شابک:978-600-6543-95-6
شماره کتابشناسی ملی:2869625
عنوان و نام پدیدآور:نقطه آغازین شیعه کجاست؟/ نویسنده محمدحسین پورامینی؛ تهیه و تدوین معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی [آستان قدس رضوی].
مشخصات نشر:مشهد: انتشارات قدس رضوی، 1391.
مشخصات ظاهری:24 ص.؛ 12 × 17 س م.
موضوع:شیعیان -- تاریخ
رده بندی دیویی:297/53
رده بندی کنگره:BP239/پ9ن7 1391
سرشناسه:پورامینی، محمد حسین، 1354 -
شناسه افزوده:آستان قدس رضوی. معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی
شناسه افزوده:موسسه انتشاراتی قدس رضوی
وضعیت فهرست نویسی:فیپا
ص:1
تصویر
ص:2
تصویر
ص:3
تصویر
ص:4
پرسش های زیر اگر دغدغۀ شما نیز هست، در این کوتاه سخن پاسخ شان آمده است:
1. شیعیان کیستند؟ معنای واژگانی و اصطلاحی «شیعه» چیست؟
2. مفهوم تشیّع از چه زمانی تولد یافت؟ پیش از رحلت رسول خدا یا پس از آن؟
3. اینان کیستند: امامیه، زیدیه، اسماعیلیه و اثناعشریه.
ص:5
تصویر
ص:6
شیعه مذهبی است که از درون اسلام و در عصر نبوی به وجود آمد. شخص پیامبر اعظم، محمد مصطفی، این لقب را برای دوستان و پیروان علی بن ابیطالب قرار دادند. شیعه از آغاز شکل گیری، با فراز و نشیب های فراوانی روبه رو بوده است. ازآنجاکه این مذهب مولود حقیقت گرایی و اهمیت دادن به اصول اسلامی بوده، این موضوع موجب شده است که پیروان تشیّع در طول تاریخ، مردمی منتقد و مصلح بار آیند. ازاینرو، قدرت های حاکم همیشه درپی سرکوب پیروان این مذهب بوده و در راه گسترش آموزه های آن، موانع بیشماری پدید آورده اند.
بااین حال، مذهب تشیّع بی آنکه دربرابر این مشکلات به زانو درآید، آرام آرام، راه پیشرفت را پیمود و با سختکوشیِ رهبران معصوم و پیروان مخلص آنان، مرزهای شبه جزیرۀ عربستان را درنوردید و به سرزمین های دیگر گسترش یافت. این گسترش ادامه یافت تا اینکه پس از
ص:7
چندی، تشیّع به صورت مذهب عمومی و رسمی ایرانیان درآمد.
متفکران اسلامی در آثار خود، در کنار تبیین مسائل کلامی شیعه، به بررسی تاریخچۀ تشیّع نیز پرداخته اند. این نوشتار، به طور خلاصه، به بررسی این موضوع میپردازد.
