سرشناسه : طایی، نجاح
عنوان و نام پدیدآور : انتساب امام صادق به ابوبکر دروغ است [کتاب]/مولف نجاح الطائی.
مشخصات نشر : قم: دارالهدی لاحیاء التراث، 1395.
مشخصات ظاهری : 269 ص.
شابک : 978-600-343-030-3
موضوع : جعفر بن محمد (ع)، امام ششم، 83 - 148 ق. -- خانواده-- احادیث
موضوع : Jafar ibn Muhammad, Imam VI -- Family-- Hadiths
موضوع : جعفربن محمد(ع)، امام ششم، 83 - 148ق. -- احادیث
موضوع : Jafar ibn Muhammad، Imam VI, 702- 765 -- Hadiths
موضوع : ابوبکر، عبدالله بن ابی قحافه، 51 قبل از هجرت-13ق. -- نقد و تفسیر
موضوع : احادیث اهل سنت -- نقد و تفسیر
موضوع : *Hadith (Sunnites) -- Texts -- Criticism, interpretation, etc.
موضوع : شیعه -- دفاعیه ها و ردیه ها
موضوع : Shi'ah -- Controversial literature
موضوع : اهل سنت -- دفاعیه ها و ردیه ها
موضوع : Sunnites -- Apologetic works
رده بندی کنگره : BP45/35/ط2الف8 1395
رده بندی دیویی : 297/9553
شماره کتابشناسی ملی : 4450723
ص: 1
بسم الله الرحمن الرحیم
شناسنامه کتاب:
عنوان: انتساب امام صادق به أبوبکر دروغ أست
مولف: علامه محقق نجاح الطائی
چاپ اول _ 1395
ناشر : دارالهدی لاحیاء التراث
شابک: 3_ 030_ 343_ 600_ 978
آدرس: قم مقدس _ پاساژ ناشران _طبقه همکف _ بلاک 21
مرکزپخش: قم مقدس _ پاساژ ناشران _طبقه همکف _ بلاک 21
تلفن:09124531301
ص: 2
این کتاب اعتقادی را به حضرت امام ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق علیه السلام اهداء می کنم که دشمنان با اهانت و توطئه علیه ایشان درصدد تحقیر اهل بیت علیهم السلام برآمده اند.
از خدای تعالی امید قبول دارم... انه نعم المولی و نعم المجیب
نجاح طائی
ص: 3
ص: 4
این کتاب دارای چهار بخش است:
بخش اول: بحث از روایتی است منسوب به امام صادق علیه السلام که فرموده اند:
ولدنی ابوبکر مرتین
این روایت را جنابذی حنبلی ساخته، و اربلی در کشف الغمه آورده است این اولین کتاب شیعی است که روایت مزبور را ذکر نموده است.
اربلی روایات اهل سنت را در کتب خود نقل می نموده که ما به دو مورد اشاره کرده ایم که نتیجه ساختن چنین روایتی از زبان رئیس مذهب جعفری، تحقیر آن امام معصوم علیهم السلام بوده است اما دقت در متن روایت، دروغ بودن آن را نشان می دهد. زیرا مسلمان در داشتن نسبت به رسول خدا صلی الله علیه واله افتخار می کند و هرگز با داشتن نسبت با فردی عادی افتخار نمی آورد.
اگر فرض کنیم نسب امام صادق علیه السلام به ابوبکر می رسد، جمله:
ابوبکر مرا دوبار متولد ساخت.
(من از دو طریق به ابوبکر می رسم) صحیح نیست، زیرا آن حضرت از دو طریق به او نمی رسند و این خود دلیل دیگری بر جعلی بودن روایت است.
ص: 5
امیرمومنان علی علیه السلام نیز می توانستند بفرمایند: (هاشم دوبار مرا متولد ساخت).
یک بار از ابوطالب و یک بار از فاطمه بنت اسد ( اینگونه عبارت درعرب مرسوم نیست به همین دلیل آنرا عرب به کار نمی برد )
اگر مادرش زندگانی محمدبن ابوبکر و فرزندش قاسم را با روش زندگانی امام صادق علیه السلام بررسی کنیم خواهیم دید محمد و قاسم هرگز به فرزندی ابوبکر افتخار نکرده اند. چگونه امام صادق علیه السلام به فرزندی ابوبکر افتخار نموده است؟
مطلب مهم دیگر : پیوسته فرد پایین تر به بالاتر افتخار می کند ؛ هیچگاه افتخار از بالا به پایین نمی آید.
امام صادق علیه السلام امام معصوم ، از اهل بیت نبوت و در سطوح اعلی قرار دارد.
اما ناصبیان کینه توز و حسودان حیله گر، معتقد به افضلیت ابوبکر بر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و اهل بیت علیهم السلام هستند، آنان زشت ترین اعمال را به پیامبر اکرم صلی الله علیه واله نسبت می دهند همزمان ابوبکر را از تمام آلودگی ها و رسوائی هایش تطهیر می کنند.
دروغ جنابذی روش قدیمی اهل سنت را بیان می کند که بنی امیه پایه گزار آن بودند_ سعی می کردند برای پادشاهان سه گانه ابوبکر ،عمر و عثمان به هر شکل ممکن و غیرممکن و به هر قیمت فضیلت سازی کنند.
ص: 6
اگر به جای جعل این روایت، می گفتند: « منصور دوانقی پادشاه بنی عباس رئیس مذهب مدح و ثنای ابوبکر را گفت: کار آسان و عادی بود».ولی آنان امام صادق علیه السلام را در یک دروغ بزرگ وارد کردند.
آنان حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را به قتل رساندند و خلافت امیرمومنان علی علیه السلام را غصب کردند، امام حسن مجتبی، امام حسین، امام سجاد و امام محمد باقر علیهم السلام را به قتل رساندند و برای تعظیم و منزلت بخشیدن به قاتلان غاصب خلافت ائمه علیهم السلام، به امام صادق علیه السلام دروغ بستند و این کار بسیار بزرگ و پُر خطری بود که جز انسان های شیطان صفت به آن دست نمی زدند.به این مقدار هم بسنده نکردند. بلکه روایتی از زبان امام صادق علیه السلام در مذهب شیعه جعفری ساختند تا اندکی آتش حسادتشان فرو نشیند و از امام معصوم علیهم السلام بیشتر سوء استفاده کرده باشند.
بحث فصل دوم کتاب روایت: (ابن الصدیق) جعلی است مقصودشان از صدیق پیامبراکرم صلی الله علیه واله که در دوران جاهلیت به (صادق امین) ملقب بودند نیست بلکه هدفشان از آن ابوبکر است.
هیچ کدام، دوستان و دشمنان ابوبکر، در دوران زندگی اش او را ( صدیق) نگفته اند حتی ابوبکر نیز خود این نام را نشنیده است، بنی امیه آن
ص: 7
را برای ضربه زدن به امام علی و ائمه علیهم السلام برای ابوبکر جعل نمودند.
این حدیث دروغ ، اهانت روشن به سید و سرور پیامبران الهی حضرت محمد صلی الله علیه واله است زیرا دشمن کلمه (صدیق) را برای ابوبکر به کار برده و از استعمال آن برای پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و امام علی مرتضی علیه السلام که مشمول آیه 119شریفه سوره توبه :یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ
ای کسانی که ایمان آورده اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید!
هستند خودداری کرده اند.
البته شخص عالم و آشنا به حوادث روزگار هدف از انجام این گونه رفتارها را اهانت های سیاسی برای شخصیت بخشیدن به پادشاه شان ابوبکر می دانند، که یارانش علیه مخالفان او در این جنگ سرد تبلیغاتی منتشر می کنند.
بحث سوم کتاب روایتی است که ابونضره خارجی (از خوارج نهروان) معاصر امام محمد باقر علیه السلام در آن انتساب امام صادق علیه السلام به ابوبکر مطرح کرده است.
ابونضره خود را به ابن اشعث خارجی (نهروانی) رساند تا از روش مذهبی او بهره مند شده و فساد را در زمین بگستراند.
ص: 8
ابونضره این حدیث دروغین، انتساب امام صادق علیه السلام را جعل کرد تا هم از اهل بیت علیهم السلام انتقام گرفته باشد و هم پرچم پادشاهی ابوبکر را بالاتر برده باشد.
او نزد علما به دروغگویی و جعل حدیث شناخته شده، روایتش از نظر سند و متن قابل اعتناء نیست به دلیل آیه شریفه:
(وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ)
بحث چهارم این کتاب درباره روایتی است که ام فروه را به محمد بن قاسم بن ابوسمره منتسب می نماید.
ابوسمره جد مادری امام صادق علیه السلام و از مسلمانان بوده است بازی های سیاسی و حزبی مذهبی ، نام او را به فراموشی سپرد و ابوبکر را جایگزین او ساخت.
همانگونه که سیاست بازان نام راهنمای پیامبراکرم صلی الله علیه واله از مکه به مدینه را که عبدالله بن بکر دیلی ابن اریقط و راهنمای اعراب بود حذف و به جای او ابوبکر را گذاردند که همراه پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در غار بوده است.
بخاری، مالک ابن انس، قرطبی وابن حزم حضور ابوبکر را در غار منکر شده و گفته اند پیش از آمدن پیامبراکرم صلی الله علیه واله او با مهاجرین
ص: 9
اولیه در مدینه به سر می برد در این فصل رابطه ظالم و مظلوم، ابوبکر از جهتی و امام علی و حضرت فاطمه علیهم السلام به اختصار آمده است.
لشگر ابوبکر، پهلوی حضرت فاطمه علیها السلام آن منادی و مدافع خلافت الهیه امیرمومنان علی علیه السلام را شکستند و سبب شهادت آن حضرت گردیدند و لذا آن مظلوم وصیت فرمود: ابوبکر و عمر بر آن حضرت نماز نگذارند.
پدر ابوبکر، ابوقحافه و مادرش سلمی نام دارد که سلمی در ابطح خارج مکه سکونت داشت اجازه ورود به مکه را نداشت. مسائل این پدر و مادر که به بعضی از آنها اشاره کردیم ولادت امام صادق علیه السلام از ابوبکر و سلمی (که قبلا گفتیم) را ممتنع می سازد.
زیرا در امام معصوم شرایطی باید وجود داشته باشد که در انسان عادی یافت نمی شود از امام معصوم قرآن کریم به عروه الوثقی، صراط مستقیم، الطهور، الصادق تعبیر فرموده است قاسم بن محمد بن ابوبکر نگفته من جد امام صادق علیه السلام هستم این روایت جعلی را بعد از مرگ او ساختند!!!
نجاح الطائی
ص: 10
روایت جنابذی حنبلی درکتاب کشف الغمه اربلی بدینگونه آمده است:
حافظ عبدالعزیز بن اخضر جنابذی، که از علماء برجسته اهل سنت است در شرح زندگانی امام صادق علیه السلام گفته است:
ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق علیه السلام ، مادرش (ام فروه) نامش (قریبه) دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر است مادر ام فروه (اسماء) دختر عبدالرحمن بن ابوبکر است، لذا امام صادق علیه السلام فرموده اند:
ولدنی ابوبکر مرتین
ص: 11
ابوبکر دوبار مرا متولد ساخت.((1))
دارقطنی: از احمد بن محمد بن اسماعیل آدمی، از محمد بن حسین حنینی، از عبدالعزیز بن محمد ازدی، از حفص بن غیاث (القاضی) آورده که گفت از جعفر بن محمد علیه السلام شنیدم می فرمود:
آنچه از شفاعت امام علی علیه السلام امید دارم مثل همان را از شفاعت ابوبکر امید دارم زیرا دوبار مرا متولد ساخته است.((2))
ص: 12
ناصبیان با استدلال به این روایت صحت غصب خلافت را توسط ابوبکر بن ابی قحافه اثبات می کنند.
کشف الغمه اربلی اولین مصدر شیعی است که این روایت اهل سنت را نقل کرده است اربلی در سال 693 ه در گذشته است.((1))
به دلایل زیر این روایت مردود و غیر قابل قبول است:
1_ اربلی تنها ناقل شیعه است که این روایت را نقل کرده است((2)) .
وی ابوالحسن علی بن ابوالفتح اربلی متوفای 693 هجری و بنابر قولی 687 هجری است.
پدرش برای او دو میلیون درهم به ارث نهاد که او تمام آن را هدر داد.((3))
صاحب ریاض گفته است: وی وزیر یکی از پادشان بوده است.((4))
ص: 13
او یکی از کارکنان دیوان در زمان علاء الدین صاحب بوده است.((1))
وی در بغداد در گذشت.
سایرکتب شیعه این روایت اهل سنت را از او اخذ نموده اند.
من( طائی) می گویم :
وجود روایت مذکور در این کتاب مهم نیست بلکه مهم صحت و درستی روایت است.
که ما جعلی بودن آن را در این بخش اثبات می کنیم.
جمال الدین احمد بن علی حسینی معروف به ابن عنبه (و 828 ه-) در کتابش (عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب) در ص 195 می گوید:
مادرامام صادق علیه السلام ام فروه دختر قاسم که مردی فقیه و عالم بوده = فرزند محمد بن ابوبکر است_ مادر ام فروه اسماء دختر عبدالرحمن بن ابوبکر است (شکل پشت صفحه_ مترجم)
ص: 14
و لذا امام صادق علیه السلام فرموده اند:
ابوبکر دوبار مرا متولد ساخت.
و به آن بزرگوار عمود شرف گفته اند.
علامه مجلسی نیزدر بحار این روایت را نقل کرده است.((1))
بررسی سند روایت:
صاحب احقاق الحق: نقل روایت از کشف الغمه تهمت و افتراء به نویسنده آنست در کتاب مذکور هیچ اثر و نشانه ای از آن نیست ... سپس از کتاب مذکور فرمایش امام صادق علیه السلام را با زیادتی، کلمه (الصدیق) ذکر نموده است.
نظر صحیح :این روایت در کتاب مذکور در صفحه مشخص در کتابی که نزد ما می باشد وجود دارد.((2))
این روایت در نسخه کتاب موجود در کتابخانه آقای مرعشی نجفی وجود ندارد یا صاحب احقاق الحق آن را ندیده است .
وی می گوید ابن عنبه متوفای 828ه- ، مجلسی متوفای 1111، روایت را از اربلی متوفای 693ه- اخذ کرده اند. و اربلی آن را از جنابذی حنبلی
ص: 15
سنّی نقل نموده است. و ذهبی در کتاب (سیر اعلام النبلاء) نیز آن را بیان کرده است((1)). و این نقل به صورت ذیل صورت گرفته است:
جنابذی حنبلی _ اربلی _ ابن عنبه _ مجلسی _ خوئی .
جنابذی حنبلی مذهب است و مهمترین هدف او برتر دانستن دشمنان اهل بیت علیهم السلام بر اهل بیت است ، و این به معنی معتبر نبودن این روایتی است که او نقل کرده است.
خدای تعالی درباره، اجداد رسول خدا صلی الله علیه واله فرموده است:
وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ ((2))
این آیه شریفه دلالت بر ایمان اجداد پیامبر صلی الله علیه واله از طرف پدران و مادران دارد و کسی که به لغت عرب آشنا باشد صراحت آیه شریفه را می یابد.
(فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ کُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ ، وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ)((3))
ص: 16
به اتفاق تمام مفسران این آیه نیز دلالت دارد تمام پدران و مادران رسول خدا صلی الله علیه واله از مومنان، از طاهرین و مطهرین بوده اند.
عبدالمطلب بر روش پدرانش بوده، زنان پدران را ، بر پسران حرام نمود((1)) و بر شریعت ابراهیم خلیل علیه السلام بود. در حالی که اکثر مردم بر روش جاهلیت بوده اند.درباره ابوبکر آمده است:
ابوقحافه که نامش عثمان بن عامر و کنیه اش ابوقحافه بوده با دختر برادر خود به نام سلمی دختر صخر((2)) ازدواج کرد (عتیق = ابوبکر) متولد شد که در واقع برده وغلام بوده است و سپس آزاد شد اما به علت حسادتها، بعضی درصدد تحقیر و توهین به شرافت و شان و منزلت پدران رسول خدا صلی الله علیه واله برآمدند از جمله ابوسفیان که گفت: حضرت محمد صلی الله علیه واله در میان بنی هاشم گُلی است در میان گِل و لای.
رسول خدا صلی الله علیه واله خشمگین شده فرمودند:
ص: 17
ان الله عزوجل خلق السموات سبعاً فاختار العلی منها فاسکنها من شاء من خلقه ثم خلق الخلق فاختار من الخلق بنی آدم و اختار من بنی آدم العرب و اختار من العرب مضر و اختار من مضر قریش و اختار من قریش بنی هاشم و اختارنی من بنی هاشم((1))
خدای عزوجل آسمان های هفت گانه را آفرید، بالاترین شان را برگزید از آفریدگانش هر که را خواست در آن جای داد، پس مخلوقات را آفرید. از آنان بنی آدم را برگزید از بنی آدم عرب و از عرب مضر و از مضر قریش و از قریش بنی هاشم و از بنی هاشم مرا برگزید.
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:
قالی لی جبریل قلبت الارض مشارقها و مغاربها فلم اجد احدا افضل من محمد صلی الله علیه واله و قلبت الارض مشارقها و مغاربها فلم اجد بنی اب افضل من بنی هاشم
جبریل به من گفت: مشارق و مغارب زمین را زیرو رو کردم احدی را افضل از محمد صلی الله علیه واله نیافتم بار دیگر مشارق و مغارب زمین را زیرو رو کردم فرزندان پدری برتر از بنی هاشم نیافتم.((2))
ص: 18
و اما ابوبکر: در دوران جاهلیت به اتفاق آراء تمام مسلمانان کافر بوده، قبل از هجرت ایمان آورده و براساس روایات، اسلام او بعد از معراج بوده است.
به روایت واقدی معراج یک سال و نیم پیش از هجرت واقع شده ابوبکر بعد از معراج پیامبر صلی الله علیه واله ایمان
آورده است.((1))اکثر علما را نظر بر این است که معراج پیش از هجرت و به صورت زیر بوده است:
الف) سه سال پیش از هجرت: طرفدار این نظریه، محمد بن اسحاق است، که می گوید :معراج پیش از رحلت ابوطالب((2)) بوده است، ابن جوزی و بخاری می گویند: بعد از فوت ابوطالب معراج اتفاق افتاده است.ابن اثیر و حلبی این نظر را دارند.((3))
ص: 19
ب) دو سال پیش از هجرت: بعضی دیگر می گویند: معراج دو سال پیش از هجرت بوده است.((1))
ج) یک سال و نیم پیش از هجرت: نظر سدی و ابن سعد بر این مطلب است.((2))
د) یک سال پیش از هجرت: واقدی، بیهقی این مطلب را از زهری((3)) نقل کرده اند،
ابن حزم بر این مطلب ادعای اجماع نموده است.((4))
و عضو موسسه عبدالله بن جدعان بود درباره عبدالله بن جدعان آیه قرآن نازل شد، وی رئیس موسسه زانیان مکه و ابن ابی رئیس موسسه زانیان مدینه بود. آیه شریفه می فرماید:
(وَ لاَ تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَی الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ مَنْ یُکْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِکْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِیمٌ)((1))
ترجمه آیه : و کنیزان خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی دنیا مجبور به خود فروشی نکنید اگر خودشان می خواهند پاک بمانند! و هر کس آنها را (بر این کار) اجبار کند، (سپس پشیمان گردد،) خداوند بعد از این اجبار آنها غفور و رحیم است! (توبه کنید و بازگردید، تا خدا شما را ببخشد)
هیچ عاقل و دانشمندی چنین نسبی را برای امام صادق علیه السلام و ائمه معصومین علیهم السلام از فرزندان آن حضرت، که از جمله آنان مصلح و منجی جهان بشریت امام مهدی علیه السلام است نمی پذیرد کسانی که این روایت را ساخته و تدوین کرده اند امویان کینه توز، حسود و بدخواه و دشمن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه واله هستند که هدفشان توهین و
ص: 21
تحقیر و شماتت آنان است.خاطر نشان می سازیم صفات ائمه معصومین علیهم السلام همان صفات پیامبر صلی الله علیه واله است .
به نص قرآن کریم امام علی علیه السلام نفس پیامبر اکرم صلی الله علیه واله است و پیامبر صلی الله علیه واله فرمودند:
الحسن و الحسین ولدای((1))
قرآن کریم بیان فرموده که:
وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ
که پدران و مادران را در برمی گیرد.
آیا امکان دارد نور پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در (ساجدات = زنان مومن) قرار گیرد اما نورامام معصوم از طرف مادر ، در مردان و زنان فاسق دوران جاهلیت قرار گیرد؟
آیه شریفه:
إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و تمامی ائمه معصومین علیهم السلام از اهل بیت را فرا می گیرد.
و آیه مبارکه:
أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ ((2))
ص: 22
آنان را نیز شامل می شود.
بدیهی است قرآن کریم و احادیث صحیح، زنا را در دوران جاهلیت معذور ندانسته زیرا حرکت و نشأت معصوم در میان (الساجدین = مومنین) را شرط اساسی معصوم بیان کرده است.
آیه تطهیر درباره اهل بیت علیهم السلام نازل شده است:
إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً ((1))
به اتفاق علماءشیعه و سنی همسران پیامبراکرم صلی الله علیه واله از اهل بیت نیستند از جمله علماء:
ابوعیسی محمد بن عیسی بن سدره ترمذی است که در کتاب صحیح خوداین مطلب را گفته است:((2))
ص: 23
احمد بن حنبل: امام حنابله در مسند خود آن را آورده است (مسند احمد ج6/292 حدیث بعض اؤواج النبی_ ط دارصادر _ بیروت )
ابن تیمیه ناصبی بر روش علماء اهل سنت گفته است: همسران پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه واله از اهل بیت علیهم السلام نیستند. وی در کتاب خود به نام (علم الحدیث) درباره آیه شریفه تطهیر گفته است:
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله کساء را برامام علی، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام قرار داد و عرضه داشتند:
( اللهم هولاء اهل بیتی، فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا)((1))
مقصود از : (العالون) در قرآن اهل بیت علیهم السلام هستند. خدای تعالی فرموده است:
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ ((2)) .
که مراد از (العالین) اهل بیت علیهم السلام هستند، مردی از رسول خدا صلی الله علیه واله درباره ی آیه شریفه (أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ) ((3))
پرسید: یا رسول الله چه کسانی هستند که از فرشتگان بلند مرتبه تر هستند؟
ص: 24
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:
من و علی و فاطمه و حسن و حسین، در سراپردهای عرش دو هزار سال پیش از خلقت آدم تسبیح خدا می کردیم، فرشتگان به تسبیح ما تسبیح خدا گفتند.((1))
و چون خدای تعالی آدم را آفرید به ملائکه امر فرمود به او سجده کنند.
این آیه شریفه هرگز نمی پذیرد امام صادق علیه السلام از نسب ابوبکری باشد که در میان قریش خوارترین قریشیان بود.
اربلی در مقدمه کتابش با صراحت می گوید:در (اغلب موارد به روایات کتب اهل سنت)
اعتماد نموده ایم، زیرا قابل قبول تر هستند.
بنابراین ، روای وی از اهل سنت است که از نظر شیعه دارای سند صحیح نیست.
ص: 25
حتی یک مصدر ( کتاب معتبر) شیعی، با اسناد شیعی برای این روایت سنّی یافت نشده است.
اگر روایت مذکور صحیح می بود محدثان شیعه همراه اسنادش آن را نقل می کردند.
به گفته شخصی: اگر به فرض امام صادق علیه السلام فرموده باشند: (من دوبار از ابوبکر متولد شده ام ) این عبارت دلالتی بر مدح و تمجید از ابوبکر ندارد. بلکه سیاق کلام خبر از پدران و مادران می دهد . زیرا مادر امام علیه السلام ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر است که مادر ام فروه اسماء دختر عبدالرحمن بن ابوبکر است بنابراین ابوبکر جد پدری و مادری ام فروه است، که امام صادق علیه السلام اینگونه تعبیر فرموده اند.
بنابراین فضیلتی برای ابوبکر نیست زیرا در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه واله آمده است:
تزوجوا المرءاه العفیفه المامون دینها و خلقها
با زن عفیفه ازدواج کنید که بر دیانت و اخلاقش ایمن خواهید بود.
به چیزی برای پدر و مادر در این روایت اشاره نشده است، آیه شریفه:
وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی و کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ
ترجمه آیه گویای همین مطلب است، ابوبکر هرچه بوده، خدای تعالی از خبیث ،طبیب و از طیب خبیث را بیرون می آورد. سام فرزند نوح پیامبر
ص: 26
است، رفتار او هیچ ضرر و زیانی به پدرش وارد نیاورده، و نسبت فرزندی او، سودی برای او نداشت که خدای تعالی فرموده است:
إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ
وهمچنین محمد بن ابوبکر را بنگر که کاملا مخالف پدرش و از اصحاب خالص امیرمومنان علی علیه السلام بود و در دفاع از آن حضرت به شهادت رسید. شاید او سبب نسب بین امام صادق علیه السلام و فرزندان محمد بوده است.
نظر من (مؤلف کتاب):
نظر من این است : با توجه به دلائلی که آوردیم، ابوبکر شایستگی آن را ندارد جد امام صادق علیه السلام باشد و امام صادق علیه السلام نوه ابوبکر نمی باشد .
ص: 27
وی ابومحمد عبدالعزیز بن ابونصر مبارک بن ابوالقاسم محمودبن اخضر حنبلی نیشابوری، اهل روستای جنابذ نیشابور خراسان است.متولد سال 524 و متوفای 611 هجری است.((1))
ناگفته نماند اغلب علماء معروف و بزرگ اهل سنت ایرانی هستند در میان آنان کمتر عرب دیده می شود، مولفان صحاح سته ایرانی هستند سه تن از، روساء مذاهب اربعه به جز شافعی ایرانی هستند((2))، حتی گفته شده وی برده یک ایرانی بوده است.
در حالیکه اهل بیت نبوت علیهم السلام همگی از قریش و فزرندان اسماعیل و ابراهیم علیهم السلام بوده اند.
جنابذی بدون توجه به درستی و نادرستی، مطالب کتب فراوانی در زمینه های مختلف تالیف نموده است.
او حنبلی مذهب و شدیدا تحت تاثیر عقائد حنبلیان قرار داشت و در حومه بغداد می زیست.
ص: 28
ایشان حدیثی دروغین درباره ی ناراحتی و بی تابی امام حسن مجتبی علیه السلام هنگام شهادت نقل کرده و گفته است امام حسین علیه السلام ایشان را به صبر و تحمل نصیحت نموده زیرا پس از شهادت بر پیامبراکرم صلی الله علیه واله ، امام علی و حضرت فاطمه علیهم السلام وارد می شود.((1))
جنابذی بزاز تاجر و حنبلی مذهب بود.((2))
ذهبی گفته است: وی شیخ، ثقه وصاحب تالیفات بسیار است.((3))
از جمله کتاب های او: معارف اهل بیت الفاطمیه و معالم العتره است.
ص: 29
در نام ام فروه این اختلاف وجود دارد: آیا ام فروه، جده امام صادق علیه السلام بوده است؟
یا مادر و یا دختر آن حضرت؟
الف: ام فروه جده امام باقرعلیه السلام ، یعنی جده امام صادق علیه السلام بوده است، گروهی از جمله جنابذی می گویند: ام فروه جده مادری امام باقر علیه السلام((1)) بوده است.
ب: ام فروه: همسر امام باقر علیه السلام ،یعنی مادر امام صادق علیه السلام بوده است.((2))
ج: ام فروه دختر امام صادق علیه السلام بوده است.((3))
ص: 30
این اختلاف، اعتقاد به روایت جنابذی را تضعیف میکند و دروغ هایی که در اسم ام فروه واقع شده روشن می کند، هدف این روایت جعلی، کوبیدن اهل بیت علیهم السلام و شایسته نشان دادن حکومت های غاصب خلافت است، سیاست ایجاب می نمود برای پادشاهی ابوبکر فضائلی ساخته شود تا تخلفات و مخالفتهای او را با اسلام بپوشاند که از جمله آنها فرستادن عده ای مسلح به همراه هیزم و آتش به درب خانه حضرت فاطمه سرور زنان هر دو جهان علیها السلام_ جده امام صادق علیه السلام است که منجر به شهادت آن حضرت گردید.
بعد از آنکه ابوبکر دستور حمله به خانه حضرت زهرا سلام علیها السلام را داد، حضرت در حجره ایستادند و فرمودند:
یا ابابکر ما اسرع ما اغرتم علی اهل بیت رسول الله صلی الله علیه واله (ترجمه)
سپس فرمودند:
والله لا اکلم عمر حتی القی الله سبحانه((1))
به خدا سوگند با عمر سخن نمی گویم تا خدای سبحان را ملاقات کنم.
ص: 31
عمر، حضرت فاطمه سید زنان عالم را بین در و دیوار قرار داد و سبب شکسته شدن پهلوی آن حضرت ، سقط فرزندش و سپس مرگ حضرت فاطمه علیها السلام گردید.((1))
وجود اختلافات در نام مادر امام صادق علیه السلام از یک بازی سیاسی که درباره ایشان رخ داده پرده برمی دارد. که در نتیجه آن برای علماء و مردم نام حقیقی مادر آن حضرت روشن نگردیده است، گفته اند نام مادر امام صادق علیه السلام:
الف: ام فروه مادر امام صادق علیه السلام است.((2))
ص: 32
ب: قریبه: مادر امام صادق علیه السلام است.((1))
ج: فاطمه: نام مادر امام صادق علیه السلام است.((2))
ه-: ام القاسم نام مادر امام صادق علیه السلام است.((3))
ص: 33
بنابراین مادر امام صادق علیه السلام دارای چهار اسم است که بر هیچ یک از آنها اتفاق نظر وجود ندارد و این مطلبی است که هیچ عاقلی و عالمی آن را نمی پذیرد.
و این ما را به شک و تردید در روایت جنابذی حنبلی و دیگران وا می دارد که سعی دارند امام صادق علیه السلام را به طریقی به ابوبکر_ قاتل حضرت زهرا علیها السلام جده امام صادق علیه السلام منتسب کنند.
سوال: چرا این تحریف و حیله درباره مادر امام صادق علیه السلام رخ داده است؟
پاسخ: امام صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری دوازده امامی است در محضر درس آن بزرگوار بیش از چهار هزارنفر حاضر می شدند، و تمامی آنان نظر امام صادق علیه السلام را می پذیرفتند و می گفتند: قال الصادق علیه السلام.
ناصبیان از این فرصت برای بزرگداشت ابوبکر غاصب خلافت ائمه اثنی عشر علیهم السلام که امام صادق علیه السلام یکی از آنان است خواسته اند بهره برداری کنند. جالب تر آنکه ناصبیان از زبان امام علی علیه السلام
ص: 34
روایاتی ساخته اند که ابوبکر و عمر از تمام مسلمانان برتر و افضل هستند.((1))
رسول اکرم صلی الله علیه واله فرمودند:
کل صاحب نعمة محسود
هر صاحب نعمتی مورد حسد واقع می شود.((2))
حنفیان برای بزرگ نشان دادن امامشان با استفاده از نام مبارک امام صادق علیه السلام گفتند:
ابوحنیفه گفته است:
لولا السنتان لهلک النعمان((3))
اگر آن دو سال حضور درس امام صادق علیه السلام نبود ابوحنیفه هلاک می شد.
ص: 35
این مطلب را به دلیل هجوم دانشمندان سایر مذاهب مخالف ابوحنیفه در زمان اوج بحث های مذهبی بود که در نتیجه ابوحنیفه را به کفر متهم نمودند.
زمخشری درباره ی این گفتمان می گوید:
و ان حنفیا قلت قالوا باننی
ابیح الطلا و هو اشراب المحرم
و ان ما لکینا قلت قالوا باننی
ابیح لهم اکل الکلاب و هم هم3
اگر بگویی من حنفی هستم، به من می گویند، طلا(شراب) را مباح می دانم در حالی که آن حرام است.
و اگر بگویی من مالکی هستم به من می گویند من خوردن سگ ها را مباح می دانم و حال آنکه آنان خود سگ هستند.
ناصبیان روایتی یافتند که: ام فروه جده امام باقر علیه السلام است برای آنان کار دشواری بود که این ام فروه را به ابوبکر به چسبانند. از طرف دیگر چون امام صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری است بهتر دیدند از ام فروه جده امام باقر علیه السلام استفاده کنند زیرا مشهور آن است امام صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری است.
اما ملاحظه کردند نام مادر امام صادق علیه السلام (قریبه) است، لذاگفتند:
ص: 36
نام مادر امام صادق علیه السلام (فاطمه) است به تحریف نامش همت گماشتند، گفتند: اسم او، ام فروه و پدرش قاسم بن محمد بن ابوبکر است، نام مادرش هم اسماء دختر عبدالرحمن بن ابوبکر است نام ابوسمره را که پدر اسماء بوده به خاطر ابوبکر حذف کردند و هیچگاه نگفته اند محمد پدر قاسم است فرزند ابوبکر ، جد امام صادق علیه السلام است.
بر اساس این بهم ریختگی و اختلاط کور درباره ی مادر آن حضرت روایاتی ساخته اند در نتیجه برای ایشان چهار اسم برگزیدند:
ام فروه، ام قاسم، قریبه یا فاطمه دختر قاسم((1))
ناگفته نماند ام فروه اسم ایشان است نه کنیه، از مشخصات و نشانه های دورغ تعدد نظرات درباره یک موضوع است که با اندک دقتی مسئله روشن می شود.
جالب آنکه اربلی واسطه اخذ روایت از جنابذی را ذکر ننموده است، جنابذی در سال 524 تولد و در سال 611 درگذشته و حال آنکه اربلی در سال 693 هجری درگذشته است.
ابوالفتح علی اربلی از اهل سنت نیز روایت نقل نموده و می گوید: اما از کتب اهل سنت، من از مشایخمان و مشایخ اهل سنت روایت نقل می کنم، اما روایت من در این باره از اصحاب و با اجازه است و اما از مشایخ
ص: 37
اهل سنت، با قرائت در بعضی موارد، در مواردی شنیدن و در مواردی هم اجازه است.((1))
معمولاً اهل بیت علیهم السلام و تمام شیعیان افتخار می کنند که نسبشان به امام معصوم علیهم السلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه واله منتهی می شود. وانتساب به ابوبکرجزء عادتشان نیست هیچکس نگفته است: من فرزند ابوبکر یا عمر هستم وبه آن افتخار می کنم و امام صادق علیه السلام یکی از ائمه دوازده گانه است.
شیعه ابوبکر را غاصب خلافت اهل بیت علیهم السلام دانسته و به قتل حضرت زهرا علیها السلام متهم می داند و به تبری از دشمنان پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و اهل بیت گرامش اصرار می کند حال چگونه امام به انتسابش به ابوبکر افتخار می کند و به شفاعت او امیدوار است.؟!
آیا معقول است امام معصوم برای خود رسوایی و ننگی قائل شود.؟!
بنابراین روایت ساختگی از زبان امام صادق علیه السلام:
ص: 38
ولدنی ابوبکر مرتین
ابوبکر دوبار مرا متولد ساخته است که مخالف میراث ائمه علیهم السلام و اصول مذهب شیعه است، یعنی انکار روشن غصب خلافت و قتل حضرت فاطمه سیده زنان عالم علیها السلام توسط ابوبکر و عمر .
امام صادق علیه السلام به شدت اعتراض می فرمودند به کسانی که آن حضرت را (امیرالمومنین) می خواندند، و می فرمودند: این نام مخصوص امام علی علیه السلام است.
مردی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و گفت:
السلام علیک یا امیرالمومنین
امام علیه السلام بر قدم های خود ایستادند و فرمودند: ساکت، این نام برای هیچ کس شایسته و سزاوار نیست مگر برای امام علی علیه السلام،خدای تعالی ایشان را به این، نام نهاده، نه فرد دیگری را.
خدای تعالی در قران کریم می فرماید:
إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ إِنَاثاً وَ إِنْ یَدْعُونَ إِلاَّ شَیْطَاناً مَرِید((1))
پرسید پس قائم شما را چگونه بخوانیم؟ فرمودند: در سلام به او گفته می شود.
ص: 39
السلام علیک یا بقیه الله السلام علیک یا بن رسول الله((1))
امیرمومنان یعنی خلیفه تمام مسلمانان و ازخصوصیات خاص امام علی علیه السلام است امام مظلومی که ابوبکر، خلافت را از آن حضرت غصب نمود و آن حضرت را حدودا 24 سال از خلافت بر مسلمانان کنار گذارد .
چگونه امام صادق علیه السلام گفته آن مرد را انکار می کند؟ و چگونه امام علی علیه السلام خلافت ابوبکر را درست و صحیح و حق می داند؟ و چگونه امام صادق علیه السلام کشته شدن جده بزرگوارش حضرت زهرا علیها السلام را به وسیله ابوبکر و بردن امام علی علیه السلام را به مسجد با دستان بسته برای بیعت کردن و یا کشتن را تایید می کند؟
روایت جنابذی روایتی است سیاسی که هدف آن از یک طرف انکار امامت امام علی علیه السلام ؛ امامت امام صادق علیه السلام و تمام ائمه علیهم السلام و از طرف دیگر تایید خلافت ابوبکر و تمام غاصبان خلافت الهیه است. و این مطلبی است که هیچ عاقلی آن را منطقی و عاقلانه نمی داند و هیچ عالمی آن را نمی پذیرد.
ص: 40
روایت جعلی:
ولدنی ابوبکر مرتین=دوبار ابوبکر مرا متولد ساخت
این گونه تعبیر مخالف عرف عرب از نظر شیعه و اهل سنت است، در طول تاریخ کسی این نوع سخن نگفته است و اهل لغت این بازی با الفاظ را نمی پذیرند . اگر مادر شخصی به دو جد برسد در واقع او به یک فرد رسیده است، مثلا کسی نمی گوید:
زید دوبار مرا متولد ساخت ، زیرا این سخن دروغ و تهمت است.
زیرا از زید و از یک زن یکبار متولد شده و امام صادق علیه السلام دروغ نمی گوید، به همین جهت به صادق نامیده شدند.
و این نشان می دهد این روایت مذکور از سوی دشمنان امام علیه السلام ساخته شده است.
ص: 41
وقتی به تنهایی (قاسم بن محمد) نوشته می شود بعضی از راویان گمان برده اند مقصود فرزند ابوبکر است و لذا (ابن ابوبکر) را دنبال آن آورده اند، افراد بسیاری به نام قاسم بن محمد وجود دارند به کتب رجال مراجعه فرمائید موارد متعددی را خواهید دید .
از امام صادق علیه السلام روایت شده درباره محمد بن ابوبکر فرموده اند:
انجب النجباء من اهل بیت سوء
نجیب ترین نجیبان از یک خاندان فاسد((1))
این روایت دروغ بودن آن روایت ساختگی را :
ولدنی ابوبکر مرتین = دوبار ابوبکر مرا متولد ساخت.
