همایش های محورهای نورآوری در علوم قرآنی

مشخصات کتاب

سرشناسه:کنگره بین المللی قرآن و علوم انسانی ( نخستین : 1396)

International Congress on the Quran and Humanities ( 1th : 2017)

عنوان و نام پدیدآور:همایش های محورهای نورآوری در علوم قرآنی/ محمدعلی رضایی اصفهانی.

مشخصات نشر:قم : مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص) ، 1396.

مشخصات ظاهری:5ج.(در یک مجلد) ؛ 5/14×5/21 س م.

فروست:سلسله منشورات کنگره بین المللی قرآن و علوم انسانی ؛ 20 ؛ 21 ؛22 ؛ 23 ؛ 24 ؛25 ؛26.

شابک:دوره 978-600-429-261-0 : ؛ ج.1 978-600-429-262-7 : ؛ ج.2 978-600-429-263-4 : ؛ ج.3 978-600-429-264-1 : ؛ ج.4 978-600-429-265-8 : ؛ ج.5 978-600-429-266-5 : ؛ ج.6 978-600-429-267-2 : ؛ ج.7 978-600-429-268-9 :

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

مندرجات:ج.1. مباحث نظری قرآن و علوم.-ج.2.روش شناسی تفسیر های علمی.-ج.3. تربیت و روان شناسی .-ج.4. حقوق و مدیریت .-ج.5. قرآن و الگوی پیشرفت .-ج.6. اعجاز علمی با رویکرد علوم انسانی .-ج.7. مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم و مستشرقان.

موضوع:قرآن و علوم انسانی-- کنگره ها

موضوع:*Qur'an and humanities-- Congresses

موضوع:قرآن و علوم -- کنگره ها

موضوع:Qur'an and science -- Congresses

شناسه افزوده:رضایی اصفهانی، محمدعلی، 1341 -

شناسه افزوده:جامعة المصطفی(ص) العالمیة. مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)

شناسه افزوده:Almustafa International University‪Almustafa International Translation and Publication center

رده بندی کنگره:PB56/3/ک86 1396پ

رده بندی دیویی:297/15

ص :1

امام شناسی از منظر ثامن الائمه علی بن موسی الرضا (علیه السلام)

درآمد:

امام، نور جهان افروز و آب حیاتی است که حیات سیاسی و اجتماعی انسان ها را بارور می کند و دنیا و آخرت بشر را نورانی می سازد، و او را به مسیر سعادت رهنمون می شود.

شناخت امام یکی از مهمترین وظایف مسلمانان است. که فرمود: «هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.»(1)

اما شناخت صفات امامت و مصادیق آن از مشکل ترین مسائل است، و بهترین راه در این زمینه استفاده از دلایل عقلی و نقلی است، که یکی از مهمترین منابع آن احادیث اهل بیت (علیه السلام) است.

در این میان سخنان امام رضا(علیه السلام) از ارزش ویژه ای برخوردار است چرا که ایشان در عصری زندگی می کرد که بدون تقیه می توانستند مطالب و دلایل امامت را بیان کنند. و نشست های علمی ایشان با دانشمندان ادیان و مذاهب مختلف، زمینه بیان این مطالب را بیشتر فراهم کرد.

نوشتاری که در پیش رو دارید مجموعه ای از احادیث نقل شده از آن حضرت است که به شیوه ای نوین دسته بندی شده و با توضیح مختصری ارائه می گردد.

در این احادیث دلایل عقلی و نقلی در موارد زیر به چشم می خورد:

اول: ضرورت و لزوم پیشوای معصوم برای مردم.

دوم: جایگاه امامت در جهان شناسی و انسان شناسی اسلام

سوم: تعیین شیوه شناخت و تعیین امام معصوم.

چهارم: ویژگی های پیشوای امت.

پنجم: امامت خاصه (انحصار امامت در آل رسول و دلایل امامت علی(علیه السلام) و اشاره ای به مهدویت)

ششم: جدایی از امامت و پیامدهای آن(2).

ص:2


1- (1) - من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة ( کمال الدین شیخ صدوق، ج 2، ص 409 و الفصول المختاره، شیخ مفید، ص 325، الصوارم المهرقه، قاضی نور الله شوشتری، ص 89، و بحارالانوار علامه مجلسی، ج 32، ص 331.)
2- (2) - نگارش این دفتر از تاریخ 86/5/1 در صحن جامع رضوی (علی صاحبه السلام) شروع شد. امید است مورد قبول حضرت حق و عنایت آن امام همام مورد استفاده دوستداران ایشان قرار گیرد.

یادآوری ها:

1 - در تمام این نوشتار برای اختصار و رعایت حال مخاطب از تعبیر «امام رضا(علیه السلام)» استفاده می شود و القاب حضرت حذف می شود. از این رو از محضر آن حضرت پوزش می طلبیم.

2 - احادیث این نوشتار از منابع معتبر و اصیل همچون «عیون اخبار الرضا(علیه السلام)» مرحوم شیخ صدوق (ره) نقل شده است. و در انتخاب متن احادیث تا حد امکان دقت شده است ولی بررسی سندی نشده است.

اول: ضرورت و لزوم پیشوای معصوم برای مردم:

درآمد:

عقل هر انسان حکم می کند که جامعه نمی تواند بدن نظام و نظم و رهبر باشد، چرا که جامعه بدون پیشوا، گرفتار هرج و مرج می شود و امنیت از آن رخت بر می بندد و هدایت مردم مشکل می شود و اجرای احکام الهی دشوار می گردد و در نتیجه دین مردم سست و مضمحل می شود و در چنین جامعه ای عموم مردم زیان می بینند. امام رضا(علیه السلام) نیز بر این مطلب تأکید کرده و با بیانات مختلف آن را توضیح داده است.

1 - نقش امامت در دین:

الف: امامت اساس اسلام

[ان الامامة اس الاسلام النامی و فرعه السامی] (1)

«در حقیقت امامت و رهبری اساس رشد دهنده اسلام و فرع عالی آن است.»

در این سخن به دو مطلب اساسی در مورد امامت اشاره شده است:

اول اینکه امامت از اصول اساسی اسلام است که ضامن بقا و رشد اسلام است.

دوم اینکه امامت یکی از نتایج عالی تعالیم اسلام است که در مقام عمل بعد از پیدایش اسلام تحقق می یابد.

ب: امامت رهبر دین

[ان الامامة زمام الدین] (2)

«امامت پیشوایی و صاحب اختیاری دین است.»

یعنی امام رهبری امور دینی مردم را از طرف خدا بدست می گیرد و بر اساس تعالیم الهی عقاید و اخلاق مردم را جهت دهی می کند و احکام الهی را بیان و اجرا می کند.

ج: امامت سنگر دفاع از دین:

[والامام... یذبّ عن دین الله] (3)

ص:3


1- (1) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 1، ص 216، تحف العقول، الحسن الحرانی، ص 436، الکافی، الکلینی، ج 1، ص 198، و بحارالانوار، ج 25، ص 120.
2- (2) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، همان، معانی الاخبار، ص 96، کافی همان و بحارالانوار ج 25، ص 120.
3- (3) - عیون، همان، و کمال الدین، شیخ صدوق، ج 2، ص 677، غیبة نعمانی، ص 218، احتجاج ابومنصور احمد طبرسی، ج 2، ص 434، و بحارالانوار، همان.

[والذاب عن حرم الله](1) [الامام... حافظ لدین الله](2)

در این سخنان بر سه نقش اساسی امامت تأکید شده است:

اول اینکه امام حافظ دین الهی است و با بیان، تقویت و اجرای آن، از اضمحلال دین جلوگیری می کند.

دوم اینکه در هنگام تهاجم فرهنگی به دین خدا، امامت سنگر دفاع از دین می شود. و با سلاح منطق و برهان از دین دفاع می کند. همانطور که در هنگام حمله نظامی امام فرمانده کل قوای مسلمانان در برابر دشمنان است.

سوم اینکه پیشوای مسلمانان پاسدار حدود الهی است و اجازه نمی دهد که در جامعه اسلامی حرمت احکام الهی، شکسته شود. و حرام خدا حلال شود.

د: امامت مایه نظام مندی دین است. [الامام..... نظام الدین](3)

یکی از نقش های امامت و رهبری آن است که به تنظیم امور دینی مردم می پردازد. یعنی نظام سازی می کند، و امور دینی مردم را سامان دهی می کند. و نظام اعتقادی، نظام اخلاقی، نظام قضایی، نظام سیاسی، نظام اقتصادی و... را بر اساس قرآن، سنت و عقل در هر عصر باز سازی و اجرا می کند، تا مردم از آنها بهرمند شوند.

2 - نقش امامت در عبادات:

الف: امامت مایه اتمام عبادات

[بالامام تمام الصلاة و الزکاة و الصیام و الحج و الجهاد و توفیر الفیء و الصدقات.... ] (4).

«بواسطه رهبری و امامت نماز، زکات، روزه، حج و جهاد کامل و تمام می شود، و غنایم و صدقات ذخیره سازی می شود.»

امام از طرفی جزئیات احکام نماز، روزه، زکات، حج و جهاد را بیان می کند و زمینه کامل شدن آنها را فراهم می کند، و از طرف دیگر عبادت بدون اعتقاد به امامت صحیح است اما مقبول نیست. یعنی امامت شرط قبولی اعمال عبادی است و بوسیله امامت اعمال عبادی کامل و تمام می شود.

رهبری جامعه نظام اقتصادی اسلام را سامان دهی و اجرا می کند و غنایم و صدقات و مالیات های اسلامی مثل خمس و زکات را جمع آوری می کند و بیت المال مسلمانان را غنی می گرداند تا جامعه اسلامی پشتوانه

ص:4


1- (1) - عیون، ص 219، و کمال الدین، همان، معانی الاخبار، شیخ صدوق 98، و کافی همان، بحار، همان، ص 124.
2- (2) - عیون، ص 220، کمال الدین، همان، معانی الاخبار، ص 100، کافی، ج 1، ص 201 و احتجاج، ج 2، ص 436، و بحار همان.
3- (3) - همان ها.
4- (4) - معانی الاخبار، ص 96، عیون، ج 1، ص 216، کافی، ج 1، ص 198، تحف العقول، ص 436، احتجاج، ج 2، ص 434، بحار، ج 25، ص 120.

اقتصادی قوی داشته باشد، و نیازمندان از آن استفاده کنند. اما بدون رهبری این امور مهم ضعیف یا تعطیل می شود.

ب: امام الگوی اعمال عبادی:

[الامام.... معدن القدس و الطهارة و النسک و الزهادة و العلم و العبادة] (1)

«امام سرچشمه قداست، پاکی، اعمال، زهد، علم و عبادت است.»

امامت سرچشمه کارهای نیک و الگوی افراد جامعه در این زمینه است. مردم از امام خود، اعمال و عبادت صحیح را می آموزند.

همانطور که امام سرچشمه و الگوی پاکی، زهد و علم است.

3 - نقش امامت در دنیای مردم: (نقش های سیاسی، اجتماعی، قانونگذاری و....)

الف: امامت مایه نظام مندی جامعه اسلامی

[ان الامامة... و نظام المسلمین] (2)

ب: امامت مایه اصلاح دنیای مردم

[ان الامامة... و صلاح الدنیا] (3)

ج: امامت مایه سربلندی مسلمانان و مؤمنان

[ان الامامة.... و عزّ المؤمنین] (4)

[الامام.... و عزّ المسلمین] (5)

د: امامت ضامن اجرای قوانین

[بالامامة.... و امضاء الحدود و الاحکام] (6)

[والامام..... یقیم حدود الله] (7)

یکی از تأثیرات مهم رهبری در جامعه اسلامی آن است که امور دنیای مسلمانان را نظام مند می کند. یعنی نظام مدیریت سیاسی و اقتصادی و نظامی مردم را سامان مند می سازد. در نتیجه امور دنیوی مردم به صورت صحیح سازماندهی می گردد و اصلاح می شود. و این نظامندی نهادهای جامعه موجب قدرتمندی و عزت مومنان در درون جامعه و در سطح بین المللی می شود. و همین سازماندهی امور مدیریتی زمینه ساز اجرای حدود و احکام الهی در سطح جامعه می شود. یعنی رهبری با استفاده از بازوهای اجرایی و مدیریتی با

ص:5


1- (1) - عیون ج 1، ص 220، و معانی الاخبار، ص 100، و امالی شیخ صدوق، 677، و کافی، ج 1، ص 201، و بحارالانوار همان، ص 124.
2- (2) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 1، ص 216، و کمال الدین، ج 2، ص 677، و معانی الاخبار، ص 96، امالی صدوق همان، و کافی، همان، ص 198، و بحار همان، ص 120.
3- (3) - عیون همان، معانی الاخبار، همان، کمال الدین، همان، و امالی، شیخ صدوق، ص 674 کافی، همان.
4- (4) - همان ها.
5- (5) - عیون، همان، کافی، همان، بحارالانوار، ج 25، ص 124.
6- (6) - همان ها.
7- (7) - همان ها.

متجاوزان به حقوق افراد برخورد می کند و گناهکاران را تنبیه می کند و جامعه را از آلودگی ها پاک می سازد و جامعه صالح و سعادتمند می گردد.

ه -: امامت نهاد قانونگذاری

[والامام یحلّل حلال الله و یحرّم حرام الله] (1)

«امام حلال الهی را جایز و حرام الهی را ممنوع می سازد.»

قانون گذاری حق خداست چون او خالق، مالک و صاحب اختیار مردم است. اما خدای متعال در برخی حوزه ها حق قانونگذاری را در برخی حوزه های اجرایی به پیامبر و امام واگذار کرده است. و از این رو دستور داده که از پیامبر(علیه السلام) و زمامداران الهی اطاعت کنید.(2)

بنابراین امام مسلمانان حق دارد در چهار چوب قوانین کلی الهی که در قرآن بیان شده است، برخی مقررات اجرایی را تشریع کند یعنی برخی امور را حلال یا حرام اعلام نماید، همانطورکه از باب احکام حکومتی می تواند قوانین خاصی وضع نماید. تا احکام کلی الهی در جامعه اجرا گردد.

و: امامت هدایتگر مردم:

[والامام... و یدعوالی سبیل ربه بالحکمة و الموعظة الحسنة والحجة البالغة] (3)

«امام با حکمت و نصحیت نیکو و دلایل قاطع مردم را به سوی راه پروردگار فرا می خواند».

[الامام... الداعی الی الله] (4)

[الامام... راع

داع لاینکل] (5)

از مهمترین نقش های امام و پیشوای مسلمانان، راهنمایی مردم به سوی خداست. امام مردم را مجبور نمی سازد و به سوی نفس خویش دعوت نمی کند بلکه فقط دعوت کننده به سوی خداست یعنی نقش راهبردی و راهنمایی دارد. و در اجرای این وظیفه خود کوتاهی نمی کند بلکه با استفاده از برهان های منطقی و دلایل قاطع مردم را به سوی حق فرا می خواند و آنها را نصحیت و موعظه نیکو می کند که به کژ راهه نروند و سعادت دنیا و آخرت خود را فراموش نکنند.

ز: امامت دشمن شکن:

[الامام... و غیظ المنافقین و بوار الکافرین] (6)

یکی از نقش های اجتماعی رهبری مبارزه با دشمنان داخلی و دشمنان خارجی است. چرا که همواره جامعه اسلامی از درون و برون تهدید می شود، دشمنان داخلی همان منافقان هستند که به ظاهر مسلمانند

ص:6


1- (1) - همان.
2- (2) - یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ(نساء / 59)
3- (3) - عیون، ج 1، ص 216، و کمال الدین، ج 2، ص 677، و امالی، شیخ صدوق، ص 674، کافی، ج 1، ص 198، و احتجاج، ج 2، ص 434، و بحار، ج 25، ص 120.
4- (4) - عیون، ج 1، ص 219، و احتجاج، همان، بحار، همان، ص 124.
5- (5) - عیون، ج 1، ص 220، و کمال الدین، همان، و امالی شیخ صدوق، ص 677، و کافی، ج 1، ص 201، و احتجاج، ج 2، ص 436.
6- (6) - عیون، ج 1، ص 219، و کمال الدین، ج 2، ص 678، و غیبة النعمانی، ص 218، کافی، همان، ص 198.

