عنوان و نام پدیدآور:عدالت صحابه/ گردآورنده معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی.
نویسنده : صالح قنادی
مشخصات نشر:مشهد: انتشارات قدس رضوی، 1391.
مشخصات ظاهری:30 ص.؛ 11×17 س م.
شابک:978-600-6543-99-4
وضعیت فهرست نویسی:فیپا
یادداشت:کتابنامه.
موضوع:صحابه -- فضایل
شناسه افزوده:موسسه انتشاراتی قدس رضوی. معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی
شناسه افزوده:موسسه انتشاراتی قدس رضوی
رده بندی کنگره:BP28/6/ع37 1391
رده بندی دیویی:297/94
شماره کتابشناسی ملی:2870547
ص:1
تصویر
ص:2
تصویر
ص:3
تصویر
ص:4
به هنگام نگارش این متن، پرسش های زیر فراروی نویسنده بوده است:
1. صحابه کیان اند؟ چرا برخی به عدالت آنان حکم می کنند؟
2. عادل بودن صحابه چه مغایرتی با آموزه های قرآنی دربارۀ آنان دارد؟
3. آیا متن روایات بر عدالت جمیع صحابه صحّه می گذارند؟
4. ناسازگاری عدالت همۀ صحابه با رخدادهای تاریخی از کجا آشکار می شود؟
ص:5
تصویر
ص:6
عدالت صحابه یکی از موضوعاتی است که وهابیان عربستان، هنگام گفت وگو، به فراوانی مطرح می کنند. بدیهی است احترام صحابه پسندیده است؛ اما از تأکید آنان اینطور به دست می آید که می خواهند همۀ صحابه را در یک ردیف به شمار آورند و درپی اثبات عدالت همگی صحابه، چهره های نامقبول را پذیرفتنی جلوه دهند و حق اعتراض را از حق جویان سلب کنند. احترام به همۀ صحابه غیرمعقول است و ازآنجاکه برخی از آنان پیامبر را رنجانده و حتی توطئه علیه آن حضرت کرده اند، احترام به همۀ آنان غیرمشروع است. برای تحلیل و بررسی این موضوع، توجه شما را به مطالب زیر جلب میکنیم:
ص:7
شهیدزین الدین عاملی می فرماید: «صحابی کسی است که پیامبر را ملاقات کرده، به او ایمان آورده و مسلمان ازدنیا رفته است.»(1) این رأیِ عالِم مکتب اهلبیت است.
اما درمقابل، احمدبن حنبل می گوید: «افضل مردم، بعد از اهل بدر، کسانی هستند که در قرنی واقع شده اند که پیامبر در آن قرن بوده است و هرکس با پیامبر مصاحب بوده و یک سال، یا یک ماه، یا یک روز، یا یک ساعت و حتی یک لحظه ایشان را دیده، از اصحاب پیامبر است.»(2) بخاری می گوید: «هر مسلمانی با پیامبر مصاحبت داشته یا او را ملاقات کرده، از اصحاب پیامبر است.(3)» به دنبال این معنای بسیار گسترده برای
ص:8
صحابه، به نقل از ابن حجر عسقلانی، به حدیثی از پیامبر نیز استناد می کنند: اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهدیتم. (= اصحاب من مانند ستارگان اند. از هرکدام پیروی کردید، هدایت یافته اید.)(1) بسیاری از علمای اهل سنّت، مانند احمدبن حنبل، ابن حزم، ابن عساکر و...، این حدیث را ضعیف دانسته اند(2). علاوه براین، با آیات قرآن کریم و حتی روایات معتبر اهل سنّت نیز سازگاری ندارد.
در آیات بسیاری از قرآن مجید، دربارۀ تخلف و مخالفت برخی یاران پیامبر گفته شده است. در بسیاری از آیات دیگر نیز دربارۀ اعراض و اعتراض برخی اطرافیان پیامبر
ص:9
تصویر
ص:10
در جنگ ها و در سختی ها سخن آمده است. همگی این آیات حکایت از آن دارد که خدا و پیامبر از همۀ اطرافیان و اصحاب پیامبر راضی نبودند و حتی برخی، به عذاب در آخرت تهدید شده اند. اینک به چند نمونه اشاره می کنیم:
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اِذا لَقیتُمُ الَّذینَ کفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبار. (= ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که با انبوه کافران به نبرد روبه رو شدید، به آنان پشت نکرده و فرار نکنید.)(1) درادامۀ این آیۀ شریفه، خداوند به گروهی از صحابه اشاره میکند که از جنگ فرار می کردند و حضرت را تنها گذاشتند. جایگاه این افراد جهنم است.
