بزرگداشت یکهزار و چهارصدمین سال شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

مشخصات کتاب

نام کتاب: بزرگداشت یکهزار و چهارصدمین سال شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

پدید آورندگان: جمعی از نویسندگان و محققین و جمعی از شعراء مکتب اهل البیت علیهم السلام

تاریخ انتشار: شعبان المعظم 1440 قمری – اردیبهشت ماه 1398 شمسی در آستانۀ ایام شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

بهاء: صلوات و سلام بر همۀ مدافعان از حریم ولایت علوی ، بالاخص صدیقۀ شهیده ، حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها

ناشر: دلباختۀ مولای مظلوم و شهید ، امام علی علیه السلام

ص: 1

اشاره

بزرگداشت یکهزار و چهارصدمین سال شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

به قلم : جمعی از محققین و نویسندگان

به انضمام سروده های شعراء

ص: 2

« بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم »

ألحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین

وَ صَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنا وَ حَبیبِنا وَ طَبیبِنا اَلَّذی بُعِثَ رَحمَةً لِلعالَمین ، وَ بَشیراً لِلمُذنِبین مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّین وَ عَلی آلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الأنجَبین ، لا سِیّما ألإمامِ المُنَتَظَر ، وَ الوَلِیِّ المُنتَقِم ألحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ المَهدِیِّ (عج) وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی أعدائِهِم أجمَعین مِنَ الآنَ إلی یَومِ الدّین

آمین آمین آمین

ص: 3

اهداء

این اثر ناقابل به محضر مبارک :

* خاتم الانبیاء ، حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم که با اشک جاری ، از شهادت مظلومانۀ امیرالمؤمنین علیه السلام خبر دادند و آن را بزرگ شمردند .

* حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها که با فداکاری های بزرگ و شهادت جانسوزشان ، پیشگام شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام گشتند .

* همۀ امامان معصوم علیهم السلام و امامزادگان بزرگواری که به خاطر ادامۀ راه امیرالمؤمنین علیه السلام و بزرگداشت راه آن حضرت ، به شهادت رسیده و یا گرفتار زندان ها و شکنجه ها ، آوارگی ها و مصیبت ها گردیده اند .

* همۀ بزرگان و فرهیختگان ، دلدادگان و دلسوختگانی که با علم و دانش ، قلم و بیان ، ذوق و ابتکار ، هنر و همّت ، سوز و گدازشان ، در طول تاریخ در دفاع از امیرالمؤمنین علی علیه السلام و بزرگداشت شخصیت و شهادت آن حضرت کوشیده اند .

* وارث خون مقدس و جوشان مظلومِ بزرگ ، امیرالمؤمنین علی علیه السلام یعنی مصلح کل ، موعود امم ، منتقم حقیقی حضرت بقیۀالله الاعظم عج الله تعالی فرجه الشریف اهداء می گردد .

ص: 4

فهرست مطالب

پیشگفتار 9

بخش اول : مقالات نویسندگان

چهاردهمین قرن چرا ؟ 13

شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ....... 24

احیای حقیقت اسلام در چهاردهمین قرن شهادت 29

چهاردهمین قرن شهادت امام علی علیه السلام ....... 39

چهارده قرن بی تفاوتی.. 55

وظیفه ای سنگین وتاریخساز 64

شیطان و سقیفه چیان زمینه سازان شهادت امام علی علیه السلام 74

به بهانۀ ذکر دوست... 78

اهمیت ایام در قرآن.. 87

مظلومیت و مهجوریت امیرالمؤمنین علی علیه السلام 94

چهاردهمین قرن شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام 102

نهضت علوی در امتداد نهضت فاطمیّه. 107

بخش دوم : سروده های شعرا درباره چهاردهمین قرن شهادت

پیشگفتار 114

اولین مظلوم/ حاج محمد آتشی ( آتشی ) 116

سردار عشق/ مهرناز آزاد. 118

چهاردهمین قرن .../ هفت بند/نوحۀ .../جعفر رسول زاده (آشفته کاشانی) 119

به استقبال زخم فرق/ سید علی احمدی.. 127

ص: 5

افتاد سرو قامت با اعتدال تو/ رها احمدی.. 128

گر هزار و چهارصد سال از شهادت رفته است/ اکبر افشار زاده 129

جانشین خاتم / سهیلا سادات اولیائی.. 131

چهارده قرن محور حقی / امیر ایزدی همدانی ( ایزدی ) 132

سبز پوش / دکتر حسین محمدی مبارز ( ایلیا ) 134

علی اسوۀ صبر و عدالت / سیّد علی اصغر هاشمی ( بقاء ) 136

چهارده قرن غمین / رضا رضایی (بی ریا ) 138

چهارده قرن مظلومیت علی / پرویز بیابانی (بی قرار ) 140

گزیده ای از یک مثنوی بلند/ محسن اسلامی ( پویا ) 142

سحرگاه خونین / سید ابو تراب هاشمی ( تراب ) 146

آسمان رنگ و بوی فاطمه داشت / علیرضا ترابی 148

امام اولیاء و یار مظلومان / شیخ رمضانعلی جان نثاری 149

ماتمکده عالم، از غربت این غم / سید محمد مهدی جزائری ( خادم ) 151

به جز در غربت مولا نسوزیم / عاطفه خرمی.. 153

چهارده قرن شهادت / عباس شاهزیدی ( خروش اصفهانی ) 154

رباعی / مهدی جهاندار 155

چارده قرن است دارد شیعه میسوزد / حاج احمد خوانسالار 156

خادم درگاه حیدر / محسن درویش.... 159

ضربه های زخم زبان ها / روزهای زرد/ سوره های طوفانی/ فرهنگ دشتی 161

چهارده قرن گل افشان محراب / اصغر رجبی.. 164

رباعی / علی پاکدامن ( روضه خوان ) 166

هزار و چارصدسال است / علی اصغر رجب زاده ( زهیر کاشانی ) 167

ص: 6

گذشت چارده قرن از روز خونین / فضل الله شیرانی ( سخای اصفهانی ) 169

خدای عدل و مروّت / استاد حسین سرور اصفهانی 171

سلام بر علی/ حاج آقا فریدون آقا لَر ( سفیر ) 173

شمشیر عدالت/ حسن احمدی (شائق اصفهانی ) 175

مخزن الاسرار /حمّدرضا کاکائی ( شفا ) 176

ندای قد قُتِلَ/ نقطه پرگار عالم امکان / مصطفی هادوی ( شهیر اصفهانی ) 178

نجفت حال معنوی دارد/ با ذکر یاعلی دل ما زنده میشود / سودۀ صرافچی 181

چارده قرن انتظار / زهرا صرامی.. 184

چارده قرن غم تنهایی / علی طریقت... 185

در غم فاطمه عزادار است / سعید علامه. 188

هزار و چارصدسال تتهایی محض / احمد علوی 189

بیست و یکم شب/ مرتضی کشته شد اما نه به شمشیر /غلامرضا فاتحی 193

حسین شیرانی ( فرود ) 196

صدای غربت مولا / مصطفی فروردین.. 197

گرد ملال بر چهرۀ کعبه / حاج محمد علی فریور ( فریور ) 198

هزار و چارصدسال از عروج / مهدی قاسمی نیسیانی 199

چارده قرن غربت / ستاد محمد قدسی.. 200

امامم امام فاطمه سلام الله است / محمدرضا لطیفی 209

استاد علی اکبر لطیفیان ( از مفاخر شعر آیینی ) 211

شهید زنده تاریخ... /چهاردهمین قرن شهادت ... / علی غفراللهی ( ماهر ) 213

گوهری تابنده / چارده قرن گذشته است / دل غرق در خون/محراب خون/ رباعی/ شیخ علیرضا محمدی ( مسافر ) 217

ص: 7

رایحۀ عدل علی علیه السلام / مهناز ملکی ریزی 223

چهارده قرن مظلومیت /سید مجید موسوی.. 224

لیلا مهذب... 225

چهارده صده اسلام داغدیده توست / حاج غلامرضا سازگار ( میثم ) 226

نماز صبح حزین / صادق میرصالحیان.. 229

چهارده قرن غم بار امانت /محسن ناصحی.. 230

چهاردهمین قرن / چهاردهمین سده / سید محمود مرتضوی نائینی ( ناظر ) 231

بود چارده قرن از ماتمم / سید مصطفی مهدوی ( نحوی ) 234

حاج محمد نعیمی.. 236

سید علی مهدوی ( والا ) 238

مظلومی بزرگ / حاج علی شیرانی ( یتیم ) 240

چهارده قرن عشق علی علیه السلام / علی اصغر یزدی 241

********

ص: 8

پیشگفتار

برای رساندن پیام های بزرگ و تاریخیِ چهره های برجستۀ عالم بشریت و رسولان و پیشوایان دینی و الهی ، نه تنها توجّه کافی به محتوای آنها لازم است ، بلکه آشنایی با ابزارهای گوناگونِ پیام رسان و بسترهای اجتماعیِ انتقال پیام ها ، و شناخت کیفیت و کمیّتِ تأثیر آنها در مخاصبانِ گوناگون ، و در فضاهای متنوّع و فرهنگ های متفاوت ، ضروری و اجتناب ناپذیر است .

همه می دانیم که ویژگی های بی نظیر مولی الموحّدین ، مَظهرالعجائب و مُظهر الغرائب ، اسدالله الغالب ، امیرالمؤمنین علی علیه السلام و نیز هدایت ها و راهنمایی های نجات بخش و تکامل ساز آن حضرت ، و نقش مؤثر و تحول آفرین سخنان و نامه ها ، نصیحت ها و راهنمایی های آن بزرگوار ، در بالاترین حد تصوّر می باشد ، و از طرف دیگر ، غُربت ها و مظلومیت های آن اول مظلوم تاریخ اسلام ، فوق حدّ باور و توان درک است ، و از طرف سوم ، نیاز جامعه امروز به شناخت و معرفت نسبت به عظمت آن پیشوای بزرگ و عظیم الشأن ، و غربت و مظلومیّت آن امام معصوم ، و احتیاج جامعه امروز بشری به نور افشانی و هدایتگریِ آن خورشید فروزان ، غیر قابل چشم پوشی است . ولی برای رساندن این پیام ها و نکته ها ، به مغز و اندیشه ، و دل و جان انسان های دور مانده و غفلت

ص: 9

زده ، باید از ابزارها و وسیله های گوناگونی که در دسترس بشر است ، از یک طرف ، و از تاکتیک های تأثیرگذار و روش های متنوع و غفلت زدا بهره گیری نمود .

آری ! عنوان یکهزار و چهارصدمین سال شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام وسیله ای است تأثیرگذار ، برای رساندنِ ندای غربت و مظلومیت آن خورشید هدایت ، و ابلاغ پیام های رهایی بخش و سعادت آفرین آن هدایت گر ، و آشناسازی جوامع بشری در تمامیِ قارهّ ها و کشورها ، با شخصیت و عظمت آن اسوۀ فضائل و ارزش ها .

چهاردهمین قرن شهادت بزرگ مظلوم تاریخ اسلام فرصتی است برای یک جهش بزرگ به سوی انجام وظیفه ، در زمینۀ آشناسازی و آشنایی با چهرۀ تابناکی که دشمنان ، در پنهان کردن عظمت ها و تابندگی هایِ او ، فروگزار نکردند ، و دوستان در اثر قصورها و تقصیرها ، کم کاری ها و غفلت ها ، مسئولیت خود را در شناختن و شناساندن عظمت او ، به خوبی انجام نداده اند .

عدّه ای از فضلا و محقّقین ، و نویسندگان بزرگوار ، و جمعی از شعراء و سرایندگان ولایی و علاقه مند به آستان مقدّس امیرالمؤمنین علیه السلام بر آن شدند که با نوشتن مقالاتی ارزشمند ، و سرودن اشعاری از روی ادب و اخلاص ، برگ سبزی یا ، ران ملخی را در این میدان تقدیم دارند ، به

ص: 10

امید آنکه بر سیاهۀ لشکرِ یاران و مدافعانِ حریم قدسیِ آن امام مظلوم و غریب ، بیفزایند ، و مرهمی بر دل سوختۀ شهیدۀ راه ولایت آن حضرت ، صدیقۀ کبری ، فاطمۀ زهرا سلام الله علیها نهاده شود ، و گامی در تسریع در امر فرج و ظهور منتقمِ حقیقیِ خونِ مقدس آن حضرت ، یعنی حضرت بقیۀ الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف برداشته شود ، انشاء الله تعالی

اصفهان – حوزۀ علمیه – سید حُجّۀ موحّد ابطحی

26 ماه رجب 1440 قمری ، سالروز رحلت حضرت ابوطالب علیه السلام

13 فروردین ماه 1398شمسی

*****

ص: 11

بخش اول: مقالات نویسندگان

اشاره

تصویر

ص: 12

به قلم : نویسندۀ محقق و نامدار ، استاد عالیقدر

آقای شیخ علی اکبر مهدی پور

چهاردهمین قرن چرا ؟

دقیقاً 30 سال پیش ( 1411قمری ) در چهاردهمین قرن شهادت حضرت صدیقۀ طاهره سلام الله علیها حوزۀ علمیۀ اصفهان « نهضت فاطمی » را آغاز کرد ، با تشکیل جلسات ، تهیۀ پرچم ، بنر ، پوستر ، کتاب ، جزوه ، و راه انداختن دستجات عزاداری در اصفهان ، سپس اعزام حوزویان ، دانشگاهیان ، بازاریان به شهرهای مختلف به صورت کاروان های تبلیغی در توسعۀ این جنبش خودجوش مردمی بسیار تأثیر گذاشتند و موجب رونق جلسات ، هیات و دستجات در ایام فاطمیّه شدند .

در سال های بعد مراجع بزرگ تقلید با چاپ و نشر بیانیّه بر گسترۀ نهضت افزودند .

سرانجام با اعلام تعطیلی روز شهادت آن حضرت ، با اهتمام مرجعیت اعلای تشیّع در سال 1420 قمری و حرکت مراجع تقلید از بیوت خود با پای برهنه و پیاده به سوی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و گسترش آن در کشورهای آسیایی ، اروپایی ، آفریقایی ، کانادا ، آمریکا ، و استرالیا ، تا حدّی حق آن حضرت ادا شد .

آثار و برکات این نهضت عظیم به تألیف کتاب هایی متنوع و متعدد نیاز دارد ، که گزارش قسمتی از آن در کتاب « نهضت فاطمیّه » در دو مجلّد و ترجمۀ آن تحت عنوان : « کرامات الزّهرا سلام الله علیها » و ترجمۀ انگلیسی و اردوی آن به چاپ رسیده و سهم به سزایی در جهانی شدن آن داشت .

ص: 13

دقیقاً 20 سال پیش (1420ق ) نیز « نهضت مهدوی » ، تحت عنوان : « دهۀ مهدویه » در اصفهان آغاز شد ، سپس در بلاد مختلف ایران ، آن گاه در کشورهای مختلف : آسیا ، آفریقا و اروپا از 11 تا 20 شعبان به عنوان دهۀ مهدویه ، جلسات مهدوی برگزار می شود که گزارش آن در کتاب

« پرتوی از دهۀ مهدویّه » به چاپ رسیده است .

آن گاه در سال 1426 قمری نهضت دیگری پیرامون حضرت خدیجه سلام الله علیها در اصفهان کلید خورد که به تفصیل در رسانه ها منعکس شد و آثار ارزشمندی به زبان های فارسی ، عربی ، اردو ، انگلیسی و هندی در سطح گسترده ای چاپ و منتشر شد .

اینک بسیار خوشوقتیم که نهضت دیگری در اصفهان آغاز گردیده ، جلسات مقدماتی آن برگزار شده ، تألیف و تدوین کتاب ، جزوه و نشریه و چاپ بنر ، پرچم و پوستر از سوی حوزویان ، شاعران و دلباختگان اهل بیت علیهم السلام از طبقات مختلف کلید خورده است و آن « نهضت عظیم علوی » می باشد .

امسال دقیقاً چهارده قرن از شهادت جانگداز مولای متقیان حضرت امیرمؤمنان علیه السلام می گذرد .

سال هاست که به امر مرجعیت ، روز شهادت آن حضرت در شهرهای مختلف ایران و جهان دستجات عزاداری حرکت می کنند و مراجع تقلید با پای یپاده و برهنه در قم به سوی حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها حرکت می کنند .

طبیعی است که امسال بسیار با شکوه تر از سال های گذشته در همۀ بلاد برگزار خواهد شد ، خطبای ارجمند ، شعرای سخن سنج و مداحان ارزشمند ، این نهضت بزرگ را به خوبی مدیریت خواهند نمود .

ص: 14

باز هم طبیعی است که با اوج گرفتن این نهضت ، سئوالاتی در ذهن کسانی مطرح می شود و مخصوصاً از فضای مجازی مورد توجه قرار می گیرد که دلیل این فعالیت ها و اقدامات چیست ؟ که در پاسخ این سئوالات باید عرض کنیم :

اولاً : مولای متقیان ، امیرمؤمنان علیه السلام به دائرۀ محدودی از زمان و مکان اختصاص ندارد ، بلکه او پیشوای جهان بشریّت در طول قرون و اعصار می باشد .

جهان معاصر به شدّت نیاز دارد که آن حضرت را خوب بشناسد و راه و رسم زندگی را ، از آن حضرت بیاموزد .

بخش فرهنگی سازمان ملل به حق توصیه کرده که رؤسای جمهور و سلاطین روزگار ، پیش از آغاز حکومت و سلطنت خود یک بار فرمان امام علی علیه السلام به مالک اشتر را بخوانند و حکومت خود را بر اساس شالوده های آن فرمان ، پی ریزی کنند .

ثانیاً : در آیین مقدس اسلام در مورد یاد کرد حوادث گذشته ، آشنایی با تاریخ گذشتگان و الهام گرفتن از پیشوایان آسمانی ، فرمان های اکید صادر شده است .

1 ) - در قرآن مجید سوره هایی به نام پیشوایان الهی چون : حضرت ابراهیم ، حضرت نوح ، حضرت محمد صلی الله علیه و آله ، حضرت یوسف ، حضرت یونس ، حضرت هود ، حضرت مریم و جناب لقمان علیهم السلام وجود دارد که امت اسلامی علاوه بر حوادثی که در سوره های انبیاء و قصص ، از پیشوایان بشریت آمده ، با این اسوه های فضیلت بیشتر آشنا شوند .

2 ) - در قرآن کریم ده مورد لفظ : « وَاذْکُر » آمده که در آن ، ده آیه ، از

ص: 15

چهارده پیامبر از پیامبران سلف نام برده و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امر فرموده که از آنها یاد کند . در حالی که هر یک از آنها چندین هزار سال پیش زندگی می کردند و هزاران سال پیش در گذشته اند .

3 ) - قرآن کریم خبر می دهد که به حضرت موسی علیه السلام خداوند فرمان داده که: « وَ ذَکِّرْهُمْ بِأیَّامِ اللَّهِ ؛ ایام الله را به آن ها یاد آوری کن . »(1)

آنگاه گزارش می دهد که حضرت موسی علیه السلام به قوم خود فرمود :

« به یاد آورید نعمت خدا را بر خود که شما را از – چنگال – آل فرعون نجات داد ، که شما را به بدترین شکل شکنجه می دادند و پسرانتان را سر می بریدند ».(2)

امت اسلامی نیز باید به یاد آورد روزگاری را که معماران سقیفه آنها را به بدترین وجهی شکنجه می دادند ، سلمانشان را می آزردند ، ابوذرشان را تبعید می کردند و مقدادشان را مصدوم می نمودند . خداوند منّان به آنها منّت نهاد توسط مولای متقیّان ، امنیّت را به آن ها برگردانید ، عدالت را در میان آن ها برقرار نمود ، تشنگان عدالت و امنیّت به سوی کوفه سرازیر شدند ، جمعیت کوفه در ایام خلافت ظاهری آن حضرت به یک میلیون نفر رسید ، حتی یک نفر فقیر در این شهر بزرگ یافت نمی شد .

روزی یک نفر سائل مشاهده شد ، معلوم گردید که یهودی است ، برای او نیز به فرمان مولای متقیّان علیه السلام بازنشستگی مقرّر گردید .

ص: 16


1- - سوره ابراهیم ، آیۀ 5 .
2- - سوره ابراهیم ، آیۀ 6 .

ولی افسوس که دولت مستعجل بود و به دست شقی ترین انسان ها ، امام مهربانی ها به شهادت رسید .

آنگاه بازمانده های اصحاب سقیفه به عنوان : اموی ها ، عباسی ها ، ایّوبی ها ، عثمانی ها و سعودی ها سرنوشت امّت اسلامی را به دست گرفتند و نقشه های اصحاب سقیفه را در میان امت پیاده کردند .

اینک چهارده قرن است که امت اسلامی سعادت زندگی در پرتو عدالت آن امامِ عدالت پرور را از دست داده ، در انتظار ظهور فرزند دلبندش حضرت بقیۀ الله ارواحنا فداه ، تداوم بخش حکومت حقّه و بنیانگذار حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت و آزادی به سر می برد .

4 ) قرآن کریم از زبان حضرت عیسی علیه السلام نقل می کند که عرضه داشت :

خداوندا ! پروردگارا ! از آسمان مائده ای برای ما بفرست که ، برای اول ما و آخر ما عید باشد .(1)

حضرت عیسی علیه السلام از خداوند منّان مسألت می کند که برای قومش از آسمان مائده ای نازل کند که برای اولین و آخرین آن ها عید باشد.

اصولاً عید از مادۀ « عود » است ، « عید » را از آن جهت عید گویند که همه ساله آن را جشن می گیرند ، فرح و سرور همه ساله به آن ها بر می گردد و تجدید می شود .(2)

حضرت عیسی علیه السلام از خداوند منّان تقاضا نموده که مائده ای برای آن ها بفرستد که مسیحیان همه ساله آن روز را جشن بگیرند .

ص: 17


1- - سوره مائده ، آیۀ 114.
2- - ابن منظور ، لسان العرب، ج9، ص 461.

5 ) - قرآن کریم از عنایت پروردگار متعال و نازل کردن « مَنَّ » و « سلوی » به قوم بنی اسرائیل سخن گفته . خداوند متعال به حضرت موسی علیه السلام امر فرموده که یک ظرف طلا تهیه کرده ، یک پیمانه از « مَنّ » را در آن بگذارد تا فرزندان قوم وی آن را ببینند و بدانند که خداوند چه نعمتی را بر نیاکان آنها عطا فرموده است .(1) و در متن تورات نیز ، بر آن تأکید شده است .(2)

6 ) - قرآن کریم از زبان حضرت عیسی علیه السلام نقل می کند که می گفت :

« وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أحْمَدُ ؛

من به شما بشارت می دهم پیامبری که بعد از من می آید ، نامش احمد است . »(3)

پیشوایان معصوم علیهم السلام به ما امر فرموده اند که : آن روز را همه ساله جشن بگیریم ، روزه بگیریم ، شب هایش را احیا نگه داریم ؛ نماز ، زیارت ، دعاها و مناجاتهایی را در آن روز انجام دهیم .(4)

7 ) - قرآن کریم ، بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را نعمت بزرگ خداوند بر مؤمنان اعلام کرده اند(5) . پیشوایان معصوم علیهم السلام برای روزه ، احیاء ، و اعمال آن پاداش های فراوان بیان فرموده اند .(6)

ص: 18


1- - مستر هاکس ، قاموس کتاب مقدس، ص 839.
2- - کتاب مقدس، عهد قدیم ، سِفر خروج، باب 16، فراز 32.
3- - سوره صف ، آیۀ 6.
4- - سید ابن طاووس ، اقبال الاعمال ، ج3، صص 119 -144.
5- - سوره آل عمران ، آیۀ 164.
6- - سید ابن طاووس ، همان ، صص 265-281.

8 ) - قرآن کریم روز غدیر خم را ، روز اکمال دین ، اتمام نعمت و اعلام رضایت پروردگار بر انتخاب اسلام به عنوان دین مرضیّ خدا مقرر نموده(1) و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امیرمؤمنان علیه السلام امر فرموده که ، آن روز را همه ساله جشن بگیرند و فرموده است :

« همۀ پیامبران به اوصیای خود وصیت می کردند که آن روز را جشن بگیرند . »(2)

پیشوایان معصوم علیهم السلام برای روز غدیر خم اعمال فراوانی از روزه ، نماز ،

احیاء ، دعا ، غسل و زیارت اعتاب عالیه بیان کرده و امت را به انجام آن ها امر فرموده اند(3).

9 ) - قرآن کریم از « دحوالارض » گسترش زمین از زیر کعبه(4)

سخن گفته و پیشوایان معصوم علیهم السلام ، آن را به روز 25 ذیقعده الحرام معرفی کرده اند .(5) و روزۀ آن را معادل 60 ماه اعلام نموده اند .(6) با توجه به این که روز « دحوالارض » هزاران سال پیش از آفرینش حضرت آدم علیه السلام اتفاق افتاده ، در آیین مقدس اسلام برای آن روز ، اعمال فراوان بیان شده است .(7)

ص: 19


1- - سوره مائده ، آیۀ 3.
2- - کلینی ، الکافی، ج4 ، ص 149.
3- - سید ابن طاووس ، اقبال الاعمال ، ج2، صص 237-309.
4- - سوره نازعات ، آیۀ 30.
5- - شیخ طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج4، ص 305.
6- - شیخ طوسی ، مصباح المتهجد ، ص 669.
7- - میرداماد ، اربعه ایام ، صص 38-76.

10 ) - هنگامۀ شهادت امام حسین علیه السلام هزاران سال پیش ، قبل از خلقت آسمان ها و زمین با کلک قضا بر لوح تقدیر نوشته شده است .

امام جواد علیه السلام می فرماید :

« اَوَّل ماجَری بِهِ القَلَم عَلَی اللَّوحِ قَتلُ الحُسَین علیه السلام ؛ نخستین بار که قلم بر فراز لوح حرکت کرد ، هنگامۀ شهادت امام حسین علیه السلام را رقم زد .»(1)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ده ها بار از شهادت آن حضرت سخن گفته ، خود اشک ریخته و از مردم اشک گرفته است .

بیست مورد از این مجالس عزاداری پیامبر صلی الله علیه و آله را علامۀ امینی در کتاب « سیرتُنا و سنّتُنا » از منابع اهل سنّت نقل کرده است .

پیشوایان معصوم علیهم السلام همه ساله برای سالار شهیدان مجلس عزا بر پا کرده ، ما را نیز امر به اقامۀ عزا فرموده اند .

با گذشت قرون و اعصار ، نه تنها نام و یاد نهضت امام حسین علیه السلام از خاطره ها محو نشده ، بلکه هر روز ابعاد تازه ای از آن تجلّی می کند .

گاندی مصلح بزرگ هند می گوید :

من برای ملت هند چیز تازه ای نیاوردم ، بلکه فقط نتیجه ای را که از مطالعات خود پیرامون قهرمان کربلا به دست آورده ام ، برای ملت هند به ارمغان آوردم . ما اگر بخواهیم هند را نجات بدهیم ، باید همان راهی را برویم که حسین بن علی علیه السلام پیمود .»(2)

ص: 20


1- - میرجهانی ، البکاء للحسین علیه السلام ، ص 227.
2- - اکبر زاده ، حسین علیه السلام پیشوای انسان ها ، ص 30.

یکی از زیارت های مهم امام حسین علیه السلام ، زیارت اربعین است که امام حسن عسکری علیه السلام آن را یکی از نشانه های ایمان برشمرده است .(1)

پس از سقوط صدام که زیارت پیاده آزاد شده ، تعداد زائران در ایّام اربعین از مرز 20 میلیون نفر گذشته است .

در طول تاریخ بشر هرگز در هیچ نقطه ای از دنیا همایشی در این سطح مشاهده نشده است . بزرگترین کنگرۀ اسلامی که همه ساله در مکّۀ معظمه برگزار می شود ، تاکنون از مرز سه میلیون نفر نگذشته است ، ولی همایش 20 میلیونی اربعین همه ساله در حال افزایش می باشد .

همه به یاد دارند که : در سخت ترین روزهای سیاهِ داعشی ها ، این همایش برگزار شد و ضربه های مُهلکی بر پشت داعش و هواداران آن ها فرود آورد ، و سرانجام به نابودی آن ها منتهی شد .

با توجه به نکات یاد شده مشروعیت برگزاری « چهاردهمین قرن شهادت مولای متقیّان علیه السلام » و معقول بودن آن پس از سپری شدن 1400 سال بر همگان روشن می شود .

روز 21 رمضان امسال، دقیقاً چهارده قرن تمام از بیان بلند حضرت خضر علیه السلام می گذرد که در روز شهادت مولای متقیّان علیه السلام فرمود :

« اَلْیَوْمَ انْقَطَعَتْ خِلَافَةُ النُّبُوَّةِ ؛

امروز رشتۀ خلافت و جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از هم گسست .» (2)

ص: 21


1- - شیخ طوسی ، مصباح المتهجد، ص 788.
2- - کلینی ، اصول کافی ، ج1، ص 454.

چهارده قرن است که : خلافت اسلامی رخت بربسته ، حکومت های استبدادی به نام خلیفۀ مسلمین بر اریکۀ قدرت نشسته ، تحت عناوین اموی ، عبّاسی ، ایّوبی ، عثمانی ، سعودی و غیره بر کشورهای اسلامی حکم می رانند و اموال مسلمانان را تاراج نموده ، در مصالح بیگانگان هزینه می کنند .

چهارده قرن است سخنان حیات بخش مولای متقیان علیه السلام از منبر کوفه به گوش نمی رسد .

چهارده قرن است که ، درِ خانۀ کودکان و یتیمان به صدا در نمی آید و دست نوازش پدر امت بر سرشان کشیده نمی شود .

چهارده قرن است که ، نوای آرام بخش « سَلُونِی قَبْلَ أنْ تَفْقِدُونِی » گوش جان را نوازش نمی دهد .

چهارده قرن است که ، مجسّمۀ عدالت دیده از جهان فرو بسته و گلواژۀ عدالت را با خود به زیر خاک برده است .

اینک چهاردهمین قرن شهادت پیشوایی است که ، در شب شهادتش در مورد قاتلش فرمود :« اَطیبُوا طَعامَهُ وَ اَلینُوا فِراشَهُ ؛ برای او طعام پاکیزه بدهید و تشک نرم بگسترانید .»(1)

این توصیه در مورد قاتل ، از شخصیتی صادر شده که در تمام عمر هرگز به دنبال غذای لذیذ نبود ، او قرص جوین خود را در کیسه ای می گذاشت و مُهر می کرد که دخترانش به آن روغن نزنند .

ص: 22


1- - ابن سعد ، الطبقات الکبری ، ج3 ، ص 37.

این توصیه از رادمردی صادر شده که ، در شب زفاف حضرت فاطمه سلام الله علیها به جای ناز بالش برای او ، ماسۀ بادی تهیه کرده بود .

اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سال دهم بعثت را به مناسبت در گذشت حضرت خدیجه و حضرت ابوطالب علیه السلام « عام الحزن » اعلام کرد ، بجاست که سال هزار و چهارصد و چهلم ، سال عزای ملی اعلام شود و صدها مجلد اثر علمی و تحقیقی پیرامون عمق فاجعه و عظمت این مصیبت چاپ و منتشر شود .

ص: 23

اثر قلم : محقق پرتلاش و دلدادۀ اهل البیت علیهم السلام

حاج سید امیرحسین طالقانی

شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

خداوند متعال ، انسان را در میان نعمت های بیکران خود آفرید ، احتیاجات او را تأمین فرمود ، هدایتش را تضمین نمود و همواره در کنارش معلّم و کتاب و نشانه ها را قرار داد ، تا راه را پیدا نماید و با یقین به سوی کمال قدم گذارد . اما مانع همیشگی پیشرفت او « غفلت » بوده است ، غفلت از مبدأ و معاد ، غفلت از نعمت ها و نشانه ها ، غفلت از معلّم و تکالیف الهی ، بدین جهت خداوند متعال می فرماید :

« وَ إِنَّ کَثیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیاتِنا لَغافِلُون ؛

و بسیاری از مردم ، از آیات ما غافلند . »(1)

غفلت و بی خبری چنان برخی از انسانها را فراگرفته ، که علت حضور خود در آفرینش را فراموش نموده اند ، وظائف خود در برابر انبوه نعمت ها را به بوته فراموشی سپرده اند و حتی نزدیک شدن به پایان دنیا و حضور در برابر محاسبات قیامت را نیز از یاد برده اند گویی اقامتشان در این دنیا همیشگی است : « اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فی غَفْلَةٍ مُعْرِضُون ؛

حساب مردم به آنان نزدیک شده ، درحالی که در غفلتند و روی گردانند . »(2)

ص: 24


1- - سوره یونس ، آیه 92.
2- - سوره انبیاء ، آیه 1.

به راستی علاج این همه غفلت و بی خبری چیست ؟ چگونه باید آن را درمان نمود ؟ چه زمانی باید از بند غفلت رهایی یافت ؟

خداوند در قرآن علاج آن را « یادآوری » می داند ، هر آنچه را که انسان از یاد می برد و از آن غافل می شود ، دوباره توجه نمودن به آن و با استفاده از نشانه ها و مناسبت ها یاد نمودن دوبارۀ از آن ، ابزار مناسبی برای مقابله با غفلت است .

آنجا که انسان خالق و خدای خویش را از یاد می برد ، فراوانی در یاد خدا را به او توصیه می نماید : « یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً ؛

ای کسانی که ایمان آورده اید ، خدا را بسیار یاد کنید .»(1)

آنگاه که انسان دنیای فراروی خود را فراموش می نماید ، او را به یادآوری جهان آینده فرا می خواند : « وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأةَ الْاُولی فَلَوْ لا تَذَکَّرُونَ ؛

شما عالم نخستین را دانستید ، چگونه متذکر نمی شوید»(2)

آنجا که انسان نعمت های الهی را از یاد می برد او را به یادآوری نعمت های الهی دعوت می نماید :

« یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُم ؛

ای کسانی که ایمان آورده اید ، نعمت خدا را بر خود به یاد آورید . »(3)

ص: 25


1- - سوره احزاب ، آیه 41.
2- - سوره واقعه ، آیه 62.
3- - سوره احزاب ، آیه 9.

و آنگاه که انسان عهد و پیمان خویش را با خدا فراموش می نماید و وظائف خود را از یاد می برد ، او را به یاد آوری عهد و میثاقش با خدا فرا می خواند :

« وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ میثاقَهُ الَّذی واثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ اَطَعْنا؛

و به یادآورید نعمت خدا را بر شما و پیمانی را که با تاکید از شما گرفت ، آن زمان که گفتید : شنیدیم و اطاعت کردیم .»(1)

نتیجه اینکه : آفت بزرگ پیشرفت و سعادت انسان « غفلت » است و درمان این آفت « یادآوری » است و بدین جهت وظیفۀ انسان در برابر هر آنچه را که باید بداند و از آن غافل می شود ، یادآوری مستمر آن است و برای دست یافتن به این مطلوب ، باید همان گونه که پیاپی به یاد خدا و معاد ، نعمت ها و تکالیف خود می باشد ، همواره در کنار معلّمین الهیِ خود و همراه و هم قدم با آنان باشد تا چگونگی یادآوری ، چگونه راه پیمودن ، چگونه بر موانع پیروز شدن و چگونه بر پله های ترقی قدم نهادن را از آنان بیاموزد .

بر این اساس خداوند ، همراهی همیشگی با راهبران الهی را به بندگان خود توصیه نموده است : « یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقین ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید از ( مخالفت فرمان ) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید . »(2)

و البته به فرموده امام رضا علیه السلام : « صادقین » همانا امامان معصوم علیهم السلام هستند(3) که مؤمنان مأمور به همراهی با آنان هستند .

ص: 26


1- - سوره مائده ، آیه 7.
2- - سوره توبه ، آیه 119 .
3- - الکافی ، ج1 ، ص208 .

همراهی با ائمۀ معصومین علیهم السلام نه فقط در محضر آنان بودن است ، بلکه لازمه آن ، شناخت و معرفت آنان ، فراگرفتن تعالیم آنها ، پیروی نمودن ، محبت و ولایت آنها و به یاد آنان بودن را نیز فرا می گیرد ، بدین جهت وظیفه مؤمنین است ، همان گونه که از یاد خدا و نعمت های او نباید غافل شوند ، از یاد پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمۀ معصومین علیهم السلام نیز غفلت نکنند ، زیرا ؛ غفلت از آنان ، غفلت از هدایت و وظائف الهی است .

اکنون که در آستانۀ یکهزار و چهارصدمین سال شهادت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستیم ، بزرگداشت شهادت آن امام مظلوم ، به واقع یادآوری فضائل آن حضرت ، و فرامین و دستورات الهی آن معلّم هستی است .

اگر جهانِ به ظاهر مترقّیِ امروز ، از جهل عمومی مردم رنج می برد ؛ اگر دنیای به ظاهر متمدّن امروز ، از آتش ظلم ستمگران در خود می سوزد ؛ اگر دنیای به ظاهر قانون مدارِ امروز ، از شدت قانون شکنی و نادیده گرفتن حقوق مظلومین فریاد اعتراض برآورده است ؛ همه و همه به دلیل دور ماندن از علی علیه السلام و عدالت او ، علی علیه السلام و فضائل او و علی علیه السلام و دستورات او است .

بزرگداشت چهاردهمین قرنِ شهادت مظلومانه حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، فرصتی است استثنایی تا همۀ دانشمندان و فرهیختگان ، با استفاده از همه ابزارها و توانمندی های علمی عصر حاضر ،

ص: 27

برای شناختی عمیق تر ، نگاهی دقیق تر و حرکتی کارآمدتر نسبت به فضائل و فرامین حیات بخش آن حضرت ، تلاشی مضاعف نمایند .