ص: 42
اثبات می کند، زیرا امام علیه السلام نمی فرمایند من افتخار می کنم به یک خاندان فاسد که منسوب به آن هستم و نمی فرماید:
آنچه از شفاعت امام علی علیه السلام امید دارم، مثل آن را از شفاعت ابوبکر امیدوارم زیرا ابوبکر دوبار مرا متولد ساخت.((1))
چگونه امام صادق علیه السلام از قاتل حضرت زهرا سیده زنان عالم علیها السلام امید شفاعت دارد؟
به هیچ طریق و با هیچ منطقی این روایت ساختگی ناصبیان را نمی توان صحیح دانست.
دارقطنی: از احمد بن محمد بن اسماعیل آدمی از محمدبن حسین حنینی، از عبدالعزیز بن محمد ازدی از حفص بن غیاث آورده که گفت: شنیدم جعفر بن محمد علیه السلام می فرمود:
ص: 43
هر آنچه از شفاعت علی علیه السلام امید دارم، مثل آن را از شفاعت ابوبکر امید دارم زیرا ابوبکر دوبار مرا متولد ساخته است.((1))
و حال آنکه خدای تعالی می فرماید:
لاَ یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمٰنِ عَهْداً ((2))
آنان هرگز مالک شفاعت نیستند؛ مگر کسی که نزد خداوند رحمان، عهد و پیمانی دارد.
ترجمه:
و رسول مکرم اسلام صلی الله علیه واله فرمودند:
شفاعتی لا متی من احب اهل بیتی و هم شیعتی((3))
شفاعت من شامل امت من است هرکه اهل بیت مرا دوست داشته باشد آنان شیعیان من هستند.
و فرمودند:
ص: 44
الزموا مودتنا اهل البیت، قانّه من لقی الله یوم القیامه و هو یودنا دخل الجنه بشفاعتنا((1))محبت و دوستی ما اهل بیت را داشته باشید، روز قیامت هرکه خدای تعالی را در حالی ملاقات کند که ما را دوست داشته باشد به شفاعت ما داخل بهشت می شود.
و امیدوار کننده ترین آیه در کتاب خدای تعالی:
وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَی
به خدا سوگند مقصود آیه شریفه شفاعت است که خدای تعالی درباره اهل (لااله الا الله) آن را عطا می فرماید تا آنکه رسول خدا صلی الله علیه واله بفرمایند:
رب رضیت((2)) پروردگارا راضی شدم.
از امام صادق علیه السلام نقل شده فرمودند: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله وارد خانه حضرت زهرا علیها السلام شدند بر آن حضرت
ص: 45
عبائی از پشم شتر بود با دستی آسیاب را می گرداند و کودکش را شیر می داد رسول خدا صلی الله علیه واله با دیدن آن حضرت گریستند سپس فرمودند:
یا بنتاه تعجلی مراره الدنیا بحلاوه الاخره فقد انزل الله علی ولسوف یعطیک ربک فترضی((1))
ابن کثیر بعد از بیان اقوال مختلف در تفسیر خود می گوید:
سدی از ابن عباس نقل کرده است: (از رضا و خشنودی رسول اکرم صلی الله علیه واله آن است هیچیک از اهل بیت آن حضرت داخل آتش نشود.)
ابن جریر و ابن حاتم این روایت را نقل کرده اند.
الحسن گفته است: مقصود از (رضا و خشنودی آن حضرت، مقام شفاعت است).((2))
چکیده بحث:
ص: 46
بنابراین اهل بیت علیهم السلام دارای مقام شفاعت هستند و آن را به شیعیانشان نیز می دهند و امام صادق علیه السلام یکی از امامان اهل بیت علیهم السلام است که خود دارای مقام شفاعت است چگونه این امام عظیم الشأن به ابوبکر متوسل می شود و به شفاعت او امیدوار است؟!!
این اقدام ناصبیان بر جعل این روایت از سویی به منظور کوچک کردن و پایین آوردن شخصیت و منزلت امام صادق علیه السلام و از سوی دیگر بالابردن جایگاه ابوبکر را نشان می دهد. بنابراین، این روایت سیاسی است و ارزش و اعتباری ندارد.
وقتی با ابوبکر بیعت شد ابوسفیان فریاد برآورد:
غلبکم علی هذا الامر اذل اهل بیت فی قریش
ص: 47
پست ترین خاندان قریش در امر حکومت بر شما مسلط شد.((1))
در نص حاکم این عبارت آمده است:
حکومت را چه شده که کمترین و خوارترین خاندان قریش (یعنی ابوبکر) آن را در اختیار گرفته است.((2))
بلاذری می گوید: ابوسفیان به امام علی علیه السلام گفت: یا علی با مردی از خوارترین قبیله قریش بیعت نمودید.((3))
این خاندان وابسته به موسسه عبدالله بن جدعان است که به فساد و ننگ آوری شهرت داشت.
بنابراین امکان ندارد امام صادق علیه السلام که یکی از افراد (بامنزلت و مطهر) مذکور در قرآن کریم است به چنین خاندانی منتسب باشد.
ص: 48
در کتاب (سیر اعلام النبلاء) ذهبی آمده است:
امام صادق علیه السلام فرمود:
ولدنی ابوبکر مرتین = ابوبکر دوبار مرا متولد ساخت.
امام صادق علیه السلام از رافضیان به خشم آمده بود و هرگاه می شنید آنان به جدش ابوبکر تعرض می کنند نسبت به آنان دشمنی می کرد.((1))
محتوای کتاب ذهبی ناصبی به وضوح دروغ بودن داستان تولد امام صادق علیه السلام را از نسل ابوبکر و سیاسی بودن این داستان را نشان می دهد.
هدف ناصبیان استفاده کردن از امام صادق علیه السلام برای سرکوب نمودن مذهب شیعه جعفری است که امام صادق علیه السلام اساس آن را بنیان نهاده است.
ذهبی خواسته است در کتاب خود با وقاحت تمام و تهمت و افتراء کراهت امام صادق علیه السلام را نسبت به شیعه نمایش دهد.
مواردی چند از اهداف ناصبیان برای ساختن و جعل روایت تولد امام صادق علیه السلام از ابوبکر:
ص: 49
تصحیح تمام خلاف کاری های ابوبکر در حق امیرمومنان علی علیه السلام.
تصحیح لقب دزدیده شده صدیق از امام علی علیه السلام برای ابوبکر.
تصحیح خلافت ابوبکر از یک سو و تکذیب ادعای شیعه درباره حقانیت امیرمومنان علی علیه السلام.
تصحیح نیرنگ بازانه و تقلب آمیز روش های سیاسی و دینی ابوبکر در دوران پادشاهی اش و تخطئه شیعه از زبان امام صادق علیه السلام در تمام باورها و اعمال و روشهایشان. هرکس اندک مطالعه ای در تاریخ ناصبیان و حکومتهای بنی امیه و بنی عباس بنماید حجم حملات دشمنانه آنان علیه شیعه و تنوع و تعدد روشهای شیطانی شان برای او روشن می شود.
نظر علماء بزرگ اهل سنت: امام علی علیه السلام ابوبکر و عمر را گناه کار، حیله گر و خیانت کار می دانست:
عمر به امام علی و عباس گفت: چون رسول خدا صلی الله علیه واله رحلت فرمود: ابوبکر گفت:
ص: 50
من ولی و جانشین رسول خدا صلی الله علیه واله هستم.شما آمدی ارث برادرزاده ات را مطالبه کردی و این آمد ارث همسرش از پدرش را مطالبه می کرد.
و ابوبکر گفت: پیامبر خدا صلی الله علیه واله فرموده اند:
لا نورث ما ترکناه فهو صدقه
ما (پیامبران) ارث نمی گذاریم آنچه بعد از مرگ ما می ماند صدقه است.
پس عمر ادامه داد:
بنابراین شما می بینید ابوبکر دروغگو، گناهکار، حیله گر و خائن است.
ولی خدا می داند ابوبکر، راستگو، نیکوکردار، راهنما و پیرو حق است.
ابوبکر مرد من ولی و جانشین رسول خدا صلی الله علیه واله و ابوبکر هستم شما مرا دروغگو، گناهکار، حیله گر و خائن می دانید.((1))
این نص صحیح از دهان عمر وگفته اوست که در کتاب صحیح بخاری آمده است در حقیقت نظر امام علی علیه السلام را درباره ابوبکر و عمر با صراحت بیان می کند و نشان می دهد آنچه بنی امیه درباره بیعت امام علی علیه السلام با ابوبکر و عمر جعل کرده اند تهمت و افتراء است.
ص: 51
بنابراین امام علی علیه السلام طبق این نص صریح که عمر گفته است و در کتاب بخاری آمده در نماز به آن دو اقتداء ننموده است.
و آندو را دروغگو، گناهکار و حیله گر می دانسته، و آن دو نفر در نماز اقتدا نکرد و با آنان بیعت ننموده است زیرا تعارض شرعی حاصل می شود.
اهل بیت علیهم السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله تا امام مهدی علیه السلام همگی معصوم و یک نور واحد هستند و با یکدیگر مخالفتی نمی کنند. اگر قائل به اختلاف و تعارض بین آنان شویم اسلام و شریعت از بین می رود.
بنابراین چگونه امام صادق علیه السلام به تولدش از ابوبکر افتخار می کند و شفاعت او را خواستار است؟
نتیجه:
افتراء و تهمت های ناصبیان عامل پیدایش این روایت دروغین از زبان امام صادق علیه السلام با هدف :
تحقیر و کوچک کردن اهل بیت علیهم السلام.
وجود تعارض و اختلاف در آراء و باورها و روشهای اهل بیت علیهم السلام
ص: 52
تصحیح و تایید سیره پادشاهان سه گانه (ابوبکر، عمر، عثمان) غاصبان خلافت و قاتلان ام الائمه حضرت فاطمه علیها السلام.
ص: 53
به امام صادق علیه السلام گفتند: آغاز فرما که شما فرزند (صدیق) هستی. زیرا مادر آن حضرت دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر است.((1))
بررسی روایت:
ص: 54
اولا: خواننده عزیز توجه شما را به نکات زیر جلب می نمایم.
می دانیم: امام علی و حضرت زهرا علیهما السلام سرور زنان اهل بهشت اولین کسانی بودند که حدیث ساختگی و جعلی ابوبکر از زبان پیامبر اقدس اسلام صلی الله علیه واله نحن معاشر الانبیاء لانورث را تکذیب نمودند.
حضرت فاطمه علیها السلام این حدیث جعلی و ساختگی ابوبکر را با نص آیات قرآن تکذیب و فرمودند خدای تعالی فرموده است:
وَ وَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُدَ = نمل 16
ترجمه: و سلیمان وارث داوود شد
مسلمانان از اینکه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام حدیث ساختگی ابوبکر را با استدلال به قرآن کریم بی اعتبار نموده شگفت زده و خوشحال شدند.
با توجه به این مطلب نمی توان ابوبکر را صدیق گفت زیرا حدیثی مخالف قرآن کریم از قول پیامبراکرم صلی الله علیه واله جعل نموده است.((1))
ص: 55
ابوبکر از حضرت فاطمه صدیقه سلام الله علیها فدک را مطالبه نمود و با تکذیب گفته صدیق اکبر امام علی علیه السلام و صدیقه کبری علیها السلام فدک را که رسول خدا صلی الله علیه واله به حضرت فاطمه علیها السلام بخشیده است ، جسارت ورزید.
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله درباره امام علی علیه السلام بارها فرموده بودند:
علی یعسوب المومنین و المال یعسوب الظلمه و هوالصدیق الاکبر((1))
ص: 56
امام علی علیه السلام پادشاه مومنان و مال و ثروت پادشاه ستمگران است و او (امام علی علیه السلام) صدیق اکبر است.
و نیز فرمودند: الصدیقه سیده النساء فاطمه ((1))
حضرت فاطمه علیها السلام صدیقه و سرور زنان است.
ابوبکر از حضرت زهرا علیها السلام فدک را که مال آن حضرت بود به استناد حدیثی دروغین و جعلی که خود ساخته بود مطالبه نمود.مسلمانان همگی حدیث جعلی او را تکذیب نمودند. ابوبکر از عایشه خواست بر صحت حدیث دروغین اش به همراه عربی ناشناس شهادت دهد.
حال ببینیم عثمان پادشاه سوم با این حدیث جعلی چه کرد؟
عثمان در زمان پادشاهی اش در حضور عایشه و حفصه (که هر دو خود را شاهزاده می دانستند) و از همسران رسول خدا صلی الله علیه واله بودند، حدیث ساختگی ابوبکر:
ص: 57
نحن معاشر الانبیاء لانورث
را تکذیب کرد، یعنی رد شهادت عایشه و تکذیب ابوبکر درباره حدیث مذکور.
عثمان دریافتی های عایشه و حفصه را از بیت المال قطع کرد، هر دو به اعتراض نزد او رفتند. عثمان گفت: من در کتاب و سنت چیزی برای تو نمی یابم پدرت و عمر بن خطاب به میل باطنی خود، به تو از بیت المال بخشش کرده اند، من این کار را نمی کنم.
عایشه گفت: ارث مرا از رسول خدا صلی الله علیه واله به من عطا کن.((1))
در حالی که عثمان تکیه داده بود نشست و گفت: پسر عموی فاطمه علیها السلام بزودی خواهد دانست... سپس گفت: شما دونفری نبودید که نزد پدرتان همراه عرب ناشناسی که با ادرارش خود را تطهیر می کرد (مالک بن اوس بن حدثان) شهادت دادید پیامبراکرم صلی الله علیه واله فرموده است:
لا نورث((2))
ما ( پیامبران ) ارث نمی گذاریم
در کتاب سلیم بن قیس آمده است:
ص: 58
عثمان گفت: نه به خدا سوگند، کرامت و نعمتی برای شما نیست، من شهادت تو را علیه خودتان می پذیرم، شما نزد پدرانتان شهادت داده اید از رسول خدا صلی الله علیه واله شنیدید که می فرمود:
النبی لایورث، ما ترک فهو صدقه
پیامبر ارث نمی گذارد، آنچه از او می ماند صدقه است.
سپس به عرب بیابانگردی کثیف که با ادرارش خود را تطهیر می کرد تلقین کردید با شما شهادت دهد، آیا در میان اصحاب رسول خدا صلی الله علیه واله از مهاجرین و انصار به جز شما دو نفر و آن بیابانگرد کسی نبود؟ بخدا سوگند که شک ندارم او و شما دو نفر به رسول خدا صلی الله علیه واله تهمت و دروغ بسته اید.من شهادت شما دو نفر را علیه خودتان اجرا می کنم، بروید که شما حقی ندارید.
از نزد او بازگشتند در حالی که عثمان را لعنت می کردند و سخنان شماتت آمیز به او می گفتند.((1))
در روایت ابوبکر جوهری در کتاب (السقیفه) و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمده است: آن دو در مسجد به سخنرانی پرداختند و مردم را علیه عثمان تحریک می کردند عثمان گفت:
ص: 59
ایندو فتنه انگیز و آشوبگر هستند، لعن آن دو برای من حلال است، و من به اصل آن دو آگاه هستم.
سعد بن ابی وقاص به او گفت: تو این مطلب را چگونه درباره همسران مورد علاقه رسول خدا صلی الله علیه واله میگوئی؟
عثمان گفت :
تو را با این امور چه کار، رو به سوی سعد کرد تا او را بزند سعد از مسجد گریخت.((1))
دوما :
صدیق، امام علی علیه السلام است ابن عباس در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه واله نقل کرده است ، فرمودند:
ستکون فتنه فان ادرکها احد منکم فعلیه بخصلتین کتاب الله و علی بن ابیطالب
بزودی فتنه و امتحانی رخ می دهد هرکه آن را درک نمود به دو خصلت متمسک شود کتاب خدا و علی بن ابیطالب علیه السلام.
ابن عباس گفت : من شنیدم رسول خدا صلی الله علیه واله می فرمود:
در حالی که دست علی علیه السلام را گرفته بود:
ص: 60
هذا اول من آمن بی و اول من یصافحنی و هو فاروق هذه الامه یفرق بین الحق و الباطل و هو یعسوب المومنین و المال یعسوب الظلمه و هو الصدیق الاکبر((1))
این اولین کسی است که به من ایمان آورد و اولین فردی است که با من در آخرت مصافحه می کند او فاروق این امت است بین حق و باطل را
ص: 61
فرق می گذارد ( نشان دهنده حق و باطل است ) او پادشاه مومنان است و مال و ثروت پادشاه ستمگران، و او صدیق اکبر.
و خلیفه و جانشین بعد از من است.((1))
امیرمومنان علی علیه السلام فرمودند:
انا عبدالله و اخو رسوله و انا الصدیق الاکبر((2))، لم یقلها غیری الا کاذب مفتر، صلیت، قبل الناس بسبع سنین
ص: 62
من بنده خدا و برادر رسول خدا صلی الله علیه واله و صدیق اکبر هستم. به جز من کسی این سخن را نمی گوید مگر دروغگوی تهمت زن، هفت سال پیش ازتمام مردم نماز گزاردم.
با توجه به روایات صحیح بالا ،آیا تکذیب امام علی علیه السلام ممکن است و آیا ابوبکر غاصب خلافت را صدیق دانستن امکان پذیر است.؟!
لذا به جز ناصبیان کینه توز دشمن امام علی علیه السلام و منافقان ، هیچ کس ابوبکر را صدیق نگفته است. کسانی که مشمول حدیث مشهور نبوی گردیده اند که خطاب به امیرمومنان علیه السلام فرمودند:
یا علی لایحبک الا مومن و لا یبغضک الا منافق و یا علی لایحبک الا مومن طاهر المولد و لا یبغضک الا ابن زنا((1))
ص: 63
یا علی تو را دوست ندارد مگر مومن و دشمن ندارد مگر منافق یا علی تو را دوست ندارد مگر مومن حلال زاده و تو را دشمن ندارد مگر زنا زاده.
با حدیث صحیح از حضرت صدیقه علیها السلام که در کتاب صحیح بخاری نیز آمده است این حدیث صحیح درباره آزار رساندن آنان به حضرت زهرا علیها السلام و خشم و غضب ایشان بر آنان است که با شهادت، حضرت با آنان سخن نگفت: مسلمانان فرمایش پیامبراکرم صلی الله علیه واله را درباره آن حضرت شنیده بودندکه بارها فرموده بودند:
فاطمه بضعه منی من آذاها فقد آذانی((1))
ص: 64
فاطمه سلام الله علیها پاره تن من است هرکه او را آزار دهد مرا آزار داده است.
حضرت زهرا علیها السلام عذرخواهی آن دو را نپذیرفتند، آن دونفر را از نزد خود راندند و سخنان شان را نپذیرفتند و به آنان فرمودند:
الیکم عنی ، فلا عذر بعد تعذیرکم((1))
از من دور شوید، عذرخواهی شما (با توجه به سخنان من) پذیرفتنی نیست.
و در آیه شریفه قرآن آمده است:
وَ جَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِیُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِینَ کَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَیُصِیبُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ((2))
ص: 65
ترجمه
حضرت زهرا علیها السلام حدیث رسول اقدس اسلام صلی الله علیه واله را به آن دو متذکر شدند که فرموده اند:
(رضا فاطمه رضای و سخط فاطمه من سخطی فمن احب فاطمه ابنتی فقد احبنی، و من ارضی فاطمه فقد ارضانی و من اسخط فاطمه فقد اسخطنی)
خشنودی فاطمه علیها السلام خشنودی من و غضب او سبب غضب من است، هرکه دخترم فاطمه علیها السلام را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و هرکه فاطمه علیها السلام را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هرکه فاطمه علیها السلام را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.
ابوبکر گریست، حضرت فاطمه علیها السلام به او فرمودند:
والله لادعّون علیک فی کل صلوة اصلیها
بخدا سوگند در هر نماز که بخوانم تو را نفرین می کنم.
ابوبکر گریان از خانه حضرت فاطمه علیهاالسلام بیرون رفت مردم گرد او جمع شدند،به آنان گفت:
ص: 66
هر مردی شب با همسر حلال خود می خوابد ، شما مرا با مشکلاتم واگذارده اید((1)).من نیازی به بیعت شما ندارم_ بیعت با مرا رها کنید.((2))
ممکن است سوال شود چرا ابوبکر_ پادشاه مسلمانان_ بدون پس دادن فدک و کنار رفتن از قدرت و واگذاری آن به امیرمومنان علیه السلام_ به دنبال خشنودی حضرت فاطمه علیها السلام بوده است؟
این سوال را جاحظ در رساله خود پاسخ داده است وی می گوید:
اگر بگوئید: چگونه گمان می کنید ابوبکر به حضرت فاطمه علیها السلام ظلم و تعدی کرده است و حال آنکه هر اندازه حضرت فاطمه علیها السلام به ابوبکر تندی و خشونت می کرد ابوبکر نرمش و محبت و دلسوزی بیشتری نشان می داد. حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند:
والله لا اکلمک ابدا_ بخدا سوگند برای ابد با تو سخن نمی گویم
ابوبکر : والله لا اهجرک ابدا_ بخدا سوگند برای ابد از شما جدا نمی شوم
ص: 67
حضرت فاطمه علیها السلام : والله لادعون الله علیک : بخدا سوگند تو را نفرین می کنم
سپس این سخن خشم آلود و سخت و غلیظ را حضرت فاطمه علیها السلام در دارالخلافه و در حضور صحابه به آندو فرمود:
فانی اشهدالله و ملائکته انکما سخطتمانی و ما ارضیتمانی ، ولئن لقیت النبی صلی الله عیله و آله وسلم لا شکونکما الیه ((1))
من خدا و فرشتگانش را شاهد می گیرم شما دو نفر مرا به غضب آوردید و مرا خشنود نساختید وقتی پیامبراکرم صلی الله علیه واله ملاقات کنم از شما دو نفر به ایشان شکایت می کنم.
حضرت فاطمه صدیقه علیها السلام به ابوبکر فرمودند:
لادعون الله علیک فی کل صلوه اصلیها((2))
در هر نمازی که بگزارم تو را نفرین می کنم
بخاری در صحیح خود آورده است:
ص: 68
حضرت فاطمه علیها السلام دختر پیامبر صلی الله علیه واله خشمگین شد و از ابوبکر دوری گزید همچنان بود تا رحلت فرمود عمر ایشان بعد از رسول خدا صلی الله علیه واله شش ماه بود.((1))
اما پاسخ سوال (کلام جاحظ در کتابش به نام العباسیه):
نرمش و محبت ستمکاران به دلیل برائت و پشیمانی از ظلم و ستم نیست بلکه حکایت از میزان مکر و حیله آنان دارد. ظالم اگر به ستمگری معتاد شده باشد همیشه در مقابل مظلوم محبت و مهربانی و دلسوزی می کند و اشک می ریزد و کوچکی هم نشان می دهد، محبت هایش تظاهر و حق نمائی اش ستمگرانه است.((2))
حضرت صدیقه فاطمه سیده زنان جهان علیها السلام وصیت فرمود: ابوبکر برایشان نماز نخواند. ((3))
ص: 69
لذا حدیثی جعل و ساختند که مادر امام صادق علیه السلام ، ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر است تا مظلومیت حضرت فاطمه علیها السلام را تکذیب کنند مظلومیتی که قلب خون و چشم اشک، و آسمان بر آن می گرید.
سوما : وقتی به امام صادق علیه السلام گفته می شود ابن الصدّیق
مقصود این است که ایشان فرزند رسول اکرم صلی الله علیه واله است که به (صادق امین) در دوران جاهلیت و اسلام مشهور بودند.
یا فزرند امیرمومنان علی علیه السلام است که پیامبر اکرم صلی الله علیه واله آن حضرت را (صدیق اکبر) نام نهادند.
امکان ندارد فکر شنونده به ابوبکر برود که تمام مسلمانان او را در حدیث ساختگی اش (لانورث) تکذیب کردند.
سازنده این حدیث جعلی: (ابن الصدیق) درباره امام صادق علیه السلام اهداف مختلفی را داشته است از جمله:
بالا بردن شخصیت ابوبکر با انتساب امام صادق علیه السلام به او
تصحیح حدیث ابوبکر:
نحن معاشر الانبیاء لانورث
تکذیب آیه شریفه قرآن:
ص: 70
و ورث سلیمان داوود((1))
پیامبر اقدس اسلام صلی الله علیه واله فرمودند:
کل حدیث یخالف القرآن اضربوا به عرض الحالط ((2))
هر حدیثی که مخالف قرآن است به دیوار بزنید.
و نیز فرمودند:
ستکثر بعدی الاحادیث فما وافق کتاب الله فخذوه و ما خالفه فانبذوه((3))
بعد از من حدیث بسیار می شود آنچه موافق کتاب است بگیرید و آنچه مخالف آن است رها کنید.
و نیز فرمودند:
کل حدیث یخالف القرآن فهو زخرف((4))
هر حدیثی که مخالف قرآن است بی ارزش و بی اعتبار است.
ص: 71
سازنده حدیث با ادعای (صدیق بودن ابوبکر) درصدد صحیح بودن خلافت غاصبانه ابوبکر است .
در قرآن کریم درباره امیرمومنان علی علیه السلام آمده است:
وَ وَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً ((1))
ترجمه: و از رحمت خود به آنان عطا کردیم؛ و برای آنها نام نیک و مقام برجسته ای (در میان همه امّتها) قرار دادیم
عبدالله بن مسعود گفته است:آیه (جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً): در حق امام علی علیه السلام نازل شده است.((2))
عبدالله بن مسعود در مصحف خود گفته است: حق این است بگوئیم امام علی علیه السلام جز حق نمی گوید.((3))
حسکانی حنفی در کتاب (شواهد التنزیل لقواعد التفضیل) درباره آیه وَ وَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً ((4))
ص: 72
گفته است: عبدالرحمن بن علی بن محمد بن موسی بزاز به اسناد خود از امام علی علیه السلام نقل کرده فرمودند رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:
لیله عرج بی الی السماء حملنی جبرئیل علی جناحه الایمن فقیل لی (یعنی اهل السماء) : من استخلفته علی اهل الارض؟ فقلت خیر اهلها لها اهلا علی بن ابی طالب اخی و وصیی و صهری، فقیل لی یعنی الله سبحانه و تعالی: یا محمد اتحبّه؟ فقلت: نعم یا رب العالمین، فقال لی: احبه وأمر امتک بحبه فانی انا العلی الا علی اشتققت له من اسمائی اسما فسمیته علیا، فهبط جبرئیل فقال: ان الله یقرء علیک السلام و یقول لک اقرء ، قلت و ما اقرأ؟
قال : وَ وَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً
شبی که مرا به آسمان بردند، جبرئیل مرا بر بال راستش نهاده بود، اهل آسمان به من گفتند، بر اهل زمین که را جانشین گذارده ای؟ گفتم بهترین اهل زمین را برای آنان ، علی بن ابی طالب برادرم، و وصی ام و دامادم، خدای تعالی به من فرمود: یا محمد آیا او را دوست داری؟ گفتم آری ای پروردگار عالمیان، به من فرمود: او را دوست بدار، و امتت را به دوست
داشتن او امر کن، همانا من علی اعلی هستم، از نام های خود نامی را برای او مشتق ساختم او را علی نامیدم، جبرئیل فرود آمد و گفت بخوان :
ص: 73
خدای تعالی تو را سلام می رساند و می فرماید بخوان، گفتم چه بخوانم؟ گفت:
وَ وَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً ((1))
علی بن ابراهیم مفسر قرآن از پدرش از امام حسن عسکری علیه السلام درباره تفسیر آیه شریفه روایت کرده فرمودند: مقصود امیرمومنان علی بن ابی طالب علیه السلام است.((2))
محمد بن عباس می گوید: احمد بن محمد سیاری از یونس بن عبدالرحمن نقل کرده گفت به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم: عده ای از من نام امیرمومنان علیه السلام را در قرآن می خواهند.
به آنان گفتم از آیه شریفه:
وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً
فرمودند: راست گفتی ، این چنین است.
ص: 74
معنای: ( لسان صدق علیا) این است: برای آنان فرزندی قرار دادیم که دارای زبانی یعنی گفتاری راست است،و هر که دارای گفتار راست باشد صادق است و هر صادقی معصوم است و او علی بن ابی طالب علیهم السلام است.((1))
و ابوبکر در دوران زندگی اش به (صدیق) شناخته نشده، بلکه این کلمه را معاویه برای او به دروغ جعل کرد. معاویه دستور داد فضایل امیرمومنان علی علیه السلام را بدزدند و به پادشاهان سه گانه ابوبکر،عمر و عثمان بچسبانند.
مدائنی می گوید: معاویه به کارگزاران و جیره خوارانش نوشت:
درباره عثمان حدیث فراوان ساخته شده و در شهرها و هر کوی و برزن منتشر شده با رسیدن این نامه ی من، از مردم بخواهید درباره فضائل صحابه و دو خلیفه اول ابوبکر و عمر روایت بسازند هیچ روایتی را که مسلمانان درباره ابوتراب روایت می کنند وامگذارید مگر آنکه آن را درباره صحابه و دو پادشاه اول و دوم نقل کنید و نقیض آن را برای ابوتراب منتشر کنید، این بهترین کار نزد من و مایه ی روشنی چشم من است و کوبنده ترین دلیل علیه ابوتراب (مقصودش امام علی علیه السلام) و شیعیان او است و دردناک تر از ساختن فضیلت برای عثمان است نامه او
ص: 75
برای مردم خوانده شد، روایات بسیاری که عاری از حقیقت و درستی بود برای صحابه ساخته شد و بالای منابر برای مردم گفته شد، به معلمان مدارس دستور داد بسیاری از آن روایات جعلی را به کودکان و نوجوانان حتی به دختران و زنان خانه دار و کنیزان و بردگان و همه مردم همانند قرآن و در کنار آن آموزش دهند و سالها بر این منوال گذشت.((1))
امام جعفر بن محمد علیه السلام نزد شیعه و سنی به (صادق) مشهور و معروف بودند نه به (ابن صدیق) . صدیق لقب پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و امام علی علیه السلام است این لقب را برای یک صحابی که خلافت پیامبراکرم صلی الله علیه واله را غصب کرده و به سوزاندن خانه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام امر نموده نمی توان به کار گرفت امام جعفر صادق علیه السلام امام مذهب شیعه دوازده امامی است. هدف جعل کننده روایت ساختن ارزش برای ابوبکر از طریق انتساب ابوبکر به امام علیه السلام است.
روایات جعلی دروغ برای ساختن شایستگی و ارزش برای ابوبکر و عمر فراوان است از جمله:
همراه بودن ابوبکر با پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در غار، در حالی که بخاری، مالک، قرطبی گفته اند ابوبکر در مدینه بوده و در نماز به سالم
ص: 76
غلام ابو حذیفه پیش از آمدن پیامبر اکرم صلی الله علیه واله اقتدا می کرده است.((1))
ساختن لقب فاروق برای عمر، در حالی که این لقب مخصوص امام علی علیه السلام است که فرمودند:
انا الفاروق الاعظم لایقولها بعدی الا کاذب
من فاروق اعظم هستم آن را بعد از من کسی نمی گوید مگر دروغگو((2))
ص: 77
ابن عرفه معروف به نفطویه، از بزرگان محدثین اهل سنت در زمان خود بوده است او می گوید:
بیشتر روایات درباره فضائل صحابه جعلی است که در دوران بنی امیه ساخته شده است تا سازندگان به حاکمان اموی از این طریق تقرب یابند.((1))
حضرت فاطمه علیها السلام، ابوبکر را بعد از آنکه حدیث:
(نحن معاشرالانبیاء لانورث)
را ساخت او را دروغگو خواندند وبه این طریق استدلال فرمودند که : خدای تعالی فرموده است:
و ورث سلیمان داوود((2))
امام علی علیه السلام نیز عمر را دروغگو توصیف فرمودند، در کتاب بخاری آمده است عمر به امام علی علیه السلام و عباس گفت »
شما دو نفر ابوبکر را دروغگو، گناهکار حیله گر و خائن می دانید.((3))
ص: 78
نتیجه:
در روایت، صفت (الصدیق) به رسول اکرم اسلام حضرت محمد صلی الله علیه واله پیامبر صادق و امین باز می گردد ،کافران در دوران جاهلیت آن حضرت را به (الصادق الامین) نام داده بودند.
و یا به سرور مسلمانان امیرمومنان علی علیه السلام باز می گردد که درباره ایشان آیه شریفه : وَ وَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً نازل شده بود.
از این روایت نمی توان برداشت کرد که منظور ابوبکر است لذا سازنده روایت ناچار بوده اسم ابوبکر را به روایت اضافه کند زیرا عربی یافت نمی شود ازاین روایت، ابوبکر را برداشت کند، و ابدا لفظ « صدیق » به ابوبکر باز نمی گردد بنابراین کذب روایت زیر برای ما ثابت و مسلم است:
ص: 79
ابدأ انت ابن الصدیق لان امه بنت القاسم بن محمد بن ابوبکر((1))
از این روایت اهانت و کراهتی نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و امام علی علیه السلام برداشت می شود زیرا با شنیدن کلمه (صدیق) طوری بکار رفته که ذهن به آن دو صدیق واقعی باز نمی گردد.
لذا این روایت را فقط ناصبیان پذیرفته اند و کسانی که تقیه آنان را به پذیرفتن روایت مجبور کرده است.
ص: 80
روایتی است از محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی که می گوید: حسن بن اسماعیل از ابوعمروسعید بن محمد بن نصر القطان از عبدالله بن محمد السلمی از محمد بن عبدالرحمن از صدقه ابن ابوموسی که ابونضره از امام باقر علیه السلام از جابر انصاری از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام نقل کرده است:
ابوعبدالله جعفربن محمد الصادق امه ام فروه بنت القاسم بن محمد بن ابوبکر((1))
ص: 81
راوی این روایت ابونضره منذر بن مالک بن قطعه عبدی عوفی بصری است.
علما و دانشمندانی که او را ضعیف دانسته اند:
1_ یحیی بن معین_ در تاریخ خود او راضعیف دانسته است.
2_ ابن سعد صاحب طبقات الکبری میگوید:هیچ یک از دانشمندان به او استناد نکرده اند.((1))
3_ عقیلی نام او را در جمله ضعیفان ذکر کرده است.((2))
4_ طبری ،او را به نداشتن دین متهم نموده است، در ذیل کلمه طبری گفته است:
با ابن اشعث از دین خارج شد با آنکه او از اصحاب امام علی علیه السلام بوده است، صحت این مطلب تایید نشده است.
این سخن یعنی اینکه طبری او را از مذهب شیعه خارج دانسته و او را مایل به خوارج دانسته است.((3))
ص: 82
5_ ذهبی: او مردی فصیح، بلیغ، خطیب، ثقه ، و اهل خطا، بوده است، در سال 180 درگذشته است((1)).
چگونه می توان حدیث او را پذیرفت او ناصبی و از پیروان خوارج بوده است؟
6_ مفید: او به دشمنی اش با امیرمومنان علی علیه السلام مشهور بوده است.5
7_ عاملی : به دشمنی با امام علی علیه السلام مشهور بوده است.
دشمن امام علی علیه السلام مشمول حدیث شریف پیامبراکرم صلی الله علیه واله است یا علی لایحبک الا مومن و لایبغضک الا منافق ابونضره از جمله ی خوارج و ناصبی بوده است او پیوسته سعی می کرده ابوبکر را بر امام علی علیه السلام مقدم بدارد حتی در اسلام آوردن .((2))
ص: 83
ابونضره گفته است امام علی علیه السلام و زبیر در بیعت با ابوبکر کندی کردند لذا به آندو گفت، شما در بیعت با من تاخیر کردید در حالی که من پیش از شما دو نفر اسلام آورده ام.((1))
ابونضره گفته است ابوبکر گفت: آیا من اولین کسی که نماز خواند نیستم؟((2))
ص: 84
گفتیم: ابونضره به دشمنی با امام علی علیه السلام مشهور بوده است. این روایت او از ابوبکر با روایتی که از نظر سند صحیح تر از آن است تعارض دارد.
علی بن مسلم طوسی از شعبی روایت کرده ابوبکر گفت:
من سره ان ینظر الی اول الناس سبقا فی الاسلام فلینظر الی علی علیه السلام((1))
هرکه با نگاه کردن به اول شخصی که در قبول اسلام بر مردم سبقت گرفته شاد می شود باید به امام علی علیه السلام بنگرد.
ابونضره حدیث جعلی دیگر ی ساخته است بنگرید:
از ابوسعید خدری از پیامبر اقدس صلی الله علیه واله :
وزیرای من السماء جبرائیل و میکائیل و من اهل الارض ((2)) ابوبکر و عمر جبرائیل و میکائیل دو وزیر من از اهل آسمان هستند . ابوبکر و عمر دو وزیر من از اهل زمین هستند .
احادیث جعلی او : پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند:
من سره النظر الی رجل من اهل الجنه فلینظر الی طلحه
ص: 85
هرکه را نظر کردن به مردی از اهل بهشت شاد می سازد به طلحه بنگرد.
بنابراین ابونضره از جمله خوارج و دشمن امیرمومنان علی علیه السلام است تلاش کرده ثابت کند ابوبکر پیش از امام علی علیه السلام اسلام آورده است. و این دروغی است آشکار از او که بر دین اسلام وارد ساخته است.((1))
ابونضره حدیث صحیحی که جابر از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام روایت نموده آن را تحریف کرده نام جد ام فروه را که ابوسمره بوده به ابوبکر تغییر داده است!!!
همچنین ملاحظه نمودیم وی روایت:
(علی علیه السلام اول من اسلم) را به_ (ابوبکر اول من اسلم) تحریف کرده است.
ص: 86
علماء اهل سنت وقتی روایت ابونضره را در انتساب ام فروه مادر امام صادق علیه السلام به ابوبکر یافتند سبب گرددید :
این روایت در کتاب های مسلمانان منتشر شود. کلینی متوفای 329 هجری در کافی ((1)) و معاصران نزدیک او ابوالفرج اصفهانی متوفی 356 هجری در مقاتل الطالبیین((2))
سپس صدوق در عیون اخبار الرضا((3)) و این سیر ادامه یافت عالمی از عالم دیگر بدون بررسی و تحقیق و با خوش بینی روایت را نقل کرده اند .
ص: 87
بعد از ابونضره صدقه بن ابوموسی است که از امام باقر علیه السلام((1)) روایت را نقل کرده ، در کتاب مستدرکات علم رجال حدیث آمده است:
نام او را ذکر نکرده اند، در طریق صدوق در کتاب عیون 1/40 اینگونه آمده است:
از عباس بن عمرو از ابونضره((2)) نامی از صدقه بن ابوموسی نیست.
عباس بن ابوعمر: در کتاب مستدرکات علم رجال حدیث آمده است.
نامی از صدقه بن ابوموسی نیست، بلکه در طریق سند صدوق در عیون 1/40 عباس بن عمرو از ابونضره((3)) آورده است.
کافی_ در کتاب کافی درباره زندگانی امام صادق علیه السلام آمده است.