اِنَّ الَّذینَ تَوَلَّوْا مِنْکمْ یوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ اِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعْضِ ما کسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ اِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلیم. (= روزیکه دو گروه [در اُحد] باهم رویاروی شدند، کسانی از شما [به دشمن]
ص:11
پشت کردند. درحقیقت، جز این نبود که به سبب پارهای از آنچه آنان [از گناه] حاصل کرده بودند، شیطان آنان را بلغزانید. قطعاً خدا از ایشان درگذشت؛ زیرا خدا آمرزندۀ بردبار است.)(1)
حتی در برخی آیات، خداوند مؤمنانِ اطراف پیامبر را به سبب دنیاطلبی نکوهش می کند: یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا ما لَکمْ اِذا قیلَ لَکمُ انْفِرُوا فی سَبیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ اِلَی الْأَرْضِ أَ رَضیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ اِلاَّ قَلیل. (= ای کسانیکه ایمان آورده اید، شما را چه شده است که چون گفته می شود در راه خدا بسیج شوید، کُندی می کنید؟ آیا به جای آخرت، به زندگی دنیا دل خوش کرده اید؟ متاع زندگی دنیا دربرابر آخرت جز اندکی نیست.(2))
ص:12
پیامبر خدا می فرمایند: «من زودتر از شما بر حوض کوثر وارد می شوم و بر سر مسئله ای با عده ای به منازعه می پردازم و پیروز می شوم. سپس، به خداوند متعال میگویم: پروردگارا، همراهان من همراه من باشند. ندا می آید: ای پیامبر، تو نمیدانی که بعد از تو چه کرده اند؟!»(1)
قال رسول الله لاصحابه: انکم ستحرصون علی الاماره و ستصیر ندامة و حسرة یوم القیامة. (= پیامبر مکرم اسلام خطاب به اصحاب فرمودند: «شما بر امارت و خلافت حریص هستید و این، باعث ندامت و حسرت شما در قیامت است.») (2)
ص:13
تصویر
ص:14
با مراجعه به تاریخ صحابه نیز درمی یابیم که عدالت همۀ صحابه، خلاف واقعیت های تاریخی است. ابن عباس میگوید: «هنگامیکه پیامبر درخواست قلم و دوات کردند تا وصیت خود را بنویسند، برخی از صحابه به او جسارت کردند و نسبت هذیان دادند.»(1)
جابر میگوید: «با پیامبر نماز میخواندیم که قافله ای با کالاهایش از شام وارد مدینه شد. همۀ نمازگزاران، پیامبر را رها کردند و به سراغ قافله رفتند؛ مگر دوازده نفر. در این موقع، آیه ای در مذمت آن افراد وارد شد: «و اِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا اِلَیها وَ تَرَکوک قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَیرُ الرَّازِقین.(2)» (= و چون دادوستد یا سرگرمی ببینند، به سوی آن روی می آورند و تو را درحالی که ایستاده ای، تَرک می کنند. بگو آنچه نزد خداست، از
ص:15
تصویر
ص:16
سرگرمی و دادوستد بهتر است و خدا بهترین روزی دهندگان است.)»(1)
آیا می توان ولیدبن عقبه را که به نصّ قرآن، فاسق نامیده شده است و در عصر عثمان شراب نوشید و در حالت مستی امام جماعت شد، عادل بنامیم؟(2) آیا میتوان مغیرةبن شعبه را که چند نفر بر زنای او شهادت دادند، درحالیکه از بیعت کنندگان زیر درخت حدیبیه بود، عادل بنامیم؟(3) مگر خالدبن ولید، مالک بن نویره را به این علت نکُشت که زکات مالش را به او نداد و مگر همان شب، با همسر او زنا نکرد؟(4) آیا او عادل است؟ از مجموع این آیات و روایات و حقایق تاریخی، به خوبی معلوم می شود که اعتقاد به عدالت و وثاقت جمع صحابه، به طور قطع و یقین، نادرست است.
ص:17
شاید پرسیده شود چه اصراری است که دربارۀ اینگونه موضوعات اختلافی، این اندازه بحث شود؟ این شخصیت ها مربوط به گذشته اند و اختلاف دراین باره، برای امروز فایده ندارد. دراین باره باید گفت که حل این موضوع، برای دوران ما بسیار مهم است؛ زیرا اگر به دلایل قرآنی، روایی، تاریخی و حتی عقلی ثابت شود همۀ صحابه در یک رتبه نبودند، فضیلت و برتری برخی بر برخی دیگر ثابت خواهد شد و بهآسانی میتوان اولویت پیروی از بافضیلتترین را اثبات کرد. ازسوی دیگر، اگر ثابت شود برخی صحابه عادل نبوده اند، موقعیت سیاسی و اجتماعی آنان زیر سؤال میرود و احادیث نقل شده از آنان، فاقد اعتبار خواهد شد. درنتیجه پیروی از مکتب اهلبیت به عنوان مطمئن ترین راه برای تشخیص حق، اثبات خواهد شد.
ص:18
6. نکتۀ پایانی
باید دانست کسانی که با طرح عدالت صحابه بر آن اصرار می ورزند و اعتراض دربرابر خطاهای آنان را نکوهش می کنند، متأسفانه، به آسانی عصمت پیامبر و اهلبیت را به چالش می کشند، به آسانی دربرابر فرمان ها و فرمایش های صریح معصومان ایستادگی میکنند و دربرابر فرمان های پیامبر زبان به اعتراض می گشایند و مخالفت می ورزند.
ص:19
تصویر
ص:20