*****

ص: 28

به قلم : نویسندۀ دلباختۀ اهل البیت علیهم السلام

حجۀالاسلام و المسلمین آقای شیخ محمّد امیری سوادکوهی

احیای حقیقت اسلام در چهاردهمین قرن شهادت

خدای متعال بهترین و والاترین نعمت و گوهر هستی را در جهان خلقت ، گنجینۀ گران بهای علم معرفی و میزان شخصیت و ارزش انسان ها را بر مبنای آن سنجیده و در آغاز بعثت نبوی ، رسول اعظم صلی الله علیه و آله را به ردای علم و دانش مزیّن نموده تا هر کس از هر طیف و نژادی بتواند ریزه خوار سفرۀ با کرامت الهی باشد و عطش وجودی خویش را با جرعه ای از اقیانوس بی کران نبوتش سیراب سازد .

خدای متعال شرط ورود به حقیقت علم و کمال و بهره مندی از آن را تنها از باب مدینة العلم نبوی معرفی نموده و اسلام بدون خلعتِ مصفّای مذهب اهل بیت علیهم السلام و نماز بدون سر نهادن برآستان مقدس ولایت را ناقص و بیهوده دانست و صریحاً فرموده :

« یَا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ

ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است ، کاملاً (به مردم) برسان ! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده ای ! »(1) .

ص: 29


1- - مائده ، آیه 67 .

خورشید درخشان ولایت در عصر تاریک غربت اسلام ، همواره با درخشش انوار الهی اش از پسِ ابرهای قیرگون فتنه های دوران، غبار نفاق و کج روی ها را از دیدگان امت می زدود تا حقیقت علم از حقیقت جهل تمییز داده و بشریت از حقیقت فطرت خویش فاصله نگیرد .

وقتی سیاه نمایی ها و فرصت طلبی های منافقین و کینه توزی های مهره های سوختۀ یهود ، مسیر اسلام نوپای محمدی را منحرف و اهداف عالیۀ آن را به زعم خویش تفسیر و تغییر و آن را در انحطاط بی هویتی خویش قرار دادند ، رسالت عظیم ولایت علوی و لیلة القدر نبوی جلوه گر و آرمان های نورانی اسلام ، از حلقوم پاک حیدری و فاطمی بر همگان تشریح گشت .

ولایت مطلقۀ علوی، شاهراه سعادت و دریای مواج و زلالی است که از اقیانوس بیکران الهی نشأت می گیرد و امت اسلام با بهره مندی از آن « بابُ اللهِ الاعظَم وَ صِراطُ اللهِ الاَقوَم » ، از هرگونه انحراف و تاریکی اعتقادی و اخلاقی در امان خواهد ماند که مع الاسف ، در طول تاریخ ، شیاطین در پی آن بودند که اسلام را منهای ولایت به جهان عرضه کنند

اسلام منهای ولایت ، آن چنان مفهوم و اصالت خویش را از دست خواهد داد که لاجرم از صراط مستقیمش خارج و ریشه و باطن خویش را به فراموشی می سپارد ، که ثمره ای جز بازگشت به تاریخ جاهلی و خودکامگی نخواهد داشت .

ثمرۀ اسلام منهای ولایت ، تکرارِ تفکر پوسیدۀ سوفسطایی و قدرت گرفتن ریشۀ درخت آفت زدۀ جهل و نفاق است ، که در این بین، شبهه پراکنی های

ص: 30

سقیفه پردازان ، امر را بر مردم مشتبه ، جایگاه ها تغییر ، شعائر تحقیر ، و جبت و طاغوت تقدیس می شوند ! .

خُسرانِ سیاهیِ لشکر شدن و سکوت در برابر یک تفکر شبهه ناک ، مانند جدایی قرآن و عترت ، کمتر از اصل جریان انحرافی و فعل شخص منحرف نیست و می بایست متفکران و صاحبنظران خود را به سلاح علم و اعتقادات اصیل مجهز نموده تا دیگران نتوانند سخن باطلی بر زبان برانند .

حال که 14 قرن از غربت ، مظلومیت و شهادت حضرت صدیق اکبر و فاروق اعظم ، امیرالمؤمنین علی علیه السلام می گذرد ، می بایست مراقب بود که میراث بزرگ حدیثیِ شیعه را با مصلحت اندیشی های بی ریشه ، از بین نبریم و تیشه به ریشۀ اعتقادات اصیل مذهب مقدس و نورانی اهل بیت علیهم السلام که همان حقیقت و اساس اسلام اصیل می باشد نزنیم .

می بایست ملتفت بود که مسائل مسلّم اعتقادی شیعه ، قابل معامله نیست و تحلیل های نادرست برخی روشنفکرنماها و بایکوت های ناجوانمردانۀ خبریِ دوران پس از شهادت مظلومانۀ رسول اعظم صلی الله علیه و آله جفای بزرگی به نسل جوان و آیندگان است که آنان را از حقیقت تاریخ دور و جامعه را از تشخیص و تحلیل غلط ایمن نخواهد داشت .

امروز که 14 قرن از شهادت اوّل مظلوم عالم، امیرالمؤمنین علی علیه السلام می گذرد، می بایست بستری فراهم آورد و تدابیری اندیشید تا به بضاعت اندک خویش از غربت امیرالمؤمنین علیه السلام کاسته و شیعیان و محبّان آن حضرت جایگاه اصلی خود را در جوامع بشری پیدا کنند ، نه آنکه با شخصیت سازی

ص: 31

منافقان و سقیفه پردازان ، سخنان جعلی آنان را تأیید نموده و با هیزم جهل و تزویر ، آتشی دیگر در مقابل درب خانه امامت روشن شود .

در روزگاری که دین مَرکبی برای اهل هوس ، تقوا ابزاری برای خودنمایی برخی مسلمان نماها شده است، چه می توان گفت از غربت و مظلومیت شیعیان مظلومی که تنها به جرم اعتقاد و محبتِ اوّلین وصی و جانشین بلافصل رسول خاتم صلی الله علیه و آله مانند گوسفند ذبح و به نام دین و با ذکر الله اکبر کشته می شوند .

اسلام منهای ولایت ، تخم های نفاقی چون داعش را به وجود آورده ، و بردگی و بی هویتی را برای جامعه به ارمغان می آورد و به دشمن جرأت سوء استفاده و نفوذ داده و مقدمات مداخله به بهانه های واهی و به اسم نجات انسان ها را فراهم می سازد .

در چهاردهمین قرن از شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می بایست اندیشمندان ، صاحبنظران و جوامع علمی را به این امر سوق دهند که در ضمن تدابیری ژرف ، در پی معرفی اسلام حقیقی در پرتو دو یادگار و ثقل گرانمایۀ رسول اعظم صلی الله علیه و آله ( قرآن و عترت ) باشند و از نگاه سطحی به اسلام و قرآن ، گریزان و در پی احیای اصالت آن بوده ، و آرزوی دیرین خاتم پیامبران را در رسیدن به مدینۀ فاضلۀ الهیه محقق سازند .

تفرقه و نفاق ، شجرۀ خبیثه و ملعونه ای است که همواره در پی ذلت و گمراهی و فاصلۀ میان موحدان بوده و نتیجه ای جز آشفتگی ، پریشانی و ضعف برای جامعۀ اسلامی ندارد ؛ از این رو خاتم پیامبران در ابتدای بعثت شریف تا روزهای پایان حیات ظاهری شان ( قبل از شهادت ) ، همگان را به اتحاد و

ص: 32

انسجام و وحدت کلمه دعوت و از هرگونه فاصله در صفوف مسلمین ابراز انزجار کرده و قرآن و عترت را به عنوان ریسمان محکم الهی معرفی نموده است که قرن حاضر این مهم را می طلبد که همگان با هر ابزار ممکن در پی زدودن غربت از حقیقت وحدت ، یعنی ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از یکدیگر سبقت بگیرند .

اوّلین شکست پروژۀ عظیم وحدت اسلامی و اختلاف امت اسلام و تفرقۀ تأسف بار موجود میان مسلمانان و دوری از حقیقت دین ، به گواهی کتب عامه ، از پنجشنبۀ سیاه تاریخ به وقوع پیوست . پنجشنبۀ سیاهی که حرمت ها را یکی پس از دیگری از بین برد و اسلام حقیقی را به اسلام سقیفه ای مبدّل کرد و مصیبتش از تمامی مصائب عالم سخت تر و سنگین تر بود ؛ تا آنجا که پارۀ وجود رسول خوبی ها ، حضرت عصمۀ الله الکبری فاطمۀ زهرا سلام الله علیها درباره آن فرمودند :

« وَ اُزِیلَتِ الْحُرْمَةُ عِنْدَ مَمَاتِهِ فَتِلْکَ وَ اللَّهِ النَّازِلَةُ الْکُبْرَی وَ الْمُصِیبَةُ الْعُظْمَی ؛ و احترامی برای کسی پس از وفات (شهادت) او باقی نماند ، پس این مصیبت بزرگ به خدا بزرگترین پیش آمد بود و مصیبت بزرگ بود .»(1).

لذا شایسته است در چهاردهمین قرن شهادت مظلومانۀ نفس و جان پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله ، دانشمندان و علمای جهان اسلام فکری برای این امر مهم کنند و تقریب مذاهب را در تبعیت از ولایت حق به سایر

ص: 33


1- - بحارالانوار ، ج29 ، ص226.

مذاهب بچشانند و آرزوی دیرینه رسول خدا صلی الله علیه و آله ، که همان وحدت بی نظیر امت اسلام تحتِ لوای قرآن و عترت است را محقق سازند .

زمانی که منافقین بر اختلافات دامن زدند و کودتاگران در پی نقشه های شوم خود بر آمدند تا عهدنامۀ صحیفه ملعونه را در سقیفه بنی ساعده به انجام برسانند ، به خیال خام خویش در پی آن بودند که نور خدا را خاموش کنند ، غافل از آنکه نور خدا هیچ گاه خاموش نخواهد شد و این وعده خدای متعال قطعی است که فرمود :

« یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ؛ می خواهند نور خدا ( ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ) را با دهان هاشان ( سخنانشان ) خاموش کنند ولی خدای عزوجل نمی گذارد ، تا اینکه نور خود را کامل کند، هر چند کافران را خوش نیاید . »(1).

اسلام حقیقی و راستین ، همان آیینی است که رسیدن به آن مستلزم چنگ زدن به ریسمان محکم الهی و اطاعت از دو امانت و یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد و می بایست علم و حقیقت دین را از آن دو گنجینۀ گرانبها اخذ نمود و به دستگیرۀ محکم الهی تمسک جست ؛ همان گونه که فخر رازی که از بزرگترین مفسران اهل تسنن به شمار می رود و به « امام المشککین » نیز موصوف است آن را تبیین و تشریح و به آن اقرار نموده که :

ص: 34


1- - سوره صف ، آیه 9 .

« مَنِ اتَّخِذْ عَلِیّاً اِماماً لِدینهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی فِی دینِه وَ نَفسِه؛ هر کسی حضرت علی علیه السلام را امام خود در دینش قرار دهد ، قطعاً به دستگیرۀ محکمی در دین و جانش دست یافته است . »(1)

حقیقت امر آن است که در چهاردهمین قرن شهادت قرآن ناطق می بایست همگان را به ولایت آل محمد علیهم السلام سوق داد و ولایت علوی را به جهانیان ، از غرب تا شرق، از شمال تا جنوب گیتی رسانید و مغزها و قلب های آزادی خواهان و حقیقت جویان عالم را فتح نمود ، تا آنجا که از سرزمین هایی که خفاشان سیه روی تاریخ چون معاویه بن ابی سفیان ، با مکر و کینه مانع از تبلور انوار علوی شده اند ، حقیقت امر به آنان برسد و حتی کلیساها و کنیسه ها و آتشکده ها نیز درس فضائل و مناقب و غربت و مکتب علی علیه السلام را در کنار تورات و انجیل و صحف خود به مردم آن سامان تعلیم دهند .

چهاردهمین قرن شهادت خورشید ولایت ، بهانه ای است که متفکران و صاحبنظران فِرَق ، تلنگری در خود به وجود آورند و مطامع دنیایی را نادیده گرفته و تعصبات غلط را درنوردند و به سوی حقیقت هدایت روی آورند . چهاردهمین قرنِ شهادت پیشوای نخست حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، می بایست گام محکمی در بازگشت بشریت به سوی فطرت باشد ، که به دور

ص: 35


1- - تفسیرکبیر، ج 1، ص 7- 206.

از هرگونه سیاهی و آلودگی در جستجوی نور خدا بوده و زیبایی های دین را در عوالم العلوم آل الله تمنا کنند .

چهاردهمین قرنِ شهادت نفس و جان رسول خاتم صلی الله علیه و آله می تواند فتح بابی باشد برای احیای عملی خطبۀ گرانسنگ غدیر . چنانچه مرحوم علامه حاج سید محمدباقر ابطحی قدس سره در پیام غدیر فرموده اند :

« شایسته است در عصر حاضر که بحمدالله فصل رشد افکار و عصر ارتباطات است به عنوان غدیر یک دهه را اختصاص دهیم تا این مسئله اعتقادی که اساس دین است هر چه بیشتر در اذهان بماند و فرصتی باشد تا پیرامون آن بحث و گفتگو و مبادلات فکری بلکه مناظرات اینترنتی توسط اندیشمندان بزرگ انجام گیرد و دلها به یکدیگر نزدیک شود »(1) .

چهاردهمین قرن شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام و ماه صیام ، فرصت مناسبی است که دو بال پرواز شیعه ، یعنی عاشورا و غدیر را شور دیگری بخشیم و نگاه خود را نسبت به شعائرالله ژرف و عمیق نموده و تمامی ایام و سال را ایام الله ببینیم و از فرصت به دست آمده برای نشر فضائل و مناقب علوی و حسینی بهره برداری کنیم .

ماه رمضان برای اهل وِلا ، نه تنها رمضان و ماه عزای علوی ، بلکه مُحرَّمی دیگر است که خون حسین بن علی علیه السلام در آن می جوشد و می خروشد تا آنجا

ص: 36


1- - بخشی از پیام غدیر محدث کبیر، مرحوم علامه حاج سید محمد باقر موحد ابطحی قدس سره .

که دل ها مویه کنان فریاد می زنند که : هر لحظۀ اهل ولا در این ماه تاسوعا و فردای این عطش عظیم، « کَرباً وَ بَلا » ، عاشورا است ! ؛ ای کاش همگان می شنیدند که وقت افطار ، تمام ذرات آفرینش می جوشند و می خروشند و ناله می زنند : ای اهل حرم میرعلمدار نیامد .! ای کاش دیگران نیز درک می کردند از زمانی که قرآن ناطق را با لب تشنه سر بریدند ، قرآن صامت از مصیبتش روضه می خواند و خون گریه می کند و در « کاف ها یا عین صاد » خویش وا مانده است و ای کاش دیگران تسبیح تزویر را کنار بگذارند و نگاه خود را جلوه ای دیگر بخشند که قرآن بر رحل رمضان ، همان رأس بریدۀ بر طشتی است که « أم حَسِبتُم »(1) بر زبان جاری می کند !.

چهاردهمین قرن شهادت اوّل پیشوا می بایست :

قرن تحول بر احوال و خروج از سطحی نگری امت باشد که بر اساس همین معضل و درد بزرگ ، شهادت مظلومانۀ حضرت صدیق اکبر و فاروق اعظم امیرالمؤمنین علی علیه السلام به سرانجام رسید و امید است این امر مهم با ارشادات بزرگان دین و دلسوزان مذهب محقق گردد . اگر چه تمامی این امور تمسک امت به ریسمان محکم الهی را می طلبد که حضرت باقرالعلوم علیه السلام فرمودند :

« إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلِمَ أنَّهُمْ سَیَفْتَرِقُونَ بَعْدَ نَبِیِّهِمْ وَ یَخْتَلِفُونَ فَنَهَاهُمْ عَنِ التَّفَرُّقِ کَمَا نَهَی مَنْ کَانَ قَبْلَهُمْ فَأمَرَهُمْ أنْ یَجْتَمِعُوا عَلَی ولَایَۀِ آلِ مُحَمَّدٍ وَلَا یَتَفَرَّقُوا ؛ همانا خداوند تعالی می دانست که امّت بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله متفرق خواهند

ص: 37


1- - سوره کهف ، آیه 10 .

شد و اختلاف خواهند نمود ، پس آنها را از آن نهی نمود ، همان گونه که امّت های گذشته را نهی فرمود . پس امر کرد که همگی بر ولایت آل محمد علیهم السلام جمع شده و متفرقق نشوند .».(1)

ص: 38


1- . بحار الأنوار ، ج 24 ، ص 85 .

اثر قلم : نویسندۀ محقق حجة الاسلام و المسلمین

آقای شیخ محمد ظریف

چهاردهمین قرن شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام

و رساندن پیام عدالت و مظلومیت آن حضرت به جهان

« السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ أنْتَ أوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقَّهُ »

سلام بر تو ای ولیّ خدا ، تو نخستین مظلوم و اوّلین کسی هستی که حقّش غصب گردید .

سلام و درود فراوان به همۀ پیروان راه آن حضرت و مروّجین مکتبش و ناشرین آثارش ، ورحمت خدا به روان پاک همۀ گذشتگانی که در این صراط حرکت کردند و با کوله باری از محبت آن امام علیه السلام دار فانی را وداع گفتند ، مخصوصاً استاد بزرگوار ما ، حضرت آیۀ اللّه آقای حاج سیّد محمّد باقر موحّد ابطحی قدس سره که تمام شور و نشاطش و تمام همّتش احیاء تراث أهل بیت علیهم السلام بود و اخیراً 3 مجلد از موسوعۀ عظیم « عوالم العلوم » با موضوع فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام که نتیجۀ تلاش این بزرگمرد بود به چاپ رسیده است و امیدواریم موجب سرور ایشان و خشنودی موالیان عظیم الشأن ایشان گردیده باشد .

14 قرن از شهادت اوّل مظلوم عالم امیرالمؤمینن علی علیه السلام می گذرد ، ولی او همچنان مظلوم و مهجور مانده است .

ص: 39

رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمودند :

« یَا عَلِیُّ ، أَنْتَ الْمَظْلُومُ بَعْدِی ؛ علی جان ! تو پس از من مظلوم خواهی بود». و همچنین فرمودند : « یَا عَلِیُّ ، أنْتَ الْمَهْجُورُ بَعْدِی ؛ علی جان ! تو پس از من مهجور خواهی بود ».(1)

چنانچه ، خود آن حضرت هیچ گاه بر منبر قرار نمی گرفتند ؛ مگر این که در آخر گفتارشان پیش از فرود آمدن از منبر ، می فرمودند :

« مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِیَّهُ ؛

از آن روزی که خداوند پیامبرش را از دنیا برد من مظلوم بوده ام ».(2)

بلکه فرمودند : « مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ وَلَدَتْنِی أُمِّی ؛

از آن روزی که به دنیا آمده ام مظلوم بوده ام».(3)

ما نتوانسته ایم آن گونه که باید و شاید ، غبار مظلومیّت از چهرۀ آن مولای مظلوم کنار بزنیم و او را از مهجوریت برهانیم .

نتوانسته ایم آن گونه که هست ، نه قولاً و نه عملاً او را به جهانیان معرّفی کنیم . حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در ضمن حدیثی فرمودند :

« فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا ؛ اگر مردم سخنان زیبای ما را

ص: 40


1- - عیون أخبار الرضا علیه السلام ، ج2، ص9 ؛ بحار الأنوار ، ج38، ص112، ح46.
2- - مناقب ابن شهراشوب ، ج1، ص381.
3- - علل الشرایع، ج 1، ص45.

بدانند از ما پیروی خواهند کرد ».(1)

ما نتوانسته ایم سخنان زیبای آنان را در میان مردم منتشر کنیم و آنها را با احادیث ناب و گهربار اهل بیت علیهم السلام آشنا نماییم .

امیرالمؤمنین علیه السلام در همۀ میدان های فضیلت ، گوی سبقت را از همگان ربوده اند ، آن حضرت در همۀ ابعاد زندگی سخن برای گفتن دارند و به قدری پر جاذبه است که می تواند دل ها را مجذوب سخنان خویش سازد .

او در هر بُعدی بهترین برنامه ها را ارائه نموده و بهترین درس ها را به بشریت آموخته است .

او پس از بیست و پنج سال انزوا و خانه نشینی و محروم بودن از حق خود، وقتی زمام امور را در دست گرفت که جامعه وضع نابسامانی داشت ، غاصبان خلافت مردم را به قهقری کشانیده بودند ، برخی سنّت های باطل عصر جاهلی دوباره در میان مردم رونق گرفته بود .

از برابری انسان ها در برابر قانون و حقوق اجتماعی خبری نبود ، و تبعیض نژادی حاکم گشته ، قریش بر عرب ، و عرب بر عجم برتری یافته بود ، در چنین اوضاعی کار اصلاح جامعه بسیار دشوار بود و سر و سامان بخشیدن به این آشفته بازار ، کاری بس سخت و حتی ناممکن می نمود .

امیرالمؤمنین علی علیه السلام ابتدا تمام سنّت های خلفای غاصب را باطل اعلام فرمودند و سرلوحۀ کار خویش را احیاء سنّت نبوی قرار دادند ، برای نمونه به این داستان توجه کنید :

ص: 41


1- - عیون أخبار الرضا علیه السلام ، ج1، ص 275؛ المعانی، ص180.

هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام در منصب خلافت قرار گرفتند ، عمار بن یاسر و ابوالهیثم را بر بیت المال گماشتند و به آنها دستور داد که مالی از فیء ( غنیمت ، خَراج ) را بین مسلمانان تقسیم کنند و فرمودند :

« اِعْدِلُوا بَیْنَهُمْ وَ لَا تُفَضِّلُوا أحَداً عَلَی أحَدٍ ؛ میان آنان به عدالت رفتار کنید و هیچ کدام از مسلمانان را بر دیگری برتری ندهید ».

ایشان آن اموال را شمردند ، به هر مسلمان سه دینار می رسید ، پس آن مقدار را به مردم دادند ، طلحه و زبیر برای دریافت سهم خود آمدند ، به هر کدام از آنان سه دینار دادند ، طلحه و زبیر گفتند : « لَیْسَ هکَذَا یُعْطِینَا عُمَرُ ؛ عمر این گونه با ما رفتار نمی کرد » ، ما را با چشم دیگری می دید ، آیا این اقدام از سوی شما است یا صاحب شما به این کار فرمان داده است ؟

گفتند : امیرالمؤمنین علیه السلام این چنین به ما دستور داده اند .

آن دو به سوی امام علیه السلام رفتند ، و عرضه داشتند : ما نزد عمّال شما رفتیم و آنان سهم ما را از این فیء ، همانند دیگر مردم دادند .

امام علیه السلام فرمودند : شما چه می خواهید ؟

گفتند: « لَیْسَ کَذَلِکَ کَانَ یُعْطِینَا عُمَرُ ؛ عمر بن خطاب با ما این گونه برخورد نمی کرد ».

امام علیه السلام فرمودند : آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله اموال را میان مسلمانان به تساوی تقسیم نمی فرمودند ؟ آن دو گفتند : آری چنین است .

امام علیه السلام فرمودند : به نظر شما بهتر است سنّت رسول خدا صلی الله علیه و آله پیروی شود یا سنت عمر ؟ گفتند : سنّت رسول خدا صلی الله علیه و آله ،

ص: 42

« وَ لَکِنْ لَنا یَا أمِیرَالْمُؤْمِنِینَ سَابِقَةٌ وَ عَناءٌ وَ قَرَابَةٌ ؛ ولی ما سابقه داریم ، زحمت کشیده ایم و قرابت و خویشاوندی داریم .»

امام علیه السلام فرمودند : سابقۀ شما بیشتر است یا سابقۀ من ، خویشاوندی شما به پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیک تر است یا من ؟ رنج شما در راه اسلام بیشتر بوده یا من؟ عرض کردند : شما . امام علیه السلام فرمودند :

« فَوَ اللَّهِ مَا أنَا وَ أجِیرِی هَذَا فِی هَذَا الْمَالِ إِلَّا بِمَنْزِلَةٍ وَاحِدَةٍ ؛ به کارگزاری که نزدیک حضرت ایستاده بود اشاره کردند و فرمودند : به خدا سوگند ! من و این اجیر در برابر اموال عمومی یکسان هستیم .»(1)

دنیا طلبان دیدند که با برنامه های آن حضرت نمی توانند خود را تطبیق دهند ، پذیرش عدالت سخت است و لذا از همان آغاز ، ساز مخالفت نواختند . عدّه ای که وضع را چنین دیدند ، آمدند نزد امام علیه السلام و از آن حضرت خواستند که انعطاف بیشتری نسبت به اشراف عرب از خود نشان دهد ، و از اموال بیت المال مقدار بیشتری به آن ها دهد ، امام علیه السلام به آن ها فرمود : « أ تَأمُرُونی أنْ أطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِیمَنْ وُلِّیتُ عَلَیْه ؛

آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود ، از جور و ستم دربارۀ امّتی که بر آنها ولایت دارم ، استفاده کنم ؟ »

ص: 43


1- - مناقب ابن شهرآشوب، ج1، ص378 ؛ المستدرک ، ج11، ص91، ح1.

یعنی در اموال بیت المال که همۀ مردم در آن سهم دارند تصرف جائرانه کنم ؟ به خدا سوگند ! تا حیات دارم و شب و روز برقرار است ، هرگز چنین کاری نخواهم کرد .(1)

به آن دیگری که قصد رشوه دادن داشت فرمود :

« فَوَ اللَّهِ لَوْ اُعْطِیتُ الْأقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أفْلَاکِهَا عَلَی أنْ أعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أسْلُبُهَا جلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُ ؛ به خدا سوگند ! اگر هفت اقلیم جهان را با آنچه زیر آسمان آن ها است به من دهند تا خدا را معصیت نمایم به اندازه ای که پوست جوی را از دهان مورچه ای بگیرم چنین کاری نخواهم کرد. »(2)

آن حضرت در اجرای عدالت ، خویش و بیگانه و دوست و رفیق برایش یکسان بودند و با همه به همان گونه رفتار می کرد که عدالت اقتضا می نمود و قصّۀ برادرش عقیل شاهد این مطلب است .

تاریخ سراغ ندارد کسی همانند او زمامداری نموده باشد .

فرمود : اگر می خواستم می توانستم از عسل مصفّا و مغز گندم و بافته های ابریشم استفاده کنم ، امّا هیهات ، که هوای نفس بر من غلبه کند و مرا به انتخاب غذاهای لذیذ وادار نماید در حالی که شاید در حجاز یا یَمامه کسی باشد که امیدی به یک قرص نان نداشته باشد . هیهات ، که شب را با شکم سیر صبح کنم در حالی که در اطرافم شکم های گرسنه باشد ، فرمود :

ص: 44


1- - نهج البلاغه ، ص183.
2- - نهج البلاغه ، ص347.

« أ أقْنَعُ مِنْ نَفْسِی بِأنْ یُقَالَ هَذَا أمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَا أشَارِکُهُمْ فِی مَکَارِهِ الدَّهْرِ ؟ ؛ آیا به همین مقدار اکتفا کنم که به من امیرمؤمنان گفته شود ، ولی در سختی های روزگار با مردم شریک نباشم ».(1)

از کلمات نورانی آن حضرت است که می فرمود :

« مِنْ حَقِ الرَّاعِی أنْ یَخْتَارَ لِلرَّعِیَّةِ مَا یَخْتَارُهُ لِنَفْسِهِ ؛ حاکم وظیفه دارد که برای مردم خود همان چیزی را برگزیند که برای خود بر می گزیند».(2)

امام باقر علیه السلام می فرماید :

« وَ لَقَدْ وُلِّیَ (علیّ علیه السلام ) خَمْسَ سِنِینَ مَا وَضَعَ آجُرةً عَلَی آجُرةٍ وَ لَا لَبِنَةً عَلَی لَبِنَةٍ وَ لَا أقْطَعَ قَطِیعاً وَ لَا أوْرَثَ بَیْضَاءَ وَ لَا حَمْرَاءَ وَ إِنْ کَانَ لَیُطْعِمُ النَّاسَ خُبْزَ ؛ آن حضرت پنج سال حاکم بود، نه آجری بر آجری نهاد و نه خشتی بر خشتی ، هیچ ملکی را به خود اختصاص نداد و سیم و زر از خود به جای نگذاشت ، به مردم نان گندم و گوشت می خورانید ، و خود به منزل بر می گشت و نان جو با زیت و سرکه می خورد .»(3)

او حکومت را برای حکومت نمی خواست ، بلکه حکومت را برای اجرای عدالت می خواست .

ص: 45


1- - نهج البلاغه ، ص418.
2- - عیون الحکم ، ص 469.
3- - امالی صدوق ،281.

ابن عباس می گوید : در منطقۀ « ذی قار » نزد آن حضرت رسیدم کفش خود را وصله می زد ، به من فرمود : قیمت این کفش چه قدر است ؟

عرض کردم : بهایی ندارد . فرمود :

« وَ اللَّهِ لَهِیَ أحَبُّ إِلَیَّ مِنْ إِمْرَتِکُمْ إِلَّا أنْ أقِیمَ حَقّاً أوْ أدْفَعَ بَاطِلًا ؛

به خدا قسم ! همین کفشی که می گویی بهایی ندارد ، نزد من از حکومت بر شما محبوب تر است ، مگر آن که به وسیله آن حقّی را به پا دارم یا باطلی را براندازم ».(1)

امیرالمؤمنین علیه السلام به دارندگان پست و مقام می فرماید :

« وَ إِنَ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ ... ؛

ای صاحب پست و مقام ، این شغل تو و این پست و مقام تو لقمۀ چرب و نرمی نباشد که در اختیارت قرار گرفته است، بلکه امانتی است که به دست تو سپرده اند . ».(2)

« سودۀ همدانی » وقتی از کارگزار آن حضرت شکایت کرد، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام گریست و فرمود :

« اللهمّ أنتَ الشّاهِدُِ إنّی لَم آمرُهم بِظُلم خَلقِک ؛

خدایا ! تو شاهدی که من هرگز به او نگفتهام ظلمی به کسی نماید » .

و فوراً با نوشته ای او را از شغلش برکنار نمود .

و این شعر از « سودۀ همدانی » است که در برابر معاویه گفت:

ص: 46


1- - نهج البلاغه ، 77.
2- - نهج البلاغه ، 367.

صَلَّی الْإِلَهُ عَلَی جِسْمٍ تَضَمَّنَها

قَبْرٌ فَأصْبَحَ فِیهِ الْعَدْلُ مَدْفُوناً

«درود خدا بر آن جسم و روحی که قبری آن را در برگرفته ، و با دفن او در حقیقت عدالت مدفون گردید ».(1)

او در میان امّت جز به حق و عدالت حکم نکرد ، « حَتَّی قُتِلَ فِی مِحرابِ عِبادَتِه لِشِدَّةِ عَدلِه ؛ تا آنکه در محراب عبادتش به خاطر شدّت عدالتش به شهادت رسید » .

و دیگر این عدالت را نمی توان یافت مگر در حکومت آخرین وصی او ، خاتم الاوصیاء حضرت مهدی موعود ارواحنا له الفداء، که سیرۀ حکومتی آن حضرت ، همان سیرۀ جدّ مظلومش امیرالمؤمنین علیه السلام است .

و تنها با ظهور آن حضرت است که دوران مظلومیت اهل بیت علیهم السلام به پایان می رسد ، و دوران سرور آنان فرامی رسد .

رسول خدا صلی الله علیه و آله از کینههای پنهان شده در سینههای مردم نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به آن حضرت خبر داد و فرمود که آن ها به او ظلم

می کنند ، سپس فرمود :

« وَ أخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ علیه السلام عَنْ اللّه عَزَّ وَجَلَّ أنَّ ذَلِکَ یَزُولُ إِذَا قَامَ قَائِمُهُمْ ؛ جبرئیل به من خبر داده است از طرف پروردگار عالم که این ظلم و بیدادگری

ص: 47


1- - مطالب السؤول ، ص181؛ بلاغات النساء ، ص31.

و این مظلومیت از بین خواهد رفت وقتی قیام کننده این خاندان یعنی مهدی آل محمّد علیهم السلام قیام نماید . ».(1)

و بر آن ها که دل هایشان بر مظلومیت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و خاندان رسالت علیهم السلام می سوزد و آه از سینه پر غم و غصه می کشند ، لازم است که برای تعجیل ظهور آن باقی مانده از خاندان رسالت دعا کنند ؛ زیرا تنها با ظهور موفورالسّرور آن ذخیرۀ الهی است که حقّ غصب شده حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و فرزندان معصوم آن حضرت دوباره به ایشان باز می گردد ، حجت خدا و جانشین او در مسند خلافت تکیه می زند و نور را جایگزین ظلمت و عدل را جایگزین ظلم خواهد نمود ، و چه زیبا است زندگی در آن دوران باشکوه ، که امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند :

« طُوبَی لِمَنْ أدْرَکَ أیّامه و سَمِعَ کَلامَهُ ؛ خوشا به حال کسانی که آن دوران باعظمت را درک می کنند و سخن او را می شنوند ».(2)

که بین رکن و مقام می ایستد و فریاد می زند :

« ألا یا أهلَ العالَم، أنَا الامامُ القائِم، ألا یا أهلَ العالَم، أنا الصَمصامُ المُنتَقم. ألا یا أهلَ العالَم، إنَّ جَدّیَ الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً... »(3)

چهارده قرن از شهادت مظلومانۀ امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام گذشت ولی دشمن در طول این مدّت هرگز از پا ننشست ، کینه و عداوت خود را به

ص: 48


1- - امالی طوسی ، ص351 .
2- - بحار الانوار ، ج52 ، ص280.
3- - الزام الناصب ، ج2 ، ص246.

شکل های مختلف به نمایش گذاشت مزدورانی که قدرت های بزرگ شیطانی آنها را حمایت و تقویت می کنند ، تا توانستند با مسأله ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام مبارزه کردند.

ولایت ، همان گوهر ارزنده ای است که تمام ارزش انسان و دین و ایمان و اعمال او بستگی به وجود آن دارد و به خاطر همین ارزش فراوانی که دارد همیشه مورد هجوم دشمن بوده است .

شیاطین انس همراه با شیاطین جن تمام تلاش خود را برای از بین بردن آن به کار گرفته اند و از همۀ امکانات خود بهره برداری می نمایند . آنها همواره در کمین نشسته اند تا مردم را با شبهه افکنی های خود نسبت به این رکن دین سست و ضعیف و بدبین نمایند .

کار شیاطین همین است که سر راه مستقیم الهی بنشینند و اجازه ندهند که بندگان خدا آن راه را بپیمایند .

قرآن از زبان او حکایت می کند که گفت : « لَأقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیم ؛ و صراط مستقیم همان ولایت علی بن أبی طالب علیه السلام است .»(1)

زراره وقتی از امام محمّد باقر علیه السلام در مورد این آیۀ شریفه سؤال کرد ، امام علیه السلام فرمودند :

ص: 49


1- - سورۀ اعراف، آیه 16.

« یَا زُرَارَةُ إِنَّمَا صَمَدَ لَکَ وَ لِأصْحَابِکَ فَأمَّا الْآخَرِین فَقَدْ فَرَغَ مِنْهُمْ ؛

ای زراره ! شیطان ، تو و امثال تو را قصد کرده و شما هستید که مورد هجوم او هستید ، امّا دیگران که فاقد این گوهر ارزنده اند خیالش از آنها فارغ است. »(1) آنها خودشان راه انحراف را پیش گرفته اند و گمراهند .

ما باید حواس خود را بیشتر جمع کنیم ، بیشتر مراقب این دشمنان قسم خورده باشیم ، به وسوسه های آنها اعتنا نکنیم و با استمداد از قدرت لا یزال الهی و توسّل به ذیل عنایت اولیاء الهی چراغ ولایت را همواره روشن نگه داریم و بدانیم که آنچه داریم از خیر و برکت و فلاح و رستگاری و سعادت در پرتو ولایت است و دنیا و آخرت ما در گرو حفظ و نگهداری آن می باشد .

ولایت وادی امن الهی است و صلح و صفا و یکرنگی و اتحاد و برادری تنها در این وادی است که دشمن نمی تواند آن را ببیند .

خود را در برابر این دشمن بی رحم کاملاً مجهز نماییم ، وسلاح لازم را در برابر حربه های او تهیّه کنیم و از خود پایداری و مقاومت نشان دهیم ، بدانیم که ارزش این گوهر از ارزش جان ما بیشتر است، ولو به قیمت جان ، نگذاریم از دست ما ربوده شود ، که : امام صادق علیه السلام فرمودهاند :

« الْفَقْرُ مَعَنَا خَیْرٌ مِنَ الْغِنَی مَعَ غَیْرِنَا وَ الْقَتْلُ مَعَنَا خَیْرٌ مِنَ الْحَیَاةِ مَعَ عَدُوِّنَا؛

فقر با ما اهل بیت علیهم السلام بهتر از مال و ثروتی است که با غیر ما به دست آید، کشته شدن با ما اهل بیت علیهم السلام بهتر از حیات و زندگی با دشمنان ما است » . (2)

ص: 50


1- - المحاسن ، ج1، ص171، ح138.
2- - الخرائج و الجرائح ، ج2، ص 739.