ولی در باطن همدست کفار هستند و دشمنان خارجی همان کافران هستند. و رهبر اسلامی همچون سدی در برابر هر دو گروه ایستاده است از این رو مورد خشم منافقان قرار می گیرد و زمینه ساز نابودی کافران می شود.

ح: امام، رهبر سیاسی مردم:

[الامام... عالم بالسیاسة مفروض الطاعة قائم بامرالله ناصح لعباد الله] (1)

«امام از سیاست آگاه است و اطاعت او واجب است و بر پا دارنده دستورات الهی و خیرخواه بندگان خدا است.»

یکی از مهمترین نقش های امامت در جامعه اسلامی و سطح بین المللی، رهبری سیاسی است امام رهبر سیاسی کلان جامعه اسلامی است. رهبر جامعه اسلامی سیاست های کلان نظام اسلامی را تعیین می کند. البته این سیاست ها در چهار چوب دستورات الهی و بر اساس خیرخواهی برای مردم استوار است. و از آنجا که اطاعت امام و رهبر اسلامی واجب است این سیاست ها در ارکان جامعه جریان می یابد و اجرا می شود.

4 - نقش امامت در رستاخیز

امامت مایه شفاعت:

[ویشفع] (2)

بر اساس آیات قرآن کریم، شفاعت با رخصت الهی انجام می شود.(3) و در مورد کسانی که مورد رضایت الهی باشند.(4)

شفاعت امام در رستاخیز تجلی هدایت او در دنیاست، و شفاعت پذیری مردم در قیامت تجلی هدایت پذیری آنها در دنیاست. یعنی کسانی که در دنیا پیرو امام باشند در دنیا به سوی سعادت رهنمون می شوند و در نتیجه در قیامت از دوزخ نجات می یابند و به سوی بهشت رهسپار می گردند. و اگر در این راه گرفتار لغزش و انحراف و خطا شده باشند با کمک امامت جبران شده و نجات می یابند.

دوم: جایگاه امامت در جهان شناسی و انسان شناسی اسلام:

1 - امامت جانشین و امین خدا در زمین:

[ان الامامة خلافة الله عزوجل... ] (5)« در حقیقت امامت جانشینی خدای متعال (در زمین) است.»

[الامام امین الله فی ارضه] (6)«امام امین خدا در زمین اوست».

ص:7


1- (1) - عیون، ج 1، ص 220، کمال الدین، همان، و معانی الاخبار، ص 100، و کافی، ج 1، ص 201.
2- (2) - عیون ج 1، ص 213، و کشف الغمة، علی بن عیسی اربلی، ج 2، و بحار ج 25، ص 117.
3- (3) - من ذالذی یشفع عنده الا باذنه (بقره / 255) و مشابه آن طه / 109 و سبأ / 23.
4- (4) - ولا یشفعون الا لمن ارتضی (انبیاء / 28) و مشابه آن مریم / 87.
5- (5) - عیون، ص 216، و امالی، شیخ صدوق، ص 674، و بحار الانوار، ج 25، ص 120.
6- (6) - عیون، ج 1، ص 219، و امالی شیخ صدوق، ص 677، و احتجاج، ج 2، ص 434، و بحار، همان.

[وخلیفته فی بلاده] (1)« (امامت) جانشینی او در شهرهای اوست»

در آیات قرآن آمده است که خدای متعال حضرت آدم(علیه السلام) را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار داد(2). البته از طرفی خدای متعالی همه جا حاضر است و در مکانی غایب نیست تا جانشین بخواهد. پس این جانشین مقامی است نه مکانی، یعنی اختیارات خاصی به آدم(علیه السلام) عطا شد، و از طرف دیگر حضرت آدم(علیه السلام) به عنوان شخص جانشین آدم نشد بلکه او نماینده بشریت بود.

و از طرف سوم روشن است که همه انسان ها شایستگی لازم را برای جانشینی خدا ندارند، پس برخی انسان های کامل شایستگی دارند که جانشین و نماینده خدا در زمین باشند، و این افراد همان امامان الهی هستند که می توانند امانت دار خوبی برای این مقام (

خلیفة اللهی) باشند.

2 - مقام امامت بالاتر از نبوت:

عن الرضا(علیه السلام):

[ان الامامة خصّ الله عزوجل بها ابراهیم الخلیل(علیه السلام) بعد النبوة و الخلّة مرتبة ثالثة و فضیلة شرفّه بها و اشاد بها ذکره فقال عزوجل: انی جاعلک للناس اماما] (3)

«در حقیقت امامت مقامی است که خدای عزوجل به ابراهیم خلیل (علیه السلام) اختصاص داد، و این اختصاص بعد از مرحله نبوت و دوستی به ابراهیم(علیه السلام) داده شد. و فضیلتی بود که ابراهیم(علیه السلام) بدان شرافت یافت و آوزاه اش بدان بلند شد. و خدای عزوجل فرمود: «براستی که من تو را برای مردم امام قرار دادم.»

در این کلام اشاره به آیه قرآن است(4) که در مورد حضرت بیان شده که بعد از امتحانات متعدد به ابراهیم(علیه السلام) مقام امامت عطا شد، بنابراین مقام امامت مقامی معنوی، سیاسی و اجتماعی است که از مقام نبوت بالاتر است. چون پیامبران، خبرگزاران الهی هستند اما امامان مجریان این اخبار و هدایت گران بشر هستند. از این رو ممکن است کسی پیامبر باشد اما امام نباشد و کسی دیگری امام باشد اما پیامبر نباشد و اشخاصی مثل ابراهیم(علیه السلام) و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) هم امام و هم پیامبر باشند.

3 - مقام امامت / مقام پیامبران:

عن الرضا(علیه السلام):

[ان الامامة هی منزلة الانبیاء] (5)«در حقیقت امامت، جایگاه پیامبران است.»

ص:8


1- (1) - عیون، ص 219، و کمال الدین، ج 2، ص 677، و معانی الاخبار، ص 98، کافی، ج 1، ص 198، و غیبة نعمانی، ص 218، و بحار ج 25، ص 124.
2- (2) - اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه ( بقره / 30)
3- (3) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 1، ص 216، و معانی الاخبار، ص 96، و کمال الدین، ج 2، ص 675، و امالی شیخ صدوق، ص 674، و کافی، ج 1، ص 198.
4- (4) - و اذا بتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما (بقره / 124)
5- (5) - عیون، همان، معانی، همان، و امالی، شیخ صدوق، همان، کافی، همان، بحار، ج 25، ص 120.

همانطور که در قرآن بیان شده است خدای متعال مقام امامت را به افرادی همچون ابراهیم(علیه السلام) داده است.(1) بنابراین امامت مخصوص افرادی کمال یافته در حد پیامبران الهی است. البته امامت با نبوت ملازم نیست یعنی ممکن است امام، پیامبر باشد یا نباشد.

4 - امام حجت الهی:

[وحجته علی عباده] (2)«امام حجت خدا بر بندگان اوست، یعنی دستورات الهی بوسیله رهبر جامعه اسلامی به مردم ابلاغ می شود، و بعد از آن عذری برای مخالفت با دستورات الهی وجود ندارد، امام پاسخگوی مردم در امور دینی و صاحب معجزه و کرامت است. از این رو دلیل قاطع بر حقانیت دین و تمام کننده حجت الهی بر مردم است.

5 - فرشتگان با امام سخن می گویند.

[یکون محدثا](3) «امام، مخاطب گفتگوی (فرشتگان الهی) است (مطالب را به او الهام می کنند.)»

در آیات متعدد قرآن از سخن گفتن فرشتگان الهی با پیامبران یاد شده است و در چند مورد نیز از سخن گفتن فرشتگان با غیر پیامبران یاد شده است. همچون سخن گفتن فرشتگان با حضرت مریم؛(4) بنابراین سخن گفتن فرشتگان با امامان امری ممکن است.(5) بلکه برای ابلاغ دستورات و هدایت های الهی، امری ضروری است. کسی که رهبری جامعه اسلامی را در دست دارد همواره نیازمند راهنمایی الهی است، که از طریق الهام یا فرشتگان به وی ابلاغ می شود.

حتی در برخی احادیث آمده است که فرشتگاه الهی در گوش دل هر انسان زمزمه می کنند و کارهای نیک را به او یاد آوری می نمایند.(6)

6 - امام از مردم به مردم سزاوارتر:

[یکون اولی الناس بالناس منهم بانفسهم] (7)

«امام سزاوارترین مردم نسبت به مردم است بطوری که از خود مردم نسبت به آنها سزاوارتر است.»

ص:9


1- (1) - نک: بقره / 124.
2- (2) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 219 و مشابه آن، ص 222، و احتجاج، ج 2، ص 434 و بحار، ج 25، ص 124.
3- (3) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 212، و معانی الاخبار، ص 102، و خصال ج 2، ص 527، و من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 418، و احتجاج، ج 2، ص 436، و بحار ج 25، ص 116.
4- (4) - قال انما انا رسول ربک (مریم / 36).
5- (5) - عیون، ج 1، ص 56، کافی، ج 1، ص 534، بصائر الدرجات، ص 319.
6- (6) -........ اذ نان اذن ینفث فیه الملک، کافی ج 2، ص 267، و بحارالانوار، ج 60، ص 194. (تفاسیر قرآن ذیل سورۀ ناس و فلق)
7- (7) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 212، و من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 418، کشف الغمه، ج 2، ص 290، و بحار ج 25، ص 116.

براساس آیات قرآن پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از خود مؤمنان نسبت به آنان سزاوارتر است.(1) یعنی دستورات او مقدم بر دستورا ت شخصی افراد مؤمن است. براساس روایت فوق این مقام مخصوص پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیست بلکه هر امام معصومی اینگونه است.

7 - امام معصوم از گناه و نقص:

[الامام المطّهر من الذنوب المبّرأ من العیوب] (2)«امام از گناهان پاک و از عیب ها به دور است.»

[الامام.... معدن القدس و الطهارة] (3)«امام منبع پاکی و طهارت است.»

[وهو معصوم مؤید موفق مسدّد قد امن الخطایا و الزلل و العثار یخصه الله عزوجل بذلک لیکون حجته علی عباده و شاهده علی خلقه] (4)

«امام معصوم و مورد تأیید و موفق (به انجام وظایف الهی) استوار در انجام وظایف به تأیید الهی است که از خطا و لعزش ها مصون است، خدای متعال این ویژگی را به امام بخشید تا حجت خدا بر بندگانش و گواه بر آفریدگانش باشد.»

امامان جانشینان پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند، و وظایف ایشان را در تبیین دین و ابلاغ و اجرای آن به عهده دارند، و حجت الهی بر مردم بشمار می آیند، یعنی سخن و عمل آنها الگوی مسلمانان است و باید طبق دستورات آنها عمل شود.

چنین کسی که در این مقام خطیر قرار دارد، اگر گرفتار خطا و گناه شود، اعتماد مردم از او سلب می شود و نمی تواند وظایف فوق را انجام دهد.

از این رو عقل حکم می کند که باید امام معصوم باشد.

8 - دعای امام، مستجاب:

[یکون دعاؤه مستجاباً حتی انه لو دعا علی صخرة لانشقّت بنصفین] (5)

«دعای امام مورد قبول خدای متعال قرار می گیرد، بطوری که اگر (بر فرض) در مورد صخره ای بخواهد (و دعا کند) به دو نیم تقسیم می شود.»

ص:10


1- (1) - النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم (احزاب / 6)
2- (2) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 219، و کمال الدین، ج 2، ص 678، و معانی الاخبار، ص 98 و امالی شیخ صدوق، ص 677، و احتجاج، ج 2، ص 435، بحار ج 25، ص 124.
3- (3) - عیون، ج 1، ص 220، و کمال الدین، همان، معانی الاخبار، ص 100، و امالی صدوق، همان، و بحار همان، احتجاج، ج 2، ص 436، و غیبة نعمانی، ص 221.
4- (4) - عیون، همان، و کمال الدین همان، غیبة نعمانی، همان، معانی الاخبار، همان، کافی، ج 1، ص 203، و بحارالانوار، ج 25، ص 127.
5- (5) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق ج 1، ص 212، و معانی الاخبار، ص 102، و من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 418، و احتجاج، ج 2، ص 436، بحارالانوار، ج 25، ص 116.

از این روست که ما از امامان معصوم(علیه السلام) می خواهیم که برای ما دعا کنند و واسطه شوند که خدا حاجات ما را برآورده کند، چرا که آنان مقربان درگاه الهی هستند و دعایشان مستجاب است.

9 - علم امام و آگاهی از امور غیبی و آینده:

علم امامان معصوم(علیه السلام) از چند طریق است، نخست از طریق پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) که بسیاری از مطالب را به آنها آموخته و نسل به نسل منتقل شده است. و دوم از طریق الهامات الهی و اتصال به عالم غیب و سوم از طریق قرآن کریم و تدبر در آن.

الف: آگاهی از نام شیعیان تا روز رستاخیز

[تکون عنده صحیفة فیها اسماء شیعتهم الی یوم القیامة و صحیفة فیها اسماء اعدائهم الی یوم القیامة] (1)

«در نزد امام نوشته ای است که در آن نام های شیعیان تا روز رستاخیز ثبت شده است. و نیز نوشته ای که نام های دشمنان آنها تا روز رستاخیز ثبت شده است.»

آگاهی امام از مسائل و حوادث و نام های شیعیان همچون آگاهی و تسلط بر اطلاعات زیادی است که در یک لوح فشرده رایانه ای جمع آوری شده و هرگاه بخواهیم بدانها دسترسی پیدا می کنیم.

البته علم و آگاهی امامان از نام شیعیان و دشمنان به معنای نفی اختیار انسان ها در انتخاب راه نیست. بلکه تغییر و بداء در این مسائل و علوم ممکن است. چون علم به این نام ها همراه علم به اختیار انسان است(2).

ب: اعمال بندگان را می بیند.

[بینه و بین الله عمود من نور یری منه اعمال العباد و کلّما احتاج الیه لدلالة اطلع علیه و یبسطه فیعلم و یقبض عنه فلایعلم] (3)

«بین امام و خدای متعال، ستونی از نور است که در آن کارهای بندگان را مشاهده می کند و هرگاه نیازمند اطلاعاتی باشد از آنها آگاه می شود و (اطلاعات فشرده) برای او باز و گسترده می شود و بدانها علم می یابد، و (گاهی) بسته می شود و از آنها آگاه نمی شود.»(4)

ج: آگاهی از حوادث آینده از طریق پیامبر(صلی الله علیه و آله)

[کل ما اخبر به من الحوادث التی تحدث قبل کونها فذلک بعهد معهود الیه من رسول الله(صلی الله علیه و آله) توارثه و عن آبائه عنه و یکون ذلک مما عهد الیه جبرئیل من علاّم الغیوب عزوجل] (5).

ص:11


1- (1) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، همان، و علل الشرایع، ج 2، ص 314، و مناقب، ج 1، ص 253، و بحار، همان.
2- (2) - در اصطلاح علم کلام، به اینگونه تغییرات «بداء» گویند. و مقصود آن است که برخی مقدرات الهی حتمی و برخی آنها غیر حتمی است. و مقدرات غیر حتمی ممکن است تغییر کند.
3- (3) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ص 213، و مشابه آن در ج 2، ص 200 و خصال، ج 2، ص 528، و کشف الغمه، ج 2، ص 291.
4- (4) - آگاهی امام(علیه السلام) از حوادث و کارهای مردم مثل آگاهی ما از اطلاعات رایانه ای است. همانطور که ما بوسیله خط تلفن و اینترنت به اطلاعات زیادی دسترسی پیدا می کنیم که هرگاه بخواهیم اطلاعات باز و گسترده در اختیار ما قرار می گیرد. در این حدیث نیز قرن ها قبل از اختراع رایانه و اینترنت مطلب بصورت کاملاً فنی و زیبا بیان شده است.
5- (5) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 213 و مشابه این حدیث، ج 2، ص 200.

«هرچه از حوادث آینده که امام(علیه السلام) قبل از وقوع آنها خبر می دهد، از طریق مشخص از پیامبر(صلی الله علیه و آله) بدست آورده است یعنی از پدرانش ارث برده است و آن اخبار در اصل از جبرئیل از خدای دانای اسرار رسیده است.»