مادرشان ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر است که مادر ام فروه اسماء دختر عبدالرحمن بن ابوبکر((4)) است.
در کتاب نور الابصار، شیخ مازندرانی نقل کرده است:
ص: 88
نام مادر امام صادق علیه السلام نجیبه، جلیله، مکرمه، فاطمه معروف به ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر و مادرش اسماء دخترعبدالرحمن بن ابوبکر است.
مفید در ارشاد (متوفی سال 413 هجری)، مادر آن حضرت ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر است. بدون ذکر سند
مناقب ابن شهر آشوب: مادر آن حضرت دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر است. بدون ذکر سند
طبری شعبی: فاطمه نام مادر امام صادق علیه السلام((1))است . بدون ذکر سند
مامقانی در تنقیح المقال: ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر مادر مولای ما امام صادق علیه السلام است که مادرش اسماء دختر عبدالرحمن بن ابوبکر است و به همین دلیل امام صادق علیه السلام فرموده اند: ابوبکر دوبار مرا متولد ساخت. بدون ذکر سند
ص: 89
علامه شیخ محمد حسین اعلمی در کتاب خود آورده است:
فاطمه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر معروف به ام فروه همسر امام باقر علیه السلام بوده است. بدون ذکر سند
این روایت از جمله روایات واحد است که علماء از یکدیگر با سهل انگاری در طهارت و عصمت مادران و اجداد ائمه معصومین علیهم السلام در دوران جاهلیت نقل کرده اند.
متن روایت به دلیل تعارض با قران کریم از درجه اعتبار ساقط است:
هر روایتی که با قران در تعارض باشد به دیوار باید کوبید. همانگونه که رسول خدا صلی الله علیه واله فرموده اند.((1))
تخصص ناصبیان ساختن روایاتی در تایید ائمه علیهم السلام با اضافاتی قبیح و زشت مانند همین روایت: مورد بحث است که به حدیث حضرت زهرا علیها السلام کلمه (ابوبکر) را اضافه کرده اند.
ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق امه ام فروه بنت قاسم بن محمد بن ابوبکر((2))
ص: 90
مادر امام صادق علیه السلام ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر است.
حاکمان ناصبی در روایات با وارد کردن مسائل دروغ یا حذف بعضی کلمات یا عبارات و یا به عاملان خود دستور می دادند کتابهایی را به رشته تحریر آورند با اضافاتی بسیار نادرست و زشت. و از جمله تخصص های کاملا جدید سعودی ها ایجاد تحریف فراوان در چاپ های جدید کتب قدیمی است.
حکومت سعودی خطرسازترین حکومت در این زمینه است و دستور داده است فرهنگ و میراث اسلامی بشرط موافقت وهابیت اجازه تجدید چاپ دارد
یعنی تمام کتاب های اسلامی باید تحریف شود گاه با خلاصه کردن کتاب، گاه با حذف نصوص وگاه با افزودن جمله و عبارت یا حتی کلمه و...
ص: 91
تخصص دیگر ناصبیان ساختن سندهای صحیح برای روایات جعلی است ضابطه و معیار ما برای قبول یا رد روایت موافقت آن با قرآن کریم و احادیث صریح و صحیح است.
و هرگاه روایت با قرآن و حدیث صحیح مخالف بود آن را طبق دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه واله به دیوار می زنیم.
حضرت زهرا علیها السلام به ابوبکر و عمر فرمودند:
اشهد بالله انکما اغضبتمانی((1))
خدا را شاهد می گیرم شما دو نفر مرا به خشم آوردید.
حضرت فاطمه علیها السلام بر ابوبکر و عمر غضب کردند و سوگند یاد کردند با آن دو کلامی نمی گویند تا رسول خدا صلی الله علیه واله را ملاقات کنند.
ص: 92
به ابوبکر و عمر فرمودند:
فانی اشهدالله و ملائکته انکما اسخطتمانی و ما ارضیتمانی ولئن لقیت النبی صلی الله علیه واله لاشکونکما الیه((1))
من خدا و فرشتگانش را شاهد می گیرم شما مرا به خشم آوردید و خشنود نساختید اگر پیامبر صلی الله علیه واله را ملاقات کنم از شما دونفر به آن حضرت شکایت می کنم.
و به ابوبکر فرمودند:
لادعون الله علیک فی کل صلاه اصلیها((2))
در هر نمازی که می گزارم تو را نفرین می کنم.
بخاری در صحیح خود می گوید:
(حضرت فاطمه دختر حضرت محمد صلی الله علیه واله غضب کرد و از ابوبکر دوری گزید همچنان بود تا در گذشت وبعد از پیامبر صلی الله علیه واله شش ماه زندگانی کرد.((3))
مسلم در صحیح خود آورده است:
ص: 93
حضرت فاطمه علیها السلام بر ابوبکر و عمر غضب فرمود.((1))
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه گفته است:
درست نزد من آن است که حضرت فاطمه علیها السلام در حالی که بر ابوبکر و عمر غضبناک بود درگذشت و وصیت فرموده بود آن دو بر ایشان نماز نگزارند.((2))
طبری روایت نموده:
حضرت فاطمه علیها السلام تا در قید حیات بود از ابوبکر دوری گزید، با او کلامی سخن نگفت، امام علی علیه السلام آن حضرت را شبانه دفن فرمود، و به ابوبکر اذن حضور نداد.((3))
پیامبراکرم صلی الله علیه واله فرمودند:
فاطمه بضعه منی فمن اغضبها فقد اغضبنی((4))
ص: 94
فاطمه علیها السلام پاره تن من است هرکه او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.
بخاری در صحیح خود می گوید:
حضرت فاطمه علیها السلام نزد ابوبکر پیام فرستادند و میراث خود از رسول خدا صلی الله علیه واله را که خدای تعالی به پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در مدینه از فدک و باقیمانده خمس خیبر داده بود را مطالبه کردند.
ابوبکر گفت: پیامبر صلی الله علیه واله فرموده اند:
(لا نورث ما ترکناه صدقه و انما یاکل آل محمد صلی الله علیه واله من هذا المال و انی والله لم اغیر شیئا من صدقه رسول الله عن حالها التی کانت علیه)
ما پیامبران ارث بجا نمی گذاریم آنچه از ما می ماند صدقه است باید آل محمد صلی الله علیه واله همگی از این مال بهره مند شوند و من به خدا
ص: 95
سوگند هیچ گونه تغییری در صدقات رسول خدا صلی الله علیه واله نمی دهم.
ابوبکر امتناع ورزید حتی کمترین چیزی از آن را به حضرت فاطمه علیها السلام بدهد به همین جهت حضرت بر ابوبکر غضب فرمود و از او دوری کرد کلامی با او نگفت تا در گذشت و بعد از پیامبراکرم صلی الله علیه واله شش ماه زندگی کرد.
چون وفات نمود همسرش امام علی علیه السلام او را شبانه دفن نمود و ابوبکر را باخبر نکرد و به تنهایی بر حضرت فاطمه علیها السلام نماز گزارد.((1))
حضرت زهرا علیها السلام در حالی که بر شیخین غضبناک بود درگذشت، چگونه آن حضرت شیعیان خود را به تولد امام صادق علیه السلام از نسل ابوبکر، که او را دروغگو ، خائن ،منافق و غاصب خلافت می داند بشارت داده است؟
ص: 96
روایت ابونضره به دلائل متعدد از درجه اعتبار ساقط است.
ارتداد اکثر صحابه: پیامبراکرم صلی الله علیه واله درباره انحراف بعضی از صحابه بعد از درگذشت خود فرمودند:
ان من اصحابی من لایرانی بعد ان افارقه((1))
بعضی از اصحاب من، بعد از مفارقتم از دنیا، مرا نخواهند دید.
بخاری و مسلم:
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:
یرد علی یوم القیامه رهط من اصحابی_ اوقال من امتی_ فیحلؤون عن الحوض (حوض الکوثر) فاقول: یارب اصحابی،
ص: 97
روز قیامت گروهی از اصحابم_ یا فرمودند از امتم_ بر من وارد می شوند آنان را از حوض کوثر دور می کنند می گویم:پروردگارا اصحابم،
انه لاعلم لک بما احدثوا بعدک انهم ارتدوا عل ادبارهم القهقری((1))
می فرمایند : آنچه بعد از تو انجام دادند نمی دانی، آنان مرتد شدند و به قهقری (دوران جاهلیت) بازگشتند.
سپس بخاری می گوید:
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند: در حالی که بر بالای حوض ایستاده ام گروهی می آیند، وقتی آنها را شناختم مردی بین من و ایشان می آید ، به آنان می گوید:
از آن سو، می پرسم:کجا؟ می گوید: بخدا سوگند به سوی دوزخ می پرسم چه کرده اند؟ می گوید: آنان به گذشتگان خود بازگشتند و مرتد شدند.
سپس گروه دیگری می رسد، تا آنان را شناختم مردی بین من و آنان می آید به آنان می گوید:از آن سو، می پرسم، کجا؟ می گوید: بخدا سوگند به سوی آتش می گویم، چه کرده اند؟ می گوید: آنان مرتد شدند و به
ص: 98
گذشتگان شان بازگشتند، من از میان آنان جز تعدادی اندک را نمی بینم که خلاص((1)) شوند.جابر انصاری می گوید: رسول خدا صلی الله علیه واله بر شهداء احد نماز خواندند و فرمودند:
انا شهید علی هولاء
من بر اینان شاهد هستم
ص: 99
ابوبکر پرسید: ما برادران اینان نیستیم، مانند آنان اسلام آوردیم و جهاد کردیم؟
پیامبراکرم صلی الله علیه واله فرمودند:
بلی ولکن هولاء لم یاکلوا من اجورهم شیئا و لاادری ما تحدثون بعدی آری ، ولی اینان چیزی از پاداش خود را نخوردند و من نمی دانم شما بعد از من چه خواهید کرد.
ابوبکر گریست و گفت: آیا بعد از شما ما زنده هستیم.((1))
ظاهر حدیث شریف: به قرینه دو عبارت:
(حتی اذا عرفتهم) و (ارتدوا علی ادبارهم القهقری)
کسانی که زمان آن حضرت را درک کرده و با آن بزرگوار بوده اند اما بعد از شهادت آن حضرت مرتد شده اند.((2))
ص: 100
در زیارت وارث مربوط به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ، امام صادق علیه السلام فرموده اند:
اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخه و الارحام المطهره
لم تنجسک الجاهلیه بانجاسها، ولم تلبسک من مدلهمات ثیابها((1))
شهادت می دهم شما نور در اصلاب عالی و منیع (پدران) و رحم های مطهر (مادران) بوده اید، جاهلیت شما را با پلیدی هایش آلوده نساخت و غبار شرک و جهالتش بر دامان شما ننشست.
این جملات طهارت معصوم را از اولین آنان حضرت پیامبراکرم صلی الله علیه واله تا آخرین شان حضرت مهدی علیه السلام بیان می کند آنان از هر پلیدی و هر زنایی در دوران جاهلیت و اسلام پاک و مبری بوده اند چه
ص: 101
آنگاه که در اصلاب منیع و بزرگوار بوده اند یا آنگاه که در رحم های پاک و مطهر قرار داشته اند .
این حدیثی است صحیح و روشن و صریح علماء نباید از مفاهیم آن غفلت ورزند و آن را به فراموشی سپرند.
تمام علماء به طهارت مادران پیامبران گواهی داده اند:
هشام بن کلبی می گوید: تا پانصد مادر برای پیامبر اکرم صلی الله علیه واله تحقیق کرده ام و آنها را ثبت نموده ام، در میان آنان یک زن آلوده یا چیزی از صفات جاهلیت نیافتم. ((1))
هشام علم انساب را از پدرش محمد بن کلبی و او از ابوصالح از عقیل بن ابیطالب به ارث برده است.
این نص صریح درباره طهارت معصومین علیهم السلام از جهت مادران است که طهارت مادر معصوم را در دوران جاهلیت و اسلام اثبات می کند.
ص: 102
مادران پیامبر صلی الله علیه واله همگی پاک و طاهر و به دور از آلودگی ها و پلیدی ها بوده اند بنابراین مادران ائمه معصومین علیهم السلام نیز همگی طاهر و دور از آلودگی ها بوده اند.
انتساب امام صادق علیه السلام به جبت و طاغوت از محالات است به دلیل مخالفت آن با آیه شریفه:
وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ
سجده کنندگان پرهیزکار صالح ، اجداد پیامبران و اوصیاء آنان هستند.
ص: 103
از امام معصوم در زیارت امام حسین علیه السلام در روز عید فطر آمده است:
(وجعلته سیدا من الساده و قائدا من القاده، اکرمته، بطیب الولاده واعطیته مواریث الانبیاء)((1))
او را سرور و بزرگی از سروران و بزرگان و رهبری از رهبران قرار دادی ،او را به پاکی ولادت گرامی داشتی و میراث پیامبران را به او عطا فرمودی.
در زیارت حضرت سجاد علیه السلام از قول امام معصوم آمده است:
(السلام علیک یا ابن فاطمه)
و می دانیم حضرت فاطمه علیها السلام جده آن بزرگوار است.
ص: 104
چگونه کسی می پذیرد به امام معصوم گفته شود : (ای پسر فلان زن زناکار در دوران جاهلیت یا اسلام؟ )
در زیارت تمام ائمه معصومین علیهم السلام از جمله امام موسی کاظم علیه السلام عبارت:
(یاابن فاطمه علیها السلام) آمده است.((1))
در احادیث صحیح آمده است: مردم حضرت امام مهدی علیه السلام را در هنگام ظهور:
یا ابن فاطمه((2)) خطاب می کند.
در زیارت امیرمومنان علی علیه السلام آمده است:
(اشهد انک طهر طاهر مطهر من طهر طاهر مطهر)((3))
ص: 105
و این درباره تمام ائمه معصومین علیهم السلام از اهل بیت که آیه شریفه تطهیر درباره آنان نازل شده صادق است.
امیرمومنان علی علیه السلام در این خطابه اعجاز آمیز فرموده اند:
وصاهروا اهل الصلاح و الورع و صارموا رهط اللهو و الطمع و مصاهرکم اطهر الاحرار مولدا واسراهم سوءددا و اجلاهم موردا
ص: 106
تیم رئیس قبیله بنی تمیم فرزند خوانده مره بود1 .بنابراین از قبیله قریش نبود و هیچ ارتباط قرابتی با رسول خدا صلی الله علیه واله نداشته است .عبدالله بن جدعان بزرگترین و ثروتمندترین تاجر بردگان و کنیزان مکه بود که بیش از صد مملوک داشت.((1))
او صاحب بزرگترین موسسه تولید انسان و فروش نوزادان بود. دهها کنیز داشت آنان را در اختیار مردان قرار می داد تا باردار شوند سپس نوزادان را به پدران شان یا افراد دیگر می فروخت.((2))
رئیس موسسه زناکاران مدینه، عبدالله بن ابی رئیس منافقان بود که آیه شریفه زیر درباره او و امثال او نازل گردید.
وَ لاَ تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَی الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً نور 33
قبیله قریش((3)) از اقامت و اسکان کنیزان زناکار در مکه ممانعت می کرد و لذا آنان در بیرون شهر زندکی می نمودند، از جمله این کنیزان زناکار
ص: 107
صهاک است که بیرون مکه و سلمی مادر ابوبکر نیز در ابطح می زیست که هر دو دارای پرچم سرخ بودند. ((1))
مادر عمروابن عاص نیز زنی معروف به زنا بود از زناکاران مشهور و نام او نابغه بود((2))
صعبه، مادر طلحه بن عبیدالله نیزو در بیرون مکه می زیست((3))
قریش کنیزان زنا کار را فقط به نام خودشان می خواند و نامی از پدر آنان نمی برد مثلا می گفتند: صهاک((4))، سلمی، نابغه، صعبه، حمامه وزرقاء 6
ص: 108
1- ابوسفیان : نامش ابوحنظله صخر پدرش حرب فرزند امیه و در سال 31 ه در 88 سالگی درگذشت .
2- علامه مجلسی در بحار از الزام النواصب حکایت می کند : امیه از رومیان بوده و عبدالشمس او را نزد خود پذیرفت بنابراین بنی امیه از قریش نیستند نسل امیه از دو فرزند بنام حرب و دیگری ابوالماص ماند از حرب ، ابوسفیان و از ابوالماص عفان پدر عثمان_ درباره هند مادر معاویه پدرش عقبه بن ربیعه است زنی بسیار فاسد و مانند مادر ابوسفیان بنام صغیه دارای پرچم بوده است . مادر هند نیز حمامه از صاحبان پرچم بوده است .
نام مادر مروان زرقاء است که از زنان بد کاره و دارای پرچم بود پدر مروان حکم بن ابی الماص بود پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله و سلم هر دو را لعنت و دستور دادند از مدینه تبعید شوند و حق ورود به مدینه را نداشتند_ عثمان سعی کرد ابوبکر را در زمان پادشاهی اش و سپس عمر را برای ورود آندو به مدینه راضی کند که آندو نپذیرفتند . وقتی خود پادشاه شد آندو را به مدینه آورد ( بر خلاف دستور پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله ) ، مروان داماد عثمان شد . وقتی عثمان کشته شد همراه طلحه ، زبیر و عایشه به بصره رفت در جنگ جمل دستگیر شد . در جنگ صفین کنار معاویه بود چهار فرزند وی به حکومت رسیدند : عبدالملک ، عبد
ص: 109
1- العزیز، بشر بن مروان و محمد بن مروان . مروان و پسرانش عامل اصلی شهادت امیر مومنان ، امام حسن ، امام حسین ، امام سجاد و امام محمد باقر علیهم السلام هستند_ ( مترجم )
زناکار و روسپی به کنیزان و زنانی گفته می شد که حرفه و شغل شان زنا بود اما هند مادر معاویه از روی شهوت و دلدادگی به فحشا و زنا رو می آورد((1)). او مردان سیاه پوست را دوست می داشت و اگر فرزند سیاهی به دنیا می آورد او را به قتل می رساند.((2))
این موسسه در دوران جاهلیت بزرگترین و کثیف ترین موسسه فساد و فحشاء در مکه بود واز موسسه عبدالله بن ابی در مدینه بزرگتر بوده است.
ص: 110
فاسدان و فاسقان شهر و غریبان همچون ابوسفیان، ولید بن مغیره، ابوجهل، عاص سهمی و ابولهب به این موسسه رفت و آمد می کردند فرزندانی که در این موسسه از طریق زنا متولد می شدند منسوب به عبدالله بن جدعان نمی شدند زیرا او عقیم((1)) بود. بلکه بعضی را به پدران زناکارشان نسبت می دادند همانطور که اشاره رفت: ابن جدعان تاجر فاسقی بود که در جنگ فجار رهبر لشگر قریش گردید.((2))
اما ابوقحافه:
او و فرزندانش از بردگان عبدالله بن جدعان و اصالتاً اهل حبشه بودند وقتی ابوبکر از بردگی رهایی یافت نامش را عتیق نهادند.((3))
این عادت و رسم عرب بود که وقتی برده ای آزاد می شد نامش را : عتیق، معتق، عتیق می گذاردند. ناگفته نماند، عتیق ،معتق و عتیق فرزندان ابوقحافه بودند.
بنابراین تیم از قبیله قریش نبوده ابوبکر هم عرب نبوده است، لیکن منسوب شدن به قبایل عرب کار آسانی بوده مردان قبیله با مردان بیگانه غیرعرب عهد و پیمانی می بستند تا مردان غیر عرب با دختران عرب
ص: 111
ازدواج نمایند به این ترتیب اعلان می کردند آنان پدران ایشان هستند و اینان به آنان منسوب می شوند.
ابوقحافه در زمان جاهلیت با دختر برادر خود ازدواج کرده بود:((1))
نام وی: عثمان بن عامر بن عمروبن کعب بن سعد بن تیم بن مره بود همسرش سلمی دختر صخربن عامر بن عمروبن کعب بن سعد بن تیم بن مره بود طبری شیعی می گوید: پدرش عثمان بن عامر و مادرش ام الخیر دختر صخر بوده است و عثمان با دختر برادر خود ازدواج کرد.((2))
شغل ابوقحافه در موسسه فساد و فحشاء و فسق ارباب و مالکش عبدالله بن جدعان تیمی موارد زیر بوده است:
1_ فریاد و دعوت مردم برای خوردن غذا، درباره عبدالله بن جدعان این شعر گفته شده:
له داع بمکه مشمعل
و آخر فوق دارته نیادی
ص: 112
او در مکه فردی دارد که مردم را پراکنده می کند و بر بام خانه اش مردی مردم را فرا می خواند. متفرق کننده مردم سفیان بن عبدالاسد، و فراخواننده ابوقحافه بوده که هر دو از بردگان عبدالله بن جدعان بودند.
ابن کلبی می گوید:
جده مادری سفیان بن عبدالاسد مادر ابن جدعان بود.((1))
2_ شغل دوم ابو قحافه : معتزلی می گوید شغل دوم ابوقحافه متفرق ساختن مگس ها از خوان عبدالله بن جدعان بود((2))._ عمیر بن اهلب ضبی، شاعر عایشه در جنگ جمل به بردگی ابوبکر و خانواده او اعتراف کرده است.
اطعنا بنی تیم بن مره شقوه
و هل تیم الا اعبد و اماء((3))
ما بنی تیم بن مره بدبخت را اطاعت کردیم و آیا تیم، جز بردگان و کنیزان اند.
شاعر دیگری گفته است:
ص: 113
کفینا بنی تیم بن مره ما جنت
و ما التیم الا اعبدو اماء((1))
بس است ما را جنایاتی که بنی تیم بن مره نموده اند و تیم، جز بردگان و کنیزان نیستند .
حمیری شاعر درباره ابوبکر گفته است:
والناس یوم الحشر رایاتهم خمس فمنها هالک اربع
فرایه العجل و فرعونها وسامری الامه الشنع
ورایه یقدمها ادلم عبد لئیم لکع اکوع
مردم
روز قیامت زیر پنج پرچم محشور می شوند که چهار گروه اهل هلاکت هستند.
پرچم گوساله پرچم فرعون امت ، و پرچم سامری امت که همگی رسوا و بی آبرو هستند و پرچم چهارم که ادلم در دست دارد همان برده پست و فرومایه و زشت.((2))
ص: 114
مادر ابوبکر (سلمی) از بردگان وکنیزان عبدالله ابن جدعان بود که او را در ابطح بیرون مکه اسکان داده بود((1)) زیرا عرب ها زنان فاحشه و روسپی را از نزدیک شدن به خانه های خود دور می کردند.((2))
لذا ابوبکر در مکه فردی گمنام و ناشناس بود او یکی از بردگان عبدالله بن جدعان تیمی بو دکه پس از آزاد شدن او را عتیق گفتند ( به معنی آزاد شده).((3))
اشاره کردیم: عثمان بن عامر کنیه اش ابوقحافه بود که بادختر برادرش سلمی دختر صخر ازدواج کرد و عتیق (ابوبکر) و معتق و عتیق را آورد، عبدالله بن جدعان هر سه را آزاد ساخت.
پس از آزاد شدن نامشان را عتیق، عُتیق و معتق نهادند.((4))
لذا قیس بن سعد بن عباده به ابوبکر گفت: تو حسب و نسب با شرافتی نداری.((5))
ص: 115
یعنی: دارای خانواده و اصالت نیستی.
عمر درباره ابوبکر گفت: ضئیل بنی تیم : مرد پست و بی مقدار بنی تیم((1)) و ابوسفیان درباره اش گفت: ابوفصیل((2))
در حالی که ابوبکر او را به عنوان بزرگ قریش و سرور آنان ستایش می کرد.((3))
عایشه دختر طلحه گفت: طلحه بن عبیدالله از ابوبکر افضل است((4)) و در حالی که طلحه بن عبیدالله تیمی خود از بردگان همین موسسه و مادرش: صعبه دختر عبدالله حضرمیه بوده است، که به فسق و فجور و فحشاء شهرت داشته وقتی طلحه متولد شد مردان متعددی از جمله ابوسفیان او را به فرزندی خواستار شدند_ اما صعبه او را به عبیدالله داد و باقی زناکاران را رد نمود((5))_ زنان فاحشه در دوران جاهلیت ، پدران، فرزندان شان را خود انتخاب می کردند.
ص: 116
این اظهار نظرها و این بررسی ها ، موقعیت ابوبکر را در مکه و مدینه نشان می دهد که موقعیتی پست و پایین در جامعه داشته است او لیاقت ریاست های اجتماعی حتی زعامت یک قبیله کوچک و بی ارزش را هم نداشته است.
وی مادر عمرو بن عاص و اهل حبشه و از زناکاران همین موسسه بوده است، وقتی عمرو متولد شد ، مردان زناکار از جمله: ابولهب، امیه بن خلف، هشام بن مغیره، ابوسفیان و عاص بن وائل برسرگرفتن او با یکدیگر به منازعه پرداختند. نابغه بین آنان ، عاص بن وائل((1)) را انتخاب کرد. عمرو فردی کوتاه ، بسیار زشت و بدقیافه شبیه ابوسفیان بود.((2))
سقیفه، علیرغم تاکیدات مکرر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله شایستگی ها ی بنی هاشم، انصار و اکثر مهاجران، را نادیده گرفت و ابوبکر را در راس حکومت قرار داد.فعالان این برنامه، عمروبن عاص، طلحه بن عبیدالله و صهیب رومی اعضاء موسسه فحشاء و فساد عبدالله بن جدعان بودند.
ص: 117
پیروان منافق حیله گر عبدالله بن ابی، مانند اسید بن حضیر، بشیر بن سعد و محمد بن مسلمه ابوبکر را در امور سیاسی حمایت و تقویت می نمودند.
اعراب اطراف مدینه که درباره آنان آیه شریفه .
وَ مِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَی النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَی عَذَابٍ عَظِیمٍ.((1))
نازل شده او را مورد حمایت قرار دادند. از جمله این افراد، اقرع بن حابس بزرگ قبیله تمیم، عیینه بن حصین بزرگ غطفان، ابی اعور اسلمی رییس قبیله اسلم، که وی همکار معاویه در جنگ صفین و سایر جرائم او بوده است((2)).
ابوبکر حج بجای آورد و همراه او ابوسفیان بود ابوبکر صدایش را بر ابوسفیان بلند کرد، ابوقحافه به او گفت: ای ابوبکر صدایت را بر ابن حرب پایین بیاور، ابوبکر گفت: ای ابوقحافه خدا در اسلام خانه هایی را که نبوده بنا کرده و و خانه هایی را که در جاهلیت بوده ویران ساخته است، و خانه ابوسفیان یکی از اینهاست.((3))
ص: 118
مطالبی که به آنها اشاره کردیم عدم رغبت و تمایل مردم را نشان می دهد که حتی هیچ کس به نسب ابوبکر افتخار نکرده است.
ناصبیان تلاش کرده اند با قربانی کردن امام صادق علیه السلام و فرزندان معصوم آن حضرت تا امام مهدی علیهم السلام پرچم ابوبکر و حزب او را برافرازند شاید برای او آبرویی بسازند.
حیله و ترفندهای آنان ، اجبار و تحریف حقایق، برای اکثر پیروان مذاهب مختلف افشاء گردیده، آنان با تهدید در دام نقشه های سوء بنی امیه، بنی العباس ، عثمانیان و غیره افتادند.
ص: 119
متن روایات سیاسی گذشته با قرآن کریم و حدیث صحیح و صریح درباره منزلت و شان اهل بیت علیهم السلام مغایرت و مخالفت دارد.
قرآن کریم درباره آنان فرموده است:
ص: 120
العالون،
الصادقون،
المطهرون
فی بیوت اذن الله ان ترفع
العروه الوثقی
باب حطه
الناس مسؤولون عن ولایتهم
الوسیله الی الله
الصراط المستقیم و ائمه المسلمین
وعلی الاعراف رجال یعرفون کلا بسیماهم، و هم اهل البیت((1))
ثعلبی و ابن جوزی و هیثمی می گویند: اهل بیت دوستان خود را به سفیدی سیمای شان و دشمنان خود را به سیاهی چهره های شان می شناسند.((2))
امام علی علیه السلام فرموده اند:
ص: 121
نحن اصحاب الاعراف من عرفناه بسیماه ادخلناه الجنه((1))
ما اصحاب اعراف هستیم، هرکه را از چهره اش بشناسیم به بهشت وارد می کنیم.
ابن کثیر: امام علی علیه السلام فرمودند:
ما اصحاب اعراف هستیم، دوستان شان را به سفیدی سیما و دشمنان شان را به سیاهی چهره می شناسند.
ص: 122
و نادوا اصحاب الاعراف ، اصحاب الجنه ان سلام علیکم
از جانب خدای تعالی بر شما سلام باد بخاطر اعمالی که بجا آوردید.
و اما اهل دوزخ وارد آن نمی شوند زیرا به لذات فاسد دنیا و اعمال حرام سرگرم بودند .((1))
امام علی علیه السلام فرمودند:
نحن اصحاب الاعراف من عرفناه بسیماه ادخلناه الجنه((2))
رسول مکرم اسلام صلی الله علیه واله در حدیثی صحیح و صریح و متفق علیه و موافق قرآن فرموده اند:
انی تارک فیکم الثقلین خلیفتین، کتاب الله و عترتی اهل بیتی ،ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی، احدهما اکبر من الاخر و انهما لن یفترقا حتی یردا علّی الحوض یوم القیامه، و ان اللطیف الخبیر انبائی
ص: 123
انهما لن یفترقا حتی یردا عل الحوض، فلا تتقدموهما فتهلکوا، ولا تعلموهم فانهم اعلم منکم. ثم قال صلی الله علیه واله :
ان الله مولای ،وانا مولی المومنین، ثم اخذ بید علی و قال من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، واخذل من خذله و انصر من نصره، وادرالحق معه حیث کان((1))
ص: 124
من در میان شما دوجانشین گرانقدر می گذارم، کتاب خدا و عترتم، اهل بیت ام، مادام که به آندو متمسک هستید هرگز بعد از من گمراه نمی شوید، یکی از دیگری بزرگتر است، آندو هیچگاه از یکدیگر جدا نمی شوند تا روز قیامت بر من وارد شوند، خدای لطیف خبیر به من خبر داده است آندو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا در حوض بر من وارد شوند، بر آنان پیشی نگیرید که هلاک خواهید شد به آنان یاد ندهید که آنان از شما عالم تر هستند.
سپس فرمودند :
خدای تعالی مولا و سرپرست و فرمانروای من است و من مولا و سرپرست و فرمانروای مومنان هستم. سپس دست امام علی علیه السلام را گرفتند و فرمودند:
هرکه من فرمانروای او هستم پس علی علیه السلام فرمانروای اوست. خدایا دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن می دارد، خوار فرما هرکه او را تنها می گذارد و رها می کند و یاری فرما هرکه او را یاری می کند هرجا او هست حق را با او بدار.
من در میان شما دوجانشین گرانقدر می گذارم، کتاب خدا و عترتم، اهل بیت ام، مادام که به آندو متمسک هستید هرگز بعد از من گمراه نمی شوید، یکی از دیگری بزرگتر است، آندو هیچگاه از یکدیگر جدا نمی شوند تا روز قیامت بر من وارد شوند، خدای لطیف خبیر به من خبر داده است آندو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا در حوض بر من وارد شوند، بر آنان پیشی نگیرید که هلاک خواهید شد به آنان یاد ندهید که آنان از شما عالم تر هستند.
سپس فرمودند :
خدای تعالی مولا و سرپرست و فرمانروای من است و من مولا و سرپرست و فرمانروای مومنان هستم. سپس دست امام علی علیه السلام را گرفتند و فرمودند:
ص: 125
هرکه من فرمانروای او هستم پس علی علیه السلام فرمانروای اوست. خدایا دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن می دارد، خوار فرما هرکه او را تنها می گذارد و رها می کند و یاری فرما هرکه او را یاری می کند هرجا او هست حق را با او بدار.
نیامدن نام قاسم بن محمد بن ابوسمره در کتب رجال به معنای موهوم بودن شخصیت او نیست زیرا چه بسیار شخصیت های حقیقی که به دلائل مختلف مورخان از بردن نام آنان کوتاهی کرده اند.
خدای تعالی فرموده است:
یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ مَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیّاً ((1))
ترجمه: ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود، و نه مادرت زن بد کاره ای
فاسد بودن اصل (پدر و مادر) فرع را ( فرزندان ) را هم فاسد می کند.
وَ قَالَ نُوحٌ رَبِّ لاَ تَذَرْ عَلَی الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّاراً إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَکَ وَ لاَ یَلِدُوا إِلاَّ فَاجِراً کَفَّاراً ((2))
ص: 127
ترجمه: نوح گفت: «پروردگارا! هیچ یک از کافران را بر روی زمین باقی مگذار چرا که اگر آنها را باقی بگذاری، بندگانت را گمراه می کنند و جز نسلی فاجر و کافر به وجود نمی آورند!
لذا پیامبران با خانواده های فقیر، اقوام مختلف و نژادهای گوناگون ازدواج می کردند اما با زنان فاحشه ودختران زنازادگان هرچند دارای نسب بلندی هم بودند ازدواج نمی کردند.
این حدیث شریف مانند سایر احادیث آن حضرت و اهل بیت علیهم السلام اعجاز دیگر است، در این حدیث شریف رسول اقدس صلی الله علیه واله فرموده اند:
وانظرو فی ای نصاب تضع ولدک فان العرق دساس((1))
بنگر فرزندت را در کدامین محل (با اصالت یا بدون اصل و ریشه) قرار می دهی زیرا، عِرق (اصالت = اخلاق) به فرزندان منتقل می شود.
یعنی عدم اصالت پدر و مادر در فرزندان موثر است و سبب تولد فرزندان فاسق و کافر می شود.
ص: 128
رسول مکرم اسلام صلی الله علیه واله فرمودند:
تخیروا لنطفکم فان العرق دساس((1))
برای نطفه خود (محل مناسب) برگزینید زیرا عِرق (اصالت و عدم آن) منتقل می شود معجزه دیگر، فرمودند:
استجیدوا الا خوال((2))
رسول خدا صلی الله علیه واله در حدیث اعجاز آمیز دیگری فرمودند:
استجیدوا الخال فان العرق دساس((3))
(برای فرزندان خود) دائی نیکو برگزینید زیرا عِرق (اصالت و عدم اصالت از پدران و مادران) به فرزندان منتقل می شود.
در کتاب المنجد ذیل ماده: دسّ آمده است: یعنی اخلاق پدران به فرزندان منتقل می شود.
ص: 129
حضرت هادی علیه السلام در زیارت جامعه در شرح اصول و منزلت و شرف ائمه معصومین علیهم السلام می فرمایند:
طأطأ کل شریف لشرفکم((1))
هر شریفی در برابر شرافت و عزت شما سر فرود می آورد.
این بیان یعنی در شجره اهل بیت علیهم السلام اصول جاهلیت یافت نمی شود لذا مانند سایر مردم نیستند.
در عموم مردم اصول فاسد جاهلیت مانند زنا و پلیدی های آنان وجود دارد به همین دلیل آنان در برابر صاحبان شرافت و عزت سرفرود می آورند.
ص: 130
امام علی علیه السلام در اعتراض به خلافت غصب شده توسط ابوبکر و مطالبه حق خود فرمودند:
والله لقد تقمصها ابن ابی قحافه((1)) و انه لیعلم ان محلی منها محل القطب من الرحی، ینحدر عنی السیل ولا یرقی الی الطیر، فسدلت دونها ثوبا وطویت عنها کشحا و طفقت ارتأی بین ان اصول بید جذاء او اصبر علی طخیه عمیاء، یشیب فیها الصغیر ویهرم فیها الکبیر.((2))
ترجمه
به خدا سوگند پسر ابی قحافه ( ابوبکر ) جامه خلاف را به تن کرد و حال آنکه می دانست جایگاه من برای خلافت همچون محور (قطب وسط ) آسیاست ( که آسیا بدون محور معنی و نتیجه ای ندارد )_ علوم و معرف از سر چشمه فیض من چون سیل سرازیر میشود و هیچ عالمی در پرواز ، به اوج رفعت من نمیرسد . ( جون مردم مرا رها کردند و تنها ماندم ) جامه خلافت را رها و از آن کناره گرفتم اندیشه میکردم بدون یاور برای
ص: 131
گرفتن حق خود حمله کنم یا بر تاریکی و ظلمت ( گمراهی مردم ) صبر کنم ضلالت و ظلمتی که در آن پیران را فرسوده و کودکان را پیر میکند .
دلائل بسیار و متعددی وجود دارد که امام علی علیه السلام حق خود را مطالبه می نمودند این شواهد در ردّ نظریه کسانی که مطالبه آن حضرت را انکار می کنند بسیار متقن و صریح است از جمله امام علی علیه السلام فرمودند:
لقد ظلمت عدد الحجر و المدر، ان لنا حقا ان نعطه ناخذه، و ان نمنعه نرکب اعجاز الابل، و ان طال السری ،فصبرت و فی الحق شجا و فی العین قذی((1))
و فرمودند:
اللهم انی استعدیک علی قریش فانهم ظلمونی حقی و غصبونی ارثی((2))
خدایا بر قریش از تو یاری می طلبم، در حق من ستم کردند و ارث مرا غصب نمودند و نیز فرمودند:
ص: 132
اما و رب السماء (ثلاثا) انه لعهد النبی الامی الی لتغدرن. بک الامه من بعدی((1))
بدانید به پروردگار آسمان سوگند (سه مرتبه فرمودند) این عهد و پیمانی بود از پیامبراکرم صلی الله علیه واله با من، که فرمودند: امت بعد از من با تو مکر و حیله خواهد کرد.
بنابراین امیرمومنان علی علیه السلام نیز خلافت الهیه خود را از ابوبکر غاصب مطالبه فرموده است و امام محمد باقر علیه السلام همین روش را ادامه دادند_ چگونه می توان تصور کرد یکی از آنان با نوه ابوبکر ازدواج کرده و دیگری به تولد خود از ابوبکر افتخار کند در حالی که هر دو بزرگوار دو امام معصوم هستند؟
امام باقر علیه السلام در زمان بنی امیه آن سفاکان خونریز می زیسته و لذا برای حفظ جان خود و شیعیانش به شرایط تقیه عمل می فرمودند:
ص: 133
می دانیم بنی امیه گستاخانه برای ابوبکر و عمر فضیلت ها در زمینه های مختلف می ساختند و اموالی که به خزانه حکومت از شهرها توسط کارگزاران شان می رسید در این زمینه هزینه می کردند.((1))
اربلی در کشف الغمه از ابن جوزی، از عروه بن عبدالله که فردی مجهول و غیرموثق در کتب رجال است این روایت جعلی را از امام محمد باقر علیه السلام آورده که:ابوبکر صدیق شمشیرش را تزیین نمود((2)).از سوی دیگر کلینی از امام محمدباقر علیه السلام در حدیث صحیح آورده است که:
ص: 134
امیرمومنان علی علیه السلام با ابوبکر، عمر و عثمان بیعت نفرمود
زیرا این سه نفر غاصب خلافت بودند و این حدیث شریف اهانت بزرگی را برای سه نفر در بر دارد، عقلانی نیست امام معصوم امام محمد باقر علیه السلام به عنوان داماد این مطلب را درباره ابوبکر که جد همسر ایشان است بفرماید.