همواره حامی ولایت و مدافع مقام ولایت باشیم و اجازه ندهیم دشمن به این مقام والا ، طعنه بزند ، یار و یاور آنها باشیم ، خوشا به حال کسانی که مدال پر افتخار « مَرْحَباً بِنَاصِرِنَا »(1) را دریافت نمودند .

بدانیم که آنها حتماً یاوران خود را یاری می نمایند و دعای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شامل حال چنین کسانی است که فرمود :

« اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ »

و خدا در قرآنش وعده فرموده است :

« إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أقْدامَکُم ؛

اگر خدا را یاری کنید، خدا هم شما را یاری می نماید و قدمهای شما را استوار میدارد » .(2)

گرامی داشت چهاردهمین قرنِ شهادت مظلومانۀ حضرت امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام فرصتی است بسیار ارزشمند و گرانبها ، باید از این فرصت فراهم شده کمال استفاده را نمود ، آن گونه نیست که همیشه فرصت فراهم شود .

ص: 51


1- حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام به دعبل فرمودند : « مرحباً بک یا دعبل، مرحباً بناصرنا بیده و لسانه » (بحارالأنوار، ج45، 257). امام صادق علیه السلام نسبت به هشام فرمودند : « هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و یده» (اعلام الوری، ج 1، ص531).
2- سورۀ محمّد صلی الله علیه و آله ، آیۀ 7.

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید :

« إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ ألَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا ؛ همانا برای پروردگار شما در دوران عمرتان نسیم های رحمتی است ، به هوش باشید و خود را در معرض آنها قرار دهید ».(1)

این گرامی داشت قطعاً یکی از آن نسیم های رحمتی است که وزیده ، و هر کس خواهان کمال است باید خود را در معرض وزش آن قرار دهد ، یعنی در آن جهت حرکت کند و تمام توان خویش را به کار گیرد ، همه وارد این میدان بزرگ تاریخی شوند ، به سوی این بهترین عمل بشتابند و در این امر مهم از یکدیگر سبقت گیرند که قرآن کریم می فرماید :

« فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ »(2)

فرصت ها زودگذر هستند و خیلی سریع از دست میروند .

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید : « الْفُرْصَةُ سَرِیعَةُ الْفَوْتِ ؛

از دست دادن فرصت حتماً حسرت و ندامت و اندوه در پی خواهد داشت .» (3)

در نهج البلاغه می فرماید : « إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّة »(4).

ص: 52


1- بحار الأنوار، ج71، ص221.
2- - سورۀ بقره ، آیۀ 148.
3- - عیون الحکم ، 21.
4- - نهج البلاغه ، صبحی صالح، ص489.

هنرمندان از هنرِ خویش، شاعران از ذوق سرشار خویش و این موهبت الهی ، نویسندگان و محقّقان و فرهیختگان از اندیشه و افکار خویش در این زمینه استفاده کنند و دلها را متوجّه ساحت مقدّس ولی اللّه اعظم نمایند .

خطبا با خطبه های پر شور و جذاب خویش ، خیّرین با تأسیس خیریه ها و مراکز خدماتی به نام نامیِ آن حضرت ، هیئات محترم با راه اندازی دسته جات و تشکیل مجالس عزاداری ، رسانه ها با اجرای برنامه های سازنده ارادت خویش را به اهل بیت علیهم السلام اظهار نمایند .

و همه تلاش کنیم که این اقدام خداپسندانه هرچه باشکوه تر برگزار شود و افکار و اذهان جهانیان را متوجه خود سازد و مبدأ یک تحوّل عظیم و منشأ خیرات و برکات فراوان باشد .

همان طور که در برگزاری چهاردهمین قرن شهادت اُمّ الأئمّۀالنجباء حضرت صدیقۀ کبری سلام الله علیها شاهد آثار و برکات فراوان آن بودیم که همانند چشمه ای هنوز جاری است و هر سال بر عظمت آن افزوده می گردد .

خداوند تبارک و تعالی می فرماید :

« فَأمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأرْضِ ؛

امّا کفها به بیرون پرتاب می شوند، ولی آنچه به مردم سود می رساند [ آب یا فلز خالص ] در زمین می ماند ».(1)

ص: 53


1- - سورۀ رعد ، آیۀ 17.

و نیز می فرماید :

« ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ ؛

آنچه نزد شما است فانی می شود ، و آنچه نزد خدا است باقی می ماند .»(1)

با این امید که سعی و تلاش ما سرور و خشنودیِ آخرین ذخیرۀ الهی و یادگار امیرالمؤمنین علیه السلام حضرت بقیّة اللّه الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف را فراهم آورد و باعث تعجیل در ظهور موفور السّرور آن حضرت گردد .

ص: 54


1- - سورۀ نحل ، آیۀ 97.

به قلم : نویسندۀ دلباختۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

حجۀ الاسلام و المسلمین شیخ علیرضا نعمتی

چهارده قرن بی تفاوتی

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

« اِنَّ اللهَ فَتَحَ هَذَا الدّینَ بِعَلیٍّ وَ إذا ماتَ عَلیّ فَسَدَ الدّینُ وَ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا المَهدیُّ بَعدَهُ ؛ خداوند این دین را به وسیله علیّ علیه السلام فتح و پیروزی عطا فرمود و آن گاه که علیّ از دنیا برود ، دین فاسد می شود و کسی پس از او قادر به اصلاح آن نخواهد بود مگر مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف » .(1)

آری ! از روزی که امیرالمؤمنین علیه السلام به شهادت رسید ، کار امّت به سامان نرسید و هر سال بر بد عهدی و دوری مردم از عهد « ولایت علی ولی الله » افزوده شد و گناه سنگین روگردانی از امیرالمؤمنین علیه السلام و اولاد طاهرین آن حضرت ، بار سنگین تری را بر دوش امّت اسلام ، بلکه جامعۀ بشریّت نهاد .

اینک در آستانۀ یکهزار و چهارصدمین سال این مصیبت عظمی هستیم .

١4٠٠ سال مصیبت فقر و فلاکت و خونریزی و انواع مفاسد جزیی و کلّی بر بشریّت گذشته است .

ص: 55


1- - ینابیع الموده قندوزی حنفی ، چاپ اسلامبول ، ص ٢5٩، به نقل : احقاق الحق ، ج 7، ص362.

معنای این سخن آن است که بار سنگین هزاران نوع فساد ، ١4٠٠ برابر بیشتر شده است ، نه ١4٠٠ برابر ، بلکه قریب 500 هزار برابر ( به عدد روزهای این ١4٠٠ سال قمری که 4٩٧٠٠٠ روز است ) فشار انواع مفاسد اعم از قتل و جنایت و شکنجه و اسارت و ... بر گُرده ی بشر بیشتر و سنگین تر شده است .

اگر دقّتی کنیم ، بار سنگین شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از عدد ریگهای بیابان نیز افزون تر است که آن حضرت در روایتی فرمود : « به عدد ریگهای بیابان ها به من ظلم شده است » .

چرا که آمار ظلم هایی که به بشر می شود ، هم اکنون با معیار « دقیقه » بلکه « ثانیه » محاسبه می شود که مثلاً در هر ثانیه ، این تعداد انسان در اثر هوای آلوده می میرند و این تعداد در اثر سیگار می میرند و این تعداد در اثر جنگ و درگیری ها می میرند و ده ها و صدها نوع مرگ و میر دیگر مانند مرگ های مصنوعی که جنایتکاران انواع امراض را ایجاد می کنند تا داروهایی را که خود برای درمان آن امراض ساخته اند به فروش برسانند و جنگ بین کشورها و اقوام به راه می اندازند ، تا سلاح هایشان را به فروش برسانند و ده ها نوع مرگ و فساد که همة آن ها ناشی از فقدان رهبریِ معصوم از خطا در رأس جامعۀ بشری است .

رهبری که مؤیّد به قدرت آسمانی و آگاه از همه خیانت های پنهانی است که خداوند از 1440 سال پیش چنین رهبرانی را که 14 تن بودند، برای همۀ زمان ها به بشریت ارزانی فرمود .

ص: 56

لذا تمامی این مفاسد بیشمار در جامعۀ بشری ، ناشی از عدم پذیرش رهبری امیرالمؤمنین علی علیه السلام و ائمۀ طاهرین علیهم السلام از نسل آن حضرت تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و لذا هر ثانیه ای که از فقدان آن رهبران آسمانی می گذرد ، بار سنگین ظلم بر گُرده ی بشر ، سنگین و سنگین تر می شود .

و این 497 هزار روز ظلم بر کلِّ جامعۀ بشری آن قدر ادامه می یابد که یا آنان که آن رهبر آسمانی را می شناسند ( شیعیان دوازده امامی ) از خدا ظهور آن امام معصوم را بگیرند و یا اگر چنین نکردند و مانند این 1400 سال بی تفاوت بودند ، این فشار تا آن جا ادامه می یابد که در اثر شدّت ظلم ، پیمانۀ زمان غیبت به انتهای خود برسد و خداوند متعال اذن ظهور و فرج به حضرت بقیةالله ارواحنافداه عنایت فرماید .

طول زمان یک ظلم و بی تفاوتی نسبت به آن ، میوۀ تلخی به نام « قساوت قلب » بر دل انسان ها می نشاند که خدای تعالی می فرماید :

« ألَمْ یَأنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ؛ آیا زمان آن فرا نرسیده است که ایمان آورندگان ، دل هایشان برای یاد خدا نرم و خاشع شود و زیر بار اطاعت و تسلیم در برابر آن چه از حق نازل شده برود و مانند کسانی نباشند که پیش از این ، کتاب ( تورات و انجیل ) به آن ها داده

ص: 57

شد ، امّا چون زمان بر آن ها طولانی شد ، دل هایشان را سختی و سنگدلی فراگرفت که بسیاری از آن ها فاسق بودند . »(1)

آری ! یکهزار و چهارصدمین سال شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام یعنی ، یکهزار و چهارصد برابر شدن قساوت قلب در یک امّت ، که در برابر از دست رفتن حجّت خدا ، عکس العملی که باید نشان بدهد ، نشان نداد و قلبش در برابر این مصیبتِ جان خراش ، سخت شد و هر قدر این زمان سخت دلی در برابر ظلمی که به اهل بیت عصمت علیهم السلام شد ادامه یابد و امّت، ظهور حضرت بقیةالله عجل الله تعالی فرجه الشریف را از خدا نگیرد و آن امام مظلوم را از مظلومیت و غربت به در نیاورد ، قلبش سخت تر می شود و این بی تفاوتی یک خروج آشکار امّت از صراط مستقیم ، و فسقی آشکار و بزرگ است که در انتهای آیه فوق به آن اشاره شده است « وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ » .

ای وای بر ما ! که اکنون یکهزار و چهارصد سالگیِ بی تفاوتی خود را شاهد هستیم .

یکهزار و چهارصد سالگی قساوت قلب و بی تفاوتی در برابر حجج الهی ، خصوصاً آخرین حجت خدا که حدود 1175 سالِ آن ، سهم ایشان تاکنون شده است .

یکهزار و چهارصدمین سال گمگشتگی و تحیّر و بیرون زدن و انحراف خود از جادۀ الهی را شاهدیم .

ص: 58


1- - سوره حدید، آیه 16.

بدیهی است وقتی خداوند قساوت قلب را در آیه فوق نتیجۀ بی تفاوتی و بی غیرتی در برابر یاد خدا و آن چه از حق نازل شده می داند ، چه یاد خدایی پرثمرتر و نجات دهنده تر از توجّه به رهبری که خداوند برای امّت اسلام در روز غدیر خم تعیین فرمود و امامت و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را « مَا أنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ ؛ آن چه بر تو از جانب خدایت نازل شده » خواند و لذا امّت اسلام در برابر ظلم به علی علیه السلام و خاندان مطهر، خصوصاً همسر مکرّمه اش حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها سکوت کرد و در اثر این فسق و گناه آشکار و بزرگ اجتماعی ، قلبش سخت شد .

از آن روز تا امروز و تا روز ظهور ، خداوند متعال هر لحظه بر این امّت نهیب می زند که از خواب غفلت بیدار شوید و بر غربت و مظلومیّت آن قلب تپنده ای که او را با سکوتتان خانه نشین کردید و موجب شهادت او و ده فرزند معصومش و غیبت 1170 سالۀ یازدهمین فرزند مظلومش شدید ، گریه کنید و ناله بزنید و در این هزار و چهارصدمین سال آن اول مظلوم عالم ، فریاد بیدار باش پروردگارتان را بشنوید که می فرماید : خواب بس است : « أ لَمْ یَأنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ ».

آری ! به پاخیزید و غبار غربت را از چهره دین و قرآن و دوازدهمین جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله یعنی حضرت مهدی آل محمّد علیهم السلام بزدایید و بدانید که :

«اعْلَمُوا أنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛

ص: 59

بدانید که خداوند زمین را پس از مرگش زنده می کند . ما آیات خود را به روشنی برایتان بیان کردیم شاید تعقّل کنید [ و به صراط مستقیم باز گردید ] ». (1)

آری ! آیۀ فوق ، درست پس از آیه ای است که قساوت قلب را یادآور می شود ؛ یعنی ای امّتی که در برابر «یاد خدا و آن چه از حق نازل شد» ، یعنی ولایت علی بن ابی طالب و خاندان مظلومش علیهم السلام ساکت و بی تفاوت بودید ، بدانید که اگر همین طور بی تفاوت بمانید و بر تعداد سالگردهای شهادت حضرت علی علیه السلام ، افزوده شود ، چنین نیست که این غیبت تا روز قیامت ادامه یابد ؛ بلکه هر روز که خداوند متعال صلاح بداند ، اذن فرج و ظهور به آخرین جانشین رسول خاتم ، حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف صادر می فرماید و زمین را پس از مرگش یعنی کفر اهلش زنده می کند . چرا که کفر ورزیدن ، سقوط و مرگ روحی یک انسان یا جامعه ای است که در برابر حق ، چشم بر هم گذاشته و آن را پایمال هواهای نفسانی اش کرده است .

پس در یکهزار و چهارصدمین سال بی تفاوتی در برابر مظلومیّت آل محمّد علیهم السلام از لاک بی تفاوتی درآییم و در جهت پایان دادن به زمان خانه نشینی امام زمانمان ( زمان غیبت ) تلاش قولی و عملی کنیم ؛ همان تلاشی که امّت پیامبر صلی الله علیه و آله در ٢5 سال خانه نشینی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مکلف بودند به خانه نشینی آن اوّل مظلوم عالَم پایان دهند .

ص: 60


1- - سوره حدید ، آیه 17 .

این ١١75 سال خانه نشینی امام زمانمان ، بزرگ شده و وسعت یافتۀ همان ٢5 سال خانه نشینی جد مظلومش علی علیه السلام است و تکلیف ما در برابرش همان تکلیف و چه بسا سنگین تر است .

نکتۀ مهمی که در آیه فوق ( آیه 16سورۀ مبارکۀ حدید ) باید ما را تکان دهد و چه بسا با یکهزار و چهارصدمین سال شهادت مظلومانۀ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ارتباطی تأمل برانگیز دارد ، قساوت قلب انسان در اثر طولانی شدن زمان غیبت امام زمان ارواحنافداه است :

« فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ ... ؛ پس زمان غیبت پیامبرشان بر آنها طولانی شد ، لذا دچار قساوت و سنگدلی در برابر فقدان حجت خدا شدند . »

یکهزار و چهارصدمین سال و جلوۀ خاص

معمولا اعداد رُند و سرفصل ، مانند 1400، اگر خصوصیت ویژه ای نداشته باشند ، اما جلوه ای خاص برای انسان دارند و حداقل می توانند به شدت تکان دهنده باشند ، مانند کسی که چهل یا پنجاه ساله شده و یکباره تکانی می خورد وقتی خود را در آینه می بیند و به خود نهیب می زند که : فلانی چهل ساله شدی ، پنجاه ساله شدی ، غفلت بس است و ...

در اینجا هم لااقل امت شیعه باید به خود نگاهی کند و بگوید : ای خوش غیرت ، 1400 سال از فرق شکافتۀ امام مظلوم و پدر مهربانت می گذرد و تو هنوز دکتر و طبیب آسمانی ( فرزند دلبندش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ) را بربالای سرش حاضر نکرده ای ؟! ( هنوز ظهور مقدسش را از خدا نگرفته ای ؟! )

ص: 61

آری ! ما باید ظهور امام زمانمان را که شفابخش فرق شکافته حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است از خدا بگیریم و الاّ چرا هزار سال است که امام زمان ارواحنافداه از ما به طور رسمی ( در یکی از توقیعات شریفشان ) خواسته اند که بروید از خدا درخواست کنید و بسیار هم درخواست کنید که هرچه زودتر فرج مرا برساند که گشایش و فرج شما در آن است :

« وَ أکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ »(1)

ای مردم ! امیرالمؤمنین علیه السلام فرق شکافته اش درد دارد و تنها ظهور فرزند عزیزش التیام بخش آن است .

آیا 1400 سال بی تفاوتی بس نیست ؟ آیا زمان بیداری فرا نرسیده ؟!

« أ لَمْ یَأنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ ».

آیا ندای امام زمانت را که از بیش از هزار سال است در فضای زندگی تو و همه شیعیان طنین انداخته را نمی شنوی که فرمود :

« وَ لَوْ أنَّ أشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا؛ اگر شیعیان ما ( که خدا آنها را به طاعتش موفق بدارد ) با دل هایی یکپارچه به عهد خود با ما وفا می کردند ، میمنت دیدار ما از آنها به تأخیر نمی افتاد و دیدارِ رو در روی ما با آنها ، قطعا و با عجله نصیبشان می شد . »(2)

ص: 62


1- - احتجاج ، ج2 ، ص 471 .
2- - احتجاج ، ج2 ، ص 499 .

می بینیم که حضرت بقیۀ الله ارواحنافداه کلید بازشدن درب زندان غیبت را به دست خودمان داده اند و ما آن را به کناری انداخته ایم و می گوییم معلوم نیست این درب کی باز می شود ...

شما را به خدا قسم ! آیا افکار ما از صراط مستقیم منحرف نشده است ؟!

ص: 63

اثر قلم : محقق دلباختۀ اهل البیت علیهم السلام

سید محمد موحد ابطحی

وظیفه ای سنگین وتاریخ ساز

یکی از سنّت های خداوند متعال و رسول گرامی اش ، بیان معارف و مسائل مهم دینی با استفادۀ از ابزار تاریخ و توجه دادن به وقایع آن می باشد ، حتی طبق برخی تفاسیر ، به تعبیر قرآن کریم توجه به برخی وقایع تاریخی و بیان کیفیت آن ، از مصادیق هدایت مردم به سمت حق شمرده شده است .(1)

با تعمّق و تفحص در سیرۀ خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و اهل بیت طاهرین علیهم السلام می بینیم که اهتمام ویژه ای به برخی وقایع تاریخی و زمان و مکان وقوع آنها داشته اند و همین تذکر و توجه را فرصتی برای بیان معارف والای تشیّع قرار می دادند ، که به دو مورد از آنها اشاره خواهیم کرد :

1 ) - واقعۀ غدیر خم :

در بین روایاتی که به بیان عظمت و فضائل روز عید غدیر پرداخته شده ، روایتی از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام نقل شده که : در مجلس مأمون عباسی سخن از روز غدیر به میان آمد و این واقعه مورد انکار عده ای قرار گرفت ، حضرت رضا علیه السلام در پاسخ به این عدّه فرمودند :

« إِنَّ یَوْمَ الْغَدِیرِ فِی السَّمَاءِ أشْهَرُ مِنْهُ فِی الْأرْض ؛

ص: 64


1- - برای تفصیل بیشتر مراجعه کنید به : تفاسیر گوناگون ذیل آیه 138 ، سورۀ آل عمران.

قطعاً روز غدیر در آسمان ها مشهورتر از آن در زمین است . » (1)

در این عبارت ، نکته ای بسیار ظریف نهفته است که خطاب آن متوجه عمومِ شیعیان است ، مبنی بر اینکه آسمانیان به بزرگداشت سالگرد ! این واقعه بیش از شما زمینیان اهتمام دارند ، و به بیان دیگر ، کم کاری و اهمال در بین زمینیان موجب شده که یکی از بزرگترین فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام و مهمترین رکن تشیّع ، به راحتی موجب انکار قرار بگیرد .

در ادامۀ همان روایت ، حضرت رضا علیه السلام کیفیت عجیب و مفصلی را نقل می کنند که : قصرهای ویژه ای در آسمان ها تدارک دیده شده که با زیورهای خاص ، زینت شده اند و در « سالگرد عید غدیر » ملائکه با آداب خاصی وارد آن قصرها می شوند و هدیه هایی دریافت می کنند و در آخر روز غدیر به آنها ندا داده می شود :

« اِنْصَرِفُوا إِلَی مَرَاتِبِکُمْ فَقَدْ أمِنْتُمْ مِنَ الْخَطَإِ وَ الزَّلَلِ إِلَی قَابِلٍ فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ تَکْرِمَةً لِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَ عَلِیٍّ علیه السلام ؛

به جایگاه های خود برگردید که ، تا سال آینده مثل امروز به خاطر گرامی داشت محمد و علی علیه السلام از خطا و لغزش ایمن گشتید . »

ص: 65


1- - تهذیب الاحکام ، ج6 ، ص24 ، ح 9.

در این فراز نیز ، مجدداً تأکیدی مبنی بر توجه به « سالگرد !! » واقعۀ غدیر وجود دارد ؛ چرا که آن هدیّۀ ویژه ( مصونیت از اشتباه ) موقت و محدود تا زمان تکرار مجدد این بزرگداشت و سالگرد ، در سال آینده شده است .

2 ) - واقعۀ کربلا و امام حسین علیه السلام

با مراجعه به سیرۀ معصومین علیهم السلام می بینیم که از هر موقعیت زمانی و مکانی که به نوعی مرتبط با سیدالشهداء علیه السلام است استفاده شده ، تا تبدیل به فرصتی برای بیان مظلومیت ایشان گردد و این موارد به قدری فراوان است که می تواند موضوع نگارش کتابی مستقل باشد .

به عنوان نمونه در باب ولادت حضرت سیدالشهداء علیه السلام روایات متعددی ذکر شده ، که شخص خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله یا ملائکۀ الهی ، به بیان مصیبت های جانسوز سیّدالشهداء علیه السلام پرداخته و از این زمان خاص (روز ولادت) برای تذکّر و توجّه مردم به این رکن مهم (بیان مظلومیّت سیدالشهداء علیه السلام ) استفاده کرده اند . (1)

لطیف تر اینکه ، نقل شده این برنامه در سالگرد ! ولادت حضرتش نیز مجدداً تکرار شد ، به این نحو که دوازده نفر از ملائکه ، بر حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وارد شدند ، و قسمتی از مصائب سیّدالشهداء علیه السلام را برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بیان نمودند .

ص: 66


1- - برای ملاحظۀ برخی از این روایات ، نگاه کنید به : اکمال الدین ، ص 415 ، ح 6 ؛ کامل الزیارات، ص130 ، ح 147 ، مدینۀ المعاجز ، ج3 ، ص426 ، ح 952.

و نیز در روایتی آمده ، که در دومین سالگردِ ! ولادت امام حسین علیه السلام نیز این امر تکرار شده ، به این نحو که پیامبر علیه السلام در آن روز در سفری بودند ، جبرییل علیه السلام بر آن حضرت نازل شد ، و بخشی از مصائب سیّدالشهداء علیه السلام را برای پیامبر صلی الله علیه و آله خوانده و ایشان گریستند ، سپس به مدینه بازگشتند ، و به منبر رفتند ، و روضۀ سیّدالشهداء علیه السلام را برای مردم خواندند ، تا آنجا که نقل شده : « فَضَجَ النَّاسُ فِی الْمَسْجِدِ بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ ؛

صدای گریه و ضجه مردم در مسجد بلند شد . »(1)

اهتمام به مسالۀ سالگرد وقایع ، چنان در سیرۀ نبوی فراوان یافت می شود که مرحوم علّامۀ امینی قدس سره در کتاب « سیرتُنا و سنّتُنا » بعد از ذکر برخی از این اخبار می فرماید :

« گمان قریب به یقین می رود که ، تعدد مجالس ماتم سیّدالشهداء علیه السلام که توسط پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه های همسرانشان برگزار شده ، در سالگردهای ولادت ، یا شهادت سیّدالشهداء علیه السلام بوده است .» (2)

این اهتمام به تعظیم سالگرد ! برخی از وقایع ، در سیرۀ اهل بیت علیهم السلام نیز ادامه پیدا کرده که ذکر موارد بیشتر ، در حوصلۀ این مختصر نمی باشد .

تعظیم روز مصیبت امیرالمومنین علی علیه السلام

همان طور که قبلاً ذکر شد ، توجه و تأکید ویژه ای از سوی شارع مقدس ، بر تعظیم برخی وقایع ، و توجه به سالگرد آن وجود دارد ، خصوصاً در موضوع

ص: 67


1- - مقتل الامام السبط الشهید للخوارزمی ، ج1 ، ص163 .
2- - سیرتنا و سنتنا ، ص 50 .

مصائب سیّدالشهداء علیه السلام که این روش ، راهی برای بیان مظلومیت آن بزرگوار بوده است . بایستی توجه داشته باشیم که ، این مسأله در مورد مصیبت امیر عالم ، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به طریق اولی ثابت است ، چه آنکه اگر در روایات ، در مورد سیدالشهداء علیه السلام تعبیر به « مظلوم » شده است ، در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام تعبیر به « اولین مظلوم » شده(1)

و خود حضرت در تعبیرات گوناگون فرموده اند : « مَا زِلْتُ مَظْلُوماً .. »(2) .

سزاوار است در هر زمان و مکانی که مناسبتی با آن وجود بی مثال دارد ، طبق سیرۀ حضرات معصومین علیهم السلام با تعظیم آن زمان یا مکان ، به بیان فضائل و مظلومیت های ایشان بپردازیم ، به این امید که جزء عاملین به آیۀ شریفه : « وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ اُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون ؛ باید از میان شما ، جمعی دعوت به نیکی ، و امر به معروف و نهی از منکر کنند ! و آنها همان رستگارانند . »(3)

باشیم ، که امام باقر علیه السلام فرمودند : « این آیه برای آل محمد صلی الله علیه و آله و تابعین ایشان می باشد ، که به خیر دعوت می کنند و امر به معروف و نهی از منکر انجام می دهند .» (4) و به فرمودۀ امام صادق علیه السلام : « معروف » در بین اهل

ص: 68


1- - کامل الزیارات ، ص41 . « اَشهَدُ اَنَّکَ اَوَّلُ مَظلومٍ وَ اَوَّلُ مَن غُصِبَ حَقُّه».
2- - احتجاج ، ج1 ، ص 190 .
3- - سوره آل عمران ، آیه 104.
4- - تفسیر القمی ، ص 98 .

آسمان ها و زمین ، امیرالمؤمنین علیه السلام هستند و « مُنکَر » ، آن دو نفری که بر ایشان ظلم و ستم روا داشتند .(1)

از این روی ، مناسب است که به معرّفیِ برخی از مکان ها و زمان هایی که به نوعی با وجود شریف امیرالمؤمنین علیه السلام مرتبط است ، و می توان با تعظیم و بزرگداشت و توجه دادن مردم به آن ، قدمی در راه بیان مظلومیت ها و فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام برداشت ؛ بپردازیم .

برخی از مکان های مرتبط با امیرالمؤمنین علی علیه السلام :

الف : خانه کعبه :

محل ولادت حضرت علی علیه السلام و وقوع یکی از فضایل بی نظیر ایشان .

ب : بیت الفاطمه سلام الله علیها :

که امروز داخل مجموعۀ مسجد نبوی قرار گرفته ، و باید به عنوان محل زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام و محل وقوع بزرگترین ظلمی که به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام وارد شده و حق آن بزرگوار غصب گردیده ، و همچنین محل جمع آوریِ کامل ترین قرآن از حیث تفسیر و شأن نزول و ترتیب آیات ، توسط حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بوده ، و نیز بسیاری دیگر از فضائل و معجزات آن حضرت ، در این مکان مقدّس و این خانه مطهر و مبارک به وقوع پیوسته است .

ص: 69


1- - بحار الانوار ، ج10 ، ص 207 .

ج : مسجد کوفه :

که به عنوان محل برگزاری نمازها و مناجات های امیرالمؤمنین علی علیه السلام و ایراد خطبه های تاریخی و انسان ساز ، و جایگاه حکومت و قضاوت های حضرت علی علیه السلام بوده است .

البته در داخل این مسجد نیز ، مکان های خاصی وجود دارد که محل صدور معجزات خاصی از امیرالمؤمنین علیه السلام است ، همانند : باب الثعبان و دکۀ القضاء و مقام بیت الطشت .

د : محراب مسجد کوفه :

این محراب خود جزیی از مسجد کوفه است ، ولی به خاطر ویژگی های منحصر به فردش ، و این که محل ضربت خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام است ، سزاوار است مستقلاً به آن پرداخته شود .

ه- : دیگر مکان ها :

مکان هایی که در جای جای این کرۀ خاکی وجود دارد ، که محل وقوع فضیلتی یا معجزه ای از معجزات امیرالمؤمنین علیه السلام است . مانند : مکان واقعۀ غدیر خم ، سرزمین اُحد ، سرزمین خیبر ، محل ردّالشمس و ... که تعظیم و توجه به هر یک از این مکان ها وسیله ای برای بیان عظمت ، فضایل و مظلومیت های اول مظلوم عالم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خواهد بود . همو که در هنگام شهادتش به حسنین علیه السلام وصیت فرمود :

« وَ کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً ؛

ص: 70

همواره دشمن متجاوزین و ستمگران و یار مظلومان و ستمدیدگان باشید .» (1)

برخی از زمان های مرتبط با امیرالمؤمنین علیه السلام :

الف : روز ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام که همراه با معجزات و کرامات بی نظیری بوده است .

ب : روز ازدواج امیرالمؤمنین علیه السلام با حضرت صدّیقۀ کبری سلام الله علیها که از فضایل بی نظیر آن حضرت بوده ، و در عوالم مختلف ، برای آن بزرگوار ، کراماتی واقع شده است .

ج : روز بیعت غدیر که به تعبیری ، شاخص ترین روز ، در طول حیات ظاهری امیرالمؤمنین علیه السلام محسوب می شود .

د: روز مباهله که به تعبیر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین علیه السلام در قرآن کریم است . (2)

ه- : ایام غصب خلافت و هجوم به خانۀ حضرت علی علیه السلام ، که سخت ترین و سیاه ترین روزهای مظلومیّت امیرالمؤمنین علیه السلام می باشد .

و : زمان شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، که همانند واقعۀ عاشورا ، عوالم مختلف را تحت تاثیر قرار داده(3)

و آسمان کوفه ، سه روز خون می باریده(4) و

ص: 71


1- - نهج البلاغه ، نامه 47 .
2- - الفصول المختاره ، ج1 ، ص 16 .
3- - بحار الانوار ، ج 18 ، ص303 ، به نقل المحتضر .
4- - بحار الانوار ، ج 42 ، ص 397 .

هر سنگ و کلوخی که از روی زمین برداشته می شده ، در زیر آن ، خون دیده می شده است(1) ، و ...

وظیفه ای سنگین و تاریخ ساز :

اکنون ، در آستانۀ چهاردهمین قرن شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می باشیم ، یعنی 1400 سال بر شیعه گذشته است ، و هنوز چه بسیار از عظمت های امیر عالم ، بر محبین و شیعیانشان مخفی مانده ، و بسیاری از جوامع بشری از آشنایی با شخصیت و مظلومیت آن حضرت محروم مانده اند .

1400 سال است ندای « انا المظلومِ » امیرالمؤمنین علیه السلام در جهان طنین انداز است ولی ما نتوانسته ایم این ندا را به گوش عالمیان برسانیم ، و امسال فرصتی است که با همّت همگانیِ شیعه ، کمی این قصور و تقصیر 1400 ساله را جبران کنیم ، و همواره به یاد داشته باشیم که امام حسن مجتبی علیه السلام فرموده اند : « الْفُرْصَةُ سَرِیعَةُ الْفَوْتِ بَطِیئَةُ الْعَوْد ؛

فرصت ها سریع از دست می روند و به کندی باز می گردند .» (2)

این موقعیتی که امسال نصیب ما شده است ، که چهاردهمین قرن شهادت اول مظلوم عالم ، امیرالمؤمنین علیه السلام را در سطح جهانی و با عظمت هر چه تمامتر برگزار کنیم ، تا چندین نسل بعد از ما تکرار نخواهد شد و تنها بایستی از خود امیرالمؤمنین علیه السلام توفیقی طلب کنیم ، که با استفاده از

ص: 72


1- - بحار الانوار ، ج 13 ، ص368 ، و ج 46 ، ص 315 .
2- - بحار الانوار ، ج 75 ، ص 112 .

هر نوع رسانه و هر وسیله ای که در اختیار داریم ، در احیاء این امر ، موفق شویم .

باشد که این « سوگوارۀ عظیم علوی » ، قدمی باشد در راه تعجیل فرج منتقم خون آن امام مظلوم ، یعنی حضرت صاحب الامر ، بقیۀ الله الاعظم ارواحنا فداه ، همو که امیرالمؤمنین علیه السلام در وصفش فرموده اند :

« أمَا وَ اللَّهِ لَاُقْتَلَنَّ أنَا وَ ابْنَایَ هَذَانِ وَ لَیَبْعَثَنَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ وُلْدِی فِی آخِرِ الزَّمَانِ یُطَالِبُ بِدِمَائِنَا ؛

به خداوند سوگند ! من و این دو فرزندم ( امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام ) کشته خواهیم شد و خداوند مردی از فرزندانم را در آخر الزمان بر می انگیزد که به خونخواهی ما قیام می کند .»(1)

*****

ص: 73


1- - غیبت نعمانی ، ص 141 .

به قلم : مدرس و محقق دلدادۀ اهل البیت علیهم السلام

آقای شیخ علی اکبر قلعه جوزدانی

شیطان و سقیفه چیان زمینه سازان شهادت امام علی علیه السلام

زمانی که خداوند متعال آدم را خلق نمود ، به شیطان دستور داده شد که بر او سجده نماید ، ولی بر اثر غرور و نخوت و تکبری که داشت راضی به سجده نشد و فرمان الهی را سرپیچی نمود که باعث اخراجش از درگاه الهی شد . در این هنگام به عزت و جلال خداوندی سوگند یاد کرد ، که آرام نمی نشیند و باعث گمراهی بندگانش می شود که قرآن مجید دربارۀ آن می فرماید : « فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ » .

شیطان نقشه ها و توطئه هایی را طراحی نمود ، که اولین آنها باعث خروج آدم و حوا از بهشت بود ، و همینطور نقشه هایی را در موارد گوناگون طراحی و علنی می نمود تا اینکه خداوند متعال پیامبرش را به رسالت مبعوث گردانید ، که باعث نعرۀ شیطان و ناامیدیِ او گردید ، ولی او بر نقشه هایش پافشاری کرد تا اینکه روز عید غدیر خم فرا رسید و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، امیرالمؤمنین علی علیه السلام را به عنوان جانشین و وصی و خلیفۀ بلافصلشان معرفی نمودند که باعث یأس و فریاد شیطان گردید ولی باز هم نقشۀ غصب خلافت را در اذهان شرکت کنندگان در سقیفه مطرح کرد ، و باعث غصب خلافت و فدک شدند ، و موجب گردید که حضرت علی علیه السلام خانه نشین ، و فدکشان غصب گردد . تا اینکه امیرالمؤمنین علی علیه السلام به خلافت ظاهری رسیدند و شیطان برای اجرای منویّات پلید خود به طرح کشتن آن حضرت

ص: 74

روی آورد ، و نقشۀ کشتن آن حضرت را در ذهن شقی ترین اشقیاء ، ابن ملجم مرادی وارد کرد ، و او موفق گردید در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان با شمشیری زهرآلود بر فرق مطهر آن حضرت بزند و جهان را از فیض هدایت و رهبریِ الهی امیرالمؤمنین علی علیه السلام محروم سازد .

ولی ای رهبر هدایت گر الهی ، و ای نور بزرگ تاریخ و ای امیرمؤمنان !

دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد

آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست

آری ! به حسب ظاهر ، جسم مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام همچون دُرّ ، در سرزمین نجف اشرف ، جای گرفته ، اما همیشه ، نام مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام خواب را از چشم شیاطین و پیروان آنها ربوده ، چرا که ذکر و نام علی علیه السلام عبادت است و بندگان را به خدا نزدیک می کند .

کسی که محبت مولی ، امیرالمؤمنین علیه السلام را قبول نموده و ایمان به ولایت آن بزرگوار دارد ، باید امسال که چهاردهمین قرن شهادت آن بزرگمرد تاریخ و مظلوم عالم است ، و فرصتی طلایی فراهم شده که به مدد آن حضرت ، دست در دست هم داده و به کوری چشم وهابیت و دشمنان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نام آن بزرگوار را با وسائل موجود و به هر طریق ممکن ، به جوامع بشری برسانیم و خالصانه قدم برداشته و در سطح

جهان ، عظمت و شخصیت آن حضرت را مطرح کنیم ، و قلب وارث غدیر ، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شیعیان و پیروان حقیقی و دلسوختۀ آن حضرت را شاد نموده و دشمنان آن بزرگوار را غافلگیر نماییم .