همانطور که گذشت یکی از منابع علم امامان معصوم (علیه السلام) اطلاعاتی است که از طریق پیامبر(صلی الله علیه و آله) به امیرالمؤمنین(علیه السلام) و فاطمه زهرا(علیه السلام) رسیده، سپس به فرزندان معصومش منتقل شده است.

د: امام از دل و ذهن مردم با خبر است.

[قال فما وجه اخبارکم بما فی قلوب الناس قال (علیه السلام): اما بلغک قول الرسول(صلی الله علیه و آله): اتقوا فراسة المومن فانه ینظر بنور الله قال: بلی؛ قال: فما من مومن الاّوله فراسة ینظر بنور الله علی قدر ایمانه و مبلغ استبصاره و علمه و قد جمع الله للائمة منا ما فرقه فی جمیع المؤمنین] (1)

«در این حدیث حکایت شده که شخصی از امام رضا(علیه السلام) پرسید: چگونه شما از دل های مردم خبر می دهید؟

حضرت در پاسخ فرمودند: آیا سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله) به تو نرسیده است که فرمودند: «از زیرکی و فراست مؤمن بپرهیزید و خود را حفظ کنید که مؤمن با نور الهی به امور نظر می کند.»

پرسش کننده گفت: آری (شنیده ام.)

حضرت فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه زیرکی و فراستی دارد و به اندازه ایمانش و مقدار بینشی و دانشی که دارد با نور الهی به امور می نگرد، و خدا همه فراست هایی را که در مؤمنان پراکنده ساخته است در امامان اهل بیت(علیه السلام) جمع کرده است.»

ه -: سرچشمه علم امام، الهی است:

[ان الانبیاء و الائمة یوفقهم الله و یوتیهم من مخزون علمه و حکمه ما لایوتیه غیرهم فیکون علمهم فوق کل علم اهل زمانهم.... ] (2)

«در حقیقت پیامبرن و امامان را خدا توفیق می دهد و از منبع علم و حکمتش به آنها چیزهایی عطا می کند که به دیگران نمی دهد، بنابراین دانش آنان بالاتر از دانش اهل زمانشان است.»

[ان العبد اذا اختاره الله عزوجل لامور عباده..... الهمه العلم الهاماً فلم یعی بعده بجواب] (3)

«در حقیقت هنگامی که خدای متعال بنده ای را برای رسیدگی به امور بندگانش انتخاب می کند... دانشی به او الهام می کند که بعد از آن در جواب باز نمی ماند.»

10 - امام میراث دار پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان:

الف: امام جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیه السلام):

[ان الامامة.... وارث الاوصیاء... و خلافة الرسول و مقام امیرالمؤمنین و میراث الحسن و الحسین (علیه السلام) ] (4)

ص:12


1- (1) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 2، ص 200.
2- (2) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 220، و معانی الاخبار، ص 100، و کافی، ج 1، ص 201، و غیبة نعمانی، ص 221، و احتجاج، ج 2، ص 436، و بحار ج 25، ص 127.
3- (3) - عیو اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 220، و معانی الاخبار، ص 100، و کمال الدین، ج 2، ص 678، و امالی صدوق، ص 680، و کافی ج 1، ص 201، بحار، ج 25، ص 127.
4- (4) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 1، ص 216، و کمال الدین، ج 2، ص 677، و امالی صدوق، ص 674، و کافی، ج 1، ص 198، و غیبة نعمانی، ص 218، و بحار، ج 25، ص 120.

«در واقع امامت وراثت اوصیاء و جانشینی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و مقام امام علی(علیه السلام) و میراث حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) است.....»

امامان معصوم (علیه السلام) جانشینان به حق پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) هستند، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) این مطلب را در موارد متعدد مورد تأکید قرار داد، از جمله در جریان غدیر خم و نصب امام علی(علیه السلام) به امامت.

سپس این خلافت و جانشینی پیامبر(صلی الله علیه و آله) به عنوان امانتی الهی از امام علی(علیه السلام) به امام حسن(علیه السلام) رسید و آنگاه به امام حسین(علیه السلام) و فرزندان معصوم ایشان رسید و اکنون این قبای فاخر به قامت حجه بن الحسن(علیه السلام) آراسته شده است.

البته وراثت در اینجا به معنای حکومت پادشاهی و ارث بردن پس از پدر نیست بلکه این وراثت بر اساس شایستگی افراد برای جانشینی پبامبر(صلی الله علیه و آله) است که خدا از آنها اطلاع دارد و امام را بر اساس آن مشخص می سازد. از این رو امامت در نسل امام حسین(علیه السلام) قرار گرفت ولی در نسل امام حسن(علیه السلام) قرار نگرفت.

ب: سلاح پیامبر(صلی الله علیه و آله) نزد امام(علیه السلام):

[ویکون عنده سلاح رسول الله (صلی الله علیه و آله) و سیفه ذوالفقار] (1)«اسلحه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و شمشیر ذوالفقار (امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نزد امام معصوم است.»

این مطلب از طرفی می تواند اشاره بدان باشد که امام و رهبر جامعه اسلامی همچون پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) همیشه مسلّح و آماده مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی اسلام است. و از طرف دیگر اشاره بدان است که امامان معصوم همانطور که وارث مقام پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند، وارث میراث های گرانبها و یادگارهای نمادین ایشان هستند.

ج: کتاب جامعه نزد امام:

[وتکون عنده الجامعه و هی صحیفة طولها سبعون ذراعاً فیها جمیع و مایحتاج الیه ولد آدم] (2)

«کتاب جامعه نزد امام معصوم(علیه السلام) است و آن نوشته ای است که طول آن هفتاد ذراع (حدود 35 متر) است و در آن همه نیازمندی های فرزندان آدم وجود دارد.»

براساس روایات کتاب جامعه توسط امام علی(علیه السلام) تهیه گردید و مطالب دینی و شرعی در آن گرد آوری شد.(3) البته مقصود حدیث فوق آن است که اصول وکلیات همه نیازهای شرعی انسان ها در این کتاب گردآوری شده است.(4) نه اینکه همه جزئیات علوم و فنون و... در آن وجود داشته باشد.

د: کتاب جفر نزد امام:

[یکون عنده الجفر الاکبر و الاصغر اهاب ماعز و اهاب کبش فیهما جمیع العلوم حتی ارش الخدش و حتی الجلدة و نصف الجلدة و ثلث الجلدة] (5).

ص:13


1- (1) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 212، و معانی الاخبار، ص 102، الخصال، ج 2، ص 527، و من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 418، و بحارالانوار ج 25، ص 116.
2- (2) - همان ها.
3- (3) - بصائر الدرجات، محمد صفار، ص 151، کافی ج 1، ص 238.
4- (4) - این مطلب با توجه به هدف نگارش کتاب فوق و قرائن و قید لبّی حدیث بدست می آید.
5- (5) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 1، ص 212، و معانی اخبار، ص 102، و خصال، ج 2، ص 527، و من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 418، بحارالانوار، ج 25، ص 116.

«کتاب جفر بزرگ و کوچک نزد امام معصوم است، که بر پوست بز و گوسفند (نوشته شده) است. و در آن همه علوم حتی حکم خراش و ضربه تازیانه و نصف و ثلث آن بیان شده است.»

بر اساس روایات کتاب «جفْر» توسط امام علی(علیه السلام) تهیه شد و احکام الهی در آن گردآوری شد.(1) سپس هر امامی آن را به امام بعد از خود سپرده است.

ه -: مصحف فاطمه(علیه السلام) نزد:

[یکون عنده مصحف فاطمه] (2)

در روایات از کتابی با عنوان «مصحف فاطمه(علیه السلام)» یاد شده است که حاصل مکالمات حضرت زهرا(علیه السلام) با فرشتگان است.(3) و در هر عصری نزد امام آن عصر امانت است.

11 - امام تأیید شده به وسیله روح القدس:

[انّ الامام موّید بروح القدس] (4)

«در حقیقت امام با روح القدس تأیید می شود».

عن الرضا(علیه السلام):

ان الله عزوجل قد ایدنا بروح منه مقدسة مطهرة لیست بملک لم تکن مع احد ممن مضی الاّ مع رسول الله (صلی الله علیه و آله) و هی مع الائمة منّا تسدّدهم و توفّقهم و هو عمود من نور بیننا و من الله عزوجل.(5)

از امام رضا(علیه السلام) حکایت شده که: «خدای عزوجل ما را با روح الهی تأیید کرده است، روح پاک و مطهری که فرشته نیست و با گذشتگان همراهی نکرده است مگر با رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، و این روح الهی با امامان از ما اهل بیت است و آنان را تأیید می کند و موفق می سازد، و آن ستونی از نور است که بین ما وبین خدای متعال قرار دارد.»

در قرآن کریم مکرر از فرشته ای به نام «روح القدس» یاد شده است که قرآن توسط او بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.(6) در برخی آیات نیز از فرشته نازل کنندة وحی با عنوان جبرئیل یاد شده است.(7) و حضرت عیسی(علیه السلام) بوسیله روح القدس تأیید می شد.(8) در روایت اول نیز آمده است که امامان معصوم(علیه السلام) یا روح القدس تأیید می شوند.

اما در روایت دوم آمده است: موجودی که فرشته نیست یعنی روح الهی و پاک همراه پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیه السلام) بوده و آنان را تأیید می کند. یعنی علاوه بر روح القدس که تأیید کننده پیامبران الهی است در مورد پیامبر اسلام و امامان معصوم تأیید کننده ویژه ای به نام روح الهی وجود دارد. که پیوند نورانی امام را با خالق هستی بر قرار

ص:14


1- (1) - بصائر الدرجات، همان، کافی، همان.
2- (2) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، همان، معانی، همان، خصال، همان، من لایحضره الفقیه، همان، بحار، همان.
3- (3) - عیون، ج 1، ص 212، و معانی، ص 102، و کافی ج 1، ص 238
4- (4) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 1، ص 213، خصال، ج 2، ص 528، و کشف الغمه، ج 2، ص 291، و بحار، ج 25، ص 117.
5- (5) - عیون، ج 2، ص 200، و بحار، ج 25، ص 48 و ص 134.
6- (6) - قل نزله روح القدس من ربک (نحل / 102.)
7- (7) - بقره / ص 97.
8- (8) - بقره / 87 و 253 و مائده / 110.

می سازد، و زمینه ساز موفقیت های آنهاست. و شاید از این روست که در سوره قدر از «فرشتگان» در کنار «روح» نام برده شده است. [تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ ] (1) در شب قدر فرشتگان و روح با رخصت الهی (بر پیامبر یا امام عصر) فرود می آیند. در برخی روایات و تفاسیر نیز امده است که «روح» موجودی بزرگ تر از فرشتگان و غیر از جبرئیل است.(2)

12 - امامت نور جهان افروز و آب حیات:

عن الرضا(علیه السلام):

[الامام کالشمس الطالعة للعالم و هی فی الافق بحیث لاتنالها الایدی و الابصار الامام البدر المنیر و السراج الزاهر و النور الساطع و النجم الهادی فی غیاهب الدجی و البید القفار و لجج البحار الامام الماء العذب علی الظما و الدال علی الهدی و المنجی علی الردی الامام النار علی الیفاع الحار لمن اصطلی به و الدلیل فی المهالک، من فارقه فهالک.

الامام السحاب الماطر و الغیث الهاطل و الشمس المضیئة و السماء الظلیلة و الارض البسیطه و العین الغزیرة و الغدیر و الروضة. ] (3)

از امام رضا (علیه السلام) روایت شده که فرمودند:

«امام همچون خورشید جهان افروز است و در افق بلندی قرار دارد که دست ها و چشم ها به او نمی رسد، امام ماه فروزان و چراغ روشنگر و نور پر فروغ و ستاره هدایتگر در تاریکی ها و بیابان های خالی و دل دریاهاست. امام آب گوارای تشنگان و راهنمای هدایت پیشه و نجاتگر از پرتگاههاست. امام آتشی بر تپه ای داغ است برای کسی که تحمل او را داشته باشد و راهنمای انسان ها در هلاکت گاه هاست، هرکس از امام جدا شود هلاک می شود. امام ابر باران زاست، بارانی پرپشت و خورشید فرزنده و آسمان سایه دار و زمین گسترده و چشمه پر آب و برکه و باغ است.»

13 - امام رفیق مهربان و پناهگاه شماست:

عن الرضا(علیه السلام):

[الامام الامین الرفیق و الاخ الشقیق الشفیق و مفزع العباد فی الداهیة] (4)

از امام رضا(علیه السلام) روایت شده که فرمودند:

«امام فردی امین و رفیق و برادری مهربان و پناهگاه مردم در مشکلات وحشتناک است.»

آری رهبر جامعه اسلامی باید اینگونه باشد، که در عین صلابت و انجام وظیفه، دوست مردم باشد بطوری که مردم در هنگام مشکلات او را پناهگاه خود بدانند و مشکلات وحشتناک را با او در میان گذارند و از او راهکار و کمک بخواهند.»

ص:15


1- (1) - قدر / 4.
2- (2) - ر. ک: محاسن، ج 2، ص 314، و بصائر، ص 440، و تفسیر البرهان، ج 5، ص 701، تفسیر المیزان، ج 20، ص 335 و نمونه، ج 27 ص 184.
3- (3) - عیون، ج 1، ص 219، و امالی صدوق، ص 674، و کافی، ج 1، ص 198.
4- (4) - عیون، ج 1، ص 219، و امالی، شیخ صدوق، ص 677.

14 - فضایل امام موهبتی الهی است

[الامام.... مخصوص بالفضل کلّه من غیر طلب منه و الا اکتساب بل اختصاص من المفضل الوهاب] (1)

«فضایلی که ویژه امام گشته، همه اش بدون درخواست او و غیر اکتسابی است، این فضایل از طرف فضیلت دهنده بخشنده ( خدای متعال) به امام اختصاص یافته است.»

این سخن به معنای جبر نیست بلکه مقصود فضایل ویژه امامت مثل عصمت و تأیید با روح القدس و مانند آن است که مواهب الهی است، و ظرفیت اخلاقی و علمی و روحی امام در نزول این مواهب الهی مؤثر است. آری تقوا، تزکیه نفس و عبادت های امام زمینه ساز الطاف الهی است.

15 - امام دارای شرح صدر الهامات علمی و توفیقات الهی:

[ ...و ان العبد اذا اختاره الله عزوجل لامور عباده شرح صدره لذلک و اودع قلبه ینابیع الحکمة و الهمه العلم الهاماً فلم یعی بعده بجواب ولایحیر فیه عن الصواب و هو معصوم موید موفق مسدد قد امن الخطایا و الزلل و العثار یخصّه الله عزوجل بذلک لیکون حجّته علی عباده و شاهده علی خلقه و ذلک: فضل الله یوتیه من یشائ و الله ذوالفضل العظیم] (2)

در حدیث دیگری از امام رضا(علیه السلام) روایت شده که:

«در حقیقت هنگامی که خدای متعال بنده ای را برای رسیدگی به کارهای بندگانش انتخاب می کند، شرح صدر (سینه ای گشاده و طاقت تحمل مشکلات) را در آن مورد به او عطا می کند، و منابع حکمت را در دل او به ودیعت می گذارد، و علم را به او الهام می کند بطوری که بعد از آن از جواب مسائل باز نمی ماند، و در مورد پاسخ صحیح حیران نمی شود، امام معصوم و مورد تأیید و با توفیق و استوار در انجام وظایف به تأیید الهی است که از خطا و لغزش ها مصون است. خدای متعال این ویژگی را به امام بخشید تا حجت خدا بر بندگانش و گواه بر آفریدگانش باشد، و این موهبت الهی است که به هر کس بخواهد عطا می کند و خدا دارای موهبتی عظیم است».

سوم: شیوۀ شناخت و تعیین امام معصوم:

1 - تعیین امام با نصب الهی است چرا که دست خرد انسانهای عادی از تعیین امام معصوم کوتاه است

عن الرضا(علیه السلام):

[ان الامامة اجل قدراً و اعظم شأناً و اعلی مکاناً و امنع جانباً و ابعد غوراً من ان یبلغها الناس بعقولهم او ینالوها بآرائهم او یقیموا اماماً باختیارهم] (3)

از امام رضا(علیه السلام) روایت شده است که:

ص:16


1- (1) - عیون، همان، و کافی، ج 1، ص 201، و احتجاج، ج 2، ص 435، و غیبة نعمانی، ص 218.
2- (2) - عیون، ج 1، ص 220، و امالی، شیخ صدوق، ص 680، و کافی، همان.
3- (3) - عیون، ج 1، ص 216، و کمال الدین، ج 2، ص 675، و کافی، ج 1، ص 198، و بحارالانوار، ج 25، ص 120.

