ای فلانی!آیا هرگز به تو نعمتی رسیده است؟».می گوید:نه،هرگز به من نعمتی نرسیده است.

آن گاه زیانبارترین و گرفتارترین مؤمن را می آورند.گفته می شود:«او را در بهشت،فرو ببرید»و او در آن فرو برده می شود.آن گاه به او گفته می شود:«ای فلانی!آیا هرگز به تو زیان و بلایی رسیده است؟».می گوید:نه،هرگز به من زیان و بلایی نرسیده است.

3/1.معنای خیر
الف ایمان و عمل صالح
قرآن

«نیکوکاری،آن نیست که رویِ خود را به سوی مشرق و مغرب بگردانید؛بلکه نیکوکاری،آن است که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب[ِ آسمانی]و پیامبران ایمان آوَرَد،و مال[خود]را با وجودِ دوست

داشتنش،به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و در[راهِ آزاد کردن]بندگان بدهد و نماز را بر پای دارد و زکات را بدهد،و آنان که چون عهد می بندند،به عهد خود وفاداران اند؛و در سختی و زیان و به هنگام جنگ،شکیبایان اند؛آنان اند کسانی که راست گفته اند،و آنان همان پرهیزگاران اند».

ص:425


1- (1) التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام:ص 285 ح 141. [1]
2- (2) شرح نهج البلاغة:ج 6 ص 233.
3- (3) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1445 ح 4321.

الحدیث

1315 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَصلَتانِ لَیسَ فَوقَهُما مِنَ البِرِّ شَیءٌ:الإِیمانُ بِاللّهِ،وَالنَّفعُ لِعِبادِ اللّهِ. (1)

ب مَکارِمُ الأَخلاقِ

1316 . صحیح مسلم عن نواس بن سمعان: سَأَلتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَنِ البِرِّ وَالإِثمِ،فَقالَ:البِرُّ حُسنُ الخُلُقِ. (2)

1317 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَیسَ البِرُّ فی حُسنِ الزِّیِ،ولکِنَّ البِرَّ فِی السَّکینَةِ وَالوَقارِ. (3)

4/1.تَفسیرُ الإِحسانِ

1318 . صحیح البخاری عن أبی هریرة: کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله بِارزا یَوما لِلنّاسِ فَأَتاهُ جِبریلُ فَقالَ:...مَا الإِحسانُ؟

قالَ:أن تَعبُدَ اللّهَ کَأَنَّکَ تَراهُ؛فَإِن لَم تَکُن تَراهُ فَإِنَّهُ یَراکَ. (4)

الفصل الثّانی:التّرغیب فی الخیر

1/2.التَّأکیدُ عَلی فِعلِ الخَیرِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ

وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». 5

حدیث

1315 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو خصلت است که هیچ کار نیکی،بالاتر از آن دو،نیست:ایمان به خدا و سودرسانی به بندگان خدا.

ب اخلاق شایسته

1316 . صحیح مسلم به نقل از نُواس بن سمعان:از پیامبر خدا درباره نیکی و گناه پرسیدم.فرمود:«نیکی،اخلاق نیکوست».

1317 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیکی،در آراستگیِ ظاهر نیست؛بلکه در آرامش و وقار است.

4/1.معنای احسان

1318 . صحیح البخاری به نقل از ابو هریره:روزی،پیامبر خدا نزد مردم بود که جبرئیل علیه السلام آمد و گفت:...احسان چیست؟

فرمود:«[احسان،]آن است که خدا را آن گونه عبادت کنی که گویا او را می بینی؛زیرا اگرچه تو او را نمی بینی،او حتما تو را می بیند».

فصل دوم:تشویق به خیر

1/2.تأکید بر انجام دادن کار خیر
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!رکوع و سجود کنید و

پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید،باشد که رستگار شوید».

ص:426


1- (1) تحف العقول:ص 35.
2- (2) صحیح مسلم:ج 4 ص 1980 ح 2553.
3- (3) جامع الأحادیث للقمّی:ص 288.
4- (4) صحیح البخاری:ج 1 ص 27 ح 50.

الحدیث

1319 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الخَیرُ کَثیرٌ،وفاعِلُهُ قَلیلٌ. (1)

1320 . عنه صلی الله علیه و آله: تَکَلَّفوا فِعلَ الخَیرِ وجاهِدوا نُفوسَکُم عَلَیهِ؛فَإِنَّ الشَّرَّ مَطبوعٌ عَلَیهِ الإِنسانُ. (2)

1321 . الإمام علیّ علیه السلام: إذا رَأَیتُم خَیرا فَأَعینوا عَلَیهِ،وإذا رَأَیتُم شَرّا فَاذهَبوا عَنهُ؛فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَقولُ:یَابنَ آدَمَ،اِعمَلِ الخَیرَ ودَعِ الشَّرَّ،فَإِذا أنتَ جَوادٌ قاصِدٌ. (3)

2/2.الحَثُّ عَلَی اصطِناعِ المَعروفِ

الکتاب

«أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللّهُ إِلَیْکَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ». 4

الحدیث

1322 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ البُیوتَ الَّتی یُمتارُ فیهَا المَعروفُ تُضیءُ لِأَهلِ السَّماءِ کَما تُضیءُ الکَواکِبُ لِأَهلِ الأَرضِ. (4)

1323 . أعلام الدین: قال النبیّ صلی الله علیه و آله:اِستَکثِروا مِنَ الشَّیءِ الَّذی لا تَمُسُّهُ النّارُ.قالوا:وما هُوَ یا نَبِیَ اللّهِ؟قالَ:المَعروفُ. (5)

حدیث

1319 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیکی،بسیار است؛امّا نیکوکار،اندک.

1320 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در نیکوکاری،تلاش کنید و خود را به انجام دادن کار نیک وا دارید،که بدی،با طبع انسان،سازگار است.

1321 . امام علی علیه السلام: هر گاه کار نیکی دیدید،یاور آن باشید و چون کار بدی دیدید،از آن فاصله بگیرید؛چرا که پیامبر خدا می فرمود:«ای فرزند آدم!نیکی کن و بدی را وا گذار تا بخشنده ای میانه رو باشی».

2/2.تشویق به انجام دادن کار شایسته
قرآن

«و همچنان که خدا به تو نیکی کرده،نیکی کن و در زمینْ فساد مجوی،که خدا فسادگران را دوست نمی دارد».

حدیث

1322 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خانه هایی که در آنها کار نیک انجام می شود،برای آسمانیان می درخشند،آن گونه که ستارگان برای زمینیان می درخشند.

1323 . أعلام الدین: پیامبر خدا فرمود:«آنچه را آتش به آن نمی رسد،زیاد انجام دهید».

گفتند:آن چیست،ای پیامبر خدا؟

فرمود:«کار نیک».

ص:427


1- (1) الخصال:ص 30 ح 105.
2- (2) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 120. [1]
3- (3) نهج البلاغة:الخطبة 176. [2]
4- (5) عوالی اللآلی:ج 1 ص 369 ح 71. [3]
5- (6) أعلام الدین:ص 283. [4]

3/2.التَّأکیدُ عَلَی البِرِّ وَالتَّعاوُنِ عَلَیهِ

الکتاب

«تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ». 1

الحدیث

1324 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ ونَهَوا عَنِ المُنکَرِ وتَعاوَنوا عَلَی البِرِّ وَالتَّقوی. (1)

1325 . عنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ،یَکفی مِنَ الدُّعاءِ مَعَ البِرِّ ما یَکفِی الطَّعامَ مِنَ المِلحِ. (2)

4/2.الِاهتِمامُ بِالخَیرِ

1326 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: هُمَّ بِخَیرٍ وَافعَلهُ قَبلَ الحَسرَةِ وَالنَّدامَةِ. (3)

1327 . عنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ،هُمَّ بِالحَسَنَةِ وإن لَم تَعمَلها؛لِکَیلا تُکتَبَ مِنَ الغافِلینَ. (4)

1328 . عدّة الداعی: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:إذا کانَ العَبدُ عَلی طَریقَةٍ مِنَ الخَیرِ فَمَرِضَ أو سافَرَ أو عَجَزَ عَنِ العَمَلِ بِکِبَرٍ،کَتَبَ اللّهُ لَهُ مِثلَ ماکانَ یَعمَلُهُ.

ثُمَّ قَرَأَ: «فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ» (5). (6)

3/2.تأکید بر کار خیر و مشارکت در آن
قرآن

«و در نیکوکاری و پرهیزگاری،با یکدیگر همکاری کنید،و در گناه و تعدّی،دستیار هم نشوید و از خدا پروا کنید،که خدا سختْ کیفر است».

حدیث

1324 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم تا وقتی که امر به معروف و نهی از منکر کنند[و]یکدیگر را بر نیکی و تقوا یاور باشند،پیوسته در آسایش به سر می برند.

1325 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصیّتش به ابو ذر:ای ابو ذر!دعا همراه با نیکوکاری،به اندازه نمک برای غذا کافی است.

4/2.اهمیّت دادن به کار خیر

1326 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به نیکی اهمیّت بده و پیش از حسرت و پشیمانی،نیکی کن.

1327 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصیّت خود به ابو ذر:ای ابو ذر!به نیکی تصمیم داشته باش؛هر چند آن را انجام ندهی،تا تو را از غافلان ننویسند.

1328 . عدّة الداعی: پیامبر خدا فرمود:«هرگاه بنده ای در مسیر نیکی بود،ولی بیمار شد یا به سفر رفت و یا به سبب سال خوردگی،از انجام دادن آن کار نیکْ ناتوان شد،خداوند برای او مثل آنچه انجام می داد،می نویسد».

پیامبر صلی الله علیه و آله،سپس این آیه را خواندْ:«برای آنان،پاداشی بدون منّت است».

ص:428


1- (2) تهذیب الأحکام،ج 6 ص 181 ح 373.
2- (3) الأمالی للطوسی:ص 534 ح 1162. [1]
3- (4) الجعفریّات:ص 175.
4- (5) الأمالی للطوسی:ص 536 ح 1162. [2]
5- (6) التین:6. [3]
6- (7) عدّة الداعی:ص 116. [4]

5/2.المُسارَعَةُ فِی الخَیرِ

الکتاب

«یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ أُولئِکَ مِنَ الصّالِحِینَ». 1

الحدیث

1329 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بادِروا بِالأَعمالِ الصّالِحَةِ قَبلَ أن تُشغَلوا. (1)

1330 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ مِنَ الخَیرِ ما یُعَجَّلُ. (2)

6/2.أهلُ الخَیرِ

1331 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَیرٌ مِنَ الخَیرِ مُعطیهِ. (3)

1332 . عنه صلی الله علیه و آله: خَزائِنُ الخَیرِ وَالشَّرِّ مَفاتیحُهَا الرِّجالُ. (4)

1333 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ مِنَ النّاسِ مَفاتیحَ لِلخَیرِ مَغالیقَ لِلشَّرِّ،وإنَّ مِنَ النّاسِ مَفاتیحَ لِلشَّرِّ مَغالیقَ لِلخَیرِ،فَطوبی لِمَن جَعَلَ اللّهُ مَفاتیحَ الخَیرِ عَلی یَدَیهِ!ووَیلٌ لِمَن جَعَلَ اللّهُ مَفاتیحَ الشَّرِّ عَلی یَدَیهِ! (5)

7/2.الدَّلالَةُ عَلَی الخَیرِ

1334 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن یَشفَع بِشَفاعَةٍ حَسَنَةٍ أو أمَرَ بِمَعروفٍ أو نَهی عَن مُنکَرٍ أو دَلَّ عَلی خَیرٍ أو أشارَ بِهِ؛فَهُوَ شَریکٌ. (6)

5/2.شتاب در کار خیر
قرآن

«به خدا و روز قیامت ایمان دارند و به کار پسندیده فرمان می دهند و از کار ناپسند بازمی دارند و در کارهای نیک،شتاب می کنند،و آنان از شایستگان اند».

حدیث

1329 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیش از آن که گرفتار شوید،به انجام دادن کارهای نیک بشتابید.

1330 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند از کار خیر،آنچه را زود انجام شود،دوست می دارد.

6/2.اهل خیر

1331 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهتر از نیکی،نیکوکار است.

1332 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کلیدهای گنجینه های نیکی و بدی،مردان اند.

1333 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برخی مردم،کلیدهای نیکی و قفل های بدی اند.برخی هم کلیدهای بدی و قفل های نیکی اند.خوشا به حال کسی که خداوند،کلیدهای نیکی را به دست او سپرده است،و وای بر آن کسی که خداوند،کلیدهای بدی را به دستانش سپرده است!

7/2.راه نمایی به سوی خیر

1334 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در کار نیک واسطه شود،یا امر به معروف و نهی از منکر کند و یا به کار نیکی راه نمایی یا اشاره کند،او هم در آن کار نیک،شریک است.

ص:429


1- (2) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 343 ح 1081.
2- (3) الکافی:ج 2 ص 142 ح 4. [1]
3- (4) تحف العقول:ص 57.
4- (5) ربیع الأبرار:ج 1 ص 396. [2]
5- (6) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 86 ح 237.
6- (7) النوادر للراوندی:ص 143 ح 196. [3]

1335 . عنه صلی الله علیه و آله: الدّالُّ عَلَی الخَیرِ کَفاعِلِهِ. (1)

1336 . عنه صلی الله علیه و آله: لَو مَرَّتِ الصَّدَقَةُ عَلی یَدَی مِائَةٍ لَکانَ لَهُم مِنَ الأَجرِ مِثلُ أجرِ المُبتَدِیَ مِن غَیرِ أن یَنقُصَ مِن أجرِهِ شَیءٌ. (2)

1337 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن مَشی بِصَدَقَةٍ إلی مُحتاجٍ کانَ لَهُ کَأَجرِ صاحِبِها مِن غَیرِ أن یَنقُصَ مِن أجرِهِ شَیءٌ. (3)

الفصل الثّالث:مبادئ الخیر

1/3.المَبادِئُ العِلمِیَّةُ

الکتاب

«وَ هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ». 4

الحدیث

1338 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لعلیّ علیه السلام:یا عَلِیُّ...عَلَیکَ بِقِراءَةِ آیَةِ الکُرسِیِّ؛فَإِنَّ فی کُلِّ حَرفٍ مِنها ألفَ بَرَکَةٍ و ألفَ رَحمَةٍ. (4)

1339 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّما یُدرَکُ الخَیرُ کُلُّهُ بِالعَقلِ،ولا دینَ لِمَن لا عَقلَ لَهُ. (5)

1340 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ،وشَرُّ الدُّنیا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ. (6)

1335 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نشان دهنده راه نیکی،مثل کسی است که آن را انجام می دهد.

1336 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر صدقه بر دست های صد نفر هم بگذرد[تا به مستحق برسد]،همه آنان پاداشی مثل پاداشِ آغازکننده دارند؛بی آن که از اجر او چیزی کاسته شود.

1337 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که صدقه ای را برای نیازمندی ببرد،پاداشی مثل پاداش صدقه دهنده دارد؛بی آن که از پاداش او چیزی کم شود.

فصل سوم:خاستگاه های خیر

1/3.خاستگاه های علمی
قرآن

«و این،خجسته کتابی است که ما آن را نازل کردیم؛پس،از آن پیروی کنید و پرهیزگاری پیشه کنید،باشد که مورد رحمت قرار گیرید».

حدیث

1338 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!...آیة الکرسی را[همواره]بخوان؛چرا که در هر حرف آن،هزار برکت و هزار رحمت است.

1339 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: می توان با عقل،به همه نیکی رسید و کسی که عقل ندارد،دین ندارد.

1340 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خیر دنیا و آخرت،با دانش است و شرّ دنیا و آخرت،با نادانی است.

ص:430


1- (1) الکافی:ج 4 ص 27 ح 4. [1]
2- (2) تاریخ بغداد:ج 7 ص 131 الرقم 3568. [2]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 17 ح 4968.
4- (5) الدعوات:ص 84 ح 114.
5- (6) تحف العقول:ص 54.
6- (7) مشکاة الأنوار:ص 239 ح 691.

1341 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّمَا العِلمُ بِالتَّعَلُّمِ،وإنَّمَا الحِلمُ بِالتَّحَلُّمِ؛مَن یَتَحَرَّ (1)الخَیرَ یُعطَهُ،ومَن یَتَّقِ الشَّرَّ یوقَهُ. (2)

1342 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ اشتاقَ إلَی الجَنَّةِ سارَعَ إلَی الخَیراتِ. (3)

1343 . عنه صلی الله علیه و آله: مِنَ الرَّزانَةِ المُداوَمَةُ عَلَی الخَیرِ،ومِنَ المُداوَمَةِ عَلَی الخَیرِ کَراهِیَةُ الشَّرِّ،ومِن کَراهِیَةِ الشَّرِّ طاعَةُ النّاصِحِ. (4)

1344 . عنه صلی الله علیه و آله مِن دُعائِهِ إذا أصبَحَ وإذا أمسی:اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ مِن فَجأَةِ الخَیرِ،و أعوذُ بِکَ مِن فَجأَةِ الشَّرِّ؛فَإِنَّ العَبدَ لا یَدری ما یَفجَؤُهُ إذا أصبَحَ وإذا أمسی. (5)

2/3.ما یُنالُ بِهِ خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ

1345 . الإمام زین العابدین علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:ألا اخبِرُکُم بِما یَکونُ بِهِ خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ؟وإذا کُرِبتُم واُغمِمتُم دَعَوتُمُ اللّهَ بِهِ فَفَرَّجَ عَنکُم؟قالوا:بَلی یا رَسولَ اللّهِ.قالَ:قولوا:«لا إلهَ إلَا اللّهُ رَبُّنا لا نُشرِکُ بِهِ شَیئا»،ثُمَّ ادعوا بِما بَدا لَکُم. (6)

1346 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن اعطِیَ لِسانا ذاکِرا فَقَد اعطِیَ

خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (7)

1341 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،با دانش آموختن به دست می آید و حِلم،با بردباری نشان دادن.هر کس جویای نیکی باشد،به او داده می شود و هر که گریزان از بدی باشد،از آن مصون می ماند.

1342 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مشتاق آخرت باشد،به سوی نیکی ها می شتابد.

1343 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نشانه های وقار،مداومت بر نیکی است؛و از[نمونه های]مداومت بر نیکی،بیزاری از بدی است؛و از[نمونه های]بیزاری از بدی،اطاعت از خیرخواه است.

1344 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای صبح و شام خود:پروردگارا!از تو،نیکیِ ناگهانی می خواهم و از بدیِ ناگهانی،به تو پناه می برم؛چرا که بنده،وقتی صبح و شام می کند،نمی داند با چه چیزی رو به رو خواهد شد.

2/3.آنچه با آن،خیر دنیا و آخرت به دست می آید

1345 . امام زین العابدین علیه السلام: پیامبر خدا فرمود:«آیا شما را بیاگاهانم از چیزی که خیر دنیا و آخرت،به آن خواهد بود و هر گاه گرفتار و اندوهگین شدید،اگر خدا را به آن بخوانید،غمتان را بزداید؟».

گفتند:آری،ای پیامبر خدا!

فرمود:«بگویید:"لا إله إلّا اللّهُ رَبُّنا،لا نُشْرِکُ بِهِ شَیْئَا؛معبودی جز پروردگارمان اللّه نیست،چیزی را شریک او قرار نمی دهیم".آن گاه هر چه خواستید،بخوانید».

1346 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که زبانی ذکرگو به او داده شود،به

او نیکی دنیا و آخرت داده شده است.

ص:431


1- (1) التحرّی:القصد والاجتهاد فی الطلب،والعزم علی تخصیص الشیء بالفعل والقول(النهایة:ج 1 ص 376). [1]
2- (2) المعجم الأوسط:ج 3 ص 118 ح 2663.
3- (3) شُعَب الإیمان:ج 7 ص 370 ح 10618. [2]
4- (4) تحف العقول:ص 15.
5- (5) مسند أبی یعلی:ج 3 ص 360 ح 3358.
6- (6) المحاسن:ج 1 ص 100 ح 71. [3]
7- (7) الکافی:ج 2 ص 499 ح 1. [4]

1347 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:إذا أرَدتُ أن أجمَعَ لِلمُسلِمِ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ جَعَلتُ لَهُ قَلبا خاشِعا،ولِسانا ذاکِرا،وجَسَدا عَلَی البَلاءِ صابِرا،وزَوجَةً مُؤمِنَةً تَسُرُّهُ إذا نَظَرَ إلَیها،وتَحفَظُهُ إذا غابَ عَنها فی نَفسِها ومالِهِ. (1)

1348 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن اعطِیَ أربَعَ خِصالٍ فِی الدُّنیا فَقَد اعطِیَ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ،وفازَ بِحَظِّهِ مِنهُما:وَرَعٌ یَعصِمُهُ عَن مَحارِمِ اللّهِ،وحُسنُ خُلُقٍ یَعیشُ بِهِ فِی النّاسِ،وحِلمٌ یَدفَعُ بِهِ جَهلَ الجاهِلِ،وزَوجَةٌ صالِحَةٌ تُعینُهُ عَلی أمرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (2)

الفصل الرّابع:ما ینبئ عن الخیر

1/4.عَلاماتُ الأَخیارِ

1349 . الإمام علیّ علیه السلام فی ذکرِ حَدیثِ مِعراج النَّبیّ صلی الله علیه و آله:قالَ اللّهُ تَعالی...:یا أحمَدُ،إنَّ أهلَ الخَیرِ و أهلَ الآخِرَةِ رَقیقَةٌ وُجوهُهُم،کَثیرٌ حَیاؤُهُم،قَلیلٌ حُمقُهُم،کَثیرٌ نَفعُهُم،قَلیلٌ مَکرُهُم،النّاسُ مِنهُم فی راحَةٍ،أنفُسُهُم مِنهُم فی تَعَبٍ،کَلامُهُم مَوزونٌ،مُحاسِبینَ لِأَنفُسِهِم مُتَعَیِّبینَ لَها. (3)

1350 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سِتُّ خِصالٍ مِنَ الخَیرِ:جِهادُ

أعداءِ اللّهِ بِالسَّیفِ،وَالصَّومُ فی یَومِ الصَّیفِ،وحُسنُ الصَّبرِ عِندَ المُصیبَةِ،وتَرکُ المِراءِ،وَالإِنفاقُ فِی الخَفاءِ،وَالمُحاباةُ فِی اللّهِ. (4)

1347 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرموده است:«هر گاه بخواهم نیکیِ دنیا و آخرت را برای مسلمانی فراهم آورم،برای او دلی خاشع و زبانی ذکرگو و بدنی شکیبا بر بلا قرار می دهم و همسری با ایمان،که چون به او بنگرد،شادمانش کند و آن گاه که غایب باشد،نگهدار[عفّتِ]خویش و مال او باشد».

1348 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس که چهار خصلت را در دنیا به او داده باشند،خیر دنیا و آخرت را به او داده اند و بهره اش از هر دو سرا،به او رسیده است:پرهیزگاری ای که او را از حرام های خدا باز دارد؛اخلاق نیکی که با آن در میان مردم زندگی کند؛حلمی که با آن،نادانیِ جاهل را دفع کند؛و همسر شایسته ای که در کار دنیا و آخرت،او را یاری رساند.

فصل چهارم:آنچه از خیر،خبر می دهد

1/4.نشانه های اهل خیر

1349 . امام علی علیه السلام در حدیث معراج پیامبر صلی الله علیه و آله:خداوند متعال فرمود:«...ای احمد!اهل نیکی و اهل آخرت،چهره هایی لطیف دارند؛بسیار باحیایند؛نابخردی شان اندک،سودشان بسیار،و نیرنگشان کم است؛مردم از دست آنان آسوده اند و جان آنان از مردم،در رنج است؛سخنشان متین و بر معیار است؛و به حساب خود می رسند و خود را[از این جهت،]به زحمت (5)می اندازند».

1350 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شش خصلت،از نیکی است:

جهاد مسلّحانه با دشمنان خدا،روزه گرفتن در روز تابستان،شکیباییِ شایسته بر مصیبت،ترک جدال،انفاق پنهانی،و دوستی با دیگری به خاطر خداوند.

ص:432


1- (1) الکافی:ج 5 ص 327 ح 2. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 577 ح 1190. [2]
3- (3) إرشاد القلوب:ص 199 [3] وص 201.
4- (4) نهج الفصاحة:ص 368 ح 1735. [4]
5- (5) ترجمه این کلمه،بر اساس متن بحار الأنوار که صحیح تر است انجام گرفته است.

1351 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أرادَ اللّهُ بِعَبدٍ خَیرا فَتَحَ عَینَی قَلبِهِ،فَیُشاهِدُ بِها ما کانَ غائِبا عَنهُ. (1)

1352 . عنه صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ تَعالی:المَعروفُ هَدِیَّةٌ مِنّی إلی عَبدِیَ المُؤمِنِ،فَإِن قَبِلَها مِنّی فَبِرَحمَتی ومِنّی،وإن رَدَّها عَلَیَّ فَبِذَنبِهِ حُرِمَها،ومِنهُ لا مِنّی.

و أیُّما عَبدٍ خَلَقتُهُ فَهَدَیتُهُ إلَی الإِیمانِ،وحَسَّنتُ خُلُقَهُ،ولَم أبتَلِهِ بِالبُخلِ،فَإِنّی اریدُ بِهِ خَیرا. (2)

1353 . عنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ،إذا أرادَ اللّهُ بِعَبدٍ خَیرا فَقَّهَهُ فِی الدّینِ،وزَهَّدَهُ فِی الدُّنیا،وبَصَّرَهُ بِعُیوبِ نَفسِهِ. (3)

1354 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أرادَ اللّهُ بِأَهلِ بَیتٍ خَیرا فَقَّهَهُم فِی الدّینِ،ورَزَقَهُمُ الرِّفقَ فی مَعایِشِهِم،وَالقَصدَ فی شَأنِهِم،ووَقَّرَ صَغیرُهُم کَبیرَهُم،وإذا أرادَ بِهِم غَیرَ ذلِکَ تَرَکَهُم هَمَلاً. (4)

2/4.خَصائِصُ الأَبرارِ

1355 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ...أمّا عَلامَةُ البارِّ فَعَشَرَةٌ:یُحِبُّ فِی اللّهِ،ویُبغِضُ فِی اللّهِ،ویُصاحِبُ فِی اللّهِ،ویُفارِقُ

فِی اللّهِ،ویَغضَبُ فِی اللّهِ،ویَرضی فِی اللّهِ،ویَعمَلُ للّهِ ِ،ویَطلُبُ إلَیهِ،ویَخشَعُ للّهِ ِ خائِفا مَخوفا طاهِرا مُخلِصا مُستَحیِیا مُراقِبا،ویُحسِنُ فِی اللّهِ. (5)

1351 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هر گاه نیکیِ بنده ای را بخواهد،دو چشم دلش را می گشاید تا با آن،آنچه را از او پنهان بوده،ببیند.

1352 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال می فرماید:«نیکی[به دیگران،در واقع]هدیه من است به بنده مؤمنم.اگر آن را بپذیرد،به سبب رحمت من و از سوی من است؛و اگر آن را به من برگرداند(انجام ندهد)،به خاطر گناه خودش است که از آن محروم شده است و از خود اوست،نه از من.

و هر بنده ای را که آفریدم و او را به ایمانْ ره نمون شدم و اخلاقش را نیکو ساختم و به بُخل مبتلایش نکردم،خیر او را می خواسته ام».

1353 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابو ذر:ای ابو ذر!هرگاه،خداوند خیر بنده ای را بخواهد،او را دین شناس می سازد و در دنیا پارسایش می کند و او را به عیب های خویش بینا می سازد.

1354 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هر گاه برای خاندانی قصد خیر داشته باشد،آنان را در دین،دانا می سازد،مدارا در زندگی شان و میانه روی در کارشان را روزیِ آنان می کند و کوچکشان به بزرگشان احترام می گزارد.و اگر جز این را برایشان بخواهد،به حال خود رهایشان می سازد.

2/4.ویژگی های اهل خیر

1355 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ...نشانه نیکوکار، ده تاست:برای خدا دوست می دارد،برای خدا دشمن می دارد،

برای خدا همنشینی می کند،برای خدا جدایی می گزیند،برای خدا خشم می گیرد،برای خدا راضی می شود،برای خدا کار می کند،به سوی خدا طلب می کند،برای خدا در حالی که ترسان و بیمناک و پاک و مخلص و با شرم و مراقب است خشوع می کند،و در راه خدا نیکی می کند.

ص:433


1- (1) عوالی اللآلی:ج 4 ص 116 ح 183. [1]
2- (2) الأمالی للمفید:ص 259 ح 1.
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 368 ح 2661. [2]
4- (4) الجعفریّات:ص 149. [3]
5- (5) تحف العقول:ص 21.

1356 . عنه صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ عز و جل:طالَ شَوقُ الأَبرارِ إلی لِقائی،و أنا إلَیهِم أشَدُّ شَوقا. (1)

1357 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،أنتَ قَسیمُ الجَنَّةِ وَالنّارِ،بِمَحَبَّتِکَ یُعرَفُ الأَبرارُ مِنَ الفُجّارِ،ویُمَیَّزُ بَینَ الأَشرارِ وَالأَخیارِ وبَینَ المُؤمِنینَ وَالکُفّارِ. (2)

3/4.خَیرُ النّاسِ

1358 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَیرُ النّاسِ مَنِ انتَفَعَ بِهِ النّاسُ. (3)

1359 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُ النّاسِ مَنزِلَةً رجُلٌ علی مَتْنِ فَرَسهِ یُخِیفُ العَدُوَّ ویُخِیفونَهُ. (4)

1360 . عنه صلی الله علیه و آله فی خُطبَةٍ لَهُ یَومَ فَتحِ مَکَّةَ:أیُّهَا النّاسُ،إنَّکُم مِن آدَمَ وآدَمُ مِن طینٍ،ألا وإنَّ خَیرَکُم عِندَ اللّهِ و أکرَمَکُم عَلَیهِ الیَومَ أتقاکُم و أطوَعُکُم لَهُ. (5)

1361 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُکُم مَن أطابَ الکَلامَ،و أطعَمَ الطَّعامَ،وصَلّی بِاللَّیلِ وَالنّاسُ نِیامٌ. (6)

1362 . عنه صلی الله علیه و آله فِی النِّساءِ:خَیرُهُنَّ أیسَرُهُنَّ صَداقا. (7)

1356 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل می فرماید:«شوق نیکان به دیدار من،دیرپای است و من به دیدار آنان مشتاق ترم».

1357 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام:ای علی!تو تقسیم کننده بهشت و دوزخی.با محبّت تو،نیکان از بدان باز شناخته می شوند و با دوستی تو،نیکان از بدان و مؤمنان از کافران،متمایز می گردند.

3/4.بهترینِ مردم

1358 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ مردم،کسی است که مردم از او بهره مند شوند.

1359 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: والامرتبه ترینِ مردم،کسی است که[در صحنه جهاد،]بر پشت اسبش نشسته،دشمن را می ترساند و دشمنان نیز او را می ترسانند.

1360 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خطبه خویش در روز فتح مکّه:ای مردم!شما از آدمید و آدم از خاک است.آگاه باشید!امروز،بهترینِ شما نزد خدا و گرامی ترینِ شما پیش او،پرهیزگارترین و مطیع ترینِ شما در برابر اوست.

1361 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ شما،کسی است که گفتارش را نیکو سازد،به دیگران طعام دهد،و آن گاه که مردم در خواب اند،در دل شب به نماز ایستد.

1362 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره زنان:بهترینِ آنان،

کسی است که مهریه اش سبک تر باشد.

ص:434


1- (1) الفردوس:ج 5 ص 240 ح 8067.
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 101 ح 77. [1]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 396 ح 5840.
4- (4) کنز العمّال:ج 4 ص 312 ح 10657.
5- (5) الزهد للحسین بن سعید:ص 56 ح 150. [2]
6- (6) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 65 ح 290. [3]
7- (7) صحیح ابن حبان:ج 9 ص 342 ح 4034.

4/4.خِیارُ المُؤمِنینَ

1363 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَیرُ المُسلِمینَ مَن کَثُرَت قَناعَتُهُ،وحَسُنَت عِبادَتُهُ،وکانَ هَمُّهُ لِاخِرَتِهِ. (1)

1364 . عنه صلی الله علیه و آله: خِیارُ امَّتی أحِدّاؤُهُمُ الَّذینَ إذا غَضِبوا رَجَعوا. (2)

1365 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُکُم مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ وعَلَّمَهُ. (3)

1366 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُکُم خَیرُکُم لِأَهلی مِن بَعدی. (4)

1367 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُکُم خَیرُکُم لِأَهلِهِ،و أنَا خَیرُکُم لِأَهلی. (5)

1368 . الإمام الباقر علیه السلام: سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَن خِیارِ العِبادِ،فَقالَ:الَّذینَ إذا أحسَنُوا استَبشَروا،وإذا أساؤُوا استَغفَروا،وإذا اعطوا شَکَروا،وإذَا ابتُلوا صَبَروا،وإذا غَضِبوا غَفَروا. (6)

1369 . الکافی عن جابر بن عبد اللّه: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:ألا اخبِرُکُم بِخَیرِ رِجالِکُم؟

قُلنا:بَلی یا رَسولَ اللّهِ.

قالَ:إنَّ مِن خَیرِ رِجالِکُمُ التَّقِیَّ النَّقِیَّ،السَّمحَ الکَفَّینِ،النَّقِیَّ الطَّرَفَینِ،البَرَّ بِوالِدَیهِ،ولا یُلجِئُ عِیالَهُ إلی غَیرِهِ. (7)

4/4.بهترینِ مؤمنان

1363 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ مسلمانان،کسی است که قناعتش بسیار و عبادتش نیکو باشد و تلاشش،برای آخرتش باشد.

1364 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین های امّتم،تندخویانی هستند که چون خشمگین شوند،از خشم خود،زود باز گردند.

1365 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ شما،کسانی هستند که قرآن بیاموزند و آن را بیاموزانند.

1366 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ شما،کسی است که پس از من،نسبت به اهل بیتم نیکوتر باشد.

1367 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ شما،بهترینتان برای خانواده اش است و من،بهترینِ شما نسبت به خانواده ام هستم.

1368 . امام باقر علیه السلام: از پیامبر خدا درباره بهترین بندگان پرسیدند.فرمود:«آنانی که چون نیکی کنند،خوش حال شوند و چون بدی کنند،آمرزش خواهند و چون عطا یابند،سپاس گویند و چون مبتلا شوند،صبر کنند و چون خشمگین شوند،درگذرند».

1369 . الکافی به نقل از جابر بن عبد اللّه:پیامبر خدا فرمود:«آیا شما را به بهترین مردانتان خبر دهم؟».

گفتیم:آری،ای پیامبر خدا!

فرمود:«از بهترین مردان شما،کسی است که پرهیزگار و پاک باشد،دستانی بخشنده و دامنی پاک داشته باشد و به پدر و مادر خود،نیکوکار باشد و خانواده خود را به دیگران وا نگذارد».

ص:435


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 123. [1]
2- (2) المعجم الأوسط:ج 6 ص 60 ح 5793.
3- (3) صحیح البخاری:ج 4 ص 1919 ح 4739.
4- (4) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 352 ح 5359.
5- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 555 ح 4908.
6- (6) الکافی:ج 2 ص 240 ح 31. [2]
7- (7) الکافی:ج 2 ص 57 ح 7. [3]

الفصل الخامس:آثار الخیر

1/5.آثارُ الحَسَناتِ

الکتاب

«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْری لِلذّاکِرِینَ». 1

«هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ». 2

«إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ». 3

«إِنَّ اللّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیماً». 4

الحدیث

1370 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِمَن سَأَلَهُ:هَل یَنفَعُ البِرُّ بَعدَ الفُجورِ؟:نَعَم؛إنَّ التَّوبَةَ تَغسِلُ الحَوبَةَ،وإنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ. (1)

1371 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أحسَنَ فی ما بَقِیَ مِن عُمُرِهِ غَفَرَ اللّهُ لِما مَضی وما بَقِیَ،ومَن أساءَ فی ما بَقِیَ مِن عُمُرِهِ اخِذَ فی ما مَضی وفی ما بَقِیَ. (2)

1372 . عنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ...مَن یَزرَع خَیرا یوشِک أن یَحصِدَ خَیرا. (3)

1373 . عنه صلی الله علیه و آله: وَجَدتُ الحَسَنَةَ نورا فِی القَلبِ،وزَینا فِی الوَجهِ،وقُوَّةً فِی العَمَلِ؛ووَجَدتُ الخَطیئَةَ سَوادا

فِی القَلبِ،وشَینا فِی الوَجهِ،ووَهنا فِی العَمَلِ. (4)

فصل پنجم:آثار خیر

1/5.آثار کارهای خیر
قرآن

«و در دو طرف روز(اوّل و آخر آن)و نخستین ساعات شب،نماز را برپا دار؛زیرا خوبی ها بدی ها را از میان می برند.این برای پندگیرندگان،پندی است».

«مگر پاداش نیکی کردن،جز نیکی کردن است؟!».

«به راستی،نیکوکاران در نعیم[الهی]خواهند بود».

«در حقیقت،خدا هم وزن ذرّه ای،ستم نمی کند و اگر[آن ذرّه،کارِ]نیکی باشد،دو چندانش می کند و از نزد خویش،پاداشی بزرگ می بخشد».

حدیث

1370 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به کسی که پرسید:آیا پس از گناه،نیکی کردن سود می بخشد؟:آری؛توبه،گناه را می شوید و نیکی ها،بدی ها را از بین می برند.

1371 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که در باقی مانده عمرش کار نیک کند،خداوند گناهان گذشته و باقی مانده عمر او را می بخشاید و هر که در باقی مانده عمرش گناه کند،نسبت به گذشته و آینده عمرش مؤاخذه می شود.

1372 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصیّتش به ابو ذر:ای ابو ذر!...هر که نیکی بکارد،امید است که نیکی بِدرَوَد.

1373 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حسنه(کار نیک)را فروغی در

دل،آرایشی در چهره،و نیرویی در کار یافتم.

ص:436


1- (5) تاریخ دمشق:ج 3 ص 472.
2- (6) کفایة الأثر:ص 190. [1]
3- (7) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 365 ح 2661. [2]
4- (8) حلیة الأولیاء:ج 2 ص 161. [3]

1374 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُ،ثَلاثٌ ثَوابُهُنَّ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ:الحَجُّ یَنفِی الفَقرَ،وَالصَّدَقَةُ تَدفَعُ البَلِیَّةَ،وصِلَةُ الرَّحِمِ تَزیدُ فِی العُمُرِ. (1)

2/5.آثارُ الإِحسانِ إلَی النّاسِ

1375 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: جُبِلَتِ القُلوبُ عَلی حُبِّ مَن أحسَنَ إلَیها،وبُغضِ مَن أساءَ إلَیها. (2)

1376 . عنه صلی الله علیه و آله لِرَجُلٍ سَأَلَهُ عَمَلاً یُحَبِّبُهُ إلَی اللّهِ وإلَی المَخلوقینَ:إذا أرَدتَ أن یُحِبَّکَ المَخلوقونَ فَأَحسِن إلَیهِم،وَارفُض ما فی یَدَیهِم. (3)

1377 . عنه صلی الله علیه و آله: عَجِبتُ لِمَن یَشتَرِی المَمالیکَ بِمالِهِ ثُمَّ یُعتِقُهُم کَیفَ لا یَشتَرِی الأَحرارَ بِمَعروفِهِ؟!فَهُوَ أعظَمُ ثَوابا. (4)

1378 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ المَعروفَ یَمنَعُ مَصارِعَ السّوءِ. (5)

1379 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ امرَأَةً مِن بَنی إسرائیلَ أخَذَ وَلَدَهَا الذِّئبُ،فَاتَّبَعَتهُ ومَعَها رَغیفٌ تَأکُلُ مِنهُ،فَلَقِیَها سائِلٌ فَناوَلَتهُ الرَّغیفَ،فَأَلقَی الذِّئبُ وَلَدَها،وسَمِعَت قائِلاً یَقولُ وهِیَ لا تَراهُ:خُذِی اللُّقمَةَ بِلُقمَةٍ. (6)

1380 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أهلَ بَیتٍ لَیَکونونَ بَرَرَةً فَتَنمو أموالُهُم

ولَو أنَّهُم فُجّارٌ. (7)

1374 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!سه چیز است که پاداش آنها،هم در دنیاست و هم در آخرت:حج،فقر را می زداید؛صدقه،بلا را دفع می کند؛و صله رحم،عمر را می افزاید.

2/5.آثار نیکی کردن به مردم

1375 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دل ها بر این اساس سرشته شده اند که هر که به آنها نیکی کند،دوستش بدارند و هر که به آنها بدی کند،دشمنش بدارند.

1376 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مردی که از ایشان درباره کاری که او را نزد خدا و آفریده ها محبوب سازد،پرسید:اگر خواستی آفریده ها(مردم)،تو را دوست بدارند،به آنان خوبی کن و آنچه را در دستشان است،رها کن(به آن،طمع نداشته باش).

1377 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از کسی که با مال خود،بردگان را می خرد و سپس آزادشان می کند،در شگفتم که چگونه با نیکیِ خویش،آزادگان را نمی خرد؟!این،پاداشش بزرگ تر است.

1378 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیکی،جلوی مرگ های بد را می گیرد.

1379 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گرگی فرزند یکی از زنان بنی اسرائیل را ربود.زن،در پی او به راه افتاد،در حالی که گرده نانی همراه داشت و از آن می خورد،تا این که به نیازمندی رسید و نان را به او داد. گرگ هم فرزند او را رها کرد.زن،از کسی که نمی دیدش،ندایی شنید که:«این لقمه را بگیر،در مقابل آن لقمه!».

1380 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خانواده ای که اهل نیکوکاری

باشند،اموالشان افزایش می یابد؛هر چند بزهکار باشند.

ص:437


1- (1) تحف العقول:ص 7.
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 381 ح 5826.
3- (3) أعلام الدین:ص 268. [1]
4- (4) ثواب قضاء حوائج الإخوان:ص 54 ح 13.
5- (5) قرب الإسناد:ص 76 ح 244. [2]
6- (6) الجعفریّات:ص 56. [3]
7- (7) الزهد للحسین بن سعید:ص 34 ح 90. [4]

1381 . عنه صلی الله علیه و آله: مَوتُ الإِنسانِ بِالذُّنوبِ أکثَرُ مِن مَوتِهِ بِالأَجَلِ،وحَیاتُهُ بِالبِرِّ أکثَرُ مِن حَیاتِهِ بِالعُمُرِ. (1)

1382 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ جُمِعَ أهلُ الجَنَّةِ صُفوفا و أهلُ النّارِ صُفوفا،فَیَنظُرُ الرَّجُلُ مِن صُفوفِ أهلِ النّارِ إلَی الرَّجُلِ مِن صُفوفِ أهلِ الجَنَّةِ،فَیَقولُ:یا فُلانُ،أما تَذکُرُ یَومَ اصطَنَعتُ إلَیکَ فِی الدُّنیا مَعروفا؟

فَیَأخُذُ بِیَدِهِ فَیَقولُ:اللّهُمَّ إنَّ هذَا اصطَنَعَ إلَیَّ فِی الدُّنیا مَعروفا،فَیُقالُ لَهُ:خُذ بِیَدِهِ أدخِلهُ الجَنَّةَ بِرَحمَةِ اللّهِ. (2)

1383 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ البِرَّ یَهدی إلَی الجَنَّةِ. (3)

1381 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرگ انسان به سبب گناهان،بیش از مرگ او به سبب اجل(سرآمدن عمر)است،و زندگیِ او به سبب نیکوکاری،بیش از زندگی او به عُمر است.

1382 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون روز قیامت شود،بهشتیان در صف هایی،و دوزخیان نیز در صف هایی فراهم می آیند.فردی از صف های دوزخیان،به شخصی از صف های بهشتیان می نگرد و می گوید:فلانی!آیا آن روز را که در دنیا به تو نیکی کردم،به یاد نمی آوری؟

پس آن بهشتی،دست او را می گیرد و می گوید:خداوندا!این شخص،در دنیا به من نیکی کرده است.

پس به او گفته می شود:«دست او را بگیر و به سبب رحمت الهی،او را وارد بهشت کن».

1383 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیکی،به بهشت،راه نمایی می کند.

ص:438


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 179 ح 2461. [1]
2- (2) تاریخ بغداد:ج 4 ص 332 الرقم 2152. [2]
3- (3) صحیح البخاری:ج 5 ص 2261 ح 5743.

الباب العاشر:المصائب والبلایا والشرور

الفصل الأوّل:المصائب

1/1.ما یُهَوِّنُ المَصائِبَ

1384 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن زَهِدَ فی الدنیا هانَت علَیهِ المُصیباتُ. (1)

1385 . الإمام الصّادق علیه السلام: إذا اصِبتَ بمُصیبَةٍ فاذکُرْ مَصابَکَ برسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله؛فإنَّ الناسَ لَم یُصابُوا بمِثلِهِ أبدا،ولن یُصابُوا بِمِثلِهِ أبدا. (2)

2/1.اقتِرانُ الیُسرِ بالعُسرِ

الکتاب

«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً* إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً». 3

الحدیث

1386 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قوله تعالی: «أَ لَمْ نَشْرَحْ...» :لن یَغلِبَ عُسرٌ یُسرَینِ، «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً* إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» . (3)

1387 . عنه صلی الله علیه و آله: لَو جاءَ العُسرُ فَدَخَلَ هذا الجُحرَ،لَجاءَ الیُسرُ فَدَخَلَ علَیهِ فَأخرَجَهُ. (4)

باب دهم:مصیبت ها،بلاها و شُرور

فصل یکم:مصیبت ها

1/1.آنچه مصیبت ها را آسان می کند

1384 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که از دنیا دل بر کنَد،مصیبت ها بر او آسان می شوند.

1385 . امام صادق علیه السلام: هر گاه مصیبتی به تو رسید،مصیبت[رحلت]پیامبر خدا را به یاد بیاور؛زیرا مردم هرگز مصیبتی چون مصیبت[رحلت]پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به خود ندیده اند و هیچ گاه هم،چنان مصیبتی نخواهند دید.

2/1.سختی و آسانی،قرین هم اند
قرآن

«پس[بدان که]با دشواری،آسانی ای است.آری،با دشواری،آسانی[دیگر]ی است».

حدیث

1386 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه«آیا برای تو سینه ات را نگشاده ایم...»:هرگز یک سختی بر دو آسانی چیره نمی گردد:«[بدان که]با دشواری،آسانی ای است.آری،با دشواری،آسانی[دیگر]ی است».

1387 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه«آیا برای تو سینه ات را نگشاده ایم...»:اگر دشواری در لانه ای باشد،آسانی نزد او می رود تا بیرونش آورَد....«آری!به همراه سختی،آسانی است».

ص:439


1- (1) کنز الفوائد:ج 2 ص 163. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 681 ح 1448. [2]
3- (4) کنز العمّال:ج 2 ص 14 ح 2946.
4- (5) کنز العمّال:ج 2 ص 14 ح 2947.

1388 . عنه صلی الله علیه و آله: أضیَقُ الأمْرِ أدْناهُ مِن الفرَجِ. (1)

3/1.البُکاءُ لِمَوْتِ الوَلَدِ والأقرَباء

1389 . الأمالی للطوسی عن عائشه: لَمّا ماتَ إبراهیمُ بَکَی النبیُّ صلی الله علیه و آله حتّی جَرَت دُموعُهُ علی لِحیَتِهِ،فقیلَ لَهُ:یا رسولَ اللّهِ،تَنهی عن ِ البُکاءِ و أنتَ تَبکی؟!فقالَ:لیسَ هذا بُکاءً،وإنّما هذهِ رَحمَةٌ،ومَن لا یَرحَمْ لا یُرحَمْ. (2)

1390 . سنن النسائی عن أبی هریرة: ماتَ مَیِّتٌ مِن آلِ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فاجتَمَعَ النِّساءُ یَبکِینَ علَیهِ فقامَ عمرُ یَنهاهُنَّ ویَطرُدُهُنَّ،فقالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:دَعهُنَّ یا عمرُ،فإنّ العَینَ دامِعةٌ والقَلبَ مُصابٌ والعَهدَ قریبٌ. (3)

4/1.ثَوابُ المُصیِبَةِ بِالوَلَدِ

1391 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن ثَکِلَ ثَلاثَةً مِن صُلبِهِ فاحتَسَبَهُم علی اللّهِ عز و جل وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ. (4)

1392 . مسکّن الفؤاد عن قبیصة بن برمة: کنتُ عندَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله جالسا،إذ أتَتهُ امرَأةٌ فقالَت:یا رسولَ اللّهِ،ادعُ اللّه لی فإنَّهُ لیسَ یَعیشُ لی وَلَدٌ،قالَ صلی الله علیه و آله:وکَم ماتَ لکِ[وَلَدٌ] (5)؟قالَت:ثلاثةٌ،قالَ:لقد احتُظِرتِ مِن النارِ بحِظارٍ شَدیدٍ. (6)

1388 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پر تنگناترین کار،نزدیک ترین کار به گشایش است.

3/1.گریه برای مرگ فرزند و خویشان

1389 . الأمالی،طوسی به نقل از عایشه:هنگامی که ابراهیم(پسر پیامبر خدا)درگذشت،پیامبر صلی الله علیه و آله چندان گریست که اشک هایش بر محاسنش جاری گشت.عرض شد:ای پیامبر خدا!شما از گریستن نهی می کنید و خود می گریید؟!

فرمود:«این،گریه نیست؛بلکه رحم است،و هر که رحم نکند،به او رحم نمی شود».

1390 . سنن النسائی به نقل از ابو هُریره:یکی از افراد خاندان پیامبر خدا در گذشت.زن ها جمع شده بودند و بر او می گریستند،که عمر برخاست و آنان را از گریستن نهی کرد و شروع به متفرّق کردن آنها نمود.پیامبر خدا فرمود:«ای عمر!رهایشان کن؛چرا که چشم،اشکبار است و دل،مصیبت دیده و داغشان تازه است».

4/1.مصیبت مرگ فرزند

1391 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که در داغ سه فرزند خود سوگوار شود و[اجر]مرگ آنها را به حساب خداوند عز و جل بگذارد،بهشت بر او واجب می گردد.

1392 . مسکّن الفؤاد به نقل از قبیصة بن بُرمه:نزد پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بودم که زنی آمد و از مرگ فرزندانش شکوه کرد و گفت:ای پیامبر خدا!از خدا برای من طلب فرزند کن.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود:«چند فرزند از تو مرده است؟».

عرض کرد:سه تا.

فرمود:«تو در برابر آتش،حصار محکمی بر گِرد خود کشیده ای».

ص:440


1- (1) عوالی اللآلی:ج 1 ص 291 ح 161. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 388 ح 850. [2]
3- (3) سنن النسائی:ج 4 ص 19.
4- (4) الخصال:ص 180 ح 245.
5- (5) ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار. [3]
6- (6) مسکن الفؤاد:ص 39.

5/1.أدَبُ المُصابِ

الکتاب

«وَ بَشِّرِ الصّابِرِینَ* اَلَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ». 1

الحدیث

1393 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أهلَ المُصیبَةِ لَتَنزِلُ بِهِمُ المُصیبَةُ فَیَجزَعُونَ فَیَمُرُّ بهِم مارٌّ مِنَ الناسِ فَیَستَرجِعُ فیکونُ أعظَمَ أجرا مِن أهلِها. (1)

1394 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن کُنُوزِ البِرِّ:کِتمانُ المَصائب والأمراضِ والصَّدَقةِ. (2)

1395 . عنه صلی الله علیه و آله: صَوتانِ یُبغِضُهما اللّهُ:إعْوالٌ عند مُصیبَةٍ،ومِزْمارٌ عند نِعمَةٍ. (3)

6/1.تَعزِیةُ المُصابِ

1396 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن عَزّی مُصابا کانَ لَهُ مِثلُ أجرِهِ. (4)

1397 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَزّی أخاهُ المُؤمِنَ فی مُصیبَةٍ کَساهُ اللّهُ عز و جل حُلَّةً خَضراءَ یُحبَرُ بِها یَومَ القِیامَةِ. (5)

7/1.الدُّعاءُ عندَ رُؤیةِ المبتلی

1398 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا رأیتُمْ أهلَ البلاءِ فاحمَدوا اللّهَ ولا تُسْمِعوهُم،فإنَّ ذلکَ یَحْزُنُهُم. (6)

5/1.آداب مصیبتْ دیده
قرآن

«و مژده ده شکیبایان را؛[همان]کسانی که چون مصیبتی به آنان برسد،می گویند:«إنّا للّهِ و إنّا إلیه راجعون»».

حدیث

1393 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [گاه]مصیبتی بر خانواده ای وارد می شود و بی تابی می کنند و همان گاه،ره گذری بر آنان می گذرد و استرجاع (إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ) می گوید.اجر این ره گذر،بیشتر از اجر آن مصیبت دیدگان است.

1394 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پوشیده داشتن مصیبت ها و بیماری ها و صدقه،از گنج های نیکی است.

1395 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو صدایند که نفرین شده اند و خداوند از آنها نفرت دارد:فغان کردن به هنگام مصیبت،و صداهای هنگام خوشی و شادی؛یعنی نوحه گری و آوازه خوانی.

6/1.تسلیت دادن سوگوار

1396 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که سوگواری را تسلیت دهد،اجری همانند اجر او دارد.

1397 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که برادر مؤمن خود را در سوگی تسلّا دهد،خداوند در روز قیامت،تن پوشی سبز رنگ و شادی آور،بر او می پوشاند.

7/1.دعا،هنگام دیدن بَلادیده

1398 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه بلازدگانی را دیدید،خدا را شکر کنید؛اما نه چنان که آنها بشنوند؛زیرا ناراحت می شوند.

ص:441


1- (2) الدعوات:ص 286 ح 13.
2- (3) الدعوات:ص 167 ح 462.
3- (4) تحف العقول:ص 40.
4- (5) الکافی:ج 3 ص 205 ح 2. [1]
5- (6) مسکّن الفؤاد:ص 106.
6- (7) الکافی:ج 2 ص 98 ح 23. [2]

الفصل الثّانی:حکمة المصائب

1/2.الاِمتِحانُ

الکتاب

«کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ». 1

الحدیث

1399 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ البَلاءَ لِلظّالِمِ أدَبٌ،ولِلمُؤمِنِ امتِحانٌ،ولِلأَنبِیاءِ دَرَجَةٌ،ولِلأَولِیاءِ کَرامَةٌ. (1)

2/2.تَکرِیمُ المُؤمِن

1400 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ لَیُغذّی عَبدَهُ المؤمنَ بالبلاءِ کما تُغذِّی الوالِدَةُ ولَدَها باللَّبَنِ. (2)

1401 . عنه صلی الله علیه و آله: ما کَرُمَ عبدٌ علی اللّهِ إلّا ازْدادَ علَیهِ البلاءُ. (3)

1402 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أرادَ اللّهُ بقَومٍ خَیرا ابْتَلاهُم. (4)

3/2.تَذکِیرُ الکافِر

الکتاب

«وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ». 6

الحدیث

1403 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَولا ثلاثةٌ فی ابنِ آدمَ ما طَأْطَأ

رأسَهُ شَیءٌ:المَرضُ،والمَوتُ،والفَقرُ،وکلُّهنَّ فیهِ،وإنّه مَعهُنَّ لَوثّابٌ! (5)

فصل دوم:حکمت مصیبت ها

1/2.آزمایش
قرآن

«هر نفْسی،چشنده مرگ است،و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود،و به سوی ما باز گردانیده می شوید».

حدیث

1399 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بلا برای ستمگر،[وسیله]ادب،و برای مؤمن،آزمون،و برای پیامبران،درجه،و برای اولیا کرامت است.

2/2.ارج نهادن به مؤمن

1400 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،بنده مؤمن خود را با بلا(گرفتاری)،تغذیه می کند،همچنان که مادر،فرزند خود را با شیر.

1401 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده ای نزد خدا گرامی نشد،مگر آن که بلای(گرفتاریِ)او فزونی یافت.

1402 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه خداوندْ خیر مردمی را بخواهد،آنان را گرفتار می کند.

3/2.تذکّر به کافر
قرآن

«و در حقیقت،ما فرعونیان را به خشک سالی و کمبود محصولات دچار کردیم.باشد که عبرت گیرند».

حدیث

1403 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر سه چیز در آدمیزاد نبود،هیچ چیزی سرِ او را فرو نمی آورد:بیماری،تهی دستی

و مرگ.اینها همه در انسان هست و با این حال،انسان،همچنان گستاخ است!

ص:442


1- (2) جامع الأخبار:ص 310 ح 852. [1]
2- (3) أعلام الدین:ص 277. [2]
3- (4) دعائم الإسلام:ج 1 ص 241. [3]
4- (5) جامع الأخبار:ص 310 ح 855.
5- (7) الدعوات:ص 171 ح 479.

4/2.جَزاءُ السَّیِّئاتِ

الکتاب

«وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ». 1

الحدیث

1404 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَجْنی علی المَرءِ إلّا یَدُهُ. (1)

1405 . عنه صلی الله علیه و آله: المَصائِبُ وَالأَمراضُ وَالأَحزانُ فِی الدُّنیا جَزاءٌ. (2)

1406 . عنه صلی الله علیه و آله: مَا اختَلَجَ عِرقٌ ولا عَثَرَت قَدَمٌ إلّا بِما قَدَّمَت أیدیکُم،وما یَعفُو اللّهُ عز و جل عَنهُ أکثَرُ. (3)

5/2.تطهیر المؤمن من الذنوب

1407 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ ابتَلاهُ اللّهُ بِبَلاءٍ فی جَسَدِهِ فَهُوَ لَهُ حِطَّةٌ (4). (5)

1408 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل یَقولُ:إنّی إذَا ابتَلَیتُ عَبدا مِن عِبادی مُؤمِنا فَحَمِدَنی عَلی مَا ابتَلَیتُهُ،فَإِنَّهُ یَقومُ مِن مَضجَعِهِ ذلِکَ کَیَومَ وَلَدَتهُ امُّهُ مِنَ الخَطایا.ویَقولُ

الرَّبُّ عز و جل:أنَا قَیَّدتُ عَبدی وَابتَلَیتُهُ،و أجرُوا لَهُ کَما کُنتُم تُجرُونَ لَهُ وهُوَ صَحیحٌ. (6)

4/2.مجازات گناهان
قرآن

«و هر[گونه]مصیبتی به شما برسد،به سبب عملکرد خود شماست،و[خدا]از بسیاری در می گذرد».

حدیث

1404 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر آدمی،جز خود او جنایت نمی کند.

1405 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گرفتاری ها و بیماری ها و اندوه های دنیا،کیفرند.

1406 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رگی نمی لرزد و گامی نمی لغزد،جز به خاطر آنچه خودتان از پیش فرستاده اید و البتّه آنچه خداوند عز و جل از آن در می گذرد،بیشتر است.

5/2.پاکی مؤمن از گناهان

1407 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هر کسی را به بلایی در جسمش گرفتار سازد،همان،گناهان او را می ریزد.

1408 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل می فرماید:«هر گاه من یکی از بندگان مؤمنم را گرفتار ساختم و به خاطر آن گرفتاری،ستایشم نمود،همانا او از رختخوابش همانند روزی که از مادر متولّد شده،بدون گناهان بر می خیزد»و پروردگار عز و جل می فرماید:«من بنده ام را گرفتار نمودم و مبتلا

ساختم.شما،اجر او را همانند زمان سلامتش به او بدهید».

ص:443


1- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 378 ح 5786.
2- (3) حلیة الأولیاء:ج 8 ص 119.
3- (4) الأمالی للطوسی:ص 570 ح 1180. [1]
4- (5) حِطَّة:أی تَحطُّ عنه خطایاه وذنوبه،حَطّ الشیء:إذا أنزله و ألقاه(النهایة:ج 1 ص 402« [2]حطط»).
5- (6) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 414 ح 1690. [3]
6- (7) مسند ابن حنبل:ج 6 ص 77 ح 17118. [4]

1409 . عنه صلی الله علیه و آله: ما یُصیبُ المُسلِمَ،مِن نَصَبٍ ولا وَصَبٍ،ولا هَمً ّ ولا حَزَنٍ ولا أذیً ولا غَمً ّ،حَتَّی الشَّوکَةِ یُشاکُها،إلّا کَفَّرَ اللّهُ بِها مِن خَطایاهُ. (1)

1410 . الموطّأ عن یحیی بن سعید: إنَّ رَجُلاً جاءَهُ المَوتُ فی زَمانِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فَقالَ رَجُلٌ:هَنیئا لَهُ ماتَ ولَم یُبتَلَ بِمَرَضٍ.

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:وَیحَکَ،وما یُدریکَ لَو أنَّ اللّهَ ابتَلاهُ بِمَرَضٍ یُکَفِّرُ بِهِ مِن سَیِّئاتِهِ. (2)

1411 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا کَثُرَت ذُنوبُ العَبدِ ولَم یَکُن لَهُ ما یُکَفِّرُها مِنَ العَمَلِ،ابتَلاهُ اللّهُ عز و جل بِالحُزنِ لِیُکَفِّرَها عَنهُ. (3)

6/2.التَّکامُلُ لِلأَنبِیاءِ علیهم السلام وَالأَولِیاءِ

1412 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ البَلاءَ...لِلأَنبِیاءِ دَرَجَةٌ،ولِلأَولِیاءِ کَرامَةٌ. (4)

1413 . الإمام الصادق علیه السلام: سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مَن أشَدُّ النّاسِ بَلاءً فِی الدُّنیا؟فَقالَ:النَّبِیّونَ ثُمَّ الأَمثَلُ فَالأَمثَلُ،ویُبتَلَی المُؤمِنُ بَعدُ عَلی قَدرِ إیمانِهِ وحُسنِ أعمالِهِ،فَمَن صَحَّ إیمانُهُ وحَسُنَ عَمَلُهُ اشتَدَّ بَلاؤُهُ،ومَن سَخُفَ إیمانُهُ وضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلاؤُهُ. (5)

1409 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به مسلمان،رنج و درد طولانی و غم و اندوه و آزار و غصّه،حتّی خاری که به تنش فرو می رود،نمی رسد،جز این که خداوند به خاطر آنها،گناهان او را پاک می کند.

1410 . الموطّأ به نقل از یحیی بن سعید:مردی در زمان پیامبر خدا مُرد.کسی درباره او گفت:گوارایش باد!او مُرد،در حالی که به مرضی مبتلا نشد.

آن گاه پیامبر خدا فرمود:«وای بر تو!تو چه می دانی؟چنانچه خداوند عز و جل او را به مرضی مبتلا می کرد،با آن،گناهانش را پاک می نمود».

1411 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه گناهان بنده بسیار شدند و او دارای عملی نبود که آنها را پاک کند،خداوند عز و جل او را به اندوه،گرفتار می سازد تا گناهان او را پاک گرداند.

6/2.تکامل برای انبیا علیهم السلام و اولیا

1412 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا بلا...برای پیامبران،درجه،و برای دوستان خدا،کرامت است.

1413 . امام صادق علیه السلام: از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند:گرفتارترینْ مردم در دنیا،کیان اند؟

فرمود:«پیامبران،سپس برترین های پس از آنان و[سپس]برترین های پس از آنان.مؤمن به اندازه ایمان و نیکی عمل هایش،مبتلا می گردد.پس هر کس ایمانش کامل و عملش نیکو باشد،گرفتاری اش بیشتر،و هر کس ایمانش ناقص و عملش اندک باشد،گرفتاری اش اندک خواهد بود».

ص:444


1- (1) صحیح البخاری:ج 5 ص 2137 ح 5318.
2- (2) الموطّأ:ج 2 ص 942 ح 8. [1]
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 9 ص 500 ح 25291. [2]
4- (4) جامع الأخبار:ص 310 ح 852. [3]
5- (5) الکافی:ج 2 ص 252 ح 2. [4]

1414 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی لَیَکتُبُ لِلعَبدِ الدَّرَجَةَ العُلیا فِی الجَنَّةِ،فَلا یَبلُغُها عَمَلُهُ،فَلا یَزالُ یُتَعَهَّدُ بِالبَلاءِ حَتّی یَبلُغَها. (1)

1415 . الکافی عن علیّ بن رئاب: سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ» أرَأَیتَ ما أصابَ عَلِیّا و أهلَ بَیتِهِ علیهم السلام مِن بَعدِهِ هُوَ بِما کَسَبَت أیدیهِم،وهُم أهلُ بَیتِ طَهارَةٍ مَعصومونَ؟

فَقالَ:إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَتوبُ إلَی اللّهِ ویَستَغفِرُهُ فی کُلِّ یَومٍ ولَیلَةٍ مِئَةَ مَرَّةٍ مِن غَیرِ ذَنبٍ،إنَّ اللّهَ یَخُصُّ أولِیاءَهُ بِالمَصائِبِ لِیَأجُرَهُم عَلَیها مِن غَیرِ ذَنبٍ. (2)

1416 . الإمام الحسن علیه السلام: سَمِعتُ جَدّی رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ:إنَّ فِی الجَنَّةِ شَجَرَةً یُقالُ لَها شَجَرَةُ البَلوی،یُؤتی بِأَهلِ البَلاءِ یَومَ القِیامَةِ،فَلا یُرفَعُ لَهُم دیوانٌ (3)ولا یُنصَبُ لَهُم میزانٌ،یُصَبُّ عَلَیهِمُ الأَجرُ صَبّا،وقَرَأَ: «إِنَّما یُوَفَّی الصّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» (4). (5)

7/2.مَن لم یَبْتَلِ فَهو مبغوضٌ عندَ اللّهِ عز و جل

الکتاب

«وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ* وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَیْها یَتَّکِؤُنَ». 6

1414 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای متعال برای بنده در بهشت،درجه ای بلند مقرّر کرده که عمل او به آن نمی رسد.پس پیوسته گرفتار بلا می شود تا بِدان برسد.

1415 . الکافی به نقل از علی بن رئاب:از امام صادق علیه السلام درباره این سخن خداوند عز و جل:«و هر[گونه]مصیبتی به شما برسد،به سبب عملکرد خود شماست»پرسیدم که:درباره آنچه به علی و اهل بیت او علیهم السلام پس از او رسید،چه نظری دارید؟آیا آن هم به خاطر عملکرد خودشان بود،در حالی که آنان،اهل بیت طهارت و معصوم بودند؟

فرمود:«همانا پیامبر خدا بدون انجام دادن گناهی،هر روز و شب،صد مرتبه به درگاه خداوند،توبه می کرد و آمرزش می طلبید.خداوند،برای اولیایش،بدون هیچ گناهی[از جانب ایشان]،مصیبت هایی اختصاص داده تا بر پایه آنها پاداششان دهد».

1416 . امام حسن علیه السلام: از جدّم،پیامبر خدا،شنیدم که می فرمود:«در بهشت،درختی است که به آن،درخت بلا گفته می شود.روز رستاخیز،گرفتاران را می آورند و برای آنان حساب و کتاب و محکمه ای دایر نمی شود[و]بر آنان،پاداش،فراوان ریخته می شود»و این آیه را قرائت فرمود:«بی تردید،شکیبایان،پاداش خود را بی حساب[و]به تمام،خواهند یافت».

7/2.انسان بی بلا،مبغوض خدا
قرآن

«و اگر نه آن بود که[همه]مردم[در انکار خدا]امّتی واحد گردند،قطعاً برای خانه های آنان که به[خدای]رحمان کفر می ورزیدند،سقف ها و نردبان هایی از نقره

قرار می دادیم که بر آنها بالا روند و برای خانه هایشان نیز درها و تخت هایی که بر آنها تکیه زنند».

ص:445


1- (1) روضة الواعظین:ص 463. [1]
2- (2) الکافی:ج 2 ص 450 ح 2. [2]
3- (3) الدِیوان:هو الدفتر الذی یکتب فیه أسماء الجیش و أهل العطاء(النهایة:ج 2 ص 150« [3]دیوان»).
4- (4) الزمر:10. [4]
5- (5) المعجم الکبیر:ج 3 ص 93 ح 2760.

الحدیث

1417 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُبغِضُ العِفْرِیَةَ النِّفْرِیَةَ الّذی لَم یُرْزَأْ فی جِسمِهِ ولا مالِهِ. (1)

الفصل الثّالث:أسباب المصائب والبلایا والشُّرور

1/3.غَضَبُ اللّهِ (2)

1418 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل إذا غَضِبَ عَلی امَّةٍ لَم یُنزِل بِها عَذابَ خَسفٍ ولا مَسخٍ (3)،غَلَت أسعارُها،ویُحبَسُ عَنها أمطارُها،ویَلی عَلَیها أشرارُها (4). (5)

2/3.النَّفسُ الأَمّارَةُ بِالسّوءِ

1419 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَکَلَّفوا فِعلَ الخَیرِ وجاهِدوا نُفوسَکُم عَلَیهِ،فَإِنَّ الشَّرَّ مَطبوعٌ عَلَیهِ الإِنسانُ. (6)

3/3.الغَضَبُ

1420 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَیرُ الرِّجالِ مَن کانَ بَطیءَ

الغَضَبِ سَریعَ الرِّضا،وشَرُّ الرِّجالِ مَن کانَ سَریعَ الغَضَبِ بَطیءَ الرِّضا. (7)

حدیث

1417 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،انسان خبیثِ شیطانْ صفت را که بلای جسمی و مالی نمی بیند،دشمن می دارد.

فصل سوم:عوامل مصیبت ها و بلاها و شُرور

1/3.خشم خدا

1418 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه خداوند عز و جل بر امّتی خشم گیرد،ولی بر آنان عذابِ فرو بردن در زمین و مسخ شدن نازل نکند،نرخ هاشان گران می شود و باران از آنان باز داشته می شود و بدترینِ آنها بر ایشان ریاست می کند.

2/3.نفس بَدفرمان

1419 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در کار خیر،خود را به زحمت اندازید و خویشتن را بر انجامش به رنج افکنید؛چرا که بدی،با جان آدمی سرشته است.

3/3.خشم

1420 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین مردان،کسانی اند که دیر

به خشم می آیند و زود خشنود می گردند،و بدترین مردان،کسانی هستند که زود به خشم می آیند و دیر خشنود می گردند.

ص:446


1- (1) الدعوات:ص 172 ح 482.
2- (2) الجدیر ذکره هو أن الذات الإلهیة المقدّسة منزّهة عن الحوادث،والغضب أحد صفات الأفعال ومن مصادیق إرادته سبحانه،ویتحقق هذا الفعل منه سبحانه فی صورة حصول سببه من الإنسان وذلک بإتیانه للأفعال القبیحة.
3- (3) المَسْخُ:هو قلب الخِلقة من شیء إلی شیء(النهایة:ج 4 ص 329« [1]مسخ»).
4- (4) فی المصدر:«أسوارها»،وما فی المتن أثبتناه من نسخة«م»والمطبوعة.
5- (5) تاریخ دمشق:ج 27 ص 391 ح 5839.
6- (6) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 120. [2]
7- (7) مسند ابن حنبل:ج 4 ص 39 ح 11143. [3]

4/3.شُربُ الخَمرِ

1421 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: جُمِعَ الشَّرُّ کُلُّهُ فی بَیتٍ،وجُعِلَ مِفتاحُهُ شُربَ الخَمرِ. (1)

1422 . عنه صلی الله علیه و آله: الخَمرُ جِماعُ الإِثمِ،واُمُّ الخَبائِثِ،ومِفتاحُ الشَّرِّ. (2)

5/3.إطلاقُ اللِّسانِ

1423 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَحِمَ اللّهُ مُؤمِنا أمسَکَ لِسانَهُ مِن کُلِّ شَرٍّ،فَإِنَّ ذلِکَ صَدَقَةٌ مِنهُ عَلی نَفسِهِ. (3)

1424 . عنه صلی الله علیه و آله: إن کانَ فی شَیءٍ شُؤمٌ،فَفِی اللِّسانِ. (4)

6/3.شَیاطینُ الجِنِّ وَالإِنسِ

1425 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ لِلشَّیطانِ لَمَّةً (5)بِابنِ آدَمَ ولِلمَلَکِ لَمَّةً،فَأَمّا لَمَّةُ الشَّیطانِ فَإِیعادٌ بِالشَّرِّ وتَکذیبٌ بِالحَقِّ،و أمّا لَمَّةُ المَلَکِ فَإِیعادٌ بِالخَیرِ وتَصدیقٌ بِالحَقِّ،فَمَن وَجَدَ ذلِکَ فَلیَعلَم أنَّهُ مِنَ اللّهِ فَلیَحمَدِ اللّهَ،ومَن وَجَدَ الاُخری فَلیَتَعَوَّذ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ. (6)

1426 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ إبلیسَ یَخطُبُ شَیاطینَهُ ویَقولُ:

عَلَیکُم بِاللَّحمِ وَالمُسکِرِ وَالنِّساءِ،فَإِنّی لا أجِدُ جِماعَ الشَّرِّ إلّا فیها. (7)

4/3.میخوارگی

1421 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همه بدی ها در خانه ای گرد آمدند و کلید آن[خانه]،میخواری قرار داده شد.

1422 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شراب،گرد آورنده گناه ها،مادر پلیدی ها و کلید هر شرّی است.

5/3.رها کردن زبان

1423 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا رحمت کند مؤمنی را که زبانش را از هر بدی،باز بدارد؛چرا که آن،صدقه دادن بر خودش است.

1424 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر در چیزی نُحوست(بد یُمنی)باشد،در زبان است.

6/3.شیطان های جِن و انس

1425 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا شیطان القائاتی به فرزند آدم دارد و فرشته نیز القائاتی دارد:القای شیطان،به بدی وعده دادن و حق را تکذیب نمودن است و القای فرشته،به نیکی وعده دادن و حق را تصدیق کردن.پس هر کس این را یافت،باید بداند که از جانب خداوند است و بدین خاطر باید خدا را ستایش نماید،و هر کس آن دیگری را یافت،باید از شیطانِ رانده شده به خدا پناه ببرد.

1426 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا ابلیس به شیطان هایش خطاب می کند و می گوید:در پی گوشت و[مادّه]

مست کننده و زنان باشید؛چرا که من مجموعه شر را جز در آنها نمی یابم.

ص:447


1- (1) جامع الأخبار:ص 423 ح 1176. [1]
2- (2) جامع الأخبار:ص 425 ح 1186. [2]
3- (3) تحف العقول:ص 298.
4- (4) الکافی:ج 2 ص 116 ح 17. [3]
5- (5) اللَّمَّةُ:الهِمَّةُ تقع فی القلب،فما کان من خطرات الخیر فهو من المَلَک،وما کان من خطرات الشرّ فهو من الشیطان(مجمع البحرین:ج 3 ص 1648« [4]لمم»).
6- (6) سنن الترمذی:ج 5 ص 219 ح 2988.
7- (7) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 5. [5]

الفصل الرّابع:موانع المصائب والبلایا والشُّرور

1/4.الإِیمانُ

«کَذلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ». 1

«وَ إِنَّ کَثِیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ قَلِیلٌ ما هُمْ». 2

2/4.العَقلُ

1427 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما عُبِدَ اللّهُ بِمِثلِ العَقل،وما تَمَّ عَقلُ امرِئٍ حَتّی یَکونَ فیهِ عَشرُ خِصالٍ،الخَیرُ مِنهُ مَأمولٌ،وَالشَّرُّ مِنهُ مَأمونٌ.... (1)

1428 . عنه صلی الله علیه و آله فی خَبرٍ طَویلٍ ومَسائِلَ کَثیرَةٍ سَأَلَ عَنها شَمعونُ بنُ لاوِیَ فَأَجابَهُ صلی الله علیه و آله:...و أمَّا الصِّیانَةُ فَیَتَشَعَّبُ مِنهَا:الصَّلاحُ،وَالتَّواضُعُ،وَالوَرَعُ،وَالإِنابَةُ،وَالفَهمُ،وَالأَدَبُ،وَالإِحسانُ،وَالتَّحَبُّبُ،وَالخَیرُ،وَاجتِنابُ الشَّرِ،فَهذا ما أصابَ العاقِل بِالصِّیانَةِ. (2)

3/4.مَحاسِنُ الأخلاقِ والأَعمالِ

1429 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ طاعَةَ اللّهِ نَجاحٌ مِن کُلِّ خَیرٍ یُبتَغی،ونَجاةٌ مِن کُلِّ شَرٍّ یُتَّقی. (3)

فصل چهارم:موانع مصیبت ها و بلاها و شُرور

1/4.ایمان

«این گونه،خدا پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی آورند،قرار می دهد».

«و در حقیقت،بسیاری از شریکان به همدیگر ستم روا می دارند،به استثنای کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند و اینها بس اندک اند».

2/4.عقل

1427 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هرگز به مانند[پرستشِ]خرد،پرستش نشده است.خردِ مردی،کامل نمی شود،مگر در آن،ده ویژگی باشد:از او امید خیر برود،از شرّش احساس امنیت شود....

1428 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی طولانی و در میان مسائل بسیاری که شمعون بن لاوی(یکی از حواریان عیسی علیه السلام)درباره آنها پرسش نمود و ایشان پاسخ گفت:...و از صیانت[که از عفاف،حاصل می شود]،اموری جوانه می زند:درستکاری،فروتنی،پرهیزگاری،توبه،فهم،ادب،نیکی،دوستی کردن،خیر،و اجتناب از شر.اینها چیزهایی هستند که به وسیله صیانت[حاصل از عفاف]،نصیب خردمند می گردند.

3/4.اخلاق و اعمال نیک

1429 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا فرمان برداری از خدا،دستیابی به هر خوبی ای است که طلب می شود،و نجات از هر بدی ای است که از آن پرهیز می گردد.

ص:448


1- (3) علل الشرائع:ص 116 ح 11. [1]
2- (4) بحار الأنوار:ج 1 ص 118 ح 11. [2]
3- (5) الکافی:ج 8 ص 82 ح 39. [3]

1430 . عنه صلی الله علیه و آله فی خَبرٍ طَویلٍ ومَسائِلَ کَثیرَةٍ سَأَلَ عَنها شَمعونُ بنُ لاوِیَ فَأَجابَهُ صلی الله علیه و آله:...أمَّا الحَیاءُ فَیَتَشَعَّبُ مِنهُ:اللّینُ،وَالرَّأفَةُ،وَالمُراقَبَةُ للّهِ ِ فِی السِّرِّ وَالعَلانِیَةِ،وَالسَّلامَةُ،وَاجتِنابُ الشَّرِّ،وَالبَشاشَةُ،وَالسَّماحَةُ،وَالظَّفَرُ. (1)

1431 . عنه صلی الله علیه و آله: الصَّدَقَةُ تَسُدُّ سَبعینَ بابا مِنَ الشَّرِّ. (2)

1432 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن صَلّی عَلَیَّ مَرَّةً،فَتَحَ اللّهُ عَلَیهِ بابا مِنَ العافِیَةِ. (3)

1433 . عنه صلی الله علیه و آله: «لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ»کَنزٌ مِن کُنوزِ الجَنَّةِ،مَن قالَها أذهَبَ اللّهُ عَنهُ سَبعینَ بابا مِنَ الشَّرِّ أدناهَا الهَمُّ. (4)

1434 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا سَمِعَ رَجُلاً یَسألُ اللّهَ الصَّبرَ:سَألتَ اللّهَ البَلاءَ،فَاسألْهُ المُعافاةَ. (5)

1435 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ صَدَقَةَ السِّرِّ تُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ،وإنَّ صَنائِعَ المَعروفِ تَقی مَصارِعَ السَّوءِ،وإنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ تَزیدُ فِی العُمُرِ وتَقِی الفَقرَ و أکثِروا مِن قَولِ:لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ،فَإِنَّها کَنزٌ مِن کُنوزِ الجَنَّةِ،وإنَّ فیها شَفاءً مِن تِسعَةٍ وتِسعینَ داءً،أدناهَا الهَمُّ. (6)

1430 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی طولانی و در میان مسائل بسیاری که شمعون بن لاوی(یکی از حواریان عیسی علیه السلام)درباره آنها پرسش نمود و ایشان پاسخ فرمود:...از حیا،اینها سرچشمه می گیرند:نرمی،مهربانی،در نهان و آشکارا متوجّه خدا بودن،سلامت،اجتناب از شر،خوش رویی،آسانگیری،و پیروزی.

1431 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صدقه،هفتاد درِ شر را می بندد.

1432 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس یک بار بر من صلوات بفرستد،خداوندْ دری از عافیت را به رویش می گشاید.

1433 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [ذکرِ]«لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلّا باللّه»،گنجی از گنج های بهشت است.هر کس آن را بگوید،خداوند،هفتاد نوع بدی را از او دور می کند که کمترینِ آنها،اندوه است.

1434 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله چون شنید مردی از خداوند،طلب صبر می کند:از خدا بلا خواستی،[ولی]عافیت بخواه.

1435 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صدقه پنهانی،خشم پروردگار را فرو می نشاند و کارهای نیک،از حوادث بد،نگه می دارند و صله رحم،عمر را زیاد می کند و از گرفتاری به فقر،حفظ می نماید.این سخن را بسیار بگویید:«لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلّا باللّه؛هیچ نیرو و توانی،جز از خدا نیست»؛چرا که این سخن،گنجی از گنج های بهشت است و در آن،شفای نود و نُه درد است که کمترینِ آنها افسردگی است.

ص:449


1- (1) تحف العقول:ص 17.
2- (2) الدعوات:ص 107 ح 237.
3- (3) جامع الأخبار:ص 153 ح 344. [1]
4- (4) تاریخ دمشق:ج 15 ص 163 ح 3715.
5- (5) کنز العمّال:ج 2 ص 627 ح 4935.
6- (6) المعجم الأوسط:ج 1 ص 289 ح 943.
سخنی درباره حکمت مصایب و شُرور
یک.حکمت گرفتاری های انسان های آگاه
اشاره

با تأمّل در آیات و احادیثی که به حکمت شُرور و مصیبت ها و ناکامی ها اشاره دارند،می توان به این جمع بندی رسید که از دیدگاه قرآن و حدیث،مصائب(گرفتاری ها)انسان های آگاه،یا آثار کردار ناشایست آنهاست و یا وسیله ای برای تکامل آنها.

توضیح این اجمال،بدین شرح است:

1.مصیبت های خود کرده

از دیدگاه قرآن کریم،همه مصیبت های رسیده به آن دسته از افراد آگاهی که مرتکب گناه می شوند،دستاورد خود آنان و نتیجه گناه آنان است:

«وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ. 1

و هر[گونه]مصیبتی به شما برسد،به سبب دستاورد خود شماست،و[خدا]از بسیاری در می گذرد».

این سخن،بدین معناست که مصائب و ناملایماتی که متوجّه جامعه می شوند(مانند:قحطی،گرانی،توفان و زلزله)،همه به خاطر گناهانی هستند که مردم مرتکب می شوند،هر چند کیفر همه گناهان آنان نیستند؛چرا که خداوند متعال،بسیاری از گناهان را بر اساس حکمت خود،مورد عفو قرار می دهد،وگرنه جنبنده ای در زمین،باقی نمی ماند:

«وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللّهُ النّاسَ بِما کَسَبُوا ما تَرَکَ عَلی ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ. 2

و اگر خدا مردم را به[سزای]آنچه انجام داده اند،مؤاخذه می کرد،هیچ جنبده ای را بر پشت زمین،باقی نمی گذاشت».

قرآن با صراحتْ اعلام می کند که اگر انسان،مرتکب کارهای ناشایست نشود و در مسیر زندگی،راه صحیح را انتخاب کند،برکات الهی از آسمان و زمین،او را فرا خواهند گرفت:

«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ. 3

ص:450

و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به پرهیزگاری گراییده بودند،قطعا برکاتی از آسمان و زمین برایشان می گشودیم؛ولی تکذیب کردند.پس به[کیفر]دستاوردشان،[گریبان]آنان را گرفتیم».

اقسام مصیبت های خودکرده

مصیبت ها و ناکامی هایی را که در اثر کردار ناشایست انسان،گریبانگیر او می شوند،می توان به سه دسته تقسیم کرد:

الف مجازات

از دیدگاه قرآن کریم،مصائب و ناکامی های افرادی که هیچ نقطه مثبتی در زندگی ندارند و زندگی آنها سراسر فساد و تباهی است،بخشی از کیفر اعمال آنهاست.این کیفر،اعتباری(قراردادی)نیست؛بلکه کیفر تکوینی است و نتیجه طبیعی کردار ناشایست گناهکار است.

اقوام و ملّت های مختلفی در طول تاریخ،دچار بلاهای گوناگونی چون زلزله و توفان شده اند که قرآن،آنها را نتیجه طبیعی کردار ناشایست آنان می داند.

در سوره عنکبوت،پس از نقل سرگذشت قوم نوح و ابراهیم و لوط و بیان مخالفت قوم عاد و ثمود و نیز مقابله قارون و فرعون و هامون با پیامبران الهی و امتناعشان از پذیرش دعوت آنان،آمده است:

«فَکُلاًّ أَخَذْنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَیْهِ حاصِباً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا وَ ما کانَ اللّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ. 1

و هر یک[از ایشان]را به گناهش گرفتار[عذاب]کردیم.از آنان کسانی بودند که بر[سر]ایشان بادی همراه با شن فرو فرستادیم،و از آنان کسانی بودند که فریاد[مرگبار]،آنان را فرا گرفت،و برخی از آنان را در زمینْ فرو بردیم،و بعضی را غرق نمودیم.و[این]خدا نبود که بر آنان ستم کرد؛بلکه خودشان بر خود،ستم می کردند».

ب تأدیب

حکمت بخشی از مصائب و ناکامی های انسان،تأدیب و آگاهسازی او از خطر گناه و کجرَوی است.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:

إنّ البَلاءَ لِلظّالِمِ أدَبٌ. (1)

بلا برای ستمگر،تنبیه است.

قرآن کریم،نقش مشکلات زندگی را در آگاهسازی مردم،چنین تبیین می فرماید:

«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ. 3

ص:451


1- (2) جامع الأخبار:ص 310 ح 852. [1]

به سبب آنچه دست های مردم فراهم آورده اند،فساد در خشکی و دریا نمودار شده است،تا[سزای]بعضی از آنچه را کرده اند،به آنان بچشاند».

ج تطهیر

حکمت بخشی دیگر از مصائب و مشکلات زندگی،تطهیر(تَحمیصِ)انسان از گناهان است.کردار ناشایست،جان انسان را آلوده می کند و آینه روان را تیره می سازد:

بلاها و گرفتاری های زندگی،یکی از عوامل پاکسازی زنگارها و آلودگی های جان هستند؛چرا که روح انسان در آتش مصائب،پاک و خالص می شود.از پیامبر خدا در این باره روایت شده است که:

ما أصابَ المُؤمِنَ مِن نَصَبٍ و لا وَصَبٍ،و لا حَزَنٍ حتّی الهَمُّ یَهُمُّهُ،إلّا کَفَّرَ اللّهُ بِهِ عَنهُ مِن سَیِّئاتِهِ. (1)

رنج و درد و اندوه و حتّی نگرانی،به مؤمن نمی رسد،مگر این که خداوند با آن گناهانش را می زداید.

بر این اساس،سختی های زندگی برای اهل ایمان،از جمله نعمت های بزرگ خداوند محسوب می شوند،چنان که از امام کاظم علیه السلام روایت شده است:

للّهِ ِ فِی السَّرّاءِ نِعمَةُ التَّفَضُّلِ،و فِی الضَّرّاءِ نِعمَةُ التَّطَهُّرِ. (2)

خداوند در آسایش،نعمت احسان و در سختی ها نعمت پاک شدن دارد.

2.سختی های سازنده

حکمت بخشی از شُرور و سختی ها و گرفتاری های زندگی،آزمودن انسان و سازندگی اوست.قرآن کریم،تصریح می کند که انسان به وسیله«شر»و«خیر»،آزمایش می شود:

«وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً. 3

و شما را از راه آزمایش به بد و نیک،می آزماییم».

شر،شامل انواع سختی ها،بیماری ها و مشکلات زندگی،و خیر،شامل انواع نعمت ها و خوشی هاست.

در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که:امیر مؤمنان،بیمار شد و جمعی به عیادت رفتند.ایشان در جواب احوالپرسی،بر خلاف متعارف فرمود:«أصبحت بشرّ».عیادت کنندگان که انتظار این گونه پاسخ را از امیر مؤمنان نداشتند،با تعجّب پرسیدند:«سبحان اللّه!این،کلام مثل توست؟»و ایشان در پاسخ فرمود:

یَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی: «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ» ،فَالخَیرُ الصِّحَّةُ وَ الغِنی،وَ الشَّرُّ المَرَضُ وَ الفَقرُ ابتِلاءً وَ اختِبارا. (3)

ص:452


1- (1) تحف العقول:ص 38.
2- (2) تحف العقول:ص 361.
3- (4) الجعفریات:ص 233. [1]

خدای متعال می فرماید:«و شما را از راه آزمایش به بد و نیک می آزماییم...».خیر،صحّت و غناست و شر،بیماری و فقر است به خاطر آزمایش و انتخاب.

آیه ای که در کلام امیر مؤمنان آمده،دلیل روشنی است بر این که حکمت بخشی از مصائب،«آزمایش»است تا انسان،در نتیجه شکیبایی و موفّقیت در امتحان،به کمال برسد.این معنا در آیه ای دیگر،چنین آمده است:

«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرِینَ. 1

و قطعا شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جان ها و محصولات می آزماییم،و شکیبایان را مژده بده».

بر این اساس،شُرور و سختی هایی که برای آزمون و سازندگی انسان اند،نه تنها منافاتی با عدالت و حکمت خداوند ندارند،بلکه عین حکمت اند.

آری در نظام حکیمانه جهان،سختی ها و مشکلاتی که به اهل ایمان می رسند،به منظور پرورش استعدادهای درونی و تکامل آنهایند.در واقع،خداوند متعال،جان دوستان خود را در این جهان،با بلا تغذیه می نماید و به تعبیر زیبای پیامبر خدا:

إنَّ اللّهَ لَیُغَذّی عَبدَهُ المُؤمِنَ بِالبَلاءِ،کَما تُغَذِّی الوالِدَةُ وَلَدَها بِاللَّبَنِ. (1)

خداوند،بنده مؤمنش را با بلا تغذیه می کند،همان گونه که مادر،فرزندش را با شیر تغذیه می کند.

دو.عوامل ناکامی های مستضعفان
اشاره

آنچه تاکنون درباره حکمت شُرور و مصائب گفته شد،در خصوص افراد آگاهی است که پیام خداوند به آنان رسیده و حجّت بر آنان تمام شده است.اکنون باید دید شُرور و ناکامی هایی که گریبانگیر افراد مستضعف(ناتوان یا ناآگاه)می شوند،چه حکمتی دارند.

به سخن دیگر،در طول تاریخ،بسیاری بوده اند و هستند که به دلایل گوناگون،پیام خداوند به آنها نرسیده و یا به اقتضای خلقتشان نتوانسته اند مسئولیت پذیر باشند تا با عمل کردن به وظیفه خود،هدف مورد نظر از آفرینش را برای خود،رقم بزنند.کودکان بی پناه،عقب مانده های ذهنی و دیوانگان،مصادیق بارز این گونه انسان ها هستند.ناکامی های این گونه افراد که در اصطلاح،«مستضعف»نامیده می شوند را چگونه می توان توجیه کرد؟

پاسخ اجمالی این پرسش،این است که:

مسئولیت ناکامی های انسان های مستضعف به استثنای مواردی که حکمت های خاصّی دارند بر عهده انسان های آگاه است.جهت روشن شدن مطلب،توجه به مطالب زیر ضروری است.

ص:453


1- (2) بحار الأنوار:ج 81 ص 195. [1]
1.سوء استفاده از آزادی

سوء استفاده انسان های آگاه از آزادی است که پدید آمدن دو طبقه ظالم و مظلوم،و استثمارگر و استثمارشده را موجب گردیده است،نه خواست آفریدگار هستی،تا عدالت او با آن،مورد سؤال قرار گیرد و به فرموده امام علی علیه السلام:

ما جاعَ فَقیرٌ إلّا بِما مُتِّعَ بِهِ غَنِیٌّ. (1)

هیچ ناداری،گرسنه نشد،مگر به خاطر خوش گذرانی ثروتمندی.

بنا بر این،گرسنگی گرسنگان آفریقایی نتیجه زیاده خواهی های مستکبران جهانی است که باید با آگاهی و اتحاد ملتهای تحت ستم و برپایی نهضت های آزادی بخش چنین سرنوشتی تغییر یابد.

2.آثار تکوینی گناه

در جهان اسباب،کردار ناشایست انسان های آگاه،به طور طبیعی و تکوینی،در سرنوشت جامعه مؤثّر است.شخص گنهکار،نه تنها زندگی خود را تباه می کند،بلکه جامعه را در سراشیبی انحطاط و سقوط قرار می دهد.

«وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً. 2

و از فتنه ای که تنها به ستمکاران شما نمی رسد،بترسید».

بر اساس نظام حکیمانه آفرینش،نتیجه ظلم،فراگیر است.آتش که گرفت،خشک و تر می سوزند.کردار ناشایست انسان،نه تنها مایه فساد جامعه می شود،بلکه محیط زیست را نیز تباه می سازد:

«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ. 3

و به سبب آنچه دست های مردم فراهم آورده اند،فساد در خشکی و دریا نمودار شده است».

در جهان اسباب،هنگامی که توده مردم در برابر تجاوز و حق کشی ها سکوت می کنند،همه آنها و حتّی مستضعفان،به انواع بلاها که آثار تکوینی گناه اند دچار می شوند و دعای نیکان نیز برای تغییر سرنوشت جامعه،ثمربخش نخواهد بود،چنان که امام علی علیه السلام فرمود:

لا تَترُکُوا الأَمرَ بِالمَعروفِ وَ النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ،فَیُوَلّی عَلَیکُم شِرارُکُم،ثُمَّ تَدعونَ فَلا یُستَجابُ لَکُم. (2)

امر به معروف و نهی از منکَر را ترک نکنید،که مبادا بَدانتان بر شما مسلّط شوند و آن گاه،دعا کنید و دعایتان مستجاب نشود.

3.رعایت نکردن مسائل بهداشتی

در جهان اسباب،تنها گناه نیست که در سرنوشت جامعه و از جمله انسان های مستضعف(ناآگاه و ناتوان)،مؤثّر است؛بلکه اشتباه پدران و مادران و رعایت نکردن مسائل بهداشتی به وسیله آنان نیز در پیدایش افراد معلول و

ص:454


1- (1) نهج البلاغة:حکمت 328. [1]
2- (4) نهج البلاغة:نامه 47. [2]

عقب مانده ذهنی،مؤثّر است.

در این گونه موارد،مسئولیت ناکامی این گونه افراد،مستقیما متوجّه انسان های آگاه است و بر خداوند متعال،ایرادی وارد نیست.

4.حکمت های ناشناخته

افزون بر عواملی که درباره ناکامی های مستضعفانْ بِدانها اشارت رفت،چه بسا حکمت های نهفته ای وجود دارند که بر ما مجهول اند و اگر راز آنها گشوده شود،مشخّص می گردد که آنچه به وقوع پیوسته،عین عدل و حکمت است،چنان که در جریان همراهی موسی علیه السلام با خضر علیه السلام،هنگامی که خضر علیه السلام پسر بچّه به ظاهرْ بی گناهی را کُشت،موسی علیه السلام به شدّت به وی اعتراض کرد که:

«أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً نُکْراً. 1

آیا شخص بی گناهی را بدون این که کسی را به قتل رسانده باشد،کشتی؟واقعا کارناپسندی مرتکب شدی».

آن گاه خضر علیه السلام برای بیان این که کارش صحیح و حکیمانه بوده است،می گوید:

«وَ أَمَّا الْغُلامُ فَکانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشِینا أَنْ یُرْهِقَهُما طُغْیاناً وَ کُفْراً* فَأَرَدْنا أَنْ یُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَیْراً مِنْهُ زَکاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً. 2

و امّا نوجوان،پدر و مادرش،[هر دو]مؤمن بودند.پس ترسیدیم[مبادا]آن دو را به طغیان و کفر بکشاند.پس خواستیم که پروردگارشان،آن دو را به پاک تر و مهربان تر از او عوض دهد».

بنا بر این با توجّه به محدودیت علم انسان درباره راز هستی،با نگاه سطحی نمی توان ناکامی های مستضعفان را بر خلاف عدل و حکمت دانست.این،در حالی است که خداوند متعال،ناکامی های مستضعفان را که خود،هیچ نقشی در آنها ندارند در جهان دیگر،جبران خواهد نمود.

ص:455

ص:456

بخش پنجم:حکمت های تربیتی

اشاره

باب یکم:تبلیغ

باب دوم:کودک

باب سوم:تربیت جوان

باب چهارم:عوامل خودسازی

باب پنجم:آفات خودسازی

ص:457

ص:458

الباب الاول:التَّبلیغ

الفصل الأوّل:مکانة التّبلیغ

1/1.وُجوبُ التَّبلیغِ

الکتاب

«وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْری تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ». 1

الحدیث

1436 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا وإنّی اجَدِّدُ القَولَ:ألا فَأَقیمُوا الصَّلاةَ،وآتُوا الزَّکاةَ،وَأمُروا بِالمَعروفِ،وَانهَوا عَنِ المُنکَرِ.ألا وإنَّ رَأسَ الأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهیِ عَنِ المُنکَرِ أن تَنتَهوا إلی قَولی،وتُبَلِّغوهُ مَن لَم یَحضُر،وتَأمُروهُ بِقَبولِهِ،وتَنهَوهُ عَن مُخالَفَتِهِ؛فَإِنَّهُ أمرٌ مِنَ اللّهِ عز و جل ومِنّی. (1)

2/1.أهَمِّیَّةُ التَّبلیغِ

1437 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لعلیّ عِندَ ما بَعَثَهُ إلی الیَمَنِ:یا عَلِیُّ!لا تُقاتِلَنّ أحَدا حَتّی تَدعوهُ،وَایمُ اللّهِ لَأَن یَهدِیَ اللّهُ عَلی یَدَیکَ رَجُلاً خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ وغَربَت،ولَکَ ولاؤُهُ یا عَلِیُّ (2).

1438 . عنه صلی الله علیه و آله کانَ إذا بَعَثَ بَعثا قالَ:تَأَلَّفُوا النّاسَ،

وتَأَنَّوا بِهِم،ولا تُغیروا عَلَیهِم حَتّی تَدعوهُم؛فَما عَلَی الأَرضِ مِن أهلِ بَیتِ مَدَرٍ ولا وَبَرٍ إلّا وإن تَأتونی بِهِم[مُسلِمینَ]أحَبُّ إلَیَّ مِن أن تَقتُلوا رِجالَهُم وتَأتونی بِنِسائِهِم. (3)

باب یکم:تبلیغ

فصل یکم:جایگاه تبلیغ

1/1.وجوب تبلیغ
قرآن

«و پند ده،که مؤمنان را پند،سود می بخشد».

حدیث

1436 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آگاه باشید!من،این سخن را تکرار می کنم:هان!نماز را به پای دارید و زکات را بپردازید و امر به معروف و نهی از منکر کنید.بدانید که اساس امر به معروف و نهی از منکر،آن است که به سخن من بینجامد و آن سخن را به کسی که حاضر نیست،برسانید و او را به پذیرش آن،فرمان دهید و از مخالفتش باز دارید که آن،فرمانی از جانب خداوند عز و جل و من است.

2/1.اهمّیت تبلیغ

1437 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام،آن هنگام که او را به سوی یمن فرستاد:ای علی!اگر خداوند به دستان تو انسانی را هدایت کند،از آنچه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده،برای تو بهتر است،و برای توست ولایت او،ای علی!

1438 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله زمانی که دسته ای را گسیل می داشت[به آنان]می فرمود:با مردم،اُلفت بگیرید و به آنان فرصت دهید و تا آنان را[به

اسلام]فرا نخوانده اید،بر آنان هجوم نیاورید که بر روی زمین،هیچ خانواده روستانشین یا چادرنشینی نیست،مگر آن که اگر آنان را مسلمان پیش من آورید،برایم دوست داشتنی تر از آن است که مردانشان را بکُشید و زنانشان را نزد من آورید.

ص:459


1- (2) الاحتجاج:ج 1 ص 157 ح 32. [1]
2- (3) الکافی:ج 5 ص 28 ح 4. [2]
3- (4) المطالب العالیة:ج 2 ص 166 ح 1962.

الفصل الثّانی:مکانة المبلّغ

1/2.فَضْلُ المُبَلِّغِ

الکتاب

«وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَی اللّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ». 1

الحدیث

1439 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نَضَّرَ اللّهُ عَبدا سَمِعَ مَقالَتی فَوَعاها وحَفِظَها،وبَلَّغَها مَن لَم یَسمَعها. (1)

1440 . عنه صلی الله علیه و آله: خِیارُ امَّتی مَن دَعا إلَی اللّهِ تَعالی،وحَبَّبَ عِبادَهُ إلَیهِ. (2)

2/2.مَسؤولِیَّةُ المُبَلِّغِ

الکتاب

«ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ وَ اللّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَکْتُمُونَ». 4

الحدیث

1441 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا مَعاشِرَ قُرّاءِ القُرآنِ،اِتَّقُوا اللّهَ عز و جل

فی ما حَمَّلَکُم مِن کِتابِهِ؛فَإِنّی مَسؤولٌ وإنَّکُم مَسؤولونَ؛إنّی مَسؤولٌ عَن تَبلیغِ الرِّسالَةِ،و أمّا أنتُم فَتُسأَلونَ عَمّا حُمِّلتُم مِن کِتابِ اللّهِ وسُنَّتی. (3)

فصل دوم:جایگاه مبلّغ

1/2.فضیلت مبلّغ
قرآن

«و کیست خوش گفتارتر از آن کس که به سوی خدا دعوت نماید و کار نیک کند و بگوید:«من[در برابر خدا]از تسلیم شدگانم»؟».

حدیث

1439 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،شاد گردانَد آن کسی را که سخنم را بشنود و آن را بفهمد و حفظ کند و به کسی که آن را نشنیده،برسانَد!

1440 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ امّت من،کسی است که به سوی خداوند متعال فرا خوانَد و بندگانش را با او دوست سازد.

2/2.مسئولیت مبلّغ
قرآن

«بر پیامبر[خدا،وظیفه ای]جز ابلاغ[رسالت]نیست و خداوند،آنچه را آشکار و آنچه را پوشیده می دارید،می داند».

حدیث

1441 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای گروه قاریان قرآن!در آنچه

خداوند در قرآن به شما آموخته،تقوای الهی پیشه کنید که من و شما،مسئولیم.از من از تبلیغ رسالت سؤال خواهد شد؛امّا از شما از آنچه از قرآن و سنّت من که به شما یاد داده شده،سؤال خواهد شد.

ص:460


1- (2) الکافی:ج 1 ص 403 ح 1. [1]
2- (3) کنز العمّال:ج 10 ص 152 ح 28779.
3- (5) الکافی:ج 2 ص 606 ح 9. [2]

1442 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَنبَغی لِلعالِمِ أن یَسکُتَ عَلی عِلمِهِ،ولا یَنبَغی لِلجاهِلِ أن یَسکُتَ عَلی جَهلِهِ؛قالَ اللّهُ جَلَّ ذِکرُهُ: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» (1). (2)

3/2.حُقوقُ المُبَلِّغِ

1443 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَعَلَّمتَ مِنهُ حَرفا صِرتَ لَهُ عَبدا. (3)

1444 . عنه صلی الله علیه و آله: المُعَلِّمونَ خَیرُ النّاسِ؛کُلَّما (4)اخلِقَ الذِّکرُ جَدَّدوهُ.أعطوهُم،ولا تَستَأجِروهُم فَتُحرِجوهُم؛فَإِنَّ المُعَلِّمَ إذا قالَ لِلصَّبِیِ:قُل:بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ،فَقالَ،کَتَبَ اللّهُ بَراءَةً لِلصَّبِیِّ،وبَراءَةً لِلمُعَلِّمِ،وبَراءَةً لِأَبَوَیهِ مِنَ النّارِ. (5)

4/2.ثَوابُ المُبَلِّغِ

1445 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حَبِّبُوا اللّهَ إلی عِبادِهِ یُحِبَّکُمُ اللّهُ. (6)

1446 . مشکاة الأنوار: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:ألا احَدِّثُکُم عَن أقوامٍ لَیسوا بِأَنبِیاءَ ولا شُهَداءَ،یَغبِطُهُم یَومَ القِیامَةِ الأَنبِیاءُ وَالشُّهَداءُ بِمَنازِلِهِم مِنَ اللّهِ،عَلی مَنابِرَ مِن

نورٍ؟قیلَ:مَن هُم یا رَسول اللّهِ؟قالَ:هُمُ الذَّینَ یُحَبِّبونَ عِبادَ اللّهِ إلَی اللّهِ،ویُحَبِّبونَ اللّهَ إلی عِبادِهِ.قُلنا:هذا حَبَّبُوا اللّهَ إلی عِبادِهِ،فَکَیفَ یُحَبِّبونَ عِبادَ اللّهِ إلَی اللّهِ؟قالَ:یَأمُرونَهُم بِما یُحِبُّ اللّهُ،ویَنهَونَهُم عَمّا یَکرَهُ اللّهُ،فَإِذا أطاعوهُم أحَبَّهُمُ اللّهُ. (7)

1442 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سزاوار نیست عالم با داشتن علم،خاموشی گزیند و سزاوار نیست جاهل بر جهل خود،سکوت کند.خداوند متعال می فرماید:«پس اگر نمی دانید،از اهل ذکر،جویا شوید».

3/2.حقوق مبلّغ

1443 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از هر کس یک حرف بیاموزی،بنده اش شده ای.

1444 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آموزگاران،بهترینِ مردم اند که هر گاه یاد خدا کهنه شود،احیایش می کنند.به آنها[مال]عطا کنید و اجیرشان نگیرید،که مایه حَرَج[و سختی]آنان خواهد شد.وقتی معلّم به کودک بگوید:«بگو:بسم اللّه الرحمن الرحیم»و او[آن را]بر زبان جاری کند،خداوند،برای کودک و معلّم و پدر و مادر معلّم،برائت از آتش می نویسد.

4/2.پاداش مبلّغ

1445 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا را برای مردم،محبوب سازید تا خداوند،شما را دوست داشته باشد.

1446 . مشکاة الأنوار: پیامبر خدا فرمود:«آیا برای شما از اقوامی بگویم که با آن که پیامبر و یا شهید نبودند،امّا در روز قیامت،پیامبران و شهیدان،به خاطر مقامی که آنان نزد خداوند دارند و بر روی منبرهایی از نورند،به آنان غبطه می خورند؟».

گفته شد:ای پیامبر خدا!آنان کیان اند؟

فرمود:«آنان،کسانی هستند که خدا را در نظر مردم و مردم را در نظر خداوند،محبوب می سازند».

گفتیم:این که خداوند را در نظر بندگان،محبوب می سازند،روشن است؛امّا چگونه بندگان خدا را در نظر خداوند،محبوب می سازند؟

فرمود:«آنان را بدانچه خداوند دوست می دارد،فرمان می دهند و از آنچه خداوند ناپسند می شمارد،نهی شان می کنند.وقتی مردم از آنان اطاعت کنند،خداوند،ایشان را دوست خواهد داشت».

ص:461


1- (1) النحل:43. [1]
2- (2) المعجم الأوسط:ج 5 ص 298 ح 5365.
3- (3) عوالی اللآلی:ج 1 ص 292 ح 163. [2]
4- (4) فی الطبعة المعتمدة:«کما»،والصحیح ما أثبتناه.
5- (5) الفردوس:ج 4 ص 193 ح 6597.
6- (6) المعجم الکبیر:ج 8 ص 91 ح 7461.
7- (7) مشکاة الأنوار:ص 240 ح 692. [3]

1447 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَجیءُ الرَّجُلُ یَومَ القِیامَةِ ولَهُ مِنَ الحَسَناتِ کَالسَّحابِ الرُّکامِ أو کَالجِبالِ الرَّواسی،فَیَقولُ:یا رَبِّ،أنّی لی هذا ولَم أعمَلها؟!فَیَقولُ:هذا عِلمُکَ الَّذی عَلَّمتَهُ النّاسَ یُعمَلُ بِهِ مِن بَعدِکَ. (1)

1448 . عنه صلی الله علیه و آله: الدّالُّ عَلَی الخَیرِ کَفاعِلِهِ. (2)

5/2.المُبَلِّغُ المِثالِیُّ

الکتاب

«لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلی قَوْمِهِ فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ* قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنّا لَنَراکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ* قالَ یا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلالَةٌ وَ لکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ* أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنْصَحُ لَکُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ». 3

الحدیث

1449 . مسند ابن حنبل عن سمرة بن جندب: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:أیُّهَا النّاسُ،اُنشِدُکُم بِاللّهِ إن کُنتُم تَعلَمونَ أنّی قَصَّرتُ عَن شَیءٍ مِن تَبلیغِ رِسالاتِ رَبّی عز و جل لَمّا

أخبَرتُمونی ذاکَ؛فَبَلَّغتُ رِسالاتِ رَبّی کَما یَنبَغی لَها أن تُبَلَّغَ،وإن کُنتُم تَعلَمونَ أنّی بَلَّغتُ رِسالاتِ رَبّی لَمّا أخبَرتُمونی ذاکَ.قالَ:فَقامَ رِجالٌ فَقالوا:نَشهَدُ أنَّکَ قَد بَلَّغتَ رِسالاتِ رَبِّکَ،ونَصَحتَ لاُِمَّتِکَ،وقَضَیتَ الَّذی عَلَیکَ. (3)

1447 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شخصی روز قیامت می آید،در حالی که حسنات او به سانِ ابر متراکم یا همچون کوه های استوار است.می گوید:پروردگارا!چگونه اینها از من است،در حالی که بدانها عمل نکرده ام؟!

[خداوند]می فرماید:«این،دانش توست که به مردم آموختی و پس از تو بِدان،عمل شده است».

1448 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: راهنمایی کننده به خیر،به سانِ انجام دهنده آن است.

5/2.مبلّغ نمونه
قرآن

«همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم.پس گفت:ای قوم من!خدا را بپرستید که برای شما معبودی جز او نیست.من از عذاب روزی سترگ بر شما بیمناکم.سران قومش گفتند:واقعاً ما تو را در گم راهی آشکاری می بینیم.گفت:ای قوم من!هیچ گونه گم راهی ای در من نیست؛بلکه من،فرستاده ای از جانب پروردگار جهانیانم.پیام های پروردگارم را به شما می رسانم و اندرزتان می دهم و چیزهایی از خدا می دانم که[شما]نمی دانید».

حدیث

1449 . مسند ابن حنبل به نقل از سَمَرة بن جُندب:پیامبر خدا فرمود:«ای مردم!شما را به خدا سوگند می دهم،اگر می دانید که من در رساندن چیزی از

رسالت های پروردگارم کوتاهی کرده ام،مرا از آن،باخبر سازید تا رسالت های پروردگارم را چنان که شایسته رساندن است،ابلاغ کنم و اگر می دانید که من،رسالت های پروردگارم را رسانده ام،مرا از آن،باخبر کنید».

اشخاصی برخاستند و گفتند:گواهی می دهیم که تو،رسالت های پروردگارت را ابلاغ کرده ای و برای امّتت،خیرخواهی کرده ای و آنچه بر عهده داشته ای،ادا کرده ای.

ص:462


1- (1) بصائر الدرجات:ص 5 ح 16. [1]
2- (2) الکافی:ج 4 ص 27 ح 4. [2]
3- (4) مسند ابن حنبل:ج 7 ص 265 ح 20198. [3]

1450 . المستدرک علی الصحیحین عن أنس: إنَّ رَسول اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ آخِرُ ما تَکَلَّمَ بِهِ:«جَلالَ رَبِّی الرَّفیعَ فَقَد بَلَّغتُ»،ثُمَّ قَضی صلی الله علیه و آله. (1)

الفصل الثّالث:رسالة المبلّغ

1/3.الدَّعوَةُ إلی مَصالِحِ الدّینِ وَالدُّنیا

1451 . الإرشاد: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله جَمَعَ خاصَّةَ أهلِهِ وعَشیرَتِهِ فِی ابتِداءِ الدَّعوَةِ إلَی الإِسلامِ فَعَرَضَ عَلَیهِمُ الإِیمانَ...ثُمَّ قالَ...:یا بَنی عَبدِ المُطَّلِبِ،إنَّ اللّهَ بَعَثَنی إلَی الخَلقِ کافَّةً،وبَعَثَنی إلَیکُم خاصَّةً،فَقالَ عز و جل: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» ،و أنَا أدعوکُم إلی کَلِمَتَینِ خَفیفَتَینِ عَلَی اللِّسانِ،ثَقیلَتَینِ فِی المیزانِ،تَملِکونَ بِهِمَا العَرَبَ وَالعَجَمَ،وتَنقادُ لَکُم بِهِمَا الاُمَمُ،وتَدخُلونَ بِهِمَا الجَنَّةَ،وتَنجونَ بِهِما مِنَ النّارِ:شَهادَةِ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ،و أنّی رَسولُ اللّهِ. (2)

2/3.الدَّعوَةُ إلَی الإِیمانِ بِالمَعادِ

1452 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا بَنی عَبدِ المُطَّلِبِ،إنَّ الرّائِدَ لا

یَکذِبُ أهلَهُ،وَالَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ لَتَموتُنَّ کَما تَنامونَ،ولَتُبعَثُنَّ کَما تَستَیقِظونَ،وما بَعدَ المَوتِ دارٌ إلّا جَنَّةٌ أو نارٌ،وخَلقُ جَمیعِ الخَلقِ وبَعثُهُم عَلَی اللّهِ عز و جل کَخَلقِ نَفسٍ واحِدَةٍ وبَعثِها؛قالَ اللّهُ تَعالی: «ما خَلْقُکُمْ وَ لا بَعْثُکُمْ إِلاّ کَنَفْسٍ واحِدَةٍ» . (3)

1450 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از ا نَس:آخرین سخنی که پیامبر خدا فرمود،این جمله بود:«ای پروردگارِ باجلالت و بلندمرتبه!ابلاغ کردم»و آن گاه،جان به جان آفرین،تسلیم کرد.

فصل سوم:رسالت مبلّغ

1/3.دعوت به مصالح دین و دنیا

1451 . الإرشاد: پیامبر صلی الله علیه و آله در آغاز دعوت به اسلام،گروهی برگزیده از خانواده و تبار خود را گِرد آورد و ایمان را بر آنان،عرضه کرد.آن گاه فرمود...:«ای فرزندان عبد المطّلب!خداوند،مرا برای تمام مردم و بخصوص شما برانگیخته است و فرموده است:«و خاندان نزدیکت را هشدار ده».من شما را به دو کلمه که بر زبانْ سبُک بار،امّا در میزان[عمل]گران بارند،دعوت می کنم.شما به کمک این دو کلمه،عرب و عجم را مالک خواهید شد و امّت ها به کمک این دو،فرمان بُردار شما خواهند شد و با این دو،وارد بهشت شده،از آتش،نجات خواهید یافت.[آن دو کلمه این است:]شهادت به این که خدایی جز اللّه نیست،و شهادت به رسالت من».

2/3.دعوت به ایمان آوردن به معاد

1452 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای فرزندان عبد المطّلب!هیچ

بَلَدی[و راهنمایی]به خانواده اش دروغ نمی گوید.سوگند به آن که مرا به حق برانگیخته است،همان گونه که می خوابید،خواهید مُرد و همان گونه که از خواب بر می خیزید،برانگیخته خواهید شد.پس از مرگ،خانه ای جز بهشت یا آتش نیست و آفرینش و برانگیختنِ تمام آفریده ها برای خداوند عز و جل،به سانِ آفرینش و برانگیختن یک آفریده است.خداوند متعال می فرماید:«آفرینش و برانگیختن شما[در نزد ما]جز مانند[آفرینش]یک تن نیست».

ص:463


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 59 ح 4387.
2- (2) الإرشاد:ج 1 ص 49. [1]
3- (3) الاعتقادات:ص 64 ح 19. [2]

3/3.الدَّعوَةُ إلَی الحُرِّیَّةِ الهادِفَةِ

الکتاب

«اَلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ». 1

الحدیث

1453 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن کِتابِهِ إلی أهالی نَجرانَ:بِسمِ إلهِ إبراهیمَ وإسحاقَ ویَعقوبَ.مِن مُحَمَّدٍ رَسولِ اللّهِ إلی اسقُفِّ نَجرانَ و أهلِ نَجرانَ،إن أسلَمتُم فَإِنّی أحمَدُ إلَیکُمُ اللّهَ إلهَ إبراهیمَ وإسحاقَ ویَعقوبَ.أمّا بَعدُ،فَإِنّی أدعوکُم إلی عِبادَةِ اللّهِ مِن عِبادَةِ العِبادِ،و أدعوکُم إلی وَلایَةِ اللّهِ مِن وَلایَةِ العِبادِ. (1)

4/3.الدَّعوَةُ إلَی التَّقوی

الکتاب

«إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَ لا تَتَّقُونَ* إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ». 3

3/3.دعوت به آزادی هدفمند
قرآن

«همانان که از این فرستاده،پیامبرِ درس نخوانده که[نام]او را نزد خود،در تورات و انجیل نوشته می یابند پیروی می کنند؛[همان پیامبری که]آنان را به کار پسندیده،فرمان می دهد و از کار ناپسند،باز می دارد و برای آنان،چیزهای پاکیزه را حلال و چیزهای ناپاک را حرام می گردانَد و از[دوش]آنان،قید و بندهایی را که بر ایشان بوده است،بر می دارد».

حدیث

1453 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از نامه ایشان به اهالی نجران:به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب.از محمّد،پیامبر خدا،به اسقف نجران و مردم نجران.اگر اسلام بیاورید،من با شما،اللّه خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش خواهم کرد.امّا بعد،من،شما را از عبادتِ بندگان به عبادت خداوند،و از ولایت بندگان به ولایت خداوند،فرا می خوانم.

4/3.دعوت به پرهیزگاری
قرآن

«چون برادرشان نوح به آنان گفت:آیا پروا ندارید؟من برای شما،فرستاده ای در خورِ اعتمادم».

ص:464


1- (2) دلائل النبوّة:ج 5 ص 385. [1]

الحدیث

1454 . المراسیل عن هشام عن أبیه: أکثَرُ ما کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا قَعَدَ عَلَی المِنبَرِ یَقولُ: «اِتَّقُوا اللّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِیداً» (1). (2)

5/3.الدَّعوَةُ إلی مَکارِمِ الأَخلاقِ

1455 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بُعِثتُ بِمَکارِمِ الأَخلاقِ ومَحاسِنِها. (3)

1456 . الإمام زین العابدین علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فی آخِرِ خُطبَتِهِ:طوبی لِمَن طابَ خُلقُهُ،وطَهُرَت سَجِیَّتُهُ،وصَلُحَت سَریرَتُهُ،وحَسُنَت عَلانِیَتُهُ،و أنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ،و أمسَکَ الفَضلَ مِن قَولِهِ،و أنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ. (4)

6/3.الدَّعوَةُ إلی عِبادَةِ اللّهِ عز و جل

«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ». 5

«یا أَیُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ». 6

7/3.الدَّعوَةُ إلی مَحَبَّةِ اللّهِ عز و جل

1457 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوحَی اللّهُ إلی نَجِیِّهِ موسَی بنِ عِمرانَ علیه السلام:یا موسی،أحبِبنی،وحَبِّبنی إلی خَلقی.قالَ:یا رَبَّ،إنّی احِبُّکَ،فَکَیفَ احَبِّبُکَ إلی خَلقِکَ؟قالَ:اُذکُر لَهُم نَعمائی عَلَیهِم وبَلائی عِندَهُم؛فَإِنَّهُم لا

یَذکُرونَ؛إذ لا یَعرِفونَ مِنّی إلّا کُلَّ خَیرٍ. (5)

حدیث

1454 . المراسیل به نقل از هشام،از پدرش:پیامبر خدا،در بیشتر مواقعی که بر منبر می نشست،می فرمود:«از خدا پروا کنید و سخنی استوار بگویید».

5/3.دعوت به بزرگواری های اخلاقی

1455 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من به بزرگواری های اخلاقی و نیکی های آن،برانگیخته شدم.

1456 . امام زین العابدین علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله در پایان خطابه اش می فرمود:«خوشا به حال آن کسی که خویَش نیکو،رفتارش پاک،نهانش شایسته و ظاهرش نیک باشد و مازادِ مالش را انفاق کند و از زیاده گویی اجتناب کند و به مردم از جانب خود،انصاف دهد».

6/3.دعوت به پرستش خداوند عز و جل

«و جِنّ و انس را نیافریدم،جز برای آن که مرا بپرستند».

«ای مردم!پروردگارتان را که شما و کسانی را که پیش از شما بوده اند،آفریده است،پرستش کنید.باشد که به تقوا بگرایید».

7/3.دعوت به محبّت خداوند عز و جل

1457 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند به همرازش موسی بن عمران علیه السلام وحی کرد:«ای موسی!مرا دوست بدار و مرا نزد بندگانم محبوب گردان».

[موسی]گفت:پروردگارا!من تو را دوست دارم؛امّا چگونه تو را نزد بندگانت محبوب گردانم؟

[خداوند]فرمود:«نعمت ها و آزمایش هایم را

به یادشان آور؛زیرا آنان به یاد نمی آورند،که از من،جز خوبی نمی شناسند».

ص:465


1- (1) الأحزاب:70. [1]
2- (2) المراسیل:ص 93 ح 9.
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 596 ح 1234. [2]
4- (4) الکافی:ج 2 ص 144 ح 1. [3]
5- (7) الأمالی للطوسی:ص 484 ح 1058. [4]

1458 . عنه صلی الله علیه و آله: حَبِّبُوا اللّهَ إلی عِبادِهِ یُحِبَّکُمُ اللّهُ. (1)

8/3.التَّعلیمُ وَالتَّزکِیَةُ

الکتاب

«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ». 2

الحدیث

1459 . سنن ابن ماجة عن عبد اللّه بن عمرو: خَرَجَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ذاتَ یَومٍ مِن بَعضِ حُجَرِهِ فَدَخَلَ المَسجِدَ فَإِذا هُوَ بِحَلقَتَینِ:إحداهُما یَقرَؤونَ القُرآنَ ویَدعونَ اللّهَ،وَالاُخری یَتَعَلَّمونَ ویُعَلِّمونَ.فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:کُلٌّ عَلی خَیرٍ؛هؤُلاءِ یَقرَؤونَ القُرآنَ ویَدعونَ اللّهَ،فَإِن شاءَ أعطاهُم وإن شاءَ مَنَعَهُم،وهؤُلاءِ یَتَعَلَّمونَ ویُعَلِّمونَ،وإنَّما بُعِثتُ مُعَلِّما.فَجَلَسَ مَعَهُم. (2)

9/3.مُکافَحَةُ البِدَعِ

1460 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا ظَهَرَتِ البِدَعُ فی امَّتی فَلیُظهِرِ العالِمُ عِلمَهُ،فَمَن لَم یَفعَل فَعَلَیهِ لَعنَةُ اللّهِ. (3)

1458 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا را نزد بندگانش محبوب گردانید تا خداوند،شما را دوست داشته باشد.

8/3.تعلیم و تزکیه
قرآن

«پروردگارا!در میان آنان،فرستاده ای از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخوانَد و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزه شان کند؛زیرا تو خود،شکست ناپذیرِ حکیمی».

حدیث

1459 . سنن ابن ماجة به نقل از عبد اللّه بن عمرو:روزی پیامبر خدا،از یکی از اتاق های خود بیرون آمد و وارد مسجد شد.در مسجد،دو حلقه جمعیت دید:یک دسته قرآن می خواندند و به مناجات با خدا مشغول بودند و حلقه دوم،مشغول آموختن و آموزش دادن بودند.پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«همگی،کار خوبی انجام می دهید.این دسته،مشغول تلاوت قرآن و مناجات با خدایند.اگر خداوند بخواهد،به آنان می بخشد یا دریغ می کند،و این دسته،می آموزند و آموزش می دهند و به راستی،من،معلّم برانگیخته شدم».آن گاه با آنان(حلقه دوم)نشست.

9/3.مبارزه با بدعت ها

1460 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وقتی بدعت ها در میان امّتم آشکار گردد،عالِم باید علمش را آشکار سازد.هر کس چنین نکند،لعنت خدا بر او باد!

ص:466


1- (1) المعجم الکبیر:ج 8 ص 91 ح 7461.
2- (3) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 83 ح 229.
3- (4) الکافی:ج 1 ص 54 ح 2. [1]

1461 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ فی کُلِّ خَلَفٍ مِن امَّتی عَدلاً مِن أهلِ بَیتی؛یَنفی عَن هذَا الدّینِ تَحریفَ الغالینَ،وَانتِحالَ المُبطِلینَ،وَتَأویلَ الجاهِلینَ. (1)

10/3.التَّبشیرُ وَالإِنذارُ

الکتاب

«وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاّ کَافَّةً لِلنّاسِ بَشِیراً وَ نَذِیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ». 2

الحدیث

1462 . الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکرِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:بَلَّغَ عَن رَبِّهِ مُعذِرا،ونَصَحَ لِاُمَّتِهِ مُنذِرا،ودَعا إلَی الجَنَّةِ مُبَشِّرا،وخَوَّفَ مِنَ النّارِ مُحَذِّرا. (2)

11/3.إقامَةُ الحُجَّةِ

الکتاب

«رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلاّ یَکُونَ لِلنّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ کانَ اللّهُ عَزِیزاً حَکِیماً». 4

الحدیث

1463 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی خُطبَةٍ لَهُ:بَعَثَ إلَیهِمُ الرُّسُلَ لِتَکونَ لَهُ الحُجَّةُ البالِغَةُ عَلی خَلقِهِ،ویَکونَ رُسُلُهُ إلَیهِم شُهَداءَ عَلَیهِم،وَابتَعَثَ فیهِمُ النَّبِیّینَ مُبَشِّرینَ ومُنذِرینَ؛لِیَهلِکَ مَن هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ،ویَحیا مَن حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ. (3)

1461 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در هر پشتی از امّتم،عادلی از اهل بیتم هست که تحریف غلو کنندگان،دین تراشیِ باطل کیشان و تأویل نادانان را از این دین،دور سازد.

10/3.نوید و هشدار دادن
قرآن

«و ما تو را جز[به سِمَتِ]بشارتگر و هشداردهنده برای تمام مردم،نفرستادیم؛لیکن بیشتر مردم نمی دانند».

حدیث

1462 . امام علی علیه السلام در یادکرد از پیامبر صلی الله علیه و آله:رسالت پروردگار خود را ابلاغ کرد تا بهانه ای نمانَد و با هشدار دادن،برای امّت خود،خیرخواهی نمود و با بشارت دادن،به بهشت فرا خوانْد و با هشدار دادن،از آتش ترسانْد.

11/3.بر پا داشتن حجّت
قرآن

«پیامبرانی که بشارتگر و هشدار دهنده بودند،تا برای مردم،پس از[فرستادن]پیامبران،در مقابل خدا[بهانه و]حجّتی نباشد،و خداوند،توانا و حکیم است».

حدیث

1463 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خطبه ای از ایشان:[خداوند]فرستادگان را به سوی مردم برانگیخت تا حجّت رسای او بر مردم،از آنِ او باشد و فرستادگانش بر مردم،شاهد باشند و در میان آنان،پیامبران را برای نوید و هشدار دادن مبعوث کرد،تا آن که هلاک می شود،از روی دلیلِ آشکار باشد و آن که حیات می یابد،از روی دلیل آشکار باشد.

ص:467


1- (1) کمال الدین:ص 221 ح 7. [1]
2- (3) نهج البلاغة:الخطبة 109. [2]
3- (5) التوحید:ص 45 ح 4.
سخنی درباره مهم ترین وظایف مبلّغ
اشاره

وظایف مبلّغ،در واقع،همان وظایف انبیای الهی است که قرآن،آن را«تبلیغ رسالت های خدا»می نامد،با این تفاوت که انبیا،پیام خدا را از طریق وحی دریافت می کردند؛اما مبلّغ،پیام خدا را از طریق انبیا و اوصیای آنان دریافت می نماید.

سیر منطقی مباحث تبلیغی

مبلّغ،برای انجام دادن این رسالت سنگین،علاوه بر تلاش در احراز شرایط تبلیغ و زمینه سازی برای تحقّق ارکان علمی،اخلاقی و عملی آن در کار خویش،باید با شیوه تبلیغ از جهت القای پیام های تبلیغی،به ترتیب اهمّیت آنها آشنا باشد.

مبلّغ،در نخستین گام برای آشنا کردن مخاطب خود با مکتب انبیا،باید برای بیدارسازی فطرت و وجدان او برنامه ریزی نماید و کاری کند که او به اندیشه و تفکّر،وادار شود.

پس از آماده شدن مخاطب برای دریافت پیام خداوند متعال،نخستین پیامی که باید به او منتقل شود،این است که برنامه تکاملی ای که خداوند از طریق پیامبران برای انسان فرستاده،تنها شامل مصالح معنوی و اخروی او نیست؛بلکه مصالح مادّی و دنیوی وی را نیز تأمین خواهد کرد.

انسان،موجودی است ناشناخته.علم با همه پیشرفت هایی که داشته،هنوز نتوانسته رازهای این موجود پیچیده را به درستی کشف کند.از این رو،اندیشه بشر از ارائه راه تکامل مادّی و معنوی او ناتوان است و باید برای آشنایی با این راه،با جهان غیبْ ارتباط پیدا کند و آن جهان را بشناسد و باور کند.چنین ارتباطی،جز از طریق انبیای الهی امکان پذیر نیست.

نخستین پیام تکامل آفرین انبیا که خلاصه همه برنامه های آنهاست،توحید است.

نخستین پیام اجتماعی توحید،قیام برای تحقّق عدالت اجتماعی است.

عدالت اجتماعی در مکتب انبیای الهی،مقدمه شکوفا شدن استعدادهای انسانی و رسیدن انسان به مقصد اعلای انسانیت است.آنچه آدمی را به این هدفْ نزدیک می کند،پرهیز از اخلاق و رفتار نکوهیده و اتّصاف به مکارم اخلاق و محاسن اعمال است.

ص:468

مهم ترین رسالت مبلّغ

آنچه بیش از هر چیز دیگر برای تأثیرگذاری تبلیغات بر سازندگی انسان ها اهمّیت دارد،هدف گیری و سمت و سوی تبلیغات است.مبلّغ،باید نقطه ای را هدف گیری کند که بیشترین آثار و برکات را برای سازندگی انسان و نزدیک کردن او به کمال مطلق داشته باشد و آن نقطه،محبّت به خداست.

محبّت خدا،کیمیای خود سازی و سازندگی است.عشق به حق تعالی،همه زشتی های اخلاقی و عملی را یک جا درمان می کند و همه صفات نیکو را یک جا به عاشق،هدیه می کند.

بنابراین،مهم ترین رسالت مبلّغ،این است که هدف نهایی وی،عاشق سازی باشد و نه مقدّس سازی،و برای رسیدن به این هدف،همه برنامه های تبلیغی او باید چاشنی محبّت داشته باشند.

ص:469

الفصل الرّابع:خصائص المبلّغ

1/4.الخَصائِصُ العِلمِیَّةُ

أ التَّفَقُّهُ فِی الدّین

الکتاب

«وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ». 1

الحدیث

1464 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَأمُر بِالمَعروفِ ولا تَنهَ عَنِ المُنکَرِ حَتّی تَکونَ عالِما،وتَعلَمَ ما تَأمُرُ. (1)

ب الإِحاطَةُ بِالدّینِ مِن جَمیعِ جَوانِبِهِ

1465 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ دینَ اللّهِ تَعالی لَن یَنصُرَهُ إلّا مَن حاطَهُ مِن جَمیعِ جَوانِبِهِ. (2)

1466 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَقومُ بِدینِ اللّهِ إلّا مَن حاطَهُ مِن جَمیعِ جَوانِبِهِ. (3)

ج مَعرِفَةُ النّاسِ

1467 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَجِدونَ النّاسَ مَعادِنَ؛فَخِیارُهُم فِی الجاهِلِیَّةِ خِیارُهُم فی الإِسلامِ إذا فَقِهوا،وتَجِدونَ مِن خَیرِ النّاسِ فی هذَا الأَمرِ أکرَهَهُم لَهُ

قَبلَ أن یَقَعَ فیهِ،وتَجِدونَ مِن شِرارِ النّاسِ ذا الوَجهَینِ. (4)

فصل چهارم:ویژگی های مبلّغ

1/4.ویژگی های علمی
الف دین شناسی
قرآن

«و شایسته نیست مؤمنان،همگی[برای جهاد]کوچ کنند.پس چرا از هر فرقه ای از آنان،دسته ای کوچ نمی کنند تا[دسته ای بمانند و]در دین،آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان باز گشتند بیم دهنده باشند که آنان[از کیفر الهی]بترسند؟».

حدیث

1464 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امر به معروف و نهی از منکر مکن،مگر آن که عالم باشی و بدانی که به چه،امر می کنی.

ب آگاهی فراگیر نسبت به دین

1465 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دین خداوند متعال را تنها کسی یاری می رسانَد که به تمام جوانب آن،احاطه داشته باشد.

1466 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دین خداوند را تنها کسی به پا می دارد که به تمام جوانب آن،احاطه داشته باشد.

ج شناخت مردم
اشاره

1467 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم را معادنی می یابید.پس نیکان آنان در دوران جاهلیت،در صورت دین شناس شدن،نیکانِ در دوران اسلام هستند و در میان بهترینِ مردم در اسلام،کسانی را می یابید

که پیش از پذیرش اسلام،ناخشنودترینِ مردم نسبت به اسلام بودند؛و در میان بدْنهادان،دو چهره ها را می بینید.

ص:470


1- (2) الفردوس:ج 5 ص 69 ح 7486.
2- (3) الفردوس:ج 1 ص 234 ح 897.
3- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 84 ح 5612.
4- (5) صحیح مسلم:ج 4 ص 1958 ح 2526.

2/4.الخَصائِصُ الأَخلاقِیَّةُ

أ الإِخلاص

1468 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما ِمن عَبدٍ یَخطُبُ خُطبَةً إلَا اللّهُ سائِلُهُ عَنها ما أرادَ بِها. (1)

1469 . عنه صلی الله علیه و آله لأبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ،ما مِن خَطیبٍ إلّا عُرِضَت عَلَیهِ خُطبَتُهُ یَومَ القِیامَةِ،وما أرادَ بِها. (2)

ب الشَّجاعَة

الکتاب

«اَلَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللّهَ وَ کَفی بِاللّهِ حَسِیباً». 3

الحدیث

1470 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا أعرِفَنَّ رَجُلاً مِنکُم عَلِمَ عِلما فَکَتَمَهُ فَرَقا مِنَ النّاسِ. (3)

1471 . سنن ابن ماجة عن أبی سعید: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لا یُحَقِّر أحَدُکُم نَفسَهُ.قالوا:یا رَسول اللّهِ،کَیفَ یُحَقِّرُ أحَدُنا نَفسَهُ؟!قالَ:یَری أمرا للّهِ ِ عَلَیهِ فیهِ مَقالٌ

ثُمَّ لا یَقولُ فیهِ،فَیَقولُ اللّهُ عز و جل لَهُ یَومَ القِیامَةِ:ما مَنَعَکَ أن تَقولَ فِیَّ کَذا وکَذا؟فَیَقولُ:خَشیَةُ النّاسِ.فَیَقولُ:فَإِیّایَ کُنتَ أحَقَّ أن تَخشی! (4)

2/4.ویژگی های اخلاقی
الف اخلاص

1468 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر بنده ای خطابه ای ایراد کند،خداوند از او می پرسد که هدف او از آن خطابه،چه بوده است.

1469 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!هیچ سخنرانی نیست،مگر آن که روز قیامت،سخنرانی اش و هدف او از آن خطابه،به او عرضه می شود.

ب شجاعت
قرآن

«همان کسانی که پیام های خدا را ابلاغ می کنند و از او می ترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند.و خدا برای حسابرسی،کفایت می کند».

حدیث

1470 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگز از میان شما کسی را نیابم که دانشی را بداند؛امّا از ترس مردم،کتمانش کند.

1471 . سنن ابن ماجة به نقل از ابو سعید:پیامبر خدا فرمود:«هیچ یک از شما خود را کوچک نشمارد».

گفتند:ای پیامبر خدا!ما چگونه خود را کوچک می شماریم؟!

فرمود:«کسی در کاری در می یابد که از ناحیه

خداوند،عهده دار سخن گفتن است؛امّا خاموش می مانَد.خداوند عز و جلدر روز قیامت به او می فرماید:"چه مانع شد که درباره ام چنین و چنان بگویی؟".می گوید:از ترس مردم[خاموش ماندم].خداوند می فرماید:"سزاوارتر بود که از من می ترسیدی"».

ص:471


1- (1) الزهد لابن حنبل:ص 391. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 530 ح 1162. [2]
3- (4) کنز العمّال:ج 10 ص 217 ح 29152.
4- (5) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1328 ح 4008.

ج شَرحُ الصَّدرِ

«قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی* وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی* وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی* یَفْقَهُوا قَوْلِی». 1

«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ». 2

د الصَّبر

الکتاب

«فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادی وَ هُوَ مَکْظُومٌ». 3

الحدیث

1472 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَحِمَ اللّهُ موسی!قَد اوذِیَ بِأَکثَرَ مِن هذا فَصَبَرَ. (1)

1473 . الإمام علیّ علیه السلام: نَشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ...فَبَلَّغَ رِسالاتِ رَبِّهِ کَما أمَرَهُ...ونَصَحَ لَهُ فی عِبادِهِ صابِراً مُحتَسِبا. (2)

1474 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَقَد اخِفتُ فِی اللّهِ وما یُخافُ أحَدٌ.ولَقَد اوذیتُ فِی اللّهِ وما یُؤذی أحَدٌ.ولَقَد أتَت عَلَیَّ

ثَلاثونَ مِن یَومٍ ولَیلَةٍ وما لی ولِبِلالٍ طَعامٌ یَأکُلُهُ ذو کَبِدٍ إلّا شَیءٌ یُواریهِ إبطُ بِلالٍ! (3)

ج سعه صدر

«گفت:پروردگارا!سینه ام را گشاده گردان و کارم را برای من،آسان ساز و از زبانم گِرِه بگشای[تا]سخنم را بفهمند».

«آیا برای تو سینه ات را نگشاده ایم؟».

د بردباری
قرآن

«پس در[امتثال]حکم پروردگارت شکیبایی ورز و مانند همدم ماهی(یونس)مباش،آن گاه که اندوه زده،ندا در داد».

حدیث

1472 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،رحمت کند موسی را که بیشتر از این،آزار دید؛امّا بردباری پیشه کرد!

1473 . امام علی علیه السلام: گواهی می دهیم که محمّد،بنده و فرستاده خداوند است...پیام های پروردگارش را همان گونه که به او فرمان داده بود،ابلاغ کرد...و بردبار و شکیبا برای خداوند،درباره بندگانش خیرخواهی نمود.

1474 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،به قدری در راه خدا ترسانده شدم که هیچ کس،چنان ترسانده نشده بود و در

راه خدا آزاری دیدم که هیچ کس ندیده بود و گاهی بر من،سی شب و روز می گذشت،در حالی که من و بلال،خوراکی که یک نفر بخورد،جز آن مقدار اندک که بلال زیر بغل خود پنهان می ساخت[و می آورد]،نداشتیم.

ص:472


1- (4) السیرة النبویّة لابن کثیر:ج 3 ص 686.
2- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 428 ح 1263.
3- (6) سنن الترمذی:ج 4 ص 645 ح 2472.

1475 . صحیح البخاری عن عبد اللّه: کَأَنّی أنظُرُ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله یَحکی نَبِیّا مِنَ الأَنبِیاءِ ضَرَبَهُ قَومُهُ فَأَدمَوهُ،وهُو یَمسَحُ الدَّمَ عَن وَجهِهِ ویَقولُ:اللّهُمَّ اغفِر لِقَومی فَإِنَّهُم لا یَعلَمونَ! (1)

ه النُّصْحُ

الکتاب

«أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنَا لَکُمْ ناصِحٌ أَمِینٌ». 2

الحدیث

1476 . الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکرِ فَضیلَةِ الرَّسولِ الکَریمِ:بَعَثَهُ وَالنّاسُ ضُلّالٌ فی حَیرَةٍ،وحاطِبونَ فی فِتنَةٍ...فَبالَغَ صلی الله علیه و آله فِی النَّصیحَةِ،ومَضی عَلَی الطَّریقَةِ،ودَعا إلَی الحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ. (2)

و الأَدَب

1477 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ آمِرا بِمَعروفٍ؛فَلیَکُن أمرُهُ ذلِکَ بِمَعروفٍ. (3)

1478 . عنه صلی الله علیه و آله: إیّاکَ أن...تَتَکَلَّمَ فی غَیرِ أدَبٍ. (4)

1475 . صحیح البخاری به نقل از عبد اللّه:گویی پیامبر صلی الله علیه و آله را می بینم که چون دیگر پیامبران،از طرف قومش مضروب و خونین می شود و در حالی که خون را از چهره اش پاک می کند،می گوید:«بار خدایا!قومِ مرا ببخش که نمی دانند».

ه خیرخواهی
قرآن

«پیام های پروردگارم را به شما می رسانم و برای شما خیرخواهی امینم».

حدیث

1476 . امام علی علیه السلام در بیان فضیلت پیامبر خدا:[خداوند]زمانی او را به رسالت برانگیخت که مردم،در سرگردانی،گم راه و در فتنه،غرق بودند....خیرخواهی را به نهایت رسانْد و در مسیر راست،ره پیمود و[مردم را]به حکمت و اندرز نیکو،فرا خواند.

و ادب

1477 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که امر کننده به معروف است،باید امرش همراه با نیکی باشد.

1478 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر حذر باش که...بدون رعایت ادب،سخن بگویی.

ص:473


1- (1) صحیح البخاری:ج 3 ص 1282 ح 3290.
2- (3) نهج البلاغة:الخطبة 95. [1]
3- (4) مسند الشهاب:ج 1 ص 285 ح 465.
4- (5) أعلام الدین:ص 273. [2]

3/4.الخَصائِصُ العَمَلِیَّةُ

أ تَطابُقُ القَلبِ وَاللِّسانِ

1479 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوحَی اللّهُ إلی بَعضِ أنبِیائِهِ:قُل لِلَّذینَ یَتَفَقَّهونَ لِغَیرِ الدّینِ،ویَتَعَلَّمونَ لِغَیرِ العَمَلِ،ویَطلُبونَ الدُّنیا لِغَیرِ الآخِرَةِ؛یَلبَسونَ لِلنّاسِ مُسوکَ الکِباشِ وقُلوبُهُم کَقُلوبِ الذِّئابِ،ألسِنَتُهُم أحلی مِنَ العَسَلِ،و أعمالُهُم أمَرُّ مِنَ الصَّبِرِ:إیّایَ یُخادِعونَ؟!ولَاُتیحَنَّ لَکُم فِتنَةً تَذَرُ الحَکیمَ حَیرانَ! (1)

ب الدَّعوَةُ بِالعَمَلِ قَبلَ اللِّسانِ

1480 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَتِ الحَوارِیّونَ لِعیسی:یا روحَ اللّهِ،مَن نُجالِسُ؟قالَ:مَن یُذَکِّرُکُمُ اللّهَ رُؤیَتُهُ،ویَزیدُ فی عِلمِکُم مَنطِقُهُ،ویُرَغِّبُکُم فِی الآخِرَةِ عَمَلُهُ. (2)

الفصل الخامس:وسائل التّبلیغ

1/5.الکَلامُ

1481 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ مِنَ البَیانِ سِحرا،ومِنَ العِلمِ جَهلاً،ومِنَ الشِّعرِ حِکَما،ومِنَ القَولِ عِیّا. (3)

2/5.الشِّعر

1482 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ مِنَ البَیانِ لَسِحرا،وإنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِکَما. (4)

1483 . المصنّف لعبد الرزّاق عن کعب بن مالک: أنَّهُ قالَ

لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:إنَّ اللّهَ عز و جل قَد أنزَلَ فِی الشِّعرِ ما أنزَلَ،قالَ:إنَّ المُؤمِنَ یُجاهِدُ بِنَفسِهِ ولِسانِهِ،وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ لَکَأَنَّ ما یَرمونَ بِهِ نَضحُ النَّبلِ. (5)

3/4.ویژگی های عملی
الف هماهنگی دل با زبان

1479 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند به برخی از پیامبران خود وحی کرد:«به کسانی که برای غیر دین،دنبال دین آموزی هستند و برای غیر عمل،دانش می آموزند و دنیا را برای غیر آخرت،طلب می کنند و برای مردم،لباس گوسفندان به تن می کنند،در حالی که دل هایشان به سانِ دل گرگان است و[نیز]زبان آنان،شیرین تر از عسل،امّا کارهایشان تلخ تر از شَبْیار است،بگو:«آیا به من نیرنگ می زنند؟قطعا شما را در فتنه ای در افکنم که حکیم را سرگردان،وا گذارد!».

ب دعوت عملی،پیش از دعوت زبانی

1480 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حواریان به عیسی علیه السلام گفتند:ای روح خدا!با چه کسی همنشینی کنیم؟

فرمود:«آن کس که دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد و گفتارش به دانش شما بیفزاید و عمل او،میل شما را به آخرت،بیشتر کند».

فصل پنجم:ابزارهای تبلیغ

1/5.گفتار

1481 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برخی از گفتارها سِحرند و برخی از علم ها نادانی اند و برخی از اشعار،حکمت اند و برخی از سخنان،درماندگی اند.

2/5.شعر

1482 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برخی از گفتارها سِحرند و برخی از اشعار،حکمت اند.

1483 . المصنَّف،عبد الرزّاق به نقل از کعب بن مالک:او به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:خداوند عز و جل درباره شعر،چیزی را فرو فرستاده که فرو فرستاده است.

فرمود:«مؤمن با جان و زبانش جهاد می کند.سوگند به آن که جانم به دست اوست،گویا که با شعر،تیری با شدّتْ می افکنند».

ص:474


1- (1) عدّة الداعی:ص70. [1]
2- (2) الکافی:ج 1 ص 39. [2]
3- (3) الجعفریّات:ص 230. [3]
4- (4) سنن أبی داوود:ج 2 ص 303 ح 5011.
5- (5) المصنّف لعبد الرزّاق:ج 11 ص 263 ح 20500.

3/5.القَلَم

الکتاب

«اَلَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ». 1

«ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ». 2

الحدیث

1484 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُؤتی بِصاحِبِ القَلَمِ یَومَ القِیامَةِ فی تابوتٍ مِن نارٍ مُقفَلٍ عَلَیهِ بِأَقفالٍ مِن نارٍ،فَیُنظَرُ قَلَمُهُ فیمَ أجراهُ؛فَإِن کانَ أجراهُ فی طاعَةِ اللّهِ ورِضوانِهِ فُکَّ عَنهُ التّابوتُ،وإن کانَ أجراهُ فی مَعصِیَةِ اللّهِ هَوی بِهِ التّابوتُ سَبعین خَریفا. (1)

الفصل السّادس:الاستفادة من الأمثال فی التبلیغ

1/6.مَثَلُ الطّریقِ إلَی اللّهِ عز و جل

1485 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ ضَربَ مَثَلاً صِراطا مُستَقیما،علی کَنَفَیِ الصِّراطِ دارانِ لَهُما أبوابٌ مُفَتّحَةٌ،علَی الأبوابِ سُتورٌ وداعٍ یَدعو علی رأسِ الصِّراطِ،وداعٍ یَدعو فَوقَهُ،واللّهُ یَدعو إلی دارِ السَّلامِ ویِهدی مَن یَشاءُ إلی صِراطٍ مُستَقیمٍ،والأبوابُ الّتی علی کَنَفَیِ

الصِّراطِ حُدودُ اللّهِ،فلا یَقَع أحَدٌ فی حُدودِ اللّهِ حتّی یُکشَفَ السِّترُ،والّذی یَدعو مِن فَوقِهِ واعِظُ رَبِّهِ. (2)

3/5.قلم
قرآن

«همان کس که به وسیله قلم آموخت».

«نون.سوگند به قلم و آنچه می نویسند».

حدیث

1484 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صاحب قلم(نویسنده)را روز قیامت،در میان تابوتی از آتش که با قفل هایی از آتش سربسته است،می آورند و به قلم او نگریسته می شود که آن را در چه راهی به کار گرفته است.پس اگر آن را در راه اطاعت و خشنودی خداوند به کار گرفته باشد،سرِ تابوت برایش گشوده می شود و اگر قلمش را در راه نافرمانی خدا به کار بسته باشد،هفتاد پاییز در تابوت می مانَد.

فصل ششم:بهره گرفتن از مَثَل ها در تبلیغ

1/6.مَثَلِ راه رسیدن به خدا

1485 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،راه راستی را مَثَل زده که در دو کناره آن راه،دو خانه است که درهای گشوده دارند و جلوی درها پرده هایی آویزان است.بر سر آن راه،فراخواننده ای فرا می خواند و در بالای آن راه،فراخواننده دیگری فرا می خواند.و خداوند به خانه سلامتْ دعوت می کند و هر که را بخواهد،به راه راستْ هدایت می کند.درهایی که در دو کناره آن راه است،حدود خدایند که هر کس در[قرقگاه]حدود خداوندْ وارد شود،

پرده برداشته می شود،و آن دعوتگری که از بالای راه دعوت می کند،واعظ پروردگار اوست.

ص:475


1- (3) المعجم الکبیر:ج 11 ص 150 ح 11450.
2- (4) سنن الترمذی:ج 5 ص 144 ح 2859.

2/6.مَثَلُ النّبیِّ صلی الله علیه و آله واُمّتِهِ ورسالتِهِ

1486 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَثَلی ومَثَلُکُم کَمَثَلِ رجُلٍ أوقَدَ نارا فَجَعلَ الفَراشُ والجَنادِبُ یَقَعْنَ فیها وهُو یَذُبُّهُنَّ عَنها،و أنا آخِذٌ بحُجَزِکُم عَنِ النّارِ و أنتُم تَفَلَّتونَ مِن یَدِی. (1)

1487 . عنه صلی الله علیه و آله: مَثَلی ومَثَلُ ما بَعَثَنی اللّهُ بهِ کمَثَلِ رجُلٍ أتی قَوما فقالَ:یاقَومُ،إنّی رأیتُ الجَیشَ بعَینی،وإنّی أنا النَّذیرُ العُریانُ،فالنَّجاءَ النَّجاءَ!فأطاعَتهُ طائفَةٌ مِن قَومٍ،فأدلَجوا وانطَلَقوا علی مَهلِهِم فنَجَوا،وکَذّبَتهُ طائفَةٌ مِنهُم فأصبَحوا مکانَهُم،فصَبَّحَهُمُ الجَیشُ فأهلَکَهُم واجتاحَهُم،فذلکَ مَثَلُ مَن أطاعَنی واتَّبَعَ ماجِئتُ بهِ،ومَثَلُ مَن عَصانی وکَذّبَ بما جِئتُ بهِ مِن الحقِّ. (2)

3/6.مَثَلُ النّبیِّ صلی الله علیه و آله والسّاعةِ

1488 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَثَلی ومَثَلُ السّاعةِ کَفَرسَی رِهانٍ،مَثَلی ومَثَلُ السّاعةِ کمَثَلِ رجُلٍ بَعثَهُ قَومُهُ طَلیعَةً،فلَمّا خَشِیَ أن یُسبَقَ ألاحَ بثَوبِهِ:اُتیتُم اتیتُم!أنا ذاکَ أنا ذاکَ! (3)

2/6.مَثَل پیامبر صلی الله علیه و آله،امّت او و رسالت او

1486 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکایت من و شما،حکایت مردی است که آتش افروخته است و پروانه ها و ملخ ها خود را به درون آن می اندازند و او آنها را از آتش،دور می کند.من هم کمربندهای شما را گرفته ام و از آتش،دورتان می کنم و شما از دستان من می گریزید[و به سوی آتش می روید].

1487 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکایت من و آنچه خداوندْ مرا به آن مبعوث کرده،حکایت مردی است که نزد مردمی می رود و می گوید:«ای مردم!من با چشم خود،لشکر[دشمن]را دیدم و همانا من هشدار دهنده آشکار و بی پرده ام.خود را برهانید!خود را برهانید!».پس،گروهی از آن مردم اطاعتش می کنند و شب هنگام ره سپار می شوند و به آرامی پیش می روند و نجات می یابند و گروهی از ایشان،سخن او را دروغ می شمارند و شب را در جای خود می گذرانند و آن لشکر،سپیده دم بر آنها می تازد و همه را قلع و قمع می کند.

این است حکایت کسی که از من اطاعت کند و از آنچه آورده ام،پیروی نماید و حکایت کسی که از من نافرمانی کند و آنچه را از حق آورده ام،دروغ شمارد.

3/6.مَثَل پیامبر صلی الله علیه و آله و قیامت

1488 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکایت من و قیامت،مانند دو اسب مسابقه است.حکایت من و قیامت،حکایت مردی است که عدّه ای او را برای خبر یافتن از وضعیّت دشمن،پیشاپیش،روانه کرده اند و او از بیم این که دشمن،زودتر از او،خود را به مردمش برساند،جامه اش را در می آورد و با آن،علامت می دهد که:«به شما حمله شده!به شما حمله شده!من هستم!من هستم!».

ص:476


1- (1) کنز العمّال:ج 11 ص 410 ح 31920.
2- (2) کنز العمّال:ج 1 ص 180 ح 914.
3- (3) کنز العمّال:ج 14 ص 191 ح 38332.

4/6.مَثَلُ المؤمنِ

1489 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ المؤمنِ کمَثَلِ العَطّارِ؛إن جالَستَهُ نَفَعَکَ،وإن ماشَیتَهُ نَفَعَکَ،وإن شارَکتَهُ نَفَعَکَ. (1)

1490 . عنه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ المؤمنِ مَثَلُ السُّنبُلَةِ،تَمیلُ أحیانا وتَقومُ أحیانا. (2)

1491 . عنه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ المؤمنِ کمَثَلِ الزَّرعِ،لا تَزالُ الرِّیاحُ تَفیؤهُ،ولا یَزالُ المؤمنُ یُصیبُهُ بَلاءٌ،ومَثَلُ المنافِقِ مَثَلُ الشَّجَرَةِ الأرْزِ،لا تَهتَزُّ حتّی تُستَحصَدَ. (3)

5/6.مَثَلُ المؤمنِ و أخیهِ

1492 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ المؤمنِ و أخیهِ کمَثَلِ الکَفَّینِ تُنَقّی أحَدُهُما (4)الاُخْری. (5)

1493 . عنه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ المؤمنِینَ فی تَوادِّهِم وتَراحُمِهِم وتَعاطُفِهِم مَثَلُ الجَسَدِ؛إذا اشتَکی مِنهُ عُضوٌ تَداعی لَهُ سائرُ الجَسَدِ بالسَّهَرِ والحُمّی. (6)

6/6.مَثَلُ الصّلواتِ الخمسِ

1494 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ الصّلواتِ الخَمسِ کمَثَلِ نَهرِ جارٍ عَذبٍ علی بابِ أحَدِکُم یَغتَسِلُ فیهِ کُلَّ یَومٍ خَمسَ مَرّاتٍ،فما یُبْقی ذلکَ مِن الدَّنَسِ. (7)

4/6.مَثَل مؤمن

1489 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن به مانند عطرفروش است که اگر با او بنشینی،به تو سود می رساند،اگر با او راه بروی،به تو سود می رساند و اگر با او شریک شوی،به تو سود می رساند.

1490 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مَثَل مؤمن،مَثَل خوشه[ای از گندم یا جو]است که گاه کج می شود و گاه راست (8).

1491 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکایت مؤمن،حکایت زراعتی است که وزش بادها همواره آن را به هر سو خمیده می کند.مؤمن،پیوسته در معرض بلاست.حکایت منافق،حکایت درخت صنوبر است که تکان نمی خورد،تا آن که وقت بریدنش فرا می رسد.

5/6.مَثَل مؤمن و برادرش

1492 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکایت مؤمن و برادرش،حکایت دو کفِ دست است که یکی از آنها دیگری را تمیز می کند.

1493 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکایت مؤمنان در دوستی و مهربانی با یکدیگر و دلسوزی برای یکدیگر،حکایت پیکر[آدمی]است که هر گاه عضوی از آن به درد آید،سایر اعضای بدن با شب نخوابیدن و تبدار شدن،با آن همدردی می کنند.

6/6.مَثَل نمازهای پنجگانه

1494 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مَثَل نمازهای پنجگانه،مَثَل نهر آب شیرینی است که از مقابل خانه هر یک از شما می گذرد و او روزی پنج بار،خود را در آن شستشو می دهد.دیگر،چرکی در بدن او باقی نمی ماند.

ص:477


1- (1) کنز العمّال:ج 1 ص 147 ح 726.
2- (2) کنز العمّال:ج 1 ص 147 ح 730.
3- (3) سنن الترمذی:ج 5 ص 150 ح 2866.
4- (4) کذا فی المصدر،والصحیح:«إحداهما».
5- (5) کنز العمّال:ج 1 ص 154 ح 765.
6- (6) کنز العمّال:ج 1 ص 149 ح 737.
7- (7) کنز العمّال:ج 7 ص 291 ح 18931.
8- (8) مقصود،این است که مؤمن،در معرض حوادث و بلاهاست.

7/6.مَثَلُ المُنفِقِ فی سبیلِ اللّهِ عز و جل

الکتاب

«مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ». 1

الحدیث

1495 . صحیح مسلم عن أبی هریرة عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ البَخیلِ والمُتَصَدِّقِ مَثَلُ رجُلَینِ علَیهِما جُنّتانِ مِن حَدیدٍ؛إذا هَمَّ المُتَصدِّقُ بصَدَقَةٍ اتّسَعَت علَیهِ حتّی تُعَفِّی أثَرَهُ،وإذا هَمَّ البَخیلُ بصَدَقَةٍ تَقلّصَت علَیهِ،وانضَمّت یَداهُ إلی تَراقیهِ،وانقَبَضت کُلُّ حَلقَةٍ إلی صاحِبَتِها قالَ فسَمِعتُ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یقولُ:فیَجهَدُ أن یُوَسِّعَها فلا یَستَطیعُ. (1)

8/6.مَثَلُ الّذی یَعودُ فی عَطیّتهِ

1496 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ مَثَلَ الّذی یَعودُ فی عَطِیَّتِهِ کمَثَلِ الکَلبِ؛أکَلَ حتّی إذا شَبِعَ قاءَ،ثُمّ عادَ فی قَیئهِ فأکَلَهُ! (2)

1497 . عنه صلی الله علیه و آله: لَیسَ لَنا مَثَلُ السُّوءِ،العائدُ فی هِبَتِهِ کالکَلبِ یَعودُ فی قَیئهِ. (3)

الفصل السّابع:آداب التّبلیغ

1/7.الاِفتِتاحُ بِالبَسمَلَةِ

1498 . مسند ابن حنبل عن أبی هریرة: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:

کُلُّ کَلامٍ أو أمرٍ ذی بالٍ لا یُفتَحُ بِذِکرِ اللّهِ عز و جل فَهُوَ أبتَرُ أو قالَ:أقطَعُ. (4)

7/6.مَثَل کسی که در راه خدا عز و جل انفاق می کند
قرآن

«مَثَل[صدقاتِ]کسانی که اموالِ خود را در راه خدا انفاق می کنند،همانند دانه ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه ای صد دانه است و خداوند برای هر کس که بخواهد،[آن را]چند برابر می کند،و خداوند،گشایشگر داناست».

حدیث

1495 . صحیح مسلم به نقل از ابو هریره:پیامبر خدا فرمود:«مَثَل بخیل و صدقه دهنده،مَثَل دو مرد است که زرهی آهنین بر تن دارند.هر گاه صدقه دهنده بخواهد صدقه ای بدهد،آن زره بر تن او گشاد می شود تا آن که[سرانجام]اثری از آن نمی ماند[و زره به کلّی از تنش بیرون می رود]،و هر گاه بخیل بخواهد صدقه ای بدهد،زره بر او تنگ می شود و دست هایش به چنبرهایش بسته می شود و همه حلقه های زره در هم جمع می شوند».

شنیدم که پیامبر خدا می فرمود:«پس،[بخیل]سعی می کند آن زره را از هم باز کند(گشاد کند)؛امّا نمی تواند».

8/6.مَثَل کسی که بخشش خود را پس می گیرد

1496 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مَثَل کسی که عطای خود را پس می گیرد،مَثَل سگی است که آن قدر می خورد تا سیر شود و استفراغ کند و سپس استفراغ خود را بخورد.

1497 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مثال بد زدن،شایسته ما نیست؛[ولی]کسی که بخشش خود را پس بگیرد،مانند سگی است که استفراغ خود را بخورد.

فصل هفتم:آداب تبلیغ

1/7.آغازگری با«بسم اللّه الرحمن الرحیم»

1498 . مسند ابن حنبل به نقل از ابو هریره:پیامبر

خدا فرمود:«هر گفتار یا کاری که ارزشمند باشد و با یاد خدای عز و جل آغاز نشود،ناتمام است»یا آن که فرمود:«قطع شده است».

ص:478


1- (2) صحیح مسلم:ج 2 ص 709 ح 77.
2- (3) کنز العمّال:ج 16 ص 638 ح 46163.
3- (4) کنز العمّال:ج 16 ص 639 ح 46167.
4- (5) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 281 ح 8720. [1]

2/7.التَّحمیدُ للّهِ ِ وَالصَّلاةُ عَلی رَسول اللّهِ صلی الله علیه و آله

1499 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُّ أمرٍ ذی بالٍ لا یُبدَأُ فیهِ بِحَمدِ اللّهِ وَالصَّلاةِ عَلَیَّ فَهُوَ أقطَعُ أبتَرُ،مَمحوقٌ مِن کُلِّ بَرَکَةٍ. (1)

3/7.الوُضوحُ فِی الکَلامِ

الکتاب

«وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی* یَفْقَهُوا قَوْلِی». 2

الحدیث

1500 . سنن أبی داوود عن عائشة: کانَ کَلامُ رَسول اللّهِ صلی الله علیه و آله کَلاما فَصلاً؛یَفهَمُهُ کُلُّ مَن سَمِعَهُ. (2)

1501 . الإمام الحسن علیه السلام عَن هِندِ بنِ أبی هالَةَ التَّمیمِیِ وکانَ وَصّافا لِحِلیَةِ النَّبِیِ صلی الله علیه و آله: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله...یَتَکَلَّمُ بِجَوامِعِ الکَلِمِ فَصلاً،لا فُضولَ فیهِ ولا تَقصیرَ. (3)

4/7.التَّلویحُ فی ما لا یَنبَغِی التَّصریحُ بِهِ

1502 . سنن أبی داوود عن عائشة: کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إذا بَلَغَهُ عَنِ الرَّجُلِ الشَّیءُ لَم یَقُل:«ما بالُ فُلانٍ یَقولُ؟!»،ولکِن یَقولُ:«ما بالُ أقوامٍ یَقولونَ کَذا وکَذا؟!». (4)

2/7.حمد خدا گفتن و درود فرستادن بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله

1499 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کار ارزشمندی که با ستایش خداوند و درود فرستادن بر من آغاز نشود،گفتاری ناتمام و ناقص است،و از هر برکتی محروم است.

3/7.آشکار سخن گفتن
قرآن

«و از زبانم گره بگشای[تا]سخنم را بفهمند».

حدیث

1500 . سنن أبی داوود به نقل از عایشه:گفتار پیامبر خدا،گفتاری با فاصله[و آشکار]بود،که هر کس آن را می شنید،می فهمید.

1501 . امام حسن علیه السلام به نقل از هند بن ابی هاله تمیمی،که توصیف کننده زیبایی پیامبر صلی الله علیه و آله بود:پیامبر خدا...به تمام جوامع کَلِم(گفتارهای جامع)،آشکارا سخن می گفت،بی آن که در آن،فزونی یا کاستی باشد.

4/7.اشاره در آن جا که صراحت،روا نباشد

1502 . سنن أبی داوود به نقل از عایشه:هر گاه چیزی(سخن ناروایی)از فردی به پیامبر خدا می رسید،نمی فرمود:«فلانی را چه شده که[چنین]می گوید؟!»؛بلکه می فرمود:«مردم را چه شده که چنین و چنان می گویند؟!».

ص:479


1- (1) کنز العمّال:ج 1 ص 558 ح 2510.
2- (3) سنن أبی داوود:ج 4 ص 261 ح 4839.
3- (4) معانی الأخبار:ص 81 ح 1.
4- (5) سنن أبی داوود:ج 4 ص 250 ح 4788.

5/7.مُراعاةُ أهلِیَّةِ المُخاطَبِ

1503 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ عیسَی بنَ مَریَمَ علیه السلام قامَ فی بَنی إسرائیلَ،فَقالَ:یا بَنی إسرائیلَ،لا تُحَدِّثوا بِالحِکمَةِ الجُهّالَ فَتَظلِموها،ولا تَمنَعوها أهلَها فَتَظلِموهُم. (1)

1504 . عنه صلی الله علیه و آله: واضِعُ العِلمِ عِندَ غَیرِ أهلِهِ کَمُقَلِّدِ الخَنازیرِ الجَوهَرَ وَاللُّؤلُؤَ وَالذَّهَبَ. (2)

6/7.مُراعاةُ طاقَةِ المُخاطَبِ

1505 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لاتُحَدِّثُوا النّاسَ بِما لایَعرِفونَ؛أتُحِبّونَ أن یُکَذَّبَ اللّهُ ورَسولُهُ؟! (3)

7/7.مُراعاةُ نَشاطِ المُخاطَبِ

1506 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّی لَأَتَخَوَّلُکُم بِالمَوعِظَةِ تَخَوُّلاً؛مَخافَةَ السَّأمَةِ عَلَیکُم. (4)

1507 . مسند ابن حنبل عن قیس بن أبی حازم عن أبیه: رَآنِی النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وهُوَ یَخطُبُ و أنَا فِی الشَّمسِ،فَأَمَرَنی فَحَوَّلتُ إلَی الظِّلِّ. (5)

5/7.مراعات شایستگی مخاطب

1503 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عیسی بن مریم علیهما السلام در میان بنی اسرائیل ایستاد و گفت:«ای بنی اسرائیل!حکمت را برای نادانان بازگو مکنید که در این صورت،به حکمت،ستم کرده اید،و آن را از اهلش دریغ نکنید که در این صورت،به آنان ستم کرده اید».

1504 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که علم را نزد نااهل می سپارد،به سانِ کسی است که جواهر،لؤلؤ و طلا را به گردن خوک ها آویخته است.

6/7.مراعات گنجایش مخاطب

1505 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای مردم آنچه را نمی دانند[و نمی پذیرند]،بازگو نکنید.آیا دوست دارید که خدا و فرستاده اش مورد تکذیب قرار گیرند؟

7/7.مراعات شادابی مخاطب
اشاره

1506 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من از بیم خسته شدن شما،برای موعظه کردن،به دنبال فرصت مناسب می گردم.

1507 . مسند ابن حنبل به نقل از قیس بن ابی حازم،از پدرش:پیامبر صلی الله علیه و آله در حالی که سخنرانی می کرد،مرا دید که میان آفتابم.فرمان داد تا جایم را به سایه،تغییر دادم.

ص:480


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 400 ح 5858.
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 81 ح 224.
3- (3) الغیبة للنعمانی:ص 34 ح 2. [1]
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 491 ح 1077. [2]
5- (5) مسند ابن حنبل:ج 6 ص 362 ح 18333. [3]
مخاطب شناسی در تبلیغ

نخستین پیشْ نیاز هر گونه برنامه ریزی برای تبلیغات،مخاطب شناسی است.مبلّغ،تا وقتی که ظرفیت فکری و روحی مخاطب خود را نداند،و از زمینه های ذهنی و روانی و میزان تأثیر پذیری مخاطب،اطّلاعات کافی نداشته باشد،و موانع تأثیرپذیری مخاطب را تشخیص ندهد،نمی تواند برنامه ریزی صحیحی برای تبلیغات داشته باشد.

میزان تأثیر پذیری مخاطب

یکی از نکات مهمّی که در قرآن و احادیث اسلامی در ارتباط با مخاطب شناسی مورد توجه قرار دارد،تفاوت مردم از نظر ظرفیت ها و استعدادهای طبیعی و اکتسابی،و میزان تأثیر پذیری آنان از تبلیغات مفید و سازنده است.با در نظر گرفتنِ این تفاوت ها،هر سخنی برای هر کسی مفید و سازنده نیست.چه بسا نوعی از تبلیغات برای فرد یا جمعی مفید باشد،امّا برای فرد یا جمعی دیگر،غیرمفید و حتی زیانبار باشد.لذا انبیای الهی موظّف بوده اند که در تبلیغات خود،ظرفیت فکری و روحی مردم را در نظر داشته باشند.

درگیر نشدن با خواست های فطری مردم

یکی از آفات تبلیغات،به طور عام،تبدیل شدن آن به ضدّ خود،توسط مبلّغ است.مکرّر اتّفاق افتاده است که تبلیغات در زمینه های مختلف سیاسی،اجتماعی و فرهنگی،اثر معکوس برجای می گذارد.یکی از دلایل آن این است که روانشناسی مخاطب،مورد توجه قرار نگرفته است و تبلیغات،در برابر نیازهای طبیعی و فطری مخاطبْ قرار گرفته است.

از این رو،مبلّغ،اگر به واقعْ اسلام شناس باشد و نیازهای فطری مخاطب را بداند،هرگز به نام دین و برای تبلیغ اسلام،با خواست فطری مردم و حقوق طبیعی آنها درگیر نمی شود.

ص:481

8/7.مُراعاةُ الأَهَمِّ فَالأَهَمِّ

1508 . صحیح البخاری عن ابن عبّاس: لَمّا بَعَثَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله مُعاذَ بنَ جَبَلٍ إلی نَحوِ أهلِ الیَمَنِ،قالَ لَهُ:إنَّکَ تَقدَمُ عَلی قَومٍ مِن أهلِ الکِتابِ،فَلیَکُن أوَّلَ ما تَدعوهُم إلی أن یُوَحِّدُوا اللّهَ تَعالی،فَإِذا عَرَفوا ذلِکَ فَأَخبِرهُم أنَّ اللّهَ فَرَضَ عَلَیهِم خَمسَ صَلَواتٍ فی یَومِهِم ولَیلَتِهِم،فَإِذا صَلَّوا فَأَخبِرهُم أنَّ اللّهَ افتَرَضَ عَلَیهِم زَکاةً فی أموالِهِم تُؤخَذُ مِن غَنِیِّهِم فَتُرَدُّ عَلی فَقیرِهِم،فَإِذا أقَرّوا بِذلِکَ فَخُذ مِنهُم،وتَوَقَّ کَرائِمَ أموالِ النّاسِ. (1)

1509 . التّوحید عن ابن عبّاس: جاءَ أعرابِیٌّ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ:یا رَسول اللّهِ،عَلِّمنی مِن غَرائِبِ العِلمِ.قالَ:ما صَنَعتَ فی رَأسِ العِلمِ حَتّی تَسأَلَ عَن غَرائِبِهِ؟!قالَ الرَّجُلُ:ما رَأسُ العِلمِ یا رَسول اللّهِ؟قالَ:مَعرِفَةُ اللّهِ حَقَّ مَعرِفَتِهِ.قالَ الأَعرابِیُّ:وما مَعرِفَةُ اللّهِ حَقَّ مَعرِفَتِهِ؟قالَ:تَعرِفُهُ بِلا مِثلٍ ولا شِبهٍ ولا نِدٍّ،و أنَّهُ واحِدٌ أحَدٌ ظاهِرٌ باطِنٌ أوَّلٌ آخِرٌ،لا کُفوَ لَهُ ولا نَظیرَ،فَذلِکَ حَقُّ مَعرِفَتِهِ. (2)

9/7.مُراعاةُ الاِختِصارِ

1510 . سنن أبی داوود عن عمّار بن یاسر: أمَرَنا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِإِقصارِ الخُطَبِ. (3)

1511 . سنن أبی داوود عن جابر بن سمرة السّوائیّ: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لا یُطیلُ المَوعِظَةَ یَومَ الجُمُعَةِ،إنَّما هُنَّ کَلِماتٌ یَسیراتٌ. (4)

8/7.مراعات ترتیب اهمّیت

1508 . صحیح البخاری به نقل از ابن عبّاس:هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله مُعاذ بن جبل را به سوی مردم یمن فرستاد،به او فرمود:«تو نزد گروهی از اهل کتاب می روی.از این رو،می باید نخستین دعوت تو از آنان،دعوت به یکتا شمردن خداوند متعال باشد.اگر توحید را شناختند،به آنان باز گو که خداوند،در شبانه روزشان،پنج نماز بر آنان واجب کرده است و هر گاه نماز را به پای داشتند،به آنان بگو که خداوند،در اموالشان زکات قرار داده تا از بی نیازشان سِتانده شود و به تهی دستشان داده شود.پس هر گاه بِدان اذعان کردند،از آنان زکات بگیر و از گزیده اموال مردم،اجتناب کن».

1509 . التوحید به نقل از ابن عبّاس:مردی بادیه نشین نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:ای پیامبر خدا!از شگفتی های دانش به من بیاموز.

فرمود:«تو با اساس علم چه کرده ای که حال،خواهان شگفتی های آن هستی؟».

آن مرد گفت:اساس علم چیست،ای پیامبر خدا؟

فرمود:«شناخت خداوند،چنان که بایسته اوست».

بادیه نشین گفت:شناخت بایسته خداوند چیست؟

فرمود:«او را این گونه بشناسی که نظیر،شبیه و انباز ندارد و او یگانه،یکتا،ظاهر،باطن،اوّل و آخر است و همسنگ و همسان ندارد.این است حقّ شناخت خداوند».

9/7.رعایت اختصار

1510 . سنن أبی داوود به نقل از عمّار بن یاسر:پیامبر خدا،ما را به کوتاه کردن خطابه ها فرمان داد.

1511 . سنن أبی داوود به نقل از جابر بن سمره سوایی:پیامبر خدا،موعظه روز جمعه را طولانی نمی کرد و خطابه ایشان،تنها چند کلمه کوتاه بود.

ص:482


1- (1) صحیح البخاری:ج 6 ص 2685 ح 6937.
2- (2) التوحید:ص 284 ح 5.
3- (3) سنن أبی داوود:ج 1 ص 289 ح 1106.
4- (4) سنن أبی داوود:ج 1 ص 289 ح 1107.
سخنی درباره عوامل موفّقیت مبلّغ
اشاره

موفّقیت یا شکست مبلّغان و برنامه سازان تبلیغاتی در رسیدن به اهداف خود،به پنج عامل بازمی گردد:

انگیزه مبلّغ

بدون تردید،انگیزه،قبل از هر چیز دیگر،ضامن موفّقیت مبلّغ و برنامه های تبلیغی اوست.هرچه انگیزه قوی تر باشد،امید موفّقیتْ بیشتر است.تأمّل در متون دینی ای که درباره جایگاه تبلیغ و مبلّغ در اسلام سخن می گویند،می تواند زمینه ساز تقویت انگیزه مبلّغان و برنامه سازان تبلیغی باشد.

در این متون،ضرورت تبلیغ به عنوان یک تکلیف الهی و وظیفه دینی،اهمّیت و آثار و برکات آن برای مبلّغ از یک سو و برای مردم از سوی دیگر،مورد تأکید قرار گرفته و تبلیغ،به عنوان پایگاه احیای معنوی مردم و یاری رساندن به خدا معرّفی شده است.

همچنین مبلّغ،نماینده خدا،نماینده رسول خدا،نماینده کتاب خدا،و حجّت خدا بر مردمْ معرّفی شده است.

مبلّغ،ترجمان حق،سفیر خالق و فرا خواننده مردم به سوی خداست.

افزون بر این،آنچه در باره حقوق مبلّغ و ثواب تبلیغ در روایات اسلامی آمده است،در جهت تقویت انگیزه مبلّغان و برنامه سازان تبلیغی است.

رسالت مبلّغ

محتوای تبلیغ،یکی دیگر از ارکان موفّقیت آن است.هر چه محتوای تبلیغ با موازین عقلی سازگارتر و پیام مبلّغ از غنای فرهنگی بیشتری برخوردار باشد،میزان موفّقیت و تأثیرگذاری تبلیغ در مردم،افزایش خواهد یافت.

ویژگی های مبلّغ

سومین رکن موفّقیت مبلّغ،ویژگی های شخصی اوست.مبلّغ،در صورتی می تواند در جایگاه واقعی خود،تداوم بخش راه انبیای الهی باشد و از ارزش های دینی دفاع کند که از نظر علمی،اخلاقی و عملی،واجد ویژگی هایی باشد که اسلام برای دعوت کنندگان مردم به خدا و ارزش های انسانی و اسلامی ضروری می داند.

ص:483

ابزارهای تبلیغ

سخن،مهم ترین ابزار تبلیغ و به مفهوم عام آن،تنها ابزار تبلیغ در طول تاریخ است که در قالب های:موعظه،خطابه،مناظره،و نثر و نظم،پیام مبلّغ را به اندیشه و دل مردم منتقل می کند.

جالب توجه است که در روایات اسلامی،نوشتار نیز از مصادیق«سخن»شمرده شده و خط را«زبانِ دست»خوانده اند.بر این اساس،وسایل اطّلاع رسانی جدید،مانند:سینما و تئاتر نیز از اشکال گوناگون سخن محسوب می شوند.

شیوه تبلیغ

پنجمین رکن موفّقیت مبلّغ،شیوه تبلیغ است.تبلیغ یک هنر بزرگ است و مبلّغ کامل،یک هنرمند بزرگ.مبلّغ باید علاوه بر توجه به عوامل چهارگانه ای که شرح آنها گذشت،از هنر تبلیغ نیز برخوردار باشد،وگرنه شایسته این عنوان نیست.

هنر تبلیغ،به کار گرفتن شیوه های مؤثّر و اجتناب از شیوه های نادرست در انتقال پیام های تبلیغی است.

ص:484

الفصل الثّامن:آفات التّبلیغ

1/8.مُخالَفَةُ الفِعلِ لِلقَولِ

أ التَحْذِیرُ مِنْ مُخالَفَةِ الفِعْلِ لِلْقَولِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ* کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ». 1

«أَ تَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ». 2

الحدیث

1512 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لأبی ذَرِّ الغَفارِی:یا أبا ذَرٍّ،مَن وافَقَ قَولَهُ فِعلُهُ فَذاکَ الَّذی أصابَ حَظَّهُ،ومَن خالَفَ قَولَهُ فِعلُهُ فَذلِکَ المَرءُ إنَّما یُوَبِّخُ نَفسَهُ. (1)

ب خَطَرُ المُبَلِّغِ الَّذی یَقولُ ما لا یَفعَلُ

1513 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّی لا أخافُ عَلی امَّتی مُؤمِنا ولا مُشرِکا؛أمَّا المُؤمِنُ فَیَمنَعُهُ اللّهُ بِإِیمانِهِ،و أمَّا المُشرِکُ فَیَقمَعُهُ اللّهُ بِشِرکِهِ.ولکِنّی أخافُ عَلَیکُم کُلَّ مُنافِقِ الجَنانِ،عالِمِ اللِّسانِ،یَقولُ ما تَعرِفونَ،ویَفعَلُ ما تُنکِرونَ. (2)

ج جَزاءُ المُبَلِّغِ الَّذی یَقولُ ما لا یَفعَلُ

1514 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ،

یَطَّلِعُ قَومٌ مِن أهلِ الجَنَّةِ إلی قَومٍ مِن أهلِ النّارِ،فَیَقولونَ:ما أدخَلَکُمُ النّارَ،وإنَّما دَخَلنَا الجَنَّةَ بِفَضلِ تَأدیبِکُم وتَعلیمِکُم؟!فَیَقولونَ:إنّا کُنّا نَأمُرُکُم بِالخَیرِ ولا نَفعَلُهُ. (3)

فصل هشتم:آفات تبلیغ

1/8.ناهمگونی رفتار با گفتار
الف بر حذر داشتن از ناهمگونی رفتار با گفتار
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!چرا چیزی می گویید که انجام نمی دهید؟نزد خدا سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید».

«آیا مردم را به نیکی فرمان می دهید و خود را فراموش می کنید،با این که شما،کتاب[خدا]را می خوانید؟آیا[هیچ]نمی اندیشید؟».

حدیث

1512 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر غفاری:ای ابو ذر!آن که گفتارش با کردارش هماهنگ باشد،کسی است که به بهره اش رسیده است؛امّا آن که سخنش با کردارش ناهمگون است،کسی است که خویشتن را توبیخ می کند.

ب خطر مبلّغی که بدانچه می گوید،عمل نمی کند

1513 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من بر امّتم از مؤمن یا مشرک نمی ترسم؛زیرا خداوند،به خاطر ایمان،مؤمن را باز می دارد و به خاطر شرک،مشرک را ریشه کن می کند؛امّا بر شما از کسی بیم دارم که منافقْ دل و زبان آور است.آنچه را معروف می دانید،می گوید؛امّا بدانچه منکر می شمارید،عمل می کند.

ج کیفر مبلّغ بی عمل

1514 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابو ذر:ای ابو ذر!

گروهی از بهشتیان،گروهی از جهنّمیان را می بینند.به آنان می گویند:چه چیزی شما را در آتش افکنده است،در حالی که ما به یُمن ادب و علم آموزی از شما به بهشت وارد شده ایم؟

در پاسخ می گویند:ما شما را به نیکی فرمان می دادیم؛امّا خود به آن،عمل نمی کردیم.

ص:485


1- (3) الأمالی للطوسی:ص 528 ح 1162. [1]
2- (4) نهج البلاغة: [2]الکتاب 27.
3- (5) الأمالی للطوسی:ص 527 ح 1162. [3]

1515 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن دَعَا النّاسَ إلی قَولٍ أو عَمَلٍ ولَم یَعمَل هُوَ بِهِ،لَم یَزَل فی سَخَطِ اللّهِ حَتّی یَکُفَّ،أو یَعمَلَ بِما قالَ أو دَعا إلَیهِ. (1)

2/8.الکَذِب

الکتاب

«وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ». 2

الحدیث

1516 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن فَسَّرَ القُرآنَ بِرَأیِهِ فَقَدِ افتَری عَلَی اللّهِ الکَذِبَ. (2)

3/8.القَولُ بِغَیرِ عِلمٍ

1517 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِابنِ مَسعودٍ:یَا بنَ مَسعودٍ،لا تَتَکَلَّم بِالعِلمِ إلّا بِشَیءٍ سَمِعتَهُ ورَأَیتَهُ؛فَإِنَّ اللّهَ تَعالی یَقولُ: «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً» (3). (4)

1515 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مردم را به گفتار یا کرداری دعوت کند و خود بدان عمل نکند،هماره،مشمول خشم خداست تا آن که از این کار بِایستد،یا بدانچه می گوید یا بدانچه فرا می خوانَد،عمل کند.

2/8.دروغگویی
قرآن

«و برای آنچه زبان شما به دروغ می پردازد،مگویید:«این،حلال است و آن،حرام»تا بر خدا دروغ بندید؛زیرا کسانی که بر خدا دروغ می بندند،رستگار نمی شوند».

حدیث

1516 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس قرآن را طبق رأی خود تفسیر کند،بر خداوند،دروغ بسته است.

3/8.سخن گفتن بدون علم

1517 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابن مسعود:ای ابن مسعود!درباره چیزی،با علم[و یقین]سخن نگو،مگر آن را شنیده و دیده باشی؛زیرا خداوند متعال می فرماید:«چیزی را که بدان علم نداری،دنبال مکن،[زیرا]که گوش و چشم و قلب،همه،مورد پرسش واقع خواهند شد».

ص:486


1- (1) حلیة الأولیاء:ج 2 ص 7. [1]
2- (3) کمال الدین:ص 257 ح 1. [2]
3- (4) الإسراء:36. [3]
4- (5) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 355 ح 2660. [4]

4/8.الإِطالَة

1518 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ موسی علیه السلام لَقِیَ الخِضْرَ علیه السلام،فَقالَ:أوصِنی.فَقالَ الخِضْرُ:یا طالِبَ العِلمِ،إنَّ القائِلَ أقَلُّ مَلالَةً مِنَ المُستَمِعِ،فَلا تُمِلَّ جُلَساءَکَ إذا حَدَّثتَهُم. (1)

1519 . عنه صلی الله علیه و آله: لَیسَ البَیانُ کَثرَةَ الکَلامِ،ولکِن فَصلٌ فی ما یُحِبُّ اللّهُ عز و جل. (2)

5/8.سُؤالُ الأَجرِ

الکتاب

«قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلاً». 3

الحدیث

1520 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ العَبدَ یَتَّخِذُ المِهنَةَ لِیَستَغنِیَ بِها عَنِ النّاسِ،ویُبغِضُ العَبدَ یَتَعَلَّمُ العِلمَ یَتَّخِذُهُ مِهنَةً. (3)

1521 . عنه صلی الله علیه و آله: عَلَّمَ اللّهُ عز و جل آدَمَ ألفَ حِرفَةٍ مِنَ الحِرَفِ،فَقالَ لَهُ:قُل لِوُلدِکَ وذُرِّیَّتِکَ:إن لَم تَصبِروا فَاطلُبُوا الدُّنیا بِهذِهِ الحِرَفِ،ولا تَطلُبوها بِدینٍ؛فَإِنَّ الدّینَ لی وَحدی خالِصا،وَیلٌ لِمَن طَلَبَ بِالدّینِ الدُّنیا!وَیلٌ لَهُ!! (4)

4/8.درازگویی

1518 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: موسی علیه السلام،خضر علیه السلام را ملاقات کرد و به او گفت:مرا اندرز ده.

خضر علیه السلام گفت:«ای خواهانِ علم!خستگیِ گوینده،کمتر از شنونده است.پس هنگام سخن گفتن،همنشینانت را خسته مکن».

1519 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیان،فزونیِ گفتار نیست؛بلکه گفتاری است فیصله دهنده،در موردی که خداوند عز و جل دوست دارد.

5/8.درخواست مزد
قرآن

«بگو:در برابرِ این[رسالت]،اجری از شما طلب نمی کنم،جز این که هر کس بخواهد،راهی به سوی پروردگارش[در پیش]گیرد».

حدیث

1520 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند دوست دارد که بنده ای کاری را پیشه خود سازد تا با آن،از مردم،بی نیاز شود؛امّا بنده ای را که دانش را برای پیشه قرار دادن می آموزد،دشمن می دارد.

1521 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل به آدم علیه السلام،هزار حرفه از میان حرفه ها آموخت و به او فرمود که به فرزندان و نسلت بگو:«اگر صبر نمی کنید،از ره گذر این حرفه ها دنیا را طلب کنید و از راه دین،در جستجوی دنیا نباشید؛زیرا دین،تنها برای من است.وای بر کسی که از راه دین،دنیا را طلب کند!وای بر او!».

ص:487


1- (1) منیة المرید:ص 140. [1]
2- (2) الفردوس:ج 3 ص 399 ح 5215.
3- (4) ربیع الأبرار:ج 2 ص 543. [2]
4- (5) الفردوس:ج 3 ص 42 ح 4105.
بحثی درباره مُزد تبلیغ
اشاره

سیره قطعیِ پیامبران خدا،عدم درخواست مزد در برابر تبلیغ بوده است.آنان به طور مکرّر و مؤکّد،اعلام می کردند که در برابر تلاش هایی که برای ابلاغ پیام های الهی می کنند،از مردمْ چیزی نمی خواهند.

الف آثار زیانبار درخواست مزد برای تبلیغ
1.از میان رفتن اخلاص

نخستین رکن اخلاقیِ تبلیغ دین،اخلاص است که با درخواست مزد برای تبلیغ،این رکن اساسی صدمه خواهد دید و مبلّغ،مصداق کسانی خواهد شد که امام علی علیه السلام درباره آنان فرموده است:

یَطلُبُ الدُّنیا بِعَمَلِ الآخِرَةِ،وَلا یَطْلُبُ الآخِرَةَ بِعَمَلِ الدُّنیا. (1)

دنیا را با عملی طلب می کند که از آنِ آخرت است،و آخرت را با عملی که از آنِ دنیاست،طلب نمی کند.

2.کاهش اثر تبلیغ

با صدمه دیدن رکن اخلاقیِ اخلاص،اثر تبلیغ در سازندگی دیگران،کاهش می یابد و گاه به صفر می رسد؛بلکه نتیجه عکس می دهد؛زیرا مردم حق دارند به کسانی که دین خدا را وسیله تأمین دنیای خود کرده اند،با دیده اتّهام بنگرند.

3.تحریف ارزش های دینی

زیانبارترین اثر«تبلیغ در برابر پاداش»،تحریف ارزش های دینی است.هنگامی که تبلیغ به صورت کالا در آید،مبلّغ به جای آن که نیاز مخاطب را در نظر بگیرد،خواست او را مورد توجّه قرار می دهد و از این رو،سعی می کند کالای خود را مطابق میل وی تنظیم کند و بدین سان،چه بسا ناگزیر شود که ارزش های دینی را تحریف کند تا دنیای خود را تأمین سازد.

ب گرفتن مزد تبلیغ،بدون درخواست

آثار زیانباری که بدانها اشارت رفت،هنگامی پدید می آیند که مبلّغ،درست به عکسِ انبیای الهی عمل کند؛

ص:488


1- (1) نهج البلاغة:خطبه 32، [1]بحار الأنوار:ج 78 ص 5. [2]

یعنی انبیا می گفتند ما مزد تبلیغ نمی خواهیم؛امّا او بگوید که مزد تبلیغ می خواهد و با دین خدا مانند یک کالا معامله کند.امّا اگر مبلّغ،درخواست مزد نداشته باشد،لیکن مردم برای تأمین زندگی اش چیزی به وی اهدا کنند،پذیرفتن آن منعی ندارد.در این باره،از امام صادق علیه السلام روایت شده است:

المُعَلّمُ لا یُعَلِّمُ بِالأجْرِ،و یَقْبَلُ الهَدِیَّةَ إذا اهْدِیَ إلَیهِ. (1)

معلّم،برای مزد تعلیم ندهد؛امّا اگر هدیه ای به او داده شود،آن را قبول کند.

ج راه های تأمین نیاز مالی مبلّغ
1.تأمین نیاز اقتصادیِ مبلّغ توسّط حکومت

در شرایطی که نظام اسلامی،موفّق به اجرای احکام نورانی اسلام به طور کامل شده باشد و بیت المال مسلمانان،به طور متمرکز در اختیار دولت اسلامی باشد و از سوی دیگر،نیازی به نظارت حوزه های علمیه و پیشوایان دینی بر دستگاه های اجرایی و تقنینی و قضایی نباشد،شاید بهترین راه تأمین نیازهای اقتصادی روحانیان و مبلّغان،دولت اسلامی باشد؛امّا چنین شرایطی،شاید تنها در عصر حکومت امام مهدی عجّل اللّه فرجه تحقّق یابد.

در شرایط کنونی،استقلال اقتصادی روحانیان،ضروری به نظر می رسد و عدم استقلال روحانیان،به معنای تبعیّت و دنباله روی از سیاست های حکومت خواهد بود،در صورتی که روحانیان باید راه نما و مرشد زمامداران باشند.

2.خودگردانی اقتصادی

دیگر راه تأمین نیازهای اقتصادی مبلّغان،خودگردانی اقتصادی طبقه روحانی است؛بدین معنا که مدیران حوزه های علمیه،بودجه های ویژه تحصیل و تبلیغ علوم دینی را به گونه ای سامان دهند که بتوانند زندگی متوسّط و شرافتمندانه ای را برای همه محصّلان،محقّقان و مبلّغان فراهم سازند.تردیدی نیست که با مدیریت صحیح بودجه هایی که در حال حاضر در اختیار روحانیان است(مانند:خمس،زکات،هدایای مردمی و...)،تأمین نیازهای اقتصادی طبقه روحانی و نظام روحانیت،به سادگی امکان پذیر است.

3.تقویت بنیه معنوی و ایمان به تضمین الهی

در احادیث متعدّدی تصریح شده است که خداوند متعال،علاوه بر این که ضامن روزیِ همه مردم و همه جنبندگان است، (2)ضمانت ویژه ای برای اهل علم و کسانی که خود را وقف ارشاد و هدایت مردم کرده اند،دارد.

ص:489


1- (1) تهذیب الأحکام:ج 6 ص 365 ح 1047.
2- (2) وَ مَا مِن دَآبَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَا عَلَی اللَّهِ رِزْقُهَا؛و هیچ جنبنده ای در زمین نیست،مگر آن که روزی اش بر[عهده]خداوند است»(هود:آیه 6). [1]

پیامبر خدا در این باره می فرماید:

إنَّ اللّهَ تَعالی قَد تَکَفَّلَ لِطالِبِ العِلمِ بِرِزقِهِ خاصَّةً عَمّا ضَمِنَهُ لِغَیرِهِ. (1)

خداوند متعال،روزی ای را که برای دیگران ضمانت کرده،برای طالب علم،بخصوص متکفّل شده است.

مَن تَفَقَّهَ فی دینِ اللّهِ،کَفاهُ اللّهُ هَمَّهُ و رَزِقَهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ. (2)

هر کس در دین خداوند به ژرف اندیشی بپردازد،خداوند،کار او را کفایت می کند و از آن جا که گمان نمی برد،روزی اش را می رساند.

این احادیث،در حقیقت،شرح این آیه است که تصریح می کند:

«وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ،وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ. 3

و هر کس،از خدا پروا کند،[خدا]برای او راه بیرون شدن قرار می دهد و از جایی که حسابش را نمی کند،به او روزی می رساند.و هر کس بر خدا اعتماد کند،او برای وی بس است».

بی تردید،یکی از مصادیق بارز تقوا و توکّل،تفقّه(ژرف اندیشی)در دین برای خدا و خدمت به خلق است.خداوند متعال،ضمانت کرده که زندگیِ کسی را که بنیه معنویِ خود را تقویت کند و با سرمایه تقوا و توکّل،به فراگیریِ دانش و تحقیق و ارشاد مردم بپردازد،«مِن حیث لا یحتسب»و از راهی که تنها خدا می داند،تأمین کند.تجربه قطعیِ اهل علم نیز مؤیّد عملی شدن این وعده قرآن کریم و احادیث اسلامی است.

ص:490


1- (1) منیة المرید:ص 160، [1]الأنوار النعمانیّة:ج 3 ص 341. [2]
2- (2) جامع بیان العلم:ج 1 ص 45.

الباب الثّانی:الطفل

الفصل الأوّل:الأسرة

1/1.بِناءُ الأُسرَةِ

1522 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما یَمنَعُ المُؤمِنَ أَن یَتَّخِذَ أهلاً،لَعَلَّ اللّهَ أن یَرزُقَهُ نَسَمةً (1)تُثقِلُ الأَرضَ بِلا إلهَ إلَا اللّهُ. (2)

1523 . عنه صلی الله علیه و آله: ما بُنِیَ بِناءٌ فِی الإِسلامِ أحَبُّ إلَی اللّهِ تَعالی مِنَ التَّزویجِ. (3)

1524 . عنه صلی الله علیه و آله: اتَّخِذُوا الأَهلَ؛فَإِنَّهُ أَرزَقُ لَکُم. (4)

2/1.طَلَبُ الوَلَدِ

1525 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اطلُبُوا الوَلَدَ وَ التَمِسوهُ؛فَإنَّهُ قُرَّةُ العَینِ،و رَیحانَةُ القَلبِ. (5)

1526 . عنه صلی الله علیه و آله: بَیتٌ لا صِبیانَ فیهِ لا بَرَکَةَ فیهِ. (6)

1527 . عنه صلی الله علیه و آله: ریحُ الوَلَدِ مِن ریحِ الجَنَّةِ. (7)

1528 . عنه صلی الله علیه و آله: الوَلَدُ ثَمَرُ القَلبِ،و إنَّهُ مَجبَنَةٌ مَبخَلَةٌ مَحزَنَةٌ. (8)

باب دوم:کودک

فصل یکم:خانواده

1/1.تشکیل خانواده

1522 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شخص باایمان،نباید از تشکیل خانواده امتناع ورزد؛[زیرا با این اقدام]امید می رود که خداوند،فرزندانی روزیِ او گردانَد که زمین را با«لا إله إلّا اللّه»،گران بها سازند.

1523 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در اسلام،هیچ بنایی نزد خداوند متعال،دوست داشتنی تر از ازدواج نیست.

1524 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خانواده تشکیل دهید،که مایه فزونی روزیِ شماست.

2/1.فرزندخواهی

1525 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرزند بخواهید و آن را طلب کنید؛چرا که مایه روشنیِ چشم و شادیِ قلب است.

1526 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خانه ای که کودک در آن نباشد،برکت در آن نیست.

1527 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بوی فرزند،[نسیمی]از بوی بهشت است.

1528 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرزند،میوه دل است و همو،مایه ترس و بخل و اندوه است.

ص:491


1- (1) النَّسَمَةُ:الإنسان(الصحاح:ج 5 ص 2040« [1]نسم»).
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 382 ح 4340.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 383 ح 4343.
4- (4) الکافی:ج 5 ص 329 ح 6. [2]
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 480 ح 1665. [3]
6- (6) الفردوس:ج 5 ص 359 ح 8435.
7- (7) المعجم الأوسط:ج 6 ص 82 ح 5860.
8- (8) مسند أبی یعلی:ج 2 ص 10 ح 1028.

3/1.فَضلُ الوَلَدِ الصّالِحِ

1529 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن سَعادَةِ الرَّجُلِ الوَلَدُ الصّالِحُ. (1)

1530 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ الوَلَدَ الصّالِحَ رَیحانَةٌ مِن رَیاحینِ الجَنَّةِ. (2)

4/1.فَضلُ البَناتِ

1531 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن یُمنِ المَرأةِ أن یَکونَ بِکرُها جارِیَةً. (3)

1532 . عنه صلی الله علیه و آله: ریحُ الوَلَدِ مِن ریحِ الجَنَّةِ،و لا یُحِبُّ البَناتِ إلّا مُؤمِنٌ. (4)

5/1.رِعایَةُ الإِناثِ مِنَ الأولادِ

1533 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن دَخَلَ السّوقَ فَاشتَری تُحفَةً،فحَمَلَها إلی عِیالِهِ،کانَ کَحامِلِ صَدَقَةٍ إلی قَومٍ مَحاویجَ،و لیَبدَأ بِالإِناثِ قَبلَ الذُّکورِ؛فَإنَّهُ مَن فَرَّحَ انثی فَکَأنَّما عَتَقَ رَقَبَةً مِن وُلدِ اسماعیلَ،و مَن أقَرَّ بِعَینِ ابنٍ فَکَأنَّما بَکی مِن خَشیَةِ اللّهِ،وَ مَن بَکی مِن خَشیَةِ اللّهِ أدخَلَهُ اللّهُ جَنّاتِ النَّعیمِ. (5)

6/1.ذَمُّ کَراهَةِ البَناتِ

1534 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَکرَهُوا البَناتِ؛فَإنَّهُنَّ المُؤنِساتُ الغالِیاتُ. (6)

3/1.فضیلت فرزند شایسته

1529 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از سعادت مرد،داشتن فرزند شایسته است.

1530 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا فرزند شایسته،گلی از گل های بهشت است.

4/1.فضیلت دختران

1531 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از مبارکیِ زن،این است که فرزند نخست او،دختر باشد.

1532 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بوی فرزند،از بوی بهشت است و دختران را جز مؤمن،کسی دوست ندارد.

5/1.توجّه ویژه به دختران

1533 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس وارد بازار شود و چیزی بخرد و آن را برای خانواده اش ببرد،مانند کسی است که صدقه ای را برای گروهی نیازمند می برد،و باید پیش از پسران،از دختران آغاز کند؛چرا که هر کس دختری را شاد کند،گویا برده ای از فرزندان اسماعیل علیه السلام را آزاد کرده است و هر کس چشمِ پسری را روشن کند،گویا از ترس خداوند،گریسته است و هر کس از ترس خداوند بگِرید،خداوند او را وارد بهشت های پُرنعمت می سازد.

6/1.نکوهش ناخوش داشتن دختران

1534 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دختران را ناخوش ندارید؛چرا که آنان،همدمانی گران بها هستند.

ص:492


1- (1) الکافی:ج 6 ص 3 ح 11. [1]
2- (2) الکافی:ج 6 ص 3 ح 10. [2]
3- (3) الجعفریّات:ص 99. [3]
4- (4) الفردوس:ج 2 ص 272 ح 3263.
5- (5) ثواب الأعمال:ص 239 ح 1.
6- (6) مسند ابن حنبل:ج 6 ص 134 ح 17378. [4]

1535 . کتاب من لا یحضره الفقیه: بُشِّرَ النَّبِیُ صلی الله علیه و آله بِابنَةٍ فَنَظَرَ فی وُجوهِ أصحابِهِ،فَرَاَی الکَرَاهَةَ فیهِم،فَقالَ:ما لَکُم؟رَیحانَةٌ أشَمُّها،وَ رِزقُها عَلَی اللّهِ عز و جل. (1)

الفصل الثانی:الوراثة

العِرقُ دَسّاس

1536 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: انظُر فی أیِ نِصابٍ (2)تَضَعُ وَلَدَکَ؛فَإِنَّ العِرقَ دَسَّاسٌ (3). (4)

1537 . عنه صلی الله علیه و آله: تَزَوَّجُوا فی الحِجرِ الصّالِحِ؛فَإِنَّ العِرقَ دَسّاسٌ. (5)

1538 . عنه صلی الله علیه و آله: تَخَیَّروا لِنُطَفِکُم؛فَإِنَّ النِّساءَ یَلِدنَ أشباهَ إخوانِهِنَّ و أخَواتِهِنَّ. (6)

الفصل الثّالث:طعام الوالدین

1/3.دَورُ طَعامِ الحَرامِ فِی المَولودِ

1539 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعبداللّه بن مسعود:یَابنَ مَسعودٍ:لا تَأکُلِ الحَرامَ،و لا تَلبَسِ الحَرامَ،و لا تَأخُذ مِنَ الحَرامِ،و لا تَعصِ اللّهَ؛لِأَنَّ اللّهَ تَعالی یَقولُ لِإِبلیسَ: «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ

عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاّ غُرُوراً» (7). (8)

1535 . کتاب من لا یحضره الفقیه: به پیامبر صلی الله علیه و آله[تولّد]دختری را بشارت دادند.به چهره اصحاب خود نگاه کرد و ناخشنودی را در[چهره]آنان دید.فرمود:«شما را چه شده است؟!گُلی است که آن را می بویم و روزیِ آن بر خداوند عز و جل است».

فصل دوم:وراثت

تأثیرگذاریِ ریشه

1536 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نگاه کن فرزندت را در کدام رَحِم قرار می دهی؛چرا که[اصل و]ریشه،تأثیرگذار است.

1537 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با خانواده های شایسته ازدواج کنید؛چرا که ریشه،تأثیرگذار است.

1538 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای نطفه های خود،بهترین[رَحِم ها]را برگزینید؛چرا که زنان،فرزندانی همانند برادران و خواهران خود به دنیا می آورند.

فصل سوم:خوراک پدر و مادر

1/3.تأثیر خوراک حرام در نوزاد

1539 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به عبد اللّه بن مسعود:ای پسر مسعود!حرام نخور،حرام نپوش،از[راه]حرام[زن]مگیر و نافرمانیِ خدا نکن؛چرا که خداوند متعال به ابلیس می فرماید:«و با بانگ خود،هر که را می توانی،از جای برکَن و با سوارگانت و پیادگانت،بر آنان بتاز و در اموال و فرزندان آنان شریک شو و

به آنان وعده بده.و[البتّه]شیطان،جز فریب،وعده شان نمی دهد».

ص:493


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 481 ح 4693.
2- (2) نِصاب کلّ شیء:أصلُه یقال:فلان یرجع إلی نِصاب صدق،و أصلُه:مَنبِتُه ومحتِدُهُ(لسان العرب:ج 1 ص 761« [1]نصب»).
3- (3) دَسّه یدُسّه دسّا:إذا أدخله فی الشیء(النهایة:ج 2 ص 117« [2]دسس»).
4- (4) مسند الشهاب:ج 1 ص 371 ح 638.
5- (5) الفردوس:ج 2 ص 51 ح 2291.
6- (6) تاریخ دمشق:ج 52 ص 362 ح 11068.
7- (7) الإسراء:64. [3]
8- (8) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 354 ح 2660. [4]

2/3.دَورُ غِذاءِ الحامِلِ فِی الجَنینِ

1540 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أطعِموا نِساءَکُم الحَوامِلَ اللُّبانَ؛فَإنَّهُ یَزیدُ فی عَقلِ الصَّبِیِ. (1)

1541 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن امرَأَةٍ حامِلَةٍ أکَلَت البِطِّیخَ بِالجُبنِ إلّا یَکونُ مَولودُها حَسَنَ الوَجهِ و الخُلُقِ. (2)

1542 . عنه صلی الله علیه و آله: أَطعِموا حَبالاکُمُ السَّفَرجَلَ؛فَإِنَّه یُحَسِّنُ أخلاقَ أولادِکُم. (3)

1543 . عنه صلی الله علیه و آله: ما لِلنُّفَساءِ عِندِی شِفاءٌ مِثلُ الرُّطَبِ،و ما لِلمَریضِ مِثلُ العَسَلِ. (4)

الفصل الرّابع:انعقاد النطفة

1/4.آثارُ طیبِ الوِلادَةِ

1544 . معانی الأخبار عن الحسین بن زید،عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مَن أحَبَّنا أَهلَ البَیتِ،فَلیَحمَدِ اللّهَ تَعالی عَلی أوَّلِ النِّعَمِ.قیلَ:و ما أوَّلُ النِّعَمِ؟

قالَ:طیبُ الوِلادَةِ،و لا یُحِبُّنا إلّا مَن طابَت

وِلادَتُهُ،وَ لا یُبغِضُنا إلّا مَن خَبُثَت وِلادَتُهُ. (5)

2/3.تأثیر غذای زن باردار در جنین

1540 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به زنان باردارتان کُندر بدهید؛چرا که بر خِرَد کودک می افزاید.

1541 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ زن بارداری نیست که خربزه با پنیر بخورد،مگر این که نوزادش خوش چهره و خوش خو می گردد.

1542 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به زنان باردارتان بِهْ بدهید؛چرا که اخلاق فرزندانتان را نیکو می گردانَد.

1543 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من برای درمان زائو،چیزی را مانند رطب(خرمای تازه)سراغ ندارم و برای درمان بیمار،چیزی مانند عسل سراغ ندارم.

فصل چهارم:چگونگیِ بسته شدن نطفه

1/4.پیامدهای پاکیِ ولادت

1544 . معانی الأخبار به نقل از حسین بن زید،از امام صادق،از پدرانش علیهم السلام:پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«هر کس ما اهل بیت را دوست دارد،باید خداوند را بر نخستین نعمت،ستایش کند».

گفته شد:نخستین نعمت چیست؟

فرمود:«پاکیِ ولادت(حلال زادگی).دوست نمی دارد ما را،مگر کسی که ولادتش پاک باشد و دشمن نمی دارد ما را،مگر کسی که ولادتش آلوده

باشد».

ص:494


1- (1) مکارم الأخلاق:ج1 ص423 ح1439. [1]
2- (2) طبّ النبی صلی الله علیه و آله:ص 28. [2]
3- (3) الدعوات:ص 151 ح 405.
4- (4) الفردوس:ج 4 ص 85 ح 6264.
5- (5) معانی الأخبار:ص 161 ح 1.

2/4.آثارُ خُبثِ الوِلادَةِ

الکتاب

«وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاّ غُرُوراً». 1

الحدیث

1545 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الخُلُقُ الحَسَنُ لا یُنزَعُ إلّا مِن وَلَدِ حَیضَةٍ،أو وَلَدِ زِنیَةٍ. (1)

1546 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍ علیه السلام:لا یُبغِضُکُم إلّا ثَلاثَةٌ:وَلَدُ زِنا،وَ مُنافِقٌ،وَ مَن حَمَلَت بِهِ امُّهُ و هِیَ حائِضٌ. (2)

3/4.مَضَارٌّ وَطءِ الحائِضِ

الکتاب

«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذیً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتّی یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ». 4

الحدیث

1547 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن جامَعَ امرَأَتَهُ وهِیَ حائِضٌ فَخَرَجَ الوَلَدُ مَجذوما أو أبرَصَ فَلا یَلومَنَّ إلّا نَفسَهُ. (3)

2/4.پیامدهای ناپاکیِ ولادت
قرآن

«و[ای شیطان!]از ایشان،هر که را توانستی،با آوای خود تحریک کن و با سواران و پیادگانت،بر آنها بتاز و شریک آنان در اموال و اولاد شو و به ایشان وعده بده.و[البتّه]شیطان جز فریب،به آنها وعده نمی دهد».

حدیث

1545 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوش اخلاقی،جز از فرزندِ حیض و یا فرزند زنا،ستانده نمی شود.

1546 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:جز[این]سه گروه،کسی شما را دشمن نمی دارد:زنازاده،منافق،و کسی که مادرش در حال حیض،باردار شده باشد.

3/4.زیان های آمیزش با حائض
قرآن

«از تو درباره حیض می پرسند.بگو:[برای آنان]رنجی است.پس هنگام حیض،از آنان کناره بگیرید و با آنان نزدیکی نکنید،تا پاک شوند و چون[خود را]پاک کردند،آن گونه که خداوند به شما فرموده،به آنان در آیید.بی تردید،خداوند،توبه کنندگان را دوست دارد و پاکیزگان را[نیز]دوست دارد».

حدیث

1547 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس با همسرش در حال حیض،آمیزش کند و سپس فرزندش با جذام یا پیسی متولّد شود،کسی جز خود را نباید سرزنش کند.

ص:495


1- (2) الفردوس:ج 2 ص 200 ح 2992.
2- (3) علل الشرائع:ص142 ح6. [1]
3- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 96 ح 201.

الفصل الخامس:حقوق الولید

1/5.الأذانُ وَ الإِقامَةُ فی أُذُنِ الوَلیدِ

1548 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن وُلِدَ لَهُ مَولودٌ فَلیُؤَذِّن فی اذُنِهِ الیُمنی بِأَذانِ الصَّلاةِ،وَلیُقِم فِی الیُسری؛فَإِنَّها عِصمَةٌ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ. (1)

1549 . سنن أبی داوود عن أبی رافع: رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أذَّنَ فی اذُنِ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍ حِینَ وَلَدَتهُ فاطِمَةُ بِالصَّلاةِ. (2)

2/5.التَّحنیکُ

1550 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُحَنَّکُ (3)المَولودُ بِالماءِ السُّخنِ. (4)

1551 . صحیح مسلم عن عائشة: إنّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یُؤتی بالصّبیانِ فَیُبَرِّکُ عَلَیهِم و یُحَنِّکُهُم. (5)

3/5.التَّسمِیَةُ

أ اختِیارُ الأسماءِ الحَسَنَةِ

1552 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: استَحسِنُوا أسماءَکُم؛فإنّکُم تُدعَوْنَ بها یَومَ القِیامَةِ:قُمْ یا فُلانَ ابنَ فُلانٍ إلی نورِکَ،وقُمْ یا

فُلانَ ابنَ فُلانٍ لا نُورَ لَکَ. (6)

فصل پنجم:حقوق نوزاد

1/5.گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد

1548 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای هر کس فرزندی زاده شد،باید در گوش راست او اذان نماز و در گوش چپ او اقامه بگوید؛چرا که مایه ایمنی از شیطانِ رانده شده است.

1549 . سنن أبی داوود به نقل از ابو رافع:پیامبر خدا را دیدم که وقتی فاطمه علیها السلام حسن بن علی علیهما السلام را بزاد،در گوش او اذانِ نماز خواند.

2/5.کام برداشتن

1550 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کام نوزاد،با آب گرمْ برداشته می شود.

1551 . صحیح مسلم به نقل از عایشه:هنگامی که کودکان را نزد پیامبر خدا می آوردند،ایشان آنان را متبرّک می کرد و کام آنان را بر می داشت.

3/5.نام گذاری
الف انتخاب نام های نیکو

1552 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نام های نیکو بر خود نهید؛زیرا در روز قیامت،شما را به نامْ صدا می زنند

[و می گویند]:«فلان پسر فلان!برخیز و به سوی نور خود برو»و«فلان پسر فلان!برخیز که نوری نداری».

ص:496


1- (1) الکافی:ج 6 ص 24 ح 6. [1]
2- (2) سنن أبی داوود:ج 4 ص 328 ح 5105.
3- (3) الحَنَک:ما تحت الذَّقَن من الإنسان وغیره؛الأعلی داخل الفم،والأسفل فی طرف مقدّم اللَّحیَین[واللَّحیُ هو منبت اللِّحیَة]من أسفَلِهما.واتَّفقوا علی تحنیک المولود عند ولادته بتَمرٍ،فإن تعذّر فبما فی معناه من الحلو فیُمضع حتّی یصیر مائعا فیوضع فی فیه لیصل شیءٌ إلی جَوفِه.ویستحبّ تحنیکه بالتربة الحسینیّة والماء؛کأن یُدخَل ذلک إلی حَنَکِهِ وهو أعلی داخل الفَم(مجمع البحرین:ج 1 ص 467« [2]حنک»).
4- (4) جامع الأحادیث للقمّی:ص 141.
5- (5) صحیح مسلم:ج 3 ص 1691 ح 27.
6- (6) الکافی:ج 6 ص 19 ح 10. [3]

ب أفضَلُ الأَسماءِ و حَقُّ بَعضِها

1553 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن بَیتٍ فیهِ اسمُ مُحَمَّدٍ الّا أَوسَعَ اللّهُ عَلَیهِمُ الرِّزقَ،فَإِذا سَمَّیتُموهُم فَلا تَضرِبوهُم،و لا تَشتِموهُم. (1)

1554 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن وُلِدَ لَهُ أَربَعَةُ أَولادٍ لَم یُسَمِّ أَحَدَهُم بِاسمی،فَقَد جَفانی. (2)

1555 . عنه صلی الله علیه و آله: سَمُّوا أولادَکُم أسماءَ الأنبیاءِ. (3)

ج تغییر الأسماءِ القَبِیحةِ

1556 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُغَیِّرُ الأسماءَ القَبیحَةَ فی الرِّجالِ والبُلدانِ. (4)

1557 . اسد الغابة فی تَرجمةِ حبیبِ بنِ مَروانَ:وَفَدَ علی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فقالَ:ما اسمُکَ؟فقالَ:بَغِیضٌ،فقالَ:أنتَ حَبِیبٌ.فَسَمّاهُ حَبیبا. (5)

4/5.العَقیقَةُ

1558 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُّ غُلامٍ رَهینَةٌ بِعَقیقَتِهِ،یُذبَحُ عَنهُ یَومَ سابِعِهِ. (6)

5/5.الخِتانُ

1559 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طَهِّروا أَولادَکُم یَومَ السّابِعِ؛فَإِنَّهُ أَطیَبُ و أَطهَرُ و أَسرَعُ لِنَباتِ اللَّحمِ،و إِنَّ الأَرضَ

تَنجُسُ مِن بَولِ الأَغلَفِ أَربَعینَ صَباحا. (7)

ب برترین نام ها و حقّ برخی از نام ها

1553 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ خانه ای نیست که نام«محمّد»در آن باشد،مگر آن که خداوند،روزی را بر آنها می گسترد.پس هر گاه آنان را[محمّد]نامیدید،آنان را نزنید و دشنام ندهید.

1554 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس صاحب چهار فرزند شود و یکی را به نام من ننامد،بر من جفا کرده است.

1555 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرزندان خود را به نام پیامبران،نام گذاری کنید.

ج تغییر نام های زشت

1556 . امام باقر علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله نام های زشت مردها و شهرها را تغییر می داد.

1557 . اسد الغابة در شرح حال حبیب بن مروان:به عنوان نماینده اعزامی،خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید.پیامبر خدا پرسید:«نامت چیست؟».

گفت:بَغیض.

پیامبر خدا فرمود:«تو حبیب (8)هستی»و بدین ترتیب،او را حبیب نام نهاد.

4/5.عقیقه کردن

1558 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر پسری(فرزندی)در گروِ عقیقه اش است که روز هفتم،برای او ذبح می شود.

5/5.ختنه کردن

1559 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روز هفتم[تولّد]،فرزندتان را

[با ختنه]پاک کنید؛چرا که مایه تمیزی و پاکیزگیِ بیشتر و رویِش شتابنده ترِ گوشت است و همانا زمین تا چهل روز،از بول شخص ختنه نشده،آلوده می شود (9).

ص:497


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 32. [1]
2- (2) الکافی:ج 6 ص 19 ح 6. [2]
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 474 ح 1626.
4- (4) قرب الإسناد:ص 93 ح 310. [3]
5- (5) اسد الغابة:ج 1 ص 681 الرقم 1067. [4]
6- (6) سنن الدارمی:ج 1 ص 511 ح 1903. [5]
7- (7) الکافی:ج6 ص35 ح2. [6]
8- (8) «بغیض»یعنی:کینه توز،و«حبیب»یعنی:دوست و دوستدار.
9- (9) منظور از آلودگی،مخالفت با سنّت است،نه آلودگی و نجاستِ ظاهری.در نابالغ،به خاطر مخالفت پدر و مادرش[با سنّت]،و در بالغ،به خاطر مخالفت خودش.

الفصل السّادس:حقوق الرّضیع

1/6.الرَّضاعُ مِن الاُمِّ إن أمکَنَ

أ فَضلُ إرضاعِ الوَلَدِ

1560 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا حَمَلَتِ المَرأَةُ کانَت بِمَنزِلَةِ الصّائِمِ القائِم،المُجاهِدِ بِنَفسِهِ و مالِهِ فی سَبِیلِ اللّهِ،فَإِذا وَضَعَت کانَ لَها مِنَ الأَجرِ ما لا تَدری ما هُوَ لِعِظَمِهِ،فَإذا أرضَعَت کانَ لَها بِکُلِّ مَصَّةٍ کَعِدلِ عِتقِ مُحَرَّرٍ مِن وُلدِ إسماعیلَ،فَإِذا فَرَغَت مِن رَضاعِهِ ضَرَبَ مَلَکٌ عَلی جَنبِها،و قالَ:اِستَأنِفِی العَمَلَ؛فَقَد غُفِرَ لَکِ. (1)

ب بَرَکَةُ لَبَنِ الأُمِّ

1561 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَیسَ لِلصَّبِیِ لَبَنٌ خَیرٌ مِن لَبَنِ امِّهِ. (2)

ج مَن لا یَنبَغِی استِرضاعُهُ

1562 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَوَقَّوا عَلی أولادِکُم لَبَنَ البَغِیِ (3)مِنَ النِّساءِ والمَجنونَةِ؛فَإِنَّ اللَّبَنَ یُعدِی. (4)

2/6.الإحتِرامُ بشُعورِ الرَّضیعِ

1563 . الإمام الصادق علیه السلام: صَلَّی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الظُّهرَ وَالعَصرَ

فَخَفَّفَ الصَّلاةَ فِی الرَّکعَتَینِ،فَلَمَّا انصَرَفَ قالَ لَهُ النّاسُ:یا رسولَ اللّهِ أحَدَثَ فِی الصَّلاةِ شَیءٌ؟قالَ:وما ذاکَ؟قالوا:خَفَّفتَ فِی الرَّکعَتَینِ الأَخیرَتَینِ!فَقالَ لَهُم:أمَا سَمِعتُم صُراخَ الصَّبِیِ؟!. (5)

فصل ششم:حقوق کودک شیرخوار

1/6.شیر خوردن از مادر،در صورت امکان
الف فضیلت شیر دادن به کودک

1560 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هنگامی که زنْ باردار شود،به سان روزه دارِ شب زنده دار و مجاهدی است که با جان و مالش،در راه خدا جهاد می کند و هنگامی که بارْ بگذارد،پاداشی دارد که نمی دانی عظمت آن،چه قدر است و هنگامی که شیر بدهد،در هر بار مَک زدن[کودک]،پاداش آزاد کردن یکی از فرزندان اسماعیل علیه السلام برای اوست و آن گاه که شیر دادن تمام شود،فرشته ای بر پهلوی او می زند و می گوید:«عمل را از نو آغاز کن که بی تردید،آمرزیده شدی».

ب برکت شیر مادر

1561 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای کودک،هیچ شیری بهتر از شیر مادرش نیست.

ج زنی که شایسته شیر دادن نیست

1562 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کودکان خود را از شیرِ زنان بدکاره و دیوانه،دور نگه دارید؛چرا که شیر،[ویژگی های دایه را]سرایت می دهد.

2/6.احترام به درک شیرخوار

1563 . امام صادق علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله،نماز ظهر و عصر را

خواند و دو رکعت[آخر]را سریع به جا آورد.[بعد از نماز،]مردم به ایشان گفتند:ای پیامبر خدا!مگر درباره نماز،چیز تازه ای آمده است؟

فرمود:«این[سؤال]،برای چیست؟».

گفتند:دو رکعت آخر را سریع خواندی.

فرمود:«مگر صدای گریه کودک را نشنیدید؟».

ص:498


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 496 ح 678. [1]
2- (2) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 34 ح 69. [2]
3- (3) البَغِیّ:المرأة الفاجرة(مجمع البحرین:ج 1 ص 172«بغی»).
4- (4) الخصال:ص615 ح 10.
5- (5) تهذیب الأحکام:ج 3 ص 274.

1564 . مسند ابن حنبل عن عائشة: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُؤتی بِالصِّبیانِ فَیَدعُو لَهُم،وإنَّهُ أُتِیَ بِصَبِیٍ فَبالَ عَلَیهِ،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:صُبُّوا عَلَیهِ الماءَ صَبّا. (1)

الفصل السّابع:تعلیم الطّفل و تربیته

1/7.قِیمَةُ طَلَبِ العِلمِ فِی الصِّغَرِ

1565 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ الَّذی یَتَعلَّمُ فی صِغَرِهِ کَالنَّقشِ فِی الحَجَرِ،ومَثَلُ الَّذی یَتَعلَّمُ فی کِبَرِهِ کَالَّذی یَکتُبُ عَلَی الماءِ. (2)

2/7.قیمَةُ التَّربِیَةِ

1566 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حَقُّ الوَلَدِ عَلی والدِهِ أن یُحسِنَ اسمَهُ،وَ یُحَسِنَ مِن مُرضِعِهِ،و یُحَسِنُ أدَبَهُ. (3)

1567 . عنه صلی الله علیه و آله: أکرِموا أولادَکُم،و أحسِنوا أدَبَهُم؛یُغفَر لَکُم. (4)

3/7.أهَمُّ ما یَجِبُ تَعلیمُهُ

1568 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أفصَحَ أولادُکُم فَعَلِّموهُم«لا إلهَ

إلَا اللّهُ»...وَإذا اثَّغَروا (5)فَمُروهُم بِالصَّلاةِ. (6)

1564 . مسند ابن حنبل به نقل از عایشه:[معمولاً]کودکان را نزد پیامبر خدا می آوردند و ایشان،برایشان دعا می کرد.[یک بار]کودکی را نزد ایشان آورده بودند،که به ایشان بول کرد.پیامبر خدا[فقط]فرمود:«آبی بر آن بریزید».

فصل هفتم:آموزش و پرورش

1/7.ارزش دانش آموختن در کودکی

1565 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکایت کسی که در کودکی می آموزد،همانند نقشْ کَندن بر سنگ است و حکایت کسی که در بزرگ سالی می آموزد،همانند کسی است که بر آب می نویسد.

2/7.ارزش تربیت

1566 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حقّ فرزند بر پدرش،این است که نام نیک بر او بگذارد و دایه نیک برایش گزیند و او را به نیکی تربیت کند.

1567 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرزندانتان را تکریم کنید و آنان را به نیکی تربیت کنید تا آمرزیده شوید.

3/7.مهم ترین آموختنی های واجب

1568 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه کودکانتان زبان گشودند،

«لا إله إلّا اللّه»را به آنان بیاموزید...و هر گاه دندان[شیری]آنها افتاد،آنان را به نماز،امر کنید.

ص:499


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 9 ص 299 ح 24247. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 10 ص 249 ح 29336.
3- (3) شعب الإیمان:ج 6 ص 401 ح 8667. [2]
4- (4) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 478 ح 1651. [3]
5- (5) الإثغارُ:سُقوطُ سِنّ الصَّبِیِ وَ نَبَاتِها(النهایة:ج 1 ص 213« [4]ثغر»).
6- (6) عمل الیوم واللیله للدینوری:ص 150 ح 423.

1569 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئِلَ عَنِ الصَّبِیِ مَتی یُصَلّی؟:إذا عَرَفَ یَمینَهُ مِن شِمالِهِ فَمُروهُ بِالصَّلاةِ. (1)

1570 . عنه صلی الله علیه و آله: عَلِّموا أولادَکُمُ السِّباحَةَ وَالرِّمایَةَ. (2)

1571 . عنه صلی الله علیه و آله: عَلِّموا بَنیکُم الرَّمیَ؛فَإنَّهُ نِکایَةُ العَدُوِّ. (3)

1569 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که از ایشان پرسیده شد:کودک،چه هنگام نماز بخواند؟:هر گاه دست راستش را از دست چپش شناخت،او را به نماز،وا دارید.

1570 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به فرزندانتان،شنا و تیراندازی یاد دهید.

1571 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به پسرانتان،تیراندازی یاد دهید؛چراکه مایه پیروزی بر دشمن است.

ص:500


1- (1) سنن أبی داوود:ج 1 ص 134 ح 497.
2- (2) الکافی:ج 6 ص 47 ح 4. [1]
3- (3) الفردوس:ج 3 ص 11 ح 4008.
تحلیلی درباره روش های تربیت کودک
اشاره

برخی از دانشمندان برای تربیت کودک،چهار الگوی تربیتی ارائه کرده اند.با مطالعه منابع اسلامی،می توان الگوی پنجمی را نیز افزود.در ادامه،این پنج الگو را بررسی می کنیم:

1.الگوی تربیتیِ مبتنی بر سختگیری

این الگوی تربیتی که بیشتر در میان نسل گذشته جریان داشت،کودکانی تربیت می کرد که چون محبّت نمی دیدند،از نظر عاطفی و روانی،دچار اضطراب،تنش،افسردگی و گاهی خودکشی می شدند؛امّا بر اثر سختگیری،پُرتلاش و مسئولیت پذیر بودند.

2.الگوی تربیتیِ مبتنی بر محبّت و عدم قاطعیت

در این الگو،که در واکنش به الگوی اوّل شکل گرفت،فرزندانی لوس،ضعیف النفس،وابسته،پُرتوقّع و از لحاظ عاطفی،کودکْ صفت،تربیت می شوند،در برابر مشکلات،مقاوم و صبور نیستند و در زندگی خانوادگی و اجتماعی شان،به شدّت دچار مشکل می شوند،هر چند از لحاظ عاطفی،کمتر احساس کمبود می کنند.

3.الگوی تربیتیِ مبتنی بر عدم محبّت و عدم قاطعیت

این الگوی تربیتی،کودکانی تربیت می کند که چون محبّت نمی بینند،از نظر عاطفی،دچار اختلال هستند و چون قاطعیت درباره آنان وجود ندارد،مبتلا به بزهکاری و خلافکاری می شوند.

4.الگوی تربیتیِ مبتنی بر محبّت و قاطعیت

در این الگوی تربیتی،کودکان،هم از لحاظ عاطفی ارضا می شوند،و هم سختکوش،صبور و مسئولیت پذیر تربیت می شوند.دانشمندان،این الگو را بهترین الگوی تربیت کودک می دانند. (1)

امّا نظر اسلام در این باره چیست؟

ص:501


1- (1) موفّقیت در تربیت فرزندان:ص 61 به بعد.
5.الگوی تربیتیِ مبتنی بر محبّت،قاطعیت و کرامت

از دیدگاه اسلام،محبّت،یکی از اصول تربیت کودک است که به شدّت مورد تأکید قرار گرفته و محبّت نکردن،به شدّت نکوهش شده است؛امّا در عین حال،از افراط در محبّت نیز نهی شده است.لذا در کنار محبّت،صلابت و دقّت در تربیت کودک نیز مورد توجّه بسیار،قرار گرفته است.

و امّا الگوی تربیتی اسلام،بُعد سومی نیز دارد که عبارت است از«تکریم».

تکریم،احترام گذاشتن به کودک و ارزش قائل شدن برای اوست.از دیدگاه اسلام،کودک،چون کودک است،نباید تحقیر شود و احساس بی ارزشی و یا کم ارزشی کند.هرچند کودک،بیشتر محتاج محبّت است و بزرگ سال محتاج احترام، (1)ولی این بدان معنا نیست که شخصیت کودک،نباید محترم شمرده شود،همان گونه که مهر و عطوفت نسبت به بزرگ سال نیز،نباید فراموش شود.

ص:502


1- (1) پیامبر خدا فرمود:«وقّروا کبارَکم وارحموا صغارَکم؛بزرگانِ خود را احترام بگذارید و با کودکان خود،مهربانی کنید»(الأمالی،صدوق:ص 154).

4/7.وَقتُ تَربِیَةِ الطِّفلِ

1572 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الوَلَدُ سَیِّدٌ سَبعَ سِنینَ،وعَبدٌ سَبعَ سِنینَ،ووَزیرٌ سَبعَ سِنینَ،فَإِن رَضیتَ مُکانَفَتَهُ لِإِحدی وعِشرینَ وإلّا فَاضرِب عَلی جَنبِهِ؛فَقَدِ اعتَذَرتَ الَی اللّهِ عز و جل. (1)

5/7.المَنهَجُ التَّربَوِیُّ الإِسلامِیُّ

أ التَّکریمُ وَالرِّفقُ وَالرَّحمَةُ وَالمَحَبَّةُ

1573 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أَکرِموا أولادَکُم،و أحسِنوا أدَبَهُم. (2)

1574 . مسند ابن حنبل عن عمّ أبی رافع بن عمرو الغفاری: کُنتُ و أنا غُلامٌ أرمی نَخلاً لِلأَنصارِ،فَأتَی النَّبیُ صلی الله علیه و آله فَقیلَ:إنَّ هاهُنا غُلاما یَرمی نَخلَنا!فَاُتِیَ بی إلَی النَّبِیِ صلی الله علیه و آله،فَقالَ:یا غُلامُ!لِمَ تَرمِی النَّخلَ؟قالَ:قُلتُ:آکُلُ.قالَ:فَلا تَرمِ النَّخلَ وکُل ما یَسقُطُ فی أسافِلِها.ثُمَّ مَسَحَ رَأسی وقالَ:اللّهُمَّ أشبِع بَطنَهُ. (3)

ب الصَّلابَةُ وعَدَمُ المُداهَنَةِ

1575 . الدرّ المنثور عن زید بن أسلم: تَلا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله هذِهِ الآیَةَ: «قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً» ،فَقالوا:یا رَسولَ اللّهِ،کَیفَ نَقِی أهلَنا نارا؟

قالَ:تَأمرونَهُم بِما یُحِبُّهُ اللّهُ،وتَنهَونَهُم عَمَّا یَکرَهُ اللّهُ. (4)

4/7.زمان تربیت کودک

1572 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرزند تا هفت سال،آقاست،هفت سال خدمتکار و هفت سال وزیر است.اگر در بیست و یک سالگی از تربیت او راضی بودی،که خوب،وگرنه،به پهلویش بزن[تا دنبال کار خودش برود]که نزد خداوند،معذوری.

5/7.شیوه تربیت اسلامی
الف تکریم و مدارا و دلسوزی و محبّت

1573 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کودکانتان را تکریم کنید و آنان را خوبْ تربیت کنید.

1574 . مسند ابن حنبل به نقل از عموی ابو رافع بن عمرو غِفاری:من کودک بودم که به درخت خرمای انصار،سنگ پرتاب می کردم.پیامبر صلی الله علیه و آله که آمد،به ایشان گفته شد:این جا کودکی هست که به درخت خرمای ما سنگ می زند.

مرا نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بردند و ایشان فرمود:«ای پسر!چرا به درخت خرما سنگ می اندازی؟».

گفتم:[از آن]می خورم.

فرمود:«به درخت،سنگ نینداز و هر چه پایین آن ریخت،بخور».

سپس دست بر سر من کشید،[برایم دعا کرد]و فرمود:«خداوندا!شکم او را سیر گردان».

ب قاطعیت و عدم سازشکاری

1575 . الدرّ المنثور به نقل از زید بن اسلم:پیامبر خدا،این آیه را تلاوت فرمود:«خودتان و خانواده تان را از آتش،نگه دارید».

گفتند:ای پیامبر خدا!چگونه خانواده مان را از

آتش،نگه داریم؟

فرمود:«آنان را به آنچه خداوند دوست دارد،امر کنید و از آنچه خداوند ناخوش می دارد،نهی کنید».

ص:503


1- (1) المعجم الأوسط:ج 6 ص 170 ح 6104.
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1211 ح 3671.
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 7 ص 296 ح 20364. [1]
4- (4) الدرّ المنثور:ج 8 ص 225.

6/7.التَّربِیَةُ الجِنسِیَّةُ

1576 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصَّبِیُ وَالصَّبِیُ،وَالصَّبِیُ وَالصَّبِیَّةُ،وَالصَّبِیَّةُ وَالصَّبِیَّةُ یُفرَّقُ بَینَهُم فی المَضاجِعِ لِعَشرِ سِنینَ. (1)

1577 . عنه صلی الله علیه و آله: لَیسَ لِلوالِدَینِ أن یَنظُرا إلی عَورَةِ الوَلَدِ،ولَیسَ لِلولَدِ أن یَنظُرَ إلی عَورَةِ الوَالِدِ. (2)

1578 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا بَلَغَتِ الجارِیَةُ سِتَّ سِنینَ فَلا تُقَبِّلها،وَالغُلامُ لا یُقَبِّلُ المَرأَةَ إذا جاوَزَ سَبعَ سِنینَ. (3)

1579 . السنن الکبری عن عطاء بن یسار: أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله سَأَلَهُ رَجُلٌ فَقالَ:أستَأذِنُ یا رَسولَ اللّهِ عَلی امِّی؟

فَقالَ:نَعَم.فَقالَ:إنِّی مَعَها فِی البَیتِ!

فَقالَ:اِستَأذِن عَلَیها.فَقالَ الرَّجُلُ:إنّی خادِمُها!

فَقالَ:أتحِبُّ أن تَراها عُریانَةً؟!قالَ:لا.

قالَ:فَاستَأذِن عَلَیها. (4)

1580 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ،لَو أنَّ رَجُلاً غَشِیَ امرَأَتَهُ وفِی البَیتِ صَبِیٌ مُستَیقِظٌ یَراهُما ویَسمَعُ کَلامَهُما ونَفَسَهُما ما أفلَحَ أبَدا؛إذا کانَ غُلاما کانَ زانِیا،أو جارِیَةً کانَت زانِیَةً. (5)

6/7.تربیت جنسی
اشاره

1576 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بسترهای پسر و پسر،پسر و دختر،و دختر و دختر از ده سالگی،از هم جدا شوند.

1577 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای پدر و مادر،روا نیست که به شرمگاه فرزند نگاه کنند و برای فرزند روا نیست که به شرمگاه پدر[و مادر]،نگاه کند.

1578 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون دختر شش ساله شد،او را مبوس و پسر نیز چون از هفت سالگی گذشت،زن را نبوسد.

1579 . السنن الکبری به نقل از عطاء بن یسار:کسی از پیامبر خدا پرسید:ای پیامبر خدا!آیا برای وارد شدن بر مادرم،اجازه بگیرم؟

فرمود:«آری».

گفت:من در خانه با او زندگی می کنم.

فرمود:«برای وارد شدن بر او،اجازه بگیر».

مرد گفت:من،خدمت گزار او هستم.

فرمود:«آیا دوست داری او را برهنه ببینی؟!».

گفت:نه.

فرمود:«پس برای وارد شدن بر او،اجازه بگیر».

1580 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگند به کسی که جانم به دست اوست،اگر کسی با همسرش درآمیزد و در اتاق،کودکی بیدار باشد که آنان را ببیند و سخن گفتن و صدای نَفَس آنان را بشنود،هرگز رستگار نمی شود.اگر پسر باشد،مردی زناکار،و اگر دختر باشد،زنی زناکار می گردد.

ص:504


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 436 ح 4509.
2- (2) الکافی:ج 6 ص 503 ح 36. [1]
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 479 ح 1659. [2]
4- (4) السنن الکبری:ج 7 ص 157 ح 13558.
5- (5) الکافی:ج 5 ص 500 ح 2. [3]
سخنی درباره تربیت جنسی

غریزه جنسی،همانند دیگر ابعاد انسان،نیازمند«تربیت»است و هر فرهنگ و اندیشه ای،نوع خاصّی از تربیت را در پیش می گیرد.از دیدگاه اسلام،تربیت جنسی،یعنی:فراهم سازی زمینه های رشد و پرورش غریزه جنسی،به گونه ای که هم«عفّت جنسی»حاصل شود و هم«سلامت جنسی».

تدبیرهای لازم برای عفّت جنسی
اشاره

برخی از خانواده ها،به دلیل نابالغ بودن کودکان،دقّت کافی در امور جنسیِ کودک ندارند.این،در حالی است که بسیاری از آنچه کودک می بیند یا می شنود،نقش تعیین کننده ای در آینده جنسی او دارد.

از این رو،اسلام به این بخش از زندگی کودک،توجّه ویژه ای داشته و آموزه های کاربردیِ مفیدی را عرضه نموده است که در ادامه،به آنها اشاره می گردد:

الف پوشاندن عورت

نگاه به عورت کودک،و نگاه کودک به عورت بزرگ سال،دو جنبه فقهی و تربیتی دارد.نگاه کردن برای کودک،حرمت فقهی ندارد و برای بزرگ سال نیز به شرط عدم ریبه،حرام نیست؛امّا نمی توان آثار تربیتیِ پوشیدگی و عریانی را نادیده گرفت.چه کودک،عورت دیگران را ببیند و چه دیگران،عورت وی را ببینند،قبحِ این کار را از میان می بَرَد و موجب بی مبالاتی و بی پروایی می گردد و هرزگی را نهادینه می کند.

ب بوسیده نشدن کودک توسّط نامحرم

بوسیده شدن کودک توسّط نامحرم،هرچند در صورت عدم ریبه،حرمت فقهی ندارد،امّا اثر منفی آن بر کودک ممیّز،پوشیده نیست.ارتباط بوسه ایِ نامحرم با کودک،در روح او نقش می بندد و در آینده،رابطه با نامحرم را تسهیل می کند و حفظ عفاف را با مشکل رو به رو می سازد.از این رو،نامحرمان به نبوسیدن کودکان توصیه شده اند.

ج بازی نکردن با اعضای جنسی کودک

بازی با اعضای جنسی کودک،می تواند موجب تحریک جنسی و بلوغ زودرس او گردد،ناهنجاریِ جنسی را به کودک یاد دهد و موجب انحراف وی شود.در برخی احادیث،از این گونه بازی ها به عنوان شاخه ای از زنا

ص:505

یاد شده است.

د جداسازی بستر کودکان

یکی بودن بستر کودکانی که به سنّ تمیز می رسند،ممکن است به تماس های بدنیِ نادرست،تحریک جنسیِ زودهنگام و حتّی روابط نامشروع منجر شود.یکی از تدبیرهای دین برای جلوگیری از این آسیب،جداسازی بستر کودکان از یکدیگر است.

ه پنهان بودن روابط زناشویی والدین

آگاهی فرزندان از روابط زناشویی والدین،از عوامل بسیارْ تأثیرگذار در انحراف جنسی است.از دیدگاه احادیث،این عامل،تأثیر تقریبا حتمی و غیر قابل انکاری دارد و برای جلوگیری از آن،دو تدبیر اندیشیده شده است:یکی اجازه خواستن کودک برای ورود به خلوت والدین و دیگری،انجام گرفتن روابط زناشویی در خارج از محلّ حضور کودک.

ص:506

الفصل الثّامن:أخلاق التّربیة

1/8.الحَثُّ عَلی حُبِّ الأَوْلادِ وَالشَّفَقَةِ بِهِم

1581 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ اللّهُ عز و جل لَهُ حَسَنَةً،ومَن فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ،ومَن عَلَّمَهُ القُرآنَ دُعِیَ بِالأبَوَینِ فَیُکسَیانِ حُلَّتَینِ یُضیءُ مِن نورِهِما وُجوهُ أهلِ الجَنَّةِ. (1)

1582 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن بَکی صَبِیٌ لَهُ فَأرضاهُ حَتّی یُسَکِّنَهُ،أعطاهُ اللّهُ عز و جل مِنَ الجَنَّةِ حَتّی یَرضی. (2)

2/8.سیرَةُ النَّبِیِ صلی الله علیه و آله فِی الشَّفَقَةِ بِالأَطفالِ وتَکریمِهِم

1583 . مسند ابن حنبل عن الولید بن عقبة: لَمّا فَتَحَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مَکَّةَ،جَعَلَ أهلُ مَکَّةَ یَأتونَهُ بِصِبیانِهِم فَیَمسَحُ عَلی رُؤوسِهِم ویَدعو لَهُم. (3)

1584 . صحیح مسلم عن عمرو بن سعید عن أنس: ما رَأیتُ أحَدا کانَ أرحَمَ بِالعِیالِ مِن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،قالَ:کانَ إبراهیمُ مُستَرضَعا لَهُ فی عَوالی المَدینَةِ،فَکانَ یَنطَلِقُ ونَحنُ مَعَهُ فَیدخُلُ البَیتَ وإنَّهُ لَیُدَّخَنُ،وکانَ ظِئرُهُ (4)قَینا (5)،فَیَأخُذُهُ فَیُقَبِّلُهُ،ثُمَّ یَرجِعُ. (6)

فصل هشتم:اخلاق تربیت

1/8.تشویق به دوست داشتن فرزندان و دلسوزی با آنان

1581 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس فرزندش را ببوسد،خداوند عز و جل برای او حسنه ای می نویسد و کسی که او را شاد کند،خداوند در روز قیامت،او را شاد می سازد و کسی که قرآن به او بیاموزد،پدر و مادرش فرا خوانده می شوند و دو لباس بر آنان پوشیده می شود که از نور آن،چهره های بهشتیان،نورانی می گردد.

1582 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر کسی کودک گریانش را خشنود کند تا آرام گیرد،خداوند عز و جل آن قدر از نعمت های بهشت به او عطا می کند تا خشنود شود.

2/8.سیره پیامبر صلی الله علیه و آله در مهربانی به کودکان و تکریم آنان

1583 . مسند ابن حنبل به نقل از ولید بن عقبه:وقتی پیامبر خدا،مکّه را فتح کرد،اهل مکّه با کودکانشان نزد ایشان می آمدند و ایشان بر سرِ آنان،دست می کشید و برایشان دعا می کرد.

1584 . صحیح مسلم به نقل از عمرو بن سعید،از انَس بن مالک:هیچ کس را ندیدم که نسبت به خانواده اش مهربان تر از پیامبر خدا باشد.

ابراهیم[پسر پیامبر خدا]،دایه ای در عوالی (7)مدینه داشت.پیامبر صلی الله علیه و آله پیوسته به آن جا می رفت و ما نیز همراه ایشان بودیم.ایشان،وارد خانه می شد و دایه که برده بود،[خانه را]با بخور،خوش بو می کرد.پیامبر صلی الله علیه و آله ابراهیم را می گرفت و می بوسید و سپس باز می گشت.

ص:507


1- (1) الکافی:ج 6 ص 49 ح 1. [1]
2- (2) الفردوس:ج 3 ص 549 ح 5715.
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 517 ح 16379. [2]
4- (4) الظِئْرُ:المُرضِعَةُ غیر ولدها.ویقع علی الذکر والاُنثی(النهایة:ج 3 ص 154« [3]ظأر»).
5- (5) القِیانُ:الإماءُ والعَبیدُ(النهایة:ج 4 ص 135«قین»).
6- (6) صحیح مسلم:ج 4 ص 1808 ح 63.
7- (7) منطقه بالای مدینه،«عوالی»نامیده می شده و هم اکنون نیز به همین نام شناخته می شود.بسیاری از باغ ها و نخلستان های مدینه،در این محل قرار گرفته اند.

1585 . صحیح مسلم عن عبد اللّه بن جعفر: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا قَدِمَ مِن سَفَرٍ تُلُقِّیَ بِصِبیانِ أهلِ بَیتِهِ. (1)

3/8.التَّسلیمُ عَلَی الصِّبیانِ

1586 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَمسٌ لا أدَعُهُنَّ حَتَّی المَماتِ:...التَّسلیمُ عَلَی الصِّبیانِ؛لِتَکونَ سُنَّةً مِن بَعدِی. (2)

1587 . صحیح ابن حبّان عن أنس: أنَّ النبیّ صلی الله علیه و آله:کانَ یَزورُ الأنصارَ ویُسَلِّمُ عَلی صِبیانِهِم ویَمسَحُ رُؤوسَهُم. (3)

4/8.ذَمُّ عَدَمِ المَحَبَّةِ لِلأَطفالِ

1588 . الأدب المفرد عن أبی هریرة: قَبَّلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله حَسَنَ بنَ عَلِیٍ علیه السلام،وعِندَهُ الأَقرَعُ بنُ حابِسٍ التَّمیمیُ جالِسٌ.

فَقالَ الأَقرَعُ:إنَّ لی عَشَرَةً مِنَ الوُلدِ ما قَبَّلتُ مِنهُم أحَدا!

فَنَظَرَ إلَیهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ثُمَّ قَالَ:مَن لا یَرحَم لا یُرحَمُ. (4)

1589 . الإمام الصادق علیه السلام: جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبِیِ صلی الله علیه و آله فَقالَ:ما قَبَّلتُ صَبِیّا قَطُّ.فَلَمّا وَلّی قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:هذا رَجُلٌ عِندِی أنَّهُ مِن أهلِ النّارِ. (5)

1585 . صحیح مسلم به نقل از عبد اللّه بن جعفر:هر گاه پیامبر خدا از سفر برمی گشت،[نخست]با کودکان خانواده اش دیدار می کرد.

3/8.سلام کردن به کودکان

1586 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پنج چیز است که تا هنگام مرگ،آنها را ترک نمی کنم:...سلام کردن به کودکان،تا پس از من،سنّت شود.

1587 . صحیح ابن حبّان به نقل از انَس:پیامبر صلی الله علیه و آله به دیدار انصار می رفت،به کودکانشان سلام می کرد و بر سرِ آنان،دست می کشید.

4/8.نکوهش محبّت نکردن به کودکان

1588 . الأدب المفرد به نقل از ابو هریره:پیامبر خدا،در حالی که اقرَع بن حابس تمیمی خدمت ایشان نشسته بود،حسن بن علی علیهما السلام را بوسید.

اقرع گفت:من،ده فرزند دارم که هیچ کدام از آنان را نبوسیده ام.

پیامبر خدا به او نگاه کرد و سپس فرمود:«کسی که مهر نورزد،مهر نمی بیند».

1589 . امام صادق علیه السلام: مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و گفت:هرگز کودکی را نبوسیده ام.

وقتی باز گشت،پیامبر خدا فرمود:«این،کسی است که در نظر من،از اهل آتش است».

ص:508


1- (1) صحیح مسلم:ج 4 ص 1885 ح 66.
2- (2) الخصال:ص 271 ح 12.
3- (3) صحیح ابن حبّان:ج 2 ص 206 ح 459.
4- (4) الأدب المفرد:ص 41 ح 91. [1]
5- (5) الکافی:ج 6 ص 50 ح 7. [2]

5/8.نِطاقُ مَحَبَّةِ الأَولادِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ». 1

الحدیث

1590 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی مَوعِظَتِهِ لاِبنِ مَسعودٍ:یَا بنَ مَسعودٍ،لا تَحمِلَنَّکَ الشَّفَقَةُ عَلی أهلِکَ ووُلدِکَ عَلَی الدُّخولِ فِی المَعاصِی وَالحَرامِ،فَإِنَّ اللّهَ تَعالی یَقولُ: «یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ* إِلاّ مَنْ أَتَی اللّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ» (1). (2)

6/8.العَدلُ بَینَ الأَولادِ

1591 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سَوّوا بَینَ أولادِکُم فِی العَطِیَّةِ،فَلَو کُنتُ مُفَضِّلاً أحَدا لَفَضَّلتُ النِّساءَ. (3)

1592 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی یُحِبُّ أن تَعدِلوا بَینَ أولادِکُم حَتّی فِی القُبَلِ. (4)

1593 . الإمام علیّ علیه السلام: إنَّ النَّبِیَ صلی الله علیه و آله أبصَرَ رَجُلاً لَهُ وَلَدانِ (5)فَقَبَّلَ أحَدَهُما وتَرَکَ الآخَرَ.فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:فَهَلّا واسَیتَ بَینَهُما. (6)

5/8.اندازه محبّت به فرزندان
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید![زنهار]اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگردانَد،و هر کس چنین کند،آنان خود زیانکاران اند».