ص: 75

لازم است که تعزیه گردانان برنامه های دینی و جلسه بر پا کرده ، نویسندگان و اهل قلم دست به کار شده و در مظلومیت ، عدالت ، فضائل و مناقب و سیره و روش آن حضرت ، کتاب ها و مقالات نوشته ، و شعرا شعر بسرایند ، خطبا خطبه بخوانند و سخنرانان ، از فصاحت و بلاغت و کلام گهربار آن بزرگوار سخن گفته ، و نام مبارک آن حضرت که برگرفته از نام خداوند متعال است را ، در سطحی بسیار وسیع تر و با ابزارهای متنوع تر و با جدیتی افزونتر ، در فضای مجازی و حقیقی عنوان و مطرح نمایند .

دشمنان قسم خوردۀ مذهب ، همیشه دنبال فرصت هستند که به هر طریق ممکن ، و به هر وسیلۀ موجود ، شبهاتی را وارد نمایند و یا ضربه ای بر پیکرۀ اسلام بزنند و با اهداف شومی که در سر می پرورانند شعائر الهی را تضعیف نمایند .

دوستان و شیعیان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز فرصت یکهزار و چهارصدمین سال شهادت امام علی علیه السلام را غنیمت بشمارند ، که روز قیامت رو سفید باشند ، و پیام رسول خدا صلی الله علیه و آله که در غدیر خم فرمودند :

« فَلْیُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ »

را به گوش همۀ جهانیان برسانند .

همانطوری که سی سال قبل در یکهزار و چهارصدمین سال شهادت حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها ، دوستداران آن حضرت ، فرصت را مغتنم شمردند و مراسم بزرگداشت چهاردهمین قرن شهادت آن شهیدۀ مظلومه را در شهر و استان اصفهان بر پا نمودند ، و به دنبال آن ، در همۀ شهرها و اقصی نقاط دنیا

ص: 76

برنامه های فاطمی بر پا گردید و قدم های بلندی در بزرگداشت فاطمیه برداشته شد و نام مقدس فاطمۀ زهرا سلام الله علیها ( که خیر کثیر هستند ) جهانی شد و همگان شاهد برکات گستردۀ آن می باشند .

و در پایان ، مناسب می بینم که پیشنهاد کنم ، برای رسیدن به هدف مقدس یاد شده ، اعم از طلبه ها و دانشجویان ، عهده داران کارهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ، هیئات مذهبی و دینی ، خیراندیشان و تلاشگران امور تربیتی و ... دست به کار شوند و به شکل همکاریِ دست جمعی ، و در قالب جمعیت های به هم پیوسته ، وارد میدان شده ، و در زمینۀ فعالیت تبلیغی و مدد رسانی به نیازمندان و تشکیل مجالس و محافل معرفتی و تشویق و ترغیب دیگران و ... گام های استوارتری بردارند .

*****

ص: 77

به قلم : نویسندۀ پرکوش و دلباختۀ اهل البیت علیهم السلام

شیخ غلامحسین مجلسی

به بهانۀ ذکر دوست

از بس خداوند او را دوست داشت خانۀ خود را محل تولد او قرار داد . و اسمی از اسمای اعلای خود بر او نهاد و در سخنان خود او را با سورۀ « هَلْ أتی» ستایش نمود و با آیۀ مباهله او را نفس پیامبر صلی الله علیه و آله دانست و با « إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ » او را از رجس و پلیدی دور نگه داشت .

با « وَ یُطْعِمُونَ الطَّعام عَلی حُبِّه » بخشش و ایثار او را ماندگار کرد . و با « إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ » ولایت را در او حصر کرد و با فرمان « أطیعُوا اللَّهَ وَ أطیعُوا الرَّسُولَ وَ أولِی الْأمْرِ مِنْکُمْ » اطاعت او را در کنار اطاعت از خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله واجب نمود .

با دستور به « بَلِّغْ ما أنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ » تبلیغ ولایت او را شرط قبولی رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله دانست و آنگاه ندا سرداد که : « الْیَوْمَ أکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ » .

و اکنون 1400 سال از شهادت اُولی الامری می گذرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله ولایت او را با جملۀ :

« أنْتَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی ، أنْتَ أخِی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة ، وَ أنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی » بیان فرمود .

ص: 78

و در آخرین سال عمر خود ، در حجّۀ الوداع طی مراسمی فرمود : « مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ » من علی را جانشین خود قرار دادم .

امسال یکهزار و چهارصدمین سال شهادت ولیِّ امری است که ، علم او مِن الله بود و استادش رسول الله صلی الله علیه و آله ؛ استادی که هزار باب از علم را در گوش او نجوا کرد ، که از هر بابی ، هزار باب دیگر برایش گشوده شد . و فرمود : « أنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا » و به هر جهت ، با ندای « سَلُونِی قَبْلَ أنْ تَفْقِدُونِی » اعلام کرد هر چه می خواهید از من بپرسید .

نهج البلاغه ، قطره ای از علم اوست که عالمان زیادی در اقیانوس آن غرق تفکر شده اند و با صرف تمام عمر خود ، صدها جلد کتاب در شرح آن نوشته اند ، و در برابر خطبه های آن ، سر به سجدۀ تعظیم فرود آورده و کلام او را « فوق کلام المخلوق » خوانده اند .

و امسال هزار و چهارصدمین سال شهادت ولّی امر و امامی است که :

« أشْجَعُ النَّاسِ بَعدَ رَسُولِ الله » بود . امیری که در تمامی جنگها سِمت فرماندهی و علمداری را بر عهده داشت . و تاریخ ، کُشتن مرحب و فتح خیبر ، و کشته شدن عمرو بن عبدود و پیروزی جنگ احزاب را به نام او ثبت کرد و چاه بدر که مدفن عُتبه و شَیبه و حنظله گردید شاهد دیگری بر شجاعت اوست .

امیر شجاعی که ضربات شمشیر او را پیامبر در جنگ احزاب با جملۀ : « ضَربَةُ علیٍّ یَومَ الخَندَقِ أفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَیْن » ستایش کردند . و ملائکه

ص: 79

در جنگ اُحُد او را با شعار « لَا فَتَی إِلَّا عَلِی لَا سَیْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ » تشویق نمودند . و خداوند متعال با نزول سورۀ « وَ الْعادِیاتِ ضَبْحا » قسم به

نفس های اسب او خورد و نقل رشادت های او را ذکر مقدس و مبارک تمام محافل قرآنی قرار داد .

و اکنون 1400 سال از پایان حکومت عدلی می گذرد که :

هنوز قصّۀ درخواست عقیل از بیت المال و جواب او با آهن داغ ، و امر به تیز کردن قلم ها و کم کردن فاصلۀ خطوط برای جلوگیری از اسراف در بیت المال ، و نامۀ او به استاندار خود ، عثمان بن حُنیف زمانی که در یکی از میهمانی های پر زرق و برق شرکت کرده بود ، و نامۀ او به مالک اشتر ، برای فرمانداریِ مصر ، نقل مجالس تمام مردم عدالت خواه روی کرۀ زمین است .

و اکنون 1400 سال از شهادت حاکم عادلی می گذرد که به خاطر عدالتش او را کشته و با کشتن او عدل را دفن کردند .

قُتِلَ لِشِدَّۀِ عَدلِه

وَ دُفِنَ العَدلُ بِقَتلِه

و چه خوب سرود سودۀ همدانی :

صَلَّی الْإِلَهُ عَلَی جِسْمٍ تَضَمَّنَه

قَبْرٌ فَأصْبَحَ فِیهِ الْعَدْلُ مَدْفُوناً

درود خداوند بر جسمی که هنگامی که قبر او را در بر گرفت ، عدالت هم با او دفن شد .

و در مطلع پانزدهمین قرن شهادت این حاکم عادل ، شیعه با ندای :

« إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أهْلَهُ »

ص: 80

چشم انتظار دولت کریمۀ فرزند اوست .

و اکنون سخن از شهادت آن مظلومی است که ، مظلومیّت او ، با شهادت رسول الله صلی الله علیه و آله شروع گردید و ظلمی که در سقیفه در حق او شد ظلم بزرگی بود که هنوز بعد از 1400 سال ، ظلمت آن باقی است . و چه ظلم بزرگی است آتش زدن و تازیانه زدن و عربده کشیدن ، و چه مظلومیت عظیمی است ریسمان بر گردن مرد بزرگی همانند علی علیه السلام بودن .

چه ظلم بزرگی است ، غصب کردن و سیلی زدن و کودک کشتن ، و چه مظلومیّت عظیمی است ، خنجری در شکم داشتن و صبر کردن .

چه ظلم بزرگی است سیدۀ النساء را کشتن و چه مظلومیت عظیمی است ، شبانه و مخفیانه دفن کردن . چه ظلم بزرگی است خلیفۀ الله را خانه نشین کردن . و چه مظلومیّت عظیمی است خار در چشم و استخوان در گلو را تحمل کردن .

چه ظلم بزرگی است فاضلی را در کنار پنج مفضول قرار دادن و چه مظلومیّت عظیمی است مفضولی را بر فاضل ترجیح دادن .

چه ظلم بزرگی است بیعت شکنی ناکثین و قاسطین و مارقین . و چه مظلومیّت عظیمی است تحمّل ظلم زنی شترسوار ، و قرآن بر نیزه کردن،

چه ظلم بزرگی است عابدی را در محراب کشتن . و چه مظلومیت عظیمی است ضربت اشقی الاشقیاء را تحمل کردن . و چه ظلم بزرگی است دوباره دفن شبانه و گریه های مخفیانه .

ص: 81

و چه مظلومیت عظیمی است تحمل قبری پنهان و نبش قبری آشکار ، و چه ظلم بزرگی است مالک و عمار کشتن ؛ و چه مظلومیت عظیمی است در فراق یار تنها گریستن ؛ و چه ظلم بزرگی است بر هفتاد هزار منبر سَب و لعن کردن و چه مظلومیّت عظیمی است پاک بودن و تهمت شنیدن .

و اکنون 14 قرن می گذرد و برای این ظلم ها و مظلومیت ها ، پایانی نیست مگر اینکه در مطلع قرن پانزدهم ، شاهد طلوع منتقمی از فرزندان او باشیم .

آری ! سخن از آن امام معصوم و ولی امری است که : تمام اهل بیت علیهم السلام از هر موقعیتی برای ذکر فضائل او استفاده می کردند ، و مجالس خود را با ذکر و یاد او زینت می دادند . همانطور که خاتم الانبیاء حضرت محمد صلی الله علیه و آله در طی 23 سال نبوت خود ، از هر صحنه ای برای گفتن فضائل او استفاده می کردند ، و در آخرین سال عمر مبارک خود ، از مراسم بزرگ حج بهترین استفاده را نموده و انبوه جمعیت حجّاج را که از مناطق دور دست اسلامی ، آمده بودند ، در بیابان غدیر جمع کرد ، و برای آنها خطبه ای طولانی در فضائل او بیان کردند .

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در خطبۀ فدکیّه در مقابل غاصبین حکومت ، بعد از ذکر فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، به دفاع از ایشان پرداختند و شخص امیرالمؤمنین علی علیه السلام در شورای شش نفره ، برای اثبات حقانیت خود به ذکر 51 فضیلت از فضائل خود استدلال کردند .

ص: 82

امام حسن مجتبی علیه السلام هنگامی که بنی امیه ، پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام را مورد هجوم تهمت ها قرار می دادند ، با ذکر فضائل و مناقب آن حضرت از زبان سول الله صلی الله علیه و آله به دفاع از آن بزرگوار می پرداختند .

و امام حسین علیه السلام در آخرین سال حکومت معاویه ، در صحرای منا ، دستور دادند ، صحابۀ رسول الله صلی الله علیه و آله و تابعین را جمع نمودند و سپس در حضور 200 تفر از صحابه و 700 نفر از تابعین ، به سخنرانی قیام نمودند و خطاب به آنها فرمودند :

امروز می خواهم فضائل پدرم امیرالمؤمنین علی علیه السلام را بیان کنم و از شما می خواهم آن را خوب گوش کنید و اگر آن فضیلت را از زبان پیامبر اکرم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده اید تأیید نمایید و سپس بنویسید تا فراموش نکنید و بعد در هر شهر و دیاری رفتید بیان کنید ، چون می ترسم امر ولایت ، کهنه و مندرس گردد و سپس به تفصیل ، به ذکر فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام پرداختند .

امام زین العابدین علیه السلام در شهر شام ، در مسجد اموی در میان کسانی که بغض آن حضرت را در دل داشتند ، به ذکر فضائل مولا امیرالمؤمنین علیه السلام پرداختند .

امام محمدباقر علیه السلام در مجلس درس برای شاگردان خود ، فضائل آن حضرت را بیان می فرمودند ، و زیارت امین الله را به آنها تعلیم دادند .

ص: 83

امام جعفر صادق علیه السلام برای زیارت جدّشان امیرالمؤمنین علیه السلام از مدینه به کوفه مشرف شدند و قبر مخفیِ آن امام مظلوم را بعد از یکصد سال ، برای شیعیان آشکار نمودند و شیعیان را به زیارت ایشان تشویق نمودند .

امام موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا و محمد بن علی الجواد علیهم السلام در مجالس مناظره با علما مخالف ضمن ذکر فضائل مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام به باطل بودن فضائلِ ساختگیِ خلفا و غاصب استدلال می کردند و برای حقانیت امیرالمؤمنین علیه السلام دلیل و حجت می آوردند .

امام هادی و امام حسن عسکری علیه السلام در آن دوران بسیار سخت حکومت متوکل و بنی العباس در قالب « زیارت جامعه » و « زیارت غدیریه » و ... فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام را ذکر کرده اند .

و اکنون چشم انتظار فرزند بزرگوار و برومندشان ، صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستیم تا از زبان شیوای آن بزرگوار فضائل پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام را بشنویم . و خوب است امسال به بهانۀ چهاردهمین قرن شهادت این امام بزرگوار ، به پیروی از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بیش از پیش به بیان فضائل و مناقب ایشان بپردازیم .

اکنون وظیفه چیست ؟

1 ) - علما و نویسندگان محترم ، به نوشتن کتب جدید در موضوعات مختلف و ابعاد گوناگون فضائل مولا امیرالمؤمنین علیه السلام بپردازند . و راه و روش علماء بزرگی همچون شیخ مفید و سید مرتضی و سید رضی و میرحامد حسین موسوی و علامۀ حلی و علامۀ مجلسی و علامۀ امینی و ... را ادامه دهند .

ص: 84

2 ) - گویندگان مذهبی و خطباء دانشمند ، در سطوح مختلف و مجالس متنوع ، به بیان فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام و مطاعن دشمنان ایشان بپردازند ، تا با ارتقاء سطح معرفت مردم نسبت به آن امام معصوم علیه السلام زمینه را برای افروخته شدن شعله های محبت و دوستیِ آن حضرت ، و پیروی از دستورات ایشان را فراهم سازند .

3 ) - شعراء با ذوق و با ایمان ، و دلسوختگان مولا امیرالمؤمنین علیه السلام با سرودن اشعاری زیبا و جذاب ، در رابطه با فضائل و مناقب و دولت کریمۀ ایشان ، راه حسّان بن ثابت ، فرزدق ، کمیت ، سیّد حمیری و دعبل ها را ادامه دهند و از حریم مقدس اهل بیت علیهم السلام دفاع نمایند .

4 ) - مداحان و مرثیه سرایان ائمۀ معصومین علیهم السلام با خواندن اشعاری در مدح امیرالمؤمنین علیه السلام به ذکر مصائب و مظلومیت ایشان پرداخته و مردم را به زیارت آن امام بزرگوار تشویق و ترغیب نمایند .

و در پایان ، همه با هم می گوییم :

سلام و صلوات بی پایان خداوند متعال و جمیع ملائکۀ مقربین بر :

« خلیفۀ الله » ، « حجۀ الله » ، « وجه الله » ، « یدالله » ، « عین الله » ، « اذن الله » ، « لسان الله » ، « خلیل الله ، « اسدالله » ، « سیف الله » ، «حبیب الله » و سلام و صلوات رسول الله ، و جمیع انبیاء و مرسلین بر :

« خلیفۀ رسول الله » ، « وصیّ رسول الله » ، « صاحب رسول الله » ، « اخا رسول الله » ، « وارث علم رسول الله» ، « خلیل رسول الله » ، « سیف

ص: 85

رسول الله » ، « صهر رسول الله » ، « ابوذریّۀ رسول الله » ، « حبیب رسول الله » ، « حامل رایۀ رسول الله » و سلام و صلوات تمام مسلمانان و شیعیان بر :

« امام المتقین » ، « یعسوب الدین » ، « سیّدالوصیین » ، « اوّل المسلمین » ، « قبلۀ العارفین » ، « وارث علم النبیین » ، « الصدیق الاکبر » ، « الفاروق الاعظم »، « امیرالبَرَرَه » ، و « قاتل الفَجَره » مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام .

ص: 86

به قلم : نویسندۀ پرتلاش

شیخ علی نظری مؤمن آبادی (رفسنجانی)

اهمیت ایام در قرآن

در مورد جایگاه مناسبت ها قرآن کریم حدود 13 بار انسان ها را به اهمیت تاریخ و نقش اماکن و مناسبت های تاریخی توصیه فرموده ، صرف نظر از مراحل فراوانی که امر به تفکر ، تحقیق و دقت در رویدادهای گذشته و الهام گرفتن از آنها می نماید تا در احوال و سرگذشت اقوام و مختلف کوشا باشند .

قرآن کریم در تمام موارد بشر ، را به مطالعۀ تاریخ فراخوانده ، می فرماید :

« قُلْ سیرُوا فِی الأرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمین ؛

بگو : در زمین بگردید پس با تأمل بنگرید که سرانجام گنهکاران چگونه شده است ؟ »(1)

« فَسیرُوا فِی الأرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبین ؛

( ای رسول خدا صلی الله علیه و آله ) بگو در زمین سیر نمایید و بنگرید که سرانجام تکذیب کنندگان ( انبیاء ) چه بوده است .»(2)

و در اهمیت مناسبت های تاریخی می فرماید :

« وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فی أیَّامٍ مَعْلُوماتٍ ؛ و نام خدا را در ایام معینی ببرند . »(3)

ص: 87


1- - سوره نمل ، آیه 69 .
2- - سوره نحل ، آیه 36 .
3- - سوره حج ، آیه 28 .

و در جای دیگر می فرماید :

« وَ اذْکُرُوا اللَّهَ فی أیَّامٍ مَعْدُوداتٍ ؛ و خدا را در ایام معدودی یاد کنید.»(1)

همچنین قرآن کریم در مورد اهمیت و توجه به حج و ایام معدودات و معلومات که در این دو آیه شریفه آمده است ، می فرماید :

« وَ أذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیق ؛ ( ای ابراهیم ) در میان مردم برای حج اعلام کن تا پیاده و سواره بر مرکب های لاغر، از هر راه دوری به محضر تو بیایند .»(2)

حضرت ابراهیم علیه السلام عذر به پیشگاه خداوند آورد که چگونه به گوش همگان برسانم ؟ خطاب رسید : «عَلَیکَ الاَذانُ وَ عَلَی البَلاغُ ؛ تو اعلام کن و من به گوش آنها می رسانم .»(3)

و در مورد مناسبت های تاریخی و تعیین رهبری جهان اسلام با تهدید می فرماید : « یا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ؛ ای پیامبر ! آنچه از سوی پروردگارت ( دربارۀ ولایت و رهبری علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین علیه السلام ) بر تو نازل شده ابلاغ کن » .

و قبل از اینکه رسول مکرم صلی الله علیه و آله بخواهد عذری بیاورد ، از عذر آوردن پیشگیری گردید و خطاب آمد :

ص: 88


1- - سوره بقره ، آیه 203 .
2- - سوره حج ، آیه 27 .
3- - ترجمه الفین ، ص 797 .

« وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ؛

و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده ای ، خدا تو را از گزند مردم نگه می دارد .»(1)

لذا وجود اقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز تاریخی و همیشه به یادماندنی غدیر خم ، ضمن خطبۀ آسمانی اش راه کاری را تعیین فرموده و به این ترتیب با کلام رسایش تا دامنۀ قیامت ، همه را مخاطب قرار داده و با تأکید ، این کار را بر همگان تکلیف نموده اند .

« مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی أدَعُهَا إِمَامَةً وَ وِرَاثَةً فِی عَقِبِی إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ قَدْ بَلَّغْتُ مَا أُمِرْتُ بِتَبْلِیغِهِ حُجَّةً عَلَی کُلِّ حَاضِرٍ وَ غَائِبٍ وَ عَلَی کُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أوْ لَمْ یَشْهَدْ وُلِدَ أوْ لَمْ یُولَدْ فَلْیُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ ؛

ای مردم ! همانا من امامت و وراثت را تا روز قیامت در فرزندانم به جا گذاشتم و قطعاً آن چیزی را که مأمور به ابلاغش بودم رساندم تا حجت و سندی باشد بر هر حاضر و غائبی و بر هر کسی که شاهد است یا نیست ، متولد شده است یا نه ، پس حاضران به غائبان ، و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند » .(2)

با عنایت به سنّت و سیرۀ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمۀ هدی علیهم السلام باید از تحولات تاریخ عبرت گرفت و مناسبت ها و عبرت ها را با حوادث روز تطبیق نمود و از این اجتهاد و انطباق ، بر دانایی و توانایی خویش افزود .

ص: 89


1- - سوره مائده ، آیه 67 .
2- - احتجاج ، ج1 ، ص 62 .

آن کس که در پیچیدگی های زندگی ، چراغ بینایی در چشم ، و فروغ فکر در مغز دارد ، به حکمت معرفت نزدیک خواهد بود و با عشق به حکمت اندوزی هم ، مناسبت های تاریخی را فراموش نخواهد کرد .

تعمّق و تفکر در مناسبت های اسلامی و تاریخی سبب آشنایی افراد با عقاید و مقدسات می شود و می توان دردها و گرفتاری هایی را که در زندگی پیش می آید از روی آن و با توجه به تجارب گذشتگان ، رفع و درمان کرد . در جهان معاصر علم تاریخ از جملۀ روش ها و فنون متداول درمیان همه ملت ها و نژادها است ، و همۀ اقشار جامعه صرف نظر از خواص و عوام به داشتن آن علاقه مندند .

اما نکتۀ مهم در مطالعات و فعالیّت های تاریخی اسلامی ، توجه به فلسفۀ مناسبت ها است که بیان کنندۀ علل و عوامل ایجاد کنندۀ رویدادهای مهم می باشد . حقیقت تاریخ ، خبر دادن از اجتماع انسانی است و اینکه چگونه از حوادث گذشته درس عبرت بگیریم و چراغی فرا روی ما باشد .

با توجه به کامل ترین و آخرین کتاب آسمانی یعنی قرآن کریم ، و عنایت به سنّت های تغییر ناپذیر الهی که بر زندگی انسان و جهان حاکم است ، قرآن به توصیف و پیشگوییِ آیندۀ جهان و انسان پرداخته است ؛ زیرا از دیدگاه قرآن و فرهنگ اسلامی ، تاریخ به سویی حرکت می کند که خدای متعال اراده می فرماید . با تدبّر در اجزای تاریخ ، می توانیم تصمیم های خردمندانه و برنامه ریزیِ مناسبی برای زندگی امروز و آینده داشته باشیم .

ص: 90

اگر به فرهنگ و تمدن انسانیِ اسلام ، که هنوز انسانیت از ثمرات آن بهره مند است توجه نماییم ، این نکته را در می یابیم که کارنامۀ اسلام در قرن های درخشان آن ، کارنامۀ فرهنگ انسانی است .

این نکته که اسلام در طی قرن های متمادی ، موجد یک فرهنگ پیشرو بوده ، چیزی است که از تاریخ فرهنگ انسانی به درستی برمی آید ، و اسلام به اندازۀ کافی افتخارات راستین دارد ، که نیازی به گزافه گویی و ادعا نداشته باشد . با این توجه و تدبّر رهبران دینی و اجتماعی به مناسبت های تاریخی اسلام و حافظه تاریخ ملت ها به دست می آید ، اگر به حماسه همیشه جاوید و خونین کربلا بنگریم و تأثیر آن را در قیام های اسلامی و به ویژه شیعی در طی تاریخ نظاره نماییم ، درخواهیم یافت که هیچ گاه حافظۀ تاریخی عظمت شهادت امام حسین علیه السلام و تأثیر قیام او را از یاد نبرده است . اگر به درستی ، به حماسۀ عُظمای اکمال دین در غدیر خم توجه کنیم ، پی می بریم که رهبری و مرجعیتِ دینی و زعامتِ بزرگان شیعه در تاریخ اسلام و حتی غیر مسلمانان ، از آن نشأت گرفته است ، چنانچه نویسندۀ توانا و خوش ذوق مسیحی « جرج جرداق » می گوید :

« ای کاش در هر زمانی یک علی بود که ، گفتارش حق ، کردارش حق و جهادش حق باشد .»

علاوه بر این خدای متعال به حضرت موسی علیه السلام به طور خاص ، و به سایر بندگانش به طور عام فرموده است :

ص: 91

« وَ ذَکِّرْهُمْ بِأیَّامِ اللَّهِ ؛ تو موظفی که ایام الله را به یاد قوم خود بیاوری .»(1)

آنچه مسلم است همۀ روزها ، ایامِ الهی است ، همان گونه که همه مکان ها متعلّق به خداوند است و اگر نقطۀ خاصی به نام « بیت الله » نامیده شده است ، دلیل بر ویژگی آن است ، همچنین عنوان « ایّام الله » مسلماً اشاره به روزهای مخصوصی است که امتیاز و عظمت و درخشش فوق العاده ای دارد . در ادبیات هر ملّتی ، روزهایی را به فراخور موقعیت ها تعیین می کنند و عنوان خاصی برای آن روزها مشخص می کنند و آن روزها مورد احترام اکثریت قرار می گیرد .

بدیهی است که تعبیر گویا و رسای « ایّام الله » را نمی توان محدود ساخت . « ایّام الله » تمام روزهایی است که دارای عظمتی در تاریخ زندگی بشر است .

بنابراین تمام مناسبت های اسلامی مانند : ایام ولادت و شهادت خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام و ایامی که به دلیل خاصی ، منسوب به آن بزرگواران می باشد و همچنین سایر بزرگان اسلام ، که حق بزرگی بر گردنِ عموم مسلمانان و اسلام دارند همانند شخصیتهای والا مقامی ، چون حضرت خدیجه سلام الله علیها ، حضرت ابوطالب علیه السلام و ... ایامی که منسوب به آنها می باشد « ایام الله » محسوب می گردد . با عنایت به آنچه که بیان گردید احیای مناسبت های تاریخی اسلام ، چون دمیدن روح در کالبد بی جان جوامع انسانی است ، کما اینکه در یکهزار و چهارصدمین سال شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، فاطمیّه نه تنها در کشور شیعیِ ایران ، بلکه در تمام کشورهای اسلامی و غیر اسلامی احیاء و صادر گردید .

ص: 92


1- - سوره ابراهیم ، آیه 5 .

لذا اکنون که در یکهزار و چهارصدمین سال شهادت حضرت مولی الموحدین ، امیرالمؤمنین علی علیه السلام قرار گرفته ایم بر فرد فرد ما و همۀ جوامع اسلامی و انسانی است ، که نسبت به بزرگداشت نام ، مرام و شخصیت الهی و جهانیِ آن حضرت ، با تمام توان به میدان آمده و در این راه بکوشیم ، و از هر وسیله و رسانه ای بهره برداری نموده و از هیچ تلاش و کوشش و خدمت و عرض ارادتی ، دریغ ننماییم .

*****

ص: 93

به قلم : نویسندۀ پرکوش و دلبستۀ به اهل البیت علیهم السلام

آقای شیخ مهدی آقابابایی

مظلومیت و مهجوریت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند :

« یَا عَلِیُّ ، أنْتَ الْمَظْلُومُ بَعْدِی ؛ یَا عَلِیُّ ، أنْتَ الْمَهْجُورُ بَعْدِی .» (1)

یکهزار و چهارصد سال از شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می گذرد ، هنوز قدر و مقام و منزلتشان ، مجهول و مهجور مانده و به عنوان اولین مظلوم در تاریخ اسلام شناخته شده اند .

منظور از مهجور ، جداشدن مردم از حضرت علی علیه السلام و محروم شدن آنان از وجود ایشان در تمام عرصه های اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و هنری و ... می باشد .

و منظور از مظلوم یعنی ناقص کردن حق و یا گذاشتن چیزی در غیر موضع خویش است .

راغب اصفهانی و ابن منظور می نویسند : مظلوم یعنی کسی که حق او ادا نگردیده و به او ستم شده است .(2)

بزرگانی مانند علّامۀ امینی ، میرحامدحسین موسوی ، علّامۀ حلّی و شیخ مفید و دیگر علما و محققین بزرگ ، گام های بلندی را در نشان دادن عظمت و

ص: 94


1- - بحارالانوار ، ج38، ص 112، ح 46.
2- - لسان العرب ، ابن منظور، ج 12، ص 374 ؛ مفردات راغب اصفهانی ، ص 538.

مظلومیت امیرالمومنین علی علیه السلام برداشته و کتاب های بسیار ارزشمندی را به رشته تحریر در آورده اند ، اما هنوز حق اول مظلوم عالم ادا نگردیده و مظلوم تاریخند . همانطور که در زیارتشان می خوانیم :

« السَّلامُ عَلَیکَ یا اَوّل مَظلُوم » ، یا در روایت آمده است : « مَا زِلْتُ مَظْلُوماً » .

عواملی که در مهجوریت آن حضرت نقش اساسی داشته ، عبارتند از :

1 ) - همراهی نکردن افراد نادان و کم ایمان ، که حاضر به فداکاری در راه امامت آن حضرت نبوده اند .

2 ) - افرادی که دارای جایگاه اجتماعی بودند ، و با سکوت و عدم موضع گیریِ به موقعشان ، در مهجوریت آن حضرت ، نقش داشته اند و به فرمایش حضرت ، متعبّد نبودند ، و به خود اجازۀ مخالفت با دستورات آن بزرگوار را می دادند .

3 ) - جریان نفاق ، نظیر بنی امیه ، که همواره با اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله مبارزه

می کردند .

4 ) - کینه توزیِ برخی از مسلمانان ، چنانکه در دعای ندبه می خوانیم :

« ... فَأوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أحْقَاداً بَدْرِیَّةً وَ خَیْبَرِیَّةً وَ حُنَیْنِیَّةً وَ غَیْرَهُنَّ فَأضَبَّتْ عَلَی عَدَاوَتِهِ وَ أکَبَّتْ عَلَی مُنَابَذَتِهِ حَتَّی قَتَلَ النَّاکِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ ؛ ... و دل هایشان را پر از حقد و کینه از واقعۀ جنگ بدر و حنین و خیبر و غیر آنها ساخت و در اثر آن کینۀ پنهانی ، بر دشمنی او قیام کردند و به مبارزه و جنگ با

ص: 95

او هجوم آوردند ، تا آن که ناگزیر او هم با عهد شکنان امت و با ظالمان و ستم کاران و خوارج مرتد از دین ؛ به قتال برخاست . »(1)

5 ) - حسادت و تعصبات قبیله ای ، دنیاطلبی و ریاست طلبی برخی از اصحاب ، که حضرت علی علیه السلام را مانع رسیدن خود به متاع دنیا می دانستند . این عوامل باعث مهجوریت ، و باعث دورشدن آنها از برنامه های حیات بخش امیرالمؤمنین علی علیه السلام گردید .

1400 سال از شهادت اول مظلوم عالم می گذرد و هنوز قدر و مقام و منزلت آن حضرت ، در ابعاد مختلف اخلاقی، علمی ، اعجاز کلام ، کشف اسرار و حقایق و ... مجهول مانده ، و چه بسا مورد انکار قرار گرفته است و این مظلومیت و انکار حقیقت ، تا زمان ظهور منجی حقیقی عالم بشریت حضرت بقیۀالله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف ادامه خواهد داشت . هم اکنون باید بالاترین تلاش و اقدام فکری و عملیِ خود را به کار گیریم ، که از آن همه مهجوریت بکاهیم و در حد ممکن ، شخصیت و عظمت و مظلومیتِ آن حضرت را به جهانیان برسانیم .

اقتداء به امام حسین علیه السلام در دفاع از حضرت علی علیه السلام

سیدالشهدا علیه السلام وقتی دیدند که معاویه بخشنامه هایی را بر علیه حضرت امیرالمؤمینن علی علیه السلام و شیعیان و محبین آن حضرت ، در تمام ممالک اسلامی پخش نموده ، که مفاد آن دشمنی با امیرالمؤمنین علیه السلام و نشر اکاذیب بر علیه آن حضرت ، و سرکوبِ یاران و دوستان آن حضرت است و

ص: 96


1- - بحارالانوار ، ج 99 ، ص 10.

سرسپردگان حکومت جور اموی و دستگاه های تبلیغاتی معاویه شروع به جعل حدیث و نشر اکاذیب نمودند و در سطحی وسیع ، فضای جامعه را بر علیه امیرالمؤمنین علیه السلام و یاران و شیعیان آن حضرت ، تاریک و مسموم نمودند ، برنامه ای را به اجرا در آوردند :

سلیم بن قیس می نویسد : دو سال قبل از هلاکت معاویه ، امام حسین علیه السلام سفر حجی انجام دادند و عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر را همسفر ساختند و در مکه از مردان و زنان بنی هاشم و گروه انصار ، دعوت به عمل آوردند و به همۀ آنان ماموریت دادند که از اصحاب صالح و معتمد رسول

خدا صلی الله علیه و آله و از تابعین ، برای شرکت در جلسه ای که قرار است در منا تشکیل شود ، دعوت نمایند .

دعوت شدگان ، که تعدادشان بیش از هزار نفر بود در منا زیر خیمۀ حضرت ابی عبدالله امام حسین علیه السلام گِرد آمدند .

امام حسین علیه السلام در همین سخنرانی فرمودند : گفتار مرا بشنوید ، سخنان مرا بنویسید و تذکرات مرا به خاطر بسپارید و آن گاه که به دیار خود مراجعت کردید آنچه را که فرا گرفته اید ، به اقوام و افراد مورد شناخت خود ابلاغ

کنید ، زیرا ترس آن دارم که امر ولایت ما از بین برود ، و حق مغلوب گردد

ص: 97

« وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون ؛ هرچند که خداوند وعده داده است و خداوند نور خویشتن را تمام می نماید هر چند کافران نخواهند . »(1)

سلیم بن قیس می گوید : تا دقایقی پس از ایراد خطبه ، امام حسین علیه السلام مردم را قسم می دادند و می فرمودند : شما را به خدا پس از مراجعت ، گفتار مرا به مردم و افراد مورد اعتماد خود برسانید .

سپس ادامه داده و می گوید: حسین بن علی علیه السلام ، فضائل حضرت علی علیه السلام و اهل بیت او که در قرآن نازل گردیده ، یا از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده بودند را بیان نمودند .

آنان که از صحابۀ رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند ، می گفتند : آری ، به خدا سوگند ! این را شنیده ایم و تابعین و آنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله را ندیده بودند ، می گفتند : ما هم این فضیلت را از فلان صحابیِ مورد وثوق شنیده ایم .(2)

باید به سّیدالشّهدا علیه السلام اقتداء نمود و رفتار و برنامۀ آن حضرت را الگوی خود قرار داد ، و اگر کسی مطالب ناشایسته ای به امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت داد ، یا شبهه ای وارد نمود ، به دفاع از آن بزرگوار به پا خواست و دَین خود را نسبت به مقام منیع آن بزرگوار ادا نمود .

این خطبۀ امام حسین علیه السلام در منا ، مانند خطابۀ غدیر می باشد که پیامبر فرمودند : حاضران به غائبان ، پدران به فرزندان خود تا روز قیامت

ص: 98


1- - صف / 7.
2- - احتجاج طبرسی ، ج 2، ص 17؛ سلیم بن قیس هلالی، ص 206-209؛ الغدیر، ج1، ص 199.

برسانند . مطالب این خطبه باید تا قیام قیامت ، بازخوانی شود همانطور که سیّدالشّهدا علیه السلام فرمودند : بعد از مراجعت به شهر و دیارتان به دیگران برسانید .

وظیفه داریم که در یکهزار و چهارصدمین سال شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام ، فضائل ، مناقب، شخصیت والای حضرت ، خطبۀ غدیر ، خطبۀ سیدالشهدا علیه السلام در منا ، نهج البلاغه ، زیارت غدیریه ، نامه ها ، خطبه ها ، کلمات قصار، ادعیه وارد شده از آن حضرت را به گوش جهانیان برسانیم ، و در نشر آنها کوشا باشیم . باشد که ران ملخی را نزد سلیمان برده و مقداری از غربت و مهجوریت و مظلومیت حضرتش بکاهیم .

وظیفۀ محبّین و شیعیان ، در عصر حاضر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به شیعیان و پیروانشان می فرمودند : امر ما را احیاء کنید که اگر کسی چنین کند ، بهترین مردم بعد از اهل البیت علیهم السلام خواهد بود و ملائکه برای آنان طلب آمرزش خواهند نمود .(1)

و احیاء امر امیرالمؤمنین علی علیه السلام هر عمل خیری است که انسان در این راستا انجام می دهد ، که در اینجا به چند مورد اشاره می کنیم :

1 ) - وعظ و خطابه در جهت اهداف مقدس امیرالمؤمنین علی علیه السلام ؛

2 ) - تالیف و نشر آثار در مورد فضائل ، مناقب و مصائب آن حضرت ؛

ص: 99


1- - بشاره المصطفی ، ص 23.

3 ) – سرودن شعر در زمینۀ مدایح ، فضائل ، مظلومیت ها و ستم هایی که از طرف حُکام جور و سران سلطه ، بر آن حضرت وارد شده است .