«قدر و شأن امامت بزرگتر و جایگاه آن بالاتر و خطیرتر و دورتر از دسترس است که عقل انسانها بدان راه یابد و در دسترس آرای مردم قرار گیرد، و امامی را با انتخاب خود نصب کنند.»

[عن الرضا(علیه السلام):.... فمن ذالذی یبلغ معرفة الامام و یمکنه اختیاره هیهات هیهات ضلّت العقول و تاهت الحلوم و حارت الالباب و حسرت العیون و تصاغرت العظماء و تحیرت الحکماء و تقاصرت الحلمائ و حصرت الخطبائ و جهلت الالّباء و کلّت الشعراء و عجزت الأدباء و عییت البلغاء عن و صف شأن من شأنه او فضیلة من فضائله فاقرّت بالعجز و التقصیر و کیف یوصف له او ینعت بکنهه او یفهم شیی من امره او یوجد من یقوم مقامه.... ].

و نیز از آن حضرت نقل شده که:

«چه کسی است که به شناخت (کامل) امام دسترسی پیدا کند. و بتواند امام را انتخاب کند، بعید است بعید است، عقل ها منحرف، خردها مضطرب، خردمندان حیران، چشم ها حسرت زده، بزرگان کوچک شده، حکیمان حیران افراد صبور کم آوردند، گویندگان در تنگنا، زیرکان ناآگاه و شعراء بازماندند. ادیبان ناتوان و افراد بلیغ نتوانستند که برخی ویژگی ها و فضایل امام را وصف کنند. پس به ناتوانی و کوتاهی خود اقرار کردند. چگونه ژرفای وجودی امام را وصف کنند یا چیزی از او درک کنند یا جانشین او را بیابند.....»

امام معصوم باید ویژگی هایی مثل عصمت، معنویت، ارتباط با عالم غیب، دانش افزون تر و شایستگی های مدیریتی والا داشته باشد. و شناخت این خصلت های درونی برای مردم عادی ممکن نیست از این رو امام معصوم را نمی توان با انتخابات تعیین کرد. چون عقل انسان نمی تواند به ژرفای وجودی افراد نفوذ کند و این ویژگی ها را تشخیص دهد.

2 - علم و استجابت دعا، دو راه اساسی شناخت امام

[دلالته فی خصلتین فی العلم و استجابة الدعوة] (1)

یکی از نشانه های امام بر حق آن است که در قله علم عصر خویش قرار دارد و داناترین و اعلم مردم است.(2) و نشانه دیگر او آن است که دعاهای او مستجاب است. البته این دو مطلب تا حدودی(3) قابل آزمایش است. و در مورد برخی امامان همچون امام رضا(علیه السلام) مکرر آزمایش شد. ایشان در مباحثات متعددی با دانشمندان ادیان مختلف شرکت کرد.(4) و پیروز شد و نیز استجابت دعاهای او بر مردم روشن شد همانطور که کرامات ایشان بعد از شهادت تاکنون آشکارا ادامه دارد.

3 - ناتوانی عموم مردم از شناخت صفات امام:

[عن الرضا(علیه السلام):.... فکیف لهم باختیار الامام و الامام عالم لایجهل راع لاینکل معدن القدس و الطهارة.... ] (5)

ص:17


1- (1) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 219، و کمال الدین ج 2، ص 678، و امالی شیخ صدوق، ص 677، و احتجاج، ج 2، ص 435.
2- (2) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 220، و امالی، همان، بحار، ج 25، ص 127.
3- (3) - در مبحث علم امام بیان شد که یکی از راههای علم امام، الهامات الهی و ارتباط با غیب است و اطلاع از این موارد نیز برای مردم مشکل است.
4- (4) - نک: عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، و بحارالانوار، علامه مجلسی، جلد 49 (جلد ویژه امام رضا(علیه السلام) و......
5- (5) - عیون، ج 1، ص 220، معانی، ص 100، و کافی ج 1، ص 201.

از امام رضا(علیه السلام): روایت شده که فرمودند:

«چگونه ممکن است که مردم امام را برگزینند، در حالی که امام دانایی است که جهل در او راه ندارد و دعوتگری است که کوتاهی نمی کند، منبع پاکی و طهارت است و....»

این حدیث نیز اشاره به ناتوانی انسان از شناخت کامل صفات امامان است، پس اگر انسان عادی بخواهد امام انتخاب کند ممکن است به خطا برود و افراد غیر شایسته را انتخاب کند و پشیمان شود. همانطور که این مطلب گاهی در انتخاب رئیس جمهور کشورها اتفاق می افتد.

پس باید خدایی که از اسرار جهان و انسان آگاه است و ظرفیت ها و شایستگی های افراد را می داند، و امام معصوم و اعلم و پاک را می شناسد، اقدام به انتخاب امام کند.

چهارم: ویژگی های پیشوای امت:

1 - آگاه ترین مردم

[اعلم الناس ] (1)

[مخصوص بالعلم ] (2)

[الامام عالم لایجهل] (3)

امام وظایفی سنگین در رابطه با مردم و دین برعهده دارد که در این رابطه آگاهی از علوم مختلفی برای او ضروری است، و حتی لازم است دانشمندترین فرد زمان خویش باشد. و از انجا که علم او الهی است با جهل آمیخته نمی شود. (در مورد علم امام و منابع آن در مباحث قبلی مطالبی بیان شد.)

2 - داورترین مردم

[احکم الناس] (4)

در قرآن کریم مقام داوری را از مقامات پیامبران برشمرده است(5) که البته از مقامات اجرایی و امامت ایشان است.

یکی از مقامات امام مقام قضاوت و داوری بین مردم است و امام قضات جامعۀ اسلامی را نصب می کند و براساس عدالت بین مردم قضاوت و حکم می کند، از این رو لازم است که امام داورترین مردم باشد.

3 - خود نگهدارترین و با تقواترین مردم

[اتقی الناس] (6)

خود نگهداری و تقوای امام، در بالاترین مرتبه قرار دارد بطوری که ایشان هیچ گناهی مرتکب نمی شود و به درجه عصمت رسیده است. آری امام کاملاً آگاه است و همچون کسی است که خود را در بالای کوهی بر لب پرتگاهی می بیند که هرگونه گناه موجب سقوط او می شود از این رو کاملاً خود نگهداری می کند.

4 - صبورترین و حلیم ترین مردم

[احلم الناس ] (7)

[موسوم بالحلم] (8)

ص:18


1- (1) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 1، ص 212، و خصال، ج 2، ص 527، بحار، ج 25، ص 116.
2- (2) - عیون، ج 1، ص 219، و کمال الدین، ج 2، ص 678، و معانی الاخبار، ص 98، و بحار، ج 25، ص 124.
3- (3) - عیون، ج 1، ص 220، و معانی، ص 100، و کمال الدین، ج 2، ص 678، و کافی، ج 1، ص 201، و بحار، همان.
4- (4) - عیون، ص 212، معانی، ص 102، و بحار، ج 25، ص 116.
5- (5) - ص / 26، مائده / 42 و 48، نساء / 65.
6- (6) - عیون، همان، معانی، همان، بحار، همان.
7- (7) - همان ها.
8- (8) - عیون، ج 1، ص 219، و معانی، ص 98، و بحار، ج 25، ص 124.

از طرفی پیشوای مسلمانان با مشکلات شخصی و اجتماعی زیادی روبرو می شود، از این رو لازم است شکیبا ترین مردمان باشد. و از طرف دیگر بیشترین خدمات و عبادات را انجام می دهند که استقامت زیادی را می طلبد.

5 - شجاع ترین مردم

[اشجع الناس] (1)

رهبر مسلمانان در برابر دشمنان اسلام قرار می گیرد و گاهی ناچار می شود با دشمنان خارجی و داخلی مبارزه کند، که این مطلب شجاعت و شهامت می طلبد. و حتی رهبر باید رزمندگان و مسلمانان را در برابر دشمن تشویق به مبارزه کند از این رو باید خود شجاع ترین مردم باشد، زندگی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام علی(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) و.... نیز همین شجاعت را به نمایش می گذارد.

6 - بخشنده ترین مردم

[اسخی الناس] (2)

رهبر جامعه اسلامی صاحب اختیار خزانه دولت اسلامی است، و مردم مسلمان همچون خانواده او هستند که باید به آنها رسیدگی کند. و برخی آنها تنگدست و فقیر هستند که نیاز به بخشش بیشتری دارند، از این رو رهبری امت مستلزم روحیه ای بخشنده است. و اگر رهبری در مسایل اقتصادی سخت گیر و بخیل باشد مردم به زحمت می افتند. سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیه السلام) نیز حاکی از بخشش و گشاده دستی آنان است.

7 - پرستشگرترین مردم

[اعبد الناس] (3)

رهبر جامعه اسلامی نیازمند ارتباط با خالق هستی و امداد جویی و هدایت خواهی از اوست. از این رو رهبر جامعه باید بیشترین ارتباط با خدا داشته باشد و عبادت گر ترین مردمان باشد. مطالعه در زندگی پیامبر(صلی الله علیه و آله)، حضرت زهرا(علیه السلام) و اهل بیت (علیه السلام) نیز همین مطلب را نشان می دهد.

8 - از پدر و مادر به مردم مهربان تر:

[اشفق علیهم من آبائهم و امهاتهم] (4)

در برخی احادیث از پیامبر(صلی الله علیه و آله) حکایت شده که: «من و علی پدران این امت هستیم.»(5) یعنی پیامبر و امام پدران معنوی مسلمانان هستند. و این مطلب شامل همه امامان می شود.

در احادیث دیگر حکایت شده که هر انسان دارای سه پدر است:

پدری که از ناحیه او متولد شده است (پدر جسمانی)

پدری که به او آموزش داده است (پدر علمی)

پدری که به او همسر داده است (پدر همسر انسان)(6)

ص:19


1- (1) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 1، ص 212، و معانی، ص 102، و بحار، ج 25، ص 116.
2- (2) - همان ها.
3- (3) - همان ها.
4- (4) - همان ها.
5- (5) - عن رسول الله (صلی الله علیه و آله): انا و علی ابوا هذه الامه (عیون ج 2، ص 85، معانی، ص 52، بحار، ج 16، ص 95.)
6- (6) - عن..... الاباء ثلاثه اب یولدک و اب یعلمک و اب یزوجک (تفسیر اطیب البیان، ج 4، ص 77، و تفسیر آسان، ج 5، ص 19 و مشابه این در تفسیر مواهب الرحمان، ج 2، ص 257... اب ولدک، رب علمک، رب زوجک).

بر اساس این حدیث نیز پدر علمی مسلمانان است چون بسیاری از مطالب را به مردم آموزش می دهد. بلکه امام از پدر و مادر به انسان مهربان تر است چون تا پای ایثارجان برای هدایت مردم فداکاری می کند. و روح بشر را زنده می کند.

9 - فروتن ترین مردم نسبت به خدا

[یکون اشد الناس تواضعاً لله عزوجل] (1)

«امام فروتن ترین مردم نسبت به خدای عزوجل است.» از آنجا که امام بالاترین معرفت را نسبت به خدای متعال دارد، در برابر او کاملاً فروتن و خاشع است. در قران آمده است که از میان بندگان خدا فقط دانشمندان از او می هراسند(2)(و در برابر او فروتن و خاشع می شوند.) و از این روست که سوز و گداز شبانه امام علی(علیه السلام) و دعاهای صحیفه سجادیه امام علی بن الحسین(علیه السلام) معنا دار می شود.

10 - فرمانبردارترین مردم نسبت به دستورات الهی

[یکون آخذ الناس بما یامر به و اکف الناس عما ینهی عنه](3)

«(امام) دستورات الهی را بهتر از همه مردم می گیرد ( و عمل می کند) و بهتر از همه مردم از موارد ممنوع دوری می کند.»

امام از طرفی خدا را مولای مطلق خود می داند که حق آفرینش و شکر نعمت های او مستلزم اطاعت کامل از اوست و از طرف دیگر حکمت دستورات الهی را بهتر از دیگران می شناسد و می داند که هر جا خدا به مطلب فرمان می دهد به سود بشر است و هرجا که مطلبی را ممنوع می سازد آن مطلب به زیان بشر بوده است، از این رو کاملاً مطیع دستورات الهی است.

11 - اما م بشر است مثل بقیه انسان ها

[والامام یولد و یلد و یصح و یمرض و یأکل و یشرب و.... ویموت و یقبر و یزار و.... ] (4)

«(امام) زاییده شده و فرزندانی دارد و (جسم او) سالم و بیمار می شود و می خورد و می نوشد و.... می میرد و دفن می شود و مورد زیارت قرار می گیرد و....»

در قرآن آمده است که به پیامبر(صلی الله علیه و آله) دستور می دهد که: بگو من فقط بشری همچون شما هستم»(5)

بیان این مطلب در مورد پیامبران و امامان، اولاً گویای بعد جسمانی و بشری آنهاست که آنها از جنس انسان ها هستند نه فرشتگان و جنیان، از این رو می توانند الگوی ما باشند و ثانیاً یادآوری بعد جسمانی و وفات آنها، از انحراف و غلو مردم نسبت به پیامبران و امامان جلوگیری می کند.

ص:20


1- (1) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 1، ص 212، و معانی الاخبار، ص 102، و خصال، ج 2، ص 527، و احتجاج، ج 2، ص 436.
2- (2) - انما یخشی الله من عباده العلماء (فاطر / 28).
3- (3) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 1، ص 212، و معانی همان، و خصال، همان، و احتجاج، همان.
4- (4) - عیون، ج 1، ص 213، و خصال، ج 2، ص 528، و بحار، ج 25، ص 117.
5- (5) - قال انما انا بشر مثلکم یوحی الی (کهف / 110)

12 - امام یگانه روزگار:

[الامام واحد دهره لایدانیه احد و لایعادله عالم و لایوجد منه بدل و لا له مثل ولا له نظیر] (1)

«(امام) یگانه روزگار خویش است که هیچکس با او مقایسه نمی شود و هیچ دانشمندی هم طراز او نیست و جایگزینی برایش یافت نمی شود و همانند و مشابه ندارد.

13 - امام از ستمکاران نیست:

فقال عزوجل«إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً» فقال الخلیل (علیه السلام) سروراً بها «و من ذریتی» قال الله عزوجل «لاینال عهدی الظالمین» فابطلت هذه الایة امامة کل ظالم الی یوم القیامة و صارت فی الصفوة ثم اکرمه الله بان جعلها فی ذریته اهل الصفوة و الطهارة» (2)

از امام رضا(علیه السلام) روایت شده که فرمودند:

«خدای متعال (در قرآن(3) نسبت به حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرمود: در حقیقت من تو را امام برای مردم قرار دادم» و ابراهیم خلیل خوشحال شد و گفت: از فرزندان و نسل من (نیز امام قرار ده) خدای متعال فرمود: عهد و پیمان من (امامت) به ستمکاران) نمی رسد.

پس این آیه امامت هر ستمکاری را تا روز رستاخیز باطل اعلام کرد، و امامت مخصوص افراد برگزیده شد، سپس خدا کرامت کرد و امامت را در نسل افراد برگزیده و پاک قرار داد.»

14 - امام آگاه به امور سیاسی:

[الامام... عالم بالسیاسة] (4)

امام، رهبری جامعه اسلامی را به عهده دارد، از این رو باید در مسایل سیاسی دخالت کند، بنابراین لازم است که آگاهی های لازم را در این مورد داشته باشد. البته سیاستی که امامان بدنبال آن هستند، سیاست به معنای نیرنگ بازی و سیاسی کاری نیست بلکه سیاست به معنای هدایت و مدیریت جامعه اسلامی در صحنه داخلی و بین اللمللی در راستای رسیدن به اهداف الهی و سعادت است.