حدیث

1590 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در نصیحتش به عبد اللّه بن مسعود:ای پسر مسعود!دلسوزی نسبت به خانواده و فرزندانت،نباید تو را به نافرمانی ها[از خدا]و حرام،وادار سازد؛چراکه خداوند متعال می فرماید:«[قیامت]روزی[است]که نه مال،سود می دهد و نه فرزندان،مگر کسی که با دلی سالم،نزد خدا آید».

6/8.عدالت میان فرزندان
اشاره

1591 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در هدیه دادن،میان فرزندانتان به مساوات عمل کنید.اگر می خواستم کسی را برتری دهم،هر آینه،زنان را برتری می دادم.

1592 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،دوست دارد که میان فرزندانتان عدالت ورزید،حتّی در بوسیدن.

1593 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله کسی را دید که دو فرزند داشت.یکی را بوسید و دیگری را رها کرد.[در این هنگام]پیامبر خدا[به وی]فرمود:«چرا میان آنان،یکسان عمل نکردی؟!».

ص:509


1- (2) الشعراء:88 و 89. [1]
2- (3) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 359 ح 2660. [2]
3- (4) السنن الکبری:ج 6 ص 294 ح 12000. [3]
4- (5) کنز العمّال:ج 16 ص 445 ح 45350.
5- (6) فی المصدر:«ولدین»،وما أثبتناه من النوادر للراوندی:ص 96 ح 43. [4]
6- (7) الجعفریّات:ص 55. [5]
سخنی درباره عدالت ورزی در رفتار با فرزندان

یکی از مباحث مهمّ تربیتی،عدالت ورزیِ والدین در اظهار محبّت به فرزندان و واگذاری امکانات مادّی به آنهاست.این مسئله از دو نگاه،قابل بحث و بررسی است:فقهی حقوقی و تربیتی.آنچه در این جا مورد نظر است،عدالت ورزی نسبت به فرزندان،از نگاه دوم است.

عدالت ورزی نسبت به فرزندان،می تواند آثار تربیتی مهمّی را بدین شرح به دنبال داشته باشد:

1.فرزندان نیز متقابلاً به والدین،لطف و نیکی می کنند و حقوق آنان را رعایت خواهند کرد.

2.آنان نیز نسبت به فرزندان خود،از مرز عدالت،تجاوز نخواهند کرد.

3.عدالت ورزی میان فرزندان،مانع از حسادت و کینه ورزی آنان نسبت به هم خواهد شد.

4.مهم تر،این که کودک،از آغاز زندگی،با روح عدالت ورزی پرورش خواهد یافت و رفتار عادلانه خانواده،زمینه را برای تأمین عدالت اجتماعی فراهم خواهد ساخت.

بر عکس،بی عدالتی و رفتار تبعیض آمیز نسبت به فرزندان،نه تنها والدین را در آینده،از محبّت آنان محروم می کند،بلکه آینده فرزندان را نیز با خطر مواجه می نماید.از این رو،دانشمندان تعلیم و تربیت در عصر حاضر،رعایت عدالت در برخورد با فرزندان را برای پرورش انسان های شایسته،ضرور می دانند؛امّا اسلام از چهارده قرن پیش،بر این امر تأکید کرده است و پیامبر خدا به مسلمانان توصیه می فرمود که نه تنها در واگذاریِ امکانات مادّی،بلکه در بوسیدن فرزندان نیز عدالت را رعایت کنند.

بدیهی است که رفتار عادلانه،به معنای برخورد مساوی و یکسان نیست.چه بسا رعایت عدالت،ایجاب کند که پدر برای برخی از فرزندان خود،به دلیل استعداد بیشتر و یا کمتر،یا به دلیل بیماری و یا جهات دیگر،هزینه بیشتری را متحمّل گردد.این،به معنای بی عدالتی نیست.البتّه در این گونه موارد نیز باید سایر فرزندان را نسبت به اقدام خود،توجیه کنند.

ص:510

7/8.الوَفاءُ بِالوَعدِ

1594 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أحِبُّوا الصِّبیانَ وَارحَموهُم،وإذا وَعَدتُموهُم شَیئا فَفوا لَهُم؛فَإِنَّهُم لا یَدرونَ إلّا أنَّکُم تَرزُقونَهُم. (1)

1595 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا واعَدَ أحَدُکُم صَبِیَّهُ فَلیُنجِز. (2)

8/8.إدخالُ السُّرورِ

1596 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ فِی الجَنَّةِ دارا یُقالُ لَهَا:دارُ الفَرَحِ،لا یَدخُلُها إلّا مَن فَرَّحَ الصِّبیانَ. (3)

1597 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عالَ یَتیما حَتّی یَستَغنِیَ،أوجَبَ اللّهُ عز و جل لَهُ بِذلِکَ الجَنَّةَ،کَما أوجَبَ لِاکِلِ مالِ الیَتیمِ النّارَ (4).

7/8.وفا به وعده

1594 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کودکان را دوست بدارید و با آنان،مهربان باشید و هر گاه چیزی را به آنان وعده دادید،بدان وفا کنید؛زیرا آنان،باوری جز این ندارند که شما روزیِ آنها را می دهید.

1595 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما به کودکش وعده داد،باید بدان عمل کند.

8/8.شاد کردن
اشاره

1596 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خانه ای در بهشت است که به آن،خانه شادی گفته می شود.جز کسی که کودکان را شاد کرده باشد،وارد آن نمی گردد.

1597 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که یتیمی را سرپرستی کند تا بی نیاز گردد،خداوند عز و جل در برابر این کار،بهشت را بر او واجب کرده است،همان گونه که خداوند برای خورنده مال یتیم،آتش[دوزخ]را واجب کرده است.

ص:511


1- (1) الکافی:ج 6 ص 49 ح 3. [1]
2- (2) الجعفریّات:ص 166. [2]
3- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 170 ح 6009.
4- (4) الکافی:ج 7 ص 51 ح 7. [3]
نقش وفا به وعده،در تربیت کودک

از هنگامی که کودک به مرحله درک می رسد،در تعامل خود با والدین،با وعده هایی برخورد می کند.این وعده ها گاه عملی می شوند و گاه نمی شوند.در آموزه های اسلام،این مسئله مورد توجّه قرار گرفته و نسبت به وفا به عهد،توصیه اکید شده است.دلیل این توصیه را به چند وجه می توان تحلیل و تبیین کرد:

یکی جنبه اخلاقیِ مسئله است.خُلف وعده کردن،از اخلاق ناپسند است.این اصل،در همه جا و نسبت به هر کس،صادق است و یکی از مصادیق آن هم کودک است.

دیگری،جنبه بدآموزی آن برای کودک است.هرچند خُلف وعده،نهی عام دارد؛ولی درباره کودک به جهت شرایط سنّی و تربیتی خاصّی که دارد،از اهمّیت ویژه ای برخوردار است.کودک از رفتار دیگران،بخصوص والدین،الگو می گیرد و این الگوگیری،چون در سنین کودکی است،تأثیری پایدار و عمیق بر شخصیت وی می گذارد،به گونه ای که اصلاح آن،غیر ممکن یا بسیار دشوار خواهد بود.

و امّا جنبه سوم،تأثیر منفی آن بر رابطه کودک با خدا در آینده است.برخی پژوهش ها نشان داده که نوع ارتباط کودک با خداوند،تحت تأثیر نحوه ارتباط والدین با کودک بوده است.پیش از آن که کودک با مفهوم خدا آشنا شود،والدین،بخصوص پدر را رب و صاحب اختیار خود می داند و به تعبیری،نقش خداوندی برای وی قائل است و به همین دلیل،والدینِ خود را بی عیب و نقص و دارای همه کمالات و فضایل می داند و حتّی تصوّر هم نمی کند که آنان،دارای عیب و نقصی باشند.حال اگر والدین به وعده هایی که به کودک خود داده اند،عمل نکنند،او این خُلفِ وعده را به مفهوم خداوندی تسرّی می دهد و ناخودآگاه،در آینده،رابطه او با خداوند را تحت تأثیر منفی قرار می دهد.اتّفاقا در حدیث شریف نیز تعلیلی آمده که به این حقیقت،اشاره دارد:«آنان تصوّر می کنند شما به آنها روزی می دهید».

ص:512

9/8.مَدحُ عَرامَةِ الصَّبِیِّ

1598 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَرامَةُ (1)الصَّبیِ فی صِغَرِهِ زِیادَةٌ فی عَقلِهِ فی کِبَرِهِ. (2)

10/8.رُخصَةُ اللَّعِبِ لِلصَّبِیِ

1599 . الإمام زین العابدین علیه السلام: قالَ النَّبِیُ صلی الله علیه و آله لَهُما[لِلحَسَنِ وَالحُسَینِ علیهما السلام]:قُوما الآنَ فاصطَرعا،فَقاما لِیَصطَرِعا،وقَد خَرَجَت فاطِمَةُ علیها السلام فی بَعضِ حاجَتِها،فَدَخَلَت فَسَمِعَتِ النَّبِیَ صلی الله علیه و آله وهُوَ یَقولُ:إیهِ (3)یا حَسَنُ!شُدَّ عَلَی الحُسَینِ فَاصرَعهُ.

فَقالَت لَهُ:یا أبَه،واعَجَباهُ!أتُشَجِّعُ هذا عَلی هذا،أتُشَجِّعُ الکَبیرَ عَلَی الصَّغیرِ؟!

فَقالَ لَها:یا بُنَیَّةُ،أما تَرضَینَ أن أَقولَ أنا:یا حَسَنُ،شُدَّ عَلَی الحُسَینِ فَاصرَعهُ،وهذا حَبیبی جَبرَئیلُ یَقولُ:یا حُسَینُ،شُدَّ عَلَی الحَسَنِ

فَاصرَعَهُ؟ (4)

9/8.ستایش بازیگوشی کودک

1598 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بازی گوشی(شیطنتِ)بچّه در کودکی،مایه فزونیِ خِرد او در بزرگ سالی است.

10/8.دادن اجازه بازی به کودک

1599 . امام زین العابدین علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله به آن دو(امام حسن و امام حسین علیهما السلام)فرمود:«هم اکنون،برخیزید و کُشتی بگیرید».

آن دو از جای برخاستند تا کشتی بگیرند.فاطمه علیها السلام که برای کاری[از خانه]خارج شده بود،بر آنان وارد شد و شنید که پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید:«دوباره،ای حسن!حسین را محکم بگیر و به زمین بزن».

[از این رو،]به پدر گفت:شگفتا ای پدر!این را بر آن دیگری تحریک می کنی؟آیا بزرگ تر را بر کوچک تر تحریک می کنی؟!

پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود:«دختر عزیزم!آیا خشنود نیستی از این که من بگویم:"ای حسن!حسین را محکم بگیر و به زمین بزن"،در حالی که دوست من جبرئیل علیه السلام می گوید:"ای حسین!

حسن را محکم بگیر و بر زمین بزن"؟».

ص:513


1- (1) العُرام:الشدّة والقوّة والشراسة(النهایة:ج 3 ص 223«عرم»).
2- (2) کنز العمّال:ج 11 ص 91 ح 30747 نقلاً عن الحکیم عن عمرو بن معدیکرب و أبی موسی المدینی فی أمالیه [1]عن أنس. وذکرتها بعض المصادر بعبارة«غرامة الصبی»أو«غرامة الغلام»ویبدو أنّه خطأٌ فالتعبیر ب«عرامة الصبی»تعبیر معروف فی کتب اللغة مثل الصحاح للجوهری خلافا لغرامة الصبی،ثمّ إنّ معنی غرامة الصبی یجب أن یبرّر من خلال التوضیح والتدرّج عبر الوسائط بأن یقال:إنّ الطفل یصیر حلیما فی الکبر إذا ما کان یسبّب الضرر،ویحمل والده أضرار أفعاله،ولکنّنا لسنا بحاجة إلی التبریر فی حالة کون العبارة«عرامة الصبی»؛لأنّها ترتبط بشکل مباشر بالطفل نفسه،لا ولیّه،ویبدو أنّ تصحیفا قد طرأ علی العبارة.
3- (3) إیهِ:هذه کلمة یراد بها الاستزادة(النهایة:ج 1 ص 87«إیه»).
4- (4) الأمالی للصدوق:ص 530 ح 717. [2]

1600 . المعجم الکبیر عن أبی سعید: جاءَ الحُسَینُ علیه السلام ورَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُصَلّی،فَالتَزَمَ عُنُقَ النَّبِیِ صلی الله علیه و آله،فَقامَ بِهِ و أخَذَ بِیَدِهِ،فَلَم یَزَل مُمسِکَها حَتّی رَکَعَ. (1)

1601 . سنن النسائی عن عبد اللّه بن شدّاد عن أبیه: خَرَجَ عَلَینا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی إحدی صَلاتَی العِشاءِ وهُوَ حامِلٌ حَسَنا أو حُسَینا،فَتَقَدَّمَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَوَضَعَهُ،ثُمَّ کَبَّرَ لِلصَّلاةِ فَصَلّی،فَسَجَدَ بَینَ ظَهرانَی صَلاتِهِ سَجدَةً أطالَها،قالَ أبی:رَفَعتُ رَأسی وإذا الصَّبِیُ عَلی ظَهرِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُوَ ساجِدٌ،فَرَجَعتُ إلی سُجودِی.فَلَمّا قَضی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الصَّلاةَ،قالَ النّاسُ:یا رَسولَ اللّهِ،إنَّکَ سَجَدتَ بَینَ ظَهرانَی صَلاتِکَ سَجدَةً أطَلتَها حَتّی ظَنَنَّا قَد أنَّهُ حَدَثَ أمرٌ أو أنَّهُ یُوحی إلَیکَ.

قالَ:کُلُّ ذلِکَ لَم یَکُن،ولکِنَّ ابنی ارتَحَلَنی فَکَرِهتُ أن اعجِلَهُ حَتّی یَقضِیَ حاجَتَهُ. (2)

11/8.التَّصابی لِلصَّبِیِّ وَاللَّعِبُ مَعَهُ

1602 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ عِندَهُ صَبِیٌ فَلیَتَصابَ لَهُ. (3)

1603 . صحیح ابن حبّان عن أبی هریرة: کانَ النَّبِیُ صلی الله علیه و آله یَدلَعُ (4)لِسانَهُ لِلحُسَینِ،فَیَری الصَّبِیُ حُمرَةَ لِسانِهِ،فَیَهِشُّ (5)إلَیهِ.فَقالَ لَهُ عُیَینَةُ بنُ بَدرٍ:ألا أراهُ یَصنَعُ

هذا بِهذا،فواللّه إنَّهُ لَیَکونُ لِیَ الوَلَدُ قَد خَرَجَ وَجهُهُ وَما قَبَّلتُهُ قَطُّ!

فَقالَ النَّبِیُ صلی الله علیه و آله:مَن لا یَرحَمُ لا یُرحَمُ. (6)

1600 . المعجم الکبیر به نقل از ابو سعید:در حالی که پیامبر خدا نماز می خوانْد،حسین علیه السلام آمد و گردن پیامبر صلی الله علیه و آله را گرفت.ایشان با او برخاست و او را با دست خود گرفت و همچنان او را نگه داشت تا به رکوع رفت.

1601 . سنن النسائی به نقل از عبد اللّه بن شدّاد،از پدرش:هنگام یکی از دو نماز[مغرب و]عشا،پیامبر خدا به سوی ما بیرون آمد،در حالی که حسن یا حسین علیهما السلام را حمل می کرد.پیامبر خدا،آمد و او را زمین گذاشت.سپس،تکبیر نماز را گفت و نماز را شروع کرد.در میان نماز،سجده ای طولانی کرد.سرم را برداشتم،کودک را بر پشت پیامبر خدا دیدم،در حالی که ایشان در سجده بود.پس به سجده باز گشتم.

وقتی پیامبر خدا،نماز را به پایان بُرد،مردم گفتند:ای پیامبر خدا!در میان نمازت سجده ای طولانی داشتی،به گونه ای که گمان کردیم اتّفاقی افتاده و یا به شما وحی شده است.

فرمود:«هیچ کدام نبود؛لیکن پسرم بر دوش من سوار شد و خوش نداشتم که او را به شتاب،پایین آورم،تا این که نیازش را برآورد».

11/8.کودکی کردن با کودک و بازی با او

1602 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نزد هر کس کودکی هست،باید با او کودکی کند (7).

1603 . صحیح ابن حبّان به نقل از ابو هریره:پیامبر خدا،زبانش را برای حسین علیه السلام بیرون می آورد و

کودک،سرخیِ زبان را می دید و می خندید.عُیَینة بن بدر به ایشان گفت:چه می بینیم؟او با این[کودک]چنین می کند؟!من فرزندی دارم که صورتش ریش در آورده؛ولی هیچ گاه او را نبوسیده ام.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«کسی که مهربانی نکند،مورد مهربانی قرار نمی گیرد».

ص:514


1- (1) المعجم الکبیر:ج 3 ص 51 ح 2657.
2- (2) سنن النسائی:ج 2 ص 229.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 483 ح 4707.
4- (4) یَدْلَعُ لِسانَهُ:أی یُخرجه(النهایة:ج 2 ص 130« [1]دلع»).
5- (5) هَشَّ:تَبسَّمَ و ارتاحَ(المصباح المنیر:ص 638«هشی»).
6- (6) صحیح ابن حبّان:ج 15 ص 431 ح 6975.
7- (7) چون که با کودک سر و کارت فِتاد پس زبان کودکی باید گشاد. (مولوی)

1604 . المناقب لابن شهر آشوب عن ابن مهاد عن أبیه: [أنَّ]النَّبِیَ صلی الله علیه و آله بَرَکَ لِلحَسَنِ وَالحُسَینِ فَحَمَلَهُما وخالَفَ بَینَ أیدیهِما و أرجُلِهِما،وقالَ:نِعمَ الجَمَلُ جَمَلُکُما. (1)

12/8.رَبیعُ الصِّبیانِ

1605 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ التُّرابَ رَبیعُ الصِّبیانِ. (2)

1606 . عنه صلی الله علیه و آله: احِبُّ الصِّبیانُ لِخَمسٍ:الأوَّلُ:أنَّهُم هُمُ البَکَّاؤونَ،وَالثّانی:یَتَمرَّغونَ بِالتُّرابِ،وَالثّالِثُ:یَختَصِمونَ مِن غَیرِ حِقدٍ،وَالرّابِعُ:لا یَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَیئا،وَالخامِسُ:یُعَمِّرونَ ثُمَّ یُخَرِّبونَ. (3)

1604 . المناقب،ابن شهرآشوب به نقل از ابن مهاد،از پدرش:پیامبر صلی الله علیه و آله برای حسن و حسین علیهما السلام نیم خیز نشست و آنان را سوار کرد و دست ها و پاهایشان را مخالف یکدیگر قرار داد (4)و فرمود:«شترِ شما،شترِ خوبی است».

12/8.تفریحگاه کودکان
اشاره

1605 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خاک،تفریحگاه کودکان است.

1606 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کودکان را به خاطر پنج چیز دوست می دارم:اوّل آن که بسیار می گِریند؛دوم آن که با خاک،بازی می کنند؛سوم آن که بدون کینه دشمنی می کنند؛چهارم آن که چیزی برای فردا ذخیره نمی کنند؛پنجم آن که می سازند و سپس خراب می کنند.

ص:515


1- (1) المناقب لابن شهر آشوب:ج 3 ص 387. [1]
2- (2) المعجم الکبیر:ج 6 ص 140 ح 5775.
3- (3) المواعظ العددیّة:ص 259.
4- (4) این حالت،به دو صورت ممکن است:یکی این که آن دو،پشت به هم یا روبه روی هم نشسته باشند و دیگری این که هر کدام،یک سمت نشسته باشند؛یکی از سمت راست و دیگری از سمت چپ.
نقشِ بازی در رشد کودک
اشاره

بازی برای کودک،جدّی ترین موضوع حیات است.واژه بازی برای بزرگ سالان،مساوی با وقت گذرانی،بطالت،غفلت و...است که مانع تکامل و تعالی می گردد؛امّا در مورد کودک،بستر رشد و تکامل اوست.دوران بازی کودک،دوران تعطیلی تکامل نیست؛بلکه دوران شکوفایی استعدادهای او از طریق بازی است.از این رو،توصیه شده که به کودکان خود،اجازه بازی بدهید و کودکی که بازی گوش باشد،در بزرگ سالی،خوش فهم و بردبار می شود.

ارزشِ بازی از نظر روان شناسی

هر بازی سالم و باروری که کودک به آن مشغول می شود،دارای ارزش های بس مهمّی است که با کمی تأمّل،می توان به درستی به نقش و اهمّیت آن در رشد روانی و شخصیتی کودک،پی برد.

1.ارزش جسمانی

بازی های تو أم با فعّالیت در جهت تکامل رشد عضلانی کودک و ورزش دادن قسمت های مختلف بدن،از اهمّیت و ارزش بسیاری برخوردار هستند.این نوع بازی ها،برای صرف انرژی اضافی کودک نیز می توانند مفید واقع شوند.انرژی اضافی،اگر از طریق صحیح مصرف نشود و به حالت سرکوب در جسم کودک ذخیره گردد،او را ناآرام،عصبی و بد خُلق می کند.

2.ارزش درمانی

بازی،به کودک فرصت می دهد که احساسات خود را تخلیه کند.او می تواند از طریق بازی،انرژیِ تحت فشار خود را بیرون بریزد.کودک می تواند احساسات خود،از قبیل:ترس،رنجش،نگرانی،شادی و...را آن طور که دوست دارد،در قالب شخصیت های دلخواهش بیان کند و کدورت درونی خویش را نیز از بین ببرد.

3.ارزش تربیتی

شخصیت واقعی کودکان،ضمن بازی شکل می گیرد و دگرگونی های قابل توجّهی در روحیات آنان روی می دهد که همه اینها،گذر به مرحله عالی تر رشد است و پیشرفت را برای کودکان،تدارک می بیند.از این جاست که امکانات تربیتی بازی،آشکار و مسلّم می شود.

ص:516

4.ارزش اجتماعی

کودک،در بازی یاد می گیرد که چه طور با سایرین روابط اجتماعی برقرار سازد و چگونه مشکلات و مسائل ناشی از این نوع روابط را حل کند و تطابق اجتماعی را فرا گیرد.

5.ارزش آموزشی

کودک،از طریق بازی با انواع مختلف اسباب بازی،موفّق به آموزش و شناخت رنگ ها،شکل ها،اندازه ها،اجناس و اشیا و اهمّیت آنها می شود.بازی،به کودک کمک می کند تا دنیایی را که در آن زندگی می کند،بشناسد،بفهمد،لمس کند،احساس نماید و سرانجام،آن را کنترل کند و میان واقعیت و خیال،تفاوت قائل شود.

6.ارزش اخلاقی(معنوی)

در جریان بازی،کودک یاد می گیرد که چه چیز خوب و چه چیز،بد است.کودک در می یابد که اگر بخواهد در بازی،فرد قابل قبولی به حساب آید،باید صادق،امین،عادل،منضبط،حقیقت طلب،درستکار،مسلّط به خود و...باشد.

بازی والدین با کودک

گذشته از اجازه بازی دادن،بازی والدین با کودک،خود موضوع مهمّ دیگری است.از طرفی بازی،رکن مهمّ حیات کودک است و از طرف دیگر،والدین،جزئی از زندگی کودک هستند که برای وی،از جایگاه ویژه ای برخوردارند.به همین جهت،برای کودک خیلی مهم است که پدر و مادرش در دنیای او وارد شوند.این جاست که بازی با کودک،اهمّیت می یابد.چون والدین،مهم ترین افراد برای کودک هستند،بازی کردن آنها با کودک،موجب تکریم کودک و بالا رفتن عزّت نفس او می گردد و احساس خودْ ارزشمندی و کرامت نفس را برای وی به وجود می آورد.

نکته مهم،این است که بازی کردن بزرگان با کودکان،لهو و لعب نیست؛بلکه کاری خردمندانه،بزرگ سالانه و حکیمانه است و موجب کسر شأن نمی گردد.

ص:517

الفصل التّاسع:الدّعاء للأولاد

الحَثُّ عَلَی الدُّعاءِ لِلأولاد

الکتاب

«وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً». 1

«رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ». 2

الحدیث

1607 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: دُعاءُ الوالِدِ لِلوَلَدِ کَالماءِ لِلزَرعِ بِصَلاحِهِ. (1)

الفصل العاشر:واجبات الصّبیّ

1/10.واجِباتُ الصَّبِیِ تِجاهَ والِدَیهِ

الکتاب

«وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلی وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِی عامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ». 4

الحدیث

1608 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئِلَ عَن حَقِّ الوالِدَینِ عَلی وَلَدِهِما:هُما جَنَّتُکَ ونارُکَ. (2)

1609 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن حَقِّ الوالِدِ علی وَلَدِهِ أن یَخضَعَ لَهُ

فی الغَضَبِ وَالتَّعَبِ. (3)

فصل نهم:دعا برای فرزندان

تشویق به دعا کردن برای فرزندان
قرآن

«و کسانی اند که می گویند:پروردگارا!به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنیِ چشمان[ِ ما]باشد،و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان».

«پروردگارا!مرا برپا دارنده نماز قرار ده،و از فرزندان من نیز پروردگارا ما و دعای مرا بپذیر».

حدیث

1607 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعای پدر برای فرزند،همانند آب مفید برای زراعت است.

فصل دهم:وظایف کودک

1/10.وظایف کودک در برابر پدر و مادر
قرآن

«و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش[به نیکوکاری]کردیم؛مادرش به او باردار شد؛سستی ای بر روی سستی.و از شیر باز گرفتنش،در دو سال است.[آری،به او سفارش کردیم که]شکرگزارِ من و پدر و مادرت باش که بازگشت[همه]،به سوی من است».

حدیث

1608 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که از ایشان درباره حقّ پدر و مادر بر فرزندشان پرسیده شد:آنان بهشت و دوزخِ تو هستند.

1609 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از جمله حقوق پدر بر فرزندش،این است که هنگام خشم و ناراحتی،

در برابر او فروتن[و آرام]باشد.

ص:518


1- (3) الفردوس:ج 2 ص 213 ح 3038.
2- (5) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1208 ح 3662.
3- (6) تاریخ المدینة المنوّرة:ج 2 ص 568.

1610 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أحزَنَ والِدَیهِ فَقَد عَقَّهُما. (1)

1611 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئلَ عَن حَقِّ الوالِدِ عَلی وَلدِهِ:لا یُسَمِّیهِ بِاسمِهِ،ولا یَمشِی بَینَ یَدَیهِ،ولا یَجلِسُ قَبلَهُ،ولا یَستَسِبُّ لَهُ. (2)

2/10.واجِباتُ الصَّبِیِ تِجاهَ مُعَلِّمِهِ

1612 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَعَلَّمتَ مِنهُ حَرفا،صِرتَ لَهُ عَبدا. (3)

1613 . عنه صلی الله علیه و آله: أکرِمُوا العُلَماءَ ووَقِّروهُم. (4)

1614 . عنه صلی الله علیه و آله: تَواضَعوا لِلعالِمِ وَارفَعوهُ؛فَإِنَّ المَلائِکَةَ تَرفَعُ العالِمَ وتَخفِضُ أجنَحتَها وتَستَغفِرُ لَهُ. (5)

1615 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ احتَقَرَ صاحِبَ العِلمِ فَقَدِ احتَقَرَنی،ومَنِ احتَقَرَنی فَهُوَ کافِرٌ. (6)

3/10.واجِباتُ الصَّبِیِّ تِجاهَ الکَبیرِ وَتِجاهَ الصَّدیقِ

1616 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُسَلِّمُ الصَّغیرُ عَلَی الکَبیرِ،والمَارُّ عَلَی القاعِدِ،وَالقَلیلُ،عَلَی الکَثیرِ. (7)

1617 . عنه صلی الله علیه و آله: اللّهُ فی عَونِ العَبدِ ما کانَ العَبدُ فی عَونِ

أخیهِ. (8)

1610 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که پدر و مادرش را ناراحت سازد،بی تردید،نسبت به آنان،سرکشی کرده است.

1611 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که از ایشان،درباره حقّ پدر بر فرزند،پرسیده شد:او را به نام،صدا نزند،جلوی او راه نرود،پیش از او ننشیند و برای او دشنام خواهی نکند (9).

2/10.وظایف کودک در برابر آموزگار

1612 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که حرفی از او بیاموزی،بنده اش شده ای.

1613 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانشمندان را اکرام کنید و آنان را گرامی بدارید.

1614 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در برابر دانشمند،فروتنی کنید و او را ارج بنهید؛چرا که فرشتگان،دانشمند را بر می کشند و بال های خود را پایین می آورند(فروتنی می کنند)و برایش آمرزش می طلبند.

1615 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که صاحب دانش را کوچک شمارد،بی شک،مرا کوچک شمرده است و کسی که مرا کوچک شمارد،کافر است.

3/10.وظایف کودک در برابر بزرگ تر و دوست

(10)

1616 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [لازم است]کوچک به بزرگْ سلام کند و عبور کننده به نشسته،و[جمعیتِ]کم به[جمعیتِ]بسیار.

1617 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،در کار کمک به بنده

است تا وقتی که بنده،در کار کمک به برادرش باشد.

ص:519


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 372 ح 5762.
2- (2) الکافی:ج 2 ص 158 ح 5. [1]
3- (3) عوالی اللآلی:ج 1 ص 292 ح 163. [2]
4- (4) فردوس الأخبار:ج 1 ص 109 ح 233.
5- (5) الفردوس:ج 2 ص 45 ح 2263.
6- (6) إرشاد القلوب:ص 165. [3]
7- (7) صحیح البخاری:ج 5 ص 2301 ح 5877.
8- (8) صحیح مسلم:ج 4 ص 2074 ح 38.
9- (9) دشنام خواهی نکند،یعنی:فرزند،کاری نکند که پدر و مادرش میان مردم،بدنام شوند و موجب نفرین و بدگویی از آنان گردد.
10- (10) گفتنی است که این وظایف،غالبا اختصاص به کودک ندارند؛لیکن مربّی باید به تدریج،کودک را با این وظایف آشنا کند.

1618 . عنه صلی الله علیه و آله: القَ أخاکَ بِوَجهٍ مُنبَسِطٍ. (1)

1619 . عنه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنُ مِرآةٌ لِأَخیهِ المُؤمِنِ؛یَنصَحُهُ إذا غابَ عَنهُ،ویُمیطُ (2)عَنهُ ما یَکرَهُ إذا شَهِدَ،ویُوَسِّعُ لَهُ فِی المَجلِسِ. (3)

1620 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُ إخوانِکُم مَن أهدی إلَیکُم عُیوبَکُم. (4)

1618 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برادرت را با روی گشاده ملاقات کن.

1619 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،آینه برادر مؤمن خود است؛وقتی حاضر نباشد،خیرخواه اوست.و آن گاه که هست،آنچه را ناخوشایند است،از او می زداید و در مجلس برای او جا باز می کند.

1620 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ برادرانِ شما،کسی است که عیب هایتان را به شما هدیه دهد.

ص:520


1- (1) الکافی:ج 2 ص 103 ح 3. [1]
2- (2) إماطَةُ الأذی:أی تَنحِیَتُه(النهایة:ج 4 ص 380«میط»).
3- (3) النوادر للراوندی:ص 99 ح 56. [2]
4- (4) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 123. [3]

الباب الثّالث:تربیة الشّباب

الفصل الأوّل:ربیع الحیاة

1/1.اِغتِنامُ فُرصَةِ الشَّبابِ

1621 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن وَصِیَّتِهِ لِلإِمامِ عَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُ،بادِر بِأَربَعٍ قَبلَ أربَعٍ:شَبابِکَ قَبلَ هَرَمِکَ،وصِحَّتِکَ قَبلَ سُقمِکَ،وغِناکَ قَبلَ فَقرِکَ،وحَیاتِکَ قَبلَ مَوتِکَ. (1)

1622 . عنه صلی الله علیه و آله: لِیَتَزَوَّدِ العَبدُ مِن دُنیاهُ لآخِرَتِهِ،ومِن حَیاتِهِ لِمَوتِهِ،ومِن شَبابِهِ لِهَرَمِهِ،فَإِنَّ الدُّنیا خُلِقَت لَکُم و أنتُم خُلِقتُم لِلآخِرَةِ. (2)

2/1.مُحاسَبَةُ أیّامِ الشَّبابِ

1623 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَزولُ قَدَما عَبدٍ یَومَ القِیامَةِ حَتّی یُسأَلَ عَن أربَعٍ:عَن عُمُرِهِ فیما أفناهُ،وعَن شَبابِهِ فیما أبلاهُ،وعَن مالِهِ مِن أینَ اکتَسَبَهُ وفیما أنفَقَهُ،وعَن حُبِّنا أهلَ البَیتِ. (3)

الفصل الثّانی:ربیع بناء الذّات

1/2.اِسْتِعدادُ الشّابِّ لِبِناءِ ذاتِهِ

الکتاب

«فَما آمَنَ لِمُوسی إِلاّ ذُرِّیَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ». 4

باب سوم:تربیت جوان

فصل یکم:بهار زندگی

1/1.غنیمت دانستن جوانی

1621 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به امام علی علیه السلام:ای علی!چهار چیز را پیش از چهار چیز دریاب:جوانی ات را پیش از پیری،تن درستی ات را پیش از بیماری،بی نیازی ات را پیش از نیازمندی،و زندگی ات را پیش از مرگ.

1622 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده باید برای سرای آخرتش از دنیا،و برای مرگش از زندگی،و برای پیری اش از جوانی،توشه برگیرد؛زیرا دنیا برای شما آفریده شده و شما برای آخرت آفریده شده اید.

2/1.حسابرسی روزگار جوانی

1623 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده،در روز قیامت،گام از گام بر نمی دارد،مگر آن که از چهار چیز پرسیده می شود:از عمرش که چگونه سپری ساخته،و از جوانی اش که چگونه هدر داده،و از ثروتش که از کجا به دست آورده و چگونه خرج کرده است؛و از دوستیِ ما اهل بیت.

فصل دوم:بهار خودسازی

1/2.آمادگیِ جوان برای خودسازی
قرآن

«سرانجام،کسی به موسی ایمان نیاورد،مگر فرزندانی از قوم وی».

ص:521


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 357 ح 5762.
2- (2) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 131. [1]
3- (3) الخصال:ص 253 ح 125.

الحدیث

1624 . شباب قریش: قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله:اُوصیکُم بِالشُّبّانِ خَیرا فَإِنَّهُم أرَقُّ أفئِدَةً،إنَّ اللّهَ بَعَثَنی بَشیرا ونَذیرا فَحالَفَنِی الشُّبّانُ وخالَفَنِی الشُّیوخُ،ثُمَّ قَرَأَ «فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ» (1). (2)

2/2.التَّربِیَةُ المَعنَوِیَّةُ

1625 . الإمام زین العابدین علیه السلام: مَرَّ رَسولُ اللّه بِقَومٍ یَرفَعونَ حَجَرا فَقالَ:ما هذا؟

قالوا:نَعرِفُ بِذاکَ أشَدَّنا و أقوانا.

فَقالَ صلی الله علیه و آله:ألا اخبِرُکُم بِأَشَدِّکُم و أقواکُم؟

قالوا:بَلی،یا رَسولَ اللّه.

قالَ:أشَدُّکُم وَأقواکُم الَّذی إذا رَضِیَ لَم یُدخِله رِضاهُ فی إثمٍ ولا باطِلٍ،وإذا سَخِط لَم یُخرِجهُ سَخَطُهُ مِن قَولِ الحَقِّ،وإذا قَدَرَ لَم یَتَعاطَ مالَیسَ بِحَقٍّ. (3)

الفصل الثّالث:ربیع العُمْرِ

1/3.بَعْثُ الأَنبِیاءِ علیهم السلام شُبّانا

الکتاب

«قالُوا سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْراهِیمُ». 4

الحدیث

1626 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما بَعَثَ اللّهُ نَبِیّاً إلّا شابّاً. (4)

حدیث

1624 . شباب قریش: پیامبر خدا فرمود:«شما را به نیکی با جوانان سفارش می کنم؛زیرا نرم ترینْ دل ها را دارند.به راستی که خداوند،مرا بشارت دهنده و هشدار دهنده بر انگیخت،پس جوانان،با من پیمان بستند و پیران،با من به مخالفت برخاستند».و آن گاه،این آیه را خواند:««و عمر آنان به درازا کشید،و دل هایشان سخت گردید»».

2/2.پرورش معنوی

1625 . امام زین العابدین علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله بر گروهی گذشت که سنگی را بلند می کردند.فرمود:«این،چه کاری است؟».

گفتند:با این کار،نیرومندترین و استوارترینِ خود را می شناسیم.

فرمود:«آیا به شما خبر دهم که استوارترین و نیرومندترینِ شما کیست؟».

گفتند:بلی،ای پیامبر خدا!

فرمود:«استوارترین و نیرومندترینِ شما،کسی است که هر گاه خشنود شود،خشنودی اش او را به گناه و باطل نکشاند،و هر گاه خشمگین شود،خشمش او را از سخن حق،بیرون نراند،و هر گاه به قدرت رسید،به کارِ غیر حق،دست نزند».

فصل سوم:بهار سازندگی

1/3.بعثت پیامبران علیهم السلام در جوانی
قرآن

«[مردم بابل]گفتند:شنیدیم جوانی،از آن[بت]ها[به بدی]یاد می کرد که به او ابراهیم گفته می شود».

حدیث

1626 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هیچ پیامبری را جز در جوانی،مبعوث نکرد.

ص:522


1- (1) الحدید:16. [1]
2- (2) شباب قریش:ص 1.
3- (3) معانی الأخبار:ص 366.
4- (5) کنز العمّال:ج 11 ص 475 ح 32233.

1627 . عنه صلی الله علیه و آله: یا بَنی عَبدِالمُطَّلِبِ،إنّی وَاللّهِ ما أعلَمُ شابّاً فِی العَرَبِ جاءَ قَومَهُ بِأَفضَلَ مِمّا جِئتُکُم بِهِ أنّی قد جِئتُکُم بِخَیرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (1)

2/3.الإمامُ المَهدِیُ علیه السلام یَظهَرُ شابّا

1628 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَقومُ فی آخِرِ الزَّمانِ رَجُلٌ مِن عِترَتی شابٌّ حَسَنُ الوَجهِ أقنَی الأَنفِ یَملأَُ الأَرضَ قِسطاً وعَدلاً،کَما مُلِئَت ظُلما وجَورا. (2)

الفصل الرّابع:أهمّ ما ینبغی للشّباب

1/4.التَّعَرُّفُ عَلَی القُرآنِ

1629 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ فی شَبیبَتِهِ اختَلَطَ بِلَحمِهِ ودَمِهِ. (3)

2/4.التَّوبَة

1630 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: التَّوبَةُ حَسَنٌ ولکِن فِی الشَّبابِ أحسَنُ. (4)

1631 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی یُحِبُّ الشّابَّ التّائِبَ. (5)

3/4.الاهتمام بالعبادة

1632 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فَضلُ الشّابِّ العابِدِ الَّذی تَعَبَّدَ فی صِباهُ عَلَی الشَّیخِ الَّذی تَعَبَّدَ بَعدَ ما کَبُرَت سِنُّهُ کَفَضلِ المُرسَلینَ عَلی سائِرِ النّاسِ. (6)

1627 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای فرزندان عبد المطّلب!به راستی،به خداوند سوگند،جوانی را در میان عرب نمی شناسم که بهتر از آنچه من برایتان آورده ام،[برای جامعه خویش]آورده باشد.به راستی که برای شما خوبی های دنیا و آخرت را آورده ام.

2/3.ظهور امام مهدی علیه السلام به صورت جوان

1628 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در آخِر زمان،مردی از خاندانم که جوانی است زیباروی و بینی کشیده،قیام می کند و زمین را پُر از عدل و انصاف می نماید،همان گونه که پُر از جفا و ستم شده است.

فصل چهارم:مهم ترین چیزهایی که برای جوان شایسته است

1/4.آشنایی با قرآن

1629 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که قرآن را در جوانی اش فرا گیرد،با گوشت و خونش عجین می گردد.

2/4.توبه

1630 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: توبه زیباست؛ولی در هنگام جوانی،زیباتر است.

1631 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به راستی که خداوند،جوانِ توبه کننده را دوست می دارد.

3/4.اهتمام به عبادت

1632 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برتریِ جوان عبادت پیشه ای که در نورَسی به عبادت رو آورده،بر پیری که در بزرگی به عبادت رو آورده،مانند برتریِ پیامبران بر دیگر مردمان است.

ص:523


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 583 ح 1206. [1]
2- (2) عقد الدرر:ص 39. [2]
3- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 532 ح 2381.
4- (4) کنز العمّال:ج 15 ص 896 ح 43542.
5- (5) کنز العمّال:ج 4 ص 209 ح 10185.
6- (6) کنز العمّال:ج 15 ص 776 ح 43059.

1633 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی یُباهی بِالشّابِّ العابِدِ المَلائِکَةَ،یَقولُ:اُنظُروا إلی عَبدی!تَرَکَ شَهوَتَهُ مِن أجلی. (1)

1634 . عنه صلی الله علیه و آله لإبی ذرّ:یا أباذَرٍّ،ما مِن شابٍّ یَدَعُ لِلّهِ الدُّنیا ولَهوَها و أهرَمَ شَبابَهُ فی طاعَةِ اللّهِ إلَا أعطاهُ اللّهُ أجرَ اثنَینِ وسَبعینَ صِدّیقا. (2)

4/4.الاِهتِمامُ بِطَرحِ الأسئلةِ

الکتاب

«فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ». 3

الحدیث

1635 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِلمُ خَزائِنُ ومِفتاحُهَا السُّؤالُ،فَاسأَلوا رَحِمَکُمُ اللّهُ،فَإِنَّهُ یُؤجَرُ أربَعَةٌ:السّائِلُ،والمُتَکَلِّمُ،وَالمُستَمِعُ،وَالمُحِبُّ لَهُم. (3)

1636 . الإمام الصادق علیه السلام: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله ذُکِرَ لَهُ أنَّ رَجُلاً أصابَتهُ جَنابَةٌ عَلی جُرحٍ کانَ بِهِ،فَاُمِرَ بِالغُسلِ فَاغتَسَلَ فَکَزَّ (4)فَماتَ.فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:قَتَلوهُ قَتَلَهُمُ اللّهُ،إنَّما کانَ دَواءُ العِیِّ السُّؤالَ. (5)

1633 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،به جوان عبادت پیشه،نزد فرشتگان افتخار می کند،در حالی که می فرماید:«بنده ام را بنگرید.برای من،خواسته های نفْس خود را کنار نهاده است».

1634 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!هیچ جوانی نیست که دنیا و خوشی اش را به خاطر خداوند،کنار نَهَد و جوانی اش را در راه بندگی خدا سپری کند،مگر آن که خداوند،به وی پاداش هفتاد و دو صدّیق می بخشد.

4/4.اهتمام به پرسشگری
قرآن

«پس اگر نمی دانید،از پژوهندگان کتاب های آسمانی جویا شوید».

حدیث

1635 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش،گنجینه هایی است که کلید آنها،پرسش است.بپرسید خداوند،شما را رحمت کند؛چرا که چهار گروه،پاداش می بَرَند:پرسش کننده،پاسخ دهنده،شنونده،و دوستدار آنان.

1636 . امام صادق علیه السلام: به پیامبر صلی الله علیه و آله گزارش داده شد که مردی مجروح و آسیب دیده،جُنُب شد و به وی گفته شد غسل کند.او هم غسل کرد و سپس سرما خورد و لرزید و از دنیا رفت.

پیامبر خدا فرمود:«او را کُشتند.خداوند آنان را بکُشد!همانا داروی درمانده[از پاسخ]،پرسیدن[از دانا]است».

ص:524


1- (1) کنز العمّال:ج 15 ص 776 ح 43057.
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 535 ح 1162. [1]
3- (4) تحف العقول:ص 41.
4- (5) کُزّ الرجل فهو مکزوز:إذا تقبّض من البرد(الصحاح:ج 3 ص 893). [2]
5- (6) الکافی:ج 3 ص 68 ح 4. [3]

الباب الرّابع:عوامل بناء النّفس

الفصل الأوّل:التأسی بالاسی الحسنة

1/1.الأَنبِیاءُ علیهم السلام

الکتاب

«أُولئِکَ الَّذِینَ هَدَی اللّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ». 1

«رَبَّنا آمَنّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنا مَعَ الشّاهِدِینَ». 2

«قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ». 3

«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللّهَ کَثِیراً». 4

الحدیث

1637 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ اقتَدی بِالأَنبِیاءِ،دَخَلَ مَعَهُمُ الجَنَّةَ. (1)

2/1.أهلُ البَیتِ علیهم السلام

1638 . صحیح مسلم عن زید بن أرقم: قامَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَوما فینا خَطیبا بِماءٍ یُدعی خُمّا؛بَینَ مَکَّةَ وَالمَدینَةِ،فَحَمِدَ اللّهَ و أثنی عَلَیهِ ووَعَظَ وذَکَّرَ،ثُمَّ قالَ:

أمّا بَعدُ،ألا أیُّهَا النّاسُ!فَإِنَّما أنَا بَشَرٌ یوشِکَ أن یَأتِیَ رَسولُ رَبّی فَاُجیبَ.و أنَا تارِکٌ فیکُم ثَقَلَینِ (2):أوَّلُهُما کِتابُ اللّهِ فیهِ الهُدی وَالنّورُ،فَخُذوا بِکِتابِ اللّهِ وَاستَمسِکوا بِهِ.

فَحَثَّ عَلی کِتابِ اللّهِ ورَغَّبَ فیهِ،ثُمَّ قالَ:

و أهلُ بَیتی،اُذَکِّرُکُمُ اللّهَ فی أهلِ بَیتی،اُذَکِّرُکُمُ اللّهَ فی أهلِ بَیتی،اُذَکِّرُکُمُ اللّهَ فی أهلِ بَیتی. (3)

باب چهارم:عوامل خودسازی

فصل یکم:الگوگیری از الگوهای خوب

1/1.پیامبران علیهم السلام
قرآن

«اینان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است.پس به هدایت آنان اقتدا کن».

«پروردگارا!به آنچه نازل کردی،گرویدیم و فرستاده[ات]را پیروی کردیم.پس ما را در زمره گواهان بنویس».

«قطعاً برای شما در[پیروی از]ابراهیم و کسانی که با اویند،سرمشقی نیکوست:آن گاه که به قوم خود گفتند:ما از شما و از آنچه به جای خدا می پرستید،بیزاریم».

«قطعاً برای شما در[اقتدا به]رسول خدا سرمشقی نیکوست:برای آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می کند».

حدیث

1637 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به پیامبران اقتدا کند،همراه آنان به بهشت می رود.

2/1.اهل بیت علیهم السلام

1638 . صحیح مسلم به نقل از زید بن ارقم:روزی،پیامبر خدا در آبگاهی به نام«خُم»در راه میان مکّه و مدینه،برای ما به خطبه ایستاد و حمد و ثنای خداوند را به جای آورد و پند و اندرز داد و آن گاه فرمود:«و اینک ای مردم بدانید که من هم یک بشرم و زود است که پیکِ[مرگ،از سوی]پروردگارم بیاید و دعوتش را اجابت کنم.من در میان شما،دو چیز

گران بها (4)بر جای می گذارم:نخستینِ آن دو،کتاب خداست که در آن،هدایت و نور است.پس کتاب خدا را بگیرید و بدان چنگ زنید».

پیامبر صلی الله علیه و آله به کتاب خدا ترغیب و تشویق کرد.سپس فرمود:«و[دوم،]اهل بیتِ من.خدا را درباره اهل بیتم به شما یادآوری می کنم،خدا را درباره اهل بیتم به شما یادآوری می کنم،خدا را درباره اهل بیتم به شما یادآوری می کنم».

ص:525


1- (5) جامع الأخبار:ص 151 ح 340. [1]
2- (6) قال ابن الأثیر:سمّاهما«ثَقَلَین»لأنّ الأخذ بهما والعمل بهما ثقیل،ویقال لکلّ خطیر نفیس:ثَقَل،فسمّاهما ثَقَلین إعظاما لقدرهما وتفخیما لشأنهما(النهایة:ج 1 ص 216« [2]ثقل»).
3- (7) صحیح مسلم:ج 4 ص 1873 ح 36.
4- (8) ابن اثیر درباره نامیده شدن کتاب خدا و عترت به«ثقلین»،گفته است:دلیلش این است که گرفتن آن دو و عمل به آنها،سنگین است.و به هر چیز خطیر و ارزشمند،«ثَقَل»گفته می شود.پس پیامبر صلی الله علیه و آله آن دو را برای بزرگداشت منزلت آنها و سترگ و عالی داشتن جایگاهشان،ثقلین نامیده است(النهایة:ج 1 ص 216).

3/1.العُلَماء

1639 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اتَّبِعُوا العُلَماءَ؛فَإِنَّهُم سُرُجُ الدُّنیا ومَصابیحُ الآخِرَةِ. (1)

1640 . عنه صلی الله علیه و آله فِی التَّرغیبِ إلی طَلَبِ العِلمِ:یَرفَعُ اللّهُ بِهِ أقواما یَجعَلُهُم فِیالخَیرِ أئِمَّةً یُقتَدی بِهِم،تُرمَقُ (2)أعمالُهُم،وتُقتَبَسُ آثارُهُم،وتَرغَبُ المَلائِکَةُ فی خُلَّتِهِم،یَمسَحونَهُم فی صَلاتِهِم بِأَجنِحَتِهِم. (3)

الفصل الثّانی:المجاهدة

1/2.جهادُ النّفسِ

1641 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مُخاطِبا أصحابهُ لما قدموا من بعض

الحروب:قَدِمْتُم خَیرَ مَقْدَمٍ،وقَدِمْتُم مِن الجِهادِ الأصْغَرِ إلی الجهادِ الأکْبَرِ:مُجاهَدَةِ العَبدِ هَواهُ. (4)

3/1.دانشمندان

1639 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از عالمان[صالح،]پیروی کنید؛چرا که چراغ های دنیا و روشنایی های آخرت اند.

1640 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در تشویق به طلب علم:خداوند به سبب آن(دانش)،اقوامی را بلندمرتبه می گردانَد و آنان را در خوبی ها پیشوایانی قرار می دهد که سرمشق دیگران می شوند،و کارهایشان مورد توجّه دیگران قرار می گیرد و از رفتارهایشان اقتباس می شود.فرشتگان نیز به دوستی با آنان علاقه مند می شوند و در هنگام نمازشان،بال های خود را بر سر آنها می کشند.

فصل دوم:مجاهدت

1/2.جهاد با نفس

1641 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به اصحابش هنگامی که از یکی از

جنگ ها برگشتند:خوش آمدید!و از جهاد اصغر،پای به میدان جهاد اکبر گذاشتید؛جهاد بنده با هوای نَفْسش.

ص:526


1- (1) الفردوس:ج 1 ص 71 ح 209.
2- (2) رَمَقتُه ببصری ورامقتُه:إذا أتبعتَه بصرَک تتعهّده،وتنظر إلیه وترْقُبه.ورمَّق ترمیقا:أدام النظر(تاج العروس:ج13 ص177« [1]رمق»).والظاهر أنّ المراد من«تُرمق أعمالهم»:أی یُنظر إلیها ویُکتسب منها،فیَجعل الناس أعمالهم علی طریقتهم.
3- (3) الخصال:ص 522 ح 12.
4- (4) کنز العمّال:ج 4 ص 430 ح 11260.

1642 . عنه صلی الله علیه و آله: أفْضَلُ الجِهاد مَن جاهَدَ نَفْسَهُ الّتی بینَ جَنْبَیهِ. (1)

1643 . عنه صلی الله علیه و آله: أعدی عَدوِّکَ نَفسُکَ الَّتی بَینَ جَنبَیکَ. (2)

2/2.أفضل الجهاد

1644 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أشَدُّ النّاسِ اجْتِهادا مَن تَرَکَ الذُّنوبَ. (3)

1645 . عنه صلی الله علیه و آله: أفْضَلُ الجِهادِ مَن أصْبَحَ لا یَهُمُّ بظُلْمِ أحدٍ. (4)

3/2.ثَمَرَةُ المجاهَدةِ

الکتاب

«وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ». 5

الحدیث

1646 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: جاهِدوا أنفسَکُم علی شَهَواتِکُم تَحِلَّ قلوبَکُم الحِکْمَةُ. (5)

1647 . عنه صلی الله علیه و آله: جاهِدوا أنفسَکُم بقِلَّةِ الطَّعامِ والشَّرابِ،تُظِلَّکُمُ المَلائکةُ ویَفِرَّ عَنکُمُ الشَّیطانُ. (6)

1642 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین جهاد،جهاد کسی است که با نفْسِ نهفته در میان دو پهلوی خود مبارزه کند.

1643 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دشمن ترین دشمن تو،نفْسی است که میان دو پهلویت قرار دارد.

2/2.برترین جهاد

1644 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سختکوش ترینِ مردم،کسی است که گناهان را فرو گذارد.

1645 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین جهاد،جهاد کسی است که صبحِ خود را با این نیّت آغاز کند که به هیچ کسی ستم روا ندارد.

3/2.ثمره مجاهدت
قرآن

«و کسانی که در راه ما کوشیده اند،به یقین،راه های خود را بر آنان می نماییم و به راستی،خدا با نیکوکاران است».

حدیث

1646 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با خواهش های نفْس خود بستیزید تا دل هایتان را حکمت فرا بگیرد.

1647 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با کم خوردن و کم آشامیدن،به جنگ نفْس های خود بروید تا فرشتگان بر سر شما سایه افکنند و شیطان از شما بگریزد.

ص:527


1- (1) الجعفریّات:ص 78. [1]
2- (2) تنبیه الخواطر:ج1 ص259. [2]
3- (3) الأمالی للصدوق:ص 73 ح 41.
4- (4) المحاسن:ج 1 ص 456 ح 1053. [3]
5- (6) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 122. [4]
6- (7) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 122. [5]

الفصل الثّالث:مخافة اللّه

1/3.فضل مخافة اللّه

الکتاب

«تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ». 1

الحدیث

1648 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رأسُ الحِکمَةِ مَخافَهُ اللّهِ. (1)

1649 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ باللّهِ أعْرَفَ کانَ مِن اللّهِ أخْوَفَ. (2)

1650 . عنه صلی الله علیه و آله: ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ...خَوفُ اللّهِ فی السِّرِّ کأ نّکَ تَراهُ،فإنْ لَم تَکُن تَراهُ فإنّهُ یرَاکَ. (3)

2/3.فَضْلُ البُکاءِ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ

الکتاب

«إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلی عَلَیْهِمْ... وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعاً». 5

الحدیث

1651 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طُوبی لِصُورةٍ نَظَرَ اللّهُ إلَیها تَبکی علی ذَنبٍ مِن خَشیَةِ اللّهِ عز و جل،لَم یَطّلِعْ إلی ذلکَ الذَّنْبِ غَیْرُهُ. (4)

1652 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن خَرَجَ مِن عَینَیهِ مِثلُ الذُّبابِ مِن الدَّمْعِ مِن خَشیَةِ اللّهِ آمَنَهُ اللّهُ بهِ یَومَ الفَزَعِ الأکبَرِ. (5)

فصل سوم:ترس از خدا

1/3.فضیلت ترس از خدا
قرآن

«[مؤمنان حقیقی،کسانی هستند که]پهلوهایشان از خوابگاه ها جدا می گردد[و]پروردگارشان رای از روی بیم و طمع می خوانند،و از آنچه روزی شان داده ایم،انفاق می کنند».

حدیث

1648 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سرآمد حکمت،ترس از خداست.

1649 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خداشناس تر باشد،خداترس تر است.

1650 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز نجات بخش است:...ترس از خدا در نهان،چنان که گویی او را می بینی؛چرا که هرچند تو او را نمی بینی،او تو را می بیند.

2/3.فضیلت گریستن از ترس خدا
قرآن

«بی گمان کسانی که پیش از آن[نزول قرآن]دانش یافته اند،چون[این کتاب]بر آنان خوانده شود...و بر روی زمین می افتند و می گِریند و بر فروتنیِ آنها افزوده می شود».

حدیث

1651 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوشا چهره ای که خداوند به آن می نگرد،در حالی که از ترس خدا بر گناهی که کرده و جز او کسی از آن آگاه نیست،می گِرید!

1652 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از ترس خدا به اندازه مگسی اشک از چشمش خارج شود،خداوند،او را در آن روزِ ترس بزرگ،ایمن می گردانَد.

ص:528


1- (2) الاختصاص:ص 343.
2- (3) جامع الأخبار:ص 258 ح 682. [1]
3- (4) المحاسن:ج 1 ص 62 ح 3. [2]
4- (6) ثواب الأعمال:ص 200 ح 2.
5- (7) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 95 ح 2268. [3]

1653 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن عَلاماتِ الشَّقاءِ جُمودُ العَینِ. (1)

3/3.المؤمنُ بینَ الخَوفِ والرَّجاءِ

الکتاب

«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ». 2

الحدیث

1654 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَو تَعْلَمونَ قَدْرَ رَحمَةِ اللّهِ لاتَّکَلْتُم علَیها وما عَمِلْتُم إلّا قلیلاً،ولَو تَعْلَمونَ قَدْرَ غَضَبِ اللّهِ لَظَنَنْتُم بأنْ لا تَنْجوا. (2)

4/3.خَوفُ المُؤمِنِ مِن سُوءِ الخاتِمَةِ

1655 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ المؤمنُ خائفا من سُوءِ العاقِبَةِ،لایَتَیقّنُ الوُصولَ إلی رِضْوانِ اللّهِ حتّی یکونَ وَقتُ نَزْعِ رُوحِهِ وظُهورِ مَلَکِ المَوتِ لَهُ. (3)

1656 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُ الأُمورِ خَیرُها عاقِبَةً. (4)

5/3.مَن خافَ اللّهَ خافَ منهُ کلُّ شیءٍ

1657 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن خافَ اللّهَ عز و جل خافَ مِنهُ کُلُّ شَیءٍ،ومَن لَم یَخَفِ اللّهَ أخافَهُ اللّهُ عز و جل مِن کلِّ شَیءٍ. (5)

1658 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ اتَّقی اللّهَ أهابَ اللّهُ مِنهُ کُلَّ شَیءٍ،ومَن لَم یَتّقِ اللّهَ أهابَهُ اللّهُ مِن کُلِّ شَیءٍ. (6)

1653 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از[جمله]نشانه های شقاوت،خشکی چشم است.

3/3.مؤمن در بیم و امید به سر می برد
قرآن

«[آیا چنین کسی بهتر است،]یا آن کسی که او در طول شب،در حال سجده و قیام،اطاعت[ِ خدا]می کند،از آخرت می ترسد و رحمت پروردگارش را امید دارد؟بگو:آیا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند،یکسان اند؟!تنها خردمندان اند که پند می پذیرند».

حدیث

1654 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر اندازه رحمت خدا را بدانید،بر آن تکیه خواهید کرد و جز اندکی،عمل نخواهید کرد.و اگر اندازه خشم خدا را بدانید،خواهید پنداشت که هرگز نجات نمی یابید.

4/3.نگرانی مؤمن از بدفرجامی

1655 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،پیوسته از بدفرجامی،هراسان است و تا زمان جان کندن و ظاهر شدن فرشته مرگ بر او،یقین ندارد که به رضوان الهی خواهد رسید.

1656 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ کارها،خوش فرجام ترین آنهاست.

5/3.هر که از خدا پروا کند،همه چیز از او پروا می کند

1657 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که از خداوند عز و جل بترسد،همه اشیا از او می ترسند و هر که از خدا نترسد،خداوند عز و جل او را از همه چیز می ترساند.

1658 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که از خدا بترسد،خداوندْ همه چیز را از او هراسان می کند و هر که از خدا نترسد،خداوندْ او را از همه چیز هراسان می سازد.

ص:529


1- (1) الخصال:ص 242 ح 96.
2- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 144 ح 5894.
3- (4) التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام:ص 239 ح 117. [1]
4- (5) الأمالی للصدوق:ص 576 ح 788.
5- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 357 ح 5762.
6- (7) کنز العمّال:ج 3 ص 142 ح 5883.

6/3.ما لا یَنبَغی مِنَ الخَوفِ

الکتاب

«إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». 1

الحدیث

1659 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طُوبی لِمَن شَغَلَهُ خَوفُ اللّهِ عز و جل عَن خَوفِ النّاسِ. (1)

1660 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَخَفْ فی اللّهِ لَوْمَةَ لائمٍ. (2)

الفصل الرّابع:التّوبة

1/4.الحَثُّ عَلَی التَّوبَة

الکتاب

«وَ تُوبُوا إِلَی اللّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». 4

الحدیث

1661 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: التَّوبةُ تَجُبُّ ما قَبلَها. (3)

1662 . عنه صلی الله علیه و آله: التّائبُ مِن الذَّنبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ. (4)

1663 . عنه صلی الله علیه و آله: لیسَ شَیءٌ أحَبَّ إلی اللّهِ مِن مُؤمنٍ تائبٍ أو مُؤمنةٍ تائبةٍ. (5)

6/3.آن جا که ترس،سزاوار نیست
قرآن

«در واقع،این شیطان است که دوستانش را می ترساند.پس اگر مؤمنید،از آنان مترسید،و از من بترسید».

حدیث

1659 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوشا آن که ترس از خدا عز و جل،او را از ترس از مردم باز داشته باشد!

1660 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در راه خدا،از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای،پروا به دل راه مده.

فصل چهارم:توبه

1/4.تشویق به توبه
قرآن

«ای مؤمنان!همگی[چه مرد و چه زن]به درگاه خدا توبه کنید.امید که رستگار شوید».

حدیث

1661 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: توبه،گذشته ها را از بین می برد.

1662 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که از گناه توبه کند،مانند کسی است که گناهی نکرده باشد.

1663 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نزد خدا،چیزی محبوب تر از مرد یا زن مؤمن توبه گر نیست.

ص:530


1- (2) الکافی:ج 8 ص 169 ح 190. [1]
2- (3) الخصال:ص 526 ح 13.
3- (5) عوالی اللآلی:ج 1 ص 237 ح 150. [2]
4- (6) کنز العمّال:ج 4 ص 207 ح 10174.
5- (7) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 29 ح 33. [3]

2/4.قَبولُ التّوبةِ

الکتاب

«وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ». 1

الحدیث

1664 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ غافِرٌ إلّا مَن شَرَدَ علی اللّهِ شِرادَ البعیرِ علی أهْلِهِ. (1)

3/4.متی تُقبلُ التّوبةُ؟

الکتاب

«وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتّی إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفّارٌ أُولئِکَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً». 3

الحدیث

1665 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تابَ قَبْلَ أنْ یُعایِنَ قَبِلَ اللّهُ تَوبَتَهُ. (2)

1666 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تعالی یَقبَلُ تَوبَةَ العبدِ ما لَم یُغَرْغِرْ. (3)

4/4.التّوبةُ النَّصُوحُ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ». 6

2/4.پذیرش توبه
قرآن

«و اوست کسی که توبه را از بندگان خود می پذیرد و از گناهان در می گذرد و می داند که چه می کنید».

حدیث

1664 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،آمرزنده است،مگر کسی را که از طاعت او بگریزد،همچنان که شتر از صاحب خود می رمد و می گریزد.

3/4.تا چه زمانی توبه پذیرفته می شود؟
قرآن

«و توبه آن کسان پذیرفته نیست که گناه می کنند،تا وقتی که مرگ یکی از ایشان در رسید،بگوید:اکنون توبه کردم.و[نیز توبه]کسانی که در حال کفر می میرند،پذیرفته نخواهد بود.آنان اند که برایشان عذابی دردناک آماده کرده ایم».

حدیث

1665 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس پیش از مشاهده[ی مرگْ]توبه کند،خداوند،توبه اش را می پذیرد.

1666 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،توبه بنده را،پیش از آن که به جان کندن افتد،می پذیرد.

4/4.توبه نَصوح(راستین)
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!به درگاه خدا توبه ای راستین کنید.امید است که پروردگارتان بدی هایتان را از شما بزداید و شما را به باغ هایی ببرد که از زیر[درختان]آن،جویبارها روان است».

ص:531


1- (2) کنز العمّال:ج 16 ص 12 ح 43717.
2- (4) الکافی:ج 2 ص 440 ح 2. [1]
3- (5) کنز العمّال:ج 4 ص 210 ح 10187.

الحدیث

1667 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله وقد سُئلَ عن ِ التَّوبةِ النَّصوحِ:هُو النَّدمُ علی الذّنبِ حینَ یَفْرُطُ مِنکَ،فتَسْتَغفِرُ اللّهَ بِنَدامَتِکَ عِند الحافِرِ،ثُمَّ لا تَعودُ إلَیهِ أبَدا. (1)

5/4.تأخیرُ التّوبةِ

1668 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لابن مَسعودٍ:یابنَ مَسعودٍ،لا تُقَدِّمِ الذّنبَ ولا تُؤَخِّرِ التّوبَةَ،ولکِنْ قَدِّمِ التَّوبةَ و أخِّرِ الذَّنبَ،فإنَّ اللّهَ تعالی یقولُ فی کتابهِ: «بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ» (2). (3)

الفصل الخامس:التّقوی

1/5.الحثّ علی التَّقوی

الکتاب

«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ». 4

الحدیث

1669 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن رُزِقَ تُقیً فَقَد رُزِقَ خَیرَ الدُّنیا والآخِرَةِ. (4)

1670 . عنه صلی الله علیه و آله فی وصِیَّتِهِ لأبی ذرٍّ:اُوصیک بتَقوَی

اللّهِ؛فإنّهُ رَأسُ الأمرِ کُلِّهِ. (5)

حدیث

1667 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ سؤال از توبه نصوح:توبه نصوح،پشیمانی از گناهی است که از تو سر می زند،پس فورا با پشیمانیِ خود،از خدا آمرزش بخواهی و دیگر هرگز به آن بر نگردی.

5/4.به تأخیر افکندن توبه

1668 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابن مسعود:ای پسر مسعود!گناه را پیش مینداز و توبه را به تأخیر میفکن؛بلکه توبه را پیش افکن و گناه را به تأخیر انداز؛زیرا خداوند متعال در کتاب خود می فرماید:«بلکه انسان می خواهد جلویش باز باشد[تا در تمام عمر،فسق و فجور کند]».

فصل پنجم:تقوا

1/5.تشویق به تقوا
قرآن

«و اگر مردم شهرها ایمان آورده بودند و به تقوا گراییده بودند،قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان می گشودیم؛ولی تکذیب کردند.پس به[کیفر]عملکردشان[گریبان]آنان را گرفتیم».

حدیث

1669 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که تقوا روزی اش شود،خیر دنیا و آخرت روزی اش شده است.

1670 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش خود به ابو ذر:

تقوای خدا را پیشه کن؛زیرا رأس همه کارهاست.

ص:532


1- (1) کنز العمّال:ج 4 ص 260 ح 10427.
2- (2) القیامة:5. [1]
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 353 ح 2660. [2]
4- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 91 ح 5641.
5- (6) معانی الأخبار:ص 334 ح 1.

1671 . عنه صلی الله علیه و آله: أکیَسُ الکَیْسِ التُّقی،و أحمَقُ الحُمقِ الفُجورُ. (1)

2/5.التَّقوی مفتاحُ الکرامةِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ». 2

الحدیث

1672 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ ربَّکُم واحِدٌ،وإنّ أباکُم واحِدٌ،ودِینُکُم واحِدٌ،ونَبیُّکُم واحِدٌ،ولا فَضلَ لِعَرَبیٍّ علی عَجَمیٍّ،ولا عَجَمیٍّ علی عَرَبیٍّ،ولا أحمَرَ علی أسوَدَ،ولا أسوَدَ علی أحمَرَ،إلّا بالتَّقوی. (2)

1673 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا دَخَلَ البَیتَ عامَ الفَتحِ ومَعهُ الفَضلُ بنُ عبّاسٍ واُسامَةُ بنُ زَیدٍ،ثُمّ خَرَجَ فأخَذَ بحَلْقَةِ البابِ:الحَمدُ للّهِ الّذی صَدَقَ عَبدَهُ،و أنجَزَ وَعدَهُ،وغَلَبَ الأحزابَ وَحدَهُ،إنّ اللّهَ أذهَبَ نَخوَةَ العَرَبِ وتَکَبُّرَها بآبائها،وکُلُّکُم مِن آدَمَ وآدَمُ مِن تُرابٍ،وان أکرَمُکُم عِندَ اللّهِ أتقاکُم. (3)

1671 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زیرک ترین زیرکی،پرهیزگاری است و احمقانه ترین حماقت،گناه کردن.

2/5.تقوا،کلید کرامت است
قرآن

«ای مردم!ما شما را از مرد و زنی آفریدیم،و شما را قبیله های گوناگون قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید.در حقیقت،ارجمندترینِ شما نزد خدا پرهیزگارترینِ شماست.بی تردید،خداوند،دانای آگاه است».

حدیث

1672 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا پروردگار شما یکی است و پدر شما یکی و دین شما یکی و پیامبرتان یکی.هیچ عربی بر هیچ عجمی برتری ندارد و نیز هیچ عجمی بر هیچ عربی،و هیچ سفیدی بر هیچ سیاهی،و هیچ سیاهی بر هیچ سفیدی،مگر به تقوا.

1673 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که در سال فتح مکّه،همراه فضل بن عبّاس و اسامة بن زید،داخل خانه خدا شد و سپس بیرون آمد و دستگیره در را گرفت:ستایش،خداوندی را که بنده اش را تصدیق کرد و وعده اش را به انجام رساند و به تنهایی،بر همه احزاب چیره گشت.خداوند،نخوت عرب و نازیدن آنها به پدرانشان را از بین برد.همه شما از آدم هستید و آدم از خاک و ارجمندترینِ شما نزد خداوند،باتقواترینِ شماست.

ص:533


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 576 ح 788. [1]
2- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 93 ح 5655.
3- (4) مشکاة الأنوار:ص 120 ح 283. [2]

3/5.مَن یَتَّقِ اللّهَ یَجعَلْ لَهُ مَخرَجا

الکتاب

«مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً». 1

الحدیث

1674 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَو أنّ السَّماواتِ والأرضَ کانَتا رَتقا علی عَبده المؤمن ثُمّ اتَّقَی اللّهَ،لَجَعَلَ اللّهُ لَهُ مِنهُما فَرَجا ومَخرَجا. (1)

1675 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا قَرأَ: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» :مِن شُبُهاتِ الدُّنیا،ومِن غَمَراتِ المَوتِ،وشَدائدِ یَومِ القِیامَةِ. (2)

4/5.ما یُورِثُ التَّقوی

1676 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ المُتَّقینَ الّذینَ یَتَّقونَ اللّهَ مِن الشّیءِ الّذی لا یُتَّقی مِنهُ خَوفا مِن الدُّخولِ فی الشُّبهَةِ. (3)

1677 . عنه صلی الله علیه و آله فی وصِیَّتِهِ لأبی ذرٍّ:یا أبا ذرٍّ،لا یکونُ الرّجُلُ مِن المُتَّقینَ حتّی یُحاسِبَ نَفسَهُ أشَدَّ مِن مُحاسَبَةِ الشَّریکِ لِشَریکِهِ،فیَعلَمَ مِن أینَ مَطعَمُهُ،ومِن أینَ مَشرَبُهُ،ومِن أینَ مَلبَسُهُ؟أمِن حِلٍّ ذلکَ،أم مِن حَرامٍ؟ (4)

3/5.گشایش الهی برای تقواپیشگان
قرآن

«و هر کس از خدا پروا کند،[خدا]برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد و از جایی که حسابش را نمی کند،به او روزی می رساند،و هر کس بر خدا اعتماد کند،او برای وی بس است.خدا فرمانش را به انجام رساننده است.به راستی،خدا برای هر چیزی،اندازه ای مقرّر کرده است».

حدیث

1674 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر آسمان ها و زمین در برابر بنده ای سر به هم آورند و آن بنده تقوای خدا پیشه کند،حتماً خداوند از میان آن دو،گشایش و راه خروجی برایش قرار خواهد داد.

1675 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله چون آیه«و هر که از خدا بترسد،[خداوند]برای او راه خروجی قرار می دهد»را خواند:[یعنی راه خروج]از شبهات دنیا و از سختی های مرگ و دشواری های روز قیامت.

4/5.آنچه تقوا می آورد

1676 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پرهیزگاران،کسانی هستند که از ترس افتادن در شبهه،درباره آنچه جای پرهیز ندارد،از خدا پروا می کنند.

1677 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش خود به ابو ذر:ای ابو ذر!آدمی از پرهیزگاران نیست،مگر آن گاه که حسابرسیِ او از نفْسش،سخت تر از حساب کشیدن شریک از شریکش باشد و بداند که از کجا می خورد،از کجا می آشامد و از کجا می پوشد،و آیا اینها از راه حلال اند یا از حرام.

ص:534


1- (2) عدّة الداعی:ص 286. [1]
2- (3) مجمع البیان:ج 10 ص 460.
3- (4) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 376 ح 2661. [2]
4- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 699 ح 8501.

5/5.حَقُّ التَّقوی

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ». 1

الحدیث

1678 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «اِتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ» :أن یُطاعَ فلا یُعصی،و أن یُذکَرَ فلا یُنسی. (1)

الفصل السّادس:الورع

1/6.فَضلُ الوَرَعِ

1679 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لکلِّ شَیءٍ اسٌّ،واُسُّ الإیمانِ الوَرَعُ. (2)

1680 . عنه صلی الله علیه و آله: الوَرَعُ سَیّدُ العَمَلِ. (3)

1681 . عنه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ دِینِکُمُ الوَرَعُ. (4)

2/6.تفسیرُ الوَرَعِ

1682 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الوَرَعُ سَیِّدُ العَمَلِ،مَن لَم یَکُن لَهُ وَرَعٌ یَرُدُّهُ عَن مَعصیَةِ اللّهِ تعالی إذا خَلا بها لَم یَعبَأِ اللّهُ بسائرِ عَمَلِهِ،فذلکَ مَخافَةُ اللّهِ فی السِّرِّ والعَلانِیَةِ،والاقتِصادُ فی الفَقرِ والغِنی،والعَدلُ عِندَ الرِّضاوالسُّخطِ. (5)

5/5.حقّ تقوا
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!از خدا آن گونه پروا کنید که حقّ پرواکردن از اوست،و مباد که نامسلمان بمیرید».

حدیث

1678 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: «از خدا چنان پروا کنید که سزاوار پروا کردن از اوست»،بدین گونه که اطاعت شود و نافرمانی نشود و پیوسته یاد شود و هیچ گاه فراموش نگردد.

فصل ششم:پارسایی

1/6.فضیلت پارسایی

1679 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر چیزی بنیادی دارد و بنیاد ایمان،پارسایی است.

1680 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پارسایی،سَروَر اعمال است.

1681 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین[جنبه]دین شما،پارسایی است.

2/6.معنای پارسایی

1682 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پارسایی،سَرور اعمال است.هر کس پارسایی ای نداشته باشد که هر گاه در خلوت با نافرمانیِ خدا رو به رو شد،او را از ارتکاب آن باز دارد،خداوند به دیگر اعمال او توجّهی نمی کند؛زیرا پارسایی،ترس از خداست در نهان و آشکار،و میانه روی است در تهی دستی و توانگری،و مراعات عدالت است در خشنودی و خشم.

ص:535


1- (2) الدرّ المنثور:ج 2 ص 282. [1]
2- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 427 ح 7284.
3- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 430 ح 7299.
4- (5) الخصال:ص 4 ح 9.
5- (6) کنز العمّال:ج 3 ص 430 ح 7299.

1683 . عنه صلی الله علیه و آله: الوَرِعُ الّذی یَقِفُ عِندَ الشُّبهَةِ. (1)

1684 . عنه صلی الله علیه و آله: دَع ما یُریبُکَ إلی ما لا یُریبُکَ؛فإنّکَ لَن تَجِدَ فَقدَ شَیءٍ تَرَکتَهُ للّهِ. (2)

1685 . عنه صلی الله علیه و آله: استَفتِ قَلبَکَ،استَفتِ نَفسَکَ،البِرُّ ما اطمَأنَّ إلَیهِ القَلبُ واطمَأ نَّت إلَیهِ النَّفسُ،والإثمُ ما حاکَ فی النَّفسِ وتَرَدَّدَ فی الصَّدرِ،وإن أفتاکَ النّاسُ و أفتَوکَ. (3)

الفصل السّابع:حسن الخلق

1/7.الحَثَّ عَلَی حُسنِ الخُلقِ

1686 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإسلامُ حُسنُ الخُلقِ. (4)

1687 . عنه صلی الله علیه و آله: حُسنُ الخُلقِ نِصْفُ الدِّینِ. (5)

1688 . عنه صلی الله علیه و آله: حُسنُ الخُلقِ ذَهَبَ بخَیرِ الدُّنیا والآخِرَةِ. (6)

1689 . بحار الأنوار عن جریرِ بنِ عبدِ اللّهِ: قالَ لی رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:إنّکَ امْرؤٌ قَد أحْسَنَ اللّهُ خَلْقَکَ فأحْسِنْ خُلقَکَ. (7)

2/7.بَرکات حُسنِ الخُلقِ

1690 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن حَسَّنَ خُلقَهُ بَلّغَهُ اللّهُ درَجَةَ الصّائمِ القائمِ. (8)

1683 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پارسا کسی است که به هنگام پیش آمدن شبهه،درنگ کند.

1684 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آنچه را در آن شک داری،رها کن و به آنچه شک نداری،چنگ بزن؛زیرا فقدان چیزی را که برای خداوندْ رهایش کرده ای،هرگز احساس نخواهی کرد.

1685 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از دلت فتوا بخواه،از[وجدانِ]خود فتوا بخواه.طاعت،آن چیزی است که دل به آن آرام گیرد و جان،بدان آرامش و قرار یابد و گناه،آن چیزی است که در جان،آرام نگیرد و در سینه بی تابی کند،هرچند مردم[جواز آن را]به تو حکم کنند و فتوا دهند.

فصل هفتم:خوش خویی

1/7.تشویق به خوش خویی

1686 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اسلام،خوش خویی است.

1687 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیک خویی،نصف دین است.

1688 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیک خویی،خیر دنیا و آخرت را از آنِ خود کرده است.

1689 . بحار الأنوار به نقل از جریر بن عبد اللّه:پیامبر خدا به من فرمود:«تو کسی هستی که خداوند،زیبایت آفریده است.پس اخلاقت را نیز زیبا گردان».

2/7.پیامدهای خوش خویی

1690 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که اخلاق خویش را نیکو گرداند،خداوند او را به مقام روزه گیرِ شبْ زنده دار می رساند.

ص:536


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 428 ح 7289.
2- (2) کنز العمّال:ج 3 ص 429 ح 7297.
3- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 432 ح 7312.
4- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 17 ح 5225.
5- (5) الخصال:ص 30 ح 106.
6- (6) الأمالی للصدوق:ص 588 ح 811.
7- (7) بحار الأنوار:ج 71 ص 394 ح 63. [1]
8- (8) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 71 ح 328. [2]

1691 . عنه صلی الله علیه و آله: حُسنُ الخُلقِ یُثْبِتُ المَودَّةَ. (1)

1692 . عنه صلی الله علیه و آله: حُسنُ البِشْرِ یَذهَبُ بالسَّخیمَةِ. (2)

1693 . عنه صلی الله علیه و آله: أکمَلُ المؤمنینَ إیمانا أحْسَنُهُم خُلقا. (3)

3/7.تفسیرُ حُسنِ الخُلقِ

1694 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّما تفسیرُ حُسنِ الخُلقِ:ما أصابَ الدُّنیا یَرْضی،و إنْ لَم یُصِبْهُ لَم یَسْخَطْ. (4)

1695 . تنبیه الخواطر: جاءَ رجُلٌ إلی رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِن بَینِ یدَیهِ فقالَ:یا رسولَ اللّهِ،ما الدِّینُ؟فقالَ:حُسنُ الخُلقِ.ثُمَّ أتاهُ عَن یَمینِهِ فقالَ:ما الدِّینُ؟فقالَ:حُسنُ الخُلقِ.ثُمّ أتاهُ مِن قِبَلِ شِمالِهِ فقالَ:ما الدِّینُ؟فقالَ:حُسنُ الخُلقِ.ثُمّ أتاهُ مِن وَرائهِ فقالَ:ما الدِّینُ؟فالْتَفَتَ إلَیهِ وقاَل:أمَا تَفْقَهُ؟!الدِّینُ هُو أنْ لا تَغْضَبَ. (5)

4/7.مَضارُّ سوءِ الخُلُقِ

الکتاب

«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ». 6

الحدیث

1696 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الخُلقُ السَّیِّئُ یُفسِدُ العَملَ کما یُفسِدُ الخَلُّ العَسلَ. (6)

1691 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حُسنِ خُلق،رشته دوستی را استوار می کند.

1692 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوش رویی،کینه را می برد.

1693 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن مؤمنی ایمانش کامل تر است که اخلاقش نیکوتر باشد.

3/7.معنای خوش خویی

1694 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: معنای حُسن خلق،این است که اگر دنیا به انسان رو کرد،خشنود باشد و اگر رو نکرد،خشمگین نشود.

1695 . تنبیه الخواطر: مردی از روبه روی پیامبر خدا،نزد ایشان آمد و پرسید:ای پیامبر خدا!دین چیست؟

فرمود:«خوش خویی».

سپس از طرف راست آمد و پرسید:دین چیست؟

باز فرمود:«خوش خویی».

آن گاه،از طرف چپ ایشان آمد و پرسید:دین چیست؟

باز فرمود:«خوش خویی».

سپس از پشت سر ایشان آمد و پرسید:دین چیست؟

پیامبر صلی الله علیه و آله به طرف او برگشت و فرمود:«مگر نمی فهمی؟!دین،آن است که خشم نگیری».

4/7.پیامدهای بدخویی
قرآن

«پس به[برکتِ]رحمت خداوند،با آنان نرم خو[و پُر مِهر]شدی،و اگر تندخو و سخت دل بودی،قطعاً از پیرامون تو پراکنده می شدند».

حدیث

1696 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خویِ بد،کار را تباه می کند،همان گونه که سرکه عسل را.

ص:537


1- (1) تحف العقول:ص 45.
2- (2) الکافی:ج 2 ص 103 ح 6. [1]
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 140 ح 227.
4- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 17 ح 5229.
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 89. [2]
6- (7) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 37 ح 96. [3]

1697 . عنه صلی الله علیه و آله وقد قیلَ لَهُ:إنّ فُلانَةَ تَصومُ النّهارَ وتَقومُ اللّیلَ،وهِی سَیِّئةُ الخُلقِ تُؤْذی جِیرانَها بلِسانِها:لا خَیرَ فیها،هِی مِن أهْلِ النّارِ. (1)

1698 . عنه صلی الله علیه و آله وقَد سُئِلَ عَن سَبَبِ قَولِهِ حینَ دَفَنَ سَعدَ بنَ مُعاذٍ:«إنَّ سَعدا قَد أصابَتهُ ضَمَّةٌ»،فقالَ:نَعَم،إنَّهُ کانَ فی خُلقِهِ مَع أهلِهِ سُوءٌ. (2)

الفصل الثامن:الأدب

1/8.الحَثُّ عَلَی الأَدَبِ

1699 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لایَقولَنَّ أحَدُکُم لِلمَسجِدِ مُسَیجِدٌ؛فَإِنَّهُ بَیتُ اللّهِ،یُذکَرُ اللّهُ فیهِ،ولا یَقولَنَّ أحَدُکُم مُصَیحِفٌ؛فَإِنَّ کِتابَ اللّهِ أعظَمُ مِن أن یُصَغَّرَ،ولا یَقولَنَّ أحَدُکُم عَبدی و أمَتی؛کُلُّکُم عِبادٌ وإماءٌ،ولا یَقولَنَّ لِلرَّجُلِ رُوَیجِلٌ،ولا لِلمَرأَةِ مُرَیَّةٌ. (3)

1700 . عنه صلی الله علیه و آله فی صِفَةِ المُؤمِنِ:کَثیرُ الحَذَرِ،قَلیلُ الزَّلَلِ،حَرَکاتُهُ أدَبٌ. (4)

2/8.التَّحذیرُ مِن سوءِ الأَدَبِ

1701 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکَ وما یُسَوِّءُ الأَدَبَ. (5)

1702 . عنه صلی الله علیه و آله: إیّاکَ أن تَضحَکَ مِن غَیرِ عَجَبٍ،أو تَمشِیَ وتَتَکَلَّمَ فی غَیرِ أدَبٍ. (6)

1697 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که به ایشان گفته شد:فلان زن،روزها را روزه می گیرد و شب ها را به عبادت می گذراند؛امّا بداخلاق است و همسایگانش را با زبان خود،می آزارد:خیری در او نیست.او دوزخی است.

1698 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ این که چرا در هنگام دفن سعد بن معاذ فرمود:«همانا بر سعد،فشاری وارد آمد»:آری،او با خانواده اش[کمی]بَدخُلق بود.

فصل هشتم:ادب

1/8.تشویق به ادب

1699 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ یک از شما نباید به مسجد،«مسجدک»بگوید؛زیرا مسجد،خانه خداست و در آن،ذکر خدا می شود.هیچ یک از شما نباید به مُصحَف(قرآن)،«مصحف کوچک(کتابچه)»بگوید؛زیرا کتاب خدا،باعظمت تر از آن است که[حتّی نام آن]مُصغّر(کوچک)شود.هیچ یک از شما نباید بگوید:بنده من و کنیز من؛[زیرا]همه شما(مردان و زنان)بنده وکنیز[خدا]هستید.و هیچ یک از شما نباید به مرد بگوید:«مَرْدَک»،و یا به زن بگوید:«زَنَک».

1700 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصف مؤمن:بسیار محتاط است،کم لغزش است،حرکاتش مؤدّبانه است.

2/8.هشدار درباره بی ادبی

1701 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از آنچه مایه بی ادبی می شود،بپرهیز.

1702 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از خندیدنِ بی تعجّب[و بی جا]،یا راه رفتن و سخن گفتنِ بی ادبانه بپرهیز.

ص:538


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 90. [1]
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 469 ح 623. [2]
3- (3) سیر أعلام النبلاء:ج 14 ص 546.
4- (4) التمحیص:ص 74 ح 171.
5- (5) إرشاد القلوب:ص 12. [3]
6- (6) أعلام الدین:ص 273. [4]

1703 . عنه صلی الله علیه و آله: مَا استَرذَلَ اللّهُ عَبدا إلّا حَظَرَ عَنهُ العِلمَ وَالأَدَبَ. (1)

3/8.آثار الأَدب

1704 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حُسنُ الأَدَبِ زینَةُ العَقلِ. (2)

1705 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قَعَدَ بِهِ حَسَبُهُ،نَهَضَ بِهِ أدَبُهُ. (3)

4/8.أولیاء التَّأدیب

أ اللّه عز و جل

1706 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أدَّبَنی رَبّی فَأَحسَنَ تَأدیبی. (4)

1707 . عنه صلی الله علیه و آله: المَرَضُ سَوطُ اللّهِ فِی الأَرضِ یُؤَدِّبُ بِهِ عِبادَهُ. (5)

ب الأَنبِیاءُ علیهم السلام

1708 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل أَمَرَنی أن اعَلِّمَکُم ما عَلَّمَنی،و أن اؤَدِّبَکُم. (6)

ج العُلَماءُ وَالحُکّامُ

1709 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِمُعاذِ بنِ جَبَلٍ لَمّا بَعَثَهُ إلَی الیَمَنِ:یا مُعاذُ،عَلِّمهُم کِتابَ اللّهِ،و أحسِن أدَبَهُم عَلَی الأَخلاقِ الصّالِحَةِ. (7)

1710 . الإمام زین العابدین علیه السلام: کَتَبَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله لِعَتّابِ بنِ

أسیدٍ عَهدا عَلی أهلِ مَکَّةَ...:«وقَد قَلَّدَ مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ عَتّابَ بنَ أسیدٍ أحکامَکُم ومَصالِحَکُم،قَد فَوَّضَ إلَیهِ تَنبیهَ غافِلِکُم،وتَعلیمَ جاهِلِکُم،وتَقویمَ أوَدِ (8)مُضطَرِبِکُم،وتَأدیبَ مَن زالَ عَن أدَبِ اللّهِ مِنکُم». (9)

1703 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هیچ بنده ای را پست نشمرْد،مگر آن که او را از دانش و ادب،محروم ساخت.

3/8.آثار ادب

1704 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ادبِ نیکو،زیور خِرَد است.

1705 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که حَسَبش او را بنشاند[و فرودست کند]،ادبش او را برمی خیزانَد[و بلندپایه می گردانَد].

4/8.مسئولان تربیت
الف خداوند عز و جل

1706 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرا پروردگارم تربیت کرد و نیکو تربیتم کرد.

1707 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیماری،تازیانه خدا در روی زمین است و با آن،بندگانش را تأدیب[و تنبیه]می کند.

ب پیامبران

1708 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل به من دستور داد که آنچه را به من آموخته است،به شما تعلیم دهم،و ادبتان آموزم.

ج دانایان و فرمان روایان

1709 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مُعاذ بن جَبَل،در هنگام فرستادنش به یمن:ای معاذ!کتاب خدا را به مردم یمن بیاموز و آنان را بر پایه اخلاق شایسته،به خوبی تربیت کن.

1710 . امام زین العابدین علیه السلام: پیامبر خدا در فرمانی که به موجب آن،عَتّاب بن اسید را بر مردم مکّه

گماشت،چنین نوشت:«...محمّد پیامبر خدا،احکام و مصالح شما را به عتّاب بن اسید سپرد و به او اختیار[و وظیفه]داد که غفلت زدگانِ شما را هشیار کند،و نادانتان را آموزش دهد،و نااستوارتان را استوار گردانَد،و منحرف شدگان از ادبِ خدا را ادب آموزد».

ص:539


1- (1) مسند الشهاب:ج 2 ص 17 ح 795.
2- (2) جامع الأخبار:ص 337.
3- (3) ربیع الأبرار:ج 3 ص 261. [1]
4- (4) مجمع البیان:ج 10 ص 500.
5- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 306 ح 6680.
6- (6) نوادر الاُصول:ج 1 ص 255.
7- (7) تحف العقول:ص 25.
8- (8) الأوَد:العِوَج(النهایة:ج 1 ص 79«أود»).
9- (9) التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام:ص 556 ح 329. [2]

د الآباءُ والاُمَّهاتُ

1711 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن حَقِّ الوَلَدِ عَلی والِدِهِ أن یُحسِنَ أدَبَهُ،و أن لا یَجحَدَ نَسَبَهُ. (1)

1712 . عنه صلی الله علیه و آله: أکرِموا أولادَکُم،و أحسِنوا أدَبَهُم؛یُغفَر لَکُم. (2)

1713 . عنه صلی الله علیه و آله: لَأَن یُؤَدِّبَ الرَّجُلُ وَلَدَهُ خَیرٌ مِن أن یَتَصَدَّقَ بِصاعٍ. (3)

الفصل التاسع:العدل

1/9.الحَثُّ عَلی العَدل

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَوْ عَلی أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقِیراً فَاللّهُ أَوْلی بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوی أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً». 4

د پدران و مادران

1711 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از جمله حقوق فرزند بر پدرش،آن است که او را خوب تربیت کند،و نَسَب او را انکار نکند.

1712 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرزندانتان را گرامی بدارید و نیکو تربیتشان کنید تا آمرزیده شوید.

1713 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این که مرد فرزندش را ادب کند،بِه از آن است که یک صاع (4)صدقه دهد.

فصل نهم:عدل

1/9.تشویق به عدالت
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!پیوسته به عدالت قیام کنید و برای خدا گواهی دهید،هرچند به زیان خودتان یا[به زیان]پدر و مادر و خویشاوندان[شما]باشد.اگر[یکی از دو طرفِ دعوا]توانگر یا نیازمند باشد،باز خدا به آن دو[از شما]سزاوارتر است.پس،از پیِ هوس نروید که[در نتیجه از حق]عدول کنید.و اگر به انحراف گرایید یا اعراض نمایید،قطعاً خدا به آنچه انجام می دهید،آگاه است».

ص:540


1- (1) تاریخ المدینة:ج 2 ص 568.
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 478 ح 1651. [1]
3- (3) سنن الترمذی:ج 4 ص 337 ح 1951. [2]
4- (5) صاع،پیمانه ای است برای اندازه گیری غلّات؛معادل چهار مُد.

الحدیث

1714 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العَدلُ جُنَّةٌ واقِیَةٌ،وجَنَّةٌ باقِیَةٌ. (1)

1715 . عنه صلی الله علیه و آله: عَدلُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ سِتّینَ سَنَةً قِیامِ لَیلِها وصِیامِ نَهارِها،وجَورُ ساعَةٍ فی حُکمٍ أشَدُّ و أعظَمُ عِندَ اللّهِ مِن مَعاصی سِتّینَ سَنَةً. (2)

2/9.صِفاتُ العادِلِ

1716 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن عامَلَ النّاسَ فلَم یَظلِمْهُم،وَحَدَّثَهُم فلَم یَکذِبْهُم،ووَعَدَهُم فلَم یُخلِفْهُم،فَهُو مِمَّن کَمُلَت مُروءَتُهُ،وظَهَرَت عَدالَتُهُ،ووَجَبَت اخُوَّتُهُ،وحَرُمَت غِیبَتُهُ. (3)

1717 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن صاحَبَ النّاسَ بِالَّذی یُحِبُّ أن یُصاحِبوهُ کانَ عَدلاً. (4)

1718 . عنه صلی الله علیه و آله: ما کَرِهتَهُ لِنَفسِکَ فَاکرَهْ لِغَیرِکَ،وما أحبَبتَهُ لِنَفسِکَ فأحبِبْهُ لِأخیکَ؛تَکُن عادِلاً فی حُکمِکَ،مُقسِطا فی عَدلِکَ،مُحَبَّا فی أهلِ السَّماءِ،مَودودا فی صُدورِ أهلِ الأرضِ. (5)

3/9.أعدَلُ النّاسِ

1719 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أعدَلُ النّاسِ مَن رَضِیَ لِلنّاسِ ما یَرضی لِنَفسِهِ،وکَرِهَ لَهُم ما یَکرَهُ لِنَفسِهِ. (6)

1720 . عنه صلی الله علیه و آله وقَد قیلَ لَهُ:اُحِبُّ أن أکونَ أعدَلَ

النّاسِ:أحِبَّ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفسِکَ تَکُنْ أعدَلَ النّاسِ. (7)

حدیث

1714 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عدل،سپر نگه دارنده و بهشت جاودانی است.

1715 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یک ساعت عدالت،بهتر از شصت سال عبادت است که شبش به عبادت و روزش به روزه داری بگذرد،و یک ساعت بی عدالتی در حکومت(/داوری)،نزد خدا،بدتر از شصت سال گناه است.

2/9.ویژگی های عادل

1716 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که با مردم معاشرت کند و ستم روا ندارد،و برای مردم سخن بگوید و به آنان دروغ نگوید،و به مردم وعده دهد و خُلف وعده ننماید،جزو کسانی است که جوان مردی اش کامل،دادگری اش آشکار،برادری اش واجب،و غیبتش حرام است.

1717 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که با مردم به آن صورتی مصاحبت کند که دوست دارد با او مصاحبت کنند،[این]عدل است.

1718 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آنچه برای خود نمی پسندی،برای دیگری نیز مپسند و آنچه برای خود دوست می داری،برای برادرت نیز دوست بدار تا در داوری ات،دادگر و در به پا داشتن برابری،عدالت پیشه و در میان آسمانیان،محبوب و در سینه های زمینیان،دوست داشتنی باشی.

3/9.عادل ترینِ مردم

1719 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عادل ترینِ مردم،کسی است که برای مردم،آن چیزی را می پسندد که برای خود می پسندد،و برای آنها خوش ندارد،آنچه را برای خود خوش ندارد.

1720 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وقتی کسی به او گفت:دوست

دارم عادل ترینِ مردم باشم:آنچه را برای خود دوست داری،برای مردم[نیز]دوست داشته باش که[در این صورت،]عادل ترینِ مردم خواهی بود.

ص:541


1- (1) عوالی اللآلی:ج 1 ص 293 ح 177. [1]
2- (2) جامع الأخبار:ص 435 ح 1216. [2]
3- (3) الخصال:ص 208 ح 28.
4- (4) کنز الفوائد:ج 2 ص 162. [3]
5- (5) تحف العقول:ص 14.
6- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 395 ح 5840.
7- (7) کنز العمّال:ج 16 ص 128 ح 44154.

4/9.الانتِصافُ مِن النَّفسِ

1721 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وصیَّتهِ لابنِ مَسعودٍ:یابنَ مَسعودٍ،أنصِفِ النّاسَ مِن نَفسِکَ،وانصَحِ الاُمَّةَ وارحَمْهُم،فإذا کُنتَ کذلکَ وغَضِبَ اللّهُ علی أهلِ بَلدَةٍ أنتَ فیها و أرادَ أن یُنزِلَ علَیهِمُ العَذابَ نَظَرَ إلَیکَ فرَحِمَهُم بِکَ،یقولُ اللّهُ تعالی: «وَ ما کانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُری بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ» . (1)

1722 . عنه صلی الله علیه و آله: من واسَی الفَقیرَ،و أنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ،فذلکَ المؤمِنُ حَقّا. (2)

5/9.عِقابُ مَن لَم یَعدِلْ مِنَ الاُمَراءِ

1723 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوَّلُ مَن یَدخُلُ النّارَ أمیرٌ مُتَسَلِّطٌ لَم یَعدِلْ،وذو ثَروَةٍ مِنَ المالِ لَم یُعطِ المالَ حَقَّهُ،وفَقیرٌ فَخورٌ. (3)

1724 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَنالُ شَفاعَتی ذا سُلطانٍ جائرٍ غَشومٍ. (4)

1725 . عنه صلی الله علیه و آله فی آخِرِ خُطبَتِه بِالمَدینَةِ وقَد سَألَهُ علیٌّ علیه السلام عَن مَنزِلَةِ الأمیرِ الجائرِ:هُوَ رابِعُ أربَعَةٍ،مِن أشدِّ النّاسِ عَذابا یَومَ القِیامَةِ:إبلیسَ،وفِرعَونَ،وقاتِلِ النِّفسِ،ورابِعُهُم سُلطانٌ جائرٌ. (5)

4/9.دادخواهی از خود

1721 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابن مسعود:ای ابن مسعود!با مردم به انصاف رفتار کن و خیرخواه امّت باش و با آنان،مهربانی کن،که اگر چنین بودی و خداوند بر اهل شهری که تو در آنی،خشم گرفت و خواست عذاب بر ایشان نازل کند،به تو می نگرد و به واسطه تو،بر آنان رَحْم می آورد.خداوند متعال می فرماید:«و پروردگار تو[هرگز]بر آن نبوده که شهرهایی را که مردمش اصلاحگرند،به ستمْ هلاک کند».

1722 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس فقیر را در مال خود شریک گرداند و با مردم به انصاف رفتار کند،او مؤمن حقیقی است.

5/9.کیفر زمامداران بیدادگر

1723 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اوّلین کسانی که در آتشْ داخل می شوند،حاکمِ مسلّطی است که عدالت نورزد،و ثروتمندی که حقّ مالش را نپردازد،و فقیر متکبّر.

1724 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شفاعت من به فرمان روای ستمگرِ بی انصاف نمی رسد.

1725 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در آخرین خطبه اش در مدینه،آن گاه که امام علی علیه السلام از جایگاه پیشوای ستمگر از ایشان سؤال نمود:او چهارمینِ آن چهار تنی است که عذابشان در روز قیامت،از همگان سخت تر است:[یعنی]ابلیس و فرعون و کسی که خودکشی کند و چهارمین آنها فرمان روای ستمگر است.

ص:542


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 360 ح 2660. [1]
2- (2) الخصال:ص 47 ح 48.
3- (3) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 28 ح 20. [2]
4- (4) مستدرک الوسائل:ج 12 ص 99 ح 13627. [3]
5- (5) ثواب الأعمال:ص 338 ح 1.

الفصل العاشر:المواساة

1/10.الحَثُّ علی المواساة

1726 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سَیِّدُ الأَعمالِ ثَلاثُ خِصالٍ:إنصافُکَ النّاسَ مِن نَفسِکَ،ومُواساةُ الأَخِ فِی اللّهِ عز و جل،وذِکرُ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی عَلی کُلِّ حالٍ. (1)

1727 . عنه صلی الله علیه و آله: لِلمُؤمِنِ عَلَی المُؤمِنِ سَبعَةُ حُقوقٍ واجِبَةٍ مِنَ اللّهِ عز و جل عَلَیهِ:الإِجلالُ لَهُ فی عَینِهِ،وَالوُدُّ لَهُ فی صَدرِهِ،وَالمُواساةُ لَهُ فی مالِهِ.... (2)

1728 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ لَهُ قَمیصانِ فَلیَلبَس أحَدَهُما،وَلیَکُنِ الآخَرُ لِأَخیهِ. (3)

1729 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن واسَی الفَقیرَ مِن مالِهِ،و أنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ،فَذلِکَ المُؤمِنُ حَقّا. (4)

2/10.أنواع المواساة

1730 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أبعَدُ الخَلقِ مِنَ اللّهِ رَجُلانِ:رَجُلٌ یُجالِسُ الاُمَراءَ فَما قالوا مِن جَورٍ صَدَّقَهُم عَلَیهِ،ومُعَلِّمُ الصِّبیانِ لا یُواسی بَینَهُم ولا یُراقِبُ اللّهَ فِی الیَتیمِ. (5)

1731 . الإمام علیّ علیه السلام: أبصَرَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَجُلاً لَهُ وَلَدانِ،فَقَبَّلَ أحَدَهُما وتَرَکَ الآخَرَ،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:فَهَلّا واسَیتَ بَینَهُما! (6)

فصل دهم:مُواسات

اشاره

(7)

1/10.تشویق به مواسات

1726 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سرآمد کارها،سه چیز است:دادخواهی مردم از خود،مُواسات در راه خداوند عز و جل نسبت به برادر[ِ دینی]،و هماره به یاد خداوند متعال بودن.

1727 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن را بر مؤمن،هفت حق است که از جانب خداوند عز و جل بر او واجب گشته اند:او را در چشم خویش بزرگ بدارد؛در سینه خود،دوستش بدارد؛در مال خود،شریکش بگرداند....

1728 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که دو پیراهن دارد،یکی از آن دو را بپوشد و دیگری را به برادرش بدهد.

1729 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس فقیر را در مال خود شریک گرداند و با مردم به انصاف رفتار کند،او مؤمن حقیقی است.

2/11.انواع مواسات
اشاره

1730 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دورترینِ مردم از خداوند،دو مَردند:مردی که با حکمرانانْ همنشینی کند و در هر زور و ستمی که می گویند،تصدیق و تأییدشان نماید؛و آموزگار کودکان که میان آنان،یکسان رفتار نکند و خدا را درباره یتیم در نظر نگیرد.

1731 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله مردی را دید که دو پسر داشت؛ولی یکی از آنها را بوسید و دیگری را نبوسید.پیامبر خدا به او فرمود:«چرا میان آنها یکسان رفتار نکردی؟!».

ص:543


1- (1) الخصال:ص 125 ح 121.
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 398 ح 5850.
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 538 ح 1162. [1]
4- (4) الکافی:ج 2 ص 147 ح 17. [2]
5- (5) تاریخ دمشق:ج 28 ص 18 ح 5861.
6- (6) النوادر للراوندی:ص 96 ح 43. [3]
7- (7) مُواسات:مُشارکت دادنِ دیگری در دارایی خویش،سهیم سازی،از خود گذشتگی،همدردی،خیرخواهی،به یک چشم دیدن،حمایت،رعایت.
سخنی درباره مواسات

مواسات (1)مانند«اُسوه»،از مادّه«أسو»است.این مادّه بر درمان و تیمار و اصلاح کردن،دلالت دارد.

ازهری با افزودن معنایی دیگر برای«مواسات»می نویسد:

یُقالُ:هُوَ یُؤاسی فی مالِهِ،أی یُساوی. (2)

گفته می شود:«هو یُؤاسی فی ماله»،یعنی:مال خود را به طور مساوی تقسیم می کند(می بخشد).

بنا بر این،همدردی با دیگران و شریک ساختن آنان در بهره گیری از مواهب زندگی،از آن جهت که نوعی درمان و اصلاح اجتماعی است،«مواسات»نامیده می شود.

نکته قابل توجّه در«مواسات مالی»،این است که شرط تحقّق آن،نیازمند بودن شخص به چیزی است که در اختیار دیگران می گذارد.

به بیان روشن تر،کمک کردن به دیگران،سه درجه دارد که هر یک،عنوانی خاص و ارزشی متفاوت با دیگری دارد:

درجه اوّل:کمک کردن به نیازمندان از اضافه بر نیاز خود.این نوع از کمک کردن،با توجّه به چگونگی آن،«انفاق»،«اهدا»،«صدقه»و«سخا»و امثال آن نامیده می شود.

درجه دوم:شریک کردن نیازمندان با خویش و سهیم کردن آنها در آنچه خود بدان نیازمند و علاقه مند است.این نوع کمک رسانی،«مواسات»نامیده می شود.

درجه سوم:واگذار کردن همه آنچه خود بدان نیاز دارد،به دیگران.این نوع از کمک رسانی،از بالاترین ارزش های اخلاقی شمرده می شود و«ایثار»نام دارد.

1.انواع مواسات

«مواسات»در احادیث اسلامی،دو معنا دارد:

ص:544


1- (1) مُواسات،همچنان که در عربی به معانی متعدّد و متفاوت به کار رفته است،در فارسی نیز معادل های مختلف گرفته است،که عبارت اند از:فداکاری،از خود گذشتگی،نیکخواهی،خیراندیشی،خیررسانی،حمایت،رعایت،به یک چشم دیدن،غمخواری،همدردی،شریک ساختن،و...(ر.ک:لغت نامه دهخدا،فرهنگ جامع کاربردی فرزان،فرهنگ معاصر عربی فارسی).
2- (2) معجم تهذیب اللغة:ج 1 ص 163.

الف همدردی با دیگران در نیازها و مشکلاتشان و سهیم ساختن آنان در بهره گیری از امکانات زندگی خویش.

شایان ذکر است که این معنا از مواسات،دو نوع دارد:یکی مواسات با مال و امکانات مادّی و دیگری مواسات با جان به هنگام خطر.

ب رعایت حقوق دیگران به طور یکسان.این معنا از مواسات نیز انواع فراوانی دارد،مانند:مواسات در حکومت(به معنای عدالت اجتماعی و برخورد یکسان با یکایک افراد جامعه)،مواسات در قضاوت(به معنای عدالت قضایی و برخورد یکسان با طرفین دعوا)،مواسات در تعلیم(به معنای عدالت آموزشی و برخورد مساوی با همه دانش آموزان)و مواسات در خانواده(به معنای رعایت مساوات در ابراز محبّت به فرزندان).

2.دلیل تأکید بر مواسات مالی

بررسی احادیث این بخش،نشان می دهد که بیشتر احادیث«مواسات»،درباره مواسات مالی است.از این رو،این سؤال،قابل طرح است که دلیل این همه تأکید بر مواسات مالی چیست؟آیا اهمّیت و ارزش این نوع از مواسات،بیش از سایر انواع آن است؟

پاسخ،این است که برخی از انواع مواسات غیر مالی(مانند مواسات با جان)،نه تنها ارزششان از مواسات مالی کمتر نیست،بلکه بی تردید،از ارزش بیشتری برخوردارند.بنا بر این،دلیل تأکید احادیث اسلامی بر مواسات مالی،به دلیل نیاز بیشتر جامعه به فرهنگ شدن این نوع مواسات است.

از سوی دیگر،مواسات مالی،مقدّمه مواسات جانی است و کسی که نمی تواند دیگری را در مال خود سهیم کند،بی تردید،برای حفظ جان او،خود را به خطر نمی افکند.

ص:545

الفصل الحادی عشر:الإیثار

1/11.قیمة الإیثار

الکتاب

«وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». 1

«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً* إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً». 2

الحدیث

1732 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإِیثارُ زینَةُ الزُّهدِ،وبَذلُ المَوجودِ زینَةُ الیَقینِ. (1)

1733 . عنه صلی الله علیه و آله: أیُّمَا امرِئ اشتَهی شَهوَةً فَرَدَّ شَهوَتَهُ وآثَرَ عَلی نَفسِهِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ. (2)

فصل یازدهم:ایثار

1/11.ارزش ایثار
قرآن

«و هر چند در خودشان احتیاجی[مبرم]باشد،آنها[نیازمندان]را بر خودشان مقدّم می دارند.و هر کس از آزمندیِ نفس خود مصون مانَد،ایشان اند که رستگاران اند».

«و به[پاس]دوستیِ او(خدا)بینوا و یتیم و اسیر را خوراک می دادند.[و می گفتند:]ما برای خشنودیِ خداست که به شما می خورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم».

حدیث

1732 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایثار،زیور زهد است و بخشیدنِ داشته ها،زیور یقین.

1733 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس هوسی کند و دست رد به سینه هَوَس خویش بزند و[دیگری را]بر خود مقدّم بدارد،خداوند عز و جل او را می آمرزد.

ص:546


1- (3) جامع الأخبار:ص 337 ح 947. [1]
2- (4) تاریخ دمشق:ج 31 ص 142 ح 6495.
سخنی درباره ایثار
اشاره

ایثار،مصدر است از ریشه«اثر»و در لغت،به معنای«تقدیم الشیء(مقدّم داشتن چیزی)»است.

ایثار،در قرآن و حدیث

ایثار و مشتقّات آن،در متون اسلامی در دو معنای متضاد به کار رفته است:گاه در مقدّم داشتن مثبت که یکی از بزرگ ترین ارزش های اخلاقی است استعمال می شود؛مانند این آیه شریف:

«وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ. 1

و[دیگران را]بر خویشتن مقدّم می دارند،هر چند خودشان نیازمند باشند».

و گاه در مقدّم داشتن منفی به کار می رود؛مانند:

«بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا* وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقی. 2

بلکه زندگانی دنیا را ترجیح می دهید،در حالی که آخرت،بهتر و پایدارتر است».

نکته قابل توجّه این که این بخش،برای تبیین ایثار مثبت از نگاه قرآن و حدیث است.

ارزش ایثار

ایثار،یکی از برجسته ترین فضایل و ارزش های انسانی است که در سخنان نورانی پیشوایان اسلام،از آن با عناوینی مانند:بالاترینِ مکارم اخلاقی،بالاترینِ مراتب احسان،بالاترینِ درجات ایمان و بهترین عبادت،ارزش گذاری گردیده است. (1)و در فرهنگ اسلام،کسانی که شایسته نام برداری به فضیلت،مروّت و فتوّت هستند که از این خصلت ارجمند،برخوردار باشند. (2)

آثار ایثار

اسلام،در مقابل مکاتب مادّی که فرهنگ خودخواهی و خودپرستی را تبلیغ و ترویج می کنند،خودخواهی را ریشه مفاسد فردی و اجتماعی می داند و با ترویج فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی می خواهد این ریشه خطرناک

ص:547


1- (3) ر.ک:دانش نامه میزان الحکمه:ج 1 ص 129(فصل دوم:ارزش ایثار).
2- (4) ر.ک:دانش نامه میزان الحکمه:ج 1 ص 122 ح 5 و ص 124 ح 9 و ص 126 ح 12.

را بخشکاند.

البتّه با یک نگاه دقیق و عمیق،در می یابیم که اسلام،با این اقدام،خودخواهی فطری انسان را هدایت،و منافع واقعی و درازْمدّت او را تأمین کرده است.انسان های ایثارگر،در واقع،خود را می سازند و منافع حقیقی و همیشگی خود را تأمین می کنند و به تعبیر قرآن کریم:

«إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ. 1

اگر نیکی کنید،به خودتان نیکی کرده اید».

ص:548

2/11.الأمثال العلیا فی الإیثار

الکتاب

«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ». 1

الحدیث

1734 . تنبیه الخواطر عن عائشة: ما شَبِعَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ثَلاثَةَ أیّامٍ مُتَوالِیَةً حَتّی فارَقَ الدُّنیا،ولَو شاءَ لَشَبِعَ،ولکِنَّهُ کانَ یُؤثِرُ عَلی نَفسِهِ. (1)

1735 . الإمام علیّ علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذَا احمَرَّ البَأسُ و أحجَمَ النّاسُ قَدَّمَ أهلَ بَیتِهِ،فَوَقی بِهِم أصحابَهُ حَرَّ السُّیوفِ وَالأَسِنَّةِ،فَقُتِلَ عُبَیدَةُ بنُ الحارِثِ یَومَ بَدرٍ،وقُتِلَ حَمزَةُ یَومَ احُدٍ،وقُتِلَ جَعفَرٌ یَومَ مُؤتَةَ. (2)

1736 . مجمع البیان عن أبی الطفیل: اشتَری عَلِیٌّ علیه السلام ثَوبا فَأَعجَبَهُ فَتَصَدَّقَ بِهِ،وقالَ:سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله،یَقولُ:مَن آثَرَ عَلی نَفسِهِ آثَرَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ بِالجَنَّةِ. (3)

1737 . الأمالی للطوسی عن أبی هریرة: جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَشَکا إلَیهِ الجوعَ،فَبَعَثَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلی بُیوتِ أزواجِهِ،فَقُلنَ:ما عِندَنا إلَا الماءُ.

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مَن لِهذَا الرَّجُلِ اللَّیلَةَ؟

فَقالَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام:أنَا لَهُ یا رَسولَ اللّهِ.و أتی فاطِمَةَ علیها السلام.فَقالَ:ما عِندَکِ یَابنَةَ رَسولِ اللّهِ؟

فَقالَت:ما عِندَنا إلّا قوتُ الصِّبیَةِ،لکِنّا نُؤثِرُ ضَیفَنا.

فَقالَ عَلِیٌّ علیه السلام:یَابنَةَ مُحَمَّدٍ،نَوِّمِی الصِّبیَةَ و أطفِئِی المِصباحَ.

فَلَمّا أصبَحَ عَلِیٌّ علیه السلام غَدا عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَأَخبَرَهُ الخَبَرَ،فَلَم یَبرَح حَتّی أنزَلَ اللّهُ عز و جل: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» . (4)

2/11.نمونه های والای ایثار
قرآن

«و از میان مردم،کسی هست که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می فروشد،و خدا نسبت به[این گونه]بندگان،مهربان است».

حدیث

1734 . تنبیه الخواطر به نقل از عایشه:پیامبر خدا،تا زمانی که از دنیا رفت،هرگز سه روز پیاپی،غذای سیر نخورد.البتّه اگر می خواست،می توانست سیر بخورد؛امّا او دیگران را بر خود،مقدّم می داشت.

1735 . امام علی علیه السلام: هر گاه جنگ شدّت می گرفت و مردم(مسلمانان)وا پس می رفتند،پیامبر خدا،افراد خانواده اش را پیش می انداخت و به واسطه آنان،یارانش را از سوز شمشیرها و نیزه ها نگه می داشت.از همین رو،عُبَیدة بن حارث،در جنگ بَدر کشته شد،و حمزه،در جنگ احد،و جعفر، (5)در جنگ موته.

1736 . مجمع البیان به نقل از ابو الطفیل:علی علیه السلام جامه ای خرید و از آن،خوشش آمد و آن را صدقه داد و فرمود:«از پیامبر خدا شنیدم که می فرماید:هر که دیگران را بر خود مقدّم بدارد،خداوند در روز قیامت،در ورود به بهشت،او را مقدّم می دارد».

1737 . الأمالی،طوسی به نقل از ابو هریره:مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و از گرسنگی شِکوه کرد.پیامبر خدا،به خانه های همسرانش پیغام فرستاد[که غذایی برای آن مرد بفرستند]؛امّا آنها گفتند:جز آب،چیزی در خانه نداریم.

پیامبر خدا فرمود:«چه کسی امشب،از این مرد پذیرایی می کند؟».

علی بن ابی طالب علیه السلام گفت:من از او پذیرایی می کنم،ای پیامبر خدا!

و نزد فاطمه علیها السلام آمد و گفت:در خانه چه داری،ای دختر پیامبر خدا؟

فاطمه علیها السلام گفت:جز غذای بچّه ها،چیزی نداریم؛امّا میهمان خود را مقدّم می داریم.

علی علیه السلام گفت:ای دختر محمّد!بچّه ها را بخوابان و چراغ را خاموش کن.

صبح که شد،علی علیه السلام نزد پیامبر خدا رفت و ماجرا را به ایشان گفت.هنوز از نزد پیامبر خدا خارج نشده بود که خداوند،این آیه را فرو فرستاد:«و[دیگران را]بر خویشتن مقدّم می دارند،هرچند خودشان نیازمند باشند.و کسی که از آزمندیِ نفس خویش،مصون بماند،آنان اند که رستگاران اند».

ص:549


1- (2) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 172. [1]
2- (3) نهج البلاغة: [2]الکتاب 9.
3- (4) مجمع البیان:ج 2 ص 792.
4- (5) الأمالی للطوسی:ص 185 ح 309. [3]
5- (6) عبیده و جعفر،پسر عموهای پیامبر خدا بودند.

ص:550

پژوهشی درباره شأن نزول آیه ایثار
اشاره

در قرآن کریم می خوانیم:

«وَ الَّذِینَ تَبَوَّؤُا الدّارَ وَ الْإِیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. 1

و کسانی که پیش از آنان(مهاجران)در سرا(مدینه)جای گرفته اند و ایمان آورده اند،هر کس را که به سوی آنان مهاجرت کرده،دوست دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است،در دل هایشان حسدی نمی یابند و[دیگران را]بر خویشتن مقدّم می دارند،هر چند خودشان نیاز مبرم داشته باشند و آنها که از آزمندیِ نفس خویش،مصون بمانند،آنان اند که رستگاران اند».

درباره شأن نزول این آیه،پنج وجه به شرح ذیل،روایت شده است:

یک.ایثار انصار

صدر آیه،به روشنی نشان می دهد که سخن،درباره ایثار انصار است؛زیرا مقصود از عبارتِ«و کسانی که پیش از آنان(مهاجران)در سرا[ی مدینه]جای گرفته اند و ایمان آورده اند»که عطف بر آیه قبلی:«برای مهاجران فقیر...»است،مسلمانان مدینه اند که«انصار»نامیده می شدند؛همانان که در جریان تقسیم غنایمی که از یهود بنی نضیر به دست مسلمانان افتاده بود،مهاجران را بر خود مقدّم داشتند و آیه یاد شده،در ستایش آنان نازل گردید.

دو.ایثار امام علی علیه السلام

چند روایت تصریح می کنند که عبارتِ«و[دیگران را]بر خویش مقدّم می دارند،هر چند خودشان نیاز مبرم داشته باشند»،درباره ایثار امام علی علیه السلام است. (1)

سه.ایثار مرد انصاری

در صحیح البخاری روایت شده که این آیه،درباره مردی از انصار است که پیامبر خدا،میهمانی برای او فرستاد و او میهمان خود را بر خود و همسر و فرزندانش مقدّم داشت. (2)

ص:551


1- (2) ر.ک:تفسیر نور الثقلین:ج 5 ص 285 ح 50 و 53.
2- (3) ر.ک:صحیح البخاری:ج 3 ص 1382 ح 3587.
چهار.ایثار یکی از یاران پیامبر خدا صلی الله علیه و آله

حاکم نیشابوری در المستدرک،از ابن عمر،چنین روایت کرده است:

به یکی از یاران پیامبر خدا،یک گوسفند هدیه داده شد؛امّا او گفت:«برادرم فلانی و خانواده او،بیش از ما به این[غذا]نیاز دارند».لذا آن را برای او فرستاد.همین طور،آن سر گوسفند را یکی برای دیگری می فرستاد تا آن که هفت خانه را گشت و به جای اوّلش باز گشت.در این هنگام،این آیه نازل شد:«...و[دیگران را]بر خود،مقدّم می دارند،هرچند خودشان نیاز مبرم داشته باشند...». (1)

پنج.ایثار جمعی از شهدای احد

نویسنده تفسیر مجمع البیان،در تبیین شأن نزول آیه ایثار می نویسد:

گفته شده که این آیه،درباره هفت نفری نازل شد که در روز احد،تشنه شدند و مقداری آب به اندازه ای که یک نفر را کفایت کند،آوردند.یکی از آنها گفت:«آب را به فلانی بنوشان»،تا آن که بین هفت نفر گشت و همگی شهید شدند و هیچ یک از آنها آب ننوشید.پس خداوند سبحان،ایشان را[در این آیه]ستود. (2)

بررسی وجوه یاد شده

حاصلِ بررسیِ وجوهی که درباره اسباب نزول آیه ایثار ملاحظه شد،از نظر انطباق با ظاهر قرآن و با توجّه به روایاتی که دلالت بر هر یک از این وجوه می نماید،این است که شأن نزول اصلی این آیه،ایثار انصار در جریان تقسیم غنایمی است که از یهود بنی نضیر به دست مسلمانان افتاده بود و آنان،مهاجران را در بهره برداری از آن،بر خودْ مقدّم داشتند.روایاتی که دلالت بر این وجه دارند،با ظاهر آیه ایثار،هماهنگ اند و از این رو،اکثر قریب به اتّفاق مفسّران،آن را پذیرفته اند.

بنا بر این،باید گفت:روایاتی که دلالت بر سایر وجوه پیشْ گفته دارند،در صورت صحّت سند،ذیل آیه ایثار را از باب جَرْی،بر موارد یاد شده،تطبیق کرده اند و اگر بخواهیم جمله«و[دیگران را]بر خود مقدّم می دارند،هر چند خود،نیاز مبرم داشته باشند»را بر فرد خاصّی تطبیق کنیم همان طور که در برخی از روایات گذشته ملاحظه شد،بی تردید،امام علی علیه السلام«سیّدُ المُؤْثِرین(آقای ایثارگران)»است و مانعی ندارد که بگوییم ذیل آیه ایثار،توسّط جبرئیل علیه السلام بر همه موارد ایثار امام علی علیه السلام و سایر ایثارهای بزرگ،تطبیق شده است و مقصود از نزول آیه یادشده در این موارد،جَرْی و تطبیق آن،توسّط جبرئیل علیه السلام است.

ص:552


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 2 ص 526 ح 3799.نیز،ر.ک:تفسیر الآلوسی:ج 28 ص 53،تفسیر القرطبی:ج 18 ص 25،الدرّ المنثور:ج 8 ص 107؛مشکاة الأنوار:ص 330 ح 1050، [1]تنبیه الخواطر:ج 1 ص 173.
2- (2) مجمع البیان:ج 9 ص 391.

الفصل الثانی عشر:الأمانة

1/12.أهمیّةُ الأمانة

الکتاب

«وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ». 1

الحدیث

1738 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَنْظروا إلی کَثرَةِ صَلاتِهِم وصَومِهِم،وکَثرَةِ الحَجِّ،والمعروفِ،وَطَنطَنَتِهِم باللّیلِ!ولکنِ انْظُروا إلی صِدقِ الحدیثِ و أداءِ الأمانةِ. (1)

2/12.إطلاقُ وجوبِ أدائها

1739 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمّا قَرأَ هذهِ الآیةَ: «وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ...» (2):کَذَبَ أعداءُ اللّهِ،ما مِن شیءٍ کانَ فی الجاهلیّةِ إلّا وهُو تَحتَ قَدَمی إلّا الأمانةَ،فإنّها مُؤَدّاةٌ إلی البَرِّ والفاجرِ. (3)

3/12.لا إیمانَ لِمن لا أمانةَ لَه

1740 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا إیمانَ لِمَن لا أمانةَ لَهُ. (4)

1741 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن خانَ أمانةً فی الدُّنیا ولم یَرُدَّهاإلی أهلِها ثُمّ أدرَکَهُ الموتُ ماتَ علی غیرِ مِلّتی،ویلقی اللّهَ وهُو علَیهِ غَضْبانُ. (5)

فصل دوازدهم:امانتداری

1/12.اهمّیت امانتداری
قرآن

«و آنان[مؤمنان کسانی هستند]که امانت ها و پیمان خود را رعایت می کنند».

حدیث

1738 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به بسیاری نمازِ افراد و روزه و حج و بخشش و ناله های شبانه آنها نگاه نکنید؛بلکه به راستگویی و امانتداری شان بنگرید.

2/12.برگرداندن امانت،در هر حال،واجب است

1739 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پس از تلاوت آیه«و بعضی از اهل کتاب اند که اگر او را امین شمری...»:دشمنان خدا،دروغ گفته اند[که می توان امانت را به غیر همکیشان باز نگردانْد].هر چه را در جاهلیت رسم بوده،زیرپا می گذارم،مگر امانتداری را.امانت را باید به نیکوکار و بدکار برگرداند.

3/12.کسی که امانتدار نیست،ایمان ندارد
اشاره

1740 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که امانتدار نیست،ایمان ندارد.

1741 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که در دنیا به امانتی خیانت کند و آن را به صاحبش برنگرداند و مرگش در رسد،بر غیر دین من،مُرده است و در حالی با خدا دیدار می کند که خدا بر او خشمگین است.

ص:553


1- (2) عیون اخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 51 ح 197. [1]
2- (3) آل عمران:75. [2]
3- (4) مجمع البیان:ج 2 ص 778.
4- (5) النوادر للراوندی:ص 91 ح 27. [3]
5- (6) الأمالی للصدوق:ص 516 ح 707. [4]
سخنی درباره امانت
اشاره

واژه«امانت»،ضدّ«خیانت»،مصدر و از ریشه«أمن»به معنای آرامش قلب است و«امین»،به کسی گفته می شود که دل،در سپردن چیزی به او احساسِ آرامش کند.همچنین به چیزی که سپرده شده نیز«امانت»اطلاق می گردد.

امانت،در قرآن و حدیث

واژه«امانت»در قرآن و احادیث اسلامی،در همان معنای لغوی آن به کار رفته است؛امّا در تبیین عرصه های«امانت»و اقسام امینان،نوآوری های جالب توجّه و نکات تنبّه آفرینی در متون اسلامی دیده می شود.

گستره عرصه امانت

از نظر اسلام،عرصه امانت،بسیار گسترده است و هر نعمتی که خداوند متعال به انسان داده،هر کاری که به او واگذار می شود و هر مسئولیتی که به او سپرده شود،در حقیقت،امانتی است که به او سپرده شده است.بنا بر این،آیاتی که مردم را به رعایتِ امانت،ترغیب می کنند،شامل همه عرصه های امانت می گردند.عرصه های امانت،عبارت اند از:

1.عرصه سیاسی.در نظام اسلامی،هر کس از قدرت سیاسی برخوردار است،امانتدار خداوند متعال و مردم است،و هر که جایگاه سیاسی بالاتر و قدرت افزون تری دارد،بارِ امانت او سنگین تر است.بر این اساس،بار امانت رهبران جامعه،از همه سنگین تر است.

2.عرصه فرهنگی.پس از مسئولان سیاسی،بار امانتِ علما و رهبران فرهنگی جامعه از دیگران سنگین تر است.دانش و معرفت،امانت خداوند است که مسئولان فرهنگی،هم خود باید بدان عمل کنند،و هم زمینه را برای عمل کردن دیگران،فراهم سازند.

3.عرصه اقتصادی.روشن ترین عرصه امانت نزد عموم مردم،عرصه اقتصادی است.نکته قابل توجّه در امانتداری اقتصادی از نگاه اسلام،این است که شخص مسلمان،نه تنها حق ندارد به حقوق دیگران تجاوز کند،بلکه ثروت شخصی خودش نیز امانتی در نزد اوست و نمی تواند آن را در هر راهی که می خواهد،مصرف کند.از این رو،در اسلام،اسرافکاری در مال خود نیز خیانت محسوب می گردد.

4.عرصه اخلاقی.گستره امانتداری در عرصه اخلاقی بسیار وسیع است.در واقع،امانتداری اتّصاف به

ص:554

انواع صفات نیکو و اجتناب از همه صفات ناشایست است،امانتداری وجدان اخلاقی است که خداوند متعال به انسان ارزانی داشته است.از این رو،در روایات اسلامی،اموری مانند:صداقت،وَرَع،عفّت،وفا،همکاری برای اقامه حق،پاداش ِ نیکی با نیکی،و حفظ اسرار مردم،از مصادیق امانتداری شمرده شده اند.

5.عرصه عملی.در اسلام،هر کاری که به انسان سپرده شود،امانت محسوب می گردد.از این روست که اجیر(پیمانکار)یکی از امانتداران محسوب می شود.

6.عرصه واجبات الهی.برنامه ای که خداوند متعال برای زندگی انسان ارائه کرده،در حقیقت،بزرگ ترین نعمت و امانت الهی برای تکامل مادّی و معنوی و سعادت دنیوی و اخروی اوست،و همه انبیای الهی با هدف انتقالِ این امانت به جامعه بشر،مبعوث شده اند.بدین سان،بهره گیری از این برنامه،امانتداری است و مخالفت با آن،خیانت محسوب می گردد.

ص:555

الفصل الثالث عشر:المحاسبة

1/13.الحثُّ عَلی محاسبة النفس

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ». 1

الحدیث

1742 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أکْیَسُ الکَیِّسِینَ مَن حاسَبَ نَفْسَهُ وعَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ،و أحْمَقُ الحَمْقی مَنْ أتْبَعَ نَفْسَهُ هَواهُ،وتَمنّی علی اللّهِ الأمانِیَّ. (1)

1743 . عنه صلی الله علیه و آله: حاسِبوا أنْفُسَکُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا،وزِنوها قَبلَ أنْ تُوزَنوا،وتَجَهَّزوا للعَرْضِ الأکْبَرِ. (2)

2/13.التّشدیدُ فی محاسبةِ النّفْسِ

1744 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَکونُ العَبدُ مؤمنا حتّی یُحاسِبَ نفسَهُ أشَدَّ مِن مُحاسَبَةِ الشَّریکِ شَریکَهُ والسَّیّدِ عَبْدَهُ. (3)

1745 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَکونُ الرّجُلُ مِن المُتَّقینَ حتّی یُحاسِبَ نَفسَهُ أشدَّ مِن مُحاسَبَةِ الشَّریکِ شَریکَهُ،فَیعْلَمَ مِنْ أینَ مَطْعَمُهُ،ومِن أینَ مَشْرَبُهُ،ومِن أینَ مَلْبَسُهُ،أمِن حِلٍّ أمْ مِن حَرام؟ (4)

فصل سیزدهم:حسابرسی

1/13.تشویق به محاسبه نفْس
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!از خدا پروا کنید؛و هر کسی باید بنگرد که برای فردا[ی خود]از پیش،چه فرستاده است؛و[باز]از خدا بترسید.در حقیقت،خدا به آنچه می کنید،آگاه است».

حدیث

1742 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زیرک ترینِ زیرکان،کسی است که از نفْس خویش حساب بکشد و برای بعد از مرگ کار کند،و احمق ترینِ احمق ها،کسی است که نفْس خود را دنباله رو هوس خویش کند و از خدا آرزوها بطلبد.

1743 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیش از آن که مورد حسابرسی قرار گیرید،خود به حساب نفستان برسید و پیش از آن که سنجیده شوید،خود،نفستان را در ترازوی سنجش بگذارید و برای آن حسابرسیِ بزرگ،آماده شوید.

2/13.سختگیری در محاسبه نفْس

1744 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده،مؤمن نیست،مگر آن گاه که سخت تر از حسابرسیِ شریک از شریکش و خواجه از غلامش،از نفْسِ خود،حساب بکشد.

1745 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدمی در زمره تقواپیشگان نخواهد بود،مگر آن گاه که سخت تر از حسابرسیِ شریک از شریکش،از خود حساب بکشد تا بداند که از کجا خورده است و از کجا آشامیده است و از کجا پوشیده است؛از حلال یا از حرام.

ص:556


1- (2) بحار الأنوار:ج 70 ص 69 ح 16. [1]
2- (3) بحار الأنوار:ج 70 ص 73 ح 26. [2]
3- (4) بحار الأنوار:ج 70 ص 72 ح 22. [3]
4- (5) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 375 ح 2661. [4]

الفصل الرابع عشر:الحسنة والإحسان

1/14.أفضلُ الحسناتِ

1746 . کنز العمّال عن خالد بن الولید: جاء رجلٌ إلی رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،قالَ:أیُّ حَسَنَةٍ أفضلُ عندَ اللّهِ؟قالَ:حُسنُ الخُلقِ والتّواضُعُ والصَّبرُ علی البَلِیّةِ والرِّضاءُ بالقَضاءِ. (1)

2/14.بالإحسانِ تُملَکُ القلوبُ

1747 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: جُبِلَتِ القُلوبُ علی حُبِّ مَن أحسَنَ إلَیها،وبُغْضِ مَن أساءَ إلَیها. (2)

3/14.الإحسانُ إلی مَن أساءَ

1748 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أحْسِنْ إلی مَن أساءَ إلَیکَ. (3)

1749 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام: لقد ضَمَمتُ إلَیَّ سلاحَ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَوَجَدتُ فی قائمِ سَیفِهِ مُعَلَّقَةً فیها ثلاثةُ أحرُفٍ:صِلْ مَن قَطَعَکَ،و أحسِنْ إلی مَن أساءَ إلَیکَ،وقُلِ الحَقَّ ولَو علی نَفسِکَ. (4)

الفصل الخامس عشر:الحیاء

1/15.فَضْلُ الحَیاءِ

الکتاب

«فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا». 5

فصل چهاردهم:نیکی و نیکوکاری

1/14.بهترین کارهای نیک

1746 . کنز العمّال به نقل از خالد بن ولید:مردی خدمت پیامبر خدا آمد و گفت:برترین کارهای نیک نزد خدا چیستند؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«خوش خویی،فروتنی،شکیبایی بر بلا(گرفتاری)،و خرسندی به قضا».

2/14.با احسان،دل ها به دست می آیند

1747 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دل ها بر محبّت کسی که به آنها خوبی کند و بر نفرت از کسی که به آنها بدی روا دارد،سرشته شده اند.

3/14.نیکی کردن به کسی که بدی کرده است

1748 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به کسی که در حقّ تو بدی کرده است،خوبی کن.

1749 . امام علی علیه السلام: اسلحه پیامبر خدا را برداشتم.دیدم به قبضه شمشیر وی،سه جمله آویخته است:«به کسی که از تو بُریده است،بپیوند و به کسی که به تو بدی کرده است،خوبی کن و حق را بگو،هر چند به زیان خودت باشد».

فصل پانزدهم:شرم

1/15.فضیلت شرم
قرآن

«پس یکی از آن دو زن در حالی که به آزرم،گام بر می داشت نزد وی(موسی)آمد[و]گفت:پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداشِ آب دادن[ِ گوسفندان]برای ما،مزد دهد.

ص:557


1- (1) کنز العمّال:ج 16 ص 129 ح 44154.
2- (2) تحف العقول:ص 37.
3- (3) کنز الفوائد:ج 2 ص 31. [1]
4- (4) کنز العمّال:ج 16 ص 238 ح 44298.

الحدیث

1750 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحیاءُ خَیرٌ کُلُّهُ. (1)

1751 . عنه صلی الله علیه و آله: ما کانَ الفُحْشُ فی شَیءٍ إلّا شانَهُ،ولا کانَ الحیاءُ فی شَیءٍ قَطُّ إلّا زانَهُ. (2)

1752 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ یُحِبُّ الحَیِیَّ المُتَعفِّفَ،ویُبْغِضُ البَذِیَّ السّائلَ المُلْحِفَ. (3)

2/15.الحیاءُ والإیمانُ

1753 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ لِکُلِّ دِینٍ خُلُقا،وإنّ خُلُقَ الإسلامِ الحیاءُ. (4)

1754 . عنه صلی الله علیه و آله: الحیاءُ هُو الدِّینُ کلُّهُ. (5)

3/15.إذا لَم تَسْتَحیِ فاعملْ ما شئتَ!

1755 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لم یَبْقَ مِن أمْثالِ الأنْبیاءِ علیهم السلام إلّا قَولُ النّاسِ:إذا لَم تَسْتَحیِ فاصْنَعْ ما شِئْتَ. (6)

1756 . عنه صلی الله علیه و آله: آخِرُ ما أدْرَکَ النّاسُ مِن کَلامِ النُّبُوّةِ الاُولی:إذا لَم تَسْتَحیِ فاصْنَعْ ما شِئتَ. (7)

الفصل السادس عشر:الحلم

1/16.فَضْلُ الحِلْمِ

الکتاب

«إِنَّ إِبْراهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوّاهٌ مُنِیبٌ». 8

حدیث

1750 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شرم،سراسرْ خوبی است.

1751 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بی شرمی،با چیزی همراه نشد،مگر این که آن را زشت گردانید و حیا،با چیزی همراه نگشت،مگر این که آن را آراست.

1752 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،باحیایِ پاک دامن را دوست دارد و از گدایِ سمجِ بی شرم نفرت دارد.

2/15.شرم و ایمان

1753 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر دینی،خویی دارد و خوی اسلام،شرم است.

1754 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شرم،همه دین است.

3/15.بی شرم،از هیچ کاری امتناع ندارد

1755 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از مَثَل های پیامبران علیهم السلام،جز این سخنِ مردم بر جای نمانده است:وقتی حیا نداشتی،هر کاری که می خواهی،بکن.

1756 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آخرین سخنی که از پیامبرانِ نخستین به مردم رسیده،این است:چون حیا نداشتی،هر کاری که خواستی،بکن.

فصل شانزدهم:بُردباری

1/16.فضیلت بردباری
قرآن

«همانا ابراهیم،بردبار و نرم دل و بازگشت کننده[به سوی خدا]بود».

ص:558


1- (1) معانی الأخبار:ص 409 ح 92.
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 190 ح 320. [1]
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 39 ح 43. [2]
4- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 119 ح 5757.
5- (5) کنز العمّال:ج3 ص 119 ح 5761.
6- (6) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 56 ح 207. [3]
7- (7) کنز العمّال:ج 3 ص 122 ح 5780.

الحدیث

1757 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بُعِثْتُ للحِلْم مَرْکَزا،وللعِلْمِ مَعْدِنا،وللصَّبرِ مَسْکَنا. (1)

2/16.الحِلمُ والعلمُ

1758 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: والّذی نَفْسی بِیَدِهِ،ما جُمِعَ شَیءٌ إلی شَیءٍ أفضَلَ مِن حِلمٍ إلی عِلمٍ. (2)

3/16.صفة من لیس بحلیم

1759 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَیسَ بحَلیمٍ مَن لَم یُعاشِرْ بالمَعروفِ مَن لابُدَّ لَهُ مِن مُعاشَرَتِهِ حَتّی یَجعَلَ اللّهُ لَهُ مِن ذلک مَخرَجا. (3)

الفصل السابع عشر:الرّحم

1/17.الحَثُّ عَلَی التَّراحُمِ

الکتاب

«...ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ* أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ». 4

الحدیث

1760 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن رَحِمَ ولو ذَبیحَةَ عُصفورٍ رَحِمَهُ اللّهُ یومَ القِیامةِ. (4)

1761 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن لَم یَرحَمْ لا یُرحَمْ. (5)

حدیث

1757 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من کانون بردباری و کان[معدن]دانش و خانه شکیبایی،بر انگیخته شدم.

2/16.بردباری و دانش

1758 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگند به آن که جانم در دست اوست،چیزی با چیزی جمع نشد که بهتر از جمع شدن علم و بردباری باشد.

3/16.ویژگیِ کسی که بردبار نیست

1759 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بردبار نیست آن که باکسی که چاره ای از معاشرت با او ندارد،به نیکی معاشرت نمی کند،تا این که خداوند برای او راه گریزی از معاشرت با وی فراهم آورَد.

فصل هفدهم:مهربانی

1/17.تشویق به مهربانی با یکدیگر
قرآن

«...علاوه بر این،از زمره کسانی باشد که گرویده و یکدیگر را به شکیبایی و مهربانی سفارش کرده اند.اینان اند خجستگان».

حدیث

1760 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که حتّی به لاشه گنجشکی رحم کند،خداوند در روز قیامت بر او رحم می آورد.

1761 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که رحم نکند،به او رحم نمی شود.

ص:559


1- (1) بحار الأنوار:ج 71 ص 423 ح 61. [1]
2- (2) الخصال:ص 5 ح 11.
3- (3) کنز العمّال:ج 3 ص130 ح 5815.
4- (5) کنز العمّال:ج 6 ص 263 ح 15614.
5- (6) کنز العمّال:ج 3 ص 163 ح 5971.

1762 . عنه صلی الله علیه و آله: خابَ عَبدٌ وخَسِرَ لَم یَجعَلِ اللّهُ تعالی فی قَلبِهِ رَحمَةً للبَشَرِ. (1)

2/17.أحَقُّ النّاسِ بِالرَّحمِ

1763 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ارحَمُوا عَزیزا ذَلَّ،وغَنِیّا افتَقَرَ،وعالِما ضاعَ فی زمانِ جُهّالٍ. (2)

1764 . عنه صلی الله علیه و آله: ارحَمِ المَساکینَ. (3)

الفصل الثامن عشر:الرّفق

1/18.فَضلُ الرِّفقِ

الکتاب

«وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً». 4

الحدیث

1765 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الرِّفْقُ یُمنٌ والخُرقُ شُؤمٌ. (4)

1766 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ الرِّفقَ لَم یُوضَعْ علی شیءٍ إلّا زانَهُ،ولا نُزِعَ مِن شَیءٍ إلّا شانَهُ. (5)

2/18.إنَّ اللّهَ رَفیقٌ یُحِبُّ الرِّفقَ

1767 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعائشة:یا عائشةُ،إنَّ اللّهَ رفیقٌ یُحِبُّ الرِّفقَ،ویُعطِی علی الرِّفقِ ما لا یُعطِی علی

العُنفِ،وما لا یُعطِی عَلی سِواهُ. (6)

1762 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بازنده و زیانکار است آن بنده ای که خداوند متعال در دل او،رحم نسبت به انسان ها را نگذاشته باشد.

2/17.سزاوارترینِ مردم به مهربانی

1763 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به عزیزی که خوار شده و توانگری که تهی دست شده و دانشمندی که در روزگار نادانانْ تباه گردیده است،رحم کنید.

1764 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با مسکینان مهربانی کن.

فصل هجدهم:نرم خویی

1/18.فضیلت نرم خویی
قرآن

«و بندگانِ[خدای]رحمان،کسانی اند که روی زمین به نرمی گام برمی دارند؛و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند،به ملایمت پاسخ می دهند».

حدیث

1765 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ملایمت(نرم خویی)،میمون است و خشونت(درشت خویی)،شوم.

1766 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ملایمتْ،با هیچ چیز همراه نشد،جز این که آن را آراست و از هیچ چیز برداشته نشد،مگر این که آن را زشت کرد.

2/18.خداوند،نرم خوی است و نرم خویی را دوست دارد

1767 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به عایشه:ای عایشه!همانا خداوند،نرم خوی است و نرم خویی را دوست دارد و به سبب ملایمت،چیزهایی عطا می کند که

با خشونت و چیزهای دیگر عطا نمی کند.

ص:560


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 162 ح 5968.
2- (2) قرب الإسناد:ص 66 ح 210. [1]
3- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 166 ح 5983.
4- (5) الکافی:ج 2 ص 119 ح 4. [2]
5- (6) الکافی:ج 2 ص 119 ح 6. [3]
6- (7) کنز العمّال:ج 3 ص 38 ح 5363.

1768 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ عز و جل رَفیقٌ یُحِبُّ الرِّفقَ فی الأمرِ کُلِّهِ. (1)

3/18.الرِّفقُ فی العِبادَةِ

1769 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ هذا الدِّینَ مَتِینٌ فَأوغِلُوا فیهِ برِفقٍ،ولا تُکَرِّهُوا عِبادَةَ اللّهِ إلی عِبادِ اللّهِ فتکونوا کالراکِبِ المُنْبَتِّ الذی لا سَفَرا قَطَعَ ولا ظَهْرا أبقی. (2)

الفصل التاسع عشر:الزّهد

1/19.فَضلُ الزُّهدِ

الکتاب

«لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ». 3

الحدیث

1770 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أخَذَ مِنَ الدُّنیا مِنَ الحَلالِ حاسَبَهُ اللّهُ،ومَن أخَذَ مِنَ الدُّنیا مِنَ الحَرامِ عَذَّبَهُ اللّهُ،اُفٍّ لِلدُّنیا وما فیها مِنَ البَلِیّاتِ؛حَلالُها حِسابٌ وحَرامُها عِقابٌ. (3)

1771 . عنه صلی الله علیه و آله فی مَوعِظَتِهِ لِابنِ مَسعودٍ:یَابنَ مَسعودٍ،قَولُ اللّهِ تَعالی: «لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» (4)یَعنی أیُّکُم أزهَدُ فِی الدُّنیا....

یَابنَ مَسعودٍ،النّارُ لِمَن رَکِبَ مُحَرَّما،وَالجَنَّةُ لِمَن تَرَکَ الحَلالَ،فَعَلَیکَ بِالزُّهدِ؛فَإِنَّ ذلِکَ مِمّا یُباهِی اللّهُ بِهِ المَلائِکَةَ،وبِهِ یُقبِلُ اللّهُ عَلَیکَ بِوَجهِهِ،ویُصَلّی عَلَیکَ الجَبّارُ. (5)

1768 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل نرم خوی است و نرم خویی را در هر کاری دوست دارد.

3/18.نرمی در عبادت

1769 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا این دین،استوار است.پس با ملایمت در آن وارد شوید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل نکنید که در آن صورت،به سوار درمانده ای می مانید که نه راهی را پیموده و نه مَرکبی[با نشاط]به جا گذاشته است.

فصل نوزدهم:زهد

1/19.ارزش زهد
قرآن

«و به آنچه ما دسته هایی از آنان(کافران)را بدان برخوردار ساخته ایم،چشم مدوز و بر ایشان اندوه مخور،و بال خویش را برای مؤمنان،فرو گستر».

حدیث

1770 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که از حلال دنیا بر گیرد،خداوند از او حساب می کشد و هر که از حرام دنیا بر گیرد،خداوند،او را عذاب می کند.اُف به دنیا و رنج و مصیبت های آن،که حلالش حساب دارد و حرامش کیفر!

1771 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندرز به ابن مسعود:ای پسر مسعود!این سخن خدای متعال که:«تا بیازمایدتان که کدام یک از شما نیکْ کردارترید»،به معنای آن است که کدام یک از شما،به دنیا زاهدترید(بی رغبت ترید)....

ای پسر مسعود!آتش،برای کسی است که مرتکب حرام شود و بهشت،از آنِ کسی است که حلال را وا گذارد.پس بر تو باد زهد؛زیرا زهد،از چیزهایی است که خداوند با آن بر فرشتگان مباهات می کند و با زهد است که خداوند،به تو رو می کند و خدای جبّار بر تو درود می فرستد.

ص:561


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 39 ح 5370.
2- (2) الکافی:ج 2 ص 86 ح 1. [1]
3- (4) الفردوس:ج 3 ص 585 ح 5830.
4- (5) الملک:2. [2]
5- (6) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 340 ح 2660. [3]

1772 . عنه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ تَعالی: «وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا» (1):یَعنِی الزُّهدَ فِی الدُّنیا.وقالَ تَعالی لِموسی علیه السلام:یا موسی،إنَّهُ لَن یَتَزَیَّنَ المُتَزَیِّنونَ بِزینَةٍ أزیَنَ فی عَینی مِنَ الزُّهدِ. (2)

2/19.بَرکاتُ الزُّهدِ

أ کَمالُ المَعرِفَةِ

1773 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن زَهِدَ فِی الدُّنیا عَلَّمَهُ اللّهُ تَعالی بِلا تَعَلُّمٍ،وهَداهُ بِلا هِدایَةٍ،وجَعَلَهُ بَصیرا وکَشَفَ عَنهُ العَمی. (3)

1774 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا رَأَیتُمُ الرَّجُلَ قَد اعطِیَ زُهدا فِی الدُّنیا وقِلَّةَ مَنطِقٍ،فَاقتَرِبوا مِنهُ فَإِنَّهُ یُلقِی الحِکمَةَ. (4)

ب حَلاوَةُ الإِیمانِ

1775 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حَرامٌ عَلی قُلوبِکُم أن تَعرِفَ حَلاوَةَ الإِیمانِ حَتّی تَزهَدَ فِی الدُّنیا. (5)

1772 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره این سخن خداوند متعال که:«و در کودکی،به او دانایی دادیم»:یعنی روی گردانی از دنیا.خدای متعال به موسی علیه السلام فرمود:«ای موسی!خودآرایان،هرگز نمی توانند خویشتن را به زیوری بیارایند که در چشم من،زیباتر از روی گردانی[از دنیا]باشد».

2/19.برکت های زهد
الف کمالْ یافتنِ شناخت

1773 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که دل از دنیا بر کَنَد،خداوند متعال او را دانش می آموزد،بی آن که از کسی بیاموزد،و هدایتش می کند،بی آن که کسی به هدایت او بپردازد،و او را بصیرت می بخشد و کوردلی را از او می زداید.

1774 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه مردی را دیدید که«زهد در دنیا»و«کم گویی»به او عطا شده است،به وی نزدیک شوید؛چرا که چنین شخصی،حکمت می افشاند.

ب چشیدن شیرینی ایمان

1775 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چشیدن شیرینی ایمان،بر دل های شما حرام است،مگر آن گاه که دل هایتان نسبت به دنیا زهد ورزند.

ص:562


1- (1) مریم:12. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج2 ص340 ح2660. [2]
3- (3) حلیة الأولیاء:ج 1 ص 72. [3]
4- (4) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1373 ح 4101.
5- (5) الکافی:ج 2 ص 128 ح 2. [4]

ج تَهوینُ المَصائِبِ

1776 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن زَهِدَ فِی الدُّنیا هانَت عَلَیهِ المُصیباتُ. (1)

د التَّقَرُّبُ إلَی اللّهِ

1777 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: جُلَساءُ اللّهِ غَدا أهلُ الزُّهدِ فِی الدُّنیا. (2)

1778 . عنه صلی الله علیه و آله فی مَوعِظَتِهِ لِرَجُلٍ:اِزهَد فِی الدُّنیا یُحِبَّکَ اللّهُ عز و جل،وَازهَد فیما فی أیدِی النّاسِ یُحِبَّکَ النّاسُ. (3)

ه کَرامَةُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ

1779 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن عَبدٍ یَدَعُ الدُّنیا إلّا لَم یَزَل عَزیزا فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ،یَخافُهُ النّاسُ مادامَ فی حالِهِ. (4)

1780 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی ناجی موسی علیه السلام فَکانَ فیما ناجاهُ أن قالَ:یا موسی...أمَّا الزّاهِدونَ فِی الدُّنیا،فَإِنّی أمنَحُهُم جَنَّتی یَتَبَوَّؤونَ مِنها حَیثُ شاؤوا. (5)

3/19.مَبادِئُ الزُّهدِ

أ مَعرِفَةُ الدُّنیا

1781 . المُستدرَک علی الصَّحیحَین عن ابن مسعود: تَلا

رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله: «فَمَنْ یُرِدِ اللّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ» (6)،فَقالَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله:إنَّ النّورَ إذا دَخَلَ الصَّدرَ انفَسَحَ،فَقیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،هَل لِذلِکَ مِن عَلَمٍ یُعرَفُ؟

قالَ:نَعَم،التَّجافی (7)عَن دارِ الغُرورِ،وَالإِنابَةُ (8)إلی دارِ الخُلودِ،وَالاِستِعدادُ لِلمَوتِ قَبلَ نُزولِهِ. (9)

ج آسان شدن مشکلات

1776 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به دنیا بی رغبت شود،سختی ها بر او آسان می گردند.

د نزدیک شدن به خدا

1777 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همنشینانِ خداوند در فردای قیامت،آنان اند که در دنیا زاهدند.

1778 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندرز به مردی:نسبت به دنیا زهد بورز تا خداوند عز و جل تو را دوست بدارد،و نسبت به آنچه مردم دارند،زهد بورز تا مردم دوستت بدارند.

ه کرامت دنیا و آخرت

1779 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای نیست که دنیا را وا نهد،مگر آن که پیوسته در دنیا و آخرت،عزّتمند است و تا زمانی که بر آن حال است،هیبت او در دل مردم خواهد بود.

1780 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند تبارک و تعالی با موسی علیه السلام به نجوا پرداخت و از جمله نجواهایش این بود که گفت:«ای موسی!...من بهشت خویش را تقدیم کسانی می کنم که در دنیا زهد ورزیده اند،تا در هر کجای آن که می خواهند،ساکن شوند».

3/19.خاستگاه های زهد
الف شناخت دنیا

1781 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابن مسعود:پیامبر خدا این آیه را تلاوت فرمود:«خداوند،هر کس را که بخواهد،هدایت می کند[و]سینه

او را برای اسلام می گشاید».سپس فرمود:«نور،هر گاه به سینه در آید،سینه گشاده می گردد».

گفته شد:ای پیامبر خدا!آیا علامتی برای شناخت این امر،وجود دارد؟

فرمود:«آری؛دوری گزیدن از سرای فریب و باطل،روی آوردن به سرای جاودانگی،و آماده شدن برای مرگ پیش از فرا رسیدن آن».

ص:563


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 341 ح 2660. [1]
2- (2) الفردوس:ج 2 ص 109 ح 2572.
3- (3) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 348 ح 7873.
4- (4) الفردوس:ج 4 ص 8 ح 6020.
5- (5) شُعب الإیمان:ج 7 ص 345 ح 10527. [2]
6- (6) الأنعام:125. [3]
7- (7) التَّجافی:هو من الجفاء؛البُعد عن الشیء(النهایة:ج 1 ص 280« [4]جفا»).
8- (8) الإنابة:الرجوع(المصباح المنیر:ص 629«ناب»).
9- (9) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 346 ح 7863.

1782 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَو تَعلَمونَ مِنَ الدُّنیا ما أعلَمُ لَاستَراحَت أنفُسُکُم مِنها. (1)

ب ذِکرُ المَوتِ

1783 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کَفی بِالمَوتِ مُزَهِّدا فِی الدُّنیا ومُرَغِّبا فِی الآخِرَةِ. (2)

1784 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا فَزورُوا القُبورَ؛فَإِنَّها تُزَهِّدُ فِی الدُّنیا وتُذَکِّرُ الآخِرَةَ. (3)

4/19.عَلاماتُ الزُّهدِ

أ اجتِنابُ الحَرامِ

1785 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اجتَنِبِ المَحارِمَ تَکُن زاهِدا. (4)

1786 . عنه صلی الله علیه و آله: أزهَدُ النّاسِ مَنِ اجتَنَبَ الحَرامَ. (5)

1782 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر آنچه را من از دنیا می دانم،شما هم می دانستید،جان هایتان از[همّ و غم های]آن می آسود.

ب یاد مرگ

1783 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرگ،بهترین عاملِ زهدورزی در دنیا و ترغیب به آخرت است.

1784 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!به زیارت قبور بروید که موجب زهدورزی در دنیا و یادآوریِ آخرت می شود.

4/19.نشانه های زهد
الف دوری کردن از حرام

1785 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از حرام ها دوری کن تا زاهد باشی.

1786 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زاهدترینِ مردم،کسی است که از حرام،دوری کند.

ص:564


1- (1) شعب الإیمان:ج 7 ص 286 ح 10330. [1]
2- (2) المصنّف لابن أبی شیبة:ج 8 ص 129 ح 28.
3- (3) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 531 ح 1387.
4- (4) مسند أبی یعلی:ج 5 ص 331 ح 5839.
5- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 395 ح 5840.

ب قَصرُ الأَمَلِ

1787 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الزُّهدُ فِی الدُّنیا قَصرُ الأَمَلِ،وشُکرُ کُلِّ نِعمَةٍ،وَالوَرَعُ عَن کُلِّ ما حَرَّمَ اللّهُ. (1)

ج الرِّضا بِالقَضاءِ

1788 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ارضَ بِقِسمِ اللّهِ تَکُن زاهِدا. (2)

1789 . عنه صلی الله علیه و آله: أشرَفُ الزُّهدِ أن یَسکُنَ قَلبُکَ عَلی ما رُزِقتَ. (3)

ب کوتاه شدن آرزو

1787 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زهد به دنیا،عبارت است از:کوتاه کردن آرزو،گزاردن شکر هر نعمتی،و پرهیز از هر آنچه خداوند،حرام کرده است.

ج راضی بودن به قضای الهی

1788 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به قسمت خدا راضی باش تا زاهد باشی.

1789 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین زهد،آن است که دلت به آنچه روزیِ تو شده است،آرام گیرد.

ص:565


1- (1) تحف العقول:ص 58.
2- (2) مسند الشهاب:ج 1 ص 372 ح 642.
3- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 37 ح 65.
سخنی درباره زهد
اشاره

کلمه«زُهد»در اصل به معنای«اندک بودن»و«کم ارزش بودن»چیزی است و از آن جا که این معنا غالبا ملازم با بی رغبتی به آن چیز است،این کلمه در بی رغبتی نیز به کار می رود.

زهد،در قرآن و حدیث

مادّه«زهد»در قرآن،تنها یک بار،در داستان یوسف علیه السلام به کار رفته است:

در احادیث اسلامی غالبا مادّه«زهد»در«بی رغبتی»به کار رفته و به ندرت در معنای«قِلّت»استعمال شده است.

تعریف زهد
اشاره

بی رغبتی،دو گونه است:

الف بی رغبتی طبیعی

بی رغبتی طبیعی،آن است که طبع انسان نسبت به چیزی میل نداشته باشد،چنان که بیمار،تمایلی به خوردن و نوشیدن ندارد.

ب بی رغبتی قلبی

بی رغبتی قلبی،آن است که روح انسان نسبت به چیزی تمایل نداشته باشد،هر چند طبع او مایل به آن باشد،مانند بیماری که غذایی را دوست دارد؛ولی به دلیل این که می داند خوردن آن برای او خطرساز است،نه تنها در خود میلی نسبت به آن احساس نمی کند،بلکه قلبا از آن نفرت دارد.

با عنایت به این مقدّمه می توان دریافت که زهد اسلامی،به معنای بی رغبتی طبیعی به دنیا نیست(زیرا بی رغبتیِ طبیعی نسبت به لذایذ مادّی،ارزش نیست و در واقع،نوعی بیماری است)؛بلکه زهد اسلامی،عبارت است از بی رغبتی قلبی نسبت به لذایذی که برای انسان،زیانبارند.

توضیح مطلب،این که:گاه انسان طبعا مایل به کاری است؛امّا خرد،او را به دلیل زیانبار بودن آن کار منع می کند و انسان نیز با وجود علاقه قلبی به آن،از انجام دادن آن خودداری می ورزد.این اقدام،«صبر»نامیده می شود و کسی که خویشتنداری می کند،«صابر»نامیده می شود.

ص:566

زهد که یک درجه بالاتر از صبر است آن است که بی میلی قلبی نسبت به لذایذ زیانبار،چنان بر انسانْ چیره شود که رغبت طبیعی او تحت سیطره آن قرار گیرد،به گونه ای که خودداری از لذایذ زیانبار،نیازی به صبر و مقاومت نداشته باشد؛بلکه انسان،دیگر میلی نسبت به آنها در وجود خود،احساس نکند.امام علی علیه السلام در اشاره به این حالت زیبا می فرماید:

ما أحسَنَ بِالإِنسانِ ألّا یَشتَهِیَ ما لا یَنبَغی. (1)

برای انسان،چه زیباست که آنچه را شایسته نیست،نخواهد.

هنگامی که انسان به این مرتبه والا دست یافت و زاهد شد،نسبت به اقبال و ادبار دنیا بی تفاوت می گردد؛یعنی نه اقبال دنیا او را شادمان می کند و نه ادبار دنیا او را اندوهناک می نماید،چنان که امام علی علیه السلام در تبیین خصلت«زهد»می فرماید:

الزُّهدُ کُلُّهُ بَینَ کَلِمَتَینِ مِنَ القُرآنِ،قالَ اللّهُ سُبحانَهُ: «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ» . (2)

زهد،در دو جمله از قرآن جمع شده است.خداوند سبحان می فرماید:«تا برای آنچه از دست شما می رود،افسوس نخورید و برای آنچه به شما می دهد،شادمان نشوید».

و آنچه در تبیین زهد و تفاوت آن با صبر گفتیم،در این سخن نورانی امیر مؤمنان،خلاصه شده است:

إنَّمَا النّاسُ ثَلاثٌ:زاهِدٌ،و راغِبٌ،و صابِرٌ.فَأَمَّا الزّاهِدُ فَلا یَفرَحُ بِالدُّنیا إذا أتَتهُ،و لا یَحزَنُ عَلَیها إذا فاتَتهُ،و أمَّا الصّابِرُ فَیَتَمَنّاها بِقَلبِهِ،فَإِن أدرَکَ مِنها شَیئا صَرَفَ عَنها نَفسَهُ لِعِلمِهِ بِسوءِ العاقِبَةِ،و أمَّا الرّاغِبُ فَلا یُبالی مِن حِلٍّ أصابَها أم مِن حَرامٍ. (3)

مردم،سه دسته اند:دنیاگریز و دنیاخواه و شکیبا.دنیاگریز،هر گاه دنیا به او برسد،شاد نمی شود و هر گاه از دستش برود،برایش غم نمی خورد.شکیبا،دنیا را قلبا آرزو می کند؛امّا چون به چیزی از آن برسد،جانش از آن روی بر می گرداند؛زیرا از فرجام بد آن،آگاه است.و دنیاخواه،اهمّیتی نمی دهد که از طریق حلال به دنیا رسد،یا از حرام.

تفاوت زهد اسلامی و رُهبانیت مسیحی

چه تفاوتی میان زهد اسلامی و رُهبانیت مسیحیت وجود دارد؟و چرا احادیث،به شدّت از رهبانیت،نهی کرده اند؟ (4)

پاسخ،این است که زهد اسلامی و رُهبانیت مسیحیت،دو مقوله اند و با هم تفاوت های فراوانی دارند.

زهد اسلامی،چشم پوشی از مطلق لذایذ مادّی نیست و همان طور که توضیح دادیم تنها چشم پوشی از

ص:567


1- (1) غرر الحکم:ح 9649،عیون الحکم و المواعظ:ص 479 ح 8806.
2- (2) نهج البلاغة:حکمت 439. [1]
3- (3) الاحتجاج:ج 1 ص 611 ح 138. [2]
4- (4) ر.ک:دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث: [3]بخش یکم/فصل دوم/نهی از رهبانیت و از حرام شمردن آنچه خدا حلال کرده است.

لذایذ زیانبار است؛امّا رهبانیت مسیحیت،مردم را به چشم پوشی از مطلق لذایذ مادّی دعوت می کند.

به سخن دیگر،اسلام،لذایذ مادّی را به دو بخش تقسیم کرده است:لذایذ سودمند و لذایذ زیانبار.زهد اسلامی،شامل لذایذ سودمند نمی شود و این،همان چیزی است که خرد و منطق،انسان را بدان دعوت می کند.

همه احادیثی که درباره تحریف زهد،هشدار داده اند و یا از رهبانیت و حرام شمردن آنچه خدا حلال کرده،نهی کرده اند،در واقع،برای تبیین تفاوت های زهد اسلامی با رهبانیت مسیحی اند.

ص:568

الفصل العشرون:السّخاء

1/20.الحَثُّ عَلَی السَّخاء

1790 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما جَبَلَ اللّهُ ولِیّا لَهُ إلّا عَلی السَّخاءِ. (1)

1791 . عنه صلی الله علیه و آله: السَّخاءُ خُلُقُ اللّهِ الأعظَمُ. (2)

1792 . عنه صلی الله علیه و آله: السَّخِیُّ قَریبٌ مِنَ اللّهِ،قَریبٌ مِن الجَنَّةِ،قریبٌ مِن الناسِ. (3)

1793 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَدِیِّ بنِ حاتِمٍ:دُفِعَ عن أبیکَ العَذابُ الشَّدیدُ،لِسَخاءِ نَفسِهِ. (4)

2/20.حَدُّ السَّخاءِ

الکتاب

«وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً». 5

الحدیث

1794 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: السَّخِیُّ بِما مَلَکَ و أرادَ به وَجهَ اللّهِ،و أمّا السَّخِیُّ فی مَعصیَةِ اللّهِ فَحَمّالُ سَخَطِ اللّهِ وغَضَبِهِ،وهُو أبخَلُ الناسِ علی نَفسِهِ فکَیفَ لِغَیرِهِ! (5)

الفصل الحادی والعشرون:الشّکر

1/21.فَضْلُ الشّاکِرِ

1795 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الطاعِمُ الشاکِرُ لَهُ مِن الأجرِ کَأجرِ

الصائمِ المُحتَسِبِ،والمُعافی الشاکِرُ لَهُ مِن الأجرِ کَأجرِ المُبتَلی الصابِرِ،والمُعطی الشاکِرُ لَهُ مِن الأجرِ کَأجرِ المَحرومِ القانِعِ. (6)

فصل بیستم:بخشندگی

1/20.تشویق به بخشندگی

1790 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،همه اولیای خود را بر خمیره بخشندگی سرشته است.

1791 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بخشندگی،بزرگ ترین خوی خداوند است.

1792 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بخشنده،به خدا و مردم و بهشت،نزدیک است.

1793 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به عدیّ بن حاتم طایی:عذاب سخت،به خاطر سخاوت پدرت،از او دفع شد.

2/20.مرز بخشندگی
قرآن

«و دستت را به گردنت زنجیر مکن،و بسیار[هم]گشاده دستی منما تا ملامت شده و حسرت زده بر جای مانی».

حدیث

1794 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بخشنده،کسی است که در اموال خود و برای رضای خدا،بخشندگی داشته باشد.کسی که در راه معصیت خدا دست و دل باز باشد،خشم و ناخشنودیِ خدا را برای خود آورده است.چنین کسی،بخیل ترینِ مردمان نسبت به خود است؛چه رسد به دیگران!

فصل بیست و یکم:سپاس گزاری

1/21.فضیلت سپاس گزار

1795 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سیرِ سپاس گزار،اجرش همانند

روزه داری است که برای خدا گرسنگی می کشد.تن درستِ سپاس گزار،همانند آن اجری را دارد که بیمارِ شکیبا دارد و متنعّم سپاس گزار،همان اجری را دارد که تنگ دست قانع دارد.

ص:569


1- (1) کنز العمّال:ج 6 ص 391 ح 16204.
2- (2) کنز العمّال:ج 6 ص 337 ح 15926.
3- (3) مشکاة الأنوار:ص 409. [1]
4- (4) الإختصاص:ص 253.
5- (6) بحار الأنوار:ج 71 ص 355 ح 17. [2]
6- (7) الکافی:ج 2 ص 94 ح 1. [3]

2/21.دَورُ الشُّکر فی الزِّیادَةِ

الکتاب

«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ». 1

الحدیث

1796 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما فَتَحَ اللّهُ علی عَبدٍ بابَ شُکرٍ فَخَزَنَ عنهُ بابَ الزِّیادَةِ. (1)

3/21.سجدةُ الشُّکرِ

1797 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: إنّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ فی سَفَرٍ یَسِیرُ علی ناقَةٍ لَهُ،إذ نَزَلَ فَسَجَدَ خَمسَ سَجَداتٍ،فلَمّا أن رَکِبَ قالوا:یا رسولَ اللّهِ،إنّا رَأیناکَ صَنَعتَ شیئا لَم تَصنَعْهُ!فقالَ:نَعَم،اِستَقبَلَنی جَبرَئیلُ علیه السلام فَبَشَّرَنی بِبشاراتٍ مِنَ اللّهِ عز و جل،فَسَجَدتُ للّهِ ِ شُکرا لِکُلِّ بُشری سَجدَةً. (2)

الفصل الثانی والعشرون:الصّبر

1/22.فضلُ الصبرِ

الکتاب

«وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِما

أَصابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللّهُ یُحِبُّ الصّابِرِینَ». 4

2/21.نقش سپاس گزاری در افزایش نعمت
قرآن

«و آن گاه که پروردگارتان اعلام کرد که:اگر واقعاً سپاس گزاری کنید،[نعمتِ]شما را افزون خواهم کرد،و اگر ناسپاسی کنید،قطعاً عذاب من،سخت خواهد بود».

حدیث

1796 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند دَرِ سپاس گزاری را بر روی بنده ای نگشود که دَرِ فزونی[ِ نعمت]را بر روی او ببندد.

3/21.سجده شکر

1797 . امام صادق علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله در سفری بر ناقه خود سوار بود،که ناگاه فرود آمد و پنج بار سجده کرد و دوباره سوار ناقه شد.همسفران گفتند:ای پیامبر خدا!ما از شما رفتاری دیدیم که قبلاً ندیده بودیم!

پیامبر خدا فرمود:«آری.جبرئیل علیه السلام نزد من آمد و مرا از جانب خداوند عز و جل بشارت هایی داد.از این رو،برای هر بشارتی،سجده شکری برای خدا به جای آوردم».

فصل بیست و دوم:شکیبایی

1/22.فضیلت شکیبایی
قرآن

«و چه بسا پیامبری که همراه او توده های انبوه،کارزار

کردند و در برابر آنچه در راه خدا بدیشان رسید،سستی نورزیدند و ناتوان نشدند و تسلیم[دشمن]نگردیدند.و خداوند،شکیبایان را دوست دارد».

ص:570


1- (2) الکافی:ج 2 ص 94 ح 2. [1]
2- (3) الکافی:ج 2 ص 98 ح 24. [2]

الحدیث

1798 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فی الصَّبرِ علی ما یُکرَهُ خَیرٌ کثیرٌ. (1)

1799 . عنه صلی الله علیه و آله: الصَّبرُ خَیرُ مَرکَبٍ،ما رَزَقَ اللّهُ عَبدا خَیرا لَهُ ولا أوسَعَ مِن الصَّبرِ. (2)

2/22.الصَّبرُ والنَّصرُ

الکتاب

«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَی الْقِتالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ». 3

الحدیث

1800 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ النَّصرَ مَع الصَّبرِ،والفَرَجَ مع الکَربِ،وإنّ مَع العُسرِ یُسرا. (3)

3/22.الصَّبرُ والفَرَجُ

1801 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بِالصَّبرِ یُتَوَقَّعُ الفَرَجُ،ومَن یُدمِنْ قَرعَ البابِ یَلِجْ. (4)

4/22.تفسیرُ الصَّبرِ

1802 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فیما سأل جبرئیل:یا جَبرَئیلُ!

فما تَفسیرُ الصَّبرِ؟قالَ:تَصبِرُ فی الضَّرّاءِ کما تَصبِرُ فی السَّرّاءِ،وفی الفاقَةِ کما تَصبِرُ فی الغَناءِ،وفی البَلاءِ کما تَصبِرُ فی العافیَةِ،فلا یَشکُو حالَهُ عندَ المَخلوقِ بما یُصِیبُهُ مِن البَلاءِ. (5)

حدیث

1798 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در شکیبایی بر ناملایمات،خیر بسیاری نهفته است.

1799 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شکیبایی،بهترین مرکب است.خداوند به هیچ بنده ای،روزی ای بهتر و فراخ تر از شکیبایی نداده است.

2/22.شکیبایی و پیروزی
قرآن

«ای پیامبر!مؤمنان را به جهاد برانگیز.اگر از[میان]شما،بیست تن شکیبا باشند،بر دویست تن چیره می شوند،و اگر از شما یکصد تن باشند،بر هزار تن از کافرانْ پیروز می گردند؛چرا که آنان قومی اند که نمی فهمند».

حدیث

1800 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا پیروزی،با شکیبایی همراه است و گشایش،با گرفتاری.و بی گمان،با هر دشواری،آسانی ای هست.

3/22.شکیبایی و گشایش

1801 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با شکیبایی،انتظار گشایش می رود و کسی که پیوسته دری را بکوبد،[عاقبت]آن در به رویش باز می شود.

4/22.معنای شکیبایی

1802 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [از جبرئیل علیه السلام پرسیدم]:ای جبرئیل!معنای شکیبایی چیست؟

جبرئیل علیه السلام گفت:«این که در سختی،همان گونه

شکیب ورزی که در[روزگار]آسایش،شکیبایی می کنی،و در تهی دستی،چنان شکیبایی کنی که در توانگری،شکیبایی می کنی،و در بیماری و گرفتاری نیز همان گونه شکیبایی کنی که در زمان عافیت،شکیبایی می کنی.[آدم شکیبا]از بلایی که به او می رسد،نزد مخلوق،شِکوه نمی کند».

ص:571


1- (1) مسکّن الفؤاد:ص 48.
2- (2) مسکّن الفؤاد:ص 50.
3- (4) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 377 ح 2661. [1]
4- (5) کنزالفوائد:ج 1 ص 139. [2]
5- (6) معانی الأخبار:ص 261 ح 1.

5/22.أقسامُ الصَّبرِ

1803 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصَّبرُ ثَلاثةٌ:صَبرٌ عندَ المُصیبَةِ،وصَبرٌ علی الطاعَةِ،وصَبرٌ عن ِ المَعصیَةِ. (1)

6/22.ما یُورِثُ الصَّبرَ

1804 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن یَتَصَبَّرْ یُصَبِّرْهُ اللّهُ،ومَن یَستَعفِفْ یُعِفَّهُ اللّهُ،ومَن یَستَغنِ یُغنِهِ اللّهُ،وما اعطِیَ عَبدٌ عَطاءً هُو خَیرٌ و أوسَعُ مِن الصَّبرِ. (2)

الفصل الثالث والعشرون:الصّدق

1/23.الحثُّ علی الصِّدقِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ». 3

الحدیث

1805 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: علَیکُم بالصِّدقِ؛فإنّهُ بابٌ مِن أبوابِ الجَنَّةِ. (3)

1806 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَنظُرُوا إلی کَثرَةِ صلاتِهِم وصَومِهِم

وکَثرَةِ الحَجِّ والمَعروفِ وطَنطَنَتِهِم باللیلِ،ولکنِ انظُرُوا إلی صِدقِ الحَدیثِ و أداءِ الأمانَةِ. (4)

5/22.اقسام شکیبایی

1803 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شکیبایی سه نوع است:شکیبایی در مصیبت،شکیبایی در انجام دادن طاعت،و شکیبایی در ترک معصیت.

6/22.خاستگاه شکیبایی

1804 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خود را به شکیبایی وا دارد،خداوند،او را شکیبا می گردانَد و هر که طالب عفّت باشد،خداوند،او را عفیف می کند و هر که بی نیازی جوید،خداوند،بی نیازش می سازد.به هیچ بنده ای،عطایی بهتر و گسترده تر از شکیبایی داده نشده است.

فصل بیست و سوم:راستی

1/23.تشویق به راستی
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!از خدا پروا کنید و با راستان باشید».

حدیث

1805 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد راستی،که آن،دری از درهای بهشت است.

1806 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به فراوانیِ نماز و روزه و حج و احسان و وِرد و ذِکر شبانه مردم منگرید؛بلکه به

راستگویی و امانتداریِ آنها توجّه کنید.

ص:572


1- (1) الکافی:ج 2 ص 91 ح 15. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 3 ص 275 ح 6522.
3- (4) تاریخ بغداد:ج 11 ص 82. [2]
4- (5) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 51 ح 197. [3]

2/23.الصِّدِّیقُ (1)

1807 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: علَیکُم بِالصِّدقِ؛فإنَّ الصِّدقَ یَهدِی إلی البِرِّ،وإنَّ البِرَّ یَهدِی إلی الجَنَّةِ،وما یَزالُ الرَّجُلُ یَصدُقُ ویَتَحَرّی الصِّدقَ حتّی یُکتَبَ عندَ اللّهِ صِدِّیقا. (2)

3/23.ما لا یَنبغی الصِّدقُ فیه

1808 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ثلاثٌ یَقبُحُ فیهِنَّ الصِّدقُ:النَّمیمَةُ،وإخبارُکَ الرَّجُلَ عن أهلِهِ بما یَکرَهُهُ،وَتَکذیِبُکَ الرَّجُلَ عن ِ الخَبَرِ. (3)

الفصل الرابع والعشرون:الصّدقة

1/24.فضلُ الصَّدقَةِ

1809 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أرضُ القِیامَةِ نارٌ،ما خَلا ظِلَّ المؤمِنِ فإنَّ صَدَقَتَهُ تُظِلُّهُ. (4)

1810 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَ الصَّدَقَةَ لتُطفِءُ غَضَبَ الرَّبِّ. (5)

2/23.صِدّیق

1807 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد راستی(صِدق) (6)؛زیرا راستی به نیکی(بِرّ) (7)ره نمون می شود،و نیکی به بهشت.آدمی چندان راست می گوید و راستی می جوید،تا آن که نزد خداوند از صدّیقان قلمداد می شود.

3/23.آن جا که راستگویی،شایسته نیست

1808 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در سه جا راستگویی،زشت است:سخن چینی،دادنِ خبر ناخوشایند به مرد درباره خانواده اش،و تکذیب کردن خبر کسی که به تو خبر می دهد (8).

فصل بیست و چهارم:صدقه

1/24.فضیلت صدقه

1809 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زمین قیامت،[یک پارچه]آتش است،بجز سایه مؤمن؛زیرا صدقه اش بر او سایه می افکند.

1810 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صدقه،خشم پروردگار را فرو می نشاند.

ص:573


1- (1) قال أبو حامد:اعلم أنّ لفظ الصدق یستعمل فی ستّة معانٍ:صدق فی القول،وصدق فی النیّة والإرادة،وصدق فی العزم،وصدق فی الوفاء بالعزم،وصدق فی العمل،وصدق فی تحقیق مقامات الدین کلّها،فمن اتّصف بالصدق فی جمیع ذلک فهو صدّیق؛لأ نّه مبالغة من الصدق(المحجّة البیضاء:ج 8 ص 141).
2- (2) کنز العمّال:ج 4 ص 346 ح 6861.
3- (3) الخصال:ص 87 ح 20.
4- (4) الکافی:ج 4 ص 3 ح 6. [1]
5- (5) کنز العمّال:ج 6 ص 371 ح 16114.
6- (6) ابو حامد غزّالی می گوید:بدان که کلمه«راستی(صدق)»،در شش معنا به کار می رود:راستی در گفتار،راستی در نیّت و اراده،راستی در تصمیم،راستی در به کار بستن تصمیم،راستی در کردار و راستی در تحقّق بخشیدن به همه اوامر دین.بنا بر این،هر کس راستی در همه این موارد را دارا باشد،صدّیق است؛زیرا«صدّیق»،صیغه مبالغه از«صدق»است.
7- (7) در لسان العرب،ذیل همین حدیث،درباره معنای«بِرّ»می نویسد:علما در معنای«برّ»اختلاف کرده اند.بعضی آن را به معنای«صلاح»دانسته اند و بعضی به معنای«خیر»؛امّا این کلمه،همه این معانی را در بر دارد.بِرّ،به معنای:صدق و طاعت و تقوا و خیر دنیا و آخرت نیز آمده است.
8- (8) در تحف العقول،به جای«خبر»،«خیر»آمده است:«تکذیب الرجل عن الخیر؛مردی را در دعوی نیکوکاری،تکذیب کردن».

2/24.تلقّی اللّهِ للصَّدَقاتِ

الکتاب

«أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ». 1

الحدیث

1811 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَلَّتانِ لا احِبُّ أن یُشارِکَنی فیهِما أحَدٌ:وُضُوئی فإنّهُ مِن صَلاتِی،وصَدَقَتی فإنّها مِن یَدِی إلی یَدِ السائلِ؛فإنّها تَقَعُ فی یَدِ الرحمنِ. (1)

3/24.الصَّدقَةُ ودفعُ البلاءِ

1812 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصَّدَقةُ تَسُدُّ سَبعِینَ بابا مِن الشَّرِّ. (2)

1813 . عنه صلی الله علیه و آله: الصَّدَقَةُ تَدفَعُ مِیتَةَ السُّوءِ. (3)

4/24.کلُّ معروفٍ صَدَقةٌ

1814 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کلُّ مَعروفٍ صَدَقةٌ إلی غَنِیٍّ أو فَقیرٍ. (4)

1815 . عنه صلی الله علیه و آله: کُلُّ مَعروفٍ صَدَقةٌ،وما وَقَی بهِ المَرءُ عِرضَهُ کُتِبَ لَهُ بهِ صَدَقةٌ. (5)

1816 . عنه صلی الله علیه و آله: الکَلِمَةُ الطَّیِّبَةُ صَدَقةٌ،وکُلُّ خُطوَةٍ تَخطُوها إلی الصلاةِ صَدَقةٌ. (6)

2/24.خداوند،گیرنده صدقات است
قرآن

«آیا ندانسته اند که تنها خداست که از بندگانش توبه را می پذیرد و صدقات را می گیرد،و خداست که خود توبه پذیر مهربان است؟».

حدیث

1811 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو چیز است که دوست ندارم کسی در آنها با من شریک شود:وضویم؛زیرا جزو نماز من است،و صدقه ام،که باید از دست من به دست نیازخواه برسد؛زیرا صدقه،در دست خدای رحمان قرار می گیرد.

3/24.صدقه و دفع بلا

1812 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صدقه،هفتاد درِ بلا را می بندد.

1813 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صدقه،مردنِ بد را دفع می کند.

4/24.هر کار نیکی،صدقه است

1814 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر احسانی،چه به توانگر و چه به تهی دست،صدقه است.

1815 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کار نیکی،صدقه است و هر کاری که انسان به وسیله آن،آبرویش را حفظ کند،برای او صدقه نوشته می شود.

1816 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سخن نیکو و پاکیزه،صدقه است و هر گامی که به سوی نماز بر می داری،صدقه است.

ص:574


1- (2) الخصال:ص 33 ح 2.
2- (3) الدعوات:ص 107 ح 237.
3- (4) الکافی:ج 4 ص 2 ح 1. [1]
4- (5) الأمالی للطوسی:ص 458 ح 1023. [2]
5- (6) الدعوات:ص 107 ح 239.
6- (7) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 374 ح 2661. [3]

5/24.أولَویَّةُ ذَوی الرَّحِمِ بالصَّدَقةِ

1817 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا صَدَقَةَ و ذُو رَحِمٍ مُحتاجٌ. (1)

1818 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ الصَّدَقةَ علی ذِی القَرابَةِ یُضَعَّفُ أجرُها مَرَّتَینِ. (2)

1819 . الإمام الحسینُ علیه السلام: سَمِعتُ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یقولُ:اِبدَأْ بِمَن تَعُولُ:اُمَّکَ و أباکَ واُختَکَ و أخاکَ،ثُمّ أدناکَ فَأدناکَ. (3)

6/24.فَضلُ صَدَقَةِ السِّرِّ وآثارها

الکتاب

«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ». 4

الحدیث

1820 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صَدَقةُ السِّرِّ تُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ. (4)

1821 . عنه صلی الله علیه و آله: أکثِرْ مِن صَدَقةِ السِّرِّ؛فإنّها تُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ عز و جل. (5)

7/24.حَدُّ الصَّدَقةِ

الکتاب

«وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً». 7

5/24.اولویّت خویشاوندان در گرفتن صدقه

1817 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تا زمانی که خویشاوندِ نیازمند هست،صدقه دادن به کسی دیگر،روا نیست.

1818 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صدقه دادن به خویشاوند،اجرش دو چندان است.

1819 . امام حسین علیه السلام: از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود:«از خانواده ات شروع کن:مادرت،پدرت،خواهرت و برادرت،و سپس به کسانی که در مرتبه بعد و بعد قرار دارند».

6/24.فضیلت و آثار صدقه نهانی
قرآن

«اگر صدقه ها را آشکار کنید،این،کارِ خوبی است و اگر آن را پنهان دارید و به مستمندان بدهید،این برای شما بهتر است و بخشی از گناهانتان را می زداید.و خداوند به آنچه انجام می دهید،آگاه است».

حدیث

1820 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صدقه پنهانی،خشم پروردگار را فرو می نشاند.

1821 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صدقه پنهانی،زیاد بده؛زیرا صدقه پنهانی،خشم خداوند عز و جل را فرو می نشاند.

7/24.مرز صدقه
قرآن

«و دستت را به گردنت زنجیر مکن و بسیار[هم]گشاده دستی منما تا ملامت شده و حسرت زده بر جای مانی».

ص:575


1- (1) الاختصاص:ص 219.
2- (2) کنز العمّال:ج 6 ص 395 ح 16226.
3- (3) الاختصاص:ص 219.
4- (5) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 296 ح 925. [1]
5- (6) الخصال:ص 180 ح 246.

الحدیث

1822 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُعتَدی فی الصَّدقةِ کَمانِعِها. (1)

1823 . عنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام:أمّا الصَّدَقةُ فَجُهدَکَ حتّی تَقولَ:قد أسرَفتُ ولَم تُسرِفْ. (2)

8/24.مَن لا تَحِلُّ الصَّدَقةُ لَهُ

1824 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ الصَّدَقةَ لا تَحِلُّ لِغَنِیٍّ ولا لِذِی مِرَّةٍ سَوِیٍّ،إلّا لِذِی فَقرٍ مُدقِعٍ أو غُرمٍ مُفظِعٍ،ومَن سَألَ الناسَ لِیُثرِیَ بهِ مالَهُ کانَ خَموشا فی وَجهِهِ یَومَ القِیامَةِ ورَضْفا یَأکُلُهُ مِن جَهَنَّمَ،فَمَن شاءَ فَلْیُقِلَّ ومَن شاءَ فَلْیُکثِرْ. (3)

الفصل الخامس والعشرون:الصّمت

1/25.فضل الصَّمتُ

1825 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لأبی ذَرٍّ وهو یَعِظُهُ:أربَعٌ لا یُصِیبُهُنَّ إلّا مؤمنٌ:الصَّمتُ وهُو أوَّلُ العِبادَةِ.... (4)

1826 . الإمامُ علیّ علیه السلام فی صفةِ النبیِّ صلی الله علیه و آله:کلامُهُ بَیانٌ،وصَمتُهُ لِسانٌ. (5)

2/25.ثَمراتُ الصَّمتِ

1827 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: علَیکَ بطُولِ الصَّمتِ فإنّهُ مَطرَدَةٌ لِلشَّیطانِ،وعَونٌ لکَ علی أمرِ دِینِکَ. (6)

حدیث

1822 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که در صدقه دادن از حد بگذراند،مانند کسی است که صدقه نمی دهد.

1823 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به علی علیه السلام:صدقه آن است که تا توان داری،ببخشی،چندان که بگویی:«اسراف کردم»؛ولی اسراف نکرده باشی.

8/24.کسانی که مستحقّ صدقه نیستند

1824 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صدقه نه برای بی نیاز و توانگر حلال است و نه برای کسی که بدنی سالم و نیرومند دارد،مگر برای کسی که مبتلا به فقرِ خوارکننده،یا قرضی کمرشکن باشد.هر که برای افزودن بر داراییِ خویش،دست نیاز به سوی مردم دراز کند،در روز قیامت،آن مال،خراشی بر چهره او خواهد بود و سنگ تفتیده ای از آتش دوزخ که آن را می بلعد.پس اینک،هر که خواهد،با اندک مال خویش بسازد و هر که خواهد،[با گدایی،]بر داراییِ خویش بیفزاید!

فصل بیست و پنجم:خاموشی

1/25.فضیلت خاموشی

1825 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندرز به ابو ذر:چهار چیز است که جز مؤمن،کسی به آنها دست نمی یابد:خاموشی،که گام نخست عبادت است....

1826 . امام علی علیه السلام در توصیف پیامبر صلی الله علیه و آله:سخنش،بیان(روشنگر)بود و سکوتش،زبان(با معنا).

2/25.ثمرات خاموشی

1827 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر تو باد خاموشی بسیار!چرا که آن،موجب طرد شیطان است و در کار دینَت،یاور تو.

ص:576


1- (1) کنز العمّال:ج 6 ص 399 ح 16246.
2- (2) الکافی:ج 8 ص 79 ح 33. [1]
3- (3) کنز العمّال:ج 6 ص 461 ح 6548.
4- (4) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 377 ح 2661. [2]
5- (5) نهج البلاغة:الخطبة 96.
6- (6) الخصال:ص 526 ح 13.

1828 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا رَأیتُمُ المؤمنَ صَمُوتا فادْنُوا مِنهُ فإنّهُ یُلَقّی الحِکمَةَ. (1)

الفصل السادس والعشرون:العفّة

1/26.الحَثُّ عَلَی العَفافِ

الکتاب

«وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتّی یُغْنِیَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ». 2

الحدیث

1829 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ الحَیِیَّ المُتَعفِّفَ،ویُبغِضُ البَذِیَّ السّائلَ المُلحِفَ. (2)

1830 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ عَبدَهُ المُؤمِنَ الفَقیرَ المُتَعفِّفَ أبا العِیالِ. (3)

2/26.الحَثُّ عَلی عِفَّةِ البَطنِ والفَرْجِ

الکتاب

«وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ* إِلاّ عَلی أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ». 5

الحدیث

1831 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أکثَرُ ما تَلِجُ بِهِ امَّتیَ النّارَ الأجوَفانِ:البَطنُ والفَرجُ. (4)

1832 . عنه صلی الله علیه و آله: ثَلاثٌ أخافُهُنَّ عَلی امَّتی مِن بَعدی:

الضَّلالَةُ بَعدَ المَعرِفَةِ،ومُضِلّاتُ الفِتَنِ،وشَهوَةُ البَطنِ والفَرجِ. (5)

1828 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه مؤمن را خاموش دیدید،به او نزدیک شوید؛چرا که به او حکمت القا می شود.

فصل بیست و ششم:عفّت

1/26.تشویق به عفّت
قرآن

«و کسانی که[وسیله]زناشویی نمی یابند،باید عفّت ورزند،تا خدا آنان را از فضل خویش بی نیاز گردانَد».

حدیث

1829 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،شخص با حیای با مناعتِ طبع را دوست دارد و از گدای بی شرم و سمج،نفرت دارد.

1830 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،بنده مؤمنِ تهی دستِ عفیفِ عیالوارِ خود را دوست دارد.

2/26.ترغیب به عفّت از شکم بارگی و شهوترانی
حدیث

«و[مؤمنان]کسانی[هستند]که دامن خود را حفظ می کنند مگر بر همسران خود یا کنیزانشان،پس[در این صورت]مورد نکوهش نیستند».

حدیث

1831 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیشتر امّت من،به سبب دو میانْ تهی به آتش می روند:شکم و شرمگاه.

1832 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بعد از مرگم،از سه چیز بر امّتم بیم دارم:گم راهی بعد از شناخت،فتنه های گم راه

کننده،و شهوتِ شکم و شرمگاه.

ص:577


1- (1) تحف العقول:ص 397.
2- (3) الأمالی للطوسی:ص 39 ح 43. [1]
3- (4) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1380 ح 4121.
4- (6) الکافی:ج 2 ص 79 ح 5. [2]
5- (7) الکافی:ج 2 ص 79 ح 6. [3]

الفصل السابع والعشرون:العفو

1/27.فَضیلَةُ العَفوِ

الکتاب

«وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَی اللّهِ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمِینَ». 1

الحدیث

1833 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا اخبِرُکُم بِخَیرِ خَلائقِ الدّنیا والآخِرَةِ؟:العَفوُ عَمَّن ظَلَمَکَ،وتَصِلُ مَن قَطَعَکَ،والإحسانُ إلی مَن أساءَ إلَیکَ،وإعطاءُ مَن حَرَمَکَ. (1)

1834 . عنه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالعَفوِ؛فَإنَّ العَفوَ لا یَزیدُ العَبدَ إلّا عِزّا،فَتَعافَوا یُعِزَّکُمُ اللّهُ. (2)

1835 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن کَثُرَ عَفوُهُ مُدَّ فی عُمرِهِ. (3)

1836 . عنه صلی الله علیه و آله: عَفوُ المَلِکِ أبقی لِلمُلکِ. (4)

2/27.العَفوُ عِندَ القُدرَةِ

1837 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أولَی النّاسِ بِالعَفوِ أقدَرُهُم عَلَی العُقوبَةِ. (5)

1838 . تنبیه الخواطر: قالَ أعرابیٌّ:یا رَسولَ اللّهِ،مَن

یُحاسِبُ الخَلقَ یَومَ القِیامَةِ؟قالَ:اللّهُ عز و جل،قالَ:نَجَونا ورَبِّ الکَعبَةِ!قالَ:وکَیفَ ذاکَ یا أعرابِیُّ؟!قالَ:لأِنَّ الکَریمَ إذا قَدَرَ عَفا. (6)

فصل بیست و هفتم:گذشت

1/27.ارزش گذشت
قرآن

«و جزای بدی،بدی ای مانند آن است.پس هر که در گذرد و نیکوکاری کند،پاداش او بر[عهده]خداست.به راستی که او ستمگران را دوست نمی دارد».

حدیث

1833 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آیا شما را از بهترین خوی های دنیا و آخرت خبر ندهم؟گذشت از کسی که به تو ستم کرده است،پیوستن به کسی که از تو بریده است،نیکی با کسی که به تو بدی کرده است،و عطا کردن به کسی که از تو دریغ داشته است.

1834 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد گذشت؛زیرا گذشت،جز بر عزّتِ بنده نمی افزاید.پس،از یکدیگر گذشت کنید تا خداوند،شما را عزّت بخشد.

1835 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که پُرگذشت باشد،عمرش دراز می شود.

1836 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گذشت پادشاه،پادشاهی را پاینده تر می کند.

2/27.گذشت به هنگام قدرت

1837 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سزاوارترینِ مردم به گذشت کردن،تواناترینِ آنها بر کیفر رساندن است.

1838 . تنبیه الخواطر: عربی بادیه نشین به پیامبر خدا گفت:ای پیامبر خدا!در روز قیامت،چه کسی به حساب خلایق می رسد؟

فرمود:«خداوند عز و جل».

بادیه نشین گفت:به خداوندگار کعبه سوگند که نجات یافته ایم!

فرمود:«چگونه،ای اعرابی؟».

گفت:زیرا کریم،هر گاه قدرت یابد،می بخشاید.

ص:578


1- (2) الکافی:ج 2 ص 107 ح 1. [1]
2- (3) الکافی:ج 2 ص 108 ح 5. [2]
3- (4) أعلام الدین:ص 315. [3]
4- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 381 ح 5830.
5- (6) معانی الأخبار:ص 196 ح 1.
6- (7) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 9. [4]

الفصل الثامن والعشرون:الغیرة

1/28.فَضلُ الغَیرةِ

1839 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ الغَیرَةَ مِن الإیمانِ. (1)

1840 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ تعالی یُحِبُّ مِن عِبادِهِ الغَیورَ. (2)

2/28.الغَیرةُ مِن صِفاتِ اللّهِ

1841 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا وإنَّ اللّهَ حَرَّمَ الحَرامَ،وحَدَّ الحُدودَ،وما أحَدٌ أغیَرَ مِن اللّهِ،ومِن غَیرَتِهِ حَرَّمَ الفَواحِشَ. (3)

3/28.ذمُّ التَّغایُرِ فی غیرِ مَوضِعِ الغَیرةِ

1842 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن الغَیرَةِ مایُحِبُّ اللّهُ،ومِنها ما یَکرَهُ اللّهُ،فأمّا مایُحِبُّ فالغَیرَةُ فی الرِّیبةِ،و أمّا ما یَکرَهُ فالغَیرَةُ فی غیرِ الرِّیبةِ. (4)

الفصل التاسع والعشرون:القرض

1/29.فضل الإقراض

الکتاب

«مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ

وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ». 5

فصل بیست و هشتم:غیرت

1/28.ستایش غیرت

1839 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به راستی غیرت،از ایمان است.

1840 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،بندگان غیرتمند خویش را دوست می دارد.

2/28.غیرت،از صفات خداست

1841 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که خداوند،حرام را ممنوع فرموده و حدود را مشخّص کرده است.کسی غیرتمندتر از خدا نیست و از غیرت اوست که زشت کاری ها را حرام فرموده است.

3/28.نکوهش غیرت ورزی بی جا

1842 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: غیرتی هست که خدا آن را دوست دارد و غیرتی هست که آن را دوست ندارد.غیرتی که آن را دوست دارد،غیرت ورزی هنگام شک است و غیرتی که دوست ندارد،غیرت نشان دادن در جایی است که شکّی در بین نباشد.

فصل بیست و نهم:قرض دادن

1/29.فضیلت قرض دادن
قرآن

«کیست آن کس که به خدا وامی نیکو دهد تا[نتیجه اش

را]برای وی دوچندان گرداند و او را پاداشی خوش باشد؟».

ص:579


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 444 ح 4541.
2- (2) کنز العمّال:ج 3 ص 386 ح 7070.
3- (3) الأمالی للصدوق:ص 513 ح 707. [1]
4- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 385 ح 7067.

الحدیث

1843 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: دَخَلَ رجُلٌ الجَنَّةَ فرَأی مَکتوبا علی بابِها:الصَّدقَةُ بعَشرِ أمثالِها،والقَرضُ بثَمانیَةَ عَشَرَ. (1)

1844 . عنه صلی الله علیه و آله: دَخَلتُ الجَنَّةَ فرأیتُ علی بابِها:الصَّدَقةُ بعَشرَةٍ،والقَرضُ بثَمانِیَةَ عَشرَ،فقلتُ:یا جَبرَئیلُ،کیفَ صارَتِ الصَّدَقةُ بعَشرَةٍ والقَرضُ بثَمانِیَةَ عَشرَ؟قالَ:لأنَّ الصَّدَقةَ تَقَعُ علی یدِ الغَنِیّ والفَقیرِ،والقَرضُ لا یَقَعُ إلّا فی یدِ مَن یَحتاجُ إلَیه. (2)

2/29.إنظارُ المُعسِرِ

الکتاب

«وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلی مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ». 3

الحدیث

1845 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أنظَرَ مُعسِرا أظَلَّهُ اللّهُ بظِلِّهِ یَومَ لا ظِلَّ إلّا ظلُّهُ. (3)

1846 . عنه صلی الله علیه و آله: کما لا یَحِلُّ لِغَریمِکَ أن یَمطُلَکَ وهُو مُوسِرٌ،فکذلکَ لا یَحِلُّ لکَ أن تُعسِرَهُ إذا عَلِمتَ أ نّهُ مُعسِرٌ. (4)

حدیث

1843 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردی وارد بهشت شد.دید که بر درِ آن،نوشته است:«[ثواب]صدقه،ده برابرِ آن است و[ثواب]قرض دادن،هجده برابر».

1844 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وارد بهشت شدم.دیدم بر در آن،نوشته است:«[ثواب]صدقه،ده برابر است و[ثواب]قرض دادن،هجده برابر».

گفتم:ای جبرئیل!چرا صدقه ده برابر و قرض،هجده برابر است؟

گفت:«زیرا صدقه به دست نیازمند و بی نیاز می رسد؛امّا قرض،جز به دست کسی که به آن نیاز دارد،نمی رسد».

2/29.مهلت دادن به بدهکار تنگ دست
قرآن

«و اگر[بدهکارتان]تنگ دست باشد،پس تا[هنگام]گشایش،مهلتی به او دهید و[اگر به راستی قدرت پرداخت ندارد،]بخشیدن آن،برای شما بهتر است،اگر بدانید».

حدیث

1845 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به تنگ دستی مهلت دهد،خداوند،در روزی که هیچ سایه ای جز سایه او نیست،وی را در سایه خود در می آورد.

1846 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همچنان که بدهکار تو،اگر توانگر باشد،روا نیست در پرداخت بدهی اش به تو تعلّل ورزد،بر تو نیز روا نیست که اگر بدانی تنگ دست است،او را تحت فشار قرار دهی.

ص:580


1- (1) الترغیب والترهیب:ج 2 ص 40 ح 3.
2- (2) کنز العمّال:ج 6 ص 210 ح 15373.
3- (4) الکافی:ج 8 ص 9 ح 1. [1]
4- (5) ثواب الأعمال:ص 167 ح 5.

3/29.النَّهیُ عن ِ المُماطَلَةِ فی الدَّینِ

1847 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن یَمطُلْ علی ذِی حَقٍّ حَقَّهُ وهُو یَقدِرُ علی أداءِ حَقِّهِ فعلَیهِ کُلَّ یومٍ خَطیئةُ عَشّارٍ. (1)

1848 . عنه صلی الله علیه و آله: مَطْلُ الغَنِیِّ ظُلمٌ. (2)

الفصل الثلاثون:الکرامة

1/30.فَضلُ الکَرَمِ وَالکَریمِ

1849 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ تَعالی کریمٌ یُحِبُّ الکَرَمَ. (3)

1850 . مسند ابن حنبل: کانَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله حَیِیّا کریما. (4)

2/30.مَن یَنبَغی إکرامُهُ

1851 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لمّا دَخَلَ علَیهِ سلمانُ وهُو مُتَّکئٌ علی وِسادَةٍ فَألقاها إلَیهِ،ثُمَّ قالَ:یا سلمانُ،ما مِن مُسلمٍ دَخَلَ علی أخیهِ المُسلمِ فَیُلقی لَهُ الوِسادَةَ إکراما لَهُ إلّا غَفَرَ اللّهُ لَهُ. (5)

1852 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أکرَمَ أخاهُ فإنّما یُکرِمُ اللّهَ. (6)

1853 . عنه صلی الله علیه و آله: بالداخِلِ دَهشَةٌ فَتَلَقَّوهُ بِمَرحَبا. (7)

1854 . عنه صلی الله علیه و آله: أکرِمِ الیَتیمَ،و أحسِنْ إلی جارِکَ. (8)

1855 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ مِن تَعظیمِ جَلالِ اللّهِ عز و جل کَرامَةَ ذی

الشَّیبَةِ،وحامِلِ القُرآنِ،والإمامِ العادِلِ. (9)

3/29.نهی از تعلّل در پرداخت بدهی

1847 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر کسی بتواند حقّ کسی را بپردازد و تعلّل ورزد،هر روز که بگذرد،گناه باجگیر برایش نوشته می شود.

1848 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تعلّل ورزیدن توانگر[در پرداخت بدهی]،ظلم است.

فصل سی:بزرگواری

1/30.فضیلت بزرگواری و بزرگوار

1849 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خداوند متعال،بزرگوار است و بزرگواری را دوست می دارد.

1850 . مسند ابن حنبل: پیامبر خدا باحیا و بزرگوار بود.

2/30.کسانی که گرامی داشتن آنها شایسته است

1851 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آن گاه که بر بالشی تکیه زده بود که سلمان وارد شد و پس از آن که پشتی را به او داد:ای سلمان!هیچ مسلمانی نیست که برادر مسلمانش بر او وارد شود و به احترام او برایش پشتی بگذارد،مگر این که خداوندْ او را می آمرزد.

1852 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که برادر خود را گرامی بدارد،در حقیقت،خدا را گرامی داشته است.

1853 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که وارد مجلسی می شود،دچار نوعی گیجی و سردرگمی است.پس با خوشامدگویی از او استقبال کنید.

1854 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یتیم را گرامی بدار و به همسایه ات خوبی کن.

1855 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: احترام نهادن به ریش سفید و

حافظ قرآن و پیشوای دادگر،گونه ای بزرگداشت جلال و شکوه خداوند عز و جل است.

ص:581


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 16 ح 4968.
2- (2) الموطّأ:ج 2 ص 674 ح 84.
3- (3) کنز العمال:ج 6 ص 347 ح 15991.
4- (4) مسند ابن حنبل:ج 10 ص 212 ح 26731.
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 57 ح 41. [1]
6- (6) کنز العمال:ج 9 ص 154 ح 25488.
7- (7) کنز العمال:ج 9 ص 156 ح 25499.
8- (8) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 281 ح 15500.
9- (9) کنز العمّال:ج 9 ص 157 ح 25507.

3/30.رَدُّ الکرامةِ

1856 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَأبَی الکرامَةَ إلّا حِمارٌ. (1)

1857 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا عُرِضَ علی أحَدِکُمُ الکرامَةُ فلا یَرُدَّها؛فإنّما یَرُدُّ الکرامَةَ الحِمارُ. (2)

1858 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن تَکرِمَةِ الرجُلِ لأخیهِ المُسلمِ أن یَقبَلَ تُحفَتَهُ،أو یُتحِفَهُ مِمّا عِندَهُ ولا یَتَکَلَّفَ شیئا. (3)

الفصل الواحد والثّلاثون:النّصح

1/31.فَضلُ النَّصیحَة

الکتاب

«أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنْصَحُ لَکُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ». 4

الحدیث

1859 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ أعظَمَ النّاسِ مَنزِلَةً عِندَ اللّهِ یَومَ القِیامَةِ أمشاهُم فی أرضِهِ بالنَّصیحَةِ لِخَلقِهِ. (4)

1860 . عنه صلی الله علیه و آله: لِیَنصَحِ الرّجُلُ مِنکُم أخاهُ کنَصیحَتِهِ لنَفسِهِ. (5)

3/30.نپذیرفتن بزرگواری

1856 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از پذیرفتنِ احترامْ خودداری نمی کند،مگر الاغ!

1857 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه به یکی از شما احترامی شد،آن را رد نکند؛زیرا الاغ است که احترام را رد می کند!

1858 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از احترام مرد به برادر مسلمانش،این است که پیشکشِ او را بپذیرد،یا از همان چیزی که در اختیار دارد،به او تعارف(پیشکش)کند و خودش را به زحمت نیندازد.

فصل سی و یکم:خیرخواهی

1/31.فضیلت خیرخواهی
قرآن

«پیام های پروردگارم را به شما می رسانم و اندرزتان می دهم و چیزهایی از خدا می دانم که[شما]نمی دانید».

حدیث

1859 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بامنزلت ترینِ مردم نزد خداوند در روز قیامت،کسی است که در راه خیرخواهی برای خلق او،بیش از دیگران قدم بر دارد.

1860 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر یک از شما همان گونه که خیرخواه خویش است،باید خیرخواه برادرش نیز باشد.

ص:582


1- (1) کنز العمال:ج 9 ص 155 ح 25492.
2- (2) قرب الاسناد:ص 92 ح 307. [1]
3- (3) النوادر للراوندی:ص 107 ح 87. [2]
4- (5) الکافی:ج 2 ص 208 ح 5. [3]
5- (6) الکافی:ج 2 ص 208 ح 4. [4]

2/31.علامةُ النّاصحِ

1861 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أمّا علامَةُ النّاصِحِ فأربَعةٌ:یَقضی بالحَقِّ،ویُعطی الحَقَّ مِن نَفسِهِ،ویَرضی للنّاسِ ما یَرضاهُ لنَفسِهِ،ولا یَعتدی علی أحَدٍ. (1)

الفصل الثانی والثّلاثون:الفراغ

1/32.تَقسیمُ السّاعاتِ

1862 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کان فیها[أی صُحُفِ إبراهیم علیه السلام]...:علی العاقِلِ ما لَم یَکُن مَغلوبا علی عَقلِهِ أن یکونَ لَهُ ساعاتٌ:ساعَةٌ یُناجِی فیها رَبَّهُ عز و جل،وساعَةٌ یُحاسِبُ نَفسَهُ،وساعَةٌ یَتَفَکَّرُ فیما صَنَعَ اللّهُ عز و جل إلَیهِ،وساعَةٌ یَخلُو فیها بِحَظِّ نفسِهِ مِنَ الحَلالِ؛فإنّ هذهِ الساعَةَ عَونٌ لِتلکَ الساعاتِ واستِجمامٌ للقُلوبِ وتَوزِیعٌ لها. (2)

2/32.النَّظمُ فی سیرَةِ النَّبیّ صلی الله علیه و آله

1863 . الإمامُ الحسینُ علیه السلام: سألتُ أبی علیه السلام عن مَدخَلِ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فقالَ:کانَ دُخولُهُ لنفسِهِ مأذونا لَهُ فی ذلکَ،فإذا أوی إلی مَنزِلِهِ جَزَّأ دُخولَهُ ثلاثَةَ أجزاءٍ:جُزءا للّهِ ِ،وجُزءا لأهلِهِ،وجزءا لنفسِهِ،ثُمّ جَزَّأ جُزْءَهُ بینَهُ وبینَ الناسِ فَیَرُدُّ ذلکَ بالخاصَّةِ عَلَی العامَّةِ،ولا یَدَّخِرُ عَنهُم مِنهُ شیئا،وکانَ مِن سِیرَتِهِ فی جُزءِ الاُمَّةِ،إیثارُ أهلِ الفَضلِ بإذنِهِ،وقَسَمَهُ علی قَدرِ فَضلِهِم فی الدِّینِ،فمِنهُم ذُوالحاجةِ،ومِنهُم ذُوالحاجَتَینِ،ومِنهُم ذو الحَوائِج. (3)

2/31.نشانه خیرخواه

1861 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نشانه خیرخواه،چهار چیز است:به حق قضاوت می کند؛از جانب خود،حقّ دیگران را رعایت می کند؛برای مردمْ همان چیزی را می پسندد که برای خود می پسندد؛و به[حقّ]هیچ کس دست درازی نمی کند.

فصل سی و دوم:فراغت

1/32.برنامه ریزی روزانه

1862 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در صحف ابراهیم علیه السلام آمده است:«...خردمند،مادام که خِردش از او گرفته نشده،باید زمان هایی را برای خود در نظر بگیرد:زمانی را برای مناجات با پروردگارش عز و جل؛و زمانی را برای محاسبه نفس؛و زمانی را برای اندیشیدن در آنچه خداوند عز و جل به وی ارزانی داشته است؛و زمانی را برای کامجویی خود از راه حلال؛زیرا این زمان،کمکی به آن سه زمان دیگر و مایه آسودگی و رفع خستگی دل هاست».

2/32.نظم در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله

1863 . امام حسین علیه السلام: از پدرم درباره زندگی داخلیِ پیامبر صلی الله علیه و آله،سؤال کردم.[پدرم]فرمود:«ورود ایشان به هر خانه ای،به خاطر اجازه ای که[از همسران و کسان خود]داشت،در اختیار خودش بود.هر گاه به خانه می رفت،وقت خود را سه قسمت می کرد:یک قسمت برای خداوند تبارک و تعالی،یک قسمت برای خانواده،و یک قسمت برای خود.سپس،قسمت خود را بین خود و مردم،تقسیم می کرد و اوّل،خواص وارد می شدند و پس از آن،سایر مردم،و چیزی از وقت خود را از مردم،دریغ نمی نمود و در مورد قسمت امّت،روش او این گونه بود که اهل فضل را با اجازه دادن به آنها به اندازه فضلشان در دین،بر دیگران ترجیح می داد.بعضی از آنان(مردم)،یک حاجت داشتند،بعضی دو حاجت و بعضی بیشتر».

ص:583


1- (1) تحف العقول:ص 20.
2- (2) الخصال:ص 525 ح 13.
3- (3) بحار الأنوار:ج 16 ص 150 ح 4. [1]

الفصل الثالث والثّلاثون:الإنفاق

1/33.فَضْلُ الإنفاقُ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظّالِمُونَ». 1

الحدیث

1864 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أعطی دِرهَما فی سَبیلِ اللّهِ کَتَبَ اللّهُ لَهُ سبعَمِئةِ حَسَنَةٍ. (1)

2/33.وَعدُ اللّهِ بالخَلَفِ فی الإنفاقِ

الکتاب

«قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرّازِقِینَ». 3

الحدیث

1865 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما نَقَصَ مالٌ مِن صَدَقَةٍ قَطُّ. (2)

3/33.بَقاءُ ما انفِقَ وفَناءُ ما لم یُنفَقْ

الکتاب

«ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللّهِ باقٍ». 5

فصل سی و سوم:انفاق

1/33.انفاق کردن
اشاره

(3)

قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!از آنچه به شما روزی داده ایم،انفاق کنید،پیش از آن که روزی فرا رسد که در آن،نه داد و ستدی هست و نه دوستی و نه شفاعتی.و کافران،خود ستمکاران اند».

حدیث

1864 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که یک درهم در راه خدا بدهد،خداوند برایش هفتصد ثواب می نویسد.

2/33.وعده خداوند به جبران انفاق
قرآن

«بگو:در حقیقت،پروردگار من است که روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد،گشاده می سازد و یا برای او تنگ می گرداند.و هر چه را انفاق کردید،عوضش را او می دهد.و او بهترینِ روزی دهندگان است».

حدیث

1865 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ گاه مالی بر اثر صدقه دادن کم نشد.

3/33.ماندگاریِ انفاق شده و نابودیِ انفاق نشده
قرآن

«آنچه پیش شماست،تمام می شود؛ولی آنچه پیش خداست،ماندنی است.».

ص:584


1- (2) الأمالی للطوسی:ص 183 ح 306. [1]
2- (4) النوادر للراوندی:ص 84.
3- (6) انفاق،از اقسام صدقه است.صدقه بر دو نوع است:صدقه واجب(مثل:زکات و خمس)و صدقه غیر واجب(مستحب)که«اِنفاق»نامیده می شود و پرداخت آن،تکلیف شرعی نیست؛بلکه ایثار و مُواسات محسوب می شود.م.

الحدیث

1866 . کنز العمّال عن عائشة: أنّهُم ذَبَحوا شاةً،فقالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله:ما بَقِیَ؟فقالَت:ما بَقِیَ مِنها إلّا کَتِفُها،قالَ[صلی الله علیه و آله]:بَقِیَ کلُّها غیرَ کَتِفِها. (1)

4/33.فَضلُ إنفاقِ المُقتِرِ

1867 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ثَلاثٌ مِن حَقائقِ الإیمانِ:الإنفاقُ فی الإقتارِ،وإنصافُ النّاس مِن نَفسِکَ،وبَذلُ العِلمِ لِلمُتَعلِّمِ. (2)

الفصل الرابع والثّلاثون:الوفاء

1/34.الحَثُّ عَلَی الوَفاءِ بِالعَهد

الکتاب

«وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلاً». 3

الحدیث

1868 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ یُؤمِنُ باللّهِ والیَومِ الآخِرِ فَلْیَفِ إذا وَعَدَ. (3)

2/34.العِدةُ دَینٌ

1869 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِدَةُ دَینٌ. (4)

1870 . عنه صلی الله علیه و آله: العِدَةُ دَینٌ،وَیلٌ لِمَن وَعَدَ ثُمّ أخلَفَ،وَیلٌ لمَن وَعَدَ ثُمّ أخلَفَ،وَیلٌ لِمَن وَعَدَ ثُمّ أخلَفَ. (5)

حدیث

1866 . کنز العمّال به نقل از عایشه:گوسفندی را سر بریدند[و گوشت آن را انفاق کردند].پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«چیزی مانده است؟».

عایشه گفت:بجز دستش،چیزی باقی نمانده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«بجز دستش،همه آن باقی مانده است».

4/33.فضیلت انفاق کردن تنگ دست

1867 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز،از حقیقت های ایمان است:انفاق کردن در حال تنگ دستی،انصاف ورزیدن با مردم و دانش بخشی به جوینده دانش.

فصل سی و چهارم:وفا به عهد

1/34.تشویق به وفا به عهد
قرآن

«و به پیمان[خود]وفا کنید؛زیرا از پیمان،پرسش خواهد شد».

حدیث

1868 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به خدا و روز قیامت ایمان دارد،باید هر گاه وعده می دهد،وفا کند.

2/34.وعده،دَین است

1869 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وعده،دَین(بِدِهی)است.

1870 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وعده،دَین است؛وای بر کسی که وعده دهد و خُلف وعده کند!وای بر کسی که وعده دهد و خُلف وعده کند!وای بر کسی که وعده دهد و خُلف وعده کند!

ص:585


1- (1) کنز العمال:ج 6 ص 381 ح 16150.
2- (2) الخصال:ص 125 ح 121.
3- (4) تحف العقول:ص 45.
4- (5) کنز العمال:ج 3 ص 347 ح 6866.
5- (6) کنز العمال:ج 3 ص 347 ح 6865.

الفصل الخامس والثّلاثون:التّواضع

1/35.الحَثُّ عَلَی التَّواضُعِ

1871 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا حَسَبَ إلّا بِتَواضُعٍ. (1)

1872 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ أفضَلَ النّاسِ عَبدا مَن تَواضَعَ عَن رِفعَةٍ. (2)

2/35.التَّواضُعُ والرِّفعَةُ

1873 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ التَّواضُعَ یَزیدُ صاحِبَهُ رِفعَةً،فتَواضَعُوا یَرفَعْکُمُ اللّهُ. (3)

1874 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن یَتَواضَعْ للّهِ دَرَجَةً یَرفَعْهُ اللّهُ دَرَجَةً؛حتّی یَجعَلَهُ فی عِلِّیِّینَ. (4)

1875 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام:یا علیُّ،واللّهِ لَو أنّ المُتَواضِعَ فی قَعرِ بِئرٍ لَبَعَثَ اللّهُ عز و جل إلَیهِ رِیحا یَرفَعُهُ فَوقَ الأخیارِ فی دَولَةِ الأشرارِ. (5)

الفصل السادس والثّلاثون:التّوکّل

1/36.تفسیرُ التَّوکُّلِ

الکتاب

«إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللّهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَی اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ». 6

فصل سی و پنجم:فروتنی

1/35.تشویق به فروتنی

1871 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شرافت خانوادگی،جز به فروتنی نیست.

1872 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترینِ مردم در بندگی[خدا]،کسی است که در عین بزرگی،فروتنی کند.

2/35.فروتنی و بلندمرتبگی

1873 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا فروتنی،بر بلندمرتبگی(رفعتِ)صاحب خود می افزاید.پس فروتن باشید تا خداوند،شما را مرتبه بلند بخشد.

1874 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که برای خدا یک درجه پایین بیاید،خداوند،او را یک درجه بالا می برد،تا جایی که او را در«عِلّیّین»جای دهد.

1875 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!به خدا سوگند که اگر شخص فروتن،در قعر چاهی باشد،خداوند عز و جل بادی را می فرستد تا او را در دولت بدکاران،در رأس نیکان قرار دهد.

فصل سی و ششم:توکّل

1/36.معنای توکّل
قرآن

«اگر خدا شما را یاری کند،هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد و اگر دست از یاری شما بر دارد،چه کسی بعد از او شما را یاری خواهد کرد؟و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند».

ص:586


1- (1) کنزالفوائد:ص 55. [1]
2- (2) اعلام الدین:ص 337 ح 15. [2]
3- (3) الکافی:ج 2 ص 121 ح 1. [3]
4- (4) کنز العمال:ج 3 ص 110 ح 5721.
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 326 ح 2656. [4]

الحدیث

1876 . معانی الأخبار عن جَبرئیلَ علیه السلام لَمّا سألَهُ النّبیُّ صلی الله علیه و آله عن ِ التَّوکُّلِ علَی اللّهِ:العِلمُ بأنّ المَخلوقَ لا یَضُرُّ ولا یَنفَعُ،ولا یُعطی ولا یَمنَعُ،واستِعمالُ الیَأسِ مِن الخَلقِ،فإذا کانَ العَبدُ کذلکَ لَم یَعمَلْ لأحَدٍ سِوَی اللّهِ،ولَم یَرْجُ ولَم یَخَفْ سِوَی اللّهِ،ولَم یَطمَعْ فی أحَدٍ سِوَی اللّهِ،فهذا هُو التَّوکُّلُ. (1)

2/36.التَّوکُّلُ وکِفایةُ الاُمورِ

الکتاب

«وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً». 2

الحدیث

1877 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَوَکَّلَ علَی اللّهِ کَفاهُ مُؤنَتَهُ ورَزَقَهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ. (2)

1878 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن تَوَکَّلَ وقَنَعَ ورَضِیَ کُفِیَ المَطلَبَ. (3)

3/36.أدبُ التَّوکُّلِ

1879 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِرجُلٍ قالَ لَهُ:أعقِلُهاأی الدّابّة و أتَوَکَّلُ،أو اطلِقُها و أتَوَکَّلُ؟:اِعقِلْها وتَوَکَّلْ. (4)

1880 . عنه صلی الله علیه و آله لِرجُلٍ قالَ لَهُ:اُرسِلُ و أتَوَکَّلُ:قَیِّدْها

وتَوَکَّلْ. (5)

حدیث

1876 . معانی الأخبار به نقل از جبرئیل علیه السلام،هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله از او درباره توکّل بر خداوند پرسید:[توکّل،یعنی]دانستن این مطلب که مخلوق،نه زیانی می زند و نه سودی می رساند،نه می دهد و نه جلوگیری می کند،و[نیز]بر کندنِ چشم امید از خلق.هر گاه بنده چنین باشد،دیگر برای هیچ کس جز خداوند،کار نمی کند و امید و بیمش از کسی جز خداوند نیست و چشم طمع به هیچ کس جز خدا ندارد.این است توکّل».

2/36.توکّل و کارسازی امور
قرآن

«و از جایی که حسابش را نمی کند،به او روزی می رساند.و هر کس بر خدا اعتماد کند،او برای وی بس است.خدا فرمانش را به انجام رساننده است.به راستی،خدا برای هر چیزی اندازه ای مقرّر کرده است».

حدیث

1877 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به خدا توکّل کند،خداوند هزینه او را کارسازی می کند و از جایی که گمان نمی برد،به او روزی می رساند.

1878 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که توکّل کند و قانع و راضی باشد،خواسته هایش کارسازی می شود.

3/36.آداب توکّل

1879 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مردی که پرسید:زانوی اشترم را ببندم و به خدا توکّل کنم،یا رهایش بگذارم و توکّل کنم؟:با توکّل،زانوی اشتر را ببند.

1880 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مردی که گفت:اشترم را رها

می گذارم و توکّل می کنم:او را ببند و توکّل کن.

ص:587


1- (1) معانی الأخبار:ص 261 ح 1.
2- (3) کنز العمال:ج 3 ص 103 ح 5693.
3- (4) النوادر للراوندی:ص 125.
4- (5) سنن الترمذی:ج 4 ص 668 ح 2517.
5- (6) کنز العمال:ج 3 ص 104 ح 5698.

1881 . مستدرک الوسائل: رأی رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله قَوما لا یَزرَعُونَ،قالَ:ما أنتُم؟قالوا:نَحنُ المُتَوَکِّلونَ،قالَ:لا،بَل أنتُمُ المُتَّکِلونَ. (1)

الفصل السابع والثّلاثون:الهدیّة

1/37.دَورُ الهَدِیَّةِ فی المَحبَّةِ

1882 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَهادَوا تَحابُّوا،تَهادُوا فإنَّها تَذهَبُ بالضَّغائنِ. (2)

1883 . عنه صلی الله علیه و آله: تَهادَوا؛فإنّ الهَدِیَّةَ تَسِلُّ السَّخائمَ،وتُجلی ضَغائنَ العَداوَةِ والأحقادِ. (3)

1884 . عنه صلی الله علیه و آله: الهَدِیَّةُ تُذهِبُ الضَّغائنَ مِن الصُّدورِ. (4)

2/37.الحَثُّ علی قَبولِ الهَدیّةِ

1885 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن تَکرِمَةِ الرّجُلِ لأخیهِ المُسلمِ أن یَقبَلَ تُحفَتَهُ،ویُتحِفَهُ بما عِندَهُ،ولا یَتَکَلّفَ لَهُ شیئا. (5)

1886 . عنه صلی الله علیه و آله لِعائشةَ لَمّا أهدَت إلَیها امرأةٌ مِسکینَةٌ هَدِیَّةً فلَم تَقبَلْها رَحمَةً لَها:ألَا قَبِلتیها مِنها وکافَیتیها مِنها؟!فلا تَری أ نَّکِ حَقَّرتیها!یا عائشةُ،تَواضَعی فإنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُتواضِعینَ ویُبغِضُ

المُستَکبِرینَ. (6)

1881 . مستدرک الوسائل: پیامبر خدا،عدّه ای را دید که کشاورزی نمی کنند.به آنها فرمود:«شما چه کاره اید؟».

گفتند:ما توکّل کنندگانیم.

فرمود:«نه،شما سربار[ِ دیگران]هستید».

فصل سی و هفتم:هدیه

1/37.نقش هدیه در ایجاد محبّت

1882 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به یکدیگر هدیه دهید تا نسبت به همدیگر،با محبّت شوید.به یکدیگر هدیه دهید؛زیرا هدیه،کینه ها را می برد.

1883 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای یکدیگر هدیه ببرید؛زیرا هدیه،بدخواهی ها را[از دل ها]بیرون می کشد و کینه های دشمنی و نفرت ها را برطرف می کند.

1884 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هدیه دادن،کینه ها را از سینه ها می برد.

2/37.تشویق به پذیرفتن هدیه

1885 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از[موارد]احترام مرد به برادرش،این است که پیشکش او را بپذیرد و از همان چیزی که نزد خود دارد،به او پیشکش دهد و برای پیشکش دادنِ چیزی به او،خود را به زحمت نیندازد.

1886 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که زن مستمندی هدیه ای برای عایشه آورد؛امّا عایشه از روی دلسوزی،آن را قبول نکرد:چرا آن را قبول نکردی و متقابلاً هدیه ای به او ندادی که فکر نکند او را تحقیر

کرده ای؟ای عایشه!فروتن باش؛زیرا خداوند،فروتنان را دوست می دارد و از افراد متکبّر،نفرت دارد.

ص:588


1- (1) مستدرک الوسائل:ج 11 ص 217 ح 12789. [1]
2- (2) الکافی:ج 5 ص 144 ح 14. [2]
3- (3) الکافی:ج 5 ص 143 ح 7. [3]
4- (4) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 74 ح 343. [4]
5- (5) الکافی:ج 5 ص 143 ح 8. [5]
6- (6) کنز العمال:ج 5 ص 821 ح 14482.

3/37.حُرمَةُ هَدایا العُمّالِ

1887 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: هَدایا العُمّالِ حَرامٌ کُلُّها. (1)

1888 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن شَفَعَ لأخیهِ شَفاعَةً فأهدی لَهُ هَدِیَّةً علَیها فقَبِلَها مِنهُ،فَقد أتی بابا عَظیما مِن أبوابِ الرِّبا. (2)

4/37.النَّهیُ عَن هَدیّةِ المُشرِکِ

1889 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّا لانَقبَلُ هَدِیَةَ مُشرِکٍ. (3)

1890 . عنه صلی الله علیه و آله لرَجُلٍ أهدی لَهُ فَرَسا قَبلَ أن یُسلِمَ:إنّی أکرَهُ زَبدَ المُشرِکینَ. (4)

1891 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام: إنّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله نَهی عَن زَبْدِ المُشرِکینَ؛یُریدُ هَدایا أهلِ الحَربِ. (5)

5/37.أفضَلُ الهَدیَّةِ

1892 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما أهدی المَرءُ المُسلمُ إلی أخیهِ هَدِیَّةً أفضَلَ مِن کَلِمَةِ حِکمَةٍ؛یَزیدُهُ اللّهُ بها هُدی،وَیَرُدُّه عن رَدی. (6)

1893 . عنه صلی الله علیه و آله: نِعمَ العَطِیَّةُ ونِعمَ الهَدِیَّةُ کَلِمَةُ حِکمَةٍ تَسمَعُها. (7)

3/37.حرام بودن هدیه دادن به کارگزاران حکومتی

1887 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هدایایی که به کارگزاران داده می شود،همگی حرام است.

1888 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس برای برادر خود وساطتی بکند و او به خاطر آن وساطت،برایش هدیه ای ببرد و او آن هدیه را بپذیرد،هر آینه به دَرِ بزرگی از درهای ربا وارد شده است.

4/37.نهی از پذیرفتن هدیه مُشرک

1889 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما هدیه هیچ مشرکی را نمی پذیریم.

1890 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مردی که پیش از مسلمان شدن،اسبی را برای ایشان هدیه آورد:من عطای مشرکان را خوش نمی دارم.

1891 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله از پذیرفتن عطای مشرکان،نهی فرمود.منظورش هدایای حربیان بود.

5/37.بهترین هدیه

1892 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین هدیه ای که انسان مسلمان به برادر خود می دهد،سخن حکیمانه ای است که خداوند به سبب آن،بر هدایت او بیفزاید و از هلاکت بازش بدارد.

1893 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوب عطیّه و نیکو هدیه ای است سخن حکیمانه ای که آن را می شنوی!

ص:589


1- (1) کنز العمال:ج 6 ص 112 ح 15068.
2- (2) کنز العمال:ج 6 ص 112 ح 15070.
3- (3) کنز العمال:ج 5 ص 820 ح 14475.
4- (4) کنز العمال:ج 5 ص 823 ح 14487.
5- (5) الجعفریّات:ص 82. [1]
6- (6) منیة المرید:ص 105. [2]
7- (7) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 212. [3]

6/37.ذمّ العود فی الهبة

1894 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العائدُ فِی هِبَتِهِ کالعائدِ فی قَیئهِ. (1)

1895 . عنه صلی الله علیه و آله لِعُمَرَ بنِ الخَطّابِ لمّا أرادَ أن یشتَریَ فَرَسا کان قَد تَصَدّقَ بِها فی سَبیلِ اللّه ظَنّا مِنهُ أنّه سَوفَ یحصَلُ عَلَیهِ بأدنی مِن قیمَتِهِ الواقعیّة:لا تَشتَرِهِ ولا تَعُدْ فی صَدَقَتِکَ وإن أعطاکَهُ بدِرهَمٍ؛فإنّ العائدَ فی صَدَقَتِهِ کالعائدِ فی قَیئهِ. (2)

6/37.نکوهش پس گرفتن بخشش

1894 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که بخشش خود را پس بگیرد،مانند کسی است که استفراغش را بخورد.

1895 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به عمر بن خطّاب که اسبی را به یکی از جنگجویان مسلمان بخشیده بود تا با آن،در راه خدا جهاد کند و می خواست دوباره آن را از او بخرد؛چون فکر می کرد با قیمت ارزانی به او خواهد فروخت:آن را نخر و به صدقه ای که داده ای،بر نگرد،اگر چه آن را به یک درهم به تو بدهد؛زیرا کسی که صدقه خود را پس بگیرد،مانند کسی است که استفراغش را بخورد.

ص:590


1- (1) کنز العمال:ج 16 ص 639 ح 46164.
2- (2) صحیح البخاری:ج 2 ص 542 ح 1419.

الباب الخامس:آفات بناء النفس

الفصل الأوّل:الهوی

1/1.خَطَرُ الهَوی

الکتاب

«بَلِ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَهْواءَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ فَمَنْ یَهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللّهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ». 1

الحدیث

1896 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رُبَّ شَهوَةِ ساعَةٍ تُورِثُ حُزنا طَویلاً. (1)

1897 . عنه صلی الله علیه و آله: استَعیذوا باللّهِ مِن الرَّغَبِ. (2)

2/1.الهَوی إلهٌ مَعبودٌ

الکتاب

«أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلاً». 4

الحدیث

1898 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما تَحَت ظِلِّ السَّماءِ مِن إلهٍ یُعبَدُ مِن دُونِ اللّهِ أعظَمَ عِندَ اللّهِ مِن هَویً مُتَّبَعٍ. (3)

باب پنجم:آفات خودسازی

فصل یکم:هوس

1/1.خطر هوس
قرآن

«[نه،این چنین نیست؛]بلکه کسانی که ستم کرده اند،بدون هیچ گونه دانشی،هوس های خود را پیروی کرده اند.پس آن کس را که خدا گم راه کرده،چه کسی هدایت می کند؟و برای آنان یاورانی نخواهد بود».

حدیث

1896 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چه بسیار شهوتی که ساعتی بیش نپاید؛امّا اندوهی طولانی در پی آرَد.

1897 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از هوا و هوس،به خدا پناه برید.

2/1.هوس،معبودی است پرستیده
قرآن

«آیا آن کس را که هوس خود را معبود خویش گرفته است،دیدی؟آیا[می توانی]ضامنِ او باشی؟».

حدیث

1898 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در زیر این آسمان،هیچ معبودی که به جای خداوند پرستیده شود،نزد خدا منفورتر از هوس پیروی شده نیست.

ص:591


1- (2) الأمالی للطوسی:ص 533 ح 1162. [1]
2- (3) کنز العمال:ج 3 ص 199 ح 6160.
3- (5) المعجم الکبیر:ج 8 ص 103.

3/1.مُخالَفَةُ الهَوی

الکتاب

«وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی* فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوی». 1

الحدیث

1899 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طُوبی لِمَن تَرَکَ شَهوَةً حاضِرَةً لِمَوعُودٍ لَم یَرَهُ. (1)

4/1.أقوَی النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ

1900 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ. (2)

1901 . تنبیه الخواطر: قیلَ:مَرَّ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بقَومٍ فیهِم رجُلٌ یَرفَعُ حَجَرا یُقالُ لَهُ:حَجَرُ الأشِدّاءِ،وهُم یَعجَبونَ مِنهُ،...فقالَ:أفَلا اخبِرُکُم بما هُو أشَدُّ مِنهُ؟رجُلٌ سَبَّهُ رجُلٌ فحَلُمَ عَنهُ فغَلَبَ نَفسَهُ،وغَلَبَ شَیطانَهُ وشَیطانَ صاحِبِهِ. (3)

5/1.مَن غَلَبَ هَواهُ أتَتهُ الدُّنیا راغِمَةً

1902 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یقولُ اللّهُ عز و جل:وعِزَّتی وجَلالی...لایُؤثِرُ عَبدٌ هَوایَ علی هَواهُ إلّا استَحفَظتُهُ مَلائکَتی،وکَفَّلتُ السَّماواتِ والأرَضِینَ(الأرضَ)رِزقَهُ،وکُنتُ لَهُ مِن وراءِ تِجارَةِ کُلِّ تاجِرٍ،و أتَتهُ الدُّنیا وهِیَ راغِمَةٌ. (4)

3/1.مخالفت با هوس
قرآن

«و امّا کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید،و نفْس[خود]را از هوس باز داشت،پس جایگاه او همان بهشت است».

حدیث

1899 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوشا به حال کسی که شهوت نقد را به خاطر وعده ای[بهشتی]که آن را ندیده است،رها کند!

4/1.قوی ترینِ مردم،کسی است که بر هوس خود،پیروز شود

1900 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شجاع ترینِ مردم،کسی است که بر هوس خود چیره آید.

1901 . تنبیه الخواطر: گفته شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله به عدّه ای بر خورد که در میان آنان،مردی در حال بلند کردن سنگی به نام سنگ پهلوانان بود و مردم از[نیروی]او تعجّب می کردند.پیامبر خدا فرمود:«آیا به شما بگویم که پهلوان تر از این مرد،کیست؟مردی که دیگری او را دشنام دهد و او بردباری ورزد و بر نفْس خود چیره آید و بر شیطان خود و شیطان او غلبه کند».

5/1.خضوع دنیا در برابر چیره شونده بر هَوَس

1902 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل می فرماید:«سوگند به عزّت و جلالم...که هیچ بنده ای دلخواه مرا بر دلخواه خودش ترجیح نمی دهد،مگر این که فرشتگانم را به نگهبانی از او می گمارم و آسمان ها و زمین ها را ضامن روزیِ او می گردانم و در پس تجارتِ هر تاجری،به فکر اویم و دنیا به رغم میل خود(ذلیلانه)،سوی او می آید».

ص:592


1- (2) تحف العقول:ص 49.
2- (3) معانی الأخبار:ص 195 ح 1.
3- (4) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 10. [1]
4- (5) الکافی:ج 2 ص 335 ح 2. [2]

الفصل الثّانی:الشّرک

1/2.التَّحذیرُ مِن الشِّرکِ

الکتاب

«وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ». 1

الحدیث

1903 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَبداللّه بن مَسعودٍ:یابنَ مَسعودٍ،إیّاکَ أن تُشرِکَ بِاللّهِ طَرفَةَ عَینٍ وإن نُشِرتَ بِالمِنشارِ،أو قُطِّعتَ،أو صُلِبتَ،أو احرِقتَ بِالنارِ. (1)

2/2.الاستِعانَةُ بالمُشرکینَ

1904 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّا لا نَستَعِینُ بِمُشرِکٍ. (2)

1905 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّا لانَستَعِینُ بِالمُشرکینَ عَلی المُشرکینَ. (3)

1906 . شرح نهج البلاغة عن الواقدی فی ذِکِر غَزوةِ احُدٍ:فلَمّا انتَهی إلی رَأسِ الثَّنِیَّةِ،التَفَتَ فَنَظَرَ إلی کَتِیبَةٍ خَشناءَ لَها زَجَلٌ خَلفَهُ،فقالَ:ما هذهِ؟قالَ:هذِهِ حُلَفاءُ ابنِ ابیٍّ مِن الیَهُودِ،فقالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لا نَستَنصِرُ بِأهلِ الشِّرکِ علی أهلِ الشِّرکِ. (4)

3/2.الشِّرکُ الخَفیُّ

الکتاب

«وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ». 6

فصل دوم:شرک

1/2.هشدار درباره شرک
قرآن

«و[یاد کن]هنگامی را که لقمان به پسر خویش در حالی که وی او را اندرز می داد گفت:ای پسرک من!به خدا شرک میاور،که به راستی،شرک،ستمی بزرگ است».

حدیث

1903 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به عبد اللّه بن مسعود:ای پسر مسعود!مبادا آنی به خدا شرک ورزی،حتّی اگر ارّه شوی یا تکّه تکّه ات کنند یا به دارت آویزند و یا به آتشت سوزانند.

2/2.کمک گرفتن از مشرکان

1904 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما از مشرک،کمک نمی گیریم.

1905 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما در برابر مشرکان،از مشرکان[ِ دیگر]یاری نمی جوییم.

1906 . شرح نهج البلاغة به نقل از واقدی،درباره غزوه احُد:هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله به رأس الثنیّه رسید،بر گشت و پشت سرش را نگاه کرد.چشمش به یک گردان مسلّحِ نیزه دار افتاد.پرسید:«اینها کیستند؟».

گفتند:یهودیانِ هم پیمان[عبد اللّه]بن ابَی هستند.

پیامبر خدا فرمود:«ما در برابر مشرکان،از مشرکان یاری نمی گیریم».

3/2.شرک پنهان
قرآن

«و بیشترشان به خدا ایمان نمی آورند،جز این که[با او چیزی را]شریک می گیرند».

ص:593


1- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 357 ح 2660. [1]
2- (3) کنز العمّال:ج 4 ص 358 ح 10887.
3- (4) کنز العمّال:ج 4 ص 358 ح 10888.
4- (5) شرح نهج البلاغة:ج 14 ص 227.

الحدیث

1907 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکَ وما یُعتَذَرُ مِنهُ،فإنَّ فیهِ الشِّرکَ الخَفِیَّ. (1)

الفصل الثّالث:الذّنب

1/3.التَّحذیرُ مِنَ الذَّنْبِ

الکتاب

«وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ إِنَّ الَّذِینَ یَکْسِبُونَ الْإِثْمَ سَیُجْزَوْنَ بِما کانُوا یَقْتَرِفُونَ». 2

الحدیث

1908 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن حاوَلَ أمراً بِمَعصیَةِ اللّهِ،کانَ أبعَدَ لَهُ مِمّا رَجا،و أقرَبَ مِمّا اتَّقی (2). (3)

2/3.المُجاهَرةُ بالذَّنبِ

1909 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُّ امَّتِی مُعافی إلّا المُجاهِرِینَ الذینَ یَعمَلونَ العَمَلَ باللیلِ فَیَستُرُهُ رَبُّهُ،ثمّ یُصبِحُ فیقولُ:یا فلانُ إنّی عَمِلتُ البارِحةَ کذا وکذا! (4)

3/3.أعظَمُ الذُّنوبِ

1910 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أعظَمُ الذنبِ عند اللّهِ أن تَجعَلَ للّهِ ِ نِدّاً وهو خَلَقَکَ،ثمّ أن تَقتُلَ وَلَدَکَ مَخافَةَ أن یَطعَمَ مَعکَ،ثُمّ أن تُزانِیَ حلیلَةَ جارِکَ. (5)

حدیث

1907 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از کاری که موجب عذرخواهی می شود،بپرهیز؛زیرا در آن،شرکِ پنهان هست.

فصل سوم:گناه

1/3.هشدار درباره گناه
قرآن

«و گناه آشکار و پنهان را رها کنید؛زیرا کسانی که مرتکب گناه می شوند،به زودی در برابر آنچه به دست می آوردند،کیفر خواهند شد».

حدیث

1908 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که با معصیت خدا به دنبال کاری باشد،از مطلوب خود،دورتر و به آنچه از آن می ترسیده است،نزدیک تر می گردد.

2/3.تظاهر به گناه

1909 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همه امّت من بخشوده می شوند،مگر پرده دران؛یعنی کسانی که در شب،کاری[خلاف]انجام می دهند و پروردگارشان آن را پرده پوشی می کند،امّا صبح که می شود،می گویند:فلانی!من دیشب،چنین و چنان کردم.

3/3.بزرگ ترین گناهان

1910 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بزرگ ترین گناه در نزد خدا،این است که برای خدایی که تو را آفریده است،شریک قرار دهی،سپس این که فرزندت را از ترسِ مخارجش بکُشی،و بعد این که با زن همسایه ات زنا کنی.

ص:594


1- (1) بحار الأنوار:ج 78 ص 200 ح 28. [1]
2- (3) وفی المصدر:«ابقی»،وما أثبتناه من بحار الأنوار.
3- (4) أعلام الدین:ص 334 ح 8. [2]
4- (5) کنز العمّال:ج 4 ص 239 ح 10338.
5- (6) کنز العمّال:ج 16 ص 46 ح 43869.

4/3.الاستِخفافُ بالذَّنبِ واستِصغارُهُ

1911 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یابنَ مسعودٍ،لا تُحَقِّرَنَّ ذنباً ولا تُصَغِّرَنَّهُ،واجتَنِبِ الکبائرَ،فإنّ العَبدَ إذا نَظَرَ یومَ القِیامةِ إلی ذُنوبِهِ دَمَعَتْ عَیناهُ قَیحاً ودَماً،یقولُ اللّهُ تعالی: «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ...» الآیةَ (1). (2)

1912 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ المؤمنَ لَیَری ذَنبَهُ کَأَ نَّهُ تحتَ صَخرَةٍ یَخافُ أن تَقَعَ علَیهِ،والکافِرَ یَری ذَنبَهُ کأنّهُ ذُبابٌ مَرَّ علی أنفِهِ. (3)

5/3.التحذیر مِنْ مُحَقَّراتِ الذنوبِ

1913 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ إبلیسَ رَضِیَ مِنکُم بالمُحَقَّراتِ. (4)

1914 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ الرَّجُلَ لَیَعمَلُ الحسَنَةَ فَیَتَّکِلُ علَیها ویَعمَلُ المُحَقَّراتِ حتّی یَأتِیَ اللّهَ وهُو علَیهِ غَضْبانُ،وإنّ الرجُلَ لَیَعمَلُ السیّئةَ فَیَفرَقُ مِنها یَأْتِی آمِناً یومَ القِیامةِ. (5)

6/3.کَبائرُ الذُّنوبِ

الکتاب

«إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَرِیماً». 6

الحدیث

1915 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الکبائرُ تِسعٌ:أعظَمُهُنَّ الإشراکُ

باللّهِ عز و جل،وقَتلُ النفسِ المُؤمنةِ،و أکلُ الرِّبا،و أکلُ مالِ الیتیمِ،وقَذفُ المُحصَنَةِ،والفِرارُ من الزَّحفِ،وعُقوقُ الوالدَینِ،واستِحلالُ البیتِ الحَرامِ،والسِّحرُ.فَمَن لَقِیَ اللّهَ عز و جلوهو بَرِیءٌ مِنهُنَّ کانَ مَعی فی جَنَّةٍ مَصارِیعُها مِن ذَهَبٍ. (6)

4/3.سبک و کوچک شمردن گناه

1911 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای پسر مسعود!هیچ گناهی را خُرد و کوچک مشمار و از گناهان بزرگ،دوری کن؛زیرا در روز قیامت،چون بنده به گناهان خود بنگرد،چشمانش چرک و خون خواهد گریست.خداوند متعال می فرماید:«روزی که هر کس،هر کار نیکی انجام داده،پیش رو می یابد و هر کار زشتی کرده،آرزو دارد کاش میان او و آن[کار زشت]،فاصله ای دور می بود».

1912 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،گناه خود را چونان تخته سنگ بزرگی بر بالای سرش می بیند که می ترسد به روی او بیفتد و کافر،گناه خویش را مانند مگسی می بیند که از جلوی بینی اش رد می شود.

5/3.هشدار درباره گناهان خُرد انگاشته

1913 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا ابلیس،به گناهان خُردْ انگاشته شما خشنود است.

1914 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدمی هست که کار نیک انجام می دهد و بر همان تکیه می کند و گناهانی نیز انجام می دهد که آنها را حقیر می پندارد.این شخص،هنگامی که با خداوند دیدار می کند،خدا بر او خشمگین است،و آدمی هست که کار بد می کند و سپس از آن دست می شوید.چنین کسی در روز قیامت[از خشم خدا]در امان است.

6/3.گناهان کبیره
قرآن

«اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی شده اید،دوری گزینید،بدی های شما را از شما می زداییم،و شما را در جایگاهی ارجمند در می آوریم».

حدیث

1915 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گناهان کبیره،نُه تا هستند:

بزرگ ترینِ آنها شرک ورزیدن به خداوند عز و جل است و[بقیّه اینها هستند:]کشتن مؤمن،رباخواری،خوردن مال یتیم،تهمت زدن به زن پاک دامن،فرار از میدان جهاد،رنجاندن پدر و مادر،در هم شکستن حرمت بیت الحرام،و جادوگری.هر کس پاک از این نُه گناه،خداوند عز و جل را دیدار کند،با من در بهشتی خواهد بود که لنگه های درِ آن،از طلاست.

ص:595


1- (1) آل عمران:30. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 350 ح 2660. [2]
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 527 ح 1162. [3]
4- (4) النوادر للراوندی:ص 129. [4]
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 367 ح 2661. [5]
6- (7) کنزالفوائد:ج 2 ص 11. [6]

7/3.الإِصرارُ عَلَی الذَّنبِ

الکتاب

«وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلی ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ». 1

الحدیث

1916 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن علاماتِ الشَّقاءِ:جُمودُ العَینِ،وقَسوَةُ القلبِ،وشِدَّةُ الحِرصِ فی طَلَبِ الرِّزقِ،والإصرارُ علی الذَّنبِ. (1)

1917 . عنه صلی الله علیه و آله: لا کبیرَ مَع الاستِغفارِ،ولا صغیرَ مع الإصرارِ. (2)

8/3.دَورُ الذُّنوبِ فی زَوالِ النِّعْمَةِ

1918 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اتَّقُوا الذنوبَ فإنّها مَمْحَقَةٌ للخَیراتِ،إنّ العبدَ لَیُذنِبُ الذنبَ فَیَنسی بهِ العِلمَ الذی کانَ قد عَلِمَهُ. (3)

7/3.پافشاری بر گناه
قرآن

«و آنان[متقین کسانی هستند]که چون کار زشتی کنند،یا بر خود ستم روا دارند،خدا را به یاد می آورند و برای گناهانشان آمرزش می خواهند،و چه کسی جز خدا،گناهان را می آمرزد؟و بر آنچه مرتکب شده اند،با آن که می دانند[که گناه است]،پافشاری نمی کنند».

حدیث

1916 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خشکیدگی چشم(گریان نبودن از خوف خدا)و سنگ دلی و حرص فراوان در طلب روزی و اصرار بر گناه،از نشانه های شقاوت اند.

1917 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با استغفار،کبیره ای نخواهد بود و با اصرار،صغیره معنا ندارد (4).

8/3.نقش گناهان در زوال نعمت ها

1918 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از گناهان دوری کنید؛زیرا گناهان،خوبی ها را محو می کنند.همانا بنده[گاه]گناه می کند و به سبب آن،دانشی را که آموخته،فراموش می کند.