4 ) - تشکیل جلسات پرمحتوا و هدفمند و برگزاری همایش های

شایسته ، به نام مبارک آن حضرت ، در روزهای منتسب به آن بزرگوار ، همانند روز میلاد آن حضرت ، و عید غدیر و ... ، و همچنین تشکیل جلسات سوگواری و بیرون آمدن دسته جات عزاداری ، در روز شهادت آن حضرت .

5 ) - پاسخ گویی به سئوالات و شبهات وارده از طریق فضای مجازی و رسانه های دشمنان اهل البیت علیهم السلام .

6 ) – بهره برداری از انواع وسائل روز ، همانند تلویزیون ، رادیو ، شبکه های ماهواره ای و سایت های اینترنتی و مجلات و روزنامه ها و هرگونه ابزار تأثیرگذار .

7 ) – برنامه ریزی برای تأثیرگذاری بر روی کودکان و نوجوانان با وسائل متناسب آنها .

8 ) - و ... .

امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روایتی فرموده اند : خداوند ما را برگزیده ، شیعیانی هم برای ما انتخاب کرده ، تا ما را یاری کنند و در شادیِ ما شاد و در اندوهِ ما اندوهناک باشند . اینان مال و جان خود را در راه ما فدا می کنند . این گونه

ص: 100

افراد از ما هستند و به سوی ما بازگشت خواهند نمود.(1)

امیرالمؤمنین علیه السلام همواره از خداوند برای شیعیان و محبینشان طلب آمرزش می کنند .(2)

هم اکنون ، در یکهزار و چهارصدمین سال شهادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام دست در دست هم داده ، و در این امر خیر سهیم بوده و تا آنجایی که توان داریم در احیاء امر آن حضرت و بزرگداشت عظمت ها و مصیبت های آن بزرگوار می کوشیم و از جان و مال و آبرو و همّت خود دریغ نمی نماییم و خود را در زمرۀ مدافعان از حق و حقیقت و دوستداران کمال و فضیلت قرار می دهیم .

ص: 101


1- - الخصال ، مرحوم شیخ صدوق ج 2 ، ص 169 .
2- - روضه کافی ، ص 135.

به قلم : نویسندۀ دلباختۀ اهل البیت علیهم السلام

آقای شیخ محمد حسین فاطمی مرام

چهاردهمین قرن شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

خداوند برای هدایت خلقش ، 124هزار پیامبر را مبعوث و برای آن بزرگواران ، اوصیایی قرار داد و برای افضل انبیاء ، پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله ، امیرالمؤمنین علی علیه السلام را جانشین قرار داد ، آقایی که یادش در دل ، و ذکرش در زبان ، و نوشتن فضائلش با دست و قلم ، عبادت است .

یکهزار و چهارصد سال از شهادت بزرگمردی می گذرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله در شأن او فرموده استد :

« لَوِ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَی حُبِّ عَلِیِّ بْنِ أبِی طَالِبٍ لَما خَلَقَ اللَّهُ النَّار ؛ اگر تمام مردم در دوستی و محبت علی ابن ابی طالب علیه السلام جمع می شدند ، خداوند آتش را خلق نمی کرد .»(1)

این محبت ، همان سرمایۀ عظیمی است که خداوند متعال می فرماید :

« قُلْ لا أسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی ؛ بگو : به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما نمی خواهم ، مگر دوستی دربارۀ خویشاوندان من . »(2)

خویشان پیامبر و ذوی القربی ، علیّ و فاطمه علیه السلام و فرزندانشان هستند ؛ چگونه دشمنان آن حضرت ، منکر این عظمت می شوند ، و حال آن که

ص: 102


1- - کشف الغمه ، ج 1، ص 100 .
2- - سوره شوری ، آیه 23 .

بزرگان اهل تسنّن مانند سیوطی و ... در کتاب هایشان اقرار کرده اند که این آیه در شان حضرت علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام می باشد .

در چهاردهمین قرن شهادت آن حضرت می گوییم : خدایا ! در دنیا دیگر آقایی همچون امیرالمؤمنین علی علیه السلام خلق نشده ، که مظهر عدالت بوده و فرمانداران خویش را امر به عدالت می نموده و می فرموده اند : ای مالک ! قلب خویش را کانون رحمت و محبت و لطف به رعیت قرار ده ، و در مورد آنان همچون درّنده ای مباش که خوردن آنها را غنیمت شمارد ، زیرا آنها دو گروهند؛ یا برادر دینیِ تو هستند ، و یا انسان هایی که در آفرینش شبیه تواند ( و در هر حال باید حقوق آنان را رعایت کنی .)(1)

بله ! همین عدالت خواهی بود که بسیاری از اصحاب ، از آن حضرت فاصله گرفتند و ایشان را تنها گذاشتند ، چرا که شیفتۀ جاه و مقام بودند ، و عدالت امیرالمؤمنین علیه السلام آنها را از رسیدن به آرزوها و هوس هایشان دور می کرد . عدالت خواهی را در نامۀ حضرت به عثمان بن حُنیف می بینیم آنجا که فرمودند :

« ای پسر حُنیف ! به من رسیده که یکی از جوانان اهل بصره تو را به طعام عروسی خوانده است ، و به سوی آن طعام شتابان رفته ای ، و خورش های رنگارنگ گوارا برایت خواسته و کاسه های بزرگ به سویت آورده شد ، و گمان نداشتم تو به مهمانیِ گروهی بروی که نیازمندشان را برانند و توانگرشان را

ص: 103


1- - نهج البلاغه، نامه 53 .

بخوانند ، پس به آنچه می خوری بنگر و اگر حلال بود بهره برداری کن ، و چیزی را که بر تو آشکار نیست و نمی دانی حلال است یا حرام ، مخور .(1)

پیشوایی را از دست داده ایم ، که حتی نسبت به مهمانی ها و سفره ها و طعام های فرماندارانش ، حساسیت نشان می دهد ، و آنها را از نشستن بر سر سفره های رنگین ثروتمندانی که به حلال و حرام توجه نمی کنند ، منع می نماید ، چرا که می داند این امر ، سبب بی توجهی و غفلت فرماند هان ، نسبت به مردم ضعیف می شود .

14 قرن از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام می گذرد ، و اهل عالم و نمازگزاران مسجد کوفه ، صدای مناجات آن حضرت را نمی شنوند ؛ همان مناجاتی که همراه با ضجه و گریه بود و هر شنونده و بیننده ای را متوجه عالَم آخرت و ترس از قبر و قیامت می کرد ، همان نمازی که همراه با توجه و ایمان واقعی بود .

خداوندا ! یکهزار و چهارصد سال از شهادت امام مظلومی می گذرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :

« همۀ علوم را خداوند در وجود من جمع کرده و من همۀ آن علوم را به امیرالمؤمنین علی علیه السلام عطا کردم ، و اوست امام مُبینی که خداوند در سورۀ یس از او یاد کرده و فرموده : « َو کُلَّ شَیْ ءٍ أحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ »(2)

ص: 104


1- - ترجمه و شرح نهج البلاغه ، نامه 45 .
2- - سوره یس ، آیۀ 12 .

خدایا ! پس چه شده است که مردم ، معدن علم و حکمت را رها کردند و سراغ جهل و بی خردی رفتند ؟ چه شده است که صاحب فضلی چون امیرالمؤمنین علیه السلام را خانه نشین کردند ، و سراغ غاصبین خلافت رفتند .

آقایی که مشمول کلام الهی است که فرموده است :

« إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا ؛ خداوند متعال اراده کرده است رجس و پلیدی را از وجود شما اهل البیت علیهم السلام ببرد و شما را پاک و معصوم از گناه قرار دهد .»

چگونه عده ای منکر عصمت و پاکی مطلق آن بزرگوار می شوند در حالی که ابن کثیر دمشقی ، مفسّر و محدث مشهور اهل سنّت می نویسد : رسول خدا صلی الله علیه و آله حسنین علیه السلام را روی زانو نشاندند و علی و فاطمه علیه السلام را در آغوش گرفتند و کساء را بر آنها کشیدند و آیۀ تطهیر را تلاوت نموده و فرمودند : خدایا ! اینان اهل بیت من هستند .»(1)

و انس بن مالک می گوید : رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدت 6 ماه هنگام نماز صبح از کنار منزل حضرت زهرا سلام الله علیها می گذشتند و می فرمودند : السلام علیکم اهل البیت ، و سپس آیۀ تطهیر را تلاوت می کردند .»(2)

ص: 105


1- - تفسیر القرآن العظیم ، ( ابن کثیر ) ، ج 6 ، ص 366.
2- - أحکام القرآن، ج 3، ص1539.

بزرگداشت چهاردهمین قرن شهادت :

یعنی توجه ویژه به عظمت شهادت مظلومی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در وصف آن بزرگوار فرموده اند : « مَثل تو ، مَثل سورۀ توحید است . کسی که تو را با قلب دوست بدارد ، یک سوم ثواب اعمال بندگان خدا برای او هست ، و اگر کسی تو را با قلب و زبان دوست بدارد ، دو سوم ثواب اعمال بندگان خدا برای او می باشد ، و اگر کسی تو را با قلب و زبان و دست دوست بدارد ، ثواب همۀ اعمال بندگان خدا را در نامۀ عملش می نویسند .»(1)

مظلومی که خداوند متعال بندگانش را امر به اطاعت او نموده ، و فرموده است : « یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أطیعُوا اللَّهَ وَ أطیعُوا الرَّسُولَ وَ أولِی الْأمْرِ مِنْکُمْ » ولی مدعیان پیروی از قرآن و سنّت ، منکر جایگاه او شدند و او را تنها گذاردند . و عهدشکنانِ غدیر ، درب منزلش را سوزانده و یگانه همسرش را به شهادت رسانده ، و محسنش را سقط نموده ، و بزرگترین ظلمها را بر او و خاندانش روا داشتند .

خدایا ! چهاردهمین قرن شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را آخرین قرن غربت مولایمان قرار ده ، و با حضور فرزند برومندش ، حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف به همۀ مظلومیت های شیعه پایان ده ، و قرن جدید را ، قرن ظاهر شدن حقّانیت مولایمان ، و قرن نابودیِ جبت و طاغوت و پیروان آنها قرار ده .

ص: 106


1- - تفسیرا لبرهان ، ج4 ، ص 521 .

به قلم : نویسندۀ فاضل و دلباختۀ فاطمۀ زهرا سلام الله علیها

شیخ محسن جلایی

نهضت علوی در امتداد نهضت فاطمیّه

بزرگداشت یکهزار و چهارصدمین سال شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بهانه ای برای همتی عظیم و جنبشی جهانی در امتداد نهضت فاطمیّه است (نهضت علوی در امتداد نهضت فاطمیّه) .

پرداختن به تاریخ و درس آموختن از وقایع تلخ و شیرین و عبرت آموزی که در طول اعصار اتفاق افتاده و تحسین و تجلیل و پاسداشت شخصیت هایی که با علم و عمل و دانش و شجاعت و غیرت و ... شیرینی ها و خوبی ها و اتفاقات خوش آیند و افتخارآمیز تاریخ را رقم زده اند و نیز مذمت و لعنت کسانی که با کردار ناشایست و سوء عملشان خود را در زباله دان تاریخ جاودانه کرده اند ، سیره و روشی تربیتی است که عقلای عالم برای تعالی جامعه و سعادتمندی و کمال بشریت از آن بهره ها برده اند .

خداوند متعال که خالق عقل است در قرآن مجید که مُشرف بر تاریخ است ، برای آخرین فرستاده اش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، سرگذشت بسیاری از پیامبران الهی و حکایاتی از شخصیت های بزرگی چون لقمان حکیم ، که هزاران سال از آن گذشته را نقل می فرماید ، و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که عقل کل عالم هستند با بهره مندی از قرآن مجید طی رسالتشان جاهلیت و تعصبات جاهلی را از میان برداشته ، پرچم اسلام را برافراشته اند .

ص: 107

مهمترین فرازهای تاریخ که گذشته و آینده را تحت الشعاع قرار داده است، راجع به بلند مرتبه ترین و با عظمت ترین فرد همیشۀ تاریخ هستی ، بعد از رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، وجود نازنین حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، نفسِ نفیسِ خاتم الانبیاست .

روزی که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در دامن کعبه متولد شدند، زیباترین روز تاریخ ...

عید غدیر ، روز ابلاغ ولایت ، روز اکمال دین ، بهترین اعیاد و مهمترین فراز تاریخ ...

روز شهادت جانگداز نبی اکرم صلی الله علیه و آله ، روز غصب خلافت امیرالمؤمنین علی علیه السلام سیاه ترین روز تاریخ و هفتۀ پس از آن و هجوم به خانۀ وحی و شهادت حضرت محسن علیه السلام و مجروح شدن حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها در اثر تازیانه ها و سیلی ها و غلاف شمشیر ... در دفاع از ولایت و دفاع از امام زمانشان امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، تلخ ترین هفته تاریخ ...

شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها یگانه حامی امیرالمؤمنین علیه السلام ، جانگدازترین روز تاریخ ...

25 سال خانه نشینیِ امیرالمؤمنین علیه السلام ، بیست و پنج سالی که چون خاری در چشم و استخوانی در گلو بود ، خفت بارترین سال های تاریخ ...

دوران خلافت ظاهری و جنگ های داخلی با ناکثین و قاسطین و مارقین ، شرم آورترین دوران تاریخ ...

ص: 108

روز 19 ماه رمضان الکریم ، روز ضربت خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام به دست شقی ترین فرد همیشۀ تاریخ، ننگین ترین روز و روز 21 رمضان الکریم

غم بارترین روز تاریخ ...

امسال چهاردهمین قرن شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است و هنوز بر پیشانی بشریت ، ننگ عدم یاریِ امیرالمؤمنین علیه السلام و مظلوم گزاردن ایشان باقی است .

هنوز که هنوز است امیرالمؤمنین علیه السلام مظلوم ترین چهرۀ تاریخ اند و با گذشت چهارده قرن از شهادت ایشان به جرأت می توان فریاد برآورد : وای بر ما که هنوز حتی غباری از مظلومیت آن امام همام نزدوده ایم .

چهارده قرن گذشته است اما هنوز جهان آن گونه که شایسته و بایسته است عظمت ایشان را نشناخته است ، گرچه دوست و دشمن در برابر فضائل نامتناهی امیرالمؤمنین علیه السلام سر تعظیم فرود آورده اند .

چهارده قرن است ندای «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ» گوش فلک را پر کرده و ندای « تَهَدَّمَتْ وَ اللهِ اَرْکانُ الهُدی و ...» در سراسر گیتی پیچیده است .

آری ! چهارده قرن است ارکان هدایت در هم شکسته و ستاره های عِلم نبوت تاریک شده و نه تنها شیعیان و محبین حضرتش یتیم شده اند که عالم یتیم شده است ...

چهارده قرن است ...

ص: 109

و صد افسوس و دو صد افسوس که پس از گذشت یکهزار و چهارصد سال از شهادت جانگداز عدل و احسان پروردگار ، سید اوصیاء ، تاج سر اولیاء ، امیرمؤمنان علیه السلام به خود نیامده ایم و همچنان غافلیم .

هنوز هستند کسانی که به مولایشان سلام نمی کنند و هنوز هستند کسانی که پاسخ سلام مولایشان را نمی دهند ، هنوز مثل مهاجر و انصار که مولا علی علیه السلام درب خانه هایشان را برای یاری کوبیدند ، در را به سوی یار نگشوده ایم ، لبیک نگفته ایم ، خود را به خواب زده ایم و پاسخ نگفته ایم .

و نشان این بی مهری ها ، بی وفایی ها ، و جفاهایمان این است که قریب به دوازده قرن است امام زمانمان در پس پردۀ غیبت ، غریب و وحید و فرید مانده ، و ماییم و خواب غفلتمان .

بزرگداشت یکهزار و چهارصدمین سال شهادت جانگداز اول مظلوم عالم ، خلق شدن موقعیتی است که می تواند خالق موفقیت ها باشد ، یعنی جامعه می تواند با بهره مندی از این بستر در راستای احیای دین و ارزش های دینی بهترین موفقیت ها را کسب کند ، چنانچه از سی سال گذشته با بهره مندی جامعه از مراسم بزرگداشت یکهزار و چهارصدمین سال شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و خلق نهضت فاطمیّه تا به امروز ، برکات گسترده ای و موفقیت های چشمگیری به دست آمده تا به آن جا که باور کرده ایم : « فاطمیّه نیز کوثر است » .

ص: 110

بنابراین ، بزرگداشت یکهزار و چهارصدمین سال شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در ماه نزول قرآن و مقارن با ایام و لیالی قدر می تواند برایمان سرفصلی باشد تا به خود آییم ، تأمل کنیم ، بیاندیشیم و همگام با مراجع عظام و علمای اعلام همت کنیم با عزمی راسخ و ارادۀ مستحکم و استوار در دفاع از اول مظلوم عالم و معرفی شخصیت یگانه و بی بدیل حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در امتداد فاطمیّه ، فاطمی به پا خیزیم و در چهاردهمین قرن شهادت مولایمان موجی جهان گستر ایجاد کنیم و جهان را در پرتو آن متوجه امیرمؤمنان علیه السلام نماییم ، و شخصیت یگانۀ ایشان و شمه ای از دامنۀ نامتناهی فضائل ایشان رابه عالم بنمایانیم و بشناسانیم .

به راستی که اگر عالم بر ولایت و محبت امیرالمؤمنین علی علیه السلام استوار شود ، عدالت عالم گیر می شود و عالم مدینۀ فاضله می گردد .

بزرگداشت چهاردهمین قرن شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام بستری بسیار مناسب است تا مردمان عالم را که از هر سو دچار فتنه ها شده اند و بی عدالتی و فساد و تباهی همه جا را فرا گرفته ، به سوی منجی حقیقی و مصلح کل ، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سوق دهیم و همچنان که شخصیت بلند مرتبۀ

امیرالمؤمنین علیه السلام را به عالم معرفی می کنیم ، آمدن منجی از تبار ایشان را بشارت دهیم و همگان را در سراسر جهان به دعا برای ظهور منجی کل ،

حضرت بقیة الله الأعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف ترغیب نماییم .

به درستی که بزرگداشت یکهزار و چهارصدمین سال شهادت امیرمؤمنان علی علیه السلام توأم با موج گسترده ای که به فضل الهی ،

ص: 111

تحت توجهات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ایجاد می کند ، می تواند فرصتی طلایی باشد برای اینکه بتوانیم موج ظهور خواهی و دعای فرج را که بحمدالله آغاز شده و در بزرگترین اجتماع بشری و راهپیمایی سی میلیونی اربعین حسینی فرهنگ سازی شده ، گسترده تر نماییم ، و ذکر « اللّهم عجل لولیک الفرج » را بین المللی و جهانی سازیم ... .

ما « سِرّالمُستَودع » ، یعنی حضرت بقیۀ الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف را فراموش کرده ایم و امر حضرت ، مبنی بر کثرت دعای برای فرج را جدی نگرفته ایم ، دعایی که شاه کلید و گشایندۀ تمام قفل های زندگی بشریت در راه رسیدن به کمال و سعادت است .

آری ! باید از تمام ظرفیت ها و موقعیت ها و فرصت هایی که شیعه دارد برای یاری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف استفاده نمود ، پس بسیار به جاست از بستری که تحت عنوان چهاردهمین قرن شهادت صاحب غدیر ، امیرالمؤمنین علی علیه السلام فراهم آمده ، برای زدودن غربتِ غریب دوران ، وارث غدیر ، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف استفاده کنیم و یک جنبش و نهضتی جهانی نه تنها در دایرۀ تشیّع ، بلکه در گسترۀ کرۀ خاکی ایجاد کنیم .

*****

ص: 112

بخش دوم : سروده های شعرا درباره چهاردهمین قرن شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

اشاره

تصویر

ص: 113

پیشگفتار

شعراء و مداحان با ایمان و متعهد به مکتب اهل بیت علیهم السلام ، در جامعۀ شیعی و پیرو قرآن و عترت ، نقش بسیار مؤثری دارند ، و در توجه دادن توده های مردم به سر فصل های فعالیت های فرهنگی و دینی از یک طرف ، و از ارتقاء بخشیدن سطح معرفت و آگاهیِ مذهبی از طرف دیگر ، و ایجاد شور و شوق و سوز و گداز در دل انسان ها از طرف سوم ، جایگاهی بزرگ دارند .

این دو دسته و گروهِ فرهنگی و اعتقادی ، با همراهی و تعاون ، می توانند در جهت گیری های فکری و اعتقادی و گرایش های فردی و اجتماعی و شکل گیریِ اجتماعاتِ مؤثر ، و همبستگی های سازنده و حرکت آفرین ، نقش بسیار سازنده ای داشته باشند .

هم اکنون که در آستانۀ چهاردهمین قرن شهادت مولی الموحدین و امام المتّقین ، نفس الرسول و زوج البتول ، و ابوالائمِۀالنجباء امیرالمؤمنین علی علیه السلام قرار گرفته ایم ، و بار سنگینِ مسئولیتی بزرگ بر دوش همۀ شیعیان و حق طلبان قرار گرفته ، و بایستی صدای مظلومیّتِ آن امام معصوم و مظلوم ، به همۀ انسان ها برسد و پیام عدل و داد و حق طلبیِ آن منادیِ حق و عدالت ، به گوش همۀ تشنگان حقیقت و جویندگان سعادت برسد ، و تابش انوار الهی آن امام نور ، فضاهای تاریک زندگیِ ملّت های گوناگون را روشن سازد ، جمعی از شعراء با ایمان و پیرو مکتب ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام قدم به میدان گذارده اند ، و با سرودن اشعاری زیبا ،

ص: 114

نقش خود را ایفاء نموده اند ، به امید اینکه خطبا و گویندگان و مداحان دلسوختۀ خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام با بهره گیری از اشعارِ آگاهی بخش و تکان دهنده ، و با استفاده از هنرِ به کارگیریِ اشعار در مجالس و محافل ، و مناسبت های دینی و مذهبی ، و محافل ولایی و سوگورای ، در بیداریِ جامعه و تکامل اعتقادی و تربیتی آنها ، نقش مؤثری ایفا نمایند .

آری ! فرصت استثناییِ یکهزار و چهارصدمین سال شهادت منادی حق و عدل ، مولود کعبه و شهید محراب ، مظهرالعجائب ، و مَظهرالغرائب

امیرالمؤمنین ، علیّ بن ابیطالب علیه السلام

بهترین انگیزۀ تبلیغ و ترویج و تعظیم و تکریم وحمایت و دفاع از حریم قدسیِ ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و فرزندان معصوم و مظلوم آن حضرت است ، و شایسته است که همچنانکه جمعی از فرهیختگان و دانشمندان و محققان و گویندگان و نویسندگان به حرکت در آمده اند ، یک نهضتِ عمومی و فراگیر ، شکل بگیرد ، که جبران کنندۀ قصورها و تقصیرهای گذشته باشد ، و زمینه ساز ظهور منجی حقیقیِ عالم

حضرت بقیّۀ الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف

و انتقام همۀ مظلومان تاریخ بگردد . آمین آمین آمین

*****

ایام میلاد مقدّس سیّدالشّهداء ، ابی عبدالله الحسین علیه السلام

سوم شعبان المعظم 1440 قمری برابر با 20/1/1398

حوزۀ علمیّۀ اصفهان ، میر سید حجّۀ موحّد ابطحی

ص: 115

اولین مظلوم/ حاج محمد آتشی ( آتشی )

سرودۀ : شاعر مکتب امامت و ولایت علیهم السلام

آقای حاج محمد آتشی ( آتشی )

( از اصفهان )

>> اولین مظلوم

یا علی ای جهان به کار تو مات

ای تو یکتا چو حق به ذات و صفات

ای خدا را تو مُظهر و مظهر

ای وصیّ نبیِ پاک گهر

ای ز دانش تو بی نظیر و بدیل

ای به یکتایی خدا تو دلیل

شب معراج آن رسول امین

با تو همسفره شد به عرش برین

هست او شهر علم و باب تویی

راستی مالک الرقاب تویی

ای تو اول شهید در محراب

ای به محراب عشق پُر تب و تاب

از تو باشد صفا اصالت را

جلوه گر ساختی عدالت را

از تو محراب لاله گون گردید

مُهر و سجاده غرق خون گردید

ای عدالت اثر ، شهیدِ نماز

ای تو همراز حیّ بنده نواز

مرتبت داده ای شهادت را

آبرو داده ای عبادت را

چارده قرن از شهادت تو

رفت و باشد عیان عبادت تو

که به حق آن عبادت والا

نرود از نگاه اهل ولا...

ای بتاریخ اولین مظلوم

ای تو از حق خویشتن محروم

ص: 116

مسجد کوفه از تو آرد یاد

از تو محراب را بود فریاد

ای نمازت به هر نمازی راز

سر فرازند از تو اهل نماز

خون تو خون حق بُوَد الحق

شد ز خون تو سُرخ رنگ شفق

از تو نام شهید والا شد

نردبانی به عرش اعلا شد

یا علی کیستی نداند کس

حق تعالی ترا شناسد و بس

رفتی و بی تو عدل هم افسرد

بی تو این گل به باغ دین پژمرد

حیف نشناختند قدر تو را

علم و حِلم و مقام و صبر تو را

اهل حق جمله داغدار شدند

همه غمگین و سوگوار شدند

جانشان جمله سوزد از غم تو

دلشان گشته خون ز ماتم تو

نبرند این گروه هیچ از یاد

هست در گوش جمله این فریاد

وای ما ، بوتراب را کشتند

صبحدم آفتاب را کشتند

سرور اهل راز را کشتند

آری اصل نماز را کشتند

وا علیا رسد مدام به گوش

که نگردد چراغ حق خاموش

« آتشی » هست دل به یاد علی

ذکر اهل ولاست ناد علی

*****

>> رباعی

آن کس که بود کعبه ولادتگاهش

مسجود فرشتگان عبادتگاهش

سرّیست در اینکه می شود آخر کار

محراب عبادتش شهادتگاهش

ص: 117

سردار عشق/ مهرناز آزاد

سرودۀ : شاعر خاندان امامت علیهم السلام

خانم مهرناز آزاد ( استاد دانشگاه )

>> سردار عشق

سردار عشق ، از دل « قرآن » سروده شد

چون رحمت از قبیله ی یاران سروده شد

مثل محبت از همه ی مرزها گذشت

از نور ، از رفاقت و احسان سروده شد

هم اهل خشم بود ، هم اهل گذشت و مهر

مردی که آسمانی و تابان سروده شد

بعد از گذشت اینهمه قرن از شهادتش

نشناختیم ، آنچه ز عرفان سروده شد !

« قرآن » ناطقی که به حق ، آیه آیه اش

از لطف و مهربانی و ایمان سروده شد

با چهارده صده ز غروب مقدسش

نادیده ماند آنچه در این « جان » سروده شد

ای کاش اگر چه دیر ، بفهمیم ، ذره ای

معنای آن « علی » که ز « قرآن » سروده شد

ص: 118

چهاردهمین قرن .../ هفت بند/نوحۀ .../جعفر رسول زاده (آشفته کاشانی)

سرودۀ : شاعر پر تلاش مکتب اهل البیت علیهم السلام

آقای جعفر رسول زاده ( آشفته کاشانی )

>> چهاردهمین قرن ولایت مولا علی علیه السلام

چارده قرن آسمان رنگ عدالت را ندید

ازهمان روزی که درمحراب مولا شد شهید

چارده قرنی که ازتیغ شهادت خون چکید

چارده قرنی که شیعه آنهمه غربت کشید

غربتی دور از غدیر و با سقیفه روبه رو

اشک های ناگهان و ناله های در گلو

چارده قرن آشنایی با غم بسیار او

چون کمیل و بوذر و چون مالک و عمّاراو

بی حضور چاه و نخل و دیدۀ بیدار او

بی شرار سوز و ساز و خطبۀ و گفتار او

چارده قرنی که گفتیم و برایش مرده ایم

مثل فانوس سحر از باد سیلی خورده ایم

چارده قرن از ملال آن شب خونین سحر

بزم افطاری که با نان و نمک شد مختصر

در دل بیتات دختر غربت صبر پدر

تیغ قاتل در هوا چرخید و شد شقّ القمر

رستگاری سهم او بود و شهادت جان او

آشنایی ابتدا و عشق شد پایان او

چارده قرنی که بی تکرار مثل محشر است

اوّلین و آخرین مظلوم آری حیدر است

چارده قرنی که داغستان نسل کوثراست

قصّۀ ناگفته اش بغض گلوی دختراست

ص: 119

شیعه پای بیعت روز غدیرش مانده است

شیعه آری با ولایت با امیرش مانده است

چارده قرنیکه شد هرلحظه دل بیصبر وتاب

دوستی ها در تقیّه دشمنی ها بینقاب

موج خیز فتنه ها چون سیل بر دارد شتاب

تا بگیرند انتقام از دوستان بوتراب

عشق حیدر داشتن وانگه سلامت داشتن ؟

با ولایش باید از دشمن ملامت داشتن

چاردهقرن است چون آئینه حیرت پروریم

دوستدار دوستدار دوستدار حیدریم

ما مناقب خوان عشق عترت پیغمبریم

ما نمک پروردگان هل اتایِ کوثریم

عشق ما را بس که این نعمت خدا بخشیده است

گوهر ما در عیار معرفت سنجیده است

چارده قرن است لبریزیم از یک انتظار

جان ما فانوسامیداست در شبهای تار

شاید از طوفان بر آید کشتی ما بر کنار

یا علی گفتیم تا هجران نماند پایدار

خیمۀ سبز ظهور و دیدن فرزند او

دلنوازی کو که باشد لایق پیوند او ؟

****

ص: 120

( آشفته کاشانی )

>> هفت بند به مناسبت چهاردهمین قرن شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام

نام تو مأنوس تر از موج ، با دریا ، علی

عشق تو محسوس تر از چشم ، با رویا ، علی

آسمان دروازه ای دارد ، کلیدش دست توست

اوج می گیرد هر آنکس ، برد نامت ، یا علی

آبشار علم ، از کوهِ وقارت ریخته

دشت های معرفت را می کند احیا ، علی

عطر عشق است اینکه شد سرشار ، در اشعار من

یا گلاب از شیشۀ طبعم زده بالا ، علی

مهر تو محدودۀ خیر العمل را داده بسط

یا خدایت مزد بی منت کند اعطا ، علی

« یا علی ، یا ایلیا ، یا بو الحسن ، یا بو تراب »

« حل مشکل ، سروردین ، شافع یومالحساب »

*****

حق تویی ، مصدر تویی ، دیباچۀ دفتر ، تویی

دل حدیث عشق از بر می کند ، دلبر تویی

هم بسی آئینه نوری ، هم بسی پرده حجاب

در شگفتی آفرینی ، اوّل و آخر تویی

ص: 121

آفتاب رحمتی از عرش حق ، تابیده ای

بو ترابی از همه افلاکیان برتر ، تویی

ای خدا آگاه ، خود آگاه ، ای نفس نبی

نشر ایمان ، روح قرآن ، جان پیغمبر تویی

از تو و ، از فاطمه ، پیوند نسل اولیا

حافظ ناموس حق ، همخانۀ کوثر تویی

« یا علی ، یا ایلیا ، یا بو الحسن ، یا بو تراب »

« حل مشکل ، سروردین ، شافع یومالحساب »

*****

کیستی ای آشنای مردم روشن ضمیر

کیستی ای خستگان را در دو عالم دستگیر

شیعه مظلوم است در این روزگار پُر هراس

زخمیِ کفر سقیفه ، شیعۀ روز غدیر

کفر کیشان ، تیشه بر نخل ولایت می زنند

در هجوم بی امان و خشم پایان ناپذیر

آسیا سنگی که می گردد ز خون اهل دل

حجم اندوهی که دل های جوان را کرده پیر

کار در دست تو باشد ای امیر اهل دل

دوستت را گو بمان و ، دشمنت را گو بمیر

« یا علی ، یا ایلیا ، یا بو الحسن ، یا بو تراب »

« حل مشکل ، سروردین ، شافع یومالحساب »

ص: 122

عشق در پایت سر تسلیم می آرد فرو

عقل می گردد به دنبال نگاهت کو به کو

ای شریف نسل آدم ، این قبیله تا ابد

زیستن در سایۀ ، عدل تو دارد آرزو

بی ولایت هیچ پیغمبر نبوده حق گذار

یک فرشته نام تو هرگز نبرده بی وضو

حق مقام حجّت اللّهی تو را بخشید و بس

مدعی بیهوده دارد در خلافت ، های و هو

صبر کردی سال ها با مردم غفلت زده

خار در چشمت شکسته ، استخوانت در گلو

« یا علی ، یا ایلیا ، یا بو الحسن ، یا بو تراب »

« حل مشکل ، سروردین ، شافع یومالحساب »

*****

روزگار ما به دوران تو دارد احتیاج

آیت دعوت به برهان تو دارد احتیاج

عقل در پس کوچه های جستجو گم کرده راه

یک فروغ از بام ایوان تو دارد احتیاج

روز تقسیم عدالت روزِ رستاخیز عدل

دادگاه حق به میزان تو دارد احتیاج

سفره های منتظر در دست های بینوا

بر صفای لطف و احسان تو دارد احتیاج

ص: 123

نخل های غربت تاریخ مظلومان دهر

جویبار از اشک چشمان تو دارد احتیاج

« یا علی ، یا ایلیا ، یا بو الحسن ، یا بو تراب »

« حل مشکل ، سروردین ، شافع یوم الحساب »

*****

چارده قرن است از تیغ فلق خون شد سحر

چارده قرن است شد هنگامۀ شق القمر

چارده قرن است شد قرآن حروفش منقطع

چارده قرن از تو گفتن با حدیث معتبر

چارده قرن است دیوان عدالت بسته ماند

تا که بگشاید به دیوان قیامت دادگر

چارده قرن است از هذا صراط مستقیم

منحرف کردند باطل پیشگان ، راهِ بشر

چارده قرن است مظلومان آل اهل بیت

نغمه های یا علی دارند هر شام و سحر

چارده قرن است غربتگاه نخلستان و چاه

بی نشانی مانده همچون منزلی بی رهگذر

« یا علی ، یا ایلیا ، یا بو الحسن ، یا بو تراب »

« حل مشکل ، سروردین ، شافع یومالحساب »

****

ص: 124

چارده قرن و پس از این هم در این حسرت مدام

کاش می بودیم در پای کلامت صبح و شام

چارده قرن و برای شیعه مظلومیّتی

در حصار تنگ چشمی های کج فهمان خام

چارده قرنی که توحید از ولایت دور ماند

چارده قرنی که بت افتاد در بیت الحرام

چارده قرنی به مظلومیت روز غدیر

شیعه در تنهایی تکفیر و جمع اتّهام

چارده قرنی که با عشقت امیدی تازه بود

رستگار آنکس که مانند تویی دارد امام

چارده قرن است مائیم و ثواب یاد تو

بر تبرّایت درود و بر تَولّایت سلام

« یا علی ، یا ایلیا ، یا بو الحسن ، یا بو تراب »

« حل مشکل ، سروردین ، شافع یوم الحساب »

****

ص: 125

>> نوحۀ چهاردهمین قرن شهادت مولا علیه السلام

چهارده قرن غریب غم تو یا علی

شیعه چرا نگریَد از ماتم تو یا علی

آن شب که روی محراب

از خون تو شد خضاب

مظلوم عالم علی

چهارده قرن به حسرت نگاهت علی

گریستن چون چاه و نخلستان به آهت علی

ای آفتاب نجف

دُرّه ی ناب نجف

مظلوم عالم علی

چهارده قرن ، شکسته دلِ یاران تو

در سوگ مظلومی تو ، با غم پنهان تو

گفتیم هر کلامی

خواندیم هر سلامی

مظلوم عالم علی

چهارده قرن گذشت و ، بعد روزگاران

تازه شود غم تو ، پیوسته برای یاران

این سلسه تا ابد

راه ولایت رود

مظلوم عالم علی

ص: 126

به استقبال زخم فرق/ سید علی احمدی..

سرودۀ : شاعر اهل البیت علیهم السلام

سید علی احمدی ( از خمینی شهر )

>> به استقبال زخم فرق ...

لباس غم به تن کرده است امشب ، جسم ماتم هم

سر ماتم گرفته در بر خود ، زانوی غم هم

به قدر معرفت ، چشم تمام خلق بارانی است

و چشمانیتیمان ، پشت در ، باران نم نم هم

به استقبال زخم فرق او می آید از جنت

دو بازوی ورم کرده ، دو پهلو ، قامت خم هم

چه بوده علت زردیّ روی او در این دنیا ؟

فراق همسر و داغ پیمبر ، قدرت سمّ هم

به جان نان گندم ، حسرت دندان مولا ماند

بهشتش را نفهمیده ، هزاران مثل آدم هم

تمام معنی روزه ، خود مولاست ، معلوم است

وگرنه روز قتلش ، روزه بوده ابن ملجم هم

برای غربت او ، چارده قرن است ، خونی که

فرو می ریزد از چشمان مهدی در محرّم هم

ندارم غم ، اگر کم دم زدم در این غزل ، زیرا

کرم کرد و ، پذیرفته شد از لطفش ، همین کم هم

****

ص: 127

افتاد سرو قامت با اعتدال تو/ رها احمدی..

