سی گام خودسازی: بر پایه دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان

مشخصات کتاب

سرشناسه : صلواتی، محمود، 1332 -

عنوان قراردادی : دعاهای ماه رمضان .فارسی -- عربی

عنوان و نام پدیدآور : سی گام خودسازی: بر پایه دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان/ محمود صلواتی.

مشخصات نشر : قم: توانمندان، 1397.

مشخصات ظاهری : 96ص.؛ 21/5×14/5س م.

شابک : 80000 ریال : 978-600-99808-8-8

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

یادداشت : کتابنامه.

موضوع : دعاهای ماه رمضان

موضوع : *Prayers of Ramadan

موضوع : خودسازی -- جنبه های مذهبی -- اسلام

موضوع : Self-actualization (Psychology) -- Religious aspects -- Islam

موضوع : خودسازی -- جنبه های قرآنی

موضوع : Self-actualization (Psychology) -- Qur'anic teaching

موضوع : روزه (اسلام) -- فلسفه

موضوع : Fasting -- Religious aspects -- Islam -- Philosophy

رده بندی کنگره : 1397 8041ر/ 270 BP

رده بندی دیویی : 774/297

شماره کتابشناسی ملی : 2805795

ص: 1

اشاره

محمود صلواتی

ص: 2

اللّهمَّ ارْزُقْنیِ التَجافیِ عَنْ دارِالْغُرُورِ

وَ الْاِنابَةِ اِلی دارِالخُلُودِ

وَالْاِسْتِعْدادَ لِلْمَوْتِ

قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ(1).

بارخدایا !

دل برکندن از سرای کژمدار

و بازگشت به سوی سرای ماندگار

و آمادگی برای مردن

پیش از فرارسیدن زمان رفتن را روزیم فرما.

ص: 3


1- . روایت است امام زین العابدین(ع) پیوسته این دعا را می خواند. (اقبال الاعمال، 228؛ بحار الانوار، 95/63؛ مفاتیح الجنان، اعمال شب بیست و هفتم رمضان).

سی گام خودسازی: بر پایه دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان

پدیدآورنده: محمود صلواتی

نوبت چاپ: اول، بهار 1397

شابک: 8-8-99808-600-978

حروف نگارو صفحه آرا: وجیه عظیما

ناشر: توانمندان ؛ با همکاری انتشارات مبارک

شمارگان: 1000 نسخه قیمت: 000/80 ریال

توانمندان: قم، بلوار محمدامین، خیابان گلستان، کوچه11، پلاک4، دفتر فرهنگ معلولین

تلفن: 32913452-025 فکس: 32913552-025

همراه: 09125520765

www.HandicapCenter.com ,

info@handicapcenter.com

مراکز پخش:

- انتشارات مبارک: قم، خیابان صفائیه، کوچه ممتاز، پلاک75، 37749114-025 09133289053

- اصفهان، بلوار اشرفی اصفهانی، نبش کوچه 47، مجموعه فرهنگی موسی بن جعفر، 33633811-031

ص: 4

فهرست

سخن ناشر. 7

پیشگفتار. 9

مراتب روزه داری.. 13

گام اول: تنبّه (بیداری) 15

گام دوّم: تقرّب (خداجویی) 17

گام سوم: تدبّر (هوشیاری و اندیشه ورزی) 19

گام چهارم: استمداد (یاری خواهی) 21

گام پنجم: استغفار(آمرزش خواهی) 23

گام ششم: تنزَّه (معصیت گریزی) 27

گام هفتم: تذکر (یادآوری) 29

گام هشتم: تعهد (مسئولیت پذیری) 32

گام نهم: تفویض (به خدا واگذاری) 34

گام دهم: توکّل (با خدا دل آرامی) 36

گام یازدهم: تبتّل (پلیدی گریزی) 38

گام دوازدهم: تزیّن (آراستگی) 41

گام سیزدهم: صبر (شکیبایی) 43

گام چهاردهم: مراقبه (خود نگهبانی) 45

گام پانزدهم: شرح صدر (سینه گشودگی) 48

گام شانزدهم: مرافقه (همراه نیک گزینی) 50

گام هفدهم: عمل صالح (شایسته کرداری) 53

گام هجدهم: مقام جمع (وحدت طلبی) 56

گام نوزدهم: رجا (امیدواری) 58

گام بیستم: سکینه (آرامش خواهی) 60

ص: 5

گام بیست و یکم: وَرَع (پرهیزگاری) 63

گام بیست و دوم: رضا (چهره گشودگی) 65

گام بیست و سوم: توبه (پیراستن از آلودگی) 68

گام بیست و چهارم: استعاذه (به خدا پناهندگی) 70

گام بیست و پنجم: محبت (مهرورزی) 73

گام بیست و ششم: طمأنینه (آرامش خواهی) 75

گام بیست و هفتم: درک شب قدر (شب ارزش یابی) 78

گام بیست و هشتم: حضور (پرده براندازی و باریابی) 81

گام بیست و نهم: فناء فی اللّه (وارستگی و رهایی) 83

گام سی ام: بقاء باللّه (به خدا جاودانگی) 86

دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان.. 89

ص: 6

سخن ناشر

دعا در اسلام به عنوان وسیله و راهی برای ارتباط و نزدیک شدن به معبود معرفی شده است. هر انسانی با استفاده از این وسیله می تواند با پروردگار خویش خلوت کرده و راز و نیاز و گفتگو کند. حتی لازم نیست با خواندن متن ادعیه مأثور و به روش رسمی با خدا گفت وگو کند بلکه می تواند به زبان خود و خیلی خودمانی با خدا نجوا نماید. اما ادعیه مأثور کلاس درس و نمونه هایی است که شیوه درست ارتباط با خداوند را نشان می دهند.

در دوره جدید که زندگی ماشینی مدرن بر بشر چیرگی یافته و رسانه ها پیوسته به گونه ای مادیت و گرایش به مظاهر زندگی مادی را القاء می کنند و انسان ها در زوایای روح و روان، خویش را پرتاب شده در فضا و بدون تکیه گاه می یابند؛ در چنین شرایطی دعا بهترین درمان برای آلام انسان است، روح و روان آدمی را تغذیه می کند، شادابی و طراوت به زندگی خشک مادی می بخشد و بالاخره تکیه گاه مطمئن به او نشان می دهد.

دعا برای اقشار آسیب مند و گرفتار که فریادرسی جز خدا ندارند؛ و مگر باب رحمت و مهر پروردگار همه درها را به روی خود بسته می بینند بسیار راهگشا و کارگشا است.

ص: 7

حجت الاسلام والمسلمین محمود صلواتی پدیدآورنده این کتاب، از پژوهشگران برجسته حوزه علمیه است که کتاب نهج العباده ایشان در دوازدهمین همایش کتاب سال حوزه علمیه قم برگزیده شده است.

جناب آقای صلواتی در این کتاب دعاهای ماه مبارک رمضان را با قلم روان و ادبیات زیبا و آسان توضیح داده و گام هایی را در جهت بهره وری هرچه بیشتر از ماه مبارک رمضان ترسیم نموده تا قشرهای مختلف به ویژه افراد دارای مصائب و مشکلات و حاجتمندان به راحتی از آن بهره ور گردند.

ص: 8

پیشگفتار

بی تردید بارزترین ویژگی روزه ماه مبارک رمضان، تصفیه ی نفس، تقرّب به خدا و تلاش در راه خودسازی است؛ چنان چه از پیامبر خدا(ص) روایت است که فرمود: «الصوم نصف الصبر»،(1) «روزه نیمی از صبر است» و خداوند متعال فرمود: «انما یوفّی الصابرون أجرهم بغیر حساب» (زمر:10)؛ و در جای دیگر از «روزه» به «سپر»ی تعبیر شده که در میدان کارزار برای دفع ضربات دشمن، کارساز است. هم چنین، از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمود: «الصوم جُنّة من النار»،(2)

«روزه سپر آتش است». از امام صادق(ع) نیز روایت شده است که در تفسیر آیه ی شریفه ی «استعینوا بالصبر والصلاة» فرمود: مراد از «صبر»، «روزه» است.(3) در واقع بالاترین و والاترین روزه ها از نظر ثواب و پاداش، روزه ی ماه مبارک رمضان است؛ چنان که در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «هر کس ماه رمضان را از روی ایمان و خویشتن داری و مراقبت از گوش و چشم و زبان خود روزه بدارد، خدا روزه اش را می پذیرد، گناهان گذشته و آینده اش را می آمرزد

ص: 9


1- 1. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج4، ص260؛ در بیهقی نیز آمده است: «الصیام نصف الصبر».
2- 2. ابن بابویه قمی، الفقیه، ج2، ص 74.
3- . شیخ کلینی، الکافی، ج 4، ص 63.

و پاداش شکیبایان به او می بخشد».(1)

اگر در روزه چیزی جز صعود انسان از مرتبه ی حیوانی به مقامات والا و تشبّه به فرشتگان نباشد، همین در فضیلت آن کافی است. روزه مبارزه با نفس و بازداشتن خویش از اشباع غریزه ها و خواسته های نفسانی است و این برخلاف دیگر فرایض، عملی درونی و پنهانی است که کسی جز خدا از آن آگاه نیست. انسان با روزه داری و تحمل گرسنگی، به گونه ای با شیطان به مبارزه برمی خیزد و با پرهیز از خوراک و شهوت ها، راه ورود شیطان را می بندد؛ از این روست که روزه، سپر آتش قلمداد شده است.

ما در این نوشتار با الهام از دعاهای روزانه ی ماه مبارک رمضان، که از مضامین بسیار ژرف و والایی برخوردار است، گام هایی را ترسیم کرده ایم(2)

و با استناد به آیات و روایات و نوشته ها و رهنمودهای علمای اخلاق، به ویژه کتاب منازل السایرین، کتاب صد میدان و دیگر آثار عارف وارسته خواجه عبداللّه انصاری، مطالبی را بازگفته ایم که خوانندگان را برای استفاده ی معنوی هر چه بیشتر از ماه مبارک رمضان یاری می رساند و هر یک از این سی گام، رونده را گام است و یابنده را مقام(3).

بدین امید که مورد استفاده اهل بصیرت و ره جویان

ص: 10


1- . شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج10، ص164: «من صام شهر رمضان ایمانا واحتسابا وکف سمعه وبصره ولسانه عن الناس قبل اللّه صومه وغفر له ما تقدم من ذنبه وما تأخر واعطاه ثواب الصابرین».
2- . این دعاها در کتاب مفاتیح الجنان مرحوم حاج شیخ عباس قمی به نقل از زاد المعاد مرحوم علامه مجلسی به نقل از ابن عباس از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است. علاقمندان برای آگاهی بیشتر به: البلدالامین/219، مصباح کفعمی/612 و زادالمعاد/144 مراجعه فرمایند.
3- . خواجه عبداللّه برای سلوک از هزار مقام سخن گفته که در صد میدان باید پیمود. نخستین میدان توبه است و آخرین میدان بقاء. غزالی از مقامات، تحت عنوان منجیات سخن گفته و ده چیز را موجب رستگاری سالک دانسته و توبه، صبر، خوف، رجاء، توحید، توکل، انس و تفکر را از آن جمله بر شمرده است. عطار از کسب ملکات اخلاقی، با عنوان هفت شهر عشق بدینگونه یاد کرده است: هست وادی طلب آغاز کار وادی عشق است از آن پس بی کنار برسیم وادی است آن از معرفت هست چارم وادی استغنا صفت هست پنجم وادی توحید پاک پس ششم وادی حیرت صعبناک هفتمین وادی فقر است و فنا بعد از آن راه و روش نبود تو را (عطار، فریدالدین، منطق الطیر/214)

معرفت قرار گیرد و ذخیره ای برای روزی که مال و فرزندان به کار نمی آید باشد.(1)

و ما توفیقی الا باللّه علیه توکلت والیه انیب.

محمود صلواتی

فروردین ماه 1397 ﻫ .ش

ص: 11


1- . پیش نویس مطالب این مجموعه در رمضان المبارک 1430ق برای سخنرانی در مجموعه فرهنگی موسی بن جعفر(ع) شهرستان خمینی شهر اصفهان تهیه گردید و با اندکی ویرایش در رمضان المبارک 1431ق به صورت روزانه - هر روز یک گام - بر روی برخی سایت های اینترنتی قرار گرفت و اکنون در آستانه رمضان 1439ق/ بهار 1397ش با ویرایشی نوین به صورت کتاب در اختیار علاقمندان قرار می گیرد. از پژوهشگران انتظار می رود برخطاهای آن دیده فروپوشند و با نکته سنجی های عالمانه خویش بر غنای آن برای چاپ های بعد بیفزایند.

ص: 12

مراتب روزه داری

علمای اخلاق برای روزه داری سه مرتبه بیان کرده اند:

1. روزه ی عموم 2. روزه ی خواص 3. روزه ی خواص خواص. روزه ی «عموم»، که اکثر مردم موفّق به انجام آن می شوند، همان روزه ای است که از طلوع فجر تا غروب آفتاب از خوردن و آشامیدن و چیزهایی که روزه را باطل می کند، اجتناب کنند. روزه ی «خواص»، بازداشتن گوش، چشم، زبان، دست، پا و دیگر اعضای بدن از ارتکاب گناه است؛ چنان که از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «آن گاه که روزه گرفتی، باید گوش، چشم، مو و پوست تو نیز روزه باشد... و نباید روزی که روزه داری، با دیگر روزهایت برابر باشد».(1)

اما روزه ی «خواص خواص»، روزه ی دل است؛ به این صورت که دل از هر آن چه غیر خداست خالی شود، افکار دنیوی را از خاطر خود بزداید و به چیزی جز خداوند نیندیشد؛ اگر به کار دنیا و امرار معاش می پردازد، به نیت کسب روزی حلال و آبادانی آخرت باشد. از پیامبر خدا(ص) در حدیثی قدسی روایت شده است که فرمود: «روزه برای من است و من پاداش دهنده ی آن هستم» و یا به تعبیر دیگر: «من

ص: 13


1- 1. شیخ کلینی، الکافی، ج4، ص87: عن الصادق(ع) «اذا صمت فلیصم سمعک وبصرک وشعرک وجلدک...و لا یکون یوم صومک کیوم فطرک».

خود پاداش آن هستم».(1)

از این روست که روزه موجب صفای دل، پاکی اعضاء و جوارح، آبادانی ظاهر و باطن، زمینه ساز سپاس گزاری از نعمت های خدا و احسان به نیازمندان و بیچارگان است؛ در حقیقت، روزه، در صورتی که به شرایط ظاهری و باطنی آن عمل شود روزه دار را از کژی ها و آلودگی ها می پالاید.(2)

رمضان یک دوره ی کامل خودسازی

بی تردید این که خدای متعال در هر سال یک ماه کامل را به روزه اختصاص داده و از مردم خواسته است که پشت سر هم آن را روزه بدارند، بی حکمت نیست. در واقع هر روز این ماه در برنامه ی خودسازی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. روزه دار با روزه گرفتن هر روز، برای اصلاح نفس، تزکیه ی درون و پالایش کژی های نفسانی، گامی برمی دارد و پله هایی از نردبان تعالی و تکامل را می پیماید که در اینجا ما با الهام از دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان به ترسیم آن می پردازیم.

ص: 14


1- . قال اللّه عزوجل: «الصوم لی وانا أجزِی به (انا اُجزَی به)». این روایت از طرق عامه و خاصه رسیده است و احمد آن را در مسند خود (1/195) آورده است.
2- . برای آگاهی بیشتر ر. ک. به: فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء، ج2، ص121.

گام اول: تنبّه (بیداری)

«وَ نَبِّهْنیِ فِیهِ عَنْ نَومَةِ الْغافِلِینَ»، «بار خدایا در این روز مرا از خواب غفلت بیدار گردان».(1)

نخستین گام در راه خودسازی، به خود آمدن و بیدار شدن از خواب غفلت است. علمای اخلاق به این حالت «یقظه» می گویند. یقظه یعنی بیدار شدن از خواب غفلت، آماده شدن برای پیشرفت و حرکت و بیرون آمدن از حالت سستی و فترت. در کریمه شریفه آمده است: «قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا للّه» (سبأ:46)، یعنی «من شما را به یک چیز انذار می دهم و آن این که برای خدا بپاخیزید».

نخستین جرقه ی حیات معنوی در زندگی انسان با بیداری پدیدار می شود؛ بیداری آن است که از یک سو به نعمت های بی کران خداوند بنگری و خود را از شمارش آن و از آگاهی بر کرانه های آن ناامید احساس کنی. «وان تعدّوا نعمة اللّه لا تحصوها» (نحل:18)، و خود را از سپاس گزاری ناتوان ببینی؛ «از دست و زبان که بر آید کز عهده شکرش به درآید».(2) از سوی دیگر به خطر گناهان خود واقف شوی و برای جبران آن آستین همت بالا زنی و گردن از بار گران آن برهانی.

و از دیگر سو، از ضایع کردن نعمت ها بپرهیزی و آن چه را از نعمت ها در اختیار داری، غنیمت شماری و برای جبران از دست رفته ها و

ص: 15


1- . دعای روز اول ماه رمضان: «اللّهمَّ اجْعَلْ صِیامیِ فِیهِ صِیامَ الْصّائِمینَ، وَ قِیامیِ فِیهِ قِیامَ الْقائِمِینَ، وَ نَبِّهْنیِ فِیهِ عَنْ نَومَةِ الْغافِلِینَ، وَهَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یا اِلهَ الْعالَمِینَ، وَاعْفُ عَنّیِ یا عافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ».
2- . سعدی شیرازی، گلستان.