بنابراین امام محمد باقر علیه السلام ظلم و ستم این سه پادشاه غاصب را در حق امام علی علیه السلام می دانسته و لذا آن را برای مردم افشاء فرموده اند.
امام کاظم علیه السلام از امام صادق علیه السلام روایت فرموده اند که فرمودند:
الاول و الثانی اللذان لم یومنا بالله طرفه عین((1))
اولی و دومی بخدا سوگند، چشم بر هم زدنی بخدا ایمان نیاوردند.
امام کاظم علیه السلام از امام صادق علیه السلام:
ص: 135
انه (ابوبکر) و صاحبه لم یومنا قط((1))
ابوبکر و دوستش هرگز ایمان نیاوردند.
در بحار از امام صادق علیه السلام آمده است: که هر چهار نفر در خوراندن سمّ به پیامبر اکرم صلی الله علیه واله دست داشتند.((2))
امام صادق علیه السلام فرمودند : آن دو ابوبکر و عمر هرگز ایمان نیاوردند.((3))
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: دلیل دفن حضرت فاطمه علیها السلام در شب چه بوده؟ فرمودند:
لانها اوصت ان لایصلی علیها الرجلان الا عرابیان((4))
زیرا وصیت فرموده بود آندو مرد عرب بر ایشان نماز نگذارند.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
من شک فی کفر اعدائنا الظالمین لنا فهو کافر((5))
ص: 136
هرکه در کفر دشمنان ما که درحق ما ستم کرده اند تردید کند کافر است.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
الجاحد لولایه علی علیه السلام کعابد وثن((1))
منکر ولایت امیرمومنان علی علیه السلام مانند بت پرست است.
خواننده گرامی :
ملاحظه می کنید امام صادق علیه السلام با صراحت و روشنی رای خود را دربار ابوبکر و عمر در مسئله غصب خلافت و شهادت حضرت فاطمه علیها السلام توسط آندو بیان فرموده اند ابوبکر دستور حمله را داد و عمر آن را رهبری کرد.
چگونه امام صادق علیه السلام مظلومیت مادرش حضرت فاطمه علیه السلام را فراموش می کنند و به مدح و ستایش ابوبکر می پردازند؟
و چگونه مظلومیت پدرش امیرمومنان علی علیه السلام را به فراموشی می سپارد که آن حضرت را از حق شان
محروم کردند و آن حضرت را بیست و چهارسال از خلافت دور نمودند؟
ص: 137
بنابراین حدیث ستایش امام صادق علیه السلام از ابوبکر و افتخار آن حضرت به او ، یک حدیث جعلی و ساختگی است که حکومت ناصبی آن را ساخته است.
هیچ مسلمانی حدیث امام صادق علیه السلام را درباره، ابوبکر را نمی پذیرد .
حضرت رضا علیه السلام در مدح و ستایش مادرش حضرت فاطمه علیها السلام فرموده اند:
کانت لنا ام باره خرجت من الدنیا و هی علیهما (الشیخین) غضبی و نحن لانرضی حتی ترضی((1))
مادری داشتیم بسیار نیکوکار از دنیا رفت در حالی که بر شیخین غضبناک بود و ما تا ایشان راضی و خشنود نشوند خشنود نمی شویم.
ص: 138
حضرت رضا علیه السلام نوه امام صادق علیه السلام است که بر همان روش زندگی نموده اند، دیدگاه خود را درباره ابوبکر به روشنی بیان فرموده اند که راه و رسم جدشان امام صادق علیه السلام است و این راه و روش ،حدیث ساختگی ابوبکر دوبار مرا متولد ساخت ،را تکذیب می کند.
حضرت صدیقه اطهر علیه السلام جده امام رضا علیه السلام است و امام علیه السلام فرموده اند، (مادرم) از نظر شرعی و لغوی به کار بردن این کلمه ( مادر ) جائز است.
و بر این استدلال به سلمی مادر ابوبکر مادر گفته می شود ولی درمورد نوه هایی که متولد می شوند میگویند مادرش سلمی است.
ناصبیان حدیث (ولدنی ابوبکر مرتین) و حدیث انتساب امام صادق علیه السلام را به ابوبکر به دلیل اهداف
مختلف جعل کرده اند.
من در شگفتم که چگونه این حدیث ساختگی 1300 سال بر علماء مسلمان حکومت کرده است؟
ص: 139
پس از جعل این حدیث در انتساب امام صادق علیه السلام به ابوبکر توسط ناصبیان ، وهابی ها ، گفتند: آیا درست است که شیعیان ابوبکر را که جد هفت امام شان است لعنت کنند؟و مدعی شوند امامانشان او را لعنت کرده اند؟ علمایی که در دام حیله گری و تزویرهای بنی امیه و بنی العباس گرفتار شدند هیچ پاسخی ندارند اما ما به فضل خدای تعالی ساختمان دروغین و پوشالی آنان را از بن ویران ساختیم و اجازه ندادیم بر ان بنائی بسازند.در حالی که وهابیان دهها حدیث کذب و دروغ بر آن عرش دروغین خود ساخته اند.
ما در اینجا به بعضی از اهداف جعل حدیث اشاره می کنیم:
1_ تصحیح غصب خلافت توسط ابوبکر، تلقی شرعی بودن آن بر اساس موازین اسلامی
2_ ایجاد فضیلت و منقبتی بس بزرگ برای ابوبکر، با انتساب هفت امام معصوم از اهل بیت علیهم السلام که همه آنان نور خدای تعالی در زمین و ثقل دوم همراه قرآن کریم هستند.
3_ ابوبکر همانند پیامبران و اوصیاء آنان و صدیقین دارای مقام شفاعت برای امت است ناصبیان کتابی به نام صادق و صدیق در این باره نوشته اند!!!
در حالی که ابوبکر احادیثی را که پیامبراکرم صلی الله علیه واله نفرموده مانند:
ص: 140
(نحن معاشر الانبیاء لانورث)((1)) را جعل نموده است.
ابوبکر حدیث: دار، رضوان، غدیر را درباره خلافت امام علی علیه السلام شنید،یعنی حاضر بوده سپس همه را تکذیب کرد و خود را خلیفه مسلمانان قرار داد.
*بعد از نزول آیه شریفه : « وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ » ( سوره شعراء214) رسول اکرم صلی اله علیه و آله و سلم حدود چهل تن از عموها و عموزاده ها و بستگان را در خانه خود یا خانه ابوطالب برای ناهار دعوت و آنان را به اسلام دعوت فرمود هریک از شما زودتر ایمان آورد و مسلمان شود برادر من و وصی و خلیفه من در امت و ولی همه مومنان بعد از من خواهد بود . تنها کسی که از آن جمع دعوت رسول خدا صلی اله علیه و آله و سلم لبیک گفت امیر مومنان علی علیه السلام بود سپس رسول خدا صلی اله علیه و آله و سلم به او اشاره کرده و فرمودند : این است برادر من ، وصی من و خلیفه من بین شما_ سخنش را بشنوید و از او اطاعت کنید_ تاریخ بغداد خطیب بغدادی ج 2 ص 62_ این جریان به حدیث دار معروف است این حدیث در کتاب الغدیر جلد 2 نیز آمده است .
ابوبکر آیه شریفه: (و کونوا مع الصادقین) را درباره اهل بیت علیهم السلام
ص: 141
و حدیث رسول خدا صلی الله علیه واله را درباره حضرت فاطمه علیها السلام که ایشان:
(سیده نساء العالمین ) است.
ودر بیماری که در آن به شهادت رسیدند به حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند:
اماترضین ان تکونی سیده نساءالعالمین و سیده نساء هذه الامه و سیده نساء المومنین
شنیده است . حاکم که از بزرگان اهل سنت است گفته است این حدیث صحیح است و آن را پذیرفته است.((1))
اما ابوبکر حضرت فاطمه((2)) علیها السلام را در تمام ادعاهایش تکذیب کرد!!! یعنی تمام احادیث پیامبر اقدس صلی الله علیه واله رادر خصوص
ص: 142
آیه شریفه و احادیث تکذیب نمود. چگونه ناصبیان لقب صدیق به او داده اند؟
وهابیان و ناصبیان در این مورد پاسخی استدلالی ندارند. مذهب حزبی با تکذیب صادق ( پیامبر اکرم صلی الیه علیه و آله و سلم ) و تصدیق کاذب ( ابوبکر ) در مقام دفاع برآمده و به این طریق فتنه ها و بلاها گریبان گیر مسلمانان شد.
ممکن نیست امام صادق علیه السلام کسی که جد صادق و بزرگوارش پیامبراکرم صلی الله علیه واله و جد صدیقش امام علی علیه السلام و جده اش حضرت صدیقه فاطمه علیها السلام را تکذیب نموده صدیق بنامد. ادعاهای دروغین ناصبیان از یک سو و اعتمادشان بر دروغ از سوی دیگر مانند استادان یهودی شان مبین روش ها و سبک های شیطانی آنان است.
4_ دیگر از اهداف مهم آنان تکذیب موسسه بلند آوازه فساد و فحشا عبدالله جدعان و انکارکارگری و خدمت ابوبکر در آنجاست.
آنان انتساب امام صادق علیه السلام به ابوبکر را مطرح نمودند هدفشان این بود امام باقر علیه السلام نسب آنان را تصحیح فرماید.
5_ تکذیب قداست اهل بیت علیهم السلام، که لازمه آن تکذیب آیات شریفه
ص: 143
تطهیر، العالین، (و کونوا مع الصادقین) و حدیث( اهل البیت لایقاس بهم احد) است
ابن مردویه الشافعی و بریده گفته اند:
رسول خدا صلی الله علیه واله این آیه شریفه را قرائت فرمودند:
(فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ)
ترجمه: (این چراغ پرفروغ) در خانه هایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد)؛ خانه هایی که نام خدا در آنها برده می شود
مردی برخاست پرسید: یا رسول الله صلی الله علیه واله : این کدامین بخانه ها هستند؟ فرمودند:
خانه های انبیاء
ابوبکر برخاست و پرسید یا رسول الله صلی الله علیه واله : این بیت (علی و فاطمه علیها السلام) از آنهاست؟
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:
نعم من افاضلها((1))
ص: 144
آری، از بهترین آنهاست
در خبری آمده است: به یکدیگر فخر فروشی می کردیم و می گفتیم، ابوبکر ، عمر ، عثمان، یکی گفت:
فلان و فلان، مردی به او گفت، ای ابوعبدالرحمن، پس علی علیه السلام چه؟ گفت علی علیه السلام از اهل بیتی است که هیچیک از مردم با آنان قیاس نمی شود. علی علیه السلام همراه پیامبراکرم صلی الله علیه واله و در درجه آن بزرگوار است.
خدای تعالی می فرماید:
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ
ترجمه: کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق می کنیم
حضرت فاطمه علیها السلام فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه واله است و همراه حضرت و در درجه آن حضرت است! امام علی علیه السلام با حضرت فاطمه علیها السلام است.((1))
ص: 145
این خدعه و نیرنگ از طریق تبلیغات مداوم، قدرت و زور ، اجبار و درهم و دینار بر علماء مسلمان سایه افکند. در نتیجه ازدواج امام محمد باقر علیه السلام با ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر را باور نمودند. و از اموری چند غفلت ورزیدند:
1_ غفلت از انتساب ام فروه به قاسم بن محمد بن ابوسمره
2_ غفلت از مخالفت قرآن کریم:
وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ
3_ مخالفت با فرمایش امام صادق علیه السلام در زیارت آن حضرت:
کنت نورا فی الاصلاب الشامخه و الارحام المطهره
آیا عقل می پذیرد هفت امام معصوم دیگر نور در اصلاب شامخه و ارحام مطهره نبوده اند بلکه در صلب بنی تیم بوده اند؟
ص: 146
عمیر بن اهلب ضبی شاعر عایشه در جنگ جمل به بردگی و گمراهی ابوبکر و خاندانش اعتراف نموده و گفته است:
اطعنا بنی تیم بن مره شقوه
و هل تیم الا اعبد و اماء((1))
قبیله تیم مانند سایر قبایل عرب نبود بلکه فقط افرادی را که در موسسه فساد و فحشاء عبدالله بن جدعان گرد آمده بودند در بر می گرفت.
چگونه می توان امام صادق علیه السلام تا امام مهدی علیه السلام را به آنان نسبت داد؟
پیامبر اقدس صلی الله علیه واله فرمودند:
یا علی ما عرف الله الا انا وانت و ماعرفنی الا الله وانت و ما عرفک الا الله و انا ((2))
عجیب ترین چیزی که تاکنون در کتب اکثر علماء یافته ام این است:
ص: 147
آنان برای خود و پدرانشان کوچک ترین عار وننگی را نمی پذیرند اما درباره پیامبر صلی الله علیه واله حضرت محمد و اهل بیتش علیهم السلام، که همگی، صادق، صدیق، مطهر، صراط مستقیم، عروه الوثقی و از عالین هستند، هر ننگی و نقصی و خفتی را پذیرفته اند.
ابلیس یکی از علماء و دانشمندان بود که خدای تعالی را مدت بسیار طولانی عبادت نمود، به طوریکه همراه فرشتگان شد. اما هیچ گاه ادعای منزلت اهل بیت علیهم السلام را ننمود، بلکه گفت:من از آدم برتر هستم، در قرآن کریم آمده است، خدای تعالی به ابلیس فرمود:
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ 75 قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ 76 قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ((1))
ص: 148
ترجمه: گفت: ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبّر کردی یا از برترینها بودی؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!)
گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده ای و او را از گل
فرمود: از آسمانها (و صفوف ملائکه) خارج شو، که تو رانده درگاه منی
بنابراین ابلیس ادعا نکرده از ( عالین = اهل بیت علیهم السلام است) زیرا به منزلت و شان بی مانند آنان معرفت و اعتراف داشته، در حالی که ناصبیان از ابلیس سبقت گرفتند. زیرا عوام صحابه غاصبان خلافت را بر اهل بیت علیهم السلام مقدم داشتند و حضرت فاطمه سیده زنان اهل بهشت را که از عالین است به قتل رساندند و به طرق مختلف اهل بیت علیهم السلام را تحقیر نمودند.
گروهی طبق روش حکومت های اموی ،عباسی و عثمانی حرکت می کردند برای حدیث دروغ و جعلی سند صحیح ذکر می کردند. به یک مثال اکتفا می کنم:
ص: 149
امام صادق علیه السلام فرمودند: امام علی علیه السلام فرموده اند:
یا اهل الکوفه: لاتزوجّوا الحسن علیه السلام فانه مطلاق
ای اهل کوفه: به حسن علیه السلام زن ندهید، او بسیار طلاق دهنده است (زن نگهدار نیست).
مردی گفت: به خدا سوگند او را زن دادیم اگر راضی می شد زن را نگه می داشت و اگر راضی نمی شد وی را طلاق می داد.((1))
طبق روایات صحیح : آیه ی تطهیر درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه واله ، امام علی علیه السلام ، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین علیهم السلام نازل شده است که آنان: معصوم و مطهر از تمام گناهان صغیره و کبیره هستند
چگونه امامی معصوم است در حالی که زنان خود را بدون دلیل شرعی ظالمانه طلاق می دهد.
در نتیجه این حدیث درباره امام حسن علیه السلام مخالف قرآن است، حدیث را به دیوار می زنیم حتی اگر سند آن صحیح باشد، زیرا ساختگی و جعلی است.
ص: 150
و این موضوع نافرمانی و سرپیچی مردم کوفه را از امیرمومنان علی علیه السلام به خاطر می آورد. به آنان فرمودند:
یا اشباه الرجال و لارجال، حلوم الاطفال و عقول ربات الحجال، لوددت انی لم ارکم، ولم اعرفکم، معرفه، والله جّرت ندما و اعقبت سدما (هما) قاتلکم الله لقد ملاتم قلبی قیحا((1))
ترجمه:
ای مرد نماها که مرد نیستید ( نشانه های مردانگی : شجاعت ، عقل و غیرت ... در شما نیست ) فهم تان چون کودکان ، عقل تان چون نوعروسان تازه به حجله نشسته است . ای کاش شما را نمی دیدم و نمی شناختم . به خدا سوگند نتیجه شناختن شما پشیمانی و اندوه است . خدا شما را بکشد قلبم را بسیار چرکین ( آزرده ) ساخته اید .
ص: 151
در زیارت جامعه کبیره که از زبان وحی، حضرت امام هادی علیه السلام درباره اهل بیت علیهم السلام جاری و به پیروان شان عنایت و لطف فرموده اند آمده است:
اتاکم الله مالم یوءت احدا من العالمین
یعنی خدای تعالی به آنان: علم، امامت، خلافت، نسب رفیع از طریق پدران و مادران (اصلاب شامخه و ارحام مطهره) عطا فرموده است.
خدای تعالی به آنان مقامی رفیع عطا فرموده که در این نص شریف آمده ، چگونه گروهی برای آنان نسب های پست و مشکوک و مورد اعتراض می سازند.؟!
این نص صحیح و روشن از امام هادی علیه السلام فرزند امام صادق علیه السلام بیانگر آن است که در طهارت و رفعت علو نسب اهل بیت علیهم السلام جای کوچکترین تشکیک نیست و در طول عمر دنیا نسبشان_ پدر یا مادر_ با هیچ آلودگی و پلیدی نیامیخته است.
حال اگر کسانی نسب امام صادق علیه السلام را به سلمی مادر ابوبکر می رسانند و همزمان و به موازات برای افراد پست و مشکوک دوران جاهلیت منزلت تراشی می کنند صراحتا باید گفت اینان فرموده حجت خدای تعالی امام هادی علیه السلام را تکذیب می کنند.
ص: 152
امام علی علیه السلام فرمودند:
انا ابن المحصنات ((1))
من فرزند زنان نجیب و عفیف و پاکدامن هستم
از آنجا که اهل بیت علیهم السلام همگی نور واحد هستند بنابراین همه آنان فرزندان زنان عفیف و نجیب و پاکدامن اند.
این بحث علمی و تحقیقی توانست به کمک نصوص علمی و بررسی آکادمیک که هیچ خدشه ای به آن وارد نیست جعلی بودن احادیث وارده در مورد انتساب امام صادق علیه السلام را به ابوبکر اثبات کند. پیامبراکرم صلی الله علیه واله احادیثی را که مخالف قران کریم است تکذیب فرموده اند، احادیث مربوط به انتساب امام صادق علیه السلام معارض قران کریم و درصدد دشمنی با کتاب خدای تعالی است.
ص: 153
این کتاب انتساب ام فروه را به قاسم بن محمد بن ابوبکر تخطئه و بی اساس خوانده و اثبات نموده ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوسمره است.
قاسم بن محمد بن ابوبکر نگفته من جد امام صادق علیه السلام هستم، زیرا قاسم شیعه بوده و دروغگو نبوده است.این کتاب تحقیقی با طرح نصوص علمی متقن اثبات نمود ناصبیان برای بپا نگهداشتن مذهبشان و کوبیدن مذهب شیعه جعفری پیوسته به دروغ و تهمت ها متوسل می شوند.
این کتاب ضربه علمی و متقنی بر مکتب ناصبیان، خوارج و وهابیت است که بر پایه های دشمنی و حسادت ، مکر و حیله ،دروغ و تهمت بنا شده است.
ص: 154
ص: 155
السلام علیکم
کتب الشیخ نجاح الطائی ممتازة ونافعة .
________________________________________
السلام علیکم:
کتب الشیخ نجاح الطائی التی صنفها مفیدة جداً ومؤثرة .
________________________________________
السلام علیکم
مؤلفات الشیخ نجاح الطائی مفیدة وممتازة .
________________________________________
السلام علیکم: قال الخطیب الایرانی الشیخ نظری منفرد: لقد طلب منی آیة الله العظمی لنکرانی أن أنصح المسلمین بمطالعة کتب الشیخ نجاح الطائی
ص: 156
لانها کتب ممتازة ومفیدة .وقال سماحته : لقد أُعجبت بالخصوص بکتاب صاحب الغار .
________________________________________
السلام علیکم : أدعو کافة العلماء والمثقفین الی مطالعة کتب الشیخ نجاح الطائی فهی کتب الولایة والعقیدة والعلم .وقد استحسنت عمقها وسعتها فی المعارف الدینیة وأهدافها الاسلامیة .فهی کتب ممتازة للتربیة والعلم فی شتی الصنوف والابواب العلمیة .
قال الوحید الخراسانی للشیخ الطائی فی خصوص کتابه لماذا ذُکر اسم علی علیه السلام فی القرآن کثیرا .
أؤید کتابکم القائل بوجود اسم الامام علی علیه السلام فی القرآن الکریم کثیراً .
لقد بقیت الامة الاسلامیة أربعة عشر قرناً تخاف البوح به فانتشر الجهل بعدم وجود اسم علی علیه السلام فی القرآن .
قال سماحة السید سعید الحکیم للشیخ نجاح الطائی فی لندن قبل سقوط صدام وأمام أولاده الاعزاء والشیخ یوسف الناصری : أفتخر بانی أشتری
ص: 157
کتبک وأقرأها فی النجف الاشرف فی أخطر الظروف الاستبدادیة وأغلی الاسعار بسبب منعها . والمعروف عنه حبه للمطالعة والبحث العلمی .
دعا سماحة المرجع السیدصادق الشیرازی المسلمین العلماء منهم والعامة الی قراءة کتب الشیخ نجاح الطائی والاستفادة منها وهو کثیرا ما یثنی علیها فی جلساته مع العلماء وباقی المؤمنین .
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
ابن عثیمین له منزلة کبیرة عند الوهابیة فهو امامهم فی التجسیم ومراعاة السلطان الظالم ونصب العداء لاهل بیت المصطفی والانغماس فی بحر ثقافة الامویین .
وتأثر
عالم الوهابیة ابن عثیمین بکتاب الدکتور نجاح الطائی بعدم وجود أبی بکر فی الغار فاعلن هو الآخر کذب قضیة الحمامة والبیضتین وکذب قضیة العنکبوت ونسیجها .راجع هذا البحث فی کتابه وعلی الانترنت .Get more discussion resultsقصة بطلان العنکبوت والحمامتین .
للعلامة ابن عثیمین _ رایة المذاکرة العلمیة العامة.www.alewaa.com. vb. showthread.php?t=20604 _ Cached
ص: 158
التفسیر: 29_العنکبوت ابن عثیمین _ منتدی انصار الحبیب المصطفی.www.aeslam7gza.com. vb. showthread.php?t=9534. _ Cached
ابن عثیمین : أحادیث مکذوب-ة روّج لها المسلمون - نسیج العنکبوت وعش الحمامة ...
_ [ Translate this page ]
10 posts _ 6 authors _ Last post: 2 Dec 2010
وقال الشیخ العثیمین فی لقاء الباب المفتوح عدد229 السؤال هل کان عش العنکبوت والحمامتان وارد یوم اختفی الرسول صلی الله علیه واله فی غار ثور؟ .www.christian_dogma.com .. منتدی الحوار الاسلامی _
قال الشیخ القرضاوی لقناة الجزیرة: أخطر کتابین فی العصر الحدیث هما : صاحب الغار وهل اغتیل النبی محمد صلی الله علیه واله ؟ للشیخ نجاح الطائی .
ص: 159
لکن القرضاوی نفسه تأثر بکتاب الدکتور نجاح الطائی فی عدم وجود أبی بکر فی الغار والهجرة مع النبی وکذب القضایا الاخری المرافقة للغار فاعلن کذب قضیة الحمامة والبیضتین بجانب الغار وکذب قضیة العنکبوت التی حاکت بیتها أمام الغار وان هذا الکذب جدید و لم یکن موجودا فی زمن الصحابة .راجع ذلک فی کتابه وعلی صفحات الانترنت: www.facebook.com. topic.php?uid=167806391540topic
www.nadyelfikr.com. showthread.php?tid=
سایت ورد الشام:
کتب الوهابیة المطروحة ضد المفسر الدکتور نجاح الطائی:
1 – الرد الشافی علی نجاح الطائی فی کتابه صاحب الغار
ابو بکر أم رجل آخر _علاء الدین البصیر_ الوهابی المصری
2 _ رد الشیخ ابن الدمشقیة اللبنانی الوهابی علی الشیخ نجاح الطائی: قال ابن الدمشقیة: من ضمن ما قال: أهم من رأیت من المتأخرین رافضیا اسمه نجاح الطائی عن کتابه الدال علی بطلان صحبة أبی بکر .
3_ الشیخ البدری السعودی الوهابی:
من ضمن ما قال: ومن هذه النماذج کاتب رافضی اثنی عشری اخذ یبث سمومه بین اتباعه، الاتباع بالتالی اخذوا ینشرون فکره ورأیه وطرحه یدعی نجاح الطائی _ مکتبة ابن القیم امةhttp:.www.pureislam.org. montada. sho...?s=threadid=64
4_ صاحب الغار ابو بکر ولیس رجلا آخر _ لوهابی مغمور .
ص: 160
5_ رد الشیخ ابن عثیمین شیخ الوهابیة علی کتاب الغار للطائی وتشکیکه لقضیة العنکبوت والحمامة والبیضتین .
6_ رد الشیخ القرضاوی علی کتاب الغار للشیخ نجاح الطائی وکتاب : هل أغتیل النبی للشیخ نجاح الطائی فی قناة الجزیرة القطریة ونشره فی الانترنت.
یقول علاء الدین البصیر عن الشیخ نجاح الطائی فی کتابه الرد الشافی ص 89 طبع مرکز التنویر للدراسات – القاهرة , مصر :
نجد الجمهوریة الاسلامیة التی تتباکی علی الوحدة الاسلامیة تحتفی بهذا المفکر العملاق وتعمل علی استضافته عبر وسائلها الاعلامیة .
الجواب:
هذا الکتاب الوهابی کان ردا علی کتاب الغار للدکتور المحقق نجاح الطائی اضطر الوهابیون الی کتابته نتیجة للاقبال الواسع علی کتاب الطائی والادلة الصحیحة فیه من کتب البخاری ومسلم وابن ماجة ومالک بن أنس
ص: 161
(المدونة الکبری ) وکتاب البیهقی والمحلی لابن حزم ومفسر السنة القرطبی بأن صاحب الغار کان دلیل العرب عبد الله بن أریقط ولیس ابا بکر .
کل تلک الکتب کذَّبت حضور ابی بکر فی الغار واثبتت هجرته الی المدینة مع عمر وعبد الله بن عمر وباقی المهاجرین .لذا لم یناقش علاء الدین البصیر تلک النصوص الصحیحة لانها تبین بعلم وواقعیة وجود ابی بکر فی المدینة , وقد اقتنع بها نفسه فاختار طریق التهجمات الجاهلیة والسب والکذب والافتراء علی المفکر نجاح الطائی .وهو رد غیر علمی وغیر اسلامی بل هو رد أموی وهابی جاهلی بعید عن العلم والاسلام . وهو یبین فضیحة الوهابیین الذین یتوسلون بالتکفیر والافتراء فی الرد علی کل حدیث صحیح .
کتاب المستبصر محمد الصینی بیّن فیه حرکة العلم عند علماء الطائفة الحقة الشیعة من الکلینی الی نجاح الطائی . ذکر فیه حرکة رموز الشیعة المفید والطوسی وخواجة نصیر الدین الطوسی والطبرسی والحلی والخمینی والصدر وغیرهم الکثیر من الاعلام ثم أَنتهی بمجدِّد السیرة النبویة نجاح الطائی الذی کذب علمیا ما خطه المتآمرون وتشیع الکثیر من السنة علی کتبه .
ص: 162
فقد استطاع تفنید الاکاذیب التی بناها الامویون وباقی النواصب بأدلة علمیة أکادیمیة .
بینما انطلت هذه الاکاذیب والافتراءات علی علماء الفریقین السنة والشیعة فی نسب الامام جعفر الصادق علیه السلام .
ذکر الکلینی روایة لرجل من الواقفة تقول قال الامام علیعلیه السلام فی مسجد الکوفة :لا تزوجوا ابنی الحسن فانه مطلاق .
تمکن المفسر نجاح الطائی من تفنیدها لمخالفتها لایة التطهیر القرآنیة .وفنّد الدکتور نجاح الطائی روایة الکلینی فی انتساب الامام الصادق
لابی بکر علمیاً قائلا .
تضعیف السند:
1_انها روایة خارجی معاد لاهل البیت اولا .
ولا یمکن للعلماء الاخذ بروایة خارجی معاد للدین ومخالف للائمة ومجاهر بعداوته لاهل البیت ومشهور بالکذب .
2_وثانیا : مخالفتها للقرآن .
اذ جاء فی القرآن :{وتقلبک فی الساجدین} .
أهل البیت من شجرة واحدة فیهم نزلت آیة التطهیر وآیة الصادقین وآیة المباهلة وسورة النور فهم نفس النبی صلی الله علیه واله ونور واحد وسلسلة ذهبیة وهم العروة الوثقی والصراط المستقیم .
فهل یمکن القول بطهارة أمهات بعض الائمة فقط ألیس هذا مخالف للقرآن والحدیث والعرف والعقل والاجماع ؟
ص: 163
3_ ومخالفتها للحدیث الصحیح ثالثا .
فی زیارة الوارث لأبی عبد الله الحسین علیه السلام قال الصادق علیه السلام:
( أشهد أنّک کنت نوراً فی الأصلاب الشامخة والأرحام المطهّرة ، لم تُنجّسک الجاهلیةُ بأنجاسها ، ولم تُلبسک من مُدلهمّات ثیابها ...) ((1)) .
یقوم المستبصرون فی شبه جزیرة العرب وباقی البلدان بهدایة الناس الی ولایة آل البیت بواسطة الکتب فقط , لان الحکومات الوهابیة تمنع الحدیث عن التشیع وتقتل الحریة وتحارب العلم وعبر ثلاث مراحل:
1 – المرحلة الاولی: کتاب ثم اهتدیت – للدکتور التیجانی المستبصر الکتاب الذی هدی الکثیر الی التشیع
فان لم یستبصر فیُعطی کتاب المراجعات .
2 – المرحلة الثانیة: کتاب المراجعات – للسید عبد الحسین شرف الدین وهو مجموعة رسائل بین زعیم الشیعة وزعیم جامعة الازهر تبین أحقیة
ص: 164
مذهب أهل البیت وقد هدی الکثیر الی التشیع .وان لم یتشیع فیُعطی کتب المرحلة الثالثة .
3 – المرحلة الثالثة والاخیرة:
کتب الدکتور نجاح الطائی القائمة علی منهجین علمیین: أولا: تفنید وتکذیب مدرسة الامویین .وثانیا: تصحیح مدرسة أهل البیت الطائفة الحقة من بین ثلاث وسبعین طائفة .حیث یُعطی القاریء کتب نجاح الطائی وعلی رأسها کتاب: هل أغتیل النبی و لماذا شخَّصَ البخاری قتلة النبی ؟ وکتاب صاحب الغار و البخاری ومالک والقرطبی کذبوا حضور ابی بکر فی الغار ویهود بثوب الاسلام ولیال یهودیة ونظریات الشیخین .وقد نجحت هذه
المراحل الثلاث فی استبصار الکثیر من الناس . ولم یتوفق للتشیع الا المتَّقون .
الشیخ نجاح الطائی الولادة والدراسة والعمل
الشیخ نجاح عطا عبد محمد الطائی من موالید مدینة الکوت فی العراق 1955 م وعشیرة الطائی اول من شارک فی وضع حجر الاساس لمدینة الکوت .وتخرج من الثانویة سنة 1973 م وکان لفترة فی
جامعة بغداد کلیة الاداب ثم هاجر خارج العراق نتیجة للضغط الصدامی البعثی .
وفی ایران بدأ الدراسة الحوزویة الدینیة سنة 1980 م وأکمل دراسته العالیة فی العلوم الحوزویة فی مدینة قم عند کبار العلماء والمراجع منهم المرجع الشیخ اللنکرانی والمرجع الشیخ نوری همدانی والمرجع السید
ص: 165
محمد الشاهرودی والمرجع الشیخ ناصر مکارم شیرازی والمرجع الشیخ الوحید الخراسانی . وحصل علی شهادة الدکتوراه من الحوزة الفیضیة القمیة الشهیرة برقم( 18047 . 4 ) سنة 2004 م . ثم حصل علی شهادة الدکتوراه الثانیة من جامعة المصطفی العالمیة برقم(38315) سنة 1385 هجریة شمسیة , 2006 م . وکانت له نشاطات واسعة فی التبلیغ فی الصین والیابان وبریطانیا .وفی مجال العلوم العقائدیة والتفسیریة والانساب والفقه والسیرة والحدیث له کتب کثیرة (1000) کتاب ألفها طبع القسم الاکبر منها والباقی فی طریقه للطبع والنشر انشاء الله تعالی .وقد دوّن مراجع الشیعة الکبار تأییدهم لکتب الدکتور الطائی داعین المسلمین للاستفادة منها فی شتی النواحی الاکادیمیة والحوزویة .
وکتب الدکتور نجاح الطائی الکثیرة والمصححة للسیرة تضعه فی موضع المجدد للسیرة النبویة الشریفة فهو الذی أبطل علمیا الاراء غیر الصحیحة السائدة بین المسلمین منها: 1 – حضور ابی بکر فی الغار والهجرة قال الدکتور التیجانی عنه: قرأته واعجبت به 2 _ وکذب مقتل النبی بسم خیبر وبیّن مقتله بید الاربعة فی کتابه: هل اغتیل النبی 3 _ وبیّن مقتل ابی بکر وحکومته بید عمر وعثمان الذین ورثا سلطانه 4_کذّب ذبح الرسول أسری بنی قریظة الیهود بل حررهم الی خیبر 5 _ کذّب تسمیة الائمة أولادهم باسماء رجال السقیفة 6_ أثبت وجود بنت واحدة للنبی باسم فاطمة الزهراء مکذبا کون عثمان صهرا للنبی 7_ وکذّب زواج عمر من أم کلثوم بنت فاطمة بنت محمد صلی الله علیه واله لانه کانت لفاطمة بنت واحدة
ص: 166
هی زینب کنیتها أم کلثوم 8 _ وبیّن مشارکة معاویة فی اغتیال الامام علی عبر ابن ملجم الاموی شارکه الاشعث بن قیس الخارجی ووردان الخاجی 9 _ وکذّب لقب الانزع البطین من القاب الامام علیعلیه السلام بل هو من القاب معاویة فهو البطین 10_ وکذّب لقب أبی تراب للامام علی علیه السلام بل هو لقب أموی اختلقه أبو هریرة الاموی له 11 _ وأثبت علمیا احراق عمر للحدیث النبوی ومکتبة الاسکندریة فی مصر وکتب الفرس فی بغداد 12 _ وکذّب تحریم الخمر فی المدینة وأثبت التحریم أول البعثة 13 _ ودوّنَ لاول مرة بیعة الرضوان المنسیة للامام علی 15_ وبین إسم علی علیه السلام فی القرآن الکریم 16_ وذکر النبی لاسماء الائمة وله عشرات الابحاث الجدیدة الاخری التی أثبتها علمیا أکادیمیا . 17_ وأبطل علمیاً انتساب الامام الصادق علیه السلام لابی بکر . وقد حصلت کتبه علی المرتبة الاولی فی القراءة فی العالم العربی لسنوات عدیدة .
یتداول البائعة الجائلون فی أتوبیسات النقل العام ومترو ...www.al_taei.com. index.php?id=newsnid=5 _ Cached
فی الأتوبیسات والمترو بجنیه واحد. کتاب شیعی یتهم أبو بکر وعمر بمحاولة اغتیال ... لمؤلف یدعی نجاح الطائی، یبلغ سعر النسخة الواحدة
ص: 167
منه جنیها، ویقوم ببیعه شیوخ ...www.awda_dawa.com. pages.php?ID=8631 _ Cached
هل سم الصحابةُ النبی: 17 حزیران (یونیو) 2010_ یتداول البائعة الجائلون فی أتوبیسات النقل العام ومترو الأنفاق، کتابا ... لمؤلف یدعی نجاح الطائی، یبلغ سعر النسخة الواحدة منه جنیها، ویقوم ...www.coptichistory.org. new_page_3035.htm _ Cached _ Similar
کتاب مصری جدید یباع فی المترو والأتوبیسات المنتدی الاعلامی. ... عنوان "هل اغتیل النبی محمد" لمؤلف یدعی نجاح الطائی.www.s_elhob.com. vb. showthread.php?t=1561 _ Cached
مصر. فی الأتوبیسات والمترو بجنیه واحد. کتاب شیعی یتهم أبوبکروعمر .
فی الأتوبیسات والمترو بجنیه واحد. کتاب... لمؤلف یدعی نجاح الطائی، یبلغ سعر النسخة الواحدة منه جنیها، ویقوم ببیعه شیوخ www.ahlalhdeeth.com. vb. archive. index.php. t_137124.html _ Cached Get more discussion results
مصر. فیالأتوبیساتوالمترو بجنیه واحد www.al3nabi.com. vb. f2. t102784.html _ Cached
ص: 168
یتداول البائعة الجائلون فی أتوبیسات النقل العام ومترو الأنفاق، کتابا شیعیا یتضمن افتراءات بحق الصحابیین أبو بکر الصدیق وعمر بن الخطابزاعما قیامهما بمحاولة لاغتیال النبی صلی الله علیه واله . الکتاب الذی یحمل عنوان: "هل اغتیل النبی محمد؟" لمؤلف یدعی نجاح الطائی، یبلغ سعر النسخة الواحدة منه جنیها، ویقوم ببیعه شیوخ وشباب فی محطات مترو أنفاق جمال عبد الناصر ومبارک والسیدة زینب والعتبة ودار السلام، وفی أتوبیسات النقل العام بمنطقة شبرا والسیدة زینب ورمسیس والعتبة وخلوصی.
ویتضمن الکتاب الذی حصلت "المصریون"
علی نسخة منه افتراءات وادعاءات معیبة، ومنها أن یهود خیبر بریئون من دس السم للرسول صلی الله علیه وسلم، لأن الفارق الزمنی کان طویلا وأن الرسول لم یأکل الطعام المسموم.
وزعم أن إعلام السلطة (الصحابة) حاولوا إلقاء المسئولیة علی أهل خیبر، وادعی أن ثالث الخلفاء الراشدین عثمان بن عفان فر من بیعة الحدیبیة، وأن عمر بن الخطاب حاول تمزیق المعاهدة وطالب بقتل مبعوث قریش. وادعی أیضا أن البعض کان یخاف من وصول الإمام علی ابن أبی طالب – کرم الله وجهه_ للخلافة، لأن ذلک یجعل بنی هاشم مسیطرین علی الحکم، ویحرم قریشا من الخلافة مما جعل البعض یتحرک لقتل النبی قبل انتقال الحکم إلی علی بن أبی طالب، علی حد افتراءاته.