سرودۀ : شاعر اهل البیت علیهم السلام

خانم رها احمدی

( از اصفهان )

>> افتاد سرو قامت با اعتدال تو

خورشید در حجاب نشست از جمال تو

کی می توان نوشت غزل در کمال تو

وقتی شکست پهلوی زهرا به ضرب در

افتاد سرو قامت با اعتدال تو

در جذر و مد چاه و سر نخل های شهر

پیچیده ناله های دل پُر ملال تو

از کوفیان شب زده قطعاً محال بود

ای آفتاب لم یزلی درک حال تو

محراب هم برای دو رکعت نماز عشق

آن شب وضو گرفت به خون زلال تو

بعد از چهارده سده از رفتنت هنوز

آرام می شود دلمان با خیال تو

*****

ص: 128

گر هزار و چهارصد سال از شهادت رفته است/ اکبر افشار زاده

سرودۀ : شاعر خاندان رسالت علیهم السلام

آقای اکبر افشار زاده

( از اصفهان )

>>گر هزار و چارصد سال از شهادت رفته است

سیزده از ماه پر فیض رجب شد آشکار

شد برون از غیب دست حضرت پرودگار

مستجار کعبه از آن ماه استقبال کرد

پور بوطالب که باشد والد هفت و چهار

هست مولود حرم باب حسین و هم حسن

زینب و کلثومِ صغرا را در این قسمت شمار

بود نام او علی شیر خدا یعسوب دین

آنکه بر کل جهان دارد نشان افتخار

تا که پا بنهاد بر فرش زمین صهر نبی

کهکشان از مقدم فرخنده اش شد برقرار

بود همراه پیمبر از زمان کودکی

پاسدارش گشت از جان در نهان و آشکار

جنگ ها دارد علی در یاری خیر البشر

لافتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار

ص: 129

فاطمه دخت نبی ، هم کفو ، هم تای علی

بود همراه امیرالمؤمنین با صد وقار

جانشین مصطفی شد چون امام امت است

کرده با علمش قرین یک عالمی را استوار

لیک از کج فهمی قومی لعین و فتنه جو

شد دو تا فرق شریفش ز آن لعین نابکار

در شب قدر او شهید راه ایمان شد ز جور

باد دائم لعن و نفرین بر عدویش بی شمار

بگذرد از آن شهادت چارده قرن تمام

گشته قلب شیعیان از این شهادت داغدار

گر هزار و چارصد سال از شهادت رفته است

مانده چشم پیروان داغدارش اشکبار

هست تا حجت بفرمان خدا ظاهر شود

لشگر اهل ستم را او نماید تار و مار

بعد از آن چشم محبان علی روشن شود

چون بیاید یوسف زهرا به اوج اقتدار

هست « افشار » از محبان علی و آل او

دارد از سلطان دین امر شفاعت انتظار

*****

ص: 130

جانشین خاتم / سهیلا سادات اولیائی..

سرودۀ : شاعر خاندان امامت علیهم السلام

خانم سهیلا سادات اولیائی

( از شهرضا )

>> جانشین خاتم

ای امیر رزمگاه بدر و خیبر ، یا علی

ای یتیمان عرب را سایه گستر ، یا علی

ای تو را جبریل گوید در اُحد با افتخار

« لا فتی الّا علی ، لا سیف الّا ذوالفقار »

شهپر جبریل گسترده ست زیر پای تو

روز فتح مکه بر دوش محمد جای تو

جانشین خاتم ! ای دست تو بالا در غدیر

بعد او ، اول تویی ، تنها تویی ما را امیر

کشتیِ دین را در این طوفان وحشت ، لنگری

معنی اِنّا فَتَحنا ، بو ترابی ، حیدری

با تو دین مصطفی کامل شد و نعمت تمام

آیه ی اِکمال در شأن تو آمد ای امام

در هیاهوی هوس هنگامه ای دیگر زدند

ابن ملجم ها چو بر فرق علی خنجر زدند

صبح صادق سر زد اما داغ آدم تازه شد

آسمان ، اشک عزا بارید و ماتم تازه شد

خلوت محراب شد از خون حیدر لاله گون

محشر کبری بپا شد ، گشت مولاغرق خون

نخل های کوفه از غم مو پریشان کرده اند

رودها افتان و خیزانگشته ، طغیان کرده اند

چارده قرن است انسان راه را گم کرده است

در شب و بهت بیابان ، ماه را گم کرده است

چارده قرن است خون از فرق حیدر می چکد

اشک از چشم یتیمان پیمبر می چکد

چارده قرن است داغت تازه تر از پیش تر

زخم های مانده بر دلها ز داغ تریشتر

چارده قرن است انسان بی تو تنها ، بی پناه

غرق در کابوس های تلخ و درد و اشک و آه

ماه زانو می زند پیش نگاهت یا علی

آفتاب ، آیینه دار روی ماهت یا علی

*****

ص: 131

چهارده قرن محور حقی / امیر ایزدی همدانی ( ایزدی )

سرودۀ : شاعر و مداح دلباخته اهل البیت علیهم السلام

آقای امیر ایزدی همدانی ( ایزدی )

>> چارده قرن ، محور حقی

هست هستی ، رهین منّت تو غرق در قلزم کرامت تو

خانه زاد خدای لم یولد کعبه شد محترم به حُرمت تو

به خدا نیست در جهان چیزی بهتر از نعمت ولایت تو

گر چه بگذشته است تا امروز چارده قرن از شهادت تو

نام نیکت هنوز بر لبهاست ای که باشد کرم ، سجیّت تو

چارده قرن ، شاعران بزرگ شعر گفتند در مدیحت تو

چارده قرن ، این جهان تشنه است بهر یک جرعه از عدالت تو

چارده قرن ، قصه های عجیب نقل کردند از قضاوت تو

چارده قرن ، با خدای کریم بوده در قلب ها ، اقامت تو

چارده قرن ، معترف بودند دشمنان نیز بر فضیلت تو

چارده قرن ، محور حقی مانده نشناخته ، حقیقت تو

چارده قرن ، شیعه با دل خون اشک بارد به یاد غربت تو

کوری چشم خیل بدگویان هست قرآن ، گواه عصمت تو

هست تنزیلِ آیۀ تطهیر سند محکم طهارت تو

ص: 132

نامه ات بهر مالک اشتر

بود برنامۀ حکومت تو

صاحب چند رجعتی ، آری

با شکوه است صبح دولت تو

ایزدی روز و شب ز حق خواهد

که کند درک ، عهد رجعت تو

*****

ص: 133

سبز پوش / دکتر حسین محمدی مبارز ( ایلیا )

سرودۀ : شاعر خاندان ولایت علیهم السلام

دکتر حسین محمدی مبارز ( ایلیا )

( استاد و مدرس دانشگاه قم )

>> سبز پوش

نور می بارید از لبهای او بر سجده گاه

می چکید از سجده گاهش روی دوشِ شب ، پگاه

خوش به حال شب ، که از تقسیم روزی سالها

میوۀ راز خدا می چید از لب های ماه

ماه کم کم از زمین تا کعبه گاه نور ، رفت

از همان شب ، روزگار روشنایی شد سیاه

ایل آتش ، تا تنور جان او را سرد کرد

سفره های خالی ایتام ، پُر شد از نگاه

شرم بر انسان ، که تنها چاه از عمق وجود

از امیر غصه ، می نوشید جرعه جرعه ، آه

شاید او از اینکه دشمن هم نگردد شرمسار

می سپرد اندوه چندین ساله را نم نم به چاه

سبز پوش نسل اخلاص و تبار سادگی

خسته از ایل ریا ، با فکر های راه راه

ص: 134

راه را گم کرد انسان ، بر مسیر وَهم رفت

ایلیا را کاش می دید و نمی رفت اشتباه

چارده قرن از دَم فزتُ و ربِّ الکعبه رفت

تکیه کن بر کعبۀ دلها ، بیا ای جان پناه

*****

ص: 135

علی اسوۀ صبر و عدالت / سیّد علی اصغر هاشمی ( بقاء )

سرودۀ : شاعر اهل البیت علیهم السلام

آقای سیّد علی اصغر هاشمی

( بقاء )

>> علی اسوۀ صبر و عدالت

چارده قرن از عروج ساقی کوثر گذشت

چارده قرن از بِخون غلطیدن حیدر گذشت

زان سحر گاه سرا پا اشک و ماتم تا کنون

کس نمی داند چه بر اولاد پیغمبر گذشت

هاتفی فریاد زد بن عم احمد شد شهید

ز ین غم عظمی چه ها بر زینب مضطر گذشت

سوخت سر تا پا جهان شیعه در داغ علی

چارده قرنی که موج اشک و خون از سر گذشت

چارده قرن است دین بازیچۀ دست عدو است

آه از این ماجرا فریاد از این سر گذشت

بر مسلمانان ز جور حکمرانانی پلید

ظلم های بی حساب و بی حد و بی مر گذشت

یا علی ای اسوۀ صبر و عدالت در جهان

خود تو میدانی چه بر محراب و بر منبر گذشت

ص: 136

زادگاهت کعبه جولانگاه نا اهلان شده است

سالیان سال از این غصب شرم آور گذشت

قدس افتاده است در دستان اولاد یهود

بر مسلمانان چه ها زین قوم بد اختر گذشت

گر اطاعت می نمودند از علی بعد از رسول

بر مسلمانان « بقا » هر گز نبود این سر گذشت

******

زان روزکه شدعلی بمحراب شهید

اسلام دگر قرار و آرام ندید

از بعد هزار و چارصد سال هنوز

افسوس که دین اسیرقومی است پلید

******

ص: 137

چهارده قرن غمین / رضا رضایی (بی ریا )

سرودۀ : شاعر خاندان امامت

آقای رضا رضایی

( بی ریا )

>> چارده قرن غمین

از جفای ابن ملجم آن ستمکار لعین

غرق خون شد پیکر مولا امیرالمؤمنین

تیغ زهر آلود کین تا بر سر مولا نشست

زد صدا فزت و رب الکعبه با حال حزین

فرق حیدر تا که شد از کینۀ دشمن دو تا

بانگ واویلا به گوش آمد ز جبریل امین

چون صدای قد قتل آمد به گوش از آسمان

شد دل اولاد او با غصه و محنت قرین

لاله گون شد دامن محراب از خون علی

در ره عدل و شرف ، آزادی و احکام دین

شد شهید راه حق ، مولا علیّ و پَر گشود

مرغ روح او ز پیکر جانب عرش برین

دیده بر بست از جهان چون مرتضی شیر خدا

شد دل اهل ولا از داغ آن سرور غمین

ص: 138

چشم هر آزاده ای گریان بود تا روز حشر

چون عدالت شد یتیم و بی پناه و بی معین

زان شهادت رفته اکنون چارده قرن و هنوز

شیعیان دارند بر دل داغ آن حبل المتین

« بی ریا » گریند حق جویان ز داغ مرتضی

چونکه گردید او شهید راه قرآن مبین

*****

ص: 139

چهارده قرن مظلومیت علی / پرویز بیابانی (بی قرار )

سرودۀ : شاعر با ولایت اهل البیت

آقای پرویز بیابانی

( بی قرار )

>> چهارده قرن مظلومیت علی

چارده قرن بُود شیعه پریشان علی

اهل عالم همگی بی سر و سامان علی

چارده قرن گذشت از غم مولای جهان

ما همه از دل و جان گوش به فرمان علی

چارده قرن علی در نفس پیر و جوان

قلب ما هر تپشش از دم جانان علی

چارده قرن مناجات علی روح افزاست

کوفه و چاه و کمَیل شاهد افغان علی

چارده قرن ستم ها بنگر مانده به جا

ظلم بی حد شده هر دم به محبان علی

چارده قرن شده ظلم و ستم بی حد و حصر

لیک ما در کَنَف لطف فراوان علی

چارده قرن هنوز سایه او بر سر ما

تا ابد جلوه گر است مهر درخشان علی

چارده قرن قرار از همه دلها رفته

« بیقرارم » من و هم مدح و ثنا خوان علی

ص: 140

*****

چارده قرن برفته است و علی یاور ماست

عشق ما ، هستی ما، تاج سر و سرور ماست

او بُود حیدر کرار و ، هم او شیر خدا

کوریِ چشم عدو هست که او رهبر ماست

*****

ص: 141

گزیده ای از یک مثنوی بلند/ محسن اسلامی ( پویا )

سرودۀ : شاعر نکته سنج و دلباختۀ اهل البیت

آقای محسن اسلامی ( پویا )

( از اصفهان )

>> گزیده ای از یک مثنوی بلند که مشتمل بر یکصد و ده بیت می باشد

باز دریای دلم طوفانی است

آسمانِ چشم من بارانی است

کرده گل ، آشتفشان در سینه ام

دودِ غم می روید از آئینه ام

امشب از دلخستگی ها خسته ام

در تب آئینه آهی بسته ام

معبدی وا کرده ام بر روی خویش

پرسه امشب می زنم در کوی خویش

پُشت افکارم کسی در می زند

دل درون سینه پر پر ، می زند

گاهگاهی در توهّم می شوم

در دل تاریخ ها گم می شوم

در میان اینهمه بالا و پست

برق شمشیری به چشمانم نشست

وای از جولان این شمشیرها

از سیاهی های این تقدیر ها

ای خدا ای مهربان معبود پاک

محو کن شمشیر را از روی خاک

ما به چندین نسل از شمشیر و خون

زخم ها خوردیم در طیّ قرون

کربلا در سینه ی صد چاک ماست

ریشه های نینوا در خاک ماست

ما بنای اشک را بگذاشتیم

بذر های عشق را ما کاشتیم

ناله ها در پرده ای از نقش خون

میکِشد دل را به صحرای جنون

لاله ها در دشت توفانی شده است

آسمان در آسمان فانی شده است

ص: 142

زخمی اما همچنان بی مرهم است

زخمی از شمشیر ابن ملجم است

همچنان اندیشه های جاهلی

می زند شمشیر بر فرق علی

بار الاها عرصه بر ما تنگ شد

روح شبنم در تن ما سنگ شد

چارده قرن است با خونین دلی

شیعه در سوگ است از داغ علی

چارده قرن است عالم خسته است

ماه هم رخت از فلک بربسته است

چارده قرن است با شمشیر کین

خون مولا ریخت بر روی زمین

گرچه فخر نسل آدم ، مرتضاست

اولین مظلوم عالم مرتضاست

ای قلم ای راز دار هر کتاب

با وضو بنویس نام بو تراب

مردی از خورشید پُر آوازه تر

از هزاران خنده ی گل تازه تر

مرد میدان ، مرد مردم ، مرد مرد

مرد عرفان ، مرد دانش ، مرد درد

ای گل نام تو فوق نام نور

نور صادر گشته از ارحام نور

نور فی الاصلاب یعنی ذات تو

گوهر نایاب یعنی ذات تو

ای سپرده سر به تقدیر خدا

ای علیّ مرتضی شیر خدا

ای وجودت هر دو عالم را حیات

اعتبار آیه ی ذکر و زکات

مجری احکام قرآن یا علی

فجر عالمگیر جانان یا علی

یا علی ، اندیشه ی من پاک نیست

ذهن من در وادی ادراک نیست

یا امیرالمؤمنین دستم بگیر

تا نلغزم در ، مراعات النظیر

مطلع این مثنوی یاد تو بود

نیت من شرط امداد تو بود

ص: 143

من تو را در شعر ، دعوت می کنم

بار دیگر با تو بیعت می کنم

بعد تو ای باب رحمان و رحیم

چارده قرن است آدم شد یتیم

چارده قرن است عالم بی علی است

همچنان حیران دشت جاهلی است

در نجف شیر زمان ها خفته است

چارده قرن است شب ، آشفته است

دشمن تو ، از حقیقت عار داشت

هم خدا را هم تو را انکار داشت

از خدا تا خاک ردّ خون توست

تا قیامت دین حق مدیون توست

زخم دیدی ، تا که دین ، کاملشود

تیغ خوردی تا جهان عادل شود

چارده قرن است روز ما شب است

لحظه لحظه جان شیعه بر لب است

چارده قرن است در این خاک و آب

نیست دیگر رد پای آفتاب

چارده قرن است بی خورشید پاک

آدمیّت مانده در قعر مغاک

یکهزار و چارصد سال است ما

وارث دردیم ، دردی بی صدا

در دل ما ، صد قیامت ماجراست

چارده قرناست ، باغم ، آشناست

سیل غم آئینه ها را برده است

گریه کن زیرا که عالم مردهاست

این غم ظاهر غم بیرون ماست

آن غم پنهانولی در خون ماست

گاهی این غم نیز غوغا می کند

درد ما را خوب معنا می کند

درد ما درد جهانی بی علی است

شِکوۀ ما از زمانی بی علی است

بی علی اندیشه ها تاریک شد

شاهراه کهکشان ، باریک شد

چارده قرن است بی مولا شدیم

چارده قرن است ما تنها شدیم

ص: 144

چارده قرن است ز آن محراب پاک

خون حق جاریست براقصای خاک

چارده قرن است با حالی نژند

ناله ی زهراست پشت در بلند

چارده قرن است دست کینه ها

زهر ریزد در دل آئینه ها

چارده قرن است با سر نیزه ها

می رود خورشید ها بر نیزه ها

چارده قرن است تا در قصر ظلم

هست زینب خطبه خوان عصر ظلم

چارده قرن است از کرب و بلا

می رسد فریاد ( ادرک یا اخا )

چارده قرن است کفر از هر کنار

هست رو در روی خشم ذوالفقار

چارده قرن است گریانیم ما

بندی شام غریبانیم ما

گوش کن این ناله با دل آشناست

انعکاس لابه های مرتضی است

ای میانِ ناگهان ها ناپدید

در کجا باید تو را بی پرده دید ؟

ای شکوه آیه های معنوی

روزنی بگشای بر این مثنوی

تا که شعرم شعر روحانی شود

سایه ای از نور رحمانی شود

بی علی نام و نشان از ما مپرس

( حال ما بی آن مه زیبا مپرس )

( هر کسی کو دور ماند از اصل خویش )

( باز جویدروزگار وصل خویش )

( باز باش ای باب رحمت تا ابد )

( بارگاه ما لهُ ، کفواً احد )

تا به راه پاک تو « پویا » شویم

با علی باشیم تا معنا شویم

ص: 145

سحرگاه خونین / سید ابو تراب هاشمی ( تراب )

سرودۀ : شاعر خاندان امامت و ولایت

سید ابو تراب هاشمی

( تراب )

>> سحرگاه خونین

در رثای مرتضی گویم سخن لیل و نهار

خون ببارد از دو چشمم روز و شب بیاختیار

دامن محراب از خون علی شد لاله گون

در جنان زهراپریشان گشت و بی صبر و قرار

از سقیفه بازگشتِ جهل و کفر آغاز شد

دشمنی با مرتضی گردید زآنجا آشکار

تا علی رفت از جهان نامردمی آغاز شد

دفن شد با او عدالت شد جهان دار التبار(1)

یا علی گفتی به چاه کوفه از درد نهان

چاه ها گریان شد از آن راز تا روز شمار

پادشاهی تا کند تعمیر پای افزار خویش

چون علی هرگز نبینی و نبیند روزگار

لا فَتی الّا علی آمد به گوش از کائنات

دراُحُدچون فرق دشمن شد دونیم از ذوالفقار

ص: 146


1- جهنم - دوزخ

چارده قرن از سحرگاه شبی خونین گذشت

جاری از چشم فلک خون هم چو ابر نو بهار

فرقش از شمشیردشمن هم چوقرآن باز شد

بسته شد باب علوم از فرقت آن شهریار

می دهد بر قاتلش آنسان غذای خویش را

در کجا گردد کسی اینسان عدو را غم گسار

شیعهرا هر روز اشکاز دیدهجاریبودهاست

از ستم های خوارج چارصد سال و هزار

درمدینه ، قدس ، درمکه ، یمن خون میرود

از گلوی مرد و فرزند و زن و خرد و کبار

سر بُریدن در بَرِ مادر ز طفل بی گناه

شیوه ی آل سعود است و یهود نابکار

شیعه گوید دم به دم اَینَ مُعز الاولیا

تا نماید عدل حاکم آن شه با اقتدار

انتقام از ظالمین گیرد به شمشیر دو دم

هم « تراب » از شوق گردد در رکابش جان نثار

ص: 147

آسمان رنگ و بوی فاطمه داشت / علیرضا ترابی

سرودۀ : شاعر 16ساله خاندان امامت و ولایت

آقای علیرضا ترابی

( از اصفهان )

>> آسمان رنگ و بوی فاطمه داشت

آن شب انگار جور دیگر بود

آسمان رنگ و بوی فاطمه داشت

بین اوج سکوت و تنهایی

در دل خود صدا و همهمه داشت

آسمان خم شد و اذانی گفت

این صدا از بهشت می آمد

و علی واژه ای به لب آورد

به نظر « سرنوشت » می آمد

علی آمد نشست در مسجد

خواست در سجده اش « سلام » کند

نخل ها ایستاده اند هنوز

که علی سجده را تمام کند

چارده قرن می شود حالا

که علی بین سجده می ماند

سالها می شود که در سجده ست

ص: 148

امام اولیاء و یار مظلومان / شیخ رمضانعلی جان نثاری

سرودۀ : مدرس حوزۀ علمیه و حافظ کل قرآن

شیخ رمضانعلی جان نثاری (جان نثار)

>> امام اولیاء و یار مظلومان

شد هزار و چار صد سال و هنوز

دیده گریان است و دلها پر ز سوز

در غم مظلوم عالم مرتضی

آن امام و مقتدای اتقیا

آن امام اولیا جان رسول

باب شبَیّر و شبر زوج بتول

یکهزار و چارصد سال است او

شد شهید از ظلم و بیداد عدو

جز عدالت هیچ تقصیری نداشت

هر چه باطل بود زیر پا گذاشت

خون آن حبل المتین را ریختند

بعد از آن هم فتنه ها انگیختند

آن لئیمان پلید کینه جو

یک به یک کشتند فرزندان او

اولین مظلوم تاریخ بشر

هست و ، کس از او نشد مظلوم تر

ص: 149

یار مظلومان و خصم ظالمان

یاد داد این سیره را بر شیعیان

با ستمکاران دمی سازش نکرد

بود با آنان همیشه در نبرد

شیعۀ او هم چو او باشد غیور

از زبونی ها و ذلت ها بدور

خطبه های اوست در نهج البلاغ

بهر آحاد بشر همچون چراغ

در معارف بحر بی پایان بود

چون کلامش تالی قرآن بود

از قصار گفته های آن جناب

گشته بر اهل بصیرت فتح باب

هر که درس عدل و داد آموخته

از چراغ او چراغ افروخته

یازده فرزند آن اول امام

پیشوایانند هر یک بر انام

می شود از جهل و گمراهی رها

هر که بر او می نماید اقتدا

از علی بنما اطاعت « جان نثار »

تا که گردی در دو گیتی رستگار

ص: 150

ماتمکده عالم، از غربت این غم / سید محمد مهدی جزائری ( خادم )

سرودۀ : شاعر خاندان امامت و ولایت علیهم السلام

آقای سید محمد مهدی جزائری

( خادم )

>> (ماتمکده عالم ، از غربت این غم)

( گوید عزای حضرت مولاست )

( مرثیه خوانش مهدی زهراست )

از بین ارتش احمدی یکسر

آیا رسد به مصاف این لشگر

به اشارتی ز لسان پیغمبر

حیدر ، یگانه فاتحِ خیبر

با این همه تأکید ، از ساحت خورشید

فرقش دو تا از خنجر اعداست

فرمود احمد بعد من اولی

بر کل امّت رهبر و مولا

نشناخت ربّ و هم نبی الّا

ما یَعبُدُ الله البشر لولا

« نفس امیر الدین ، فی عالم التکوین

إنفَصَمَتْ العروة الوثقاست »

نقل از پیمبر در همه متنی

فرمود اَنتَ یا علی منّی

دَمعاتُ حُزنِ مصابکَ عنّی

گوید شهید چارده قرنی

شد خاک غم بر سر ، در ماتم حیدر

این باوری در عالم معناست

این نکته بشنو از لب حیدر

شاهی که باشد شیعه را رهبر

از کل عالم بعد پیغمبر

داغی ندیدم چون غم کوثر

ص: 151

کوثر سپاهم بود ، پشت و پناهم بود

قلبش مجسّم در غم حوراست

مولایَ انتَ کعبة الایمان

فی مَدحِکَ قَد أنزَل الفرقان

ایدی المُعَدّی یغصب العنوان

أنتَ امیرٌ ، حاکمٌ سلطان

بشکسته در محراب ، فرق سر مهتاب

از هجر او آتش بر این دلهاست

گو بر حسینش گریه کمتر کن

از فرط شیون مویه کمتر کن

رو از مِحَن رخت عزا بر کن

گاهی نگاهی سوی مضطر کن

زینب کند افغان ، در سوز این فقدان

کربُ و بلا هجده گلش منهاست

ما چارده قرن است در سوز غم او

هستیم مهموم از فراق و ماتم او

بر قلب ما شاید بیاید مرهم او

آقا ولیِّ عصر مولای دم او

مولا کند قسمت ، بعد از شب غیبت

در خدمت او مجلسی بر پاست

تا هست ، هستی خون به رگ دارد

در غربت تو اشک خون بارد

« خادم » به سویت خواهشی آرَد

مولا قبولم می کنی یا رد

ای شاهد و مشهود ، من را مکن مطرود

این لطفی از آن ساحت والاست

*****

ص: 152

به جز در غربت مولا نسوزیم / عاطفه خرمی..

سرودۀ : شاعر خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام

خانم عاطفه خرمی ( از قم )

>> به جز در غربت مولا نسوزیم

هزار و چارصد سال تمام است

که شیعه در پی حق امام است

هزار و چارصد سال پر از آه !

امان از هادیان سخت گمراه !

هنوز از روی تو شرمنده هستیم

و از بغضی عجیب آکنده هستیم

خلاف نصّ قرآن ، این چه حرفی است

امین وحی و هذیان ! این چه حرفی است

مگو از بغض سنگین نهانت

که می بندند با تهمت دهانت

مگو از « وال من والاه » دیگر

مگو از « عاد من عاداه » دیگر

مگو بدر و حنین و خیبرش را

احد را ، غزوه های دیگرش را

که این مردم حسد در سینه دارند

و از عقد اخوت ، کینه دارند

همانهایی که در وهم و خیال اند

همان مردان ! که اشباه الرجالند

نمی گویم از آن دستی که بستند

نمک خورده نمکدان را شکستند

هنوز از کوچه بوی خون میاید

صدای ناله ای محزون میآید

هنوز از « لن تضلوا... » ها نگفتیم

از آن « انَّ الرَّجل » گوها نگفتیم

هنوز از کار ننگینش نگفتیم

هنوز از دست سنگینش نگفتیم

نگفتیم از تبانی ها نگفتیم

نه ... از کفر فلانی ها نگفتیم

اگر چه گفته ایم ، اما نگفتیم

هنوز از غربت زهرا (س) نگفتیم

کسی که پشت در با درد می سوخت

برای غربت یک مرد میسوخت

کسی که سوخته تا ما نسوزیم

به جز در غربت مولا نسوزیم

ص: 153

چهارده قرن شهادت / عباس شاهزیدی ( خروش اصفهانی )

سرودۀ : شاعر ادیب خاندان رسالت علیهم السلام

آقای عباس شاهزیدی

( خروش اصفهانی )

چهارده قرن شهادت

انوار شب قدر گرفته است جهان را ؟؟؟

یا قدر علی داده فضیلت رمضان را

رمز رمضان است علی تا بکشد دوست

در سلسلۀ بندگی اش هر دو جهان را

امشب همه جا ذکر « الهی بِعلی»

تا صبح گرفته است زمین را و زمان را

می رفت و به دنبال سرش ماه روان کرد

همراه دل سوخته ، چشم نگران را

ای کاش نمی داد مؤذن سحر امشب

در لحظۀ لاهوتی محراب ، اذان را

با این همه در چهرۀ افروخته اش هست

وجدی که بریده است زبان هیجان را

در سفرۀ افطار علی نان و نمک بود

مدیون خودش کرد علی ، سفرۀ نان را

ص: 154

گفتم بپرم سمت مدیحش که پرم سوخت

من تاب نمی آورم این کوه گران را

امسال در این چاردهم قرن شهادت

داغ تو به هم ریخته ارکان جهان را

وقتی که بنا نیست بدانیم علی کیست

خوب است ببندیم در این باب دهان را

*****

محراب شبیه باغی از لاله شده است

با بغض بهار شیعه همناله شده است

امسال درست در شب نوزدهم

این بغض هزار و چارصد ساله شده است

« خروش اصفهانی »

*****

رباعی / مهدی جهاندار

مستقبل از گذشته تا حال غریب

تنهای به تفصیل و به اجمال غریب

کی فصل غریبی تو سر می آید

ای مرد هزار و چارصد سال غریب

« مهدی جهاندار »

*****

ص: 155

چارده قرن است دارد شیعه میسوزد / حاج احمد خوانسالار

سرودۀ : شاعر مکتب اهل البیت

حاج احمد خوانسالار

( از داراب فارس )

>> چارده قرن است دارد شیعه می سوزد

خطبه ی خورشید خم در حال استقبال ها

بر اساس آیه ها ، مبنای استدلال ها

وحی خواهد ، تا بگوید الذین آمنو

انتظارم از شما باشد بدین منوال ها

در امانت بر شما باشد کتاب و عترتم

بعد من هرگز مبادا بشکند این بال ها

این سفارش امتم را در تمام قرن ها

با تمسک بر علی عالی شود آمال ها

در غروب زود هنگامی که دارم بعد از آن

ماه تابد تا نیفتد پای در گودال ها

هر که من مولای اویم این علی مولای اوست

بعد از این باید شود از مرتضی اقبال ها

حرف حق در گوش آنانی که می خواهند خود

میخ چون در سنگ بود و آب در غربال ها

گل زمین افتاد و اما خارها در نقش گل

آه ، از این فتنه ها ، نیرنگ ها ، اغفال ها

ص: 156

در سقیفه می خورد بر سینه سنگ رسم ها

تا که در سیر اصیل دین شود اخلال ها

در مسیر انتصاباتی که در شورا شود

امت از چاله در آید می رود در چال ها

این خواص بی بصیرت کاش در دنیا نبود

تا نباشد شیوۀ آنها بدین منوال ها

مصلحت بیند علی ساکت شود تا سال ها

ماه پنهان گردد و ، شعبان رسد ، شوال ها

نیزه با قرآن ناطق در جدال افتد چنان

اشعری ها را فریبد حقه ی دجال ها

در قیاس کشته های بدر یا جنگ احد

متهم باشد علی ، مظلوم آن رجّال ها

کاش گیسوی شبی اینقدرها یلدا نبود

تا علی تنها نماند سالیان سال ها

*****

گرد باد فتنه ها اینگونه شد آغاز و بعد

بسته شد راه حقیقت ، باب بدعت باز و بعد

چهره ماه درخشان پشت ابر تار رفت

بر گلویش استخوان ها در دو چشمش خار رفت

ص: 157

سالها با جام زهر مصلحت مولا علی

می دهد حتی به آنها مشورت مولا علی

غوره شد حلوا و شیرین سرکه های صبر نیز

رفت ابر و ماه بیرون از حجاب ابر نیز

تا که نوبت ، نوبت مولای انسان ساز شد

در مدینه فتنه های تازه ای آغاز شد

میوۀ این فتنه ها تا سوی دوزخ می شتافت

ابن ملجم فرق خورشید عدالت را شکافت

چارده قرن است دارد شیعه می سوزد ولی

چارده قرنی که دارد شیعه می گوید علی

هر چه در دین انحراف از اصل باشد در مسیر

بذرش از شوراست ، دارد ریشه در بعد از غدیر

آری آری ، خشت اول گر نهد معمار کج

مطمئناً تا ثریا می رود دیوار کج

*****

ص: 158

خادم درگاه حیدر / محسن درویش....

سرودۀ : شاعر خاندان رسالت علیهم السلام

آقای محسن درویش

( از اصفهان )

>> خادم درگاه حیدر علیه السلام

هر که از جان خادم درگاه حیدر می شود

از تمام پادشاهان جهان سر می شود

در سر عاشق در آن محفل که ذکر یا علیست

شوق دیدار نجف چندین برابر می شود

هر کسی با هر مرام و مسلکی ، دارد به دل

مهر او را ذره ای ، با ما برادر می شود

چونکه نامش را به روی تکه سنگی حک کنند

ارزش آن بیشتر از لعل و گوهر می شود

در دعای خود چنین گفتیم یا رب باز هم

سجده بر خاک نجف بر ما میسر می شود

هر زمان که می نشیند روی لب نام علی

در دهان تبدیل به قند مکرر می شود

بردن نامش به عنوان امیر المؤمنین

باعث خشنودی قلب پیمبر می شود

ص: 159

عاشقی می گفت که ، چون نام فرزندم علیست

تا صدایش می زنم منزل معطر می شود

چون خدا تقدیر عالم را به دست او نهاد

آنچه می خواهد علی بر ما مقدر می شود

شیعیان از غربت و تنهایی مولای خود

چارده قرن است که،چشمانشان تر می شود

خوش به حال آن کسی که قسمتش دیدار او

روز محشر در کنار حوض کوثر می شود

*****

ص: 160

ضربه های زخم زبان ها / روزهای زرد/ سوره های طوفانی/ فرهنگ دشتی

سرودۀ : شاعر خاندان امامت علیهم السلام

آقای فرهنگ دشتی

( از آبادان )

>> ضربه های زخم زبان ها

گرفته ابر ظلمت روشنای آسمانت را

نمی پرسد کسی در کوچه ها حتی نشانت را

غریبی آنقدر این روزها در بین مردم که

کسی جز چاه تنهایی نمی فهمد زبانت را

گمانم ضربۀ زخم زبان ها آنقدر کاری است

که در این نیمه های شب ، شکسته استخوانت را

تمام نخل های کوفه این را خوب می دانند

که بر لب میرساند بغضها هر روز جانت را

غدیرت را کدامین واقعه در مشت پنهان کرد

که حالا چارده قرن است می گیرد امانت را ؟

چه طوفانی وزید از زوزۀ این گرگ های پست

کدامین جرات شمشیر می بندد دهانت را ؟!

تو را با حسرت محراب تنها می گذارم که

ببیند آسمان در آسمان رنگین کمانت را

*****

ص: 161

>> روزهای زرد

مرد می خواهد بفهمد معنی این درد را

درد می خشکاند آخر ریشه های مرد را

کوه در تلواسه ای از اشک و نفرت شعله ور

تجربه می کرد در آن لحظه آهی سرد را

سایه ای خورشید را در کوچه سیلی می زند

بر نمی تابد کسی این روزهای زرد را !

مرد با آن بغض های پشت در جا مانده اش

می تکاند از تنی بی جان غبار و گرد را

یادش آمد روزهای آخر این زندگی

گریه های ممتد و تلخی که زن می کرد را

چارده قرن آسمان ، با اشک هایش اشک ریخت

تا بلوغ تازه ای از ریشه های مرد را ...

بعد از او دیگر سلامش را کسی پاسخ نداد

بشکند دستی که در او کاشت داغ و درد را

*****

ص: 162

>>سوره های طوفانی

ای بشر فوق هر بشر ، ای عشق پنج نوبت طلوع نورانی

ای معمایی شگفت انگیز ، وارث سوره های طوفانی

می کشی دردهای دنیا را ، چارده قرن روی دوش خودت

بس که در چشم های تو پنهان ، شده مفهوم های عرفانی

چاه در پیج و تاب می افتد ، نیمه شب ها که اشک می ریزی

عطش نخل ها فراوان است ، پای آن چشم های بارانی

گام های نجیب و موزونت ، توی این کوچه های بی احساس

مثل رنگین کمانی از فانوس ، می کند کوفه را چراغانی

خسته می آیی از دل صفین ، نهروان و جمل به دنبالت

مالک از تو غبار می گیرد ، بعد از این راه های طولانی

*****

ص: 163

چهارده قرن گل افشان محراب / اصغر رجبی..

سرودۀ : شاعر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام

آقای اصغر رجبی

( از کاشان )

>> چهارده قرن گل افشان محراب

کعبه ، کعبه شده با روح رهایی که علی است

که معطر شده در حال و هوایی که علی است

چهارده قرن گل افشان شده محراب اگر

میهمان بوده در آن ، عرش علائی که علی است

هر چه خوبی که در این عالم خاکی پیداست

شده آغاز از آن سنگ بنایی که علی است

شد اگر پنجره ای باز به سمت ملکوت

دل و جان داده به آن عشق و صفایی که علی است

جبرئیلی که خودش همدم پیغمبر بود

معتکف بوده در آن غار حرایی که علی است

آنچه طوبای دل آرای وصالش نامند

گل باغی است که از مهر و ولایی که علی است

صبح اگر در حرم دوست تنفّس می کرد

شده سر مست از آن باد صبایی که علی است

ص: 164

این سعادت که در اقلیم وفا می جویند

سایه ای بوده از آن فرّ همایی که علی است

بی گمان این سخن حضرت ذوالقرنین است

خضر سیراب شد از جام بقایی که علی است

گُل گلزار طراوت ثمر قلب رسول

آبرو یافته از حجب و حیایی که علی است

نه فقط مالک اشتر که ابوذر بسیار

مثل سلمان شده در صحن و سرایی که علی است

این مباهات بهشت است که آهنگ درش

هست آهنگ خُوش شور و نوایی که علی است

ساکنان همۀ عرش خدا می دانند

مستجاب است در آن ذکر و دعایی که علی است

مرحب و عبدود و هر که به جنگش آمد

شده بیچاره در آن لحظه و جایی که علی است

آه ای چاه ، در آیینۀ تو افشا شد

غربت عالم و آدم به صدایی که علی است

روز محشر که برادر به برادر نرسد

دلخوشم من به همان راهنمایی که علی است

*****

ص: 165

رباعی / علی پاکدامن ( روضه خوان )

سرودۀ : شاعر خاندان رسالت

علی پاکدامن ( روضه خوان )

( از مشهد مقدس )

شیعه با عشق امام خود قیامت می کند

با کلام وحی اثبات امامت می کند

یکهزار و چارصد سال است بر دلهای ما

کوری چشم عدو حیدر زعامت می کند

*****

و الله مرا علی امیر است در ارض و سما علی امیر است

تنها نه همین چهارده قرن تا هست خدا علی امیر است

*****

ص: 166

هزار و چارصدسال است / علی اصغر رجب زاده ( زهیر کاشانی )

سرودۀ : شاعر خاندان رسالت علیهم السلام

آقای علی اصغر رجب زاده

( زهیر کاشانی )

>> هزار و چارصد سال است ...