پنجم: امامت خاصه

1 - با امامت «علی(علیه السلام)» دین تمام و کامل شد:

ان الله تبارک و تعالی لم یقبض نبیه(صلی الله علیه و آله) حتی اکمل له الدین و انزل علیه القرآن فیه تفصیل کل شیئی بین فیه الحلال و الحرام و الحدود و الاحکام و جمیع ما یحتاج الیه الناس کملاً فقال عزوجل «ما فر طنا فی الکتاب من شیئی» و انزل من حجة الوداع و هی آخر عمره «الیوم اکملت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً»

ص:21


1- (1) - عیون، ج 1، ص 219، و معانی، ص 98، و کمال الدین، ج 2، ص 678، و احتجاج، ج 2، ص 435، و بحار، ج 25، ص 124.
2- (2) - عیون اخبارالرضا(علیه السلام)، صدوق، ج 1، ص 216، و معانی، ص 98، و کمال الدین، ج 2، ص 675، و احتجاج، ج 2، ص 433، و کافی، ج 1، ص 198.
3- (3) - و اذا ابتلی ابراهیم ربه بلکمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماماً قال و من ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین (بقره / 124).
4- (4) - عیون، ج 1، ص 220، و معانی، ص 100، و کمال الدین ج 2، ص 678، و کافی، ص 201، و بحار، ج 25، ص 124.

وامر الامامة من تمام الدین و لم یمض حتی بین لامته معالم دینه و اوضح سبله و ترکهم علی قصه الحق و اقام لهم علیاً(علیه السلام) علما و اماماً و ما ترک شیئاً تحتاج الیه الامة الابینه فمن زعم ان الله عزوجل لم یکمل دینه فقد رد کتاب الله عزوجل و من رد کتاب الله فهو کافر....(1)

از امام رضا(علیه السلام) حکایت شده که فرمودند:

«در واقع خدای متعال پیامبرش را به جوار خویش نخوانده بود (و هنوز پیامبر(صلی الله علیه و آله) فوت نکرده بود) تا اینکه دین او را کامل نمود و قرآن را بر او نازل کرد، که در آن قرآن توضیح هر چیزی بود و مقررات حلال و حرام و قوانین کیفری و جزایی و احکام را بیان کرد. و هرچه که مردم بدان نیازمند بودند.

پس خدای متعال فرمود: «هیچ چیزی را در کتاب فرو گذار نکردیم.»(2) و در حجه الوداع (هنگام بازگشت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در آخرین سفر حج در غدیر خم) در آخر عمر پیامبر(صلی الله علیه و آله) این آیه نازل شد: «امروز دین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین برای شما پسندیدم.(3)» و مسأله امامت از مواردی است که دین بوسیله آن تمام (و کامل) شد، و هنوز پیامبر(صلی الله علیه و آله) از دنیا نرفته بود که آموزه های دینی را برای امت بیان کرد و راههای آن را برای مردم روشن ساخت و آنها را با هدف حق واگذار کرد و امیرالمؤمنین(علیه السلام) را نشانه و پیشوای آنان قرار داد. و هر چیزی که امت بدان نیاز داشتند بیان کرد. پس هر کس بپندارد که خدای متعال دینش را کامل نکرده است قرآن را انکار کرده است، و هر کس قرآن را رد و انکار کند کافر گشته است....»

2 - امامت ائمه(علیه السلام) بخاطر علم و ایمان و با نصب الهی بود

[عن الرضا(علیه السلام): فقال الله جل جلاله «ان اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه و هذا النبی و الذین آمنوا و الله ولی المؤمنین»(4) فکانت له خاصه فقلّد ها(صلی الله علیه و آله) علیا(علیه السلام) بامرالله عزوجل علی رسم ما فرضها الله فصارت فی ذریته الاصفیائ الذین آتاهم العلم و الایمان بقوله عزوجل «و قال الذین اوتوا العلم و الایمان لقد لبثتم فی کتاب الله الی یوم البعث»(5) فهی فی ولد علی(علیه السلام) خاصة الی یوم القیامة اذ لا نبی بعد محمد(صلی الله علیه و آله) فمن این یختار هولاء الجهّال. ] (6)

از امام رضا(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «پس خدای متعال فرمود: در حقیقت سزاوار ترین مردم نسبت به ابراهیم(علیه السلام) کسانی هستند که از او پیروی می کنند و این پیامبر (اسلام) (صلی الله علیه و آله) و کسانی که ایمان آورده اند. و خدا سرپرست مؤمنان است. پس (جانشینی ابراهیم(علیه السلام) فقط برای پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بود پس آن را بدستور الهی به عهده علی(علیه السلام) واگذاشت، براساس آنچه خدا لازم کرده بود و (بعد از علی(علیه السلام) در نسل برگزیده او قرار گرفت، (همان) کسانی

ص:22


1- (1) - عیون، ج 1، ص 216، و معانی، ص 96، و کمال الدین، ج 2، ص 675، و کافی، ج 1، ص 198، و بحار ج 25، ص 120.
2- (2) - اشاره به آیه 38 سوره انعام است.
3- (3) - اشاره به آیه 3 سوره مائده است.
4- (4) - اشاره به آیه 68 سوره آل عمران است.
5- (5) - اشاره به آیه 56 سوره روم است.
6- (6) - همان ها.

که به آنها علم و ایمان داد، براساس کلام خدای متعال که فرمود: «و کسانی که علم و ایمان به آنها داده شده است می گویند: حتماً شما بر فرمان خدا تا روز قیامت درنگ کردید.» پس آن (امامت) بصورت ویژه در فرزندان علی تا روز قیامت قرار گرفت، چون بعد از محمد(صلی الله علیه و آله) پیامبری نخواهد آمد. (بنابراین امامت تا رستاخیز ادامه خواهد یافت) پس از کجا این جاهلان (رهبر و امام و خلیفه) بر می گزینند.»

3 - امامت فقط در آل رسول(علیه السلام) است:

[عن الرضا(علیه السلام):... و این یوجد مثل هذا ظنوا ان ذلک یوجد فی غیر آل الرسول صلی الله علیهم کذبتهم و الله انفسهم و منّتهم الباطل فارتقوا مرتقی صعباً دحضاً تزل عنه الی الحضیض اقدامهم راموا اقامة الامامة بعقول حائره بائرة ناقصة و آراء مضله فلم یزدادوا منه الاّ بعداً] (1)

[عن الرضا(علیه السلام): الامام.... و هو نسل المطهرة البتول لا مغمز فیه فی نسب و لا یدانیه ذو حسب.... ] (2)

از امام رضا (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «از کجا مثل این مطلب یافت شد که پنداشتند آن (امامت) در غیر آل رسول(صلی الله علیه و آله) یافت می شود، به خدا سوگند به خودشان دروغ گفتند و سخن باطل بر دوش آنان سنگینی کرد و به جایگاه سخت و لغزنده ای رفتند، که گام هایشان از آنجا به پایین می لغزد، مقام امامت را با عقل های حیران و ناقص و نظرات گمراه گر نشانه گرفتند، پس از آن دورتر شدند.

4 - امام مهدی (علیه السلام) خواهد آمد:

[عن الرضا(علیه السلام)... عن رسول الله(صلی الله علیه و آله):.... اذا خرج المهدی من ولدی نزل عیسی بن مریم فصلی خلفه] (3)

از امام رضا(علیه السلام) روایت شده که فرمودند:

«هنگامی که مهدی(علیه السلام) از فرزندان من قیام می کند، عیسی بن مریم(علیه السلام) فرود می آید و پشت سر او نماز می خواند (و به او اقتداء می کند.)»

ششم: جدایی از امامت و پیامدهای آن:

1 - هر کس از امام جدا شد به هلاک می افتد:

[الامام و الدلیل فی المهالک، من فارقه فهالک] (4)

«امام راهنمای (انسان ها) در هلاکت گاههاست، هر کس از او جدا شود به هلاکت می افتد.»

رهبر جامعه اسلامی مردم را به سوی سعادت رهنمون می شود و خطرات را به آنان گوشزد می کند و در برابر دشمنان از آنان محافظت می کند و در سختی ها و مشکلات آنان را راهنمایی می کند. اما اگر کسی خودش را از این نعمت ها و امدادها محروم سازد و به کژ راهه رود، سرانجام گرفتار گرگ صفتان می شود و به هلاکت می افتد.

هرکس از امام جدا شود یا به انحراف عقیدتی یا انحراف اخلاقی و اجتماعی و یا.... می افتد. و سقوط می کند.

2 - جدائی از امام موجب سرگردانی و گمراهی و گرفتاری در دام شیطان می شود.

از امام رضا(علیه السلام) روایت شده که در مورد کسانی که امامت را در غیر آل رسول می خواهند می فرماید:

[ ...لقد راموا صعباً و قالوا افکاً و ضلّوا ضلالاً بعیداً و وقعوا فی الحیرة اذ ترکوا الامام عن بصیره و زین لهم الشیطان اعمالهم فصدّهم عن السبیل و کانوا مستبصرین رغبوا عن اختیار الله و اختیار رسوله الی اختیارهم] (5)

ص:23


1- (1) - عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 220، معانی، ص 98، و کمال الدین، ج 2، ص 678، و کافی، ج 1، ص 201.
2- (2) - عیون، همان، و کمال الدین، همان، و احتجاج، ج 2، ص 436، و بحار، ج 25، ص 124.
3- (3) - عیون، ج 2، ص 202، و بحار، ج 25، ص 136.
4- (4) - عیون، ج 1، ص 216، و معانی، ص 98، و کمال الدین، ج 2، ص 677، و غیبة نعمانی، ص 218، و کافی، ج 1، ص 198.
5- (5) - عیون، ج 1، ص 220، و کافی، ج 1، ص 201، و بحار، ج 25، ص 124.

در واقع راه مشکلی را دنبال می کنند و تهمت می زنند و به گمراهی دوری منحرف می شوند و در سرگردانی می غلطند، چون امام را با آگاهی ترک کردند و شیطان کارهایشان را برای آنان آراست و آنان را از راه خدا بازداشت، در حالی که آگاه بودند. از انتخاب راه خدا و پیامبرش روی گرداندند و به انتخاب (هوی و هوس) خودشان میل پیدا کردند.»

3 - پیامدهای غلو در مورد امامان (علیه السلام):

الف: غلو کنندگان ملعون و کافرند:

در احادیث متعددی از امام رضا (علیه السلام) غلات مورد نکوهش قرار گرفته اند و گاهی امام رضا(علیه السلام) آنها را لعن کرده است(1) و گاهی آنها را کافر خوانده است.(2) و شیعیان را از هم نشینی و ازدواج با آنها منع کرده است.(3)

غلات کسانی بوده اند که در مورد مقام امامان (علیه السلام) زیاده گویی می کردند و آنها را مافوق بشر می دانستند و گاهی می گفتند امام حسین(علیه السلام) کشته نشده است بلکه به آسمان عروج کرده است.

ولی در احادیث آمده است که امام رضا(علیه السلام) با اینگونه افکار به شدت برخورد می کرد.(4)

ب: مفوّضه مشرکند:

در برخی احادیث از امام رضا(علیه السلام) حکایت شده که با گروه مفوّضه نیز به شدت برخورد می کردند و آنان را مشرک می دانستند(5) ، چرا که آنان نیز از حد تجاوز کرده و برخی مقامات همچون رازقیت و خالقیت را برای ائمه(علیه السلام) قائل می شدند.

[ ....عن یا سرالخادم قال: قلت للرضا(علیه السلام) ما تقول فی التفویض، فقال: ان الله تبارک و تعالی فوّض الی نبیه(صلی الله علیه و آله) امر دینه، فقال: «ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا»(6) فاما الخلق و الرزق فلا، ثم قال: ان الله عزوجل خالق کل شیئی و هو یقول عزوجل: «الذی خلقکم ثم رزقکم»(7)] (8)

از شخصی به نام یاسر خدمتگزار روایت شده که می گوید: به امام رضا(علیه السلام) گفتم: در مورد تفویض (واگذاری امور از خدا به برخی افراد) چه می فرمایید؟

حضرت فرمود: خدای متعال امور دینی را به پیامبرش (صلی الله علیه و آله) واگذار کرد و فرمود: «هرچه را پیامبر برای شما آورد بگیرید و هرچه ممنوع ساخت دست بردارید.» اما امور آفرینش و رزق را نه (به کسی واگذار نکرد.)

سپس حضرت فرمود: خدای متعال آفریننده هر چیز است و می فرماید: «(او) کسی است که شما را آفرید سپس روزی داد....»

ص:24


1- (1) - لعن الله الغلاة (عیون، ج 2، ص 202، و بحار، ج 25، ص 273.
2- (2) - فقال الغلاة کفار (همان ها).
3- (3) - عیون، ج 2، ص 203، و بحار، ج 25، ص 273.
4- (4) - همان ها.
5- (5) - همان ها.
6- (6) - اشاره به آیه 7 سوره حشر است
7- (7) - عیون ج 2، ص 202، و بحار، ج 17، ص 7، و بحار، ج 25، ص 328.
8- (8) - اشاره به آیه 40 سورۀ روم است.

جمع بندی و نتیجه:

از مطالب این نوشتار روشن شد که «امامت» یکی از اصولی است که مورد توجه امام رضا(علیه السلام) بوده و جایگاهی بلند در احادیث آن حضرت دارد، ایشان صفات و ویژگی های امام را بصورت مفصل بیان کردهاست، که خلاصه آن چنین است:

امامت اساس اسلام و امام رهبر دینی مردم است.

امام الگوی مردم در اعمال عبادی و غیر عبادی است.

امام مایه سربلندی مسلمانان و ضامن اجرای قوانین الهی است.

امامت با قانونگذاری و هدایت گری جامعه را نظام مند می سازد.

امام رهبر سیاسی مردم است که در مواقع ضروری از دین دفاع می کند و نقشی دشمن شکن دارد.

امام مایه شفاعت امت در رستاخیز و پناهگاه مردمان و نماینده خدا و حجت او در زمین است.

مقام امامت همان جایگاه پیامبران الهی بلکه بالاتر از مقام نبوت است.

امام شخصیتی معصوم از گناه و لغزش است که فرشتگان با او سخن می گویند و مورد تأیید روم القدس است. دعایش مستجاب و از امور غیبی با خبر است.

و در نهایت امام نور جهان افروز و آب حیات است که هر کس از او جدا شود به گمراهی می غلطد.

با توجه به صفات فوق بشر عادی نمی تواند امام معصوم را بشناسد و نصب کند. و امامان از طرف خدا نصب می شوند.

و نخستین امامان، امام علی(علیه السلام) بوده و آخرین آنها امام مهدی (علیه السلام) است.

الحمدلله رب العالمین - 86/8/30 - شب تولد امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) - قم - محمد علی رضائی اصفهانی

ص:25

منابع

1. الاحتجاج، طبرسی، احمد بن علی، نشر مرتضی، مشهد، 1403 قمری (نسخه حاضر از چاپ 1401 قمری مؤسسه جواد، بیروت عکسی برداری شده است.

2. المحاسن، برقی، احمد بن ابی عبدالله، دارالکتب الاسلامیة، دوم، 1330، هجری شمسی ( 1371 قمری).

3. الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة، شوشتری، قاضی نورالله، انتشارات چاپخانه نهضت، تهران، بی نو، 1367 قمری.

4. الکافی، ثقة الاسلام کلینی، محمد بن یعقوب، تحقیق، علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چهارم، 1365، شمسی.

5. المناقب آل ابی طالب علیهم السلام، ابن شهر آشوب مازندرانی، رشید الدین محمد بن شهر، مؤسسه انتشارات علامه، قم، بی نو، 1379 قمری.

6. تحف العقول عن آل الرسول(صلی الله علیه و آله)، حرانی حسن بن شعبه، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم، دوم، 1404 قمری.

7. بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آل محمد(صلی الله علیه و آله)، صفار، محمد بن حسن بن فروخ، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، دوم، 1404 قمری.

8. بحارالانوار الجامعة لدرراخبار الائمة الاطهار علیهم السلام، علامه مجلسی، (مجلسی دوم) محمد باقر، مؤسسة الوفاء بیروت، لبنان، بی نو 1404 قمری.

9. کشف الغمة فی معرفة الائمة علیهم السلام، اربلی علی بن عیسی، انتشارات مکتبة بنی هاشمی، تبریز، بی نو 1381 قمری.

10. الامالی، شیخ صدوق ابوجعفر، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، انتشارات کتابخانه اسلامیه (منشورات اعلمی، بیروت)، نوبت چهارم، اصلاحات 1362.

11. الخصال، شیخ صدوق ابوجعفر، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دوم، 1403 قمری.