ومن المزاعم الواردة فی الکتاب أیضا، أن الرسول لما شعر بدنو أجله، أخبر زوجه أم المؤمنین عائشة بنت أبی بکر بأنه یقترب من تنصیب علی بن أبی طالب خلیفة
ص: 169
للمسلمین، فأخبرت عائشة حفصة بما قاله الرسول فقامت کلتاهما بإخبار أبویهما أبو بکر وعمر. وعلی حد ادعاءات الکاتب الشیعی، اجتمع الصحابیان، وأرسلا إلی جماعة "المنافقین" فاتفقوا علی أن ینفروا علی النبی ناقته علی عقبة العریس لقتله وقد صنعوا ذلک فی غزوة تبوک فصرف الله الشر عنه. وجاء أیضا أن أبی بکر وعمر وعثمان وعبد الرحمن بن عوف امتنعوا عن الذهاب فی حملة أسامة فی حیاة الرسول، وهذا یبین إصرار قریش علی عصیان أمر الرسول وخوفهم من مقابلة الروم، حسب زعمه. وزعم الکاتب أن عائشة هی التی أمرت أباها أن یؤم المسلمین فی الصلاة فغضب الرسول وجاء إلی الصلاة متکئا علی علی بن أبی طالب وصلی بالناس.
وجاء أیضا أن عصبة قریش امتنعت عن حضور مرسم غسله، وذهبوا إلی سقیفة بنی سعادة لإجراء مراسم بیعة أبی بکر کما امتنع أبو عبیدة بن الجراح أمین الأمة عن حفر قبر الرسول لحضور المراسم.
وادعی أن عصبة قریش هاجمت بیت فاطمة الزهراء ابنة الرسول صلی الله علیه وسلم وحاولوا قتلها مع أبیها، ویقول أیضا بعد اشتداد حدة الصراع بین النبی وبین حزب قریش (أبو بکر وعمر وعائشة وحفصة)، وزعم أن النبی تمنی موت عائشة، وأن النبی بعدما سقوه وصف عملهم بالشیطانی. ومضی فی مزاعمه قائلا، بعد "سم" الرسول وقبل وفاته، قالت عائشة ذهب الرسول إلی البقیع ثم التقته فقال: ویحها لو تستطیع ما فعلت هذا، وهو ما یعتبره الکاتب الشیعی دلیلا واضحا علی إقدامها علی ارتکاب فعل خطیر مشابه لفعل معرکة الجمل لصالح أبیها. وقد تناول الکاتب ذکر أفعال أخری مخالفة للحقائق التاریخیة. المصدر: (المصریون) 13 _ 5 _ 2008 .
ص: 170
اسم الکتاب , الکافی فی الفقه* اسم المؤلف , أبو الصلاح الحلبی قدس سره , * سنة الوفاة , 447 ه , * المجلدات , 1* تحقیق , الشیخ رضا أستادی , * الناشر , مکتبة أمیر المؤمنین علیه السلام
إصفهان 1403 ه 24
اسم الکتاب , وقعة الجمل , المؤلف , ضامر بن شدقم بن علی الحسینی المدنی , سنة الوفاة , بعد 1082 , تحقیق , السید تحسین آل شبیب الموسوی , الطبعة , الاولی 1420 , المطبعة , محمد , المجلدات , 1 الناشر , المحقق , 1264
اسم الکتاب , الفصول المهمة فی أصول الأئمة , المؤلف , الحر العاملی , سنة الوفاة , 1104 ه- تحقیق , محمد بن محمد حسین القائینی , المطبعة , نگین قم , الطبعة , الاولی 1418 ه- المجلدات , 3 , الناشر , مؤسسة معارف اسلامی امام رضاعلیه السلام , 1267
اسم الکتاب , الفصول المهمة فی أصول الأئمة , المؤلف , الحر العاملی , سنة الوفاة , 1104 ه- تحقیق , محمد بن محمد حسین القائینی , المطبعة , نگین قم الطبعة , الاولی 1418 ه- , المجلدات , 3 الناشر , مؤسسة معارف اسلامی امام رضاعلیه السلام , 1268
اسم الکتاب , الفصول المهمة فی أصول الأئمة , المؤلف , الحر العاملی , سنة الوفاة , 1104 ه- تحقیق , محمد بن محمد حسین القائینی , المطبعة , نگین قم الطبعة , الاولی 1418 ه- , المجلدات , 3 , الناشر , مؤسسة معارف اسلامی امام رضاعلیه السلام 1269
ص: 171
اسم الکتاب , حلیة الابرار فی احوال محمد وآله الاطهار , المؤلف , السید هاشم البحرانی , سنة الوفاة , 1107 ه- تحقیق , الشیخ غلام رضا مولانا البحرانی , المطبعة , بهمن , الطبعة , الاولی 1411 المجلدات , 2 , الناشر , مؤسسة المعارف الاسلامیة , 1271
اسم الکتاب , مدینة المعاجز , المؤلف , السید هاشم البحرانی سنة الوفاة , 1107 ه- , التحقیق , الشیخ عزة الله المولائی الهمدانی , المطبعة , بهمن , المجلدات , 8 , الطبعة , الاولی 1413 ه ق , الناشر , مؤسسة المعارف الاسلامیة , 1272
اسم الکتاب , بحار الانوار , المؤلف , محمد باقر المجلسی سنة الوفاة , 1111 هج - , المطبعة , مؤسسة الوفاء , الطبعة , الثانیة المصححة 1403 ه , 1983 م المجلدات , 110 , الناشر , دار احیاء التراث العربی –بیروت .
اسم الکتاب , العوالم , الامام الحسینعلیه السلام , المؤلف , الشیخ عبدالله البحرانی , سنة الوفاة , 1130 ه- , المجلدات , 1 , الطبعة , الاولی 1407 ه- , المطبعة , امیر , قم التحقیق , مدرسة الامام المهدی ( عج) , 1392
اسم الکتاب , الغدیر , اسم المؤلف , الشیخ عبد الحسین الامینی
سنة الوفاة , 1392 ه- , المطبعة , دارلکتاب العربی , بیروت
الطبعة , 1379 ه , المجلدات , 12 , الناشر , دار الکتاب العربی , بیروت 1417 * اسم الکتاب , مستدرک سفینة البحار , * اسم المؤلف , شیخ علی النمازی الشاهرودی سنة الوفاة , 1405 , * تحقیق , الشیخ حسن بن علی النمازی * الطبعة , 1419 , * المجلدات , 10 , * الناشر , مؤسسة النشر الاسلامی لجماعة المدرسین بقم المشرفة 1430
اسم الکتاب , المسند , المؤلف , الامام الشافعی سنة الوفاة , 204 ه , التحقیق , مطبعة بولاق الامیریة والنسخة المطبوعة فی بلاد الهند المطبعة , دار الکتب العلمیة بیروت , المجلدات , 1 الناشر , دار الکتب العلمیة بیروت , لبنان , 1497
ص: 172
اسم الکتاب , فضائل الصحابة , المؤلف , احمد بن شعیب النسائی , سنة الوفاة , 303 ه-ج , المجلدات , 1 , المطبعة , دار الکتب العلمیة بیروت , لبنان الناشر , دار الکتب العلمیة بیروت , لبنان , 1498
اسم الکتاب , مسند أحمد , المؤلف , الامام أحمد بن حنبل , سنة الوفاة , 241 ه- , الطبعة , دار صادر , بیروت , المجلدات , 6 , الناشر , دار صادر , بیروت , 1499
اسم الکتاب , سنن الدارمی , المؤلف , عبد الله بن بهرام الدارمی سنة الوفاة , 255 ه- , المجلدات , 2 , الناشر , مطبعة الاعتدال , دمشق 1505
اسم الکتاب , صحیح البخاری , المؤلف , محمد بن إسماعیل البخاری سنة الوفاة , 256 ه- , المطبعة , دار الفکر , بیروت , الطبعة , طبعة بالاوفست عن طبعة دار الطباعة العامرة باستانبول , 1401 ه , المجلدات , 8 , الناشر , دار الفکر , بیروت 1507
اسم الکتاب , صحیح البخاری , المؤلف , محمد بن إسماعیل البخاری
سنة الوفاة , 256 ه- , المطبعة , دار الفکر , بیروت الطبعة , طبعة بالاوفست عن طبعة دار الطباعة العامرة باستانبول , 1401 ه المجلدات , 8 , الناشر , دار الفکر , بیروت , 1508
اسم الکتاب , صحیح مسلم , المؤلف , مسلم ابن الحجاج النیسابوری , سنة الوفاة , 261 ه- المجلدات , 8 , الناشر , دار الفکر , بیروت , 1515
اسم الکتاب , سنن ابن ماجة , المؤلف , محمد بن یزید القزوینی , سنة الوفاة , 275 ه- التحقیق , محمد فؤاد عبد الباقی , المجلدات , , , الناشر , دار الفکر , بیروت , 1523
اسم الکتاب , سنن أبی داود , المؤلف , سلیمان بن الاشعث السجستانی سنة الوفاة , 275 ه- , المجلدات , 2 , التحقیق , سعید محمد اللحام , المطبعة , دار الفکر , بیروت الطبعة , الاولی 1410 ه- , 1990 م , الناشر , دار الفکر , بیروت 110 , 1525
ص: 173
اسم الکتاب , سنن أبی داود , المؤلف , سلیمان بن الاشعث السجستانی سنة الوفاة , 275 ه- , المجلدات , 2 , التحقیق , سعید محمد اللحام , المطبعة , دار الفکر , بیروت الطبعة , الاولی 1410 ه- , 1990 م , الناشر , دار الفکر , بیروت 110 1526
اسم الکتاب , سنن الترمذی , المؤلف , محمد بن عیسی الترمذی , سنة الوفاة , 279 ه- , التحقیق , عبد الوهاب عبد اللطیف , المطبعة , دار الفکر , المجلدات , الناشر , دار الفکر , بیروت 1403 , 1527
اسم الکتاب , سنن الترمذی , المؤلف , محمد بن عیسی الترمذی سنة الوفاة , 279 ه- , التحقیق , عبد الرحمن محمد عثمان , المطبعة , دار الفکر , الطبعة , الثانیة , 1403 ه المجلدات , 5 , الناشر , دار الفکر , بیروت 1403 , 1528 1532
اسم الکتاب , سنن النسائی , المؤلف , احمد بن شعیب النسائی سنة الوفاة , 303 ه- , المجلدات , 8 الطبعة , الاولی , 1348 ه 1930 م , الناشر , دار الفکر , بیروت , 1533
اسم الکتاب , سنن النسائی , المؤلف , احمد بن شعیب النسائی , سنة الوفاة , 303 ه- لمجلدات , 8 , الطبعة , الاولی , 1348 ه 1930 م الناشر , دار الفکر , بیروت , 1534
اسم الکتاب , سنن النسائی , المؤلف , احمد بن شعیب النسائی سنة الوفاة , 303 ه- , المجلدات , 8 , الطبعة , الاولی , 1348 ه 1930 م , الناشر , دار الفکر , بیروت , 1535
اسم الکتاب , مستدرک الحاکم , المؤلف , محمد بن محمد الحاکم النیسابوری سنة الوفاة , 405 ه-ج , التحقیق , الدکتور یوسف المرعشلی , المجلدات , 4 , الناشر , دار المعرفة , بیروت 1406 , 1540
اسم الکتاب , السنن الکبری , المؤلف , أحمد بن الحسین بن علی البیهقی سنة الوفاة , 458 ه- , المطبعة , دار الفکر , المجلدات , 10 , الناشر , دار الفکر , بیروت 1544
ص: 174
اسم الکتاب , صحیح مسلم بشرح النووی , المؤلف , النووی , الوفاة , 676 المجلدات , 18 , الطبعة , الثانیة , 1407 ه , الناشر , دار الکتاب العربی , بیروت , 1554
اسم الکتاب , صحیح مسلم بشرح النووی , المؤلف , النووی , الوفاة , 676 , المجلدات , 18 , الطبعة , الثانیة , 1407 ه , الناشر , دار الکتاب العربی , بیروت , 1557
اسم الکتاب , مجمع الزوائد ومنبع الفوائد , المؤلف , نور الدین الهیثمی ابن حجر المکی , سنة الوفاة , 807 هج
, المطبعة , دار الکتب العلمیة , الطبعة , 1408 ه- , 1988 م , المجلدات , 10 , الناشر , دار الکتب العلمیة , بیروت , لبنان , 1573
اسم الکتاب , فتح الباری شرح صحیح البخاری , المؤلف , الامام ابن حجر العسقلانی , سنة الوفاة , 852 ه- , المطبعة , دار المعرفة للطباعة والنشر , بیروت , لبنان
الطبعة , الثانیة , المجلدات , 13 , الناشر , دار المعرفة للطباعة والنشر بیروت , لبنان , 1584
اسم الکتاب , شرح سنن النسائی , المؤلف , عبد الرحمن السیوطی , الوفاة , 911 هج , التحقیق , عبد الفتاح , الطبعة , الثانیة 1406 , المجلدات , 8 , الناشر , دار احیاء التراث العربی , بیروت 1602
اسم الکتاب , تحفة الاحوذی فی شرح الترمذی , المؤلف , المبارکفوری , الوفاة , 1353 الطبعة , الاولی 1410 ه- , المطبعة , دار الکتب العلمیة , المجلدات , 10 , الناشر , دار الکتب العلمیة . بیروت , 1618
اسم الکتاب , عون المعبود شرح سنن أبی داود , المؤلف , محمد شمس الحق العظیم آبادی , سنة الوفاة , 1329 , الطبعة , الثانیة 1415 ه- , المطبعة , دار الکتب العلمیة , المجلدات , 14 , الناشر , دار الکتب العلمیة . بیروت , 1628
ص: 175
اسم الکتاب , الفتنة ووقعة الجمل , المؤلف , سیف بن عمر الضبی الاسدی سنة الوفاة , 200 ه- , التحقیق , أحمد راتب عرموش , الطبعة , الاولی 1391 , الناشر , دار النفائس , بیروت , 1649
اسم الکتاب , مسند أبی داود الطیالسی , المؤلف , أبی داود الطیالسی , الوفاة , 204 , المجلدات , 1 , الناشر , دار الحدیث , بیروت 1650
اسم الکتاب , مصنف عبد الرزاق , اسم المؤلف , أبی بکر عبد الرزاق سنة الوفاة , 211 ه- , المجلدات , 11 , التحقیق , حبیب الرحمن الاعظمی , الناشر , المجلس العلمی 1652
اسم الکتاب , المصنف , اسم المؤلف , ابن ابی شیبة الکوفی , سنة الوفاة , 235 ه- , التحقیق , سعید محمد اللحام , الطبعة , الاولی، 1409 ه- , المطبعة , دار الفکر , المجلدات , 8 , الناشر , دار الفکر , 1669
اسم الکتاب , مسند ابن راهویه , المؤلف , اسحاق بن ابراهیم بن مخلد الحنطلی المروزی سنة الوفاة , 238 ه- , التحقیق , الدکتور عبدالغفور عبدالحق حسین برد البلوسی المطبعة , مکتبة الایمان , الطبعة , الاولی 1412 ه- 1991 م , المجلدات , 5 , الناشر , مکتبة الایمان , المدینة المنورة 1678
اسم الکتاب , الأدب المفرد , المؤلف , محمد بن إسماعیل البخاری , الوفاة , 256 , الطبعة , الثالثة , 1409 , 1989 , التحقیق , محمد فؤاد عبد الباقی , المجلدات , 1 الناشر والمطبعة , مؤسسة الکتب الثقافیة , 1687
اسم الکتاب , جزء ابن عاصم الثقفی , المؤلف , محمد بن عاصم بن عبد الله الثقفی الأصبهانی , سنة الوفاة , 262 ه- , التحقیق , مفید خالد عید , الطبعة , الاولی , 1409 , الناشر دار العاصمة , الریاض , 1691
اسم الکتاب , کتاب السنة , المؤلف , عمرو بن أبی عاصم الضحاک , سنة الوفاة , 287 ه- , التحقیق , محمد ناصر الدین الالبانی , المطبعة , المکتب الاسلامی , بیروت
ص: 176
لبنان , الطبعة , الثالثة , 1413 ه- 1993 مالمجلدات , 1 , الناشر , المکتب الاسلامی , بیروت لبنان 1725
اسم الکتاب , السنن الکبری , المؤلف , أبی عبدالرحمن أحمد بن شعیب النسائی
سنة الوفاة , 303 ه- , التحقیق , دکتور عبدالغفار سلیمان البنداری وسید کسروی حسن , المطبعة , دار الکتب العلمیة بیروت , لبنان الطبعة , الاولی 1411 ه , 1991 م
المجلدات , 6 , الناشر , دار الکتب العلمیة بیروت , لبنان , 1734
اسم الکتاب , مسند أبو یعلی الموصلی , المؤلف , أحمد بن علی بن المثنی التمیمی , سنة الوفاة , 307 ه- , التحقیق , حسین سلیم أسد , المطبعة , دار المأمون للتراث , المجلدات , 13 , الناشر , دار المأمون للتراث 1741
اسم الکتاب , صحیح ابن خزیمة , المؤلف , أبی بکر محمد بن اسحاق بن خزیمة السلمی النیسابوری , سنة الوفاة , 311 ه- , المجلدات , 4 , التحقیق , دکتور محمد مصطفی الاعظمی المطبعة , المکتب الاسلامی , الطبعة , الثانیة 1412 ه- , المجلدات , 4 الناشر , المکتب الاسلامی , 1758
اسم الکتاب , صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان , المؤلف , علاء الدین علی بن بلبان الفارسی ( محمد بن حبان بن أحمد ) , سنة الوفاة , 739 ه- ( 354 ه- ) , التحقیق , شعیب الارنؤوط , المطبعة , مؤسسة الرسالة , الطبعة , الثانیة 1414 ه- , 1993 م , المجلدات , 16 الناشر , مؤسسة الرسالة , 1780
اسم الکتاب , المعجم الصغیر للطبرانی , المؤلف , سلیمان بن أحمد بن أیوب اللخمی الطبرانی , سنة الوفاة , 360 ه- , المطبعة , دار الکتب العلمیة , بیروت , المجلدات , 2 الناشر , دار الکتب العلمیة , بیروت , 1803
اسم الکتاب , المعجم الاوسط , المؤلف , سلیمان بن أحمد بن أیوب اللخمی الطبرانی , سنة الوفاة , 360 ه- , التحقیق , إبراهیم الحسینی , المطبعة , دار الحرمین , المجلدات , 9 الناشر , دار الحرمین , 1805
ص: 177
اسم الکتاب , المعجم الکبیر , المؤلف , سلیمان بن أحمد بن أیوب اللخمی الطبرانی , سنة الوفاة , 360 ه- , التحقیق , حمدی عبد المجید السلفی , ط دار احیاء التراث العربی , الطبعة , الثانیة , المجلدات , 25 , الناشر , مکتبة ابن تیمیة , القاهرة , 1816
اسم الکتاب , مسند الشامیین , المؤلف , سلیمان بن أحمد بن أیوب اللخمی الطبرانی سنة الوفاة , 360 ه- , التحقیق , حمدی عبد المجید السلفی , المطبعة , , مؤسسة الرسالة , بیروت , , الطبعة , الثانیة 1417 ه , 1996 م , المجلدات , 4 , , الناشر , مؤسسة الرسالة , بیروت 1834
اسم الکتاب , سنن الدارقطنی , المؤلف , علی بن عمر الدارقطنی سنة الوفاة , 385 ه- , التحقیق , مجدی بن منصور بن سیدالشوری , المطبعة , دار الکتب العلمیة بیروت , لبنان , الطبعة , الاولی , 1417 ه , 1996 م , المجلدات , 4 , الناشر , دار الکتب العلمیة بیروت , لبنان 1848
اسم الکتاب , سنن الدارقطنی , المؤلف , علی بن عمر الدارقطنی
سنة الوفاة , 385 ه- , التحقیق , مجدی بن منصور بن سیدالشوری
المطبعة , دار الکتب , العلمیة بیروت , لبنان , الطبعة , الاولی , 1417 ه , 1996 م , المجلدات , 4 , الناشر , دار الکتب العلمیة بیروت , لبنان 1849
اسم الکتاب , کتاب دلائل النبوة , المؤلف , إسماعیل بن محمد بن الفضل التیمی الأصبهانی , سنة الوفاة , 535 ه- , التحقیق , محمد محمد الحداد الطبعة , الاولی , 1409 , المجلدات , 1 , الناشر , دار طیبة , الریاض 1879 ,
اسم الکتاب , شرح نهج البلاغة , المؤلف , ابن ابی الحدید , سنة الوفاة , 656 ه- , التحقیق , محمد ابوالفضل ابراهیم , المطبعة , منشورات مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی , المجلدات , 20 , الناشر , دار احیاء الکتب العربیة 1896
اسم کتاب , نصب الرایة لاحادیث الهدایة , المؤلف , جمال الدین الزیعلی , سنة الوفاة , 762 ه , التحقیق , أیمن صالح شعبانی , الطبعة , الاولی 1415 ه , 1995 م
ص: 178
المطبعة , دار الحدیث , قاهرة , المجلدات , 6 الناشر , دار الحدیث , 1923
اسم الکتاب , سلسلة الذهب فیما رواه الشافعی عن مالک عن نافع عن ابن عمر
المؤلف , أحمد بن علی بن محمد بن حجر العسقلانی سنة الوفاة , 852 ه- , المجلدات , 1 , التحقیق , د . عبد المعطی أمین قلعه جی , 1934
اسم الکتاب , الجامع الصغیر , المؤلف , جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی , سنة الوفاة , 911 , الطبعة , الاولی 1401 ه- , المطبعة , دار الفکر .
المجلدات , 2 , الناشر , دار الفکر . بیروت , 1936
اسم الکتاب , کنز العمال , المؤلف , المتقی الهندی , سنة الوفاة , 975 ه- , التحقیق , الشیخ بکری حیانی،
الشیخ صفوة السقا , المطبعة , مؤسسة الرسالة، بیروت، لبنان , المجلدات , 16 , الناشر , مؤسسة الرسالة، بیروت، لبنان , 1940
اسم کتاب , فیض القدیر شرح الجامع الصغیر , المؤلف , محمد عبدالروؤف المناوی , سنة الوفاة , 1331 , تحقیق , احمد عبد السلام , الطبعة , الاولی , 1415 ه , المطبعة , دار الکتب العلمیة , المجلدات , 6 , الناشر , دار الکتب العلمیة . بیروت 1960
اسم کتاب , کشف الخفاء ومزیل الالباس , المؤلف , اسماعیل بن محمد العجلونی الجراحی سنة الوفاة , 1162 الطبعة , الثانیة 1408 ه , المجلدات , 2 الناشر , دارالکتب العلمیة , 1966
اسم الکتاب , فتح الملک العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی علیه السلام .
المؤلف , أحمد بن الصدیق المغربی , سنة الوفاة , 1380 ه- , التحقیق , محمد هادی الامینی , المجلدات , 1 , الناشر , مکتبة امیرالمؤمنین , اصفهان , 1972
اسم الکتاب , اضواء علی السنة المحمدیة , المؤلف , الشیخ محمود ابو ریه , سنة الوفاة , معاصر , المطبعة , دار الکتاب الاسلامی , المجلدات , 1 , 1986
اسم الکتاب , التفسیر , المؤلف , المنسوب إلی ( الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکریعلیه السلام ) , سنة الوفاة , 260 , تحقیق , مدرسة الامام المهدیعلیه السلام ,
ص: 179
الطبعة , الاولی 1409 , المطبعة , مهر , قم المقدسة , المجلدات , 1 , الناشر , مدرسة الامام المهدیعلیه السلام قم المقدسة 2005
اسم الکتاب , التفسیر العیاشی , المؤلف , النضر محمد بن مسعود بن عیاش السلمی السمرقندی , سنة الوفاة , 320 , تحقیق , الحاج السید هاشم الرسولی المحلاتی
المطبعة , المکتبة العلمیة الاسلامیة , المجلدات , 2 الناشر , المکتبة العلمیة الاسلامیة . تهران , 2006
اسم الکتاب , تفسیر القمی , المؤلف , لابی الحسن علی بن ابراهیم القمی سنة الوفاة قالوا سنة 307 هج والصحیح سنة 329 هج , المصحح , السید طیب الجزائری , الطبعة , الثالثة 1404 , المطبعة , مؤسسة دار الکتاب المجلدات , 2 , الناشر , مؤسسة دار الکتاب . قم , 2008.
اسم الکتاب , تفسیر فرات الکوفی , المؤلف , ابی القاسم فرات بن ابراهیم بن فرات الکوفی , سنة الوفاة , 352 هج , تحقیق , محمد کاظم , الطبعة الاولی 1410 , المطبعة , التابعة لوزارة الثقافة والارشاد الاسلامی , المجلدات , 1 , الناشر , التابعة لوزارة الثقافة والارشاد الاسلامی 2010
اسم الکتاب , التبیان فی تفسیر القرآن , المؤلف , شیخ الطائفة أبی جعفر محمد بن الحسن الطوسی , سنة الوفاة , 460 , تحقیق , أحمد حبیب قصیر العاملی , الطبعة , الاولی 1409 , المطبعة , مطبعة مکتب الاعلام الاسلامی , المجلدات , 10 , الناشر , مکتب الاعلام الاسلامی 2013
اسم الکتاب , مجمع البیان فی تفسیر القرآن _المؤلف , امین الاسلام أبی علی الفضل بن الحسن الطبرسی سنة الوفاة , 560 هج , تحقیق , لجنة من العلماء والمحققین الاخصائیین الطبعة , الاولی 1415 , المجلدات , 10 الناشر , مؤسسة الاعلمی للمطبوعات . بیروت , 2025
ص: 180
اسم الکتاب , تفسیر جامع الجوامع , المؤلف , الشیخ ابی علی الفضل بن الحسن الطبری , سنة الوفاة , ق 6 , تحقیق , مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم الطبعة , الاولی 1418 , المجلدات , 2 الناشر , مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین . بقم 2033
اسم الکتاب , تفسیر الصافی , المؤلف , فیلسوف الفقهاء المولی محسن الفیض الکاشانی سنة الوفاة , 1091 , تحقیق , الشیخ حسین الأعلمی الطبعة , الثانیة 1416 , المطبعة , مؤسسة الهادی , قم المقدسة المجلدات , 5 , الناشر , مکتبة الصدر , تهران 2040
اسم الکتاب , الاصفی فی تفسیر القرآن , المؤلف , المولی محمد محسن الفیض الکاشانی , سنة الوفاة , 1091 ه , تحقیق , مرکز الابحاث والدراسات الاسلامیة
الطبعة , الاولی , 1418 , المطبعة , مکتب الاعلام الاسلامی
المجلدات , 2 , الناشر , مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی 2045
اسم الکتاب , تفسیر نور الثقلین , المؤلف , الشیخ عبد علی بن جمعه العروسی الحویزی , سنة الوفاة , 1112 , تحقیق , السید هاشم الرسولی المحلاتی , الطبعة , الرابعة 1412 , المطبعة , مؤسسة اسماعیلیان , المجلدات , 5 , الناشر , مؤسسة اسماعیلیان . قم , 2047
اسم الکتاب , تفسیر کنز الدقائق , المؤلف , المیرزا محمد المشهدی القمی , سنة الوفاة , نحو 1125 , تحقیق , الحاج آقا مجتبی العراقی , الطبعة , الاولی 1407 , المطبعة , مؤسسة النشر الاسلامی , المجلدات , 2 , الناشر , مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین , 2052
اسم الکتاب , المیزان فی تفسیر القرآن , المؤلف , العلامة السید محمد حسین الطباطائی سنة الوفاة , 1402 , المجلدات , 20 , الناشر , مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة 2062
ص: 181
اسم الکتاب , بحار الانوار فی تفسیر المأثور للقرآن
المؤلف , کاظم المراد خانی , سنة الوفاة , معاصر الطبع , الاولی 1411 , المطبعة , شرکت افست } مساهمة العامة } , مطبعة 17 شهریور , فی طهران , المجلدات , 2 , الناشر , مؤسسة الطور للنشر , 2083
اسم الکتاب , تفسیر القرآن , المؤلف , للامام عبد الرزاق بن همام الصنعانی سنة الوفاة , 211 , تحقیق , الدکتور مصطفی مسلم محمد , الطبعة , الاولی 1410 ه- , المطبعة , مکتبة الرشد , المجلدات , 3 , الناشر , مکتبة الرشد . الریاض , 2094
اسم الکتاب , أحکام القرآن , * اسم المؤلف , إبی بکر أحمد بن علی الرازی الجصاص * سنة الوفاة , 370 , * الطبعة , الاولی 1415 , * المجلدات , 3 , * الناشر , دار الکتب العلمیة . بیروت 2135
اسم الکتاب , شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی آیات النازلة فی اهل البیت ^ . المؤلف , عبید الله بن احمد المعروف بالحاکم الحسکانی ,سنة الوفاة , ق 5 , تحقیق , شیخ محمد باقر محمودی , الطبعة , الاولی 1411 , المجلدات , 2 , الناشر , مجمع أحیاء الثقافة الاسلامیة التابعة لوزارة الثقافة والارشاد الاسلامی 2140
اسم الکتاب , زاد المسیر فی علم التفسیر , المؤلف , أبی الفرج جمال الدین عبدالرحمن بن علی بن محمد الجوزی القرشی سنة الوفاة , 597 هج , تحقیق , محمد بن عبدالرحمن عبدالله الطبعة , الاولی 1407 , المطبعة , دار الفکر , المجلدات , 8 , الناشر , دار الفکر . بیروت , 2143
اسم الکتاب , الجامع لاحکام القرآن , المؤلف , لابی عبد الله محمد بن احمد الانصاری القرطبی , سنة الوفاة , 671 هجریة , الطبعة , 1405 , المطبعة , دار احیاء التراث العربی , المجلدات , 20 , الناشر , مؤسسة التاریخ العربی . بیروت , 2152
ص: 182
اسم الکتاب , تفسیر القرآن العظیم , المؤلف , أبی الفداء إسماعیل ابن کثیر القرشی الدمشقی , سنة الوفاة , 774 هجریة , الطبعة , 1412 , المطبعة , دار المعرفة , المجلدات , 4 , الناشر , دار المعرفة . بیروت , 2175
اسم الکتاب , تفسیر الجلالین ( بهامشه المصحف الشریف بالرسم العثمانی )
المؤلف , جلال الدین المحلی , جلال الدین السیوطی سنة الوفاة , 911 ه , المطبعة , دار المعرفة , المجلدات , 1 , الناشر , دار المعرفة . بیروت 2181
اسم الکتاب , الدر المنثور ( وبهامشه القرآن الکریم مع تفسیر ابن عباس )
المؤلف , جلال الدین السیوطی , سنة الوفاة , 911 ه الطبعة , الاولی 1365 , المطبعة , الفتح . جدة , المجلدات , 6 , الناشر , دار المعرفة , 2182
اسم الکتاب , الدر المنثور ( وبهامشه القرآن الکریم مع تفسیر ابن عباس ) المؤلف , جلال الدین السیوطی سنة الوفاة , 911 ه , الطبعة , الاولی 1365 المطبعة , الفتح . جدة , المجلدات , 6 الناشر , دار المعرفة , 2183
اسم الکتاب , لباب النقول فی أسباب النزول , المؤلف , أبی الفضل جلال الدین السیوطی , سنة الوفاة , 911 , ضطبه وصححه , احمد عبد الشافی المطبعة , دار الکتب العلمیة , المجلدات , 1 , الناشر , دار الکتب العلمیة . بیروت , 2188
اسم الکتاب , تفسیر الثعالبی المسمی بالجواهر الحسان فی تفسیر القرآن المؤلف , عبدالرحمن بن محمد بن مخلوف أبی زید الثعالبی المالکی سنة الوفاة , 875 , تحقیق , الدکتور عبد الفتاح أبو سنة , الشیخ علی محمد معوض , والشیخ , عادل احمد عبد الموجود الطبعة , الاولی 1418 , المطبعة , دار إحیاء التراث العربی , المجلدات , 5 , الناشر , دار إحیاء التراث العربی . بیروت , مؤسسة التاریخ العربی 2190
اسم الکتاب , فتح القدیر ( الجامع بین فنی الروایة والدرایة من علم التفسیر )
ص: 183
المؤلف , محمد بن علی بن محمد الشوکانی سنة الوفاة , 1250 ه- , المطبعة , عالم الکتب , المجلدات , 5 , الناشر , عالم الکتب , 2196
اسم الکتاب , تاریخ القرآن الکریم , المؤلف , محمد طاهر الکردی الخطاط الناشر , مصطفی محمد یغمور . مکه , الطبعة , الاولی 1365 , المطبعة , الفتح . جدة 2202
اسم الکتاب , الفهرست ( الناشر : . ج ) , المؤلف , ابی جعفر محمد بن الحسن الطوسی
سنة الوفاة , 460 , تحقیق , مؤسسة نشر الفقاهة , الشیخ جواد القیومی
الطبعة , الاولی 1417 , المطبعة , مؤسسة النشر الاسلامی , الناشر , مؤسسة نشر الفقاهة , 2325
اسم الکتاب , معجم رجال الحدیث وتفصیل طبقات الرواة ( الناشر : . ج ) , المؤلف , السید ابوالقاسم الموسوی الخوئی سنة الوفاة , 1413 , تحقیق , لجنة التحقیق , الطبعة , الخامسة 1413 المجلدات , 24 , 2360
اسم الکتاب , الطبقات الکبری , المؤلف , لابن سعد , سنة الوفاة , 230 المجلدات , 8 , الناشر , دار صادر بیروت , 2405
اسم الکتاب , تاریخ ابن معین، الدارمی , المؤلف , یحیی بن معین , بروایة عثمان بن سعید الدارمی , سنة الوفاة , 280 ه , تحقیق , الدکتور أحمد محمد نور سیف , الناشر , دار المأمون للتراث . دمشق , 2413
اسم الکتاب , طبقات خلیفة بن خیاط , لمؤلف , خلیفة بن الخیاط , سنة الوفاة , 240 , تحقیق , سهیل زکار , الطبع , 1414 , المطبعة , دار الفکر , المجلدات , 1 , الناشر , دار الفکر . بیروت , 2416
اسم الکتاب , تاریخ خلیفة بن خیاط , المؤلف , خلیفة بن خیاط العصقری سنة الوفاة , 240 , تحقیق , الاستاذ الدکتور سهیل زکار , الطبع , 1414 , المطبعة , دار الفکر , المجلدات , 1 , الناشر , دار الفکر . بیروت 2417 ,
ص: 184
اسم الکتاب , کتاب التاریخ الکبیر , المؤلف , أبی عبد الله اسماعیل بن ابراهیم الجعفی البخاری , سنة الوفاة , 256 , المجلدات , 9 , الناشر , المکتبة الاسلامیة . دیار بکر 2421
اسم الکتاب , التاریخ الصغیر , المؤلف , أبی عبد الله محمد بن اسماعیل البخاری سنة الوفاة , 256 , تحقیق , محمود ابراهیم زاید , الطبع , الاولی 14 , 069 , المطبعة , دار المعرفة , المجلدات , 2 الناشر , دار المعرفة . بیروت , 2430 ,
اسم الکتاب , کتاب الضعفاء الصغیر , المؤلف , محمد بن اسماعیل البخاری , سنة الوفاة , 256 تحقیق , محمود ابراهیم زاید , الطبع , الاولی 1406 , المطبعة , دار المعرفة المجلدات , 1 , الناشر , دار المعرفة . بیروت , 2432
اسم الکتاب , معرفة الثقات , المؤلف , الحافظ أحمد بن عبد الله العجلی سنة الوفاة , 261 , الطبعة , الاولی 1405 , المجلدات , 2 , الناشر , مکتبة الدار بالمدینة المنورة , 2435
اسم الکتاب , الاخبار الطوال , المؤلف , أبو حنیفة الدینوری , سنة الوفاة , 282 , تحقیق , عبد المنعم عامر , الطبع , الاولی 1960 م , المجلدات , 1 , الناشر , دار احیاء الکتب العربیة , 2437
اسم الکتاب , کتاب الضعفاء والمتروکین , المؤلف , أحمد بن علی بن شعیب النسائی , سنة الوفاة , 303 , تحقیق , محمود ابراهیم زاید , الطبع , الاولی 1406 , المطبعة , دار المعرفة , المجلدات , 1 , الناشر , دار المعرفة . بیروت , 2438
اسم الکتاب , الجرح والتعدیل , المؤلف , شیخ الاسلام الرازی , سنة الوفاة , 327 , الطبع , الاولی 1371 , المجلدات , 9 , الناشر , دار إحیاء التراث العربی . بیروت , المطبعة , مطبعة دائرة المعارف العثمانیة , الهند , 2446
اسم الکتاب , تاریخ بغداد أو مدینة السلام , المؤلف , أبی بکر أحمد بن علی الخطیب البغدادی , سنة الوفاة , 463 , تحقیق , مصطفی عبد القادر عطا , الطبع ,
ص: 185
الاولی 1417 , المطبعة , دار الکتب العلمیة , المجلدات , 14 , الناشر , محمد علی بیضون ( دار الکتب العلمیة . بیروت ) , 2493
اسم الکتاب , الاکمال , المؤلف , ابن ماکولا , سنة الوفاة , 475 , المجلدات , 7 , الناشر , دار الکتاب الاسلامی . القاهرة , 2508
اسم الکتاب , تاریخ مدینة دمشق , المؤلف , معروف بابن عساکر , سنة الوفاة , 571 هج , تحقیق , علی شیری , الطبع , 1415 ه , المطبعة , دار الفکر . , المجلدات , 70 , الناشر , دار الفکر , 2516
اسم الکتاب , الموضوعات , المؤلف , علی بن الجوزی , سنة الوفاة , 597 , تحقیق , عبدالرحمن محمد عثمان , المجلدات , 3 , الطبعة , الاولی 1386 , الناشر , محمد عبد المحسن صاحب المکتبة السلفیة بالمدینة المنورة , 2588
اسم الکتاب , اسد الغابة , ابن الاثیر , سنة الوفاة , 630 هج , المجلدات , 5 , الناشر , انتشارات اسماعیلیان . تهاران , 2589
اسم الکتاب , ذیل تاریخ بغداد , * اسم المؤلف , ابن النجار البغدادی , * سنة الوفاة , 643 ه , * المجلدات , 5 * دراسة وتحقیق , مصطفی عبد القادر عطا , * الطبعة , الاولی 1417 ه , * المطبعة والنشر , دار الکتب العلمیة , بیروت , 2597
اسم الکتاب , تهذیب الکمال , المؤلف , ابو الحجاج یوسف المزی , سنة الوفاة , 742 ه , تحقیق , الدکتور بشار عواد معروف , الطبعة , الثالثة 1405 , المجلدات , 35 , الناشر , مؤسسة الرسالة , 2601
اسم الکتاب , تهذیب الکمال , المؤلف , ابو الحجاج یوسف المزی , , سنة الوفاة , 742 ه , تحقیق , الدکتور بشار عواد معروف , الطبعة , الاولی 1413 , المجلدات , 35 , الناشر , مؤسسة الرسالة , 2624
ص: 186
اسم الکتاب , تذکرة الحفاظ , المؤلف , ابو عبد الله شمس الدین الذهبی , سنة الوفاة , 748 , المجلدات , 4 , الناشر , مکتبة الحرم المکی ( اعانة وزارة معارف الحکومة العالیة الهندیة ) 2637 .