بهره برداری از آن چه باقی مانده، بپاخیزی.

پیر هرات، خواجه عبداللّه انصاری می گوید:

شناخت نعمت های بی کران خداوند با سه چیز حاصل می شود:

1. چراغ عقل را در پیش دیدگان برافروختن

2. نسیم نعمت های خدا را احساس کردن

3. از گرفتاری گرفتاران عبرت گرفتن.

و گناهان را با سه چیز می توان چاره کرد:

1. به این که ذات حق را از همه چیز بزرگ تر دانی

2. نفس اماره را به خوبی بشناسی

3. بیم و اندرزهای خدا را به درستی تصدیق کنی.

و درک نعمت ها جز با سه چیز حاصل نمی شود:

1. دانش آموزی

2. تجربه اندوزی

3. معاشرت و هم نشینی با نیکان.

و ملاک این همه این است که در گام نخست مصمم باشی و خود را از عادت های ناپسند وارهانی.(1)

[ذکر این روز «اللّهمَّ نَبِّهْنیِ عَنْ نَومَةِ الْغافِلِین» است.]

ص: 16


1- 1. خواجه عبداللّه انصاری، منازل السائرین، ص 25.

گام دوّم: تقرّب (خداجویی)

«وقَرّبنی الی مرضاتک»،(1) «بار خدایا مرا به آن چه مورد خشنودی توست نزدیک گردان».

پس از بیداری از خواب غفلت، ضروری ترین کار مشخص کردن هدف است؛ تا انسان بداند به کدامین سو می خواهد حرکت کند و به دنبال چه می گردد.

باید ابتدا نیت کرد و برای تحوّل و خودسازی تصمیم گرفت؛ باید جایگاه را مشخص و زوایه ی دید را روشن کرد که هدف رسیدن به دنیاست یا آخرت؟ چرا که تعیین هدف در جهت گیری انسان و در نهایت در تک تک اعمال و رفتار وی مؤثر است. شمس الدین محمد لاهیجی گوید:

نیت دارای سه درجه است:

درجه ی نخست، نیّتی است که انسان را به سوی اطاعت خدا برانگیزد، از تردید خلاصی بخشد و به کنار گذاشتن موانع دعوت کند.

درجه ی دوم نیّتی است که با موانع مبارزه کند، ریشه های مشکلات را بخشکاند و تحمل دشواری ها را در راه هدف ممکن کند.

اما درجه ی عالی نیت، درجه ی تسلیم است که بنده خود را تسلیم حق کند، بر خاک افتد تا امر حق بر گرده اش فرود آید و خویش را در دریای فنا غوطه ور سازد.

در معنای قُرب گفته اند: قُرب عبارتست از سِیر قطره به جانب دریا و

ص: 17


1- 1. دعای روز دوم ماه رمضان: «اللّهمَّ قَرّبنی فیه الی مرضاتک، و جنْبنی فیه من سخطک و نقماتک، و وَفّقنی فیه لقرائة آیاتکْ، برحمتکَ یا ارحمَ الرّاحِمین».

وصول به مقصد حقیقی و اتصاف به صفات الهی.(1)

برخی نیز گفته اند: قُرب عبارتست از انقطاع از ماسوی اللّه (بریدن از آن چه غیر از خداست). قُرب بر دو قسم است: یکی قُرب نوافل، که زوال صفت بشریت است و ظهور صفات الوهیت بر بشر و دیگر قرب فرایض که فنای عبد است از تعلق به همه ی موجودات حتی نفس خود و نماند او را مگر وجود حق.(2)

در قرآن کریم درباره حضرت موسی(ع) آمده است: «وَ نادَیْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَقَرَّبْناهُ نَجِیًّا» «ما او را از وادی طور فراخواندیم و به مقام قرب خود برای شنیدن کلام خویش برگزیدیم.» (مریم:52) و در اینجا بود که مقام ربوبی به حضرت موسی فرمود: «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُویً»، «کفش هایت را، که رمز وابستگی به دنیاست بکن که تو به جایگاهی مقدس درآمده ای» (طه: 12).

قرب به خدا دارای مراتبی است همان گونه که مولانا می گوید:

قرب نه بالا و پستی جستن است

قرب حق از حبس هستی رستن است

کارگاه قرب حق در نیستی است

غرّة هستی، چه دانی نیست چیست؟

جان به تو نزدیک و تو دوری از او

قرب حق را چون بدانی ای عمو

دان که حق است اقرب از حبل الورید

تو فکندی تیر فکرت را بعید(3)

[ذکر این روز «اللّهمَّ قَرّبنی فیه الی مرضاتک» است.]

ص: 18


1- 1. لاهیجی، شمس الدین محمد، شرح گلشن راز، ص 30.
2- . کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ص164.
3- . مولانا، شمس الدین محمد، مثنوی معنوی، دفتر سوم، بیت 120 به بعد.

گام سوم: تدبّر (هوشیاری و اندیشه ورزی)

«اللّهمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبِیهَ وَأَبْعِدْنِی فِیهِ عَنِ السَّفَاهَةِ وَالتَّمْوِیهِ»(1)

«بار خدایا در این روز هوشیاری و بیداری را بهره ام فرما و از سفاهت و نادانی دورم گردان».

سومین گام در راه خودسازی، هوشیاری و اندیشه ورزی است. پس از بیدار شدن از خواب غفلت و تصمیم گرفتن برای اصلاح خویشتن، باید اندیشیدن و رهایی از جهالت و نادانی را از خدا طلب کرد. خداوند متعال می فرماید: «وَأَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»،(2) «ما این قرآن را بر تو فرود آوردیم تا برای مردم آن چه را برای شان فرود آمده آشکار سازی؛ شاید بیندیشند».

از پیامبر اکرم(ص) نیز روایت است که فرمود: «ألا أنبّئکم بأکیس الکیّسین و احمق الحمقاء؟ قالوا: بلی یا رسول اللّه! قال: أکیس الکیّسین من حاسب نفسه، و عمل لما بعد الموت، وأحمق الحمقاء من أتبع نفسه هواه، و تمنی علی اللّه»، «آیا شما را آگاه نسازم از زیرک ترینِ زیرک ها و کودن ترینِ کودن ها؟ گفتند: آری، ای فرستاده ی خدا. فرمود: زیرک ترینِ زیرک ها کسی است که نفس خود را حسابرسی کند و برای پس از مرگش کارهای نیک انجام دهد و کودن ترینِ کودن ها کسی است که از هوای نفسش پیروی کرده و برای انجام نافرمانی خدا

ص: 19


1- . دعای روز سوم ماه رمضان: «اللّهمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِهْنَ وَ التَنْبِیهَ، وَ باعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفاهَةِ وَ التَمْویهِ، وَاجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ، بِجُودِکَ یا اَجْوَدَ الْاَجْوَدِینَ».
2- . قرآن، نحل: 44.

آرزوی امنیت کند».

در نزد عارفان کمال هوشیاری، هوشیاری دل است و ندیدن چیزی جز محبوب، خواجه عبداللّه در تفسیر آیه شریفه «وابیضّت عیناه» گوید:

خداوند فرمود: چشمان یعقوب در فراق یوسف، سفید شد و نفرمود: کور شد؛ زیرا کوری در حقیقت نابینایی است که دل ها را کور می کند نه دیده ها را، که در عالم عشق، چشم عاشق از دیدن جز معشوق در حجاب باید، که در مذهب دوستی دیگری را دیدن عین شرک است و نفاق. که گفته اند: «رسم عاشق نیست با یک دل دو دل برداشتن»

خدایا در سر گریستنی دارم دراز،

ندانم از حسرت گریم یا از ناز،

گریستن از حسرت نصیب یتیم است

و گریستن شمع بهر ناز!

از ناز گزیستن چون بود؟

این قصه ای است دراز!(1)

[ذکر این روز «ربّ زدنی علما» است.]

ص: 20


1- . کشف الاسرار، سوره یوسف، تفسیر آیه شریفه وابیضّت عیناه.

گام چهارم: استمداد (یاری خواهی)

«اللّهمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی إِقَامَةِ أَمْرِک»،(1) «بار خدایا در این روز مرا بر انجام فرمانت یاری بخش».

سالک الی اللّه بدون یاری خدا و استمداد از او راه به جایی نمی برد:

راه سخت است مگر یار شود لطف اله

ورنه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم(2)

در دعای کمیل می خوانیم: «قوّ علی خدمتک جوارحی واشدد علی العزیمة جوانحی»، «بار خدایا اعضایم را برای خدمتت نیرو بخش و بالهای تصمیمم را برای پرواز به کویت استواری ده».

هر کار باید به نام خدا و با استعانت از خدا آغاز شود (بسم اللّه الرحمن الرحیم) و برای خدا و به سوی خدا ادامه یابد (انّا الیه راجعون)؛ و این غرور و خودبزرگ بینی است که کسی فکر کند خودش کسی است و به یاری خود می تواند کاری انجام دهد.

«لا حول ولا قوة الّا باللّه»،هیچ نیرو و قوتی نیست مگر با قوت و نیروی الهی. صفات خدا محکمات وجودند و قدرت خدا منشاء همه قدرت هاست. هیچ سنگی از جای خود حرکت نمی کند مگر به اراده و خواست او. این چنین نیست که انسان فکر کند بدون استمداد از او می تواند کاری انجام دهد و بدون یاری او می تواند در جهت خودسازی

ص: 21


1- . دعای روز چهارم ماه رمضان: «اللّهمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی إِقَامَةِ أَمْرِکَ وَارْزُقْنِی فِیهِ حَلَاوَةَ ذِکْرِکَ وَأَوْزِعْنِی فِیهِ أَدَاءَ شُکْرِکَ­ بکرمک واحفظنی بحفظک و سترک یا أبصر الناظرین».
2- . لسان الغیب حافظ شیرازی، دیوان اشعار، غزل شماره 367.

و برطرف کردن خصلت های ناپسند و آراسته شدن به اخلاق پسندیده حرکت کند. بنابراین باید توفیق خوب شدن را نیز از خدا خواست و توفیق استمرار خوبی ها را نیز از او انتظار داشت. همواره باید این دعا را زیر لب زمزمه کرد که: خدایا هیچ گاه ما را به خودمان وامگذار و نظر لطف و رحمتت را از ما بر مگیر.

برای استمداد از خدا باید به ریسمان محکم الهی چنگ زد که فرمود: «وَاعْتَصِمُوا بحبلِ اللّه جَمِیعاً» (آل عمران: 103)، «به ریسمان محکم الهی چنگ زنید» و نیز فرمود: «وَاعْتَصِمُوا بِاللّه هُوَ مَوْلاکُمْ» (حج: 78)، «به خدا متوسل شوید که او سرور شماست».

پیر هرات گوید: «پناه جستن، چنگ زدن به ریسمان خدا و پایداری در فرمان برداری است».

پناه جستن بر سه وجه است: پناه جستن عوام، پناه جستن خواص و پناه جستن خواصِ خواص.

پناه جستن عوام؛ تصدیق وعده و وعید، تعظیم امر و نهی و معامله کردن با دیگران بر اساس یقین و انصاف است.

پناه جستن خواص؛ اراده را در اختیار گرفتن، کار خلق به خلق واگذاشتن و تعلقات را فروگذاردن است

و پناه جستن خواصِ خواص؛ تنها خدا را دیدن، به خاطر بزرگی خدا به امر او گردن نهادن و برای نزدیک شدن به او با وی دمساز شدن است.(1)

[ذکر این روز «اللّهمَّ قوّ علی خدمتک جوارحی» است.]

ص: 22


1- 1. خواجه عبداللّه انصاری، منازل السایرین، ص41.

گام پنجم: استغفار(آمرزش خواهی)

«اللّهمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ»،(1) «بار خدایا در این روز مرا از آمرزش خواهان قرار ده».

گام دیگر در جهت اصلاح نفس و جبران خطاهای گذشته، استغفار است؛ آن گاه که انسان به عواقب و پیامد گناهش پی می برد و درصدد اصلاح و علاج برمی آید، به درگاه الهی رو می کند و آمرزش گناه اش را از او می خواهد.

«اللّهم لا أجد لذنوبی غافرا ولا لقبائحی ساترا ولا لشی ء من عملی القبیح بالحسن مبّدلا غیرک»،(2)

«بار خدایا، برای گناهانم آمرزنده ای جز تو نمی یابم، برای زشتی هایم پوشاننده ای جز تو نمی شناسم و برای کردار زشتم دگرگون کننده ای جز تو نمی دانم».

پیامبر خدا(ص) فرمود: «برای هر دردی درمانی است و درمان گناهان، آمرزش خواهی است».(3)

استفغار امری درونی و قلبی است و استغفارکننده باید با تمام وجود از گناهان خود پشیمان باشد و از خداوند طلب آمرزش و غفران کند. اما علاوه بر آن باید آن را به زیان نیز بیاورد. از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: «هر کس کار ناشایستی انجام دهد، خدای متعال تا

ص: 23


1- 1. دعای روز پنجم ماه رمضان: «اللّهمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُتَّقِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».
2- 2. فرازهایی از دعای کمیل.
3- 3. «لِکُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ وَدَوَاءُ الذُّنُوبِ الِاسْتِغْفَارُ»، وسائل الشیعه، ج 11، ص354.

هفت ساعت به وی مهلت می دهد. پس اگر سه مرتبه گفت: «أَسْتَغْفِرُ اللّه الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ و اتوبُ اِلَیه»، بر وی چیزی نوشته نمی شود».(1)

غزالی در کیمیای سعادت ذکر استغفار را برای مبتدیان و ذکر سبحان اللّه را برای منتهیان مناسب دانسته است.(2)

خواجه عبداللّه در صد میدان نخستین میدان را توبه و استغفار و آخرین آن را میدان بقاء دانسته است و این همه را جز به عنایت و یاری خدا میسر نمی داند، او در تفسیر سوره ی قیامت گوید:

دانی که من نه به خود بدین روزم،

و نه به هدایت خود شمع هدایت می افروزم.

از من چه آید؟

و کردار من چه گشاید؟

طاعت من، به توفیق تو!

خدمت من، به هدایت تو!

توبه ی من، به رعایت تو!

شکر من، به انعام تو!

ذکر من، به الهام تو!

همه تویی!

ص: 24


1- . «من عمل سیئة اجّل فیها سبع ساعات من النهار، فان قال «أَسْتَغْفِرُ اللّه الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ واتوب الیه ثلاث مرات، لم تکتب علیه»، الکافی، ج2، ص437.
2- . غزالی، کیمیای سعادت/ 207.

من کیم؟!

اگر فضل تو نباشد، من بر چه ام؟!(1)

[ذکر این روز «استغفراللّه ربّی و اتوب الیه» است.]

ص: 25


1- . کشف الاسرار،10/309، تفسیر سوره ی قیامت.

ص: 26

گام ششم: تنزَّه (معصیت گریزی)

«اللّهمَّ لا تَخْذُلنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ»،(1)

«بار خدایا در این روز مرا با ارتکاب نافرمانیت خوار مگردان».

پزشکان قدیم با دیدن زبان بیمار، بیماری های جسمی وی را تشخیص می دادند و علمای اخلاق و عرفان، با دقت در گفتار افراد، بیماری های روحی آنان را تشخیص می دهند. همان گونه که جسم به انواع بیماری ها مبتلا می شود، روح انسان نیز به انواع بیماری ها از قبیل حرص، حسد، طمع (آز)، خودبزرگ بینی (استکبار)، عُجبْ (خود شیفتگی)، یأس از رحمت خدا (خود کم بینی و احساس حقارت)، کسالت و تنبلی از انجام وظیفه و عبادت، بد زبانی (از قبیل دروغ، غیبت، تهمت، فحاشی و ...) مبتلا می شود. آلوده شدن به هر یک از این بیماری ها، باعث خفت و خواری انسان در دنیا و آخرت می شود. عیب یابی و کشف بیماری ها، خود کار دشواری است و برنامه ریزی برای درمان آن، کاری است دشوارتر. هرکس برای سلامت روح و روان خود باید برنامه ریزی کند و از پرتگاه هایی که انسان را به گرداب گناه می اندازد، دوری گزیند.

«اللّهم لا تخذلنی...»؛ «خذلان» از دیدگاه عارفان، دوران بدبختی سالک است که گاهی به خاطر گناه یا ترک اولایی، از سیر و سلوک باز می ماند. زمینه های این گناهان به خود انسان بازمی گردد و به طور طبیعی محرومیت از رحمت خدا را به دنبال دارد. خدای متعال

ص: 27


1- . دعای روز ششم ماه رمضان: «اللّهمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهی رَغْبَةِ الرّاغِبینَ».

می فرماید: «اِنْ یَنْصُرْکُمُ اللّه فَلا غالِبَ لَکُمْ وَإِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُکُمْ مِنْ به عدهِ وَعَلَی اللّه فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ».،(1) «اگر به یاری خدا بشتابید، کسی بر شما غالب نمی شود. و اگر خدا شما را به خواری واگذارد، چه کسی است که بتواند شما را یاری رساند و مؤمنان باید بر خدا توکل کنند». و در جای دیگر شیطان مایه ی خواری و گمراهی انسان معرفی شده است: «وکان الشیطان للانسان خذولاً»،(2) «شیطان مایه ی خواری و بدبختی انسان است».