12. من لایحضره الفقیه، التوحید، شیخ صدوق ابوجعفر، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سوم، 1413 قمری.

13. علل الشرایع، شیخ صدوق ابوجعفر، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، انتشارات مکتبة الداوری، قم، کتاب حاضر عکس انتشارات، کتابخانه حیدریه، نجف، به سال 1368 قمری است.

ص:26

14. عیون اخبار الرضا(علیه السلام) شیخ صدوق ابوجعفر، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، انتشارات جهان، بی جا، بی نو، 1378 قمری.

15. کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق ابوجعفر، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، انتشارات دارالکتب الاسلامیة قم، دوم، 1395 قمری.

16. معانی الاخبار، شیخ صدوق ابوجعفر، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، مؤسسه انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه قم، 1361 قمری.

17. الفصول المختارة، الشیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، قم، دوم، 1413 ه -. ق.

18. الجعفریات (الاشعثیات)، محمد بن محمد بن اشعث، مکتبة النینوی الحدیثة، تهران، بی نو، بی تا.

19. الالفین فی امامة امیرالمؤمنین(علیه السلام) علامه حلی، حسن بن یوسف بن علی بن مطهر، انتشارات دارالوالهجرة، قم، دوم، 1409 قمری، چاپ، نسخه عکس از چاپ سال 1402 قمری بیروت است.

20. الانوار فی مولد النبی محمد(صلی الله علیه و آله)، بکری، احمد بن عبدالله، انتشارات شریف رضی، قم، اول، 1411 قمری (کتاب حاضر نسخه عکسی از انتشارات کتابخانه مهدیه نجف سال 1385 قمری است).

21. الاحتجاج، طبرسی، احمد بن علی، نشر مرتضی، مشهد، 1403 قمری (نسخه حاضر از چاپ 1401 قمری مؤسسه جواد بیروت عکس برداری شده است).

22. (الاستنفار والغارات) الغارات، ابواسحاق، ابراهیم بن هلال ثقفی، دارالکتاب، اول، 1410 قمری.

23. البلد الامین و الدرع الحصین، کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، (چاپ سنگی) راجع محل نشر، تاریخ و نوبت مطلبی و اطلاعاتی داده نشده است.

24. مصباح (جنه الامان الواقیة و جنة الایمان الباقیة) کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، انتشارات مرضی (زاهدی)، قم، دوم، 1405 قمری.

25. المقام الاسنی فی تفسیر الاسماء الحسنی، کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، مؤسسۀ قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله)، قم، اول، 1412 قمری.

26. تفسیر الامام العسکری(علیه السلام)، منسوب به امام عسکری(علیه السلام)، انتشارات مدرسه امام مهدی(علیه السلام)، قم، اول، 1409 قمری.

27. فقه القرآن، راوندی کاشانی، قطب الدین ابوالحسن (ابوالحسین) شعبد، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، دوم، 1405 قمری.

28. الخرائج و الجرائح، راوندی کاشانی، قطب الدین ابوالحسن (ابوالحسین) شعبد، مدرسه امام مهدی(علیه السلام)، قم، اول، 1409 قمری.

ص:27

29. الدعوات (سلوة الحزین) راوندی کاشانی، قطب الدین ابوالحسن (ابوالحسین) شعبد، مدرسه امام مهدی(علیه السلام)، قم، اول، 1407 قمری.

30. قصص الانبیاء(علیه السلام) راوندی کاشانی، قطب الدین ابوالحسن (ابوالحسین) شعبد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، اول، 1409 قمری.

31. قصص الانبیاء و المرسلنی(علیه السلام) جزائری، سید نعمت الله، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، بی نو، 1404 قمری.

32. الرسالة الذهبیة (طب الرضا(علیه السلام)، امام رضا(علیه السلام) انتشارات خیام، قم، اول، 1402 قمری.

33. المحاسن، برقی، احمد بن ابی عبدالله، دارلکتب الاسلامیة، دوم، 1330، هجری شمسی ( 1371 قمری).

34. الصحیفة السجادیه، امام زین العابدین (علیه السلام)، نشر الهادی، 1376 قمری.

35. الصراط المستقیم الی ستحقی التقدیم، نباطی، بیاضی، علی بن یونس، انتشارات کتابخانه حیدریه نجف اشرف، اول، 1384 قمری.

36. الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة، شوشتری، قاضی نور الله، انتشارت چاپخانه نهضت، تهران، بی نو، 1376 قمری.

37. العدد القویة لذفع المخادف الیومیة، علامه حلی، علی بن یوسف بن مطهر، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، اول 1408 قمری.

38. العمدة (عمدة عیون صحاح الاخبار فی مناقب امام الابرار)، ابن بطریق حلی، یحیی بن حسن اسدی حلی معروف به مؤسسه انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه قم، بی نو، 1407 قمری.

39. الفضائل، ابن شاذان قمی، ابوالفضل شاذان بن جبرئیل، انتشارات رضی، قم، دوم، 1363 شمسی.

40. الکافی، ثقة الاسلام کلینی، محمد بن یعقوب تحقیق و علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چهارم، 1365، شمسی.

41. الزهد، اهوازی، حسین بن سعید، چاپ سید ابوالفضل حسینیان، دوم، 1402 قمری.

42. المؤمن اهوازی، حسین بن سعید، انتشارات مدرسه امام مهدی(علیه السلام)، قم، اول، 1404 قمری.

43. التحصین فی صفات العارضین، ابن فهد حلی، جمال الدین ابوالعباس، احمد بن محمد بن فهد اسدی، انتشارات امام مهدی(علیه السلام)، قم، دوم، 1406 قمری.

44. المناقب آل ابی طالب(علیه السلام)، ابن شهرآشوب مازندرانی، رشید الدین محمد بن شهر، مؤسسه انتشارات علامه، قم، بی نو، 1379 قمری.

45. النوادر، اشعری، احمد بن محمد بن عیسی، انتشارات مدرسه امام مهدی(علیه السلام)، اول، 1408 قمری.

ص:28

46. النوادر، راوندی، سید فضل الله، مؤسسه دارالکتاب، قم، کتاب حاضر، نسخه عکسی از چاپ اول نشر حیدریه نجف سال 1370 قمری است.

47. ایمان ابی طالب، موسوی، سید فخار بن معد،

ص:29

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی جلد اول

میزگرد علمی همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی رحمة الله

این میزگرد با حضور آقای پویا، دکتر رضایی اصفهانی و دکتر مؤدب و دیاری برگزار شد.

دکتر رضایی اصفهانی در این میزگرد فرمودند:

راجع به شیوه های تفسیری حضرت امام رحمة الله، باید عرض شود که تاکنون مفسرین از پنج روش برای تفسیر قرآن استفاده کرده اند: 1. روش تفسیر قرآن به قرآن که از آن بیش از سایر روش ها استفاده کرده اند. 2. روش تفسیر روایی قرآن؛ یعنی تفسیر قرآن بر اساس روایات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام 3. روش تفسیر عقلی. 4. روش تفسیر علمی، نظیر تطبیق آیات کیهان شناسی قرآن با نظریه بطلمیوس و نظریات کیهان شناسی جدید. 5. روش تفسیر اشاری؛ یعنی عرفانی و بطنی که بر شهود و مکاشفه استوار است.

گسترده ترین روشی که حضرت امام در تفسیرشان، به ویژه تفسیر سورۀ حمد، از آن استفاده کرده اند، روش تفسیر اشاری یا بطنی و عرفانی است.

نکته ای که باید متذکر شد، این است که بین روش تفسیری و گرایش تفسیری، تفاوت وجود دارد. گرایش های تفسیری بر اساس ذوق و سلیقه مفسر شکل می گیرد. امام، از میان گرایش های تفسیری یا به عبارت دیگر مذاهب و مکاتب و سبک ها و جهت گیری ها، بر اساس گرایش های فلسفی و عرفانی شان، جهت گیری خاص عرفانی داشتند؛ زیرا ساختار وجودی و شالوده درونی ایشان، دارای کشش و ساختاری عرفانی و اخلاقی بود. لذا در تفاسیر خود، همواره به طرف مسائل عرفانی گرایش پیدا می کنند و حتی از اصطلاحات، به صورت گسترده استفاده می کنند و به مباحث اخلاقی و نیز مباحث فلسفی، در تفسیر، توجه وافری دارند. ناگفته معلوم است که هر مفسری نسبت به گرایش و تخصصی که دارد، به تفسیر نیز از همان زاویه نگاه می کند؛ مثلاً: گرایش زمخشری، در کشاف، ادبی است و کمتر به مباحث دیگر می پردازد. ولی از آن جا که امام انسان ذو ابعادی بوده است لذا با این که گرایش عرفانی و اخلاقی دارند، ولی در عین حال گرایش اجتماعی ایشان هم قوی است. لذا در فرمایشاتشان، در زمینه مسائل سیاسی و اجتماعی، در زمینه وحدت، در زمینه حکومت اسلامی و در زمینه های دیگر، مرتب به آیات قرآن استدلال می کنند. در واقع،

ص:30

جهت گیری ایشان، جهت گیری سیاسی و جهادی و تقریبی است؛ هم سیاسی است؛ زیرادر مسائل سیاسی، فراوان به آیات قرآن استناد می کردند. هم تقریبی است؛ یعنی در تفسیر به گونه ای وارد می شدند که لطمه یا احیاناً توهینی به مذاهب دیگر نباشد. با این حال، بر اساس آموزه های اهل بیت و مبانی تشیّع، حرکت می کردند. در آثار تفسیری حضرت امام رحمة الله، کوچک ترین توهینی نسبت به دیگران پیدا نمی شود؛ بلکه هر چه هست، دعوت به تقریب بین مذاهب و وحدت بین مسلمانان، بر اساس آیات قرآن است و هم جهادی است، به ویژه در دوران جنگ تحمیلی، ایشان خط مشی کشور را بر اساس آموزه های قرآن تعیین می کردند. در حقیقت تفسیر ایشان، کاربردی بود؛ یعنی آیات قرآن را بر اساس سه گرایش سیاسی، تقریبی و جهادی، در زندگی اجتماعی پیاده می کردند.

روش تفسیری حضرت امام رحمة الله چیست ؟

روش تفسیری به نقلی و اجتهادی تقسیم می شود. و تفسیر اجتهادی، خود به اجتهادی معتبر و تفسیر به رأی تقسیم می شود. گاهی مفسر، قرآن را بر اساس قرائن عقلی و نقلی، تفسیر می کند، چنین تفسیری را تفسیر اجتهادی معتبر می گویند؛ یعنی اگر، روش تفسیر اجتهادی، بعد از مراجعه به قرائن عقلی و نقلی باشد، تفسیر اجتهادی معتبر و استنباط معتبر است؛ اما اگر بدون مراجعه و بدون توجه به قرائن عقلی و نقلی باشد، این تفسیر اجتهادی، تفسیر به رأی می شود. بنابراین، مطلق تفسیر به رأی، در مقابل تفسیر نقلی قرار نمی گیرد. تفسیر اجتهادی هم اقسامی دارد؛ تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر عقلی و تفسیر علمی که جامع این ها، روش تفسیر اجتهادی جامع می شود.

امام رحمة الله، در تفاسیر خود، هم از تفسیر قرآن به قرآن، هم روایی، هم عقلی، هم اشاری؛ یعنی عرفانی و باطنی و گاهی هم از تفسیر علمی استفاده کردند. ایشان، چون به تفسیر اجتهادی کامل معتقد بودند، هر چند گرایش ایشان عرفانی بود، در بعضی از فرمایشات خود، صریحاً روش های دیگر را ناقص می دانستند؛ یعنی استفاده از یک روش تفسیری در کل قرآن را، ناقص می دانند، لذا در تفسیر سوره حمد می فرمایند: روش تفسیر عرفانی محیی الدین عربی و روش تفسیر علمی طنطاوی و تفسیر اجتماعی قطب، همه ناقصند.(1)

ایشان، از تفسیر مجمع البیان، به عنوان یک تفسیر خوب یاد می کنند و می فرمایند: مثل مجمع البیان ما، که تفسیر خوبی است و جامع بین اقوال عامه و خاصه است.(2)

ص:31


1- (1) . ر. ک: همان، ص 93-94.
2- (2) . همان، ص 95.

ایشان، علی رغم این که سعی کرده اند از تمام روش ها استفاده کنند، با این حال از تفسیر به رأی، به شدت پرهیز کرده و مکرراً یادآوری کرده اند که روش تفسیر به رأی، انحرافی است و نباید از آن استفاده کرد.

امام، بر این باور بود که نباید در تفسیر قرآن کریم، فقط به ظاهر آن اکتفا کنیم، بلکه باید به باطن قرآن هم توجه کنیم. ایشان، در تفسیر سوره حمد، برای اثبات این ادعا که همه حمدها مختص خدا است، به آیات متعددی استدلال می کنند؛

از جمله آیه اَللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ 1

زیرا همه کمالات از آن خدا است، پس همه حمدها و ستایش ها، مخصصو خدا است. و آیه وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ .(1)

امام، «بسم الله» هر سوره ای را مختص همان سوره می داند. ایشان در تفسیر روایی، مکرراً از روایات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام استفاده می کردند؛ مثلاً: در تفسیر آیه شریفه اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ ، (2) با اشاره به روایت امام باقر علیه السلام که فرمود: «ماییم امت وسط، و ماییم شهدای خدا بر خلق»،(3) نتیجه می گیرند که مصداق کامل صراط مستقیم، راه اهل بیت علیهم السلام است.

و نیز در تفسیر آیه وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ 5 امام، با اشاره به معجزه ای از پیامبر اکرم که سنگریزه ها در دست مبارک ایشان، تسبیح گفتند، این گونه استدلال می کنند که: تسبیح موجودات لفظی است اگرچه طبق تصریح آیه، ما آن سخن را متوجه نمی شویم.(4)

ص:32


1- (2) . انفال ( 8):17.
2- (3) . حمد ( 1):6.
3- (4) . تفسیر سوره حمد، ص 72.
4- (6) . ر. ک: تفسیر سوره حمد، ص 34.

نوآوری ها در علوم قرآن و تفسیر

(نشست علمی در جنبش نرم افزاری)

دکتر محمد علی رضایی اصفهانی

1388 ش

ص:33

محورهای نورآوری در علوم قرآنی

فهرست

مقدمه 3

محورهای نوآوری درعرصه پژوهش 3

1. نظریه پردازی در علوم قرآنی 3

1.1. نظریه «بطن» 4

1.2. نظریه «نسخ تمهیدی» 5

2. تحقیق در شیوه های نوین تفسیری 6

2.1. کاربست تکنیک های نوین فهم متن 6

2.2. توجه به مباحث میان رشته ای 7

3. توجه به نظریه پردازی های قرآن 7

4. نگارش تفسیرهای ترتیبی و موضوعی 8

5. شیوه های نوین مطالعات قرآنی 9

6. شبهات قرآنی 9

7. مطالعات قرآنی مستشرقین 9

8. نگارش دایرهالمعارف تخصصی قرآن 10

9. ترجمه های قرآن با رویکردهای جدید 10

محورهای نوآوری در عرصه آموزش 10

1. ایجاد حوزه های جدید مطالعاتی 11

2. ایجاد رشته هایی نو در زمینۀ مطالعات میان رشته ای 11

3. تاسیس مراکز و دانشگاه های بین المللی قرآنی 11

محورهای نوآوری در عرصه تبلیغ و ترویج 12

1. تدوین مجلات و برنامه های علمی و تخصصی در حوزۀ مطالعات قرآنی 12

ص:34

2. روش های نوین تبلیغ 12

3. نمایشگاه های تخصصی در حوزه ترویج 13

دوالزام در باب نوآوری 13

1. نگاه استراتژیک به مسائل (آینده نگری) 13

2. تولید علم در مباحث قرآنی 14

ص:35

محورهای نوآوری در علوم قرآنی

حجت الاسلام دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی(1)

مقدمه

«تحول» و «نوآوری» همواره به عنوان یکی از نیازها و ضرورت های اصیل جامعۀ بشری مطرح بوده و به صورت های مختلف نمود پیدا کرده است. جمیع اختراعات و ابداعات بشر در حوزه های مختلف «معرفتی»، «صنعتی» و... همه و همه مرهون همین امر یعنی«ضرورت نوآوری» است.