ص:596


1- (2) الخصال:ص 243 ح 96.
2- (3) الأمالی للصدوق:ص 518 ح 707.
3- (4) بحار الأنوار:ج 73 ص 377 ح 14. [1]
4- (5) گناه کبیره،در صورت استغفار از آن،آمرزیده می شود و گناه صغیره،در صورت اصرار بر آن،کبیره محسوب می شود.م.

9/3.الذُّنوبُ التی تُعَجَّلُ عُقوبَتُها

1919 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ثلاثةٌ مِنَ الذُّنوبِ تُعَجَّلُ عُقوبَتُها ولا تُؤَخَّرُ إلی الآخِرَةِ:عُقوقُ الوالِدَینِ،والبَغیُ علی الناسِ،وکُفرُ الإحسانِ. (1)

10/3.مُکفِّراتُ الذُّنوبِ

أ العُقوبةُ فی الدنیا

1920 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ المؤمنَ إذا قارَفَ الذُّنوبَ ابتُلِیَ بها بالفَقرِ،فإن کانَ فی ذلکَ کفّارةٌ لِذُنوبِهِ وإلّا ابتُلِیَ بالمَرضِ،فإن کانَ ذلکَ کفّارةً لِذُنوبِهِ وإلّا ابتُلِیَ بالخَوفِ مِن السُّلطانِ یَطلُبُهُ،فإن کانَ ذلکَ کفّارةً لِذُنوبِهِ وإلّا ضُیِّقَ علَیهِ عِندَ خُروجِ نفسِهِ،حتّی یَلقَی اللّهَ حِینَ یَلقاهُ وما لَهُ مِن ذنبٍ یَدَّعِیهِ علَیهِ فَیَأمُرُ بهِ إلی الجَنَّةِ. (2)

ب الأمراضُ

1921 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: السُّقمُ یَمحُو الذُّنوبَ. (3)

1922 . عنه صلی الله علیه و آله: ساعاتُ الوَجَعِ یُذهِبْنَ ساعاتِ الخَطایا. (4)

ج الأحزانُ

1923 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا کَثُرَت ذُنوبُ المؤمِنِ ولم یَکن لَهُ مِن العَمَلِ مایُکَفِّرُها ابتَلاهُ اللّهُ بالحُزنِ لِیُکَفِّرَها بهِ عَنهُ. (5)

1924 . عنه صلی الله علیه و آله: ما أصابَ المؤمنَ مِن نَصَبٍ ولا وَصَبٍ

ولا حَزَنٍ حتّی الهَمُّ یُهِمُّهُ إلّا کَفَّرَ اللّهُ بهِ عَنهُ مِن سیّئاتِهِ. (6)

9/3.گناهان زودْ کیفر

1919 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا می رسد و به آخرت نمی افتد:آزردن پدر و مادر،ستم به مردم،و ناسپاسی نسبت به خوبی ها[ی دیگران].

10/3.پاک کننده گناه
الف کیفر دنیوی

1920 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه مؤمن گناهانی انجام دهد،به سبب آنها گرفتار فقر می شود.اگر آن فقر،گناهانش را پاک نکرد،به بیماری مبتلا می شود و اگر آن هم گناهانش را نزدود،به ترس از تعقیب قدرت حاکم،گرفتار می آید و اگر این نیز گناهانش را پاک نکرد،هنگام مُردن،به سختی جان می دهد،تا آن که سرانجام،خدا را بدون گناهی که به سبب آن بازخواست شود،دیدار کند و دستور رسد که او را به بهشت برند.

ب بیماری ها

1921 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیماری،گناهان را پاک می کند.

1922 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: لحظات درد کشیدن،لحظه های[ارتکاب]گناهان را می بَرد.

ج اندوه ها

1923 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه گناهان مؤمن،بسیار شود و او عملی نداشته باشد که آن گناهان را پاک گردانَد،خداوند او را به اندوه مبتلا می سازد تا بِدان،گناهانش را بزداید.

1924 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ رنج و درد و اندوه و حتّی

نگرانی خاطری به مؤمن نمی رسد،جز این که خداوند،بِدان،گناهانش را می زداید.

ص:597


1- (1) الأمالی للمفید:ص 237 ح 1.
2- (2) بحار الأنوار:ج 81 ص 199 ح 56. [1]
3- (3) جامع الأحادیث للقمّی:ص 85.
4- (4) الجعفریّات:ص 245. [2]
5- (5) الدعوات:ص 120 ح 288.
6- (6) تحف العقول:ص 38.

د الحَسناتُ

الکتاب

«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْری لِلذّاکِرِینَ». 1

الحدیث

1925 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا عَمِلتَ سیّئةً فَاعمَلْ حَسَنةً تَمْحوها. (1)

ه الحجُّ والعُمرةُ

1926 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العُمرَةُ إلی العُمرَةِ کَفّارَةُ ما بَینَهُما،والحجّةُ المُتَقَبَّلَةُ ثوابُها الجَنَّةُ،ومِنَ الذُّنوبِ ذنوبٌ لا تُغفَرُ إلّا بعَرَفاتَ. (2)

و خِدمَةُ العِیالِ

1927 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خِدمَةُ العِیالِ کَفّارَةٌ لِلکَبائرِ،وتُطفئُ غَضَبَ الرَّبِّ. (3)

الفصل الرّابع:الاستئثار

1/4.اِجتِنابُ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله عَنِ الاستِئثارِ

1928 . المعجم الأوسط عن عامر بن ربیعة: بَینا رَسولُ

اللّه صلی الله علیه و آله یَطوفُ بِالبَیتِ،إذِ انقَطَعَ شِسعُهُ (4)،فَحَلَّ رَجُلٌ شِسعا مِن نَعلِهِ ثُمَّ ناوَلَهُ إیّاهُ،فَأَبی أن یَأخُذَهُ،وقالَ:هذِهِ أَثَرَةٌ ولا أقبَلُ أثَرَةً. (5)

د کارهای نیک
قرآن

«و در دو طرف روز[اول و آخر آن]و نخستین ساعات شب نماز را برپا دار،زیرا خوبیها بدیها را از میان می برد.این برای پندگیرندگان،پندی است».

حدیث

1925 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه کار بدی کردی،کار خوبی انجام بده،که آن،بدی را پاک می کند.

ه حج و عمره

1926 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این عمره تا آن عمره،کفّاره گناهانی است که در فاصله آن دو،صورت می گیرند.ثواب حجّ پذیرفته،بهشت است،و گناهانی هستند که جز در عرفات،آمرزیده نمی شوند.

ز خدمت گزاری به خانواده

1927 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدمت کردن به خانواده،کفّاره گناهان بزرگ است و خشم پروردگار را فرو می نشاند.

فصل چهارم:انحصارطلبی

1/4.دوری کردن پیامبر صلی الله علیه و آله از انحصارطلبی(استئثار)

1928 . المعجم الأوسط به نقل از عامر بن ربیعه:پیامبر خدا مشغول طواف خانه خدا بود که بند کفشش پاره شد.مردی بند کفش خود را باز کرد و

به ایشان داد.پیامبر صلی الله علیه و آله از پذیرفتن آن امتناع ورزید و فرمود:«این،نوعی امتیاز است و من امتیاز را نمی پذیرم».

ص:598


1- (2) الأمالی للطوسی:ص 186 ح 312. [1]
2- (3) دعائم الإسلام:ج 1 ص 294. [2]
3- (4) جامع الأخبار:ص 276 ح 751. [3]
4- (5) شِسْع النَّعل:قِبالُها الذی یُشدّ إلی زِمامِها.والزمام:السَّیر الذی یُعقَد فیه الشسع(لسان العرب:ج 8 ص 180« [4]شسع»).
5- (6) المعجم الأوسط:ج 3 ص 174 ح 2840.

2/4.التَّنبّؤ بظهور الاستئثار بین المسلمین

1929 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّکُم سَتَلقَونَ بَعدی أثَرَةً. (1)

1930 . عنه صلی الله علیه و آله: کَأَنَّکُم بِراکِبٍ قَد أتاکُم فَنَزَلَ بِکُم،فَیَقولُ:الأَرضُ أرضُنا وَالمِصرُمِصرُنا،وإنَّما أنتُم عَبیدُنا واُجَراؤُنا،فَحالَ بَینَ الأَرامِلِ وَالیَتامی وما أفاءَ اللّهُ عَلی آبائِهِم. (2)

1931 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا بَلَغَ بَنو أبِی العاصِ ثَلاثینَ رَجُلاً اتَّخَذوا دینَ اللّهِ دَغَلاً (3)،وعِبادَ اللّهِ خَوَلاً (4)،ومالَ اللّهِ دُوَلاً (5). (6)

2/4.پیشگوییِ پیدایش انحصارطلبی در امّت اسلامی

1929 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زود است که پس از من،شما با انحصارطلبی(امتیازخواهی)روبه رو شوید.

1930 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گویا سواری را می بینم که نزد شما آمده و بر شما فرود آمده است و می گوید:زمین،زمین ماست و شهر،شهر ماست و شما غلامان و مزدوران ما هستید.

او بیوه زنان و یتیمان را از اموالی که خداوند به پدرانشان داده است،محروم می سازد.

1931 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه فرزندان ابو العاص به سی تَن برسند،دین خدا را وسیله فریب مردم قرار می دهند،بندگان خدا را خدمتکاران و غلامان خود می شمارند و مال خدا را به انحصار خویش در می آورند.

ص:599


1- (1) صحیح البخاری:ج 3 ص 1381 ح 3582.
2- (2) المعجم الأوسط:ج 4 ص 134 ح 3798.
3- (3) اتَّخَذوا دین اللّه دَغَلاً:أی یخدعون به الناسَ.و أصلُ الدَّغَل:الشَّجَر المُلتَفّ الذی یَکمُن أهل الفساد فیه(النهایة:ج 2 ص 123« [1]دغل»).
4- (4) خَوَلاً:أی خَدَما وعبیدا.یعنی أنّهم یستخدمونهم ویستعبدونهم(النهایة:ج 2 ص 88« [2]خول»).
5- (5) دُوَلاً:جمع دُولة بالضمّ وهو ما یُتداوَل من المال،فیکون لقَومٍ دون قوم(النهایة:ج 2 ص 140« [3]دول»).
6- (6) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 527 ح 8479.
سخنی درباره انحصارطلبی
اشاره

استئثار،مصدر است از ریشه«أثر»در مقابل«ایثار»و به معنای«مقدّم داشتن خود یا وابستگان و هواداران خود بر دیگران در تأمین نیازها و خواست ها».

خطر استئثار

استئثار،یکی از خطرناک ترین ضدّ ارزش هاست که نه تنها موجب انحطاط اخلاقی است،بلکه فساد اجتماعی و سیاسی و سقوط دولت ها را نیز به دنبال دارد.در حکمت های منسوب به امام علی علیه السلام می خوانیم:

الاِستِئثارُ یوجِبُ الحَسَدَ،وَ الحَسَدُ یوجِبُ البِغضَةَ،و البِغضَةُ توجِبُ الاِختِلافَ،وَ الاِختِلافُ یوجِبُ الفُرقَةَ،وَ الفُرقَةُ توجِبُ الضَّعفَ،وَ الضَّعفُ یوجِبُ الذُّلَّ،وَ الذُّلُ یوجِبُ زَوالَ الدَّولَةِ و ذَهابَ النِّعمَةِ. (1)

انحصارطلبی،حسادت می آورد و حسادت،دشمنی و دشمنی،اختلاف و اختلاف،پراکندگی و پراکندگی،ضعف و ضعف،زبونی و زبونی،زوال دولت و از میان رفتن نعمت.

مطالعه دقیق تاریخ اسلام و بررسی علل انحطاط امّت اسلامی،نشان می دهد که استئثارِ(انحصارطلبیِ)شماری از سردمداران امّت،بیشترین ضربه را به نفوذ و گسترش این آیین آسمانی وارد ساخت.

مبارزه با استئثار

پیامبر صلی الله علیه و آله در عصر نبوّتش و امام علی علیه السلام در دوران خلافتش،با همه توان کوشیدند که از بروز آفت خطرناک انحصارطلبی در میان دولت مردان نظام نوپای اسلامی،پیشگیری کنند.پیامبر خدا تا آن جا مراقب آفت انحصارطلبی بود که از هر گونه رنگ و بوی این خصلت زشت نیز اجتناب می کرد و اجازه نمی داد کسی حتّی ایشان را بر خود مقدّم بدارد.از این رو،هنگامی که بند کفش او در طواف،پاره می شود و شخصی به احترام ایشان بند کفش خود را باز می کند و به ایشان می دهد،نمی پذیرد و می فرماید:

هذِهِ أثَرَةٌ،ولا أقبَلُ أثَرَةً. (2)

این،نوعی امتیاز است و من امتیاز را نمی پذیرم.

اهل بیت پیامبر خدا نیز نه تنها از انحصارطلبی اجتناب می کردند،بلکه حقوق خود را نیز ایثار می نمودند.مطالعه سیره عملی آنان در هر دو زمینه،بویژه برای دولت مردان،بسیار آموزنده است؛امّا افسوس که زمامداران امّت اسلامی از آنان پیروی نکردند و همان گونه که پیامبر خدا پیشگویی کرده بود،گرفتار آفت استئثار شدند و بدین سان،بر اسلام و اسلامیان،گذشت آنچه گذشت.

ص:600


1- (1) شرح نهج البلاغة:ج 20 ص 345 ح 961.
2- (2) المعجم الأوسط:ج 3 ص 174 ح 2840.

الفصل الخامس:الإیذاء

1/5.الحَثُّ عَلی کَفِّ الأذی

1932 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طوبی لِمَن صَلَحَت سَریرَتُهُ،وحَسُنَت عَلانِیَتُهُ،وعَزَلَ عَنِ النّاسِ شَرَّهُ. (1)

1933 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن بَذَلَ مَعروفَهُ وکَفَّ أذاهُ فَذاکَ السَّیِّدُ. (2)

2/5.ذَمُّ أنواعِ الإیذاء

أ الإِخافَةُ

1934 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حَسبُ امرِئٍ مُسلِمٍ مِنَ الشَّرِّ أن یُخیفَ أخاهُ المُسلِمَ. (3)

1935 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تُرَوِّعُوا المُسلِمَ؛فَإِنَّ رَوعَةَ المُسلِمِ ظُلمٌ عَظیمٌ. (4)

ب النَّظرَةُ المُؤذِیَةُ

1936 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَحِلُّ لِمُؤمِنٍ أن یُشیرَ إلی أخیهِ بِنَظرَةٍ تُؤذیهِ. (5)

1937 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن نَظَرَ إلی مُؤمِنٍ نَظرَةً لِیُخیفَهُ بِها،أخافَهُ اللّهُ عز و جل یَومَ لا ظِلَّ إلّا ظِلُّهُ. (6)

فصل پنجم:آزاررسانی
1/5.ترغیب به خودداری از آزار

1932 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوشا به حال کسی که باطنش صالح و ظاهرش نیکو باشد و شرّ خود را از مردم بر کنار دارد!

1933 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس بی دریغ،نیکی کند و از آزاررسانی باز ایستد،آقاست.

2/5.نکوهش همه انواع آزاررسانی
الف ترساندن

1934 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای مرد مسلمان،همین بدی بس که برادر مسلمانش را بترساند.

1935 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسلمان را دچار وحشت نکنید که ترساندن مسلمان،ستمی بزرگ است.

ب نگاه آزار دهنده

1936 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای مؤمن روا نیست که به برادرش با نگاهی اشاره کند که او را می آزارد.

1937 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس به مؤمنی نگاهی کند،به قصد این که با آن نحوه نگاه،او را بترساند،خداوند عز و جل آن شخص را در آن روزی که سایه ای جز سایه او نیست،می ترساند.

ص:601


1- (1) الأمالی للطوسی:ص539 ح1162. [1]
2- (2) نثر الدرّ:ج 1 ص 176. [2]
3- (3) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 39. [3]
4- (4) کنز العمّال:ج 16 ص 11 ح 43709.
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 98. [4]
6- (6) الکافی:ج 2 ص 368 ح 1. [5]

ج المِزاحُ المُؤذی

1938 . مسند ابن حنبل عن عبد الرحمن بن أبی لیلی: حَدَّثَنا أصحابُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله أنَّهُم کانوا یَسیرونَ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی مَسیرٍ،فَنامَ رَجُلٌ مِنهُم،فَانطَلَقَ بَعضُهُم إلی نَبلٍ مَعَهُ فَأَخَذَها،فَلَمَّا استَیقَظَ الرَّجُلُ فَزِ عَ،فَضَحِکَ القَومُ،فَقالَ:ما یُضحِکُکُم؟!فَقالوا:لا،إلّا أنّا أخَذنا نَبلَ هذا فَفَزِعَ،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لا یَحِلُّ لِمُسلِمٍ أن یُرَوِّعَ مُسلِما. (1)

د العِبادَةُ المُؤذِیَةُ

1939 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَجهَرُ بَعضُکُم عَلی بَعضٍ،فَإِنَّ ذلِکَ یُؤذِی المُصَلِّیَ. (2)

1940 . سنن أبی داوود عن عبد اللّه بن بسر: جاءَ رَجُلٌ یَتَخَطّی رِقابَ النّاسِ یَومَ الجُمُعَةِ وَالنَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَخطُبُ،فَقالَ لَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:اِجلِس فَقَد آذَیتَ. (3)

1941 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَرَکَ الصَّفَّ الأَوَّلَ مَخافَةَ أن یُؤذِیَ أحَدا،أضعَفَ اللّهُ لَهُ أجرَ الصَّفِّ الأَوَّلِ. (4)

1942 . عنه صلی الله علیه و آله لِعُمَرَ بنِ الخَطّابِ:یا عُمَرُ،إنَّکَ رَجُلٌ قَوِیٌّ،لا تُزاحِم عَلَی الحَجَرِ فَتُؤذِیَ الضَّعیفَ؛إن وَجَدتَ خَلوَةً فَاستَلِمهُ،وإلّا فَاستَقبِلهُ فَهَلِّل وکَبِّر. (5)

ج شوخیِ آزار دهنده

1938 . مسند ابن حنبل به نقل از عبد الرحمن بن ابی لیلی:اصحاب پیامبر خدا برایمان نقل کردند که با پیامبر خدا در راهی می رفتند.یکی از آنان خوابید و دیگری رفت و تیر او را برداشت.هنگامی که مرد بیدار شد،هراسان گشت.جمعیت خندیدند.پیامبر خدا پرسید:«چرا می خندید؟».

گفتند:چیزی نیست.ما تیر این شخص را برداشتیم و او هراسان شده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«بر هیچ مسلمانی روا نیست که مسلمانی را بترساند».

و عبادت آزار دهنده

1939 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [در هنگام خواندن نماز،]صداهایتان را از یکدیگر بلندتر نکنید؛زیرا این کار،نمازگزار[ِ دیگر]را آزار می دهد.

1940 . سنن أبی داوود به نقل از عبد اللّه بن بُسْر:در روز جمعه،مردی[به مسجد]آمد و از روی شانه های مردم رد شد،در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله خطبه می خواند.به او فرمود:«بنشین،باعث آزار شدی».

1941 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس،از ترس این که باعث آزار کسی شود،صفّ اوّل[جماعت]را ترک کند،خداوند دو برابر ثوابِ صفّ اوّل را به او عطا می فرماید.

1942 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به عمر بن خطّاب:ای عمر!تو آدم توانمندی هستی.به طرف حجَر[الأسود]فشار نیاور؛زیرا باعث آزار افراد ضعیف می شوی.اگر خلوت بود،بر آن دست بکش،وگرنه به طرف آن رو کن و«لا إله إلّا اللّه»و«اللّه أکبر»بگو.

ص:602


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 9 ص 35 ح 23126. [1]
2- (2) المعجم الأوسط:ج 3 ص 27 ح 2362.
3- (3) سنن أبی داوود:ج 1 ص 292 ح 1118.
4- (4) المعجم الأوسط:ج 1 ص 171 ح 537.
5- (5) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 69 ح 190. [2]

3/5.أخطر أنواع الإیذاء

أ إیذاءُ أهلِ البَیتِ علیهم السلام

1943 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا قُمتُ المَقامَ المَحمودَ تَشَفَّعتُ فی أصحابِ الکَبائِرِ مِن امَّتی،فَیُشَفِّعُنِیاللّهُ فیهِم،وَاللّهِ لا تَشَفَّعتُ فیمَن آذی ذُرِّیَّتی. (1)

1944 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن آذی عَلِیّا فَقَد آذانی. (2)

1945 . عنه صلی الله علیه و آله فی حَقِّ فاطِمَةَ علیها السلام:إنَّمَا ابنَتی بَضعَةٌ مِنّی،یُریبُنی ما رابَها،ویُؤذینی ما آذاها. (3)

ب إیذاءُ المُجاهِدِ

1946 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اتَّقوا أذَی المُجاهِدینَ؛فَإِنَّ اللّهَ یَغضَبُ لَهُم کَما یَغضَبُ لِلرُّسُلِ،ویَستَجیبُ دُعاءَهُم کَما یَستَجیبُ دُعاءَ الرُّسُلِ. (4)

1947 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن آذی غازِیا فَقَد آذانی،ومَن آذانی فَقَد حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ الجَنَّةَ،ومَأواهُ النّارُ. (5)

ج إیذاءُ المُسلِمِ

1948 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن آذی مُؤمِنا ولَو بِشَطرِ کَلِمَةٍ،جاءَ یَومَ القِیامَةِ مَکتوبٌ بَینَ عَینَیهِ:«آیِسا مِن رَحمَةِ اللّهِ»،وکانَ کَمَن هَدَمَ الکَعبَةَ وَالبَیتَ المَقدِسَ،وقَتَلَ عَشرَةَ آلافٍ مِنَ المَلائِکَةِ. (6)

3/5.بدترین نوع آزاررسانی
الف آزار دادن اهل بیت علیهم السلام

1943 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن گاه که در آن مقامِ ستوده (7)برخیزم،برای آن دسته از امّتم که به گناهان کبیره آلوده اند،شفاعت می کنم و خداوند،شفاعت مرا درباره آنها می پذیرد؛امّا به خدا سوگند،برای کسی که فرزندان مرا آزرده باشد،شفاعت نخواهم کرد.

1944 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس علی را بیازارد،مرا آزرده است.

1945 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره فاطمه علیها السلام:دخترم،پاره تن من است.نگرانیِ او،نگرانیِ من است و آزردن او،آزردن من است.

ب آزار دادن مجاهد

1946 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از آزردن مجاهدان بترسید؛زیرا خداوند به خاطر آنان به خشم می آید،همچنان که برای پیامبران به خشم می آید،و دعایشان نیز مستجاب می شود،همچنان که دعای پیامبران،مستجاب می شود.

1947 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس رزمنده ای را بیازارد،مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد،خداوند،بهشت را بر او حرام می گرداند و سرپناهش آتش است.

ج آزار دادن مسلمان

1948 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مؤمنی را هر چند با نیم کلمه بیازارد،روز قیامت در حالی می آید که بر پیشانی او نوشته شده:«نومید از رحمت خدا»،و چونان کسی است که کعبه و بیت المقدّس را خراب کرده و ده هزار فرشته را کشته است.

ص:603


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 370 ح 462. [1]
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 405 ح 15960. [2]
3- (3) صحیح مسلم:ج 4 ص 1902 ح 93.
4- (4) اسد الغابة:ج 1 ص 551 الرقم 774. [3]
5- (5) کنز العمّال:ج 4 ص 313 ح 10663.
6- (6) إرشاد القلوب:ص 76. [4]
7- (7) واژه«مقام»،یا مصدر است که در این صورت،به معنای برانگیخته شدن به صورتی ستودنی است و یا اسم مکان است و معنای آن،چنین می شود:«خداوند،تو را در جایگاهی ستوده قرار می دهد که همگان تو را می ستایند».این مقام چنان که در احادیث آمده مقام شفاعت است(ر.ک:المیزان فی تفسیر القرآن:ج 13 ص 176).

1949 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن آذی مُسلِما فَقَد آذانی،ومَن آذانی فَقَد آذَی اللّهَ. (1)

د إیذاءُ الوالِدَینِ

الکتاب

«فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً». 2

الحدیث

1950 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُقالُ لِلعاقِّ:اِعمَل ما شِئتَ مِنَ الطّاعَةِ فَإِنّی لا أغفِرُ لَکَ. (2)

1951 . عنه صلی الله علیه و آله: مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ضَرَبَ والِدَهُ أو والِدَتَهُ. (3)

ه إیذاءُ الزَّوجِ

1952 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أیُّمَا امرَأَةٍ آذَت زَوجَها بِلِسانِها لَم یَقبَلِ اللّهُ عز و جل مِنها صَرفا ولا عَدلاً (4)ولا حَسَنَةً مِن عَمَلِها حَتّی تُرضِیَهُ؛وإن صامَت نَهارَها وقامَت لَیلَها و أعتَقَتِ الرِّقابَ وحَمَلَت عَلی جِیادِ الخَیلِ فی سَبیلِ اللّهِ،وکانَت فی أوَّلِ مَن یَرِدُ النّارَ،وکَذلِکَ الرَّجُلُ إذا کانَ لَها ظالِما. (5)

و إیذاءُ الزَّوجَةِ

1953 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا وإنَّ اللّهَ عز و جل ورَسولَهُ بَریئانِ مِمَّن

أضَرَّ بِامرَأَةٍ حَتّی تَختَلِعَ (6)مِنهُ. (7)

1949 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مسلمانی را ناراحت کند،مرا ناراحت کرده است و هر کس مرا ناراحت کند،خدا را ناراحت کرده است.

د آزار دادن پدر و مادر
قرآن

«به آنها[حتّی]«اُف»مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی».

حدیث

1950 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به آزارنده پدر و مادر گفته می شود:«هر اطاعتی می خواهی،انجام بده؛امّا من تو را نمی آمرزم».

1951 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ملعون است ملعون،کسی که پدر یا مادرش را بزند.

ه آزار دادن شوهر

1952 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر زنی که با زبان خود،شوهرش را آزار دهد،خداوند عز و جل از او هیچ توبه و فِدْیه ای و هیچ عمل نیکی را نمی پذیرد تا آن گاه که شوهرش را راضی کند،گرچه روزها را روزه بگیرد و شب ها را عبادت کند و بنده ها آزاد کند و اسبان تیز تک[برای جهاد]،در راه خدا تجهیز کند.او جزو نخستین کسانی است که به آتش در می آیند.همچنین است مرد،اگر به زنش ستم کند.

و آزار دادن زن

1953 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که خداوند عز و جل و پیامبر او،بیزارند از مردی که به زنش زیان وارد می آورد

[و او را آزار می رساند]تا جایی که زن حاضر شود چیزی به او بدهد و طلاقش را بگیرد.

ص:604


1- (1) المعجم الأوسط:ج 4 ص 61 ح 3607.
2- (3) حلیة الأولیاء:ج 10 ص 216.
3- (4) کنز الفوائد:ج 1 ص 150. [1]
4- (5) الصَّرْف:التوبة.والعَدْل:الفدیة(المصباح المنیر:ص 338« [2]صرف»).
5- (6) کتاب من لایحضره الفقیه:ج 4 ص 14 ح 4968.
6- (7) الخُلْع:أن یطلّق الرجلُ زوجتَه علی عِوَضٍ تبذله له(مجمع البحرین:ج 1 ص 540«خلع»).
7- (8) ثواب الأعمال:ص 338 ح 1.

1954 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّی أتَعَجَّبُ مِمَّن یَضرِبُ امرَأَتَهُ وهُوَ بِالضَّربِ أولی مِنها! (1)

4/5.جَزاءُ المُؤذِی

الکتاب

«وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً». 2

الحدیث

1955 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن لَقِیَ أخاهُ بِما یَسوؤُهُ لِیَسوءَهُ،ساءَهُ اللّهُ یَومَ یَلقاهُ. (2)

1956 . عنه صلی الله علیه و آله: کُلُّ مُؤذٍ فِی النّارِ. (3)

1957 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن خافَ النّاسُ لِسانَهُ فَهُوَ مِن أهلِ النّارِ. (4)

1954 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من تعجّب می کنم از کسی که زنش را می زند،در حالی که خودش به کتک خوردن،سزاوارتر از اوست!

4/5.سزای مردم آزار
قرآن

«و کسانی که مردان و زنان مؤمن را بی آن که مرتکب[عمل زشتی]شده باشند،آزار می رسانند،قطعاً تهمت و گناهی آشکار به گردن گرفته اند».

حدیث

1955 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به قصد آزار دادن برادرش،با او برخوردی کند که او از آن ناراحت شود،خداوند،او را در آن روزی که دیدارش می کند،ناراحت می کند.

1956 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر آزار دهنده ای،در آتش است.

1957 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مردم از زبانش بترسند،اهل آتش است.

ص:605


1- (1) جامع الأخبار:ص 447 ح 1259. [1]
2- (3) ثواب الأعمال:ص 182 ح 1.
3- (4) تاریخ بغداد:ج 11 ص 299. [2]
4- (5) کتاب من لایحضره الفقیه:ج 4 ص 353 ح 5762.
سخنی درباره آزاررسانی

ایذاء،از ریشه«أذی»به معنای آزار رساندن به دیگری است.

رعایت حقوق دیگران و اجتناب از آزار رساندن به آنان،بارزترین نشانه پیروی از اسلام است.اهمّیت این ویژگی تا آن جاست که بدون آن،نمی توان کسی را مسلمان نامید؛زیرا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تصریح می کند که:

المُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلِمونَ مِن یَدِهِ و لِسانِهِ. (1)

مسلمان،کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند.

این تفسیر از مسلمانی،نشان می دهد که از نظر بنیان گذار دین اسلام،رعایت حقوق مردم و اجتناب از آزردن آنان،نخستین شرط گرایش به آیین اسلام است و انتخاب نام«مسلمان»برای پیروان این آیین،به همین مناسبت است.

از منظر احادیث اسلامی،آزردن دیگران،از خصوصیّات انسان های پست و شرور است و مسلمان،کسی است که آزار او به هیچ کس،حتّی به مورچه ای نمی رسد.

ص:606


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 362 ح 5762.

الفصل السّادس:البخل

1/6.ذَمُّ البَخیلِ

1958 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أبعدُکُم بی شَبَها البخیلُ البَذِیُّ الفاحِشُ. (1)

1959 . عنه صلی الله علیه و آله: تُکلِّمُ النّارُ یومَ القیامةِ ثلاثةً...تقولُ للغنیِّ:یا مَن وَهبَهُ اللّهُ دُنیا کثیرةً واسعةً فَیْضا،وسألَهُ الفَقِیرُ الیَسیرَ قَرْضا فأبی إلّا بُخْلاً!فَتَزْدَرِدُهُ. (2)

2/6.خَصائِصُ البَخیلِ

1960 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّما البَخیلُ حَقُّ البَخیلِ الّذی یَمنعُ الزَّکاةَ المَفروضةَ فی مالِهِ،ویَمنعُ البائِنَةَ فی قومِهِ،وهُو فیما سِوی ذلکَ یُبَذِّرُ. (3)

1961 . عنه صلی الله علیه و آله: البخیلُ حقّا مَن ذُکِرْتُ عِندَهُ فَلَم یُصَلِّ علَیَّ. (4)

3/6.قِلّةُ راحَةِ البَخیلِ

1962 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أقلُّ النّاسِ راحةً البخیلُ. (5)

الفصل السّابع:البدعة

1/7.التَحذِیرُ مِنَ البِدعَةِ

1963 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکَ أنْ تَسُنَّ سُنّةَ بدعةٍ؛فإنَّ العبدَ إذا سَنَّ سُنّةً سیّئةً لَحِقَهُ وِزْرُها ووِزْرُ مَن عَمِلَ بها. (6)

فصل ششم:بُخل

1/6.نکوهش بخیل

1958 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیگانه ترینِ شما از من،بخیلِ بدزبانِ زشتْ کردار است.

1959 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در روز رستاخیز،آتش با سه نفر سخن می گوید....به ثروتمند می گوید:«ای کسی که خداوند،دنیایی فراوان،فراخ و سرشار به تو داد و فقیر،اندکی قرض از تو خواست و تو ندادی و بخل ورزیدی!».پس[آتش]،او را می بلعد.

2/6.خصلت های بخیل

1960 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بخیل واقعی،کسی است که از پرداخت زکات واجب مال خود،خودداری کند و از بخشش به خویشان خود،دریغ ورزد و در غیر این موارد،اسراف[و ولخرجی]کند.

1961 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بخیل حقیقی،کسی است که نام من نزد او بُرده شود و بر من،درود نفرستد.

3/6.کم بودن آسایش بخیل

1962 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کم آسایش ترینِ مردم،بخیل است.

فصل هفتم:بدعت

1/7.هشدار درباره بدعت گذاری

1963 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مبادا سنّتی را بدعت بگذاری؛زیرا اگر بنده سنّت بدی را به وجود آورَد،گناه آن و گناه کسی که به آن عمل کند،به گردن اوست.

ص:607


1- (1) تحف العقول:ص 44.
2- (2) الخصال:ص 111 ح 84.
3- (3) معانی الأخبار:ص 245 ح 4.
4- (4) معانی الأخبار:ص 246 ح 9.
5- (5) معانی الأخبار:ص 195 ح 1.
6- (6) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 353 ح 2660. [1]

1964 . عنه صلی الله علیه و آله: شَرُّ الاُمورِ مُحْدَثاتُها،ألَا وکُلُّ بِدعةٍ ضلالةٌ،ألَا وکلُّ ضَلالةٍ ففی النّارِ. (1)

1965 . عنه صلی الله علیه و آله: أهلُ البِدَعِ شَرُّ الخَلقِ والخَلِیقَةِ. (2)

2/7.بُطلانُ عَمَلِ المُبتَدِعِ

1966 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تعالی لایَقبَلُ لصاحِبِ بِدعةٍ صَوما ولا صَلاةً ولا صَدَقةً ولا حَجّا ولا عُمرةً ولا جِهادا ولا صَرْفا ولا عَدْلاً. (3)

1967 . عنه صلی الله علیه و آله: عَملٌ قلیلٌ فی سُنّةٍ خیرٌ مِن عملٍ کثیرٍ فی بِدعةٍ. (4)

3/7.ما یَجِبُ عَلی العالِمِ عِندَ ظُهورِ البِدَعِ

1968 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا ظَهَرَتِ البِدَعُ فی امّتی فلْیُظهِرِ العالِمُ علمَهُ،فمَن لَم یَفعلْ فعَلَیهِ لَعنةُ اللّهِ. (5)

1969 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا ظَهَرَتِ البِدَعُ ولَعَنَ آخِرُ هذهِ الاُمّةِ أوَّلَها،فمَن کانَ عندَهُ عِلمٌ فَلْیَنْشُرْهُ،فإنَّ کاتِمَ العِلمِ یَومَئذٍ کَکاتِمِ ما أنْزلَ اللّهُ علی محمّدٍ. (6)

الفصل الثّامن:البطالة

1/8.ذَمُّ البِطالَة

1970 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُبغِضُ الصَّحیحَ الفارِغَ،

لا فی شُغلِ الدنیا ولا فی شُغلِ الآخِرَةِ. (7)

1964 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترینِ امور،آن است که بدعت باشد.بدانید که هر بدعتی،گم راهی است.بدانید که هر گم راهی ای،فرجامش آتش است.

1965 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدعت گذاران،بدترینِ مردم و موجودات هستند.

2/7.پذیرفته نشدن اعمال صالح بدعت گذار

1966 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،از بدعت گذار،نه روزه ای می پذیرد،نه نمازی،نه صدقه ای(زکاتی)،نه حَجّی،نه عُمره ای،نه جهادی،نه توبه ای و نه فدیه ای.

1967 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عمل اندکِ مطابق با سنّت،بهتر است از عمل بسیاری است که با بدعت،همراه باشد.

3/7.وظیفه عالمان به هنگام پدید آمدن بدعت ها

1968 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه بدعت ها در میان امّتم پدیدار شوند،بر عالِم است که علم خود را آشکار سازد.هر کس چنین نکند،لعنت خدا بر او باد!

1969 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه بدعت ها پدیدار شوند و پسینیانِ این امّت،پیشینیانِ آن را نفرین کنند،هر کس دانشی دارد،باید آن را منتشر سازد،که هر کس در آن روز،دانش خود را پنهان دارد،همچون کسی است که آنچه را خدا بر محمّد نازل کرده،کتمان کرده است.

فصل هشتم:بیکاری

1/8.نکوهش بیکاری

1970 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند از شخص تن درستِ

بیکاره که نه سرگرم کارِ دنیاست و نه سرگرمِ کار آخرت،نفرت دارد.

ص:608


1- (1) الأمالی للمفید:ص 188 ح 14.
2- (2) کنز العمّال:ج 1 ص 218 ح 1095.
3- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 221 ح 1115.
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 385 ح 838. [1]
5- (5) الکافی:ج 1 ص 54 ح 2. [2]
6- (6) کنز العمّال:ج 1 ص 178 ح 903.
7- (7) شرح نهج البلاغة:ج 17 ص 146.

1971 . عنه صلی الله علیه و آله: خَلَّتانِ کثیرٌ مِن الناسِ فیهِما مَفتونٌ:الصِّحَّةُ والفَراغُ. (1)

2/8.خَطَرُ البِطالَة

1972 . جامع الأخبار عن ابن عبّاس: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا نَظَرَ إلَی الرَّجُلِ فَأَعجَبَهُ،قالَ:هَل لَهُ حِرفَةٌ؟

فَإِن قالوا:لا.

قالَ:سَقَطَ مِن عَینی.

قیلَ:وکَیفَ ذلِکَ یا رَسولَ اللّهِ؟!

قالَ:لِأَنَّ المُؤمِنَ إذا لَم یَکُن لَهُ حِرفَةٌ یَعیشُ بِدینِهِ. (2)

الفصل التاسع:تتبّع العیوب والتّعییرُ

1/9.التَّحذیرُ مِن تَتَبُّعِ العُیُوب

1973 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حَسبُ ابنِ آدَمَ مِنَ الإثمِ أن یَرتَعَ فی عِرضِ أخیهِ المُسلِمِ. (3)

1974 . عنه صلی الله علیه و آله: یا معشرَ مَن أسلَمَ بلِسانِهِ ولَم یُسلِمْ بقلبِهِ،لاتَتَبَّعوا عَثَراتِ المسلِمینَ؛فإنّه مَن تَتَبَّعَ عَثَراتِ المسلِمینَ تَتَبَّعَ اللّهُ عَثْرتَهُ،ومَن تَتَبَّعَ اللّهُ عَثْرتَهُ یَفْضَحْهُ. (4)

1971 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو چیز است که مایه فتنه بسیاری از مردم است:تن درستی و فراغت(بیکاری).

2/8.خطر بیکاری

1972 . جامع الأخبار به نقل از ابن عبّاس:پیامبر خدا،هر گاه به کسی می نگریست و او در چشمش خوش می افتاد،می فرمود:«آیا کار و پیشه ای دارد؟».

اگر می گفتند:«نه»،می فرمود:«از چشمم افتاد».

گفته شد:ای پیامبر خدا!چگونه چنین است؟

فرمود:«زیرا مؤمن،اگر کار و پیشه ای نداشته باشد،با دینش زندگی می گذراند».

فصل نهم:عیبجویی و سرزنش

1/9.هشدار درباره عیبجویی

1973 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدمی زاده را همین گناه بس که با آبروی برادر مسلمانش بازی کند.

1974 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای جماعتی که به زبان اسلام آورده اید و به دل،اسلام نیاورده اید!در جستجوی لغزش های مسلمانان نباشید،که هر کس لغزش های مسلمانان را پی جویی کند،خداوند لغزش او را پی می گیرد و هر کس که خداوند عیبجویی او کند،رسوایش می سازد.

ص:609


1- (1) الکافی:ج 8 ص 152 ح 136. [1]
2- (2) جامع الأخبار:ص 390 ح 1084. [2]
3- (3) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 122. [3]
4- (4) الکافی:ج 2 ص 355 ح 4. [4]

2/9.التَّحذیرُ مِن التَّعییرِ عَلَی العُیُوب

1975 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن عَیَّرَ أخاهُ بِذَنبٍ قَد تابَ مِنهُ لَم یَمُتْ حَتّی یَعمَلَهُ. (1)

1976 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أذاعَ فاحِشَةً کانَ کمُبتَدِئها،ومَن عَیَّرَ مُؤمِنا بِشَیءٍ لَم یَمُتْ حَتّی یَرکَبَهُ. (2)

1977 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل خَلَقَ المُؤمِنَ مِن عَظَمَةِ جَلالِهِ وقُدرَتِهِ،فمَن طَعَنَ عَلَیهِ أو رَدَّ عَلَیهِ قَولَهُ فقَد رَدَّ عَلَی اللّهِ عز و جل. (3)

3/9.الحَثُّ عَلَی سَترِ العُیُوب

1978 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن سَتَرَ عَلی مُؤمِنٍ فاحِشَةً فکأنَّما أحیا مَوؤودَةً. (4)

1979 . عنه صلی الله علیه و آله: کانَ بِالمَدینَةِ أقوامٌ لَهُم عُیوبٌ فسَکَتوا عَن عُیوبِ النّاسِ،فأسکَتَ اللّهُ عَن عُیوبِهِمُ النّاسَ،فماتُوا ولا عُیوبَ لَهُم عِندَ النّاسِ،وکانَ بِالمَدینَةِ أقوامٌ لا عُیوبَ لَهُم فتَکَلَّموا فی عُیوبِ النّاسِ،فأظهَرَ اللّهُ لَهُم عُیوبا لَم یَزالوا یُعرَفونَ بِها إلی أن ماتوا. (5)

4/9.مَدحُ مَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ النّاسِ

1980 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طوبی لِمَن مَنَعَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ المُؤمِنینَ مِن إخوانِهِ. (6)

2/9.هشدار درباره سرزنش کردن دیگری به خاطر عیب هایش

1975 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس برادر خود را برای گناهی که از آن توبه کرده است،سرزنش کند،نمی میرد تا خود،آن گناه را مرتکب شود.

1976 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس زشتکاری و گناهی را فاش کند،مانند کسی است که آن را انجام داده است و هر که مؤمنی را به چیزی سرزنش کند،نمی میرد تا خود،مرتکب آن شود.

1977 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل مؤمن را از عظمت جلال و قدرت خویش آفرید.پس هر که بر او طعنه بزند،یا سخنش را رد کند و نپذیرد،سخن خداوند عز و جل را رد کرده است.

3/9.تشویق به عیب پوشی

1978 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس زشتکاریِ مؤمنی را بپوشاند،چنان است که دختر زنده به گور شده ای را نجات داده باشد.

1979 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در مدینه مردمانی بودند که عیب هایی داشتند؛امّا چون زبان از عیبجویی مردم فرو بستند،خداوند نیز زبان مردم را از عیبجویی آنان،فرو بست.در نتیجه،آن عدّه مُردند و مردم از عیب های آنان،آگاه نشدند.در همین شهر،مردمانی هم بودند که عیبی نداشتند؛امّا درباره عیب های مردم،سخن می گفتند.پس خداوند در آنان عیب هایی آشکار ساخت که تا وقتی مُردند،به آن عیب ها معروف بودند.

4/9.ستایش کسی که عیوبش،او را از پرداختن به عیوب دیگران باز داشته

1980 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوشا به حال آن که عیب خودش،او را از پرداختن به عیب های برادران مؤمنش باز دارد!

ص:610


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 113. [1]
2- (2) الکافی:ج 2 ص 356 ح 2. [2]
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 306 ح 614. [3]
4- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 249 ح 6388.
5- (5) الأمالی للطوسی:ص 44 ح 49. [4]
6- (6) بحار الأنوار:ج 77 ص 126 ح 32. [5]

1981 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن مَقَتَ نَفسَهُ دُونَ مَقتِ النّاسِ آمَنَهُ اللّهُ مِن فَزَعِ یَومِ القِیامَةِ. (1)

الفصل العاشر:الحرص

1/10.ذَمُّ الحِرصِ والحَریص

1982 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَریصُ مَحْرومٌ،وهُو مَع حِرْمانِهِ مَذْمومٌ فی أیِّ شیءٍ کانَ،و کیفَ لا یکونُ مَحروما و قَد فَرَّ مِن وَثاقِ اللّهِ؟! (2)

2/10.الحرصُ لا یزیدُ فی الرِّزقِ

1983 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یُسْبَقُ بَطیءٌ بحَظِّهِ ولا یُدرِکُ حَریصٌ ما لَم یُقدَّرْ لَهُ. (3)

الفصل الحادی عشر:الحرام

1/11.التَّحذیرُ مِن أکلِ الحَرامِ

1984 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ لُقْمَةً مِن حَرامٍ لَم تُقْبَلْ لَهُ صلاةٌ أرْبَعینَ لَیلةً. (4)

1985 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَدخُلُ الجَنّةَ منَ نَبَتَ لَحمُهُ مِن السُّحْتِ،النّارُ أوْلی بهِ. (5)

1986 . عنه صلی الله علیه و آله: تَرْکُ لُقْمَةِ حَرامٍ أحَبُّ إلی اللّهِ من صلاةِ ألفَی رَکْعَةٍ تَطَوُّعا. (6)

1981 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس به جای خشم گرفتن بر مردم،بر نفْس خویش خشم گیرد،خداوند،او را از وحشت روز قیامت در امان می دارد.

فصل دهم:آزمندی

1/10.نکوهش آزمندی و آزمند

1982 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حریص(آزمند)،[همیشه]محروم است و افزون بر محروم بودن،در هر کاری که می کند،نکوهیده است.چگونه محروم نباشد،در حالی که از بند خداوند متعال گریخته است؟!

2/10.آزمندی،روزی را زیاد نمی کند

1983 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که حرص نورزد،روزی خود را از دست نمی دهد و آن که حرص ورزد،به آنچه روزی اش نیست،نمی رسد.

فصل یازدهم:حرامخواری

1/11.هشدار درباره حرامخواری

1984 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس یک لقمه حرام بخورد،تا چهل شب،نمازی از او پذیرفته نمی شود.

1985 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که گوشتش از خوراک حرام بروید،به بهشت نمی رود.آتش به او سزاوارتر است.

1986 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرو گذاشتن یک لقمه حرام،نزد خدا محبوب تر از خواندن دو هزار رکعت نماز مستحبّی است.

ص:611


1- (1) ثواب الأعمال:ص 216 ح 1.
2- (2) بحار الأنوار:ج 73 ص 165 ح 26. [1]
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 527 ح 1162. [2]
4- (4) کنز العمّال:ج 4 ص 15 ح 9266.
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 61. [3]
6- (6) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 120. [4]

2/11.ثوابُ مَن قَدَرَ علی حرامٍ فترکَهُ

1987 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن قَدرَ علی امرأةٍ أو جاریَةٍ حَراما فَتَرکَها مَخافَةَ اللّهِ حَرَّمَ اللّهُ عز و جل علَیهِ النّارَ،وآمَنَهُ اللّهُ تَعالی مِن الفَزَعِ الأکْبَرِ،و أدْخَلَهُ اللّهُ الجَنّةَ. (1)

الفصل الثانی عشر:الحسد

1/12.ذَمُّ الحَسَدِ وَالحاسِد

1988 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل لموسی بنِ عِمرانَ:یابنَ عِمرانَ،لا تَحْسُدنَّ النّاسَ علی ما آتَیْتهُمْ مِن فَضْلی،ولا تَمُدَّنَّ عینَیکَ إلی ذلکَ،ولا تُتْبِعْهُ نَفْسَکَ،فإنَّ الحاسِدَ ساخِطٌ لنِعَمی،صادٌّ لقِسْمی الّذی قَسَمْتُ بینَ عِبادی. (2)

1989 . شرح نهج البلاغة عن ابن مسعود عن النبیّ صلی الله علیه و آله: ألا لاتُعادُوا نِعَمَ اللّهِ.قیلَ:یا رسولَ اللّهِ،ومَنِ الّذی یُعادِی نِعَمَ اللّهِ؟!قالَ:الّذینَ یَحْسُدونَ النّاسَ. (3)

2/12.الحسدُ آفَة الإیمان

1990 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألَا إنَّهُ قد دَبَّ إلَیکُم داءُ الاُمَمِ مِن قَبْلِکُم وهُو الحَسدُ،لَیس بحالِقِ الشَّعْرِ،لکنَّهُ حالِقُ الدِّینِ. (4)

1991 . عنه صلی الله علیه و آله: إیَّاکُم والحَسدَ؛فإنَّهُ یَأکُلُ الحَسَناتِ کما تَأکُلُ النّارُ الحَطَبَ. (5)

2/11.ثواب ترک حرام،هنگام توانایی

1987 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس این امکان برایش پیش آید که با زن یا کنیزی،به حرامْ نزدیکی کند،امّا از ترس خدا دست به این کار نزند،خداوند عز و جل آتش را بر او حرام می گردانَد و او را از آن هراس بزرگ[ِ روز رستاخیز]ایمن می دارد و به بهشتش می برد.

فصل دوازدهم:حسد

1/12.نکوهش حسد و حسود

1988 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل به موسی بن عمران علیه السلام فرمود:«ای پسر عمران!به نعمتی که به مردم عطا کرده ام،حسد مبر و چشم به آن نعمت مدوز و دل در پیِ آن نداشته باش؛زیرا حسود،از نعمت های من ناراحت است و از قسمتی که برای بندگانم مقرّر داشته ام،روی گردان».

1989 . شرح نهج البلاغة به نقل از ابن مسعود:پیامبر خدا فرمود:«هان!با نعمت های خدا دشمنی مکنید».

گفته شد:ای پیامبر خدا!چه کسی با نعمت های خدا دشمنی می کند؟

فرمود:«آنان که به مردم حسادت می ورزند».

2/12.حسد،آفت ایمان است

1990 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!بیماری امّت های پیشین،به شما سرایت کرده و آن،حسادت است.این بیماری،نه موی سر را،که دین را می تراشد و از بین می برد.

1991 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از حسادت بپرهیزید؛زیرا حسنات و نیکی ها را فرو می خورد،همچنان که آتش،هیزم را.

ص:612


1- (1) ثواب الأعمال:ص 334 ح 1.
2- (2) الکافی:ج 2 ص 307 ح 6. [1]
3- (3) شرح نهج البلاغة:ج 1 ص 315.
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 117 ح 182. [2]
5- (5) جامع الأخبار:ص 451 ح 1266. [3]

الفصل الثالث عشر:الحلف

1/13.النَّهیُ عن ِ الحَلفِ باللّهِ مِن غَیرِ ضَرورَةِ

الکتاب

«وَ لا تَجْعَلُوا اللّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَیْنَ النّاسِ وَ اللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». 1

الحدیث

1992 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَتِه لِعَلیٍّ علیه السلام:یا علیُّ،لا تَحْلِفْ باللّهِ کاذِبا ولا صادِقا مِن غَیرِ ضَرورَةٍ،ولا تَجْعَلِ اللّهَ عُرْضَةً لیَمینِکَ؛فإنّ اللّهَ لا یَرحَمُ ولا یَرعی مَن حَلفَ باسمِهِ کاذِبا. (1)

2/13.آثارُ الیمینِ الفاجرةِ

1993 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم والیَمینَ الفاجِرَةَ؛فإنَّها تَدَعُ الدِّیارَ بَلاقِعَ مِن أهلِها. (2)

1994 . عنه صلی الله علیه و آله: الیَمینُ الصَّبْرُ الفاجِرَةُ تَدَعُ الدِّیارَ بَلاقِعَ. (3)

الفصل الرابع عشر:المخدّر

1995 . سنن أبی داوود عن ام سلمة: نهی رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَن کُلِّ مُسکِرٍ ومُفَتِّرٍ. (4)

1996 . عنه صلی الله علیه و آله: سَیأتی زَمانٌ علی امَّتی یَأکُلونَ شَیئا اسْمُهُ البَنْجُ،أنا بَریءٌ مِنهُم،وهُم بَریئونَ مِنّی. (5)

فصل سیزدهم:سوگند خوردن

1/13.نهی از سوگند خوردن غیر ضروری به خداوند
قرآن

«و[نام]خدا را دستاویز سوگندهای خود قرار مدهید،برای[اثبات]این که نیکوکاری و پرهیزگاری می کنید و میان مردم سازش می دهید.و[بدانید که]خدا شنوای داناست».

حدیث

1992 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش هایش به علی علیه السلام:ای علی![هرگز]به دروغ،به خدا سوگند مخور و چنانچه ضرورتی در میان نبود،به راست نیز[سوگند مخور]و خدا را دستاویز سوگند خود قرار مده؛زیرا خداوند به کسی که سوگند دروغ به نام او یاد کند،رحم نمی کند و از او مراقبت نمی فرماید.

2/13.پیامدهای سوگند دروغ

1993 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از سوگند دروغ بپرهیزید؛چرا که خانه ها را از ساکنانش خالی می کند.

1994 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگندِ اجباریِ دروغ،خانه ها را تهی[از سکنه]می سازد.

فصل چهاردهم:موادّ مخدّر

1995 . سنن أبی داوود به نقل از امّ سلمه:پیامبر خدا از هر مست کننده و سست کننده ای،منع کرد.

1996 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زمانی فرا می رسد که امّت من،چیزی به نام بنگ مصرف می کنند.من از این افراد،[بیزار و]به دورم و آنان نیز از من دورند.

ص:613


1- (2) تحف العقول:ص 14.
2- (3) ثواب الأعمال:ص 270 ح 3.
3- (4) ثواب الأعمال:ص 270 ح 4.
4- (5) سنن أبی داوود:ج 3 ص 329 ح 3686.
5- (6) مستدرک الوسائل:ج 17 ص 85 ح 20815. [1]

الفصل الخامس عشر:شرب الخمر

1/15.حُرمَةُ شُربِ الخَمرِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». 1

الحدیث

1997 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یُجْمَعُ الخَمرُ والإیمانُ فی جَوفِ أو قَلبِ رجُلٍ أبدا. (1)

2/15.دَور الخَمرِ فی الفَواحِش

1998 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الخمرُ جِماعُ الإثْمِ،واُمُّ الخَبائثِ،ومِفْتاحُ الشَّرِّ. (2)

1999 . عنه صلی الله علیه و آله: جُمِعَ الشَّرُّ کُلُّهُ فی بَیتٍ،وجُعِلَ مِفْتاحُهُ شُرْبَ الخَمرِ. (3)

3/15.النَّهیُ عن ِ الجُلوسِ علی مَوائدِ الخَمرِ

2000 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ یُؤمنُ باللّهِ والیَومِ الآخِرِ فلا یَجْلِسْ علی مائدَةٍ یُشْرَبُ علَیها الخَمرُ. (4)

2001 . عنه صلی الله علیه و آله: مَلْعونٌ مَن جَلسَ طائعا علی مائدَةٍ یُشرَبُ علَیها الخَمرُ. (5)

فصل پانزدهم:نوشیدن شراب

1/15.حرام بودن نوشیدن شراب
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!شراب و قمار و بت ها و تیرهای قرعه،پلیدند[و]از عمل شیطان اند.پس،از آنها دوری گزینید،تا شاید رستگار شوید».

حدیث

1997 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شراب[خواری]و ایمان،هرگز در درون یا دل کسی با هم جمع نمی شوند.

2/15.نقش شراب در زشتکاری ها

1998 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شراب،مجمع انواع گناهان است و ریشه پلیدی ها و کلید بدی هاست.

1999 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدی ها همه در یک خانه جمع شده اند و کلید آن خانه،شرابخواری است.

3/15.نهی از نشستن بر سر سفره های شراب

2000 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که به خدا و روز واپسین ایمان داشته باشد،نباید بر سر سفره ای بنشیند که در آن،شراب نوشیده می شود.

2001 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ملعون است کسی که با میل خود،بر سر سفره ای بنشیند که در آن،شراب نوشیده می شود.

ص:614


1- (2) جامع الأخبار:ص 429 ح 1199. [1]
2- (3) جامع الأخبار:ص 425 ح 1186. [2]
3- (4) جامع الأخبار:ص 423 ح 1176.
4- (5) الخصال:ص 164 ح 215.
5- (6) المحاسن:ج 2 ص 414 ح 2453. [3]

4/15.صِفَةُ حَشرِ شارِبِ الخَمرِ

2002 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَجیءُ مُدمِنُ الخَمرِ یَومَ القِیامَةِ مُزْرَقَّةً عَیْناهُ،مُسْوَدّا وَجهُهُ،مائلاً شِقُّهُ،یَسیلُ لُعابُهُ. (1)

5/15.الحثُّ علی ترکِ الخَمرِ ولو لِغَیرِ اللّهِ

2003 . الإمام زین العابدین عن الإمام علیّ علیهما السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله أنّه قال له: ...یا علیّ مَن تَرَکَ الخَمرَ لغَیرِ اللّهِ سَقاهُ اللّهُ مِن الرَّحیقِ المَخْتومِ،فقالَ علیٌّ علیه السلام:لغَیرِ اللّهِ؟!قالَ:نَعَم واللّهِ،صِیانَةً لنفسهِ. (2)

الفصل السادس عشر:الخیانة

1/16.ذَمُّ الخِیانَةِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ». 3

الحدیث

2004 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَیسَ مِنّا مَن خَانَ بالأمانَةِ. (3)

2005 . عنه صلی الله علیه و آله: لَیسَ مِنّا مَن خانَ مُسلِما فی أهلِهِ ومالِهِ. (4)

2/16.النَّهیُ عَن الخِیانَةِ ولو بِالخائِنِ

2006 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَخُنْ مَن خانَکَ فتکونَ مِثلَهُ. (5)

4/15.چگونگی محشور شدن شرابخوار

2002 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دائم الخمر،در روز قیامت در حالی آورده می شود که چشمانش کبود،چهره اش سیاه،لب هایش آویخته و آب دهانش سرازیر است.

5/15.تشویق به ترک شرابخواری،هرچند به خاطر غیر خدا

2003 . امام زین العابدین علیه السلام به نقل از امام علی علیه السلام:پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود:«...هر که برای غیر خدا[هم که شده،]شرابخواری را رها کند،خداوند او را از شراب[بهشتیِ]ناب و مُهر شده می نوشاند».

علی علیه السلام گفت:برای غیر خدا؟!

فرمود:«آری،به خدا سوگند؛برای حفظ[سلامت]خویش».

فصل شانزدهم:خیانت

1/16.نکوهش خیانت
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!به خدا و پیامبر او خیانت مکنید و[نیز]در امانت های خود خیانت نورزید،در حالی که خود می دانید[که نباید خیانت کرد]».

حدیث

2004 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از ما نیست کسی که در امانت،خیانت کند.

2005 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از ما نیست کسی که نسبت به زن و مال مسلمانی،خیانت ورزد.

2/16.نهی از خیانت کردن،حتّی به خیانتکار

2006 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به کسی که به تو خیانت کرده است،خیانت نکن که تو نیز چون او خواهی بود.

ص:615


1- (1) ثواب الأعمال:ص 290 ح 4.
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 353 ح 5762.
3- (4) مشکاة الأنوار:ص 108.
4- (5) الاختصاص:ص 248.
5- (6) النوادر للراوندی:ص 95. [1]

الفصل السابع عشر:الرّیاء

1/17.ذمُّ الرِّیاءِ والتَّحذِیرُ مِنهُ

الکتاب

«وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النّاسِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ وَ اللّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ». 1

الحدیث

2007 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا أبا ذَرٍّ،اِتَّقِ اللّهَ ولا تُرِ الناسَ أنَّکَ تَخشَی اللّهَ فَیُکرِمُوکَ وقَلبُکَ فاجِرٌ. (1)

2008 . عنه صلی الله علیه و آله: ویلٌ للذینَ یَجتَلِبُونَ الدنیا بالدِّینِ،یَلبَسُونَ للناسِ جُلودَ الضَّأنِ مِن لِینِ ألسِنَتِهِم،کلامُهُم أحلی مِن العَسَلِ وقُلوبُهُم قُلوبُ الذِئابِ،یقولُ اللّهُ تعالی:أبی یَغتَرُّونَ؟! (2)

2/17.عَمَلُ المُرائی غَیرُ مَقبولٍ

2009 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ لا یَقبَلُ عَملاً فیهِ مِثقالُ ذَرَّةٍ مِن ریاءٍ. (3)

2010 . عنه صلی الله علیه و آله: یقولُ اللّهُ سبحانَهُ:إنّی أغنَی الشُّرَکاءِ فَمَن عَمِلَ عَمَلاً ثُمّ أشرَکَ فیهِ غَیرِی فأنا مِنهُ بَرِیءٌ،وهو لِلَّذِی أشرَکَ بهِ دُونی. (4)

فصل هفدهم:ریاکاری

1/17.نکوهش ریاکاری و هشدار درباره آن
قرآن

«و مانند کسانی مباشید که از خانه هایشان با حالت سرمستی و ریاکارانه خارج شدند و[مردم را]از راه خدا باز می داشتند،و خدا به آنچه می کنند،احاطه دارد».

حدیث

2007 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!از خدا بترس و در حالی که دلی تبهکار داری،برای جلب احترام مردم،نزد آنان خود را خداترس وانمود مکن.

2008 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وای بر کسانی که دین را وسیله کسب دنیا می کنند و با زبان نرم خود در برابر مردم به لباس میش در می آیند،گفتارشان از عسل،شیرین تر است و دل هایشان،دل گرگ است.خداوند متعال می فرماید:«آیا به[رحمت]من غرّه می شوند؟!».

2/17.عمل ریاکار،پذیرفته نمی شود

2009 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،عملی را که در آن به وزن ذرّه ای ریا باشد،نمی پذیرد.

2010 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای سبحان می فرماید:«همانا من،بی نیازترین شریکم.پس،هر که کاری بکند و کسی جز مرا در آن شریک گردانَد،من از آن کار بیزارم و آن برای کسی باشد که او را شریک من قرار داده است».

ص:616


1- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 370 ح 2661. [1]
2- (3) أعلام الدین:ص 295. [2]
3- (4) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 187. [3]
4- (5) عدّة الداعی:ص 203. [4]

3/17.الرِّیاءُ والشِّرکُ

2011 . عدّة الداعی: قالَ رَسولُ اللّهِ:إنّ أخوَفَ ما أخافُ علَیکُمُ الشِّرکَ الأصغرَ.قالوا:وما الشِّرکُ الأصغَرُ یا رسولَ اللّهِ؟قالَ:الریاءُ. (1)

4/17.مُحاسَبةُ المُرائی

2012 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أوَّلَ مَن یُدعی یَومَ القِیامةِ رَجُلٌ جَمَعَ القرآنَ ورَجُلٌ قُتِلَ فی سبیلِ اللّهِ ورجلٌ کثیرُ المالِ،فیقولُ اللّهُ عز و جل للقارِی:ألَم اعَلِّمْکَ ما أنزَلتُ عَلی رَسُولی؟فیقولُ:بَلی یا ربِّ،فیقولُ:ما عَمِلتَ فیما عَلِمتَ؟فیقولُ:یا ربِّ قُمتُ به فی آناءِ اللیلِ و أطرافِ النهارِ،فیقولُ اللّهُ:کَذَبتَ وتقولُ الملائکةُ:کَذَبتَ،ویقولُ اللّهُ تعالی:إنّما أرَدتَ أن یُقالَ:فُلانٌ قارِئٌ،فقد قیلَ ذلکَ. (2)

الفصل الثامن عشر:الرّبا

1/18.التَّحذیرُ مِن الرِّبا

2013 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَرُّ الکَسبِ،کَسبُ الرِّبا. (3)

2014 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ عز و جل لَعَنَ آکِلَ الرِّبا ومُوکِلَهُ وکاتِبَهُ وشاهِدَیهِ. (4)

2/18.صِفةُ حَشرِ آکِلِ الرِّبا

الکتاب

«اَلَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاّ کَما یَقُومُ الَّذِی

یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ». 5

3/17.ریا و شرک

2011 . عدّة الداعی: پیامبر خدا فرمود:«بیشترین نگرانی من برای شما شرک کوچک است».

گفتند:ای پیامبر خدا!شرک کوچک چیست؟

فرمود:«ریا».

4/17.حسابرسیِ ریاکار

2012 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین کسی که در روز قیامت فرا خوانده می شود،مردی است که[آیات]قرآن را در سینه خود گِرد آورده و مردی که در راه خدا کشته شده است و مرد ثروتمند.پس خداوند عز و جل به قاری قرآن می فرماید:«آیا آنچه را بر فرستاده خود نازل کردم،به تو نیاموختم؟».

می گوید:چرا،ای پروردگار من!

می فرماید:«با آنچه آموختی،چه عملی کردی؟».

می گوید:پروردگارا!در نیمه های شب و اوقات روز،آن را تلاوت می کردم.

پس خداوند می فرماید:«دروغ می گویی».

فرشتگان نیز[به او]می گویند:دروغ می گویی.

خداوند متعال می فرماید:«هدف تو این بود که گفته شود:"فلانی،قاری قرآن است" و این هم گفته شد».

فصل هجدهم:ربا

1/18.هشدار درباره ربا

2013 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترین کسب،کسب رِباست.

2014 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل رباخوار و ربا دهنده و کاتب و گواهان بر آن را لعنت کرده است.

2/18.چگونگی محشور شدن رباخوار
قرآن

«کسانی که ربا می خورند،[از قبر]بر نمی خیزند،مگر

مانند برخاستنِ کسی که شیطان بر اثر تماس،آشفته سَرَش کرده است».

ص:617


1- (1) عدّة الداعی:ص 214. [1]
2- (2) بحار الأنوار:ج 72 ص 305 ح 52. [2]
3- (3) الأمالی للصدوق:ص 577 ح 788. [3]
4- (4) الأمالی للصدوق:ص 511 ح 707.

الحدیث

2015 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ الرِّبا مَلأَ اللّهُ عز و جل بَطنَهُ مِن نارِ جَهَنَّمَ بقَدرِ ما أکَلَ،وإنِ اکتَسَبَ مِنهُ مالاً لا یَقبَلُ اللّهُ تعالی مِنهُ شیئا مِن عَمَلِهِ،ولَم یَزَلْ فی لَعنةِ اللّهِ والملائکةِ ما کانَ عِندَهُ مِنهُ قِیراطٌ واحِدٌ. (1)

2016 . عنه صلی الله علیه و آله: أتَیتُ لیلةَ اسرِیَ بِی علی قَومٍ بُطونُهُم کالبیوتِ فیها الحَیّاتُ تُری مِن خارجِ بُطونِهِم،فقلتُ:مَن هؤلاءِ یا جَبرئیلُ؟قالَ:هؤلاءِ أکَلَةُ الرِّبا. (2)

الفصل التاسع عشر:الرّشوة

1/19.الرّشوةُ کفرٌ

2017 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم والرّشوَةَ فإنّها مَحضُ الکُفرِ،ولا یَشُمُّ صاحِبُ الرّشوةِ رِیحَ الجَنَّةِ. (3)

2/19.ذَمُّ الرّاشِی والمُرتَشی والماشِی بینَهُما

2018 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَعنَةُ اللّهِ علی الراشِی والمُرتَشِی. (4)

2019 . عنه صلی الله علیه و آله: لَعَنَ اللّهُ الراشیَ والمُرتَشِیَ والرائشَ الذی یَمشِی بَینَهُما. (5)

حدیث

2015 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که ربا بخورد،خداوند عز و جل به اندازه ربایی که خورده،شکمش را از آتش دوزخ،پُر می کند و اگر از طریق ربا،مالی را به دست آورَد،خداوند متعال،هیچ عمل او را نمی پذیرد و تا زمانی که قیراطی از مال رِبا نزدش باشد،پیوسته خداوند و فرشتگان،او را نفرین می کنند.

2016 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شبی که به معراج رفتم،بر مردمی گذشتم که شکم هایشان چون خانه ای بود و در آنها مارهایی وجود داشتند که از بیرون،شکم هایشان دیده می شدند.پرسیدم:ای جبرئیل!اینها کیستند؟

گفت:«اینان،رباخواران اند».

فصل نوزدهم:رشوه

1/19.رشوه گرفتن،کفر است

2017 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از رشوه گرفتن،دوری کنید،که آن،کفر محض است و رشوه گیر،بوی بهشت را استشمام نمی کند.

2/19.نکوهش رشوه دهنده و رشوه گیرنده و واسطه

2018 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: لعنت خدا بر رشوه دهنده و رشوه گیرنده!

2019 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا لعنت کند رشوه دهنده و رشوه گیرنده و واسطه بین آن دو را!

ص:618


1- (1) ثواب الأعمال:ص 336 ح 1.
2- (2) کنز العمّال:ج 11 ص 399 ح 31857.
3- (3) بحار الأنوار:ج 104 ص 274 ح 12. [1]
4- (4) کنز العمّال:ج 6 ص 113 ح 15078.
5- (5) کنز العمّال:ج 6 ص 114 ح 15080.

الفصل العشرون:الزّنا

1/20.النَّهیُ عن ِ الزِّنا

الکتاب

«وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنی إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِیلاً». 1

الحدیث

2020 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَن یَعمَلَ ابنُ آدَمَ عَملاً أعظَمَ عِندَ اللّهِ تبارکَ وتعالی مِن رَجُلٍ قَتَلَ نَبیّا أو إماما،أو هَدَمَ الکَعبَةَ التی جَعَلَها اللّهُ عز و جل قِبلَةً لِعِبادِهِ،أو أفرَغَ ماءَهُ فی امرَأةٍ حَراما. (1)

2/20.أکبرُ الزِّنا

2021 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اشتَدَّ غَضَبُ اللّهِ عز و جل عَلَی امرأةٍ ذاتِ بَعلٍ مَلَأتْ عَینَها مِن غَیرِ زَوجِها أو غَیرِ ذِی مَحرَمٍ مِنها،فإنّها إن فَعَلَتْ ذلکَ أحبَطَ اللّهُ کُلَّ عَمَلٍ عَمِلَتهُ،فإن أوطَأتْ فِراشَ غَیره کانَ حَقّا عَلَی اللّهِ تعالی أن یُحرِقَها بِالنارِ بعدَ أن یُعَذِّبَها فی قَبرِها. (2)

3/20.آثارُ الزِّنا

2022 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام:یا علیُّ فی الزِنا سِتُّ خِصالٍ:ثلاثٌ مِنها فیالدنیا وثلاثٌ فی الآخِرَةِ،فأمّا التی فی الدنیا فَیَذهَبُ بالبَهاءِ،ویُعَجِّلُ الفَناءَ،ویَقطَعُ الرِّزقَ،و أمّا التی فی الآخِرَةِ فَسُوءُ الحِسابِ،

وسَخَطُ الرحمنِ،والخُلُودُ فی النارِ. (3)

فصل بیستم:زِنا

1/20.نهی از زِنا
قرآن

«و به زِنا نزدیک مشوید.همانا آن،همواره زشت و بد راهی است».

حدیث

2020 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدمیزاد،هیچ کاری(گناهی)نکرد که نزد خداوند تبارک و تعالی سنگین تر از این باشد که پیامبری یا امامی را بکُشد،یا کعبه را که خداوند عز و جل قبله بندگان خود قرار داده است،ویران کند،یا به حرام،با زنی نزدیکی کند.

2/20.بزرگ ترین زِنا

2021 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زن شوهرداری که مرد بیگانه ای یا نامحرمی چشمش را پر کرده باشد،مورد خشم شدید خداوند عز و جل است.اگر چنین باشد،خداوندْ همه اعمال او را باطل می گردانَد،و اگر به شوهر خود خیانت ورزد،بر خداست که او را پس از عذاب دادن در قبر،به آتش دوزخ بسوزانَد.

3/20.پیامدهای زنا

2022 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!زنا شش پیامد دارد:سه پیامد در دنیا و سه دیگر در آخرت.پیامدهای دنیایی اش،این است که آبرو را می برد،مرگ را شتاب می بخشد و روزی را می بُرد؛و

پیامدهای آخرتش حسابرسی سخت(دقیق)،خشم خدای رحمان،و جاودانگی در آتش است.

ص:619


1- (2) بحار الأنوار:ج 79 ص 20 ح 9. [1]
2- (3) ثواب الأعمال:ص 338 ح 1.
3- (4) الخصال:ص 320 ح 3.

2023 . عنه صلی الله علیه و آله: أربَعٌ لا تَدخُلُ بَیتا واحِدَةٌ مِنهُنَّ إلّا خَرِبَ ولم یَعمُرْ بالبَرَکَةِ:الخِیانَةُ،والسَّرِقَةُ،وشُربُ الخَمرِ،والزِّنا. (1)

الفصل الحادی والعشرون:الفحش والسّب

1/21.التَّحذیرُ مِن الفُحشِ

2024 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم والفُحشَ؛فإنّ اللّهَ عز و جل لا یُحِبُّ الفاحِشَ المُتَفَحِّشَ. (2)

2025 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ الحَیِیَّ المُتَعَفِّفَ،ویُبغِضُ البَذِیَّ السائلَ المُلحِفَ. (3)

2026 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ مِن شَرِّ عِبادِ اللّهِ مَن تُکرَهُ مُجالَسَتُهُ لِفُحشِهِ. (4)

2/21.التَّحذِیرُ عَن سِبابِ المُؤمِنِ

2027 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سابُّ المُؤمِنِ کالمُشرِفِ علی الهَلَکَةِ. (5)

2028 . عنه صلی الله علیه و آله: سِبابُ المؤمِنِ فُسوقٌ،وقِتالُهُ کُفرٌ،و أکلُ لَحمِهِ مِن مَعصیَةِ اللّهِ. (6)

2023 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چهار چیز است که اگر یکی از آنها به هر خانه ای وارد شود،آن را ویران می کند و آباد و با برکت نمی شود:خیانت،دزدی،شرابخواری،و زِنا.

فصل بیست و یکم:دشنام و ناسزاگویی

1/21.هشدار درباره دشنام

2024 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از دشنام گویی بپرهیزید؛زیرا خداوند عز و جل ناسزاگویِ بددهن را دوست ندارد.

2025 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،شخص باحیای با عزّتِ نفْس را دوست دارد و با بدزبانِ گدای سِمِج،دشمن است.

2026 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یکی از بدترین بندگان خدا،کسی است که به سبب بدزبانی و دشنام گویی اش،همنشینی با او ناخوشایند باشد.

2/21.هشدار درباره ناسزاگویی به مؤمن

2027 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ناسزاگوینده به مؤمن،همچون کسی است که در آستانه هلاکت باشد.

2028 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ناسزاگفتن به مؤمن،فسق است،و جنگیدن با او کفر،و خوردن گوشت او(غیبت کردن از وی)معصیت خداست.

ص:620


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 482 ح 652. [1]
2- (2) الخصال:ص 176 ح 235.
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 39 ح 43. [2]
4- (4) الکافی:ج 2 ص 325 ح 8. [3]
5- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 598 ح 8093.
6- (6) ثواب الأعمال:ص 287 ح 2.

الفصل الثانی والعشرون:السّخریّة

1/22.النَّهی عَن السُّخرِیَّةِ

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ». 1

2/22.جَزاءُ المُستَهزِئینَ فی الآخِرَةِ

2029 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ المُستَهزِئینَ یُفتَحُ لأحَدِهِم بابُ الجَنَّةِ،فیُقالُ:هَلُمَّ:فَیَجِیءُ بِکَرْبِهِ وغَمِّهِ،فإذا جاءَ اغلِقَ دُونَهُ،ثُمّ یُفتَحُ لَهُ بابٌ آخَرُ...فما یَزالُ کذلکَ حتّی أنَّ الرَّجُلَ لَیُفتَحُ لَهُ البابُ فیقالُ لَهُ:هَلُمَّ هَلُمَّ،فما یَأتِیهِ. (1)

الفصل الثالث والعشرون:الإسراف

1/23.التَّحذِیرُ مِنَ الإسرافِ

«فَما آمَنَ لِمُوسی إِلاّ ذُرِّیَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلی خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِمْ أَنْ یَفْتِنَهُمْ وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ». 3

2/23.حَدُّ الإسرافِ

الکتاب

«وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ

ذلِکَ قَواماً». 4

فصل بیست و دوم:مسخره کردن

1/22.نهی از مسخره کردن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!نباید قومی قوم دیگر را ریشخند کنند،شاید آنها از اینها بهتر باشند.و نباید زنانی زنانِ[دیگر]را[ریشخند کنند]،شاید آنها از اینها بهتر باشند.و از یکدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقب های زشت مدهید؛[چرا که]ناپسندیده است نام زشت،پس از ایمان.و هر که توبه نکرد،آنان خود،ستمکارند».

2/22.کیفر مسخره کنندگان در آخرت

2029 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دَرِ بهشت،به روی یکی از مسخره کنندگان باز می گردد و به او گفته می شود:«بیا».او با غم و اندوه،جلو می رود و چون نزدیک شد،در به رویش بسته می شود.سپس درِ دیگری به رویش گشوده می گردد....این کار مرتّبا تکرار می شود تا جایی که در به رویش باز می گردد و گفته می شود:«بیا،بیا!»؛امّا او دیگر جلو نمی رود.

فصل بیست و سوم:اسراف

1/23.هشدار درباره اسراف

«سرانجام،کسی به موسی ایمان نیاورد،مگر فرزندانی از قوم وی،در حالی که بیم داشتند از آن که مبادا فرعون و سران آنها ایشان را آزار رسانند،و در حقیقت،فرعون در آن سرزمین،برتری جو و از اسرافکاران بود».

2/23.مرز اسراف
قرآن

«و[بندگان خدای رحمان]کسانی هستند که چون انفاق

کنند،نه ولخرجی می کنند و نه تنگ می گیرند و میان این دو[روش]،حدّ وسط را بر می گزینند».

ص:621


1- (2) کنز العمّال:ج 3 ص 650 ح 8328.

الحدیث

2030 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئلَ عن تَفسیرِ قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً» :مَن أعطی فِی غَیرِ حَقٍّ فقد أسرَفَ،ومَن مَنَعَ عَن حَقٍّ فَقَد قَتَرَ. (1)

الفصل الرابع والعشرون:الطّمع

1/24.ذمُّ الطَّمَعِ والتَّعَوُّذُ مِنه

2031 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بِئسَ العَبدُ عَبدٌ لَهُ طَمَعٌ یَقُودُهُ إلی طَبَعٍ. (2)

2032 . عنه صلی الله علیه و آله: استَعِیذُوا بِاللّهِ مِن طَمَعٍ یَهدِی إلی طَبَعٍ،ومِن طَمَعٍ یَهدِی إلی غیرِ مَطمَعٍ،ومِن طَمَعٍ حیثُ لا مَطمَعَ. (3)

2/24.مَضارُّ الطَّمَعِ

2033 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الطَّمَعُ یُذهِبُ الحِکمَةَ مِن قُلوبِ العُلَماءِ. (4)

2034 . عنه صلی الله علیه و آله: إیّاکَ واستِشعارَ الطَّمعِ؛فإنّهُ یَشُوبُ القَلبَ شِدَّةَ الحِرصِ،ویَختِمُ علی القُلوبِ بطَبائعِ حُبِّ الدنیا،وهُو مِفتاحُ کُلِّ سَیِّئَةٍ،ورَأسُ کُلِّ خَطیئةٍ،وسَبَبُ إحباطِ کُلِّ حَسَنَةٍ. (5)

حدیث

2030 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در پاسخ به سؤال درباره تفسیر آیه«و[بندگان خدای رحمان]کسانی هستند که چون انفاق کنند،نه ولخرجی می کنند و نه تنگ می گیرند،و میان این دو[روش]،حدّ وسط را بر می گزینند»:هر که به ناحق(بی جا)عطا کند،اسراف کرده است و هر که به جا و به حق خرج نکند،سختگیری و خسّت ورزیده است.

فصل بیست و چهارم:طمع

1/24.نکوهش طمع و پناه بردن از آن به خدا

2031 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چه بد بنده ای است آن بنده ای که طمعش او را به ننگ و پستی کشانَد!

2032 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به خدا پناه برید از طمعی که به ننگ و پستی می کشانَد و از طمعی که به نتیجه نمی رسد و از طمعی که بی جاست.

2/24.ضررهای طمع

2033 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: طمع،حکمت را از دل های دانشمندان می بَرد.

2034 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زنهار از پوشیدن جامه طمع؛زیرا طمع،دل ها را به آزمندیِ شَدید در می آمیزد و مُهر دنیادوستی را بر دل ها می زند.آن،کلید هر بدی ای است،و منشأ هر گناهی،و موجب بر باد رفتن هر کار نیکی.

ص:622


1- (1) مجمع البیان:ج 7 ص 280.
2- (2) النوادر للراوندی:ص 145. [1]
3- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 49 ح 7577.
4- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 495 ح 7576.
5- (5) أعلام الدین:ص 340 ح 24. [2]

الفصل الخامس والعشرون:الظّلم

1/25.التَّحذیرُ مِنَ الظُّلمِ

الکتاب

«وَ أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمِینَ». 1

الحدیث

2035 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّه لَیَأتِی العَبدُ یَومَ القِیامَةِ وقد سَرَّتهُ حَسَناتُهُ،فَیَجِیءُ الرجُلُ فیقولُ:یا ربِّ ظَلَمَنی هَذا،فَیُؤخَذُ مِن حَسَناتِهِ فَیُجعَلُ فی حَسَناتِ الذی سَألَهُ،فما یَزالُ کذلکَ حتّی ما یَبقی لَهُ حَسَنةٌ،فإذا جاءَ مَن یَسألُهُ نَظَرَ إلی سَیِّئاتِهِ فَجُعِلَت مَع سیّئاتِ الرَّجُلِ،فلا یَزالُ یُستَوفی مِنهُ حتّی یَدخُلَ النارَ. (1)

2036 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: نهی رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أن یُؤکَلَ ماتَحمِلُ النَّملَةُ بِفِیها وقَوائمِها. (2)

2/25.دَوْرُ الظُّلمِ فی ظُلُماتِ القِیامَةِ

2037 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اتَّقُوا الظُّلمَ؛فإنّهُ ظُلُماتٌ یَومَ القِیامَةِ. (3)

2038 . عنه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم والظُّلمَ؛فإنّ الظُّلمَ عندَ اللّهِ هُو الظُّلُماتُ یَومَ القِیامَةِ. (4)

فصل بیست و پنجم:ستمگری

1/25.هشدار درباره ستمگری
قرآن

«و امّا کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند،[خداوند]مزدشان را به تمامی به آنان می دهد.و خداوند،بیدادگران را دوست نمی دارد».

حدیث

2035 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روز قیامت،بنده خوش حال از حسنات خود،وارد محشر می شود.مردی می آید و می گوید:«پروردگارا!این مرد به من ظلم کرده است».

پس،از حسنات او برداشته می شود و در حسنات آن مرد دادخواه،گذاشته می شود.به همین ترتیب،افرادی که وی در حقّ آنها ستم کرده است،می آیند[و از حسنات او بر می دارند]،تا جایی که حتّی یک حسنه هم برای او باقی نمی مانَد.از آن پس،اگر کسی بیاید و حقّ خود را از او بخواهد،از گناهان آن مرد برداشته می شود و به گناهان او افزوده می شود.بدین سان،همچنان،داد مردم از او گرفته می شود،تا آن که وارد آتش شود.

2036 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،از خوردن چیزی که مور با دهان و پاهای خود حمل می کند،نهی فرمود.

2/25.نقش ظلم در ظلمت های قیامت

2037 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از ظلم کردن بپرهیزید،که آن،ظلمت های روز قیامت است.

2038 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زنهار از ظلم؛زیرا ظلم نزد خداوند،همان ظلمات روز قیامت است.

ص:623


1- (2) نهایة البدایة والنهایة:ج 2 ص 55.
2- (3) الکافی:ج 5 ص 307 ح 11. [1]
3- (4) الکافی:ج 2 ص 332 ح 11. [2]
4- (5) الخصال:ص 176 ح 235.

3/25.أنواعُ الظُّلمِ

2039 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدَّواوینُ عندَ اللّهِ عز و جل ثلاثةٌ:دِیوانٌ لا یَعبَأُ اللّهُ بهِ شیئا،ودِیوانٌ لا یَترُکُ اللّهُ مِنهُ شیئا،ودیوانٌ لا یَغفِرُهُ اللّهُ،فأمّا الدِّیوانُ الذی لا یَغفِرُهُ اللّهُ فالشِّرکُ بِاللّه قالَ اللّهُ عز و جل: «مَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ» . (1)

و أمّا الدِّیوانُ الذی لا یَعبَأُ اللّهُ بهِ شیئا فَظُلمُ العَبدِ نفسَهُ فیما بینَهُ وبینَ رَبِّهِ،مِن صومِ یومٍ تَرَکَهُ،أو صلاةٍ تَرَکَها،فإنَّ اللّهَ عز و جل یَغفِرُ ذلکَ ویَتَجاوَزُ إن شاءَ.

و أمّا الدِّیوانُ الذی لا یَترُکُ اللّهُ مِنهُ شیئا فَظُلمُ العِبادِ بَعضِهِم بَعضا،القِصاصُ لا مَحالَةَ. (2)

4/25.أشَدُّ المَظالِمِ

2040 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اشتَدَّ غَضَبُ اللّهِ عَلی مَن ظَلَمَ مَن لا یَجِدُ ناصِرا غَیرَ اللّهِ. (3)

2041 . عنه صلی الله علیه و آله: یقولُ اللّهُ عز و جل:اشتَدَّ غَضَبی علی مَن ظَلَمَ مَن لا یَجِدُ ناصِرا غَیرِی. (4)

5/25.نَدامةُ الظّالِمِ

الکتاب

«وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً». 5

3/25.انواع ستم

2039 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دیوان های اعمال نزد خداوند عز و جل سه گونه اند:دیوانی که خداوند به آن هیچ اعتنایی نمی کند،دیوانی که خداوند از آن چیزی را فرو نمی گذارد،و دیوانی که خداوند آن را نمی بخشاید.دیوانی که خداوند آن را هرگز نمی بخشاید،شرک به خداوند است.خداوند عز و جل فرموده است:«هر که به خدا شرک ورزد،همانا خداوند بهشت را بر او حرام می کند».

امّا دیوانی که خداوند به آن هیچ اعتنایی نمی کند،ظلم بنده به خود است در کارهایی که به رابطه او و خدا مربوط می شود؛مانند نگرفتن روزه ای،یا نخواندن نمازی.خداوند عز و جل اگر بخواهد،اینها را می بخشد و گذشت می کند.و امّا دیوانی که خداوند کمترین چیزی از آن را فرو نمی گذارد،ستم بندگان به یکدیگر است که چاره ای جز قصاص ندارد.

4/25.سخت ترینِ ستمکاری ها

2040 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خشم خداوند بر آن که به کسی ستم می کند که یاوری جز خدا ندارد،سخت است.

2041 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل می فرماید:«خشم من بر آن که به کسی ستم کند که یاوری جز من ندارد،سخت است».

5/25.پشیمانی ستمگر
قرآن

«و[رستاخیز]روزی است که ستمکار،دست های خود را می گَزد[و]می گوید:«ای کاش با پیامبر،راهی بر می گرفتم!»».

ص:624


1- (1) المائدة:72. [1]
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 10 ص 82 ح 26090. [2]
3- (3) کنزالعمّال:ج 3 ص 500 ح 7605.
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 405 ح 908. [3]

الحدیث

2042 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الظُّلمُ نَدامَةٌ. (1)

6/25.علاماتُ الظّالِمِ

2043 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: للظّالِمِ ثلاثُ علاماتٍ:یَقهَرُ مَن دُونَهُ بِالغَلَبَةِ،ومَن فَوقَهُ بِالمَعصیَةِ،ویُظاهِرُ الظَّلَمَةَ. (2)

7/25.التَّحذیرُ مِن إعانةِ الظّالِمِ

الکتاب

«قالَ رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیراً لِلْمُجْرِمِینَ». 3

الحدیث

2044 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ نادی مُنادٍ:أینَ الظَّلَمَةُ و أعوانُهُم؟مَن لاقَ لَهُم دَواةً،أو رَبَطَ لَهُم کِیسا،أو مَدَّ لَهُم مُدَّةَ قَلَمٍ،فَاحشُرُوهُم مَعَهُم. (3)

2045 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أعانَ ظالِما سَلَّطَهُ اللّهُ علَیهِ. (4)

8/25.الحثُّ علی إعانةِ المظلومِ

2046 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أخَذَ لِلمَظلومِ مِنَ الظّالِمِ کانَ مَعِیَ فی الجَنَّةِ مُصاحِبا. (5)

2047 . عنه صلی الله علیه و آله فی ذِکرِ ما خاطَبَ اللّهُ تعالی بهِ

داوودُ علیه السلام:یا داوودَ،إنّه لَیسَ مِن عَبدٍ یُعِینُ مَظلوما أو یَمشِی مَعهُ فی مَظلِمَتِهِ إلّا اثَبِّتُ قَدَمَیهِ یَومَ تَزِلُّ الأقدامُ. (6)

حدیث

2042 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ستم کردن،پشیمانی دارد.

6/25.نشانه های ستمگر

2043 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ستمگر،سه نشانه دارد:زیرْدستِ خود را از طریقِ زور مقهور می کند،فرا دستِ خود را از طریق نافرمانی به ستوه می آورد،و پشتیبان ستمگران است.

7/25.هشدار درباره یاری دادنِ ستمگر
قرآن

«[موسی]گفت:«پروردگارا!به[پاس]نعمتی که بر من ارزانی داشتی،هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود»».

حدیث

2044 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون روز قیامت شود،ندا دهنده ای ندا می دهد:«کجایند ستمگران و یاران آنها؟هر کسی که دواتی برای آنان لیقه کرده،یا سرِ کیسه ای را برای آنان بسته،یا قلمی برای آنان در مرکّب فرو برده است،اینان را نیز با ستمگران محشور کنید!».

2045 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به ستمگری کمک کند،خداوند همو را بر وی مسلّط می گرداند.

8/25.تشویق به یاری ستم دیده

2046 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که داد ستم دیده را از ستمگر بگیرد،در بهشت،یار و همنشین من خواهد بود.

2047 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل به داوود علیه السلام وحی فرمود که:«ای داوود!هیچ بنده ای نیست

که ستم دیده ای را یاری رسانَد یا در ستمی که بر او رفته،همدردی کند،مگر این که گام های او را در آن روزی که گام ها می لغزند،استوار نگه دارم».

ص:625


1- (1) بحار الأنوار:ج 75 ص 322 ح 52. [1]
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 361 ح 5762.
3- (4) ثواب الأعمال:ص 309 ح 1.
4- (5) کنزالعمّال:ج 3 ص 499 ح 7593.
5- (6) کنزالفوائد:ج 1 ص 135. [2]
6- (7) الدرّ المنثور:ج 3 ص 12. [3]

الفصل السادس والعشرون:سوء الظّنّ

1/26.تَحریمُ سَوءِ الظَّنِّ بِالمُؤمِنِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا». 1

الحدیث

2048 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم والظَّنَّ؛فإنَّ الظَّنَّ أکذَبُ الکَذِبِ. (1)

2049 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أساءَ بأخِیهِ الظَّنَّ فَقَد أساءَ بِرَبِّهِ،إنّ اللّهَ تعالی یقولُ: «اِجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ» . (2)

2/26.التَّحذیرُ مِن سوءِ الظَّنِّ بِاللّه

الکتاب

«وَ ذلِکُمْ ظَنُّکُمُ الَّذِی ظَنَنْتُمْ بِرَبِّکُمْ أَرْداکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخاسِرِینَ». 4

الحدیث

2050 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَأیتُ رَجُلاً مِن امَّتی علی الصِّراطِ یَرتَعِدُ کما تَرتَعِدُ السَّعَفَةُ فی یَومِ رِیحٍ عاصِفٍ،فَجاءَهُ

حُسنُ ظَنِّهِ بِاللّهِ فَسَکَّنَ رَعدَتَهُ. (3)

فصل بیست و ششم:بدگمانی

1/26.ممنوعیّت بدگمانی به مؤمن
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!از بسیاری از گمان ها بپرهیزید؛[چرا]که پاره ای از گمان ها گناه است،و[در زندگی و احوال دیگران]تجسّس مکنید».

حدیث

2048 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از گمان بپرهیزید؛زیرا گمان،دروغ ترین دروغ است.

2049 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به برادر خود گمان بد ببرد،به پروردگارش گمان بد برده است؛زیرا خداوند متعال می فرماید:«از بسیاری از گمان ها بپرهیزید».

2/26.هشدار درباره بدگمانی به خداوند
قرآن

«و همین بود گمانتان که درباره پروردگارتان بردید؛شما را هلاک کرد و از زیانکاران شدید».

حدیث

2050 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یکی از مردان امّت خود را دیدم که بر صراط،مانند شاخه خشکیده درخت خرما در یک روز توفانی،می لرزد.در این هنگام،خوش گمانیِ او به خداوند،لرزش او را

آرامش بخشید.

ص:626


1- (2) قرب الإسناد:ص 29 ح 94. [1]
2- (3) کنزالعمّال:ج 3 ص 497 ح 7587.
3- (5) الأمالی للصدوق:ص 302 ح 342. [2]

الفصل السابع والعشرون:العجب

1/27.العُجبُ یُوجِبُ الهَلاکَ

2051 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اوْحی اللّه تعالی إلی داوود:یا دَاوُودُ بَشِّر المُذْنِبین،و أنْذِر الصِّدِّیقینَ،قال:کَیْفَ أبشِر المُذْنِبینَ و أَنْذِرَ الصِّدِّیقینَ؟قالَ:یا دَاوُودُ بَشِّر المُذْنبین بأنّی أقبَلَ التَّوْبَة و أعفو عن الذَّنب،و أنْذِر الصِّدِّیقینَ أنْ لا یَعْجَبوا بأعمالهم،فإنّهُ لَیسَ عَبدٌ یَتَعَجَّبُ بِالحَسَناتِ إلّا هَلَکَ. (1)

2052 . عنه صلی الله علیه و آله: أمّا المُهلِکاتُ:فشُحٌّ مُطاعٌ،وهَوَیً مُتَّبَعٌ،وإعجابُ المَرءِ بنَفسِهِ. (2)

2/27.ذَمُّ تزکیَةِ النَّفسِ

الکتاب

«أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتِیلاً». 3

الحدیث

2053 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن قالَ:إنّی خَیرُ النّاسِ فهُو مِن شَرِّ النّاسِ،ومَن قالَ:إنّی فی الجَنّةِ فهُو فی النّارِ. (3)

فصل بیست و هفتم:خود پسندی

1/27.خودپسندی،سبب هلاکت می شود

2051 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال به داوود علیه السلام وحی فرمود:«ای داوود!گنهکاران را بشارت بده و راستْ کرداران را هشدار».

گفت:چگونه گنهکاران را بشارت دهم و راستْ کرداران را هشدار؟

خداوند فرمود:«ای داوود!گنهکاران را به این بشارت بده که من،توبه را می پذیرم و گناه را می بخشایم.راستْ کرداران را نیز هشدار بده که به کردار خود خشنود نگردند؛زیرا هیچ بنده ای نیست که از کارهای خوبش دچار خودپسندی شود،مگر این که هلاک می گردد».

2052 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امّا عوامل نابود کننده،عبارت اند از:فرمانبری از بخل،پیروی از هوس،و خودپسندی.

2/27.نکوهشِ خودستایی
قرآن

«آیا به کسانی که خویشتن را پاک می شمارند،ننگریسته ای؟[چنین نیست؛]بلکه خداست که هر که را بخواهد،پاک می گردانَد،و به قدر نخِ روی هسته خرمایی ستم نمی بینند».

حدیث

2053 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که بگوید:«من از همه مردم،بهترم»،بدترینِ مردم است و هر که بگوید:«من بهشتی هستم»،دوزخی است.

ص:627


1- (1) عدّة الداعی:ص 222. [1]
2- (2) المعجم الأوسط:ج 6 ص 47.
3- (4) النوادر للراوندی:ص 107 ح 86. [2]

الفصل الثامن والعشرون:العجلة

1/28.ذَمُّ العَجَلةِ

الکتاب

«وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً». 1

الحدیث

2054 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما أهلَکَ النّاسَ العَجَلَةُ،ولَو أنَّ النّاسَ تَثَبَّتوا لَم یَهلِکْ أحَدٌ. (1)

2/28.مَدحُ الاستِعجالِ فی فُرَصِ الخَیرِ

الکتاب

«وَ ما أَعْجَلَکَ عَنْ قَوْمِکَ یا مُوسی* قالَ هُمْ أُولاءِ عَلی أَثَرِی وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضی». 3

الحدیث

2055 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ مِنَ الخَیرِ ما یُعَجَّلُ. (2)

2056 . عنه صلی الله علیه و آله: التُّؤَدَةُ فی کُلِّ شَیءٍ خَیرٌ إلّا فی عَمَلِ الآخِرَةِ. (3)

الفصل التاسع والعشرون:التّعذیب

1/29.النَّهیُ عَن تَعذیبِ النّاسِ

2057 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُقالُ لِلرُّجّالِ یَومَ القِیامَةِ:

اطرَحوا سِیاطَکُم وادخُلوا جَهَنَّمَ. (4)

فصل بیست و هشتم:شتابکاری

1/28.نکوهش شتابکاری
قرآن

«و انسان[همان گونه که]خیر را فرا می خواند،[پیشامد]بد را می خوانَد؛و انسان،همواره شتاب زده است».

حدیث

2054 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم را،در حقیقت،شتاب زدگی به هلاکت افکنده است.اگر مردم آرام و از شتابکاری به دور بودند،هیچ کس هلاک نمی شد.

2/28.ستایشِ شتاب در استفاده از فرصت های خوب
قرآن

«ای موسی!چه چیز تو را به عجله وا داشت که بر قومت[در آمدن به وعده گاه]پیشی بگیری.گفت:«آنان هم اینک در پیِ من هستند و من،خود تعجیل کردم[و بر آنان پیشی جُستم]تا تو خشنود شوی»».

حدیث

2055 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،کار خیری را که با شتاب صورت بگیرد،دوست دارد.

2056 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: درنگ کردن،در هر کاری خوب است،بجز در کار آخرت.

فصل بیست و نهم:شکنجه

1/29.نهی از شکنجه دادن مردم

2057 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در روز قیامت،به پیادگان(مُلتزمان

رکاب سلاطین)گفته می شود:«تازیانه هایتان را بیندازید و وارد دوزخ شوید!».

ص:628


1- (2) المحاسن:ج 1 ص 340 ح 697. [1]
2- (4) الکافی:ج 2 ص 142 ح 4. [2]
3- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 98 ح 5673.
4- (6) کنز العمّال:ج 6 ص 86 ح 14958.

2058 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی یُعَذِّبُ یَومَ القِیامَةِ الَّذینَ یُعَذِّبونَ النّاسَ فی الدّنیا. (1)

2/29.النَّهیُ عَنِ الضَّربِ والقَتلِ بِغَیرِ حَقّ

2059 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ أعتَی الناسِ علی اللّهِ عز و جل مَن قَتَلَ غَیرَ قاتِلِهِ،ومَن ضَرَبَ مَن لَم یَضرِبْهُ. (2)

2060 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن لَطَمَ خَدَّ امرِئٍ مُسلِمٍ أو وَجهَهُ بَدَّدَ اللّهُ عِظامَهُ یَومَ القِیامَةِ،وحُشِرَ مَغلولاً حتّی یَدخُلَ جَهَنَّمَ،إلّا أن یَتوبَ. (3)

الفصل الثّلاثون:الغدر

1/30.ذمُّ الغَدر

2061 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعلیٍّ فیما عَهِدَ إلَیهِ:وإیّاکَ والغَدرَ بِعَهدِ اللّهِ والإخفارَ لِذِمَّتِهِ؛فإنّ اللّهَ جَعَلَ عَهدَهُ وذِمَّتَهُ أمانا أمضاهُ بینَ العِبادِ بِرَحمَتِهِ،والصَّبرُ علی ضِیقٍ تَرجُو انفِراجَهُ خَیرٌ مِن غَدرٍ تَخافُ تَبِعَةَ نقمَتِهِ وسُوءَ عاقِبَتِهِ. (4)

2/30.صِفةُ حَشرِ الغادِرِ

2062 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ لِکُلِّ غادِرٍ لِواءً یُعرَفُ بهِ یومَ

القِیامَةِ. (5)

2058 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل کسانی را که در دنیا مردم را شکنجه می دهند،در روز قیامت،عذاب می کند.

2/29.نهی از کتک زدن و کشتن به ناحق

2059 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سرکش ترینِ مردم در برابر خداوند عز و جل کسی است که غیر قاتلِ خود را بکشد و کسی که غیر ضارب خود را بزند.

2060 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به گونه یا چهره شخص مسلمانی سیلی بزند،خداوند،استخوان های او را در روز قیامت،خُرد می کند و دستْ بسته محشور می شود تا آن که به جهنّم برده شود،مگر این که توبه کند.

فصل سی:پیمان شکنی

1/30.نکوهش پیمان شکنی

2061 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به علی علیه السلام:زنهار که در پیمان خدا خیانت کنی و امان او را بشکنی؛زیرا خداوند،پیمان و زنهار خود را امانی قرار داده که از روی رحمت و مهر خود،آن را در میان بندگانش به اجرا نهاده است.شکیبایی در برابر دشواری و تنگنایی که امید به برطرف شدن آن داری،بهتر از پیمان شکنی ای است که از پیامد شوم و بد فرجامِ آن می ترسی.

2/30.چگونگی محشور شدن پیمان شکن

2062 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در روز رستاخیز،هر پیمان شکنی

پرچمی دارد که با آن،شناخته می شود.

ص:629


1- (1) کنز العمّال:ج 5 ص 391 ح 13377.
2- (2) الکافی:ج 7 ص 274 ح 2. [1]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 15 ح 4968.
4- (4) دعائم الإسلام:ج 1 ص 368. [2]
5- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 517 ح 7681.

2063 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا إنَّه یُنصَبُ لِکُلِّ غادِرٍ لِواءٌ یومَ القِیامَةِ بِقَدْرِ غَدرَتِهِ. (1)

الفصل الحادی والثّلاثون:الغشّ

1/31.ذَمُّ الغِشِّ

2064 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المسلمُ أخو المسلمِ،ولا یَحِلُّ لِمسلمٍ باعَ مِن أخیهِ بَیعا فیهِ عَیبٌ إلّا بَیَّنَهُ لَهُ. (2)

2065 . عنه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنُونَ بَعضُهُم لِبَعضٍ نَصَحَةٌ وادُّونَ وإن بَعُدَت مَنازِلُهُم و أبدانُهُم،والفَجَرَةُ بعضُهُم لِبَعضٍ غَشَشَةٌ مُتَخاوِنُونَ وإنِ اقتَرَبَت مَنازِلُهُم و أبدانُهُم. (3)

2066 . عنه صلی الله علیه و آله: لیسَ مِنّا مَن غَشَّ مُسلِما. (4)

2/31.آثارُ الغِشِّ

2067 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن غَشَّ أخاهُ المُسلِمَ نَزَعَ اللّهُ عَنهُ بَرَکةَ رِزقِهِ،و أفسَدَ علَیهِ مَعیشَتَهُ،ووَکَلَهُ إلی نفسِهِ. (5)

2068 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن غَشَّ المُسلمینَ حُشِرَ مَعَ الیَهودِ یومَ القِیامَةِ؛لِأ نَّهُم أغَشُّ الناسِ للمُسلِمینَ. (6)

2063 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که روز قیامت،برای هر پیمان شکنی پرچمی به اندازه خیانتی که کرده است،بر افراشته می شود.

فصل سی و یکم:دغلکاری

1/31.نکوهش دغلکاری

2064 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسلمان،برادر مسلمان است و بر هیچ مسلمانی روا نیست کالای معیوبی را به برادرش بفروشد،مگر این که او را از آن عیب،آگاه سازد.

2065 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمنان،با یکدیگر یک رنگ و مهربان اند،هر چند خانه ها و پیکرهایشان از هم دور باشد.و نابکاران با یکدیگر دغلکار و خیانتکارند،هر چند خانه ها و پیکرهایشان نزدیک به هم باشد.

2066 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از ما نیست کسی که با مسلمانی دغلکاری کند.

2/31.پیامدهای دغلکاری

2067 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به برادر مسلمان خود غش روا دارد،خداوند،برکت را از روزی او می گیرد و زندگی اش را بر وی تباه می گردانَد و او را به خودش وا می گذارد.

2068 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که[در معامله]با مسلمانان دغلکاری کند،روز قیامت با یهود محشور می شود؛زیرا آنان،دغلکارترینِ مردم نسبت به مسلمانان هستند.

ص:630


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 517 ح 7683.
2- (2) کنز العمّال:ج 4 ص 59 ح 9502.
3- (3) الترغیب والترهیب:ج 2 ص 575 ح 12.
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 273 ح 3986.
5- (5) ثواب الأعمال:ص 337 ح 1.
6- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 273 ح 3987.

الفصل الثانی والثّلاثون:الغضب

1/32.الغَضَبُ مِفتاحُ کُلِّ شَرٍّ

2069 . الترغیب والترهیب عن رجل من أصحاب رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ رَجُلٌ:یا رَسولَ اللّهِ أوصِنی!قالَ:لا تَغضَبْ.قالَ:فَفَکَّرتُ حِینَ قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ما قالَ،فإذا الغَضَبُ یَجمَعُ الشَّرَّ کُلَّهُ. (1)

2070 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الغَضَبُ یُفسِدُ الإیمانَ کما یُفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ. (2)

2/32.الحثُّ علَی کَظمِ الغَیظِ

الکتاب

«وَ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ». 3

الحدیث

2071 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کَظَمَ غَیظا مَلَأ اللّهُ جَوفَهُ إیمانا. (3)

2072 . عنه صلی الله علیه و آله: ما تَجَرَّعَ عَبدٌ جُرعَةً أفضَلَ عِندَ اللّهِ مِن جُرعَةِ غَیظٍ کَظَمَها للّهِ ِ ابتِغاءَ وَجهِ اللّهِ. (4)

3/32.دَواءُ الغَضَبِ

2073 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام:یا علیُّ،لاتَغضَبْ،فإذا غَضِبتَ فَاقعُدْ وتَفَکَّرْ فی قُدرَةِ الرَّبِّ علَی العِبادِ وحِلمِهِ عَنهُم،وإذا قیلَ لکَ:اِتَّقِ اللّهَ فَانبِذْ غَضَبَکَ،

وراجِعْ حِلمَکَ. (5)

فصل سی و دوم:خشم

1/32.خشم،کلید هر بدی است

2069 . الترغیب و الترهیب به نقل از مردی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله:شخصی به پیامبر خدا گفت:به من سفارشی بنما.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«خشمگین مشو».

آن مرد می گوید:من در سخن پیامبر خدا اندیشه کردم.دیدم که خشم،فراهم آورنده همه بدی هاست.

2070 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خشم،ایمان را تباه می کند،همان گونه که سرکه،عسل را.

2/32.تشویق به فرو خوردن خشم
قرآن

«و کسانی[مؤمنانی]که از گناهان بزرگ و زشتکاری ها خود را به دور می دارند و چون به خشم در می آیند،در می گذرند».

حدیث

2071 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خشمی را فرو خورَد،خداوند،درون او را از ایمان،پُر می کند.

2072 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده،هیچ جرعه ای را سر نکشید که نزد خدا برتر از جرعه خشمی باشد که به خاطر رضای خدا،آن را فرو خورَد.

3/32.داروی خشم

2073 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!خشمگین مشو و هر گاه به خشم آمدی،بنشین و درباره قدرتی که پروردگار بر بندگان دارد و گذشتی که از آنها می کند،بیندیش و هرگاه به تو گفته شد:«از

خدا بترس»،خشمت را دور افکن و به گذشت و بردباری خویش،مراجعه کن.

ص:631


1- (1) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 445 ح 2.
2- (2) الکافی:ج2 ص302 ح1. [1]
3- (4) الامالی للطوسی:ص 182 ح 306. [2]
4- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 130 ح 5819.
5- (6) تحف العقول:ص 14.

4/32.الغَضَبُ الممدوح

2074 . الإمامُ علیٌ علیه السلام: کانَ[النبیّ]صلی الله علیه و آله لایَغضَبُ للدنیا،فإذا أغضَبَهُ الحقُّ لَم یَعرِفْهُ أحَدٌ ولم یَقُمْ لِغَضَبِهِ شَیءٌ حتّی یَنتَصِرَ لَهُ. (1)

الفصل الثالث والثّلاثون:الغفلة

1/33.التَّحذیرُ مِن الغَفلةِ

الکتاب

«لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ». 2

الحدیث

2075 . الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:قالَ اللّهُ تَعالی:...یا أحمدُ،اجعَلْ هَمَّکَ هَمّا واحِدا،فاجعَلْ لِسانَکَ لِسانا واحِدا،واجعَلْ بَدَنَکَ حَیّا،لاتَغفُلْ عنّی،من یَغفلْ عنّی لا ابالِی بأیِّ وادٍ هَلَکَ. (2)

2/33.الغافِلُ غَیرُ مَغفولٍ عَنهُ

2076 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَجَبٌ لِغافِلٍ ولیسَ بمَغفولٍ عَنهُ،وعَجَبٌ لطالِبِ الدنیا والمَوتُ یَطلُبُهُ،وعَجَبٌ لضاحِکٍ مِلْءَ فیهِ وهُو لایَدرِی أرَضِیَ اللّهُ[عَنهُ]أم سَخِطَ لَهُ! (3)

4/32.خشم ستوده

2074 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا برای دنیا به خشم نمی آمد؛امّا هر گاه حق او را به خشم می آورد،هیچ کس او را نمی شناخت و هیچ چیز نمی توانست جلوی خشم او را بگیرد تا آن گاه که انتقام[حق را]می گرفت.

فصل سی و سوم:غفلت

1/33.هشدار درباره غفلت
قرآن

«[به او می گویند:]«واقعاً که از این[حال]،سخت در غفلت بودی؛ولی ما پرده ات را[از جلوی چشمانت]برداشتیم و دیده ات امروز،تیز است».

حدیث

2075 . امام علی علیه السلام در بیان حدیث معراج پیامبر صلی الله علیه و آله:خداوند متعال فرمود:«ای احمد!اهتمامت را یکی کن و زبانت را یک زبان ساز و بدنت را زنده بدار و از من غافل مباش.هر که از من غافل باشد،اهمّیتی نمی دهم که در کدام وادی هلاک شود».

2/33.از غافل،غفلت نمی شود

2076 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در شگفتم از کسی که او غافل است و از او غافل نیستند!و در شگفتم از کسی که در پیِ دنیاست،در صورتی که مرگ،در پیِ اوست!و در شگفتم از کسی که دهانش را به خنده می گشاید،در حالی که نمی داند آیا خدا[از او]خشنود است یا ناخشنود!

ص:632


1- (1) المحجّة البیضاء:ج 5 ص 303.
2- (3) إرشاد القلوب:ص205199. [1]
3- (4) الأمالی للمفید:ص 75 ح 9.

3/33.أغفَلُ النّاسِ

2077 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أغفَلُ النّاسِ مَن لَم یَتَّعِظْ بِتَغَیُّرِ الدنیا مِن حالٍ إلی حالٍ. (1)

الفصل الرابع والثّلاثون:الغیبة

1/34.النَّهیُ عن ِ الغِیبةِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا». 2

الحدیث

2078 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَرَرتُ لیلةَ اسرِیَ بی علی قَومٍ یَخمِشُونَ وُجوهَهُم بأظفارِهمِ،فقلتُ:یا جَبرَئیلُ،مَن هؤلاءِ؟فقالَ:هؤلاءِ الذینَ یَغتابُونَ الناسَ ویَقَعُونَ فی أعراضِهِم. (2)

2079 . عنه صلی الله علیه و آله: تَرکُ الغِیبَةِ أحَبُّ إلَی اللّهِ عز و جل مِن عَشرَةِ آلافِ رَکعَةٍ تَطَوُّعا. (3)

2/34.الغِیبةُ والدِّینُ

2080 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الغِیبَةُ أسرَعُ فی دِینِ الرجُلِ المُسلمِ مِن الآکِلَةِ فی جَوفِهِ. (4)

2081 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ اغتابَ مُسلِما أو مُسلمَةً لم یَقبَلِ اللّهُ صَلاتَهُ ولاصیامَهُ أربَعینَ یَوما ولَیلةً،إلّا أن یَغفِرَ لَهُ

صاحِبُهُ. (5)

3/33.غافل ترینِ مردم

2077 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: غافل ترینِ مردم،کسی است که از دگرگونی احوال دنیا پند نگیرد.

فصل سی و چهارم:غیبت

1/34.نهی از غیبت
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!از بسیاری از گمان ها بپرهیزید؛[چرا]که پاره ای از گمان ها گناه است،و[در زندگی و احوال دیگران]تجسّس مکنید،و بعضی از شما غیبت بعضی را نکند.آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادرِ مُرده اش را بخورد؟!از آن کراهت دارید.[پس]از خدا بترسید،که خدا توبه پذیرِ مهربان است».

حدیث

2078 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در شب معراج،مردمی را دیدم که چهره های خود را با ناخن هایشان می خراشند.پرسیدم:«ای جبرئیل!اینها کیستند؟».

گفت:اینها کسانی هستند که غیبت مردم را می کنند و آبرویشان را می برند.

2079 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: غیبت نکردن نزد خداوند عز و جل،محبوب تر از ده هزار رکعت نماز مستحبّی است.

2/34.غیبت و دین

2080 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: غیبت کردن،در[نابودی]دین مرد مسلمان،زودتر کارگر می افتد تا بیماری خوره در اندرون او.

2081 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از مرد یا زن مسلمانی غیبت کند،خداوند تا چهل شبانه روز،نماز و

روزه او را نمی پذیرد،مگر این که غیبت شونده او را ببخشد.

ص:633


1- (1) الامالی للصدوق:ص 72 ح 41. [1]
2- (3) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 115. [2]
3- (4) الدعوات:ص 293 ح 43.
4- (5) الکافی:ج 2 ص 357 ح 1. [3]
5- (6) جامع الأخبار:ص 412 ح 1141. [4]

3/34.تفسیرُ الغِیبةِ

2082 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الغِیبَةُ أن تَذکُرَ الرجُلَ بما فیهِ مِن خَلفِهِ. (1)

2083 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن ذَکَرَ رجُلاً بما فیهِ فَقدِ اغتابَهُ. (2)

4/34.مَن یَجوزُ اغتِیابُهُ

الکتاب

«لا یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاّ مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللّهُ سَمِیعاً عَلِیماً». 3

الحدیث

2084 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ثلاثةٌ لیسَ علَیهِم غِیبَةٌ:مَن جَهَرَ بِفِسقِهِ،ومَن جارَ فی حُکمِهِ،ومَن خالَفَ قولُهُ فِعلَهُ. (3)

2085 . عنه صلی الله علیه و آله: لیسَ للفاسِقِ غِیبَةٌ. (4)

2086 . عنه صلی الله علیه و آله: لیسَ للفاجِرِ غِیبَةٌ. (5)

3/34.معنای غیبت

2082 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: غیبت،آن است که آنچه[از عیب]در کسی هست،پشت سرِ او بگویی.

2083 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از کسی چیزی بگوید که در او هست،غیبتش را کرده است.

4/34.کسی که غیبتش رَواست
قرآن

«خداوند،بانگ برداشتن به بدزبانی را دوست ندارد،مگر[از]کسی که بر او ستم رفته باشد؛و خدا شنوایِ داناست».

حدیث

2084 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه نفرند که بدگویی از آنها غیبت نیست:کسی که گناه خود را آشکارا انجام دهد؛کسی که در داوری(حکومت)بی عدالتی ورزد؛و کسی که گفتارش خلافِ کردارش باشد.

2085 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فاسق،غیبت ندارد.

2086 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فاجر،غیبت ندارد.

ص:634


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 584 ح 8014.
2- (2) کنز العمّال:ج 3 ص 587 ح 8033.
3- (4) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 252. [1]
4- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 595 ح 8071.
5- (6) کنز العمّال:ج 3 ص 596 ح 8075.
توضیحی درباره انواع غیبت

فقیه بزرگوار شیخ زین الدین عامِلی معروف به شهید ثانی رحمه الله (1)در بیان اقسام غیبت می گوید:چون دانستی که مراد از غیبت،این است که درباره برادرت چیزی بگویی که اگر به گوش او برسد،یا به خودش بگویی،یا به او گوشزد کنی،ناراحت می شود،اینک بدان که این غیبت،شامل ذکر عیب و نقص جسمی،خانوادگی،اخلاقی،رفتاری،گفتاری،دینی و دنیایی او و حتّی معایب لباس و خانه اش می شود.

ذکر معایب نژادی و خانوادگی،مانند این که بگویی:پدرش فاسق یا پلید یا خسیس یا پینه دوز یا بافنده است،و هر چیز دیگری از این دست که خوشش نیاید.

ذکر معایب اخلاقی مانند این که بگویی:بداخلاق است،بخیل است،و امثال اینها.

معایب رفتاری که به مسائل دینی مربوط می شود،مثل این که بگویی:دزد است،دروغگوست،شرابخوار است،خیانتکار است،ستمگر و حق کُش است،به نماز اهمّیتی نمی دهد.

معایب رفتاری مربوط به مسائل دنیوی،مانند این که بگویی:بی ادب است،مردم را تحقیر می کند،برای هیچ کس بر خود،حقّی قائل نیست،پُرحرف است،پُرخور است،پُرخواب است،جای نشستنش را در مجالس بلد نیست و امثال اینها.

و امّا عیبگویی از لباس او عبارت از این است که مثلاً بگویی:آستین هایش گشاد است،درازدامن است،لباس هایش کثیف و چرکین است و جز اینها.

بدان که غیبت کردن به زبان منحصر نمی شود؛بلکه غیبت زبانی از این رو حرام شده که سبب فهماندن عیب و نقص برادرت به دیگران و معرّفی کردن او به صفاتی است که خوشش نمی آید.

بنا بر این،گوشه و کنایه زدن نیز مانند آشکارا گفتن است و با عمل این کار را کردن،مانند گفتن و اشاره و ایما و چشم و ابرو جنباندن و کنایه زدن و حرکات دست است و خلاصه،هر عمل و حرکتی که رساننده مقصود باشد،داخل در غیبت است و با غیبت زبانی فرقی نمی کند.

تقلید و ادای رفتار دیگران را در آوردن،مانند این که در راه رفتن ادای افراد لَنگ را درآوری،این نیز غیبت و بلکه بدتر از غیبت است؛

ص:635


1- (1) وی از بزرگان فقهای امامیه است که در سال 966 ق،در راه قسطنطنیه در ساحل دریا به شهادت رسید.

یکی از زشت ترین و پلیدترین انواع غیبت،آن است که افراد متّصف به فهم و دانش،امّا ریاکار،غیبت کنند؛زیرا این اشخاص در زیر نقاب پاک دامنی و پرهیزگاری،مقصود خود را می فهمانند تا هم دامن خود را از غیبت،پاک نشان دهند و هم مقصودشان را برسانند.این نادانان نمی دانند که با این عمل خود،هم زمان دو کار زشت انجام داده اند:ریا و غیبت.برای مثال،در حضور چنین شخصی از کسی سخن به میان می آید و او می گوید:«خدا را شکر که ما را به ریاست طلبی یا دنیادوستی یا فلان خصوصیت مبتلا نکرد»یا می گوید:«پناه به خدا از بی شرمی و بی توفیقی».

یکی دیگر از موارد غیبت،این است که گاهی اوقات،فرد از کسی که می خواهد غیبتش را بکند،در ابتدا تعریف و تمجید می نماید.مثلاً می گوید:«خوش به حال فلانی!در عبادات کوتاهی نمی کند،امّا گاه دستْ خوشِ سستی در عبادت می شود و مثل همه ما کم صبر و حوصله می شود».

یکی دیگر از انواع غیبت،این است که شخصی از کسی عیبگویی کند و بعضی حاضران به او توجّه نکنند و او برای جلب توجّه آنها و این که به سخنان او گوش کنند،می گوید:«سبحان اللّه!».عجیب است!خداوند سبحان را یاد می کند و نام او را ابزاری برای تحقّق بخشیدن به نیّت باطل و پلید خود می کند و از روی جهل و غفلت،بر خدا منّت می نهد که ذکر او را گفته است.

نیز از جمله غیبت است،این که بگوید:«از فلانی چنین خطایی سر زد و به فلان بلا مبتلا شد»یا بگوید:«از رفیق یا دوست ما،فلان کار نادرست،سر زد.خدا،ما و او را ببخشد!»،او اظهار دعا و همدردی و دوستی و رفاقت می کند؛امّا خدا از نیّت پلید و باطن نادرست او آگاه است.

یکی از اقسام غیبتِ ناپیدا،گوش دادن به غیبت است،با اظهار تعجّب و شگفتی،و شخص،هدفش از اظهار تعجّب،این است که شخص غیبت کننده را به نشاط آورد تا بیشتر غیبت کند.گویی با این روش،از دهان او غیبت می کشد.مثلاً می گوید:«از حرف هایی که زدی تعجّب می کنم!تا به حال خبر نداشتم.نمی دانستم فلانی چنین آدمی است».او با این کار می خواهد سخنان غیبت کننده را تصدیق کند و با چرب زبانی کاری کند که بیشتر غیبت کند.در حالی که تصدیقِ غیبت،خود غیبت است.حتّی گوش کردن به غیبت و بلکه سکوت کردن هنگام شنیدنِ غیبت نیز غیبت است. (1)

ص:636


1- (1) ر.ک:بحار الأنوار:ج 75 ص 223 225. [1]

5/34.الحَثُّ علَی رَدِّ الغِیبةِ

2087 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَطَوَّلَ علی أخِیهِ فی غِیبةٍ سَمِعَها فیهِ فی مَجلِسٍ فَرَدَّها عَنهُ،رَدَّ اللّهُ عَنهُ ألفَ بابٍ مِن السُّوءِ فی الدنیا والآخِرَةِ. (1)

2088 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن اغتِیبَ عِندَهُ أخوهُ المسلمُ،فاستَطاعَ نَصرَهُ فلم یَنصُرْهُ،خَذَلَهُ اللّهُ فی الدنیا والآخِرَةِ. (2)

6/34.کفّارةُ الاغتِیابِ

2089 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کفّارَةُ مَنِ اغتَبتَ أن تَستَغفِرَ لَهُ. (3)

2090 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا اغتابَ أحَدُکُم أخاهُ فلْیَستَغفِرِ اللّهَ؛فإنَّها کفّارَةٌ لَهُ. (4)

الفصل الخامس والثلاثون:القتل

1/35.حُرْمَةُ قَتلِ النَّفسِ

الکتاب

«وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً». 5

الحدیث

2091 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوَّلُ ما یَحکُمُ اللّهُ فیهِ یَومَ القِیامَةِ الدِّماءُ،فَیُوقِفُ ابنَی آدَمَ فَیَفصِلُ بینَهُما،ثُمّ الذینَ یَلونَهُما مِن أصحابِ الدِّماءِ حتّی لا یَبقی مِنهُم أحَدٌ،

ثُمّ الناسُ بعدَ ذلکَ حتّی یَأتِیَ المَقتولُ بقاتِلِهِ،فَیَتَشَخَّبَ فی دَمِهِ وجهُهُ فیقولَ:هذا قَتَلَنی،فیَقولُ:أنتَ قَتَلتَهُ؟فلا یَستَطیعُ أن یَکتُمَ اللّهَ حَدیثا. (5)

5/34.تشویق به واکُنش در برابر غیبت

2087 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در مجلسی بشنود که از برادرش غیبت می شود و آن را از او دفع کند،خداوند،هزار باب بدی را در دنیا و آخرت،از او دفع می کند.

2088 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه در حضور کسی از برادر مسلمانش غیبت شود و او بتواند یاری اش دهد؛امّا به یاری(دفاع)از او برنخیزد،خداوند در دنیا و آخرت،تنهایش می گذارد.

6/34.کفّاره غیبت

2089 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کفّاره[گناه]کسی که غیبتش راکرده ای،این است که برایش آمرزش بطلبی.

2090 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه یکی از شما غیبت برادرش را کرد،از خداوند آمرزش بطلبد؛زیرا این،کفّاره گناه اوست.

فصل سی و پنجم:کشتن

1/35.حرام بودنِ آدمکُشی
قرآن

«و هر کس عمداً مؤمنی را بکُشد،کیفرش دوزخ است که در آن،ماندگار خواهد بود؛و خدا بر او خشم می گیرد و لعنتش می کند و عذابی بزرگ برایش آماده ساخته است».

حدیث

2091 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین چیزی که خداوند در روز قیامت درباره آن به داوری می پردازد،[ریختن]خون است.خدا،دو فرزند آدم علیه السلام(هابیل و قابیل)را نگه می دارد و میان آنها داوری می کند.سپس،میان کسانی که بعد از آنها آمده اند و دعوای خونی دارند،

حکم می شود،تا جایی که از آنها کسی باقی نمی مانَد و حساب دیگر مردمان،پس از آنهاست،تا جایی که مقتول با چهره ای خون آلود،قاتل خود را می آورد و می گوید:این،مرا کُشت.

خداوند می فرماید:«تو او را کشتی؟»و او نمی تواند سخنی را از خدا کتمان کند.

ص:637


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 516 ح 707. [1]
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 372 ح 5762.
3- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 588 ح 8036.
4- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 588 ح 8037.
5- (6) الکافی:ج 7 ص 271 ح 2. [2]

2092 . عنه صلی الله علیه و آله: لَزَوالُ الدنیا جَمیعا أهوَنُ علَی اللّهِ مِن دَمٍ سُفِکَ بغیرِ حَقٍّ. (1)

2093 . الإمام زین العابدین علیه السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لا یَغُرَّنَّکُم رَحبُ الذِّراعَینِ بالدَّمِ،فإنَّ لَهُ عِندَ اللّهِ عز و جل قاتِلاً لا یَموتُ.قالوا:یارسولَ اللّهِ،وما قاتِلٌ لا یَموتُ؟فقالَ:النارُ. (2)

2/35.ما یَحِلُّ بهِ القتلُ

2094 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَحِلُّ دمُ امرِئٍ مسلمٍ یَشهَدُ أن لا إلهَ إلّا اللّهُ و أنّی رسولُ اللّهِ إلّا بِإحدَی ثلاثٍ:رجُلٌ زَنی بعدَ إحصانٍ فإنّهُ یُرجَمُ،ورجُلٌ خَرَجَ مُحارِبا للّهِ ِ ورسولِهِ فإنّهُ یُقتَلُ،أو یُصلَبُ،أو یُنفی مِن الأرضِ،أو یَقتُلُ نَفسا فیُقتَلُ بها. (3)

2095 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَحِلُّ دمٌ إلّا فی ثلاثٍ:النفسِ بالنفسِ،والثیِّبِ الزانی،والمُرتَدِّ عن ِ الإیمانِ. (4)

3/35.تَحریمُ قَتلِ الإنسانِ نفسَهُ

الکتاب

«وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً». 5

2092 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر همه دنیا نابود شوند،نزد خدا اهمّیتش کمتر از خونی است که به ناحق ریخته شود.

2093 . امام زین العابدین علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«کسی که در ریختن خون،گستاخ و بی پرواست،شما را نفریبد؛زیرا برای او نزد خداوند،قاتلی است که مرگ ندارد».

گفتند:ای پیامبر خدا!آن،چه قاتلی است که نمی میرد؟

فرمود:«آتش».

2/35.جاهایی که کشتن،رواست

2094 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ریختن خون مسلمانی که به یگانگی خدا و پیامبری من گواهی می دهد،روا نیست،مگر در سه جا:مردی که زنای مُحصنه کند که چنین کسی باید سنگسار شود؛مردی که به جنگ خدا و فرستاده او برخیزد که چنین کسی یا کشته می شود یا به دار آویخته می گردد و یا تبعید می شود؛و مردی که کسی را بکُشد که باید او را کشت.

2095 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ریختن هیچ خونی روا نیست،مگر در سه جا:قتل در برابر قتل؛مردی که زن داشته باشد و زنا کند؛و کسی که از ایمان برگردد(مرتد).

3/35.حرام بودنِ خودکشی
قرآن

«و خودتان را مکُشید؛زیرا خداوند،همواره با شما مهربان است».

ص:638


1- (1) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 293 ح 6.
2- (2) الکافی:ج 7 ص 272 ح 4. [1]
3- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 87 ح 367.
4- (4) کنز العمّال:ج 1 ص 90 ح 382.

الحدیث

2096 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الذی یَخنُقُ نفسَهُ یَخنُقُها فی النارِ،والذی یَطعَنُها یَطعَنُها فی النارِ. (1)

2097 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قَتَلَ نفسَهُ بشیءٍ فی الدنیا عُذِّبَ بهِ یَومَ القِیامَةِ. (2)

الفصل السّادس والثلاثون:القنوط

1/36.ذَمُّ القُنُوطِ مِن رَحمَةِ اللّهِ

الکتاب

«قالَ وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضّالُّونَ». 3

الحدیث

2098 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الفاجِرُ الراجی لِرَحمَةِ اللّهِ تعالی أقرَبُ مِنها مِن العابِدِ المُقَنَّطِ. (3)

2/36.التَّحذِیرُ مِن التَّقنیطِ مِن رَحمةِ اللّهِ

2099 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ تبارَکَ وتعالی:یابنَ آدمَ...لا تُقَنِّطِ الناسَ مِن رَحمَةِ اللّهِ تعالی علَیهِم و أنتَ تَرجُوها لنفسِکَ. (4)

الفصل السّابع والثلاثون:الکبر

1/37.ذمُّ الکِبرِ

الکتاب

«قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فِیها فَاخْرُجْ

إِنَّکَ مِنَ الصّاغِرِینَ». 6

حدیث

2096 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که خودش را خفه کند،خویشتن را در آتش،خفه کرده است و کسی که به خودش نیزه زند،خویشتن را در آتش نیزه زده است.

2097 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس خودش را در دنیا با هر وسیله ای بکشد،روز قیامت،با همان وسیله عذاب می شود.

فصل سی و ششم:نومیدی

1/36.نکوهش نومیدی از رحمت خدا
قرآن

«گفت:«چه کسی جز گم راهان،از رحمت پروردگارش نومید می شود؟»».

حدیث

2098 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گنهکارِ امیدوار به رحمت خداوند متعال،به رحمت،نزدیک تر است تا عابدِ نومید.

2/36.هشدار درباره نومید کردنِ مردم از رحمت خدا

2099 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند تبارک و تعالی فرمود:«ای فرزند آدم!...مردم را از رحمت خداوند متعال،نومید مگردان،در حالی که آن را برای خودت امید داری».

فصل سی و هفتم:تکبّر

1/37.نکوهش تکبّر
قرآن

«فرمود:«از آن[مقام]،فرو شو.تو را نرسد که در آن

[جایگاه]،تکبّر نمایی.پس بیرون شو که تو از خوارشدگانی»».

ص:639


1- (1) صحیح البخاری:ج 1 ص 459 ح 1299.
2- (2) کنز العمّال:ج 15 ص 36 ح 39965.
3- (4) کنز العمال:ج 3 ص 140 ح 5869.
4- (5) صحیفة الإمام الرضا علیه السلام:ص 87 ح 15. [1]

الحدیث

2100 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم والکِبرَ؛فإنّ إبلیسَ حَمَلَهُ الکِبرُ علی أن لا یَسجُدَ لآدمَ. (1)

2101 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ الرجُلُ یَتکَبَّرُ ویَذهَبُ بنَفسِهِ حتّی یُکتَبَ فی الجَبّارِینَ،فَیُصِیبُهُ ما أصابَهُم. (2)

2/37.تَفرُّدُ اللّهِ بالکِبریاءِ

الکتاب

«هُوَ اللّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللّهِ عَمّا یُشْرِکُونَ». 3

الحدیث

2102 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّما الکِبریاءُ للّهِ ِ رَبِّ العالَمینَ. (3)

3/37.مَن تَکبَّرَ وَضَعَهُ اللّهُ

2103 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن یَستَکبِرْ یَضَعْهُ اللّهُ. (4)

2104 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ فی السماءِ مَلَکَینِ مُوکَّلَینِ بالعِبادِ،فَمَن تَجَبَّرَ وَضَعاهُ. (5)

4/37.مَثوَی المُتَکبّرینَ

الکتاب

«فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها فَلَبِئْسَ مَثْوَی

الْمُتَکَبِّرِینَ». 7

حدیث

2100 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از تکبّر(خودْ بزرگْ بینی)،دوری کنید؛زیرا ابلیس را تکبّر وا داشت که برای آدم علیه السلام سجده نکند.

2101 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدمی پیوسته تکبّر می ورزد و پیش می رود،تا جایی که از شمار گردنکشانْ قلمداد می شود و بر سرش آن می آید که بر سرِ آنان آمد.

2/37.کِبریا،مخصوص خداست
قرآن

«اوست خدایی که جز او معبودی نیست؛همان فرمان روای پاک سلامت بخش،و ایمنی بخش[که]نگهبان،شکست ناپذیر،درهم کوبنده،صاحب کبریا و عظمت.پاک است خدا از آنچه[با او]شریک می گردانند».

حدیث

2102 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جز این نیست که کبریا،ویژه خداوندِ پروردگار جهانیان است.

3/37.هر که تکبّر ورزد،خدا او را خوار می کند

2103 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که استکبار ورزد،خداوند او را پست می گرداند.

2104 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا در آسمان،دو فرشته اند که بر بندگان گماشته شده اند تا هر کس را که تکبّر و گردن فرازی کند،پست گردانند.

4/37.جایگاه متکبّران
قرآن

«پس،از درهای دوزخ وارد شوید و در آن،همیشه بمانید؛

و حقّا که چه بد است جایگاه متکبّران!».

ص:640


1- (1) کنز العمال:ج 3 ص 525 ح 7734.
2- (2) کنز العمال:ج 3 ص 528 ح 7749.
3- (4) المعجم الأوسط:ج 6 ص 18.
4- (5) الأمالی للصدوق:ص 577 ح 788. [1]
5- (6) المحاسن:ج 1 ص 213 ح 388. [2]

الحدیث

2105 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا اخبِرُکُم بأهلِ النارِ؟کُلُّ عُتلٍّ جَوّاظٍ مُستَکبِرٍ. (1)

2106 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ فی النارِ قَصرا یُجعَلُ فیهِ المُتَکبِّرونَ ویُطبَقُ علَیهِم. (2)

الفصل الثامن والثّلاثون:الکذب

1/38.ذمُّ الکِذبِ

2107 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم والکذبَ،فإنّهُ مَع الفُجورِ،وهُما فی النارِ. (3)

2108 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا کَذَبَ العَبدُ تَباعَدَ المَلَکُ عَنهُ مِیلاً،مِن نَتْنِ ما جاءَ بهِ. (4)

2109 . عنه صلی الله علیه و آله: کَبُرَت خِیانَةً أن تُحَدِّثَ أخاکَ حَدیثا هُو لکَ مُصَدِّقٌ و أنتَ بهِ کاذِبٌ. (5)

2/38.الکِذبُ والإیمانُ

الکتاب

«إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ». 6

حدیث

2105 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آیا شما را از اهل دوزخ آگاه نکنم؟هر درشتخویِ خشن متکبّری.

2106 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در آتش،کاخی است که متکبّران در آن قرار داده می شوند و درهایش به رویشان بسته می شود.

فصل سی و هشتم:دروغ

1/38.نکوهش دروغ

2107 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از دروغ بپرهیزید؛زیرا تواَم با فجور(انحراف از حق)است و هر دو،در آتش اند.

2108 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه بنده دروغ بگوید،از بوی گندی که پدید آورده است،فرشته از او یک میل دور می شود.

2109 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خیانت بزرگی است که به برادرت سخنی بگویی که او سخن تو را راست بداند،در حالی که تو دروغ گفته باشی.

2/38.دروغ و ایمان
قرآن

«تنها کسانی دروغ پردازی می کنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان،خودْ دروغگویان اند».

ص:641


1- (1) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 563 ح 16.
2- (2) المحجّة البیضاء:ج 6 ص 215.
3- (3) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 113. [1]
4- (4) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 597 ح 30.
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 114. [2]

الحدیث

2110 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم والکذبَ؛فإنّ الکذبَ مُجانِبٌ للإیمانِ. (1)

2111 . الترغیب والترهیب عن صفوان بن سلیم: قیلَ:یا رسول اللّهِ أیکونُ المؤمنُ جَبانا؟قالَ:نَعَم،قیلَ لَهُ:أیکونُ المؤمنُ بَخیلاً؟قالَ:نَعَم،قیلَ لَهُ:أیکونُ المؤمنُ کَذّابا؟قالَ:لا. (2)

3/38.الأمرُ بِتَرکِ جِدِّ الکِذبِ وهَزلِهِ

2112 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أنا زَعیمٌ بِبَیتٍ فی رَبَضِ الجَنّةِ،وبَیتٍ فی وَسَطِ الجَنَّةِ،وبَیتٍ فی أعلَی الجَنّةِ،لِمَن تَرَکَ المِراءَ وإن کانَ مُحِقّا،ولِمَن تَرَکَ الکذبَ وإن کانَ هازِلاً،ولِمَن حَسُنَ خُلُقُهُ. (3)

2113 . عنه صلی الله علیه و آله: وَیلٌ للذی یُحَدِّثُ فَیکذِبُ لیُضحِکَ بهِ القَومَ،وَیلٌ لَهُ،وَیلٌ لَهُ! (4)

4/38.الکُذَیبَة

2114 . بحار الأنوار عن مجاهد عن أسماء بنت عُمَیسٍ: کنتُ صاحِبَةَ عائشةَ التی هَیَّأتُها و أدخَلتُها علی رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ومَعی نِسوَةٌ،فوَاللّهِ ما وَجَدنا عِندَهُ قُوتا إلّا قَدَحا مِن لَبَنٍ،فَشَرِبَ ثُمّ ناوَلَهُ عائشةَ قالَت:

فاستَحیَیَتِ الجارِیَةُ،فقُلتُ:لا تَرُدِّینَ یدَ رسولِ اللّهِ،خُذی مِنهُ،قالَت:فَأخَذَتْهُ علی حَیاءٍ فَشَرِبَت مِنهُ،ثمّ قالَ:ناولی صَواحِبَکِ،فقُلنَ:لا نَشتَهیهِ،فقالَ:لا تَجمَعنَ جُوعا وکِذبا،قالَت:فقُلتُ:یا رسولَ اللّهِ،إن قالَت إحدانا لِشیءٍ تَشتَهیهِ:لا نَشتَهیهِ،أیُعَدُّ ذلکَ کِذبا؟قال:إنّ الکِذبَ لَیُکتَبُ حتّی یُکتَبَ الکُذَیبَةُ کُذَیبَةً. (5)

حدیث

2110 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از دروغگویی بپرهیزید؛زیرا دروغ،از ایمانْ بر کنار است.

2111 . الترغیب و الترهیب به نقل از صفوان بن سلیم:از پیامبر خدا سؤال شد:آیا مؤمن،ترسو می شود؟

فرمود:«آری».

گفتم:آیا مؤمن،بخیل می شود؟

فرمود:«آری».

گفته شد:آیا مؤمن،دروغگو می شود؟

فرمود:«نه».

3/38.دستور به ترک دروغِ جدّی و شوخی

2112 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من برای کسی که مجادله را رها کند،هر چند حق با او باشد و کسی که دروغ را هر چند به شوخی،وا گذارد و کسی که اخلاقش را نیکو گردانَد،خانه ای در حومه بهشت و خانه ای در مرکز بهشت و خانه ای در بالای بهشت،ضمانت می کنم.

2113 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وای بر کسی که برای خنداندن مردم،دروغ بگوید!وای بر او!وای بر او!

4/38.دروغ کوچک

2114 . بحار الأنوار به نقل از مجاهد،از اسماء بنت عُمَیس:من،ساقدوش عایشه بودم که او را آماده کردم و بر پیامبر خدا وارد شدیم.عدّه ای از زنان نیز با من بودند.به خدا سوگند،نزد پیامبر خدا،خوراکی جز یک کاسه شیر نبود.پیامبر خدا،مقداری شیر نوشید و سپس کاسه را به دست عایشه داد.

دختر[از گرفتن کاسه شیر]شرم کرد.من گفتم:دست پیامبر خدا را رد نکن.ظرف را بگیر.

عایشه،با حالت شرم،کاسه را گرفت و مقداری شیر نوشید.

سپس[پیامبر صلی الله علیه و آله]فرمود:«به بقیّه زنان هم بده».

آنها گفتند:ما میل نداریم.

فرمود:«گرسنگی و دروغ را با هم جمع نکنید».

گفتم:ای پیامبر خدا!اگر کسی از ما میل به چیزی داشته باشد و بگوید میل ندارم،آیا این،دروغ به شمار می آید؟

فرمود:«دروغ،نوشته می شود.حتّی دروغ کوچک هم نوشته می شود:دروغ کوچک».

ص:642


1- (1) کنز العمال:ج 3 ص 620 ح 8206.
2- (2) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 595 ح 24.
3- (3) الخصال:ص 144 ح 170.
4- (4) کنز العمال:ج 3 ص 621 ح 8215.
5- (5) بحار الأنوار:ج 72 ص 258 ح 20. [1]

5/38.ثَمَرةُ الکِذبِ

الکتاب

«فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِی قُلُوبِهِمْ إِلی یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ». 1

الحدیث

2115 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا إنّ الکذبَ یُسَوِّدُ الوَجهَ. (1)

2116 . عنه صلی الله علیه و آله: الکِذبُ یَنقُصُ الرِّزقَ. (2)

6/38.مَوارِدُ جَوازِ الکِذبِ

2117 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إن اللّهَ عز و جل أحَبَّ الکِذبَ فی الصَّلاحِ،و أبغَضَ الصِّدقَ فی الفَسادِ. (3)

2118 . عنه صلی الله علیه و آله: لیسَ بالکاذِبِ مَن أصلَحَ بینَ الناسِ فقالَ خَیرا أو نَمی خَیرا. (4)

5/38.نتیجه دروغگویی
قرآن

«در نتیجه،به سزای آن که با خدا خُلفِ وعده کردند و از آن روی که دروغ می گفتند،در دل هایشان تا روزی که او را دیدار می کنند پیامدهای نفاق را باقی گذارد».

حدیث

2115 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دروغ،روسیاهی می آورد.

2116 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دروغ،روزی را کم می کند.

6/38.موارد جایز بودن دروغ

2117 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل،دروغ گفتن برای ایجاد آشتی را دوست دارد و راستگویی به قصد فسادانگیزی را دشمن می دارد.

2118 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که برای اصلاح میان مردم،سخن خوبی[که دروغ است]بگوید،یا به خوبی خبرکِشی کند،دروغگو به شمار نمی آید.

ص:643


1- (2) صحیح ابن حبان:ج 13 ص 44 ح 5735.
2- (3) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 596 ح 29.
3- (4) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 320 ح 2656. [1]
4- (5) سنن أبی داوود:ج 4 ص 281 ح 4920.

الفصل التّاسع والثّلاثون:اللّغو

1/39.الحَثُّ عَلی تَرکِ اللَّغوِ والإعراضِ عَنه

الکتاب

«وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ». 1

الحدیث

2119 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أعظَمُ النّاسِ قَدرا مَن تَرکَ ما لا یَعنیهِ. (1)

2120 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن حُسنِ إسلامِ المَرءِ تَرکُهُ الکلام فیما لا یَعنیهِ. (2)

2/39.التَّحذیرُ مِنَ الخَوضِ فیما لا یَعنی

2121 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَهیجوا وَهَجَ النّارِ علی وُجوهِکُم بالخَوضِ فیما لا یَعنیکُم. (3)

2122 . عنه صلی الله علیه و آله فی الدُّعاءِ:اللّهُمّ ارحَمْنی بِتَرکِ المَعاصی أبَدا ما أبقَیتَنی،وارحَمْنی مِن أن أتَکَلّفَ ما لا یَعنینی. (4)

الفصل الأربعون:اللّواط

1/40.التَّحذِیرُ مِنَ اللِّواط

الکتاب

«وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَکُمْ

بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمِینَ* إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ». 6

فصل سی و نهم:بیهودگی

1/39.تشویق به ترک بیهودگی و دوری از آن
قرآن

«و آنان که از[کار]بیهوده روی گردان اند».

حدیث

2119 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پُر ارج ترینِ مردم،کسی است که آنچه را بیهوده است،فرو گذارَد.

2120 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نشانه های نیکویی اسلام آدمی،فرو گذاشتن سخن در بیهوده هاست.

2/39.هشدار درباره فرو رفتن در امور بیهوده

2121 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با فرو رفتن در کارهای بیهوده،زبانه آتش را بر صورت های خود،شعله ور نکنید.

2122 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:بار خدایا!به من رحم کن که تا زنده هستم،گناهان را فرو گذارم و به من رحم کن تا در راه آنچه بیهوده است،به زحمت نیفتم.

فصل چهلم:لواط

1/40.هشدار درباره لواط
قرآن

«و لوط را[یاد کن]،هنگامی که به قوم خود گفت:«آیا آن کار زشت را مرتکب می شوید،[که]هیچ کس از جهانیان در آن بر شما پیشی نگرفته است؟شما از روی شهوت،

به جای زنان،با مردان در می آمیزید.آری.شما گروهی تجاوزکارید»».

ص:644


1- (2) الأمالی للصدوق:ص 73 ح 41.
2- (3) الأمالی للمفید:ص 34 ح 9.
3- (4) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 116. [1]
4- (5) جمال الاسبوع:ص 86. [2]

الحدیث

2123 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ أخوَفَ ما أخافُ علی امّتی مِن عَمَلِ قَومِ لُوطٍ. (1)

2124 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا لَعنَةُ اللّهِ والمَلائکَةِ والنّاسِ أجمَعینَ...علی ناکِحِ یَدِهِ،وعلی مَن أتی الذُّکرانَ مِن العالَمینَ. (2)

2/40.حَدُّ اللَّواط

2125 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن وَجَدتُموهُ یَعمَلُ عَمَلَ قَومِ لُوطٍ،فاقتُلوا الفاعِلَ والمَفعولَ بهِ. (3)

الفصل الحادی والأربعون:النّفاق

1/41.بَدءُ النِّفاق

2126 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ النِّفاقَ یَبدو لُمظَةً سَوداءَ،فکُلّما ازدادَ النِّفاقُ عِظَما ازدادَ ذلکَ السَّوادُ،فإذا استَکمَلَ النِّفاقُ اسوَدَّ القَلبُ. (4)

2/41.عَلائمُ النِّفاقِ

2127 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أربَعٌ مَن کُنَّ فیهِ فهُو مُنافِقٌ،وإن کانَت فیهِ واحِدَةٌ مِنهُنَّ کانَت فیهِ خَصلَةٌ مِن النِّفاقِ حتّی یَدَعَها:مَن إذا حَدَّثَ کَذَبَ،وإذا وَعَدَ أخلَفَ،

وإذا عاهَدَ غَدَرَ،وإذا خاصَمَ فَجَرَ. (5)

حدیث

2123 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیشترین چیزی که برای امّتم از آن می ترسم،کار قوم لوط است.

2124 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!لعنت خدا و فرشتگان و مردم،همگی...بر کسی از جهانیان که با دستش شهوت خود را ارضا کند و بر کسی که به غلامبارگی روی آورَد.

2/40.حدّ لواط

2125 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر دیدید کسی کار قوم لوط را می کند،لواط کننده و لواط دهنده را بکُشید.

فصل چهل و یکم:نفاق

1/41.آغاز نفاق

2126 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نفاق(دو رویی)،ابتدا به صورت نقطه ای سیاه[بر دل]،ظاهر می شود و هرچه بیشتر شود،آن نقطه بزرگ تر می گردد و چون به مرحله کمال رسد،دل به کلّی سیاه می شود.

2/41.نشانه های نفاق

2127 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چهار خصلت است که در هر که باشند،منافق است و اگر یکی از آنها در او باشد،یک خصلت نفاق در او وجود دارد تا این که آن را رها کند:این که هر گاه سخن گوید،دروغ گوید؛و هر گاه وعده دهد،خُلفِ وعده کند؛و هر گاه پیمان بندد،پیمان شکنی کند؛و هر گاه ستیزه کند،

از حق،تجاوز نماید.

ص:645


1- (1) تفسیر القرطبی:ج 7 ص 245. [1]
2- (2) کنز العمال:ج 16 ص 99 ح 44057.
3- (3) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 856 ح 2561.
4- (4) کنز العمال:ج 1 ص 406 ح 1734.
5- (5) الخصال:ص 254 ح 129.

2128 . عنه صلی الله علیه و آله: لِلمُنافِقینَ عَلاماتٌ یُعرَفونَ بِها:تَحِیَّتُهُم لَعنَةٌ،وطَعامُهُم نُهمَةٌ،وغَنیمَتُهُم غُلولٌ،لا یَقرَبونَ المَساجِدَ إلّا هُجرا،ولا یَأتونَ الصَّلاةَ إلّا دُبُرا،مُستَکبِرینَ لا یَألَفونَ ولا یُؤلَفونَ،خُشُبٌ باللَّیلِ سُخُبٌ بالنَّهارِ. (1)

2129 . عنه صلی الله علیه و آله: ما زادَ خُشوعُ الجَسَدِ علی ما فی القَلبِ فهُو عِندَنا نِفاقٌ. (2)

2128 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای منافقان،نشانه هایی است که با آنها شناخته می شوند:درودشان لعنت است.پُرخور و شکمباره اند.به غنایم،دستبرد می زنند.به مساجد،نزدیک نمی شوند،مگر با اکراه و ریاکاری.نماز را آخرِ وقت می خوانند.خودْ برتر بین اند،به طوری که با کسی انس و الفت نمی گیرند و کسی هم با آنان الفت نمی گیرد.شب،مانند چوبِ خشک می افتند(شب زنده داری نمی کنند)و روز،صدای خود را به جرّ و بحث،بلند می کنند.

2129 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چنانچه خُشوع بدن بر خشوع دل بچربد،این در نظر ما نفاق است.

ص:646


1- (1) کنز العمال:ج 1 ص 170 ح 862.
2- (2) الکافی:ج 2 ص 396 ح 6. [1]

بخش ششم:حکمت های عبادی

اشاره

باب یکم:اطاعت و عبادت خدا و کارهای شایسته

باب دوم:نماز و مقدمات آن

باب سوم:دعا و ذکر

باب چهارم:روزه

باب پنجم:حج و عمره

باب ششم:امر به معروف و نهی از منکر

باب هفتم:جهاد

باب هشتم:بهترین مکان های عبادت

ص:647

ص:648

الباب الأوّل:طاعةُ اللّه وعبادته والأعمال الصّالحة

الفصل الأوّل:العبادة

1/1.الحَثُّ عَلی عِبادَةِ اللّهِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ». 1

الحدیث

2130 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ النّاسِ مَن عَشِقَ العِبادَةَ فَعانَقَها،و أحَبَّها بقَلبِهِ،وباشَرَها بِجَسَدِهِ،وتَفرَّغَ لَها،فَهُو لا یُبالی عَلی ما أصبَحَ مِنَ الدُّنیا:عَلی عُسرٍ أم عَلی یُسرٍ. (1)

2/1.التَفَرُّغُ لِلعِبادةِ

2131 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَقولُ رَبُّکُم:یَابنَ آدَمَ،تَفَرَّغْ لِعِبادَتی أملَأْ قَلبَکَ غِنیً و أملَأْ یَدَیکَ رِزقا.یَابنَ آدمَ،لا تَباعَدْ مِنّی فأملَأَ قَلبَکَ فَقرا و أملَأَ یَدَیکَ شُغلاً. (2)

3/1.أدبُ العِبادةِ

2132 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اعبُدِ اللّهَ کَأ نَّکَ تَراهُ،فَإن لَم تَکُن تَراهُ،فَإنَّهُ یَراکَ. (3)

باب یکم:اطاعت و عبادت خدا و کارهای شایسته

فصل یکم:عبادت

1/1.تشویق به عبادت خداوند
قرآن

«ای مردم!پروردگارتان را که شما و کسانی را که پیش از شما بوده اند،آفریده است،پرستش کنید؛باشد که به پرهیزگاری گرایید».

حدیث

2130 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترینِ مردم،کسی است که عاشق عبادت شود؛پس،دست در گردن آن آویزد و از صمیم دل،دوستش بدارد و با پیکر خود با آن در آمیزد و خویشتن را وقف آن گرداند.چنین کسی باکی ندارد که دنیایش به سختی می گذرد یا به آسانی.

2/1.خود را وقف عبادت کردن

2131 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پروردگارتان می فرماید:«ای فرزند آدم!خود را وقف عبادت من گردان،تا دلت را پُر از بی نیازی کنم و دستانت را آکَنده از روزی سازم.ای فرزند آدم!از من دوری مکن،که دلت را از فقر انباشته می کنم و دستانت را از گرفتاری می آکَنم».

3/1.ادب عبادت

2132 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا را چنان عبادت کن که گویی او را می بینی؛زیرا هر چند تو او را نمی بینی،او تو را می بیند.

ص:649


1- (2) الکافی:ج 2 ص 83 ح 3. [1]
2- (3) کنزالعمّال:ج 15 ص 939 ح 43614.
3- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 21 ح 5250.

2133 . عنه صلی الله علیه و آله: السَّکِینَةُ زینَةُ العِبادَةِ. (1)

4/1.أفضلُ العِبادةِ

2134 . الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:قالَ اللّهُ تَعالی:...یا أحمدُ،لیسَ شَیءٌ مِنَ العِبادَةِ أحَبَّ إلَیَّ مِنَ الصَّمتِ والصَّومِ. (2)

2135 . الإمام علیّ علیه السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ العِبادَةِ قَولُ:لا إلهَ إلَا اللّهُ وَلا حَولَ وَلا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ،وخَیرُ الدُّعاءِ الاستِغفارُ،ثُمّ تَلا النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله: «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ» (3). (4)

2136 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ العِبادَةِ الفِقهُ. (5)

2137 . عنه صلی الله علیه و آله: أعظَمُ العِبادَةِ أجرا أخفاها. (6)

5/1.العِبادةُ غَیرُ المَقبولَةِ

2138 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِبادَةُ مَعَ أکلِ الحَرامِ کالبِناءِ عَلَی الرَّملِ،وقیلَ:عَلَی الماءِ. (7)

2139 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ للّهِ ِ مَلَکا یُنادی عَلی بَیتِ المَقدِسِ کُلَّ لَیلَةٍ:مَن أکَلَ حَراما لَم یَقبَلِ اللّهُ مِنهُ صَرْفا ولا عَدْلاً.وَالصَّرفُ النّافِلةُ،والعَدلُ الفَریضَةُ. (8)

6/1.النَّشاطُ فی العِبادةِ

2140 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: آفَةُ العِبادَةِ الفَترَةُ. (9)

2133 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آرامش،زیور عبادت است.

4/1.برترین عبادت

2134 . امام علی علیه السلام در بیان حدیث معراج پیامبر صلی الله علیه و آله:خداوند متعال فرمود:«ای احمد!هیچ عبادتی نزد من،محبوب تر از خاموشی و روزه نیست».

2135 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«برترین عبادت،گفتن ذِکر«لا إله إلّا اللّه و لاحول و لاقوّة الّا باللّه»است و بهترین دعا،استغفار».

پیامبر صلی الله علیه و آله سپس این آیه را تلاوت فرمود:«بدان که خدایی جز اللّه نیست،و از گناهت،آمرزش بخواه».

2136 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین عبادت،فهم دین است.

2137 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بزرگ ترین ثواب را آن عبادتی دارد که پنهانی تر انجام گیرد.

5/1.عبادتِ ناپذیرفتنی

2138 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عبادتِ تواَم با حرامخواری،چون ساختمانی است بر روی شن(و به قولی:بر روی آب).

2139 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا،فرشته ای دارد که هر شب،بر فراز بیت المقدس بانگ می زند:«هر کس مال حرامی بخورد،خداوند،از او نه صَرف می پذیرد و نه عدل.صرف،عمل مستحبّی است و عدل،عمل واجب».

6/1.نشاط در عبادت

2140 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آفت عبادت،سستی است.

ص:650


1- (1) جامع الأخبار:ص 337 ح 947.
2- (2) إرشاد القلوب:ص 199 205. [1]
3- (3) محمّد 19. [2]
4- (4) المحاسن:ج 1 ص 453 ح 1045. [3]
5- (5) الخصال:ص 30 ح 104.
6- (6) قرب الإسناد:ص 135 ح 475. [4]
7- (7) عدّة الداعی:ص 141. [5]
8- (8) عدّة الداعی:ص 140. [6]
9- (9) الخصال:ص 416 ح 7.

2141 . عنه صلی الله علیه و آله: خُذوا مِنَ العِبادَةِ ما تُطیقونَ؛فإنَّ اللّهَ لا یَسأمُ حتّی تَسأموا. (1)

7/1.جَزاءُ الإخلاصِ فی العِبادةِ

2142 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا قالَ[أی العَبدُ]: «إِیّاکَ نَعْبُدُ» (2)،قالَ اللّهُ عز و جل:صَدَقَ عَبدی إیّایَ یَعبُدُ،اُشهِدُکُم لَاُثیبَنَّهُ عَلی عِبادَتِهِ ثَوابا یَغبِطُهُ کُلُّ مَن خالَفَهُ فی عِبادَتِهِ لی. (3)

الفصل الثّانی:طاعة اللّه

1/2.الحَثُّ عَلی طاعةِ اللّهِ والرَّسولِ واُولی الأمرِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً». 4

الحدیث

2143 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الطّاعَةُ قُرَّةُ العَینِ. (4)

2144 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّهُ لا یُدرَکُ ما عِندَ اللّهِ إلّا بطاعَتِهِ. (5)

2/2.الاجتِهادُ فی طاعَةِ اللّهِ

2145 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اجْتَهِدوا فی العملِ،فإنْ قَصُرَ

بِکُمْ ضَعْفٌ فکُفّوا عن ِ المَعاصی. (6)

2141 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از عبادت به اندازه ای که توان دارید،بر گیرید؛زیرا خداوند خسته نمی شود،تا این که شما خسته شوید.

7/1.پاداش اخلاص در عبادت

2142 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه[بنده]بگوید:«تنها تو را می پرستیم»،خداوند عز و جل[به فرشتگانش]می فرماید:«بنده ام راست می گوید،او فقط مرا می پرستد.شما را گواه می گیرم که به او،برای عبادتش،چنان پاداشی خواهم داد که هر کس بر خلاف عبادت او برای من،راه دیگری را برگزیده باشد،بر وی رَشک ببرد».

فصل دوم:فرمانبَری از خداوند

1/2.تشویق به فرمانبری از خداوند و پیامبر و اولی الأمر
اشاره

(7)

قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولی الأمر خود را[نیز]اطاعت کنید.پس هر گاه در امری[دینی]اختلاف نظر یافتید،اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید،آن را به[کتاب]خدا و[سنّت]پیامبر[او]عرضه بدارید.این،بهتر و نیکْ فرجام تر است».

حدیث

2143 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: طاعت خدا،مایه روشنی چشم است.

2144 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به آنچه نزد خداست،جز با اطاعت از او،نمی توان رسید.

2/2.سختکوشی در فرمانبری از خدا

2145 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در عمل بکوشید و اگر از

سختکوشی در عمل ناتوانید،از گناهانْ خودداری کنید.

ص:651


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 29 ح 5301.
2- (2) الفاتحة:5. [1]
3- (3) الأمالی للصدوق:ص 240 ح 253. [2]
4- (5) بحار الأنوار:ج 70 ص 105 ح 8. [3]
5- (6) الکافی:ج 2 ص 74 ح 2. [4]
6- (7) اعلام الدین:ص 153. [5]
7- (8) مقصود از«اولی الأمر»،جانشینان راستین پیامبر صلی الله علیه و آله یا همان امامان اهل بیت علیهم السلام اند.م.

2146 . عنه صلی الله علیه و آله: یا معشرَ المسلمینَ،شَمِّروا فإنَّ الأمرَ جِدٌّ،وتأهَّبوا فإنَّ الرَّحیلَ قَریبٌ،وتَزَوَّدوا فإنَّ السَّفَرَ بَعیدٌ،وخَفِّفوا أثْقَالَکُم،فإنَّ وراءَکُم عَقَبةً کَؤُودا لا یَقْطَعُها إلّا المُخِفُّونَ. (1)

الفصل الثّالث:العمل

1/3.الحثُّ علی أداءِ الفَرائضِ

2147 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اعمَلْ بفَرائضِ اللّهِ تَکُن أتقَی الناسِ. (2)

2/3.الحَثُّ عَلی مُداوَمَةِ العَمَلِ الصّالِح

2148 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُداوَمَةُ عَلَی العَمَلِ فی اتِّباعِ الآثارِ والسُّنَنِ وإن قَلَّ،أرضی للّهِ ِ و أنفَعُ عِندَهُ فی العاقِبَةِ مِنَ الاجتِهادِ فی البِدَعِ واتِّباعِ الأهواءِ. (3)

2149 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ النَّفسَ مَلولَةٌ،وإنَّ أحَدَکُم لا یَدری ما قَدرُ المُدَّةِ،فَلْیَنظُرْ مِنَ العِبادَةِ ما یُطیقُ،ثُمَّ لِیُداوِمْ عَلَیهِ،فإنَّ أحَبَّ الأعمالِ إلَی اللّهِ مادِیمَ عَلَیهِ وإن قَلَّ. (4)

3/3.أفضَلُ الأعمالِ

2150 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ الأعمالِ أحمَزُها. (5)

2151 . عنه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ العَمَلِ أدوَمُهُ وإن قَلَّ. (6)

2146 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مسلمانان!آستین بالا بزنید،که کارْ جدّی است.آماده شوید،که رفتنْ نزدیک است.توشه بر دارید،که سفرْ طولانی است.و بارهایتان را سبُک کنید،که گردنه ای دشوار فرا روی خود دارید که جز سبُک باران،کسی نمی تواند از آن بگذرد.

فصل سوم:عمل

1/3.تشویق به انجام دادن واجبات

2147 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به واجبات خدا عمل کن تا با پرهیزگارترینِ مردم باشی.

2/3.تشویق به مداومت بر کار شایسته

2148 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مداومت بر عمل بر اساس آثار و سنّت،هر چند اندک،نزد خدا پسندیده تر و خوش فرجام تر است از سختکوشی در عبادت بر اساس بدعت و پیرویِ هوس.

2149 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا نفْس،خسته[ودلگیر]می شود و هیچ یک از شما نمی داند که چه قدر عمر می کند.پس بنگرد که از عبادت،چه در توان اوست و سپس بر همان،مداومت ورزد؛زیرا محبوب ترینِ کارها نزد خداوند،کاری است که بر آن مداومت شود،هر چند اندک باشد.

3/3.برترین عمل

2150 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین عمل،استوارترینِ آنهاست.

2151 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین عمل،با دوام ترینِ آنهاست،هر چند اندک باشد.

ص:652


1- (1) أعلام الدین:ص 343. [1]
2- (2) الکافی:ج 2 ص 82 ح 4. [2]
3- (3) الکافی:ج 8 ص 8 ح 1. [3]
4- (4) کنزالعمّال:ج 3 ص 30 ح 5312.
5- (5) بحار الأنوار:ج 70 ص 191. [4]
6- (6) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 63. [5]

4/3.مَن یُتَقبَّلُ عَمَلُهُ

2152 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِه لِأبی ذَرٍّ:یا أبا ذرٍّ،کُن بِالعَمَلِ بِالتَّقوی أشَدَّ اهتِماما مِنکَ بالعَمَلِ؛فَإنَّهُ لا یَقِلُّ عَمَلٌ بِالتَّقوی،وکَیفَ یَقِلُّ عَمَلٌ یُتَقَبَّلُ؟!یَقولُ اللّهُ عز و جل: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» (1). (2)

5/3.أدبُ العَملِ

2153 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِابنِ مَسعودٍ:یَابنَ مَسعودٍ،إذا عَمِلتَ عَمَلاً فَاعمَلْ بِعِلمٍ وعَقلٍ،وإیّاکَ و أن تَعمَلَ عَمَلاً بِغَیرِ تَدَبُّرٍ وعِلمٍ؛فإنَّهُ جلَّ جَلالُه یَقولُ: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً» (3). (4)

6/3.شِدَّةُ الحاجَةِ إلَی العَمَلِ فی القِیامَةِ

2154 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَو کانَ لِرَجُلٍ عَمَلُ سَبعینَ نَبِیّا لَاستَقَلَّ عَمَلَهُ،مِن شِدَّةِ ما یَری یَومَئذٍ[یَعنی یَومَ القِیامَةِ]. (5)

2155 . عنه صلی الله علیه و آله: لَو أنَّ رَجُلاً جُرَّ عَلی وَجهِهِ مِن یَومَ وُلِدَ إلی یَومَ یَموتُ هَرِما فی طاعَةِ اللّهِ عز و جل لَحَقَّرَ ذلکَ یَومَ القِیامَةِ،ولَوَدَّ أ نَّهُ یُرَدُّ إلَی الدّنیا کَیما یَزدادَ مِنَ الأجرِ والثَّوابِ. (6)

4/3.کسی که عملش پذیرفته می شود

2152 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابو ذر:ای ابو ذر!در به کار بستن پرهیزگاری اهتمام بیشتری به خرج ده تا در خود عمل؛زیرا هیچ عملی با وجود پرهیزگاری اندک نیست.چگونه اندک باشد عملی که پذیرفته می شود؟خداوند عز و جل می فرماید:«جز این نیست که خداوند از پرواپیشگان می پذیرد».

5/3.آداب عمل

2153 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابن مسعود:ای پسر مسعود!هر گاه عملی انجام دادی،از روی آگاهی و خردمندی انجامش ده،و از این که عملی را بدون اندیشه و آگاهی انجام دهی،بپرهیز؛زیرا خداوند عز و جل می فرماید:«و مانند آن زنی مباشید که رشته ای را که محکم تافته بود،پنبه کرد».

6/3.نیاز شدید به عمل در قیامت

2154 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر انسان،عملِ هفتاد پیامبر را[با خود]داشته باشد،از سختی آنچه در آن روز(روز رستاخیز)می بیند،باز اعمال خود را اندک می شمارد.

2155 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر شخص از روزی که به دنیا می آیدتا روزی که پیر می شود و می میرد،در طاعت خداوند عز و جل با صورتش بر زمین کشیده شود،این همه سختی را در روز قیامت،ناچیز خواهد شمرد و دوست خواهد داشت که به دنیا باز گردانده شود تا بر اجر و پاداش خود،بیفزاید.

ص:653


1- (1) المائدة:27. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 375 ح 2661. [2]
3- (3) النحل:92. [3]
4- (4) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 361 ح 2660. [4]
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 370 ح 2661. [5]
6- (6) کنز العمّال:ج 15 ص 788 ح 43120.

7/3.إتقانُ العَمَلِ

2156 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی یُحِبُّ مِنَ العامِلِ إذا عَمِلَ أن یُحسِنَ. (1)

2157 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: لَمّا ماتَ إبراهیمُ ابنُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَأی النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فی قَبرِهِ خَلَلاً فسَوّاهُ بِیَدِه ِ،ثُمَّ قالَ:إذا عَمِلَ أحَدُکُم عَمَلاً فَلْیُتقِنْ. (2)

الفصل الرّابع:النّیّة

1/4.دَورُ النِّیَّةِ فی العملِ

الکتاب

«قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدی سَبِیلاً». 3

الحدیث

2158 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمّا أغزی علِیّا علیه السلام فیِ سَرِیَّةٍ،فقالَ رجُلٌ لأخٍ لَهُ:اُغْزُ بِنا فی سَرِیّةِ علِیٍّ لَعلَّنا نُصیبُ خادِما أو دابَّةً أو شَیئا نَتَبَلَّغُ بهِ:إنّما الأعمالُ بالنِّیّاتِ،ولکُلِّ امرئٍ ما نَوی،فمَن غَزا ابتِغاءَ ما عِندَ اللّهِ فَقد وَقَعَ أجرُهُ علَی اللّهِ،ومَن غَزا یُریدُ عَرَضَ الدُّنیا أو نَوی عِقالاً لَم یَکُن لَهُ إلّا ما نَوی. (3)

2/4.دَورُ النِّیَّةِ فی الحشر

الکتاب

«یَوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ». 5

7/3.محکم کاری

2156 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،دوست می دارد که کننده کار،وقتی کاری انجام می دهد،آن را به خوبی انجام دهد.

2157 . امام صادق علیه السلام: هنگامی که ابراهیم فرزند پیامبر خدا درگذشت،پیامبر صلی الله علیه و آله در قبر او شکافی دید.آن را با دست،پُر و هموار کرد و سپس فرمود:«هرگاه کسی از شما کاری کرد،محکم کاری کند».

فصل چهارم:نیّت

1/4.نقش نیّت در عمل
قرآن

«بگو:«هر کس بر حَسَب ساختار[روانی و بدنیِ]خود عمل می کند؛و پروردگار شما به هر که راه یافته تر باشد،داناتر است»».

حدیث

2158 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را به فرماندهیِ سپاهی،روانه جنگ کرد،مردی به برادر خود گفت:با ما در سپاه علی به جنگ بیا،شاید غلامی یا چارپایی یا چیزی که به دردمان بخورد،به دست بیاوریم،فرمود:جز این نیست که اعمال،به نیّت هاست و برای هر کس،همان چیزی است که نیّتش را دارد.پس هر که برای تحصیل آنچه نزد خداست،بجنگد،بی گمان،اجرش با خداست و هر کس برای رسیدن به متاع دنیا یا به نیّت یک عِقال(زانوبند شتر)بجنگد،[نصیب و پاداشی]جز همانچه برایش جنگیده است،نخواهد داشت.

2/4.نقش نیّت در حشر
قرآن

«آن روز که رازها[همه]فاش شود».

ص:654


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 907 ح 9129.
2- (2) الکافی:ج3 ص263 ح45. [1]
3- (4) الأمالی للطوسی:ص 618 ح 1274. [2]

الحدیث

2159 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُحشَرُ النّاسُ علی نِیّاتِهِم. (1)

2160 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّما یَبعَثُ اللّهُ المُقتَتِلینَ علَی النِّیّاتِ. (2)

3/4.ثَوابُ نِیَّةِ الخَیرِ

2161 . الترغیب والترهیب عن أنَسَ بن مالک: أنَّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ:لَقد تَرَکتُم بالمَدینَةِ أقواما ما سِرتُم مَسِیرا ولا أنفَقتُم مِن نَفَقَةٍ ولا قَطَعتُم مِن وادٍ إلّا وهُم مَعَکُم.قالُوا:یا رسولَ اللّهِ:وکَیفَ یَکونونَ مَعَنا وهُم بالمَدینَةِ؟!قالَ:حَبَسَهُمُ العُذُر. (3)

2162 . کنز العمّال عن الزبیر بن العوّام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَرَکنا فی المَدینَةِ أقواما لا نَقطَعُ وادِیا ولا نَصعَدُ صُعودا ولا نَهبِطُ هُبوطا إلّا کانُوا مَعَنا.قالُوا:کَیفَ یَکونونَ مَعَنا ولَم یَشهَدوا؟!قالَ:نِیّاتُهُم. (4)

4/4.نِیّةُ المؤمنِ خَیرٌ مِن عملهِ

2163 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نِیَّةُ المُؤمنِ خَیرٌ مِن عَمَلِهِ،ونِیَّةُ الکافِرِ شَرٌّ مِن عَمَلِهِ،وکُلُّ عامِلٍ یَعمَلُ علی نِیَّتِهِ. (5)

2164 . عنه صلی الله علیه و آله: نِیَّةُ المُؤمنِ أبلَغُ مِن عَمَلِهِ،وکذلکَ الفاجِرُ. (6)

حدیث

2159 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم،مطابق نیّت های خود،محشور می شوند.

2160 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جز این نیست که خداوند،جنگجویان را بر اساس نیّت هایشان بر می انگیزد.

3/4.پاداش نیّت خوب

2161 . الترغیب و الترهیب به نقل از انَس بن مالک:پیامبر خدا فرمود:«شما در مدینه افرادی را به جا گذاشتید که هیچ راهی را نرفتید و هیچ انفاقی نکردید و هیچ وادی ای را نپیمودید،مگر آن که آنان نیز با شما بودند».

گفتند:ای پیامبر خدا!چگونه با ما بودند،در حالی که در مدینه هستند؟

فرمود:«عذر،آنها را نگه داشت(مانع آمدن آنها با شما شد)».

2162 . کنز العمّال به نقل از زبیر بن عوام:[در راه بازگشت از تبوک]پیامبر خدا فرمود:«افرادی را در مدینه باقی گذاشتیم که هیچ وادی ای را نپیمودیم و بر هیچ تپّه ای بالا نرفتیم و در هیچ سراشیبی قدم نگذاشتیم،مگر این که آنان نیز با ما بودند».

اصحاب گفتند:چگونه با ما هستند،در حالی که حضور پیدا نکردند؟

فرمود:«نیّت هایشان[با ماست]».

4/4.نیّت مؤمن،بهتر از عمل اوست

2163 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیّت مؤمن،بهتر از عمل اوست و نیّت کافر،بدتر از عمل اوست و هر عمل کننده ای،مطابق نیّت خود عمل می کند.

2164 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیّت مؤمن،رساننده تر از عمل اوست و همین طور فاجر(کافر).

ص:655


1- (1) کنز العمال:ج 3 ص 420 ح 7245.
2- (2) کنز العمال:ج 4 ص 336 ح 10778.
3- (3) الترغیب والترهیب:ج 1 ص 57 ح 18.
4- (4) کنز العمال:ج 3 ص 422 ح 7261.
5- (5) الکافی:ج 2 ص 84 ح 2. [1]
6- (6) الأمالی للطوسی:ص 454 ح 1013. [2]

5/4.الحَثُّ علَی النِّیَّةِ الصّالِحَةِ فی کُلِّ شَیءٍ

2165 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا أبا ذرٍّ،لِیَکُن لَکَ فی کُلِّ شَیءٍ نِیَّةٌ صالِحَةٌ،حتّی فی النَّومِ والأکلِ. (1)

الفصل الخامس:الإخلاص

1/5.فَضلُ الإخلاصِ

الکتاب

«قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ* إِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ». 2

الحدیث

2166 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: بالإخْلاصِ تَتَفاضَلُ مَراتِبُ المؤمِنینَ. (2)

2167 . عنه صلی الله علیه و آله: اعْمَلْ لِوَجْهٍ واحدٍ یَکْفیکَ الوُجوهَ کُلَّها. (3)

2/5.کِفایةُ القلیلِ من العملِ مع الإخلاصِ

2168 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أخْلِصْ قَلبَکَ یَکْفِکَ القَلیلُ مِن العَمَلِ. (4)

2169 . عنه صلی الله علیه و آله: أخْلِصْ دِینَکَ یَکْفِکَ القَلیلُ مِن العَمَلِ. (5)

3/5.دَورُ الإخلاصِ فی قَبولِ الأعمالِ

2170 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا عَمِلْتَ عَمَلاً فاعْمَلْهُ للّهِ خالِصا؛لأ نَّهُ لا یَقْبَلُ مِن عِبادِهِ الأعْمالَ إلّا ما کانَ خالِصا. (6)

5/4.تشویق به داشتن نیّت پاک در هر کار

2165 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!باید در هر کاری نیّتی پاک داشته باشی،حتّی در خوابیدن و خوردن.

فصل پنجم:اخلاص

1/5.فضیلت اخلاص
قرآن

«[شیطان]گفت:«پس به عزّت تو سوگند،که همگی را جدّاً از راه به در می برم،مگر آن بندگان پاکْ دل گشته تو را»».

حدیث

2166 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برتریِ درجات مؤمنان بر یکدیگر،به اخلاص است.

2167 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای خدا کار کن،تو را از همگانْ کفایت می کند.

2/5.کافی بودن کارِ اندک مخلصانه

2168 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دلت را خالص گردان،تا کارِ اندک،تو را بس باشد.

2169 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دینت را خالص گردان،تا کار اندک،برای تو بس باشد.

3/5.نقش اخلاص در پذیرش اعمال

2170 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه کاری کردی،آن کار را تنها برای خدا انجام ده؛زیرا او تنها اعمال خالص بندگانش را می پذیرد.

ص:656


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 370 ح 2661. [1]
2- (3) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 119.
3- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 23 ح 5260.
4- (5) بحار الأنوار:ج 73 ص 175 ح 15. [2]
5- (6) کنز العمّال:ج 3 ص 23 ح 5257.
6- (7) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 352 ح 2660. [3]

2171 . عنه صلی الله علیه و آله: أخْلِصوا أعْمالَکُم للّهِ؛فإنَّ اللّهَ لا یَقْبَلُ إلّا ما خَلَصَ لَهُ. (1)

4/5.علامَةُ المُخْلِص

2172 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله عن جَبرئیلَ علیه السلام لَمّا سألَهُ النّبیُّ صلی الله علیه و آله عن تَفسیرِ الإخْلاصِ:المُخْلِصُ الّذی لا یَسألُ النّاسَ شَیئا حتّی یَجِدَ،و إذا وَجدَ رَضِیَ،و إذا بَقِیَ عِندَهُ شیء أعْطاهُ فِی اللّهِ،فإنَّ مَن لَم یَسألِ المَخلوقَ فَقَد أقَرَّ للّهِ عز و جل بالعُبودِیَّةِ،و إذا وَجَدَ فرَضِیَ فهُو عن ِ اللّهِ راضٍ،واللّهُ تبارکَ وتعالی عنهُ راضٍ،و إذا أعطی للّهِ عز و جل فهُو علی حَدِّ الثِّقَةِ برَبِّهِ عز و جل. (2)

5/5.آثارُ الإخلاصِ

2173 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما أخْلَصَ عَبدٌ للّهِ عز و جل أربَعینَ صباحا إلّا جَرَتْ یَنابِیعُ الحِکمَةِ مِن قَلبِهِ علی لِسانِهِ. (3)

2174 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:لا أطَّلِعُ علی قَلبِ عَبدٍ فأعْلَمُ مِنهُ حُبَّ الإخْلاصِ لِطاعَتی لِوَجْهی وابْتِغاءَ مَرْضاتی إلّا تَولّیتُ تَقویمَهُ وسیاسَتَهُ. (4)

الفصل السّادس:الخشوع

1/6.فَضْلُ الخُشوعِ

الکتاب

«وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعاً». 5

2171 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اعمال خود را برای خدا خالص گردانید؛زیرا خداوند نمی پذیرد،مگر آنچه را که خالص برای او باشد.

4/5.علامت مُخلص

2172 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به نقل از جبرئیل علیه السلام در پاسخ به سؤال ایشان درباره تفسیر اخلاص:مخلِص،کسی است که از مردم هیچ نخواهد،تا خود بدان دست یابد و هر گاه بدان دست یافت،خشنود شود و هر گاه چیزی نزدش باقی ماند،آن را[به دیگران]ببخشد؛زیرا کسی که از مخلوق چیزی نخواهد،به عبودیت برای خداوند عز و جل اقرار کرده است و چون به نیاز خود رسید و خشنود گشت،از خدا خشنود شده و خداوند تبارک و تعالی نیز از او خشنود است و هر گاه[آنچه برایش باقی مانده]به خاطر خداوند عز و جل ببخشد،به مرتبه اعتماد بر پروردگارش رسیده است.

5/5.آثار اخلاص

2173 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای چهل روز برای خدا اخلاص نمی ورزد،مگر آن که چشمه های حکمت،از دلش به زبانش جاری می شود.

2174 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل می فرماید:«هر گاه دل بنده ام را بنگرم و در یابم که از روی اخلاص و برای خشنودیِ من،طاعتم را به جا می آورد،اصلاح و تربیت او را خود به عهده می گیرم».

فصل ششم:خُشوع

1/6.فضیلت خشوع
قرآن

«[کسانی که پیش از نزول قرآن دانش یافته اند]و بر روی زمین می افتند و می گریند،و[تلاوت قرآن،]بر خشوع آنها می افزاید».

ص:657


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 23 ح 5258.
2- (2) معانی الأخبار:ص 261 ح 1.
3- (3) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 69 ح 321. [1]
4- (4) بحار الأنوار:ج 85 ص 136 ح 16. [2]

الحدیث

2175 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أوَّلَ شیءٍ یُرفَعُ مِن هذهِ الاُمّةِ الأمانَةُ والخُشوعُ،حتّی لا تَکادُ تَری خاشِعا. (1)

2/6.تَخَشُّعُ النّفاقِ

2176 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وتَخَشُّعَ النِّفاقِ،وهُو أنْ یُری الجَسَدُ خاشِعا والقَلبُ لَیس بخاشِعٍ. (2)

2177 . عنه صلی الله علیه و آله: ما زادَ خُشوعُ الجَسَدِ علی ما فی القَلبِ فهُو عندَنا نِفاقٌ. (3)

الفصل السّابع:خدمة النّاس

1/7.الحَثُّ عَلی قَضاءِ الحَوائِجِ

2178 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن سَعی فی حاجَةِ أخیهِ المؤمنِ فکأنّما عَبدَ اللّهَ تِسعَةَ آلافِ سَنةٍ،صائما نَهارَهُ قائما لَیلَهُ. (4)

2179 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قضی لمؤمنٍ حاجةً قضی اللّهُ لَهُ حوائجَ کَثیرَةً أدْناهُنَّ الجَنّةُ. (5)

2/7.ثَوابُ خِدمَةِ المُؤمِن

2180 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أیُّما مُسلمٍ خَدَمَ قَوما مِن المُسلمینَ إلّا أعْطاهُ اللّهُ مِثْلَ عَدَدِهِم خُدّاما فی الجَنّةِ. (6)

حدیث

2175 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین چیزی که از میان این امّت رَخت بر می بندد،امانتداری و خشوع(خاکساری)است،چندان که تقریبا مسلمان خاشعی نمی یابی.

2/6.خاشع نمایی منافقانه

2176 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از خاشع نماییِ منافقانه بپرهیزید و آن،چنین است که بدن،خاشع نشان داده شود،در حالی که دل،خاشع نیست.

2177 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این که جسم،بیش از دل خاشع باشد،این،نزد ما نفاق است.

فصل هفتم:خدمت گزاری به مردم

1/7.تشویق به بر آوردن حاجت مردم

2178 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که در راه بر آوردن نیاز برادر مؤمن خود بکوشد،چنان است که نُه هزار سال با روزه گرفتن و شبْ زنده داری،خدا را عبادت کرده باشد.

2179 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس یک نیاز مؤمنی را روا سازد،خداوند،نیازهای فراوانِ او را روا می سازد،که کمترینِ آنها بهشت است.

2/7.پاداش خدمت کردن به مؤمن

2180 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر مسلمانی که به گروهی از مسلمانان خدمت کند،خداوند به تعداد آنان،در بهشت به او خدمتکار می دهد.

ص:658


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 368 ح 2661. [1]
2- (2) تحف العقول:ص 60.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 396 ح 6. [2]
4- (4) بحار الأنوار:ج 74 ص 315 ح 72. [3]
5- (5) قرب الإسناد:ص 119 ح 418. [4]
6- (6) الکافی:ج 2 ص 207 ح 1. [5]

2181 . عنه صلی الله علیه و آله: خِدْمَةُ المؤمنِ لأخیهِ المؤمنِ دَرَجةٌ لا یُدْرَکُ فَضْلُها إلّا بمِثْلِها. (1)

3/7.إثمُ مَنِ امتَنَعَ عَن قَضاءِ حاجَةِ أخیهِ

2182 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن مَنَعَ طالِبا حاجَتَهُ وهُو قادِرٌ علی قَضائها فَعلَیهِ مثْلُ خَطیئةِ عَشّارٍ. (2)

2181 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدمت کردن مؤمن به برادر مؤمنش،مقامی است که فضیلت و ثواب آن،جز با همانند آن(خدمت)به دست نمی آید.

3/7.گناه خودداری از بر آوردن نیاز برادر

2182 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که بتواند حاجت نیازمندی را بر آورد،ولی دست رد به سینه او بزند،گناهش چون گناه باجگیر است.

ص:659


1- (1) مستدرک الوسائل:ج 12 ص 429 ح 14524. [1]
2- (2) ثواب الأعمال:ص 341 ح 1.

الباب الثّانی:الصّلاة ومقدّماتها

الفصل الأوّل:الوضوء

1/1.فَضلُ الوُضوءِ

2183 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الوُضوءُ نِصفُ الإیمانِ. (1)

2184 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا تَوَضّأَ العَبدُ تَحاطُّ عَنهُ ذُنوبُهُ کما تَحاطُّ وَرَقُ هذهِ الشَّجَرَةِ. (2)

2/1.فَضلُ کَثرَةِ الوُضوءِ وَدَوام الطَّهارَةِ

2185 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أکثِرْ مِن الطَّهورِ یَزِدِ اللّهُ فی عُمرِکَ،وإنِ استَطَعتَ أن تَکونَ باللَّیلِ والنَّهارِ علی طَهارَةٍ فافعَلْ؛فإنَّکَ تَکونُ إذا مُتَّ علَی الطَّهارَةِ شَهیدا. (3)

3/1.آثارُ الوُضوءِ فی القیامَةِ

2186 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَحشُرُ اللّهُ عز و جل امَّتی یَومَ القِیامَةِ بَینَ الاُمَمِ غُرّا مُحَجَّلِینَ مِن آثارِ الوُضوءِ. (4)

2187 . عنه صلی الله علیه و آله: تَرِدُونَ علَیَّ غُرّا مُحَجَّلِینَ مِن آثارِ الوُضوءِ،لَیسَت لأحَدٍ غَیرِکُم. (5)

باب دوم:نماز و مقدمات آن

فصل یکم:وضو

1/1.فضیلت وضو

2183 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وضو،نصف ایمان است.

2184 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه بنده وضو بگیرد،گناهانش همچون برگ های این درخت،فرو می ریزند.

2/1.فضیلت زیاد وضو گرفتن و همیشه با وضو بودن

2185 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فراوان وضو بگیر تا خداوند عمر تو را افزون گردانَد.اگر توانستی شب و روز با طهارت باشی،این کار را بکن؛زیرا اگر در حال طهارت بمیری،شهید خواهی بود.

3/1.آثار وضو در قیامت

2186 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل امّت مرا در روز قیامت،بر اثر وضو،با چهره های زیبا و دست و پای سفید،محشور می کند.

2187 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [روز قیامت]بر اثر وضو،با پیشانی و دست و پای سفید بر من وارد می شوید و هیچ کس جز شما،این خصوصیّت را نخواهد داشت.

ص:660


1- (1) النوادر للراوندی:ص 192. [1]
2- (2) کنز العمال:ج 9 ص 284 ح 26030.
3- (3) الأمالی للمفید:ص 60 ح 5.
4- (4) دعائم الإسلام:ج 1 ص 100. [2]
5- (5) صحیح مسلم:ج 1 ص 218 ح 38.

الفصل الثّانی:الأذان

1/2.بَدءُ تَشریعِ الأَذانِ

2188 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوَّلُ مَن أذَّنَ فِی السَّماءِ جِبریلُ علیه السلام. (1)

2189 . الإمام علیّ علیه السلام: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله عُلِّمَ الأَذانَ لَیلَةَ اسرِیَ بِهِ،وفُرِضَت عَلَیهِ الصَّلاةُ. (2)

2190 . تهذیب الأحکام عن زرارة عن الإمام الباقر علیه السلام: لَمّا اسرِیَ بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَبَلَغَ البَیتَ المَعمورَ،حَضَرَتِ الصَّلاةُ،فَأَذَّنَ جَبرَئیلُ علیه السلام و أقامَ،فَتَقَدَّمَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله،وصَفَّ المَلائِکَةُ وَالنَّبِیّونَ خَلفَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله.

قالَ:فَقُلنا لَهُ:کَیفَ أذَّنَ؟

فَقالَ:اللّهُ أکبَرُ اللّهُ أکبَرُ،أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ،أشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّهِ أشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّهِ،حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ،حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ،حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَلِ حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَلِ،اللّهُ أکبرُ اللّهُ أکبَرُ،لا إلهَ إلَا اللّهُ لا إلهَ إلَا اللّهُ.

وَالإِقامَةُ مِثلُها،إلّا أنَّ فیها«قَد قامَتِ الصَّلاةُ قَد قامَتِ الصَّلاةُ»بَینَ«حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَلِ حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَلِ»وبَینَ«اللّهُ أکبَرُ اللّهُ أکبَرُ».

فَأَمَرَ بِها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِلالاً،فَلَم یَزَل یُؤَذِّنُ بِها حَتّی قَبَضَ اللّهُ رَسولَهُ صلی الله علیه و آله. (3)

فصل دوم:اذان

1/2.آغاز تشریع اذان
اشاره

2188 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخستین کسی که در آسمانْ اذان گفت،جبرئیل علیه السلام بود.

2189 . امام علی علیه السلام: در شبی که پیامبر خدا به معراج برده شد،اذان به او آموخته شد و نماز بر او واجب گردید.

2190 . تهذیب الأحکام به نقل از زُراره:امام باقر علیه السلام فرمود:«پیامبر خدا،در شبی که به معراج برده شد،چون به بیت المعمور رسید،وقت نماز شد.پس جبرئیل علیه السلام اذان و اقامه گفت.سپس پیامبر خدا جلو ایستاد و فرشتگان و پیامبران،پشت سرِ پیامبر خدا صف کشیدند».

به امام باقر علیه السلام گفتیم:چگونه اذان گفت؟

فرمود:«[این گونه:]اللّه أکبر،اللّه أکبر.أشهد أن لا إله إلّا اللّه،أشهد أن لا إله إلّا اللّه.أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه،أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه.حیَّ علی الصلاة،حیَّ علی الصلاة.حیَّ علی الفلاح،حیَّ علی الفلاح.حیَّ علی خیر العمل،حیَّ علی خیر العمل.اللّه أکبر،اللّه أکبر.لا إله إلّا اللّه،لا إله إلّا اللّه.

اقامه نیز به همین سان،با این تفاوت که در اقامه،بین "حیَّ علی خیر العمل،حیَّ علی خیر العمل" و "اللّه أکبر،اللّه أکبر"،جمله "قد قامت الصلاة،قد قامت الصلاة" هست.

پس پیامبر خدا،بلال را مأمور گفتن اذان کرد و از آن پس،بلال تا زمانی که پیامبر خدا رحلت کرد،این اذان را می گفت».

ص:661


1- (1) المطالب العالیة:ج 1 ص 63 ح 224.
2- (2) کنز العمّال:ج 12 ص 350 ح 35354.
3- (3) تهذیب الأحکام:ج 2 ص 60 ح 210.
پژوهشی درباره چگونگی تشریع اذان
اشاره

تأمّل در احادیثی که درباره چگونگی تشریع اذان وارد شده است،نشان می دهد که در دوران زمامداری معاویه،چگونگی تشریع اذان،در جامعه اسلامی مورد اختلاف قرار گرفت،بدین معنا که در مقابل خاندان رسالت که اتّفاق نظر داشتند که تشریع اذان،بر پایه وحی الهی بوده است و پیامبر اسلام،همه بندهای آن را از جبرئیل امین و او از خداوند متعال اخذ کرده است جمعی از مسلمانان،بر پایه شماری از روایات،بر این باور بودند که اذان،ریشه در وحی نداشته؛بلکه منشأ آن،خواب و پیشنهاد برخی از مسلمانان به پیامبر اسلام بوده است.

یک.روایاتی که منشأ اذان را وحی نمی دانند

در مهم ترین کتاب های روایی اهل سنت در این رابطه احادیثی وارد شده،از آن جمله در سنن ابی داود چنین آمده است:پیامبر صلی الله علیه و آله در این اندیشه بود که چگونه مردم را برای نماز،جمع کند.بعضی گفتند:در موقع فرا رسیدن نماز،پرچمی نصب کن و مردم وقتی آن را دیدند،به یکدیگر خبر می دهند[که وقت نماز شده است]؛امّا پیامبر صلی الله علیه و آله این پیشنهاد را نپسندید.

عدّه ای گفتند:شیپور بزنید.پیامبر صلی الله علیه و آله این را هم نپسندید و فرمود:«این،روش یهود است».نواختن ناقوس را پیشنهاد کردند.فرمود:«این،کار نصاراست».عبد اللّه بن زید بن عبد ربّه،در حالی رفت که دل مشغولی پیامبر خدا،ذهن او را نیز مشغول کرده بود.در عالم خواب،اذان به او نشان داده شد.صبح،وی نزد پیامبر خدا رفت و به ایشان خبر داد و گفت:ای پیامبر خدا!من بین خواب و بیداری بودم که کسی نزد من آمد و اذان را به من نشان داد.

عمر بن خطّاب،پیش از او،اذان را در خواب دیده بود؛امّا بیست روز،آن را پنهان نگه داشت و سپس پیامبر صلی الله علیه و آله را آگاه ساخت.پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«چرا به من خبر ندادی؟».گفت:قبل از من،عبد اللّه بن زید،خبرش را داد و من دیگر شرم کردم.پیامبر خدا فرمود:«ای بلال!برخیز و ببین که عبد اللّه بن زید به تو چه فرمان می دهد؛همان کار را بکن».پس،بلال،اذان گفت.

ابو بشر می گوید:ابو عمیر به من خبر داد که انصار می گویند که اگر در آن روز،عبد اللّه بن زید بیمار نبود،

ص:662

حتما پیامبر خدا او را مؤذّن قرار می داد. (1)

دو.نقد و تحلیل

بررسی اسناد این روایات و تأمّل در متن و معانی آنها و نیز عرضه آنها بر احادیث اهل بیت علیهم السلام،برای پژوهشگر،تردیدی در مجعول بودن آنها باقی نخواهد گذاشت.آنچه بر نادرستی این روایات دلالت می کند،عبارت است از:

1.ناسازگاری با مقام نبوّت

این باور که تشریع اذان،بر اساس رؤیای عبد اللّه بن زید بوده،بدین معناست که خاتم پیامبران الهی که برای کوچک ترین رفتارهای فردیِ جامعه اسلامی،از جانب خداوند متعال،ره نمود آورده است در مورد یکی از بزرگ ترین عباداتِ سیاسی اجتماعی،نمی دانسته که چه باید کرد و حتّی طبق برخی از این روایات،برای آن،بیست روز سرگردان بوده است،تا این که رؤیای شخص یا اشخاصی،مشکل گشا می شود و موجب تصمیم پیامبر صلی الله علیه و آله و تشریع اذان می گردد!

بی تردید،این پندار،با اعتقاد به نبوّت پیامبر اسلام،قابل جمع نیست و از این رو،امام صادق علیه السلام ضمن نفرین کردنِ کسانی که از چنین پنداری جانبداری می کنند،خِرد و وجدان آنان را به داوری می خوانَد و با شگفتی از آنان می پرسد که چگونه این پندار را با عقیده به نبوّت پیامبر صلی الله علیه و آله و نزول وحی بر ایشان،جمع می کنند:

بر پیامبر شما وحی نازل می شود و شما می گویید که او اذان را از عبد اللّه بن زید گرفته است؟! (2)

2.منافات داشتن با حکمت اذان

تأمّل در احادیث فراوانی که در منابع حدیثیِ شیعه و اهل سنّت درباره حکمت اذان و فضایل و برکات آن وجود دارند،نشان می دهد که فلسفه این عمل عبادی،تنها اعلام وقت نماز نیست؛بلکه آثار فردی،اجتماعی،دنیوی و اخروی فراوانی بر آن مترتّب است.بدین ترتیب،آیا می توان باور کرد که همه این حکمت ها و برکات،به دنبال رؤیای عبد اللّه بن زید پدید آمده است و یا این که پیامبر صلی الله علیه و آله فلسفه اذان را می دانسته؛ولی از خودِ اذان،بی اطّلاع بوده است؟!

ص:663


1- (1) سنن أبی داوود:ج 1 ص 134 ح 498.نیز،ر.ک:السنن الکبری:ج 1 ص 574 ح 1834.
2- (2) ذکری الشیعة:ص 168.
3.تکذیب شدن به وسیله اهل بیت علیهم السلام

خاندان رسالت علیهم السلام علاوه بر این که تأکید می کنند که منشأ اذان،وحی است،به صراحت و با شدّت،روایاتی را که آغاز تشریع آن را مستند به رؤیا کرده اند،تکذیب نموده و آن را با ایمان به نبوّت پیامبر صلی الله علیه و آله،ناسازگار دانسته اند.این،در حالی است که اگر هیچ دلیلی جز تکذیب اهل بیت علیهم السلام در این باره وجود نداشت،برای اثبات نادرستی و مجعول بودن این روایات،کافی بود؛چرا که:«أهل البیت أدری بما فی البیت؛اهل خانه،بهتر می دانند که در خانه چیست».

سه.انگیزه جعل«حدیث عبد اللّه بن زید»

درباره انگیزه جعل این حدیث نمی توان به صورت قاطع،اظهار نظر کرد.برخی از محقّقان،این احتمال را تقویت کرده اند که عموهای عبد اللّه بن زید،این رؤیا را ساخته اند.

امّا به نظر می رسد که جعل این حدیث،همانند بسیاری از احادیث مجعول دیگر،انگیزه سیاسی داشته است؛زیرا همان طور که پیش از این نیز توضیح دادیم،اذان علاوه بر یادآوریِ وظیفه فردی و اعلام وقت نماز،یک شعار مهمّ سیاسی اجتماعی نیز هست و این شعار،نه تنها زمینه تداوم حاکمیت اسلام را در جوامع اسلامی فراهم می کند،بلکه در کنار استقرار ارزش های دینی،می تواند موجب انتقال فرهنگ اسلامی به سایر جوامع گردد.بدین جهت،جریان های سیاسی ای که حاکمیت اسلامِ اصیل را با منافع خود در تضاد می بینند،این شعار سیاسی را بر نمی تابند.

به نظر می رسد که جعل حدیث عبد اللّه بن زید،به وسیله حزب اموی(در عصر حاکمیت مطلق معاویه)و با هدفِ حذف و یا تحریف شعار سیاسی اجتماعی اذان،انجام گرفته است؛زیرا اگر خاستگاه تشریع اذانْ«رؤیا»شد،کسی که مدّعی خلافت پیامبر صلی الله علیه و آله و بلکه خداوند متعال است،می تواند با رؤیایی دیگر،آن را به صورت دلخواه تغییر دهد و یا حذف نماید!

آنچه می تواند این تحلیل را تأیید کند،این است که موضعگیری اهل بیت علیهم السلام در برابر روایاتی که منشأ تشریع اذان را رؤیای عبد اللّه بن زید می دانند،پس از استقرار حکومت معاویه است؛زیرا اگر چنین شایعه اهانت آمیزی درباره پیامبر اسلام،در دوران حیات امام علی علیه السلام نیز وجود داشت،بی تردید،آن امام در برابرش موضعگیری می نمود،در حالی که در تاریخ،نخستین برخورد اهل بیت علیهم السلام با این شایعه به وسیله امام مجتبی علیه السلام پس از جریان صلح او با معاویه ثبت شده است.

ص:664

2/2.فُصولُ الأذانِ

2191 . الإمام الباقر علیه السلام فی حَدیثِ الإِسراءِ:ثُمَّ أمَرَ[اللّهُ سُبحانَهُ]جَبرَئیلَ علیه السلام فَأَذَّنَ شَفعا و أقامَ شَفعا،و قالَ فی أذانِهِ:«حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَلِ»،ثُمَّ تَقَدَّمَ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله فَصَلّی بِالقَومِ. (1)

2192 . عنه علیه السلام: کان الأذانُ بِ«حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَل»علی عَهدِ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،وبِهِ امِروا فی أیّامِ أبی بَکرٍ وصَدرٍ مِن أیّامِ عُمَرَ،ثُمَّ أمرَ عُمر بِقَطعِهِ وحَذفِهِ مِنَ الأذانِ وَالإقامَةِ،فَقیلَ لَهُ فی ذلِک،فقال:إذا سَمِعَ النّاسُ أنَّ الصَّلاةَ خَیرُ العَمَلِ،تَهاوَنوا بِالجِهادِ وتَخَلَّفوا عنه. (2)

3/2.فَضلُ الأَذانِ

2193 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الأَذانُ نورٌ. (3)

2194 . عنه صلی الله علیه و آله کانَ یَقولُ لِبِلالٍ إذا دَخَلَ الوَقتُ:یا بِلالُ،اعلُ فَوقَ الجِدارِ وَارفَع صَوتَکَ بِالأَذانِ،فَإِنَّ اللّهَ قَد وَکَّلَ بِالأَذانِ ریحا تَرفَعُهُ إلَی السَّماءِ،وإنَّ المَلائِکَةَ إذا سَمِعُوا الأَذانَ مِن أهلِ الأَرضِ قالوا:هذِهِ أصواتُ امَّةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله بِتَوحیدِ اللّهِ عز و جل.ویَستَغفِرونَ لِاُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله حَتّی یَفرُغوا مِن تِلکَ الصَّلاةِ. (4)

2195 . عنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ،إذا کانَ العَبدُ فی أرضٍ قَفرٍ فَتَوَضَّأَ أو تَیَمَّمَ ثُمَّ أذَّنَ و أقامَ وصَلّی،أمَرَ اللّهُ عز و جل المَلائِکَةَ فَصَفّوا خَلفَهُ صَفّا لا یُری

طَرَفاهُ،یَرکَعونَ بِرُکوعِهِ ویَسجُدونَ بِسُجودِهِ ویُؤَمِّنونَ عَلی دُعائِهِ.

یا أبا ذَرٍّ،مَن أقامَ ولَم یُؤَذِّن لَم یُصَلِّ مَعَهُ إلَا المَلَکانِ اللَّذانِ مَعَهُ. (5)

2/2.بندهای اذان

2191 . امام باقر علیه السلام در حدیث إسراء:سپس[خدای سبحان]به جبرئیل علیه السلام دستور داد و جبرئیل،دو بند دو بند،اذان و دو بند دو بند،اقامه گفت و در اذانش جمله«حیَّ علی خیر العمل»را گفت.آن گاه محمّد صلی الله علیه و آله جلو قرار گرفت و برای جمعیّت،نماز خواند.

2192 . امام باقر علیه السلام: در زمان پیامبر خدا،اذان با«حیَّ علی خیر العمل»همراه بود و در زمان ابوبکر و اوایل دوره عمَر،همین دستور را اجرا می کردند؛امّا بعدا عمر،دستور برداشتن و حذف آن را از اذان و اقامه داد.وقتی در این باره از او سؤال(/به او اعتراض)شد،گفت:وقتی مردم بشنوند که نماز،بهترین کار است،در جهاد،سستی می ورزند و از آن،سر باز می زنند.

3/2.فضیلت اذان

2193 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اذان،نور(مایه روشنایی)است.

2194 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به بلال،هر گاه که وقت نماز می شد:ای بلال!بالای دیوار برو و صدایت را به اذان،بلند کن؛زیرا خداوند،بادی را برای اذان گماشته است که آن را به آسمان فراز می برد،و فرشتگان هر گاه بانگ اذانِ اهل زمین را بشنوند،می گویند:«این[صداها]،صدای امّت محمّد است که به توحید خداوند عز و جل بلند است»و برای امّت محمّد صلی الله علیه و آله،تا زمانی که آن نماز را تمام کنند،پیوسته آمرزش می طلبند.

2195 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابو ذر:ای ابو ذر!بنده،هر گاه در بیابانی بی آب و علف باشد و وضو بگیرد یا تیمّم کند و سپس اذان و اقامه بگوید و نماز بخواند،خداوند عز و جل به فرشتگان

دستور می دهد که پشت سرِ او صف کشند،چندان که ابتدا و انتهای آن صف،ناپیداست،و با رکوع او رکوع کنند و با سجود او به سجده روند و برای دعایش«آمین»بگویند.

ای ابو ذر!هر کس اقامه بگوید و اذان نگوید،تنها آن دو فرشته ای که همراهش هستند،با او نماز می گزارند.

ص:665


1- (1) الکافی:ج 8 ص 121 ح 93. [1]
2- (2) دعائم الإسلام:ج 1 ص 142. [2]
3- (3) جامع الأخبار:ص 172 ح 405. [3]
4- (4) الکافی:ج 3 ص 307 ح 31. [4]
5- (5) الأمالی للطوسی:ص535 ح1162. [5]

4/2.فَضلُ المُؤَذِّنِ

2196 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُؤَذِّنونَ امَناءُ المُؤمِنینَ عَلی صَلَواتِهِم وصَومِهِم ولُحومِهِم ودِمائِهِم،لا یَسأَلونَ اللّهَ عز و جل شَیئا إلّا أعطاهُم،ولا یَشفَعونَ فی شَیءٍ إلّا شُفِّعوا. (1)

2197 . عنه صلی الله علیه و آله: یَدُ الرَّحمنِ فَوقَ رَأسِ المُؤَذِّنِ،وإنَّهُ لَیُغفَرُ لَهُ مَدی صَوتِهِ أینَ بَلَغَ. (2)

2198 . عنه صلی الله علیه و آله وقَد سَمِعَ مُؤَذِّنا یَقولُ:أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ:صَدَّقَکَ کُلُ رَطبٍ ویابِسٍ. (3)

2199 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أذَّنَ فی مِصرٍ مِن أمصارِ المُسلِمینَ سَنَةً وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ. (4)

2200 . عنه صلی الله علیه و آله: یُحشَرُ المُؤَذِّنونَ مِن امَّتی مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ. (5)

2201 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أذَّنَ فی سَبیلِ اللّهِ صَلاةً واحِدَةً إیمانا وَاحتِسابا وتَقَرُّبا إلَی اللّهِ عز و جل،غَفَرَ اللّهُ لَهُ ما سَلَفَ مِن ذُنوبِهِ،ومَنَّ عَلَیهِ بِالعِصمَةِ فیما بَقِیَ مِن عُمُرِهِ،وجَمَعَ

بَینَهُ وبَینَ الشُّهَداءِ فِی الجَنَّةِ. (6)

4/2.فضیلت مؤذّن

2196 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤذّنان،امانتدارانِ اهل ایمان بر نمازها و روزه و گوشت و خونشان هستند.هر چه از خدای عز و جل بخواهند،به آنان عطا می کند و برای هر چه شفاعت کنند،شفاعتشان پذیرفته می شود.

2197 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دست خدای مهربان،بالای سرِ مؤذّن است (7)و به اندازه صدارَس او،تا هر کجا صدایش برسد،گناهانش را می آمرزد.

2198 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مؤذّنی که بانگ«أشهد أن لا إله إلّا اللّه»را از او شنید:هر تَر و خشکی،تو را تصدیق کرد.

2199 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در شهری از شهرهای مسلمانان به مدّت یک سال اذان بگوید،بهشت بر او واجب می گردد.

2200 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤذّنان امّت من،با پیامبران و صدّیقان و شهیدان و صالحان،محشور می شوند.

2201 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در راه خدا و از سَرِ ایمان و برای طلب خشنودیِ خداو تقرّب به خداوند عز و جل،برای یک نماز،اذان بگوید،خداوند،گناهان گذشته

او را می آمرزد و او را در باقی مانده عمرش،از گناه محفوظ می دارد و وی را در بهشت،با شهیدان گرد می آورد.

ص:666


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 292 ح 905.
2- (2) المعجم الأوسط:ج 2 ص 281 ح 1987.
3- (3) المجازات النبویّة:ص 221 ح 178. [1]
4- (4) تهذیب الأحکام:ج 2 ص 283 ح 1126.
5- (5) الخصال:ص 355 ح 36.
6- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 294 ح 905.
7- (7) اشاره به لطف و عنایت ویژه حضرت حق به مؤذّن است.
5/2.برکات الأذان

2202 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أذَّنَ المُؤَذِّنُ أدبَرَ الشَّیطانُ ولَهُ حُصاصٌ (1). (2)

2203 . عنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِأَمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام:یا عَلِیُّ،إذا وُلِدَ لَکَ غُلامٌ أو جارِیَةٌ فَأَذِّن فی اذُنِهِ الیُمنی،و أقِم فِی الیُسری؛فَإِنَّهُ لا یَضُرُّهُ الشَّیطانُ أبَدا. (3)

2204 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا اذِّنَ فی قَریَةٍ،أمَّنَهَا اللّهُ مِن عَذابِهِ ذلِکَ الیَومَ[یَومَ القیِامَةِ]. (4)

6/2.مَن یَصلَحُ لِلتَّأذینِ

2205 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَؤُمُّکُم أقَرؤُکُم،ویُؤَذِّنُ لَکُم خِیارُکُم. (5)

2206 . عنه صلی الله علیه و آله لِبَنی خَطمَةَ مِنَ الأَنصارِ:یا بَنی خَطمَةَ،اجعَلوا مُؤَذِّنَکُم أفضَلَکُم فی أنفُسِکُم. (6)

7/2.أهَمُّ ما یَنبَغی رِعایَتُهُ لِلمُؤَذِّنِ

2207 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یُؤَذِّنُ إلّا مُتَوَضِّئٌ. (7)

2208 . سنن ابن ماجة عن أبی سعید الخدری: إذا کُنتَ فِی

البَوادی فَارفَع صَوتَکَ بِالأَذانِ،فَإِنّی سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ:لا یَسمَعُهُ جِنٌّ ولا إنسٌ ولا شَجَرٌ ولا حَجَرٌ إلّا شَهِدَ لَهُ. (8)

5/2.برکات اذان

2202 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه مؤذّن اذان بگوید،شیطان به سرعت پا به فرار می گذارد.

2203 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به امیر مؤمنان:ای علی!هر گاه پسری یا دختری برایت متولّد شد،در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگو؛زیرا با این کار،شیطان هرگز به او گزند نمی رساند.

2204 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه در یک آبادی اذان گفته شود،خداوند در آن روز[روز قیامت]،آن آبادی را از عذابش ایمن می دارد.

6/2.افراد شایسته برای اذان گفتن

2205 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن کس که قرائتش از همه شما بهتر است،امام جماعتِ شما بشود و بهترینتان،برای شما اذان بگوید.

2206 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به بنی خَطمه(از انصار):ای بنی خَطمه!مؤذّنتان را بهترین فرد در میان خود قرار دهید.

7/2.مهم ترین وظایف مؤذّن

2207 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اذان نباید بگوید،مگر کسی که وضو دارد.

2208 . سنن ابن ماجة به نقل از ابو سعید خُدری:هر گاه در بیابان بودی،صدایت را به اذان بلند کن؛

زیرا از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود:«هیچ جِن و انس و درخت و سنگی نیست که بانگ اذان را بشنود،مگر این که به آن،شهادت می دهد».

ص:667


1- (1) الحُصاص:شِدَّةُ العَدْوِ وَحِدَّته.وقیل:هو أن یمصَعَ بذَنَبِه[أی یحرّکه]،ویَصُرّ بأُذُنیه[أی ینصبهما]ویعدو.وقیل:هو الضُّراط(النهایة:ج 1 ص 396« [1]حصص»).
2- (2) صحیح مسلم:ج 1 ص 291 ح 17.
3- (3) تحف العقول:ص 13.
4- (4) المعجم الأوسط:ج 4 ص 83 ح 3671.
5- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 285 ح 880.
6- (6) السنن الکبری:ج 1 ص 627 ح 2001. [2]
7- (7) سنن الترمذی:ج 1 ص 389 ح 200. [3]
8- (8) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 239 ح 723.

2209 . الشرح الکبیر لعبد الرحمن بن قدامة عن أبی هریرة: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لا یُؤَذِّنُ لَکُم مَن یُدغِمُ الهاءَ.قُلنا:وکَیفَ یَقولُ؟قالَ:یَقولُ أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّا!أشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّا! (1)

8/2.أهَمُّ ما یَنبَغی رِعایَتُهُ لِلسّامِعِ

2210 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا سَمِعتُمُ النِّداءَ فَقولوا مِثلَ ما یَقولُ المُؤَذِّنُ. (2)

2211 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا سَمِعَ المُؤَذِّنَ یُؤَذِّنُ قالَ مِثلَ ما یَقولُهُ فی کُلِّ شَیءٍ. (3)

2212 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا سَمِعتُمُ المُؤَذِّنَ أذَّنَ فَقولوا:اللّهُمَّ افتَح أقفالَ قُلوبِنا لِذِکرِکَ،و أتمِم عَلَینا نِعمَتَکَ وفَضلَکَ،وَاجعَلنا فی عِبادِکَ الصّالِحینَ. (4)

2213 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قالَ حینَ یَسمَعُ المُؤَذِّنَ:«أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ،و أنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ،رَضیتُ بِاللّهِ رَبّا،وبِمُحَمَّدٍ رَسولاً،وبِالإِسلامِ دینا»غُفِرَ لَهُ ذَنبُهُ. (5)

2214 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قالَ حینَ یَسمَعُ النِّداءَ:«اللّهُمَّ

رَبَّ هذِهِ الدَّعوَةِ التّامَّةِ،وَالصَّلاهِ القائِمَة،آتِ مُحَمَّدا الوَسیلَةَ وَالفَضیلَةَ،وَابعَثهُ مَقاما مَحمودا الَّذی وَعَدتَهُ»حَلَّت لَهُ شَفاعَتی یَومَ القِیامَةِ. (6)

2209 . الشرح الکبیر،عبد الرحمن بن قُدامه به نقل از ابو هُرَیره:پیامبر خدا فرمود:«کسی که "هاء" را ادغام می کند،نباید برایتان اذان بگوید».

گفتم:یعنی چگونه می گوید؟

فرمود:«می گوید:أشهد أن لا إله إلّا اللّا،أشهد أنّ محمّدا رسول اللّا».

8/2.مهم ترین وظایف شنونده اذان

2210 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه بانگ[اذان]را شنیدید،مانند آنچه را که مؤذّن می گوید،بگویید.

2211 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا،هر گاه بانگ مؤذّن را می شنید،آنچه را که او می گفت،تماما تکرار می کرد.

2212 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه صدای اذانِ مؤذّن را شنیدید،بگویید:بار خدایا!قفل را از دل های ما،به برکت یادت،بردار و نعمت و فضل خود را بر ما کامل گردان و ما را در شمار بندگان شایسته ات قرار ده.

2213 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس که وقتی صدای مؤذّن را می شنود،بگوید:«گواهی می دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست و بی انباز است،و محمّد بنده و فرستاده اوست.خشنودم که خداوند یکتا،پروردگار من است و محمّد،فرستاده او و اسلام،دینم است»،گناهش آمرزیده می شود.

2214 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس که وقتی بانگ[اذان]را

می شنود،بگوید:«بار خدایا!ای پروردگارِ این دعوت کامل و نمازِ برپا شده!به محمّد،"وسیله" و فضیلت عطا فرما و او را به آن مقام پسندیده ای که وعده اش دادی،برسان»،در روز قیامت،شفاعت من برایش روا می گردد.

ص:668


1- (1) الشرح الکبیر لعبد الرحمن بن قدامة:ج 11 ص 415. [1]
2- (2) صحیح البخاری:ج 1 ص 221 ح 586.
3- (3) الکافی:ج 3 ص 307 ح 29. [2]
4- (4) الثقات:ج 5 ص 153.
5- (5) صحیح مسلم:ج 1 ص 290 ح 13.
6- (6) صحیح البخاری:ج 1 ص 222 ح 589.

2215 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا سَمِعتَ النِّداءَ فَأَجِب داعِیَ اللّهِ عز و جل. (1)

2216 . عنه صلی الله علیه و آله: إجابَةُ المُؤَذِّنِ کَفّارَةُ الذُّنوبِ. (2)

2217 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن سَمِعَ النِّداءَ فِی المَسجِدِ فَخَرَجَ مِن غَیرِ عِلَّةٍ فَهُوَ مُنافِقٌ،إلّا أن یُریدَ الرُّجوعَ إلَیهِ. (3)

9/2.سَیِّدُ المُؤَذِّنینَ

2218 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نِعمَ المَرءُ بِلالٌ،هُوَ سَیِّدُ المُؤَذِّنینَ ولا یَتبَعُهُ إلّا مُؤَذِّنٌ. (4)

2219 . کتاب من لا یحضره الفقیه: رُوِیَ أنَّهُ لَمّا قُبِضَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله امتَنَعَ بِلالٌ مِنَ الأَذانِ وقالَ:لا اؤَذِّنُ لِأَحَدٍ بَعدَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله.

وإنَّ فاطِمَةَ علیها السلام قالَت ذاتَ یَومٍ:إنّی أشتَهی أن أسمَعَ صَوتَ مُؤَذِّنِ أبی صلی الله علیه و آله بِالأَذانِ.فَبَلَغَ ذلِکَ بِلالاً فَأَخَذَ فِی الأَذانِ،فَلَمّا قالَ:«اللّهُ أکبَرُ،اللّهُ أکبَرُ»ذَکَرَت أباها صلی الله علیه و آله و أیّامَهُ فَلَم تَتَمالَک مِنَ البُکاءِ،فَلَمّا بَلَغَ إلی قَولِهِ:«أشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا

رَسولُ اللّهِ»شَهَقَت فاطِمَةُ علیها السلام شَهقَةً وسَقَطَت لِوَجهِها وغُشِیَ عَلَیها.

فَقالَ النّاسُ لِبِلالٍ:أمسِک یا بِلالُ،فَقَد فارَقَتِ ابنَةُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله الدُّنیا.وظَنّوا أنَّها قَد ماتَت،فَقَطَعَ أذانَهُ ولَم یُتِمَّهُ.

فَأَفاقَت فاطِمَةُ علیها السلام وسَأَلَته أن یُتِمَّ الأَذانَ،فَلَم یَفعَل،وقالَ لَها:یا سَیِّدَةَ النِّسوانِ،إنّی أخشی عَلَیکِ مِمّا تُنزِلینَهُ بِنَفسِکِ إذا سَمِعتِ صَوتی بِالأَذانِ.فَأَعفَتهُ عَن ذلِکَ. (5)

2215 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه بانگ[اذان]را شنیدی،دعوتگر خدای عز و جل را اجابت کن.

2216 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پاسخ گفتن[به ندای]مؤذّن،کفّاره گناهان است.

2217 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در مسجد باشد و اذان را بشنود،ولی بدون هیچ عذری خارج شود،منافق است،مگر آن که بخواهد به مسجد برگردد.

9/2.سَرور اذان گویان

2218 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیکو مردی است بلال!او سَرور مؤذّنان است و دنباله روانش[در قیامت]،همه،مؤذّن اند.

2219 . کتاب من لایحضره الفقیه: روایت شده است که چون پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفت،بلال از اذان گفتن خودداری کرد و گفت:بعد از پیامبر خدا،دیگر برای هیچ کس اذان نمی گویم.

روزی،فاطمه علیها السلام فرمود:«دوست دارم که صدای اذان مؤذّن پدرم را بشنوم».

این سخن به بلال رسید.شروع به اذان گفتن کرد.همین که گفت:«اللّه أکبر،اللّه أکبر»،فاطمه علیها السلام به یاد پدرش و ایّام او افتاد و گریه اش گرفت.وقتی بلال به جمله«أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه»

رسید،فاطمه علیها السلام فریادی زد و به رو،بر زمین افتاد واز هوش رفت.مردم به بلال گفتند:بس کن ای بلال!دختر پیامبر خدا از دنیا رفت.

و گمان کردند که فاطمه علیها السلام جان داده است.از این رو،بلال اذانش را قطع کرد و تا آخر ادامه نداد.فاطمه علیها السلام به هوش آمد و از بلال خواست که اذان را تمام کند؛امّا بلال این کار را نکرد و گفت:ای بانوی بانوان!می ترسم که اگر صدای اذانم را بشنوی،دوباره این بلا را به سرِ خود بیاوری.

پس فاطمه علیها السلام او را از ادامه دادن اذان،معاف داشت.

ص:669


1- (1) سنن الدارقطنی:ج 2 ص 87 ح 9.
2- (2) جامع الأخبار:ص 172 ح 407. [1]
3- (3) تهذیب الأحکام:ج3 ص262 ح740.
4- (4) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 322 ح 5244.
5- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 297 ح 907.

الفصل الثالث:الحثّ علی الصّلاة

1/3.وجوبُ الصَّلاةِ

الکتاب

«وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ». 1

الحدیث

2220 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِمَن قالَ لَهُ:أخبِرنی ما فَرَضَ اللّهُ عز و جل عَلَیَّ:فَرَضَ اللّهُ عَلَیکَ سَبعَ عَشَرَةَ رَکعَةً فِی الیَومِ واللَّیلَةِ.... (1)

2/3.حِکمَةُ الصَّلاةِ

الکتاب

«إِنَّنِی أَنَا اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ

لِذِکْرِی». 3

فصل سوم:تشویق به نماز

1/3.وجوب نماز
قرآن

«و نماز را بر پا کنید و زکات را بدهید و پیامبر[خدا]را فرمان بَرید تا مورد رحمت قرار گیرید».

حدیث

2220 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ سؤال کسی که درباره آنچه خدا واجب کرده،پرسیده بود:خداوند،بر تو هفده رکعت[نماز]را در هر شبانه روز،واجب کرده است.

2/3.حکمت نماز
قرآن

«همانا منم خداوند.هیچ معبودی جز من نیست.پس

مرا پرستش کن و نماز را برای یاد کردن از من،بر پا بدار».

ص:670


1- (2) الکافی:ج 8 ص 336 ح 531. [1]

الحدیث

2221 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما فُرِضَتِ الصَّلاةُ...لِإِقامَةِ ذِکرِ اللّهِ. (1)

3/3.خصائص الصلاة

أ نُورُ القَلب

2222 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصَّلاةُ نورٌ. (2)

2223 . عنه صلی الله علیه و آله: الصَّلاةُ نورُ المُؤمِنِ،والصَّلاةُ نورٌ مِنَ اللّهِ. (3)

2224 . عنه صلی الله علیه و آله: صَلاةُ الرَّجُلِ نورٌ فی قَلبِهِ،فَمَن شاءَ مِنکُم فَلیُنَوِّر قَلبَهُ. (4)

ب قِوامُ الدّینِ

2225 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصَّلاةُ عَمودُ دینِکُم. (5)

2226 . عنه صلی الله علیه و آله: قَیِّمُ الدّینِ الصَّلاةُ. (6)

ج خَیرُ مَوضوعٍ

2227 . الخصال عن أبی ذَ رٍّ: قُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،إنَّکَ أَمَرتَنی بِالصَّلاةِ فَمَا الصَّلاةُ؟قالَ:خَیرُ مَوضوعٍ،فَمَن شاءَ أقَلَّ ومَن شاءَ أکثَرَ. (7)

2228 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نَجّوا أنفُسَکُم،اعمَلوا،وخَیرُ

أعمالِکُمُ الصَّلاةُ. (8)

حدیث

2221 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز،واجب شده است...برای بر پا داشتن یاد خدا.

3/3.ویژگی های نماز
الف نور دل

2222 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز،نور است.

2223 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز،نور مؤمن است.نماز،نوری از خداوند است.

2224 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز انسان،نوری در دل اوست.پس هر کس می خواهد،دلش را نورانی کند.

ب استواریِ دین

2225 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز،ستون دین شماست.

2226 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر پا دارنده دین،نماز است.

ج بهترین دستور

2227 . الخصال به نقل از ابو ذر:به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتم:شما مرا به نماز،امر کردی.نماز چیست؟

فرمود:«بهترین[تکلیفِ]وضع شده است؛هر که می خواهد،کم و هر که می خواهد،زیاد بخواند».

2228 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خود را نجات دهید،عمل کنید

و بهترینِ عمل هایتان،نماز است.

ص:671


1- (1) عوالی اللآلی:ج 1 ص 323 ح 60.
2- (2) صحیح مسلم:ج 1 ص 203 ح 1.
3- (3) مستدرک الوسائل:ج 3 ص 92 ح 3098. [1]
4- (4) کنز العمّال:ج 7 ص 300 ح 18973.
5- (5) الکافی:ج 2 ص 19 ح 5. [2]
6- (6) الزهد لابن المبارک:ص 288 ح 839.
7- (7) الخصال:ص 523 ح 13.
8- (8) الجعفریّات:ص 34. [3]

د قُرَّةُ عَینِ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله

2229 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: جُعِلَ قُرَّةُ عَینی فِی الصَّلاةِ. (1)

2230 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ لی جِبریل علیه السلام:إنَّه قَد حُبِّبَ إلَیکَ الصَّلاةُ فَخُذ مِنها ما شِئتَ. (2)

ه أوَّلُ ما یُحاسَبُ بِهِ

2231 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ عَمودَ الدّینِ الصَّلاةُ،وهیَ أوَّلُ ما یُنظَرُ فیهِ مِن عَمَلِ ابنِ آدَمَ،فَإِن صَحَّت نُظِرَ فی عَمَلِهِ،وإن لَم تَصِحَّ لَم یُنظَر فی بَقیَّةِ عَمَلِهِ. (3)

2232 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا کانَ یَومُ القیامَةِ یُدعی بِالعَبدِ فَأَوَّلُ شَیءٍ یُسأَلُ عَنهُ الصَّلاةُ،فَإِن جاءَ بِها تامَّةً وإلّا زُجَّ بِهِ فِی النّارِ. (4)

و آخِرُ ما أوصی بهِ النَّبیّ صلی الله علیه و آله

2233 . مسند ابن حنبل عن امّ سَلَمَةَ: کانَ مِن آخِر وَصیَّةِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله«الصَّلاةَ الصَّلاةَ وما مَلَکَت أیمانُکُم»حَتّی جَعَلَ نَبیُّ اللّه صلی الله علیه و آله یُلَجلِجُها (5)فی صَدرِهِ،وما یَفیضُ بِها لسانُهُ. (6)

د روشنیِ چشم پیامبر صلی الله علیه و آله

2229 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روشنیِ چشم من،در نماز نهاده شده است.

2230 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جبرئیل علیه السلام به من گفت:«نماز را محبوب تو ساخته اند.پس هر اندازه می خواهی،از آن بر گیر».

ه نخستین مورد بازخواست

2231 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز،ستون دین و نخستین عمل انسان است که در آن می نگرند.پس اگر صحیح بود،دیگر اعمالش را می بینند و اگر صحیح نبود،بقیه کارهایش دیده نمی شود.

2232 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روز قیامت که رسید،بنده را می خوانند و نخستین چیزی که از او می خواهند،نماز است.اگر آن را درست بیاورد،[که رستگار شده است؛]و گر نه،در آتش انداخته می شود.

و آخرین وصیّت پیامبر صلی الله علیه و آله

2233 . مسند ابن حنبل به نقل از امّ سلمه:پایان بخش وصیّت پیامبر خدا،این بود:«نماز را،نماز را و کنیزانتان را[مراعات کنید]!».آن را تکرار کرد تا آن جا که زبانش سنگین و سخنش بُریده بُریده شد.

ص:672


1- (1) الکافی:ج 5 ص 321 ح 7. [1]
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 528 ح 2205. [2]
3- (3) تهذیب الأحکام:ج 2 ص 237 ح 936.
4- (4) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 31 ح 45. [3]
5- (5) اللَّجْلجةُ:ثِقَلُ اللسان ونقصُ الکلام،و أن لا یخرج بعضه فی أثر بعض(لسان العرب:ج 2 ص 355)، [4]وما یفیض:ما یبین بها کلامه،أی إذا لم یقدر علی أن یتکلّم بها ببیان(کما فی هامش المصدر).
6- (6) مسند ابن حنبل:ج 10 ص 172 ح 26545. [5]

4/3.المُحافَظَةُ عَلَی الصَّلاةِ

الکتاب

«وَ الَّذِینَ هُمْ عَلی صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ* أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ* اَلَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ». 1

الحدیث

2234 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لِیَکن أکثَرُ هَمِّکَ الصَّلاةَ،فَإِنَّها رَأسُ الإِسلامِ بَعدَ الإِقرارِ بِالدّینِ. (1)

2235 . عنه صلی الله علیه و آله: حَسبُ الرَّجُلِ مِن دینِهِ کَثرَةُ مُحافَظَتِهِ عَلی إقامَةِ الصَّلَواتِ. (2)

2236 . عنه صلی الله علیه و آله: الصَّلاةُ میزانٌ،مَن وَفّی استَوفی. (3)

5/3.المُحافَظَةُ عَلی أوقاتِ الصَّلاةِ

2237 . السنن الکبری عن سَعد بن أبی وَقّاص: سَأَلتُ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله عَن قَولِهِ: «اَلَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» (4)قال:هُمُ الَّذینَ یُؤَخِّرونَ الصَّلاةَ عَن وَقتِها. (5)

2238 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَنالُ شَفاعَتی غَدًا مَن أخَّرَ الصَّلاةَ المَفروضَةَ بَعدَ وَقتِها. (6)

2239 . عنه صلی الله علیه و آله: کُنّا مَرَّةً رُعاةَ الإِبِلِ فَصِرنَا الیَومَ رُعاةَ الشَّمسِ. (7)

4/3.مواظبت بر نماز
قرآن

«و آنان[مؤمنان کسانی اند]که بر نمازهایشان مواظبت کنند،آنان اند که خود،وارثان اند،همانان که بهشت را به ارث می برند و در آن جا جاودان می مانند».

حدیث

2234 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیشترِ همّ و غمّت،نماز باشد که آن،سرِ اسلام پس از پذیرش دین است.

2235 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مواظبت بسیار شخص بر انجام دادن نمازها،بر دیندار بودنش کفایت می کند.

2236 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز ترازوست؛هر کس کامل بیاورد،کامل می بَرد.

5/3.مواظبت بر وقت های نماز

2237 . السنن الکبری به نقل از سعد بن ابی وقّاص:از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره آیه«آنان که در نمازشان سهل انگارند»پرسیدم.فرمود:«آنان،کسانی هستند که نماز را از وقتش به تأخیر می اندازند».

2238 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شفاعت من فردا[ی قیامت]،به کسی که نماز واجب را از وقتش به تأخیر اندازد،نمی رسد.

2239 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما روزگاری نگهبان شتران بودیم و اکنون،نگهبان خورشید گشته ایم.

ص:673


1- (2) تحف العقول:ص 26.
2- (3) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 122. [1]
3- (4) الکافی:ج 3 ص 267 ح 13. [2]
4- (5) الماعون:5. [3]
5- (6) السنن الکبری:ج 2 ص 304 ح 3163. [4]
6- (7) الأمالی للصدوق:ص 326 ح 15. [5]
7- (8) الأمالی للمفید:ص 136 ح 5.

6/3.أمرُ الأَهلِ بِالصَّلاةِ

الکتاب

«وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوی». 1

الحدیث

2240 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام مِن وَصِیَّتِه لأِصحابِهِ:کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله نَصِبا بِالصَّلاةِ بَعدَ التَّبشیرِ لَهُ بِالجَنَّةِ،لِقَولِ اللّهِ سُبحانَهُ: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها» فکانَ یَأمُرُ بِها أهلَهُ،ویُصَبِّرُ عَلَیها نَفسَهُ. (1)

7/3.فَضلُ المُصَلّی

الکتاب

«اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ». 3

الحدیث

2241 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ المُصَلّی إذا صَلّی فَإِنَّهُ یُناجی رَبَّهُ تَبارَکَ وتَعالی. (2)

2242 . عنه صلی الله علیه و آله: یَعجَبُ رَبُّکُم مِن راعی غَنَمٍ فی رَأسِ شَظیَّةٍ بجَبَلٍ یُؤَذِّنُ بِالصَّلاةِ ویُصَلّی فَیَقولُ اللّهُ عز و جل:اُنظُروا إلی عَبدی هذا یُؤَذِّنُ ویُقیمُ الصَّلاةَ یَخافُ مِنّی،فَقَد غَفَرتُ لِعَبدی و أدخَلتُهُ الجَنَّةَ. (3)

6/3.وا داشتن خانواده به نماز
قرآن

«و خانواده خود را به نماز فرمان ده و خود نیز بر آن شکیبا باش.ما از تو جویای روزی نیستیم؛[بلکه]ما به تو روزی می دهیم.و فرجام[ِ نیک]،برای پرهیزگاری است».

حدیث

2240 . امام علی علیه السلام در سفارش به یاران خویش:پیامبر خدا،با آن که نوید بهشت به او داده شده بود،باز برای نماز،خود را به رنج می افکند؛زیرا خداوند سبحان فرموده بود:«کسان خود را به نماز فرمان ده و خود نیز بر آن،پای بفشار».از این رو،پیامبر خدا خانواده اش را به نماز خواندن فرمان می داد و خود نیز بر آن،پافشاری می کرد.

7/3.فضیلت نمازگزار
قرآن

«[پرهیزکاران]کسانی هستند که به غیب،ایمان می آورند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به ایشان روزی داده ایم،انفاق می کنند».

حدیث

2241 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نمازگزار هنگام نماز،با پروردگارش تبارک و تعالی مناجات می کند.

2242 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پروردگارتان از چوپانی که بر پاره سنگی در قلّه کوه برای نماز اذان می گوید و نماز می خواند،خوشش می آید.سپس خداوند می فرماید:«به این بنده ام بنگرید که از ترس من،اذان می گوید و نماز می خواند.بنده ام را بخشیدم و او را به بهشت بردم».

ص:674


1- (2) نهج البلاغة:الخطبة 199. [1]
2- (4) مسند ابن حنبل:ج 2 ص 484 ح 6135. [2]
3- (5) سنن أبی داوود:ج 2 ص 4 ح 1203.

8/3.فَضلُ انتِظارِ الصَّلاةِ

2243 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: انتِظارُ الصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ کَنزٌ مِن کُنوزِ الجَنَّةِ. (1)

2244 . الإمام الصادق علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:الجُلوسُ فِی المَسجِدِ انتِظارَ الصَّلاةِ عِبادَةٌ ما لم یُحدِث،قیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،وما یُحدِثُ؟قالَ:الاغتیابُ. (2)

الفصل الرّابع:آداب الصّلاة

1/4.الآدابُ الظّاهِریَّة

أ السِّواک

2245 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَکعَتانِ بِسِواکٍ أفضَلُ مِن سَبعینَ رَکعَةً بِغَیرِ سِواکٍ. (3)

ب الزِّینَة

الکتاب

«یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ». 4

الحدیث

2246 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن أحَبِّ ثیابِکُم إلَی اللّهِ البَیاضُ فَصَلُّوا فیها. (4)

8/3.فضیلت انتظار نماز

2243 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: انتظار کشیدن برای نماز پس از نماز،گنجی از گنج های بهشت است.

2244 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا فرمود:«به انتظار نماز نشستن در مسجد،عبادت است،تا آن گاه که حَدَثی از او سر نزند».

گفته شد:ای پیامبر خدا!چگونه حدَثی؟

فرمود:«غیبت کردن» (5).

فصل چهارم:آداب نماز

1/4.آداب ظاهری
الف مسواک زدن

2245 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو رکعتِ[کسی که]مسواک زده،بهتر از هفتاد رکعت مسواک نزده است.

ب زینت کردن
قرآن

«ای فرزندان آدم!زینت خود را در هر نمازی برگیرید،و بخورید و بیاشامید،ولی زیاده روی مکنید؛چرا که او اسرافکاران را دوست نمی دارد».

حدیث

2246 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبوب ترین لباس ها نزد خدا،لباس سفید است.پس با آن،نماز بخوانید.

ص:675


1- (1) تهذیب الأحکام:ج 2 ص 237 ح 937.
2- (2) الکافی:ج 2 ص 357 ح 1. [1]
3- (3) المحاسن:ج 2 ص 382 ح 2344. [2]
4- (5) الطبقات الکبری:ج 1 ص 450. [3]
5- (6) در صحیح البخاری چنین آمده است:«بنده ای که در مسجد،انتظار نماز را می کشد،تا آن گاه که حدَثی از او سر نزند،پیوسته در نماز است».

ج مُراعاةُ أوَّلِ الوَقتِ

2247 . الإمام الصادق علیه السلام: أتی جبرَیلُ علیه السلام رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَأَعلَمَهُ مَواقیتَ الصَّلاةِ فَقالَ:...أفضَلُ الوَقتِ أوَّلُهُ. (1)

2248 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوَّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّهِ،ووَسَطُ الوَقتِ رَحمَةُ اللّهِ،وآخِرُ الوَقتِ عَفوُ اللّهِ. (2)

د أداءُ الفَریضَةِ فِی المَسجِدِ

2249 . سنن الدارقطنی عن جابِر بن عَبدِ اللّهِ: فَقَدَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله قَومًا فِی الصَّلاةِ فَقالَ:ما خَلَّفَکُم عَنِ الصَّلاةِ؟قالوا:لِحاءٌ (3)کانَ بَینَنا،فَقالَ:لا صَلاةَ لِجارِ المَسجِدِ إلّا فِی المَسجِدِ. (4)

ه التَّأَنّی

2250 . الکافی عن علیّ بن عیسی رفعه،قالَ: إنَّ موسی علیه السلام ناجاهُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی فَقالَ لَهُ فی مُناجاتِهِ:...یا موسی،عَجِّلِ التَّوبَةَ و أخِّرِ الذَّنبَ،وتَأَنَّ فِی المَکثِ بَینَ یَدَیَّ فِی الصَّلاةِ. (5)

2/4.الآدابُ الباطِنیَّةُ

أ حُضورُ القَلبِ

2251 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا قامَ العَبدُ إلی صَلاتِهِ وکانَ هَواهُ

وقَلبُهُ إلَی اللّهِ انصَرَفَ کَیومَ وَلَدَتهُ امُّهُ. (6)

ج رعایت اوّل وقت

2247 . امام صادق علیه السلام: جبرئیل علیه السلام نزد پیامبر خدا آمد و به ایشان،وقت های نماز را تعلیم داد.سپس گفت:«...برترین وقت،اوّل آن است».

2248 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اوّل وقت،رضوان خداوند است و میان وقت،رحمت خداوند و پایان وقت،عفو خداوند.

د نماز واجب را در مسجد خواندن

2249 . سنن الدار قُطنی به نقل از جابر بن عبد اللّه:پیامبر صلی الله علیه و آله گروهی را در نماز نیافت.پس گفت:«چه چیز شما را از حضور در نماز،باز داشته است؟».

گفتند:اختلافی که در میان ما بوده است.

پیامبر خدا فرمود:«برای همسایه مسجد،نماز[کاملی]نیست،جز در مسجد».

ه درنگ کردن

2250 . الکافی به نقل از علی بن عیسی،که سند حدیث را به پیامبر صلی الله علیه و آله رسانده است:همانا موسی علیه السلام با خداوند عز و جل به راز و نیاز پرداخت و در مناجات خداوند به او چنین فرمود:...«ای موسی!توبه را مقدّم کن و گناه را به تأخیر انداز و هنگامِ به نماز ایستادن در پیشگاه من،درنگ کن».

2/4.آداب باطنی
الف حضور قلب

2251 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه بنده به نماز بِایستد

و گرایش و دلش به سوی خدا باشد،به حالت همان روزی که از مادر زاده شده،باز می گردد[گناهانش آمرزیده می شود].

ص:676


1- (1) تهذیب الأحکام:ج 2 ص 253 ح 1004.
2- (2) سنن الدارقطنی:ج 1 ص 249 ح 22.
3- (3) لاحیت الرجلَ ملاحاةً ولِحاءً:إذا نازعته(لسان العرب:ج 15 ص 242). [1]
4- (4) سنن الدارقطنی:ج 1 ص 420 ح 1.
5- (5) الکافی:ج 8 ص 42 46 ح 8. [2]
6- (6) بحارالأنوار:ج 84 ص 261 ح 59.

2252 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَقبَلُ اللّهُ صَلاةَ عَبدٍ لا یُحضِرُ قَلبَهُ مَعَ بَدَنِهِ. (1)

ب الخُشوعُ

الکتاب

«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ* اَلَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ». 2

الحدیث

2253 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا صَلاةَ لِمَن لا یَتَخَشَّعُ فی صَلاتِهِ. (2)

2254 . عنه صلی الله علیه و آله: ضَع بَصَرَکَ مَوضِعَ سُجودِکَ. (3)

ج أداءُ الصَّلاةِ کَصَلاةِ مُوَدِّعٍ

2255 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ کَأَنَّکَ تَراهُ،فَإِن کُنتَ لا تَراهُ فَإِنَّهُ یَراکَ. (4)

2256 . سنن ابن ماجة عن أبی أیّوب: جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،عَلِّمنی و أوجِز،قالَ:إذا قُمتَ فی صَلاتِکَ فَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ. (5)

3/4.التَّکبیرُ وآدابُهُ

2257 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِفتاحُ الصَّلاةِ الطَّهورُ،وتَحریمُهَا

التَّکبیرُ،وتَحلیلُهَا التَّسلیمُ. (6)

2252 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،نماز بنده ای راکه دلش همراه تنش نیست،نمی پذیرد.

ب خاکساری
قرآن

«به راستی که مؤمنان،رستگار شدند؛همانان که در نمازشان خاکسارند».

حدیث

2253 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که در نمازش خاکساری نکند،نمازی ندارد.

2254 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نگاهت را به سجده گاهت بدوز.

ج نماز خواندن،مانند نماز خداحافظی کننده

2255 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مانند کسی نماز بگزار که آخرین نمازش را می خواند؛گویی او(خدا)را می بینی.پس اگر تو او را نمی بینی،او تو را می بیند.

2256 . سنن ابی ماجة به نقل از ابو ایّوب:مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:ای پیامبر خدا!به من بیاموز و مختصر کن.

پیامبر خدا فرمود:«هنگامی که به نماز ایستادی،همچون کسی نماز بگزار که آخرین نمازش را می خواند».

3/4.تکبیر و آداب آن

2257 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز،با طهارت گشوده می شود،با تکبیر گفتن آغاز می گردد و با سلام دادن،پایان

می پذیرد.

ص:677


1- (1) المحاسن:ج 1 ص 406 ح 921. [1]
2- (3) الفردوس:ج 5 ص 195 ح 7935.
3- (4) الفردوس:ج 2 ص 425 ح 3874.
4- (5) عوالی اللآلی:ج 1 ص 110 ح 15. [2]
5- (6) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1396 ح 4171.
6- (7) سنن الترمذی:ج 1 ص 9 ح 3.

2258 . الأمالی للطوسی عن عَلقَمَة بن وائِل عَن أبیهِ: صَلَّیتُ خَلفَ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَکَبَّرَ حینَ افتَتَحَ الصَّلاةَ ورَفَعَ یَدَیهِ وحینَ أرادَ الرُّکوعَ وبَعدَ الرُّکوعِ. (1)

4/4.آدابُ الرُّکوعِ والسُّجودِ

2259 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّی قَد نُهیتُ عَنِ القِراءَةِ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ،فَأَمَّا الرُّکوعُ فَعَظِّمُوا اللّهَ فیهِ،و أمَّا السُّجودُ فَأَکثِروا فیهِ مِنَ الدُّعاءِ فَإِنَّهُ قَمِنٌ (2)أن یُستَجابَ لَکُم. (3)

5/4.ما لا یَنبَغی لِلمُصَلّی

أ حَبسُ البَولِ والغائِطِ

2260 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یُصَلِّیَنَّ أحَدُکُم وبِهِ أحَدُ العَقدَینِ یعنی البَولَ والغائِطَ. (4)

ب العَبَثُ

2261 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام:یا عَلیُّ،کَرِهَ اللّهُ عز و جل لِاُمَّتی العَبَثَ فِی الصَّلاةِ. (5)

2262 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی کَرِهَ لی سِتَّ خِصالٍ وکَرِهتُهُنَّ لِلأَوصیاءِ مِن وُلدی و أتباعِهِم مِن بَعدی:العَبَثَ فِی الصَّلاةِ.... (6)

2258 . الأمالی،طوسی به نقل از علقمة بن وائل،از پدرش:پشت سر پیامبر صلی الله علیه و آله نماز خواندم.هم هنگام آغاز نماز،تکبیر گفت و دست هایش را بالا برد،و هم هنگامی که خواست به رکوع برود،و هم پس از رکوع.

4/4.آداب رکوع و سجود

2259 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا من از قرائت[ِ قرآن]در رکوع و سجود،نهی شده ام.پس در رکوع،خداوند را بزرگ بشمارید و در سجود،بسیار دعا کنید؛چرا که سزاوار برآورده شدن است برای شما.

5/4.آنچه برای نمازگزار،شایسته نیست
الف نگهداری بول و غائط

2260 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ یک از شما در آن حال که بول یا غائطش انبوه شده است،نماز نخوانَد.

ب بازی کردن

2261 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام:ای علی!خداوند،بازی کردن در نماز را برای امّت من،نپسندیده است. (7)

2262 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خداوند تبارک و تعالی شش خصلت را برای من نپسندیده و من نیز آنها را برای جانشینان از نَسلَم و پیروانشان نپسندیده ام:بازی کردن در نماز....

ص:678


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 385 ح 835. [1]
2- (2) قَمِنٌ:جدیر وحقیق(المصباح المنیر:ص 517).
3- (3) معانی الأخبار:ص 279.
4- (4) معانی الأخبار:ص 164 ح 1.
5- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 357 ح 5762.
6- (6) الأمالی للصدوق:ص 60 ح 3. [2]
7- (7) متن روایت در کافی چنین است:«ای امّت من!خداوند،بیست و چهار خصلت را برای شما نپسندیده و شما را از آنها باز داشته است:بازی کردن در نماز...»(الکافی:ج 3 ص 300 ح 2). [3]

ج الِالتِفات

2263 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَلتَفِتوا فی صَلاتِکُم فَإِنَّهُ لا صَلاةَ لِلمُتَلَفِّتِ. (1)

2264 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَرَفَ مَن عَلی یَمینِهِ وشِمالِهِ مُتَعَمِّدًا فِی الصَّلاةِ فَلا صَلاةَ لَهُ. (2)

د الکَسَل

الکتاب

«إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَی الصَّلاةِ قامُوا کُسالی یُراؤُنَ النّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاّ قَلِیلاً». 3

الحدیث

2265 . صحیح البخاری عن أنَس بن مالِک: دَخَلَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله فَإِذا حَبلٌ مَمدودٌ بَینَ السّاریَتَینِ (3)،فَقالَ:ما هذَا الحَبلُ؟قالوا:هذا حَبلٌ لِزَینَبَ،فَإِذا فَتَرَت تَعَلَّقَت،فَقالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله:لا،حُلّوهُ لِیُصَلِّ أحَدُکُم نَشاطَهُ،فَإِذا فَتَرَ فَلیَقعُد. (4)

ه التَّثاؤُب (5)

2266 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وشِدَّةَ التَّثاؤُبِ فِی الصَّلاةِ،

فَإِنَّها عَوَّةُ (6)الشَّیطانِ،وإنَّ اللّهَ یُحِبُّ العُطاسَ ویَکرَهُ التَّثاؤُبَ فِی الصَّلاةِ. (7)

ج روی گرداندن به این سو و آن سو

2263 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در نمازتان،به این سو و آن سو روی نگردانید؛چرا که چنین کسی نماز[کاملی]ندارد.

2264 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در نماز از روی عمد،به آن که در چپ و راستش هست،آگاه شود،نمازش درست نیست.

د سستی کردن
قرآن

«منافقان،با خدا نیرنگ می کنند،حال آن که او با آنان،نیرنگ خواهد کرد،و چون به نماز ایستند،با کسالت بر می خیزند.با مردم،ریا می کنند؛و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند».

حدیث

2265 . صحیح البخاری به نقل از انَس بن مالک:پیامبر صلی الله علیه و آله داخل شد و با طنابی رو به رو شد که میان دو ستون،کشیده بودند.فرمود:«این طناب برای چیست؟».

گفتند:این،طناب زینب است که هر گاه بی حال می شود،بدان می آویزد.

پس پیامبر خدا فرمود:«نه!آن را باز کنید.هر یک از شما تنها تا هنگامی نماز بخواند که نشاط دارد،و هنگامی که بی حال شد،بنشیند».

ه خمیازه کشیدن

2266 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مبادا در هنگام نماز،زیاد خمیازه بکشید،که صدای شیطان است.همانا

خداوند،عطسه را دوست دارد؛ولی خمیازه را در نماز،ناپسند می دارد.