اسم الکتاب , میزان الاعتدال , المؤلف , الذهبی , سنة الوفاة , 748 , تحقیق , علی محمد البجاوی , المجلدات , 4 , الناشر , , دار المعرفة . بیروت , الطبعة , الاولی 1382 ه , 2640.
اسم الکتاب , سیر اعلام النبلاء , المؤلف , الذهبی , سنة الوفاة , 748 , تحقیق , شعیب الارنؤوط , حسین الاسد , الطبعة , التاسعة 1413 , , المجلدات , 23 , الناشر , مؤسسة الرسالة . بیروت 2643
اسم الکتاب , سیر اعلام النبلاء , المؤلف , الذهبی , سنة الوفاة , 748 , تحقیق , شعیب الارنؤوط , حسین الاسد , الطبعة , التاسعة 1413 , المجلدات , 23 , الناشر , مؤسسة الرسالة . بیروت 2648
اسم الکتاب , الاکمال فی ذکر من له روایة فی مسند الامام احمد , المؤلف , أبی المحاسن شمس الدین محمد بن علی بن الحسن بن حمزة الحسینی , سنة الوفاة , 765 , تحقیق , الدکتور عبدالمعاطی امین قلعجی , الطبعة , الاولی , الناشر , جامعة الدراسات الاسلامیة . کراتشی 2671
اسم الکتاب , تهذیب التهذیب , المؤلف , ابن حجر العسقلانی , سنة الوفاة , 852 , الطبعة , الاولی 1404 , المجلدات , 12 , الناشر , دار الفکر , 2676
اسم الکتاب , لسان المیزان , المؤلف , شهاب الدین أبی الفضل أحمد بن علی بن حجر العسقلانی , سنة الوفاة , 852 , الطبعة , الثانیة 1390 , المجلدات , 7 , الناشر , مؤسسة الاعلمی للمطبوعات . بیروت , 2688
ص: 187
اسم الکتاب , الاصابة فی تمیز الصحابة , ابن حجر ج 8 , اسم المؤلف , ابن حجر العسقلانی , سنة الوفاة , 852 , تحقیق , الشیخ عادل أحمد عبد الموجود , الطبعة , الاولی 1415 , المجلدات , 8
الناشر , دار الکتب العلمیة . بیروت , 2696 ,اسم الکتاب , تقریب التهذیب , المؤلف , ابن حجر العسقلانی , سنة الوفاة , 852 , تحقیق , مصطفی عبد القادر عطا , الطبعة , الثانیة 1415 , المجلدات , 2 , الناشر , دار الکتب العلمیة . بیروت 2704
اسم الکتاب , کتاب الفهرست للندیم , المؤلف , محمد بن اسحق الندیم المعروف اسحق بابی یعقوب الوراق , سنة الوفاة , 438 , تحقیق , رضا تجدد , المجلدات , 1 , 2709
اسم الکتاب , کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون , المؤلف , حاجی خلیفة , سنة الوفاة , 1067 , المجلدات , 2 , الناشر , دار إحیاء التراث العربی , 2710
اسم الکتاب , ذیل کشف الظنون , المؤلف , آقا بزرگ الطهرانی , سنة الوفاة , 1389 , رتبها , السید حسن الموسوی الخرسان 2720
اسم الکتاب , الذریعة الی تصانیف الشیعة , المؤلف , العلامة الشیخ آقا بزرک الطهرانی , سنة الوفاة , 1389 , الطبعة , الثالثة 1403 , المجلدات , 26 , الناشر , دار الاضواء . بیروت 2721
اسم الکتاب , الاعلام قاموس تراجم , المؤلف , خیر الدین الزرکلی , سنة الوفاة , 1410 , المطبعة , دار العلم للملایین , المجلدات , 8 , الناشر , دار العلم للملایین . بیروت , الطبعة , الخامسة
2750
اسم الکتاب , الانساب , المؤلف , أبی سعد عبدالکریم بن محمد بن منصور التمیمی السمعانی , سنة الوفاة , 562 , تقدیم وتعلیق , عبد الله عمر البارودی , الطبع , الاولی 1408 , المطبعة , دار الجنان , المجلدات , 5 , الناشر , دار الجنان . بیروت 2780
ص: 188
اسم الکتاب , معجم البلدان , المؤلف , یاقوت الحموی , سنة الوفاة , 626 , المجلدات , 5 , الناشر , دار إحیاء التراث العربی . بیروت , 2784
اسم الکتاب , الجوهرة فی نسب الامام علی وآله , المؤلف , محمد بن أبی بکر الانصاری التاهسانی , سنة الوفاة , معاصر , تحقیق , دکتور محمد التونجی , الطبعة , الاولی 1402 , المطبعة , مؤسسة الاعلم للمطبوعات . بیروت , المجلدات , 1 , الناشر , مکتبة النوری , 2790
اسم الکتاب , المنمق فی أخبار قریش , اسم المؤلف , محمد بن حبیب البغدادی , سنة الوفاة , 245 المجلدات , 1 , 2797 ,
اسم الکتاب , تاریخ المدینة المنورة , اسم المؤلف , عمر بن شبه النمیری , سنة الوفاة , 262 ه- , التحقیق , فهیم محمد شلتوت , المطبعة , قدس , قم , المجلدات , 4 , الناشر , دارالفکر , 2798
اسم الکتاب , تاریخ المدینة المنورة , اسم المؤلف , عمر بن شبه النمیری , سنة الوفاة , 262 ه- , التحقیق , فهیم محمد شلتوت , المطبعة , قدس , قم , المجلدات , 4 , الناشر , دارالفکر , 2799
اسم الکتاب , فتوح البلدان , المؤلف , أحمد بن یحیی بن جابر المعروف بالبلاذری , سنة الوفاة , 279 هج , الطبعة , 1379 ه- ق , المطبعة , مطبعة لجنة البیان العربی , المجلدات , 3 الناشر , مکتبة النهضة المصریة . القاهرة , 2803
اسم الکتاب , تاریخ الیعقوبی المؤلف , أحمد بن أبی یعقوب بن جعفر بن وهب ابن واضح سنة الوفاة , 284 ه المطبعة , دار صادر . بیروت المجلدات , 2 الناشر , مؤسسة ونشر فرهنگ اهل بیتعلیه السلام . قم
2806
اسم الکتاب , کتاب الفتن , اسم المؤلف , أبی عبد الله نعیم بن حماد المروزی , سنة الوفاة , 229 تحقیق , د . سهیل زکار , الطبعة , 1414 , المطبعة , دار الفکر , الناشر , دار الفکر . بیروت 2807
ص: 189
اسم الکتاب , أخبار الدولة العباسیة , المؤلف , لمؤلف من القرن الثالث , تحقیق , الدکتور عبد العزیز الدوری،
عبد الجبار المطلبی , المطبعة , مطابع دار صادر , بیروت , الناشر , دار الطلیعة , بیروت
2808
اسم الکتاب , فضائل المدینة , اسم المؤلف , ابن ابراهیم الجندی , سنة الوفاة , 308 , المجلدات , 1 , 2809
اسم الکتاب , تاریخ الامم والملوک , المؤلف , ابن جریر الطبری , سنة الوفاة , 310 , تحقیق , نخبة من العلماء الاجلاء , المجلدات , 8 , الناشر , مؤسسة الاعلمی . بیروت , 2810
اسم الکتاب , التنبیه والاشراف , * اسم المؤلف , المسعودی , * سنة الوفاة , 345 هج , المجلدات , 1 , 2820
,
اسم الکتاب , أخبار الزمان , المؤلف , أبی الحسن علی عبدالحسین بن علی المسعودی , سنة الوفاة , 346 , تحقیق , لجنة من الاساتذة مکتبة النجف الاشرف , الطبعة , الثانیة 1386 , الناشر , دار الاندلس , 2821
اسم الکتاب , بلاغات النساء , اسم المؤلف , أبی الفضل بن أبی طاهر معروف بابن طیفور , سنة الوفاة , 380 , مجلدات , 1 , الناشر , مکتبة بصیرتی . قم المقدسة , 2822.
اسم الکتاب , کتاب المتوارین اسم المؤلف , عبد الغنی بن سعید الأزدی , سنة الوفاة , 409 , المجلدات , 1 , 2823 .
اسم الکتاب , ذکر أخبار اصبهان المؤلف , أبی نعیم أحمد بن عبد الله الاصبهانی , سنة الوفاة , 430 , الطبعة , 1934 م , المطبعة , بریل , المجلدات , 2 , 2825
المؤلف , الحافظ ابی الفداء اسماعیل بن کثیر الدمشقی , سنة الوفاة , 774 , تحقیق , علی شیری الطبعة , الاولی 1408 , المطبعة , دار احیاء التراث العربی , المجلدات , 14 , الناشر , دار احیاء التراث العربی . بیروت 2827
ص: 190
اسم الکتاب , تاریخ ابن خلدون , المؤلف , العلامة ابن خلدون سنة الوفاة , 808 , الطبعة , الرابعة , المطبعة , دار احیاء التراث العربی , المجلدات , 8 , الناشر , مؤسسة الاعلمی للمطبوعات , بیروت , 2842
اسم الکتاب , مقتل الحسینعلیه السلام المؤلف , لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن مسلم الازدی الغامدی , سنة الوفاة , 157 ه- التحقیق , الحاج میرزا حسن الغفاری , المطبعة , العلمیة، قم , 1398 ه , المجلدات , 1 , الناشر , مکتبة العامة للسید شهاب الدین المرعشی النجفی 2854
اسم الکتاب , وقعة صفین , المؤلف , نصر بن مزاحم المنقری , سنة الوفاة , 207هج , التحقیق , عبدالسلام محمد هارون , الطبعة , الثانیة 1382 , المجلدات , 1 , المؤسسة العربیة الحدیثة , 2855
اسم الکتاب , سیرة ابن هشام المؤلف , محمد بن إسحاق بن یسار المطلبی , سنة الوفاة , 151 هج , تحقیق , محمد محیی الدین عبد الحمید , الطبعة , 1383 المجلدات , 4 , الناشر , مکتبة محمد علی صبیح وأولاده 2856
اسم الکتاب , الامامة والسیاسة ( المعروف بتاریخ الخلفاء ) , المؤلف , أبی محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة الدینوری , سنة الوفاة , 276 , تحقیق , الاستاذ علی شیری , الطبعة , الاولی 1413 , المطبعة , امیر . قم , المجلدات , 4 , الناشر , انتشارات شریف رضی . قم , 2860
اسم الکتاب , الاستغاثة , المؤلف , أبی القاسم علی بن احمد الکوفی , سنة الوفاة , 352 , المجلدات , 2 , 2864
,
اسم الکتاب , الجمل , اسم المؤلف , الشیخ المفید , سنة الوفاة , 413 ه- , المجلدات , 1 , الناشر , مکتبة الداوری , قم , 2867
ص: 191
اسم الکتاب , تنزیه الانبیاء , المؤلف , الشریف المرتضی , سنة الوفاة , 436 هج , الطبعة , الثانیة 1409 , الناشر , دار الاضواء . بیروت , 2868 , اسم الکتاب , المقنع فی الغیبة
اسم المؤلف , السید الشریف المرتضی ابی القاسم علی بن لاحسین الموسوی , سنة الوفاة , 436 هج , تحقیق , السید محمد علی الحکیم (مؤسسة آل البیتعلیه السلام لاحیاء التراث) , الطبعة , الاولی 1416 , المطبعة ,
ستاره . قم , الناشر , مؤسسة آل البیتعلیه السلام لاحیاء التراث . قم المقدسة , 2869
اسم الکتاب , بشارة المصطفی , اسم المؤلف , محمد بن أحمد ابن شهریار الخازن شیخ عماد الدین الطبری یقال أبی جعفر محمد بن أبی القاسم الطبری , سنة الوفاة , 525 هج , تحقیق , جواد القیومی الاصفهانی , الطبعة , الاولی 1420 , المطبعة , مؤسسة النشر الاسلامی , المجلدات , 1 , الناشر , مؤسسة النشر الاسلامی . قم المقدسة , 2871
اسم الکتاب , الشفا ( بتعریف حقوق المصطفی ) , المؤلف , القاضی أبی الفضل عیاض الیحصبی , سنة الوفاة , 544 , الطبع , 1409 , المطبعة , دار الفکر , المجلدات , 2 , الناشر , دار الفکر . بیروت , 2872
الکتاب , إعلام الوری بأعلام الهدی , المؤلف , الفضل بن الحسن الطبرسی , سنة الوفاة , 548 ه- , المجلدات , 2 , تحقیق , مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث , قم المشرفة , الطبعة , الأولی , ربیع الأولی , 1417 ه , المطبعة , ستاره , قم , الناشر , مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث , قم المشرفة , 2874
اسم الکتاب , المناقب , اسم المؤلف , الموفق بن أحمد بن محمد المکی الخوارزمی , سنة الوفاة , 568 , تحقیق , فضیلة الشیخ مالک المحمودی , الطبعة , الثانیة , 1411 ه , المطبعة , مؤسسة النشر الإسلامی , المجلدات , 1 , الناشر , مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة , 2876
ص: 192
اسم الکتاب , ترجمة الامام الحسنعلیه السلام , المؤلف , ابن عساکر , سنة الوفاة , 571 ه- , تحقیق , الشیخ محمد باقر المحمودی المطبعة , مؤسسة المحمودی للطباعة والنشر , الطبعة , الاولی , بیروت , لبنان 1400 ه , 1980 م , المجلدات , 1 , الناشر , مؤسسة المحمودی للطباعة والنشر , 2877
اسم الکتاب , عصمة الانبیاء علیهم السلام , المؤلف , فخر الرازی , سنة الوفاة , 606 .
اسم الکتاب , کشف الغمة فی معرفة الائمة , المؤلف , علی بن عیسی بن أبی الفتح الاربلی , سنة الوفاة , 693 ه- , المطبعة , دار الاضواء , بیروت , الطبعة , الثانیة , 1405 ه- 1985 م , المجلدات , 3 , الناشر , دار الاضواء بیروت , لبنان , 2883
اسم الکتاب , عیون الاثر , المؤلف , ابن سید الناس , سنة الوفاة , 734 , الطبع , 1406 , المطبعة , مؤسسة عز الدین , المجلدات , 2 , الناشر , مؤسسة عز الدین , 2890
اسم الکتاب , السیرة النبویة , المؤلف , ابن کثیر , سنة الوفاة , 774 , تحقیق , مصطفی عبد الواحد , الطبعة , الاولی 1396 , المجلدات , 4 , الناشر , دار المعرفة . بیروت ,
اسم الکتاب , النزاع والتخاصم بین بنی أمیة وبنی هاشم , اسم المؤلف , تقی الدین أحمد بن علی المقریزی , سنة الوفاة , 845 , تحقیق , السید علی عاشور ,اسم الکتاب , جواهر المطالب فی مناقب الامام الجلیل علی بن أبی طالبعلیه السلام . اسم المؤلف , محمد بن احمد الدمشقی الباعونی الشافعی , سنة الوفاة , 871 ه. .تحقیق , العلامة الشیخ محمد باقر المحمودی , الطبعة , الاولی 1415 ه ق , المطبعة , دانش المجلدات , 2 , الناشر , مجمع إحیاء الثقافة الاسلامیة . قم المقدسة 2901
ص: 193
اسم الکتاب , سبل الهدی فی سیرة خیر العباد , اسم المؤلف , محمد بن یوسف الصالحی الشامی , سنة الوفاة , 942 , تحقیق , الشیخ عادل احمد عبدالموجود , الطبعة , الاولی 1414 , المجلدات , 12 , الناشر , دار الکتب العلمیة . بیروت , 2904
اسم الکتاب , سبل الهدی فی سیرة خیر العباد , اسم المؤلف , محمد بن یوسف الصالحی الشامی , سنة الوفاة , 942 , تحقیق , الشیخ عادل احمد عبدالموجود , الطبعة , الاولی 1414 , المجلدات , 12 , الناشر , دار الکتب العلمیة . بیروت , 2905
اسم الکتاب , تأویل الآیات فی فضائل العترة الطاهرة , اسم المؤلف , السید شرف الدین علی الحسینی الاسترابادی النجفی , سنة الوفاة , نحو 965 ه , تحقیق , مدرسة الامام المهدیعلیه السلام , * المطبعة , أمیر , قم . , الطبعة , الاولی 1407المطبعة , أمیر , المجلدات , 2 , الناشر , مدرسة الامام المهدیعلیه السلام . قم المقدسة , 2917
اسم الکتاب , ینابیع المودة لذوی القربی , اسم المؤلف , الشیخ سلیمان بن ابراهیم القندوزی الحنفی , سنة الوفاة , 1294 , تحقیق , سید علی جمال اشرف الحسینی , الطبعة , الاولی 1416 , المطبعة , اسوه المجلدات , 3 , الناشر , دار الاسوة , 2920
اسم الکتاب , کتاب العین , المؤلف , لابی عبد الرحمن الخلیل بن احمد الفراهیدی
سنة الوفاة , 175 , تحقیق , الدکتور مهدی المخزومی , ابراهیم السامرائی , الطبعة , الثانیة 1409 , المطبعة , صدر , المجلدات , 8 , الناشر , مؤسسة دار الهجرة 2985
اسم الکتاب , معجم ما استعجم من اسماء البلاد والمواضع , المؤلف , أبی عبید عبد الله بن عبد العزیز البکری الاندلسی , سنة الوفاة , 487 , تحقیق , مصطفی السقی , الطبعة , الثالثة 1403 , المجلدات , 4 , الناشر , عالم الکتب . بیروت , 3009
اسم الکتاب , النهایة فی غریب الحدیث , المؤلف , ابن الاثیر , سنة الوفاة , 606 , التحقیق , طاهر احمد الزاوی , محمود محمد الطناحی , المطبعة , مؤسسة اسماعیلیان , قم , الطبعة , الرابعة , 1364 ش , المجلدات , 5 , الناشر , مؤسسة اسماعیلیان , قم 3013 ,
ص: 194
اسم الکتاب , لسان العرب , المؤلف , العلامة ابن منظور , سنة الوفاة , 711 , الطبعة , الاولی 1405 , المطبعة , دار إحیاء التراث العربی , , المجلدات , 15 , الناشر , نشر أدب الحوزة , 3019
اسم الکتاب , القاموس المحیط , اسم المؤلف , الشیخ نصر الهورینی , سنة الوفاة , 817 , الملجدات , 4 , 3035
اسم الکتاب , مجمع البحرین , المؤلف , الشیخ فخر الدین الطریحی , سنة الوفاة , 1085 , تحقیق , السید احمد الحسینی , الطبعة , الثانیة 1408 , المجلدات , 4 , الناشر , مکتب نشر الثقافة الاسلامیة , 3038
اسم الکتاب , تاج العروس من جواهر القاموس , المؤلف , محمد مرتضی الزبیدی , سنة الوفاة , 1205 , المجلدات , 10 , الناشر , المکتبة الحیاة . بیروت , 3042
اسم الکتاب , مغنی اللبیب , المؤلف , جمال الدین ابن هشام الانصاری , سنة الوفاة , 761 , تحقیق , محمد محیی الدین عبد الحمید , الطبعة , 1405 , المطبعة , المدنی . القاهرة , المجلدات , 2 , الناشر , مکتبة آیة الله العظمی المرعشی . قم القدسة , 3060
اسم الکتاب , شرح ابن عقیل , المؤلف , بهاء الدین عبدالله بن عقیل العقیلی الهمدانی المصری , سنة الوفاة , 769 , المجلدات , 2 , 3062 ,
اسم الکتاب , مختصر المعانی , المؤلف , سعد الدین التفتازانی , سنة الوفاة , 792 , الطبعة
الاولی 1411 , المطبعة , قدس , الناشر , دار الفکر , قم.
حرف الألف
1 - أنساب الأشراف، احمد بن یحیی بن جابر البلاذری، تحقیق المحمودی مؤسسة الأعلمی بیروت.
ص: 195
2 - الأخبار الموفقیات، الزبیر بن بکار، المتوفَّی سنة 256 هجریة طبع سنة 1416 هجریة وزارة الثقافة - بغداد.
3 - الایضاح، الفضل بن شاذان النیسابوری، المتوفَّی سنة 260 هجریة. مؤسسة الأعلمی - بیروت.
4 - الإمامة والسیاسة، ابن قتیبة عبد الله بن مسلم الدینوری المتوفَّی سنة 276 هجریة، شرکة الحلبی - مصر.
5 - الاخبار الطوال، أحمد بن داود الدینوری المتوفَّی سنة 282 هجریة - وزارة الثقافة والأرشاد - مصر.
6 - اثبات الوصیة، علی بن الحسین بن علی المسعودی، المطبعة الحیدریة - النجف الأشرف.
7 - اضواء علی السنة المحمدیة، محمود ابو ریة مؤسسة انصاریان 1416 ه-، 1995م.
8 - الطبقات الکبری، ابن سعد، المتوفَّی سنة 230 هجریة دار صادر - بیروت.
9 - الإصابة، احمد بن علی بن حجر العسقلانی، المتوفَّی سنة 852 هجریة دار إحیاء التراث العربی - بیروت.
10 أسد الغابة، علی بن محمد ابن الاثیر الجزری الکردی ، المتوفَّی سنة 630 هجریة , دار احیاء التراث العربی - بیروت.
11 - الامالی، ابو جعفر محمد بن الحسن الطوسی، المتوفَّی سنة 460 هجریة. مؤسسة النشر الأسلامی، قم.
12 - الامالی، المفید، منشورات النشر الأسلامی، قم.
13 - الإمام الحسین (علیه السلام)، عبد الله العلایلی، الشریف الرضی، قم.
14 - الاموال - ابو عبید القاسم بن سلام المتوفَّی سنة224 هجریة. دار الکتب العلمیة
15 - الاخبار الموفقیات - الزبیر بن بکار - منشورات الشریف الرضی - قم
16 - اطراف مسند الإمام أحمد، ابن حجر العسقلانی، دار ابن کثیر، بیروت.
ص: 196
17 - الاختصاص، المفید محمد بن محمد بن النعمان العکبری البغدادی المتوفَّی سنة 413 هجریة، منشورات جماعة المدرسین، قم.
18 - ارشاد القلوب - ابو محمد الحسن بن محمد الدیلمی - منشورات الشریف الرضی - قم
19 - الاحتجاج، لأبی منصور احمد بن علی الطبرسی، دار الاسوة، قم.
20 - الارشاد.
محمد بن محمد النعمان العکبری البغدادی المتوفَّی سنة 413 هجریة. مؤسسة آل البیت. قم
حرف الباء
21 - البدایة والنهایة، ابن کثیر، اسماعیل بن کثیر الدمشقی المتوفَّی سنة 774 هجریة مؤسسة التاریخ العربی بیروت.
22 - البدء والتاریخ، احمد بن سهل البلخی، المتوفَّی سنة 322 هجریة. دار الکتب العلمیة، بیروت.
23 - بحار الأنوار، محمد باقر المجلسی، المتوفَّی سنة 1111 هجریة. مؤسسة الوفاء، بیروت.
24 - البیان والتبیین، الجاحظ، دار صعب، بیروت.
25 - بلاغات النساء لأحمد بن أبی طاهر طیفور المتوفَّی سنة 280 هجریة. المطبعة الحیدریة - قم.
حرف التاء
26 - تاریخ الامم والملوک لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری، المتوفَّی سنة 310 هجریة مؤسسة الأعلمی - بیروت.
27 - تاریخ أبی الفداء اسماعیل بن علی، دار الکتب العلمیة - بیروت.
28 - تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر أبی الفداء اسماعیل الدمشقی المتوفَّی سنة 774 هجریة، دار احیاء التراث العربی - بیروت .
ص: 197
29 - تاریخ المدینة المنوَّرة،عمر بن شبة النمیری المتوفَّی سنة 262 هجریة طبعة السعودیة.
30 - تاریخ أبی زرعة الدمشقی، عبد الرحمن بن عمرو النصری، المتوفَّی سنة 281 هجریة دار الکتب العلمیة - بیروت.
31 - تاریخ الخلفاء، جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی، المتوفَّی سنة 911 هجریة. الدار المتحدة - مصر.
32 - تاریخ الیعقوبی ، أحمد بن أبی یعقوب بن جعفر ، المتوفَّی سنة 292 هجریة - دار صادر - بیروت 1375ه- .
33 - تاریخ خلیفة بن خیاط، خلیفة بن خیاط العصفری، المتوفَّی سنة 204 هجریة دار الکتب العلمیة - بیروت.
34 - التنبیه والاشراف، علی بن الحسین المسعودی، المتوفَّی سنة 345 هجریة دار صادر - القاهرة.
35 - تاریخ مختصر الدول، ابن العبری غریغوریوس الملطی المتوفَّی سنة 685 هجریة طبع مؤسسة نشر الثقافة الاسلامیة - قم.
36 - تنبیه الخواطر ونزهة النواظر، ورام بن أبی نؤاس المالکی، دار التعارف - بیروت.
37 - تثبیت الامامة، یحیی بن الحسین بن القاسم المتوفَّی سنة 298 هجریة، دار السجاد، بیروت.
38 - تفسیر المیزان، محمد حسین الطباطبائی، مؤسسة اسماعیلیان، الطبعة الثانیة قم.
39 - تفسیر التبیان، ابو جعفر محمد بن الحسن الطوسی، مکتب الاعلام الأسلامی - قم.
40 - تفسیر مجمع البیان، لأبی علی الفضل بن الحسن الطبرسی، المتوفَّی سنة 548 هجریة المکتبة العلمیة - طهران.
ص: 198
41 - تقریب المعارف، لأبی الصلاح تقی بن نجم الحلبی، المتوفَّی سنة 447 هجریة. طبع قم.
42 -تاریخ بغداد، ابو بکر احمد بن علی الخطیب البغدادی،المتوفَّی سنة 463 هجریة دار الکتب العلمیة، بیروت.
43 - تفسیر الآلوسی، محمود البغدادی المتوفَّی سنة 1270 هجریة. دار احیاء التراث العربی، بیروت.
44 - تنویر الحوالک فی شرح موطأ مالک، جلال الدین السیوطی، دار الفکر - بیروت.
45 - تاریخ الإسلام، محمد بن أحمد الذهبی، المتوفَّی سنة 748 هجریة دار الکتاب العربی.
46 - تفسیر الفخر الرازی - دار احیاء التراث العربی - بیروت.
47 - تاریخ ابن الوردی، زین الدین بن عمر المتوفَّی سنة 749 هجریة دار الکتب العلمیة - بیروت.
48 - تفسیر الکشاف، الزمخشری، مکتب الإعلام الإسلامی1414 ه- .
49 - تاریخ الخمیس لحسین بن محمد بن الحسن الدیاربمری - دار صادر بیروت.
حرف الجیم
50 - الجرح والتعدیل، عبد الرحمن بن أبی حاتم الرازی، المتوفَّی سنة 327 هجریة. دار احیاء التراث العربی - بیروت.
51 - الجمل، المفید محمد بن العکبری، مکتبة الداوری، طهران.
52 - جمهرة أنساب العرب، علی بن احمد بن حزم، المتوفَّی سنة 456 هجریة. دار الکتب العلمیة، بیروت.
53 - جمل من أنساب الاشراف، احمد بن یحیی البلاذری، المتوفَّی سنة279 هجریة دار الفکر، بیروت - لبنان.
ص: 199
حرف الحاء
54 - حیاة الصحابة، محمد یوسف الکاندهلوی، دار الکتب العلمیة، بیروت.
55 - حیاة محمد، محمد حسین هیکل، طبع مصر.
56 - حدیث الافک - جعفر مرتضی - دار التعارف - بیروت
57 - حیاة الحیوان الکبری، محمد بن موسی الدمیری، المتوفَّی سنة 808 هجریة. منشورات الشریف الرضی - قم.
حرف الخاء
58 - الخصال، محمد بن علی ابن بابویه القمی الصدوق، المتوفَّی سنة 381 هجریة. منشورات النشر الأسلامی، قم.
حرف الدال
59 - دلائل النبوة، احمد بن حسین البیهقی، المتوفَّی سنة 458 هجریة دار الکتب العلمیة بیروت.
60 - دلائل الصدق، محمد حسن المظفر، دار المعلم، القاهرة.
61 - الدرجات الرفیعة. علی خان الشیرازی. مؤسسة الوفاء - بیروت
حرف الراء
62 - رجال الطوسی، ابو جعفر محمد بن الحسن المتوفَّی سنة 460 هجریة. المکتبة الحیدریة، النجف.
63 - الرد علی المتعصب العنید، ابن الجوزی، تحقیق المحمودی.
64 - رجال الکشی، تحقیق مهدی الرجائی. مؤسسة آل البیت - قم.
65 - رجال السید بحر العلوم، محمد مهدی بحر العلوم. منشورات الصادق، طهران.
66 - الروض الأنف، عبد الرحمن السهیلی , المتوفَّی سنة 581 هجریة. دار احیاء التراث العربی - بیروت.
حرف السین
ص: 200
67 - السیرة الحلبیة، علی بن برهان الدین الحلبی الشافعی، المتوفَّی سنة 1044 هجریة دار احیاء التراث العربی - بیروت.
68 - سیرة ابن اسحاق، محمد بن اسحاق بن یسار، المتوفَّی سنة 151 هجریة_ دار الفکر , بیروت.
69 - السیرة النبویة، أحمدزینی دحلان، المتوفَّی سنة 1304 هجریة دار احیاء التراث العربی بیروت.
70 - سیرة ابن هشام لأبی محمد عبد الملک بن هشام، شرکة الحلبی - مصر 1355ه- ، 1936 م.
71 - سیرة المصطفی، معروف الحسنی، دار القلم، بیروت.
72 - السیرة النبویة، عیون الأثر، محمد ابن سید الناس، المتوفَّی سنة 734 هجریة. مؤسسة عزالدین، بیروت.
73 - السیرة النبویة، أبو حاتم محمد بن احمد التمیمی، المتوفَّی سنة 359 هجریة_ دار الکتب العلمیة، بیروت.
74 - السقیفة وفدک، الجوهری، مکتبة ناصر خسرو، طهران.
75 - سفینة البحار - عباس القمی - دار الاسوة - قم
76 - کتاب سلیم بن قیس الهلالی، تحقیق الأنصاری - نشر الهادی - قم.
حرف الشین
77 - شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید المعتزلی، دار الحلبی وشرکاه، مصر، وطبعة دار الفکر، بیروت.
حرف الصاد
ص: 201
78 - صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج النیسابوری المتوفَّی سنة 261 هجریة تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی. دار احیاء التراث العربی - بیروت.
79 - صحیح النسائی، مکتب التربیة العربی لدول الخلیج 1408 ه- .
80 - صحیح الترمذی، مکتب التربیة العربی لدول الخلیج 1408 ه- .
81 - صحیح أبی داود، مکتب التربیة العربی لدول الخلیج 1409 ه- .
82 - صحیح ابن ماجة، مکتب التربیة العربی لدول الخلیج 1408 ه- .
83 - صحیح البخاری، محمد بن اسماعیل بن ابراهیم المتوفَّی سنة 256 هجریة دار القلم - بیروت.
حرف العین
85 - العقد الفرید، ابن عبد ربه، دار احیاء التراث العربی بیروت.
86 - عمر بن الخطاب الفاروق القائد، محمود شیت خطاب، دار مکتبة الحیاة - بیروت.
87 - عبقریة عمر، عباس محمود العقاد، دار الهلال.
88 - عیون الاخبار - عبد الله بن مسلم ابن قتیبة الدینوری المتوفَّی سنة 276 هجریة. دار الکتب المصریة - القاهرة 1925م.
حرف الغین
89 - الغارات، ابراهیم بن محمد بن سعید ابن هلال الثقفی، دار الکتاب الأسلامی، ایران.
حرف الفاء
90 - الفتوح، ابن اعثم، احمد بن اعثم الکوفی المتوفَّی سنة 314 هجریة دار الکتب العلمیة.
ص: 202
91 - الفاروق عمر، محمد حسنین هیکل، دار المعارف - مصر، الناشر : . الخامسة.
92 - فتح الباری، احمد بن علی بن حجر العسقلانی، المتوفَّی سنة 852 هجریة. دار الکتب العلمیة، بیروت.
93 - فتوح الشام، أحمد بن أعثم الکوفی –الوفاة 314 هج , دار الکتب العلمیة، بیروت.
حرف القاف
94 - قصص العرب، جاد الحق والبجاوی ومحمد أبو الفضل، دار احیاء الکتب العربیة.
حرف الکاف
95 - الکامل فی التاریخ،ابن الاثیر الجزری الکردی علی بن أبی الکرم الشیبانی , الوفاة 630هج دار بیروت 1385 ه- - 1965 م.
96 - فتوح البلدان، احمد بن یحیی البلاذری، تحقیق رضوان محمد رضوان دار الکتب العلمیة - بیروت.
97 - الکافی، أبی جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی، المتوفَّی سنة 329 هجریة دار الکتب العلمیة، طهران.
حرف اللام
98 - لسان المیزان، احمد بن علی بن حجر العسقلانی، المتوفَّی سنة 852 هجریة دار الفکر - بیروت.
99 - لسان العرب، ابن منظور محمد بن مکرم، مطبعة ادب الحوزة 1405 ه- .
حرف المیم
100 - المعارف، لأبی محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة، دار الثقافة - مصر.
101 - مروج الذهب، علی بن الحسین المسعودی، دار الأندلس بیروت.
ص: 203
102 - مقاتل الطالبیین، أبو الفرج الأصفهانی، المتوفَّی سنة 356 هجریة الطبعة الثانیة المکتبة الحیدریة - النجف.
103 - تاریخ دمشق أبو القاسم علی بن الحسن بن هبة الله الدمشقی ، الشهیر ب ( ابن عساکر ) المتوفی 571 هج .
و مختصر تاریخ دمشق، ابن عساکر، لمحمد بن مکرم (ابن منظور) دار الفکر - دمشق.
104 - میزان الاعتدال، محمد بن احمد بن عثمان الذهبی الکردی ، المتوفَّی سنة 748 هجریة , دار المعرفة - بیروت.
105 - المغازی، أبو عبد الله محمد بن عمرو الواقدی المتوفی 207هج , طبع دار المعرفة الاسلامیة , 1405 هجریة.
106 - مناقب أمیرالمؤمنین عمر، محمد بن الجوزی، دار الکتب العلمیة - بیروت.
107 - المنتظم، أبو الفرج بن الجوزی، المتوفَّی سنة 597 هجریة. دار الکتب العلمیة - بیروت.
108 - المثالب، هشام ابن الکلبی، دار الهدی للتراث - بیروت.
109 - من لا یحضره الفقیه، لأبی جعفر محمد بن علی ابن بابویه القمی الصدوق، نشر الإمام المهدی (علیه السلام) - قم.
110 - مرآة العقول، محمد باقر المجلسی، دار الکتب العلمیة - طهران.
111 -
معانی الاخبار، ابو جعفر محمد بن علی الصدوق، المتوفَّی سنة 381 هجریة مؤسسة النشر الأسلامی، قم.
112 المستدرک علی الصحیحین , محمد بن عبد الله النیسابوری المتوفَّی سنة 405 هجریة، دار الکتب العلمیة - بیروت.
113 - قتل الحسین (علیه السلام)، الموفق بن احمد المکی الخوارزمی الحنفی ، المتوفَّی سنة 568 هجریة. دار انوار الهدی، قم.
ص: 204
114 - المناقب، الموفق بن احمد الخوارزمی، المتوفَّی سنة 568 هجریة. مؤسسة النشر الأسلامی - قم.
115- معجم البلدان، أبی عبد الله یاقوت بن عبد الله الحموی، المتوفَّی سنة 626 هجریة. دار الکتب العلمیة، بیروت.
116 - المحلی، علی بن احمد بن سعید بن حزم الأندلسی - طبع دار الفکر. دمشق , بیروت .
117 - معجم الادباء، یاقوت بن عبد الله الحموی، المتوفَّی سنة 626 هجریة. دار التراث العربی، بیروت.
118 -المعجم الکبیر، ابو القاسم سلیمان بن احمد الطبرانی، المتوفَّی سنة 360 هجریة دار احیاء التراث العربی، بیروت.
119 - معجم رجال الحدیث، ابو القاسم الموسوی الخوئی، مرکز نشر آثار الشیعة، قم.
120 - الملل والنحل، الشهرستانی، المکتبة الانجلو مصریة - القاهرة.
121 - مرآة الجنان لعبد الله بن اسعد بن علی الیافعی- المتوفَّی سنة 768 هجریة- دار الکتب العلمیة , بیروت .
122 - مشکل الآثار لأحمد بن محمد بن سلامة الطحاوی. المتوفَّی سنة 321 هجریة. دائرة المعارف. الهند -طبعة 1333 هجریة.