بدترین حالت برای انسان این است که به خاطر آلوده شدن به گناه، خدای متعال او را به حال خود واگذارد. البته گاه این به خود واگذاردن ها زمینه ای برای توبه و تحول و تکامل انسان فراهم می آورد. و این خود یکی از ابزارهای آزمایش الهی و زمینه ای برای بازگشت و توبه و توجه به اوست - که فرمود: انین المذنبین احبّ الیّ من تسبیح المسبحین.

خواجه عبداللّه گوید:

چون موسی از خواست خود که «ارنی» بود دست کشید و به مقام توبه رسید، خدا او را به رسالت مبعوث گردانید و فرمود:

من تو را از یک چیز منع کردم که دیدار بود

و به شرف پیامبری بیاراستم که بر تو هموار بود

پس این نعمت را شکر کن و قدر آن را بدان.(3)

[ذکر این روز «اللّهمّ لاتخذلنی لتعّرض معصیتک» است.]

ص: 28


1- 1. قرآن، آل عمران: 159.
2- 2. قرآن، فرقان: 29.
3- . کشف الاسرار، 7/152، تفسیر سوره شعراء.

گام هفتم: تذکر (یادآوری)

«وَارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ بِدَوَامِهِ»،(1) «بار خدایا، در این روز تداوم ذکرت را روزیم فرما».

مداومت در ذکر و همواره به یاد خدا بودن، از گام های دیگر تکامل و از مراحل مهمّ خودسازی است. خداوند متعال در قرآن می فرماید: «إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»، «پرهیزگاران چون وسوسه های شیطانی به سراغشان آید متذکر می شوند و بینا می گردند». (اعراف:201)

از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: «شخصی تصمیم به گناه می گیرد اما هنگامی که به یاد خدا می افتد از گناه صرف نظر می کند».

تذکر دارای انواع و اقسامی است:

1. یادآوری خداوند به هنگام روبه رو شدن با گناهان

2. یادآوری خداوند به هنگام برخوردار شدن از نعمت ها

3. یادآوری خداوند به هنگام خشم و شهوت

4. یادآوری خداوند پس از ارتکاب گناه برای انجام توبه

5. یادآوری خداوند به هنگام مواجه شدن با دنیاداران و ...

انسان باید همواره واعظی در درون داشته باشد:

هرکه را خوابگه آخر به دو مشتی خاک است

گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را(2)

ص: 29


1- 1. دعای روز هفتم ماه رمضان: «اللّهمَّ أَعِنِّی فِیهِ عَلَی صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ وَاجْنُبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَآثَامِهِ وَارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِیقِکَ یَا هادی المضلَّین».
2- . لسان الغیب حافظ شیرازی، دیوان اشعار، غزل 9.

مرحوم امام خمینی(ره) در کتاب چهل حدیث در شرح حدیث هجدهم می نویسد:

«بدان که تذکر از نتایج تفکر است و لهذا منزل تفکر را مقدم بر منزل تذکّر دانسته اند». جناب خواجه عبداللّه فرماید: «تذکر فوق تفکر است، زیرا این طلب محبوب است و آن حصول مطلوب.» تا انسان به دنبال جستجو است، از مطلوب محجوب است و با وصول مطلوب، از تعب تحصیل فارغ آید. و قوت و کمال تذکر بسته به قوت و کمال تفکر است و آن تفکر که نتیجه اش تذکّر نام معبود است، در میزان سایر اعمال نیاید و با آن ها در فضیلت مقایسه نشود؛ چنان چه در روایات شریفه از عبادت یک سال و شصت سال و هفتاد سال، تفکر یک ساعت را بهتر شمرده اند و چون ثمره ی مهم عبادات حصول تذکر از معبود حق است و این خاصیت از تفکر صحیح بهتر حاصل می شود. پس اگر طالب کمالات صوریّه و معنویه و سالک طریق آخرت و مهاجر الی اللّه هستی، قلب را عادت بده به تذکّر محبوب و دل را عجین کن با یاد حق تعالی».(1)

در باره تذکر روایاتی است که برخی را یادآور می شویم:

1. در کافی به سند صحیح از فضیل بن یسار از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «مَا مِنْ مَجْلِسٍ یَجْتَمِعُ فِیهِ أَبْرَارٌ وَفُجَّارٌ فَیَقُومُونَ عَلَی غَیْرِ ذِکْرِ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا کَانَ حَسْرَةً عَلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَه»، «هیچ مجلسی نیست که در آن نیکان و بدانی گرد هم آیند، آن گاه بدون ذکر خدا برخیزند مگر آنکه برای آن ها در روز قیامت مایه ی حسرت گردد».

ص: 30


1- 1. امام خمینی، چهل حدیث، ص249.

2. باز در کافی به سند خود از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: «إنّ اللّه عزوجلّ یقول: من شغل بذکری عن مسألتی أعطیته أفضل ما اعطی من سألنی»، «هر کس به خاطر ذکر من از درخواست از من باز بماند، او را بیشتر از آن چه کسی از من درخواست کرده عطا خواهم کرد».(1)

3. در کتاب عدة الداعی از پیامبر خدا(ص) روایت است که فرمود: «وَاعْلَمُوا أَنَّ خَیْرَ أَعْمَالِکُمْ وَأَزْکَاهَا وَأَرْفَعَهَا فِی دَرَجَاتِکُمْ وَخَیْرَ مَا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ ذِکْرُ اللّه سُبْحَانَهُ فَإِنَّهُ أَخْبَرَ عَنْ نَفْسِهِ فَقَالَ أَنَا جَلِیسُ مَنْ ذَکَرَنِی...»، «بدانید که بهترین اعمال شما نزد پروردگارتان و پاکیزه ترین و رفیع ترین آن ها و بهترین چیزی که بر آن آفتاب تابیده، یاد خداوند سبحان است چراکه وی از خودش خبر داده و فرموده: من همنشین کسی هستم که یادم باشد».(2)

پیر هرات گوید:

مردم را نور امید در دل تابد و عارف را نور عیان در جان!

امروز همه با جهان مشغولند،

و او با آن یکی

و فردا همه غرق نعیمند

و او همچنان با آن یکی!(3)

[ذکر این روز «اللّهمّ ارزقنی فیه ذکرک بدوامه» است.]

ص: 31


1- 1. الکافی، ج2، ص501.
2- 2. عدة الداعی، ص238.
3- -کشف الاسرار 7/152، تفسیر سوره شعراء.

گام هشتم: تعهد (مسئولیت پذیری)

«اللّهمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ وَإِطْعَامَ الطَّعَامِ»،(1) «بار خدایا در این روز مهرورزی به یتیمان و خوراک دادن به دیگران را روزیم فرما».

گام دیگر از پلّه های صعود در مراتب خودسازی، فراتر رفتن از منافع شخص خود و خیر رساندن به دیگران است و پایین ترین مرتبه آن این است که دیگران از دست و زبان انسان در امان باشند؛ «المسلم من سلم المسلمون من یده ولسانه»، «مسلمان کسی است که دیگر مسلمانان از دست و زبان وی در امان باشند» و این که وظایف خود را خود انجام دهد و بار زندگی خویش را بر دیگری نیندازد؛ «مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَی کَلَّهُ عَلَی النَّاس»، «مطرود خداوند است کسی که بار خود را بر دیگران تحمیل کند.» مراتب بالاتر تعهد، خیر رساندن به دیگران و مهرورزی به این و آن است تا عالی ترین مراتب آن که ایثار و فداکاری با جان و مال برای رفاه و آسایش و سربلندی و سعادتمندی جامعه است که شهیدان و صالحان از این جمله اند.

در دعای روز هشتم به دو مورد از این موارد به عنوان نمونه اشاره شده است: مهرورزی به یتیمان و خوراک خوراندن به دیگران.

در روایتی از پیامبر خدا(ص) آمده است که فرمود:

«خیر بیوتکم بیت فیه یتیم یحسن إلیه وشرّ بیوتکم بیت فیه یتیم یساء إلیه»،(2) «بهترین خانه های شما خانه ای است که در آن یتیمی

ص: 32


1- . دعای روز هشتم ماه رمضان: «اللّهمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ وَإِطْعَامَ الطَّعَامِ وَإِفْشَاءَ السَّلَامِ وَمُجَانَبَةَ اللِّئَامِ وَصُحْبَةَ الْکِرَامِ بِطَوْلِکَ یَا مَلْجَأَ الْآمِلِینَ».
2- . مستدرک الوسائل، ج1، ص148.

مورد احسان و مهربانی قرار گیرد و بدترین خانه های شما خانه ای است که در آن با یتیمی بدرفتاری شود».

در قرآن نیز آیاتی در این مورد آمده است: «فامّا الیتیم فلا تقهر و اما السائل فلا تنهر و اما بنعمة ربک فحدث» (ضحی:11)، «پس یتیم را میازارش و سائل را مران از خویش و از نعمت پروردگارت فراوان گوی.» در جای دیگر فرماید «وفی اموالهم حق معلوم للسائل والمحروم» (معارج:25)، «در اموالشان حقی است معلوم برای افراد نیازمند و محروم». اما مرتبه ی والای ایثار آن جاست که در شأن اهل بیت فرمود: «وَیُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَیَتیماً وَأَسیراً، إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّه لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَلا شُکُوراً» (انسان:8)، «و طعام را، با آن که دوستش دارند، به بینوا و یتیم و اسیر خورانند و گویند ما شما را برای خدا اطعام کرده ایم و از شما سپاس گزاری و پاداشی نمی خواهیم».

خواجه عبداللّه مسؤلیت پذیری را شاخه ای از جوانمردی می داند و گوید:

خداوند کرامت بی نهایت بر اصحاب کهف نهاد، که آنان را جوانمرد خواند، همان گونه که ابراهیم خلیل و یوسف صدیق را جوانمرد خواند.

الهی!

نصیب من بیچاره از این کار، همه درد است،

مبارک باد که این درد مرا سخت درد است!

بیچاره آن کس که از این درد فرد است،

هر که بدین درد ننازد، حقأ که ناجوانمرد است!(1)

[ذکر این روز « اللّهمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ » است.]

ص: 33


1- . کشف الاسرار، 4/425.

گام نهم: تفویض (به خدا واگذاری)

«وَخُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَی مَرْضَاتِکَ الْجَامِعَه»،(1) «بار خدایا در این روز مرا به کارهایی که از هر سو مورد خرسندی توست وادار».

به رضای الهی رضایت دادن، به خرسندی او خرسند بودن و کارها را به وی سپردن، از عالی ترین مراتب پرهیزگاری است. خداوند متعال در قرآن کریم به نقل از همسر فرعون می فرماید: «وَأُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللّه إِنَّ اللّه بَصیرٌ بِالْعِبادِ»، «کارهایم را به خدا می سپارم که خداوند همواره به کار بندگان بیناست». (غافر:44)

خواجه عبداللّه در بیان معنی تفویض فرماید:

«تفویض را اشارتی است لطیف تر از توکل و معنایی است وسیع تر از آن، چرا که توکل پس از وقوع سبب است و تفویض پیش از وقوع سبب و پس از آن، و آن عین تسلیم به پیشگاه خدای متعال است و توکل شعبه ای از آن است.

تفویض دارای سه درجه است:

درجه نخست، آن که بدانی بنده در برابر عمل خویش توانایی ندارد، پس از مکر در امان نباشد و از دستیاری ناامید نشود و از نیت دل خوش نگردد.

درجه دوم آن که نیازمندی خود را همواره در برابر دیدگانت بنگری.

ص: 34


1- 1. دعای روز نهم ماه رمضان: «اللّهمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ نَصِیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْوَاسِعَةِ وَاهْدِنِی فِیهِ لِبَرَاهِینِکَ السَّاطِعَةِ وَخُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَی مَرْضَاتِکَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِکَ یَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِینَ».

پس عملی را نجات بخش خود ندانی و گناهی را تباه کننده خود مشماری و سببی را به انجام رساننده ی کارهای خود مپنداری.

درجه ی سوم آن که در هر کار خدا را به تنهایی بینی. که حرکت و سکون به فرمان اوست و پراکندگی و ناپراکندگی تنها در اختیار اوست».(1)

[ذکر این روز «افوض امری الی اللّه» است.]

ص: 35


1- 1. خواجه عبداللّه انصاری، منازل السائرین، ص79.

گام دهم: توکّل (با خدا دل آرامی)

«اللّهمَّ اجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْکَ»،(1) «بار خدایا در این روز مرا از توکل کنندگان بر خود قرار ده».

توکل به دنبال کار رفتن با تکیه بر خداوند متعال است. توکل لازمه ی توحید افعالی است و ذکر آن «لا حول و لا قوة الا باللّه» است و طبق برخی روایات کلید در بهشت است.

توکل در سه چیز حاصل می شود: توکل در بینش، توکل در پویش و توکل در کوشش. خداوند متعال فرماید: «انّه لیس له سلطان علی الذین آمنوا وعلی ربهم یتوکلون»،(2) «برای شیطان بر ایمان باورانی که به خدا گرویده و بر پروردگارشان توکل کنند راهی نیست».

خواجه عبداللّه انصاری در کتاب منازل السائرین می­نویسد:

خدای عزوجل می فرماید: «وَعَلَی اللّه فَتَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ» (مائده:23)، «بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید».

توکل سپردن همه کارهاست به دارنده ی آن و دل آرام داشتن است بر وکالت وی و این از دشوارترین کارهاست نزد عوام و از ابتدایی ترین کارهاست نزد خواص. چرا که خدای متعال همه ی امور را خود به دست گرفته و چیزی از آن را به مردم واگذار نکرده است.

ص: 36


1- . دعای روز دهم ماه رمضان: «اللّهمَّ اجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْکَ وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْفاَّئِزینَ لَدَیْکَ وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیْکَ بِاِحْسانِکَ یا غایَةَ الطّالِبینَ».
2- . قرآن، نحل: 99.

توکل بر سه وجه است:

در درجه ی نخست در پی کار رفتن و از اسباب استفاده کردن است؛ با نیتی که انسان را به کار مشغول سازد، خلق را بهره دهد و درخواست های نابه جا را واگذارد.

درجه ی دوم توکل، کنار گذاردن طلب، چشم پوشی از سبب، و فارغ ساختن اوقات خود برای انجام واجبات است.

درجه سوم، درک حقیقت توکل است که انسان را از علت توکل رها سازد و آن این که بداند مالکیت حق تعالی بر اشیاء مالکیت عزت است؛ هیچ چیز را در مالکیت وی انبازی نیست تا وی را شریک خود سازد و کارهایش را به وی واگذارد. هر چه هست از اوست، به اوست و برای اوست».(1)

الهی!

دانی چرا شادم، چون به خواست خود به دام تو افتادم!

الهی!

تو خواستی، نه اینکه من خواستم،

دوست بر بالین دیدم چو برخاستم!(2)

[ذکر این روز «لاحول ولاقوة الا باللّه» است.]

ص: 37


1- 1. خواجه عبداللّه انصاری، منازل السائرین، ص77.
2- . کشف الاسرار، 5/408، تفسیر سوره نحل.

گام یازدهم: تبتّل (پلیدی گریزی)

«اللّهمَّ

حَبِّبْ إِلَیَّ فِیهِ الْإِحْسَانَ وَکَرِّهْ إِلَیَّ فِیهِ الفسوق الْعِصْیَانَ»، «بار خدای در این روز نیکی ها را نزدم محبوب گردان و گناه و نافرمانی را برایم ناپسند دان».(1)

از گام های دیگر برای رسیدن به تکامل و خودسازی انسان، دوری از گناهان و به طور کلی پلیدی گریزی است. گناهان به دو دسته تقسیم می شوند: گناهان بدنی و گناهان قلبی. گناه بدنی گناهی است که با اعضاء و جوارح انجام می شود مانند دزدی، غیبت و دروغ گویی. گناه قلبی، گناهی است که در دل انجام می شود و اثرات آن در ظاهر بروز می کند؛ مانند حسد، ریا، تکبّر، دشمنی با نیکی ها و دوست داشتن بدی ها. در دعای امروز، رهایی از این گناهان را از خدا می طلبیم، چرا که خداوند متعال فرمود: «إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا»،(2) «بی گمان گوش و چشم و دل ها در پیشگاه خدای متعال مسئولند».

در روایتی از امیر مؤمنان علی(ع) آمده است که فرمود:

«مَنْ أَرَادَ مِنْکُمْ أَنْ یَعْلَمَ کَیْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَ اللّه فَلْیَنْظُرْ کَیْفَ مَنْزِلَةُ

اللّه مِنْهُ عِنْدَ الذُّنُوبِ»،(3)

«اگر کسی می خواهد بداند جایگاهش در

ص: 38


1- 1. دعای روز یازدهم ماه رمضان: «اللّهمَّ حَبِّبْ اِلَیَّ فیهِ الاِْحْسانَ وَکَرِّهْ اِلَیَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ وَحَرِّمْ عَلَیَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ».
2- 2. قرآن، اسرا: 36.
3- . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج43، ص10.

پیشگاه خدا چگونه است، باید ببیند جایگاه خدا نزد وی به هنگام گناه چگونه است».

و در جای دیگر فرماید:

«مَا أَعْظَمَ وِزْرَ مَنْ طَلَبَ رِضَی الْمَخْلُوقِینَ بِسَخَطِ الْخَالِقِ»،(1) «هیچ گناهی بزرگ تر از این نیست که بنده ای رضایت آفریدگان را با خشم آفریدگاربه دست آرد».