ص:679


1- (1) المعجم الأوسط:ج 2 ص 294 ح 2021.
2- (2) عوالی اللآلی:ج 1 ص 324 ح 64.
3- (4) الساریة:الاُسطوانة(النهایة:ج 2 ص 365).
4- (5) صحیح البخاری:ج 1 ص 386 ح 1099.
5- (6) التثاؤب:فترة تعتری الشخص فیفتح عندها فاه(مجمع البحرین:ج 1 ص 305).
6- (7) العوّة:الصوت،و أصلها عویة بالیاء فاُدغم(کما فی هامش المصدر).
7- (8) دعائم الإسلام:ج 1 ص 174. [1]

الفصل الخامس:ترک الصّلاة والاستخفاف بها

1/5.آثارُ تَرکِ الصَّلاةِ

2267 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَرَکَ صَلاةً لَقِیَ اللّهَ وهُوَ عَلَیهِ غَضبانُ. (1)

2268 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن تَرَکَ الصَّلاةَ مُتَعَمِّدًا أحبَطَ اللّهُ عَمَلَهُ. (2)

2269 . عنه صلی الله علیه و آله: ما بَینَ الکُفرِ والإِیمانِ إلّا تَرکُ الصَّلاةِ. (3)

2270 . عنه صلی الله علیه و آله: ما بَینَ المُسلِمِ وبَینَ الکافِرِ إلّا أن یَترُکَ الصَّلاةَ الفَریضَةَ مُتَعَمِّدًا أو یَتَهاوَنَ بِها فَلا یُصَلّیَها. (4)

2/5.عِقابُ تارِکِ الصَّلاةِ

الکتاب

«فِی جَنّاتٍ یَتَساءَلُونَ* عَنِ الْمُجْرِمِینَ* ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ* قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ». 5

الحدیث

2271 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَرَکَ صَلاةً مُتَعَمِّدًا کُتِبَ اسمُهُ

عَلی بابِ النّارِ فیمَن یَدخُلُها. (5)

فصل پنجم:نخواندن نماز و سبُک شمردن آن

1/5.آثار نماز نخواندن

2267 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس نمازی را نخواند،خداوند را ملاقات می کند در حالی که بر او خشمناک است.

2268 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس نماز را از روی قصد ترک کند،خداوند،عملش را تباه می کند.

2269 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [مرز]میان کفر و ایمان،جز ترک نماز نیست.

2270 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: میان مسلمان و کفر،جز این نیست که نماز واجب را از روی قصد ترک کند و یا به جهت سبُک شمردن،آن را نخواند.

2/5.کیفر ترک کننده نماز
قرآن

«در میان باغ ها از یکدیگر می پرسند درباره مجرمان:«چه چیزْ شما را به سَقَر درآورد؟».می گویند:«از نمازگزاران نبودیم»».

حدیث

2271 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس نماز را از روی قصد

ترک کند،نامش را بر سرْ درِ دوزخ،جزو وارد شوندگان به آن،می نویسند.

ص:680


1- (1) المعجم الکبیر:ج 11 ص 234 ح 11782.
2- (2) الترغیب والترهیب:ج 1 ص 385 ح 18.
3- (3) ثواب الأعمال:ص 275 ح 2.
4- (4) ثواب الأعمال:ص 275 ح 1.
5- (6) حلیة الأولیاء:ج 7 ص 254.

3/5.جَزاءُ مَنِ استَخَفَّ بِالصَّلاة

الکتاب

«وَ إِذا نادَیْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ». 1

الحدیث

2272 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَنالُ شَفاعَتی مَنِ استَخَفَّ بِصَلاتِهِ،ولا یَرِدُ عَلَیَّ الحَوضَ لا واللّهِ. (1)

2273 . عنه صلی الله علیه و آله: عِشرونَ خَصلَةً تُورِثُ الفَقرَ:...الِاستِخفافُ بِالصَّلاةِ. (2)

2274 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ الشَّیطانُ ذَعِرًا مِنَ المُؤمِنِ ما حافَظَ عَلَی الصَّلواتِ الخَمسِ،فَإِذا ضَیَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَیهِ فَأَدخَلَهُ فِی العَظائِمِ. (3)

الفصل السّادس:آثار الصّلاة

1/6.ذَهابُ السَّیِّئاتِ

الکتاب

«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْری لِلذّاکِرِینَ». 5

3/5.سزای کسی که نماز را سبُک بشمارد
قرآن

«و هنگامی که[به وسیله اذان،مردم را]به نماز می خوانید،آن را به مسخره و بازی می گیرند؛زیرا آنان،مردمی اند که نمی اندیشند».

حدیث

2272 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که نماز را سبُک بشمارد،به شفاعت من دست نمی یابد،و به خدا سوگند،در کنار حوض[ِ کوثر]،بر من وارد نخواهد شد.

2273 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیست خصلت،فقر می آورد:...و سبُک شمردن نماز.

2274 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همواره،شیطان از انسانِ باایمان،هراسان است تا هنگامی که بر نمازهای پنجگانه مواظبت ورزد.پس هرگاه آنها را تباه کند،بر او جرئت می یابد و او را در گناهان بزرگ وارد می کند.

فصل ششم:آثار نماز

1/6.از میان رفتن بدی ها
قرآن

«و در دو طرف روز[اوّل و آخر آن]و نخستین ساعات شب نماز را برپا دار؛زیرا خوبی ها بدی ها را از میان می برد.این برای پندگیرندگان،پندی است».

ص:681


1- (2) الکافی:ج 6 ص 400 ح 19. [1]
2- (3) جامع الأخبار:ص 343 ح 951. [2]
3- (4) الکافی:ج 3 ص 269 ح 8. [3]

الحدیث

2275 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصَّلَواتُ کَفّاراتٌ لِما بَینَهُنَّ،لِأَنَّ اللّهَ عز و جل قالَ: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ» . (1)

2276 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن صَلاةٍ یَحضُرُ وَقتُها إلّا نادی مَلَکٌ بَینَ یَدَیِ اللّهِ:أیُّهَا النّاسُ،قوموا إلی نیرانِکُمُ الَّتی أوقَدتُموها عَلی ظُهورِکُم فَأَطفِئوها بِصَلاتِکُم. (2)

2277 . عنه صلی الله علیه و آله فی ذِکر ثَوابِ الصَّلاةِ:فَإِذا قُمتَ إلَی الصَّلاةِ وتَوَجَّهتَ وقَرَأتَ امَّ الکِتابِ وما تَیَسَّرَ لَکَ مِنَ السُّوَرِ ثُمَّ رَکَعتَ فَأَتمَمتَ رُکوعَها وسُجودَها وتَشَهَّدتَ وسَلَّمتَ غُفِرَ لَکَ کُلُّ ذَنبٍ فیما بَینَکَ وبَینَ الصَّلاةِ الَّتی قَدَّمتَها إلَی الصَّلاةِ المُؤَخَّرَةِ،فَهذا لَکَ فی صَلاتِکَ. (3)

2/6.طَهارَةُ النَّفسِ

2278 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما مَثَلُ الصَّلاةِ فیکُم کَمَثَلِ السَّریِّ وهُوَ النَّهرُ عَلی بابِ أحَدِکُم یَخرُجُ إلَیهِ فِیالیَومِ واللَّیلَةِ،یَغتَسِلُ مِنهُ خَمسَ مَرّاتٍ،فَلَم یَبقَ الدَّرَنُ مَعَ الغَسلِ خَمسَ مَرّاتٍ،ولَم تَبقَ الذُّنوبُ مَعَ الصَّلاةِ خَمسَ مَرّاتٍ. (4)

3/6.المَنعُ مِنَ الفَحشاءِ والمُنکَرِ

الکتاب

«اُتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ

الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللّهِ أَکْبَرُ وَ اللّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ». 5

حدیث

2275 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نمازها،پوشاننده آنچه در میان آنهاست،هستند؛چون خداوند عز و جل گفته است:«همانا خوبی ها،بدی ها را از میان می برند». (5)

2276 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وقت هیچ نمازی در نمی رسد،جز این که فرشته ای در پیشگاه خداوند فریاد بر می آورد:«ای مردم!برخیزید و به سوی آتش هایی که بر پشت خود افروخته،بروید و با نمازهایتان آنها را خاموش سازید».

2277 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بیان پاداش نماز:هنگامی که به نماز می ایستی و رو به قبله می کنی و[سوره]حمد را و هر سوره ای که می توانی،می خوانی.سپس خم می شوی و رکوع و سجود را تمام به جا می آوری و تشهّد و سلام می گویی،همه گناهانت از نمازی که آوردی تا نماز پس از آن،آمرزیده می شود.این است آنچه در نمازت به دست می آوری.

2/6.پاکی جان

2278 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مَثَل نماز در میان شما،مَثَل جوی آبی است که بر خانه یکی از شما روز و شب روان باشد و او پنج بار خود را در آن بشوید.پس[همان گونه که]هیچ چرکی با پنج بار شستن باقی نمی ماند،گناهان نیز با پنج بار نماز خواندن،باقی نمی مانند.

3/6.منع شدن از کارهای زشت و ناپسند
قرآن

«آنچه از کتاب به سوی تو وحی شده است،بخوان.و نماز را برپا دار،که نماز،از کار زشت و ناپسند،باز می دارد؛

و قطعاً یاد خدا بالاتر است،و خدا می داند چه می کنید».

ص:682


1- (1) المعجم الکبیر:ج 3 ص 298 ح 3460.
2- (2) تهذیب الأحکام:ج 2 ص 238 ح 944.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 202 ح 2138.
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 211 ح 640.
5- (6) در دعائم الاسلام،چنین آمده است:«پوشاننده آنچه در میان آنهاست،تا آن گاه که از گناهان بزرگ،دوری گزینی...».

الحدیث

2279 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن لَم تَنهَهُ صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ لَم یَزدَد مِنَ اللّهِ إلّا بُعدًا. (1)

2280 . عنه صلی الله علیه و آله: لا صَلاةَ لِمَن لَم یُطِعِ الصَّلاةَ،وطاعَةُ الصَّلاةِ أن تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ. (2)

4/6.نُزولُ الرَّحمَةِ

2281 . الکافی عن أبی حَمزَة عَنِ الإِمامِ الباقِرِ علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:إذا قامَ العَبدُ المُؤمِنُ فی صَلاتِهِ نَظَرَ اللّهُ إلَیهِ أو قالَ:أقبَلَ اللّهُ عَلَیهِ حَتّی یَنصَرِفَ،و أظَلَّتهُ الرَّحمَةُ مِن فَوقِ رَأسِهِ إلی افُقِ السَّماءِ،والمَلائِکَةُ تَحُفُّهُ مِن حَولِهِ إلی افُقِ السَّماءِ،ووَکَّلَ بِهِ مَلَکًا قائِمًا عَلی رَأسِهِ یَقولُ لَهُ:أیُّهَا المُصَلّی لَو تَعلَمُ مَن یَنظُرُ إلَیکَ ومَن تُناجی مَا التَفَتَّ ولا زُلت مِن مَوضِعِکَ أبَدًا. (3)

5/6.الوُصولُ إلی کُلِّ خَیرٍ

2282 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصَّلاةُ مِفتاحُ کُلِّ خَیرٍ. (4)

2283 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَزالُ امَّتی بِخَیرٍ ما تَحابّوا،و أقامُوا الصَّلاةَ...،فَإِن لَم یَفعَلُوا ابتُلوا بِالسِّنینَ والجَدبِ. (5)

حدیث

2279 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس نمازش او را از کار زشت و ناپسند باز ندارد،جز بر دوری اش از خدا افزوده نمی شود.

2280 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که از نماز فرمان نبرد،نمازی ندارد و فرمان بردن از نماز،خودداری از کار زشت و ناپسند است.

4/6.فرود آمدن رحمت

2281 . الکافی به نقل از ابو حمزه،از امام باقر علیه السلام:پیامبر خدا فرمود:«هنگامی که بنده مؤمن در نمازش می ایستد،خداوند به او می نگرد(یا فرمود:خدا به او روی می آورد)تا آن گاه که باز گردد و سایه رحمت را از بالای سرش تا کرانه آسمان بر او می گسترد و فرشتگان،اطرافش را تا کرانه آسمان می گیرند و فرشته ای بر بالای سرش گمارده می شود که به او می گوید:«ای نمازگزار!اگر می دانستی چه کسی به تو می نگرد و با چه کسی مناجات می کنی،روی نمی گرداندی و هرگز از این جا نمی رفتی».

5/6.رسیدن به هر خوبی

2282 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز،کلید هر خوبی است.

2283 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همواره امّتم در خیر[و خوبی]هستند،تا آن گاه که با یکدیگر،دوست باشند و نماز را بر پا دارند....پس اگر چنین نکنند،به قحطی و خشک سالی گرفتار می شوند.

ص:683


1- (1) المعجم الکبیر:ج 11 ص 46 ح 11025.
2- (2) تفسیر الطبری:ج 11 الجزء 20 ص 155. [1]
3- (3) الکافی:ج 3 ص 265 ح 5. [2]
4- (4) الفردوس:ج 2 ص 404 ح 3796.
5- (5) الأمالی للطوسی:ص 647 ح 1340. [3]

الفصل السّابع:قبول الصّلاة

1/7.ما یُوجِبُ قَبولَ الصَّلاةِ

2284 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَو صَلَّیتُم حَتّی تَکونوا کَأَوتادٍ(/کَأَوتارٍ)وصُمتُم حَتّی تَکونوا کَالحَنایا (1)لَم یَقبَلِ اللّهُ مِنکُم إلّا بِوَرعٍ حاجِزٍ. (2)

2285 . عنه صلی الله علیه و آله: الصَّلاةُ خَلفَ رَجُلٍ وَرِعٍ مَقبولَةٌ. (3)

2/7.ما یَمنَعُ قَبولَ الصَّلاةِ

2286 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن شَرِبَ خَمرًا حَتّی یَسکَرَ لَم یَقبَلِ اللّهُ عز و جل مِنهُ صَلاتَهُ أربَعینَ صَباحًا. (4)

2287 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ اغتابَ مُسلِمًا أو مُسلِمَةً لَم یَقبَلِ اللّهُ تَعالی صَلاتَهُ ولا صِیامَهُ أربَعینَ یَومًا ولَیلَةً إلّا أن یَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ. (5)

2288 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ اشتَری ثَوبًا بِعَشرَةِ دَراهِمَ وفیهِ دِرهَمٌ حَرامٌ لَم یَقبَلِ اللّهُ لَهُ صَلاةً ما دامَ عَلَیهِ. (6)

2289 . عنه صلی الله علیه و آله: ثَلاثَةٌ لا تَرتَفِعُ صَلاتُهُم فَوقَ رُؤوسِهِم شِبرًا:رَجُلٌ أمَّ قَومًا وهُم لَهُ کارِهونَ،وامرَأَةٌ باتَت وزَوجُها عَلَیها ساخِط،و أخَوانِ مُتَصارِمانِ. (7)

فصل هفتم:پذیرش نماز

1/7.عوامل پذیرش نماز

2284 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر نماز می خواندید تا چون میخ(/زِه کمان)می شدید و روزه می گرفتید تا چون کمان می شدید،خداوند از شما نمی پذیرفت،جز با پروا کردن از گناه.

2285 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز،پشت سرِ مرد پارسا،پذیرفته است.

2/7.موانع پذیرش نماز

2286 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند تا چهل روز،نماز آن را که شراب می نوشد تا مست شود،نمی پذیرد.

2287 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای متعال،تا چهل شبانه روز،نماز و روزه غیبت کننده از مرد یا زن مسلمان را نمی پذیرد،مگر این که غیبت شونده از او در گذرد.

2288 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس جامه ای به ده دینار بخرد و یک درهمش حرام باشد،خداوند تا هنگامی که در برِ اوست،نمازش را نمی پذیرد.

2289 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز سه نفر،از بالای سرشان،یک وجب هم بالا نمی رود:مردی که امامِ جماعت گروهی شده است،حال آن که از او ناخشنودند؛زنی که شب را به روز می برد،حال آنکه شوهرش بر او خشمگین است؛و دو برادرِ از هم جدا شده.

ص:684


1- (1) جمع حَنِیَّة أو حَنِیّ:وهما القوس،فعیل بمعنی مفعول؛لأنّها مَحنیّة أی معطوفة(النهایة:ج 1 ص 454). [1]
2- (2) عدّة الداعی:ص 140. [2]
3- (3) الفردوس:ج 2 ص 405 ح 3802.
4- (4) الکافی:ج 6 ص 401 ح 10. [3]
5- (5) جامع الأخبار:ص 412 ح 1141. [4]
6- (6) مسند ابن حنبل:ج 2 ص 417 ح 5736. [5]
7- (7) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 311 ح 971.

الفصل الثّامن:تعقیب الصّلاة

1/8.فَضلُ الذِّکرِ والدُّعاء بَعدَ الصَّلاةِ

2290 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن جَلَسَ فی مُصَلّاهُ مِن صَلاةِ الفَجرِ إلی طُلوعِ الشَّمسِ سَتَرَهُ اللّهُ مِن النّار. (1)

2291 . صحیح مسلم عن جابِر بن سَمُرَة: إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا صَلَّی الفَجرَ جَلَسَ فی مُصَلّاهُ حَتّی تَطلُعَ الشَّمسُ حَسَنًا. (2)

2/8.قِراءَةُ آیَةِ الکُرسیِّ

2292 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا عَلیُّ،عَلَیکَ بِتِلاوَةِ آیَةِ الکُرسیِّ فی دُبُرِ الصَّلاةِ المَکتوبَةِ،فَإِنَّهُ لا یُحافِظ عَلَیها إلّا نَبیٌّ،أو صِدّیقٌ،أو شَهیدٌ. (3)

3/8.قِراءَةُ التَّوحیدِ

2293 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن قَرَأَ التَّوحیدَ دُبُرَ کُلِّ فَریضَةٍ عَشرًا زَوَّجَهُ اللّهُ مِنَ الحورِ العینِ. (4)

4/8.الاِستِغفار

2294 . صحیح مسلم عن ثَوبان: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذَا انصَرَفَ مِن صَلاتِهِ استَغفَرَ ثَلاثًا وقالَ:«اللّهُمَّ أنتَ السَّلامُ ومِنکَ السَّلامُ تَبارَکتَ ذَا الجَلالِ والإِکرامِ». (5)

فصل هشتم:تعقیب نماز

1/8.فضیلت ذکر و دعا پس از نماز

2290 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از نماز صبح تا طلوع خورشید در نمازگاهش بنشیند،خداوندْ او را از آتش،حفظ می کند.

2291 . صحیح مسلم به نقل از جابر بن سَمُره:پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه نماز صبح می گزارد،در نمازگاهش می نشست تا خورشید،آشکار شود.

2/8.آیة الکرسی خواندن

2292 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای علی،پیوسته در پیِ نماز واجب،«آیة الکرسی»را بخوان که جز پیامبر،صدّیق(راستْ گفتار)و شهید بر آن مواظبت نمی ورزد.

3/8.سوره توحید خواندن

2293 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس سوره توحید را ده مرتبه در پیِ هر نماز واجب بخواند،خداوند،حوریه های بهشتی را به همسری اش در می آورد.

4/8.طلب آمرزش

2294 . صحیح مسلم به نقل از ثَوبان:پیامبر خدا،هر گاه نمازش را به پایان می بُرد،سه بار طلب آمرزش می کرد و می گفت:«خدایا!تو سلام هستی و سلام،از توست.مبارکی،ای شکوهمند گرامی!».

ص:685


1- (1) تهذیب الأحکام:ج 2 ص 139 ح 542.
2- (2) صحیح مسلم:ج 1 ص 464 ح 287.
3- (3) قرب الإسناد:ص 118 ح 415. [1]
4- (4) مستدرک الوسائل:ج 5 ص 105 ح 5444. [2]
5- (5) صحیح مسلم:ج 1 ص 414 ح 591.

الفصل التّاسع:سیرة النّبی صلی الله علیه و آله فی الصّلاة

2295 . الإمام علیّ علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لا یُؤثِرُ عَلَی الصَّلاةِ عَشاءً ولا غَیرَهُ،وکانَ إذا دَخَلَ وقتُها کَأَنَّهُ لا یَعرِفُ أهلًا ولا حَمیمًا. (1)

2296 . عدّة الداعی عن عائِشَة: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُحَدِّثُنا ونُحَدِّثُهُ،فَإذا حَضَرَتِ الصَّلاةُ فَکَأَنَّهُ لَم یَعرِفنا ولَم نَعرِفهُ. (2)

2297 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عِندَ عائِشَةَ لَیلَتَها،فَقالَت:یا رَسولَ اللّهِ،لِمَ تُتعِبُ نَفسَکَ وَقَد غَفَرَ اللّهُ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَما تَأَخَّرَ؟فَقالَ:یا عائِشَةُ،ألا أکونُ عَبدًا شَکورًا؟

وکانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقومُ عَلی أطرافِ أصابِعِ رِجلَیهِ فَأَنزَلَ اللّهُ سُبحانَهُ وتَعالی: «طه* ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی» (3). (4)

2298 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُصَلّی مِنَ التَّطَوُّعِ مِثلَیِ الفَریضَةِ. (5)

الفصل العاشر:صلاة اللّیل

1/10.فَضلُ صَلاةِ اللَّیلِ

الکتاب

«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ

مَقاماً مَحْمُوداً». 6

فصل نهم:روش پیامبر صلی الله علیه و آله در نماز

2295 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا،شام و یا چیز دیگری را بر نماز،مقدّم نمی داشت و هنگامی که وقت نماز فرا می رسید،[از شدّت اشتیاق به آن،به گونه ای رفتار می کرد که]گویا خانواده و دوست را نمی شناسد.

2296 . عدّة الداعی به نقل از عایشه:پیامبر خدا با ما گفتگو می کرد و ما با او گفتگو می کردیم.[امّا]هنگام نماز که می شد،گویا نه او ما را می شناخت و نه ما او را می شناختیم.

2297 . امام باقر علیه السلام: عایشه،در شبی که نوبت ماندن پیامبر خدا نزدش بود،به ایشان گفت:ای پیامبر خدا!چرا خود را به زحمت می اندازی با آن که خداوند،گناه گذشته و آینده تو را آمرزیده است؟

فرمود:«ای عایشه!آیا بنده ای سپاس گزار نباشم؟».و پیامبر خدا،بر سرْ انگشتان پایش می ایستاد تا این که خداوند سبحان و متعال،فرو فرستاد:«طه.ما قرآن را بر تو فرو نفرستادیم تا بر خود سخت گیری».

2298 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،دو برابرِ نماز واجب،نماز مستحب می خواند.

فصل دهم:نماز شب

1/10.فضیلت نماز شب
قرآن

«و پاسی از شب را زنده بدار،تا برای تو[به منزله]نافله ای باشد،امید که پروردگارت تو را به مقامی

ستوده برساند».

ص:686


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 78. [1]
2- (2) عدّة الداعی:ص 139. [2]
3- (3) طه:1 و 2. [3]
4- (4) الکافی:ج 2 ص 95 ح 6. [4]
5- (5) الکافی:ج 3 ص 443 ح 3. [5]

الحدیث

2299 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام:علَیکَ بصلاةِ اللیلِ یُکَرِّرُها أربَعا. (1)

2300 . عنه صلی الله علیه و آله: ما اتَّخَذَ اللّهُ إبراهیمَ خَلیلاً إلّا لإِطعامِهِ الطَّعامَ،وصلاتِهِ باللیلِ والناسُ نِیامٌ. (2)

2/10.مُباهاةُ اللّهِ بِمَن یُصَلِّی فی جَوفِ اللَّیلِ

2301 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ العَبدَ إذا تَخَلّی بِسَیِّدِهِ فی جَوفِ اللیلِ المُظلِمِ وناجاهُ،أثبَتَ اللّهُ النورَ فی قَلبِهِ...ثُمّ یقولُ جَلَّ جلالُهُ لِملائکَتِهِ:یا ملائکَتی،اُنظُرُوا إلی عَبدِی،فقد تَخَلّی بی فی جَوفِ اللیلِ المُظلِمِ والبطّالونَ لاهُونَ،والغافِلونَ نِیامٌ،اشهَدُوا أنّی قد غَفَرتُ لَهُ. (3)

2302 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ رَبَّکَ یُباهِی الملائکةَ بثلاثةِ نَفَرٍ:...ورجُلٌ قامَ مِن اللیلِ یُصَلِّی وَحدَهُ فَسَجَدَ ونامَ وهُو ساجِدٌ،فیقولُ:انظُرُوا إلی عَبدِی رُوحُهُ عندِی وجَسَدُهُ ساجِدٌ لی. (4)

3/10.ثَمراتُ قیامِ اللَّیلِ

2303 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: علَیکُم بقیامِ اللیلِ؛فإنّهُ دَأْبُ الصالِحِینَ قَبلَکُم،وإنَّ قیامَ اللیلِ قُربَةٌ إلی اللّهِ،ومَنهاةٌ عن ِ الإثمِ. (5)

حدیث

2299 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به امام علی علیه السلام:بر تو باد نماز شب!(این جمله را چهار بار تکرار فرمود).

2300 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،ابراهیم علیه السلام را خلیل خود نکرد،مگر از آن رو که مردم را اطعام می کرد و شبْ هنگام که مردم خفته بودند،او به نماز می ایستاد.

2/10.بالیدن خدا به کسی که در دلِ شب،نماز می خوانَد

2301 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه بنده در دلِ شب تار،با سَروَر خود خلوت کند و با او به راز و نیاز بپردازد،خداوند،دلش را نورانی می گرداند...سپس به فرشتگانش می فرماید:«ای فرشتگان من!به بنده ام بنگرید که در دل شب تار که هرزه گرانْ به لهو سرگرم اند و غافلانْ خفته اند با من خلوت کرده است.گواه باشید که من،او را آمرزیدم».

2302 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پروردگارت به وجود سه نفر،بر فرشتگان می بالد:...و مردی که شبْ هنگام برخیزد و در تنهایی،نماز بخواند و سجده کند و در حال سجده خوابش ببرد.پس خداوند می فرماید:«به بنده ام بنگرید که روحش نزد من است و پیکرش در حالِ سجده برای من».

3/10.ثمره های شب زنده داری

2303 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد شب زنده داری؛چرا که شیوه صالحانِ پیش از شماست!شب زنده داری،مایه تقرّب به خدا و باز داشتن از گناه است.

ص:687


1- (1) المحاسن:ج 1 ص 82 ح 48. [1]
2- (2) علل الشرائع:ص 35 ح 4. [2]
3- (3) الأمالی للصدوق:ص 354 ح 432. [3]
4- (4) عدة الداعی:ص 143. [4]
5- (5) کنز العمّال:ج 7 ص 790 ح 21428.

2304 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن کَثُرَ صلاتُهُ بِاللیلِ حَسُنَ وَجهُهُ بِالنهارِ. (1)

الفصل الحادی عشر:صلاة الجماعة

1/11.أوَّلُ جَماعَة

2305 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: أوَّلُ جَماعَةٍ کانَت أنَّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یُصَلِّی و أمیرُ المؤمنینَ علیُّ بنُ أبی طالبٍ علیه السلام مَعهُ،إذ مَرَّ أبو طالبٍ بهِ وجعفرٌ مَعهُ،فقالَ:یا بُنَیَّ صَلِّ جَناحَ ابنِ عَمِّکَ،فَلَمّا أحَسَّهُ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله تَقَدَّمَهُما وانصَرَفَ أبو طالبٍ مَسرورا...فکانَت أوَّلَ جَماعَةٍ جُمِعَت ذلکَ الیَومَ. (2)

2/11.حُسنُ الظَّنِّ بِمَن یُصَلّی فِی الجَماعَة

2306 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن صَلّی الخَمسَ فی جَماعَةٍ فَظُنُّوا بهِ خَیرا. (3)

الفصل الثّانی عشر:صلاة الجمعة

1/12.الحَثُّ عَلی صَلاةِ الجُمُعَةِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلی ذِکْرِ اللّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ». 4

2304 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که بسیار نماز شب بخواند،روز هنگام،خوش سیما خواهد بود.

فصل یازدهم:نماز جماعت

1/11.اوّلین نماز جماعت

2305 . امام صادق علیه السلام: اوّلین نماز جماعتی که خوانده شد،به این صورت بود که پیامبر خدا با امیر مؤمنان علی بن ابی طالب،در حال نماز بود که ابو طالب و جعفر،بر او گذشتند.پس ابو طالب به جعفر گفت:پسرم!کنار پسر عمویت،نماز بخوان.

چون پیامبر صلی الله علیه و آله وجود جعفر را در کنار خود حس کرد،برای امامتِ نماز،جلوتر رفت و ابو طالب با خوش حالی برگشت....پس اوّلین نمازی که به جماعت خوانده شد،در آن روز بود.

2/11.خوش گمانی به نماز جماعتْ خوان

2306 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که نمازهای پنجگانه را با جماعت بخوانَد،به او گمان نیک ببرید.

فصل دوازدهم:نماز جمعه

1/12.تشویق به نماز جمعه
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!چون برای نماز جمعه ندا در داده شد،به سوی ذکر خدا بشتابید و داد و ستد را واگذارید.اگر بدانید،این برای شما بهتر است».

ص:688


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 474 ح 1370.
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 597 ح 825. [1]
3- (3) الکافی:ج 3 ص 371 ح 3. [2]

الحدیث

2307 . رسول اللّهِ صلی الله علیه و آله: مَن أتَی الجُمُعَةَ إیمانا واحتِسابا استَأنَفَ العَمَلَ. (1)

2308 . عنه صلی الله علیه و آله: الجُمُعَةُ حَجُّ المَساکِینِ. (2)

2/12.تَرکُ صَلاةِ الجُمُعَة

2309 . رسول اللّهِ صلی الله علیه و آله: مَن تَرَکَ ثلاثَ جُمَعٍ تَهاوُنا بها طَبَعَ اللّهُ علی قَلبِهِ. (3)

2310 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن تَرَکَ ثلاثَ جُمَعٍ مُتَعَمِّدا مِن غَیرِ عِلَّةٍ طَبَعَ اللّهُ علی قَلبِهِ بخاتَمِ النِّفاقِ. (4)

2311 . عنه صلی الله علیه و آله: لَیَنتَهِیَنَّ أقوامٌ عَن وَدعِهِمُ الجُمُعاتِ،أو لَیُختَمَنَّ علی قُلُوبِهِم ثُمّ لَیَکُونَنَّ مِنَ الغافِلِینَ. (5)

3/12.أدَبُ سَماعِ الخُطبةِ

2312 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:کُلُّ واعِظٍ قِبلَةٌ.یَعنِی إذا خَطَبَ الإمامُ الناسَ یومَ الجُمُعَةِ یَنبَغِی للناسِ أن یَستَقبِلُوهُ. (6)

2313 . الإمام علی علیه السلام: نَهی رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عن الکلامِ یومَ الجُمُعَةِ والإمامُ یَخطُبُ،فَمَن فَعَلَ ذلکَ فَقَد لَغا ومَن لَغا فلا جُمُعَةَ لَهُ. (7)

حدیث

2307 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که از روی ایمان و به حساب خدا،در نماز جمعه شرکت کند،اعمالش را از نو آغازیده است(خداوند به پاداش آن،گناهان گذشته اش را می آمرزد و نامه عمل جدیدی برایش باز می کند).

2308 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز جمعه،حجّ مستمندان است.

2/12.ترک نماز جمعه

2309 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که سه نماز جمعه[پیاپی]را از روی اهمّیت ندادن به آن،ترک کند،خداوند بر دل او مهر می زند.

2310 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس،از روی عمد و بدون علّت،سه نماز جمعه[پیاپی]را ترک کند،خداوند مُهر نفاق بر دل او می زند.

2311 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عدّه ای هستند که در نمازهای جمعه شرکت نمی کنند.از این کار خود،دست بر دارند و گرنه،بر دل هایشان مُهر زده می شود و آن گاه،از غافلان خواهند بود.

3/12.آداب گوش دادن به خطبه

2312 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا فرمود:«هر واعظی قبله است».یعنی وقتی امام در روز جمعه برای مردم خطبه می خواند،مردم باید رو به سوی او داشته باشند.

2313 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا از صحبت کردن در زمانی که امام،خطبه نماز جمعه را می خواند،نهی فرمود؛زیرا هر که در حین خطبه صحبت کند،مرتکب عمل لغو شده و هر که دچار کار لغو شود،نماز جمعه اش باطل است.

ص:689


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 427 ح 1260.
2- (2) الدعوات:ص 37 ح 91.
3- (3) بحارالأنوار:ج 89 ص 165 ح 5. [1]
4- (4) بحار الأنوار:ج 89 ص 166 ح 5. [2]
5- (5) بحار الأنوار:ج 89 ص 166 ح 5. [3]
6- (6) الکافی:ج 3 ص 424 ح 9. [4]
7- (7) الأمالی للصدوق:ص 512 ح 707. [5]

باب سوم:دعا و ذکر

درآمد

سخنی در باره دعا

واژه«دعا»،به معنای فرا خواندن چیزی است به سوی خود با آواز و یا سخن.

کلمه«دعا»اعم از«ندا»است؛زیرا«ندا»اختصاص به باب الفاظ و اصوات دارد؛ولی«دعا»می تواند با لفظ باشد و می تواند با اشاره و امثال آن.افزون بر این،«ندا»در معنای حقیقی اش حتما باید با صدای بلند باشد؛ولی«دعا»مقیّد به صدای بلند نیست. (1)

بنا بر این،«دعا»و«دعوت»،به معنای توجه دادن مَدعُوْ به سوی داعی برای جلب منفعت یا دفع ضرر است.از این رو،درخواست از مَدعُوْ،در واقع،هدف دعاست،نه خود آن.

حقیقتِ دعا

با تأمل در کاربرد کلمه«دعا»در قرآن و حدیث،معلوم می گردد که دعای انسان در برابر خداوند متعال،در حقیقت به معنایِ خود را بنده و نیازمند مطلق به خدا دیدن و با پرستش او درصدد جلب عنایت و رحمت او برآمدن است.

«وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ. 2

و پروردگارتان فرمود:مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.در حقیقت،کسانی که از پرستش من کبر می ورزند،به زودی خوار در دوزخ در می آیند».

این آیه شریف،به روشنی نشان می دهد که حقیقت دعا،از نگاه قرآن،احساس عبودیت انسان در برابر آفریدگار خود و طلب قرب و رحمت آفریدگار از طریق پرستش اوست و لذا از این حقیقت،ابتدا با واژه«دعا»و سپس با واژه«عبادت»،تعبیر می نماید.

همچنین همه احادیثی که دعا را مغز عبادتْ توصیف می کنند یا عین عبادت می دانند،اشاره به حقیقت مفهوم دعا دارند.

ص:690


1- (1) ندا،کشیدن صدا و بالا بردن آن است.ندا،شبیه دعاست؛اما دعا،گاهی با علامتی غیر از صدا و کلام است و با اشاره ای است که خبر می دهد:«بیا»؛اما ندا،فقط با صدا صورت می گیرد.
اهمیت دعا و نقش آن در زندگی

در اهمیت دعا همین بس که روح و مغز عبادت است و به همین دلیل،سودمندتر از قرائت قرآن و بلکه با فضیلت تر از همه عبادات،شمرده شده است.

دعا،کلید رحمت الهی،مایه تقرّب به خدا و موجب تأمین خواسته ها،دور ماندن از شیطان و حیات جان است.

دعا،نه تنها در رهایی از گرفتاری ها و دردها و رنج های زندگی به انسان کمک می کند،بلکه می تواند سرنوشت قطعی زندگی را تغییر دهد و از بلاهای گوناگون،پیشگیری نماید و از این رو،پیشوایان اسلام،پیش دستی و تقدّم در دعا(یعنی دعا کردن در روزگار آسایش و قبل از فرا رسیدن مصیبت و بلا)را توصیه کرده اند.

اصلی ترین مقدّمات اجابت دعا

خداوند متعال،وعده داده است که دعای نیایشگران را اجابت کند؛لیکن تحقّق این وعده،منوط به تحقّق حقیقت دعا از سوی دعاکننده است.

پیش از این،توضیح داده شد که حقیقت دعا،عبارت است از این که«انسان،خود را در برابر خداوند متعال،نیازمند مطلق ببیند و با پرستش او،در صدد جلب عنایت و رحمت او برآید».

کسی که خود را نیازمند مطلق به بی نیاز مطلق می بیند،از غیر او منقطع می گردد و به او می پیوندد.

به سخن دیگر،خواندن خداوند متعال با خواندن غیر او تفاوت جوهری دارد و تا حال انقطاع به انسان دست ندهد،در واقع،خدا را نمی خواند.حال انقطاع،همان حالی است که از آن،تعبیر به خالی کردن دل از غیر خدا شده است.

موانع اجابت دعا

احادیثی را که تحت عنوان«موانع اجابت دعا»آمده اند،می توان به دو بخش تقسیم کرد:

1.آنچه بر اساس حکمت الهی،مانع اجابت دعاست،مانند این که نیایشگر از خداوند متعال،چیزی را می خواهد که به زیان اوست.

2.مطلق گناهان.البته برخی از کارهای ناشایسته مانند:نافرمانی والدین و قطع رَحِم،نقش بیشتری در جلوگیری از اجابت دعا دارند.

گفتنی است که تأثیر توجّه دعاکننده به آداب دعا و عوامل اجابت آن در تحقّق خواست وی و نیز نقش موانع اجابت دعا در عدم تحقّق آن،به صورت اقتضاست،نه علّیت تامه؛یعنی غالبا و معمولاً این طور است که با رعایت آداب دعا و فراهم شدن عوامل استجابت،دعا مستجاب می شود و با ظهور موانع استجابت نیز تأثیر دعا از بین می رود؛امّا مطلقا و همیشه چنین نیست و ممکن است با وجود برخی از موانع،باز هم دعا مستجاب گردد و در واقع،برخی از مقتضیات،بر برخی از موانع،غلبه نمایند.

ص:691

الباب الثّالث:الدّعاء والذّکر

الفصل الأوّل:الحثّ علی الدّعاء

1/1.الاِهتِمامُ بِالدُّعاءِ

الکتاب

«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ». 1

الحدیث

2314 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أربَعٌ مَن کُنَّ فیهِ أمِنَ یَومَ الفَزَعِ الأَکبَرِ:...وإذا کانَت لَهُ حاجَةٌ سَأَلَ رَبَّهُ. (1)

2315 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن عَبدٍ سَلَکَ وادِیا فَیَبسُطُ کَفَّیهِ فَیَذکُرُ اللّهَ ویَدعو،إلّا مَلَأَ اللّهُ ذلِکَ الوادِیَ حَسَناتٍ،فَلیَعظُم ذلِکَ الوادی أو لِیَصغُر. (2)

2316 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أکثَرَ الدُّعاءَ قالَتِ المَلائِکَةُ:صَوتٌ مَعروفٌ،ودُعاءٌ مُستَجابٌ،وحاجَةٌ مَقضِیَّةٌ. (3)

2/1.اِهتِمامُ أولِیاءِ اللّهِ بِالدُّعاءِ

الکتاب

«وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِیمَ لِأَبِیهِ إِلاّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِیّاهُ فَلَمّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهِیمَ

لَأَوّاهٌ حَلِیمٌ». 5

باب سوم:دعا و ذکر

فصل یکم:تشویق کردن به دعا

1/1.اهتمام ورزیدن به دعا
قرآن

«و هرگاه بندگان من،از تو در باره من بپرسند،[بگو که]من نزدیکم و دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا بخواند اجابت می کنم.پس[آنان]باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند،باشد که راه یابند».

حدیث

2314 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چهار خصلت است که هر که داشته باشد،در آن روزِ وحشتناک بزرگ(قیامت)،آسوده است:...و هر گاه حاجتی داشته باشد،از پروردگارش بخواهد.

2315 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای نیست که در وادی ای برود و دو دستش را بگشاید و ذکر خدا بگوید و دعا کند،مگر این که خداوند،آن وادی را پُر از ثواب می کند؛خواه آن وادی،بزرگ باشد یا کوچک.

2316 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که بسیار دعا کند،فرشتگان می گویند:این،صدایی آشنا و دعایی است که پذیرفته می شود و حاجتی است که برآورده می گردد.

2/1.اهتمام اولیای خدا به دعا
قرآن

«و طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش،جز برای وعده ای که به او داده بود،نبود.و[لی]هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست،از او بیزاری جست.راستی

که ابراهیم،خداترس بردبار بود».

ص:692


1- (2) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 237. [1]
2- (3) ثواب الأعمال:ص 183 ح 1.
3- (4) کنز العمّال:ج 15 ص 866 ح 43445.

«وَ زَکَرِیّا إِذْ نادی رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ* فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ یَحْیی وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ». 1

الحدیث

2317 . الزهد لابن المبارک عن عبد اللّه بن شدّاد: قالَ رَجُلٌ:یا رَسولَ اللّهِ!مَا الأَوّاهُ؟قالَ:الأَوّاهُ الخاشِعُ الدَّعّاءُ المُتَضَرِّعُ،ثُمَّ قَرَأَ «إِنَّ إِبْراهِیمَ لَأَوّاهٌ حَلِیمٌ» . (1)

3/1.التَّقَدُّمُ فِی الدُّعاءِ

2318 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: احفَظِ اللّهَ یَحفَظکَ،وَاحفَظِ اللّهَ تَجِدهُ أمامَکَ،تَعَرَّف إلَی اللّهِ عز و جل فِی الرَّخاءِ یَعرِفکَ فِی الشِّدَّةِ،إذا سَأَلتَ فَاسأَلِ اللّهَ،وإذَا استَعَنتَ فَاستَعِن بِاللّهِ عز و جل. (2)

2319 . عنه صلی الله علیه و آله: ثَلاثٌ مَن رُزِقَهُنَّ فَقَد رُزِقَ خَیرَ الدّارَینِ:الرِّضا بِالقَضاءِ،وَالصَّبرُ عَلَی البَلاءِ،وَالدُّعاءُ فِی الرَّخاءِ. (3)

الفصل الثّانی:فضل الدّعاء

1/2.مُخُّ العِبادَةِ

2320 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَةِ،ولا یَهلِکُ مَعَ

الدُّعاءِ أحَدٌ. (4)

«و زکریّا را[یاد کن]هنگامی که پروردگار خود را خواند:«پروردگارا!مرا تنها مگذار و تو بهترین ارث برندگانی».پس[دعای]او را اجابت کردیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته[و آماده حمل]کردیم؛زیرا آنان در کارهای نیک،شتاب می کردند و ما را از روی رغبت و بیم می خواندند و در برابر ما فروتن بودند».

حدیث

2317 . الزهد،ابن مبارک به نقل از عبد اللّه بن شدّاد:مردی گفت:ای پیامبر خدا!«اَوّاه»به چه معناست؟فرمود:«اَوّاه،یعنی کسی که خاکسار و بسیار اهل دعا و زاری است».

سپس این آیه را خواند:«راستی که ابراهیم،اَوّاه و بردبار بود».

3/1.پیش دستی کردن در دعا

2318 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا را پاس بدار تا تو را پاس بدارد،و خدا را پاس بدار تا او را در برابر خود بیابی.در هنگام آسایش،خدا را بشناس تا در هنگام سختی،او تو را بشناسد.هر گاه چیزی خواستی،از خداوند عز و جل بخواه و هر گاه کمکی جُستی،از خداوند عز و جل بجوی.

2319 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز است که روزیِ هر کس شود،خیر هر دو سرا روزیِ او شده است:خرسندی به قضای الهی،شکیبایی بر بلا،و دعا کردن در هنگام آسایش.

فصل دوم:ارزش دعا

1/2.مغز عبادت

2320 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا،مغز عبادت است و اگر دعا

باشد،هیچ کس هلاک نمی شود.

ص:693


1- (2) الزهد لابن المبارک:ص 405 ح 1153.
2- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 412 ح 5900.
3- (4) مسکّن الفؤاد:ص 49.
4- (5) الدعوات:ص 18 ح 8.

2321 . عنه صلی الله علیه و آله: افزَعوا إلَی اللّهِ فی حَوائِجِکُم،وَالجَؤوا إلَیهِ فی مُلِمّاتِکُم (1)،وتَضَرَّعوا إلَیهِ وَادعوهُ؛فَإِنَّ الدُّعاءَ مُخُّ العِبادَةِ. (2)

2/2.أفضَلُ العِبادَةِ

2322 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ العِبادَةِ الدُّعاءُ. (3)

2323 . عنه صلی الله علیه و آله: لَیسَ شَیءٌ أحَبَّ إلَی اللّهِ عز و جل مِن أن یُسأَلَ. (4)

3/2.سِلاحُ المُؤمِنِ

2324 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ سِلاحَ المُؤمِنِ الدُّعاءُ. (5)

2325 . عنه صلی الله علیه و آله: الدُّعاءُ سِلاحُ المُؤمِنِ،وعَمودُ الدّینِ،ونورُ السَّماواتِ وَالأَرضِ. (6)

4/2.مِنَ القَدَرِ

2326 . سنن الترمذی عن أبی خزامة عن أبیه: سَأَلتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،أرَأَیتَ رُقیً نَستَرقیها ودَواءً نَتَداوی بِهِ وتُقاةً نَتَّقیها،هَل تَرُدُّ مِن قَدَرِ اللّهِ شَیئا؟قالَ:هِیَ مِن قَدَرِ اللّهِ. (7)

2321 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در نیازهایتان،دست به دامن خدا شوید و در گرفتاری هایتان به او پناه ببرید و به درگاهش زاری کنید؛زیرا دعا،مغز عبادت است.

2/2.برترین عبادت

2322 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین عبادت،دعا کردن است.

2323 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ چیز نزد خداوند عز و جل،محبوب تر از آن نیست که از او درخواست شود.

3/2.سلاح مؤمن

2324 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سلاح مؤمن،دعاست.

2325 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا،سلاح مؤمن،ستون دین و نور آسمان ها و زمین است.

4/2.دعا،خود،جزئی از تقدیر است

2326 . سنن الترمذی به نقل از ابو خزامه،از پدرش از پیامبر خدا پرسیدم:ای پیامبر خدا!آیا این دعاها که به خود می بندیم و دارویی که با آن،درمان می کنیم و پرهیزهایی که برای پیشگیری به کار می بریم،جلوی تقدیر خدا را می گیرند؟

فرمود:«اینها،خود،[بخشی]از تقدیر خدا هستند».

ص:694


1- (1) المُلمَّةُ:النازلة من نوازل الدُّنیا(الصحاح:ج 5 ص 2032« [1]لمم»).
2- (2) عدّة الداعی:ص 34. [2]
3- (3) عدّة الداعی:ص 35. [3]
4- (4) الکافی:ج 4 ص 21 ح 4. [4]
5- (5) ثواب الأعمال:ص 45 ح 1.
6- (6) الکافی:ج 2 ص 468 ح 1. [5]
7- (7) سنن الترمذی:ج 4 ص 399 ح 2065.

الفصل الثّالث:برکات الدّعاء

1/3.نَجاحُ الحَوائِجِ

الکتاب

«وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ». 1

الحدیث

2327 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَمَنّی شَیئا وهُوَ للّهِ ِ عز و جل رِضیً،لَم یَخرُج مِنَ الدُّنیا حَتّی یُعطاهُ. (1)

2/3.مِفتاحُ الرَّحمَةِ

الکتاب

«قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً». 3

الحدیث

2328 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدُّعاءُ مِفتاحُ الرَّحمَةِ. (2)

3/3.رَدُّ القَضاءِ

2329 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لأَِنَسِ بنِ مالِکٍ:یا أنَسُ،أکثِر مِنَ الدُّعاءِ؛فَإِنَّ الدُّعاءَ یَرُدُّ القَضاءَ المُبرَمَ. (3)

2330 . عنه صلی الله علیه و آله: الدُّعاءُ جُندٌ مِن أجنادِ اللّهِ مُجَنَّدٌ،یَرُدُّ القَضاءَ بَعدَ أن یُبرَمَ. (4)

2331 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَرُدُّ القَضاءَ إلَا الدُّعاءُ. (5)

فصل سوم:برکت های دعا

1/3.برآورده شدن حاجت ها
قرآن

«و پروردگارتان فرمود:مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم».

حدیث

2327 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس چیزی را آرزو کند و آن چیز،مورد رضایت خداوند عز و جل باشد،از دنیا نمی رود تا آن که بدو داده شود.

2/3.کلید رحمت
قرآن

«بگو:اگر دعای شما نباشد،پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کند.در حقیقت،شما به تکذیب پرداخته اید؛پس به زودی،[عذاب بر شما]لازم خواهد شد».

حدیث

2328 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا،کلید[دَرِ]رحمت است.

3/3.برگرداندن قضای الهی

2329 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ا نَس بن مالک:ای ا نَس!بسیار دعا کن؛زیرا دعا[حتّی]قضای حتمی را برمی گردانَد.

2330 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا،لشکری از لشکریان مجهّز خداوند است و حتّی قضای محتوم(تقدیر قطعی خداوند)را برمی گردانَد.

2331 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قضا را چیزی جز دعا،پس نمی زند.

ص:695


1- (2) الخصال:ص 4 ح 7.
2- (4) الفردوس:ج 2 ص 224 ح 3086.
3- (5) الفردوس:ج 5 ص 364 ح 8448.
4- (6) تاریخ دمشق:ج 62 ص 234 ح 12798.
5- (7) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 7 ح 1978. [1]

4/3.دَفعُ البَلاءِ

2332 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ادفَعُوا البَلاءَ بِالدُّعاءِ. (1)

2333 . عنه صلی الله علیه و آله: ادفَعوا أبوابَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ. (2)

5/3.الشِّفاءُ مِن کُلِّ داءٍ

2334 . فلاح السائل عن محمّد بن مسلم: قُلتُ لأَِبی جَعفَرٍ علیه السلام:قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی هذِهِ الحَبَّةِ السَّوداءِ:«فیها شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ إلَا السّامَ»؟فَقالَ:نَعَم.

ثُمَّ قالَ:ألا اخبِرُکَ بِما فیهِ شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ وسامٍ؟قُلتُ:بَلی.قالَ:الدُّعاءُ. (3)

الفصل الرّابع:الاستنکاف عن الدّعاء والتّوانی فیه

1/4.التَّحذیرُ مِن تَرکِ الدُّعاءِ

الکتاب

«وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ». 4

الحدیث

2335 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَرکُ الدُّعاءِ مَعصِیَةٌ. (4)

2336 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن لَم یَدعُ اللّهَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیهِ. (5)

4/3.دفع بلا

2332 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بلا را با دعا،پس بزنید.

2333 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: درهای بلا را با دعا ببندید.

5/3.شفای هر دردی

2334 . فلاح السائل به نقل از محمّد بن مسلم:به امام باقر علیه السلام گفتم:آیا[درست است که]پیامبر خدا درباره سیاه دانه فرموده است:«در آن،شفای هر دردی است،بجز مرگ»؟

فرمود:«آری».

سپس فرمود:«آیا تو را از چیزی آگاه نسازم که شفای هر دردی و مرگی است؟».

گفتم:چرا.

فرمود:«دعا».

فصل چهارم:سر باز زدن از دعا و سستی در آن

1/4.هشدار درباره ترک دعا
قرآن

«و پروردگارتان فرمود:مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.در حقیقت،کسانی که خود را برتر از آن می دانند که مرا پرستش کنند،به زودی،با خواری،وارد دوزخ می شوند».

حدیث

2335 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ترک دعا،گناه است.

2336 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خدا را نخواند،خدا بر او خشم می گیرد.

ص:696


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 381 ح 5825.
2- (2) قرب الإسناد:ص 117 ح 410. [1]
3- (3) فلاح السائل:ص 76 ح 11. [2]
4- (5) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 120. [3]
5- (6) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 448 ح 9725.

2/4.ذَمُّ العَجزِ عَنِ الدُّعاءِ

2337 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أعجَزَ النّاسِ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاءِ. (1)

2338 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَعجِزوا فِی الدُّعاءِ؛فَإِنَّهُ لا یَهلِکُ مَعَ الدُّعاءِ أحَدٌ. (2)

الفصل الخامس:ما ینبغی قبل الدّعاء

2339 . المعجم الأوسط عن یزید بن عامر: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أقبَلَ ومَعَهُ نَفَرٌ حَتّی وَقَفَ عَلَی القَرنِ (3)دونَ المُرَیطاءِ،رافِعا یَدَیهِ مُستَقبِلَ القِبلَةِ یَدعو. (4)

2340 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ الوُضوءَ ثُمَّ صَلّی رَکعَتَینِ،فَدَعا رَبَّهُ کانَت دَعوَتُهُ مُستَجابَةً؛مُعَجَّلَةً أو مُؤَخَّرَةً. (5)

2341 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أرَدتَ أن تَدعُوَ اللّهَ فَقَدِّم صَلاةً أو صَدَقَةً،أو خَیرا أو ذِکرا. (6)

الفصل السّادس:ما یستفتح به الدّعاء

1/6.البَسمَلَةُ

2342 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن حَزَنَهُ أمرٌ تَعاطاهُ فَقالَ:«بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ»وهُوَ مُخلِصٌ للّهِ ِ یُقبِلُ بِقَلبِهِ إلَیهِ،

لَم یَنفَکَّ مِن إحدَی اثنَتَینِ:إمّا بُلوغِ حاجَتِهِ فِی الدُّنیا،وإمّا یُعَدُّ لَهُ عِندَ رَبِّهِ ویُدَّخَرُ لَدَیهِ،وما عِندَ اللّهِ خَیرٌ و أبقی لِلمُؤمِنینَ. (7)

2/4.نکوهش درماندگی در دعا

2337 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: درمانده ترینِ مردم،کسی است که از دعا کردن،درمانده شود.

2338 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در دعا کردن،درمانده نشوید؛زیرا اگر دعا باشد،هیچ کس هلاک نمی شود.

فصل پنجم:بایسته های پیش از دعا

2339 . المعجم الأوسط به نقل از یزید بن عامر:پیامبر خدا،با عدّه ای آمد تا آن که بالای قَرن، (8)نرسیده به مُرَیطاء،توقّف کرد و رو به قبله،دستانش را بلند کرد و به دعا پرداخت.

2340 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس وضو بگیرد و درست هم وضو بگیرد و سپس دو رکعت نماز بگزارد و آن گاه،به درگاه پروردگارش دعا کند،دعایش،دیر یا زود،مستجاب می شود.

2341 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه خواستی دعا کنی،پیش از آن،نمازی بخوان یا صدقه ای بده یا کار خیری بکن یا ذکری بگو.

فصل ششم:آداب آغاز کردن دعا

1/6.آغاز کردن به نام خدا

2342 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس اندوهی بدو برسد و از روی اخلاص و با توجّه قلبی به خدا،بگوید:«بسم اللّه الرحمن الرحیم»،از دو حال خارج

نمی شود:یا در همین دنیا به حاجتش می رسد و یا نزد پروردگارش به حساب می آید و در نزد او ذخیره می گردد.و البتّه آنچه نزد خداست،برای اهل ایمان،بهتر و ماندگارتر است.

ص:697


1- (1) الأمالی للمفید:ص 317 ح 2.
2- (2) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 671 ح 1818.
3- (3) القَرْن:جبل مطلّ بعرفات،و أصله الجبل الصغیر المستطیل المنقطع عن الجبل الکبیر(معجم البلدان:ج 4 ص 332). [1]
4- (4) المعجم الأوسط:ج 8 ص 376 ح 8923.
5- (5) مجمع الزوائد:ج 2 ص 233 ح 2431.
6- (6) عوالی اللآلی:ج 1 ص 110 ح 16. [2]
7- (7) التوحید:ص 232.
8- (8) قَرْن،کوهی است مُشرف به عرفات.قَرن،در اصل،به معنای کوه کوچک مستطیل شکلی است که از کوهی بزرگ،جدا باشد(معجم البلدان:ج 4 ص 332).

2/6.الحَمدُ وَالثَّناءُ

2343 . مکارم الأخلاق عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ کُلَّ دُعاءٍ لا یَکونُ قَبلَهُ تَمجیدٌ فَهُوَ أبتَرُ،إنَّمَا التَّمجیدُ ثُمَّ الدُّعاءُ.

قُلتُ (1):ما أدنی ما یُجزِئُ مِنَ التَّمجیدِ؟

قالَ صلی الله علیه و آله:قُل:اللّهُمَّ أنتَ الأَوَّلُ فَلَیسَ قَبلَکَ شَیءٌ،و أنتَ الآخِرُ فَلَیسَ بَعدَکَ شَیءٌ،و أنتَ الظّاهِرُ فَلَیسَ فَوقَکَ شَیءٌ،و أنتَ الباطِنُ فَلَیسَ دونَکَ شَیءٌ،و أنتَ العَزیزُ الحَکیمُ. (2)

3/6.الإِقرارُ بِالذَّنبِ

2344 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن دُعائِهِ فی حَجَّةِ الوَداعِ:أنَا البائِسُ الفَقیرُ،المُستَغیثُ المُستَجیرُ،الوَجِلُ المُشفِقُ،المُقِرُّ المُعتَرِفُ بِذَنبِهِ،أسأَ لُکَ مَسأَلَةَ المُستَکینِ،و أبتَهِلُ إلَیکَ ابتِهالَ المُذنِبِ الذَّلیلِ،و أدعوکَ دُعاءَ الخائِفِ الضَّریرِ. (3)

4/6.الصَّلاةُ عَلی النبیّ وآلِهِ

2345 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن دُعاءٍ إلّا بَینَهُ وبَینَ السَّماءِ حِجابٌ،حَتّی یُصَلّی عَلَی النَّبِیِّ وعَلی آلِ مُحَمَّدٍ،

فَإِذا فُعِلَ ذلِکَ خُرِقَ ذلِکَ الحِجابُ ودَخَلَ الدُّعاءُ،فَإِذا لَم یُفعَل ذلِکَ رَجَعَ الدُّعاءُ. (4)

2/6.ستایش و ثنای خدا گفتن

2343 . مکارم الأخلاق: پیامبر خدا فرمود:«هر دعایی که پیش از آن تمجیدی نباشد،[درخواستی]ناقص است.نخست تمجید[ِ خداوند]و سپس دعا!»

[راوی می گوید:]گفتم:کمترین حدّ تمجید که کفایت می کند،چیست؟

فرمود:«بگو:پروردگارا!تو آغازینی و پیش از تو چیزی نیست.تو واپسینی و پس از تو چیزی نیست.تو پیدایی و پیداتر از تو چیزی نیست.تو نهانی و نهان تر از تو چیزی نیست.تو عزیز و حکیمی».

3/6.اعتراف به گناه

2344 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعایش در آخرین سفر حج:[خداوندا!]منم تهی دستِ نیازمند،دادخواهِ پناهجو،بیمناکِ نگران؛کسی که به گناهِ خود،اقرار دارد و اعتراف می کند.از تو می خواهم،چنان که زمینگیری درخواست کند،و به سوی تو زاری می کنم،چنان که خطاکاری خاکسار زاری کند،و تو را می خوانم،چنان که ترسانی گرفتار بخواند.

4/6.درود فرستادن بر پیامبر و خاندان او

2345 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ دعایی نیست،مگر این که میان آن و آسمان،پرده ای هست،تا آن گاه که بر

پیامبر و بر خاندان محمّد،درود فرستاده شود.چون درود فرستاده شود،آن پرده می دَرَد و دعا وارد می شود،و هر گاه درود فرستاده نشود،دعا بر می گردد.

ص:698


1- (1) کذا فی المصدر،من دون ذکرٍ للقائل.
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 80 ح 2206. [1]
3- (3) المعجم الکبیر:ج 11 ص 140 ح 11405.
4- (4) بشارة المصطفی:ص 236. [2]

2346 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ الدُّعاءُ مَحجوبا حَتّی یُصَلّی عَلَیَّ وعَلی أهلِ بَیتی. (1)

2347 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا صَلّی أحَدُکُم فَلیَبدَأ بِتَحمیدِ رَبِّهِ جَلَّ وعَزَّ وَالثَّناءِ عَلَیهِ،ثُمَّ یُصَلّی عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله،ثُمَّ یَدعو بَعدُ بِما شاءَ. (2)

5/6.الاِستِشفاعُ بأهل البَیت علیهم السلام

2348 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،إذا هالَکَ أمرٌ أو نَزَلَت بِکَ شِدَّةٌ فَقُل:

اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ،و أن تُنجِیَنی مِن هذَا الغَمِّ. (3)

2349 . سنن الترمذی عن عثمان بن حنیف: إنَّ رَجُلاً ضَریرَ البَصَرِ أتَی النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَقالَ:اُدعُ اللّهَ أن یُعافِیَنی.

قالَ:إن شِئتَ دَعَوتُ،وإن شِئتَ صَبَرتَ فَهُوَ خَیرٌ لَکَ.قالَ:فَادعُهُ.

قالَ:فَأَمَرَهُ أن یَتَوَضَّأَ فَیُحسِنَ وُضوءَهُ،ویَدعُوَ بِهذَا الدُّعاءِ:اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ و أتَوَجَّهُ إلَیکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحمَةِ،[یا مُحَمَّدُ] (4)إنّی تَوَجَّهتُ بِکَ إلی

رَبّی فی حاجَتی هذِهِ لِتُقضی لی،اللّهُمَّ فَشَفِّعهُ فِیَّ. (5)

2346 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا،پیوسته در حجاب است[و به درگاه خدا بالا نمی رود]،تا آن گاه که بر من و بر خانواده من،درود فرستاده شود.

2347 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما نماز خواند،پس ابتدا پروردگارش را حمد و ثنا گوید و سپس بر پیامبر،درود فرستد و آن گاه،هر دعایی خواست،بکند.

5/6.توسّل جستن به اهل بیت علیهم السلام

2348 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!هر گاه کاری تو را هراسانْد یا دچار سختی شدی،بگو:«بار خدایا!به حقّ محمّد و خاندان محمّد،از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد،درود فرستی و مرا از این غم،بِرَهانی».

2349 . سنن الترمذی به نقل از عثمان بن حنیف:مرد نابینایی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:دعا کن که خدا،مرا شفا بخشد.

فرمود:«اگر بخواهی،دعا می کنم؛امّا اگر صبر پیشه کنی،برایت بهتر است».

گفت:دعا کن.

به او فرمود که وضویی نیکو بگیرد و این دعا را بخواند:«بار خدایا!از تو درخواست می کنم و به واسطه پیامبرت محمّد،پیامبرِ رحمت،به درگاهت روی می آورم.ای محمّد!من به واسطه تو،به درگاه

پروردگارم روی آوردم تا این حاجتم برآورده شود.بار خدایا!شفاعت او را درباره من بپذیر».

ص:699


1- (1) کفایة الأثر:ص 39. [1]
2- (2) سنن أبی داوود:ج 2 ص 77 ح 1481.
3- (3) مُهَج الدعوات:ص 15. [2]
4- (4) ما بین المعقوفین لا یوجد فی المصدر،و أثبتناه من المصادر الاُخری.
5- (5) سنن الترمذی:ج 5 ص 569 ح 3578.

الفصل السّابع:ما ینبغی حین الدّعاء

1/7.الاِستِکانَهُ وَالتَّضَرُّعُ وَ الخُشوعُ وَالخُضوعُ

الکتاب

«فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ یَحْیی وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ». 1

الحدیث

2350 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَفعُ الأَیدی مِنَ الاِستِکانَةِ الَّتی قالَ اللّهُ عز و جل: «فَمَا اسْتَکانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما یَتَضَرَّعُونَ» . (1)

2351 . عنه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ:أسأَ لُکَ مَسأَلَةَ المُستَکینِ،و أبتَهِلُ إلَیکَ ابتِهالَ المُذنِبِ الذَّلیلِ،و أدعوکَ دُعاءَ الخائِفِ الضَّریرِ،مَن خَضَعَت لَکَ رَقَبَتُهُ،وفاضَت لَکَ عَیناهُ،وذَلَّ جَسَدُهُ،ورَغِمَ أنفُهُ لَکَ. (2)

2/7.البُکاءُ أوِ التَّباکی

2352 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: البُکاءُ مِن خَشیَةِ اللّهِ مِفتاحُ الرَّحمَةِ،وعَلامَةُ القَبولِ،وبابُ الإِجابَةِ. (3)

2353 . عنه صلی الله علیه و آله: اغتَنِمُوا الدُّعاءَ عِندَ الرِّقَّةِ؛فَإِنَّها رَحمَةٌ. (4)

فصل هفتم:بایسته های هنگام دعا

1/7.خاکساری و خواری و فروتنی و افتادگی
قرآن

«پس[دعای]او(زکریّا)را اجابت کردیم،و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته[و آماده حمل]کردیم؛زیرا آنان در کارهای نیک شتاب می کردند و ما را از روی رغبت و بیم می خواندند و در برابر ما فروتن بودند».

حدیث

2350 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بلند کردن دست ها[به دعا]،از همان خاکساری ای است که خداوند عز و جل فرموده است:«ولی نسبت به پروردگارشان خاکساری نکردند و به زاری درنیامدند».

2351 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا:خاکسارانه از تو می خواهم و چونان گنهکارِ خوار،به درگاهت التماس می کنم و همچون نابینای هراسان که در برابر تو گردن نهاده و چشمانش از اشک می جوشد و فروتنی می کند و در پیشگاهت خوار[و رام]است تو را می خوانم.

2/7.گریستن یا حالت گریه به خود گرفتن

2352 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گریستن از ترس خدا،کلیدِ رحمت و نشانه پذیرش و دَرِ اجابت[ِ دعا]است.

2353 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا کردن در هنگام رقّت قلب را غنیمت شمارید؛زیرا رقّت قلب،رحمت است.

ص:700


1- (2) المستدرک علی الصحیحین:ج 2 ص 586 ح 3981.
2- (3) المعجم الکبیر:ج 11 ص 140 ح 11405.
3- (4) إرشاد القلوب:ص 98. [1]
4- (5) مسند الشهاب:ج 1 ص 402 ح 692.

3/7.الإِسرارُ

الکتاب

«اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ». 1

«ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیّا* إِذْ نادی رَبَّهُ نِداءً خَفِیًّا». 2

الحدیث

2354 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَیرُ الدُّعاءِ الخَفِیُّ،قالَ تَعالی: «اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً» . (1)

2355 . عنه صلی الله علیه و آله: دُعاءُ السِّرِّ یَزیدُ عَلَی الجَهرِ سَبعینَ ضِعفا،و أثنَی اللّهُ سُبحانَهُ عَلی زَکَرِیّا علیه السلام بِقَولِهِ: «إِذْ نادی رَبَّهُ نِداءً خَفِیًّا» . (2)

4/7.خَفضُ الصَّوتِ

2356 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ تَعالی: «وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها» (3):ذلِکَ فِی الدُّعاءِ،لا تَرفَع صَوتَکَ فِی الدُّعاءِ،فَتَذکُرَ ذُنوبَکَ،فَیُسمَعَ مِنکَ،فَتُعَیَّرَ بِها. (4)

2357 . إرشاد القلوب: سَمِعَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أقواما یُجاهِرونَ بِالدُّعاءِ،فَقالَ:لا تَرفَعوا بِأَصواتِکُم؛فَإِنَّ رَبَّکُم لَیسَ بِأَصَمَّ. (5)

3/7.نهان داشتن
قرآن

«پروردگار خود را به زاری و نهانی بخوانید که او از حد گذرندگان را دوست نمی دارد».

«[این،]یادی از رحمت پروردگار تو[در باره]بنده اش زکریّاست.آن گاه که[زکریّا]پروردگارش را آهسته ندا کرد».

حدیث

2354 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین دعا،دعای نهانی است.خداوند متعال می فرماید:«پروردگارتان را به زاری و نهانی بخوانید».

2355 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعای نهانی،هفتاد برابر دعای آشکار،ارزش دارد.خداوند متعال،زکریا علیه السلام را چنین ستوده است:«آن گاه که پروردگارش را نهانی ندا داد».

4/7.آهستگی صدا
اشاره

2356 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره این سخن خداوند متعال که:«و نمازت را با صدای بلند و یا با صدای بسیار آهسته مخوان»:این،در دعاست.در هنگام دعا کردن،صدایت را بلند مکن که چون گناهانت را یاد کنی،دیگران بشنوند و بدانها سرزنشت کنند.

2357 . إرشاد القلوب: پیامبر خدا شنید که عدّه ای با صدای بلند،دعا می کنند.فرمود:«صداهایتان را بلند نکنید.پروردگار شما کَر نیست».

ص:701


1- (3) إرشاد القلوب:ص 154. [1]
2- (4) إرشاد القلوب:ص 154. [2]
3- (5) الإسراء:110. [3]
4- (6) التاریخ الکبیر:ج 3 ص 256 الرقم 882. [4]
5- (7) إرشاد القلوب:ص 154. [5]
توضیحی درباره بلند کردن صدا در دعا

دعا،سخن گفتن با کسی است که هیچ کس به اندازه او به انسانْ نزدیک نیست و بلکه از رگ گردن نیز به انسانْ نزدیک تر است و بدین جهت،بلند کردن صدا در دعا،خلاف ادب شمرده می شود،چنان که پیامبر خدا به این نکته اشاره می فرماید:

اِربَعوا عَلی أنفُسِکُم.إنَّکُم لا تَدعونَ أصَمَّ و لا غائِبا.إنَّکُم تَدعونَ سَمیعا قَریبا،و هُوَ مَعَکُم. (1)

صدایتان را پایین بیاورید؛چرا که شما ناشنوایی یا غایبی را صدا نمی زنید؛بلکه شنوای نزدیکی را صدا می زنید که همواره با شماست.

بر این اساس،بلند دعا کردن،بخصوص اگر موجب آزار دیگران باشد،عقلاً و نقلاً مذموم و بلکه ممنوع است.

در این جا این سؤالْ پیش می آید که اگر بلند دعا کردنْ مذموم است،چرا گاهی در سیره پیشوایان اسلام،مواردی دیده می شود که بلند دعا می کرده اند؟

پاسخ،این است که نکوهیده بودن بلندی صدا در دعا،یک موضوع عُرفی است و لذا داوری عرف،در کیفیت و کمّیت بلندی صدا دخالت دارد.بی تردید،فرق است میان کسی که مانند طلبکار با فریاد و بی ادبانه چیزی از خدا می خواهد و کسی که مانند امام حسین علیه السلام در عرفات،در اثنای دعا،حالی به او دست می دهد که با نهایت خاکساری و افتادگی و با ناله و تضرّع و اشکریزان و دلسوزان،اما با صدای بلند، «یا أسمَعَ السّامِعینَ؛ ای شنواترینِ شنوندگان» (2)می گوید و یا مانند امام صادق علیه السلام در پایان شب،هنگام قیام برای شب زنده داری،ندای «اللّهُمَّ أعِنّی عَلی هَولِ المُطَّلَعِ ووَسِّع عَلَیَّ ضیقَ المَضجَعِ؛ خداوندا!مرا به هنگام هراسیدنم در جایگاه وارسی یاری کن و برایم تنگنای قبر را وسیع نما» (3)سر می دهد که نه تنها موجب آزار دیگران نبوده است،بلکه بی تردید،اهل بیت ایشان،علاقه مند به شنیدن مناجات روح بخش آن بزرگوار در دل شب بوده اند.

به عبارت دیگر،پایین بودن صدا در هنگام دعا،هم مقتضای تعظیم و تواضع در محضر خداوند است و هم موجب جلب خشنودی او و پیدایش حال توجّه و انس بیشتر در دعا کننده.این،نکته ای است که عقل و فطرت انسان،به خوبی آن را درک و تصدیق می کنند.

ص:702


1- (1) صحیح البخاری:ج 4 ص 1541 ح 3968.
2- (2) البلد الأمین:ص 258.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 539 ح 13. [1]

بنا بر این،اقتضای حالات و مقامات مختلف،متفاوت است و عقل و فطرت،در هر حال و مقام،میزان مقبول پنهان و یا آشکار بودن صدا را به خوبی درک می کنند و با حفظ اصل آهستگی و پرهیز از شیون و فریاد،هر یک از حالات و مقامات(درخواست،سوز و گداز،نالش از غم هجران،حال خوش وصل و انس،دعای جمعی و فردی،ضمیمه شدن مسئله تعلیم و تربیت به اصل دعا)را از دیگر مقامات و حالات،تمیز می دهند.

ص:703

5/7.رَفعُ الیَدَینِ

2358 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:عَلَیکَ بِرَفعِ یَدَیکَ إلی رَبِّکَ،وکَثرَةِ تَقَلُّبِها. (1)

2359 . الإمام الحسین علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَرفَعُ یَدَیهِ إذَا ابتَهَلَ ودَعا،کَما یَستَطعِمُ المِسکینُ. (2)

2360 . کنزالعمّال عن البَراء بن عازب: کانَ[النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله]إذا أصابَتهُ شِدَّةٌ فَدَعا،رَفَعَ یَدَیهِ حَتّی یُری بَیاضُ إبطَیهِ. (3)

5/7.بلند کردن دست ها
اشاره

2358 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:بر تو باد بلند کردن دست هایت به سوی پروردگارت،و بسیار پشت و رو کردن آنها.

2359 . امام حسین علیه السلام: پیامبر خدا،هر گاه درخواست و دعایی می کرد،دستانش را همچون مستمندی که غذا می طلبد،دراز می کرد.

2360 . کنز العمّال به نقل از بَراء بن عازب:پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه مشکلی برایش پیش می آمد و دعا می کرد،دستانش را بالا می برد،چنان که سپیدیِ زیر بغل هایش دیده می شد.

ص:704


1- (1) المحاسن:ج 1 ص 82 ح 48. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 8 ح 1981. [2]
3- (3) کنز العمّال:ج 7 ص 71 ح 18008.
تحلیلی درباره بلند کردن دست به سوی آسمان در هنگام دعا

یکی از آداب دعا،بلند کردن دست ها به سوی آسمان است.سیره پیامبر خدا چنین بود که گاه به هنگام دعا،دست های خود را آن قدر بلند می کرد که سپیدی زیر بغل ایشان دیده می شد (1)و مانند بیچاره ای که با بلند کردن و حرکت دادن دست،از کسی چیزی می خواهد،درخواست خود را با خداوند متعال در میان می گذاشت.

در این جا،این سؤال پیش می آید که با توجّه به این که خداوند متعالْ همه جا هست،چرا نیایشگر باید به هنگام دعا،دست خود را به سوی آسمان،بالا ببرد؟

برخی تصوّر کرده اند که بلند کردن دست به سوی آسمان،نشانه اعتقاد به تجسیم و مکان داشتن حضرت حق است،در صورتی که جسم و مکان،از اوصاف سلبیه خداوند متعال است.او جسم نیست و در همه جا هست.بنا بر این،در دعا،تفاوتی میان بلند کردن دست یا بلند نکردن آن،وجود ندارد.اینان،بدین سان،منکر ادب بودنِ این رفتار شده اند.در حالی که باید بدانیم:

1.بلند کردن دست به هنگام دعا،خود،نوعی عبادت است که خداوند متعال،مردم را مکلّف به آن نموده است،چنان که توجّه کردن در نماز به سوی کعبه،رکوع و سجود و امثال اینها عبادت است.

2.بلند کردن دست به هنگام دعا،سنّت نبوی است و پیامبر خدا از پیروان خود،خواسته است که چنین عمل کنند.

3.حکمت بلند کردن دست به سوی آسمان در هنگام دعا،این است که آسمان،جایگاه انواع روزی هایی است که مورد نیاز و درخواست انسان اند.بدین جهت،خداوند به اولیای خود دستور داده که هنگام دعا،دست های خود را به سوی آسمان و عرش الهی دراز کنند.

4.علّامه سیّد محمّدحسین طباطبایی در پاسخ این سؤال،اشاره می کند که حقیقت همه عبادات بدنی(از جمله دعا)،تنزیل و تمثیل معانی و مفاهیم و حقایق متعالی در قالب جسمانی است و بلند کردن دست در دعا هم

ص:705


1- (1) از انَس نقل شده که پیامبر صلی الله علیه و آله تنها در استسقا(باران خواهی)دست خود را در دعا بالا می برد(صحیح البخاری:ج 3 ص 1307 ح 3372)و از سلیمان بن داوود روایت شده است که از پیامبر صلی الله علیه و آله،بالا بردن کامل دست را جز در سه جا به یاد ندارد:هنگام درخواست باران،درخواست کمک بر ضدّ کافران و شامگاه عرفه.در غیر اینها هم دست را بالا می برد؛امّا پایین تر از اینها(المراسیل:ص 124 ح 13). با عنایت به احادیثی که در این باب گذشت،باید گفت پیامبر صلی الله علیه و آله در موارد مهم،دست ها را خیلی بالا می برد و در غیر این موارد،کمتر بالا می برد و گاه هم بالا نمی برد؛اما در مورد روایت انس،با عنایت به سایر احادیث،باید گفت آنچه وی گفته است،مشاهدات شخص اوست و منافاتی با روایت دیگران ندارد.

از این باب است.متن سخن ایشان چنین است:

مخالفت برخی با بالا بردن دست به سوی آسمان به هنگام دعا،با استناد به این که این کار،نوعی جسم دانستن خداوند و اشاره به اوست،بیهوده و نادرست است؛چرا که حقیقت همه عبادت های بدنی،فرو کاستن معنای قلبی وتوجّه درونی،به صورتْ و شکل ظاهر و نیز اظهار حقایقِ فراتر از مادّه در قالب جسم است،همان گونه که در نماز و روزه و حج و...و اجزا و شرایطشان هست و اگر چنین نبود،اصلاً عبادت های بدنی تحقّق نمی یافتند و از جمله عبادت ها،دعاست که توجّه قلبی و درخواست درونی موجود در دعا را که در میان ما متداول و معهود است می توان شبیه کرد به درخواست نادار بینوای فرودست،از توانگر عزّتمند والا،آن جا که دستانش را باز می کند و نیازش را با شکستگی و زاری طلب می نماید. (1)

نکته قابل توجّه،این است که بلند کردن دست به سوی آسمان،در صورتی ادب و ارزش شمرده می شود که نیایشگر،با معرفت،دست خود را بالا ببرد و بداند که خدا همه جا هست.تنها در این صورت است که دست به آسمانْ بلند کردن،ادب شمرده می شود،وگرنه،کسی که می پندارد خدا در آسمان است و دست به سوی او دراز می کند،دست بلند کردن او ارزشی ندارد.همچنین است چشم دوختن به آسمان در هنگام دعا،و لذا امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوار خود،نقل کرده است:

مَرَّ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله عَلی رَجُلٍ و هُوَ رافِعٌ بَصَرَهُ إلَی السَّماءِ یَدعو،فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:غُضَّ بَصَرَکَ؛فَإِنَّکَ لَن تَراهُ.

و مَرَّ النَّبِیُّ عَلی رَجُلٍ رافِعٍ یَدَیهِ إلَی السَّماءِ و هُوَ یَدعو،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:اُقصُر مِن یَدَیکَ؛فَإِنَّکَ لَن تَنالَهُ. (2)

گذر پیامبر صلی الله علیه و آله بر مردی افتاد که هنگام دعا چشمش را به سوی آسمانْ دوخته بود.پیامبر خدا به وی فرمود:«چشمت را فرو بند که تو هرگز او را نمی بینی».

و گذر پیامبر صلی الله علیه و آله بر مردی افتاد که در حال دعا،دستانش را به سوی آسمانْ بلند کرده بود.پیامبر خدا فرمود:«دستانت را پایین بیاور که تو هرگز به او نمی رسی».

البته ممکن است این دو حدیث،ناظر به خروج شخص از حال اعتدال در چشم دوختن به آسمان(رفع البصر)یا بلند کردن دست ها(رفع الیدین)باشند.

ص:706


1- (1) المیزان فی تفسیر القرآن:ج 2 ص 38.
2- (2) التوحید:ص 107 ح 1،الجعفریّات: [1]ص 38 از امام کاظم از پدرانش از امام علی علیهم السلام،بحار الأنوار:ج 93 ص 307 ح 4. [2]

6/7.عُلُوُّ الهِمَّةِ وعِظَمُ المَسأَلَةِ

2361 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اسأَ لُوا اللّهَ و أجزِلوا؛فَإِنَّهُ لا یَتَعاظَمُهُ شَیءٌ. (1)

2362 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَ اللّهَ عز و جل یَعجَبُ مِن سائِلٍ یَسأَلُ غَیرَ الجَنَّةِ. (2)

2363 . صحیح مسلم عن ربیعة بن کعب الأسلمی: کُنتُ أبیتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فَأَتَیتُهُ بِوَضوئِهِ وحاجَتِهِ.فَقالَ لی:سَل.فَقُلتُ:أسأَ لُکَ مُرافَقَتَکَ فِی الجَنَّةِ.

قالَ:أوَ غَیرَ ذلِکَ؟قُلتُ:هُوَ ذاکَ.

قالَ:فَأَعِنّی عَلی نَفسِکَ بِکَثرَةِ السُّجودِ. (3)

7/7.السُّؤالُ مِن فَضلِ اللّهِ

الکتاب

«وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلی بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً». 4

الحدیث

2364 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سَلُوا اللّهَ مِن فَضلِهِ؛فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یُحِبُّ أن یُسأَلَ. (4)

8/7.العَزمُ

2365 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا دَعا أحَدُکُم فَلا یَقُل:اللّهُمَّ اغفِر

لی إن شِئتَ،ولکِن لِیَعزِمِ المَسأَلَةَ،وَلیُعَظِّمِ الرَّغبَةَ،فَإِنَّ اللّهَ لا یَتَعاظَمُهُ شَیءٌ أعطاهُ. (5)

6/7.بلند همّتی و بزرگیِ درخواست

2361 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از خدا بخواهید و فراوان بخواهید؛زیرا هیچ چیز برای او سنگین نیست.

2362 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل از درخواست کننده ای که چیزی جز بهشت درخواست کند،تعجّب می کند.

2363 . صحیح مسلم به نقل از ربیعة بن کعب اسلَمی:من شب را با پیامبر خدا می گذراندم.یک شب که برایش آبِ وضو و حاجتش را آوردم،به من فرمود:«چیزی بخواه».

گفتم:از تو می خواهم که در بهشت با تو باشم.

فرمود:«غیر از این نمی خواهی؟».

گفتم:فقط همین!

فرمود:«پس با سجده فراوان،مرا در این خواهشت کمک کن».

7/7.خواستن از فضل خداوند
قرآن

«و آنچه را خداوند به[سببِ]آن،بعضی از شما را بر بعضی[دیگر]برتری داده،آرزو مکنید.برای مردان،از آنچه[به اختیار]کسب کرده اند،بهره ای است،و برای زنان[نیز]از آنچه[به اختیار]کسب کرده اند،بهره ای است.و از فضل خدا درخواست کنید،که خدا به هر چیزی داناست».

حدیث

2364 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از خداوند،فضلش را درخواست کنید؛زیرا خدای عز و جل دوست می دارد که از او درخواست شود.

8/7.قاطعیّت

2365 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه فردی از شما دعا می کند،

نگوید:بار خدایا!اگر خواستی،مرا بیامرز؛بلکه در خواهش کردن،قاطع باشد و درخواستِ بزرگ کند؛زیرا عطای هیچ چیز برای خداوند،گران نیست.

ص:707


1- (1) عدّة الداعی:ص 36. [1]
2- (2) تاریخ بغداد:ج 9 ص 267 الرقم 4832. [2]
3- (3) صحیح مسلم:ج 1 ص 353 ح 226.
4- (5) سنن الترمذی:ج 5 ص 565 ح 3571.
5- (6) صحیح مسلم:ج 4 ص 2063 ح 8.

2366 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَقولَنَّ أحَدُکُم:اللّهُمَّ اغفِر لی إن شِئتَ،اللّهُمَّ ارحَمنی إن شِئتَ،لِیَعزِمِ المَسأَلَةَ؛فَإِنَّهُ لا مُکرِهَ لَهُ. (1)

9/7.التَّعمیمُ

2367 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا دَعا أحَدُکُم فَلیَعُمَّ؛فَإِنَّهُ أوجَبُ لِلدُّعاءِ. (2)

2368 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن دُعاءٍ أحَبُّ إلَی اللّهِ من أن یَقولَ العَبدُ:اللّهُمَّ ارحَم امَّةَ مُحَمَّدٍ رَحمَةً عامَّةً. (3)

2369 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن صَلّی بِقَومٍ فَاختَصَّ نَفسَهُ بِالدُّعاءِ،فَقَد خانَهُم. (4)

10/7.الإِکثارُ

2370 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا سَأَلَ أحَدُکُم فَلیُکثِر؛فَإِنَّهُ یَسأَلُ رَبَّهُ. (5)

2371 . عنه صلی الله علیه و آله: لَقَد بارَکَ اللّهُ لِرَجُلٍ فی حاجَةٍ أکثَرَ الدُّعاءَ فیها،اُعطِیَها أو مُنِعَها. (6)

2366 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگز کسی از شما نگوید:خدایا!اگر خواستی،مرا بیامرز.خدایا!اگر خواستی،به من رحم کن؛بلکه قاطعانه بخواهد؛زیرا خداوند،وادار کننده ای ندارد.

9/7.دعا کردن برای همگان

2367 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما دعا کرد،برای همه دعا کند؛زیرا این،دعا را به اجابتْ نزدیک تر می سازد.

2368 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ دعایی نزد خداوند،محبوب تر از این نیست که بنده بگوید:بار خدایا!امّت محمّد را مشمول رحمتِ عامّ خود گردان.

2369 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس پیش نماز عدّه ای شود و فقط برای خودش دعا کند،به آنان خیانت کرده است.

10/7.بسیار خواستن

2370 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما می خواهد،بسیار بخواهد؛چرا که از پروردگار خویش درخواست می کند.

2371 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند به کسی که برای حاجتی بسیار دعا کند،برکت می دهد؛خواه حاجتش داده شود یا داده نشود.

ص:708


1- (1) صحیح البخاری:ج 5 ص 2334 ح 5980.
2- (2) الکافی:ج 2 ص 487 ح 1. [1]
3- (3) تاریخ بغداد:ج 6 ص 157 الرقم 3202. [2]
4- (4) تهذیب الأحکام:ج 3 ص 281 ح 831.
5- (5) صحیح ابن حبّان:ج 3 ص 172 ح 889.
6- (6) شُعب الإیمان:ج 2 ص 50 ح 1135. [3]

11/7.الإِلحاحُ

2372 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ السّائِلَ اللَّحوحَ. (1)

2373 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُلِحّینَ فِی الدُّعاءِ. (2)

الفصل الثّامن:ما یختتم به الدّعاء

1/8.آمین

2374 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا دَعا أحَدُکُم فَلیُؤَمِّن عَلی دُعائِهِ. (3)

2375 . عنه صلی الله علیه و آله: الدّاعی وَالمُؤَمِّنُ فِی الأَجرِ شَریکانِ. (4)

2376 . عنه صلی الله علیه و آله: دَعا موسی و أمَّنَ هارونُ علیه السلام و أمَّنَتِ المَلائِکَةُ،فَقالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی: «قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُما فَاسْتَقِیما» (5). (6)

11/7.پافشاری

2372 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،درخواست کننده مُصِر را دوست دارد.

2373 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،سماجت کنندگان در دعا را دوست می دارد.

فصل هشتم:پایان بخش دعا

1/8.آمین گفتن

2374 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما دعا کرد،آن را به«آمین»ختم کند.

2375 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا کننده و آمین گوینده،در مُزد،شریک یکدیگرند.

2376 . پیامبر صلی الله علیه و آله: موسی علیه السلام دعا کرد و هارون علیه السلام و فرشتگان،آمین گفتند.پس خداوند تبارک و تعالی فرمود:«دعای شما دو تن،اجابت شد.پس استقامت کنید».

ص:709


1- (1) عدّة الداعی:ص 143.
2- (2) نوادر الاُصول:ج 2 ص 19.
3- (3) الفردوس:ج 1 ص 316 ح 1250.
4- (4) الجعفریّات:ص 31. [1]
5- (5) یونس:89. [2]
6- (6) الکافی:ج 2 ص 510 ح 8. [3]
توضیحی درباره گفتن«آمین»در پایان دعا

کلمه«آمین»،چنان که در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز نقل شده است،به معنای«پروردگارا!برآورده ساز»است و از این رو،گفتن این کلمه در پایان دعای خود و دیگران،در روایات اسلامی توصیه شده است.

گفتنی است که در سیره پیشوایان دینی،مکرّر گزارش شده است که آن بزرگواران،پس از دعای خود و یا دیگران،آمین گفته اند و گاه،سه بار این کلمه را تکرار کرده اند.

البته باید توجّه داشت که حکم حال نماز با سایر حالات،متفاوت است،چنان که از نظر فقه امامیه،گفتنِ«آمینْ»بعد از فاتحة الکتاب،در نماز،جایز نیست.

ص:710

2/8.مَسحُ الوَجهِ بِالیَدَینِ

2377 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا سَأَلتُمُ اللّهَ،فَاسأَلوهُ بِبُطونِ أکُفِّکُم،ثُمَّ لا تَرُدّوها حَتّی تَمسَحوا بِها وُجوهَکُم؛فَإِنَّ اللّهَ جاعِلٌ فیها بَرَکَةً. (1)

2378 . عنه صلی الله علیه و آله: سَلُوا اللّهَ بِبُطونِ أکُفِّکُم ولا تَسأَلوهُ بِظُهورِها،فَإِذا فَرَغتُم فَامسَحوا بِها وُجوهَکُم. (2)

الفصل التّاسع:ما لا ینبغی للدّاعی

1/9.طَلَبُ ما لا یَعلَمُ أنَّهُ خَیرٌ لَهُ

الکتاب

«وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً». 3

الحدیث

2379 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَسخَطوا نِعَمَ اللّهِ،ولا تَقتَرِحوا عَلَی اللّهِ،وإذَا ابتُلِیَ أحَدُکُم فی رِزقِهِ ومَعیشَتِهِ فَلا یُحدِثَنَّ شَیئا یَسأَ لُهُ،لَعَلَّ فی ذلِکَ حَتفَهُ وهَلاکَهُ،ولکِن لِیَقُل:اللّهُمَّ بِجاهِ مُحَمَّدٍ وآلِهِ الطَّیِّبینَ إن کانَ ما کَرِهتُهُ مِن أمری هذا خَیرا لی و أفضَلَ فی دینی فَصَبِّرنی عَلَیهِ،وقَوِّنی عَلَی احتِمالِهِ،ونَشِّطنی بِثِقلِهِ،وإن کانَ خِلافُ ذلِکَ خَیرا لی فَجُد عَلَیَّ بِهِ،ورَضِّنی بِقَضائِکَ عَلی کُلِّ حالٍ،فَلَکَ الحَمدُ. (3)

2/9.الاِعتِداءُ

«اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ». 5

2/8.کشیدن دست ها به صورت

2377 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه از خداوند درخواست می کنید،با کفِ دست هایتان از او بخواهید و پیش از آن که دست هایتان را بیندازید،آنها را به صورت هایتان بکشید؛زیرا خداوند،در کفِ دست هایتان برکت نهاده است.

2378 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از خداوند با کفِ دست هایتان درخواست کنید و با پشتِ آنها از او درخواست نکنید،و چون درخواستتان تمام شد،دست هایتان را به صورت خود بکشید.

فصل نهم:آنچه برای دعاکننده،شایسته نیست

1/9.درخواست چیزی که نمی داند به صلاح اوست
قرآن

«و انسان[همان گونه که]خیر را فرا می خواند،[پیشامد]بد را می خواند و انسان همواره شتاب زده است».

حدیث

2379 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نعمت های خدا را ناخوش مدارید و برای خدا تعیینِ تکلیف نکنید.هر گاه یکی از شما در روزی و معیشتش تنگی افتاد،مبادا کاری بکند که خود می خواهد،که شاید مرگ و نابودی او در آن باشد؛بلکه بگوید:«بار خدایا!به آبروی محمّد و خاندان پاک او،اگر این وضع من که آن را ناخوش می دارم،برای من بهتر و بیشتر به صلاح دینِ من است،مرا بر آن،شکیبا گردان و قدرت تحمّل آن را به من عطا فرما و در به دوش کشیدنِ بار آن،پُرتوانم ساز،و اگر خلاف آن برایم بهتر است،آن را به من ببخش و مرا در هر حال،به قضایت راضی گردان،و تو را سپاس».

2/9.از حدْ گذشتن
اشاره

«پروردگار خود را به زاری و نهانی بخوانید،که او از حد گذرندگان را دوست نمی دارد».

ص:711


1- (1) کنز العمّال:ج 2 ص 84 ح 3254.
2- (2) سنن أبی داوود:ج 2 ص 78 ح 1485.
3- (4) عدّة الداعی:ص 30. [1]
توضیحی درباره از حدْ گذشتن در دعا

یکی از کارهایی که انجام دادن آن،برای نیایشگر،شایسته نیست،«اعتداء»(یعنی تجاوز از حد)در دعاست.قرآن،تصریح می کند که:

«اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ. 1

پروردگارتان را با زاری و در حال پنهانی بخوانید،[چرا]که او از حدْگذرندگان را دوست ندارد».

این آیه به مؤمنان توصیه می کند که پروردگار خود را بخوانند و خواسته های خود را از او بخواهند؛اما در دعا و خواستن از خداوند متعال،از حد،تجاوز نکنند.در این جا،این پرسشْ مطرح می شود که حدّ دعا چیست که تجاوز از آن،نکوهیده است و متجاوز از آن،محبوب خدا نیست؟

اکتفا به خواسته های منطقی و مشروع و رعایت ادب در بیان آنها در محضر خداوند متعال،حدّ دعاست.از این رو،طرح خواسته های نامعقول یا نامشروع و بی ادبی در گفتار و هر عملی که از نیایشگر نکوهیده است،تجاوز از حدّ دعا شمرده می شود.

بنا بر این،کسی که گستاخانه در محضر خداوند متعال،با فریادْ چیزی را می خواهد،یا کسی را نفرین می کند که مستحقّ نفرین نیست یا بیش از استحقاقْ نفرین می کند،یا انجام شدن کاری نامشروع(مانند قطع رحم)را از خدا می خواهد،یا درخواستی غیرمنطقی دارد مانند این که از خدا،نابودیِ خود و یا نیستیِ آسمان و زمین را می طلبد،در واقع،از حدود دعا تجاوز کرده است.

با این حال،باید توجّه داشت که تجاوز از حدّ دعا،به معنای نفی بلندْ همّتی در دعا و داشتن خواست های بزرگ و معقول نیست.بلندْ همّتی در دعا،نه تنها نکوهیده نیست،بلکه ممدوح نیز هست.

ص:712

3/9.الاِستِعجالُ

2380 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُستَجابُ لِأَحَدِکُم ما لَم یَعجَل؛یَقولُ:دَعَوتُ فَلَم یُستَجَب لی. (1)

2381 . سنن الترمذی عن أبی هریرة عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن عَبدٍ یَرفَعُ یَدَیهِ حَتّی یَبدُوَ إبطُهُ،یَسأَلُ اللّهَ مَسأَلَةً،إلّا آتاها إیّاهُ ما لَم یَعجَل.

قالوا:یا رَسولَ اللّهِ،وکَیفَ عَجَلَتُهُ؟

قالَ:یَقولُ:قَد سَأَلتُ وسَأَلتُ ولَم اعطَ شَیئا. (2)

4/9.اِستِکثارُ المَطلوبِ

2382 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یَقولُ:...ولَو أنَّ قُلوبَ عِبادِی اجتَمَعَت عَلی قَلبِ أسعَدِ عَبدٍ لی،ما زادَ ذلِکَ[فی سُلطانی جَناحَ بَعوضَةٍ،ولَو أنّی أعطَیتُ کُلَّ عَبدٍ ما سَأَلَنی ما کانَ ذلِکَ] (3)إلّا مِثلَ إبرَةٍ جاءَ بِها عَبدٌ مِن عِبادی فَغَمَسَها فِی بَحرٍ،وذلِکَ أنَّ عَطائی کَلامٌ،وعِدَتی کَلامٌ،وإنَّما أقولُ لِلشَّیءِ:کُن فَیَکونُ. (4)

2383 . عنه صلی الله علیه و آله: أوحَی اللّهُ إلی بَعضِ أنبِیائِهِ:...لَو أنَّ أهلَ سَبَعِ سَماواتٍ و أرَضینَ سَأَلونی جَمیعا فَأَعطَیتُ کُلَّ واحِدٍ مِنهُم مَسأَلَتَهُ،ما نَقَصَ ذلِکَ مِن مُلکی مِثلَ جَناحِ بَعوضَةٍ،وکَیفَ یَنقُصُ مُلکٌ أنَا قَیِّمُهُ؟! (5)

3/9.شتاب کردن

2380 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعای هر یک از شما،مادام که عجله نکند و نگوید:«دعا کردم؛ولی مستجاب نشد»،به اجابت می رسد.

2381 . سنن الترمذی به نقل از ابو هریره:پیامبر خدا فرمود:«هیچ بنده ای نیست که دو دستش را به دعا بلند کند،چندان که زیر بغلش پیدا شود و از خدا درخواستی کند،مگر آن که خداوند،خواسته اش را به او می دهد،به شرط آن که شتاب نکند».

گفتند:ای پیامبر خدا!شتاب کردنش چگونه است؟

فرمود:«بگوید:بارها خواستم؛ولی چیزی به من داده نشد!».

4/9.خواسته های فراوان داشتن

2382 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند می فرماید:«...اگر دل های بندگانم،همه در دلِ خوش بخت ترین بنده ام جمع شوند(همه خلایق در توحید و تقوا یک دل شوند)،به اندازه بال پشه ای هم بر سلطنت من نمی افزاید و اگر به هر بنده ای آنچه بخواهد،عطا کنم،این نباشد،مگر به مانندِ سوزنی که بنده ای از بندگانم بردارد و در دریایی فرو بَرَد؛زیرا دِهِش من،به گفتاری است و وعده ام به گفتاری.به شیء می گویم:«باش!»،پس هست می شود».

2383 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند به یکی از پیامبرانش وحی فرمود:«...اگر اهل هفت آسمان و زمین،همگی از من درخواست کنند و خواسته یکایک آنان را برآورم،این،به اندازه بال پشه ای از مُلک من نمی کاهد.چگونه مُلکی که من مُلکدار آنم،کاهش یابد؟!».

ص:713


1- (1) صحیح البخاری:ج 5 ص 2335 ح 5981.
2- (2) سنن الترمذی:ج 5 ص 348 ح 3619.
3- (3) ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار، [1]والظاهر أنّه سقط من طبعة الأمالی [2]المعتمدة لدینا.
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 675 ح 1424. [3]
5- (5) الأمالی للطوسی:ص 584 ح 1208. [4]

5/9.اِستِصغارُ الحاجَةِ

2384 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سَلُوا اللّهَ عز و جل ما بَدا لَکُم مِن حَوائِجِکُم،حَتّی شِسعِ نَعلِ أحَدِکُم؛فَإِنَّهُ إن لَم یُیَسِّرهُ لَم یَتَیَسَّر. (1)

2385 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی أحَبَّ شَیئا لِنَفسِهِ و أبغَضَهُ لِخَلقِهِ؛أبغَضَ لِخَلقِهِ المَسأَلَةَ،و أحَبَّ لِنَفسِهِ أن یُسأَلَ.ولَیسَ شَیءٌ أحَبَّ إلَی اللّهِ عز و جل مِن أن یُسأَلَ،فَلا یَستَحیی أحَدُکُم أن یَسأَلَ اللّهَ ولَو بِشِسعِ نَعلٍ. (2)

6/9.طَلَبُ المَوتِ

2386 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَتَمَنَّیَنَّ أحَدُکُمُ المَوتَ لِضُرٍّ نَزَلَ بِهِ،فَإِن کانَ لابُدَّ مُتَمَنِّیا لِلمَوتِ فَلیَقُل:اللّهُمَّ أحیِنی ما کانَتِ الحَیاةُ خَیرا لی،وتَوَفَّنی إذا کانَتِ الوَفاةُ خَیرا لی. (3)

2387 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَتَمَنَّیَنَّ أحَدُکُمُ المَوتَ؛إمّا مُحسِنا فَلَعَلَّهُ أن یَزدادَ خَیرا،وإمّا مُسیئا فَلَعَلَّهُ أن یَستَعتِبَ (4). (5)

2388 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَمَنَّوُا المَوتَ؛فَإِنَّهُ یَقطَعُ العَمَلَ،ولا یُرَدُّ الرَّجُلُ فَیَستَعتِبَ. (6)

5/9.کوچک شمردن حاجت

2384 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر حاجتی دارید،از خداوند عز و جل بخواهید؛حتّی بند کفش خود را؛چرا که اگر خداوند برایش فراهم نکند،فراهم نمی شود.

2385 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند تبارک و تعالی یک چیز را برای خودش دوست دارد و همان را برای خَلقش دشمن می دارد:درخواست شدن از خلقش را دشمن می دارد و درخواست شدن از خودش را دوست می دارد.هیچ چیز نزد خداوند عز و جل محبوب تر از آن نیست که از او درخواست شود.پس هیچ یک از شما شرم نکند از این که از خداوند،درخواست کند؛حتّی بند کفشی را.

6/9.درخواست مرگ

2386 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مبادا کسی از شما به خاطر گرفتاری ای که به او رسیده است،تمنّای مرگ کند،و اگر ناچار شد تمنّای مرگ کند،بگوید:«بار خدایا!تا زمانی که زندگی برای من خیر است،مرا زنده بدار و هر گاه خیرِ من در مرگ بود،مرا بمیران».

2387 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ یک از شما نباید تمنّای مرگ کند؛زیرا اگر نیکوکار است،شاید که بیشتر نیکی کند و اگر بدکار است،شاید که از بدی دست بشوید».

2388 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آرزوی مرگ نکنید؛زیرا با مُردن،عمل به پایان می رسد و انسان[به دنیا]بازگردانده نمی شود تا توبه کند و رضایت خداوند را به دست آورد.

ص:714


1- (1) الفردوس:ج 2 ص 305 ح 3378.
2- (2) الکافی:ج 4 ص 20 ح 4. [1]
3- (3) صحیح البخاری:ج 5 ص 2337 ح 5990.
4- (4) أی یرجع عن الإساءة ویطلب الرضا.واستعتبَ:طلب أن یَرضی عنه(النهایة:ج 3 ص 175« [2]عتب»).
5- (5) صحیح البخاری:ج 5 ص 2147 ح 5349.
6- (6) المعجم الکبیر:ج 18 ص 34 ح 57.

7/9.الدُّعاءُ عَلَی النَّفسِ

2389 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَدعوا عَلی أنفُسِکُم إلّا بِخَیرٍ؛فَإِنَّ المَلائِکَةَ یُؤَمِّنونَ عَلی ما تَقولونَ. (1)

الفصل العاشر:أفضل الأوقات للدّعاء

1/10.لَیلَةُ القَدرِ

2390 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُفَتَّحُ أبوابُ السَّماواتِ فی لَیلَةِ القَدرِ. (2)

2/10.لَیلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ

2391 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُنتُ نائِما لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ،فَأَتانی جَبرَئیلُ علیه السلام فَقالَ:یا مُحَمَّدُ،أتَنامُ فی هذِهِ اللَّیلَةِ؟!فَقُلتُ:یا جَبرَئیلُ،وما هذِهِ اللَّیلَةُ؟قالَ:هِیَ لَیلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ،قُم یا مُحَمَّدُ.

فَأَقامَنی ثُمَّ ذَهَبَ بی إلَی البَقیعِ،ثُمَّ قالَ لی:اِرفَع رَأسَکَ؛فَإِنَّ هذِهِ لَیلَةٌ تُفتَحُ فیها أبوابُ السَّماءِ،فَیُفتَحُ فیها أبوابُ الرَّحمَةِ،وبابُ الرِّضوانِ،وبابُ المَغفِرَةِ،وبابُ الفَضلِ،وبابُ التَّوبَةِ،وبابُ النِّعمَةِ،وبابُ الجودِ،وبابُ الإِحسانِ،یُعتِقُ اللّهُ فیها بِعَدَدِ شُعورِ النَّعَمِ و أصوافِها،ویُثبِتُ اللّهُ فیهَا الآجالَ،ویَقسِمُ فیهَا الأَرزاقَ مِنَ السَّنَةِ إلَی السَّنَةِ،ویُنزِلُ ما یَحدُثُ فِی السَّنَةِ کُلِّها.

یا مُحَمَّدُ،مَن أحیاها بِتَسبیحٍ وتَهلیلٍ وتَکبیرٍ ودُعاءٍ وصَلاةٍ وقِراءَةٍ وتَطَوُّعٍ وَاستِغفارٍ کانَتِ الجَنَّةُ لَهُ

مَنزِلاً ومَقیلاً،وغَفَرَ اللّهُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وما تَأَخَّرَ. (3)

7/9.نفرین به خود

2389 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای خود،جز دعای خیر نکنید؛چرا که فرشتگان،بر آنچه بگویید،«آمین»می گویند.

فصل دهم:بهترین اوقات برای دعا

1/10.شب قدر

2390 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در شب قدر،درهای آسمان ها گشوده می شوند.

2/10.شب نیمه شعبان

2391 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شب نیمه شعبان،خواب بودم که جبرئیل علیه السلام نزد من آمد و گفت:«ای محمّد!در چنین شبی می خوابی؟!»

گفتم:ای جبرئیل!مگر این شب،چه شبی است؟

گفت:«شب نیمه شعبان است.برخیز،ای محمّد!».

مرا برخیزاند و به بقیع بُرد.سپس به من گفت:«سرت را[به سوی آسمان]بالا بگیر؛زیرا امشب،شبی است که در آن،درهای آسمان باز می شوند.در این شب،درهای رحمت و درِ رضوان و درِ آمرزش و درِ فضل و درِ توبه و درِ نعمت و درِ بخشش و درِ احسان،گشوده می گردند.در این شب،خداوند به شمارِ تارهای مو و پشم چارپایان[از آتش دوزخ]آزاد می کند و در همین شب،خداوند،اجل ها را رقم می زند و باز در همین شب،روزی ها را از سال تا سال،تقسیم می کند و آنچه را در سرتاسر سال رُخ خواهد نمود،نازل می نماید.

ای محمّد!هرکس این شب را با تسبیح و تهلیل و تکبیر و نماز و تلاوت قرآن و نافله و استغفار،

زنده بدارد،بهشت،منزلگاه و سرای او خواهد بود و خداوند،گناهان گذشته و آینده اش را می آمرزد.

ص:715


1- (1) صحیح مسلم:ج 2 ص 634 ح 7.
2- (2) الإقبال:ج 1 ص 345. [1]
3- (3) الإقبال:ج 3 ص 320. [2]

3/10.لَیلَةُ الجُمُعَةِ

2392 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی یُنَزِّلُ مَلَکا إلَی السَّماءِ الدُّنیا کُلَّ لَیلَةٍ فِی الثُّلُثِ الأَخیرِ،ولَیلَةَ الجُمُعَةِ فی أوَّلِ اللَّیلِ،فَیَأمُرُهُ فَیُنادی:هَل مِن سائِلٍ فَاُعطِیَهُ؟هَل مِن تائِبٍ فَأَتوبَ عَلَیهِ؟هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ؟یا طالِبَ الخَیرِ أقبِل،ویا طالِبَ الشَّرِّ أقصِر.فَلا یَزالُ یُنادی بِهذا حَتّی یَطلُعَ الفَجرُ،فَإِذا طَلَعَ الفَجرُ عادَ إلی مَحَلِّهِ مِن مَلَکوتِ السَّماءِ. (1)

4/10.یَومُ الجُمُعَةِ

2393 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ یَومَ الجُمُعَةِ سَیِّدُ الأَیّامِ،یُضاعِفُ اللّهُ فیهِ الحَسَناتِ،ویَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ،ویَرفَعُ فیهِ الدَّرَجاتِ،ویَستَجیبُ فیهِ الدَّعَواتِ،ویَکشِفُ فیهِ الکُرُباتِ،ویَقضی فیهِ الحَوائِجَ العِظامَ،وهُوَ یَومُ المَزیدِ،للّهِ ِ فیهِ عُتَقاءُ وطُلَقاءُ مِنَ النّارِ،ما دَعا بِهِ أحَدٌ مِنَ النّاسِ وقَد عَرَفَ حَقَّهُ وحُرمَتَهُ إلّا کانَ حَقّا عَلَی اللّهِ عز و جل أن یَجعَلَهُ مِن عُتَقائِهِ وطُلَقائِهِ مِنَ النّارِ. (2)

2394 . الإمام الباقر علیه السلام: أوَّلُ وَقتِ الجُمُعَةِ،ساعَةُ تَزولُ الشَّمسُ إلی أن تَمضِیَ ساعَةٌ.فَحافِظ عَلَیها؛فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ:لا یَسأَلُ اللّهَ عز و جل عَبدٌ فیها خَیرا إلّا

أعطاهُ. (3)

3/10.شب جمعه

2392 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند تبارک و تعالی هر شب در ثلثِ آخر آن،و شب جمعه در همان آغازِ شب،فرشته ای را به آسمانِ پایین می فرستد و به او دستور می دهد تا ندا دهد که:«آیا درخواست کننده ای هست که عطایش کنم؟آیا توبه کننده ای هست تا توبه اش را بپذیرم؟آیا آمرزش خواهی هست تا او را بیامرزم؟ای طالب خوبی ها!بیا.ای طالب بدی ها![از بدی]دست بدار»و آن فرشته،تا سپیده دَم،پیوسته چنین ندا می دهد و چون سپیده دمید،به جایگاه خود در ملکوت آسمان،باز می گردد.

4/10.روز جمعه

2393 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روز جمعه،سرور روزهاست.در این روز،خداوند خوبی ها را دو چندان می کند و بدی ها و گناهان را می زُداید و درجات را بالا می برد و دعاها را مستجاب می کند و رنج و اندوه ها را برطرف می سازد و حاجت های بزرگ را برآورده می سازد.این روز،روزِ افزونی و فراوانی است.در این روز،خداوند بسیاری را از آتش می رهانَد و آزاد می کند.اَحَدی از مردم در این روز دعا نمی کند به شرط آن که حق و حرمت آن را بشناسد،مگر آن که بر عهده خداوند عز و جل است که او را از رَهیدگان و آزاد شدگان از آتش قرار دهد.

2394 . امام باقر علیه السلام: آغازِ وقت جمعه،لحظه ای است که خورشید،زوال می کند تا آن که ساعتی بگذرد.پس این زمان را پاس بدار؛زیرا پیامبر خدا فرمود:

«هیچ بنده ای در این ساعت،از خداوند عز و جل خیری نمی خواهد،مگر آن که به او عطا می فرماید».

ص:716


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 421 ح 1240.
2- (2) الکافی:ج 3 ص 414 ح 5. [1]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 414 ح 1225.

2395 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَومُ الجُمُعَةِ اثنَتا عَشرَةَ ساعَةً،لا یوجَدُ فیها عَبدٌ مُسلِمٌ یَسأَلُ اللّهَ عز و جل شَیئا إلّا آتاهُ عز و جل إیّاهُ،فَالتَمِسوها آخِرَ ساعَةٍ بَعدَ العَصرِ. (1)

5/10.جَوفُ اللَّیلِ

2396 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ العَبدَ إذا تَخَلّی بِسَیِّدِهِ فی جَوفِ اللَّیلِ المُظلِمِ وناجاهُ أثبَتَ اللّهُ النّورَ فی قَلبِهِ،فَإِذا قالَ:یا رَبِّ یا رَبِّ،ناداهُ الجَلیلُ جَلَّ جَلالُهُ:لَبَّیکَ عَبدی،سَلنی اعطِکَ،وتَوَکَّل عَلَیَّ أکفِکَ. (2)

2397 . عنه صلی الله علیه و آله: کانَ لِداوودَ نَبِیِّ اللّهِ علیه السلام مِنَ اللَّیلِ ساعَةٌ یوقِظُ فیها أهلَهُ فَیَقولُ:یا آلَ داوودَ،قوموا فَصَلّوا،فَإِنَّ هذِهِ ساعَةٌ یَستَجیبُ اللّهُ فیهَا الدُّعاءَ،إلّا لِساحِرٍ أو عَشّارٍ. (3)

6/10.الأَسحارُ

الکتاب

«کانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ* وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ». 4

«اَلصّابِرِینَ وَ الصّادِقِینَ وَ الْقانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ». 5

الحدیث

2398 . الإمام الصادق علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:خَیرُ وَقتٍ

دَعَوتُمُ اللّهَ عز و جل فیهِ الأَسحارُ،وتَلا هذِهِ الآیَةَ فی قَولِ یَعقوبَ علیه السلام: «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی» (4)وقالَ:أخَّرَهُم إلَی السَّحَرِ. (5)

2395 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روز جمعه،دوازده ساعت است.در این دوازده ساعت،هر بنده مسلمانی از خداوند عز و جل چیزی بخواهد،حتما خداوند عز و جل آن را به او عطا می کند.پس آن[لحظه استجابت دعا]را در آخرین ساعت بعد از عصر بجویید.

5/10.دل شب

2396 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده هر گاه در دلِ شب تار،با سروَرش خلوت کند و به راز و نیاز با او بپردازد،خداوند نور را در دلش استوار می گردانَد،و هر گاه بگوید:«خدای من،خدای من!»،خداوند جلیل می فرماید:«بله،بنده من!از من بخواه تا عطایت کنم؛به من توکّل کن تا کارسازی کنم».

2397 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیامبرِ خدا داوود علیه السلام را پاسی از شب بود که در آن،خانواده اش را بیدار می کرد و می فرمود:«ای خانواده داوود!برخیزید و نماز بخوانید؛زیرا این،پاسی است که خداوند در آن،دعا را مستجاب می کند،مگر دعایِ جادوگر یا باجگیر را».

6/10.سحرگاهان
قرآن

«و[پرهیزگاران،]از شب،اندکی را می غنودند.و در سحرگاهان،[از خدا]طلب آمرزش می کردند».

«[اینان اند]شکیبایان و راستگویان و فرمان برداران و انفاق کنندگان و آمرزش خواهان در سحرگاهان».

حدیث

2398 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا فرمود:«بهترین وقتی

که در آن به درگاه خداوند عز و جل دعا می کنید،سحرهاست».

سپس،این آیه را که سخن یعقوب علیه السلام است،تلاوت کرد:«به زودی،از پروردگارم برای شما طلب آمرزش خواهم کرد»و فرمود:«[یعقوب علیه السلام دعا را]به وقت سحر،موکول کرد».

ص:717


1- (1) سنن النسائی:ج 3 ص 99.
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 354 ح 432. [1]
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 492 ح 16281. [2]
4- (6) یوسف:98. [3]
5- (7) الکافی:ج 2 ص 477 ح 6. [4]

7/10.بَینَ الطُّلوعَینِ

2399 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا صَلَّیتُمُ الصُّبحَ فَافزَعوا إلَی الدُّعاءِ،وباکِروا فی طَلَبِ الحَوائِجِ،اللّهُمَّ بارِک لِاُمَّتی فی بُکورِها. (1)

2400 . عنه صلی الله علیه و آله: وَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ،لَدُعاءُ الرَّجُلِ بَعدَ طُلوعِ الفَجرِ إلی طُلوعِ الشَّمسِ،أنجَحُ فِی الحاجاتِ مِنَ الضّارِبِ بِمالِهِ فِی الأَرضِ. (2)

8/10.عِندَ زَوالِ الشَّمسِ

2401 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا زالَتِ الشَّمسُ،فُتِحَت أبوابُ السَّماءِ و أبوابُ الجِنانِ،وَاستُجیبَ الدُّعاءُ،فَطوبی لِمَن رُفِعَ لَهُ عِندَ ذلِکَ عَمَلٌ صالِحٌ. (3)

2402 . سنن الترمذی عن عبد اللّه بن السائب: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یُصَلّی أربَعا بَعدَ أن تَزولَ الشَّمسُ قَبلَ الظُّهرِ،وقالَ:إنَّها ساعَةٌ تُفتَحُ فیها أبوابُ السَّماءِ،واُحِبُّ أن یَصعَدَ لی فیها عَمَلٌ صالِحٌ. (4)

7/10.از سپیده دم تا دمیدن خورشید

2399 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون نماز صبح را خواندید،به دعا خواندن بپردازید و صبح زود،درپیِ کسب وکار بروید.بارخدایا!برای امّتم درصبح های زودِ آنان،برکت قرار ده.

2400 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگند به آن که جان محمّد در دست اوست،هر آینه،دعای مرد بعد از طلوع فجر تا طلوع خورشید،برای رفع حوایج[و تأمین معاش]،مؤثّرتر از تجارت کردن با مال است.

8/10.هنگام نیمروز

2401 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هنگام زوال خورشید،درهای آسمان و دروازه های بهشت ها باز می شوند و دعا،مستجاب می گردد.پس خوشا به حال کسی که در این هنگام،کردار نیکی از او فراز برده شود!

2402 . سنن الترمذی به نقل از عبد اللّه بن سائب:پیامبر خدا،پس از زوال خورشید و پیش از[نماز]ظهر،چهار رکعت می خواند و می فرمود:«این،ساعتی است که در آن،درهای آسمان گشوده می شوند،و من دوست دارم که در این ساعت،کردار نیکی از من به سوی آسمان،بالا رود».

ص:718


1- (1) تاریخ بغداد:ج 12 ص 155 الرقم 6628. [1]
2- (2) دعائم الإسلام:ج 1 ص 167. [2]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 209 ح 633.
4- (4) سنن الترمذی:ج 2 ص 343 ح 478. [3]

9/10.لَیْلَةُ عَرَفَةَ وَیَومُها

2403 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ لَیلَةَ عَرَفَةَ یُستَجابُ فیها ما دَعا مِن خَیرٍ،ولِلعامِلِ فیها بِطاعَةِ اللّهِ تَعالی أجرُ سَبعینَ ومِئَةِ سَنَةٍ،وهِیَ لَیلَةُ المُناجاةِ،وفیها یَتوبُ اللّهُ عَلی مَن تابَ. (1)

2404 . عنه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ الدُّعاءِ،دُعاءُ یَومِ عَرَفَةَ. (2)

10/10.شَهرُ رَمَضانَ

2405 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی فی کُلِّ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ثَلاثَ مَرّاتٍ:هَل مِن سائِلٍ فَاُعطِیَهُ سُؤلَهُ!هَل مِن تائِبٍ فَأَتوبَ عَلَیهِ!هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ! (3)

2406 . عنه صلی الله علیه و آله: أتاکُم رَمَضانُ،شَهرٌ مُبارَکٌ،فَرَضَ اللّهُ عز و جل عَلَیکُم صِیامَهُ،تُفَتَّحُ فیهِ أبوابُ السَّماءِ. (4)

2407 . عنه صلی الله علیه و آله: ذاکِرُ اللّهِ فی رَمَضانَ مَغفورٌ لَهُ،وسائِلُ اللّهِ فیهِ لا یُخَیَّبُ. (5)

11/10.عِندَ الأَذانِ

2408 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا اذِّنَ بِالأَذانِ،فُتِحَت أبوابُ السَّماءِ،وَاستُجیبَ الدُّعاءُ. (6)

2409 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یُرَدُّ الدُّعاءُ بَینَ الأَذانِ وَالإِقامَةِ. (7)

9/10.شب عرفه و روز آن

2403 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در شب عرفه،هر دعای خیری که شود،مستجاب می گردد و کسی که در این شب به طاعت خداوند متعال بپردازد،پاداش یکصد و هفتاد سال[عبادت]دارد.این شب،شبِ مناجات است و در این شب،خداوند توبه توبه کننده را می پذیرد.

2404 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین دعا،دعا در روز عرفه است.

10/10.ماه رمضان

2405 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند تبارک و تعالی در هر شب ماه رمضان،سه بار می فرماید:«آیا درخواست کننده ای هست تا درخواستش را برآورم؟آیا توبه کننده ای هست تا توبه اش را بپذیرم؟آیا آمرزش خواهی هست تا او را بیامرزَم؟».

2406 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رمضان بر شما درآمد،که ماه پُر برکتی است.خداوند عز و جل روزه این ماه را بر شما واجب ساخته است.در این ماه،درهای آسمان باز می شوند.

2407 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یاد کننده خدا در این ماه،آمرزیده است و درخواست کننده از خدا در این ماه،محروم نمی شود.

11/10.هنگام اذان

2408 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه اذان گفته شود،درهای آسمان گشوده می شوند و دعا،مستجاب می گردد.

2409 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در فاصله میان اذان و اقامه،دعا رد نمی شود.

ص:719


1- (1) الإقبال:ج 2 ص 49. [1]
2- (2) الموطّأ:ج 1 ص 215 ح 32. [2]
3- (3) الأمالی للمفید:ص 230 ح 3.
4- (4) سنن النسائی:ج 4 ص 129.
5- (5) المعجم الأوسط:ج 7 ص 226 ح 7341.
6- (6) حلیة الأولیاء:ج 6 ص 308.
7- (7) سنن أبی داوود:ج 1 ص 144 ح 521.

12/10.عِندَ الصَّلاةِ

2410 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ارفَعوا إلَیهِ أیدِیَکُم بِالدُّعاءِ فی أوقاتِ صَلَواتِکُم؛فَإِنَّها أفضَلُ السّاعاتِ،یَنظُرُ اللّهُ عز و جل فیها بِالرَّحمَةِ إلی عِبادِهِ،یُجیبُهُم إذا ناجَوهُ،ویُلَبّیهِم إذا نادَوهُ،ویَستَجیبُ لَهُم إذا دَعَوهُ. (1)

2411 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أدّی فَریضَةً فَلَهُ عِندَ اللّهِ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ. (2)

2412 . سنن الترمذی عن أبی امامة: قیلَ لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله:أیُّ الدُّعاءِ أسمَعُ؟قالَ:جَوفَ اللَّیلِ الآخِرَ،ودُبُرَ الصَّلَواتِ المَکتوباتِ. (3)

13/10.عِندَ قِراءَةِ القُرآنِ وخَتمِهِ

2413 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ لِصاحِبِ القُرآنِ عِندَ کُلِّ خَتمَةٍ دَعوَةً مُستَجابَةً. (4)

2414 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن خَتَمَ القُرآنَ فَلَهُ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ. (5)

الفصل الحادی عشر:أفضل الأمکنة للدّعاء

1/11.مَکَّةُ وَالمَسجِدُ الحَرامُ

2415 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أرادَ الدُّنیا وَالآخِرَةَ فَلیَؤُمَّ (6)هذَا البَیتَ؛فَما أتاهُ عَبدٌ یَسأَلُ اللّهَ دُنیا إلّا أعطاهُ اللّهُ مِنها،ولا یَسأَ لُهُ آخِرَةً إلَا ادَّخَرَ لَهُ مِنها. (7)

12/10.هنگام نماز

2410 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در اوقات نمازتان،دست دعا به سوی خدا بلند کنید؛زیرا این اوقات،بهترین لحظات اند.در این اوقات،خداوند عز و جل با نظر لطف و رحمت،به بندگانش می نگرد.هر گاه او را آهسته بخوانند،پاسخشان را می دهد و اگر با صدای بلند او را بخوانند نیز،پاسخ می گوید و هر گاه دعا کنند،دعایشان را مستجاب می کند.

2411 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس یک فریضه به جا آورَد،برایش نزد خداوند،یک دعای اجابت شونده باشد.

2412 . سنن الترمذی به نقل از ابو امامه:به پیامبر خدا گفته شد:کدام دعا،زودتر اجابت می شود؟

فرمود:«دعای پاسِ آخر شب و دعای پس از نمازهای واجب».

13/10.هنگام قرائت و ختم قرآن

2413 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای کسی که قرآن تلاوت می کند،در هنگام هر ختمی،یک دعایِ مستجاب شونده است.

2414 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس قرآن را ختم کند،یک دعای اجابت شدنی دارد.

فصل یازدهم:بافضیلت ترین مکان ها برای دعا

1/11.مکّه و مسجد الحرام

2415 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که دنیا و آخرت را می خواهد،ره سپار این خانه(کعبه)شود؛زیرا هیچ بنده ای به آن جا نرود و حاجتی دنیوی از خدا نخواهد،مگر آن که خداوند،آن را به او می دهد و هیچ امر اخروی نخواهد،مگر آن که برایش ذخیره می سازد.

ص:720


1- (1) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 1 ص 295 ح 53. [1]
2- (2) الأمالی للمفید:ص 118 ح 1.
3- (3) سنن الترمذی:ج 5 ص 526 ح 3499.
4- (4) تاریخ بغداد:ج 9 ص 390 الرقم 4984. [2]
5- (5) المعجم الکبیر:ج 18 ص 259 ح 647.
6- (6) أمَّه یؤمُّه:إذا قصده(لسان العرب:ج 12 ص 22« [3]أمم»).
7- (7) مسند زید:ص 220.

2416 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّهُ لَیسَ مِن عَبدٍ یَتَوَضَّأُ،ثُمَّ یَستَلِمُ الحَجَرَ،ثُمَّ یُصَلّی رَکعَتَینِ عِندَ مَقامِ إبراهیمَ،ثُمَّ یَرجِعُ فَیَضَعُ یَدَهُ عَلی بابِ الکَعبَةِ،فَیَحمَدُ اللّهَ ثُمَّ لا یَسأَلُ اللّهَ شَیئا إلّا أعطاهُ إن شاءَ اللّهُ. (1)

2/11.عَرَفاتٌ فی یَومِ عَرَفَةَ

2417 . الإمام علیّ علیه السلام: لَمّا کانَ عَشِیَّةُ عَرَفَةَ ورَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله واقِفٌ أقبَلَ عَلَی النّاسِ بِوَجهِهِ فَقالَ:مَرحَبا بِوَفدِ اللّهِ ثَلاثَ مَرّاتٍ الَّذین إذا سَأَ لُوا اللّهَ أعطاهُم. (2)

الفصل الثانی عشر:إجابة الدّعاء

1/12.الدُّعاءُ بابُ الإِجابَةِ

الکتاب

«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ». 3

«وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ». 4

الحدیث

2418 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ...ما کانَ اللّهُ لِیَفتَحَ بابَ الدُّعاءِ ویُغلِقَ بابَ الإِجابَةِ؛لِأَنَّهُ یَقولُ: «اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» . (3)

2419 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا فَتَحَ اللّهُ عَلی عَبدٍ الدُّعاءَ فَلیَدعُ؛فَإِنَّ

اللّهَ یَستَجیبُ لَهُ. (4)

2416 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر بنده ای وضو سازد و سپس،حجر[الأسود]را استلام کند و بعد،دو رکعت نماز در مقام ابراهیم بخواند،آن گاه،برگردد و دستش را بر در کعبه بگذارد و حمد خدا را بگوید،هر چه از خدا بخواهد،به او عطا می کند،إن شاء اللّه!

2/11.عرفات در روز عرفه

2417 . امام علی علیه السلام: شامگاه عرفه که شد،پیامبر خدا ایستاد و رو به مردم کرد و فرمود:«درود بر میهمانان خدا(این جمله را سه مرتبه فرمود)؛آنان که هر گاه از خدا درخواست کنند،خداوند،عطایشان می فرماید!».

فصل دوازدهم:اجابت دعا

1/12.دعا،دروازه اجابت
قرآن

«و هرگاه بندگان من،از تو در باره من بپرسند،[بگو که]من،نزدیکم و دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا بخواند اجابت می کنم.پس[آنان]باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند،باشد که راه یابند».

«و پروردگارتان فرمود:مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.در حقیقت،کسانی که از پرستش من کبر می ورزند،به زودی،خوار وارد دوزخ می شوند».

حدیث

2418 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ...چنین نیست که خداوند،درِ دعا را بگشاید و درِ اجابت را ببندد؛چرا که خود می فرماید:«مرا بخوانید تا پاسختان دهم».

2419 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه خداوند درِ دعا را بر

بنده ای گشود، (5)دعا کند؛چرا که خداوند دعایش را مستجاب می کند.

ص:721


1- (1) النوادر للأشعری:ص 140 ح 360.
2- (2) مسند زید:ص 221.
3- (5) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 237. [1]
4- (6) نوادر الاُصول:ج 1 ص 419.
5- (7) یعنی:زمینه برای دعا کردن فراهم شد و حال دعا برای دعاکننده پدید آمد.

2420 . عنه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ العِباداتِ الدُّعاءُ،وإذا أذِنَ اللّهُ لِلعَبدِ فِی الدُّعاءِ فَتَحَ لَهُ بابَ الرَّحمَةِ،إنَّهُ لَن یَهلِکَ مَعَ الدُّعاءِ أحَدٌ. (1)

2/12.شُروطُ الإِجابَةِ

أ المَعرِفَةُ

2421 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:مَن سَأَلَنی وهُوَ یَعلَمُ أنّی أضُرُّ و أنفَعُ،استَجَبتُ لَهُ. (2)

2422 . عنه صلی الله علیه و آله: لَو عَرَفتُمُ اللّهَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ،لَزالَت بِدُعائِکُمُ الجِبالُ. (3)

ب الإِخلاصُ

2423 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدُّعاءُ سِلاحُ المُؤمِنِ،وعِمادُ الدّینِ،ونورُ السَّماواتِ وَالأَرضِ؛فَعَلَیکُم بِالدُّعاءِ و أخلِصُوا النِّیَّةَ. (4)

ج العَمَلُ

2424 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدّاعی بِلا عَمَلٍ کَالرّامی بِلا وَتَرٍ. (5)

2425 . عنه صلی الله علیه و آله: أوحَی اللّهُ إلی داوُودَ علیه السلام:...ما مِن عَبدٍ یُطیعُنی،إلّا و أنَا مُعطیهِ قَبلَ أن یَسأَلَنی،

ومُستَجیبٌ لَهُ قَبلَ أن یَسأَلَنی،وغافِرٌ لَهُ قَبلَ أن یَستَغفِرَنی. (6)

2420 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترینِ عبادت ها دعاست و هر گاه خداوند به بنده ای اجازه(توفیق)دعا کردن دهد،درِ رحمت را به رویش می گشاید.با وجود دعا،هرگز کسی به هلاکت نمی رسد.

2/12.شروط اجابت
الف شناخت

2421 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرمود:«هر که از من درخواست کند،در حالی که بداند من سود و زیان می رسانم،درخواستش را می پذیرم».

2422 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر خدا را چنان که باید و شاید،می شناختید،هر آینه با دعای شما،کوه ها جا به جا می شدند.

ب اخلاص

(7)

2423 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا،سلاح مؤمن،ستون دین و نور آسمان ها و زمین است.پس دعا کنید و نیّت را خالص گردانید.

ج عمل

2424 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا کننده بدون عمل،همانند کسی است که با کمانِ بی زِه،تیراندازی می کند.

2425 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند به داوود علیه السلام وحی فرمود:

«...هیچ بنده ای نیست که از من فرمان ببرد،مگر این که پیش از آن که از من بخواهد،به او عطا می کنم و پیش از آن که از من درخواست کند،اجابتش می کنم و پیش از آن که از من آمرزش بطلبد،او را می آمرزم».

ص:722


1- (1) عدّة الداعی:ص 35. [1]
2- (2) ثواب الأعمال:ص 184 ح 1.
3- (3) نوادر الاُصول:ج 1 ص 148.
4- (4) جامع الأحادیث للقمّی:ص 76.
5- (5) الجعفریّات:ص 224. [2]
6- (6) الفردوس:ج 1 ص 140 ح 496.
7- (7) اخلاص،یعنی خالص و ناب گردانیدن.یعنی اعتقاد به خدای یکتا و یگانه و عمل برای خدای یگانه و پرستیدن خدای یگانه و چیزی را در عرصه اعتقاد و یا عرصه عمل و پرستش،شریک او قرار ندادن.

د طیبُ المَکسَبِ وَالمَطعَمِ

2426 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِمَن قالَ لَهُ:اُحِبُّ أن یُستَجابَ دُعائی:طَهِّر مَأکَلَکَ،ولا تُدخِل بَطنَکَ الحَرامَ. (1)

2427 . عنه صلی الله علیه و آله: الدُّعاءُ مِفتاحُ الحاجَةِ،ولُقَمُ الحَلالِ أسنانُهُ. (2)

2428 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ العَبدَ لَیَرفَعُ یَدَهُ إلَی اللّهِ ومَطعَمُهُ حَرامٌ؛فَکَیفَ یُستَجابُ لَهُ وهذا حالُهُ! (3)

ه حُضورُ القَلبِ

2429 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدُّعاءُ مَعَ حُضورِ القَلبِ لا یُرَدُّ. (4)

2430 . عنه صلی الله علیه و آله فیما أوصی بِهِ عَلِیّا علیه السلام:یا عَلِیُّ،لا یَقبَلُ اللّهُ دُعاءَ قَلبٍ ساهٍ. (5)

2431 . عنه صلی الله علیه و آله: ادعُوا اللّهَ و أنتُم موقِنونَ بِالإِجابَةِ،وَاعلَموا أنَّ اللّهَ لا یَستَجیبُ دُعاءً مِن قَلبٍ غافِلٍ لاهٍ. (6)

3/12.مَوانِعُ الإِجابَةِ

أ المَعصِیَةُ

2432 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سَیَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ تَخبُثُ فیهِ سَرائِرُهُم،وتَحسُنُ فیهِ عَلانِیَتُهُم طَمَعا فِی الدُّنیا،

لا یُریدونَ بِهِ ما عِندَ رَبِّهِم،یَکونُ دینُهُم رِیاءً لا یُخالِطُهُم خَوفٌ،یَعُمُّهُمُ اللّهُ بِعِقابٍ فَیَدعونَهُ دُعاءَ الغَریقِ فَلا یَستَجیبُ لَهُم. (7)

د پاک بودن درآمد و خوراک

2426 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به کسی که به ایشان گفت:دوست دارم دعایم مستجاب شود:خوراکت را پاک گردان و حرام وارد شکمت مکن.

2427 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعا،کلید حاجت است و لقمه های حلال،دندانه های آن کلیدند.

2428 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده،دستش را به سوی خدا برمی دارد،در حالی که خوراکش حرام است.با چنین وضعی،چگونه دعایش پذیرفته شود؟

ه حضور قلب

2429 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعای همراه با حضور قلب،رد نمی شود.

2430 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش های خود به علی علیه السلام:ای علی!خداوند،دعای دل غافل را نمی پذیرد.

2431 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا را بخوانید و به اجابت،یقین داشته باشید؛امّا بدانید که خداوند،دعای برخاسته از دل غافل بی توجّه را نمی پذیرد.

3/12.موانع اجابت دعا
الف گناه

2432 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به زودی،زمانی خواهد رسید

که مردم،به سبب دنیاخواهی،باطنی پلید و ظاهری نیک دارند.آنچه را نزد پروردگارشان است،نمی خواهند.دینشان ریاکارانه است و در دل هایشان ترسی[از خدا]نیست.عذاب خدا،آنان را فرا می گیرد و مردم،همچون شخصِ در حال غرق شدن،به درگاه او دعا می کنند؛امّا دعایشان را نمی پذیرد.

ص:723


1- (1) عدّة الداعی:ص 128. [1]
2- (2) الدعاء المأثور وآدابه:ص 57.
3- (3) إرشاد القلوب:ص 149. [2]
4- (4) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 118. [3]
5- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 367 ح 5762.
6- (6) سنن الترمذی:ج 5 ص 517 ح 3479.
7- (7) الکافی:ج 2 ص 296 ح 14. [4]

ب قَطیعَةُ الرَّحِمِ

2433 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قَطیعَةُ الرَّحِمِ تَحجُبُ الدُّعاءَ. (1)

ج شُربُ الخَمرِ

2434 . المعجم الکبیر عن القاسم أبی عبدالرحمن: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فِی الخَمرِ:مَن وَضَعَها عَلی کَفِّهِ لَم تُقبَل لَهُ دَعوَةٌ. (2)

د تَرک ُالأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهیِ عَنِ المُنکَرِ

2435 . الإمام الباقر علیه السلام: وَجَدنا فی کِتابِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله:...إذا لَم یَأمُروا بِالمَعروفِ،ولَم یَنهَوا عَنِ المُنکَرِ،ولَم یَتَّبِعُوا الأَخیارَ مِن أهلِ بَیتی،سَلَّطَ اللّهُ عَلَیهِم شِرارَهُم،فَیَدعو خِیارُهُم فَلا یُستَجابُ لَهُم. (3)

ه التَّهاوُنُ بِالصَّلاةِ

2436 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِفاطِمَةَ علیها السلام:یا فاطِمَةُ،مَن تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ ابتَلاهُ اللّهُ بِخَمسَ عَشرَةَ خَصلَةً:سِتٌّ مِنها فِی دارِ الدُّنیا...فَأَمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ فی دارِ الدُّنیا...ولا یَرتَفِعُ دُعاؤُهُ إلَی السَّماءِ،وَالسّادِسَةُ لَیسَ لَهُ حَظٌّ فی دُعاءِ الصّالِحینَ. (4)

ب بُریدن از خویشاوندان

2433 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بُریدن پیوند خویشاوندی،مانع اجابت دعا می شود.

ج شرابخواری

2434 . المعجم الکبیر به نقل از ابو عبد الرحمن قاسم:از پیامبر خدا شنیدم که در باره شراب می فرماید:«هر که آن را در کف بگیرد،هیچ دعایی از او پذیرفته نمی شود».

د ترک امر به معروف و نهی از منکر

2435 . امام باقر علیه السلام: در کتاب پیامبر خدا دیدیم که:«...هر گاه امر به معروف و نهی از منکر نکنند و از خوبان اهل بیتم پیروی ننمایند،خداوند،بَدان آنها را بر ایشان مسلّط می گردانَد.پس،خوبانشان دعا می کنند؛امّا دعایشان مستجاب نمی شود».

ه سبُک شمردن نماز

2436 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام:ای فاطمه!هر کس،از مرد و زن،نمازش را سبُک بشمارد،خداوند،او را به پانزده چیز مبتلا می کند:شش تای آنها در سرای دنیاست...و آن شش چیزی که در سرای دنیا به او می رسد،اینهاست:...و[پنجم]دعایش به آسمان بالا نمی رود و ششم،برای او در دعای نیکان،بهره ای نیست.

ص:724


1- (1) نزهة الناظر:ص 37 ح 115.
2- (2) المعجم الکبیر:ج 19 ص 374 ح 879.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 374 ح 2. [1]
4- (4) فلاح السائل:ص 61 ح 1. [2]

و الاِعتِصامُ بِغَیرِ اللّهِ

2437 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ عز و جل:ما مِن مَخلوقٍ یَعتَصِمُ[بِمَخلوقٍ] (1)دونی،إلّا قَطَّعتُ أسبابَ السَّماواتِ و أسبابَ الأَرضِ مِن دونِهِ؛فَإِن سَأَلَنی لَم اعطِهِ،وإن دَعانی لَم اجِبهُ،وما مِن مَخلوقٍ یَعتَصِمُ بی دونَ خَلقی إلّا ضَمَّنتُ السَّماواتِ وَالأَرضَ رِزقَهُ؛فَإِن دَعانی أجَبتُهُ،وإن سَأَلَنی أعطَیتُهُ،وإنِ استَغفَرَنی غَفَرتُ لَهُ. (2)

ز الحِکمَةُ

2438 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ العَبدَ لَیُشرِفُ عَلی حاجَةٍ مِن حَوائِجِ الدُّنیا،فَیَذکُرُهُ اللّهُ مِن فَوقِ سَبعِ سَماواتٍ،فَیَقولُ:مَلائِکَتی إنَّ عَبدی هذا قَد أشرَفَ عَلی حاجَةٍ مِن حَوائِجِ الدُّنیا؛فَإِن فَتَحتُها لَهُ فَتَحتُ بابا إلَی النّارِ،ولکِنِ ازووها عَنهُ.

فَیُصبِحُ العَبدُ عاضّا عَلی أنامِلِهِ،یَقولُ:مَن سَبَقَنی؟مَن دَهانی؟وما هِیَ إلّا رَحمَةٌ رَحِمَهُ اللّهُ بِها. (3)

4/12.تَفسیرُ الإجابَةِ

2439 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن مُؤمِنٍ یَدعو بِدَعوَةٍ إلَا استُجیبَ لَهُ؛فَإِن لَم یُعطَها فِی الدُّنیا اعطِیَها فِی الآخِرَةِ. (4)

و متوسّل شدن به غیر خدا

2437 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای عز و جل می فرماید:«هیچ مخلوقی نیست که به غیر من چنگ زند،مگر آن که اسباب آسمان ها و اسباب زمین را از او قطع می کنم.پس اگر از من خواست،به او نمی دهم و اگر مرا خواند،پاسخش را نمی دهم.هیچ مخلوقی نیست که به من،و نه خلق من،چنگ زند،مگر آن که آسمان ها و زمین را ضامن روزیِ او می گردانم.پس اگر مرا خوانْد،پاسخش را می دهم و اگر از من خواست،به او می دهم و اگر از من آمرزش طلبید،او را می آمرزم».

ز حکمت خداوند

2438 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا بنده در آستانه رسیدن به حاجتی از حاجت های دنیا قرار می گیرد؛امّا خداوند از فراز هفت آسمان،یاد او می کند و می فرماید:«فرشتگان من!این بنده ام به حاجتی از حاجت های دنیا نزدیک شده است.اگر آن را برایش بگشایم،دری به سوی آتش گشوده ام.پس،آن را از او دور کنید».

بنده،انگشت حسرت می گزد و می گوید:چه کسی بر من[در رسیدن به آن حاجت]پیشی گرفت؟چه کسی به من نیرنگ زد؟در صورتی که این،جز لطفی نیست که خداوند در حقّ او نموده است.

4/12.معنای اجابت دعا

2439 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ مؤمنی نیست که دعایی کند،مگر آن که برایش مستجاب می شود.اگر در دنیا به او داده نشد،در آخرت به او داده می شود.

ص:725


1- (1) ما بین المعقوفین سقط من المصدر،و أثبتناه من بحار الأنوار [1]والمصادر الاُخری.
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 585 ح 1210. [2]
3- (3) حلیة الأولیاء:ج 7 ص 208.
4- (4) مسند زید:ص 156.

2440 . عنه صلی الله علیه و آله: إذ دَعا أحَدُکُم بِدَعوَةٍ فَلَم یُستَجَب لَهُ،کُتِبَت لَهُ حَسَنَةٌ. (1)

2441 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن مُؤمِنٍ یَدعُو اللّهَ إلَا استَجابَ لَهُ؛فَإِمّا أن یُعَجِّلَ لَهُ فِی الدُّنیا،أو یُؤَجِّلَ لَهُ فِی الآخِرَةِ،وإمّا أن یُکَفِّرَ عَنهُ مِن ذُنوبِهِ بِقَدرِ ما دَعا،ما لَم یَدعُ بِمَأثَمٍ. (2)

5/12.دَورُ الأَسماءِ الحُسنی فی الإجابَةِ

الکتاب

«وَ لِلّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ سَیُجْزَوْنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ». 3

الحدیث

2442 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن رَفَعَ یَدَیهِ إلَی اللّهِ تَعالی ویَقولُ مُتَضَرِّعا:یا رَبِّ ثَلاثَ مَرّاتٍ مَلَأَ اللّهُ تَعالی یَدَیهِ مِنَ الرَّحمَةِ. (3)

2443 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ للّهِ ِ مَلَکا مُوَکَّلاً بِمَن یَقولُ:یا أرحَمَ الرّاحِمینَ،فَمَن قالَها ثَلاثا،قالَ المَلَکُ:إنَّ أرحَمَ الرّاحِمینَ قَد أقبَلَ عَلَیکَ،فَاسأَل. (4)

2444 . المعجم الکبیر عن ابن عبّاس: إنَّ رَجُلاً قالَ:یا رَسولَ اللّهِ،هَل مِنَ الدُّعاءِ شَیءٌ لا یُرَدُّ؟قالَ:نَعَم،تَقولُ:أسأَ لُکَ بِاسمِکَ الأَعلَی الأَعَزِّ الأَجَلِّ الأَکرَمِ. (5)

2440 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما دعایی کرد و مستجاب نشد،[به ازای آن،]یک ثواب برایش نوشته می شود.

2441 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر مؤمنی دعا کند،قطعا خداوند،دعایش را مستجاب می کند:یا در همین دنیا به او می دهد،یا برای آخرتش می گذارد،و یا به اندازه ای که دعا کرده،از گناهانش می بخشد،به شرط آن که برای گناهی دعا نکرده باشد.

5/12.نقش نام های نیکوی خداوند در اجابت دعا
قرآن

«و نامهای نیکو به خدا اختصاص دارد،پس او را با آنها بخوانید،و کسانی را که در مورد نامهای او به کژی می گرایند رها کنید.زودا که به[سزای]آنچه انجام می دادند کیفر خواهند یافت».

حدیث

2442 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دست به سوی خدای متعال بردارد و سه مرتبه با زاری و التماس بگوید:«یا ربّ؛پروردگارا!»،خدای متعال،دستانش را از رحمت،پُر می کند.

2443 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند را فرشته ای است گماشته بر کسی که بگوید:«یا أرحمَ الراحمین؛ای مهربان ترینِ مهربانان!».پس هر که سه بار این را بگوید،فرشته می گوید:مهربان ترینِ مهربانان،به تو رو کرده است.پس درخواست کن.

2444 . المعجم الکبیر به نقل از ابن عبّاس:مردی گفت:ای پیامبر خدا!آیا دعایی هست که رد نشود؟

فرمود:«آری.می گویی:"به نام برتر و عزیزتر و بشکوه تر و ارجمندترت،از تو درخواست می کنم"».

ص:726


1- (1) تاریخ بغداد:ج 12 ص 205 الرقم 6666. [1]
2- (2) عدّة الداعی:ص 34. [2]
3- (4) مستدرک الوسائل:ج 5 ص 220 ح 5737. [3]
4- (5) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 728 ح 1996.
5- (6) المعجم الکبیر:ج 11 ص 285 ح 12015.

2445 . معانی الأخبار عن معاذ بن جبل: مَرَّ صلی الله علیه و آله بِرَجُلٍ وهُوَ یَدعو ویَقولُ:یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ.

فَقالَ لَهُ:قَدِ استُجیبَ لَکَ،فَسَل. (1)

6/12.ما یَنبَغی بَعدَ الإجابَة

الکتاب

«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَی الْکِبَرِ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعاءِ». 2

الحدیث

2446 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما یَمنَعُ أحَدَکُم إذا عَرَفَ الإِجابَةَ مِن نَفسِهِ،فَشُفِیَ مِن مَرَضٍ أو قَدِمَ مِن سَفَرٍ،یَقولُ (2):الحَمدُ للّهِ ِ الَّذی بِعِزَّتِهِ وجَلالِهِ تَتِمُّ الصّالِحاتُ. (3)

7/12.مَن تُستَجابُ دَعوَتُهُ

أ الأَنبِیاءُ

الکتاب

«وَ أَیُّوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ* فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْری لِلْعابِدِینَ». 5

«رَبِّ نَجِّنِی وَ أَهْلِی مِمّا یَعْمَلُونَ* فَنَجَّیْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِینَ». 6

2445 . معانی الأخبار به نقل از مُعاذ بن جبل:پیامبر صلی الله علیه و آله بر مردی گذشت که دعا می کرد و می گفت:«یا ذالجلال والإکرام؛ای صاحب شُکوه و ارج!»

به او فرمود:«پاسخ داده شدی.پس درخواست کن».

6/12.آنچه پس از اجابت،شایسته است
قرآن

«سپاس خدای را که با وجود سال خوردگی،اسماعیل و اسحاق را به من بخشید.به راستی،پروردگار من شنونده دعاست».

حدیث

2446 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چرا هر گاه فردی از شما جواب می گیرد،مثلاً از بیماری ای شفا می یابد یا از سفری بازمی گردد،نمی گوید:«سپاسْ خداوندی را که با عزّت و جلال او،کارهای نیک انجام می گیرد»؟

7/12.کسانی که دعایشان مستجاب می شود
الف پیامبران
قرآن

«و ایّوب را[یاد کن]هنگامی که پروردگارش را ندا داد که:«به من،آسیب رسیده است و تویی مهربان ترینِ مهربانان».پس[دعای]او را اجابت نمودیم و آسیب وارد شده بر او را برطرف کردیم و کسان او و نظیرشان را همراه با آنان[مجدّداً]به وی عطا کردیم؛[به عنوانِ]رحمتی از جانب ما و عبرتی برای عبادت کنندگان».

«[لوط گفت:]«پروردگارا!مرا و کسانِ مرا از آنچه انجام می دهند،رهایی بخش».پس او و کسانش را همگی،رهانیدیم».

ص:727


1- (1) معانی الأخبار:ص 230 ح 1.
2- (3) فی کنز العمّال:ج 6 ص 719 ح 17560:«أن یقول».
3- (4) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 730 ح 1999.

«وَ زَکَرِیّا إِذْ نادی رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ* فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ یَحْیی وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ». 1

«وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ». 2

الحدیث

2447 . الإمام علیّ علیه السلام: دَعانِی النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله و أنَا أرمَدُ،فَتَفَلَ فی عَینی،وشَدَّ العِمامَةَ عَلی رَأسی،وقالَ:«اللّهُمَّ،أذهِب عَنهُ الحَرَّ وَالبَردَ»،فَما وَجَدتُ بَعدَها حَرّا ولا بَردا. (1)

ب الإمامُ العادِل

2448 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإِمامُ العادِلُ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُ. (2)

ج أولِیاءُ اللّهِ

2449 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:مَن أهانَ لی وَلِیّا فَقَد أرصَدَ لِمُحارَبَتی،وما تَقَرَّبَ إلَیَّ عَبدٌ بِشَیءٍ أحَبَّ إلَیَّ مِمَّا افتَرَضتُ عَلَیهِ،وإنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إلَیَّ بِالنّافِلَةِ حَتّی احِبَّهُ،فَإِذا أحبَبتُهُ،کُنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ،وبَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ،ولِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ،ویَدَهُ الَّتی یَبطِشُ بِها؛إن دَعانی أجَبتُهُ،وإن سَأَلَنی أعطَیتُهُ،وما تَرَدَّدتُ عَن شَیءٍ أنَا فاعِلُهُ،کَتَرَدُّدی عَن مَوتِ المُؤمِنِ،یَکرَهُ المَوتَ و أکرَهُ مَساءَتَهُ. (3)

«و زکریّا را[یاد کن]هنگامی که پروردگار خود را خواند:«پروردگارا!مرا تنها مگذار و تو بهترینِ ارث برندگانی».پس[دعای]او را اجابت نمودیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته[و آماده حمل]کردیم؛زیرا آنان در کارهای نیک،شتاب می نمودند و ما را از روی رغبت و بیم می خواندند و در برابر ما فروتن بودند».

«و نوح،ما را ندا داد؛و چه نیکْ اجابت کننده بودیم».

حدیث

2447 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله مرا که دچار چشم درد بودم،صدا زد و آب دهانش را به چشمم کشید و بر سرم دستار بست و گفت:«بار خدایا!گرما و سرما را از او دور گردان».ازآن پس،هرگز گرما و سرمایی احساس نکردم.

ب پیشوای عادل

2448 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیشوای عادل،دعایش رد نمی شود.

ج اولیای خدا

2449 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرمود:«هر کس به ولی ای از اولیای من بی حرمتی کند،هر آینه برای جنگ با من آماده شده است.در نزد من،محبوب ترین وسیله تقرّب بنده به من،آن چیزی است که بر او واجب گردانیده ام.البتّه او به وسیله نوافل،خود را به من نزدیک می سازد،تا جایی که دوستش بدارم و چون او را دوست بدارم،من،گوش شنوای او و چشم بینای او و زبان گویای او و دست توانای او می شوم.اگر مرا بخوانَد،پاسخش می گویم و اگر از من بخواهد،به او عطا می کنم.من از کاری که می کنم،برنمی گردم،آن سان که از مرگ مؤمن برمی گردم؛او مرگ را خوش نمی دارد و من،ناراحتی او را خوش نمی دارم» (4).

ص:728


1- (3) الأمالی للمفید:ص 318 ح 3.
2- (4) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 449 ح 9731. [1]
3- (5) الکافی:ج 2 ص 352 ح 7. [2]
4- (6) یعنی:چون ناراحتی مؤمن را نمی توانم ببینم و تحمّل کنم،مرگ او را از موعد مقرّر به تأخیر می افکنم.

د المُؤمِنونَ إذا دَعَوا فی أمرٍ واحدٍ

2450 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَا اجتَمَعَ ثَلاثَةٌ قَطُّ بِدَعوَةٍ،إلّا کانَ حَقّا عَلَی اللّهِ أن لا تُرَدَّ أیدیهِم. (1)

2451 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَجتَمِعُ أربَعونَ رَجُلاً یَدعونَ اللّهَ فی أمرٍ واحِدٍ،إلَا استَجابَ اللّهُ لَهُم،حَتّی لَو دَعَوا عَلی جَبَلٍ لأزالوهُ. (2)

ه المُؤمِنُ

2452 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لِلمُؤمِنِ فی کُلِّ یَومٍ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ. (3)

2453 . عنه صلی الله علیه و آله: احذَروا دَعوَةَ المُؤمِنِ وفِراسَتَهُ؛فَإِنَّهُ یَنظُرُ بِنورِ اللّهِ،ویَنظُرُ بِالتَّوفیقِ. (4)

و العالِمُ

2454 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا فَاغتَنِموا دُعاءَ العالِمِ؛فَإِنَّ اللّهَ یَستَجیبُ دُعاءَهُ فیمَن دَعاهُ. (5)

ز المُجاهِدُ

2455 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اتَّقوا أذَی المُجاهِدینَ فی سَبیلِ اللّهِ؛فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یَغضَبُ لَهُم،کَما یَغضَبُ لِلرُّسُلِ،ویَستَجیبُ لَهُم،کَما یَستَجیبُ لِلرُّسُلِ. (6)

د مؤمنان،آن گاه که همگی درباره یک چیزْ دعا کنند

2450 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگز سه نفر برای دعا کردن گِرد نیامدند،مگر آن که بر خداست که دستِ آنان را پس نزند.

2451 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه چهل مرد گِرد هم بیایند و برای حاجتی واحد به درگاه خدا دعا کنند،حتما خداوند،دعایشان را اجابت می کند.حتّی اگر کوهی را نفرین کنند،خداوند آن کوه را از جا برمی کَنَد.

ه مؤمن

2452 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای مؤمن در هر روز،یک دعا مستجاب می شود.

2453 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از دعای مؤمن و روشن بینی او بر حذر باشید؛چرا که او با نور خدا می بیند و با توفیق[الهی]می نگرد.

و عالِم

2454 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!دعای عالم را غنیمت شمارید؛زیرا خداوند از میان کسانی که او را می خوانند،دعای عالِم را می پذیرد.

ز مجاهد

2455 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از آزار دادن مجاهدانِ راه خدا بپرهیزید؛زیرا خداوند برای آنان به خشم می آید،چنان که برای پیامبران به خشم می آید و دعایشان را مستجاب می کند،چنان که دعای پیامبران را مستجاب می کند.

ص:729


1- (1) حلیة الأولیاء:ج 3 ص 226.
2- (2) الفردوس:ج 5 ص 154 ح 7795.
3- (3) کنز العمّال:ج 1 ص 165 ح 825.
4- (4) حلیة الأولیاء:ج 4 ص 81.
5- (5) جامع الأخبار:ص 111 ح 195. [1]
6- (6) الفردوس:ج 1 ص 95 ح 309.

ح المُؤَذِّنُ

2456 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُؤَذِّنونَ امَناءُ المُؤمِنینَ عَلی صَلَواتِهِم وصَومِهِم،ولُحومِهِم ودِمائِهِم،لا یَسأَلونَ اللّهَ عز و جل شَیئا إلّا أعطاهُم،ولا یَشفَعونَ فی شَیءٍ إلّا شُفِّعوا. (1)

ط الصّائِمُ

2457 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصّائِمُ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُ. (2)

2458 . عنه صلی الله علیه و آله: دَعوَةُ الصّائِمِ تُستَجابُ عِندَ إفطارِهِ. (3)

ی المَظلومُ

2459 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اتَّقِ دَعوَةَ المَظلومِ؛فَإِنَّها لَیسَ بَینَها وبَینَ اللّهِ حِجابٌ. (4)

2460 . عنه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم ودَعوَةَ المَظلومِ؛فَإِنَّها تُرفَعُ فَوقَ السَّحابِ حَتّی یَنظُرَ اللّهُ عز و جل إلَیها،فَیَقولَ:اِرفَعوها حَتّی أستَجیبَ لَهُ. (5)

ک المُضطَرُّ

الکتاب

«أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ قَلِیلاً ما تَذَکَّرُونَ». 6

ح مؤذّن

2456 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤذّنان،امین(مورد اعتماد)مردم در نمازها و روزه هایشان و گوشت ها و خون هایشان هستند.هر چه از خداوند عز و جل بخواهند،به آنان می دهد و در هر کاری شفاعت(وساطت)کنند،شفاعتشان پذیرفته می شود.

ط روزه دار

2457 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزه دار،دعایش رد نمی شود.

2458 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعای روزه دار،در هنگام افطارش مستجاب می شود.

ی ستم دیده

2459 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نفرین ستم دیده بترس؛زیرا میان او و خدا هیچ حجابی نیست.

2460 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نفرین ستم دیده بپرهیزید؛چرا که بر فراز ابرها می رود تا خدای عز و جل بدان بنگرد و بفرماید:«فرازَش آورید تا بپذیرمَش».

ک درمانده
قرآن

«یا[کیست]آن کس که درمانده را چون وی را بخواند اجابت می کند و گرفتاری را برطرف می گرداند و شما را جانشینان این زمین قرار می دهد؟آیا معبودی با خداست؟چه کم پند می پذیرید!».

ص:730


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 292 ح 905.
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 519 ح 10187. [1]
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 69 ح 84. [2]
4- (4) صحیح البخاری:ج 2 ص 864 ح 2316.
5- (5) الکافی:ج 2 ص 509 ح 3. [3]

الحدیث

2461 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ دُعاءُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله لَیلَةَ الأَحزابِ:یا صَریخَ المَکروبینَ،ویا مُجیبَ دَعوَةِ المُضطَرّینَ،ویا کاشِفَ غَمِّی،اکشِف عَنّی غَمّی وهَمّی وکَربی؛فَإِنَّکَ تَعلَمُ حالی وحالَ أصحابی،وَاکفِنی هَولَ عَدُوّی. (1)

2462 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوحَی اللّهُ إلی نَبِیٍّ مِنَ الأَنبِیاءِ:ما بالُ عِبادی یَدخُلونَ بُیوتی بِقُلوبٍ غَیرِ طاهِرَةٍ،و أبدانٍ غَیرِ نَقِیَّةٍ؟أبی یَغتَرّونَ؟أو إیّایَ یُخادِعونَ؟وعِزَّتی وجَلالی،وعُلُوِّ مَکانی،لَأَبتَلِیَنَّهُم بِبَلِیَّةٍ أترُکُ الحَلیمَ فیها حَیرانَ،لا یَنجو مَن نَجا مِنهُم إلّا بِدُعاءٍ کَدُعاءِ الغَریقِ. (2)

ل الوالِدُ

2463 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم ودَعوَةَ الوالِدِ؛فَإِنَّها أحَدُّ مِنَ السَّیفِ. (3)

2464 . عنه صلی الله علیه و آله: کُلُّ شَیءٍ بَینَهُ وبَینَ اللّهِ تَعالی حِجابٌ،إلّا شَهادَةَ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ،ودُعاءَ الوالِدِ لِوَلَدِهِ. (4)

8/12.مَن تُقضی حاجَتُهُ بِلا سُؤالٍ

2465 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:مَن شَغَلَهُ ذِکری عَن مَسأَلَتی،أعطَیتُهُ قَبلَ أن یَسأَلَنی. (5)

حدیث

2461 . امام باقر علیه السلام: دعای پیامبر صلی الله علیه و آله در شب احزاب،این بود:«ای فریادرس غصّه داران،و ای اجابت کننده دعای درماندگان،و ای غم گسار من!غم و اندوه و غصّه ام را از من بزُدای،که تو خود،حال من و حال یاران مرا می دانی،و مرا از هراسیدن از دشمنم نگه دار».

2462 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند به پیامبری از پیامبران،وحی فرمود:«چه شده است که بندگانم با دل های ناپاک و بدن های آلوده به خانه های من درمی آیند؟آیا به من غرّه می شوند؟یا مرا می فریبند؟به عزّت و شُکوه و بلندی مقامم سوگند که آنان را به چنان بلایی گرفتار می سازم که شخص بردبار(خردمند)را در آن سرگشته کنم و از ایشان،تنها آن کس نجات می یابد که چونان شخصِ در حال غرق شدن،دعا کند».

ل پدر

2463 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زنهارتان باد از نفرین پدر که تیزتر از شمشیر است!

2464 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر چیزی،میان آن و خداوند متعال مانعی است،بجز شهادت به«لا إله إلّا اللّه»و دعای پدر برای فرزندش.

8/12.کسی که حاجتش بی درخواست،برآورده می شود

2465 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل می فرماید:«هر کس چنان در یاد من غرقه شود که درخواست کردن از من را فراموش کند،پیش از آن که از من درخواست کند،به او عطا می کنم».

ص:731


1- (1) الکافی:ج 2 ص 561 ح 17. [1]
2- (2) الفردوس:ج 1 ص 145 ح 517.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 509 ح 3. [2]
4- (4) الجامع الصغیر:ج 2 ص 282 ح 6324.
5- (5) الفردوس:ج 3 ص 168 ح 4446.

2466 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن شَغَلَتهُ عِبادَةُ اللّهِ عَن مَسأَلَتِهِ،أعطاهُ اللّهُ أفضَلَ ما یُعطِی السّائِلینَ. (1)

9/12.مَن لا تُستَجابُ دَعوَتُهُ

الکتاب

«وَ قالَ الَّذِینَ فِی النّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّکُمْ یُخَفِّفْ عَنّا یَوْماً مِنَ الْعَذابِ* قالُوا أَ وَ لَمْ تَکُ تَأْتِیکُمْ رُسُلُکُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا بَلی قالُوا فَادْعُوا وَ ما دُعاءُ الْکافِرِینَ إِلاّ فِی ضَلالٍ». 2

الحدیث

2467 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن لَم یَطلُب طُعمَهُ فَلا عَلَیهِ أن لا یُکثِرَ الدُّعاءَ. (2)

2468 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل یَستَجیبُ لِلمَظلومینَ،ما لَم یَکونوا أکثَرَ مِنَ الظّالِمینَ،فَإِذا کانوا أکثَرَ مِنَ الظّالِمینَ فَلا یَستَجیبُ لَهُم. (3)

2469 . عنه صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ عز و جل:مَن لَم یَقبَل مِن عِبادِی المَیسورَ،ولَم یَدَعِ المَعسورَ،لَم انَفِّس کُربَتَهُ،ولَم أسمَع دُعاءَهُ،ولَم أستَجِب لَهُ. (4)

10/12.حِکمَةُ تَأخیرِ الإِجابَةِ

2470 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ الکافِرَ لَیَدعُو اللّهَ عز و جل فی حاجَتِهِ فَتُقضی لَهُ،وإنَّ المُؤمِنَ لَیَدعُو اللّهَ تَعالی فَتُبطِئُ

عَلَیهِ الإِجابَةُ،فَتَضِجُّ المَلائِکَةُ لِذلِکَ،فَیَقولُ اللّهُ تَعالی:إنَّما أجَبتُ الکافِرَ لِئَلّا یَدعُوَنی ولا یَذکُرَنی؛فَإِنّی ابغِضُهُ واُبغِضُ صَوتَهُ،واُبطِئُ لِلمُؤمِنِ لِئَلّا یَنقَطِعَ عَنّی ویَذکُرَنی؛فَإِنّی احِبُّهُ واُحِبُّ تَضَرُّعَهُ. (5)

2466 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس عبادت خدا او را از درخواست کردن از وی باز دارد،خداوند،بهترین چیزی را که به درخواست کنندگان می دهد،به او عطا می کند.

9/12.کسی که دعایش مستجاب نمی شود
قرآن

«و کسانی که در آتش اند،به نگهبانان جهنّم می گویند:پروردگارتان را بخوانید تا یک روز از این عذاب را به ما تخفیف دهد.می گویند:مگر پیامبرانتان دلایل روشن به سوی شما نیاوردند؟.می گویند:چرا.می گویند:پس بخوانید.و[لی]دعای کافران،جز در بیراهه نیست».

حدیث

2467 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که دنبال روزی اش نمی رود،بر او گناهی نیست که بسیار دعا نکند (6).

2468 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل دعای ستم دیدگان را می پذیرد،مادام که از ستمکاران بیشتر نباشند.هر گاه شمارشان از ستمکاران بیشتر باشد،دیگر دعایشان را نمی پذیرد.

2469 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل می فرماید:«هر که آسان را از بندگان من نپذیرد و از دشوار نگذرد،اندوه او را نمی زدایم و دعایش را نمی شنوم و اجابتش نمی کنم».

10/12.حکمت تأخیر اجابت

2470 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کافر برای حاجتش به درگاه خداوند عز و جل دعا می کند و حاجتش برآورده

می شود،و[لی]مؤمن به درگاه خداوند متعال دعا می کند و در اجابتش کندی می شود.از این کار،داد و فریاد فرشتگان بلند می شود.خداوند متعال می فرماید:«کافر را اجابت کردم تا دیگر مرا نخواند و یاد من نکند؛چرا که از او و صدایش بیزارم؛ولی در اجابت دعای مؤمن،کندی می کنم تا از من نَبُرد و مرا یاد کند؛چرا که خودش و زاری کردنش را دوست دارم».

ص:732


1- (1) عدّة الداعی:ص 233. [1]
2- (3) کنز العمّال:ج 4 ص 12 ح 9249.
3- (4) الفردوس:ج 1 ص 149 ح 538.
4- (5) الفردوس:ج 5 ص 241 ح 8072.
5- (6) کنز العمّال:ج 2 ص 86 ح 3262.
6- (7) چون دعا کردن در این جا بی مورد است و هر چه دعا کند،نیز بی فایده است؛بلکه باید کار و تلاش کند.

2471 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّهُ سُبحانَهُ یَبتَلِی العَبدَ،حَتّی یَسمَعَ دُعاءَهُ وتَضَرُّعَهُ. (1)

الفصل الثالث عشر:الدّعاء للآخرین

1/13.الحَثُّ عَلی طَلَبِ الدُّعاءِ مِنَ الآخَرین

2472 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: استَکثِر مِنَ النّاسِ مِن دُعاءِ الخَیرِ لَکَ؛فَإِنَّ العَبدَ لا یَدری عَلی لِسانِ مَن یُستَجابُ لَهُ،أو یُرحَمُ. (2)

2473 . عنه صلی الله علیه و آله: اغتَنِموا دُعاءَ ضَعَفَةِ امَّتی؛فَإِنَّهُ یُستَجابُ لَهُم فیکُم. (3)

2/13.مَن یَنبَغِی الدُّعاءُ لَهُ

أ الوالِدانِ

الکتاب

«رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسابُ». 4

2471 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند سبحان،بنده را گرفتار می کند تا دعا و زاری او را بشنود.

فصل سیزدهم:دعا کردن برای دیگران

1/13.ترغیب به درخواست دعا از دیگران

2472 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از مردم،بسیار درخواستِ دعای خیر برای خود کنید؛چرا که انسان نمی داند از زبانِ چه کسی درخواستش مستجاب می شود یا مورد رحمت قرار می گیرد.

2473 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعای ضعیفانِ امّت مرا غنیمت بشمارید؛زیرا دعای آنها در حقّ شما مستجاب می شود.

2/13.آنان که سزاوار دعایند
الف پدر و مادر
قرآن

«پروردگارا!روزی که حساب بر پا می شود،بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشای».

ص:733


1- (1) إرشاد القلوب:ص 148. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 2 ص 73 ح 3188.
3- (3) الفردوس:ج 1 ص 89 ح 286.

الحدیث

2474 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: دُعاءُ الوَلَدِ لِلوالِدِ کَالأَخذِ بِالیَدِ. (1)

2475 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ الرَّجُلَ لَیَموتُ والِداهُ وهُوَ عاقٌّ لَهُما،فَیَدعو لَهُما مِن بَعدِهِما فَیَکتُبُهُ اللّهُ مِنَ البارّینَ. (2)

ب الأَهلُ وَالأَولادُ وَالأَخُ

الکتاب

«قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِأَخِی وَ أَدْخِلْنا فِی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ». 3

«رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً». 4

الحدیث

2476 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: دُعاءُ الوالِدِ لِوَلَدِهِ،مِثلُ دُعاءِ النَّبِیِّ لِاُمَّتِهِ. (3)

2477 . عنه صلی الله علیه و آله: رَحِمَ اللّهُ مَن أعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّهِ،وهُوَ أن یَعفُوَ عَن سَیِّئَتِهِ،ویَدعُوَ لَهُ فیما بَینَهُ وبَینَ اللّهِ. (4)

ج الأَخُ المُؤمِنُ بِظَهرِ الغَیبِ

2478 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَیسَ شَیءٌ أسرَعَ إجابَةً مِن دَعوَةِ غائِبٍ لِغائِبٍ. (5)

2479 . عنه صلی الله علیه و آله: دُعاءُ المُؤمِنِ لِأَخیهِ بِظَهرِ الغَیبِ

مُستَجابٌ. (6)

حدیث

2474 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعای فرزند برای پدر،مانند گرفتن دست است. (7)

2475 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گاه،پدر و مادر کسی در حالی می میرند که آن دو را نافرمانی کرده است؛ولی بعد از مرگشان برای آنها دعا می کند.پس خداوند،او را جزو نیکوکاران و فرمان بُرداران[نسبت به پدر و مادر]می نویسد.

ب خانواده،فرزندان و برادر
قرآن

«[موسی]گفت:پروردگارا!من و برادرم را بیامرز و ما را در[پناه]رحمت خود درآور،و تو مهربان ترینِ مهربانانی».

«پروردگارا!به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنیِ چشمان[ما]باشد،و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان».

حدیث

2476 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعای پدر برای فرزندش،به سانِ دعای پیامبر برای امّتش است.

2477 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،رحمت کند آن کسی را که فرزندش را بر نیکی کردن به خویش کمک می کند،بدین گونه که از خطای او درمی گذرد و به درگاه خدا برایش دعا می کند!

ج برادر مؤمن،وقتی که حضور ندارد

2478 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ دعایی سریع تر از دعای شخص غایب برای غایب،به اجابت نمی رسد.

2479 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعای مؤمن برای برادرش در

غیاب او،مستجاب می شود.

ص:734


1- (1) الفردوس:ج 2 ص 213 ح 3038.
2- (2) الدرّ المنثور:ج 5 ص 267. [1]
3- (5) تاریخ أصبهان:ج 1 ص 226 الرقم 344. [2]
4- (6) بحار الأنوار:ج 104 ص 98 ح 70. [3]
5- (7) الکافی:ج 2 ص 510 ح 7. [4]
6- (8) الجعفریّات:ص 195. [5]
7- (9) ممکن است مقصود«گرفتن دست پدر به هنگام ناتوانی»باشد و یا اشاره باشد به سرعت اجابت.

2480 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن عَبدٍ یَقومُ مِنَ اللَّیلِ فَیُصَلّی رَکعَتَینِ،فَیَدعو فی سُجودِهِ لِأَربَعینَ مِن أصحابِهِ یُسَمّی بِأَسمائِهِم و أسماءِ آبائِهِم،إلّا ولَم یَسأَلِ اللّهَ تَعالی شَیئا إلّا أعطاهُ. (1)

2481 . عنه صلی الله علیه و آله: اطلُبِ العافِیَةَ لِغَیرِکَ،تُرزَقها فی نَفسِکَ. (2)

3/12.مَن لا یَنبَغِی الدُّعاءُ لَهُ

2482 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن دَعا لِظالِمٍ بِالبَقاءِ،فَقَد أحَبَّ أن یُعصَی اللّهُ فی أرضِهِ. (3)

2483 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا دَعَوتُم لِأَحَدٍ مِنَ الیَهودِ وَالنَّصاری فَقولوا:أکثَرَ اللّهُ مالَکَ ووَلَدَکَ (4). (5)

2480 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده مؤمنی نیست که پاسی از شب برخیزد و دو رکعت نماز بخواند و در سجده اش برای چهل تن از یارانش دعا کند و نامِ آنها و نام پدرانشان را ببرد،مگر آن که هر چه از خداوند متعال درخواست کند،به او عطا می فرماید.

2481 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عافیت را برای دیگران طلب کن تا روزیِ خودت نیز بشود.

3/13.کسانی که نباید برایشان دعا کرد

2482 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس برای بقای ستمگری دعا کند،در واقع،دوست داشته است که خداوند در زمینش نافرمانی شود.

2483 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه برای یکی از یهود و نصارا دعا کردید،بگویید:«خداوند،مال و فرزندانت را افزون گردانَد!». (6)

ص:735


1- (1) مصباح المتهجّد:ص 133 ح 217. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 2 ص 75 ح 3198.
3- (3) إحیاء علوم الدین:ج 2 ص 208. [2]
4- (4) ینبغی الالتفات إلی أنّ طلب الکفاف للآخرین یعتبر دعاً مرغوباً فیه فی إطارمعاییر ثقافتنا الدینیة،فی قِبال الدعاء بزیادة الأموال والأولاد لهم الّذی یعتبر لعنة علیهم.ومن الطبیعی فإنّ المقصود بالزیادة هنا هی ما زادت عن مقدار الکفاف والحاجة.
5- (5) تاریخ دمشق:ج 55 ص 208 ح 11679.
6- (6) قابل توجه این که در فرهنگ دینی درخواست کفاف برای دیگران،دعا در حق آنان محسوب می شود و درخواست زیادی مال و فرزند که طبعاً فراتر از کفاف و نیاز باشد نوعی نفرین در حق آنها قلمداد می گردد.
تحلیلی درباره ممنوعیت دعا کردن در حقّ مشرکان و کافران و ستمگران

مشرکان و کافران و ستمگران،به عنوان کسانی که دعا کردن در حقّ آنان شایسته نیست،معرّفی شده اند.پرسشی که در این باره قابل طرح است،این است که دعا در حقیقت،خیرخواستن از خدا برای دیگران است.بنا بر این،چه مانعی دارد که مسلمان،حتّی برای کسانی که با او هم عقیده نیستند،و نیز برای انسان های کافر و ستمگر،خیرخواهی کند؟

پاسخ این پرسش،این است که به طور کلّی،کسانی که گرفتار انحرافات اعتقادی و عملی هستند،به دو دسته تقسیم می شوند:

دسته اوّل،مستضعفان اند؛یعنی کسانی که به دلیل ناآگاهی و نبود ابزار و امکانات لازم جهت شناسایی حق و پیروی از آن،دچار انحراف شده اند.

دسته دوم،معاندان اند؛یعنی کسانی که حق را می شناسند و آگاهانه،به دلیل هوسرانی و برتری جویی،با آن مخالفت می کنند،و یا به ابزار و موقعیت شناسایی حق،دسترسی دارند؛لیکن بدان بی اعتنایی می کنند و بر باطل می مانند.

در مورد دسته اوّل،نه تنها دعا برای هدایت آنها ممدوح است؛بلکه هرگونه تلاش برای آگاه سازی و تعلیم و تربیت آنها ضروری است.لذا پیامبر خدا،با آن همه آزارهایی که از قوم خود دید،برای هدایت آنها دعا می کرد و می گفت:

اللّهُمَّ اهدِ قَومی فَإِنَّهُم لا یَعلَمونَ. (1)

خداوندا قوم مرا راه نمایی کن؛زیرا آنان نادان اند.

و امّا معاندان،نه تنها دعا برای آنان ممدوح نیست؛بلکه مذموم و ممنوع است؛بلکه نفرین فرستادن بر آنان،لازم و ضروری است؛زیرا دعا کردن در حقّ معاندان با حق و عدل،اگر برای دنیای آنها(مانند سلامت و طول عمرشان)باشد،در واقع،برای گسترش کفر و شرک و ظلم و فساد در زمین است.و اگر دعا،برای هدایت آنها باشد،بی فایده است؛زیرا آنها قابلیت هدایت ندارند و چنین دعایی،چه بسا تبعات سیاسی اجتماعی زیانباری نیز داشته باشد.

بر این اساس،اولیای خداوند،نه تنها برای حامیان باطل و دشمنان حق و عدالتْ دعا نمی کردند؛بلکه گاه آنان را نفرین می کردند.

ص:736


1- (1) الخرائج و الجرائح:ج 1ص 164 ح 252؛تاریخ دمشق:ج 62 ص 247.

الفصل الرابع عشر:من دعا له النّبیّ صلی الله علیه و آله

1/14.الإِمامُ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام

2484 . الإمام علیّ علیه السلام: دَخَلتُ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فِی المَسجِدِ وهُوَ فی مُصَلّیً لَهُ فی بَعضِ حُجَرِهِ فَقالَ:یا عَلِیُّ،بِتُّ لَیلَتی هذِهِ حَیثُ تَری اصَلّی و أسأَلُ رَبّی تَعالی،فَما سَأَلتُ رَبّی شَیئا إلّا سَأَلتُ لَکَ مِثلَهُ،وما سَأَلتُ مِن شَیءٍ إلّا أعطانی،إلّا أنَّهُ قیلَ لی:لا نَبِیَّ بَعدی. (1)

2485 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی عَلِیٍّ علیه السلام:اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ،وعادِ مَن عاداهُ،وَانصُر مَن نَصَرَهُ،و أحِبَّ مَن أحَبَّهُ. (2)

2486 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَولاهُ،اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ،وعادِ مَن عاداهُ. (3)

2/14.عَلِیٌّ وفاطِمَةُ علیهما السلام

2487 . المعجم الکبیر عن ابن عبّاس فی حَدیثِ زَواجِ فاطِمَةَ علیها السلام:ثُمَّ دَعا صلی الله علیه و آله فاطِمَةَ علیها السلام فَأَخَذَ کَفّا مِن ماءٍ فَضَرَبَ بِهِ عَلی رَأسِها وکَفّا بَینَ ثَدیَیها،ثُمَّ رَشَّ جِلدَهُ وجِلدَها،ثُمَّ التَزَمَها فَقالَ:

اللّهُمَّ إنَّها مِنّی و أنَا مِنها،اللّهُمَّ کَما أذهَبتَ عَنِّی الرِّجسَ وطَهَّرتَنی فَطَهِّرها.

ثُمَّ دَعا بِمِخضَبٍ آخَرَ،ثُمَّ دَعا عَلِیّا فَصَنَعَ بِهِ کَما صَنَعَ بِها،ثُمَّ دَعا لَهُ کَما دَعا لَها.

ثُمَّ قالَ لَهُما:قوما إلی بَیتِکُما،جَمَعَ اللّهُ بَینَکُما وبارَکَ فی سَیرِکُما و أصلَحَ بالَکُما.ثُمَّ قامَ فَأَغلَقَ عَلَیهِما بابَهُ بِیَدِهِ. (4)

فصل چهاردهم:کسانی که پیامبر صلی الله علیه و آله برایِشان دعا کرد

1/14.امام علی بن ابی طالب علیه السلام

2484 . امام علی علیه السلام: بر پیامبر خدا در مسجد وارد شدم،در حالی که در یکی از اتاق هایش در محلّ نمازش نشسته بود.فرمود:«ای علی!دیشب،در همین جا که می بینی،شب را به نماز گذراندم و از پروردگار بلند مرتبه ام درخواست می کردم.هر چه از پروردگارم خواستم،مانند آن را برای تو نیز درخواست نمودم،و هیچ چیز از او نخواستم،مگر آن که عطایم فرمود،جز آن که به من گفته شد که بعد از من،پیامبری نیست».

2485 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حقّ علی علیه السلام:بار خدایا!دوست باش با هر کسی که دوستِ او باشد و دشمن باش با کسی که دشمنِ او باشد و یاری کن کسی را که یاری اش کند و دوست بدار هر که را دوستش بدارد.

2486 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که من مولای اویم،پس علی مولای اوست.بار خدایا!دوست باش با کسی که دوستِ او باشد و دشمن باش با کسی که دشمنِ او باشد.

2/14.علی و فاطمه علیهما السلام

2487 . المعجم الکبیر به نقل از ابن عبّاس(در بیان ازدواج فاطمه علیها السلام):سپس،پیامبر صلی الله علیه و آله فاطمه علیها السلام را صدا زد و مُشتی آب برگرفت و بر سرِ او و مُشتی هم میان سینه اش ریخت.سپس،مقداری آب به پوست علی و فاطمه پاشید.آن گاه،فاطمه را در آغوش گرفت و گفت:«بار خدایا!او،از من است و من،از اویم.بار خدایا!همچنان که پلیدی را از من زُدودی و پاکم نمودی،او را نیز پاک گردان».

بعد،ظرف آب دیگری خواست و علی علیه السلام را صدا زد و با او نیز چنین کرد.

سپس،همچنان که برای فاطمه علیها السلام دعا کرده بود،برای او نیز دعا کرد.آن گاه به آن دو فرمود:«برخیزید و به خانه خود بروید.خداوند،شما را با هم بدارد و به زندگی تان برکت دهد و خاطرتان را آسوده بدارد!».

سپس،برخاست و با دست خود،در را به روی آنها بست.

ص:737


1- (1) تاریخ دمشق:ج 42 ص 311 ح 8860.
2- (2) فضائل الصحابة لابن حنبل:ج 2 ص 599 ح 1022. [1]
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 6 ص 401 ح 18506.. [2]
4- (4) المعجم الکبیر:ج 22 ص 412 ح 1022.

2488 . السنن الکبری للنسائی عن بُرَیدة: لَمّا کانَ لَیلَةُ البِناءِ،قالَ صلی الله علیه و آله:یا عَلِیُّ،لا تُحدِث شَیئا حَتّی تَلقانی.

فَدَعَا النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله بِماءٍ فَتَوَضَّأَ مِنهُ ثُمَّ أفرَغَهُ عَلی عَلِیٍّ علیه السلام،فَقالَ:اللّهُمَّ بارِک فیهِما،وبارِک عَلَیهِما،وبارِک لَهُما فی شِبلِهِما. (1)

3/14.الحَسَنانِ علیهما السلام

2489 . المناقب لابن المغازلی عن البراء بن عازب: رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله واضِعا الحَسَنَ وَالحُسَینَ علیهما السلام عَلی عاتِقِهِ یَقولُ:اللّهُمَّ إنّی احِبُّهُما فَأَحِبَّهُما. (2)

2490 . المستدرک علی الصحیحین عن ابن عبّاس: کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یُعَوِّذُ الحَسَنَ وَالحُسَینَ علیهما السلام یَقولُ:

اعیذُکُما بِکَلِماتِ اللّهِ التّامَّةِ،مِن کُلِّ شَیطانٍ وهامَّةٍ (3)،ومِن کُلِّ عَینٍ لامَّةٍ. (4)

ثُمَّ یَقولُ:هکَذا کانَ یُعَوِّذُ إبراهیمُ ابنَیهِ إسماعیلَ وإسحاقَ. (5)

2491 . تاریخ دمشق عن أبی إسحاق السبیعی فی خَبَرِ

ابنِ زِیادٍ ونَکتِهِ ثَنایَا الحُسَینِ علیه السلام:إنَّ زَیدَ بنَ أرقَمَ خَرَجَ مِن عِندِهِ یَعنِی ابنَ زِیادٍ یَومَئِذٍ وهُوَ یَقولُ:أما وَاللّهِ لَقَد سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ:«اللّهُمَّ إنّی أستَودِعُکَهُ وصالِحَ المُؤمِنینَ»،فَکَیفَ حِفظُکُم لِوَدیعَةِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله؟ (6)

2488 . السنن الکبری،نَسایی به نقل از بُرَیده:چون شبِ زفاف شد،پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«ای علی!کاری انجام مده تا مرا ملاقات کنی».

پس پیامبر صلی الله علیه و آله مقداری آب طلبید و با آن وضو ساخت.سپس بقیه آب را روی علی علیه السلام خالی کرد و گفت:«بار خدایا!در این دو،برکت قرار ده و به آنها خیر و برکت عطا فرما و در فرزندانشان نیز برای این دو برکت قرار ده».

3/14.حسن و حسین علیهما السلام

2489 . المناقب،ابن مَغازلی به نقل از بَراء بن عازب:پیامبر خدا را دیدم که حسن و حسین علیهما السلام را بر دوش خود گذاشته است و می گوید:«بار خدایا!من،این دو را دوست دارم.تو هم آنها را دوست بدار».

2490 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابن عبّاس:پیامبر صلی الله علیه و آله برای محافظت حسن و حسین علیهما السلام این دعا را می خواند:«شما را از گزند هر شیطان و خزنده زهرآگینی و از هر چشمِ بدی،در پناه کلمات تامّ خداوند عز و جل درمی آورم».

سپس می فرمود:«ابراهیم،پسرانش اسماعیل و اسحاق را این گونه تعویذ می کرد».

2491 . تاریخ دمشق به نقل از ابو اسحاق سبیعی:

هنگامی که امام حسین علیه السلام شهید شد و سرِ ایشان را نزد ابن زیاد آوردند و او با چوب به سرِ ایشان می زد،آن روز،زید بن ارقم از نزد ابن زیاد خارج شد و می گفت:به خدا سوگند،از پیامبر خدا شنیدم که می گوید:«بار خدایا!من،او را و مؤمنان شایسته را به تو می سپارم»،و شما چگونه سپرده پیامبر خدا را حفظ کردید؟!

ص:738


1- (1) السنن الکبری للنسائی:ج 6 ص 73 ح 10088. [1]
2- (2) المناقب لابن المغازلی:ص 375 ح 421. [2]
3- (3) الهامّة:کلُّ ذات سَمّ یقتل(النهایة:ج 5 ص 275« [3]همم»).
4- (4) لامّة:أی ذات لَمَم؛وهی التی تصیب بسوء(مجمع البحرین:ج 3 ص 1649«لمم»).
5- (5) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 183 ح 4781.
6- (6) تاریخ دمشق:ج 14 ص 236 ح 3546.

4/14.أهلُ البَیتِ علیهم السلام

2492 . تاریخ دمشق عن امّ سلمة: بَینَما رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عِندی فَأَرسَلَ إلی حَسَنٍ وحُسَینٍ وعَلِیٍّ وفاطِمَةَ علیهم السلام،فَانتَزَعَ کِساءً عَنّی فَأَلقاهُ عَلَیهِم،وقالَ:

اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی،فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرا. (1)

2493 . المعجم الکبیر عن ابن لهیعة عن عمرو بن شعیب: أنَّهُ دَخَلَ عَلی زَینَبَ بِنتِ أبی سَلَمَةَ،فَحَدَّثَتهُم أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ عِندَ امِّ سَلَمَةَ فَدَخَلَ عَلَیها بِالحَسَنِ وَالحُسَینِ وفاطِمَةَ علیهم السلام،فَجَعَلَ الحَسَنَ مِن شِقٍّ وَالحُسَینَ مِن شِقٍّ وفاطِمَةَ فی حِجرِهِ.ثُمَّ قالَ: «رَحْمَتُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ» (2). (3)

5/14.أبو مَریَمَ الغَسّانِیُّ

2494 . المعجم الکبیر عن أبی مریم الغسّانی: غَزَوتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَدَفَعَ إلَیَّ اللِّواءَ،ورَمَیتُ بَینَ یَدَیهِ

بِالجَندَلِ (4)،فَأَعجَبَهُ ذلِکَ ودَعا لی. (5)

4/14.اهل بیت علیهم السلام

2492 . تاریخ دمشق به نقل از امّ سلمه:پیامبر خدا،نزد من بود.پس،در پیِ حسن و حسین و علی و فاطمه علیهم السلام فرستاد.آن گاه،ردای مرا درآورد و روی آنها انداخت و فرمود:«بار خدایا!اینان،اهل بیت من اند.پس،پلیدی را از آنان ببَر و پاکِ پاکشان گردان».

2493 . المعجم الکبیر به نقل از ابن لُهَیعه:عمرو بن شعیب،به دیدار زینب،دختر ابو سلمه[و امّ سلمه]،رفت و او برای حاضران،نقل کرد که پیامبر خدا با حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام بر امّ سلمه وارد شد و حسن علیه السلام را در یک طرفش قرار داد و حسین علیه السلام را طرف دیگرش و فاطمه علیها السلام را در کنارش.سپس فرمود:«رحمت و برکات خدا بر شما اهل بیت،که او ستودنی و بزرگوار است!».

5/14.ابو مریم غَسّانی

2494 . المعجم الکبیر به نقل از ابو مریم غسّانی:همراه پیامبر خدا به جنگ رفتم و ایشان پرچم را به من داد و من پیشاپیش ایشان[به طرف دشمن]سنگ پرتاب می کردم.ایشان از این کار من

خوشش آمد و برایم دعا کرد.

ص:739


1- (1) تاریخ دمشق:ج 13 ص 203 ح 3181.
2- (2) هود:73. [1]
3- (3) المعجم الکبیر:ج 24 ص 281 ح 713.
4- (4) الجندل:الحجارة(لسان العرب:ج 11 ص 128« [2]جندل»).
5- (5) المعجم الکبیر:ج 22 ص 332 ح 833.

6/14.عَبدُ اللّهِ بنُ جَعفَرٍ

2495 . المناقب لابن شهر آشوب: مَرَّ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله بِعَبدِ اللّهِ بنِ جَعفَرٍ وهُوَ یَصنَعُ شَیئا مِن طینٍ مِن لُعَبِ الصِّبیانِ.

فَقالَ:ما تَصنَعُ بِهذا؟قالَ:أبیعُهُ.قالَ:ما تَصنَعُ بِثَمَنِهِ؟قالَ:أشتَری رُطَبا فَآکُلُهُ.

فَقالَ لَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:اللّهُمَّ بارِک لَهُ فی صَفقَةِ یَمینِهِ.فَکانَ یُقالُ:مَا اشتَری شَیئا قَطُّ إلّا رَبِحَ فیهِ. (1)

7/14.عَبدُ اللّهِ بنُ عَبّاسٍ

2496 . سنن الترمذی عن ابن عبّاس: دَعا لی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أن یُؤتِیَنِی الحِکمَةَ مَرَّتَینِ. (2)

8/14.عَبدُ اللّهِ بنُ مَسعودٍ

2497 . المعجم الکبیر عن عبد اللّه بن مسعود: مَرَّ بِیَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله و أنَا فی غَنَمٍ لِعُقبَةَ،فَمَسَحَ رَأسی وقالَ:یَرحَمُکَ اللّهُ،إنَّکَ غُلَیمٌ مُعَلَّمٌ. (3)

9/14.عَمرُو بنُ الحَمِقِ

2498 . المصنّف لابن أبی شیبة عن یونس بن سلمان عن جدّه عن عمرو بن الحمق: إنَّهُ سَقَی النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله لَبَنا،فَقالَ:«اللّهُمَّ أمتِعهُ بِشَبابِهِ»،فَلَقَد أتَت عَلَیهِ ثَمانونَ سَنَةً لا یَری شَعرَةً بَیضاءَ. (4)

6/14.عبد اللّه بن جعفر

2495 . المناقب،ابن شهرآشوب: پیامبر صلی الله علیه و آله بر عبد اللّه بن جعفر گذشت که مشغول ساختن وسایل بازی کودکان از گِل بود.فرمود:«با اینها چه می کنی؟».

گفت:آنها را می فروشم.

فرمود:«با پولشان چه می کنی؟».

گفت:خرمایی می خرم و می خورم.

پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:«بار خدایا!به او در کسب و کارش برکت ده».

گفته می شد:از آن پس،او هرگز چیزی نخرید،مگر آن که در آن سود کرد.

7/14.عبد اللّه بن عبّاس

2496 . سنن الترمذی به نقل از ابن عبّاس:پیامبر خدا برایم دو بار دعا کرد که به من حکمت داده شود.

8/14.عبد اللّه بن مسعود

2497 . المعجم الکبیر به نقل از عبد اللّه بن مسعود:مشغول چرانیدن گوسفندان عُقبه بودم که پیامبر صلی الله علیه و آله بر من گذشت و دستی به سرم کشید و فرمود:«خدایت رحمت کند!تو پسرکی دانش آموخته هستی».

9/14.عَمرو بن حَمِق

2498 . المصنَّف،ابن ابی شَیبه به نقل از یونس بن سلمان،از جدّش:عمرو بن حَمِق به پیامبر صلی الله علیه و آله شیر نوشاند.پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:«بار خدایا!او را از جوانی اش برخوردار بدار».

پس،هشتاد ساله شد و یک موی سپید در خود ندید.

ص:740


1- (1) المناقب لابن شهر آشوب:ج 1 ص 84. [1]
2- (2) سنن الترمذی:ج 5 ص 679 ح 3823. [2]
3- (3) المعجم الکبیر:ج 9 ص 79 ح 8457.
4- (4) المصنّف لابن أبی شیبة:ج 7 ص 437 ح 121.

10/14.فاطِمَةُ بِنتُ أسَدٍ

2499 . الخرائج والجرائح: إنَّ عَلِیّا علیه السلام بَکی یَوما،وقالَ:ماتَت امّی،فَنَهَضَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَقالَ:

هِیَ وَاللّهِ امّی حَقّا،ما رَأَیتُ مِن عَمّی شَیئا إلّا وقَد رَأَیتُ مِنها أکثَرَ مِنهُ.

ثُمَّ صاحَ:یا امَّ سَلَمَةَ!هذِهِ بُردَتی فَأَزِّریها فیها،وهذِهِ قَمیصی فَدَرِّعیها فیها،وهذا رِدائی فَأدرِجیها فیهِ،فَإِذا فَرَغتِ مِن غُسلِها فَأَعلِمینی.

فَأَعلَمَتهُ امُّ سَلَمَةَ،فَحَمَلَها عَلی سَریرِها ثُمَّ صَلّی عَلَیها،ثُمَّ نَزَلَ لَحدَها فَلَبِثَ ما شاءَ اللّهُ لا یُسمَعُ لَهُ إلّا هَمهَمَةٌ.

ثُمَّ صاحَ:یا فاطِمَةُ!

قالَت:لَبَّیکَ یا رَسولَ اللّهِ.

قالَ:هَل رَأَیتِ ما ضَمِنتُ لَکِ؟

قالَت:نَعَم،فَجَزاکَ اللّهُ عَنّی فِی المَحیا وَالمَماتِ أفضَلَ الجَزاءِ.

فَلَمّا سَوّی عَلَیها وخَرَجَ،سُئِلَ عَنها،فَقالَ:قَرَأتُ عَلَیها یَوما «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» (1)فَقالَت:یا رَسولَ اللّهِ،وما فُرادی؟قُلتُ:عُراةً.قالَت:وا سَو أَتاه!فَسَأَلتُ اللّهَ ألّا یُبدِیَ (2)عَورَتَها.

ثُمَّ سَأَلَتنی عَن مُنکَرٍ ونَکیرٍ،فَأَخبَرتُها بِحالِهِما،

بِأَنَّهُما کَیفَ یَجیئانِ.قالَت:وا غَوثاه بِاللّهِ مِنهُما!فَسَأَلتُ اللّهَ أن لا یُرِیَهُما إیّاها،و أن یَفسَحَ لَها فی قَبرِها،و أن یَحشُرَها فی أکفانِها. (3)

10/14.فاطمه بنت اسد

2499 . الخرائج و الجرائح: روزی،علی علیه السلام گریست و گفت:مادرم درگذشت.

پیامبر صلی الله علیه و آله برخاست و فرمود:«به خدا سوگند که او،به راستی،مادر من نیز هست.هیچ محبّتی از عمویم ندیدم،مگر آن که بیشتر از آن را از او دیدم».

سپس صدا زد:«ای امّ سلمه!این بُردِ مرا به کمرش ببند و این پیراهنم را به بالاتنه اش بپوشان و این ردایم را بر او بپوشان و چون غسلش دادی،مرا خبر کن».

امّ سلمه پیامبر صلی الله علیه و آله را خبر کرد.ایشان،جنازه را بر تابوت نهاد و سپس بر او نماز گزارد و آن گاه وارد قبر شد.مدّتی گذشت و جز زمزمه ای از ایشان شنیده نمی شد.سپس[پیامبر صلی الله علیه و آله رو به جنازه]صدا زد:«فاطمه!».

او گفت:بله،ای پیامبر خدا!

فرمود:«آیا آنچه را برایت ضمانت کرده بودم،دیدی؟».

گفت:آری.خداوند از جانب من،به تو،در حیات و مَمات،برترین پاداش را بدهد!

چون پیامبر صلی الله علیه و آله لحد را پوشاند و بیرون آمد،از وی درباره آنچه فرمود،سؤال کردند.فرمود:«روزی برای او این آیه را قرائت کردم:«و همان گونه که شما را نخستین بار آفریدیم،[اکنون نیز]تنها به سوی ما آمده اید».گفت:ای پیامبر خدا!"تنها" یعنی چه؟گفتم:یعنی عریان.گفت:چه شرم آور!و من از

خدا خواستم که عورت او را آشکار نسازد.

سپس از من درباره نَکیر و مُنکِر پرسید و من از نحوه آمدن آن دو برایش گفتم.گفت:خدا به دادم برسد از آن دو!و من از خدا خواستم که آن دو را به او نشان ندهد و قبرش را برای او فراخ گردانَد و وی را در همان کفنش محشور فرماید».

ص:741


1- (1) الأنعام:94. [1]
2- (2) فی المصدر:«تُبدِیَ»،والصواب ما أثبتناه کما فی نور الثقلین:ج 1 ص 747 ح 188. [2]
3- (3) الخرائج والجرائح:ج 1 ص 90 ح 150.

11/14.النَّجاشِیُّ

2500 . تهذیب الأحکام عن محمّد بن مسلم أو زرارة: قالَ[الإِمامُ علیه السلام]:الصَّلاةُ عَلَی المَیِّتِ بَعدَما یُدفَنُ إنَّما هُوَ الدُّعاءُ.

قالَ:قُلتُ:فَالنَّجاشِیُّ لَم یُصَلِّ عَلَیهِ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله؟فَقالَ:لا،إنَّما دَعا لَهُ. (1)

12/14.خَلَفُ شُهداءِ احُد

2501 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعائِهِ لِخَلَفِ شُهداءِ احُدٍ:اللّهُمَّ أذهِب حُزنَ قُلوبِهِم،وآجِر مُصیبَتَهُم،و أحسِنِ الخَلَفَ عَلی مَن خَلَّفوا. (2)

13/14.غُلامٌ مِنَ الأَنصارِ

2502 . المعجم الصغیر عن أنس: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ ذاتَ یَومٍ لِغُلامٍ مِنَ الأَنصارِ:ناوِلنی نَعلی.

فَقالَ الغُلامُ:یا نَبِیَّ اللّهِ،بِأَبی أنتَ واُمِّی،اترُکنی حَتّی أجعَلَهُما أنَا فی رِجلَیکَ.

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:اللّهُمَّ إنَّ عَبدَکَ هذا یَتَرَضّاکَ فَارضَ عَنهُ. (3)

11/14.نجاشی

2500 . تهذیب الأحکام به نقل از محمّد بن مسلم یا زراره:[امام علیه السلام]فرمود:«نماز گزاردن بر مُرده،پس از به خاک سپاری اش،همان دعا کردن است».

گفتم:پیامبر صلی الله علیه و آله بر نجاشی نماز نخواند؟

فرمود:«نه!فقط برایش دعا کرد».

12/14.بازماندگان شهدای احد

2501 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا برای بازماندگان شهیدان احد:بار خدایا!غم و اندوه را از دل هایشان بِبَر و به مصیبت آنان مزد عطا کن و به بازماندگانشان عوضِ نیکو بده.

13/14.پسری از انصار

2502 . المعجم الصغیر به نقل از انَس:روزی،پیامبر صلی الله علیه و آله به پسرکی از انصار فرمود:«کفشم را به من بده».

پسرک گفت:ای پیامبر خدا!پدر و مادرم فدایت!اجازه دهید من آن را به پایت کنم.

پیامبر خدا گفت:«بار خدایا!این بنده ات در صدد جلب خشنودی توست.پس،از او خشنود باش!».

ص:742


1- (1) تهذیب الأحکام:ج 3 ص 202 ح 473.
2- (2) شرح نهج البلاغة:ج 15 ص 42.
3- (3) المعجم الصغیر:ج 2 ص 143.

14/14.الاُمَّةُ الإسلامِیَّة

2503 . الإمام علیّ علیه السلام: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ:سَأَلتُ رَبّی تَبارَکَ وتَعالی ثَلاثَ خِصالٍ،فَأَعطانِی اثنَتَینِ و مَنَعَنی واحِدَةً.

قُلتُ:یا رَبِّ لا تُهلِک امَّتی جَوعا،قالَ:لَکَ هذِهِ.قُلتُ:یا رَبِّ لا تُسَلِّط عَلَیهِم عَدُوّا مِن غَیرِهِم یَعنی مِنَ المُشرِکینَ فَیَجتاحوهُم (1)،قالَ:لَکَ ذلِکَ.قُلتُ:یا رَبِّ لا تَجعَل بَأسَهُم بَینَهُم،فَمَنَعَنی هذِهِ. (2)

2504 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل وَعَدَنی فی امَّتی،و أجارَهُم مِن ثَلاثٍ:لا یَعُمُّهُم بِسَنَةٍ (3)،ولا یَستَأصِلُهُم عَدُوٌّ،ولا یَجمَعُهُم عَلی ضَلالَةٍ. (4)

15/14.دُعاءُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله لِقَومِهِ

2505 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ اغفِر لِقَومی فَإِنَّهُم لا یَعلَمونَ. (5)

2506 . الشفا بتعریف حقوق المصطفی: رُوِیَ أنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله لَمّا کُسِرَت رَباعِیَتُهُ وشُجَّ وَجهُهُ یَومَ احُدٍ،شَقَّ ذلِکَ عَلی أصحابِهِ شَقّا شَدیدا،وقالوا لَو دَعَوتَ عَلَیهِم،فَقالَ:إنّی لَم ابعَث لَعّانا ولکِنّی بُعِثتُ داعِیا ورَحمَةً،اللّهُمَّ اهدِ قَومی فَإِنَّهُم لا یَعلَمونَ. (6)

14/14.امّت اسلامی

2503 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«از خداوند تبارک و تعالی سه چیز خواسته ام.دو تای آنها را به من داده و یکی را نداده است.گفتم:پروردگارا!امّت مرا گرسنه نمیران.

فرمود:"خواسته ات را اجابت کردم".

گفتم:پروردگارا!بر آنها دشمنی از غیر خودشان یعنی مشرکان را مسلّط مکن که ریشه کنشان کند.

فرمود:"خواسته ات اجابت شد".

گفتم:پروردگارا!سختی(گرفتاری)در میانشان قرار مده.

[خدا]این را بی پاسخ گذاشت».

2504 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند درباره امّتم به من وعده داد و از سه چیز در امانشان داشت:گرفتار قحطیِ فراگیرشان نکند؛هیچ دشمنی،آنها را نابود نسازد؛و همه آنان[با هم]،راه گم راهی را در پیش نگیرند.

15/14.دعای پیامبر صلی الله علیه و آله برای قومش
اشاره

2505 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوندا!قومم را بیامرز،که آنان نادان اند.

2506 . الشفا بتعریف حقوق المصطفی: روایت شده است که چون در جنگ احد،دندان های میانی پیامبر صلی الله علیه و آله شکست و صورتش شکافته شد،این حادثه بر یارانش سخت گران آمد و گفتند:کاش نفرینشان کنی!فرمود:«من برای لعن[و نفرین]مبعوث نشده ام،بلکه برای دعوت[به حق]و از سرِ مهر،برانگیخته شده ام.بارخدایا!قوم مرا هدایت فرما،که آنان نادان اند».

ص:743


1- (1) یَجْتاحُ:یستأصله ویأتی علیه (النهایة:ج 1 ص 311«جوح»).
2- (2) الخصال:ص 83 ح 9.
3- (3) السَّنَةُ:الجدبُ(النهایة:ج 2 ص 413«سنه»).
4- (4) سنن الدارمی:ج 1 ص 33 ح 54. [1]
5- (5) صحیح ابن حبّان:ج 3 ص 254 ح 973.
6- (6) الشفا بتعریف حقوق المصطفی:ج 1 ص 105. [2]

2507 . صحیح البخاری عن أبی هریرة: قَدِمَ الطُّفَیلُ بنُ عَمرٍو عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،إنَّ دَوسا قَد عَصَت و أبَت فَادعُ اللّهَ عَلَیها.فَظَنَّ النّاسُ أنَّهُ یَدعو عَلَیهِم.فَقالَ:اللّهُمَّ اهدِ دَوسا وَائتِ بِهِم. (1)

2508 . صحیح البخاری عن عبد اللّه بن مسعود: کَأَنّی أنظُرُ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله یَحکی نَبِیّا مِنَ الأَنبِیاءِ ضَرَبَهُ قَومُهُ فَأَدمَوهُ وهُوَ یَمسَحُ الدَّمَ عَن وَجهِهِ ویَقولُ:اللّهُمَّ اغفِر لِقَومی فَإِنَّهُم لا یَعلَمونَ. (2)

2507 . صحیح البخاری به نقل از ابو هُرَیره:طُفَیل بن عمرو،خدمت پیامبر خدا رسید و گفت:ای پیامبر خدا!قبیله دوس،نافرمانی و سرپیچی کردند.پس نفرینشان کن.

مردم گمان بردند که پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را نفرین می کند؛امّا ایشان گفت:«بار خدایا!دوس را هدایت فرما و آنان را[به دین اسلام]بیاور».

2508 . صحیح البخاری به نقل از عبد اللّه بن مسعود:گویی پیامبر صلی الله علیه و آله را می بینم که پیامبری از پیامبران را مجسّم می سازد که قومش او را زدند و خون آلودش کردند و او خون از چهره اش پاک می کند و می گوید:«بار خدایا!قوم مرا بیامرز،که آنان نادان اند».

ص:744


1- (1) صحیح البخاری:ج 5 ص 2349 ح 6034.
2- (2) صحیح البخاری:ج 3 ص 1282 ح 3290.
نکاتی درباره دعای پیامبر صلی الله علیه و آله برای دیگران

پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت بزرگوارش علیهم السلام مَظْهَر صفات و اسمای حسنای الهی(و از جمله،مظهر رحمت و حکمت خداوند متعال)هستند و از این رو،به مقتضای حکمت،دیگران را از ادعیه زاکیه و مستجاب خود،بهره مند می کردند و مشمول عنایت و رحمت الهی قرار می دادند.

در این رابطه چند نکته قابل توجه است:

1.دعاهای پیامبر صلی الله علیه و آله را به چند دسته می توان تقسیم کرد:

دسته اول:دعاهایی که حامل پیامی برای جامعه اسلامی است.

دسته دوم:دعاهایی که برای تأمین نیازهای کسانی است که از پیامبر خدا،تقاضای دعا کرده اند.

دسته سوم:دعاهای پیامبر خدا در مورد کسانی است که به ایشان خدمتی کرده اند.

2.دعاهای پیامبر خدا برای اهل بیت خود،حامل پیام های اعتقادی و سیاسی برای امت اسلامی و حاکی از شخصیت والای آنان و جایگاه بلندشان در اسلام است مانند آنچه از پیامبر صلی الله علیه و آله در حدیث کساء درباره اهل بیت علیهم السلام آمده که می فرماید:

اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وخاصَّتی،اللّهمّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ و طَهِّرهُم تَطهیرا. (1)

خدایا!اینان اهل بیت من و مُقرَّبان من اند.خدایا!هر گونه پلیدی را از آنان دور بدار و با پاک ساختنی ویژه،پاکشان گردان.

همچنین دعاهایی که از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره افرادی مانند ابوذر و امثال وی صادر شده،حکایت از جلالت و عظمت و جایگاه رفیع معنوی آنها دارد.این گونه دعاها نیز گاه دارای پیام سیاسی و اجتماعی هستند.

3.دعاهای پیامبر خدا برای تأمین نیازهای دیگران یا برای کسانی که خدمتی به ایشان داشته اند نیز دارای پیام اعتقادی است؛زیرا اجابت این دعاها،حاکی از جایگاه رفیع پیامبر صلی الله علیه و آله نزد خداوند متعال است؛اما باید توجه داشت که این گونه از دعاها بسا که دلالتی بر جایگاه معنوی اشخاصی که مورد دعا قرار گرفته اند،نداشته باشد.از این رو،دانشمندان علم رجال،هر دعایی را از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام،دلیل شایستگی و

ص:745


1- (1) ر.ک:نهج الدعاء با ترجمه فارسی:ج 2 ص 94 ح 1193. [1]

عدالت و مورد وثوق بودن شخصی که درباره او دعاشده،نمی دانند،چنان که در حدیثی،پیامبر صلی الله علیه و آله برای شخص یهودی که خدمتی به آن حضرت کرده بود،فرمود:

اللّهُمَّ جَمِّلهُ.... (1)

خدایا!او را زیبا گردان...

و در اثر این دعا،موی سپید او سیاه شد.

ص:746


1- (1) المناقب،کوفی:ج 1 ص 103 ح 52. [1]

16/14.دُعاءُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فِی الاِستِسقاءِ

2509 . صحیح البخاری عن أنس: بَینَمَا النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَخطُبُ یَومَ الجُمُعَةِ،إذ قامَ رَجُلٌ فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ هَلَکَ الکُراعُ (1)،وهَلَکَ الشّاءُ،فَادعُ اللّهَ أن یَسقِیَنا.فَمَدَّ یَدَیهِ ودَعا. (2)

2510 . صحیح البخاری عن أنس: بَینَا النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَخطُبُ یَومَ الجُمُعَةِ،فَقامَ رَجُلٌ فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ ادعُ اللّهَ أن یَسقِیَنا.

فَتَغَیَّمَتِ السَّماءُ ومُطِرنا،حَتّی ما کادَ الرَّجُلُ یَصِلُ إلی مَنزِلِهِ،فَلَم تَزَل تُمطَرُ إلَی الجُمُعَةِ المُقبِلَةِ،فَقامَ ذلِکَ الرَّجُلُ أو غَیرُهُ فَقالَ:اُدعُ اللّهَ أن یَصرِفَهُ عَنّا فَقَد غَرِقنا.

فَقالَ:اللّهُمَّ حَوالَینا ولا عَلَینا.فَجَعَلَ السَّحابُ یَتَقَطَّعُ حَولَ المَدینَةِ،ولا یُمطِرُ أهلَ المَدینَةِ. (3)

الفصل الخامس عشر:الدّعاء علی الآخرین

مَن لا یَنبَغِی الدُّعاءُ عَلَیه

أ الأَولادُ وَالأَحِبّاءُ وَالخَدَمُ

2511 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَدعوا عَلی أولادِکُم فَیُوافِقَ ذلِکَ إجابَةً. (4)

2512 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَدعوا عَلی أنفُسِکُم،ولا تَدعوا عَلی أولادِکُم،ولا تَدعوا عَلی خَدَمِکُم،ولا تَدعوا عَلی

أموالِکُم،لا تُوافِقوا مِنَ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی ساعَةً نیلَ فیها عَطاءٌ،فَیَستَجیبَ لَکُم. (5)

16/14.دعای پیامبر صلی الله علیه و آله برای بارش باران

2509 . صحیح البخاری به نقل از انَس:پیامبر صلی الله علیه و آله،روز جمعه مشغول خواندن خطبه بود که مردی برخاست و گفت:ای پیامبر خدا!چارپایان هلاک شدند و گوسفندان تلف گشتند.دعا کن که خدا به ما باران بدهد.

پس پیامبر صلی الله علیه و آله دست به آسمان برداشت و دعا کرد.

2510 . صحیح البخاری به نقل از انَس:پیامبر صلی الله علیه و آله،روز جمعه خطبه می خواند که مردی برخاست و گفت:ای پیامبر خدا!دعا کن که خداوند بر ما باران بباراند.

ناگهان،آسمان ابری شد و باران فرو بارید،چنان که مردم خود را به زحمت به منازلشان رساندند.باران تا جمعه آینده ادامه داشت.پس،همان مرد یا یکی دیگر برخاست و گفت:دعا کن که خداوند،باران را برای ما بند آورد،که آب،همه جا را برد.

پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:«بار خدایا!در اطراف ما بباران،نه بر ما».

ناگهان ابرها در پیرامون مدینه پراکنده شدند و در خود مدینه،باران بند آمد.

فصل پانزدهم:نفرین کردن به دیگران

کسانی که نباید نفرینشان کرد
الف فرزندان،دوستان و خدمتکاران

2511 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرزندان خود را نفرین نکنید،مبادا یک وقت به اجابت برسد.

2512 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به خودتان نفرین نکنید،به فرزندانتان نفرین نکنید،به خدمتکارانتان نفرین

نکنید و به اموال خود،نفرین نکنید؛زیرا ممکن است این نفرین،در لحظه ای باشد که در آن[از جانب خداوند]دِهِش می شود و نفرینتان را مستجاب کند.

ص:747


1- (1) الکُراع:اسم لجمیع الخیل(النهایة:ج 4 ص 165« [1]کرع»).
2- (2) صحیح البخاری:ج 1 ص 315 ح 890.
3- (3) صحیح البخاری:ج 5 ص 2335 ح 5982.
4- (4) الفردوس:ج 5 ص 51 ح 7432.
5- (5) سنن أبی داوود:ج 2 ص 88 ح 1532.

ب المُذنِبُ

2513 . السنن الکبری عن أبی هریرة: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله اتِیَ بِشارِبٍ فَأَمَرَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله أصحابَهُ أن یَضرِبوهُ،فَمِنهُم مَن ضَرَبَهُ بِنَعلِهِ،ومِنهُم بِیَدِهِ،ومِنهُم بِثَوبِهِ،ثُمَّ قالَ:اِرجِعوا،ثُمَّ أمَرَهُم فَبَکَّتوهُ (1)،فَقالوا:ألا تَستَحی،مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله تَصنَعُ هذا؟ثُمَّ أرسَلَهُ،فَلَمّا أدبَرَ وَقَعَ القَومُ یَدعونَ عَلَیهِ ویَسُبّونَهُ،یَقولُ القائِلُ:اللّهُمَّ أخزِهِ،اللّهُمَّ العَنهُ،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:

لا تَقولوا هکَذا ولکِن قولوا:اللّهُمَّ اغفِر لَهُ،اللّهُمَّ ارحَمهُ. (2)

ج مَن لا یَستَحِقُّ

2514 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا خَرَجَتِ اللَّعنَةُ مِن فی صاحِبِها نَظَرَت،فَإِن وَجَدَت مَسلَکا فِی الَّذی وُجِّهَت إلَیهِ،وإلّا عادَت إلَی الَّذی خَرَجَت مِنهُ. (3)

الفصل السادس عشر:من دعا علیهم رسول اللّه صلی الله علیه و آله

1/16.أبو موسَی الأَشعَرِیُ

2515 . الأمالی للطوسی عن أبی تحیی: سَمِعتُ عَمّارَ بنَ

یاسِرٍ یُعاتِبُ أبا موسَی الأَشعَرِیَّ ویُوَبِّخُهُ عَلی تَأَخُّرِهِ عَن عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام،وقُعودِهِ عَنِ الدُّخولِ فی بَیعَتِهِ،ویَقولُ لَهُ:

یا أبا موسی مَا الَّذی أخَّرَکَ عَن أمیرِ المُؤمِنینَ؟فَوَاللّهِ لَئِن شَکَکتَ فیهِ لَتَخرُجَنَّ عَنِ الإِسلامِ،و أبو موسی یَقولُ لَهُ:لا تَفعَل،ودَع عِتابَکَ لی،فَإِنَّما أنَا أخوکَ.

فَقالَ لَهُ عَمّارٌ:ما أنَا لَکَ بِأَخٍ،سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَلعَنُکَ لَیلَةَ العَقَبَةِ،وقَد هَمَمتَ مَعَ القَومِ بِما هَمَمتَ،فَقالَ لَهُ أبو موسی:أفَلَیسَ قَدِ استَغفَرَ لی؟

قالَ عَمّارٌ:قَد سَمِعتُ اللَّعنَ ولَم أسمَعِ الاِستِغفارَ. (4)

ب گنهکار

2513 . السنن الکبری به نقل از ابو هُرَیره:شرابخواری را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آوردند.پیامبر صلی الله علیه و آله به یارانش فرمود که او را بزنند.یکی با کفش خویش بر او زد،دیگری با دستش و یکی با جامه اش.سپس،پیامبر خدا فرمود:«برگردید».

آن گاه،دستور داد تا او را سرزنش کنند.

اصحاب گفتند:شرم نمی کنی که با بودن پیامبر خدا،چنین می کنی؟

سپس،پیامبر صلی الله علیه و آله او را رها کرد.چون رفت،جمعیت به نفرین و دشنام گوییِ وی پرداختند.گوینده ای گفت:بار خدایا!خوارش کن.بار خدایا!لعنتش کن.

پیامبر خدا فرمود:«چنین مگویید؛بلکه بگویید:بار خدایا!او را بیامرز.بار خدایا!بر او رحم آور».

ج کسی که مستحقّ نفرین نیست

2514 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه لعنت از دهان لعنت کننده خارج شود،می نگرد؛اگر راهی[و وجه استحقاقی]در آن کسی که به او لعنت فرستاده شده است،نیافت،به سوی کسی که از او صادر شده است،بر می گردد[و دامان لعنت کننده را می گیرد].

فصل شانزدهم:کسانی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نفرینشان کرد
1/16.ابو موسی اشعری

2515 . الأمالی،طوسی به نقل از ابو تحیی:شنیدم

که عمّار بن یاسر،ابو موسی اشعری را به سبب درنگش در پیوستن به علی بن ابی طالب علیه السلام و خودداری از بیعت با او،سرزنش می کند و به او می گوید:ای ابو موسی!چه چیز باعث شد که از امیر مؤمنان،کناره بگیری؟به خدا سوگند که اگر در[حقّانیّت]او شک داشته باشی،قطعا از اسلام خارج شده ای.

ابو موسی به او گفت:نکوهشم مکن و از سرزنش من،دست بردار،که من برادر توام.

عمّار به او گفت:من،برادرِ تو نیستم.شنیدم که پیامبر خدا،در شب عَقَبه،تو را که با آن مردم هم داستان شده بودی،لعنت می کند.

ابو موسی گفت:آیا جز این است که برای من،طلب آمرزش کرد؟

عمّار گفت:من،لعنت را شنیدم و طلب آمرزش را نشنیدم.

ص:748


1- (1) التبکیت:التقریع والتوبیخ.یقال له:یا فاسقُ أما اسْتَحیَیتَ؟أما اتقیْتَ اللّه(النهایة:ج 1 ص 148« [1]بکت»).
2- (2) السنن الکبری:ج 8 ص 542 ح 17495. [2]
3- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 614 ح 8169.
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 181 ح 304. [3]

2/16.الأَشعَثُ بنُ قَیسٍ وذُرِّیَّتُهُ

2516 . الکافی عن سدیر: قالَ لی أبو جَعفَرٍ علیه السلام:یا سَدیرُ،بَلَغَنی عَن نِساءِ أهلِ الکوفَةِ جَمالٌ وحُسنُ تَبَعُّلٍ؛فَابتَغِ لِی امرَأَةً ذاتَ جَمالٍ فی مَوضِعٍ.فَقُلتُ:قَد أصَبتُها جُعِلتُ فِداکَ،فُلانَةَ بِنتَ فُلانِ ابنِ مُحَمَّدِ بنِ الأَشعَثِ بنِ قَیسٍ.

فَقالَ لی:یا سَدیرُ،إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله لَعَنَ قَوما،فَجَرَتِ اللَّعنَةُ فی أعقابِهِم إلی یَومِ القِیامَةِ،و أنَا أکرَهُ أن یُصیبَ جَسَدی جَسَدَ أحَدٍ مِن أهلِ النّارِ. (1)

2/16.اشعث بن قیس و نسل او

2516 . الکافی به نقل از سَدیر:امام باقر علیه السلام به من فرمود:«ای سَدیر!شنیده ام که زنان کوفه زیبایند و نیکو شوهرداری می کنند.پس برو و از جایی زنی زیبا برایم بیاب».

من گفتم:سراغ دارم،فدایت شوم!فلانی،دختر فلان بن محمّد بن اشعث بن قیس.

فرمود:«ای سدیر!پیامبر خدا،عدّه ای را لعنت کرد و این لعنت،به بازماندگان آنان نیز تا روز قیامت،سرایت یافت و من،خوش ندارم که بدنم به بدن یکی از دوزخیان بخورَد».

ص:749


1- (1) الکافی:ج 5 ص 569 ح 56. [1]

3/16.الحَکَمُ بنُ أبِی العاصِ

2517 . الخرائج والجرائح عن جابر: إنَّ الحَکَمَ بنَ أبِی العاصِ عَمَّ عُثمانَ بنِ عَفّانَ کانَ یَستَهزِئُ مِن رَسولِ اللّهِ بِخُطوَتِهِ فی مِشیَتِهِ،ویَسخَرُ مِنهُ،وکانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَمشی یَوما وَالحَکَمُ خَلفَهُ یُحَرِّکُ کَتِفَیهِ ویُکَسِّرُ یَدَیهِ خَلفَ رَسولِ اللّهِ استِهزاءً مِنهُ بِمِشیَتِهِ صلی الله علیه و آله.

فَأَشارَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِیَدِهِ وقالَ:هکَذا فَکُن!فَبَقِیَ الحَکَمُ عَلی تِلکَ الحالِ مِن تَحریکِ أکتافِهِ وتَکسیرِ یَدَیهِ،ثُمَّ نَفاهُ عَنِ المَدینَةِ ولَعَنَهُ،فَکانَ مَطرودا إلی أیّامِ عُثمانَ،فَرَدَّهُ إلَی المَدینَةِ و أکرَمَهُ. (1)

4/16.عُتَیبَةُ بنُ أبی لَهَبٍ

2518 . دلائل النبوّة عن ابن طاووس عن أبیه: لَمّا تَلا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: «وَ النَّجْمِ إِذا هَوی» (2)قالَ عُتَیبَةُ بنُ أبی لَهَبٍ:کَفَرتُ بِرَبِّ النَّجمِ!

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:سَلَّطَ اللّهُ عَلَیکَ کَلبا مِن کِلابِهِ.

قالَ:فَحَدَّثَنی موسَی بنُ مُحَمَّدِ بنِ إبراهیمَ عَن أبیهِ،قالَ:خَرَجَ عُتَیبَةُ مَعَ أصحابِهِ فی عیرٍ إلَی الشّامِ حَتّی إذا کانوا بِالشّامِ فَزَأَرَ الأَسَدُ،فَجَعَلَت فَرائِصُهُ (3)تُرعَدُ،فَقیلَ لَهُ:مِن أیِّ شَیءٍ تُرعَدُ؟فَوَاللّهِ ما نَحنُ و أنتَ إلّا سَواءٌ.

فَقالَ:إنَّ مُحَمَّدا دَعا عَلَیَّ،لا وَاللّهِ ما أظَلَّتِ السَّماءُ عَلی ذی لَهجَةٍ أصدَقَ مِن مُحَمَّدٍ،ثُمَّ وَضَعُوا العَشاءَ فَلَم یُدخِل یَدَهُ فیهِ،ثُمَّ جاءَ النَّومُ فَحاطوهُ بِمَتاعِهِم ووَسَّطوهُ بَینَهُم وناموا،فَجاءَهُمُ الأَسَدُ یَهمِسُ یَستَنشِقُ رُؤوسَهُم رَجُلاً رَجُلاً،حَتَّی انتَهی إلَیهِ فَضَغَمَهُ (4)ضَغمَةً کانَت إیّاها،فَفَزِعَ وهُوَ بِآخِرِ رَمَقٍ وهُوَ یَقولُ:ألَم أقُل لَکُم إنَّ مُحَمَّدا أصدَقُ النّاسِ؟وماتَ. (5)

3/16.حَکَم بن ابی العاص

2517 . الخرائج والجرائح به نقل از جابر:حکم بن ابی العاص،عموی عثمان بن عفّان،اَدای راه رفتن پیامبر خدا را در می آورد و ایشان را مسخره می کرد.روزی پیامبر خدا می رفت و حَکَم،در پشتِ سر او شانه های خود را می جنبانْد و دستانش را پیچ و خم می داد و راه رفتن ایشان را مسخره می نمود.

پیامبر خدا،با دستش اشاره کرد و فرمود:«همین سان بمان!».

پس،حَکَم بر آن حالِ جنبیدن شانه ها و خمیدگی دست هایش،باقی ماند.

پیامبر صلی الله علیه و آله بعدها او را از مدینه تبعید کرد و لعنتش نمود.او تا روزگار عثمان،همچنان در تبعید بود.عثمان،او را برگردانْد و گرامی اش داشت.

4/16.عُتَیبة بن ابی لَهَب

2518 . دلائل النبوّة به نقل از ابن طاووس،از پدرش:چون پیامبر خدا آیه«سوگند به اختر،چون فرود آید»را تلاوت کرد،عتیبة بن ابی لَهَب گفت:به خداوندِ اختر،کافرم.

پیامبر خدا فرمود:«خداوند،درنده ای از درندگانش را بر تو مسلّط گردانَد».

موسی بن محمّد بن ابراهیم،از پدرش برایم نقل کرد که عُتَیبه با یارانش در کاروانی ره سپار شام شدند.چون به شام رسیدند،شیری غرّید.بدن عتیبه به لرزه افتاد.به او گفتند:از چه به لرزه افتادی؟به خدا سوگند که ما و تو یکسانیم.

عتیبه گفت:محمّد،مرا نفرین کرده است.به خدا سوگند که در زیر این آسمان،راستگوتر از محمّد،کسی نیست.

آن گاه،شام آوردند؛امّا عَتَیبه دست به غذا نبُرد.وقتِ خواب شد و همسفرانش کالاهای خود را گِرداگِرد عتیبه نهادند و او را در میان خود گرفتند و خوابیدند.شیر،نَفَس زنان آمد و سرِ یکایک آنان را بویید تا به او رسید و چنان او را به دندان گَزید که کارش را ساخت.او در حالی که وحشت زده بود و آخرین نفس هایش را می کشید،می گفت:نگفتم که محمّد،راستگوترین مردمان است؟و مُرد.

ص:750


1- (1) الخرائج والجرائح:ج 1 ص 168 ح 258.
2- (2) النجم:1. [1]
3- (3) الفَریصة:اللحم الذی بین الکتف والصدر،وترعد فرائصه:أی ترجف(لسان العرب:ج 7 ص 64« [2]فرص»).
4- (4) الضَّغم:العضّ الشدید،وبه سمّی الأسدُ ضیغَما،بزیادة الیاء(النهایة:ج 3 ص 91« [3]ضغم»).
5- (5) دلائل النبوّة لأبی نعیم:ص 457 ح 383.

2519 . المستدرک علی الصحیحین عن أبی عقرب: کانَ لَهَبُ بنُ أبی لَهَبٍ (1)یَسُبُّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله،فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:اللّهُمَّ سَلِّط عَلَیهِ کَلبَکَ.

فَخَرَجَ فی قافِلَةٍ یُریدُ الشّامَ،فَنَزَلَ مَنزِلاً فَقالَ:إنّی أخافُ دَعوَةَ مُحَمَّدٍ.قالوا لَهُ:کَلّا،فَحَطّوا مَتاعَهُم حَولَهُ وقَعَدوا یَحرُسونَهُ،فَجاءَ الأَسَدُ فَانتَزَعَهُ فَذَهَبَ بِهِ. (2)

5/16.کِسری أبَرویزُ

2520 . صحیح البخاری عن ابن عبّاس: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله بَعَثَ بِکِتابِهِ إلی کِسری مَعَ عَبدِ اللّهِ بنِ حُذافَةَ السَّهمِیِّ،فَأَمَرَهُ أن یَدفَعَهُ إلی عَظیمِ البَحرَینِ،فَدَفَعَهُ عَظیمُ البَحرَینِ إلی کِسری،فَلَمّا قَرَأَهُ مَزَّقَهُ،فَحَسِبتُ أنَّ ابنَ

المُسَیَّبِ قالَ:فَدَعا عَلَیهِم رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أن یُمَزَّقوا کُلَّ مُمَزَّقٍ. (3)

2519 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابو عقرب:لَهَب بن ابی لَهَب، (4)به پیامبر صلی الله علیه و آله ناسزا می گفت.پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:«بار خدایا!درنده خود را بر او مسلّط گردان».

باری!لَهَب با کاروانی ره سپار شام شد و چون در منزلی فرود آمد،گفت:من از نفرین محمّد،بیمناکم.

کاروانیان به او گفتند:بیم مدار،و بار و بنه خود را پیرامونش قرار دادند و به نگهبانی از او نشستند.در این هنگام،شیر آمد و او را رُبود و بُرد.

5/16.خسرو پرویز

2520 . صحیح البخاری به نقل از ابن عبّاس:پیامبر خدا،نامه اش را توسّط عبد اللّه بن حُذافه سَهمی،برای خسرو[پرویز]فرستاد و به او دستور داد که نامه را به حاکم بحرین بدهد.حاکم بحرین هم آن را به خسرو داد.چون خسرو،نامه را خواند،آن را

پاره کرد.به گمانم ابن مسیّب گفت:پس،پیامبر خدا نفرینشان کرد که به کلّی،پاره پاره شوند.

ص:751


1- (1) قال فی اسد الغابة:قلت:کذا قال«لهب بن أبی لهب»وهذه القصة لعتیبة بن أبی لهب.
2- (2) المستدرک علی الصحیحین:ج 2 ص 588 ح 3984.
3- (3) صحیح البخاری:ج 4 ص 1610 ح 4162.
4- (4) ابن اثیر در اسد الغابة آورده است:«لهب بن ابی لهب،چنین گفت»،در حالی که این داستان،[طبق مشهور،]مربوط به عتیبة بن ابی لهب است.

6/16.مَروانُ بنُ الحَکَمِ

2521 . مسند أبی یعلی عن أبی یحیی النخعی: إنَّ الحَسَنَ والحُسَینَ علیهما السلام مَرَّ بِهِما مَروانُ،فَقالَ لَهُما قَولاً قَبیحا.

فَقالَ الحَسَنُ أوِ الحُسَینُ علیهما السلام:وَاللّهِ ثُمَّ وَاللّهِ،لَقَد لَعَنَکَ اللّهُ و أنتَ فی صُلبِ الحَکَمِ عَلی لِسانِ نَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله.قالَ:فَسَکَتَ مَروانُ. (1)

2522 . المستدرک علی الصحیحین عن عبدالرحمن بن عوف: کانَ لا یولَدُ لِأَحَدٍ مَولودٌ إلّا أتی بِهِ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَدَعا لَهُ،فَاُدخِلَ عَلَیهِ مَروانُ بنُ الحَکَمِ فَقالَ:هُوَ الوَزَغُ ابنُ الوَزَغِ،المَلعونُ ابنُ المَلعونِ! (2)

7/16.مُعاوِیَةُ وعَمرُو بنُ العاصِ

2523 . المعجم الکبیر عن ابن عبّاس: سَمِعَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله صَوتَ رَجُلَینِ یُغَنِّیانِ وهُما یَقولانِ:

یَزالُ (3)حَوارِیٌّ یَلوحُ عِظامُهُ زَوَی الحَربَ عَنهُ أن یُجَنَّ فَیُقبَرا

فَسَأَلَ عَنهُما فَقیلَ:مُعاوِیَةُ وعَمرُو بنُ العاصِ.

فَقالَ:اللّهُمَّ ارکُسهُما فِی الفِتنَةِ رَکسا،ودُعَّهُما إلَی النّارِ دَعّا. (4)

6/16.مروان بن حَکَم

2521 . مسند أبی یعلی به نقل از ابو یحیی نَخَعی:مروان به حسن و حسین علیهما السلام برخورد و به آن دو زشتگویی کرد.

حسن علیه السلام یا حسین علیه السلام فرمود:«به خدا سوگند،به خدا سوگند که خداوند،تو را آن گاه که در پشت حَکَم بودی،با زبان پیامبرش لعنت کرده است».

مروان،خاموش شد.

2522 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از عبد الرحمن بن عوف:برای هیچ کس فرزندی زاده نمی شد،مگر آن که او را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می آوردند و ایشان،برایش دعا می کرد.مروان بن حَکَم را که نزد ایشان آوردند،فرمود:«وَزَغ،پسر وَزَغ،ملعون،پسر ملعون!».

7/16.معاویه و عمرو بن عاص

2523 . المعجم الکبیر به نقل از ابن عبّاس:پیامبر خدا،صدای دو مرد را شنید که آواز می خوانند و می گویند:

هنوز استخوان های آن یار نزدیک،هویداست

و جنگ،او را باز می داردش که کفن گردد و به گور سپرده شود.

ایشان پرسید:آن دو کیستند؟

گفته شد:معاویه و عمرو بن عاص.

پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:«بار خدایا!آن دو را در فتنه،به سختی سرنگون ساز و با خشونت،به سوی آتش بِرانشان».

ص:752


1- (1) مسند أبی یعلی:ج 6 ص 173 ح 6733.
2- (2) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 526 ح 8477.
3- (3) فی المصدر:«ولا یزال»،والصحیح ما أثبتناه من وقعة صفّین:ص 219. [1]
4- (4) المعجم الکبیر:ج 11 ص 32 ح 10970.

8/16.المُغیرَةُ بنُ العاصِ

2524 . تفسیر القمّی: رُوِیَ أنَّ مُغیرَةَ بنَ العاصِ کانَ رَجُلاً أعسَرَ،فَحَمَلَ فی طَریقِهِ إلی احُدٍ ثَلاثَةَ أحجارٍ،فَقالَ:بِهذِهِ أقتُلُ مُحَمَّدا،فَلَمّا حَضَرَ القِتالَ نَظَرَ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وبِیَدِهِ السَّیفُ،فَرَماهُ بِحَجَرٍ فَأَصابَ بِهِ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَسَقَطَ السَّیفُ مِن یَدِهِ،فَقالَ:قَتَلتُهُ وَاللّاتِ وَالعُزّی!

فَقالَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام:کَذَبَ لَعَنَهُ اللّهُ!فَرَماهُ بِحَجَرٍ آخَرَ،فَأَصابَ جَبهَتَهُ،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:اللّهُمَّ حَیِّرهُ.فَلَمَّا انکَشَفَ النّاسُ تَحَیَّرَ فَلَحِقَهُ عَمّاُر بنُ یاسِرٍ فَقَتَلَهُ. (1)

9/16.الوَلیدُ بنُ عُقبَةَ

2525 . الإمام علیّ علیه السلام: إنَّ امرَأَةَ الوَلیدِ بنِ عُقبَةَ جاءَت إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،تَشتَکِی الوَلیدَ أنَّهُ یَضرِبُها،فَقالَ لَها:اِرجِعی فَقولی لَهُ:إنَّ رَسولَ اللّهِ قَد أجارَنی.

فَانطَلَقَت،فَمَکَثَت ساعَةً ثُمَّ جاءَت،فَقالَت:یا رَسولَ اللّهِ ما أقلَعَ عَنّی،فَقَطَعَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله هُدبَةً مِن ثَوبٍ (2)فَأَعطاها،فَقالَ:قولی:إنَّ رَسولَ اللّهِ قَد أجارَنی،هذِهِ هُدبَةٌ مِن ثَوبِهِ.

فَمَکَثَت ساعَةً،ثُمَّ إنَّها رَجَعَت،فَقالَت:یا رَسولَ اللّهِ ما زادَنی إلّا ضَربا،فَرَفَعَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَدَیهِ،فَقالَ:«اللّهُمَّ عَلَیکَ بِالوَلیدِ»مَرَّتَینِ أو ثَلاثا. (3)

8/16.مُغِیرة بن عاص

2524 . تفسیر القمّی: روایت شده است که مُغیرة بن عاص،مردی چپْ دست بود و در راهَش به احُد،سه پاره سنگ برداشت و گفت:با اینها محمّد را می کُشم.

چون در جنگ حاضر شد،چشمش به پیامبر خدا افتاد که شمشیر در دستش بود.سنگی به سوی ایشان انداخت که به ایشان اصابت کرد و شمشیر از دستش افتاد.گفت:به لات و عزّا سوگند که او را کُشتم!

امیر مؤمنان فرمود:«دروغ می گوید.لعنت خدا بر او باد!».

مغیره،سنگ دیگری به طرف پیامبر صلی الله علیه و آله پرتاب کرد که به پیشانی ایشان خورد.پیامبر خدا گفت:«بار خدایا!او را سرگردان نما».

پس،چون مردم پراکنده شدند،مغیره،سرگردان مانده بود.عمّار بن یاسر،خود را به او رساند و وی را کُشت.

9/16.ولید بن عُقبه

2525 . امام علی علیه السلام: همسر ولید بن عقبه،نزد پیامبر خدا آمد و از ولید،شکایت کرد که او را کتک می زند.پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود:«برگرد و به او بگو:پیامبر خدا،مرا پناه داده است».

زن رفت.ساعتی گذشت و باز آمد و گفت:ای پیامبر خدا!از من،دست بردار نیست.

پیامبر خدا،ریشه ای از جامه خود کَنْد و به او داد و فرمود:«بگو:پیامبر خدا،مرا پناه داده است و این هم،ریشه ای از جامه اوست».

ساعتی گذشت.دوباره برگشت و گفت:ای پیامبر خدا!بیش از پیش،مرا کتک زَد.

پیامبر خدا،دستانش را بلند کرد و دو یا سه بار گفت:«بار خدایا!به حساب ولید بِرِس».

ص:753


1- (1) تفسیر القمّی:ج 1 ص 118. [1]
2- (2) فی تاریخ دمشق:ج 63 ص 234 ح 12974:«ثوبه»وهو الأنسب بالسیاق.
3- (3) مسند أبی یعلی:ج 1 ص 181 ح 289.

10/16.طَوائِفُ دَعا عَلَیهِمُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله

أ قُرَیشٌ

2526 . صحیح البخاری عن عبد اللّه بن مسعود: بَینَما رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله قائِمٌ یُصَلّی عِندَ الکَعبَةِ،وجَمعُ قُرَیشٍ فی مَجالِسِهِم،إذ قالَ قائِلٌ مِنهُم:ألا تَنظُرونَ إلی هذَا المُرائی!أیُّکُم یَقومُ إلی جَزورِ آلِ فُلانٍ،فَیَعمِدُ إلی فَرثِها ودَمِها وسَلاها (1)،فَیَجیءُ بِهِ،ثُمَّ یُمهِلُهُ حَتّی إذا سَجَدَ وَضَعَهُ بَینَ کَتِفَیهِ؟فَانبَعَثَ أشقاهُم،فَلَمّا سَجَدَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وَضَعَهُ بَینَ کَتِفَیهِ،وثَبَتَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ساجِدا،فَضَحِکوا حَتّی مالَ بَعضُهُم إلی بَعضٍ مِنَ الضِّحکِ.

فَانطَلَقَ مُنطَلِقٌ إلی فاطِمَةَ علیها السلام،وهِیَ جُوَیرِیَةٌ،فَأَقبَلَت تَسعی،وثَبَتَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ساجِدا،حَتّی ألقَتهُ عَنهُ و أقبَلَت عَلَیهِم تَسُبُّهُم،فَلَمّا قَضی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الصَّلاةَ،قالَ:

اللّهُمَّ عَلَیکَ بِقُرَیشٍ،اللّهُمَّ عَلَیکَ بِقُرَیشٍ،اللّهُمَّ عَلَیکَ بِقُرَیشٍ.ثُمَّ سَمّی:اللّهُمَّ عَلَیکَ بِعَمرِو بنِ هِشامٍ،وعُتبَةَ بنِ رَبیعَةَ،وشَیبَةَ بنِ رَبیعَةَ،وَالوَلیدِ بنِ عُتبَةَ،واُمَیَّةَ بنِ خَلَفٍ،وعُقبَةَ بنِ أبی مُعَیطٍ،وعُمارَةَ بنِ الوَلیدِ.

قالَ عَبدُ اللّهِ:فَوَاللّهِ،لَقَد رَأَیتُهُم صَرعی یَومَ بَدرٍ،ثُمَّ سُحِبوا إلَی القَلیبِ (2)قَلیبِ بَدرٍ ثُمَّ قالَ رَسولُ

اللّهِ صلی الله علیه و آله:واُتبِعَ أصحابُ القَلیبِ لَعنَةً. (3)

10/16.گروه هایی که پیامبر صلی الله علیه و آله،نفرینشان کرد
الف قریش

2526 . صحیح البخاری: عبد اللّه بن مسعود گفت:پیامبر خدا،در کنار کعبه به نماز ایستاده بود و گروه قریش،در انجمن های خویش بودند که یکی از ایشان گفت:بنگرید این ریاکار را!کدام یک از شما حاضر است به کشتارگاه خاندان فلانی برود و سرگین و خون و بچه دانِ کشتارهای آنها را بیاورد و صبر کند تا چون به سجده رفت،آنها را بر پشت و گردن او بیندازد؟

پلیدترین فرد آنان،برخاست و چون پیامبر خدا به سجده رفت،آن کثافات را بر پشت و گردن ایشان ریخت و پیامبر صلی الله علیه و آله همچنان در سجده مانْد.قریش،شروع به خندیدن کردند،چنان که از شدّت خنده به یکدیگر می خوردند.

شخصی نزد فاطمه علیها السلام که دختر بچّه ای بود رفت[و خبر بُرد].فاطمه علیها السلام دوان دوان آمد و آن کثافات را از پشت پیامبر صلی الله علیه و آله که همچنان در حال سجده بود کنار زد و به ناسزاگویی به آن جماعت پرداخت.پیامبر خدا،چون نمازش را به پایان بُرد،گفت:«بار خدایا!قریش را گوشمالی ده.بار خدایا!قریش را گوشمالی ده.بار خدایا!قریش را گوشمالی ده».

سپس نام بُرد:«بار خدایا!عمرو بن هِشام و عُتبة بن ربیعه و شیبة بن ربیعه و ولید بن عتبه و امیّة بن خلف و عُقبة بن ابی مُعیط و عُمارة بن ولید را گوشمالی ده».

عبد اللّه گفت:به خدا سوگند که دیدم این عدّه،در روز بدر،کشته شدند و اجسادشان را در چاه (4)

ریختند.سپس پیامبر خدا فرمود:«لعنتِ پیوسته بر اصحاب چاه باد!».

ص:754


1- (1) السَّلَی:الجلد الرقیق الذی یخرج فیه الولد من بطن امّه ملفوفا فیه(النهایة:ج 2 ص 396« [1]سلا»).
2- (2) القَلیب:البئر(القاموس المحیط:ج 1 ص 119«قلب»).
3- (3) صحیح البخاری:ج 1 ص 194 ح 498.
4- (4) قلیب:گودال.ظاهرا قلیب،به چاهی هم گفته می شود که گودبرداری شده،ولی هنوز سنگ چین و آماده نشده است.در این حدیث،قطعا مراد،چاه های آب موجود در بدر نیست.

2527 . صحیح البخاری عن عبد اللّه بن مسعود: استَقبَلَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله الکَعبَةَ فَدَعا عَلی نَفَرٍ مِن قُرَیشٍ:عَلی شَیبَةَ بنِ رَبیعَةَ،وعُتبَةَ بنِ رَبیعَةَ،وَالوَلیدِ بنِ عُتبَةَ،و أبی جَهلِ بنِ هِشامٍ،فَأَشهَدُ بِاللّهِ لَقَد رَأَیتُهُم صَرعی قَد غَیَّرَتهُمُ الشَّمسُ،وکانَ یَوما حارّا. (1)

ب الأَحزابُ

2528 . الإمام علیّ علیه السلام: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله دَعا یَومَ الأَحزابِ:اللّهُمَّ مُنزِلَ الکِتابِ،مُنشِرَ السَّحابِ،واضِعَ المیزانِ،سَریعَ الحِسابِ،اهزِمِ الأَحزابَ عَنّا وذَلِّلهُم. (2)

2529 . صحیح البخاری عن عبد اللّه بن أبی أوفی: دَعا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَومَ الأَحزابِ عَلَی المُشرِکینَ فَقالَ:اللّهُمَّ مُنزِلَ الکِتابِ،سَریعَ الحِسابِ،اللّهُمَّ اهزِمِ الأَحزابَ،اللّهُمَّ اهزِمهُم وزَلزِلهُم. (3)

ج مَن عادی عَلِیّا علیه السلام

2530 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عادَی اللّهُ مَن عادی عَلِیّا. (4)

2531 . عنه صلی الله علیه و آله یَومَ غَدیرِ خُمٍّ:اللّهُمَّ مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَولاهُ،اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وعادِ مَن عاداهُ،وَانصُر مَن نَصَرَهُ،و أعِن مَن أعانَهُ. (5)

2527 . صحیح البخاری به نقل از عبد اللّه بن مسعود:پیامبر صلی الله علیه و آله روبه کعبه کرد و چند تن از قریش را نفرین نمود:شیبة بن ربیعه و عتبة بن ربیعه و ولید بن عتبه و ابو جهل بن هشام را.خدا را گواه می گیرم که لاشه همه اینها را دیدم که بر زمین افتاده و آفتاب،دگرگونشان ساخته است،و آن روز،یک روزِ داغ بود.

ب احزاب

2528 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا در جنگ احزاب،چنین دعا کرد:«بار خدایا،ای فرو فرستنده کتاب،ای گستراننده ابرها،ای گذارنده ترازو،ای حسابگر سریع!این احزاب(طوایف و قبایل به هم پیوسته بر ضدّ ما)را در هم شکن و خوارشان گردان».

2529 . صحیح البخاری به نقل از عبد اللّه بن ابی اوفی:پیامبر خدا،در روز احزاب،به مشرکان نفرین فرستاد و گفت:«بار خدایا!ای فرو فرستنده کتاب،ای سریع در حساب[رسی به اعمال خلق]،بار خدایا!احزاب را در هم شکن.بار خدایا!آنان را در هم شکن و متزلزلشان گردان».

ج هر که با علی علیه السلام دشمنی کند

2530 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،دشمنی کند با آن کس که با علی دشمنی کند.

2531 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم:بار خدایا!هر که من مولای اویم،پس علی مولای اوست.بار خدایا!دوستی کن با هر آن کس که با او دوستی کند و دشمنی کن با هر آن کس که با او دشمنی کند و یاری کن هر آن کس را که او را یاری کند و کمک کن به کسی که او را کمک کند.

ص:755


1- (1) صحیح البخاری:ج 4 ص 1457 ح 3743.
2- (2) الجعفریّات:ص 218. [1]
3- (3) صحیح البخاری:ج 3 ص 1072 ح 2775.
4- (4) الإصابة:ج 2 ص 373 الرقم 2560. [2]
5- (5) المعجم الکبیر:ج 4 ص 17 ح 3514.

2532 . عنه صلی الله علیه و آله فی حَجَّةِ الوَداعِ وهُوَ عَلی ناقَتِهِ،ویَدُهُ عَلی مَنکِبِ عَلِیٍّ علیه السلام:اللّهُمَّ هَل بَلَّغتُ؟اللّهُمَّ هَل بَلَّغتُ؟هذَا ابنُ عَمّی و أبو وُلدی،اللّهُمَّ کُبَّ مَن عاداهُ فِی النّارِ! (1)

د قَتَلَةُ الحُسَینِ علیه السلام

2533 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَ الحُسَینُ علیه السلام مَعَ امِّهِ تَحمِلُهُ،فَأَخَذَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ:لَعَنَ اللّهُ قاتِلیکَ،ولَعَنَ اللّهُ سالِبیکَ،و أهلَکَ اللّهُ المُتَوازِرینَ عَلَیکَ،وحَکَمَ اللّهُ بَینی وبَینَ مَن أعانَ عَلَیکَ. (2)

2532 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حجّة الوداع،در حالی که بر ناقه خویش سوار و دستش بر شانه علی علیه السلام بود:بار خدایا!آیا رساندم؟بار خدایا!آیا رساندم؟این،پسر عموی من و پدرِ فرزندان من است.بار خدایا!هر که را با او دشمنی کند،در آتش،سرنگون ساز.

د قاتلان حسین علیه السلام

2533 . امام صادق علیه السلام: حسین علیه السلام را مادرش[فاطمه علیها السلام]در آغوش گرفته بود.پیامبر خدا،او را گرفت و فرمود:«خداوند،قاتلان تو را لعنت کند!خداوند،غارت کنندگان تو را لعنت کند!خداوند،هم دستانِ بر ضدّ تو را نابود کند!خداوند،خود،میان من و کسانی که بر ضدّ تو به یاری یکدیگر برخیزند،داوری کند!».

ص:756


1- (1) المعجم الأوسط:ج 6 ص 300 ح 6468.
2- (2) کامل الزیارات:ص 144 ح 170. [1]
تحلیلی درباره حکمت نفرین های انبیا علیهم السلام و اولیا

با ملاحظه دعاهای پیامبران و پیشوایان بزرگ اسلام علیه مجرمان،ممکن است این پرسش مطرح شود که چرا اولیای الهی که مظهر صفات و اسمای حُسنای الهی و تجلیگاه رأفت و رحمت خداوند متعال هستند،بر ضدّ افرادی هر چند مجرم،دعا کرده اند؟آیا بهتر نبود که برای هدایت و سعادت آنها دعا می کردند؟آیا مجازات الهی برای آنها کافی نبود که اولیای خدا می خواهند با نفرین،کیفر آنها را سنگین تر نمایند؟

پاسخ،این است که صفات و اسمای حسنای الهی منحصر به صفات جمال نیست.خداوند متعال،صفات جلال هم دارد.