ص: 205
1- عقائد الشیعة الجعفریة الإثنی عشریة
2 - تکذیب البخاری إمامة أبی بکر لصلاة یوم الاثنین
3 - لیال یهودیة ; هل قتل البابلیّون والروم والمسلمون الیهودَ
4 - هل اغتیل النبی محمد ؟
5_ السقیفة إنقلاب
6_ الدول الشیعیة وعصرها الذهبی
7 _ مقتل الحسین (علیه السلام ) وأنصاره
8_ سیرة الاِمام الرضا(علیه السلام )
9_ الفکر القومی إسلامیاً و تاریخیاً
10_ یهود بثوب الإسلام
11_ 12 _ نظریات الخلیفتین (الشیخین ) مجلد (1 -2)
13_ 14 _ نظریات الملک عثمان بن عفان ج (1-2)
15_ 24 _ ولایة علی فی القرآن من کتب السنة 1_ 10
25_ 37 _امامة الائمة الاثنی عشر فی القرآن من کتب السنة 1_ 12
38 _63_ السیرة النبویة 1 _ 25
64 _متی سمَّ أبو بکر وعمر وعائشة وحفصة رسولَ الله ؟
65 _ من قُتل بید ملوک الصحابة ؟
66 _منام المفید کتاب مُختلق
67 _ صحابة المقتولون بید عثمان
ص: 206
68- مقتل عثمان وصحابة بأمر عائشة
69- الصحابة المقتولون بأمر معاویة
70_ 78 _سیرة الاِمام علی بن أبی طالب ج (1 - 8)
79 _ المدرسة الاسلامیة
80– اغتیال أبی بکر وعائشة
81– فقه السیرة النبویة
82– الوهابیون (الارهابیون ) خوارج أم سنَّة ؟
83– هل أسلم أبو بکر مبکراً ؟ (المسلمون الاوائل)
84– لماذا شخَّص البخاری قتلة النبی؟
85– المدرسة العلمیة فی الحدیث
86–88_ الوحدة الشیعیة والغزو الوهابی (1 - 3)
89– هل قتل معاویة علیا علیه السلام ؟
90– لماذا لم یبایع علیٌ (علیه السلام )الملوک الثلاث ؟
91– البطین معاویة ولیس علیاً
92– تحریم الخمر أول البعثة هو الصحیح
93– لماذا لم یصلِّ علی علی الملوک الثلاث ؟
94– من هو دلیل النبی فی الغار ؟
95–97 سیرة عائشة ج 1 - 2
98_ صاحب الغار أبو بکر أم رجل آخر ؟
99– تحریف أسماء أولاد المعصومین
100– مُحرَّق کتب البشریة عمر أم هولاکو ؟
101– البخاری ومالک والقرطبی کذَّبوا حضور أبی بکر فی الغار
102– الشائعات المشهورة ضدَّ الامام الحسن
ص: 207
103– نساء النبی وبناته
104– هل ذکر النبی أسماء الائمة ؟
105–هل تشیع الشافعی ؟
106– لماذا ذُکر إسم علی فی القرآن کثیراً ؟
107– هل تشیع امام السنَّة أحمد بن حنبل سراً ؟
108_ سقوط الدول والحکومات (دراسة فی النموذج الأندلسی)
109_تفضیل أهل البیت علی الأنبیاء
110_ محاضرات اسلامیة فی الیابان
111_ صحابة عاشروا الخمر والقمار
112_ دلائل الامامة
113_انتساب الصادق لابی بکر کذبة من ؟
114 _ نجد أرض الشیطان
115- الصلاة تبین التشیع أم التسنن ؟
116_فاطمة الصدیقة وعائشة منهجان مختلفان
117- من اغتاله الملوکُ الثلاثة
118- من اغتالَ ابا بکر وحکومته وعائشة ؟
119- کره الیهود للمهدی ولشیعة ؟
120- هل بایع الأنصارُ علیاً إماماً فی بیعتی العقبة الاولی والثانیة ؟
121- زعماء مکة النبی وأجداده أم الطلقاء ؟
122_ اتهام عائشةُ لماریةَ بالزنا فبرأها اللهًُ ؟
123- اعتقاد عمر بامامه علی
124_عالم الملائکة واعتقادها بامامها علی
125_اعتقاد الرسل بامامها علی
ص: 208
126_محرَّف الحدیث عمر أم معاویة ؟
127- لماذا وصف عمر الأمم بالجن وکفرهم ؟
128- المسیح :أهل البیت لا یتقدمهم أحد
129_تشیع محمد بن أبی بکر هتکَ مغتصبی الخلافة
130- استبصار الخلیفة معاویة بن یزید هزَّة عقائدیة
131_ اختلاق معاویة ثلاثة بنات للنبی وزوجهن للامویین
132_موتی الصحابة قبل الغدیر للجنة أم للنار ؟
133_ عالم الجن واعتقادهم بامامهم علی
134_بیعة الرضوان المنسیة (الشدرة)
135- صحابة قتَلوا أنبیاءً وأوصیاءً وصحابة
136_ 174 السیرة العلویة ج 1 _ 75
175 _ 199 تفسیر أهل البیت 1_24
200- الإرهاب
201- مَنْ قال هجر فقد کفر
202- لماذا کفَّر علماء المسلمین ابن تیمیة ؟
203- متی یهتدی الوهابیون ؟
204- الارتباط الناصبی الیهودی کیف ولماذا ؟
205- کیف وُلِد النواصب من رحم الیهود؟
206- تجویز النواصب للکذب والقتل
207- الوحدة الاسلامیة العلمیة
208- لماذا اضطرت عائشة لوضع الحدیث ؟
209- لماذا یستبصر الناس ؟
210- وعاظ السلاطین وسقوط الی المجهول
ص: 209
211- أبو بکر وعمر من طبقة الصحابة وعلی من طبقة الأنبیاء
212- فی مکة علی أول وأبو بکر وجماعته آخر المسلمین
213- حرمة الغناء فی الاسلام
214- امتناع الملکین عن تدوین القرآن ودونه عثمان
215- انتخاب النبی لوضع الحجر الاسود لم یکن صدفة بل انتخاباً
216- أجداد النبی مسلمون ولیسوا کفرة
217- رضی الله عن المؤمنین تحت الشجرة ولیس عن المسلمین
218- أسماء الأئمة الاثنی عشر من کتب السنة
219- الأخلاق الراقیة للنبی والائمة والأخلاق الردیئة لاعدائهم
220- علی العصا السحریة للنبی
221- ابن حنبل: أهل البیت لا یقاس بهم أحد
222- أبو بکر وعمر وأبو سفیان قدَّموا بناتهم للنبی
223- وصایا أمیر المؤمنین لأولاده نظریات جامعیة
224- سرقة فضائل الامام علی لصالح أبی بکر وعمر وعثمان
225- خلافة علی نظریة الاسلام فی الحکم
226- نظریة الیهود والخوارج حسبنا کتاب الله
227- استمرار النواصب فی حذف الاحادیث الصحیحة
228- قتلی عائشة فی الجمل رقم نسائی عالمی
229_ غدر طلحة والزبیر بالدین
230- مخالفات الملوک الثلاثة للنبی
231- احتقار أبی بکر وعمر لغیر العرب
232- عمر أول من أوجد الطبقیة
233- دوافع مخالفة عمر للشرع الاسلامی
ص: 210
234- عمَّال أبی بکر وعمر من الطلقاء
235- لماذا ظلم أبو بکر وعمر المهاجرین والانصار ؟
236- حذیفة وأبو هریرة نموذجان للحق والباطل
237- کتب السنة: أبو بکر المقامر الاول فی فی مکة والمدینة
238- لماذا نصَّب عمر کعب الاحبار مرجعاً للمسلمین ؟
239- عثمان رأس الشجرة الخبیثة فی القرآن
240- من اِختلق: عثمان صهر النبی ؟
241- من اِختلق: عمر صهر علی (علیه السلام )؟
242- لماذا لم یقتل النبی عثمان لخیانته فی الحدیبیة ؟
243- اغتیال عثمان لأبی بکر وعمر بیان للمنهج الأموی
244- اِنتقام البکریین والعمریین من عثمان رداً علی قتله أبی بکر وعمر
245- قتل عثمان لابن عوف وخیانته اتِّفاقهما السری
246- انتقام أولاد أبی بکر من قاتل أبیهما عثمان
247- تسابق أبی بکر وعمر وعثمان فی عصیان الشریعة
248- ساقی الخمر أنس بن مالک لم یکن خادماً للنبی
249- ثوار مصر والعراق والحجاز أعادوا الخلافة الی أهلها
250- تسابق الصحابة المنحرفین علی وضع الحدیث
251- تبرئة عائشة قاتل ابن عبادة واتهامها الجن زوراً
252- کیف عارض ابن مسعود نهب عثمان للأموال ؟
253- دعوة عائشة المسلمین للتحرر من عقال الدین
254- عثمان وعائشة أول من قتل الاسری فی الاسلام
255- قتلی عائشة فی الجمل ثلاثون ألف مسلم
256- لماذا لم تکلِّم أم سلمة عائشة حتی الموت ؟
ص: 211
257- الأدلة علی علاقة اهل البیت بالملائکة
258- علاقة أبی بکر وعمر الوثیقة مع الکفار قبل وبعد فتح مکة
259- من هم المؤذون لفاطمة فی صحاح السنَّة ؟
260- الأخطر علی الدین آل سعود أو أل صهیون ؟
261- تأیید عمر نزول آیات التحریم فی عائشة وحفصة
262- لماذا کذَّب الزهری عائشة وحفصة ؟
263- رضاعة الرجال من النساء إطروحة عائشة لتخریب الدین
264- کیف إختلقت عائشة جنون النبی المخالف للقرآن ؟
265- لمَ إختلقت عائشة سحر الیهود للنبی ؟
266- توسل عائشة بالیهود للشفاء وترکها آل الرسول
267- حدیث الثقلین لا یترکه الا کافر
268- ولایة أمیر المؤمنین محور الدین
269- أهل البیت سفینة النجاة
270- کم مرة بایع المسلمون علیاً بالخلافة فی حیاة النبی ؟
271- نظریة حسبنا کتاب الله شیطانیة
272- عصیان ابی بکر وعمر أمر الرسول فی جیش أسامة
273- أبو لهب وعمر أول وآخر من أشعلا النار علی باب النبی
274- لماذا خالف أبو بکر وعمر وعائشة الشریعة مئات المرَّات؟
275- أبو بکر وعمر وعثمان ملوک أم خلفاء ؟
276- أبو بکر أول ملک وعلی أول خلیفة
277- لماذا قتل ملوکُ السقیفة رسولَ الله ؟
278- مقتل فاطمة بید الملوک الثلاثة
279- مقتل أبی بکر وحکومته بید عمر وعثمان
ص: 212
280- الخلفاء الراشدون أئمة آل البیت ولیس ملوک السقیفة
281- تکذیب البخاری عدالة الصحابة وتصحیحه ولایة علی
282- علماء السنة: الوهابیون مارقون من الدین
283- المهدی (علیه السلام ) ظاهرة قرآنیة وحدیثیة
284- أکبر کذبة: صاحب الغار أو مقتل النبی بسم خیبر ؟
285- من هم الثقلان فی القرآن والحدیث ؟
286- البخاری: آل البیت من طبقة الأنبیاء
287- ارهابیو العالم یولدون من مذهب النواصب فقط، لماذا ؟
288- اغتیالات تکذِّب عدالة الصحابة
289- لماذا یتشیع الملایین سنویاً ؟
290- إرتباط النواصب بالصلیبیین والیهود فضح مذهبهم
291- إحراق أبی بکر وعمر السنَّة النبویة وباب دار فاطمة
292- إتحاد الاکثریة الشیعیة والاقلیة السنیة فی العراق
293- علی (علیه السلام )الصراط المستقیم
294- أبو بکر أول من کفَّر معارضیه
295- متی قتل أبو بکر وعمر فاطمة الزهراء ؟
296- تحالف الطلقاء والأعراب والمنافقین لاغتصاب الخلافة
297- قتلی عائشة فی الجمل ضعف قتلاهم فی فتح العراق والشام
298- حکم علی استمرار لحکم داود وسلیمان
299- النسائی الشهید رئیس المستبصرین
300- أبو بکر وعمر وأمیة التصقوا بقبائل عربیة فأصبحوا عرباً
301- لماذا تشیَّع محمد بن أبی بکر ومعاویة الثانی ؟
302-القرطبی والسیوطی وابن حجر: لم یبعث اللهُ رسولا الا بنبوة محمد وولایة علی
ص: 213
303_ ثقافة القبور الجماعیة لخالد ویزید والحجاج ولَّدت الإرهابیین
304- مذابح النواصب فی حق الشیعة عبر التاریخ
305- معاویة مظهر النفاق والاستبداد
306- کیف ترأس معاویة الأموی المذهب السنِّی ؟
307- بیانات النبی فی عدم أهلیة أبی بکر وعمر للخلافة
308- متی سَمَّی النبیُ أبا بکر وعمر کلا بالفرَّار
309 - علامات الوهابی الکذب والتحریف وحمایة اسرائیل
310- الشهادة الثالثة جزء من الأذان
311- کیف قتلَ أبو بکر وعمر سیدةَ النساء فاطمة (علیها السلام) ؟
312- القرآن: نساء نوح ولوط والنبی محمد (عائشة وحفصة ) عاصیات
313- بطل الدنیا قاطبة علی
314- الکتب الوهابیة الخمسة ضدَّنا افتراءات مکشوفة
315- تسلسل الأفضلیة محمد ثم علی ثم فاطمة ثم الحجج الباقین:
316- أئمة الدنیا والآخرة علی وبنوه:
317- العزل الالهی لأبی بکر من أمارة الحج سنة 9 ه-
318- بایع الصحابةُ النبیَ علی حفظ آله ونکث معظمهم
319- کیف قتل أبو لؤلؤة المسلم عمر إنتقاماً لفاطمة ؟
320- کره المسلمین لعائشة: لسمها النبی أو لمعرکة الجمل ؟
321- المعصوم یری فی الظلام ومن الخلف ولیس له ظل
322- طهِّر نفسک من الذنوب تصبح شیعیاً
323- لماذا طرد الرسولُ متآمری السقیفة من داره ؟
324- کعب الاحبار البهودی نموذج المرجعیة المزیفة
325- اِسم علی (علیه السلام )فی القرآن
ص: 214
326- عائشة وحفصة مثل زوجتی نوح ولوط
327- دلیل الإمامة سد الأبواب الا باب علی (علیه السلام )
328- سجود الناس لآدم ویوسف والنبی
329- حرمة الغناء فی الاسلام
330- العصمة الهیة أم تربویة ؟
331- النبی: عائشة وحفصة مثل صواحب یوسف
332- تولیة أبی بکر وعمر للطلقاء وطردهم الأنصار
333- ثقافة الحزب القرشی الأموی الوهابی
334- فتَّاکی عمر الخاصین إبن مسلمة وإبن ملجم
335- زواج خدیجة الباکر من الرسول
336- نظریة عمر فی العبید
337- من قتلها وضربها عمر
338- اعتراف عمر بجهله
339- اعترافات عمر باغتصابهم الخلافة
340- تفضیل عمر لعائشة وحفصة علی باقی النساء
341- کره عمر لغیر العرب
342- النظریة الفقهیة عند عمر
343- أبو بکر ولَّی المنافقین وطرد البدریین
344- ولَّی عمر المنافقین وطرد البدریین
345- من ولاَّه عمر من الیهود ؟
346- الإمام والفاروق وأمیر المؤمنین ألقاب علی الخاصَّة
347- تفضیل کعب الیهودی التوراة علی القرآن
348- من أخرج الیهود الی الشام النبی أو کعب ؟
ص: 215
349- جرائم معاویة بحق الشیعة
350- خروج معاویة علی الخلیفة الشرعی علی(علیه السلام )
351- رؤیة علی عند الموت وشفاعته للمؤمنین
352- ندم أبی بکر وعمر علی اغتصابهما الخلافة
353- ندم أبی بکر علی قتله فاطمة
354- فضائل الامام علی الخاصة من لسان عمر
355- اغتصاب أبی بکر لفدک
356- مسرحیة انتخاب عثمان المخجلة
357- نظریة الامام علی السیاسیة
358- ولادة الخوارج من رحم السقیفة
359- خروج عائشة والزبیر وطلحة ومعاویة علی الامام العادل
360- ولادة علی وسکنه وشهادته فی المسجد
361- لماذا لم یسلم أبو بکر وعمر فی حصار شعب أبی طالب ؟
362- الزواج الالهی الوحید علی من فاطمة
363- سیدا شباب أهل الجنة
364- الباقر یتمنی خدمة المهدی، لماذا ؟
365- حرمة قطع الماء عن الکفار
366- واقعة الحدیبیة وفضیحة المنافقین
367- غزوة تبوک بیَّنت الخلیفة والمنافقین
368- علی(علیه السلام ) العصا السحریة للنبی
369- حدیث الطائر بیَّن المولی والمطرودین
370- الجامعة الاسلامیة حکم ومواعظ الامام علی
371- علی مثال الاسلام ومعاویة مثال الجاهلیة
ص: 216
372- النبی وأجداده قدوات للبشریة
373- معرکة أحد کشفت المتَّقین من المنافقین
374- القرآن یفضح المتَّهمین للنبی بالجنون
375- الکذب علی الدین زمن معاویة
376- دور آل الزبیر فی إختلاق الاحادیث
377- اسباب إختلاق الأمویین مناقب للصحابة ؟
378- أکذب الناس عائشة أم أبو هریرة ؟
379- البخاری: اعتقاد عمر وعائشة بنقص القرآن
380- الشیعة: القرآن کامل
381- ابو بکر وعمر منعا تدوین القرآن
382- حی علی خیر العمل: الولایة
383- فاطمة أول شهید للولایة
384- تکفیر الوهابیة للسنة والشیعة
385- حقد علماء النواصب علی خدیجة
386- حب علی (علیه السلام )ایمان
387- النبی حذر عائشة بانحرافها عن الدین
388- المهدی راعی العالم
389- وجوب الدفاع عن آل البیت فی بیعة الرضوان
390- خیانة ابن العاص والأشعری فی التحکیم
391_ بیعة العقبة الاولی توجب الاعتقاد بالإثنی عشر
392- عائشة: عثمان إمام أهل النار
393- عثمان: عائشة وحفصة مثل إمراة نوح ولوط
394- أبو بکر: عمر جبار فی الجاهلیة خوار (داعر) فی الاسلام
ص: 217
395- لماذا حذَّر الرسول من فتن عائشة ومعاویة وابن العاص ؟
396- اغتیال معاویة لعائشة ودفنها خارج بیتها
397- البصمة علی الحجر من علامات آل البیت
398- کذب الوهابیین علی أئمة المذاهب
399- الصحابة المقتولون بید الشیخین
400- مصرع أبی بکر بید عمر ومصرع عمر بید عثمان
401- النبی فی بیعة العقبة الاولی: علی آیة ربی
402- أثر الدعاء فی هدایة الناس
403- أثر الأخلاق فی هدایة الناس
404- أثر الجود فی هدایة الناس
405- هل یتوفق الصهاینة فی إمساک المهدی ؟
406- حضارة التشیع وحماقة الأعداء
407- لماذا وُصف ابراهیم(علیه السلام ) فی القرآن بالشیعی ؟
408- تشیع الأنبیاء للنبی وعلی
409- لماذا أسس معاویة المذهب السنی ؟
410- فاطمة (علیها السلام)وعائشة مشروعان لا یلتقیان
411- علی (علیه السلام )ومعاویة منهجان متعادیان
412- خلاصة ولایة الامام علی فی القرآن من کتب السنة
413- خلاصة إمامة الإثنی عشر بنصوص سنیة
414- المذهب القرآنی شیعة علی: (وَإنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لاَبْرَاهِیمَ)
415- خلاصة تفسیر القرآن
416- اتحاد النواصب والیهود لمحاربة المهدی (علیه السلام ) ؟
417- منهاج النواصب السیاسی یهودی
ص: 218
418_ لماذا قتل معاویةُ عائشة ؟
419_لماذا طرد النبی خاطبی فاطمة: أبا بکر وعمر وعثمان ؟
420_ لماذا زوج النبیُ علیاً وقال: أنت لست بدجال ؟
421_البیعات النبویة الثلاثة لعلی
422_ الیهود والوهابیون یبغضون المؤمنین
423_ فرار عمر وعثمان من بیعة الشجرة
424_ نکث ابی بکر وعمر وعثمان شرط بیعة الرضوان
425_ القرامطة کالوهابیة کفّروا السنة والشیعة
426– أول المسلمین علی
427_ عالم الدنیا علی
428_ أفصح الدنیا علی
429_ حلیمة السعدیة الموحدة
430_ الاکذبُ فی الحدیث عائشة أو أبو هریرة ؟
431_ التسعة المبشرة بالنار
432_ لماذا سمّت عائشةَُ الرسولَ ؟
433_ عمر وأصحابه یخرِّفون النبی !!!
434_ من اغتصب خلافة علی فهو کافر
435_ ایمان أبی طالب المبکر
436_ البخاری کذ ّب إمامة أبی بکر لصلاة الاثنین
437_ من حارب علیا مات کافرا
438_علم الغیب من علامات المهدی
439_ المهدی لیس له ظل
440_ المجیء بالمعجزة من علامات المهدی
ص: 219
441_ الخلفاء العظام والخلفاء العصاة
442_ آل سعود وآل صهیون سیدهم واحد
443_ بیعة النبی لعلی بالامامة بانذاره عشیرته الاقربین
444_ تواطؤ المنافقین والکفار فی بدر
445_ تواطؤ المنافقین والکفار فی حنین
446_ افتراء آل الزبیر فی الحدیث
447_ الشافعی: یجوز السجود لعلی شکراً لله
448_ لماذا جاء أبو بکر وعمر بالامویین الی السلطة ؟
449_ لماذا قرّب ملوک السقیفة الیهود والطلقاء ؟
450_ التکامل الاجتماعی فی الاسلام
451_ لا یسترجع القدس الا الشیعة
452_ لماذا یحتل الکفار القدس ومکة ؟
453_ حدیث الثقلین عمود الامامة
454_ لماذا یستمر الوهابیون فی تحریف الکتب ؟
455_ البخاری: مصیر معظم الصحابة الی النار
456- کیف تحلل الیهود والنواصب من الدین ؟
457-ا ثقافة تلاحم النواصب والیهود
458- سیطرة الوهابیین علی المدرسة الأمویة
459– علماء السنة: علامة الوهابی: لقیط وخارجی
460_ رفع علی لصخرة براثا معجزة
461– رفع علی باب خیبر معجزة
462– حدیث علی مع الثعبان معجزة
463_ ابو بکر وعمر وعثمان لیسوا من العرب
ص: 220
464_ لکل نبی وصی فمن وصی محمد ؟
465_ وجوب الامامة فی بیعة الرضوان
466_ وجوب الامامة فی انذار عشیرته الاقربین
467_ المتقدمون علی أمیر المؤمنین کفّرهم الرسول
468_ آیات دالة علی کفر مغتصبی الخلافة
469_ آیة المسؤولیة توجب ولایة الائمة
470_ حفظ الوهابیة لقبر ابن تیمیة وهدمها لقبور أهل البیت !!
471_ الرسول: نجد (الریاض) أرض الشیطان
472_ خروج عائشة علی الخلیفة علی عصیان
473_ خیانة الوهابیة للخلافة العثمانیة
474_ رضاعة الرجال من النساء مشروع عائشة لافساد الدین
475_ التحاق السنة بالولایة
476_ الوهابیون عاصون للشریعة والحضارة
477_ علامات ظهور المهدی الواقعة
478_ المهدی قائد العالم
479_ تشکیکات فی مدرسة الملوک الصحابة
480_ القرآن: معظم الصحابة الی جهنم
481_ علامات ظهور الامام المهدی الکثیرة
482_ عداء الوهابیین والیهود للمهدی
483_ متی یتشیع المسلمون ؟
484_ من یهاجمه النواصب فهو المخلص ومن یمدحوه فهو الفاجر
485_ علماء أفذاذ ومصلحون
486_ العراق عاصمة المهدی
ص: 221
487_ سقوط الطواغیت قبل ظهور المنقذ
488_ الزنا والقمار والخمر والربا والشذوذ علامات الوهابیة
489_ تمسک أهل البیت وشیعتهم بالمثل العلیا
490_ لماذا ذکر السنةُ أوصیاءََََََ الانبیاءُ وأخفوا أوصیاء محمد صلی الله علیه واله ؟
491_ فقه السجود علی التربة الحسینیة
492_ رفض ولایة الظالم نظریة شیعیة تعلمها أهل السنة
493_ فقه الحکومة الاسلامیة
494_ الیهود والوهابیون جسَّموا الله وشککوا فی الانبیاء
495_ رموز اسلامیة
496_ ولایة علی من أصول الدین والصلاة من الفروع
497 – یهودیة الحکام النواصب
498_ علامات المؤمن
499 – أخلاق الرسول
500 – فلسفة الاسلام والتفقه فی الدین
501 – الأمویون:من عادی أبا بکر مرتد ومن حارب علیاً من المبشرین بالجنة!!
502_ فاطمة شهیدة الدفاع عن مولاها علی
503_ العصمة عند أهل البیت
504_ الولایة لعلی والأئمة من الاصول والصلاة من الفروع
505_تحریم أسماء مغتصبی الخلافة
506_ اعتقاد عمر وعائشة والبخاری ومسلم بتحریف القرآن
507_ الشیعة والسنة الیوم تعتقد بکمال القرآن
508_تشیع ایران فی القرن الاول أم الثانی؟
509_ولد الولد ولد حقیقة
ص: 222
510_سقوط الدول والحکومات (دراسة فی النموذج العثمانی)
511_مدة حکم المهدی ؟
512_اتحاد السنة مع الیهود واتحاد النصاری مع الشیعة زمن المهدی
513_ولایة علی ولایة الله
514_ الصحابة منعوا تدوین القرآن وابعدوا أهل البیت
515_فاطمة البنت الوحیدة للنبی
516_من هم الصحابة المنافقون فی سورة المنافقون
517_جاسوسا الیهود لتحریف النصرانیة والاسلام بولص وکعب
518_معرفة الصحابة فی سورة المنافقون
519_ الولایة لعلی مقدمة علی الصلاة والصوم
520_ معاویة مؤسس المذهب السنی
521_ حروب الردة لقتل المسلمین المعارضین للحکومة
522 _ عمر سمسار الحمیر خلیفة المسلمین
523_ التکتف فی الصلاة مراسم یهودیة
524_ عمر: من لا یتولی علیاً لیس بمؤمن
525_ بلال وا بو بکر وعمر أصولهم حبشیة
526_الفاروق علی أم عمر؟
527_ تحریف التوراة
528_ إمامة علی فی أول یوم للبعثة
529_الحشویة الحنبلیة مهدت للسلاجقة غزو بغداد والقضاء علی الحکم الشیعی
530_ لماذا ابقی النبیُ آله فی المسجد وطرد نساءَه؟
531_تبلیغ التوحید والنبوة وإمامة علی فی أول یوم للبعثة
532_طرد النبی الصحابة ونساءه من المسجد وابقی علیا وفاطمة ؟
ص: 223
533_السیرة العلویة _المجلد 1_50
584_نظریة حسبنا کتاب الله اقصاء للنبوة
585_609 _القسم الثانی للسیرة النبویة ج 26 _50
610_معجزة لا یحبک یا علی الا مؤمن
611_ معجزة لا یبغضک یا علی
الا ابن زنا
612_ معجزة أکله الطائر
613_ معجزة أولاده الائمة الحجج
_ الصراع السیاسی علی السلطة بین أبی بکر وعمر
615_ انقسام أفراد الحزب القرشی الی جناحین
616_ ابو هریرة یذکر مثالب ابی بکر :
617_ أنس یذکر مثالب عمر وعثمان
عداء ابن م عوف مع ابی بکر بسبب عمر:
618_ أبو بکر وعمر منْ یقود الآخر ؟
619_ النسائی بین العلاقة المتازمة بین ابی بکر وعمر
620_ مخالفات عمر لابی بکر
621_ عزل عمر لولاة أبی بکر :
622_ تفضیل عمر لابن الجراح علی ابی بکر
623_ عزل أبی بکر لعمر من مناصبه
624_ صفعات بکریة لعمر
625_ طرد ابی بکر لعمر عن القضاء وأمارة الحج
626_ أبو بکر یکشف أوراقه السریة
627_ أبو بکر یکشف أوراق عمر السریة
628_ دوافع عمر للانقلاب السیاسی علی ابی بکر
ص: 224
629_ عمر یکشف بطلان خلافة أبی بکر وظلمه له
630_ عمر :بیعة ابی بکر فلتة
631_ الشعبی بین حقد عمر علی أبی بکر
632_ مطالبة عمر بتنازل أبی بکر عن الخلافة من دوافع الانقلاب
633_ مشروع اغتیال أبی بکر بید عمر وعثمان
634_ زید بن الخطاب دعا لرفض حکم أبی بکر
635_ معارضة عمر لرآسة أبی بکر :
636_ الاشعث بن قیس یدعو للانقلاب علی أبی بکر
637_ نفاق الاشعث:
638_ رأی الاسلام فی المرتد
639_ صحابة استلموا بلدانا رشوة
640_ ادعاء عمر دفع البعض له للانقلاب
641_ اعتراف عمر بقبوله مشروع الاشعث
642_ خوف عمر من اغتیال ابی بکر له
643_ معارضة أبی بکر اختطاف عمر لابنه عاصم
من دواعی الاغتیال
644_ ابو بکر طرد عمر من السلطة
645_ الخطط الیهودیة _القرشیة لاغتصاب السلطة
646_ سماع أبی بکر بمؤامرة الاشعث_عمر
647_ مقتل أبی بکر وطبیبه بالسم
648_ مَنْ قتل طبیب أبی بکر ؟
649_ البراهین علی مقتل أبی بکر بالسم
650_ اغتیال ابی بکر وطبیبه وعتاب فی یوم واحد
651_ الاحداث والأمور المدهشة فی عملیة اغتیال أبی بکر
ص: 225
652_ عواقب اغتیال أبی بکر
653_ امتناع عمر من الصلاة علی جثمان ابی بکر
654_ عدم صلاة حذیفة علی جثامین أبی بکر وعمر وعثمان :
655_ لماذا دُفن أبو بکر لیلا وسراً ؟
656_ مراسم الدفن السیاسیة للنبی وابی بکر
657_ منع عمر لمجلس النیاحة علی ابی بکر :
658_ العلاقة السیئة بین عائلة أبی بکر مع عمر وعثمان
659_ تخاصم طلحة مع عثمان علی السلطة
660_ ردود فعل عائلة ابی بکر علی عمر وعثمان
661_ ندم ابی بکر لقتله فاطمة
662_ وصیة أبی بکر لعمر مزورة
663_ وصیة ابی بکر لعائشة لا ذکر فیها لوصیته لعمر
664_ عمر:لم یوص ِ أبو بکر لی
665_ رسالة ابی بکر باقصاء خالد مزورة
666_ خوف الامویین من موت عثمان قبل عمر
667_ اعتراف عمر بمکیدة عثمان فی ایصال
الخلافة الیه
668_ اعتراف عمر بالانقلاب علی أبی بکر
669_ عمر:أحسد قریش ابو بکر
670_ ما هو السر الذی هدد به عمر أبا بکر؟
671_ اطروحتا الاشعث لقتل أبی بکر والامام علی
672_ الاشعث وعائلته منبع الاغتیالات
673_ الاشعث قاد قبیلته للردة وغدر بهم
674_ لماذا اتصل معاویة بالاشعث لقتل الامام علی
ص: 226
675_ لماذا أصبح الاشعث مناصراً لعمر ومعادیاً لابی بکر ؟
676_ أفعال الاشعث ضد أهل البیت
677_ اغتیالات عثمان وفراره فی الحروب
ترسخ هویته
678_ اغتیالا ت عثمان للصحابة
679_ خفاء عثمان للمحکوم علیه بالقتل فی فتح مکة
680_ لماذا وضع الصحابة عثمان علی مزبلة وقبروه فی مقبرة الیهود ؟
681_ اغتیال عمر لابی عبیدة بن الجراح المعارض له :
682_ اغتیال عمر لسهیل بن عمروخطأ! الإشارة المرجعیة غیر معرّفة.
683_ انقلاب عمر وعثمان علی أبی بکر وعائلته وحکومته
684_ ضرب عمر لام فروة :
685_ نصوص من عمر وابنه تبین الصراع الدامی
686_ مخالفة عمر لابی بکر فی توزیع الاموال
687_ مخالفة عمر لابی بکر سبی المسلمات وقتل ازواجهن المسلمین
688_ عمر کذب أبا بکر فی تکفیره عشائر العرب وسبیه نساءهم
689_ محاولة القاتل الفرار من الجریمة
690_ علاقة أبی بکر مع الیهود کانت جیدة
691_ انتقام عمر وعثمان من عبد الرحمن بن ابی بکر
692_ نکاح عمر لارملة ابن ابی بکر بلا عقد
693_ لماذا انتصرت جماعة عمر علی جماعة ابی بکر ؟
694_ لماذا اغتال عمر ابا عبیدة بن الجراح
695_ عائشة تحیی منهج قتل المعارضین بالطاعون
696_ معاویة نسی فضل عائشة لحکمه
697_ رغبة عمر فی قتل عیینة بن حصن
ص: 227
698_ عزل واغتیال خالد بید عمر
699_ طلحة اتهم عمر بقتل خالد :
700_ عمر عزل واغتال شرحبیل بن حسنة
701_ عمر عزل واغتال المثنی بن حارثة الشیبانی
702_ عمر اغتال بلال الحبشی
703_ عمر عزل أنس بن مالک
704_ انتقام عائلة أبی بکر من قاتل أبیهم عثمان
705_ القطیعة بین عائشة وحفصة لماذا ؟
706_ الامویون اتهموا عائشة وطلحة بقتل عثمان
707_ مصرع طلحة بید مروان الاموی
708_ معاویة دفن عبد الرحمن بن أبی بکر حیاً
709_ اغتیال عائشة بید معاویة
710_ عثمان خطط لاغتیال محمد بن ابی بکر فقتلوه
٧١١ _ الشافعی یفضَّل علیًا علی باقی الصحابة قاطبة
٧١٢ _ افتخار الشافعی بالعبودیة لعلی
٧١٣ _ الشافعی :نزلتسورة هل أتی فی أهل البیت
٧١٤ _ الشافعی جوز السجود لعلی
٧١٥ _ الشافعی :علی إمام الانسوالجن
٧١٦ _ صلاة عیسی خلفالمهدی
٧١٧ _ الشافعیة والزیدیة عقائد شیعیة وفقه سنی
٧١٨ _ یا سنَّة العالم تعلموا التشیع من الشافعی
٧١٩ _ افتخار الشافعی أنه شیعی رافضی
٧٢٠ _ العباسیون اّتهموا الشافعی بالتشیع
ص: 228
721 _ المعتزلة اتهمت الشافعی بالتشیع
٧٢٢ _ ابن حجر : الشافعی رافضی ومتوسل بأهل البیت
723_ الشافعی یرفض خلافة الشیخین
724_ درجة ایمان الشافعی العالیة بالامامة
725_ الشافعی وأحمد بن حنبل وابن مردویه: النواصب أولاد زنا
726_ علی إمام الحکمة
727_ علی نفس الرسول
728_ ابن حنبل: علی من طبقة الأنبیاء
729_ سبط ابن الجوزی یعدد أسماء الأئمة
730_ هل یجوز التشیع بلا تبری
اثارة الیهود القلاقل والحروب فی الارض
اغتصاب الاحبار لمرجعیة الانبیاء
الاحبار نصَّبوا أنفسهم قادة للیهود وظلموا الأنبیاء وقتلوهم
قصص الاحبار الکاذبة ضد الانبیاء والاوصیاء
تفسیق أحبار الیهود للنبی موسی
قصة البخاری الکاذبة ضد النبی محمد
خطبة الامام علی من بنت ابی جهل الکاذبة :
حب الیهود للمجد والرئاسة
الیهود منبع الخیانة والفساد والحرب
740_ ولایة علی ولایة الله
741_ مولی المسلمین علی
معاویة رشع کعب الاحبار لمرجعیة المسلمین
رجوع أهل السقیفة الی الیهود والنصاری :
ص: 229
کعب وتمیم یقصان قصص الیهود والنصاری فی المسجد النبوی :
کره الیهود للامام علی واهل بیته
العراق عاصمة المهدی
الکوفة عاصمة المهدی
الامریکان والیهود یبحثون عن المهدی فی العراق
استعباد الیهود للامم
علاقة عمر بالیهود فی صباه فی الکتاتیب وفی شیخوخته
لماذا عین عمر کعبا مرجعا للأمة ؟
رجال الانقلاب فی السقیفة یرفضون قرآن الامام علی المدون فی زمن النبی :
تفضیل کعب وعمر الشعر علی الحدیث النبوی
754_ حب وطاعة عمر لکعب الاحبار
755_ مساندة عمر للاحبار لماذا ؟
بعض الصحابة صححوا التوراة مخالفین الرسول
عمر اعتقد بصحة التوراة :
الصحابة شککوا فی اسلام الحبر عبد الله بن سلام
عمر أخذ برأی کعب وترک رأی الامام علی
760_ استخدام عمر لکعب حبر الیهود
أحبار الیهود أعطوا لقب الفاروق المختص بعلی لعمر
اسم عمر فی التوراة
مشروع عمر و کعب وابن سلام لایصال معاویة الی الخلافة وابعاد أهل البیت
تلامیذ المرجع الاکبر کعب الاحبار ؟
معاویة تلمیذ کعب الاحبار
رجوع معاویة إلی کعب ودعمه له
ص: 230
معاویة یرث ثقافة توراة الیهود فی کرههم للعراقیین الشیعة
تلامیذ کعب الاحبار حاقدون علی العراق والعراقیین
ابن عمر تلمیذ کعب یکذب علی النبی
770_ ابن عمر وابو هریرة ینشران حدیث کعب الیهودی
ابو هریرة یؤید احادیث استاذه کعب
الزنادقة سارت علی منهج کعب فی وضع الحدیث
لقد تعلم الزنادقة من کعب وتمیم الداری وعبد الله بن سلام وضع الحدیث علی النبی
کره کعب لعلی وشیعته
قاتل الامام علی یهودی
کعب الاحبار یکره العراقیین طبقا للتوراة المزورة
کره الیهود للعراقیین
سرُّ کره الیهود للنصاری والعراقیین
کره کعب للشیعة والنصاری وحبه للیهود والامویین
780_ بین التوراة الصحیحة والمزورة
حقد کعب علی الشیعة تعارض التوراة الصحیحة
782_ حب کعب للشام والامویین
تفضیل کعب للشام وأهلها علی الحجاز وأهلها
تفضیل کعب لشام معاویة علی مکة والمدینة
ابن عباس کذب کعبا
الباقر والصادق کذبا کعبا وباقی الاحبار
حذیفة کذب کعبا
ابن العاص کذب کعبا
ابن عساکر وابن کثیر کذبا کعبا
ص: 231
790_ محمود ابو ریة کذب کعب الاحبار
ابن عوف کذب کعبا
ابن مسعود کذب کعبا :
معاویة کذب کعبا
ابو ذر کذب کعبا
795_ صحابة المدینة کذَّبوا الحبر عبد الله بن سلام
مرجع الدولة کعب یضع الحدیث لعمر
المکفرون لکعب
ابو ذر : کعب یهودی
ابن عباس : کعب یهودی
800_ رشید رضا کفر کعبا
صحابة المدینة کفروا ابن سلام
جاسوسا الیهود لتحریف النصرانیة والاسلام بولص وکعب
أسماء أهل البیت وعمر فی التوراة
804_ صفة النبی محمد فی التوراة
کیف نشأت الحرکة الناصبیة
تحریم الخمر قبل الاسلام
الدیانة الیهودیة والنصرانیة حرَّمت الخمر
النبی یوسف حرَّم الخمر
أجداد النبی حرَّموا الخمر طبقاً لدین الانبیاء
شرفاء الناس حرَّموا الخمر فی ا لجاهلیة
810_ أدلة تحریم الخمر ول البعثة
سورة النساء المکیة محرِمة للخمر
ص: 232
عزیر النبی لعمر فی الخمر دال علی الحرمة:
أم سلمة: الخمر حُرمت أول البعثة
معاذ بن جبل: الخمر حُرّمت أول البعثة:
لو حلَّل النبی الخمر فی مکة لشکک الیهود والنصاری بالإسلام
فرار شاربی الخمور من المعارک
لماذا لم یقتل القرشیون عملاءهم المسلمین فی الصف الاسلامی ؟
فرار شاربی الخمر فی بدر من الزحف فی حنین
هواة الخمر والقمار أرادوا قتل النبی فی العقبة
820_ أبو بکر أول من برأ المجرمین باسم الاجتهاد الخاطیء
ابو بکر اول من اتهم المعارضة بالردة
الحبر الیهودی بولص حلل الخمر للنصرانیة:
الیهود نشروا الخمور
صحابة حللوا الخمر والغناء والحریر
عائشة حرفت حرمة الخمر من مکة الی المدینة ؟
تشجیع الحکومة عائشة لوضع الحدیث
ندم عائشة علی یوم الجمل ووضعها للحدیث
ابو لهب وابو بکر متخصصان فی القمار فی مکة
المناغمة بین کفار قریش مع رجال الخمر والقمار
830_ شغف الجاهلیین بالخمر
ولع قریش بالخمر فی الجاهلیة والإسلام
شرب الخمر فی جماجم الموتی
موت أبی بکر مع الخمر
فرار البعض فی بدر وشربهم الخمر ورثائهم قتلی الکافرین
ص: 233
شرب الخمر فی بدر ورثاء قتلی الکفار
حیاة عمر وموته مع الخمر
عمر: شرب الخمر حلال والسکر حرام
هل کان عمر مخمورا طیلة حیاته ؟
تعود أولاد عمر علی الخمر
٨٤٠ _ الفارعة أم الحجاج وشربها الخمر
شاربوا الخمر من الصحابة والتابعین
الأمویون ینشرون الخمر
الولید بن یزید الاموی ماتمخمورًا ١٢٥ ه
ولایة الاثنی عشر فی بیعة
وجوب حفظ آل البیتفی بیعة العقبة الاولی:
رأی الامام علی فی أبی بکر عمر:
شهادة بعضالانصار المشارکین فی بیعة العقبة دفاعًا عن ولایة علی
نفی عمر لسعد بن عبادة زعیم الانصار واعتیاله
ابن خلدون : ابن عبادة لم یبایع ولم یصل مع ابی بکر
850_ بیعة العقبة الثانیة: بیعة الحرب والدفاع عن أهل البیت
أثر بیعة العقبة فی السقیفة قولهم : لا نبایع الا علیا
سعد بن عبادة رئیس الانصار لم یبایع أبابکر فقتلوه
علی نفس النبی فی القرآن
أهل البیت لا یقاس بهم أحد
نور محمد وعلی قبل الآنبیاء بأربعة عشر ألف عام
المؤاخاة بین النبی وعلی
ابن حنبل دوَّن الولایة النورانیة لمحمد وآله
ص: 234
صفات الأنبیاء وقوة جبرائیل اجتمعت فی الامام علی
علیّ أحبّ الخلق إلی الله فی حدیث الطائر
860_ : علی صاحب حوض الکوثر
علی : أنا أفضل من آدم ونوح
ولایة أهل البیت أصل من أصول الدین
مقام أهل البیت لا یصله ملک مقرب ولا نبی مرسل
احیاء الموتی للامام علی
علی علیه السلام إمام الانس والجان
معجزات الامام علی
النبی أنا وعلیّ أبوا هذه الأمة
توسل الأنبیاء الی الله بأهل البیت
اقرار الأنبیاء بولایة علی
870_ میثاق الانبیاء مع الامام علی
توسل آدم بأهل البیت دلیل علی افضلیتهم علیه
تفضیل أهل البیت علی الملائکة
أهل بیتی مثل سفینة نوح
الامام علی حامل لواء الحمد یوم القیامة
الأنبیاء والعبّاد لا یعبرون الصراط الا بجواز من علی
علی قسیم النار والجنة
أصحاب الأعراف(أهل البیت) یُدخلون المسلمینَ الجنة
علی الکفؤ الوحید فی الدنیا لفاطمة
الصادق : علی أفضل من یوسف
880_ عائشة :خیر الخلق علی
ص: 235
أهل البیت خیر البریة
عدم قبول عبادة العبد الا بولایة علی
علی وشیعته هم الفائزون یوم القیامة
کم مرة عرض النبیُ ولایة علی علی الصحابة ؟
آیة علی فی بیعة الرضوان: علی أمیر المؤمنین
اعتراف الخوارج بتسمیة علی أمیرآ للمؤمنین
فی الرضوان
أفعال عثمان المخالفة لبیعة الرضوان
لماذا فرَّ عثمان وعمر من بیعة الرضوان ؟
ابن عوف بین فرار عثمان من بیعة الرضوان
890_ عبد الله بن مسعود بین فرار عثمان من بیعة الرضوان
کیف تربع عثمان علی کرسی الملوکیة وهو عاص لبیعة الرضوان ؟
قطع عمر لشجرة الرضوان
امتناع النبی عن محادثة عمر فی الحدیبیة:
أسباب کره عمر وأتباعه لبیعة الرضوان
عدد المبایعین علیا فی بیعة الرضوان:
منع أبی بکر وعمر روایة بیعة الرضوان:
مدرسة الحزب القرشی لم تلتزم بمنهج الهی ولا نبوی
آیات بیعة الرضوان وارتداد الصحابة عن الولایة:
أعمال البعض لنقض معاهدة صلح الحدیبیة:
900_ رغبة الکفار فی قتل المسلمین فی بیعة الرضوان
الارتداد عن الإمامة والولایة
فرار ابی بکر وعمر فی معرکة حنین
بطولة الامام علی فی حنین:
ص: 236
معارضة عصبة قریش لحملة أسامة
هل صلَّی النبی علی جثمان
المنافقین؟
القرآن الکریم لا یجیز الصلاة علی المنافقین
هل صلَّی الإمام علی خلف مغتصبی لافته؟
أدلة عدم صلاة الإمام علی خلفهم:
منزلة أهل البیت أعلی من عیسی
910_ الشیعة تشترط امام عادل للجمعة والجماعة
البخاری ومسلم: علی یری أبا بکر وعمر آثمین غادرین خائنین
الامام علی رفض امامة الشیخین
إمتناع الصحابة عن الصلاة خلف أبی بکر
سعد بن عبادة لم یصلِّ خلف ابی بکر وفقاً لمنهج الامام علی
ابن خلدون : سعد بن عبادة لم یصل خلف أبی بکر
عدم صلاة عمر علی جثمان أبی بکر:
عدم صلاة حذیفة علی أبی بکر وعمر وعثمان:
ماذا لم تسمح فاطمة لابی بکر وعمر بالصلاة علیها ؟
الامام علی یوصی بعدم الصلاة علی جثمان عثمان:
920_ الامام الحسن لم یصلِّ علی جثمان عثمان:
الامام الحسین لم یصلِّ علی جثمان عثمان:
أبو ذر کفَّر عثمان زمن ملوکیته ولم یصلِّ خلفه:
عدم صلاة عشرات الآلاف من الصحابة علی جثمان عثمان:
عدم سماح الصحابة بدفن عثمان فی مقابر
المسلمین:
لماذا دفن المسلمون عثمان فی مقبرة الیهود؟
فیمن نزلت سورة عبس وتولّی؟
ص: 237
البراهین علی نزول السورة فی عثمان:
الذین أفتوا بقتل عثمان:
عائشة تقتل عثمان طلباً للسلطة
930_ اغتیال الحکومة لسعد بن عبادة المخالف لابی بکر
اغتیال الحکومة لبلال الحبشی المخالف لابی بکر
اغتیال الحکومة لخالد بن سعید بن العاص المخالف لابی بکر
اغتیال عثمان لکعب بن أُبی
اغتیال عثمان لعبدالرحمن بن عوف
اغتیال عثمان لعبدالله بن مسعود
اغتیال عثمان لابی ذرّ الغفاری
هجومهم علی دار فاطمة وقتلها من الکبائر:
مطالبة الإمام علی بالخلافة ونظرته إلی مغتصبی خلافته
الامام علی طالب الأنصار بمبایعته ونقض بیعة أبی بکر
940_ خطبة الامام علی المبیِّنة لاغتصابهم السلطة:
مسح الملوک أیدیهم بید المخالفین لا یُعد بیعة دینیة ولا عرفیة:
تأثر أفراد قبیلة بنی تیم بتربیة زعیمها ابن جدعان:
صهیب الرومی من عبید مؤسسة ابن جدعان السیئة الصیت
المنافقون والاعراب والطلقاء إتَّحدوا علی مخالفة النبی والوصی
استیلاء العبید علی السلطة
طغاة قریش غازلت بعض الصحابة ،لماذا ؟
کیف أصبح أبو موسی الأشعری من المنافقین ؟
نفاق الأشعث (صهر أبی بکر):
949_ الاشعث قاد قومه للردة:
ص: 238
950_ الإمام علی: أنا النقطة تحت باء البسملة
جواز المرور علی الصراط المستقیم بید علی :
النبی: علی خلیفتی فی أمتی
النبی: سیغتصب الخلافة ابو بکر وعمر .