در فرهنگ قرآن به گناه گریزی و پلیدی ستیزی «تبتّل» گفته می شود. تبتّل بریدن از بهره ها و چشم داشت های جهان است؛ در قرآن کریم آمده است: «واذکر اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا»، «خدای خویش را یاد کن و از کارهای بازگسستنی به سوی او باز گسل». (مزمل:8)

تبتّل - از همه چیز جز یاد دوست بریدن- از مقامات روندگان است که در سلوک الی اللّه به آن می رسند و تا آن جا پیش می روند که بهشت با همه ی نهرها و درختان، در جمال خیال آنان نیاید. دوزخ با همه ی غل ها و زنجیرها از سوز سینه ی آنان بلرزد و افعی حرص دنیا، هرگز زیان به روزگار خوش آنان نرساند و خاری از بیشه ی حسد و کبر، دامن آنان را نگیرد. گردی از بیابان نفس اماره بر گوشه ی ردای آنان ننشیند و دودی از هاویه ی هوا به دیده ی دل آنان نرسد. به چشم عبرت به مردم نگرند، به زبان شفقت با دیگران سخن گویند و از سر الفت مهر آنان را به دل گیرند.

در کتاب صد میدان درباره «تبتّل» آمده است:

ص: 39


1- . محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج12، ص210.

«میدان بیست و ششم تبتّل است؛ از میدان اخلاص میدان تبتّل زاید؛ قوله تعالی: «وتبتل الیه تبتیلاً». تبتّل [بریدن و] بازگشتن است و آن از سه چیز است به سه چیز: از دوزخ به بهشت، از دنیا به آخرت و از خود به حق.

از دوزخ به بهشت رسیدن سه چیز است: از حرام به حلال پیوستن، از کینه و عداوت به نصیحت بازگشتن و از دلیری به پرهیزگاری گشتن.

از دنیا به آخرت آمدن سه چیز است: از حرص به قناعت آمدن، از علایق به فراغت آمدن و از اشتغال به انابت آمدن.

از خود به حق گشتن سه چیز است: از ادّعا به نیاز آمدن، از لجاج به تسلیم آمدن و از اختیار به تفویض آمدن».(1)

[ذکر این روز «یا ملجأ العاصین» است.]

ص: 40


1- 1. خواجه عبداللّه انصاری، منازل السائرین، ص302.

گام دوازدهم: تزیّن (آراستگی)

«اللّهمّ زَیّنّی فیه بالسَّترِ والعَفافِ»،(1) « خدایا در این روز مرا به زیور پیرایش از گناه و پاک دامنی بیارای».

پس از آن که انسان خود را از زنگار گناه پاک کرد و دامن از آلودگی ها و پلیدی ها شست، نوبت آراسته شدن به زیور و زینت های رفتار و کردار پسندیده است. به گفته مولانا:

اول ای جان دفع شرّ موش کن

وانگهی در جمع گندم کوش کن(2)

اکنون که موش های دزد و ویران گر را از انبار غلّه ی خود دور کرده ایم، باید در فضایی سالم، به جمع آوری دانه های پاکدامنی و پرهیزگاری، و کردار و رفتار شایسته و پسندیده بپردازیم. پس از استحمام و دور کردن کثیفی ها، خود را به انواع آرایش ها بیاراییم؛ آراسته شدن به پوشش عفاف و پاک دامنی.

خواجه نصیرالدین طوسی در معنای عفت گوید: «عفت آن است که قوت شهوت، مطیع نفس ناطقه باشد، تا نصرت او به اقتضای رأی او بود و اثر خیریّت در او ظاهر شود و از تعبّد هوای

نفس و استخدام لذّات فارغ گردد».(3)

ص: 41


1- . دعای روز دوازدهم ماه رمضان: «اللّهمَّ زَیِّنّی فیهِ بِالسَِّتْرِ وَالْعَفافِ وَاسْتُرْنی فیهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْکِفافِ وَاحْمِلْنی فیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَالاِْنْصافِ وَامِنّی فیهِ مِنْ کُلِّ ما اَخافُ بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الْخاَّئِفینَ».
2- . مولانا، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، دفتر اول.
3- 1. خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ص74.

از امام باقر(ع) نیز روایت است که فرمود: «مَا عُبِدَ اللّه بشَیْ ءٌ أَفْضَلُ مِنْ عِفَّة بَطْنٍ وَفَرْجٍ»،(1)

«خداوند به چیزی بهتر از پاکداشت شکم و فرج عبادت نشده است».

و این همه فرع بر این است که انسان خود بخواهد و بر پیشرفت خویش استقامت ورزد و تسلیم دستورات خداوند باشد.

پیر هرات گوید:

هر که از در تسلیم در آید بدو سه چیز دهند:

1. شربتی که دل وی از معرفت زنده گردد.

2. شرنگی که نفس اماره را بکشد.

3. شرابی که جانش سرمست شود.

با یکی حلاوت طاعت یابد.

با دیگری از معصیت بگریزد.

با سومی به روح مناجات رسد.

آنگاه در گرفتاری ای افتد که از آن رهایی نتوان،

و همه زندگی را نهد بر سر آن!(2)

[ذکر این روز «اللّهمّ زیّنی بالستر والعفاف» است.]

ص: 42


1- 2. محمد کلینی، الکافی، ج3، ص129.
2- . کشف الاسرار، 3/543 ،تفسیر سوره انعام.

گام سیزدهم: صبر (شکیبایی)

«وَصَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ»،(1) «و شکیبایم کن بر مقدراتی که خواهد شد».

صبر؛ شکیبایی در اقامه ی فرمان خداوند است. صبر دارای انواعی است: صبر بر مصیبت، صبر در طاعت و صبر بر معصیت.

پیر هرات [خواجه عبداللّه انصاری] در تفسیر آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصابِرُوا وَرابِطُوا وَاتَّقُوا اللّه لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (آل عمران: 200)، گوید:

«ای کسانی که گرویدید، شکیبایی کنید در راه انجام احکام شرع و شکیبایی کنید در راه جنگ با مشرکان. لشکر سواره مسلمانان را آماده در مرزها نگهدارید، تا آزار کافران را بازدارید و از خشم خداوند بپرهیزید، تا رستگاری یابید».

وی در بیان عرفانی آیه می نویسد:

«یا ایها الذین آمنوا اصبروا ....» یکی خطاب به نفس است، دیگری خطاب به دل و سومی خطاب به جان.

نفس را می گوید: به طاعت و خدمت صبر کن.

دل را می گوید: بر بلا و سختی شکیبا باش.

سومی را گوید: با سوز و شوق درد بساز.

ص: 43


1- 1. دعای روز سیزدهم ماه رمضان: «اللّهمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ وَصَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ وَوَفِّقْنِی فِیهِ عَلَی الْتُّقَی وَصُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعِزَّتِکَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الْمَسَاکِینِ».

گفته اند: صبر عابدان در مقام خدمت بر امید ثواب است.

صبر عارفان در مقام حرمت بر آرزوی وصال است.

صبر دوستداران و عاشقان در حال مشاهدت در وقت تجلی است».

و در کتاب صد میدان گوید:

«میدان هفتم صبر است قوله تعالی «وان تصبروا خیر لکم».

صبر را سه رکن است:

یکی بر بلا که «اصبروا» آن است.

دیگری از معصیت که «صابروا» آن است. سیم بر طاعت که «ورابطوا» آن است.

صبر بر بلا، با «دوست داری» توان و از آن سه چیز زاید:

یکتایی دل، باریکی علم و نور فراست.

صبر بر معصیت به «ترس» توان و از آن سه چیز زاید:

الهام دل ها، قبول دعا و نور عصمت.

و صبر بر طاعت با «امید» توان

و از آن سه چیز زاید: بازداشت بلا، روزی ناپیدا و گراییدن به نیکی ها».(1)

[ذکر این روز «ربنا افرغ علینا صبرا» است.]

ص: 44


1- 1. خواجه عبداللّه انصاری، کشف الاسرار و عدة الابرار، جزء چهارم، در تفسیر آیه 200 سوره آل عمران، و همچنین منازل السایرین، ص342.

گام چهاردهم: مراقبه (خود نگهبانی)

«وَاَقِلْنی فیهِ مِنَ الْخَطایا وَالْهَفَواتِ»،(1) «بار خدایا در این روز در مورد خطاها و لغزش هایم عذرم را پذیرا باش».

یکی دیگر از گام های خودسازی، مراقبت از خویش در مورد خطاها و گناهان است؛ مراقبت از خویش برای آلوده نشدن به گناه و مراقبت برای استغفار و پوزش خواهی از خداوند در صورت آلوده شدن بدان.

نفس انسان سرکش و خودسر است و اگر به حال خویش رها شود، همانند حیوان تربیت نایافته به هر سو می رود و از هر علوفه ای که سر راه اوست می خورد. این آدمی است که باید با مراقبه، همواره عنان نفس را در اختیار داشته باشد و به آن راهی که می خواهد برود، هدایتش کند و آن چه را می تواند و مجاز است مصرف کند، در اختیار او بگذارد. مراقبه عمل همیشگی مؤمن است که نمی تواند در هیچ مرحله از زندگی و در هر مقامی، از آن غفلت کند:

نفس، اژدرهاست او کی مرده است

از غم بی آلتی افسرده است(2)

مراقبت از نفس این است که اگر حیوان سرکش نفس به راه خطا رفت و یا ناخواسته خطایی از او سر زد، با استغفار و پوزش خواهی وی را به راه راست و صراط مستقیم بازگرداند؛ «رَبَّنا لاتُؤاخِذْنا إِنْ نَسینا أَوْ

ص: 45


1- . دعای روز چهاردهم ماه رمضان: «اللّهمَّ لا تُؤ اخِذْنی فیهِ بِالْعَثَراتِ وَاَقِلْنی فیهِ مِنَ الْخَطایا وَالْهَفَواتِ وَلا تَجْعَلْنی فیهِ غَرَضاً لِلْبَلایا وَالاْفاتِ بِعِزَّتِکَ یا عِزَّ الْمُسْلِمینَ».
2- . مولانا، مثنوی معنوی.

أَخْطَأْنا»،(1)

«پروردگارا، اگر از روی خطا یا به اشتباه خطایی مرتکب شدیم مگیر بر ما».

پیر هرات گوید:

مراقبه دوام ملاحظه است مقصود را و آن بر سه درجه است:

درجه نخستین، مراقبه ی حق است در راه نوردیدنی پیوسته به سویش؛ میان بزرگداشتی که دلبسته ات کند، نزدیکی ای که بر گیردت، و شادمانی ای که برانگیزدت.

درجه دوم، توجه به این نکته است که حق مراقب توست، با فروگذاشتن معارضه و دوری جستن از اعتراض و شکستن حریم گناه.

درجه سوم، مراقبه ازل است، با مطالعه پیشگامی در برافراشتن پرچم یکتایی؛ مراقبه ظهور اشارات تنهائی و نفخه های جاودانی، و مراقبه رهایی از بندهای دیده بانی.(2)

و در کتاب صد میدان گوید:

«میدان پنجاه و سیم مراقبت است. از میدان طمأنینه میدان مراقبت زاید. مراقبت به کوشیدن است و آن سه چیز است:

مراقبت خدمت، مراقبت زمان و مراقبت سِرّ.

مراقبت خدمت به سه چیز توان یافت: بزرگ آمدن فرمان، آگاهی از سنتِ [پروردگار جهانیان] و شناختن ریا [عمل کردن برای این و آن].

مراقبت زبان به سه چیز توان: بر فنای شهوات، صفای خطرات و غلبه محبت.

ص: 46


1- . قرآن، بقره: 286.
2- . خواجه عبداللّه انصاری، منازل السایرین، ص67.

مراقبت سِرّ به سه چیز توان: به گم شدن از گیتی، رها شدن از خودپرستی و دل بریدن از وابستگی».(1)

[ذکر این روز «اللّهمّ تجعلنا غرضأ للبلایا والافات» است.]

ص: 47


1- 1. صد میدان، 76؛ شرح منازل السایرین، 316.

گام پانزدهم: شرح صدر (سینه گشودگی)

«وَاشْرَحْ فیهِ صَدْری بِاِنابَةِ الْمُخْبِتینَ»،(1) «بار خدایا سینه ام را به توبه ی فروتنان فراخی بخش».

راندن تیرگی ها از دل و گشودگی سینه به انوار الهی، رها شدن از تنگ نظری ها، سطحی نگری ها، خودخواهی ها، دنیا بینی ها و دنیاطلبی ها، از آثار گشودگی سینه است؛ تا انسان در بند خود و اسیر دل است، به جایی نخواهد رسید.

حضرت موسی از خدا گشودگی سینه می خواهد: «ربّ اشرح لی صدری ویسرّلی امری»،(2)

«پروردگارا سینه ام را گشایش بخش و کارم را برایم آسان فرما».

خواجه عبداللّه انصاری گوید:

«موسی شرح صدر خواست نه شرح قلب، از آن جهت که حرج و تنگی به سینه رسد نه به دل؛ صدر دیگر است و قلب دیگر. صدر در خبر است و قلب در نظر.

در کریمه شریفه نیز به پیامبر اسلام شرح صدر نوید داده شده است: «الم نشرح لک صدرک ووضعنا عنک وزرک».(3) «آیا به سینه ات

ص: 48


1- . دعای روز پانزدهم ماه رمضان: «اللّهمَّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الْخاشِعینَ وَاشْرَحْ فیهِ صَدْری بِاِنابَةِ الْمُخْبِتینَ بِاَمانِکَ یا اَمانَ الْخاَّئِفینَ».
2- . کشف الاسرار و عدة الابرار، تفسیر منسوب به خواجه عبداللّه انصاری، ج2، ص42.
3- . قرآن، انشراح: 2.

گشودگی عطا نکردیم و بار سنگینت را از تو باز ننهادیم؟».

و این گشودگی سینه بود که پیامبر را دریادل کرد و رحمةللعالمین و صاحب اخلاق پسندیده شد که فرمود: «وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ».

پیر طریقت را از انفاس نیک بختان و بدبختان پرسیدند، گفت:

نَفس بدبخت، دود چراغی است کشته،

در خانه ای تنگ و در بسته،

و نفس نیک بخت، چشمه ای است روان

آراسته به گلهایی الوان.

الهی!

به بهشت و حور چه نیازم؟

اگر مرا سینه ای گشوده دهی، از آن سینه بهشتی سازم.(1)

[ذکر این روز «رب اشرح لی صدری» است.]

ص: 49


1- . کشف الاسرار، 4/460، تفسیر سوره هود.

گام شانزدهم: مرافقه (همراه نیک گزینی)

«اللّهمَّ

وَفِّقْنی فیهِ لِمُوافَقَةِ الاْبْرار»،(1) «بار خدایا در این روز به همراهی با نیکان موفقم گردان».

از گام های دیگر خودسازی، دوستی با افراد صالح و شایسته و همراهی با نیکان است که برگزیدن همراه نیک در سعادت دنیا و آخرت انسان بسیار مؤثر است؛ گفته اند:

همنشین تو از تو به باید تا تو را عقل و دین بیفزاید(2)

در قرآن کریم آمده است که مؤمنان عاقبت به خیری و مرگ با نیکان را از خداوند می خواهند؛ «وتوفَنا مع الابرار»،(3)

«ما را با نیکان بمیران.» این نتیجه ی زندگی و عاقبت کار است؛ در حقیقت، تا انسان در طول زندگی با نیکان زندگی نکند، نمی تواند با آنان بمیرد. در روایتی آمده است: «هر کس آن گونه می میرد که زندگی می کند و آن گونه برانگیخته می شود که می میرد».

از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: «استکثروا من الاخوان فانَ لکلَ مؤمن شفاعة»، «با برادران دینی خود زیاد ارتباط برقرار کنید، چرا که هر مؤمنی را نزد خدا شفاعت پذیرفته ای است».(4)

ص: 50


1- 1. دعای روز شانزدهم ماه رمضان: «اللّهمَّ وَفِّقْنی فیهِ لِمُوافَقَةِ الاْبْرارِ وَجَنِّبْنی فیهِ مُرافَقَةَ الاْشْرارِ وَآوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلی دارِ الْقَرارِ بِاِلهِیَّتِکَ یا اِلهَ الْعالَمینَ».
2- 2. مولانا، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی.
3- 3. قرآن، آل عمران: 193.
4- . شیخ حرّ عاملی، وسایل الشیعة، کتاب العشرة، ج5، ص408. این روایت به نقل از حضرت عیسی(ع) نیز روایت شده است.

از ابن عباس نیز روایت است که گفت: «قیل یا رسول اللّه: ایّ الجلساء خیر؟ قال: من تذکرکم اللّه رؤیته، ویزید فی علمکم منطقه، ویرغبکم فی الاخرة عمله»، «به پیامبر خدا(ص) گفته شد کدام یک از دوستان بهترین اند؟ فرمود: کسی که دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد، گفتارش دانش شما را بیفزاید و کردارش شما را به آخرت تشویق کند».(1)

در قرآن کریم خداوند متعال پیامبرش را از این که با دیگر مردم با مهر و محبت رفتار می کند و با آنان مشورت می کند، مورد تقدیر قرار می دهد و می فرماید: «فبما رحمة من اللّه لنت لهم ولو کنت فظّاً غلیظ القلب لا نفضَوا من حولک فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فی الامر»،(2)

«به لطف خدا با آنان نرم خو شدی و اگر درشت خو و سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می شدند. پس آنان را ببخشای و برای شان آمرزش بخواه و در کار با آنان مشورت نما».