انبیا و اولیای خدا،تنها مظهر صفات جمال او نیستند؛بلکه نماد صفات جلال خداوند متعال نیز هستند.خدای سبحان،در عین حال که ارحم الراحمین است،جمعی از مجرمان را نفرین می کند و دیگران را نیز به نفرین کردن آنها ترغیب می نماید و می فرماید:

«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدی مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنّاهُ لِلنّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاّعِنُونَ. 1

کسانی که نشانه های روشن و رَه نمودی را که فرو فرستاده ایم،بعد از آن که آن را برای مردم در کتابْ توضیح داده ایم،نهفته می دارند،آنان را خدا نفرین می کند و نفرین کنندگان[نیز]نفرینشان می کنند».

تردیدی نیست که انبیا و اولیای خدا نیز باید به او تأسی نمایند و کسانی را که موردخشم و لعنت خدا هستند،نفرین کنند.طبعا چنین نفرین هایی آثار تربیتی ارزنده ای نیز برای مؤمنان به همراه دارد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف تقویت عقیده به انبیای الهی و اوصیای آنان

ب نمایاندن جایگاه معنوی اولیای الهی

ج رسوا کردن شخصیت های سیاسی فاسد

د پیشگیری از انحرافات اخلاقی و اجتماعی

ص:757

الباب الرابع:الصّوم

الفصل الأوّل:فضائل شهر الصّیام

1/1.عَظَمَةُ شَهرِ رَمَضانَ وحُرمَتُهُ

2534 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَو یَعلَمُ العِبادُ ما فی رَمَضانَ لَتَمَنَّت أن یَکونَ رَمَضانُ سَنَةً. (1)

2535 . عنه صلی الله علیه و آله: لَو عَلِمتُم ما لَکُم فی رَمَضانَ لَزِدتُم للّهِ ِ شُکرا. (2)

2536 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَکونَنَّ شَهرُ رَمَضانَ عِندَکُم کَغَیرِهِ مِنَ الشُّهورِ؛فَإِنَّ لَهُ عِندَ اللّهِ حُرمَةً وفَضلاً عَلی سائِرِ الشُّهورِ،ولا یَکونَنَّ شَهرُ رَمَضانَ یَومُ صَومِکُم کَیَومِ فِطرِکُم. (3)

2/1.خَصائِصُ شَهرِ الصِّیام

2537 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَعبانُ شَهری،وشَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّهِ. (4)

2538 . عنه صلی الله علیه و آله: شَهرُ رَمَضانَ سَیِّدُ الشُّهورِ. (5)

2539 . سنن أبی داوود عن عبد اللّه بن عمر: سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله و أنَا أسمَعُ عَن لَیلَةِ القَدرِ،فَقالَ:

«هِیَ فی کُلِّ رَمَضانَ». (6)

باب چهارم:روزه

فصل یکم:فضیلت های ماه روزه داری

1/1.عظمت و احترام ماه رمضان

2534 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر بندگان می دانستند که در رمضان چه[برکاتی]هست،آرزو می کردند که رمضان،یک سال باشد.

2535 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر می دانستید که در رمضان برای شما چه[نعمت ها و برکاتی]هست،از خداوندْ بیشتر سپاس گزاری می کردید.

2536 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر آینه ماه رمضان پیش شما مثل ماه های دیگر نباشد؛چرا که نزد خداوند،احترام و بر سایر ماه ها برتری دارد.حتما در ماه رمضان،روزِ روزه داری شما مثل روزِ خوردنتان نباشد(ادب و حرمت این ماه را نگه دارید).

2/1.ویژگی های ماه رمضان

2537 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شعبان،ماه من است و ماه رمضان،ماه خداست.

2538 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ماه رمضان،سَرور ماه هاست.

2539 . سنن أبی داوود به نقل از عبد اللّه بن عمر:از پیامبر خدا درباره شب قدر پرسیدند و من هم می شنیدم.فرمود:«آن،در هر ماه رمضانی

هست».

ص:758


1- (1) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 140 ح 151. [1]
2- (2) ثواب الأعمال:ص 93 ح 12.
3- (3) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 95 ح 78. [2]
4- (4) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 44 ح 20. [3]
5- (5) شرح الأخبار:ج 1 ص 223 ح 207.
6- (6) سنن أبی داوود:ج 2 ص 54 ح 1387.

2540 . عنه صلی الله علیه و آله: نَزَلَت صُحُفُ إبراهیمَ فی أوَّلِ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ،واُنزِلَتِ التَّوراةُ لِسِتٍّ مَضَینَ مِن شَهرِ رَمَضانَ،واُنزِلَ الإِنجیلُ لِثَلاثَ عَشرَةَ لَیلَةً خَلَت مِن شَهرِ رَمَضانَ،واُنزِلَ الزَّبورُ لِثَمانِیَ عَشرَةَ خَلَونَ مِن شَهرِ رَمَضانَ،واُنزِلَ القُرآنُ فی ثَلاثٍ وعِشرینَ مِن شَهرِ رَمَضانَ. (1)

3/1.بَرَکاتُ شَهرِ رَمَضانَ

أ غُفرانُ اللّهِ

2541 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما سُمِّیَ رَمَضانُ؛لِأَ نَّهُ یُرمِضُ الذُّنوبَ. (2)

2542 . عنه صلی الله علیه و آله: شَهرُ رَمَضانَ شَهرٌ فَرَضَ اللّهُ عز و جل عَلَیکُم صِیامَهُ؛فَمَن صامَهُ إیمانا وَاحتِسابا خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ کَیَومَ وَلَدَتهُ امُّهُ. (3)

2543 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن صامَ رَمَضانَ؛وعَرَفَ حُدودَهُ؛وتَحَفَّظَ مِمّا کانَ یَنبَغی لَهُ أن یَتَحَفَّظَ فیهِ،کَفَّرَ ما قَبلَهُ. (4)

ب العِتقُ مِنَ النّارِ

2544 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سُمِّیَ شَهرُ رَمَضانَ شَهرَ العِتقِ؛

لِأَنَّ للّهِ ِ فی کُلِّ یَومٍ ولَیلَةٍ سِتَّمِئَةِ عَتیقٍ،وفی آخِرِهِ مِثلَ ما أعتَقَ فیما مَضی. (5)

2540 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صُحُف ابراهیم،در شب اوّل ماه رمضان نازل شد.تورات،شش[شب]از ماه رمضانْ گذشته،نازل شد.انجیل،سیزده شب از ماه رمضانْ گذشته،نازل شد.زبور،هجده[شب]از ماه رمضانْ گذشته،نازل شد.و قرآن،در بیست و سوم ماه رمضان،نازل گشت.

3/1.برکات ماه رمضان
الف آمرزش خداوند

2541 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رمضان را به این جهت رمضان نامیده اند که گناهان را می سوزانَد.

2542 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ماه رمضان،ماهی است که خداوند،روزه آن را بر شما واجب ساخت.پس هر کس آن را از روی ایمان و به امید پاداش[الهی]روزه بدارد،از گناهانش بیرون می آید،همچون روزی که مادرش او را زاده است.

2543 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس رمضان را روزه بدارد و حدود آن را بشناسد و خود را از آنچه سزاوار خویشتنداری در این ماه است،نگه بدارد،گناهان پیشین آن را پاک کرده است.

ب رهایی از آتش

2544 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ماه رمضان را ماه آزادسازی

نامیده اند؛چون خداوند در هر روز و شب،ششصد آزادشده دارد و نیز در آخر ماه،به اندازه آنچه در[روزها و شب های]گذشته آزاد کرده است.

ص:759


1- (1) الکافی:ج 2 ص 629 ح 6. [1]
2- (2) الفردوس:ج 2 ص 60 ح 2339.
3- (3) تهذیب الأحکام:ج 4 ص 152 ح 421.
4- (4) مسند ابن حنبل:ج 4 ص 110 ح 11524. [2]
5- (5) النوادر للأشعری:ص 18 ح 2.

2545 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ للّهِ ِ عز و جل عِندَ کُلِّ فَطرَةٍ (1)عُتَقاءَ مِنَ النّارِ. (2)

ج تَصفیدُ الشَّیاطین

2546 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا دَخَلَ شَهرُ رَمَضانَ فُتِّحَت أبوابُ الرَّحمَةِ،وغُلِّقَت أبوابُ جَهَنَّمَ،وسُلسِلَتِ الشَّیاطینُ. (3)

2547 . عنه صلی الله علیه و آله مِن خُطبَتِهِ فی آخِرِ جُمُعَةٍ مِن شَعبانَ:یا مَعشَرَ النّاسِ،إذا طَلَعَ هِلالُ شَهرِ رَمَضانَ غُلَّت مَرَدَةُ الشَّیاطینِ،وفُتِّحَت أبوابُ السَّماءِ و أبوابُ الجِنانِ و أبوابُ الرَّحمَةِ،وغُلِّقَت أبوابُ النّارِ. (4)

2548 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا کانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ نادَی الجَلیلُ تَبارَکَ وتَعالی:«...یا جَبرَئیلُ...،انزِل عَلَی الأَرضِ فَغُلَّ فیها مَرَدَةَ الشَّیاطینِ حَتّی لایُفسِدوا عَلی عِبادی صَومَهُم». (5)

2545 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا را به هنگام هر نوبت افطار،آزادشدگانی از آتش است.

ج به بند کشیده شدن شیطان ها
اشاره

2546 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون ماه رمضان وارد شود،درهای رحمت،گشوده،و درهای دوزخ،بسته می شوند و شیاطین به بند کشیده می شوند.

2547 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سخنرانی خویش در آخرین جمعه ماه شعبان:ای گروه مردم!هر گاه هِلال ماه رمضان برآید،شیاطینِ سرکش به بند کشیده می شوند،درهای آسمان و درهای بهشت و درهای رحمت،گشوده و درهای آتش،بسته می شوند.

2548 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون شب اوّلِ ماه رمضان شود،خدای باعظمت تبارک و تعالی ندا می دهد:«...ای جبرئیل!...به زمین،فرود آی و شیاطین سرکش را به بند کش تا روزه بندگانم را بر آنان تباه نسازند».

ص:760


1- (1) الفطرة:المرَّةُ من الإفطار.
2- (2) فضائل الأوقات للبیهقی:ص 44 ح 67. [1]
3- (3) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 142 ح 153. [2]
4- (4) الکافی:ج 4 ص 67 ح 6. [3]
5- (5) بحار الأنوار:ج 96 ص 348 ح 51. [4]
سخنی درباره به بند کشیده شدن شیطان ها در ماه رمضان

در چند حدیث پیشین،به این نکته اشاره شده بود که در ماه رمضان،شیاطین به بند کشیده می شوند.در این زمینه پرسش های زیر قابل طرح است:

شیطان کیست؟در نظام حکیمانه خلقت،چرا به شیطان،اجازه داده شده که انسان را گم راه سازد؟مرز تسلّط شیطان بر انسان تا کجاست؟چرا خداوند،در ماه رمضان،شیاطین را به بند می کشد و از تأثیر گم راهگرانه آنان جلوگیری می کند؛ولی در ماه های دیگر،آنان را آزاد می گذارد؟و سرانجام،اگر این گونه احادیثْ درست اند،چگونه شماری از روزه داران،در این ماه،مرتکب گناه می شوند؟

پاسخ تفصیلی و کافی به این پرسش ها،مجالی دیگر می طلبد؛امّا آنچه به طور اجمال می توان گفت،این است که:در دیدگاه اسلامی،شیاطین،موجوداتی نامرئی از جنس جن اند که از شعور،آگاهی،آزادی و قدرتِ انتخاب برخوردارند؛لیکن با سوء استفاده از آزادی خود،با زیبا جلوه دادن زشتی ها و تحریک هوس های نامشروع انسان،به گم راه ساختن و فریب دادن او می پردازند.

حکمت نقش اغواگرانه ای که شیاطین در نظام آفرینش بازی می کنند،شکوفایی استعدادهای پنهانی انسان،تربیت شدن در حدّ انسان کامل،و مقاوم شدن او در برابر مشکلات در سایه مقاومت در برابر این لغزشگاه ها و فریب هاست.این،در حالی است که مرز سلطه شیاطین بر انسان،از حدّ تحریک و وسوسه فراتر نمی رود.از این رو،آنان،انسان را به زشتی ها دعوت می کنند؛لیکن نمی توانند او را به ارتکاب زشتی ها وا دارند.

علّت به بند کشیده شدن شیاطین در ماه رمضان

بررسی احادیث دینی در موضوع به بند کشیده شدن شیاطین و جلوگیری از اغواگری آنها در ماه رمضان،دو علّت را نشان می دهد،با این توضیح که علّت دوم در طولِ علّت اوّل است:

علّت اوّل:طبیعت پیشگیرانه روزه

روزه به طور طبیعی،زمینه ای را که شیطان بر اساس آن،انسان را به گم راهی می کشانَد،از بین می برد.به تعبیر دقیق تر،زنجیری که در ماه رمضان،شیطان را به بند می کشد،چیزی جز خودِ روزه نیست.از این رو،در حدیث پیامبر خدا آمده است:

ص:761

إنَّ الشَّیطانَ لَیَجری مِنِ ابنِ آدَمَ مَجرَی الدَّمِ فَضَیِّقوا مَجارِیَهُ بِالجُوعِ. (1)

شیطان در انسان،همچون جریان خون،جاری می شود.پس با گرسنگی،گذرگاه های او را تنگ کنید.

علّت دوم:عنایت ویژه خداوند

افزون بر پشتوانه ای که روزه به طور طبیعی برای روزه داران در جلوگیری از سلطه شیطان و اغواگری های او پدید می آورد،این برنامه عبادی،خود به خود،زمینه ساز شمول عنایت های خدا بر آنان می گردد.آنچه در احادیث با عنوان«به بند کشیدن شیاطین در این ماه»آمده است،به همین نکته اشاره دارد.

به عبارت دیگر،عنایت الهی گزاف نیست تا سؤال شود:چرا خدای سبحان،مانع سلطه شیطان نمی شود و در بقیّه ماه ها بین انسان و سلطه او فاصله نمی اندازد؟هرگز!بلکه ریشه این توفیق و عنایت الهی،در انتخاب خود انسان و ورود او به میهمان سرای رمضان،نهفته است.

علّت سود نبردن برخی انسان ها از به بند کشیده شدن شیاطین

اگر در این ماه،شیاطین بر انسان و دست کم،بر روزه داران،سلطه ندارند چرا گاهی روزه داران هم در این ماه،دچار غفلت و گناه می شوند؟

در بند بودن شیطان ها،نسبی است

زنجیری که شیطان را به بند می کشد،از خودِ روزه ماه رمضان پدید می آید و نه از چیز دیگر.بنا بر این،هر چه روزه درست تر و کامل تر باشد،زنجیری که شیطان را به بند می کشد و جلوی نفْس امّاره را می گیرد،محکم تر خواهد بود و از میزان غفلت و انحراف های ناشی از آن،خواهد کاست.بر این پایه،می توان گفت:روزه آنان که در ماه رمضان،گناهانی مرتکب می شوند،روزه کاملی نیست.

ص:762


1- (1) إحیاء علوم الدین:ج 1 ص 346، [1]بحار الأنوار:ج 70 ص 42.و [2]نیز بدون جمله:«فضیّقوا مجاریه بالجوع»در:صحیح البخاری:ج 6 ص 2624 ح 6750،سنن ابن ماجة:ج 1 ص 566 ح 1779.

4/1.تأکِیدُ استِثمارِ بَرَکاتِهِ

2549 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ الشَّقِیَّ مَن حُرِمَ غُفرانَ اللّهِ فی هذَا الشَّهرِ العَظیمِ. (1)

2550 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ انسَلَخَ مِن شَهرِ رَمَضانَ ولَم یُغفَر لَهُ فَلا غَفَرَ اللّهُ لَهُ. (2)

2551 . عنه صلی الله علیه و آله: رَغِمَ أنفُ رَجُلٍ دَخَلَ عَلَیهِ رَمَضانَ ثُمَّ انسَلَخَ قَبلَ أن یُغفَرَ لَهُ. (3)

2552 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أدرَکَ شَهرَ رَمَضانَ فَلَم یُغفَر لَهُ فَأَبعَدَهُ اللّهُ،ومَن أدرَکَ لَیلَةَ القَدرِ فَلَم یُغفَر لَهُ فَأَبعَدَهُ اللّهُ. (4)

الفصل الثّانی:ضیافة اللّه

1/2.مَعرِفَةُ ضِیافَةِ اللّهِ

أ فَضلُ الصِّیامِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ». 5

الحدیث

2553 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: جَعَلَ اللّهُ...قُرَّةَ عَینی فِی الصَّلاةِ وَالصَّومِ. (5)

4/1.تأکید بر بهره وری از برکات ماه رمضان

2549 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدبخت،کسی است که در این ماه بزرگ،از آمرزش خداوند،محروم بماند.

2550 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از ماه رمضان بیرون آید،ولی آمرزیده نشود،خدا او را نیامرزد!

2551 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ناتوان و خوار باد کسی که ماه رمضانش فرا رسد و پیش از آن که آمرزیده شود،سپری گردد!

2552 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس ماه رمضان را دریابد،ولی آمرزیده نشود،از رحمت خدا دور باد!و هر کس شب قدر را دریابد،ولی آمرزیده نشود،از رحمت خدا دور باد!

فصل دوم:میهمانی خدا

1/2.شناخت میهمانی خدا
الف فضیلت روزه گرفتن
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!روزه بر شما مقرّر شده است،همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند،مقرّر شده بود.باشد که پرهیزگاری کنید».

حدیث

2553 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند...فروغ دیدگانم را در نماز و روزه قرار داده است.

ص:763


1- (1) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 77 ح 61. [1]
2- (2) الإقبال:ج 1 ص 454. [2]
3- (3) سنن الترمذی:ج 5 ص 550 ح 3545.
4- (4) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 115 ح 109. [3]
5- (6) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 83 ح 141.

2554 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ حَبیبی جَبرَئیلُ:إنَّ مَثَلَ هذَا الدّینِ کَمَثَل شَجَرَةٍ ثابِتَةٍ؛الإِیمانُ أصلُها،وَالصَّلاةُ عُروقُها،وَالزَّکاةُ ماؤُها،وَالصَّومُ سَعَفُها. (1)

ب الصَّومُ للّهِ ِ عز و جل

2555 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:«الصَّومُ لی،و أنَا أجزی بِهِ». (2)

2556 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی:«کُلُّ عَمَلِ ابنِ آدَمَ هُوَ لَهُ غَیرَ الصِّیامِ؛هُوَ لی،و أنَا أجزی بِهِ».وَالصِّیامُ جُنَّةُ العَبدِ المُؤمِنِ یَومَ القِیامَةِ کَما یَقی أحَدَکُم سِلاحُهُ فِی الدُّنیا.ولَخُلوفُ فَمِ الصّائِمِ أطیَبُ عِندَ اللّهِ عز و جل مِن ریحِ المِسکِ.وَالصّائِمُ یَفرَحُ بِفَرحَتَینِ:حینَ یُفطِرُ فَیَطعَمُ ویَشرَبُ،وحینَ یَلقانی فَاُدخِلُهُ الجَنَّةَ». (3)

2554 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حبیب من جبرئیل علیه السلام گفت:«مَثَل این دین،مَثَل درختی استوار است.ریشه اش ایمان،رگ هایش نماز،آب آن،زکات،و شاخ و برگش روزه است».

ب روزه برای خداست
اشاره

2555 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرموده است:«روزه،برای من است و خودم پاداش آن را می دهم».

2556 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند تبارک و تعالی فرموده است:«هر کارِ آدمی زاده برای خود اوست،مگر روزه داری،که برای من است و من خودم پاداش آن را می دهم.روزه،سپر بنده مؤمن در روز قیامت است،همان گونه که در دنیا هر یک از شما را سلاحش حفاظت می کند.بوی ناخوش دهان روزه دار در نزد خدا از بوی مشک،خوش بوتر است.روزه دار،دو بار خوش حال می شود:هنگامی که افطار می کند و می خورد و می نوشد،و آن گاه که مرا دیدار می کند.پس،او را وارد بهشت می کنم».

ص:764


1- (1) علل الشرائع:ص 249 ح 5. [1]
2- (2) تهذیب الأحکام:ج 4 ص 152 ح 420.
3- (3) الخصال:ص 45 ح 42.
سخنی در شرح حدیثِ:«روزه،برای من است»

ابو حامد غزّالی در شرح این سخن خداوند متعال که:«روزه،برای من است»،گفته است:

این که روزه برای خداست و این شرافت را یافته که به خداوند،نسبت داده شود هر چند همه عبادات،برای اوست،همچنان که کعبه این شرف را یافته که خانه او باشد،در حالی که همه زمین برای اوست،دو معنا دارد:

نخست،این که:روزه،پرهیز و ترک است و عملی پنهان است و در آن،کاری نیست که دیده شود.به خلاف همه عبادت ها که در معرض دید مردم انجام می شوند،روزه،عبادتی است که جز خدا آن را نمی داند؛چرا که کاری است باطنی،که همان شکیبایی است.

دوم،این که:روزه،سرکوبی دشمن خداست؛چون ابزار شیطان ملعون،شهوت ها هستند و شهوات با خوردن و آشامیدن،نیرو می یابند.از این رو،پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است:

إنَّ الشَّیطانَ لَیَجری مِنِ ابنِ آدَمَ مَجرَی الدَّمِ؛فَضَیِّقوا مَجارِیَهُ بِالجوعِ.

شیطان،همچون خون،در وجود آدمی،جاری می شود.پس،گذرگاه های او را با گرسنگی،تنگ کنید.

...از آن جا که روزه،خصوصا موجب سرکوبی شیطان و بستن و تنگ ساختن گذرگاه های او می شود،شایستگی دارد که ویژه خدا گردد؛

ابن اثیر نیز در این باره می گوید:

بهترین چیزی که در تأویل این حدیث شنیده ام،این است که:همه عبادت هایی که بندگان با انجام دادن آنها به خداوند،تقرّب می جویند(مانند:نماز،حج،صدقه،اعتکاف،دعا،نیایش،قربانی و انواع عبادت های دیگر)،مشرکان با همانها خداهای خویش و آنچه را شریک خدا قرار داده بودند،پرستیده اند؛امّا هرگز شنیده نشده است که گروهی از مشرکان و پیروان مذاهب در دوران های پیشین،معبودهای خود را با«روزه»پرستیده باشند و بدین وسیله به آنها تقرّب جسته باشند.

روزه،تنها از سوی ادیان آسمانی،«عبادت»شناخته شده است.از این رو،خداوند فرموده است:«روزه،برای من است و خودم پاداش آن را می دهم»؛یعنی:در آن،کسی شریک من نگشته است و با آن،جز من،پرستش نشده است.به خاطر همین،من خودم پاداش آن را بر عهده می گیرم و آن را به کسی دیگر،

ص:765

چه فرشتگان مقرّب و چه غیر آنان،وا نمی گذارم؛تا اندازه ای که به من اختصاص یابد. (1)

امّا آنچه اخیرا در تفسیر این حدیث رایج شده که حدیث مذکور چنین قرائت می شود:«الصَّوم لِی و أَنَا أُجْزی به؛روزه برای من است و من یعنی خدا جزا داده می شوم به آن»،تا آن جا که ما جستجو کردیم،هیچ یک از حدیث شناسان گذشته،آن را چنین قرائت نکرده و از آن،چنین معنایی نفهمیده اند.

ص:766


1- (1) النهایة:ج 1 ص 270.

ج قیمَةُ الصّائِمِ

الکتاب

«اَلتّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السّائِحُونَ الرّاکِعُونَ السّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ». 1

الحدیث

2557 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نَومُ الصّائِمِ عِبادَةٌ،ونَفَسُهُ تَسبیحٌ. (1)

2558 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ الصّائِمَ لا یَجری عَلَیهِ القَلَمُ حَتّی یُفطِرَ،ما لَم یَأتِ بِشَیءٍ یَنقُضُ. (2)

2559 . عنه صلی الله علیه و آله: لِلصّائِمِ فَرحَتانِ:فَرحَةٌ عِندَ فِطرِهِ،وفَرحَةٌ یَومَ القِیامَةِ،یُنادِی المُنادی:«أینَ الظّامِئَةُ أکبادُهُم؟وعِزَّتی،لَأَروِیَنَّهُمُ الیَومَ». (3)

2560 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَرَفَ اللّهَ وعَظَّمَهُ؛مَنَعَ فاهُ مِنَ الکَلامِ،وبَطنَهُ مِنَ الطَّعامِ،وَعَفا نَفسَهُ بِالصِّیامِ وَالقِیامِ. (4)

د دُعاءُ المَلائِکَةِ لِلصّائِمِ

2561 . الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ:إنَّ اللّهَ عز و جل وَکَّلَ مَلائِکَتَهُ بِالدُّعاءِ لِلصّائِمینَ.

وقالَ:أخبَرَنی جَبرَئیلُ علیه السلام عَن رَبِّهِ أ نَّهُ قالَ:ما أمَرتُ مَلائِکَتی بِالدُّعاءِ لِأَحَدٍ مِن خَلقی إلَا استَجَبتُ لَهُم فیهِ. (5)

ج ارزش روزه دار
قرآن

«[مؤمنان،]همان توبه کنندگان،پرستندگان،ستایشگران،روزه داران،رکوع کنندگان،سجده کنندگان،وا دارندگان به کارهای پسندیده،باز دارندگان از کارهای ناپسند و پاسداران مقرّرات خدایند.و مؤمنان را بشارت ده».

حدیث

2557 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خواب روزه دار،عبادت است و نَفَس او،تسبیح است.

2558 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر روزه دار،قلم[ثبت گناهان]جاری نمی شود (6)تا آن که افطار کند،[البتّه]تا وقتی که آنچه روزه را باطل می کند،انجام نداده باشد.

2559 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزه دار،دو خوش حالی دارد:خوش حالی ای در هنگام افطار کردنش،و خوش حالی ای در روز قیامت،که[در آن روز،]منادی ندا می دهد:«کجایند آنها که جگرهایشان تشنه است؟به عزّتم سوگند که امروز،سیرابشان می کنم».

2560 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس خدا را بشناسد و عظمتش را در یابد،دهانش را از سخن و شکمش را از غذا نگه می دارد و با روزه و نماز،خویشتنداری می کند.

د دعای فرشتگان برای روزه دار

2561 . امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام:پیامبر خدا فرمود:«خداوند،فرشتگان خود را برای دعا به روزه داران،گماشته است».

نیز فرمود:«جبرئیل علیه السلام از طرف خداوند،مرا خبر داد که خداوند فرمود:"هرگز فرشتگانم را مأمور دعا برای هیچ یک از بندگانم نکردم،مگر آن که دعایشان را درباره او مستجاب ساختم"».

ص:767


1- (2) ثواب الأعمال:ص 75 ح 2.
2- (3) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 55 ح 33. [1]
3- (4) مسند زید:ص 203.
4- (5) الکافی:ج 2 ص 237 ح 25. [2]
5- (6) الکافی:ج 4 ص 64 ح 11. [3]
6- (7) بی تردید،این حدیث و امثال آن،مجوّز انجام دادن گناه نیستند و مقصود،آن است که روزه،مانع از انجام دادن گناهان می گردد و در نتیجه،گناهی در پرونده روزه دار،ثبت نمی شود.

2562 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن صائِمٍ یَحضُرُ قَوما یَطعَمونَ إلّا سَبَّحَت لَهُ أعضاؤُهُ،وکانَت صَلاةُ المَلائِکَةِ عَلَیهِ،وکانَت صَلاتُهُم استِغفارا. (1)

2/2.بَرَکاتُ ضِیافَةِ اللّهِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ». 2

الحدیث

2563 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصِّیامُ جُنَّةٌ. (2)

2564 . عنه صلی الله علیه و آله: الصَّومُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ. (3)

2565 . عنه صلی الله علیه و آله: الصَّومُ جُنَّةٌ ما لَم یَخرِقها. (4)

2566 . الکافی عن محمّد بن یحیی رفعه: جاءَ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله رَجُلٌ فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،لَیسَ عِندی طَولٌ فَأَنکِحُ النِّساءَ،فَإِلَیکَ أشکُو العُزوبِیَّةَ!

فَقالَ:وَفِّر شَعرَ جَسَدِکَ و أدِمِ الصِّیامَ.

فَفَعَلَ،فَذَهَبَ ما بِهِ مِنَ الشَّبَقِ. (5)

2567 . الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ لِأَصحابِهِ:ألا اخبِرُکُم بِشَیءٍ إن أنتُم فَعَلتُموهُ تَباعَدَ الشَّیطانُ مِنکُم کَما تَباعَدَ المَشرِقُ مِنَ المَغرِبِ؟

قالوا:بَلی.

قالَ:الصَّومُ یُسَوِّدُ وَجهَهُ. (6)

2562 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ روزه داری در میان گروهی که غذا می خورند،حاضر نمی شود،مگر آن که اعضایش تسبیح می گویند و درود فرشتگان بر او خواهد بود.درود فرشتگان،همان استغفار(آمرزش خواهی)است.

2/2.برکات میهمانی خدا
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!روزه بر شما مقرّر شده است،همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند،مقرّر شده بود.باشد که پرهیزگاری کنید».

حدیث

2563 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزه،سپر است.

2564 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزه،سپری نگه دارنده از آتش است.

2565 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزه،سپری نگه دارنده است،تا وقتی که بنده آن را پاره نکند.

2566 . الکافی به نقل از محمّد بن یحیی:مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:ای پیامبر خدا!ثروت و امکاناتی ندارم که زن بگیرم.از بی همسری،شکایت به نزد تو آورده ام.

فرمود:«موی بدنت را بلند بگذار و پیوسته روزه بگیر».

رفت و چنان کرد و نیروی شهوتش کاسته شد.

2567 . امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام:پیامبر صلی الله علیه و آله به اصحاب خویش فرمود:«آیا به شما خبر بدهم چیزی را که اگر انجام دهید،شیطان از شما دور می شود،آن گونه که مشرق از مغربْ دور است؟».

گفتند:آری.

فرمود:«روزه،شیطان را سیه رو می کند».

ص:768


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 87 ح 1805.
2- (3) صحیح البخاری:ج 2 ص 670 ح 1795.
3- (4) الکافی:ج 2 ص 19 ح 5. [1]
4- (5) سنن النسائی:ج 4 ص 167 و 168.
5- (6) الکافی:ج 5 ص 564 ح 36. [2]
6- (7) الکافی:ج 4 ص 62 ح 2. [3]

2568 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صوموا تَصِحّوا. (1)

2569 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أجاعَ بَطنَهُ؛عَظُمَت فِکرَتُهُ،وفَطِنَ قَلبُهُ. (2)

2570 . عنه صلی الله علیه و آله: أفضَلُکُم مَنزِلَةً عِندَ اللّهِ تَعالی أطوَلُکُم جَوعا وتَفَکُّرا؛و أبغَضُکُم إلَی اللّهِ تَعالی کُلُّ نَؤومٍ و أکولٍ وشَروبٍ. (3)

2571 . عنه صلی الله علیه و آله: الصّائِمُ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُ. (4)

2572 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن صامَ یَوما فی سَبیلِ اللّهِ خُفِّفَ عَنهُ مِن وُقوفِ یَومِ القِیامَةِ عِشرینَ سَنَةً. (5)

2573 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن صامَ یَوماً فی سَبیلِ اللّهِ جَعَلَ اللّهُ بَینَهُ وبَینَ النّارِ خَندَقاً کَما بَینَ السَّماءِ وَالأَرضِ. (6)

2574 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن صامَ یَوماً تَطَوُّعاً أدخَلَهُ اللّهُ عز و جل الجَنَّةَ. (7)

2568 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزه بگیرید،که تن درست می شوید.

2569 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس شکمش را گرسنه بدارد،فکرش بزرگ و قلبش هوشمند می شود.

2570 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بامنزلت ترینِ شما نزد خداوند،کسی است که گرسنگی و اندیشه اش طولانی تر باشد،و منفورترینِ شما نزد خدا،هر پُرخواب و پُرخور و پُرنوشی است.

2571 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دعای روزه دار،رد نمی شود.

2572 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در راه خدا یک روز را روزه بدارد،به اندازه بیست سال از توقّفش در روز قیامت،تخفیف داده می شود.

2573 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس یک روز را در راه خدا روزه بدارد،خداوند،میان او و آتش،فاصله ای به اندازه فاصله آسمان تا زمین،قرار می دهد.

2574 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس یک روز را روزه مستحب بگیرد،خداوند،او را وارد بهشت می کند.

ص:769


1- (1) الدعوات:ص 76 ح 179.
2- (2) إحیاء علوم الدین:ج 3 ص 129. [1]
3- (3) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 100. [2]
4- (4) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 519 ح 10187. [3]
5- (5) تاریخ بغداد:ج 12 ص 243 الرقم 6694. [4]
6- (6) سنن الترمذی:ج 4 ص 167 ح 1624. [5]
7- (7) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 86 ح 1801.
سخنی درباره مراتب روزه داری
اشاره

علمای اخلاق و سیر و سلوک،روزه را به:روزه عوام،روزه خواص و روزه خواصّ خواص،تقسیم کرده اند و اینک،توضیح فشرده ای از آنها:

دسته اوّل.روزه عوام

این مرتبه روزه،با پرهیز از مفطِرات روزه،صورت می پذیرد،با شرحی که در کتاب های فقهی آمده است.این مرتبه،آسان ترین و پایین ترین مرتبه روزه است.این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله به همین مرتبه روزه اشاره دارد:

إنَّ أیسَرَ مَا افتَرَضَ اللّهُ تَعالی عَلَی الصّائِمِ فی صِیامِه،تَرکُ الطَّعامِ وَالشَّرابِ. (1)

آسان ترین چیزی که خدای متعال بر روزه دار در روزه داری اش واجب ساخته است،نخوردن و نیاشامیدن است.

دسته دوم.روزه خواص

در این مرتبه روزه،روزه دار،تنها به پرهیز از مفطِرات روزه،بسنده نمی کند؛بلکه از همه حرام های الهی پرهیز می نماید.از این رو،اجتناب از مفطِرات،شرط درستیِ روزه است و اجتناب از حرام ها،شرط قبولی آن.

دسته سوم.روزه خواصّ خواص

این مرتبه روزه،با باز داشتن دل و نگهداری آن از هر چیزی(چه حلال و چه حرام)که اشغال کننده دل است،بجز خدا،به دست می آید.ابو حامد غزّالی(م 505 ق)در توصیف این مرتبه روزه می گوید:

امّا روزه خواصّ خواص،روزه دل از همّت های دون و اندیشه های دنیوی و باز داشتن کلّی آن از غیر خداوند است.شکستن این مرتبه از روزه،با اندیشه درباره غیر خدا و قیامت،و فکر درباره دنیا تحقّق می یابد مگر دنیایی که به خاطر دین خواسته شود،که چنین دنیایی،توشه آخرت است و دنیا نیست تا آن جا که اهل دل گفته اند:«هر کس در روزش به تدبیر آنچه با آن افطار می کند،اهتمام ورزد،گناه بر او نوشته می شود؛چرا که این،از کم اطمینانی به فضل خدا و یقین اندک به روزیِ وعده داده شده خویش است».

این مرتبه،رتبه پیامبران،صدّیقان و مقرّبان است.در تفصیل قولی آن،نباید درنگ طولانی داشت؛ولی در تحقّق عملی آن،

ص:770


1- (1) المقنعة:ص 310 و 311.

تأمّلْ به جاست؛چرا که آن،رویکرد به خداوند و روی گردانی از غیر خدا با همه همّت است.

هر یک از این دو مرتبه اخیر،به نسبت تلاش روزه داران و آمادگی آنان،مراتب بسیاری دارد،علاوه بر این که خودِ روزه هم از زاویه انگیزه های روزه دار،گوناگون است.نقطه اوج این مراتب،حال روزه داری است که انگیزه روزه داری اش،نه بیم از کیفر و نه شوق به ثواب،بلکه تنها فرمان بُرداری از فرمان خداوند،علاقه مندی به نزدیکی به خدای سبحان و کسب رضا و لقای اوست. (1)

ص:771


1- (1) إحیاء علوم الدین:ج 1 ص 350،المحجّة البیضاء:ج 2 ص 131.

الفصل الثالث:تأهیل النّاس لضیافة اللّه

خطاباتُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله عِندَ حُضورِ شَهرِ رَمَضان

2575 . الإمام الباقر علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لَمّا حَضَرَ شَهرُ رَمَضانَ وذلِکَ فی ثَلاثٍ بَقینَ مِن شَعبانَ،قالَ لِبِلالٍ:نادِ فِی النّاسِ.فَجَمَعَ النّاسَ،ثُمَّ صَعِدَ المِنبَرَ فَحَمِدَ اللّهَ و أثنی عَلَیهِ،ثُمَّ قالَ:أیُّهَا النّاسُ،إنَّ هذَا الشَّهرَ قَد خَصَّکُمُ اللّهُ بِهِ وحَضَرَکُم،وهُوَ سَیِّدُ الشُّهورِ،لَیلَةٌ فیهِ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ،تُغَلَّقُ فیهِ أبوابُ النّارِ وتُفَتَّحُ فیهِ أبوابُ الجِنانِ؛فَمَن أدرَکَهُ ولَم یُغفَر لَهُ فَأَبعَدَهُ اللّهُ،ومَن أدرَکَ والِدَیهِ ولَم یُغفَر لَهُ فَأَبعَدَهُ اللّهُ،ومَن ذُکِرتُ عِندَهُ فَلَم یُصَلِّ عَلَیَّ فَلَم یَغفِرِ اللّهُ لَهُ فَأَبعَدَهُ اللّهُ. (1)

2576 . الکافی عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُقبِلُ بِوَجهِهِ إلَی النّاسِ فَیَقولُ:یا مَعشَرَ النّاسِ،إذا طَلَعَ هِلالُ شَهرِ رَمَضانَ غُلَّت مَرَدَةُ الشَّیاطینِ،وفُتِّحَت أبوابُ السَّماءِ و أبوابُ الجِنانِ و أبوابُ الرَّحمَةِ،وغُلِّقَت أبوابُ النّارِ،وَاستُجیبَ الدُّعاءُ،وکانَ للّهِ ِ فیهِ عِندَ کُلِّ فِطرٍ عُتَقاءُ یُعتِقُهُمُ اللّهُ مِنَ النّارِ،ویُنادی مُنادٍ کُلَّ لَیلَةٍ:هَل مِن سائِلٍ؟هَل مِن مُستَغفِرٍ؟اللّهُمَّ أعطِ کُلَّ مُنفِقٍ خَلَفا،و أعطِ کُلَّ مُمسِکٍ تَلَفا.حَتّی إذا طَلَعَ هِلالُ شَوّالٍ نودِیَ المُؤمِنونَ:أنِ اغدوا إلی جَوائِزِکُم فَهُوَ یَومُ الجائِزَةِ.

ثُمَّ قالَ أبو جَعفَرٍ علیه السلام:أما وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ،ما هِیَ بِجائِزَةِ الدَّنانیرِ ولَا الدَّراهِمِ! (2)

فصل سوم:آماده کردن مردم برای میهمانی خدا

خطبه های پیامبر صلی الله علیه و آله،هنگام فرا رسیدن ماه رمضان

2575 . امام باقر علیه السلام: چون ماه رمضان در حال فرا رسیدن بود و سه روز از شعبان مانده بود،پیامبر خدا به بلال فرمود:«مردم را خبر کن».

مردم گرد آمدند.[پیامبر صلی الله علیه و آله]بر منبر رفت و خدا را حمد و ثنا گفت.سپس فرمود:«ای مردم!خداوند،شما را به این ماه،ویژه ساخته است و اینک،فرا می رسد.آن،سَرور ماه هاست و در آن،شبی بهتر از هزار ماه است.درهای آتش در آن،بسته می شوند و درهای بهشت در آن،گشوده می گردند.پس دور باد از رحمت حق،کسی که این ماه را دریابد و آمرزیده نشود!دور باد از رحمت حق،کسی که پدر و مادرش را در یابد و[با نیکی به آنان]آمرزیده نشود!دور باد از رحمت حق،کسی که مرا نزد او یاد کنند و او بر من درود نفرستد!».

2576 . الکافی به نقل از جابر:امام باقر علیه السلام فرمود:«پیامبر خدا،رو به مردم می کرد و می فرمود:"ای گروه مردم!هر گاه هلال ماه رمضان طلوع کند،شیاطینِ سرکش به بند کشیده می شوند،درهای آسمان و درهای بهشت و درهای رحمت،گشوده می گردند،درهای آتش بسته می شوند و دعا اجابت می شود.

خدا را در هر افطار،آزادشدگانی است که آنان را از آتش می رهانَد و هر شب،منادی ندا می دهد:«آیا خواهنده ای هست؟آیا استغفار کننده ای هست؟خدایا!به هر انفاق کننده ای جایگزین عطا کن و هر امساک کننده[از انفاق]را دچار تلف ساز!»،تا آن که هنگامی که هلال شوّال بر می آید،مؤمنان را ندا می دهند که:به سوی جایزه هایتان بشتابید،که امروز،روز جایزه است!"».

سپس امام باقر علیه السلام فرمود:«به خدایی که جانم در دست اوست،آن جایزه،دینار و درهم نیست».

ص:772


1- (1) الکافی:ج 4 ص 67 ح 5. [1]
2- (2) الکافی:ج 4 ص 67 ح 6. [2]

2577 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّهِ عز و جل،وهُوَ شَهرٌ یُضاعِفُ اللّهُ فیهِ الحَسَناتِ ویَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ،وهُوَ شَهرُ البَرَکَةِ،وهُوَ شَهرُ الإِنابَةِ،وهُوَ شَهرُ التَّوبَةِ،وهُوَ شَهرُ المَغفِرَةِ،وهُوَ شَهرُ العِتقِ مِنَ النّارِ وَالفَوزِ بِالجَنَّةِ.ألا فَاجتَنِبوا فیهِ کُلَّ حَرامٍ،و أکثِروا فیهِ مِن تِلاوَةِ القُرآنِ،وسَلوا فیهِ حَوائِجَکُم،وَاشتَغِلوا فیهِ بِذِکرِ رَبِّکُم.ولا یَکونَنَّ شَهرُ رَمَضانَ عِندَکُم کَغَیرِهِ مِنَ الشُّهورِ؛فَإِنَّ لَهُ عِندَ اللّهِ حُرمَةً وفَضلاً عَلی سائِرِ الشُّهورِ.ولا یَکونَنَّ شَهرُ رَمَضانَ یَومُ صَومِکُم کَیَومِ فِطرِکُم. (1)

الفصل الرابع:أدعیة التّهیّؤ لضیافة اللّه

1/4.أدعِیَةُ رُؤیَةِ هِلالِ شَهرِ رَمَضانَ

2578 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا اهِلَّ هِلالُ شَهرِ رَمَضانَ استَقبَلَ القِبلَةَ ورَفَعَ یَدَیهِ فَقالَ:

اللّهُمَّ أهِلَّهُ عَلَینا بِالأَمنِ وَالإِیمانِ،وَالسَّلامَةِ وَالإِسلامِ،وَالعافِیَةِ المُجَلِّلَةِ،وَالرِّزقِ الواسِعِ،ودَفعِ الأَسقامِ.اللّهُمَّ ارزُقناصِیامَهُ وقِیامَهُ وتِلاوَةَ القُرآنِ فیهِ.اللّهُمَّ سَلِّمهُ لَنا وتَسَلَّمهُ مِنّا وسَلِّمنا فیهِ. (2)

2579 . الدعاء للطبرانی عن أنس: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا رَأی هِلالَ رَمَضانَ قالَ:«هِلالُ خَیرٍ ورُشدٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ آمَنتُ بِالَّذی خَلَقَکَ». (3)

2577 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ماه رمضان،ماه خداست.ماهی که خداوند،حَسَنات را در آن،دو برابر می کند و سیّئات را محو می کند؛ماه برکت،ماه بازگشت به سوی خدا،ماه توبه،ماه آمرزش،ماه آزاد شدن از آتش و دست یافتن به بهشت.

پس،در این ماه از هر حرامی بپرهیزید و در آن،بسیار قرآن تلاوت کنید و در آن،حاجت های خویش را بخواهید و در آن،به ذکر پروردگارتان بپردازید.مبادا ماه رمضان نزد شما،مانند ماه های دیگر باشد؛چرا که آن نزد خداوند،نسبت به ماه های دیگر،حرمت و برتری دارد و مبادا در ماه رمضان،روز روزه داری تان مثل روز خوردنتان باشد!

فصل چهارم:دعاهای آمادگی برای میهمانی خدا

1/4.دعاهای دیدن هِلال ماه رمضان

2578 . امام باقر علیه السلام: هر گاه هِلال ماه رمضان دیده می شد،پیامبر خدا،دستانش را رو به قبله بلند می کرد و می گفت:«خداوندا!آن را با ایمنی و ایمان،با سلامت و اسلام،با عافیتِ فراگیر،با روزیِ گسترده و با دفع بیماری ها،بر ما بتابان.

خداوندا!توفیق روزه داری و عبادت و تلاوت قرآن را در آن به ما روزی کن.

خداوندا!آن را برای ما سالم بدار و آن را از ما سالم دریافت کن و ما را در آن،سلامت بدار».

2579 . الدعاء،طبرانی به نقل از ا نَس:هر گاه پیامبر خدا هِلال رمضان را می دید،می فرمود:«هِلال خیر و رشد(سه بار).به آن که تو را آفرید،ایمان آوردم».

ص:773


1- (1) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 95 ح 78. [1]
2- (2) الکافی:ج 4 ص 70 ح 1. [2]
3- (3) الدعاء للطبرانی:ص 283 ح 906.

2/4.أدعِیَةُ دُخولِ شَهرِ رَمَضانَ

2580 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا دَخَلَ شَهرُ رَمَضانَ یَقولُ:

اللّهُمَّ إنَّهُ قَد دَخَلَ شَهرُ رَمَضانَ،اللّهُمَّ رَبَّ شَهرِ رَمَضانَ الَّذی أنزَلتَ فیهِ القُرآنَ وجَعَلتَهُ بَیِّناتٍ مِنَ الهُدی وَالفُرقانِ.اللّهُمَّ فَبارِک لَنا فی شَهرِ رَمَضانَ،و أعِنّا عَلی صِیامِهِ وصَلاتِهِ،وتَقَبَّلهُ مِنّا. (1)

2581 . الدعاء للطبرانی عن عائشة: لَمّا حَضَرَ رَمَضانُ،قُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،قَد حَضَرَ رَمَضانُ فَما أقولُ؟قالَ:قولی:

اللّهُمَّ إنَّکَ عَفُوٌّ تُحِبُّ العَفوَ؛فَاعفُ عَنّی. (2)

الفصل الخامس:کیفیّة التّهیّؤ لضیافة اللّه

1/5.صِیامُ شَعبان

2582 . السنن الکبری عن أنس: قیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،أیُ الصَّومِ أفضَلُ؟قالَ:صَومُ شَعبانَ تَعظیما لِرَمَضانَ. (3)

2/5.أکل الحلال

2583 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُوا الحَلالَ یَتِمَّ لَکُم صَومُکُم. (4)

2584 . عدّة الداعی عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِبادَةُ مَعَ أکلِ الحَرامِ کَالبِناءِ عَلَی الرَّملِ.وقیلَ:عَلَی الماءِ. (5)

2/4.دعاهای زمان فرا رسیدن ماه رمضان

2580 . امام صادق علیه السلام: چون ماه رمضان فرا می رسید،پیامبر خدا می فرمود:«خداوندا!ماه رمضان وارد شد.خداوندا!ای پروردگار ماه رمضان؛ماهی که در آن،قرآن را فرو فرستادی و آن را نشانه هایی روشن از هدایت و فرقان(جدا کننده حق و باطل)قرار دادی!خداوندا!در ماه رمضان برای ما برکت قرار بده و ما را بر روزه داری و نمازِ آن،یاری کن و آن را از ما بپذیر».

2581 . الدعاء،طبرانی به نقل از عایشه:چون ماه رمضان فرا رسید،گفتم:ای پیامبر خدا!ماه رمضان رسید.چه بگویم؟

فرمود:«بگو:"خداوندا!تو بخشایشگری و گذشت را دوست می داری.پس،از من در گذر"».

فصل پنجم:چگونگی آماده شدن برای میهمانی خدا

1/5.روزه گرفتن در ماه شعبان

2582 . السنن الکبری به نقل از ا نَس:به پیامبر خدا گفتند:کدام روزه برتر است؟

فرمود:«روزه شعبان برای بزرگداشتِ رمضان».

2/5.حلال خوری

2583 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: غذای حلال بخورید تا روزه برای شما کامل گردد.

2584 . عدّة الداعی: پیامبر خدا فرمود:«عبادت با حرامخواری،همچون ساختن بنا بر شِنزار است»و نیز نقل شده است[که فرمود]:«همچون ساختن بنا بر آب است».

ص:774


1- (1) الإقبال:ج 1 ص 137. [1]
2- (2) الدعاء للطبرانی:ص 285 ح 915.
3- (3) السنن الکبری:ج 4 ص 503 ح 8517.
4- (4) کنز العمّال:ج 15 ص 844 ح 43356.
5- (5) عدّة الداعی:ص 141 و 284. [2]
سخنی درباره نقش خوراک در بهره گیری از آثار روزه
اشاره

خوردن و نوشیدن به هنگام افطار و سحر،جانْ مایه روزه داری است.از این رو،در دیدگاه اسلام،حلال یا حرام بودن خوردنی ها و نوشیدنی ها،اندازه و نوع آنها و همچنین انگیزه روزه داران از خوردن و آشامیدن،در میزان بهره وری از روزه،نقشی اساسی دارند و در دستاوردهای روزه دار از برکات این میهمانی،بسیار مؤثّرند.

نخستین شرط بهره وری از روزه،آن است که تأمین کننده نیرو و قوّت انسان برای روزه گرفتن،حلال باشد.غذای حرام،نه تنها در بهره مندی انسان از آثار و برکات روزه،نقش تخریبی دارد،بلکه آفتی است که همه عبادت ها را تهدید می کند.

پرهیز از غذاهای شبهه ناک

اگر روزه دار بخواهد از روزه اش بهره ببرد،سزاوار است که نه تنها از غذاهایی که حرمتشان قطعی است،بلکه از غذاهای شبهه ناک هم پرهیز کند.

انگیزه های خوردن و آشامیدن

انگیزه ای که روزه دار برای خوردن و آشامیدن در وقت افطار و سحر دارد،تأثیر مهمّی در بهره وری کامل از برکات روزه دارد.در یکی از توصیه های پیامبر صلی الله علیه و آله به ابوذر غفاری،چنین آمده است:

یا أبا ذَرٍّ!لِیَکُن لَکَ فی کُلِّ شَیءٍ نِیَّةٌ صالِحَةٌ حَتَّی الأَکلِ وَ النَّومِ. (1)

ای ابو ذر!برای هر چیزی نیّت خوب داشته باش،حتّی برای خوردن و خوابیدن.

میان روزه داری که سحری و افطاری را تنها برای رفع گرسنگی و تشنگی می خورد،با کسی که آنها را به قصد قُربت و کسب رضای خداوند می خورد،فرق بسیار است.نورانیّت روزه ای که روزه دار با قصد قربت غذا می خورد،هرگز با روزه ای که روزه دار با انگیزه حیوانی و خواسته نفْس غذا می خورد و نیرو می گیرد،برابر نیست.

روشن است که داشتن انگیزه خدایی و قصد قربت در غذا خوردن،نیازمند مقدّماتی هماهنگ با آن است که از جمله آنها،تناسب نوع و مقدار غذا با نیاز بدن است.

ص:775


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 370 ح 2661، [1]تنبیه الخواطر:ج 2 ص 58. [2]

الفصل السادس:آداب الصّیام

1/6.أهَمُّ الآدابِ

أ الوَرَعُ عَن مَحارِمِ اللّهِ

2585 . الإمام علیّ علیه السلام: قُلتُ[لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله]:یا رَسولَ اللّهِ،ما أفضَلُ الأَعمالِ فی هذَا الشَّهرِ؟فَقالَ:یا أبَا الحَسَنِ،أفضَلُ الأَعمالِ فی هذَا الشَّهرِ الوَرَعُ عَن مَحارِمِ اللّهِ. (1)

2586 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ عز و جل:مَن لَم تَصُم جَوارِحُهُ عَن مَحارِمی،فَلا حاجَةَ فی أن یَدَعَ طَعامَهُ وشَرابَهُ مِن أجلی. (2)

2587 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن تَأَمَّلَ خَلفَ امرَأَةٍ حَتّی یَتَبَیَّنَ لَهُ حَجمُ عِظامِها مِن وَراءِ ثِیابِها وهُوَ صائِمٌ،فَقَد أفطَرَ. (3)

ب الِاجتِنابُ عَنِ الغیبَةِ

2588 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصّائِمُ فی عِبادَةٍ وإن کانَ نائِماً عَلی فِراشِهِ؛ما لَم یَغتَب مُسلِماً. (4)

2589 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ اغتابَ امرَأً مُسلِماً بَطَلَ صَومُهُ،ونُقِضَ وُضوؤُهُ. (5)

2590 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،اِحذَرِ الغیبَةَ وَالنَّمیمَةَ؛فَإِنَّ الغیبَةَ تُفطِرُ،وَالنَّمیمَةَ تُوجِبُ عَذابَ القَبرِ. (6)

فصل ششم:آداب روزه داری

1/6.مهم ترین آداب
الف پرهیز از حرام های خدا

2585 . امام علی علیه السلام: [به پیامبر صلی الله علیه و آله]گفتم:ای پیامبر خدا!برترینِ کارها در این ماه(رمضان)چیست؟

فرمود:«ای ابو الحسن!برترینِ کارها در این ماه،پرهیز از حرام های خداست».

2586 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند می فرماید:«هر کس اعضایش از حرام های من،روزه دار نباشد،نیازی نیست که به خاطر من،خوراک و نوشیدنی اش را ترک کند».

2587 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر روزه داری که در پشت سرِ زنی با دقّت بنگرد،تا حدّی که حجم استخوان بندی زن از پشت لباسش برای او آشکار شود،روزه اش را افطار کرده است.

ب پرهیز از غیبت کردن

2588 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزه دار،تا وقتی که از مسلمانی غیبت نکند،در حال عبادت است،هر چند در بسترش خفته باشد.

2589 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از فرد مسلمانی غیبت کند،روزه اش می شکند و وضویش باطل می شود (7).

2590 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!از غیبت و سخن چینی بپرهیز؛چرا که غیبت،روزه را می شکند و سخن چینی،عذاب قبر می آورد.

ص:776


1- (1) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 78 ح 61. [1]
2- (2) تاریخ أصبهان:ج 2 ص 124 الرقم 1280. [2]
3- (3) معانی الأخبار:ص 410 ح 95.
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 74 ح 1772.
5- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 15 ح 4968.
6- (6) تحف العقول:ص 14.
7- (7) مقصود،آن است که غیبت،موجب عدم قبولی روزه و از میان رفتنِ طهارت باطنی می گردد.

ج الِاجتِنابُ عَنِ السَّبِّ

2591 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن عَبدٍ صالِحٍ یُشتَمُ فَیَقولُ:إنّی صائِمٌ سَلامٌ عَلَیکَ لا أشتِمُکَ کَما شَتَمتَنی،إلّا قالَ الرَّبُّ تَبارَکَ وتَعالی:اِستَجارَ عَبدی بِالصَّومِ مِن شَرِّ عَبدی،فَقَد أجَرتُهُ مِنَ النّارِ. (1)

2592 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تُسابَّ و أنتَ صائِمٌ،فَإِن سَبَّکَ أحَدٌ فَقُل:إنّی صائِمٌ،وإن کُنتَ قائِما فَاجلِس. (2)

د الِاجتِنابُ عَنِ الرِّیاءِ

2593 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن صامَ یُرائی فَقَد أشرَکَ. (3)

ه الِاجتِنابُ عَن کُلِّ ما یَکرَهُهُ اللّهُ عز و جل

2594 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ الصِّیامَ لَیسَ مِنَ الأَکلِ وَالشُّربِ فَقَط؛إنَّمَا الصِّیامُ مِنَ اللَّغوِ وَالرَّفَثِ،فَإِن سابَّکَ أحَدٌ أو جَهِلَ عَلَیکَ فَقُل:إنّی صائِمٌ. (4)

2/6.ما یَنبَغی قَبلَ الصِّیامِ

2595 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: السَّحورُ (5)بَرَکَةٌ. (6)

ج پرهیز از دشنام دادن

2591 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده شایسته ای نیست که دشنامش دهند و بگوید:«من،روزه دارم.سلام بر تو!به تو دشنام نمی دهم،آن گونه که دشنامم دادی»،مگر آن که پروردگار متعال می گوید:«بنده من،از شرّ بنده من،به روزه پناه برد.من هم او را از آتش،پناه دادم».

2592 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وقتی روزه داری،دشنام مده و اگر کسی دشنامت داد،بگو:«من،روزه ام»و اگر ایستاده بودی،بنشین[تا خشمت فرو نشیند].

د پرهیز از ریا

2593 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس ریاکارانه روزه بگیرد،شرک ورزیده است.

ه پرهیز از هر چه خدا خوش نمی دارد

2594 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزه،تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست.همانا روزه،پرهیز از بیهوده گویی و دشنام دادن است.پس اگر کسی دشنامت داد،یا با تو نابخردی کرد،بگو:«من،روزه ام».

2/6.آنچه پیش از روزه گرفتن،شایسته است

2595 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوردن سَحَری،برکت است.

ص:777


1- (1) الکافی:ج 4 ص 88 ح 5. [1]
2- (2) السنن الکبری للنسائی:ج 2 ص 241 ح 3259. [2]
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 6 ص 82 ح 17140. [3]
4- (4) صحیح ابن حبّان:ج 8 ص 256 ح 3479.
5- (5) قال ابن الأثیر فی النهایة: [4]وفیه(أی الحدیث)ذکر«السحور»مکرّرا فی غیر موضع،وهو بالفتح اسمُ ما یُتَسحَّرُ به من الطعام والشراب،وبالضمّ المصدرُ والفعلُ نفسه.و أکثر ما یُروی بالفتح،وقیل:إنّ الصواب بالضّمّ؛لأنّه بالفتح طعام،والبرکةُ والأجرُ والثوابُ فی الفعل لا فی الطعام(النهایة:ج 2 ص 347). [5]
6- (6) الکافی:ج 4 ص 95 ح 3. [6]

2596 . عنه صلی الله علیه و آله: تَسَحَّروا؛فَإِنَّ فِی السَّحورِ بَرَکَةً. (1)

2597 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَدَع امَّتِیَ السَّحورَ ولَو عَلی حَشَفَةٍ. (2)

2598 . عنه صلی الله علیه و آله: تَعاوَنوا بِأَکلِ السَّحورِ عَلی صِیامِ النَّهارِ،وبِالنَّومِ عِندَ القَیلولَةِ عَلی قِیامِ اللَّیلِ. (3)

2599 . عنه صلی الله علیه و آله: نِعمَ سَحورُ المُؤمِنِ التَّمرُ. (4)

3/6.ما یَنبَغی لِلصّائِمِ

2600 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا صُمتُم فَاستاکوا بِالغَداةِ ولا تَستاکوا بِالعَشِیِّ،فَإِنَّهُ لَیسَ مِن صائِمٍ تَیبَسُ شَفَتاهُ بِالعَشِیِّ إلّا کانَ نورا بَینَ عَینَیهِ یَومَ القِیامَةِ. (5)

2601 . المعجم الکبیر عن عبد اللّه بن مسعود: أوصانی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أن اصبِحَ یَومَ صَومی (6)دَهینا مُتَرَجِّلاً،ولا تُصبِح یَومَ صَومِکَ عَبوسا. (7)

2602 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أربَعٌ مَن فَعَلَهُنَّ قَوِیَ عَلی صِیامِهِ:أن یَکونَ أوَّلُ فِطرِهِ عَلی ماءٍ...ولا یَدَعَ القائِلَةَ. (8)

4/6.ما لا یَنبَغی لِلصّائِمِ

2603 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ثَلاثٌ لا یُعَرِّض أحَدُکُم نَفسَهُ لَهُنَّ وهُوَ صائِمٌ:الحِجامَةُ،وَالحَمّامُ،وَالمَرأَةُ الحَسناءُ. (9)

2596 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سَحَری بخورید،که در سَحَری خوردن،برکت است.

2597 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امّت من،سَحَری خوردن را ترک نکنند،هر چند با یک خرمای خشکیده باشد.

2598 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با سَحَری خوردن،روزه داریِ روز را و با خواب قِیلوله(نیم روز)،شب زنده داری را یاری کنید.

2599 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خرما،سَحَریِ خوبی برای مؤمن است.

3/6.آنچه برای روزه دار،شایسته است

2600 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون روزه گرفتید،صبح،مسواک بزنید و شب(نزدیک افطار)،مسواک نزنید؛چون هیچ روزه داری نیست که شب(نزدیک افطار)،لب هایش خشک شود،مگر آن که روز قیامت،نوری پیشاپیش او خواهد بود.

2601 . المعجم الکبیر به نقل از عبد اللّه بن مسعود:پیامبر خدا،مرا سفارش کرد که روزی را که روزه می گیرم،روغن زده و شانه زده باشم،و[فرمود:]«در روز روزه داری ات،عبوس نباش».

2602 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چهار کار است که هر کس آنها را انجام دهد،بر روزه داری،نیرو می گیرد:آغاز افطارش با آب باشد...و خواب قِیلوله(نیم روز)را ترک نکند.

4/6.آنچه برای روزه دار،شایسته نیست

2603 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز است که هر یک از شما روزه دار بود،خود را در معرض آنها قرار ندهد:حجامت،حمّام،و زن زیبا.

ص:778


1- (1) صحیح البخاری:ج 2 ص 679 ح 1823.
2- (2) الکافی:ج 4 ص 95 ح 3. [1]
3- (3) تهذیب الأحکام:ج 4 ص 199 ح 571.
4- (4) سنن أبی داوود:ج 2 ص 303 ح 2345.
5- (5) المعجم الکبیر:ج 4 ص 78 ح 3696.
6- (6) فی کنز العمّال:ج 15 ص 869 ح 43459«أصبِح یومَ صومک»،وهو الأنسب.
7- (7) المعجم الکبیر:ج 10 ص 84 ح 10028.
8- (8) الفردوس:ج 1 ص 371 ح 1496.
9- (9) النوادر للراوندی:ص 229 ح 467. [2]

2604 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ کَرِهَ لی سِتَّ خِصالٍ،ثُمَّ کَرِهتُهُنَّ لِلأَوصِیاءِ مِن وُلدی و أتباعِهِم مِن بَعدی (1):الرَّفَثُ (2)فِی الصَّومِ. (3)

2605 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا تَوَضَّأتَ فَأَبلِغِ الِاستِنشاقَ ما لَم تَکُ صائِما. (4)

5/6.ما یَنبَغی عِندَ الإِفطارِ

أ الدُّعاء

2606 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ لَدَعوَةً ما تُرَدُّ. (5)

2607 . عنه صلی الله علیه و آله: أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ حَتّی تُفتَحَ لَهُم أبوابُ السَّماءِ وتَصیرَ إلَی العَرشِ:...وَالصّائِمُ حَتّی یُفطِرَ. (6)

ب الدُّعاءُ بِالمَأثورِ قَبلَ الإِفطارِ

2608 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله کانَ یقول إذا أفطَرَ:بِاسمِ اللّهِ،اللّهُمَّ لَکَ صُمتُ وعَلی رِزقِکَ أفطَرتُ،تَقَبَّل مِنّی إنَّکَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ. (7)

2609 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن عَبدٍ یَصومُ فَیَقولُ عِندَ إفطارِهِ:

«یا عَظیمُ یا عَظیمُ؛أنتَ إلهی لا إلهَ لی غَیرُکَ،اِغفِر لِیَ الذَّنبَ العَظیمَ؛إنَّهُ لا یَغفِرُ الذَّنبَ العَظیمَ إلَا العَظیمُ»إلّا خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ کَیَومَ وَلَدَتهُ امُّهُ. (8)

2604 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،شش کار را برای من خوش نداشت.من هم آنها را برای اوصیای خود که فرزندانم هستند و پیروانشان پس از خویش،خوش ندارم،از جمله:[مقدمات] (9)آمیزش جنسی در هنگام روزه را.

2605 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وقتی وضو می گیری،استنشاق(آب در بینی کردن)را کامل انجام بده،[البتّه]وقتی که روزه نیستی.

5/6.آنچه هنگام افطار،شایسته است
الف دعا

2606 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزه دار،هنگام افطارش،یک دعای مستجاب دارد.

2607 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چهار نفرند که دعایی از آنان رد نمی شود،تا آن که درهای آسمان برای آنان گشوده شود و دعایشان به عرش برسد:...و روزه دار،تا آن که افطار کند.

ب خواندن دعای روایت شده پیش از افطار

2608 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعایش به هنگام افطار:به نام خدا.خدایا!برای تو روزه گرفتم و بر روزیِ تو افطار کردم.از من بپذیر.همانا تو شنوای دانایی.

2609 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای نیست که روزه

بگیرد و هنگام افطارش بگوید:«ای بزرگ،ای بزرگ!تو معبود منی.هیچ معبودی جز تو نیست.گناه بزرگ مرا بیامرز.همانا گناه بزرگ را جز بزرگ نمی آمرزد»،مگر آن که از گناهانش بیرون می آید،همچون روزی که مادرش او را زاده است.

ص:779


1- (1) فی کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 108 ح 1856«أحدها الرفث...».
2- (2) الرَّفث:کلمة جامعة لکل ما یریده الرجل من المرأة( [1]النهایة:ج 2 ص 241).
3- (3) الکافی:ج 4 ص 89 ح 11. [2]
4- (4) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 518 ح 16383. [3]
5- (5) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 557 ح 1753.
6- (6) الکافی:ج 2 ص 510 ح 6. [4]
7- (7) الدعاء للطبرانی:ص 286 ح 918.
8- (8) الإقبال:ج 1 ص 240. [5]
9- (9) کلمه«رَفَث»که در اصل عربی حدیث به کار رفته است،به انواع بهره گیری های جنسی از زن،اطلاق می شود؛امّا با توجه به سایر مواردی که در این حدیث آمده اند و با عنایت به تعبیر«کَرِهَ(خوش نداشت)»،ظاهرا مقصود از«رفث»،مقدّمات آمیزش جنسی است که به دلیل احتمال منجر شدن آن به آمیزش،حکم به کراهت آن شده است.

ج الإِفطارُ بِالتَّمرِ،أوِ الزَّبیبِ،أوِ الشَّیءِ الحُلوِ،أوِ الماءِ الفاتِرِ

2610 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ ما یَبدَأُ بِهِ الصّائِمُ بِزَبیبٍ أو شَیءٍ حُلوٍ. (1)

2611 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أوَّلُ ما یُفطِرُ عَلَیهِ فی زَمَنِ الرُّطَبِ الرُّطَبُ،وفی زَمَنِ التَّمرِ التَّمرُ. (2)

2612 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا صامَ فَلَم یَجِدِ الحَلواءَ أفطَرَ عَلَی الماءِ. (3)

2613 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا أفطَرَ بَدَأَ بِحَلواءَ یُفطِرُ عَلَیها،فَإِن لَم یَجِد فَسُکَّرَةٍ أو تَمَراتٍ،فَإِذا أعوَزَ ذلِکَ کُلُّهُ فَماءٍ فاتِرٍ. (4)

د الشُّکرُ إذا أفطَرَ عِندَ قَومٍ

2614 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا طَعِمَ عِندَ أهلِ بَیتٍ قالَ لَهُم:طَعِمَ عِندَکُمُ الصّائِمونَ،و أکَلَ عِندَکُمُ الأَبرارُ،وصَلَّت عَلَیکُمُ المَلائِکَةُ الأَخیارُ. (5)

ج افطار کردن با خرما یا کشمش یا شیرینی یا آب وِلَرم

2610 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین چیزی که روزه دار،[افطارش را]با آن آغاز می کند،کشمش یا چیزی شیرین است.

2611 . امام صادق علیه السلام: اوّلین چیزی که پیامبر خدا،روزه اش را با آن افطار می کرد،در زمانِ رُطَب،رطب بود و در زمانِ خرما،خرما (6).

2612 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا،هر گاه روزه بود و حلوا(شیرینی)نمی یافت،با آب افطار می کرد.

2613 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،هر گاه افطار می کرد،با حلوا(شیرینی)آغاز می کرد و اگر نمی یافت،با شِکر یا چند خرما و اگر اینها هم نبودند،با آب وِلَرم افطار می کرد.

د سپاس گزاری،هنگام افطار کردن نزد دیگران

2614 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،هر گاه نزد خانواده ای غذا می خورد،به آنان می فرمود:«روزه داران،نزد شما افطاری بخورند و نیکان،پیش شما غذا بخورند و فرشتگان نیکو،بر شما درود بفرستند!».

ص:780


1- (1) الفردوس:ج 1 ص 358 ح 1445.
2- (2) الکافی:ج 4 ص 153 ح 6. [1]
3- (3) الکافی:ج 4 ص 152 ح 1. [2]
4- (4) الکافی:ج 4 ص 153 ح 4. [3]
5- (5) الکافی:ج 6 ص 294 ح 10. [4]
6- (6) رُطَب،خرمای رسیده است و تَمر،خرمای خشک.

2615 . الدعاء للطبرانی عن أنس: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ إذا أفطَرَ عِندَ أهلِ بَیتٍ قالَ لَهُم:أفطَرَ عِندَکُمُ الصّائِمونَ،وغَشِیَتکُمُ الرَّحمَةُ،و أکَلَ طَعامَکُمُ الأَبرارُ،وتَنَزَّلَت عَلَیکُمُ المَلائِکَةُ. (1)

الفصل السّابع:مایؤکّد استحبابه من الأعمال

1/7.التَّطَوُّعُ بِخَصلَةٍ مِن خِصالِ الخَیرِ

2616 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَطَوَّعَ بِخَصلَةٍ مِن خِصالِ الخَیرِ فی شَهرِ رَمَضانَ کانَ کَمَن أدّی سَبعینَ فَریضَةً مِن فَرائِضِ اللّهِ عز و جل،ومَن أدّی فیهِ فَریضَةً مِن فَرائِضِ اللّهِ کانَ کَمَن أدّی سَبعینَ فَریضَةً مِن فَرائِضِ اللّهِ تَعالی فیما سِواهُ مِنَ الشُّهورِ. (2)

2/7.تَفطیرُ الصّائِمینَ

2617 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن فَطَّرَ صائِما کانَ لَهُ مِثلُ أجرِهِ مِن غَیرِ أن یَنقُصَ مِنهُ شَیءٌ،وما عَمِلَ بِقُوَّةِ ذلِکَ الطَّعامِ مِن بِرٍّ. (3)

2618 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،ثَلاثُ فَرَحاتٍ لِلمُؤمِنِ فِی الدُّنیا:لِقاءُ الإِخوانِ،وتَفطیرُ الصّائِمِ،وَالتَّهَجُّدُ مِن آخِرِ اللَّیلِ. (4)

2619 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن فَطَّرَ مُؤمِنا فی شَهرِ رَمَضانَ کانَ لَهُ بِذلِکَ عِتقُ رَقَبَةٍ ومَغفِرَةٌ لِذُنوبِهِ فیما مَضی،فَإِن لَم یَقدِر إلّا عَلی مَذقَةِ لَبَنٍ فَفَطَّرَ بِها صائِما أو شَربَةٍ مِن

ماءٍ عَذبٍ وتَمرٍ لا یَقدِرُ عَلی أکثَرَ مِن ذلِکَ،أعطاهُ اللّهُ هذَا الثَّوابَ. (5)

2615 . الدعاء،طبرانی به نقل از ا نَس:پیامبر خدا،هر گاه پیش خانواده ای افطار می کرد،به آنان می فرمود:«روزه داران،پیش شما افطار کردند و رحمت،شما را فرا گرفت.نیکان،غذای شما را خوردند و فرشتگان،بر شما فرود آمدند».

فصل هفتم:کارهایی که بر استحباب آنها تأکید شده است

1/7.انجام دادن یکی از کارهای نیک

2616 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که در ماه رمضان،یکی از کارهای نیک را انجام دهد،همچون کسی است که هفتاد واجب از واجبات خدا را انجام داده است و هر کس در این ماه،واجبی از واجبات خدا را انجام دهد،همچون کسی است که هفتاد واجب از واجبات خدای متعال را در ماه های دیگر انجام داده است.

2/7.افطاری دادن به روزه داران

2617 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس روزه داری را افطاری دهد،مثل پاداش و هر عمل خوبی که روزه دار با نیروی آن غذا انجام می دهد،بدون آن که از پاداشش چیزی کم شود،برای افطاری دهنده است.

2618 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!مؤمن در دنیا سه خوش حالی دارد:دیدار برادران،افطاری دادن به روزه دار،و تهجّد در آخر شب.

2619 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مؤمنی را در ماه رمضان افطاری دهد،پاداش کارش[پاداشی برابر با پاداشِ]آزاد کردن بنده و[نیز]آمرزش گناهان گذشته اوست.پس اگر بجز جرعه ای شیر یا

جرعه ای آب گوارا و خرما به روزه داری افطاری ندهد و بیش از این هم نتواند،خداوندْ همان پاداش را به او می دهد.

ص:781


1- (1) الدعاء للطبرانی:ص 287 ح 922 و923.
2- (2) المقنعة:ص 341.
3- (3) تهذیب الأحکام:ج 4 ص 202 ح 582.
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 360 ح 5762.
5- (5) المحاسن:ج 2 ص 158 ح 1430. [1]

3/7.کَثرَةُ الإِنفاقِ

2620 . سنن الترمذی عن أنس: سُئِلَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:...أیُّ الصَّدَقَةِ أفضَلُ؟قالَ:صَدَقَةٌ فی رَمَضانَ. (1)

2621 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن نَفَقَةٍ إلّا ویُسأَلُ العَبدُ عَنها،إلَا النَّفَقَةَ فی شَهرِ رَمَضانَ صِلَةً لِلعِبادِ،وکانَ کَفّارَةً لِذُنوبِهِم،ومَن تَصَدَّقَ فی شَهرِ رَمَضانَ بِصَدَقَةٍ مِثقالِ ذَرَّةٍ فَما فَوقَها؛إذا کانَ أثقَلَ عِندَ اللّهِ عز و جل مِن جِبالِ الأَرضِ ذَهَبا تَصَدَّقَ بِها فی غَیرِ رَمَضانَ. (2)

2622 . ثواب الأعمال عن ابن عبّاس: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا دَخَلَ شَهرُ رَمَضانَ أطلَقَ کُلَّ أسیرٍ،و أعطی کُلَّ سائِلٍ. (3)

4/7.کَثرَةُ تِلاوَةِ القُرآنِ

فَضلُ التِّلاوَةِ وَالحَثُّ عَلَیها

2623 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی آدابِ شَهرِ رَمَضانَ:أکثِروا فیهِ مِن تِلاوَةِ القُرآنِ. (4)

2624 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قَرَأَ آیَةً فی رَمَضانَ أو سَبَّحَ کانَ لَهُ مِنَ الفَضلِ عَلی غَیرِهِ کَفَضلی عَلی امَّتی،فَطوبی لِمَن أدرَکَ رَمَضانَ!ثُمَّ طوبی لَهُ! (5)

3/7.بسیار انفاق کردن

2620 . سنن الترمذی به نقل از ا نَس:از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند:...کدام صدقه برتر است؟

فرمود:«صدقه در[ماه]رمضان».

2621 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ خرج کردنی نیست،مگر آن که بنده درباره آن بازخواست می شود،جز خرج کردن در ماه رمضان در راه احسان به بندگان و این،کفّاره گناهان می شود.هر کس در ماه رمضان به اندازه سنگینیِ ذرّه ای یا بالاتر از آن صدقه دهد،نزد خداوند،سنگین تر از کوه های زمین از طلاست که در غیر ماه رمضان صدقه می دهد.

2622 . ثواب الأعمال به نقل از ابن عبّاس:وقتی ماه رمضان می شد،پیامبر خدا،همه اسیران را آزاد می کرد و به هر نیازمندی،بخشش می نمود.

4/7.بسیار قرآن خواندن
فضیلت تلاوت قرآن و تشویق به آن

2623 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بیان آداب ماه رمضان:در این ماه،بسیار قرآن بخوانید.

2624 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در ماه رمضان،آیه ای بخواند و یا تسبیحی بگوید،برتریِ آن بر غیر ماه رمضان،همچون برتریِ من بر امّت من است.پس خوشا به حال آن که رمضان را دریابد؛خوشا به حال او!

ص:782


1- (1) سنن الترمذی:ج 3 ص 51 ح 663. [1]
2- (2) بحار الأنوار:ج 96 ص 345 ح 9. [2]
3- (3) ثواب الأعمال:ص 97 ح 13.
4- (4) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 95 ح 78. [3]
5- (5) بحار الأنوار:ج 6 ص 345 ح 9. [4]

5/7.کَثرَةُ الِاستِغفارِ

2625 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ فی رَمَضانَ یُنادی مُنادٍ بَعدَ ثُلُثِ اللَّیلِ الأَوَّلِ،أو ثُلُثِ اللَّیلِ الآخِرِ:ألا سائِلٌ یَسأَلُ فَیُعطی؟ألا مُستَغفِرٌ یَستَغفِرُ فَیُغفَرَ لَهُ؟ألا تائِبٌ یَتوبُ فَیَتوبَ اللّهُ عَلَیهِ؟ (1)

6/7.کَثرَةُ الدُّعاءِ وَالذِّکرِ

الکتاب

«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ». 2

الحدیث

2626 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ اللَّیلَةِ الثّامِنَةِ مِن شَهرِ رَمَضانَ:اللّهُمَّ هذا شَهرُکَ الَّذی أمَرتَ فیهِ عِبادَکَ بِالدُّعاءِ وضَمِنتَ لَهُمُ الإِجابَةَ،وقُلتَ: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ» . (2)

2627 . فضائل الأوقات للبیهقی عن عائشة: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا دَخَلَ رَمَضانُ تَغَیَّرَ لَونُهُ،وکَثُرَت صَلاتُهُ،وَابتَهَلَ فِی الدُّعاءِ و أشفَقَ مِنهُ. (3)

2628 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ذاکِرُ اللّهِ فی رَمَضانَ مَغفورٌ لَهُ،وسائِلُ اللّهِ فیهِ لا یُخَیَّبُ. (4)

5/7.بسیار استغفار کردن

2625 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در رمضان،پس از گذشتن یکْ سومِ اوّل شب و یا یک سومِ آخر آن،منادی ندا می دهد:«آیا خواهنده ای هست تا بخواهد و به او بدهند؟آیا استغفار کننده ای هست که آمرزش بخواهد و آمرزیده شود؟آیا توبه کننده ای هست که توبه کند و خداوند هم توبه اش را بپذیرد؟».

6/7.بسیار دعا خواندن و ذکر گفتن
قرآن

«و هر گاه بندگان من،از تو درباره من می پرسند،[بگو:]"به یقین،من نزدیکم.دعای دعاکننده را،آن گاه که مرا بخواند،اجابت می کنم".پس[آنان]باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند.باشد که راه یابند».

حدیث

2626 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای شب هشتم ماه رمضان:خداوندا!این،ماه توست؛ماهی که بندگانت را فرمان داده ای در آن تو را بخوانند و اجابت دعایشان را بر عهده گرفته ای و گفته ای:«و چون بندگان من،از تو درباره من می پرسند،[بگو:]«به یقین،من نزدیکم.دعای دعاکننده را آن گاه که مرا بخواند،اجابت می کنم»».

2627 . فضائل الأوقات،بیهقی به نقل از عایشه:هر گاه ماه رمضان وارد می شد،رنگ چهره پیامبر خدا،دگرگون می گشت و نمازش افزون می شد و در دعا به درگاه خدا می نالید و از او بیمناک بود.

2628 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یادکننده خدا در[ماه]رمضان،آمرزیده است و خواهنده از او در این ماه،محروم نمی شود.

ص:783


1- (1) شُعب الإیمان:ج 3 ص 311 ح 3628. [1]
2- (3) الإقبال:ج 1 ص 269. [2]
3- (4) فضائل الأوقات للبیهقی:ص 49 ح 84. [3]
4- (5) المعجم الأوسط:ج 7 ص 226 ح 7341.

7/7.کَثرَةُ الصَّلاةِ

2629 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا جاءَ شَهرُ رَمَضانَ زادَ فِی الصَّلاةِ،و أنَا أزیدُ فَزیدوا. (1)

2630 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن صَلّی مِنکُم فی هذَا الشَّهرِ للّهِ ِ عز و جل رَکعَتَینِ یَتَطَوَّعُ بِهِما،غَفَرَ اللّهُ لَهُ. (2)

8/7.العُمرَة

2631 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عُمرَةٌ فی رَمَضانَ تَعدِلُ حَجَّةً. (3)

2632 . الکافی عن الولید بن صبیح: قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام:بَلَغَنا أنَّ عُمرَةً فی شَهرِ رَمضانَ تَعدِلُ حَجَّةً.

فَقالَ:إنَّما کانَ ذلِکَ فِی امرَأَةٍ وَعَدَها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ لَها:اِعتَمِری فی شَهر

رَمَضانَ فَهِیَ لَکِ حَجَّةٌ. (4)

9/7.الِاعتِکاف

2633 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اعتِکافُ عَشرٍ فی شَهرِ رَمَضانَ یَعدِلُ حَجَّتَینِ وعُمرَتَینِ. (5)

2634 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَت بَدرٌ فی شَهرِ رَمَضانَ فَلَم یَعتَکِف رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فَلَمّا أن کانَ مِن قابِلٍ اعتَکَفَ عِشرینَ:عَشرا لِعامِهِ،وعَشرا قَضاءً لِما فاتَهُ. (6)

2635 . عنه علیه السلام: اعتَکَفَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی شَهرِ رَمَضانَ

فِی العَشرِ الأَوَّلِ،ثُمَّ اعتَکَفَ فِی الثّانِیَةِ فِی العَشرِ الوُسطی،ثُمَّ اعتَکَفَ فِی الثّالِثَةِ فِی العَشرِ الأَواخِرِ،ثُمَّ لَم یَزَل یَعتَکِفُ فِی العَشرِ الأَواخِرِ. (7)

7/7.بسیار نماز خواندن

2629 . امام صادق علیه السلام: چون ماه رمضان می آمد،پیامبر خدا بر نمازش می افزود.من نیز می افزایم.پس شما هم بیفزایید.

2630 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از شما در این ماه،دو رکعت نماز مستحب برای خدا بخواند،خداوندْ او را می آمرزد.

8/7.عُمره

2631 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عُمره در[ماه]رمضان،برابر حجّ است.

2632 . الکافی به نقل از ولید بن صبیح:به امام صادق علیه السلام گفتم:به ما چنین رسیده که عمره در رمضان،با حجْ برابر است.

فرمود:«این در مورد زنی بود که پیامبر خدا به او وعده داد و فرمود:"در ماه رمضان،عمره به جا آور،که برایت یک حجّ است"».

9/7.اعتکاف

2633 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اعتکاف ده روز ماه رمضان،برابر دو حج و دو عمره است.

2634 . امام صادق علیه السلام: جنگ بدر،در ماه رمضان بود.پس پیامبر خدا،معتکف نشد.سال بعد،بیست روز معتکف شد:ده روز برای همان سال،و ده روز برای قضای آنچه از او فوت شده بود.

2635 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا در ماه رمضان،در ده

روز اوّل،معتکف شد.سال بعد،در ده روز وسط،و در سال سوم،در ده روز آخر معتکف شد.سپس پیوسته در ده روز آخر،اعتکاف می نمود.

ص:784


1- (1) تهذیب الأحکام:ج 3 ص 60 ح 204.
2- (2) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 1 ص 293 ح 46. [1]
3- (3) سنن الترمذی:ج 3 ص 276 ح 939.
4- (4) الکافی:ج 4 ص 535 ح 1. [2]
5- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 188 ح 2101.
6- (6) الکافی:ج 4 ص 175 ح 2. [3]
7- (7) الکافی:ج 4 ص 175 ح 3. [4]

الفصل الثامن:الأعمال المختصّة بالعشر الأواخر

1/8.الغُسل

2636 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَغتَسِلُ فی شَهرِ رَمَضانَ فِی العَشرِ الأَواخِرِ فی کُلِّ لَیلَةٍ. (1)

2/8.الاِعتِکاف

2637 . الکافی عن الحلبی عن الإمام الصادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا کانَ العَشرُ الأَواخِرُ اعتَکَفَ فِی المَسجِدِ،وضُرِبَت لَهُ قُبَّةٌ مِن شَعرٍ،وشَمَّرَ المِئزَرَ،وطَوی فِراشَهُ (2).

وقالَ بَعضُهُم:وَاعتَزَلَ النِّساءَ،فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام:أمَّا اعتِزالُ النِّساءِ فَلا. (3)

فصل هشتم:اعمال مخصوص دهه آخر

1/8.غسل

2636 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،در دهه آخر ماه رمضان،هر شبْ غسل می کرد.

2/8.اعتکاف

2637 . الکافی به نقل از حَلَبی:امام صادق علیه السلام فرمود:«دهه آخِر ماه رمضان که می شد،پیامبر خدا،در مسجد،معتکف می شد و برای او چادری بافته شده از مو[ی چارپایان]بر افراشته می گشت.کمر[به عبادت]می بست و بستر خود را جمع می کرد». (4)

برخی گفته اند:از زنان نیز کناره می گرفت.

امام صادق علیه السلام فرمود:«از زنان،کناره نمی گرفت».

ص:785


1- (1) الإقبال:ج 1 ص 358. [1]
2- (2) قال العلّامة المجلسی رحمه الله:قوله علیه السلام:«وطوی فراشه»کنایة عن ترک الجماع والمضاجعة أو عن قلّة النوم.والأول أظهر،ولا ینافیه قوله علیه السلام:«أمّا اعتزال النساء فلا»فإنّ المراد به الاعتزال بالکلّیّة بحیث یمنعهنّ عن الخدمة والمکالمة والجلوس معه(مرآة العقول:ج 16 ص 426). [2] وقال الشیخ الطوسی قدس سره فی الاستبصار:إنّ قوله علیه السلام:«أمّا اعتزال النساء فلا»المعنی فیه مخالطتهنّ ومجالستهنّ دون أن یکون المراد به وطأهنّ فی حال الاعتکاف؛ [3]لأنّ الّذی یحرم فی حال الاعتکاف [4]الجماع دون ما سواه ممّا ذکرناه(الاستبصار:ج 2 ص 131).
3- (3) الکافی:ج 4 ص 175 ح 1. [5]
4- (4) علّامه مجلسی گفته است:جمع کردن بستر،کنایه از ترک آمیزش و همخوابگی یا کاستن از خواب است.البتّه احتمال اوّل،قوی تر است و با این سخن امام علیه السلام که:«از زنان،کناره نمی گرفت»نیز منافات ندارد؛چون مقصود از این کلام،[نفیِ]کناره گیری کلّی از زنان است،به نحوی که نتوانند به ایشان خدمت کنند و با او گفتگو و همنشینی کنند.شیخ طوسی در الاستبصار گفته است:این سخن امام صادق علیه السلام که:«از زنان،کناره نمی گرفت»،معنایش[ترک نکردن]گفتگو و همنشینی با زنان است،نه آمیزش با آنها در حال اعتکاف؛ [6]زیرا آنچه در حال اعتکافْ [7]حرام است،هم بستر شدن است،نه چیزهایی که یاد کردیم.

3/8.الِاجتِهادُ فِی العِبادَةِ

2638 . السنن الکبری عن عائشة: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَجتَهِدُ فِی العَشرِ الأَواخِرِ مِن رَمَضانَ ما لا یَجتَهِدُ فی غَیرِها. (1)

2639 . الإمام علیّ علیه السلام: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله کانَ یوقِظُ أهلَهُ فِی العَشرِ الأَواخِرِ مِن رَمَضانَ. (2)

2640 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ إذا دَخَلَ العَشرُ الأَواخِرُ شَدَّ المِئزَرَ،وَاجتَنَبَ النِّساءَ،و أحیَا اللَّیلَ،وتَفَرَّغَ لِلعِبادَةِ. (3)

الفصل التاسع:نوافل شهر رمضان

2641 . الإمام الصادق علیه السلام: مِمّا کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَصنَعُ فی شَهرِ رَمَضانَ،کانَ یَتَنَفَّلُ فی کُلِّ لَیلَةٍ،ویَزیدُ عَلی صَلاتِهِ الَّتی کانَ یُصَلّیها قَبلَ ذلِکَ مُنذُ أوَّلِ لَیلَةٍ إلی تَمامِ عِشرینَ لَیلَةً فی کُلِّ لَیلَةٍ عِشرینَ رَکعَةً؛ثَمانِیَ رَکَعاتٍ مِنها بَعدَ المَغرِبِ وَاثنَتَی عَشرَةَ بَعدَ العِشاءِ الآخِرَةِ،ویُصَلِّی فِی العَشرِ الأَواخِرِ فی کُلِّ لَیلَةٍ ثَلاثینَ رَکعَةً؛اِثنَتَی عَشرَةَ مِنها بَعدَ المَغرِبِ وثَمانِیَ عَشرَةَ بَعدَ العِشاءِ الآخِرَةِ،ویَدعو ویَجتَهِدُ اجتِهاداً شَدیداً،وکانَ یُصَلِّی فی لَیلَةِ إحدی وعِشرینَ مِئَةَ رَکعَةٍ،ویُصَلّی فی لَیلَةِ ثَلاثٍ وعِشرینَ مِئَةَ رَکعَةٍ،ویَجتَهِدُ فیهِما. (4)

3/8.تلاش بیشتر برای عبادت

2638 . السنن الکبری به نقل از عایشه:پیامبر خدا،تلاشی را که[برای عبادت]در دهه آخر رمضان داشت،در غیرِ آن نداشت.

2639 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله خانواده خود را برای دهه آخر[ماه]رمضان،بیدار می کرد.

2640 . امام صادق علیه السلام: چون دهه آخر[رمضان]فرا می رسید،پیامبر خدا،کمر[به عبادت]می بست و از[هم بستر شدن با]زنان،کناره می گرفت و شب را احیا می داشت و تنها به عبادت می پرداخت.

فصل نهم:نوافل ماه رمضان

اشاره

2641 . امام صادق علیه السلام: از جمله کارهایی که پیامبر خدا در ماه رمضانْ انجام می داد،این بود که هر شب،نافله می خواند و بر نمازهایی که پیش تر،از شب اوّل تا پایان بیست شب می خواند،هر شب،بیست رکعت می افزود:هشت رکعت پس از مغرب و دوازده رکعت پس از عشا.

و در دهه آخر،در هر شب،سی رکعت[نماز]می خواند:دوازده رکعت پس از مغرب و هجده رکعت پس از عشا،و دعا می کرد و بسیار در عبادت می کوشید،و در شبِ بیست و یکم،صد رکعت نماز می خواند،و در شبِ بیست و سوم نیز صد رکعت؛و در این دو شب،کوشا بود.

ص:786


1- (1) السنن الکبری:ج 4 ص 516 ح 8561. [1]
2- (2) سنن الترمذی:ج 3 ص 161 ح 795. [2]
3- (3) الکافی:ج 4 ص 155 ح 3. [3]
4- (4) تهذیب الأحکام:ج 3 ص 62 ح 213.
سخنی در فضیلت نوافل ماه رمضان و تشویق به آنها

شیخ مفید رحمه الله می گوید:

بدان که خداوند بزرگ،ماه رمضان را بر ماه های دیگر برتری داد؛چون مصلحت آن را برای بندگانش می دانست.پس حکم روزه را در قرآن بیان کرد و روزه ماه رمضان را الزامی ساخت و بر مواظبت از واجبات در ماه رمضان تأکید کرد و به کارهای خیر در این ماه،فرا خواند و مرتبه آن را بزرگ داشت و شرافتش بخشید و شأن آن را والا ساخت و بنیانش را استوار نمود و خبر داد که:قرآن عظیم را در این ماه،نازل کرده و در این ماه،شبی است که بهتر از هزار ماه برای جهانیان است.

از جمله آنچه خداوند به آن فرا خوانده و تشویق نموده،هزار رکعت نماز است که بنده،آنها را به قصد تقرّب به خدا انجام می دهد و افزون بر این،جبرانِ کاستی هایی است که در نمازهای واجب پیش می آید.پس آنها را درک کن خداوند،هدایتت کند و دانشِ آنها را به دست آور و تصمیم بگیر که آنها را انجام دهی تا از مخلصان باشی. (1)

و نیز در جایی دیگر می گوید:

و بدان که این هزار رکعت،غیر از نافله هایی است که در سایر ماه ها به صورت نوافل شبانه روزی به جا می آوری؛چرا که این هزار رکعت،به خاطر عظمت احترام ماه رمضان،افزون بر آنهاست.نه آنها را به خاطر این هزار رکعت،وا گذار و نه این هزار رکعت را به خاطر آنها ترک کن.هر دو را به جا بیاور و از خداوند،یاری و توفیق بر انجام دادن آنها بطلب.

روایت است که امام صادق علیه السلام چون از شرح این نماز برای مفضّل بن عمر جُعْفی فراغت یافت،فرمود:«ای مفضّل!این،فضل خداست که به هر کس بخواهد،می دهد و خداوند،صاحب فضل بزرگ است». (2)

ص:787


1- (1) المقنعة:ص 165.
2- (2) المقنعة:ص 170.

الفصل العاشر:لیلة القدر

1/10.فَضائِلُ لَیلَةِ القَدرِ

الکتاب

«إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ* وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ* لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ* تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ* سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ». 1

الحدیث

2642 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَهرُ رَمَضانَ سَیِّدُ الشُّهورِ،ولَیلَةُ القَدرِ سَیِّدَةُ اللَّیالی. (1)

2643 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل اختارَ مِنَ الأَیّامِ الجُمُعَةَ،ومِنَ الشُّهورِ شَهرَ رَمَضانَ،ومِنَ اللَّیالی لَیلَةَ القَدرِ. (2)

2644 . عنه صلی الله علیه و آله: یُفتَحُ أبوابُ السَّماواتِ فی لَیلَةِ القَدرِ،فَما مِن عَبدٍ یُصَلِّی فیها إلّا کَتَبَ اللّهُ تَعالی لَهُ بِکُلِّ سَجدَةٍ شَجَرَةً فِی الجَنَّةِ لَو یَسیرُ الرّاکِبُ فی ظِلِّها مِئَةَ عامٍ لا یَقطَعُها،وبِکُلِّ رَکعَةٍ بَیتا فِی الجَنَّةِ مِن دُرٍّ ویاقوتٍ وزَبَرجَدٍ ولُؤلُؤٍ،وبِکُلِّ آیَةٍ تاجا مِن تیجانِ الجَنَّةِ. (3)

2/10.خَصائِصُ لَیلَةِ القَدرِ

أ اختِصاصُها بِوُلاةِ الأَمرِ

2645 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: آمِنوا بِلَیلَةِ القَدرِ؛إنَّها تَکونُ

لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ولِوُلدِهِ الأَحَدَ عَشَرَ مِن بَعدی. (4)

فصل دهم:شب قدر

1/10.فضایل شب قدر
قرآن

«ما آن(قرآن)را در شب قدر،فرو فرستادیم.و تو چه می دانی که شب قدر،چیست؟شبِ قدر،بهتر از هزار ماه است.در آن[شب]،فرشتگان،با«روح»،به فرمان پروردگارشان،برای هر کاری[که مقرّر شده است،]فرود می آیند.[آن شب]تا دَمِ صبح،سلام(صلح)است».

حدیث

2642 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ماه رمضان،سَرور ماه هاست و شب قدر،سَرور شب ها.

2643 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،از میان روزها،جمعه را و از میان ماه ها،ماه رمضان را و از میان شب ها،شب قدر را برگزید.

2644 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در شب قدر،درهای آسمان،گشوده می شوند.پس هیچ بنده ای نیست که در آن شب،نماز بخواند،مگر آن که خداوند برای هر سجده اش،درختی در بهشت برای او قرار می دهد،که اگر سواره صد سال در سایه آن راه بپیماید،به پایانش نمی رسد،و برای هر رکعت،خانه ای از دُر و یاقوت و زِبَرجد و لؤلؤ قرار می دهد و برای هر آیه،تاجی از تاج های بهشتی قرار می دهد.

2/10.ویژگی های شب قدر
الف اختصاص آن به پیشوایان

2645 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به شب قدر،ایمان بیاورید.آن شب،پس از من،از آنِ علی بن ابی طالب و

فرزندان یازده گانه اوست.

ص:788


1- (2) بحار الأنوار:ج 40 ص 54 ح 89. [1]
2- (3) کمال الدین:ص 281 ح 32. [2]
3- (4) الإقبال:ج 1 ص 345. [3]
4- (5) الکافی:ج 1 ص 533 ح 12. [4]

2646 . الإمام الجواد علیه السلام: إنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام قالَ لِابنِ عَبّاسٍ:إنَّ لَیلَةَ القَدرِ فی کُلِّ سَنَةٍ،وإنَّهُ یَنزِلُ فی تِلکَ اللَّیلَةِ أمرُ السَّنَةِ،ولِذلِکَ الأَمرِ وُلاةٌ بَعدَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله.

فَقالَ ابنُ عَبَّاسٍ:مَن هُم؟

قالَ علیه السلام:أنَا و أحَدَ عَشَرَ مِن صُلبی أئِمَّةٌ مُحَدَّثونَ. (1)

2647 . الإمام علیّ علیه السلام: قالَ لی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:یا عَلِیُّ،أتَدری ما مَعنی لَیلَةِ القَدرِ؟

فَقُلتُ:لا،یا رَسولَ اللّهِ.

فَقالَ صلی الله علیه و آله:إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی قَدَّرَ فیها ما هُوَ کائِنٌ إلی یَومِ القِیامَةِ،فَکانَ فیما قَدَّرَ عز و جل وِلایَتُکَ ووِلایَةُ الأَئِمَّةِ مِن وُلدِکَ إلی یَومِ القِیامَةِ. (2)

ب هِیَ خَیرٌ مِن ألفِ شَهر

«وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ* لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» . (3)

ج سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطلَعِ الفَجرِ

2648 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ الشَّیطانَ لا یَخرُجُ فی هذِهِ اللَّیلَةِ حَتّی یُضِیء فَجرُها وَلا یَستَطِیعُ فیها عَلی أحَدٍ بِخَبَلٍ أو داءٍ،أو ضَربٍ مِن ضُروبِ الفَسادِ،ولا یُنفَذُ فیهِ

سِحرُ ساحِرٍ. (4)

2646 . امام جواد علیه السلام: امیر مؤمنان،به ابن عبّاس فرمود:«شب قدر،در هر سال هست.در آن شب،برنامه سال،فرود می آید و پس از پیامبر خدا،آن برنامه را عهده دارانی است».

ابن عبّاس گفت:آنان،کیان اند؟

فرمود:«من و یازده نفر از پشت من،پیشوایانی مُحدَّث[که از عالم غیب با آنان،سخن گفته می شود]».

2647 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا به من فرمود:«ای علی!آیا می دانی معنای شب قدر چیست؟».

گفتم:نه،ای پیامبر خدا!

فرمود:«خداوند متعال،در آن شب،آنچه را تا روز قیامت خواهد شد،مقدّر کرده است و از جمله آنچه مقدّر کرده،ولایت تو و ولایت امامان از فرزندان تو تا روز قیامت است».

ب آن شب،بهتر از هزار ماه است

«و تو چه می دانی که شب قدر چیست؟شبِ قدر،بهتر از هزار ماه است».

ج آن شب،تا دمیدن سپیده،ایمن است

2648 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شیطان،در این شب(شب قدر)،بیرون نمی آید،تا آن که سپیده اش تابان شود و در آن شب،او نمی تواند کسی را فلج یا دردمند سازد،یا فسادی بر کسی وارد آورد.در آن[شب]،

جادوی هیچ جادوگری کارگر نمی شود.

ص:789


1- (1) الکافی:ج 1 ص 532 ح 11. [1]
2- (2) معانی الأخبار:ص 315 ح 1.
3- (3) القدر:2 و 3. [2]
4- (4) مجمع البیان:ج 10 ص 789.

3/10.اِستِمرارُ لَیلَةِ القَدرِ فی کُلِّ عامٍ

2649 . المستدرک علی الصحیحین عن أبی ذرّ: قُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،تَکُونُ[لَیلَةُ القَدرِ]مَعَ الأنبِیاءِ ما کانوا فَإذا قُبِضَ الأنبِیاءُ رُفِعَت أم هِیَ إلی یَومِ القیامَةِ؟

قالَ:بَل هِیَ إلی یَومِ القیامَةِ. (1)

2650 . المصنَّف لابن أبی شیبة عن مرثد بن أبی مرثد عن أبیه: کُنتُ مَعَ أبی ذَرٍّ عِندَ الجَمرَةِ الوُسطی فَسَأَلتُهُ عَن لَیلَةِ القَدرِ.

فَقالَ:کانَ أسأَلَ النّاسِ عَنها رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله[أنَا،قُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ] (2)لَیلَةُ القَدرِ کانَت تَکونُ عَلی عَهدِ الأنبِیاءِ فإذا ذَهَبوا رُفِعَت؟قالَ:لا،وَلکِن تَکونُ إلی یَومِ القِیامَةِ. (3)

الفصل الحادی عشر:أیّ لیلة هی؟

1/11.فِی العَشرِ الأَواخِرِ

2651 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَحَرَّوا لَیلَةَ القَدرِ فِی العَشرِ الأَواخِرِ مِن رَمَضانَ. (4)

2652 . عنه صلی الله علیه و آله: تَحَرَّوا لَیلَةَ القَدرِ فِی الوَترِ مِنَ العَشرِ الأَواخِرِ مِن رَمَضانَ. (5)

3/10.وجود شب قدر در هر سال

2649 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابو ذر:گفتم:ای پیامبر خدا!تا پیامبران هستند،شب قدر با آنان است.وقتی پیامبران می میرند،آیا شب قدر،برداشته می شود،یا تا روز قیامت هست؟

فرمود:«آن شب،تا روز قیامت هست».

2650 . المصنَّف،ابن ابی شیبه به نقل از مَرثَد بن ابی مَرثَد،از پدرش:با ابو ذر[در مِنا]کنار جَمَره میانی بودم.از او درباره شب قدر پرسیدم.

گفت:بیش از همه،من درباره آن از پیامبر خدا می پرسیدم.[یک بار گفتم:ای پیامبر خدا!]آیا شب قدر،در دوران پیامبران است و آن گاه که در گذرند،آن شب هم برداشته می شود؟

فرمود:«نه؛بلکه تا روز قیامت،خواهد بود».

فصل یازدهم:شب قدر،چه شبی است؟

1/11.در دهه آخر است

2651 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شب قدر را در دهه آخِر ماه رمضان بجویید.

2652 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شب قدر را در شبی طاق(فرد)از شب های دهه آخِر ماه رمضان بجویید.

ص:790


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 603 ح 1596.
2- (2) سقط ما بین المعقوفین من المصدر هنا،و أثبتناها من نفس المصدر ص 487 ح 5.
3- (3) المصنَّف لابن أبی شیبة:ج 2 ص 394 ح 5. [1]
4- (4) صحیح البخاری:ج 2 ص 710 ح 1916.
5- (5) صحیح البخاری:ج 2 ص 710 ح 1913.

2653 . عنه صلی الله علیه و آله فی إخبارِهِ عَن لَیلَةِ القَدرِ:هِیَ فی شَهرِ رَمَضانَ،فَالتَمِسوها فِی العَشرِ الأَواخِرِ؛فَإِنَّها وَترٌ لَیلَةُ إحدی وعِشرینَ،أو ثَلاثٍ وعِشرینَ،أو خَمسٍ وعِشرینَ،أو سَبعٍ وعِشرینَ،أو آخِرُ لَیلَةٍ مِن رَمَضانَ،مَن قامَهَا احتِساباً،غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ. (1)

2/11.لَیلَةُ ثَلاثٍ وعِشرینَ

2654 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَیلَةُ القَدرِ لَیلَةُ ثَلاثٍ وعِشرینَ. (2)

2655 . المصنّف لعبد الرزاق عن عبد اللّه بن انیس: أمَرَنِیَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله أن أنزِلَ المَدینَةَ لَیلَةَ ثَلاثٍ وعِشرینَ مِن رَمَضانَ. (3)

2656 . المصنّف لعبد الرزاق عن أبی النضر: إنَّ عَبدَاللّهِ بنِ ا نَیسٍ الجُهَنِیَّ قالَ:یا رَسولَ اللّهِ،إنّی رَجُلٌ شاسِعُ الدَّارِ فَأمُرنی بِلَیلَةٍ أنزِلُ فیها.

فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:اِنزِل لَیلَةَ ثَلاثٍ وعِشرینَ. (4)

2657 . السنن الکبری عن عبد اللّه بن انیس: کُنّا بِالبادِیَةِ فَقُلنا:إن قَدِمنا بِأَهلینا شَقَّ عَلَینا،وإن خَلَّفناهُم أصابَتهُم ضَیقَةٌ.فَبَعَثونی وکُنتُ أصغَرَهُم إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فَذَکَرتُ لَهُ قَولَهُم،فَأَمَرَنا بِلَیلَةِ ثَلاثٍ وعِشرینَ. (5)

2653 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خبر دادن از شب قدر:آن،در ماه رمضان است.پس آن را در دهه آخِر بجویید،که شبِ طاق است:شب بیست و یکم،یا بیست و سوم،یا بیست و پنجم،یا بیست وهفتم و یا شب آخِر ماه رمضان.هر که به خاطر خدا آن را به عبادتْ زنده بدارد،گناهان گذشته اش آمرزیده می شود.

2/11.شب بیست و سوم

2654 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شب قدر،شبِ بیست و سوم[ماه رمضان]است.

2655 . المصنَّف،عبد الرزاق به نقل از عبد اللّه بن ا نَیس:پیامبر صلی الله علیه و آله به من دستور داد که شبِ بیست و سوم ماه رمضان،به مدینه وارد شوم.

2656 . المصنَّف،عبد الرزاق به نقل از ابو نضر:عبد اللّه بن ا نَیس جُهَنی گفت:ای پیامبر خدا!من مردی هستم که خانه ام دور است.یک شب را تعیین کن که بیایم و در مدینه بمانم.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«شبِ بیست و سوم بیا».

2657 . السنن الکبری به نقل از عبد اللّه بن ا نَیس:در صحرا بودیم.گفتیم که اگر با خانواده خود[به مدینه برای احیای شب قدر]بیاییم،بر ما سخت خواهد بود و اگر آنان را وا نهیم و خود بیاییم،بر آنانْ تنگنا خواهد شد.مرا که کوچک ترینِ آنان بودم،نزد پیامبر خدا فرستادند.سخن آنان را به ایشان،باز گفتم.به ما دستور داد که شبِ بیست و سوم بیاییم.

ص:791


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 8 ص 414 ح 22827. [1]
2- (2) الإقبال:ج 1 ص 375. [2]
3- (3) المصنّف لعبد الرزّاق:ج 4 ص 251 ح 7694.
4- (4) المصنّف لعبد الرزاق:ج 4 ص 250 ح 7691.
5- (5) السنن الکبری:ج 4 ص 509 ح 8537.

3/11.سَتَرَها نَظَراً للنّاس

2658 . مجمع الزوائد عن عبد اللّه بن انیس: یا رَسولَ اللّهِ،أخبِرنی أیُّ لَیلَةٍ تُبتَغی فیها لَیلَةُ القَدرِ؟

فَقالَ:لَولا أن تَترُکَ النّاسُ الصَّلاةَ إلّا تِلکَ اللَّیلَةَ لَأَخبَرتُکَ. (1)

4/11.مَن یُدرِکُ لَیلَةَ القَدرِ

2659 . الإمام الباقر علیه السلام: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله لَمَّا انصَرَفَ مِن عَرَفاتٍ وسارَ إلی مِنی،دَخَلَ المَسجِدَ فَاجتَمَعَ إلَیهِ النّاسُ یَسأَلونَهُ عَن لَیلَةِ القَدرِ،فَقامَ خَطیبا،فَقالَ بَعدَ الثَّناءِ عَلَی اللّهِ عز و جل:

أمّا بَعدُ،فَإِنَّکُم سَأَلتُمونی عَن لَیلَةِ القَدرِ ولَم أطوِها عَنکُم لِأَنّی لَم أکُن بِها عالِما،اِعلَموا أیُّهَا النّاسُ أ نَّهُ مَن وَرَدَ عَلَیهِ شَهرُ رَمَضانَ وهُوَ صَحیحٌ سَوِیٌّ فَصامَ نَهارَهُ،وقامَ وِردا مِن لَیلِهِ،وواظَبَ عَلی صَلاتِهِ وهَجَّرَ إلی جُمُعَتِهِ،وغَدا إلی عیدِهِ؛فَقَد أدرَکَ لَیلَةَ القَدرِ،وفازَ بِجائِزَةِ الرَّبِّ عز و جل. (2)

2660 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن صَلّی مِن أوَّلِ شَهرِ رَمَضانَ إلی آخِرِهِ فی جَماعَةٍ،فَقَد أخَذَ بِحَظٍّ مِن لَیلَةِ القَدرِ. (3)

3/11.پوشیده بودن آن،به سود مردم است

2658 . مجمع الزوائد به نقل از عبد اللّه بن ا نَیس:[به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتم:]ای پیامبر خدا!مرا خبر بده که کدام شب است که در آن،شب قدر را باید جُست.

فرمود:«اگر نبود بیم آن که مردم جز در آن شب،نماز را ترک کنند،به تو خبر می دادم».

4/11.آن که شب قدر را در می یابد
اشاره

2659 . امام باقر علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله،چون از عرفات برگشت و به مِنا رفت،وارد مسجد شد.مردم،گِرد او جمع شدند و از شب قدر می پرسیدند.پیامبر صلی الله علیه و آله به سخن ایستاد و پس از ثنای خداوند،چنین فرمود:«امّا بعد،شما درباره شب قدر از من پرسیدید.بیان نکردن آن برای این نبود که نسبت به آن عالِم نبودم.بدانید ای مردم هر کس ماه رمضان بر او وارد شود و او سالم باشد،پس،روزِ آن را روزه بدارد و بخشی از شب آن را به عبادت برخیزد و مواظب نمازش باشد و در گرمای آن،به نماز جمعه اش برود و سحرگاه به نماز عیدش برود،به یقین،شبِ قدر را دریافته و به جایزه پروردگار،دست یافته است».

2660 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از آغاز تا پایان ماه رمضان،نماز را به جماعت بخواند،بهره ای از شب قدر برده است.

ص:792


1- (1) مجمع الزوائد:ج 3 ص 414 ح 5062.
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 97 ح 1834.
3- (3) کنز العمّال:ج 8 ص 545 ح 24090.
سخنی درباره شب قدر
اشاره

سخن درباره شب قدر است؛شب شکوهمند به سبب نزول قرآن:

«إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ. 1

ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم».

شبی بزرگ که پیامبر خدا،آن را چنین ستوده است:

شَهرُ رَمَضانَ سَیِّدُ الشُّهورِ،و لَیلَةُ القَدرِ سَیِّدَةُ اللَّیالی. (1)

ماه رمضان،سَرور ماه ها و شب قدر،سَرور شب هاست.

و امام صادق علیه السلام آن را«قلبِ»این ماه نامیده است:

قَلبُ شَهرِ رَمَضانَ لَیلَةُ القَدرِ. (2)

قلب ماه رمضان،شب قدر است.

یک.معنای شب قدر

آیه شریف: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ ؛و تو چه می دانی که شب قدر چیست؟»،به روشنی بر این نکته دلالت دارد که دست یافتن به معنای حقیقی شب قدر،بسیار دشوار و فراتر از سطح ادراک توده های مردم است.پرسش از پیامبر صلی الله علیه و آله در این آیه،نشان دهنده عظمت و ارج شب قدر است،هر چند مفهوم شب قدر،هرگز بر شخصیّت بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله که قرآن بر دلِ پاک او فرود آمده و جان او جایگاه شب قدر است و فرشتگان در آن شب،برای سامان بخشی به امور جهان و تقدیر هستی نزد او می آیند،ناشناخته نیست.

دو.ویژگی های شب قدر
الف برنامه ریزی سالا

در بسیاری از احادیث،به عنوان نخستین ویژگی شب قدر،بر این تأکید شده است که تقدیر امور مردم و سامان بخشی اوضاع و احوال آنان در طول سال،در این شب رقم زده می شود؛شبی که سرنوشت و فیصله یافتن

ص:793


1- (2) بحار الأنوار:ج 40 ص 54 ح 89. [1]
2- (3) الکافی:ج 4 ص 66 ح 1، [2]تهذیب الأحکام:ج 4 ص 192 ح 546،فضائل الأشهر الثلاثة:ص 87 ح 66، [3]الأمالی،صدوق:ص 118 ح 105،کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 99 [4] ح 1843،بحار الأنوار:ج 58 ص 376 ح 9. [5]

همه کارهایی که تا سال آینده پیش خواهد آمد،در این شبْ فرود می آید.شاید نزول قرآن که کتابی است که برنامه زندگی انسان را ارائه می کند در این شب،به همین جهت بوده است.

در این جا دو مطلب مهم است:

مطلب اوّل.رقم خوردن سرنوشت انسان در شب قدر،در چارچوب مقدّرات او در علم ازَلی خداوند است.به دیگر سخن،بر اساس احادیث اهل بیت علیهم السلام،آنچه در علمِ حضرت حق،در طول سال برای مردمْ مقدّر است،به صورت برنامه ای نوشته شده،آشکار می شود که فرشتگان،آن را می نویسند و به امام عصر علیه السلام تحویل می دهند،و این،به تناسب کاری است که انسان در شب قدر انجام می دهد.

مطلب دوم.بر اساس شماری از احادیث،تعیین سرنوشت انسان در شب قدر و رقم خوردن آنچه در یک سال آینده بر او خواهد گذشت،به معنای آن نیست که او به طور کامل در برابر این سرنوشت،بی اختیار باشد،بدان سان که برای تغییر آن،هیچ کاری از او بر نیاید؛بلکه او می تواند در سایه دعا و توسّل و با انجام دادن کارهای شایسته،مقدّرات حتمی خود را که در شب قدر،رقم خورده اند،تغییر دهد.از این رو،امام باقر علیه السلام فرموده است:

فَما قُدِّرَ فی تِلک اللَّیلَةِ وقُضِیَ فَهُوَ مِنَ المَحتُومِ و للّهِ ِ عز و جل فیهِ المَشِیَّةُ. (1)

آنچه در آن شب،مقدّر(معیّن)شده،حتمی است و البته خدا می تواند در آنها،آن گونه که بخواهد،عمل کند.

با توجّه به ساختار و مضمون این گونه احادیث و افزودن آن به ادلّه قطعی ای که بر«اجابت دعا در طول سال،بخصوص در عرفات و حرم های مطهّر»دلالت دارند،نمی توان ظاهر برخی احادیث را که مقدّرات شب قدر را تغییرناپذیر می دانند،پذیرفت.

ب اختصاص داشتن به امام زمان علیه السلام

دیگر ویژگی شب قدر،این است که خدای سبحان،کامل ترین و شایسته ترین و برترین انسان را از برنامه ریزی و حکم خود،آگاه می سازد.

در تفسیر القمّی،در ذیل آیه «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ؛در آن شب،فرشتگان و«روح»،به فرمان پروردگارشان در پی هر کاری فرود می آیند»،چنین آمده است:

فرشتگان و روح القُدُس،بر امام هر زمانی فرود می آیند و از این امور،آنچه را نوشته اند،به او تقدیم می کنند. (2)

ج بهتر بودن از هزار ماه

به تصریح قرآن کریم، «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ؛شب قدر،بهتر از هزار ماه است»و این،نشانگر استثنایی بودن این زمان خاص و برکاتی است که در بر دارد،چنان که کار شایسته در آن،با کار شایسته در عمری طولانی(بیش از هشتاد سال)برابر است.

ص:794


1- (1) ثواب الأعمال:ص 93 ح 11.
2- (2) بحار الأنوار:ج 97 ص 14 ح 23.
سه.تداوم شب قدر

بررسی آیات سوره قدر و تأمّل در احادیث،نشان می دهند که شب قدر،ویژه زمان نزول قرآن و دوران پیامبر صلی الله علیه و آله نیست؛بلکه همیشگی است و از آغاز آفرینش انسان بوده و تا پایان جهان و وجود انسان در آن،تداوم خواهد داشت.

چهار.تعیین شب قدر

قرآن کریم،نزول قرآن را در ماه رمضان می داند: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ ؛ماه رمضان،ماهی است که قرآن،در آن نازل شده است»و از سوی دیگر،با صراحت،نزول آن را در شب قدر می داند: «إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ؛ما آن رای در شب قدر،نازل کردیم».مقتضای جمع میان این دو آیه،آن است که شب قدر،حتما در ماه رمضان باشد.این،در حالی است که در احادیث اهل سنّت،در بیان این که شب قدر،کدام شب از شب های ماه رمضان است،اختلافات فراوانی است،به گونه ای که جمع میان آنها ممکن نیست.

احادیثی که از اهل بیت علیهم السلام در تعیین شب قدر نقل شده اند،به پنج دسته قابل تقسیم اند:

دسته اوّل.احادیثی که شب قدر را در دهه آخِر ماه رمضانْ تعیین می کنند.

دسته دوم.احادیثی که:شب قدر را یکی از سه شبِ:نوزدهم،بیست و یکم و بیست و سوم می دانند. (1)

دسته سوم.احادیثی که می گویند:شب قدر،در یکی از دو شبِ بیست و یکم و بیست و سوم است. (2)

دسته چهارم.احادیثی که شب بیست و سوم را به طور معیّن،شب قدر می دانند.

دسته پنجم.احادیثی که دلالت می کنند بر این که شب های:نوزدهم،بیست و یکم و بیست و سوم،هر کدام به گونه ای در تعیین سرنوشت انسان ها و امور آنان،نقش دارد؛ولی نقش اساسی و نهایی،مربوط به شب بیست و سوم است.

تأمّل در این پنج دسته از احادیث،نشان می دهد که نه تنها میان آنها تعارضی نیست،بلکه آنها مؤیّد یکدیگرند.

توضیح این که،از دیدِ احادیث اهل بیت علیهم السلام و شمار قابل توجّهی از احادیث اهل سنّت،شب قدر،شب بیست و سوم است.از این رو،ابن بابویه صدوق(م 381 ق)می گوید:

بزرگان شیعه،درباره شب قدر،همه یک سخن اند که:آن،شب بیست و سوم ماه رمضان است. (3)

ص:795


1- (1) ر.ک:المصنّف،عبد الرزاق:ج 4 ص 251 ح 7696،کنز العمّال:ج 8 ص 539 ح 24057؛مجمع البیان:ج 10 ص 787.
2- (2) ر.ک:الکافی:ج 4 ص 156 ح 1 و 2، [1]تهذیب الأحکام:ج 3 ص 58 ح 200 و 201،کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 159 ح 2029،الأمالی،طوسی:ص 689 ح 1466 وص 690 ح 1467،بحار الأنوار:ج 97 ص 4.
3- (3) الخصال:ص 519 ح 7، [2]بحار الأنوار:ج 97 ص 16 ح 31. [3]

الفصل الثّانی عشر:آداب لیلة القدر

1/12.الإِحیاء

2661 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أحیا لَیلَةَ القَدرِ حُوِّلَ عَنهُ العَذابُ إلَی السَّنَةِ القابِلَةِ. (1)

2662 . مستدرک الوسائل عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أحیا لَیلَةَ القَدرِ فَهُوَ أکرَمُ عَلَی اللّهِ مِمَّن أحیا شَهرَ رَمَضانَ ولَم یُحیِ تِلکَ اللَّیلَةَ،وَالَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ،إنَّ أهلَهُ ووُلدَهُ یَشفَعونَ فی سَبعِمِئَةِ ألفٍ،لِکُلِّ واحِدٍ فی سَبعِمِئَةِ ألفٍ،إلی آخِرِ ثَلاثِ مَرّاتٍ.

وقالَ صلی الله علیه و آله:إنَّ لَیلَةَ القَدرِ تَکرِمَةُ الأَحیاءِ،وغَنیمَةُ الأَمواتِ. (2)

2663 . الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله نَهی أن یُغفَلَ عَن لَیلَةِ إحدی وعِشرینَ،وعَن لَیلَةِ ثَلاثٍ وعِشرینَ،ونَهی أن یَنامَ أحَدٌ تِلکَ اللَّیلَةَ. (3)

2/12.إیقاظ الأهل

2664 . الإمام علیّ علیه السلام: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَطوی فِراشَهُ،ویَشُدُّ مِئزَرَهُ فِی العَشرِ الأَواخِرِ مِن شَهرِ رَمَضانَ،وکانَ یوقِظُ أهلَهُ لَیلَةَ ثَلاثٍ وعِشرینَ،وکانَ یَرُشُّ وُجوهَ النِّیامِ بِالماءِ فی تِلکَ اللَّیلَةِ. (4)

فصل دوازدهم:آداب شب قدر

1/12.شب زنده داری

2661 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس شب قدر را زنده بدارد،تا سال آینده،عذاب از او برگردانده می شود.

2662 . مستدرک الوسائل: پیامبر خدا فرمود:«کسی که شب قدر را زنده بدارد،نزد خداوند،گرامی تر از کسی است که همه ماه رمضان را شب زنده داری کرده،ولی آن شب را زنده نداشته است.

سوگند به آن که مرا به حق برانگیخت،خانواده و فرزندانش،درباره هفتصد هزار نفر شفاعت می کنند،که هر کدام از آنان نیز درباره هفتصد هزار نفر،تا سه بار،حقّ شفاعت دارند».

و فرمود:«شب قدر،گرامیداشتِ زندگان و غنیمت[برای]مُردگان است».

2663 . امام باقر علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام:پیامبر خدا،نهی کرد که از شب بیست و یکم و شب بیست و سوم،غفلت شود و نهی کرد که کسی در آن شب بخوابد.

2/12.سفارش کمک به شب زنده داری خانواده

2664 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا،در دهه آخِر ماه رمضان،بستر خود را جمع می کرد و کمر[به عبادت]می بست و شب بیست و سوم،خانواده خود را بیدار می کرد و در آن شب،به صورت خفتگان،آب می پاشید.

ص:796


1- (1) الإقبال:ج 1 ص 345. [1]
2- (2) مستدرک الوسائل:ج 7 ص 458 ح 8652. [2]
3- (3) دعائم الإسلام:ج 1 ص 281. [3]
4- (4) دعائم الإسلام:ج 1 ص 282. [4]

3/12.الدُّعاء

2665 . المعجم الأوسط: عَن عَبدِ اللّهِ بنِ یَزیدَ عَن عائِشَةَ أنَّها قالَت:یا رَسولَ اللّهِ،إن وافَقتُ لَیلَةَ القَدرِ ما أسأَلُ اللّهَ؟

قالَ[صلی الله علیه و آله]:سَلیهِ العافِیَةَ. (1)

2666 . سنن الترمذی عن عائشة: قُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،أرَأَیتَ إن عَلِمتُ أیَّ لَیلَةٍ لَیلَةَ القَدرِ ما أقولُ فیها؟

قالَ:قولی:اللّهُمَّ إنَّکَ عَفُوٌّ کَریمٌ تُحِبُّ العَفوَ،فَاعفُ عَنّی. (2)

4/12.الصَّلاة

2667 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن صَلّی لَیلَةَ القَدرِ إیمانا وَاحتِسابا غَفَرَ اللّهُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ. (3)

2668 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن صَلّی رَکعَتَینِ فی لَیلَةِ القَدرِ،یَقرَأُ فی کُلِّ رَکعَةٍ:«فاتِحَةَ الکِتابِ»مَرَّةً و «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» سَبعَ مَرّاتٍ،فَإِذا فَرَغَ یَستَغفِرُ سَبعینَ مَرَّةً،لا یَقومُ مِن مَقامِهِ حَتّی یَغفِرَ اللّهُ لَهُ ولِأَبَوَیهِ،وبَعَثَ اللّهُ مَلائِکَةً یَکتُبونَ لَهُ الحَسَناتِ إلی سَنَةٍ اخری،وبَعَثَ اللّهُ مَلائِکَةً إلَی الجِنانِ یَغرِسونَ لَهُ الأَشجارَ،ویَبنونَ لَهُ القُصورَ،ویُجرونَ لَهُ الأَنهارَ،ولا یَخرُجُ مِنَ الدُّنیا حَتّی یَری ذلِکَ کُلَّهُ. (4)

3/12.دعا

2665 . المعجم الأوسط به نقل از عبد اللّه بن یزید:عایشه گفت:ای پیامبر خدا!اگر شب قدر را درک کردم،از خدا چه بخواهم؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«از او عافیت بخواه».

2666 . سنن الترمذی به نقل از عایشه:گفتم:ای پیامبر خدا!به نظر شما،اگر دانستم که شب قدر،کدام شب است،در آن شب،چه بگویم؟

فرمود:«بگو:"خداوندا!تو بخشاینده و بزرگواری و گذشت را دوست می داری.پس،از من در گذر"».

4/12.نماز

2667 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که در شب قدر،از روی ایمان و برای پاداش[الهی]نماز بخواند،خداوندْ گناه گذشته او را می آمرزد.

2668 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در شب قدر،دو رکعت نماز بخواند(در هر رکعت:یک بار«فاتحة الکتاب»و هفت بار سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» را بخواند)و چون فارغ شد،هفتاد بار استغفار کند،از جای خود بر نمی خیزد تا آن که خداوند،او و پدر و مادرش را می آمرزد،و خداوند،فرشتگانی را بر می انگیزد که تا سال دیگر برای او حَسَنات می نویسند،و خداوند،فرشتگانی را به سوی بهشت می فرستد که برای او درختانی بکارند و کاخ هایی بسازند و نهرهایی جاری کنند،و از دنیا بیرون نمی رود تا آن که همه اینها را ببیند.

ص:797


1- (1) المعجم الأوسط:ج 3 ص 66 ح 2500.
2- (2) سنن الترمذی:ج 5 ص 534 ح 3513. [1]
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 150 ح 247. [2]
4- (4) الإقبال:ج 1 ص 344. [3]

الفصل الثالث عشر:وداع شهر رمضان

2669 . فضائل الأشهر الثلاثة عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری: دَخَلتُ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی آخِرِ جُمُعَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ،فَلَمّا بَصُرَ بی،قالَ لی:«یا جابِرُ،هذا آخِرُ جُمُعَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ،فَوَدِّعهُ وقُل:

اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن صِیامِنا إیّاهُ،فَإِن جَعَلتَهُ فَاجعَلنی مَرحوماً،ولا تَجعَلنی مَحروماً.

فَإِنَّهُ مَن قالَ ذلِکَ ظَفِرَ بِإِحدَی الحُسنَیَینِ،إمّا بِبُلوغِ شَهرِ رَمَضانَ[مِن قابِلٍ]، (1)وإمّا بِغُفرانِ اللّهِ ورَحمَتِهِ». (2)

الفصل الرابع عشر:عید الفطر

1/14.فَضلُ لَیلَةِ العِید

2670 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَسُحُّ اللّهُ عز و جل مِنَ الخَیرِ فی أربَعِ لَیالٍ سَحّا:لَیلَةِ الأَضحی،وَالفِطرِ.... (3)

2671 . الکافی عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُقبِلُ بِوَجهِهِ إلَی النّاسِ فَیَقولُ:یا مَعشَرَ النّاسِ،إذا طَلَعَ هِلالُ شهَرِ رَمَضانَ غُلَّت مَرَدَةُ الشَّیاطینِ و...حَتّی إذا طَلَعَ هِلالُ شَوّالٍ نُودِیَالمُؤمِنونَ:أنِ اغدوا إلی جَوائِزِکُم فَهُوَ یَومُ الجائِزَةِ.

ثُمَّ قالَ أبو جَعفَرٍ علیه السلام:أما وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ،ما

هِیَ بِجائِزَةِ الدَّنانیرِ ولَا الدَّراهِمِ. (4)

فصل سیزدهم:وداع با ماه رمضان

2669 . فضائل الأشهر الثلاثة به نقل از جابر بن عبد اللّه انصاری:در آخرین جمعه ماه رمضان،خدمت پیامبر خدا رسیدم.چون مرا دید،به من فرمود:«ای جابر!این،آخرین جمعه ماه رمضان است.با آن خداحافظی کن و بگو:"خداوندا!آن را آخرین روزه داریِ ما در این ماه،قرار مده،و اگر چنین قرار دادی،مرا آمرزیده قرار بده و محرومم مگردان!".

هر کس چنین بگوید،به یکی از دو نیکی می رسد:یا به ماه رمضان آینده می رسد،یا به آمرزش و رحمت خدا نایل می شود».

فصل چهاردهم:عید فطر

1/14.فضیلت شب عید

2670 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،در چهار شب،پیوسته خیر فرو می ریزد:شب عید قربان و عید فطر....

2671 . الکافی به نقل از جابر:امام باقر علیه السلام فرمود:«پیامبر خدا،به مردم رو می کرد و می فرمود:"ای مردم!چون هلال ماه رمضان بر آید،شیطان های سرکش به بند کشیده می شوند و...تا آن گاه که هلال ماه شوّال بر آید،به مؤمنان ندا داده می شود:صبحگاهان به سوی جایزه های خویش بشتابید که امروز،روز جایزه است"».

سپس امام باقر علیه السلام فرمود:«سوگند به آن که

جانم به دست اوست،آن جایزه،دینار و درهم نیست».

ص:798


1- (1) ما بین المعقوفین أثبتناه من الإقبال:ج 1 ص 422. [1]
2- (2) فضائل الأشهر الثلاثة:ص 139 ح 149. [2]
3- (3) کنز العمّال:ج 12 ص 322 ح 35215.
4- (4) الکافی:ج 4 ص 67 ح 6. [3]

2/14.آدابُ لَیلَةِ العِید

2672 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن صَلّی لَیلَةَ الفِطرِ رَکعَتَینِ یَقرَأُ فی أوَّلِ رَکعَةٍ مِنهُمَا:«الحَمدَ»،و «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» ألفَ مَرَّةٍ،وفِی الرَّکعَةِ الثّانِیَةِ:«الحَمدَ»،و «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» مَرَّةً واحِدَةً،لَم یَسأَلِ اللّهَ تَعالی شَیئا إلّا أعطاهُ اللّهُ إیّاهُ. (1)

2673 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أحیا لَیلَةَ العیدِ لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوبُ. (2)

2674 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قامَ لَیلَتَیِ العیدَینِ مُحتَسِبا للّهِ ِ،لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوبُ. (3)

3/14.فَضلُ یَومِ العِید

2675 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قَدِمتُ المَدینَةَ ولِأهلِ المَدینَةِ یَومانِ یَلعَبونَ فیهِما فیالجاهِلِیَّةِ،وإنَّ اللّهَ قَد أبدَلَکُم بِهِما خَیرا مِنهُما:یَومَ الفِطرِ،ویَومَ النَّحرِ. (4)

2676 . الکافی عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام: قالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:«إذا کانَ أوَّلُ یَومٍ مِن شَوّالٍ نادی مُنادٍ:أیُّهَا المُؤمِنونَ،اُغدوا إلی جَوائِزِکُم».

ثُمَّ قالَ:یا جابِرُ جَوائِزُ اللّهِ لَیسَت بِجَوائِزِ هؤُلاءِ المُلوکِ،ثُمَّ قالَ:هُوَ یَومُ الجَوائِزِ. (5)

2/14.آداب شب عید

2672 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در شب عید فطر،دو رکعت نماز بخواند(در رکعت اوّل،«حمد»و هزار بار سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» و در رکعت دوم،«حمد»و یک بار سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» )،از خدای متعال چیزی درخواست نمی کند،مگر آن که خداوند به او عطا می کند.

2673 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که شبِ عید را زنده بدارد،در آن روز که دل ها می میرند،دل او نمی میرد.

2674 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دو شب عید(فطر و قربان)را به خاطر پاداش خدا به عبادت بپردازد،در آن روز که دل ها می میرند،دلِ او نمی میرد.

3/14.فضیلت روز عید

2675 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من وارد مدینه شدم،در حالی که اهالی این شهر از زمان جاهلیت،دو روز داشتند که در آن به بازی[و تفریح]می پرداختند؛ولی خداوند به جای آن دو روز،دو روز بهتر به شما داد:روز فطر و روز قربان.

2676 . الکافی به نقل از جابر:امام باقر علیه السلام فرمود:«پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:"چون روز اوّل ماه شوّال شود،منادی ندا می دهد:ای مؤمنان!صبحگاهان،به سوی جایزه هایتان بشتابید"».

[امام باقر علیه السلام]سپس فرمود:«ای جابر!جایزه های خدا،جوایز این پادشاهان نیستند.آن روز،روزِ جایزه هاست».

ص:799


1- (1) تهذیب الأحکام:ج 3 ص 71 ح 228.
2- (2) ثواب الأعمال:ص 101 ح 1.
3- (3) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 567 ح 1782.
4- (4) کنز العمّال:ج 8 ص 547 ح 24102.
5- (5) الکافی:ج 4 ص 168 ح 3. [1]

2677 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ المَلائِکَةَ یَقومونَ یَومَ العیدِ عَلی أفواهِ السِّکَّةِ،ویَقولونَ:

اغدوا إلی رَبٍّ کَریمٍ یُعطِی الجَزیلَ ویَغفِرُ العَظیمَ. (1)

4/14.مایَنبَغی قَبلَ الخُروجِ إلی الصَّلاةِ

2678 . سنن ابن ماجة عن الفاکه بن سعد: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَغتَسِلُ یَومَ الفِطرِ،ویَومَ النَّحرِ،ویَومَ عَرَفَةَ. (2)

2679 . الإمام علیّ علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا أرادَ أن یَخرُجَ إلَی المُصَلّی یَومَ الفِطرِ،کانَ یُفطِرُ عَلی تَمَراتٍ أو زَبیباتٍ. (3)

2680 . السنن الکبری عن عمرو بن عوف المزنی: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله سُئِلَ عَن قَولِهِ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکّی* وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّی» (4).

قالَ:«هِیَ زَکاةُ الفِطرِ». (5)

2681 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لایَزالُ صِیامُ العَبدِ مُعَلَّقا بَینَ السَّماءِ وَالأَرضِ حَتّی تُؤَدِّیَ زَکاةَ فِطرِهِ. (6)

5/14.ما یَنبَغی فِی الخُروجِ إلَی الصَّلاةِ

2682 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَخرُجُ بَعدَ طُلوعِ الشَّمسِ. (7)

2677 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرشتگان،روز عید،بر سرِ کوچه ها و گذرها می ایستند و می گویند:«بشتابید به سوی پروردگار کریم که عطای بسیار می دهد و[گناه]بزرگ را می آمرزد».

4/14.آنچه پیش از رفتن به سوی نماز،شایسته است

2678 . سنن ابن ماجة به نقل از فاکه بن سعد:پیامبر خدا،روز عید فطر،روز عید قربان و روز عرفه،غسل می کرد.

2679 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا،هر گاه می خواست در روز عید فطر به مصلّا برود،چند خرما یا کشمش می خورد.

2680 . السنن الکبری به نقل از عمرو بن عوف مزنی:از پیامبر خدا،درباره این آیه:«رستگار شد کسی که زکات داد و نام پروردگارش را یاد کرد،پس نماز خواند»پرسیدند.

فرمود:«آن،زکات فطره است».

2681 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزه بنده،همواره بین آسمان و زمین،آویخته است،تا آن که زکات فطره اش را بپردازد.

5/14.آنچه هنگام رفتن به سوی نماز،شایسته است

2682 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،پس از طلوع خورشید،بیرون می رفت.

ص:800


1- (1) مستدرک الوسائل:ج 6 ص 154 ح 6678. [1]
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 417 ح 1316 و 1315.
3- (3) النوادر للراوندی:ص 187 ح 332. [2]
4- (4) الأعلی:14 و 15. [3]
5- (5) السنن الکبری:ج 4 ص 268 ح 7668.
6- (6) تاریخ بغداد:ج 9 ص 121 الرقم 4735. [4]
7- (7) الإقبال:ج 1 ص 478. [5]

2683 . شعب الإیمان عن ابن عمر: کانَ صلی الله علیه و آله یَخرُجُ فِی العیدَینِ رافِعا صَوتَهُ بِالتَّهلیلِ وَالتَّکبیرِ. (1)

2684 . سنن ابن ماجة عن ابن عمر: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَخرُجُ إلَی العیدِ ماشِیا،ویَرجِعُ ماشِیا. (2)

2685 . الإمام علیّ علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا خَرَجَ إلَی المُصَلّی لَم یَرجِع فِی الطَّریقِ الَّذِی ابتَدَأَ بِهِ. (3)

6/14.صَلاةُ العِیدِ

أ فَضلُها

2686 . تاریخ دمشق عن جابر: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لا یَکادُ یَدَعُ أحَدا مِن أهلِهِ یَومَ عیدٍ إلّا أخرَجَهُ. (4)

2687 . مسند ابن حنبل عن ابن عبّاس: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَأمُرُ بَناتِهِ ونِساءَهُ أن یَخرُجنَ فِی العیدَینِ. (5)

ب الصَّلاةُ فِی الصَّحراءِ أو مَکانٍ بارِزٍ

2688 . الإمام الصادق علیه السلام: قیلَ لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَومَ فِطرٍ أو یَومَ أضحی:لَو صَلَّیتَ فی مَسجِدِکَ.

فَقالَ:إنّی لَاُحِبُّ أن أبرُزَ إلی آفاقِ السَّماءِ. (6)

2689 . الإقبال عن محمّد بن الحسن بن الولید بإسناده إلی الإمام الصادق علیه السلام: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَخرُجُ حَتّی یَنظُرَ إلی آفاقِ السَّماءِ،وقالَ:لاتُصَلَّیَنَّ یَومَئِذٍ

عَلی بِساطٍ ولا بارِیَةٍ،یَعنی:فِی العیدینِ. (7)

2683 . شعب الإیمان به نقل از ابن عمر:پیامبر صلی الله علیه و آله در روز عید فطر و عید قربان بیرون می آمد،در حالی که صدایش را به تهلیل و تکبیر،بلند می کرد.

2684 . سنن ابن ماجة به نقل از ابن عمر:پیامبر خدا،برای نماز عید،پیاده بیرون می رفت و پیاده بر می گشت.

2685 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا،چون به مصلّا می رفت،از همان راهی که رفته بود،بر نمی گشت.

6/14.نماز عید
الف فضیلت نماز عید

2686 . تاریخ دمشق به نقل از جابر:پیامبر خدا،روز عید،هیچ یک از خانواده اش را وا نمی نهاد،مگر آن که او را بیرون می بُرد.

2687 . مسند ابن حنبل به نقل از ابن عبّاس:پیامبر خدا به دختران و همسرانش دستور می داد که روز عید فطر و عید قربان[برای نماز]بیرون بروند.

ب نماز گزاردن در صحرا یا جای بدون سقف

(8)

2688 . امام صادق علیه السلام: یک روزِ عید فطر یا عید قربان،به پیامبر خدا گفتند:خوب بود در مسجدِ خود،نماز می خواندی.

فرمود:«دوست دارم که به طرف آفاق آسمان،بیرون بیایم».

2689 . الإقبال به نقل از محمّد بن حسن بن ولید،

به اسنادش به امام صادق علیه السلام:پیامبر خدا[در عیدهای فطر و قربانْ]بیرون می رفت تا به آفاقِ آسمان بنگرد و فرمود:«در چنین روزی،هرگز،روی زیرانداز یا حصیر،نماز نخوان».

مقصود ایشان،عید فطر و عید قربان بود.

ص:801


1- (1) شُعب الإیمان:ج 3 ص 342 ح 3714. [1]
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 411 ح 1295 و 1294.
3- (3) الجعفریّات:ص 47. [2]
4- (4) تاریخ دمشق:ج 43 ص 4 ح 9068.
5- (5) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 498 ح 2054. [3]
6- (6) الکافی:ج 3 ص 460 ح 4. [4]
7- (7) الإقبال:ج 1 ص 487. [5]
8- (8) شیخ مفید رحمه الله گفته است:«این نماز،برای هر که نماز جمعه بر او لازم است،واجب است،به شرط حضور امام علیه السلام،و در هنگام عدم حضور امام علیه السلام،انفرادی خواندن آن،مستحب است.پس چون روز عید شد،پس از طلوع صبح،غسل می کنی،پاکیزه ترین جامه هایت را می پوشی،عطر می زنی و برای نماز عید به محلّ تجمّع مردم در شهر می روی.پس چون خورشید دمید،کمی صبر کن.سپس زیر آسمان به نماز بپرداز و سجودت،بر خودِ زمین باشد.پس چون ایستادی،یک تکبیر بگو»(ر.ک:المقنعة:ص 194).

ج الصَّلاةُ بِغَیرِ أذانٍ ولا إقامَةٍ

2690 . المعجم الکبیر عن أبی رافع: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله کانَ یَخرُجُ إلَی العیدَینِ ماشِیاً،ویُصَلّی بِغَیرِ أذانٍ ولا إقامَةٍ،ثُمَّ یَرجِعُ ماشِیاً فی طَریقٍ آخَرَ. (1)

ج نماز گزاردن بدون اذان و اقامه

2690 . المعجم الکبیر به نقل از ابو رافع:پیامبر صلی الله علیه و آله برای[خواندن]نماز عید فطر و عید قربان،پیاده بیرون می رفت و بدون اذان و اقامه،نماز می خواند و پیاده از راهی دیگر باز می گشت.

ص:802


1- (1) المعجم الکبیر:ج 1 ص 318 ح 943.

الباب الخامس:الحجّ والعمرة

الفصل الأوّل:حکمة الحجّ وفضله وبرکاته

1/1.حِکمَةُ الحَجِّ

الکتاب

«جَعَلَ اللّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْیَ وَ الْقَلائِدَ ذلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ». 1

الحدیث

2691 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إِنَّما جُعِلَ الطَّوافُ بِالبَیتِ،وبَینَ الصَّفا والمَروَةِ،ورَمیُ الجِمارِ لِإِقامَةِ ذِکرِ اللّهِ. (1)

2/1.فَضلُ الحَجِّ

الکتاب

«وَ أَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ». 3

الحدیث

2692 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَجُّ جِهادُ الضَّعیفِ. (2)

2693 . الکافی عن عبد اللّهِ بن یَحیَی الکاهِلِیّ: سَمِعتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام یَقولُ ویَذکُرُ الحَجَّ،فَقالَ:قالَ

رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:هُوَ أحَدُ الجِهادَینِ،هُوَ جِهادُ الضُّعَفاءِ ونَحنُ الضُّعَفاءُ. (3)

باب پنجم:حج و عمره

فصل یکم:فلسفه حج و فضیلت و برکاتش

1/1.فلسفه حج
قرآن

«خداوند[زیارت]کعبه بیت الحرام را وسیله به پا داشتن[مصالح]مردم قرار داده،و ماه حرام و قربانی های بی نشان و قربانی های نشاندار را[نیز به همین منظور،مقرّر فرموده است].این[جمله]برای آن است تا بدانید که خدا،آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است،می داند؛و خداست که بر هر چیزی داناست».

حدیث

2691 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فرمانِ طواف پیرامون خانه خدا و بین صفا و مروه و رَمْی جَمَرات داده شد،فقط برای برپایی یاد خدا.

2/1.فضیلت حج
قرآن

«و در میان مردم،برای[ادای]حج،بانگ برآور تا[زائران]پیاده و[سوار]بر هر شتر لاغری که از هر راه دوری می آیند به سوی تو روی آورند».

حدیث

2692 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حج،جهاد هرناتوان است.

2693 . الکافی به نقل از عبد اللّه بن یحیی کاهلی:از امام صادق علیه السلام شنیدم که سخن می گفت و از حج

یاد می کرد،پس فرمود:«پیامبر خدا فرموده است:"آن(حج)،یکی از دو جهاد است؛جهاد ضعیفان است و ما ضعیفانیم"».

ص:803


1- (2) سنن أبی داوود:ج 2 ص 179 ح 188.
2- (4) الکافی:ج 4 ص 259 ح 28. [1]
3- (5) الکافی:ج 4 ص 253 ح 7. [2]

2694 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَحَجَّةٌ مَقبولَةٌ خَیرٌ من عِشرینَ صَلاةً نافِلَةً،ومَن طافَ بِهذَا البَیتِ طَوافًا أحصی فیهِ اسبوعَهُ،و أحسَنَ رَکعَتَیهِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ. (1)

2695 . عنه صلی الله علیه و آله: النَّفَقَةُ فِی الحَجِّ کَالنَّفَقَةِ فی سَبیلِ اللّهِ عز و جل بِسَبعِمِائَةِ ضِعفٍ. (2)

3/1.ثَوابُ الحَجِّ

2696 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَیسَ لِلحَجَّةِ المَبرورَةِ ثَوابٌ إلَا الجَنَّةَ. (3)

2697 . عنه صلی الله علیه و آله: العُمرَةُ إلَی العُمرَةِ کَفّارَةُ ما بَینَهُما،والحَجَّةُ المُتَقَبَّلَةُ ثَوابُهَا الجَنَّةُ. (4)

2698 . عنه صلی الله علیه و آله عِندَما نَظَرَ إلی قِطارِ جِمالِ الحَجیجِ:لا تَرفَعُ خُفًّا إلّا کُتِبَت لَهُم حَسَنَةٌ،ولا تَضَعُ إلّا مُحِیَت عَنهُم سَیِّئَةٌ،وإذا قَضَوا مَناسِکَهُم قیلَ لَهُم:بَنَیتُم بِناءً فَلا تَهدِموهُ،کُفیتُم ما مَضی فَأَحسِنوا فیما تَستَقبِلونَ. (5)

2699 . عنه صلی الله علیه و آله: الحاجُّ ثَلاثَةٌ:فَأَفضَلُهُم نَصیبًا رَجُلٌ غُفِرَ لَهُ ذَنبُهُ ما تَقَدَّمَ مِنهُ وما تَأَخَّرَ،ووَقاهُ اللّهُ عَذابَ القَبرِ،و أمَّا الَّذی یَلیهِ فَرَجُلٌ غُفِرَ لَهُ ذَنبُهُ ما تَقَدَّمَ مِنهُ،

ویَستَأنِفُ العَمَلَ فیما بَقِیَ مِن عُمُرِهِ،و أمَّا الَّذی یَلیهِ فَرَجُلٌ حُفِظَ فی أهلِهِ ومالِهِ. (6)

2694 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یک حجّ پذیرفته،بهتر از بیست نماز مستحبّ است.هر کس این خانه را طواف کند و هفت بار آن را بشمارد و دو رکعت[نماز]آن را نیکو به جا آورد،خداوندْ او را می آمرزد.

2695 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: انفاق در حج،هفتصد برابرِ انفاق در راه خدا،پاداش دارد.

3/1.پاداش حج

2696 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پاداش حجّ نیکو،جز بهشت نیست.

2697 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر عمره تا عمره دیگر،کفّاره[گناهان]میان آن دو است و پاداش حجّ مقبول،بهشت است.

2698 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که به کاروان شترهای حاجیان می نگریست:هیچ گامی بر نمی دارند،مگر آن که برایشان حَسَنه نوشته می شود و هیچ گامی نمی گذارند،مگر آن که گناهی از آنان،محو می شود و هر گاه اعمال حجّ خود را به پایان برند،به آنان گفته می شود:«بنایی ساختید.پس ویرانش نکنید.گناهان گذشته شما بخشوده شد.پس برای آینده خویش،کار نیک انجام دهید» (7).

2699 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حاجیان،سه گونه اند:بیشترین بهره،از آنِ کسی است که گناهان گذشته و آینده اش بخشوده شود و خداوند،او را از عذاب قبر،نگاه

دارد.پس از او،کسی است که گناهان گذشته اش آمرزیده شود و باید برای باقی مانده عمرش،عمل از سر بگیرد.امّا پس از او،کسی است که تنها خانواده و مالش حفظ شود.

ص:804


1- (1) الکافی:ج 2 ص 19 ح 5. [1]
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 9 ص 21 ح 23061. [2]
3- (3) سنن الترمذی:ج 3 ص 175 ح 810. [3]
4- (4) دعائم الإسلام:ج 1 ص 294. [4]
5- (5) دعائم الإسلام:ج 1 ص 294. [5]
6- (6) الکافی:ج 4 ص 262 ح 39. [6]
7- (7) در نقل دیگر آمده است:«...پس برای آینده،خشیت داشته باشید».

4/1.فَضلُ إدمانِهِ

2700 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أرادَ الدُّنیا والآخِرَةَ فَلیَؤُمَّ هذَا البَیتَ،ومَن رَجَعَ مِن مَکَّةَ وهُوَ یَنوِی الحَجَّ مِن قابِلٍ زیدَ فی عُمُرِهِ. (1)

2701 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یُحالِفُ الفَقرُ والحُمّی مُدمِنَ الحَجِّ والعُمرَةِ. (2)

2702 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن رَجَعَ مِن مَکَّةَ وهُوَ لا یَنوِی العَودَ إلَیها فَقَد قَرُبَ أجَلُهُ،ودَنا عَذابُهُ. (3)

5/1.فَضلُ الحاجِّ

2703 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحاجُّ فی ضَمانِ اللّهِ عز و جل مُقبِلًا ومُدبِرًا،فَإِن أصابَهُ فی سَفَرِهِ تَعَبٌ أو نَصَبٌ غُفِرَ لَهُ بِذلِکَ سَیِّئاتُهُ،وکانَ لَهُ بِکُلِّ قَدَمٍ یَرفَعُهُ ألفُ دَرَجَةٍ فِی الجَنَّةِ،وبِکُلِّ قَطرَةٍ تُصیبُهُ مِن مَطَرٍ أجرُ شَهیدٍ. (4)

2704 . عنه صلی الله علیه و آله: الحُجّاجُ والعُمّارُ وَفدُ اللّهِ،دَعاهُم فَأَجابوهُ،وسَأَلوهُ فَأَعطاهُم. (5)

6/1.بَرَکاتُ الحَجِّ

2705 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تابِعوا بَینَ الحَجِّ والعُمرَةِ،فَإِنَّهُما

یَنفِیانِ الفَقرَ والذُّنوبَ کَما یَنفِی الکیرُ خَبَثَ الحَدیدِ. (6)

4/1.نتایج پیوسته حج گزاردن

2700 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دنیا و آخرت می خواهد،آهنگ زیارت این خانه کند.هر کس از مکّه بازگردد،در حالی که تصمیم دارد سال آینده هم به حج برود،عمرش افزون خواهد شد.

2701 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس پیوسته به حج وعمره برود،فقر و تب،گریبانگیر او نمی شود.

2702 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که از مکّه بازگردد،در حالی که تصمیم به حجِ ّ دوباره ندارد،یقینا اجَل و عذابش نزدیک شده است.

5/1.برتریِ حج گزار

2703 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حج گزار،چه در رفتن و چه در بازگشتن،در ضمانت خداست.پس اگر در سفرش به او رنج و خستگی ای برسد،به خاطر آن،گناهانش آمرزیده می شود و در برابر هر گامی که بر می دارد،هزار درجه در بهشت بالا می رود،و مقابل هر قطره بارانی که به او ببارد،پاداش یک شهید دارد.

2704 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حاجیان و عمره گزاران،میهمانان خدایند.خداوند،دعوتشان کرده است و آنان،پاسخ گفته اند.آنان نیز از خدا درخواست کرده اند و خداوند،عطایشان کرده است.

6/1.آثار حج

2705 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیوسته حج و عمره بگزارید؛زیرا

این دو،فقر و گناهان را از بین می برند،همان گونه که کوره آهنگری،زنگارِ آهن را می زُداید.

ص:805


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 219 ح 2222 و ح 2223.
2- (2) الکافی:ج 4 ص 254 ح 8. [1]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 220 ح 2224.
4- (4) الفردوس:ج 2 ص 149 ح 2761.
5- (5) الجامع الصغیر:ج 1 ص 585 ح 3789.
6- (6) الکافی:ج 4 ص 255 ح 12. [2]

2706 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن حَجَّ للّهِ ِ،فَلَم یَرفَث ولَم یَفسُق،رَجَعَ کَیَومَ وَلَدَتهُ امُّهُ. (1)

2707 . عنه صلی الله علیه و آله: مَعاشِرَ النّاسِ،حُجّوا البَیتَ؛فَما وَرَدَهُ أهلُ بَیتٍ إلَا استَغنَوا،ولا تَخَلَّفوا عَنهُ إلَا افتَقَروا. (2)

الفصل الثّانی:تسویف الحجّ وترکه

1/2.التَّحذیرُ مِن تَرکِهِ

2708 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن عَبدٍ یَدَعُ الحَجَّ لِحاجَةٍ مِن حَوائِجِ الدُّنیا،إلّا رَأَی المُحَلِّقینَ قَبلَ أن یَقضِیَ تِلکَ الحاجَةَ. (3)

2/2.تارِکُ الحَجِّ

الکتاب

«فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ». 4

الحدیث

2709 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله مِمّا أوصی بِهِ عَلِیًّا علیه السلام:یا عَلِیُّ،

تارِکُ الحَجِّ وهُوَ مُستَطیعٌ کافِرٌ یَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی: «وَ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ» .یا عَلِیُّ،مَن سَوَّفَ الحَجَّ حَتّی یَموتَ بَعَثَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ یَهودِیًّا أو نَصرانِیًّا. (4)

2706 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که برای خدا حج بگزارد و[در حالت احرام]آمیزش و گناه نکند،[گناهان گذشته اش بخشوده می شود و]مانند روزی که مادرش او را زاده بوده،از حج باز می گردد.

2707 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!حجِ ّ خانه خدا کنید.پس هیچ خانواده ای وارد خانه خدا نمی شوند،مگر آن که بی نیاز گردند.و[هیچ خانواده ای]از حج گزاردن تخلّف نمی کنند،مگر آن که تنگ دست می شوند.

فصل دوم:تأخیر در حج و ترک آن

1/2.هشدار درباره ترک حج

2708 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای نیست که حج را به خاطر کاری از کارهای دنیا ترک کند،مگر آن که حاجیانِ سر تراشیده را خواهد دید[که از حج برگشته اند]،پیش از آن که آن کارش را انجام داده باشد.

2/2.ترک کننده حج
اشاره

(5)

قرآن

«در آن،نشانه هایی روشن است؛[از جمله]مقام ابراهیم است و هر که وارد آن شود،در امان است.و برای خدا،حجّ آن خانه،بر عهده مردم است؛[البته بر]کسی که بتواند به سوی آن راه یابد.و هر که کفر ورزد،یقیناً خداوند از جهانیان،بی نیاز است».

حدیث

2709 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به علی علیه السلام:ای

علی!آن که در حال استطاعتْ حج را ترک کند،کافر است.خدای تبارک و تعالی می فرماید:«برای خداست حجّ آن خانه،بر عهده مردم است؛[بر]کسی که بتواند به سوی آن،راه یابد،و هر کس کفر ورزد،یقینا خداوند از جهانیان،بی نیاز است».

ای علی!هر کس،حج را آن قدر به تأخیر بیندازد تا مرگش فرا رسد،خداوند در روز قیامت،او را یهودی یا نصرانی بر می انگیزد.

ص:806


1- (1) صحیح البخاری:ج 2 ص 553 ح 1449.
2- (2) الاحتجاج:ج 1 ص 156 ح 32. [1]
3- (3) الدرّ المنثور:ج 1 ص 509. [2]
4- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 368 ح 5762.
5- (6) منظور،حَجّة الإسلام است؛که بر شخص مستطیع،یک بار واجب است.

2710 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن لَم یَمنَعهُ عَنِ الحَجِّ حاجَةٌ ظاهِرَةٌ،أو سُلطانٌ جائِرٌ،أو مَرَضٌ حابِسٌ،فَماتَ ولَم یَحُجَّ فَلیَمُت إن شاءَ یَهودِیًّا وإن شاءَ نَصرانِیًّا. (1)

3/2.التَّحذیرُ مِن تَعطیلِ حَجِّ البَیتِ

2711 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَو تَرَکَ النّاسُ الحَجَّ عامًا واحِدًا ما نوظِروا. (2)

2712 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا تَرَکَت امَّتی هذَا البَیتَ أن تَؤُمَّهُ لَم تُناظَر. (3)

الفصل الثّالث:مناسک الحجّ

1/3.مَواقیتُ الإِحرامِ

2713 . صحیح البخاری عن ابن عبّاس: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله وَقَّتَ لِأَهلِ المَدینَةِ ذَا الحُلَیفَةِ،ولِأَهلِ الشّامِ الجُحفَةَ،ولِأَهلِ نَجدٍ قَرنَ المَنازِلِ،ولِأَهلِ الیَمَنِ یَلَملَمَ.هُنَّ لَهُنَّ ولِمَن أتی عَلَیهِنَّ مِن غَیرِهِنَّ مِمَّن أرادَ الحَجَّ والعُمرَةَ،ومَن کانَ دونَ ذلِکَ فَمِن حَیثُ أنشَأَ حَتّی أهلُ مَکَّةَ مِن مَکَّةَ. (4)

2710 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که حاجتی آشکار یا حاکمی ستمگر یا بیماری بازدارنده ای او را از حج باز ندارد،ولی بی آن که حج انجام دهد،از دنیا برود،می خواهد یهودی بمیرد و می خواهد نصرانی بمیرد(مسلمان نمی میرد).

3/2.هشدار درباره تعطیل شدن حجّ خانه خدا

2711 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر یک سال،همه مردم،حج رفتن را ترک کنند،به آنان مهلت داده نخواهد شد(کیفر می شوند).

2712 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه امّتم،قصد آمدن به زیارت خانه خدا را ترک کنند،به آنان،مهلت داده نخواهد شد.

فصل سوم:اعمال حج

1/3.میقات های احرام

2713 . صحیح البخاری به نقل از ابن عبّاس:پیامبر خدا،برای اهل مدینه،«ذو الحُلَیفه»را میقات قرار داد و برای شامیان،«جُحفه»را و برای اهل نَجْد،«قَرنُ المَنازل»را و برای اهل یمن،«یَلَملَم»را.این میقات ها برای آنان و کسانی است که بر آن مکان ها وارد می شوند و آهنگِ حج و عمره می کنند.و هر کس که از اینها به مکّه نزدیک تر باشد از هر جا که حرکت کند،حتّی اهل مکّه[میقاتشان]از مکّه است.

ص:807


1- (1) سنن الدارمی:ج 1 ص 455 ح 1733. [1]
2- (2) جامع الأحادیث للقمّی:ص 113.
3- (3) دعائم الإسلام:ج 1 ص 289. [2]
4- (4) صحیح البخاری:ج 2 ص 554 ح 1452.

2/3.تَلبِیَةُ الإِحرامِ

أ مَعنَی التَّلبِیَةِ (1)

2714 . رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی ذِکرِ کَلامِ اللّهِ عزّ وجلّ مع موسی علیه السلام فی فَضلِ امَّةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله:فَنادی رَبُّنا عز و جل:یا امَّةَ مُحَمَّدٍ،فَأَجابوهُ کُلُّهُم وهُم فی أصلابِ آبائِهِم و أرحامِ امَّهاتِهِم:«لَبَّیکَ اللّهُمَّ لَبَّیکَ،لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ،إنَّ الحَمدَ والنِّعمَةَ لَکَ والمُلکَ،لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ».

قالَ:فَجَعَلَ اللّهُ عز و جل تِلکَ الإِجابَةَ شِعارَ الحَجِّ. (2)

ب کَیفِیَّةُ التَّلبِیَةِ

2715 . الإمام الصادق علیه السلام: إنَّ رَسول اللّهِ صلی الله علیه و آله لَمَّا انتَهی إلَی البَیداءِ (3)حَیثُ المَیلُ قُرِّبَت لَهُ ناقَةٌ فَرَکِبَها،فَلَمَّا انبَعَثَت بِهِ لَبّی بِالأَربَعِ...فَقالَ:لَبَّیکَ اللّهُمَّ لَبَّیکَ،لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ،إنَّ الحَمدَ والنِّعمَةَ لَکَ والمُلکَ،لا شَریکَ لَکَ. (4)

2716 . عنه علیه السلام: لَمّا لَبّی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ:لَبَّیکَ اللّهُمَّ لَبَّیکَ،

لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ،إنَّ الحَمدَ والنِّعمَةَ لَکَ والمُلکَ،لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ،لَبَّیکَ ذَا المَعارِجِ لَبَّیکَ.

وکانَ علیه السلام یُکثِرُ مِن ذِی المَعارِجِ،وکانَ یُلَبّی کُلَّما لَقِیَ راکِبًا،أو عَلا أکَمَةً (5)،أو هَبَطَ وادِیًا،ومِن آخِرِ اللَّیلِ،وفی أدبارِ الصَّلَواتِ. (6)

2/3.لبّیک گفتن در احرام
الف معنای لبّیک

(7)

2714 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در نقل گفتگوی خداوند با موسی علیه السلام در فضیلت امّت محمّد صلی الله علیه و آله:پروردگارمان ندا داد:«ای امّت محمّد!».

پس همه آنان،در حالی که در پشت پدران،و رحِم مادرانشان بودند،پاسخ دادند:«لبّیک!ای خدا،لبّیک!لبّیک!تو شریکی نداری.لبّیک!همانا ستایش و نعمت و فرمان روایی،از آنِ توست.تو شریکی نداری.لبّیک!».

خداوند متعال نیز همین پاسخ را شعار حج قرار داد.

ب چگونگی لبّیک گفتن

2715 . امام صادق علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله چون به«بَیداء»(در یک میلی مکّه) (8)رسید،شتری نزدیکش آوردند.سوار آن شد و چون ایشان را حرکت داد،لبّیک های چهارگانه را چنین گفت:«لبّیک،پروردگارا لبّیک،لبّیک!تو را شریکی نیست.ستایش و نعمت و فرمان روایی،از آنِ توست.شریکی برای تو نیست».

2716 . امام صادق علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله چون لبّیک گفت،

فرمود:«لبّیک!ای خدا،لبّیک!لبّیک!تو شریکی نداری.لبّیک!همانا ستایش و نعمت و فرمان روایی،از آنِ توست.تو شریکی نداری.لبّیک!ای صاحب والایی ها،لبّیک!».

ایشان،«ذی المعارج»را بسیار می فرمود و هر گاه به سواره ای بر می خورد،یا به بالای تپّه ای می رسید،یا به دشتی سرازیر می شد،و نیز آخرِ شب و پس از نمازها،«لبّیک»می گفت.

ص:808


1- (1) لبّیک»من التلبیة،وهی إجابة المنادی،أی إجابتی لک یا ربّ،وهو مأخوذ من لبّ بالمکان و ألبّ:إذا أقام به،و ألبّ علی کذا:إذا لم یفارقه.ولم یستعمل إلّا علی لفظ التثنیة فی معنی التکریر:أی إجابة بعد إجابة،وهو منصوب علی المصدر بعامل لا یظهر،کأنّک قلت:ألبّ إلبابًا بعد إلباب.والتلبیة من لبّیک،کالتهلیل من لا إله إلّا اللّه(النهایة:ج 4 ص 222). [1]
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 327 ح 2586.
3- (3) البیداء:اسم لأرض ملساء بین مکّة والمدینة،وهی إلی مکّة أقرب،تعدّ من الشَّرف،أمام ذی الحُلَیفة(معجم البلدان:ج 1 ص 523). [2]
4- (4) قرب الإسناد:ص 125 ح 438. [3]
5- (5) الأکمَة:التلّ أو الموضع الذی یکون أکثر ارتفاعًا ممّا حوله(لسان العرب:ج 12 ص 21). [4]
6- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 325 ح 2578.
7- (7) لبّیک،در لغت،یعنی:به چَشم!فرمان بُردارم!آری!آمدم!گوش به فرمانم!
8- (8) نام سرزمینی با خاک نرم،میان مکّه و مدینه،که به مکّه نزدیک تر است.

ج ثَوابُ التَّلبِیَةِ

2717 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن حاجٍّ یُضحی مُلَبِّیًا حَتّی تَزولَ الشَّمسُ،إلّا غابَت ذُنوبُهُ مَعَها. (1)

د تَلبِیَةُ الأَشیاءِ مَعَ المُلَبّی

2718 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن مُلَبٍّ یُلَبّی إلّا لَبّی ما عَن یَمینِهِ وشِمالِهِ مِن حَجَرٍ أو شَجَرٍ أو مَدَرٍ،حَتّی تَنقَطِعَ الأَرضُ مِن هاهُنا وهاهُنا. (2)

ه آدابُ التَّلبِیَةِ

2719 . الدرّ المنثور عن مُحَمَّد بن المُنکَدِر: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله کانَ یُکثِرُ مِنَ التَّلبِیَةِ. (3)

2720 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أتانی جَبرَئیلُ علیه السلام فَقالَ:إنَّ اللّهَ عز و جل یَأمُرُکَ أن تَأمُرَ أصحابَکَ أن یَرفَعوا أصواتَهُم بِالتَّلبِیَةِ،فَإِنَّها شِعارُ الحَجِّ. (4)

ج ثواب لبّیک گویی

2717 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ حج گزاری نیست که روز را به لبّیک گفتن به سر آورد،مگر آن که همراه غروب خورشید،گناهانش پنهان می شود.

د همه چیز،هم صدا با لبّیک گو

2718 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ لبّیک گویی نیست،مگر آن که تا آن جا که چشم کار می کند،آنچه از سنگ و درخت و کلوخ در چپ و راستِ اوست،[هم صدا بااو]لبّیک می گویند.

ه آداب لبّیک گفتن

2719 . الدّر المنثور به نقل از محمّد بن منکدر:پیامبر خدا،«لبّیک»را بسیار تکرار می کرد.

2720 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جبرئیل علیه السلام نزد من آمد و گفت:خداوند عز و جل به تو دستور می دهد که به یارانت فرمان دهی صداهایشان را به لبّیک گفتن بلند سازند؛چرا که آن،شعار حجّ است.

ص:809


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 222 ح 2238.
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 975 ح 2921.
3- (3) الدرّ المنثور:ج 1 ص 527. [1]
4- (4) التاریخ الکبیر:ج 4 ص 150 الرقم 2285.

3/3.فَضلُ الطَّواف (1)

2721 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: زَینُ الکَعبَةِ الطَّوافُ. (2)

2722 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُباهی بِالطّائِفینَ. (3)

2723 . عنه صلی الله علیه و آله: یُنزِلُ اللّهُ کُلَّ یَومٍ عِشرینَ ومِئَةَ رَحمَةٍ.سِتّونَ مِنها لِلطَّوّافینَ،و أربَعونَ لِلعاکِفینَ حَولَ البَیتِ،وعِشرونَ مِنها لِلنّاظِرینَ إلَی البَیتِ. (4)

أ أدَبُ الطَّوافِ

2724 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّمَا الطَّوافُ صَلاةٌ،فَإِذا طُفتُم فَأَقِلُّوا الکَلامَ. (5)

2725 . عنه صلی الله علیه و آله: الطَّوافُ بِالبَیتِ صَلاةٌ،إلّا أنَّ اللّهَ أحَلَّ لَکُم فیهِ الکَلامَ،فَمَن یَتَکَلَّمُ فَلا یَتَکَلَّمُ إلّا بِخَیرٍ. (6)

ب الاِستِکثارُ مِنَ الطَّوافِ (7)

2726 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: استَکثِروا مِنَ الطَّوافِ،فَإِنَّهُ أقَلُّ

شَیءٍ یوجَدُ فی صَحائِفِکُم یَومَ القِیامَةِ (8).

3/3.فضیلت طواف
اشاره

(9)

2721 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: طواف،زینت کعبه است.

2722 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،به طواف کنندگان،افتخار می کند.

2723 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،در هر روز،یکصد و بیست رحمت،فرو می فرستد:شصت رحمت برای طواف کنندگان است،چهل رحمت،برای مقیمان اطراف خانه خداست،و بیست رحمت برای تماشاگران خانه خدا.

الف ادب طواف

2724 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: طواف کعبه،چون نماز است.پس هنگام طواف،کم حرف بزنید.

2725 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: طواف خانه خدا،همچون،نماز است،جز این که خداوند،سخن گفتن در طواف را برایتان حلال کرده است.پس اگر کسی سخنی می گوید،جز به خیر،سخن نگوید.

ب طواف کردنِ بسیار

(10)

2726 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بسیار طواف کنید؛چرا که طواف،کمترین چیزی است که در قیامت،در

نامه های اعمالتان دیده می شود.

ص:810


1- (1) الطواف:هو من واجبات الحجّ،ویجب أن یکون لسبعة أشواط،والابتداء فیه بالحجر الأسود والختم به،وکونه علی الیسار بأن تکون الکعبة المعظّمة حال الطواف علی یساره،وإدخال حِجْر إسماعیل علیه السلام فیه،وعدم الخروج عن مقدار المحدّد.ویشترط فیه:النیّة والموالاة والخِتان للرجال والطهارة من الحدث والخبث وستر العورة(راجع:تحریر الوسیلة:ج 1 ص 430 [1] واجبات الطواف).
2- (2) جامع الأحادیث للقمّی:ص 85.
3- (3) تاریخ بغداد:ج 5 ص 369. [2]
4- (4) المعجم الکبیر:ج 11 ص 102 ح 11248.
5- (5) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 256 ح 15423. [3]
6- (6) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 630 ح 1686.
7- (7) لا شک فی أنّ الاستکثار من الطواف مشروط بأن لا یتزاحم ذلک مع الطواف الواجب.وقد بیّن هذا المعنی بعض الأحادیث الواردة عن أهل البیت علیهم السلام.
8- (8) عوالی اللآلی:ج 3 ص 165 ح 59.
9- (9) طواف،از واجبات حج است و واجب است که هفت بار انجام شود.طواف،از حجرالأسود آغاز می شود و به آن،پایان می یابد و باید سمت چپ طواف کننده به سمت کعبه معظّم باشد و حجر اسماعیل هم در داخل طواف قرار بگیرد و از مقدار تعیین شده،بیرون نباشد.در طواف،پنج شرط است:نیّت،پی در پی بودن،مختون بودن مردان،طهارت از حَدَث و خَبث،و ستر عورت.
10- (10) تردیدی نیست که استحباب بسیار طواف کردن مشروط به عدم مزاحمت طواف واجب است،چنان که این معنا در برخی از احادیث اهل بیت بیان شده است.

ج أدعِیَةُ الطَّوافِ

2727 . مسند ابن حنبل عن عَبد اللّهِ بن سائِب: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقرَأُ بَینَ الرُّکنِ الیَمانِیِّ والحَجَرِ: «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ» (1).

2728 . کنز العمّال عن ابن مَسعود: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله طافَ بِالبَیتِ،ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَیهِ ودَعا:اللّهُمَّ البَیتُ بَیتُکَ،ونَحنُ عَبیدُکَ،ونَواصینا بِیَدِکَ،وتَقَلُّبُنا فی قَبضَتِکَ،فَإِن تُعَذِّبنا فَبِذُنوبِنا،وإن تَغفِر لَنا فَبِرَحمَتِکَ.فَرَضتَ حَجَّکَ لِمَنِ استَطاعَ إلَیهِ سَبیلا ً،فَلَکَ الحَمدُ عَلی ما جَعَلتَ لَنا مِنَ السَّبیلِ،اللّهُمَّ ارزُقنا ثَوابَ الشّاکِرینَ. (2)

2729 . شُعب الإیمان عن عَبد الأَعلَی التَّیمِیّ: قالَت خَدیجَةُ علیها السلام:یا رَسولَ اللّهِ،ما أقولُ و أنَا أطوفُ بِالبَیتِ؟قالَ:قُولی:اللّهُمَّ اغفِر لی ذُنوبی وخَطایایَ وعَمدی و إسرافی فی أمری،إنَّکَ إن لا تَغفِر لی تُهلِکنی. (3)

4/3.اِستِلامُ الحَجَرِ وآدابُهُ

2730 . الإمام الصادق علیه السلام لَمّا قیلَ لَهُ:کَیفَ کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَصنَعُ بِالحَجَرِ إذا انتَهی إلَیهِ؟:کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَستَلِمُهُ فی کُلِّ طَوافِ فَریضَةٍ ونافِلَةٍ. (4)

ج دعاهای طواف

2727 . مسند ابن حنبل به نقل از عبد اللّه بن سائب:پیامبر صلی الله علیه و آله را بین رُکن یَمانی و حجر الأسود دیدم که می گفت:«خدایا!در دنیا به ما نیکی ای عطا کن،و در آخرت هم به ما نیکی ای عطا کن و ما را از[عذاب]دوزخ،نگه بدار».

2728 . کنز العمّال به نقل از عبد اللّه بن مسعود:پیامبر صلی الله علیه و آله کعبه را طواف کرد.سپس دست بر آن نهاد و چنین دعا کرد:«خدایا!خانه،خانه توست و ما،بندگان توییم و پیشانی[و اختیار]ما،به دست توست و رفت و آمد ما،در قبضه قدرت توست.اگر عذابمان کنی،به سبب گناهان ماست و اگر ما را ببخشایی،به سبب رحمت توست.حجّ خود را بر هر کس که راه و توانی به سوی آن داشته باشد،واجب ساختی.پس تو را ستایش،که برای ما این راه[و توان]را قرار دادی.خدایا!پاداشِ سپاس گزاران را به ما روزی کن».

2729 . شُعَب الإیمان به نقل از عبد الأعلی تَیمی:خدیجه علیها السلام گفت:ای پیامبر خدا!در حالی که خانه خدا را طواف می کنم،چه بگویم؟

فرمود:بگو:«خدایا!گناهان و خطاهایم را،و عمد و اسرافم را در کارم،ببخشا؛زیرا اگر تو مرا نیامرزی،هلاکم می کنی».

4/3.دست کشیدن به حَجَر(استِلام)وآداب آن

2730 . امام صادق علیه السلام هنگامی که به ایشان گفته شد:پیامبر خدا،چگونه استلامِ حجر می کرد،وقتی به آن می رسید؟:پیامبر خدا،در هر طواف واجب و مستحب،بر حجر الأسود،دست می کشید.

ص:811


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 251 ح 15399. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 5 ص 172 ح 12504.
3- (3) شُعب الإیمان:ج 3 ص 453 ح 4044. [2]
4- (4) الکافی:ج 4 ص 404 ح 2. [3]

2731 . مسند أبی یعلی عن ابن عمر: رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَستَلِمُ الحَجَرَ،فَما مَرَرتُ بِهِ مُنذُ رَأَیتُهُ إلَا استَلَمتُهُ. (1)

2732 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعُمَرَ بنِ الخَطّاب:یا عُمَرُ،إنَّکَ رَجُلٌ قَوِیٌّ،لا تُزاحِم عَلَی الحَجَرِ فَتُؤذِیَ الضَّعیفَ!إن وَجَدتَ خَلوَةً فَاستَلِمهُ،وإلّا فَاستَقبِلهُ فَهَلِّل وکَبِّر. (2)

2733 . صحیح مسلم عن أبی الطُّفَیل: رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَطوفُ بِالبَیتِ،ویَستَلِمُ الرُّکنَ بِمِحجَنٍ مَعَهُ،ویُقَبِّلُ المِحجَنَ. (3)

5/3.السَّعیُ

2734 . الموطّأ عن جابِر بن عَبدِاللّهِ: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ إذا وَقَفَ عَلَی الصَّفا یُکَبِّرُ ثَلاثًا،ویَقولُ:

لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ،لَهُ المُلکُ ولَهُ الحَمدُ وهُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ،یَصنَعُ ذلِکَ ثَلاثَ مَرّاتٍ،ویَدعو ویَصنَعُ عَلَی المَروَةِ مِثلَ ذلِکَ. (4)

ثَوابُ السَّعیِ

2735 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحاجُّ...إذا سَعی بَینَ الصَّفا والمَروَةِ خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ. (5)

6/3.الوقوفُ فی عَرَفات

2736 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَجُّ عَرَفاتٌ،الحَجُّ عَرَفاتٌ،

الحَجُّ عَرَفاتٌ،أیّامُ مِنی ثَلاثٌ، «فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ» (6)،ومَن أدرَکَ عَرَفَةَ قَبلَ أن یَطلُعَ الفَجرُ فَقَد أدرَکَ الحَجَّ. (7)

2731 . مسند أبی یعلی به نقل از ابن عمر:پیامبر خدا را دیدم که بر حجر الأسود دست می کشید.از وقتی که این را دیدم،بر حجر الأسود نگذشته ام،مگر آن که بر آن دست کشیده ام.

2732 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به عمر:ای عمر!تو مردی نیرومندی.[از این رو،]برای رسیدن به حجر الأسود،فشار نیاور،که ناتوان را می آزاری.اگر خلوتی یافتی،آن را لمس کن؛و گرنه،رو به آن بِایست و«لا اله الّا اللّه»و تکبیر بگو.

2733 . صحیح مسلم به نقل از ابو طُفَیل:پیامبر صلی الله علیه و آله را دیدم که کعبه را طواف می کرد و[به جای دست کشیدن به حجر الأسود،]عصایی را که در دستش بود،به حجر الأسود می مالید و آن عصا را می بوسید.

5/3.سعی
اشاره

2734 . الموطَّأ به نقل از جابر بن عبد اللّه:پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه بر صفا می ایستاد،سه بار تکبیر می گفت و می گفت:«جز خدای یکتا،معبودی نیست؛[همو که]شریکی ندارد.فرمان روایی و ستایش،از آنِ اوست و او بر هر چیز،تواناست».

و این کار را سه بار انجام می داد و دعا می خواند و مانند همین را در مَروه نیز انجام می داد.

پاداش سعی

2735 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حج گزار...وقتی بین صفا و مروه سعی کند،از گناهانش بیرون می آید.

6/3.وقوف در عرفات
اشاره

2736 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حج،عرفات است.حج،عرفات است.حج،عرفات است.روزهای مِنا،

سه روز است«هر که عجله کند در دو روز،پس گناهی بر او نیست و[نیز]هر که تأخیر کند،گناهی بر او نیست».هر کس پیش از طلوع فجر،عرفه را دریابد،حج را درک کرده است.

ص:812


1- (1) مسند أبی یعلی:ج 5 ص 313 ح 5785.
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 69 ح 190. [1]
3- (3) صحیح مسلم:ج 2 ص 927 ح 1275.
4- (4) الموطّأ:ج 1 ص 372 ح 127. [2]
5- (5) تهذیب الأحکام:ج 5 ص 19 ح 56.
6- (6) البقرة:203. [3]
7- (7) سنن الترمذی:ج 5 ص 214 ح 2975. [4]

أ أدَبُ الوُقوفِ فی عَرَفات

2737 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَرَفَةُ کُلُّها مَوقِفٌ وارتَفِعوا عَن بَطنِ عُرَنَةَ (1). (2)

2738 . الإمام الصادق علیه السلام: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله وَقَفَ بِعَرَفاتٍ،فَلَمّا هَمَّتِ الشَّمسُ أن تَغیبَ قَبلَ أن تَندَفِعَ قالَ:

اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ الفَقرِ،ومِن تَشَتُّتِ الأَمرِ،ومِن شَرِّ ما یَحدُثُ بِاللَّیلِ والنَّهارِ.أمسی ظُلمی مُستَجیرًا بِعَفوِکَ،و أمسی خَوفی مُستَجیرًا بِأَمانِکَ،و أمسی ذُلّی مُستَجیرًا بِعِزِّکَ،و أمسی وَجهِیَ الفانی مُستَجیرًا بِوَجهِکَ الباقی.یا خَیرَ مَن سُئِلَ،ویا أجوَدَ مَن أعطی،جَلِّلنی بِرَحمَتِکَ،و ألبِسنی عافِیَتَکَ،واصرِف عَنّی شَرَّ جَمیعِ خَلقِکَ. (3)

ب ثَوابُ الوُقوفِ بِعَرَفاتٍ

2739 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِنَ الذُّنوبِ ذُنوبٌ لا تُغفَرُ إلّا بِعَرَفاتٍ. (4)

2740 . الجعفریّات عن الإمام الکاظم عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام: قیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،أیُّ أهلِ عَرَفاتٍ أعظَمُ

جُرمًا؟قالَ:الَّذی یَنصَرِفُ مِن عَرَفاتٍ وهُوَ یَظُنُّ أنَّهُ لَم یُغفَر لَهُ.

قالَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ علیهما السلام:یَعنِی الَّذی یَقنَطُ مِن رَحمَةِ اللّهِ عز و جل. (5)

الف ادب وقوف در عرفات

2737 . پیامبرخدا صلی الله علیه و آله: همه جای عرفات،موقِف است.پس،از دلِ عُرَنه (6)بالاتر روید.

2738 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،در عرفاتْ وقوف کرد.همین که خورشید خواست غروب کند،قبل از غروب،چنین دعا کرد:«خدایا!از فقر،از پراکندگیِ کار و از شرّ آنچه در شب و روز پیش آید،به تو پناه می برم.ظلمم را به پناه عفو تو آورده ام و بیمم را به پناه امانِ تو.خواری ام را پناهنده بر عزّت تو ساخته ام و چهره فانی ام را در پناه ذات باقیِ تو قرار داده ام،ای بهترین کسی که از او می خواهند!ای بهترین کسی که می بخشد!جامه رحمت و عافیتت را بر من بپوشان و شرّ همه آفریده هایت را از من بگردان».

ب پاداش وقوف در عرفات

2739 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برخی از گناهان،جز در عرفات،بخشوده نمی شوند.

2740 . الجعفریات به نقل از امام کاظم علیه السلام:ایشان(امام کاظم علیه السلام)از پدرانش،از امام علی علیهم السلام نقل کرده است که از پیامبر خدا پرسیده شد:چه کسی از اهل عرفات،جرمش بزرگ تر است؟

فرمود:«آن کسی که از عرفات برمی گردد و می پندارد که آمرزیده نشده است».

[پدرم]امام صادق علیه السلام فرمود:«مقصود ایشان،کسی است که از رحمت خداوند،مأیوس باشد».

ص:813


1- (1) عُرَنة:وادٍ بحذاء عرفات(معجم البلدان:ج 4 ص 111). [1]
2- (2) الموطّأ:ج 1 ص 388 ح 166. [2]
3- (3) الکافی:ج 4 ص 464 ح 5. [3]
4- (4) الجعفریّات:ص 65. [4]
5- (5) الجعفریّات:ص 64. [5]
6- (6) نام محلّی در عرفات است.

ج مُباهاةُ اللّهِ بِأَهلِ عَرَفاتٍ

2741 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل یُباهی مَلائِکَتَهُ عَشِیَّةَ عَرَفَةَ بِأَهلِ عَرَفَةَ فَیَقولُ:اُنظُروا إلی عِبادی أتَونی شُعثًا غُبرًا. (1)

2742 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن یَومٍ أکثَرَ أن یُعتِقَ اللّهُ فیهِ عَبدًا مِنَ النّارِ مِن یَومِ عَرَفَةَ،وإنَّهُ لَیَدنو ثُمَّ یُباهِی المَلائِکَةَ فَیَقولُ:ما أرادَ هؤُلاءِ؟ (2)

د الإِفاضَةُ مِن عَرَفاتٍ

الکتاب

«لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْکُرُوا اللّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْکُرُوهُ کَما هَداکُمْ وَ إِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضّالِّینَ». 3

الحدیث

2743 . الکافی عن مُعاوِیَة بن عَمّار: قالَ أبو عَبدِاللّهِ علیه السلام:إنَّ المُشرِکینَ کانوا یُفیضونَ مِن قَبلِ أن تَغیبَ الشَّمسُ،فَخالَفَهُم رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَأَفاضَ بَعدَ غُروبِ الشَّمسِ.

وقالَ أبو عَبدِاللّهِ علیه السلام:إذا غَرَبَتِ الشَّمسُ فَأَفِض مَعَ النّاسِ،وعَلَیکَ السَّکینَة والوَقار،و أفِض بِالاِستِغفارِ،فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یَقولُ: «ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» ،فَإِذَا انتَهَیتَ إلَی الکَثیبِ الأَحمَرِ (3)عَن یَمینِ الطَّریقِ فَقُل:

اللّهُمَّ ارحَم مَوقِفی،وزِد فی عِلمی،وسَلِّم لی دینی،وتَقَبَّل مَناسِکی.

وإیّاکَ والوَجیفَ الَّذی یَصنَعُهُ النّاسُ؛فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ:أیُّهَا النّاسُ،إنَّ الحَجَّ لَیسَ بِوَجیفِ الخَیلِ ولا إیضاعِ الإِبِلِ.ولکِنِ اتَّقُوا اللّهَ وسیروا سَیرًا جَمیلاً،لا تُوَطِّئوا ضَعیفًا ولا تُوَطِّئوا مُسلِمًا وتَوَأَّدوا واقتَصِدوا فِی السَّیرِ؛فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَکُفُّ ناقَتَهُ حَتّی یُصیبَ رَأسَها مُقَدَّمَ الرِّجلِ،ویَقولُ:أیُّهَا النّاسُ،عَلَیکُم بِالدَّعَةِ،فَسُنَّةُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله تُتَّبَعُ. (4)

ج افتخار خداوند به اهل عرفات

2741 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: غروب عرفه،خداوندْ به وسیله اهل عرفه،بر فرشتگان،افتخار می کند و می فرماید:«به بندگانم بنگرید که ژولیده و غبارآلود،نزد من آمده اند!» (5).

2742 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در هیچ روزی به اندازه روز عرفه،خداوندْ بندگان را از آتش دوزخ،آزاد نمی کند.همانا خداوند نزدیک می شود و بر فرشتگان،مباهات می کند و می فرماید:«اینها چه می خواهند؟».

د کوچ از عرفات
قرآن

«بر شما گناهی نیست که[در سفر حج،]فضل پروردگارتان(یعنی:روزی خویش)را بجویید.پس چون از عرفات کوچ کردید،خدا را در مشعر الحرام یاد کنید.و یادش کنید که شما را هدایت فرمود،هر چند که پیش تر،از گم راهان بودید».

حدیث

2743 . الکافی به نقل از معاویة بن عمّار:امام صادق علیه السلام فرمود:«مشرکان،پیش از غروب آفتابْ کوچ می کردند؛ولی پیامبر خدا با آنانْ مخالفت کرد و پس از غروب،کوچ کرد».

[سپس]امام صادق علیه السلام فرمود:«خورشید که غروب کرد،با آرامش و وقار،همراه مردمْ کوچ کن و در هنگام کوچ،از خداوندْ آمرزش بخواه؛چرا که خداوند عز و جل می فرماید:«آن گاه،از آن جا که مردم کوچ می کنند،کوچ کنید؛و از خدا آمرزش بخواهید که خدا،آمرزنده و مهربان است».چون به[کوهِ]کَثیب احمر (6)در سمت راست جادّه رسیدی،بگو:"خدایا!بر موقفم رحمت آور و علمم را افزون کن و دینم را به سلامت بدار و عباداتم را بپذیر".

و مبادا تند بتازی،آن گونه که بسیاری از مردم می کنند؛چرا که پیامبر خدا فرموده است:"ای مردم!حج،اسب تاختن و شتر دواندن نیست".

از خدا پروا کنید و نیکو سِیر کنید تا ضعیف و مسلمانی را زیرِ پا قرار ندهید.و در رفتن،میانه رو باشید؛زیرا پیامبر خدا،ناقه خویش را متوقّف می کرد،تا آن جا که سرِ ناقه،به جلوی کجاوه می خورد،و می فرمود:"ای مردم!آرامش داشته باشید!".پس سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله باید پیروی شود».

ص:814


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 2 ص 692 ح 7111. [1]
2- (2) السنن الکبری:ج 5 ص 192 ح 9480. [2]
3- (4) هو الجبل الذی صعد فیه المشرکون یوم فتح مکّة،ینظرون إلی النبیّ صلی الله علیه و آله و أصحابه.
4- (5) الکافی:ج 4 ص 467 ح 2. [3]
5- (6) در نقل دیگری،اضافه دارد:«غبارآلود،از هر راه دور.شما را گواه می گیرم که آنان را آمرزیدم».
6- (7) نام کوهی است که مشرکان،برای تماشای لشکر پیامبر صلی الله علیه و آله در فتح مکّه،بالای آن رفته بودند.

7/3.الوُقوفُ فی المُزدَلَفَةِ

2744 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله وهُوَ بِمِنی:لَو یَعلَمُ أهلُ الجَمعِ بِمَن حَلّوا أو بِمَن نَزَلوا لَاستَبشَروا بِالفَضلِ مِن رَبِّهِم بَعدَ المَغفِرَةِ. (1)

2745 . سنن ابن ماجة عن بِلال بن رَباح: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ لَهُ،غَداةَ جَمعٍ:یا بِلالُ!أسکِتِ النّاسَ،أو أنصِتِ النّاسَ،ثُمَّ قالَ:إنَّ اللّهَ تَطَوَّلَ عَلَیکُم فی جَمعِهِ هذا،فَوَهَبَ مُسیئَکُم لِمُحسِنِکُم.و أعطی مُحسِنَکُم ما

سَأَلَ.اِدفَعوا بِاسمِ اللّهِ. (2)

7/3.وقوف در مشعر الحرام

2744 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که در مِنا بودند:اگر اهل مشعر بدانند که در آستانه چه کسی فرود آمده اند و بر چه کسی وارد شده اند،پس از مغفرت،یکدیگر را به فضل پروردگارشان مژده می دهند.

2745 . سنن ابن ماجة به نقل از بلال بن رَباح:صبحگاهِ مُزدَلِفه(مشعر)،پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود:

«ای بلال!مردم را ساکت کن،یا بگو گوش دهند».

سپس فرمود:«خداوند،در این مشعرش،بر شما نعمت بخشید و گنهکارتان را به خاطر نیکوکارتان بخشود و به نیکوکارتان،هر چه خواست،بخشید.با نام خدا حرکت کنید».

ص:815


1- (1) المعجم الکبیر:ج 11 ص 45 ح 11021.
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1006 ح 3024.

الإِفاضَةُ مِنَ المَشعَرِ الحَرامِ (1)

2746 . الإمام الصادق علیه السلام: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله لَمّا أفاضَ مِن مُزدَلِفَةَ جَعَلَ یَسیرُ العَنَقَ (2)،وهُوَ یَقولُ:أیُّهَا النّاسُ،السَّکینَةَ السَّکینَةَ،حَتّی وَقَفَ عَلی بَطنِ مُحَسِّرٍ. (3)

8/3.أدَبُ الرَّمیِ وَثَوابُهُ (4)

2747 . الإمام الباقر علیه السلام: لَمّا أقبَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِن مُزدَلِفَةَ مَرَّ عَلی جَمرَةِ العَقَبَةِ یَومَ النَّحرِ،فَرَماها بِسَبعِ حَصَیاتٍ،ثُمَّ أتی إلی مِنی،وذلِکَ مِنَ السُّنَّةِ. (5)

2748 . عنه علیه السلام: دَخَلنا عَلی جابِرِ بنِ عَبدِاللّهِ فَقُلتُ:أخبِرنی عَن حَجَّةِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله،فَقالَ:إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَمَی الجَمرَةَ الَّتی عِندَ الشَّجَرَةِ بِسَبعِ حَصَیاتٍ،یُکَبِّرُ

مَعَ کُلِّ حَصاةٍ مِنها حَصَی الخَذفِ،رَمی مِن بَطنِ الوادی،ثُمَّ انصَرَفَ إلَی المَنحَرِ فَنَحَرَ. (6)

کوچ از مَشعَر الحرام (7)

2746 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،چون از مُزدَلِفه کوچ کرد،آرام می رفت و می فرمود:«ای مردم!آرام،آرام!»،تا آن که در وادی مُحَسَّر ایستاد».

8/3.چگونگی رَمْی(سنگ زدن)و پاداش آن

2747 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا،چون از مُزدَلِفه آمد،روز عید قربان بر جَمره عَقَبه گذشت و هفت سنگ بر آن زد.سپس به مِنا آمد.و این از سنّت است.

2748 . امام باقر علیه السلام: نزد جابر بن عبد اللّه رفتیم.از او خواستم تا از حجّ پیامبر صلی الله علیه و آله ما را خبر دهد.گفت:پیامبر خدا،به جَمَره ای که نزدیک درخت است،هفت سنگ می زد.با هر سنگی،تکبیر می گفت

و سنگ ها را با انگشت،پرتاب می کرد.سنگ را از دلِ آن وادی می زد.آن گاه،به قربانگاه بر می گشت و قربانی می کرد.

ص:816


1- (1) یُفیض الحجّاج من المشعر الحرام قبیل طلوع الشمس،لیؤدّوا واجبات مِنی،وهی:رمی الجمرة،والهَدْی،والتقصیر أو الحَلْق(راجع:تحریر الوسیلة:ج 1 ص 441 [1] واجبات منی).
2- (2) العَنَق:ضربٌ من سیر الدابّة والإبل،وهو سیرٌ مُسْبَطِرّ(لسان العرب:ج 10 ص 274). [2]
3- (3) دعائم الإسلام:ج 1 ص 322. [3]
4- (4) یشترط فی رمی الجمار النیّة الخالصة للّه و أن یکون بسبع حصیات،واُمور اخر،فلیطلب من کتب الفقه. [4] والمستحبّ فیه ستّة:الطهارة،والدعاء عند إرادة الرمی،و أن یکون بینه وبین الجمرة عشرة أذرع إلی خمسة عشر ذراعًا،و أن یرمیها خذفًا،والدعاء مع کلّ حصاة،و أن یکون ماشیًا ولو رمی راکبًا جاز،وفی جمرة العقبة یستقبلها ویستدبر القبلة وفی غیرها یستقبلها ویستقبل القبلة(راجع:جواهر الکلام:ج 19 ص 107 113، [5]وسائل الشیعة:ج 14 ص 53 أبواب الرمی).
5- (5) دعائم الإسلام:ج 1 ص 323. [6]
6- (6) سنن النسائی:ج 5 ص 275.
7- (7) اندکی پیش از طلوع خورشید،حاجیان از مشعر الحرام،کوچ می کنند تا واجبات مِنا را به جای آورند؛یعنی رَمْی جَمَرات،قربانی و چیدن یا تراشیدن موی سر.

2749 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَمیُ الجِمارِ ذُخرُ یَومِ القِیامَةِ. (1)

2750 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا رَمیتَ الجِمارَ کانَ لَکَ نورًا یَومَ القِیامَةِ. (2)

2751 . عنه صلی الله علیه و آله: الحاجُّ إذا رَمَی الجِمارَ خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ. (3)

9/3.الأُضحیَةُ

2752 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما جُعِلَ هذَا الأَضحی لِتَتَّسِعَ مَساکینُکُم مِنَ اللَّحمِ،فَأَطعِموهُم. (4)

2753 . المحاسن عن بَشیر بن زَید: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِفاطِمَةَ علیها السلام:اِشهَدی ذَبحَ ذَبیحَتِکِ،فَإِنَّ أوَّلَ قَطرَةٍ مِنها یُکَفِّرُ اللّهُ بِها کُلَّ ذَنبٍ عَلَیکِ وکُلَّ خَطیئَةٍ عَلَیکِ.فَسَمِعَهُ بَعضُ المُسلِمینَ فَقالَ:یا رَسول اللّهِ،هذا لِأَهلِ بَیتِکَ خاصَّةً أم لِلمُسلِمینَ عامَّةً؟قالَ:إنَّ اللّهَ وَعَدَنی فی عِترَتی أن لا یُطعِمَ النّارَ أحَدًا مِنهُم،وهذا لِلنّاسِ عامَّةً. (5)

10/3.الحَلقُ

2754 . صحیح البخاری عن ابن عُمَرَ عَن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ ارحَمِ المُحَلِّقینَ،قالوا:والمُقَصِّرینَ یا

رَسولَ اللّهِ؟قالَ:اللّهُمَّ ارحَمِ المُحَلِّقینَ،قالوا:والمُقَصِّرینَ یا رَسول اللّهِ؟قالَ:والمُقَصِّرینَ. (6)

2749 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سنگ زدن به جمره ها،ذخیره روز قیامت است.

2750 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه رَمیِ جَمَرات کردی،برای تو نوری در قیامت خواهد بود.

2751 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حج گزار،وقتی بر جَمَره ها سنگ بزند،از گناهانش بیرون می آید.

9/3.قربانی

2752 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قربانی،برای آن واجب شده است که بینوایان،از گوشت به وسعت و نوا برسند(از گوشت،سیر شوند).پس به آنان بخورانید.

2753 . المحاسن به نقل از بشیر بن زید:پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام فرمود:«در صحنه ذبح قربانی ات حاضر باش.همانا با اوّلین قطره خون آن،خداوندْ همه گناهان تو را می آمرزد و از خطاهایت درمی گذرد».

بعضی از مسلمانان پرسیدند:ای پیامبر خدا!آیا این،مخصوص خاندان توست،یا برای همه مسلمانان است؟

فرمود:«خداوند،مرا وعده داده که به هیچ یک از عترت و خاندان من،آتش را نچشانَد.این،برای همه مردم است».

10/3.تراشیدن سر

2754 . صحیح البخاری به نقل از ابن عمر:پیامبر خدا گفت:«خدایا!بر سرْ تراشیدگان،ترحّم کن!».

گفتند:ای پیامبر خدا!کوتاه کنندگان موی سر،چه؟

[باز هم]گفت:«خدایا!بر سرْتراشیدگان،ترحّم کن!».

گفتند:ای پیامبر خدا!کوتاه کنندگان موی سر،چه؟

گفت:«و بر کوتاه کنندگان موی سر نیز[ترحّم کن]».

ص:817


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 214 ح 2195.
2- (2) الترغیب والترهیب:ج 2 ص 207 ح 3.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 214 ح 2196.
4- (4) علل الشرائع:ص 437 ح 1. [1]
5- (5) المحاسن:ج 1 ص 142 ح 191. [2]
6- (6) صحیح البخاری:ج 2 ص 616 ح 1640.

2755 . الإمام الصادق علیه السلام: استَغفَرَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِلمُحَلِّقینَ ثَلاثَ مَرّاتٍ. (1)

الفصل الرّابع:آداب الحجّ

1/4.الإخلاصُ

2756 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ یَکونُ فیهِ حَجُّ المُلوکِ نُزهَةً،وحَجُّ الأَغنِیاءِ تِجارَةً،وحَجُّ المَساکینِ مَسأَلَةً. (2)

2757 . الإمام الباقر علیه السلام: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله حَمَلَ جِهازَهُ عَلی راحِلَتِهِ،قالَ:هذِهِ حَجَّةٌ لا رِیاءَ فیها ولا سُمعَةَ. (3)

2/4.تَعَلُّمُ المَناسِکِ

الکتاب

«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنا مَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ». 4

الحدیث

2758 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَعَلَّموا مَناسِکَکُم،فَإِنَّها مِن دینِکُم. (4)

2755 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،برای سرْ تراشیدگان،سه بار،از خداوند آمرزش طلبید.

فصل چهارم:آداب حج

1/4.اخلاص

2756 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زمانی بر مردم خواهد آمد که حجّ زمامدارانْ تفریح،حجّ ثروتمندانْ تجارت و حجِّ فقیران،درخواست است.

2757 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا،بار و وسایل خود را بر روی مَرکب نهاد و فرمود:«این،حجّی است که در آن،ریا و خودنمایی نیست».

2/4.یاد گرفتن مناسک حج
قرآن

«پروردگارا!ما را تسلیم[ِ فرمان]خود قرار ده و از نسل ما،امّتی فرمان بُردارِ خود[پدید آور].و آداب دینیِ ما را به ما نشان ده.و بر ما ببخشای،که تویی توبه پذیرِ مهربان».

حدیث

2758 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مناسک خود را بیاموزید،که جزو دین شماست.

ص:818


1- (1) تهذیب الأحکام:ج 5 ص 243 ح 823.
2- (2) تهذیب الأحکام:ج 5 ص 462 ح 1613.
3- (3) المحاسن:ج 1 ص 170 ح 259. [1]
4- (5) تاریخ دمشق:ج 26 ص 211.

2759 . المستدرک علی الصحیحین عن ابن عُمَر: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا کانَ قَبلَ التَّروِیَةِ بِیَومٍ خَطَبَ النّاسَ فَأَخبَرَهُم بِمَناسِکِهِم. (1)

2760 . الإمام الصادق علیه السلام: إنَّما لَبَّی النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله عَلَی البَیداءِ لِأَنَّ النّاسَ لَم یَکونوا یَعرِفونَ التَّلبِیَةَ،فَأَحَبَّ أن یُعَلِّمَهُم کَیفَ التَّلبِیَةُ. (2)

2761 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی خُطبَتِهِ یَومَ الغَدیر:مَعاشِرَ النّاسِ،حُجُّوا البَیتَ بِکَمالِ الدّینِ والتَّفَقُّهِ،ولا تَنصَرِفوا عَنِ المَشاهِدِ إلّا بِتَوبَةٍ وإقلاعٍ. (3)

3/4.تَطهیِرُ المالِ

2762 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَجَهَّزَ وفی جِهازِهِ عَلَمٌ حَرامٌ لَم یَقبَلِ اللّهُ مِنهُ الحَجَّ. (4)

2763 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا حَجَّ الرَّجُلُ بِمالٍ مِن غَیرِ حِلِّهِ فَقالَ:«لَبَّیکَ اللّهُمَّ لَبَّیکَ»قالَ اللّهُ:لا لَبَّیکَ ولا سَعدَیکَ،هذا مَردودٌ عَلَیکَ. (5)

4/4.التَّزَوُّدُ مِن أطیَبِ الزّادِ

2764 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن نَفَقَةٍ أحَبُّ إلَی اللّهِ عز و جل مِن نَفَقَةِ قَصدٍ،ویُبغِضُ الإِسرافَ إلّا فِی الحَجِّ والعُمرَةِ،فَرَحِمَ اللّهُ مُؤمِنًا کَسَبَ طَیِّبًا،و أنفَقَ مِن قَصدٍ،أو قَدَّمَ فَضلاً. (6)

2759 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابن عمر:پیامبر خدا،یک روز قبل از تَرویَه،برای مردم،سخنرانی می کرد و آنان را از مناسکشان آگاه می کرد.

2760 . امام صادق علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله از این رو در بَیداء لبّیک گفت که مردم،لبّیک گویی را نمی دانستند و او دوست داشت که چگونگیِ لبّیک گویی[و اعمال مربوط به آن]را به آنان بیاموزد.

2761 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خطبه روز غدیر:ای مردم!با دین و دین شناسیِ کامل،به حجّ خانه خدا بروید و از جایگاه ها[ی مربوط به حج]باز نگردید،مگر با توبه و دست برداشتن[از گناهان].

3/4.پاک کردن مال از حرام

2762 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس خود را برای سفر[ِ خانه خدا]آماده سازد و در وسایلش[حتّی]پرچم حرامی باشد،خداوندْ حجّش را نمی پذیرد.

2763 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه کسی با مال غیر حلال به حج رود،چون«لبّیک اللّهمّ لبّیک»بگوید،خداوند می فرماید:«لا لبّیک و لا سَعْدَیک![چه لبّیکی؟!].این،به خودت بر می گردد».

4/4.تهیه ره توشه از پاکیزه ترین ها

2764 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ خرجی ای نزد خداوند عز و جل،محبوب تر از میانه خرجی نیست.خداوند،از اسرافْ نفرت دارد،مگر در حج و عمره.پس رحمت خدا بر مؤمنی که مال پاکیزه به دست آورد و با میانه روی خرج کند،یا احسانی را پیش فرستد!

ص:819


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 632 ح 1693.
2- (2) الکافی:ج 4 ص 334 ح 12. [1]
3- (3) الاحتجاج:ج 1 ص 156 ح 32. [2]
4- (4) المحاسن:ج 1 ص 170 ح 259. [3]
5- (5) الفردوس:ج 1 ص 295 ح 1166.
6- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 167 ح 3621.

5/4.تَرکُ ما کانَ عَلَیهِ مِنَ الذُّنُوبِ

2765 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: آیَةُ قَبولِ الحَجِّ تَرکُ ما کانَ عَلَیهِ العَبدُ مُقیمًا مِنَ الذُّنوبِ. (1)

2766 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن عَلامَةِ قَبولِ الحَجِّ إذا رَجَعَ الرَّجُلُ عَمّا کانَ عَلَیهِ مِنَ المَعاصی،هذا عَلامَةُ قَبولِ الحَجِّ.وإن رَجَعَ مِنَ الحَجِّ ثُمَّ انهَمَکَ فیما کانَ مِن زِناءٍ أو خِیانَةٍ أو مَعصِیَةٍ فَقَد رُدَّ عَلَیهِ حَجُّهُ. (2)

6/4.زِیارَةُ الحاجِّ

2767 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا لَقیتَ الحاجَّ فَسَلِّم عَلَیهِ وصافِحهُ ومُرهُ أن یَستَغفِرَ لَکَ قَبلَ أن یَدخُلَ بَیتَهُ،فَإِنَّهُ مَغفورٌ لَهُ. (3)

الفصل الخامس:الحجّ الأصغر

1/5.فَضلُ العُمرَةِ

2768 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اعلَم أنَّ العُمرَةَ هِیَ الحَجُّ الأَصغَرُ،و أنَّ عُمرَةً خَیرٌ مِنَ الدُّنیا وما فیها،وحَجَّةٌ خَیرٌ مِن عُمرَةٍ. (4)

2769 . عنه صلی الله علیه و آله: الحَجَّةُ ثَوابُهَا الجَنَّةُ،والعُمرَةُ کَفّارَةٌ لِکُلِّ ذَنبٍ. (5)

2770 . عنه صلی الله علیه و آله: العُمرَةُ إلَی العُمرَةِ کَفّارَةٌ لِما بَینَهُما. (6)

5/4.وا نهادن گناهان

2765 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نشانه قبولی حج،آن است که بنده،گناهانی را که مرتکب می شده است،ترک کند.

2766 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نشانه های قبولیِ حج،آن است که فرد،از گناهانی که انجام می داده است،برگردد.این،نشانه قبولی حجّ است.و اگر از حج باز گردد،ولی همچنان در لجنزار زنا یا خیانت یا معصیت فرو رود،حجّ او به خودش برگردانده می شود.

6/4.دیدار با حج گزار

2767 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه حج گزاری را دیدار کردی،به او سلام بده و با او مُصافحه کن و بخواه که پیش از آن که وارد خانه اش شود،برای تو آمرزش بخواهد؛زیرا خود او آمرزیده است.

فصل پنجم:حجّ اصغر(عُمره)

1/5.فضیلت عمره

2768 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدان که عمره،همان حجّ اصغر است و یک عمره،بهتر است از دنیا و آنچه در آن است و یک حج،بهتر از عمره است.

2769 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پاداش حج،بهشت است و عمره،کفّاره همه گناه[ها]است.

2770 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عمره تا عمره دیگر،کفّاره[گناهانِ]میان آن دو عمره است.

ص:820


1- (1) صحیح مسلم:ج 2 ص 985 ح 1352.
2- (2) الجعفریّات:ص 66. [1]
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 2 ص 351 ح 5371. [2]
4- (4) المعجم الکبیر:ج 9 ص 44 ح 8336.
5- (5) الکافی:ج 4 ص 253 ح 4. [3]
6- (6) صحیح البخاری:ج 2 ص 629 ح 1683.

2771 . عنه صلی الله علیه و آله: أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ حَتّی تُفتَحَ لَهُم أبوابُ السَّماءِ وتَصیرَ إلَی العَرشِ:الوالِدُ لِوَلَدِهِ،والمَظلومُ عَلی مَن ظَلَمَهُ،والمُعتَمِرُ حَتّی یَرجِعَ،والصّائِمُ حَتّی یُفطِرَ. (1)

2772 . سنن الترمذی عن جابِر: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله سُئِلَ عَنِ العُمرَةِ،أواجِبَةٌ هِیَ؟قالَ:لا،و أن تَعتَمِروا هُوَ أفضَلُ. (2)

2/5.فَضلُ العُمرَةِ فی رَجَبٍ

2773 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ العُمرَةِ عُمرَةُ رَجَبٍ. (3)

3/5.فَضلُ العُمرَةِ فی رَمَضانَ

2774 . سنن أبی داوود عن یوسُف بن عَبدِ اللّهِ بنِ سَلامٍ عَن جَدَّتِهِ امِّ مَعقِلِ: لَمّا حَجَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله حَجَّةَ الوَداعِ،وکانَ لَنا جَمَلٌ،فَجَعَلَهُ أبو مَعقِلٍ فی سَبیلِ اللّهِ،و أصابَنا مَرَضٌ وهَلَکَ أبو مَعقِلٍ،وخَرَجَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله،فَلَمّا فَرَغَ مِن حَجِّهِ جِئتُهُ فَقالَ:یا امَّ مَعقِلٍ،ما مَنَعَکِ أن تَخرُجی مَعَنا؟قالَت:لَقَد تَهَیَّأنا فَهَلَکَ أبو مَعقِلٍ،وکانَ لَناجَمَلٌ هُوَ الَّذی نَحُجُّ عَلَیهِ،فَأَوصی بِهِ أبو مَعقِلٍ فی سَبیلِ اللّهِ.قالَ:فَهَلّا خَرَجتِ عَلَیهِ!فَإِنَّ الحَجَّ فی سَبیلِ اللّهِ.فَأَمّا إذ فاتَتکِ هذِهِ الحَجَّةُ مَعَنا فَاعتَمِری فی رَمَضانَ فَإِنَّها کَحَجَّةٍ،فَکانَت تَقولُ:الحَجُّ حَجَّةٌ،والعُمرَةُ عُمرَةٌ،وقَد قالَ هذا لی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ما أدری:ألی خاصَّةً؟ (4)

2771 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چهار نفرند که دعایشان رد نمی شود،تا آن که درهای آسمان برایشان گشوده شود و دعایشان به عرش برسد:پدر برای فرزند،ستم دیده برای ستمگر،عمره گزارْ تا آن که باز گردد،و روزه دارْ تا آن که افطار کند.

2772 . سنن الترمذی به نقل از جابر:از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره عمره پرسیدند که:آیا واجب است؟

فرمود:«نه؛ولی بهتر است عمره بگزارید».

2/5.فضیلت عمره در ماه رجب

2773 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین عمره،عمره رجب است.

3/5.فضیلت عمره در ماه رمضان

2774 . سُنَن أبی داوود به نقل از یوسف بن عبد اللّه بن سلّام،از مادر بزرگش امّ مَعقِل:آن زمان که پیامبر خدا،آخرین حج را انجام داد،ما شتری داشتیم که ابو مَعقِل،آن را در راه خدا قرار داده بود.ما دچار بیماری شدیم و ابو معقل از دنیا رفت.پیامبر خدا،برای حج بیرون آمد.چون از حجّ خود فارغ شد،خدمتش رسیدم.فرمود:«ای امّ معقل!چه شد که با ما به حج نیامدی؟».

گفتم:آماده شده بودیم که ابو معقل از دنیا رفت.شتری داشتیم که با آن به حج می رفتیم؛ولی ابو معقل وصیّت کرد که در راه خدا مصرف شود.

فرمود:«چرا با آن شتر به حج نیامدی؟حج هم راه خداست.حال که حجّ با ما را از کف دادی،در ماه رمضان به عمره برو که همچون حجّ است».

امّ معقل می گفت:حج،حجّ است و عمره،عمره است؛امّا این را پیامبر خدا به من فرمود.نمی دانم که آیا تنها برای من چنین است؟

ص:821


1- (1) الکافی:ج 2 ص 510 ح 6. [1]
2- (2) سنن الترمذی:ج 3 ص 270 ح 931. [2]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 220 ح 2230.
4- (4) سنن أبی داوود:ج 2 ص 204 ح 1989.

الفصل السّادس:النّوادر

1/6.البَراءَةُ مِنَ المُشرِکینَ فی الحَجِّ

الکتاب

«بَراءَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ* فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ وَ أَنَّ اللّهَ مُخْزِی الْکافِرِینَ* وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ وَ بَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِیمٍ». 1

الحدیث

2775 . مسند ابن حنبل عن زَید بن یثیع عن أبی بَکر: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله بَعَثَهُ بِبَراءَةٍ لِأَهلِ مَکَّةَ:لا یَحُجُّ بَعدَ العامِ مُشرِکٌ،ولا یَطوفُ بِالبَیتِ عُریانٌ،ولا یَدخُلُ الجَنَّةَ إلّا نَفسٌ مُسلِمَةٌ،مَن کانَ بَینَهُ وبَینَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله مُدَّةٌ فَأَجَلُهُ إلی مُدَّتِهِ،وَاللّهُ بَریءٌ مِنَ المُشرِکینَ ورَسولُهُ.قالَ:فَسارَ بِها ثَلاثا،ثُمَّ قالَ لِعَلِیٍّ علیه السلام:اِلحَقهُ فَرُدَّ عَلَیَّ أبا بَکرٍ وَبلِّغها أنتَ.قالَ:فَفَعَلَ،قالَ:فَلَمّا قَدِمَ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أبو بَکرٍ بَکی،قالَ:یا رَسولَ اللّهِ،حَدَثَ فِیَّ شَیءٌ؟!قالَ:ما حَدَثَ فیکَ إلّا خَیرٌ،ولکِن امِرتُ أن لا یُبَلِّغَهُ إلّا أنَا أو رَجُلٌ مِنّی. (1)

فصل ششم:گوناگون

1/6.برائت از مشرکان در حج
قرآن

«[این آیات،]اعلام بیزاری[و عدم تعهّد]است از طرف خدا و پیامبرش،نسبت به آن مشرکانی که با ایشان،پیمان بسته اید.پس[ای مشرکان!]چهار ماه[دیگر با امنیّت کامل،]در زمین بگردید و بدانید که شما نمی توانید خدا را به سُتوه آورید،و این خداست که رسوا کننده کافران است.و[این آیات،]اعلامی است از جانب خدا و فرستاده اش،به مردم در روزِ حجّ اکبر که:«خدا و فرستاده اش،در برابر مشرکان،تعهّدی ندارند».[با این حال،]اگر[از کفر]توبه کنید،آنْ برای شما بهتر است،و اگر روی بگردانید،پس بدانید که شما،خدا را درمانده نخواهید کرد.و به کسانی که کفر ورزیدند،بشارت عذابی دردناک بده».

حدیث

2775 . مسند ابن حنبل به نقل از زید بن یثیع،درباره ابو بکر:پیامبر صلی الله علیه و آله او(ابو بکر)را با[آیات]برائت،به سوی مردم مکّه فرستاد[تا بگوید]که:«هیچ مشرکی پس از این سال،حج نگزارد.برهنه ای به دور کعبه طواف نکند.جز انسان مسلمان،کسی وارد بهشت نمی شود.هر کس با پیامبر خدا پیمانی دارد،فقط تا پایان مدّتش مهلت دارد؛و خداوند و فرستاده اش از مشرکانْ بیزارند».

سه روز پس از حرکت ابو بکر،پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود:«به او برس و ابو بکر را به سوی من،باز گردان و خود،آیات[برائت]را ابلاغ کن».

پس علی علیه السلام همان کار را کرد.چون ابو بکر بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شد،گریست و گفت:ای پیامبر خدا!درباره من،چیزی رُخ داده است؟

فرمود:«جز خیر،درباره تو رُخ نداده است؛ولی فرمان یافتم که آن را کسی جز من یا مردی از[خاندان]من،ابلاغ نکند».

ص:822


1- (2) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 18 ح 4. [1]
تحقیقی درباره مراسم برائت از مشرکان
اشاره

یکی از واجبات سیاسی حج،از دیدگاه امام خمینی قدس سرهاعلان برائت از مشرکان است.برای آشنا شدن با مبانیِ این نظریه و نقش ادای این فریضه مهم در پیشبرد اهداف و آرمان های اسلام در جهان امروز،باید چند مسئله بررسی شود:

1.معنای شرک و مشرک

شرک،ضدّ توحید و به معنای اعتقاد به قدرت های موهوم است.موحّد،حقیقتْ پرست و یکتاپرست است و مشرک،موهومْ پرست و مطیع قدرت های خیالی و پنداری است.قدرت های موهومی که مورد پرستش مشرکان قرار می گیرند،به سه دسته تقسیم می شوند و به تعبیر دیگر،در جهان بینی شرک و مشرکان،سه نوع بُت وجود دارد:بُت نفس،بُت جماد،و بُت قدرت های طاغوتی.

خطر بزرگی که امروز،جوامع توحیدی را تهدید می کند،شرک عملی به معنای سوم،یعنی پرستش و فرمانبری از بت های نو و قدرت های استکباری است و فلسفه برائت از مشرکان در جهان امروز،مبارزه با سلطه جویی قدرت های طاغوتی،و استقلال،عزّت و اقتدار مسلمانان در جهان است.

2.ادیان الهی و برائت از مشرکان

ابراهیم خلیل علیه السلام نخستین پیامبری بود که با صراحت،مسئله برائت از شرک و مشرکان را اعلام کرد.از این رو،قرآن،مسلمانان را به تأسّی از آن بزرگوار می خواند:

«قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ... (1)

همانا برای شما،در[پیروی از]ابراهیم و همراهان او سرمشقی نیکوست،آن گاه که به قوم خود گفتند:«ما از شما و از آنچه به جای خدا می پرستید،بیزاریم...»».

و امّت اسلام،در اعلان برائت از مشرکان،به آن اسوه تاریخ پیامبران،اقتدا کرده است.افزون بر این،با نگرشی دقیق در قرآن کریم،به روشنی در می یابیم که برائت از مشرکان،یکی از دو رُکن اصلیِ توحید است و همه پیامبران الهی،موظّف بودند که در کنار دعوت مردم به پرستش خداوند،آنها را به دوری از قدرت های طاغوتی و بیزاری از مطلقِ شرک و مشرک،دعوت نمایند:

ص:823


1- (1) ممتحنه:آیه 4. [1]

«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ . (1)

و به تحقیق،در هر امتی پیام آوری بر انگیختیم که[به آنها بگوید]:«خداوند رای پرستش کنید و از طاغوت،دوری گزینید»».

طاغوت،تنها بت های ساخته و پرداخته عصر جاهلیت نیست؛بلکه روشن ترین مصادیق آن،همه قدرت های شرک آمیزی هستند که جامعه را به سوی مقصدی جز مقصد پیامبران الهی،دعوت می کنند.امام صادق علیه السلام در این باره و در توضیح کلمه«طاغوت»در آیه 17 از سوره زمر،می فرماید:

مَن أطاعَ جَبّارا فَقَد عَبَدَهُ. (2)

هر که از جبّاری فرمان بَرَد،او را پرستیده است.

نکته مهم تر،شناخت توطئه ای پیچیده است که در تاریخ اسلام،برای پنهان کردن روشن ترین مصادیق طاغوت و شرک و مشرک،رُخ داد تا جوامع اسلامی،از این ناحیه احساس خطر نکنند و برائت از مشرکان،به برائت از بت های عصر جاهلیت اولی منحصر گردد.امام صادق علیه السلام در عصر خود،از این توطئه خطرناک،پرده برداشته و با صراحتْ اعلام فرموده است:

إنَّ بَنی امَیَّةَ أطلَقواْ تَعلیمَ الإیمانِ و لَم یُطلِقواْ تَعلیمَ الشِّرکِ لِکَی إذا حَمَلوهُم عَلَیهِ لَم یَعرِفُوهُ. (3)

اُمَویان،تعلیم ایمان را آزاد گذاشتند و تعلیم شرک را آزاد نگذاشتند،تا اگر آنان را به شرک کشاندند،آن را نشناسند.

3.زمان و مکان برائت از مشرکان

بی تردید،برائت از مشرکان،هیچ محدودیتی از نظر زمان و مکان ندارد و بر همه مسلمانان،واجب است که در هر زمان و در هر مکان که ضرورت داشته باشد،به صورت انفرادی و اجتماعی،برائت خود را از مشرکان،اعلام نمایند.البته در صورتی که ولیّ امر مسلمانان،زمان و مکان و شکل خاصّی را برای انجام دادن این فریضه تعیین کند،اطاعت ولیّ امر نیز واجب می گردد.

ولی مسئله مهم این است که کدام مکان و کدام زمان،برای اظهار برائت عمومی مسلمانان جهان از مشرکان،مناسب تر و ثمربخش تر است؟بی تأمّل می توان گفت که خانه توحید،شایسته ترین مکان و موسم حج،بهترین زمان برای اظهار برائت مسلمانان جهان از شرک و مشرکان است.امام خمینی قدس سره در این باره می فرماید:

اعلان برائت در حج،تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکّل مجاهدان برای ادامه نبرد با کفر و شرک و بت پرستی هاست و به شعار هم خلاصه نمی شود؛که سرآغاز علنیْ ساختنِ منشور مبارزه و سازماندهی جنود خدا در برابر جنود ابلیس و ابلیسْ صفتان است و از اصول اوّلیه توحید به شمار می رود.و اگر مسلمانان،در خانه ناس و خانه خدا،از دشمنان خدا اظهار برائت نکنند،پس در کجا می توانند اظهار نمایند؟!و اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب،سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبیا نیست،پس مأمن و پناهگاه آنان در کجاست؟!

ص:824


1- (1) نحل:آیه 36. [1]نیز،ر.ک:زمر:آیه 17، [2]نساء:آیه 36. [3]
2- (2) مجمع البیان:ج 8 ص 770،تأویل الآیات الظاهرة:ج 2 ص 513 ح 5.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 415 ح 1. [4]

2/6.حَجُّ الأنبیاء علیهم السلام

2776 . مسند ابن حنبل عن ابن عَبّاس: لَمّا مَرَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِوادی عُسفانَ حینَ حَجَّ،قالَ:یا أبا بَکرٍ،أیُّ وادٍ هذا؟قالَ:وادی عُسفانَ.

قالَ:لَقَد مَرَّ بِهِ هودٌ وصالِحٌ عَلی بَکَراتٍ حُمرٍ خُطُمُهَا اللّیفُ،اُزُرُهُمُ العَباءُ،و أردِیَتُهُمُ النِّمارُ،یُلَبّونَ یَحُجّونَ البَیتَ العَتیقَ. (1)

2777 . سنن ابن ماجة عن ابن عَبّاس: کُنّا مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله بَینَ مَکَّةَ والمَدینَةَ،فَمَرَرنا بِوادٍ،فَقالَ:أیُّ وادٍ هذا؟قالوا:وادِی الأَزرَقِ.قالَ:کَأَنّی أنظُرُ إلی موسی واضِعًا إصبَعَیهِ فی اذُنَیهِ،لَهُ جُؤارٌ (2)إلَی اللّهِ بِالتَّلبِیَةِ،مارًّا بِهذَا الوادی.

ثُمَّ سِرنا حَتّی أتَینا عَلی ثَنِیَّةٍ (3).فَقالَ:أیُّ ثَنِیَّةٍ هذِهِ؟قالوا:ثَنِیَّةُ هَرشی (4)لِفتٍ. (5)قالَ:کَأَنّی أنظُرُ إلی یونُسَ،عَلی ناقَةٍ حَمراءَ،عَلَیهِ جُبَّةُ صوفٍ،وخِطامُ ناقَتِهِ خُلبَةٌ (6)،مارًّا بِهذَا الوادی مُلَبِّیًا. (7)

2/6.حج گزاری پیامبران علیهم السلام

2776 . مسند ابن حنبل به نقل از ابن عبّاس:چون پیامبر خدا هنگام حج،از سرزمین عسفانْ عبور کرد،فرمود:«ای ابو بکر!این،چه سرزمینی است؟».

گفت:سرزمین عسفان.

فرمود:«هود و صالح نیز،سوار بر شترانی سرخ که زِمام آنها لیف خرما بود و پوشش آنان،عبا و ردایشان،راهْ راه بود از این سرزمین گذشته اند،در حالی که«لبّیک»می گفتند و برای حجّ خانه آزاد(کعبه)می رفتند».

2777 . سنن ابن ماجة به نقل از ابن عبّاس:با پیامبر خدا میان مکّه و مدینه بودیم.از سرزمینی گذشتیم.فرمود:«این،چه سرزمینی است؟».

گفتند:سرزمین کبود.

فرمود:«گویا موسی علیه السلام را می نگرم که دو انگشت خود را بر گوش های خود نهاده و با ناله و فریادِ به[درگاه]خدا با«لبّیک»،از این سرزمین می گذرد».

سپس رفتیم تا به تپّه ای رسیدیم.پرسید:«این،کدام تپّه است؟».

گفتند:تپّه«هَرشی»یا«لِفت».

فرمود:«گویا به یونس علیه السلام می نگرم که سوار بر شتری سرخ،با جبّه ای پشمین که زِمام شترش از لیف خرماست،لبّیک گویان،از این سرزمین می گذرد».

ص:825


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 501 ح 2067. [1]
2- (2) الجؤار:رفع الصوت والاستغاثة(النهایة:ج 1 ص 232). [2]
3- (3) الثَّنِیّة:العَقَبَةُ،أو طریقها،أو هی الجبل نفسه،أو الطریقة فیه کالنَّقْب،أو إلیه(تاج العروس:ج 19 ص 257). [3]
4- (4) هَرْشَی:هی ثنیّة فی طریق مکّة قریبة من الجحفة(معجم البلدان:ج 5 ص 397، [4]لسان العرب:ج 6 ص 363). [5]
5- (5) لِفْت:هی ثنیّة بین مکّة والمدینة(معجم البلدان:ج 5 ص 20، [6]لسان العرب:ج 2 ص 86).
6- (6) الخُلب:اللیف،وقد یسمّی الحبل نفسه خُلبة(لسان العرب:ج 1 ص 365). [7]
7- (7) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 965 ح 2891.

3/6.فَضلُ الحَجِّ نِیابَةً

2778 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل یُدخِلُ بِالحَجَّةِ الواحِدَةِ ثَلاثَةَ نَفَرٍ الجَنَّةَ:المَیِّتَ،والحاجَّ عَنهُ،والمُنفِذَ ذلِکَ. (1)

2779 . عنه صلی الله علیه و آله: حَجَّةٌ لِلمَیِّتِ ثَلاثَةٌ:حَجَّةٌ لِلمَحجوجِ عَنهُ،وحَجَّةٌ لِلحاجِّ،وحَجَّةٌ لِلموصی. (2)

2780 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن حَجَّ عَن مَیِّتٍ کُتِبَت عَنِ المَیِّتِ،وکُتِبَ لِلحاجِّ بَراءَةٌ مِنَ النّارِ. (3)

3/6.فضیلت حجِّ نیابتی

2778 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل،با یک حج،سه گروه را وارد بهشت می کند:مُرده،کسی که به نیابت از او حج گزارده،و کسی که برای او نایب گرفته است.

2779 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یک حج به نیابت از مُرده،سه حج است:حجّی برای مُرده،حجّی برای نایبش،و حجّی برای عمل کننده به وصیّت مُرده.

2780 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که از طرف مُرده ای حج انجام دهد،هم برای آن مُرده؛و هم برای حج گزار،رهایی از آتشْ نوشته می شود.

ص:826


1- (1) السنن الکبری:ج 5 ص 293 ح 9855.
2- (2) الفردوس:ج 2 ص 136 ح 2696.
3- (3) کنز العمّال:ج 5 ص 125 ح 12342.

الباب السّادس:الأمر بالمعروف والنّهی عن المنکر

الفصل الأوّل:الحثّ علی الأمر بالمعروف والنّهی عن المنکر

1/1.فَضلُ الأمرِ بِالمَعروفِ والنَّهی عَنِ المُنکَرِ

الکتاب

«وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». 1

الحدیث

2781 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أمَرَ بِالمَعروفِ ونَهی عَنِ المُنکَرِ فهُوَ خَلیفَةُ اللّهِ فی الأرضِ،وخَلیفَةُ رَسولِهِ. (1)

2782 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ والنَّهیَ عَنِ المُنکَرِ لایَدفَعُ رِزقا،ولایُقَرِّبُ أجَلاً. (2)

2/1.فَضلُ کَلِمَةِ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ

2783 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ الجِهادُ کَلِمَةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ،أفضَلُ الجِهادِ کَلِمَةُ حُکمٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ. (3)

2784 . عنه صلی الله علیه و آله: أحَبُّ الجِهادِ إلَی اللّهِ عَزَّوجلَّ کَلِمَةُ حَقٍّ

تُقالُ لإِمامٍ جائرٍ. (4)

باب ششم:امر به معروف و نهی از منکر

فصل یکم:تشویق به امر به معروف و نهی از منکر

1/1.فضیلت امر به معروف و نهی از منکر
قرآن

«و باید از میان شما،گروهی،[مردم را]به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتی باز دارند،و آنان،همان رستگاران اند».

حدیث

2781 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که امر به معروف و نهی از منکر کند،او جانشین خدا در زمین و جانشین پیامبر اوست.

2782 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا امر به معروف و نهی از منکر،نه از روزی و رزقی جلوگیری می کند،و نه اجَلی را نزدیک می گردانَد.

2/1.فضیلت حقگویی در برابر پیشوای ستمگر

2783 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین جهاد،سخن عادلانه در برابر پیشوایی ستمگر است.برترین جهاد،سخن حق در برابر پیشوای ستمگر است.

2784 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبوب ترین جهاد نزد خداوند عز و جل،

سخن حقّی است که به پیشوای ستمگر گفته شود.

ص:827


1- (2) مستدرک الوسائل:ج 12 ص 179 ح 13817. [1]
2- (3) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 231 ح 22.
3- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 78 ح 5576.
4- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 64 ح 5510.

الفصل الثّانی:ترک الأمر بالمعروف والنّهی عن المنکر

1/2.ذَمُّ مَن لا یَنهی عَنِ المُنکَرِ

الکتاب

«فَلَوْ لا کانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ أُولُوا بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِی الْأَرْضِ إِلاّ قَلِیلاً مِمَّنْ أَنْجَیْنا مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فِیهِ وَ کانُوا مُجْرِمِینَ». 1

الحدیث

2785 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: قالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله:إنَّ اللّهَ عَزَّوجلَّ لَیُبْغِضُ المُؤْمِنَ الضَّعیفَ الّذی لا دِینَ لَهُ،فقیلَ لَهُ:وما المُؤْمِنُ الّذی لا دِینَ لَهُ؟قالَ:الّذی لا یَنهی عَنِ المُنکَرِ. (1)

2786 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَنبَغی لِنَفسٍ مُؤمِنَةٍ تَری مَن یَعصی اللّهَ فلا تُنکِرُ عَلَیهِ. (2)

2/2.خَطَرُ تَرکِ الأمرِ والنَّهی

2787 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا لَم یأمُروا بِمَعروفٍ ولَم یَنهَوا عَن مُنکَرٍ ولَم یَتَّبِعوا الأخیارَ مِن أهلِ بَیتی،سَلَّطَ اللّهُ عَلَیهِم شِرارَهُم،فیَدعوا عِندَ ذلکَ خِیارُهُم فلا یُستَجابُ لَهُم. (3)

فصل دوم:ترک امر به معروف و نهی از منکر

1/2.سرزنش کسی که نهی از منکر نمی کند
قرآن

«پس چرا از نسل های پیش از شما،خِردمندانی نبودند که[مردم را]از فساد در زمین،باز دارند؟جز اندکی از کسانی که از میان آنان نجاتشان دادیم.و کسانی که ستم کردند،به دنبال ناز و نعمتی رفتند که در آن به سر می بردند،و آنان،بزهکار بودند».

حدیث

2785 . امام صادق علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«خداوند عز و جل از مؤمن ضعیفی که دین ندارد،نفرت دارد».

گفته شد:مؤمنی که دین ندارد،کیست؟

فرمود:«کسی که نهی از منکر نمی کند».

2786 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ انسان مؤمنی را نشاید که ببیند کسی خدا را نافرمانی می کند و بر او خُرده نگیرد.

2/2.خطرِ ترک امر به معروف و نهی از منکر

2787 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه[مردم]امر به معروف و نهی از منکر نکنند و از نیکان خاندان من،پیروی ننمایند،خداوند،بَدانِ آنها را بر ایشانْ مسلّط می گردانَد،و در این هنگام،نیکانشان دعا می کنند؛ولی دعایشان مستجاب نمی شود.

ص:828


1- (2) الکافی:ج 5 ص 59 ح 15. [1]
2- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 85 ح 5614.
3- (4) الأمالی للصدوق:ص 385 ح 493. [2]

2788 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ ونَهَوا عَنِ المُنکَرِ وتَعاوَنوا عَلَی البِرِّ،فإذا لَم یَفعَلوا ذلکَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَکاتُ،وسُلِّطَ بَعضُهُم عَلی بَعضٍ،ولَم یَکُن لَهُم ناصِرٌ فی الأرضِ ولا فی السَّماءِ. (1)

2789 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ الأحبارَ مِنَ الیَهودِ والرُّهبانَ مِنَ النّصارَی لَمّا تَرَکوا الأمرَ بِالمَعروفِ والنَّهیَ عَنِ المُنکَرِ لَعَنَهُمُ اللّهُ عَلی لِسانِ أنبِیائهِم،ثُمَّ عَمَهُم بِالبَلاءِ. (2)

3/2.ما یُوجِبُ تَرکَ النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ

2790 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: غَشِیَتکُمُ السَّکرَتانِ:سَکرَةُ حُبِّ العَیشِ،وحُبِّ الجَهلِ،فعِندَ ذلکَ لا تَأمُرونَ بِالمَعروفِ ولا تَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ. (3)

4/2.لا یَنبَغی تَرکُ النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ لِخَشیَةِ النّاسِ

الکتاب

«اَلَّذِینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ». 4

الحدیث

2791 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یُحَقِّرَنَّ أحَدُکُم نَفسَهُ أن یَری أمرا للّهِ ِ تَعالی فیهِ مَقالٌ،فلا یَقولَ:یا رَبِّ،خَشیَةَ النّاسِ!فیَقولَ:فإیّایَ کُنتَ أحَقَّ أن تَخشی. (4)

2788 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند و در کارهای نیک،یکدیگر را یاری کنند،در خیر[و خوبی]خواهند بود؛امّا هر گاه چنین نکنند،برکت ها از آنان،باز گرفته می شود و عدّه ای از آنان بر عدّه دیگر،سلطه پیدا می کنند و دیگر نه در زمینْ برایشان یاوری خواهد بود،نه در آسمان.

2789 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون عالمان یهود و راهبان نصارا،کار امر به معروف و نهی از منکر را رها کردند،خداوند به زبان پیامبرانشان،آنها را لعنت کرد.سپس بلا،همه آنها را فرا گرفت.

3/2.آنچه موجب ترک نهی از منکر می شود

2790 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو مستی شما را فرا گرفته است:مستیِ عشق به زندگی،و مستیِ نادانی.در چنین وضعی،امر به معروف و نهی از منکر نمی کنید.

4/2.ترک نهی از منکر به خاطر ترس از مردم،شایسته نیست
قرآن

«همان کسانی که[برخی از]مردم به ایشان گفتند:«مردمان،برای[جنگ با]شما گِرد آمده اند.پس،از آنان بترسید،ولی[این سخن]بر ایمانشان افزود و گفتند:«خدا،ما را بس است و نیکو حمایتگری است!»».

حدیث

2791 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مبادا کسی از شما در جایی که پای امری از خدا در میان است و باید سخن بگوید،با سکوت کردن،خود را کوچک کند؛زیرا[فردای قیامت]نمی تواند بگوید:«خدایا!از مردم ترسیدم»؛چون خداوند عز و جل پاسخ می دهد:«سزاوارتر آن بود که از من بترسی».

ص:829


1- (1) مشکاة الأنوار:ص 105 ح 239. [1]
2- (2) المعجم الاوسط:ج 2 ص 96.
3- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 66 ح 5519.
4- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 70 ح 5534.

2792 . عنه صلی الله علیه و آله: لا أعرِفَنَّ رَجُلاً مِنکُم عَلِمَ عِلما فکَتَمَهُ فَرَقا مِنَ النّاسِ. (1)

الفصل الثّالث:آداب الأمر والنّهی وشروطه

1/3.شُروطُ الآمِرِ والنّاهی

2793 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَأمُرُ بِالمَعروفِ ولا یَنهی عَنِ المُنکَرِ إلّا مَن کانَ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ:رَفیقٌ بِما یَأمُرُ بِهِ رَفیقٌ فیما یَنهی عَنهُ،عَدلٌ فیما یَأمُرُ بِهِ عَدلٌ فیما یَنهی عَنهُ،عالِمٌ بِما یَأمُرُ بِهِ عالِمٌ بِما یَنهی عَنهُ. (2)

2/3.أدَبُ الأمِرِ

2794 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أمَرَ بِمَعروفٍ فلیَکُنْ أمرُهُ ذلکَ بِمَعروفٍ. (3)

3/3.ذَمُّ مَن یأمُرُ بِما لا یأتی

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ* کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ». 4

الحدیث

2795 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لعِبد اللّه بن مسعود:یَابنَ مَسعودٍ،لا تَکُنْ مِمَّن یُشَدِّدُ عَلَی النّاسِ ویُخَفِّفُ عَن نَفسِهِ،یَقولُ اللّهُ تَعالی: «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» ؟! (4)

2792 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مبادا بفهمم که فردی از شما دانشی(اطّلاعاتی)داشته باشد و از ترس مردم،آن را کتمان کند؟!

فصل سوم:آداب و شرایط امر به معروف و نهی از منکر

1/3.شرایط امر کننده و نهی کننده

2793 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امر به معروف و نهی از منکر نکند،مگر کسی که سه خصلت در او باشد:در امر و نهی خود،طریق مدارا پیش گیرد؛در امر و نهی خود،به عدالت رفتار کند؛و به آنچه امر و نهی می کند،دانا باشد.

2/3.ادب امر کردن

2794 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که به کار خوبی فرمان می دهد،باید این فرمان دادن را با شیوه خوبی انجام دهد.

3/3.نکوهش امر کننده ای که خود انجام نمی دهد
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!چرا چیزی را می گویید که انجام نمی دهید؟نزد خدا سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید».

حدیث

2795 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به عبد اللّه بن مسعود:ای پسر مسعود!از آنان مباش که بر مردم،سخت می گیرند و بر خود،آسان.خداوند متعال می فرماید:«چرا چیزی را می گویید که خود،عمل نمی کنید؟».

ص:830


1- (1) کنز العمّال:ج 10 ص 217 ح 29152.
2- (2) النوادر للراوندی:ص 143 ح 195. [1]
3- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 66 ح 5523.
4- (5) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 361 ح 2660. [2]

الفصل الرّابع:مراتب النّهی عن المنکر

1/4.وجُوبُ عَدَمِ الرِّضا بِالمُنکَرِ

الکتاب

«قالَ إِنِّی لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقالِینَ». 1

الحدیث

2796 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا عُمِلَتِ الخَطیئَةُ فی الأرضِ،کانَ مَن شَهِدَها فأنکَرَها کمَن غابَ عَنها،ومَن غابَ عَنها فرَضِیَها کانَ کمَن شَهِدَها. (1)

2/4.وجُوبُ الإعراضِ عَن أهلِ المَعاصی

الکتاب

«وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتّی یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَ إِمّا یُنْسِیَنَّکَ الشَّیْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْری مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمِینَ». 3

الحدیث

2797 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَقَرَّبوا إلَی اللّهِ تَعالی بِبُغضِ أهلِ المَعاصی،وَالقَوهُم بِوُجوهٍ مُکفَهِرَّةٍ،والتَمِسوا رِضا اللّهِ بِسَخَطِهِم،وتَقَرَّبوا إلَی اللّهِ بِالتَّباعُدِ مِنهُم. (2)

3/4.أدنی مَراتِبِ النَّهیِ و أعلاها

2798 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن رَأی مِنکُم مُنکَرا فَغیَّرَهُ بِیَدِهِ

فقَد بَرِئَ،ومَن لَم یَستَطِعْ أن یُغَیِّرَهُ بِیَدِهِ فغَیَّرَهُ بلِسانِهِ فقَد بَرِئَ،ومَن لَم یَستَطِعْ أن یُغَیِّرَهُ بلِسانِهِ فغَیَّرَهُ بقَلبِهِ فقَد بَرِئَ،وذلکَ أضعَفُ الإیمانِ. (3)

فصل چهارم:مراتب نهی از منکر

1/4.وجوب راضی نبودن به منکر
قرآن

«[لوط]گفت:«به راستی من،دشمن کردار شمایم»».

حدیث

2796 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه در روی زمین،گناهی صورت گیرد،کسی که شاهد آن باشد و بر آن کار خُرده بگیرد،مانند کسی است که شاهد آن نبوده است،و کسی که شاهدش نباشد،امّا به آن کار راضی باشد،مانند کسی است که شاهد آن بوده است.

2/4.وجوب کناره گیری از گناهکاران
قرآن

«و چون ببینی کسانی[به قصد تخطئه]در آیات ما فرو می روند،از ایشان روی برتاب،تا به سخنی غیر از آن بپردازند.و اگر شیطان،تو را[در این باره]به فراموشی انداخت،پس از توجّه،[دیگر]با قوم ستمکار منشین».

حدیث

2797 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با نفرت از گنهکاران،به خداوند متعال نزدیک شوید و با این افراد،با تُرش رویی برخورد کنید و با خشم گرفتن بر آنان،خشنودیِ خدا را بجویید و با دوری کردن از آنها،به خدا نزدیک شوید.

3/4.کمترین مرتبه نهی از منکر و بالاترین مرتبه آن

2798 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر یک از شما منکری را ببیند

و با دست خود،آن را تغییر دهد،وظیفه اش را انجام داده است و کسی که نتواند با دستش آن را تغییر دهد،ولی با زبانش تغییر دهد،وظیفه اش را انجام داده است و کسی که نتواند با دست و زبانش آن را تغییر دهد،ولی در قلبش آن را انکار کند،وظیفه اش را انجام داده است.این،ضعیف ترین مرحله ایمان است.

ص:831


1- (2) کنز العمّال:ج 3 ص 70 ح 5537.
2- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 79 ح 5585.
3- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 66 ح 5556.

2799 . عنه صلی الله علیه و آله لِعلِیٍّ علیه السلام فیما عَهِدَ إلَیهِ: یا عَلِیُّ،مُرْ بِالمَعروفِ وانْهَ عَنِ المُنکَرِ بیَدِکَ،فإن لَم تَستَطِعْ فبِلِسانِکَ،فإن لَم تَستَطِعْ فبِقَلبِکَ،وإلّا فلا تَلومَنَّ إلّا نَفسَکَ. (1)

2799 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به امام علی علیه السلام:ای علی!با دست خود،امر به معروف و نهی از منکر کن.اگر نتوانستی،پس با زبانت این کار را بکن و باز اگر نتوانستی،با قلبت چنین کن.در غیر این صورت،نباید کسی جز خودت را سرزنش کنی.

ص:832


1- (1) دعائم الإسلام:ج 2 ص 351. [1]

الباب السّابع:الجهاد

الفصل الأوّل:الحثّ علی الجهاد

1/1.فَضلُ الجِهاد والمُجاهِدِ

الکتاب

«لا یَسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدِینَ دَرَجَةً وَ کُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنی وَ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً». 1

الحدیث

2800 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن خُطْوَةٍ أحَبُّ إلی اللّهِ مِن خُطْوَتَینِ:خُطْوَةٌ یَسُدُّ بِها مُؤمنٌ صَفّا فی سبیلِ اللّهِ،وخُطْوَةٌ یَخْطوها مُؤمنٌ إلی ذِی رَحِمٍ قاطِعٍ یَصِلُها. (1)

2801 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَجْتمِعُ غُبارٌ فی سبیلِ اللّهِ ودُخانٌ فی جَهَنّمَ. (2)

2802 . عنه صلی الله علیه و آله: أجْوَدُ النّاسِ مَن جادَ بنَفسِهِ ومالِهِ فی سبیلِ اللّهِ. (3)

2/1.إعانةُ المُجاهِدینَ

2803 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن جَهّزَ غازیا بسِلْکٍ أو إبْرَةٍ غَفَرَ

اللّهُ لَهُ ما تَقدَّمَ من ذَنبهِ وما تَأخّرَ. (4)

باب هفتم:جهاد

فصل یکم:تشویق به جهاد

1/1.فضیلت جهاد و مجاهد
قرآن

«مؤمنان خانه نشین که زیان دیده نیستند،با آن مجاهدانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد می کنند،یکسان نیستند.خداوند،کسانی را که با مال و جان خود جهاد می کنند،به درجه ای،بر خانه نشینان مزیّت بخشیده است و همه را خدا وعده[پاداش]نیکو داده،ولی مجاهدان را بر خانه نشینان،به پاداشی بزرگ،برتری بخشیده است».

حدیث

2800 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نزد خدا،هیچ گامی دوست داشتنی تر از دو گام نیست:گامی که مؤمن با آن،صفی را که در راه خدا بسته می شود،پُر می کند؛و گامی که مؤمن برای رابطه برقرار کردن با خویشاوندی که از او بُریده،بر می دارد.

مسلمان،یک روز در میدانی از میدان های جهاد پایداری بورزد،برایش از چهل سال عبادت کردن بهتر است».

2801 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گرد و غبارِ در راه خدا،با دود جهنّم،جمع نمی شود.

2802 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بخشنده ترینِ مردم،کسی است که جان و مال خود را در راه خدا ببخشد.

2/1.یاریِ مجاهدان

2803 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس رزمنده ای را به یک نخ

یا سوزن مجهّز کند،خداوند،گناهان گذشته و آینده او را می بخشاید.

ص:833


1- (2) الأمالی للمفید:ص 11 ح 8.
2- (3) مستدرک الوسائل:ج 11 ص 13 ح 12293. [1]
3- (4) النوادر للراوندی:ص 138 ح 183. [2]
4- (5) مستدرک الوسائل:ج 11 ص 24 ح 12333.

2804 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن جَبُنَ عَنِ الجِهادِ فَلْیُجَهِّزْ بمالِهِ رجُلاً یُجاهِدُ فی سبیلِ اللّهِ.والمُجاهِدُ فی سبیلِ اللّهِ وإن جَهَزَّهُ بمالِهِ غَیرُهُ فلَهُ فَضْلُ الجِهادِ،ولِمَنْ جَهّزَهُ فَضْلُ النَّفَقةِ فی سبیلِ اللّهِ،ولِکِلَیهِما فَضلٌ،والجُودُ بالنَّفْسِ أفْضَلُ فی سبیلِ اللّهِ مِن الجُودِ بالمالِ فیهِ. (1)

2805 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن بَلّغَ رسالةَ غازٍ کانَ کَمَنْ أعْتقَ رَقَبةً،وهُو شَریکُهُ فی ثوابِ غَزْوَتِهِ. (2)

3/1.فَضلُ الجِهادِ فی البَحر

2806 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن جَلَسَ علی البَحرِ احْتِسابا ونِیَّةً احْتِیاطا للمسلمینَ،کتَبَ اللّهُ لَهُ بکُلِّ قَطْرَةٍ فی البَحرِ حَسَنةً. (3)

2807 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ شُهَداءَ البحرِ أفْضَلُ عندَ اللّهِ مِن شُهَداءِ البَرِّ. (4)

4/1.تَرکُ الجِهادِ

الکتاب

«قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتّی یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ». 5

2804 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از جهاد بترسد،باید به مردی که در راه خدا جهاد می کند،کمک مالی برساند.اگر مجاهدِ در راه خدا،با مال شخص دیگری تجهیز شود،فضیلت جهاد،از آنِ رزمنده است و فضیلت و ثواب خرج کردن در راه خدا،از آنِ تجهیز کننده.هر دو کار،فضیلت[و ثواب]دارد؛امّا جانبازی در راه خدا،از صرف پول،برتر است.

2805 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس نامه رزمنده ای را برسانَد،همچون کسی است که بنده ای را آزاد کند و در ثواب جنگ نیز با وی،شریک خواهد بود.

3/1.فضیلت جهاد در دریا

2806 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس برای خدا و به خاطر دفاع از مسلمانان،قدم به دریا بگذارد،خداوند به تعداد هر قطره ای از دریا،برایش حَسَنه می نویسد.

2807 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شهدای جنگ دریایی،نزد خداوند،برتر از شهدای جنگ زمینی هستند.