ص:8
تصویر
ص:9
واژۀ شیعه در لغت، به معنای اَتباع و انصار و پیروان آمده است؛ بدین معنا که اگر کسی از شخصی پیروی کند و دوستی و محبت او را در دل داشته باشد و از او حمایت کند، او را شیعه می نامند. لفظ شیعه به این معنا، بر مفرد و جمع و نیز مرد و زن به صورت یکسان اطلاق میشود(1) و به همین معنا، در قرآن کریم نیز به کار رفته است: هذا مِن شیعتِه و هذا مِن عدوّهِ فاستغاثَهُ الّذی مِن شیعتِه عَلی الّذی مِن عدوِّه.( (= یکی از پیروان او (موسی) بود و دیگری از دشمنانش. آنکه از پیروانش بود، ضد کسی که دشمن وی بود، از او یاری خواست.)(2)
کلمۀ شیعه در لغت، به معنای فرقه و طایفه ای که بر امری، بدون تبعیت و پیروی از
ص:10
یکدیگر، توافق کنند نیز آمده(1) و به همین معنا، در قرآن مجید نیز به کار رفته است: و اِنّ من شیعتِه لابراهیمُ. (= بیگمان، ابراهیم از شیعیان او (نوح) است.(2)) حضرت ابراهیم صاحب شریعتی مستقل بود و از حضرت نوح پیروی نمی کرد؛ ولی به دلیل آنکه او در دین و دعوت به توحید، با حضرت نوح هماهنگ بود و هر دو هدف واحدی را دنبال می کردند، ازاین رو، وی را «شیعۀ نوح» خوانده اند.(3)
شیعه، به مفهوم کلامی آن، به گروهی از مسلمانان اطلاق میشود که ولایت و محبت
ص:11
علی بن ابیطالب و سایر امامان معصوم از فرزندان ایشان را در دل دارند و از ایشان پیروی می کنند. به عقیدۀ شیعیان، منصب امامت و خلافت رسول خدا، همانند نبوّت، منصبی الهی است و ازاین رو، امام باید با نصّ خاصی از جانب خدا یا رسول او تعیین شود و مردم نمی توانند از جانب خود، امام و جانشین پیامبر را مشخص کنند. شخص امام نیز باید از ویژگی هایی همچون عصمت برخوردار باشد؛ وگرنه هرکسی لیاقت و شایستگی احراز مقام امامت را ندارد. (1)
معنای لغوی کلمۀ شیعه به گروهی خاص اختصاص ندارد و به مطلقِ انصار و اتباع اطلاق میشود؛ ولی در اصطلاح کلامی، این واژه اسم خاصی برای پیروان امام علی است؛ به گونه ایکه با شنیدن آن، همین معنا به ذهن متبادر میشود. دلیل این موضوع آن است
ص:12
که یکی از ویژگی های این گروه، اعتقاد به برتری حضرت علی بر همۀ صحابۀ پیامبر است و بدین روی، از ایشان پیروی میکنند.
اصطلاح «امامیه»، به طور عام، به تمام فرقه هایی گفته میشود که به امامت بلافصل علی بن ابیطالب معتقدند؛ اما اصطلاح خاص امامیه، فقط به شیعۀ اثناعشری (دوازده امامی) اطلاق میشود.
«زیدیه» با اینکه خلافت ابوبکر و عمر را به عنوان امامت مفضول پذیرفته اند، در شمار فرقه های شیعی قرار دارند. در اعتقاد آنان، امامت، حقّ امام علی است که پس از امام حسین، در عموم فرزندان حضرت زهرا تداوم می یابد و با قیام به شمشیر برای گرفتن حق از غاصبان، نمود مییابد. ازاینرو، اینان زیدبن علی، فرزند امام سجاد، را
ص:13
به جای امام باقر امام دانسته اند.