هزار و چارصد سال است دنیا غرق بهت تلخ و بی پایان

میان سینه اش بغض جهان سوزی است از زخم سحرگاهان

هزار و چارصد سال است تیغ کینه بین هاله ای از جهل

ز خون رنگین نموده بین محراب عبادت صورت قرآن

هزار و چارصد سالاست که ، دلواژۀ فزت و رب الکعبه میگوید

فرود آمد تمام کفر ، در اوج قساوت ، بر سر ایمان

هزار و چارصد سال است لرزاندند ارکان هدایت را

جهالت پیشگان شب پرست خارج از دین فاسد از بنیان

هزار و چارصد سال است گوشِ آشنای چاه در حسرت

به دنبال صدای خستۀ بیدار تنهای غریبستان

هزار و چارصد سال است در پس کوچه ها دیگر نمی پیچد

به هنگام عبور مرد بُرقع پوش ، عطرعشق و بوینان

هزار و چارصد سال است نابینای در کنج خرابه آرزو دارد

بگیرد از دو دست مهربانش ، بار دیگر ، لقمه ای احسان

ص: 167

هزار و چارصد سال است بعد از آن شب پر ماجرا ، عالَم

نشسته چشم بر راه عدالت ، همره شب های نخلستان

هزاروچارصد سال است کرسِیّ قضاوت جور دیگر می شود تعریف

ترازوی عدالت حرفِ شاهینش شده ، مجهول و نامیزان

هزار و چارصد سال است عالم پُر شداز تبعیض و ظلم و ناجوانمردی

چراکه کشته شد اصل جوانمردی ، به دست فرقۀ شیطان

« زهیر » شعر، با تیغ غزل از خیمه بیرون زد ، ولی اینبار

به عشق شاهکار بی نظیر کردگار قادر منان

*****

ص: 168

گذشت چارده قرن از روز خونین / فضل الله شیرانی ( سخای اصفهانی )

سرودۀ : شاعر ادیب و نکته سنج مکتب اهل البیت علیهم السلام

آقای فضل الله شیرانی

( سخای اصفهانی )

>> گذشت چهارده قرن از روز خونین

هر کسی دست تولّا زد به دامان علی

فیض کامل یافت از دریای احسان علی

عاشقان دانند دل را جلوه گاه مهر او

عارفان هستند مست جام عرفان علی

رستگاری را برای خود میسر می کند

آنکه سر را می نهد در خطّ فرمان علی

در کتابش می توان آموخت اخلاص عمل

معنی آیات قرآن است دیوان علی

جانفشانی های او در عرصۀ ترویج دین

شرح گویایی است از ایثار و ایمان علی

بسکه هر سو سفرۀ احسان او گسترده است

سفره داران جهان هستند مهمان علی

بود نور حق در او جاری که سر زد همچو گل

یازده نور ولایت از گلستان علی

ص: 169

در دل محراب ، در حال عبادت شد شهید

چون نمی شد هیچ دشمن مرد میدان علی

طی شد از آن روز خونین چارده قرن و هنوز

می درخشد در جهان نام درخشان علی

در تمام عُمر باشد افتخار من « سخا »

اینکه هستم از صمیم جان ثنا خوان علی

*****

ما را به جگر داغ نهان ، داغ علی است

جانسوز ترین داغ جهان ، داغ علی است

داغی که پس از چهارده قرن هنوز

مانده است به جان شیعیان ، داغ علی است

*****

ص: 170

خدای عدل و مروّت / استاد حسین سرور اصفهانی

سرودۀ : شاعر خاندان رسالت علیهم السلام

استاد حسین سرور اصفهانی

( سرور )

>> خدای عدل و مروّت

گذشته است کنون از شهادت مولا

چهارده صده از دوره های این دنیا

علی که نور جمال و جلالتش می رفت

در آن زمانه مدام از زمین به عرش علا

شکوهمند ترین مرد روزگار علی

که در جهان نتوان یافتن بر او همتا

خدای عدل و مروّت ، علی ولی الله

که مثل او به عدالت نمی شود پیدا

یگانه مظهر ذات خدای عزوجل

شهید گشت در آن دورۀ محن افزا

سزد به ماتم او ناله سر کنیم مدام

شویم با همۀ کائنات غرق عزا

چرا ز دیده نباریم ، اشک غم دائم ؟

که شد شهید امامی که بود اصل بقا

ص: 171

شهید گشت و عزادار شیعیان گشتند

شدند غرق غم و ناله ها و آه و بکا

ز دیده خون بفشانند جمله خلق جهان

که چارده صده گشته ز داغ او غوغا

هنوز داغ علی بر جگر زند آتش

اگرچه قرن ها گذرد زین مصیبت عظما

سروده است « سرور » این سرود غمگین را

که در زمانه بماند به یاد او برجا

*****

ص: 172

سلام بر علی/ حاج آقا فریدون آقا لَر ( سفیر )

سرودۀ : شاعر با اخلاص خاندان ولایت

حاج آقا فریدون آقا لَر ( سفیر )

>> سلام بر علی

شهی که تیغ دو دَم در یَدِ کفایت اوست

صدای عدل ، طنین افکن عدالت اوست

همای قله ی عزّت ، ادیب مکتب عشق

شکوهِ جلوه ی حق در خور صلابت اوست

زعیم عدل و وِداد و امیر کشور دین

رضای حضرت حق ، غایت رعایت اوست

عطا و جود و سخا جرعه نوش ساغر وی

کَرم ، نَمی زِ یمِ وسعتِ کرامت اوست

به عدل و داد و دهش شهره گشته نام علی

بنای مَحکمه ی عدل ، از قضاوت اوست

کتاب نهج بلاغه ، بکن مُرور و ببین

سراج روشن دین مَظهر ولایت اوست

زمان رزم ، شجاع و دلیر و شیر افکن

به گاه خطبه ، سخن ، مست از بلاغت اوست

علی قوی و ، علی قاطع و ، علی اَشجع

هراس دشمنِ دین ، از یَد کفایت اوست

به روی مَسند قدرت ، به کفش پینه زنَد

رفاهِ جامعه ، سر لوحه ی زعامتِ اوست

ص: 173

نگین پادشهی بخشد از کرم به گدا

که عقل واله و حیران از این سخاوت اوست

ببین سلامتِ نفس و ، کرامتِ آن شه

کند سفارش قاتل ، که در اِسارت اوست

به کعبه شد متولد ، شهید در محراب

نشانه ی شرف و عزّت و اَصالت اوست

به مسجد و شبِ قدر و ، به حالت سجده

شهید درگهِ حق گشتن از سعادت اوست

بریز اشک اسف ، شیعه ! در عزای علی

سرشک دیدۀ تر مرهم جراحت اوست

بنای شیعۀ مولا که چارده قرن است

تمام خلق جهان تشنه عدالت اوست

رُبود حقِ علی را عدو اگر نا حق

سکوت و خانه نشینی هم از درایت اوست

بناز شیعه بر این رهبر بلند مقام

که مجد و عزت و فخر تو از شرافت اوست

سِزد که از دل و جان پیروِ علی باشی

وظیفه ی همگان در پی رسالت اوست

بخوان تو شعر « سفیر » و ببین عنایت حق

که همچو ران ملخ هدیه ای به ساحت اوست

ص: 174

شمشیر عدالت/ حسن احمدی (شائق اصفهانی )

سرودۀ : شاعر خاندان امامت علیهم السلام

آقای حسن احمدی

( شائق اصفهانی )

>> شمشیر عدالت

چرا خورشید کوفه از افق سر برنمی دارد

سَر،آن مهرجهان آرا زِ بستربرنمی دارد

خدارا ، چارده قرنست عدالت را عدوگشتند

چراشمشیر را شاهی چو حیدربرنمی دارد

چرا آن زنده رود پرخروش شیعیان خشکید

مگراین چشمه آب ازحوض کوثر بر نمی دارد

زِ دست ساقی مستان چرا دردی کش فیضی

دگر باحالت مستانه ساغر بر نمی دارد

دگر چاهی ز یاری بادلی محرم نمی گردد

ز داغ مرتضی نخلی زِجان سربرنمی دارد

بنازم همت شاهی که بهر قاتل خود هم

ز مهر و عاطفت تیغ دو پیکربرنمی دارد

چرا دستی نوازشگر نباشد بر سر طفلی

چراپایی بیاری کس چو حیدر برنمی دارد

علی هرشب به یاری راه صدویرانه را پیمود

چرا شاهیچو حیدر سر ز بستر برنمی دارد

چرا سلمان و بوذر در کتابی گشته پنهانی

بلالی نعرۀ الله اکبر بر نمی دارد

دل طوفانیم امواج خون شد از غم مولا

چرا این زورق سرگشته لنگر برنمی دارد

اگر « شائق » چو میثم بر سر دار از زبان افتد

علی را دست از دامان ، چو قنبر ، بر نمی دارد

*****

ص: 175

مخزن الاسرار /حمّدرضا کاکائی ( شفا )

سرودۀ : شاعر بزرگوار خاندان امامت

آقای محمّدرضا کاکائی

( شفای اصفهانی )

>> مخزن الاسرار

عشق را باید به چشم میثم تمار دید

واقف سرّ شد ، علی را مخزن الاسرار دید

مست از صهبای نور ، آئینۀ توحید شد

لا الهی گشت و الا الله را بر دار دید

در میان زرق و برق سکه های شامیان

چارده قرن عاشقی را در کف عمّار دید

همچو مالک در صف صفین شرار شعله شد

تا حدیث جهل را بر نیزۀ انکار دید

چاه شد ، تصویر مظلومیّت خورشید را

در نگاه اشکبار حیدر کرار دید

سینۀ گنجینۀ اسرار را تا صبح حشر

زخمیِ جهل و جنون ، بین در و دیوار دید

همچنان در آستینِ مکر عمروعاص ها

از فریب و فتنه و دنیا پرستی مار دید

چارده قرن ابن ملجم ماند و بغض و کینه را

در شب محراب ، غرق باورِ تکرار دید

یا علی ما شیعه نه ، تنها به نام شیعه ایم

می توان این درد را در بین ما بسیار دید

ص: 176

*****

چارده قرنی که ما هرگز تو را نشناختیم

زندگی کردیم ، اما عمر خود را باختیم

یا علی گفتیم ، اما با علی همراه ، نه

بر زبان راندیم لا را ، گرچه ، الا الله ، نه

چارده قرنی که تا امروز جریان داشته است

در سکوت پنجره ، عمریست باران داشته است

*****

تابنده تر از فروغ مهر و ماه است

بر قامت شأن او زبان کوتاه است

خیر البشر تمام اعصار و قرون

خورشید نجف ، علی ولی الله است

*****

با آنکه امیر عشق بودن کم نیست در خانۀ کعبه جای نامحرم نیست

امروز پس از چهارده قرن هنوز مظلوم تر از علی در این عالم نیست

*****

هر جا که سخن ز روی مهر و ماه است

دلها به صراط معرفت آگاه است

در دفتر عشق تا ابد نام علی

پیوستِ محمدٌ رسول الله است

( شفای اصفهانی )

ص: 177

ندای قد قُتِلَ/ نقطه پرگار عالم امکان / مصطفی هادوی ( شهیر اصفهانی )

سرودۀ : شاعر خاندان رسالت علیهم السلام

آقای مصطفی هادوی

( شهیر اصفهانی )

>> ندای قَد قُتِلَ

ندای ( قد قُتِلَ ) بعد چارده قرن

فکند زلزله چون بوتراب را کشتند

شکست پشت زمین زین مصیبت عظما

چرا که مرشد هر شیخ و شاب را کشتند

دریغ و درد که دون همتان نا بخرد

میان ظلمت شب آفتاب را کشتند

رسید نغمه ( فُزتُ ) ز خاک تا افلاک

چرا که عامل ام الکتاب را کشتند

ز تازیانه شب ، روی صبح زخمی شد

فروغ دیدۀ ختمی مآب را کشتند

حساب روز قیامت مگر ز خاطر رفت

ز فرط جهل که صاحب حساب را کشتند

کسی که عقده گشا بود و باب رحمت بود

دریغ و درد که آن فتح باب را کشتند

ص: 178

فغان ز جور ستم پیشگان که از ره کین

ز روی جهل و ستم آن جناب را کشتند

کسی که بحر سخا بود و ابر رحمت بود

به آسمان صفا آن سحاب را کشتند

« شهیر » آتش دل کی دگر شود خاموش

چرا که حامی اسلام ناب را کشتند

*****

نقطۀ پرگار عالم امکان

چو کرد جلوه به عالم جمال لم یزلی

گل بهار شکوفا شد از جمال علی

پس از گذشت زمان بعد چارده قرن

نبوده است به عالم کسی مثال علی

ز وصف و قدر و کمالش چه می توان گفتن

که عالمی شده مبهوت از کمال علی

تمام عالم امکان یکی چو قطره بُوَد

به پیشِ بحر گهر زای بی مثال علی

حیات تازه بجانش دمیده هر که گرفت

ز دست ساقی باقی می وصال علی

ص: 179

علی است نقطۀ پرگار عالم امکان

همه خصال نکو هست در خصال علی

زبان الکن من نقل کی تواند کرد

که هست نقل محافل همه مقال علی

مقام و منزلتش در بیان نمی گنجد

ببین جمال علی و بگو جلال علی

همین بس است « شهیرا » تو را به هر دو جهان

که در سرت بُوَد عشق علی و آل علی

*****

ص: 180

نجفت حال معنوی دارد/ با ذکر یاعلی دل ما زنده میشود / سودۀ صرافچی

سرودۀ : شاعر خاندان رسالت علیهم السلام

خانم سودۀ صرافچی

( از اصفهان )

>> نجفت حال معنوی دارد

یک هزار و چهارصد سال است که زمین و زمان نفس گیر است

ابرها هم همیشه منقلب اند ، آسمان گریه دار و دلگیر است

ظلم و کین بین مردمان رایج ، حق مظلوم هم که بی معناست

جای تان خالی است مولا جان ، دولت اینجا بدون تدبیر است

یا علی علم بی شما ، جهل است ، که شما باب علم الانواری

چارده قرن رفته و بی تو ، علم ها جملگی زمین گیر است

می شود کم کنید از سَر ما ، شَرِّ این عالمان وهابی ؟

وقت این جاهلان تکفیری ، روز و شب صرف لعن و تکفیر است

بی شما دست مهربانی نیست ، که نوازش کند یتیمی را

به گمانم که قلب ها سنگی است ، مهربانی به دست تعمیر است

هر چه اطراف خویش می نگرم ، چهره ای از نفاق می بینم

یعنی اینجا تمامیِ اعمال ، جلوه ای از ریا و تزویر است

ص: 181

دل هر کس به دلبری شاد است ، عاشقِ هر چه غیر معبود است

دل ما هم چهارده قرن است ، در هوای تو پا به زنجیر است

میِ توحیدی ام بده آقا ، منِ وامانده را مسلمان کن

خسته ام از تمام آدم ها ، خسته از هر که اهل تزویر است

یا علی ! تشنه آب می خواهد ، این خمارت شراب می خواهد

دل ، تو را بی حساب می خواهد ، که نفس در هوات اکسیر است

نام تان آمد و هوایی شد ، دل من رفت باب قبلۀ تو

نجفت حال معنوی دارد ، دل عشاق پیش تان گیر است

*****

با ذکر یا علی دل ما زنده می شود

امشب هوای شعر ، پر از حس مبهم است

شعرم ردیف و قافیه اش ماتم و غم است

امشب دوباره بغض غزل در گلو شکست

احساس و بغض و آه دلم ، هر سه درهم است

امشب چه شد که ساعت غم طی نمی شود ؟

گویی طنین ثانیه ها رنگ ماتم است

ص: 182

با ذکر یا علی دل ما زنده می شود

ای جان فدای آنکه مسیحای عالم است

طوفان حزن در دلم آشوب می کند

چون بحر پر خروش ، تلاطم ، دمادم است

میلت به جان و جسم و تن من عجین شده

چون ریشۀ درخت محبت که محکم است

از حجم داغ عشق تو ، هستم ز دست رفت

زین رو روان ز دیده ام این اشکِ نم نم است

بعد از چهارده صده از داغ تو هنوز

بر چهرۀ زمین و زمان رنگ ماتم است

بعد از تو چهارده صده در جادۀ زمان

دنبال ردّ پای تو چشمان عالم است

امشب من آمدم که مرا مال خود کنی

امشب دلم خوش است که دل با تو محرم است

*****

ص: 183

چارده قرن انتظار / زهرا صرامی...

سرودۀ : شاعر اهل البیت علیهم السلام

خانم زهرا صرامی

( از خمینی شهر )

>> چارده قرن انتظار

چارده قرن با تو می گذرد

چارده روز بی تو اما نه

گر چه فردا شبیه دیروز است

رفته دیروز ها و فردا نه

صبر یعقوب گونه ی احمد ...

با تو اما ببین چه ها کردند

نا برادر شدند و نام تو را

از بلافصل او جدا کردند

تاب عدل تو را نیاوردند

آسمان بودی و زمین بودند

نه به راه آمدند و نه در راه

راه گم کرده ها همین بودند

چارده قرن انتظار کسی

مثل تو در جهان ما گم شد

خبر روزگار آمدنش

قند شد در دهان ما گم شد

ص: 184

چارده قرن غم تنهایی / علی طریقت...

سرودۀ : شاعر خاندان امامت علیهم السلام

حاج علی طریقت

( از اصفهان )

>> چارده قرن غم تنهایی

چارده قرن گذشت از غم تنهایی ما

رفت شور و شعف و شادی و شیدائی ما

چارده قرن گذشته است که بحر ایمان

شده طوفانی و بی کشتی و بی کشتیبان

چارده قرن گذشت و علی عمرانی

آنکه بُد علت غائیّ و ، به عالم بانی

شد شهید از ستم فرقۀ بی شرم و حیا

غرق خون جامع کوفه شد و محراب دعا

آه از آن روز که در مسجد و هنگام نماز

علی آن خسرو دین بود به صد راز و نیاز

این ندا داد منادی به همه ارض و سما

کشته شد سرور دین ، جان نبیّ ، شیر خدا

همه ارکان هدایت به جهان ویران شد

شیعه آن دم ز جفا بی سر و بی سامان شد

*****

ص: 185

راز سر بستۀ خلقت به جهان بود علی

ظاهر این بود که بر خلق عیان بود علی

قدر این نعمت عظما چو ندانست کسی

نشد او را به جهان همدلی و هم نفسی

قصۀ غربت خود گفت شبی با چاهی

کی خدایی که به اسرار جهان آگاهی

دیگر از غفلت این امت دون خسته شدم

از نفاق و حسد جامعه بشکسته شدم

میل ماندن به جهان گذران نیست مرا

طاقت دیدن این دور و زمان نیست مرا

گفت یا رب که مرا دیگر از این قوم بگیر

هر کسی لایق این قوم بود کن تو امیر

چون دعای اسد الله به اجابت برسید

گاه جانبازی آن شاه ولایت برسید

نالۀ فزت و ربی ، همه جا را بگرفت

غم و اندوه و فغان ارض و سما را بگرفت

*****

ص: 186

یا علی ! هر چه به وصف تو بگویند کم است

عاجز از شرح مقامات تو لوح و قلم است

وصف تو گفته به هر آیه خدای تو علی

جان جن و ملک و انس فدای تو علی

کسی از سرّ وجود تو ، علی آگه نیست

عارف حق تو غیر از نبی و اَللَّه نیست

مدح تو حدّ من زار و پریشان نبود

برگ سبزی است که در حدّ سلیمان نبود

چه کند مفلس بیچاره که باشد دلریش

تحفه ای در خورت ای شاه ندارد زین بیش

سوگوار علی و آل « طریقت » هستم

کمترین شاعر جویای حقیقت هستم

*****

ص: 187

در غم فاطمه عزادار است / سعید علامه

سرودۀ : شاعر جوان خاندان امامت

آقای سعید علامه

( از اصفهان )

>> در غم فاطمه عزادار است

میثمانه سرم سرِ دار است

شاعرم دردهام بسیار است

به مقامش زبان شده قاصر

چه خدایی در او پدیدار است

سرنوشتم به عشق خورده رقم

در نوشتن علی همه کار است

و همان دُرِّ در نجف مولاست

و نجف از علی چه سرشار است

در تمام مدینه غیر از چاه

چه کسی راز دار اسرار است

غیر حیدر که باب علم نبی است

چه دری دردمند مسمار است

به خدا دیدنش کمر شکن است

ردِّ خونی که روی دیوار است

چارده قرن رفته است و هنوز

در غم فاطمه عزادار است

*****

ص: 188

هزار و چارصدسال تتهایی محض / احمد علوی

سرودۀ : شاعر آل محمد صلی الله علیه و آله

آقای احمد علوی ( از قم )

>> هزار و چهارصد سال تنهایی محض

هوای باغ ، زیر چتر مژگانش طراوت داشت

همیشه باغبان نسبت به گل ها ، حسن نیت داشت

نگاه روشن ساقی ، به سمت تاک ها چرخید

نگاهی که به خاک افتاد و ، تا افلاک وسعت داشت

سرم قربان آن ساقی که مستان را به وجد آورد

پرم از حسرت آن خم که سکری بی نهایت داشت

دلم در شب نشینی های زلفش باز بیدار است

مگر در پیچ و خم ها میشود یک خواب راحت داشت

به جای شبنم از هر خوشه ای دُر نجف بارید

چقدر این دانه های بر زمین افتاده قیمت داشت

همان ساقی که کوثر شد خروشان از تماشایش

امیری که شبی روشن تر از صبح قیامت داشت

شبانگاهان فقط با چاه کوفه درد دل می کرد

سحر قبل از نماز اما به ساق عرش دعوت داشت

دمی در حلقه ی پیغمبران در عرش اعلی بود

دمی هم با یتیمان غریب کوفه خلوت داشت

ص: 189

شبیه ماه در تاریکی پس کوچه ها می گشت

به دوشش نان و خرما داشت ، یک دنیا سخاوت داشت

کدامین بنده از خوف خدا مانند او لرزید

کدامین شاه مثل او خبر از حال رعیت داشت

تمام روز در گرمای نخلستان عرق می ریخت

ولی روی لبش یک عمر لبخند رضایت داشت

یتیمان و فقیران و اسیران عاشق اویند

علی با این جماعت سال ها عهد اخوت داشت

کسی که از رکوعش نیز سایل دست پر میرفت

زمان صرف بیت المال بی اندازه دقت داشت

علی اهل یمن را با نگاه خود مسلمان کرد

علی در چشمهای روشنش نور هدایت داشت

ابوذرها و سلمان ها و مالک ها و میثم ها

خوشا آن کس که از نزدیک توفیق زیارت داشت

کسی که با زلال چشمه ساران بود خویشاوند

کسی که با تمام دشت های باز نسبت داشت

من از تفسیر های آیه ی تطهیر فهمیدم

که وقت بردن نام علی باید طهارت داشت

ص: 190

علی تفسیر ناب آیه ی یوفون بالعهد است

فقط او این چنین در نذر و در پیمان صداقت داشت

علی ، السّابقون السّابقون السّابقون بوده ست

که انوارش در این عالم هزاران سال قدمت داشت

امیر المؤمنینی غیر از او عالم نخواهد دید

امیری را که قبل از آدم و حوا ولایت داشت

زمین و آسمان را بر سر انگشت می چرخاند

نمی دانم زمانی هم برای استراحت داشت

دروغی بدتر از این را کسی نشنیده در عالم

که می گویند مولا در دلش شوق خلافت داشت

خدا با صوت او با حضرت خاتم تکلم کرد

حدیث محکم معراج را خواندم حقیقت داشت

زبانم لال اگر ایزد به صورت مثل انسان بود

علی تنها علی تنها علی با او شباهت داشت

ولی الله الاعظم مرتضی حیدر ابالایتام

میان آسمانها هم به این القاب شهرت داشت

به دنبال خیانت بود و لبریز از دو رنگی ها

کسی که ظاهراً در محضر او قصد بیعت داشت

ص: 191

از آن نا مرد مردم ، بی وفا مردم

که از اول به بغض و بی وفاییهایشان بسیار عادت داشت

من از فزت و رب الکعبه فهمیدم که بایستی

برای رستگاری دائماً شوق شهادت داشت

چه از مستدرک حاکم چه از تاریخ یعقوبی

که در باب غدیر از حضرت خاتم روایت داشت

چه از صحاح سته ، که به حقش معترف هستند

چه از ارجی که بین عالمان اهل سنت داشت

چه از اعجاز کعبه ، فتح خیبر ، یا که رد الشمس

چه از تقوا و تدبیری که هنگام قضاوت داشت

چه راحت می شود فهمید حق با مرتضی بوده

و تنها او برای جانشین بودن لیاقت داشت

کمیل و جامعه ، ندبه ، امین الله ، عاشورا

همیشه در کنار او دعا شوق اجابت داشت

هزار و چارصد سال است در تنهاییِ محض است

امیری که به عالم دردهایی بی نهایت داشت

هزار و چارصد سال است نخل و چاه می دانند

امام مهربانی ها ، چقدر از داغ صحبت داشت

سرانجام تمام بیت ها را او رقم زد چون

خودش در انتخاب واژه های من دخالت داشت

ص: 192

بیست و یکم شب/ مرتضی کشته شد اما نه به شمشیر /غلامرضا فاتحی

سرودۀ : شاعر خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام

آقای غلامرضا فاتحی

( از اصفهان )

>> بیست و یکم شب

آن شب که زینب کوفه را صحرای تَف دید

یعنی تمام کربلا را در نجف دید

بیست و یکم شب بود یا ظهر دهم بود

این سو و آن سو مادرش را هر طرف دید

از ابن ملجم تا قطام و اشعث و عَمر

آنقدر شمر و زجر و خولی صف به صف دید

بابای خود را رو خضاب از خون سر دید

عباس را در معرض تیر و هدف دید

می رفت او ممسوس فی ذات خداوند

گاهی که اکبر را به میدان در شعف دید

دشمن عروسی داشت پای رأس قاسم

هر گوشه ای بزم شراب و رقص و دف دید

صفین ، قرآن ها به روی نیزه می رفت

در شام ، پای نیزه و سر ، سوت و کف دید

ص: 193

او دین ابراهیم جدّ جدّ خود را

بازیچه ی فرزندهای نا خلف دید

امروز بر دوش پدر ، فردای خود را

ناقه سوار یکّۀ برج شرف دید

در پیش الرحمن ، کنار لؤ لؤ سبز

مرجان سرخش را نشسته در صدف دید

بعد سه روزی شاعرت در قافیه ماند

تا بوریای بی کفن را بی کنف دید

حالا هزار و چارصد سال است شیعه

آن را که می باید ببیند در نجف دید

*****

مرتضی کشته شد اما نه به شمشیر

خون سر بر روی پیشانی و ابرو جاری

صد و ده بار شب قدر ز گیسو جاری

تا قلم را بگذاری لب بالایی مو

فزت تنها نه به لب ، بلکه ز هر مو جاری

ته شمشیر کمی از لب آن تیز تر است

دست یک مرد عرب باشد و در او جاری ...

ص: 194

کینه از حیدر کرار ، قطامی که شود

زهر هم قاعدتا هست از آن سو جاری

شب بیست و یکم ارکان هدی ریخت به هم

صوت زهرایی جبریل و هیاهو جاری

مرتضی کشته شد اما نه به شمشیر ، ز هجر

داغ زهراست چو خون بر روی بازو جاری

چارده قرن تمام است که ما می بینیم

غربت نام علی هست به هر سو جاری

حتما آن ماذنه ها حسرت نامش دارند

تا نشد خیرالعمل ها ز اذان گو جاری

پرچم نام علی حسرت بام کعبه است ...؟

فاطمه گفت علی ، شد همه جا هو جاری

*****

ص: 195

حسین شیرانی ( فرود )

سرودۀ : شاعر خاندان نبوت علیهم السلام

آقای حسین شیرانی ( فرود )

>> چارده قرن پر از محنت

دریغا چهارده قرنی علی بی یار و مظلوم است

جهان از فیض دیدار امام خویش محروم است

از آن روزی که مولا شد ، به خون فرق خود غلطان

سراسر پرچم ماتم ، به هر بام و به هر بوم است

علی تاوان ظلم دشمنان را می دهد ، آری

ز قتل محسن شش ماهه اش این نکته معلوم است

هزار و چارصد سالی ، ستم بر شیعیان رفته

که آثارش به هر دفتر ، به رنگ تیره مرقوم است

همان دستی که بر فرق علی زد ، در یمن دیدم

که تا مرفق فرو در خون مظلومان محروم است

هر آنکس با علی و آل او جنگد فنا گردد

که شب در پرتو مهر فروزان نیز معدوم است

نه تنها شیعیان از جور بر حیدر دل افکارند

که هر انسان آگاهی از این غم ، زار و مغموم است

خدا خصم علی را در جهنم جاودان سازد

چرا که قاتل مظلوم و هم مولای معصوم است

ره و رسم علی در فعل هر اهل ولا باقیست

از این رو فتح و پیروزی ، برای شیعه محتوم است

« فرود » از چارده قرن پر از محنت برایت گفت

یقین در روز محشر او ، سر افراز است و مرحوم است

ص: 196

صدای غربت مولا / مصطفی فروردین..

سرودۀ : شاعر خاندان رسالت علیهم السلام

آقای مصطفی فروردین

( از خمینی شهر )

>> صدای غربت مولا

نماز جاری باران ، دعای سبز قنوت

رئوفِ فکر یتیمان ، امیر با جبروت

نگاه من به نگینش ، امید من به دعاش

به بخششاش به رکوع و به رحمتش به قنوت

به شوق بندگی او نشسته اند عمری

خلیل و آدم و نوح و شعیب و هم طالوت

کسی که غیر علی مِهر دیگری دارد

نبوده اهل ثبات و نگشته اهل ثبوت

هر آنکه رد شده در امتحان نوکری اش

بدون شک که مسیرش گذشته از برهوت

صدای غربت مولا چهارده قرن است

به گوش مردم دنیا رسیده از ملکوت

اگرچه بعد نبی شیوه ی علی صبر است

ولی مقابل دشمن دمی نکرده سکوت

*****

ص: 197

گرد ملال بر چهرۀ کعبه / حاج محمد علی فریور ( فریور )

سرودۀ : شاعر با ولایت و اخلاص

آقای حاج محمد علی فریور

( از اصفهان )

>> گرد ملال بر چهرۀ کعبه

درود خاص خداوند قادر متعال

بود همیشه و پیوسته بر محمّد و آل

علی ولی خدا و وصیّ پیغمبر

شهادتش شده اکنون هزار و چارصد سال

هنوز بعد هزار و چهارصد سال است

که روی چهرۀ کعبه نشسته گرد ملال

ولادتش شده کعبه ، شهادتش مسجد

زهی سعادت مولا و خوش بر این اقبال

ز تیغ پور مرادی به مسجد کوفه

کبوتر حرم کعبه گشته خونین بال

علیست آنکه ز بعد رسول مانندش

نکرده خلق بعالم خدای جلّ جلال

طعام سُفره مولا برای خصم حرام

به دوستان ، نمک مرتضی همیشه حلال

ز فیض قدسی مولا بود که اهل ادب

ز شهر شعر « فریور » کنند استقبال

*****

ص: 198

هزار و چارصدسال از عروج / مهدی قاسمی نیسیانی

سرودۀ : شاعر با ولایت و اخلاص

آقای مهدی قاسمی نیسیانی

( از اصفهان )

>> هزار و چارصد سال از عروج

گلستان شد زمین ، شور و شعف در کار دین آمد

ترک برداشت کعبه ، حضرت حبل المتین آمد

علی ابن ابی طالب ، امام عالی اعلا

برای یاری اسلام و ختم المرسلین آمد

برای شهر علمی که رسول آخرین باشد

دری از نور ، با نام امیر المؤمنین آمد

برای بستن عقد اخوت با رسول الله

برون از آستین ، دست خداوند مبین آمد

کسی که بر سرش بنهاده حق تاج عدالت را

چرا با دست دنیا ، بر سرش شمشیر کین آمد

هزار و چارصد سال از عروجش می رود اما

مگر مانند او دیگر کسی روی زمین آمد ؟؟

*****

ص: 199

چارده قرن غربت / ستاد محمد قدسی..

سروده : شاعل اهل البیت

استاد محمد قدسی

( از اصفهان )

>> چهارده قرن غربت

طپش قلب من وضویی ساخت

در گلو بغض شاعری وا شد

چون که نام تو در دهان چرخید

واژه ها شد ردیف و گیرا شد

***** *****

ای علی! ای بهانۀ شعرم

شعرهایم شروع یک رنگی است

شاعرت شعر سرخ خواهد گفت

شعرهایی که شرح دلتنگی است

*****

کوفه بود و اذان و آخر و فجر

دید چشم تو ابن ملجم را

او ز وحشت به رو در افتاده

زیر لب دارد اسم اعظم را

ص: 200

*****

شوق دیدار یار در دل تو

بی صدا رفت و کرد بیدارش

چشم بستی به روی شمشیرش

رد شدی تو ز خبث پندارش

*****

تو از آن تیغ تیزتر از مرگ

طلب وصل یار می کردی

تو به مقصد رسیدی و عالم

خوب فهمید تو اَبَر مردی

*****

ضربه ای هولناک آمد و گفت

با منادی تَهَدَّمَت وَ الله

ریخت اَرکانِ آسمان در هم

شد به هم آه و اشک ها ، همراه

*****

کوفه ، مثل تو مصر غربت شد

آه ! یوسف فتاد در ته چاه

تا به امروز پهنۀ گیتی

بوده کنعانِ غربتت ای ماه !

ص: 201

یا علی ! فُزتُ گفتی و هر سال

کعبه همراه تو همان گوید

یک دهان می شود به ماه رجب

که تو را دم به دم ، ز تو جوید

*****

کی اگر فُزتُ گفتن تو نبود

سینۀ او شکاف بر می داشت

بهر دفع سپاه ابره ها

تیغ را بی غلاف بر می داشت

*****

از ترک خوردن تنش پیداست

کز غمت داغ بر جگر دارد

رَجَبیّون شود دلش هر سال

که شکافی عجیب بر دارد

*****

این ترک خوردنی است هر سالی

از تو دارد دهان گفتن را

از تو این زادگاه یاد گرفت

غربت از دیگران نهفتن را

ص: 202

تو رسیدی به وصل جانانه

بی تو ماییم بی کس و تنها

چارده قرن رفته و هر روز

غمی از نو اَمان بُرَد از ما

*****

ای علی ! ای توسل شب من !

تو غریبی غریب را دریاب !

تو که یا اِیُّهَا العَزیزِ منی

غرقِ اَمَّن یُجیب را دریاب !

*****

خضر مایی تو ای علی ! ما را

جرعه ای ده ز چشمۀ ظلمات

چشم ما قرن های بعد از تو

هست شب زنده دار آب حیات

*****

ای جهان ! ما چهارده قرن است

که علی را غریب می بینیم

کودکانیم سر به دامن اشک

گُلِ غُربت ز چشم می چینیم

ص: 203

در غَمِ آن یَلِ یتیم نواز

کارمان روز و شب پریشانی است

بی حضور بهار باور ها

فصل ها عمدتاً زمستانی است

*****

قرن ها هر چه بیشتر گذرد

بیشتر بین ما علی تنهاست

هِق هِق گریه های ما تا حال

نسخه ای ز آن کتابخانه نکاست

*****

آه از آن روبهان ، چه بد کردند

با تو ای شیر حق در آن اعصار

چه زبان ها در آمد از حلقوم

و چه سر ها که رفت بر سر دار

*****

گرگ های گُرسنه ، رَم دادند

از سر آن دیار ، آهو را

زاغ با قار قار زشتش داد

کوچ از آن آشیان پرستو را

ص: 204

باز را ، جغد بر نمی تابد

ماه را می کَشَد به زیر نقاب

آب ها را به گِل می آلاید

می نشاند به جای آب ، سراب

*****

یا علی ! ما چهارده قرن است

بغض فریاد در گلو داریم

هر یک از ما ، چه مشت محکم ها

بر دهان های یاوه گو داریم

*****

یا علی ! چاه غربتت ماییم

غم خود را نهان مدار از ما

ما که لا یُمکِّنُ الفَرار از تو

و تو لا یُمکِّنُ القَرار از ما

*****

چشم ها بعد از آن شهادت تو

دیده هر روز کربلایی نو

روبرو با سقیفه ای تازه

ماجرا پشت ماجرایی نو

ص: 205

روزها بی حسین و بی حسن و

بی تو ای پادشاه کشور جان

گرچه هر روز هم شود نوروز

باز هم کهنه است مثل خزان

*****

یک هزار و چهار صد سال است

که همه عصرها ، نفس گیر است

گریۀ شیعیانت ای مولا !