این مهم در رشتۀ علوم و معارف قرآنی نیز مخصوصاً در وضعیت کنونی کاملاً مشهود است. در حال حاضر رشتۀ علوم قرآنی به معنای عام که شامل تفسیر نیز می شود، در محیطهای علمی خصوصاً دانشگاهی دچار نوعی بن بست شده است. به جای آنکه تلاش ها در راستای طرح نظریه های جدید وابتکاری و همچنین ایجاد فضاهای جدید برای تحقیقات در رشته علوم قرآنی صورت گیرد، عموماً به تاریخ علوم قرآنی پرداخته می شود. عمده فعالیت های صورت گرفته در این رشته مصروف رصد کردن نظریه هایی است که در این عرصۀ مطالعاتی ارائه شده است و این به معنای دور ماندن از ابداع نظریه های جدید و نوآورانه در مباحث مربوط به علوم و معارف قرآنی است.

در این وضعیت ضروری است برای خروج از بن بست موجود و زنده ماندن در دنیای معاصر، به دنبال کشف، طراحی و ساخت نظریه هایی بود که زمینۀ فعال سازی علوم قرآنی را درعرصه های مختلف معرفتی فراهم می سازند.

مقال حاضر برآنست تا محورهایی از علوم قرآنی را که نیازمند به تحول و نوآوری هستند در سه حوزۀ «پژوهش»، «آموزش» و «ترویج» مورد اشاره قرار دهد.

محورهای نوآوری درعرصه پژوهش

1. نظریه پردازی در علوم قرآنی

اشاره

اولین محور پیشنهادی توجه کافی به نظریه پردازی های صورت گرفته در علوم قرآن است. از جمله پیشگامان این بحث، می توان از استاد معرفت یاد کرد. ایشان در حوزۀ علوم قرآن نظریه های مبتکرانه

ص:36


1- (1) . دارنده مدرک سطح 4 حوزه و دکترای علوم قرآن و حدیث، دانشیار جامعة المصطفی العالمیه.

و ارزشمندی دارند که توجه به آنها می تواند در بسط و غنای معارف قرآنی فواید فراوانی داشته باشد. ذیلا به دو مورد از آنها، به اختصار اشاره خواهد شد.

1.1 نظریه «بطن»

استاد معرفت در مقدمۀ کتاب «التفسیر الاثری الجامع» با استناد به حدیث شریف «

ما فِی القُرآنِ آیَةٌ الاّ وَ لَها ظَهرٌ وَ بَطنٌ» (1) نظریه ای تحت عنوان «نظریۀ بطن» ارائه می دهند که حاصل آن عبارت است از اینکه آیات قرآن، ظاهر و باطنی دارند که معنای کلی و مراد واقعی آیه را باید از باطن قرآن بدست آورد. بدین معنا که بطن قرآن، مراد واقعی آیات قرآن است. مفسر می تواند بطن قرآن و مراد واقعی از آیات را از طریق قانون چهار مرحله ای ذیل، به دست آورد.

اولین مرحله آنست که «هدف اصلی» آیه را بدست آورد. در مرحلۀ بعد، از خصوصیات غیر موثر در هدف اصلی آیه «الغاء خصوصیت» بکند. سومین مرحله آنکه «قاعده ای کلی» از آیه استنتاج کند. در نهایت و به عنوان چهارمین مرحله، به «تطبیق» قاعدۀ کلی بر مصادیق جدید بپردازد.

در راستای مصداقی نمودن بحث می توان به آیۀ شریفه (أَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً یَرْتَعْ وَ یَلْعَبْ ) (2) اشاره کرد. تطبیق چهار مرحلۀ فوق بر آیه شریفه بدین صورت است که:

الف. هدف آیه هشدار دادن به پدران در مورد فرزندان است.

ب. الغاء خصوصیت نیز این گونه است که از خصوصیات فرعی آیه دست برداشته شود. مانند سرزمین فلسطین (کنعان)، خانواده یعقوب(علیه السلام) و زمان قصه.

ج. قاعده کلی بدست آمده از آیه آنست که هر پدری مراقب فرزند خود باشد که توطئه گران او را به بهانه هایی نظیر غذا و بازی و... از او جدا نسازند.

د. تطبیق آیه بر مصادیق جدید نیز بدین صورت است که هر پدری در هر عصری و مکانی باید مراقب فرزندان خود باشد. بلکه می توان خصوصیت پدر بودن را نیز از آیه الغاء کرده و قائل شد که ملت ها مواظب استعدادهای درخشان خود باشند.

با توجه به این نظریۀ تفسیری مفسر می تواند مطمئن شود که از مصداق آیه خارج نشده و در دام تفسیر به رأی گرفتار نشده است.

ص:37


1- (1) . بحارالانوار، ج 47 ص 94، چاپ آخوندی و همچنین ر. ک: سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیرالقرآن، ج 1، ص 270، ح 6.
2- (2) . یوسف ( 12)، آیۀ 12.

2.1 نظریه «نسخ تمهیدی»

دومین نظریۀ استاد معرفت «نسخ تمهیدی» است. از این عنوان با عباراتی دیگر نظیر «نسخ مشروط» و یا «نسخ تدریجی» نیز یاد می شود و لازم به ذکر است که معنای آن متفاوت از نسخ مصطلح کتاب های علوم قرآنی است. او این نظریه را در کتاب «شبهات و ردود حول القرآن الکریم» مطرح کرده است.

مقصود وی از نسخ تمهیدی را می توان به این صورت توضیح داد که گاهی اوقات در جامعه سنت های غلطی وجود دارد که امکان ازاله و نسخ آنها به صورت دفعی وجود ندارد، به همین جهت باید به تدریج و مرحله به مرحله آنها را نسخ کرد.(1) به عنوان نمونه قرآن دربارۀ «شراب» در مرحلۀ اول می فرماید:

(یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما )(2)

«درباره شراب و قمار از تو می پرسند، بگو: در آن دو مطلب هم، گناهی بزرگ و هم سودهایی برای مردم است، و گناه هر دو از سودشان بیشتر است.»

در مرحله دوم از تقارن شراب با نماز نهی می کند و می فرماید:

(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاری حَتّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ )(3)

«ای کسانی که ایمان آورده اید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که بدانید چه می گویید»

در مرحله سوم می فرماید:

(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ )(4)

ص:38


1- (1) . کذلک کان تغییرُ هذا النظام او محوُه امراً یحتاجُ الی تدرج شدید و زمن طویل و.. وقد احتاج ابطال خمر الی بضع سنوات.. «همو، شبهاتٌ و ردودٌ حول القرآنِ الکریم، قم، موسسه التمهید، 1423 ق، صص 174-175.
2- (2) . بقره ( 2) آیۀ 219
3- (3) . نساء ( 4) آیۀ 43.
4- (4) . مائده ( 5) آیۀ 90.

«ای اهل ایمان! جز این نیست که همه مایعات مست کننده و قمار و بت هایی که(برای پرستش) نصب شده وپاره چوب هایی که به آن تفأل زده می شود، پلید و از کارهای شیطان است؛ بنابراین از آنها دوری کنید تا (بر موانع راه سعادت) پیروز شوید.»

در مرحلۀ نهایی شرع مقدس برخورد قاطع خود را در ارتباط با شراب جاری می کند و شراب خوار را محکوم و برای او حد مقرر می کند. استاد معرفت اشاره دارد که این یک نسخ است و چون در جامعه اسلامی آن روز بیان دفعی آن ممکن نبود، شارع مقدس به تدریج آن را بیان فرموده است.

ایشان در مورد برده داری و ضرب زنان و آیات صفح و قتال نیز قائل به نسخ مشروط بوده اند؛ یعنی در شرایطی این احکام جاری است و در شرایط دیگری جاری نیست.

فقدان این گونه نظریه پردازی ها در حوزۀ علوم قرآن باعث رکود در مباحث مربوط به آن شده است. اگر به عنوان نمونه دو نظریۀ مذکور در مباحث تفسیر و علوم قرآن بخوبی تنقیح و به کار گرفته شوند، منشأ تحول عظیمی خواهند بود که البته نشانه هایی از آغاز این تحول ظاهر شده است.

2. تحقیق در شیوه های نوین تفسیری

اشاره

دومین محور پیشنهادی برای نوآوری در علوم قرآنی، تحقیق در شیوه های نوین تفسیری است. در این زمینه به دو مورد به صورت خلاصه اشاره خواهد شد.

2.1 کاربست تکنیک های نوین فهم متن

روش مطالعاتی موجود در مباحث علوم قرآن و تفسیر، در زمرۀ روش های سنتی قرار دارد. این درحالی است که مستشرقین و خاورشناسان از شیوه های جدیدی در این زمینه استفاده می کنند که می توان از آنها در علوم تفسیری و فهم متن نیز استفاده کرد.

به عنوان نمونه «محمد ارکون»(1) درمقاله ای تحت عنوان «نگرش های انتقادی معاصر و قرآن»(2) با استفاده از شیوه های نوینی هم چون «زبان شناسی»(3) و «نشانه شناسی»(4) سه شیوۀ «تحلیل تاریخی»، «روانشناختی»

ص:39


1- (1) . متفکر و اسلام شناس برجسته الجزائری الأصل که مقیم فرانسه بود. ( 2010 _ 1928 م)
2- (2) . Contemporary Critical Practices and Quran
3- (3) . linguistics
4- (4) . typology

و «جامعه شناختی» را برای پژوهش های قرآنی پیشنهاد می دهد.(1) هر چند نقدهای بسیاری به این قبیل روش های نو و جدید وجود دارد اما این به معنی نادیده گرفتن تلاش هایی نیست که در به دست آوردن آنها صورت گرفته است. توجه به این تکنیک ها زمینه های مناسبی را در تفسیر و تحقیق برای مفسرین فراهم می آورد و این امکان را فراهم می سازد که ضمن کشف نقاط ضعف آن شیوه ها از آنها به عنوان روش های جدیدی در تفسیر آیات قرآنی بهره جویند.

2.2 توجه به مباحث میان رشته ای

مباحث میان رشته ای زمینه مناسبی را برای تحقیق مفسر در شیوه های نوین تفسیری فراهم می کند. در این زمینه نیز فعالیت هایی صورت گرفته که در قسمت «نوآوری در عرصه آموزش»، ذیل عنوان «ایجاد رشته های جدید در مباحث میان رشته ای» به آنها پرداخته خواهد شد.

3. توجه به نظریه پردازی های قرآن

سومین محور پیشنهادی در راستای نوآوری، ژرف اندیشی در معارف و نظریه پردازی های قرآن است. مسلم است که قرآن در زمینه های مختلف علوم بویژه «علوم انسانی»، صاحب رای و نظر است. نظریه هایی که به علوم سمت و جهت خاصی می دهند. بدین جهت توجه و ژرف اندیشی درباره معارف قرآنی در زمینه های علوم مختلف، می تواند نوآوری هایی را در زمینۀ تفسیر به همراه داشته باشد. به عنوان نمونه هنگامی که قرآن در زمینۀ اقتصاد، از اقتصاد همراه با «عدالت» و «اقتصاد بدون ربا» سخن می راند، در واقع مسیر و اهداف خاصی را برای علم اقتصاد ترسیم می کند که لازم است برای توسعه و تعمیق علوم و معارف قرآنی به آنها توجه کافی شود.

از آنجا که در این زمینه ها کار جدی صورت نگرفته است، لازم است مفسرین و دانشمندان علوم قرآنی در سه حوزۀ «آسیب شناسی نظریه پردازی»، «روش شناسی نظریه پردازی» و «ارائۀ نظریات برآمده از قرآن در زمینۀ علوم مختلف» وارد شوند و با برطرف کردن آسیب های موجود در مسیر نظریه پردازی های قرآنی و بحث بر روش شناسی دست یابی به نظریات قرآنی در نهایت به نظریه های نوینی دست یابند که در مسیر علم و با استفاده از قرآن حاصل شده باشد. لازمۀ طی این مراحل نیز بازبینی فعالیت های انجام گرفته و برطرف کردن اشکالات آنها با رویکردهای صحیح و نوین است.

ص:40


1- (1) . آرکون، محمد، نگرش های انتقادی معاصر و قرآن، مجله تخصصی قرآن پژوهی خاورشناسان، مترجم محمدجواد اسکندرلو، ش 3، صص 5-9.

4. نگارش تفسیرهای ترتیبی و موضوعی

نگارش تفسیرهای «ترتیبی» و «موضوعی» در مباحث میان رشته ای، محور دیگری است که در عرصۀ پژوهش می تواند نوآوری هایی را به همراه داشته باشد. تفسیر ترتیبی آن است که مفسّر، آیات هر سوره را به ترتیب چینش (مصحف یا به ترتیب نزول) تفسیر کند،(1)

در تفسیر موضوعی، مفسر آیات مربوط به یک موضوع را گردآوری کرده و با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن، آنها را قرینۀ تفسیر هم قرار می دهد و نظر نهایی قرآن را در آن موضوع روشن می سازد.(2)

«بدست آوردن نظر نهایی قرآن در یک موضوع»، «پاسخگویی به نیازها و پرسش های جدید با استفاده از آیات قرآن»، «روشن شدن آیات متشابه»، «آگاهی از شرایط، علل و نتایج موضوع های مختلفی که در قرآن مطرح شده است»، «بدست آوردن اسرار و پیام های تازۀ قرآن از طریق انضمام آیات به یکدیگر»، «بدست آوردن تفسیری جامع در بارۀ موضوعاتی همچون توحید، خداشناسی و...» همه از فوایدی هستند که می توان برای تفسیر موضوعی قرآن برشمرد.(3)

از این نوع تفسیر می توان به برخی از تفاسیر مشهور اشاره کرد که عبارتند از: «منشور جاوید»(4) ، «پیام قرآن»(5) ، «معارف قرآن»(6) ، «تفسیر موضوعی قرآن مجید»(7) ، «گامی به سوی تفسیر موضوعی سوره های قرآن کریم»(8) ، «فرهنگ قرآنی»(9) ، «تفسیر الموضوعی للقرآن الکریم»(10). بدیهی است که پی گیری این

ص:41


1- (1) . محمدعلی رضایی، درسنامۀ روشها و گرایشهای تفسیری قرآن(منطق تفسیر قرآن)، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چ اول، 1382، ص 483.
2- (2) . همان، صص 484 483.
3- (3) . همان، ص 486.
4- (4) سبحانی تبریزی، جعفر، «منشور جاوید»، قم، انتشارات امام صادق(علیه السلام).
5- (5) . مکارم شیرازی، ناصر؛ پیام قرآن، قم، دارالکتب الاسلامیه(تا کنون بیش از از ده جلد آن چاپ شده است.)
6- (6) . مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن (خداشناسی، انسان شناسی، کیهان شناسی)، قم، انتشارات موسسه امام خمینی، 1385. (سه جلد)
7- (7) . جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، انتشارات اسراء، 1387.
8- (8) . غزالی، محمد، گامی به سوی تفسیر موضوعی سوره های قرآن کریم، مترجم علی اصغر محمدی، تهران، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377.
9- (9) . هاشمی رفسنجانی، علی اکبر؛ فرهنگ قرآن، قم، انتشارات بوستان کتاب، 1388.
10- (10) . اثر مربوط به سمیح عاطف الزین است که در دوازده جلد منتشر شده است.

فعالیت ها توسط قرآن پژوهان و محققین در عرصه علوم قرآنی می تواند منجر به نوآوری هایی در مطالعات قرآنی شود.

5. شیوه های نوین مطالعات قرآنی

از دیگر محورهای پیشنهادی، تلاش در راستای ابداع، راه اندازی و ترویج شیوه های نوین مطالعات قرآنی است. در این راستا تلاش هایی در قالب «تفسیر مقارن بین شیعه و سنی»، «تفسیر تطبیقی» و «تفسیر تطبیقی بین قرآن و عهدین(عهد جدید و عهد قدیم)» و «تفسیر تطبیقی قرآن و اوستا» صورت گرفته است که با توجه به فوایدی که می تواند بر این گونه تحقیقات مترتب باشد، گسترش آنها ضروری است.