و بهترین رفیق و زیباترین دوست برای انسان رفاقت و دوستی با خداوند است. پیر عارفان در تفسیر عرفانی آیه 31 سوره یوسف «فلما سمعت بمکرهن ارسلت الهنّ...» گوید:

چون عزیز مصر در کار یوسف برفت، و داستان عشق او همه ی ولایات را گرفت، زبان طاعنان بر او دراز شد، زنان مصر تیر ملامت بر او می انداختند، و او خود را تسلی می داد که معشوق خوب روی به ملامت می ارزد. که گفته اند: آن کس که بار ملامت نکشد عاشق کی بود؟!

ص: 51


1- . همان، همان جا، ص412.
2- . قرآن، آل عمران: 159.

زلیخا که این سخنان شنید آنان را فرا خواند تا معشوقش را بدانان بنمایاند، تا بدانند!

و زنان چون جمال یوسف را دیدند، همه از دهشت فرو افتادند و به جای ترنج دستانشان را بریدند، و همگی گفتند: این بشر نیست، این فرشته است!(1)

الهی!

تو دوستان را به لطف آشکار گشتی،

قومی را به شراب انس، مستان کردی،

قومی را به دریای دهشت غرقه ساختی،

ندا از نزدیک شنواندی و دور را نشان دادی!

رهی را باز خواندی و خود نهان گشتی!

برایشان به عظمت جلوه گری کردی و خود را در پرده نهان کردی!

تا آن جوانمردان را در وادی دهشت و بی طاقتی سرگردان کردی!

به راستی این چیست که با آن بیچارگان کردی؟!

دلیل آن گمشدگان تویی!

دست گیر آن غرق شدگان تویی!

دیت آن کشتگان تویی!(2)

[ذکر این روز «اللّهمّ وفقنی لمرافقة الابرار» است.]

ص: 52


1- . کشف الاسرار؛ تفسیر آیه 31 سوره یوسف.
2- . کشف الاسرار، 6/528.

گام هفدهم: عمل صالح (شایسته کرداری)

«اللّهمَّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الاْعْمالِ»،(1)

«بار خدایا در این روز مرا به شایسته ترین کارها هدایت فرما».

انسان دریک زمان، می تواند کارهای مختلفی انجام دهد. اما تشخیص بهترین و درست ترین کار و انجام آن، چیزی است که بدان عمل صالح گفته می شود. اولویت بندی کارها و از میان دو کار خوب، انتخاب بهترین و از میان دو کار بد، که انسان مجبور به انجام یکی از آن هاست، انتخاب کم زیان ترین، از چیزهایی است که انسان در طول زندگی همواره با آن روبروست. مهم ترین ملاک در انتخاب عمل صالح، توجه به آخرت است؛ به شکلی که از میان چند کار، کاری را برگزیند که به ثواب نزدیک تر است و در آخرت ملامت به بار نیاورد. این انتخاب به ویژه در امور مهم زندگی جز با توفیق و توجه الهی امکان پذیر نیست. بسا انسان چیزی به نظرش مهم تر و درست تر می رسد در حالی که این گونه نیست و یا بعد مشخص می شود که این گونه نبوده است. بنابراین رهرو راه خدا همواره باید از خدا بخواهد وی را به انتخاب آن چه شایسته است، هدایت کند و او را به کاری که پشیمانی به بار نمی آورد، موفق دارد.

در بیشترین مواردی که خداوند متعال از ایمان سخن به میان آورده،

ص: 53


1- . دعای روز هفدهم ماه رمضان: «اللّهمَّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الاْعْمالِ وَاقْضِ لی فیهِ الْحَواَّئِجَ وَالاْمالَ یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسیرِ وَالسُّؤ الِ یا عالِماً بِما فی صُدُورِ الْعالَمینَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِهِ الطّاهِرینَ».

از عمل صالح نیز سخن گفته است چرا که ایمان بدون عمل صالح سودی ندارد؛ در سوره عصر می خوانیم: «والعصر انّ الانسان لفی خسر، الاَ الذین آمنوا وعملوا الصالحات وتواصوا بالحق وتواصوا بالصبر».(1) در این جا ایمان و عمل صالح در کنار یکدیگر آمده و سفارش به حق و صبر مورد تأکید قرار گرفته است. همین طور در این آیه: «الذین آمنوا وعملوا الصالحات اولئک اصحاب الجنة هم فیهاخالدون»،(2) «کسانی که به خدا گرویده و کارهای شایسته انجام داده اند، اینان اهل بهشتند و در آن جاودانه اند».

عمل صالح هم باید از «حسن فعلی» برخوردار باشد و هم از «حسن فاعلی». یعنی هم کار، خوب باشد و هم انجام دهنده از انجام آن، اهدافی نیکو را دنبال کند؛ اگر کسی پل و مدرسه و دانشگاه می سازد اما به خاطر ریا و خودنمایی و سوءاستفاده های دیگر، این عمل، عمل صالح نیست؛ شاید کسانی که خلوص نیت را شرط قبولی اعمال می دانند به همین نکته نظر دارند.

برای یافتن عمل صالح باید تلاش کرد و به جستجو پرداخت، اگر طلب در سالک شدت گیرد یاری خدا نیز به یاریش می شتابد و عمل صالح را در هر زمان بدو می نمایاند. و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا.

پیر هرات در تفسیر عرفانی آیه شریفه «اذقال موسی لاهله امکثوا انّی آنست ناراً لعلکم تصطلون» گوید:

ص: 54


1- . قرآن، عصر: 2.
2- . قرآن، بقره: 82.

آتش نشانه ی جود است و دلیل سخاء، بادیه نشین آتش افروزد تا بدان میهمان گیرد؛ هیچ کس به آتش مهمانی چون موسی نیافت و هیچ کس به آتش میزبانی چون خدا ندید! موسی آتش می جست که خانه افروزد، آتشی جست که جان و دل سوزد!(1)

[ذکر این روز «اللّهمّ اهدنی لصالح الاعمال» است.]

ص: 55


1- . کشف الاسرار، تفسیر آیه 29 سوره قصص.

گام هجدهم: مقام جمع (وحدت طلبی)

«وَخُذْ به کلِّ اَعْضائی اِلیَ اتِّباعِ اثارِهِ»،(1) «بار خدایا همه اندام هایم را به پیروی از آثار این ماه وادار».

جهت دهی به کارهای پراکنده و هدف گذاری یکسان برای گفتاری که آدمی می گوید و کرداری که انجام می دهد، از اموری است که به حرکت تکاملی انسان شتاب بخشیده و او را از چندگانگی به توحید و از پراکندگی به وحدت می رساند. در دعای کمیل می خوانیم: «حتی تکون اعمالی واورادی کلّها وردأ واحدا وحالی فی خدمتک سرمدا»، «خدایا آن گونه کن که همه گفتار و کردارم یک آهنگ را بنوازد و همه احوالم در خدمت تو باشد».

خواجه عبداللّه در منازل السایرین گوید:

«جمع آن است که پراکندگی را از میان بردارد، اشاره را بخشکاند و از آب و خاک فراتر رود و از دو رنگی و دو رویی پیراسته شود.

جمع را سه درجه است: جمع دانش، جمع دریافت و جمع وجود.

جمع دانش، متلاشی شدن همه دانش هاست در دانش خدادادی.

جمع دریافت، تمرکز همه ی کارهاست در کارهای خدایی

و جمع وجود، بی توجهی به همه چیزهای مورد اشاره است در وجود بی کرانه الهی؛

ص: 56


1- 1. دعای روز هیجدهم ماه رمضان: «اللّهمَّ نَبِّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ اَسْحارِهِ وَنَوِّرْ فیهِ قَلْبی بِضیاَّءِ اَنْوارِهِ وَخُذْ بِکُلِّ اَعْضاَّئی اِلیَ اتِّباعِ اثارِهِ بِنُورِکَ یا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعارِفینَ».

مقام جمع غایت مقامات سالکان و بر ساحل دریای توحید است».(1)

ذکر این روز «لا اله الا اللّه» است و این شعارِ توحید است که «هیچ خدایی به جز خدای یکتا نیست» و این گواهی، هم به زبان است، هم به دل و هم با هر یک از اندام های بدن.

پیر هرات گوید:

«بدان که کلمه توحید مایه ی دین است و حصار امان و شعار اهل ایمان و مفتاح جنان؛

بی گفتن این کلمه، نه اسلام است و نه سلام؛ بی پذیرفتن آن نه ایمان است و نه امان.

تا به زبان این کلمه را نگویی، در دنیا سلامت نیست؛

تا به دل نپذیری، در عقبی کرامت نیست.

هر که در حمایت این کلمه ی بزرگوار آمد،

در سراپرده ی امان خدای قهار آمد».(2)

[ذکر این روز «لا اله الا للّه» است.]

ص: 57


1- . خواجه عبداللّه انصاری، منازل السایرین، ص228.
2- . رشید الدین میبدی، ابوالفضل، کشف الاسرار و عدة الابرار، تفسیر آیه 19 سوره محمد.

گام نوزدهم: رجا (امیدواری)

«اللّهمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّی مِنْ بَرَکاتِهِ»،(1)

«بار خدایا بهره ام را از برکات این روز فزونی بخش».

از گام های دیگر سالک الی اللّه، امیدواری به رحمت خداوند است که از فضل خویش بر نعمت های او بیفزاید. انسان با امید زنده است و آرزوها جهت دهنده اوست؛ آرزوی مثبت، تلاش و کوشش انسان را برای انجام کارهای خیر افزون می کند. راه خدا بی نهایت است و برکت ها و نعمت های خدا نیز بی نهایت. هیچ عیبی بر بنده نیست که نعمت های گسترده ی الهی را آرزو کند و در صدد به دست آوردن آن باشد. اما این را نیز نباید فراموش کرد که بهشت را به بها می دهند نه به بهانه؛ بخشش های خدا گزاف و بی حساب نیست و از عدالت خدا به دور است اگر همان گونه که به بندگان عابد، زاهد، شکیبا، مجاهد و متعهد خود اجر و پاداش می دهد، به کسانی که بدان درجه از عبادت و تلاش و کوشش تن نمی دهند نیز بدهد. این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که خداوند از فضل خود، کار نیک اندک را می پذیرد و از گناهان بزرگ (در صورت توبه) در می گذرد. «یامن یقبل الیسیر ویعفو عن الکثیر»؛ این فضل گسترده ی الهی است که انسان را هم چنان امیدوار نگه می دارد. از این روست که سالک الی اللّه باید همواره بین

ص: 58


1- . دعای روز نوزدهم ماه رمضان: «اللّهمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّی مِنْ بَرَکاتِهِ وَسَهِّلْ سَبیلی اِلی خَیْراتِهِ وَلا تَحْرِمْنی قَبُولَ حَسَناتِهِ یا هادِیاً اِلَی الْحَقِّ الْمُبینِ».

خوف و رجا زندگی کند.

پیر هرات در کتاب صد میدان گوید:

«میدان چهل و سوم رجا است. از میدان فرار، میدان رجا زاید. قوله تعالی: «یحذرالاخرة، ویرجوا رحمة ربه». رجاء امید است و یقین را دو پَر است: یکی «ترس» و دیگری «امید».

مرغ ایمان را دو پَر «خوف» و «رجا»ست

مرغ را بی پَر پرانیدن خطاست(1)

و در تفسیر سوره اعراف گوید:

هرکس را امیدی است و امید عارف دیدار،

عارف را بی دیدار، نه به مزد حاجت است، نه به بهشت کار.

همگان بر زندگانی عاشقند و مرگ برایشان دشوار.

عارف به مرگ محتاج است؛ به امید دیدار.

گوش، از لذت سماع برخوردار. لب، حق مهر را وام گذار.

دیده، آراسته ی روز دیدار.

جان، از شراب وصال بس خمار!(2)

[ذکر این روز «یا هادِیاً اِلَی الْحَقِّ الْمُبینِ» است.]

ص: 59


1- 1. خواجه عبداللّه انصاری، منازل السایرین به نقل از صد میدان، ص307.
2- 2. رشید الدین میبدی، ابوالفضل، کشف الاسرار و عدة الابرار، تفسیر سوره اعراف، ج3، ص732.

گام بیستم: سکینه (آرامش خواهی)

«یا مُنْزِلَ السَّکینَة فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ»،(1)

«ای آرامش بخش دل های مؤمنان».

سکینه اصطلاحی عرفانی اخلاقی است و به معنی آرامش و وقاری است که پس از اطمینان در قلب سالک ایجاد می شود؛ احساس آرامشی که پس از انجام وظیفه و هنگام انجام آن، به انسان دست می دهد و این چیزی است که خدا در دل مؤمنان می اندازد.

«هوالذی انزل السکینة فی قلوب المؤمنین»،(2) «اوست که دلهای مؤمنان را آرامش می بخشد.» این آرامش با یاد و نام خدا در دل ها پدید می آید. «الا بذکراللّه تطمئن القلوب»،(3) «دل آرام گیرد به یاد خدا.»

از امام صادق(ع) روایت شده است که درباره گنجی که در داستان خضر و موسی(ع) در قرآن آمده: «وکان تحته کنز لهما»،(4) «در زیر آن دیوار گنجی برای آنان نهفته بود»، فرماید:

«آن لوحی بود که بر آن نوشته شده بود: بسم اللّه الرحمن الرحیم. عجبت لمن ایقن بالموت کیف یفرح و عجبت لمن ایقن بالقدر کیف یحزن و عجبت لمن ایقن بالدنیا وتقّلبها باهلها کیف یرکن الیها»، «در

ص: 60


1- . دعای روز بیستم ماه رمضان: «اللّهمَّ افْتَحْ لی فیهِ اَبْوابَ الْجِنانِ وَاَغْلِقْ عَنّی فیهِ اَبْوابَ النّیرانِ وَوَفِّقْنی فیهِ لِتِلاوَة الْقُرْانِ یا مُنْزِلَ السَّکینَةِ فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ».
2- . قرآن، فتح: 4.
3- . همان، رعد: 28.
4- . همان، کهف: 18.

شگفتم از کسی که مرگ را باور دارد، چگونه شادی می کند؛ تقدیر و اندازه گیری خدا را باور دارد، چگونه غم ناک می شود؛ دنیا و دگرگونی آن را می داند، چگونه بدان دل می بندد».

فیض کاشانی گوید:

آن دل که تویی در وی، غم خانه چرا باشد

چون گشت ستون مسند حنّانه چرا باشد

غم خانه دلی باشد، کان بی خبر است از تو

چون جای تو باشد دل، غم خانه چرا باشد

بیگانه کسی باشد، کاو با تو نباشد یار

آن کس که تواش یاری، بیگانه چرا باشد

واژه «سکینه» در آیه 238 سوره بقره، آیه 26 سوره فتح و آیه 30 سوره توبه آمده است و با واژه وقار ارتباطی تنگاتنگ دارد.

پیر هرات، در تفسیر عرفانی آیه 36 سوره فتح می نویسد:

«سکینه، آرامشی است که خداوند به فضل خود در دل دوستانش می افکند و آرامش دل ها را در دو چیز می نهد: یکی در خدمت و دیگری در یقین.

آرامش در خدمت به سه چیز است: 1. عمل به احکام شرع، تا به اندک توانگر شود، 2. اعتماد به اصل دین، تا از وسوسه ی شیطان در امان باشد و 3. در کار دین خلق را فراموش کند، تا از ریا آزاد شود. آرامش در یقین نیز به سه چیز است: 1. به هرچه روزی شود، راضی باشد، تا از سنگینی بار بیاساید، 2. زیان را یکسان بیند، تا از بیم فارغ شود 3. امور خود را به خدا واگذارد، تا از علاقه ها رهایی یابد.

نشانه رسیدن به سکینه و آرامش این است که آدمی بخشنده و

ص: 61

بخشاینده شود. بخشایشی که همه ی دنیا را به کافری بخشد و بر او منت ننهد؛ و بخششی که همه ی نعمت دنیا را به مؤمنی بخشد و اگر بپذیرد، ممنون او باشد».(1)

[ذکر این روز «یا مُنْزِلَ السَّکینَةِ فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ» است.]

ص: 62


1- 1. رشید الدین میبدی، ابوالفضل، کشف الاسرار و عدة الابرار، تفسیر آیه 36 سوره فتح.

گام بیست و یکم: وَرَع (پرهیزگاری)

«وَلا تَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَیَّ سَبیلاً»،(1) «بار خدایا در این روز راهی را برای شیطان بر من قرار مده».

کار شیطان، اغواگری و وسوسه ی درونی است؛ اما بدون خواست انسان نمی تواند به صورت تکوینی او را به انجام کارهای ناپسند مجبور کند. در روز رستاخیز نیز که برخی به شیطان اعتراض می کنند و او را مسئول کارهای ناشایست خود می دانند، او در دفاع از خود می گوید:

«ماکان لی علیکم من سلطان الّا ان دعوتکم فاستجبتم لی فلا تلومونی ولوموا انفسکم»،(2) «من در دنیا بر شما سلطه ای نداشتم، تنها من شما را فرا خواندم این شما بودید که دعوتم را پذیرفتید، پس مرا سرزنش نکنید، بلکه خود را سرزنش کنید.» هنگامی که در دعاها از خدا رهایی از شیطان را می خواهیم، در حقیقت به خدا پناه می بریم و برای مقابله با وسوسه های او، که با سوارگان و پیادگانش بر ما هجوم آورده و ما را تحت فشار قرار می دهد، از خدا یاری می خواهیم.