«اسماعیلیه» از فرقه های مهم شیعه است که به امامت اسماعیل بن صادق، به جای امام کاظم معتقدند. آنان پیش از شهرت به اسماعیله، «سبعیه» یا هفت امامی نامیده می شدند که پس از رحلت امام صادق، در سال 148ق، از شیعه جدا شدند.(1)
ص:14
تصویر
ص:15
تصویر
ص:16
اندیشمندان دربارۀ آغاز پیدایش تشیّع، نظرهای متفاوتی دارند که به طور کلّی، می توان آن را به دو دسته تقسیم کرد:
دستۀ اول، نویسندگان و پژوهش گرانی اند که می گویند تشیّع پس از رحلت پیامبر اکرم ایجاد شده است. اینان خود چند دسته اند:
1. گروهی میگویند تشیّع در روز «سقیفه» پدید آمده است. سقیفه همان روزی است که گروهی از بزرگان صحابه باصراحت گفتند علی اُولی به امامت و خلافت است.(1)
2. گروهی دیگر پیدایش شیعه را به اواخر خلافت عثمان مربوط میدانند و انتشار آرای عبدالله بن سبا در این زمان را به پیدایش تشیّع ربط می دهند.(2)
ص:17
3. گروهی معتقدند شیعه در روز «فتنةالدار»، روز قتل خلیفۀ سوم، پدید آمده است. پس از این روز، پیروان علی که همان شیعیان بودند، درمقابل خونخواهان عثمان، قرار گرفتند. ابن ندیم می نویسد: «وقتی طلحه و زبیر با علی مخالفت کردند و جز به خونخواهی عثمان، به چیزی دیگر قانع نشدند، علی خواست با آنها بجنگد تا سر به فرمان حق نهند. آن روز، کسانی را که از او پیروی کردند، شیعه خواندند و خود او نیز به آنها می گفت: شیعیان من.(1)» ابن عبدربه اندلسی نیز میگوید: «شیعیان کسانی هستند که علی را بر عثمان برتری دادند.(2)»
ص:18
4. گروهی معتقدند که تشیّع پس از ماجرای حکمیّت تا شهادت علی به وجود آمده است.(1)
5. این گروه نیز آغاز تشیّع را به واقعۀ کربلا و شهادت امام حسین ربط می دهند(2).
دستۀ دوم، پژوهشگرانی هستند که معتقدند تشیّع در عصر رسول خدا ریشه دارد. ازمیان دانشمندان شیعه، مرحوم کاشف الغطا(3)، شیخ محمدحسین مظفر(4)، محمدحسین زین عاملی(5) و علامه طباطبایی(6) و ازمیان علمای اهل سنّت، محمد کردعلی میگویند شماری از صحابه در عصر پیامبر اکرم، به شیعۀ علی معروف بودند.(7)
ص:19
تصویر
ص:20
با توجه به این نظرها میتوان گفت ایام سقیفه، اواخر خلافت عثمان، جنگ جمل، حکمیّت و حادثۀ کربلا، از دوره های اثرگذار در تاریخ تشیّع است. افزون برآن، وجود شخصی به نام عبدالله بن سبا جای تردید دارد. با همۀ اینها، پیدایش تشیّع در یکی از این دوره ها درست به نظر نمیرسد. بررسی احادیث نبوی نشان میدهد که واژۀ شیعه پیش از همه، از زبان رسول خدا، محمد مصطفی، در احادیث متعددی برای نامیدن دوستداران علی به کار رفته است.
علامه طباطبایی پیدایش شیعه را برای اولین بار، متعلق به زمان حضرت رسول اکرم میداند. ایشان معتقد است که جریان ظهور و پیشرفت دعوت اسلامی در 23 سال دوران بعثت، پیامدهای بسیاری داشت که طبعاً پیدایش چنین جمعیتی را میان یاران پیامبر اعظم ایجاب میکرد. برخی از این علل را میتوان چنین بیان کرد:
1. پیغمبر اکرم در اولین روزهای بعثت، به نصّ قرآن، مأموریت یافت که خویشان
ص:21
نزدیک تر خود را به دین اسلام دعوت کند.(1) ایشان باصراحت به خویشان خود فرمودند: «هریک از شما به اجابت دعوت من سبقت گیرد، وزیر و جانشین و وصی من است.» علی پیش از همه، اسلام را پذیرفتند. پیغمبر اکرم نیز ایمان ایشان را پذیرفتند و وعده های خود را تقبل کردند. طبق عادت، محال است که رهبر نهضتی، در اولین روز نهضت و قیام خود، یکی از یاران نهضت را به سِمت وزیری و جانشینی به بیگانگان معرفی کند و به یاران و دوستان سر تا پا فداکار خود نشناساند یا بعید است فقط او را با امتیاز وزیری و جانشینی بشناسد و بشناساند؛ ولی در تمام دورۀ زندگی و دعوت خود، او را از وظایف وزیری معذول دارد و احترام مقام جانشینی او را نادیده بگیرد و هیچگونه فرقی میان او و دیگران نگذارد.