دجله وار از مژه سرازیر است

*****

اشک چشم انتظار ها یک سو

روی گلبرگ گونه ها جاری است

سوی دیگر ز کودکان یتیم

ناله هاشان چه ناروا جاری است !

*****

غربتت از تمام غربت ها

هر نفس بیش و بیشتر گردد

نیست اُمّید رو به راه شدن

تا که وضع زمانه برگردد

ص: 206

بعد از این هم ، همیشه مظلومی

تیرهای بلا به سمت شماست

از تو گفتن گناه رهرو تو است

شاهدش داستان کرببلاست

*****

یا علی ! ما چهارده قرن است

دیده ایم از مخالفان بیداد

کوچه ها را تمام پرسه زدیم

غربتت را زدیم بس فریاد

*****

به جز از عده ای که معدودند

دیگران نیستند ناب و نجیب

عهد نابسته با تو می شکنند

چه عجیب است حالشان،چه عجیب!

*****

ما به هر عصر از این هوسناکان

کینه های کمر شکن دیدیم

جای یکرنگی و وفاداری

سست عهدی ز مرد و زن دیدیم

ص: 207

اگر امروز بین ما بودی

ابن ملجم زیاد می دیدی

خنجر از پشت می زدند به تو

جای صِحّت ، فساد می دیدی

*****

در ارادت چو قاب تصویرند

جانِ در تن فسردۀ بی درد

رنگشان ، رنگ نقش سَنگیِ قبر

مثل سنگ مزار ، مرده و سرد

*****

هر یکی مست عیش و نوش و هوس

بی تفاوت به لحظۀ فرمان

دست بیعت دراز کرده ولی

عهد نابسته بشکند پیمان

*****

ص: 208

امامم امام فاطمه سلام الله است / محمدرضا لطیفی

سرودۀ : شاعر اهل البیت علیهم السلام

آقای محمدرضا لطیفی

( از اصفهان )

>> بهشت خداوند ، شهر دل ، نجف است

در این حوالی و شاید در این حوالی تر

که هست حال من و شعر و عشق عالیتر

در این حوالی و در سینه ای که بیتاب است

که بدر صبر شده در غمی هلالی تر

چهارده سده بعد از شهادت مولاست

هنوز جام عدالت ز پیش خالی تر

*****

چهارده سده از مرگ بو تراب گذشت

چقدر حال جهان خسته و خراب گذشت

پس از شهادت عالیجناب حضرت عشق

شبانه روز جهان ، غرق اضطراب گذشت

*****

چهارده سده کار جهان پر آشوب است

ولی به عشق شما حال عاشقان خوب است

*****

بگو بهشت خداوند ، شهردل ، نجف است

بگو بدون ولایت ، حیات ، بی هدف است

چقدر خوب مرا شیعه ی علی ، نام است

چقدر سعد سر آغازم و سرانجام است

*****

ص: 209

کسی شبیه من خسته عاشقی جوید

نشسته است و ز چشمانیار میگوید:

منم که بلبل طبعم ز عشق گویا شد

خمار چشم علی را ز شوق جویا شد

علی که پای من خسته کعبه تا کوفه

به شاهراه وصالش به شوق پویا شد

*****

علی که بعد شهادت چهارده قرن است

هنوز آینه ها مبتلای او هستند

علی که این همه قرن است هر چه آزاده است

به سرزمین عدالت فدای او هستند

تمام مردم آزاده در تمام جهان

هنوز عاشق او آشنای او هستند

*****

>> امامم امام فاطمه سلام الله است

چهارده شده تعداد قرن های فراق

چهارده سده ظلم و خیانت است و نفاق

چگونه من بسرایم غم مکرر را

که بو هریره گرفته است جای بوذر را

اگرنه داعش وحشی سقیفه ای فام است

چرا جنایتشان تحت نام اسلام است

ولی هنوز امامم امام فاطمه است

ز شور عشق به جانم هنوز زمزمه است

هنوز بوی شهادت پر است در جانم

هنوز مرتضوی فاطمی است ایمانم

چهارده سده بعد از شهادتت مولا

بود تمام وجودم پر از حضور شما

*****

ص: 210

استاد علی اکبر لطیفیان ( از مفاخر شعر آیینی )

سرودۀ : شاعر خاندان رسالت و امامت علیهم السلام

استاد علی اکبر لطیفیان ( از قم )

( از مفاخر شعر آیینی )

وا نشد جبریل اگر سمت نجف بال و پَرش

بهتر آنکه بر زمین جاری شود خاکسترش

خوش به حال آن کبوتر بچه ای که تا سحر

می پرد از صحن ایوانش به صحن دیگرش

داستان سنگ و زر یعنی که ما و فضه اش

قصه شاه و گدا یعنی که ما و قنبرش

خاک را گل می کند گل را خلائق می کند

نیست هر که خلق مولا خاک عالم بر سرش

این هم از ظرفیت دنیای بی ظرفیت است

هر که او را می پرستد می نویسد کافرش

با علی یکتا پرستیم ، ورنه می خواهیم چکار

آن خدایی را که این آقا نباشد مظهرش

آرزوی مرگ کردن چارۀ کارش بود

سائلی که دست خالی می رود از محضرش

چارده قرن است دارد رزق ما را می دهد

با همان یک مرتبه بخشیدن انگشترش

ص: 211

آه ... ظلمت آه ... ظلمت آه ... ظلمت می شود

وای اگر خورشید را روزی براند از دَرَش

مرتضی یعنی قسیم النار و الجنة ، ولی

هست معیارش در این تقسیم حبّ همسرش

تازه کعبه آبرویی یافت و قیمت گرفت

همچنانی که صدف قیمت گرفت از گوهرش

از در کعبه نرفت و بر در کعبه نرفت

چونکه باید بعد ازین کعبه بیاید بر درش

خاک یا خاکسترش کن مصحفی را که در آن

آیه ی « الیوم اکملت » نباشد محورش

مبعث ختم رسل ترویج حب حیدر است

تا دهد نشر ولایت حق کند پیغمبرش

به خودش که جای خود ، حتی به خاک پاش هم

هر کسی شک می کند شک می کنم به مادرش

کور دل ها احمقند ، احمق چه می فهمد علی

جان احمد بود که خوابید بین بسترش

جز علی و فاطمه دیگر ندیده روزگار

اینقدر شرمنده باشد همسری از همسرش

*****

ص: 212

شهید زنده تاریخ... /چهاردهمین قرن شهادت ... / علی غفراللهی ( ماهر )

سرودۀ : شاعر دلباختۀ اهل البیت علیهم السلام

آقای علی غفراللهی

( ماهر اصفهانی )

>> شهید زنده تاریخ امام علی علیه السلام

یا امیر المؤمنین ای مظهر پروردگار

وی ز روی با صفایت جلوه ی حق آشکار

ای بزرگ آئینۀ وجه خدای لا یزال

وی جمال بی مثالت حق نما آئینه وار

نقش کلک آفرینش از تو شد منّت پذیر

تا بماند در جهان آفرینش پایدار

بر فراز مسند ملک وجود از امر حق

تا ابد فرمانروایی با شکوه و اقتدار

یا علی شیرازه بند دفتر امکان تویی

با سر انگشت تو گردد محور لیل و نهار

ای کلام الله ناطق ای خداوند جلال

از تو باشد جاودان آئین وحدت برقرار

آفرین بر دست و بازوی تو ای مجلای حق

کز تو شد در روز میدان قدرت حق آشکار

ص: 213

رایت اسلام و قرآن را تو بنمودی علم

از کمال همت والا و ضرب ذوالفقار

در حقیقت دادِ مردی دادی از روز ازل

تا ابد این سکّه را باشد ز نامت اعتبار

گر خلیل حق بنا بنمود بیت الله را

کعبه و رکن و مقامش را تو بخشیدی وقار

سینه ات الحق بود دریای علم ذوالجلال

جای دارد ریزد از لعل تو دُرّ شاهوار

ناجیان را دیدن روی تو خواهد شد نصیب

کعبه گر باشد مطاف حاجیان از هر کنار

تا گرفتی جای بر صدر سریر سروری

سکّۀ عدل و امانت از تو شد کامل عیار

غاصبان بد گهر قدر تو را نشناختند

ورنه می کردند در پای تو جان و سر نثار

در میان مسلمین بس اختلاف انداختند

کج نهادان خدا ناباور ناسازگار

خون دلها خوردی از نابخردان دین فروش

خود سریها دیدی از حق نا شناسان بی شمار

ص: 214

رنج ها بردی تو از ظاهر مسلمانان دون

حیله ها دیدی ز کافر سیرتان دین شعار

کینه توزان منافق بهر کسب جاه و مال

مکر و فن بردند از غفلت به کار دین ، به کار

غصب کردند ای ولی حق به ناحق حقِ تو

داشتند آنان که بیش از حق خود را انتظار

وای بر آنان که با نام مسلمانی زدند

ضربۀ کاری به جسم شرع و دین کردگار

چارده قرن است بدخواهان شهیدت کرده اند

لیک تا محشر بماند نام نیکت پایدار

ای شهید زندۀ تاریخ اسلام ، ای علی

تا قیامت از تو شد ، شرع محمد ماندگار

ای علیّ مرتضی ، ای شاهد غیب و شهود

ای که بر ملک خدایی تا قیامت شهریار

یا علی ای مظهر جود و سخا و عاطفت

« ماهر » از لطف تو باشد در جزا امیدوار

*****

ص: 215

>> چهاردهمین قرن شهادت حضرت علی

شاهی که بود صبح سعادت روزش

جان بخش بود کلام پند آموزش

در کعبه ولادت و شهادت محراب

جانها به فدای طالع فیروزش

بگذشت هزار و چارصد سال تمام

از فاجعۀ شهادت جان سوزش

>> رباعی

روزی که شهید شد بمحراب دعا

اسرار نهفته علی شد به ملا

می برد شبانه آنکه شام فقرا

او بود علی مرتضی شیر خدا

****

یک عمر به غربت وطن بود علی

محکوم به عدل خویشتن بود علی

مظلوم شهید گشت و مظلوم بزیست

زیرا که امیر بُت شکن بود علی

****

آوازۀ قد قُتل ، فضا را پر کرد

آوای شهادت ، همه جا را پُر کرد

در محضر حق دامن قاتل گیرد

خونِ تو که محراب دعا را پُر کرد

****

افسوس علی مرتضی را کشتند

مرآت جمال حق نما را کشتند

با گریه یتیمان عرب می گفتند

یا رب ز چه نان آور ما را کشتند

****

در سوگ شهادت علی شیر خدا

خون گشت دلِ شکستۀ اهل ولا

جبریل ندای قد قُتل سر می داد

آن دم که شهید شد به محراب دعا

ص: 216

گوهری تابنده / چارده قرن گذشته است / دل غرق در خون/محراب خون/ رباعی/ شیخ علیرضا محمدی ( مسافر )

سرودۀ : شاعر خاندان نبوت صلی الله علیه و آله

رباعی آقای شیخ علیرضا محمدی ( مسافر )

( از اصفهان)

>> گوهری تابنده

یک هزار و چارصد سال است بی مولا شدیم

داغدار و سوگوار همسر زهرا شدیم

یک هزار و چارصد سال است از تیغ جفا

مرتضی شد کشته ی مظلوم در راه خدا

یک هزار و چارصد سال است نخل و چاه ها

نشنود سوز صدای مرتضی و آه ها

یک هزار و چارصد سال است با صد سوز و آه

خانه ی کعبه ندارد جامه ، جز رخت سیاه

یک هزار و چارصد سال است عدل مرتضی

گشته مدفون با علی ، آن مظهر عدل خدا

یک هزار و چارصد سال است این دنیا ندید

جز علی ، مولود کعبه ، در مصلایش شهید

یک هزار و چارصد سال است قلب شیعیان

خون شده از داغ جانسوز امام انس و جان

یک هزار و چارصد سال است شیعه شد شهید

قاتل مولا به محشر ، شد ز اصحاب جحیم

ص: 217

یک هزار و چارصد سال است در شب های قدر

می زند شیعه ز داغ رهبر و مولا به سر

یک هزار و چارصد سال است با عشق و امید

عاشقان گشتند در راه حق مولا شهید

یک هزار و چارصد سال است در این روزگار

شیعه باقی مانده از الطاف حیّ کردگار

بارالها نام حیدر تا قیامت پاس دار

تا شود مظلومیش بر کلّ عالم آشکار

شیعه تا صبح قیامت با کتاب و عترت است

این نشان از پاکی قلب و جلای فطرت است

شیعه باشد دشمن خصم علی و آل او

وال من والا ، خدایا ، عادِ ، هم ، اعدائه

گفته شد شعر « مسافر » در غم شیر خدا

تا بگیرد دست او را در صف حشر و جزا

*****

ص: 218

>> چارده قرن گذشته است

کوفه ، همچون دل ما ، در تب و تاب است هنوز

جگر ما ، همه از غصّه کباب است هنوز

مرتضی مظهر آزادگی و ایثار است

نام او زینت هر لوح و کتاب است هنوز

چارده قرن گذشته است و ، ز سوز و داغش

اشک در دیده ی هر شیخی و شاب است هنوز

شیعیان اشک فشانند و همه گریانند

گریه از داغ علی ، عین صواب است هنوز

عجبی نیست که تا صبح قیامت گریند

عالم از هجر رخش دیر خراب است هنوز

کودکان از علی و دوری او پرسیدند

پرسشی تلخ ، که جویای جواب است هنوز

لاله ای از چمن آل عبا پرپر شد

که به چشمان محبان ، دُرِ ناب است هنوز

مرتضی آب و ، خلائق همگی تشنه ی او

این لب خشک فلک ، تشنه ی آب است هنوز

شافع اهل گنه ، ساقی کوثر باشد

او امید همه و ، شیعه ی ناب است هنوز

گرچه باشد گنه و جرم « مسافر » سنگین

او محبّ علی و ختم مآب است هنوز

ص: 219

>> دل غرق در خون

بزن بر سینه ، ای شیعه ، هزار و چارصد سال است

که دل از ماتم حیدر ، دمادم غرق در خون است

روان کن از دو چشمانت ، تو اشک ماتم او را

که چشم اهل دل از غم ، مثال رود جیحون است

به تن کن جامه ی ماتم ، برای شاه مظلومان

که پرچم در عزای او ، فراز بام گردون است

چنان بن ملجم کافر ، فرود آورد آن شمشیر

که فرق آن شهید حق ، هنوز آغشته در خون است

هزار و چارصد سال است که مولا با دلی خونین

چو لاله در دل صحرا ، به زیر خاک ، مدفون است

علی یار پیمبر بود ، علی فاروق اکبر بود

که هم اسلام و هم شیعه ، به حیدر جمله مدیون است

خدایا رحم کن بر ما ، بحقّ حضرت زهرا

که ظلم و جور بر شیعه ، ز حدّ و حصر بیرون است

یقین دارم من محزون ، که مهدی تا صف محشر

برای جدِّ مظلومش ، عزادار است و دلخون است

« مسافر » از غم حیدر ، زند بر سینه و بر سر

که عشق او به مولایش ، مثال عشق مجنون است

*****

ص: 220

>> محراب خون

هنوز می شنود چاه ، ناله های تو را

هنوز درک کند سوزش صدای تو را

به گوش شب برساند ، نسیم نخلستان

دعای نیمه شب و ذکر ربّنای تو را

هنوز جمله یتیمان ، به عشق دیدن تو

به صد امید بجویند ، ردّ پای تو را

تویی که مرغ ، در آن شب ، ز ترس هجرانت

به التماس گرفته ، پر عبای تو را

زهی که حق ، به اجابت رساند ، نیمه ی شب

ز لطف و مرحمت خاص خود ، دعای تو را

چو تیغ بر سرت آمد ، ز راه کینه و جور

خدا شنید ز محراب خون ، ندای تو را

تو آن امام رئوفی ، که با حسن گفتی

بر ابن ملجم قاتل ، بَرَد غذای تو را

هنوز جای تو در قلب ما بُوَد باقی

نبوده است فنا ، چشمه ی بقای تو را

به سوی عرش برفتیّ و ، چارده قرن است

هنوز شیعه به پا می کند عزای تو را

خدای عالی اعلا ، به روز حشر و جزا

ز قاتل تو بگیرد ، خون بهای تو را

کسی که خاک کف پای تو نمی گردد

چگونه مدح تو را گوید و ثنای تو را

خدا کند که « مسافر » به وقت جان دادن

ببیند آن رخ زیبا و دلربای تو را

ص: 221

ای آنکه هست منتقم ات صاحب الزمان

داغت شرر زده بر قلب انس و جان

از لحظه ای که شیعه به سوگت نشسته است

باشد هزار و چارصد از سالاین جهان

*****

روزی که محاسنت ز خون گشت خضاب

از داغ تو قلب شیعیان گشت کباب

ای میر عرب ، چهارده قرن ، هنوز

چشمانِ همه ز داغ تو هست پر آب

*****

ای آنکه تویی همسر زهرای بتول

داغت زده آتش به دل آل رسول

چارده قرن جهان به سوگ تو می گرید

صد لعن بر آن خوارج پست و جهول

*****

فرق علی بشکست و رفت از دار دنیا

چشم از جهان بر بست و شد مهمان زهرا

بگذشت چارده قرن از روز وداعش

هر سال بزم ماتمش گردیده بر پا

( مسافر )

ص: 222

رایحۀ عدل علی علیه السلام / مهناز ملکی ریزی

سرودۀ : شاعر اهل البیت علیهم السلام

خانم دکتر مهناز ملکی ریزی

( از زرین شهر )

>> رایحۀ عدل علی علیه السلام

نخل های عطش از غربت شب بی تابند

چاه ها منتظر زمزمه ی مهتابند

کوچه ها چشم به راه قدم ماه شدند

که یتیمان سحر ، گوش به دقّ البابند

می دمد این سحر از برق نگاه شب او

عرشیان ، سجده زنِ ماهوش محرابند

صبح اینشهر پر از رایحهی عدلعلی ست

کوفیانش ، سحر و شام به غفلت خوابند

زاده ی کعبه ی دل ، شاهدِ محراب شوی

مهر و ماه از قدم و فرق سرت می تابند

پیش قد قامتِ سروش ، همگان غرق رکوع

بیدلان ، معتکف بارگه اربابند

چارده قرن به نامش متوسل شده ایم

چون علی سرور دل ها بشوی ، کمیابند

*****

ص: 223

چهارده قرن مظلومیت /سید مجید موسوی..

سرودۀ : شاعر اهل البیت

سید مجید موسوی

( از اصفهان )

>> چهارده قرن مظلومیت

چاه اگر به دست تو به آب برسد

جام شراب است

که در گلوی نخل ریخته می شود

و نخل تاک تازیانه خورده ایست

که تنها از دست محتسب سیراب می شود !

نخلیم

که هزار و چهارصد سال است

با خطبه مرگ تازیانه می خوریم

با همام تازه می شویم

با آفرینشت می میریم

و با شقشقیه دو نیم می شویم ...!

بی الف یا بی نقطه

آنقدر در گلوی ما ریخته ای که در نهروان شام ، موشکهایمان هم دقیق

می شناسد اشعثی ها را

روز به روز به چاه تو بیشتر دچاریم

وقتی هنوز

به صفین حجاز نرسیده ایم

در از خیبر تلاویو نکنده ایم

لاتِ مَنهتن را نشکسته ایم!

چاه اگر به دست تو به آب برسد

جام حیات است ...

ص: 224

لیلا مهذب...

سرودۀ : شاعر خاندان امامت علیهم السلام

خانم لیلا مهذب

( از اصفهان )

به سینه ، یاد خدا دارم و نشان علی

سلام من به علیو به خاندان علی

دل زمینیِ گمراه من ندارد بیم

که روشن است به انوار آسمان علی

به قدر آیه ی قرآن دلم یقین دارد

به آن چه گفته خداوند از زبان علی

عجیب نیست بسوزد تمام نخلستان

پر است سینه ی چاه از غم نهان علی

نه این که تیغه ی شمشیر کارگر افتاد

رسید زهر جهالت به استخوان علی

زمان رد شده از آن چهارده قرن است

زمانه پر شده از لطف بیکران علی

زمان گذشت و زمین بی بهانه می دوزد

هنوز دیده به دستان مهربان علی

جهان فدای علی ! جان چه ارزشی دارد ؟

که باد جان جهانی فدای جان علی

ازل ز نام علی تا ابد فروزان است

به حق کهمانده سیاهی به دشمنان علی

*****

ص: 225

چهارده صده اسلام داغدیده توست / حاج غلامرضا سازگار ( میثم )

سرودۀ : شاعر بزرگوار و نامدار اهل البیت علیهم السلام

حاج غلامرضا سازگار

( میثم )

>> چهارده صده اسلام داغدیده تو است

چهارده صده بگذشت از شهادت تو

هنوز کعبه بود کعبه ولادت تو

هزار قرن دگر هم نمی رود از یاد

زمامداری و داد تو و عدالت تو

بزرگی و شرف عزت و عدالت را

بشر ندیده مگر دوره خلافت تو

تنت به دیدن اشک یتیم می لرزید

اگر چه لرزه به گردون فکند هیبت تو

درود بر تو و بر اشک های نیمه شبت

سلام بر تو و بر غیرت و شجاعت تو

امیر بودن و دور فقیر گردیدن

زهی تواضع و قدر و جلال وعزت تو

خزانه های الهی در اختیارت بود

نبود جز زره و اسب و تیغ ثروت تو

که دیده بر سرِ دوش رسول بت شکنی

برد به شانه خود مشک آب پیرزنی

که دیده در کره خاک زیر تابش ماه

زمامدار جهان راز دل کند با چاه

یتیم داری و فرمانروائیِ عالم چگونه شرح دهم لا اله الا الله

چهارده صده بر حضرتت رسیده ستم

ز دشمنان ستمکار و مردم گمراه

چهارده صده تو ناشناس تاریخی

کسی نگشته ز قدر و جلالتت آگاه

ص: 226

چهارده صده جاریست خون شیعه تو

به پای دوستی تو بدون جرم و گناه

چهارده صده تاریخ شاهد است علی

که روزگار عدالت بدون توست سیاه

چهارده صده بیداد در جهان حاکم

چهارده صده چشم عدالتاست به راه

چهارده صده اسلام داغدیده توست

گواه ناله و فریاد ناشنیده توست

زمامداری تو عدل و داد را آراست

هنوز پرچم سبز عدالتت بر پاست

چهارده صده فریاد می زند شیعه

هزار قرن اگر بگذرد علی مولاست

چهارده صده شهر مدینه می گوید

علی کسی است که اول فدائیش زهراست

هنوزآهن تفتیده روی دست عقیل

ندادهدکه کجا میروید عدل اینجاست

هنوز وصف علی هست زینت قرآن

هنوز نام علی ثبت در کلام خداست

چهارده صده گردیده حق به دور علی

قسم به حق که حقیقت بدون او تنهاست

چهارده صده محراب کوفه می گوید

که ای تمام خلایق علی امام شماست

خدای عزوجل راز با علی گوید

چهارده صده اسلام یا علی گوید

تو جان پاک محمد تو روح قرآنی

تو هر کجا که خدا حاکم است سلطانی

توصومی وتوصلاتی توحجی و تو زکوة

تومحشری تو بهشت و صراط و میزانی

ص: 227

اگر خدات بگویم بکفر محکومم

اگر بخوانمت انسان تو فوق انسانی

مقام و قدر و جلال تو را نداند کس

خدای داند و پیغمبرش خودت دانی

زمینیان و سماواتیان به فرمانت

چنان که ذات خداوند را به فرمانی

تو شیر حق تو یدالله فوق ایدیهم

تو نوح کشتی خلقت به موج طوفانی

تو در کتاب خداوند ، باء بسم الله

تو کوثری و تو یاسین تو آل عمرانی

تو در زمین و سماوات بی همانندی

تو سرّ غیب ، تو اعجوبه خداوندی

فروغ عدل خدا در زمامداری تو

تمام عمر زمان ، دور شهریاری تو

نوشته بر کمر کوه های سر به فلک

سلام کوه به صبر و به بردباری تو

تو آن بلند مقامی در آشیانه خاک

که آسمان شده مبهوت خاکساری تو

فقیر شهر شده با رفاقت تو امیر

یتیم فخر کند بر یتیم داری تو

چهارده صده بوده است لحظه لحظه روان

هماره در رگ اسلام خون جاری تو

هنوز با نفس لیلۀ المبیت ، علی

خدا سلام فرستد به جان نثاری تو

چه چاه ها که ز آه شب تو شد لبریز

چه نخل ها شده سر سبز اشکباری تو

ص: 228

نماز صبح حزین / صادق میرصالحیان..

سرودۀ : شاعر مکتب امامت علیهم السلام

آقای صادق میرصالحیان

( از اصفهان )

>> نماز صبح حزین

مقیم کعبه علیّ و جهان مقیم علی ست

شکاف خورده که ثابت کند حریم علی ست

هوای جنگ اگر با علی ست طوفانی

هوای شهر ولی مملو از نسیم علی ست

قسم به مدّ ولاالضالین که راه نجات

قدم نهادنِ در راه مستقیم علی ست

هر آنکه بو برد از ماجرای کیسۀ نان

از آن زمان ، وسط کوچه ها یتیم علی ست

کشیده بار جهان را به دوش خود هر شب

که روزیِ همه بر شانۀ کریم علی ست

اگر که مانده دو رکعت ، چهارده قرن است

نماز صبح حزین ، از سر دو نیم علی ست

به وقت پا شدن از کودکی ، علی گفتیم

که دستگیریِ ما ، عادت قدیم علی ست...

*****

ص: 229

چهارده قرن غم بار امانت /محسن ناصحی..

سرودۀ : شاعر دلسوختۀ خاندان امامت و ولایت علیهم السلام

آقای محسن ناصحی

( از اصفهان )

>> چهارده قرن غم بار امانت

به مسجد می رود معنا کند روح عبادت را

به مسجد می برد با خود علی امشب شهادت را

دلیل محکمی دارد اگر در داخل محراب

فُرادی می کند در سجده ی دوم جماعت را

مگر اینبار در بستر بخوابد ساعتی آرام

که سوزانده است عمری در فراقش خواب راحت را

برای کشتنش از بدر تا محراب ، راه افتاد

ندیدم هیچ جا از تیغ ، تا این حد سماجت را

چنان آغوش وا کرده است رفتن را که تا امروز

میان مرگ با انسان ندیدم این قرابت را

سحر ، در کمتر از یک لحظه ارکان هدی لرزید

مگر گویا تر از این بود تفسیر قیامت را !؟

رها شد نغمه ی فزت و رب الکعبه در عالم

علی می خواست دریابیم معنای سعادت را

بلی گفتیم عشقش را و اینک چارده قرن است

به دوش شیعه می بینم غم بار امانت را

ص: 230

چهاردهمین قرن / چهاردهمین سده / سید محمود مرتضوی نائینی ( ناظر )

سرودۀ : شاعر دلداده اهل البیت علیهم السلام

آقای سید محمود مرتضوی نائینی

( ناظر )

>> چهاردهمین قرن شهادت

فیض شهادت در ره حق فیض عظمی است

خورشید هستی بخش شام تار دنیاست

بعد از هزار و چار صد سال از فراقش

سوزان دل اهل ولا از داغ مولاست

هر چند از ره چارده قرن آمد و رفت

غوغا هنوز از داغ آن مظلوم بر پاست

چون استن حنّانه آن محراب هر دم

نالان ز سوز داغ آن مولای تنهاست

خون علی بر قدرت محراب افزود

از خون فرق او نماز و روزه برجاست

مظلومی آن مظهر عدل و یقین را

تا دامن محشر زبان چاه گویاست

روشنگر دل های ما ایمان او شد

آن جلوه تا روز قیامت عالم آراست

ص: 231

مولای اهل دین علی ، در هر دو عالم

اهل ولا را تکیه گاهی پای برجاست

از یمن نام دلربایش تا قیامت

ایمان و قرآن و خط اسلام احیاست

هر کس که باشد پیرو از جان مرتضی را

چشم دل از الطاف او پیوسته بیناست

آن دل همیشه سبز چون باغ بهشت است

کز مهر روی حیدر صفدر مصفّاست

« ناظر » به چشم دل در آن محراب بنگر

خون سر مولا هنوز آنجا هویداست

*****

ص: 232

>> چهاردهمین سدۀ شهادت

گذرد نسیم سحر از آن ، به در سرای تو یا علی

که شمیم تازه بیاید از ، دم جانفزای تو یا علی

وزش نسیم سحرگهان، که شود جهان چو جنان از آن

که دهد به جسم فسرده جان ، بود ازعطای تو یا علی

نفس مفرّح فرودین ، که دمد به سوسن و یاسمین

که جهانکند به جنانقرین ، بود ازصفای تو یا علی

مه و مهر و جمله ستارگان ، خط نور ممتد کهکشان

همه در سراسر آسمان ، دمد از ضیای تو یا علی

تو شَه سریر ولایتی ، که طلوع مهر هدایتی

تو دُر ثمین سخاوتی ، دو جهان گدای تو یا علی

به فلک به عرصۀ بحر و بر ، ملک و پری همه چون بشر

همه را همیشه بود نظر ، به کف سخای تو یا علی

ز سر ارادت و بی امان ، همه عاشقان تو هر زمان

همه منتظر به نثار جان ، به ره ولای تو یا علی

تو ولی خالق اکبری ، تو همان وصی پیمبری

که پس از نبی سر و سروری ، نبود سوای تو یا علی

چو به لوح سورۀ هل اَتی ، همه گفته وصف تو را خدا

به چکامه « ناظر » بینوا ، چه کند ثنای تو یا علی

سده اش چهار ده اَسَفا ، شده کز جفای خصم دغا

شده ای شهید و گریه ما ، بود از برای تو یا علی

ص: 233

بود چارده قرن از ماتمم / سید مصطفی مهدوی ( نحوی )

سرودۀ : شاعر خاندان ولایت امامت

آقای سید مصطفی مهدوی

( نحوی )

>> بود چارده قرن از ماتمت

علی را به جایی رسد اقتدار که فرمان او را برد نور و نار

هر آنکس شود پیرو راه او به دنیا و عقبا شود رستگار

اگر همچو میثم به او دل دهی بباید که سر را نهی پای دار

قلوب همه با ولای علی شود خالی از ترس و از اضطرار

بزن دست حاجت به دامان او رهایی چو خواهی ، ز هر گیر و دار

دمی کن توجه به یاد علی چو گشتی به صدرنج و محنت دچار

بر افراشت او پرچم دین حق چو زد دست بر قبضۀ ذوالفقار

به سوی عدم رفت کفر تمام قدم زد چو در عرصۀ کارزار

علی دادخواه و علی دادگر علی کار ساز و علی شهریار

ندارند آنان که مهر علی نماند ز ایشان به جز ننگ و عار

مدیر امور جهان یا علی نظام دو گیتی به دستت مُدار

شده چارده قرن ، از داغ تو تمام جهان تیره چون شام تار

نبوده روا آن همه ظلم و جور به حق تو ای شاه والا تبار

به فرق همایون تو ضربتی زد از کینه بن ملجم نابکار

ص: 234

فلک قامتش خم شد از داغ تو شکست پایه ی عرش پروردگار

زمانی که بستی تو بار سفر شده چارده قرن این روزگار

بود چارده قرن از ماتمت دو چشم محبان تو اشکبار

خدایا بحق امیر عرب که در مسجد آمد تو را جان نثار

امام زمان را تو یاری نما برون آرش از پرده ی استتار

پی دیدنش « نحوی » خسته دل ندارد دگر طاقت انتظار

*****

چو طی گردیده از هجرت چهل سال

غمی جانکاه شامل شد بر احوال

از آن تاریخ و آن روز شهادت

شده اکنون هزار و چارصد سال

*****

ص: 235

حاج محمد نعیمی..

سرودۀ : شاعر و پیر غلام اهل البیت

حاج محمد نعیمی

( از قم )

>> چهارده قرن غربت

ای خدایی جمال یا حیدر آیت ذوالجلال یا حیدر

نام تو پا به پای نام خدا نپذیرد زوال یا حیدر

تا که ذکر تو بر زبان آید رود از دل ملال یا حیدر

لافتی در خور تو بود و خدا بر تو داد این مدال یا حیدر

به عدویت بهشت باد حرام به محبّت حلال یا حیدر

بندۀ درگه خدا با تو می رسد بر کمال یا حیدر

یاد تو داده تا ابد تأثیر بر اذان بلال یا حیدر

هیچکس جز خدا تو را نشناخت

ای خدایی خصال یا حیدر

مرغ دل ها به گرد مرقد تو می زند بال بال یا حیدر

گر چه هستم گناهکار ولی

بسته ام دل به رحمت تو علی

ای مقام تو قرب عند الله بر تو و قدر تو خداست گواه

نیست غیر از محبت تو ثواب هست راه عداوت تو گناه

راه تو راه مستقیم خداست ای خوش آنکس که رفت در این راه

شاملش رحمت خدا گردد هر که آرد به درگه تو پناه

آنکه پا جای پای تو نگذاشت رفت راه خطا و شد گمراه

ص: 236

چارده قرن بر غریبی تو آه غربت بر آید از دل چاه

چارده قرن رفته است و هنوز سینه نخل هاست پر از آه

سوزد از سوز سینه ات خورشید گرید از گریۀ تو دیده ی ماه

چارده قرن می کشد دنیا انتظار ترا به نیم نگاه

چارده قرن از شهادت تو بگذشته به روزگار سیاه

کاش فرزند تو ظهور کند

عالمی را محیط نور کند

*****

ص: 237

سید علی مهدوی ( والا )

سرودۀ : شاعر با ولایت علیهم السلام

آقای سید علی مهدوی

( والا )

آنکه باشد در دو عالم درّ دریای شرف

کعبه باشد مولد و آرامگاهش در نجف

مهر تابان جهان افروز میر لو کشف

عالم آمد از وجود بی مثالش در شعف

تا ز حق این نعمت عالیّ اعلا شد پدید

چارده قرن است چشم عدل همچون او ندید

ابن عمّ مصطفی داماد ختم الانبیاء

گوهر مجد و عُلی سردار ملک ارتضا

آن که در وصفش خدا بنموده نازل هل اتی

نور لطفش روشنی بخش شب شاه و گدا

گرچه دشمن خواست دین حق نماید ناپدید

چارده قرن است ایمان را بود حبل الورید

ملک عدل و حق و ایمان را بود او شهسوار

با وجود او نماند هیچ ظلمی پایدار

در ثنایش خواند جبریل امین از کردگار

لا فتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار

ص: 238

چارده قرن است نامش روح بر عالم دمید

شد عدالت با جلای نام حیدر رو سپید

گرچه شاد از شوکت سردار آئینیم ما

یک هزار و چارصد سال است غمگینیم ما

هم عزادار شهنشاهی جهان بینیم ما

در عزایش هم دل و هم چشم خونینیم ما

فزت رب الکعبه را دانست بر خود یک نوید

لعن حق بر ابن ملجم ، قاتل و خصم پلید

شد فلک گریان ز قتل سرور و مولای دین

شد سیه پوش عزایش کعبه تا عرش برین

او که گرید در عزایش دیده ی روح الامین

گفت « والا » در غمش با ناله و آهی حزین

تا که در محراب شد آن سرور و مولا شهید

پشت عالم چارده قرن است در سوگش خمید

*****

ص: 239

مظلومی بزرگ / حاج علی شیرانی ( یتیم )

سرودۀ : شاعر با اخلاص

آقای حاج علی شیرانی

( یتیم )

>> مظلومی بزرگ

ز بعد یک هزار و چارصد سال

«علی»همواره مظلومی بزرگ است

هنوز از سطوت تو می هراسند

که در اسلام مولایی سترگ است

*****

علی سردار سربازان اسلام

کهدرهر غزوه همچون شیر جنگید

علی آن رهبر عالی مقامی

که از خَصمِ خدا هرگز نترسید

*****

علی آن کس که بهر دین اسلام

برای مشرکان مرد خطر بود

علی آن رهبر آگه « یتیما »

که بر اِیتام مانند پدر بود

ص: 240

چهارده قرن عشق علی علیه السلام / علی اصغر یزدی

سرودۀ : شاعر اهل البیت علیهم السلام

آقای علی اصغر یزدی

( از قم )

>> چهارده قرن عشق علی علیه السلام

عقل در مانده در روایاتش

جهل منکر شدست از بنیاد

در خدایی خویش هم بنده ست

جُمِعَت فی صِفاته اضداد

*****

فکر نان شب یتیمان بود

حاتمی که گرسنه می خوابید

گرچه راه جنون به ما آموخت

بیشتر درس عقل را می داد

*****

زور و زر را طلاق داد علی

سودِ او را همه ضرر دیدند

پیش قومی که کور و کر بودند

در سکوت است معنی فریاد

*****

قعر زندان علی علی می گفت

بر روی دار هم علی می گفت

میثم اینگونه در دل هر « بند »

با علی بود سر خوش و « آزاد »

*****

ابر و باد و مه و درختان را

خاک و خورشید و حور و انسان را

کُلِّ مخلوق های یزدان را

چه کسی غیر او کُنَد امداد

*****

ما اسیران کوی او هستیم

جام قالو بَلا به جان زده ایم

وطن ما اگر نجف باشد

قلب ما می شود علی آباد

*****

ص: 241

باده ی ناب کوثری ما را

غرق در موج عشق او کرده

مانده ام در زلالی این جام

از چه رو شیخ می کند ایراد

*****

کوه ایمان علی است از این رو

عاشق او شدن چه « شیرین » است

هر کسی در طواف او باشد

در ره عشق می شود فرهاد

*****

دست افتادگان غم را جز

لطف مولا کسی نمی گیرد

چارده قرن پای عشق علی

هر دلی شد خراب ، شد آباد

***

ص: 242

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109