راه مقابله با شیطان تقوا (خویشتن بانی) و وَرَع (پرهیزگاری) است.

خواجه عبداللّه گوید:

«ورع بازپرهیزیدن است از کارهای ناپسندیده، افزونی های

ص: 63


1- 1. دعای روز بیست و یکم ماه رمضان: «اللّهمَّ اجْعَلْ لی فیهِ اِلی مَرْضاتِکَ دَلیلاً وَلا تَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَیَّ سَبیلاً وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لی مَنْزِلاً وَمَقیلاً یا قاضِیَ حَواَّئِجِ الطّالِبینَ».
2- 2. قرآن، ابراهیم: 14.

ناشایسته و خاطره های شوریده.

ورع از ناپسندیده به سه چیز توان: 1. دریغ داشتن خود از نکوهش، 2. نگاه داشتن دین خود از کاهش 3. باز داشتن دل از آلایش.

ورع از افزونی به سه چیز توان: 1. درازی حساب و میزان،2. شماتت خصمان 3. غبن از وارثان.

ورع از خاطره های شوریده به سه چیز توان: 1. به تدبر قرآن، 2. به زیارت گورستان 3. به تفکر در حکمت حکیمان».(1)

[ذکر این روز «اعوذباللّه من الشیطان الرجیم» است.]

ص: 64


1- 1. انصاری، عبداللّه، صد میدان، میدان پانزدهم، ص42.

گام بیست و دوم: رضا (چهره گشودگی)

«وَوَفِّقْنی فیهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِکَ»،(1)

«بار خدایا در این روز مرا بدانچه زمینه ی خشنودیت را فراهم می آورد، موفق فرما».

سالک به آن چه خدا برای وی خواسته، خرسند است و با این کار زمینه ی خشنودی خدا را فراهم می آورد. یکی از زمینه های خشنودی خداوند، دوست داشتن ذات حق است به گونه ای که عشق به مولا، دیگر عشق ها را از دل او بیرون کند. در روایتی از امام صادق(ع) نقل است که فرمود: «ایمان کسی خالص نمی شود تا این که خدا را از خود، پدر و مادر، فرزند، اهل و عیال و مال، و از همه ی مردم بیشتر دوست بدارد».(2)

دوست داشتن مستمندان، بیچارگان و نیازمندان نیز باعث خشنودی خداوند است؛ چرا که این ها عیال خداوندند. حضرت موسی(ع) از خدایش خواست تا یکی از نشانه های خشنودی خود از بندگانش را باز گوید. به او وحی رسید که «ای موسی، هرگاه دیدی بیچارگان و مسکینان را دوست داری و از ستمگران بیزاری، بدان که این خشنودی و دشمنی تو نشانه ی خشنودی من است».(3)

ص: 65


1- 1. دعای روز بیست و دوم ماه رمضان: «اللّهمَّ افْتَحْ لی فیهِ اَبْوابَ فَضْلِکَ وَاَنْزِلْ عَلَیَّ فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفِّقْنی فیهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِکَ وَاَسْکِنّی فیهِ بُحْبُوحاتِ جَنّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ».
2- 2. «لایمحض رجلُ الایمان باللّه حتی یکون اللّه احب الیه من نفسه وابیه وامّه وولده وماله ومن الناس کلهم»، مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج42، 25.
3- 3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج12، ص241.

چهره گشادگی و خرسندی به آن چه خدا برای انسان مقدر کرده، از چیزهایی است که مورد رضای خداوند است. در روایت است: «من لم یرض بقضایی. ... فلیطلب ربّا سوایی»،(1) «هر کس به قضای من رضایت ندهد، پروردگاری جز من را جستجو کند».

فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب

که حیف باشد از او غیر او تمنایی(2)

پیر هرات در کتاب صد میدان گوید:

«میدان بیست و سوم رضاست. قوله تعالی: «رضی اللّه عنهم ورضوا عنه»،(3) «خدا از آنان خشنود است و آنان از او خشنود». رضا خشنودی است و بسندکاری. و آن سه چیز است: به دین وی چنان که فرستاده راضی باشی، به روزی خود و دیگران چنان که مقرر کرده راضی باشی و به مولای خود به جای هرچه از اوست راضی باشی».(4)

جانی است مرا به عشق تو خورده رقم

خواهی اش به شادی کش و خواهیش به غم(5)

و هم او در تفسیر عرفانی آیه شریفه فلما اسلما و تلّه للجبین (صافات/103) در بیان قربانی اسماعیل توسط ابراهیم (علیهما السلام) گوید:

من چه دانستم، که این دود، آتش داغ است!

ص: 66


1- 1. کاشفی واعظ، ملا حسین، جواهر الاسرار، ج1، ص233.
2- 2. حافظ شیرازی.
3- 3. قرآن، مجادله: 22.
4- 4. انصاری، عبداللّه، رساله صد میدان، ص50.
5- 5. فضل اللّه میبدی، ابوالفضل، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج5، ص28.

من پنداشتم که هر جا آتشی است چراغ است!

من چه دانستم که در دوستی کشته را جایگاه است،

و قاضی خصم را پناه است!

من چه دانستم که حیرت را به وصال تو طریق است،

و ترا آن بیش جوید، که در تو غریق است.(1)

الهی!

چگونه یادت کنم، که خود همه یادم!

من خرمن نشان خود را، همه بر باد دادم!

[ذکر این روز «اللّهمّ وفّقنی لموجبات مرضاتک» است.]

ص: 67


1- . کشف الاسرار، 1/521.

گام بیست و سوم: توبه (پیراستن از آلودگی)

«اللّهمَّ اغْسِلْنی فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَطَهِّرْنی فیهِ مِنَ الْعُیُوبِ»،(1) «بار خدایا مرا از گناهان شسته و از عیب ها پیراسته کن».

شب قدر، شب توبه و بازگشت به درگاه خداوند متعال و شب شستشوی اندام از آلودگی به گناهان است؛ این شب، شب پیراستن روح و جان از عیوب معنوی مانند کبر، ریا، حسد و عُجْب با آب توبه است که همه ی گناهان را پاک می کند؛ در همین زمینه فرمودند: «التائب من الذنب کمن لاذنب له»، «توبه کننده از گناه گویی هیچ گناهی مرتکب نشده است».

فیض بی کران خداوندی در طول ماه مبارک رمضان، که ماه ضیافت الهی است، بر همگان جاری است و گسترده ترین اش در شب های مبارک قدر است. سالک همواره انتظار چنین لحظاتی را می کشد تا نفخه ی رحمانی بوزد و دل مرده اش با نسیم بهاری و نغمه ی ملکوتی زنده شود.

پیر هرات در میدان توبه پیرامون آیه شریفه: «توبوا الی اللّه توبة نصوحأ»،(2) «به درگاه خدا با توبه ای بی بازگشت توبه کنید»، گوید:

«توبه نشانِ راه است و سالار بارگاه و کلید گنج و شفیع وصال و

ص: 68


1- 1. دعای روز بیست و سوم ماه رمضان: «اللّهمَّ اغْسِلْنی فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَطَهِّرْنی فیهِ مِنَ الْعُیُوبِ وَامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبینَ».
2- . قرآن، تحریم: 66.

میانجی پذیرش و شرط قبولی عمل و سرِّ همه شادی ها.

ارکان توبه سه چیز است. پشیمانی در دل، پوزش خواهی به زبان و بریدن از بدی و بَدان.

و اقسام توبه سه است: توبه ی مطیع، توبه ی عاصی و توبه ی عارف. توبه ی مطیع از بسیار دیدن طاعت است، توبه ی عاصی از اندک دیدن معصیت و توبه ی عارف از نسیان است و منت.

بسیار دیدن طاعت را سه نشان است: یکی خود را به کردار خود ناجی دیدن، دیگر مقّصران را به چشم خواری نگریستن و سه دیگر عیب کردار خود باز ناجستن.

و اندک دیدن معصیت را سه نشان است: یکی خود را مستحق آمرزش دیدن، دیگر بر اصرار آرام گرفتن و سه دیگر با بَدان الفت داشتن. نسیان و منت را سه نشان است: چشم احتقار از خود بر گرفتن، حال خود را قیمت نهادن و از شادی آشنایی فرو ایستادن».(1)

[ذکر این روز «استغفر اللّه ربّی واتوب الیه» است.]

ص: 69


1- 1. خواجه عبداللّه انصاری، صد میدان، میدان توبه، ص31.

گام بیست و چهارم: استعاذه (به خدا پناهندگی)

«وَاَعُوذُبِکَ مِمّا یُؤْذیکَ»،(1)

«از آن چه تو را می آزارد به تو پناه می برم».

پس از توبه و انابه به درگاه خدا و و شستشوی دل و جان و روان از پلیدی ها و آلودگی ها، گام بعدی پناه بردن به خدا برای سپاس گزاری از سلامت نفس و پیش گیری از آلودگیِ دوباره به معصیت و نافرمانی خداست. باید از شرّ نفس اماره و شیطان گمراه کنننده به خدا گریخت و برای پیروزی از خدا کمک گرفت. باید لب را به ذکر «اعوذباللّه من الشیطان الرجیم» مترنّم کرده و همواره در نظر داشت که باید به حول و قوه ی الهی پناه برد؛ «لاحول ولا قوة الا باللّه».

علمای عرفان و اخلاق دو مقام و میدان را برای پناه بردن به خدا مطرح کرده اند: یکی میدان «رغبت» است در آیه ی شریفه «و انّا الی ربنا راغبون»(2) و یکی میدان «اعتصام»، «چنگ زدن به ریسمان محکم الهی» در آیه شریفه «واعتصموا به حبل اللّه جمیعأ و لا تفرّقوا».(3)

در کتاب صد میدان آمده است:

«میدان هشتاد و یکم «اعتصام» است؛ از میدان استسلام، میدان اعتصام زاید. اعتصام دست بر زدن است. اعتصام بر سه رشته است:

ص: 70


1- 1. دعای روز بیست و چهارم ماه رمضان: «اللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ فیهِ ما یُرْضیکَ وَاَعُوذُبِکَ مِمّا یُؤْذیکَ وَاَسْئَلُکَ التَّوْفیقَ فیهِ لاِنْ اُطیعَکَ وَلا اَعْصِیَکَ یا جَوادَ السّاَّئِلینَ».
2- 2. قرآن، قلم: 68.
3- 3. قرآن، ال عمران: 103.

اول دست در توحید زدن که «فقد استمسک بالعروة الوثقی»(1) است. دوم به قرآن چنگ زدن که «حبل اللّه» است: «واعتصموا بحبل اللّه جمیعأ»(2) و سوم دست به حق در زدن که «و من یعتصم باللّه»(3)

است».(4)

«الهی! تو مؤمنان را پناهی، قاصدان را بر سر راهی».(5)

«و در منزل و مقام رغبت زیر آیه ی شریفه «و زکریا اذ نادی ربّه ربّ لاتذرنی فردأ وانت خیرالوارثین. فاستجبناله ووهبناله یحیی واصلحنا له زوجه انهم کانوا یسارعون فی الخیرات ویدعوننا رغباً ورهباً وکانوالنا خاشعین»،(6) نویسد:

«یادکن زکریا را که خدا را فرا خواند و گفت خدایا! مرا تنها و بی فرزند مگذار و تو بهترین وارثانی. پس ندای او را اجابت کردیم و یحیی را به او دادیم و همسر او را زاینده کردیم. چون آن ها در کارهای نیک شتابان بودند و ما را از روی بیم و امید می خواندند و برای ما فروتن بودند.» به مذاق عارفان معنی آیه این است: خداوندا، پرده عصمت از من باز مگیر و مرا بر یادکرد خود می دار و از خود به دیگران مشغول مدار.

خداوند بندگان را بنواخت تا بشناختند. توفیق داد تا پرستیدند. تلقین کرد تا بخواستند. دل آن ها را معدن نور کرد تا دوست داشتند. خدایی که بی رشوت دوست دارد، بی منت عطا دهد و بی وسیلت

ص: 71


1- 1. قرآن، بقره: 256.
2- 2. قرآن، ال عمران: 103.
3- 3. قرآن، ال عمران: 101.
4- 4. انصاری، عبداللّه، رساله صد میدان، ص101.
5- 5. فضل اللّه میبدی، ابوالفضل، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج9، ص268.
6- 6. قرآن، انبیاء: 89.

گرامی گرداند. هر که نیاز بدو برد، توانگرش سازد. هر که ناز بدو کند، عزیزش دارد. اگر سال ها بنده گناه کند و گوید: توبه! گوید: پذیرفتم».(1)

[ذکر این روز «اعوذباللّه من الشیطان الرجیم» است.]

ص: 72


1- 1. انصاری، عبداللّه، منازل السائرین، ص309.

گام بیست و پنجم: محبت (مهرورزی)

«اللّهمَّ اجْعَلْنی فیهِ مُحِبَّاً لاِوْلِیاَّئِکَ»،(1)

«بار خدایا در این روز مرا دوست دار دوستانت قرار ده».

محبت، دوستی و مهر ورزی است و این از عالی ترین و والاترین مقامات است، دوستی خدا و دوستی با دوستان خدا. در پایان کتاب صد میدان آمده است:

و این صد میدان همه در میدان محبّت مستغرق است قوله تعالی: «یحبّهم و یحبونه» -- «خدا آنان را دوست می دارد و آنان دوستدار خداوندند».(2) «و دوستی را سه مقام است: اول راستی، دوم مستی و سوم نیستی».(3)

هنگامی که محبت به نهایت کمال رسد، عاشق در معشوق فانی می شود. در کتاب علل المقامات نیز آمده است:

«محبت بنده، درخشش وی در برابر عزت پروردگار است و این در مذهب عوام عمده ایمان و در مکتب خواص علت «فنا» است.»(4).

پیر هرات در تفسیر سوره لقمان گوید:

«دلیل یافتِ دوستی؛ دو گیتی به دریا انداختن است و نشان

ص: 73


1- 1. دعای روز بیست و پنجم ماه رمضان: «اللّهمَّ اجْعَلْنی فیهِ مُحِبَّاً لاِوْلِیاَّئِکَ وَمُعادِیاً لاِعْداَّئِکَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَِمِ اَنْبِیاَّئِکَ یا عاصِمَ قُلُوبِ النَّبِیّینَ».
2- 2. قرآن، مائده: 5.
3- 3. انصاری، عبداللّه، رساله صد میدان، ص117.
4- 4. فضل اللّه میبدی، ابوالفضل، کشف الاسرار و عدة الابرار، تفسیر آیه 32 از سوره یاسین.

حقیقت دوستی، به غیر نپرداختن!»(1)

«اول دوستی داغ است و آخر آن چراغ. اول دوستی اضطرار است و میانه آن انتظار و آخر آن دیدار!»(2)

در جای دیگر گوید:

«همه دوستی میان دو تن باشد. سه دیگر در نگنجد. در این دوستی همه تویی، من در نگنجم».(3)

و به راستی در وادی دوستی جای اغیار نیست، عاشق جز به معشوق نیندیشد و جز وصل و دیدار او نخواهد و در این راه دیگر خود را نمی بیند.

پیر هرات در مناجات نامه ای گوید:

«الهی! ار زبان محبت خاموش است، حالش همه زبان است!

و رجان بر سر دوستی کرد. چون دوست به جای جان است!

غرق شده، آب نبیند، که گرفتار آن است!

به روز چراغ نیفروزند، که روز چراغ جهان است!»(4)

[ذکر این روز «اللّهم اجعلنی محبّاً لاولیائک ومعادیاً لاعدائک» است.]

ص: 74


1- 1. همان، ج7، ص513، تفسیر سوره لقمان.
2- 2. همان، پیشین.
3- 3. همان، ج7، ص310، تفسیر سوره قصص.
4- 4. همان، ج10، ص553، تفسیر سوره علق.

گام بیست و ششم: طمأنینه (آرامش خواهی)

«اللّهمَّ

اجْعَلْ سَعْیی فیهِ مَشْکُورا»،(1) « بار خدایا تلاشم را در این روز پاداش عنایت فرما».

حرکت و تلاش انسان باید برای دستیابی به هدف و رسیدن به نتیجه ای باشد؛ کشاورز به امید درو می کارد، باغبان به امید میوه درخت می نشاند، تاجر به امید سود تجارت می کند، غواص به امید یافتن دُرِّ گران بها به ژرفای دریا می رود و سالک به امید نتیجه به نماز و روزه و عبادت می پردازد. آن که نمازهایش را با حضور قلب می خواند، به بیچارگان و بینوایان رسیدگی می کند، اموالش را در راه خدا می بخشد، در روزهای گرم تابستان روزه می گیرد و در شب های طولانی زمستان به عبادت و راز و نیاز با معبود می پردازد، بی تردید انتظار پاداش و مزدی از خداوند متعال دارد. بدون شک این تلاش و عبادت او نیز از دید خداوند رئوف و رحیم پوشیده نیست و تلاش های وی را بی نتیجه نمی گذارد. همچنان که فرمود: «وکان سعیکم مشکورا»،(2)

«تلاش شما مورد سپاس خواهد بود و خدا به چندین و چند برابر پاداش خواهد داد».