2. پیغمبر اکرم بهموجب چندین روایت مستفیض و متواتر که سنّی و شیعه روایت
ص:22
کرده اند(1)، تصریح فرموده اند که علی در قول و فعلِ خود از خطا و معصیت مصون است و هر سخنی که گوید و هر کاری که کند، با دعوت دینی مطابقت کامل دارد و داناترین مردم به معارف و شرایع اسلام است(2).
3. علی خدمات گرانبهایی انجام داده و فداکاری های شگفت انگیزی کرده بودند: خوابیدن در بستر پیغمبر اکرم در شب هجرت و فتوحاتی که در جنگ های بدر، اُحد، خندق و خیبر انجام دادند. اگر پای ایشان در یکی از این وقایع درمیان نبود، اسلام و
ص:23
تصویر
ص:24
اسلامیان را دشمنان حق ریشه کن کرده بودند.
4. در ماجرای غدیر خم، پیغمبر اکرم علی را به ولایت عامۀ مردم نصب و معرفی کردند و ایشان را همانند خود، متولّی قرار دادند.(1)
بدیهی است چنین امتیازات و فضایل اختصاصی دیگر که همگان بر آن اتفاق داشتند و نیز علاقۀ مفرط پیغمبر اکرم به علی، طبعاً عده ای از یاران پیغمبر اکرم را که شیفتگان فضیلت و حقیقت بودند، بر این وامیداشت که علی را دوست بدارند و به دورش گرد آیند و از وی پیروی کنند؛ چنانکه عده ای را بر حسد و کینۀ آن حضرت وامی داشت(2).
ص:25
گذشته از همۀ اینها، نام «شیعۀ علی» و «شیعۀ اهلبیت» در سخنان پیامبر اکرم بسیار دیده می شود؛ برای مثال، میتوان به این نمونه اشاره کرد: مسعودی در کتاب خود، بهنقل از عباس بن عبدالمطلب میگوید: روزی نزد رسول خدا بودیم که ناگهان علی بن ابیطالب وارد شدند. همین که چشم پیامبر به علی افتاد، چهره شان شکفت. عرض کردم: «یا رسول الله، شما به خاطر دیدن این پسر چهره تان باز شد؟» فرمود: «عمو، به خدا سوگند، خداوند او را بیش از من دوست دارد. هیچ پیامبری نیست، مگر اینکه اولادش، از صلب خود اوست؛ ولی اولاد من، پس از من، از نسل علی هستند. در روز قیامت، مردم را به نام خود و نام مادرشان بخوانند، برای اینکه خداوند پرده پوشی میکند؛ جز علی و شیعیانش که آنان را به نام خود و نام پدرانشان صدا می زنند.»(1)
ص:26
ظهور معنای شیعه در احادیث و سخنان پیامبر آشکار و روشن است و آنان با این تأویل ها خواسته اند از پذیرش حقیقت بگریزند. این را نیز باید دانست که مصداق شیعه در همان عصر پیامبر مشخص بوده است و عدهای از اصحاب پیامبر در همان زمان، به «شیعۀ علی» مشهور بودند.(1)
کوتاه سخن آنکه باید گفت نام شیعه را بر دوستداران علی، پیش از همه، رسول خدا گذاشته بودند و حوادث دیگری مانند سقیفه، جنگ جمل، حکمیّت و واقعۀ کربلا، بر گسترش این واژه و آموزه های تشیّع تأثیر گذاشته است.
ص:27
1. محمدحسین طباطبایی، شیعه در اسلام، دفتر انتشارات اسلامی، 1362.
2. محمدرضا خضری و دیگران، تاریخ تشیّع، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و انتشارات سمت، 1384.
3. غلام حسین محرمی، تاریخ تشیّع؛ از آغاز تا پایان غیبت، مؤسسۀ امام خمینی، 1382.
4. علی اصغر رضوانی، شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، مشعر، 1382.
5. محمد نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیّع و امامان، معارف، 1384.
ص:28