4/1.ترک کردن جهاد
قرآن

«بگو:«اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گِرد آورده اید و تجارتی که از کسادش بیمناکید و سراهایی که دوستشان می دارید،نزد شما از خدا و فرستاده اش و جهاد در راه وی،دوست داشتنی تر هستند،پس منتظر باشید تا خدا،فرمانش را[به اجرا در]بیاورَد.و خداوند،گروه فاسقان را راه نمایی نمی کند»».

ص:834


1- (1) شرح الأخبار:ج 2 ص 219.
2- (2) تهذیب الأحکام:ج 6 ص 123 ح 214.
3- (3) کنز العمّال:ج 4 ص 334 ح 10767.
4- (4) کنز العمّال:ج 4 ص 399 ح 11108.

الحدیث

2808 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن لَقِیَ اللّهَ بغیرِ أثَرٍ مِن جِهادٍ لَقِیَ اللّهَ وفیهِ ثُلْمَةٌ. (1)

2809 . عنه صلی الله علیه و آله: فمَن تَرکَ الجِهادَ ألْبسَهُ اللّهُ ذُلّاً فی نفسِهِ،وفَقْرا فی مَعیشَتِهِ،ومَحْقا فی دِینهِ.إنَّ اللّهَ تبارکَ وتعالی أعَزَّ امّتی بسَنابِکِ خَیْلِها ومَراکِزِ رِماحِها. (2)

الفصل الثّانی:الاستعداد للجهاد

1/2.صُنعُ الأسلِحَةِ

2810 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عَزَّوجلَّ یُدخِلُ بِالسَّهمِ الواحِدِ ثلاثَةَ نَفَرٍ الجَنَّةَ:صانِعَهُ یَحتَسِبُ فی صَنعَتِهِ الخَیرَ،والرامِیَ بهِ،ومُنبِلَهُ. (3)

2/2.النهی عن بَیعِ السِّلاحِ لأعداءِ الدِّینِ

2811 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لعلیٍّ علیه السلام: یا عَلِیُّ،کَفَرَ بِاللّهِ العَظیمِ مِن هَذِهِ الاُمَّةِ عَشرَةٌ:...وبایعُ السِّلاحِ مِن أهلِ الحَربِ. (4)

3/2.فَضلُ المُرابَطَةِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». 5

حدیث

2808 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس بدون آن که نشانی از جهاد در خود داشته باشد،خدا را دیدار کند،هنگام ملاقات با او،در خود خللی می یابد.

2809 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس جهاد را وا گذارد،خداوند،جامه خواری بر جان او می پوشاند و زندگی اش را دست خوش فقر می سازد و دینش را از بین می برد.خداوند تبارک و تعالی عزّت و اقتدار امّت مرا در سُم های اسبان[جنگی]شان و نوک نیزه هایشان قرار داده است.

فصل دوم:آمادگی برای جهاد

1/2.ساختن اسلحه

2810 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل به سبب[ساختن]یک تیر،سه نفر را به بهشت می برد:سازنده آن،که از ساختنش نیّت خیر داشته باشد؛پرتاب کننده آن؛و کسی که آن تیر را به دست او بدهد.

2/2.نهی از فروش سلاح به دشمنان دین

2811 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به امام علی علیه السلام:ای علی!از این امّت،ده تن به خداوند بزرگ کافرند:...و کسی که به اهل حرب(دشمنان در حال جنگ با مسلمانان)،سلاح بفروشد.

3/2.ارزش مرزبانی
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!شکیبایی کنید و ایستادگی ورزید و مرزها را نگهبانی کنید و از خدا پروا نمایید،امید است که رستگار شوید».

ص:835


1- (1) کنز العمّال:ج 4 ص 281 ح 10495.
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 673 ح 906. [1]
3- (3) سنن أبی داوود:ج 3 ص 13 ح 2513.
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 356 ح 5762.

الحدیث

2812 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رِباطُ یَومٍ فی سبیلِ اللّهِ خَیرٌ مِن الدُّنیا وما عَلَیها. (1)

2813 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ صَلاةَ المُرابِطِ تَعدِلُ خَمسَمِئةِ صلاةٍ. (2)

4/2.فَضلُ الحِراسَةِ

2814 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حَرَسُ لَیلةٍ فی سبیلِ اللّهِ عز و جل أفْضَلُ مِن ألفِ لَیلةٍ یُقامُ لَیلُها ویُصامُ نَهارُها. (3)

2815 . عنه صلی الله علیه و آله: عَیْنانِ لا تَمَسُّهُما النّارُ:عَینٌ بَکَتْ مِن خَشْیَةِ اللّهِ،وعَینٌ باتَتْ تَحْرُسُ فی سبیلِ اللّهِ. (4)

5/2.فَضلُ حَملِ السِّلاحِ فی سبیلِ اللّهِ

2816 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل یُباهی بالمُتَقَلِّدِ سَیفَهُ فی سبیلِ اللّهِ مَلائکَتَهُ،وهُم یُصَلُّونَ علَیهِ ما دامَ مُتَقَلِّدَهُ. (5)

2817 . عنه صلی الله علیه و آله: صَلاةُ الرّجُلِ مُتَقَلِّدا بسَیفِهِ تَفْضُلُ علیْ صَلاتِهِ غَیرَ مُتَقَلِّدٍ بسَبِعمائةِ ضِعْفٍ. (6)

الفصل الثّالث:آداب الحرب

1/3.الحربُ خُدعَةٌ

2818 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَربُ خُدْعَةٌ. (7)

حدیث

2812 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یک روز مرزبانی در راه خدا،بهتر است از دنیا و هر چه در آن است.

2813 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز مرزبان،با پانصد نماز،برابری می کند.

4/2.ارزش نگهبانی

2814 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یک شب نگهبانی دادن در راه خدا،برتر است از هزار شبانه روز که شب هایش به عبادت و روزهایش به روزه داری سپری شود.

2815 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو چشم اند که آتش به آنها نمی رسد:چشمی که از ترس خدا بگرید،و چشمی که شب ها در راه خدا نگهبانی دهد.

5/2.ارزش سلاح برداشتن در راه خدا

2816 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل به وجود کسی که شمشیرش را در راه خدا حمایل کند،بر فرشتگان خود،مباهات می کند و تا زمانی که او شمشیر حمایل دارد،فرشتگانش بر او درود می فرستند.

2817 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نمازی که مرد با شمشیرِ حمایل شده بخواند،هفتصد بار برتر از نمازی است که بدون حمایل کردن شمشیر بخواند.

فصل سوم:آداب جنگ

1/3.جنگ،نیرنگ است

2818 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جنگ،نیرنگ است.

ص:836


1- (1) کنز العمّال:ج 4 ص 283 ح 10508.
2- (2) کنز العمّال:ج 4 ص 323 ح 10714.
3- (3) کنز العمّال:ج 4 ص 326 ح 10730.
4- (4) سنن الترمذیّ ص:ج 4 ص 175 ح 1639.
5- (5) کنز العمّال:ج 4 ص 338 ح 10787.
6- (6) کنز العمّال:ج 4 ص 338 ح 10791.
7- (7) کنز العمّال:ج 4 ص 358 ح 10891.

2819 . عنه صلی الله علیه و آله: قُلْ ما بَدا لکَ؛فإنَّ الحَربَ خُدْعَةٌ. (1)

2/3.الدَّعوةُ إلَی الإسلام

2820 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَألَّفوا النّاسَ،وتَأنَّوهُم،ولا تُغیروا علَیهِم حتّی تَدْعُوهُم،فمَا علی الأرضِ مِن أهلِ بَیتِ مَدَرٍ ولا وَبَرٍ إلّا تَأتونی بِهم مسلِمینَ أحَبُّ إلَیَّ مِن أنْ تَأتونی بنِسائِهم و أوْلادِهِم وتَقْتُلوا رِجالَهُم. (2)

3/3.التَّجَنُّبُ عَنِ الفِرارِ

الکتاب

«وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلی فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ». 3

الحدیث

2821 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا أبا ذَرٍّ،إنَّ ربَّکَ عزّوجلّ یُباهی الملائکَةَ بثَلاثةِ نَفَر...

ورجُلٌ فی زَحْفٍ فَرَّ أصْحابُهُ وثَبَتَ وهُو یُقاتِلُ حتّی یُقْتَلَ. (3)

4/3.الشِّعارُ

2822 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمّا أمَرَ بِالشِّعارِ قَبلَ الحَربِ: لیَکُنْ فی شِعارِکُم اسمٌ مِن أسماءِ اللّهِ. (4)

2823 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام: کانَ شِعارُ أصحابِ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله

یومَ بَدرٍ:یا مَنصورُ أمِتْ. (5)

2819 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر چه به نظرت می رسد،بگو؛زیرا جنگ،نیرنگ است.

2/3.دعوت به اسلام

2820 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با مردم،مدارا کنید و به آنها فرصت دهید و پیش از آن که به حق دعوتشان کنید،بر ایشان متازید؛زیرا اگر مردمان روی زمین را،از شهرنشین و چادرنشین،مسلمان نزد من آورید،خوش تر دارم تا این که زنان و فرزندانشان را[به اسارت]نزد من آورید و مردانشان را بکُشید.

3/3.پرهیز از فرار
قرآن

«و هر که در آن هنگام،به آنان پشت کند مگر کسی که[هدفش]کناره گیری برای نبردی[مجدّد]یا پیوستن به جمعی[دیگر از همرزمانش]باشد،قطعاً به خشم خدا گرفتار خواهد شد و جایگاهش دوزخ است؛و چه بدْ سرانجامی است!».

حدیث

2821 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!پروردگارت عز و جل به وجود سه نفر،بر فرشتگانش می بالد:...[سوم،]مردی که در میدان جهاد باشد و هم رزمانش بگریزند،ولی او همچنان پایداری ورزد و بجنگد،تا کشته شود.

4/3.شعار دادن

2822 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که به شعار دادن پیش از آغاز جنگ،فرمان داد:باید در شعارتان،نامی از نام های خدای متعال باشد.

2823 . امام علی علیه السلام: شعار یاران پیامبر خدا در روز بدر،

چنین بود:«ای[خدای]ظفرمند!بمیران!».

ص:837


1- (1) کنز العمّال:ج 4 ص 358 ح 10892.
2- (2) کنز العمّال:ج 4 ص 437 ح 11300.
3- (4) الأمالی للطوسی:ص 534 ح 1162. [1]
4- (5) دعائم الإسلام:ج 1 ص 370. [2]
5- (6) الجعفریّات:ص 84. [3]

الفصل الرّابع:الشّهادة فی سبیل اللّه

1/4.فَضلُ الشَّهادَةِ

2824 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فَوقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بِرٌّ حتّی یُقتَلَ الرجُلُ فی سبیلِ اللّهِ،فإذا قُتِلَ فی سبیلِ اللّهِ فلیسَ فَوقَهُ بِرٌّ. (1)

2825 . عنه صلی الله علیه و آله: أشرَفُ المَوتِ قَتلُ الشهادَةِ. (2)

2/4.الشَّوقُ للشَّهادَةِ

2826 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام: قلتُ:یا رسولَ اللّهِ أوَلَیسَ قد قُلتَ لی یَومَ احُدٍ حیثُ استُشهِدَ مَنِ استُشهِدَ مِن المسلمینَ،وحِیزَتْ عنّی الشهادَةُ،فَشَقَّ ذلکَ عَلَیَّ فقلتَ لی:أبشِرْ فإنَّ الشهادَةَ مِن وَرائکَ؟فقالَ لی:إنَّ ذلکَ لکذلکَ،فکیفَ صَبرُکَ إذا؟فقلتُ:یا رسولَ اللّهِ،لیسَ هذا مِن مَواطِنِ الصَّبرِ،ولکنْ مِن مَواطِنِ البُشری والشُّکرِ! (3)

3/4.الشَّهادَةُ وتَکفیرُ الذُّنُوبِ

2827 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الشهادَةُ تُکَفِّرُ کُلَّ شَیءٍ إلّا الدَّینَ. (4)

2828 . عنه صلی الله علیه و آله: أوَّلُ ما یُهَراقُ مِن دمِ الشَّهیدِ یُغفَرُ لَهُ ذَنبُهُ کُلُّهُ إلّا الدَّینَ. (5)

فصل چهارم:شهادت در راه خدا

1/4.فضیلت شهادت

2824 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بالاتر از هر نیکوکاری،نیکوکاری[دیگر]هست،تا آن گاه که مرد در راه خدا کشته شود.پس چون در راه خدا کشته شد،بالاتر از آن،نیکی ای(ارزشی)وجود ندارد.

2825 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شرافتمندانه ترین مرگ،شهادت است.

2/4.شوق شهادت

2826 . امام علی علیه السلام: گفتم:ای پیامبر خدا!مگر در روز احد که تعدادی از مسلمانان شهید شدند و من از شهادت محروم ماندم و این امر بر من،گران آمد،به من نفرمودی:«مژده بادا تو را که شهادت،پیشِ روی توست»؟

پیامبر خدا به من فرمود:«به راستی که همین طور است.حال در آن صورت،شکیبایی تو چگونه خواهد بود؟».

گفتم:ای پیامبر خدا!این جا،جای شکیبایی نیست؛بلکه جای شادی و شکر است.

3/4.شهادت و پاک شدن گناهان

2827 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شهادت،هر چیزی(گناهی)را پاک می کند،مگر قرض را.

2828 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [با]نخستین قطره خونی که از شهید ریخته می شود،همه گناهان او بخشوده می شود،مگر قرض.

ص:838


1- (1) الکافی:ج 2 ص 348 ح 4. [1]
2- (2) الدعوات:ص 242 ح 680.
3- (3) نهج البلاغة:الخطبة 156. [2]
4- (4) کنز العمّال:ج 4 ص 397 ح 11098.
5- (5) کنز العمّال:ج 4 ص 399 ح 11109.

2829 . عنه صلی الله علیه و آله: یُغفَرُ للشَّهیدِ کُلُّ ذَنبٍ إلّا الدَّینَ. (1)

4/4.تَمَنِّی الشَّهیدِ

2830 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن نفسٍ تَموتُ لها عندَ اللّهِ خَیرٌ یَسُرُّها أ نّها تَرجِعُ إلی الدنیا،ولا أنَّ لها الدنیا وما فیها،إلّا الشهیدَ؛فإنّهُ یَتَمَنّی أن یَرجِعَ فَیُقتَلَ فی الدنیا؛لِما یَری مِن فَضلِ الشهادَةِ. (2)

2831 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن أحَدٍ یَدخُلُ الجَنَّةَ یُحِبُّ أن یَرجِعَ إلی الدنیا،و أنّ لَهُ ما علی الأرضِ مِن شَیءٍ،غیرَ الشهیدِ؛فإنّهُ یَتَمَنّی أن یَرجِعَ فَیُقتَلَ عَشرَ مَرّاتٍ،لِما یَری مِنَ الکَرامَةِ. (3)

5/4.ثَوابُ طَلَبِ الشَّهادَةِ

2832 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن طَلَبَ الشهادَةَ صادِقا اعطِیَها،ولَو لَم تُصِبْهُ. (4)

2833 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن سَألَ اللّهَ الشهادَةَ بصِدقٍ بَلَّغَهُ اللّهُ مَنازِلَ الشُّهَداءِ وإن ماتَ علی فِراشِهِ. (5)

6/4.دَورُ النِّیَّةِ فی الشَّهادَةِ

2834 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کَم مِمَّن أصابَهُ السِّلاحُ لیسَ بشَهیدٍ ولا حَمیدٍ،وکَم مِمَّن قد ماتَ علی فِراشِهِ حَتفَ أنفِهِ عندَ اللّهِ صِدِّیقٌ شَهیدٌ! (6)

2829 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همه گناهان شهید بخشوده می شود،مگر قرض.

4/4.آرزوی شهید

2830 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ کس نیست که پس از مرگ،نزد خداوند از خیر بهره مند باشد و با این حال،خوش داشته باشد که به دنیا بر گردد گرچه همه دنیا به او داده شود،مگر شهید که چون فضیلت شهادت را می داند،آرزو می کند بر گردد تا[بار دیگر]در دنیا کشته شود.

2831 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ کس نیست که به بهشت برود و[در عین حال]دوست داشته باشد به دنیا بر گردد و از آنچه بر روی زمین است،برخوردار شود،مگر شهید که بر اثر مشاهده کرامت[ِ شهادت]،آرزو می کند بر گردد تا ده بار دیگر،کشته شود.

5/4.ثواب شهادت طلبی

2832 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به راستی خواهان شهادت باشد،[ثواب آن]به او داده می شود،هر چند به شهادت نرسد.

2833 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که صادقانه از خداوند،شهادت را مسئلت کند،خداوندْ او را به جایگاه های شهیدان می رساند،هر چند در بستر خود بمیرد.

6/4.نقش نیّت در شهادت

2834 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بسا کسانی که با جنگْ افزار کشته شوند،امّا نه شهید باشند و نه قابل ستایش.و بسا کسانی که در بستر خود به مرگ طبیعی بمیرند،امّا نزد خداوند،صدّیق و شهید به شمار آیند.

ص:839


1- (1) کنز العمّال:ج 4 ص 399 ح 11110.
2- (2) صحیح مسلم:ج 3 ص 1498 ح 108.
3- (3) صحیح مسلم:ج 3 ص 1498 ح 109.
4- (4) صحیح مسلم:ج 3 ص 1517 ح 156.
5- (5) صحیح مسلم:ج 3 ص 1517 ح 157.
6- (6) کنز العمّال:ج 4 ص 419 ح 11200.

7/4.مَن یُحسَبُ مِن الشُّهداء

2835 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن قُتِلَ دُونَ أهلِهِ ظُلما فهُو شَهیدٌ،ومَن قُتِلَ دُونَ مالِهِ ظُلما فهُو شَهیدٌ،ومَن قُتِلَ دُونَ جارِهِ ظُلما فهُو شَهیدٌ،ومَن قُتِلَ فی ذاتِ اللّهِ عَزَّوجلَّ فهُو شَهیدٌ. (1)

2836 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قاتَلَ دُونَ نفسِهِ حتّی یُقتَلَ فهُو شَهیدٌ. (2)

2837 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَشِقَ فَکَتَمَ وعَفَّ فَماتَ فهُو شَهیدٌ. (3)

2838 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن ماتَ علی حُبِّ آلِ محمّدٍ ماتَ شَهیدا. (4)

8/4.أفضَلُ الشُّهداءِ

2839 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ الشُّهَداءِ الذین یُقاتِلُونَ فی الصفِّ الأوَّلِ،فلا یَلفِتُونَ وُجوهَهُم حتّی یُقتَلُوا،اُولئکَ یَتَلَبَّطُونَ (5)فی الغُرَفِ العُلی مِن الجَنَّةِ،یَضحَکُ إلَیهِم ربُّکَ،فإذا ضَحِکَ رَبُّکَ إلی عَبدٍ فی مَوطِنٍ فلا حِسابَ علَیهِ. (6)

9/4.ثَوابُ الجَرِیحِ فی سَبیلِ اللّهِ

2840 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن جُرِحَ فی سَبیلِ اللّهِ جاءَ یَومَ القِیامَةِ رِیحُهُ کَرِیحِ المِسکِ ولَونُهُ لَونُ الزَّعفَرانِ،علَیهِ طابَعُ الشُّهَداءِ،ومَن سَألَ اللّهَ الشهادَةَ مُخلِصا أعطاهُ

اللّهُ أجرَ شَهیدٍ وإن ماتَ علی فِراشِهِ. (7)

7/4.کسانی که شهید محسوب می شوند

2835 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که در راه دفاع از خانواده خود،به ستم کشته شود،شهید است.هر که در راه دفاع از مال خود،مظلومانه کشته شود،شهید است.هر که در راه دفاع از همسایه خود،به ستم کشته شود،شهید است.هر که به خاطر خداوند عز و جل کشته شود،شهید است.

2836 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که در راه دفاع از جان خود،بجنگد و کشته شود،شهید است.

2837 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که عاشق شود و عشق خود را بپوشانَد و پاک دامنی ورزد و[از اندوه آن]بمیرد،شهید است.

2838 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که بر دوستیِ آل محمّد علیهم السلام بمیرد،شهید مُرده است.

8/4.برترین شهیدان

2839 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین شهیدان،کسانی هستند که در صف مقدّم می جنگند و[از دشمن]روی بر نمی گردانند،تا آن که کشته شوند.اینان،در بالاخانه های بهشت می آرَمَند،پروردگارشان به روی آنان می خندد.پس هر گاه پروردگارت در جایی به بنده ای لبخند بزند،حسابرسی ندارد.

9/4.ثواب جانباز راه خدا

2840 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در راه خدا مجروح شود،در روز قیامت،بویش همچون بوی مُشک و رنگش مانند رنگ زعفران است و نشانِ شهیدان بر او خواهد بود.و هر کس شهادت را خالصانه از

خداوند بخواهد،خداوند،اجر شهید به وی می دهد؛هر چند در بسترش بمیرد.

ص:840


1- (1) کنز العمّال:ج 4 ص 425 ح 11237.
2- (2) کنز العمّال:ج 4 ص 425 ح 11236.
3- (3) کنز العمّال:ج 4 ص 420 ح 11203.
4- (4) العمدة:ص 54 ح 52.
5- (5) یَتَلَبَّطون:بفتح الیاء والتاء واللام وتشدید الباء،معناه یتمرّغون(النهایة:ج 4 ص 226). [1]
6- (6) کنز العمّال:ج 4 ص 401 ح 11120.
7- (7) کنز العمّال:ج 4 ص 408 ح 11144.

الفصل الخامس:غزوات النّبیّ صلی الله علیه و آله

1/5.غَزوَةُ بَدرٍ الکُبری

الکتاب

«وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ* إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَ لَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلِینَ». 1

الحدیث

2841 . الأمالی للطوسی عن ابن عبّاس: وَقَفَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله علَی قَتلی بدرٍ فقالَ:جَزاکُم اللّهُ مِن عِصابَةٍ شَرّا،لقد کَذَّبتُمونی صادِقا،وخَوَّنتُم (1)أمینا.ثُمّ التَفَتَ إلی أبی جَهلِ بنِ هِشامٍ فقال:إنّ هذا أعتی علَی اللّهِ مِن فِرعَونَ،إنّ فِرعَونَ لَمّا أیقَنَ بالهَلاکِ وَحَّدَ اللّهَ،وإنّ هذا لمّا أیقَنَ بالهَلاکِ دَعا بِاللاّتِ والعُزّی! (2)

2842 . کنز العمّال عن عمر بن الخطّاب: لَمّا کانَ یومُ بَدرٍ نَظَرَ النبیُّ صلی الله علیه و آله إلی أصحابِهِ وهُم ثلاثُمِائةٍ ونَیِّفٌ،ونَظَرَ إلَی المشرکینَ فإذا هُم ألفٌ وزِیادَةٌ،فَاستَقبَلَ النبیُّ صلی الله علیه و آله القِبلةَ ومَدَّ یَدَیهِ وعلَیهِ رِداؤهُ وإزارُهُ،ثُمّ قالَ:اللَّهُمَّ أنجِزْ ما وَعَدتَنی،اللَّهُمَّ أنجِزْ ما وَعَدتَنی،اللَّهُمَّ إنّک إن تُهلِکْ هذهِ العِصابةَ مِنَ الإسلامِ فلا تُعبَدْ

فی الأرضِ أبدا...و أنزَلَ اللّهُ تعالی عندَ ذلکَ «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفِینَ» . (3)

فصل پنجم:جنگ های پیامبر صلی الله علیه و آله

1/5.جنگ بدرِ بزرگ
قرآن

«و یقیناً خداوند،شما را در[جنگ]بدر با آن که ناتوان بودید یاری کرد.پس،از خدا پروا کنید،باشد که سپاس گزاری نمایید.آن گاه که به مؤمنان می گفتی:«آیا شما را بس نیست که پروردگارتان،شما را با سه هزار فرشته فرودآمده،یاری کند؟»».

حدیث

2841 . الأمالی،طوسی به نقل از ابن عبّاس:پیامبر خدا،بالای سرِ کشتگان بدر ایستاد و فرمود:«خداوند با گروهی اندک،کیفرتان داد.شما،منِ راستگو را دروغزن شمردید و منِ امین را خائن پنداشتید».

آن گاه،رو به[جنازه]ابوجهل بن هشام کرد و فرمود:«این مرد در برابر خدا از فرعون سرکش تر بود؛زیرا فرعون،وقتی یقین کرد که در چنگال مرگ گرفتار آمده است،به یگانگی خدا ایمان آورد؛امّا این مرد،هنگامی هم که یقین کرد که به هلاکت می رسد،باز هم لات و عزّا را خواند».

2842 . کنز العمّال به نقل از عمر بن خطّاب:در روز بدر،پیامبر صلی الله علیه و آله به یاران خود نگریست که سیصد و چند تن بودند و به مشرکان نگاه کرد و دید که بیش از هزار نفرند.پس در حالی که ردا و ازاری بر تن داشت،رو به قبله ایستاد و دست هایش را به جانب آن کشید و گفت:«بار خدایا!وعده ای را که به من داده ای،عملی گردان.بار خدایا!وعده ای را که به من

داده ای،عملی گردان.بار خدایا!اگر این گروه را از اسلام بگیری،دیگر هرگز بر روی زمین،پرستش نخواهی شد...».

در این هنگام،خداوند متعال،آیه«آن گاه که از پروردگارتان یاری می خواستید،پس دعای شما را اجابت کرد که:«من،شما را با هزار فرشته پیاپی،یاری خواهم کرد»»را نازل فرمود.

ص:841


1- (2) فی کنز العمّال:ج 10 ص 376 ح 29873«جزاکم اللّه عنّی من عصابة شرّا،لقد خوّنتمونی أمینا،وکذبّتمونی صادقا».
2- (3) الأمالی للطوسی:ص 310 ح 626. [1]
3- (4) کنز العمّال:ج 10 ص 392 ح 29939.

2843 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام: لقد رَأیتُنا یومَ بدرٍ ونحنُ نَلُوذُ برسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُو أقرَبُنا إلَی العَدُوِّ،وکانَ مِن أشَدِّ الناسِ یَومَئذٍ بَأسا. (1)

2844 . عنه علیه السلام: لقد حَضَرنا بَدرا وما فِینا فارِسُ غیرَ المِقدادِ بنِ الأسوَدِ،ولقد رَأیتُنا لیلةَ بَدرٍوما فِینا إلّامَن نامَ غیرَ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فإنّهُ کانَ مُنتَصِبا فی أصلِ شَجَرةٍ یُصَلِّی ویَدعُو حتَّی الصَّباحِ. (2)

2/5.غَزوَةُ احدٍ وحَمراءِ الأسَدِ

الکتاب

«وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ وَ اللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». 3

الحدیث

2845 . صحیح مسلم عن أنس: إنَّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کُسِرَت رَباعِیَتُهُ یومَ احُدٍ،وشُجَّ فی رَأسِهِ،فَجَعَلَ یَسلُتُ الدَّمَ عَنهُ ویقولُ:کیفَ یُفلِحُ قومٌ شَجُّوا نَبِیَّهُم وکَسَرُوا رَباعِیَتَهُ،وهُو یَدعُوهم إلَی اللّهِ؟!فَأنزَلَ اللّهُ عَزَّوجلَّ: «لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ» (3). (4)

2843 . امام علی علیه السلام: در جنگ بدر،ما خود را در پناه پیامبر خدا قرار می دادیم و ایشان از همه ما به دشمن نزدیک تر بود و در آن روز،از همه شجاعت بیشتری نشان می داد.

2844 . امام علی علیه السلام: زمانی که در جنگ بدر شرکت کردیم،جز مقداد بن اسوَد،سواره دیگری در میان ما نبود.در شب جنگ بدر،هر که با ما بود،خوابید،مگر پیامبر خدا که در زیر درختی ایستاده بود و تا صبح،نماز می خواند و دعا می کرد.

2/5.جنگ های احُد و حَمراءُ الأسد
قرآن

«و[یاد کن]زمانی را که[در جنگ احُد]بامدادان،از پیشِ کسانت بیرون آمدی[تا]مؤمنان را برای جنگیدن،در مواضع خود جای دهی؛و خداوند،شنوای داناست».

حدیث

2845 . صحیح مسلم به نقل از انَس:در جنگ احد،دندان پیشین پیامبر خدا شکست و سر ایشان،شکاف برداشت.در حالی که از فرقش خون جاری بود،می فرمود:«چگونه رستگار می شوند مردمی که فرق پیامبر خود را که آنان را به خدا دعوت می کند،شکافتند و دندان پیشینش را شکستند؟».

پس خداوند عز و جل این آیه را فرو فرستاد:«تو را در این کارها دستی نیست.[خدا]یا بر آنان می بخشاید،یا عذابشان می کند؛زیرا آنان ستمکارند».

ص:842


1- (1) کنز العمّال:ج 10 ص 397 ح 29943.
2- (2) الإرشاد:ج 1 ص 73. [1]
3- (4) آل عمران:128. [2]
4- (5) صحیح مسلم:ج 3 ص 1417 ح 104.

2846 . تفسیرُ القمّی فی ذِکر ما جَری بَعدَ وَقعَةِ احُدٍ:لَمّا دَخَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله المَدینَةَ نَزَلَ علَیهِ جَبرَئیلُ علیه السلام فقالَ:یا محمّدُ،إنَّ اللّهَ یَأمُرُکَ أن تَخرُجَ فی أثَرِ القَومِ ولا یَخرُجَ معکَ إلّا مَن به جِراحَةٌ!فَأمَرَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مُنادِیا یُنادِی:یا مَعشَرَ المهاجِرینَ والأنصارِ!مَن کانَت بهِ جِراحَةٌ فَلْیَخرُجْ،ومَن لَم یَکُن بهِ جِراحَةٌ فَلْیُقِمْ،فَأقبَلُوا یُضَمِّدُونَ جِراحاتِهِم ویُداوُونَها،فأنزَلَ اللّهُ علی نَبِیِّهِ: «وَ لا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللّهِ ما لا یَرْجُونَ» (1)...قالَ عَزَّوجلَّ: «إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ...» (2)فَخَرَجُوا علی ما بِهِم مِن الألَمِ والجِراحِ. (3)

3/5.غَزوَةُ ذاتِ الرِّقاعِ

2847 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: نَزَلَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی غزوةِ ذاتِ الرِّقاعِ تَحتَ شَجرَةٍ علی شَفیرِ وادٍ،فَأقبَلَ سَیلٌ فَحالَ بَینَهُ وبَینَ أصحابِهِ،فَرآهُ رَجُلٌ مِن المُشرکینَ؛والمسلمونَ قِیامٌ علَی شَفیرِ الوادِی یَنتَظِرُونَ متَی یَنقَطِعُ السَّیلُ،فقالَ رجُلٌ مِن المُشرکینَ لقومِهِ:أنا أقتُلُ محمّدا!فَجاءَ وشَدَّ علی رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله بالسَّیفِ،ثُمَّ قالَ:مَن یُنجِیکَ مِنّی یا محمّدُ؟!فقالَ:رَبّی ورَبُّکَ،فَنَسَفَهُ جَبرَئیلُ علیه السلام عن فَرَسِهِ فَسَقَطَ علی ظَهرِهِ،فقامَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله و أخَذَ السَّیفَ وجَلَسَ علی صَدرِهِ،وقالَ:مَن یُنجِیکَ مِنّی یا غَورثُ؟فقالَ:جُودُکَ وکَرَمُکَ یا محمّدُ،فَتَرَکَهُ،فقامَ وهُو یَقولُ:

واللّهِ لَأنتَ خَیرٌ مِنّی و أکرَمُ. (4)

2846 . تفسیر القمّی در بیان ماجرای بعد از جنگ احد:چون پیامبر صلی الله علیه و آله از جنگ احد برگشت و وارد مدینه شد،جبرئیل علیه السلام بر ایشان فرود آمد و گفت:ای محمّد!خداوند به تو فرمان می دهد که این قوم(مشرکان)را تعقیب کنی و کسی جز افراد مجروح،همراه تو نیاید!

پس پیامبر خدا به منادی فرمود تا ندا دهد:«ای گروه مهاجران و انصار!هر کس جراحتی دارد،بیرون بیاید و هر کس مجروح نیست،بماند».

آنان،شروع به مرهم نهادن بر زخم های خود و مداوای آنها کردند و خداوند،این آیه را بر پیامبرش نازل فرمود:«و در دست یافتن به آن قوم،سستی مکنید.اگر شما درد می کشید،آنها نیز چون شما درد می کشند؛ولی شما از خدا چیزی را امید دارید که آنان،امید ندارند»...و فرمود خداوند عز و جل«اگر(در میدان احُد)به شما جراحتی رسید(و ضربه ای وارد شد)،به آن جمعیّت نیز(در میدان بدر)،حراجتی همانند آن وارد گردید...»پس،مسلمانان با وجود درد و جراحتی که داشتند،[برای تعقیب مشرکان]بیرون رفتند.

3/5.جنگ ذاتُ الرِّقاع

2847 . امام صادق علیه السلام: در جنگ ذات الرِّقاع،پیامبر خدا زیر درختی در کنار درّه ای پیاده شد.در این هنگام،سیلی آمد و میان ایشان و یارانش جدایی انداخت.مردی از مشرکان،پیامبر صلی الله علیه و آله را در آن حال دید و مسلمانان نیز در آن طرف درّه،ایستاده ومنتظر بودند تا جریان سیل،قطع شود.آن مرد مشرک به همراهان خود گفت:من،محمّد را می کُشم.

آن گاه نزد پیامبر خدا آمد و به روی ایشان،شمشیر کشید و گفت:ای محمّد!اینک چه کسی تو را از چنگ من می رَهاند؟

فرمود:«پروردگار من و تو».

در این هنگام،جبرئیل علیه السلام آن مرد را از[روی]اسبش پرت کرد و او به پشت افتاد.پیامبر خدا برخاست و شمشیر کشید و روی سینه او نشست و فرمود:«ای غَورَث!چه کسی تو را از چنگ من می رَهاند؟».

گفت:بخشندگی و کَرَم تو،ای محمّد!

پیامبر صلی الله علیه و آله از آن مرد،دست کشید و او برخاست در حالی که می گفت:به خدا سوگند که تو از من،بهتر و گرامی تری!

ص:843


1- (1) النساء:104. [1]
2- (2) آل عمران:140. [2]
3- (3) تفسیر القمّی:ج 1 ص 124، [3]بحارالأنوار:ج 20 ص 64. [4]
4- (4) الکافی:ج 8 ص 127 ح 97. [5]

4/5.غَزوَةُ الأحزابِ وبَنی قُرَیظَةَ

الکتاب

«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّی یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ». 1

الحدیث

2848 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: لَمّا حَفَرَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الخَندَقَ مَرُّوا بِکُدیَةٍ،فَتَناوَلَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله المِعوَلَ مِن یَدِ أمیرِ المؤمنینَ علیه السلام أو مِن یَدِ سلمانَ رضی الله عنه فَضَرَبَ بها ضَربَةً فَتَفَرَّقَت بثلاثِ فِرَقٍ،فقالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لَقَد فُتِحَ عَلَیَّ فی ضَربَتی هذِهِ کُنُوزُ کِسری وقَیصرَ،فقالَ أحَدُهُما لصاحِبِهِ:یَعِدُنا بکُنُوزِ کِسری وقَیصرَ وما یَقدِرُ أحَدُنا أن یَخرُجَ یَتَخَلّی! (1)

5/5.غَزوَةُ الحُدَیبیَةِ

2849 . کنز العمّال عن إیاس بن سَلمة عن أبیهِ: خَرَجنا مَع رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی غَزوَةِ الحُدَیبیَةِ،فَنَحَرَ مِئةَ بَدَنَةٍ ونحنُ سَبعَ عشرَةَ مِئةً ومَعَهُم عِدَّةُ السِّلاحِ والرِّجالِ والخَیلِ،وکانَ فی بُدنِهِ جَمَلُ أبِی جَهلٍ،فَنَزَلَ الحُدَیبیَةَ فَصالَحَتهُ قُرَیشٌ علی أنَّ هذا الهَدیَ مَحِلُّهُ حیثُ حَبَسناهُ. (2)

4/5.جنگ های احزاب و بنی قُرَیظه
قرآن

«آیا پنداشتید که داخل بهشت می شوید،حال آن که هنوز مانند آنچه بر[سرِ]پیشینیان شما آمد،بر[سرِ]شما نیامده است؟آنان،دچار سختی و زیان شدند و به[هول و]تکان درآمدند،تا جایی که پیامبر[خدا]و کسانی که با وی ایمان آورده بودند،گفتند:«یاری خدا کِی خواهد بود؟».هش دار،که پیروزی خدا نزدیک است!».

حدیث

2848 . امام صادق علیه السلام: هنگامی که پیامبر خدا خندق را می کَنْد،مسلمانان به مانعی برخوردند.پیامبر خدا،کلنگ را از دست امیرمؤمنان یا سلمان گرفت و ضربه ای بر آن فرود آورد که سه تکّه شد.در این هنگام،پیامبر خدا فرمود:«خداوند با این ضربه من،گنج های کسرا و قیصر را برایم گشود».

یکی از افراد به رفیقش گفت:وعده گنج های کسرا و قیصر را به ما می دهد،در حالی که هیچ یک از ما[از بیم دشمن]قادر نیست برای قضای حاجت،بیرون رود!

5/5.جنگ حُدَیبیّه

2849 . کنز العمّال به نقل از ایاس بن سلمه،از پدرش:در جنگ حدیبیّه با پیامبر خدا بیرون آمدیم.ایشان،صد شتر قربانی کرد و تعداد ما هزار و هفتصد نفر بود و با آنان(قریش)،جنگ افزار و پیادگان و سواران بودند.در میان شتران قربانی پیامبر صلی الله علیه و آله شتر ابو جهل نیز بود.ایشان در حدیبیّه فرود آمد و قریش با ایشان با این شرط صلح کردند که قربانگاه این شتران،همان جایی باشد که ما متوقّفشان کرده ایم[و وارد مکّه نشویم].

ص:844


1- (2) الکافی:ج 8 ص 216 ح 264. [1]
2- (3) کنز العمّال:ج 10 ص 478 ح 30148.

2850 . کنز العمّال عن عبد اللّهِ بن أبی أوفی: کُنّا یومَ الشَّجرَةِ ألفا و أربَعَمِئةٍ أو ألفا وثلاثَمِئةٍ،وکانَت أسلَمُ یومَئذٍ ثُمنُ المُهاجِرینَ. (1)

6/5.غَزوَةُ خَیبَرَ

الکتاب

«سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلی مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْکُمْ یُرِیدُونَ أَنْ یُبَدِّلُوا کَلامَ اللّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا کَذلِکُمْ قالَ اللّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَیَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ کانُوا لا یَفْقَهُونَ إِلاّ قَلِیلاً». 2

الحدیث

2851 . کنز العمّال عن بُرَیدة: لَمّا کانَ یومُ خَیبَرَ أخَذَ اللِّواءَ أبو بکرٍ،فَرَجَعَ ولَم یُفتَحْ لَهُ،فَلَمّا کانَ مِن الغَدِ أخَذَ عُمَرُ ولَم یُفتَحْ لَهُ،وقُتِلَ ابنُ مُسلِمَةَ ورَجَعَ الناسُ،فقالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لَأدفَعَنَّ لِوائی هذا إلی رَجُلٍ یُحِبُّ اللّهَ ورسولَهُ ویُحِبُّهُ اللّهُ ورسولُهُ،لَن یَرجِعَ حتی یُفتَحَ علَیهِ.فَبِتنا طَیِّبةً أنفُسُنا أنَّ الفَتحَ غَدا،فَصَلّی رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الغَداةَ ثُمّ دَعا بِاللِّواءِ وقامَ قائما،فما مِنّا مِن رَجُلٍ لَهُ مَنزِلَةٌ مِن رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلّا وهُو یَرجُو أن یکونَ ذلکَ الرَّجُلَ؛حتّی تَطاوَلتُ أنا لها ورَفَعتُ رَأسِی لِمَنزِلَةٍ کانَت لی مِنهُ،فَدَعا علیَّ بنَ أبی طالبٍ وهو یَشتَکِی عَینَیهِ فَمَسَحَها ثمَّ دَفَعَ إلَیهِ اللِّواءَ فَفُتِحَ لَهُ! (2)

2852 . کنز العمّال عن أبی طلحة: لَمّا أصبَحَ النبیُّ صلی الله علیه و آله

خَیبَرَ وقد أخَذُوا مَساحِیَهُم (3)ومَکاتِلَهُم وغَدَوا علی حُرُوثِهم،فلمّا رَأوُا النبیَّ صلی الله علیه و آله مَعهُ الخمیسُ نَکَصُوا مُدبِرِینَ،فقالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:اللّهُ أکبَرُ اللّهُ أکبرُ خَرِبَت خَیبَرُ،إنّا إذا نَزَلنا بساحَهِ قَومٍ فَساءَ صَباحُ المُنذَرِینَ. (4)

2850 . کنز العمّال به نقل از عبد اللّه بن ابی اوفی:در روز بیعت رضوان،تعداد ما هزار و چهار صد یا هزار و سیصد نفر بود و قبیله اسلَم در آن روز،یکْ هشتمِ مهاجران بودند.

6/5.جنگ خیبر
قرآن

«چون به[قصدِ]گرفتن غنایم روانه شدید،به زودی برجای ماندگان خواهند گفت:بگذارید ما[هم]به دنبال شما بیاییم.[این گونه]می خواهند دستورِ خدا را دگرگون کنند.بگو:«هرگز از پیِ ما نخواهید آمد».آری.خدا از پیش درباره شما چنین فرموده.پس به زودی خواهند گفت:«[نه،]بلکه بر ما رشک می برید».[نه،چنین نیست؛]بلکه جز اندکی درنمی یابند».

حدیث

2851 . کنز العمّال به نقل از بُرَیده:در روز خیبر،ابو بکر،پرچم را گرفت؛امّا بدون آن که موفّق به فتح شود،برگشت.روز بعد،عمر پرچم را گرفت و اوهم ناکام برگشت و ابن سَلَمه کشته شد و مردم(مسلمانان)برگشتند.

پیامبر خدا،فرمود:«هر آینه،این پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش نیز او را دوست دارند و هرگز بر نمی گردد تا پیروزی نصیبش شود.ما آن شب را خوش حال از این که فردا روز پیروزی است،به صبح رساندیم.پیامبر خدا،نماز صبح را خواند و آن گاه،پرچم را خواست و از جا بلند شد.هر یک از ما که نزد پیامبر خدا منزلتی داشت،امیدوار بود که آن مرد او باشد.حتّی من به جهت منزلتی که نزد پیامبر صلی الله علیه و آله داشتم،گردن کشیدم و سرم را بالا گرفتم؛امّا پیامبر خدا،علی بن ابی طالب را صدا زد.علی علیه السلام مبتلا به چشم دردبود.پیامبر خدا،دستی بر چشم او کشید و آن گاه،پرچم را به وی سپرد و پیروزی نصیب او شد.

2852 . کنز العمّال به نقل از ابو طلحه:وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله

به خیبر رسید،اهالی خیبر با بیل و زنبیل های خود برای رفتن به مزارعشان بیرون آمدند و چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سپاه او را دیدند،برگشتند و فرار کردند.پیامبر خدا فرمود:«اللّه اکبر،اللّه اکبر!خیبر ویران شد(سقوط کرد).ما هر گاه در میدان قومی فرود آییم،بیم داده شدگان،صبحِ بدی خواهند داشت».

ص:845


1- (1) کنز العمّال:ج 10 ص 480 ص 30150.
2- (3) کنز العمّال:ج 10 ص 463 ح 30120.
3- (4) المساحی:جمع مسحاة،وهی المجرفة من الحدید،والمیم زائدة،لأنّه من السحو:الکشف والإزالة.(النهایة:ج 4 ص 328). [1]
4- (5) کنز العمّال:ج 10 ص 465 ح 30125.

7/5.غَزوَةُ مُؤتَةَ

2853 . الأمالی للطوسی عن محمّد بن شهاب الزُّهْری: لَمّا قَدِمَ جعفرُ بنُ أبی طالبٍ رضی الله عنه مِن بِلادِ الحَبَشَةِ بَعَثَهُ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلی مُؤتَةَ،واستَعمَلَ عَلَی الجیشِ مَعهُ زیدَ بنَ حارِثَةَ وعبدَاللّهِ بنَ رَواحَةَ،فَمَضَی الناسُ معهُم حتّی کانُوا بِتُخُومِ البَلقاءِ،فَلَقِیَهُم جُمُوعُ هِرَقلَ مِنَ الرُّومِ والعَرَبِ،فَانحازَ المُسلمونَ إلی قَریَةٍ یقالُ لَها:مُؤتَةُ،فَالتَقَی الناسُ عِندَها،واقتَتَلُوا قِتالاً شَدیدا. (1)

8/5.غَزوَةُ الفَتحِ

الکتاب

«وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً». 2

الحدیث

2854 . الإمامُ الرِّضا علیه السلام عن آبائه علیهم السلام: دَخَلَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یومَ فَتحِ مکَّةَ والأصنامُ حَولَ الکعبَةِ،وکانَت ثلاثَمِئةٍ

وسِتِّینَ صَنَما،فَجَعَلَ یَطعَنُها بِمِخصَرَةٍ فی یَدِهِ ویقولُ: «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» ،جاءَ الحَقُّ ومایُبدِئُ الباطِلُ ومایُعیدُ.فَجَعَلَت تُکَبُّ لِوَجهِها (2). (3)

7/5.جنگ مُوته

2853 . الأمالی،طوسی به نقل از محمّد بن شهاب زُهْری هنگامی که جعفر بن ابی طالب از سرزمین حبشه برگشت،پیامبر خدا،او را به سوی مُوته گسیل داشت و در کنار او زید بن حارثه و عبد اللّه بن رواحه را نیز به فرماندهی سپاه گماشت[که چنانچه جعفر کشته شود،زید،فرماندهی رابه عهده بگیرد و اگر زید هم کشته شد،عبد اللّه فرمانده شود].مسلمانان به راه افتادند تا به سرزمین بَلقا رسیدند و در آن جا با لشکریان رومی و عربِ هِرَقْل،رو به رو شدند.مسلمانان،خود را به آبادی ای به نام موته کشیدند و در آن جا میان دو سپاه،جنگ درگرفت و مسلمانان به سختی جنگیدند.

8/5.جنگ فتح مکّه
قرآن

«و بگو:«حق آمد و باطل،نابود شد.آری.باطل،همواره نابودشدنی است»».

حدیث

2854 . امام رضا علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام:روزی که پیامبر خدا،مکّه را فتح کرد،بت ها که تعدادشان

سیصد و شصت عدد بود،پیرامون کعبه نصب شده بودند.ایشان با چوبی که در دستش بود،به آنها می زد و می فرمود:«حق آمد و باطل،نابود شد.به راستی که باطل،نابود شدنی است.حق آمد و باطل،دیگر آغاز نمی شود و بر نمی گردد».

در این هنگام،بت ها یکی یکی به رو در می افتادند.

ص:846


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 141 ح 230. [1]
2- (3) فی المصدر:«تُکَبَب لوجوهها»والصحیح ما اثبتناه فی بحارالأنوار. [2]
3- (4) الأمالی للطوسی:ص 337 ح 683. [3]

2855 . کنز العمّال عن الزهری عن بعض آل عمر عن عمر بن الخطاب: لَمّا کانَ یومُ الفَتحِ ورسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بمکَّةَ،أرسَلَ إلی صَفوانَ بنِ امَیَّةَ وإلی أبی سُفیانَ بنِ حَربٍ وإلَی الحارثِ ابنِ هِشامٍ،قالَ عمرُ:فَقُلتُ:قَد أمکَنَ اللّهُ مِنهُم لَأعرِفَنَّهُم بما صَنَعُوا،حتی قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مَثَلِی ومَثَلُکُم کَما قالَ یوسفُ لِإِخوَتِهِ: «لا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ» (1)،قالَ عمرُ:فَانفَضَحتُ حَیاءً مِن رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله؛کَراهِیَةَ أن یَکونَ بَدَرَ مِنّی وقد قالَ لَهُم رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ما قالَ. (2)

2856 . کنز العمّال عن أبی مریمَ السَّلولیّ: شَهِدتُ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یومَ فَتحِ مَکَّةَ والهَدیُ معکوفا،فجاءَهُ الحارثُ بنُ هِشامٍ فقالَ:یا محمّدُ،جِئتَنا بِأوباشٍ مِن أوباشِ الناسِ تُقاتِلُنا بِهِم؟!فقالَ لَهُ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:اُسکُتْ،هَؤلاءِ خیرٌ مِنکَ ومِمَّن أخَذَ بِأخذِکَ،هؤلاءِ یُؤمِنونَ بِاللّهِ ورسولِهِ. (3)

2855 . کنز العمّال به نقل از زُهْری،از یکی از خاندان عمر،از عمر بن خطّاب:چون روز فتح شد و پیامبر خدا به مکّه در آمد،در پیِ صفوان بن امیّه و ابو سفیان بن حرب و حارث بن هشام فرستاد.من با خودم گفتم:خدا،آنها را به چنگ ما انداخت.سزای اعمالشان را به آنها خواهم چشاند.امّا پیامبر خدا،به آنان فرمود:«من،امروز به شما همانی را می گویم که یوسف به برادرانش گفت:«امروز،ملامتی بر شما نیست.خداوند،شما را ببخشاید که او مهربان ترینِ مهربانان است».

من از این که چنان فکری در فکرم گذشت و پیامبر خدا به آنها چنان گفت،از پیامبر خدا شرمنده شدم.

2856 . کنز العمّال به نقل از ابی مریم سَلولی:در روز فتح مکّه که جلو قربانی ها را گرفته بودند،به حضور پیامبر خدا رسیدم.حارث بن هشام نزد ایشان آمد و گفت:ای محمّد!مشتی فرومایه و اوباش آورده ای که به کمک آنها با ما بجنگی؟

پیامبر خدا به او فرمود:«خاموش!اینها بهتر از تو و هم مسلکان تو هستند.اینان به خدا و فرستاده او ایمان دارند».

ص:847


1- (1) یوسف:92. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 10 ص 498 ح 30158.
3- (3) کنز العمّال:ج 10 ص 503 ح 30169.

9/5.غَزوَةُ حُنَینٍ

الکتاب

«لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ فِی مَواطِنَ کَثِیرَةٍ وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئاً وَ ضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ* ثُمَّ أَنْزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ* ثُمَّ یَتُوبُ اللّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ عَلی مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ». 1

الحدیث

2857 . کنز العمّال عن أبی إسحاق: قالَ رجلٌ للبَراءِ:هَل کُنتُم وَلَّیتُم یومَ حُنَینٍ یا أبا مارَّةَ (1)؟قالَ:أشهَدُ علَی النبیِّ صلی الله علیه و آله أنَّهُ ما وَلّی،ولکنِ انطَلَقَ أخفاءٌ مِن الناسِ،وحُشِرَ إلی هذا الحَیِّ مِن هَوازنَ وهُم قَومٌ رُماةٌ،فَرَمَوهُم بِرَشقٍ مِن نَبلٍ کأنّها رجلٌ مِن جَرادٍ فَانکَشَفُوا،فَأقبَلَ القَومُ إلی رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله و أبو سُفیانَ بنُ الحارثِ یَقُودُ بَغلَتَهُ،فَنَزَلَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَاستَنصَرَ ودَعا وهُو یقولُ:

أنا النبیُّ لا کَذِبْ أنا ابنُ عبدِ المُطَّلِبْ

اللّهُمّ أنزِلْ نَصرَکَ.قالَ:واللّهِ إذا احمَرَّ البَأسُ نَتَّقِی بهِ،وإنَّ الشُّجاعَ الذی یُحاذِی بهِ. (2)

9/5.جنگ حُنَین
قرآن

«قطعاً خداوند،شما را در مواضع بسیاری یاری کرده است،و[نیز]در روز حُنَین،آن هنگام که شمارِ فراوانتان شما را به شگفت آورده بود؛ولی به هیچ وجه از شما دفع[خطر]نکرد،و زمین با همه فراخی بر شما تنگ گردید.سپس در حالی که پشت[به دشمن]کرده بودید،برگشتید.آن گاه،خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد،و سپاهیانی فرو فرستاد که آنها را نمی دیدید،و کسانی را که کفر ورزیدند،عذاب کرد و سزای کافران،همین بود.سپس خدا بعد از این[واقعه]،توبه هر کس را بخواهد،می پذیرد؛و خدا آمرزنده مهربان است».

حدیث

2857 . کنز العمّال به نقل از ابو اسحاق مردی به براء گفت:ای ابو مارّه! (3)آیا در جنگ حُنَین گریختید؟

او گفت:گواهی می دهم که پیامبر صلی الله علیه و آله نگریخت؛بلکه مسلمانان،شتابان و بی زره به سوی این تیره هَوازِن،که مردمانی تیرانداز بودند،ره سپار شدند.آنان،مسلمانان را تیرباران کردند،به طوری که انبوه تیرهای آنان،همچون هجوم دسته های ملخ بود.لذا مسلمانان پراکنده شدند و گریختند.دشمن به طرف پیامبر خدا هجوم آوردند،در حالی که ابو سفیان بن حارث،لگام استر پیامبر صلی الله علیه و آله را گرفته بود.پیامبر خدا،از استر فرود آمد و از خداوند،طلب نصرت کرد و دعا نمود و می گفت:

«من،پیامبر هستم و این،دروغ نیست.

من پور عبد المطّلبم.

خدایا!نصرت و یاری ات را فرو فرست».

براء می گوید:به خدا سوگند،هر گاه جنگ شدّت می گرفت،ما خود را در پناه پیامبر صلی الله علیه و آله قرار می دادیم و کسی که به موازات او می ایستاد،به راستی شجاع بود.

ص:848


1- (2) هکذا فی المصدر،و الصحیح فی کنیته«أبو عمارة»راجع:اُسد الغابة:ج 1 ص 362 و الاستیعاب:ج 1 ص 239.
2- (3) کنز العمّال:ج 10 ص 539 ح 30206.
3- (4) در مصدر چنین آمده؛لیکن کنیه صحیح او چنان که در اسد الغابة آمده،ابو عماره است.

الباب الثّامن:أفضل الأمکنة للعبادة

الفصل الأوّل:مکّة

1/1.فَضلُ مَکَّةَ

الکتاب

«رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقِیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ». 1

الحدیث

2858 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ للّهِ ِ عَزَّوجَلَّ خِیارًا مِن کُلِّ ما خَلَقَهُ...فَأَمّا خِیارُهُ مِنَ البِقاعِ فَمَکَّةُ والمَدینَةُ وبَیتُ المَقدِسِ. (1)

2859 . عنه صلی الله علیه و آله مُخاطِبًا مَکَّةَ: ما أطیَبَکِ مِن بَلَدٍ أحَبَّکِ إلَیَّ!ولَولا أنَّ قَومی أخرَجونی مِنکِ ما سَکَنتُ غَیرَکِ. (2)

2/1.أمنُ کُلِّ خائِفٍ دَخَل الحَرَم

الکتاب

«وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ* وَ طُورِ سِینِینَ* وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ». 4

باب هشتم:بهترین مکان های عبادت

فصل یکم:مکّه

1/1.ارزش مکّه
قرآن

«پروردگارا!من[یکی از]فرزندانم را در درّه ای بی کِشت،نزد خانه محترم تو،سکونت دادم پروردگارا تا نماز را به پا دارند.پس،دل های برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده و آنان را از محصولات[مورد نیازشان]روزی ده،باشد که سپاس گزاری کنند».

حدیث

2858 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل از هر چه آفریده است،برگزیده ای دارد...و برگزیده او از سرزمین ها مکّه،مدینه و بیت المقدّس اند.

2859 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به مکّه:چه شهر پاکی هستی و چه قدر نزد من محبوبی!اگر نبود که قوم من،مرا از تو بیرون کردند،در جایی جز تو ساکن نمی شدم.

2/1.در امان بودنِ هر ترسانی که وارد آن شود
قرآن

«سوگند به[کوه]تین و زیتون،و طور سینا،و این شهر امن».

ص:849


1- (2) التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام:ص 661 ح 374. [1]
2- (3) سنن الترمذی:ج 5 ص 723 ح 3926.

الحدیث

2860 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا لَعنَةُ اللّهِ والمَلائِکَةِ والنّاسِ أجمَعینَ عَلی مَن أحدَثَ فِی الإِسلامِ حَدَثًا،یَعنی یُحدِثُ فِی الحِلِّ فَیَلجَأُ إلَی الحَرَمِ فَلا یُؤویهِ أحَدٌ،ولا یَنصُرُهُ،ولا یُضیفُهُ،حَتّی یَخرُجَ إلَی الحِلِّ فَیُقامَ عَلَیهِ الحَدُّ. (1)

3/1.حُرمَةُ نَقض أمنِ الحَرَم

الکتاب

«وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتّی یُقاتِلُوکُمْ فِیهِ فَإِنْ قاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ». 2

الحدیث

2861 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله یَومَ فَتحِ مَکَّةَ:إنَّ اللّهَ حَرَّمَ مَکَّةَ یَومَ خَلَقَ السَّماواتِ والأَرضَ،وهِیَ حَرامٌ إلی أن تَقومَ السَّاعَةُ،لَم تَحِلَّ لِأَحَدٍ قَبلی،ولا تَحِلُّ لِأَحَدٍ بَعدی،ولَم تَحِلَّ لی إلّا ساعَةً مِن نَهارٍ. (2)

4/1.حُرمَةُ الصَّید ونَزع شَجَر الحَرَم

2862 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَرَمُ لا یُختَلی خَلاهُ،ولا یُعضَدُ شَجَرُهُ ولا شَوکُهُ،ولا یُنَفَّرُ صَیدُهُ...فَمَن أصَبتُموهُ اختَلی أو عَضَدَ الشَّجَرَ أو نَفَّرَ الصَّیدَ فَقَد حَلَّ لَکُم سَبُّهُ و أن توجِعوهُ ظَهرَهُ بِمَا استَحَلَّ فِی الحَرَمِ. (3)

حدیث

2860 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آگاه باشید!لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر کسی که در اسلام،چیزی پدید آورد(جنایتی کند)،یعنی در محدوده حِلّ،جرمی مرتکب شود و آن گاه به حرم پناهنده شود!پس کسی او را پناه ندهد و یاری نکند و مهمان نکند تا آن که از حرم به حِلّ بیرون آید.آن گاه بر او حد جاری می شود.

3/1.ممنوعیّتِ از بین بردن ایمنی حرم
قرآن

«و هر کجا بر ایشان دست یافتید،آنان را بکشید و همان گونه که شما را بیرون راندند،آنان را بیرون برانید؛[چرا که]فتنه(شرک)از قتل،بدتر است.[با این همه]در کنار مسجد الحرام با آنان جنگ مکنید،مگر آن که با شما در آن جا به جنگ در آیند.پس اگر با شما جنگیدند،آنان را بکشید،که کیفر کافران،چنین است».

حدیث

2861 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز فتح مکّه:خداوند،روزی که آسمان ها و زمین را آفرید،مکّه را حرام ساخت و تا برپایی قیامت نیز حرام است و آن برای هیچ کس پیش از من،حلال نشده و برای هیچ کس پس ازمن نیز حلال نخواهد شد و برای من،جز ساعتی از یک روز،حلال نشده است.

4/1.ممنوعیّت شکار و کَندن درخت در حرم

2862 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گیاه حرم،چیده نمی شود و درخت خار آن،قطع نمی شود و شکارش رَمانده نمی شود....پس،هر که را دیدید که گیاه حرام را چیده یا درختش را قطع کرده یا شکارش را رَمانده است،برای شما رواست که ناسزایش بگویید،یا پشت او را در حدّی که در حرم،حلال است به درد آورید.

ص:850


1- (1) الجعفریّات:ص 71. [1]
2- (3) الکافی:ج 4 ص 226 ح 4. [2]
3- (4) الجعفریّات:ص 71. [3]

5/1.أدَبُ دُخولِ مَکَّةَ

2863 . سنن الترمذی عن ابن عُمَر: اغتَسَلَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله لِدُخولِهِ مَکَّةَ بِفَخٍّ. (1)

الفصل الثّانی:بیت اللّه وما یتعلّق به

1/2.فَضلُ المَسجِدِ الحَرامِ

2864 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أعظَمُ المَساجِدِ حُرمَةً و أحَبُّها إلَی اللّهِ و أکرَمُها عَلَی اللّهِ تَعالی،المَسجِدُ الحَرامُ. (2)

2865 . عنه صلی الله علیه و آله: فَضلُ المَسجِدِ الحَرامِ عَلی مَسجِدی کَفَضلِ مَسجِدی عَلَی المَساجِدِ. (3)

2/2.فَضلُ الصَّلاةِ فِی المَسجِدِ الحَرامِ

2866 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فَضلُ المَسجِدِ الحَرامِ عَلی مَسجِدی هذا مِئَةُ صَلاةٍ. (4)

2867 . عنه صلی الله علیه و آله: صَلاةٌ فی مَسجِدی هذا أفضَلُ مِن ألفِ صَلاةٍ فیما سِواهُ مِنَ المَساجِدِ إلَا المَسجِدَ الحَرامَ،وصَلاةٌ فِی المَسجِدِ الحَرامِ أفضَلُ مِن مِئَةِ صَلاةٍ فی هذا. (5)

3/2.فَضلُ البَیتِ

الکتاب

«إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً

لِلْعالَمِینَ». 6

5/1.آداب ورود به مکّه

2863 . سنن الترمذی به نقل از ابن عمر:پیامبر صلی الله علیه و آله برای ورود به مکّه،در فَخ،غسل کرد.

فصل دوم:خانه خدا و متعلّقات آن

1/2.فضیلت مسجد الحرام

2864 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محترم ترین،محبوب ترین و گرامی ترینِ مساجد نزد خداوند،مسجد الحرام است.

2865 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برتری مسجد الحرام بر مسجد من،همچون برتری مسجد من بر مساجد دیگر است.

2/2.فضیلت نماز در مسجد الحرام

2866 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برتریِ مسجد الحرام بر این مسجد من،صد نماز است.

2867 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یک نماز در مسجد من،برتر از هزار نماز در مساجد دیگر است،مگر مسجد الحرام.یک نماز در مسجد الحرام،از صد نماز در این[مسجد من]،برتر است.

3/2.فضیلت کعبه
قرآن

«در حقیقت،نخستین خانه ای که برای[عبادت]مردم،

نهاده شده،همان است که در مکّه است و مبارک و برای جهانیان،[مایه]هدایت است».

ص:851


1- (1) سنن الترمذی:ج 3 ص 208 ح 852. [1]
2- (2) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 530 ح 8490.
3- (3) أخبار مکّة للأزرقیّ:ج 2 ص 64. [2]
4- (4) أخبار مکّة للأزرقی:ج 2 ص 64. [3]
5- (5) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 452 ح 16117. [4]

الحدیث

2868 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أکرَمُ البُیوتِ عَلی وَجهِ الأَرضِ أربَعَةٌ:الکَعبَةُ،وبَیتُ المَقدِسِ،وبَیتٌ یُقرَأُ فیهِ القُرآنُ،والمَساجِدُ. (1)

2869 . عنه صلی الله علیه و آله عِندَما طافَ بِالکَعبَةِ حَتّی إذا بَلَغَ الرُّکنَ الیَمانِیَّ رَفَعَ رَأسَهُ إلَی الکَعبَةِ: الحَمدُ للّهِ ِ الَّذی شَرَّفَکِ وعَظَّمَکِ،والحَمدُ للّهِ ِ الَّذی بَعَثَنی نَبِیًّا وجَعَلَ عَلِیًّا إمامًا.اللّهُمَّ اهدِ لَهُ خِیارَ خَلقِکَ،وجَنِّبهُ شِرارَ خَلقِکَ. (2)

4/2.تَخلِیَةُ المَطافِ لِطَوافِ الفَریضَةِ

2870 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أبلِغوا أهلَ مَکَّةَ والمُجاوِرینَ أن یُخَلّوا بَینَ الحُجّاجِ وبَینَ الطَّوافِ والحَجَرِالأَسوَدِ ومَقامِ إبراهیمَ والصَّفِّ الأَوَّلِ،مِن عَشرٍ تَبقی مِن ذِیالقَعدَةِ إلی یَومِ الصَّدَرِ. (3)

5/2.النَّهیُ عَن مَنعِ الطَّوافِ والصَّلاةِ مُطلَقا

2871 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا بَنی عَبدِ مَنافٍ،لا تَمنَعوا أحَدًا طافَ بِهذَا البَیتِ وصَلّی أیَّةَ ساعَةٍ شاءَ مِنَ اللَّیلِ والنَّهارِ. (4)

حدیث

2868 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گرامی ترینِ خانه ها بر روی زمین،چهار خانه است:کعبه،بیت المقدّس،خانه ای که در آن قرآن بخوانند،و مساجد.

2869 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وقتی کعبه را طواف کرد و به رُکن یَمانی رسید،پس از آن که سرش را به سوی کعبه بلند کرد:ستایش،خدای را که تو را شرافت و عظمت بخشید و مرا به پیامبری برانگیخت و علی را امام قرار داد.خدایا!بهترین بندگانت را به سوی آن ره نمون باش و آن را از بندگانِ بد خویش،دور بدار.

4/2.خالی گذاشتن مَطاف برای طواف واجب

2870 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به اهل مکّه و مجاوران برسانید که طواف و حجر الأسود و مقام ابراهیم و صف اوّل را از روز بیستم ذی قعده تا روز خروج،برای حُجّاج،وا گذارند.

5/2.جلوگیری نکردن از طواف و نماز در هیچ حال

2871 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای فرزندان عبد مَناف!از هیچ کس که می خواهد بر گِردِ این خانه طواف کند و نماز بخواند،در هر ساعتی از شب و روز که می خواهد،جلوگیری نکنید.

ص:852


1- (1) الاثنا عشریّة فی المواعظ العددیّة:ص 158.
2- (2) الکافی:ج 4 ص 410 ح 19. [1]
3- (3) الفردوس:ج 1 ص 99 ح 325.
4- (4) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 398 ح 1254.

6/2.الحَجَرُ الأَسوَدُ

2872 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحَجَرُ یَمینُ اللّهِ فی أرضِهِ،فَمَن مَسَحَهُ مَسَحَ یَدَ اللّهِ. (1)

2873 . عنه صلی الله علیه و آله: الحَجَرُ یَمینُ اللّهِ فِی الأَرضِ،فَمَن مَسَحَ یَدَهُ عَلَی الحَجَرِ فَقَد بایَعَ اللّهَ أن لا یَعصِیَهُ. (2)

2874 . عنه صلی الله علیه و آله: الحَجَرُ الأَسوَدُ مِن حِجارَةِ الجَنَّةِ. (3)

7/2.المُلتَزَم

2875 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما دَعا أحَدٌ بِشَیءٍ فی هذَا المُلتَزَمِ إلَا استُجیبَ لَهُ. (4)

2876 . عنه صلی الله علیه و آله: المُلتَزَمُ مَوضِعٌ یُستَجابُ فیهِ الدُّعاءُ،وما دَعا عَبدٌ اللّهَ دَعوَةً إلَا استَجابَها. (5)

2877 . عنه صلی الله علیه و آله: بَینَ الرُّکنِ والمَقامِ مُلتَزَمٌ،ما یَدعو بِهِ صاحِبُ عاهَةٍ إلّا بَرِئَ. (6)

8/2.الرُّکنُ الیَمانِیُّ

2878 . أخبار مکّة للأزرقی عن عَطاء: قیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،رَأَیناکَ تُکثِرُ استِلامَ الرُّکنِ الیَمانِیِّ!فَقالَ:ما أتَیتُ عَلَیهِ قَطُّ إلّا وجَبرَئیلُ قائِمٌ عِندَهُ یَستَغفِرُ لِمَن استَلَمَهُ. (7)

2879 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لا یَستَلِمُ إلَا

الرُّکنَ الأَسوَدَ والیَمانِیَّ،ثُمَّ یُقَبِّلُهُما ویَضَعُ خَدَّهُ عَلَیهِما،ورَأَیتُ أبی یَفعَلُهُ. (8)

6/2.حَجَر الأسود

2872 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حَجَر الأسود،دست خدا در زمین است.هر که آن را لمس کند،دست خدا را لمس کرده است.

2873 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حَجَر،دست خدا در زمین است.هر که دست خود را بر آن بکشد،با خدا بیعت کرده که او را نافرمانی نکند.

2874 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حجر الأسود،از سنگ های بهشت است.

7/2.مُلتزَم

2875 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ کس در این مُلتزَم چیزی از خدا نخواست،مگر آن که اجابت شد.

2876 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مُلتزَم،جایی است که دعا در آن پذیرفته است و هیچ بنده ای چیزی از خدا نخواست،مگر آن که آن را پذیرفت.

2877 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: میان رُکن و مقام،مُلتزَم است.هیچ دردمندی آن جا دعا نمی کند،مگر آن که بهبود می یابد.

8/2.رُکن یَمانی

2878 . أخبار مکّة،ازرقی به نقل از عطاء:به پیامبر صلی الله علیه و آله گفته شد:ای پیامبر خدا!دیده ایم که بسیار بر رُکن یَمانی دست می کشی.

فرمود:«هرگز نزد رُکن یمانی نیامدم،مگر آن که جبرئیلْ کنار آن ایستاده بود و برای هر که آن را لمس می نمود،طلب آمرزش می کرد».

2879 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا،جز رُکن حجر الأسود

و رُکن یَمانی را لمس نمی کرد.سپس این دو رُکن را می بوسید و صورت بر آنها می گذاشت.پدرم را نیز دیدم که چنین می کرد.

ص:853


1- (1) جامع الأحادیث للقمّی:ص 71.
2- (2) الفردوس:ج 2 ص 159 ح 2807.
3- (3) السنن الکبری:ج 5 ص 122 ح 9231.
4- (4) الفردوس:ج 4 ص 94 ح 6292.
5- (5) إتحاف السادة:ج 4 ص 354. [1]
6- (6) المعجم الکبیر:ج 11 ص 254 ح 11873.
7- (7) أخبار مکّة للأزرقیّ:ج 1 ص 338. [2]
8- (8) الکافی:ج 4 ص 408 ح 8. [3]
9/2.زَمزَم

2880 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ماءُ زَمزَمَ دَواءٌ لِما شُرِبَ لَهُ. (1)

2881 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَستَهدی مِن ماءِ زَمزَمَ وهُوَ بِالمَدینَةِ. (2)

10/2.فَضلُ النَّظَرِ إلَی البَیتِ

2882 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النَّظَرُ إلَی الکَعبَةِ عِبادَةٌ. (3)

2883 . عنه صلی الله علیه و آله: النَّظَرُ إلَی الکَعبَةِ حُبًّا لَها عِبادَةٌ،ویَهدِمُ الخَطایا هَدمًا. (4)

2884 . عنه صلی الله علیه و آله: تُفتَحُ أبوابُ السَّماءِ ویُستَجابُ الدُّعاءُ فی أربَعَةِ مَواطِنَ:...وعِندَ رُؤیَةِ الکَعبَةِ. (5)

11/2.تَحوُّلُ القِبلَةِ

الکتاب

«سَیَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النّاسِ ما وَلاّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کانُوا عَلَیْها قُلْ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ». 6

الحدیث

2885 . مجمع البیان عن علیّ بن إبراهیم بإسناده عن

الإمام الصادق علیه السلام: تَحَوَّلَتِ القِبلَةُ إلَی الکعبَةِ بعدَما صَلَّی النبیُّ صلی الله علیه و آله بمَکَّةَ ثلاثَ عَشرَةَ سَنةً إلی بَیتِ المَقدِسِ،وبعدَ مُهاجَرَتِهِ إلَی المَدینةِ صَلَّی إلی بَیتِ المَقدِسِ سَبعَةَ أشهُرٍ.

قال:ثُمّ وَجَّهَهُ اللّهُ إلَی الکعبَةِ،وذلکَ أنَّ الیَهودَ کانوا یُعَیِّرونَ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ویَقولونَ لَهُ:أنتَ تابِعٌ لَنا تُصَلِّی إلی قِبلَتِنا!فاغتَمَّ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِن ذلکَ غَمّا شَدیدا،وخَرَجَ فی جَوفِ اللیلِ یَنظُرُ إلی آفاقِ السماءِ یَنتَظِرُ مِن اللّهِ تعالی فی ذلکَ أمرا،فلمَّا أصبَحَ وحَضَرَ وَقتُ صلاةِ الظُّهرِ کانَ فی مَسجِدِ بنی سالِمٍ قد صَلّی مِن الظُّهرِ رَکعَتَینِ فَنَزَلَ علَیهِ جَبرائیلُ علیه السلام فَأخَذَ بِعَضُدَیهِ وحَوَّلَهُ إلَی الکعبَةِ و أنزَلَ علَیهِ: «قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» وکانَ صَلّی رَکعَتَینِ إلی بَیتِ المَقدِسِ ورَکعَتَینِ إلَی الکعبَةِ،فقالَتِ الیَهودُ والسُّفَهاءُ:ما وَلّاهُم عن قِبلَتِهِمُ التی کانوا علَیها؟! (6)

9/2.زمزم

2880 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آب زمزم،شفای هر دردی است که به خاطر آن نوشیده شود.

2881 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا،وقتی در مدینه بود،درخواست می نمود که از آب زمزم برایش هدیه بیاورند.

10/2.فضیلت نگاه کردن به کعبه

2882 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نگاه کردن به کعبه،عبادت است.

2883 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نگریستن به کعبه از روی محبّت به آن،عبادت است و خطاها را کاملاً از بین می برد.

2884 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در چهار مورد،درهای آسمان،گشوده می شوند و دعا مستجاب می گردد:...و هنگام دیدن کعبه.

11/2.تغییر قبله
قرآن

«به زودی،مردم کم خِرد خواهند گفت:«چه چیز آنان را از قبله ای که بر آن بودند،روی گردان کرد؟».بگو:«مشرق و مغرب،از آنِ خداست.هر که را بخواهد،به راه راست،هدایت می کند»».

حدیث

2885 . مجمع البیان از علی بن ابراهیم،به اسنادش از امام صادق علیه السلام:تغییر قبله به سوی کعبه،پس از

آن رُخ داد که پیامبر صلی الله علیه و آله سیزده سال در مکّه به سوی بیت المقدّس،نماز خواند و بعد از هجرتش به مدینه نیز به مدّت هفت ماه به سوی بیت المقدّس،نماز گزارد.بعد از این مدّت،خداوند،قبله او را به سوی کعبه تغییر داد؛چرا که یهود،پیامبر خدا را سرزنش می کردند و به ایشان می گفتند:تو پیرو ما هستی.به سوی قبله ما نماز می گزاری.

پیامبر خدا از این سخن،سخت اندوهگین شده بود و در دلِ شب،بیرون می رفت و به انتظار رسیدن فرمانی از جانب خداوند متعال در این باره،به کرانه های آسمان می نگریست.فردای آن شب،چون وقت نماز ظهر رسید،پیامبر خدا در مسجد بنی سالم،دو رکعت از نماز ظهر را خوانده بود،که جبرئیل علیه السلام بر ایشان فرود آمد و بازوهای ایشان را گرفت و ایشان را به سمت کعبه برگرداند و این آیه را بر او فرو خواند:«ما[به هر سو]گردانیدن رویت در آسمان را می بینیم.تو را به سوی قبله ای بر می گردانیم که آن را می پسندی.پس،رو به سوی مسجد الحرام کن».پیامبر خدا،دو رکعت به سوی بیت المقدّس خوانده بود و دو رکعت دیگر را به سوی کعبه خواند.در این هنگام،یهود و مردمان نابخرد گفتند:چه چیز آنها را از قبله ای که داشتند،روی گردان کرد؟

ص:854


1- (1) المحاسن:ج 2 ص 399 ح 2395. [1]
2- (2) تهذیب الأحکام::ج 5 ص 471 ح 1657.
3- (3) کنزالعمّال:ج 12 ص 197 ح 34647.
4- (4) جامع الأحادیث للقمّی:ص 126.
5- (5) المعجم الکبیر:ج 8 ص 169 ح 7713.
6- (7) مجمع البیان:ج 1 ص 413.

الفصل الثّالث:المدینة

1/3.أسماءُ المَدینَةِ

2886 . تاریخ أصبهان عن ابن عُمَر: ما طَلَعَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله عَلَی المَدینَةِ قافِلاً مِن سَفَرٍ قَطُّ إلّا قالَ:یا طَیبَةُ،یا سَیِّدَةَ البُلدانِ. (1)

2887 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عَزَّوجَلَّ أمَرَنی أن اسَمِّیَ

المَدینَةَ طَیبَةَ. (2)

فصل سوم:مدینه

1/3.نام های مدینه

2886 . تاریخ أصبهان به نقل از ابن عمر:هرگز پیامبر صلی الله علیه و آله در بازگشت از هیچ سفری،بر مدینه مُشرِف نشد،مگر آن که فرمود:«ای طَیْبه(پاک)!ای سَرور شهرها!».

2887 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل مرا فرمان داد که

مدینه را«طَیْبه(پاک)»بنامم.

ص:855


1- (1) تاریخ أصبهان:ج 2 ص 234 الرقم 1545. [1]
2- (2) المعجم الکبیر:ج 2 ص 236 ح 1987.

2/3.خَصائِصُ المَدینَةِ

2888 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لِکُلِّ نَبِیٍّ حَرَمٌ،وحَرَمِیَ المَدینَةُ. (1)

2889 . عنه صلی الله علیه و آله: المَدینَهُ مُهاجَری ومَضجَعی فِی الأَرضِ،حَقٌّ عَلی امَّتی أن یُکرِموا جیرانی مَا اجتَنَبُوا الکَبائِرَ. (2)

2890 . عنه صلی الله علیه و آله: المَدینَةُ قُبَّةُ الإِسلامِ،ودارُ الإِیمانِ،و أرضُ الهِجرَةِ،ومُبَوَّأُ الحَلالِ والحَرامِ. (3)

2891 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ الإِیمانَ لَیَأرِزُ إلَی المَدینَةِ کَما تَأرِزُ الحَیَّةُ إلی جُحرِها. (4)

3/3.فَضلُ المُقامِ فِی المَدینَةِ

2892 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المَدینَةُ خَیرٌ مِن مَکَّةَ. (5)

2893 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ استَطاعَ أن یَموتَ بِالمَدینَةِ فَلیَفعَل،فَإِنّی أشفَعُ لِمَن ماتَ بِها. (6)

4/3.مَسجِدُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله

2894 . صحیح البخاری عن أنَس: قَدِمَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله المَدینَةَ،و أمَرَ بِبِناءِ المَسجِدِ،فَقالَ:یا بَنِی النَّجّارِ،ثامِنونی،فَقالوا:لا نَطلُبُ ثَمَنَهُ إلّا إلَی اللّهِ،فَأَمَرَ بِقُبورِ

المُشرِکینَ فَنُبِشَت،ثُمَّ بِالخِرَبِ فَسُوِّیَت،وبِالنَّخلِ فَقُطِعَ،فَصَفُّوا النَّخلَ قِبلَةَ المَسجِدِ. (7)

2/3.ویژگی های مدینه

2888 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر پیامبری را حرمی است و حرم من،مدینه است.

2889 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مدینه،هجرتگاه و آرامگاه من در زمین است.بر امّت من است که همسایگانم را تا وقتی که از گناهان کبیره پرهیز می کنند،احترام کنند.

2890 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مدینه،گنبد اسلام و خانه ایمان و سرزمین هجرت و جایگاه حلال و حرام است.

2891 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان به مدینه باز می گردد،آن گونه که مار به لانه خود باز می گردد.

3/3.فضیلت اقامت در مدینه

2892 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مدینه،بهتر از مکّه است.

2893 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که می تواند در مدینه بمیرد،چنین کند.من برای کسی که در مدینه بمیرد،شفاعت می کنم.

4/3.مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله
اشاره

2894 . صحیح البخاری به نقل از انَس:پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه آمد و دستور ساختن مسجد داد و فرمود:«ای بنی نجّار!قیمت آن را برای من حساب کنید».

گفتند:بهای آن را جز از خدا نمی خواهیم.

پس[پیامبر صلی الله علیه و آله]دستور داد گور مشرکان را

کندند،ویرانه ها و ناهمواری ها را هموار کردند،نخل ها را بُریدند و آنها را در سمت قبله مسجد چیدند.

ص:856


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 682 ح 2923. [1]
2- (2) المعجم الکبیر:ج 20 ص 205 ح 470.
3- (3) المعجم الأوسط:ج 5 ص 380 ح 5618.
4- (4) صحیح البخاری:ج 2 ص 663 ح 1777.
5- (5) المعجم الکبیر:ج 4 ص 288 ح 4450.
6- (6) مسند ابن حنبل:ج 2 ص 363 ح 5438. [2]
7- (7) صحیح البخاری:ج 2 ص 661 ح 1769.

2895 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَو بُنِیَ مَسجِدی هذا إلی صَنعاءَ کانَ مَسجِدی. (1)

2896 . عنه صلی الله علیه و آله: صَلاةٌ فی مَسجِدی هذا خَیرٌ مِن ألفِ صَلاةٍ فیما سِواهُ،إلَا المَسجِدَ الحَرامَ. (2)

2897 . عنه صلی الله علیه و آله: صَلاةٌ فی مَسجِدی تَعدِلُ عِندَ اللّهِ عَشَرَةَ آلافِ صَلاةٍ فی غَیرِهِ مِنَ المَساجِدِ،إلَا المَسجِدَ الحَرامَ؛فَإِنَّ الصَّلاةَ فیهِ تَعدِلُ مِئَةَ ألفِ صَلاةٍ. (3)

2895 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر این مسجد من تا صنعا ساخته می شد،باز مسجد من بود.

2896 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یک نماز در این مسجد من،بهتر از هزار نماز در غیر آن است،مگر مسجد الحرام.

2897 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز در مسجد من،برابر با ده هزار نماز در مساجد دیگر است،مگر مسجد الحرام که نماز در آن،با صد هزار نماز،برابری می کند.

ص:857


1- (1) کنز العمّال:ج 12 ص 237 ح 34832.
2- (2) صحیح البخاری:ج 1 ص 398 ح 1133.
3- (3) ثواب الأعمال:ص 50 ح 1.
توضیحی درباره توسعه مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله

مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله مانند مسجد الحرام،توسعه های مکرّری را شاهد بوده است.نخستین توسعه به دست مبارک سازنده آن، (1)پیامبر اکرم،در سال هفتم هجری قمری صورت گرفت.سپس عمر،به سال 17 ق،و عثمان به سال 29 ق،هر یک اندکی از سمت غرب و شمال،به مسجد افزودند. (2)عثمان از سمت قبله(جنوب مسجد)نیز چند ستون به مسجد افزود و برای مسجد،محراب ساخت.

در سال 88 ق،عمر بن عبد العزیز به هنگام ولایتش بر مدینه از سوی ولید بن عبد الملک،شش ستون در شرق و غرب و چهارده ستون در شمال مسجد افزود.سپس مهدی عبّاسی در سال 161 ق،ناحیه شمالی مسجد را توسعه داد. (3)

در زمان سلاطین عثمانی نیز ترمیم و تعمیراتی انجام گرفت و سلطان عبد المجید عثمانی،بیشترین توسعه و تعمیر و تزیین را انجام داد.اقدامات او از سال 1265 ق،تا آخر دوره سلطنتش(1277 ق)استمرار داشت. (4)

در زمان معاصر و در سال های 1370 و 1406 ق،توسعه های پهناوری را از همه سوی مسجد بجز سمت قبله شاهد بوده ایم که مساحت مسجد را چند برابر کرده است و علاوه بر این،مساحتی هم در بیرون مسجد برای نماز، (5)مسطّح و سنگ فرش شده است.یادآور می شویم که جریان احکام فقهیِ ویژه مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله،در این زیادت ها،مورد تردید فقهاست. (6)

گفتنی است که مسجد النبی،دو بار طعمه حریق شده است:نخست در سال 654 ق،در زمان خلافت المستعصم باللّه عباسی که به تدریج تعمیر شد،و دوم،در سال 886 ق،که تمام مسجد بجز حُجره شریف پیامبر صلی الله علیه و آله و گنبد،سوخت و به دستور سلطان مَملوکیِ مصر،ملک قایْتبای،آن را از نو ساختند.این تجدید بنا در سال 888 ق،پایان یافت و در ضمن آن،مسجد از جهت مشرق،اندکی توسعه یافت. (7)

ص:858


1- (1) أخبار مدینة الرسول،ابن النجّار:ص 70.
2- (2) وفاء الوفا:ج 2 ص 481.
3- (3) وفاء الوفا:ج 2 ص501 و 502،535 و 536،521،تاریخ الطبری:ج 6ص 435.
4- (4) مرآة الحرمین:ج 1 ص 465 468.
5- (5) عمارة و توسعة المسجد النبوی عبر التاریخ:ص 165 و 202.
6- (6) العروة الوثقی:ج 1 ص 767 مسئله 11.
7- (7) ر.ک:وفاء الوفا:ج 2 ص 598 605،633 و 644.

الفصل الرّابع:المسجد

1/4.فَضلُ المَسجِد

2898 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فی التَّوراةِ مَکتوبٌ:إنّ بُیُوتِی فی الأرضِ المَساجِدُ،فَطُوبی لِعَبدٍ تَطَهَّرَ فی بَیتِهِ ثُمَّ زارَنی فی بَیتی،ألا إنّ علی المَزُورِ کَرامَةَ الزائرِ،ألا بَشِّرِ المَشّائینَ فی الظُّلَماتِ إلی المَساجِدِ بالنُّورِ السّاطِعِ یَومَ القِیامَةِ. (1)

2/4.ثَوابُ بَناءِ المَسجدِ

2899 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن بَنی مَسجِدا ولَو کَمَفْحَصِ قَطاةٍ بَنَی اللّهُ لَهُ بَیتا فی الجَنَّةِ. (2)

3/4.عِمارةُ المساجِدِ

الکتاب

«إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسی أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ». 3

الحدیث

2900 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله وقد سَألَهُ أبو ذَرٍّ عن کَیفیّةِ عِمارَةِ المَساجِدِ:لا تُرفَعُ فیها الأصواتُ،ولا یُخاضُ فیها بالباطِلِ،ولا یُشتَری فیها ولا یُباعُ،واترُکِ اللَّغوَ ما دُمتَ فیها،فإن لَم تَفْعَل فلا تَلُومَنَّ یَومَ القِیامَةِ إلّا نَفسَکَ. (3)

فصل چهارم:مسجد

1/4.فضیلت مسجد

2898 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در تورات،نوشته شده است که:«خانه های من در روی زمین،مسجدهایند.پس خوشا به حال بنده ای که در خانه اش خود را پاکیزه کند و سپس در خانه من،به دیدارم بیاید!بدانید:بر میزبان است که میهمان را گرامی بدارد.هان!آنان را که در تاریکی های شب به مساجد می روند،بشارت باد به نور درخشان در روز رستاخیز!

2/4.ثواب ساختن مسجد

2899 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:هر که مسجدی،هر چند به اندازه لانه یک کوکو(مرغ سنگ خواره)بسازد،خداوند در بهشت برایش خانه ای بنا می کند.

3/4.آباد کردن مساجد
قرآن

«مساجد خدا را تنها کسانی آباد می کنند که به خدا و روز بازپسین،ایمان آورده اند و نماز برپا داشته اند و زکات داده اند و جز از خدا نترسیده اند.پس امید است که اینان،از راه یافتگان باشند».

حدیث

2900 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ به سؤال ابو ذر درباره چگونگی آباد کردن مساجد:[به این گونه که]در آنها صداها بلند نشود،به سخنان و کارهای نادرست[و بیهوده]پرداخته نشود،در آنها خرید و فروش صورت نگیرد و تا زمانی که در مسجد هستی،از کارهای لغو و بیهوده دست بکش.اگر چنین نکنی،در روز قیامت نباید کسی جز خودت را ملامت کنی.

ص:859


1- (1) بحار الأنوار:ج 83 ص 373 ح 37. [1]
2- (2) عوالی اللآلی:ج 2 ص 30 ح 75. [2]
3- (4) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 374 ح 2661. [3]

4/4.المَشیُ إلی المساجدِ

2901 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن مَشی إلی مَسجِدٍ یَطلُبُ فیهِ الجَماعَةَ کانَ لَهُ بکُلِّ خُطوَةٍ سَبعونَ ألفَ حَسَنةٍ،ویُرفَعُ لَهُ مِن الدَّرَجاتِ مِثلُ ذلکَ،وإن ماتَ وهُو علی ذلکَ وکَّلَ اللّهُ بهِ سَبعینَ ألفَ مَلَکٍ یَعُودُونَهُ فی قَبرِهِ،ویُؤنِسُونَهُ فی وَحدَتِهِ،ویَستَغفِرُونَ لَهُ حتّی یُبعَثَ. (1)

5/4.الجُلوسُ فی المساجِدِ

2902 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لأبی ذرّ:یا أبا ذَرٍّ،إنّ اللّهَ تعالی یُعطِیکَ مادُمتَ جالِسا فی المَسجِدِ بِکُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّستَ فیه دَرَجةً فی الجَنَّةِ،وتُصَلِّی علَیکَ الملائکةُ،ویُکتَبُ لَکَ بِکُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّستَ فیهِ عَشرُ حَسَناتٍ،ویُمحی عنکَ عَشرُ سَیّئاتٍ. (2)

2903 . الإمامُ الصّادقُ عن آبائه علیهم السلام: قال رسولُ اللّه:الجُلوسُ فی المَسجِدِ لانتِظارِ الصَّلاةِ عِبادَةٌ،ما لَم یُحدِثْ،قیلَ:یا رسولَ اللّهِ،وما الحَدَثُ؟قالَ:الاغتِیابُ. (3)

6/4.ثَمَرَةُ الاختلافِ إلی المساجدِ

2904 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَرجِعُ صاحِبُ المَسجِدِ بِأقَلَّ مِن إحدَی ثلاثٍ:إمّا دُعاءٍ یَدعُو بهِ یُدخِلُهُ اللّهُ بهِ الجَنَّةَ،وإمّا دُعاءٍ یَدعُو بهِ لِیَصرِفَ اللّهُ بهِ عَنهُ بَلاءَ الدنیا،وإمّا أخٍ یَستَفِیدُهُ فی اللّهِ عزّوجلّ. (4)

4/4.رفتن به مساجد

2901 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که برای شرکت در نماز جماعت به مسجدی برود،برای هر قدمی که بر دارد،هفتاد هزار حَسَنه منظور می شود و به همان اندازه،درجاتش بالا می رود و اگر در آن حال بمیرد،خداوند،هفتاد هزار فرشته را می گمارد که در قبرش به عیادت او روند و انیس تنهایی او باشند و تا زمانی که بر انگیخته شود،برایش آمرزش بطلبند.

5/4.نشستن در مساجد

2902 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!تا زمانی که در مسجد نشسته ای،خداوند متعال به تعداد هر نفسی که می کشی،یک درجه در بهشت به تو می دهد و فرشتگان بر تو درود می فرستند و برای هر نفسی که در مسجد می کشی،ده حَسَنه برایت نوشته می شود و ده گناه از تو پاک می گردد.

2903 . امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام:پیامبر خدا فرمود:«در مسجد به انتظار نماز نشستن،عبادت است،تا زمانی که حَدَثی سر نزند».

گفته شد:ای پیامبر خدا!حَدَث چیست؟

فرمود:«غیبت کردن».

6/4.ثمره آمد و شد به مساجد

2904 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شخص مسجدرو،دستِ کم یکی از این سه چیز نصیبش می شود:یا دعایی که به درگاه خدا می کند و خداوند با آن او را به بهشت می برد،یا دعایی که به سبب آن خداوند بلای دنیا را از او بر می گرداند،و یا برادری که به خاطر خداوند عز و جل به دست می آورد[و نه بر اساس انگیزه های دنیوی و مادّی].

ص:860


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 517 ح 707. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 374 ح 2661. [2]
3- (3) الأمالی للصدوق:ص 506 ح 698. [3]
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 47 ح 57. [4]

بخش هفتم:حکمت های اخلاقی و اجتماعی

اشاره

باب یکم:مهم ترین عوامل سازنده جامعه

باب دوم:آسیب های جامعه

باب سوم:حکمت های خانوادگی

باب چهارم:حکمت های حقوقی

ص:861

ص:862

الباب الأوّل:أهمّ عوامل بناء المجتمع

الفصل الأوّل:الحثّ علی المحبّة

1/1.الإیمانُ والاُلفَةُ

الکتاب

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ». 1

الحدیث

2905 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَزالُ امَّتی بِخَیرٍ ما تَحابّوا وتَهادَوا و أدَّوُا الأَمانَةَ. (1)

2906 . عنه صلی الله علیه و آله: ما تَحابَّا الرَّجُلانِ إلّا کانَ أفضَلُهُما أشَدَّهُما حُبّا لِصاحِبِهِ. (2)

2/1.قِیمَةُ المَوَدَّةِ

2907 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَأسُ العَقلِ بَعدَ الإِیمانِ بِاللّهِ عز و جل التَّحَبُّبُ إلَی النّاسِ. (3)

2908 . عنه صلی الله علیه و آله: ما ضاقَ مَجلِسٌ بِمُتَحابَّینِ. (4)

3/1.فَضلُ الصَّدیقِ وَالاِستِکثارِ مِنهُ

2909 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: استَکثِروا مِنَ الإِخوانِ؛فَإِنَّ لِکُلِّ

مُؤمِنٍ شَفاعَةً یَومَ القِیامَةِ. (5)

باب یکم:مهم ترین عوامل سازنده جامعه

فصل یکم:تشویق به دوستی

1/1.ایمان و الفت
قرآن

«در حقیقت،مؤمنان با هم برادرند.پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید،امید که مورد رحمت قرار بگیرید».

حدیث

2905 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امّت من،تا هنگامی که یکدیگر را دوست بدارند و به یکدیگر هدیه دهند و امانتداری کنند،سعادتمند خواهند بود.

2906 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه دو تن یکدیگر را دوست بدارند،آن که دیگری را بیشتر دوست می دارد،از دوستش برتر است.

2/1.ارزش دوستی
اشاره

2907 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اساس عقل،پس از ایمان به خداوند عز و جل،اظهار دوستی با مردم است.

2908 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ مجلسی بر دو دوستدار،تنگ نمی شود.

3/1.فضیلت دوست و افزودن دوستان

2909 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر[شمار]برادران خود بیفزایید؛زیرا هر مؤمنی در روز قیامت،شفاعتی

دارد.

ص:863


1- (2) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 29 ح 25. [1]
2- (3) الأدب المفرد:ص 166 ح 544. [2]
3- (4) الخصال:ص 15 ح 55.
4- (5) تاریخ بغداد:ج 3 ص 226. [3]
5- (6) الجامع الصغیر:ج 1 ص 152 ح 1001.

2910 . عنه صلی الله علیه و آله: المَرءُ کَثیرٌ بِأَخیهِ. (1)

الفصل الثّانی:التّأکید علی المحبّة فی اللّه

1/2.وُجوبُ الحُبِّ فِی اللّهِ

2911 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الحُبُّ فِی اللّهِ فَریضَةٌ،وَ البُغضُ فِی اللّهِ فَریضَةٌ. (2)

2/2.الإِیمانُ حُبٌّ وبُغضٌ

2912 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: هَلِ الدّینُ إلَا الحُبُّ وَالبُغضُ؟!قالَ اللّهُ عز و جل: «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ» (3). (4)

3/2.أوثَقُ عُرَی الإِیمانِ

2913 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوثَقُ عُرَی الإِیمانِ الحُبُّ فِی اللّهِ وَ البُغضُ فِی اللّهِ. (5)

2914 . عنه صلی الله علیه و آله: وُدُّ المُؤمِنِ لِلمُؤمِنِ فِی اللّهِ مِن أعظَمِ شُعَبِ الإِیمانِ.ألا و مَن أحَبَّ فِی اللّهِ و أبغَضَ فِی اللّهِ و أعطی فِی اللّهِ و مَنَعَ فِی اللّهِ فَهُوَ مِن أصفِیاءِ اللّهِ. (6)

2910 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [نیروی]انسان،به وسیله برادرش افزون است.

فصل دوم:تأکید بر دوستی در راه خدا

1/2.واجب بودنِ دوستی در راه خدا

2911 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوستی در راه خدا واجب است،و دشمنی در راه خدا نیز واجب است.

2/2.ایمان،دوستی و دشمنی است

2912 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آیا دین،جز دوستی و دشمنی است؟خداوند عز و جل می فرماید:«اگر خدا را دوست دارید،از من پیروی کنید تا خداوند،دوستتان بدارد».

3/2.استوارترین دستاویز ایمان

2913 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: استوارترین دستاویز ایمان،دوستی در راه خدا و دشمنی در راه خداست.

2914 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوستیِ مؤمن با مؤمن[دیگر]در راه خدا،از بزرگ ترین شاخه های ایمان است.هان!هر که در راه خدا دوست بدارد و در راه خدا دشمن بدارد و در راه خدا ببخشد و در راه خدا از بخشیدن باز ایستد،از برگزیدگانِ خداست.

ص:864


1- (1) تاریخ بغداد:ج 7 ص 57.
2- (2) جامع الأخبار:ص 352 ح 980. [1]
3- (3) آل عمران:31. [2]
4- (4) المستدرک علی الصحیحین:ج 2 ص 319 ح 3148.
5- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 362 ح 5762.
6- (6) الکافی:ج 2 ص 125 ح 3. [3]

4/2.سَبَبُ قَبولِ الأَعمالِ

2915 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی حِسابِ اللّهِ یومَ القِیامَةِ: یُؤتی بِعَبدٍ مُحسِنٍ فی نَفسِهِ لایَری أنَّ لَهُ ذَنبا،فَیَقولُ لَه:هَل کُنتَ تُوالی أولِیائی؟

قالَ:کُنتُ مِنَ النّاسِ سِلما.

قالَ:فَهَل کُنتَ تُعادی أعدائی؟

قالَ:یا رَبِّ،لَم یَکُن بَینی و بَینَ أحَدٍ شَیءٌ.

فَیَقولُ اللّهُ عز و جل:لا یَنالُ رَحمَتی مَن لا یُوالی أولِیائی و یُعادی أعدائی. (1)

5/2.الاِستِعانَةُ بِاللّهِ فی حُبِّ مَن یُحِبُّهُ

2916 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللّهُمَّ اجعَلنا هادینَ مُهتَدینَ،غَیرَ ضالّینَ ولا مُضِلّینَ،سِلما لِأَولِیائِکَ،وعَدُوّا لِأَعدائِکَ،نُحِبُّ بِحُبِّکَ مَن أحَبَّکَ،و نُعادی بِعَداوَتِکَ مَن خالَفَکَ. (2)

الفصل الثّالث:أسباب المحبّة

1/3.تَناسُبُ الأَرواحِ

2917 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الأَرواحُ جُنودٌ مُجَنَّدَةٌ،فَما تَعارَفَ مِنهَا ائتَلَفَ،وما تَناکَرَ مِنهَا اختَلَفَ. (3)

2/3.الإِیمانُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ

الکتاب

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ

الرَّحْمنُ وُدًّا». 4

4/2.عامل پذیرش اعمال

2915 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره حسابرسیِ روز قیامت:بنده ای را[برای حسابرسی]می آورند که خود را نیکوکار و بی گناه می داند.آن گاه،خداوند به او می فرماید:«آیا با دوستانم دوستی می کردی؟».

پاسخ می دهد:کاری به کسی نداشتم.

خداوند می فرماید:«آیا با دشمنانم،دشمنی می کردی؟».

پاسخ می دهد:میان من و کسی،هیچ دشمنی ای نبود.

پس خداوند عز و جل می فرماید:«کسی که با دوستانم دوستی و با دشمنانم دشمنی نکند،به رحمتم دست نمی یابد».

5/2.یاری خواستن از خدا برای دوستی با دوستانش

2916 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در نیایش:بار الها!ما را هدایتگر و هدایت شده،نه گم راه و گم راه کننده،و دوستِ دوستانت و دشمنِ دشمنانت قرار ده تا با دوستیِ تو،کسانی را که تو را دوست می دارند،دوست بداریم و با دشمنیِ تو،با کسی که با تو مخالفت می کند،دشمنی کنیم.

فصل سوم:عوامل دوستی

1/3.سازگاری جان ها

2917 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جان ها(روح ها)،[همچون]سپاهیانی فراهم آمده هستند که هر کدام که یکدیگر را شناختند،با یکدیگر الفت می گیرند و هر یک که دیگری را نشناختند،با یکدیگر اختلاف خواهند یافت.

2/3.ایمان و کار شایسته
قرآن

«کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند،به

زودی[خدای]رحمان برای آنان محبّتی قرار می دهد».

ص:865


1- (1) المعجم الکبیر:ج 22 ص 59 ح 140.
2- (2) سنن الترمذی:ج 5 ص 482 ح 3419.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 380 ح 5818.

الحدیث

2918 . رَسول اللّهِ صلی الله علیه و آله: إذا أحَبَّ اللّهُ عَبدا نادی جِبریلَ:إنّی قَد أحبَبتُ فُلانا فَأَحِبَّهُ.قالَ:فَیُنادی فِی السَّماءِ،ثُمَّ تَنزِلُ لَهُ المَحَبَّةُ فی أهلِ الأَرضِ،فَذلِکَ قَولُ اللّهِ: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» .

وإذا أبغَضَ اللّهُ عَبدا نادی جِبریلَ:إنّی أبغَضتُ فُلانا.فَیُنادی فِی السَّماءِ،ثُمَّ تَنزِلُ لَهُ البَغضاءُ فِی الأَرضِ. (1)

2919 . سنن ابن ماجة عن أبی ذرّ عَن رسول اللّهِ صلی الله علیه و آله،قال: قُلتُ لَهُ:الرَّجُلُ یَعمَلُ العَمَلَ للّهِ ِ فَیُحِبُّهُ النّاسُ عَلَیهِ؟!

قالَ:ذلِکَ عاجِلُ بُشرَی المُؤمِنِ. (2)

3/3.حُسنُ الخُلُقِ

2920 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حُسنُ الخُلُقِ یُثبِتُ المَوَدَّةَ. (3)

4/3.الإِحسانُ إلَی النّاسِ

الکتاب

«وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ». 4

حدیث

2918 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه خداوند،بنده ای را دوست بدارد،به جبرئیل علیه السلام ندا می کند:«من فلانی را دوست دارم،پس او را دوست بدار».

پس[جبرئیل علیه السلام این مطلب را]در آسمان،ندا می کند.سپس محبّت او در[دل]زمینیان فرود می آید،و این است[معنای]سخن خداوند:«آنان که ایمان آورده اند وکارهای شایسته کرده اند،به زودی[خدای]رحمان برایشان محبّتی قرار خواهد داد».

هرگاه نیز خداوند با بنده ای دشمنی کند،به جبرئیل علیه السلام ندا می کند:«من با فلانی دشمنی می کنم».

پس[جبرئیل علیه السلام نیز این را]در آسمان ندا می کند.سپس دشمنیِ او،[در دل اهل]زمین فرود می آید.

2919 . سنن ابن ماجة به نقل از ابو ذر:به پیامبر خدا گفتم:[چگونه است که]انسان کاری را برای خدا می کند[و چشمی به مردم ندارد]؛ولی مردم بر اثر آن،او را دوست می دارند؟

فرمود:«این،مژدگانیِ دنیاییِ مؤمن است».

3/3.خوش خویی

2920 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوش خویی،دوستی را استوار می کند.

4/3.نیکی کردن به مردم
قرآن

«و نیکی،با بدی یکسان نیست.[بدی را]به آنچه خود بهتر است،دفع کن.آن گاه کسی که میان تو و میان او دشمنی است،گویی دوستی یک دل می گردد».

ص:866


1- (1) سنن الترمذی:ج 5 ص 317 ح 3161.
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1412 ح 4225.
3- (3) تحف العقول:ص 45.

الحدیث

2921 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أرَدتَ أن یُحِبَّکَ المَخلوقونَ فَأَحسِن إلَیهِم،وَارفُض ما فی أیدیهِم. (1)

2922 . عنه صلی الله علیه و آله: جُبِلَتِ القُلوبُ عَلی حُبِّ مَن أحسَنَ إلَیها،وبُغضِ مَن أساءَ إلَیها. (2)

5/3.صِلَةُ الرَّحِمِ

2923 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صِلَةُ القَرابَةِ مَحَبَّةٌ فِی الأَهلِ،ومَثراةٌ فِی المالِ،ومَنسَأَةٌ فِی الأَجَلِ. (3)

6/3.الهَدِیَّةُ

2924 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الهَدِیَّةُ تورِثُ المَوَدَّةَ،وتُجَدِّدُ الاُخُوَّةَ،وتُذهِبُ الضَّغینَةَ. (4)

2925 . عنه صلی الله علیه و آله: تَهادَوا تَحابّوا،تَهادَوا؛فَإِنَّها تَذهَبُ بِالضَّغائِنِ. (5)

الفصل الرّابع:آثار المحبّة فی اللّه

1/4.کَمالُ الإِیمانِ

2926 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ثَلاثٌ مَن کُنَّ فیهِ وَجَدَ طَعمَ الإِیمانِ:مَن کانَ یُحِبُّ المَرءَ لا یُحِبُّهُ إلّا للّهِ ِ،ومَن کانَ اللّهُ ورَسولُهُ أحَبَّ إلَیهِ مِمّا سِواهُما،ومَن کانَ أن یُلقی فِی النّارِ أحَبَّ إلَیهِ مِن أن یَرجِعَ فِی الکُفرِ بَعدَ أن أنقَذَهُ

اللّهُ مِنهُ. (6)

حدیث

2921 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه خواستی که آفریدگان دوستت بدارند،به آنان نیکی کن و آنچه را در دست دارند،رها کن(در اموال آنان،طمع مدار).

2922 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دل ها بر دوستیِ کسی که به آنها نیکی کند و دشمنیِ کسی که بدانها بدی کند،سرشته شده اند.

5/3.صِله رحِم
اشاره

2923 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دیدار خویشان،[مایه]دوستی در خاندان و افزایش دارایی و به تأخیر افتادن مرگ است.

6/3.هدیه دادن

2924 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هدیه دادن،دوستی به بار می آورد،برادری را تازه می سازد و کینه را می زداید.

2925 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به یکدیگر هدیه دهید،تا محبوب یکدیگر شوید.به یکدیگر هدیه بدهید؛زیرا کینه ها را می زداید.

فصل چهارم:آثار دوستی برای خدا

1/4.کمال ایمان

2926 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که دارای سه صفت باشد،طعم ایمان را دریافته است:آن که دیگری را دوست دارد،ولی تنها برای خدا دوست می دارد؛آن که خدا و پیامبرش،نزد او محبوب تر از هر چیز دیگری باشند؛و آن که اگر او را در آتش اندازند،برایش

خوشایندتر از آن باشد که پس از آن که خداوندْ او را از کفر نجات داده است،به کفر باز گردد.

ص:867


1- (1) أعلام الدین:ص 268. [1]
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 381 ح 5826.
3- (3) عوالی اللآلی:ج 1 ص 255 ح 19. [2]
4- (4) عوالی اللآلی:ج 1 ص 294 ح 183. [3]
5- (5) الکافی:ج 5 ص 144 ح 14. [4]
6- (6) صحیح مسلم:ج 1 ص 66 ح 68.

2927 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن سَرَّهُ أن یَجِدَ حَلاوَةَ الإِیمانِ فَلیُحِبَّ المَرءَ لا یُحِبُّهُ إلّا للّهِ ِ عز و جل. (1)

2/4.بَقاءُ المَحَبَّةِ إلی یَومِ القِیامَةِ

الکتاب

«اَلْأَخِلاّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِینَ». 2

الحدیث

2928 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ انقَطَعَتِ الأَرحامُ،وقَلَّتِ الأَنسابُ،وذَهَبَتِ الاُخُوَّةُ إلَا الاُخُوَّةَ فِی اللّهِ،وذلِکَ قَولُهُ: «اَلْأَخِلاّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِینَ» . (2)

3/4.الحَشرُ مَعَ المَحبوب

2929 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم. (3)

2930 . عنه صلی الله علیه و آله: یَابنَ مَسعودٍ،أحِبَّ الصّالِحینَ؛فَإِنَّ المَرءَ مَعَ مَن أحَبَّ،فَإِن لَم تَقدِر عَلی أعمالِ البِرِّ فَأحِبَّ العُلَماءَ،فَإِنَّهُ یَقولُ: «وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً» (4). (5)

2927 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که دوست دارد شیرینیِ ایمان را بیابد،باید جز برای خدا کسی را دوست نداشته باشد.

2/4.بقای دوستی تا روز قیامت
قرآن

«دوستان در آن روز،دشمن یکدیگرند،جز پرهیزگاران».

حدیث

2928 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون روز قیامت شود،پیوندهای خویشی بُریده می شود،تبار و نسبتِ خویشی کاسته می گردد و برادری ها،جز برادریِ خدایی،از میان می روند،و این است مقصود گفته خداوند متعال:«دوستان در آن روز،دشمن یکدیگرند،جز پرهیزگاران».

3/4.برانگیخته شدن با محبوب

2929 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مردمی را دوست بدارد،[در روز قیامت]با آنان برانگیخته خواهد شد.

2930 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابن مسعود:ای پسر مسعود!صالحان را دوست بدار که انسان،همراه کسی است که دوستش می دارد.اگر توان نیکوکاری نداری،پس عالمان را دوست بدار که[خداوند]می فرماید:«هر که از خدا و پیامبرش اطاعت کند،همراه کسانی خواهد بود که خدا نعمتشان داده است؛یعنی انبیا و صدّیقان و شهیدان و صالحان.و اینان،چه نیکو رفیقانی هستند!».

ص:868


1- (1) شُعب الإیمان:ج 6 ص 491 ح 9018. [1]
2- (3) الدرّ المنثور:ج 7 ص 388. [2]
3- (4) المستدرک علی الصحیحین:ج 3 ص 20 ح 4294.
4- (5) النساء:69. [3]
5- (6) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 357 ح 2660. [4]

2931 . بشارة المصطفی عن جابر بن عبداللّه الأنصاریّ لِعَطِیَّةَ العَوفِیِّ:یا عَطِیَّةُ،سَمِعتُ حَبیبی رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ:«مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم،ومَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اشرِکَ فی عَمَلِهِم»،...یا عطیّة...أحبِب مُحِبَّ آلِ مُحَمِّدٍ صلی الله علیه و آله ما أحَبَّهُم،و أبغِض مُبغِضَ آلِ مُحَمَّدٍ ما أبغَضَهُم وإن کانَ صَوّاما قَوّاما،وَارفَق بِمُحِبِّ مُحَمِّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ؛فَإِنَّهُ إن تَزِلَّ لَهُ قَدَمٌ بِکَثرَةِ ذُنوبِهِ ثَبَتَت لَهُ اخری بِمَحَبَّتِهِم،فَإِنَّ مُحِبَّهُم یَعودُ إلَی الجَنَّةِ ومُبغِضَهُم یَعودُ إلَی النّارِ. (1)

4/4.شَفاعَةُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله

2932 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أنَا شَفیعٌ لِکُلِّ رَجُلَینِ اتَّخَیا فِی اللّهِ مِن مَبعَثی إلی یَومِ القِیامَةِ. (2)

5/4.أمنُ یَومِ القِیامَةِ

2933 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُتَحابّونَ فِی اللّهِ فی ظِلِّ عَرشِ اللّهِ یَومَ لا ظِلَّ إلّا ظِلُّهُ،یَفزَعُ النّاسُ ولا یَفزَعونَ،ویَخافُ النّاسُ ولا یَخافونَ. (3)

2934 . عنه صلی الله علیه و آله: سَبعَةٌ یُظِلُّهُمُ اللّهُ فِی ظِلِّهِ یَومَ لا ظِلَّ إلّا ظِلُّهُ:...ورَجُلانِ تَحابّا فِی اللّهِ؛اِجتَمَعا عَلَیهِ،وتَفَرَّقا عَلَیهِ. (4)

2931 . بشارة المصطفی به نقل از جابر بن عبد اللّه انصاری،خطاب به عطیّه عوفی:ای عطیّه!از محبوبم،پیامبر خدا،شنیدم که می گفت:«هر که مردمی را دوست داشته باشد،با آنان محشور خواهد شد و هر که کردار مردمی را دوست داشته باشد،شریک کردارشان خواهد بود....

ای عطیّه!...دوستدار خاندان محمّد را تا هنگامی که دوستشان می دارد،دوست بدار و دشمن خاندان محمّد را تا هنگامی که دشمنشان می دارد،دشمن بدار؛گر چه بسیار روزه گیر و شب زنده دار باشد.با دوستدار محمّد و خاندان محمّد،نرمی کن؛زیرا اگر بر اثر گناهان بسیارش یک گام او بلغزد،بر اثر محبّتشان گام دیگرش استوار می ماند.در حقیقت،بازگشتِ دوستدارشان،به بهشت است و بازگشت دشمنشان،به دوزخ».

4/4.شفاعت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله

2932 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از هنگام بعثتم تا روز قیامت،هر آن دو تنی که در راه خدا با یکدیگر دوستی و برادری کنند،من شفیعشان هستم.

5/4.ایمنی در روز قیامت

2933 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوستان خدایی،در آن روزی که سایه ای جز سایه خدا نیست،در سایه عرش خدا هستند.مردم وحشت می کنند؛امّا آنان،وحشت نمی کنند و مردم می هراسند؛امّا آنان نمی هراسند.

2934 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،در روزی که سایه ای جز سایه او نیست،بر هفت تن سایه می افکند:...و دو تن که در راه خدا با یکدیگر دوستی می کنند و بر اساس آن،نزد یکدیگر می آیند و از یکدیگر جدا می شوند.

ص:869


1- (1) بشارة المصطفی:ص 75. [1]
2- (2) حلیة الأولیاء:ج 1 ص 368. [2]
3- (3) المعجم الکبیر:ج 20 ص 81 ح 154.
4- (4) صحیح البخاری:ج 1 ص 234 ح 629.

6/4.الدَّرَجاتُ فِی الجَنَّةِ

2935 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن آخی أخا فِی اللّهِ رَفَعَهُ اللّهُ دَرَجَةً فِی الجَنَّةِ لا یَنالُها بِشَیءٍ مِن عَمَلِهِ. (1)

2936 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن جَدَّدَ أخا فِی الإِسلامِ بَنَی اللّهُ لَهُ بُرجا فِی الجَنَّةِ مِن جَوهَرَةٍ. (2)

2937 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ المُتَحابّینَ لَتُری غُرَفُهُم فِی الجَنَّةِ کَالکَوکَبِ الطّالِعِ الشَّرقِیِّ أوِ الغَربِیِّ،فَیُقالُ:مَن هؤُلاءِ؟فَیُقالُ:هؤُلاءِ المُتَحابّونَ فِی اللّهِ عز و جل. (3)

الفصل الخامس:آفات المحبّة

2938 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وَ الظَّنَّ؛فَإِنَّ الظَّنَّ أکذَبُ الکَذِبِ،و کونوا إخوانا فِی اللّهِ کَما أمَرَکُمُ اللّهُ؛لا تَتَنافَروا،و لا تَجَسَّسوا،و لا تَتَفاحَشوا،و لا یَغتَب بَعضُکُم بَعضا،و لا تَتَنازَعوا،و لا تَتَباغَضوا،و لا تَتَدابَروا،و لا تَتَحاسَدوا؛فَإِنَّ الحَسَدَ یَأکُلُ الإِیمانَ کَما تَأکُلُ النّارُ الحَطَبَ الیابِسَ. (4)

الفصل السّادس:اختیار الحبیب

1/6.أهَمیَّةُ انتِخابِ الخَلیل

2939 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المَرءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ و قَرینِهِ. (5)

2940 . عنه صلی الله علیه و آله: اختَبِرُوا النّاسَ؛فَإِنَّ الرَّجُلَ یُجاذِبُ مَن یُعجِبُهُ. (6)

6/4.منزلت یافتن در بهشت

2935 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که در راه خدا با کسی برادری کند،خداوند،او را در بهشت به چنان منزلت والایی برمی کشد که با دیگر اعمالش بدان دست نمی یابد.

2936 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در راه اسلام،برادری تازه را به دوستی بگیرد،خداوند در بهشت،برایش بُرجی از گوهر می سازد.

2937 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اتاق های دوستانِ خدایی در بهشت،همچون ستاره درخشان شرقی یا غربی دیده می شود.

پس گفته می شود:اینان کیستند؟

پاسخ داده می شود:«اینان،دوستی کنندگان در راه خداوند عز و جل هستند».

فصل پنجم:آفات دوستی

2938 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از گمان بپرهیزید،که گمان،دروغ ترین دروغ است و همان گونه که خدا به شما فرمان داده است،برادران خدایی باشید.از یکدیگر دوری مجویید.[در کار دیگران]تجسّس مکنید.به همدیگر بدی مکنید.از یکدیگر غیبت مکنید.با یکدیگر نزاع مکنید.با یکدیگر دشمنی مکنید.از یکدیگر مبُرید و به یکدیگر حسادت مورزید که حسادت همان گونه که آتش،چوب خشک را می سوزانَد ایمان را می سوزانَد.

فصل ششم:گزینش دوست

1/6.اهمّیت گزینش دوست

2939 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: انسان،به دینِ دوست و همنشین خویش است.

2940 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم را بیازمایید؛زیرا انسان[از نظر اخلاقی و عملی]،مجذوب کسی می شود که از او خوشش می آید.

ص:870


1- (1) إحیاء علوم الدین:ج 2 ص 231. [1]
2- (2) الاختصاص:ص 228.
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 4 ص 174 ح 11829. [2]
4- (4) قرب الإسناد:ص 29 ح 94. [3]
5- (5) الکافی:ج 2 ص 375 ح 3. [4]
6- (6) الاختصاص:ص 366.

2/6.قِلَّةُ الصَّدیقِ الصَّدوقِ

2941 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أقَلُّ ما یَکونُ فی آخِرِ الزَّمانِ أخٌ یوثَقُ بِهِ،أو دِرهَمٌ مِن حَلالٍ. (1)

2942 . عنه صلی الله علیه و آله: سَیَأتی عَلَیکُم زَمانٌ لا یَکونُ فیهِ شَیءٌ أعَزُّ مِن ثَلاثٍ:دِرهَمٍ حَلالٍ،أو أخٍ یُستَأنَسُ بِهِ،أو سُنَّةٍ یُعمَلُ بِها. (2)

3/6.التَّحذیرُ مِن قَرینِ السَّوءِ

الکتاب

«وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً* یا وَیْلَتی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلاً* لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً». 3

الحدیث

2943 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أوحَشُ الوَحشَةِ قَرینُ السَّوءِ. (3)

2944 . عنه صلی الله علیه و آله: إیّاکَ وقَرینَ السَّوءِ؛فَإِنَّکَ بِهِ تُعرَفُ. (4)

الفصل السّابع:آداب المحبّة

1/7.ما یَنبَغی فی مُعاشَرَةِ الإِخوانِ

أ مَعرِفَةُ المُواصَفاتِ

2945 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أحَبَّ أحَدُکُم أخاهُ المُسلِمَ

فَلیَسأَلهُ عَنِ اسمِهِ وَ اسمِ أبیهِ وَ اسمِ قَبیلَتِهِ و عَشیرَتِهِ؛فَإِنَّ مِن حَقِّهِ الواجِبِ و صِدقِ الإِخاءِ أن یَسأَلَهُ عَن ذلِکَ،و إلّا فَإِنَّها مَعرِفَةُ حُمقٍ. (5)

2/6.کم بودنِ دوست راستین

2941 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کم ترین چیزی که در آخِرْ زمان یافت می شود،برادر قابل اعتماد است،یا دِرهمی از حلال.

2942 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزگاری به شما روی خواهد آورد که در آن،چیزی کمیاب تر از این سه نیست:دِرهمی از حلال،یا برادری که با او انس گیرند،یا سُنّتی که بدان عمل کنند.

3/6.هشدار درباره همنشین بد
قرآن

«و روزی است که ستمکار،دست های خود را می گَزد[و]می گوید:«ای کاش با پیامبر،راهی بر می گرفتم!ای وای!کاش فلانی را دوست[خود]نگرفته بودم!او[بود که]مرا به گم راهی کشانید پس از آن که قرآن به من رسیده بود».و شیطان،همواره فرو گذارنده انسان است».

حدیث

2943 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تنهاترین تنهایی،همنشین بد است.

2944 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از همنشین بد بپرهیز؛چرا که تو را با او می شناسند[و می سنجند].

فصل هفتم:آداب دوستی

1/7.آنچه در معاشرت با برادران،شایسته است
الف شناخت ویژگی ها

2945 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه کسی از شما با برادر

مسلمانش دوست شد،نامش،نام پدرش و نام قبیله و تیره اش را بپرسد؛زیرا پرسش از این چیزها،از حقوق واجبِ دوستی و نشانه برادریِ راستین است،وگرنه،آن[آشنایی]،آشنایی احمقانه ای است.

ص:871


1- (1) تحف العقول:ص 54.
2- (2) المعجم الأوسط:ج 1 ص 35 ح 88.
3- (4) جامع الأحادیث للقمّی:ص 83.
4- (5) تاریخ دمشق:ج 14 ص 46.
5- (6) الکافی:ج 2 ص 671 ح 3. [1]

ب إعلامُ المَحَبَّةِ

2946 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أحَبَّ أحَدُکُم صاحِبَهُ أو أخاهُ فَلیُعلِمهُ. (1)

2947 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أحَبَّ أحَدُکُم أخاهُ فَلیُعلِمهُ؛فَإِنَّهُ أصلَحُ لِذاتِ البَینِ. (2)

2948 . عنه صلی الله علیه و آله: أبدِ المَوَدَّةَ لِمَن وادَّکَ تَکُن أثبَتَ. (3)

2949 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أحَبَّ أحَدُکُم أخاهُ فِی اللّهِ فَلیُعلِمهُ؛فَإِنَّهُ أبقی فِی الاُلفَةِ،و أثبَتُ فِی المَوَدَّةِ. (4)

ج الاِنبِساطُ فِی اللِّقاءِ

2950 . الإمام الباقر علیه السلام: أتی رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَجُلٌ فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،أوصِنی.فَکانَ فیما أوصاهُ أن قالَ:اِلقَ أخاکَ بِوَجهٍ مُنبَسِطٍ. (5)

2951 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تُحَقِّرَنَّ مِنَ المَعروفِ شَیئا و لَو أن تَلقی أخاکَ بِوَجهٍ طَلِقٍ. (6)

ب اعلام دوستی

2946 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه یکی از شما یار یا برادرش را دوست داشت،او را[از این دوستی]باخبر کند.

2947 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه یکی از شما برادرش را دوست داشت،او را[از این دوستی]باخبر کند؛چرا که این کار،افراد را بیشتر به هم می پیوندد.

2948 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوستی خودت را نسبت به کسی که تو را دوست دارد،آشکار کن تا[در دوستی ات]استوارتر شوی.

2949 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه یکی از شما برادرش را در راه خدا دوست داشت،او را[از این دوستی]باخبر کند،که این کار،اُلفت را پایدارتر می سازد و دوستی را استوارتر می کند.

ج گشاده رویی به هنگام دیدار

2950 . امام باقر علیه السلام: مردی نزد پیامبر خدا آمد و گفت:ای پیامبر خدا!مرا سفارشی کن.

از جمله سفارش های پیامبر صلی الله علیه و آله به او،این بود که:«با روی گشاده،با برادرت دیدار کن».

2951 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ یک از کارهای نیک را حقیر مشمار؛گرچه[آن کار نیک،در این حد باشد که]برادرت را با روی گشاده دیدار کنی.

ص:872


1- (1) المحاسن:ج 1 ص 415 ح 953. [1]
2- (2) النوادر للراوندی:ص 12. [2]
3- (3) الإخوان:ص 136 ح 66.
4- (4) الإخوان:ص 138 ح 69.
5- (5) الکافی:ج 2 ص 103 ح 3. [3]
6- (6) صحیح مسلم:ج 4 ص 2026 ح 2626.

2/7.ما لا یَنبَغی فی مُعاشَرَةِ الإِخوانِ

أ التَّصَنُّع

2952 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ثَلاثَةٌ لا یَنظُرُ اللّهُ إلَیهِم یَومَ القِیامَةِ و لا یُزَکّیهِم و لَهُم عَذابٌ ألیمٌ:المُرخی ذَیلَهُ مِنَ العَظَمَةِ،وَ المُزَکّی سِلعَتَهُ بِالکَذِبِ،و رَجُلٌ استَقبَلَکَ بِوُدِّ صَدرِهِ فَیُواری وقَلبُهُ مُمتَلِئٌ غِشّا. (1)

ب الغِشّ

2953 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُسلِمُ أخُو المُسلِمِ،و لا یَحِلُّ لِمُسلِمٍ باعَ مِن أخیهِ بَیعا فیهِ عَیبٌ إلّا بَیَّنَهُ لَهُ. (2)

ج البُخل

2954 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وَ البُخلَ؛فَإِنَّ البُخلَ دَعا أقواما فَمَنَعوا زَکاتَهُم،و دَعاهُم فَقَطَعوا أرحامَهُم،و دَعاهُم فَسَفَکوا دِماءَهُم. (3)

د الإِیذاء

2955 . کنز العمّال عن أنس: کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إذا قامَ مِنَ اللَّیلِ یَقرَأُ،زَمزَمَ فی قِراءَتِهِ.

فَقیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،لِمَ لا تَرفَعُ صَوتَکَ بِالقُرآنِ؟

قالَ:أکرَهُ أن اوذِیَ رَفیقی و أهلَ بَیتی. (4)

2/7.آنچه در معاشرت با برادران،شایسته نیست
الف ظاهرسازی

2952 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،در روز قیامت،به سه کس نمی نگرد و آنان را پاک نمی سازد و برایشان عذابی دردناک خواهد بود:کسی که از سر تکبّر،دنباله جامه اش را بلند می کند[تا بر زمین کشیده شود]؛کسی که به دروغ،کالای خود را پاک[و بی عیب]معرّفی می کند؛و کسی که دوستانه با تو رویارو می شود،حال آن که قلبش لبریز از فریب است.

ب فریفتن

2953 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسلمان،برادر مسلمان است و برای هیچ مسلمانی روا نیست که چیز معیوبی به برادرش بفروشد؛مگر آن که او را از آن[عیب]،باخبر سازد.

ج بُخل

2954 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از بُخل بپرهیزید که همین بخل،مردمی را برانگیخت تا زکات خود را نپرداختند و آنان را بر انگیخت تا از خویشان خود بُریدند و آنان را بر انگیخت تا خون های یکدیگر را ریختند.

د آزردن

2955 . کنز العمّال به نقل از انَس:پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه شبانه برای قرائت[قرآن]بر می خاست،آیات را بسیار آهسته تلاوت می کرد.از وی پرسیدند:ای پیامبر خدا!صدایت را به قرآن خواندن،بلند نمی کنی؟

فرمود:«خوش ندارم رفیقم و خانواده ام را بیازارم».

ص:873


1- (1) تفسیر العیّاشی:ج 1 ص 179 ح 69. [1]
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 755 ح 2246.
3- (3) کنز العمّال:ج 3 ص 452 ح 7404.
4- (4) کنز العمّال:ج 2 ص 319 ح 4123.

ه الإِفراطُ فِی المَحَبَّةِ

2956 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أحبِب وقالَ بَعضُهُم:حِبَّ حَبیبَکَ هَونا ما عَسی أن یَکونَ بَغیضَکَ یَوما ما،و أبغِض بَغیضَکَ هَونا ما عَسی أن یَکونَ حَبیبَکَ یَوما ما. (1)

2957 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ قَوما أحَبّوا قَوما حَتّی هَلَکوا فی مَحَبَّتِهِم،فَلا تَکونوا کَهُم.و إنَّ قَوما أبغَضوا قَوما حَتّی هَلَکوا فی بُغضِهِم،فَلا تَکونوا کَهُم. (2)

الفصل الثّامن:أحکام المحبّة

1/8.مَن تَجِبُ مَحَبَّتُهُ

الکتاب

«ذلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللّهُ عِبادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ». 3

الحدیث

2958 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یُؤمِنُ عَبدٌ حَتّی أکونَ أحَبَّ إلَیهِ مِن نَفسِهِ،و تَکونَ عِترَتی إلَیهِ أعَزَّ مِن عِترَتِهِ،ویکَونَ أهلی أحَبَّ إلَیهِ منِ أهلِهِ،وتَکونَ ذاتی أحَبَّ إلَیهِ مِن ذاتِهِ. (3)

ه زیاده روی در دوستی

2956 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با دوستت به گونه ای مُلایمْ دوستی کن،که شاید روزی دشمنت گردد،و با دشمنت به گونه ای مُلایمْ دشمنی کن،که شاید روزی دوستت گردد.

2957 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردمی،مردمی دیگر را چنان دوست داشتند که بر اثر دوستی شان هلاک شدند.پس شما چون آنان مباشید.و مردمی،چنان با مردمی دیگر دشمنی ورزیدند که بر اثر این دشمنی شان هلاک شدند.پس مانند آنان نیز مباشید.

فصل هشتم:احکام دوستی

1/8.آنان که دوستی شان واجب است
قرآن

«این همان[پاداشی]است که خدا،بندگان خود را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند،[بدان]مژده داده است.بگو:«در برابرِ آن(رسالت)،پاداشی از شما خواستار نیستم،مگر دوستی درباره خویشاوندان».و هر کس نیکی به جای آورَد[و طاعتی اندوزد]،برای او در ثواب آن خواهیم افزود.قطعاً خدا آمرزنده و قدرشناس است».

حدیث

2958 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای ایمان نمی آورد،مگر هنگامی که من برایش دوست داشتنی تر از خودش باشم و خاندانم برایش ارجمندتر از خاندان خودش باشند و خانواده ام برایش دوست داشتنی تر از خانواده خودش باشند و هستی ام برایش دوست داشتنی تر از هستی خودش باشد.

ص:874


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 622 ح 1285. [1]
2- (2) فردوس الأخبار:ج 1 ص 291 ح 919.
3- (4) علل الشرائع:ص 140 ح 3. [2]

2959 . عنه صلی الله علیه و آله: مَا اختَلَطَ حُبّی بِقَلبِ عَبدٍ إلّا حَرَّمَ اللّهُ جَسَدَهُ عَلَی النّارِ. (1)

2960 . عنه صلی الله علیه و آله: أساسُ الإِسلامِ حُبّی و حُبُّ أهلِ بَیتی. (2)

2/8.مَن تُستَحَبُّ مَحَبَّتُهُ

2961 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: وُدُّ المُؤمِنِ لِلمُؤمِنِ فِی اللّهِ مِن أعظَمِ شُعَبِ الإِیمانِ. (3)

2962 . عنه صلی الله علیه و آله: اغدُ عالِما،أو مُتَعَلِّما،أو مُستَمِعا،أو مُحِبّا لَهُم،و لا تَکُنِ الخامِسَ فَتَهلِکَ. (4)

2963 . عنه صلی الله علیه و آله لِأَبی ذَرٍّ:عَلَیکَ...بِحُبِّ المَساکینِ ومُجالَسَتِهِم. (5)

2964 . عنه صلی الله علیه و آله: کُلَّمَا ازدادَ العَبدُ إیمانا،ازدادَ حُبّا لِلنِّساء. (6)

2965 . عنه صلی الله علیه و آله فی قِصَّةِ الحَولاءِ:یا حَولاءُ،لِلرَّجُلِ عَلَی المَرأةِ أن تَلزَمَ بَیتَهُ،وتُودِّدَهُ وتُحِبَّهُ وتُشفِقَهُ. (7)

2966 . عنه صلی الله علیه و آله: أحِبُّوا الصِّبیانَ وَ ارحَموهُم،و إذا وَعَدتُموهُم شَیئا فَفوا لَهُم؛فَإِنَّهُم لا یَدرونَ إلّا أنَّکُم تَرزُقونَهُم. (8)

2959 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوستی من،با قلب بنده ای آمیخته نمی شود،مگر آن که خداوند پیکرش را بر آتش،حرام خواهد کرد.

2960 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنیاد اسلام،دوستی من و دوستی اهل بیتم است.

2/8.آنان که دوستی شان پسندیده است

2961 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محبّت مؤمن به مؤمن در راه خدا،از بزرگ ترین شاخه های ایمان است.

2962 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یا عالِم باش،یا آموزنده،یا شنونده[ی علم]،و یا دوستدار آنان.پنجمین مباش که هلاک می شوی.

2963 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:تو را...به دوستی با مسکینان و همنشینی با آنان،سفارش می کنم.

2964 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر چه بر ایمان بنده افزوده می شود،زنْ دوستیِ او افزایش می یابد.

2965 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در ماجرای حَولاء:ای حولاء!حقّ مرد بر زنش است که پایبند خانه اش باشد،با او مهربانی کند و دوستش بدارد و دلسوزَش باشد.

2966 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کودکان را دوست بدارید و به آنان رحم کنید و هرگاه به آنان وعده ای دادید،به آن وفا کنید؛چرا که آنان،تنها این را می دانند که شما روزی رسان آنان هستید.

ص:875


1- (1) کنز العمّال:ج 1 ص 184 ح 939.
2- (2) کنز العمّال:ج 12 ص 105 ح 34206.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 125 ح 3. [1]
4- (4) عوالی اللآلی:ج 4 ص 75 ح 58. [2]
5- (5) معانی الأخبار:ص 335 ح 1.
6- (6) الجعفریّات:ص 90. [3]
7- (7) مستدرک الوسائل:ج 14 ص 244 ح 16604. [4]
8- (8) الکافی:ج 6 ص 49 ح 3. [5]

2967 . صحیح البخاری عن أبی هریرة: قَبَّلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الحَسَنَ بنَ عَلِیٍّ وعِندَهُ الأَقرَعُ بنُ حابِسٍ التَّمیمِیُّ جالِسا،فَقالَ الأَقرَعُ:إنَّ لی عَشرَةً مِنَ الوَلَدِ ما قَبَّلتُ مِنهُم أحَدا!فَنَظَرَ إلَیهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ثُمَّ قالَ:مَن لا یَرحَم لا یُرحَم. (1)

3/8.مَن تَحرُمُ مَحَبَّتُهُ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ». 2

الحدیث

2968 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ یُؤمِنُ بِاللّهِ وَ الیَومِ الآخِرِ فَلا یُؤاخِیَنَّ کافِرا،و لا یُخالِطَنَّ فاجِرا.و مَن آخی کافِرا أو خالَطَ فاجِرا کانَ کافِرا فاجِرا. (2)

4/8.مَن تُکرَهُ مَحَبَّتُهُ

2969 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَوَقَّوا مُصاحَبَةَ کُلِّ ضَعیفِ الخَیرِ قَوِیِّ الشَّرِّ خَبیثِ النَّفسِ،إذا خافَ خَنَسَ،و إذا أمِنَ بَطَشَ. (3)

2967 . صحیح البخاری به نقل از ابو هُرَیره:پیامبر خدا،در حالی که اقرع بن حابِس تمیمی نزد ایشان نشسته بود،حسن بن علی علیهما السلام را بوسید.اقرع گفت:من،ده فرزند دارم و تاکنون هیچ یک از آنان را نبوسیده ام!

پیامبر خدا به او نگاهی کرد و فرمود:«هر که مهربانی نکند،مورد مهربانی قرار نخواهد گرفت».

3/8.آنان که دوستی شان حرام است
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی بر مگیرید[به طوری]که با آنها اظهار دوستی کنید،و حال آن که قطعاً منکر آن حقیقتی هستند که برای شما آمده،[و]پیامبر[خدا]و شما را[از مکّه]بیرون می کنند که[چرا]به خدا،پروردگارتان،ایمان آورده اید اگر برای جهاد در راه من و طلب خشنودیِ من بیرون آمده باشید.[شما]پنهانی با آنان رابطه دوستی برقرار می کنید،در حالی که من به آنچه پنهان داشته اید و آنچه آشکار نموده اید،داناترم.و هر کس از شما چنین کند،قطعاً از راه درست،منحرف گردیده است».

حدیث

2968 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرکس به خدا و روز قیامتْ ایمان دارد،با هیچ کافری،برادری نکند و با هیچ فاجری(بدکاری)،مصاحبت نکند.هرکس با کافری،برادری کند یا با فاجری مصاحبت کند،خود،کافری فاجر است.

4/8.آنان که دوستی شان مکروه است

2969 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از مصاحبت با هر آن که خیرش ضعیف،شرّش نیرومند و جانش پلید است،خود را نگه دارید؛[یعنی]آن که هر گاه بترسد،نهان می شود و چون ایمن گردد،یورش می برَد.

ص:876


1- (1) صحیح البخاری:ج 5 ص 2235 ح 5651.
2- (3) صفات الشیعة:ص 85 ح 9.
3- (4) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 121. [1]

الفصل التّاسع:دور المحبّة فی تأسیس الحکومة الإسلامیّة وتجدیدها

1/9.نُزُولُ آیَةِ الإِخاءِ

2970 . الأمالی للطوسی عن ابن عبّاس: لَمّا نَزَلَت: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» (1)آخی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بَینَ المُسلِمین؛فَآخی بَینَ أبی بَکرٍ و عُمَرَ،و بَینَ عُثمانَ و عَبدِ الرَّحمنِ،و بَینَ فُلانٍ و فُلانٍ،حَتّی آخی بَینَ أصحابِهِ أجمَعِهِم عَلی قَدرِ مَنازِلِهِم،ثُمَّ قالَ لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام:أنتَ أخی و أنَا أخوکَ. (2)

2/9.مُؤاخاةُ أصحابِ النَّبِیّ صلی الله علیه و آله قَبلَ الهِجرَةِ

2971 . الاستیعاب: آخی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بَینَ المُهاجِرین بِمَکَّةَ،ثُمَّ آخی بَینَ المُهاجِرینَ وَالأَنصارِ بِالمَدینَةِ،وقالَ فی کُلِّ واحِدَةٍ مِنهُما لِعَلِیٍّ علیه السلام:«أنتَ أخی فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ»،وآخی بَینَهُ وبَینَ نَفسِهِ. (3)

3/9.مُؤاخاةُ أصحابِ النَّبیّ صلی الله علیه و آله بَعدَ الهِجرَةِ

2972 . الإمام علیّ علیه السلام: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله لَمّا هاجَرَ إلَی المَدینَةِ آخی بَینَ أصحابِهِ مِنَ المُهاجِرینَ وَالأَنصار،جَعَلَ المَواریثَ عَلَی الاُخُوَّةِ فِی الدِّینِ لا فی میراثِ الأَرحامِ،وذلِکَ قَولُهُ تَعالی: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ الَّذِینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ

بَعْضٍ» إلی قَولِهِ سُبحانَهُ: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یُهاجِرُوا ما لَکُمْ مِنْ وَلایَتِهِمْ مِنْ شَیْءٍ حَتّی یُهاجِرُوا» (4)،فَأَخرَجَ الأَقارِبَ مِنَ المیراثِ و أثبَتَهُ لِأَهلِ الهِجرَةِ و أهلِ الدِّینِ خاصَّةً،ثُمَّ عَطَفَ بِالقَولِ فَقالَ تَعالی: «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ إِلاّ تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الْأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبِیرٌ» (5)،فَکانَ مَن ماتَ مِنَ المُسلِمینَ یَصیرُ میراثُهُ وتَرِکَتُهُ لِأَخیهِ فِی الدِّینِ دونَ القَرابَةِ وَالرَّحِمِ الوَشیجَةِ. (6)

فَلَمّا قَوِیَ الإِسلامُ أنزَلَ اللّهُ: «اَلنَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ إِلاّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلی أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفاً کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً» (7)،فَهذا مَعنی نَسخِ آیةِ المیراثِ. (8)

فصل نهم:نقش مهروَرزی در تأسیس حکومت اسلامی و تجدید آن

1/9.نزول آیه برادری

2970 . الأمالی،طوسی به نقل از ابن عبّاس:چون آیه«همانا مؤمنان،برادرند»نازل شد،پیامبر خدا میان مسلمانان،برادری برقرار کرد:ابو بکر و عمر را با هم قرار داد،عثمان و عبد الرحمن را با هم،و فلانی و فلانی را با هم،تا آن که میان همه یارانش،برحَسَب منزلتشان،پیوند برادری برقرار ساخت.آن گاه به علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود:«من و تو نیز با هم برادریم».

2/9.برادر شدن یاران پیامبر صلی الله علیه و آله،پیش از هجرت

2971 . الاستیعاب: پیامبر خدا،در مکّه،میان مهاجران برادری افکند و سپس در مدینه،میان مهاجران و انصار پیوند برادری برقرار ساخت و در هر دو مورد،به علی علیه السلام فرمود:«تو در دنیا و آخرت،برادر منی»و میان او و خود،برادری افکند.

3/9.برادر شدن یاران پیامبر صلی الله علیه و آله،پس از هجرت

2972 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا،چون به مدینه هجرت کرد،میان یاران مهاجر و انصارش برادری افکند و ارثبَری را بر پایه برادریِ دینی قرار داد،نه بر پایه پیوند خویشاوندی.این است سخن خدای متعال که:«کسانی که ایمان آورده اند و هجرت کرده اند و در راه خدا،با مال و جان خود به جهاد پرداخته اند و کسانی که[مهاجران را]پناه داده اند و یاری کرده اند،آنان،یاران یکدیگرند»تا این سخن خدای

سبحان که:«و کسانی که ایمان آورده اند،ولی هجرت نکرده اند،هیچ گونه خویشاوندی[ دینی]ای با شما ندارند،مگر آن که هجرت کنند».بدین ترتیب،خویشاوندان را از میراث خارج ساخت و آن را ویژه اهل هجرت و اهل دین،قرار داد.سپس خداوند متعال،در ادامه سخن فرمود:«و کسانی که کفر ورزیدند،یاران یکدیگرند.اگر این[دستور]را به کار نبندید،در زمین،فتنه و فسادی بزرگ،پدید خواهد آمد».پس هر یک از مسلمانان که در می گذشت،میراث و اموالِ به جا مانده اش به برادر دینی اش می رسید،نه به خویشان و بستگان نزدیکش.

امّا چون اسلام نیرومند شد،خداوند،این آیه را فرو فرستاد:«پیامبر به مؤمنان،ازخودشان سزاوارتر[ونزدیک تر]است و همسرانش مادران ایشان اند،و خویشاوندان،طبق کتاب خدا،بعضی نسبت به بعضی اولویت دارند[و]بر مؤمنان و مهاجران[مقدّم اند]،مگر آن که بخواهید به دوستان[مؤمن]خود[وصیّت یا]نیکی کنید؛و این در کتاب[خدا]،نگاشته شده است».این است معنای منسوخ شدن«آیه میراث».

ص:877


1- (1) الحجرات:10. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 587 ح 1214. [2]
3- (3) الاستیعاب:ج 3 ص 202. [3]
4- (4) الأنفال:72. [4]
5- (5) الأنفال:73. [5]
6- (6) رَحِم واشجة ووشیجة:مشتبکة متّصلة(لسان العرب:ج 2 ص 399« [6]وشج»).
7- (7) الأحزاب:6. [7]
8- (8) بحار الأنوار:ج 19 ص 91 ح 48. [8]

2973 . مسند أبی یعلی عن أنس: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُؤاخی بَینَ الاِثنَینِ مِن أصحابِهِ،فَیَطولُ عَلی أحَدِهِمَا اللَّیلُ حَتّی یَلقاهُ أخاهُ،فَیَلقاهُ بِوُدٍّ ولُطفٍ،فَیَقولُ:کَیفَ کُنتَ بَعدی؟

و أمَّا العامَّةُ فَلَم یَکُن یَأتی عَلی أحَدِهِما ثَلاثٌ لا یَعلَمُ عِلمَ أخیهِ. (1)

2973 . مسند أبی یعلی به نقل از انَس:پیامبر خدا میان یارانش،دو به دو،برادری می افکند.پس هر یک از آن دو،[بر اثر شوق دیدار برادرش]شب درازی را سپری می کرد تا برادرش را دیدار کند و[صبحگاه،]او را با دوستی و لطف،دیدار می کرد و می گفت:بعد از من چگونه بودی؟

امّا عموم[مسلمانان]،بر هر یک از آنها سه شب نمی گذشت که از حال برادر[دینی]خود،خبر نداشته باشد.

ص:878


1- (1) مسند أبی یعلی:ج 3 ص 349 ح 3325.

4/9.تَجدیدُ مَشرُوعِ الإِخاءِ الدّینِیِّ فی آخِرِ الزَّمانِ

2974 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رُبَّ مُؤمِنٍ بی ولَم یَرَنی،ومُصَدِّقٍ بی وما شَهِدَنی،اُولئِکَ إخوانی حَقّا. (1)

2975 . الأمالی للمفید عن عوف بن مالک: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ذاتَ یَومٍ:یا لَیتَنی قَد لَقیتُ إخوانی!فَقالَ لَهُ أبوبَکرٍ وعُمَرُ:أَوَلَسنا إخوانَکَ؟آمَنّا بِکَ وهاجَرنا مَعَکَ؟!

قالَ صلی الله علیه و آله:قَد آمَنتُم وهاجَرتم،ویا لَیتَنی قَد لَقیتُ إخوانی.فَأَعادَا القَولَ.

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:أنتُم أصحابی،ولکِن إخوانِیَ الَّذینَ یَأتونَ مِن بَعدِکُم؛یُؤمِنونَ بی ویُحِبّونّی ویَنصُرونّی ویُصَدِّقونّی وما رَأَونی،فَیا لَیتَنی قَد لَقیتُ إخوانی! (2)

2976 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصفِ إخوانِهِ الَّذینَ یَأتونَ مِن بَعدِهِ:لَو أنَّ أحَدا مِنهُم یُسَبِّحُ تَسبیحَةً خَیرٌ لَهُ مِن أن یَصیرَ لَهُ جِبالُ الدُّنیا ذَهَبا،ونَظرَةٌ إلی واحِدٍ مِنهُم أحَبُّ إلَیَّ مِن نَظرَةٍ إلی بَیتِ اللّهِ الحَرام،ولَو أنَّ أحَدا مِنهُم یَموتُ فی شِدَّةٍ بَینَ أصحابِهِ لَهُ أجرُ مَقتولٍ بَینَ الرُّکن وَالمَقام،ولَهُ أجرُ مَن یَموتُ فی حَرَمِ اللّه،ومَن ماتَ فی حَرَمِ اللّهِ آمَنَهُ اللّهُ مِنَ الفَزَعِ الأَکبَرِ،و أدخَلَهُ الجَنَّةَ. (3)

4/9.تجدید حیات برادریِ دینی در آخِرْ زمان

2974 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بسا ایمان آورنده ای به من که مرا ندیده است!و بسا تصدیق کننده[حقانیّت و نبوّت]من که مرا مشاهده نکرده است!اینان،به راستی برادران من اند.

2975 . الأمالی،مفید به نقل از عوف بن مالک:روزی پیامبر خدا فرمود:«ای کاش برادرانم را می دیدم!».

ابو بکر و عمر گفتند:مگر ما برادران تو نیستیم؟به تو ایمان آوردیم و با تو هجرت کردیم.

فرمود:«البته شما ایمان آوردید و هجرت کردید؛[ولی]ای کاش برادرانم را ملاقات می کردم!».

آن دو،سخن خود را تکرار کردند.

پیامبر خدا فرمود:«شما یاران منید؛امّا برادران من،آن کسانی هستند که بعد از شما می آیند،به من ایمان می آورند و دوستم می دارند و یاری ام می رسانند و تصدیقم می کنند،در حالی که مرا ندیده اند.پس ای کاش برادرانم را ملاقات می کردم!».

2976 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصف برادرانش که پس از او می آیند:اگر هر یک از آنان،یک تسبیح بگوید،برایش بهتر از آن است که کوه های دنیا برای او طلا شوند.یک نگاه به یکی از آنان،نزد من محبوب تر از نگاه کردن به بیت اللّه الحرام است.اگر فردی از آنان در بین یارانش در سختی بمیرد،پاداش کسی را دارد که در میان رُکن و مقام،به قتل رسیده باشد،و مزد کسی را دارد که در حرم خدا بمیرد.کسی که در حرم خدا بمیرد،خداوند،او را از آن وحشت بزرگ[در روز قیامت]،در امان می دارد و به بهشتش می بَرَد.

ص:879


1- (1) تاریخ دمشق:ج 35 ص 252.
2- (2) الأمالی للمفید:ص 63 ح 9.
3- (3) التحصین لابن فهد:ص 25 ح 40.
سخنی درباره برادری در اسلام
یک.تشریع قانون برادری در اسلام

تشریع(وضعِ)قانون برادری،یکی از برجسته ترین اقداماتِ فرهنگی،سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و نظامی پیامبر اسلام است و به روشنی،حاکی از ارتباط وی با مبدأ وحی،و نهایت درایت،حکمت و مدیریتِ ایشان در هدایت و رهبریِ امّت اسلامی است.

قرآن کریم،با جمله «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ ؛ (1)در حقیقت،مؤمنان،برادران[یکدیگر]اند»،قانونی را تشریع کرده که بر اساس آن،نسبت و پیوندی میان آحاد مسلمانان،ایجاد می شود که پیش از آن،وجود نداشت.این پیوند،«برادریِ دینی»نامیده می شود.

دو.ایجاد قوی ترین پیوندهای اجتماعی

اسلام،با تشریع قانون برادریِ دینی،از یک سو با تعصّب های ناروای نژادی،قبیله ای و حزبی به مبارزه برخاست و از سوی دیگر،قوی ترین و کارآمدترین پیوندهای اجتماعی و سیاسی را در امّت اسلامی به وجود آورد.

ادبیاتی که احادیث اسلامی برای تبیین پیوند دینی به کار گرفته اند،فوق العاده تأمّل برانگیز و جالب توجّه است.احادیث اسلامی،نه تنها همه مسلمانان را برادر یکدیگر می دانند،بلکه تأکید می کنند که آنان،برادر یکدیگر از یک پدر و مادر هستند!و این برادری،ریشه در طینت و فطرت و نورانیت جان آنان دارد.

سه.اسلام،دینِ دوستی و برادری

اسلام،دینِ دوستی و برادری است.از این رو،برای هر چه نزدیک تر شدنِ مسلمانان به یکدیگر،این آیین،تنها به تشریع قانون برادریِ دینی و تأکید بر آثار و برکات فردی و اجتماعی،و دنیوی و اخروی آن،بسنده نکرده؛بلکه محبّت مسلمانان را نسبت به یکدیگر،به عنوان یک فریضه دینی،واجب کرده است.

ص:880


1- (1) حجرات:آیه 10. [1]
چهار.حکمت قانونِ برادریِ دینی

حکمتِ تشریع قانون برادری دینی در اسلام و تأکید بر وجوب محبّت مسلمانان نسبت به یکدیگر،در واقع،ساختنِ جامعه ای است که پیوند دوستی و برادری در آن،به حدّی قوی و استوار باشد که مردم،احساس کنند همگی اعضای یک پیکرند تا اگر عضوی احساس رنج و درد کرد،سایر اعضا احساس مسئولیت و همدردی نمایند و در خدمت درمان آن باشند،چنان که از پیامبر خدا روایت شده است:

یَنبَغی لِلمُؤمِنینَ أن یَکونوا فیما بَینَهُم کَمَنزِلَةِ رَجُلٍ واحِدٍ،إذَا اشتَکی عُضوٌ مِن جَسَدِهِ تَداعی سائِرُ جَسَدِهِ. (1)

شایسته است که مؤمنان،در میان خود،همانند یک تن باشند،به گونه ای که هر گاه عضوی از آن تن به درد آمد،سایر اعضا،همدردی کنند.

پنج.تجدید حیات برادریِ دینی در آخِرْ زمان

احادیثی وارد شده که در آنها پیامبر اسلام،از مردمی یاد می کند که در آخر زمان به یاری اسلام خواهند شتافت،و پیامبر خدا،آنان را به دلیل قوّت ایمان و سرسختی در مسئولیت پذیری،برادر خود می نامد.

تأمّل در این احادیث و ملاحظه آنها در کنار احادیثی که در ذیل آیاتی آمده که از یاوران اسلام در آینده تاریخ پیشگویی کرده اند؛مانند: «فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ ؛ (2)به زودی خدا گروهی[دیگر]را می آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند.»و «وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ؛ (3)و اگر روی برتابید،[خدا]جای شما را به مردمی غیر از شما خواهد داد»،پژوهشگر را به این نتیجه و جمع بندی می رساند که طرح برادریِ دینی که در سپیده دم اسلام،یکی از مقدّمات اصلی پیروزی مسلمانان و تأسیس حکومت اسلامی به رهبری پیامبر صلی الله علیه و آله بود،در آخر زمان با قوّت بیشتری تجدید خواهد شد و به خواست خداوند متعال،زمینه را برای تشکیل حکومت جهانی اسلام به رهبری مهدی آل محمّد عجّل اللّه تعالی فرجه و تحقق وعده الهیِ «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ ؛ (4)تا آن را بر هر چه دین است،پیروز کند»را فراهم خواهد ساخت.

ص:881


1- (1) کنز العمال:ج 1 ص 154 ح 766.
2- (2) مائده:آیه 54. [1]
3- (3) محمّد:آیه 38. [2]
4- (4) توبه:آیه 33. [3]نیز،ر.ک:فتح:آیه 28،صف:آیه 9. [4]

الباب الثّانی:آفات بناء المجتمع

الفصل الأوّل:البغضاء

1/1.التَّحذِیرُ مِنَ التَّباغُضِ

2977 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما عَهِدَ إلَیَّ جَبرَئیلُ علیه السلام فی شَیءٍ ما عَهِدَ إلَیَّ فی مُعاداةِ الرِّجالِ. (1)

2978 . عنه صلی الله علیه و آله: ما نُهِیتُ عن شَیءٍ بَعدَ عِبادَةِ الأوثانِ ما نُهِیتُ عَن مُلاحاةِ الرِّجالِ. (2)

2979 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا إنَّ فِی التَّباغُضِ الحالِقَةَ،لا أعنی حالِقَةَ الشَّعرِ ولکِن حالِقَةَ الدّینِ. (3)

2980 . عنه صلی الله علیه و آله: کونوا عِبادَ اللّهِ إخوانا؛لا تَعادَوا ولا تَباغَضوا،سَدِّدوا وقارِبوا و أبشِروا. (4)

2/1.النَّهیُ عَنِ الهِجرانِ فَوقَ ثَلاثَةِ أیّامٍ

2981 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا هِجرَةَ فَوقَ ثَلاثٍ. (5)

2982 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَحِلُّ لِمُسلِمٍ أن یَهجُرَ أخاهُ فَوقَ ثَلاثَةِ أیّامٍ،وَالسّابِقُ یَسبِقُ إلَی الجَنَّةِ. (6)

2983 . عنه صلی الله علیه و آله: أیُّما مُسلِمَینِ تَهاجَرا فَمَکَثا ثَلاثا لا یَصطَلِحانِ إلّا کانا خارِجَینِ مِنَ الإِسلامِ،ولَم یَکُن بَینَهُما وِلایَةٌ،فَأَیُّهُما سَبَقَ إلی کَلامِ أَخیهِ کانَ السّابِقَ

إلَی الجَنَّةِ یَومَ الحِسابِ. (7)

باب دوم:آسیب های جامعه

فصل یکم:دشمنی

1/1.هشدار درباره دشمنی با یکدیگر

2977 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جبرئیل علیه السلام درباره هیچ چیز به اندازه دوری کردن از دشمنی با مردم،به من سفارش نکرد.

2978 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من بعد از نهی شدن از بت پرستی،از چیزی به اندازه کشمکش کردن با مردمان،نهی نشده ام.

2979 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان!دشمنی با یکدیگر،زداینده است.مقصودم زداینده مو نیست،که زداینده دین است.

2980 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای بندگان خدا!برادر باشید و با یکدیگر،دشمنی و کینه توزی مکنید.در پیِ درستی و استواری باشید و در کارها میانه روی کنید و[در این صورت،]بر شما مژده باد!

2/1.نهی از جدایی بیش از سه روز

2981 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ جدایی ای نباید بیش از سه[روز یا شب]بپاید.

2982 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای هیچ مسلمانی روا نیست که بیش از سه روز،برادرش را ترک گوید و هر کس[برای آشتی]پیش دستی کند،به سوی بهشت،پیش دستی کرده است.

2983 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه دو مسلمان از یکدیگر ببُرند و تا سه روز با یکدیگر آشتی نکنند،از[دین]

اسلام بیرون اند و میان آنان،ولایتی 8نخواهد بود.پس هر یک از آن دو به سخن گفتن با دوستش پیش دستی کند،در روز حسابرسی،به سوی بهشت،پیش دستی خواهد کرد.

ص:882


1- (1) الکافی:ج 2 ص 302 ح 11. [1]
2- (2) تحف العقول:ص 42.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 346 ح 1. [2]
4- (4) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 455 ح 9770. [3]
5- (5) الکافی:ج 2 ص 344 ح 2. [4]
6- (6) الأمالی للطوسی:ص 391 ح 860. [5]
7- (7) الکافی:ج 2 ص 345 ح 5. [6]

3/1.مَضارُّ القَطیعَةِ

2984 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ:یا أبا ذَرٍّ،إیّاکَ وَالهِجرانَ لِأَخیکَ المُؤمِنِ؛فَإِنَّ العَمَلَ لا یُتَقَبَّلُ مَعَ الهِجرانِ. (1)

2985 . عنه صلی الله علیه و آله: یا أبا ذَرٍّ،تُعرَضُ أعمالُ أهلِ الدُّنیا عَلَی اللّهِ مِنَ الجُمُعَةِ إلَی الجُمُعَةِ فی یَومِ الاِثنَینِ وَالخَمیسِ،فَیُغفَرُ لِکُلِّ عَبدٍ مُؤمِنٍ إلّا عَبدا کانَت بَینَهُ وبَینَ أخیهِ شَحناءُ،فَیُقالُ:اُترُکوا عَمَلَ هذَینِ حَتّی یَصطَلِحا. (2)

2986 . عنه صلی الله علیه و آله: فی أوَّلِ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ تُغَلُّ المَرَدَةُ مِنَ الشَّیاطینِ،ویُغفَرُ فی کُلِّ لَیلَةٍ سَبعینَ ألفا،فَإِذا کانَ فی لَیلَةِ القَدرِ غَفَرَ اللّهُ بِمِثلِ ما غَفَرَ فی رَجَبٍ وشَعبانَ وشَهرِ رَمَضانَ إلی ذلِکَ الیَومِ إلّا رَجُلٌ بَینَهُ وبَینَ أخیهِ شَحناءُ،فَیَقولُ اللّهُ عز و جل:أنظِروا هؤُلاءِ حَتّی یَصطَلِحوا. (3)

4/1.عَوامِلُ البَغضاءِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ* إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ». 4

3/1.زیان های جدایی

2984 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به ابو ذر:ای ابو ذر!از ترک کردن برادر مؤمنت بپرهیز که با هجران و دوری،عمل[ِ صالح]پذیرفته نمی شود.

2985 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای ابو ذر!اعمال هر هفته اهل دنیا در روزهای دوشنبه و پنج شنبه بر خداوند عرضه می شود.پس هر مؤمنی آمرزیده می شود،مگر آن که میان او و برادرش کینه ای باشد که در این صورت،گفته می شود:«عمل این دو را رها کنید،تا با یکدیگر آشتی کنند».

2986 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شب اوّل ماه رمضان،شیطان های سرکش به بند کشیده می شوند و هر شب،هفتاد هزار تن آمرزیده می گردند و چون شب قدر فرا برسد،خداوند به اندازه آنچه در ماه رجب و شعبان و رمضان تا آن روز آمرزیده است،[بندگان را]می آمرزد،مگر آن که میان کسی و برادرش کینه ای باشد که در این صورت،خداوند عز و جل می فرماید:«[آمرزش]اینان را عقب بیندازید،تا آشتی کنند».

4/1.عوامل دشمنی
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!شراب و قمار و بت ها و تیرهای قرعه،پلیدند و از عمل شیطان اند.پس،از آنها دوری گزینید،باشد که رستگار شوید.همانا شیطان می خواهد با شراب و قمار،میانِ شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز،باز دارد.پس آیا شما دست برمی دارید؟!».

ص:883


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 538 ح 1162. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج2 ص 379 ح 2661. [2]
3- (3) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 71 ح 331. [3]

الحدیث

2987 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ الشَّیطانَ قَد أیِسَ أن یَعبُدَهُ المُصَلّونَ فی جَزیرَةِ العَرَبِ،ولکِن فِی التَّحریشِ بَینَهُم. (1)

2988 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تُفتَحُ الدُّنیا عَلی أحَدٍ إلّا ألقَی اللّهُ عز و جل بَینَهُمُ العَداوَةَ وَالبَغضاءَ إلی یَومِ القِیامَةِ. (2)

الفصل الثّانی:الجدال والمراء

1/2.الحَثُّ عَلی تَرکِ المِراءِ

2989 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أورَعُ النّاسِ مَن تَرَکَ المِراءَ وإن کانَ مُحِقّا. (3)

2990 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ مِنَ التَّواضُعِ أن یَرضَی الرَّجُلُ بِالمَجلِسِ دونَ شَرَفِ المَجلِسِ،و أن یُسَلِّمَ عَلی مَن لَقِیَ،و أن یَترُکَ المِراءَ وإن کانَ حَقّا. (4)

2/2.ثَوابُ تَرکِ المِراءِ

2991 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَرَکَ المِراءَ وهُوَ مُحِقٌّ بَنَی اللّهُ لَهُ بَیتا فی أعلَی الجَنَّةِ،ومَن تَرَکَ المِراءَ وهُوَ مُبطِلٌ بَنَی اللّهُ لَهُ بَیتا فی رَبَضِ الجَنَّةِ. (5)

2992 . عنه صلی الله علیه و آله: أنَا زَعیمٌ بِبَیتٍ فی رَبَضِ الجَنَّةِ لِمَن تَرَکَ المِراءَ وهُوَ مُحِقٌّ،وبِبَیتٍ فی وَسَطِ الجَنَّةِ لِمَن تَرَکَ الکَذِبَ وهُوَ مازِحٌ،وبِبَیتٍ فی أعلَی الجَنَّةِ لِمَن

حَسُنَت سَریرَتُهُ. (6)

حدیث

2987 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شیطان از این که نمازگزاران در جزیرة العرب،او را بپرستند،نومید شده است؛لیکن به دشمنی افکندن میانشان[همچنان امید دارد] (7).

2988 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: درِ دنیا[خواهی]بر مردمی گشوده نمی شود،مگر آن که خدای عز و جل تا روز قیامت،میانشان کینه و دشمنی می افکنَد.

فصل دوم:جِدال و بگومگو

1/2.تشویق به ترک جدال

2989 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: باپرواترینِ مردم،کسی است که جدالگری را گرچه او بر حق باشد،رها کند.

2990 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از[نشانه های]فروتنی است:خشنودی انسان به نشستن در پایین ترین مکان مجلس؛سلام کردن به هر کس که با وی روبه رو می شود؛و رها کردن جدال،گرچه بر حق باشد.

2/2.ثواب ترک جدال

2991 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر کسی جدالگری را در صورتی که او برحق است،ترک کند،خداوند،خانه ای برای وی در بالاترین نقطه بهشت خواهد ساخت،و اگر کسی جدالگری را در صورتی که بر باطل است،ترک کند،خداوند،خانه ای در بیرون بهشت برای وی خواهد ساخت.

2992 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،ضامن خانه ای در اطراف بهشت هستم،برای کسی که جدال را در حالی که بر حق است،ترک کند،و[ضامن]خانه ای در وسط

بهشت،برای کسی که دروغ[حتّی به]شوخی را ترک کند،و[ضامن]خانه ای در بالای بهشت،برای کسی که رفتارش نیکو باشد.

ص:884


1- (1) صحیح مسلم:ج 4 ص 2166 ح 2812.
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 45 ح 93. [1]
3- (3) معانی الأخبار:ص 196 ح 1.
4- (4) الجعفریّات:ص 49. [2]
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 108. [3]
6- (6) المعجم الأوسط:ج 1 ص 269 ح 878.
7- (7) یعنی با افکندن دشمنی ها و کینه ها و درگیری ها و فتنه ها در میان دینداران،سعی در به جان هم انداختن آنان دارد.

3/2.التَّحذِیرُ مِنَ الجِدالِ لإدحاضِ الحَقِّ

2993 . الإمام الصادق عن أبیه علیهما السلام: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ:لَعَنَ اللّهُ الَّذینَ اتَّخَذوا دینَهُم شَحّا.یَعنِی الجِدالَ لِیُدحضُوا الحَقَّ بِالباطِلِ. (1)

الفصل الثّالث:التّحقیر

1/3.النَّهیُ عَن تَحقیرِ النّاسِ

2994 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَزْرَ أنَّ أحدُکُم بأحدٍ من خَلقِ اللّهِ فإنَّهُ لا یَدری أیُّهُم ولیُّ اللّهِ. (2)

2/3.التَّحذِیرُ مِن تَحقیرِ المؤمنِ

2995 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ اسْتَذَلّ مؤمنا أو مؤمنةً،أو حَقّرَهُ لفَقْرِهِ أو قِلَّةِ ذاتِ یَدِهِ،شَهَرَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ،ثُمّ یَفْضَحُهُ. (3)

2996 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تُحَقِّرنَّ أحَدا مِن المسلمینَ،فإنَّ صَغیرَهُم عِند اللّهِ کَبیرٌ. (4)

الفصل الرّابع:الاختلاف

1/4.مَضارُّ الاختلافِ

2997 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما اخْتَلَفَتْ امَّةٌ بَعدَ نَبِیّها إلّا ظَهرَ أهْلُ باطِلِها علی أهْلِ حقِّها. (5)

3/2.هشدار درباره جدال برای از بین بردن حق

2993 . امام صادق علیه السلام به نقل از پدرش علیه السلام:همانا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«خداوند،آنانی را که دین خود را وسیله جدال قرار می دهند،لعنت کرده است؛یعنی[آنان که]جدالگری می کنند تا به وسیله باطل،حق را از بین ببرند.

فصل سوم:کوچک شمردن دیگران

1/3.نهی از کوچک شمردن مردم

2994 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ یک از شما نباید احدی از بندگان خدا را خوار بشمرد؛زیرا نمی داند که کدام یک از آنها دوست خداست.

2/3.هشدار درباره تحقیر مؤمن

2995 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مرد یا زن مؤمنی را،به سبب تهی دستی یا کم بضاعتی،خوار و حقیر بشمارد،خداوند متعال در روز رستاخیز،او را انگشت نما می سازد و سپس رسوایش می کند.

2996 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ مسلمانی را حقیر مشمار؛زیرا کوچک آنان هم نزد خداوند،بزرگ است.

فصل چهارم:تفرقه

1/4.پیامدهای اختلاف

2997 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ امّتی پس از پیامبر خود،گرفتار اختلاف نشد،مگر آن که باطل گرایانِ آن،بر حق خواهانش پیروز گشتند.

ص:885


1- (1) التوحید:ص 461 ح 33.
2- (2) بحار الأنوار:ج 75 ص 147 ح 21. [1]
3- (3) مسند زید:ص 474.
4- (4) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 31. [2]
5- (5) کنز العمّال:ج 1 ص 183 ح 929.

2998 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَخْتَلفوا،فإنَّ مَن کانَ قَبْلَکُمُ اخْتَلَفوا فَهلَکوا. (1)

2999 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَخْتَلِفوا فتَخْتَلِفَ قُلوبُکُم. (2)

2/4.الاختلافُ عُقوبَةٌ إلهیّةٌ

الکتاب

«قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلی أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَ یُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ». 3

الحدیث

3000 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّی صَلَّیتُ صَلاةَ رَغْبَةٍ ورَهْبَةٍ وسألتُ ربّی ثَلاثا،فأعطانی اثنَتَینِ ومَنَعنی واحِدَةً؛سألتُهُ أنْ لا یَبْتَلیَ امَّتی بالسِّنینَ ففَعَلَ،وسألتُهُ أنْ لا یُظْهِرَ علَیهِم عَدُوَّهُم ففَعَلَ،وسألتُهُ أنْ لا یَلْبِسَهُم شِیَعا فأبی علَیَّ. (3)

الفصل الخامس:الفتنة

1/5.أنواعُ الفِتَنِ

الکتاب

«وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ». 5

2998 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با هم اختلاف نکنید،که پیشینیان شما دچار اختلاف شدند و نابود گشتند.

2999 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بایکدیگر ناسازگاری مکنید،که دل هایتان ناسازگار و پراکنده می شود.

2/4.اختلاف،کیفری الهی
قرآن

«بگو:«او تواناست که از بالایِ سرتان یا از زیر پاهایتان،عذابی بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه،به هم اندازد[و دچار تفرقه سازد]و عذاب بعضی از شما را به بعضی[دیگر]بچشانَد».بنگر که چگونه آیات[خود]را گوناگون بیان می کنیم تا شاید آنان بفهمند».

حدیث

3000 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من نماز بیم و امید گزاردم و سه چیز از پروردگارم طلبیدم که دو تای آنها را به من داد و یکی دیگر را نداد.از خداوند خواستم امّت مرا به قحطی گرفتار نکند،پذیرفت.خواستم دشمنشان را بر آنان چیره نگردانَد،پذیرفت.خواستم که جامه پراکندگی بر آنان نپوشاند،نپذیرفت.

فصل پنجم:فتنه

1/5.انواع آزمایش
قرآن

«و بدانید که اموال و فرزندان شما،[وسیله]آزمایش[شما]هستند؛و خداست که نزد او پاداشی بزرگ است».

ص:886


1- (1) کنز العمّال:ج 1 ص 177 ح 894.
2- (2) کنز العمّال:ج 1 ص 177 ح 895.
3- (4) کنز العمّال:ج 11 ص 174 ح 31098.

الحدیث

3001 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ فی مالِ الرجُلِ فِتنَةً،وفی زوجَتِهِ فِتنَةً وولدِهِ. (1)

3002 . عنه صلی الله علیه و آله: لَأنا لِفِتنَةِ السَّرّاءِ أخوَفُ علَیکُم مِن فِتنَةِ الضَّرّاءِ،إنّکُمُ ابتُلِیتُم بفِتنَةِ الضَّرّاءِ فَصَبَرتُم،وإنّ الدنیا حُلوَةٌ خَضِرَةٌ. (2)

2/5.افتِتانُ النّاسِ بَعضُهُم بِبَعضٍ

الکتاب

«وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلاّ إِنَّهُمْ لَیَأْکُلُونَ الطَّعامَ وَ یَمْشُونَ فِی الْأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ وَ کانَ رَبُّکَ بَصِیراً». 3

الحدیث

3003 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الفَقیرُ عندَ الغَنیِّ فِتنَةٌ،والضَّعیفُ عندَ القَویِّ فِتنَةٌ.... (3)

3/5.مَن تَنجلی عَنهُمُ الفِتَنُ

3004 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طُوبی لِلمُخلِصینَ،اُولئکَ مَصابیحُ الهُدی تَنجَلی عَنهُم کلُّ فِتنَةٍ ظَلماءَ. (4)

3005 . عنه صلی الله علیه و آله: سَتَکُونُ فِتَنٌ یُصبِحُ الرجُلُ فیها مؤمِنا ویُمسِی کافِرا،إلّا مَن أحیاهُ اللّهُ تعالی بالعِلمِ. (5)

حدیث

3001 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا در دارایی انسان،آزمایش است و زن و فرزند او نیز[وسیله]امتحان هستند.

3002 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: راستی که من از آزمودنی خوش برای شما بیمناک ترم تا آزمودنی سخت.شما به آزمایش سختی در افتادید و شکیبایی کردید؛امّا دنیا،شیرین و فریباست.

2/5.آزموده شدن مردم به وسیله یکدیگر
قرآن

«و پیش از تو،پیامبران[خود]را نفرستادیم،جز این که آنان[نیز]غذا می خوردند و در بازارها راه می رفتند،و برخی از شما را برای برخی دیگر[وسیله]آزمایش قرار دادیم.آیا شکیبایی می کنید؟و پروردگار تو همواره بیناست».

حدیث

3003 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تهی دست برای توانگر،[مایه]آزمایش است و ناتوان برای توانمند....

3/5.کسانی که از فتنه ها به سلامت می رَهَند

3004 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوشا به حال مخلصان!آنان،چراغ های هدایت اند و هر فتنه تاری از آنها برطرف می شود.

3005 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به زودی فتنه هایی پدیدخواهد آمد که انسان بر اثر آنها،شب خود را با ایمان به صبح می رساند و روزش را در حالی به شب می رساند که کافر است،مگر کسی که خداوند متعال،او را به دانش،زنده کرده باشد.

ص:887


1- (1) کنز العمّال:ج 16 ص 284 ح 44490.
2- (2) الترغیب والترهیب:ج 4 ص 184 ح 74.
3- (4) کنز العمّال:ج 9 ص81 ح 25063.
4- (5) الترغیب والترهیب:ج 1 ص 54 ح 5.
5- (6) کنز العمّال:ج 11 ص125 ح 30883.

الفصل السّادس:الفساد

1/6.ما یُوجِبُ الفَساد

الکتاب

«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ». 1

«وَ یا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیالَ وَ الْمِیزانَ بِالْقِسْطِ وَ لا تَبْخَسُوا النّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ». 2

الحدیث

3006 . الخصال: قال رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:صِنفانِ مِن امَّتی إذا صَلُحا صَلُحَت امَّتی،وإذا فَسَدا فَسَدَت امَّتی،قیلَ:یارسولَ اللّهِ،ومَن هُما؟قالَ:الفُقَهاءُ والاُمَراءُ. (1)

3007 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ المَعصیَةَ إذا عَمِلَ بها العَبدُ سِرّا لم تَضُرَّ إلّا عامِلَها،وإذا عَمِلَ بها عَلانِیَةً ولم یُغَیَّرْ علَیهِ أضَرَّت بالعامَّةِ. (2)

3008 . عنه صلی الله علیه و آله: کیفَ یُقَدِّسُ اللّهُ قَوما لا یُؤخَذُ لِضَعیفِهِم مِن شَدیدِهِم؟! (3)

2/6.ما یَدفَعُ الفَسادَ

«فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا یَشاءُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لکِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعالَمِینَ» . (4)

فصل ششم:فساد

1/6.آنچه موجب فساد می شود
قرآن

«به خاطر کارهایی که مردم انجام داده اند،فساد در خشکی و دریا نمودار شده است،تا[سزایِ]بعضی از آنچه را که کرده اند،به آنان بچشاند،باشد که باز گردند».

«و ای قوم من!پیمانه و ترازو را به داد،تمام دهید و حقوق مردم را کم مدهید و در زمین به فساد سر برمدارید».

حدیث

3006 . الخصال: پیامبر خدا فرمود:«دو گروه از امّت من هستند که اگر آنها درست شوند،امّتم درست شود و اگر آنها فاسد گردند،امّتم فاسد می گردد».

گفته شد:ای پیامبر خدا!آن دو گروه کدام اند؟

فرمود:«دین شناسان و زمامداران».

3007 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گناه را هرگاه بنده،پنهانی مرتکب شود،به کسی جز صاحب آن،زیانی نمی رساند و هرگاه آشکارا انجامش دهد و مردم او را منع نکنند،آن گناه به عموم مردم،آسیب خواهد رساند.

3008 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چگونه خداوند،پاک گردانَد مردمی را که حقّ ناتوان آنها از زورمندشان گرفته نمی شود؟!

2/6.آنچه فساد را از بین می برد

«پس آنان را به اذن خدا شکست دادند و داوود،جالوت را کُشت؛و خداوند به او پادشاهی و حکمت،ارزانی داشت و از آنچه می خواست،به او آموخت.و اگر خداوند برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی کرد،قطعاً زمین،تباه می گردید؛ولی خداوند نسبت به جهانیان،تفضّل دارد».

ص:888


1- (3) الخصال:ص 37 ح 12.
2- (4) قرب الإسناد:ص 55 ح 179. [1]
3- (5) عوالی اللآلی:ج 1 ص 371 ح 80. [2]
4- (6) البقرة:251. [3]

الباب الثّالث:الحکم الأسریّة

الفصل الأوّل:الزّواج

1/1.الحَثُّ عَلَی الزَّواجِ

الکتاب

«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ». 1

الحدیث

3009 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أحَبَّ أن یَلقَی اللّهَ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْیَلْقَهُ بزَوجَةٍ. (1)

3010 . عنه صلی الله علیه و آله: ما بُنِیَ فی الإسلامِ بِناءٌ أحَبَّ إلی اللّهِ عزّوجلّ،و أعَزَّ مِنَ التَّزویجِ. (2)

2/1.النِّکاحُ سُنَّةٌ

3011 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أحَبَّ فِطرَتی فَلْیَستَنَّ بِسُنَّتی،ومِن سُنَّتی النِّکاحُ. (3)

3012 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام: تَزَوَّجُوا فإنَّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کثیرا ما کانَ یقولُ:مَن کانَ یُحِبُّ أن یَتَّبِعَ سُنَّتی فَلْیَتَزَوَّجْ،فإنَّ مِن سُنَّتِی التَّزویجَ. (4)

باب سوم:حکمت های خانوادگی

فصل یکم:ازدواج

1/1.تشویق به ازدواج
قرآن

«و از نشانه های او،این است که از[نوع]خودتان،همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید،و میانتان دوستی و رحمت نهاد.آری.در این[نعمت]،برای مردمی که می اندیشند،قطعاً نشانه هایی هست».

حدیث

3009 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دوست دارد که پاک و پاکیزه خدا را دیدار کند،با داشتن همسر،به دیدارش برود.

3010 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در اسلام،هیچ بنایی ساخته نشده که نزد خداوند عز و جل محبوب تر و ارجمندتر از ازدواج باشد.

2/1.ازدواج،سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله است

3011 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که آیین مرا دوست دارد،باید به سنّت من عمل کند و ازدواج،از سنّت های من است.

3012 . امام علی علیه السلام: ازدواج کنید؛زیرا پیامبر خدا فراوان می فرمود:«هر که دوست دارد از سنّت من پیروی کند،ازدواج کند؛چرا که ازدواج،از سنّت من است».

ص:889


1- (2) روضة الواعظین:ص 409. [1]
2- (3) بحار الأنوار:ج 103 ص 222 ح 40. [2]
3- (4) الکافی:ج 5 ص 494 ح 1. [3]
4- (5) الخصال:ص 614 ح 10.

3/1.مَن تَزوَّجَ فی حَداثَةِ سِنِّهِ

3013 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن شابٍّ تَزَوَّجَ فی حَداثَةِ سِنِّهِ إلّا عَجَّ شَیطانُهُ:یا وَیْلَهُ،یا وَیْلَهُ!عَصَمَ مِنّی ثُلُثَی دِینِهِ،فَلْیَتَّقِ اللّهَ العَبدُ فیالثُّلُثِ الباقِی. (1)

4/1.مَن تَزوَّجَ أحرَزَ نِصفَ دِینِهِ

3014 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَزَوَّجَ فقد اعطِیَ نِصفَ العِبادَةِ. (2)

3015 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن تَزَوَّجَ فقد أحرَزَ نِصفَ دِینِهِ،فَلْیَتَّقِ اللّهَ فی النِّصفَ الباقی. (3)

5/1.زِیادةُ الرِّزقِ بالنِّکاحِ

الکتاب

«وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ وَ الصّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ». 4

الحدیث

3016 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اتَّخِذُوا الأهلَ؛فإنّه أرْزَقُ لَکُم. (4)

3017 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن تَرَکَ التَّزویجَ مَخافَةَ العَیْلَةِ فَلَیسَ مِنّا. (5)

6/1.ثَوابُ تَزویجِ الإخوانِ

3018 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن زَوَّجَ أخاهُ المؤمنَ امرَأةً

یَأنَسُ بِها وتَشُدُّ عَضُدَهُ ویَستَرِیحُ إلَیها،زَوَّجَهُ اللّهُ مِنَ الحُورِ العِینِ وآنَسَهُ بِمَن أحَبَّهُ مِنَ الصِّدِّیقِینَ مِن أهْلِ بیتِهِ وإخوانِهِ وآنَسَهُم بهِ. (6)

3/1.کسی که در جوانی ازدواج کند

3013 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ جوانی نیست که در دوره جوانی اش ازدواج کند،مگر آن که شیطانِ او فریاد برمی آورد که:ای وای،ای وای!دوْ سومِ دینش را از[گزند]من،حفظ کرد.بنا بر این،بنده باید برای حفظ یکْ سومِ دیگر،پروا از خدا را در پیش گیرد.

4/1.کسی که ازدواج کند،نصف دینش را به دست آورده است

3014 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که ازدواج کند،نصف عبادت به او داده شده است.

3015 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که ازدواج کند،نیمی از دین خود را حفظ کرده است و برای نیمه دوم،باید پَروا از خدا را در پیش گیرد.

5/1.افزوده شدن روزی با ازدواج
قرآن

«بی همسرانِ خود را و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید.اگر تنگ دست اند،خداوند،آنان را با فضل خویش،بی نیاز خواهد کرد؛و خدا،گشایشگر داناست».

حدیث

3016 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زن بگیرید،که ازدواج کردن،روزیِ شما را بیشتر می کند.

3017 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که از ترس تنگ دستی ازدواج نکند،از ما نیست.

6/1.ثواب زن گرفتن برای برادران دینی

3018 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که برادر مؤمنِ خود را زن

دهد تا آن زن،همدم و مایه پشت گرمی و آسایش او باشد،خداوند،او را از حوریان بهشتی همسر خواهد داد و با هر راستْ کرداری از میان خانواده و برادران[دینی]خود که دوست داشته باشد،همدمش خواهد کرد و آنان را با وی انس[و الفت]خواهد داد.

ص:890


1- (1) النوادر للراوندی:ص 113. [1]
2- (2) روضة الواعظین:ص 411. [2]
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 518 ح 1137. [3]
4- (5) الکافی:ج 5 ص 329 ح 6. [4]
5- (6) کنز العمّال:ج 16 ص 279 ح 44460.
6- (7) بحار الأنوار:ج 77 ص 192 ح 11. [5]

7/1.الاهتِمامُ بدِینِ المرأةِ فی الزَّواج

3019 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن نَکَحَ امرأةً بِمالٍ حَلالٍ غیرَ أ نّهُ أرادَ بها فَخرا ورِیاءً لَم یَزِدْهُ اللّهُ عزّوجلّ بذلکَ إلّا ذُ لّاً وهَوانا. (1)

3020 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن تَزَوَّجَ امرَأةً لا یَتَزَوَّجُها إلّا لِجَمالِها لَم یَرَ فیها ما یُحِبُّ،ومَن تَزَوَّجَها لِمالِها لا یَتَزَوَّجُها إلّا له وَکَلَهُ اللّهُ إلَیهِ،فعلَیکُم بذاتِ الدِّینِ. (2)

8/1.الاهتِمامُ بدِینِ الرَّجُلِ فی الزَّواجِ

3021 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا جاءَکُم مَن تَرضَونَ دِینَهُ و أمانَتَهُ یَخطُبُ إلَیکُم فَزَوِّجُوهُ،إن لا تَفعَلُوا تَکُن فِتنَةٌ فی الأرضِ وفَسادٌ کبیرٌ (3). (4)

9/1.ذَمُّ غَلاءِ المَهرِ

3022 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ نِساءِ امَّتِی أصبَحُهُنَّ وَجها و أقَلُّهُنَّ مَهرا. (5)

3023 . عنه صلی الله علیه و آله: خَیرُ الصَّداقِ أیسَرُهُ. (6)

7/1.اهمّیت دادن به دینداری زن،در ازدواج

3019 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که با مال حلال،با زنی ازدواج کند،امّا هدفش از گرفتنِ او،فخرفروشی و خودنمایی باشد،خداوند عز و جل جز بر خواری و سرشکستگیِ او نیفزاید.

3020 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که با زنی به خاطر زیبایی اش ازدواج کند،دلخواه خود را در او نمی بیند،و هر که با زنی به خاطر مال[و ثروت]او ازدواج کند،خداوند او را به همان مال[و ثروت]وا می گذارد.پس بر شما باد[ازدواج با]زنان متدیّن!

8/1.اهمّیت دادن به دینداری مرد،در ازدواج

3021 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه کسی به خواستگاری نزد شما آمد و دینداری و امانتداریِ او را پسندیدید،به او زن دهید؛که اگر چنین نکنید،در روی زمین،تبهکاری و فسادِ بسیار پدید خواهد آمد.

9/1.نکوهش مهریه سنگین

3022 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترینِ زنان امّت من،آن است که خوب روترین و کم مهریه ترینِ آنها باشد.

3023 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین مهریه،سبُک ترینِ آن است.

ص:891


1- (1) بحار الأنوار:ج 76 ص 362 ح 30. [1]
2- (2) تهذیب الأحکام:ج 7 ص 399 ح 592.
3- (3) وفی المصدر:«عریض»وما أثبتناه من بحارالأنوار. [2]
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 519 ح 1145. [3]
5- (5) الکافی:ج 5 ص 324 ح 4. [4]
6- (6) کنز العمّال:ج 16 ص 320 ح 44707.

10/1.مَن لا ینبغی تَزویجُهُم

3024 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّما النِّکاحُ رِقٌّ،فإذا أنکَحَ أحَدُکُم وَلِیدَةً فقد أرَقَّها،فَلْیَنظُرْ أحَدُکُم لِمَن یُرِقُّ کَرِیمَتَهُ. (1)

11/1.مَن لا یَنبَغی تَزَوُّجُهُنَّ

3025 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وتَزَوُّجَ الحَمْقاءِ،فإنَّ صُحبَتَها ضَیاعٌ ووُلْدَها ضِباعٌ. (2)

3026 . الإمام الحسین علیه السلام: أنّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ لِلنّاسِ:إیّاکُم وخَضْراءَ الدِّمَنِ،قیلَ:یا رسولَ اللّهِ،وما خَضراءُ الدِّمَنِ؟قالَ:المَرأةُ الحَسناءُ فی مَنبِتِ السُّوءِ. (3)

12/1.حُقوقُ الزَّوجِ

3027 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أعظَمُ الناسِ حَقّا علی المرأةِ زَوجُها،و أعظَمُ الناسِ حقّا عَلَی الرَّجُلِ امُّهُ. (4)

3028 . عنه صلی الله علیه و آله: ویلٌ لِامرَأةٍ أغضَبَتْ زَوجَها،وطُوبی لِامرَأةٍ رَضِیَ عنها زَوجُها. (5)

13/1.حُقوقُ الزَّوجَةِ

3029 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما زالَ جَبرَئیلُ یُوصی بالمرأةِ حتّی ظَنَنتُ أ نَّهُ لا یَنبَغِی طَلاقُها إلّا مِن فاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ. (6)

3030 . عنه صلی الله علیه و آله: حَقُّ المرأةِ علی زَوجِها أن یَسُدَّ جَوعَتَها،

و أن یَستُرَ عَورَتَها،ولا یُقَبِّحَ لَها وَجها. (7)

10/1.به چه کسانی نباید زن داد

3024 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ازدواج،طوق بندگی است.بنا بر این،هر کس از شما که دختر خود را شوهر دهد،او را به بندگی داده است.پس،هر یک از شما باید بنگرد که دختر عزیز خود را به بندگیِ چه کسی در می آورَد.

11/1.با چه زنانی نباید ازدواج کرد

3025 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از ازدواج با زن احمق بپرهیزید؛زیرا همنشینی با او،تباهی است و فرزندانش کفتارْ[صفت]هستند.

3026 . امام حسین علیه السلام: پیامبر خدا به مردم فرمود:«از خَضراءُ الدِّمَن(سبزه روییده در مُرداب)بپرهیزید».

گفته شد:ای پیامبر خدا!خَضراءُ الدِّمَن چیست؟

فرمود:«زن زیبارویی که در خانواده ای فاسد،رشد کرده باشد».

12/1.حقوق شوهر

3027 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بزرگ ترین حق را بر زن،شوهر او دارد و بزرگ ترین حق را بر مرد،مادر او دارد.

3028 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: وای بر زنی که شوهرش را ناراحت کند و خوشا به حال زنی که شوهرش از او راضی باشد!

13/1.حقوق زن

3029 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جبرئیل علیه السلام پیوسته درباره زن سفارش می کرد،تا جایی که گمان بردم طلاق او جایز نیست،مگر در صورت زشتکاریِ آشکار.

3030 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حقّ زن بر شوهرش،این است

که شکمش را سیر کند و بدنش را بپوشانَد و برای او،روی درهم نکشد.

ص:892


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 519 ح 1144. [1]
2- (2) بحار الأنوار:ج 103 ص 237 ح 35. [2]
3- (3) معانی الأخبار:ص 316 ح 1.
4- (4) کنز العمّال:ج 16 ص 331 ح 44771.
5- (5) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 11 ح 24. [3]
6- (6) عدة الداعی:ص 81. [4]
7- (7) عدة الداعی:ص 81. [5]

3031 . عنه صلی الله علیه و آله: قَولُ الرَّجُلِ للمرأةِ:«إنّی احِبُّکِ»لا یَذهَبُ مِن قَلبِها أبدا. (1)

14/1.خِدمَةُ الزَّوجِ

3032 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: سَألَتْ امُّ سَلَمَةَ رسولَ اللّه صلی الله علیه و آله عن فَضلِ النساءِ فی خِدمَةِ أزواجِهِنَّ،فقال:ما مِن امرَأةٍ رَفَعَتْ مِن بَیتِ زَوجِها شیئا مِن مَوضِعٍ إلی مَوضِعٍ تُرِیدُ بهِ صَلاحا إلَا نَظَرَ اللّهُ إلَیها،ومَن نَظَرَ اللّهُ إلَیهِ لَم یُعَذِّبْهُ. (2)

15/1.خِدمَةُ الزَّوجَةِ

3033 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَخدُمُ العِیالَ إلّا صِدِّیقٌ أو شَهیدٌ أو رَجُلٌ یُرِیدُ اللّهُ بهِ خَیرَ الدنیا والآخِرَةِ. (3)

3034 . عنه صلی الله علیه و آله: جُلوسُ المَرءِ عندَ عِیالِهِ أحَبُّ إلی اللّهِ تعالی مِنِ اعتِکافٍ فی مَسجِدِی هذا. (4)

16/1.إیذاءُ الزَّوجِ

3035 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ لَهُ امرَأةٌ تُؤذِیهِ لَم یَقبَلِ اللّهُ صلاتَها ولا حَسَنَةً مِن عَمَلِها حتّی تُعِینَهُ وتُرضِیَهُ وإن صامَتِ الدَّهرَ...وعلی الرَّجُلِ مِثلُ ذلکَ الوِزْرِ والعَذابِ إذا کانَ لَها مُؤذِیا ظالِما. (5)

3031 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: این سخن مرد به زن که«دوستت دارم»،هرگز از دل زن بیرون نمی رود.

14/1.خدمت به شوهر

3032 . امام صادق علیه السلام: امّ سَلَمه از پیامبر خدا درباره فضیلت خدمت کردن زنان به شوهرانشان پرسید.پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«هر زنی که در خانه شوهر خود به قصد مرتّب کردن آن،چیزی را جابه جا کند،خداوند به او نظر می افکند و هر که خداوند به او نظر افکنَد،عذابش نخواهد کرد».

15/1.خدمت به زن

3033 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی به زن خود خدمت نمی کند،مگر راست کردار،یا شهید،یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرتِ او را بخواهد.

3034 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نشستن مرد نزد زن و فرزندش،نزد خدای متعال،محبوب تر است از اعتکاف او در این مسجد من.

16/1.آزردنِ شوهر

3035 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس زنی داشته باشد که شوهرش را بیازارد،خداوند،نه نماز آن زن را قبول می کند و نه کار نیکش را هر چند همه عمر را روزه بگیرد،مگر زمانی که به شوهرش کمک کند و او را خشنود سازد...مرد نیز اگر زن خودرا بیازارد و به او ستم کند،همین گناه و عذاب را دارد.

ص:893


1- (1) الکافی:ج 5 ص 569 ح 59. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 618 ح 1273. [2]
3- (3) جامع الأخبار:ص 276 ح 751. [3]
4- (4) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 122. [4]
5- (5) ثواب الأعمال:ص 335 ح 1.

17/1.إیذاءُ الزَّوجَةِ

3036 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا وإنَّ اللّهَ عزّوجلّ ورَسُولَهُ بَرِیئانِ مِمَّن أضَرَّ بِامرَأةٍ حتّی تَختَلِعَ مِنهُ. (1)

18/1.الصّبرُ علی سُوءِ خُلُقِ الزَّوجَةِ

3037 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن صَبَرَ عَلی سُوءِ خُلُقِ امرَأتِهِ واحتَسَبَهُ،أعطاهُ اللّهُ تعالی بکُلِّ یَومٍ ولَیلةٍ یَصبِرُ علَیها مِنَ الثَّوابِ ما أعطی أیُّوبَ علیه السلام عَلی بَلائهِ،وکانَ علَیها مِنَ الوِزْرِ فی کُلِّ یَومٍ ولَیلةٍ مِثلُ رَمْلٍ عالِجٍ. (2)

19/1.الصّبرُ علی سُوءِ خُلُقِ الزَّوجِ

3038 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن صَبَرَتْ عَلی سُوءِ خُلُقِ زَوجِها أعطاها اللّه مِثلَ ثَوابِ آسِیَةَ بنتِ مُزاحِمٍ. (3)

20/1.طاعةُ الزَّوجَةِ فی مَعصیةِ اللّهِ

3039 . الإمامُ الصّادقُ عن آبائه علیهم السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مَن أطاعَ امرَأتَهُ أکَبَّهُ اللّهُ علی وَجهِهِ فی النارِ.قیل:وما تلکَ الطّاعَةُ؟قالَ:تَطلُبُ منه...الثِّیابَ الرِّقاقَ فَیُجِیبُها. (4)

21/1.أدَبُ استِجابَةِ الدَّعوةِ إلی العُرسِ

3040 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا دُعِیتُم إلی العُرُساتِ فَأبطِئُوا فإنّها تُذَکِّرُ الدنیا،وإذا دُعِیتُم إلی الجَنائزِ فَأسرِعُوا فإنّها تُذَکِّرُ الآخِرَةَ. (5)

17/1.آزردنِ زن

3036 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که خداوند عز و جل و پیامبرش،بیزارند از کسی که به زنی آزار می رساند تا طلاق خُلع (6)بگیرد.

18/1.شکیبایی بر کج خُلقی زن

3037 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر مردی که به خاطر خدا و به امید پاداش او،در برابر بداخلاقی همسرش صبر کند،خداوند متعال برای هر روز و شبی که او شکیبایی می ورزد،همان ثوابی را به وی دهد که به ایّوب علیه السلام در برابر گرفتاری اش،عطا کرد.و گناه آن زن نیز در هر روز و شب،به اندازه ریگ های ریگستان است.

19/1.شکیبایی بر کج خُلقی مرد

3038 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر زنی که در برابر بداخلاقیِ شوهرش شکیبایی ورزد،خداوند،ثوابی همانند ثواب آسیه بنت مزاحم(همسر فرعون)به او عطا می فرماید.

20/1.اطاعت از زن در معصیت خدا

3039 . امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام:پیامبر خدا فرمود:«هر که از زن خود فرمان ببرد،خداوند،او را به رو در آتش می افکند».

کسی پرسید:منظور از فرمان بردن چیست؟

فرمود:«...لباس های نازک از او درخواست کند و مرد بپذیرد».

21/1.آداب پذیرفتن دعوت عروسی

3040 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه به مراسم عروسی دعوت شدید،در رفتن،کُندی کنید؛زیرا این مراسم،انسان را به یاد دنیا می اندازد؛امّا هرگاه به مراسم تشییع جنازه فرا خوانده شدید،شتاب ورزید؛زیرا این مراسم،یادآور آخرت است.

ص:894


1- (1) ثواب الأعمال:ص 338 ح 1.
2- (2) ثواب الأعمال:ص 339 ح 1.
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 462 ح 1570. [1]
4- (4) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 495 ح 1713. [2]
5- (5) قرب الاسناد:ص 86 ح 281. [3]
6- (6) هنگامی که زن با بخشیدن مهریه خود،یا حتّی بیشتر،از شوهرش طلاق بگیرد،آن را«طلاق خُلع»می نامند.

3041 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا دُعِیَ أحَدُکُم إلی وَلِیمَةِ عُرسٍ فَلْیُجِبْ. (1)

الفصل الثّانی:برّ الوالدین

1/2.الحَثُّ علَی الإحسانِ إلَی الوالِدَینِ

الکتاب

«وَ قَضی رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً* وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً». 2

الحدیث

3042 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن سَرَّهُ أن یُمَدَّ لَهُ فی عُمُرِهِ ویُزادَ فی رِزقِهِ فلْیَبَرَّ والِدَیهِ،ولْیَصِلْ رَحِمَهُ. (2)

3043 . الإمام الصادق علیه السلام: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أتَتهُ اختٌ لَهُ مِن الرَّضاعَةِ،فَلَمّا نَظَرَ إلَیها سُرَّ بِها،وبَسَطَ مِلحَفَتَهُ لَها فَأَجلَسَها عَلَیها،ثُمَّ أقبَلَ یُحَدِّثُها ویَضحَکُ فی وَجهِها،ثُمَّ قامَت وذَهَبَت وجاءَ أخُوها،فلَم یَصنَعْ بهِ ما صَنَعَ بها،فقیلَ لهُ:یا رَسولَ اللّهِ،صَنَعتَ باُختِهِ ما لَم تَصنَعْ بهِ وهُو رجُلٌ!فَقالَ:لأنّها کانَت أبَرَّ بِوالِدَیها مِنهُ. (3)

3041 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما به ولیمه عروسی دعوت شد،بپذیرد.

فصل دوم:نیکی به پدر و مادر

1/2.تشویق به نیکی کردن به پدر و مادر
قرآن

«و پروردگار تو مقرّر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر[خود]احسان کنید.اگر یکی از آن دو یا هر دو،در کنار تو به سال خوردگی رسیدند،به آنها[حتّی]«اُف»مگو و با آنان پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگو و از سرِ مهربانی،بال فروتنی بر آنان بگستر و بگو:«پروردگارا!آن دو را رحمت کن،چنان که مرا در خُردی پروردند»».

حدیث

3042 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خوش دارد عمرش دراز و روزی اش فراوان شود،به پدر و مادرش نیکی کند و صِله رَحِم به جا آورد.

3043 . امام صادق علیه السلام: همانا خواهر رضاعیِ پیامبر خدا نزد ایشان آمد.زمانی که ایشان نگاهش به او افتاد،خوش حال شد و ملحفه خود را برای او پهن نمود و او را بر روی آن نشانید و رُو در رو با او شروع به گفتن و خندیدن کرد،تا این که برخاست و رفت.سپس برادر ایشان آمد؛امّا پیامبر خدا،رفتاری را که با خواهرش کرده بود،با او نکرد.به او گفته شد:ای پیامبر خدا!چرا رفتاری را که با خواهرش کردی،با او که یک مرد است،نکردی؟

فرمود:«چون خواهرش بیشتر از او،به پدر و مادرش نیکی می کرد».

ص:895


1- (1) کنز العمّال:ج 16 ص 305 ح 44617.
2- (3) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 317 ح 16.
3- (4) الکافی:ج 2 ص 161 ح 12. [1]

2/2.الحَثُّ علی بِرِّ الوالِدَینِ بعدَ مَوتِهِما

3044 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سَیّدُ الأبرارِ یَومَ القِیامَةِ رجُلٌ بَرَّ والِدَیهِ بَعدَ مَوتِهِما. (1)

3045 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئلَ عن بِرِّ الوالِدَینِ بَعدَ مَوتِهِما:نَعَم،الصَّلاةُ عَلَیهِما،والاستِغفارُ لَهُما،وإنفاذُ عَهدِهِما مِن بَعدِهِما،وصِلَةُ الرَّحِمِ الّتی لا تُوصَلُ إلّا بِهِما،وإکرامُ صَدیقِهِما. (2)

3/2.الجَنّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ

3046 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ. (3)

3047 . الإمام الصّادق علیه السلام: جاءَ رجُلٌ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فقالَ:یا رسولَ اللّهِ،مَن أبَرُّ؟قالَ:اُمَّکَ،قالَ:ثُمّ مَن؟قالَ:اُمَّکَ،قالَ:ثُمَّ مَن؟قالَ:اُمَّکَ،قالَ:ثُمّ مَن؟قالَ:أباکَ. (4)

4/2.إیذاءُ الوالِدَینِ و عُقُوقِهِما

الکتاب

«وَ قَضی رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً». 5

الحدیث

3048 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اثنَتانِ یُعَجِّلُهُما اللّهُ فی الدُّنیا:البَغیُ وعُقوقُ الوالِدَینِ. (5)

2/2.تشویق به نیکی کردن به پدر و مادر،بعد از مرگ آنان

3044 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سَرورِ نیکوکاران در روز قیامت،مردی است که بعد از درگذشت پدر و مادر خود،به آنان نیکی کند.

3045 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ به سؤال از نیکی کردن به پدر و مادر بعد از درگذشت آنان:آری.دعا کردن برای آنها،آمرزش خواستن برایشان،اجرا کردن وصیّت هایشان بعد از مرگ آنها،صِله رَحِم کردن با خویشان آنها و احترام گذاشتن به دوستان آنان است.

3/2.بهشت،زیر پای مادران است

3046 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهشت،زیر پای مادران است.

3047 . امام صادق علیه السلام: مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:ای پیامبر خدا!به چه کسی نیکی کنم؟

فرمود:«به مادرت».

گفت:سپس به چه کسی؟

فرمود:«به مادرت».

گفت:بعد از او به چه کسی؟

فرمود:«به مادرت».

گفت:سپس به چه کسی؟

فرمود:«به پدرت».

4/2.آزردن پدر و مادر و نافرمانیِ آنها
قرآن

«و پروردگار تو مقرّر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر[خود]احسان کنید.اگر یکی از آن دو یا هر دو،در کنار تو به سال خوردگی رسیدند،به آنها[حتّی]«اُف»مگو و با آنان،پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگو».

حدیث

3048 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو کار است که خداوند،در همین دنیا کیفرش را می دهد:دست درازی به حقوق دیگران،و نافرمانی از پدر و مادر.

ص:896


1- (1) بحار الأنوار:ج 74 ص 86 ح 100. [1]
2- (2) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 323 ح 32.
3- (3) کنز العمال:ج 16 ص 461 ح 45439.
4- (4) الکافی:ج 2 ص 159 ح 9. [2]
5- (6) کنز العمال:ج 16 ص 464 ح 45458.

3049 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أحزَنَ والِدَیهِ فَقَد عَقَّهُما. (1)

3050 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ فَوقَ کُلِّ عُقوقٍ عُقوقا حتّی یَقتُلَ الرّجُلُ أحَدَ والِدَیهِ،فإذا فَعَلَ ذلکَ فلَیسَ فَوقَهُ عُقوقٌ. (2)

الفصل الثّالث:صلة الرّحم

1/3.فَضلُ صِلَةِ الرَّحِمِ

الکتاب

«أَ فَمَنْ یَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمی إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ* اَلَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمِیثاقَ* وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ». 3

الحدیث

3051 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أعجَلَ الخَیرِ ثَوابا صِلةُ الرَّحِمِ. (3)

2/3.آثارُ صِلَةِ الرَّحِمِ

3052 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِیدُ فی العُمُرِ،وتَنفِی الفَقرَ. (4)

3053 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ القَومَ لَیَکونُونَ فَجَرَةً،ولا یَکونونَ بَرَرَةً فَیَصِلُونَ أرحامَهُم فَتَنْمی أموالُهُم،وتَطُولُ

أعمارُهُم،فکیفَ إذا کانوا أبرارا بَرَرَةً؟! (5)

3049 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که پدر و مادر خود را اندوهگین کند،آنان را عاق کرده است.

3050 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بالاتر از هر بی احترامی ای به پدر و مادر،بی احترامی ای هست،تا این که شخص،یکی از والدین خود را بکُشد،و چون چنین کرد،دیگر بی احترامی ای بالاتر از آن نیست.

فصل سوم:صِله رحِم

1/3.فضیلت صِله رحِم
قرآن

«پس آیا کسی که می داند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده،حقیقت دارد،مانند کسی است که کوردل است؟تنها خردمندان اند که عبرت می گیرند؛همانان که به پیمان خدا وفادارند و عهد[او]را نمی شکنند،و آنان بدانچه خدا به پیوستنش فرمان داده،می پیوندند و از پروردگارشان می ترسند و از سختی حساب،بیم دارند».

حدیث

3051 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ثواب صِله رَحِم،زودتر از ثواب هر کار خیر دیگری می رسد.

2/3.آثار صِله رحِم کردن

3052 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صِله رحِم،عمر را افزون می کند و فقر را از میان می برَد.

3053 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردمان بد کرداری که نیکوکار هم نیستند،صله رحم به جای می آورند و در نتیجه،دارایی هایشان افزون و عمرهایشان طولانی می شود،چه رسد به این که نیکوکار و

نیک باشند.

ص:897


1- (1) کنز العمال:ج 16 ص 478 ح 45537.
2- (2) الکافی:ج 2 ص 348 ح 4. [1]
3- (4) الکافی:ج 2 ص 152 ح 15. [2]
4- (5) قرب الإسناد:ص 75 ح 244. [3]
5- (6) الکافی:ج 2 ص 155 ح 21. [4]

3/3.صِلَةُ القاطِعِ

3054 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَقطَعْ رَحِمَکَ وإن قَطَعَتکَ. (1)

3055 . الخصال عن أبی ذَرٍّ: أوصانِی رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله...أن أصِلَ رَحِمِی وإن أدبَرَتْ. (2)

4/3.التَّحذِیرُ عَن قَطِیعَةِ الرَّحِمِ

الکتاب

«وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ». 3

الحدیث

3056 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ثَلاثةٌ لا یَدخُلُونَ الجَنَّةَ:مُدمِنُ خَمرٍ،ومُدمِنُ سِحرٍ،وقاطِعُ رَحِمٍ. (3)

3057 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن ذَنبٍ أجدَرَ أن یُعَجِّلَ اللّهُ تعالی لِصاحِبِهِ العُقوبَةَ فی الدنیا مَع ما یَدَّخِرُ لَهُ فی الآخِرَةِ مِن قَطیعَةِ الرَّحِمِ والخِیانَةِ والکَذِبِ. (4)

الفصل الرّابع:الطّلاق

1/4.مَبغوضِیَّةُ الطَّلاقِ عِندَ اللّهِ

3058 . الکافی عن صفوان بن مهران عن الإمام الصّادق علیه السلام:

قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:ما مِن شَیءٍ أبغَضَ إلی اللّهِ عَزَّوجلَّ مِن بَیتٍ یَخرَبُ فی الإسلامِ بالفُرقَةِ...ثُمّ قالَ أبو عبدِاللّهِ علیه السلام:إنَّ اللّهَ عَزَّوجلَّ إنّما وَکَّدَ فی الطَّلاقِ وکَرَّرَ فیهِ القَولَ مِن بُغضِهِ الفُرقَةَ. (5)

3/3.پیوند با خویشاوندی که قطعِ رَحِم کرده است

3054 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از خویشاوند خود مبُر،گرچه او از تو ببُرد.

3055 . الخصال به نقل از ابو ذر:پیامبر خدا به من سفارش فرمود که...با افراد خویشاوندم پیوند داشته باشم،هر چند او به من پشت کرده باشد.

4/3.هشدار درباره قطع رَحِم
قرآن

«و کسانی که پیمان خدا را پس از بستنِ آن می شکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده،می گُسلند و در زمین،فساد می کنند،بر ایشان لعنت است؛و بد فرجامی آن سرای برای ایشان است».

حدیث

3056 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه گروه به بهشت نمی روند؛دائم الخَمر،جادوگر،و کسی که پیوند خویشاوندی را بِبُرد.

3057 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ گناهی به اندازه قطع رحِم و خیانت و دروغ،سزامند آن نیست که خداوند،علاوه بر کیفر اخروی،مرتکب آن را در همین جهان نیز به زودی کیفر دهد.

فصل چهارم:طلاق

1/4.منفور بودن طلاق در پیشگاه خداوند

3058 . الکافی به نقل از صفوان بن مهران،از امام صادق علیه السلام:پیامبر خدا فرمود:«در اسلام،هیچ

چیز نزد خداوند عز و جل منفورتر از خانه ای نیست که با جدایی ویران شود...».

سپس امام صادق علیه السلام فرمود:«خداوند عز و جل از آن رو نسبت به طلاق[ندادن]تأکید فرموده و بارها از آن سخن گفته است که از جدایی و تفرقه،نفرت دارد».

ص:898


1- (1) الکافی:ج 2 ص 347 ح 6. [1]
2- (2) الخصال:ص 345 ح 12.
3- (4) الخصال:ص 179 ح 243.
4- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 368 ح 6986.
5- (6) الکافی:ج 5 ص 328 ح 1. [2]

2/4.ذَمُّ الذَّواقِینَ والذَّوّاقات

3059 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الذَّوّاقِینَ ولا الذَّوّاقاتِ. (1)

2/4.سرزنش مردان و زنان اهل طلاق

3059 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،مردان و زنانی را که مرتّبا تغییر همسر می دهند،دوست ندارد.

ص:899


1- (1) کنز العمّال:ج 9 ص 662 ح 27876.

الباب الرّابع:الحکم الحقوقیّة

الفصل الأوّل:الحقوق

1/1.حُقوقُ اللّهِ عز و جل

3060 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ حُقوقَ اللّهِ جَلَّ ثَناؤُه أعْظَمُ مِن أنْ یَقومَ بِها العِبادُ،وإنّ نِعَمَ اللّهِ أکْثَرُ مِن أنْ یُحْصیَها العِبادُ،ولکنْ أمْسُوا و أصْبِحوا تائِبینَ. (1)

2/1.حُقوقُ الإنسانِ

3061 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النّاسُ سَواءٌ کأسنانِ المُشطِ. (2)

3/1.حُقوقُ المُسلِم

3062 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا أیُّهَا النّاسُ،إنَّ المُسلِمَ أخُو المُسلِمِ حَقّا،لا یَحِلُّ لِامرِیً مُسلِمٍ دَمَ امرِئ مُسلِمٍ،ومالَهُ إلّا ما أعطاهُ بِطیبَةِ نَفسٍ مِنهُ. (3)

3063 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ المُسلِمَ أخُو المُسلِمِ،إذا لَقِیَهُ رَدَّ عَلَیهِ مِنَ السَّلامِ بِمِثلِ ما حَیّاهُ بِهِ أو أحسَنَ مِن ذلِکَ. (4)

3064 . عنه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنُ أخُو المُؤمِنِ،لا یَدَعُ نَصیحَتَهُ عَلی کُلِّ حالٍ. (5)

باب چهارم:حکمت های حقوقی

فصل یکم:حقوق

1/1.حقوق خداوند عز و جل

3060 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حقوق خداوند عز و جل بزرگ تر از آن است که بندگان بتوانند آنها را به جای آورند و نعمت های خدا بیشتر از آن است که بندگان،بتوانند شماره کنند؛امّا شب و روز،توبه کنید.

2/1.حقوق مردم

3061 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم[،در حقوق انسانی شان]،همانند دندانه های شانه برابرند.

3/1.حقوق مسلمان

3062 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هان،ای مردم!مسلمان،حقیقتا برادر مسلمان است.خون و مال هیچ فرد مسلمانی،بر هیچ فرد مسلمانی روا نیست،مگر آنچه او خود با رضایت قلبی عطا کند.

3063 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسلمان،برادر مسلمان است؛هر گاه به او بر بخورَد،پاسخ سلامش را به همان گونه بدهد که به او سلام کرده،یا به گونه ای بهتر.

3064 . پیامبرخدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،برادر مؤمن است.هیچ گاه از خیرخواهی(راه نمایی)او فروگذار نمی کند.

ص:900


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 365 ح 2661. [1]
2- (2) کنز العمال:ج 9 ص 38 ح 24822.
3- (3) تفسیر القمّی:ج 1 ص 172. [2]
4- (4) شُعب الإیمان:ج 6 ص 116 ح 7654. [3]
5- (5) الجامع الصغیر:ج 2 ص 662 ح 9156.

3065 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن نَصَرَ أخاهُ المُسلِمَ وهُوَ یَستَطیعُ ذلِکَ نَصَرَهُ اللّهُ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (1)

3066 . عنه صلی الله علیه و آله: اللّهُ فی عَونِ العَبدِ ما کانَ العَبدُ فی عَونِ أخیهِ. (2)

3067 . عنه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنونَ إخوَةٌ،یَقضی بَعضُهُم حَوائِجَ بَعضٍ،فَبِقَضاءِ بَعضِهِم حَوائِجَ بَعضٍ یَقضِی اللّهُ حَوائِجَهُم یَومَ القِیامَةِ. (3)

3068 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أکرَمَ أخاهُ المُسلِمَ بِکَلِمَةٍ یُلطِفُهُ بِها وفَرَّجَ عَنهُ کُربَتَهُ،لَم یَزَل فی ظِلِّ اللّهِ المَمدودِ عَلَیهِ الرَّحمَةُ ما کانَ فی ذلِکَ. (4)

3069 . عنه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنُ مِرآةُ أخیهِ؛یُمیطُ عَنهُ الأَذی. (5)

3070 . مکارم الأخلاق عن أنس: کَانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا فَقَدَ الرَّجُلَ مِن إخوانِهِ ثَلاثَةَ أیّامٍ سَأَلَ عَنهُ،فَإِن کانَ غائِبا دَعا لَهُ،وإن کانَ شاهِدا زارَهُ،وإن کانَ مَریضا عادَهُ. (6)

4/1.حُقوقُ الحَیوانِ

3071 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمّا أبْصَرَ ناقَةً مَعْقولَةً وعلَیها جِهازُها:أینَ صاحِبُها؟مُروهُ فلْیَسْتعِدَّ غَدا للخُصومَةِ. (7)

3065 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس بتواند برادر مسلمانش را یاری برساند و این کار را بکند،خداوند در دنیا و آخرت،او را یاری می رساند.

3066 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مادام که بنده به برادرش کمک کند،خداوند نیز به آن بنده کمک می رساند.

3067 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمنان،برادرند،نیازهای یکدیگر را برآورده می سازند،و به سبب برآوردن نیازهای یکدیگر است که خداوند در روز قیامت،نیازهای آنان را برآورده می کند.

3068 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس برادر مسلمانش را با کلمه ای لطف آمیز بنوازد و گرفتاری و اندوه را از او بزُداید،تا زمانی که چنین کند،پیوسته،در سایه گسترده رحمت خداوند است.

3069 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،آینه برادرش است؛آزار و اذیّت را از او دورمی کند.

3070 . مکارم الأخلاق به نقل از انَس:[عادت]پیامبر خدا،چنان بود که هر گاه مردی از برادرانش سه روز دیده نمی شد،از حال او جویا می شد.اگر به سفری رفته بود،برایش دعا می کرد و اگر در شهر بود،به دیدارش می رفت و اگر بیمار بود،عیادتش می کرد.

4/1.حقوق حیوانات

3071 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وقتی مادّه شتری را دید که زانویش بسته شده و بارش همچنان بر پشت اوست:[پرسید:]صاحب او کجاست؟به او بگویید که خودش را برای شکایت[ِ این شتر در روز قیامت]آماده کند.

ص:901


1- (1) حلیة الأولیاء:ج3 ص 25.
2- (2) صحیح مسلم:ج 4 ص 2074 ح 38.
3- (3) الأمالی للمفید:ص 150 ح 8.
4- (4) الکافی:ج 2 ص 206 ح 5. [1]
5- (5) مصادقة الإخوان:ص 144 ح 1. [2]
6- (6) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 55 ح 34. [3]
7- (7) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 292 ح 2490.

3072 . عنه صلی الله علیه و آله: ارْکَبوا هذهِ الدَّوابَّ سالِمَةً واتَّدِعُوها سالِمَةً،ولا تَتَّخِذوها کَراسِیَّ لأحادیثِکُم فی الطُّرُقِ والأسْواقِ،فَرُبَّ مَرْکوبَةٍ خَیرٌ مِن راکِبِها و أکْثَرُ ذِکْرا للّهِ تبارکَ وتعالی مِنهُ. (1)

3073 . عنه صلی الله علیه و آله: للدّابّةِ علی صاحِبِها سِتُّ خِصالٍ:یَعْلِفُها إذا نَزلَ،ویَعْرِضُ علَیها الماءَ إذا مَرَّ بهِ،ولا یَضْرِبُها إلّا علی حقٍّ،ولا یُحَمّلُها ما لا تُطیقُ (2)،ولا یُکلّفُها مِن السَّیرِ إلّا طاقَتَها،ولا یَقِفُ علَیها فُواقا. (3)

3074 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَضْرِبوا الدَّوابَّ علی وُجوهِها؛فإنَّها تُسَبِّحُ بحَمْدِ اللّهِ. (4)

3075 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قَتلَ عُصْفورا عَبَثا عَجَّ إلی اللّهِ یَومَ القِیامَةِ مِنهُ،یقولُ:یا رَبِّ،إنّ فُلانا قَتلَنی عَبَثا ولَم یَقتُلْنی لِمَنفَعَةٍ. (5)

3076 . سنن أبی داوود عن ابن عبّاس: نهی رسول اللّه صلی الله علیه و آله عن ِ التَّحْریشِ بَینَ البَهائمِ. (6)

الفصل الثّانی:الحدود

1/2.دَرْءُ الحُدودِ

3077 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ادْرَؤوا الحُدودَ عن ِ المسلِمینَ ما اسْتَطَعْتُم،فإنْ وَجَدتُم للمسلِمِ مَخْرَجا فَخَلّوا

سبیلَهُ؛فإنَّ الإمامَ لَأنْ یُخْطِئَ فی العَفوِ خَیرٌ مِن أنْ یُخْطئَ فی العُقوبَةِ. (7)

3072 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چارپایان سالم را سوار شوید و آنها را سالم نگه دارید و آنها را کرسیِ خطابه و صحبت های خود در کوچه ها و بازارها نکنید؛زیرا بسا مرکوبی که از سوارش بهتر باشد و بیشتر از او خداوند تبارک و تعالی را یاد کند.

3073 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حیوان،شش حق به گردن صاحب خود دارد:هر گاه از آن پیاده شد،علفش دهد؛هر گاه از آبی گذشت،آبش دهد؛به ناحق آن را نزند؛بیشتر از قدرتش،بر آن بار نکند؛بیشتر از توانش،آن را راه نبرد؛و مدّت زیادی روی آن درنگ نکند.

3074 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به صورت حیوانات نزنید؛زیرا آنها خدا را حمد و تسبیح می گویند.

3075 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس گنجشکی را بی سبب بکُشد،آن گنجشک در روز قیامت،از او به درگاه خدا می نالد و می گوید:«پروردگار من!فلانی،مرا نه برای استفاده،که بی سبب کُشت».

3076 . سنن أبی داوود به نقل از ابن عبّاس:پیامبر صلی الله علیه و آله از به جان هم انداختن حیوانات،نهی فرمود.

فصل دوم:حدود

1/2.دور کردن حدود(مجازات های شرعی)

3077 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تا جایی که می توانید،حدود(مجازات های شرعی)را از مسلمانان دور کنید.اگر برای مسلمان[ِ گناهکار]محمل ومفرّی یافتید،او را آزاد کنید؛زیرا اگر امام در بخشودنْ

خطا کند،بهتر است تا این که در کیفر دادنْ گرفتار خطا شود.

ص:902


1- (1) کنز العمّال:ج 9 ص63 ح 24957.
2- (2) فی المصدر:«یطیق»،والتصویب من مستدرک الوسائل:ج 8 ص 258 ح 9393. [1]
3- (3) الجعفریّات:ص 85. [2]
4- (4) الکافی:ج 6 ص 538 ح 4. [3]
5- (5) کنز العمّال:ج 15 ص 37 ح 39971.
6- (6) سنن أبی داوود:ج 3 ص 26 ح 2562.
7- (7) کنز العمّال:ج 5 ص 309 ح 12971.

3078 . عنه صلی الله علیه و آله: ادْفَعوا الحُدودَ عَن عِبادِ اللّهِ ما وَجَدْتُم لَهُ مَدْفَعا. (1)

3079 . عنه صلی الله علیه و آله: ادْرَؤوا الحُدودَ بالشُّبُهاتِ. (2)

2/2.إقامةُ الحُدودِ

3080 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حَدٌّ یُقامُ فی الأرضِ أزْکی مِن عِبادَةِ سِتّینَ سَنةً. (3)

3081 . عنه صلی الله علیه و آله: أقِیلوا الکِرامَ عَثَراتِهِم،إلّا فی حَدٍّ من حُدودِ اللّهِ. (4)

3/2.لا یَنبَغی الشَّفاعَةُ فی الحُدود

3082 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لاُسامةَ:یا اسامةُ،لا تَشْفَعْ فی حَدٍّ. (5)

3083 . عنه صلی الله علیه و آله: أیُّما رجُلٍ حالَتْ شَفاعَتُهُ دُونَ حَدٍّ مِن حُدودِ اللّهِ،لَم یَزَلْ فی سَخَطِ اللّهِ حتّی یَنْزِعَ. (6)

4/2.النَّهیُ عَن تَعدّی الحُدودِ

الکتاب

«وَ مَنْ یَعْصِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ ناراً

خالِداً فِیها وَ لَهُ عَذابٌ مُهِینٌ». 7

3078 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تا زمانی که می توانید گریزگاهی پیدا کنید،از جاری ساختن حدود بر بندگان خدا،خودداری ورزید.

3079 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کیفرها را با شبهات،دور کنید. (7)

2/2.اجرای حدود

3080 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر پا شدن یک حدّ[ِ الهی]در روی زمین،پاکیزه تر از عبادت شصت سال است.

3081 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از لغزش های کریمان در گذرید،مگر آن جا که پای حدّی از حدود خدا در میان باشد.

3/2.نارواییِ شفاعت در حدود

3082 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به اسامه:ای اسامه!در کار حد،وساطت مکن.

3083 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس با وساطت خود،مانع جاری شدن حدّی از حدود الهی شود،پیوسته در خشم الهی به سر می برَد تا آن که وساطتش را پس بگیرد.

4/2.نهی از تجاوز کردن از حدود
قرآن

«و هر کس،از خدا و فرستاده او نافرمانی کند و از حدود مقرّر او تجاوز نماید،وی را درون آتشی می برد که همواره در آن خواهد بود و عذابی خفّت آور

خواهد داشت».

ص:903


1- (1) کنز العمّال:ج 5 ص 309 ح 12974.
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 74 ح 5146.
3- (3) مستدرک الوسائل:ج 18 ص 9 ح 21843. [1]
4- (4) دعائم الإسلام:ج 2 ص 465 ح 1649. [2]
5- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 270 ح 6497.
6- (6) کنز العمّال:ج 16 ص 38 ح 43837.
7- (8) یعنی:با پیش آمدن شبهه و تردید در استحقاق حد،از اجرای آن،خودداری کنید.

الحدیث

3084 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تعالی حَدَّ لَکُم حُدودا فلا تَعْتَدُوها. (1)

5/2.النَّهیُ عَن إهانَةِ المَحدودِ

3085 . کنز العمّال عن خالد بن اللجلاج عن أبیه: أمرَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله برَجْمِ رجُلٍ،فقالوا:إنَّهُ الخَبیثُ،قالَ:لا تَقولوا:الخَبیثُ،فواللّهِ لَهُ أطْیَبُ عِندَ اللّهِ مِن رِیحِ المِسْکِ. (2)

3086 . تنبیه الخواطر: لمّا رَجمَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الرّجُلَ فی الزِّنا قالَ رجُلٌ لصاحِبهِ:هذا قَعَصَ کَما یَقْعصُ الکَلبُ،فمَرَّ النّبیُّ صلی الله علیه و آله معَهُما بجِیفَةٍ فقالَ:انْهَشا مِنها،قالا:یا رسولَ اللّهِ صلّی اللّهُ علیکَ نَنْهَشُ جِیفَةً؟!قالَ:ما أصَبْتُما مِن أخیکُما أنْتَنُ مِن هذهِ. (3)

الفصل الثالث:القضاء

1/3.قُضاةُ الحَقِّ

الکتاب

«إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً». 4

حدیث

3084 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،برای شما حدودی معیّن کرده است.از آنها تجاوز نکنید.

5/2.نهی از اهانت کردن به شخص حد خورده

3085 . کنز العمّال به نقل از خالد بن جلاح،از پدرش:پیامبر خدا دستور داد مردی را سنگسار کردند.[پس از اجرای حد،]مردم گفتند:او آدم پلیدی است.

پیامبر فرمود:«نگویید پلید است؛زیرا به خدا سوگند که او[اینک]نزد خداوند،از رایحه مُشک،خوش بوتر است».

3086 . تنبیه الخواطر: پیامبر خدا،مرد زناکاری را سنگسار کرد.مردی به رفیق خود گفت:او مثل سگ،کشته شد.

پیامبر صلی الله علیه و آله با آن دو،بر لاشه مرداری گذشتند.به آنان فرمود:«با دندان خود،تکّه ای از این لاشه را بر کَنید».

گفتند:ای پیامبر خدا!درود خدا بر تو باد!مرداری را گاز بزنیم؟!

فرمود:«آنچه از برادرتان برگرفتید،گندیده تر از این لاشه است».

فصل سوم:داوری

1/3.داوری کنندگان به حق
قرآن

«خدا به شما فرمان می دهد که سپرده ها را به صاحبان آنها رد کنید؛و چون میان مردم داوری می کنید،به عدالتْ داوری کنید.در حقیقت،نیکو چیزی است که خداوند،شما را به آن پند می دهد.خدا،شنوایِ بیناست».

ص:904


1- (1) الأمالی للمفید:ص 159 ح 1.
2- (2) کنز العمّال:ج 5 ص 397 ح 13409.
3- (3) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 116. [1]

الحدیث

3087 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُقسِطُونَ عندَ اللّهِ یَومَ القِیامَةِ علی مَنابِرَ مِن نورٍ عن یَمینِ الرَّحمنِ،وکِلتا یَدَیهِ یَمینٌ،الذینَ یَعدِلُونَ فی حُکمِهِم و أهلِیهِم وما وُلُّوا. (1)

2/3.مَن لَم یَحکُمْ بما أنزلَ اللّهُ

الکتاب

«وَ لْیَحْکُمْ أَهْلُ الْإِنْجِیلِ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فِیهِ وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ». 2

الحدیث

3088 . تفسیر العیّاشی عن عبد اللّه بن مُسکان عن الإمام الصّادق عن آبائه علیهم السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:«مَن حَکَمَ فی دِرهَمَینِ بِحُکمِ جَورٍ ثُمّ جَبَرَ(کَبُرَ)علَیهِ کانَ مِن أهلِ هذهِ الآیَةِ «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ»» .فقلتُ:یابنَ رسولِ اللّهِ،کیفَ یَجبُرُ علَیهِ؟قالَ:یکونُ لَهُ سَوطٌ وسِجنٌ فَیَحکُمُ علَیهِ،فإن رَضِیَ بحُکمِهِ وإلّا ضَربَهُ بسَوطِهِ وحَبَسَهُ فی سِجنِهِ. (2)

3/3.شِدَّةُ حِسابِ القاضی

3089 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ القاضیَ العَدلَ لَیُجاءُ بهِ یَومَ القِیامَةِ فَیَلقَی مِن شِدَّةِ الحِسابِ ما یَتَمَنّی ألّا یکونَ قَضی بینَ اثنَینِ فی تَمرَةٍ قَطُّ. (3)

3090 . عنه صلی الله علیه و آله: لَیَأتِیَنَّ علَی القاضی العَدلِ یَومَ القِیامَةِ

ساعَةٌ یَتَمَنّی أ نّهُ لم یَقْضِ بینَ اثنَینِ فی تَمرَةٍ قَطُّ. (4)

حدیث

3087 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دادگران،از نظر خداوند،در روز قیامت،بر فراز منبرهای نورانی در سمت راستِ[خداوند]رحمان اند و البته هر دو دست خدا راست است؛همان دادگرانی که در داوری خود و در میان خانواده خویش و نسبت به هر کسی که سرپرست او هستند،به عدالت رفتار می کنند.

2/3.هر که بر اساس آنچه خدا نازل کرده،داوری نکند
قرآن

«و اهل انجیل باید به آنچه خدا در آن نازل کرده،داوری کنند؛و کسانی که به آنچه خدا نازل کرده،حکم نکنند،آنان خود،نافرمان اند».

حدیث

3088 . تفسیر العیّاشی به نقل از عبد اللّه بن مُسکان:امام صادق علیه السلام از پدرانش،از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرد که ایشان فرمود:«هر کس درباره دو درهم[مورد اختلاف میان دو کس]به ناحق داوری کند و سپس نسبت به او اعمال زور کند،از مصادیق این آیه است:«و کسانی که مطابق آنچه خدا نازل کرده است داوری نکنند،آنان خود،کافران اند»».

گفتم:ای پسر پیامبر خدا!«نسبت به او اعمال زور کند»یعنی چه؟

فرمود:«تازیانه و زندان داشته باشد و بر ضدّ او حکمی صادر کند،به طوری که اگر حکم او را نپذیرفت،با تازیانه،وی را بزند و به زندانش افکند».

3/3.سختی حسابرسی قاضی در قیامت

3089 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در روز قیامت،قاضی دادگر را می آورند و چنان حساب سختی از او می کِشند که آرزو می کند کاش هرگز حتّی درباره یک خرما میان دو نفر،داوری نکرده بود.

3090 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روز قیامت،لحظه ای بر قاضی

دادگر می گذرد که آرزو می کند ای کاش هرگز حتّی درباره یک دانه خرما میان دو نفر،داوری نکرده بود.

ص:905


1- (1) السنن الکبری:ج 10 ص 150 ح 20162. [1]
2- (3) تفسیر العیّاشی:ج 1 ص 323 ح 120. [2]
3- (4) کنز العمّال:ج 6 ص 93 ح 14988.
4- (5) کنز العمّال:ج 6 ص 93 ح 14989.

4/3.آدابُ القَضاءِ

3091 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ ابتُلِیَ بالقَضاءِ بینَ المُسلمینَ فَلْیَعدِلْ بَینَهُم فی لَحظِهِ وإشارَتِهِ ومَقعدِهِ ومَجلِسِهِ. (1)

3092 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن ابتُلِیَ بالقَضاءِ بینَ المُسلمینَ فَلا یَرفَعْ صَوتَهُ علی أحَدِ الخَصمَینِ ما لم یَرفَعْ علَی الآخَرِ. (2)

3093 . کتاب من لا یحضره الفقیه: رُویَ عن علیٍّ علیه السلام أنّه قالَ:قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:إذا تَقاضی إلَیکَ رَجُلانِ فلا تَقضِ لِلأوّلِ حتّی تَسمَعَ مِن الآخَرِ؛فإنّکَ إذا فَعلتَ ذلکَ تَبَیَّنَ لکَ القَضاءُ. (3)

3094 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ ابتُلیَ بالقَضاءِ فلا یَقضِینَّ وهُو غَضبانُ. (4)

5/3.مَن یُسَدِّدُهُ اللّهُ مِنَ القُضاةِ

3095 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تعالی مَع القاضی ما لَم یَحِفْ عَمدا. (5)

3096 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ مَع القاضی ما لَم یَجُرْ،فإذا جارَ تَخَلَّی عَنهُ ولَزِمَهُ الشیطانُ. (6)

4/3.آداب قضاوت

3091 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به داوری کردن میان مسلمانان مبتلا شود،باید در نگاه ها و اشاره کردن ها و جای نشستن و نحوه نشستن خود نسبت به آنها،یکسان رفتار کند.

3092 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به قضاوت کردن میان مسلمانان مبتلا شود،تا زمانی که صدایش را بر روی یکی از متخاصمان بلند نکرده،نباید به روی دیگری صدا بلند کند.

3093 . کتاب من لا یحضره الفقیه: از امام علی علیه السلام روایت شده که پیامبر خدا فرمود:«هرگاه دو تن برای قضاوت پیش تو آمدند،تا زمانی که اظهارات هر دو طرف را نشنیده ای،به نفع اوّلی حکم نده.پس هر گاه چنین کردی[و سخنان هر دو طرف را شنیدی]،کار قضاوت و صدور حکم برای تو روشن می شود».

3094 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که گرفتار قضاوت شود،نباید در حال خشم،قضاوت کند.

5/3.قاضیانی که خداوند،آنها را کمک و راه نمایی می کند

3095 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال با قاضی است،تا زمانی که عمدا ستم(حق کُشی)نکند.

3096 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تا زمانی که قاضی گرفتار انحراف از حق نشود،خداوند با اوست.پس هر گاه دچار انحراف از حق شد،خداوند،از او دست می کشد و شیطان،همراه او می شود.

ص:906


1- (1) کنز العمّال:ج 6 ص 102 ح 15032.
2- (2) کنز العمّال:ج 6 ص 102 ح 15033.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 13 ح 3238.
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 11 ح 3224.
5- (5) کنز العمّال:ج 6 ص 92 ح 14986.
6- (6) کنز العمّال:ج 6 ص 92 ح 14985.

6/3.أصنافُ القُضاةِ

3097 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: القُضاةُ ثلاثةٌ:قاضِیانِ فی النارِ وقاضٍ فی الجَنّةِ،قاضٍ قَضی بالهَوی فهُو فی النارِ،وقاضٍ قَضی بغیرِ عِلمٍ فهُو فی النارِ،وقاضٍ قَضی بالحَقِّ فهُو فی الجَنّةِ. (1)

الفصل الرّابع:الشّهادة للقضاء

1/4.الحثُّ عَلی أداءِ الشَّهادَةِ

الکتاب

«وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَ أَقِیمُوا الشَّهادَةَ لِلّهِ». 2

الحدیث

3098 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن شَهِدَ شهادَةَ حَقٍّ لِیُحیِیَ بها حَقَّ امرِئٍ مُسلمٍ أتی یَومَ القِیامَةِ ولِوَجهِهِ نُورٌ مَدَّ البَصَرِ،یَعرِفُهُ الخلایِقُ بِاسمِهِ ونَسَبِهِ. (2)

2/4.النَّهیُ عَن کِتمانِ الشَّهادَةِ

الکتاب

«وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ». 4

الحدیث

3099 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کَتَمَ شَهادَةً إذا دُعِیَ إلَیها کانَ کَمَن شَهِدَ بِالزُّورِ. (3)

6/3.انواع قاضیان

3097 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قاضیان،سه دسته اند:دو دسته از آنها در آتش اند و یک دسته در بهشت.قاضی ای که به دلخواه داوری کند،این قاضی در آتش است؛قاضی ای که ندانسته حکم دهد،او نیز در آتش است؛و قاضی ای که حکم حق[و درست]صادر کند،این قاضی در بهشت است.

فصل چهارم:شهادت در داوری

1/4.تشویق به شهادت دادن
قرآن

«و دو تن[مرد]عادل را از میان خود گواه گیرید،و گواهی را برای خدا به پا دارید».

حدیث

3098 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که برای زنده کردن حقّ یک نفر مسلمان،شهادت حقّ بدهد،روز قیامت در حالی آورده می شود که نور چهره اش تا جایی که چشمْ کار می کند،دیده می شود و خلایق او را به نام و نَسَب می شناسد.

2/4.نهی از کتمان شهادت
قرآن

«و شهادت را کتمان مکنید،و هر که آن را کتمان کند،قلبش گناهکار است.و خداوند به آنچه انجام می دهید،داناست».

حدیث

3099 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که چون برای شهادت دادن فرا خوانده شود،آن را کتمان کند،همانند کسی است که شهادت به دروغ دهد.

ص:907


1- (1) کنز العمّال:ج 6 ص 91 ح 14981.
2- (3) الکافی:ج 7 ص 138 ح 1. [1]
3- (5) کنز العمّال:ج 7 ص 14 ح 17743.

3/4.وُجوبُ رعایَةِ القِسطِ فی الشَّهادَةِ

3100 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّی عَدلٌ لاأشهَدُ إلّا علی عَدلٍ. (1)

3101 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّی لا أشهَدُ علی جَورٍ. (2)

4/4.ما یَجِبُ فی الشَّهادَةِ

3102 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لابن عبّاس:أمّا أنتَ یابنَ عبّاسٍ فلا تَشهَدْ إلّا علی أمرٍ یُضِیءُ لکَ کَضِیاءِ هذِهِ الشمسِ. (3)

3103 . عنه صلی الله علیه و آله وقد سُئلَ عن الشهادَةِ:هل تَرَی الشمسَ؟علی مِثلِها فَاشهَدْ أو دَعْ. (4)

الفصل الخامس:القصاص

1/5.إحیاءُ القِصاص

الکتاب

«وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ». 5

الحدیث

3104 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أیُّها الناسُ،أحیُوا القِصاصَ و أحیُوا الحَقَ ولا تَفَرَّقُوا،و أسلِموا وسَلِّموا تَسلَموا. (5)

2/5.العَفوُ عَنِ القِصاصِ

3105 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن عَفا عَن دَمٍ لم یَکُن لَهُ ثَوابٌ

إلّا الجَنّةُ. (6)

3/4.لزوم رعایت انصاف در شهادت دادن

3100 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من عادل هستم و جز شهادت عادلانه نمی دهم.

3101 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من به ناحق شهادت نمی دهم.

4/4.آنچه در شهادت دادن،لازم است

3102 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابن عبّاس:تو ای پسر عبّاس!فقط موقعی شهادت بده،که موضوع برایت مانند نور این خورشید،روشن باشد.

3103 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ به پرسش درباره شهادت:آفتاب را می بینی؟هر گاه موضوع به همین روشنی بود،شهادت بده؛و گرنه،خودداری کن.

فصل پنجم:قصاص

1/5.برپا داشتن قصاص
قرآن

«و ای خردمندان!شما را در قصاص،زندگانی است،باشد که به پرهیزگاری گرایید».

حدیث

3104 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!قصاص را زنده نگه دارید و حق را زنده کنید و پراکنده نشوید و مسلمان و تسلیم[حق]باشید تا سالم بمانید.

2/5.گذشت کردن از قصاص

3105 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرکه از[قصاص]خونی گذشت

کند،او را پاداشی جز بهشت نیست.

ص:908


1- (1) کنز العمّال:ج 7 ص 13 ح 17735.
2- (2) کنز العمّال:ج 7 ص 13 ح 17734.
3- (3) کنز العمّال:ج 7 ص 16 ح 17748.
4- (4) عوالی اللآلی:ج 3 ص 528 ح 1. [1]
5- (6) الأمالی للمفید:ص 53 ح 15.
6- (7) کنز العمّال:ج 15 ص 13 ح 39854.

3106 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن اصِیبَ فی جَسَدِهِ بشَیءٍ فَتَرَکَهُ ِللّهِ تعالی کانَ کَفّارَةً لَهُ. (1)

الفصل السّادس:الزّکاة

1/6.فَضلُ أداءِ الزَّکاة

الکتاب

«خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». 2

الحدیث

3107 . الإمام الصّادق علیه السلام: لَمّا انزِلَت آیَةُ الزَّکاةِ «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها» واُنزِلَت فی شَهرِ رَمَضانَ،فَأمَرَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مُنادِیَهُ فَنادی فِی الناسِ:إنّ اللّهَ فَرَضَ علَیکُمُ الزَّکاةَ کَما فَرَضَ علَیکُمُ الصَّلاةَ. (2)

2/6.دَورُ الزَّکاةِ فی نَماءِ المالِ

3108 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أرَدتَ أن یُثرِیَ اللّهُ مالَکَ فَزَکِّهِ. (3)

3/6.کفرُ مانِعِ الزَّکاةِ

الکتاب

«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ* اَلَّذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ». 5

3106 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس که آسیبی به بدنش[از سوی کسی]برسد و به خاطر خداوند متعال،صرفِ نظر کند،آن[گذشت]کفّاره ای برای[گناهان]اوست.

فصل ششم:زکات

1/6.فضیلت پرداخت زکات
قرآن

«از اموال آنان،صدقه ای بگیر تا به وسیله آن،پاک و پاکیزه شان سازی،و برایشان دعا کن.همانا دعای تو،برای آنان آرامشی است؛و خدا،شنوای داناست».

حدیث

3107 . امام صادق علیه السلام: چون آیه زکات«از اموال آنان صدقه ای بگیر تا بدان وسیله،آنها را پاک و پاکیزه گردانی»در ماه رمضان نازل شد،پیامبر صلی الله علیه و آله به جارچیِ خود فرمود تا در میان مردم جار زند که:«خداوند،زکات را نیز،همچون نماز،بر شما واجب فرمود».

2/6.نقش پرداخت زکات در رشد ثروت

3108 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر می خواهی که خداوند،دارایی تو را افزون کند،زکات آن را بپرداز.

3/6.کافر بودن کسی که زکات ندهد
قرآن

«بگو:«من،بشری چون شمایم،جز این که به من وحی می شود که خدای شما،خدایی یگانه است».پس

مستقیماً به سوی او بشتابید و از او آمرزش بخواهید.و وای بر مشرکان؛همان کسانی که زکات نمی دهند و آنان که به آخرت،باور ندارند!».

ص:909


1- (1) کنز العمّال:ج 15 ص 13 ح 39853.
2- (3) الکافی:ج 3 ص 497 ح 2. [1]
3- (4) أعلام الدین:ص 268. [2]

الحدیث

3109 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن مَنَعَ قِیراطا مِن زکاةِ مالِهِ،فَلَیسَ هُو بمُؤمِنٍ ولا مُسلِمٍ ولا کَرامَةَ لَه. (1)

4/6.عِقابُ مانِعِ الزَّکاةِ

3110 . الإمام الرضا عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مانِعُ الزَّکاةِ یُجَرُّ قَصَبُهُ فی النارِ یَعنِی أمعاءَهُ فِی النارِ ویُمثَّلَ لَهُ مالُهُ فی صُورةِ شُجاعٍ أقرَعَ لَهُ زَبِیبانِ (2)أو زَبِیبَتانِ یَفِرُّ الإنسانُ مِنهُ،وهُو یَتبَعُهُ حَتّی یَقضِمَهُ کما یُقْضَمُ الفُجْلُ ویقولُ:أنا مالُکَ الذی بَخِلتَ بِهِ. (3)

حدیث

3109 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس قیراطی از زکات مال خود را نپردازد،نه مؤمن است،نه مسلمان،و نه حرمتی دارد.

4/6.کیفر کسی که زکات نپردازد

3110 . امام رضا علیه السلام از پدرانش،از امام علی علیهم السلام:پیامبر خدا فرمود:«کسی که زکات نپردازد،روده هایش در آتش کشیده می شوند و دارایی او به صورت افعیِ اقرعِ (4)دو نیشه(/دارای دو خال سیاه بر بالای چشمانش)،در می آید و او از آن می گریزد و افعی،او را دنبال می کند تا آن که وی را مانند تُرُبچه خرد می کند و می گوید:من،همان ثروت تو هستم که به آن،بخل می ورزیدی.

ص:910


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 331 ح 2656. [1]
2- (2) فی المصدر:«زنمتان»،وما أثبتناه من بحارالأنوار. [2]
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 519 ح 1143. [3]
4- (4) اقرع:ماری که بر اثر شدّت زهرش،کرک های سرش ریخته است.م.

بخش هشتم:حکمت های اقتصادی

اشاره

باب یکم:پیشرفت اقتصادی

باب دوم:پایه های توسعه

باب سوم:خاستگاه های توسعه

باب چهارم:موانع توسعه

باب پنجم:آفات توسعه

ص:911

ص:912

الباب الأوّل:التّقدّم الاقتصادی

الفصل الأوّل:أهمّیّة التّقدّم الاقتصادی

1/1.سَعادَةُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ

الکتاب

«وَ قِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُوا خَیْراً لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِینَ». 1

الحدیث

3111 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أصلِحوا دُنیاکُم،وَاعمَلوا لِاخِرَتِکُم؛فَإِنَّکُم تَموتونَ غَدا. (1)

3112 . عنه صلی الله علیه و آله: نِعمَتِ الدّارُ الدُّنیا لِمَن تَزَوَّدَ مِنها لِاخِرَتِهِ حَتّی یُرضِیَ رَبَّهُ عز و جل،وبِئسَتِ الدّارُ لِمَن صَدَّتهُ عَن آخِرَتِهِ،وقَصَّرَت بِهِ عَن رِضاءِ رَبِّهِ.وإذا قالَ العَبدُ:قَبَّحَ اللّهُ الدُّنیا،قالَتِ الدُّنیا:قَبَّحَ اللّهُ أعصانا لِرَبِّهِ. (2)

2/1.غِنَی المُجتَمَعِ مِن نِعَمِ اللّهِ

3113 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طوبی لِکُلِّ غَنِیٍّ تَقِیٍّ. (3)

3114 . سنن ابن ماجة عن عبد اللّه بن خُبَیب عن أبیه عن عمّه: کُنّا فی مَجلِسٍ،فَجاءَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وعَلی رَأسِهِ

أثَرُ ماءٍ،فَقالَ لَهُ بَعضُنا:نَراکَ الیَومَ طَیِّبَ النَّفسِ،فَقالَ:أجَل،وَالحَمدُ للّهِ ِ.ثُمَّ أفاضَ القَومُ فی ذِکرِ الغِنی،فَقالَ:لا بَأسَ بِالغِنی لِمَنِ اتَّقی،وَالصِّحَّةُ لِمَنِ اتَّقی خَیرٌ مِنَ الغِنی،وطیبُ النَّفسِ مِنَ النَّعیمِ. (4)

باب یکم:پیشرفت اقتصادی

فصل یکم:اهمّیت پیشرفت اقتصادی

1/1.خوش بختی دنیا و آخرت
قرآن

«و به کسانی که پرهیزگاری پیشه کردند،گفته شود:«پروردگارتان چه نازل کرد؟»می گویند:«خوبی».برای کسانی که در این دنیا نیکی کردند،[پاداش]نیکویی است،و قطعاً سرای آخرت،بهتر است.و چه نیکوست،سرای پرهیزگاران!».

حدیث

3111 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دنیای خویش را به سامان آورید و برای آخرت خود،کار کنید؛زیرا فردا خواهید مُرد.

3112 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیکو خانه ای است دنیا برای کسی که برای آخرتش از آن توشه برگیرد تا پروردگارش را خشنود کند؛و بد خانه ای است برای کسی که از آخرت،بازش دارد و دستش را از خشنودی پروردگارش کوتاه سازد.هرگاه بنده ای بگوید:«خداوند،دنیا را رسوا کند!»،دنیا هم می گوید:«خداوند،از میان ما کسی را رسوا کند که در برابر پروردگارش سرکش تر است».

2/1.ثروتمندی جامعه،از نعمت های خداست

3113 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوشا بر هر توانگر پرهیزگار!

3114 . سنن ابن ماجة به نقل از عبد اللّه بن خُبَیب،از پدرش،از عمویش:در مجلسی بودیم که

پیامبر صلی الله علیه و آله آمد،در حالی که رطوبت آب بر سرش باقی بود.یکی از ما به وی گفت:امروز،تو را نیکوْ حال می بینیم.

فرمود:«آری.سپاس،خدای را!».

سپس افراد در وصفِ ثروتمندی فراوان سخن گفتند.پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«آن را که پرهیزگاری پیشه کند،باکی از توانگری نیست و برای چنین کسی،تن درستی بهتر از توانگری است.و نیکو حالی از نعمت ها[ی خداوند]است».

ص:913


1- (2) الفردوس:ج 1 ص 101 ح 334.
2- (3) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 348 ح 7870.
3- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 156 ح 5946.
4- (5) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 724 ح 2141.