انسان سالک به خدا اطمینان دارد و خدا نیز این اطمینان را به بندگان خود داده است که به وعده هایش با آنان وفا کند؛ چنان که

ص: 75


1- 1. دعای روز بیست و ششم ماه رمضان: «اللّهمَّ اجْعَلْ سَعْیی فیهِ مَشْکُورا وَذَنْبی فیهِ مَغْفُورا وَعَمَلی فیهِ مَقْبُولاً وَعَیْبی فیهِ مَسْتُوراً یا اَسْمَعَ السّامِعینَ».
2- 2. قرآن، انسان: 22.

فرمود: «اوفوا به عهدی اوف بعهدکم»،(1) «شما به پیمانتان با من وفا کنید، من نیز به پیمانم با شما وفا خواهم کرد».

صاحب نفس مطمئنه هیچ گاه در نتیجه بخش بودن عبادت و تلاش خود تردید نخواهد کرد. پیر هرات در تفسیر عرفانی آیه شریفه «الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکراللّه الا بذکراللّه تطمئن القلوب»(2) گوید:

«به زبان اشارت این آیه از دو کس خبر می دهد: یکی مرید و دیگری مراد. یکی کسی که اوقات خویش به ذکر زبان مستغرق دارد، گهی نماز کند، گهی تسبیح گوید، گهی قرآن خواند، و آن دیگری که مانند غریق در دریای بی کران ذکر حق را با جان می نوازد. این یک در راه دین است رونده، و در بند ذکر خویش درمانده و آن یک بر بساط قرب از مردم و اسباب دنیوی ربوده شده و به جذبه ی الهی ویژه گشته. آن را گویند ذکر نگه دار! و این را گویند: ذکر را گوش دار! گروهی در آرزوی بهشتند و گروهی بهشت در انتظار آن هاست. که مصطفی فرمود: بهشت به چهار گروه اشتیاق دارد: روزه داران رمضان، خوانندگان قرآن، نگاه دارندگان زبان و سیر کنندگان گرسنگان».(3)

البته عارفان وارسته ای که پیروان راستین مولا امیر مؤمنان علی(ع) هستند، خدا را به طمع بهشت یا ترس از دوزخ عبادت نمی کنند، بلکه چون او را شایسته عبادت یافته اند می پرستند؛ زبان حال اینان این مناجات پیر هرات است که گوید:

«الهی! هر کس را امیدی است و امید عارف دیدار.

ص: 76


1- 1. قرآن، بقره: 40.
2- 2. قرآن، رعد: 28.
3- 3. فضل اللّه میبدی، ابوالفضل، کشف الاسرار و عدة الابرار، تفسیر آیه 28 سوره رعد.

عارف را بی دیدار، نه به مزد حاجت است نه به بهشت کار.

همگان در زندگانی عاشقند و مرگ برایشان دشوار؛

عارف به مرگ محتاج است به امید دیدار».(1)

[ذکر این روز «شکراً للّه» است.]

ص: 77


1- 1. همان، ج3، ص732، تفسیر سوره اعراف.

گام بیست و هفتم: درک شب قدر(شب ارزش یابی)

«اللّهمَّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ»،(1)

«بار خدایا در این روز فضیلت شب قدر را روزیم فرما».

قَدْر به معنی ارزش و اندازه است. شب قدر به شبی گفته می شود که سرنوشت انسان در آن رقم می خورد و تحولی بزرگ در رفتار وی پدید می آید؛ از کردار ناشایست و ناصواب گذشته ی خود پشیمان شده و توبه می کند و تصمیم می گیرد در آینده ای روشن و بدون گناه زندگی کند. این شب بهتر از هزار ماه است و فرشتگان در آن، با اجازه ی پروردگارشان، بر انسان فرود می آیند. این شب، شبِ رحمت، برکت و سلامتی است تا این که فجرِ درخشان بدرخشد و صبح روشن زندگی آغاز شود.

شب قدر شب نزول قرآن بر پیامبر اکرم(ص) است. خداوند در سوره قدر می فرماید:«انا انزلناه فی لیلة القدر، وماادریک مالیلة القدر، لیلة القدر خیر من الف شهر، تنزل الملائکة والروح فیها باذن ربهم من کل امر، سلام هی حتی مطلع الفجر».(2)

در این که شب قدر در سال چه شبی است اختلاف است. اما بیشتر آن را در ماه مبارک رمضان و یکی از شب های پانزدهم،

ص: 78


1- 1. دعای روز بیست وهفتم ماه رمضان: «اللّهمَّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَصَیِّرْ اُمُوری فیهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَی الْیُسْرِ وَاقْبَلْ مَعاذیری وَحُطَّ عَنّیِ الذَّنْبَ وَالْوِزْرَ یا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصّالِحینَ».
2- 2. قرآن، سوره مبارکه قدر.

نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم، بیست و هفتم و شب آخر ماه مبارک می دانند. بیش از این که بدانیم شب قدر کدام یک از این شب هاست، باید به این بیندیشیم که شب قدر را چگونه درک کنیم و چگونه به این فیض عظیم نایل شویم. ممکن است سالیان درازی بر برخی بگذرد و آنان شب قدری در زندگی شان نداشته باشند و تنبّه و تحوّلی در ایشان به وجود نیاید. ممکن است برخی افراد هم در طول زندگی، بارها و بارها به درک شب قدر نایل شده و با فرشتگان هم آغوش شوند. شب قدر در شب های سال ناپیداست، این آدمی است که باید شب قدرش را مشخص کند و به درک این فیض عظیم نایل شود. البته این زمینه در ماه مبارک رمضان به ویژه در دهه آخر آن فراهم تر است و سفره ضیافت الهی گسترده تر. خوشا به حال کسانی که از این سفره متنعّم می شوند. هر شب، شبِ قدر است اگر قدر بدانی؛ «و طوبی لاصحاب النعیم نعیمهم». هرگز مباد که فرصت ها را از کف دهیم و از این چند روز عمر به ویژه روزها و شب های پربرکت ماه مبارک رمضان استفاده نکنیم.

منقول است که امام زین العابدین(ع) در شب بیست و هفتم رمضان، از آغاز شب تا پایان، پیوسته این دعا را می خواند:

اللّهمَّ ارْزُقْنیِ التَجافیِ عَنْ دارِالْغُرُورِ

وَ الْاِنابَةِ اِلی دارِالخُلُودِ

وَالْاِسْتِعْدادَ لِلْمَوْتِ

قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ.(1)

ص: 79


1- . مفاتیح الجنان، اعمال شب بیست و هفتم رمضان.

بارخدایا!

دل برکندن از سرای کژمدار

و بازگشت به سوی سرای ماندگار

و آمادگی برای مردن

پیش از فرارسیدن زمان رفتن را روزیم فرما.

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد

باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

پیر هرات در میدان غیرت از کتاب صد میدان گوید:

«غیرت رشک بردن به چیزی است که چیزی جایگزین آن نیست و آن «عمر» است و «دل» و «وقت». عمر، دکان است و خِرَد، پیرایه و دین، سرمایه و مؤمن، بازرگان. آن چه از عمر گذشت، تاوانی است نادرمان. و آن نَفَس که در آنیم، یا تحفه است یا داغ؛ و آن چه از عمر مانده است یا زهر است یا تریاق.

دل، خزینه ی مردان است و شیطان، دشمن؛ و مراقبت، قفل، و مؤمن، محتاج؛ هر چه از نَفَس می کاهد، در دل می افزاید، و هر چه بر دنیا می افزاید، از قیمت می کاهد. وقت مرد، ساعت غیبت مرد است از خود. وقت بر خداوندِ وقت، گران تر است از دو جهان».(1)

[ذکر این روز «اللّهمّ ارزقنی فیه فضل لیلة القدر» است.]

ص: 80


1- . انصاری، عبداللّه، رساله صد میدان، ص80.

گام بیست و هشتم: حضور(پرده براندازی و باریابی)

«وَ اَکْرِمْنیِ فِیهِ بِاِحْضارِ الْمَسائِلِ»(1)،

«بار خدایا، در این روز مرا با حضور در مسائل گرامی بدار».

از جمله گام های خودسازی و در مراتب عالی آن احساس حضور است. احساس حضور در پیشگاه خدای متعال و احساس دست یابی به مسائل مورد نیاز برای انجام وظیفه در جهت عبودیت خداوند، که هدف اصلی آفرینش انسان است.

عالم محضر خداست و عالِم آگاه به مسائل دین و آشنا به تکالیف است که راه و رسم بندگی را می شناسد، و با انجام فرایض و تقرب به نوافل شرط عبودیت را به جا می آورد. نه چیزی از امور بندگان بر خداوند پوشیده است. و نه انسان سالک بین خود و خداوند پرده و پوششی می کشد و خود را از فیض رب العالمین محروم می کند. در این کهنه سرای گیتی هر کس و هر چیز به گونه ای در تلاش است که خود را به محضر پروردگار هستی برساند و در سایه سار فیض مطلق وی به آرامش برسد، زاهد با نماز، عابد با نیاز، عالِِم با تاخت و تاز، عارف با نسیمی دلنواز و نسیم صبحگاهی و گل های بهاری با صد کرشمه و ناز.

پیر هرات در باب هشتاد و دوم منازل السائرین گوید:

«خداوند متعال فرمود: انّ فی ذلک لذکری لمن کان له قلب اوالق السمع و هوشهید - همانا در این [قرآن] پندی است برای کسی که دلی دارد، و گوش فرا می نهد و گواه است».

ص: 81


1- . دعای روز بیست و هشتم: «اللّهمَّ وَفِّرْحَظّیِ فِیهِ مِنَ النَّوافِلِ، وَاَکْرِمْنیِ فِیهِ بِاِحْضارِ الْمَسائِلِ، وَقَرَّبْ فِیهِ وَسِیلَتیِ اِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسائِلِ، یامَنْ لایَشْغَلُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحِّینَ».

مشاهده؛ برافتادن حجاب است به یکباره؛ و آن برتر است از مکاشفه؛ زیرا مکاشفه از جمله نعمت هاست و چیزی از خطوط ترسیمی در آن باقی است اما مشاهده، دیدار عین و ذات است و آن راسه درجه است:

مشاهده «معرفت» که فراتر از علم است، مشاهده «معاینه» که ریسمان ها را می گسلد و زبان اشاره را لال می سازد، و مشاهده «جمع» که سالک را به خود می کشد و بر دریای وجود می راند.(1)

وهم او در مناجاتی گوید:

الهی! تو آنی که نور تجلی، بر دل های دوستان تابان کردی،

چشمه های مهر، در سرهایشان روان کردی

و آن دل ها را آیینه خود، و محل صفا کردی

تو در آن پیدا!

و به پیدایی خود در آن، دو گیتی ناپیدا کردی

ای نور دیده آشنایان،

و سوز سینه دوستان،

و سرور نزدیکان،

همه تو بودی و تویی،

نه دوری، تا جویند.

نه غایبی، تا پرسند.

نه تو را جز به تو یابند!(2)

[ذکر این روز «یاحیّ و یاقیوم» است.]

ص: 82


1- . منازل السایرین، باب مشاهده، 195.
2- . کشف االاسرار، تفسیر سوره نور، 6/572.

گام بیست و نهم: فناء فی اللّه(وارستگی و رهایی)

«اللّهمَّ غَشِّنیِ فِیهِ بِالرَّحْمَة»(1)، «بار خدایا در این روز مرا با رحمت خود فرو پوشان».

فرو رفتن در رحمت الهی و غرق دریای بی کران لطف و عنایت او شدن که جز با فضل و عنایت او به دست نمی آید.

رحمت دو گونه است، رحمت عام ، که همه موجودات را در بر می گیرد «و رحمتی وسعت کلّ شییء» و رحمت خاص، که ویژه مؤمنان و عارفان است که خداوند بر آنان صلوات و رحمت و درود فرستاده «اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة». رحمت خدا همانند باران است که بر همه یکسان می بارد. اما برخی مردم همچون زمین شوره زار هستند که باران در آن ها تأثیری جز رویدن خار و خس ندارد و برخی مردم چون سرزمین حاصلخیزی هستند که هر گیاهی در آن کشت شود سر بر می کشد و جوانه می زند و طراوت و سرسبزی به ارمغان می آورد.

غیب را ابری و آبی دیگر است آسمان و آفتابی دیگر است

ناید آن الاّ که بر خاصان پدید باقیان فی لبس من خلق جدید

هست باران از پی پروردگی نیست باران از پی پژمردگی(2)

ص: 83


1- 1. دعای روز بیست و نهم: «اللّهمَّ غَشِّنیِ فِیهِ بِالرَّحْمَةِ، وَارْزُقْنیِ فِیهِ التِّوْفِیقَ وَالْعِصْمَةَ، وَ طَهِّرْ قَلْبیِ مِنْ غَیاهِبِ التُّهَمَةِ، یا رَحِیماً بِعِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ».
2- 2. شرح منازل السایرین،514؛ رساله صد میدان، میدان شصت و چهارم، 84.

سالکان الی اللّه خود را از بند و زنجیرها و وابستگی های دنیایی می رهانند و چون قطره ای متصل شده بر دریا به دریای بی کران رحمت خداوندی می پیوندند و از قید ما و منی می رهند. سالک آنگاه که از خواب غفلت بیدار می شود و قدم در راه سلوک معنوی می گذارد، در هر گام چند صفت از صفات بشری را فرو می نهد تا آن که از وی هیچ نماند و به مقام فنا دست یابد و از اینجاست که سیر فی اللّه که بقاء بااللّه است آغاز می گردد.

پیر هرات در میدان شصت و چهارم از کتاب صد میدان گوید:

از میدان جمع میدان انقطاع زاید. قوله تعالی«انّی مهاجر الی ربی».

انقطاع، از غیر حق بریدن و به حق پیوستن است.

منقطعان با حق سه مردند:

یکی به «عذر»، دیگری به «جهد» سیم به «کلّ»

منقطع به عذر را سه نشان است:

نفسِ مرده؛ دل زنده؛ زبان گشاده.

منقطع به جهد را سه نشان است:

تن در سعی ؛ زبان در ذکر؛ عمر در جهد.

منقطع به کل را سه نشان است:

با خلق به رعایت ؛ با خود بیگانه؛ از تعلق آسوده.

و با زبان مناجات گوید:

الهی!

تا آموختنی را آموختم

آموخته را جمله بسوختم

ص: 84

اندوخته را برانداختم

و انداخته را بیندوختم

نیست را بفروختم

تا هست را بیفروختم.(1)

[ذکر این روز «کل شیئ هالک الا وجهه» است.]

ص: 85


1- . شرح منازل الاسایرین، 323.

گام سی ام: بقاء باللّه(به خدا جاودانگی)

«عَلی ما تَرْضاهُ وَیَرْضاهُ الرَّسُول»(1)، «بار خدایا در این روز روزه ام را، آن گونه که تو و پیامبرت می پسندی، با سپاس و پذیرش خودت قرین فرما».

امروز روز پایان یافتن ماه مبارک رمضان است و روز پاداش و نتیجه، و آن قبول افتادن نماز و روزه و تلاوت قرآن و عبادات این ماه، به درگاه خدای متعال و در پیشگاه پیامبر و فرستاده اوست، امروز باید نتیجه زحمات روزه دار و نماز گزار مهر تایید و قبول بخورد و به جاودانگی بپیوندد. امروز با جاودانگی عمل، سالک نیز به جاودانگی می پیوندد و پس از یک دوره خودسازی و پالایش، و پیرایش و آرایش، چون قطره ای متصل شده بر دریا به دریا واصل می شود و پس از پشت سر گذاشتن منزل فناء فی اللّه به مقام بقاء باللّه می رسد. و در این مقام می ماند. این مقام دیگر منزل نیست که از آن گذر کند، اینجا مقام است و جایگاه ماندن برای همیشه؛ فوز عظیم است و جایگاه صدق عند ملیک مقتدر و عالی ترین مرحله سیر و سلوک انسان و پیوستن به ابدیت که اناللّه و انّا الیه راجعون و این همه بی عنایت او حاصل نمی گردد.

شیخ قشیری در تعریف فناء و بقاء گوید: فناء سقوط اوصاف مذموم است و بقاء یافتن اوصاف محمود.

ص: 86


1- . دعای روز سی ام: «اللّهمَّ اجْعَلْ صِیامِی فِیهِ بِالشُّکْرِ وَالْقَبُولِ، عَلی ما تَرْضاهُ وَیَرْضاهُ الرَّسُولُ، مُحْکَمَةً فُرُوعُهُ بِالْاُصُولِ، بِحَقِّ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَالِهِ الطاهِریْنَ، وَالْحَمْدُللّه رَبِّ الْعالَمینَ».

پیر هرات گوید: الهی!

آب عنایت تو به سنگ رسید.

سنگ بار گرفت.

سنگ درخت رویانید،

درخت میوه و بار گرفت.

درختی که: بارش همه شادی،

طعمش همه انس،

بویش همه آزادی؛

درختی که بیخ آن در زمین وفا

شاخ آن بر هوای رضا

میوه آن معرفت و صفا

و حاصل آن دیدار و لقاست.(1)

سخن را با این مناجات کوتاه پیر هرات به پایان می بریم که فرمود:

الهی!

هر چه مرا از دنیا نصیب است به کافران ده!

و آنچه مرا از عقبی نصیب است به مؤمنان ده!

مرا در این جهان، یاد و نام تو بس،

و در آن جهان دیدار و سلام تو بس.(2)

[ذکر این روز «انا للّه وانا الیه راجعون» است.]