الامام علی: سیستولی معاویة علی الخلافة
البخاری: انحراف معظم الصحابة عن الحق
حرمة التبوِّل واقفاً
أَقرأ المسلمین للقرآن علی
958_ أَحفظ المسلمین للقرآن علی
النبی :علی عدیل نفسی:
960_ علماء السنة المؤیدین لنزول آیة الاکمال فی یوم الغدیر:
استخدام لقب الخلفاء فی الملوک خطأ فادح
مرتبة المهدی فی الأئمة الخلفاء:
الأئمة الاثنی عشر عند الیهود:
تصدیق النبی ابراهیم بأهل البیت:
تصدیق مریم بأهل البیت
الوسیلة: أهل البیت
نزول آیتی البلاغ وإکمال الدین یوم الغدیر
968_ ولادة الإمام علی فی جوف الکعبة
ولایة علی فی سورة الأنعام
970_ الصراط المستقیم : أهل البیت
المؤذن: علی
أصحاب الأعراف: أهل البیت
ص: 239
آلاء الله: الولایة
أهل البیت یرثون الارض
یُمَسِّکُونَ بِالکِتَابِ: أهل البیت
یَهْدُونَ بِالحَقِّ: أهل البیت
المکذبون للایات : مغتصبوا الخلافة
الجاهلون : تارکو الولایة
نزول حجارة من السماء باسم ولایة
980_ الهجوم علی دار سیدة النساء فاطمة بنت محمد
الاولیاء : أهل البیت
المبلغ لسورة براءة علی
بکاء ابی بکر لسماعه خبر المرتدین من بعد النبی
نکثوا أیمانهم : جیش الجمل
الإمام علی رفض امامة الشیخین
نور الله : أهل البیت
الآلوسی یذکر أسماء الأئمة الاثنا عشر فی تفسیره
الزمخشری یبین مکانة أئمة أهل البیت:
ابن کثیر : اثنا عشر خلیفة اولاد ابراهیم
990_ وکونوا مع الصادقین : أهل البیت
لهم قدم صدق : أهل البیت
القرطبی : الصراط المستقیم علی
الأئمة یهدون الی الحق
لکل قرن رسول من آل محمد:
علی هو الحق
ص: 240
رحمة الله: علی
کتاب مبین: علی
أولیاء الله : علی
الرسل بُعثوا علی ولایة علی
1000_ آیات الله : الأئمة
1001_ الشاهد:
علی
1002_ علی خیر البشر فمن ابی فقدکفر
1003_تحریفات علماء السنة
1004_فرعون وعمر اتهما
النبیین موسی و محمد بالجنون
1005_ الحشویون نشوؤهم وأهدافهم
1006_ الاخلاق الراقیة للشیعة
1007_ اختلاق معاویة ثلاثة بنات للنبی وزوجهن للامویین
1008_ کیف أنشأ العباسیون المذاهب ؟
1009_حلیمة ربَّت النبیَّ ولم ترضعه
1010_ ولایة الانبیاء وطاعتهم لعلی قدیمة
1011 _حفار قبور المهاجرین فرَّ من حفر قبر النبی الی السقیفة
1012_ علی: ابو بکر وعمر غادران کاذبان
1013_ تشیع ابراهیم الخلیل
1014_ الوهابیون نجسون أم لا ؟
1015_ هل یصح القول : محمد وعلی رسولا الله ؟
1016 _ سمسار الحمیر خلیفة المسلمین
1017_ لماذا قتل معاویةُ عائشة ؟
1018_ لماذا قتل عثمانُ عمر ؟
ص: 241
1019_اعتقاد الیهود والوهابیین بالتجسیم ؟
1020_صحابة لبسوا الحریر عصیانا
1021 _هل صحیح الجبت والطاغوت ابو بکر وعمر ؟
1022_ الهرمزان الکردی الشیعی قاتل عمر وابن تیمیة الکردی رمز التکفیر
1023_ لماذا أمر الهرمزان الکردی أبا لؤلؤة بقتل عمر؟
1024_ الهرمزان وأبو لؤلؤة الکردیان قتلا عمر
1025_ هل ذکر الأئمة أعداءهم الملوک الثلاثة بالاسم ؟
1026_ تجسیم الحنابلة
1027_ الذهبی : لم یحضر علی مع الخلفاء جمعة ولا جماعة
1028_ تکفیر عمر للتارکین إمامة علی
1029_ ذبح السلفیین للشیعة والسنة عادة قدیمة
1030_ اعتراف المسلمین بعبودیتهم لله ورسوله وعلی
1031_ لماذا فرَّ أبو بکر وعمر وعثمان من بیعة الرضوان ؟
1032_لماذا قتلَ أبو بکر وعمر ُ فاطمة الزهراء ؟
1033_ کیف سقی أبو بکر وعمر وعائشةُ وحفصة السمَّ للنبی ؟
1034_معظم الافتراءات علی الرسول مصدرها عائشة
1035_أبو بکر وعمر أول من عزرهم النبی فی بدر لشربهما الخمر
1036_ولد الولد ولد حقیقة _بحث فقهی
1037_اجماع الصحابة علی یهودیة عثمان فدفنوه فی مقبرة الیهود
1038_ أفتی عثمانُ بقتل الکلاب فأکلته
1039_ لماذا فرَّ ابو بکر وعمر وعثمان من بیعة الرضوان ؟
1040_ کنوز عثمان وأتباعه أعظم من کنوز قارون وحاشیته
1041_رشاوی أبی بکر وعمر وعثمان للصحابة
ص: 242
1042_ سمیة أم عمار أول شهیدة فی الاسلام
1043_ طلاق الامام علی لعائشة یوم الجمل بوصیة النبی لانها أحدثت بعده
1044_ شرح وتصحیح دعاء صنمی قریش
1045_ابن عوف عرض الخلافة علی علی علیه السلام بسیرة الشیخین فرفضها
1046_ کیف قتل عمر بلالا الحبشی ؟
1047_متی قتل عمر خالد بن الولید ؟
1048هل عرفت البشریة الامتحان الالهی لها فی عالم الذر ؟
1049_ علی مع کل الانبیاء سراً ومع خاتم الأنبیاء علناً
1050_ البخاری : صحابة النبی ارتدوا عن الدین
1051_المسلمون لم یشیعوا جثامین محمد وعلی وفاطمة والحسن والحسین
1052_اعتقاد معاویة بامامه علی
1053 _اعتقاد عائشة بامامها علی
1054_الیهود والوهابیون جسَّموا الله وشککوا فی الانبیاء
1055_لماذا اعتقد الیهود والوهابیون بالتجسیم ؟
1056_ طرد النبی لأبی بکر من أمارة الحج لماذا ؟
1057_ مستندات الهجوم علی دار الزهراء .
1058_ غضب فاطمة علی الشیخین
1059_ التولی والتبری رکنان لا ینفصلان
1060_ کم مرة ردت الشمس لعلی ؟
1061– صراع الحضارات
1062– الخراسانی والیمانی
1063– محبة أهل البیت هل تکفی؟
1064_الصدَّیق علی أم أبو بکر ؟
ص: 243
1065_فاطمة البنت الوحیدة للنبی
1066_ الولایة تعنی ترک الدنیا
1067_ الولایة لعلی أفضل من النسب الیه
1068_علی خلیفة التشریع والتأویل
1069- أول تبلیغ للنبی توحید ونبوة وامامة
1070- رؤیة المهدی فی عصر الغیبة
1071_ الهجوم علی دار الامامة (بیت فاطمة)
1072_من علامات الظهور سقوط الحکومات
1073- کیف ینتصر المهدی علی الاستکبار ؟
1074- المنصور والمتوکل أشد العباسیین نصباً
1075– النجف عاصمة علی والمهدی
1076- لماذا اعلن علماء السنة الکبار تشیعهم ؟
1077- مراجع الشیعة افتخار للامة
1078- مصرع أئمة المذاهب بید الحکومات
1079- الاختلاف الحضاری بین السنة والوهابیة
1080- تشیع النبی آدم
1081- تشیع النبی عیسی
1082- ما هو میثاق الأنبیاء مع علی ؟
1083- لماذا حدَّ النبیُ عمرَ وأبابکر فی الخمر ؟
1084- مقتل عمر بید عثمان وأبی لؤلؤة
1085- مصرع الصحابة بید الملوک الثلاث
1086- تکذیب البعض للأنبیاء والأوصیاء
1087- الصحابة المعارضون للنبی فی حیاته ومماته
ص: 244
1088- علی ولید الکعبة الوحید
1089- الزواج الالهی الوحید فاطمة من علی
1090- علی هو الوحید الذی عادت له الشمس ثلاث مرَّات
1091- علی شهید المحراب الوحید
1092- من صاحبة الإفک ماریة أو عائشة ؟
1093- نظریات الصدِّیقة فاطمة وعائشة
1094- رموز الصحابة المرتکبین للکبائر
1095_- فاطمة سیدة نساء الجنة
1096- لماذا لم یحارب علی والحسنان تحت قیادة الشیخین ؟
1097- عصیان الیهود لهارون تکرَّر عند المسلمین
1098- معالم مدرسة أهل البیت ومدرسة الأمویین
1099- هل بایع المسلمون علیاً
أمیراً للمؤمنین فی الرضوان ؟
1100- لماذا یکره علماء السنَّة الوهابیة ؟
1101- مخالفة القرآن لنظریة عدالة الصحابة
1102- کیف جوَّز ابن عبد الوهاب خطف المسلمات ؟
1103- لماذا نزلت سورة المنافقون فی أعداء علی ؟
1104_ أمَّهات النبی کلهن طاهرات
1105_ النواصب الأعْرَابُ أشَدُّ کُفْراً وَنِفَاقاً
1106_علیٌ جمیل کیوسف
1107_أحبار الیهود والنصاری والمسلمین
1108_الماسونیون من کعب الاحبار الی آل سعود
1109_ خالد أول من أوجد المقابر الجماعیة
1110_ المنهج النبوی والمنهج الملکی
ص: 245
1111_ الأنبیاء مرسلون معصومون قبل أن یبعثوا
1112- من هم الشیعة المخلصون زمن الاِمام علی ؟
1113- الاخلاق الفاضلة لسید الانبیاء
1114-ابن عمر المفتری علی النبی والمسلمین وبیعته لقدم الحجاج
1115_التحالف الصلیبی الصهیونی الوهابی
1116 _حکومة الصبیان فی آخر الزمان
1117_ عبد الکریم قاسم صورة الاخلاص والزهد والعفة والتشیع
1118_ جمال الدین الافغانی نموذج العلم والجهاد والزهد
1119_ الافتراء علی علماء الشیعة وقطع أرزاقهم
1120_ لماذا حرَّف عمر التاریخ الهجری من ربیع الاول الی محرم ؟
1121_ تشیع رئیس الازهر الشیخ محمد عبدة بید الافغانی
1122_ کیف یتشیع الصالحون ویتعصب الفاسقون
1123_ الائمة : النواصب أشد کفراً من الیهود والنصاری
1124_ ولع آل سعود بالزنا والخیانة واراقة دماء الابریاء
1125_ تعریف الشیعة فی کتب الفریقین
1126_ أخلاق الشیعة المعروفة فی تجنب اراقة الدماء
1127_ أخلاق الشیعة الراقیة فی العفة والشرف
1128_ أخلاق الشیعة فی حمایة الاسری
1129_ أخلاق الشیعة فی حب الشهادة کالحسین
1130_ أخلاق الشیعة فی حب العلم والحریة وحمایة المسلمین
1131_ رخاء أهل السنة فی ظل حکومات الشیعة
1132_ حمایة النصاری لحکومات الشیعة الانسانیة
1133_ ثقافة النواصب القدیمة فی الخیانة والزنا والتنظیمات السریة
ص: 246
1134_ البیضاء جدة عثمان غیر البیضاء عمة النبی صلی الله علیه واله
1135_ ابن مسعود الشیعی لم یصلَّ خلف عثمان جمعة ولا جماعة
1136_ لماذا یفتری أحبار الدین علی علماء الشیعة ؟
1137_منهج الخوارج والنواصب لتکفیر وتحقیر الامم الانسانیة
1138_ المعجزات الخالدة فی القرآن الکریم
1139_ مناهج تفسیر القرآن الانسانیة والحضاریة
1140_ التحالف الصلیبی الیهودی الوهابی لضرب التشیع
1141_ طاعة فاطمة لامامها علی
1142_ مناهج التفسیر المطروحة
1143_مفاتیح العقیدة
1144_ مفاتیح النجاح
1145_ مفاتیح الراحة والسکینة
1146_تأثر علماء المخالفین بکتب نجاح الطائی
1147_رفض الوهابیین للعمامة النبویة
1148_مخالفة الوهابیین لابن حنبل
1149_توحید الوهابیة : العبودیة للیهود
1150_فرار خالد فی حروب الردة
1151_لولا الامام علی لانتصر النجدیون
1152_أنبیاء نجد الکذابین
1153_تجسیم عمر وکعب والوهابیة
1153_تنزیه ابن عبد الوهاب لاهل البیت من القبائح
1154_ الوصیة عند الموت
1155_ الاراضی والایام المبارکة
ص: 247
1156_ مبادیء الثورة الحسینیة
1157 _ الامویون لا یلتقون مع النبی فی النسب
1158_ وادی السلام هو النجف وکربلاء
1159_ الوادی المقدس هو وادی السلام
1160_ حضرموت للمخالفین ووادی السلام للشیعة
1161_ تفسیر سورة المنافقون یبین التشیع والتسنن
1162_ شکایة أهل السنة من کثرة کذب النواصب علی الشیعة
1163_ فقه ارجاع مهر المسلمة لزوجها الکافر
1164 _ تبعیة ابلیس لبعض شیاطین الانس
1165 _ تخریب الملوک والحکومات للمجتمعات والادیان والبلدان
1166 _ ظهور العظمة الالهیة فی المخلوقات
1167 _ المعجزات الکبیرة فی الکون منظومة ربانیة
1168 _ تلازم أحبار الدین والسرقة والخیانة والکذب
1169 _ الصحابة والعلماء المخلصون قدوات حضاریة
1170 _ کذب النواصب علی علماء الشیعة والسنة
1171 _ لا یرتقی أحد لمنزلة محمد وعلی
1172 _ حسکة النفاق فی تفضیل الغیر علی محمد وعلی
1173 _ ذراعا الماسونیة العالمیة الوهابیة والصهیونیة
1174سعی القوی الاستکباریة والصهیونیة والوهابیة لتشویه سمعة المهدی
1175 _ المنهج الابلیسی فی اتهام العلماء بسب الانبیاء وأمهاتهم
1176 _ مذابح آل الزبیر فی حق الشیعة
1177 _ مذابح السلفیین فی حق الشیعة
1178 _ تحریف آل الزبیر للحدیث وخیاناتهم للمسلمین
ص: 248
1179 _ تعزیر النبی لابی بکر ولعمر فی بدر لشربهما الخمر
1180_ دلائل رفض الامام علی علیه السلام لخلافة الشیخین
1181_ صحابة سموا النبی ملکا ولیس رسولا
1182 _ اقرار عمر بنصوص الهیة فی خلافة علی
1183_
احتقار رجال السقیفة للبشریة وتمجیدهم للاعراب والیهود
1184 _ النفس القومی للحزب القرشی
1185 _ الملائکة والجن تعیشان علی طاقة الریح ولا تأکلان
1186 _ معظم الناس مشاریعهم عمریة ولیست علویة
1187 _ کیف صنع عمر مذهب الخوارج ؟
1188 _ دعم عمر الخفی للخوارج
1189 _ اخبار النبی وعلی المسلمین باغتصاب ابی بکر وعمر ومعاویة للخلافة
1190 _ الاستکبار والصهیونیة صنعا الوهابیة والحرکات الارهابیة
1191 _ مبادیء الاسلام الحضاریة الزاهیة وترک المسلمین لها
1192 _ التعاون الخفی بین حزب المخالفین والیهود قدیماً وحدیثاً
1193 _ الحزب القرشی الناصبی وجه اسلامی وجوهر الحادی
1194 _ تعاون الوهابیین والصلیبیین والیهود لتشویه سمعة المهدی
1195 _ فوائد الکواکب والنجوم للحیاة البشریة
1196 _ المنهجیات الجاهلیة والوهابیة والصهیونیة واحدة
1197 _ الکفر هو العمود الفقری للحرکات والحکومات المضادة
1198 _ قتل النواصب للشیعة اعلان کفرهم بمحمد
1199 _ مازال محمد شخصیة الکون الاولی
1200 _ کیف تمنع الذنوبُ الانسانَ من التشیع
1201 _ استخدام الشیاطین للحواشی والاوباش لاهلاک المنافسین
ص: 249
1202_اعتناق السنی فی التشیع لا یحتاج الی الاعلان
1203_ تخوف ملایین السنة من اعلان تشیعهم لماذا ؟
1204_ مقتل عائشة بید معاویة
1205_مصرع أولاد أبی بکر الثلاثة بید معاویة
1206_ اتفاق الشیعة علی حرمة دماء أهل السنة ؟
1207_ فتاوی الوهابیة الکافرة بقتل أهل الشیعة
1208 مشارکة ابی بکر وعمر وعثمان فی حصار المسلمین فی شعب ابی طالب
1209_ أبو بکر عزل عمر عن الخلافة فقتله
1210_علی علیه السلام : من عنده حاشیة فاسدة فهو یهودی
1211_ لماذا طرد النبیُ صلی الله علیه واله أبا بکر وعمر من داره یوم شهادته ؟
1212_ لم یطرد النبیُ أحدا من داره الا ابا بکر وعمر
1213_شهادة زور عائشة فی قضیة فدک
1214_ شهادة زور ابن الزبیر لابطال معجزة النبی فی الحوأب
ص: 250
١٢١٥ _ النبوة و الامامة لا تعرفسنا ولا بلدا ولا قومیة
١٢٤٧ _ عمر أول من أعطی دولة الشام رشوة لابی سفیان
١٢٤٨ _عثمان أول من أعطی دولة أذربیجان رشوة للاشعث
١٢٤٩ _ معاویة أول من أعطی قارة أفریقیا رشوة لابن العاص
١٢٥٠ _العلم الحدیثیثبتدرجات النظر عند الانسان
١٢٥١ _ أحبار متسترون بالاسلام
١٢٥٢ _ نظریة حسبنا یهودیة جاهلیة
١٢٥٣ _کعبالاحبار الیهودی و ابن عمر: العراقیون والمصریون والخوز من الجن
١٢٥٤ _تخلف عمر وعثمان عن بیعة الرضوان
١٢٥٥ _ أثر الدعاء علی نفسالانسان
١٢٥٦ _ الایمان بتحریفالقرآن ضیاع الدین
١٢٥٧ _فقه المجتمع الاسلامی
١٢٥٨ _ فقه الاخلاق الفاضلة
١٢٥٩ _فقه الجهاد والغزو
١٢٦٠ _ الفقه السیاسی
١٢٦١ _ فقه انتظار المصلح العالمی
١٢٦٢ _ المشروعان العلوی والعمری منهجان مختلفان
١٢٦٣ _ افتراءات علی النبیین داود ومحمدصلی الله علیه وآله فی قصتی اوریا وزینب
بنتجحش
١٢٦٤ _ لماذا حرم الشارع الافتراء علی الاعداء ؟
١٢٦٥ _ أول من دون القرآن علی علیه السلام
١٢٦٦ _ معجزة السماء : لا یبغضعلیا الا ابن زنا
ص:251
تعریف مؤلف :
الحمد لله علی ما أنعم علی رمز الشیعة المحقق الکبیر المفسر آیة الله نجاح الطائی أن وفقه لتألیف 1300 کتاب فی المعارف الأسلامیة (عقائد وتفسیر وحدیث وفقه وسیرة ) هو أول من کشف النقاب فیها عن أحداث مختَلَقَة تمکَّنوا من سترها 1400سنة بمساعدة المؤرخین والمحدثین والمفسرین فأحدثت أبحاثه الجدیدة أصداءًًًً قویة فی العالم مثل: البخاری ومالک والقرطبی کذَّبوا حضور ابی بکر فی الغار, واسلام أبی بکر وعمر متأخر, و تحریم الخمر والقمار أول البعثة, وزواج خدیجة الباکر مع الرسول, وفاطمة البنت الوحیدة للنبی, وولایة علی قرآنیة وحدیثیة, وتکرار اسم علی فی القرآن, وذکر النبی أسماء الأئمة, وتفضیل أهل البیت علی الأنبیاء, ورجال السقیفة (ابو بکر وعمر وعثمان)سبب هزیمة أحد, وحرَّر النبیُ أسری بنی قریظة ولم یذبحهم, وفرار الملوک الثلاثة من بیعة الرضوان المختصة بعلی علیه السلام, والنبی طرد متآمری السقیفة من داره یوم شهادته, وسم النبی بواسطة أبی بکر وعمر وعائشة وحفصة وشهادة فاطمة بید أبی بکر وعمر , والشیخان منعا تدوین القرآن والحدیث, واغتیال ابی بکر وحکومته بید عمر وعثمان واغتیال عمر بمؤامرة عثمان الأموی واغتیال عائشة بید معاویة, ومقتل الامام علی بید معاویة والخوارج, وتحریف أسماء أولاد
ص: 252
المعصومین, واختلاق أم کلثوم بنتاً للامام علی, والبطینُ معاویة ولیس علیا, وابو تراب لقب أموی, ولم یبایع علیٌ الملوکَ الثلاثة, ولم یصلَّ علیٌ مع الملوک الثلاثة, والوهابیون خوارج, وتشیع الشافعی علناً , وتشیع ابن حنبل سرا, وولد الولد ولد حقیقة (بحث فقهی) , ونجد أرض الشیطان, ونسب الصادق لابی بکر کذبة خارجی واتهام عائشة لماریا بالزنا فبرأها اللهُ , والنبیُ أوجب الامامة یوم الدار أول البعثة, واختلاق معاویة ثلاثة بنات للنبی وزوجهن للامویین وعالم الملائکة واعتقادها بامامها علی, وعالم الجن واعتقادها بامامها علی واعتقاد الرسل بامامها علی واعتقاد عمر بامامه علی, وتفسیر أهل البیت 25 مجلدا, وعمر مؤسس الخوارج والشجرة الملعونة قرآنیا: ابو بکر وعمر وعشرة أمویین ومنام النبی:مغتصبو خلافته أبو بکر وعمر وبنو أمیة ینزون علی منبره کالقردة _ آیة الله ابراهیم الأنصاری الخوئینی وسید رحیم الموسوی .
ص: 253
انتساب امام صادق بهأبوبکر دروغ أست........................................................... ١
مؤلف:علامهمحقق عالیقدر استاد نجاح الطائی ................................................... ١
دارالهدی لاحیاءالتراث الاسلامی العالمیة............................................................ ١
اهداء ........................................................................................................ ٣
مقدمه مولف: .............................................................................................. ٥
فصل اول: ............................................................................................... ١١
روایت ساختگی جنابذی حنبلی ...................................................................... ١١
1_ رد روایت :......................................................................................... ١٣
نقل ابن عنبهاز اربلی: ................................................................................ ١٤
٢ رد روایت بهدلیل آیات قرآن .................................................................. ١٦
٣ نسب ابوبکر:...................................................................................... ٢٠
٤ اهل بیت در قرآن کریم: مطهر و از برگزیدگان بلند مرتبههستند:.................... ٢٣
٥ اربلی، روایت را از کتب اهل سنت اخذ نموده است. ..................................... ٢٥
٦ شرح حال جنابذی................................................................................. ٢٨
٧ اختلاف مورخان بزرگ درباره ام فروه ..................................................... ٣٠
٨ بازی سیاسی در نام مادر امام صادق ........................................................ ٣٢
٩ ریاست امام صادق (ع) بر مذهب جعفری زیر بنای جعل این دروغ: ................ ٣٤
١٠ _ عرف و دین افتخار بهاهل بیت علیهم السلام را واجب می دانند. .................... ٣٨
١١ _ مخالفت عرف عرب........................................................................... ٤١
١٢ _ شهرت نام : قاسم بن محمد بن ابوبکر: .................................................... ٤٢
١٣ _ دیدگاه امام صادق درباره نسب ابوبکر .................................................... ٤٢
١٤ _ شفاعت در اختیار اهل بیت علیهم اسلام است: ............................................ ٤٣
١٥ _ خفت و خوار بودن موقعیت اجتماعی خاندان ابوبکر در جامعه: .................... ٤٧
١٦ _ وضوح هدف سیاسی مذهبی در کتاب ذهبی: ............................................. ٤٩
بخاری و مسلم: ......................................................................................... ٥٠
فصل دوم : .............................................................................................. ٥٤
دروغ بودن روایت ابن صدیق....................................................................... ٥٤
روایت اول: ............................................................................................. ٥٤
حدیث جعلی: (دوبار ابوبکر مرا متولد ساخت) معارضاست:............................... ٦٤
نفطویه: جعل مناقب صحابهتوسط بنی امیه...................................................... ٧٨
فصل سوم:............................................................................................... ٨١
تحریف روایت بوسیلهابونضره..................................................................... ٨١
چکیده و نتیجه: ......................................................................................... ٨٦
تاثیر ابونضره بر علماء............................................................................... ٨٧
ردّ روایت:............................................................................................... ٩٠
١ تعارضمتن روایت با قرآن کریم:............................................................ ٩٠
٢ غضب حضرت زهرا علیها السلام بر ابوبکر............................................... ٩٢
٣ ارتداد اکثر صحابه............................................................................... ٩٧
ص: 254
٤ ائمهنور فی الاصلاب الشامخهوالارحام المطهره..................................... ١٠١
٥ طهارت و پاکی مادران ...................................................................... ١٠٢
٦ جبت و طاغوت:............................................................................... ١٠٣
٧ پاکی ولادت .................................................................................... ١٠٤
٨ پسر فاطمهعلیها السلام ...................................................................... ١٠٤
٩ طهر طاهر ..................................................................................... ١٠٥
١٠ _ خطبهبی نقطهامام علی .................................................................... ١٠٦
جایگاه اجتماعی ابوبکر در مکه................................................................. ١٠٧
موسسهابن جدعان تیمی:.......................................................................... ١١٠
نسب ابوقحافه........................................................................................ ١١٢
نابغه، فاحشهای دیگر:............................................................................ ١١٧
فصل چهارم:......................................................................................... ١٢٠
آشکار شدن حقیقت.................................................................................. ١٢٠
قرآن کریم و حدیث شریف روایات سیاسی را مردود می شمارد .......................... ١٢٠
حدیث شریف:........................................................................................ ١٢٣
روایت قرمانی ....................................................................................... ١٢٦
قرآن کریم و توارث: ............................................................................... ١٢٧
حدیث شریف رسول خدا درباره توارث:اعجاز ............................................... ١٢٨
بیان امام هادی درباره منزلت صاحبان شرف: ............................................... ١٣٠
مطالبه امام علی خلافت غصب شده اش را از ابوبکر...................................... ١٣١
دیدگاه امام محمد باقر درباره ابوبکر ........................................................... ١٣٣
دیدگاه امام صادق درباره ابوبکر................................................................ ١٣٥
الجاحد لولایه علی کعابد وثن..................................................................... ١٣٧
دیدگاه حضرت رضا درباره ابوبکر............................................................ ١٣٨
هدف ناصبیان از جعل این حدیث؟............................................................... ١٣٩
(متاسفانه اکثر علماء منزلت اهل بیت علیهم السلام را نشناختند) .......................... ١٤٧
اعتراف ابلیس بهمنزلت قرآنی اهل بیت علیهم السلام ....................................... ١٤٨
روش علمای ناصبی در ساختن دروغ .......................................................... ١٤٩
اعجاز معرفت و صنع خدای تعالی عبارات زیارت جامعهکبیره ......................... ١٥٢
چکیده و نتیجه: ...................................................................................... ١٥٣
ترجمة المؤلف ....................................................................................... ١٥٥
المراجع الکبار تؤید مؤلفات ....................................................................... ١٥٥
المفسر المحقق الدکتور نجاح الطائی............................................................. ١٥٥
رأی المرجع الدینی الشیخ ناصر مکارم الشیرازی فی کتب الشیخ
الطائی: ...................................................................................... ١٥٦
رأی المرجع الدینی الشیخ نوری همدانی فی کتبالشیخ الطائی :156
ص: 255
رأی المرجع الدینی السید محمد الشاهرودی فی کتبالشیخ الطائی:١٥٦
رأی المرجع الدینی الشیخ لنکرانی فی کتبالشیخ الطائی........... ١٥٦
رأی المرجع الدینی الشیخ بشیر النجفی فی کتبالشیخ الطائی..... ١٥٧
رأی المرجع الدینی الشیخ وحید خراسانی ................................. ١٥٧
رأی المرجع الدینی السید سعید الحکیم فی کتبالشیخ الطائی..... ١٥٧
رأی المرجع الدینی السید صادق الشیرازی فی کتب الشیخ الطائی ١٥٨
تأثر رئیس الوهابیة الشیخ ابن عثیمین ببحث الغار لنجاح الطائی.......................... ١٥٨
ابن عثیمین : أحادیثمکذوبة ر وج لها المسلمون نسیج
العنکبوتوعشالحمامة... .................................................. ١٥٩
تأثر الشیخ القرضاوی ببحث الطائی فی عدم حضور أبی بکر فی الغار والهجرة....... ١٥٩
مفاجأة القرضاوی:القرضاوی ینفی معجزة " العنکبوت والحمامتین " علی غار حراء. ١٥٩
کتاب وهابی معارضللطائی:...................................................... ١٦١
الرد الشافی علی نجاح الطائی فی کتابهصاحب الغار أبو بکر أم رجل آخر ؟ .......... ١٦١
المؤلف: علاء الدین البصیر (الوهابی) .......................................................... ١٦١
کتاب مستبصر من الصین : ....................................................................... ١٦٢
الشیعة من الکلینی الی نجاح الطائی.............................................................. ١٦٢
برنامج الاستبصار بکتب نجاح الطائی........................................................... ١٦٤
مؤلفات الشیخ الدکتور نجاح الطائی تباع فی مصر فی المترو والاتوبیسات ............. ١٦٧
موقع الاخوان المسلمین سوریا یحذر ویبین انتشار مؤلفات سماحة الشیخ الدکتور نجاح الطائی فی مصر . ١٦٩
فهرس المصادر...................................................................................... ١٧١
مصادر أخری........................................................................................ ١٩٥
صدر للمؤلف......................................................................................... ٢٠٦
کتبعقائد وتفسیر وسیرة وفقه وحدیث...................................... ٢٠٦
موضوعات این کتاب............................................................................... ٢٥٤
ص:256