الفصل الثّانی:برکات التّقدّم الاقتصادی

1/2.قِوامُ الدّینِ وَالدُّنیا

3115 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الدَّنانیرُ وَالدَّراهِمُ خَواتِمُ اللّهِ فی أرضِهِ،مَن جاءَ بِخاتَمِ مَولاهُ قُضِیَت حاجَتُهُ. (1)

3116 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا کانَ فی آخِرِ الزَّمانِ؛لابُدَّ لِلنّاسِ فیها (2)مِنَ الدَّراهِمِ وَالدَّنانیرِ یُقیمُ الرَّجُلُ بِها دینَهُ ودُنیاهُ. (3)

2/2.العَونُ عَلَی التَّقوی

3117 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نِعمَ العَونُ عَلی تَقوَی اللّهِ الغِنی. (4)

3118 . عنه صلی الله علیه و آله: لَولَا الخُبزُ ما صُمنا ولا صَلَّینا،ولا أدَّینا فَرائِضَ رَبِّنا عز و جل. (5)

3/2.مُضاعَفَةُ الأَجرِ

3119 . الإمام الصادق علیه السلام: جاءَ الفُقَراءُ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالوا:یا رَسولَ اللّهِ،إنَّ الأَغنِیاءَ لَهُم ما یُعتِقونَ ولَیسَ

لَنا،ولَهُم ما یَحُجّونَ ولَیسَ لَنا،ولَهُم ما یَتَصَدَّقونَ ولَیسَ لَنا،ولَهُم ما یُجاهِدونَ ولَیسَ لَنا؟

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مَن کَبَّرَ اللّهَ عز و جل مِئَةَ مَرَّةٍ کانَ أفضَلَ مِن عِتقِ مِئَةِ رَقَبَةٍ،ومَن سَبَّحَ اللّهَ مِئَةَ مَرَّةٍ کانَ أفضَلَ مِن سِیاقِ مِئَةِ بَدَنَةٍ،ومَن حَمِدَ اللّهَ مِئَةَ مَرَّةٍ کانَ أفضَلَ مِن حُملانِ مِئَةِ فَرَسٍ فی سَبیلِ اللّهِ بِسُرُجِها ولُجُمِها ورُکُبِها،ومَن قالَ:لا إلهَ إلَا اللّهُ مِئَةَ مَرَّةٍ کانَ أفضَلَ النّاسِ عَمَلاً ذلِکَ الیَومَ،إلّا مَن زادَ.

قالَ:فَبَلَغَ ذلِکَ الأَغنِیاءَ فَصَنَعوهُ.قالَ:فَعادَ الفُقَراءُ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالوا:یا رَسولَ اللّهِ،قَد بَلَغَ الأَغنِیاءَ ما قُلتَ،فَصَنَعوهُ!؟فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:ذلِکَ فَضلُ اللّهِ یُؤتیهِ مَن یَشاءُ. (6)

فصل دوم:برکت های پیشرفت اقتصادی

1/2.سامان یافتن دین و دنیا

3115 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دینارها و درهم ها،انگشتری های (7)خدا در زمین وی هستند.هر کس انگشتریِ مولای خویش را بیاورد،خواهشش برآورده می شود.

3116 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون آخِرْ زمان فرا رسد،مردم را چاره ای جز داشتن درهم ها و دینارها نیست تا هر فرد،دین و دنیای خود را با آن برپا دارد.

2/2.کمک به پرهیزگاری

3117 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چه یاور خوبی است بی نیازی برای پروای از خدا!

3118 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر نان نبود،روزه نمی گزاردیم،نماز نمی خواندیم و واجب های پروردگار خویش را به جای نمی آوردیم.

3/2.چند برابر شدنِ پاداش

3119 . امام صادق علیه السلام: تهی دستان،نزد پیامبر خدا

آمده،گفتند:ای پیامبر خدا!مالداران با ثروت خویش،بنده آزاد می کنند و حج می گزارند و صدقه می دهند و جهاد می کنند،و ما مالی نداریم[که چنین کنیم].

پیامبر خدا فرمود:«هر کس صد بار "اللّه أکبر" بگوید،برتر از آزاد کردن صد بنده است و هر کس صد بار "سبحان اللّه" بگوید،بهتر از آن است که صد شتر،پیشکش کند و هر که صد بار "الحمد للّه" بگوید،نیکوتر از آن است که صد اسب را با زین و لگام و سوار[برای جهاد]در راه خدا روانه سازد و هر که صد بار "لا اله إلّا اللّه" بگوید،در آن روز(رستاخیز)،نیکوکردارترینِ افراد است؛مگر آن که کسی[بر این ذکرها]بیفزاید».

این خبر به توانگران رسید.آنها نیز چنین کردند.

تهی دستان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتند و گفتند:ای پیامبر خدا!آنچه گفتی،به گوش توانگران رسید و آنان هم همان گونه کردند.

پیامبر خدا فرمود:«این،بخشش افزونِ خداوند است که به هر که بخواهد،عطا می فرماید».

ص:914


1- (1) المعجم الأوسط:ج 6 ص 316 ح 6507.
2- (2) کذا وردت فی کلا المصدرین،والسیاق یقتضی التعبیر ب«فیه»،وإن کان یحتمل عود الضمیر علی محذوف مقدَّر.
3- (3) المعجم الکبیر:ج 20 ص 279 ح 660.
4- (4) الکافی:ج 5 ص 71 ح 1. [1]
5- (5) الکافی:ج 6 ص 287 ح 6. [2]
6- (6) الکافی:ج 2 ص 505 ح 1. [3]
7- (7) چون انگشتری در گذشته به عنوان مُهر نیز استفاده می شده است،از این رو به آن،خاتم(مُهر)نیز می گفتند.

4/2.راحَةُ النَّفسِ

3120 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ النَّفسَ إذا أحرَزَت قوتَهَا استَقَرَّت. (1)

3121 . عنه صلی الله علیه و آله: یَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ مَن لَم یَکُن مَعَهُ أصفَرُ ولا أبیَضُ لَم یَتَهَنَّ بِالعَیشِ. (2)

5/2.شَرَفُ الدُّنیا

3122 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَرَفُ الدُّنیا الغِنی،وشَرَفُ الآخِرَةِ التَّقوی. (3)

3123 . عنه صلی الله علیه و آله: حَسَبُ المَرءِ مالُهُ. (4)

4/2.آسایش روانی

3120 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدمی،هر گاه وسایل زندگی اش به قدر نیاز فراهم باشد،روانش آسایش می یابد.

3121 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم را زمانی فرا می رسد که هر کس طلا و نقره(مال و منال)نداشته باشد،زندگانیِ گوارایی نخواهد داشت.

5/2.عزّت در دنیا

3122 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مایه بزرگواری دنیا،بی نیازی است و مایه بزرگواری آخرت،پرهیزگاری.

3123 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شرف و گوهر مرد،دارایی اوست.

ص:915


1- (1) الکافی:ج 5 ص 89 ح 2. [1]
2- (2) المعجم الکبیر:ج 20 ص 279 ح 659.
3- (3) الفردوس:ج 2 ص 358 ح 3600.
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 590 ح 1223. [2]

الفصل الثّالث:التخلّف الاقتصادی

1/3.الفَقرُ مِن نِقَمِ اللّهِ

الکتاب

«وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذاقَهَا اللّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ». 1

الحدیث

3124 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَلامَةُ رِضَا اللّهِ تَعالی فی خَلقِهِ:عَدلُ سُلطانِهِم،ورُخصُ أسعارِهِم.وعَلامَةُ غَضَبِ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی عَلی خَلقِهِ:جَورُ سُلطانِهِم،وغَلاءُ أسعارِهِم. (1)

2/3.شِدَّةُ الفَقرِ ومَرارَتُهُ

3125 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الفَقرُ أشَدُّ مِنَ القَتلِ. (2)

3126 . عنه صلی الله علیه و آله: أوحَی اللّهُ تَعالی إلی إبراهیمَ علیه السلام:خَلَقتُکَ وَابتَلَیتُکَ بِنارِ نُمرودَ،فَلَوِ ابتَلَیتُکَ بِالفَقرِ ورَفَعتُ عَنکَ الصَّبرَ فَما تَصنَعُ؟قالَ إبراهیمُ علیه السلام:یا رَبِّ،الفَقرُ إلَیَّ أشَدُّ مِن نارِ نُمرودَ.قالَ اللّهُ تَعالی:فَبِعِزَّتی وجَلالی،ما خَلَقتُ فِی السَّماءِ وَالأَرضِ أشَدَّ مِنَ الفَقرِ. (3)

الفصل الرّابع:مضارّ التّخلّف الاقتصادی

1/4.الکُفرُ

3127 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کادَ الفَقرُ أن یَکونَ کُفرا. (4)

فصل سوم:عقب ماندگی اقتصادی

1/3.فقر جامعه از مجازات های خداوند است
قرآن

«و خدا شهری را مَثَل زده است که امن و امان بود[و]روزی اش از هر سو فراوان می رسید.پس[ساکنانش]نعمت های خدا را ناسپاسی کردند،و خدا هم به سزای آنچه انجام می دادند،طعم گرسنگی و هراس[از مرگ]را به[مردم]آن چشانید».

حدیث

3124 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نشانه خشنودی خداوند در میان آفریدگانش چنین است:دادگریِ حکمرانشان و کاهش قیمت هایشان؛و نشانه خشم خداوند تبارک و تعالی بر آفریدگانش این است:بیدادگریِ فرمان روایشان و افزایش قیمت هایشان.

2/3.سختی و تلخیِ فقر

3125 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ناداری،سخت تر از کشتار است.

3126 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای متعال به ابراهیم علیه السلام وحی فرمود:«تو را آفریدم و به آتش نَمرود آزمودم.اگر تو را به ناداری بیازمایم و به تو شکیبایی ندهم،چه می کنی؟».

ابراهیم علیه السلام گفت:«پروردگارم!نزد من،ناداری سخت تر از آتش نمرود است».

خدای متعال گفت:«پس به سرافرازی و شکوهم سوگند،در آسمان و زمین،سخت تر از ناداری نیافریده ام».

فصل چهارم:زیان های عقب ماندگی اقتصادی

1/4.کفر

3127 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ناداری،انسان را در آستانه کفر قرار می دهد.

ص:916


1- (2) الکافی:ج 5 ص 162 ح 1. [1]
2- (3) جامع الأخبار:ص 299 ح 816. [2]
3- (4) جامع الأخبار:ص 299 ح 817. [3]
4- (5) الکافی:ج 2 ص 307 ح 4. [4]

3128 . عنه صلی الله علیه و آله: لَولا رَحمَةُ رَبّی عَلی فُقَراءِ امَّتی،کادَ الفَقرُ یَکونُ کُفرا. (1)

2/4.کَشفُ العُیُوبِ

3129 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الفَقرُ وَالجَهلُ یَکشِفانِ کُلَّ عَیبٍ. (2)

الفصل الخامس:التّنمیة الموعودة فی الإسلام

الکتاب

«وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ». 3

الحدیث

3130 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَقومُ السّاعَةُ حَتّی یَکثُرَ فیکُمُ المالُ،فَیَفیضَ حَتّی یُهِمَّ رَبَّ المالِ مَن یَقبَلُ صَدَقَتَهُ،وحَتّی یَعرِضَهُ فَیَقولَ الَّذی یَعرِضُهُ عَلَیهِ:لا أرَبَ لی. (3)

3131 . مسند ابن حنبل عن أبی سعید الخدریّ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:اُبَشِّرُکُم بِالمَهدِیِّ؟یُبعَثُ فی امَّتی عَلَی اختِلافٍ مِنَ النّاسِ وزَلازِلَ،فَیَملَأُ الأَرضَ قِسطا

وعَدلاً کَما مُلِئَت جَورا وظُلما؛یَرضی عَنهُ ساکِنُ السَّماءِ وساکِنُ الأَرضِ؛یَقسِمُ المالَ صَحاحا.

فَقالَ لَهُ رَجُلٌ:ما صَحاحا؟قالَ:بِالسَّوِیَّةِ بَینَ النّاسِ.

قالَ:ویَملَأُ اللّهُ قُلوبَ امَّةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله غِنیً،ویَسَعُهُم عَدلُهُ،حَتّی یَأمُرَ مُنادِیا فَیُنادی فَیَقولُ:مَن لَهُ فی مالٍ حاجَةٌ؟فَما یَقومُ مِنَ النّاسِ إلّا رَجُلٌ،فَیَقولُ:اِیتِ السَّدّانَ یَعنِی الخازِنَ فَقُل لَهُ:إنَّ المَهدِیَّ یَأمُرُکَ أن تُعطِیَنی مالاً،فَیَقولُ لَهُ:اُحثُ،حَتّی إذا جَعَلَهُ فی حِجرِهِ و أبرَزَهُ نَدِمَ؛فَیَقولُ:کُنتُ أجشَعَ امَّةِ مُحَمَّدٍ نَفسا،أوَ عَجَزَ عَنّی ما وَسِعَهُم!؟قالَ:فَیَرُدُّهُ،فَلا یُقبَلُ مِنهُ،فَیُقالُ لَهُ:إنّا لا نَأخُذُ شَیئا أعطَیناهُ. (4)

3128 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر پروردگار من به تهی دستان امّتم مهر نمی ورزید،ناداری،آنان را در آستانه کفر قرار می داد.

2/4.آشکار شدن عیب ها

3129 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ناداری و نادانی،هر عیبی را آشکار می کنند.

فصل پنجم:توسعه نوید داده شده در اسلام

قرآن

«خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند،وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین،جانشین[خود]قرار دهد همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند،جانشین[خود]قرار داد،و آن دینی را که برایشان پسندیده است،به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدل گردانَد،[تا]مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند؛و هر کس پس از آن به کفر گراید،آنان اند که نافرمان اند».

حدیث

3130 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رستاخیز بر پا نمی شود،مگر آن که[پیش از آن]مال در میان شما فراوان گردد و فراگیر شود،چندان که صاحب مال،نگرانِ یافتنِ کسی باشد که صدقه اش را بپذیرد و به هر که مالش را عرضه کند،بگوید:«مرا نیازی نیست».

3131 . مسند ابن حنبل به نقل از ابو سعید خُدری:پیامبر خدا فرمود:«آیا شما را به مهدی نوید دهم؟آن گاه که مردم،دچار اختلاف و لرزش های شدید باشند،وی در میان امّت من برانگیخته خواهد شد و زمین را همان گونه که از ستم و زور انباشته شده،از عدل و داد،سرشار می کند.هم آن که در آسمان سکونت دارد،و هم آن که در زمین ساکن است،از او

خشنود است.او مال را به درستی تقسیم می کند».

مردی به وی گفت:به درستی یعنی چه؟

فرمود:«[یعنی مال را]به مساوات میان مردم[تقسیم می کند]».

و فرمود:«و خداوند،دل های امّت محمّد را از بی نیازی سرشار می کند و عدل مهدی،همه آنها را فرا می گیرد،چندان که ندا دهنده ای بانگ برمی آوَرد:" آیا کسی هست که به مالی نیاز داشته باشد؟".

از مردم،جز یک نفر،کسی برنمی خیزد.مهدی به وی می فرماید:"نزد خزانه دار برو و به وی بگو:مهدی به تو فرمان می دهد که به من،مال عطا کنی".

سپس به وی می گوید:"تقسیم کن" تا آن گاه که خزانه دار،دامنش را از مال،پُر و برجسته می کند.در این حال،آن فرد،پشیمان می شود و می گوید:"من،آزمندترین کس در امّت محمّد بودم.آیا آنچه ایشان را فرا پوشانْد،نمی تواند مرا هم فرا پوشانَد؟".آن گاه،آن مال ها را باز می گرداند؛امّا دیگر از وی پذیرفته نمی گردد و به وی گفته می شود:"ما آنچه را که بخشیده ایم،بازْ پس نمی گیریم"».

ص:917


1- (1) جامع الأخبار:ص 300 ح 817. [1]
2- (2) الفردوس:ج 3 ص 71 ح 4200. [2]
3- (4) صحیح البخاری:ج 2 ص 512 ح 1346.
4- (5) مسند ابن حنبل:ج 4 ص 75 ح 11326. [3]

3132 . عنه صلی الله علیه و آله: تَنعَمُ امَّتی فی زَمَنِ المَهدِیِّ نَعمَةً لَم یَنعَموا مِثلَها قَطُّ؛تُرسَلُ السَّماءُ عَلَیهِم مِدرارا،ولا تُزرَعُ الأَرضُ شَیئا مِنَ النَّباتِ إلّا أخرَجَتهُ،وَالمالُ کُدوسٌ؛یَقومُ الرَّجُلُ فَیَقولُ:یا مَهدِیُّ أعطِنی،فَیَقولُ:خُذ. (1)

الفصل السّادس:مدح الفقر وذمّه

1/6.ما رُوِیَ فی مَدحِ الفَقرِ

3133 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الفَقرُ مَخزونٌ عِندَ اللّهِ،لا یَبتَلی بِهِ إلّا مَن أحَبَّ مِنَ المُؤمِنینَ. (2)

3132 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در روزگار مهدی علیه السلام،امّت من از چنان نعمتی برخوردار می شود که تا پیش از آن،هرگز برخوردار نبوده است.آسمان،بارانِ فراوان و پیوسته بر ایشان می بارد و در زمین،هیچ یک از روییدنی ها کِشت نمی شود،مگر آن که ثمر می دهد؛و مال،خرمنْ خرمن است،چندان که هر کس برخیزد و بگوید:ای مهدی!مرا مالی بخش،او می فرماید:«برگیر!».

فصل ششم:فقرِ ستوده و فقرِ نکوهیده

1/6.احادیثی در ستایش فقر

3133 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ناداری،گنجینه ای است نزد خدا که به آن گرفتار نمی شود،مگر مؤمنی که خداوند،دوستش می دارد.

ص:918


1- (1) الفتن لابن حمّاد:ج 1 ص 360 ح 1048. [1]
2- (2) الفردوس:ج 3 ص 156 ح 4423.

3134 . عنه صلی الله علیه و آله: الفَقرُ فَخری،وبِهِ أفتَخِرُ عَلی سائِرِ الأَنبِیاءِ. (1)

3135 . عنه صلی الله علیه و آله: تُحفَةُ المُؤمِنِ فِی الدُّنیَا الفَقرُ. (2)

3136 . عنه صلی الله علیه و آله: الفَقرُ أزیَنُ عَلَی المُؤمِنِ مِنَ العِذارِ الحَسَنِ عَلی خَدِّ الفَرَسِ. (3)

2/6.ما یَدُلُّ عَلی أنَّ الفَقرَ خَیرٌ مِنَ الغِنی

3137 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الفَقرُ خَیرٌ لِلمُؤمِنِ مِنَ الغِنی. (4)

3138 . عنه صلی الله علیه و آله: الفَقرُ راحَةٌ،وَالغِنی عُقوبَةٌ. (5)

3139 . عنه صلی الله علیه و آله: شَیئانِ یَکرَهُهُمَا ابنُ آدَمَ:یَکرَهُ المَوتَ؛وَالمَوتُ راحَةٌ لِلمُؤمِنِ مِنَ الفِتنَةِ،ویَکرَهُ قِلَّةَ المالِ؛وقِلَّةُ المالِ أقَلُّ لِلحِسابِ. (6)

3/6.ما یُبَیِّنُ الفَقرَ المَمدوحَ

3140 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الفَقرُ خَیرٌ لِلمُؤمِنِ مِنَ الغِنی،إلّا مَن حَمَلَ کَلّاً،و أعطی فی نائِبَةٍ. (7)

3141 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا یا رُبَّ نَفسٍ طاعِمَةٍ ناعِمَةٍ فِی الدُّنیا؛جائِعَةٍ عارِیَةٍ یَومَ القِیامَةِ!ألا یا رُبَّ نَفسٍ جائِعَةٍ عارِیَةٍ فِی الدُّنیا؛طاعِمَةٍ ناعِمَةٍ یَومَ القِیامَةِ! (8)

3134 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فقر،[مایه]افتخار من است و با آن بر دیگر پیامبران مباهات می ورزم.

3135 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ارمغان مؤمن در دنیا،ناداری است.

3136 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ناداری برای مؤمن،زیبنده تر است از داغ و نشانیِ زیبا بر گونه اسب.

2/6.احادیث نشان دهنده برتری فقر بر توانگری

3137 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای مؤمن،ناداری بهتر از توانگری است.

3138 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ناداری،آرامش است و توانگری،کیفر.

3139 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو چیزند که فرزند آدم،آنها را خوش نمی دارد:از مرگ بیزار است،حال آن که مرگ،مؤمن را از فتنه می رهانَد؛و تنگ دستی را دوست نمی دارد،حال آن که تنگ دستی سبب می شود حسابرسی[ِ روز رستاخیز]آسان تر گردد.

3/6.آنچه درباره فقرِ ستودنی آمده است

3140 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای مؤمن،ناداری بهتر از توانگری است،جز کسی که عیال بسیار داشته و به مصیبتِ گران،تن داده باشد.

3141 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بسا آدمیان که در دنیا نیکوْخوراک و لطیفْ پوشاک اند و در روز قیامت،گرسنه و برهنه اند.و بسا آدمیان در دنیا گرسنه و برهنه اند و در روز قیامت،نیکوْ خوراک و لطیفْ پوش.

ص:919


1- (1) عوالی اللآلی:ج 1 ص 39 ح 38. [1]
2- (2) الفردوس:ج 2 ص 70 ح 2399.
3- (3) المعجم الکبیر:ج 7 ص 295 ح 7181.
4- (4) الجعفریّات:ص 155. [2]
5- (5) شُعب الإیمان:ج 5 ص 388 ح 7040. [3]
6- (6) الخصال:ص 74 ح 115.
7- (7) التمحیص:ص 49 ح 85.
8- (8) شُعب الإیمان:ج 2 ص 170 ح 1461. [4]
نکاتی درباره احادیثِ ستاینده فقر

در نگاه نخست به نظر می رسد که میان روایات دسته های اوّل و دوم این فصل با آیات و روایات فصل های گذشته،تعارض وجود دارد.این روایات،فقر(ناداری)و فرودستیِ اقتصادی را می ستایند و آن را بر توانگری و رفاه،ترجیح می دهند،در حالی که آیات و احادیث فصل های پیشین،توسعه اقتصادی را ارجمند می شِمُرند و شکوفایی معیشتی را گران مایه،بابرکت و از آثار برنامه وعده داده شده توسعه اقتصادی در اسلام می نامند و خطرهای فقر و پیامدهای فاجعه بار واپس ماندگی اقتصادی را گوشزد می کنند.اکنون باید دید که:مراد از روایات ستاینده فقر چیست و آیا می توان به مفاد آنها ملتزم شد و معنای برآمده از آنها را پذیرفت؟

1.در فصول پنجگانه نخست این بخش،آیات و احادیثی درباره اهمّیت توسعه اقتصادی و زیان های ناشی از فقر،آمده است.دیگر فصل های این بخش نیز متضمّن مباحثی در باب اصول و مبانی توسعه و پیامدها و آفات آن هستند.با ملاحظه مجموع این مباحث،جای هیچ تردیدی در این نکته باقی نمی ماند که اسلام،هرگز به فقر،گرایش ندارد و به سوی آن،جهتگیری نمی کند؛بلکه توسعه اقتصادی،به شکلی برجسته،از اهداف مهمّ این دین به شمار می رود.

به بیان دیگر،جهتگیری و مبارزه اسلام در رویارویی با فقر و برنامه ریزی هایش در مسیر توسعه اقتصادی،از اصول مسلّم اسلامی است.بر این پایه،هر گاه احادیثی به چشم بخورند که ظاهرا مردم را به سوی فقر دعوت می کنند،پس از قطعی شدن انتساب آنها به پیشوایان دین،چاره ای جز آن نیست که مقصود از این احادیث را در ظاهر آنها نجوییم.

2.توانگری و فقر،از هر جهت،همانند دانش و نادانی اند و می توان آنها را از دو زاویه ارزیابی کرد.از یک زاویه،دارایی به طور مطلق و همانند دانش،ارزش تلقّی می شود؛زیرا از مظاهر نظام آفرینش است که در خدمت انسان و نیازمندی های وی قرار دارد،در برابرِ فقر که به ازایِ خواست های انسان،همچون نادانی،دارای بارِ منفی ارزیابی می شود.امّا از زاویه دیگر،دارایی با توجّه به نقشی که در زندگی انسان ایفا می کند،ارزیابی می شود.

این نکته را می توان با چنین تعبیری نیز بیان کرد:در نگاه اوّل،آنچه ارزیابی می شود،ثروت و علم است؛امّا در نگاه دوم،ثروتمند و عالِم،ارزیابی می گردد.

آن گاه که ثروت از زاویه نگاه آفرینشی ارزیابی شود،بی شک در برابر فقر،دارای ارزش و نوعی نعمت

ص:920

شمرده می شود،همانند دانش در برابر نادانی؛امّا آن گاه که ثروت از زاویه ارتباطش با انسان ثروتمند ارزیابی گردد،این معادله شکلی دیگر می پذیرد.همان گونه که دانش برای هر دانشمندی سودمند و نادانی برای هر جاهلی زیانمند نیست،ثروت هم چنین است.هر توانگری از ثروت سود نمی برد،همان گونه که هر فقیری از فقر،زیان نمی بیند؛بلکه به تعبیر امیر مؤمنان:«بسا توانگری که فقرِ جاویدان بر جای نهد» (1)و«بسا فقری که به توانگریِ همیشگی بینجامد» (2)و«بسا کاسته که سودمند است و بسا افزوده که زیان بخش». (3)

بر این پایه،آن گاه که ثروت از جهتِ نوع ارتباطش با ثروتمند،و فقر از ناحیه چگونگی پیوندش با فقیر ارزیابی گردد،نمی توانیم با قاطعیّت بگوییم که ثروت،مطلقا ارزش یا ضدّ ارزش است.در این حال،سزاوار است که ارزیابی را از ره گذر نتایج به دست آوریم.اگر ثروتمند از ثروتش به شکل مطلوب بهره برده باشد،ثروت،ارزش است؛وگرنه،خیر!درباره فقر نیز چنین است.اگر فقر به خواری و ویرانی بینجامد،عاملی منفی است؛امّا اگر موضعگیری های صحیحِ فقیر،او را از فقر به غنای حقیقی برساند و راه کمال او را هموار کند،چنین فقری ارزشمند است.

به طور کلّی،فصول پنجگانه نخست،موضوع توسعه اقتصادی را از دریچه نگاه نخست،بررسی کرده و آیات و احادیث فصل ششم،آن را از نظرگاه دوم نگریسته است.پس تعارضی میان این دو دسته نیست.

ص:921


1- (1) غرر الحکم:ح 5328.
2- (2) غرر الحکم:ح 5327.
3- (3) غرر الحکم:ح 6960.

الباب الثّانی:اُصول التّنمیة

الفصل الأوّل:العلم

1/1.دَورُ العِلمِ فِی التَّقَدُّمِ

3142 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ. (1)

3143 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَمِلَ عَلی غَیرِ عِلمٍ کانَ ما یُفسِدُ أکثَرَ مِمّا یُصلِحُ. (2)

2/1.دَورُ الجَهلِ فِی التَّخَلُّفِ

3144 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَرُّ الدُّنیا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ. (3)

3145 . عنه صلی الله علیه و آله: الجَهلُ رَأسُ الشَّرِّ کُلِّهِ. (4)

الفصل الثّانی:التّدبیر

1/2.حُسنُ التَّدبیرِ وَالتَّنمِیَة

3146 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أحسَنَ تَدبیرَ مَعیشَتِهِ رَزَقَهُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی. (5)

3147 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ مِن عَقلِ الرَّجُلِ استِصلاحَ مَعیشَتِهِ. (6)

باب دوم:پایه های توسعه

فصل یکم:دانش

1/1.نقش دانش در پیشرفت

3142 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خیر دنیا و آخرت،همراه دانش است.

3143 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس بر پایه ای جز دانش رفتار کند،بیش از آن که اصلاح کند،فساد به بار می آورد.

2/1.نقش نادانی در عقب ماندگی

3144 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شرّ دنیا و آخرت،همراهِ نادانی است.

3145 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نادانی،سرآمدِ همه بدی هاست.

فصل دوم:برنامه ریزی

1/2.برنامه ریزی صحیح و توسعه

3146 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس برای گذرانِ زندگانی خویش به درستی برنامه ریزی کند،خدای تبارک و تعالی روزی اش می بخشد.

3147 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا نشانه عاقل بودن انسان،آن است که گذرانِ زندگی اش را سامان بخشد.

ص:922


1- (1) مشکاة الأنوار:ص 239 ح 691. [1]
2- (2) الکافی:ج 1 ص 44 ح 3. [2]
3- (3) مشکاة الأنوار:ص 239 ح 691.
4- (4) جامع الأحادیث للقمّی:ص 102.
5- (5) اسد الغابة:ج 5 ص 336 الرقم 5294.
6- (6) الفردوس:ج 1 ص 214 ح 815.

2/2.سوءُ التَّدبیرِ وَالتَّخَلُّفُ

3148 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما أخافُ عَلی امَّتِی الفَقرَ،ولکِن أخافُ عَلَیهِم سوءَ التَّدبیرِ. (1)

الفصل الثّالث:العمل

1/3.الحَثُّ عَلَی العَمَلِ

أ طَلَبُ الرِّزقِ

الکتاب

«وَ مِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ». 2

الحدیث

3149 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: طَلَبُ الکَسبِ فَریضَةٌ بَعدَ الفَریضَةِ. (2)

3150 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن سَعی عَلی نَفسِهِ لِیُعِزَّها ویُغنِیَها عَنِ النّاسِ فَهُوَ شَهیدٌ. (3)

3151 . عنه صلی الله علیه و آله: لَیسَ الجِهادُ أن یَضرِبَ بِسَیفِهِ فی سَبیلِ اللّهِ؛إنَّمَا الجِهادُ مَن عالَ والِدَیهِ وعالَ وَلَدَهُ،فَهُوَ فی جِهادٍ.ومَن عالَ نَفسَهُ یَکُفُّها عَنِ النّاسِ فَهُوَ فی جِهادٍ. (4)

2/2.برنامه ریزی نادرست و عقب ماندگی

3148 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر امّت خویش،نه از فقر،که از برنامه ریزی نادرست،بیم دارم.

فصل سوم:کار

1/3.تشویق به کار
الف روزی جُستن
قرآن

«و از رحمتش برایتان شب و روز را قرار داد تا در این[یک]بیارامید و[در آن یک،]از فزون بخشی او[روزیِ خود]بجویید.باشد که سپاس بدارید».

حدیث

3149 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پس از ادای نماز واجب،روزی جُستن،واجب است.

3150 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس بکوشد تا خود را عزیز و از مردمْ بی نیاز بدارد،[هم رتبه]شهید است.

3151 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جهاد،[فقط]آن نیست که[کسی]در راه خدا شمشیر زند.هر آینه،جهاد،آن است که فرد،پدر و مادر و فرزندانش را[نیز]سرپرستی کند.پس چنین کسی در حال جهاد است.و آن کس که خود را تأمین می سازد تا از مردمْ بی نیاز باشد،او هم در حال جهاد است.

ص:923


1- (1) عوالی اللآلی:ج 4 ص 39 ح 134. [1]
2- (3) جامع الأحادیث للقمّی:ص 98.
3- (4) کنز العمّال:ج 4 ص 607 ح 11760.
4- (5) حلیة الأولیاء:ج 6 ص 300.

ب التَّعَبُ فی طَلَبِ المَعیشَةِ

3152 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن باتَ کالّاً مِن طَلَبِ الحَلالِ؛باتَ مَغفورا لَهُ. (1)

ج العَمَلُ بِالیَدِ

3153 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ،نَظَرَ اللّهُ إلَیهِ بِالرَّحمَةِ،ثُمَّ لا یُعَذِّبُهُ أبَدا. (2)

3154 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ حَلالاً،فُتِحَ لَهُ أبوابُ الجَنَّةِ یَدخُلُ مِن أیِّها شاءَ. (3)

3155 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ خَیرَ الکَسبِ کَسبُ یَدَی عامِلٍ إذا نَصَحَ. (4)

د سیرَةُ الأَنبِیاءِ علیهم السلام فی طَلَبِ الرِّزقِ

3156 . الزهد لابن المبارک عن أبی إسحاق: کانَ بَینَ أصحابِ الإِبِلِ وَالغَنَمِ تَنازُعٌ،فَاستَطالَ أصحابُ الإِبِلِ عَلی أصحابِ الغَنَمِ،فَبَلَغَنا أنَّ ذلِکَ ذُکِرَ لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله،فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:بُعِثَ موسی وهُوَ راعی غَنَمٍ،وبُعِثَ داوودُ وهُوَ راعی غَنَمٍ،وبُعِثتُ أنَا و أنَا أرعی غَنَما لِأَهلی بِأَجیادَ. (5)

3157 . تاریخ الطبری عن ابن إسحاق: لَمّا بَلَغَها[أی خَدیجَةَ سَلامُ اللّهِ عَلَیها]عَن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ما بَلَغَها مِن صِدقِ حَدیثِهِ وعِظَمِ أمانَتِهِ وکَرَمِ أخلاقِهِ،

بَعَثَت إلَیهِ،فَعَرَضَت عَلَیهِ أن یَخرُجَ فی مالِها إلَی الشّامِ تاجِرا...فَقَبِلَهُ مِنها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله،وخَرَجَ فی مالِها ذلِکَ. (6)

ب رنج بردن در طلبِ روزی

3152 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس،خسته از جستجوی مال حلال،روز را به شب آورد،روز را آمرزیده به شب آورده است.

ج کار با دست(کار جسمانی)

3153 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از دست رنج خویش بخورد،خداوند به رحمت در او می نگرد و هرگز عذابش نمی کند.

3154 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس به حلال،از دست رنج خود بخورد،دروازه های بهشت به رویش گشوده می گردند و او از هر یک که بخواهد،وارد می شود.

3155 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا بهترین درآمد،از آنِ دستان کارگری است که کارش بی آلایش باشد.

د روش پیامبران علیهم السلام در روزی جُستن

3156 . الزهد،ابن مبارک به نقل از ابو اسحاق:میان شترداران و گوسفندداران،گفتگو درگرفت و شترداران در برابر گوسفندداران،گردن افرازی کردند.خبردار شدیم که این رویداد برای پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شد.ایشان فرمود:«موسی علیه السلام در حالی[به پیامبری]برانگیخته شد که گوسفند می چرانید؛و داوود[هم]در حالی[به پیامبری]برانگیخته شد که گوسفند می چرانید؛و من[نیز]در حالی برانگیخته شدم که در[منطقه]اجیاد،برای طایفه ام گوسفند می چرانیدم».

3157 . تاریخ الطبری به نقل از ابن اسحاق:آن گاه که راستْ گفتاری،امانتداری و والا منشیِ پیامبر خدا

برای خدیجه علیها السلام مسلّم گشت،فرستاده ای نزد وی گسیل داشت و به وی پیشنهاد کرد که دارایی اش را برای بازرگانی به شام ببرد....پیامبر خدا پذیرفت و با دارایی او بِدان مقصد،روان شد.

ص:924


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 364 ح 452. [1]
2- (2) جامع الأخبار:ص 390 ح 1087. [2]
3- (3) جامع الأخبار:ص 390 ح 1086. [3]
4- (4) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 278 ح 8699. [4]
5- (5) الزهد لابن المبارک:ص 415 ح 1177.
6- (6) تاریخ الطبری:ج 2 ص 280. [5]

2/3.التَّحذیرُ مِنَ التَّوانی فِی العَمَلِ

3158 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَلَقَ اللّهُ عز و جل التَّوانِیَ والکَسَلَ،فَزَوَّجَهُما فَوُلِدَ بَینَهُمَا الفاقَةُ. (1)

3159 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَضجَر فَیَمنَعَکَ الضَّجَرُ مِنَ الآخِرَةِ وَالدُّنیا. (2)

3160 . عنه صلی الله علیه و آله: مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ألقی کَلَّهُ عَلی النّاسِ!مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ضَیَّعَ مَن یَعولُ! (3)

3161 . عنه صلی الله علیه و آله: مَلعونٌ مَلعونٌ مَن یُضَیِّعُ مَن یَعولُ! (4)

3/3.اجارَةُ النَّفسِ

الکتاب

«قالَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَی ابْنَتَیَّ هاتَیْنِ عَلی أَنْ تَأْجُرَنِی ثَمانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِکَ وَ ما أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اللّهُ مِنَ الصّالِحِینَ». 5

الحدیث

3162 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ موسی علیه السلام آجَرَ نَفسَهُ ثَمانِیَ

سِنینَ أو عَشرا،عَلی عِفَّةِ فَرجِهِ وطَعامِ بَطنِهِ. (5)

2/3.هشدار درباره سستی در کار

3158 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل سستی و تنبلی را آفرید و میان آن دو را پیوند داد.پس از آن دو،فقر زاده شد.

3159 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بی حوصلگی مکن،که تو را از آخرت و دنیا باز می دارد.

3160 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن کس که سربارِ دیگران شود،ملعون است،ملعون؛و آن کس که نانخورانِ خود را تأمین نکند،ملعون است،ملعون!

3161 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ملعون است،ملعون،آن که خانواده خود را وا گذارد(تأمین نکند)!

3/3.اجاره دادن خود
قرآن

«[شعیب به موسی]گفت:من می خواهم یکی از این دو دختر خود را[که مشاهده می کنی،]به نکاح تو در آورم،به این[شرط]که هشت سال برای من کار کنی،و اگر ده سال رای تمام گردانی،اختیار با توست،و نمی خواهم بر تو سخت گیرم،و مرا إن شاء الله از درستکاران خواهی یافت».

حدیث

3162 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: موسی علیه السلام هشت یا ده سال،

خود را اجیر (6)کرد،برای پاک دامنی(ازدواج با دختر شعیب)و سیر کردن شکمش.

ص:925


1- (1) الفردوس:ج 2 ص 188 ح 2940.
2- (2) تحف العقول:ص 42.
3- (3) الکافی:ج 4 ص 12 ح 9. [1]
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 168 ح 3631.
5- (6) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 817 ح 2444.
6- (7) اجیر:کارگر،پیمانکار،کارگزار.

3163 . عنه صلی الله علیه و آله: آجَرتُ نَفسی مِن خَدیجَةَ سَفرَتَینِ بِقَلوصٍ (1). (2)

4/3.أهَمُّ آدابِ انتِخابِ الأجیر

أ تَعیینُ الاُجرَةِ

3164 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ استَأجَرَ أجیرا فَلیُعلِمهُ أجرَهُ. (3)

3165 . الإمام علیّ علیه السلام: نَهی[رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله]أن یُستَعمَلَ أجیرٌ حَتّی یُعلَمَ ما اجرَتُهُ. (4)

ب التَّجَنُّبُ عَن ظُلمِ الأَجیرِ

3166 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ظُلمُ الأَجیرِ أجرَهُ مِنَ الکَبائِرِ. (5)

3167 . عنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،مَن مَنَعَ أجیرا أجرَهُ فَعَلَیهِ لَعنَةُ اللّهِ. (6)

ج عَدَمُ التَّأخیرِ فی دَفعِ الاُجرَةِ

3168 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أعطُوا الأَجیرَ أجرَهُ قَبلَ أن یَجِفَّ عَرَقُهُ. (7)

3169 . عنه صلی الله علیه و آله: أعطُوا الأَجیرَ أجرَهُ قَبلَ أن یَجِفَّ

رَشحُهُ (8). (9)

3163 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من در دو سفر،خود را در مقابل دریافت یک ماده شتر جوان،اجیر خدیجه کردم[و برای او به سفر تجارت رفتم].

4/3.مهم ترین آداب انتخاب اجیر
الف تعیین مزد

3164 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس اجیری می گیرد،باید[ابتدا]مزد او را به اطّلاعش برساند.

3165 . امام علی علیه السلام: [پیامبر صلی الله علیه و آله]از به کار گرفتن اجیر،پیش از آن که معلوم شود مزدش چیست،نهی فرمود.

ب پرهیز از ستم کردن به اجیر

3166 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ستم روا داشتن بر کارگر در دادن مزد او،از گناهان کبیره است.

3167 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به علی علیه السلام:ای علی!هر کس مزد اجیری را نپردازد،لعنت خدا بر او باد!

ج تأخیر نکردن در پرداخت مزد

3168 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مزد اجیر را پیش از آن که عرقش خشک شود،بپردازید.

3169 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مزد اجیر را پیش از آن که نَم

عرقش خشک شود،پرداخت کنید.

ص:926


1- (1) القَلُوص من الإبل:بمنزلة الجاریة من النساء،وهی الشابّة(المصباح المنیر:ص 513«قَلَصَ»).
2- (2) السنن الکبری:ج 6 ص 195 ح 11642.
3- (3) السنن الکبری:ج 6 ص 198 ح 11651.
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 10 ح 4968.
5- (5) جامع الأحادیث للقمّی:ص 98.
6- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 362 ح 5762.
7- (7) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 817 ح 2443.
8- (8) الرَّشْح:ندی العَرَقِ علی الجسد(لسان العرب:ج 2 ص 449« [1]رشح»).
9- (9) مسند أبی یعلی:ج 6 ص 136 ح 6652.

5/3.الحَثُّ عَلَی الإِنتاجِ

أ الزَّرعُ وَالغَرسُ

3170 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إن قامَتِ السَّاعةُ وفی یَدِ أحَدِکُم فَسِیلَةٌ،فإنِ استَطاعَ أن لا یَقومَ حتّی یَغرِسَها فَلْیَغرِسْها. (1)

3171 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن مُسلِمٍ یَغرِسُ غَرسا أو یَزرَعُ زَرعا،فَیَأکُلُ مِنهُ طَیرٌ أو إنسانٌ أو بَهیمَةٌ،إلّا کانَ لَهُ بِهِ صَدَقَةٌ. (2)

3172 . مستدرک الوسائل: رَأی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله قَوما لا یَزرَعونَ،قالَ:ما أنتُم؟قالوا:نَحنُ المُتَوَکِّلونَ.قالَ:لا،بَل أنتُمُ المُتَّکِلونَ. (3)

ب تَربِیَةُ المَواشی وَالأَنعامِ

3173 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الشّاةُ المُنتِجَةُ بَرَکَةٌ. (4)

3174 . عنه صلی الله علیه و آله: نِعمَ المالُ الشّاةُ. (5)

3175 . عنه صلی الله علیه و آله: البَرَکَةُ فی نَواصِی الخَیلِ. (6)

3176 . عنه صلی الله علیه و آله: الخَیلُ مَعقودٌ فی نَواصیهَا الخَیرُ إلی

یَومِ القِیامَةِ. (7)

5/3.تشویق به تولید
الف کشاورزی و درختکاری

3170 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر قیامت فرا رسد و در دست یکی از شما نهالی باشد،چنانچه بتواند برنخیزد تا آن نهال را بکارد،این کار را بکند.

3171 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ مسلمانی نیست که نهالی بکارد یا زراعتی کشت کند و پرنده ای یا انسانی یا چارپایی از آن بخورد،جز این که آن برایش صدقه به شمار می رود.

3172 . مستدرک الوسائل: پیامبر خدا،مردمی را دید که به کشت و کار نمی پردازند.فرمود:«شما کیستید؟».

گفتند:ما توکّل پیشگانیم.

فرمود:«نه؛بلکه سربارانید».

ب دام پروری

3173 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گوسفندِ زاینده،برکت است.

3174 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوب مالی است گوسفند!

3175 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برکت در موهای پیشانی اسبان است.

3176 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تا روز قیامت،خیر در موهای

پیشانی اسبان،گره خورده است.

ص:927


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 892 ح 9056.
2- (2) صحیح البخاری:ج 2 ص 817 ح 2195.
3- (3) مستدرک الوسائل:ج 11 ص 217 ح 12789. [1]
4- (4) الجعفریّات:ص 160. [2]
5- (5) الکافی:ج 6 ص 544 ح 2. [3]
6- (6) صحیح البخاری:ج 3 ص 1048 ح 2696.
7- (7) الکافی:ج 5 ص 48 ح 2. [4]

ج الصِّناعَة

الکتاب

«وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَکُمْ لِتُحْصِنَکُمْ مِنْ بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاکِرُونَ». 1

الحدیث

3177 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَمَلُ الأَبرارِ مِنَ النِّساءِ المِغزَلُ. (1)

6/3.ما یَنبَغی لِلمُکتَسِبِ

أ طَلَبُ الحَلالِ

3178 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِبادَةُ سَبعونَ جُزءا،أفضَلُها طَلَبُ الحَلالِ . (2)

3179 . عنه صلی الله علیه و آله: طوبی لِمَن ذَلَّ فی نَفسِهِ،وطابَ کَسبُهُ. (3)

3180 . عنه صلی الله علیه و آله: الکادُّ عَلی عِیالِهِ مِن حَلالٍ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّهِ. (4)

3181 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ علی امَّتی مِن بَعدی هذهِ المَکاسِبُ الحَرامُ،والشَّهوَةُ الخَفیَّةُ،والرِّبا. (5)

ج صنعتگری
قرآن

«و به[داوود]فن زره[سازی]را آموختیم،تا شما رای از[خطرهای]جنگتان حفظ کند.پس آیا شما سپاس گزارید؟».

حدیث

3177 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیشه زنان نیک،ریسندگی است.

6/3.آنچه برای پیشه ور،سزاوار است
الف جستجوی حلال

3178 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عبادت را هفتاد بخش است.برترینِ آن،جستجوی حلال است.

3179 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوش باد حال کسی که در درون،رام[ِ پروردگار]و پیشه اش پاکیزه است!

3180 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که خانواده خویش را از حلال روزی می دهد،مانند مجاهد در راه خداست.

3181 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیش از همه،بر امّت خویش پس از خودم،از اینها می ترسم:این پیشه های حرام،شهوت پنهان،و ربا.

ص:928


1- (2) تاریخ بغداد:ج 9 ص 15 الرقم 4613.
2- (3) الکافی:ج 5 ص 78 ح 6. [1]
3- (4) المعجم الکبیر:ج 5 ص 71 ح 4615.
4- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 168 ح 3631.
5- (6) الکافی:ج 5 ص 124 ح 1. [2]

ب البُکور

3182 . الإمام الصادق علیه السلام: إنّی لَاُحِبُّ أن أرَی الرَّجُلَ مُتَحَرِّفا فی طَلَبِ الرِّزقِ؛إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ:اللّهُمَّ بارِک لِاُمَّتی فی بُکورِها. (1)

الفصل الرّابع:السّوق

1/4.الحَثُّ عَلَی التِّجارَةِ

3183 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: البَرَکَةُ عَشَرَةُ أجزاءٍ،تِسعَةُ أعشارِها فِی التِّجارَةِ،وَالعُشرُ الباقی فِی الجُلودِ. (2)

3184 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ البَرَکَةَ فِی التِّجارَةِ،ولا یُفقِرُ اللّهُ صاحِبَها إلّا تاجِرا حالِفا. (3)

2/4.النَّهیُ عَنِ الِاحتِکارِ

3185 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَحْتَکِرُ إلّا الخَوّانونَ. (4)

3186 . عنه صلی الله علیه و آله: المُحْتَکِرُ مَلْعونٌ. (5)

3187 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن جَمعَ طَعاما یَتَربّصُ بهِ الغَلاءَ أربَعینَ یَوما فقد بَرِئَ من اللّهِ وبَرِئَ اللّهُ مِنهُ. (6)

3188 . عنه صلی الله علیه و آله: الجالِبُ مَرزوقٌ،وَالمُحتَکِرُ مَلعونٌ. (7)

ب سحرخیزی

3182 . امام صادق علیه السلام: هر آینه،من دوست می دارم که مرد در پیِ روزی،به این سو و آن سو روان شود.همانا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«بار خدایا!برای امّت من در سحرخیزی اش برکت قرار ده».

فصل چهارم:بازار

1/4.تشویق به بازرگانی

3183 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برکت،ده بخش دارد.نُه دهمِ آن،در بازرگانی است و یک دهمِ باقی مانده،در دامداری.

3184 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا برکت در بازرگانی است و خداوند،بازرگان را به فقر دچار نمی کند،مگر آن که[به دروغ]سوگند یاد کند.

2/4.نهی از احتکار

3185 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی جز خیانتکاران،احتکار نمی کند.

3186 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محتکر،ملعون(به دور از رحمت خدا)است.

3187 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس خوراکی را به امید گران شدن،چهل روز انبار کند،از خداوند بیزاری جسته و خدا نیز از او بیزار است.

3188 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: طلب کننده روزی،رزق می یابد و احتکار کننده،ملعون است.

ص:929


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 157 ح 3573.
2- (2) الخصال:ص 445 ح 44.
3- (3) مستدرک الوسائل:ج 13 ص 9 ح 14574. [1]
4- (4) کنز العمّال:ج 4 ص 101 ح 9738.
5- (5) بحار الأنوار:ج 62 ص 292. [2]
6- (6) بحار الأنوار:ج 62 ص 292. [3]
7- (7) الکافی:ج 5 ص 165 ح 6. [4]

3/4.ما وَردَ فِی التَّسعیرِ

أ المُسَعِّرُ هُوَ اللّهُ عز و جل

3189 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أنَا لا اسَعِّرُ؛فَإِنَّ اللّهَ تَعالی هُوَ المُسَعِّرُ. (1)

3190 . عنه صلی الله علیه و آله: الغَلاءُ وَالرُّخصُ جُندانِ مِن جُنودِ اللّهِ تَعالی،یُسَمّی أحَدُهُما:الرَّغبَةَ،وَالآخَرُ:الرَّهبَةَ،فَإِذا أرادَ اللّهُ تَعالی أن یُغلِیَهُ قَذَفَ الرَّغبَةَ فی صُدورِ التُّجّارِ فَرَغِبوا فیهِ فَحَبَسوهُ،وإذا أرادَ أن یُرخِصَهُ قَذَفَ الرَّهبَةَ فی صُدورِ التُّجّارِ فَأَخرَجوهُ مِن أیدیهِم. (2)

ب امتِناعُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله عَنِ التَّسعیرِ

3191 . اسد الغابة عن ابن نضلة: إنَّهُم قالوا لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فی عامِ سَنَةٍ:سَعِّر لَنا یا رَسولَ اللّهِ،فَقالَ:لا یَسأَلُنِی اللّهُ عَن سُنَّةٍ أحدَثتُها فیکُم لَم یَأمُرنی بِها،ولکِن سَلُوا اللّهَ مِن فَضلِهِ. (3)

3192 . کتاب من لا یحضره الفقیه: قیلَ لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لَو سَعَّرتَ لَنا سِعرا فَإِنَّ الأَسعارَ تَزیدُ وتَنقُصُ!فَقالَ صلی الله علیه و آله:ما کُنتُ لِأَلقَی اللّهَ تَعالی بِبِدعَةٍ لَم یُحدِث إلَیَّ فیها شَیئا،فَدَعوا عِبادَ اللّهِ یَأکُلُ بَعضُهُم مِن بَعضٍ،وإذَا استُنصِحتُم فَانصَحوا. (4)

3/4.آنچه درباره قیمت گذاری بیان شده است
الف قیمت گذار،خداست

3189 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،قیمت تعیین نمی کنم،که همانا قیمت گذار،خداست.

3190 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گرانی و ارزانی،دو سپاه از سپاهیان خدای متعال هستند.یکی از آنها«خواستاری»نامیده می شود و دیگری«بیمناکی».پس هر گاه خدای متعال بخواهد کالایی را گران کند،خواستاریِ آن را در دل های بازرگانان می اندازد و ایشان در آن،رغبت می ورزند و در بندش می کشند؛و هر گاه بخواهد آن را ارزان سازد،بیمناکی از آن را در دل های بازرگانان می اندازد و ایشان،آن را از کفِ خویش بیرون می کنند.

ب خودداریِ پیامبر صلی الله علیه و آله از قیمت گذاری

3191 . اسد الغابة به نقل از ابن نضله:در سال قحطی،ایشان به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند:ای پیامبر خدا!برای ما قیمت تعیین کن.

فرمود:«خداوند،مرا به سبب بر نهادن سنّتی در میان شما که مرا به آن امر نفرموده،بازخواست نخواهد کرد؛لیکن فضل خدا را طلب کنید[تا قحطسالی از شما بگذرد]».

3192 . کتاب من لایحضره الفقیه: به پیامبر خدا گفته شد:خوب است برای ما قیمت بگذاری؛زیرا قیمت ها بالا می روند و پایین می آیند.

فرمود:«من،چنان نیستم که خدا را دیدار کنم،در حالی که بدعتی نهاده باشم که او مرا در آن مُجاز نفرموده است.پس اجازه دهید که بندگان خدا از[داد و ستد با]یکدیگر روزی بخورند،و هر گاه از شما اندرز خواستم،اندرزم دهید».

ص:930


1- (1) تنبیه الغافلین:ص 192 ح 246. [1]
2- (2) تاریخ بغداد:ج 8 ص 50 الرقم 4109. [2]
3- (3) اسد الغابة:ج 6 ص 343 الرقم 6401. [3]
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 268 ح 3969.

ج الأَمرُ بِإِقامَةِ الأَسعارِ العادِلَةِ

3193 . الإمام علیّ علیه السلام مِن کِتابِهِ لِلأَشتَرِ النَّخَعِیِّ حینَ وَلّاهُ مِصرَ:فَامنَع مِنَ الِاحتِکارِ؛فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله مَنَعَ مِنهُ.وَلیَکُنِ البَیعُ بَیعا سَمحا:بِمَوازینِ عَدلٍ،و أسعارٍ لا تُجحِفُ بِالفَریقَینِ. (1)

د استِحبابُ البَیعِ بِسِعرٍ أرخَص صَبرا واحتِسابا

3194 . المستدرک علی الصحیحین عن الیسع بن المغیرة: مَرَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِرَجُلٍ بِالسُّوقِ یَبیعُ طَعاما بِسِعرٍ هُوَ أرخَصُ مِن سِعرِ السُّوقِ،فَقالَ:تَبیعُ فی سوقِنا بِسِعرٍ هُوَ أرخَصُ مِن سِعرِنا؟قالَ:نَعَم.قالَ:صَبرا وَاحتِسابا؟قالَ:نَعَم.قالَ:أبشِر!فَإِنَّ الجالِبَ إلی سوقِنَا کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّهِ،وَالمُحتَکِرَ فی سوقِنا کَالمُلحِدِ فی کِتابِ اللّهِ. (2)

ج فرمانِ جاری کردن قیمت های عادلانه

3193 . امام علی علیه السلام از نامه ایشان به اشتر نخعی،آن گاه که او را به کارگزاریِ مصر گماشت:از احتکار باز دار؛چرا که پیامبر خدا،آن را منع فرمود.و باید خرید و فروش،آسان و بر موازین عدل باشد،با قیمت هایی که نه به فروشنده زیان رسانَد و نه به خریدار.

د استحباب فروختن به قیمتی پایین تر از قیمت بازار با انگیزه الهی

3194 . المستدرک علی الصحیحین به نقل از یسع بن مغیره:پیامبر خدا،در بازار به مردی برگذشت که خوراکی را با قیمتی پایین تر از قیمت بازار می فروخت.فرمود:«آیا در بازار ما،با قیمتی کم تر از قیمت ما می فروشی؟».

گفت:آری.

فرمود:«به انگیزه شکیبایی و از خدا پاداش گرفتن؟».

گفت:آری.

فرمود:«تو را بشارت باد!همانا آورنده جنس به بازار ما،همانند جهاد کننده در راه خداست؛و احتکار کننده در بازار ما،همانند کسی است که در کتاب خدا،کافر شمرده شده است».

ص:931


1- (1) نهج البلاغة: [1]الکتاب 53.
2- (2) المستدرک علی الصحیحین:ج 2 ص 15 ح 2167.
نگاهی به احادیث قیمت گذاری
اشاره

همان گونه که پیش تر در متن اشاره شد،احادیث قیمت گذاری را می توان به این سه دسته تقسیم کرد:

دسته یکم،احادیثی که تصریح می کنند خداوند سبحان،قیمت گذار و تعیین کننده بهای کالاهاست.

دسته دوم،احادیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله که مضامین احادیث دسته یکم را تأیید می کنند و به موجب آنها،ایشان،پیشنهاد قیمت گذاری ای را که مردم مطرح کردند،سخت رد کرده،آن را ستم و بدعت می شمارد.

دسته سوم،حدیثی که بر استحباب فروختن به قیمتی ارزان تر از قیمت بازار هنگامی که با انگیزه ای خدایی باشد دلالت دارد.

احادیث دسته های یکم و دوم،دلالت دارند که در نظام اسلامی،نمی توان برای کالاها قیمت گذاری کرد و این،خلاف فرمانی است که امیر مؤمنان به مالک اشتر داد تا قیمت ها را به صورتی عادلانه و دور از اجحاف،تنظیم نماید.

برای روشن شدن مراد از این احادیث و دریافتن معنایی استوار از آنها،پاسخگویی به این سؤالات،ضرورت دارد:

1.مراد از این که«خداوند سبحان،قیمت گذار است»،چیست؟

2.چرا در زمان خشک سالی،پیامبر صلی الله علیه و آله قیمت گذاری را مردود دانست و آن را به سختی رد کرد؟

3.اگر نظام قیمت گذاری در اسلام مجاز نیست،چرا امام علی علیه السلام فرمان داد که قیمت ها عادلانه و دور از اجحاف،تنظیم شوند؟

قیمت گذار بودنِ خداوند عز و جل

می توان قیمت را به دو گونه تقسیم کرد:طبیعی و غیر طبیعی.قیمت طبیعی،در چارچوب وضعیت و زمینه های واقعی کالا و بازار قرار دارد؛مانند:نوع،تعداد،سختیِ تولید،توزیع،نگهداری،تقاضا،و آنچه در تعیین قیمت حقیقی کالا تأثیر دارد.امّا قیمت غیر طبیعی،ناشی از وضعیت های غیر طبیعی است که فروشنده پدید می آورَد؛مانند احتکار،تبانی بر قیمتی معیّن،و ایجاد بازار سیاه.

در پرتو این تقسیم بندی،قیمتِ خدایی،همان قیمت طبیعی است.ظاهرا روایاتی که قیمت گذاری را به خداوند سبحان نسبت می دهند،از این مفهوم حکایت دارند که هر کالایی،دارای قیمتی برآمده از زمینه های

ص:932

واقعی ایجاد و تولید آن کالا در حالت طبیعی بازار است.پس آنچه حاصلِ میزان سختیِ تولید و وضع طبیعی بازار است،در قیمت طبیعی جلوه می یابد که به موجب این احادیث،از جانب خدای سبحان است و چنانچه عوامل غیر طبیعی به میان نیایند،همین قیمت در بازار رواج می یابد.

مخالفت پیامبر صلی الله علیه و آله با قیمت گذاری

دسته بندی دوگانه قیمت که به آن اشاره شد،جایگاه و وظیفه دولت در مسئله قیمت گذاری را تبیین می کند.یعنی اگر قیمت گذاری دولتی به معنای پایین آوردن قیمت طبیعی کالا باشد،در حقیقت،ستم به تولید کننده و آسیب رسانی به حرکت تولید است.

شک نیست که پایین آوردن تولید،موجب واپس ماندگی اقتصادی است و از این رو،دولت حق ندارد قیمت کالاها را پایین تر از قیمت طبیعی که با سختیِ تولید و وضع طبیعی بازار هماهنگ است،تعیین کند،حتّی اگر بحران یا کمبودِ کالا پیش آمده باشد؛بلکه وظیفه دارد با عوامل غیر طبیعی که قیمت ها را از حدّ طبیعی بالاتر می برند،رویارویی کند.

بر این اساس،روشن می شود که چرا پیامبر صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام با قیمت گذاری مخالفت کرده و ضمنا با احتکار هم ستیزیده اند.این موضعگیری،از سویی،از زیان و ظلم به تولید کننده پیشگیری می کند که این ظلم،خود،به پایین آمدن سطح تولید می انجامد و از دیگر سو،عوامل افزایش بی ضابطه قیمت ها را از میان می بَرَد.

بدین ترتیب،فقیهانی که قیمت گذاری را به صورت مطلق غیر مجاز شمرده اند،ظاهرا به این معنا نظر داشته اند. (1)

عادلانه بودن قیمت ها در روزگار امیر مؤمنان علیه السلام

با ملاحظه آنچه گذشت،روشن می شود که فرمان امیر مؤمنان علیه السلام به مالک برای آسان سازی خرید و فروش با موازین عادلانه و قیمت های متناسب با حقّ فروشنده و مشتری،نه تنها با موضع پیامبر صلی الله علیه و آله در مخالفت با قیمت گذاری منافات ندارد،بلکه در همان سمت و سو؛لیکن از زاویه رویارویی با عوامل مؤثّر در افزایش بی ضابطه قیمت هاست.

ص:933


1- (1) گروهی از فقیهان،قیمت گذاری را غیر مجاز دانسته اند،از جمله شیخ طوسی در النهایة(ص 374)و المبسوط(ج 2 ص 195)،ابن زهره در الغنیه(الجوامع الفقهیّة:ص 528)،محقّق حلّی در الشرائع(ج 2 ص 21)،علّامه حلّی در القواعد(ج 1 ص 132)و المختصر(ص 120).حتّی در مفتاح الکرامة(ج 4 ص 109)این نظر،اجماعی دانسته شده و چنین آمده:«به دلیل اجماع و خبرهای متواتر،آن گونه که در السرائر آمده،و نبودن اختلاف میان مسلمانان در این مسئله،چنان که در المبسوط آمده،و نبودن اختلاف میان شیعیان در این مسئله،آن سان که در التذکرة آمده است».مرحوم خویی،پس از فتوا دادن به جایز نبودن قیمت گذاری،گفته است:«آری.اگر فروشنده در قیمت گذاری اجحاف کند،چندان که گونه ای از احتکار شمرده شود،حاکم اسلامی از آن جلوگیری می کند تا مالک کالا به قیمت بازار یا قدری بیشتر که در حدّ توان خرید مردم باشد،آن کالا را بفروشد.مثلاً اگر بهای یک کیسه گندم،صد فلس باشد و احتکار کننده آن را به دو دینار بفروشد،این کار نیز نوعی احتکار است،چنان که پوشیده نیست»(مصباح الفقاهة:ج 5 ص 500).

بر همین پایه است که شماری از فقیهان،فتوا داده اند که در صورت اجحافِ فروشنده،حاکم می تواند به قیمت گذاری بپردازد. (1)

اگر با دقّت به این تحلیل بپردازیم،می توان گفت که فتوای جایز نبودنِ قیمت گذاری،به قیمت گذاری در مقابل قیمت طبیعی نظر دارد؛امّا فتوای جواز،مربوط به قیمت گذاری و تعیین قیمت خاص در مقابل قیمت غیر طبیعی،به انگیزه رویارویی با عوامل ساختگی و ماورای افزایش قیمت ها به صورت وهمی و غیر واقعی است.بر این مبنا،میان فتوای فقیهان درباره قیمت گذاری،ناسازگاری یافت نمی شود.

ص:934


1- (1) فتوای جواز قیمت گذاری،به این فقیهان نسبت داده شده است:شیخ مفید در المقنعة(ص 96)،ابن حمزه در الوسیلة(الجوامع الفقهیّة:ص 745)،شهید در الدروس(ص 332).در مفتاح الکرامة(ج 4 ص 109)آمده است:«در کتب الوسیلة،المختلف،الإیضاح،الدروس،اللمعة،المقتصر،و التنقیح آمده که حاکم شرع،به قیمت گذاری می پردازد،اگر فروشنده قیمت را ظالمانه تعیین کند؛زیرا این کارش موجب ضرررسانی به دیگران است که شرع،آن را نپذیرفته است»(ولایة الفقیه:ج 2 ص 660).امام خمینی رحمه اللهگفته است:«و امّا قیمت گذاری،در ابتدا جایز نیست؛لیکن اگر فروشنده اجحاف کند،به ناچار باید قیمت را کاهش دهد،وگرنه حاکم شرع،او را ناچار می کند که کالا را به قیمت آن سرزمین یا به صلاح دید حاکم،بفروشد.پس روایات دلالت کننده بر جایز نبودن قیمت گذاری،شامل این قبیل نمونه ها نمی شوند؛زیرا در این حال،قیمت نگذاشتن،به احتکار منجر می شود،همان گونه که اگر فروشنده برای فرار از فروش کالا،قیمت را چنان تعیین کند که هیچ کس نتواند آن را بخرد،بدون اشکال حاکم شرع،حقّ تصمیم گیری دارد و آن روایات،شامل این حالت نمی شود»(کتاب البیع:ج 3 ص 416).

4/4.ما یَنبَغی لِلبائِعِ

أ البَیعُ بِسِعرِ الیَومِ

3195 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن جَلَبَ طَعاما فَباعَهُ بِسِعرِ یَومِهِ فَکَأَنَّما تَصَدَّقَ بِهِ. (1)

ب الإِرجاحُ فِی الوَزنِ

3196 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا وَزَنتُم فَأَرجِحوا. (2)

3197 . سنن الدارمی عن محارب: سَمِعتُ جابِرا أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله وَزَنَ لَهُ دَراهِمَ فَأَرجَحَها. (3)

5/4.ما لا یَنبَغی لِلبائِعِ

3198 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَیسَ مِنَ المُروءَةِ الرِّبحُ عَلَی الإِخوانِ. (4)

3199 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَبیعُ الرَّجُلُ عَلی بَیعِ أخیهِ،ولا یَسومُ عَلی سَومِ أخیهِ. (5)

3200 . عنه صلی الله علیه و آله: الیَمینُ تُنَفِّقُ السِّلعَةَ،وتَمحَقُ البَرَکَةَ.وإنَّ الیَمینَ الفاجِرَةَ لَتَدَعُ الدِّیارَ مِن أهلِها بَلاقِعَ. (6)

6/4.ما یَحرُمُ فِی المُعامَلَةِ

أ الرِّبا

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». 7

4/4.آنچه برای فروشنده سزاوار است
الف فروش کالا به قیمت روز

3195 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس خوراکی را به بازار آورده،به قیمت روز بفروشد،گویی آن را صدقه داده است.

ب مایل گرفتنِ کفه ترازو

3196 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه وزن می کنید،کفه ترازو را[به سود مشتری]مایل بگیرید.

3197 . سنن الدارمی به نقل از محارب:از جابر شنیدم که پیامبر خدا برای وی،چند درهم را وزن کرد و کفه را[به سود مشتری،]مایل گرفت.

5/4.آنچه برای فروشنده سزاوار نیست

3198 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سود گرفتن از دوستان،جوان مردانه نیست.

3199 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: انسان بر معامله برادر[مؤمن]خود،معامله نمی کند و بر پیشْ معامله وی،پیشْ معامله نمی نماید.

3200 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگند،کالا را رواج می دهد؛ولی برکت را محو می کند.همانا سوگند ناروا،سبب می شود که سرزمین،خالی از ساکنان و خشک و بی آب و گیاه شود.

6/4.آنچه در معامله حرام است
الف رِبا
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!ربا را[با سودِ]چندین برابر

مخورید و از خدا پروا کنید.باشد که رستگار شوید».

ص:935


1- (1) إحیاء علوم الدین:ج 2 ص 110. [1]
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 748 ح 2222.
3- (3) سنن الدارمی:ج 2 ص 711 ح 2486. [2]
4- (4) الفردوس:ج 3 ص 381 ح 5157.
5- (5) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 734 ح 2172.
6- (6) مسند زید:ص 256.

الحدیث

3201 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ الرِّبا مَلَأَ اللّهُ بَطنَهُ مِن نارِ جَهَنَّمَ بِقَدرِ ما أکَلَ،وإنِ اکتَسَبَ مِنهُ مالاً لا یَقبَلُ اللّهُ تَعالی مِنهُ شَیئا مِن عَمَلِهِ،ولَم یَزَل فی لَعنَةِ اللّهِ وَالمَلائِکَةِ ما کانَ عِندَهُ مِنهُ قیراطٌ. (1)

ب الکَذِب

3202 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذَا التّاجِرانِ صَدَقا بورِکَ لَهُما،فَإِذا کَذَبا وخانا لَم یُبارَک لَهُما. (2)

ج الغِشّ

3203 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن غَشَّ أخاهُ المُسلِمَ نَزَعَ اللّهُ مِنهُ بَرَکَةَ رِزقِهِ،و أفسَدَ عَلَیهِ مَعیشَتَهُ،ووَکَلَهُ إلی نَفسِهِ. (3)

3204 . سنن أبی داود عن أبی هریرة: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله مَرَّ بِرَجُلٍ یَبیعُ طَعاما،فَسَأَلَهُ:کَیفَ تَبیعُ؟فَأَخبَرَهُ،فَاُوحِیَ إلَیهِ أن أدخِل یَدَکَ فیهِ،فَأَدخَلَ یَدَهُ فیهِ،فَإِذا هُوَ مَبلولٌ،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:لَیسَ مِنّا مَن غَشَّ. (4)

د التَّطفیف

الکتاب

«وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ* اَلَّذِینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَی النّاسِ

یَسْتَوْفُونَ* وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ». 5

حدیث

3201 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس ربا بخورَد،خداوند به همان اندازه که ربا خورده،درونش را از آتش جهنّم پُر می کند؛و اگر از ربا مالی به دست آورد و با آن مال،کاری انجام دهد،خداوند متعال آن را نمی پذیرد؛و او همواره تا وقتی که ذرّه ای از مال ربا نزدش باشد،از لعنت خدا و فرشتگان نصیب دارد.

ب دروغ

3202 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه دو بازرگان راستی پیشه کنند،برای آنان،برکت به بار می آید؛و هر گاه ناراستی ورزند و خیانت کنند،از برکت،بی نصیب خواهند شد.

ج فریبکاری

3203 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس با برادر مسلمانش فریبکاری کند،خداوند،برکتِ روزی اش را از او می گیرد و گذران زندگی اش را تباه می سازد و او را به خود وا می گذارَد.

3204 . سنن أبی داوود به نقل از ابو هریره:پیامبر خدا بر مردی گذشت که گندم می فروخت.از وی پرسید:«چگونه می فروشی؟».

آن مرد،چگونگی را باز گفت.به پیامبر صلی الله علیه و آله وحی شد که دستش را در آن گندم فرو بَرَد.دستش را در آن فرو بُرد و دید که گندم،خیس است.فرمود:«هر که فریبکاری کند،از ما نیست».

د کم فروشی
قرآن

«وای بر کم فروشان که چون از مردم پیمانه ستانند،تمام

ستانند و چون برای آنان پیمانه یا وزن کنند،به ایشان کم دهند!».

ص:936


1- (1) ثواب الأعمال:ص 336 ح 1.
2- (2) الکافی:ج 5 ص 174 ح 2. [1]
3- (3) ثواب الأعمال:ص 337 ح 1.
4- (4) سنن أبی داوود:ج 3 ص 272 ح 3452.

الحدیث

3205 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا طُفِّفَ المِکیالُ وَالمیزانُ أخَذَهُمُ اللّهُ بِالسِّنینَ وَالنَّقصِ. (1)

ه غَبنُ المُستَرسِلِ

3206 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: غَبنُ المُستَرسِلِ حَرامٌ. (2)

الفصل الخامس:الاستهلاک

1/5.ما یَنبَغی فِی استِهلاکِ الأَموالِ الخاصَّةِ

أ التَّوازُنُ بَینَ الدَّخلِ وَالإِنفاقِ

الکتاب

«لِیُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمّا آتاهُ اللّهُ لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاّ ما آتاها سَیَجْعَلُ اللّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً». 3

الحدیث

3207 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ المُؤمِنَ أخَذَ عَنِ اللّهِ سُبحانَهُ وتَعالی أدَبا حَسَنا:إذا وَسَّعَ عَلَیهِ وَسَّعَ عَلی نَفسِهِ،وإذا أمسَکَ عَلَیهِ أمسَکَ. (3)

ب رِعایَةُ الأَولَوِیّاتِ

3208 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا کانَ أحَدُکُم فَقیرا فَلیَبدَأ بِنَفسِهِ،

فَإِن کانَ فَضلاً فَعَلی عِیالِهِ،فَإِن کانَ فَضلاً فَعَلی قَرابَتِهِ أو عَلی ذی رَحِمِهِ،فَإِن کانَ فَضلاً فَهاهُنا وهاهُنا. (4)

حدیث

3205 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه در پیمانه و ترازو کم نهاده شود،خداوند،آنان را به قحطی و کمبود دچار می کند.

ه فریفتنِ کسی که به انسان،اعتماد کرده است

3206 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فریفتنِ کسی که به انسان اعتماد کرده،حرام است.

فصل پنجم:مصرف

1/5.آنچه در مصرف دارایی های خصوصی شایسته است
الف تعادل میان درآمد و هزینه
قرآن

«بر توانگر است که از دارایی خود هزینه کند،و هر که روزی او تنگ باشد،باید از آنچه خدا به او داده خرج کند.خداوند،بر هیچ کس،جز به[قدر]آنچه به او داده است،تکلیف نمی کند.خدا به زودی پس از دشواری،آسانی فراهم می کند».

حدیث

3207 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر آینه مؤمن از خداوند سبحان و متعال،ادبی نیکو برگرفته است:چون بر او فراخ گیرد،او هم بر خویش گشاه دستی می کند؛و چون بر او تنگ گیرد،او هم[بر خود]تنگ گیرانه رفتار می کند.

ب در نظر گرفتن اولویت ها

3208 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر یک از شما که فقیر است،

نخست به خود بپردازد.اگر مالی افزون آمد،به خانواده اش بدهد.اگر بیشینه ای مانْد،به خویشاوندان یا پیوستگانش بپردازد،و اگر باز هم ماند،این سو و آن سو هزینه کند.

ص:937


1- (1) الکافی:ج 2 ص 374 ح 2. [1]
2- (2) المعجم الکبیر:ج 8 ص 127 ح 7576.
3- (4) شُعب الإیمان:ج 5 ص 259 ح 6591. [2]
4- (5) سنن النسائی:ج 7 ص 304.

3209 . عنه صلی الله علیه و آله: أفضَلُ دینارٍ یُنفِقُهُ الرَّجُلُ:دینارٌ یُنفِقُهُ عَلی عِیالِهِ،ودینارٌ یُنفِقُهُ الرَّجُلُ عَلی دابَّتِهِ فی سَبیلِ اللّهِ،ودینارٌ یُنفِقُهُ عَلی أصحابِهِ فی سَبیلِ اللّهِ. (1)

ج الإِنفاقُ فی سَبیلِ اللّهِ

الکتاب

«اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ». 2

الحدیث

3210 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَم نُبعَث لِجَمعِ المالِ،ولکِن بُعِثنا لِإِنفاقِهِ. (2)

3211 . عنه صلی الله علیه و آله: یَقولُ العَبدُ:مالی مالی،وإنَّما لَهُ مِن مالِهِ ثَلاثٌ:ما أکَلَ فَأَفنی،أو لَبِسَ فَأَبلی،أو أعطی فَاقتَنی؛وما سِوی ذلِکَ فَهُوَ ذاهِبٌ وتارِکُهُ لِلنّاسِ. (3)

3212 . الإمام زین العابدین علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فی آخِرِ خُطبَتِهِ:طوبی لِمَن طابَ خُلُقُهُ،وطَهُرَت سَجِیَّتُهُ،وصَلُحَت سَریرَتُهُ،وحَسُنَت عَلانِیَتُهُ،و أنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ،و أمسَکَ الفَضلَ مِن قَولِهِ،و أنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ. (4)

3209 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برترین مالی که مرد هزینه می کند،چنین است:مالی که به مصرف خانواده خود می رساند؛آنچه هزینه چارپای خویش می کند تا با آن در راه خدا تلاش کند؛و مالی که در مسیر خداوند،برای دوستانش هزینه می کند.

ج انفاق در راه خدا
قرآن

«آنان که به غیب،ایمان می آورند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به ایشان روزی داده ایم،انفاق می کنند».

حدیث

3210 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ما نه برای گرد آوردنِ مال،که برای انفاقِ آن،برانگیخته شده ایم.

3211 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده می گوید:«مال،از آنِ من است»،حال آن که از آن مال،سه چیز از آنِ اوست:آنچه می خورد و فانی می کند؛آنچه می پوشد و می پوسانَد؛و آنچه می بخشد و ذخیره می سازد.و جز این[سومی]،همه رفتنی است و آنچه از آن می مانَد،به دیگران می رسد.

3212 . امام زین العابدین علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله در پایان خطبه اش می فرمود:«خوشا بر آن که اخلاقش خوش،سرشتش پاک،باطنش به سامان،و آشکارش نیک باشد،افزونیِ مالش را انفاق کند،از سخنِ زیاده در گذرد،و از درون خویش با مردم انصاف ورزد!».

ص:938


1- (1) صحیح مسلم:ج 2 ص 692 ح 38.
2- (3) مشکاة الأنوار:ص 321 ح 1018. [1]
3- (4) صحیح مسلم:ج 4 ص 2273 ح 4.
4- (5) الکافی:ج 2 ص 144 ح 1. [2]

د القَصد

الکتاب

«وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً». 1

الحدیث

3213 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ اقتَصَدَ فی مَعیشَتِهِ رَزَقَهُ اللّهُ،ومَن بَذَّرَ حَرَمَهُ اللّهُ. (1)

3214 . عنه صلی الله علیه و آله: لا مَنعَ ولا إسرافَ،ولا بُخلَ ولا إتلافَ. (2)

ه إظهارُ الغِنی

3215 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمالَ،ویُحِبُّ أن یَری نِعمَتَهُ عَلی عَبدِهِ. (3)

3216 . عنه صلی الله علیه و آله: کُلوا وَاشرَبوا وتَصَدَّقوا وَالبَسوا فی غَیرِ مَخیلَةٍ ولا سَرَفٍ؛إنَّ اللّهَ یُحِبُّ أن تُری نِعمَتُهُ عَلی عَبدِهِ. (4)

2/5.ما لا یَنبَغی فِی استِهلاکِ الأَموالِ

أ الإِسرافُ وَالتَّبذیرُ

الکتاب

«ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَیْناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِینَ». 6

د میانه روی
قرآن

«و دستت را به گردنت زنجیر مکن و بسیار[هم]گشاده دستی منما تا ملامت شده و حسرت زده بر جای مانی».

حدیث

3213 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن کس که در گذران زندگی اش میانه روی پیشه کند،خداوند،روزی اش می دهد؛و هر که ریخت و پاش کند،خداوند،ناکامش می گردانَد.

3214 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نه تنگ گرفتن[،پسندیده]است و نه ریخت و پاش؛نه تنگ چشمی و نه تباه کردن[ِ اموال].

ه ابرازِ بی نیازی

3215 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر آینه خداوند،زیباست و زیبایی را دوست می دارد و دوستدار آن است که نعمت خویش را در بنده اش بنگرد.

3216 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بخورید و بیاشامید و صدقه دهید و بدون فخرفروشی و اسرافکاری جامه بپوشید،که هر آینه،خداوند،دوست می دارد که به نعمتش بر بنده اش نگریسته شود.

2/5.آنچه در مصرف اموال،روا نیست
الف اسراف و ریخت و پاش
قرآن

«سپس وعده[ی خود]به آنان را راست گردانیدیم و آنها و هر که را خواستیم،نجات دادیم و افراطکاران را به هلاکت رسانیدیم».

ص:939


1- (2) الکافی:ج 2 ص 122 ح 3. [1]
2- (3) عوالی اللآلی:ج 1 ص 296 ح 198. [2]
3- (4) مسند أبی یعلی:ج 2 ص 18 ح 1050.
4- (5) مسند ابن حنبل:ج 2 ص 603 ح 6720. [3]

الحدیث

3217 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُّ فِراشٍ لا یَنامُ عَلَیهِ إنسانٌ یَنامُ عَلَیهِ شَیطانٌ. (1)

3218 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن بَذَّرَ أفقَرَهُ اللّهُ. (2)

ب إنفاقُ المالِ فی غَیرِ حَقِّهِ

3219 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا عَلِیُّ،أربَعَةٌ یَذهَبنَ ضَیاعا:الأَکلُ عَلَی الشِّبَعِ،وَالسِّراجُ فِی القَمَرِ،وَالزَّرعُ فِی السَّبخَةِ،وَالصَّنیعَةُ عِندَ غَیرِ أهلِها. (3)

ج إنفاقُ المالِ فِی البِناءِ فَوقَ الکَفافِ

3220 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَبنوا ما لا تَسکُنونَ. (4)

3221 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن بَنی بِناءً أکثَرَ مِمّا یَحتاجُ إلَیهِ،کانَ عَلَیهِ وَبالاً یَومَ القِیامَةِ. (5)

3222 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ کُلَّ بِناءٍ بُنِیَ وَبالٌ عَلی صاحِبِهِ یَومَ القِیامَةِ إلّا ما لابُدَّ مِنهُ. (6)

د التَّشَبُّهُ بِالأَجنَبِیِّ فِی الِاستِهلاکِ

3223 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یُشبِهُ الزِّیُّ بِالزِّیِّ حَتّی یُشبِهَ الخُلقُ بِالخُلقِ؛ومَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهُوَ مِنهُم. (7)

حدیث

3217 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر بستری که[بیش از اندازه نیاز باشد و]انسانی بر آن نخوابد،شیطانی بر آن می خوابد.

3218 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که ریخت و پاش کند،خداوند به فقر دچارش می گردانَد.

ب انفاقِ نابه جای مال

3219 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!چهار چیز،هدر می رود:خوردن از پیِ سیری؛چراغ برافروختن در نور ماه؛کِشت کردن در شوره زار؛و نیکی به کسی که شایسته آن نیست.

ج صرفِ دارایی در ساخت و سازِ بیش از نیاز

3220 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنایی که در آن سکونت نمی کنید،نسازید.

3221 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس ساختمانی بیش از اندازه نیازش بسازد،روز قیامت بر او سنگینی خواهد کرد.

3222 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر ساختمانی که بنا شود،روز قیامت بر دارنده اش سنگینی خواهد کرد،مگر آنچه[به آن نیازمند است و]از آن گریزی نیست.

د نهی از شباهت جستن به بیگانه در شیوه مصرف

3223 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ظواهر افراد با هم یکسان نمی شود،مگر آن گاه که خُلق و خویشان با یکدیگر برابر گردد؛و هر کس به گروهی شباهت جوید،در شمار آنان محسوب می شود.

ص:940


1- (1) جامع الأحادیث للقمّی:ص 109.
2- (2) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 167. [1]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 373 ح 5762.
4- (4) الکافی:ج 2 ص 48 ح 4. [2]
5- (5) شُعب الإیمان:ج 7 ص 391 ح 10710. [3]
6- (6) مسند أبی یعلی:ج 4 ص 236 ح 4331.
7- (7) الفردوس:ج 5 ص 162 ح 7824.

ه التَّفریطُ فِی الِاستِهلاکِ

3224 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم ولِباسَ الرُّهبانِ!فَإِنَّهُ مَن یَتَرَهَّبُ أو یَتَشَبَّهُ بِهِم فَلَیسَ مِنّی،ومَن تَرَکَ اللَّحمَ وحَرَّمَهُ عَلی نَفسِهِ فَلَیسَ مِنّی،ومَن تَرَکَ النِّساءَ کَراهِیَةً فَلَیسَ مِنّی. (1)

الفصل السّادس:الدّولة

1/6.الحُکومَةُ الصّالِحَةُ وَالتَّنمِیَةُ

3225 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ساعَةٌ مِن إمامٍ عَدلٍ أفضَلُ مِن عِبادَةِ سَبعینَ سَنَةً،وحَدٌّ یُقامُ للّهِ ِ فِی الأَرضِ أفضَلُ مِن مَطَرِ أرَبعینَ صَباحا. (2)

2/6.الِاستِئثارُ بِالفَیءِ وَالتَّخَلُّفُ

3226 . الإمام الصادق علیه السلام: قال رسول اللّهِ صلی الله علیه و آله:إنّی لَعَنتُ سَبعَةً لَعَنَهُمُ اللّهُ وکُلُّ نَبِیٍّ مُجابٍ قَبلی.فَقیلَ:ومَن هُم؟فَقالَ:...المُستَأثِرُ عَلَی المُسلِمینَ بِفَیئِهِم مُستَحِلّاً لَهُ. (3)

3/6.مُراقَبَةُ السُّوقِ

3227 . الإمام الباقر علیه السلام: مَرَّ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فی سوقِ المَدینَةِ بِطَعامٍ فَقالَ لِصاحِبِهِ:ما أری طَعامَکَ إلّا طَیِّبا،وسَأَلَهُ عَن سِعرِهِ،فَأَوحَی اللّهُ عز و جل إلَیهِ أن یَدُسَّ یَدَیهِ فِی الطَّعامِ فَفَعَلَ،فَأَخرَجَ طَعاما رَدِیّا،فَقالَ لِصاحِبِهِ:ما أراکَ إلّا وقَد جَمَعتَ خِیانَةً وغِشّا لِلمُسلِمینَ. (4)

ه کوتاهی نابه جا در مصرف

3224 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از پوشیدن جامه راهبان بپرهیزید!هر آینه هر کس رهبانیت پیشه کند یا خود را به راهبان شبیه سازد،از من نیست؛و هر که[خوردنِ]گوشت را ترک گوید و آن را بر خویش حرام سازد،از من نیست؛و هر کس از روی کراهت،[همخوابگی با]زنان را ترک کند،از من نیست.

فصل ششم:دولت

1/6.حکومت شایسته و توسعه

3225 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یک ساعت حکمرانی پیشوای عدالت پیشه،از عبادت هفتاد سال،برتر است،و حدّی که برای خدا در زمین جاری می گردد،[برکتش]از بارندگیِ چهل روز،افزون تر است.

2/6.بهره وری شخصی از اموال عمومی و عقب ماندگی اقتصادی

3226 . امام صادق علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«من،هفت تن را نفرین کرده ام که خدا و هر پیامبرِ پذیرفته دعای پیش از من،آن هفت تن را نفرین کرده اند».

گفته شد:آنها کیان اند؟

فرمود:«...و کسی که اموال عمومی مسلمانان را برای خود حلال شمرده،از آن بهره وری شخصی کند».

3/6.نظارت بر بازار

3227 . امام باقر علیه السلام: در بازار مدینه،پیامبر صلی الله علیه و آله بر بساطِ خوراکی برگذشت و به صاحب آن گفت:«خوراکت،یکسره خوب است».

سپس از وی درباره قیمتش سؤال کرد.آن گاه خداوند عز و جل به وی وحی فرمود که دستانش را در آن خوراک فرو بَرَد.و او چنین کرد و خوراکی پَست بیرون کشید.پس به صاحب خوراک فرمود:«جز خیانت و فریب برای مسلمانان،چیزی فراهم نیاورده ای!».

ص:941


1- (1) الفردوس:ج 1 ص 381 ح 1534.
2- (2) الکافی:ج 7 ص 175 ح 8. [1]
3- (3) الخصال:ص 349 ح 24.
4- (4) الکافی:ج 5 ص 161 ح 7. [2]

الباب الثّالث:مبادئ التّنمیة

الفصل الأوّل:المبادئ الاعتقادیّة

1/1.اللّهُ هُوَ الرَّزّاقُ

الکتاب

«إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ». 1

«قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللّهُ وَ إِنّا أَوْ إِیّاکُمْ لَعَلی هُدیً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ». 2

الحدیث

3228 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النّاسُ عَلی خَمسِ مَراتِبَ:مِنهُم مَن یَری أنَّ الرِّزقَ مِنَ الکَسبِ لا مِنَ اللّهِ فَهُوَ کافِرٌ؛ومِنهُم مَن یَری أنَّ الرِّزقَ مِنَ اللّهِ ومِنَ الکَسبِ فَهُوَ مُشرِکٌ؛ومِنهُم مَن یَری أنَّ الرِّزقَ مِنَ اللّهِ و أنَّ الکَسبَ سَبَبٌ،فَلا یَدری یُعطیهِ أم لا،فَهُوَ مُنافِقٌ شاکٌّ؛ومِنهُم مَن یَری أنَّ الرِّزقَ مِنَ اللّهِ و أنَّ الکَسبَ سَبَبٌ،فَلا یُؤَدّی حَقَّهُ ویَعصِی اللّهَ مِن أجلِ الکَسبِ،فَهُوَ فاسِقٌ؛ومِنهُم مَن یَری أنَّ الرِّزقَ مِنَ اللّهِ ویَرَی الکَسبَ سَبَبا،ویُؤَدّی حَقَّهُ ولا یَعصِی اللّهَ لِأَجلِ الکَسبِ،فَهُوَ مُؤمِنٌ مُخَلِّصٌ طُعمَهُ. (1)

3229 . سنن ابن ماجة عن حبّة وسواء ابنی خالد: دَخَلنا عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله وهُوَ یُعالِجُ شَیئا فَأَعَنّاهُ عَلَیهِ،فَقالَ:لا تَیأَسا

مِنَ الرِّزقِ ما تَهَزَّزَت رُؤوسُکُما،فَإِنَّ الإِنسانَ تَلِدُهُ امُّهُ أحمَرَ لَیسَ عَلَیهِ قِشرٌ ثُمَّ یَرزُقُهُ اللّهُ عز و جل. (2)

باب سوم:خاستگاه های توسعه

فصل یکم:خاستگاه های اعتقادی

1/1.خداوند،روزی بخش است
قرآن

«خداست که خود،روزی بخشِ نیرومندِ استوار است».

«بگو:کیست که شما را از آسمان ها و زمین،روزی می دهد؟بگو:خدا[ست]و در حقیقت یا ما،یا شما بر هدایت یا گم راهیِ آشکاریم».

حدیث

3228 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم در پنج مرتبه جای دارند:یکی آن است که می پندارد روزی از کسب فراهم می آید نه از جانب خدا،که او کافر است؛دیگری آن که گمان دارد روزی،هم از کسب است و هم از جانب خدا،که وی مشرک است؛و دیگر آن که می داند روزی از جانب خداست و کسبْ وسیله است،امّا نمی داند که خداوند روزی اش را عطا می کند یا نه،و او منافقی شک پیشه است؛و دیگری آن که می داند روزی از جانب خداست و کسبْ وسیله است،امّا حقّ این اعتقاد را به جای نمی آورد و برای کسب،خدای را نافرمانی می کند،و او فاسق است؛و دیگر آن کس است که می داند روزی از جانب خداوند است و کسبْ وسیله است و حقّ این اعتقاد را نیز به جای می آورد و برای کسب،خدای را نافرمانی نمی کند،و او مؤمنی است که راه های کسب درآمدش را پاک ساخته است.

3229 . سنن ابن ماجة به نقل از حبّه و سواء،پسران خالد:نزد پیامبر صلی الله علیه و آله درآمدیم که مشغول کاری بود.

وی را در انجام دادن آن کار،یاری دادیم.فرمود:«مادام که سرهای شما در اهتزاز است(تا آن گاه که زنده اید)،از روزی ناامید نشوید،که آدمی آن گاه که مادرش او را می زاید،سرخ است و بر وی پوستی نیست،آن گاه خداوند،روزی اش می دهد».

ص:942


1- (3) الاثنا عشریّة:ص 206.
2- (4) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1394 ح 4165.

2/1.خَصائِصُ الرِّزقِ

أ مُقَدَّرٌ مَقسومٌ

الکتاب

«أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ». 1

الحدیث

3230 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل کَتَبَ عَلی کُلِّ نَفسٍ رِزقَها ومُصیبَتَها و أجَلَها. (1)

3231 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا سَأَلتَ فَاسأَلِ اللّهَ،وإذَا استَعَنتَ فَاستَعِن بِاللّهِ عز و جل؛فَقَد مَضَی القَلَمُ بِما هُوَ کائِنٌ[إلی یَومِ القِیامَةِ]؛فَلَو جَهَدَ النّاسُ أن یَنفَعوکَ بِأَمرٍ لَم یَکتُبهُ اللّهُ لَکَ لَم یَقدِروا عَلَیهِ،ولَو جَهَدوا أن یَضُرّوکَ بِأَمرٍ لَم یَکتُبهُ اللّهُ عَلَیکَ لَم یَقدِروا عَلَیهِ. (2)

3232 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی قَسَّمَ الأَرزاقَ بَینَ خَلقِهِ حَلالاً ولَم یُقَسِّمها حَراما؛فَمَنِ اتَّقَی اللّهَ عز و جل و صَبَرَ أتاهُ اللّهُ بِرِزقِهِ مِن حِلِّهِ،ومَن هَتَکَ حِجابَ السِّترِ وعَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِن غَیرِ حِلِّهِ،قُصَّ بِهِ مِن رِزقِهِ الحَلالِ،وحوسِبَ عَلَیهِ یَومَ القِیامَةِ. (3)

2/1.ویژگی های روزی
الف روزی،تقدیر و تقسیم شده است
قرآن

«آیا آنان اند که رحمت پروردگارت را تقسیم می کنند؟ما[وسایل]معاشِ آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کرده ایم،و برخی از آنان را از نظر درجات،بالاتر از بعضی[دیگر]قرار داده ایم تا بعضی از آنها بعضی[دیگر]را در خدمت گیرند؛و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان می اندوزند،بهتر است».

حدیث

3230 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خداوند عز و جل برای هر کس،روزی و مصیبت و مرگش را بر نوشته است.

3231 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه چیزی می خواهی،از خدا بخواه؛و هر گاه یاری ای می جویی،از او بجوی.همانا قلم تقدیر خداوند،همه چیز را تا روز قیامت،رقم زده است.پس اگر همه مردم بکوشند تا تو را به بهره ای برسانند که خدا برایت ننوشته است،نمی توانند که چنین کنند؛و اگر بکوشند تا به تو زیانی رسانند که خدا برایت ننوشته است،نمی توانند.

3232 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خداوند تبارک و تعالی روزی ها را میان آفریدگانش به حلال تقسیم فرموده است و نه به حرام.پس هر کس که پروا از خدا را پیشه کند و شکیبا باشد،خدا از روزیِ حلالش به وی عطا می فرماید،و آن کس که پرده پوشیدهْ بر دَرَد و شتاب ورزد،خدا وی را به غیر حلالش گرفتار می سازد،روزی حلالش از او بُریده می شود و روز قیامت به همان محاسبه می گردد.

ص:943


1- (2) الجعفریّات:ص 251. [1]
2- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 413 ح 5900.
3- (4) الکافی:ج 5 ص 80 ح 1. [2]

3233 . عنه صلی الله علیه و آله: لا سَرَقَ سارِقٌ شَیئا إلّا حُسِبَ مِن رِزقِهِ (1). (2)

ب لا یَزیدُهُ حِرصُ الحَریصِ

3234 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِأبی ذَرّ:یا أبا ذَرٍّ،لا یُسبَقُ بَطیءٌ بِحَظِّهِ،ولا یُدرِکُ حَریصٌ ما لَم یُقَدَّر لَهُ.ومَن اعطِیَ خَیرا فَاللّهُ عز و جل أعطاهُ،ومَن وُقِیَ شَرّا فَإِنَّ اللّهَ وَقاهُ. (3)

ج مَضمونٌ لِطالِبِهِ

3235 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ بابَ الرِّزقِ مَفتوحٌ مِن لَدُنِ العَرشِ إلی قَرارِ بَطنِ الأَرضِ،یَرزُقُ اللّهُ کُلَّ عَبدٍ عَلی قَدرِ هِمَّتِهِ ونِهمَتِهِ. (4)

3/1.أصنافُ الرِّزقِ

3236 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اعلَموا أنَّ الرِّزقَ رِزقانِ:فَرِزقٌ تَطلُبونَهُ،ورِزقٌ یَطلُبُکُم.فَاطلُبوا أرزاقَکُم مِن حَلالٍ؛فَإِنَّکُم آکِلوها حَلالاً إن طَلَبتُموها مِن وُجوهِها،وإن لَم تَطلُبوها مِن وُجوهِها أکَلتُموها حَراما،وهِیَ أرزاقُکُم لابُدَّ لَکُم مِن أکلِها. (5)

3233 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ سارقی جز از آنچه به حساب روزی اش نوشته شده،دزدی نمی کند. (6)

ب حرص ورزیدن،روزی را افزایش نمی دهد

3234 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای ابو ذر!آن که[در طلب روزی،]کندی می کند،از روزیِ معیّن خود،باز نمی ماند و آن که حرص می ورزد،به آنچه برایش مقدّر نشده،دست نمی یابد.هر که خیری بیابد،خدا به او عطا فرموده و هر کس از شرّی باز داشته شود،خداوند،او را باز داشته است.

ج روزی برای جوینده آن،ضمانت شده است

3235 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا درِ روزی از پیشگاه عرش تا هموارْگاهِ درون زمین،گشوده شده است.خداوند به هر بنده ای به قدر همّت و نیازش روزی می بخشد.

3/1.گونه های روزی

3236 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که روزی،دو گونه است:آنچه شما در پیِ آنید و آنچه او در پیِ شماست.پس روزی های خویش را از حلال جستجو کنید؛چرا که اگر آن را از طریق مناسب به دست آورده باشید،به حلال مصرفش می کنید و اگر آن را از طریق مناسب به کف نیاورده باشید،آن را به حرام می خورید.اینها روزی های شمایند که ناچار از مصرف آنهایید.

ص:944


1- (1) المراد هو أنّ انتهاج الطرق المحرّمة فی استحصال الأموال؛من قبیل السرقة،لا یمکن أن یزید فی الرزق،بل إنّ کلّ إنسان یحصل علی المقدار المقدَّر له من الرزق.ومن الطبیعیّ فإنّ الحصول علی المال عن طریق السرقة یعنی حصول الإنسان علی مالٍ مقدّر له عن طریق الحرام بدلاً من الحصول علیه عن طریق الحلال.
2- (2) دعائم الإسلام:ج 1 ص 241. [1]
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 527 ح 1162. [2]
4- (4) حلیة الأولیاء:ج 10 ص 73.
5- (5) الأمالی للصدوق:ص 369 ح 460. [3]
6- (6) مقصود این حدیث آن است که تلاش نامشروعی همچون سرقت نمی تواند روزی کسی را بیفزاید و سارق در هر صورت تنها به قدر روزی مقدر خود بهره برده است البته تنها با ارتکاب به سرقت به جای روزی حلال خود را گرفتار مال حرام کرده است.

4/1.حِکمَةُ القَبضِ وَالبَسطِ

الکتاب

«وَ لَوْ بَسَطَ اللّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ». 1

الحدیث

3237 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ عز و جل:إنّی لَم اغنِ الغَنِیَّ لِکَرامَةٍ بِهِ عَلَیَّ،ولکِنَّهُ مِمَّا ابتَلَیتُ بِهِ الأَغنِیاءَ. (1)

3238 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:وعِزَّتی وجَلالی!لا اخرِجُ عَبدا مِنَ الدُّنیا و أنَا اریدُ أن أرحَمَهُ حَتّی أستَوفِیَ مِنهُ کُلَّ خَطیئَةٍ عَمِلَها؛إمّا بِسُقمٍ فی جَسَدِهِ،وإمّا بِضیقٍ فی رِزقِهِ،وإمّا بِخَوفٍ فی دُنیاهُ،فَإِن بَقِیَت عَلَیهِ بَقِیَّةٌ شَدَّدتُ عَلَیهِ عِندَ المَوتِ.وعِزَّتی وجَلالی!لا اخرِجُ عَبدا مِنَ الدُّنیا و أنَا اریدُ أن اعَذِّبَهُ حَتّی اوَفِّیَهُ کُلَّ حَسَنَةٍ عَمِلَها؛إمّا بِسَعَةٍ فی رِزقِهِ،وإمّا بِصِحَّةٍ فی جِسمِهِ،وإمّا بِأَمنٍ فی دُنیاهُ،فَإِن بَقِیَت عَلَیهِ بَقِیَّةٌ هَوَّنتُ عَلَیهِ بِهَا المَوتَ. (2)

3239 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:...إنَّ مِن عِبادِیَ المُؤمِنینَ لَعِبادا لا یَصلُحُ لَهُم أمرُ دینِهِم إلّا بِالفاقَةِ وَالمَسکَنَةِ وَالسُّقمِ فی أبدانِهِم،فَأَبلوهُم بِالفاقَةِ وَالمَسکَنَةِ وَالسُّقمِ فَیَصلُحُ عَلَیهِم أمرُ دینِهِم،و أنَا أعلَمُ بِما یَصلُحُ عَلَیهِ أمرُ دینِ عِبادِیَ المُؤمِنینَ. (3)

4/1.حکمت تنگنایی و گشایش روزی
قرآن

«و اگر خدا روزی را بر بندگانش فراخ گرداند،مسلّماً در زمین سر به عصیان برمی دارند؛لیکن آنچه را بخواهد،به اندازه ای[که مصلحت است،]فرو می فرستد.به راستی که او به[حال]بندگانش آگاهِ بیناست».

حدیث

3237 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل می فرماید:«هر آینه من،توانگر را بدان جهت که نزدم کرامتی دارد،توانگری نبخشیده ام؛بلکه برای مبتلا ساختنِ توانگران است».

3238 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرموده است:«به سرفرازی و شکوهم سوگند،بنده ای را که بخواهم بر وی رحمت آورم،از دنیا بیرون نمی آورم،مگر آن که هر گناهی را که مرتکب شده،از وی می زُدایم،و آن،چنین است که یا تنش را بیمار می کنم و یا روزی اش را تنگ می سازم و یا در دنیا به هراس دچارش می کنم.اگر باز هم گناهی بر او باقی ماند،هنگام مرگ بر وی سخت می گیرم.

به سرفرازی و شکوهم سوگند،بنده ای را که بخواهم به عذاب دچار سازم،از دنیا بیرون نمی آورم،مگر آن که هر کار نیکی را که مرتکب شده،از وی می گیرم،و آن،چنین است که یا روزی اش را گشایش می بخشم و یا تنش را سلامت می دارم و یا در دنیا برایش امنیت فراهم می آورم،و اگر باز هم باقی ماند،به سبب آن،مرگ را بر وی آسان می سازم».

3239 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرموده است:«...هر آینه از بندگان مؤمن من،کسانی هستند که کار دینشان برایشان به سامان نمی آید،جز به این که در فقر و تنگ دستی و بیماری به سر برند.پس ایشان را به فقر و تنگ دستی و بیماری مبتلا می کنم تا بدین سان،کار دینشان برایشان سامان یابد؛و من آگاه ترم که کار دین بندگان مؤمنم،به چه چیزْ سامان می یابد».

ص:945


1- (2) تاریخ الیعقوبی:ج 2 ص 91. [1]
2- (3) الکافی:ج 2 ص 444 ح 3. [2]
3- (4) الکافی:ج 2 ص 60 ح 4. [3]

5/1.المَرزوقُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ

الکتاب

«وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً». 1

الحدیث

3240 . المعجم الکبیر عن معاذ بن جبل: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ:یا أیُّهَا النّاسُ،اتَّخِذوا تَقوَی اللّهِ تِجارَةً یَأتِکُمُ (1)الرِّزقُ بِلا بِضاعَةٍ ولا تِجارَةٍ.ثُمَّ قَرَأَ: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» . (2)

3241 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أرادَ أن یَرزُقَهُ اللّهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ فَلیَتَوَکَّل عَلَی اللّهِ. (3)

3242 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی قَد تَکَفَّلَ لِطالِبِ العِلمِ بِرِزقِهِ خَاصَّةً عَمّا ضَمِنَهُ لِغَیرِهِ. (4)

الفصل الثّانی:المبادئ الحقوقیّة

1/2.المالُ مالُ اللّهِ

3243 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا أیُّهَا النّاسُ،ابتاعوا أنفُسَکُم مِنَ اللّهِ مِن مالِ اللّهِ،لَیسَ لِامرِئٍ شَیءٌ. (5)

5/1.کسانی که از جایی که گمان نمی رود،روزی می یابند
قرآن

«و هر کس از خدا پروا کند،[خدا]برای او راهِ بیرون شدنی قرار می دهد و از جایی که حسابش را نمی کند،به او روزی می رساند،و هر کس بر خدا اعتماد کند،او برای وی بس است.خدا فرمانش را به انجام رساننده است.به راستی،خدا برای هر چیزی،اندازه ای مقرّر کرده است».

حدیث

3240 . المعجم الکبیر به نقل از مُعاذ بن جبل:از پیامبر خدا شنیدم که فرمود:«ای مردم!پروا از خدا را دست مایه سازید تا روزی تان بدون سرمایه و کسب و کار،فراهم آید».

سپس این آیه را تلاوت کرد:««و هر که از خدا پروا کند،برای او راه بیرون شدنی پدید می آورد،و او را از جایی که گمان ندارد،روزی می دهد»».

3241 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که می خواهد خداوند،از جایی که گمان ندارد،روزی اش بخشد،باید بر خدا توکّل کند.

3242 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خداوند متعال،روزیِ جوینده علم را به طور خاص،تضمین کرده،افزون بر آنچه برای دیگران ضمانت کرده است.

فصل دوم:خاستگاه های حقوقی

1/2.دارایی،از آنِ خداست

3243 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!با مال خدا،جان های خود را از خدا بخرید،که هیچ کس را چیزی نیست.

ص:946


1- (2) فی المصدر وکذا فی حلیة الأولیاء:ج 6 ص 96«یأتیکم»،وهو تصحیف.
2- (3) المعجم الکبیر:ج 20 ص 97 ح 190.
3- (4) إرشاد القلوب:ص 120. [1]
4- (5) منیة المرید:ص 160. [2]
5- (6) کنز العمّال:ج 6 ص 386 ح 16180.

3244 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ مالَ اللّهِ تَعالی لَمَسؤولٌ ومُنطیً. (1)

2/2.حُرمَةُ مالِ المُسلِمِ

3245 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله حینَ نَظَرَ إلَی الکَعبَةِ: مَرحَبا بِالبَیتِ ما أعظَمَکَ!وما أعظَمَ حُرمَتَکَ عَلَی اللّهِ!وَاللّهِ لَلمُؤمِنُ أعظَمُ حُرمَةً مِنکَ!لِأَنَّ اللّهَ حَرَّمَ مِنکَ واحِدَةً ومِنَ المُؤمِنِ ثَلاثَةً:مالَهُ،ودَمَهُ،و أن یُظَنَّ بِهِ ظَنَّ السّوءِ. (2)

3246 . عنه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنُ حَرامٌ کُلُّهُ:عِرضُهُ،ومالُهُ،ودَمُهُ. (3)

3247 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَأخُذَنَّ أحَدُکُم مَتاعَ أخیهِ لاعِبا ولا جادّا،ومَن أخَذَ عَصا أخیهِ فَلیَرُدَّها. (4)

3/2.حُرمَةُ مالِ المُعاهَدِ

3248 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا مَن ظَلَمَ مُعاهَدا،أوِ انتَقَصَهُ،أو کَلَّفَهُ فَوقَ طاقَتِهِ،أو أخَذَ مِنهُ شَیئا بِغَیرِ طیبِ نَفسٍ،فَأَنَا حَجیجُهُ یَومَ القِیامَةِ! (5)

4/2.حُقوقُ المالِ

الکتاب

«اَلَّذِینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُونَ* وَ الَّذِینَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ». 6

3244 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا مال خدای متعال است که از آن،بازخواست می گردد و اعطا می شود.

2/2.احترام داشتن مال مسلمان

3245 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگام نگریستن به کعبه:زهی این خانه و بزرگیِ آن را!چه سترگ است حرمت تو نزد خداوند!به خدا سوگند که احترام مؤمن،بیش از توست؛زیرا خدا از تو یک چیز را دارای حریم ساخته و از مؤمن،سه چیز را:مالش،خونش،و این که به وی گمان بد رود.

3246 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،یکسره احترام دارد:آبرویش،مالش،و خونش.

3247 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگز هیچ یک از شما نباید کالای برادر[مؤمن]خود را،خواه به شوخی و خواه به جِد،برگیرد؛و هر که[حتّی]عصای برادر[مؤمن]خود را بگیرد،باید آن را باز پس دهد.

3/2.احترام داشتن مال نامسلمانی که با مسلمانان پیمان دارد

3248 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هلا که هر کس به نامسلمانِ پیمان دارنده ای ستم کند یا حقّش را ضایع سازد یا فراتر از توانش بر وی بار نهد یا بدون رضایتش چیزی از او بستاند،در روز قیامت،من خود با وی در می افتم.

4/2.حقوقِ دارایی
قرآن

«همان کسانی که بر نمازشان پایداری می کنند و همانان که در اموالشان حقّی معلوم است».

ص:947


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 363 ح 7930.
2- (2) مشکاة الأنوار:ص 149 ح 357. [1]
3- (3) المؤمن:ص 72 ح 199.
4- (4) سنن أبی داوود:ج 4 ص 301 ح 5003.
5- (5) سنن أبی داوود:ج 3 ص 171 ح 3052.

الحدیث

3249 . مسند ابن حنبل عن أنس: أتی رَجُلٌ مِن بَنی تَمیمٍ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ:یا رَسولَ اللّهِ،إنّی ذو مالٍ کَثیرٍ،وذو أهلٍ ووَلَدٍ وحاضِرَةٍ،فَأَخبِرنی کَیفَ انفِقُ،وکَیفَ أصنَعُ؟فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:تُخرِجُ الزَّکاةَ مِن مالِکَ؛فَإِنَّها طُهرَةٌ تُطَهِّرُکَ،وتَصِلُ أقرِباءَکَ،وتَعرِفُ حَقَّ السّائِلِ وَالجارِ وَالمِسکینِ. (1)

5/2.حَبسُ الحُقوقِ

3250 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن حَبَسَ عَن أخیهِ المُسلِمِ شَیئا مِن حَقِّهِ،حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ بَرَکَةَ الرِّزقِ إلّا أن یَتوبَ. (2)

3251 . عنه صلی الله علیه و آله: لَم یَمنَعوا الزَّکاةَ إلّا مُنِعُوا القَطرَ مِنَ السَّماءِ. (3)

الفصل الثّالث:المبادئ الأخلاقیّة

1/3.الرِّفقُ

3252 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ فِی الرِّفقِ الزِّیادَةَ وَالبَرَکَةَ،ومَن یُحرَمِ الرِّفقَ یُحرَمِ الخَیرَ. (4)

2/3.التَّقوی

3253 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن رُزِقَ تُقیً فَقَد رُزِقَ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (5)

حدیث

3249 . مسند ابن حنبل به نقل از انس:مردی از بنی تمیم نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:ای پیامبر خدا!من مالی بسیار دارم و صاحب خانواده و فرزندان و خاندانم.مرا آگاه فرما که چگونه انفاق کنم و چه سان رفتار نمایم؟

پیامبر خدا فرمود:«زکات را از مالت بیرون ساز؛که زکات،[مایه]پاکی توست.نیز با خویشاوندانت پیوند داشته باش و حقّ نیازخواه و همسایه و بینوا را بدان».

5/2.پرداخت نکردن حقوق

3250 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که از برادر مسلمانش چیزی از حقّ وی را دریغ کند،خداوند،برکت روزی را از وی دریغ می فرماید تا آن گاه که توبه نماید.

3251 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مردم از پرداخت زکات خودداری نمی کنند،مگر آن که بارش آسمان از ایشان دریغ می گردد.

فصل سوم:خاستگاه های اخلاقی

1/3.مدارا

3252 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در مدارا،افزایش روزی و برکت،نهفته است و هر که از مدارا بی بهره باشد،از خیر،بهره ای ندارد.

2/3.پرهیزگاری

3253 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس پرهیزگاری روزی اش شده باشد،خیر دنیا و آخرت نصیبش می گردد.

ص:948


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 4 ص 273 ح 12397. [1]
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 15 ح 4968.
3- (3) الکافی:ج 2 ص 373 ح 1. [2]
4- (4) الکافی:ج 2 ص 119 ح 7. [3]
5- (5) کنز العمّال:ج 3 ص 91 ح 5641.

3/3.الشُّکرُ

الکتاب

«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ». 1

الحدیث

3254 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَرزُقُ اللّهُ عز و جل عَبدا الشُّکرَ فَیَحرِمَهُ الزِّیادَةَ؛لِأَنَّ اللّهَ عز و جل یَقولُ: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ» . (1)

4/3.القَصدُ

3255 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالِاقتِصادِ؛فَمَا افتَقَرَ قَومٌ قَطُّ اقتَصَدوا. (2)

5/3.القَناعَةُ

3256 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: القَناعَةُ بَرَکَةٌ. (3)

3257 . عنه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالقَناعَةِ؛فَإِنَّ القَناعَةَ مالٌ لا یَنفَدُ. (4)

6/3.إیثارُ الآخِرَةِ

3258 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن آثَرَ الدُّنیا عَلَی الآخِرَةِ حُرِمَهُما جَمیعا،ومَن آثَرَ الآخِرَةَ عَلَی الدُّنیا أصابَهُما جَمیعا. (5)

3/3.شکرگزاری
قرآن

«و آن گاه که پروردگارتان اعلام کرد که:اگر شکرگزاری کنید،هر آینه[نعمت]شما را افزون خواهم کرد،و اگر ناسپاسی نمایید،قطعاً عذاب من سخت خواهد بود».

حدیث

3254 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای نیست که خداوند،شکر را روزی اش فرموده باشد و از افزایش نعمت محرومش گرداند؛زیرا خود می فرماید:«اگر شکر گزارید،[نعمت]شما را افزون خواهم کرد».

4/3.میانه روی

3255 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد میانه روی؛که هیچ گروه میانه روی فقیر نشد!

5/3.قناعت

3256 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قناعت،برکت است.

3257 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد قناعت،که هر آینه قناعت،مالی است که تمام نمی شود.

6/3.ترجیح دادن آخرت

3258 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دنیا را بر آخرت ترجیح دهد،از هر دو محروم می گردد،و هر کس آخرت را بر دنیا ترجیح دهد،به هر دو دست می یابد.

ص:949


1- (2) الشکر لابن أبی الدنیا:ص 16 ح 3.
2- (3) مجمع البیان:ج 8 ص 616.
3- (4) الجعفریّات:ص 160. [1]
4- (5) المعجم الأوسط:ج 7 ص 84 ح 6922.
5- (6) الفردوس:ج 3 ص 586 ح 5835.

3259 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَمِلَ لِاخِرَتِهِ کَفاهُ اللّهُ أمرَ دُنیاهُ. (1)

7/3.النَّظَرُ إلَی الأَدنی مَعیشَةً

3260 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا نَظَرَ أحَدُکُم إلی مَن فُضِّلَ عَلَیهِ فِی المالِ وَالخَلقِ،فَلیَنظُر إلی مَن هُوَ أسفَلَ مِنهُ. (2)

3261 . الخصال عن أبی ذرّ: أوصانی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله...أن أنظُرَ إلی مَن هُوَ دونی ولا أنظُرَ إلی مَن هُوَ فَوقی. (3)

الفصل الرّابع:المبادئ العبادیّة

1/4.الِاستِغفارُ

الکتاب

«وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلی قُوَّتِکُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ». 4

الحدیث

3262 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أکثِرُوا الِاستِغفارَ؛فَإِنَّهُ یَجلِبُ الرِّزقَ. (4)

3263 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أنعَمَ اللّهُ تَعالی عَلَیهِ نِعمَةً فَلیَحمَدِ اللّهَ،ومَنِ استَبطَأَ الرِّزقَ فَلیَستَغفِرِ اللّهَ. (5)

3259 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که برای آخرتش کار کند،خداوند،گذرانِ دنیایش را کفایت می فرماید.

7/3.نگریستن به آن که زندگی فروتری دارد

3260 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما به فردی فراتر از خود در مال و خلقت نگریست،باید[در کنار آن]به کسی نظر کند که از او فروتر است.

3261 . الخصال به نقل از ابو ذر:پیامبر خدا به من سفارش کرد که به آن که فروتر از من است،بنگرم،نه به آن که برتر از من است.

فصل چهارم:خاستگاه های عبادی

1/4.آمرزش خواستن
قرآن

«و ای قوم من!از پروردگارتان آمرزش بخواهید،سپس به درگاه او توبه کنید[تا]از آسمان بر شما بارشِ فراوان فرستد و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید،و تبهکارانه روی بر مگردانید».

حدیث

3262 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فراوان آمرزش بخواهید؛چرا که[مایه]جلب روزی است.

3263 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خدای متعال به او نعمت دهد،باید خدا را شکر کند؛و هر که روزی اش کُند رسد،باید از خدا آمرزش بخواهد.

ص:950


1- (1) أعلام الدین:ص 334. [1]
2- (2) صحیح البخاری:ج 5 ص 2380 ح 6125.
3- (3) الخصال:ص 345 ح 12.
4- (5) کنز الفوائد:ج 2 ص 197. [2]
5- (6) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 46 ح 171. [3]

2/4.الصَّلاةُ

3264 . تنبیه الخواطر: یُروی عَن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله أنَّهُ کانَ إذا أصابَ أهلَهُ خَصاصَةٌ قالَ:قوموا إلَی الصَّلاةِ،ویَقولُ:بِهذا أمَرَنی رَبّی؛قالَ اللّهُ تَعالی: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوی» . (1)

3265 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لِلمُصَلّی حُبُّ المَلائِکَةِ...وبَرَکَةٌ فِی الرِّزقِ. (2)

3266 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا رَأَیتَ فی مَعاشِکَ ضیقا وفی أمرِکَ التِیاثاً،فَأَنزِل حاجَتَکَ بِاللّهِ عز و جل،ولا تَدَع صَلاةَ الِاستِغفارِ وهِیَ رَکعَتانِ:تَفتَتِحُ الصَّلاةَ وتَقرَأُ الحَمدَ وإنّا أنزَلناهُ مَرَّةً واحِدَةً فی کُلِّ رَکعَةٍ،ثُمَّ تَقولُ بَعدَ القِراءَةِ:«أستَغفِرُ اللّهَ»خَمسَ عَشرَةَ مَرَّةً،ثُمَّ تَرکَعُ فَتَقرَأُها عَشرا عَلی هَیئَةِ صَلاةِ جَعفَرٍ یُصلِحِ اللّهُ لَکَ شَأنَکَ کُلَّهُ،إن شاءَ اللّهُ. (3)

3/4.صَلاةُ اللَّیلِ

3267 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: صَلاةُ اللَّیلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ،...وبَرَکَةٌ فِی الرِّزقِ. (4)

3268 . عنه صلی الله علیه و آله: صَلاةُ اللَّیلِ تُبَیِّضُ الوُجوهَ،وتُطَیِّبُ الرّیحَ،وتَجلِبُ الرِّزقَ. (5)

2/4.نماز

3264 . تنبیه الخواطر: از پیامبر خدا روایت شده که هر گاه خانواده او نیازمند می گشتند،وی می فرمود:«به نماز برخیزید»و می فرمود:«پروردگارم به من چنین امر کرده است.خدای متعال می فرماید:«و خاندان خویش را به نماز،فرمان ده و بر آن شکیبا باش.از تو روزی نمی خواهیم.ما خود به تو روزی می دهیم؛و سرانجام،از آنِ پرهیزگاران است»».

3265 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نمازگزار را فرشتگان دوست می دارند و...روزی اش برکت مند است.

3266 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه در زندگانی ات تنگنا و در کارت پیچشی یافتی،نیازت را نزد خداوند عرضه کن و نمازِ آمرزش را وا مگذار؛و آن،دو رکعت است.در هر رکعت،سوره های«حمد»و«قدر»را یک بار قرائت کن و سپس پانزده بار«أستغفرُ اللّه»بگو و آن گاه در رکوع،ده بار«أستغفرُ اللّه»بگو،به گونه نماز جعفر[طیّار].خداوند،همه کارهایت را به سامان می آورد،اگر خدا خواهد.

3/4.نماز شب

3267 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز شب،[مایه]خشنودی پروردگار...و برکت در روزی است.

3268 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نماز شب،روی ها را سپید می گرداند،عطر خوش می بخشد و روزی را جلب می کند.

ص:951


1- (1) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 222. [1]
2- (2) الخصال:ص 522 ح 11.
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 115 ح 2320. [2]
4- (4) إرشاد القلوب:ص 191. [3]
5- (5) عوالی اللآلی:ج 1 ص 352 ح 14. [4]

4/4.قِراءَةُ القُرآنِ

3269 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نَوِّروا بُیوتَکُم بِتِلاوَةِ القُرآنِ،ولا تَتَّخِذوها قُبورا کَما فَعَلَتِ الیَهودُ وَالنَّصاری صَلَّوا فِی الکَنائِسِ وَالبِیَعِ وعَطَّلوا بُیوتَهُم؛فَإِنَّ البَیتَ إذا کَثُرَ فیهِ تِلاوَةُ القُرآنِ کَثُرَ خَیرُهُ،وَاتَّسَعَ أهلُهُ،و أضاءَ لِأَهلِ السَّماءِ کَما تُضیءُ نُجومُ السَّماءِ لِأَهلِ الدُّنیا. (1)

3270 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قَرَأَ «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» حینَ یَدخُلُ مَنزِلَهُ،نَفَتِ الفَقرَ عَن أهلِ ذلِکَ المَنزِلِ وَالجیرانِ. (2)

5/4.الحَجُّ وَ العُمرَةُ

3271 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حُجّوا تَستَغنوا. (3)

3272 . عنه صلی الله علیه و آله: حُجّوا لَن تَفتَقِروا. (4)

3273 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یُحالِفُ الفَقرُ وَالحُمّی مُدمِنَ الحَجِّ وَالعُمرَةِ. (5)

6/4.الدَّوامُ عَلَی الطَّهارَةِ

3274 . عوالی اللآلی: فِی الحَدیثِ:أنَّهُ صلی الله علیه و آله شَکا إلَیهِ رَجُلٌ قِلَّةَ الرِّزقِ،فَقالَ علیه السلام:أدِمِ الطَّهارَةَ یَدُم عَلَیکَ الرِّزقُ.فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذلِکَ فَوُسِّعَ عَلَیهِ الرِّزقُ. (6)

7/4.الدُّعاءُ

3275 . الإمام الصادق علیه السلام: قالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله:ألا أدُلُّکُم

عَلی سِلاحٍ یُنجیکُم مِن أعدائِکُم ویُدِرُّ أرزاقَکُم؟قالوا:بَلی.قالَ:تَدعونَ رَبَّکُم بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ؛فَإِنَّ سِلاحَ المُؤمِنِ الدُّعاءُ. (7)

4/4.خواندن قرآن

3269 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خانه هاتان را به تلاوت قرآن،نور بخشید و آنها را مقبره نکنید،همانند یهودیان و مسیحیان که در کنیسه ها و دیرها نماز می گزارند و خانه هاشان را وا می نهند؛زیرا هر گاه در خانه ای بسیار قرآن تلاوت شود،خیرش فراوان می گردد و ساکنانش از گشایش بهره می یابند و برای آسمانیان،نور می پراکنند،همان گونه که ستارگان آسمان به ساکنان دنیا نور می بخشند.

3270 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس هنگام ورود به خانه اش سوره توحید را بخواند،فقر از ساکنان آن و نیز همسایگانش رخت بر می بندد.

5/4.حج و عمره

3271 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حج به جای آورید تا توانگر گردید.

3272 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حج بگزارید تا هیچ گاه فقیر نشوید.

3273 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فقر و تب،با کسی که پیوسته حج و عمره بگزارد،همراه نمی گردد.

6/4.همواره با طهارت بودن

3274 . عوالی اللآلی: در حدیث است که مردی نزد پیامبر خدا از اندکیِ روزی شکوه آورد.فرمود:«همواره با طهارت باش تا روزی ات پیوسته باشد».

آن مرد،چنین کرد و روزی اش گشایش یافت.

7/4.دعا

3275 . امام صادق علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است:«آیا ره نمودتان ندهم به سلاحی که شما را از دشمنانتان

رهایی بخشد و روزی هاتان را فراوان سازد؟».

گفتند:چرا.

فرمود:«پروردگارتان را شب و روز بخوانید،که سلاح مؤمن،دعاست».

ص:952


1- (1) الکافی:ج 2 ص 610 ح 1. [1]
2- (2) المعجم الکبیر:ج 2 ص 340 ح 2419.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 265 ح 2387.
4- (4) الجعفریّات:ص 65. [2]
5- (5) الکافی:ج 4 ص 254 ح 8. [3]
6- (6) عوالی اللآلی:ج 1 ص 268 ح 72. [4]
7- (7) الکافی:ج 2 ص 468 ح 3. [5]

8/4.الأَذکارُ المَأثورَةُ لِدَفعِ الفَقرِ

3276 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن قالَ فی کُلِّ یَومٍ مِئَةَ مَرَّةٍ:«لا إلهَ إلَا اللّهُ المَلِکُ الحَقُّ المُبینُ»کانَ لَهُ أماناً مِنَ الفَقرِ،و أمِنَ مِن وَحشَةِ القَبرِ،وَاستَجلَبَ الغِنی. (1)

3277 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن ألَحَّ عَلَیهِ الفَقرُ فَلیُکثِر مِن قَولِ:«لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ العَلِیِّ العَظیمِ»یُنفی عَنهُ الفَقرُ. (2)

الفصل الخامس:المبادئ الاجتماعیّة

1/5.النِّکاح

3278 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: التَمِسُوا الرِّزقَ بِالنِّکاحِ. (3)

3279 . عنه صلی الله علیه و آله: اتَّخِذُوا الأَهلَ؛فَإِنَّهُ أرزَقُ لَکُم. (4)

3280 . الإمام الصادق علیه السلام: جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَشَکا إلَیهِ الحاجَةَ،فَقالَ:تَزَوَّج،فَتَزَوَّجَ فَوُسِّعَ عَلَیهِ. (5)

2/5.صِلَةُ الرَّحِمِ

3281 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ لَتَزیدُ فِی

الرِّزقِ. (6)

8/4.ذکرهای روایت شده برای برطرف شدن فقر

3276 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس روزانه صد بار این ذکر را بگوید:«لا إله إلّا اللّهُ المَلِکُ الحقُّ المُبین(جز خدای حکمران راستین روشنگر،معبودی نیست)»،از فقر در امان است و از وحشت قبر،رها می گردد.

3277 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که فقر بر وی فشار آورد،فراوان بگوید:«لا حول و لا قُوّةَ إلّا باللّه العلیّ العظیم(هیچ نیرو و توانی نیست،مگر از خدای والای بزرگ)».بدین سان،فقر از وی زدوده می گردد.

فصل پنجم:خاستگاه های اجتماعی

1/5.ازدواج

3278 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با ازدواج،روزی را بطلبید.

3279 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خانواده دار شوید که بدین سان،روزی تان بیشتر می گردد.

3280 . امام صادق علیه السلام: مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و به ایشان از نیازمندی شکایت آورد.فرمود:«ازدواج کن».

او ازدواج کرد و[زندگی]او گشایش یافت.

2/5.پیوند با خویشان

3281 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا پیوند با خویشان،روزی

را می افزاید.

ص:953


1- (1) کشف الغمّة:ج 2 ص 376.
2- (2) الکافی:ج 8 ص 93 ح 65. [1]
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 430 ح 1459.
4- (4) الکافی:ج 5 ص 329 ح 6. [2]
5- (5) الکافی:ج 5 ص 330 ح 2. [3]
6- (6) دعائم الإسلام:ج 2 ص 331 ح 1249. [4]

3282 . عنه صلی الله علیه و آله: صِلَةُ الرَّحِمِ تَزیدُ فِی العُمُرِ،وتَنفِی الفَقرَ. (1)

3283 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ مَثراةٌ فِی المالِ،ومَحَبَّةٌ فِی الأَهلِ،ومَنسَأَةٌ فِی الأَجَلِ. (2)

3/5.الأَمانَةُ

3284 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الأَمانَةُ تَجلِبُ الغِنی. (3)

3285 . عنه صلی الله علیه و آله: الأَمانَةُ تَجلِبُ الرِّزقَ. (4)

4/5.التَّعاوُنُ

3286 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ ونَهَوا عَنِ المُنکَرِ وتَعاوَنوا عَلَی البِرِّ وَالتَّقوی،فَإِذا لَم یَفعَلوا ذلِکَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَکاتُ،وسُلِّطَ بَعضُهُم عَلی بَعضٍ،ولَم یَکُن لَهُم ناصِرٌ فِی الأَرضِ ولا فِی السَّماءِ. (5)

5/5.الإِنفاقُ

الکتاب

«یَمْحَقُ اللّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفّارٍ أَثِیمٍ». 6

3282 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیوند با خویشان،بر عمر می افزاید و فقر را می زداید.

3283 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر آینه پیوند با خویشان،بر مال می افزاید و محبّت خانواده را افزون می کند و مرگ را به تأخیر می اندازد.

3/5.امانتداری

3284 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امانتداری،توانگری می آورد.

3285 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: امانتداری،روزی می آورد.

4/5.همکاری

3286 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مادام که مردمی امر به معروف و نهی از منکر کنند و در نیکی و پرهیزگاری همکاری ورزند،همواره در خیرند.و هر گاه چنین نکنند،برکت ها از ایشان سلب می گردد و برخی شان بر برخی دیگر مسلّط می گردند و در زمین و آسمان،یاوری نمی یابند.

5/5.انفاق
قرآن

«خدا از[برکتِ]ربا می کاهد و بر صدقات می افزاید؛و خداوند،هیچ ناسپاسِ گناهکاری را دوست نمی دارد».

ص:954


1- (1) قرب الإسناد:ص 76 ح 244. [1]
2- (2) الزهد للحسین بن سعید:ص 41 ح 110. [2]
3- (3) قرب الإسناد:ص 116 ح 408. [3]
4- (4) الکافی:ج 5 ص 133 ح 7. [4]
5- (5) تهذیب الأحکام:ج 6 ص 181 ح 373.

الحدیث

3287 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: استَنزِلُوا الرِّزقَ بِالصَّدَقَةِ. (1)

3288 . عنه صلی الله علیه و آله: الرِّزقُ إلَی السَّخِیِّ أسرَعُ مِنَ السِّکّینِ إلی ذِروَةِ البَعیرِ. (2)

6/5.الزَّکاة

الکتاب

«وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فِی أَمْوالِ النّاسِ فَلا یَرْبُوا عِنْدَ اللّهِ وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَکاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ». 3

الحدیث

3289 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حَصِّنوا أموالَکُم بِالزَّکاةِ. (3)

الفصل السّادس:المبادئ الصّحیّة

1/6.النَّظافَةُ

3290 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: غَسلُ الإِناءِ وطَهارَةُ الفِناءِ یورِثانِ الغَناءَ. (4)

2/6.التَّخَلُّلُ وَالسِّواکُ

3291 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ استاکَ کُلَّ یَومٍ مَرَّتَینِ فَقَد أدامَ سُنَّةَ الأَنبِیاءِ علیهم السلام...وَاستَغنی عَنِ الفَقرِ. (5)

3292 . الإمام الصادق علیه السلام: ناوَلَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله جَعفَرَ بنَ أبی

طالِبٍ علیه السلام خِلالاً،فَقالَ لَهُ:تَخَلَّل؛فَإِنَّهُ مَصلَحَةٌ لِلفَمِ أو قالَ:لِلِّثَةِ ومَجلَبَةٌ لِلرِّزقِ. (6)

حدیث

3287 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزی را با صدقه بر خود فرود آورید.

3288 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که سخاوت ورزد،روزی به وی روی می آورد،زودتر از آن که کارد بر کوهان شتر فرو رود.

6/5.زکات
قرآن

«و آنچه[به قصد]رِبا می دهید تا در اموال مردم،سود و افزایش یابد،نزد خدا فزونی نمی گیرد؛و آنچه را از زکات می دهید[و با دادن آن،]خشنودی خدا را خواستارید،پس آنان(زکات دهندگان)،همان فزونی یافتگان اند[و مالشان مضاعف می شود]».

حدیث

3289 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اموال خود را با زکات،در پناه نگاه دارید.

فصل ششم:خاستگاه های بهداشتی

1/6.پاکیزگی

3290 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شستن ظرف ها و پاکیزه نگاه داشتن صحن خانه،سبب توانگری است.

2/6.خلال کردن و مسواک زدن

3291 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که روزی دو بار مسواک کند،شیوه پیامبران را زنده داشته...و از فقر،رهایی یافته است.

3292 . امام صادق علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله به جعفر بن ابی

طالب علیه السلام خلالی داد و به وی فرمود:«خلال کن،که این کار،دهان(لثه)را سالم می دارد و روزی را فراهم می آورد».

ص:955


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 381 ح 5824.
2- (2) إرشاد القلوب:ص 137. [1]
3- (4) المعجم الکبیر:ج 10 ص 128 ح 10196.
4- (5) تاریخ بغداد:ج 12 ص 92 الرقم 6509. [2]
5- (6) جامع الأخبار:ص 151 ح 340. [3]
6- (7) الکافی:ج 6 ص 376 ح 4. [4]

3/6.تَقلیمُ الأَظفارِ

3293 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَقلیمُ الأَظفارِ یَمنَعُ الدّاءَ الأَعظَمَ،ویُدِرُّ الرِّزقَ. (1)

3/6.چیدن ناخن ها

3293 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چیدن ناخن ها،بیماری بزرگ را دور می کند و روزی را فراوان می سازد.

ص:956


1- (1) الکافی:ج 6 ص 490 ح 1. [1]

الباب الرّابع:موانع التّنمیة

الفصل الأوّل:الموانع الأخلاقیّة

1/1.الحِرصُ

3294 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ صَلاحَ أوَّلِ هذِهِ الاُمَّةِ بِالزُّهدِ وَالیَقینِ،وهَلاکُ آخِرِها بِالشُّحِّ وَالأَمَلِ. (1)

3295 . عنه صلی الله علیه و آله: لَو کانَ لِابنِ آدَمَ وادِیانِ مِن مالٍ لَابتَغی ثالِثا،ولا یَملَأُ جَوفَ ابنِ آدَمَ إلَا التُّرابُ،ویَتوبُ اللّهُ عَلی مَن تابَ. (2)

2/1.الکَذِبُ

3296 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الکَذِبُ یَنقُصُ الرِّزقَ. (3)

الفصل الثّانی:الموانع الاجتماعیّة

1/2.الظُّلمُ

الکتاب

«وَ کَذلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذا أَخَذَ الْقُری وَ هِیَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ». 4

الحدیث

3297 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وَالظُّلمَ!فَإِنَّهُ یُخَرِّبُ

قُلوبَکُم،کَما یُخَرِّبُ الدّورَ. (4)

باب چهارم:موانع توسعه

فصل یکم:موانع اخلاقی

1/1.آزمندی

3294 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا صالح زیستنِ نسل های نخست امّت من،به سبب پارسایی و دین باوری است؛و نابودی نسل های واپسینِ آن،به سبب آزمندی و آرزوپروری است.

3295 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر فرزند آدم را به قدر دو وادی،مال بود،باز وادیِ سومی می جُست.درون فرزند آدم را جز خاک،چیزی پُر نمی کند؛و خداوند،توبه هر که را توبه کند،می پذیرد.

2/1.دروغگویی

3296 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دروغگویی،روزی را می کاهد.

فصل دوم:موانع اجتماعی

1/2.ستمگری
قرآن

«و این چنین بود[به قهر]گرفتن پروردگار تو،آن گاه که شهرها را که ستمکار بودند،[به قهر]می گرفت.همانا[به قهر]گرفتن او،دردناک و سخت است».

حدیث

3297 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از ستم کردن بپرهیزید،چرا که دل ها را ویران می کند،همچنان که خانه ها را نابود

می سازد.

ص:957


1- (1) الخصال:ص 79 ح 128.
2- (2) صحیح البخاری:ج 5 ص 2364 ح 6072.
3- (3) إحیاء علوم الدین:ج 3 ص 198. [1]
4- (5) جامع الأحادیث للقمّی:ص 60.

2/2.الخِیانَةُ

3298 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الخِیانَةُ تَجلِبُ الفَقرَ. (1)

3299 . عنه صلی الله علیه و آله: تُرفَعُ البَرَکَةُ مِنَ البَیتِ إذا کانَت فیهِ الخِیانَةُ. (2)

3/2.قَطیعَةُ الرَّحِمِ

3300 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ قَطیعَةَ الرَّحِمِ وَالیَمینَ الکاذِبَةَ لَتَذَرانِ الدِّیارَ بَلاقِعَ مِن أهلِها. (3)

4/2.مَنعُ المُحتاجِ

3301 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما عَظُمَت نِعمَةُ اللّهِ عَلی عَبدٍ إلّا عَظُمَت مَؤونَةُ النّاسِ عَلَیهِ،فَمَن لَم یَحتَمِل تِلکَ المَؤونَةَ فَقَد عَرَّضَ تِلکَ النِّعمَةَ لِلزَّوالِ. (4)

3302 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تُمانِعوا قَرضَ الخَمیرِ؛فَإِنَّ مَنعَهُ یورِثُ الفَقرَ. (5)

الفصل الثّالث:الموانع العملیّة

1/3.السَّیِّئاتُ

الکتاب

«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ

لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ». 6

2/2.خیانت

3298 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خیانت،فقر را فرا پیش می کشد.

3299 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خانه ای که خیانت در آن باشد،برکت از آن رخت بر می بندد.

3/2.گسستن پیوند از خویشان

3300 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا پیوندْ گسستن از خویشان و سوگند خوردن دروغ،سرزمین ها را از ساکنانشان خالی می کند.

4/2.پس راندنِ نیازمند

3301 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای نیست که نعمت خدا بر او فراوان گردد،مگر آن که بارِ مردم بر دوش وی سنگین می شود و هر که این بار را تحمّل نکند،آن نعمت را در معرض نابودی قرار داده است.

3302 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از قرض دادن خمیرمایه نان،خودداری مورزید که این کار،فقر می زاید.

فصل سوم:موانع عملی

1/3.گناهان
قرآن

«به خاطر کارهایی که مردم انجام داده اند،فساد در خشکی و دریا نمودار شده است،تا[خدا سزایِ]

بعضی از آنچه را که کرده اند،به آنان بچشانَد.باشد که باز گردند».

ص:958


1- (1) الکافی:ج 5 ص 133 ح 7. [1]
2- (2) الفردوس:ج 2 ص 73 ح 2413.
3- (3) معانی الأخبار:ص 264 ح 1.
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 306 ح 615. [2]
5- (5) الجعفریّات:ص 161. [3]

الحدیث

3303 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ لَم یُعطِ لِیَأخُذَ،ولَو أنعَمَ عَلی قَومٍ ما أنعَمَ وبَقوا ما بَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ ما سَلَبَهُم تِلکَ النِّعَمَ وهُم لَهُ شاکِرونَ،إلّا أن یَتَحَوَّلوا مِن شُکرٍ إلی کُفرٍ ومِن طاعَةٍ إلی مَعصِیَةٍ؛وذلِکَ قَولُهُ تَعالی: «إِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» (1). (2)

2/3.الرِّبا

الکتاب

«یَمْحَقُ اللّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفّارٍ أَثِیمٍ». 3

الحدیث

3304 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الرِّبا وإن کَثُرَ فَإِنَّ عاقِبَتَهُ تَصیرُ إلی قُلٍّ. (3)

3305 . عنه صلی الله علیه و آله: شَرُّ الکَسبِ کَسبُ الرِّبا. (4)

3/3.الزِّنا

3306 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فِی الزِّنا سِتُّ خِصالٍ:ثَلاثٌ مِنها فِی الدُّنیا وثَلاثٌ مِنها فِی الآخِرَةِ؛فَأَمَّا الَّتی فِی الدُّنیا:فَیَذهَبُ بِالبَهاءِ،ویُعَجِّلُ الفَناءَ،ویَقطَعُ

الرِّزقَ. (5)

حدیث

3303 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خداوند،آنچه را عطا فرماید،باز نمی ستانَد؛و اگر به قومی نعمتی دهد و آنان،جاودانه زندگی کنند،شکرگزار[نیز]باشند،آن را از ایشان نمی ستاند،مگر این که از شکر به ناسپاسی و از اطاعت به معصیت بگرایند.این است سخن خدای متعال:«در حقیقت،خدا حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند».

2/3.ربا
قرآن

«خدا از[برکتِ]ربا می کاهد و بر صدقات می افزاید؛و خداوند،هیچ ناسپاسِ گناهکاری را دوست نمی دارد».

حدیث

3304 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رِبا،هر چند فراوان باشد،سرانجام به تنگ دستی می انجامد.

3305 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترین درآمد،درآمد از راه رِباست.

3/3.زنا

3306 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زنا را شش ویژگی است:سه در دنیا و سه در آخرت.سه ویژگی دنیایی اش چنین است:شُکوه را می برد،نیستی را شتاب

می بخشد،روزی را قطع می کند.

ص:959


1- (1) الرعد:11. [1]
2- (2) إرشاد القلوب:ص 31. [2]
3- (4) مسند ابن حنبل:ج 2 ص 50 ح 3754. [3]
4- (5) الکافی:ج 8 ص 81 ح 39. [4]
5- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 367 ح 5762.

3307 . عنه صلی الله علیه و آله: الزِّنا یورِثُ الفَقرَ. (1)

4/3.النَّومُ قَبلَ طُلوعِ الشَّمسِ

3308 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصُّبحَةُ تَمنَعُ الرِّزقَ. (2)

3307 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زنا،فقر می آورَد.

4/3.خواب پیش از طلوع خورشید

3308 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خواب در اوّل روز،از روزی باز می دارد.

ص:960


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 20 ح 4978.
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 158 ح 530. [1]

الباب الخامس:آفات التّنمیة

الفصل الأوّل:التّکاثر

1/1.التَّحذیرُ مِنَ التَّکاثُرِ

الکتاب

«اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً وَ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ». 1

الحدیث

3309 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما سَبیلُ اللّهِ إلّا مَن قُتِلَ!مَن سَعی عَلی والِدَیهِ فَفی سَبیلِ اللّهِ،ومَن سَعی عَلی عِیالِهِ فَفی سَبیلِ اللّهِ،ومَن سَعی عَلی نَفسِهِ لِیُعِفَّها فَفی سَبیلِ اللّهِ،ومَن سَعی عَلَی التَّکاثُرِ فَهُوَ فی سَبیلِ الشَّیطانِ. (1)

3310 . عنه صلی الله علیه و آله: یُجاءُ بِابنِ آدَمَ یَومَ القِیامَةِ کَأَنَّهُ بَذَجٌ،فَیوقَفُ بَینَ یَدَیِ اللّهِ،فَیَقولُ اللّهُ لَهُ:أعطَیتُکَ وخَوَّلتُکَ و أنعَمتُ عَلَیکَ فَماذا صَنَعتَ؟فَیَقولُ:یا رَبِّ،جَمَعتُهُ وثَمَّرتُهُ فَتَرَکتُهُ أکثَرَ ما کانَ،فَأَرجِعنی آتِکَ بِهِ،فَیَقولُ لَهُ:أرِنی ما قَدَّمتَ،فَیَقولُ:یا رَبِّ،جَمَعتُهُ وثَمَّرتُهُ فَتَرَکتُهُ أکثَرَ ما کانَ،فَأَرجِعنی آتِکَ بِهِ،فَإِذا عَبدٌ لَم

یُقَدِّم خَیرا فَیُمضی بِهِ إلَی النّارِ. (2)

باب پنجم:آفات توسعه

فصل یکم:ثروت اندوزی

1/1.هشدار درباره ثروت اندوزی
قرآن

«بدانید که زندگی دنیا،در حقیقت،بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشیِ شما به یکدیگر و فزون جویی در اموال و فرزندان است.[مَثَل آنها]چون مَثَل بارانی است که کشاورزان را رُستنیِ آن[باران]،به شگفتی اندازد،سپس[آن کِشت]خشک شود و آن را زرد بینی[و]آن گاه خاشاک شود.و در آخرت،[دنیاپرستان را]عذابی سخت است و[مؤمنان را]از جانب خدا آمرزش و خشنودی است؛و زندگانی دنیا،جز کالایی فریبنده نیست».

حدیث

3309 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آیا جهاد در راه خدا،منحصر به کشته شدن است؟آن که برای پدر و مادرش بکوشد و نیز آن که برای خانواده اش تلاش کند و هم آن که برای پاک نگاه داشتن خود همّت ورزد،همه جهاد در راه خدا به شمار می آیند.و آن که برای فخر فروشی[با ثروت]تلاش کند،در راه شیطان است.

3310 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روز قیامت،فرزند آدم،همچون برّه آورده می شود و نزد خداوند می ایستد.خدا به او می فرماید:«به تو عطا کردم و نعمت بخشیدم.پس چه کردی؟».

می گوید:پروردگارا!آن را گِرد آوردم و به آن افزودم و بیش از آنچه بود،باقی نهادم.پس مرا باز گردان تا آن را به تو باز گردانم.

خداوند می فرماید:«نشانم ده که چه پیش فرستاده ای».

می گوید:پروردگارم!آن را گِرد آوردم و به آن افزودم و بیش از آنچه بود،باقی نهادم.پس مرا باز گردان تا آن را به تو باز گردانم.

آن گاه،بنده ای که خیری پیش نفرستاده باشد،به سوی آتش رانده می شود.

ص:961


1- (2) السنن الکبری:ج 9 ص 43 ح 17824.
2- (3) سنن الترمذی:ج 4 ص 618 ح 2427.

2/1.التَّحذیرُ مِنَ الکَنزِ

3311 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یوضَعُ الدّینارُ عَلَی الدّینارِ ولَا الدِّرهَمُ عَلَی الدِّرهَمِ،ولکِن یُوَسِّعُ اللّهُ جِلدَهُ «فَتُکْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ» (1). (2)

3312 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أوکی عَلی ذَهَبٍ أو فِضَّةٍ ولَم یُنفِقهُ فی سَبیلِ اللّهِ،کانَ جَمرا یَومَ القِیامَةِ یُکوی بِهِ. (3)

3313 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن عَبدٍ یَموتُ یَومَ یَموتُ فَیَترُکُ أصفَرَ و أبیَضَ إلّا کُوِیَ بِهِ. (4)

3314 . مسند ابن حنبل عن أبی امامة: تُوُفِّیَ رَجُلٌ مِن أهلِ الصُّفَّةِ،فَوُجِدَ فی مِئزَرِهِ دینارٌ،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:کَیَّةٌ.ثُمَّ تُوُفِّیَ آخَرُ،فَوُجِدَ فی مِئزَرِهِ دینارانِ،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:کَیَّتانِ. (5)

3/1.شُروطُ صِدقِ الکَنزِ

أ عَدَمُ کَونِ المالِ نَفَقَةً

3315 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فِی الإِبِلِ صَدَقَتُها،وفِی الغَنَمِ صَدَقَتُها،وفِی البَقَرِ صَدَقَتُها،وفِی البُرِّ صَدَقَتُهُ.ومَن رَفَعَ دَنانیرَ أو دَراهِمَ أو تِبرا وفِضَّةً لا یُعِدُّها لِغَریمٍ ولا یُنفِقُها فی سَبیلِ اللّهِ،فَهُوَ کَنزٌ یُکوی بِهِ

یَومَ القِیامَةِ. (6)

2/1.هشدار درباره مال اندوزی

3311 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دینار بر دینار و درهم بر درهم نهاده نمی شود؛بلکه خداوند[بدین گونه]پوست بدن آن[مال اندوزان]را گسترش می دهد«و[پوست]پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ می نهند[و به آنان می گویند:]«این است آنچه برای خود اندوختید.پس[کیفر]آنچه را می اندوختید،بچشید».

3312 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که زر و سیم بیندوزد و آن را در راه خدا انفاق نکند،همان در روز قیامت،سنگی می گردد و با آن،بر وی داغ نهاده می شود.

3313 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای نیست که به هنگام مرگ،از خود زر و سیم باقی بگذارد،مگر این که با آن،بر وی داغ نهاده می شود.

3314 . مسند ابن حنبل به نقل از ابو امامه:مردی از اهل صُفّه در گذشت.در جامه اش دیناری یافتند.پیامبر خدا فرمود:«این بر او داغ خواهد نهاد».

سپس مردی دیگر در گذشت و در جامه اش دو دینار یافتند.پیامبر خدا فرمود:«دو داغ بر وی نهاده خواهد شد».

3/1.شروط تحقّق مال اندوزی
الف هزینه نشدن مال

3315 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شتر و گوسفند و گاو و گندم،زکات دارند.هر که دینار یا درهم یا شمش و نقره

بیندوزد و آن را برای پرداخت بدهی کنار نگذاشته باشد و در راه خدا نیز انفاق نکند،مال اندوز به شمار می آید و روز قیامت،با همان بر وی داغ نهاده می شود.

ص:962


1- (1) التوبة:35. [1]
2- (2) الدرّ المنثور:ج 4 ص 179. [2]
3- (3) المعجم الکبیر:ج 2 ص 153 ح 1641.
4- (4) المعجم الکبیر:ج 8 ص 143 ح 7636.
5- (5) مسند ابن حنبل:ج 8 ص 277 ح 22236. [3]
6- (6) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 545 ح 1431.

ب عَدَمُ أداءِ زَکاةِ المالِ

3316 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أیُّما مالٍ ادِّیَت زَکاتُهُ فَلَیسَ بِکَنزٍ. (1)

3317 . الإمام علیّ علیه السلام: لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ «وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ» قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:[کُلُّ] (2)مالٍ تُؤَدّی زَکاتُهُ فَلَیسَ بِکَنزٍ وإن کانَ تَحتَ سَبعِ أرَضینَ،وکُلُّ مالٍ لا تُؤَدّی زَکاتُهُ فَهُوَ کَنزٌ وإن کانَ فَوقَ الأَرضِ. (3)

3318 . سنن أبی داوود عن امّ سلمة: کُنتُ ألبَسُ أوضاحا مِن ذَهَبٍ،فَقُلتُ:یا رَسولَ اللّهِ،أکَنزٌ هُوَ؟فَقالَ:ما بَلَغَ أن تُؤَدّی زَکاتُهُ فَزُکِّیَ فَلَیسَ بِکَنزٍ. (4)

ب پرداخت نکردن زکات مال

3316 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر مالی که زکات آن پرداخت شده باشد،زراندوخته محسوب نمی گردد.

3317 . امام علی علیه السلام: این آیه نازل شد:«و آنان که زر و سیم می اندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمی کنند،به عذابی دردناک مژده شان ده».پیامبر صلی الله علیه و آله،پس از نزول آن فرمود:«هر مالی که زکات آن ادا شده باشد،زراندوخته به شمار نمی آید،هر چند زیر هفت زمین باشد؛و هر مالی که زکات آن ادا نگردد،زراندوخته است،هر چند روی زمین باشد».

3318 . سنن أبی داوود به نقل از امّ سلمه:خلخالی از طلا را زینت خود می کردم.گفتم:ای پیامبر خدا!آیا این،زراندوزی به شمار می آید؟

فرمود:«هر چه به نصاب زکات رسیده و زکاتش پرداخت شده باشد،زراندوزی به شمار نمی آید».

ص:963


1- (1) تاریخ بغداد:ج 8 ص 12 ح 4048. [1]
2- (2) ما بین المعقوفین سقط من الطبعة المعتمدة،و أثبتناه من بحار الأنوار. [2]
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 519 ح 1142. [3]
4- (4) سنن أبی داوود:ج 2 ص 95 ح 1564.
معنای زراندوزی،در قرآن و حدیث
اشاره

حرام شمردن زراندوزی،از بارزترین و سرنوشت سازترین احکام اسلام شمرده می شود.

پیشینه تاریخی

از لحاظ تاریخی،زراندوزی به روزگار تحوّل در عرصه فعّالیت های اقتصادی باز می گردد؛از این قرار که تولید خانواری از مرز نیازهای سالانه خانواده گذشت و بدین ترتیب،اقتصاد از حالت بَدَوی معیشتی به شکل مبادله ای در آمد.همراه با چنین تحوّل و تکاملی در عرصه اقتصاد،پدیده زراندوزی چهره نمود.با ظهور عنصر مبادله،هر خانواده توانست کالاهای بیش از نیاز خود را تولید و با دیگران تبادل نماید و گاه پس از این مبادله،در مجموع تولید خانواده و درآمد آن،با کسر هزینه مصرف،افزایشی دیده می شد.

برای پس انداز این مقدار اضافه تولید بر مصرف در خانواده،تنها دو راه متصوّر بود:یک راه،آن بود که این اضافه به شکل ثروت در تولید جدید به کار گرفته می شد.در این حال،افزایش دائم ثروت صاحبان افزوده اقتصادی،به اختلاف طبقاتی منجر می شد؛امّا در عین حال،به فعّالیت های اقتصادی دامن می زد و به طور عام،شکوفایی تولید را در پی داشت.

امّا راه دوم،آن بود که افزوده ها به کالایی با حجم کمتر،لیکن با ارزش بیشتر،تبدیل گردند تا نگاهداری و ذخیره سازی آنها میسّر باشد.مالی که بدین سان،ذخیره گشت و از مدار حرکت اقتصادی و دسترس و استفاده مردم خارج شد،زراندوخته نام گرفت.بدین ترتیب،این عنوان بر مال متراکمی اطلاق شد که در چرخه تولید،نقشی نداشته باشد و به بروز اختلاف طبقاتی در جامعه منجر گردد.

زراندوزی،از این جهت که موجب تراکم و ذخیره سازی اموال می شود،همانند احتکار است؛امّا از لحاظ مفهومی با آن تفاوت دارد.مراد از ذخیره سازی در احتکار،فروش آن پس از گران شدن کالاست و از این رو،خودِ کالا برای محتکر،بسیار اهمّیت دارد؛امّا در زراندوزی،هدف از تراکم ثروت،صرفا افزایش مالی است و لذا خودِ کالا خصوصیتی ندارد و توجّه عمده به عنصر مالیّت متمرکز می شود.به همین دلیل،طلا و نقره در این زمینه دارای جایگاهی خاص هستند؛چرا که می توان هر زمان آنها را مبادله کرد،و نیز دارای حجم کم هستند.در نتیجه،این دو،عمده ترین مواد زراندوزی در گذشته به شمار می رفته اند.

ص:964

زراندوزی،در قرآن

در قرآن کریم آمده است:

«وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ.... 1

و آنان که زر و سیم را می اندوزند...».

در این آیه،مالِ اندوخته شده به طور مطلق در نظر است و علّت ذکر زر و سیم در آیه،آن است که غالبا از این دو برای مال اندوزی استفاده می شده است.مشاهدات تاریخی نیز این را تأیید می کنند.

زراندوزی،در حدیث

با دقت در متون روایی می توان احادیث مربوط به تفسیر زراندوزی را در سه دسته جای داد:

دسته اوّل.احادیث دال بر این که کنز،یعنی مطلق مال اندوزی و حتّی شامل اندوختن یک قیراط نیز می شود.

دسته دوم.احادیثی که به روشنی دلالت می کنند که زراندوخته،شامل مالی است که زکات آن پرداخت نشده باشد و آنچه زکاتش داده شده باشد،کنز به شمار نمی آید.

دسته سوم.روایاتی که مقدار معیّنی از مال را که ماورای آن،زراندوزی محسوب می شود،نشان داده اند.

برای تبیین روایات باید نکاتی را ذکر کنیم:

1.بیشتر این روایات،از نظر سند،ضعیف اند و از این رو،نمی توان بدون تأیید مفاد آنها با قرائن قطعی،بدانها استناد کرد.

2.هر گاه این روایات را در کنار احادیث ترسیم کننده حدود انفاق واجب و مستحب در اسلام قرار دهیم،می توانیم معنای زراندوزی را که در آیه مورد بحث آمده،در یابیم و این،خود،در پرهیز از این پدیده خطرناک اقتصادی اجتماعی نقشی بسزا دارد.

برای توضیح این دیدگاه باید توجّه کرد که قرآن کریم،انفاق در راه خدا را مانع تراکم ثروت و مفاسد ناشی از آن می داند.نیز باید عنایت داشت که بنا به ادلّه قطعی،انفاق دارای دو قِسم واجب و مستحب است.با نظر به این قرینه که در آیه یاد شده،سر باز زنندگان از انفاق به عذاب بیم داده شده اند،می توان گفت که مراد،انفاق واجب است.

از همین جا می توان دریافت که هر گاه مردم،حقوق مالی خود را ادا کنند،مشکلات اقتصادی جامعه حل می شود و پیامدهای خطرناکی همچون تراکم ثروت،از میان می روند و زمینه بروز اختلافات طبقاتی فاحش برچیده می شود و بدین سان،همه مردم از سطح طبیعی زندگانی مرفّه و کریمانه برخوردار می گردند.برخی از احادیثِ رسیده در این باب،به شماری از این دستاوردها اشاره دارند.

ص:965

3.در پرتو دو نکته گذشته،می توان احادیث مربوط به زراندوزی را بدین شکل تفسیر کرد:

الف احادیثی که مال ذخیره شده را به طور مطلق،زراندوخته می شمارند،در حقیقت،ناظر به حقوق مالی واجب هستند.بدین ترتیب،سر باز زدن از ادای این حقوق،حتّی به اندازه یک قیراط،زراندوزی محسوب می شود و فردی که این حقوق را ادا نکند،مشمول آیه یاد شده می گردد.

ب احادیثی که زراندوزی را درباره اموالی که زکاتشان پرداخت نگردد،صادق می دانند،ناظر به حقوق مالی واجب هستند؛زیرا هر گاه این حقوق ادا گردند،مشکلات اقتصادی جامعه حل خواهد شد.بنا بر این،ذخیره سازی ثروت برای کسی که حقوق مالی واجب را ادا کند،جایز است؛البتّه مادام که به بنیان جامعه زیان نرساند و به اختلافات ژرف طبقاتی نینجامد.و این،غیر از معنایی است که کعب الأحبار در پاسخ به عثمان در نظر داشت،آن گاه که عثمان پرسید:«نظر تو چیست درباره کسی که زکات واجب مالش را پرداخته است؟آیا باز هم وظیفه ای بر عهده او است؟»و او پاسخ داد:نه!حتّی اگر خشتی از طلا و خشتی از نقره داشته باشد،چیزی بر او واجب نیست.

شک نیست که اسلام،چنین ثروت اندوزی فاحش و مال انباشتگیِ عظیمی را جایز نمی داند،بویژه اگر از بیت المال،گرد آمده باشد.

مراد عثمان،این بود که زندگی فوق العاده اشرافی خود را با استناد به فتوای کعب الأحبار،موجّه جلوه دهد،همان گونه که می خواست بر دست اندازی های خویش به بیت المال به سود خویشاوندانش و بخشش های بی حساب و کتابش سرپوش بگذارد و خود را از سرزنش و انتقادهای یاران پیامبر خدا،بویژه ابو ذر،بر کنار دارد.تفصیل این بحث،محتاج فرصتی مستقل است.

ج احادیث تعیین کننده مقدار معیّن برای زراندوزی،ناظر به اوضاع اقتصادی و اجتماعی گوناگون اند؛چرا که نیازهای مالی انسان،به تناسب اوضاع گوناگون و حجم تورّم،متفاوت است.بدین ترتیب،افزون بر آن نیازها،در قلمرو اندوخته هایی جای می گیرد که باید زکات آن را ادا کرد و حقوق مالی واجب آن را پرداخت.

د برخی روایات،انسان را از ذخیره سازی بیش از مقداری معیّن منع می کنند،خواه زکات آن پرداخت گردد و خواه نگردد.نیز برخی احادیث،حدّی معیّن از ثروت را برای انسان مسلمان ذکر می کنند که شایسته است فرد از آن تخطّی ننماید.این دو دسته از روایات،احتمالاً به دو حقیقت مهمّ اقتصادی در اسلام اشاره دارند:

نکته اوّل،این که ذخیره سازی ثروت حلال،تا زمانی مشروع است که به اقتصاد جامعه زیان نرساند.

دوم،آن که ثروت اندوزی حلال هم،اگر از حدّ معیّنی،به فراخور اوضاع اقتصادی گوناگون،فراتر برود،ممکن است برای شخصِ ثروتمند خطر داشته باشد،حتّی اگر برای اقتصاد جامعه زیانی نداشته باشد.این خطر که ثروتمند را تهدید می کند،آن است که وی به بیماریِ«اِتْراف(خوش گذرانی و عیّاشی)»دچار گردد و ثروتش او را به طغیان و فساد بکشانَد.

ص:966

4/1.الخصائِصُ السَّلبِیَّة لِلثَّروَةِ

أ مادَّةُ الشَّهَواتِ

3319 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَقیءُ الأَرضُ أفلاذَ کَبِدِها أمثالَ الاُسطُوانِ مِنَ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ،فَیَجیءُ القاتِلُ فَیَقولُ:فی هذا قَتَلتُ،ویَجیءُ القاطِعُ فَیَقولُ:فی هذا قَطَعتُ رَحِمی،ویَجیءُ السّارِقُ فَیَقولُ:فی هذا قُطِعَت یَدی.ثُمَّ یَدَعونَهُ فَلا یَأخُذونَ مِنهُ شَیئا. (1)

ب مَصیدَةُ إبلیسَ

3320 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قالَ الشَّیطانُ لَعَنَهُ اللّهُ:لَن یَسلَمَ مِنّی صاحِبُ المالِ مِن إحدی ثَلاثٍ،أغدو عَلَیهِ بِهِنَّ و أروحُ بِهِنَّ:أخذُهُ المالَ مِن غَیرِ حِلِّهِ،وإنفاقُهُ فی غَیرِ حَقِّهِ،واُحَبِّبُهُ إلَیهِ فَیَمنَعُهُ مِن حَقِّهِ. (2)

ج فِتنَةُ النَّفسِ

3321 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله عَن جِبریلَ أنَّهُ قالَ:إنَّ حُبَّ الدُّنیا وَالأَموالِ فِتنَةٌ،ومَشغَلَةٌ عَنِ الآخِرَةِ. (3)

5/1.التَّحذِیرُ مِن عِبادَةِ المالِ!

3322 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَعِسَ عَبدُ الدّینارِ!تَعِسَ عَبدُ الدِّرهَمِ!تَعِسَ ولَا انتَعَشَ! (4)

4/1.ویژگی های منفی ثروت
الف مایه شهوت ها

3319 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زمین،پاره های جگرش را همچون ستون طلا و نقره قِی می کند.قاتل می آید و می گوید:«برای این،مرتکب قتل شدم».پیوند بریده از خویشان می آید و می گوید:«برای این،از خویشان پیوند بریدم».

دزد می آید و می گوید:«برای این،دستم بُریده شد».سپس آن را فرا می خوانند و از آن،هیچ چیز بر نمی گیرند.

ب دام ابلیس

3320 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شیطان که لعنت خدا بر او باد گفت:دارنده مال در یکی از این سه،از چنگ من رهایی نمی یابد و بامدادان و شامگاهان از آنها بر او در می آیم:کسب مال از راه غیر حلال؛صرف کردن مال در مورد ناروا؛و نیز این که مال را چندان برایش دوست داشتنی می کنم که حقّ آن را ادا ننماید.

ج فتنه جان

3321 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به نقل از جبرئیل علیه السلام:همانا دوستیِ دنیا و اموال،فتنه و باز داشته شدن از آخرت است.

5/1.هشدار درباره مال پرستی

3322 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده دینار،هلاک می گردد.بنده درهم،هلاک می گردد،نابود می شود و پس از فرو افتادن بر نمی خیزد.

ص:967


1- (1) صحیح مسلم:ج 2 ص 701 ح 62.
2- (2) المعجم الکبیر:ج 1 ص 136 ح 288.
3- (3) الکافی:ج 5 ص 313 ح 38. [1]
4- (4) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 159. [2]

3323 . عنه صلی الله علیه و آله: مَلعونٌ مَلعونٌ مَن عَبَدَ الدّینارَ وَالدِّرهَمَ!مَلعونٌ مَلعونٌ مَن کَمَّهَ أعمی!مَلعونٌ مَلعونٌ مَن نَکَحَ بَهیمَةً! (1)

6/1.ذَمُّ إیثارِ المالِ

الکتاب

«وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا». 2

«إِنَّ هؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ یَذَرُونَ وَراءَهُمْ یَوْماً ثَقِیلاً». 3

الحدیث

3324 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما ذِئبانِ جائِعانِ فی غَنَمٍ قَد فَرَّقَها راعِیها،أحَدُهُما فی أوَّلِها وَالآخَرُ فی آخِرِها،بِأَفسَدَ فیها مِن حُبِّ المالِ وَالشَّرَفِ فی دینِ المَرءِ المُسلِمِ. (2)

3325 . عنه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم و أولادَ الأَغنِیاءِ وَالمُلوکِ المُردَ!فَإِنَّ فِتنَتَهُم أشَدُّ مِن فِتنَةِ العَذاری فی خُدورِهِنَّ. (3)

7/1.مَضارُّ التَّکاثُرِ أعظَمُ مِن مَضارِّ الفَقرِ

3326 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما أتَخَوَّفُ عَلی امَّتی مِن بَعدی ثَلاثَ خِصالٍ:أن یَتَأَوَّلُوا القُرآنَ عَلی غَیرِ تَأویلِهِ،أو یَبتَغوا زَلَّةَ العالِمِ،أو یَظهَرَ فیهِمُ المالُ حَتّی یَطغَوا ویَبطَروا. (4)

3323 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ملعون است ملعون،آن کس که دینار و درهم را بندگی کند.ملعون است ملعون،آن که بر نابینایی،به سبب نابینایی اش طعن زند.ملعون است ملعون،آن کس که با چارپایی در آمیزد.

6/1.نکوهش ترجیح دادن مال
قرآن

«و مال را دوست می دارید،دوست داشتنی بسیار!».

«اینان،دنیای زودگذر را دوست دارند و روزی گرانبار را[به غفلت]پشت سر می افکنند».

حدیث

3324 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فسادی که دوستیِ مال و ریاست،برای دین انسان مسلمان دارد،بیش از آن است که دو گرگ گرسنه در گلّه گوسفندی بدون چوپان در افتند و یکی به اوّل گلّه و دیگری به آخر آن یورش برَد.

3325 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر حذر باشید از فرزندان نوخطِ توانگران و شاهان،که فتنه ایشان،آفتبارتر از فتنه دوشیزگانِ پرده نشین است.

7/1.زیان های ثروت اندوزی،بیش از زیان های فقر است

3326 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جز این نیست که بر امّت خود،پس از خویش،از سه چیز می ترسم:قرآن را ناروا تأویل کنند؛به دنبال لغزش عالِم روند؛و یا آن قدر[کسب]مال در میانشان رواج یابد که به سرکشی و طغیان در افتند.

ص:968


1- (1) الکافی:ج 2 ص 270 ح 9. [1]
2- (4) الزهد للحسین بن سعید:ص 58 ح 155. [2]
3- (5) الکافی:ج 5 ص 548 ح 8. [3]
4- (6) الخصال:ص 164 ح 216.

3327 . عنه صلی الله علیه و آله: لَأَنَا فی فِتنَةِ السَّرّاءِ أخوَفُ عَلَیکُم مِن فِتنَةِ الضَّرّاءِ؛إنَّکُم قَدِ ابتُلیتُم بِفِتنَةِ الضَّرّاءِ فَصَبَرتُم،وإنَّ الدُّنیا خَضِرَةٌ حُلوَةٌ. (1)

3328 . السنن الکبری عن عبد اللّه بن حوالة: کُنّا عِندَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَشَکَونا إلَیهِ العُریَ وَالفَقرَ وقِلَّةَ الشَّیءِ،فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:أبشِروا!فَوَاللّهِ لَأَنَا بِکَثرَةِ الشَّیءِ أخوَفُنی عَلَیکُم مِن قِلَّتِهِ. (2)

8/1.مَضارُّ التَّکاثُر

أ نِسیانُ اللّهِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ». 3

الحدیث

3329 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: احذَرُوا المالَ!فَإِنَّهُ کانَ فی ما مَضی رَجُلٌ قَد جَمَعَ مالاً ووَلَدا و أقبَلَ عَلی نَفسِهِ وعِیالِهِ وجَمَعَ لَهُم فَأَوعی،فَأَتاهُ مَلَکُ المَوتِ فَقَرَعَ بابَهُ وهُوَ فی زِیِّ مِسکینٍ،فَخَرَجَ إلَیهِ الحُجّابُ،فَقالَ لَهُم:اُدعوا إلَیَّ سَیِّدَکُم.قالوا:أوَ یَخرُجُ سَیِّدُنا إلی مِثلِکَ؟!ودَفَعوهُ حَتّی نَحَّوهُ عَنِ البابِ.

ثُمَّ عادَ إلَیهِم فی مِثلِ تِلکَ الهَیئَةِ وقالَ:اُدعوا إلَیَّ سَیِّدَکُم و أخبِروهُ أنّی مَلَکُ المَوتِ.فَلَمّا سَمِعَ سَیِّدُهُم

هذَا الکَلامَ قَعَدَ خائِفا فَرِقا،وقالَ لِأَصحابِهِ:لَیِّنوا لَهُ فِی المَقالِ وقولوا لَهُ:لَعَلَّکَ تَطلُبُ غَیرَ سَیِّدِنا بارَکَ اللّهُ فیکَ!قالَ لَهُم:لا.ودَخَلَ عَلَیهِ وقالَ لَهُ:قُم فَأَوصِ ما کُنتَ موصِیا؛فَإِنّی قابِضٌ روحَکَ قَبلَ أن أخرُجَ.فَصاحَ أهلُهُ وبَکَوا،فَقالَ:اِفتَحُوا الصَّنادیقَ وَاکتُبوا(أکِبّوا)ما فیهِ مِنَ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ.

ثُمَّ أقبَلَ عَلَی المالِ یَسُبُّهُ ویَقولُ لَهُ:لَعَنَکَ اللّهُ یا مالُ!أنسَیتَنی ذِکرَ رَبّی،و أغفَلتَنی عَن أمرِ آخِرَتی؛حَتّی بَغَتَنی مِن أمرِ اللّهِ ما قَد بَغَتَنی.

فَأَنطَقَ اللّهُ تَعالَی المالَ فَقالَ:لِمَ تَسُبُّنی و أنتَ ألأَمُ مِنّی؟!ألَم تَکُن فی أعیُنِ النّاسِ حَقیرا فَرَفَعوکَ لَمّا رَأَوا عَلَیکَ مِن أثَری؟!ألَم تَحضُر أبوابَ المُلوکِ وَالسّادَةِ ویَحضُرُهَا الصّالِحونَ فَتَدخُلَ قَبلَهُم ویُؤَخَّرونَ؟!ألَم تَخطُب بَناتِ المُلوکِ وَالسّاداتِ ویَخطُبُهُنَّ الصّالِحونَ فَتُنکَحُ ویُرَدّونَ؟!فَلَو کُنتَ تُنفِقُنی فی سَبیلِ الخَیراتِ لَم أمتَنِع عَلَیکَ،ولَو کُنتَ تُنفِقُنی فی سَبیلِ اللّهِ لَم أنقُص عَلَیکَ،فَلِمَ تَسُبُّنی و أنتَ ألأَمُ مِنّی؟!وإنَّما خُلِقتُ أنَا و أنتَ مِن تُرابٍ؛فَأَنطَلِقُ تُرابا بَریئا ومُنطَلِقٌ أنتَ بِإِثمی.

هکَذا یَقولُ المالُ لِصاحِبِهِ! (3)

3327 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر آینه من از فتنه گشاده دستی،بیش از فتنه تنگ دستی،بر شما بیمناکم.شما به فتنه تنگ دستی آزموده شده اید.پس شکیبا باشید که دنیا،خوش نقش و شیرین است.

3328 . السنن الکبری به نقل از عبد اللّه بن حواله:نزد پیامبر خدا بودیم و از بی جامگی و فقر و کم مایگی،به ایشان شکایت بردیم.فرمود:«مژده باد شما را!به خدا سوگند که از پُرمایگی،بیش از کم مایگی،بر شما بیمناکم».

8/1.زیان های ثروت اندوزی
الف فراموش کردن خدا
قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید![زنهار که]اموال شما و فرزندانتان،شما را از یاد خدا غافل نگردانند،و هر کس چنین کند،آنان خود،زیانکاران اند».

حدیث

3329 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از مال،برحذر باشید،که در روزگاران گذشته،مردی بود که مال و فرزند گِرد می آورد و به خود و خانواده اش می پرداخت و برای ایشان،مال جمع می کرد.پس فرشته مرگ،نزد وی آمد و در جامه بینوایی،درِ[خانه]او را کوبید.دربانان به سوی وی رفتند.به آنان گفت:«سَرور خود را نزد من فرا خوانید».

گفتند:آیا سَرور ما به دیدار کسی چون تو آید؟!

سپس وی را راندند تا از آستانه خانه دورش کردند.دیگر بار،آن فرشته با همان شکل آمد و گفت:«سَرور خود را نزد من،فرا خوانید و آگاهش کنید که من،فرشته مرگم».

سَرور آنان،چون این کلام را شنید،بیمناک و بس هراسان بر نشست و به یارانش گفت:با وی به

نرمی سخن برانید و به وی بگویید:خدایت برکت دهد!شاید به دنبال کسی جز سَرور ما هستی!

گفت:«نه!».

سپس بر وی وارد شد و به او گفت:«برخیز و هر چه خواهی،وصیّت کن،که من پیش از بیرون شدن،جانت را می ستانم».

خانواده اش بانگ برآورده،گریستند.مرد گفت:صندوق ها را بگشایید و هر چه زر و سیم در آن است،فهرست کنید.

آن گاه،آن مرد به مال خود روی کرد و آن را دشنام داده،گفت:خدایت لعنت کند!یاد پروردگارم را از خاطرم بُردی و از کار آخرت،غافلم کردی،چندان که مرا در کار خدا به سرکشی وا داشتی.

سپس خدای متعال،آن مال را به سخن در آورد.مال گفت:چرا مرا دشنام می دهی،حال آن که تو از من نکوهیده تر هستی؟آیا تو در چشم مردم،کوچک نبودی و چون اثر مرا در تو دیدند،گرامی ات نداشتند؟آیا در محضر شاهان و بزرگان،همراه شایستگان،حضور نیافتی و پیش از ایشان وارد نشدی؟آیا دختران شاهان و بزرگان را به همسری نگرفتی،حال آن که شایستگان هم خواستگار آنان بودند؛امّا تو پذیرفته شدی و ایشان پذیرفته نگشتند؟اگر مرا در راه خیرها صرف می کردی،تو را باز نمی داشتم و اگر در راه خدا مصرفم می نمودی،تو را نکوهش نمی کردم.پس چرا به من دشنام می دهی،حال آن که تو از من نکوهیده تری؟من و تو از خاک آفریده شدیم؛و اینک من،همان خاک پاکم و تو به گناه من آلوده ای.

مال به صاحب خویش،چنین می گوید.

ص:969


1- (1) مسند أبی یعلی:ج 1 ص 364 ح 776.
2- (2) السنن الکبری:ج 9 ص 302 ح 18609.
3- (4) عدّة الداعی:ص 95. [1]

ب الِاستِدراجُ

الکتاب

«أَ یَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِینَ* نُسارِعُ

لَهُمْ فِی الْخَیْراتِ بَلْ لا یَشْعُرُونَ». 1

ب پلّه پلّه فرو افتادن
قرآن

«آیا می پندارند که آنچه از مال و پسران که بدیشان مدد

می دهیم،[از آن روست که]می خواهیم به سودشان در خیرات،شتاب ورزیم؟[نه؛]بلکه نمی فهمند».

ص:970

الحدیث

3330 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُمهِلُ الظّالِمَ حَتّی یَقولَ:قَد أهمَلَنی،ثُمَّ یَأخُذُهُ أخذَةً رابِیَةً.إنَّ اللّهَ حَمِدَ نَفسَهُ عِندَ هَلاکِ الظّالِمینَ فَقالَ: «فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» (1). (2)

ج کَثرَةُ الهُمومِ

3331 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ مالَ الدُّنیا کُلَّمَا ازدادَ کَثرَةً وعِظَما ازدادَ صاحِبُهُ بَلاءً؛فَلا تَغبِطوا أصحابَ الأَموالِ إلّا بِمَن جادَ بِمالِهِ فی سَبیلِ اللّهِ. (3)

د شِدَّةُ الحِسابِ

3332 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَا اقتَرَبَ عَبدٌ مِن سُلطانٍ إلّا تَباعَدَ مِنَ اللّهِ،ولا کَثُرَ مالُهُ إلَا اشتَدَّ حِسابُهُ. (4)

ه صُعوبَةُ النَّجاةِ

3333 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أمامَکُم عَقَبَةً کَؤودا،لایَجوزُهَا المُثقِلونَ. (5)

3334 . التوحید عن زید بن وهب عن أبی ذرّ: خَرَجتُ لَیلَةً مِنَ اللَّیالی فَإِذا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَمشی وَحدَهُ لَیسَ مَعَهُ إنسانٌ،فَظَنَنتُ أنَّهُ یَکرَهُ أن یَمشِیَ مَعَهُ أحَدٌ،قالَ:فَجَعَلتُ أمشی فی ظِلِّ القَمَرِ،فَالتَفَتَ فَرَآنی،فَقالَ:

مَن هذا؟قُلتُ:أبو ذَرٍّ جَعَلَنِی اللّهُ فِداکَ!قالَ:یا أبا ذَرٍّ تَعالَ.فَمَشَیتُ مَعَهُ ساعَةً،فَقالَ:إنَّ المُکثِرینَ هُمُ الأَقَلّونَ یَومَ القِیامَةِ،إلّا مَن أعطاهُ اللّهُ خَیرا،فَنَفَحَ مِنهُ بِیَمینِهِ وشِمالِهِ وبَینَ یَدَیهِ ووَراءَهُ،وعَمِلَ فیهِ خَیرا. (6)

حدیث

3330 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خداوند به ظالم مهلت می دهد تا بگوید:«خدا مرا رها نهاده است».سپس وی را سخت گرفتار می کند.خداوند،خود را به گاهِ هلاکت ظالمان ستوده و فرموده است:«پس بیخ و بن گروهی که ستم کردند،بُریده شد؛و ستایش،خدای راست،پروردگارِ جهانیان».

ج اندوه فراوان

3331 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا هر چه مال دنیا افزون تر و سنگین تر گردد،بلای صاحب آن بیشتر می شود.پس به حال ثروتمندانْ غبطه مخورید،مگر به حال آن کس که مالش را در راه خدا می بخشد.

د حسابرسیِ سخت

3332 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای به حاکم نزدیک نمی گردد،مگر آن که از خدا دور می شود؛و مالش افزون نمی گردد،جز آن که حسابرسی اش سخت می شود.

ه دشواری نجات یافتن

3333 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا پیشِ روی شما گردنه ای بس سخت قرار دارد که گران باران نمی توانند از آن گذر کنند.

3334 . التوحید به نقل از زید بن وهب،از ابو ذر:شبی از شب ها بیرون رفتم و پیامبر خدا را دیدم که تنها قدم می زند و هیچ کس با وی نیست.گمان کردم که دوست نمی دارد کسی با ایشان همراه باشد.پس در سایه ماه به گام زدن پرداختم.مرا دید و فرمود:

«کیست؟».

گفتم:خدا مرا فدای تو سازد!ابو ذرم.

فرمود:«ای ابو ذر!پیش بیا».

پس چندی با ایشان قدم زدم.فرمود:«در روز قیامت،آنان که[از مال دنیا]بیشتر دارند،کم مایه ترند،مگر آن کس که خدا به وی خیر عطا فرموده باشد و او از آن،به راست و چپ و پیش رو و پشتِ سر ببخشد و با آن،کار نیک کند».

ص:971


1- (1) الأنعام:45. [1]
2- (2) أعلام الدین:ص 315. [2]
3- (3) الأمالی للصدوق:ص 443 ح 591. [3]
4- (4) ثواب الأعمال:ص 310 ح 1.
5- (5) المستدرک علی الصحیحین:ج 4 ص 618 ح 8713.
6- (6) التوحید:ص 409 ح 9.

و الهَلاکُ

الکتاب

«فَلَمّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتّی إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ». 1

«أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ کانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ کانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً فِی الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ ما کانَ لَهُمْ مِنَ اللّهِ مِنْ واقٍ». 2

الحدیث

3335 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: هَلاکُ رِجالِ امَّتی فی تَرکِ العِلمِ وجَمعِ المالِ. (1)

3336 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ الدِّینارَ والدِّرهَمَ أهلَکا مَن کانَ قَبلَکُم،وهُما مُهلِکاکُم. (2)

الفصل الثّانی:التّرف

1/2.التَّحذیرُ مِنَ التَّرَفِ

الکتاب

«وَ کَذلِکَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلاّ قالَ

مُتْرَفُوها إِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلی آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ». 5

و نابودی
قرآن

«پس چون آنچه را که بِدان پند داده شده بودند فراموش کردند،درهای هر چیزی[از نعمت ها]را بر آنان گشودیم،تا هنگامی که به آنچه داده شده بودند،شاد گردیدند.ناگهان[گریبان]آنان را گرفتیم و یکباره نومید شدند».

«آیا در زمین نگردیده اند تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنها بوده اند،چگونه بوده است؟آنها از ایشان نیرومندتر و آثار پایدارتری در روی زمین داشتند؛ولی[با این همه]،خدا آنان را به کیفر گناهانشان گرفتار کرد و در برابر خدا حمایتگری نداشتند».

حدیث

3335 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هلاکت افراد امّت من،در ترک دانش و گردآوری مال است.

3336 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دینار و درهم،پیشینیانِ شما را هلاک کرد و شما را نیز هلاک می کند.

فصل دوم:نازپروردگی

1/2.هشدار درباره نازپروردگی
قرآن

«و بدین گونه در هیچ شهری،پیش از تو هشدار دهنده ای

نفرستادیم،مگر آن که خوشگذرانانِ آن گفتند:ما پدران خود را بر آیینی[و راهی]یافته ایم و ما از پی ایشان راه سپاریم».

ص:972


1- (3) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 3. [1]
2- (4) الکافی:ج 2 ص 316 ح 6. [2]

الحدیث

3337 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکَ وَالتَّنَعُّمَ؛فَإِنَّ عِبادَ اللّهِ لَیسوا بِالمُتَنَعِّمینَ. (1)

3338 . عنه صلی الله علیه و آله: شِرارُ امَّتِی:الَّذینَ غُذوا بِالنَّعیمِ ونَبَتَت عَلَیهِ أجسامُهُم. (2)

3339 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قَضی نَهمَتَهُ فِی الدُّنیا حیلَ بَینَهُ وبَینَ شَهوَتِهِ فِی الآخِرَةِ،ومَن مَدَّ عَینَهُ إلی زینَةِ المُترَفینَ کانَ مَهیناً فی مَلَکوتِ السَّماءِ. (3)

3340 . شُعب الإیمان عن واثلة بن الأسقع: کُنتُ مِن فُقَراءِ المُصَلّینَ مِن أهلِ الصُّفَّةِ،فَأَتانَا النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ذاتَ یَومٍ فَقالَ:کَیفَ أنتُم بَعدی إذا شَبِعتُم مِن خُبزِ البُرِّ وَالزَّیتِ،و أکَلتُم ألوانَ الطَّعامِ ولَبِستُم أنواعَ الثِّیابِ؛فَأَنتُمُ الیَومَ خَیرٌ أم ذاکَ؟قُلنا:ذاکَ.قالَ:بَل أنتُمُ الیَومَ خَیرٌ. (4)

2/2.مُعاشَرَةُ المُترَفینَ

أ التَّجافی عَن مُجالَسَةِ المُترَفینَ

3341 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَجافَوا صُحبَةَ الأَغنِیاءِ وَارحَموهُم،

وعِفّوا عَن أموالِهِم. (5)

حدیث

3337 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نازپروردگی دور باش؛چرا که بندگان خدا نازپرورده نیستند.

3338 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بَدانِ امّت من،آنان اند که در ناز و نعمت،بار می آیند و پیکرهاشان در آن،پروریده می شود.

3339 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس همه نیازهای خود را از دنیا برآورَد،روز آخرت به خواسته اش نمی رسد؛و هر که به زیورِ نازپروردگان چشم بدوزد،در ملکوت آسمان،خوار است.

3340 . شعب الإیمان به نقل از واثلة بن اسقَع:من از فقیران نمازگزار اهل صُفّه بودم.روزی پیامبرخدا نزد ما آمد و فرمود:«چه سان خواهید بود آن گاه که پس از من،از نان گندم و روغن،سیر گردید و غذاهای رنگین می خورید و جامه های گوناگون می پوشید؟وضعِ شما امروز،بهتر است یا آن روز؟».

گفتیم:آن روز.

فرمود:«بلکه وضع امروز شما،بهتر است».

2/2.همنشینی با نازپروردگان
الف دوری جستن از همنشینی با نازپروردگان

3341 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از همنشینی با توانگران دوری

گزینید و بر آنان،دل بسوزانید و از اموال آنان،دامن بشویید.

ص:973


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 8 ص 258 ح 22166. [1]
2- (2) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 178. [2]
3- (3) المعجم الصغیر:ج 2 ص 108.
4- (4) شُعب الإیمان:ج 7 ص 283 ح 10322. [3]
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 120. [4]

3342 . عنه صلی الله علیه و آله: ثَلاثَةٌ مُجالَسَتُهُم تُمیتُ القَلبَ:...وَالجُلوسُ مَعَ الأَغنِیاءِ. (1)

ب التَّحذیرُ مِن إکرامِ الغَنِیِّ لِغِناهُ

3343 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وَالتَّواضُعَ لِغَنِیٍّ!فَما تَضَعضَعَ أحَدٌ لِغَنِیٍّ إلّا ذَهَبَ نَصیبُهُ مِنَ الجَنَّةِ. (2)

الفصل الثّالث:ما یهیّیءُ الأرضیّة لظهور آفات التّنمیة

1/3.الغَفلَةُ عَنِ الآخِرَةِ

3344 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِرَجُلٍ یوصیهِ:لا تَتَشاغَل عَمّا فُرِضَ عَلَیکَ بِما قَد ضُمِنَ لَکَ؛فَإِنَّهُ لَیسَ بِفائِتِکَ ما قَد قُسِمَ لَکَ،ولَستَ بِلاحِقٍ ما قَد زُوِیَ عَنکَ،فَلا تَکُ جاهِدا فی ما یصح نافِدا،وَاسعَ لِمُلکٍ لا زَوالَ لَهُ فی مَنزِلٍ لَا انتِقالَ عَنهُ. (3)

2/3.اِستِبطاءُ الرِّزقِ

3345 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یَقولُ سُبحانَهُ وتَعالی:لِیَحذَر عَبدِیَ الَّذی یَستَبطِئُ رِزقی أن أغضَبَ فَأَفتَحَ عَلَیهِ بابا مِنَ الدُّنیا! (4)

3342 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همنشینی با سه تن،دل را می میرانَد:...و همنشینی با توانگران.

ب هشدار درباره گرامیداشت توانگر برای توانگری اش

3343 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مبادا به توانگر تواضع کنید!هیچ کس برای توانگری فروتنی نمی کند،جز آن که بهره بهشتی اش نابود می شود.

فصل سوم:زمینه های آفات توسعه

1/3.غفلت از آخرت

3344 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به مردی:به سبب آنچه[از روزی]برایت تضمین شده،از وظیفه واجبت غفلت مکن،که آنچه روزیِ مقسوم توست،از دستت نخواهد رفت و آنچه رزقت نباشد،نصیبت نخواهد گشت.پس در طلب آنچه فنا شدنی است،مکوش و برای آن ثروتی بکوش که در سرای جاودان،فناناپذیر است.

2/3.کُند شمردن جریان روزی

3345 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدای منزّه و والا می فرماید:«آن بنده من که روزی ام را آهسته می یابد،باید حذر کند از این که بر وی خشم گیرم و دری از دنیا را به رویش بگشایم».

ص:974


1- (1) الکافی:ج 2 ص 641 ح 8. [1]
2- (2) جامع الأخبار:ص 440 ح 1238. [2]
3- (3) أعلام الدین:ص 344 ح 37. [3]
4- (4) أعلام الدین:ص 277 و 161. [4]

3/3.طَلَبُ الحَرامِ

3346 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن جَمَعَ مالاً حَراما ثُمَّ تَصَدَّقَ بِهِ،لَم یَکُن لَهُ فیهِ أجرٌ وکانَ إصرُهُ عَلَیهِ. (1)

3347 . عنه صلی الله علیه و آله: تَرکُ دانَقٍ حَرامٍ أحَبُّ إلَی اللّهِ تَعالی مِن مِئَةِ حَجَّةٍ مِن مالٍ حَلالٍ. (2)

الفصل الرّابع:ما یعصم من آفات التنمیة

1/4.إیثارُ الآخِرَةِ

3348 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أیُّهَا النّاسُ،أقبِلوا إلی ما کُلِّفتُموهُ مِن إصلاحِ آخِرَتِکُم،و أعرِضوا عَمّا ضُمِنَ لَکُم مِن دُنیاکُم. (3)

2/4.الإِجمالُ فِی الطَّلَبِ

3349 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل یوفی عَبدَهُ ما کَتَبَ لَهُ مِنَ الرِّزقِ،فَأَجمِلوا فِی الطَّلَبِ؛خُذوا ما حَلَّ ودَعوا ما حَرُمَ. (4)

3350 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا وإنَّ روحَ القُدُسِ(قَد)نَفَثَ فی روعی،و أخبَرَنی أن لا تَموتَ نَفسٌ حَتّی تَستَکمِلَ رِزقَها،فَاتَّقُوا اللّهَ عز و جل،و أجمِلوا فِی الطَّلَبِ،ولا یَحمِلَنَّکُمُ استِبطاءُ شَیءٍ مِنَ الرِّزقِ أن تَطلُبوهُ بِمَعصِیَةِ اللّهِ عز و جل،فَإِنَّهُ لا یُنالُ ما عِندَ اللّهِ جَلَّ اسمُهُ إلّا بِطاعَتِهِ. (5)

3/3.حرام طلبی

3346 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که مال حرامی گِرد آورد و سپس آن را صدقه دهد،هیچ پاداشی ندارد و وبال آن نیز بر گردن اوست.

3347 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ترک یکْ ششم درهم از مال حرام،نزد خداوند،دوست داشتنی تر از گزاردن صد حج با مال حلال است.

فصل چهارم:موجبات مصونیت از آفات توسعه

1/4.ترجیح دادن آخرت

3348 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!به وظیفه خویش برای اصلاح آخرتتان روی آورید و از دنیاتان که برای شما تضمین گشته،روی برگردانید.

2/4.اعتدال در طلب

3349 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خداوند،آن روزیِ مقدّر برای بنده خویش را کامل به وی عطا می کند.پس در طلب،اعتدال را رعایت کنید،حلال را بر گیرید و حرام را وا گذارید.

3350 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هلا!فرشته وحی بر من فرود آمد و آگاهم کرد که هیچ کس نمی میرد،مگر آن که همه روزیِ خود را در می یابد.پس،از خداوند عز و جل پروا دارید و در طلب،میانه روی کنید.مبادا آهسته رسیدنِ روزی سبب شود که آن را با نافرمانی خداوند عز و جل طلب نمایید؛زیرا آنچه نزد خدای والامرتبه است،جز با اطاعتِ او به دست نمی آید.

ص:975


1- (1) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 548 ح 1440.
2- (2) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 120. [1]
3- (3) أعلام الدین:ص 339 ح 23. [2]
4- (4) مسند أبی یعلی:ج 6 ص 100 ح 6552.
5- (5) الکافی:ج 5 ص 83 ح 11. [3]

3/4.الِاقتِصارُ عَلَی الکَفافِ

3351 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَیرُ الرِّزقِ ما یَکفی. (1)

3352 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَلومُ اللّهُ عَلَی الکَفافِ. (2)

3353 . عنه صلی الله علیه و آله: قَد أفلَحَ مَن أسلَمَ،ورُزِقَ کَفافا،وقَنَّعَهُ اللّهُ بِما آتاهُ. (3)

4/4.عَدَمُ الِاغتِمامِ لِرِزقِ الغَدِ

3354 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام: یا عَلِیُّ،لا تَهتَمَّ لِرِزقِ غَدٍ؛فَإِنَّ کُلَّ غَدٍ یَأتی رِزقُهُ. (4)

3355 . مسند ابن حنبل عن أنس بن مالک: اهدِیَت لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ثَلاثُ طَوائِرَ،فَأَطعَمَ خادِمَهُ طائِرا،فَلَمّا کانَ مِنَ الغَدِ أتَتهُ بِهِ،فَقالَ لَها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:ألَم أنهَکِ أن تَرفَعی شَیئا؟!فَإِنَّ اللّهَ عز و جلیَأتی بِرِزقِ کُلِّ غَدٍ. (5)

3/4.اکتفا کردن به مقدار نیاز

3351 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین روزی،آن است که کفایت کند.

3352 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،دارایی به قدر نیاز را ملامت نمی فرماید.

3353 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که اسلام آورَد و به قدر کفاف،روزی یابد و آنچه خداوند به او دهد،قانعش سازد،رستگار می گردد.

4/4.غم نخوردن برای روزیِ فردا

3354 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!اندوه روزیِ فردا را مخور،که هر فردایی روزی اش فرا می رسد.

3355 . مسند ابن حنبل به نقل از انَس بن مالک:سه پرنده برای پیامبر صلی الله علیه و آله هدیه آورده شد.یکی را غذای خدمتکارش ساخت.روز بعد،خدمتکار،آن را نزد پیامبر خدا آورد.ایشان فرمود:«آیا تو را نهی نکردم که چیزی ذخیره نکنی؟همانا خداوند،روزیِ هر فردایی را می رساند».

ص:976


1- (1) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 364 ح 1477. [1]
2- (2) الکافی:ج 4 ص 26 ح 1. [2]
3- (3) صحیح مسلم:ج 2 ص 730 ح 125.
4- (4) تحف العقول:ص 14.
5- (5) مسند ابن حنبل:ج 4 ص 394 ح 13042. [3]

بخش نهم:حکمت های پزشکی و بهداشتی

اشاره

باب یکم:پزشکی و درمان

باب دوم:درمان با میوه ها و غذاها و گیاهان دارویی

باب سوم:بیماری

ص:977

ص:978

درآمد

اهمّیت پزشکی

در حوزه علوم بشری،پزشکی،سرآمد همه دانش هاست؛چرا که فلسفه سایر علوم،بهره وری انسان از مواهب زندگی است و این هدف،جز در پرتو سلامت جسم و جان،میسّر نیست.

طبابت،کار خداوند است

قرآن کریم،از ابراهیمِ خلیل علیه السلام نقل می کند که فرمود:

«وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ. 1

و چون بیمار شوم،او(خداوند)شفایم می دهد».

این سخن،بدین معناست که طبابت،کار خداوند متعال است و طبیب واقعی،اوست.خداوند است که خواصّ درمانی را در داروها نهاد و در نظام آفرینش،برای هر دردی دارویی آفرید و به انسان،استعداد شناخت دردها و داروها و چگونگی درمان آنها را عنایت کرد و بدین سان،او را مظهر نام های«طبیب»و«شافی»خود،قرار داد.

جایگاه طب و بهداشت در قوانین اسلام

فلسفه احکام و قوانین اسلامی،تکامل مادّی و معنوی جامعه انسانی است.از نگاه اسلام،بزرگ ترین نعمت الهی،سلامت جسم و ارزشمندتر از آن،سلامت جان است.همچنین،خطرناک ترینِ بلاها،بیماری جسم و زیانبارتر از آن،بیماری جان است.

حال مسئله این است که اگر بیماری،خطرناک ترین بلا،و سلامت،بزرگ ترین نعمت است،اسلام که تکامل و سعادت انسان را هدف خود قرار داده،برای مبارزه با بیماری ها و تأمین سلامت جامعه چه برنامه ای دارد؟و به دیگر سخن،طب در احکام و قوانین اسلامی چه جایگاهی دارد؟

جایگاه طبّ پیشگیری در اسلام

بررسی متون اسلامی به روشنی نشان می دهد که یکی از اهداف اصلی و حکمت های مهمّ احکام و مقرّرات اسلامی،طبّ پیشگیرانه،از طریق پیشگیری از بیماری ها و تأمین سلامت انسان است.

ص:979

بر این پایه،در اسلام،آنچه برای سلامت جسم و یا جان،خطرناک و زیانبار است،حرام یا مکروه است و آنچه برای سلامت انسان،لازم و مفید است،واجب یا مستحب است و آنچه سود و یا زیانی برای جسم و یا جان ندارد،مباح شناخته شده است.این بدان معناست که طبّ پیشگیری،در متن مقرّرات و احکام پنجگانه اسلام،تنیده شده و اجرای کامل و دقیق قوانین الهی در زندگی،سلامت جسم و جان انسان را به همراه دارد.

ارزیابی کلّی احادیث طب و بهداشت

اشاره

پیش از ارزشیابی احادیث طبّی،پاسخ دادن به سه سؤال اساسی در این باره،ضروری است:

سؤال اوّل:آیا علم پزشکی،مبدأ الهی دارد و متّکی به وحی است،یا سرآغاز آن،تجربه انسان هاست؟

سؤال دوم:آیا پیشوایان دین،یعنی پیامبر اسلام و اهل بیت آن بزرگوار،از دانش پزشکی برخوردار بوده اند یا نه؟

سؤال سوم:بر فرض اطّلاع آنان از دانش پزشکی،آیا اصولاً بنای دین،ورود به مسائل پزشکی و درمان انواع بیماری های جسمی بوده یا نه؟

1.منشأ علم طب

برخی از دانشمندان بر این باورند که علم طب،مَنشأی الهی دارد و متّکی به وحی است.اندیشمند و محقّق بزرگوار،شیخ مفید رحمه الله،در این باره چنین می گوید:

طب،[دانشی]است درست که آگاهی از آن،امری ثابت است و راه دسترس یافتن بِدان نیز وحی است.آگاهان به این دانش،آن را تنها از پیامبران بهره گرفته اند؛چرا که نه برای آگاهی یافتن از حقیقت بیماری،جز به کمک سمع(ادلّه نقلی)،راهی هست و نه برای آگاه شدن به درمان،راهی جز توفیق.بدین سان،ثابت می شود که یگانه راه این آگاهی،شنیدن از همان خدایی است که به همه نهفته ها آگاه است. (1)

به نظر می رسد نیاز انسان های نخستین،ایجاب می کرد که«وحی»،برخی از دانش های تجربیِ ضروری برای زندگی را در اختیار آنان قرار دهد.مؤیّد این نظریه،مطلبی است که سیّد بن طاووس نقل کرده است:

إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی أهبَطَ آدَمَ مِنَ الجَنَّةِ،و عَرَّفَهُ عِلمَ کُلِّ شَیءٍ،فَکانَ مِمّا عَرَّفَهُ النُّجومُ وَ الطِّبُّ. (2)

خداوند،آدم را از بهشت،فرو آورد و او را از آگاهی به همه چیز،برخوردار ساخت.نجوم و پزشکی،از جمله چیزهایی بود که خداوند،وی را از آنها آگاه کرد.

بنا بر این،می توان گفت که سرآغاز علم طب،آموزه های وحی بوده؛امّا تجربه دانشمندان نیز بدان افزوده شده و تدریجا این دانش،گسترده تر شده و می شود؛لیکن این ادّعا که وحی،تنها راه رسیدن به این دانش است،علاوه بر این که متّکی بر برهان عقلی و شرعی نیست،بطلان آن به وسیله تجربه ثابت شده است و آنچه از شیخ

ص:980


1- (1) تصحیح الاعتقاد:ص 144،بحارالأنوار:ج 62 ص 75.
2- (2) فرج المهموم:ص 22. [1]

مفید رحمه اللهنقل شده که راه رسیدن به دانش طب،«شنیدن از خداوندِ آگاه به نهفته ها»است،اگر مقصود،یکی از راه های رسیدن به این دانش باشد،صحیح است؛وگرنه نمی تواند صحیح باشد.

2.اهل بیت علیهم السلام و دانش پزشکی

بررسی دقیق احادیثی که درباره ویژگی های علمی،سرچشمه ها و نیز انواع دانش های اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده،نشان می دهد که پیامبر اسلام و اهل بیت آن بزرگوار،نه تنها از دانش پزشکی،بلکه از همه علوم،نه از راه تحصیل،بلکه از طریق الهام الهی برخوردار بوده اند،به گونه ای که هر گاه اراده می کردند چیزی را بدانند،می دانستند،چنان که امام صادق علیه السلام می فرماید:

إنَّ الإِمامَ إذا شاءَ أن یَعلَمَ عَلِمَ. (1)

امام،آن گاه که بخواهد بداند،می داند.

به دلیل این دانش گسترده و علم خارق العاده بود که امام علی علیه السلام،مکرّر به مردم می فرمود:

سَلونی قَبلَ أن تَفقُدونی،فَإِنَّ بَینَ جَنبَیَّ عُلوما کَثیرَةً کَالبِحارِ الزَّواخِرِ. (2)

از من بپرسید،پیش از آن که مرا از کف بدهید؛چرا که در سینه من،به سان دریاهای بی کران،دانش های فراوان نهفته است.

همه امامان علیهم السلام از چنین دانشی برخوردار بوده اند و در پاسخ دادن به هیچ مسئله علمی ای در نمی ماندند.

بنا بر این،بی تردید،پیامبر اسلام و اهل بیت گرامی او،از دانش پزشکی برخوردار بوده اند و اگر ثابت شود که در هر مسئله ای از مسائل مربوط به این دانش،چیزی فرموده باشند،قطعا کلام آنان،مطابق با واقع است.

3.دین و حرفه پزشکی

هر چند طبّ پیشگیری چنان که توضیح دادیم،در متن مقرّرات دینی،مورد توجّه بوده و پیشوایان دینی،از دانش پزشکی برخوردار بوده اند،امّا فلسفه دین،ورود در حرفه پزشکی نبوده است و از این رو،در روایات اسلامی،علم دین،قسیمِ علم طب است.

همچنین اهل بیت علیهم السلام به عنوان یک حرفه،وارد مسائل پزشکی نشده اند.جدا کردن فقه(دین شناسی)از طب(پزشکی)و حرفه فقیهان از کار طبیبان نیز شاهد دیگری برای جدا بودن حوزه دین و حوزه علم طب است.

ارزیابی احادیث طبّی

احادیث طبّی را به سه دسته می توان تقسیم کرد:

ص:981


1- (1) الکافی:ج 1 ص 258 ح 1. [1]
2- (2) ینابیع المودّة:ج 3 ص 208. [2]

دسته اوّل:احادیثی که اعجازِ پیشوایان دین در درمان بیماری ها هستند،مانند آنچه قرآن کریم در بیان معجزه عیسی علیه السلام نقل کرده که می فرمود:

«وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتی بِإِذْنِ اللّهِ. 1

به اذن خدا،نابینای مادرزاد و پیس را بهبود می بخشم و به اذن خدا،مردگان را زنده می گردانم».

دسته دوم:احادیثی که در مورد پیشگیری از بیماری ها وارد شده اند.

دسته سوم:احادیثی که در مورد درمان بیماری ها نقل شده اند.این احادیث نیز به دو بخش،تقسیم می شوند:

یک.درمان از طریق شفا خواستن به وسیله قرآن و دعا.

دو.درمان از طریق دارو.

احادیثی که مربوط به اعجاز در مسائل پزشکی اند،در واقع،خارج از محدوده احادیث طبّی مورد بحث قرار دارند.

نکته قابل توجّه،این که طرح احادیث طبّ پیشگیری،برای عموم،با توجّه به این که این احادیث،غالبا منطبق با موازین علمی اند و با این توضیح که عواملی که برای پیشگیری در این احادیث مطرح شده،علّت تامّه پیشگیری نیستند،مشکلی ایجاد نمی کند.

همچنین،بخش اوّل از احادیث طبّی را که به وسیله آیات قرآن و دعا به درمان می پردازند نیز با توجّه به شرایط اجابت دعا و مجرّب بودن دعا در درمان بسیاری از بیماری ها،برای عموم می توان مطرح کرد.

بنا بر این،تنها احادیثی که مبنای عمل قرار گرفتن آنها،بدون ارزیابیِ کامل،صحیح نیست و پیش از ارزیابی دقیق،نمی توان آنها را به عنوان ره نمودهای پیشوایان دین به آنان نسبت داد،احادیثی هستند که درمان بیماری ها را از طریق داروهای ویژه ای توصیه کرده اند.برای ارزیابی دقیق این گونه احادیث و بهره گیریِ کامل از آنها،بهترین راه،آزمایش است.در واقع،آزمایش و آزمایشگاه،بهترین قرینه عقلی برای اثبات صحّت و سقم این احادیث،شمرده می شود و خوش بختانه،در عصر حاضر،امکان بهره برداری از این روش،بیش از هر وقت دیگر،فراهم است.

ص:982

الباب الأوّل:الطّبّ والطّبابة

الفصل الأوّل:الطّبابة مِن منظار الإسلام

1/1.أهَمِّیَّةُ عِلمِ الطِّبِّ

3356 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِلمُ عِلمانِ:عِلمُ الأَدیانِ وعِلمُ الأَبدانِ. (1)

2/1.لِکُلِّ دَاءٍ دَواءٌ

3357 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ الَّذی خَلَقَ الأَدواءَ خَلَقَ لَها دَواءً. (2)

3358 . عنه صلی الله علیه و آله: تَداوَوا؛فَإِنَّ اللّهَ عز و جل لَم یُنزِل داءً إلّا و أنزَلَ لَهُ شِفاءً. (3)

3/1.الدَّواءُ مِنَ القَدَرِ

3359 . سنن ابن ماجة عن أبی خزامة: سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:أرَأَیتَ أدِویَةً نَتَداوی بِها،ورُقیً نَستَرقی بِها،وتُقیً نَتَّقیها،هَل تَرُدُّ مِن قَدَرِ اللّهِ شَیئاً؟

قالَ:هِیَ مِن قَدَرِ اللّهِ. (4)

الفصل الثّانی:آداب الطّبابة و أحکامها

1/2.الاِهتِمامُ بِمَعرِفَةِ الدَّاءِ

3360 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِلشَّمَردَلِ المُتَطَبِّبِ:لا تُداوِ

أحَداً حَتّی تَعرِفَ داءَهُ. (5)

باب یکم:پزشکی و درمان

فصل یکم:پزشکی از دیدگاه اسلام

1/1.اهمّیت دانش پزشکی

3356 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دانش بر دو گونه است:دانش دین ها و دانش بدن ها.

2/1.هر دردی درمانی دارد

3357 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آن که دردها را آفریده،برای آنها درمان نیز آفریده است.

3358 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خود را مداوا کنید؛زیرا خداوند عز و جل هیچ دردی را فرو نفرستاده،مگر این که برای آن،شفایی هم نازل کرده است.

3/1.درمان،از تقدیر است

3359 . سنن ابن ماجة به نقل از ابو خزامه:از پیامبر خدا پرسیدند:آیا این که با دارویی درمان کنیم یا دعایی را بر خود ببندیم یا پرهیزی بکنیم،این کار چیزی از تقدیر خداوند را باز می دارد؟

فرمود:«این،خود از تقدیر خداوند است».

فصل دوم:آداب و احکام طبابت

1/2.تلاش برای شناخت بیماری

3360 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به شَمَردَل پزشک:هیچ کس را درمان مکن،مگر آن گاه که بیماریِ او را

بشناسی.

ص:983


1- (1) کنز الفوائد:ج 2 ص 107. [1]
2- (2) دعائم الإسلام:ج 2 ص 144 ح 500. [2]
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 179 ح 2460. [3]
4- (4) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1137 ح 3437.
5- (5) الإصابة:ج 3 ص 289. [4]

2/2.ضَمانُ الطَّبیبِ إذا أفسَدَ

3361 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَطَبَّبَ ولَم یُعلَم مِنهُ طِبٌّ قَبلَ ذلِکَ،فَهُوَ ضامِنٌ. (1)

3/2.التَّداوی بِالمُحَرَّماتِ

3362 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَداوی بِحرَامٍ،لَم یَجعَلِ اللّهُ فیهِ شِفاءً. (2)

3363 . صحیح مسلم عن وائل الحضرمی: إنَّ طارِقَ بنَ سُوَیدٍ الجُعفِیَّ سَأَلَ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله عَنِ الخَمرِ،فَنَهاهُ أو کَرِهَ أن یَصنَعَها.فَقالَ:إنَّما أصنَعُها لِلدَّواءِ.

فَقالَ:إنَّهُ لَیسَ بِدَواءٍ ولکِنَّهُ داءٌ. (3)

2/2.مسئول بودن پزشک در صورت ایجاد خسارت

3361 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس[بدون تخصّصِ لازم]به کار طبابت دست یازد،[شرعا]ضامن است.

3/2.درمان با آنچه حرام است

3362 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس به حرامْ درمان جوید،خداوند در آن،شفایی قرار نمی دهد.

3363 . صحیح مسلم به نقل از وائل حَضْرَمی:طارق بن سوید جُعفی از پیامبر خدا درباره شراب پرسید.پیامبر صلی الله علیه و آله او را از این کار،نهی کرد،یا ساختن آن را ناخوشایند داشت.

وی گفت:من آن را تنها به عنوان دارو می سازم.

پیامبر خدا فرمود:«این،دارو نیست؛بلکه خود،بیماری است».

ص:984


1- (1) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1148 ح 3466.
2- (2) الجامع الصغیر:ج 2 ص 588 ح 8581.
3- (3) صحیح مسلم:ج 3 ص 1573 ح 12.
سخنی درباره آداب و احکام طبابت
اشاره

حرفه پزشکی،از آن رو که با جان،ناموس و اسرار زندگی مردم سر و کار دارد،علاوه بر مقرّرات اسلامی در همه حرفه ها،دارای آداب و احکام ویژه ای است که رعایت آن برای پزشک مسلمان،لازم و ضروری است.در این جا اشاره ای کوتاه به مهم ترین آداب آن خواهیم کرد.

1.احساس مسئولیت

احساس مسئولیت،از مهم ترین و اصلی ترین آداب پزشکی است؛زیرا این احساس است که پزشک را به رعایت وظایف اخلاقی،قانونی و شرعی خود در مورد درمان بیمار،وادار می سازد.

امام صادق علیه السلام،سخنی سختْ تکان دهنده درباره مسئولیت پزشک از مسیح علیه السلام نقل فرموده است:

کَانَ المَسیحُ علیه السلام یَقولُ:إنَّ التّارِکَ شِفاءَ المَجروحِ مِن جُرحِهِ شَریکٌ لِجارِحِهِ لا مَحالَةَ.... (1)

مسیح علیه السلام می گفت:آن که درمان کردن زخم زخم دیده ای را وا گذارد،ناگزیر،شریک کسی است که زخم را بر بدن وی نشانده است....

2.تقوای پزشکی

تقوا در هر حرفه ای به معنای رعایت قوانین الهی در انجام دادن آن است.بنا بر این،تقوای پزشکی،شامل همه آداب و احکام اسلامی در مورد این حرفه است؛لیکن در تقوای پزشکی،دو نکته از اهمّیت فوق العاده ای برخوردار است:یکی خیرخواهی برای بیمار،و دیگری تلاش برای درمان او.

3.پاک دامنی

یکی از مصادیق مهمّ تقوای پزشکی،عفّت جنسی و پاک دامنی است.پزشک باتقوا،به خود اجازه نمی دهد از بیمار،سوء استفاده جنسی کند و حتّی در نگاه کردن برای معاینه،حدود اسلامی را رعایت می نماید،بدین معنا که اگر بتواند بیماری را از طریقی بجز نگاه کردن به مواضعی که نگاه کردن به آنها در اسلام ممنوع است،تشخیص دهد،مبادرت به نگاه نامشروع نمی ورزد و در صورت نیاز به این کار نیز،به اندازه ضرورت،اکتفا می کند.

ص:985


1- (1) الکافی:ج 8 ص 345 ح 545. [1]
4.اهتمام به تشخیص بیماری

یکی از نکات آداب پزشکی که در احادیث اسلامی بر آن تأکید شده،اهمّیت دادن به تشخیص بیماری است.پیامبر اسلام به یکی از پزشکان معاصر خود،چنین توصیه می فرماید:

لا تُداوِ أحَدا حَتّی تَعرِفَ داءَهُ. (1)

هیچ کس را درمان مکن،مگر آن گاه که بیماری او را بشناسی.

مکرّر شنیده می شود که به دلیل تشخیص نادرست طبیب و داروی نامناسب،بیماری تشدید شده و گاه بیمار،هلاک شده است.رعایت این ادب،اقتضا می کند که پزشک،همه توان خود را برای تشخیص بیماری به کار گیرد و پیش از تشخیص آن،اقدام به تجویز دارو نکند.

5.تلاش برای شناخت داروهای طبیعی

احادیث تأکید دارند که همه بیماری ها به استثنای مرگ،در نظام آفرینش،دارو دارند و قابل درمان اند.برخی تصریح می کنند که خداوند برای همه بیماری ها دارو آفریده و برخی می گویند خداوند،برای همه بیماری ها دارو نازل کرده است.

ظاهر این دو تعبیر،این است که داروی همه بیماری ها در طبیعت وجود دارد.بی تردید،داروهای طبیعی،زیان کمتر و سود بیشتری برای درمان دارند.با عنایت به این واقعیت است که گیاه درمانی،به تدریج در کشورهای پیشرفته رایج می گردد.

بنا بر این،یکی از مسئولیت های مهم مراکز علمی پزشکی،تلاش برای کشف داروهای طبیعی و آشنا کردن جامعه پزشکی با این داروهاست.

6.رعایتِ ضرورت در تجویز دارو

در روایات فراوانی از اهل بیت علیهم السلام تأکید شده است که تا آن جا که بدن،قدرت تحمّل بیماری را دارد،بیمار نباید به پزشک مراجعه کند؛زیرا مصرف دارو بدون ضرورت برای سلامت انسان،زیانبار است.

طبق دلالت التزامی این احادیث،بر فرض،اگر بیماری این ره نمودها را نادیده گرفت و به پزشک مراجعه کرد،پزشکِ متعهّد و باتقوا،کسی است که پس از معاینه،اگر تشخیص داد بیماری او جزئی است و نیازی به دارو ندارد،اقدام به نوشتن نسخه و تجویز دارو نکند.

ص:986


1- (1) الإصابة:ج 3 ص 289 ش 3939. [1]
7.حفظ اسرار بیمار

یکی از آداب مهمّ پزشکی،رازداری است.برخی از بیماری ها،راز بیمار محسوب می شوند و او مایل نیست دیگران از آن مطّلع شوند.روایات اسلامی،از یک سو به بیمار توصیه می کنند که بیماریِ پنهان خود را از پزشک،کتمان نکند.

و از سوی دیگر،به پزشک تأکید می کنند که امانتدار باشد و با افشای راز بیمار،به او خیانت ننماید.

8.ایجاد امیدواری در دلِ بیمار

یأس و نومیدی،موجب تشدید بیماری است و بیش از بیماری برای بیمار،رنج آور است.

به عکس،امید به درمان،از رنج بیماری می کاهد و به بیمار،قدرت غلبه بر بیماری می دهد و درمان را تسریع می نماید.از این رو،یکی از وظایف مهمّ پزشکی،بویژه در مورد بیماری های خطرناک،تقویت روحیه بیمار و ایجاد امید در اوست.

گفتنی است که بهترین راه امیدوار کردن بیمار،تقویت حسّ مذهبی،توکّل به خدا و اعتقاد به این حقیقت است که طبیب واقعی،خداست و درمان هیچ دردی برای خداوند متعال،دشوار نیست و چه بسا دردهای بی درمان که با دعا شفا یافته است و به هر حال،خداوند متعال،چیزی جز خیر و صلاح و سود انسان را نمی خواهد.

ص:987

الفصل الثّالث:إرشادات طبّیّة

1/3.دَفعُ مُعالَجَةِ الأطِبّاءِ مَهما أمکَنَ

3364 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَجَنَّبِ الدَّواءَ مَا احتَمَلَ بَدَنُکَ الدَّاءَ،فَإِذا لَم یَحتَمِلِ الدّاءَ فَالدَّواءُ. (1)

3365 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن غَلَبَت صِحَّتُهُ مَرَضَهُ فَلا یَتَداوی. (2)

2/3.حِیلَةُ الصِّحَّةِ

3366 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لِکُلِّ شَیءٍ حیلَةٌ،وحیلَةُ الصِّحَّةِ فِی الدُّنیا أربَعُ خِصالٍ:قِلَّةُ الکَلامِ،و قِلَّةُ المَنامِ،و قِلَّةُ المَشیِ،و قِلَّةُ الطَّعامِ. (3)

3367 . عنه صلی الله علیه و آله: صوموا تَصِحّوا. (4)

3/3.أسبابُ طُولِ العُمُرِ

3368 . کتاب من لا یحضره الفقیه عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أرادَ البَقاءَ ولا بَقاءَ فَلُیباکِرِ الغَداءَ،وَلیُجَوِّدِ الحِذاءَ،وَلیُخَفِّفِ الرِّداءَ،وَلیُقِلَّ مُجامَعَةَ النِّساءِ.

قیلَ:یا رَسولَ اللّهِ،وما خِفَّةُ الرِّداءِ؟

قالَ:قِلَّةُ الدَّینِ. (5)

4/3.ما یورِثُ الشَّیبَ المُبَکَّرَ

3369 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لاتَدَعُوا العَشاءَ ولَو عَلی حَشَفَةٍ،إنّی أخشی عَلی امَّتی مِن تَرکِ العَشاءِ الهَرَمَ؛فَإِنَّ العَشاءَ قُوَّةُ الشَّیخِ وَالشّابِّ. (6)

فصل سوم:توصیه های پزشکی

1/3.پرهیز از مراجعه به پزشک تا سر حدّ امکان

3364 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تا هنگامی که بدنت درد را تحمّل می کند،از دارو بپرهیز و آن گاه که درد را تحمّل نکرد،نوبت دارو می رسد.

3365 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس سلامت تنش بر بیماری اش چیرگی دارد،مداوا نکند.

2/3.راه تن درستی

3366 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کاری،چاره ای دارد و راه تن درستی در دنیا،چهار چیز است:کم سخن گفتن،کم خفتن،کم راه رفتن و کم خوردن.

3367 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزه بگیرید تا تن درست بمانید.

3/3.عوامل طول عُمر

3368 . کتاب من لا یحضره الفقیه: پیامبر خدا فرمود:«هر که جاودانگی را می خواهد و البتّه جاودانگی ای[برای غیر خدا]نیست باید که چاشت را زودتر بخورد، (7)کفش خوب[و مناسب]بپوشد،رَدای سَبُک برگیرد،و کمتر با زنان بیامیزد».

پرسیدند:ای پیامبر خدا!ردای سَبُک چیست؟

فرمود:«کم بودن بدهی».

4/3.آنچه موجب پیریِ زودرس می شود

3369 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شام را وا مگذارید،هر چند به خوردن دانه خرمایی خشکیده باشد.من بر امّت خویش از این بیم دارم که از وا گذاردن شام،پیری و در هم شکستگی به سراغشان آید؛چرا که شام،مایه نیرومندیِ پیر و جوان است.

ص:988


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 179 ح 2464. [1]
2- (2) اسد الغابة:ج 6 ص 176. [2]
3- (3) الفضائل:ص 129. [3]
4- (4) دعائم الإسلام:ج 1 ص 342. [4]
5- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 555 ح 4902.
6- (6) المحاسن:ج 2 ص 196 ح 1571. [5]
7- (7) ظاهراً این توصیه،ناظر به نظام دو وعده ای در تنظیم وعده های غذاست که در دیگر متون،به نوعی بدان سفارش شده است.م.

5/3.رَأسُ الدَّواءِ

3370 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المَعِدَةُ بَیتُ کُلِّ داءٍ،وَالحِمیَةُ رأسُ کُلِّ دَواءٍ. (1)

6/3.الحُزنُ وَالمَرَضُ

3371 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کَثُرَ هَمُّهُ،سَقِمَ بَدَنُهُ. (2)

3372 . عنه صلی الله علیه و آله: الهَمُّ نِصفُ الهَرَمِ. (3)

7/3.الحَثُّ علَی النَّظافَةِ

3373 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ طَیِّبٌ یُحِبُّ الطَّیِّبَ،نَظیفٌ یُحِبُّ النَّظافَةَ. (4)

3374 . عنه صلی الله علیه و آله: بِئسَ العَبدُ القاذُورَةُ. (5)

3375 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تُبَیِّتوا القُمامَةَ فی بُیوتِکُم و أخرِجوها نَهارا؛فإنّها مَقعَدُ الشَّیطانِ. (6)

3376 . عنه صلی الله علیه و آله: بَیتُ الشَّیاطینِ مِن بُیوتِکُم بَیتُ العَنکَبوتِ. (7)

8/3.النَّظافَةُ وَالصِّحَّةُ

3377 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَنِ اتَّخَذَ ثَوبا،فَلیُنَظِّفهُ. (8)

3378 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تُؤوُوا مِندیلَ الغَمَرِ فِی البَیتِ؛فَإِنَّهُ

مَربِضٌ لِلشَّیاطینِ. (9)

5/3.سرآمد درمان

3370 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: معده،خانه همه دردهاست و پرهیز،سرآمد همه درمان ها.

6/3.اندوه و بیماری

3371 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس اندوه[و دغدغه اش]فراوان شود،بدنش بیمار می گردد.

3372 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اندوه[و دغدغه]،نیمی از پیری است.

7/3.تشویق به پاکیزگی

3373 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،پاک است و شخص پاک را دوست دارد؛پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد.

3374 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چه بد است بنده کثیف و بی قید!

3375 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زباله را شب در خانه های خود،نگه ندارید و آن را در روز به بیرون از خانه منتقل کنید؛زیرا زباله جایگاه شیطان است.

3376 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خانه های عنکبوتی که در اتاق های شماست،لانه شیاطین اند.

8/3.پاکیزگی و بهداشت

3377 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس جامه ای بر می گیرد،باید آن را تمیز کند.

3378 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دستمال آلوده به چربی و بوی گوشت را در خانه مگذارید،که آن،خفتنگاه

شیطان هاست.

ص:989


1- (1) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 2. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 512 ح 1119. [2]
3- (3) مسند الشهاب:ج 1 ص 54 ح 32.
4- (4) سنن الترمذی:ج 5 ص 112 ح 2799.
5- (5) الکافی:ج 6 ص 439 ح 6. [3]
6- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 5 ح 4968.
7- (7) الکافی:ج 6 ص 532 ح 11. [4]
8- (8) الکافی:ج 6 ص 441 ح 3. [5]
9- (9) الکافی:ج 6 ص 299 ح 18. [6]

3379 . عنه صلی الله علیه و آله: غَلِّقوا أبوابَکُم،و أوکِئوا أسقِیَتَکُم،وخَمِّروا آنِیَتَکُم. (1)

3380 . مسند ابن حنبل عن أبی هریرة: أمَرَنا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِتَغطِیَةِ الوَضوءِ،و إیکاءِ السِّقاءِ،و إکفاءِ الإِناءِ. (2)

3381 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَقلیمُ الأَظفارِ؛یَمنَعُ الدّاءَ الأَعظَمَ،ویُدِرُّ الرِّزقَ. (3)

9/3.السِّواک

أ الحَثُّ عَلَی السِّواکِ

3382 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَولا أن أشُقَّ علی امَّتی لأَمَرتُهُم بِالسِّواکِ مَع کُلِّ صلاةٍ. (4)

3383 . عنه صلی الله علیه و آله: مازالَ جَبرئیلُ علیه السلام یُوصِینی بالسِّواکِ حتّی خَشِیتُ أن ادرَدَ أو احفِیَ. (5)

ب أدَبُ السِّواکِ

3384 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: استاکُوا عَرضا ولا تَستاکُوا طُولاً. (6)

3385 . عنه صلی الله علیه و آله: اکتَحِلُوا وَترا،واستاکُوا عَرضا. (7)

3379 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر درهایتان قفل بزنید،دهانه مشک هایتان را ببندید و بر ظرف هایتان درپوش بگذارید.

3380 . مسند ابن حنبل به نقل از ابو هریره:پیامبر خدا به ما فرمود که آب وضو را بپوشانیم،دهانه مَشک را ببندیم و ظرف را وارونه بگذاریم.

3381 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کوتاه کردن ناخن ها،مانع[بروز]درد بزرگ می شود و روزی را سرشار می سازد.

9/3.مسواک
الف تشویق به مسواک زدن

3382 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر ترس از سختگیری بر امّتم نبود،دستور می دادم که با هر نمازی مسواک بزنند.

3383 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جبرئیل علیه السلام پیوسته مرا به مسواک زدن سفارش می کرد،تا جایی که ترسیدم دندان هایم از ریشه در آیند یا ساییده شوند.

ب آداب مسواک زدن

3384 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دندان هایتان را از عرض(عمودی)مسواک بزنید،نه از طول(افقی).

3385 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تعداد سرمه کشیدنتان فرد باشد(سه بار،پنج بار و...)و دندان هایتان را از عرض،مسواک بزنید.

ص:990


1- (1) صحیح ابن حبّان:ج 4 ص 91 ح 1275.
2- (2) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 296 ح 8808. [1]
3- (3) الکافی:ج 6 ص 490 ح 1. [2]
4- (4) الکافی:ج 3 ص 22 ح 1. [3]
5- (5) الکافی:ج 6 ص 495 ح 3. [4]
6- (6) الدعوات:ص 161 ح 445.
7- (7) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 54 ح 120.

الباب الثّانی:التّداوی بالفواکه والعقاقیر والأغذیة

1/2.الأَرُزُ

3386 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سَیِّدُ طَعامِ أهلِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ اللَّحمُ،ثُمَّ الأَرُزُّ. (1)

3387 . عنه صلی الله علیه و آله: نِعمَ الدَّواءُ الأَرُزُّ،بارِدٌ صَحیحٌ سَلیمٌ مِن کُلِّ داءٍ. (2)

2/2.البَصَلُ

3388 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا دَخَلتُم بِلادا فَکُلوا مِن بَصَلِها؛یَطرُد عَنکُم وَباءَها. (3)

3/2.البِطّیخُ

3389 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِنِ امرَأَهٍ حامِلَةٍ أکَلَتِ البِطّیخَ،إلّا یَکونُ مَولودُها حَسَنَ الوَجهِ وَالخُلُقِ. (4)

3390 . عنه صلی الله علیه و آله: البِطّیخُ قَبلَ الطَّعامِ یَغسِلُ البَطنَ غَسلاً،ویَذهَبُ بِالدّاءِ أصلاً. (5)

4/2.البَیضُ

3391 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ نَبِیّا مِنَ الأَنبِیاءِ شَکا إلَی اللّهِ عز و جل الضَّعفَ،فَأَمَرَهُ بِأَکلِ البَیضِ. (6)

باب دوم:درمان با میوه ها و غذاها و گیاهان دارویی

1/2.برنج

3386 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مهترِ همه خوراکی های ساکنان این سرای و آن سرای،گوشت و سپس برنج است.

3387 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برنج،نیکو دارویی است؛سرد است و سالم و برکنار از هر بیماری.

2/2.پیاز

3388 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون به سرزمینی درآمدید،از پیاز آن بخورید تا وبای آن را از شما دور کند.

3/2.خربزه

3389 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ زن بارداری نیست که خربزه بخورد،مگر این که نوزادش خوش چهره و خوش خوی خواهد شد.

3390 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خربزه پیش از غذا،شکم را کاملاً می شوید و بیماری را از ریشه می کَند.

4/2.تخم مرغ

3391 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یکی از پیامبران،از«سستی»،به درگاه خداوند عز و جل نالید.خداوند،او را به خوردن تخم مرغ،فرمان داد.

ص:991


1- (1) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 35 ح 79. [1]
2- (2) الفردوس:ج 4 ص 267 ح 6785.
3- (3) الکافی:ج 6 ص 374 ح 5. [2]
4- (4) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 10. [3]
5- (5) تاریخ دمشق:ج 6 ص 102.
6- (6) شعب الإیمان:ج 5 ص 102 ح 5950. [4]

5/2.التُّفّاحُ

3392 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُوا التُّفّاحَ عَلَی الرِّیقِ؛فَإِنَّهُ نَضوحُ المَعِدَةِ. (1)

6/2.التَّمرُ

3393 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالبَرنِیِّ؛فَإِنَّهُ یَذهَبُ بِالإِعیاءِ،ویُدفِئُ مِنَ القُرِّ،ویُشبِعُ مِنَ الجوعِ،وفیهِ اثنانِ وسَبعونَ باباً مِنَ الشِّفاءِ. (2)

3394 . عنه صلی الله علیه و آله: أطعِمُوا المَرأَةَ فی شَهرِهَا الَّذی تَلِدُ فیهِ،التَّمرَ؛فَإِنَّ وَلَدَها یَکونُ حَلیما نَقِیّا. (3)

7/2.التّین

3395 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُوا التّینَ الرَّطبَ وَالیابِسَ؛فَإِنَّهُ یَزیدُ فِی الجِماعِ،ویَقطَعُ البَواسیرَ،ویَنفَعُ مِنَ النِّقرِسِ وَالإِبرِدَةِ. (4)

8/2.الثُّومُ

3396 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُوا الثُّومَ وتَداوَوا بِهِ؛فَإِنَّ فیهِ شِفاءً مِن سَبعینَ داءً. (5)

9/2.الجُبنُ

3397 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُوا الجُبنَ؛فَإِنَّهُ یورِثُ النُّعاسَ،ویَهضِمُ الطَّعامَ. (6)

3398 . عنه صلی الله علیه و آله: الجُبنُ داءٌ،فَإِذا اکِلَ بِالجَوزِ فَهُوَ

شِفاءٌ. (7)

5/2.سیب

3392 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سیب را ناشتا بخورید؛چرا که تمیز کننده معده است.

6/2.خرما

3393 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد(خرمای)برنی؛چرا که خستگی را از میان می برد،در برابر سوزِ سرما گرمی می دهد،در برابر گرسنگی سیر می کند و در آن،هفتاد و دو باب شفاست.

3394 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به زن،در ماهی که فرزند به دنیا می آورد،خرمای تازه بدهید؛چرا که در این صورت،کودک وی بردبار و پاک خواهد بود.

7/2.انجیر

3395 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: انجیر،چه تازه و چه خشک،بخورید؛چرا که بر قدرت هم بستری می افزاید،بواسیر را ریشه کن می کند،و برای درمان نقرس و سردیِ مزاج،سودمند است.

8/2.سیر

3396 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: «سیر»بخورید و بدان درمان کنید؛چرا که درمان هفتاد درد،در آن هست.

9/2.پنیر

3397 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پنیر بخورید؛چرا که خواب می آورد و غذا را هضم می کند.

3398 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پنیر،درد است؛امّا چون با

گردو خورده شود،درمان است.

ص:992


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 375 ح 1248. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 365 ح 1203.
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 365 ح 1202.
4- (4) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 377 ح 1254. [2]
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 394 ح 1335. [3]
6- (6) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 11. [4]
7- (7) تاریخ بغداد:ج 7 ص 403 الرقم 3947. [5]

10/2.الحُلبَةُ

3399 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَداوَوا بِالحُلبَةِ؛فَلَو تَعلَمُ امَّتی ما لَهُم فِی الحُلبَةِ،لَتَداوَوا بِها ولَو بِوَزنِها ذَهَبا. (1)

11/2.الخَسُّ

3400 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلِ الخَسَّ؛فَإِنَّهُ یورِثُ النُّعاسَ،ویَهضِمُ الطَّعامَ. (2)

12/2.الرُّمّانُ

3401 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُوا الرُّمّانَ بِقِشرِهِ؛فَإِنَّهُ دِباغُ البَطنِ. (3)

13/2.الزَّبیبُ

3402 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالزَّبیبِ؛فَإِنَّهُ یَکشِفُ المِرَّةَ،ویَذهَبُ بِالبَلغَمِ،ویَشُدُّ العَصَبَ،ویَذهَبُ بِالإِعیاءِ،ویُحَسِّنُ الخُلُقَ،ویُطَیِّبُ النَّفسَ،ویَذهَبُ بِالغَمِّ. (4)

14/2.الزَّیتونُ

3403 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُوا الزَّیتَ وَادَّهِنوا بِالزَّیتِ؛فَإِنَّهُ مِن شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ. (5)

3404 . عنه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِزَیتِ الزَّیتونِ،فَکُلوهُ وَادَّهِنوا

بِهِ؛فَإِنَّهُ یَنفَعُ مِنَ الباسورِ. (6)

10/2.شنبلیله

3399 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به شنبلیله درمان بجویید.اگر امّت من می دانستند که شنبلیله برایشان چه سودهایی دارد،با آن درمان می کردند،هر چند همسنگ آن،طلا می دادند!

11/2.کاهو

3400 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کاهو بخور؛چرا که خواب می آورد و غذا را هضم می کند.

12/2.انار

3401 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: انار را با پیه (7)آن بخورید؛چرا که شست وشو دهنده معده است.

13/2.مَویز

3402 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد مویز؛ (8)چرا که تلخه را می زداید،بلغم را می برد،پِی را استحکام می بخشد،رنجیدگی و خستگی را از میان بر می دارد،خوی را خوش می سازد،دل را پاک(پیراسته)می دارد و اندوه(پریشانی)را می برد.

14/2.زیتون

3403 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روغن زیتون بخورید و خود را با روغن زیتون،چرب کنید؛چرا که آن،از درختی خجسته است.

3404 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد روغن زیتون.آن

را بخورید و بدن را با آن،چرب کنید؛چرا که برای درمان باسور،سودمند است.

ص:993


1- (1) الجعفریّات:ص 245. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 396 ح 1344. [2]
3- (3) المحاسن:ج 2 ص 356 ح 2236. [3]
4- (4) الخصال:ص 343 ح 9.
5- (5) الکافی:ج 6 ص 331 ح 1. [4]
6- (6) کنز العمّال:ج 10 ص 47 ح 28295.
7- (7) پیه انار،سپیدی ای است که در درون انار است و دانه ها بر آن تعبیه شده است(لغت نامه دهخدا).
8- (8) این حدیث،در:عیون أخبار الرضا علیه السلام(ج2 ص35 ح81)،صحیفة الإمام الرضا علیه السلام(ص107 ح58)،مکارم الأخلاق(ج1 ص415 ح1405)و الدعوات(ص147 ح386)هم وجود دارد؛لیکن در آنها به جای«زبیب(مویز)»،واژه«زیت(روغن زیتون)»آمده که با توجّه به نزدیک بودن نگارش این دو کلمه به همدیگر در زبان عربی،احتمال تصحیف در یکی از آن دو،وجود دارد و چون خواص و آثار ذکرشده در این حدیث،کم و بیش در احادیث دیگر درباره مویز هم وارد شده،ما نسخه زبیب را ترجیح داده،حدیث را در این فصل آوردیم و در فصل زیتون نیاوردیم.

15/2.السَّفَرجَلُ

3405 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُوا السَّفَرجَلَ؛فَإِنَّهُ یَجلُو الفُؤادَ.وما بَعَثَ اللّهُ نَبِیّا إلّا أطعَمَهُ مِن سَفَرجَلِ الجَنَّةِ،فَیَزیدُ فیهِ قُوَّةَ أربَعینَ رَجُلاً. (1)

3406 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا وَجَدَ أحَدُکُم طَخاءً عَلی قَلبِهِ،فَلیَأکُلِ السَّفَرجَلَ. (2)

3407 . الإمام الکاظم علیه السلام: کَسَرَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله سَفَرجَلَةً و أطعَمَ جَعفَرَ بنَ أبی طالِبٍ،وقالَ:

کُل؛فَإِنَّهُ یُصَفِّی اللَّونَ،ویُحَسِّنُ الوَلَدَ. (3)

16/2.العَدَسُ

3408 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالعَدَسِ؛فَإِنَّهُ مُبارَکٌ مُقَدَّسٌ،یُرَقِّقُ القَلبَ،ویُکثِرُ الدَّمعَةَ،وقَد بارَکَ فیهِ سَبعونَ نَبِیّاً آخِرُهُم عیسَی بنُ مَریَمَ علیه السلام. (4)

17/2.العَسَلُ

الکتاب

«وَ أَوْحی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّا یَعْرِشُونَ* ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِیهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ

یَتَفَکَّرُونَ». 5

15/2.بِهْ

3405 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بِهْ بخورید که دل را جلا می دهد.خداوند،هیچ پیامبری را برنگزیده،مگر این که از بِهِ بهشت به او خورانده و نیروی چهل مرد را به او افزوده است.

3406 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه کسی از شما در قلب خود،سنگینی ای احساس می کند،بِهْ بخورد.

3407 . امام کاظم علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله،یک بِهْ را شکست و[پاره ای از آن را]به جعفر بن ابی طالب داد و فرمود:«بخور؛چرا که رنگ را صفا می دهد و فرزند را نکو می سازد».

16/2.عدس

3408 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد عدس؛چرا که مبارک و پاک است،دل را نازک می کند و اشک را افزون می سازد.هفتاد پیامبر که آخرینشان عیسی بن مریم علیهما السلام است دوام سودمندیِ آن را از خداوند متعال خواسته اند.

17/2.عسل

قرآن

«و پروردگار تو به زنبور عسل،وحی کرد که:«از پاره ای کوه ها و از برخی درختان و از آنچه داربست[و چفته سازی]می کنند،خانه هایی برای خود درست کن.سپس از همه میوه ها بخور،و راه های پروردگارت را فرمان بُردارانه،بپوی».[آن گاه]از درون[شکم]آن،شهدی که به رنگ های گوناگون است،بیرون می آید.در

آن برای مردم،درمانی هست.راستی که در این[زندگی زنبوران]برای مردمی که تفکّر می کنند،نشانه[ای از قدرت الهی]است».

ص:994


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 373 ح 1242. [1]
2- (2) نثر الدرّ:ج 1 ص 211. [2]
3- (3) المحاسن:ج 2 ص 365 ح 2272. [3]
4- (4) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 41 ح 136. [4]

الحدیث

3409 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العَسَلُ شِفاءٌ. (1)

3410 . عنه صلی الله علیه و آله: نِعمَ الشَّرابُ العَسَلُ؛یَرعَی القَلبَ،ویُذهِبُ بَردَ الصَّدرِ. (2)

3411 . عنه صلی الله علیه و آله: إن یَکُن فی شَیءٍ شِفاءٌ،فَفی شَرطَةِ حَجّامٍ أو شَربَةِ عَسَلٍ. (3)

18/2.العِنَبُ

3412 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُوا العِنَبَ حَبَّةً حَبَّةً؛فَإِنَّهُ أهنَأُ و أمرَأُ. (4)

19/2.العُنّابُ

3413 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العُنّابُ یَذهَبُ بِالحُمّی. (5)

20/2.الغُبَیراءُ

3414 . الإمام الحسین علیه السلام: دَخَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام وهُوَ مَحمومٌ،فَأَمَرَهُ بِأَکلِ الغُبَیراءِ. (6)

21/2.القَرعُ

3415 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالقَرعِ؛فَإِنَّهُ یَزیدُ فِی الدِّماغِ. (7)

حدیث

3409 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عسل،درمان است.

3410 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عسل،چه خوب نوشیدنی ای است!قلب را مراقبت می کند و سردیِ سینه را از میان می برد (8).

3411 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر در چیزی درمانی باشد،در نیشتر حجامتگر و[در]نوشیدنی ای از عسل است.

18/2.انگور

3412 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: انگور را دانه دانه بخورید؛چرا که گواراتر و خوش تر است (9).

19/2.عُنّاب

3413 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عُنّاب،تب را می بَرد.

20/2.سِنجِد

3414 . امام حسین علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله بر علی بن ابی طالب علیه السلام وارد شد،در حالی که وی تب داشت.پیامبر صلی الله علیه و آله او را به خوردن سنجد،سفارش کرد.

21/2.کدو

3415 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد کدو؛چرا که مغز را افزون می سازد.

ص:995


1- (1) دعائم الإسلام:ج 2 ص 148 ح 526. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 358 ح 1168. [2]
3- (3) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 35 ح 83. [3]
4- (4) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 35 ح 82. [4]
5- (5) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 9. [5]
6- (6) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 43 ح 152. [6]
7- (7) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 36 ح 86. [7]
8- (8) در الفردوس،به جای«سردیِ سینه را از میان می برد»،چنین آمده است:«کینه و حالت دل چرکینی را از میان می برد».
9- (9) این حدیث در المحاسن از امام صادق علیه السلام نقل شده،با این تفاوت که در آغاز آن آمده است:«اگر خواستید انگور بخورید،...».

3416 . الإمام الکاظم علیه السلام: کانَ فیما أوصی بِهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلِیّا علیه السلام أنَّهُ قالَ لَهُ:یا عَلِیُّ،عَلَیکَ بِالدُّبّاءِ فَکُلهُ؛فَإِنَّهُ یَزیدُ فِی الدِّماغِ وَالعَقلِ. (1)

22/2.الکَمأةُ

3417 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الکَمأَةُ مِن نَبتِ الجَنَّةِ،وماؤُها نافِعٌ مِن وَجَعِ العَینِ. (2)

23/2.الکُمَّثری

3418 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الکُمَّثری یُحیِی القَلبَ. (3)

24/2.اللُّبانُ

3419 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،ثَلاثَةٌ یَزِدنَ فِی الحِفظِ ویُذهِبنَ البَلغَمَ:اللُّبانُ،وَالسِّواکُ،وقِراءَةُ القُرآنِ. (4)

3420 . عنه صلی الله علیه و آله: أطعِموا نِساءَکُم الحَوامِلَ اللُّبانَ؛فَإِنَّهُ یَزیدُ فی عَقلِ الصَّبِیِّ. (5)

25/2.اللَّبَنُ

3421 . الإمام الباقر علیه السلام عن جابر بن عبداللّه: قیلَ[لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله]:یا رَسولَ اللّهِ،أنَتَداوی؟

فَقالَ:نَعَم،تَداوَوا؛فَإِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی لَم یُنزِل داءً إلّا وقَد أنزَلَ لَهُ دَواءً.عَلَیکُم بِأَلبانِ البَقَرِ؛فَإِنَّها تَرُمُّ مِن کُلِّ الشَّجَرِ. (6)

3416 . امام کاظم علیه السلام: از جمله سفارش هایی که پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام کرد،این بود که به وی فرمود:«ای علی!بر تو باد کدو.آن را بخور؛چرا که مغز و عقل را افزون می سازد».

22/2.قارچ

3417 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: قارچ،از گیاهان بهشت است و آب آن برای درد چشم،سودمند است.

23/2.گلابی

3418 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گلابی،قلب را زنده می سازد.

24/2.کُندُر

3419 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!سه چیز بر حافظه می افزاید و بلغم را از میان می برد:کُندُر،مسواک زدن و قرائت قرآن. (7)

3420 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به زنان باردار خود،کُندُر بدهید؛چرا که عقل کودک را افزون می کند.

25/2.شیر

3421 . امام باقر علیه السلام به نقل از جابر بن عبد اللّه:[به پیامبر صلی الله علیه و آله]گفته شد:ای پیامبر خدا!آیا درمان کنیم؟

فرمود:«آری،درمان کنید؛زیرا خداوند تبارک و تعالی هیچ دردی فرو نفرستاده،مگر این که برایش درمانی نیز فرستاده است.بر شما باد شیر گاو؛چرا که آن،از هر گیاهی می خورد».

ص:996


1- (1) الکافی:ج 6 ص 371 ح 7. [1]
2- (2) المحاسن:ج 2 ص 335 ح 2149. [2]
3- (3) مستدرک الوسائل:ج 16 ص 405 ح 20345. [3]
4- (4) کتاب من لایحضره الفقیه:ج 4 ص 365 ح 5762.
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 423 ح 1439. [4]
6- (6) قرب الإسناد:ص 110 ح 380. [5]
7- (7) در الخصال، [6]به جای«بلغم»،واژه«سُقْم»به معنای بیماری آمده است.

3422 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: فی ألبانِ الإِبِلِ...دَواءٌ لِذَرَبِکُم. (1)

26/2.اللَّحمُ

3423 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اللَّحمُ سَیِّدُ الطَّعامِ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ. (2)

3424 . عنه صلی الله علیه و آله: أکلُ اللَّحمِ یُحَسِّنُ الوَجهَ،ویُحَسِّنُ الخُلُقَ. (3)

3425 . عنه صلی الله علیه و آله: اللَّحمُ وَاللَّبَنُ؛یُنبِتانِ اللَّحمَ،ویَشُدّانِ العِظامَ،وَاللَّحمُ یَزیدُ فِی السَّمعِ وَالبَصَرِ،وَاللَّحمُ بِالبَیضِ یَزیدُ فِی الباءَةِ. (4)

3426 . عنه صلی الله علیه و آله: لَحمُ البَقَرِ داءٌ ولَبَنُها دَواءٌ،ولَحمُ الغَنَمِ دَواءٌ ولَبَنُها داءٌ. (5)

3427 . عنه صلی الله علیه و آله: إدمانُ أکلِ السَّمَکِ الطَّرِیِّ،یُذیبُ اللَّحمَ. (6)

27/2.المِلحُ

3428 . الکافی عن محمّد بن مسلم[عن الإمام الباقر علیه السلام] (7):إنَّ العَقرَبَ لَسَعَت رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فَقالَ:لَعَنَکِ اللّهُ!فَما تُبالینَ مُؤمنا آذَیتِ أم کافِرا.ثُمَّ دَعا بِالمِلحِ فَدَلَکَهُ فَهَدَأَت. (8)

ثُمَّ قالَ أبوجَعفَرٍ علیه السلام:لَو یَعلَمُ النّاسُ ما فِی المِلحِ ما بَغَوا مَعَهُ دِریاقا. (9)

3422 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در شیر شتر...داروی بیماری ذَرَب (10)هست.

26/2.گوشت

3423 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گوشت،مِهترِ غذاها در دنیا و آخرت است.

3424 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوردن گوشت،روی را نکو می سازد و خوی را هم نکو می سازد.

3425 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گوشت و شیر،گوشت را می رویاند و استخوان ها را استحکام می بخشد.[افزون بر این،]گوشت،شنوایی و بینایی را می افزاید و اگر همراه تخم مرغ باشد،توان جنسی را نیز افزون می کند.

3426 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گوشت گاو،[مایه]درد است و شیرش،درمان؛امّا گوشت گوسفند،درمان است و شیرش،درد.

3427 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پیوسته خوردن ماهیِ تازه،گوشت را ذوب می کند.

27/2.نمک

3428 . الکافی: امام باقر علیه السلام فرمود:کژدمی،پیامبر صلی الله علیه و آله را نیش زد.[پیامبر علیه السلام]فرمود:«خدایَت لعنت کند که هیچ برایت تفاوتی نمی کند که مؤمنی را بگزی یا کافری را!».سپس قدری نمک خواست و بر جای گزِش مالید و در نتیجه،درد فرو نشست.

سپس امام باقر فرمود:اگر مردم از آنچه در نمک هست،آگاهی داشتند،با وجود آن،دیگر هیچ پادزهری نمی جستند.

ص:997


1- (1) المصنّف لعبدالرزّاق:ج 9 ص 259 ح 17135.
2- (2) الکافی:ج6 ص308 ح2. [1]
3- (3) تاریخ دمشق:ج 49 ص 323 ح 10556.
4- (4) دعائم الإسلام:ج 2 ص 145 ح 511. [2]
5- (5) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 7. [3]
6- (6) دعائم الإسلام:ج 2 ص 151 ح 539. [4]
7- (7) ما بین المعقوفین أثبتناه من المحاسن:ج2 ص422 ح2477. [5]
8- (8) فی المصدر:«فهدّت»،والتصویب من بحار الأنوار. [6]
9- (9) الکافی:ج 6 ص 327 ح 9. [7]
10- (10) ذَرَب،بیماریِ معده است که مانع هضم و جذب غذا می شود و در نتیجه،موجب شکم رَوش می گردد.

الباب الثّالث:المرض

الفصل الأوّل:منافع المرض

1/1.التَّأدِیبُ

3429 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المَرَضُ سَوطُ اللّهِ فِی الأَرضِ یُؤَدِّبُ بِهِ عِبادَهُ. (1)

3430 . عنه صلی الله علیه و آله: لَولا ثَلاثٌ فِی ابنِ آدَمَ ما طَأطَأَ رَأسَهُ شَیءٌ:المَرَضُ،وَالفَقرُ،وَالمَوتُ،کُلُّهُم فیهِ،وإنَّهُ مَعَهُنَّ لَوَثّابٌ! (2)

2/1.الکَفّارَةُ

3431 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ساعاتُ الوَجَعِ،یُذهِبنَ ساعاتِ الخَطایا. (3)

3432 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ العَبدَ لَیُصیبُهُ مِنَ المَصائِبِ،حَتّی یَمشِیَ عَلَی الأَرضِ وما عَلَیهِ خَطیئَةٌ. (4)

3433 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّما مَثَلُ المَریضِ إذا بَرَأَ وصَحَّ،کَالبَردَةِ تَقَعُ مِنَ السَّماءِ فی صَفائِها ولَونِها. (5)

3/1.الکَرامَةُ

3434 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ الرَّجُلَ لَیَکونُ لَهُ الدَّرَجَةُ عِندَاللّهِ لایَبلُغُها بِعَمَلِهِ؛حَتّی یُبتَلی بِبَلاءٍ فی جِسمِهِ،

فَیَبلُغُها بِذلِکَ. (6)

باب سوم:بیماری

فصل یکم:منافع بیماری

1/1.تأدیب

3429 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیماری،تازیانه خدا در زمین است که با آن،بندگان خویش را ادب می کند.

3430 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر سه چیز در آدمیزاد نبود،هیچ چیزی سرِ او را فرو نمی آورد:بیماری،تهی دستی و مرگ.اینها همه در انسان هست و با این حال،انسان،همچنان گستاخ است!