6. شبهات قرآنی

شبهات و چالش های جدید فراروی علوم و معارف قرآنی که از طریق کتب، مقالات، سخنرانی ها، سایت های اینترنتی و... در حوزه های مختلف اجتماع پراکنده می شوند، محور و زمینه دیگری است که می طلبد مفسرین و محققین علوم قرآنی فعالیت های علمی خود را به آن سو متمایل کرده و با پرداختن به آنها، نوآوری هایی را در علوم قرآنی داشته باشند.

7. مطالعات قرآنی مستشرقین

برای تحقق نوآوری در عرصۀ پژوهش ضروری است که «توجه به مطالعات قرآنی مستشرقین»، بخشی از فعالیت های محققین و قرآن پژوهان را به خود اختصاص دهد. مطالعات قرآنی مستشرقین در کنار انحرافات، کاستی ها و تحریفاتی که به همراه دارند، خواه از سر ستیز و کینه توزی با اسلام یا به جهت بی اطلاعی از معارف قرآن باشند، در بردارندۀ ایده ها و تحقیقات قابل توجهی در مسائل قرآنی است.

متاسفانه دراین زمینه هم «حوزه» و هم «دانشگاه» دچار خلاءهای جدی ای است که می توان در این رابطه به فقدان رشتۀ «قرآن و مستشرقین» در حوزه و دانشگاه اشاره کرد. این درحالی است که مهم ترین دائره المعارف قرآنی توسط مستشرقان نگارش شده است. این دایره المعارف در سالهای اخیر تحت عنوان «دائره المعارف قرآن»(1) متشکل از حدود 750 مدخل در 5 جلد، تدوین شده است که علاوه بر نکات علمی، حاوی شبهات فراوانی است.(2) بدین جهت ضروریست که محققین علوم قرآنی

ص:42


1- (1) . Encyclopedia of Quran.
2- (2) . برای آگاهی؛ ر. ک: محمدعلی رضایی اصفهانی، «بررسی دائره المعارف قرآن لایدن» مجله قرآن و مستشرقان، قم، مرکز تحقیقات قرآن کریم المهدی، شماره اول، زمستان 1385، صص 43-72.

در این زمینه ورود پیدا کنند و ضمن پاسخ به شبهات و ایرادات وارده، از نظریات موجود در آن بهره مند شوند.

8. نگارش دایره المعارف تخصصی قرآن

از دیگر بایدهای تحقق نوآوری در عرصه پژوهش، تدوین و نگارش دائره المعارف های تخصصی قرآن کریم است. هر چند کارهایی توسط برخی نهادها، مانند دفترتبلیغات انجام شده است، اما درعین حال لازم است ضمن برطرف کردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت چنین دایره المعارف هایی، با تخصصی کردن موضوعات برای سطوح سنی مختلف، اقشار گوناگون جامعه و همچنین موضوعات متنوع، این تلاش ها گسترش یابد.

9. ترجمه های قرآن با رویکردهای جدید

ترجمۀ قرآن یکی دیگر از زمینه هایی است که شدیدا به نوآوری نیاز دارد. در این زمینه باید با روش ها و رویکردهای جدید به ترجمۀ قرآن پرداخت؛ چرا که سطوح مختلف و حتی تخصص های گوناگون نیاز به ترجمه های متناسب با سطح و تخصص خود دارند. به عنوان نمونه نمی توان آیات مربوط به «کیهان شناسی» را برای یک «کیهان شناس» مانند یک فرد عادی ترجمه کرد. این درحالی است که عموم ترجمه هایی که در حال حاضر برای قرآن نوشته می شود، ترجمه هایی هستند که برای تمامی اقشار مختلف و بدون درنظر گرفتن تفاوت های آنان نوشته می شود.

ممکن است ترجمۀ آیات قرآن به صورت جمله به جمله یکسان باشد اما چنین شیوه ای از ترجمه چندان مورد استفاده قرار نخواهد گرفت. به همین جهت رویکردها و روش های مختلف در صنعت ترجمه برای دستیابی آسان تر به معارف قرآن لازم است.

محورهای نوآوری در عرصه آموزش

اشاره

«آموزش» دومین عرصه ای است که لازم است در راستای ایجاد نوآوری در علوم و معارف قرآنی، بر آن متمرکز شد. به طور کلی نظام آموزش قرآنی کشور چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ محتوایی ضعف ها و خلاءهایی دارد و لازم است با نگاهی علمی و فنی به آن رسیدگی و در مسیر پیشرفت و تکامل آن قدم برداشته شود.

در این قسمت از نوشتار همچون عرصۀ پژوهش به محورهایی اشاره خواهد شد که می توانند سر فصلی باشد برای تحول در عرصۀ آموزش.

ص:43

1. ایجاد حوزه های جدید مطالعاتی

اولین محور پیشنهادی در عرصۀ آموزش، ایجاد حوزه های مطالعاتی جدید و متناسب با پژوهش های انجام شده است. در این زمینه می توان به ایجاد رشته هایی در زمینۀ مطالعات تطبیقی قرآن و کتب مقدس و همچنین تفاسیر شیعه و سنی اشاره کرد. ایجاد چنین رشته هایی علاوه بر دارا بودن فواید علمی، زمینۀ کاهش و از بین بردن بسیاری از تعصبات، تهمت ها و توهماتی را که مذاهب نسبت به یکدیگر دارند، فراهم می کند.

2. ایجاد رشته هایی نو در زمینۀ مطالعات میان رشته ای

دومین محور پیشنهادی برای ایجاد نوآوری در عرصۀ آموزش ایجاد رشته های جدید در زمینۀ مطالعات میان رشته ای است. در حال حاضر حدود ده رشتۀ میان رشته ای در مباحث علوم قرآن تعریف شده است که پنج مورد آن در حال اجرا است. این ده رشته عبارتند از: «قرآن و علوم تربیتی»، «قرآن و مدیریت»، «قرآن و اقتصاد»، «قرآن و سیاست»، «قرآن و روان شناسی»، «قرآن و علوم اجتماعی»، «قرآن و حقوق»، «قرآن و تاریخ»، «قرآن و بهداشت و سلامت»، «قرآن و نجوم».

از آن جهت که مباحث میان رشته ای دارای قابلیت فراوان در زمینۀ تولید علم و جهت دهی به علوم انسانی و نظریه پردازی هستند، لازم است که توجه ویژه ای به آنها صورت گیرد. متاسفانه این قبیل مباحث نتوانسته اند جایگاهی درست در علوم و معارف قرآنی پیدا کنند و کمترین کار در این حوزه صورت گرفته شده است.

البته در این راستا فعالیت هایی به صورت اعم، در مراکزی همچون «موسسه امام خمینی(ره)»، «پژوهشگاه حوزه و دانشگاه»، «جامعه المصطفی العالمیه» صورت گرفته است که در جای خود ارزشمند و قابل تقدیر است، ولی نکته مهم این است که در بطن حوزه چنین کاری صورت نگرفته است. البته آنهایی که در این مراکز دست به چنین کارهایی زده اند، نیروهای حوزوی بوده اند ولی در نهاد و سازمان حوزه به این مسائل پرداخته نشده است.

3. تاسیس مراکز و دانشگاه های بین المللی قرآنی

ایجاد «دانشگاه های بین المللی جامعۀ قرآنی» پیشنهاد دیگری است که می توان در این زمینه مطرح کرد. از آن جا که در زمینۀ تولید فراورده های علمی همواره باید محیط بین الملل به همراه شرایط و نیازهای آن در نظر گرفته شود، تاسیس مراکزی با این هویت که نیازها و درخواست های بین المللی را پوشش دهد، ضروری به نظر می رسد. در حال حاضر دیگر کشورها چنین معارفی را به صورت نظام مند از

ص:44

حوزه های علمیه مطالبه می کنند و حوزه هم ناچار است که این قبیل مباحث را به صورت جدی، سامان مند و زیربنایی پیگیری کند.

این در حالی است که طبق بررسی های به عمل آمده، دانشگاه ها و مراکز علمی موجود نه از جهت کمّیت، و نه از جهت کیفیت و تنوع رشته توان پاسخگویی به نیازهای موجود در زمینه مطالعات قرآنی را ندارند. به همین جهت لازم است که در این جهات مذکور (کمیت، کیفیت، تنوع رشته) تلاش مضاعف و سامان مندی در قالب تاسیس دانشگاه یا مرکز علمی بین المللی قرآنی در ایران بویژه در شهر قم صورت گیرد.

محورهای نوآوری در عرصه تبلیغ و ترویج

اشاره

«ترویج» و «تبلیغ» سومین عرصه ای است که می طلبد تلاش های نوآورانۀ محققین به آن سو جهت پیدا کنند. در این بخش از مقال به محورهایی که می توانند در عرصۀ تبلیغ، کانون تحول، نوآوری و ابتکار باشند، اشاره خواهد شد.

1. تدوین مجلات و برنامه های علمی و تخصصی در حوزۀ مطالعات قرآنی

از جمله خلاءهایی که امروزه در عرصۀ مطالعات قرآنی و قرآن پژوهی احساس می شود، فقدان مجلات علمی _ تخصصی و علمی _ پژوهشی در صحنۀ مطبوعات و همچنین برنامه های تخصصی در صدا و سیما است. معمولاً برنامه های قرآنی تولید شده در صدا و سیما و همچنین مجلاتی که مربوط به علوم و معارف قرآنی هستند، مخاطب خود را عموم مردم قرار داده اند و از ورود به حوزه های تخصصی و علمی کناره گیری می کنند.

هر چند در این رابطه مراکزی همچون «مرکز ترجمۀ قرآن» و «مرکز تحقیقات قرآن کریم المهدی»(1) مجلاتی را به صورت تخصصی راه اندازی کرده اند، اما در عین حال عموم مجلات و برنامه های منتشر شده در صحنه اجتماع به مباحث عمومی اکتفا می کنند و مباحثی مانند «زبان قرآن»، «مباحث هرمنوتیک و قرآن»، «نشانه شناسی و قرآن» و... مورد بی توجهی قرار گرفته است.

2. روش های نوین تبلیغ

بکارگیری ابزارها و روش های نوین در امر ترویج و تبلیغ معارف قرآنی محور دیگری است که می تواند آثار فراوانی به همراه داشته باشد. استفاده از روش ها و ابزارهای نوینی نظیر استفاده از «تلفن

ص:45


1- (1) . این مرکز دو مجلۀ دو فصلنامه ای تحت عنوان « قرآن و مستشرقان» و «قرآن و علم» راه اندازی کرده است.

همراه»، «اینترنت و فضای مجازی» و «ماهواره» و... در خیلی موارد راه رسیدن به اهداف را هموارتر و اجرایی تر می کنند.

به نظر می رسد جای استفاده از این قبیل شیوه ها در امر تبلیغ خالی است. هر چند در این زمینه نیز گام هایی برداشته شده است، ولی تا رسیدن به حالت مطلوب، فاصلۀ زیادی را باید پیمود.

3. نمایشگاه های تخصصی در حوزه ترویج

راه اندازی نمایشگاه های تخصصی، محور دیگری است که به نشر معارف و آموزه های قرآنی در سطوح تخصصی کمک می کند. درحال حاضر نمایشگاه هایی که برای قرآن برگزار می شود، جنبۀ عمومی دارند. این در حالی است که می توان در قالب فعالیت هایی نظیر «تولید انبوه فیلم و بازی های قرآنی»، «نشر کتاب های قرآنی با شیوه های جدید و متنوع»، «نگارش تفسیرهای موضوعی»، و همچنین «توجه به شیوه های کارآمد و نوآمد حفظ و قرائت قرآن با توجه به محتوا»، و... نمایشگاه هایی را به صورت تخصصی ایجاد کرد که برای متخصصین امر فایده بیشتری داشته باشد.

دوالزام در باب نوآوری

1. نگاه استراتژیک به مسائل (آینده نگری)

به طور قطع نگاه به گذشته و بررسی آسیب شناسانۀ آن می تواند فوایدی برای مطالعات قرآنی به همراه داشته باشد. بر این اساس لازم است قرآن پژوهان چنین نگاهی را در مطالعات قرآنی خود داشته باشند، اما آنچه باید در باب نوآوری مورد توجه محققین علوم قرآنی قرار گیرد این است که علاوه بر نگاه به گذشته، نگاه خود را معطوف به آینده سازند. نگاه به آینده در آموزش و پژوهش برای ایجاد تحول و نوآوری لازم و ضروری است و فقدان آن باعث ابهام در اهداف و در نتیجه، اولویت های موجود در مسیر دست یابی به آن اهداف است. عدم آینده نگری باعث می شود خلاءها و حلقه های مفقود در نظام معرفتی کشف نشوند و استعداد های علمی هدر روند.

در سایۀ نگاه به آینده می توان مقتضیات و شرایط آینده را رصد کرد و برنامه های بلند مدتی برای دست یابی به اهداف، طراحی و تدوین کرد. در این صورت است که می توان خلاءهای معرفتی را کشف کرد و کاستی های هر حوزه را مورد تامل و تعمق و سپس بازسازی قرار داد.

بر این اساس پیشنهاد می شود با نگاهی استراتژیک به مسائل، برنامه ای بلند مدت، معقول و منسجم طراحی شود که در تدوین آن از مشارکت و همکاری صاحب نظران قرآنی و علمای حوزۀ علمیه استفاده گردد.

ص:46

2. تولید علم در مباحث قرآنی

الزام دومی که در باب نوآوری در علوم قرآنی باید به آن اشاره کرد، مقولۀ «تولید علم» است. تولید علم را می توان در دو عرصه دنبال کرد. یکی نسبت به «تراث تفسیری» و دیگر نسبت به «نیازهای امروزی». توجه به تراث تفسیری در جای خود لازم و ضروری است. اما اگر بنا باشد که قرآن جایگاهی مطابق فرموده این روایت داشته باشد که «

یَجْرِی کَمَا تَجْرِی الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ»(1) ، یعنی «قرآن به موازات حرکت خورشید و ماه؛ ساری و جاری است و زندگی انسانها را تا پایان دنیا روشن می سازد»، مسلم باید تحقیقات و فراورده های علمی نیز تغییرات اساسی پیدا کنند. در این صورت است که باید در مباحث مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی و... مبنای قرآنی خود را مشخص کرد و محصولاتی براساس منطق قرآنی تولید کرد. این درحالی است که در این زمینه خلاء جدی احساس می شود.

به عنوان نمونه در مباحث تربیتی عنوان صد روش تربیتی از قرآن استخراج شده که می توانند بسیاری از مشکلات و مسائل تربیتی را پاسخگو باشند، ولی درعین حال هیچ کتابی را نمی توان یافت که در مورد این روش ها بحث کرده باشد. این خود معضلی است که باید آن را از میان برداشت. مناسب ترین راه برای مدیریت این معضل و پرکردن خلاءهای موجود، تولید و راه اندازی مباحث میان رشته ای است.

به زعم نگارنده لازم است در راستای اقدامات نوآورانه در نظام آموزشی و پژوهشی حوزه، دو کار اساسی انجام پذیرد. اول آنکه از سوی معاونت پژوهش حمایت های جدی از این قبیل آثار و نهادهایی که متولی چنین آثاری هستند صورت گیرد و دیگر آنکه هویت حوزوی در این آثار برجسته و نمایان باشد. در این صورت حوزه می تواند با با تولید فراورده های قرآنی در عرصه های مختلف علمی (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و...) در سطح بین الملل حضوری جدی داشته باشد.

این در حالی است که هم اکنون خیلی از مباحث به صورتی شخص محور پیش می رود. اشخاص و بزرگان حوزه امور را رصد می کنند و در مواقع حساس جهت دهی می کنند و بدینوسیله خیلی از مشکلات را حل می کنند. علی رغم اهمیت و ارزشمند بودن چنین اقداماتی، باید متذکر شد که چنین حرکت هایی، نیاز امروزی حوزه را برآورده نمی سازند و حوزه در این جا نیاز به کارهای اساسی و زیربنایی دارد. و این امکان پذیر نیست مگر با تولید علمی که از گذرگاه مباحث میان رشته ای بدست می آید. از این معبر است که فارغ التحصیلان رشتۀ تفسیر و معارف قرآنی می توانند در دپارتمانهای

ص:47


1- (1) . بحارالانوار، ج 89، ص 94.

علوم مختلفی نظیر اقتصاد، علوم تربیتی و.... حضور پیدا کنند و با ادبیات همان علوم حرف هایی را بر اساس قرآن بزنند که هم مخاطب بفهمد و هم بتواند عمل کند.

ص:48

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109