ص: 87


1- . کشف الاسرار، 5/211، تفسیر سوره ابراهیم.
2- . همان، 10/654، تفسیر سوره نصر.

ص: 88

دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان

از ابن عباس روایت است که پیامبر خدا(ص) فضیلت بسیار برای هر روز ماه مبارک رمضان بیان کرد و برای هر روز دعاهای مخصوص با فضیلت و ثواب فراوان بیان فرمود، که ما به اصل دعا اکتفا می کنیم:

دعای روز اول

اللّهمَّ اجْعَلْ صِیامیِ فِیهِ صِیامَ الْصّائِمینَ، وَ قِیامیِ فِیهِ قِیامَ الْقائِمِینَ، وَ نَبِّهْنیِ فِیهِ عَنْ نَومَةِ الْغافِلِینَ، وَهَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یا اِلهَ الْعالَمِینَ، وَاعْفُ عَنّیِ یا عافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ.

بار خدایا! در این ماه روزه ام را روزه روزه داران و نمازم را نماز نمازگزاران، گردان؛ از خواب بی خبران بیدارم کن و بر گناهم دیده فروپوشان؛ ای پروردگارِ جهانیان و از من در گذر ای بخشنده گنهکاران.

دعای روز دوم

اللّهمَّ قَرّبْنیِ فِیهِ اِلی مَرْضاتِکَ، وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِماتِکَ، وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقَرائَةِ آیاتِکَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

بارخدایا! در این ماه به خشنودیت نزدیکم کن، و مرا از خشم و انتقامت وارهان، و بر تلاوت آیاتت موفقم گردان، به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.

دعای روز سوم

اللّهمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِهْنَ وَ التَنْبِیهَ، وَ باعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفاهَةِ وَ التَمْویهِ، وَاجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ، بِجُودِکَ یا اَجْوَدَ الْاَجْوَدِینَ.

بار خدایا! در این ماه تیزهوشی و بیداری بهره ام ساز. و از نادانی و گمراهی بدارم باز. و از هر نیکی که در آن می فرستی بهره مندم ساز، به بخششت ای بخشنده ترین بخشندگان.

دعای روز چهارم

اللّهمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی إِقَامَةِ أَمْرِکَ، وَارْزُقْنِی فِیهِ حَلَاوَةَ ذِکْرِکَ، وَأَوْزِعْنِی فِیهِ

ص: 89

أَدَاءَ شُکْرِکَ بکرمک، واحفظنی فیه بحفظک و سترک یا أبصر الناظرین.

بار خدایا! در این ماه برای برپا داشتن فرمانت یاریم رسان، و شیرینی یادت را به من چشان، بر به جای آوردن سپاست به کرمت آماده ام فرما، و به نگهداری و پرده پوشیت نگهداریم نما، ای بیناترین بینایان.

دعای روز پنجم

اللّهمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ، وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ، وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُتَّقِینَ، بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

بارخدایا! در این ماه از آمرزش خواهان قرارم ده، و از بندگان شایسته ات که سر به فرمانبرداریت فرود آورده، و مرا از مقربان درگاهت گردان، به مهربانیت ای مهربانترین مهربانان.

دعای روز ششم

اللّهمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ، وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ، وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ، بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهی رَغْبَةِ الرّاغِبینَ.

بار خدایا! در این ماه بخاطر نافرمانیت خوارم مگردان، و با تازیانه عذابت مجازاتم مکن، و از آنچه خشمت را بر می انگیزد دورم گردان، به احسان و نعمت بخشیت ای منتهای اشتیاق مشتاقان.

دعای روز هفتم

اللّهمَّ أَعِنِّی فِیهِ عَلَی صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ، وَاجْنُبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَآثَامِهِ، وَارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ بِدَوَامِهِ، بِتَوْفِیقِکَ یَا هادی المضلَّین.

بار خدایا! در این ماه بر روزه و نماز یاریم فرما، و از خطاها و گناهان دورم نما، و یاد مداومت را روزیم فرما، به توفیق و عنایتت ای راهنمای گمراهان.

دعای روز هشتم

اللّهمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ، وَإِطْعَامَ الطَّعَامِ، وَإِفْشَاءَ السَّلَامِ، وَمُجَانَبَةَ اللِّئَامِ، وَصُحْبَةَ الْکِرَامِ، بِطَوْلِکَ یَا مَلْجَأَ الْآمِلِینَ.

بار خدایا! در این ماه، مهرورزی بر یتیمان، طعام دادن به گرسنگان،

ص: 90

آشکار کردن سلام، و همنشینی با بزرگواران گرام را روزیم فرما، به گشاده دستیت ای پناه آرزومندان.

دعای روز نهم

اللّهمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ نَصِیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْوَاسِعَةِ، وَاهْدِنِی فِیهِ لِبَرَاهِینِکَ السَّاطِعَةِ، وَخُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَی مَرْضَاتِکَ الْجَامِعَةِ، بِمَحَبَّتِکَ یَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِینَ.

بار خدایا! در این ماه از رحمت گسترده ات برایم بهره ای مقرر فرما، و با دلایل روشنگرت هدایتم نما، و به خرسندی همه جانبه ات راهی برایم گشا، به حق محبتت ای امید مشتاقان.

دعای روز دهم

اَللّهمَّ اجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْکَ، وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْفاَّئِزینَ لَدَیْکَ، وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیْکَ، بِاِحْسانِکَ یا غایَةَ الطّالِبینَ.

بار خدایا! در این ماه از توکل کنندگان بر خودت، از سعادتمندان پیشگاهت، و از مقربان درگاهت قرارم ده، به گشاده دستیت ای منتهای درخواستِ درخواست کنندگان.

دعای روز یازدهم

اللّهمَّ حَبِّبْ اِلَیَّ فیهِ الاِحْسانَ، وَکَرِّهْ اِلَیَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ، وَحَرِّمْ عَلَیَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ، بِعَوْنِکَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ.

بارخدایا! در این ماه به گشاده دستی علاقمندم ساز، و تبهکاری و نافرمانی را از نظرم انداز، و خشم و آتشت را بر من چیره مساز، به یاریت ای فریادرسِ فریادرس خواهان.

دعای روز دوازدهم

اللّهمَّ زَیِّنّی فیهِ بِالسَّتْرِ وَالْعَفافِ، وَاسْتُرْنی فیهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْکِفافِ، وَاحْمِلْنی فیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَالاِنْصافِ، وَامِنّی فیهِ مِنْ کُلِّ ما اَخافُ، بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الْخاَّئِفینَ.

بارخدایا! در این ماه به حیا و پاکدامنی بیارایم، و به لباس قناعت و کفاف

ص: 91

بپوشانم، و به دادگری و انصاف بکشانم، و از آنچه می ترسم ایمن سازم، به نگهداریت ای نگهدارِ خدا ترسان.

دعای روز سیزدهم

اللّهمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ، وَصَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ، وَوَفِّقْنِی فِیهِ عَلَی الْتُّقَی وَصُحْبَةِ الْأَبْرَارِ، بِعِزَّتِکَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الْمَسَاکِینِ.

بار خدایا! در این ماه از پلیدی و آلودگی ها پاکیزه ام دار، و برای آنچه برایم مقدر فرموده ای بر من شکیبایی فروبار، و به پرهیزگاری و همنشینی با نیکان مرا وادار، به یاریت ای روشنی دیده بینوایان.

دعای روز چهاردهم

اللّهمَّ لا تُؤ اخِذْنی فیهِ بِالْعَثَراتِ، وَاَقِلْنی فیهِ مِنَ الْخَطایا وَالْهَفَواتِ، وَلا تَجْعَلْنی فیهِ غَرَضاً لِلْبَلایا وَالاْفاتِ، بِعِزَّتِکَ یا عِزَّ الْمُسْلِمینَ.

بارخدایا! مرا به لغزشهایم مگیر، و از خطاها و گناهانم دیده برگیر، و مرا به تیر بلاها و آفت ها نشانه مگیر، به عزتت ای عزت بخش مسلمانان.

دعای روز پانزدهم

اللّهمَّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الْخاشِعینَ، وَاشْرَحْ فیهِ صَدْری بِاِنابَةِ الْمُخْبِتینَ، بِاَمانِکَ یا اَمانَ الْخاَّئِفینَ.

بارخدایا! در این ماه طاعت بندگان فروتنت را بهره ام فرما، و سینه ام را به بازگشت توبه کنندگان گشودگی عطا نما، به امان بخشیت ای امان بخش دلهای ترسناکان.

دعای روز شانزدهم

اَللّهمَّ وَفِّقْنی فیهِ لِمُوافَقَةِ الاْبْرارِ، وَجَنِّبْنی فیهِ مُرافَقَةَ الاْشْرارِ، وَآوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلی دارِ الْقَرار،ِ بِاِلهِیَّتِکَ یا اِلهَ الْعالَمینَ.

بارخدایا! در این ماه مرا به همنشینی با نیکان موفق ساز، و از رفاقت با بدان بدارم باز، و در سرای جاویدان به رحمتت با بهشتیان نما دمساز، به حق خداییت ای معبود جهانیان.

ص: 92

دعای روز هفدهم

اللّهمَّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الاْعْمالِ، وَاقْضِ لی فیهِ الْحَواَّئِجَ وَالاْمالَ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسیرِ وَالسُّؤ الِ، یا عالِماً بِما فی صُدُورِ الْعالَمینَ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِهِ الطّاهِرینَ.

بارخدایا! در این ماه راهنماییم کن به کارهای شایسته، و حاجت ها و آرزوهایم را نما برآورده، ای آنکه به توضیح و پرسش آفریدگان نیازمند نمی باشی، ای آنکه بدانچه در دلهای جهانیان است آگاهی، درود فرست بر محمد و خاندانش که پاک اند و پاکیزه.

دعای روز هیجدهم

اللّهمَّ نَبِّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ اَسْحارِهِ، وَنَوِّرْ فیهِ قَلْبی بِضیاَّءِ اَنْوارِهِ، وَخُذْ بِکُلِّ اَعْضاَّئی اِلیَ اتِّباعِ اثارِهِ، بِنُورِکَ یا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعارِفینَ.

بارخدایا! در این ماه آگاهم ساز از برکت سحرهایش، و دلم را نورانی گردان از پرتو انوار تابانش، و تمام اعضای پیکرم را وادار به پیروی از آثارش، به نور خودت ای روشنی بخش دلهای عارفان.

دعای روز نوزدهم

اللّهمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّی مِنْ بَرَکاتِهِ، وَسَهِّلْ سَبیلی اِلی خَیْراتِهِ، وَلا تَحْرِمْنی قَبُولَ حَسَناتِهِ، یا هادِیاً اِلَی الْحَقِّ الْمُبینِ.

بارخدایا! از برکت های این ماه بهره ام را افزون گردان، و راهم را به سوی نیکی هایش نما آسان، و مرا از دریافت نیکی هایش محروم مگردان، ای راهنمای خلق به سوی حقیقتِ نمایان.

دعای روز بیستم

اللّهمَّ افْتَحْ لی فیهِ اَبْوابَ الْجِنانِ، وَاَغْلِقْ عَنّی فیهِ اَبْوابَ النّیرانِ، وَوَفِّقْنی فیهِ لِتِلاوَة الْقُرْانِ، یا مُنْزِلَ السَّکینَةِ فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ.

بارخدایا! در این ماه درهای بهشت را به رویم بگشا، و بر رویم ببند درهای دوزخ را، و بر تلاوت قرآن موفقم فرما، ای فرود آورنده آرامش در دلهای مؤمنان.

ص: 93

دعای روز بیست و یکم

اللّهمَّ اجْعَلْ لی فیهِ اِلی مَرْضاتِکَ دَلیلاً، وَلا تَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَیَّ سَبیلاً، وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لی مَنْزِلاً وَمَقیلاً، یا قاضِیَ حَواَّئِجِ الطّالِبینَ.

بارخدایا! در این ماه برایم به سوی خشنودیت راهنمایی نه، و شیطان را بر من سلطه مده، و بهشت را منزل و استراحتگاهم قرار ده، ای برآورنده حاجت های مشتاقان.

دعای روز بیست و دوم

اللّهمَّ افْتَحْ لی فیهِ اَبْوابَ فَضْلِکَ، وَاَنْزِلْ عَلَیَّ فیهِ بَرَکاتِکَ، وَوَفِّقْنی فیهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِکَ، وَاَسْکِنّی فیهِ بُحْبُوحاتِ جَنّاتِکَ، یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ.

بار خدایا! در این ماه درهای فضل و کرمت را به رویم بگشا، و برکاتت را بر من نازل فرما، و مرا بدانچه موجب خرسندی توست موفق نما، و در میانه های بهشتت بده مأوا، ای اجابت کننده درخواست های بیچارگان.

دعای روز بیست و سوم

اللّهمَّ اغْسِلْنی فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَطَهِّرْنی فیهِ مِنَ الْعُیُوبِ، وَامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ، یا مُقیلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبینَ.

بارخدایا! در این ماه از گناهان بپالایم، و از هر عیب بپیرایم، دلم را بدانچه نشانه پرهیزگاری دلهاست امتحان گردان، ای آمرزنده لغزشهای گنهگاران.

دعای روز بیست و چهارم

اللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ فیهِ ما یُرْضیکَ، وَاَعُوذُ بِکَ مِمّا یُؤْذیکَ، وَاَسْئَلُکَ التَّوْفیقَ فیهِ لاِنْ اُطیعَکَ وَلا اَعْصِیَکَ، یا جَوادَ السّاَّئِلینَ.

بارخدایا! در این ماه آنچه را مورد خشنودی توست از تو می خواهم، و از آنچه تو را می آزارد پناه به تو می برم، و توفیق اطاعت و ترک معصیتت را از تو می خواهم، ای بخشنده درخواست کنندگان.

ص: 94

دعای روز بیست و پنجم

اللّهمَّ اجْعَلْنی فیهِ مُحِبَّاً لاِوْلِیاَّئِکَ، وَمُعادِیاً لاِعْداَّئِکَ، مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتِمِ اَنْبِیاَّئِکَ، یا عاصِمَ قُلُوبِ النَّبِیّینَ.

بارخدایا! در این روز مرا دوستدار دوستان، و دشمن دشمنانت، و پیرو روش پایان بخش پیامبرانت گردان، ای نگهدارنده دلهای پیامبران.

دعای روز بیست و ششم

اللّهمَّ اجْعَلْ سَعْیی فیهِ مَشْکُورا، وَذَنْبی فیهِ مَغْفُورا، وَعَمَلی فیهِ مَقْبُولاً، وَعَیْبی فیهِ مَسْتُوراً، یا اَسْمَعَ السّامِعینَ.

بارخدایا! در این روز کوششم را قدردانی شده، گناهم را آمرزیده، عملم را پذیرفته، و عیبم را پوشیده گردان، ای شنواترین شنوایان.

دعای روز بیست وهفتم

اللّهمَّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ، وَصَیِّرْ اُمُوری فیهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَی الْیُسْرِ، وَاقْبَلْ مَعاذیری وَحُطَّ عَنّیِ الذَّنْبَ وَالْوِزْرَ، یا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصّالِحینَ.

بارخدایا! در این روز فضیلت شب قدر را بهره ام گردان، و کارهای سخت و دشوارم را نما آسان، عذرم را بپذیر و گناهانم را بریز، ای با بندگان شایسته خویش مهربان.

دعای روز بیست و هشتم

اللّهمَّ وَفِّرْحَظّیِ فِیهِ مِنَ النَّوافِلِ، وَاَکْرِمْنیِ فِیهِ بِاِحْضارِ الْمَسائِلِ، وَقَرَّبْ فِیهِ وَسِیلَتیِ اِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسائِلِ، یامَنْ لایَشْغَلُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحِّینَ.

بارخدایا! در این روز بهره ام را از مستحبات بیفزا، و با فراهم آمدن درخواست ها بر من کرم فرما، و از میان دیگر وسایل وسیله ام را به سوی خود نزدیک نما، ای آن که سرگرمش نمی سازد اصرار اصرارکنندگان.

دعای روز بیست ونهم

اللّهمَّ غَشِّنیِ فِیهِ بِالرَّحْمَةِ، وَارْزُقْنیِ فِیهِ التِّوْفِیقَ وَالْعِصْمَةَ، وَ طَهِّرْ قَلْبیِ مِنْ غَیاهِبِ التُّهَمَةِ، یا رَحِیماً بِعِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ.

ص: 95

بارخدایا! در این روز مرا به رحمت خود پوشان، و توفیق طاعت و خودداری از گناه را بهره ام گردان، و دلم را پاک ساز از تهمت زدن به این و آن، ای مهرورز به بندگان با ایمان.

دعای روز سی ام

اللّهمَّ اجْعَلْ صِیامِی فِیهِ بِالشُّکْرِ وَالْقَبُولِ، عَلی ما تَرْضاهُ وَیَرْضاهُ الرَّسُولُ، مُحْکَمَةً فُرُوعُهُ بِالْاُصُولِ، بِحَقِّ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَالِهِ الطاهِریْنَ، وَالْحَمْدُللّه رَبِّ الْعالَمینَ.

بارخدایا! در این ماه روزه ام را آن گونه قرار ده که مورد سپاس و مقبول درگاهت افتد، به گونه ای که مورد پسند تو و پسند پیامبرت باشد، و فرعش بر پایه اصلش استواری یابد، به حق سرور ما محمد و خاندان پاکیزه اش و سپاس ویژه خداست پروردگار جهانیان.

ص: 96

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109