2/1.کفّاره

3431 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: لحظه های درد،[آثار]لحظه های گناه را از میان می برد.

3432 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گاه به بنده خدا برخی از مصائب می رسد تا در حالی بر زمینْ گام بر دارد که هیچ گناهی برای وی نباشد.

3433 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مَثَلِ[جانِ]بیمار،آن گاه که بهبود می یابد،همانند شفّافیت و رنگِ[زلالِ]تگرگ است،هنگامی که از آسمانْ فرو می ریزد.

3/1.گرامیداشت

3434 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گاهی انسان،مرتبه ای در پیشگاه خداوند دارد که با عمل خویش،بِدان نمی رسد،مگر آن که به بلایی در جسم خود،

آزموده شود و بدین واسطه،به آن مرتبه برسد.

ص:998


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 306 ح 6680.
2- (2) الخصال:ص 113 ح 89.
3- (3) الجعفریّات:ص 245. [1]
4- (4) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 173 ح 2433. [2]
5- (5) سنن الترمذی:ج 4 ص 411 ح 2086.
6- (6) الدعوات:ص 172 ح 483.

3435 . عنه صلی الله علیه و آله: الأَمراضُ هَدایا مِنَ اللّهِ عز و جل لِلعَبدِ،فَأَحَبُّ العِبادِ إلَی اللّهِ أکثَرُهُم هَدِیَّةً. (1)

3435 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیماری ها،هدیه هایی از جانب خداوند عز و جل به بنده اند.بنا بر این محبوب ترینِ بندگان نزد خداوند،کسی است که بیشترین هدیه به وی رسیده باشد.

ص:999


1- (1) الفردوس:ج 1 ص 123 ح 422.
سخنی درباره حکمت بیماری ها
اشاره

در احادیث اسلامی،بیماری به عنوان زندان بدن و یکی از سخت ترین بلاها تعریف شده است.از دیگر سو،همه مردم در طول زندگی خویش،کم و بیش گرفتار این زندان می شوند و طعم تلخِ بلای بیماری را می چشند.از همین جاست که پژوهشگر با پرسش هایی از این دست،رویارو می شود:

حکمت موجود در قراردادن زندانی به نام«بیماری»در نظام هستی چیست؟

آیا بهتر نیست که خداوند،انسان را به گونه ای بیافریند که در طول زندگی به بلای بیماری گرفتار نشود؟

اصولاً چرا انسان،بیمار می شود؟آیا می توان کاری کرد که انسان،هیچ گاه به زندان بیماری گرفتار نیاید؟

پاسخ این پرسش ها را با نگاهی به علّت بیماری انسان،آغاز می کنیم:چرا انسان بیمار می شود؟

پاسخ دانش پزشکی به این پرسش،بیان عوامل مادّی انواع بیماری هاست،بدین معنا که علّت یک بیماری ممکن است وراثت،یا انتقال میکروب،یا تغذیه بد،یا عوامل دیگر از این دست باشد.امّا مسئله اصلی این است:آیا آنچه در جهان طب،عوامل بیماری شناخته می شوند،علل تامّه اند یا آن که ممکن است عوامل ناشناخته دیگری نیز در کنار این عوامل وجود داشته باشند؟

بی گمان،عقل انسان نمی تواند احتمال وجود عوامل ناشناخته بیماری را انکار کند،هر چند اثبات این عوامل هم نیازمند دلیل است.

روایات اسلامی،ضمن تأیید علل مادّی بیماری ها و تأکید بر این که برخی از بیماری ها را می توان از طریق مبارزه با علل آنها،پیشگیری کرد،در کنار علل مادّی،علل ناشناخته ای را برای بیماری ها اثبات می کنند.این علل،در واقع،حکمت بیماری ها در نظام آفرینش است علل مورد اشاره عبارتند از:

1.تربیت

مهم ترین حکمت بیماری،نقش سازنده تربیتی آن در زندگی انسان است.از پیامبر خدا روایت شده که در این زمینه فرمود:

المَرَضُ سَوطُ اللّهِ فی الأَرضِ یُؤَدِّبُ بِهِ عِبادَهُ. (1)

بیماری،تازیانه خدا در زمین است که با آن،بندگان خویش را ادب می کند.

ص:1000


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 306 ح 6680.

اصولاً یکی از مهم ترین خاستگاه های بیماری،امتحان آنها از سوی خداوند است و از سوی دیگر،فلسفه همه امتحان های الهی نیز تربیت انسان و رشد و شکوفایی استعدادهای نهفته در درون اوست.

البته،نه فقط حکمت بیماری ها تحقّق امتحان الهی است؛بلکه فلسفه تن درستی و سلامت نیز همین است.به دیگر سخن،هر یک از دو حالت تن درستی و ناتن درستی،آثار تربیتی مثبتی دارند و برای تکامل انسان نیز ضروری اند.

1/1.پاکسازی جان:در مورد خطاکاران،نقش تربیتی بیماری در پاره کردن پرده های غفلت،بیدار کردن آنها و تزکیه جانشان از ناپاکی ها و آلودگی ها تجلّی می یابد،چونان که امیرمؤمنان فرموده است:

إذَا ابتَلَی اللّهُ عَبدا أسقَطَ عَنهُ مِنَ الذُّنوبِ بِقَدرِ عِلَّتِهِ. (1)

چون خداوند،بنده ای را مبتلا به بیماری کند،به اندازه بیماری اش از گناهان او فرو می کاهد.

2/1.تکامل انسان:امّا بیماری نیکوکاران و پرهیزگاران،مرتبه آنان در پیشگاه خداوند را بالاتر می برد و به تکاملشان می انجامد،چنان که از پیامبر خدا نقل شده است که فرمود:

إنَّ الرَّجُلَ لَیَکونُ لَهُ الدَّرَجَةُ عِندَ اللّهِ،لا یَبلُغُها بِعَمَلِهِ حَتّی یُبتَلی بِبَلاءٍ فی جِسمِهِ،فَیَبلُغُها بِذلِکَ. (2)

مرد،گاه دارای مرتبه ای در پیشگاه خداوند است،که به عمل خویش بدان نمی رسد تا آن هنگام که به ابتلایی در جسم خود آزموده شود و بدین واسطه به آن مرتبت برسد.

2.کیفر

در نظام حکیمانه هستی مشاهده می کنیم که بیماری برای کسانی که زمینه تربیتی را در نفس و روان خویش تباه نساخته اند چنان که توضیح داده شد به کنار زدن پرده های غفلت و آگاهی افزون تر و سازندگی می انجامد؛امّا برای کسانی که بدان پایه از آلودگی روحی دچار شده اند که جانشان اصلاح و تربیت را بر نمی تابد،همین بیماری،نوعی کیفر الهی به شمار می رود.

امام رضا علیه السلام نیز درباره نقش بیماری برای آنان که استعداد بهره گیری مثبت از آن را دارند و آنان که چنین قابلیتی را دارا نیستند،فرموده است:

المَرَضُ لِلمُؤمِنِ تَطهیرٌ و رَحمَةٌ،ولِلکافِرِ تَعذیبٌ و لَعنَةٌ. (3)

بیماری برای مؤمن،تطهیر و رحمت،و برای کافر،عذاب و لعنت است.

3.عامل مرگ

گاه در بیماری،نه حکمتی تربیتی نهفته است،و نه فلسفه ای کیفری،بلکه مرگ را در پی می آورد.امّا در نظام آفرینش،مرگ هم بدون حکمت نیست؛چه،همه باید بمیرند.

از دیدگاه احادیث اسلامی،هر بیماری ای درمانی دارد و یگانه دردی که هیچ درمانی ندارد،مرگ است.

ص:1001


1- (1) دعائم الإسلام:ج 1 ص 218. [1]
2- (2) الدعوات:ص 172 ح 483.
3- (3) ثواب الأعمال:ص 229 ح 1.

4/1.ثَوابُ ما کان یَعمَلُ فی الصِّحَّةِ

3436 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن مُسلِمٍ یُبتَلی فی جَسَدِهِ إلّا قالَ اللّهُ عز و جل لِمَلائِکَتِهِ:اُکتُبوا لِعَبدی أفضَلَ ما کانَ یَعمَلُ فی صِحَّتِهِ. (1)

3437 . عنه صلی الله علیه و آله: لِلمَریضِ أربَعُ خِصالٍ:یُرفَعُ عَنهُ القَلَمُ،ویَأمُرُ اللّهُ المَلَکَ یَکتُبُ لَهُ کُلَّ فَضلٍ کانَ یَعمَلُهُ فی صِحَّتِهِ،ویَتَتَبَّعُ مَرَضُهُ کُلَّ عُضوٍ فی جَسَدِهِ فَیَستَخرِجُ ذُنوبَهُ مِنهُ،فَإِن ماتَ ماتَ مَغفوراً لَهُ،وإن عاشَ عاشَ مَغفوراً لَهُ. (2)

الفصل الثّانی:واجبات المریض

1/2.کِتمانُ المَرَضِ

3438 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن کُنوزِ البِرِّ کِتمانُ المَصائِبِ،وَالأَمراضِ،وَالصدَّقَةِ. (3)

3439 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل:إذَا اشتَکی عَبدی فَأَظهَرَ المَرَضَ مِن قَبلِ ثَلاثٍ،فَقَد شَکانی. (4)

2/2.الصَّبرُ

3440 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُکتَبُ أنینُ المَریضِ،فَإِن کانَ صابِراً کُتِبَ حَسَناتٍ،وإن کانَ جَزِعاً کُتِبَ هَلوعاً لا أَجرَ لَهُ. (5)

3441 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن مَرِضَ یَوماً ولَیلَةً فَلَم یَشکُ إلی

عُوّادِهِ،بَعَثَهُ اللّهُ عز و جل یَومَ القِیامَةِ مَعَ خَلیلِهِ إبراهیمَ خَلیلِ الرَّحمنِ علیه السلام،حَتّی یَجوزَ الصِّراطَ کَالبَرقِ اللّامِعِ. (6)

4/1.پاداش آنچه در دوران تن درستی انجام می داده است

3436 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ مسلمانی نیست که به گرفتاری ای جسمی مبتلا شود،مگر آن که خداوند عز و جل به فرشتگان خویش می فرماید:«برای او پاداش بهترین کارهایی را که در دوران تن درستی انجام می داده است،بنویسید».

3437 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای بیمار،چهار ویژگی است:قلمِ تکلیف از او برداشته می شود؛خداوند به فرشته فرمان می دهد که همه پاداش آنچه را در دوران تن درستی خویش انجام می داده است،برایش می نویسند؛بیماری وی بر همه اندام هایش گذر می کند و گناهانش را از آنها بیرون می برد؛اگر بمیرد،آمرزیده می میرد و اگر زنده بماند،آمرزیده زندگی می کند.

فصل دوم:وظایف بیمار

1/2.پنهان داشتنِ بیماری

3438 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یکی از گنج های نیکی،پوشیده داشتنِ مصیبت ها،بیماری ها و صدقه است.

3439 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرموده است:«وقتی بنده ام به دردی گرفتار شود و بیماری را پیش از سه[روز]آشکار سازد،از من گلایه کرده است».

2/2.شکیبایی

3440 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ناله بیمار،نوشته می شود.پس اگر شکیبا باشد،[ناله اش]حسنه نوشته می شود و اگر بی تاب باشد،ناشکیبا و بی پاداش نوشته می شود.

3441 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس یک شبانه روز بیمار

شود و نزد عیادت کنندگانش شِکوه نکند،خداوندْ او را در روز قیامت،با خلیل خویش،ابراهیم خلیل الرحمن،برمی انگیزد تا به سان برقی پُردرخشش،از صراط بگذرد.

ص:1002


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 384 ح 832. [1]
2- (2) ثواب الأعمال:ص 230 ح 1.
3- (3) الدعوات:ص 167 ح 462.
4- (4) المعجم الأوسط:ج 1 ص 269 ح 875.
5- (5) الجعفریّات:ص 211. [2]
6- (6) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 16 ح 4968.

3/2.الصَّدَقَةُ

3442 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما عولِجَ مَریضٌ بِأَفضَلَ مِنَ الصَّدَقَةِ. (1)

3443 . عنه صلی الله علیه و آله: داووا مَرضاکُم بِالصَّدَقَهِ؛فَإِنَّها تَدفَعُ عَنکُمُ الأَمراضَ وَالأَعراضَ. (2)

4/2.الدُّعاءُ

3444 . الإمام علیّ علیه السلام: مَرِضتُ فَعادَنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فَقالَ:قُل:«اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ تَعجیلَ عافِیَتِکَ،وصَبراًعَلی بَلِیَّتِکَ،وخُروجاً إلی رَحمَتِکَ».

فَقُلتُها،فَقُمتُ کَأَنَّما نَشَطتُ مِن عِقالٍ. (3)

الفصل الثّالث:التّمریض

1/3.ثَوابُ التَّمریضِ

3445 . الإمام علیّ علیه السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن سَعی لِمَریضٍ فی حاجَةٍ قَضاها أو لَم یَقضِها،خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ کَیَومَ وَلَدَتهُ امُّهُ.

فَقالَ رَجُلٌ مِنَ الأَنصارِ:بِأَبی أنتَ واُمّی یا رَسولَ اللّهِ،فَإِن کانَ المَریضُ مِن أهلِ بَیتِهِ،أوَ لَیسَ ذلِکَ أعظَمَ أجراً إذا سَعی فی حاجَةِ أهلِ بَیتِهِ؟

قالَ:نَعَم. (4)

3/2.صدقه دادن

3442 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بیماری ای به چیزی برتر از صدقه،درمان نشده است.

3443 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیمارانتان را با صدقه درمان کنید؛چرا که بیماری ها و آفت ها را از شما دور می کند.

4/2.دعا کردن

3444 . امام علی علیه السلام: بیمار شدم و پیامبر صلی الله علیه و آله به عیادتم آمد و فرمود:«بگو:"خداوندا!از تو می خواهم عافیتی را که می دهی،پیش اندازی و بر امتحان خویش،بردباری ام بخشی و مرا به سوی رحمت خویش ببری"».

من،این دعا را خواندم و پس از آن[دعا]،از بستر بیماری برخاستم،گویا که از بندی رَسته باشم.

فصل سوم:پرستاری

1/3.پاداش پرستاری

3445 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«هر کس در بر آوردن نیاز بیماری بکوشد،خواه آن را بر آورد و خواه بر نیاورد،از زیر بار گناه خویش بیرون می رود،به سان آن روز که از مادر،زاده شده است».

در این هنگام،مردی از انصار گفت:ای پیامبر خدا،پدر و مادرم به فدایت!اگر بیمار از خانواده شخص باشد،آیا در صورتی که در بر آوردن نیاز خانواده خویش بکوشد،این کار،پاداش بیشتری ندارد؟

فرمود:«چرا».

ص:1003


1- (1) الفردوس:ج 4 ص 118 ح 6368.
2- (2) کنزالعمّال:ج 10 ص 23 ح 28182.
3- (3) مسند زید:ص 181.
4- (4) کتاب من لایحضره الفقیه:ج4 ص16 ح4968.

2/3.أدَبُ التَّمریضِ

3446 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تُکرِهوا مَرضاکُم عَلَی الطَّعامِ وَالشَّرابِ؛فَإِنَّ اللّهَ یُطعِمُهُم ویَسقیهِم. (1)

3/3.المُمَرِّضاتُ فی غَزَواتِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله

3447 . صحیح البخاری عن سهل بن سعد الساعدی: لَمّا کُسِرَت عَلی رَأسِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله البَیضَةُ،واُدمِیَ وَجهُهُ وکُسِرَت رَبَاعِیَتُهُ (2)،وکانَ عَلِیٌّ علیه السلام یَختَلِفُ بِالماءِ فِی المِجَنِّ،وجاءَت فاطِمَةُ علیها السلام تَغسِلُ عَن وَجهِهِ الدَّمَ،فَلَمّا رَأَت فاطِمَةُ علیها السلام الدَّمَ یَزیدُ عَلَی الماءِ کَثرَةً،عَمَدَت إلی حَصیرٍ فَأَحرَقَتها،و ألصَقَتها عَلی جُرحِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فَرَقَأَ الدَّمُ. (3)

3448 . صحیح مسلم عن أنس: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَغزو بِاُمِّ سُلَیمٍ ونِسوَةٍ مِنَ الأَنصارِ مَعَهُ إذا غَزا،فَیَسقینَ الماءَ،ویُداوینَ الجَرحی. (4)

3449 . الطبقات الکبری: أسلَمَت امُّ سُلَیمٍ،وبایَعَت رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله،وشَهِدَت یَومَ حُنَینٍ وهِیَ حامِلٌ بِعَبدِاللّهِ بنِ أبی طَلحَةَ،وشَهِدَت قَبلَ ذلِکَ یَومَ احُدٍ تَسقِی العَطشی،وتُداوِی الجَرحی. (5)

2/3.ادب پرستاری

3446 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیمارانتان را به خوردنی و نوشیدنی وادار مکنید؛چرا که خداوند،به آنان می خورانَد و می نوشانَد.

3/3.زنان پرستار در نبردهای پیامبر صلی الله علیه و آله

3447 . صحیح البخاری به نقل از سهل بن سعد ساعدی:هنگامی که کلاه خود بر سرِ پیامبر خدا شکست،چهره وی به خون نشست و دندان رباعیِ (6)ایشان نیز شکست.علی علیه السلام با سپر،آب می آورد و فاطمه علیها السلام که بِدان جا آمد خون را از چهره ایشان می شست.فاطمه علیها السلام چون مشاهده کرد که خون بر آب غلبه دارد،حصیری را برداشت و سوزانْد و این سوزانده را به زخم پیامبر خدا چسباند و پس از آن،خون،فرو نشست.

3448 . صحیح مسلم به نقل از انَس:پیامبر خدا،اُمّ سُلَیم و زنانی از انصار را با خود به پیکار می برد و آنان،آب می رساندند و مجروحان را درمان می کردند.

3449 . الطبقات الکبری: امّ سُلَیم،اسلام آورد و با پیامبر خدا،بیعت کرد و در نبرد حُنَین،در حالی که به عبد اللّه بن ابی طلحه آبستن بود،حضور یافت.او پیش تر در نبرد احُد به تشنگان،آب می رساند و مجروحان را درمان می کرد.

ص:1004


1- (1) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1140 ح 3444.
2- (2) الرَباعِیة:إحدی الأسنان الأربع التی تلی الثنایا،بین الثَّنِیّة والناب(لسان العرب:ج 8 ص 108). [1]
3- (3) صحیح البخاری:ج 5 ص 2162 ح 5390.
4- (4) صحیح مسلم:ج 3 ص 1443 ح 135.
5- (5) الطبقات الکبری:ج 8 ص 425. [2]
6- (6) چهار دندان واقع میان دندان های پیشین(ثنایا)و دندان های نیش را در دو فک بالا و پایین،«رباعی»می نامند.

3450 . الطبقات الکبری عن محمّد بن عمر: حَضَرَت امُّ أیمَنَ احُداً،وکانَت تَسقِی الماءَ وتُداوِی الجَرحی،وشَهِدَت خَیبَرَ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله. (1)

الفصل الرّابع:عیادة المریض

1/4.الحَثُّ عَلَی العِیادَةِ

3451 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِیادَةُ سُنَّةٌ. (2)

3452 . عنه صلی الله علیه و آله مِن وَصایاهُ لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ...سِر مَیلاً عُد مَریضا. (3)

3453 . الامام علیّ علیه السلام: إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله عادَ یَهودِیّا فی مَرَضِهِ. (4)

2/4.ثَوابُ العِیادَةِ

3454 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن عادَ مَریضا ناداهُ مُنادٍ مِنَ السَّماءِ بِاسمِهِ:یا فُلانُ،طِبتَ وطابَ لَکَ مَمشاکَ بِثَوابٍ مِنَ الجَنَّةِ. (5)

3/4.آدابُ العِیادَةِ

3455 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یُعادُ المَریضُ إلّا بَعدَ ثَلاثٍ. (6)

3456 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا دَخَلَ أحَدُکُم عَلی مَریضٍ فَلیُصافِحهُ،وَلیَضَع یَدَهُ عَلی جَبهَتِهِ،وَلیَسأَلهُ کَیفَ هُوَ،وَلیُنسِئ لَهُ فِی الأَجَلِ ویَسأَ لُهُ أن یَدعُوَ لَهُم،فَإِنَّ دُعاءَ المَریضِ

کَدُعاءِ المَلائِکَةِ. (7)

3450 . الطبقات الکبری به نقل از محمّد بن عمر:اُمّ ایمَن در احُد حضور یافت.او آب می رساند و مجروحان را درمان می کرد.وی در نبرد خِیبر نیز همراه با پیامبر خدا،حضور یافت.

فصل چهارم:عیادت بیمار

1/4.تشویق به عیادت

3451 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عیادت،سنّت است.

3452 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از سفارش های ایشان به امام علی علیه السلام:ای علی!...[حتّی اگر شده،]یک فرسخ برو و بیماری را عیادت کن.

3453 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله،یهودی ای را به هنگام بیماری اش عیادت کرد.

2/4.پاداش عیادت

3454 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس بیماری را عیادت کند،منادی ای از آسمان او را می خواند که:«ای فلانی!خوش باش و گام برداشتنت به پاداش بهشت،گوارایت باد!».

3/4.آداب عیادت

3455 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیمارْ عیادت نمی شود،مگر پس از سه روز.

3456 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون کسی از شما بر بیماری وارد می شود،با او دست بدهد،دست خویش بر پیشانی وی نهد،احوالپرسی کند،آرزوی درازتر شدن عمر وی نماید و از او بخواهد برایش دعا کند؛چرا که دعای بیمار،به سان دعای فرشتگان

است.

ص:1005


1- (1) الطبقات الکبری:ج 8 ص 225. [1]
2- (2) الفردوس:ج 3 ص 81 ح 4226.
3- (3) کتاب من لایحضره الفقیه:ج 4 ص 361 ح 5762.
4- (4) الجعفریّات:ص 159. [2]
5- (5) الکافی:ج 3 ص 121 ح 10. [3]
6- (6) المعجم الأوسط:ج 4 ص 18 ح 3503.
7- (7) شعب الإیمان:ج 6 ص 541 ح 9214. [4]

3457 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا دَخَلتَ عَلی مَریضٍ فَمُرهُ أن یَدعُوَ لَکَ؛فَإِنَّ دُعاءَهُ کَدُعاءِ المَلائِکَةِ. (1)

3458 . الإمام علیّ علیه السلام: نَهی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أن یَأکُلَ العائِدُ عِندَ العَلیلِ،فَیُحبِطَ اللّهُ أجرَ عِیادَتِهِ. (2)

3459 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أعظَمُ العِیادَةِ أجرا أخَفُّها. (3)

3460 . عنه صلی الله علیه و آله: أغِبّوا فِی العِیادَةِ و أربِعوا،إلّا أن یَکونَ مَغلوباً. (4)

4/4.ما لا یَنبَغی فی مُواجَهَةِ المَریضِ

3461 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا رَأی أحَدُکُم بِأَخیهِ بَلاءً،فَلیَحمَدِ اللّهَ عز و جل ولا یُسمِعهُ ذلِکَ. (5)

3462 . عنه صلی الله علیه و آله: أقِلّوا مِنَ النَّظَرِ إلی أهلِ البَلاءِ ولا تَدخُلوا عَلَیهِم،وإذا مَرَرتُم بِهِم فَأَسرِعُوا المَشیَ لایُصیبُکم ما أصابَهُم. (6)

3463 . عنه صلی الله علیه و آله: لاتُدیمُوا النَّظَرَ إلَی المَجذومینَ. (7)

3464 . عنه صلی الله علیه و آله: لاتُدیمُوا النَّظَرَ إلی أهلِ البَلاءِ وَالمَجذومینَ؛فَإِنَّ ذلِکَ یَحزُنُهُم. (8)

3457 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چون بر بیماری وارد شدی،از او بخواه برایت دعا کند؛چرا که دعای او،به سانِ دعای فرشتگان است.

3458 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله،از این که عیادت کننده نزد بیمار چیزی بخورد،نهی فرمود،که مبادا خداوند،پاداش عیادت او را از میان ببرد.

3459 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پُرپاداش ترین عیادت،کوتاه ترینِ آن است.

3460 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یک روز در میان و دو روز در میان،عیادت کنید،مگر آن که بیمار،حالش وخیم باشد.

4/4.آنچه رویاروی بیمار،نباید انجام داد

3461 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر کسی از شما،برادر خویش را گرفتار بلایی دید،خداوند عز و جل را[بر سلامت خویش]بستاید،و البتّه این ستایش گفتن را به گوش بیمار نرساند.

3462 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گرفتار شدگان به بلا را کمتر تماشا کنید و بر آنان،وارد نشوید و چون با آنان برخورد کردید،راه رفتنِ خویش را تندتر کنید تا آنچه بِدانان رسیده است،به شما نرسد.

3463 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به جذامیان،نگاهِ پیوسته میفکنید.

3464 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به گرفتار شدگان بلا و جذامیان،نگاهِ پیوسته میفکنید؛زیرا این کار،آنان را اندوهگین می کند.

ص:1006


1- (1) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 463 ح 1441.
2- (2) دعائم الإسلام:ج 1 ص 218. [1]
3- (3) مسند البزّار:ج 2 ص 255 ح 663.
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 639 ح 1318. [2]
5- (5) ذیل تاریخ بغداد لابن النجّار:ج 18 ص 222 ح 795.
6- (6) طبّ الأئمّة لابنی بسطام:ص 106.
7- (7) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1172 ح 3543.
8- (8) طبّ الأئمّة لابنی بسطام:ص 106.

بخش دهم:حکمت های گوناگون

اشاره

ص:1007

ص:1008

الفصل الأوّل:المنجیات

الکتاب

«وَ نَجَّیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ». 1

الحدیث

3465 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصیَّتِهِ لِعَلیٍّ علیه السلام:یا علیُّ،ثَلاثٌ دَرَجاتٌ،وثَلاثٌ کَفّاراتٌ،وثَلاثٌ مُهلِکاتٌ،وثَلاثٌ مُنجِیاتٌ:...أمّا المُنجِیاتُ:فخَوفُ اللّهِ فی السِّرِّ والعَلانِیَةِ،والقَصدُ فی الغِنی والفَقرِ،وکَلِمَةُ العَدلِ فی الرِّضا والسُّخطِ. (1)

3466 . عنه صلی الله علیه و آله: نَجا المُخِفُّونَ،وهَلَکَ المُثقَلُونَ. (2)

3467 . عنه صلی الله علیه و آله: ثَلاثٌ مُنجِیاتٌ:تَکُفُّ لِسانَکَ،وتَبکی علی خَطیئتِکَ،وتَلزَمُ بَیتَکَ. (3)

3468 . الإمامُ الحسینُ علیه السلام: دَخَلتُ علی رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وعِندَهُ ابَیُّ بنُ کَعبٍ،فقالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مَرحَبا بکَ یا أبا عبدِ اللّهِ یا زَینَ السَّماواتِ والأرضِ،فقالَ لَهُ ابَیٌّ:وکیفَ یکونُ یا رسولَ اللّهِ زَینَ السّماواتِ والأرضِ أحَدٌ غَیرُکَ؟!فقالَ لَهُ:یا ابیُّ،والّذی بَعَثَنی بالحَقِّ نَبیّا إنّ الحُسینَ بنَ علیٍّ فی السَّماءِ أکبَرُ مِنهُ فی

الأرضِ؛فإنَّهُ مَکتوبٌ عَن یَمینِ العَرشِ:مِصباحُ هادٍ وسَفینَةُ نَجاةٍ. (4)

فصل یکم:عوامل رستگاری

قرآن

«و کسانی را که ایمان آورده بودند و پروا می داشتند،رهانیدیم».

حدیث

3465 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به امام علی علیه السلام:ای علی!سه چیز،درجه است و سه چیز،کفّاره و سه چیز،هلاکتبار و سه چیز،نجات بخش:...و آن نجات بخش ها،عبارت اند از:ترس از خدا در آشکار و نهان،میانه روی در توانگری و تهی دستی،و حقگویی در خشم و خشنودی.

3466 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سبُک باران،نجات یافتند و گران باران،به هلاکت افتادند.

3467 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز،نجات بخش اند:زبانت را نگه داری،بر گناهت بِگریی،و در خانه ات بنشینی.

3468 . امام حسین علیه السلام: بر پیامبر خدا،وارد شدم.اُبیّ بن کعب هم آن جا بود.پیامبر خدا فرمود:«خوش آمدی،ای ابا عبد اللّه،ای زیورِ آسمان ها و زمین!».

ابی به ایشان گفت:ای پیامبر خدا!چگونه ممکن است کسی جز شما،زیور آسمان ها و زمین باشد؟

پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود:«اُبی!سوگند به آن که مرا به حق به پیامبری برانگیخت،حسین بن علی،

در آسمان،بزرگ تر و با عظمت تر از زمین است؛زیرا در سمت راست عرش،نوشته شده است:[حسین]چراغ هدایت و کشتی نجات است».

ص:1009


1- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 325 ح 2656. [1]
2- (3) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 328 ح 2656. [2]
3- (4) الخصال:ص 85 ح 13.
4- (5) کمال الدین:ص 265 ح 11. [3]

الفصل الثانی:النّعمة

1/2.النِّعَمُ الظّاهِرةُ والباطِنةُ

الکتاب

«أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدیً وَ لا کِتابٍ مُنِیرٍ». 1

الحدیث

3469 . مجمع البیان عن ابنِ عبّاسٍ: سَألتُ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله عن قَولهِ تعالی: «ظاهِرَةً وَ باطِنَةً» فقالَ:یابنَ عبّاسٍ،أمّا ما ظَهَرَ فالإسلامُ،وما سَوَّی اللّهُ مِن خَلقِکَ،وما أفاضَ علَیکَ مِن الرِّزقِ.و أمّا ما بَطَنَ فسَتَرَ مَساوئَ عَمَلِکَ ولَم یَفضَحْکَ بهِ،یا ابنَ عبّاسٍ،إنّ اللّهَ تعالی یَقولُ:ثلاثَةٌ جَعَلتُهُنَّ لِلمُؤمنِ ولَم تَکُن لَهُ:صَلاةُ المُؤمِنینَ علَیهِ مِن بَعدِ انقِطاعِ عَمَلِهِ،وجَعَلتُ لَهُ ثُلثَ مالِهِ اکَفِّرُ بهِ عنهُ خَطایاهُ،والثّالِثُ:سَتَرتُ مَساوِئَ عمَلِهِ ولَم أفضَحْهُ بشَیءٍ مِنهُ ولَو أبدَیتُها علَیهِ لَنبَذَهُ أهلُهُ فمَن سِواهُم.... (1)

فصل دوم:نعمت

1/2.نعمت های آشکار و نهان

قرآن

«آیا ندانسته اید که خدا،آنچه را که در آسمان ها و آنچه را که در زمین است،مسخّر شما ساخته و نعمت های آشکار و نهان خود را بر شما تمام کرده است؟و برخی از مردم،درباره خدا،بی[آن که]دانش و ره نمود و کتابی روشن[داشته باشند]،به مجادله برمی خیزند».

حدیث

3469 . مجمع البیان به نقل از ابن عبّاس:از پیامبر صلی الله علیه و آله این سخنِ خداوند متعال را که فرمود:«نعمت های آشکار و نهان»پرسیدم.فرمود:«ای پسر عبّاس!نعمت های آشکار،اسلام است و آفرینش نیکو و کاملی که برای تو قرار داده و روزیِ سرشاری که به تو بخشیده است.و نعمت های نهان،پوشاندن اعمال بدِ تو و رسوا نساختن تو به وسیله آنهاست.

ای پسر عبّاس!خدای متعال می فرماید:"سه چیز است که من برای مؤمن،قرار دادم،در حالی که او را در آنها اختیاری نیست:اوّل،دعای مؤمنان برای او بعد از تمام شدن دوران عملش(پس از مرگ).دوم،اختیار یکْ سومِ مالش را به دست او دادم تا به وسیله آن،گناهان او را پاک کنم.و سوم،کردارهای زشت او را پوشاندم و به وسیله آنها رسوایش نساختم،در صورتی که اگر اعمال زشت او را آشکار می کردم،خانواده اش او را دور می انداختند،چه رسد به دیگران"...».

ص:1010


1- (2) مجمع البیان:ج 8 ص 501.

2/2.الحَثُّ عَلی ذِکرِ نِعَمِ اللّهِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا النّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُ اللّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ فَأَنّی تُؤْفَکُونَ». 1

«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ». 2

الحدیث

3470 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قولهِ تعالی: «وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیّامِ اللّهِ» (1):بنِعَمِ اللّهِ وآلائهِ. (2)

3/2.مَن أنعَمَ اللّهُ علَیهِم

الکتاب

«وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً». 5

الحدیث

3471 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام: جاءَ رجُلٌ مِن الأنصارِ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فقالَ:یا رسولَ اللّهِ،ما أستَطیعُ فِراقَکَ،وإنّی لَأدخُلُ مَنزِلی فأذکُرُکَ فأترُکُ ضَیعَتی،

واُقبِلُ حتّی أنظُرَ إلَیکَ حُبّا لکَ،فذَکَرتُ إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ واُدخِلتَ الجَنّةَ فرُفِعتَ فی أعلی عِلِّیِّینَ،فکَیفَ لی بِکَ یا نَبیَّ اللّهِ؟فنَزَلَت: «وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ...» فدَعا النَّبیُّ صلی الله علیه و آله الرّجُلَ فَقَرأها علَیهِ وبَشَّرَهُ بذلکَ. (3)

2/2.ترغیب به یادآوریِ نعمت های خدا

قرآن

«ای مردم!نعمتِ خدا را بر خود،یاد کنید.آیا غیر از خدا،آفریدگاری هست که شما را از آسمان و زمین،روزی دهد؟خدایی جز او نیست.پس چگونه[از حق]انحراف می یابید؟».

«و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود،یاد کنید:آن گاه که دشمنان[یکدیگر]بودید،پس میان دل های شما الفت انداخت،تا به لطف او،برادران هم شدید و بر کنارِ پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید.این گونه،خداوند،نشانه های خود را برای شما روشن می کند،باشد که شما راه یابید».

حدیث

3470 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره آیه:«و ایّام خدا را به آنان،یادآوری کن»:یعنی نعمت ها و الطاف او را.

3/2.کسانی که خداوند به آنان،نعمت داده است

قرآن

«و کسانی که از خدا و فرستاده[اش]اطاعت کنند،در زمره کسانی خواهند بود که خدا به ایشان نعمت داده است؛[یعنی]با پیامبران و صدّیقان و شهیدان و صالحان اند،و آنان،چه نیکو همدمان اند!».

حدیث

3471 . امام علی علیه السلام: مردی از انصار،خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت:ای پیامبر خدا!من،تحملّ دوری شما را ندارم.هر گاه به خانه ام می روم،به یاد شما می افتم و خانه ام را ترک می کنم و می آیم تا شما را ببینم؛چون شما را دوست دارم؛امّا به این فکر

هستم که چون روز قیامت شود و شما به بهشت بروی و به عالی ترین درجه بهشت بُرده شوی،من چگونه به شما دسترسی پیدا کنم،ای پیامبر خدا؟

در این هنگام،آیه:«و کسانی که از خدا و فرستاده[اش]اطاعت کنند...»نازل شد.پیامبر صلی الله علیه و آله آن مرد را صدا زد و به عنوان خبر خوش،آن آیه را برای او خواند.

ص:1011


1- (3) إبراهیم:5. [1]
2- (4) الدرّ المنثور:ج 5 ص 6. [2]
3- (6) الأمالی للطوسی:ص 621 ح 1280. [3]

4/2.الغَفلَةُ عن ِ النِّعَمِ

3472 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نِعمَتانِ مَفتونٌ فیهِما کَثیرٌ مِن النّاسِ:الفَراغُ والصِّحَّةُ. (1)

3473 . عنه صلی الله علیه و آله: الصِّحَّةُ والفَراغُ نِعمَتانِ مَکفُورَتانِ. (2)

3474 . عنه صلی الله علیه و آله: نِعمَتانِ مَکفورَتانِ:الأمنُ والعافِیَةُ. (3)

5/2.ما یُوجِبُ بَقاءَ النِّعَمِ

3475 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ للّهِ عِبادا اختَصَّهُم بالنِّعَمِ،یُقِرُّها فیهِم ما بَذَلوها للنّاسِ،فإذا مَنَعوها حَوَّلَها مِنهُم إلی غَیرِهِم. (4)

6/2.التَّحدُّثُ بِنعمَةِ اللّهِ

الکتاب

«وَ أَمّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ». 5

الحدیث

3476 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ أن یَری أثَرَ نِعمَتِهِ

علی عَبدِهِ. (5)

4/2.غفلت از نعمت ها

3472 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو نعمت است که بسیاری از مردم،در آنها آزموده می شوند[یا به سبب آنها به گم راهی و فساد می افتند]:فراغت و تن درستی.

3473 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تن درستی و فراغت،دو نعمتی هستند که ناسپاسی می شوند(کسی قدر آنها را نمی داند).

3474 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو نعمت است که نادیده گرفته می شوند:امنیّت و سلامت.

5/2.عوامل پایندگی نعمت ها

3475 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،بندگانی دارد که نعمت ها را در اختیار آنان،نهاده است.تا زمانی که این نعمت ها را به مردم بذل و بخشش کنند،آنها را در میانشان نگه می دارد و هر گاه دریغ ورزند،نعمت ها را از آنان،به دیگران منتقل می کند.

6/2.بازگو کردن نعمت های خدا

قرآن

«و از نعمت پروردگار خویش[با مردم]،سخن بگوی».

حدیث

3476 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،دوست دارد که اثر نعمت

خود را در بنده اش ببیند.

ص:1012


1- (1) الخصال:ص 35 ح 7.
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 381 ح 5829.
3- (3) الخصال:ص 34 ح 5.
4- (4) عوالی اللآلی:ج 1 ص 372 ح 82. [1]
5- (6) سنن الترمذی:ج 5 ص 124 ح 2819.

3477 . سنن أبی داوود عن أبی الأحوَصِ عن أبیهِ: أتَیتُ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله فی ثَوبٍ دُونٍ،فقالَ:ألکَ مالٌ؟قالَ:نَعَم.قالَ:مِن أیِّ المالِ؟قالَ:قد آتانیَ اللّهُ مِن الإبِلِ والغَنَمِ والخَیلِ والرَّقیقِ.قالَ:فإذا آتاکَ اللّهُ مالاً فلیُرَ أثَرُ نِعمَةِ اللّهِ علَیکَ وکَرامَتُهُ. (1)

7/2.تَمامُ النِّعمَةِ

3478 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أمسی و أصبحَ وعِندَهُ ثَلاثٌ فقد تَمَّت علَیهِ النِّعمَةُ فی الدُّنیا:مَن أصبَحَ و أمسی مُعافیً فی بَدَنِهِ،آمِنا فی سَرْبِهِ،عِندَهُ قُوتُ یَومِهِ،فإن کانَت عِندَهُ الرّابِعَةُ فَقد تَمَّت علَیهِ النِّعمَةُ فی الدُّنیا والآخِرَةِ؛وهُو الإیمانُ. (2)

3479 . سنن الترمذی عن معاذ بن جبل عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله لرجُلٍ یَدعو ویَسألُ اللّهَ تَمامَ النِّعمَةِ:أیُّ شَیءٍ تَمامُ النِّعمَةِ؟قالَ:دَعوَةٌ دَعَوتُ بها أرجو بها الخَیرَ.قالَ:فإنَّ مِن تَمامِ النِّعمَةِ دُخولَ الجَنَّةِ والفَوزَ مِن النّارِ. (3)

الفصل الثّالث:الرّحمة

1/3.تَعَهُّدُ اللّهِ بِالرَّحمَةِ

الکتاب

«وَ إِذا جاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ

کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ». 4

3477 . سنن أبی داوود به نقل از ابو الأحوص،از پدرش:با جامه ای پست[و ارزان قیمت]،خدمت پیامبر خدا رسیدم.فرمود:«آیا ثروتی داری؟».

گفت[م]:آری.

فرمود:«چه مالی داری؟».

گفت[م]:خداوند،شتر و گوسفند و گاو و بَرده به من داده است.

فرمود:«پس اگر خداوند به تو ثروتی داده است،باید نشانه نعمت و کرامتی که ارزانی ات داشته است،در تو دیده شود».

7/2.نعمت تمام

3478 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که شب و روزِ خود را سپری کند و از سه چیزْ برخوردار باشد،نعمت دنیا بر او تمام شده است:کسی که بامداد و شامگاهش را در تن درستی و آسودگی خاطر گذراند و خوراک روز خود را داشته باشد،و اگر چهارمین نعمت را هم داشته باشد،نعمت دنیا و آخرت را به تمامی دارد و آن نعمت،ایمان است.

3479 . سنن الترمذی به نقل از مُعاذ بن جبل:پیامبر خدا،به مردی که دعا می کرد و از خداوند،نعمت تمام را می طلبید،فرمود:«نعمت تمام چیست؟».

گفت:دعایی که بِدان،خدا را بخوانم و امید خیر از آن داشته باشم.

فرمود:«تمامیّت نعمت،رفتن به بهشت و رَستن از آتش است».

فصل سوم:رحمت

1/3.خداوند،رحمت را تعهّد کرده است

قرآن

«و چون کسانی که به آیات ما ایمان دارند،نزد تو بیایند،

بگو:«درود بر شما!پروردگارتان،رحمت را بر خود مقرّر کرده که هر کس از شما به نادانی کارِ بدی کند و آن گاه به توبه و صلاح آید،پس وی،آمرزنده مهربان است»».

ص:1013


1- (1) سنن أبی داوود:ج 4 ص 51 ح 4063.
2- (2) تحف العقول:ص 36.
3- (3) سنن الترمذی:ج 5 ص 541 ح 3527. [1]

الحدیث

3480 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما خَلَقَ اللّهُ مِن شیءٍ إلّا وقد خَلَقَ لَهُ ما یَغلِبُهُ،وخَلَقَ رَحمَتَهُ تَغلِبُ غَضَبَهُ. (1)

2/3.سَعَةُ رَحمَةِ اللّهِ

الکتاب

«فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ رَبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ وَ لا یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ». 2

الحدیث

3481 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَو تَعلَمُونَ قَدْرَ رحمَةِ اللّهِ تعالی لَاتَّکَلتُمْ علَیها. (2)

3482 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ تعالی خَلَقَ مِئةَ رحمَةٍ،فرحمَةٌ بینَ خَلقِهِ یَتَراحَمُونَ بها،وادَّخَرَ لأولیائهِ تِسعَةً وتِسعینَ. (3)

3/3.مُوجِباتُ رَحمَةِ اللّهِ

الکتاب

«وَ هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ». 5

حدیث

3480 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،هیچ پدیده ای نیافرید،مگر آن که پدیده ای چیره شونده بر آن نیز خلق کرد.رحمت خویش را نیز آفرید که بر غضبش چیره شود.

2/3.گستردگیِ رحمت خدا

قرآن

«[ای پیامبر!]پس اگر تو را تکذیب کردند،بگو:«پروردگار شما،دارای رحمتی گسترده است؛و[با این حال،]عذاب او از گروه مجرمان،بازگردانده نخواهد شد»».

حدیث

3481 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر اندازه رحمت خداوند متعال را می دانستید،حتما به آن تکیه می کردید.

3482 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،صد رحمت آفریده است و تنها یکی از آنها در میان آفریدگان اوست که به سبب آن،به یکدیگر رحم می کنند،و نود و نُه رحمت دیگر را برای دوستانش اندوخته است.

3/3.موجبات رحمت خدا

قرآن

«و این،خجسته کتابی است که ما آن را نازل کردیم.پس،از آن پیروی کنید و پرهیزگاری نمایید،باشد که مورد رحمت،قرار گیرید».

ص:1014


1- (1) کنز العمّال:ج 4 ص 250 ح 10390.
2- (3) کنز العمّال:ج 4 ص 250 ح 10387.
3- (4) کنز العمّال:ج 3 ص 97 ح 5668.

الحدیث

3483 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لَمّا قالَ لَهُ رجُلٌ:اُحِبُّ أن یَرحَمَنی رَبّی:اِرحَمْ نَفسَکَ،وارحَمْ خَلقَ اللّهِ یَرحَمْکَ اللّهُ. (1)

3484 . عنه صلی الله علیه و آله: تَعَرَّضُوا لِرَحمَهِ اللّهِ بما أمَرَکُم بهِ مِن طاعَتِهِ. (2)

الفصل الرّابع:المدح

1/4.ذمُّ المَدحِ

3485 . سنن ابن ماجة عن المقداد بن عمرو: أمَرَنا رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أن نَحثُوَ فی وُجوهِ المَدّاحِینَ التُّرابَ. (3)

3486 . سنن أبی داوود عن أبی بکرة: أنّ رجُلاً أثنی علی رجُلٍ عِندَ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله،فقالَ لَهُ:قَطَعتَ عُنُقَ صاحِبِکَ،ثلاثَ مَرّاتٍ.ثُمّ قالَ:إذا مَدَحَ أحَدُکُم صاحِبَهُ لامَحالَةَ فلْیَقُلْ:إنّی أحسَبُهُ کما یُریدُ أن یَقولَ،ولا ازَکِّیهِ علَی اللّهِ. (4)

2/4.ذَمُّ حُبِّ المَدح

3487 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: حُبُّ الإطراءِ والثّناءِ یُعمی ویُصِمُّ عَنِ الدِّینِ،ویَدَعُ الدِّیارَ بَلاقِعَ. (5)

3/4.مَدحُ الرّجُلِ بما لیسَ فیهِ

الکتاب

«لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ یُحِبُّونَ أَنْ

یُحْمَدُوا بِما لَمْ یَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ». 6

حدیث

3483 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ به مردی که گفت:دوست دارم پروردگارم به من،رحم آورد:به خودت و به خلق خدا رحم کن،تا خداوند بر تو رحم آورد.

3484 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با فرمان بُردن از اوامر خداوند،خود را در معرضِ رحمت او قرار دهید.

فصل چهارم:ستایش

1/4.نکوهش ستودن

3485 . سنن ابن ماجة به نقل از مقداد بن عمرو:پیامبر خدا به ما فرمود که به صورت مدحگویان،خاک بپاشیم.

3486 . سنن أبی داوود به نقل از ابو بکره:مردی در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله مردی را ستود.پیامبر صلی الله علیه و آله سه بار به او فرمود:«گردن رفیقت را بُریدی!».

آن گاه فرمود:«هر گاه فردی از شما،ناچار به ستودن دوست خود شد،نظرش را بگوید و بگوید:"خیال می کنم این گونه است؛امّا از باطن و عاقبت کار او،خدا آگاه است"».

2/4.نکوهش دوست داشتن ستایش

3487 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوست داشتن مدح و ثنای مبالغه آمیز،[مدح شده را]نسبت به دین،کور و کَر می سازد و خانه ها را[از اهلش]خالی می کند.

3/4.ستودن کسی به آنچه در او نیست

قرآن

«البتّه گمان مبر که کسانی که بدانچه کرده اند،شادمانی

می کنند و دوست دارند به آنچه نکرده اند،مورد ستایش قرار گیرند،قطعاً گمان مَبَر که برای آنان،نجاتی از عذاب است،[که]عذابی دردناک خواهند داشت».

ص:1015


1- (1) کنز العمّال:ج 16 ص 128 ح 44154.
2- (2) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 120. [1]
3- (3) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1232 ح 3742.
4- (4) سنن أبی داوود:ج 4 ص 254 ح 4805.
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 122. [2]

الحدیث

3488 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعبداللّه بن مسعود:یَابنَ مَسعودٍ،إذا مَدَحَکَ النّاسُ فقالوا:إنّک تَصومُ النَّهارَ وتَقومُ اللّیلَ و أنتَ علی غَیرِ ذلکَ فلا تَفرَحْ بذلکَ؛فإنَّ اللّهَ تعالی یقولُ: «لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ یُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِما لَمْ یَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» . (1)

4/4.التَّحذِیرُ مِن مَدحِ الفاجرِ

3489 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا مُدِحَ الفاجِرُ اهتَزَّ العَرشُ وغَضِبَ الرَّبُّ. (2)

3490 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن مَدَحَ سُلطانا جائرا وتَخَفَّفَ وتَضَعضَعَ لَهُ طَمَعا فیهِ کانَ قَرینَهُ إلَی النّارِ. (3)

5/4.ذَمُّ تَزکِیَةِ النَّفسِ

الکتاب

«أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتِیلاً». 4

الحدیث

3491 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن قالَ:إنّی خَیرُ النّاسِ فهُو مِن

شَرِّ النّاسِ،ومَن قالَ:إنّی فی الجَنّةِ فهُو فی النّارِ. (4)

حدیث

3488 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به عبد اللّه بن مسعود:ای پسر مسعود!هر گاه مردمْ تو را ستودند و گفتند:«روزها روزه می گیری و شب ها عبادت می کنی»و تو چنان نبودی،شادمان مشو؛زیرا خداوند متعال می فرماید:«البته گمان مبر که کسانی که بدانچه کرده اند،شادمانی می کنند و دوست دارند به آنچه نکرده اند،ستایش شوند،قطعا گمان مبر که برای آنان،نجاتی از عذاب است،[که]آنان را عذابی دردناک است».

4/4.هشدار درباره ستودن بدکار

3489 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه بدکارْ ستوده شود،عرش می لرزد و پروردگار به خشم می آید.

3490 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس حکمرانِ ستمگری را مدح گوید و از سرِ چشمداشت به او،خود را در برابرش کوچک و خوار گرداند،هم سفر او به سوی آتش خواهد بود.

5/4.نهی از خودستایی

قرآن

«آیا به کسانی که خویشتن را پاک می شمارند،ننگریسته ای؟[چنین نیست؛]بلکه خداست که هر که را بخواهد،پاک می گردانَد،و به قدر نخِ میان هسته خرمایی ستم نمی بینند».

حدیث

3491 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که بگوید:«من از همه مردم،

بهترم»،بدترینِ مردم است و هر که بگوید:«من بهشتی هستم»،دوزخی است.

ص:1016


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 353 ح 2660. [1]
2- (2) تحف العقول:ص 46.
3- (3) الأمالی للصدوق:ص 513 ح 707. [2]
4- (5) النوادر للراوندی:ص 107 ح 86. [3]

3492 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: أتی یَهودیٌّ النّبیَّ صلی الله علیه و آله،فقامَ بَینَ یَدَیهِ وهُو یُحِدُّ النّظَرَ إلَیهِ فقال:یایَهودیُّ،ما حاجَتُکَ؟قالَ:أنتَ أفضَلُ أم موسَی بنُ عِمرانَ النّبیُّ الّذی کَلّمَهُ اللّهُ،و أنزَلَ علَیهِ التَّوراةَ والعَصا،وفَلَقَ لَهُ البَحرَ،و أظَلَّهُ بالغَمامِ؟فقالَ لَهُ النّبیُّ صلی الله علیه و آله:إنّهُ یُکرَهُ للعَبدِ أن یُزَکّی نَفسَهُ،ولکنّی أقولُ:إنّ آدَمَ علیه السلام لَمّا أصابَ الخَطیئةَ کانت تَوبَتُهُ أن قالَ:اللّهُمّ إنّی أسألُکَ بحَقِّ محمّدٍ وآلِ محمّدٍ لَما غَفَرتَ لی،فغَفَرَها اللّهُ لَهُ. (1)

الفصل الخامس:العزّة

1/5.موجِباتُ العِزِّ

3493 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالی یَقولُ کُلَّ یَومٍ:أنا رَبُّکُمُ العَزیزُ،فمَن أرادَ عِزَّ الدّارَینِ فَلْیُطِعِ العَزیزَ. (2)

3494 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أرادَ أن یَکونَ أعَزَّ النّاسِ فَلْیَتَّقِ اللّهَ عَزَّوجلَّ. (3)

3495 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَفا مِن مَظلِمَةٍ أبدَلَهُ اللّهُ بِها عِزّا فی الدّنیا والآخِرَةِ. (4)

2/5.أذَلُّ النّاسِ

3496 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أذَلُّ النّاسِ مَن أهانَ الناسَ. (5)

3492 . امام صادق علیه السلام: مردی یهودی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و در برابر ایشان ایستاد و به ایشان،خیره شد.پیامبر فرمود:«ای یهودی!چه می خواهی؟».

گفت:تو برتری یا موسی بن عمرانِ پیغمبر؛همو که خدا با او سخن گفت و تورات و عصا به او داد و دریا را برایش شکافت و با ابر بر سرش سایه انداخت؟

پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود:«برای بنده،خوب نیست که خود را بستاید؛امّا[همین قدر]می گویم که وقتی آدم علیه السلام گناه کرد،توبه اش این بود که گفت:"خدایا!به حقّ محمّد و خاندان محمّد،از تو می خواهم که مرا بیامرزی" و خداوند،او را آمرزید».

فصل پنجم:عزّت

1/5.موجبات عزّت

3493 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،هر روز می فرماید:«من،پروردگار عزّتمند شما هستم.پس هر که خواهان عزّتِ دو جهان است،باید که از عزّتمند،فرمان ببرَد».

3494 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که می خواهد عزیزترینِ مردم باشد،باید از خداوند عز و جل پروا داشته باشد.

3495 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از ظلمی که به او شده است،در گذرد،خداوند به جای آن،در دنیا و آخرت،او را عزیز می گردانَد.

2/5.زبون ترینِ مردم

3496 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زبون ترینِ مردم،کسی است که مردم را خوار کند.

ص:1017


1- (1) الأمالی للصدوق:ص 287 ح 320. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 15 ص 784 ح 43101.
3- (3) کنزالفوائد:ج 1 ص 351. [2]
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 182 ح 306. [3]
5- (5) معانی الأخبار:ص 196 ح 1.

الفصل السّادس:الجمال

1/6.الزِّیُّ والتَّجَمُّلُ

الکتاب

«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ». 1

الحدیث

3497 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ یُحِبُّ إذا خَرَجَ عَبدُهُ المؤمنُ إلی أخیهِ أن یَتَهَیَّأ لَهُ و أن یَتَجَمَّلَ. (1)

3498 . عنه صلی الله علیه و آله: لِیَأخُذْ أحدُکُم مِن شارِبهِ والشَّعْرِ الّذی فی أنْفِهِ،ولْیَتَعاهَدْ نَفْسَهُ،فإنَّ ذلک یَزیدُ فی جمَالِهِ. (2)

2/6.ما یَحرُمُ مِنَ التَّجَمُّلِ

3499 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الذَّهَبُ والحَرِیرُ حِلٌّ لإناثِ امّتی وحَرامٌ علی ذُکُورِها. (3)

3500 . عنه صلی الله علیه و آله: الذَّهَبُ حِلیَةُ المُشرکینَ،والفِضَّةُ حِلیَةُ المُسلمینَ. (4)

3/6.إکرامُ الشَّعرِ

3501 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الشَّعرُ الحَسَنُ مِن کِسْوَةِ اللّهِ

فأکْرِموهُ. (5)

فصل ششم:زیبایی

1/6.پوشش و آرایش

قرآن

«[ای پیامبر!]بگو:«زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده،و[نیز]روزی های پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده؟».بگو:«این[نعمت ها]در زندگی دنیا،برای کسانی است که ایمان آورده اند و روز قیامت[نیز]،ویژه آنان است.این گونه،آیات[خود]را برای گروهی که می دانند،به روشنی بیان می کنیم».

حدیث

3497 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،دوست دارد وقتی بنده مؤمنش نزد برادرش می رود،خودش را برای او آماده کند و بیاراید.

3498 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس باید سبیل و موهای بینیِ خود را کوتاه کند و به خودش برسد؛زیرا این کارها بر زیبایی او می افزاید.

2/6.زیورهای حرام

3499 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [پوشیدن]طلا و ابریشم،برای زنان امّت من،حلال است و برای مردان آنها،حرام.

3500 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: طلا،زیور مشرکان است و نقره،زیور مسلمانان.

3/6.رسیدگی به مو

3501 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مویِ زیبا،پوششی خدایی

است.پس به آن،رسیدگی کنید.

ص:1018


1- (2) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 218 ح 640. [1]
2- (3) قرب الإسناد:ص 67 ح 215. [2]
3- (4) کنز العمّال:ج 6 ص 675 ح 17357.
4- (5) کنز العمّال:ج 6 ص 675 ح 17358.
5- (6) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 164 ح 460. [3]

3502 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ اتَّخذَ شَعرا فلیُحْسِنْ وَلایَتَهُ،أو لِیَجُزَّهُ. (1)

4/6.إعفاءُ اللِّحیَّةِ

3503 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أحفُوا الشَّوارِبَ،و أعفوا اللِّحی،ولا تَتَشبَّهوا بالیَهودِ. (2)

3504 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ المَجوسَ جَزُّوا لِحاهُم ووَفَّروا شَوارِبَهُم،وإنّا نَحنُ نَجُزُّ الشَّوارِبَ ونُعفی اللِّحی،وهِیَ الفِطرَةُ. (3)

الفصل السّابع:الهجرة

1/7.عدمُ انقِطاعِ الهِجرَةِ مادامَ الجهاد

3505 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أیُّها النّاس،هاجِروا وتَمَسَّکوا بالإسلامِ؛فإنَّ الهِجرَةَ لا تَنقَطِعُ ما دامَ الجِهادُ. (4)

3506 . عنه صلی الله علیه و آله: لَن تَنقَطِعَ الهِجرَةُ ما قُوتِلَ الکُفّارُ. (5)

3507 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَنقَطِعُ الهِجرَةُ مادامَ العَدُوُّ یُقاتِلُ. (6)

2/7.أفضَلُ مِنَ الهِجرَةِ مَعَ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله

3508 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَمُقامُ أحَدِکُم فی الدُّنیا یَتَکلَّمُ بحَقٍّ یَرُدُّ بهِ باطِلاً،أو یَنصُرُ بهِ حَقّا،أفضَلُ مِن

هِجرَةٍ مَعی. (7)

3502 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مو بگذارد،باید خوب به آن برسد؛و گر نه،کوتاهش کند.

4/6.گذاشتن ریش

3503 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سبیل ها را کوتاه کنید و ریش بگذارید و خود را شبیه یهود نسازید. (8)

3504 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مجوسیان،ریش های خود را می تراشیدند و سبیل هایشان را انبوه می گذاشتند؛ولی ما سبیل ها را می زنیم و ریش می گذاریم و این،مطابق سرشت[آدمی]است.

فصل هفتم:هجرت

1/7.تا جهاد هست،هجرت هم هست

3505 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!مهاجرت کنید و به اسلام،چنگ در زنید؛زیرا تا زمانی که جهاد باشد،هجرتْ قطع نمی شود.

3506 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تا زمانی که با کافران،جنگ می شود،هجرت،هرگز قطع نمی گردد.

3507 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: تا زمانی که جنگ با دشمن وجود دارد،هجرت،قطع نمی شود.

2/7.برتر از هجرت با پیامبر صلی الله علیه و آله

3508 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ماندنِ هر یک از شما در دنیا برای این که سخن حقّی را بگوید تا بِدان،باطلی

را دفع کند یا حقّی را یاری رساند،ارزشش برتر از هجرت با من است.

ص:1019


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 1 ص 129 ح 326.
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 156 ح 421. [1]
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 157 ح 422. [2]
4- (4) کنز العمال:ج 16 ص 656 ح 46260.
5- (5) کنز العمال:ج 16 ص 654 ح 46248.
6- (6) کنز العمال:ج 16 ص 659 ح 46274.
7- (7) کنز العمال:ج 3 ص 80 ح 5589.
8- (8) ظاهرا مقصود،یهود روزگار پیامبر صلی الله علیه و آله است؛چرا که سنّت غالب در یهودیان امروز،دقیقا مطابق توصیه این حدیث است.م.

الفصل الثّامن:المصیبة

1/8.الاسترجاعُ عِندَ المُصِیبَةِ

الکتاب

«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرِینَ* اَلَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ». 1

الحدیث

3509 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أهلَ المُصیبَةِ لَتَنزِلُ بِهِمُ المُصیبَةُ فَیَجزَعُونَ فَیَمُرُّ بهِم مارٌّ مِنَ الناسِ فَیَستَرجِعُ فیکونُ أعظَمَ أجرا مِن أهلِها. (1)

2/8.المُصِیبَةُ بِالوَلَدِ

3510 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن ثَکِلَ ثَلاثَةً مِن صُلبِهِ فاحتَسَبَهُم علی اللّهِ عَزَّوجلَّ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ. (2)

3/8.أدَبُ المُصابِ

3511 . بحار الأنوار عن جابر بن عبداللّه: أخَذَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِیَدِ عبدِ الرحمنِ بنِ عَوفٍ فَأتی إبراهیمَ وهو یَجودُ بنفسِهِ،فَوَضَعَهُ فی حِجرِهِ فقالَ:یا بُنَیَّ،إنّی لا أملِکُ لکَ مِنَ اللّهِ شَیئا،وذَرَفَت عَیناهُ،فقالَ لَهُ عبدُ الرحمنِ:

یا رسولَ اللّهِ،تَبکِی؟أوَلَم تَنهَ عن ِ البُکاءِ؟

قالَ:إنّما نَهَیتُ عن ِ النَّوحِ،عن صَوتَینِ أحمَقَینِ فاجِرَینِ:صوتٌ عِند نِعَمٍ:لَعِبٌ ولَهوٌ ومَزامیرُ شیطانٍ،وصوتٌ عندَ مُصیبَةٍ:خَمْشُ وُجوهٍ وشَقُّ جُیوبٍ ورَنَّةُ شیطانٍ.

إنّما هذهِ رحمَةٌ،مَن لا یَرحَمْ لا یُرحَمْ،لولا أنّهُ أمرٌ حَقٌّ،ووَعدٌ صِدْقٌ،وسَبیلٌ باللّهِ وإنَّ آخِرَنا سَیَلحَقُ أوَّلَنا لَحَزَنّا علَیکَ حُزنا أشَدَّ مِن هذا،وإنّا بکَ لَمَحزُونُونَ،تَبکِی العَینُ،ویَدمَعُ القَلبُ،ولا نَقولُ ما یُسخِطُ الرَّبَّ عَزَّوجلَّ. (3)

فصل هشتم:مصیبت

1/8.استرجاع در هنگام مصیبت

اشاره

(4)

قرآن

«و قطعاً شما را به چیزی از[قبیلِ]ترس و گرسنگی،و کاهشی در اموال و جان ها و محصولات،می آزماییم.و مژده ده شکیبایان را؛[همان]کسانی که چون مصیبتی به آنان برسد،می گویند: «إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ ؛ما از خداییم و به سوی او برمی گردیم»».

حدیث

3509 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [گاه]مصیبتی بر خانواده ای وارد می شود و بی تابی می کنند و همان گاه،ره گذری بر آنان می گذرد و استِرجاع می گوید.اجر این ره گذر،بیشتر از اجر آن مصیبت دیدگان است.

2/8.مصیبت مرگ فرزند

3510 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که در داغ سه فرزند خود،سوگوار شود و[اجر]مرگ آنها را به حساب خداوند عز و جل بگذارد،بهشت بر او واجب می گردد.

3/8.ادب مصیبتْ دیده

3511 . بحار الأنوار به نقل از جابر بن عبد اللّه:پیامبر خدا،دست عبد الرحمن بن عوف را گرفت و نزد ابراهیم آمد که در حال جان دادن بود.پس او را در دامن خود گذاشت و فرمود:«فرزند عزیزم!در

برابر خواست خدا،کاری از من ساخته نیست»و از چشمانش،اشک سرازیر شد.

عبد الرحمن گفت:ای پیامبر خدا!گریه می کنی؟مگر شما خود از گریستن نهی نفرمودی؟

پیامبر خدا فرمود:«من،از نوحه کردن نهی کردم؛از دو صدای احمقانه و زشت:صدایی به هنگام خوشی یعنی لهو و لعب و ساز و آواز شیطانی،و صدایی به هنگام مصیبت یعنی خراشیدن چهره و دریدن گریبان و فریاد شیطانی؛امّا این گریه من،از سرِ رحم و دلسوزی است و کسی که رحم نکند،به او رحم نمی شود.اگر نبود که مرگ،حقّ است و وعده ای است تخلّف ناپذیر و راه خداست که باید رفت و[به ناچار]بازماندگانِ ما به رفتگانمان می پیوندند،هر آینه،بیش از این،برای تو اندوهگین می شدیم.ما برای تو غمگینیم.چشم می گِرید و دلْ اشک می ریزد؛امّا سخنی که خداوند عز و جل را ناخشنود سازد،بر زبان نمی آوریم».

ص:1020


1- (2) الدعوات:ص 286 ح 13.
2- (3) الخصال:ص 180 ح 245.
3- (4) بحار الأنوار:ج 82 ص 90 ح 43. [1]
4- (5) به زبان آوردنِ«إنّا للّهِ و إنّا إلیه راجعون؛ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم».

4/8.البُکاءُ عَلی مَوتِ المؤمنِ

3512 . سنن النسائی عن أبی هریرة: ماتَ مَیِّتٌ مِن آلِ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فاجتَمَعَ النِّساءُ یَبکِینَ علَیهِ فقامَ عمرُ یَنهاهُنَّ ویَطرُدُهُنَّ،فقالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:دَعهُنَّ یا عمرُ،فإنّ العَینَ دامِعةٌ والقَلبَ مُصابٌ والعَهدَ قریبٌ. (1)

5/8.النِّیاحةُ عَلی المَیِّتِ

3513 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النِّیاحَةُ عملُ الجاهِلیَّةِ. (2)

3514 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا بَکی عندَ مَوتِ بعضِ وُلدِهِ،فقیلَ لَهُ:تَبکِی و أنتَ تَنهانا عَنهُ؟!:لَم أنهَکُم عن ِ البُکاءِ،وإنّما نَهَیتُکُم عن ِ النَّوحِ والعَوِیلِ. (3)

4/8.گریستن بر مرگ مؤمن

3512 . سنن النسائی به نقل از ابو هُرَیره:یکی از افراد خاندان پیامبر خدا در گذشت.زن ها جمع شده بودند و بر او می گریستند،که عمر برخاست و آنان را از گریستن،نهی کرد و شروع به متفرّق کردن آنها نمود.پیامبر خدا فرمود:«ای عمر!رهایشان کن؛چرا که چشم،اشکبار است و دل،مصیبت دیده و داغشان تازه است».

5/8.نوحه کردن برای مُرده

3513 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شیون کردن،کار جاهلیت است.

3514 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وقتی که در مرگ یکی از فرزندانش گریست و به ایشان گفته شد:شما،ما را از گریستن،نهی می کنی و خود می گریی؟!:من،شما را از گریستن نهی نکردم؛بلکه از نوحه کردن،منع کردم.

ص:1021


1- (1) سنن النسائی:ج 4 ص 19.
2- (2) بحار الأنوار:ج 82 ص 103 ح 50. [1]
3- (3) دعائم الإسلام:ج 1 ص 225. [2]

6/8.ما یُهَوِّنُ المَصائِبَ

3515 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن زَهِدَ فی الدنیا هانَت علَیهِ المُصیباتُ. (1)

3516 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: إذا اصِبتَ بمُصیبَةٍ فاذکُرْ مَصابَکَ برسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله؛فإنَّ الناسَ لَم یُصابُوا بمِثلِهِ أبدا،ولن یُصابُوا بِمِثلِهِ أبدا. (2)

7/8.تَعزِیَةُ المُصابِ

3517 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن عَزّی مُصابا کانَ لَهُ مِثلُ أجرِهِ. (3)

3518 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن عَزّی أخاهُ المُؤمِنَ فی(مِن)مُصیبَةٍ کَساهُ اللّهُ عَزَّوجلَّ حُلَّةً خَضراءَ یُحبَرُ بِها یَومَ القِیامَةِ. (4)

الفصل التّاسع:الوصیّة

1/9.الحَثُّ عَلی الوَصِیَّةِ

الکتاب

«کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ». 5

الحدیث

3519 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما حَقُّ امرئٍ مُسلمٍ لَهُ شَیءٌ یُریدُ

أن یُوصِیَ فیهِ یَبِیتُ لَیلَتَینِ إلّا وَصیَّتُهُ مَکتوبَةٌ عِندَهُ. (5)

6/8.آنچه مصیبت ها را آسان می کند

3515 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که از دنیا دل بر کنَد،مصیبت ها بر او آسان می شوند.

3516 . امام صادق علیه السلام: هر گاه مصیبتی به تو رسید،مصیبت[رحلت]پیامبر خدا را به یاد بیاور؛زیرا مردم،هرگز مصیبتی چون مصیبت[رحلت]پیامبر خدا به خود ندیده اند و هیچ گاه هم چنان مصیبتی نخواهند دید.

7/8.تسلیت دادن به سوگوار

3517 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که سوگواری را تسلیت دهد،اجری همانند اجر او دارد.

3518 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که برادر مؤمن خود را در سوگی تسلّا دهد،خداوند عز و جل در روز قیامت،تن پوشی سبز رنگ و شادی آور،بر او می پوشانَد.

فصل نهم:وصیّت

1/9.تشویق به وصیّت کردن

قرآن

«بر شما مقرّر شده است که چون یکی از شما را مرگ فرا رسد،اگر مالی بر جای می گذارد،برای پدر و مادر و خویشاوندان[خود]،به طور پسندیده وصیّت کند.[این کار،]حقّی است بر[عهده]پرهیزگاران».

حدیث

3519 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسلمانی که مالی دارد و می خواهد در آن،وصیّت کند،حق ندارد دو شب را سپری کند،مگر این که وصیّتش،نوشته شده

نزد او باشد.

ص:1022


1- (1) کنز الفوائد:ج 2 ص 163. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 681 ح 1448. [2]
3- (3) الکافی:ج 3 ص 205 ح 2. [3]
4- (4) مسکّن الفؤاد:ص 106.
5- (6) کنز العمال:ج 16 ص 613 ح 46052.

3520 . عنه صلی الله علیه و آله: ما یَنبَغی لامرئٍ مُسلمٍ أن یَبِیتَ لَیلَةً إلّا ووَصیَّتُهُ تَحتَ رأسِهِ. (1)

3521 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن ماتَ علی وَصیَّةٍ ماتَ علی سَبیلٍ وسُنَّةٍ،وماتَ علی تُقیً وشَهادَةٍ،وماتَ مَغفورا لَهُ. (2)

3522 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ عَزَّوجلَّ أعطاکُم ثُلُثَ أموالِکُم عِندَ وَفاتِکُم زِیادَةً فی أعمالِکُم. (3)

3523 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّهَ تعالی تَصَدَّقَ علَیکُم عِندَ وَفاتِکُم بِثُلُثِ أموالِکُم؛زِیادَةً لَکُم فی أعمالِکُم. (4)

2/9.أدَبُ الوَصیَّةِ

الکتاب

«وَ وَصّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللّهَ اصْطَفی لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ* أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ». 5

الحدیث

3524 . فلاح السائل عن الحسن بن إبراهیم بن عبداللّه عن الإمامِ الصّادقِ علیه السلام عَن آبائهِ علیهم السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مَن

لَم یُحسِنِ الوَصیَّةَ عِندَ مَوتِهِ کانَ نَقصا فی عَقلِهِ ومُرُوَّتِهِ.قالوا:یا رسولَ اللّهِ،وکَیفَ الوَصیَّةُ؟قالَ:إذا حَضَرَتهُ الوَفاةُ واجتَمَعَ النّاسُ إلَیهِ قالَ:اللّهُمّ فاطِرَ السَّماواتِ والأرضِ عالِمَ الغَیبِ والشَّهادَةِ الرَّحمنُ الرَّحیمُ،إنّی أعهَدُ إلَیکَ فی دارِ الدُّنیا أنّی أشهَدَ أن لا إلهَ إلّا أنتَ وَحدَکَ لا شَریکَ لَکَ،و أنّ محمّدا صلی الله علیه و آله عَبدُکَ ورَسولُکَ،و أنّ السّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیبَ فیها،و أنَّکَ تَبعَثُ مَن فی القُبورِ،و أنّ الحِسابَ حَقٌّ،و أنّ الجَنَّةَ حَقٌّ،وما وَعَدَ اللّهُ فیها مِن النَّعیمِ من المَأکَلِ والمَشرَبِ والنِّکاحِ حَقٌّ،و أنّ النّارَ حَقٌّ،و أنّ الإیمانَ حَقٌّ،و أنّ الدِّینَ کما وَصَفتَ،و أنّ الإسلامَ کما شَرَعتَ،و أنّ القَولَ کما قُلتَ،و أنّ القرآنَ کما أنزَلتَ،و أنّکَ أنتَ اللّهُ الحَقُّ المُبینُ.

و أنّی أعهَدُ إلَیکَ فی دارِ الدُّنیا أنّی رَضِیتُ بِکَ رَبّا،وبالإسلام دِینا،وبمحمّدٍ صلی الله علیه و آله نَبیّا،وبعَلیٍّ إماما،وبالقرآنِ کِتابا،و أنّ أهلَ بَیتِ نَبیِّکَ علَیهِ وعلَیهِمُ السّلامُ أئمَّتی.اللّهُمّ أنتَ ثِقَتی عِندَ شِدَّتی،ورَجائی عِندَ کُربَتی،وعُدَّتی عِندَ الاُمورِ الّتی تَنزِلُ بِی،و أنتَ وَلِیِّی فی نِعمَتی،وإلهی وإلهُ آبائی،صَلِّ علی محمّدٍ وآلِهِ،ولا تَکِلْنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَدا،وآنِسْ فی قَبری وَحشَتی،واجعَلْ لِی عِندَکَ عَهدا یَومَ ألقاکَ مَنشورا.

فهذا عَهدُ المَیِّتِ یَومَ یُوصِی بحاجَتِهِ،والوَصیَّةُ حَقٌ علی کُلِّ مُسلمٍ.

قالَ أبو عبدِاللّهِ علیه السلام:وتَصدیقُ هذا فی سُورَةِ مَریمَ قولُ اللّهِ تبارکَ وتعالی: «لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً» (5)وهذا هُو العَهدُ.

وقالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله لعلیٍّ علیه السلام:تَعَلَّمْها أنتَ وعَلِّمْها أهلَ بَیتِکَ وشِیعَتَکَ.قالَ:وقالَ علیه السلام:عَلَّمَنِیها جَبرئیلُ. (6)

3520 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر هیچ مسلمانی سزاوار نیست که شبی را سپری کند،مگر این که وصیّتش زیرِ سرش باشد.

3521 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس با وصیّتی بمیرد،بر راه و سنّت[پیامبر صلی الله علیه و آله]و بر پرهیزگاری و شهادت،مُرده و آمرزیده گشته است.

3522 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند عز و جل برای افزونیِ[ثواب]اعمال شما،[اجازه انفاق و تصرّف در]یکْ سومِ اموالتان را هنگام وفات،به شما عطا فرموده است.

3523 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال،یکْ سوم اموال شما را هنگام وفاتتان به شما تفضّل کرده است تا بدین وسیله،بر[ثواب]اعمال شما بیفزاید.

2/9.روش وصیّت کردن

قرآن

«و ابراهیم و یعقوب،پسران خود را به همان[آیین]سفارش کردند[و هر دو در وصیّتشان چنین گفتند:]«ای پسران من!خداوند،برای شما این دین را برگزید.پس،البته نباید جز مسلمان بمیرید».آیا وقتی که مرگ یعقوب فرا رسید،حاضر بودید؟هنگامی که به پسران خود گفت:«پس از من،چه را خواهید پرستید؟».گفتند:«معبود تو،و معبود پدرانت،ابراهیم و اسماعیل و اسحاق،معبودی یگانه را می پرستیم و در برابر او تسلیم هستیم»».

حدیث

3524 . فلاح السائل به نقل از حسن بن ابراهیم بن عبد اللّه از امام صادق،از پدرانش علیهم السلام:پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«هر کس هنگام فوت خود،نیکو وصیّت نکند،این کار،نقصی در عقل و مروّت اوست».

گفتند:ای پیامبر خدا!وصیّت،چگونه است؟

فرمود:«چون کسی زمان مرگش فرا رسد و مردم(کسان و خویشان او)پیرامونش جمع شدند،بگوید:"ای خدای آفریننده آسمان ها و زمین،دانای نهان و آشکار،بخشنده مهربان!من در این سرای دنیا،در پیشگاه تو پیمان می بندم و گواهی می دهم که:"هیچ خدایی جز تو نیست که یگانه و بی شریکی.محمّد صلی الله علیه و آله بنده و فرستاده توست و قیامت،آمدنی است و شکّی در آن نیست و تو،خفتگانِ گورها را بر می انگیزی.حساب،راست است و بهشت،راست است و نعمت های بهشتی،از خوردنی و نوشیدنی و زناشویی که خداوند به آنها وعده داده،همگی راست اند و دوزخ،راست است و ایمان،راست است.دین،چنان است که تو وصف کرده ای و اسلام،همان گونه است که تو تشریع فرموده ای و سخن،همان است که تو گفته ای و قرآن،چنان است که تو نازل کرده ای و تو،همان خداوند حقیقی و آشکار هستی.

من در این سرای دنیا،نزد تو پیمان می بندم که:تو را به پروردگاری پذیرفته ام و اسلام را دین خود و محمّد صلی الله علیه و آله را به پیامبری و علی علیه السلام را به امامت و قرآن را به عنوان کتاب آسمانی خود،پذیرفته ام که اهل بیت پیامبر تو که بر او و آنان،سلام باد امامان من هستند.

بارخدایا!در هنگام سختی ام،تو تکیه گاه من هستی و به هنگام غم و اندوهم،تویی امید من و به گاه گرفتاری هایی که به من هجوم می آورند،تویی نیروی ذخیره من و تویی ولیّ نعمت من وخدای من و خدای پدران من.بر محمّد و خاندان او درود فرست و هرگز،چشم بر هم زدنی،مرا به خودم وا مگذار و هنگام تنهایی ام در قبر،تو مونس من باش و

در آن روز که با تو دیدار می کنم،از خودت به من پیمانی دِه".

و این پیمانِ میّت است در روزی که وصیّت می کند.وصیّت،حقّی است بر ذمّه هر مسلمانی».

مؤیّد این وصیّت،این سخن خداوند تبارک و تعالی در سوره مریم است که می فرماید:«اختیار شفاعت ندارند،مگر کسی که از جانب[خدای]رحمان،پیمانی گرفته است»و این،همان پیمان است.

و پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود:«این وصیّت را بیاموز و آن را به خاندان و پیروانت نیز تعلیم دِه»و فرمود:«این را جبرئیل علیه السلام به من تعلیم داد».

ص:1023


1- (1) روضة الواعظین:ص 529. [1]
2- (2) کنز العمال:ج 16 ص 613 ح 46050.
3- (3) کنز العمال:ج 16 ص 613 ح 46055.
4- (4) کنز العمال:ج 16 ص 615 ح 46064.
5- (6) مریم:87. [2]
6- (7) فلاح السائل:ص 144 ح 4. [3]

ص:1024

3/9.النَّهیُ عَنِ الإضرارِ فی الوَصیّةِ

3525 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الإضرارُ فی الوَصیَّةِ مِن الکَبائرِ. (1)

الفصل العاشر:السؤال

1/10.النَّهیُ عَن سُؤالِ النّاسِ

الکتاب

«لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ». 2

الحدیث

3526 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لأبی ذرّ:یا أبا ذَرٍّ،إیّاکَ والسؤالَ فإنّهُ ذُلٌّ حاضرٌ،وفَقرٌ تَتَعَجَّلُهُ،وفیهِ حِسابٌ طَویلٌ یَومَ القِیامَةِ. (2)

3/9.نهی از ضرر زدن در وصیّت

3525 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ضرر زدن[به وارث]در وصیّت،از گناهان کبیره است.

فصل دهم:نیازخواهی

1/10.نهی از نیازخواهی از مردم

قرآن

«[این صدقات]برای آن[دسته از]نیازمندانی است که در راه خدا،فرو مانده اند و نمی توانند[برای تأمین هزینه زندگی،]در زمینْ سفر کنند.از شدّت خویشتنداری،فرد بی اطّلاع،آنان را توانگر می پندارد.آنها را از سیمایشان می شناسی.با اصرار،[چیزی]از مردم نمی خواهند.و هر مالی[به آنان]انفاق کنید،قطعاً خدا از آن،آگاه است».

حدیث

3526 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!زنهار از سؤال(/گدایی)،که در دنیا،مایه خواری و فقر است و در روز قیامت،حسابش طولانی است.

ص:1025


1- (1) کنز العمال:ج 16 ص 616 ح 46069.
2- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 375 ح 5762.

2/10.النَّهیُ عَن سُؤالِ غَیر اللّهِ

3527 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعلیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،لأن ادخِلَ یَدِی فی فَمِ التِّنِّینِ إلی المَرْفَقِ أحَبُّ إلَیَّ مِن أن أسألَ مَن لَم یَکُن ثُمَّ کانَ. (1)

3528 . عنه صلی الله علیه و آله لأبی ذرّ:یا أبا ذرّ،...إذا سَألتَ فَاسألِ اللّهَ عز و جل،وإذا استَعَنتَ فاستَعِن بِاللّهِ. (2)

3/10.الحَثُّ عَلی الاستِغناءِ عَنِ النّاسِ

3529 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن سَألَنا أعطَیناهُ،ومَنِ استَغنی أغناهُ اللّهُ. (3)

3530 . عنه صلی الله علیه و آله: لو أنّ أحَدَکُم یَأخُذُ حَبلاً فَیَأتِی بِحُزْمَةِ حَطَبٍ علی ظَهرِهِ فَیَبِیعُها فَیَکُفُّ بها وَجهَهُ خَیرٌ لَهُ مِن أن یَسألَ. (4)

4/10.التَّحذِیرُ عَن رَدِّ السّائِلِ

الکتاب

«وَ أَمَّا السّائِلَ فَلا تَنْهَرْ». 5

الحدیث

3531 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَرُدُّوا السائلَ ولَو بظِلفٍ مُحْرَقٍ. (5)

3532 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَقطَعُوا علی السائلِ مَسألَتَهُ فلَولا أنَّ المَساکینَ یَکذِبُونَ ما أفلَحَ مَن رَدَّهُم. (6)

2/10.نهی از نیازخواهی از غیر خدا

3527 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام:ای علی!اگر دست خود را تا آرنج،در دهان افعی کنم،برایم خوش تر از آن است که از تازه به دوران رسیده،چیزی بخواهم.

3528 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابو ذر:ای ابو ذر!...هر گاه چیزی طلبیدی،از خداوند عز و جل بطلب و هر گاه کمک خواستی،از خدا،کمک بخواه.

3/10.ترغیب به بی نیازی از مردم

3529 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که از ما چیزی بخواهد،به او می دهیم،و هر که بی نیازی جوید،خداوند،او را بی نیاز می گردانَد.

3530 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر هر یک از شما ریسمانی بر گیرد و پشته ای هیزم بیاورد و بفروشد و با این کار،آبروی خود را حفظ کند،بهتر از آن است که دستِ نیازخواهی دراز کند.

4/10.هشدار درباره رد کردن نیازخواه

قرآن

«و نیازخواه را مَران».

حدیث

3531 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نیازخواه را نومید بر نگردانید،حتّی اگر با پاچه سوخته[ی گوسفندی]باشد.

3532 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خواهش نیازخواه را رد نکنید.اگر دروغگوییِ مستمندان نبود،دستِ رد زننده به سینه آنان،هرگز رستگار نمی شد.

ص:1026


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 373 ح 5762.
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 377 ح 2661. [1]
3- (3) الکافی:ج 2 ص 138 ح 2. [2]
4- (4) عدة الداعی:ص 90. [3]
5- (6) جامع الأخبار:ص 385 ح 1074.
6- (7) الکافی:ج 4 ص 15 ح 1. [4]

الفصل الحادی عشر:الأکل

1/11.واجِباتُ الأکلِ

أ حِلِّیَّةُ الطَّعامِ

الکتاب

«فَکُلُوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلالاً طَیِّباً وَ اشْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیّاهُ تَعْبُدُونَ». 1

الحدیث

3533 . رسول اللّهِ صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ الحَلالَ،قامَ عَلی رَأسِهِ مَلَکٌ یَستَغفِرُ لَهُ حَتّی یَفرُغَ مِن أکلِهِ. (1)

3534 . عنه صلی الله علیه و آله: مَثَلُ المُؤمِنِ کَمَثَلِ النَّحلةِ؛أکَلَت طَیِّبا،ووَضَعَت طَیِّبا. (2)

ب اجتِنابُ الحَرامِ

3535 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ،لَأَن یَأخُذَ أحَدُکُم...تُرابا فَیَجعَلَهُ فِی فیهِ،خَیرٌ لَهُ مِن أن یَجعَلَ فِی فیهِ ما حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ. (3)

3536 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ حَرَّمَ الجَنَّةَ أن یَدخُلَها جَسَدٌ غُذِّیَ بِحَرامٍ. (4)

3537 . عدّة الداعی عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: العِبادَةُ مَعَ أکلِ الحَرامِ کَالبِناءِ عَلَی الرَّملِ.وقیلَ:عَلَی الماءِ. (5)

فصل یازدهم:خوردن

1/11.بایسته های غذا خوردن

الف حلال بودن غذا
قرآن

«پس،از آنچه خدا شما را روزی کرده است،حلال و پاکیزه بخورید،و نعمت خدا را-اگر تنها او را می پرستید-شکر بگزارید».

حدیث

3533 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که غذای حلال بخورَد،فرشته ای بالای سرش می ایستد و تا آن گاه که از خوردنْ فراغت یابد،برای او طلب آمرزش می کند.

3534 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،مانند زنبور عسل است که پاک می خورد و پاک تولید می کند.

ب دوری کردن از لقمه حرام

3535 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سوگند به آن که جانم در دست اوست،اگر یکی از شما...مُشتی خاک بردارد و در دهان خویش نهد،بهتر از آن است که آنچه را خداوند حرام کرده است،در دهانش نهد.

3536 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،وارد شدن به بهشت را بر جسمی که با حرام تغذیه شده،حرام(ممنوع)کرده است.

3537 . عدّة الداعی به نقل از پیامبر خدا:عبادت کردن با حرامخواری،چون ساختن بنا بر روی ماسه(و به نقلی:بر آب)است.

ص:1027


1- (2) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 320 ح 1028. [1]
2- (3) المستدرک علی الصحیحین:ج 1 ص 147 ح 253.
3- (4) مسند ابن حنبل:ج 3 ص 68 ح 7493. [2]
4- (5) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 61. [3]
5- (6) عدّة الداعی:ص 141. [4]

ج اجتِنابُ التَّناوُلِ مِن آنِیَةِ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ

3538 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: آنِیَةُ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ مَتاعُ الَّذینَ لا یوقِنونَ. (1)

د اجتِنابُ التَّناوُلِ مِن مائِدَةٍ یُشرَبُ عَلَیهَا الخَمرُ

3539 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ یُؤمِنُ بِاللّهِ وَالیَومِ الآخِرِ،فَلا یَأکُلُ عَلی مائِدَةٍ یُشرَبُ عَلَیهَا الخَمرُ. (2)

3540 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ یُؤمِنُ بِاللّهِ وَالیَومِ الآخِرِ،فَلا یَقعُدُ عَلی مائِدَةٍ یُشَربُ عَلَیها الخَمرُ. (3)

2/11.وَجَباتُ الأکلِ

أ التَّأکیدُ عَلی تَبکیرِ الغَداءِ وَالنَّهیُ عَن تَرکِهِ

3541 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أرادَ البَقاءَ ولا بَقاءَ فَلیُباکِرِ الغَداءَ،وَلیُجَوِّدِ الحِذاءَ،وَلیُخَفِّفِ الرِّداءَ،وَلیُقِلَّ مُجامَعَةَ النِّساءِ. (4)

ب التَّأکیدُ عَلی العَشاءِ وَالنَّهیُ عَن تَرکِهِ

3542 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَدَعُوا العَشاءَ ولَو بِکَفٍّ مِن تَمرٍ؛فَإِنَّ تَرکَهُ یُهرِمُ. (5)

3543 . عنه صلی الله علیه و آله: تَعَشَّوا ولَو بِکَفٍّ مِن حَشَفٍ؛فَإِنَّ تَرکَ العَشاءِ مَهرَمَةٌ. (6)

ج اجتناب از غذا خوردن در ظرف های زرّین و سیمین

3538 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ظرف های طلا و نقره،کالای کسانی است که یقین ندارند.

د اجتناب از غذا خوردن بر سفره ای که در آن،شراب نوشیده می شود

3539 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد،از سفره ای که بر سر آن شراب نوشیده می شود،غذا نمی خورد.

3540 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به خدا و روز قیامت ایمان دارد،بر سرِ سفره ای که در آن شراب نوشیده می شود،نمی نشیند.

2/11.وعده های غذا

الف تأکید بر صبحانه خوردن در صبح زود و نهی از ترک آن

3541 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که خواهان ماندن است و البتّه ماندنی در کار نیست،باید صبح زود صبحانه بخورد،کفش خوب[و مناسب]بپوشد،رَدای سبک برگیرد،و از همبستری با زنان بکاهد.

ب تأکید بر خوردن شام و نهی از ترک آن

3542 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوردن شام را ترک نکنید و حتّی اگر شده،مُشتی خرما تناول کنید؛زیرا ترک شام،پیری می آورد.

3543 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شام بخورید،ولو مُشتی خرما خشکه باشد؛چرا که نخوردن شام،مایه پیری است.

ص:1028


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 353 ح 4239.
2- (2) الکافی:ج 6 ص 268 ح 2. [1]
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 5 ص 101 ح 14657. [2]
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 555 ح 4902.
5- (5) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1113 ح 3355.
6- (6) سنن الترمذی:ج 4 ص 287 ح 1856. [3]

ج وَجبَةٌ فی الیَومِ

3544 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ فی الیَومِ مَرَّةً لَم یَکُن جائِعاً،ومَن أکَلَ مَرَّتَینِ لَم یَکُن عابِداً،ومَن أکَلَ ثَلاثَ مَرّاتٍ اربُطوهُ مَعَ الدَّوابِّ! (1)

3545 . شعب الإیمان عن عائشة: رَآنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله و أنَا آکُلُ فی یَومٍ مَرَّتَینِ،فَقالَ:

یا عائِشَةُ،اتَّخَذتِ الدُّنیا بَطنَکِ!أکثَرُ مِن أکلَةٍ کُلَّ یَومٍ سَرَفٌ،وَاللّهُ لا یُحِبُّ المُسرِفینَ. (2)

ج یک وعده در روز

3544 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در روز،یک وعده بخورد،گرسنه نیست،و هر کس دو وعده بخورد،عابد نیست،و هر کس سه وعده بخورد،او را با چارپایان ببندید.

3545 . شعب الإیمان به نقل از عایشه:پیامبر خدا مشاهده کرد که من،روزی دو وعده می خورم.فرمود:«ای عایشه!دنیا را شکم خود کرده ای!بیش از یک وعده در روز خوردن،اسراف است و خداوند،اسرافکاران را دوست ندارد».

ص:1029


1- (1) المواعظ العددیّة:ص 127.
2- (2) شعب الإیمان:ج 5 ص 32 ح 5665. [1]
سخنی درباره احادیث وعده های غذا

احادیث رسیده از پیشوایان درباره«وعده های غذا»،به پنج دسته تقسیم می شوند:

1.آنچه با الهام گرفتن از قرآن در مورد چگونگی غذا خوردن بهشتیان،به دو وعده غذا در صبح و شام،توصیه نموده است؛

2.آنچه بر خوردن صبحانه و نهی از ترک آن،تأکید دارد؛

3.آنچه بر خوردن شام و نهی از ترک آن،بویژه در افراد مُسن،تأکید نموده است؛

4.آنچه بر یک بار غذا خوردن در روز،تأکید دارد؛

5.آنچه به سه وعده غذا در دو روز،توصیه نموده است.

احادیث دسته اوّل،دوم و سوم،نه تنها تعارضی با یکدیگر ندارند،بلکه مؤیّد همدیگرند؛زیرا دسته اوّل،به دو وعده غذا خوردن در صبح و شام،توصیه می کند و دسته دوم و سوم،تأکید دارند که صبحانه و شام نباید ترک شوند.

دسته چهارم هم با دسته های قبلی اش معارض نیست؛زیرا تصریح می کند که در روز،یک وعده غذا کافی است و دسته های اوّل تا سوم به دو وعده در صبح و شام توصیه دارند.

امّا تنها حدیث قرار گرفته در دسته پنجم که به سه وعده غذا در دو روز توصیه می کند، (1)هم از نظر سند ضعیف است(زیرا منقول از کتاب طبّ الرضا علیه السلام است و استناد این کتاب به امام رضا علیه السلام ثابت نیست)،و هم از نظر دلالت(زیرا مخاطب آن،مأمون عبّاسی است و ممکن است توصیه یاد شده برای شخص او باشد).

بنا بر این،جمع بندی احادیث گذشته،این می شود که دو بار غذا خوردن در روز(صبح و شام)برای تداوم سلامت بدن،سودمند است،چنان که بهشتیان نیز که در خانه سلامت،زندگی جاوید دارند،در همین دو وقت،غذا تناول می نمایند: «وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیها بُکْرَةً وَ عَشِیًّا ؛و روزی هایشان،صبح و شام،در آن جا[آماده]است».

ص:1030


1- (1) آن حدیث،این است:امام رضا علیه السلام فرمود:«مقدار بایسته در خوراک،آن است که چون هشت ساعت از روز می گذرد،یک بار غذا بخوری،یا در دو روز،سه وعده غذا میل کنی[،بدین ترتیب که]:در پگاه نخستین روز،ناشتایی بخوری.سپس در همان روز،شام بخوری و سپس چون دیگر روز فرا رسید،پس از گذشت هشت ساعت از آغاز روز،یک وعده دیگر بخوری و در آن روز،تو را به شام،نیازی نیست.جدّ من محمّد صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام چنین فرمود که:[از هر دو روز،]در یک روزش،یک وعده و در روز دیگرش دو وعده باشد...»(طبّ الإمام الرضا علیه السلام:ص 15،بحار الأنوار:ج 62 ص 311).

3/11.قِلَّةُ الأکلِ

أ الحَثُّ عَلَی قِلَّةِ الأَکلِ

3546 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ أهلَ البَیتِ لَیَقِلُّ طُعمُهُم؛فَتَستَنیرُ بُیوتُهُم. (1)

3547 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن کَثُرَ تَسبیحُهُ وتَمجیدُهُ،وقَلَّ طَعامُهُ وشَرابُهُ ومَنامُهُ،اشتاقَتهُ المَلائِکَةُ. (2)

3548 . عنه صلی الله علیه و آله: خَفِّفوا بُطونَکُم وظُهورَکُم لِقِیامِ الصَّلاةِ. (3)

ب فَوائِدُ قِلَّةِ الأَکلِ الظّاهِرِیَّةُ

3549 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: امُّ جَمیعِ الأَدوِیَةِ قِلَّةُ الأَکلِ. (4)

3550 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قَلَّ طُعمُهُ صَحَّ بَدَنُهُ،وصَفا قَلبُهُ.ومَن کَثُرَ طُعمُهُ سَقِمَ بَدَنُهُ،وقَسا قَلبُهُ. (5)

3551 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أقَلَّ الرَّجُلُ الطُّعمَ،مُلِئَ جَوفُهُ نوراً. (6)

3552 . عنه صلی الله علیه و آله: جاهِدوا أنفُسَکُم بِقِلَّةِ الطَّعامِ وَالشَّرابِ،تُظِلَّکُمُ المَلائِکَةُ،ویَفِرَّ عَنکُمُ الشَّیطانُ. (7)

3553 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَدخُلُ مَلَکوتَ السَّماواتِ وَالأَرضِ مَن مَلَأَ بَطنَهُ. (8)

3/11.کم خوری

الف تشویق به کم خوری

3546 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اهل بیت،خوراکشان اندک است و از این رو،خانه هایشان نورانی است.

3547 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که تسبیح و تمجیدش[از خداوند متعال]بسیار،و خور و خوابش اندک باشد،فرشتگانْ مشتاق او می شوند.

3548 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شکم هایتان و پشت هایتان را برای خواندن نماز،سبُک کنید. (9)

ب فواید جسمانی کم خوردن

3549 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مادرِ همه دواها،کم خوری است.

3550 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که کم بخورد،بدنش سالم می ماند و صفای دل می یابد،و کسی که زیاد بخورد،بدنش بیمار می شود و دلش سخت می گردد.

3551 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه آدمی کم خورد،درونش پُر از نور می شود.

3552 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با کم خوردن و کم نوشیدن،به جهاد با نفْس های خویش بپردازید تا فرشتگان بر شما سایه افکنند و شیطان از شما بگریزد.

3553 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که شکمش را پُر کند،به ملکوت آسمان ها و زمین،وارد نمی شود.

ص:1031


1- (1) المعجم الأوسط:ج 5 ص 229 ح 5165.
2- (2) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 116. [1]
3- (3) حلیة الأولیاء:ج 7 ص 255.
4- (4) المواعظ العددیّة:ص 213.
5- (5) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 229. [2]
6- (6) الفردوس:ج 1 ص 290 ح 1138.
7- (7) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 122. [3]
8- (8) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 100. [4]
9- (9) یعنی:کم بخورید و کم بخوابید و برای نماز شب و عبادت برخیزید.م.

4/11.کَثرَةُ الأکلِ

أ ذَمُّ النَّهَمِ

3554 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعاءً شَرّاً مِن بَطنٍ.حَسبُ الآدَمِیِّ لُقَیماتٌ یُقِمنَ صُلبَهُ؛فَإِن غَلَبَتِ الآدَمِیَّ نَفسُهُ،فَثُلُثٌ لِلطَّعامِ،وثُلُثٌ لِلشَّرابِ،وثُلُثٌ لِلنَّفَسِ. (1)

3555 . عنه صلی الله علیه و آله: سَیَکونُ مِن بَعدی سُنَّةٌ؛یَأکُلُ المُؤمِنُ فی مِعاءٍ واحِدٍ،ویَأکُلُ الکافِرُ فی سَبعَةِ أمعاءٍ. (2)

3556 . الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکر حَدیثِ مِعراج النَّبِیّ صلی الله علیه و آله:قالَ اللّهُ تَعالی:...یا أحمَدُ،أبغِضِ الدُّنیا و أهلَها،و أحِبَّ الآخِرَةَ و أهلَها.

قالَ:یا رَبِّ،ومَن أهلُ الدُّنیا،ومَن أهلُ الآخِرَةِ؟

قالَ:أهلُ الدُّنیا مَن کَثُرَ أکلُهُ وضِحکُهُ ونَومُهُ وغَضَبُهُ. (3)

ج مَضارُّ النَّهَمِ

3557 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تُمیتُوا القُلوبَ بِکَثرَةِ الطَّعامِ وَالشَّرابِ؛فَإِنَّ القُلوبَ تَموتُ کَالزُّروعِ إذا کَثُرَ عَلَیهَا الماءُ. (4)

3558 . عنه صلی الله علیه و آله: لا تَشبَعوا فَیُطفَأَ نورُ المَعرِفَةِ مِن قُلوبِکُم. (5)

4/11.پُرخوری

الف نکوهش پُرخوری و شکمبارگی

3554 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدمی،ظرفی بدتر از شکم را پُر نکرده است.انسان را چند لقمه ای که او را سرِ پا نگه دارد،بس است،و اگر نفْس انسان بر او غلبه کرد[و خویشتندار نبود]،پس یکْ سوم[معده اش]برای غذا باشد و یکْ سومش برای آب و یکْ سوم دیگرش برای نفَس.

3555 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پس از من،این رسم پدید خواهد آمد که مؤمن،در یک روده بخورد و کافر،در هفت روده.

3556 . امام علی علیه السلام در بیان حدیث معراج پیامبر صلی الله علیه و آله:خداوند متعال فرمود:«...ای احمد!از دنیا و اهل آن،بیزار باش و آخرت و اهل آن را دوست بدار».

گفت:ای پروردگار من!اهل دنیا کیست و اهل آخرت،چه کسی است؟

فرمود:«اهل دنیا،کسی است که پُرخور و پُرخنده و پُرخواب و پُر خشم باشد».

ج ضررهای پُر خوری

3557 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با خوردن و نوشیدن زیاد،دل ها را نمیرانید؛چرا که دل ها نیز می میرند،همچنان که زراعت هر گاه زیاد آب بُخورَد،از بین می رود.

3558 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: معده هایتان را از غذا سیر نکنید،که نور معرفت در دل هایتان خاموش می شود.

ص:1032


1- (1) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1111 ح 3349.
2- (2) الکافی:ج 6 ص 268 ح 1. [1]
3- (3) إرشاد القلوب:ص 199 201. [2]
4- (4) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 320 ح 1025. [3]
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 320 ح 1026. [4]

3559 . عنه صلی الله علیه و آله: نورُ الحِکمَةِ الجوعُ،وَالتَّباعُدُ مِنَ اللّهِ الشِّبَعُ. (1)

3560 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ أکثَرَ النّاسِ شِبَعاً فی الدُّنیا،أطوَلُهُم جوعاً یَومَ القِیامَةِ. (2)

3561 . عنه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وَالبِطنَةَ؛فَإِنَّها مَفسَدَةٌ لِلبَدَنِ،ومَورَثَةٌ لِلسَّقَمِ،ومَکسَلَةٌ لِلعِبادَةِ. (3)

5/11.أفضَلُ الأطعِمَةِ

أ ما کانَ مِن کَدِّ الیَدِ

3562 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما أکَلَ أحَدٌ مِنکُم طَعاما فی الدُّنیا خَیرا لَهُ مِن أن یَأکُلَ مِن عَمَلِ یَدَیهِ. (4)

ب ما یَشتَهیهِ الأَهلُ

3563 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المُؤمِنُ یَأکُلُ بِشَهوَةِ أهلِهِ،وَالمُنافِقُ یَأکُلُ أهلُهُ بَشَهوَتِهِ. (5)

ج ما لَم یَکُن مُؤذِیا

3564 . الإمام الصادق علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مَن أکَلَ مِن هذَا الطَّعامِ فَلا یَدخُل مَسجِدَنا یَعنِی الثّومَ ولَم یَقُل إنَّهُ حَرامٌ. (6)

3565 . سنن ابن ماجة عن جابر: إنَّ نَفَرا أتَوُا النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله

فَوَجَدَ مِنهُم ریحَ الکُرّاثِ،فَقالَ:ألَم أکُن نَهَیتُکُم عَن أکلِ هذِهِ الشَّجَرَةِ!إنَّ المَلائِکَةَ تَتَأَذّی مِمّا یَتَأَذّی مِنهُ الإِنسانُ. (7)

3559 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نور حکمت،در گرسنگی است، (8)و دوری از خدا،در سیری.

3560 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سیرترینِ مردم در دنیا،گرسنه ترینِ آنان در روز قیامت است.

3561 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از پُرخوری بپرهیزید؛چرا که مایه تباهی بدن و باعث بیماری ها و موجب سستی در عبادت می شود.

5/11.بهترین غذاها

الف غذایی که از دستْ رنج باشد

3562 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ یک از شما،در دنیا غذایی بهتر از دستْ رنج خویش نخورده است.

ب غذایی که مطابق میل خانواده باشد

3563 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن با میل خانواده اش می خورد؛ولی منافق،خانواده اش طبق میل او می خورند.

ج غذایی که آزار دهنده نباشد

3564 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا فرمود:«هر کس از این غذا(یعنی:سیر)بخورد،وارد مسجد ما نشود»و نفرمود حرام است.

3565 . سنن ابن ماجة به نقل از جابر:عدّه ای نزد پیامبر خدا آمدند که دهانشان بوی تَره می داد.

فرمود:«مگر من شما را از خوردن این سبزی نهی نکردم؟!آنچه انسان را بیازارد،فرشتگان را نیز آزار می دهد».

ص:1033


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 320 ح 1024. [1]
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1112 ح 3351.
3- (3) الدعوات:ص 74 ح 172.
4- (4) مسند ابن حنبل:ج 6 ص 94 ح 17190. [2]
5- (5) الکافی:ج 4 ص 12 ح 6. [3]
6- (6) تهذیب الأحکام:ج 9 ص 96 ح 418.
7- (7) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1116 ح 3365.
8- (8) شیخ اجل،سعدی در گلستان آورده است: اندرون از طعام،خالی دار تا در او نور معرفت بینی.

6/11.آدابُ تَناول الطّعام

أ وَضعُ البَقلِ عَلَی المائِدَةِ

3566 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: زَیِّنوا مَوائِدَکُم بِالبَقلِ؛فَإِنَّها مَطرَدَةٌ لِلشَّیاطینِ مَعَ التَّسمِیَةِ. (1)

ب غَسلُ الیَدَینِ

3567 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن غَسَلَ یَدَهُ قَبلَ الطَّعامِ وبَعدَهُ عاشَ فی سَعَةٍ،وعوفِیَ مِن بَلوی فی جَسَدِهِ. (2)

ج خَلعُ النِّعالِ

3568 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا وُضِعَ الطَّعامُ فَاخلَعوا نِعالَکُم؛فَإِنَّهُ أروَحُ لِأَقدامِکُم. (3)

د التَّواضُعُ فی الجُلوسِ عَلَی المائِدَةِ

3569 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّما أنَا عَبدٌ آکُلُ کَما یَأکُلُ العَبدُ،و أجلِسُ کَما یَجلِسُ العَبدُ. (4)

ه مُواساةُ النّاظِرِ

3570 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ وذو عَینَینِ یَنظُرُ إلَیهِ

ولَم یُواسِهِ ابتُلِیَ بِداءٍ لا دَواءَ لَهُ. (5)

6/11.آداب غذا خوردن

الف گذاشتن سبزی در سفره

3566 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سفره هایتان را با سبزی،زینت بخشید؛زیرا وجود سبزی به همراه ذکر نام خدا،شیطان را می راند.

ب شستن دست ها

3567 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس قبل از غذا و بعد از آن،دست هایش را بشوید،پیوسته در گشایش زندگی خواهد کرد و تنش سالم خواهد ماند.

ج در آوردن کفش از پا

3568 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه غذا را نهادند،کفش هایتان را در آورید؛زیرا با این کار،پاهایتان راحت تر می شوند.

د متواضعانه نشستن بر سرِ سفره

3569 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،در حقیقت،یک بنده ام و مثل بنده غذا می خورم و مثل بنده می نشینم.

ه شریک کردن نگاه کننده

3570 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس در حال خوردن باشد و کسی به او نگاه کند و چیزی از آن را به او ندهد،

به دردی بی درمان،مبتلا می گردد.

ص:1034


1- (1) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:11. [1]
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 358 ح 4265.
3- (3) سنن الدارمی:ج 1 ص 542 ح 2007. [2]
4- (4) الزهد لابن حنبل:ص 11. [3]
5- (5) ربیع الأبرار:ج 2 ص 679. [4]

و ذِکرُ اللّهِ

3571 . مکارم الأخلاق: کان صلی الله علیه و آله إذا وَضَعَ یَدَهُ فی الطَّعامِ قالَ:بِسمِ اللّهِ،اللّهُمَّ بارِک لَنا فیما رَزَقتَنا وعَلَیکَ خَلَفُهُ. (1)

3572 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله أنَّهُ کانَ إذا وُضِعَتِ المائِدَةُ بَینَ یَدَیهِ قالَ:سُبحانَکَ اللّهُمَّ ما أحسَنَ ما تَبتَلینا،سُبحانَکَ ما أکثَرَ ما تُعطینا،سُبحانَکَ ما أکثَرَ ما تُعافینا،اللّهُمَّ أوسِع عَلَینا وعَلی فُقَراءِ المُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ وَالمُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ. (2)

ز الاِفتِتاحُ بِالمِلحِ

3573 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،افتَتِح طَعامَکَ بِالمِلحِ،وَاختِم بِالمِلحِ؛فَإِنَّ مَنِ افتَتَحَ طَعامَهُ بِالمِلحِ وخَتَمَ بِالمِلحِ عوفِیَ مِنِ اثنَینِ وسَبعینَ نَوعا مِن أنواعِ البَلاءِ،مِنهُ الجُذامُ وَالجُنونُ وَالبَرَصُ. (3)

ح اجتِنابُ الطَّعامِ الحارِّ

3574 . الإمام علیّ علیه السلام: أقِرُّوا (4)الحارَّ حَتّی یَبرُدَ؛فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قُرِّبَ إلَیهِ طَعامٌ حارٌّ فَقالَ:أقِرّوهُ حَتّی یَبرُدَ،ما کانَ اللّهُ عز و جل لِیُطعِمَنَا النّارَ،وَالبَرَکَةُ فی البارِدِ. (5)

و یاد کردن از خدا

3571 . مکارم الأخلاق: پیامبر خدا،هر گاه دست به غذا می برد،می گفت:«به نام خدا.بار خدایا!در آنچه به ما روزی کردی،برکت ده،و این را جای گزین فرما».

3572 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هر گاه غذا در برابرش گذاشته می شد،می فرمود:پاکی تو ای خداوند!،چه نیکو ما را می آزمایی!پاکی تو،چه بسیار به ما عطا می کنی!پاکی تو،چه بسیارْ ما را عافیت می بخشی!بار خدایا!روزی ات را بر ما و بر همه مؤمنان و مسلمانان نیازمند،از مرد و زن،فراخ گردان.

ز آغاز کردن با نمک

3573 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام:ای علی!غذایت را با نمک آغاز کن و با نمک پایان ده؛زیرا کسی که غذایش را با نمک آغاز کند و با نمک پایان دهد،از هفتاد و دو نوع مرض،سالم می ماند؛از جمله:جذام و دیوانگی و پیسی.

ح پرهیز از خوردن غذای داغ

3574 . امام علی علیه السلام: بگذارید غذای داغ،سرد شود؛زیرا هنگامی که برای پیامبر خدا غذای داغ آوردند،فرمود:«بگذاریدش تا سرد شود.خداوند عز و جل به ما آتش نمی خورانَد.برکت،در غذای سرد است».

ص:1035


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 69 ح 81. [1]
2- (2) الکافی:ج 6 ص 293 ح 8. [2]
3- (3) الکافی:ج 6 ص 326 ح 2. [3]
4- (4) أقِرّوه:أی أخِّروه(مجمع البحرین:ج 3 ص 1464«قرر»).
5- (5) الکافی:ج 6 ص 321 ح 1. [4]

ط الأَکلُ بِالیَمینِ

3575 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِرَجُلٍ:کُل بِیَمینِکَ؛فَإِنَّ الشَّیطانَ یَأکُلُ بِشِمالِهِ. (1)

ی تَصغیرُ اللُّقمَةِ

3576 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی بَیانِ آدابِ المائِدَةِ:و أمَّا الأَدَبُ فَتَصغیرُ اللُّقمَةِ. (2)

ک تَجویدُ المَضغِ

3577 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی بَیانِ آدابِ المائِدَةِ:و أمَّا الأَدَبُ فَتَصغیرُ اللُّقمَةِ،وَالمَضغُ الشَّدیدُ. (3)

ل أکلُ ما یَسقُطُ مِنَ الخِوانِ

3578 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَتَبَّعَ ما سَقَطَ مِنَ السُّفرَةِ غُفِرَ لَهُ. (4)

م الإِمساکُ قَبلَ الشِّبَعِ

3579 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُل و أنتَ تَشتَهی،و أمسِک و أنتَ تَشتَهی. (5)

7/11.ما لا یَنبَغی فِعلُهُ عِندَ التَّناوُلِ

أ الإِسرافُ

الکتاب

«یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا

وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ». 6

ط غذا خوردن با دست راست

3575 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مردی:با دست راستت بخور؛چون شیطان با دست چپش می خورَد.

ی لقمه کوچک برداشتن

3576 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بیان آداب سفره:از آداب آن،لقمه کوچک برداشتن است.

ک خوب جویدن غذا

3577 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بیان آداب سفره:آداب آن،لقمه کوچک گرفتن و خوب جویدن است.

ل خوردن ریزه های افتاده از سفره

3578 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس ریزه های افتاده از سفره را برچیند،آمرزیده می شود.

م دست کشیدن از غذا پیش از سیر شدن

3579 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زمانی که اشتها داری،غذا بخور و هنگامی که هنوز اشتها داری،دست از خوردن بکش.

7/11.کارهایی که هنگام خوردن نباید انجام داد

الف اسراف
قرآن

«ای فرزندان آدم!جامه خود را در هر نمازی برگیرید،و بخورید و بیاشامید؛ولی زیاده روی مکنید که او

اسرافکاران را دوست نمی دارد».

ص:1036


1- (1) عوالی اللآلی:ج 1 ص 74 ح 142. [1]
2- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 355 ح 5762.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 355 ح 5762.
4- (4) مجمع الزوائد:ج 5 ص 41 ح 7977.
5- (5) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 2. [2]

الحدیث

3580 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنَّ مِنَ السَّرَفِ أن تَأکُلَ کُلَّ مَا اشتَهَیتَ. (1)

ب النَّفخُ فی الطَّعامِ

3581 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النَّفخُ فی الطَّعامِ یَذهَبُ بِالبَرَکَةِ. (2)

3582 . الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکرِ مَناهِی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:نَهی أن یُنفَخَ فی طَعامٍ أو شَرابٍ. (3)

ج رَفعُ الصَّوتِ بِالجُشاءِ

3583 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا تَجَشَّأتُم (4)فلا تَرفَعوا جُشاءَکُم. (5)

3584 . الإمام الصادق علیه السلام: سَمِعَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَجُلاً یَتَجَشَّأُ،فَقالَ:یا عَبدَ اللّهِ،قصِّر مِن جُشائِکَ. (6)

د تَجریدُ العِظامِ مِن اللَّحمِ

3585 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تُمَشمِشوا مُشاشَ (7)الطَّیرِ؛فَإِنَّهُ یورِثُ السِّلَّ. (8)

حدیث

3580 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از مصادیق اسراف،آن است که هر چه می خواهی،بخوری.

ب فوُت کردن در غذا

3581 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فوُت کردن(دمیدن)در غذا،برکت را[از آن]می بَرَد.

3582 . امام علی علیه السلام در بیان نهی های پیامبر صلی الله علیه و آله:ایشان،از فوُت کردن در غذا یا نوشیدنی،نهی فرمود.

ج آروغ زدن با صدای بلند

3583 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه آروغ می زنید،صدایتان را به آروغ،بلند نکنید.

3584 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،صدای آروغ زدن مردی را شنید.فرمود:«ای بنده خدا!آهسته تر آروغ بزن».

د زیاد پاک کردنِ استخوان

3585 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نرمه های سرِ استخوان پرندگان را نخورید؛چون باعث بیماریِ سل می شود.

ص:1037


1- (1) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1112 ح 3352.
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 313 ح 998. [1]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 9 ح 4968.
4- (4) تَجَشّأ الإنسان تَجَشُّؤا،والاسم الجُشاء؛وهو صوتٌ مع ریح یحصل من الفم عند حصول الشِّبَع(المصباح المنیر:ص 102« [2]جشأ»).
5- (5) الکافی:ج 6 ص 269 ح 6. [3]
6- (6) المحاسن:ج 2 ص 234 ح 1716. [4]
7- (7) المُشاش:رؤوس العظام اللیّنة الّتی یمکن مضغها.ومَشْمَشَهُ:مصّه ممضوغا(لسان العرب:ج 6 ص 347« [5]مشش»).
8- (8) کنز العمّال:ج 15 ص 264 ح 40889.

ه شُربُ الماءِ علی اللَّحمِ

3586 . الإمام علیّ علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا أکَلَ اللَّحمَ لا یعجَلُ بِشُربِ الماءِ،فَقالَ لَهُ بَعضُ أصحابِهِ مِن أهلِ بَیتِهِ:یا رَسولَ اللّهِ،ما أقَلَّ شُربَکَ لِلماءِ عَلَی اللَّحمِ!

فَقالَ:لَیسَ أحَدٌ یَأکُلُ هذَا الوَدَکَ (1)ثُمَّ یَکُفُّ عَن شُربِ الماءِ إلی آخِرِ الطَّعامِ إلَا استَمرَأَ. (2)

و الأَکلُ عَلَی الشِّبَعِ

3587 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصایاهُ لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،أربَعَةٌ یَذهَبنَ ضِیاعا:الأَکلُ عَلَی الشِّبَعِ،وَالسِّراجُ فی القَمَرِ،وَالزَّرعُ فی السَّبَخَةِ،وَالصَّنیعَةُ عِندَ غَیرِ أهلِها. (3)

3588 . عنه صلی الله علیه و آله: الأَکلُ عَلَی الشِّبَعِ یورِثُ البَرَصَ. (4)

8/11.الاِجتِماعُ حینَ التَّناوُلِ

أ الاِجتِماعُ عَلی تَناوُلِ الطَّعامِ

3589 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلوا جَمیعا ولا تَفَرَّقوا؛فَإِنَّ البَرَکَةَ مَعَ الجَماعَةِ. (5)

3590 . عنه صلی الله علیه و آله: طَعامُ الواحِدِ یَکفی الاِثنَینِ،وطَعامُ الاِثنَینِ یَکفی الثَّلاثَةَ،وطَعامُ الثَّلاثَةِ یَکفی الأَربَعَةَ. (6)

ه نوشیدن آب پس از خوردن گوشت

3586 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا،هر گاه گوشت می خورد،بلافاصله آب نمی نوشید.یکی از اصحابش که از اهل بیتش بود،به او گفت:ای پیامبر خدا!شما چه قدر کم،روی گوشت آب می خوری؟!

فرمود:«هر یک از شما این چربی را بخورَد و تا آخر غذا از نوشیدن آب خودداری ورزد،آن غذا[برایش]گوارا می شود».

و خوردن از روی سیری

3587 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به امام علی علیه السلام:ای علی!چهار کار،هَدَر است:خوردن از روی سیری،چراغ افروختن در شب مهتابی،کِشتن در شوره زار،و خوبی کردن به کسی که شایستگی اش را ندارد.

3588 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خوردن از روی سیری،موجب پیسی می شود.

8/11.غذا خوردن با دیگران

الف غذا خوردن گروهی

3589 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دسته جمعی[غذا]بخورید و پراکنده نشوید؛زیرا برکت،با جماعت است.

3590 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: غذای یک نفر،برای دو نفر بس است و غذای دو نفر،برای سه نفر و غذای سه نفر،برای چهار نفر.

ص:1038


1- (1) الوَدَک:الدَّسَم(القاموس المحیط:ج 3 ص 322«الوَدَک»).
2- (2) الجعفریّات:ص 161. [1]
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 373 ح 5762.
4- (4) الأمالی للصدوق:ص 636 ح 854.
5- (5) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1094 ح 3287.
6- (6) الکافی:ج 6 ص 273 ح 1. [2]

ب الأَکلُ مَعَ الأهلِ

3591 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أکَلَ المُؤمِنُ مَعَ أولادِهِ کُتِبَ لَهُ بِکُلِّ لُقمَةٍ ثَوابُ عِتقِ رَقَبَةٍ،ورُفِعَ لَهُ مَدینَةٌ،و أعطاهُ اللّهُ کِتابَهُ بِیَمینِهِ. (1)

3592 . عنه صلی الله علیه و آله: أیُّما مُؤمِنٍ یُحِبُّ الأَکلَ مَعَ الأَولادِ،ناداهُ مَلَکٌ مِن تَحتِ العَرشِ:یا عَبدَاللّهِ استَأنِفِ العَمَلَ،فَقَد غَفَرَ اللّهُ لَکَ الذُّنوبَ کُلَّها. (2)

ج الأَکلُ مَعَ الیَتیمِ

3593 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن مائِدَةٍ أعظَمَ بَرَکَةً مِن مائِدَةٍ جَلَسَ عَلَیها یَتیمٌ. (3)

د الأَکلُ مَعَ الخادِمِ

3594 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الأَکلُ مَعَ الخُدّامِ مِنَ التَّواضُعِ،فَمَن أکَلَ مَعَهُمُ اشتاقَت إلَیهِ الجَنَّةُ. (4)

ه الاجتِنابُ عَنِ الأَکلِ مُنفَرِدا

3595 . الکافی عن جابر بن عبداللّه عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا اخبِرُکُم بِشِرارِ رِجالِکُم؟قُلنا:بَلی یا رَسولَ اللّهِ.فَقالَ:إنَّ مِن شِرارِ رِجالِکُم البَهّاتَ الجَرِیءَ الفَحّاشَ،الآکِلَ وَحدَهُ،وَالمانِعَ رِفدَهُ (5)،وَالضّارِبَ عَبدَهُ،وَالمُلجِئَ عِیالَهُ إلی غَیرِهِ. (6)

ب غذا خوردن به همراه خانواده

3591 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه مؤمن همراه فرزندانش غذا بخورد،به ازای هر لقمه ای،ثواب آزاد کردن یک بنده برایش نوشته می شود،و برایش[در بهشت]شهری بنا می گردد و خداوند،نامه اعمالش را به دست راستش می دهد.

3592 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر مؤمنی که غذا خوردن با فرزندانش را دوست داشته باشد،فرشته ای از پایین عرش،ندا می دهد:«ای بنده خدا!عمل را از سر بگیر؛زیرا خداوند،همه گناهان تو را آمرزید».

ج غذا خوردن با یتیم

3593 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ سفره ای بابرکت تر از سفره ای نیست که یتیمی بر سرِ آن نشسته باشد.

د غذا خوردن با خدمتکار

3594 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: غذا خوردن با خدمتکاران،از فروتنی است و هر کس با آنها غذا بخورد،بهشت،مشتاق او می گردد.

ه اجتناب از تنها خوردن

3595 . الکافی به نقل از جابر بن عبد اللّه:پیامبر خدا فرمود:«آیا به شما از بدترین مردانتان خبر دهم؟».

گفتیم:بگو،ای پیامبر خدا!

فرمود:«از جمله بدترین مردان شما،کسی است که تهمت زن و گستاخ و فحّاش و تنهاخور و خسیس باشد،بنده اش را کتک بزند و عائله اش را سرْبارِ دیگری بکند».

ص:1039


1- (1) تنبیه الغافلین:ص 344 ح 500.
2- (2) تنبیه الغافلین:ص 344 ح 499. [1]
3- (3) الفردوس:ج 4 ص 46 ح 6144.
4- (4) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 3. [2]
5- (5) الرِّفْد:العطاء والصلة(لسان العرب:ج 3 ص 181«رفد»).
6- (6) الکافی:ج 2 ص 292 ح 13. [3]

9/11.أدَبُ الأَکلِ مَعَ الغَیرِ

أ الأَکلُ مِمّا یَلی

3596 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أکَلَ أحَدُکُم فَلیَأکُل مِمّا یَلیهِ. (1)

3597 . عنه صلی الله علیه و آله: سَمِّ اللّهَ وکُل مِمّا یَلیکَ. (2)

ب تَرکُ النَّظَرِ إلی لُقمَةِ الآخرین

3598 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لایُتبِعَنَّ أحَدُکُم بَصَرَهُ لُقمَةَ أخیهِ. (3)

ج رِعایَةُ حَقِّ الآخَرینَ

3599 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ مَعَ قَومٍ مِن تَمرٍ فَلا یَقرُن (4)،فَإِن أرادَ أن یَفعَلَ فَلیَستَأذِنهُم،فَإِن أذِنوا لَهُ فَلیَفعَل. (5)

3600 . دعائم الإسلام: عَن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله أنَّهُ نَهی عَنِ القِرانِ بَینَ التَّمرَتَینِ فی فَمٍ،ومِن سائِرِ الفاکِهَةِ.وکَذلِکَ قالَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ علیه السلام:إنَّما ذلِکَ إذا کانَ مَعَ النّاسِ فی طَعامٍ مُشتَرَکٍ،فَأَمّا مَن أکَلَ وَحدَهُ فَلیَأکُل کَیفَ أحَبَّ. (6)

د بَدءُ رَبِّ الطَّعامِ بالأَکلِ أو خَیرِ مَن حَضَرَ

3601 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا وُضِعَ الطَّعامُ فَلیَبدَأ أمیرُ القَومِ،

أو صاحِبُ الطَّعامِ،أو خَیرُ القَومِ. (7)

9/11.آداب غذا خوردن با دیگران

الف غذا خوردن از جلوی خود

3596 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما غذا می خورد،از جلوی خود بخورَد.

3597 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: «بسم اللّه»بگو و از برابر خودت بخور.

ب نگاه نکردن به لقمه دیگران

3598 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ گاه یکی از شما نگاهش را به لقمه برادرش ندوزد.

ج رعایت حقّ دیگران

3599 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس با عدّه ای خرما می خورَد،دو تا دو تا نخورد،و اگر خواست چنین کند،باید از آنها اجازه بگیرد.اگر اجازه دادند،آن گاه این کار را بکند.

3600 . دعائم الإسلام درباره پیامبر خدا:نقل است که ایشان از گذاشتن دو عدد خرما یا هر میوه دیگر در دهان،نهی فرمود.امام صادق علیه السلام چنین فرمود:«این،در صورتی است که شخص با دیگران هم غذا باشد؛امّا کسی که به تنهایی می خورد،می تواند هر طور که دوست داشت،بخورد».

د آغاز کردنِ میزبان یا بهترین فرد حاضر

3601 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه غذا نهاده شد،باید امیر قوم یا صاحب غذا و یا بهترین فرد از حاضران،

آغاز به خوردن کند.

ص:1040


1- (1) الکافی:ج 6 ص 297 ح 3. [1]
2- (2) صحیح البخاری:ج 5 ص 2056 ح 5063.
3- (3) اسد الغابة:ج 6 ص 220 الرقم 6126.
4- (4) لا تقرن بین تمرتین:تأکلهما معا(لسان العرب:ج 13 ص 336« [2]قرن»).
5- (5) صحیح ابن حبّان:ج 12 ص 37 ح 5232.
6- (6) دعائم الإسلام:ج 2 ص 120 ح 407. [3]
7- (7) تاریخ دمشق:ج 11 ص 140 ح 3738.

3602 . عنه صلی الله علیه و آله: الرَّجُلُ أحَقُّ بِصَدرِ دارِهِ وفَرَسِهِ،و أن یَؤُمَّ فی بَیتِهِ،و أن یَبدَأَ فی صَحفَتِهِ. (1)

ه التَطویلُ فی الأَکلِ حَتّی یَفرُغَ القَومُ

3603 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا وُضِعَتِ المائِدَةُ فَلایَقومُ رَجُلٌ حَتّی تُرفَعَ المائِدَةُ،ولا یَرفَعُ یَدَهُ وإن شَبِعَ حَتّی یَفرُغَ القَومُ،وَلیُعذِر (2)؛فَإِنَّ الرَّجُلَ یُخجِلُ جَلیسَهُ فَیَقبِضُ یَدَهُ،وعَسی أن یَکونَ لَهُ فی الطَّعامِ حاجَةٌُ. (3)

10/11.ما یَنبغی بَعدَ الأکلِ

أ شُکرُ اللّهِ

3604 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الطّاعِمُ الشّاکِرُ لَهُ مِنَ الأَجرِ کَأَجرِ الصّائِمِ المُحتَسِبِ. (4)

3605 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا رُفِعَتِ المائِدَةُ فَقُل:الحَمدُ للّهِ ِ رَبِّ العالَمینَ،اللّهُمَّ اجعَلها نِعمَةً مَشکورَةً. (5)

3606 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن رَجُلٍ یَجمَعُ عِیالَهُ ویَضَعُ مائِدَةً بَینَ یَدَیهِ ویُسَمّی ویُسَمّونَ فی أوَّلِ الطَّعامِ،ویَحمَدونَ اللّهَ عز و جل فی آخِرِهِ فَتَرتَفِعُ المائِدَةُ،حَتّی

یُغفَرَ لَهُم. (6)

3602 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: انسان،در نشستن در صدر خانه اش،سوار شدن بر اسبش،امامت[ِ جماعت]در خانه اش،و آغاز کردن در سفره اش،سزاوارتر[از دیگران]است.

ه طول دادن غذا،تا وقتی که همه دست بکِشند

3603 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه سفره انداخته شد،انسان(صاحب خانه)نباید برخیزد تا آن گاه که سفره،جمع شود،و نباید دست از خوردن بکِشد،تا وقتی که همگان دست از خوردن بکِشند،و باید خود را به خوردن مشغول کند؛چرا که در غیر این صورت،میهمانش خجالت می کشد و دست از خوردن برمی دارد،در حالی که ممکن است هنوز نیاز داشته باشد.

10/11.آنچه بعد از خوردن،شایسته است

الف گزاردن شکر خداوند

3604 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سیرِ سپاس گزار،مزدش همانند مزد روزه داری است که برای خدا روزه گرفته باشد.

3605 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه سفره جمع شد،بگو:«سپاس،خداوند را که پروردگارِ جهانیان است.بار خدایا!این غذا را نعمتی قرار ده که شکرش به جای آورده شده باشد».

3606 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ مردی نیست که خانواده اش را جمع کند و سفره اش را بیندازد و همگی

غذایشان را با«بسم اللّه»شروع کنند و در پایان،سپاس خداوند عز و جل را به جای آورند و سفره جمع شود،مگر آن که آمرزیده شوند.

ص:1041


1- (1) النوادر للراوندی:ص 275 ح 541.
2- (2) الإعذار:المبالغة فی الأمر،أی لیُبالغ فی الأکل.وقیل:إنّما هو«و لیُعذِّر»من التعذیر:التقصیر.أی لیقصّر فی الأکل لیتوفّر علی الباقین،وَلْیُرِ أنّه یبالغ(النهایة:ج 3 ص 198« [1]عذر»).
3- (3) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1096 ح 3295.
4- (4) الکافی:ج 2 ص 94 ح 1. [2]
5- (5) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 310 ح 991. [3]
6- (6) الکافی:ج 6 ص 296 ح 25. [4]

3607 . عنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام:یا عَلِیُّ،إذا أکَلتَ فَقُل:«بِسمِ اللّهِ»،وإذا فَرَغتَ فَقُل:«الحَمدُ للّهِ ِ»؛فَإِنَّ حافِظَیکَ لا یَبرَحانِ یَکتُبانِ لَکَ الحَسناتِ حَتّی تُبعِدَهُ عَنکَ. (1)

ب الدُّعاءُ بِالبَرَکَةِ

3608 . الإمام الباقر علیه السلام: لم یَکُن رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَأکُلُ طَعاما ولا یَشرَبُ شَرابا إلّا قالَ:«اللّهُمَّ بارِک لَنا فیهِ،و أبدِلنا بِهِ خَیرا مِنهُ»،إلَا اللَّبَنَ فَإِنَّهُ کانَ یَقولُ:«اللّهُمَّ بارِک لنَا فیهِ،وزِدنا مِنهُ». (2)

ج الدُّعاءُ عِندَ رَفعِ المائِدَةِ

3609 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا وُضِعَتِ المائِدَةُ حَفَّتها أربَعَةُ آلافِ مَلَکٍ،فَإِذا قالَ العَبدُ:«بِسمِ اللّهِ»،قالَتِ المَلائِکَةُ:بارَکَ اللّهُ عَلَیکُم فی طَعامِکُم،ثُمَّ یَقولونَ لِلشَّیطانِ:اُخرُج یا فاسِقُ لا سُلطانَ لَکَ عَلَیهِم.

فَإِذا فَرَغوا فَقالوا:«الحَمدُ للّهِ ِ»،قالَتِ المَلائِکَةُ:قَومٌ أنعَمَ اللّهُ عَلَیهِم فَأَدَّوا شُکرَ رَبِّهِم.

وإذا لَم یُسَمّوا،قالَتِ المَلائِکَةُ لِلشَّیطانِ:اُدنُ یا فاسِقُ فَکُل مَعَهُم.

فَإِذا رُفِعَتِ المائِدَةُ ولَم یَذکُرُوا اسمَ اللّهِ عَلَیها،قالَتِ المَلائِکَةُ:قَومٌ أنعَمَ اللّهُ عَلَیهِم فَنَسوا رَبَّهُم جَلَّ

وعَزَّ. (3)

3607 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به امام علی علیه السلام:ای علی!وقتی غذا می خوری،«بسم اللّه»بگو و در پایان آن،«الحمد للّه»بگو؛زیرا دو فرشته نگهبان تو،تا زمانی که غذا را از خودت دور کنی(از خوردن،دست بکشی)،پیوسته برایت ثواب می نویسند.

ب خواندن دعای برکت

3608 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا،هر گاه غذایی می خورد یا نوشیدنی ای می آشامید،می گفت:«بار خدایا!در این،به ما برکت ده و به جای آن،بهترش را عطایمان فرما»؛جز در مورد شیر که می فرمود:«بار خدایا!در این،به ما برکت ده و آن را برایمان بیشتر کن».

ج دعا کردن،هنگام برچیدن سفره

3609 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه سفره نهاده می شود،چهار هزار فرشته آن را در میان می گیرند،و چون بنده بگوید:«بسم اللّه»،فرشتگان می گویند:«خدا به غذای شما برکت دهد!».سپس به شیطان می گویند:«بیرون شو ای نابکار که تو را بر آنان،تسلّطی نیست».

و چون پس از غذا بگویند:«الحمد للّه»،فرشتگان می گویند:«خداوند،به این عدّه،نعمت داد و آنها،شکر پروردگارشان را به جای آوردند».

امّا اگر[در آغاز سفره]«بسم اللّه»نگویند،

فرشتگان به شیطان می گویند:«نزدیک آی ای نابکار و با آنان،بخور».

و هر گاه سفره جمع شود و نام خدا را نگویند،فرشتگان می گویند:«خداوند،به این عدّه،نعمت داد؛امّا آنها پروردگار خویش عز و جل را فراموش کردند».

ص:1042


1- (1) المحاسن:ج 2 ص 210 ح 1626. [1]
2- (2) الکافی:ج 6 ص 336 ح 1. [2]
3- (3) الکافی:ج 6 ص 292 ح 1. [3]

د غَسلُ الأَیدی

3610 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الوُضوءُ قَبلَ الطَّعامِ یَنفی الفَقرَ (1)،وبَعدَهُ یَنفی الهَمَّ،ویُصِحُّ البَصَرَ. (2)

3611 . عنه صلی الله علیه و آله: ألا لا یَلومَنَّ امرُؤٌ إلّا نَفسَهُ؛یَبیتُ وفی یَدِهِ ریحُ غَمَرٍ. (3)

ه التَّخلِیلُ

3612 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: رَحِمَ اللّهُ المُتَخَلِّلینَ فی الوُضوءِ وَالطَّعامِ. (4)

3613 . عنه صلی الله علیه و آله: تَخَلَّلوا عَلی أثَر الطَّعامِ؛فَإِنَّهُ صِحَّةٌ لِلنّابِ وَالنَّواجِذِ (5)،ویَجلِبُ عَلَی العَبدِ الرِّزقَ. (6)

و السِّواک (7)

3614 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: تَسَوَّکوا؛فَإِنَّ السِّواکَ مَطهَرَةٌ

لِلفَمِ. (8)

د شُستن دست ها

3610 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شستن دست ها قبل از غذا،فقر را می بَرَد و بعد از غذا،اندوه را می زُداید و چشم را سالم می دارد.

3611 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آگاه باشید که هر کس شب را با دستِ آلوده به بو و چربیِ غذا به سر ببرد[،اگر بلایی بر سرش آمد]،نباید کسی جز خویشتن را نکوهش کند.

ه خلال کردن دندان ها

3612 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: رحمت خدا بر آنان که در هنگام وضو و[بعد از]غذا،خلال می کنند!

3613 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بعد از غذا،[دندان هایتان را]خلال کنید؛زیرا این کار،مایه بهداشت دندان های نیش و آسیاب(یا:پیشین)می شود و برای بنده،روزی می آورد.

و مسواک زدن

(9)

3614 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسواک بزنید؛زیرا مسواک زدن،

دهان را پاکیزه می کند.

ص:1043


1- (1) الوضوء قبل الطعام ینفی الفقر:المراد غسل الیدین فقط(المصباح المنیر:ص 663«وضُؤ»).
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 301 ح 950. [1]
3- (3) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1096 ح 3296.
4- (4) مسند الشهاب:ج 1 ص 340 ح 583.
5- (5) النواجذ من الأسنان:الضواحک؛وهی الّتی تبدو عند الضحک،والأکثر الأشهر أنّها أقصی الأسنان(النهایة:ج 5 ص 20« [2]نجذ»).
6- (6) الجعفریّات:ص 28. [3]
7- (7) روایات هذا العنوان وکما تلاحظ حول حکمة السواک وهی النظافة وصحة الفم والأسنان،وهذا الأدب لا ینحصر بتعقّبه للطعام.وعلیه نذکره هنا من باب تطبیق العنوان علی بعض مصادیقه.
8- (8) سنن ابن ماجة:ج 1 ص 106 ح 289.
9- (9) حکمت مسواک،نظافت و بهداشت دهان و دندان است و از نگاه احادیث استحباب مسواک اختصاصی به بعد از خوردن غذا ندارند ولی از آنجا که بیشترین موارد نیاز به مسواک پس از صرف غذا است،این احادیث قابل انطباق با آداب غذا خوردن نیز هستند.

3615 . عنه صلی الله علیه و آله: استاکوا وتَنَظَّفوا. (1)

ز تَرکُ النَّومِ بَعدَهُ مُباشَرَةً

3616 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أذیبوا طَعامَکُم بِذِکرِ اللّهِ وَالصَّلاةِ،ولا تَناموا عَلَیهِ فَتَقسُوَ قُلوبُکُم. (2)

11/11.آدابُ أکلِ اللَّحمِ

أ اختِیارُ لَحمِ المَقادیمِ وخاصّةً الذِّراع

3617 . مسند ابن حنبل عن یحیی بن أبی إسحاق عن رجل من بنی غِفار: حَدَّثَنی فُلانٌ أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله اتِیَ بِطَعامٍ مِن خُبزٍ ولَحمٍ،فَقالَ:«ناوِلنِی الذِّراعَ»،فَنووِلَ ذِراعاً فَأَکَلَها. (3)

3618 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: انهَسُوا اللَّحمَ نَهسا (4)؛فَإِنَّهُ أهنَأُ و أمرَأُ. (5)

ب اجتِنابُ أکلِ اللَّحمِ النِّیءِ

3619 . الإمام الباقر علیه السلام: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله نَهی أن یُؤکَلَ اللَّحمُ غَریضاً (6)،وقالَ:إنَّما تَأکُلُهُ السِّباعُ،ولکِن حَتّی تُغَیِّرَهُ الشَّمسُ أوِ النّارُ. (7)

3615 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسواک بزنید و نظافت کنید.

ز نخوابیدن،بلافاصله بعد از غذا

3616 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: غذایتان را با نام خدا و نماز،هضم کنید (8)و بلافاصله بعد از غذا نخوابید،که دل هایتان سخت می شود.

11/11.آداب خوردن گوشت

الف خوردن گوشتِ پیش سینه بویژه سرْدست

3617 . مسند ابن حنبل به نقل از یحیی بن ابی اسحاق،از مردی از بنی غِفار:فلانی برایم نقل کرد که غذای نان و گوشت برای پیامبر صلی الله علیه و آله آوردند.فرمود:«از سرْدست به من بده».و سرْدستی به ایشان دادند و ایشان،از آن تناول کرد.

3618 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گوشت را به دندان بکشید؛چرا که این،لذیذتر و گواراتر است.

ب اجتناب از خوردن گوشت خام

3619 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا،از خوردن گوشت تازه[که هنوز پخته نشده است]،نهی کرد و فرمود:«درندگان،گوشت خام می خورند؛بلکه باید با آفتاب یا آتش،پخته شود».

ص:1044


1- (1) المصنّف لابن أبی شیبة:ج 1 ص 197 ح 25.
2- (2) المعجم الأوسط:ج 5 ص 163 ح 4952.
3- (3) مسند ابن حنبل:ج 2 ص 305 ح 5089. [1]
4- (4) النَّهْسُ:أخذ اللَّحم بأطراف الأسنان.والنَّهْش:الأخذ بجمیعها(النهایة:ج 5 ص 136« [2]نهس»).
5- (5) سنن الترمذی:ج 4 ص 276 ح 1835. [3]
6- (6) غَرِیْضاً:أی طَرِیّاً(النهایة:ج 3 ص 360«غرض»).
7- (7) الکافی:ج 6 ص 313 ح 1. [4]
8- (8) یعنی:بعد از غذا،به ذکر و نماز بپردازید و بلافاصله نخوابید،تا غذا هضم شود و آن گاه،استراحت کنید.م.

ج اجتِنابُ إدمانِ أکلِ اللَّحمِ

3620 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ اللَّحمَ أربَعینَ صَباحاً قَسا قَلبُهُ. (1)

د عَدَمُ تَرکِ أکلِ اللَّحمِ أربَعینَ یَوماً

3621 . عنه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِاللَّحمِ؛فَإِنَّ اللَّحمَ یُنمِی اللَّحمَ،ومَن مَضی لَهُ أربَعونَ صَباحاً لَم یَأکُل لَحماً ساءَ خُلُقُهُ،ومَن ساءَ خُلُقُهُ فَأَطعِموهُ اللَّحمَ،ومَن أکَلَ شَحمَةً أنزَلَت مِثلَها مِنَ الدّاءِ. (2)

12/11.آدابُ أکلِ الفاکِهَةِ

أ التَّسمِیَةُ عِندَ أکلِها

3622 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أَکَلَ الفاکِهَةَ وبَدَأَ بِبِسمِ اللّهِ،لَم تَضُرَّهُ. (3)

ب الدُّعاءُ عِندَ أکل الفاکِهَةِ الجَدیدَةِ

3623 . الإمام علیّ علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا رَأَی الفاکِهَةَ الجَدیدَةَ قَبَّلَها ووَضَعَها عَلی عَینَیهِ وفَمِهِ،ثُمَّ قالَ:اللّهُمَّ کَما أرَیتَنا أوَّلَها فی عافِیَةٍ،فَأَرِنا آخِرَها فی عافِیَةٍ. (4)

ج الأَکلُ فی إقبالِها وَالتَّرکُ فی إدبارِها

3624 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالفَواکِهِ فی إقبالِها؛فَإِنَّها مَصَحَّةٌ لِلأَبدانِ،مَطرَدَةٌ لِلأَحزانِ،و ألقوها فی

إدبارِها (5)؛فَإِنَّها داءُ الأَبدانِ. (6)

ج اجتناب از مداومت در خوردن گوشت

3620 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس چهل روز گوشت بخورَد،سنگْ دل می شود.

د اجتناب از چهل روز گوشت نخوردن

3621 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گوشت بخورید؛زیرا گوشت،گوشت می رویانَد.و هر کس چهل روز را سپری کند و هیچ گوشت نخورد،اخلاقش بد می شود و به هر کس اخلاقش بد شده،گوشت بخورانید.هر کس چربی بخورد،به همان اندازه[که خورده است]،درد(بیماری)بر او نازل می کند.

12/11.آداب خوردن میوه

الف-«بسم اللّه»گفتن به هنگام خوردن میوه

3622 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس میوه بخورد و به نام خدا آغاز کند،به او زیان نمی رسانَد.

ب-دعا کردن به هنگام خوردن میوه نوبر

3623 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا،هر گاه میوه نوبَری می دید،آن را می بوسید و بر چشمان و دهانش می نهاد و سپس می گفت:«بار خدایا!همچنان که نوبرِ آن را با عافیت به ما نمایاندی،پایانِ آن را نیز با عافیت به ما بنمایان».

ج خوردن میوه در آغازِ به بازار آمدن و نخوردن در اواخر آن

3624 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بر شما باد خوردن میوه ها در آغاز آمدنشان؛زیرا این میوه ها،مایه سلامت تن

و از بین بُردن غم و اندوه اند،و در اواخرشان آنها را نخورید؛چون مایه درد(بیماری)اند.

ص:1045


1- (1) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 5. [1]
2- (2) المحاسن:ج 2 ص 256 ح 1807. [2]
3- (3) مستدرک الوسائل:ج 16 ص 461 ح 20547. [3]
4- (4) الأمالی للصدوق:ص 338 ح 396. [4]
5- (5) فی المصدر:«الإدبارها»،والتصویب من بحار الأنوار. [5]
6- (6) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 7. [6]

د أکلُ الفاکِهَة وِترا وتَرکُ القِرانِ بَینَ الفَواکِهِ

3625 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ الفاکِهَةَ وِتراً لَم تَضُرَّهُ. (1)

3626 . عنه صلی الله علیه و آله: کُلُوا الثِّمارَ وِتراً لا یَضُرُّ. (2)

د دانه دانه خوردن میوه ها و پرهیز از خوردن چند میوه با هم

3625 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس میوه را دانه دانه بخورد،به او آسیب نمی رساند.

3626 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: میوه ها را یک دانه،یک دانه بخورید تا زیان نزنند.

ص:1046


1- (1) طبّ النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 6. [1]
2- (2) جامع الأحادیث للقمّی:ص 108.

چکیده آداب«خوردن»از نگاه احادیث

اشاره

رعایت موازین بهداشتی در خوردن و آشامیدن،یکی از مهم ترین عوامل سلامت،شادابی و طول عمر است.اگر مردم بدانند که چه باید بخورند،چه اندازه بخورند و چگونه غذا میل کنند و دانسته خود را به کار بندند،بی تردید،بیشتر بیماری ها از جامعه بشر رخت بر خواهد بست و آنان،لذّت و شیرینی زندگی را خواهند چشید.

ره نمودهای اسلام در این زمینه،فوق العاده مهم و ارزشمندند که با عنایت به عصر صدور آنها،معجزه علمی پیشوایان دین محسوب می شوند.در این باره،توجّه به دو نکته حائز اهمّیت است:

1.ره نمودهای اسلام درباره خوردن،تنها سلامت جسم را تضمین نمی کند؛بلکه متضمّن بهداشت جسم و جان انسان است.

2.از آن جا که عقل و علم،بر همه رازهای آفرینش احاطه ندارند،ممکن است حکمت برخی از ره نمودهای اسلام برای دانش امروز،مجهول باشند؛ولی بی تردید،این به معنای بی دلیل بودن آن ره نمودها نیست،چنان که حکمت شماری از احکام اسلام در گذشته مجهول بود و امروز،علم،به راز آنها پی برده است.

و اینک اشاره ای کوتاه به آن ره نمودها:

یک.حلال بودن غذا

آنچه انسان مصرف می کند،باید از راه مشروع تهیّه شده باشد.غذایی که از راه نامشروع و تجاوز به حقوق دیگران تهیّه گردد،اگرچه ممکن است برای سلامت جسم ضرر نداشته باشد،امّا بی تردید برای سلامت روان،زیانبار است.علاوه نباید برای شخص مصرف کننده زیانبار باشد و یا برای جامعه مفسده ای را در پی آورد همانند غذا خوردن در ظروف طلا و نقره یا غذا خوردن بر سر سفره ای که مشروبات الکلی در آن قرار دارد.

دو.توصیه به کم خوری

پیشوایان دین،ضمن تأکید بر کم خوری،منافع فراوانی را برای آن ذکر کرده اند؛مانند:تداوم سلامت بدن،صفای اندیشه،نورانیت دل،رهایی از دام شیطان،بهره گیری از ملکوت هستی،نزدیکی به خداوند متعال و استفاده بهتر از عبادت او.

ص:1047

سه.خطر پرخوری

پرخوری در احادیث،به شدّت نکوهیده است؛چرا که از سلامت می کاهد و شهوت را می افزاید،بدن را بدبو می کند و زمینه را برای انواع بیماری های جسمی و روحی فراهم می سازد.پُرخوری،جوهر نفس را تباه می کند،به نیروی تقوا و وَرَع ضربه می زند،بر تیزهوشی،حجاب می افکند و دل را سخت و تاریک می سازد.شخص پُرخور،خواب های آشفته می بیند،هنگام عبادت،احساس کسالت می نماید و از این رو،عبادتش اندک است و از بساط قرب حضرت حق،دور.و نهایت این که سیری در دنیا،موجب گرسنگی در آخرت خواهد شد.

پنج.میزان مفید خوراک

برای پیشگیری از زیان های پُرخوری و بهره گیری از منافع کم خوری،پیشوایان اسلام توصیه کرده اند که انسان پیش از آن که اشتها داشته باشد،چیزی میل نکند و قبل از آن که اشتهایش کاملاً از بین برود،از خوردن دست بکشد:

کُل و أنتَ تَشتَهی و أمسِک و أنتَ تَشتَهی. (1)

زمانی که اشتها داری،غذا بخور و تا هنوز اشتها داری،دست از غذا بکش.

شش.آداب غذا خوردن

آداب غذا خوردن،به چند بخش تقسیم می شود:

بخش یکم.نکاتی که سزاوار است قبل از خوردن غذا رعایت شوند

نکاتی که پیشوایان اسلام برای حضور بر سر سفره غذا توصیه کرده اند،عبارت اند از:گذاشتن سبزیجات در سفره،شستن دست ها و خشک نکردن آنها با هوله،در آوردن کفش ها،نشستن بر سر سفره با فروتنی،سهیم کردنِ بیننده(اعم از انسان یا حیوان)در غذا،و در آخر،صدقه دادن از آن غذا و یا همانند آن.

بخش دوم.نکاتی که باید هنگام خوردن غذا رعایت شوند

این نکات،عبارت اند از:

الف تدبّر در این که آنچه از انواع خوراکی ها مورد نیاز بدن انسان است،چگونه در نظام آفرینش پدید آمده است؛

ب آغاز کردن خوردن با نام و یاد آفریدگار؛

ص:1048


1- (1) طب النبیّ صلی الله علیه و آله:ص 11. [1]

ج آغاز کردن غذا با نمک(در صورتی که خوردن نمک برای فرد،ضرر نداشته باشد)؛ (1)

د آغاز کردن از سبُک ترین غذاها؛

ه نخوردن غذای داغ و خوردن غذای نیم گرم،پیش از آن که سرد شود؛

و استفاده کردن از دست راست؛

ز کوچک گرفتن لقمه؛

ح خوب جویدن غذا؛

ط طولانی کردن نشستن سرِ سفره؛

ی گرامی داشتن نان و نگذاشتن آن زیر ظرف غذا؛

ک امساک از خوردن غذا پیش از سیر شدن کامل و در حالی که قدری از اشتها باقی است.

بخش سوم.کارهایی که هنگام غذا خوردن،شایسته نیستند

این موارد،عبارت اند از:

الف اسراف(زیاده روی)در کیفیت و کمّیت خوراک؛

ب خوردن غذایی که نسبت به آن بی میل است؛

ج دمیدن در غذا؛

د خوردن با دست چپ؛

ه خوردن با یک انگشت و دو انگشت؛

و بلند آروغ زدن؛

ز پاک کردن زیاد استخوان ها؛

ح آب خوردن میان غذا؛

ط آب خوردن پس از خوردن گوشت؛

ی خوردن در حال سیری.

ص:1049


1- (1) ممکن است توصیه به خوردن نمک در آغاز و پایان غذا در احادیث اسلامی،برای مناطقی باشد که به دلیل تعریق فراوان،نمک بدن آنها کاسته می شود،یا برای ضدّ عفونی کردن دهان باشد.البتّه ظاهر احادیث فراوانی که به این معنا توصیه کرده اند،این است که خوردن اندکی نمک قبل از غذا و بعد از آن،برای همگان،بجز کسانی که به دلیل بیماری نباید از نمک استفاده کنند،مفید است.

الفصل الثّانی عشر:اللّباس

1/12.نِعمَةُ اللِّباس

«یا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُوارِی سَوْآتِکُمْ وَ رِیشاً وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ». 1

2/12.الألبِسةُ المَمنوعةُ فی الدُّنیا

الکتاب

«جَنّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ». 2

«یَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلِینَ». 3

الحدیث

3627 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إن کُنتُم تُحِبُّونَ حِلیَةَ الجَنّةِ وحَریرَها فلا تَلبَسوها فی الدّنیا. (1)

3628 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن لَبِسَ الحَریرَ فی الدُّنیا لَم یَلبَسْهُ فی الآخِرَةِ. (2)

3629 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَستَمتِعُ بالحَریرِ مَن یَرجو أیّامَ اللّهِ. (3)

3630 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أخَذَ یَلبَسُ ثَوبا لِیُباهی بهِ لِیَنظُرَ النّاسُ إلَیهِ لَم یَنظُرِ اللّهُ إلَیهِ حتّی یَنزَعَهُ. (4)

3631 . تفسیر القرطبی عن عائشة: إنّ أسماءَ بنتَ أبی بکرٍ

دَخَلَت علی رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وعلَیها ثِیابٌ رِقاقٌ،فأعرَضَ عَنها رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وقالَ لها:یا أسماءُ،إنّ المرأةَ إذا بَلَغَتِ المَحیضَ لَم یَصلُحْ أن یُری مِنها إلّا هذا و أشارَ إلی وَجهِهِ وکفَّیهِ. (5)

فصل دوازدهم:لباس

1/12.نعمت لباس

«ای فرزندان آدم!در حقیقت،ما برای شما لباسی فرو فرستادیم که عورت های شما را پوشیده می دارد و[برای شما]زینتی است،و بهترین جامه،[لباس]پرواست.این،از نشانه های[قدرت]خداست.باشد که متذکّر شوند».

2/12.لباس هایی که در دنیا ممنوع است

قرآن

«[در]بهشت های همیشگی[که]به آنها در خواهند آمد.در آن جا با دستبندهایی از زر و مروارید،زیور می یابند و در آن جا،جامه شان پَرنیان خواهد بود».

«پرنیانِ نازک و دیبای سِتَبر می پوشند[و]برابر هم نشسته اند».

حدیث

3627 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر زیور و حریرِ بهشت را دوست دارید،آنها را در دنیا نپوشید.

3628 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که در دنیا حریر بپوشد،در آخرت،آن را نخواهد پوشید.

3629 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که به ایّام اللّه(نعمت های خداوند در بهشت)امید بسته است،از[لباس]حریر استفاده نمی کند.

3630 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس لباس فاخری بپوشد تا مردم به او نگاه کنند،خداوند به او نمی نگرد تا زمانی که آن را از تن،بیرون آورد.

3631 . تفسیر القُرطُبی به نقل از عایشه:اَسماء دختر ابو بکر،در حالی که لباس های نازکی به تن داشت،

نزد پیامبر خدا رفت.پیامبر خدا،از او روی گردانْد و با اشاره به صورت و دست های خود فرمود:«ای اسماء!زن وقتی به سنّ قاعدگی رسید،دیگر درست نیست که از او جز این قسمت ها دیده شود».

ص:1050


1- (4) کنز العمال:ج 15 ص 319 ح 41209.
2- (5) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1187 ح 3588.
3- (6) المعجم الکبیر:ج 8 ص 106.
4- (7) کنز العمال:ج 15 ص 317 ح 41200.
5- (8) تفسیر القرطبی:ج 12 ص 229. [1]

3632 . علل الشرائع عن زید بن علی عن آبائه عن الإمامِ علیٍّ علیهم السلام أنّه رَأی رَجُلاً بهِ تَأنِیثٌ فی مَسجدِ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله:اُخرُجْ مِن مَسجِدِ رسولِ اللّهِ یا مَن لَعَنَهُ رسولُ اللّهِ،ثُمّ قالَ عَلیٌّ علیه السلام:سَمِعتُ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یقولُ:لَعَنَ اللّهُ المُتَشَبِّهِینَ مِنَ الرِّجالِ بِالنِّساءِ،والمُتَشَبِّهاتِ مِن النِّساءِ بالرِّجالِ. (1)

الفصل الثّالث عشر:الکلام

1/13.أهمِّیَّةُ الکَلام

3633 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ الرجُلَ لَیتکَلَّمُ بالکَلِمَةِ مِن رِضوانِ اللّهِ ما کانَ یَظُنُّ أن تَبلُغَ ما بَلَغَت یَکتُبُ اللّهُ تعالی لَهُ بها رِضوانَهُ إلی یَومِ یَلقاهُ،وإنّ الرجُلَ لَیَتکلَّمُ بالکَلِمَةِ مِن سَخَطِ اللّهِ ما کانَ یَظُنُّ أن تَبلُغَ ما بَلَغَت یَکتُبُ اللّهُ لَهُ بها سَخَطَهُ إلی یَومِ یَلقاهُ. (2)

2/13.الحَثُّ عَلی تَرکِ ما لا یَعنی مِن الکلامِ

3634 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن فِقهِ الرجُلِ قِلَّةُ کَلامِهِ فیما لا یَعنیهِ. (3)

3632 . علل الشرائع به نقل از زید بن علی،از پدرانش علیهم السلام:امام علی علیه السلام به مردی که در مسجد پیامبر خدا،خود را به شکل زن در آورده بود،فرمود:«از مسجد پیامبر خدا،بیرون شو،ای کسی که پیامبر خدا،لعنتش کرده است!

سپس فرمود:«شنیدم که پیامبر خدا می فرماید:«لعنت خدا بر مردانی که خود را شبیه زنان می کنند،و بر زنانی که خود را شبیه مردان می کنند».

فصل سیزدهم:سخن

1/13.اهمّیت سخن

3633 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: گاهی انسان،سخنی خشنود کننده خدا می گوید که گمان نمی کند آن سخن،بِدان جا برسد که می رسد و خداوند متعال،به سبب آن سخن،خشنودی خود را تا روزی که دیدارش کند،برای او می نویسد،و گاهی انسان،سخنی ناخشنودکننده خداوند می گوید که گمان نمی کند آن سخن،بِدان جا رسد که می رسد و خداوند،به سبب آن سخن،ناخشنودی[و خشم]خود را تا روزی که دیدارش کند،برای او می نویسد.

2/13.ترغیب به ترک بیهوده گویی

3634 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از فهمیدگی مرد،این است که کمتر سخنِ بیهوده می گوید.

ص:1051


1- (1) علل الشرائع:ص 602 ح 63. [1]
2- (2) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 537 ح 45.
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 622 ح 1283. [2]

3635 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن حُسنِ إسلامِ المَرءِ تَرکُهُ الکلامَ فیما لا یَعنیهِ. (1)

3/13.ذَمُّ فُضولِ الکلامِ

3636 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کلامُ ابنِ آدمَ علَیهِ لا لَهُ،إلّا الأمرَ بِالمَعروفِ والنَّهیَ عن ِ المُنکَرِ،وذِکرَ اللّهِ عزّوجلّ. (2)

3637 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ الرجُلَ لَیَتحَدَّثُ بالحَدیثِ ما یُریدُ بهِ سُوءً إلّا لِیُضحِکَ بهِ القَومَ یَهوی بهِ أبعَدَ مِن السماءِ. (3)

4/13.کَثرةُ الکلامِ تُمیتُ القلبَ

3638 . الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:قالَ اللّهُ تَعالی:...یا أحمدُ،علَیکَ بالصَّمتِ،فإنّ أعمَرَ مَجلِسٍ قُلوبُ الصّالِحینَ والصّامِتینَ،وإنّ أخرَبَ مَجلِسٍ قُلوبُ المُتَکلِّمینَ بما لا یَعنیهِم. (4)

3639 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تُکثِرُوا الکلامَ بغیرِ ذِکرِ اللّهِ؛فإنَّ کَثرَةَ الکلامِ بغَیرِ ذِکرِ اللّهِ قَسوَةُ القَلبِ،إنّ أبعَدَ الناسِ مِن اللّهِ القَلبُ القاسی. (5)

5/13.اعتبارُ الکَلامِ مِنَ العَمَلِ

3640 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ مَن حَسَبَ کلامَهُ مِن عَمَلِهِ قَلَّ کلامُهُ إلّا فیما یَعنیهِ. (6)

3635 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نشانه های نیکوییِ اسلامِ شخص،دَم فرو بستن از بیهوده گویی است.

3/13.نکوهش زیاده گویی

3636 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سخن فرزند آدم،جز امر به معروف و نهی از منکر و یاد خداوند عز و جل،به زیان اوست،نه به سودش.

3637 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدمی،گاه سخنی می گوید و قصد بدی ندارد،جز این که مردم را بخندانَد؛[امّا با این کارش]به اندازه ای دورتر از[فاصله زمین تا]آسمان،سقوط می کند.

4/13.پُرگویی،دل را می میرانَد

3638 . امام علی علیه السلام در بیان حدیث معراج پیامبر صلی الله علیه و آله:خداوند متعال فرمود:«...ای احمد!بر تو باد خاموشی؛زیرا آبادترین مجلس،دل های پاکان و خاموشان است و ویران ترین مجلس،دل های بیهوده گویان».

3639 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در غیر از یاد خدا،بسیار سخن مگویید؛زیرا بسیار گویی،جز در یاد خدا،موجب سختْ دلی می شود و دورترینِ مردم از خدا،سختْ دل است.

5/13.گفتار،جزئی از کردار است

3640 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که گفتارش را جزئی از کردارش به شمار آورَد،گفتارِ بی فایده او کاستی می پذیرد.

ص:1052


1- (1) الأمالی للمفید:ص 34 ح 9.
2- (2) سنن ابن ماجة:ج 2 ص 1315 ح 3974.
3- (3) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 537 ح 43.
4- (4) إرشاد القلوب:ص 199 203. [1]
5- (5) الأمالی للطوسی:ص 3 ح 1. [2]
6- (6) الخصال:ص 525 ح 13.

3641 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن رَأی مَوضِعَ کلامِهِ مِن عَمَلِهِ قَلَّ کلامُهُ إلّا فیما یَعنیهِ. (1)

6/13.السُّکوتُ المَمدوحُ

3642 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الصَّمتُ عِبادَةٌ لِمَن ذَکَرَ اللّهَ. (2)

3643 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَنبَغی للعالِمِ أن یَسکُتَ علی عِلمِهِ،ولا یَنبَغی للجاهِلِ أن یَسکُتَ علی جَهلِهِ،قالَ اللّهُ تعالی: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» . (3)(4)

7/13.اقسامُ الکَلامِ

3644 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الکلامُ ثلاثةٌ:فَرابِحٌ،وسالِمٌ،وشاجِبٌ.فأمّا الرابِحُ فالذی یَذکُرُ اللّهَ،و أمّا السالِمُ فالذی یَقولُ ما أحَبَّ اللّهُ،و أمّا الشاجِبُ فالذی یَخوضُ فی الناسِ. (5)

الفصل الرّابع عشر:المجلس

1/14.أشرَفُ المَجالسِ

3645 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ لکُلِّ شیءٍ شَرَفا وإنَّ أشْرَفَ المَجالسِ ما استُقْبِلَ بهِ القِبلةُ. (6)

2/14.ما یَلزمُ مراعاتُهُ فی المَجالِسِ

الکتاب

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قِیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللّهُ لَکُمْ وَ إِذا قِیلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا یَرْفَعِ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ». 7

3641 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس بداند که گفتارش چه جایگاهی نسبت به کردارش دارد،سخن گفتنش کاستی می پذیرد،مگر در آنچه مفید است.

6/13.خاموشیِ ستوده

3642 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خاموشی برای کسی که به یاد خداست،عبادت است.

3643 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سزاوار نیست شخص دانشمند،از بیان دانش خود،دَم فرو بندد و سزاوار نیست نادان بر نادانی خود،سکوت کند.خداوند متعال فرموده است:«پس اگر نمی دانید،از کسانی که می دانند،بپرسید».

7/13.اقسام سخن

3644 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سخن،سه گونه است:سودآور،سالم و زیانبار.سودآور،[سخن]کسی است که خدا را یاد می کند.سالم،[سخن]کسی است که چیزی را می گوید که خدا دوست دارد،و زیانبار،[سخن]کسی است که به طعن و تمسخر مردم می پردازد.

فصل چهاردهم:مجلس

1/14.شریف ترینِ مجالس

3645 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر چیزی،شرافتی دارد و شریف ترینِ مجالس(نحوه نشستن)،آن است که[شخص]رو به قبله باشد.

2/14.نکاتی که باید در مجالس،رعایت شود

قرآن

«ای کسانی که ایمان آورده اید!چون به شما گفته شود:«در مجالس،جای باز کنید»،پس جای باز کنید تا خدا برای

شما گشایش حاصل کند،و چون گفته شود:«برخیزید»،پس برخیزید تا خدا[رتبه]کسانی از شما را که ایمان آورده اند و کسانی را که دانشمندند،[بر حَسَب]درجات،بلند گردانَد؛و خدا به آنچه می کنید،آگاه است».

ص:1053


1- (1) الکافی:ج 2 ص 116 ح 19. [1]
2- (2) بحار الأنوار:ج 71 ص 294 ح 64.
3- (3) الأنبیاء:7. [2]
4- (4) کنز العمال:ج 10 ص 238 ح 29264.
5- (5) الزهد للحسین بن سعید:ص 7 ح 11. [3]
6- (6) بحار الأنوار:ج 75 ص 469 ح 4. [4]

الحدیث

3646 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا أتی أحدُکُم مَجلسا فلْیَجلِسْ حیثُ ما انتهی مَجلِسُهُ. (1)

3647 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا أخذ القومُ مَجالِسَهُم،فإنْ دعارجُلٌ أخاهُ و أوسَعَ لَهُ فی مَجلسِهِ فلْیَأتِهِ،فإنَّما هِی کَرامةٌ أکْرمَهُ بها أخوهُ،وإنْ لَم یُوسِّعْ لَهُ أحَدٌ فلْیَنْظُرْ أوسَعَ مَکانٍ یَجدُهُ فلْیَجْلِسْ فیهِ. (2)

3/14.المَجالسُ الّتی نُهیَ عَنها

الکتاب

«أَ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَ تَأْتُونَ فِی نادِیکُمُ الْمُنْکَرَ فَما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاّ أَنْ قالُوا ائْتِنا بِعَذابِ اللّهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصّادِقِینَ». 3

الحدیث

3648 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ یؤمنُ باللّهِ والیَومِ الآخِرِ فلا یَجْلِسْ فی مَجلِسٍ یُسَبُّ فیه إمامٌ،أو یُغتابُ فیه مسلمٌ،إنّ اللّه یقولُ فی کتابهِ: «وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتّی یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَ إِمّا یُنْسِیَنَّکَ الشَّیْطانُ فَلا تَقْعُدْ

بَعْدَ الذِّکْری مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمِینَ» . (3)

حدیث

3646 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما به مجلسی رفت،در کنار آخرین نفری که نشسته است،بنشیند.

3647 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه افراد مجلسی در جای خود نشستند[و کسی وارد شد]،اگر در آن میان،فردی برادر تازهْ وارد خود را فرا خوانَد و برای او در کنار خود،جا باز کند،[این تازه وارد]باید دعوتش را بپذیرد و پهلوی او برود؛زیرا وی با این کار،به او احترام گذاشته است.ولی اگر کسی برایش جایی باز نکرد،نگاه کند تا هر کجا بیشتر جا بود،همان جا بنشیند.

3/14.مجالسی که از آنها نهی شده است

قرآن

«[لوط گفت:]«آیا شما با مردها در می آمیزید و راه[توالد و تناسل]را قطع می کنید و در محافل[ِ انس]خود،پلیدکاری می کنید؟»؛ولی پاسخ قومش جز این نبود که گفتند:«اگر راست می گویی،عذاب خدا را برای ما بیاور»».

حدیث

3648 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به خدا و روز واپسین،ایمان دارد،نباید در مجلسی بنشیند که در آن،از پیشوایی بدگویی یا از مسلمانی غیبت می شود.خداوند،در کتاب خود می فرماید:«و هر گاه دیدی کسانی[به قصد تخطئه]در آیات ما گفتگو می کنند،از ایشان،

روی برتاب تا در سخنی غیر از آن در آیند،و اگر شیطان،تو را[در این باره]به فراموشی انداخت،چون به یادت آمد،با آن مردم ستمکار،منشین».

ص:1054


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 66 ح 73. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 393 ح 867. [2]
3- (4) تفسیر القمی:ج 1 ص 204. [3]

4/14.المَجالسُ بالأمانةِ

3649 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: المَجالِسُ بالأمانةِ،إلّا ثلاثةَ مجالسَ:مَجلسٌ سُفِکَ فیهِ دمٌ حرامٌ،ومجلسٌ استُحِلَّ فیهِ فَرْجٌ حرامٌ،ومجلسٌ استُحِلَّ فیهِ مالٌ حرامٌ بغیرِ حَقِّهِ. (1)

3650 . عنه صلی الله علیه و آله: المَجالسُ بالأمانةِ،وإفْشاءُ سِرِّ أخیکَ خِیانَةٌ،فاجْتَنِبْ ذلکَ،واجْتَنِبْ مجلسَ العَشیرةِ. (2)

5/14.الحَثُّ عَلی ذِکرِ اللّه تعالی عندَ القیامِ

3651 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما قَعَدَ عدّةٌ من أهلِ الأرضِ یَذکرونَ اللّهَ إلّا قَعَدَ مَعهُم عِدّةٌ مِن الملائکةِ. (3)

6/14.فی خِتامِ المَجْلِس

3652 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا تَلاقَیْتُم فَتلاقوا بالتَّسلیمِ والتَّصافُحِ،وإذا تَفَرّقْتُم فتَفَرَّقوا بالاسْتِغْفارِ. (4)

الفصل الخامس عشر:النّوم والسّهر

1/15.النَّومُ أخُو المَوتِ

الکتاب

«اَللّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ

الْأُخْری إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ». 5

4/14.مجلس ها،امانت اند

3649 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مجلس ها،امانت هستند،مگر سه مجلس:مجلسی که در آن،خونی به ناروا ریخته شود،و مجلسی که در آن،زِنا شود؛و مجلسی که در آن،مال حرام به ناروا حلال گردد.

3650 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مجلس ها،امانت اند و فاش کردن راز برادرت،خیانت است.از این کار،دوری کن و از نشست های عشیره ای،بپرهیز!

5/14.تشویق به حضور در مجالس ذکر خدا

3651 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ گاه تعدادی از زمینیانْ انجمنِ ذکر خدا بر پا نمی کنند،مگر آن که تعدادی از فرشتگان نیز در آن انجمن،می نشینند.

6/14.در پایان مجلس

3652 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه به هم رسیدید،سلام کنید و دست بدهید،و چون از هم جدا شدید،با آمرزش خواهی،یکدیگر را ترک کنید.

فصل پانزدهم:خواب و بیداری

1/15.خواب،برادر مرگ است

قرآن

«خدا،روح مردم را هنگام مرگشان،به تمامی باز می ستانَد،و[نیز]روحی را که در[موقع]خوابش نمُرده است[،

قبض می کند].پس آن[نفسی]را که مرگ را بر او واجب کرده،نگاه می دارد،و آن دیگر[نَفْس ها]را تا هنگامی معیّن،[به سوی زندگیِ دنیا]باز پس می فرستد.قطعاً در این[امر]،برای مردمی که می اندیشند،نشانه هایی[از قدرت خدا]هست».

ص:1055


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 53 ح 71. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 379 ح 2661. [2]
3- (3) عدة الداعی:ص 238. [3]
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 215 ح 374. [4]

الحدیث

3653 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النَّومُ أخُو المَوتِ،ولا یَموتُ أهلُ الجَنَّةِ. (1)

2/15.النَّهیُ عَنِ السَّهرِ لِغَیرِ عِبادَةٍ أو ضَرورةٍ

3654 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا سَهَرَ إلّا فی ثلاثٍ:مُتَهَجِّدٍ بالقرآنِ،أوفی طَلَبِ العِلمِ،أو عَروسٍ تُهدی إلی زَوجِها. (2)

3655 . عنه صلی الله علیه و آله: لا سَهَرَ (3)بعدَ العِشاءِ الآخِرَةِ إلّا لأِحَدِ رَجُلَینِ:مُصَلٍّ أو مُسافِرٍ. (4)

3/15.التَّحذیرُ مِن کَثرةِ النَّومِ

3656 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وکَثرَةَ النَّومِ؛فإنَّ کَثرَةَ النَّومِ یَدَعُ صاحِبَهُ فَقیرا یَومَ القِیامَةِ. (5)

3657 . عنه صلی الله علیه و آله: قالَت امُّ سُلیمانَ بنِ داوودَ لسُلیمانَ علیه السلام:إیّاکَ وکَثرَةَ النَّومِ باللَّیلِ؛فإنَّ کَثرَةَ النَّومِ باللَّیلِ تَدَعُ الرّجُلَ فَقیرا یَومَ القِیامَةِ. (6)

4/15.آدابُ النَّومِ

3658 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا یَبیتَنَّ أحَدُکُم ویَدُهُ غَمرَةٌ،فإن

فَعَلَ فأصابَهُ لَمَمٌ لِلشَّیطانِ فلا یَلُومَنَّ إلّا نَفسَهُ. (7)

حدیث

3653 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خواب،برادر مرگ است و بهشتیان،نمی میرند(بهشتیان،در بهشتْ نمی خوابند).

2/15.نهی از شب زنده داری برای غیر عبادت و ضرورت

3654 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شب زنده داری،جز برای سه چیز،روا نیست:تلاوت قرآن یا برای تحصیل علم،یا فرستادن عروس به خانه شوهرش.

3655 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بیدار ماندن بعد از نماز خفتن،روا نباشد،مگر برای دو کس:نماز گزار یا مسافر.

3/15.هشدار درباره پُرخوابی

3656 . پیامبرخدا صلی الله علیه و آله: از پُرخوابی بپرهیزید؛زیرا پرخوابی،صاحب خود را در روز قیامت،تهی دست می گذارد.

3657 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مادرِ سلیمان بن داوود علیهما السلام به سلیمان گفت:«از زیاد خوابیدن در شب،بپرهیز؛زیرا پُرخوابیِ شب،انسان را در روز قیامت،تهی دست می گذارد».

4/15.آداب خوابیدن

3658 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ یک از شما با دست های چرب[از غذا]،نخوابد.پس اگر چنین کرد و

گزندی از شیطان به او رسید،کسی را جز خود،سرزنش نکند.

ص:1056


1- (1) کنز العمال:ج 14 ص 475 ح 39321.
2- (2) الخصال:ص 112 ح 88.
3- (3) وفی المصدر:«سمر»،وما أثبتناه من بحارالأنوار. [1]
4- (4) الخصال:ص 78 ح 125.
5- (5) الاختصاص:ص 218.
6- (6) الخصال:ص 28 ح 99.
7- (7) الأمالی للصدوق:ص 510 ح 707.

3659 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن نامَ علَی الوُضوءِ إن أدرَکَهُ المَوتُ فی لَیلِهِ فهُو عِندَ اللّهِ شَهیدٌ. (1)

3660 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قَرَأَ «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» حِینَ یأخُذُ مَضجَعَهُ،غَفَرَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ لَهُ ذُنوبَ خَمسینَ سَنَةً. (2)

3661 . عوالی اللآلی عن حذیفة: إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا آوی إلی فِراشِهِ قالَ:«باسمِکَ اللّهُمّ أمُوتُ و أحیا»،وإذا استَیقَظَ قالَ:«الحَمدُ للّهِ الّذی أحیانا بَعدَما أماتَنا وإلَیهِ النُّشورُ». (3)

الفصل السّادس عشر:المزاح

1/16.مَدحُ المِزاحِ

3662 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّی أمزَحُ ولا أقولُ إلّا حَقّا. (4)

3663 . عنه صلی الله علیه و آله: المؤمنُ دَعِبٌ لَعِبٌ،والمُنافقُ قَطِبٌ غَضِبٌ. (5)

3664 . تنبیه الخواطر: أتَتِ امرأةٌ عَجوزٌ إلَی النّبیِّ صلی الله علیه و آله فقالَ صلی الله علیه و آله:لا تَدخُلُ الجَنّةَ عَجوزٌ؛فبَکتْ،فقالَ:إنّکِ لستِ یَومئذٍ بعَجوزٍ،قالَ اللّهُ تعالی: «إِنّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً* فَجَعَلْناهُنَّ أَبْکاراً» (6). (7)

3659 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که با وضو بخوابد،اگر در آن شب مرگش در رسد،نزد خداوند،شهید به شمار می آید.

3660 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس وقتی که به بستر خود می رود،سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» را بخواند،خداوند عز و جل گناهان پنجاه سال او را می آمرزد.

3661 . عوالی اللآلی به نقل از حُذَیفه:پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه به بستر خود می رفت،می گفت:«بار الها!به نام تو می میرم و زنده می شوم»و هر گاه بیدار می شد،می گفت:«ستایش،خدایی راست که ما را پس از آن که میرانْد،زنده کرد،و به سوی اوست رستاخیز».

فصل شانزدهم:شوخی

1/16.ستودن شوخی

3662 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من مزاح می کنم؛امّا جز حق نمی گویم.

3663 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن،شوخ و شنگ است و منافق،اخمو و عصبانی.

3664 . تنبیه الخواطر: پیرزنی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد.ایشان فرمود:«پیر به بهشت نمی رود».

پیرزن گریست.[پیامبر صلی الله علیه و آله]فرمود:«در آن روز،تو پیر نخواهی بود.خداوند متعال می فرماید:«ما آنان را پدید آوردیم،پدیدآوردنی،و ایشان را دوشیزه گردانیدیم».

ص:1057


1- (1) الدعوات:ص 214 ح 577.
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 64 ح 27. [1]
3- (3) عوالی اللآلی:ج 1 ص 104 ح 40. [2]
4- (4) شرح نهج البلاغة:ج 6 ص 330.
5- (5) تحف العقول:ص 49.
6- (6) الواقعة:35 و 36. [3]
7- (7) تنبیه الخواطر:ج 1 ص 112. [4]

3665 . الکافی عن مُعمّر بن خلّادٍ: سَألتُ أبا الحَسنِ علیه السلام فقلتُ:جُعِلتُ فِداکَ؛الرَّجُلُ یکونُ مَع القَومِ فیَجری بَینَهُم کلامٌ یَمزَحونَ ویَضحَکونَ!فقال:لابأسَ ما لَم یَکُن،فظَنَنتُ أنّهُ عنَی الفُحشَ.ثُمّ قالَ:إنّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یأتیهِ الأعرابیُّ فیُهدی لَهُ الهَدیّةَ،ثُمّ یقولُ مکانَهُ:أعْطِنا ثَمنَ هَدیّتِنا،فیَضحَکُ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله.وکانَ إذا اغتَمَّ یقولُ:ما فَعلَ الأعرابیُّ؟!لَیتَهُ أتانا! (1)

2/16.ذَمُّ کَثرَةِ المِزاحِ وبِما لَیسَ مِنهُ بِحقٍّ

3666 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کَثرَةُ المِزاحِ یَذهَبُ بماءِ الوجهِ. (2)

3667 . عنه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام:یا علیُّ،لا تَمزَحْ فیَذهَبَ بَهاؤکَ،و لا تَکذِبْ فیَذهَبَ نورُکَ. (3)

3668 . الترغیب والترهیب عن أبی الحسَنِ وکانَ عَقَبیّا بَدْریّا:کُنّا جُلوسا معَ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله،فقامَ رجُلٌ ونَسِیَ نَعلَیهِ،فأخَذَهُما رجُلٌ فوَضَعهُما تَحتَهُ،فرَجعَ الرّجُلُ فقالَ:نَعْلَیَّ،فقالَ القَومُ:ما رأیناهُما،فقالَ:هُوَ ذَه،فقالَ[رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله]:فکیفَ برَوعَةِ المؤمنِ؟!فقالَ:یا رسولَ اللّهِ،إنّما صَنعتُهُ لاعِبا،فقال:فکیفَ برَوعَةِ المؤمنِ؟!مَرَّتینِ أو ثلاثا. (4)

3665 . الکافی به نقل از معمّر بن خلّاد:از امام کاظم علیه السلام پرسیدم و گفتم:کسی با عدّه ای می نشیند و با هم می گویند و شوخی می کنند و می خندند.

فرمود:«اگر چیزی[در آن]نباشد،اشکالی ندارد»و به گمانم،مقصود ایشان،ناسزاگویی بود.

سپس فرمود:«بادیه نشینی بود که نزد پیامبر خدا می آمد و برای ایشان،هدیه می آورد و همان جا می گفت:پولِ هدیه ما را بده!و پیامبر خدا می خندید.[پیامبر صلی الله علیه و آله]هر گاه اندوهگین می شد،می فرمود:"آن بادیه نشین چه می کند؟کاش نزد ما می آمد!"».

2/16.نکوهش شوخی زیاد و شوخی به چیزی که حق نیست

3666 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شوخیِ زیاد،آبرو را می برد.

3667 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام:ای علی!شوخی مکن،که احترامت از بین می رود و دروغ مگو،که نورانیّتت از میان می رود.

3668 . الترغیب و الترهیب به نقل از ابو الحسن که از شرکت کنندگان در پیمان عَقَبه و جنگ بدر بود:با پیامبر خدا نشسته بودیم که مردی[از جمع ما]برخاست و رفت و کفش هایش را فراموش کرد[ببرد].یک نفر،آنها را برداشت و زیر خود گذاشت.آن مرد برگشت و گفت:کفش هایم کو؟

کسانی که آن جا نشسته بودند،گفتند:ما آنها را ندیده ایم.

مردی که کفش ها را زیر خود پنهان کرده بود،گفت:این جاست.

پیامبر خدا فرمود:«ترساندن مؤمن،چه معنا دارد؟!».

مرد گفت:ای پیامبر خدا!به شوخی،این کار را کردم.

[پیامبر صلی الله علیه و آله]دو یا سه بار فرمود:«ترساندن مؤمن،چه معنا دارد؟!».

ص:1058


1- (1) الکافی:ج 2 ص 663 ح 1. [1]
2- (2) الأمالی للصدوق:ص 344 ح 412. [2]
3- (3) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 321 ح 2656. [3]
4- (4) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 484 ح 5.

الفصل السّابع عشر:السُّرور

1/17.جَزاءُ مَن فَرَّحَ الیَتامَی والصِّبیانَ

3669 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ فی الجَنَّةِ دارا یُقالُ لَها دارُ الفَرَحِ لا یَدخُلُها إلّا مَن فَرَّحَ یَتامَی المؤمنینَ. (1)

3670 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّ فی الجَنَّةِ دارا یقالُ لَها دارُ الفَرَحِ،لا یَدخُلُها إلّا مَن فَرَّحَ الصِّبیانَ. (2)

2/17.ثَوابُ التَّفرِیجِ عن ِ المؤمِنِ

3671 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن نَفَّسَ عَن أخیهِ المؤمِنِ کُربَةً مِن کُرَبِ الدنیا،نَفَّسَ اللّهُ عَنهُ سَبعینَ کُربَةً مِن کُرَبِ الآخِرَةِ. (3)

الفصل الثّامن عشر:الضّحک

1/18.الضِّحکُ والتَّبسُّمُ

3672 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام: کانَ ضِحکُ النبیِّ صلی الله علیه و آله التبسُّمَ،فاجتازَ ذاتَ یومٍ بِفِئَةٍ مِن الأنصارِ وإذا هُم یَتَحَدَّثُونَ ویَضحَکُونَ بِمِلءِ أفواهِهِم،فقالَ:یا هؤلاءِ،من غَرَّهُ مِنکُم أمَلُهُ وقَصَرَ بهِ فی الخَیرِ عَمَلُهُ،فَلْیَطَّلِعْ فی القُبورِ ولْیَعتَبِرْ بِالنُّشُورِ،واذکُرُوا المَوتَ فإنّهُ هادِمُ اللذّاتِ. (4)

فصل هفدهم:شادمانی

1/17.پاداش کسی که یتیمان و کودکان را شاد کند

3669 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در بهشت،سرایی به نام«شادی سرا(دار الفرَح)»هست که تنها کسانی وارد آن می شوند که یتیمانِ مؤمنان را شاد کنند.

3670 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا در بهشت،سرایی به نام«شادی سرا»هست که تنها کسانی به آن در می آیند که کودکان را شاد کنند.

2/17.ثواب زُدودن غم از دلِ مؤمن

3671 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که اندوهی از اندوه های دنیا را از برادر مؤمن خود بزُداید،خداوند،هفتاد اندوه از اندوه های آخرت را از او می زُداید.

فصل هجدهم:خنده

1/18.خنده و لبخند

3672 . امام علی علیه السلام: خنده پیامبر صلی الله علیه و آله لبخند بود.روزی بر گروهی از انصار گذشت که با هم صحبت می کردند و با صدای بلند و دهانی دریده،می خندیدند.پیامبر خدا فرمود:«ای جماعت!هر یک از شما که آرزو فریبش داده و در کار خیر،کوتاهی کرده است،باید سری به گورستان بزند و از بر انگیخته شدنِ مُردگان،عبرت بگیرد.به یاد مرگ باشید،که یاد مرگ،لذّت ها را در هم می شکند».

ص:1059


1- (1) کنز العمّال:ج 3 ص 170 ح 6008.
2- (2) کنز العمّال:ج 3 ص 170 ح 6009.
3- (3) بحار الأنوار:ج 74 ص 312 ح 69. [1]
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 522 ح 1156. [2]

2/18.ذَمُّ کَثرَةِ الضِّحکِ

الکتاب

«فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلاً وَ لْیَبْکُوا کَثِیراً جَزاءً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ». 1

الحدیث

3673 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکَ وکَثرَةَ الضِّحکِ؛فإنّهُ یُمِیتُ القَلبَ. (1)

3674 . عنه صلی الله علیه و آله: کَثرَةُ الضِّحکِ تَمحُو الإیمانَ. (2)

3675 . عنه صلی الله علیه و آله: لو تَعلَمُونَ ما أعلَمُ لَضَحِکتُم قلیلاً وَلبَکَیتُم کثیرا. (3)

3/18.الکَلامُ المُضحِکُ المَذمُوم

الکتاب

«فَلَمّا جاءَهُمْ بِآیاتِنا إِذا هُمْ مِنْها یَضْحَکُونَ». 5

الحدیث

3676 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لأبی ذَ رٍّ وهُو یَعِظُهُ:إنّ الرجُلَ لَیَتَکَلَّمُ بالکَلِمَةِ فی المَجلسِ لِیُضحِکَهُم بها،فَیَهوی فی جَهَنَّمَ ما بینَ السماءِ والأرضِ. (4)

3677 . عنه صلی الله علیه و آله أیضا:وَیلٌ لِلَّذِی یُحَدِّثُ فَیَکذِبُ لِیُضحِکَ القَومَ،وَیلٌ لَهُ،وَیلٌ لَهُ،وَیلٌ لَهُ! (5)

2/18.نکوهش زیادْ خندیدن

قرآن

«از این پس،کم بخندند و به جزای آنچه به دست می آوردند،بسیار بگِریند».

حدیث

3673 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: زنهار از خنده زیاد،که آن،دل را می میرانَد!

3674 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خنده زیاد،ایمان را محو می کند.

3675 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر آنچه را من می دانم،شما نیز می دانستید،قطعا کم می خندیدید و بسیار می گریستید.

3/18.سخن خنده آورِ نکوهیده

قرآن

«پس چون آیات ما را برای آنان آورد،ناگهان،ایشان بر آنها خنده زدند».

حدیث

3676 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندرز به ابو ذر:آدمی[گاه]در جمعی برای خنداندن آنان،سخنی می گوید و به همین سبب،به فاصله آسمان تا زمین،در دوزخ،فرو می رود.

3677 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندرز به ابو ذر:وای بر کسی که برای خنداندن مردم،سخنِ دروغ بگوید!وای بر او،وای بر او،وای بر او!

ص:1060


1- (2) معانی الأخبار:ص 335 ح 1.
2- (3) الأمالی للصدوق:ص 344 ح 412. [1]
3- (4) صحیح البخاری:ج 4 ص 1689 ح 4345.
4- (6) الأمالی للطوسی:ص 536 ح 1162. [2]
5- (7) الأمالی للطوسی:ص 537 ح 1162. [3]

الفصل التّاسع عشر:الطّیب

1/19.الحَثُّ عَلی استِعمالِ الطِّیبِ

3678 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الطِّیبُ یَشُدُّ القَلبَ. (1)

3679 . الإمام علیّ علیه السلام: إنّ النبیَّ کانَ لا یَرُدُّ الطِّیبَ والحَلْواءَ. (2)

3680 . عنه علیه السلام: کانَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُنفِقُ فی الطِّیبِ أکثَرَ مِمّا یُنفِقُ فی الطَّعامِ. (3)

2/19.التَّطَیّبُ للّهِ ِ ولِغَیرِ اللّهِ

3681 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن تَطَیَّبَ للّهِ ِ جاءَ یَومَ القِیامَةِ ورِیحُهُ أطیَبُ مِنَ المِسکِ،ومَن تَطَیَّبَ لِغَیرِ اللّهِ جاءَ یَومَ القِیامَةِ ورِیحُهُ أنتَنُ مِن الجِیفَةِ. (4)

3/19.طِیبُ النِّساء

3682 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أیُّما امرأةٍ استَعطَرَتْ فَمَرَّت علی قَومٍ لِیَجِدُوا مِن رِیحِها فهی زانِیَةٌ. (5)

3683 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا شَهِدَت إحداکُنَّ الصَّلاةَ فلا تَمَسَّ طِیبا. (6)

الفصل العشرون:النّظر

1/20.فُضولُ النَّظَرِ

3684 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إیّاکُم وفُضولَ النَّظَرِ؛فإنَّهُ یَبذُرُ

الهوی،ویُوَلِّدُ الغَفلَةَ. (7)

فصل نوزدهم:عطر

1/19.تشویق به استعمال عطر

3678 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بویِ خوش،قلب را تقویت می کند.

3679 . امام علی علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله عطر و شیرینی را[که به ایشان تعارف می شد]رد نمی کرد.

3680 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،برای عطر،بیشتر از غذا خرج می کرد.

2/19.استعمال بوی خوش برای خدا و غیر خدا

3681 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که برای خدا،خود را خوش بو کند،در روز قیامت،بویش خوش تر از مُشک خواهد بود و هر که برای جز خدا خود را خوش بو کند،در روز قیامت،بویش گَندتر از مُردار است.

3/19.عطرِ زنان

3682 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر زنی که به خود عطر بزند و از کنار عدّه ای[مرد]بگذرد تا بویش به مشام آنها برسد،زناکار است.

3683 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما زنان،در نماز[جماعت]حاضر شد،بوی خوش به کار نَبَرد.

فصل بیستم:نگاه

1/20.نگاه های زیادی

3684 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از نگاه های زیادی بپرهیزید؛

چرا که تخمِ هوس می پراکنَد و غفلت می زاید.

ص:1061


1- (1) الکافی:ج6 ص510 ح6. [1]
2- (2) الکافی:ج6 ص513 ح4. [2]
3- (3) الکافی:ج 6 ص 512 ح 18. [3]
4- (4) المصنّف لعبد الرزّاق:ج 4 ص 319 ح 7933.
5- (5) سنن النسائی:ج8 ص153.
6- (6) سنن النسائی:ج 8 ص 155.
7- (7) عدة الداعی:ص 294. [4]

2/20.مَن غَضَّ طَرْفَهُ

3685 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: غُضُّوا أبصارَکُم تَرَونَ العَجائبَ. (1)

3/20.مَن یَکونُ النَّظرُ إلیهِ عِبادَةً

3686 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: النَّظَرُ إلَی العالِمِ عِبادَةٌ،والنَّظَرُ إلَی الإمامِ المُقسِطِ عِبادَةٌ،والنَّظَرُ إلَی الوالِدَینِ بِرأفَةٍ ورَحمَةٍ عِبادَةٌ،والنَّظَرُ إلَی الأخِ تَوَدُّهُ فی اللّهِ عَزَّوجلَّ عِبادَةٌ. (2)

3687 . عنه صلی الله علیه و آله: النَّظَرُ فی ثَلاثَةِ أشیاءَ عِبادَةٌ:النَّظَرُ فی وَجهِ الوالِدَینِ،وفی المُصحَفِ،وفی البَحرِ. (3)

4/20.الحَثُّ عَلی غَضِّ البَصرِ

الکتاب

«قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ* وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها». 4

الحدیث

3688 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لِکُلِّ عُضوٍ مِن ابنِ آدمَ حَظٌّ مِن الزِّنا:العَینُ زِناها النَّظَرُ. (4)

2/20.کسی که چشم خود را فرو می بندد

3685 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چشمان خود را[از حرام]فرو بندید تا شگفتی ها را ببینید.

3/20.کسی که نگاه کردن به او عبادت است

3686 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نگاه کردن به عالِم،عبادت است.نگاه کردن به پیشوای دادگر،عبادت است.نگاه کردن مهرآمیز به پدر و مادر،عبادت است.نگاه کردن به برادری که به خاطر خدا دوستش داری،عبادت است.

3687 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نگریستن در سه چیز،عبادت است:نگاه کردن در رویِ پدر و مادر،در قرآن،و در دریا (5).

4/20.تشویق به فروهشتن چشم

قرآن

«به مردان باایمان بگو:«دیده،فرو نهند و پاک دامنی ورزند»،که این برای آنان،پاکیزه تر است؛زیرا خدا به آنچه می کنند،آگاه است.و به زنان باایمان بگو:«دیدگان خود را[از هر نامحرمی]فرو بندند و پاک دامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند،مگر آنچه از آن پیداست»».

حدیث

3688 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای هر عضوی از اعضای آدمیزاد،بهره ای از زِناست.زنای چشم هم،چشم چرانی است.

ص:1062


1- (1) بحار الأنوار:ج 104 ص 41 ح 52. [1]
2- (2) الأمالی للطوسی:ص 454 ح 1015. [2]
3- (3) صحیفة الإمام الرِّضا علیه السلام:ص 90 ح 19. [3]
4- (5) جامع الأخبار:ص 408 ح 1129. [4]
5- (6) واژه«بحر»در متن عربی،به معنای دانشمند پُرعلم و مرد بخشنده و دست ودل باز نیز آمده است.

3689 . الإمام الباقر علیه السلام: لَعَنَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله رجُلاً یَنظُرُ إلی فَرجِ امرأةٍ لا تَحِلُّ لَهُ. (1)

5/20.مَواردُ جَوازِ النَّظرِ إلَی النِّساءِ

3690 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا حُرمَةَ لنِساءِ أهلِ الذِّمَّةِ أن یُنظَرَ إلی شُعورِهِنَّ و أیدِیهِنَّ. (2)

6/20.مَن ملأَ عَینَهُ مِن حرامٍ

3691 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن مَلأَ عَینَهُ مِن حَرامٍ مَلأَ اللّهُ عَینَهُ یَومَ القِیامَةِ مِن النّارِ،إلّا أن یَتوبَ ویَرجِعَ. (3)

3692 . عنه صلی الله علیه و آله: اشتَدَّ غَضَبُ اللّهِ عَزَّوجلَّ علَی امرأةٍ ذاتِ بَعلٍ مَلأت عَینَها مِن غَیرِ زَوجِها أو غَیرِ ذِی مَحرَمٍ مِنها. (4)

7/20.غَضُّ البَصَرِ وحَلاوةُ العِبادةِ

3693 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ما مِن مُسلِمٍ یَنظُرُ امرأةً أوّلَ رَمقَةٍ ثُمّ یَغُضُّ بَصَرَهُ إلّا أحدَثَ اللّهُ تعالی لَهُ عِبادَةً یَجِدُ حَلاوَتَها فی قَلبِهِ. (5)

3694 . عنه صلی الله علیه و آله: النَّظَرُ سَهمٌ مَسمومٌ مِن سِهامِ إبلیسَ،فمَن تَرَکَها خَوفا مِن اللّهِ أعطاهُ اللّهُ إیمانا یَجِدُ حَلاوَتَهُ فی قَلبِهِ. (6)

3689 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا،مردی را که به عورت زنی جز همسر خویش نگاه کند،نفرین فرمود.

5/20.موارد جواز نگاه کردن به زنان

3690 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نگاه کردن به موها و دست های زنان اهل ذمّه،حرام نیست.

6/20.کسی که چشمش را از حرام،پُر کند

3691 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که چشم خود را از حرامْ پُر کند،خداوند در روز قیامت،چشم او را از آتش پُر می کند،مگر این که توبه کند و از عمل خود،دست بردارد.

3692 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خشم خداوند عز و جل سخت است بر زن شوهرداری که چشم خود را از غیر شوهر خود،یا از کسی که مَحرم او نیست،پُر کند.

7/20.فرو هِشتن چشم و شیرینی عبادت

3693 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ مرد مسلمانی نیست که نگاهش به زنی بیفتد و چشم خود را پایین بیندازد،مگر این که خدای متعال به او توفیق عبادتی می دهد که شیرینی آن را در دل خویش بیابد.

3694 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نگاه کردن،یکی از تیرهای زهرآلود ابلیس است.پس هر که از ترس خدا،چشم خود را[از نامحرم]فرو بندد،خداوند به او ایمانی عطا می کند که شیرینی آن را در دلش بیابد.

ص:1063


1- (1) الکافی:ج 5 ص 559 ح 14. [1]
2- (2) الکافی:ج 5 ص 524 ح 1. [2]
3- (3) الأمالی للصدوق:ص 515 ح 707. [3]
4- (4) ثواب الأعمال:ص 338 ح 1.
5- (5) کنز العمال:ج 5 ص 327 ح 13059.
6- (6) جامع الأخبار:ص 407 ح 1125. [4]

8/20.النَّظرَةُ الاُولی خَطأٌ والثّانیةُ عَمدٌ

3695 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لعَلیٍّ علیه السلام:یا علیُّ،لکَ أوّلُ نَظرَةٍ،والثّانِیَةُ علَیکَ ولا لَکَ. (1)

3696 . کنز العمّال عن جریر: سَألتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَن نَظرَةِ الفُجاءةِ،فأمَرَنی أن أصرِفَ بَصَری. (2)

9/20.مَن رأی امرأةً تُعجِبُهُ

3697 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یا أیُّها النّاسُ،إنّما النَّظرَةُ مِن الشَّیطانِ،فمَن وَجَدَ مِن ذلکَ شیئا فلْیَأْتِ أهلَهُ. (3)

الفصل الحادی والعشرون:السّلام

1/21.تَحِیَّةُ المُسلِمینَ

الکتاب

«وَ أُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیها سَلامٌ». 4

الحدیث

3698 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا تَلاقَیتُم فَتَلاقَوا بِالتَّسلیمِ والتّصافُحِ،وإذا تَفَرَّقتُم فَتَفَرَّقُوا بِالاستِغفارِ. (4)

3699 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ مِن مُوجِباتِ المَغفِرَةِ بَذلَ السَّلامِ وحُسنَ الکلامِ. (5)

8/20.نگاه اوّل،ناخواسته است و نگاه دوم،عمدی

3695 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام:ای علی!نگاه اوّل[به نامَحرم]،برای(به نفع)توست و نگاه دوم،به زیان توست نه به سود تو.

3696 . کنز العمّال به نقل از جَریر:از پیامبر خدا،درباره نگاهِ ناگهانی[به نامَحرم]سؤال کردم.به من امر کرد که[در چنین موردی،زود]چشمم را برگردانم.

9/20.کسی که از نگاه کردن به زن،تحریک شود

3697 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم!بدانید که نگاه[به نامحرم]،از شیطان است.هر که بر اثر نگاه،تحریک شد،با همسرش هم بستر شود.

فصل بیست و یکم:سلام کردن

1/21.درود مسلمانان

قرآن

«و کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند،به بهشت هایی در آورده می شوند که از زیر[درختان]آن،جویبارها روان است که به اذن پروردگارشان،در آن جا،جاودانه به سر می برند،و درودشان در آن جا،سلام است».

حدیث

3698 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه به هم بر خوردید،با سلام کردن و دست دادن برخورد کنید و چون جدا شدید،با آمرزش خواهی[برای یکدیگر]،از هم جدا شوید.

3699 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یکی از موجبات آمرزش،سلام کردن و سخن نیکو گفتن است.

ص:1064


1- (1) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 19 ح 4971.
2- (2) کنز العمال:ج 5 ص 468 ح 13641.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 19 ح 4975.
4- (5) الأمالی للطوسی:ص 215 ح 374. [1]
5- (6) جامع الأخبار:ص 230 ح 591.

2/21.السَّلامُ قَبلَ الکَلامِ

3700 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام عن آبائه علیهم السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مَن بَدَأ بِالکَلامِ قَبلَ السَّلامِ فلا تُجِیبُوهُ.وقالَ علیه السلام:لا تَدعُ إلی طَعامِکَ أحَدا حتّی یُسَلِّمَ. (1)

3/21.إفشاءُ السَّلامِ

3701 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أفشِ السَّلامَ یَکثُر خَیرُ بَیتِکَ. (2)

3702 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ السَّلامَ اسمٌ مِن أسماءِ اللّهِ تعالی،فَأفشُوهُ بَینَکُم. (3)

4/21.الابتِداءُ بِالسَّلامِ

3703 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أولَی النّاسِ بِاللّهِ وبرسولِهِ مَن بَدَأ بِالسَّلامِ. (4)

3704 . عنه صلی الله علیه و آله: البادِئُ بِالسَّلامِ بَرِیءٌ مِنَ الکِبرِ. (5)

5/21.وُجوبُ رَدِّ السَّلامِ

الکتاب

«وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللّهَ کانَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ حَسِیباً». 6

الحدیث

3705 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: السَّلامُ تَطَوُّعٌ،والرَّدُّ فَریضَةٌ. (6)

2/21.سلام کردن،پیش از کلام

3700 . امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام:پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«هر که پیش از سلام گفتن،آغاز به سخن کرد،پاسخش را ندهید»و فرمود:«هیچ کس را به غذایت تعارف مکن،تا وقتی که سلام کند».

3/21.رواج دادن سلام

3701 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به همه سلام ده،تا خیر[و برکتِ]خانه ات افزون شود.

3702 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سلام،یکی از نام های خداوند متعال است.پس آن را در میان خود،رواج دهید.

4/21.پیشْ دستی کردن در سلام

3703 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نزدیک ترینِ مردم به خدا و فرستاده او،کسی است که آغازگرِ سلام باشد.

3704 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آغازگرِ سلام،از تکبّر به دور است.

5/21.واجب بودن پاسخ سلام

قرآن

«و چون به شما درود گفته شد،شما به[صورتی]بهتر از آن،درود بگویید،یا همان را[در پاسخْ]بر گردانید.همانا خدا به هر چیزی،حسابرس است».

حدیث

3705 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سلام کردن،مستحبّ است و پاسخِ سلام،واجب.

ص:1065


1- (1) الخصال:ص 19 ح 67.
2- (2) الخصال:ص 181 ح 246.
3- (3) روضة الواعظین:ص 459. [1]
4- (4) الکافی:ج 2 ص 644 ح 3. [2]
5- (5) کنز العمّال:ج 9 ص 117 ح 25265.
6- (7) کنز العمّال:ج 9 ص 122 ح 25294.

6/21.آداب السَّلامِ

3706 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُسَلِّمُ الصغیرُ عَلی الکبیرِ،ویُسَلِّمُ الواحِدُ علی الاثنَینِ،ویُسَلِّمُ القَلیلُ علی الکثیرِ،ویُسَلِّمُ الراکِبُ علی الماشی،ویُسَلِّمُ المارُّ علی القائمِ،ویُسَلِّمُ القائمُ علی القاعِدِ. (1)

3707 . عنه صلی الله علیه و آله: خَمسٌ لا أدَعُهُنَّ حَتّی المَماتِ:...والتَّسلیمُ علی الصِّبیانِ لِتَکونَ سُنَّةً مِن بَعدی. (2)

3708 . عنه صلی الله علیه و آله: لِیُسَلِّمِ الراکِبُ علی الماشی. (3)

7/21.سَلامُ الوَداعِ

3709 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله کانَ إذا وَدَّعَ المؤمنینَ قالَ:زَوَّدَکُم اللّهُ التَّقوی،ووَجَّهَکُم إلی کُلِّ خَیرٍ،وقَضی لَکُم کُلَّ حاجَةٍ،وسَلَّمَ لَکُم دِینَکُم ودُنیاکُم،ورَدَّکُم إلَیَّ سالِمِینَ. (4)

الفصل الثانی والعشرون:المصافحة

1/22.الحَثُّ عَلی المُصافَحَةِ

3710 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا التَقَیتُمْ فَتَلاقَوا بِالتَّسلیمِ والتَّصافُحِ،وإذا تَفَرَّقتُم فَتَفَرَّقُوا بالاستِغفارِ. (5)

3711 . عنه صلی الله علیه و آله: تَصافَحُوا؛فإنَّ التَّصافُحَ یُذهِبُ السَّخیمَةَ. (6)

6/21.آداب سلام کردن

3706 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کوچک تر به بزرگ تر،سلام کند و یک نفر،به دو نفر و عدّه کمتر،به عدّه بیشتر و سواره،به پیاده و ره گذر،به ایستاده و ایستاده،به نشسته.

3707 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پنچ چیز است که تا زنده ام،رهایشان نمی کنم...و سلام کردن به کودکان،تا بعد از من،سنّت شود.

3708 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سواره،باید به پیاده،سلام کند.

7/21.سلامِ خداحافظی

3709 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هر گاه با مؤمنان خداحافظی می کرد،می فرمود:خداوند،ره توشه پرهیزگاری به شما دهد و به هر آنچه خیر است،ره نمونتان شود و همه نیازها[و مشکلات]شما را برطرف سازد و دین و دنیاتان را سالم نگه دارد و شما را سالم و تن درست،به سوی من،بر گردانَد!

فصل بیست و دوم:دست دادن

1/22.تشویق به دست دادن

3710 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه با هم رو به رو شدید،با سلام گفتن و دست دادن،رو به رو شوید و چون از یکدیگر جدا شدید،با آمرزش خواهی[برای یکدیگر]جدا شوید.

3711 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با یکدیگر دست دهید؛زیرا دست دادن،کینه و کدورت را از بین می برَد.

ص:1066


1- (1) کنز العمّال:ج 9 ص 126 ح 25321.
2- (2) الخصال:ص 271 ح 12.
3- (3) الأمالی للطوسی:ص 395 ح 748. [1]
4- (4) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 6. [2]
5- (5) الکافی:ج 2 ص 181 ح 11. [3]
6- (6) تحف العقول:ص 55.

2/22.أَدَبُ المُصافَحَةِ

3712 . الإمام الصادق علیه السلام: ما صافَحَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَجُلاً قَطُّ فَنَزَعَ یَدَهُ حتّی یَکونَ هُو الذی یَنزِعُ یَدَهُ مِنهُ. (1)

3/22.النَّهیُ عن مُصافَحَةِ المَرأةِ

3713 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إنّی لَستُ اصافِحُ النِّساءَ. (2)

الفصل الثّالث والعشرون:الضّیافة

1/23.فَضْلُ الضِّیافَة

الکتاب

«هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ ضَیْفِ إِبْراهِیمَ الْمُکْرَمِینَ* إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ* فَراغَ إِلی أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ* فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ قالَ أَ لا تَأْکُلُونَ». 3

الحدیث

3714 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ یُؤمِنُ بِاللّهِ والیَومِ الآخِرِ فَلْیُکرِمْ ضَیفَهُ. (3)

3715 . عنه صلی الله علیه و آله: الضَّیفُ یَنزِلُ برِزقِهِ،ویَرتَحِلُ بذُنوبِ أهلِ البیتِ. (4)

2/23.ذَمُّ البیتِ الَّذی لا یَدخُلُه ضَیفٌ

3716 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کُلُّ بیتٍ لا یَدخُلُ فیهِ الضَّیفُ

لا تَدخُلُهُ المَلائکةُ. (5)

2/22.ادب دست دادن

3712 . امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا،هرگز با هیچ مردی دست نداد،مگر این که[به مصافحه ادامه داد و]دستش را نکشید تا آن شخص،دستِ خود را عقب کشید.

3/22.نهی از دست دادن با زن

3713 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،با زنانْ دست نمی دهم.

فصل بیست و سوم:میهمانی

1/23.فضیلت میهمانداری

قرآن

«آیا خبر میهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید؟آن هنگام که نزد او رفتند،پس سلام گفتند.گفت:«سلام.مردمی ناشناسید».پس آهسته به سوی زنش رفت و گوساله ای فربه[و بریان]آورد.آن را به نزدیکشان برد[و]گفت:«مگر نمی خورید؟»».

حدیث

3714 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به خدا و روز واپسین،ایمان دارد،باید میهمانش را گرامی بدارد.

3715 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: میهمان،روزیِ خود را می آورد و گناهان اهل خانه را می برَد.

2/23.نکوهش خانه ای که میهمان،وارد آن نمی شود

3716 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر خانه ای که میهمان وارد

آن نشود،فرشتگان نیز وارد آن نمی شوند.

ص:1067


1- (1) الکافی:ج 2 ص 182 ح 15. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 1 ص 105 ح 475.
3- (4) الکافی:ج 2 ص 667 ح 6. [2]
4- (5) جامع الأخبار:ص 378 ح 1057. [3]
5- (6) جامع الأخبار:ص 378 ح 1058. [4]

3/23.الحثُّ عَلی إجابَةِ دَعوَةِ المؤمِنِ

3717 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أُوصِی الشاهِدَ مِن امَّتی والغائبَ أن یُجِیبَ دَعوَةَ المُسلِمِ ولَو علی خَمسَةِ أمیالٍ؛فإنّ ذلکَ مِن الدِّینِ. (1)

3718 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن الجَفاءِ...أن یُدعَی الرَّجُلُ إلی طَعامٍ فلا یُجِیبَ أو یُجِیبَ فلا یَأکُلَ. (2)

4/23.النَّهیُ عَن إجابَةِ دَعوةِ الفاسقِ

3719 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أبَی اللّهُ لی زادَ المُشرکینَ و المُنافِقینَ وطَعامَهُم. (3)

3720 . عنه صلی الله علیه و آله لأبی ذَرٍّ وهُو یَعِظُهُ:لا تَأکُل طَعامَ الفاسِقِینَ. (4)

5/23.النَّهیُ عَن تَقلیلِ ما یُقَدَّمُ إلی الضَّیفِ

3721 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کَفی بِالمَرءِ إثما أن یَستَقِلَّ ما یُقَرِّبُ إلی إخوانِهِ،وکَفی بِالقَومِ إثما أن یَستَقِلُّوا ما یُقَرِّبُهُ إلَیهِم أخُوهُم. (5)

6/23.التکلُّفُ للضَّیفِ

3722 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا تَکَلَّفُوا للضَّیفِ. (6)

3/23.تشویق به پذیرفتن دعوت مؤمن

3717 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به حاضران و غایبان امّت خود،سفارش می کنم که دعوت مسلمان را گرچه از فاصله پنج میل باشد بپذیرند؛زیرا این کار،جزو دین است.

3718 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از ادب به دور است...که مردی به میهمانی دعوت شود و نپذیرد یا بپذیرد و از غذای آن نخورَد.

4/23.نهی از پذیرفتن دعوت فاسق

3719 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند،ناخوش دارد که من،از توشه و غذای مشرکان و منافقان،استفاده کنم.

3720 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندرز به ابو ذر:از غذای فاسقان،تناول مکن.

5/23.نهی از کم شمردن آنچه جلوی میهمان گذاشته می شود

3721 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرد[میزبان]را همین گناه بس که غذایی را که پیشِ برادران خود می گذارد،کم شمارد،و میهمانان را نیز همین گناه بس که آنچه را برادرشان در برابرشان می گذارد،کم شمارند.

6/23.به مشقّت انداختن خود برای میهمان

3722 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای میهمان،خود را به مشقّت نیندازید.

ص:1068


1- (1) الکافی:ج 6 ص 274 ح 4. [1]
2- (2) قرب الإسناد:ص 160 ح 583. [2]
3- (3) المحاسن:ج 2 ص 180 ح 1511. [3]
4- (4) الأمالی للطوسی:ص 535 ح 1162. [4]
5- (5) المحاسن:ج 2 ص 186 ح 1533. [5]
6- (6) کنز العمّال:ج 9 ص 248 ح 25875.

3723 . عنه صلی الله علیه و آله: مِن تَکرِمَةِ الرجُلِ لأخیهِ أن...لا یَتَکَلَّفَ له شَیئا. (1)

7/23.أدَبُ الضِّیافَةِ

3724 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن أحَبَّ أن یُحِبَّهُ اللّهُ ورسولُهُ فَلیَأکُلْ مَع ضَیفِهِ. (2)

3725 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن أکَلَ طَعامَهُ مَع ضَیفِهِ فلیسَ لَهُ حِجابٌ دُونَ الرَّبِّ. (3)

8/23.ما یَنبغی فیهِ الوَلیمَةُ

3726 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وصیَّتِهِ لعلیٍّ علیه السلام:یا علیُّ،لا وَلیمَةَ إلّا فی خَمسٍ:فی عُرسٍ،أو خُرسٍ،أو عِذارٍ،أو وِکارٍ،أو رِکازٍ:فالعُرسُ التَّزویجُ،والخُرسُ النِّفاسُ بالوَلَدِ،والعِذارُ الخِتانُ،والوِکارُ فی بِناءِ الدارِ وشِرائها،والرِّکازُ الرجُلُ یَقدُمُ مِن مَکَّةَ. (4)

الفصل الرّابع والعشرون:الاعتذار

1/24.الحَثُّ عَلی قَبولِ الاعتِذارِ

3727 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِعَلیٍّ علیه السلام:مَن لَم یَقبَلِ العُذرَ مِن مُتَنصِّلٍ،صادِقا کانَ أو کاذِبا،لَم یَنَلْ شَفاعَتِی. (5)

3728 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ اعتَذَرَ إلَیهِ أخوهُ المُسلِمُ مِن ذَنبٍ

قَد أتاهُ فلَم یَقبَلْ مِنهُ لَم یَرِدْ عَلَیَّ الحَوضَ غَدا. (6)

3723 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از اکرام مرد به برادرش،این است که...خود را برای او به مشقّت نیندازد.

7/23.ادب میهمان نوازی

3724 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دوست دارد که خدا و فرستاده اش او را دوست داشته باشند،با میهمانان خود،غذا بخورد.

3725 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس غذای خود را با میهمانش بخورَد،میان او و پروردگار،هیچ پرده ای(حجابی)نباشد.

8/23.آن جا که ولیمه دادن،شایسته است

3726 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به امام علی علیه السلام:ای علی!ولیمه،جز در پنج مورد نباشد:برای ازدواج،برای تولّد فرزند،برای ختنه کردن،برای ساختن یا خرید خانه،و برای بازگشت از مکّه.

فصل بیست و چهارم:پوزش خواهی

1/24.تشویق بر قبول پوزش

3727 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به امام علی علیه السلام:هر که پوزش را نپذیرد،چه پوزش خواهنده،راست بگوید و چه دروغ،به شفاعت من،دست نمی یابد.

3728 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس برادر مسلمانش از گناهی که نسبت به او کرده،عذر بخواهد و او

عذرش را نپذیرد،فردا[ی قیامت]کنار حوض[کوثر]بر من وارد نمی شود.

ص:1069


1- (1) الکافی:ج 6 ص 276 ح 1. [1]
2- (2) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 116. [2]
3- (3) تنبیه الخواطر:ج 2 ص 116. [3]
4- (4) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 356 ح 5762.
5- (5) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 353 ح 5762.
6- (6) کنز العمّال:ج 3 ص 371 ح 7031.

2/24.شَرُّ المَعذِرَةِ

الکتاب

«یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ». 1

الحدیث

3729 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَرُّ المَعذِرَةِ حینَ یَحضُرُ المَوتُ. (1)

الفصل الخامس والعشرون:الجوار

1/25.حُسنُ الجوارِ

الکتاب

«وَ اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبی وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً». 3

الحدیث

3730 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: أحسِنْ مُجاوَرَة مَن جاوَرَکَ،تَکُنْ مؤمنا. (2)

3731 . عنه صلی الله علیه و آله: ما زالَ جبرئیلُ علیه السلام یُوصِینی بالجارِ حتّی ظَنَنتُ أنَّهُ سَیُوَرِّثُهُ. (3)

2/24.بدترین پوزش

قرآن

«[همان]روزی که ستمگران را پوزش طلبی شان سود نمی دهد،و برای آنان،لعنت است،و برایشان،بدفرجامیِ آن سرای است».

حدیث

3729 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترین پوزش،زمانی است که مرگ،فرا رسد.

فصل بیست و پنجم:همسایگی

1/25.همسایگی شایسته

قرآن

«و خدا را بپرستید،و چیزی را با او شریک مگردانید،و به پدر و مادرْ نیکی کنید،و درباره خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه خویشاوند و همسایه بیگانه و همنشین و در راه مانده و بردگانِ خود نیز[نیکی کنید]،که خدا کسی را که متکبّر و فخرفروش باشد،دوست نمی دارد».

حدیث

3730 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با همسایه ات نیکو همسایه داری کن،تا مؤمن باشی.

3731 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جبرئیل علیه السلام پیوسته مرا درباره همسایه سفارش می کرد تا جایی که گمان بُردم به زودی او را ارثبَر[از همسایه اش]خواهد کرد.

ص:1070


1- (2) الدعوات:ص 238 ح 664.
2- (4) الأمالی للصدوق:ص 269 ح 295. [1]
3- (5) الأمالی للطوسی:ص 520 ح 1145. [2]

2/25.إیذاءُ الجارِ

3732 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن کانَ یُؤمنُ باللّهِ والیَومِ الآخِرِ فلا یُؤْذی جارَهُ. (1)

3/25.حقُّ الجارِ

3733 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی حُقوقِ الجارِ:إنِ اسْتَغاثَکَ أغَثْتَهُ،وإنِ اسْتَقْرَضَکَ أقْرَضْتَهُ،وإنِ افْتَقَر عُدْتَ علَیهِ،وإنْ أصابَتْهُ مُصیبَةٌ عَزَّیْتَهُ،وإنْ أصابَهُ خَیرٌ هَنّأتَهُ،وإنْ مَرِضَ عُدْتَهُ،وإنْ ماتَ اتَّبَعتَ جَنازَتَهُ،ولا تَسْتَطِلْ علَیهِ بالبِناءِ فتَحْجُبَ عَنهُ الرِّیحَ إلّا بإذنِهِ،وإذا اشْتَرَیتَ فاکِهَةً فأهْدِ لَهُ،فإنْ لَم تَفْعلْ فأدْخِلْها سِرّا،ولا تُخْرِجْ بها وُلْدَکَ تَغیظُ بها وُلْدَهُ،ولا تُؤْذِهِ برِیحِ قِدْرِکَ إلّا أنْ تَغرِفَ لَهُ مِنها. (2)

الفصل السّادس والعشرون:السّفر

1/26.مَنافِعُ السَّفَرِ

3734 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: سافِرُوا تَصِحُّوا،وجاهِدُوا تَغنَمُوا. (3)

3735 . عنه صلی الله علیه و آله: سافِرُوا تَصِحُّوا وتُرزَقُوا. (4)

2/26.آدابُ السَّفَرِ

3736 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الرَّفیقَ ثُمّ الطَّرِیقَ. (5)

3737 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا کانَ ثلاثةٌ فی سَفَرٍ فَلْیُؤَمِّرُوا أحَدَهُم. (6)

2/25.آزار رساندن به همسایه

3732 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به خدا و روز واپسین ایمان داشته باشد،نباید همسایه خود را آزار دهد.

3/25.حقّ همسایه

3733 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره حقوق همسایه:[حقّ اوست که]اگر از تو کمک خواست،کمکش کنی.اگر از تو قرض خواست،به او قرض دهی.اگر نیازمند شد،نیازش را برطرف سازی.اگر مصیبتی دید،او را دلداری دهی.اگر خیر[و خوبی]ای به او رسید،به وی تبریک بگویی.اگر بیمار شد،به عیادتش بروی.اگر مُرد،در تشییع جنازه اش شرکت کنی و خانه ات را بلندتر از خانه او نسازی تا جلوی جریانِ هوا را بر او بگیری،مگر آن که خودش اجازه دهد.هرگاه میوه ای خریدی،برای او تعارف بفرستی و اگر این کار را نمی کنی،میوه را مخفیانه به خانه ات ببر و فرزندت را همراه آن میوه،بیرون میاور تا کودکانِ او را[با دیدن آن میوه در دست فرزندت]ناراحت کنی.با بوی[و یا دودِ]دیگت،او را ناراحت نکنی،مگر آن که مقداری از غذای آن را برای او بفرستی.

فصل بیست و ششم:مسافرت

1/26.فواید مسافرت

3734 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسافرت کنید،تا تن درست بمانید،و جهاد کنید،تا غنیمت به دست آورید.

3735 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مسافرت کنید،تا تن درست بمانید و روزی داده شوید.

2/26.آداب مسافرت

3736 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نخست هم سفر،آن گاه سفر.

3737 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه سه نفر هم سفر شدند،از میان خود،یک نفر را به سالاری انتخاب کنند.

ص:1071


1- (1) الکافی:ج2 ص667 ح6. [1]
2- (2) مسکّن الفؤاد:ص 105.
3- (3) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 265 ح 2387.
4- (4) کنز العمّال:ج 6 ص 701 ح 17469.
5- (5) المحاسن:ج 2 ص 100 ح 1264. [2]
6- (6) کنز العمّال:ج 6 ص 717 ح 17550.

3738 . مکارم الأخلاق: ذُکِرَ عِندَ النبیِّ صلی الله علیه و آله رَجُلٌ فقیلَ لَهُ:خَیرٌ،قالوا:یا رسولَ اللّهِ،خَرَجَ مَعنا حاجّا فإذا نَزَلنا لَم یَزَلْ یُهَلِّلُ اللّهَ حتّی نَرتَحِلَ،فإذا ارتَحَلنا لَم یَزَلْ یَذکُرُ اللّهَ حتّی نَنزِلَ،فقالَ النبیُّ صلی الله علیه و آله:فَمَن کانَ یَکفِیهِ عَلَفَ ناقَتِهِ،وصُنْعَ طَعامِهِ؟قالوا:کُلُّنا،فقالَ صلی الله علیه و آله:کُلُّکُم خَیرٌ مِنهُ!. (1)

3739 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: إذا خَرَجَ أحَدُکُم إلی سَفَرٍ ثُمّ قَدِمَ علی أهلِهِ فَلْیُهدِهِم ولْیُطرِفهُم ولو حِجارةً! (2)

الفصل السّابع والعشرون:المشاورة

1/27.الحَثُّ عَلی المَشوَرَةِ

الکتاب

«وَ الَّذِینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ». 3

الحدیث

3740 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لا مُظاهَرَةَ أوثَقُ مِنَ المُشاوَرَةِ. (3)

3741 . عنه صلی الله علیه و آله: ما مِن رَجُلٍ یُشاوِرُ أحَدا إلّا هُدِیَ إلی الرُّشدِ. (4)

2/27.مَن لا یَنبغی مُشاوَرَتُهُم

3742 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام:یا علیُّ،لا تُشاوِرْ

جَبانا فإنّهُ یُضَیِّقُ علَیکَ المَخرَجَ،ولا تُشاوِرِ البَخیلَ فإنّهُ یَقْصُرُ بکَ عن غایَتِکَ،ولا تُشاوِرْ حَریصا فإنّهُ یُزَیِّنُ لکَ شَرَها. (5)

3738 . مکارم الأخلاق: در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله از مردی سخن به میان آمد و گفته شد:او آدم خوبی است.[نیز]گفتند:ای پیامبر خدا!آن مرد،هم سفر حجّ ما بود.هر گاه در منزلی پیاده می شدیم،زبانش به ذکر«لا إله إلّا اللّه»،پیوسته گویا بود،تا آن که حرکت می کردیم و در بین راه نیز همواره ذکر خدا می گفت،تا دوباره اتراق می کردیم.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«پس چه کسی شترش را علوفه می داد و غذایش را درست می کرد؟».

گفتند:همه ما.

پیامبر خدا فرمود:«همه شما از او بهترید!».

3739 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه یکی از شما به سفر رفت،هنگام بازگشت،حتّی اگر شده یک قطعه سنگ،برای خانواده اش هدیه و تحفه بیاورد.

فصل بیست و هفتم:مشورت

1/27.تشویق به مشورت

قرآن

«و کسانی که به[ندای]پروردگارشان،پاسخ[مثبت]داده اند و نماز بر پا کرده اند و کارشان در میانشان مشورت است و از آنچه روزی شان کرده ایم،انفاق می کنند».

حدیث

3740 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ پشتْ گرمی ای،استوارتر از مشورت نیست.

3741 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ مردی نیست که با کسی مشورت کند،مگر آن که به راه درست[برای حلّ مشکل خود]،ره نمون می شود.

2/27.کسانی که شایسته مشورت نیستند

3742 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام:ای علی!

با ترسو،مشورت مکن؛زیرا او راه حلّ مشکل را بر تو تنگ می کند.با بخیل نیز مشورت مکن؛زیرا او تو را از هدفت،باز می دارد.با شخص حریص نیز مشورت مکن؛زیرا او آزمندی را در نظرت،نیکو جلوه می دهد.

ص:1072


1- (1) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 564 ح 1955. [1]
2- (2) مکارم الأخلاق:ج 1 ص 565 ح 1958. [2]
3- (4) المحاسن:ج 2 ص 435 ح 2509.
4- (5) مجمع البیان:ج 9 ص 51.
5- (6) علل الشرائع:ص 559 ح 1. [3]

3/27.مَنْ یَنبغی مُشاوَرَتُهُم

3743 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: استَرشِدُوا العاقِلَ،ولا تَعصُوهُ فَتَندَمُوا. (1)

3744 . عنه صلی الله علیه و آله: مُشاوَرَةُ العاقِلِ الناصِحِ رُشدٌ ویُمنٌ وتَوفیقٌ مِنَ اللّهِ،فإذا أشارَ علَیکَ الناصِحُ العاقِلُ فإیّاکَ والخِلافَ؛فإنّ فی ذلکَ العَطَبَ. (2)

4/27.التَّحذِیرُ مِن خِیانةِ المُستَشیرِ

3745 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن غَشَّ المسلمینَ فی مَشورَةٍ فقد بَرِئتُ مِنهُ. (3)

3746 . عنه صلی الله علیه و آله: مَنِ استَشارَهُ أخُوهُ المؤمنُ فلَم یَمحَضْهُ النَّصیحَةَ سَلَبَهُ اللّهُ لُبَّهُ. (4)

الفصل الثّامن والعشرون:الفأل والطّیرة

1/28.مَدحُ الفَأل

3747 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: نِعمَ الشَّیءُ الفَألُ؛الکَلِمَةُ الحَسَنةُ یَسمَعُها أحَدُکُم. (5)

3/27.افراد شایسته مشورت

3743 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: از خردمند،راه نمایی بگیرید و با او مخالفت نکنید،که پشیمان می شوید.

3744 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مشورت کردن با خردمندِ خیرخواه،[مایه]هدایت و میمنت است و توفیقی است از جانب خداوند.پس هر گاه مشاوری دلسوز و خردمند،تو را راه نمایی کرد،مبادا مخالفت کنی،که موجب نابودی می شود.

4/27.هشدار درباره خیانت در مشورت

3745 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که به مسلمانان،در مشورتی خیانت کند،من از او بیزارم.

3746 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که برادر مؤمنش با وی مشورت کند و او صادقانه راه نمایی اش نکند،خداوند،عقلش را از او می گیرد.

فصل بیست و هشتم:فال نیک و فال بد

1/28.ستایش فال نیک زدن

3747 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چه خوبْ چیزی است فال خوب زدن؛سخن نیکی که فردی از شما آن را می شنود!

ص:1073


1- (1) الأمالی للطوسی:ص 153 ح 252. [1]
2- (2) المحاسن:ج 2 ص 438 ح 2519. [2]
3- (3) عیون أخبار الرضا علیه السلام:ج 2 ص 66 ح 296. [3]
4- (4) بحار الأنوار:ج 75 ص 104 ح 36. [4]
5- (5) کنز العمّال:ج 10 ص 117 ح 28593.

3748 . عنه صلی الله علیه و آله: أصدَقُ الطِّیَرَةِ الفَألُ. (1)

2/28.النَّهیُ عَن التَطَیُّرِ

الکتاب

«قالُوا إِنّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَ لَیَمَسَّنَّکُمْ مِنّا عَذابٌ أَلِیمٌ». 2

الحدیث

3749 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: الطِّیَرَةُ شِرکٌ. (2)

3750 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن رَدَّتهُ الطِّیَرَةُ عَن حاجَتِهِ فَقَد أشرَکَ. (3)

3751 . عنه صلی الله علیه و آله: لا طِیَرَةَ...ولا شُؤمَ. (4)

3/28.ما یَنبَغی عِندَ التَّطَیُّرِ

3752 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: کَفّارَةُ الطِّیَرَةِ التَّوَکُّلُ. (5)

3753 . عنه صلی الله علیه و آله: إذا تَطَیَّرتَ فَامضِ،وإذا ظَنَنتَ فلا تَقضِ،وإذا حَسَدتَ فلا تَبغِ. (6)

3754 . مکارم الأخلاق: إنّ النبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ یُحِبُّ الفَألَ الحَسَنَ ویَکرَهُ الطِّیَرَةَ،وکانَ صلی الله علیه و آله یَأمُرُ مَن رَأی شَیئا یَکرَهُهُ ویَتَطَیَّرُ مِنهُ أن یقولَ:اللّهُمّ لایُؤتِی الخَیرَ إلّا أنتَ،ولا یَدفَعُ السَّیّئاتِ إلّا أنتَ،ولا حولَ ولاقُوَّةَ إلّا بکَ. (7)

3748 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: راست ترین فال،فال خوب است.

2/28.نهی از فال بد زدن

قرآن

«[به فرستادگان خدا]پاسخ دادند:«ما[حضور]شما را به شگونِ بد گرفته ایم.اگر دست بر ندارید،سنگسارتان می کنیم و قطعاً عذاب دردناکی از ما به شما خواهد رسید»».

حدیث

3749 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: فال بد زدن،شرک است.

3750 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که فال بد زدن،او را از کارش باز دارد،شرک ورزیده است.

3751 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نه فال بد،درست است...و نه شومی.

3/28.آنچه در مواجهه با فال بد،سزاوار است

3752 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کفّاره فال بد،توکّل است.

3753 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه فال بدی زدی،کارت را انجام بده[و به آن فال،اعتنا مکن].هر گاه گمان بردی،[تا یقین پیدا نکرده ای،]داوری مکن و هر گاه حسّ حسادت در تو به وجود آمد،آن را دنبال نکن.

3754 . مکارم الأخلاق: پیامبر صلی الله علیه و آله فال خوب زدن را دوست داشت و فال بد زدن را خوش نداشت و می فرمود:«هر کس چیز ناخوشایندی دید که به نظرش بدشُگون می آید،بگوید:«خدایا!خوبی را کسی جز تو نمی دهد و بدی ها را کسی جز تو،دفع نمی کند و هیچ دگرگونی و نیرویی نیست،مگر به[یاری]تو».

ص:1074


1- (1) کنز العمّال:ج 10 ص 116 ح 28584.
2- (3) کنز العمّال:ج 10 ص 111 ح 28556.
3- (4) کنز العمّال:ج 10 ص 113 ح 28566.
4- (5) الکافی:ج 8 ص 196 ح 234. [1]
5- (6) الکافی:ج 8 ص 198 ح 236. [2]
6- (7) تحف العقول:ص 50.
7- (8) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 153 ح 2374 و 2375. [3]

الفصل التّاسع والعشرون:الأشرار

1/29.شَرُّ النّاسِ

الکتاب

«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ». 1

الحدیث

3755 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَرُّ الناسِ مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنیاهُ،وشَرٌّ مِن ذلک مَن باعَ آخِرَتَهُ بدنیا غَیرِهِ. (1)

3756 . عنه صلی الله علیه و آله: شَرُّ الناسِ عندَ اللّهِ یَومَ القِیامَةِ الذین یُکرَمُونَ اتِّقاءَ شَرِّهِم. (2)

3757 . عنه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئلَ عَن شَرِّ الناسِ:العُلَماءُ إذا فَسَدُوا. (3)

3758 . عنه صلی الله علیه و آله: إنَّ مِن شَرِّ عِبادِ اللّهِ مَن تَکرَهُ مُجالَسَتَهُ لِفُحشِهِ. (4)

3759 . الإمامُ الصّادقُ عن آبائه علیهم السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:ألا انَبِّئُکُم بِشَرِّ الناسِ؟قالوا:بَلی یارسولَ اللّهِ.قالَ:مَن أبَغضَ الناسَ و أبغَضَهُ الناسُ،ثُمّ قالَ:ألا انَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِن هذا؟قالوا:بلی یا رسولَ اللّهِ.قالَ:الذی لا یُقِیلُ عَثرَةً،ولا یَقبَلُ مَعذِرَةٍ،ولا یَغفِرُ ذَنبا.ثُمّ قالَ:ألا انَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِن هذا؟قالوا:بلی یا رسولَ اللّهِ.قالَ:

مَن لا یُؤمَنُ شَرُّهُ ولا یُرجی خَیرُهُ. (5)

فصل بیست و نهم:بَدان

1/29.بدترینِ مردم

قرآن

«قطعاً بدترین جنبندگان نزد خدا،کَران و لالانی اند که نمی اندیشند».

حدیث

3755 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترینِ مردم،کسی است که آخرتش را به دنیایش بفروشد و بدتر از او،کسی است که آخرت خود را برای دنیای دیگرانْ بفروشد.

3756 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روز قیامت،بدترینِ مردم در پیشگاه خدا،کسانی هستند که مردم از ترسِ گزندشان به آنها احترام بگذارند.

3757 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ به این سؤال که:بدترینْ مردم چه کسانی هستند:عالمان،هر گاه که فاسد شوند.

3758 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یکی از بدترین بندگان خدا،کسی است که بر اثر بدْ زبانی،کسی رغبت به همنشینی با او نمی کند.

3759 . امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام:پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«آیا شما را از بدترین افراد مردم،آگاه نسازم؟».

گفتند:چرا،ای پیامبر خدا!

فرمود:«کسی که مردم را دشمن بدارد و مردم نیز او را دشمن بدارند».

سپس فرمود:«آیا بدتر از این را به شما نشناسانم؟».

گفتند:چرا،ای پیامبر خدا!

فرمود:«کسی که از لغزشی در نمی گذرد و پوزشی را نمی پذیرد و گناهی را نمی بخشد».

سپس فرمود:«آیا شما را به بدتراز این فرد،آگاه

نسازم؟».

گفتند:چرا،ای پیامبر خدا!

فرمود:«کسی که نه از شرّش ایمنی هست،و نه به خیرش امیدی».

ص:1075


1- (2) مکارم الأخلاق:ج 2 ص 319 ح 2656. [1]
2- (3) الکافی:ج 2 ص 327 ح 2. [2]
3- (4) تحف العقول:ص 35. [3]
4- (5) الکافی:ج 2 ص 325 ح 8. [4]
5- (6) الأمالی للصدوق:ص 381 ح 486. [5]

2/29.شِرارُ الخَلقِ

3760 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ألا إنّ بعدَ زمانِکُم هذا زَمانا عَضُوضا،یَعَضُّ المُوسِرُ علی ما فی یَدِهِ حِذارَ الإنفاقِ،وقد قالَ اللّهُ تعالی: «وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ» (1)وسَیِّدُ شِرارِ الخَلقِ یُبایِعُونَ کُلَّ مُضطَرٍّ،ألا إنَّ بَیعَ المُضطَرِّینَ حَرامٌ. (2)

3/29.فَوقَ کلِّ شرٍّ

3761 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: خَصلَتانِ لیسَ فَوقَهُما مِنَ البِرِّ شَیءٌ:الإیمانُ بِاللّه والنَّفعُ لِعبادِ اللّهِ،وخَصلَتانِ لَیسَ فَوقَهُما مِنَ الشَّرِّ شَیءٌ:الشِّرکُ بِاللّهِ والضُّرُّ لِعِبادِ اللّهِ. (3)

الفصل الثّلاثون:اللّعن

1/30.النَّهیُ عَن لَعن غیر المستحقّ

3762 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَعنُ المؤمنِ کقَتلِهِ. (4)

3763 . عنه صلی الله علیه و آله: إنّی لَم ابعَثْ لَعّانا،وإنّما بُعِثتُ رَحمَةً. (5)

3764 . عنه صلی الله علیه و آله: لا یَنبَغی للمؤمنِ أن یکونَ لَعّانا. (6)

3765 . عنه صلی الله علیه و آله: إنِ استَطَعتَ ألّا تَلعَنَ شَیئا فافعَلْ. (7)

2/29.بدترینِ خلایق

3760 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که بعد از این روزگار شما،روزگاری بس سخت،فرا می رسد؛توانگر،آنچه را دارد،از ترس انفاق،با چنگ و دندان،نگه می دارد،حال آن که خداوند متعال فرموده است:«اگر چیزی انفاق کنید،عوضش را می دهد».سرآمدِ بدترین خلایق،کسانی هستند که با افراد مُضطر،معامله می کنند.بدانید که معامله با افراد مُضطر،نارواست.

3/29.بالاتر از هر بدی

3761 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو کار است که هیچ کارِ خوبی بالاتر از آن دو نیست:ایمان به خدا و سود رساندن به بندگان خدا.و دو کار است که بالاتر از آن دو،بدی ای وجود ندارد:شرک ورزیدن به خدا و زیان رساندن به بندگان خدا.

فصل سی ام:نفرین

1/30.نهی از نفرین کسی که سزاوار آن نیست

3762 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نفرین کردن مؤمن،مانند کشتن اوست.

3763 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من،نفرینگر مبعوث نشده ام؛بلکه برای رحمت،مبعوث شده ام.

3764 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای مؤمن،شایسته نیست که نفرینگر باشد.

3765 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: اگر می توانی چیزی را نفرین نکنی،نکن.

ص:1076


1- (1) سبأ:39. [1]
2- (2) کنز العمّال:ج 4 ص 62 ح 9522.
3- (3) تحف العقول:ص 35.
4- (4) کنز العمال:ج 3 ص 616 ح 8182.
5- (5) کنز العمال:ج 3 ص 615 ح 8176.
6- (6) کنز العمال:ج 3 ص 616 ح 8185.
7- (7) کنز العمال:ج 3 ص 617 ح 8192.

2/30.المَلعونونَ

الکتاب

«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللّهِ کَذِباً أُولئِکَ یُعْرَضُونَ عَلی رَبِّهِمْ وَ یَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلی رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللّهِ عَلَی الظّالِمِینَ». 1

«إِنَّ اللّهَ لَعَنَ الْکافِرِینَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِیراً». 2

الحدیث

3766 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: لَعَنَ اللّهُ مَن ذَبَحَ لِغَیرِ اللّهِ،لَعَنَ اللّهُ مَن غَیَّرَ تُخومَ الأَرضِ،ولَعَنَ اللّهُ مَن کَمَهَ الأَعمی عَنِ السَّبیلِ،وَلَعَنَ اللّهُ من سَبَّ والِدَهُ،ولَعَنَ اللّهُ مَن تَوَلّی غَیرَ مَوالیهِ،ولَعنَ اللّهُ مَن عَمِلَ عَملَ قَومِ لوطٍ،ولَعَنَ اللّهُ مَن عَمِلَ عَمَلَ قَومِ لوطٍ،ولَعَنَ اللّهُ مَن عَمِلَ عَمَلَ قَومِ لوطٍ. (1)

3767 . عنه صلی الله علیه و آله: لَعَنَ اللّهُ الرّاشی،والمُرتَشی،والماشی بَینَهُما. (2)

3768 . عنه صلی الله علیه و آله: ثلاثٌ،مَلعونٌ مَن فَعَلَهُنَّ،المُتَغوِّطُ فی ظِلِّ النُّزّالِ،والمانِعُ الماءَ المُنْتابَ،والسّادُّ الطّریقَ المَسلوکَ. (3)

3769 . عنه صلی الله علیه و آله: مَلعونٌ مَلعونٌ مَن عَبَدَ الدِّینارَ والدِّرهَمَ. (4)

3770 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام: لَعَنَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَشرَةً:آکِلَ الرِّبا،ومُوکِلَهُ،وشاهِدَیهِ،وکاتِبَهُ،والواشِمَةَ،

والمُستَوشِمَةَ لِلحُسنِ،ومانِعَ الصَّدقَةِ،والمُحَلِّلَ،والمُحَلَّلَ لَهُ. (5)

2/30.نفرین شدگان

قرآن

«و چه کسی ستمکارتر از آن کس است که بر خدا دروغ می بندد؟آنان،بر پروردگارشان عرضه می شوند و گواهان خواهند گفت:«اینان بودند که بر پروردگارشان،دروغ بستند.هان!نفرین خدا بر ستمگران باد!»».

«خدا کافران را نفرین کرده و برای آنها آتشِ فروزانی آماده کرده است».

حدیث

3766 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نفرین خدا بر کسی که برای غیر خدا،ذبح کند!نفرین خدا بر کسی که حدود زمین را[با تجاوز به حقوق دیگران به نفع خود]تغییر دهد!نفرین خدا بر کسی که نابینا را از راه،منحرف کند!نفرین خدا بر کسی که به پدرش فحّاشی کند!نفرین خدا بر کسی که خود را به غیر مولایش نسبت دهد!نفرین خدا بر کسی که عمل قوم لوط را انجام دهد!نفرین خدا بر کسی که عمل قوم لوط را انجام دهد!نفرین خدا بر کسی که عمل قوم لوط را انجام دهد!

3767 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نفرین خدا بر رِشوه دهنده و رِشوه سِتان و واسطه میان آن دو!

3768 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز است که هر کس آنها را انجام دهد،نفرین شده است:کسی که در سایه گاه ها[که مردم در آن جا می نشینند،]مدفوع کند؛کسی که جلوی نوبت آب[دیگران]را بگیرد؛و کسی که راه عبور و مرور مردم را ببندد.

3769 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: نفرین شده است،نفرین شده است کسی که بنده درهم و دینار باشد.

3770 . امام علی علیه السلام: پیامبر خدا،ده نفر را نفرین فرمود:رِباخوار و ربا دهنده و گواهان بر[دادن و سِتاندن]رِبا و ثبت کننده رِبا،زن خالکوب و زنی که برای آرایش خود،به خالکوب مراجعه کند،کسی که از دادن زکاتْ

خودداری ورزد،محلِّل (6)و کسی که محلِّل بگیرد (7).

ص:1077


1- (3) مسند ابن حنبل:ج 1 ص 662 ح 2817. [1]
2- (4) بحار الأنوار:ج 104 ص 274 ح 11. [2]
3- (5) الکافی:ج 2 ص 292 ح 12. [3]
4- (6) الخصال:ص 129 ح 132.
5- (7) کنز العمال:ج 5 ص 858 ح 14560.
6- (8) محلِّل،مردی را می گویند که با ازدواج و نزدیکی با زن سه طلاقه شده،راه را برای ازدواج مجدّدِ زن با همسر قبلی اش،فراهم می کند.
7- (9) مقصود،کسی است که پس از سه طلاقه کردن همسر خود،برای این که همسرش دوباره بر او حلال شود،محلِّل بگیرد و با او شرط کند که پس از نزدیکی با همسر مطلّقه اش،وی را طلاق دهد.م.

الفصل الحادی والثّلاثون:الیتیم

1/31.الحَثُّ علی رِعایَةِ الأیتامِ

الکتاب

«وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاّ قَلِیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ». 1

الحدیث

3771 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مَن عالَ یَتیما حتّی یَستَغنِیَ عنهُ أوجَبَ اللّهُ لَهُ بذلکَ الجَنَّةَ کما أوجَبَ لآکِلِ مالِ الیَتیمِ النّارَ. (1)

3772 . عنه صلی الله علیه و آله: کُنْ لِلیَتیمِ کالأبِ الرَّحیمِ،واعلَمْ أنَّکَ تَزرَعُ کلَّ[ما]تَحصِدُ. (2)

3773 . عنه صلی الله علیه و آله: مَن قَبَضَ یَتیما مِن بَینِ مُسلمینَ إلی طَعامِهِ وشَرابِهِ أدخَلَهُ اللّهُ الجَنَّةَ ألبَتَّةَ،إلّا أن یَعمَلَ ذَنبا لا یُغفَرُ. (3)

3774 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام فی وَصِیَّتِهِ قَبلَ شَهادَتِهِ:اللّهَ اللّهَ

فی الأیتامِ،فلا تُغِبُّوا (4)أفواهَهُم،ولا یَضِیعوا بحَضرَتِکُم،فقد سَمِعتُ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ:«مَن عالَ یَتیما حتّی یَستَغنِیَ أوجَبَ اللّهُ عَزَّوجلَّ لَهُ بذلکَ الجَنَّةَ کما أوجَبَ لآکِلِ مالِ الیَتیمِ النّارَ». (5)

فصل سی و یکم:یتیم

1/31.تشویق به سرپرستی یتیمان

قرآن

«و چون از فرزندان اسرائیل،پیمان محکم گرفتیم که:«جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان،احسان کنید و با مردم،[به زبانِ]خوش،سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید»،آن گاه،جز اندکی از شما،[همگی]به حالت اعراض،روی برتافتید».

حدیث

3771 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس یتیمی را سرپرستی کند تا آن که بی نیاز گردد،خداوند،به سبب این کار،بهشت را بر او واجب می سازد،همچنان که آتش دوزخ را بر خورنده مال یتیم،واجب ساخته است.

3772 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: برای یتیم،چون پدرْ مهربان باش و بدان که هر چه بکاری،همان را می دِرَوی.

3773 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس بچّه یتیمِ مسلمانی را در خورد و خوراک خود،شریک گردانَد،قطعاً خداوند او را به بهشت می برَد،مگر این که گناهی نابخشودنی مرتکب شود.

3774 . امام علی علیه السلام در وصیّت خود،پیش از شهادت:درباره یتیمان،از خدا بترسید و مبادا یک

روز،سیرشان کنید و یک روز،گرسنه بمانند!مبادا که با حضور شما،آنان از بین بروند؛زیرا از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود:«هر کس یتیمی را سرپرستی کند تا آن که بی نیاز شود،خداوند عز و جل با این کار،بهشت را بر او واجب می گردانَد،همچنان که آتش[دوزخ]را بر خورنده مال یتیم،واجب ساخته است».

ص:1078


1- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 190 ح 5433.
2- (3) کنزالفوائد:ج 2 ص 31. [1]
3- (4) الترغیب والترهیب:ج 3 ص 347 ح 5.
4- (5) أغبَّ القومَ:جاءهم یوما وترک یوما(القاموس المحیط:ج 1 ص 109)أی:صِلُوا أفواههم بالإطعام ولا تقطعوه عنها.(کما فی هامش نهج البلاغة ضبط الدکتور صبحی الصالح).
5- (6) الکافی:ج 7 ص 51 ح 7. [2]

2/31.أکلُ مالِ الیَتیمِ

الکتاب

«إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً». 1

الحدیث

3775 . رسول اللّه صلی الله علیه و آله: شَرُّ المَآکِلِ أکلُ مالِ الیَتیمِ ظُلما. (1)

3776 . الإمام الباقر علیه السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: یُبعَثُ اناسٌ مِن قُبورِهِم یَومَ القِیامَةِ تأجَّجُ أفواهُهُم نارا،فقیلَ لَهُ:یا رسولَ اللّهِ،مَن هؤلاءِ؟قالَ:الّذینَ یَأکُلونَ أموالَ الیَتامی.... (2)

3777 . عنه صلی الله علیه و آله: لِمّا اسرِیَ بِی إلَی السَّماءِ رَأیتُ قَوما تُقذَفُ فی أجوافِهِم النّارُ،وتَخرُجُ مِن أدبارِهِم،فقلتُ:مَن هؤلاءِ یا جَبرئیلُ؟فقالَ:هؤلاءِ الّذینَ یَأکُلونَ أموالَ الیَتامی ظُلما. (3)

2/31.خوردن مال یتیم

قرآن

«در حقیقت،کسانی که اموال یتیمان را به ستم می خورند،جز این نیست که آتشی در شکم خود،فرو می بَرند و به زودی،در آتشی فروزان،در می آیند».

حدیث

3775 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بدترین خوراک ها،به ناحق خوردنِ مال یتیم است.

3776 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا فرمود:«در روز قیامت،عدّه ای از گورهایشان بیرون می آیند،در حالی که از دهان هایشان،آتش زبانه می کشد».

گفته شد:ای پیامبر خدا!آنان،چه کسانی هستند؟

فرمود:«کسانی که اموال یتیمان را می خورند...».

3777 . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شبی که به آسمان برده شدم،گروهی را دیدم که در شکم های آنان،آتش افکنده می شود و از ماتحتشان بیرون می آید.گفتم:«ای جبرئیل!اینها کیستند؟».

گفت:اینها کسانی هستند که اموال یتیمان را به ناحق می خورند.

ص:1079


1- (2) کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 4 ص 377 ح 5776.
2- (3) تفسیر العیّاشی:ج 1 ص 225 ح 47. [1]
3- (4) تفسیر القمی:ج 1 ص 132. [2]

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109